Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله بررسيي همه جانبه ورشکستگي

$
0
0
 nx دارای 113 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسیی همه جانبه ورشکستگی در شهر ما، ابطال معاملات تاجر یا شركت تجاری بعد از تاریخ توقف با هدف افزایش اعتبارات عمومی و تأمین امنیت قضایی معاملات تجاری صورت می گیردو علاوه بر این حفظ انتقال و جلوگیری از بیكاری نیروی كار را هم مدنظر قرار داده است.اصولاً اعلام ورشكستگی باید به وسیله خود تاجر و یا مدیران شركت تجاری در مهلت مقرر مذكور در ماده 413 ق-ت به عمل آید، در این صورت ورشكستگی عاری تلقی شده و بزه و جرمی نیز منصور نیست و صلاحیت و انعقاد قرارداد «ارفاقی» امتیازی است كه قانون در این مورد قائل شده است. از طرفی خسارت تأخیر تا دیه و جریمه های تعلق گرفته به دارایی تاجر از تاریخ توقف قابل مطالبه نیست و در نهایت در اكثر موارد امر ورشكستگی با سامان دادن دوباره وضعیت واحد تجاری به زودی خاتمه و فعالیت تجاری ادامه یافته و استمرار پیدا می كند و حتی ممكن است فعالیت تجاری در ضمن انجام امور تصفیه توسط خود تاجر یا مدیر شركت تجاری كه حسن نیت داشته و مرتكب تقصیر و تقلب نشده اداره شود. ماده 418 ق-ت تاجر را بعد از تاریخ صدور حكم توقف از مداخله در امور مالی حتی آنچه درآینده ممكن است *** گردد منع كرده است و ماده 423 قانون مذكور اشاره به انواع معاملاتی دارد كه چنانچه شخص تاجر بعد از صدور حكم توقف انجام دهد باطل خواهد بود. ماده 577 ق-ت نیز ناظر بر كلیه معاملات و قراردادهایی كه اشخاص از جمله اشخاص موضوع مواد 551 تا 556 قانون مذكور كه تحت عناوینی مرتبط با امور تاجر ورشكسته به تقصیر یا تقلب هستند ممكن است منعقد كنند، می باشد كه به موجب ماده مذكور كلیه معاملات و قراردادهای متعقده مطلقاً باطل اعلام ش ده است چون انعقاد آنها ناشی از اراده سالم نبوده بلكه با سوء نیت توأم بوده است.– نقش اداره در تصفیه امور به شكستگی در فرایند رسیدگی به دعاوی توقف ورشكستگی:مسئولیت و صلاحیت ادهره تصفیه در حوزه هایی كه این اداره تأسیس شده است از بعد از صدور حكم توقف و اعلان آن در روزنامه آغاز می شود. ماده 13 قانون اداره تصفیه مقرر می دارد: همین كه حكم ورشكستگی قابل اجرا شد و رونوشت آن به اداره تصفیه رسید، به جز در مواردی كه مراجع قضایی درگیر با دعاوی مطروحه در موضوع توقف و ورشكستگی از این اداره استعلام می نمایند و ارشاد و راهنمایی می شوند، این اداره و ادارات شهرستانها تا قبل از صدور حكم توقف هیچ دخالتی در روند رسیدگی و صدور حكم توقف ندارند و قانون نیز چنین شأن و دخالتی را پیش بینی نكرده است.– صندوقهای الف و ب از بدو تأسیس اداره تصفیه و تصویب قانون مربوط به آن قانون گذار یا توجه به ماهیت امور محدله به این اداره كه انجام آن مستلزم در اختیار داشتن بودجه مسقتل و خارج از روابط حاكم بر بودجه عمومی كشور است درآمدهای دو صندوق الف و ب را وضع كرده است درآمد صندوق الف از حاصل فروش دارایی ورشكسته قبل از تقسیم بین بستانكاران به میزان 9% تا 10 میلیون ریال و 8% تا 20 میلیون ریال 1% بابت هزینه واخواست سفته ها است كه علی الوصول این درآمدها باید صرف هزینه های مربوط به اداره جهت تسریع و تسحیل در تصفیه امور در تصفیه امور ورشكستگان شود ولی در حال حاضر این درآمدها به خزانه واریز می گردد و استقلال مالی كه ضرورت اجتناب ناپذیر برای انجام امور محوله به این اداره است سلب گردید. – اقسام ورشكستگی در قانون تجارت1- ورشكستگی كاری : وضعیت تاجری است كه با رعایت مواد 413 و 414 و یا با حسن نیت ظرف مهلت مقرر بر ماده 413 قانون مذكور(سه روز از تاریخ وقفه) تقاضای توقف خود را از دادگاه می نماید و هیچ گونه اقدام یا عملی كه نفی كننده منافع بستانكاران و یا اعمال تبعیضی و تمایز بین آنان تلقی شود مرتكب نشود. این نوع ورشكستگی صلاحیت انعقاد قرارداد ارفاقی را دارد و از حمایت قانونی نیز برخوردار است.2- ورشكستگی به تقلب : وضعیت تاجری است كه اموال خود را از طریق تبانی و معاملات صوری، از میان برده و در اعلان میزان بدهی ها و دارایی های خود تقلب كرده و با سوء نیت دفاتر قانونی خود را مفقود نماید. ورشكسته مذكور صلاحیت انعقاد قرارداد ارفاقی ندارد و اگر قرارداد ارفاقی با او منعقد شود باطل است.3- ورشكستگی به تقصیر : تاجری كه امور تجارتی او عملاً متوقف شده ولی به موقع به وظایف مندرج در مواد 413 و 414 قانون مبادرت نموده و یا مرتكب كلیه یا بعضی از اعمال و اقدامات مذكور در مواد 541 و 542 ق – ت شده باشد بدون اینكه تقلبی در كار او مشاهده شود. – از میان سه نوع ورشكستگی دو نوع اخیر آن یعنی ورشكستگی به تقصیر و ورشكستگی به تقلب دارای جنبه كیفری بوده و از نظر قانون تجارت و قانون مجازات اسلامی، تاجری كه ورشكستگی او در نتیجه تقصیر یا تقلب حاصل شده باشد مجرم و قابل تعصیب و مجازات خواهد بود.– به طور كلی نه در قانون تجارت و نه در قانون مجازات اسلامی تعریفی از بزه ورشكستگی به تقلب و تقصیر به عمل نیامده است، لیكن ماده 549 قانون تجارت درباره ورشكستگی به تقلب بیان می دارد:«هر تاجر ورشكسته كه دفاتر خود را مفقود یا قسمتی از دارایی خود را مخفی و یا با طرایق مواضعه و معاملات صوری از میان برده و همچنین هر تاجر ورشكسته كه خود را به وسیله اسناد و یا به وسیله صورت دارایی و قروض به طور تقلب به میزانی كه در حقیقت مدیون نمی باشد، مدیون قلمداد نموده است، ورشكسته به تقلب اعلام ومطابق قانون جزا مجازات می شود.»– در مورد ورشكستگی به تقصیر نیز در هیچ یك از دو قانون تعریفی به چشم نمی خورد، لیكن در مورد این بزه نیز در ماده 541 قانون تجارت مقرر داشته: تاجر در موارد ذیل ورشكسته به تقصیر اعلان می شود:1- در صورتی كه محقق شود مخارج شخصی یا مخارج خانه او در ایام عادی به نسبت عایدی او فوق العاده بوده است.2- در صورتی كه محقق شود تاجر نیست به سرمایه خود مبالغ عمده صرف معاملاتی كرده كه در عرف تجارت موهوم یا نفی آن منوط به اتفاق محض است.3- اگر به قصد تأخیر انداختن ورشكستگی خود خریدی بالاتر یا فروشی نازلتر ازمظنه روز كرده باشد یا اگر به همان قصد وسایلی كه دور از صرفه است به كار برده تا تحصیل وجهی نماید اعم از اینكه از راه استقراض یا صدور برات یا به طریق دیگر باشد. 4- اگر یكی از طلبكارها را پس از تاریخ توقف بر افراد دیگر ترجیح داده و طلب او را پرداخته باشد.– همچنین به موجب ماده 542 قانون تجارت در موارد ذیل هر تاجر ورشكسته ممكن است ورشكسته به تقصیر اعلام شود:1- اگر به حساب دیگری و بدون آنكه در مقابل عوضی دریافت نماید تعهداتی كرده باشد كه نظر به وضعیت مالی او در حین انجام آن تعهدات فوق العاده باشد. 2- اگر عملیات تجاری او متوقف شده و مطابق ماده 413 این قانون رفتار نكرده باشد.3- اگر از تاریخ اجرای قانون تجارت مصوب 25 بهمن 1303 و 12 فروردین و 12 خرداد 1304 دفتر نداشته باشدیا دفاتر او ناقص یا بی ترتیب بوده یا در صورت دارایی وضعیت حقیقی خود را اعم از قروض و مطالبات به طور صریح معین نكرده باشد.(مشروط بر اینكه در این موارد مرتكب تقلب نشده باشد) – اركان و عناصر متشكله ورشكستگی به تقلب 1- عنصر مادی جرم : به طور كلی عنصر مادی این بزه را باید عبارت از توسل به اعمال و وسایل متقلبان و خدعه آمیزی دانست كه در ماده 549 قانون تجارت به آن اشاره گردیده است. این اعمال و وسایل عبارتند از : 1- مفقود كردن دفاتر تجاری 2- مخفی كردن قسمتی از دارایی 3- از بین بردن دارایی از تعریف مواضعه و معاملات صوری 4- مدیون قلمداد كردن خود به صورت متقلبانه. باید توجه داشت كه این مصادیق حصری بوده وبه طریق دیگری بزه ورشكستگی به تقلب محقق نمی شود.2- عنصر معنوی جرم: عنصر روانی یا معنوی بزه ورشكستگی به تقلب علاوه بر سوءنیت در مفهوم عام به معنی قصد انجام اعمال متقلبانه به منظور ورشكست جلوه دادن خود، سوءنیت خاص به معنی قصد اضرار به دیان وطلبكاران است. ازاین رو احراز سوءنیت تاجر برای ورشكسته جلوه دادن خود ضروری است. حكم شماره 261 شعبه 2 دیوان عالی كشور دراین خصوص حاكی ازاین است كه :«موضوع ماده 549 قانون تجارت این است كه تاجر ورشكسته با سوء نیت، دارایی خود را مخفی نماید و تنها ننوشتن قسمتی از دارایی خود، ملازمه یا مخفی نمودن مال مقرون به مسئولیت ندارد و ممكن است خودداری از معرفی آن به اغراض دیگری باشد.» بنابراین دادگاه بایستی از جهت اینكه آن قسمت از دارایی خود را به منظور مخفی داشتن صورت دارایی نیاورده یا به منظور دیگری بوده، رسیدگی و *** نظر نموده و سپس حكم مفتصی را صادر كند. (3)3- مجازات ورشكستگی به تقلب : مجازات بزه ورشكستگی به تقلب حسب مقررات ماده 670 ق . م . ا حبس تغریری از یك تا پنج سال است. لیكن علاوه بر این مجازات، مقنن در قانون تجارت مجازاتهای تبعی دیگری را نیز نسبت به تاجر ورشكسته به تقلب قابل اعمال داشته كه عبارتند از : 1- ماده 575 ق- ت كه مقرر داشته: ورشكسته به تقلب مادامی كه از جنبه جزایی اعاده حیثیت نكرده نمی تواند از جنبه تجارتی اعاده اعتبار كند. 2- اعلان حكم محكومیت ورشكسته به تقلب به خرج خودش به موجب ماده 558 قانون تجارت. 3- عدم قابلیت انتخاب تاجر ورشكسته به تقلب به مدیریت شركت به موجب ماده 111 لایحه اصلاح قانون تجارت.4- مبدأ مرور زمان در بزه ورشكستگی به تقلب : به نظر برخی از حقوق دانان مبدأ مرور زمان در بزه ورشكستگی به تقلب تاریخی است كه تاجر برای ورشكسته اعلام كردن خود، اقدام به عملیات خدعه آمیز كرده است نه تاریخی كه ورشكستگی او ظاهر شده است. از این رو اگر تاجری در یك زمان گذشته مثلاً 1375 قسمتی از دارایی خود را به طور تضعی به دیگران منتقل كرده و قسمتی از دارایی خود را نزد كسان خود مخفی نموده باشد مبدأ مرور زمان همان تاریخ است نه تاریخی كه محكمه او را ورشكسته به تقلب معرفی كرده است. نظریه مذكوراز جهتی قابل ایراد است و آن این است كه در زمان انجام اعمال متقلبانه به وسیله تاجر برای ورشكسته جلوه دادن خود، او تنها در مرحله شروع به جرم به سر می برد و لذا تا قبل از ورشكستگی ظاهری تاجر، بزه مذكور واقع نشده است تا مرتكب آن قابل تعقیب و مجازات باشد زیرا همچنانكه در سطور پیشین نیز عنوان گردید صرف انجام اعمال متقلبانه به قصد اضرار به دیان و طلبكاران برای تحقق بزه ورشكستگی به تقلب كافی نیست بلكه به واسطه این اعمال باید نتیجه ای نیز كه عبارت است از اضرار به دیان و طلبكاران حاصل گردد و به عبارتی دیگر ورشكستگی ظاهری تاجر تجلی پیدا كند و از این رو به نظر می رسد كه باید مبدأ مرور زمان را در بزه حاضر عبارت از زمانی دانست كه تاجر به صورت ظاهری ورشكست گردیده و نتیجه انجام اعمال متقلبانه تاجر ظاهر شده باشد.اركان و عناصر تشكیل دهنده بزه ورشكستگی به تقصیر عنصر مادی جرم ماده 541 قانون تجارت، مواردی را كه تاجر، ورشكسته به تقصیر اعلام می شود احصا نموده كه بدان اشاره گردید و لذا عنصر مادی این بزه محصور در موارد چهارگانه مذكور در آن ماده بوده و سایر اعمال، نمی توانند تشكیل دهنده عنصر مادی این بزه باشند. با توجه به مراتب مذكور باید اعمال و اقدامات تشكیل دهنده عنصر مادی بزه ورشكستگی به تقصیر را عبارت از موارد مذكور در ذیل و تقسیم به دو دسته نمود:دسته اول از این اقدامات كه به محض تحقق ورشكستگی و بدون آنكه ناشی از تقصیر سنگین در حكم عمد مرتكب باشند عبارتند از :1- فوق العاده بودن مخارج شخصی یا مخارج خانه تاجر در ایام عادی به نسبت عایدی او .2- صرف مبالغ عمده نسبت به سرمایه در معاملاتی كه در عرف تجارت موهوم یا منافع آن منوط به اتفاق محض باشد. 3- خرید بالاتر یا فروشی نازلتر از مظنه روز یا به كار بردن وسایلی دور از صرفه یا تحصیل وجه به قصد تأخیر انداختن ورشكستگی.4- ترجیح دادن احد از دیان نسبت به بقیه پس از تاریخ توقف.دسته دوم از اقداماتی كه ارتكاب آن «ممكن» است باعث اعلام ورشكستگی به تقصیر تاجر شود نیز عبارتند از :1- تاجر به حساب دیگری و بدون آنكه در مقابل عوضی دریافت نماید، تعهداتی كرده باشد كه نظر به وضعیت مالی او در حین انجام آنها، آن تعهدات فوق العاده باشد.2- عدم رفتار مطابق ماده 413 قانون تجارت از توقف عملیات تجارتی تاجر3- تاجر فاقد دفاتر تجارتی بوده و یا دفاتر او ناقص یا بی ترتیب باشد. 4- تاجر در صورت دارایی وضعیت حقیقی خود را اعم از قروض و مطالبات و به طور صریح معین نكرده باشد در هر حال عنصر مادی این بزه همچنان كه در مورد بزه ورشكستگی به تقلب نیز عنوان گردید صرفاً از ناحیه اشخاصی كه از نظر قانون تجارت تاجر محسوب می گردند، قابل تحقق است و سایر اشخاص مانند كسبه و یا افرادی كه از حیث قوانین متفرقه جاریه حق تصدی اعمال تجارتی را نداشته و نتیجتاً صدق عنوان تاجر بر آنها ممكن نیست را نمی توان از مصادیق در این صورت نیز مرتكب بزه مدیر یا مدیرانی خواهند بود كه ورشكستگی شركت مستند به افعال ارتكابی از ناحیه آنان بوده و با احراز رابطه سببیت اعمال مدیر یا مدیران و حصول ورشكستگی شركت، مدیران مذكور قابل تحقیق و مجازات به استناد ماده 671 ق.م.ا خواهد بود.آخرین نكته ای كه در باب عنصر ماده بزه ورشكستگی به تقصیر باید بدان اشاره نمود در خصوص تعدد جرم ناشی از ارتكاب اعمال متعدد مادی مذكور در مادتین 541 و 542 قانون تجارت است. به این معنی كه چنانچه ارتكاب همزمان چند عمل از موارد مزبور در مادتین مذكور، موجب ورشكستگی تاجری شود، آیا تعدد جرم در چنین مواردی مصداق پیدا می كند یا خیر؟رویه قضایی به این سؤال پاسخ منفی داده كه در این خصوص می توان به احكام ذیل اشاره نمود:حكم شماره 23350/2/1318 در این زمینه حاكی از : «موارد مذكوره در ماده 541 و 542 قانون تجارت هر یك جرم مستقلی محسوب نبوده تا به تعدد آنها جرم متعدد شود، بلكه موارد مزبوره بدو ن فرقی بین حالت اجتماع و انفراد، جرم واحدی را كه عبارت از ورشكستگی به تقصیر باشد تشكیل می دهد; زیرا ورشكستگی به تقصیر یك جرم است منتهی علت آن دو تخلف می باشد»هیأت عمومی دیوان عالی كشور نیز طی حكم شماره 2575 2713 20/6/1336 اشعار داشته: «; اگر علت ورشكستگی؛ دو فقره تخلف از مواد 541 و 542 قانون تجارت باشد، دادگاه نباید هر كدام را جرم مستقلی فرض كرده و احكام متعدد بر آن جاری نماید، زیرا ورشكستگی به تقصیر یك جرم است منتهی علت آن دو تخلف می باشد.»عنصر معنوی جرمعنصر معنوی یا روانی بزه ورشكستگی به تقصیر را باید با توجه به ركن مادی این بزه توصیف نمود. بدین معنی كه چنانچه عنصر مادی این بزه از مصادیق مذكور در بندهای 1و2و4 ماده 541 قانون تجارت باشد، در این صورت این بزه از جرایم با مسئولیت مطلق و به عبارتی جزء جرایم مادی صرف است كه در اصطلاح لاتین به آن (Stirct Liability Offences) گفته می شود كه نیازی به احراز یا اثبات سوء نیت یا عنصر روانی در مرتكب ندارد، زیرا چنین جرایمی به محض تحقق واقع شده و نیازی به احراز و اثبات برخورداری مرتكب از عنصر روانی وجود ندارد، ازز این رو حتی اگر تاجر ورشكسته اثبات نماید كه در ارتكاب اعمال و افعالی كه منجر به ورشكستگی وی شده، فاقد سوء نیت بوده این امر نمی تواند رافع مسئولیت كیفری وی و به عبارتی مانع از تحقق بزه ورشكستگی باشد، لیكن چنانچه ورشكستگی تاجر از مصادیق توسل وی به اعمال مندرج در بند 3 ماده 541 قانون تجارت باشد، در این صورت احراز قصد تأخیر انداختن ورشكستگی، وسیله تاجر ضروری است ازاین رو چنانچه تاجر ورشكسته ثابت نماید كه اعمال مذكور دربند 3 ماده فوق الاشعار (خرید بالاتر یا فروشی نازلتر از مظنه روز و;) را به قصد تأخیر انداختن ورشكستگی خود مرتكب نگردیده است؛ دراین صورت اتهامی متوجه وی نبوده واز حیث جزایی قابل تعقیب ومجازات نخواهد بود.لیكن چنانچه عنصر مادی تشكیل دهنده این بزه از مصادیق مذكور در ماده 542 قانون تجارت باشد دراین صورت با توجه به اینكه درچنین مواردی تنها«ممكن» است تاجری ورشكسته به تقصیر اعلام شود لذا احراز عنصر روانی جرم یعنی تقصیر سنگین درحكم عمد تاجر، از ناحیه محكمه رسیدگی كننده به بزه ضروری است وبدون احراز آن صدور حكم به محكومیت كیفری تاجر به اتهام ورشكستگی به تقصیر فاقد محمل و وجاهت قانونی خواهد بود.مجازات ورشكستگی به تقصیرماده 543 قانون تجارت در مقام بیان نوع و میزان مجازات بزه ورشستگی به تقصیر مقرر داشته است:« ورشكستگی به تقصیر جنحه محسوب ومجازات آن از 6 ماه تا 3 سال حبس تأدیبی است.» لیكن ماده حاضر را باید با توجه به موخرالتصویب بودن مقررات ماده 671 ق.م منسوخه دانست ولذا مجازات این بزه در حال حاضر حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال می باشد. مع الوصف حسب مقررات ماده 558 قانون تجارت و ماده 111 قانون اصلاح قانون تجارت، برای تاجر ورشكسته به تقصیر مجازات تبعی نیز پیش بینی گردیده كه درحال حاضر نیز قابل اعمال است. این مجازات تبعی اعلان حكم محكومیت تاجر مبنی بر ورشكستگی به تقصیر به مدیریت شركت به موجب ماده 558 وعدم امكان انتساب تاجر ورشكسته به تقصیر به خرج محكوم علیه با توجه به ماده 111 لایحه اصلاح قانون تجارت است.مبدأ مرور زمان در بزه ورشكستگی به تقصیربه ظر برخی از حقوقدانان، نسبت به ورشكسته به تقصیر مبدأ مرور زمان تاریخ اعمالی است كه مقدمه وسبب ورشكستگی تاجر شده است. به عنوان مثال اگر تاجر درسال 1375 خریدی بالاتر یا فروش نازلتر از مظنه روز كرده باشد ویا ضمانت دیگری را نموده باشد وهمان اعمال به تدریج منجربه ورشكستگی وی شده باشد مبدأ مرور زمان تاریخ ارتكاب آن اعمال است ونه زمان ثبوت ورشكستگی تاجر به تقصیر. لیكن به نظرمی رسد كه برخلاف نظر مذكور باید مبدأ مرور زمان این بزه را عبارت از زمانی دانست كه اعمال ارتكابی عملاً منجربه ورشكستگی تاجر شده باشد، هرچندكه این ورشكستگی ظاهر وثابت نشده باشد؛ زیرا اگرچه اعمال ارتكابی مندرج در مادتین 541 و 542 قانون تجارت عنصر مادی بزه ورشستگی به تقصیر است لیكن تاقبل از حصول ورشكستگی تاجر، بزهی محقق نگردیده تا مرورزمانی نسبت به آن جریان یابد وبه عبارتی دیگر صرف ارتكاب اعمال مندرج درمواد مذكور تاجر را ورشكسته به تقصیر نمی نماید بلكه این اعمال سبب ومقدمه وقو ع بزهی است كه ممكن است در آینده محقق شود وبنابراین نمی توان مرور زمان جرم را از تاریخ ارتكاب اعمالی دانست كه ممكن است درآینده منجربه ورشكستگی تاجر گردد. مع الوصف ذكر ای ن نكته نیز ضروری است كه تاریخ جریان یافتن مرور زمان ظهور ورشكستگی تاجر واثبات آن نیست، بلكه مبدأ مرور مرور زمان تاریخی است كه عملاً تاجر درآن تاریخ ورشكست شده است ولذا ظهور ورشكستگی تاجر واثبات آن برای جاری شدن مرور زمان ضرورت ندارد.مقام تعقیب بزه ورشكستگیبه موجب ماده 544 قانون تجارت، رسیدگی به جرم، بر حسب تقاضای مدیر تصفیه یا هر یك از طلبكارها یا تعقیب مدعی العموم به عمل می آید،لیكن به موجب ماده 547 همان قانون:« مدیر تصفیه نمی تواند تاجر ورشكسته را به عنوان ورشكستگی به تقصیر تعقیب كند یا از طرف هیئت طلبكارها مدعی خصوصی واقع شود مگر پس از تصویب اكثریت طلبكارهای حاضر.» دادگاه صالح به رسیدگی به بزه ورشكستگیاز حیث صلاحیت ذاتی، رسیدگی به بزه ورشكستگی تقصیر و طلب در صلاحیت دادگاه های عمومی است، لیكن از حیث صلاحیت محلی باید دید كه آیا دادگاه محل اقامت تاجر صالح به رسیدگی است و یا دادگاه محل وقوع جرم؟ برخی از حقوق دانان با توجه به قواعد كلی آیین دادرسی(ماده 51 قانون آ.د.ك) و خلاف قاعده بودن صلاحیت دادگاه محل اقامت تاجر، بر این عقیده اند كه رسیدگی به بزه ورشكستگی اعم از ورشكستگی به تقصیر یا تقلب در صلاحیت دادگاه محل وقوع جرم است و دادگاه محل اقامت تاجر در صورتی صالح است كه ورشكستگی تاجر، عادی باشد. اما به نظر برخی دیگر از حقوق دانان جرایم ورشكستگی به تقصیر یا تقلب سوای از اینكه عملاً در محل اقامت تاجر صورت می گیرد و اصولاً دادگاه محل اقامت تاجر آسانتر می تواند تحیقات لازم را انجام دهد. این مزیت را نیز دارد كه به لحاظ مشخص بودن دادگاه سالم، شكات با مشكل تشخیص دادگاه صالح مواجه نمی شود و از لحاظ حقوقی نیز احراز ورشكستگی تاجر تقدم ذاتی و نه لزوماً زمانی بر احراز اعمال منجر به ورشكستگی دارد، زیرا صرف این اعمال جرم نیست بلكه به تبع ورشكسته شدن تاجر و به دلیل اینكه در ورشكسته شدن او نقش داشته اند جرم محسوب می شوند؛ از این رو به نظر این دسته از حقوق دانان چون شكایت ورشكستگی به تقصیر یا تقلب از مشتقات دعوی ورشكستگی بوده و از لحاظ صلاحیت رسیدگی مشمول قاعده كلی مندرج در ماده 21 قانون آیین دادرسی مدنی است لذا دادگاه صالح به رسیدگی به جرایم ورشكستگی به تقصیر یا تقلب، دادگاه محل اقامت تاجر است. تعریف ورشكستگی ورشكستگی تاجر یا شركت تجارتی هنگامی بوجود می آید كه این اشخاص قادر به پرداخت بدهی های خود نباشند ودر پرداخت آن توقف حاصل شود. باید توجه داشت كه ورشكستگی و مقررات آن تنها مشمول تجار می شود درحالی كه اگر اشخاص عادی قادر به پرداخت بدهی خود نباشند، اصطلاحاً به آنان «معسر» گفته می شود.معسر كسی است كه به علت كافی نبودن دارایی یا عدم دسترسی به اموال خود قادر به پرداخت بدهی اش نیست. علاوه بر اختلاف در تعریف تفاوتهایی بین معسر و ورشكسته وجود دارد كه به طور خلاصه عبارتنداز:– شخص ورشكسته به محض اعلام حكم ورشكستگی از تصرف اموال ودخالت در امور مالی خود محروم می شود ولی صدور حكم اعسار مستلزم محرومیت معسر از اداره اموالش نیست. – حكم ورشكستگی نسبت به كلیه اشخاصی كه با تاجر وارد معامله بوده و رابطه تجاری ومالی دارند، اثرگذار ومعتبر می باشد. برای مثال اگر تاجری در سال 1381 با شخص (الف) معامله تجاری كرده و از سوی دادگاه در سال 1380 متوقف از پرداخت بدهی و نهایتاً ورشكسته شناخته شود، این حكم ورشكستگی بر معامله آنان اثرگذار می باشد زیرا تاجر فاقد شایستگی و اهلیت قانونی برای انجام معامله در آن زمان بوده است. – همچنین قانون مقررات مخصوصی برای تصفیه امور تاجر و ورشكسته پیش بینی كرده است و برای تقسیم اموال ورشكسته، طلبكاران نسبت به هم حق تقدمی ندارند در حالی كه در مورد معسر، هر طلبكاری كه زودتر اقدام نماید به نتیجه خواهد رسید. در اینجا باید به نكته ای توجه داشت و آن اینكه شركتهای تجارتی چون تاجر شناخته می شوند، مشمول مقررات ورشكستگی می شوند ولی شركا و مدیران آنها چون تاجر نیستند، مشمول این مقررات نخواهند شد.اعلام حكم ورشكستگیورشكستگی باید به موجب حكم دادگاه اعلام شود و تا زمانی كه دادگاه حكم ورشكستگی را صادر نكرده ورشكستگی تاجر ثابت نمی شود. دادگاه عمومی‌ «محل اقامت تاجر» صلاحیت رسیدگی به این موضوع را دارد. اعلام ورشكستگی بر حسب تقاضای یك یا چند نفر از طلبكاران یا به تقاضای دادستان و یا حتی اظهار خود تاجر صورت می گیرد. تاجر باید ظرف مدت سه روز از تاریخ وقفه ای كه در پرداخت بدهی یا سایر تعهدات نقدی اش به وجود می آید، توقف خود را به دفتر دادگاه عمومی محل اقامت خود اظهار و صورت حساب دارایی و كلیه دفاتر تجاری خود را تسلیم نماید. در این صورت حساب تعداد و ارزیابی اموال منقول و غیر منقول، صورت كلیه بدهی ها و مطالبات صورت نفع و ضرر و مخارج شخصی تاجر آورده شد. موضوعی كه باید دادگاه در حكم خود به آن توجه كند،‌تعیین تاریخ توقف تاجر است، چه بسا حكم ورشكستگی تاجر در مورخه 30/1/1383 صادر شود ولی تاریخ توقف او از پرداخت بدهی اش در سال 1382 باشد. از این رو دادگاه باید در حكم خود تاریخ توقف تاجر را معین كند و اگر در حكم معین نشده باشد، تاریخ صدور حكم، تاریخ توقف تاجر محسوب می شود. تاریخ توقف تاجر از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا تاجر از تاریخ توقف حق مداخله در اموال خود را ندارد.اثر حكم ورشكستگی نسبت به طلبكاران ورشكسته از تاریخ صدور حكم ورشكستگی بستانكاران ورشكسته مكلمند خود را به مدیر تصفیه یا اداره تصفیه معرفی و مدارك مطالبات خود را تسلیم نماید تا طلب آنها ثابت شود. مدیر تصفیه یا اداره تصفیه موظفند در جریان تصفیه در بعضی موارد از هیأت بستانكاران نظر بخواهند. در بعضی موارد نیز مانند انعقاد قرارداد ارفاقی با تاجر، نظر موافق اكثریت بستانكاران باید قبلاً جلب شود.بعد از اعلام حكم ورشكستگی، بستانكاران باید ظرف دو ماه ادعای خود را با مدرك به اداره تصفیه تسلیم كنند و این اداره نیز صورتی از آنان تهیه كرده و از آنها دعوت می كند.با صدور حكم ورشكستگی، مهلت مطالبه محدود می شود؛ یعنی ظرف دو ماه از تاریخ انتشار آگهی دعوت، بستنانكاران باید ضمن مطالبه طلب، مدارك طلب خود را تسلیم مدیر تصفیه نمایند والا مطالبات آنان دیگر مود قبول واقع نمی شود (مگر آنكه عذر موجهی داشته باشند). همین كه حكم ورشكستگی صادر شد، بدهی های مدت دار تاجر حال می شود و باید پرداخت گردد. اثر حكم ورشكستگی نسبت به بدهكاران ورشكسته اداره تصفیه امور ورشكستگی در اعلانی كه اداره تصفیه منتشر می كند، باید به بدهكاران ورشكسته اخطار كند كه در ظرف مدت دو ماهی كه قانون تعیین می كند خود را معرفی نماید. متخلفین از این اخطار به جریمه نقدی معادل صدی بیست و پنج و با تشخیص دادگاه به حبس از سه تا شش ماه محكوم خواهند شد.همچنین در اعلان ورشكستگی اداره تصفیه باید به كسانی هم كه به هر عنوان اموال ورشكسته در دست آنهاست، اخطار شود كه اموال را در ظرف مدت دو ماهی كه در قانون پیش بینی شده است در اختیار اداره بگذارند وگرنه هر حقی كه نسبت به آن مال دارند از آنها سلب خواهد شد.اثر حكم ورشكستگی نسبت به اشخاصی كه مالی از آنها نزد ورشكسته به امانت است.اگر قبل از ورشكستگی ، شخصی اوراق تجاری مانن چك، سفته، برات و; به او داده باشد كه وجه آن را وصول و به حساب صاحب سند نگاه دارد یا به مصرف معینی برساند و وجه اوراق مزبور وصول یا پرداخت نشده باشند (در حالی كه اسناد عیناً در حین ورشكستگی در نزد تاجر ورشكسته موجود باشند)، صاحبان آنها می توانند عین اسناد را بازپس گیرند.مال التجاره هایی كه در نزد تاجر ورشكسته است امانت بوده یا به نام برده داده شده كه به حساب صاحب مال التجاره به فروش برساند، مادام كه عین آن به صورت كلی یا جزئی نزد تاجر ورشكسته موجود باشد یا تاجر آنها را نزد شخص دیگری به امانت یا برای فروش گذارده باشد و موجود باشند، قابل استرداد است. اگر عین مال التجاره ای كه تاجر ورشكسته به حساب شخص دیگری خریداری كرده موجود باشد، چنانچه قیمت آن پرداخت نشده باشد از طرف فروشنده والا از طرف كسی كه به حساب او آن مال خریداری شده قابل استرداد است.اثر حكم ورشكستگی در معاملات ورشكسته چنانچه تاجر ورشكسته از تاریخ اطلاع از وضع خود معامله ای انجام دهد، این معامله مورد سوءظن و شك است زیرا او سعی می كند با انجام این گونه معاملات به وضع خود بهبود بخشد در اینجا معاملات تاجر از سه حال خارج نیست یا معامله قبل از تاریخ توقف یا بین این تاریخ و تاریخ صدور حكم ورشكستگی یا بعد از تاریخ صدور حكم ورشكستگی است. به طور كلی معاملات تاجر قبل از تاریخ توقف صحیح می باشد اما از تاجری كه عالم به توقف خود است، باید از تاریخ توقف از كلیه معاملاتی كه به زیان طلبكاران است خودداری نماید در غیر این صورت این معاملات باطل بوده و فاقد اثر خواهند بود.اگر تاجر ورشكسته بعد از تاریخ صدور حكم ورشكستگی معامله ای انجام دهد نیز باطل می باشد مگر معاملاتی كه به نفع طلبكاران بوده و اداره تصفیه نیز صحت آنها را اعلام كند.منشأ تاریخی ورشكستگیدر زمانهای قدیم ضرب المثلی وجود داشت، كسی كه نتواند از جیبش خرج كند بایستی از جانش مایه بگذارد. این ضرب المثل كاربری بیرحمانه كلامی داشت. قانون رم باستان (سال 450 قبل از میلاد اعلام كرد كه طرف استقراض كننده در گرو بستانكار خود می باشد. بدین معنی كه وثیقه بازپرداخت بدهی، خود شخص مقروض می باشد. بدین معنی كه اگر وثیقه بازپرداخت نمی شد، طلبكار می توانست او را جلب نماید. سپس طلبكار در ملأ عام درخواست می كرد كه كسی برای پرداخت طلب او داوطلب شود واگر كسی داوطلب نمی شد، بستاكار فرد بدهكار را یا می كشت ویا می فروخت.مبحث ورشكستگی و تصفیه امور ورشكسته درحقوق تجارت ایران از مباحثی است كه به آن توجه چندانی نشده است. این بی مهری ظاهراً ازاین فكر ناشی می شود كه گویا بحث ورشكستگی فاقد آن كاربرد عملی است كه در مورد اسناد یا شركتهای تجاری صدق می كند. درواقع عدم تو جه به مقررات راجع به آن، با وجود تغییر مقررات تصفیه درسال 1318، به دلیلی بی اعتمادی مراجعان به نحوه قضاوت و رسیدگی به این امر در دادگاه ونیز از طریق تصفیه امور ورشكسته است.در قانون تجارت ایران كه از قانون 1807 م فرانسه اقتباس شده ودر اغلب شهرهای ایران لازم الاجرا است به معضلات جامعه در مورد ورشكستگی توجه چندانی نشده است و با اینكه حق وق راجع به ورشكستگی در كشورهای پیشرفته دنیا تحولات بسیاری یافته است، حقوق تجارت ما در این زمینه، چون زمینه های دیگر این رشته از حقوق، تحول پیدا نكرده است.تاریخ ورشكستگی در ایران قبل از تصویب قانون تجارتتا قبل از تصویب قوانین تجاری مصوب 1303 ، 1304 و 1311 در ایران، قانونگذار ما مقرراتی را برای ورشكستگی وضع نكرده بود و مقررات راجع به افلاس، هم در مورد تجار و هم در مورد غیر تجار، اعمال واجرا می شد. به موجب این مررات به بدهكاری كه از پرداخت دیون خود عاجز بود، مفلس تلقی شده واموالش از تصرف، خارج وبا نظارت حاكم، میان طلبكاران تقسیم میشد وبه مصداق اصطلاح «المفلس فی امان الله» تحت حاكمیت حاكم قرار می گرفت تا مورد اذیت وآزار طلبكاران واقع نشود و هرگاه مرتكب سوء استفاده می شد مجازات می گردید. از آنجا كه مقررات اعسار، كه اصولاً نسبت به بدهكار سخت گیری چندانی نداشت، با تحول وتوسعه روابط اقتصادی و بازرگانی ونیز تفاوت میان معاملات اشخاص عادی، با معاملات تجاری، جوابگوی ضرورتهای امر تصفیه وتقسیم دارایی تاجر میان طلبكاران نبود، لذا قانونگذار ایران با استفاده از مقررات حقوق اروپایی موضوع ورشكستگی را با تصویب قوانین تجاری، وارد حقوق ایران كرد.سوابق قانونگذاری در حقوق ایران مقررات مربوط به ورشكستگی در حقوق ایران، متأثر از حقوق اسلامی بوده است. اولین بار در ماده 624 قانون اصول محاكمات حقوقی مصوب 26 رمضان 1329 از اصطلاح افلاس نام برده شده بود ودر تنبیه ذیل این ماده مقرر می داشت:« تنبیه: مقصود از مفلس غیر از ورشكسته به تقصیر است یا ورشكسته به بی احتیاطی ك ه مجازات آنها در قانون مجازات معین شده».ماده 26 قانون موقتی محاكم اجارت مصوب 24 شعبان 1332 ه. ق مقرر می داشت:« كلیه دعاوی راجع به ورشكستگی تجاری از صلاحیت محاكم تجارت است مطابق قانون ورشكسته».در قانون تجارت مصوب 25/2/1303 به دنبال آن، قانون تجارت مصوب 12/1 و 12/3/1304 باب ششم را به مبحث ورشكستگی وباب هفتم را به مبحث ورشكستگی به تقصیر و ورشكستگی به تقلب اختصاص داده بودند و ورشكستگی را در ماده 243 چنین تعریف كرده بود:« ورشكستگی تاجر یا شركت تجاری در نتیجه توقف ار تأدیه وجوهی كه بر عهده اوست، حاصل می شود».با تصویب قانون اعسار وافلاس مصوب 25/8/1310 مواد 624 ومواد 799 تا 804 قانون اصول محاكمات حقوقی فسخ شد و اصطلاحات «معسر» «مفلس» تعریف گردید. قانون تجارت مصوب 13/2/1311 به موجب ماده 600 قوانین تجارت 25/2/1303 و 12/1 و 12/3/1304 را فسخ كرد وباب یازدهم خود را به مبحث ورشكستگی اختصاص داد.قانون اعسار مصوب 20/9/1313 ، قانون اعسار وافلاس مصوب 27/8/1310 را فسخ نمود وفقط به تعریف معسر اكتفا كرد.با تصویب قانون اداره تصفیه امور ورشكستگی مصوب 24/4/1308 تصفیه امور تاجر ورشكسته در نقاطی كه اداره مذكور تشود، به عهده اداره تصفیه محول شد ودر نقاطی كه اداره مذكور تشكیل نشده باشد به عهده مدیر تصفیه معین از سوی دادگاه می باشد. با تصویب قانون اجرای احكام مدنی مصوب 1/8/1356 در ماده 33 این قانون مقرر شد:« هرگاه محكوم علیه بازرگان بوده ودر جریان اجرا ورشكسته شود مراتب از طرف مدیر اجرا به اداره تصفیه یا مدیر تصفیه اعلام می شود تا طبق مقررات راجع به تصفیه امور ورشكستگی اقدام گردد.» درباره غیر تاجری كه محكوم شده به شرح مواد 34 و35 این قانون اگر ادعا كرد كه مالی ندارد باید صراحتاً اعلام نماید والا با تحقق شرایط مقرر درآن مواد با شكایت شاكی خصوصی قابل تعقیب كیفری خواهدبود ودر نهایت قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب مصوب 22/1/1379 باب هشتم خود را به هزینه دادرسی ئاعسار اختصاص داده است.قوانین ورشكستگی در سایر كشورها دركشود انگلستان اولین قانون ورشكستگیدر سال 1542 . م به تصویب رسید و این قانون بر علیه بدهكار بود و تنها طلبكار می توانست تحت شرایطی خاص، درخواست ورشكستگی بدهد و دارایی های خود را بپردازد او را به زندان می انداختند.قانون سال 1542 تنها در رابطه با بازرگانان (Traders) بكار می رفت، اما در سال 1570 این قانون اصلاح شده و شامل حال تجار (Mrrchants) نیز گردید تنها پس از سال 1705 بود كه قانون انگلیس امكان رهایی بدهكار از بدهی هایش را فراهم نمود.در ایالات متحده تنبیه جسمانی، حبس و سایر روشهای مشابه كه در انگلیس و برخی از مستعمرات آمریكا رایج بودند و عدم كارایی آنها را به عینه دیده شده بود، قانون گذاران آمریكا را تحت تأثیر قرار داد تا به فكر تدوین قانون ملی ورشكستگی باشند. به هر حال این امر تا اواخر مذاكرات كنوانسیون فدرال مورد توجه قرار نگرفت.در ماه اوت 1787 چالز پینچنی (Charles Pinckney) از كارولینای جنوبی زمینه های اعتای اختیار به دولت فدرال جهت تدوین قوانین یكسان در رابطه با ورشكستگی را به عنوان بخشی از (f ull faith and credit clause ماده 16) فراهم نمود. در یكم سپتامبر 1787 ، جان روتل یلدی (Jhon Rutledye) توصیه كرد كه در ماده 7 مربوط به اختیارات دپارتمان قانون گذاری پس از عبارت اختیار جهت تهیه قانون واحد اعطای تبعیت، اختیار تدوین قوانین متحدالشكل ورشكستگی نیز اضافه شود.این پیشنهاد در سوم سپتامبر 1787 پس از بحث مختصری مورد پذیرش قرار گرفت. تنها ایالت Connecticut با این موضوع مخالفت نمود. نماینده این ایالت آقای ریگر شرمان (Reger Sherman) با هر گونه اختیاری یا امكانی در جهت محكوم به اعدام نمودن افراد و ورشكسته مخالفت نمود اختیار تدوین قوانین متهدالشكل ورشكستگی را برای سراسر آمریكا تدوین نمایداگر چه این اختیار داده شد اما ایالتها چنان با آن به مخالفت برخواستند كه قوانین ملی ورشكستگی تنها به مدت 17 سال (تا قبل از سال 1800) آن هم به طور غیر مستمر دوام یافت.مفهوم و حوزه اصطلاح ورشكستگی آنگونه كه مورد استفاده تدوین كنند گان قانون قرار گرفته روشن نمی باشد. قانون انگلیس كه همزمان با تصویب مفاد فوق در آمریكا وجود داشت، از واژه ورشكستگی به عنوان یك فرایند غیراختیاری استفاده می كرد كه تنها در رابطه با بازرگانان مصدا ق پیدا می كرد.به هر حال در این زمان برخی از ایالتها قوانینی داشتند كه كه در آن، واژه ورشكستگی در رابطه با تمامی طبقات اجتماع و هر شكلی از ناتوانی وعجز از پرداخت دیون اطلاق می شد. در طی 80 سال هر وقت كه قانون ورشكستگی مطرح می شد قصد و منظور نویسندگان به عنوان نقطه كانونی مناظرات مطرح می گردید. بر اساس اختیارات اعطاء شده، كنگره تا قبل از سال 1989 سه قانون در رابطه با ورشكستگی تصویب نمود. اولین قانون كه در سال 1800 تصویب و سه سال بعد پس گرفته شد. این قانون قانون اول در نهایت در نتیجه ضربه مالی كه در اثر واسطه بازی بیش از حد در رابطه با املاك حادث شده بود تصویب گردید. بسیاری از بازرگانان برجسته و ثروتمند به زندان افتادند چون قادر نبودند بدهیهای خود را بپردازند. قانون اول برای پنج سال اعتیار داشت اما به دلایل مختلف بیش از سه سال دوام نیافت . اولاً مشكل رفت و آمد به دادگاههای فدرال غیر مشهور در نقاط دوردست مطرح بود. ثانیاً، سود خیلی كمی به طلبكاران پرداخت می شد.یكی از دلایل این امر این بود كه بیشتر بدهكارانی كه مجبور به اعلام ورشكستگی شده بودند در زندان به سر می بردند. ثانیاً این قانون عمدتاً توسط بدهكاران ثروتمند، سفته بازها و در برخی موارد بدهكاران متقلب جهت رهایی از دیون خود مورد استفاده قرار می گرفته است.قانون دوم كه در سال 1841 تصویب شد كلیه بدهكاران را دربرمی گرفت در این قانون مفادی در رابطه با ورشكستگی اختیاری پیش بینی شده بود و رهایی از مانده بدهكاری پس از مصادره تمامی دارائیها به نفع طلبكاران مجاز شناخته شده بود. جهت قانون دوم واقعاً فرصتی برای موفقیت داده نشد. این قانون در مجلس با 110 رأی در مقابل 97 رأی در 17 اوت 1841م رد شد. لیكن با توجه به فعالیتهایی كه انجام شد قانون فردای آن روز با اكثریت 110 در مقابل 106 رأی مورد تصویب قرار گرفت. مخالفین این قانون جهت بازپس گیری آن دست بكار شدند و این قانون تنها پس از یك سال و اندی با اكثریت 140 به 71 در كنگره و با اكثریت 32 به 13 رأی در مجلس سنا بازپس گرفته شد. مشكلات مالی ناشی از جنگ داخلی، كنگره را برآن داشت تا طرح سومی را مورد بررسی قرار دهد كه این طرح در سال 1867 .م تبدیل به قانون شد و در سال 1878 .م پس گرفته شد. این مصوبه سرآغاز تلاشی شد از طرف كنگره تا از طریق معاف نمودن بخشی از (تركیبی از) بدهیهای فرد ورشكسته از بررسی و صدور حكم، فرد ورشكسته را از ننگ منتسب به ورشكستگی برهاند. سند ورشكستگی مصوب سال 1898 آنگونه كه اصلاح شده است تمامی موارد ورشكستگی ثبت شده تا قبل از اكتبر 1879 را دربرمی گیرد. این سند در قالب مصوبه 1938 كه عموماً به عنوان چندلر (Chandler) شناخته شده است، به طور كامل بازنگری و اصلاح شد. بدون شك عمیق ترین پیشرفت در زمینه قانون ورشكستگی بایستی تصویب چندلر باشد كه به دادگاهها این اختیار را داد تا نحوه فروش كلیه داراییهای بدهكاران اعم از افراد، شركتها، كشاورزان، شهرداریها و بنگاههای معاملات ملكی را چه در مرحله تسفیه و چه در مرحله توان بخشی و با تجدید سازمان تنظیم نماید. بخش مورد استفاده این فصل كه توسط چندلر ایجاد شده بود متن فصل 11 قانون بود كه مطالب آن در ارتباط با كمك به بدهكاران صدیق با حداكثر سرعت و حداقل هزینه می باشد.جالب است كه توجه كنیم كه چگونه فلسفه ورشكستگی در طی 400 سال گذشته تغییر یافته است. اولین قوانین در این زمینه در انگلیس و آمریكا فقط در جهت منافع طلبكاران تنظیم شده بودند. بعدها از طریق در نظر گرفتن برخی تخفیفات در قبال همكاریهای بدهكاران، وضعیت ایشان نیز مدنظر قرار گرفت و نیز تا حدودی بدهكاران را در قبال توقیف تصادفی توسط بستانكاران محافظت نمودند. اگر چه این پیش بینی به صورت قانونی در آمد كه در وهله نخست منافع سایر طلبكاران را حفظ نماید.قانون ورشكستگی، آنچنانكه طی 80 سال گذشته تكامل یافته در بادی امر نه تنها جهت تضمین برابری در میان طلبكاران و یاری رساندن به بدهكاران از طریق رهانیدن ایشان از بدهیهایش و فراهم آوردن امكان شروع یك فعالیت اقتصادی جدید طراحی شده بود بلكه منظور از آن عمدتاً سود رسانیدن به جامعه بوده است. عوامل ورشكستگی از دیدگاه دیگرعوامل ورشكستگی را می توان در سه دسته طبقه بندی نمود:الف–ویژگی های سیستم اقتصادی ب- عوامل درونی ج- عوامل بلافصل بیرونی الف – ویژگی های سیستم اقتصادی ساختار اقتصادی كه یك واحد تجاری می بایست در آن ساختار، ادامه فعالیت دهد به عنوان یكی از عوامل ورشكستگی عمل می كند كه از خارج از شركت در آن تأثیر می گذارد و به عنوان نتایج عملكرد مدیریت محسوب نمی شود. در عوض مدیریت می باید تغییرات حادث شده در سیستم اقتصادی را پذیرفته و تلاش نماید عملكرد شركت را بر این تغییرات منطبق نماید.یكی از ویژگی های سیستم تقتصادی سرمایه داری، آزادی تجارت است. بدین معنی كه هر فردی كاملاً محقق است صرف نظر از توانائیهایش مشغول هر نوع فعالیت تجاری شود. این امر امكان ورود هر فرد فاقد تجربه و آموزش را در رشته تجاری انتخابی اش را فراهم می كند و بدین ترتیب این افراد بیشتر مستعد ورشكستگی هستند. گیلبرت (Galbrait) اعلام می كند اقتصاد دو بخش دارد:یك بخش عبارت است از شركتهای خصوصی سنتی كوچك و بخش دیگر عبارت است از شركتهای پویا به لحاظ تكنیكی، دارای سرمایه های اندوه و سازماندهی شده در سطح بسیار بالا. شركتهای كوچكتر بیشتر از همه مستعد ورشكستگی هستند. شركتهای بزرگ بسیار بهتر از شركتهای كوچك قادرند نوسانات بازار را تحمل نمایند. گیلبرت همچنین اعلام می كند كه اتحاد صنوف، كنترل قیمتها و تقاضای مشتریان و تحمل دوجانبه نوسانات بازار از طریق انعقاد قرارداد فیمابین شركتها و صنوف كلاً به نفع واحدهای تجاری بزرگ تمام می شود.یكی از مواردی كه به تكرار به عنوان یكی از عوامل ورشكستگی ذكر می شود، شدت رقابت است. به هر حال یك مدیریت كارآمد برای هر رقیبی دشمن قوی محسوب می شود . برخی از مؤسسات تجاری به دلیل فقدان توانایی كافی، فقدان منابع و نداشتن امكان جهت مواجه شدن با بازار رقاب ت با شكست مواجه می شوند و نیز ممكن است شركتهای تأسیس شده قادر نباشند خود را با فعالیتهای بالنده مربوط به رقابتی جدید و با كیفیت تر، وفق دهند.مشابه وضعیتی كه در رقابت شدید پیش می آید، در چالشهای ناشی از بهبود و تغییرات زمینه فعالیت و تغییر تقاضاهای عمومی نیز شركتهایی از مسیر انتقال به روشهای مدرن تولید و توزیع بازمی مانند و یا قادر به تطبیق خود با نیازمندیهای جدید مصرف كنندگان نم ی باشند. از این رو باید از میدان رقابت كنار روند و دست از فعالیت بردارند.نوسانات تجاری و شغلی نیز یكی دیگر از ویژگیهای سیستم اقتصادی آزاد است. دوره های تلخ و دشوار كه با شاخص های عدم انطباق درست میان تولید و مصرف، درصد بیكاری بالا، كسادی فروش، نزول قیمتها و سایر عوامل آزار دهنده شناخته می شوند بر افزایش میزان ورشكستگی تجاری تأثیراتی می گذارند.به هر حال یك سكون موقت در فعالیتهای تجاری معمولاً به عنوان عامل اساسی ورشكستگی تلقی نمی گردد، اگر چه این امر حركت به سمت آنچه را كه احتمالاً ورشكستگی اجتناب ناپذیر نامیده می شود؛ تسریع می نماید.ویژگی آزادی عمل در جامعه، ممكن است منجر به اقداماتی از طرف اشخاص ثالثی گردد كه برای یك شركت تجاری مفید نمی باشند. تقاضاهای اتحادیه های كارگری و اقدامات سازمان یافته جمعی و سایر گروه های سودجو در سالهای اخیر در شكست برخی از مؤسسات دخیل بوده اند. اقدامات دولت برای مثال، وضع قوانین مالیاتی جدید، پایین آوردن یا حذف تعرفه ها قوانین مربوط به دستمزد و ساعت كار،‌ تصمیمات مقامات قضایی، مقررات قیمت گذاری و امثال آن گاهاً موجب ورشكستگی برخی از مؤسسات می شوند. به عنوان مثال یك سری از واحدهای تولیدی كوچك به دلیل عدم توانایی انطباق با استانداردهای محیط زیست كه از طرف دولتها وضع می شود مجبور به متوقف نمودن فعالیت خود می گردند. 1- الف- حوادث اتفاقی قضا و قدر برخی اوقات گرفتاری و دردسر ممكن است خارج از كنترل مؤسسه تجاری باشد. برخی از این اتفاقات به عنوان مشیت الهی یا حوادث قهریه شناخته می شوند و این قبیل حوادث در تمامی جوامع صرف نظر از سیستم خاص اقتصادی آنها رخ می دهد.آتش سوزی ها، زلزله، انفجارها و سیل و طوفان و گردباد جزو این حوادث محسوب می شوند، كه همه آنها یقیناً می توانند موجب ورشكستگی برخی از مؤسسات شوند.بنابراین محدوده ای كه یك مؤسسه بایستی درون آن فعالیت نماید یك عامل تعیین كننده در موفقیت آن مؤسسه به حساب می آید. در این قبیل موارد چالش پیش روی مدیریت عبارت است از پذیرش و مواجه شدن با شرایط متغیر، به گونه ای كه این شرایط به زیان شركت تمام نشود. یك شركت یا مؤسسه تجاری قادر به تغییر محیط نیست بنابراین بایستی بتواند از محیط به نفع مؤسسه خود استفاده نماید.ب – عوامل زیربنایی درونی عوامل درونی شكست، آن دسته از عوامل هستندكه می توانسته اند با یك سری اقدامات در داخل مؤسسه برطرف شوند واین قبیل عوامل اغلب از یك تصمیم گیری غلط در گذشته و یا قصور مدیریت در اخذ تصمیم لازم در هنگام نیاز ، نشأت می گیرند. مدیریت بایستی مسئولیت هرنوع مشكلات تجاری ناشی از عوامل درونی را به عهده بگیرد.ب – 1- ارائه یا بسط بیش از اندازه اعتباردهی یكی از عوامل درونی ورشكستگی عبارت است از تمایل به ارائه اعتبار بیش اتز حد است كه این امر موجب می شود تا مؤسسات نتوانند طلبهای خود را به موقع از بدهكاران وصول ك رده و بدان وسیله بدهی های خود را بپردازند.برخی از تولیدكنندگان اعتبار بیش از حد به توزیع كنندگان ارائه می كنند تا شاید بتوانند میزان فروش را بالا ببرند توزیع كنندگان برای اینكه بتوانند طلب تولیدكننگان را بپردازند، بایستی به نوبه خود اعتبار در اختیار مشتریان خود قرار دهند.دراین حالت اگر یكی از حلقه ها از عهده تعهدات خود برنیایند برای كل زنجیره دردسر بوجود می آید وبنابراین عدم موفقیت در استفاده بهینه از اعتبارات می تواند به بحران در شركت منجر شود.ب – 2- مدیریت ناكارآمدشركتهای تجاری اغلب به دلیل نداشتن آموزش، تجربه، توانایی، قدرت انطباق ویا عدم ابتكار مدیریت دچار ورشكستگی می شوند. از جمله شاخصهای شكست احتمالی یك شركت تجاری عبارتنداز عدم توانایی مدیریت در رابطه با هریك از زمینه های عملكرد شركت، عدم برخورداری مدیریت از تحصیلات وآموزش لازم ونداشتن تجربه لازم در زمینه های فعالیتهای شركت. مدیریت ناكارآمد به عنوان علت اكثر ورشكستگی های تجاری شناخته شده است.تحلیلهای دان و برداستریت در طول زمان نشان داده است كه 90 درصد عدم موفقیتها ناشی از عدم توانایی وفقدان تجربه مدیران بوده است. فقدان صلاحیت ونداشتن تجربه مدیران تا حدود زیادی در عدم توانایی آنها در اجتناب از شرایطی كه منجر به پایین آمدن میزان فروش و تضعیف توان رقابتی شركتها متبوع گردیده، به اثبات رسیده است.– فروش ناكافی– قیمت گذاری نامناسب– عدم كفایت ونارسایی در جمع بندی وجریان حسابهای دریافتنی و پرداختنی– قصور در اخذ تخفیفهای مناسب ویا كوتاهی در پرداخت به موقع طلب بستانكاران عمده– هزینه های بالاسری و هزینه های عملیاتی بیش از حد و قبول هزینه های بهره سنگین بدهی های بلند مدت– سرمایه گذاری بیش از حد روی دارایی های ثالث وموجودیهاب – 3- سرمایه جاری ناكافی از جمله وضعیت نقدینگی ضعیفناكافی بودن سرمایه جاری اغلب نتیجه عوامل ذیل می باشد:– تحصیل داراییهای ثابت با استفاده از اعتبارات كوتاه مدت، توسعه بیش از حد فعالیتها بدون فراهم نمودن سرمایه جاری لازم ویا تسهیلات بانكی غیر مكفی كه منجربه هزینه های بالای استقراض وجوه جاری می گردد. سیاست غیر منطقی در رابطه با سود سهام ممكن است منجربه صرف كامل وجوه نقدی گردد كه می بایستی برای اداره و ادامه فعالیت شركت مورد استفاده قرار گیرد.– ساختار سرمایه ای غیر متوازن؛ یعنی نسبت منفی بدهی ها به سرمایه: چنانچه سرمایه بدست آمده از طریق صدور اوراق قرضه ویا تعهدات بلندمدت مشابه، نسبتاً بالا باشد هزینه های ثابت در مقابل درآمد زیاد خواهند بود. این امر به نفع شركت خواهد بود مشروط براینكه شركت دارای درآمد قابل قبول باشد ومانده پس از كسر هزینه های بهره به مالكان تعلق گیرد اما در وضعیتی كه شركت درگیر مشكلات مالی است این فشار بهره ها به عنوان عامل كاهنده درآمدها عمل خواهد كرد.– پوشش بیمه ای نامناسب اگر خسارتهای شركتی در قبال آتش سوزی، یا دستبرد جبران نگردد ممكن است آن ب – 4- روشهای ثبت دفاتر وحسابداری نامناسب دراین شرایط مدیریت اطلاعات لازم را جهت شناسایی حوزه های مسئله دار به منظور انجام اقدامات بازدارنده نخواهد داشت.ب – 5 – سرمایه ناكافیعدم كفات سرمایه به عنوان یك عامل درونی شكست زمانی اثرگذار خواهدبود كه شرایط كاری نامساعد بوده و كمبود سرمایه نیز وجود داشته باشد ممكن است شركت قادر به پرداخت هزینه های جاری وبدهی های خود در هنگام سررسید نباشد. به هرحال عامل واقعی مشكلات اغلب كمبود سرمایه نیست بلكه عامل اصلی فقدان توانایی جهت بكارگیری كارآمد سرمایه موجود ویا تبدیل كالاها و حسابهای دریافتنی به پول نقد جهت پرداخت بدهی ها می باشد.ج – عوامل بلافصل بیرونی بطور معمول عوامل بلافصلی كه منجربه ورشكستگی می شود، علت اساسی برای ورشكستگی نیست برخی از عوامل بلافصل بیرونی كه درپایان اجتناب ناپذیر شركت تأثیرگذارند عبارتنداز دادخواستهای واقعی ویا تهدیدی ، درخواستهای اعلام ورشكستگی ناخواسته، هزینه های وضع مالیاتها واقدامات جبرانی توسط مؤسسات وام دهنده.انواع شكست تنگنای مالی قدرت ایفای تعهدات در سررسید وجود حالت مخالف تنگنای مالی را نشان می دهد. بعضی از شركتها درحالی كه ظاهراً قدرت ایفای تعهدات خود را دارند سالها در لبه این عدم امكان ایفای تعهدات قرار دارند وبالاخره راهی برای خروج ازاین وضع تحت فشار پیدا می كنند یا درآن غق می شوند.معمولاً نشانه وجود تنگنای مالی فقدان سرمایه درگردش است. اگرچه فقدان سرمایه در گردش به عنوان علت شكست تجاری ذكر شده است ولی فقدان سرمایه در گردش نشانه ای اس ت كه خود ناشی از علل دیگر مانند ساختمان سرمایه ای ضعیف وبد، استقراض جاری بیش از حد، هزینه عملیاتی خیلی بالا و امثال اینها می باشد.كم داشتن سرمایه در گردش بیشتر خصیصه مؤسسات تجاری كوجك است. عدم دسترسی به بازارهای سرمایه، وجود تمایل به افزایش داراییهای ثابت از محل درآمدهای منتظره، یا قصور در درك چگونگی معطل ماندن سرمایه ها در داراییهای جاری در اثر رشد، علل رایج ایجاد این وضعه است. مصرف شدن وجه نقد برای داراییهای جاری بیشتر ویا حتی برای داراییهای ثابت ممكن است سبب ایجاد وضعی شود كه سرعت ایجاد وجه نقد، كافی برای ایفای كلیه بدهی های جاری نباشد.ولی فقط بدهی های جاری فشار مالی را ایجاد نمی كند. وامهای درازمدت نیز ممكن است بدو طریق فشار مالی ایجاد نمایند. اول اگر برای یك دوره طولانی درآمدها درسطح پایینی باشند هزینه بازپرداخت بدهی ها احتمالاً بیش از اندازه خواهدشد. دوم اینكه ممكن است بازپرداخت اوراق قرضه در سررسید مشكل شود . پرداختهای ثابت مثل بهره و حتی وجوه كنارگذاشته شده كه در دوره های رونق و توسعه خوش بینانه ایجاد شده می تواند قسمت عمده ای از وجوه عملیاتی شركت و یا حتی قسمتی از وجوه مربوط به استهلاك را جذب كند. در نتیجه نه تنها درآمد تقلیل پیدا می كند بلكه سرمایه در گردش نیز دستخوش اغتشاش می شود و مدیریت از داشتن وجوهی كه ممكن بود برای بهتر كردن وضع از طریق بهتر كردن كالاها، مدرن كردن تشكیلات ، گسترش كار به سایر رشته ها، كوشش برای افزایش فروش، ویا اجرای سایر برنامه هایی كه احتیاج به پول دارد صرف شود محروم گردد.شكستهای اقتصادی معمولاً بین شكست به معنی وسیع اقتصادی آن و شكست مالی و اعسار فرق گذاشته می شود. عموماً مردم از شكست تجاری اینطور درك می كنند كه عملیات مؤسسه تجاری متوقف شده و یا مالكیت مؤسسه به دیگری منتقل و ضمناً قسمتی از سرمایه مالكان و حتی اعتبار دهندگان از میان رفته است. ولی شكست تجاری به هر حال متضمن این معنی نیز است كه قانوناً اقدامی برای گواهی كردن شكست به عمل آمده و اطلاعات آماری اصلی درباره شكستهای تجاری نیز از این طریق به دست می آید.به مفهوم وسیع، شكست تجاری شكست اقتصادی است زیرا مؤسسه برای سرمایه گذاری انجام شده سودی مشابه آنچه كه در جای دیگر قابل بدست آوردن است تحصیل كند . به این معنی بسیاری از مؤسسات تجاری برای مدت طولانی به عمر خود ادامه می دادند و سرمایه بكار رفته را خفظ می كنند. چنین مؤسسه ای حتی ممكن است نتواند سرمایه خود را نگاه دارد اگر هزینه های ثابت محدود باشد و یا اصلاً هزینه های ثابت وجود نداشته باشد جریان وجه نقد ممكن است كاهش می یابد ولی به زبان عامیانه چنین شركتی را تا زمانی كه عملاً در پرداختهای خود قصور نكرده و یا تا زمانی كه فروش داراییهای آن به كمپانی دیگر، منحل نشده شكست خورده نمی دانند.شكست از نظر قانونشكست از نظر قانون عدم توانایی ایفای تعهدات در سررسید است. از این رو شكست قانونی كاملاً با شكست اقتصادی و یا تجاری فرق دارد. از یك طرف اگر جریان وجه نقد، برای مدت نسبتاً طولانی بیش از پرداختهای نقدی مؤسسه باشد و اگر ساختار سرمایه ای مؤسسه كلاً شامل سرمایه سهام داران باشد، شكست مالی را می توان به طور نا محدود به تأخیر انداخت. از طرف دیگر ممكن است یك كمپانی كه سود بسیار عالی هم دارد آنقدر پول برای افزایش سایر داراییهای خود خرج كند كه برای پرداخت هزینه های جاری یا صورت حسابهای رسیده وجه نقد نداشته باشد.قوانین شكست را این طور تعریف می كنند كه كل داراییها برای پرداخت كل بدهیها كافی نباشد،‌به این مفهوم چیزی از سرمایه اولیه سرمایه گذاران باقی نمی ماند. بنابراین اعسار به دو معنی به كار برده می شود : عدم توانایی ایفای تعهدات یا فقدان سرمایه اولیه. هر یك از این دو وضع به طور جداگانه یا هر دو با هم ممكن است پیدا شود. با توجه به تعریف هایی كه از تنگناهای مالی و شكست عمل آمد می توان اینطور نتیجه گیری كرد كه بسیاری از عوامل موجد كمبود وجه نقد را در عین حال می توان به عنوان علل ایجاد تنگنا و شكست طبقه بندی كرد. كمبود وجه نقد ممكن است به نفسه نشانه شكست مؤسسه باشد و یا در اثر نقایص دیگر ایجاد شده باشد.گاهی اینطور استدلال شده است كه اساساً فقط یك دلیل برای شكست وجود دارد : مدیریت ناكافی ولی لمكان دارد كه لایق ترین مدیریت وارث ساختار سرمایه ای غیر كافی و خطرناك با شد و یا بروز تركیبی از عوامل و علل ممكن است در یك مؤسسه خاص باعث شكست گردد، در حالی كه در مؤسسات دیگر این عوامل ضعیف و یا اندك باشد و یا به آسانی بتوان آنها را بر طرف كرد (ولفینگ، 1354)در یك طبقه بندی دیگر، شكست یك شركت می تواند اقتصادی یا قراردادی باشد. شركت هنگامی از نظر اقتصادی با شكست روبه رو می شود كه علیرقم عدم وجود بدهی یا وام، درست اداره شود، ولی نتواند عملیات خود را به شكل سودآور انجام دهد. بهترین راه حل برای شكست اقتصادی، تصفیه شركت است.شكست مالی (یا شكست قراردادی) زمانی اتفاق می افتد كه شركت نتواند تعهدات خود را بر اساس قراردادها نسبت به بستانكاران پاسخ دهد. شكست مالی می تواند بدون وجود شكست اقتصادی اتفاق افتد. شركتی كه با شكست اقتصادی روبه روست می تواند به كار خود خاتمه دهد و با وجود اینكه می تواند تعهدات خود را پاسخ گوید، داراییهایش را فروخته و بدهی ها را پرداخت كند.تصفیه به معنی پایان كار شركت به عنوان یك واحد با تداوم فعالیت و فروش داراییها به قیمت بازار است. هرگاه ارزش شركت به عنوان واحدی با تداوم فعالیت كمتر از ارزش تصفیه آنها باشد، تصفیه قابل توجیه است. شركتهایی كه در چنین شرایطی قرار دارند اصطلاحاً مرده شان بیشتر از زنده شان ارزش دارد(تقوی ، 1376) نحوه برخورد حسابرسان در مواقع وجود شك و ابهام در تداوم فعالیت در اكثر كشورها تداوم فعالیت و ارتباط آن با گزارش حسابرسی غالباً در رابطه با وجود ابهام نسبت به رویدادهای آتی مطرح می شود. بر این اساس صورتهای مالی بر اساس فرض تداوم فعالیت واحد تجاری تهیه می شود و شامل یك سری برآوردهایی است كه نتایج آنها ممكن است تا حدی نامشخص باشد. معمولاً مدیریت تجاری قادر است ارزیابی درستی را از رویدادها بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد خود داشته باشد و حسابرسان نیز برای رسیدن به یك اطمینان نسبی در خصوص برآورد مدیران رسیدگیهای اضافی را انجام می دهند.مواردی وجود دارد كه در زمان ارائه گزارش، حسابرس نمی تواند اثرات با اهمیت رویدادهای آتی بر وضعیت واحد تجاری را به طور معقولی تعیین كند. این وضعیت ممكن است در رابطه با دعاوی حقوقی یا سایر رویدادهای احتمالی اتفاق بافتد. در این گونه موارد چنانچه موضوع ابهام مقادیر با اهمیتی را شامل شود و حسابرس با علم به موضوع قادر به اظهارنظر مقبول نباشد. باید اظهارنظر مشروط ارائه دهد یا با توجه به میزان اهمیت ابهام، اظهارنظری ارائه نكند. در مواردی كه حسابرس نسبت به وجود تداوم فعالیت تردید دارد. نوع اظهارنظری كه او باید ارائه كند، به عوامل زیر بستگی دارد.1- نوع، تعداد، اهمیت و احتمال وقوع مشكلاتی كه باعث تردید شده اند.2- استانداردهای گزارش گری و عرف عملیاتی پذیرفته شده در هر كشور.حسابرسان وقتی نسبت به تداوم فعالیت تردید دارند، برای دستیابی به شواهد و مدارك بیشتر، اقدام به اجرای سایر روشهای حسابرسی می كنند تا بتوانند نسبت به صورتها ی مالی اظهارنظر كنند.نحوه برخورد حسابرسان با موضوع تداوم فعالیت در واحدهای تجاری برای ارزیابی واحد تجاری از نظر تداوم فعالیت، حسابرس باید مراحل زیر را مدنظر قرار دهد:مرحله اول :در مرحله اول باید بررسی كند كه آ یا نشانه هایی از مواردی كه در مورد تداوم فعالیت واحد تجاری ایجاد شك و تردید می كند. در واحد تجاری مورد رسیدگی وجود دارد؟ در این مرحله باید با توجه به شرایط و خصوصیات حاكم بر واحد تجاری نسبت به مورد فوق تصمیم گیری كرد. ادامه خواندن مقاله بررسيي همه جانبه ورشکستگي

نوشته مقاله بررسيي همه جانبه ورشکستگي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله نظام خانواده در اسلام

$
0
0
 nx دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نظام خانواده در اسلام 15جلوه هاى فضیلت در خانواده خلوص نیتكلام حكیمانه و مهمى از رسول حق روایت شده كه هر كس براى خدا و محض صله رحم ازدواج كند، خداوند فرقش را به تاج ملائكه آراسته مى كند.ازدواج نتایج و محصولات مثبت و فراوانى دارد : انس زن و شوهر به یكدیگر، نجات از تنهائى، زیاد شدن روزى، روشنى چشم دو خانواده، حفظ نصف دین، جلب خوشنودى حق، لذت و بهره جنسى، تجلى فرزند در عرصه گاه زندگى، پیدا كردن پشتوانه و . . . اگر انسان نیت خود را در ازدواج براى خدا خالص كند، علاوه بر این همه بهره و منفعت، به خاطر نیّتش دست به عبادتى بزرگ، و طاعتى عظیم زده، كه ارزش او را تا حدّ فرشته و ملك بالا مى برد، و تاجى همچون تاج ملكوتیان زیبنده فرقش مى گردد. چرا كارى نكنیم، كه نور قبول حق آن را منور كند، و ارزشى مافوق تمام ارزشها به آن بدهد ؟بیائیم از ابتداى كار، بناى ازدواج، و ساختمان تشكیل زندگى را بر پایه اخلاص بنا كنیم. زن و مرد ما بیایند با تمام وجود به این معنا توجه كنند، تا ظاهر و باطن زندگى به عنایت و رحمت و قبولى خداوند وصل شود.در كتاب مواعظ العددیه از على (علیه السلام) روایت شده، كه هیچ عملى از اعمال انسان، به اندازه عمل قبول شده ارزش ندارد.اوج خلوص نیت در این زمینه به داستانى بسیار شگفت آور از موسى بن عمران توجه كنید : زمانى كه به دعوت حضرت شعیب، پس از زحمتى كه براى آب دادن به گوسپندان او كشیده بود، وارد خانه آن پیامبر بزرگ شد، سفره شام پهن بود، شعیب فرمود اى جوان بنشین و شام تناول كن.موسى در پاسخ گفت به خدا پناه مى برم! شعیب گفت براى چه؟ مگر تو گرسنه نیستى گفت: چرا، اما مى ترسم این شام در عوض آن زحمت من قرار بگیرد، ما اهل بیتى هستیم كه چیزى از عمل آخرت را، در مقابل پر بودن زمین از طلاى ناب عوض نمى كنیم!!شعیب به او گفت اى جوان به خدا قسم چنین قصدى در من نیست، من نیت این را ندارم كه لقمه سفره من در عوض زحمت تو قرار بگیرد، عادت من و پدرانم پذیرائى مهمان و اطعام طعام بود، پس از این گفتگو، موسى كنار سفره نشست و غذا خورد.جلوه هاى فضیلت در خانواده جداً عجیب است، موسى مدتها بود از مصر بیرون آمده، و بیابان گردى مى كرد، در آن مدت غذاى مناسب نصیب او نشده بود، از گیاه شیرین بیابان استفاده مى كرد، و وقتى وارد بر شعیب شد سفره او را سفره مهیا و مطلوبى دید، در عین اینكه سخت گرسنه بود، از ترس این كه مبادا به آن عمل كه محض خدا انجام داده بود لطمه بخورد از خوردن غذا خوددارى كرد، اما وقتى از جانب شعیب مطمئن شد، كه شعیب هم در پذیرائى از مهمان قصدش للّه و نیّتش خالص است بر سر سفره نشست!خلوص شعیب باعث شد كه اولوالعزم آینده هشت سال براى او چوپانى كند، و خلوص موسى باعث شد، كه شعیب پیامبر پدر زن موسى شود!خلوصى شگفت آور یكى از علماى بااخلاص و عاشق اهل بیت، كه سالها با او انس داشتم، و از اخلاق و رفتارش درسها گرفتم برایم نقل كرد، زمانى كه از تهران براى تحصیل علوم الهى وارد قم شدم، ریاست حوزه با مرحوم آیت اللّه العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى بود. پس از مدتى به حاج شیخ معرفى شدم، كه در ذكر مصائب اهل بیت و شور و حال وصفى خاص دارم، از من خواست در مواقع معین براى وى متذكر مصائب اهل بیت شوم.كم كم به این معنا شناخته شدم و افتخار مى كردم كه در صف ذاكران حضرت حسین (علیه السلام) هستم. روز پنج شنبه اى مرا به منزل یكى از علماى بزرگ كه در پائین شهر منزل داشت بردند، از من درخواست منبر شد، دقایقى در رابطه با چند جمله نهج البلاغه درباره مرگ صحبت كردم، صاحب خانه بسیار گریست، تا پایان مجلس هم گریه مى كرد، از من دعوت شد پنج شنبه دیگر هم به آنجا بروم، رفتم، به من گفتند سهل تر و عادى تر سخن بگو، زیرا این مرد بزرگ وقتى بیاد مطالب هفته پیش مى افتد به شدّت گریه مى كند، سپس داستانى از اخلاص او برایم گفتند كه بهت آور بود. مجرّد زندگى مى كرد، اصرار ما براى ازدواج او فایده نداشت، پس از مدتى به قبول ازدواج تن داد، خانم جوانى كه ازدواج نكرده بود به او پیشنهاد شد، یك بار بنا بر اصول فقهى وى را دید، ولى پاسخ او منفى بود، پس از مدتى شنیدیم با بیوه اى سیاه چهره، زشت و داراى سه فرزند ازدواج كرده است، غرق تعجب شدیم، علت آن را خواستیم، فرمود باكره اول را دیدم، پسندیدم، هر چه كردم نیت خود را در این ازدواج خالص كنم، و به خاطر خدا قدم بردارم میسر نشد، از او گذشتم، این خانم را دیدم، شوهر مرده بود، نان آور نداشت، سه یتیم براى او مانده بود، كسى حاضر به ازدواج با او نبود، در اینجا زمینه خلوص نیت یافتم، للّه ازدواج كردم، بهره واقعى آن در قیامت نصیبم مى شود!!امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود : طُوبى لِمَن اَخْلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَحُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ اَخْذَهُ وَ تَرْكَهُ، وَ كَلامَهُ وَ صَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَهُ.خوشابه حال كسى كه عمل و علم و محبت و كینه، و گرفتن و نگرفتن و سخن و سكوت، و حركت و گفتارش را براى خدا خالص كند.و نیز فرمود :اَلاِْخْلاصُ اَشْرَفُ نِهایَه.اخلاص شریفترین فرجام است.و فرمود :فِى الاِْخْلاصِ یَكُونُ الْخَلاصُ. رهائى در اخلاص است.و فرمود :اَلاِْخْلاصُ مِلاكُ الْعِبادَهِ. اخلاص ملاك و قوام عبادت است. رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :طُوبى لِلْمُخْلِصینَ أُولئِكَ مَصابیحُ الْهُدى، تَنْجَلى عَنْهُمْ كُلُّ فِتْنَه ظَلْماءَ.خوشا به حال مخلصین، آنان چراغ هاى هدایتند، هر فتنه و تاریكى از آنان زدوده مى شود.امام عسگرى (علیه السلام) در ارزش بسیار والاى اهل اخلاص فرمود :لَوْ جُعِلَتِ الدُّنْیا كُلُّها لُقْمَهً واحِدَهً وَلَقَّمْتُها مَنْ یَعْبُدُ اللّهَ خالِصاً لَرَأَیْتُ اَنّى مُقَصِّرٌ فى حَقِّهِ. اگر تمام دنیا را یك لقمه كنم، و آن را به كسى كه به اخلاص، خدا را عبادت مى كند بخورانم، نظرم این است كه در حقّش كوتاهى كرده ام.رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : اَخْلِصُوا اَعْمالَكُمْ لِلّهِ فَاِنَّ اللّهَ لا یَقْبَلُ اِلاّ ما خُلِّصَ لَهُ..تمام اعمال خود را براى خدا خالص كنید، همانا خداوند جز آنچه براى او خالص قرار داده شده قبول نمى كند.على (علیه السلام)فرمود :ضاعَ مَنْ كانَ لَهُ مَقْصَدٌ غَیْرُ اللّهِ. ضایع شد كسى كه مقصدى غیر خدا دارد.رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :تَمامُ الاِْخْلاصِ اِجْتِنابُ الْمَحارِمِ.همه اخلاص، پرهیز از همه محرمات الهى است.اگر حاكمیت هوا، و شهوات و غرائز، و چشم همچشمى، و دلبستگى خارج از حد به امور مادى، و غفلت در كار نباشد، گل اخلاص در هر عملى از گلستان باطن شكوفا مى شود، و بوى خوشش تمام فضاى زندگى را پر مى كند. وه كه چه نیكوست زندگى زن و مردى كه بناى ازدواج را بر پایه اخلاص گذاشتند، و در مسیر زندگى هم در عین همه محدودیت ها خلوص را ادامه مى دهند.قل انّ صلاتى و نسكى و محیاى و مماتى للّه ربّ العالمین. اى رسول من اعلام كن، همانا نماز و همه حركات و زندگى و مرگ من خالص براى خدا است كه مالك همه جهانیان است.ریا و خودنمائى در واجبات موجب بطلان، و در امور مباحه علت كم شدن ارزش و قیمت عمل است.تقوا و عدالت زن و شوهر لازم است نسبت به یكدیگر مسائل الهى و دستورات اسلامى را رعایت كنند، رعایت واقعیات امكان ندارد، جز با به كارگیرى تقوا و عدالت، یعنى پرهیز از سیئات و زشتى ها و بدخلقى و رفتار ناپسند، و عدالت یعنى دورى از افراط و تفریط در تمام برنامه ها.ستم به زن از جانب مرد، ستم به مرد از طرف زن به هر اندازه كه باشد، گرچه گروهى آن را قابل توجه ندانند قبیح است.زن از قدرت بدنى و گاهى از توان روحى بالائى برخوردار نیست، مرد باید در برخورد خود با همسرش جهات آفرینشى او را لحاظ كند، چنانچه حضرت حق در پاره اى از تكالیف و مسئولیت ها، توان و قدرت زن را لحاظ فرموده، و او را معاف نموده است. جهات ضعف زن، باید با برخوردهاى زیباى مرد جبران شود، او در حدى نیست كه مرد با وى بجنگد، و خانه را میدان مبارزه و جار و جنجال با او قرار دهد.در این زمینه به دو روایت بسیار عالى عنایت كنید :امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه اى به حضرت مجتبى مسائل مفصّل و مهمّى را متذكر شدند، از جمله درباره هویت خلقت زن نوشتند :فَاِنَّ الْمَرْأَهَ رَیْحانَهٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمانَه. همانا زن دسته گل خوشبو است، نه منبع قدرت و نیروى جسمى.امام صادق (علیه السلام) فرمود :اَكْثَرُ اَهْلِ الْجَنَّهِ مِنَ الْمُسْتَضْعَفینَ النِّساءُ، عَلِمَ اللّهُ ضَعْفَهُنَّ فَرَحِمَهُنَّ. بیشترین اهل بهشت از گروه مستضعفین زنان هستند، حضرت حق آگاه به ضعف آنان بود، به این خاطر در معرض رحمت قرارشان داد.بنابراین بر مرد است كه نسبت به او به پیروى از حضرت حق با رحمت و مدارا، و رأفت و محبت رفتار كند، و در برخورد خود با او حالات جسمى و روحى او را به عنوان اینكه دسته گل خوشبو است رعایت كند، و از افراط و تفریط و ستم در حق او به هر صورت كه باشد بپرهیزد، كه دستور حضرت حق، آفریننده زن، این است كه در حق زنان تقواى الهى را مراعات كنید، و از كنیز خدا در منزل خود به نحو شایسته در جهات مادى و معنوى پذیرائى كنید. اما زن توجه داشته باشد كه مرد براى اداره امور خانه، باید متحمّل كارهاى بسیار سخت، و حادثه هاى فراوان شود، او ناچار است براى راحت بودن زن و فرزند، و گذران امور آنها، در صدد تهیه مسكن و پوشاك و خوراك مطلوب باشد، و این امور تهیه نمى شود، مگر با سختى و زحمت و تن دادن به كار، و چشیدن رنج سفر و حضر، و برخورد با این و آن، بنابراین وقتى به خانه مى آید، زن باید با برخورد كریمانه، و بكارگیرى اخلاق حسنه، و پذیرائى از او، و تمكین بى چون و چرا نسبت به خواسته طبیعى وى، به استقبال شریك زندگى بیاید، و فضاى خانه را با رفتار پسندیده، و جلب عواطف شوهر، و لبخند به او، و تشكر از زحمات بیرون او، معطّر نماید. آرى تقوا و عدالت، اخلاق حسنه، كردار پسندیده، لبخند رضایت، تشكر از زحمت، حفظ آرامش، پذیرائى شایسته، همه و همه از فضائلى هستند كه در طول زندگى باید از مشرق وجود مرد و زن نسبت به یكدیگر طلوع كند، تا عرصه گاه حیات زن و شوهر از بركت این واقعیات نور باران شود. حسن معاشرت زن با همسرش، و مرد با اهل بیتش، در روایات شیعه فصل بسیار مهمى است، كه شماره روایات آن اعجاب انگیز است چه رسد به متن و مفهوم آن سخنان عرشى و ملكوتى.ستم از جانب هیچیك به دیگرى گرچه به اندازه خردل باشد روا نیست، و ستمكار باید بداند عقوبت سختى به انتظار اوست.مرد مالك زن نیست، تا به هر برنامه اى كه بخواهد دست بزند، و زن نسبت به شوهر صد در صد آزاد نیست تا هر برنامه اى بخواهد پیاده كند براى او بى مانع باشد.براى هر یك از زن و شوهر از جانب حضرت حق و رسول اسلام و امامان معصوم، وظایف و تكالیفى است، كه تنها در چهارچوب آن تكالیف حق برخورد با یكدیگر را دارند، خارج از حدود الهى و وظائف انسانى و اخلاقى، هر برنامه دیگر ستم و ظلم است، و در دنیا و آخرت داراى عكس العمل مى باشد. در رابطه با ستم زن به شوهر و شوهر به زن كه كارى شیطانى و بدور از كرامت و فضیلت است روایت بسیار مهمى از رسول خدا رسیده، كه توجه به آن جداً واجب است.مَنْ كانَ لَهُ اِمْرَأَهٌ تُؤْذیهِ لَمْ یَقْبَلِ اللهُ صَلاتَها وَ لاحَسَنَهً مِنْ عَمَلِها حَتّى تُعینَهُ وَ تُرْضِیَهُ وَ اِنْ صامَتِ الدَّهْرَ، وَ قامَتْ، وَ اَعْتَقَتِ الرِّقابَ وَ اَنْفَقَتِ الاَْمْوالَ فى سَبیلِ اللهِ وَ كانَتْ اَوَّلَ مَنْ تَرِدُ النّارَ ثُمَّ قالَ رَسوُلُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) وَ عَلَى الرَّجُلِ مِثْلُ ذلِكَ الْوِزْرِ وَ الْعَذابِ اِذا كانَ لَها مُؤْذِیاً ظالِماً . . . آن كس كه زن آزاردهنده اى دارد، نماز و حسنه اى از حسنات آن زن قبول حق نمى شود، مگر یار و مددكار شوهر شود و رضایت او را جلب كند، آن زن آزاردهنده باید بداند در صورت ادامه آزار اول كسى است كه وارد جهنم مى شود، گرچه تمام روزگار را به عبادت شب سپرى كند، و بنده در راه خدا آزاد نماید، و مال و ثروت در راه خدا انفاق كند، سپس رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : چنین عذاب و وزر و وبالى هم براى مرد هست اگر همسرش را اذیت كند، و به او ستم روا بدارد، چنین مردى اگر عمر روزگار روزه باشد، و شبها را به عبادت صبح كند، و در راه حق بنده آزاد نماید، و اموالش را فى سبیل الله انفاق كند، اول كسى است كه از گروه عاصیان و ستمكاران وارد آتش مى شود! چنین زن و مردى باید بدانند، كه حضرت حق در قرآن مجید نسبت به ستمكار اعلام نفرت نموده، و او را از دایره محبت و عشقش طرد كرده :وَاللهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ. خداوند ستمكاران را دوست ندارد.زن و مرد به این واقعیت توجه داشته باشند كه ستم تنها ستم بدنى و آزار جسمى نیست نگاه غضب آلود، كم محلى، بدخلقى، گفتن سخن زشت، درشت گوئى، فحش، تحقیر، عدم تمكین، همه و همه از مصادیق ظلم و ستم است.زنى كه به مرد خود ستم مى كند، مردى كه همسرش را مورد ستم قرار مى دهد، مسلمان واقعى نیست. و از دایره هدایت خارج، و در لجنزار گمراهى غرق است.بَلِ الظّالِمُونَ فى ضَلال مُبین. رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :بَیْنَ الْجَنَّهِ وَ الْعَبْدِ سَبْعُ عِقاب، اَهْوَنُها الْمَوْتُ قالَ اَنَسٌ یا رسوُلَ اللهِ فَما اَصْعَبُها ؟ قالَ : الْوُقوُفُ بَیْنَ یَدَىِ اللهِ عزَّ وَ جَلَّ اِذا تَعَلَّقَ الْمَظْلُومُونَ بِالظّالمینَ.بین بهشت و عبد هفت گردنه وجود دارد، آسانترینش مرگ است، انس به حضرت گفت : سخت ترین آن كدام است ؟ فرمود : ایستادن در پیشگاه خدا، زمانى كه مظلومان گریبان ستمكار را بگیرند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :بِئْسَ الزّادُ اِلَى الْمَعادِ، اَلْعُدْوانُ عَلىَ الْعِبادِ.توشه بدى به سوى معاد است، ستم بر بندگان.الظُّلْمُ یُزِلُّ الْقَدَمَ، وَ یَسْلُبُ النِّعَمَ، وَ یُهْلِكُ الاُْمَمَ. ستم قدم را مى لغزاند، نعمت را سلب مى كند، ملت ها را هلاك مى نماید.مولا فرمود :به خدا قسم اگر هفت اقلیم را به من بدهند، تا خدا را با گرفتن پوست جوى از مورچه معصیت كنم، قبول نخواهم كرد، و این ستم را بر آن حیوان روا نخواهم داشت، رسول خدا از خوردن آنچه مورچه با دهان و دست و پایش حمل مى كند نهى فرمود.رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :اِتَّقُوا الظُّلْمَ فَاِنَّهُ ظُلُماتُ یَوْمِ القِیامَهِ. از ستم بپرهیزید، همانا ستم تاریكیهاى روز قیامت است.مردى به رسول حق گفت دوست دارم روز قیامت در روشنائى و نور محشور شوم فرمود : به احدى ستم مكن، قیامت در نور محشور شو.امام ششم (علیه السلام) فرمود : كُلُّ ظُلْم اِلْحادٌ وَ ضَرْبُ الْخادِمِ فى غَیْرِ ذَنْب مِنْ ذلِكَ الاِْلْحادِ.هر ستمى كفر است، و زدن خدمتكار بى گناه از این كفر است. چهره هاى بافضیلتمردان مؤمن و زنان مؤمنه را ویژگیها و خصوصیاتى است كه آثار عملى آن خصوصیات، در زندگى آنان جلوه مى كند، و باعث شیرینى زندگى، و لذت بردن از حیات، و موجب پیدا شدن نسلى پاك و علت آبادى آخرت آنان است.و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر و یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّكوه و یطیعون الله و رسوله اولئك سیرحمهم الله انّ الله عزیز حكیم.مردان و زنان باایمان دوستدار یكدیگرند، امر به معروف مى كنند، و از كار زشت باز مى دارند، اقامه نماز مى نمایند، و زكات پرداخت مى كنند و حكم خدا و رسول را اطاعت مى كنند، اینان را خداوند مشمول رحمت خود نماید، همانا خداوند عزیز و حكیم است.من فكر مى كنم از مجموعه آیات قرآن در رابطه با اهل ایمان، همین یك آیه براى شناخت باطن و ظاهر آنان كافى است.چنین مردان و زنانى وقتى با یكدیگر زندگى مشترك تشكیل دهند، زندگى آنان مجوعه اى از نور، صفا، پاكى، خیر و بركت، صدق و راستى خواهد بود، مرد در این زندگى مرد ایده آل و زن در این زندگى زن ایده آل، و حیات آنان حیات طیبه، و دنیا و آخرتشان آباد است.مرحوم مجلسى مى فرماید : بودند مردانى كه وقتى براى كسب و كار مى خواستند از منزل خارج شوند، زن و بچه آنان مى گفتند :اِیّاكَ وَ كَسْبَ الْحَرامِ.از اینكه وارد كسب حرام شوید، بپرهیزید، پوشاك و خوراك و نفقه ما را بهانه قرار ندهید، تا مجوّزى براى تحصیل حرام شود.فَاِنّا نَصْبِرُ عَلَى الْجُوعِ وَ الضُّرِّ و لا نَصْبِرُ عَلَى النّارِ. ما بر گرسنگى و سختى طاقت مى آوریم، ولى بر عذاب قیامت صبر و طاقت نداریم.راستى چه فضیلتى از این بالاتر، صبر و استقامت بر مشكلات و سختى ها، به قیمت حفظ خود از عذاب روز قیامت! من خودم بزرگوارانى را دیده بودم، كه با لحن نرم، و كلامى لیّن هر چند وقت یك بار، زن و فرزند خود را از درخواست هاى بیش از طاقت اقتصادى خود منع مى كردند، و به آنان وعده مى دادند در زمان گشایش كار، به خواسته هاى آنان پاسخ دهند، و زن و فرزند آنان هم تسلیم شده، و از آزار روحى مرد و در فشار گذاردن او خوددارى مى كردند، بر این اساس یك زندگى آرام، الهى، نورانى و باصفا را مى گذراندند. خدیجه كبرى زنى بود، كه در ایام سختى و شدت با همسر باكرامتش ساخت، و با رنج و غصه او شریك بود، و آنچنان با حضرت زندگى كرد، كه پیامبر پس از مرگ او هر وقت از او یاد مى كرد برایش طلب رحمت مى نمود و اشك از دیده مى ریخت. او در ابتداى ازدواج با رسول حق، تمام ثروت كلان و كم نظیر آن روز خود را نثار قدم پیامبر كرد، و آن حضرت به تدریج آن ثروت را در راه حل مشكلات نیازمندان و حركت آئین حق خرج نمود، چیزى از آن اموال باقى نماند، خدیجه در اواخر عمر همراه همسرش در خانه اى محقّر، كم اثاث، و در عین سختى و شدت زندگى كرد، تنها حرفى كه به شوهر باكرامتش در آن روزگار سخت زد، در لحظات پایان عمر بود، و آن این بود كه با اشك دیده از حضرت پرسید : آیا خداوند از من راضى است ؟ امین وحى نازل شد، عرضه داشت اى رسول اسلام خداوند فرمود سلام مرا به خدیجه برسان و رضایت من را از او اعلام كن، خدیجه فوق العاده خوشحال شد و به پیامبر عرضه داشت : الآن زندگى و مرگ براى من بسیار شیرین است. وقتى فاطمه زهرا كه در آن وقت بیش از چهار سال نداشت، جاى خالى مادر را در خانه دید، از پدر مهربان پرسید : مادرم كجاست ؟ رسول حق پاسخ داد با ملكوتیان همراه و همنشین است! آرى زن مؤمنه كه آثار ایمانش در اعمال و اخلاقش آشكار است، موجودى ملكوتى و عرشى، و منبع رضایت و خوشنودى حق، و چشمه فضائل و كمالات است.داستانى آموزنده پدر و مادر مادرم نزدیك به هفتاد سال با یكدیگر در كمال صفا و سلامت، و صدق و درستى، و ایمان و اخلاق زندگى كردند.در واجبات و مستحبات اصرار عاشقانه داشتند، از نماز شب و قرائت قرآن، و زیارت ائمه، و برگزارى مجالس مذهبى، و مهماندارى، و حل مشكلات مردم، و سركشى به اقوام، و نماز جماعت تا روزهاى پایانى عمر غافل نبودند، چنانكه پدر و مادر پدرم به همین صورت و شدیدتر بیش از پنجاه سال در كنار یكدیگر زیستند.اوائل محرّم در ایام عزادارى سید مظلومان نزدیك اذان ظهر مادر مادرم با توجه به واقعیات الهیه از دنیا رفت، در حالى كه پدر مادرم در سلامت و صحت بود. ادامه خواندن مقاله نظام خانواده در اسلام

نوشته مقاله نظام خانواده در اسلام اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد هنر

$
0
0
 nx دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : هنر اغلب هنر اروپایی و آسیایی بر پایه كنتراست خالص تیره – روشن بنا شده كه نقاشی های مركبی چینی و ژاپنی را در این زمینه میتوان بهترین نمونه به حساب آورد . فن این هنر از هنر هنر خطاطی در این كشور ریشه می گیرد ؛ جائیكه حروف « اندیشه نگاری » با اشكلا زیاد و متنوع توسط قلم مو ترسیم می شود ، اجرای صحیح آنها از نظر معناشناسی و وزن مستلزم مجموعه ای از حركات مختلف دست است . حس به وجود آوردن نقش ، احساس موزون و دقت توأم با آرامش ، جهت كار صحیح با قلم لازم است . در چین و ژاپن خطاطی هنر ظریفی بشمار می آید . وقتی تیرانداز با دقت هدف را نشانه گرفت و وضع مطلوبی هم به بدنش داد آنگاه تیر بطور قطع به نشانه خواهد خورد . بدین ترتیب ، خوشنویس با فكر متمركز شده ، بدن متعادل و صاف ، با قلم موی راست ، نقطه یا ضربه ای دقیق در جای مورد نظر قرار می دهد . ( به نقل از كتاب « خوشنویسی چینی » اثر چیان ی ، چاپ دانشگاه هاروارد )این خطاطی از یك حركت غیرارادی دورنی مایه می گیرد . بعد از تمرینات زیاد ، قلم به راحتی در روی صحفه حركت می كند و بدین ترتیب نقاش چینی یا ژاپنی قاموس طبیعت را تمرین می كند تا جائیكه بتواند آن را به میل خود دوباره بسازد . این نظم و ترتیب لازمه تمركز روحی و نرمش جسمی است. « مدیتیشن » به عنوان تمرین مخصوصی است كه در چآن یا ذن مورد استفاده قرار می گیرد و در مذهب بودا به این تعلیم فكری و جسمی پرداخته شده است . به همین دلیل بسیاری از راهبان این آئین ( فرقه ) در زمره هنرمندان بزرگ نقاشی سیاه و سفید هستند . آنها در تفكر این حس كه روزی نقاشی بزرگ می شوند ، مكاشفه و ژرف اندیشی نمی كنند ، بلكه با قلم مو كار می كنند تا كمكی برای درون گرایی اندیشمندانه باشد .سایر وسائل ارائه كنتراست روشن – تیره عبارتند آ : كنده كاری روی چوب و مس و قلم زنی . هنرمند با سایه زدن و خط انداختن ( هاشور زدن ) می تواند درجات بسیار متمایزی از روشن و تیرگی را بوجود آورد . قلم زنی رامبراند شامل یك سلسله موضوعات بسیار گسترده می باشد و جای تعجبی ندارد كه او نیز تصاویری از سیاه قلم را با قلم مو به تصویر كشیده است و اغلب از نظر قدرت بیان و روشنی با هنرهای شرق آسیا رقابت می كند . « سورا » در طرح های متعدد خو د ، درجات تیره – روشن را با آگاهی و درایت كامل ارائه كرده است . طرح های « سورا » مانندنقاشی هایش یان احساس را به انسان می دهد كه وی افكار خود را به این مورد اختصا ص داده كه در هر نقطه ظریف ترین سایه كاری را بوجود آورد .ما تا اینجا كنتراست تیره – روشن را تنها در زنجیره سیاه ، سفید و خاكستری دیدیم . ارزیابی تیره – روشن رنگهای كروماتیك و ارتباط آن با رنگهای غیر كروماتیك ( سیاه – سفید و خاكستری ) مورد پیچیده تری می بادش . زمینه خاكستری بین سیاه و سفید گسترده است . درست همچنانكه دنیای رنگ ها مابین روشنایی و تاریكی تلألو می كند . در جات درخشندگی رنگهای آكروماتیك و همینطور داخل معدود رنگهای كروماتیك به آسانی قابل تشخیص است . اشكالات زمانی بوجود می آیند كه درجات غیر مشابه رنگها با هم مقایسه شود . تشخیص دادن دقیق رنگهابا درخشندگی یكساناز اهمیت بسزایی برخوردار می باشد . تمرینهایی كه در بخش های بعد آورده می شود به درك بیشتر این توانایی به ما كمك خواهدكرد .سپس به همان میزان رنگهای داده شده ، سایه روشن های همین رنگها را اضافه می كنیم ، با استفاده از رنگ مایه های مایل بهزرد ، مایل به آبی و مایل به قرمز تمرین می كنیم . درخشندگی نباید با سیری و یا خلوص رنگ اشتباه شود . رنگهای سرد – گرم اشكالات ویژه ای را بوجود می آورد . رنگ های سرد شفاف و بی وزن بنظر می رسند ؛ و معمولاً بسیار روشن جلوه گر می شوند ، حال آن كه رنگهای گرم به دلیل مات وكدر بودن تمایل به تیرگی زیاد دارند . تمرین نقاشی تمام رنگ هایی كه با درخشش یكسان زنگ زرد باشد مشكل است ؛ زیرا سریعاً نمی فهمیم كه زرد به چه اندازه درخشان است . و به همین ترتیب ارائه رنگ زرد با درخشندگی كه با تیرگی قرمز یا آبی به كار رود نیز مشكل است . سایه دار كردن و رقیق كردن زرد الزاماً این رنگ را از درخشش می اندازد و آن به صورت رنگ زرد كمرنگ در می آورد و این طبیعی است كه بسیاری از مردم ، از تیره كردن رنگ زرد منصرف می شوند . در تصویر 14 تمامی رنگها با آبی برابرند . برابری روشنی یا تیرگی رنگ ها آنها را به یكدیگر پیوند می دهد و یا آنها را با هم در یك طبقه جای می دهد . در این صورت كنتراست روشن و تیره بین آنها محو می شود . این كار ، یك منبه بسیار با ارزش در طرح هنری است .در كرهرنگ ، تصاویر 49 و 50 ، حلقه 12 رنگ هر دو گروه رنگ های كروماتیك و آكروماتیك اراده شده است . رنگ های آكروماتیك بر خلاف رنگ های كروماتیك اثری مطوئن ، ثابت همیشگی و انتزاعی بوجود می آورد . آنها مخالف پیچیدگی درخشش رنگهای كروماتیك هستند با وجود این ،رنگهای آكروماتیك امكان دارد اثری عاریتی از رنگ های كروماتیك را برخود بگیرد . كنتراست همزمان شكل های 31-36 با یك رنگ مجاز ممكن است باعث شودكه خاكستری آكروماتیك و كروماتیك كه دارای درخشش یكسان می باشند با هم جمع شوند ، خاصیت آكروماتیك آنها از بین می رود . اگر قرار باشد رنگها حالت انتزاعی خود را حفظ كنند ، پس رنگهای كروماتیك باید درخشش گوناگون داشته باشند . در كمپوزیسیونی كه رنگهای سفید ، سیاه و خاكستری به عنوان ابزاری برای اثر انتزاعی بكار می رود ، رنگهای كروماتیك روشن نباید وجود داشته باشد ، در اینصورت كنتراست همزمان خنثی ها را فعال خواهد كرد . اما وقتی كه در یك كمپوزیسیون رنگ خاكستری به عنوان یكی از اجزاء روشن بكار رود ، میاه های كروماتیك مجاور باید در درخشش با رنگ خاكستری برابری كند .امپرسیونسیت ها به این عمل فعال خاكستری علاقمند بودند ، در حالی كه انتزاع گراهاو نقاشان طرفدار تجشم ، سیاه و سفید و خاكستری را بطور انتزاعی و تجریدی بكار می برند . مشكل كنتراست روشن – تیره در رنگ ها با تمرین 15 نشان داده شده است . دوازده درجه مساوی در رنگ خاكستری از سفید به سیاه در ردیف اول با درخشندگی هائی برابر خاكستری مربوطه در حلقه رنگ دوازده رنگی تكرار شده است ، می بینیم كه زرد خالص به درجه سوم پاسخ می دهد و نارنجی در درجه نهم مقیاس خاكستری قرار دارد . در این نمودار زرد سیر از روشن ترین رنگهای خالص و بنفش از جمله تیره ترین آنها نشان داده شده است . بدین ترتیب رنگ زرد از درجهچهارم به بعد از بین می رود تا با مایه های تیره تر میزان خاكستری برابر كند . قرمز و آبی خالص در سطح پایین تری قرار می گیرند كه چنددرجه با سیاه و چند درجه با سفید فاصله دارند . هر تركیب رنگ با سیاه و سفید از میزان درخشندگی آن می كاهد . در طول هر ردیف افقی نمودار ، تمام مربع ها باید درخشندگی خاكستری متناسب را داشته باشند .اگر ما یك رشته 18 درجه ای را بجای 12 درجه ای اماده كنیم و نقطه های بالاترین درجه خلوص آن را به هم وصل كنیم یك منحنی سهمی خواهیم داشت . همانتطور كه در نمودار تصویر 15 مشاهده می شود ، در حیقیت رنگهای خالص سیر شده از نظر درخشندگی با هم فرق دراند ؛ و این مورد بسیار مهمی است . باید درك شود كه رنگ زرد خالص اشباع شده بسیار روشن است . و هرگز رنگ زرد خالص تیره وجود ندارد . رنگ اصلی آبی سیر شده تیره است . رنگ های آبی روشن تار و پریده هستند . قرمز تنها به عنوان یك رنگ تیره می تواند قدرت زنده بودن چشمگیری را نشان دهد . قرمز در سطح زرد خالص روشن تمام تشعشع خود را از دست می دهد . نقاش باید تمام این اطلاعات را در كمپوزیسیون خود در مجموع حالتی روشن می گیرد در حالی كه قرمز یا آببی سیر خالص در مجموع رنگ تیره را نشان می دهد . قرمز های تابان در نقاشی های رامبراند نیز صرفاً به این خاطر درخشندگی دارند كه با مایه های تیره تر از خود كنتراست بكار رفته است . وقتی كه رامبراند می خواهد رنگ های زرد تابانی داشته بادش ، آنها را می تواند از گروههای نسبتاً روشن كه قرمز به صورت تیره محض جلوه می كند ، ایجاد كند . تصویر 3 این اصل را بیان می كند . درخشندگی های متفاوت رنگ ها به خودی خود اشكالات زیادی برای طراحان نساجی بوجود آورده است . برای آگاهی قاعدتاً هر طرح پارچه در تركیب متفاوت 4 رنگ یا بیشتر تولید می شود . در مجموع وقتی كه این رنگها در كنار هم قرار می گیرند ، باید تا حدی متناسب و موزون شوند . یك قاعده اسای این است كه سطوح مشابه باید اثر یكسان كنتراست را در هر حالتی ایجاد كند .تصویر 12 گونه ای از تصویر 11 را در رنگ های آبی نشان می دهد . وقتی كه قرمز روشن در طرحی می آید ، برای 6 یا 8 تركیب دیگر سایه های نسبتاً روشن سطوح قرمز وجود نخواهد داشت . ادامه خواندن مقاله در مورد هنر

نوشته مقاله در مورد هنر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تعليم و تربيت ؛ غايت هنر

$
0
0
 nx دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تعلیم و تربیت ؛ غایت هنربه نظر افلاطون نظمی مابعدالطبیعی و اخلاقی بر جهان حاکم است که فیلسوف باید آن را از طریق تفکر عقلانی کشف کند و هنر فقط هنگامی ارزش حقیقی دارد که این نظم را دقیقا نشان دهد یا به ما کمک کند که در جریان آن قرار گیریم. همچنین افلاطون هنر را در راستای تعلیم وتربیت جوانان ارزشمند می داند، این مقاله درآمدی است به این موضوع. افلاطون اصول ارزیابی هنر را به روشن ترین وجه در کتاب جمهور بیان می کند. موضوع اصلی این کتاب ، عدالت است. افلاطون در این کتاب ، تصویری از فرد عادل آرمانی و دولت – شهر عادل آرمانی را ارائه می کند و همچنین درباره ماهیت معرفت و تعلیم و تربیت بحث می کند. به نظر او، فیلسوف باید حاکم عادل چنین حکومت آرمانی ای باشد. (جمهور، 1004) بحث هنر در کتاب جمهور از اینجا آغاز می شود که افلاطون به بررسی موقعیت هنر در تعلیم و تربیت می پردازد. به نظر افلاطون ، جوانان که پس از این نگهبان امنیت شهر خواهند بود، باید تحت تعلیم و تربیت جدی قرار گیرند و از آنجا که نفوس جوانان حساس و تاثیرپذیر است ، هنرها و صنایع سودمند باید چنان سامان یابد که جوانان را به آن چیزی متمایل کند که آنها باید در پی آن باشند. بخش مفصلی از کتابهای دوم و سوم جمهور به وصف فضا و صفات و خصال شعر و شاعری اختصاص یافته است. به نظر افلاطون ، حکایات تخیلی و تصورات شاعرانه وظیفه خطیری در تعلیم وتربیت ایفا می کنند. به همین دلیل هرچند افلاطون به برخی شاعران بزرگ احترام قائل است ، ولی معتقد است ، برخی از آثار آنها می بایست سانسور شود. او در حالی که همیشه از هومر به نیکی یاد می کند، ولی در کتاب جمهور، آثار هومر را شایسته ممیزی می داند؛ چرا که به نظر او، خدایان و قهرمانان را نباید با صفات ترس و ناامیدی و فریبکاری و در حکم موجوداتی که تابع تمایلات نفسانی خویشند و مرتکب جنایت می شوند، توصیف کرد. پس بسیاری از صحنه های ایلیاد و ادیسه را باید حذف کرد. داستان خیالی خوب ، داستانی است که (گرچه دروغین یا جعلی است)، تاثیر خوب و مثبتی در مخاطب داشته باشد. افلاطون به این سوال که آیا بازنمایی حقیقت ارزشمندتر است یا تاثیر اخلاقی ، پاسخ می دهد که تاثیر اخلاقی ارزش والاتری دارد. او در جمهور می گوید بعضی از داستان های اسطوره ای که تصویرگر خشونتند، حتی اگر حقیقت داشته باشند نباید برای جوانان بازگو شود. (فرهنگ 4) محاکات یا میمسیس به نظر افلاطون دو نوع بیان شعری وجود دارد: یکی آنجا که شاعر با صدای خود سخن می گوید و دیگری (که همان محاکات یا تقلید یا میمسیس است) که در آن ، شاعر خود را پنهان می کند و زبان خود را تا حد ممکن شبیه زبان شخصی به کار می برد که گفته است می خواهد درباره او سخن گوید. افلاطون به طور کلی روش محاکات را در دیگر هنرها نیز جاری می داند و از آن هنرها انتقاد می کند.افلاطون منتقد محاکات است ؛ روشی که آن را به هومر منسوب می کند. به نظر افلاطون ، اجرای نقش با قرار گرفتن در قالب شخصیتی دیگر و تقلید عمل او موجب می شود که انسان در زندگی واقعی خود، شبیه چنین شخصیتی شود. با توجه به این که از نگاه افلاطون تمام اعضای یک جامعه آرمانی و به طریق اولی ، نگهبانان آن باید متخصصانی باشند که فقط به وظیفه خود عمل کنند، این نتیجه به دست می آید که اگر در شهر حوزه نمایش محدود شود نگهبانان بهتری پرورش خواهند یافت. بنابراین کسانی که هدف اصلی شان رواج تقلید در جامعه است ، هرچند انسان های نابغه و توانمندی باشند، حکومت آرمانی ، آنها را تحمل نخواهد کرد. (دانشنامه زیبایی شناسی ، ص 4) آفرینش و خیال و محاکاتافلاطون در کتاب دهم جمهور، تقلید و محاکات را موضوع اصلی بحث خود قرار می دهد اما نکته مهم اینجاست که تقلید و محاکات را در این رساله باید به معنای آفرینش خیال تلقی کنیم ، یعنی آفرینش چیزی که واقعی نیست ، بلکه تنها صورت خیالی شی ء است.افلاطون دراین کتاب اظهار می کند که شعر تقلیدی مطرود جامعه آرمانی است و شاعری که چنین شعری می سراید، باید از این جامعه تبعید شود. دلیل این مساله این است که تقلید دور از حقیقت است ؛ ولی مخاطب اثر به آسانی فریب می خورد و فکر می کند که صاحب اثر دارای فضل و دانش است.شعر تقلیدی بر بخش نازل عقل اثر می گذارد و به این ترتیب قواعد عقل و خرد ساقط می شود. افلاطون در شرح چیستی تقلید به نظریه مثل بازمی گردد. بر اساس این نظریه ، یک شی ء معمولی مثلا میز تحریر تقلید از صورت مطلق میز تحریر (یعنی نمونه مثالی میز تحریر در عالم مثال) است.این نظریه از آن افلاطون است و برای توجیه و تبیین وحدت و کثرت در عالم و همچنین سکون و حرکت در عالم صادر شده است. افلاطون از این نظریه جهت تبیین چیستی هنر نیز استفاده می کند. به نظر او، تصویری که نقاش از میز تحریر نقاشی می کند، بازنمایی میز تحریر از زاویه خاصی است که نقاش به آن می نگرد. بنابراین کار هنرمند تقلید از تقلید است: «هنر در جنبه مابعدالطبیعی یا ذات خود تقلید است.«صورت» (ایده) نمونه اعلاست ؛ شی ء طبیعی مورد و مصداقی از تقلید است....اما حقیقت را به نحو شایسته در صورت جستجو کرد، بنابراین کار هنرمند دو درجه از حقیقت دور است.» (کاپلستون 294)افلاطون تقلید در هنرهای بصری را با آیینه ای مقایسه می کند که به شکل مکانیکی اشیا را نشان می دهد: «; آسان ترین راه این است که آیینه ای به دست گیری و به هر سو بگردانی. از این راه هم آفتاب را می توانی بسازی ، هم ستارگان را. حتی خودت و دیگر جانوران را که ساخته صنعت یا طبیعتند، می توانی به وجود آوری....به نظر من هنر نقاش نیز همین است;» (مجموعه آثار، ج 2 ، ص 1168)نقاش همانند آینه است و شیئی واقعی را خلق نمی کند، بلکه فقط یک صورت خیالی را به وجود می آورد. محصول کار نقاش در مقایسه با میز تحریر و صورت مثالی آن ، دو مرحله از حقیقت فاصله دارد. اثر نقاش هیچ دلالتی بر راهیابی او به دانش حقیقی ندارد بلکه دلالت بر ساخت یک صورت خیالی دارد. شاعران هم مانند نقاشان فقط صورتهای خیالی پدید می آورند و از شناخت حقیقت فاصله دارند. افلاطون در رساله جمهور می گوید: «تمام شاعران مقلد که اولینشان هومر است ، از صور خیالی فضیلت و تمام آنچه در مورد آن می نویسند، تقلید می کنند و به حقیقت دست نمی یابند.» (دانشنامه زیبایی شناسی ، ص 4 به نقل از جمهور) شاعران فقط از زندگی انسان ، صورتهای خیالی پدید می آورند و انسان برای انجام چنین کاری نیاز ندارد که حقیقت خیر یا شر زندگی را بشناسد. همچنین افلاطون مدعی است که هیچ دلیلی وجود ندارد که شاعر بتواند مصلحت اخلاقی یا سیاسی را آشکار کند. (دانشنامه زیبایی شناسی ، ص 5) نظریه تقلید (میمسیس) افلاطون درباره هنر به این مطلب دلالت دارد که به نظر او، هنر قطعا قلمرو خاص خود را دارد؛ در حالی که معرفت (اپیستمه ) به نظم ایده آل و عقیده یا گمان (دوکسا) به نظم قابل درک اشیاء طبیعی مربوط است ، پندار یا خیال (ایکازیا) به نظم خیالی ربط دارد. کار هنری محصولی از تخیل است و با عنصر عاطفی در انسان سرو کار دارد. (کاپلستون 6-295) افلاطون نشان می دهد که شعر تقلیدی مایه التذاذ کدام بخش از نفس انسان است. عالی ترین جزء نفس (عقل) با استدلال سرو کار دارد و آنچه برای او خیر است منظور می کند، اما صور خیالی شعر تقلیدی موجب التذاذ جزء نازل نفس است که کودکانه و سرکش است. هنر شعر، عواطف ما را بر می انگیزد؛ عواطفی که در مرحله نازلتری از تمایل و قضاوت عقلانی قرار دارد. انواع حوادثی که منبع بهترین مضامین برای شعر تقلیدی است (بخصوص تراژدی) متضمن نمایش حالات افراطی عواطف و اعمال ناشی از تاثیر این حالاتند. پس شعر تقلیدی طبیعتا جزو نازل و سوگوار وجود ما را مخاطب قرار می دهد و مایه التذاذ آن را فراهم می آورد و آن را به بهای پایمال شدن جزو عقلانی و خیرخواه – که باید در حکم نفس سالم باشد – تشویق می کند. دور شدن از درک حقیقت ، در آثار هنری بتدریج انسان را به بی خیالی و بی تفاوتی سوق می دهد، چنان که در قبال آن گونه واکنش های اساسی که باید در زندگی واقعی از آنها گریزان باشد، نگرش مثبت پیدا می کند و موضع دفاعی خود را رها کرده ، به بخش عقلانی وجود خود که باید حاکم بر انسان باشد اجازه لغزش می دهد و اگر این حالت در انسان به شکل عادت در آید، از میزان تقرب او به خیر و عقلانیت در زندگی واقعی می کاهد. به این شکل افلاطون شعر تقلیدی را از جامعه آرمانی خود طرد می کند گرچه ابتدا از اصطلاح شعر تقلیدی نام می برد، ولی سپس معلوم می شود که از نظر او کل هنر شعر تقلید است.   او در رساله ایون نتیجه می گیرد که شاعر بر مبنای دانش مطمئنی عمل نمی کند و کارش نه مبتنی بر فن است و نه دانش مکتسب. افلاطون سرانجام در رساله فایدروس نوعی جذبه غیبی را به مهارت سرایش شعر نسبت می دهد. اما افلاطون در میان اشعار، استثنایی قائل می شود و آن مناجاتنامه ها و مدح نامه های انسان های نیک نهاد است. به نظر او این اشعار می توانند بیانگر دیدگاه های اخلاقی صحیحی از جهان باشند که به کمک آنها می توان صفات پسندیده را به شهروندان القا کرد. او معتقد است در مدینه آرمانی باید بر کار شاعر و سایر هنرمندان نظارت داشت تا در هنر خود صفات نیک و فضایل اخلاقی را مجسم سازند و اگر نتوانند مطابق این قاعده کار کنند، باید آنها را از کار کردن در شهر بازداشت. (مجموعه آثار، ج 2، ص 911) افلاطون بیشتر به آثار و نتایج تربیتی و اخلاقی هنر علاقه مند است ؛ آثار و نتایجی که بی تردید به تفکر زیبا شناختی من حیث هو نامربوطند، لیکن واقعی اند و هرکس مانند افلاطون به علو و برتری اخلاقی بیشتر از حساسیت و آگاهی زیبایی شناختی ارزش می نهد، باید آنها را به حساب آورد. (کاپلستون 296) هنر وظیفه ای خاص خود دارد ، ولو این که این وظیفه عالی و بلندمرتبه نباشد، زیرا پله ای برای نردبان تعلیم و تربیت می سازد و نیازی از انسان برمی آورد. خلاصه آن که افلاطون هنر را با معیارهای علم می سنجد و ایراد می گیرد که نمی توان با آن به دانش مطمئن دست یافت و درنتیجه کاذبش می داند و آن را تحقیر می کند و اخراج شاعران را از مدینه فاضله می خواهد؛ ولی آیا هنردراساس تقلید است؟هنر و علم تربیت اشاره: «پداگوژی» هنر و علم تربیت کودکان است و اغلب مترادف با واژه تدریس یا تعلیم و آموزش به کار برده می شود. به طور دقیق تر پداگوژی، آموزش معلم محوراست.اکنون «پداگوژی» مفهوم گسترده تری یافته است و در موارد مختلفی به کار می رود از جمله؛ علم، اخلاق، فلسفه علمی، فنون مختلف و آفرینش آثار زیبا. اما مهمترین دستاوردی که از پداگوژی انتظار می رود، این است که فراگیران با این روش به جای اینکه نگرش و مهارت های خود را مستقیما از معلمان خود دریافت کنند، بتوانند با راهنمایی معلمان، به کشف و نوآوری برسند و یاد بگیرند که به چه دانشی، نگرشی و یا مهارتی نیازمندند و چگونه و از چه راهی می توانند آن رابه دست آورند. به این ترتیب، فراگیران وارد فرآیند کشف، نوآوری و در یک کلام، خلاقیت می شوند و اینجاست که هنرها و از جمله مهمترین و بهترین آنها برای دستیابی به این هدف، وارد میدان می شوند و «تئاتر پداگوژیک» مفهومی کاربردی و نوین پیدا می کند. این مقاله در واقع درآمدی است بر مفهوم پداگوژی در تئاتر کودکان که حاصل مشاهدات و مطالعات اخیر نگارنده است؛ الف – پیشینه در عین حال که واژه یا اصطلاح «پداگوژی» تازه و غریب به نظر می رسد، اما اگر کاربردهای آن توضیح داده شود، متوجه می شویم که هم اکنون بسیاری از روش ها و آداب آن در مراکز تعلیم و تربیت و دانشگاه ها به کار می رود زیرا که پداگوژی علوم مختلف و متنوعی را در بر می گیرد که در آن تربیت بدنی، ذهنی و اخلاقی به طور مستقل یا توامان صورت می پذیرد. در یونان باستان، دایگان و یا بردگانی که وظیفه نگهداری و بردن و برگرداندن کودکان به مدرسه را داشتند، با این نام خوانده می شدند. عموم دانشمندان و اندیشمندان علم تعلیم و تربیت کودکان نیز به این اصطلاح اشاره کرده اند. اما در کشور ما، موارد بسیار محدود و معدودی از کاربرد این اصطلاح دیده می شود که آخرین آن در خصوص آموزش مهارت های فنی در سازمان فنی و حرفه ای کشور به کار برده شده است. تعداد کتاب ها و یا مقالاتی که درباره پداگوژی و کاربردهای آن نوشته شده است، در کشور ما از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی کند هر چند در مراجعه به هر یک از موتورهای جستجوگر اینترنتی، با هزاران سایت روبرو می شویم که درباره پداگوژی و تئاتر پداگوژیک مطالب و توضیحات مفصل دارند. ادامه خواندن مقاله تعليم و تربيت ؛ غايت هنر

نوشته مقاله تعليم و تربيت ؛ غايت هنر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد نظر انديشمندان غرب نسبت به قرآن

$
0
0
 nx دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نظر اندیشمندان غرب نسبت به قرآن سخنی از«هربرت جرج ونو» می‌نویسد: «مهم‌ترین کتاب دنیا قرآن است. زیرا تأثیری که این کتاب آسمانی در دنیا کرده نظیر آن را هیچ کتابی نداشته است، قرآن کتاب علمی، دینی، اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است، مقررات و قوانین و احکام آن با اصول، قوانین و مقررات امروز هماهنگ و برای همیشه و دائم کتابی قابل پیروی و عملی است و هر کس بخواهد دینی اختیار کند که سیر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید اسلام را اختیار کند. اگر بخواهد که معنی این دین را بیابد به قرآن مراجعه کند.» گوته، ریاضی‌دان و شعر آلمانی، اندیشمند دیگری است که بلاگر به بیان سخن آن پرداخته است: «ما در ابتدا از قرآن رو گردان بودیم اما طولی نکشید که این کتاب یعنی قرآن توجه ما را به خود جلب نمود و ما را دچار حیرت ساخت تا آن‌جا که در برابر اصول قوانین علمی و بزرگ آن سر تسلیم فرود آوردیم. قرآن اثری است که احیانا به واسطه سنگینی عبارت آن خواننده در ابتدا رمیده می‌شود و سپس مجذوب جاذبه آن می‌گردد و بالاخره بی‌اختیار محو زیبایی‌های متعدد آن می‌شود.» نویسنده در پایان در اشاره به سخن امام خمینی( ره) درباره‌ی قرآن چنین می‌آورد: «قرآن کتاب انسان‌سازی است، خداوند قرآن را تنزل کرده است در ماه رمضان، قرآن نازله‌ای است که پس از عبور از از حجاب‌های نور وارد شده است. قرآن کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نور بخش سیر الی الله است. امروز در خدمت قرآن کریم هستید، قرآن کریمی که سعادت همه بشر را بیمه کرده است، قرآن کریمی که که هر کس زیر بیرق او واقع شود در دنیا و آخرت سعید است. انگیزه نزول این کتاب مقدس و انگیزه بعثت نبی‌مکرم برای این‌است که این کتاب در دسترس همه قرار گیرد و همه از او به اندازه سعه‌صدر وجودی و فکری خودشان استفاده کنند. قرآن از نگاه دانشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان1ـ ولتر فیلسوف و نویسند فرانسوی می گوید :من یقین دارم که اگر قران و انجیل را بیک فرد غیر متدین ارائه دهند او حتما اولی را برخواهد گزید زیرا کتاب محمد در ظاهر افکاری را تعلیم می دهد که به اندازه کافی بر مبانی عقلی منطبق است . {سالانه پیام اسلام س 2}2ـ ژ ان ژاک روسو نویسنده فرانسوی (1876-1804):بعضی از مردم بعد از آنکه مقدار کمی عربی یاد گرفتند قرآن را خوانده و درست درک نمی کنند واگر می شنیدند محمد با آن لغت فصیح وآهنگ رسای عرب آنرا می خواند هر آینه سجده می افتادند وندا می کردند ای محمد عظیم دست مارا بگیر وبه محلّ شرف افتخار برسان .ما را بخاطر یاری تو حاضریم جان خویش را فدا سازیم.{اسلام وافکار اندیشه ص31} 3ـ واشنگن ایرونیک آمریکائی : قرآن کتابی است که از حدود اقیانوس اطلس تا نهر کاشمر مردم را در زیر سای همایون فر خود سعادتمند نگهداشته است {حقیقت اسلام در نظر دیگران ص 60 }قرآن حاوی بالاترین مبادی ، با ارج وسودمندترین آنها است {کتاب آسمانی کدام است ص185} 4ـ تولستوی فیلسوف بزرگ روسی {1910-1828}قرآن مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشن و آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه می تواند از آن بهره مند گردد {پیشرفت سریع اسلام ص 52}هر کس که بخواهد ماهله وسادگی دین اسلام را بفهمد باید که قرآن مجید را بدقت مطالعه کند زیرا در آنجا احکامی مبنی بر حقایق روشن و آشکار صادر و تعلیماتی سهل و ساده بعموم داده شده در این قرآن آیات کریمه نزول نموده که دلالت بر مقام عالی دین اسلام و پاکی روح مقدس آورند این کتاب دارد که بر مقام عالی دین اسلام وپاکی روح مقدس آورند این کتاب دارد که از آن جمله است واعتصمو بحبل الله جمیعاً ولا تفرقو واذکر ونعمت الله ; (نسل نو س3 ش3) 5 – بودلی نویسنده سوئیسی : نزد ما کتابی است بنام قرآن که در اصالت و سلامت تنها و فرید است.{محمد عند العلماء الغرب ص168} 6 ـ ولز دانشمند انگلیسی {1866-1946}: اما کتاب چهارم که مهمترین کتاب دنیاست قرآن است زیرا که این کتاب آسمانی اثری که در دنیا گذارد نظیر آنرا هیچ کتابی بخود ندیده است . قران کتاب عملی ودینی و اجتماعی وتهذیبی واخلاقی وتاریخی است . مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین مقررات دنیای امروز تطبیق می کند و برای همیشه قابل پیروی و عمل است هر کس بخواهد دینی اختیار کند که سر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید که دین اسلام را اختیار نماید و اگر خواهد که معنی این دین را بیابد به قران مراجعه کند { مکتب اسلام ص14 ش1} 7 ـ راکستون اسکاتلندی :سالیان درازی در جستجوی حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم .سپس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم او بود که به تمام سوالات مرا جواب گفت . قرآن ابّهت و ترس در انسان الهام می کند و درعین حال ثابت می کند که هر چه می فرماید راست است . {اسلام شناسی غرب ص60} 8 ـ بانو مایل انجلو ایتالیائی :آشنایی من با تعایم حیاتبخش ومعارف درخشان اسلام وقرآن ،بینش جدید وعمیقی در من ایجاد کرد وطرز فکرم را دربار جهان آفرینش و فلسفه وجود بکلی دگرگون ساخت واحساس کردم که تعلیمات اسلام برخلاف تعالیم مسیحیت انسان را موجودی شریف وبا شخصیت می شناسد نه موجودی کثیف وذاتا آلوده مسلمانان به حکم کتاب آسمانی قرآن پیامبر علی مقام خود را انسانی مانند انسانهای مسلمانان به حکم کتاب آسمانی قرآن پیامبر علی مقام خود را انسانی مانند انسانهای دیگر می دانند که خداوند او را برای تبلیغ و رسالت و راهنمایی انسانها برگزیده است در این کتاب دستور و نحو بهره گیری از لذایذ این دنیا و حیات آن ، بطرزی جالب و خردمندانه بیان شده است{مکتب اسلام سال 14 ش4} 9 – بانو سقان رانی تنس هلندی : محتوای این کتاب آسمانی کاملا با خرد وفطرت بشری مطابقت دارد واز مطالب زننده وخلاف عقل بکلی پاک است. قرآن دربار زنان داوری عادلانه ای دارد و برخلاف برخی از مرامها وادیان که جنس زن را تا به سر حد بردگی تنزل داده و ارزشی برای او قائل نیستند،وی را از مزایا وحقوق انسانی برخوردار ساخته ومقام شامخی برای او منظور داشته است {مکتب اسلام س14 ش 2} 10 ـ رود ویل نویسند انگلیسی :اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن محمدی است زیرا قرآن بود که آفتاب علم ودانش را در اروپا طلوع داد {بسوی قرآن و اسلام ص48} 11 ـ گوته شاعر نویسند بزرگ آلمانی : {1749-1832}:سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر ما را از پی بردن به حقیقت قرآن مقدس وعظمت آورند آن دور نگه داشته اند اما هر قدر که ما قدم در جاد علم و دانش که قرآن مجموع آن است بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد کرده است و عنقریب است که این کتاب توصیف ناپذیر علم را بخود جلب نموده و تأثیر عمیقی در علم و دانش جهان نموده و در نتیجه جهان مدار گردد {پاسخ ما به مشکلات جوانان ج2 ص168} 12 ـ مرمادوک محقق انگیلسی :آیات و کلمات قرآن در قلب و زبان ما جای گرفته وبا گوشت و خون و استخوان ما و آنچه در وجود ماست در آمیخته است {کتاب آسمانی کدام است ص184}13 ـ گونارا ریکسون سوئدی : قرآن مقدس دلائل اثبات وجود خداوند را به ما میدهد وآنچه آرزوی معنوی بشر است همین است یک خصوصیت بزرگ دیگر اسلام جنب جهانی بودن آن است .قرآن خدا را پروردگار اعراب نمی خواند بلکه پروردگار جهانیان می داند سایر کتب مذهبی از خداوند به عنوان پروردگار اسرائیل وغیره یاد کرده اند قرآن از ما دعوت می کند که به تمام پیامبران ایمان داشته باشیم خواه آنها که در قرآن اسم از آن برده شده و خواه آنها که اسمی برده نشده {اسلام شناسی غرب ص 30} 14ـ امورا ژاپنی : اما قرآن مقدسیکه دستورات الهی است بدون آشفتگی وحی پاک الهی باقی مانده است {اسلام شناسی غرب ص83} 15ـ البرت انیشتین فیزیکدان معروف :قرآن کتاب جبر ،هندسه یا حساب نیست بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست ، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف وتعیین آن عاجزند هدایت می کند { راه تکامل ج6ـ ص53}16- دکتر گوینیه فرانسوی : من آیات قرآن را که به علوم پزشکی وبهداشتی و طبیعی ارتباط داشت دنبال کردم واز کودکی آنها را فرا گرفتم وکاملاً بدان آگاه بودم وبنابراین دریافتم که این آیات از هر جهت با معارف وعلوم جهانی منطبق است ; هر کس که دست اندر کار هنر یا علمی باشد وآیات قرآن را با هنر وعلمی که آموخته است مطالعه ومقایسه کند . به همان صورت که من مقایسه کردم بدون تردید به اسلام خواهد گروید البته اگر صاحب عقلی سلیم و بی غرض باشد {اسلام در زندان اتهام ص22}17ـ ناپلئون پادشاه اسبق ومقتدر فرانسوی می گوید : قران به تنهائی عهده دار سعادت بشر است {فرهنگ برلیان ص106}امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم هم دانشمندان و تحصیل کرد گان همه کشورها را با یکدیگر متحد کنم ونظام یکنواختی فقط براساس و اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می تواند مردم را به سعادت رهبری کند .من هم امیدوار م در طول زمان نزدیکی جشن اتحاد و نظامی را بر اساس قرآن برقرار کنم {تابش اسلام در اروپا ص134} کجاست آنروزیکه ما مجمع و هیئتی بزرگ از سیاستمداران و علماء حقوق دنیا تشکیل دهیم . قران کلام الهی ومتین ترین قوانین محمدی همان نسخ پر افتخار بشری را پیش گذاریم و از روی آن قوانین و سعادت حقیقی بشر را تنظیم تنسیق نمائیم {حقیقت اسلام در نظر دیگران ص 28}18ـ رنبورت دانشمند اروپایی:واجب است اعتراف کنیم که علوم طبیعی ،فلکی ، فلسفه ریاضیات که از اروپا اوج گرفت ، عموما ًاز قرآن اقتباس شده است ، پس اروپا شهری برای اسلام است {قرآن و دیگران ص22} 19 ـ مهاتما گاندی رهبر بزرگ هندوستان :از راه آموختن دانش قران ، هر کسی به اسرار وحی وحکمتهای دین، بدون داشتن خصوصیات مصنوعی ،نایل می شود . در قرآن چیزی دیده نمی شود که إعمال زور وجبر جهت برگرداندن مذهب اشخاص ، تجویز کرده باشد . {قرآن دیگرآن ص35} 20ـ ویل دورانت مورّخ مشهور : در قرآن ، قانون واخلاق یکی است ، رفتار دینی در قرآن ،شامل رفتار دنیوی نیز هست ، و همه امور از جانب خدا وبه طریق وحی آمده است . قرآن شامل مقرات ّدر خصوص ادب ،تندرستی ،ازدواج ،طلاق ،رفتار بافرزند وبره وحیوان ،تجارت ،سیاست ،ربا،دین ،امور زراعت،مجازات جنگ وصلح است ;مدت چهارده قرن ،قرآن در حافظه اطفال مسلمان محفوظ مانده ،خاطرشان را تحریک کرده ، اخلاقشان را فرم داده وقریحه صدها میلیون مرد را صیقلی کرده است {تاریخ تمدن ویل دورانت ج11 ص54}تهیه غ – صفری مهدویhttp://www.orvah.com/farsi/didgah/text/3.htm ادامه خواندن مقاله در مورد نظر انديشمندان غرب نسبت به قرآن

نوشته مقاله در مورد نظر انديشمندان غرب نسبت به قرآن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

تحقيق در مورد بررسي تاريخچه و آسيب شناسي برنامه ريزي در سازمان

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی تاریخچه و آسیب شناسی برنامه ریزی در سازمان سابقه سازمان تامین اجتماعی به سال 1309 بر می گردد. در این سال برای اولین بار مقرارتی بصورت مصر به هئیات دولت در خصوص بیمه های اجتماعی به تصویب رسید ودر سال 1310 صندوق احتیلط كارگران وزارت طروق و شرارع تشكیل شد. در اسفند ماه 1320 لایحه بیمه كارگران به مجلس شورای ملی وقت تقدیم شده میكنم با انجام یك سری تغییرات و اطلاحات لایحه جدید بیمه كارگران در سال 1322 در مجلس به تصویب رسید . در پی تصویب این لایحه و اصلاحات آن بنگاه رفاه اجتماعی در سال 1326 تشكیل شد. در سال 1328 ودر پی موفق نشدن بنگاه رفاه اجتماعی در انجام وظایف خود ، صندوق تعاون و بیمه كارگران ودر سال 1331 سازمان بیمه اجتماعی كارگران تصویب و تشكیل شد و یكم تعهدات صندوق تعاون به اضافه بیمه بیكاری به این سازمان را گذار شد. در سال 1342 به دنبال اطلاحاتی كه در سالهای 1334 .و 1339 در قانون بیمه های اجتماعی كارگران به عمل آمده بود ، سازمان تامین اجتماعی كارگران به سازمان بیمه های اجتماعی تغییر نام یافت . در تیر ماه سال 1354 قانون تامین اجتماعی تصویب شد، با تصویب این قانون سازمان بیمه های اجتماعی زیر نظر وزارت رفاه قرار گرفت . در پی تصویب این قانون ودر سال 1358 سازمان بیمه های اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی تغییر نام یافت . تغییرات متعدد قانون و سازمانهای متدلی اجرای آن نشان از تحولات و تغییرات مداوم شرایط محیطی و الزامات و ساختارهای عرصه تامین اجتماعی می دهد. اكنون درس اجمالی به رونه یاد شده ، بررسی مقوله برنامه ریزی در سازمان تامین اجتماعی پی گرفته می شود. تاریخچه برنامه ریزی در سازمان تامین اجتماعی در این جمال سعی برآن است تا دربررسی تاریخچه برنامه ریزی در سازمان اهداف زیر پی گرفته و محقق شوند : الف : پیوند افق ذهنی برنامه ریزان سازمان با افق برنامه ریزی در مقوله تامین اجتماعی : بدیهی است كه ذهنیت برنامه ریزان سازمان هنگامی می تواند برنامه ریزی را تحقق عهنی بخشد كه در پیوند و ارتباطی كه با ذهنیت و واقعیات تاریخی سازمان برقرار می كند جایگاه خود را باز شناخته واهمیت و ارتباط زمانی خویش را دریس تاریخی گذشته و پیش در سازمان درك كند . ( ب) شناخت الزمات شكل گیری واحدهای برنامه ریزی در سازمان تامین اجتماعی ! در فرایند رشدسازمانی وارتباطی كه ساختار برنامه ریزی در سازمان با این فرایند برقرار كرده است بطور تلویمی می توان به الزامات كلان و تاریخی شكل گیری واحدهای برنامه ریزی در سازمان پی برد. یا چنین شناختی است كه می توان برنامه هایی هرچه اثر بخش تر و مبتنی برفردر تهالی آن طرح كرد. ج: آسیب شناسی نگر شمارساختارهای برنامه ریزی در سازمان : د: زمینه سازی بهره گیری از تجربیات گذشته در سعی و خطای آینده ( فرض اساسی ) این بررسی درپی جویی اهداف بیان شده یك فرض اساسی را درمورد تحقیق قرار داده است. فرض مورد نظر را در عبارتی ساده انگارانه وبا گست و فرو كاشی مشهود چنین می توان طدح كرد: ( بنظر می رسد افزایش پیچیدگی سازمان موجب تقویت الزامات برنامه ریزی ودر نهایت شكل گیری نهادها فرایندهای برنامه ریزی می گردد) شایان ذكر است كه در نظر گرفتن چنین فرض بعنوان فرض پایه به بحث آسیبی دارد نخواهد كرد پاسخگوی اهداف بحث در این جمال است. بنابراین از خوانندگان در خواست می شود كه فرض را به همین گونه بپذیرد. ( جایگاه برنامه ریزی درساختار تشكیلاتی سازمان تامین اجتماعی ) تاقبل از سال 1342 سازمان بیمه های اجتماعی كارگران از ساختار ساده برخودار بوده است ، در این مفال تعداد واحد های این سازمان از 9 واحد اجرایی به 18 واحد اجرایی افزایش یافت . همچنین تعداد كاركنان این سازمان طی دوره مذكور از 450 نفربه 3448 نفر رسید . طی دوره مذكور سازمان فاقد واحد برنامه ریزی بود . پس از سال 1342 تا 1380 این تعداد واحدهای سازمانی به پیش از 820 واحد افزایش یافت ودر این فرایند به تنارب عبارت و مفهوم ( برنامه ریزی ) در ساختار سازمانی می توان مشاهده كرد. از سال 1342 تا سال 1358 چهار ساختار تشكیلاتی برای سازمان طرح ریزی شده كه در مواردی عنوان ( برنامه ) دار عناوین دفاتر می توان مشاهده كرد. موارد مطردمه بشرح زیر است. تشكیلات سال 1350 ! دفتر طرح و برنامه تشكیلات سال 1352 ! مدیریت آمار و طرح برنامه تشكیلات سال 1353 ! الچوكشه ماتی تشكیلات سال 1358 ! بیات مطالعه و برنامه ریزی آموزشی ، دفتر برنامه ریزی و آموزش ، اداره كل سیستمها ، مطالعات و برنامه ریزی آلنورماتیك . تشكیلات سال 1375 ! دفتر برنامه ریزی و خدمات ماشین تشكیلات سال 1379 ! دفتر برنامه اقتصادی و اجتماعی ! دفتر برنامه ریزی امور استانها ، گرده برنامه ریزی و اقتصادو درمان مدیریتهای درمان استانها ، كارشناسان اقتصاد بیمه و برنامه ریزی ادرات كل استانها . از بررسی تشكیلات و ساختار سازمانی سازمان تامین اجتماعی می توان دریافت كه واحدهای برنامه ریزی بطور عمده در كنار واحدهای آنفورماتیك دیده شده اند و اغلب شدح وظایف این واحدها می توان دریافت كه واحدهای برنامه ریزی بطور عمده در كنار واحدهای آنقورماتیك دیده شده اند و اغلب شرح وظایف این واحدها به سوی آنقورماتیك گرایش داشته است. در این میان تشكیلات سال 1352/1379 سازمان منحصل به فردند . (جایگاه مقوله به برنامه ریزی در سازمان ) طی سالهای 1232 تاكنون با افزایش تعداد واحداهای اجرایی ، كاركنان تعداد بیمه شدگان ، افزایش سطح پوشش جغرافیایی سازمان ، تنوع خدمات و پیچیدگی شرایط محیطی موجب شده است كه نیاز به برنامه در محیط سازمان احساس شود كه البته این موضوع هیچگاه فراگیر نبوده است و این احساس نیاز نتوانسته است در عمل منبر به تدرین یك برنامه جامع و فراگیر در سازمان شود . در سال 1371 مدیر عامل وقت سازمان مهمترین هدف خود را برنامه ای كردن بودجه ذكر كرد (در جلسات شورای عالی ) اما به هنگام ارائه بودجه سال 1372 به شورای عالی ، بودجه چون گذشته و براساس رونه سالهای قبل ارائه شد و تنها تفاوت این بودجه با بودجه های قبل بیان پاره ای اهداف و سیاستها بوده به این ترتیب اهداف ، سیاستها و همچنین زاهبردها و خط شهای سالانه بودجه كه از سال 1372 به این سوهویاله در بودجه لحاظ شده است ، در بسیاری موارد تكراری بوده و هیچ برنامه منیبم و هدف بلند مدت مستندی را دنبال نمی كند . ( برنامه ها در سازمان ) طی دوره مورد بررسی ( 1380 – 1332) جز موارد معدود و نادری آن هم در دهه اخیر هیچگونه اقدام عملی دیگر در زمینه تدوین برنامه ریزی درسازمان مشاهده نشد. در سال 1379 ودرپی تصویب نظام جامع برنامه ریزی فعالیتهایی برای برنامه ریزی در سازمان انجام شد. در این فر آیند از میان 12 شورای برنامه ، تنها چی رشد راشروع بكار كردند كه عبارت بود از شورای آماده شورای بیمه ای ، شورای درمان و شورای سرمایه گذاری ، فعالیتهای برنامه ریزی در شوراهای مذكور در سال 1379 آغاز شد كه پس از تنها شورای آمار گسته به فعالیت خود ادامه داد. به رغم عمل كوتاه برنامه ریزی به معنای عام آن در سازمان ، معقوله اكچوئری بعنوان برنامه خاص تخصیص منابع و مصارف صندوق از سابقه طولانی برخودار است . انجام محاسبات اكچوئری در سازمان ار سال 1331 در مراحل و مقاطع مختلفی صورت گرفته است . غالب این اقدامات شناخت و تحقیقات در زمینه اكچوئری بوده ودر پاره ای موارد مبحدبه محاسبات اكچوئری نیز شده است عمده محاسبات براساس نمونه گیری و همچنین فردمن غیر واقعی و غیر علمی بوده است . عمده مسائل پیش روی اكچوئری در سازمان تامین اجتماعی عدم ساخت یافتگی و دسترسی به آمار واصلاحات و همچنین عدم جذب و نگهداری نیروهای متخصص وضف در آموزش نیروهای مورد نظر بوده است. ( مورد كاری نظام جامع برنامه ریزی ) نظام برنامه ریزی سازمان در سال 1378 و 1379 برای تدوین برنامه ریزی جامع در سازمان طرح و تصویب شده نظام یاد شده با توجه به اهمیتی كه بعنوان گسترده ترین و ساخت یافته ترین اقدام سازمانی در حیط برنامه ریزی تا سالهای یاد شده دارد ، نظامی شایسته ی نقد و واكاری است. بداین اساس نقد این نظام با توجه به اهمیت و تاخر آناز منظرایده ، ساختار و عملكرد مدنظر است. الف : نقدایده : ایده نظام یادشده را در اهدف نمایی و همچنین ساختار و فرایندهای طراحی شده در آن می توان جستجو كرد. از آنجایی كه هدف نمایی این نظام فر آیند سازی و نظام مند كردن برنامه ریزی جامع در سازمان است . اویداد مهم بشرح زیر برآن وارد است: 1: این نظام بیشتر بربرنامه تاكید دارد تااستراتژی! منظور از برنامه در این عبارت ، توالی كنشهای از پیش تعیین شده ای است كه باید در موقعیتهایی مناسب برای اجراعمل كند واگر موقعیتهای بیرونی برای برنامه مساعد نباشد ، برنامه متوقف یامنتفی می شود. در حالی كه استراتژی یك یا چند هدف را تدارك می بیند و از همان آغاز اگر چیزی جدید یا دور از انتظار وجود داشته ی باشد . آماده است كه آن را ادشام كند تا تشد خود را اصلاح یا غنی نماید . استراتژدی محدود به مبارزه با اتفاق نیست ، بلكه تلاش می كند كه از اتفاق استفاده كند . در شرایطی كه ویژگی مهم محیطی ، تغییر مداوم است ، بدیهی است كه نمی توان به او یك برنامه متكی بود و برنامه ریزی استراتژیك مهمترین گزینه خواهد بود. 2: نظام یاد شده با اتخاذ رویكرد برنامه ریزی جامع درپی اقدامی جامع در همه امور سازمانی بوده است. برنامه ریز جامع علاوه برانكه تغییرات محیطی را در برنامه ها نادیده می گیرد ، در ادعای خود مبنی بر جامعیت ، نوعی آرمانگرایی در شناخت و حل مسائل را تداعی می كند كه در عمل با توجه به امكانات شناختی و سازمانی و همچنین شرایط محیطی امكان آن وجود ندارد و تجربه نیز در موارد متعدد این موضوع را اثبات كرده است. آرمانگرایی عملی و ذهنی این برنامه ها نیز از ساده سازمفاهیم و پدید ه ها و همچنین نگرش خاص سازمان بعنوان سیستمی تقریبا بسته ناشی می شود و این زمینه و آغاز شكست این برنامه هاست. رویدامهم دیگر نیز می توان در این برنامه برمبنای ساختار و فرایند های طراحی شده در آن جستجو كرد كه عبارتند از : ایده و نگرش مثبت جاری شدن برنامه ریزی در تمام سازمان ساختار شورایی نظام و توجه برنامه ریزی در سطرح مختلف ودر تدوین ساختار و فرآیند نشان می دهد كه باید ایده و نگرش مثبتی مبنی برلژوم جاری شدن برنامه ریزی در تمام سازمان وجود داشته باشد . این نظام فاقدایده خاص در زمینه لزوم توجه به ماموریت سازمان و ایجاد رفاه سازمانی حول آن است ودر طراحی نظام جایگاهی برای بررسی ماموریت سازمان در نظر گرفته نشده است . ب: نقد ساختار : در نقد ساختار نظام یاد شده به اختصار چند نكته مهم را می توان یادآور شد! – ساختار فرایند اجرا ونظارت برعملكرد و اطلاح برنامه دیده نشده است – فرایند گردش اطلاعات ، برنامه ریزی بخشی ، تلفیق برنامه ها و ;. مشخص نشده است . – این نظام سیستمی را تداعی می كند كه شرایط محیطی ، انعطاف پذیری فرایندها و برنامه ها و استفاده از امكانات محیطی در آن لحاظ شده است. در این ساختار اهمیت سطوح عملیاتی به اندازه سایر سطوح دیده نشده است. این نظام بیشتر به تفكیك نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری می پردازد تا برقراری یك تعامل ارتباط متقابل و دو سویه این نظام سطوع عالی سازمان را بطور وسیعی درگیرامر برنامه ریزی می كند ، در صورتی كه مدیران وظایفی دیگری بجز برنامه ریزی دارند. ادامه خواندن تحقيق در مورد بررسي تاريخچه و آسيب شناسي برنامه ريزي در سازمان

نوشته تحقيق در مورد بررسي تاريخچه و آسيب شناسي برنامه ريزي در سازمان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله حقوق ورزشي

$
0
0
 nx دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه : مشاهد حوادث ناشی از عملیات ورزشی ، سوانح محیطی ، ارتکاب جرائم بر علیه ورزشکاران و مدیریت ها،محکومیت به مجازات های مختلف و بالاخره صدمات و ضایعاتی که بر پیکر جامعه ورزش وارد می گردید نشان می داد که یکی از مهم ترین علل بروز این وقایع فقدان آگاهی های حقوقی جامعه ورزش است و در نهایت اندیشه بهره وری از علم حقوق را بارورتر می نمود . امید که مطالعه مطالب حقوق ورزشی در حفظ سلامتی جسم و روان معلمان و دانش آموزان مفید واقع گردد . حقوق ورزشیقراردادن ورزش در ردیف آموزش و پرورش و آموزش عالی نشان میدهد که از دیدگاه قانوناساسی، ورزش یک نهاد فرهنگی برای نیل به هدف تربیت انسان موردنظر نظام است و نه یک نهاد مادی و مجموعهای از حرکات بدنی. منابع حقوق: قواعد حقوقی فرآیند نیروها و قدرتهای مختلفی است که در هر جامعه وجود دارد. به این نیروها اصطلاحاً منابع حقوق گفته میشود. نقش هر یک از این نیروها در هر کشور متفاوت است. منابع حقوق عبارتاند از: قانون، عرف، رویه قضائی، و عقاید علما. قانون: از نظر سلسله مراتب به قانون اساسی و قانون عادی تقسیم میشود. قانوناساسی: که توسط مجلسخبرگان و با تشریفات ویژهای وضع و یا تغییر پیدا میکند، از نظر اعتبار در بالاترین سطح قوانین و مقررات مملکتی قرار دارد و از همینرو است که واژه اساسی پس از قانون بهکار رفته و بهجای واژه (ماده)که در قوانین عادی استعمال شده در قانون اساسی از کلمه (اصل) بهره گرفتهاند. قانوناساسی مهمترین سند حقوقی کشور است و هیچ قانون، مقررات و یا نهادی در کشور مشروعین نخواهد داشت مگر اینکه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مشروعیت خود را از قانوناساسی گرفته باشد. قانون اساسی متشکل از مجموع قواعد و مقررات کلی است که شکل حکومت و سازمان عالی قوای سهگانه و ارتباط آنها را با یکدیگر و حقوق و آزادیهای افراد را در مقابل دولت مشخص مینماید. بهعبارت دیگر قانون اساسی از یکسو حدود آزادیهای فرد را در برابر عملکرد قدرت و از سوی دیگر حد و مرز اعمال تشکلات حاک را در برخورد با حوزه فردی رسم مینماید. در قانوناساسی، اصول متعددی به شرایط لازم برای تصویب قانون عادی اختصاص یافته است. به موجب اصل 58 مرجع صالح برای تصویب قانون عادی مجلس شورای اسلامی است. اصل 94 قانوناساسی مقرر میدارد که کلیه مصوبات مجلسشورایاسلامی باید به شورای نگهبان فرستاده شود. شورای نگهبان موظف است آنرا حداکثر دهروز از تاریخ وصول از نظر انطباق بر موازین اسلامی و قانون اساسی مورد بررسی قرار دهد و چنانچه آنرا مغایر ببیند برای تجدیدنظر به مجلس بازگرداند، در غیر اینصورت مصوبه قابل اجراء است. پس از این مرحله این مصوبه باید توسط رئیسجمهور امضاء و برای اجراء در اختیار مسئولان قرار گیرد. (اصل 123) حتی پس از امضاء رئیسجمهور چنین مصوبهای قابل اجراء نخواهد بود مگر آنکه تشریفات قانونی دیگری را طی بکند. این تشریفات به موجب ماده یک قانون مدنی صدور دستور انتشار مصوبه به روزنامه رسمی است و این روزنامه موظف است ظرف مدت 72 ساعت پس از ابلاغ، مصوبه را منتشر نماید. صرف انتشار نیز کافی به مقصود نیست بلکه برابر ماده 2 قانون مدنی قوانین 15 روز پس از انتشار در سراسر کشور لازمالاجراء است مگر آنکه در خود قانون ترتیب خاصی برای موقع اجراء مقرر شده باشد. از این تاریخ چنین مصوبهای عنوان قانون لازمالاجراء را دارا است. نکته مهم این است که اثر قانون نسبت به آتیه است و قانون نسبت به ماقبل خود اثر ندارد مگر این در خود قانون مقررات خاصی نسبت به موضوع اتخاذ شده باشد)ماده 4 قانون مدنی(بخشنامه، تصویبنامه و آئیننامه: گاهی اوقات قوهمجریه به موجب قانون مکلف به تنظیم آئیننامه اجرائی است ولی صلاحیت قوهمجریه در وضع آئیننامهها محدود به الزام ناشی از قانون نیست بلکه میتواند در غیر اینمورد نیز برای حسن اجراء وظایف محوله مقرراتی را تحت عنوان آئیننامه، بخشنامه یا تصویبنامه وضع و به مورد اجراء نماید و این حق به موجب اصل 138 قانوناساسی به دولت داده شده است و برابر همین اصل تصویبنامهها و آئیننامههای دولتی و مصوبات کمیسیونهای متشکل از وزراء برای اجراء به اطلاع رئیس مجلسشورایاسلامی میرسد تا در صورتیکه آنها را برخلاف قوانین بیابد با ذکر دلیل برای تجدیدنظر به هیئت وزیران بفرستد، اما بههرحال مفاد این مقررات نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد. تفاوت قانون با مصوبان قوه مجریه، نخست این است که قانون بر کلیه مردم و دستگاههای حکومتی حاکمیت دارد و دوم، مرجع صالح برای وضع قانون قوهمقننه است سوم، قضات دادگاهها مکلفند از اجراء تصویبنامهها و آئیننامههای دولتی که مخالف با قوانین و مقررات اسلامی یا خارج از حدود اختیارات قوهمجریه است خودداری کنند و هرکس میتواند ابطال اینگونه مقررات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند (اصل 170) در حالیکه قضات دادگستری چنین تکلیف یا حقی را نسبت به قوانین ندارند. جایگاه ورزش در قانون اساسی: قانون اساسی همانطوریکه گفته شد مهمرین سند حقوقی کشور است و منشأ صلاحیت و مشروعیت تمامی نهادهائی است که در کشور وجود دارد. اهمیت هر نهادی در کشور به تعبیری، بستگی به جایگاه آن در قانوناساسی دارد. اصولاً قانوناساسی به بررسی اساسیترین امور کشور مانند حکومت، زبان، دین رسمی، حقوق ملت، اقتصاد و امورمالی، قوای حاکم، رهبری، ریاستجمهوری میپردازد در مورد امور کماهمیتتر را به قوانین عادی واگذار میکند. اکنون پرسش این است که آیا از ورزش در قانون اساسی به صراحت نام برده است یا اینک ه مشروعیت خود را بهطور غیرمستقیم از قانوناساسی بهدست آورد؟ قانوناساسی جمهوریاسلامیایران در اصل دوم مقرر داشته که جمهوری اسلامی نظامی است برپایه ایمان به: 1. خدای یکتا (لاالهالاالله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. 2- وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین. 3. عدل و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان بهسوی خدا. 4- عدل خدا در خلقت و تشریع. 5. امانت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامی. و بالاخره پس از ذکر اصول دین به شرح فوق به سراغ انسان آمده و مقرر میدارد که جمهوریاسلامی، نظامی است برپایه ایمان. 6. کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا بهعبارت دیگر هدف نهائی، تربیت انسانی موحد و مؤمن به وحی، معاد، عدل و امامت است زیرا که اصول دین واقعیتها ی زوالناپذیرند و آنکه از نظر مقنن اهمیت اساسی داشته همان تحقق بند 6 یعنی تربیت انسانی کریم، با ارزشهای والای انسانی، آزاد و مسئول در برابر خداست. بر همین اساس در اصل دوم، دولت جمهوریاسلامیایران موظف شده که برای نیل به این اهداف همه امکانات خود را برای امور مذکور بهکار برد. از این جمله، نتایج زیر قابل درک است: الف. دولت موظف شده و اختیاری در رد یا قبول ندارد. ب. دولت موظف است همه امکانات خود و نه بخشی از آنرا بهکار گیرد. ج. دولت موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم فقط از طریق موارد مذکور در اصل سوم برای نیل به اهداف اقدام کند و بهعبارت بهتر، وسایلی که دولت میتواند به آنها متوسل شود حصری بوده و منحصر به بندهای شانزدهگانه اصل سوم است. در همین اصل و در صدر امور موردنظر مقرر گردیده: (آموزش و پرورش و تربیتبدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی) با دقت در مفاد این بند نتایج ذیل قابل حصول است: 1. از تربیتبدنی یا ورزش به صراحت یاد شده است و این نشانه جایگاه بسیار مهم ورزش در میان اساسیترین نهادهای کشور است، بهعبارت دیگر ورزش به آن درجه اهمیت است که در قانوناساسی یعنی مهمترین سند حقوقی کشور یا جایگاه اساسیترین نهادهای کشور قرار گرفته است. . ورزش در عرض آموزش و پرورش قرار دارد و نه در بطن و یا طول آن و این بدان معناست که ورزش از نظر اهمیت در نیل به اهداف نظام نقشی مستقل و حیاتی دارد و بخشی از آموزش و پرورش نیست. 3. قراردادن ورزش در ردیف آموزش و پرورش و آموزش عالی نشان میدهد که از دیدگاه قانوناساسی، ورزش یک نهاد فرهنگی برای نیل به هدف تربیت انسان موردنظر نظام است و نه یک نهاد مادی و مجموعهای از حرکات بدنی. 4. در عین حال ورزش وسیلهای برای برومندی است و خود هدف بهحساب نمیآید. 5. به رایگان بودن برای همه و در تمام سطوح تأکید دیگری بر آن است که این وسیله حیاتی باید به سهلترین روش برای برومندی نسل بهکار گرفته شود.شناخت حقوق ورزشی حقوق ورزشی یا حقوق ورزش یکی از گرایشهای علم حقوق است که به بررسی حقوقی حوادث در ورزش میپردازد. واژه ورزش در این اصطلاح دارای مفهوم وسیعی است و عملیات و فعالیتهای ورزشی قهرمانی، جزئی از این مجموعه است.بهطور کلی میتوان گفت که منظور از حوادث ورزشی تمامی جرایم و شبهجرایمی است که توسط ورزشکاران، معلمین، مربیان، مدیران، تماشاگران، سازندگان و تولیدکنندگان لوازم و تجهیزات و امثال آنها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در رابطه با ورزش انجام میگیرد. موضوع این وقایع ممکن است سلامتی، جان، اموال، حیثیت، شرافت و سایر حقوق قانونی اشخاصی باشند که در محدوده ورزش به نحوی حضور دارند. گستره کمی و کیفی موضوعهای فوق به وضوح اهمیت این رشته را آشکار میسازد و آنگاه که با دقت به جایگاه حیاتی و اساسی ورزش در میان سایر نهادهای اجتماعی توجه شود ضرورت آگاهی از محتوای این رشته برای نظام قضائی کشور و بهویژه همه کسانی که به نحوی در اداره امور ورزش مداخله دارند روشنتر میگردد. بر همین اساس و بهرغم حقوقی بودن زمینه بحث، سعی شده است که مخاطب بیش از آنکه جامعه حقوقی کشور باشد دانشجویان رشته تربیت بدنی، معلمین ورزش، مربیان، مدیران اماکن ورزشی و مدیران سازمانهای ورزشی کشور و بهطور کلی جامعه ورزش باشد تا به این ترتیب امکان تحقق اهداف، آسانتر، سریعتر و عملیتر فراهم آید. اهداف: موضوع حقوق ورزشی تمامی تخلفاتی است که در عرصه ورزش واقع و به نحوی به حقوق دیگران لطمه وارد میآورد. در تحلیلی حقوقی این تخلفات به بررسی وصف خلاف قانون برودن آن ها پرداخته خواهد شد و تحت عنوان جرم یا شبهجرم طبقهبندی میشوند و بالاخره مطالعه واکنش جامعه در مقابل چنین تخلفاتی مطرح است. این واکنشها گاهی بهعنوان مجازاتها از قبیل جزای نقدی، شلاق، حبس، محرومیت از حقوق اجتماعی و حتی اعدام مجرم اعمال میشود و هرگاه تخلف، وصف شبهجرم داشته باشد متخلف ملزم به جبران خسارت خواهد بود. البته هر چند یکی از اهداف مجازاتها، ارعاب مرتکب و سایرین است و این هدف با اعمال مجازات بهطور قهری معمولاً محقق میشود اما هدف ما در ارائه حقوق ورزشی منحصر به ارعاب مختلف در ورزش نیست بلکه مسائل در این کتاب بهگونهای مطرح میشود که بتواند متضمن اهداف زیر باشد: 1. افزایش آگاهیهای حقوقی جامعه ورزش در محدود حقوق ورزشی. 2. استفاده از این آگاهیها در راستای جلوگیری از وقوع حوادث ورزشی. 3. شفافتر کردن نقش حیاتی ورزش از دیدگاه حقوق ایران. 4. تشریح وظایف و اختیارات مدیران ورزشی از نظر حقوقی. 5. ارائه انواع تدابیر حقوقی که قبل و بعد از وقوع حوادث ورزشی باید اتخاذ شود. 6. مطلع کردن جامعه ورزش از پیآمدهای حقوقی متخلفات در ورزش و مهمترین نتیجه حاصل از این اهداف، در امان نگهداشتن سلامت جسمی، روانی و حیثیتی ورزشکاران و نیز مصون داشتن مدیریتهای ورزشی از مسئولیتهای قانونی است. تاریخچه: با توجه به اینکه حادثه از ورزش تفکیکناپذیر بهنظر میرسد و بهطور قاطع احترازپذیر نیز نمیباشد باید تاریخ تولد حقوق ورزشی را همان مقطعی دانست که انسان ورزش را بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای زندگی اجتماعی خود پذیرفته است. اما کم و کیف آن در هر جامعه بستگی به سطح تمدن و فرهنگ آنها داشته است. کما اینکه امروزه نیز چنین است. مسؤولیت های قانونی در ورزشفعالیت های ورزش و محیط های مربوط به آن هریک به دلایل خاص همواره با وقایع و حوادث گوناگون روبرو بوده اند این حوادث از کم اهمیت ترین جرائم از جمله توهین و ضرب و جرح شروع و تا حادترین نوع آنها مانند تجاوز به عنف ، نقص و عضو و قتل ادامه داشته است . عدم اطلاع از جامع ورزشی از پیامدهای قانونی تخلفات و جرائم واقع در محیط های ورزشی به دلیل فقدان آموزش و نیز موجود نبودن مجموعه های مدونی که متضمن نوع جرائم ورزشی و مجازات های آنها باشد، بر گسترش کمی و کیفی خلاف کاری ها همواره افزوده است . ورزشکاران عموماً بر این تصورند که اعمال خلاف آنها در فعالیت های ورزشی نهایتاً تنبیهات انضباطی را در پی خواهد داشت و مرجع تصمیم گیری را کمیسیون های قضایی هیأت ها، فدراسیون ها و یا مدیران ، می دانند و گستر آگاهی های مربیان ، داوران ، سرپرستان و مدیران ورزشی نیز چه در باب مسؤولیت های خود و چه در مورد ورزشکاران معمولاً بیش از این نیست . این نقیصه را باید با ارتقاء سطح آگاهی جامع ورزش از مسؤولیت هایی که قانون در رابطه با تخلفات آنان در ورزش برای آنها مشخص نموده است ، بر طرف ساخت و این مهم را با ارائه درس حقوق ورزش یا مسؤولیت های قانونی در ورزش باید به انجام رسانید . تا با تکیه بر این آگاهی ها از بروز حوادث جبران ناپذیر بر جسم و روح ورزشکار و جامع ورزش نیز جلوگیری کرد . حقوق ورزش به مجموع مطالبی اطلاق می شود که وظایف ، اختیارات و مسؤولیت های قانونی همکسانی را که به نحوی با فعالیت های ورزش در گیر هستند روشن می سازد . به عبارت دیگر مطالع حقوق ورزش ، به جامع ورزش می آموزد که چگونه باید در فعالیت های ورزشی مشارکت نمود تا حوادث ناشی از آن ، مسؤولیت های قانونی را که نهایتاً به مجازات ، محرومیت از حقوق اجتماعی و جبران ضرر و زیان منتهی می شود متوجه آنها نسازد . موقعیت و مقام ورزش در قانون اساسی « قانون اساسی به مجموعه قواعدی اطلاق می شود که مبین نهادهای فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامع ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است »(1) و به بیان دیگر مجموع قواعدی که شکل حکومت ، اختیارات قوای مملکت ، حقوق افراد جامعه و آزادی آنها و به طور کلی خطوط کلی یک کشور را تعیین و ترسیم می نماید قانون اساسی نام دارد . قانون اساسی بالاترین مقام ومنزلت را در بین کلیه قواعد و مقررات داراست و سایر قوانین و مقررات عادی باید از آن تبعیت نمایند و مغایرتی نداشته باشند وگرنه وجاهت قانونی نخواهد داشت . بنابراین دقت در تعریف قانون اساسی نشان می دهد که این قانون صرفاً اصول کلی مملکت را مشخص می سازد و امور عادی و کم اهمیت تر را باید در قوانین عادی و آئین نامه ها و بخشنامه ها جستجو نمود و به عبارت دیگر هر امر مهم مملکتی ریشه در قانون اساسی دارد و به همین دلیل است که تربیت بدنی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ویژه و والایی برخوردار است و این توجه و عنایت تدوین کنندگان قانون اساسی به تربیت بدنی مبین بینش گسترده و واقع بینانه آنها بوده است . به ویژه که آن نه فقط تصریح به تربیت بدنی در قانون اساسی آشکار است بلکه این تصریح در اولین فصل و در صدر اصول کلی مشهود می باشد و در عرض آموزش وپرورش و مقدم بر آموزش عالی است . تعریف مسؤولیت مسؤولیت در معنای لغوی عبارت است از آنچه انسان عهده دار و مسؤول آن باشد و یا مسؤول کسی است که از وی سؤال کنند و درخواست نمایند . از نظر حقوق جزا کسی مسؤول است که به تعهد یا قرار داد قانونی که به عهد او گمارده شده است عمل نکرده و یا از حدودی مقرر تجاوز نموده و در واقع مرتکب تقصیر شده و تقصیر او موجب ایجاد مسؤولیت جزایی گردیده است .نتیج این مسؤولیت مجازات شخص مسؤول خواهد بود و بنابراین مسؤولیت جزایی عبارت است از الزام یا تکلیف به تحمل مجازات که در واقع در مقابل الزام به انجام و یا عدم انجام اوامر و نواهی قانون جزاست .پس مسؤولیت جزایی نتیج ارتکاب جرم است و نتیج قهری جرم برای مرتکب مجازات می باشد . اکنون می توانیم بحث فوق را به شکل زیر ترسیم نماییم . اوامر و نواهیقانونگذار جزائی خودداری از اجرای امر یا انجام نهی تحققجرم تحققمسئولیت اجرایمجازات قانون گذار ، مربی را موظف به مراقبت از ورزشکار هنگام ورزش می داند . برای مثال نوجوانی با میل بارفیکس مشغول تمرین است و مربی در کنار میله ناظر بر حرکات اوست . ورزشکار نوجوان به علت نداشتن توان و تجرب کافی از میله بارفیکس می افتد و مربی نیز از گرفتن وی خودداری می کند . مربی از نظر جزایی مسؤول و بر حسب میزان ضرب و جرح وارده به نوجوان قابل مجازات است . هر فعل یا ترک فعل که مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدام تأمینی و تربیتی باشد جرم محسوب می شود و هیچ امری را نمی توان جرم دانست مگر آن که به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تأمینی یا تربیتی تعیین شده باشد . مثال : براساس قانون برای توهین ، ایراد ضرب ، شکستن عضو ، خودداری از کمک به مصدومین و نظیر آن مجازات تعیین شده است پس ارتکاب این گونه اعمال در ورزش علی الاصول جرم و مرتکب ، مسؤول و قابل مجازات خواهد بود . مفهوم عملیات ورزشی از دیدگاه حقوق جزا از مطالع بند 3 ماده 32 چنین استنباط می شود که هدف قانون گذار جرم ندانستن حوادث ناشی از عملیات ورزشی است . بنابراین چون مصدر این عملیات ورزشی الزاماً باید ورزشکاران(1) باشند . از نظر حقوقی میزان مهارت ، سن ، سوابق قهرمانی ، انگیز انجام عملیات ، سطح ورزش از نظر محلی یا بین المللی بودن هیچ گونه تأثیری نفیاً یا اثباتاً در مسؤولیت ورزشکار ندارد . توجه نماییم که عمل ورزشی صرف نظر از این که خطا باشد یا صحیح در صورتی مورد قبول قانون ورزشی محسوب می شود که مقررات خاص آن ورزش آن حرکت و عمل را ورزشی بشناسد . پرتاب توپ با دست در هندبال و بسکتبال ، زدن توپ با دست در والیبال ، زدن ضربه با پا در فوتبال ، زدن ضربه با دست و پا در کاراته ، پرتاب توپ با دست در واترپولو ، زدن ضربه با پا در تکواندو ، تنه زدن در فوتبال ، سد کردن در ورزش های دسته جمعی ، کف پا گرفتن در فوتبال ، اجرای فنون مختلف اعم از مجاز یا ممنوع در کشتی و جودو و همه وهمه در زمر عملیات ورزشی محسوب می شوند زیرا در مقررات ورزش ها صریحاً از آنها نام برده شده و بعضی را مجاز و پاره ای را ممنوع اعلام کرده اند . ولی این به معنی آن نیست که هر حرکتی که از سوی ورزشکار در حین فعالیت ورزشی سر زند لزوماً عمل ورزشی تلقی گردد و لذا فحاشی کردن ، ایراد ضرب به داور یا حریف و امثال آنها هر چند در محدود فعالیت های ورزشی و توسط ورزشکار صورت گرفته ولی به دلیل این که ذاتاً ورزشی محسوب نمی شود از ردیف عملیات ورزشی مورد نظر قانون گذار خارج و با عواقب آن مانند یک جرم عادی که در خارج از زمین های ورزشی صورت گرفته برخورد و تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد . پس اگر یک قهرمان شیرجه یک فرد مبتدی را از بالای مرتفع شیرجه به طور ناگهانی به پایین پرتاب کند و نامبرده در نتیج ترس فوت نماید و به شناگری نیز برخورد کند و وی را بکشد . قهرمان شیرجه به اتهام دو قتل محاکمه خواهد شد و عنوان قهرمانی وی و یا حضور ناجی استخر و نیز داشتن انگیزه شوخی مؤثر در اصل مسؤولیت او نخواهد بود . اکنون این سؤال مطرح می شود که فرق میان این گونه اقدامات و عملیات با خطاهای ورزشی از نظر جرم بودن و مجازات مرتکب چی ست ؟ پاسخ این است که در حرکات غیر ورزشی حادث در میادین ورزشی مانند کتک کاری ، فحاشی و غیره از ورزشکار خاطی هیچ گونه استدلالی در استناد به بند 3 ماده 32 قانون راجع به مجازات های اسلامی پذیرفته نمی شود . در حالی که در عملیات ورزشی خطا در بسیاری از موارد ، ورزشکار مرتکب می تواند برای اثبات جرم نبودن عمل خود و یا حداقل عمدی نبودن آن به استناد بند 3 ماده 2 اقامه دلیل نماید . پس نتیجه می گیریم که عملی از نظر حقوقی ، ورزشی محسوب و مشمول بند 3 ماده 32 می شود که اولاً از ناحیه ورزشکار به مفهوم عام انجام گیرد . ثانیاً در حین انجام فعالیت های ورزشی باشد . ثالثاً عمل از نظر مقررات خاص آن ورزش در زمر حرکات ورزشی باشد و علاوه بر سه شرط مذکور اصل آن ورزش از سوی سازمان ورزش مجاز اعلام شده باشد . بنابراین مشت زنی حرفه ای و یا بعضی از سبک های کاراته غیر مجاز اعلام شده ، اصولاً ورزش محسوب نمی شوند . تأثیر حقوقی مکان در حوادث ورزشی انتخاب زمین چمن فوتبال برای پرتاب نیزه و چکش صرفاً به خاطر وسیع بودن فضای آن نیست ، بلکه این امر که نیزه و چکش پس از برخورد با زمین سخت سرعت بیشتری پیدا ننموده و موجب صدمه به افراد دیگر نشود مورد نظر بوده است . بنابراین اگر نیزه یا چکش را در زمین پوشیده از برف و یخ زده پرتاب نماییم و قهراً پس از برخورد با یخ و افزایش سرعت به افراد دیگر برخورد نماید و مشخص گردد که بر اثر سرعت فوق العاده حاصل از برخورد چکش با سطح سخت و لغزنده امکان فرار از صحنه برای مصدوم نبوده است پرتاب کننده مسؤول عواقب قانونی امر است و بر حسب نتایج حاصل از رعایت نکردن شرط مکان متناسب مجازات خواهد شد . اکنون با این توضیح می توانید مصداق های متعددی را در زمین ورزش های مختلف بیان نمایید . در مورد مکان ورزش علاوه بر کیفیت ، مسئله کمیت نیز مطرح است مثلاً تشک کشتی و ژیمناستیک اگر علاوه بر کیفیت قابل قبول از مساحت کوچک و نامناسبی برخوردار باشد موجب مسؤولیت خواهد بود . نکت دیگر این که در حوادث ناشی از عملیات ورزشی به دلیل رعایت نکردن ضوابط مکان تفاوتی نمی کند که ورزش بومی باشد یا بین المللی و لذا اگر کشتی با چوخه روی زمین سنگی صورت گیرد از نظر مسؤولیت تفاوتی با کشتی معمولی ندارد و در خصوص ورزش های بومی که معیارهای بین المللی در دست نیست قاضی محکمه به مقررات عرفی مراجعه می نماید و در عین حال چنانچه پرونده ای در دادگاه مطرح شود که حادثه در نتیج نامطلوب بودن مکان ورزش صورت گرفته باشد قاضی الزامی ندارد که در چارچوب خشک مقررات محبوس باشد بلکه او سعی می کند با توجه به مقررات ، واقعیات ، عرف و امکانات رأی صادر نماید . نقش مقررات ورزشی در مسؤولیت جزایی ورزشکاران به موجب نص صریح بند 3 ماده 32 قانون راجع به مجازات اسلامی حوادث ناشی از عملیات ورزشی مشروط بر این که سبب آن حوادث نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد،جرم محسوب نمی شود . بنابراین ، اصل برای جرم نبودن حوادث در ورزش رعایت مقررات است و مفهوم این اصل آن است که هر حادثه ای که در نتیج نقض مقررات در ورزش حاصل شود ، جرم است و ورزشکار متخلف بر حسب شدت و ضعف حادثه مجازات خواهد شد . نکات قابل توجه 1 ـ حوادث ناشی از عملیات ورزشی در صورتی جرم نخواهد بود که عملیات بر اساس مقررات انجام گرفته باشد و به دیگر سخن ، ورزشکاران مسؤولیت تمامی عواقب اعمال خطای خود را که در نتیج نقض مقررات حاصل شده است خواهند داشت . 2 ـ ارتکاب عمدی و یا غیر عمدی یک حرکت ورزشی خلاف مقررات در اصل مسؤولیت پذیری ندارد بلکه تأثیر آن فقط در میزان مجازات خواهد بود اگر عمدی باشد موجب قصاص خواهد بود و اگر غیر عمد باشد مرتکب به سایر مجازات ها محکوم خواهد شد . 3 ـ اگر یک عمل ورزشی منجر به نقص عضوی شود و داور مسابقه آن حرکت را خطا به حساب نیاورده باشد این نظر داور نمی تواند مانع اعمال شکایت مصدوم شود و دادگاه نیز بنابر اعتراض شاکی به نظریه داور رسیدگی و مجدداً در مورد خطا بودن یا نبودن حرکت از کارشناسان دیگر استعلام نظر خواهد نمود . 4 ـ در بعضی از ورزش ها یک حرکت دارای چند مرحله است و هر مرحله مشمول مقررات ویژه ای است و لذا تحقق حادثه در مرحله موجب مسؤولیت خواهد بود و صحت هر مرحله تأثیری در خطا بودن مرحله بعدی از نظر میزان مسؤولیت نخواهد داشت . مثلاًدر پرتاب نیزه پرتاب کننده نباید از خط مربوطه پا را جلوتر بگذارد اما رعایت این قاعده خاتمه این کار نیست بلکه نیزه باید در محدوده مقرر فرود آید و ثانیاً به نحوی به زمین اصابت کند که مقررات مشخص کرده است . بنابراین اگر پرتاب کننده پایش از خط عبور نکند اما نیزه را به جایگاه تماشاچیان بفرستد بدون تردید مسؤولیت تمامی صدمات به عهده اوست و ادعای او مبنی بر این که قانون اولیه را رعایت نموده رافع مسؤولیت وی نخواهد بود. حاکمیت ضوابط قانونی بر مقررات ورزشی در پاره ای موارد ، عمل ورزشی با هیچ یک از مقررات مغایرتی ندارد ولی قانون ورزشکار مرتکب را مسؤول می داند زیرا رعایت احتیاط های لازم و متعارف را ننموده وبه عبارت دیگر در این فرض عملیات ورزشی کاملاً براساس مقررات مربوطه اجرا ورزشی است . ولی ورزشکار به عمد و یا به دلیل بی مبالاتی و بی توجهی به اصول احتیاطی موجب بروز حادثه گردیده است . اگر در جریان تمرین فوتبال و سایر رشته های ورزشی در حیاط کوچک مدرسه بر اثر برخورد توپ به شیش کلاس آسیب هایی به دانش آموزان برسد مسؤولیت متوجه بازیکنی است که شوت کرده است و او نخاهد توتنست از مسؤولیت خود به استناد این که زدن توپ با پا خطا نیست رهایی یابد . یا مسؤولیت آسیب دیدگی کودکی که بر اثر ضرب توپ بازیکنی که برای دروازه بان ارسال کرده است به عهد بازیکن ارسال کنند توپ خواهد بود . در این فرض هم هر چند ارسال توپ برای دروازه بان خطای فوتبال به حساب نمی آید ولی بی توجهی بازیکن به حضور کودک در کنار دروازه بی احتیاطی محسوب می شود هر چند کودک بدون اجازه در آنجا حضور یافته باشد . در مسابقات نیز حتی اگر داور اجازه پرتاب بدهد ولی فرد و یا افرادی در محوطه غیر مجاز ایستاده باشند اجاز داور ، رافع مسؤولیت پرتاب کننده نیست و علاوه بر ورزشکار خاطی داور نیز پاسخگوی بی توجهی خود می باشد . آیا خودداری از کمک به مصدومین و مجروحین در محیط های ورزشی جرم است ؟ طرت جانی خودداری نمایند بر حسب مورد به حبس از یک سال تا سه سال محکوم می گردند بدون این که حتی تقصیری در وقوع صدمه و خطر جانی داشته باشند . از دیدگاه حقوقی علت مجازات خودداری از کمکی است که قانون تجویز نموده و از نظر اخلاقی که در واقع مبنای اصلی و انگیزه قانون گذار بوده است بی تفاوتی و رفتار غیر انسانی و غیر مسؤولانه اشخاص نسبت به مصدومین می باشد . علت اصلی طرح این ماده در درس حقوق ورزشی توجه به رسالت تربیت بدنی است . رسالت تربیت بدنی تن پروری و توجه صرف به تن نیست ، رسالت تربیت بدنی تحقق بخشیدن به ابعا د انسانی و شکوفا ساختن استعدادهای او در گام نهادن در مسیر خلافت خداوند و گذشتن از مقام فرشتگان و حتی مقربین آنهاست . بدیهی ترین وظیف انسان ورزشی ، احساس مسؤولیت در مقابل بندگان خداست . بنابراین بی تفاوتی مربی ،ورزشکار ، سرپرست ، معلم تربیت بدنی ، داور و امثال آنها نسبت به مصدوم و رفع مخاطرات جانی از او مسؤولیت های خطیری را در مقایسه با اشخاص عادی متوجه او می کند . تشدید مجازات خودداری از کمک در ورزش قانون گذار برای دو گروه از اشخاصی که شاهد وجود خطر جانی برای دیگران بوده اند قائل به تشدید مجازات گردیده است که عبارتند از : الف ـ کسانی که به اقتضای حرف خود می توانسته اند کمک مؤثری بنمایند و اوضاع و احوال بر ضرورت کمک آنها دلالت داشته است اما خودداری نموده اند . بنابراین تشدید مجازات شامل کلیه کسانی است که به دلیل تخصص خود قادر به مساعدت بوده اند ولی هیچ گونه سمت یا مسؤولیت و یا وظیفه ای در این مورد نداشته اند . این گروه عبارتند از: 1 ـ مدیران ورزش هریک از اماکن ورزشی که دارای تخصص کمک های اولیه هستند . 2 ـ مربیان و معلمان تربیت بدنی در رشت تخصصی خود در صورت نیاز به کمک آنها مانند مربیان شنا یا ناجیان غریق که در محل استخری بدون داشتن مسؤولیت ، حاضر بوده و شاهد غرق شدن شناگری باشند . 3 ـ مربیان یا کسانی که در گروه پزشکی دارای تخصص کمک رسانی به افراد در معرض خطر جانی هستند صرف نظر از این که برای تماشا یا ملاقات و مواردی مشابه در اماکن ورزشی حاضر باشند . 4 ـ سایر اشخاص که دارای تخصیص هایی می باشند که به اقتضای حرف خود می توانند ک مک مؤثری بنمایند . مجازات این افراد در صورتی که از حرف خود در رفع مخاطرات جانی یا جلوگیری از تشدید آن اقدام ننمایند از سه ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ده هزار ریال تا یکصد هزار ریال است که نسبت به مجازات اشخاص عادی که عبارت از حبس جنحه ای تا یک سال و یا جزای نقدی تا پنجاه هزار ریال می باشد شدیدتر است . ب ـ گروه دوم افرادی که مجازات آنها اشد است و کسانی هستند که بر حسب وظیفه یا قانون می توانند به اشخاص آسیب دیده یا اشخاصی که در معرض خطر جانی قرار دارند کمک نمایند ولی از اقدام لازم و کمک به آنها خودداری کنند . این اشخاص بر خلاف گروه اول بر حسب وظیفه و یا به حکم قانون ملزم به کمک هستند ولی به وظیفخود و یا به تکلیفی که قانون برای آنها مقرر نموده است عمل نمی کنند . اشخاص ذیل مشمول مجازات مذکور می باشند : 1 ـ داوری که از ورود مربی یاپزشک برای درمان بازیکن مصدوم که در معرض خطر جانی است جلوگیری می کند . 2 ـ پزشکی که از درمان بازیکن تیم مقابل که به شدت مصدوم است خودداری می نماید . 3 ـ مربی یا سرپرستی که از درمان بازیکن مصدوم خود توسط پزشک تیم مقابل یا پزشک حاضر در ورزشگاه جلوگیری می نماید . 4 ـ مربی یا سرپرستی که از اعزام سریع ورزشکار مصدوم و در معرض خطر جانی به مراکز درمانی خودداری می کند . در کلیه مواردی که در این بحث مورد بررسی قرار گرفت مرگ یا تشدید نتیجه صدمه و یا وارد شدن صدمه ، شرط تحقق محکومیت خودداری کننده از کمک نیست بلکه به صرف این که خودداری ی ا جلوگیری از کمک به اثبات رسید، برای محکومیت کافی خواهد بود . قواعد عمومی تعریف مسؤولیت مدنی و مبنای آن در هر مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد می گویند در برابر او مسؤولیت مدنی دارد . مسؤولیت مدنی را به دو شعبه مهم تقسیم کرده اند : قراردادی و خارج از قرارداد . مسؤولیت قراردادی در نتیج اجرا نکردن تعهدی که از عقد ناشی شده است به وجود می آید . مربی شنا که متعهد می شود به کودکی شنا بیاموزد و در نتیج بی احتیاطی او کودکی مصدوم می شود ، مسؤولیت قراردادی دارد زیرا تعهد او در مقابل ولی کودکی به منزله قرارداد است . بر عکس در جایی که دو نفر هیچ پیمانی با هم ندارند و یکی از آن دو نفر به عمد یا به خطا به دیگری زیان می رساند، مسؤولیت را غیر قراردادی یا خارج از قرارداد می نامند . برای مثال قانون فرمان می دهد که ورزشکار در انجام عملیات ورزشی مقررات را رعایت نماید . حال اگر در نتیج تخلف این ورزشکار صدمه یا خسارتی به دیگری وارد کرد باید آن را جبران نماید . ریش این مسؤولیت پیمان بین دو ورزشکار نیست بلکه تخلف از تکلیف قانونی است که برای همه وجود دارد . به هر حال مبنای مسؤولیت چه قرارداد باشد و چه تکلیف قانونی ، جبران خسارت به عهده کسی است که بر اثر قصور او خسارت وارد آمده است . منبع قانونی مسؤولیت مدنی قانون مسؤولیت مدنی مصوب 1339 است . به موجب ماد اول این قانون « هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامت یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده ، لطمه ای وارد نماید و موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود ، مسؤول جبران خسارت ناشی از عمل خود خواهد بود.»(1) مسؤولیت مدنی در ورزش قانون گذار با تصویب قانون مسؤولیت مدنی ، به خصوص در ماده یک مشخص می نماید که هرگاه خسارتی وارد آید و در نتیج عمد یا بی احتیاطی باشد مرتکب باید خسارت را جبران نماید و اصولاً هیچ ضرری نباید جبران نشده بماند . این قاعد کلی در هم مواردی که ضرر و زیانی به وجود آمده قابل اعمال و تسری است و ورزش نیز از آن مستثنی نمی باشد بنابراین زمانی که در ورزش صدمه یا خسارتی به شخص یا اموال وارد آید باید با استناد به قانون مسؤولیت مدنی مشخص شود این ضرر و زیان ناشی از اقدام چه شخصی یا اشخاصی بوده است ؟ آیا اقدامی که منتج به ضرر و زیان شده خلاف قانون بوده یا به دستور قانون گذار انجام گردیده است ؟ بالاخره در صورت خلاف قانون بودن باید ثابت شود که علت و سبب وقوع ضرر ، اقدام مرتکب بوده است . این علت و سبب که گاهی عمدی و زمانی در نتیج مسامحه است منجر به ورود خسارت شده به اشکال مختلف در ورزش متجلی می شود مانند سستی در آموزش مهارت ها ، تسامح در بازدید وسایل ورزشی ، بی توجهی در بازرسی و اطمینان در صحت ابزار و تجهیزات ، به کار گیری ورزشکاران در شرایط جوی خطرناک و دهها مورد دیگر . آموزش های ورزشی و پیامدهای قانونی ناشی از تعلل در آن (صلاحیت فنی ) آموزش به عنوان یکی از مهم ترین ارکان ورزش به خودی خود مورد نظر قانون از جهت تعیین مسؤولیت های قانونی نیست . اما هر گاه آموزش نامطلوب و غیر اصولی به نحوی از انحاء موجب بروز حوادث ورزشی تردیدی در مسؤولیت کسی که وظیف خود را در حدود مقررات و عرف انجام نداده است وجود نخواهد داشت .بنابراین ضعف در آموزش در صورتی که همراه با سانحه نباشد قابل طرح در محدود قوانین جزایی و مدنی نخواهد بود مگر این که استثنائاً مربی به تعهد خود در آموزش عمل نکرده باشد که قانون او را ملزم به اجرای تعهد و یا جبران خسارت خواهان خواهد نمود . برای مثال : مربی شنا در مقابل دریافت مبلغی متعهد به تعلیم در مدت معین شود . ولی پس از دریافت اجرت به نحوی از انجام تعهد خود سرباز زند . اما اولین مطلب در امر آموزش که می تواند به دلیل تحقق ضرر موجب مسؤولیت قانونی باشد فقدان صلاحیت مربی یا معلم است ، به کار گیری معلمان و یا مربیان فاقد صلاحیت بالقوه یک بی احتیاطی است . اعم از این که این گزینش به انگیز پرداخت حق التعلیم کمتر ، ارتباطات خصوصی و یا سهل انگاری دیگری باشد . شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی اقدام کننده ، مرتکب بی احتیاطی شده اند . بنابراین مدیدریت ها باید در انتخاب مربی واجد صلاحیت دقت کافی مبذول دارند. به کار گیری معلم ذخیره دبستان که با ورزش بیگانه است و یا اجبار مربی دو و میدانی به آموزش شیرجه یا ژیمناستیک و غیره . استفاده از یک فرد فاقد صلاحیت است و در صورت بروز حادثه که ناشی از این بی صلاحیتی باشد موجب تقصیر و مسؤولیت خواهد بود . چنین معلمانی یا مربیانی که از فقدان صلاحیت خویش مطلع هستند نیز با قبول این وظیفه مسؤول پیامدهای قانونی آن خواهند بود . مگر اضطرار خود را به اثبات رسانند . در خصوص آموزش که سبب حادثه گردیده چنین استدلال می کنیم که چون آموزش غلط در انجام یک حرکت ورزشی یا استفاده از یک وسیل ورزشی موجب حادثه گردیده و ورزشکار در انجام حرکت جزاجرای آموزش های مربی ، اقدام دیگری که مبین بی احتیاطی وی باشد انجام نداده است و نتیج اجرای چنین حرکتی باعث آسیب دیدن ورزشکار یا دیگران شده است . بی احتیاطی مربی محرز و چون سبب حادثه (وقوع ضرر) همین بی احتیاطی می باشد آموزش دهنده به موجب ماد فوق الذکر مسؤول جبران خسارت وارده خواهد بود . در خاتم این بحث تذکر این نکته ضروری است که مسؤولیت ناشی از آموزش منحصر به تعلیم نادرست نیست بلکه خودداری از آموزش مهارت ها و حرکات می تواند موجب مسؤولیت شود اعم از این که این خودداری به علت یا آگاهی شخص مربی بوده و یا آگاهی وجود داشته ، اما سهل انگاری در تعلیم موجب حادثه شده باشد . رعایت نکردن اصول آموزشی موجب مسؤولیت قانونی است ( اصل اطمینان ازسلامتی)در این بحث فرض بر وجود مربی وتجد صلاحیت است . ولی آیا فقط داشتن صلاحیت آموزشی و اخلاقی کافی برای مصونیت از مسؤولیت کافی خواهد بود ؟ پاسخ منفی است زیرا اگر داشتن صلاحیت باشد پذیرفته ایم که چنین اشخاصی هیچ گاه مسؤولیت قانونی نخواهد داشت ، که فرض نادرستی است . صلاحیت شرط لازم است ولی کافی نیست . داشتن صلاحیت الزامی است ولی از نظر حقوق ، به کار گرفتن صحیح صلاحیت ها می تواند رافع مسؤولیت باشد نه فقط داشتن آن . اکنون سؤال دیگری بلافاصله به ذهن متبادر می شود و آن این که از نظر علم حقوق به کارگرفتن صحیح صلاحیت ها چیست ؟ در پاسخ می گوییم ” به کار گیری صحیح ” استفاده از هم آگاهی و مقدورات برای جلوگیری از وقوع حادثه و یکی از مهم ترین این موارد توجه به سلامت ورزشکار در فعالیت های ورزشی است . مربی صلاحیت دار قبل از شروع آموزش باید از سلامت کامل شاگرد خود مطمئن باشد و با توجه به این اطمینان کار آموزش را شروع نماید . زیرا آموزش دانش آموز یا ورزشکار بیمار در صورتی که منجر به سانحه شود و سبب آن بیماری باشد تردیدی در مسؤولیت قانونی مربی نمی آورد .ممکن است سؤال شود با توجه به این که معلم ورزش اولاً فاقد علم کافی برای تشخیص بیماری هاست . ثانیاً چنین امکاناتی در سطح کشور وجود ندارد که هم ورزشکاران از نظر پزشکی معاینه شوند و پرونده داشته باشند چرا حقوق چنین مسؤولیتی را متوجه افراد می کند ؟ حقوق هرگز خارج از حدود امکانات ، مقدورات و توان معلمان ورزش از آنها مسؤولیتی نمی خواه د . آنچه قانون از مربی می خواهد انجام اقدامات متعارف در رعایت اصل اطمینان از سلامت ورزشکاران در فعالیت های ورزشی است . این اقدامات متعارف عبارتند از : 1 ـ در صورتی که دانش آموز پرونده پزشکی دارند مطالع آنها قبل از فعالیت های ورزشی 2 ـ در صورتی که داشتن پرونده پزشکی مقدور نیست با ارای فرم های ساده سابق بیماری های دانش آموز از والدین کتباً سؤال شود . 3 ـ مربی شاگردان خود را نفر به نفر از نزدیک با دقت مشاهده و به دنبال آثار ظاهری بیماری باشد .در غیر این صورت آموزش را شروع نکند . 4 ـ پرسش از دانش آموز در خصوص وضع سلامتشان از دیگر اقدامات احتیاطی است . بنابراین رعایت هر یک از این موارد معلم ورزش را از مسؤولیت مبری می دارد زیرا وی به وظایف متعارف خود در باب اطمینان از سلامت عمل کرده است . برعکس سهل انگاری ، بی اعتنایی به مسؤولیت بزرگ مربی گری و بی تفاوتی به سلامت بزرگ ترین سرمایه های جامعه از دیدگاه علم حقوق قابل اغماض نیست . اجاز فعالیت ورزشی به دانش آموزی که نارسایی قلبی دارد ولی شوق فطری او به شرکت در فعالیت ورزشی مانع از آن است که معلم خود را از حقیقت امر مطلع سازد و بی توجهی معلم به پروند پزشکی ، فرم تنظیمی از سوی والدین و یا آثار کاملاً نمایان چهر دانش آموز ، وی را مسؤول فوت دانش آموز معرفی خواهد نمود . اجاز شرکت در آموزش یا فعالیت ورزشی به ورزشکاری که از ناحیه سر مصدوم شده بدون نظر پزشک به معنای رعایت نکردن اصل مذکور است . اجاز فعالیت به دانش آموز پس از تحمل بیماری و قبل از دوران نقاهت یک بی احتیاطی اس ت و چنانچه به کارگیری این دانش آموز حتی با وجود رضایت و میل او منجر به ایجاد ناراحتی شود ، مسؤولیت متوجه معلم ورزش خواهد بود . بنابراین از آن جا که توجه به سلامت ورزشکار وظیف مربی است هرگونه تسامح در انجام این وظیفه بر صورتی که منتهی به خسارت شود مربی را در برابر قانون مسؤول می سازد . در آموزش ورزشی رعایت اصل سلسله مراتب مهارت ها و حرکات یک اقدام احتیاطی استپس از اطمینان از سلامت شاگردان اصل مهم دیگری در آموزش مطرح می شود و آن اصل عبارت است از “رعایت سلسله مراتب کمی و کیفی حرکات .”برای اجرای هر حرکت ، اولاً ورزشکاران باید از آمادگی عمومی لازم برخوردار باشند . ثانیاً حرکات و مهارت را به ترتیبی که از نظر علمی و عرفی مورد عمل است آموزش داد و به عبارت روش ن تر از انجام و یا ارجاع حرکاتی که ورزشکار حرکت مقدم بر آن را نمی داند پرهیز کرد زیرا رعایت نکردن این قاعده ممکن است موجب صدمه شود و چون این بی توجهی از نظر علم حقوق تقصیر محسوب می شود ، مربی مسؤول پیامدهای قانونی آن خواهد بود . عرف ورزش ژیمناستیک اقتضا دارد که ژیمناست قبل از این که اجاز حرکت روی ترامپولین را داشته باشد باید حدود سه ماه به طور مستمر در تمرینات بدن سازی ، حرکات زمینی مانند غلت زدن و ونیز پاره ای حرکات روی بارفیکس ، پارالل ، دارحلقه شرکت کرده و آمادگی لازم را کسب نماید . حال چنانچه مربی بدون توجه به سلسله مراتب به دانش آموزی که فاقد این آمادگی است اجازه حرکت روی ترامپولین را بدهد و بر اثر سقوط از روی آن دچار شکستگی یا ضربه مغزی شود ، آیا هیچ تریدی در بی احتیاطی چنین مربی وجود دارد ؟! در پرونده ای معلم ورزش به دو جوان نیرومند اجازه می دهد که در دو راند با یکدیگر مبارزه نمایند و خود در جایگاه تماشاگران به نظاره می نشیند و در نتیجه یکی از این دو مشت زن جوان بی مهارت از ناحی شقیقه مجروح و دچار خونریزی مغزی می شود و متعاقباً بر علیه معلم ورزش شکایت به دادگاه می برد . دادگاه پس از بررسی ، چنین حکم می دهد که انجام مراقبت های معقول به منظور جلوگیری از ایراد صدمه از وظایف معلم است او باید قبل از پرداختن به تمرین یک ورزش خطرناک ، دانش آموزان را از خطرات آن آگاه کند . زیرا بسیار دیده شده که حتی مشت زنان ماهر بارها مصدوم و مجروح گردیده اند و اگر واقعاً دلیل معقولی اجاز چنین تمرینی را توجیه می نمود ، باید به این جوانان اصول دفاعی آموخته می شد در حالی که شواهد نشان می دهد که این در حقیقت یک مبارزه بوده است و مدارک نشانگر قصور معلم در انجام وظیفه آموزشی بوده و مرتکب بی احتیاطی گردیده است . بنابراین جوان مصدوم مستحق دریافت خسارت وارده به خود می باشد . گاهی تصور می شود که می توان با رعایت نکردن مراتب مهارت ها و ایجاد یک جهش حرکتی ، شجاعت ، شهامت و یادگیری را تسریع و تسهیل نمود . این تصور صرف نظر از این که از جهت علمی صحیح است یا نه ، از جنب حقوقی یک بی احتیاطی است . مثلاً اگر مربی شنا یک مبتدی را قبل از آموزش حرکات مقدماتی شنا مثل سُر خوردن ، ناگهان به داخل قسمت عمیق استخر پرتاب کند و یا شناگر جوانی را که به تازگی شیرجه از روی سکوی یک متری را فراگرفته از تخته 5 متری ملزم به شیرجه نماید و در هر دو مورد آسیب های وارد آید ، مربی مقصر و ضامن است .بنابراین رعایت اصل سلسله مراتب حرکات و مهارت ها از سوی مربیان یک ضرورت عقلی است که بی توجهی به آن می تواند موجب مسؤولیت قانونی شود . مراقبت از ورزشکاران در فعالیت های ورزشی از دیدگاه مسؤولیت قانونی مراقبت از ورزشکاران اعم از مبتدی یا مجرب ، دانش آموز یا غیر آن در حین فعالیت ها وظیف بسیار مهم و حساسی است که به موجب قانون در موارد مختلف به عهد مربیان و معلمان ورزش گذاشته شده است و در غیر موارد قانونی نیز عرف بر این تکلیف تأکید دارد و خلاف آن یعنی فقدان مسؤولیت معلم یا مربی در نگه داری از شاگردان خود در زمان فعالیت های ورزشی در هیچ موردی قابل پذیرش نمی باشد . وظیف معلم ورزش در آموزش خلاصه نمی شود . او در تمام ثانیه های زمان کار خود به عنوان سرپرست ، وظیفمحافظت از شاگردان خود را به عهده دارد . در حالی که تکلیف آموزش ، این چنین مستمر و لاینقطع نیست و بدین ترتیب ملاحظه می شود که دامن شمول امر “مراقبت ” ، ” محافظت”و” مواظبت ” از ورزشکار تا چه میزان گسترده است . بنابراین اگر ورزشکارن در محدود زمانی فعالیت های ورزشی ، آسیبی ببیند که نتیج هر گونه سهل انگاری و تعلل مربی در مراقبت باشد ، قانون مربی را ضامن می شناسد . این ضمانت و مسؤولیت پدید حقوقی جدی نیست و از قرن ها پیش در حقوق ما مطرح بوده است . چنان که در فقه نیز آمده است اگر کسی فرزند خود را برای آموزش شنا به دیگری بسپارد و فرزند غرق شود معلم مسؤول است زیرا فرزند را به او سپرده است تا در نگه داری احتیاط کند و غرق او دلیل بر این است که در حفاظت قصور کرده است . حضور در محل فعالیت لازم مراقبت از ورزشکار است حضور معلم ورزش یا مربی در فعالیت ورزشی ضرورت اجتناب ناپذیر در راستای تحقق انجام وظیف مراقبت از ورزشکار است . البته باید توجه داشت که حضور لازم است ولی هرگز کافی نیست . حضور باید همراه با توجه دقیق باشد و در غیر این صورت فقط حضور رافع مسؤولیت قانونی مربی در صورت وقوع یک حادثه نخواهد بود و چنانچه تقصیر او در مراقبت به اثبات برسد ، مربی مسؤول خواهد بود . در حالی که اگر مربی محل فعالیت را به هر دلیلی ترک نماید و در غیاب او و در محدوده زمانی مسؤولیت در ضمن فعالیت های ورزشی برای دانش آموزان اتفاقی بیفتد ، نیازی به اثبات تقصیر او در مراقبت نیست و فقط اثبات عدم حضور کافی است . بنابراین : اولاً مربیان و معلمان ورزش هرگز نباید به هیچ بهانه ای محل را ترک نمایند . ثانیاً حضور آنان باید در تمامی لحظات با کیفیت مطلوب و متعارف مراقبت از ورزشکار باشد . ثالثاً در صورتی که ترک محل به دلیل یک اضطرار ، ضروری است باید قبل از آن نسبت به تعطیل فعالیت ها و یا تعیین جانشین مناسب و واجد صلاحیت اقدام نمایند .بی توجهی به هر یک از این توصیه های حقوقی بی مبالاتی است . برای مثال در پرونده ای ، یک دانش آموز حین تمرین روی تخته پرش به شدت مجروح می گردد . شهود واقعه شهادت داده اند که در لحظوقوع سانحه معلم ورزش در کلاس حاضر نبوده ، بلکه در اتاق دیگری مشغول مداوای کودکی بوده است که دستش در اثر استفاده از طناب دچار سوختگی شده بود . هر چند که این معلم به کرات به دانش آموزان هشدار داده بود که در غیاب وی از تخته پرش استفاده ننمایند . با این حال دادستان مدعی است که اولاً هشدارهای قبلی این معلم به قدر کفایت مؤکد و بازدارنده نبوده و ثانیاً عدم حضورش در سالن و رها نمودن دانش آموزان کلاس بی احتیاطی و غفلت به حساب می آید . دادگاه نیز استدلال دادستان را پذیرفته و بی مبالاتی معلم ورزش را محرز و به همین جهت او را محکوم نمود . این استدلال از نظر مبنای احراز تقصیر معلم ورزش با قانون مسؤولیت مدنی مطابقت دارد . در چنین وضعیتی معلم ورزش باید قبل از ترک کلاس برای درمان و رسیدگی به وضعیت دانش آموز مصدوم اقدامات احتیاطی کافی در جهت تعیین شخص واجد صلاحیت برای سرپرستی کلاس خود اقدام می نمود و بدیهی است که فراش مدرسه نمی تواند جانشین صالحی برای معلم ورزش باشد و سپردن کلاس به وی از مصادیق بارز بی احتیاطی در انجام وظیفه مراقبت است . وظیف حضور مستمر در کلاس یا محل فعالیت ورزشی ، به طور صریح یا ضمنی در مقررات ورزشی مذکور است . به بندج از ماده 67 آئین نامه امور نجات غریق به عنوان نمونه توجه شود . « از ترک محل انجام وظیفه در تمام ساعات کار روزانه خودداری کند . تذکر : چنانچه ناجی برای رفع حوایج ضروری ناگزیر به ترک محل دیده بانی و انجام وظیفه باشد باید قبل از ترک محل ، سر ناجی و سایر ناجیان را آگاه سازد تا هنگام مراجعت ، از محوطه مربوط به وی مراقبت کنند . » * ماده 78 : هنگامی که فردی به علت ناآشنایی با فنون شنا در حال غرق شدن است و ناجی غریق به کمک وی می شتابد ، ناجی مزبور باید قبل از ورود به آب به طریقی سر ناجی و یا یکی دیگر از ناجیان را آگاه سازد تا در مدتی که وی به نجات غریق مشغول است از منطق مربوطه این امور را مراقبت کند تا در صورت بروز حادث دیگری در آن منطقه به مقابله برخیزند . مسؤولیت های قانونی مراقبت ، محدود به فعالیت های ورزشی نیست وظیف مراقبتی معلمان ورزش و به عبارت جامع تر مدیران ورزشی منحصر و محدود به فعالیت های ورزشی نمی باشد . مربیان و کسانی که این وظیفه را در ورزش به نحوی به عهده دارند در تمام مدت زمان مقرر و در کل محدود مکانی که عرفاً ورزشی محسوب می شود عهده دار این وظیفه هستند . اعم از این که فعالیت های ورزشی به مفهوم خاص در جریان باشد یا نه . ادامه خواندن مقاله حقوق ورزشي

نوشته مقاله حقوق ورزشي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد مـــوس

$
0
0
 nx دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مـــوس استفاده از موس در کامپیوتر از سال 1984 و همزمان با معرفی مکینتاش آغاز گردید . با عرضه موس ، کاربران قادر به استفاده از سیستم و نرم افزارهای مورد نظر خود با سهولت بیشتری شدند. امروزه موس دارای جایگاه خاص خود است . موس قادر به تشخیص حرکت و کلیک بوده و پس از تشخیص لازم اطلاعات مورد نیاز برای کامپیوتر ارسال تا عملیات لازم انجام گیرد. رونــد شکل گیری موسدرسیستم های اولیه نیازی به استفاده از موس احساس نمی گردید، چون کامپیوترهای آن زمان دارای اینترفیسی مشابه ماشین های تله تایپ و یا کارت پانج برای ورود اطلاعات بودند.ترمینال های متنی اولیه، چیزی بیشتر از یک تله تایپ شبیه سازی شده نبودند ( استفاده از صفحه نمایشگر در عوض کاغذ ). چندین سال طول کشید تا کلیدهای پیکانی در اغلب ترمینال ها مورد استفاده قرار گرفتند ( اواخر 1960 و اوایل 1970 ) . ادینورهای تمام صفحه اولین چیزی بودند که از قابلیت های واقعی کلیدهای پیکانی استفاده کردند. مداد های نوری برای سالیان زیادی بر روی ماشین های متفاوت ، بعنوان یک دستگاه اشاره ای استفاده می گردیدند. Joysticks و دستگاه هائی دیگر در این خصوص در سال 1970 رایج شده بودند. زمانیکه موس به همراه کامپیوترهای مکینتاش ارائه گردید یک موفقیت بزرگ بدست آمده بود.عملکرد موس کاملاً طبیعی بود. قیمت موس ارزان و فضای زیادی را اشغال نمی کرد. همزمان با حمایت سیستم های عامل از موس ، استفاده از موس رشد بیشتری پیدا کرد. زمانیکه ویندوز 3/1 از یک رابط گرافیکی بعنوان استاندارد استفاده کرد، موس بعنوان یک وسیله و اینترفیس بین انسان – کامپیوتر، جایگاه خاص خود را کسب نمود. کـــالبد شکافی موس مهمترین هدف هر نوع موس ، تبدیل حرکت دست به سیگنال هائی است که کامپیوتر قادر به استفاده از آنان باشد. موس برای ترجمه و نیل به هدف گفته شده از پنج عنصر اساسی استفاده می نماید. 1- یک گوی ( گردی ) درون موس که سطح مورد نظر را لمس و زمانی که موس حرکت می کند، می چرخد. 2- دو غلتک .(Rollers) غلتک های فوق گوی ( گردی ) را لمس می کنند. یکی از غلتک ها، قادر به تشخیص حرکت در جهت X باشد. غلتک دوم 90 درجه نسبت به غلتک اول جهت یابی شده تا بدین ترتیب حرکت در جهت Y را تشخیص دهد. زمانی که گوی می چرخد یک و یا دو غلتک فوق نیز حرکت خواهند کرد.شکل زیر دو غلتک سفید رنگ موس را نشان می دهد. 3- هر غلتک به یک میله ( محور) متصل بوده و میله باعث چرخش یک دیسک می گردد. زمانیکه یک غلتک می چرخد میله مربوط به آن بهمراه دیسک مربوطه نیز خواهند چرخید.شکل زیر دیسک را نشان می دهد. 4- در یک طرف دیسک یک LED مادون قرمز ودر طرف دیگر یک سنسورمادون قرمز، وجود دارد. سوراخ های موجود بر روی دیسک باعث شکست نور متصاعده شده توسط LED می شوند، بدین ترتیب سنسور مادون قرمز ، پالس های نور را مشاهده خواهد کرد.تعداد پالس ها ارتباط مستقیم با سرعت موس و مسافتی که موس حرکت می کند، خواهد داشت . 5- یک تراشه پردازنده بر روی برد. پردازنده فوق پالس ها را خوانده و پس از تبدیل به باینری، آنها را از طریق کابل مربوطه برای کامپیوتر ارسال می دارد. همانگونه که مشاهده گردید موس یک سیستم مبتنی بر نور و مکانیک است(Optomechanical). موس بصورت مکانیکی حرکت کرده و یک سیستم نوری تعداد پالس های نوری را شمارش می نماید. در موس فرضی قطر گوی ( گردی ) 21 میلیمتر، قطر غلتک 7 میلیمتر است . دیسک دارای 36 سوراخ است . بنابراین در صورتی که موس 24 میلیمتر ( یک اینچ ) حرکت نماید تراشه مربوطه 41 پالس نوری را تشخیص خواهد داد. تاکنون متوجه این موضوع شده اید که هر دیسک دارای دو LED مادون قرمز و دو سنسور مادون قرمز است .(در هر طرف دیسک یک عدد). بنابراین درون موس چهار زوج LED/Sensor وجود دارد. ساختار و سازماندهی فوق به پردازنده امکان تشخیص جهت چرخش را خواهد داد. یک پلاستیک بسیار کوچک بین سنسور و دیسک وجود دارد .پلاستیک فوق در شکل قابل مشاهده است : پلاستیک فوق یک پنجره برای سنسور را به منظور روئیت نور ، ایجاد می نماید. پنجره موجود در یک طرف دیسک با پنجره موجود در طرف دیگر دیسک در دو موقعیت مکانی متفاوت نسبت به هم قرار دارند.اختلاف موجود باعث می گردد که دو سنسور قادر به مشاهده پالس ها ی نوری در دفعات متفاوت باشند. برخی اوقات ممکن است یک سنسور پالسی را مشاهده نموده در صورتی که سنسور دوم پالسی را مشاهده ننماید.مـــوس نوری همزمان با رشد تکنولوژی مرتبط با موس استفاده از موس های نوری مطرح گردید. موس نوری از اواخر سال 1999 مطرح شده است. موس نوری با استفاده از یک دوربین کوچک در هر ثانیه 1500 تصویر می گیرد. این نوع موس ها در هر محل مسطحی قابل استفاده می باشند. موس دارای یک LED قرمز رنگ بوده که باعث تشعشع نور درون یک سنسور CMOS می گردد. سنسور فوق هر تصویر را برای تجزیه و تحلیل در اختیار پردازنده سیگنال های دیجیتال (DSP) قرار می دهد. DSP با سرعت 18 میلیون دستورالعمل در ثانیه عملیات خود را انجام می دهد.DSP قادر به تشخیص الگوهای موجود در تصاویر بوده و نحوه تغییر الگوهای فوق را با تصاویر قبلی مقایسه خواهد کرد. با توجه به بررسی دامنه تغییرات موجود الگوها بر روی دنباله ای از تصاویر، DSP قادر به تشخیص میزان حرکت موس بوده و پس از تشخیص فوق مختصات مربوطه را برای کامپیوتر ارسال می دارد. کامپیوتر مکان نما (Cursor) را در مختصات مربوطه بر روی صفحه نمایشگر قرار خواهد داد.عملیات فوق در یک ثانیه صدها مرتبه تکرار می گردد. موس نوری نسبت به موس معمولی دارای مزایای متعدّدی می باشند: • دارای قطعات مکانیکی نبوده و قطعاً احتمال خرابی کمتر است . • گرد غبار تأثیری در عملکرد موس نخواهد داشت • دارای دقت بالائی بوده و پاسخ های مناسب تری را باعث می گردند. • نیازی به Mouse Pad نخواهند داشت . کـــانکتور موس اغلب موس ها از یک کانکتور استاندارد PS/2 استفاده می نمایند.(شش پین) عملکرد هر پین مطابق جدول زیر است: Pin Function 1 استفاده نشده است 2 پنچ ولت ( برق تراشه و LED ) 3 استفاده نشده است 4 کلاک (Clock) 5 زمین (Ground) 6 داده زمانیکه موس حرکت کرده و یا کاربر یک دکمه آن را کلیک می نماید ،موس سه بایت اطلاعات را برای کامپیوتر ارسال می دارد. اولین بایت شامل موارد زیر است : وضعیت دکمه سمت چپ ( صفر off = و یکon = )وضعیت دکمه سمت راست ( صفر off = و یکon = )صفر یک جهت X (مثبت و یا منفی) جهت Y سر ریز X (موس بیش از 255 پالس در یک چهلم ثانیه حرکت کرده است)سرریز Y دو بایت بعد شامل مقادیر مربوط به X,Y بوده و شامل تعداد پالس های تشخیص داده شده در جهت X,Y نسبت به آخرین اطلاعات ارسال شده است .اطلاعات بصورت سریال از موس برای کامپیوتر ارسال می گردند. برای هر بایت داده عملاً یازده بیت ارسال می گردد. ( یک بیت برای نشان دادن شروع هشت بین داده یک بیت Parity و یک بیت برا ی خاتمه ) موس PS/2 در هر ثانیه 1200 بیت را ارسال می دارد. با توجه به میزان اطلاعات ارسالی، موقعیت موس با بالاترین دقت برای کامپیوتر در هر لحظه گزارش خواهد شد. ( تقریبا” 40 گزارش در هر ثانیه) . ادامه خواندن مقاله در مورد مـــوس

نوشته مقاله در مورد مـــوس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله آيا هوش اجتماعي داريد

$
0
0
 nx دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آیا هوش اجتماعی دارید مقدمه : موقع زنگ تفریح در مدرسه پیش دبستانی است،گروهی از پسرها و دخترها بر روی علف ها می دوند. سارا زمین می خورد و زانویش زخم می شود و شروع به گریه می كند. اما همه پسرها به جز شهلا كه می ایستد به دویدن ادامه می دهند. سارا همچنان گریه می كند تا این كه شهلا به نزدش می رود و زانوی خودش را می مالد و می گوید: من هم زانویم زخم شده! روانشاسان این چنین رفتاری را هوش بین فردی می نامند. شهلام معمولا” احساسات هم شاگردی های خود را خیلی خوب تشخصیص می دهد و خیلی سریع با آنها ارتباط برقرار می كند. این فقط شهلا بود كه به درد و ناراحتی سارا توجه كرد و سعی كرد به او دلداری بدهد اگرجه تنها كاری كه توانست بكند مالیدن زانوی خودش بود. شهلا با همین عمل كوچك خود نشان داد كه استعداد درك دیگران را دارد. چنین مهارت هایی در دوره پیش دبستانی جوانه های استعدادهایی هستند كه بعدها در زندگی پخته و كامل می شوند و برای برقراری رابطه نزدیك و صمیمانه با دیگران، در ازدواج ، دوستی یا شركت در كار اساسی هستند. خصوصیات افراد دارای هوش اجتماعی هاچ و گاردنر معتقدند هركس چهار خصوصیت زیر را داشته باشد، صاحب هوش بین فردی است. سازماندهی گروه داشتنن ابتكار عمل برای هماهنگ كردن فعالیتهای عده ای از افراد، این استعدادها را میتوان در كارگردانان تئاتر ، افسران ارتش و مدیران شركتها و سازمانهای مختلف مشاهده كرد. در كودكی، اینگونه افراد در زمین بازی، كاپیتان تیم هستند و درباره نحوه بازی تصمیم گیری می كنند. مذاكره برای حل مسائل استعداد میانجی گری ، جلوگیری از بروز اختلاف، حل و فصل دادن به مشكلات، افرادی كه از این خصوصیت برخوردارند برای داوری كردن در مشاجرات مناسب هستد و نقش میانجی را خیلی خوب بازی می كنند. برای مشاغل سیاسی و حقوقی عالی هستند. در كودكی همان كسانی هستند كه بحث و جدل در زمین بازی را فرو می نشانند. روابط شخصی استعداد همددردی و دلجویی از دیگران، كسی كه دارای این ویژگی باشد، خیلی راحت با دیگران روبرو می شود و در قبال احساسات دیگران احساس مسئولیت می كند. هنر ایجاد رابطه، اینگونه افراد می توانند همسران قابل اعتماد، رفقای صمیمی، شركای تجاری مناسب و بازیكنان تیمی خوبی باشند. در دنیای تجارت می توانند مامور فروش یا مدیران شایسته ای باشند. براش شغل معلمی عالی هستند. بچه هایی مثل شهلا با همه افراد دو و برخورد خیلی خوب كنار می آیند و به راحتی بازی می شوند و همواره شادند. اینگونه بچه ها احساسات دیگران را از روی چهرشان بخوبی می خوانندو در بین همشاگردی های خود خیلی محبوب هستند. تجزیه و تحلیل اجتماعی شناخت و بصیرت درونی راجعه به عواطف، انگیزه ها و علایق دیگران . این گونه افراد به راحتی می توانند با دیگران رابطه صمیمیم برقرار كنند . آنها با این توانایی خود می توانند مشاور یا روان درمانگر خوبی باشند و اگر كمی بر طبع ادبی خود نیز بیفزایند، رمان نویسان خوبی از آب در می آیند. مهرم مار مهارتهای فوق، عوامل ضروری بر جذبه جادویی و موفقیت های اجتماعی هستند. افرادی كه از هوش اجتماعی خوبی برخوردارند، به راحتی با دیگران رابطه برقرار می كنند؛ احساسات و واكنشهای مردم را ب خوبی پیش بینی كرده و به آن جهت میدهند و مشاجرات را حل و فصل میكنند. آنها از آن دسته افراد هستند كه همه دوست دارند با آنها باشند. چون رفتارشان دلگرم كننده و روحیه بخش است و خلاصه مهره مار دارند. آیا همه خوش برخوردها قابل اعتمادند؟اما اگر این مهارتهای اجتماعی به كمك درك هوشمندانه ای از احساسات و نیازهای حقیقی شخص متعادل نشوند، آنگاه ممكن است به موفقیت های اجتماعی توخالی و بی ثباتی منجر گردند. این اظهار نظر مربوط به مارك اسنایدر روانشناس دانشگاه مینه سوتا است كه در مورد افرادی تحقیق كرده است كه مهارتهای اجتماعی شان آنها را به بوقلموم صفتان اجتماعی تبدیل كرده است. بوقلمون صفتان اجتماعی كسانی هستند كه هر كاری را برای مورد توجه وقاع شدن انجام می دهند. اسنایدر می گوید : نشانه كسی كه به بوقلمون صفتی دچار شده این است كه وی از نظر اجتماعی خیلی محبوب و دوست داشتنی است، ولی روابط خصوصی پایدار و ارضا كننده ای ندارد. به هر حال روش صحیح آن است كه مهارتهای اجتماعی را با صداقت كامل مورد استفاده قرار دهیم. بوقلمون صفتان اجتماعی اگر لازم باشد برای پسند مردم یك چیز می گویند، اما چیز دیگری را انجام میدهند. آنها به راحتی با این تضاد كه میان چهره اجتماعی و چهره فردی و خصوصی شان وجود دارد، كنار آمده و زندگی می كنند. چنین افرادی به جای آن كه به سادگی احساس واقعی خود را بروز دهند همواره در جستجوی نشانه ای هستند با بفهمند دیگران چه انتظاری از آنها دارند. آنها از قابلیت های اجتماعی خود استفاده كرده و اعمال خود را با موقعیتهای متمایز اجتماعی تنظیم می كنند و در هر جمعی به رنگ خاصی در می آیند تا مورد توجه و پسند دیگران قرار بگیرند. چگونه می توان شناخت ؟ نوع دیگری از خویشتن نگری وجود دارد كه بوقلمون صفتان اجتماعی را از كسانی كه مهارتهای اجتماعی خود را با خلوص نیت بكار می برند متمایز می كند و این همانا صادق بودن خویشتن است. زیرا باعث می شود اعمال و رفتار شخص، بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی ، با عمیقی ترین احساسات و عواطف وی هماهنگ گردد. این صداقت عاطفی بطور آگاهانه راه را بر هر نوع فریب و نیرنگ می بنددد، اقدام شجاعانه ای كه بوقلمون صفتان اجتماعی هرگز جرات انجام آن ندارند. هوش اجتماعی جیست؟ هوش اجتماعی یكی از 10 هوشیه كه داریم ولی كلا هوش رو به سه دسته كلامی، عددی و حجمی تقسیم كرده اند كه تست های اهم بر این اساسه جدای اینها ما دارای هوش خلاق، عاطفی، جسمانی، شخصیتی و معنوی هم هستمی كه هر كدوم می توانه دیگری و تقویت كنه. « چگونه هوش اجتماعی ام را تقویت كنم؟» بدن انسان ابزار فوق العاده ای است كه دائما” در حال اجرای موسیقی ارتباط است. اگر نواختن این ساز را یاد بگیرید، پاداش اجتماعی بزرگی دریافت می كنید. بدن شما بدن ادای حتی یك كلمه، با مردم ارتباط برقرار می كند. اگر قانون زبان غیركلامی را بشناسید، افكار و اعمال دیگران را می توانید پیش بینی كنید و هوش اجتماعی تان را ارتقا ببخشید. 1- هماهنگی حركات بدنی با گفتار حرف زدن و حركات بدنی هر دو محور عملكرد فكر هستن. در واقع هر دوی این ابزارها موجب انجام یك سلسله عملیات فكر میشوند. جامعه روانشناسان امریكا نتایج تست هایی را اعلام كرد كه در آن 1011 دختر و پسر مورد آزمایش قرار گرفتند. دراین تحقیقات نشان داده شد بچه هایی كه قادر به درك حركات بدنی هستند، از نظر عاطفی و روانی از بقیه با ثباترند و نیز در درس هم موفق ترند. 2- هنر شنونده بودن این مهمترین مرحله تو حرفه ی ماست. گوش كردن به حرف های طرف مقابل یكی از بهترین و مؤثرترین راهایی است كه نشان میدهد او برای ما جالب است. البته باید واقعا” گوش كنیم، یعنی چنان روی حرف هایش تمركز كنیم كه انگار خودمان می خواهیم موضوعی را تعریف كنیم. و البته بیش از حد هم نباید هیجان نشان بدیم كه از موضوع اصلی دور بشیم. در حین گوش هم كار جانبی انجام ندهیم و از همه مهمتر یك بعدی با موضوع برخورد نكنیم. چنین گوش كردنی نشان میدهد، آن شخص برای ما قابل توجه است و ما به یك فرد برای او ارزش قائلیم. وقتی چنین رفتاری از خود نشان دادیم آن شخص نسبت به ما واكنش مثبت نشان خواهد داد.3- چگونگی برقراری ارتباط هدف ارتباط تبادل افكار و اطلاعات است. (نكته ی مهم این است كه طرف مقابلت باید احساس كند كه برات اهمیت دارده)! . هوش اجتماعی می گوید: باید به مردم شانس مطرح بودن بدهیم، آنها هم خود به خود با دوستانه تر رفتار می كنند. برای تقویت این مرحله از حركات بدنی مثبت استفاده كنید. با اعتماد به نفس و پرانرژی بایستید . به الباس پوشیدنتان اهمیت دهید. وقتی با كسی صحبت می كنید ارتباط چشمی منظمی با او برقرار كنید و نشان دهید برای شخص مقابل احترام قائلید. (البته با اینكار برای خودتم احترام طرف و جلب می كنید.)4- به هیچوجه به افراد برچسب نزنید! كلیشه ای رفتار كردن یكی از قوانین هوش اجتماعی را می شكند و آن این است كه با هرفرد به آن صورتی كه هست و استحقاق دارد برخورد نمی كنیم. در برخورد با افراد لحظه ای تامل كنید و تا چشم و مغز شما راجع به آنها اطلاعات كافی كسب كند. این همان قدرت درونی است كه اجازه می دهد افراد را همانطور كه هستند ارزیابی نمائید. (نه دسته بندی افراد مثلا” پسرا داتا” این طوری اند، نه تعصب، به بر چسب و ;.)5- علائم موفقیت اجتماعی معاشرت و ارتباط خود را با دیگران بیشتر كنید و سعی كنید نام افراد را به خاطر بسپارید. فقط به احساسات خودتان توجه نداشته باشین و چیزهایی را كه در دیگران احساس بدی ایجاد می كند در نظر داشته باشین (البته برای اذیت كردن) و از همه مهمتر همه افراد رو دوسته داشته باشند و نسبت به آنها ذهنیت مثبت داشته باشین و بدون توجه به مقام افراد بهشون احترام بگذارید. هوش هیجانی چیست؟ (Emotinal Intelligence) – قسمت اول دكتر ایرج وثوق – روانپزشك در ساعت 30/4 بعدازظهر روز 14 سپتامبر 1848 در حالی كه فینس كیح سركارگر راه آهن برلینگتون مشغول فشردن باروت در حفره یك سنگ بزرگ بود ناگهان انفجاری رخ داد و میله ای 120 سانتیمتری با سرعت زیاد از زیرچشم چپ وی وارد صورت او شده بعد از عبور از جمجمه از بالای سر وی خارج می شود. این ضرب فینس را به عقب پرتاب می كند و فیمس بدون آنكه بیهوش شود متوجه سوراخی كه میله در جمجمه وی ایجاد كرده بود می شود، یكساعت بعد دكتر هارلووی را معاینه می كند و بعد از چند هفته مداوا در حالی كه به نظر می رسد این حادثه هیچ پیامدی جز كاهش بینایی چشم چپ و زخم ناحیه سر نداشته سركار باز می گردد. وی تا یازده سال پس از آن حادثه زنده ماند ولی تغییرات شدیدی در رفتار و شخصیت نشان داد. فنیس كه تا قبل از آن فردی دقیق و مرتب بود وآدمی خوش قول و با هوش به حساب می آمد بهترین سر كارگر راه آهن بود بعداز حادثه تبدیل به فردی بی ادب، بی تحمل ، بیقرار، تندو خشن شده بود. وی تبدیل به موجودی شده بد كه نیروی خود كنترلی خود را از دست اده بود وایندر حالی بود كه وی پیچیده ت رین مسئله ریاضی را حل می كرد. یعنی هوش وی دست نخورده باقی ماندهب و اكنون جمجمه وی میله ای كه از آن گذشته در موزه آناتومی دانشكده پزشكیدانشگاه هاروارد نگهداری میشود.یادداشت هایدكتر هارلوبه تغییرات هیجانی و رفتاری فنیس اشاره كرده بود پایه ای برای تحقیقات بعدی محققان شد بطوری ك تورندایك استاد دانشگاه كلمبیا كه به LQ توجه خاصی نشانداده بود بعداز سالهای 1920 واژه هوش اجتماعی را بكار برد. Social Intelligence نشانگر توانایی افراد در خوب كنارآمدن با مردم است. احساسهای ما از طریق نخاع وارد مغز می شود. این احساسات اولیه در محلی بنام سیستم لیمبك تجربه میشود. واكنشهای هیجانی ما براساس ایمپالس های عصبی وارده به سیستم لیمبیك صورت می گیرد. بعد از آن سلول های عصبی ایمپالس ها را به احیه فرونتال انتقال می دهند فرآیندهای كنترل بر احساسات بر اثر ارتباطات بین فرونتال و سیستم لیمبیك (Limbic) صورت می پذیرد. مفهوم هوش هیجانی یا هوش اجتماعی نشان میدهد كه چرا دو نفر با LQ یكسان، ممكن است به درجات متفاوتی از موفقیت در زندگی دست یابند. هوش هیجانی عنصری مستقل ازهوش شناختی LQ است. اگر همه ما كمی صداقت به خرج دهیم، متوجه خواهیم شد كه توان هایاجتماعی مان به اصطلاح به یك گردگیری احتیاج دارد! برای شروع باید بتوانید با مردم یك رابطه فرد به فرد داشته باشید. این مردم ممكن است یك گروه كوچك یا یكسالن پر از جمعیت ، یا حتی اجتماعات بزرگتر باشد . در واقع شما درگیر ارتباط میان یك مغز با مغز دیگر هستید. مغز بشر یكی از پیچیده ترین ، حساسترین و با قدرت ترین عضوی است كه در كائنات وجود دارد. انسان حتی در ارتبا با مغز خودش هم داری مشكل است چه رسد به این كه بخواهد با مغز انسانهای دیگر هم ارتباط موفقیت آمیز برقرار كند.واقعا” كه كار دشواری به نظر می رسد. افرادی كه هوش اجتماعی دارند باید بتوانند از تمام قدرت مغزی و جسمانی خود استفاده كنند، تا بتواننند با بقیه ارتباط موثری برقرار كنند. آنها باید شخصیتی داشته باشند كه دیگران را تحت تاثیر قرار دهند و خلاقیت نیروی ارتباطی و دوستی درشان رشد كند و بدانند چه ظور دوست پیدا كنند و چه طور آنها را نگه دارند.این هوش مهم باید بتواند كه هنر كنارآمدن را در اوج درگیری ها و مذاكرات و اشتباهات و سایر موفقیت های خطیر دریابد.افزایش هوش اجتماعی كمك می كند كه فرد مصاحب و شنونده خوبی باشد و با قدرت با همه ارتباط برقرار كند.افرادی كه این هوش اجتماعی درشان رشد كرده، به راحتی با همه افراد از هر گروه سنی ، فرهنگی یا اجتماعی رابطه برقرار كنند و كسانی هم كه با چنین كسی مواجه می شوند با او راحتند. همه آحاد اجتماع مدیران، فروشندگان ، منشی ها، معلمین ، پزشكان، مددكاران اجتماعی و كاركنان هتل ها و در اقع هر كسی كه با دیگران باید ارتباط موثر برقرار كند به چنین هوش اجتماعی احتیاج دارد.هوش اجتماعی یكی از بهترین هوش هایی است كه افراد میتوانند در خود پرورش دهند و مهمتر اینكه چنین عملی كاملا” انجام شدنی است.در زیر چكیده مفهوم هریك از این 5 مولفه و 15عامل تشكیل دهنده آنها ارائه می شود. توصیف گسترده این مولفه ها را در دستور عمل اجرای پرسش نامه سنجش به هرهیجانی بار –آن (1990) میتوان یافت. مولفه ها1- مولفه درون فردی: توانایی های شخص را در آگاهی از هیجانها كنترل آنها مشخص می كند.2- مولفه های میانفردیتواناییهای شخص را برای سازگاری با دیگران و مهارتهای اجتماعی بررسی می كند.3- مولفه سازگاری : انعطاف پذیری و توان حل مساله و واقع گرایی شخص را مورد بررسی قرار میدهد.4- مولفه اداره یا كنترل تنش ها: توانایی تحمل تنش كنترل تكانه ها را بررسی می كند.5- مولفه خلق و خوی عمومی : نشاط و خوش بینی فرد را مورد بررسی قرار میدهد. عوامل 1- خدآگاهی عاطفی (هیجانی)ES)) : میزان آگاهی فرد از احساسات خویش ودرك و فهم این احساسات را بررسی می كند.2- جراتمندیAS)) : ابراز احساسات ، باورها، افكار و دفاع منطقی و مطلوب از حق و حقوق خویشتن را مورد بررسی قرار میدهد.3- حرمت نفس SR)): توان خودآگاهی و درك وپذیرش خویش و احترام به خود را بررسی می كند.4- خود شكوفایی((SA : توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام دادن كارهایی را كه شخص میتواند و میخواهد و از انجام دادن آنها لذت می برد، بررسی می كند.5- استقلال IN)): توانایی خود رهبری، خویشتن داری فكری و عملی و رهایی از وابستگی های هیجانی را بررسی می كند.6- هم حسی EM):) توان آگاهی از احساسات دیگران ودرك و تحسین آن احساسات را بررسی می كند.7- مسئولیت اجتماعی((RE : توانایی فرد را در معرفی خود بعنوان عضوی مفید و سازنده ودارای حس همكاری در گروه اجتماعی خویش را مورد بررسی قرار می دهد.8- روابط میان فردیIR)) : توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل كه نزدیكی عاطفی، صمیمیت ودادوستد مهرآمیز از ویژگی های آن است، برسی می كند.9- آزمون واقعیتRT)) : توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه عاطفی و عینیت های موجود را بررسی می كند.10- انعطاف پذیری FI)): توانایی كنارآمدن با هیجان ها ، افكار و فتارهای فرد را در شرایط و موفقیت متغیرهای مختلف بررسی می كند.11- حل مسالهPS)) : توانایی تشخیص و تعریف مشكلات و خلق و كاربست راه حل های موثر را مورد مطالعه قرار می دهد. 12- تحمل تنش هاST)) : توان تحمل فرد را در برابر رویدادهای ناخوشایند و شرایط تنش زا و هیجانهای شدید بررسی می كند.13- كنترل تكانه هاIC)) : توانایی مقاومت فرد را در برابر تنش ها یا وسوسه و كنترل هیجانهای خویش بررسی می كند. 14- خوش بینیOP)) : توانایی توجه به جنبه های روشن تر زندگی و حفظ نگرش مثبت را حتی هنگام وجود حساسات مثبت را بررسی می كند.متاسفانه در نظام فعلی ارزشیابی تحصیلی توجه جندانی به اندازه گیری هوش هیجانی و در نتیجه تقویت آن در دانش آموزان نمی شود.امید میرود رویكرد به ارزشیابی كیفی و مقیاسهای كیفی و استفاده از فنون ارزشبابی توصیفی در تدوین برنامه درسی و ارزشیابی تحصیلی در آموزش و پرورش كشور به تدریج به اهمیت جنبه های غیرشناختی هوش در موفقیت تحصیلی دانش آموزان پی برده شود. برای اینكار همانگونه كه جلالی توصیه كرده ، تهیه و تدوین ابزارهای لازم جهت سنجش هوش هیجانی به منظور برنامه ریزی و هدایت دانش آموزان برای كسب موفقیت بیشتر لازم است. لذا پیشنهاد میشود این امر در دستور كار وزارت آموز وپرورش قرار گیرد. بین IQ و EQ هیچ رابطه ای وجود ندارد و IQ از همان لحظه تولد به مقدار ثابتی است. هوش شناختی توانایی یادگیریی است كه در 15 سالگی به همان مقدار 60 سالگی است اما برعكس آن هوش هیجانی، مهارتهایی است كه آموخته میشود . بعبارت دیگر هوش هیجانی ثابت نیست بلكه انعطاف پذیر و متغیر است. از روی IQ شخص نمیتوان EQ وی را حدس زد.هوش هیجانی چیزی در درون ماست كه تا حدی نامحسوس است و تعیین می كند كه چگونه رفتار خود را اداره كنیم، چگونه با مشكلات اجتماعی كنار بیائیم و چگونه تصمیماتی بگیریم كه به نتایج مثبت ختم شوند. هوش هیجانی به 2 گروه قابلیت های فردی و قابلیت های اجتماعی تقسیم میشود.قابلیت های فردی Personal Competence) ) به د مهارت مهم خودآگاهی و خودكنترلی یا خود مدیریتی sehf-Management)) تقسیم میشود.قابلیت های اجتماعی Competence Socal) )به دو مهارت آگاهی اجتماعی (Awareness Sicial) و مدیریت ارتباطات rekationship Management)) تقسیم میشود.در آینده به توضیج قابلیت های فردی و اجتماعی می پردازیم و كاربرد هوش اجتماعی در زندگی روزمره را بیان می كنیم. هوش هیجانی در اندازه گیری هوش هیجانی بیشتر به توان بالقوه انجام كار توجه میشود تا حاصل كار، یعنی بیشتر به فرایندها توج داریم تا پیامدها، جلالی تاكید نموده است كه نتایج پژوهشهای انجام شده درخصوص هوش هیجانیدر خارج از كشور نشان داده است كه مدارسی موفق هستند كه به ایجاد رابطه مناسب بین دانش آموزان، دانش آموزان و معلمان و دانش آموزان وسایر اعضای مدرسه كمك می كنند. (جلالی 1381). این نتایج با یافته های پژوهش دیگری درخصوص فرهنگ مدرسه School culture در داخل كشور مشابهت دارد. (مقنی زاده 1380) در یافته های این پژوهش كه در مقاله ای تحت عنوان: « ارتقای فرهنگ مدرسه، بنیانی برای اصلاح مدرسه» در فصلنامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 71 منتشر شده بر این نكته تاكید شده است كه مدرسه صرفا یك سازمان آموزشی نیست، بلكه جامعه ای كوچك است كه از طریق فعالیت و مشاركت دانش آموزان خود بعنوان عناصر اصلی و بزرگسالان مدرسه، سمت و سو وفرهنگ خاص خویش را پیدا می كند و دارای هویت است. (مقنی زاده 1381) باتوجه به اهمیت هوش هیجانی و تازه گی مطالب طرح شده توسط جلالی، بخشی از مقاله وی كه در آن تعریف و بررسی پیشینه نظری هوش هیجانی و پیشینه مطالعات تجربی هوش غیرشناختی و تعریف مختصری از مولفه های اصلی هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشكیل دهنده آن ارائه شده، عینا به تفكیك عناوین مربوطه درج می نمائیم. تعریف و پیشینه هوش هیجانیتعریف هوش هیجانی نیز همانند هوش شناختی شناور است. این اصطلاح از زمان انتشار كتاب معرفی گولمن Gole man 1995 به گونه ای گسترده بصورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحث های بسیاری را برانگیخت. گولمن طی مصاحبه ای با جان انیل (1996) هوش هیجانی را جنین توصیف می كند: «هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است. این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است. توانایی اداره مطلوب خلقو خوی و وضع روانی و كنترل تكانش هاست. عاملی است كه به هنگام شكست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص ایجاد انگیزه و امید می كند. هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست. مهارت اجتماعی یعنی خوب تاكردن با مردم و كنترل هیجان های خویش در رابطه با دیگران و توانایی تشویق و هدایت آنان است.گولمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید: هوش به ر در بهترین حالت خود تنها عامل20 درصد از موفقیت های زندگی است. 80درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است وسرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گروه مهارتهایی است كه هوش هیجانی را تشكیل میدهد. هوش غیرشناختی، ابعاد شخصی ، هیجانی، اجتماعی و حیاتی هوش را كه اغلب بیشتر از جنبه های شناختی آن در عملكردهای رزانه مثرند مخطب قرار میدهد. هوش هیجانی با توانایی درك خود ودیگران (خود شناختی و دیگر شناسی) ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد. به عبارت دیگر، هوش غیرشناختی پیش بینی موفقیت های فرد را مسیر می كند و سنجش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش توانایی های شخص برای سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات در جهان است. بار – آن BAR-ON 1997 پیترسالوی SALOVEY 1990 ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می كند.1- شناخت حالات هیجانی خویش : یعنی ، خود آگاهی2- اداره كردن هیجان ها : یعنی مدیریت هیجان ها به روش مناسب 3- خود انگیزی : یعنی كنترل تكانش ها؛ تاخیر د ارضای خواسته ها و تان قرارگرفتندر یك وضعیت روانی مطلوب4- تشخیص دادن ضع هیجانی دیگران، همدلی5- برقراری رابطه با دیگران پیشینه مطالعه هوش غیرشناختی پیشینه هوش هیجانی را میتوان در ایده های وكسلر به هنگام تبیین جنبه های غیرشناختی هوش عمومی جستجو كرد. وكسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود درباره هوش می نویسد. كوشیده ام نشان دهم كه علاوه بر عوامل هوشی ، عوامل غیرهوشی ویژه ای نیز وجود دارد كه میتواند رفتار هوشمندانه را مشخص كند. نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم مگر این كه آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیرهوشی در برداشته باشد. وكسلر درصدد آن بود كه جنبه های غیرشناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد تلاش او در این زمینه را میتوان در استفاده وی از كاربرد خرده آزمونهای تنظیم تصاویر و درك و فهم كه دو بخش عمده آزمون وی را تشكل میدهند.دریافت. در خرده آزمون درك و فم «سازگاری اجتماعی » و در تنظیم تصایر شناخت و تمیز « موقعیت های اجتماعی » مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهشهای انجام شده توسط سیپس sipps و همكارانش 1987 نیز نشان میدهد كه بین درك و فهم تصاویر و شاخصهای هوش اجتماعی پرسشنامه شخصیت كالیفرنیا ، هم بستگی معناداری وجود دارد. (شریفی1375) علاوه بر این مارد، وكسلر در كارهای خود به تلاشهای «دال» مبنی بر سنجش جهات غیرشناختی هوش نیز اشاره كرده است. نتیجه كوششهای دال – همانگونه كه پیش از این نیز عنوان گردید. در مقیاس رشد اجتماعی و این winnlend منعكس است.(لیپر 1948 leeper نیز بر این باور بود كه «تفكر هیجانی» بخشی از «تفكر منطقی» است و به این نع تفكر یا به معنایی كلی تر «هوش» كمك می كند. روانشناسان دیگری نظیر (میبر1993 ) و سالووی نیز پژوهشهای خود را بر جنبه های هیجانی هوش متمركز كردهاند.پژوهشگران از طریقسنجش مفاهیمی مانند مهارتهای اجتماعی توانمندیهای بین فردی ، رشد روانشناختی وآگاهی های هیجانی كه همگی مفاهیمی مرتبط با هوش هیجانی هستند به بررسی ابعاد این نوع هوش پرداخته اند. دانشران علوم اجتماعی نیز به كشف روابط ین هوش هیجانی و سبكهای مختلف مدیریت و رهبری و عملكردهای فردی و تغییرات درون فردی و اجتماعی و انجام ارزشیابی از عملكردهای فردی و گروه همت گماشتهاند. شایان ذكر است كه ایده « هوش هیجانی» پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر 1983 ، استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد دنبال شد. گاردنر gardner هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون (بانی؛ موسیقیایی، منطقی، ریاضی، جسمی، میان فردی درون فردی ) می داند. او وجوه شناختی مختلفی را با عناصری از هوش غیرشناختی یا به گفته خودش (شخصی) تركیب كرده است. بعد غیرشناختی (شخصی) مورد نظر گاردنر مشتمل بر دو مولفه كلی است كه وی آنها را با عناوین استعدادهای درون روانی و مهارتهای میان فردی معرفی می كند. به نظر گاردنر هوش هیجانی متشكلاز دو مولفه زیر است:هوش درون فردی : كه به توانایی درك و فهم دیگران اشاره دارد و می خواهد بداند چه جیزهایی انسانها را بر می انگیزند ، چگونه فعالیت می كنند و چگونه میتوان با آنها همكاری داشت. به نظر گاردنر فروشندگان ، سیاستمداران، معلمان، متخصصان بالینی رهبران مذهبی موفق احتمالا” از هوش میان فردی بالایی برخوردارندروانشناسان در قلمرو فعالیتهای پژهشی خود علاوه بر این دو نوع هوش، به انواع دیگری از هوش نیز پی برده و بطوركلی آنها را به سه گروه بشرح زیر تقسیم كرده اند (ری زل 1992):1- هوش انتزاعی : منظور توانایی درك و فهم حل مسائل از طریق نمادهای كلامی و ریاضی است.2- هوش عینی: منظور توانایی درك و فهم و حل مسائل از طریق دستكاری و بكارگیری اشیا است.3- هوش اجتماعی : منظور توانایی درك و فهم دیگران و ایجاد ارتباط با آنها است.(مایر وسالوی 1993) «هوش هیجانی» را نوعی هوش اجتماعی و مشتمل بر توانایی كنترل هیجان های خود ودیگران و تمایز بین آنها و استفاده از اطلاعات برای راهبرد تفكر وعمل دانسته و آن را متشكل از مولفه های «درون فكری » و « میان فردی» گاردنر می دانند و در پنج حیطه بشرح زیر خلاصه می كنند.1- خود آگاهی ( self – ewarwenewss) به معنای آگاهی از خویشتن خویش تان خودنگری و تشخیص دادن احساسهای خود به همانگونه ای است كه وجود دارد. 2- اداره هیجان های (managine onesilf ) : به معنای اداره یا كنترل هیجانها ، كنترل احساسات به روش مطلوب وتشخیص منشاء ین احساسات ویافتن راههای اداره و كنترل ترسها وهیجانها و عصبانیتها و امثال آن است3- خودانگیزی0 motivatamg omesekf ) : به معنای جهت دادن و هدایت عواطف و هیجان ها به سمت وسوی هدف، خویشتن داری هیجانی و به تاخیر انداختن خواسته ها وبازداری تلاشهاست.4- هم حسی ( empathy) : به معنای حساسیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاه های آنان و بها دادن به تفاوتهای موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیا و امور است. 5- تنظیم روابط (handling relationship ): به معنای اداره هیجانهای دیگران و برخورداری از كفایتهای اجتماعی و مهارتهای اجتماعی است.مولفه های اصلی هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشكیل دهنده آنهاالف) مولفه های درون فردی interapersonal conponbnts1- خودآگاهی عاطفی (هیجانی)2- جراتمندی ( awsertivbnews )3- حرمت نفس ( self-regard )4- خودشكوفایی ( self ectualization )5- استقلال عمل ( independence )ب‌) مولفه های سازگاری adaptibilitv-conponentc1- آزمون واقعیت RT2- انعطاف پذیریFL3- حل مسئله PSپ)مولفه های خلق و خوی عمومی (كل)GENERALMOOD-COMPONENTS 1- خوش بینی OP 2-نشاطHA ت) مولفه های میان فردیINTERPERSONAL-COMPONENTS 1- هم حسی EM 2- مسئولیت اجتماعی RE 3- روابط بین فردی IRث ) مولفه های كنترل تنش هاSTRESS-MANAGEMENT-COMPOMENTS 1- تحمل تنش هاST 2- كنترل تكانه هاIS هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازارمنبع : سایت «راهكار مدیریت»نویسنده : امیرحسین شفقی زاده چكیده : این مقاله به موضوع هوش هیجانی و كاربرد آن در مدیریت سازماها می پردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با وش تحصیلی مقایسه میشود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح میشوند. سپس كاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی میشد. همچنین به مضوع هوش بین فردی امید و خوش بینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته میشود.كلید و اژه ها : هوش هیجانی، هوش تحصیلی، هوش بین فردی، مدیریت بازار 1- مقدمه :مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است كه امروز بشر در همه زمینه ها و به هر شكلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انسانی است كه تفاوتهای فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشته اش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف میشود. برای تغییر و حركت بسوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی جون سرمایه، مواد اولیه و غیره مهمترین و اصلی ترین عامل نیروی انسانی است در اقع ثروت ودارایی هر جامعه ای تنها و تنها نیروی انسانی است. این دیدگاه شاید افراطی بنظر برسد ولی واقعیت های پیشرودر جوامع گوناگون این امر را ثابت می كند. اگر یك جامعه را با همه امكانات مادی و ثروت های بیكران با جامعه ای كه از همه این امكانات بی بهره است مقایسه كنیم و مشاهده كنیم كه جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتری برخوردار است تنها عاملی كه این مسئله را ایجاد كرده باید عامل انسانی باشد در زمینه امور اقتصادی و تجاری مانند همه دیگر بخشهای اجتماعی عامل انسانی مهم حیاتی است. مقاله حاضر نگاهی دارد به یكی از دیدگاههای جدید در زمینه مدیریت تجاری. نخستین توجهی كه در عرصه مدیریت و تجارت بصورتی جدی به رفتار مناسب با عوامل انسانی مبذول گشت به التون مایو استاد دانشگاه هاروارد مربوط می شود. وی در تحقیقات كه در شركت برق وسترنانجام داد و به تحقیقات هاتورن معروف شد به این نتیجه مهم رسید كه توجه به عامل انسانی مهمترین ابزار در رشد انگیزش و بهره وری سازمانها و كاركنان آنها است. در واقع بعد از آنكه تیلور اصول مدیریت علمی خود را منتشر و اجرانمود انقلابی در بهره وری سازمانها رخ داد. اما به همان نسبت اداره سازمانها را به سمت شیوه های مكانیكی كه موجب كاهش رضایت كاركنان میشد سوق داد. تلاشهای التون مایو كه در واقع آغازگر جنبشی نوین در عرصه مدیریت بود و به مكتب رفتاگرایان معروف گشت باعث شد مدیران و نخبگان تجاری توجهی ویژه به عامل روحیه انسانی در داخل و خارج از سازمان نمایند. شكوفایی شیوه رفتارگرایان مربوط به سالهای 1930 میشود با این وجود تا به حال این بینش اعتبار خود را حفظ نموده است. طوری كه حالا در تقسیم بندی هایی كه برای نگرش مدیریتی مدیران بكار می رود آنها را به دو دسته كارمندگراها و كارگراه ا تقسیم می كنند كه در واقع تمایزی است بین كسانی كه اولویت و تمركز خود را بر انجام كار بدون توجه به روحیه دیگران میدهند و كسانی كه روحیه كاركنان و انگیزش آنان را در نظر می گیرند. ناگفته پیداست بهترین شیوه روشی است كه هر دو وجه را یعنی كارگرایی و كارمندگرایی را در اوج دارا باشد هوش هیجانی به نظر میرسد میتواند شكل تكامل یافته ای از توجه به انسان در سازمانها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری و تئوریسن های بازار برای هدایت افراد درون سازمان مشتریان برون سازمان و تامین رضایت آنها.هوش هیجانی در تجارت وقتی صحبت از هوش به میان می آید معمولا به یاد نمره های درسی دانشگاه می افتیم یا تستهای هوش آزمونهای استخدامی به ذهنمان می رسد. اما به تعبیری وسیعتر میتوان گفت دو نوع هوش وجود دارد: هوش تحصیلی و هوش هیجانی . با دیدی محدود كه تا به حال وجود داشته است تنها به هوش تحصیلی توجه شده است و اصلا تنها هوش تحصیلیبه رسمیت شناخته شدهاست. هوشی كه شاخص وجود آن و شاخص مقدار آن در افراد مختلف نمرات درسی یا نتایج تستهای هوشی بوده است. آزمون هایی كه معمولا در محیط های بسته و انتزاعی برگزار میشوند و سایر متغیرهای اثرگذار به حداقل رسیده در واقع متغیرهای محیطی كه میتوانند اثری سرنوشت ساز در توفیق یا شكست یكا كار داشته باشند اثرشان تا حد حنثی پایین آورده میشود.در صورتی كه حالا توجه دانشمندان به نوع دیگری از هوش متمركز شده است هوش هیجانی كه حداقل در زندگی اجتماعی (بخصوص فعالیتهای تجاری وبازاریابی) اهمیتی فراتر از هوش تحصیلی دارد. هوشی كه در طول تاریخ مصلحان و نخبگان اجتماعی را از نخبگان علمی جدا می سازد. دورنما در واقع مدیریت سازمان ابتدا بایستی با تكیه بر هوش هیجانی مسیر را حس كند و را مشخص كند و ماموریت سازمان را تشخیص دهد و بعد با استفاده لز قواعد علمی به تئوریك بازاریابی به اهداف كوتاه مدت وبلندمدت خود دست یابد. احساس خدمتگزاری مشتریان ، همدلی درون سازمانی در جهت حفظ مشتریان و تعیین رسالت سازمان نیستند كه از طریق مباحث تئوریك بتوان بدانها پرداختبلكه نیاز به هوشی برتر مسائلی كه هم هوش بین فردی را شامل شود هم هوش درون فردی را دارند. ادامه خواندن مقاله آيا هوش اجتماعي داريد

نوشته مقاله آيا هوش اجتماعي داريد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله کريستالهاي دوشکستي Birefringence Crystals

$
0
0
 nx دارای 61 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کریستالهای دوشکستی Birefringence Crystals انواع کریستالها کریستال همسانگرد وقتی پرتوی به مواد اپتیکی معمولی ، مانند بلور نمک طعام وارد میشود، در همان راستا ولی با کمی جابجایی از داخل بلور خارج میشود. یعنی پرتو ورودی و خروجی موازی و هم راستا میباشند. قانون حاکم در عبور نور از یک محیط به محیط دیگر قانون اسنل میباشد که این مواد از آن پیروی میکنند. در این مواد که به مواد همسانگرد معروفند، برای یک طول موج ، یک ضریب شکست خواهیم داشت. بنابراین اگر نور تکفامی را در هر جهتی به جسم بتابانیم، در داخل آن سرعت یکسانی خواهد داشت. کریستال ناهمسانگرد کریستالهایی داریم که در مقابل تابش نور ، درجهتهای مختلف در داخل خود ، خواص متفاوتی از خود بروز میدهند. این مواد به کریستالهای ناهمسانگرد معروفند. کریستالهای دوشکستی از این نوع هستند که از یک پرتو غیر قطبیده ، دو پرتو قطبیده درست میکنند که قطبشهای آنها بر هم عمودند. پدیده شکست دوگانه اولین بار در قرن 17 توسط «بارتولینوس» کشف شد. کریستالهای دوشکستی علاوه بر این که قطبندههای خطی هستند، برای تغییر دادن نوع قطبش یک باریکه نور هم مورد استفاده قرار میگیرند. تیغههای ربع موج و نیم موج کریستالهای دو شکستی هستند که برای این منظور استفاده میشوند. ریشه لغوی نام کلسیت از کلمه لاتین کالکس (Calx) به معنی آهک سوزان گرفته شده است. سیستم تبلور کلسیت در سیستم تریگونال ، رده اسکالنوئدریک متبلور میشود. دارای بلورهای درشت و مشخص و یا بصورت تودههای دانهای میباشد. فرمهای رومبوئدر و اسکالنوئدر کلسیت فراوانتر است. دارای ماکلهای گوناگون و متنوع نیز میباشد. ساختار کلسیت ساختار کلسیت به صورت رومبوئدر است و در آن یونهای کلسیم و بنیان (CO3)2- بطور یک در میان قرار دارند. در بنیان CO3 هر کربن بوسیله سه اکسیژن ، به صورت مثلث احاطه شده است و مثلثها در صفحههای عمود بر محور C قرار دارند. این ساختار را میتوان با شبکه تبلوری نمک طعام مقایسه نمود که در آن یونهای کلسیم در موقعیت یونهای سدیم و مثلثهای CO3 در موقعیت مکانی یونهای کلر قرار دارند. مشخصات ماکروسکوپی کلسیت • کلیواژ : دارای کلیواژ کامل موازی با سطوح رومبوئدری (1011) است و زاویه بین سطوح کیلواژ 74 درجه میباشد. در اثر کلیواژ کلسیت به آسانی به صورت متوازیالسطوح لوزی میشکند.• سختی : سختی کلسیت در سطح کلیواژ 3 میباشد و در سطوح دیگر 25 است. که به آسانی توسط چاقو خط برمیدارد، ولی توسط ناخن خط برنمیدارد. • رنگ : رنگ آن سفید یا بیرنگ است، اما در اثر وجود بعضی ناخالصیها میتواند به رنگهای سبز ، زرد ، آبی و حتی قهوهای تا سیاه نیز دیده شود، رنگ خاکه آن نیز بیرنگ است. • ماکل : ماکل در بلورهای کلسیت به صورت فراوان دیده میشود. فراوانترین آنها با سطح ماکل (0001) است که در این صورت شبیه به دیتری گونال پایرامیدال میباشد. همچنین ماکل پلی سنتتیک ، ماکل قلبی شکل و پروانهای نیز در آن دیده میشود. • فرم : کلسیت علاوه بر فرمهای بلوری ، به صورت دانهای ، ساقهمانند ، رشتهای ، استالاکتیتی و تودهای نیز تشکیل میشود. • خاصیت مشخصه کلسیت : کلسیت در اسیدها ، حتی در حالت سرد ، با ایجاد گاز CO2 ، به آسانی حل میشود. اگر کمی اسید کلریدریک رقیق و سرد روی کلسیت بریزیم با آن واکنش داده و میجوشد. مشخصات میکروسکوپی کلسیت • نور طبیعی کلسیت در نور طبیعی بیرنگ است، اما بعضی اوقات به صورت مهآلود دیده میشود. گاهی به صورت االیتی یا اسفرولیتی دیده میشود. کلیواژ کامل آن به موازات سطح (1011) به صورت دو سری متقاطع با زاویه 55 , 74 دیده میشود. گاهی دارای جدایش به موازات سطح (0112) میباشد، که به خاطر ماکل است. برجستگی بلور از جهات گوناگون ، متفاوت است. از اینرو ، برجستگی ضعیف تا متوسط ، منفی یا مثبت دارد. مقاطع موازی با سطح (0001) برجستگی ثابت دارد. • نور قطبیده بیرفرژانس فوقالعاده قوی دارد و رنگهای تداخلی آن رنگهای سفید سریهای فوقانی میباشد. خاموشی نسبت به اثر کلیواژ متقارن است. ماکل پلیسنتتیک زیاد دیده میشود. تیغههای ماکل به ویژه در کلیستهای تولید شده در اثر دگرگونی بطور معمول موازی با قطر بزرگ لوزی است، اما گاهی نسبت به آن مایل دیده میشود. این تیغهها اغلب خیلی ظریف هستند و تیغههای ماکل به علت نازکی زیاد از خود رنگ تداخلی سری اول را نشان میدهند. • نور متقارب : یک محوری منفی است و اغلب دوایر رنگین دارد. گاهی به صورت دو محوری دیده میشود. نحوه و محل پیدایش کلسیت کلسیت یکی از کانیهای فراوان سنگهای رسوبی و دگرگونی است. سنگ آهک ، تراورتن و مرمر فقط از کلسیت ساخته شدهاند. حدود 50 درصد ترکیب مارنها ، کلسیت است. بخش اعظم ماسهسنگهای آهکی را کلسیت میسازد. کلسیت در سنگهای آذرین بیرونی بطور ثانوی تشکیل میشود. اسکلت آهکی موجودات زنده ، ممکن است کلسیتی باشد. گل سفید یک نوع آهک متخلخل و نرم و خاکی است که از پوسته آهکی روزنداران تولید شده است. مرمر اونیکس یک نوع آهک است که از رشتههای ظریف کلسیت ساخته شده است. تراورتن نیز کلسیت است که در محل چشمههای آهکی تشکیل میشود. در ایران سنگهای آهکی که از کلسیت همراه با ناخالصی تشکیل شدهاند، بسیار فراوان هستند و تقریبا در همه استانها وجود دارند. کاربرد کلسیت کلسیت به صورت سنگ آهک در صنایع سیمان و کارخانجات آهکپزی بهمقدار زیاد مصرف دارد. در صنایع شیمیایی مانند کارخانه قند ، برای تصفیه و جداسازی ترکیبات فسفاتی و اسیدهای آلی ، در صنایع نفت برای خنثی کردن ترکیبات آلی ، سولفیدها و بی اثر ساختن گاز انیدرید سولفوره و تهیه گریس ویژه بکار میرود. در کارخانههای ذوب فلزات ، به عنوان کمک ذوب ، در صنایع رنگ به عنوان پرکننده و نیز در صنایع چرم ، برای جدا کردن مو و پشم استفاده میشود. همچنین به صورت پودر مل در نقاشی و نیز در خمیردندان ، لاک شیمیایی ، عطر و لاستیک سازی مصرف میشود. در صنایع ساختمانی به عنوان سنگ نما به نام مرمریت یا تراورتن ، سنگ چینی ، مرمر و نیز در بتن به صورت سنگدانه مصرف میشود. انواع شفاف آن به نام اسپات دیسلند قبلا در ساخت وسایل نوری ، از جمله نیکل ، برای تولید نور پلاریزه به کار میرفت. اما امروزه به جای آن از صفحات پلاروید استفاده میشود. کوارتز کوارتز کوارتز (Quartz) SiO2 هگزاگونال تا دمای 573 درجه سیستم تبلوراکسید رده بندی /ناقص – مطابق با سطح /1011 رخشیشه ای – چرب جلا(صدفی – تراشه ای(خشن شکستگیشفاف – نیمه شفاف- غیرشفاف شفافیتترد نوع سختی خاصیت مغناطیسیبلوری – آگرگات دانه ای – توده ای اشکال ظاهریفراوان ; یافت شده در سنگهای ماگمایی اسیدی و پگماتیت های برزیل و روسیه ژیزمان. HNO3 و محلول در مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود خواص شیمیایی MgO=23.41% FeO=41.71% SiO2=34.88% ( خالص 1/1 =Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت ترکیب شیمیاییسیاه – خاکستری – قهوه ای – بنفش – تیره – سبز- صورتی رنگ کانی سیاه رنگ اثر خط سختی – چگالی – رخ پذیری – انحلال در اسیدها – واکنش های شیمیایی – اشعه ایکس تفاوت با کانی های مشابهآپاتیت – پولوسیت – بریل – توپاز – فناکیت تشابه کانی شناسیفلدسپات ها – میکاها – آمفیبول ها – پیروکسن ها پاراژنز(( ماگمایی- پگماتیتی – هیدروترمال – دگرگونی – رگه های تیپ آلپی – دگرسانی ها- رسوبی منشا تشکیلمنشوری – بی پیرامیدال – پسودوکوبیک شکل بلورها کاربردآلمان غربی محل پیدایش.لومینسانس سبز کامل و کرم و نارنجی تا قرمز نشان می دهد سایر مشخصات. از واژه کوارتز است وجه تسمیه سختی چگالی حداقل حداکثر حداقل حداکثر – 7 265 – پرتوهای عادی و غیرعادی • نور در داخل کریستال دوشکستی ، به دو امتداد تجزیه میشود ، پس از عبور نیز دو مولفه خروجی برای این نور خواهیم داشت.• یکی از این پرتوها از قانون شکست اسنل پیروی میکند که آ ن را پرتو عادی میگویند، ولی پرتو دوم از این قانون تبعیت نمیکند وآن را پرتو غیرعادی مینامند.• سرعت پرتو عادی در همه جهتها در داخل بلور یکسان است و ضریب شکست بلور نیز برای این پرتو ثابت است. پرتو غیر عادی در جهتهای مختلف داخل بلور ، سرعت متفاوتی دارد و ضریب شکست بلور نیز بسته به سرعت پرتو متفاوت میباشد.• قطبش پرتو عادی عمود بر صفحه تابش است، ولی قطبش پرتو غیرعادی ، روی صفحه تابش میباشد، به عبارتی قطبش این دو پرتو بر هم عمود است ( صفحه تابش ، صفحهای است که شامل پرتو تابش وخط عمود برسطح جدایی دو محیط میباشد.( محور نوری • پرتوهای عادی و غیر عادی در امتداد خاصی در داخل کریستال ، سرعت یکسانی خواهند داشت که این امتداد را محور نوری کریستال مینامند. در روی این محور ، تمام خصوصیات پرتو عادی و غیر عادی یکسان است و ضریب شکست بلور برای هر دو پرتو در روی این محور، یکی میباشد.• کریستال دو شکستی به دلیل وجود این دو پرتو ، از یک جسم دو تصویر ایجاد می کند و باعث تولید نور قطبیده میشود.• اگر جلوی یکی از این پرتوها را سد یا آن را منحرف کنیم، در حالی که مولفه دیگر از بلور عبور میکند، میتوان به یک درجه قطبش عالی دست یافت. منشور نیکول اولین کریستال قطبنده ای است که برای این منظور ساخته شده است. تصویر حاصل از کریستال دوشکستی • بلور کلسیت یک کریستال دو شکستی میباشد که اگر با آن به نوشته روی کاغذ نگاه کنیم، دو تصویر خواهیم دید.• با چرخش کلسیت روی کاغذ ، یکی از تصویرها ثابت مانده و تصویر دوم حول تصویر ثابت خواهد چرخید. تصویر ثابت ، حاصل از پرتو عادی میباشد و تصویر چرخان ، از پرتو غیرعادی بدست میآید. این دو تصویر در روی محور نوری کلسیت ، بر روی هم منطبق میشوند.• در واقع اگر یک چشمه نقطهای نور را درون بلوری مثل کلسیت تصور کنیم، دو دسته جبهه موج متفاوت خواهیم داشت، جبهه موج مربوط به پرتو عادی ، که کروی است و جبهه موج متناظر با پرتو غیر عادی ، که بیضوی دوار است ( بیضوی دوار رویهای است که از دوران بیضی حول قطر کوچک یا بزرگ آن بدست میآید، که این محور چرخش ، در امتداد محور نوری واقع است.) انواع کریستالهای دو شکستی • اگر ضریب شکست پرتو عادی را با no و ضریب شکست پرتو غیرعادی را با ne نشان دهیم، اختلاف این دو n = ne – no مشخصهای برای تعیین نوع کریستال دو شکستی خواهد بود.کریستالهایی که n مثبت دارند، کریستال دو شکستی مثبت نامیده میشوند. در این کریستالها ، جبهه بیضوی دوار بطور کامل درون جبهه کروی محاط خواهد بود، یعنی سرعت پرتو عادی بیشتر از سرعت پرتو غیرعادی می باشد. کوارتز از این نوع میباشد. • کریستالهایی که n منفی دارند، کریستال دو شکستی منفی نامیده میشوند. در این نوع کریستالها که کلسیت نمونهای از آنها میباشد، جبهه بیضوی دوار بطور کامل ، بر جبهه کروی محیط خواهد بود، یعنی سرعت پرتو غیرعادی همه جا از سرعت پرتو عادی بیشتر است.• حالت 0 = n مربوط به محور نوری کریستال میباشد. حالتهای ویژه • در مورد موج غیرپلاریزه: اگر محور نوری با خط عمود بر سطح زاویه 0 یا 90 درجه بسازد ( یعنی محور نوری ، عمود یا موازی سطح باشد) موج ما بصورت قائم برسطح کریستال فرود آید، پرتوهای عادی و غیرعادی در یک راستا پیش میروند.• اگر محور نوری موازی سطح کریستال باشد، دو پرتو با اینکه در یک راستا پیش میروند ولی با دو سرعت متفاوت منتشر میشوند. این پدیده در ساختن تیغههای ربع موج و نیم موج مورد استفاده قرار میگیرد.• اگر محور نوری عمود بر سطح کریستال باشد، هر دو پرتو نه تنها در یک راستا منتشر میشوند، بلکه سرعت یکسانی هم خواهند داشت.• در مورد موج پلاریزه خطی در مورد فرود عمودی باریکه پلاریزه خطی ، حالتهای خاص زیر را خواهیم داشت:o اگر محور نوری موازی سطح باشد و راستای ارتعاش پرتو فرودی عمود بر سطح باشد، پرتو بصورت پرتو عادی از سطح خواهد گذشت و مولفه غیرعادی وجود نخواهد داشت.o اگر راستای ارتعاش فرودی ، موازی سطح باشد، پرتو بصورت پرتو غیر عادی میگذرد و مولفه عادی وجود نخواهد داشت.o در سایر حالتهای پلاریزاسیون باریکه فرودی ، هر دو مولفه عادی و غیرعادی وجود خواهند داشت. اگر میدان الکتریکی وابسته به موج پلاریزه فرودی ، با امتداد محور نوری زاویهای بسازد، باریکه خروجی قطبش بیضوی خواهد بود.در حالت کلی در مورد باریکه فرودی پلاریزه خطی، اگر اختلاف فاز پرتوهای عادی و غیرعادی مضرب صحیحی از فاز 180 درجه باشد، نور خروجی قطبش خطی خواهد بود. بازای سایر مقادیر اختلاف فاز ، باریکه خروجی قطبش بیضوی میباشد. نور بیشترین سرعت خود رادر خلا دارد که حدودا300000 کیلومتر بر ثانیه می باشد مقدار سرعت نور در محیط مادی غیر خلا کمتر ازمقدارش در خلا است. با حل معادلات ماکسول و رسیدن به معادله بنیادی موج مقدار سرعت نور بر حسب گذردهی الکتریکی خلا وتراوایی مغناطیسی خلا بر طبق زابطه سرعت امواج الکترومغناطیسی ماکسول داده می شود. اندازه گیری سرعت نور: یکی از دقیقترین اندازه گیری های الکتریکی کمیت گذردهی الکتریکی در تراوایی مغناطیسی اس ت که در مؤسسه ملی استاندارد ها در آمریکاه بوسیله رزا (Roza) و درسی(Dorsey) انجام شد. نحوه اندازه گیری سرعت نور توسط رزا(Roza): ایشان ظرفیت خازنی را که ابعاد فیزیکی آن دقیقا معلوم بود را از طریق محاسبه یافت. این ظرفیت در یکای الکتریسیته بدست آمد سپس با استفاده از پل و تستون ، ظرفیت همان خازن را در یکای الکترو مغناطیس یافت نسبت این دو مقدارظرفیت در یکای SI بصورت حاصلضرب گذردهی الکتریکی در تراوایی مغناطیسی داده شد نتیجه این اندازه گیری بسیار دقیق بود. تاریخ اولین اندازه گیری سرعت نور: رومر(Romer) اولین کسی بود که در سال 1676 با مطالعه گرفتگی ماه های بر جیس سرعت نور را اندازه گرفت پژوهشگران متعددی بطور مستقیم سرعت انتشار نور را اندازه گرفته اند.نتایج این اندازه گیری ها با دخالت خطای آزمایش جواب واحدی را دنبال می کنند . اینکه نور یک نوع آشفتگی الکترو مغناطیسی است غیر قابل انکاراست دقیق ترین اندازه گیری سرعت نور که آنرا با حرف اختصاری C در خلا نشان می دهند با استفاده از لیزر (Laser)بوده که در سال 1972 بوسیله اوانسون(Evanson) و همکارن او در مؤسسه ملی استاندارد انجام شده و نتیجه آن چنین است: (29979245692 متر بر ثانیه) بحث کلی بسیار خوبی در مقاله “سرعت نور” نوشته بر گسترند در دایره المعارف فیزیک موجوداست.جهت دستیابی به اطلاعات بیشتر به مرجع زیر رجوع شود:Bescancon,R.M,ed,The Encyclopedia of physicsNew York:Reinhold 1966 اندازه گیری سرعت نور به روش های مختلف در زمانهای متفاوت در جدول زیر آمده است. تاریخ—————-آزمایش کننده—————-روش ———————نتیجه(km/s) 1849—————فیزو (Fizeau)—————–چرخ دندانه دار————— (5000) 31300 1880—————مایکلسون (Micelson)———-آینه چرخان——————-(200) 299910 1923 ————–مرسیه (Mercier) ————موج رادیویی—————–(30) 299782 1952 —————فروم (Froom) —————تداخل سنج میکروموجی———(07) 299796 1907 ————–رزا و درسی (.R.& D)———نسبت یکاهای الکتریکی——–(10) 299784 (اعداد داخل پرانتز در نتیجه ، میزان خطای اندازه گیری را نشان می دهد.) شکست(نور) دید کلی پدیده دومی که علاوه بر بازتاب در دستگاه های نوری مهم می باشد شکست هست. • آیا از خود پرسیدید که چرا وقتی چوبی را وارد آب استخر می کنیم از بیرون کج دیده می شود ؟• پرتوهایی که از یک عدسی می گذرد از مسیر اولیه اش منحرف می شود؟• تیری را که از پشت شیشه ای به یک نقطه ای هدف گیری کنیم، به هدف نمی خورد؟ و ;. در سیستم های نوری در برخی ساختارها حضور شکست مفید است و در برخی از سیستم ها ایجاد مزاحمت ( مثلاً اعوجاج ) و ; می نماید. در منشور ها این شکست نور است که با انحراف از مسیر اولیه نور سفید را به ما می دهد و ;.. نورهای اجسام خارجی که توسط عدسی خود چشم و برای چشم های بیمار با همکاری عینک ها روی شبکیه چشم جمع می شوند و تشکیل تصویر می دهند. این تغییر امتداد مسیر پرتوها در عینک و عدسی چشم همان پدیده شکست است . چون تمام سطح به سطوح کوچک تخت و کروی با هندسه معین می شوند. ما نیز سطوح اپتیکی سیستم ها را به این دو سطح محدود می کنیم . شکست در سطوح تخت شکست نور در شیشه (تیغه نازک) را بررسی می کنیم : وقتی نور به شیشه می تابد چون طرفین آن هوا (یا محیطی) با جنس یکسان است. مثلا طرفین تیغه شیشه ای هوا باشد در سطح اول مقداری منحرف می شود این شکست اولیه یک جا به جایی داخلی را برای این نور سبب می شود و در سطح دوم دوباره یک شکست دیگری پیدا کرده و امتداد اولیه خود را می یابد .پدیده شکست در مرز مشترک محیط ها از قانون اسنل تبعیت می کند. (n1 sin (i)=n2 sin (r شکست در سطوح کروی در سیستم های نوری با اجزای نوری همچون آینه ها ، عدسی ها ،منشورها و ;. قوانین اسنل مربوط به شکست و انعکاس مسیر پرتو را می دهد اگر سطح کروی ما یک دیوپترهای کروی (سطح شکست کروی) باشد که دو محیط با جنس های مختلف نوری را از هم جدا می کند ، باشد. مثلاً از یک ستاره ای در بینهایت نور به یک دیوپتر کروی بتابد، هم در بی نهایت است. و پرتوهای تابش موازی هم می آیند و موازی محور اصلی دیوپتر به قسمت های مختلف آن می خورند و بعد از شکست در دیوپتر خود یا امتداد هایشان از کانون دیوپتر عبور می کنند که محل تقاطع نقطه منفردی است و نیز شکست دو مرحله ای منشورها که طیف سالم و دقیق نور سفید را ایجاد می کنند . شکست دو مرحلهای در تیغه های متوازی السطوح و کلا شیشه های (دیوپترهای) با ضخامت معین شکست در سطح اول و شکست در سطح دوم داریم برای تیغه متوازی السطوح همانند شیشه نازک ساده فقط یک جا به جایی داخلی برای پرتو اتفاق می افتد امّا برای منشورها و غیره علاوه از جا به جایی داخلی امتداد پرتو نیز عوض می شود دیو پتر های ضخیم نیز همین حالت را دارند.در ساختمان طیف سنج های نوری در ذات منشور ها حضور دارند در مسافت یاب منشوری یافت می شوند در دستگاه های رادیولوژی جهت جا به جایی داخلی کاربرد دارنددر ساختمان موجبر نوری در تداخل سنج ها در برخی سیستم های اندازه گیری سرعت نور این پدیده به عنوان مکانیزم دستگاه عمل می کند. و; تیغه یک چهارم موج:دید کلی موادی که دو ضریب شکست متفاوت از خود نشان میدهند دو شکستی نامیده میشوند و ضریب شکست این مواد بر حسب رفتار عادی ، موج عادی و برحسب رفتار غیر عادی ، موج غیر عادی معرفی می شوند در نتیجه یک چهارم موج بین در پرتو عادی و غیر عادی موج اختلاف فاز نسبی 90 درجه ( رادیان) بوجود میآید و میدانیم که تغییر فاز 90 درجه نور بیضیوار را به نور خطی و برعکس تبدیل میکند و بدون داشتن دو مؤلفه نمیتوانید یک اختلاف فاز نسبی داشته باشید. عملکرد تیغه یک چهارم موج فرض کنیم که نور خطی با زاویه 45 درجه نسبت به هر یک از دو محور اصلی یک صفحه یک چهارم موج فرود آید مؤلفههای عادی o و غیرعادی e در آن دامنههای مساوی دارند تحت این شرایط ویژه یک تغییر فاز 90 درجه موج را به نور دایرهای تبدیل میکند. همچنین ، یک باریکه دایرهای ورودی به هنگام خروج قطبیده خطی خواهد بود. جنس تیغه یک چهارم موج صفحات یک چهارم موج معمولا از کوارتز میکا یا پلاستیک پلیمری آلی ساخته میشوند در !هر حالت ضخامت ماده دو شکستی باید طوری باشد که اختلاف راه نوری (4m+1) برابر ربع طول موج باشد ( … , m= 0 , 1 , 2 ساخت تیغه نیم موج توسط پلاستیک خانگی میتوانید با استفاده از پلاستیک خانگی مخصوص پوشش غذا یعنی همان ماده کشیده شدهای که از غلتک باز میشود یک صفحه یک چهارم موج خام بسازید . این پلاستیک همانند سلوفان رشتههایی در امتداد طول دارد که با یکی از محورهای اصلی منطبق میشود حدود نیم دو جین از لایهها را روی هم بگذارید و مواظب باشید که رشتهها با هم موازی بمانند. پلاستیک را با زاویه 45 درجه نسبت به محورهای یک قطبی کننده قرار داده و آن را از داخل یک تجزیه کننده چرخان مورد بررسی قرار دهید در هر فاصله زمانی یک لایه اضافه کنید تا آنجا که با چرخش تجزیه کننده تابیدگی تقریبا ثابت بماند در آن وضعیت نور دایرهای و یک تیغه یک چهارم موج خواهید داشت. تیغه موج تجارتی تیغههای موج تجارتی توسط پس افت خطی آنها طراحی میشوند که باید مثلا 140 نانومتر برای یک تیغه یک چهارم موج باشد به این معنی که این وسیله یک قدرت بازدارندگی 90 درجه تنها برای نور سبز به طول موج 560 نانومتر دارد. پس افت خطی معمولا با آن دقت کامل بدست نمیآید ولی چندین در حدود 140 + 20 نانومتر بیشتر واقعی است. پس افت یک تیغه موج میتواند با کمی کج کردنش نسبت به مقدار مشخصش افزوده یا کاسته شود. تیغه نیم موج دید کلی بسیاری از مواد بلورین از نظر نوری ناهمسانگردند یعنی خواص نوری آنها در امتدادهای درون یک نمونه مشخص یکسان نیست و یک ناهمسانگردی در درون بلور در یک ناهمسانگردی در ضریب شکست ظاهر میشود چنین موادی که دو ضریب شکست متفاوت از خود نشان میدهند دو شکستی نامیده میشوند. و ضریب شکست پرتو عادی و ضریب شکست پرتو غیرعادی نامیده میشود که پرتو عادی عمود بر محور نوری و با سرعت V<sub>1</sub> و پرتو غیر عادی موازی با محور نوری و با سرعت V<sub>ll</sub> حرکت میکند در تیغه نیم موج بین پرتو عادی و پرتو غیر عادی اختلاف فاز نسبی 180 درجه ایجاد میشود موج عادی قطبش دایرهای دارد در صورتیکه موج غیر عادی قطبش بیضوی دارد. پس سرعت حرکت موجها یکسان نخواهد بود. عملکرد تیغه نیم موج فرض کنیم که صفحه ارتعاش یک باریکه ورودی نور خطی زاویه اختیاری با محور سریع بسازد و فرض کنیم که ضریب شکست ماده منفی است یعنی V<sub>ll</sub>>V<sub>1</sub> و موج e (غیرعادی) سرعت بیشتر و طول موج بلندتری از موج o (عادی) دارد. هنگام خروج از تیغه یک تغییر فاز نسبی وجود خواهد داشت یعنی ( رادیان) با این اثر که E به اندازه 2 خواهد چرخید آشکار میشود که یک صفحه نیم موج به همین ترتیب نور بیضیوار را وارونه خواهد کرد. <br><br>به علاوه این صفحه با تغییر راست به چپ و برعکس ، جهت چرخش نور دایره (عادی) و ن بیضویوار (غیرعادی) را وارونه خواهد کرد. به تدریج که موجهای e و o از طریق هر تیغه پس افتی به پیش میروند اختلاف فاز نسبی آنها افزایش مییابد و بنابراین حالت قطبش موج بتدریج از یک نقطه به نقطه دیگر صفحه تغییر میکند، آشکار است که اگر ضخامت ماده چنان باشد که اختلاف راه نوری مضرب فردی از نصف طول موج باشد این ماده مانند یک صفحه نیم موج عمل میکند. انواع تیغه نیم موج تیغه نیم موج از جنس کلیست هر چند تصور رفتار کلیست ساده است ولی برای ساختن صفحات باز دارنده همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرد. تراشههای نازک کلیست کاملا شکنندهاند و دستکاری آنها مشکل است. اما اشکال بیشتر مربوط به دو شکستی آن است یعنی اختلاف بین ne و no که اندکی بیشتر از اندازه مناسب است. تیغه نیم موج از جنس کوارتز کوارتز با دو شکستی بسیار اندرکنش کاربرد زیادی دارد، اما فاقد صفحات شکافت طبیعی است و باید آن را برید ، تراشید و جلا داد. بنابراین خیلی گران تمام میشود. تیغه نیم موج از جنس میکا برای ساخت تیغه نیم موج عموما از بلور میکا استفاده می شود میکا به شکلهای متعددی وجود داست که این مقصود را به نحوی برآورده میسازد. متداولترین نوع آن موسکویت قهوهای کم رنگ است این بلور به آسانی به مقطع های وسیع ، فوقالعاده نازک و بسیار انعطاف پذیر شکافته میشود. به علاوه دو محور اصلی آن تقریباً بطور دقیق موازی صفحات شکافتاند. کمینه ضخامت یک صفحه نیم موج میکا حدود 60 میکرون است. تیغه نیم موج از جنس پلی وینیل الکل این ورقهها طوری کشیده میشوند که مولکولهای زنجیرهای دراز مربوط به ساختمان آلی آنها هم خط شوند به علت وجود ناهمسانگردی آشکار الکترونهای داخلی ماده دارای نیروی بستگی یکسان در امتداد عمود بر راستای این مولکولها نیستند. از اینرو این قبیل مواد دائما دو شکستیاند، حتی اگر بلوری نباشند. ساخت تیغه نیم موج توسط تیغه میکروسکوب میتوانید با چسباندن نواری از کاغذ سلوفان معمولی (گلاسه) روی سطح تیغه میکروسکوب یک تیغه نیم موج نسبتاً دقیق بسازید محور سریع ، یعنی امتداد ارتعاش موج سریعتر با امتداد عرضی در عرض پهنای نوار متناظر است در حالیکه محور آهستهتر در طول آن است سلوفان این نوار را در خلال ساختن به شکل ورقههایی در میآورند و در این فرآیند مولکولهایش هم خط شده و به آن خاصیت دو شکستی میدهند. قطبش(نور و موج)مقد مه نور یک نوع تابش الکترومغناطیسی است که از ترکیب دو میدان الکتریکی و مغناطیسی تشکیل یافته ا ست.تابش الکترومغناطیسی شامل میدان الکتریکی متغیر با زمان و میدان مغناطیسی متغیر با زمان میباشد که این دو میدان بر هم عمودند و موج درامتداد عمود برهر دوی آنها انتشار می یابد. هر تک موج الکترومغناطیسی یک میدان الکتریکی ویک میدان مغناطیسی مشخص دارد ولی از آنجا که نور خالص وجود ندارد که فقط شامل یک طول موج باشد(ما همواره با گروه موج روبرو هستیم) لذا با میدانهای الکتریکی ومغناطیسی درجهتهای مختلف مواجه خواهیم بود.میدان الکتریکی نور بزرگتر از میدان مغناطیسی آن میباشد وبیشتر خصوصیاتی که میدان الکتریکی دارد میدان مغناطیسی هم از آن تبعیت می کند و نیز چشم ما به میدان الکتریکی حساس است، از این رو ما در مبحث نور اغلب با میدان الکتریکی نور سر و کار داریم. تعریف قطبش میدان های الکتریکی امواج تشکیل دهنده به صورت اتفاقی در هر جهتی قرار می گیرند، لذا احتمال وجود میدان الکتریکی درتمام جهات یکسان خواهد بود.حال در مواردی لازم است که میدان الکتریکی را فقط در جهت خاصی داشته باشیم بنابراین باید به طریقی در جهات دیگر میدان را حذف کنیم وفقط آن یک جهت مورد نظر را داشته باشیم، این عمل قطبش نام دارد.البته بحث قطبش را در مورد عایق ها تحت عنوان قطبش عایق ها دنبال خواهیم کرد. نوری که عمل قطبش را روی آن انجام داده ایم، نور قطبیده و وسیله ای که این عمل را با آن انجام داده ایم، قطبشگر نور می نامند. انواع قطبش قطبش را از لحاظ منحنیی که نوک پیکان میدان الکتریکی در صفحه مختصات رسم می کند و اختلاف فازی که دو مؤلفه ارتعاشی میدان الکتریکی باهم دارند، به دو دسته عمده تقسم می کنند که عبارتند از:قطبش خطی ـ قطبش بیضیوار قطبش خطی اختلاف فاز بین مؤلفه های ارتعاشی میدان برابر (0 یا 180 درجه) می باشد و ارتعاش روی یک خط راست صورت می گیرد.و از ترکیب قطبش های دایروی راستگرد و چپگرد بوجود می آیند.این نوع قطبش به نوبه خودش به لحاظ منحنی فضایی اش بصورت زیر دسته بندی می گردد:• افقی • عمودی • مایل • قطبش بیضیوار در حالت کلی اختلاف فاز بین مؤلفه های ارتعاشی در قطبش بیضیوار هر زاویه ای می تواند باشد که ترکیب دو ارتعاش، منحنی بیضی به خود می گیرد این قطبش نیز به نوبه خودش بصورت زیر دسته بندی می گردد:• قطبش دایروی:در طبیعت فقط این نوع قطبش را داریم که مؤلفه های ارتعاشیش عمود بر هم هستند و دامنه های ارتعاشات باهم برابرند و به لحاظ اختلاف فاز (90 یا 270 درجه) به دو دسته قطبش دایروی راستگرد و قطبش دایروی چپ گرد تقسیم می شوند. • قطبش بیضوی:از ترکیب مناسب قطبش های دایروی راستگرد و چپگرد بوجود می آید که مؤلفه های ارتعاشیش عمودبرهم هستند و بر خلاف قطبش دایروی دامنه ارتعاشات برابر ندارد وبه لحاظ اختلاف فازی که دارند به دو دسته قطبش بیضوی راستگرد و قطبش بیضوی چپ گرد تقسیم می شوند. موضوعات ویژه در قطبش • قطبش خطی • قطبش بیضوی • قطبش دایروی • کاربردهای قطبش • پلاریمتری تعریف قطبش خطی : در قطبش خطی میدان الکتریکی ( یا میدان مغناطیسی ) موج ، در امتداد یک خط راست نوسان می کند، لذا باید اختلاف فاز بین مولفه های ارتعاش میدان 0 یا 180 درجه باشد. یعنی در این نوع قطبش ، موقعیت بردار میدان الکتریکی موج، زمانی که دامنه موج از یک مقدار بیشینه در یک جهت به یک بیشینه در جهت دیگر نوسان می کند، تغییر نمی یابد. به عبارت دیگر، در موج پلاریزه خطی راستای میدان تغییر نمی کند، کمیت متغیر اندازه میدان الکتریکی است که با فرکانس زاویه ای موج حول مقدار صفر نوسان می کند. مفهوم قطبش خطی با ارائه مثال: برای تفهیم بهتر قطبش خطی نور از مثال زیر کمک می گیریم : هر گاه یک سر طنابی را به بالا وپائین حرکت دهیم، موج عرضی ایجاد می شود و هر نقطه از ریسمان یک نوسان سینوسی روی خط مستقیم انجام می دهد، لذا این موج را موج پلاریزه خطی می گویند، از آنجا که نوسان طناب در یک صفحه واقع است، آن را موج پلاریزه تخت نیز می نامند. جابجایی این موج با رابطه (x( z ،t ) = a cos ( kz-t+ نشان داده می شود که درآن ، x جابجایی ( درامتداد ارتعاش ) ، z امتداد انتشار ، a دامنه و () ثابت فاز می باشد. این رابطه نشان می دهد که جابه جایی درهرلحظه یک منحنی کسینوسی خواهد بود. حال یک شکاف باریک و بلند در مسیر طناب قرار می دهیم. • اگر طول شکا ف در امتداد ارتعاش طناب باشد، دراین صورت طناب از داخل شکاف عبور کرده، در طرف د یگر با همان دامنه به مسیر خود ادامه می دهد. • اگر طول شکاف بر امتداد ارتعاش طناب عمود باشد، تقریبا چیزی به طرف دیگر شکاف عبور داده نمی شود. • اگر طول شکاف با امتداد ارتعاش زاویه دیگری بسازد، دامنه موج عبوری تغییر خواهد کرد. علت این امر آن است که شکاف فقط مولفه ای از جابجایی را از خود عبور می دهد که در امتداد طول شکاف باشد. لازم به ذکر است که اگر موج طولی در امتداد طناب انتشار می یافت، دامنه موج عبوری در همه جهت های شکاف یکسان بود. بنابراین تغییر دامنه موج عبوری با تغییر امتداد شکاف ، ناشی از عرضی بودن موج است. مفهوم قطبش خطی نور: • می دانیم که نور( امواج الکترومغناطیسی ) از ترکیب میدان های الکتریکی و مغناطیسی تشکیل می شود. این دو میدان در راستای عمود بر هم ارتعاش می کنند و راستای ارتعاش هر دو بر راستای انتشار موج عمود است. لذا امواج نوری ، امواجی عرضی هستند. انجام آزمایش فوق ، در مورد نور ماهیت عرضی بودن موجهای نوری را ثابت می کند. • حال نوسان طناب را که نمونه ای از قطبش خطی بود، در مورد نور غیر پلاریزه بسط می دهیم. هر گاه صفحه ارتعاش موج به صورت تصادفی در فاصله زمانهای بسیار کوتاه عوض شود، موج را موج غیر پلاریزه گویند. یعنی در این موج، میدان الکتریکی (یا مغناطیسی) در تمام جهات ارتعاش می کند. • اگر موج غیر پلاریزه ای روی شکافی فرود آید، چون میدان الکتریکی در همه جهات مولفه دارد، لذا امتداد ارتعاشی که در راستای طول شکاف قرار دارد، ازشکاف عبور خواهد کرد و بدین ترتیب در طرف دیگر شکاف میدان الکتریکی فقط یک مولفه خواهد داشت، یعنی نور عبوری پلاریزه خواهد بود. • در این مورد شکاف در هر جهتی قرار بگیرد، مولفه مربوط به آن امتداد عبور خواهد کرد و همواره موج عبوری وجود خواهد داشت. پس چرخش شکاف بر دامنه موج عبوری تاثیر نخواهد گذاشت. ادامه خواندن مقاله کريستالهاي دوشکستي Birefringence Crystals

نوشته مقاله کريستالهاي دوشکستي Birefringence Crystals اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد هندسه ترسيمي

$
0
0
 nx دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : هندسه ترسیمی به نام داننده مقدار بخش اول: چند ترسیم1-روش رسم متساوی‌الاضلاع:دایره‌ای به شعاع r ترسیم كرده دو خط عمود بر هم آن را رسم می‌كنیم از محل تقاطع قطر و محیط دایره به اندازه‌ی شعاع r قوسی می‌زنیم كه دایره را در دو نقطه‌ی M و N قطع كند. امتداد همان قطری كه از آن به شعاع r رسم كرده‌ایم (یعنی A) رأس دیگر مثلث است. 2-روش رسم مربع:دایره‌ای به شعاع معلوم r و دو قطر عمود بر هم AB و CD را رسم می‌كنیم. به شعاع r از محل تقاطع قطرها با محیط (نقاط A و B و C و D) قوسی می‌زنیم تا همدیگر را قطع‌ كنند. امتداد این نقاط كه از مركز دایره می‌گذرد دایره را در نقاط M و N و S و Q قطع می‌كند كه از اتصال این 4 نقطه مربع پدید می‌آید. 3-روش رسم 6ضلعی و 8ضلعی:ابتدا دایره‌ای به شعاع r رسم كرده 2 قطر عمود بر هم آن را رسم می‌كنیم. عمود منصف پاره‌خط OA را رسم می‌كنیم و سپس پرگار را به اندازه‌ی AE باز می‌كنیم و كمانهایی به مركز D و C در طرفین این دو نقطه رسم می‌كنیم تا 4 نقطه‌ی S M و N و P و Q بدست آید. نقاط مورد نظر را به هم وصل می‌كنیم تا 6ضلعی مورد نظر بدست آید. دایره‌ای به شعاع معلوم r و دو قطر عمود بر هم AB و CD را رسم می‌كنیم. به شعاع معلوم r از محل تقاطع قطرها با محیط می‌زنیم تا همدیگر را قطع كنند. این نقاط كه از مركز دایره می‌گذرند دایره را در نقطه قطع می‌كنند. با اتصال این نقاط به همدیگر 8ضلعی مورد نظر بدست می‌آید. 4-روش رسم 5ضلعی:دایره به شعاع r و اقطار عمود بر هم AB و CD را رسم می‌كنیم. عمودمنصف OC را رسم می‌كنیم. نقطه‌ی E نقطه‌ی كمكی اول است. به شعاع AE و از نقطه‌ی E قوسی می‌زنیم تا قطر CD را در نقطه‌ای مانند F قطع كند. F وتری از دایره‌ی ترسیم شده است.نقطه‌ی F نقطه‌ی كمكی دوم است. به اندازه‌ی AF روی دایره‌ی موجود جدا می‌كنیم (نقطه‌ی M) AM یكی از اضلاع 5 ضلعی مفروض است. به اندازه‌ی AM روی محیط دایره جدا كرده نقاط بدست آمده را به هم وصل می‌كنیم. 5-رسم nضلعی منتظم:دایره به شعاع r و رسم قطر AB. قطر AB را به n قسمت مساوی تقسیم می‌كنیم. به اندازه‌ی طول AB از دو نقطه‌ی A و B قوسی می‌زنیم. این دو قوس همدیگر را در نقاط E و F قطع می‌كنند. از نقاط E و F، یك در میان بر نقاط واقع بر روی قطر AB وصل می‌كنیم و امتداد می‌دهیم تا محیط دایره را قطع كند. به این ترتیب دایره به n قسمت مساوی تقسیم می‌شود. بخش دوم: كلیاتمقدمه: هندسه قسمتی از ریاضیات است كه از اشكال و روابط بین آنها بحث می‌كند و تمامی این اشكال در ذهن ساخته می‌شود لذا هندسه ورزشی است برای تقویت ذهن و تجسم اشكال كه ممكن است وجود خارجی داشته باشند یا نداشته باشند.برای شروع لازم است ابتدا شكلی به نام نقطه در ذهن ساخته شود كه بدون بعد است در نتیجه چنین شكلی در طبیعت وجود نخواهد داشت ولی محل آن را می‌توان روی صفحه‌ی كاغذ با اثر یك مداد نشان داد. اگر همچنین نقطه‌ی فرضی در فضا حركت كند مسیری را طی خواهد كرد كه دارای فقط یك بعد خواهد بود و آن را یك منحنی گویند. در یك حالت خاص اگر همچنین نقطه‌ی متحرك در مسیر خود جهت حركت خود را تغییر ندهد آن مسیر را خط مستقیم یا به طور ساده (خط) گویند. اگر این خط یا به طور كلی آن منحنی در فضا حركت كند یك شكل دوبعدی ایجاد می‌گردد كه آن را یك (سطح) گویند اگر در یك حالت خاص خطی دلخواه مانند D متكی بر خط ثابتی مانند به موازات خود حركت كند سطحی ایجاد می‌گردد كه آن را صفحه‌ی مسطح یا صفحه‌ی هندسی گویند. برای نشان دادن این سطح فقط 2 خط از خط متحرك و دو خط دیگر یكی و دیگری موازی با كافی خواهد بود. لذا این صفحه را مطابق شكل (2) به صورت متوازی‌الاضلاعی نشان داده و صفحه p می‌نامیم. كه در یك حالت خاص ممكن است آن را به شكل مستطیل نیز رسم كرد. اگر این سطح مسطح یا هر سطح دلخواه دیگری در فضا حركت كند یك شكل 3 بعدی ایجاد می‌گردد كه آن را حجم گویند. پس بطور كلی میتوان گفت:-نقطه: كوچكترین جزء هندسی است كه بدون بعد بوده و از برخورد 2 خط بوجود می‌آید.-خط: مكان هندسی مجموعه‌ای از نقاط را گویند. -فصل مشترك: فصل مشترك 2 خط یك نقطه، 2 صفحه یك خط و 2 فضا یك صفحه است. 2-انواع هندسه:اگر تمام اشكال مورد بحث روی یك صفحه‌ی هندسی قرار بگیرند آن را هندسه‌ی (مسطحه) و اگر همه‌ی آنها روی یك صفحه واقع نباشند آن را هندسه‌ی (فضایی) می‌نامند. نشان دادن اشكال هندسه‌ی مسطحه ساده‌تر است زیرا می‌توان آنها را بر روی كاغذ ترسیم كرد ولی برای نشان دادن اشكال فضایی چون فضای 3 بعدی در اختیار نیست رسم آن مستلزم قوانینی است كه آنها را بتوان روی صفحه‌ی كاغذی 2 بعدی نشان داد. برای این مطلب 2 روش متفاوت وجود دارد كه آنها را هندسه‌ی (ترسیمی) و هندسه (رقومی) می‌گویند. در هر روش مطالب به وسیله‌ی رسم نشان داده می‌شود. اگر از اعداد و حروفات نیز استفاده شود، آن را هندسه‌ی تحلیلی گویند.3-صفحه‌ی تصویر:برای نمایش یك جسم احتیاج به سطحی است مستوی كه از لحاظ هندسی طول و عرض محدود ندارد كه به آن صفحه‌ی تصویر گفته می‌شود.4-تعریف تصویر:اگر نقطه‌ای مانند M (جسم) بین ناظر و صفحه‌ی تصویر (صفحه P) قرار بگیرد و شعاع مصور از نقطه‌ی M بگذرد و صفحه‌ی P را در نقطه‌ی m قطع كند نقطه‌ی m را تصویر نقطه‌ی M و صفحه‌ی p را صفحه‌ی تصویر می‌گویند. 5-تصویر یك نقطه روی صفحه: مطابق شكل (1) صفحه‌ی هندسی P و امتداد ثابت را در نظر می‌گیریم كه با صفحه‌ی P موازی نیست. از نقطه‌ی M موازی با رسم می‌كنیم تا صفحه‌ی P را در نقطه‌ی َM قطع كند. َM تصویر نقطه‌ی M روی صفحه‌ی P در امتداد نامیده می‌شود.اگر در یك حالت خاص امتداد بر صفحه‌ی P عمود باشد از نقطه‌ی M موازی با رسم كنیم بر صفحه‌ی P عمود خواهد شد. پای عمود یعنی نقطه‌ی َM را تصویر قائم نقطه‌ی M روی صفحه‌ی P می‌گویند. چون این حالت كاربرد زیادی دارد مطابق شكل (Z) َM را بطور ساده‌تر تصویر نقطه‌ی M روی صفحه‌ی P و مطابق شكل (1) َM را تصویر مایل نقطه‌ی M روی صفحه‌ی P می‌گویند. در تصویر قائم امتداد لازم نخواهد بود زیرا خطوط را عمود بر صفحه رسم كرده‌ایم در شكلهای بالا بین M و َM تناظر یك به یك برقرار نیست زیرا با معلوم بودن M برای َM فقط یك جواب بدست می‌آید. چون هر خط مستقیم صفحه‌ی هندسی را فقط در یك نقطه قطع می‌كند. ولی با معلوم بودن َM بیشمار جواب برای M می‌توان بدست آورد زیرا هر نقطه‌ی روی خط َMM انتخاب شود تصویر آن نیز نقطه‌ی َM خواهد شد پس شرایط دیگری لازم است تا محل نقطه‌ی M مشخص شود بنابر قرارداد فاصله نقطه تا بالای صفحه مثبت و فاصله نقاط پایین صفحه منفی انتخاب شده است. در این صورت هر نقطه روی صفحه‌ی P با یك نقطه و عدد مشخص خواهد شد این روش را هندسه رقومی گویند. اگر مطابق شكل (4) تصاویر نقطه‌ی M را روی دو صفحه‌ی P و Q داشته باشیم برای نقطه M فقط یك جواب بدست خواهد آمد. از َM عمودی بر P و از َM عمودی بر Q اخراج می‌كنیم كه همدیگر را فقط و فقط در یك نقطه یعنی نقطه‌ی M قطع خواهند كرد. برای سادگی مطابق شكل (5) این دو صفحه را عمود بر هم در نظر گرفته و نقطه‌ی واقع در فضا را با یك حرف بزرگ مانند M نشان می‌دهند. یكی از این دو صفحه، صفحه‌ای افق و دیگری صفحه‌ی قائم نامیده می‌شود. كه به ترتیب با H و V نشان داده شده.تصاویر نقاط فضازا روی این صفحات با حروفات كوچك اسم همان نقطه نشان داده و برای تصویر قائم پرین در نظر می‌گیریم. فصل مشترك این دو صفحه را با xy نشان می‌دهند كه آن را خط زمین یا خط‌الارض می‌گویند. اگر روی صفحه‌ی افق قرار گرفته و به صفحه‌ی قائم نگاه كنیم بایستی x در سمت چپ و y در سمت راست قرار گیرد. فاصله‌ی نقطه‌ی M از صفحه‌ی افق ارتفاع نقطه‌ی M و فاصله‌ی آن از صفحه‌ی قائم بعد نقطه‌ی M گفته می‌شود. اگر مطابق شكل صفحه‌ای را از 3 نقطه‌ی M و m و َM بگذرانیم بر خط‌الارض یعنی xy عمود خواهد بود و 4 ضلعی حاصل مستطیل خواهد گردید. در نتیجه بعد و ارتفاع هر نقطه را روی صفحه افق و قائم می‌توان نشان داد. مطابق شكل 6 دو صفحه‌ی افق و قائم نشان داده‌ شده‌اند صفحه‌ی افق فضا را به دو ناحیه‌ی بالا و پایین تقسیم می‌كند. بنا به قرارداد ارتفاع نقاط بالای صفحه مثبت و پایین صفحه منفی خواهد بود. صفحه‌ی قائم نیز هریك از آن دو فضا را به دو ناحیه‌ی جلوی آن صفحه و پشت آن صفحه تقسیم می‌كند. بنا به قرارداد بعد نقاط جلوی آن صفحه مثبت و بعد نقاط پشت آن صفحه منفی خواهد بود. به طور كلی:-نقاط واقع در ناحیه‌ی اول كه با (I) نشان داده شده است دارای بعد و ارتفاع مثبت خواهند بود مانند نقطه‌ی A.-نقاط واقع در ناحیه‌ی دوم كه با (II) نشان داده شده است دارای ارتفاع مثبت و بعد منفی خواهد بود مانند نقطه‌ی C. -نقاط واقع بر ناحیه‌ی سوم كه با (III) نشان داده شده است دارای بعد و ارتفاع منفی خواهد بود مانند نقطه‌ی D.-نقاط واقع بر ناحیه‌ی چهارم كه با (IV) نشان داده شده است دارای بعد مثبت و ارتفاع منفی خواهد بود مانند نقطه‌ی B.با معلوم بودن ارتفاع و بعد یك نقطه محل دقیق آن نقطه در فضا مشخص نخواهد شد. زیرا بی‌نهایت نقطه می‌توان یافت كه بعد و ارتفاع یكسان داشته باشد لذا مطابق شكل (7) از نقطه‌ی I در وسط xy صفحه‌ای را بر xy عمود می‌كنیم كه بر هر صفحه‌ای افق و قائم عمود باشند. به كمك این 3 صفحه فضا به 8 ناحیه تقسیم می‌شود. اگر صفحه‌ی جدید را با نام p بنامیم. آن را صفحه‌ی نیم‌رخ را طول آن نقطه می‌نامند. نقاط واقع در جلوی صفحه‌ی نیم‌رخ دارای طولهای منفی و نقاط واقع در پشت صفحه‌ی نیم‌رخ دارای طولهای مثبت خواهد بود. مثلاً نقطه‌ی A دارای ارتفاع و بعد مثبت ولی طول منفی است.ملخص یك نقطه:دو صفحه‌ی عمود بر هم q (صفحه‌ی افقی تصویر) و V (صفحه‌ی قائم تصویر) را در نظر می‌گیریم نقطه‌ی I وسط xy، فصل مشترك این دو صفحه و محل عبور صفحه‌ی نیم‌رخ است. نقطه‌ی مفروض را در ناحیه‌ی اول انتخاب كرده و عمودهای aA و Aَa را به ترتیب بر صفحات افق و قائم رسم می‌كنیم. A را تصویر افقی وَa را تصویر قائم نقطه‌ی A می‌نامیم. بنا به مطالب گفته شده Aa ارتفاع نقطه‌ی A و َAa بعد نقطه‌ی A می‌باشد. و صفحه‌ای كه بر این دو خط (Aa و َAa) می‌گذرد موازی با صفحه‌ی نیم‌رخ و در نتیجه عمود بر خط‌الارض (فصل مشترك) خواهد بود. از چهارضلعی َaama كه یك مستطیل است معلوم می‌شود كه بعد یك نقطه فاصله‌ی تصویر افقی آن نقطه از خط‌الارض و ارتفاع هر نقطه نیز فاصله‌ی تصویر قائمش از خط‌الارض می‌باشد. حال اگر قسمتی از صفحه‌ی قائم را كه در بالای صفحه‌ی افق است به اندازه 900 دوران دهیم (در جهت نشان داده شده تا بر صفحه‌ی افق منطبق شود خط َma نیز حول محور xy بر روی صفحه‌ی نیم‌رخ دوران می‌یابد. پس از انطباق بر صفحه‌ی افق نقطه‌ی َa در وضعیت جدید 1 َa قرار می‌گیرد به طوری كه نقطه‌ی a در زیر خط‌الارض و 1 َa در بالای خط‌الارض قرار خواهد گرفت. خطی كه این دو تصویر را به هم وصل می‌كند. عمود بر خط‌الارض بوده كه آن را رابط نقطه‌ی A می‌نامند. شكل 8 را ملخص نقطه‌ی A می‌گویند. پس در ملخص هر نقطه تصاویر افق و قائم هر نقطه بایستی روی یك خط رابط قرار گیرد. ملخص نقاط A در ناحیه‌ی اول B در ناحیه‌ی دوم C در ناحیه‌ی سوم و D در ناحیه‌ی چهارم به صورت زیر خواهد بود:الف) نقطه‌ی A در ناحیه‌ی اول: اگر نقطه در ناحیه‌ی اول باشد بعد و ارتفاع هر دو مثبت بوده تصویر افقی در زیر و تصویر قائم در بالای خط‌الارض خواهد بود. ب)اگر نقطه در ناحیه‌ی دوم باشد بعد منفی و ارتفاع مثبت بوده و هر دو تصویر نقطه در بالای صفحه قرار می‌گیرد. ج)اگر نقطه در ناحیه‌ی سوم باشد بعد و ارتفاع هردو منفی بوده و تصویر افقی در بالا و تصویر قائم در زیر خط زمین قرار می‌گیرد. د)اگر نقطه در ناحیه‌ی چهارم باشد بعد مثبت و ارتفاع منفی است و هردو تصویر در زیر خط زمین قرار می‌گیرند. هـ) نقاط واقع بر روی صفحه‌ی افق تصویر ارتفاعشان صفر و بعدشان مثبت یا منفی است. و)نقاط واقع بر روی صفحه‌ی قائم تصویر بعدشان صفر و ارتفاعشان مثبت یا منفی است. ز)نقاط واقع بر روی خط‌الارض بعد و ارتفاعشان هردو صفر است. صفحات نیمساز فرجه‌ها:صفحاتی كه فرجه‌ی بین صفحات تصویر را نصف كند صفحات نیمساز فرجه‌ها نامیده می‌شوند. كه یكی صفحه‌ی نیمساز فرجه‌ی اول و سوم و دیگری صفحات نیمساز فرجه‌ی دوم و چهارم خواهد بود. ملخص نقاط واقع بر روی صفحات نیمساز فرجه‌ها: چون فاصله‌ی هر نقطه روی صفحات نیمساز فرجه‌ها از دو وجه آن به یك اندازه است. بنابراین بعد و ارتفاع نقاط واقع در صفحات نیمساز فرجه یا مساوی و یا قرینه‌اند كه ملخص آنها بصورت شكل 10 خواهد بود. فاصله‌ی نقطه از خط‌الارض:از نقطه‌ی A عمود Aa را بر صفحه‌ی افق و عمود aa را بر خط‌الارض رسم می‌كنیم. بنابر قضیه‌ی سه عمود Aa نیز بر خط‌الارض عمود بوده و فاصله‌ی نقطه‌ی A از خط‌الارض می‌باشد. به طوری كه از شكل 11 پیداست فاصله‌ی نقطه تا خط‌الارض وتر مثلث قائم‌الزاویه‌ای است كه یك ضلع آن بعد و ضلع دیگرش ارتفاع همان نقطه است. بنابراین در هر حالت اندازه‌ی این فاصله وتر مثلث قائم‌الزاویه‌ای است كه اضلاع مجاور زاویه‌ی قائمه‌ی آن قدر مطلق بعد و ارتفاع نقطه می‌باشند.مثال: ملخص نقطه‌ای را رسم كنید كه بعد آن و فاصله‌ی آن از خط‌الارض معلوم است. مثال: ملخص نقطه‌ای را رسم كنید كه فاصله‌اش با خط‌الارض مساوی x و ارتفاع آن مساوی فاصله‌اش از صفحه‌ی نیمساز فرجه‌ی اول باشد. فصل سوم1)ملخص خط مستقیم:می‌دانیم برای نشان دادن یك خط در فضا كافی است 2 نقطه آن را نمایش دهیم پس اگر ملخص‌های 2 نقطه از خطی معلوم باشند آن خط را می‌توان مشخص كرد. اگر مطابق شكل 12َaa و َbb، 2 نقطه از خطی باشند كه از 2 نقطه‌ی A و b می‌گذرد تصویر افقی آن خط و خطی كه از َaa می‌گذرد تصویر قائم آن خط خواهد شد. اگر نقطه‌ای مانند M روی خط باشد تصاویر آن روی تصاویر خط بر یك رابط واقع می‌شود مانند شكل 13 چنانچه نقطه‌ای پاره‌خطی را به نسبت معلوم تقسیم كند تصاویر نقطه نیز تصاویر آن پاره‌خط را به همان نسبت تقسیم خواهد كرد.‌ مثلاً نقطه‌ای كه وسط یك پاره‌خط باشد تصاویرش نیز وسط تصاویر پاره‌خط خواهد بود. 2)فصل مشترك خط با صفحات تصویر (آثار یك خط):مطابق شكل 14 خط و َ را در نظر می‌گیریم. محل تلاقی این خط با صفحه‌ی افق نقطه‌ای است كه روی صفحه‌ی افق قرار گرفته است و ارتفاع آن صفر است. چون فاصله‌ی نقاط َ از خط زمین ارتفاع نقاط مختلف خط می‌باشد َ خط زمین را در هر نقطه‌ای قطع كند ارتفاع آن نقطه صفر بوده و محل برخورد خط با صفحه‌ی افقی بدست می‌آید. چون a و َa روی یك رابط قرار دارند از نقطه‌ی َa رابط را رسم كرده تا را در نقطه‌ی a قطع كند. به همین ترتیب محل برخورد با خط زمین نقطه‌ای را مشخص می‌سازد كه بعد آن صفر است. با رسم رابط در این نقطه فصل مشترك خط با صفحه‌ی قائم بدست می‌آید كه نقطه‌ی َbb می‌باشد. مثال: روی خط مفروض َdd ملخص نقطه‌ای از آن را تعیین كنید كه ارتفاع آن معلوم است. مثال: روی خط فرضی َ ملخص نقطه‌ای از آن را با بعد معلوم پیدا كنید. مثال: ملخص خطی را رسم كنید كه با صفحه‌ی افق موازی باشد. 3)خطوط خاص:بنا به مطالب گفته شده مطابق شكل 15 ملخص خط مستقیم با استفاده از ملخص‌های 2 نقطه آن مانند a و َbb رسم می‌گردد. خطی كه از 2 نقطه‌ی a و b می‌گذرد تصویر افقی و خطی كه از 2 نقطه‌ی َbَa می‌گذرد تصویر قائم آن خط است كه این خطوط را به نامهای َaa و َbb یا به صورت d و َd می‌خوانیم. نسبت به اینكه این خط مستقیم موازی صفحات تصویر باشد یا نه حالتهای خاصی به شرح زیر وجود دارد. 4)خط افقی یا افقیه:اگر مانند شكل 16 خط D روی صفحه‌ای مانند P باشد كه موازی صفحه‌ی افق است. آن خط نیز با صفحه‌ی افق موازی بوده و آن را خط افقی یا افقیه می‌نامند. در این صورت ارتفاع تمام نقاط آن خط با هم مساوی و تصویر قائم آن خط با خط زمین موازی خواهد بود. تصویر افقی خط نیز با خود خط موازی قرار خواهد گرفت. در نتیجه مطابق شكل 16 زاویه‌ی بین تصویر افقی خط با خط زمین برابر با زاویه‌ی خط با صفحه‌ی قائم خواهد بود.مثال: از نقطه‌ی داده شده خط افقی چنان رسم كنید كه با خط زمین زاویه‌ی 600 داشته باشد. 5) خط مواجهه:مطابق شكل 17 خط D روی صفحه‌ای مانند P است كه با صفحه‌ی قائم تصویر موازی است. تصویر افقی آن خط با خط زمین موازی خواهد بود پس بعد تمام نقاط روی آن با هم مساوی‌اند. تصویر قائم آن نیز با خود خط موازی خواهد بود. در نتیجه زاویه‌ای كه تصویر قائم با خط زمین می‌سازد با زاویه‌ی بین خود خط و صفحه‌ی افق مساوی خواهد بود. این خط را خط مواجهه می‌نامند.6) خط جبهی یا جبهیه:اگر خط D مطابق شكل موازی صفحه‌ی افق و قائم قرار بگیرد با فصل مشترك آنها یعنی با خط زمین موازی خواهد بود و هردو تصویر افقی با آن نیز با خط زمین موازی خواهد بود پس بعد و ارتفاع تمام نقاط آن یكسان است. این خط را خط جبهی یا جبهیه گویند. 7 خط قائم: مطابق شكل 19 خطی بر صفحه‌ی افق عمود باشد آن را خط قائم می‌نامیم در این حالت تصویر افقی این خط یك نقطه بوده و تصویر قائم آن خطی است كه بر خط زمین عمود است كلیه‌ی نقاط واقع بر روی این خط تصاویر افقی‌شان بر هم منطبق و روی تصویر افقی خط واقعند. ملخص این خط به صورت شكل 19 خواهد بود. هر خط متقاطع با خط قائم تصویر افقی‌اش از تصویر افقی خط قائم می‌گذرد. ادامه خواندن مقاله در مورد هندسه ترسيمي

نوشته مقاله در مورد هندسه ترسيمي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله احتراق در موتورهاي اشتعال – جرقه اي

$
0
0
 nx دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : احتراق در موتورهای اشتعال – جرقه ای موتورهای اشتعال ( احتراق ) جرقه ای یا اتو اصول كاركرد این سیستم ، یك موتور احتراقی می باشد كه با استفاده از اشتعال بیرونی ، انرژی موجود در سوخت ( بنزین ) را به انرژی جنبشی ( سینتیك ) تبدیل می كند . این نوع موتورها برای كاركرد خود از یك مخلوط سوخت – هوا ( بر پایه بنزین یا گاز ) استفاده می كنند . هنگامی كه پیستون در داخل سیلندر به سمت پایین حركت می كند مخلوط سوخت هوا به داخل سیلندر كشیده شده و هنگامی كه پیستون به سمت بالا حركت می كند این مخلوط به صورت متراكم در می آید. این مخلوط ، سپس در فواصل زمانی معین و توسط شمع ها ، جهت احتراق آماده می شود . گرمایی كه در طی مرحله احتراق حاصل می شود باعث بالا رفتن فشار سیلندر گردیده و سپس پیستون باعث به حركت درآمدن میل لنگ شده و در نتیجه این فعل و انفعال ، انرژی مكانیكی ( قدرت ) حاصل می گردد . پس از هر مرحله احتراق كامل ، گازهای موجود از سیلندر خارج شده و مخلوط تازه ای از سوخت – هوا به داخل سیلندر كشیده ( وارد )می شود . در موتوراتومبیلها تبدیل گازها ( جابه جایی گازهای موجود ) بر اساس اصول چهار مرحله آغاز احتراق ( چهار حالت موتور ) و نیز حركت میل لنگ كه برای هر احتراق كاملی مورد نیاز می باشد ، صورت می گیرد . ( شكل 1 ) اصول كاركرد موتورهای چهار زمانه ای موتورهای احتراقی چهار زمانه ای از سوپاپهایی جهت كنترل جریان گاز بهره می گیرند . چهار حالت موتور عبارتند از :1- حالت تنفس2- حالت تراكم و جرقه3- حالت انفجار4- حالت تخلیه-حالت تنفس سوپاپ هوا ( ورودی ) : باز سوپاپ دود ( خروجی ) : بستهحركت پیستون : به سمت پایین احتراق : وجود ندارد . حركت رو به پایین پیستون باعث افزایش حجم مفید داخل سیلندر شده و بدین طریق مخلوط سوخت – هوای تازه از داخل سوپاپ ورودی ، وارد سیلندر می شود . – حالت تراكم و جرقه سوپاپ هوا( ورودی ) : بسته سوپاپ دود ( خروجی ) : بستهحركت پیستون : به سمت بالااحتراق : فاز اشتعال اولیه هنگامی كه پیستون به سمت بالا حركت می كند باعث كاهش حجم مفید سیلندر شده و مخلوط سوخت – هوا را متراكم می كند . درست چند لحظه قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا شمع بالای سیلندر جرقه زده و باعث احتراق مخلوط سوخت – هوا می شود . نسبت تراكم توسط مقدار حجم سیلندر و حجم تراكم مطابق ذیل محاسبه می شود: =( V n + Vc ) Vc نسبت تراكم در خودروهای مختلف بستگی به طراحی موتور دارد . افزایش نسبت تراكم در موتورهای احتراق داخلی ، باعث افزایش بازده گرمایی و مصرف سوخت می گردد . به طور مثال افزایش نسبت تراكم از 6:1 به 8:1 باعث زیاد شدن بازده گرمایی به مقدار 12 درصد می گردد . آزادی عمل در افزایش نسبت تراكم ، توسط عامل به نام « ضربه » ( یا پیش اشتعال ) محدود می شود . « ضربه » بر اثر فشار ناخواسته و احتراق كنترل نشده به وجود می آید . این عامل باعث به وجود آمدن خساراتی به موتور می شود . سوختهای نامناسب و نیز شكل نامناسب محفظه احتراق باعث بوجود آمدن این پدیده در نسبت تراكم های بالاتر می شود . -مرحله قدرتسوپاپ هوا ( ورودی ) : بسته سوپاپ دود ( خروجی ) : بستهحركت پیستون : به سمت بالااحتراق : به صورت كامل انجام گرفته است . هنگامی كه شمع ، جهت احتراق مخلوط سوخت – هوا جرقه می زند ، مخلوط گاز منفجر شده و در نتیجه دما افزایش پیدا می كند . در اثر این فعل و انفعال سطح فشار نیز در داخل سیلندر افزایش پیدا كرده و پیستون را به سمت حركت می دهد . نیروی حاصله از حركت پیستون از طریق شاتون به میل لنگ و به شكل انرژی مكانیكی انتقال می یابد . این مرحله منبع اصلی قدرت موتور می باشد. توان خروجی با افزایش سرعت موتور و گشتاور بیشتر و مطابق معادله ذیل افزایش می یابد : P=M. -مرحله تخلیهسوپاپ هوا ( ورودی ) : بستهسوپاپ دود ( خروجی ) : بازحركت پیستون : به سمت بالا احتراق : وجود ندارد . هنگامی كه پیستون به سمت بالا حركت می كند گازهای مصرف شده ( دود ) را از طریق سوپاپ دود باز شده به سمت بیرون حركت می دهد . این سیكل پس از این مرحله دوباره تكرار خواهد شد . مدت زمان باز بودن سوپاپها در یك زاویه معین باعث جریان بهتر گاز شده و پر شدن تخلیه كامل سیلندر را بهبود می بخشد . ( شكل 2 ) سیستم های آرایش مخلوط سوخت – هوا وظیفه سیستمهای كاربراتوری یا انژكتوری ، تامین مخلوط سوخت و هوا جهت شرایط كاركرد آنی موتور می باشد . در سالهای اخیر سیستمهای انژكتوری روش جدیدی را ابداع نمودند كه مزایایی از قبیل صرفه اقتصادی ، بازده بیشتر موتور ، قابلیت رانندگی بهتر و نیزآلودگی كمتر را در بر داشته است . سیستمهای انژكتوری با تعیین دقیق مقدار هوای ورودی وظیفه تامین مقدار مشخصی از سوخت را مطابق با شرایط بار موتور به عهده داشته و نیز كمترین آلودگی خروجی را نیز در بر خواهند داشت . در این سیستم و به جهت ثابت نگه داشتن كمترین آلودگی تركیب و ساختار مخلوط سوخت – هوا به صورت كاملاً دقیق كنترل می شود . سیستم های انژكتوری چند نقطه ای در این نوع سیستم از هر انژكتور به طور جداگانه برای پاشش سوخت ، مستقیماً از سوپاپ ورودی به داخل سیلندر مجزا استفاده می شود . به عنوان مثالی از این سیستم می توان سیستمهای KE-jetronic و L-jetronic رانام برد ( شكل 4 ) سیستمهای انژكتوری مكانیكی سیستم K- jetronic یك سیستم انژكتوری مكانیكی با كاربردی وسیع می باشد این سیستم سوخت را بطور مداوم و پیوسته پاشش می كند . سیستمهای انژكتوری مكانیكی – الكترونیكی سیستم KE-jetronic نوع جدیدتری از سیستم K- jetronic و با قابلیتهای بیشتری می باشد . این سیستم محدوده بیشتری از اطلاعات كاركرد موتور را به سیستم كنترل حافظه باز الكترونیكی فراهم كرده و در نتیجه وظیفه تامین دقیق سوخت را در شرایط مختلف كاركرد موتور به عهده خواهد داشت .سیستمهای انژكتوری الكترونیكی سیستمهای انژكتوری الكترونیكی از انژكتورهای الكترو – مغناطیسی جهت پاشش سوخت به طور متناوب استفاده می كنند . به عنوان مثالی از این نوع سیستمها می توان سیستمهای L-ketronic و LH-jetronic و MotronicSystem را نام برد . سیستم های انژكتوری تك نقطه ای سیستم های انژكتوری تك نقطه ای ازیك واحد انژكتوری كنترل الكترونیكی و نیز یك انژكتور الكترو – مغناطیسی كه مستقیماً در بالای دریچه گاز قرار دارد ، استفاده می كنند . این انژكتور سوخت را به صورت متناوب به داخل مانیفولد ورودی پاشش می كند . به عنوان مثالی از این نوع سیستم ، می توان Mono-jetronic را نام برد . ( شكل 5 ) مزایای سیستم های انژكتوری سوخت رسانی كاهش مصرف سوخت این سیستم تمامی اطلاعات ضروری كاركرد موتور ( نظیر سرعت موتور ، بار موتور، درجه حرارت ، میزان گشودگی دریچه گاز ) را جهت تطابق دقیق شرایط كاركرد دینامیكی یا ساكن ، مشخص كرده و بدینوسیله مقدار دقیق سوخت خورد نیاز موتور را تحت شرایط مشخص شده تامین می كند . افزایش بازده موتور سیستمهای K-jetronic و L-jetronic آزادی عمل بیشتری را جهت پر شدن كامل سیلندر ( بازده حجمی ) و گشتاور بالاتر فراهم می كند . این عمل باعث افزایش توان خروجی و نیزبهبود نمودار گشتاور خواهد شد . هم چنین Mono-jetronic قابلیت تطابق با سیستمهای اندازه گیری جداگانه سوخت و هوا رانیز دارا می باشد. قابلیت شتابگیری سریع تمامی سیستمهای انژكتوری خود را با تغییرات بار موتور در هر شرایط كاركرد ، بدون هیچ وقفه ای مطابقت می دهند . این قابلیت در هر دو سیستم انژكتوری تك نقطه ای و نیز سیستم چند نقطه ای وجود دارد . سیستمهای چند نقطه ای سوخت را مستقیماً به طرف سوپاپ ورودی پاشش می كنند . در این نوع سیستم مشكلات مربوط به تغلیظ سوخت را در داخل سیلندر وجود ندارد . در سیستمهای انژكتوری تك نقطه ای ، بایستی مشكل وجود لایه های تغلیظ شده سوخت در سیلندر را بطریقی رفع كرد . این مشكل با ایجاد سیستم طراحی جدید كه سوخت را مخلوط كرده و اندازه می گیرد رفع خواهد شد . قابلیت استارت بهتر در هوای سرد مقدار دقیق سوخت با درجه حرارت موتور و سرعت استارتر مشخص گریده و امكان استارت سریع و پایداری سیستم موتوردر دور آرام را فراهم می كند . در فاز گرم شدن موتور ، سیستم دقیقاً از مقدار مشخصی سوخت جهت راه اندازی سیستم و در پاسخگویی به نیاز دریچه گاز در تامین كمترین مقدار مصرف سوخت استفاده می كند . آلودگی خروجی كمتر در این سیستم مخلوط سوخت – هوا تاثیر مستقیمی بر عمل تجمع گازهای خروجی از اگزوز خواهد داشت . در صورت كاركرد موتور با كمترین سطح آلودگی خروجی سیستم تشكیل مخلوط سوخت – هوا بایستی نسبت این مخلوط در حد ثابتی نگه دارد . دقت كاركرد سیستمهای ketronic امكلان ثابت نگه داشتن شكل مخلوط سوخت – هوا را فراهم آورده است . تاریخچه سیستمهای سوخت رسانی انژكتوری استفاده از سیستمهای سوخت رسانی انژكتوری به حدود 100 سال قبل باز می گردد . Gasmotorenfabik deutz سازنده پمپهای پلانجری پاشش سوخت از سال 1898 از این سیستم ابتدایی استفاده می كرد . مدت زمانی بعد ، استفاده از سیستم و تئوری در طراحی كامپیوتر ابداع گردید و سیستم های سوخت رسانی انژكتوری بر پایه طول مدت زمان پاشش سوخت ، بوجود مد . شركت Bosch از سال 1912 تحقیقات وسیعی را در خصوص پمپهای انژكتوری بنزینی آغاز نمود. اولین موتور هواپیمایی كه از سیستم انژكتوری Bosch استفاده می كرد با قدرت 1200 اسب بخار در سال 1937 وارد تولید سری گردید . مشكلات مربوط به سیستمهای كربراتوری از قبیل یخ زدگی و نیز خطرات آتش سوزی ، باعث بوجود آمدن انگیزه بیشتری در خصوص توسعه این دانش در صنعت هوانوردی گردید . این پیشرفت نشانگر یك دوره جدید از سیستم انژكتوری در شركت Bosch بود ولی تا زمان كاربرد این سیستم در خودروها راه طولانی باقی مانده است . در سال 1951 برای نخستین مرتبه سیستم انژكتوری پاشش مستقیم در یك خودروی كوچك نصب گردید . چند سال بعد این سیستم در خودروی 300SL از محصولات شركت دایملر – بنز نصب گردید . درسالهای بعد پیشرفت های حاصله در خصوص ساخت و نصب پمپ های انژكتوری مكانیكی تداوم پیدا كرد . در سال 1967 این نوع سیستم گام بزرگتری رو به جلو برداشت . ابداع اولین سیستم انژكتوری الكترونیكی بنام سیستم كنترل فشار ورودی یا D-jetronic . در سال 1973 سیستم كنترل جریان هوا بنام L-jetronic در بازار خودرو ظاهر گردید و در همان زمان سیستم كنترل مكانیكی – هیدرولیكی و نیز سیستم مجهز به سنسور جریان هوا ابداع گردید . سال 1979 مقدمه ای جهت ظهور سیستم جدید دیگری بنام Motronic بود كه از خصوصیات كنترل دیجیتال كاركرد موتور ، بهره برد . این سیستم شامل سیستم L-jetronic به همراه كنترل الكترونیكی اشتعال در موتور بود ( اولین میكروپروسسور در صنعت خودرو ) . در سال 1982 سیستم K-jetronic در شكل وسیع تری كه شامل مدار كنترل حلقه بسته و سنسور اكسیژن ( لامبدا ) kejetronic بود در صنعت ظهور پیدا كرد . این سیستم به همراه سیستم mono – jetronic شركت bosch و نیز سیستم پاشش تك نقطه ای در سال 1983 در خودروهای كوچك نصب گردید . در سال 1991 بیش از 37 میلیون خودرو در سرتا سر جهان مجهز به سیستمهای انژكتوری سوخت رسانی bosch گردیدند . 6/5 میلیون در سال 1992 مجهز به سیستم مدیریتی هوشمند شدند ، هم چنین تعداد 5/2 میلیون موتور كجهز به سیستم mono – jetronic و 2 میلیون موتور مجهز به سیستم های motronic شدند . امروزه سیستم های انژكتوری سوخت رسانی یكی از اجزاء ضروری صنعت خودرو سازی شده اند . اصول كاركرد سیستم اشتعال جهت آغاز مرحله احتراق در مخلوط متراكم شده سوخت – هوا و در زمان معینی بكار می رود . در موتورهای احتراق – جرقه ای ، این عمل توسط قوس الكتریكی ایجاد شده ما بین دو الكترود شمع ، انجام می گیرد . اشتعال صحیح ، زمینه ای برای عملكرد مناسب سیستم مبدل كاتالیتیكی در خودروها می باشد . عدم اشتعال به موقع ، منجر به وارد آمدن خسارت به مبدل كاتالیتیكی می شود كه بر اثر گرمای زیاد ناشی سوخته شدن گازهای نسوخته در داخل مبدل كاتالیتیكی حاصل می شود . نیازمندیهای سیستم اشتعال در مخلوط جهت اشتعالی قابل قبول در مخلوط استوكیومتریك سوخت – هوا قوس الكتریكی با انرژی معادل mj 2/0 مورد نیاز می باشد . بسته به غنی یا فقیر بودن مخلوط سوخت – هوا مقدار این انرژی نیز متغیر خواهد بود . این ارقام بیانگر بخشی از انرژی موجود در شمع ها می باشد . اگر انرژی اشتعال به مقدار كافی تولید نشود ، اشتعالی وجود نداشته و در نتیجه مخلوط سوخت – هوا بدرستی محترق نشده ودر نتیجه باعث بدكاركردن موتور خواهد شد. به همین علت ، بایستی انرژی اشتعال به حد كافی تولید گردد تا مخلوط سوخت – هوا تحت شرایط گوناگون ، محترق گردد. مخلوط قابل اشتغال كوچكی نیز ، جهت اشتعال كل مخلوط سوخت – هوا توسط شمع ، كافی می باشد . این مخلوط قابل اشتعال پس از احتراق ، اكثرا به سایر قسمتهای مخلوط داخل سیلندر انتقال می یابد. یك مخلوط مناسب از لحاظ عدم وجود مانع در عملكرد شمع ها ، خصوصیات اشتعال را بهبود بخشیده و مدت زمان جرقه و قوس الكتریكی بین دو الكترود را افزایش داده و بزرگتر می كند. موقعیت و طول جرقه توسط ابعاد شمع تعیین می گردد. مدت زمان اشتعال توسط نوع و طراحی سیستم اشتعال و نیز شرایط اشتعال آنی سیستم كنترل می گردد. تولید جرقه قبل از تولید جرقه ، به یك ولتاژ كافی جهت ایجاد قوس الكتریكی مابین دو الكترود شمع مورد نیاز می باشد. هنگامی كه مرحله اشتغال آغاز می گردد ، ولتاژ سرالكترودها به سرعت از مقدار صفر تا ولتاژ نهایی مورد نیاز جهت ایجاد قوس الكتریكی ما بین دو سر الكترودها ، می رسد. ( ولتاژ اشتعال ) در نقطه اشتعال ، ولتاژ شمع ، كاهش پیدا كرده و ولتاژ را در حد ثابتی نگه می دارد. مخلوط سوخت – هوا تا زمانی كه قوس الكتریكی ایجاد شده مابین دو سر الكترود وجود داشته باشد . قابل احتراق خواهد بود ( مدت زمان جرقه ) سرانجام ، قوس الكتریكیر سر الكترود شمع از بین رفته و ولتاژ به آرامی به صفر باز می گردد. ( شكل 1) تلاطم و اغتشاش در مخلوط سوخت – هوا ، باعث از بین رفتن جرقه در شمع ها شده و در نتیجه منجر به احتراق ناقص در موتور می گردد. به همین علت ، انرژی موجود در كویل بایستی به اندازه ای باشد كه مرحله اشتعال در شمع ها به طور كامل انجام گیرد. تولید ولتاژ بالا و ذخیره انرژی در سیستمهای مولد باطری ، ایجاد ولتاژ بالا جهت ایجاد جرقه در شمع ها ، به عهده كویل می باشد. كویل ، مطلابق با نیازهای شمع ها در رابطه با تولید جرقه طراحی شده و ولتاژی بسیار بالا را به همین منظور تولید می كنند. این سیستم ، ولتاژی در حدود( كیلوولت ) kv 30 – 25 و ذخیره انرژی در حدودmj 120 – 60 را تولید می كند. محل و زمان اشتعال در حدود 2 میلی ثانیه از زمان جرقه تا احتراق كامل ، زمان لازم می باشد. در صورت تغییر نكردن مخلوط ، این پریود زمانی به صورت ثابت باقی خواهدماند. شمع ها بایستی جهت تولید بهترین و مناسب ترین فشاراحتراق ر تمامی شرایط كاركرد موتور ، توانایی تولید قوس الكتریكی قبل از موعد مقرر را داشته باشند. ( آوانس جرقه ) جهت روشن كرن این مطلب ، به طور خلاصه یادآوری می كنیم كه تایمینگ جرقه و یا به عبارتی زمان ایجاد جرقه شمع ها مرتبط با اصلی می باشد كه به آن نقطه مرگ بالا یا TDC گفته می شود . پس از این تعریف ، تایمینگ جرقه صحیح به زاویه قبل از نقطه مرگ بالا اطلاق می شود كه به آن « آوانس جرقه » می گویند . تنظیم زمان جرقه پس از نقطه مرگ بالا را « ریتارد » یا دیربودن زمان جرقه می گویند . ( شكل 2 ) تایمینگ جرقه بایستی جهت نیل به اهداف ذیل بدرستی تنظیم گردد :-بالاترین قدرت خروجی موتور -مصرف سوخت كمتر -جلوگیری از بوجود آمدن پدیده ضربه در موتور -آلودگی خروجی كمتر در عمل بسیاری از نیازهای سیستم پاسخگوی واكنش جزء به جزء در سیستم نمی باشند و جهت نیل به این هدف بایستی تطابق بین سیستم ها را بصورت جزء به جزء بوجود آورد . جهت تنظیم صحیح و مناسب تایمینگ جرقه برای هر شرایط مستقل ، بایستی بسیاری از عوامل را در نظر گرفت كه مهمترین این فاكتورها عبارتند از : سرعت موتور ، بار موتور ، طراحی موتور ، نوع سوخت و حالت دقیق كاركرد موتور ( به طور مثال : سیستم استارت ، دور آرام موتور، حالت بار كامل ; ) تنظیمات اولیه مورد نیاز جهت تطابق تایمینگ جرقه با شرایط آنی موتور ، توسط اطلاعات سرعت و بار موتور بدست می آید . نسبت تراكم های بالاتر در موتورها منجر به افزایش پدیده ضربه زنی در موتور خودروها خواهد گردید . پدیده ضربه زنی در موتورها از احتراق خود بخودی مخلوط سوخت – هوا ناشی از عدم توانایی ارسال جرقه به سایر قسمتهای مخلوط در فاز اولیه اشتعال باعث اشتعال در قسمتهای بالایی مخلوط می شود . این پدیده در اثر آوانس بیش از حد جرقه تولید می گردد .پدیده ضربه منجر به افزایش درجه حرارت محفظه احتراق شده و در نتیجه باعث اشتعال پیش از موقع و افزایش بیش از حد فشار می شود . احتراق بی موقع و ناگهانی باعث بوجود آمدن نوسان در فشار سیستم خواهد شد . این عوامل به صورت یك نمودار اضافی بر روی الگوی فشار نرمال قرار می گیرند . در ( شكل 3 ) در این شكل تفاوت دو نوع پدیده ضربه نشان داده شده است: – پدیده ضربه در هنگام شتاب گیری وتحت بار زیاد و در سرعتهای پایین ( صدای قابل شنیدن ) – پدیده ضربه در سرعت های بالا كه در دور موتور بالا و كاركرد تحت بار بالا می باشد . وجود پدیده ضربه در سرعت های بالا برای عملكرد موتور بسیار بحرانی می باشد و به صورت غیر قابل شنیدن در حین كاركرد موتور می باشد . هم چنین پدیده ضربه زنی همراه با صدا نیز نمی تواند منبع قابل اعتمادی جهت پی بردن به وجود این عامل در موتور باشد. به هر حال تجهیزات الكترونیكی جدید ، قادر به شناسایی دقیق این پدیده می باشند . استمرار این پدیده باعث بوجود آمدن خسارات اساسی به موتور و شمع ها می گردد . ( به طور مثال باعث آسیب دیدن واشر سر سیلندر ، یاتاقانها و بوجود آمدن حفره بر روی پیستون می شوند . )پدیده اشتعال نیز به چنین عواملی و نیز طراحی موتور مرتبط می باشد ( به طور مثال : شكل محفظه احتراق ، شكل و آرایش مخلوط سوخت – هوا ، مسیر ورود هوا و نیز در ارتباط با كیفیت خود سوخت نیز می یباشد . ) تایمینگ جرقه و آلودگی خروجی تاثیر فاكتور و نیز تامینگ جرقه در مقدار مصرف دقیق سوخت و نیز آلودگی خروجی در تصاویر 4 و 5 نمایش داده شده اند . در ابتدا با توجه به افزایش فاكتور مقدار مصرف سوخت كاهش می یابد ولی پس از رسیدن مقدار به حدود 2/1-1/1 شروع به افزایش مجدد می كند . با افزایش فاكتور بیشترین و مناسب ترین زاویه آوانس جرقه نیز بدست خواهد آمد ( این مقدار برابر آوانسی می باشد مكه طی آن كمترین حد مصرف سوخت حاصل خواهد شد . ) ارتباط بین مصرف سوخت ویژه و فاكتور به شرح ذیل می باشد : كاهش مقدار هوا در مخلوط غنی سوخت – هوا باعث احتراق ناقص شده و در نتیجه باعث تاخیر در احتراق ( عدم احتراق در برخی نقاط مخلوط سوخت – هوا ) و در نتیجه باعث افزایش مصرف سوخت خواهد گردید . زاویه آوانس جرقه در نسبت های بالای مقدار هوا افزایش پیدا می كند ( به علت استمرار تاخیر در انتشار شعله در حین اشتعال ) و در اینحالت تایمینگ جرقه بایستی به اندازه ی آوانس شود كه این تاخیر در احتراق را جبران می كند . ادامه خواندن مقاله احتراق در موتورهاي اشتعال – جرقه اي

نوشته مقاله احتراق در موتورهاي اشتعال – جرقه اي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد تذهيب

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تذهیب در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایره المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد. به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ; مزین می شوند. مکتبهای تذهیب تذهیب ، همچون نقاشی ، دارای مکتبها و دوره های خاصی است ؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی ، بخارا ، تیموری ، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال ، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز ، تبریز ، خراسان و ; را می توان تمیز داد و در واقع ، تفاوت در رنگها ، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف ، عامل این تفاوت است. برای نمونه ، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون ، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار ، شنگرف ، سورنج و سیاه استفاده می شده است ؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر ، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است. می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف ، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه ، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم ، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته ، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند ، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند ، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی ، هنرمندان مذهّب زیاد جلوه نکردند و اگر این هنر در آن سرزمین رشدی کرد ، به خاطر هنرمندان ایرانیی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی ، بنیانگذار مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشورهای عربی نیز ، به سبب بازگشت هنرمندان ایرانی از آن کشورها ، هنر تذهیب اوجی نیافت. در واقع ، هنر تذهیب ایران در دنیا یگانه است. در اروپا ، به نوعی از آذین و آرایش ، تذهیب می گویند و تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می کنند ؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب به شیوه ایرانی ، به طور کلی ، فرق دارد. آذینهای تذهیب اروپایی از ساقه ی درختی مانند مو و برگهای رنگین تشکیل شده است و در کنار آنها ، گاهی پرندگان ، حیوانها ، صورتهای مختلف انسان و مناظر طبیعی را می توان دید. پیشینه تذهیب پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب آرایی ایران ، به دوره ساسانی می رسد. بعد از نفوذ اسلام در ایران ، هنر تذهیب در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و « هنر اسلامی » نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند ، اما مجددا پویایی خود را به دست آورد. چنانکه در دوره ی سلجوقی مذهـبان ، آرایش قرآنها ، ابراز و ادوات ، ظرفها ، بافته ها و بناها را پیشه ی خود ساختند و چندی بعد ، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد. هنرمندان نقاش ، صحافان و صنعتگران ، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و درکتابخانه های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب ، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دوره ی صفوی ، نقاشی ، تذهیب و خط درخدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه های ایران و جهان است. اما ، رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب ، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران ، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت ، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعله ی هنر تذهیب همچنان فروزان است .چگونگی انجام یک اثر تذهیب برای انجام یک اثر تذهیب، پس از آماده کردن بوم، طرح مورد نظر را روی کاغذ پیاده می کنیم. با برداشتن طرح روی کاغذ کالک (طرح 1) کار را ادامه می دهیم و سپس، آن را بر روی بوم اصلی برمی گردانیم. یعنی بر پشت کاغذ کالک مهره می زنیم. پس از پیاده کردن طرح بر روی بوم، اطراف خطوط طراحی شده را با رنگی کم مایه قلمگیری (طرح2) و در پایان، خطوط مدادی را پاک می کنیم . اینک مرحله ی طلا زدن فرا رسیده است. در اینجا، تمام خطوط ساقه ها و برگ ها را چنان که لازم باشد طلا می زنیم (طرح 3). سپس، طلا را مهره می کنیم تا برق بیفتد. پس از مهره کردن، در صورت لزوم، گل ها و طرح های دیگر را رنگ می کنیم. قلمگیری طلایی ها و گل ها و سایه زدن آنها مرحله دیگری از کار تذهیب است (طرح 4) که عمل لاجورد زدن را در پی دارد. لاجورد زدن کار بسیار حساس و ظریفی است (طرح 5) و دقت در آن سبب می شود که خطوط ساقه ها ظرافت خود را حفظ کنند و خطوط طلایی یکنواخت باشند. بدین ترتیب است که تذهیبی زیبا، جالب و چشم نواز به دست می آید. در واقع، روش درست انجام دادن تذهیب همین است که سَدِه ها تجربه شده و به ما رسیده است. در قدیم، در مکتب کشمیر، این روش مرسوم بود که ابتدا تمامی سطح مورد نظر را لاجورد می زدنند و سپس، با خطوط طلایی بسیار ظریف بر روی آن طراحی می کردند. آهسته مهره زدن مرحله بعدی کار تذهیب بود. این روش، امروزه مرسوم نیست. گاهی اوقات، مُذّهبان برای راحتی کار، به غلط، ابتدا لاجورد می زنند و سپس ساقه ها را به رنگ طلایی در می آورند. این روش سبب می شود که نه تنها کار مهره زدن مشکل شود بلکه به هنگام طلایی کردن ساقه ها، طلا به اطراف لاجورد گیر کند و ساقه ها یکنواختی خود را از دست بدهند. (طرح 6) تذهیبی کامل را ارائه می دهد که شمسه ای کوچک برای حاشیه کتاب است.ابزارهای تذهیب • ابزارهای تذهیب • قلم مو • طلا و نقره • مهره • کاغذ • رنگ • پرگار، ترلینگ، خط کش ابزارهای تذهیب نقاشان و مذهّبان قدیم، خود ابزارهای کار خویش را آماده می کردند و در این زمینه، تجربه ها آموخته بودند که این تجربه ها سینه به سینه نقل می شد. اما، بعدها این روش پسندیده به فراموشی سپرده شد و اکثر رموز کار از شاگردان مخفی ماند. چنان که تا به حال کتابی جامع در این باره نوشته نشده است. برای تذهیب، نیاز به این ابزارهاست: قلم مو، طلا و نقره، مهره، کاغذ آهار مُهر شده، کاغذ پوستی، کالک و یا طرح سوزنی، رنگ، پرگار، ترلینگ و خط کش. قلم مو قلم مو را از موی سمور و موی پشت گردن گربه – بین دو کتف تا روی دم – درست می کنند. اغلب، موی زیر گلوی گربه را برای تهیه قلم مو مناسب دانسته اند؛ اما این نظر نادرست است. روش درست کردن قلم مو یکسان است، ولی سلیقه ها متفاوت است. پس از چیدن مو از پشت گردن گربه، موها را با شانه ی کوچک و ویژه این کار از ته شانه می زنند تا تمامی کرکها از ته آن خارج شوند. موهای شکسته را نیز از موهای سالم سوا می کنند و بیرون می ریزند. نوک موها را به اندازه مورد نیاز، وارد قالب می کنند. برای آنکه نوک موها در قالب نظم یابند و در یک خط قرار گیرند، ته قالب را به جای هموار می زنند. آنگاه موها را از قالب در می آورند، خیس می کنند، ته آنها را با نخ می بندند و نوکشان را از انتهای شاه پرکبوتر – این پر را قبلا تمیز کرده اند و نوک آن را بریده اند – رد می کنند تا موها به نوک شاه پر برسند. پس از بیرون آوردن مقدار موی مورد نظر از نوک شاه پر، انتهای پر را چسب می ریزند و دسته ای را که ساخته اند به آن می چسبانند. اینک، قلم مو برای نقاشی کردن آماده است. در قدیم، نقاشان بهترین قلم موها را می ساختند. این قلم موها کمی بلندتر و نوک تیزتر از قلم موهای امروزی بودند. این مساله را از چگونگی خطوط آمده در نقاشیهای قدیمی می توان دریافت. زیرا در این نقاشی ها ، پردازها کمی کشیده تر از پردازهای نقاشی هایی بودند که در خَـلق آنها از قلم موی گندمی شکل و کوتاه استفاده می شود. امروزه، جنس قلم موهای ساخته ی اروپا از موی سمور و سنجاب است که البته، موی سنجاب به قلم مو کیفیت بهتری می دهد. اما در کشورهای جهان سوم از هر گونه موی موجود و در دسترس استفاده می شود. چنانکه در چین، انواع قلم مو با موهای مختلف و برای کاربردهای گوناگون تهیه می شود. طلا و نقره از طلا برای زیباتر کردن و هماهنگی بیشتر بخشیدن به یک طرح تذهیب استفاده می شود. در قدیم، به ویژه در عهد سلجوقی، ورق طلا را بر روی کاغذ می چسباندند و سپس، طرح هایی را بر روی آن پیاده می کردند. این رویه ی کار، به خصوص در هنر کتاب آرایی مصریان، بسیار دیده شده است. بعدها، طلا را به وسیله ی سریشم و یا عسل حل می کردند ( عسل بهتر و راحت تر طلا را حل می کند) . سپس آن را می شستند، پاک می کردند و بعد از زدن بر روی کاغذ مورد نظر، آن را مهره می زدند و براق می کرد که به آن پخته می گفتند و یا آنکه طلای حل شده را مهره نمی زدند و در نتیجه، رنگ طلایی مات به دست می آمد ( طلای خام ) که امروزه این روش همچنان مرسوم است. ادامه خواندن مقاله در مورد تذهيب

نوشته مقاله در مورد تذهيب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد گل شمعداني Pelargonium

$
0
0
 nx دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : گل شمعدانی Pelargonium شمعدانی گونه ای است از خانواده ژرامیناسه Geraminaceae . این گیاه بومی افریقایی جنوبی است . در حدود 220 گونه و 6000- 5000 واریته دارد، كه غالب آنها جنبه بوته دارد و در گلكاری چندان مورد توجه نیستند . ارقام شمعدانی كه در باغبانی مورد استفاده است اكثراً برای گل آنها و عده ای برای برگهای زینتی آن و برخی نیز از عطرشان كاشته می شود . انواع شمعدانی هایی را كه در گلكاری مورد استفاده قرار می گیرند به چهار طبقه تقسیم می شوند : اول – جنس شمعدانی معمولی p.x hotroum : كه در جنس شمعدانی معمولی هورتوروم مجتمع شده اند . بیشتر در باغات و باغچه ها كشت می شود . در این جنس گونه شمعدانی معمولی زونال zonal كه در روی برگ آنها حلقه تیره رنگی به شكل نعل مشاهده می شود مورد استفاده است . گلها به رنگهای قرمز ، صورتی ، سنجد ، كم تر ، بربر ، دیده می شود . گونه حلقه ای یا زونال zonal دارای واریته های متعددی است و رابران اكثراً از ارقام زیر استفاده می شود . 1- شمعدانی حرامزاده پا كوتاه و دارای گلهای قرمز و خیلی پر گل است . 2- شمعدانی بهار هلویی واریته ای است به ارتفاع 50-40 سانتی متر برگها درشت گلها صورتی مایل به نارنجی . 3- شمعدانی سفید برگها كوچك ، گلها سفید ، كم تر با بر بر . 4- شمعدانی نقره ای اطراف برگها در این واریته به رنگ سفید نقره ای و وسط آن سبز رنگ و گلها برنگ قرمر تند است . 5- شمعدانی ترمه ای در این واریته حلقه وسطی دایره ای شكل به رنگ زرد مایل به قرمز وخود برگها به رنگ زرد تیره می باشند . 6- شمعدانی طلایی برگها به رنگهای زرد و سبز است . گلها قرمز و پربر. در این دسته حلقه وسطی برگها در بعضی از بین رفته و در برخی كاملاً نمایان است . این واریته هم برگش زینتی است . دوم – شمعدانی پیچ یا شمعدانی برگ عشقه ای p.peltatum : شاخه های این نوع شمعدانی نازك و بعضی از ارقام آن به طول یك متر یا بیشتر می رسد . سوم – شمعدانی اژدر p.domesticum : كه بیش از یك واریته از آن به نام شمعدانی گل درشت grandiflotum در ایران كشت نمی شود . بلندی این واریته 60-50 سانتی متر است . برگها درشت به رنگ سبز تیره و چین دار ، گلها درشت به رنگهای مختلف قرمز ، زرد ، بنفش ، و سفید یك رنگ و با دو رنگ می باشد . چهارم – شمعدانی عطری p.capitatum : برگها كركدار و دارای عطری است شبیه عطر گل سرخ و برای تهیه اسانس از آن استفاده می شود . گلها كوچك برنگ ارغوانی . گل شمعدانی عطری در درجه دوم اهمیت قرار دارد . روشهای كاشت كوشش یك باغبان مجرب در این است كه شرایط مطلوب برای هر گیاه را به قسمی فراهم كند كه آن گیاه بتواند حداكثر ظرفیت خود را آشكار سازد . هر گیاه به چهار ماده اصلی و اساسی كه عبارتند از : هوا ، آب، غذا و نور احتیاج دارد . شناخت محیط طبیعی هر گیاه راهنما و كمك ارزنده ای برای باغبان است . ولی تصور اینكه شرایط طبیعی همیشه كمال مطلوب می باشد اشتباه بزرگی است . گیاهان وحشی به شرایط سخت و ناپایدار مقاومت و سازگاری پیدا كرده اند و قادر به ادامه زندگی و تولید مثل می باشند . در حالیكه گیاهان اهلی در نتیجه دورگ گیری و انتخاب بعضی از صفات مورد نظر ، خاصیت مقاومت خود را به مقدار زیاد از دست داده اند . به همین دلیل نباید تصور كرد كه چون شمعدانی به شرایط نا مساعد مقاوم است نباید شرایط بهتری برای آن مهیا نمود . شرایط لازم برای شمعدانی به شرن زیر است : خاك خاك مناسب شمعدانی خاكی است كه اگر آنرا در دست بفشاریم به زحمت به هم بچسبد یعنی كم سنگین باشد . اگر زیاد به هم بچسبد معلوم می شود رس آن زیاد است و خاك تكه تكه می شود . اگر به آسانی دانه های خاك از هم بپاشد معلوم می شود خیلی سبك است و مناسب شمعدانی نیست.خاك شمعدانی تشكیل می شود از یك قسمت خاك برگ پوسیده ، دو قسمت خاك مرغوب باغچه ، و یك قسمت شن ریز و یك قسمت كود گاوی پوسیده . در نقاطی كه تابستان خیلی گرم است 50% از خاك گلدان از نورب توصیه می شود . برای اینكه رطوبت را بهتر نگهدارد . هر چند نورب زیاد و خاك برگ زیاد مانع رشد شمعدانی است زیرا ترشی خاك را بالا می برد ( اسپیدیته برای شمعدانی باید بین شش و نیم تا هفت باشد ) غذا همانطور كه می دانید كود فسفر برای تقویت ریشه و كود ازته برای ازدیاد شاخ و برگ و كود پتاسی برای تولید گل و میوه مفید است . تناسب این عناصر موثر تر از میزان مواد غذایی است . باید توجه داشت اگر یكی از این عناصر زیاده از حد به شمعدانی داده شود برای شمعدانی مضر است . اگر با دادن كود دامی ، كود ازته هم زیاد بدهیم شاخه های شمعدانی طویل می شود و برگها هم بزرگ می گردد . و این همان گلدانهایی است كه باغبان به آنها گرسنگی می دهد و مدتی به آنا كود نمی دهد . به طور خلاصه از اردیبهشت تا مهر ماه هر ماه یك مرتبه باید كود تجارتی به شمعدانی داده شود .و در زمستان از كود دادن باید خودداری كرد . كود را موقعی به گیاه می دهند كه ریشه گلدان را پر كرده باشد . آب شمعدانی در اعضاء خود آب را ذخیره می كند . این گیاه خیلی سریع و به مقدار زیاد می تواند آب را جذب كند . به همین دلیل است كه وقتی خاك خیس است با وجود اینكه آب زیاد برایش مناسب نیست معذالك آنرا جذب می كند ( در صورتیكه برای اغلب نباتات آب زیاد مضر است ) در هر حال در تابستان موقعی كه بوته شمعدانی گل دارد به آب نسبتاً زیاد احتیاج دارد . در روزهای كوتاه زمستان و در حرارت كم آب دادن را برای چند هفته باید قطع كرد . ولی وقتی گیاه در حال فعالیت است هیچ وقت نباید رطوبت خاك قطع شود . وقتی شمعدانی كلاملاً خشكی می بیند پوست ساقه سفت و خشك می شود و عده ای از ریشه های لطیف و سفید رنگ از بین می روند . بر گرداندن این حالت به حالت اولیه خیلی طول می كشد . در شمعدانی های گلدانی باید طوری آب داد كه خاك گلدان كاملاً خیس شود و بعد از آن هر وقت خاك كاملاً خشك شد باید آب داد . میزان و موقع آب دادن بستگی به وضع خود گیاه و حرارت هوا و رطوبت جوی دارد . در روزهای خیلی گرم با روزهایی كه بادهای خشك می وزد در وسط تابستان به شمعدانی باید روزی دو مرتبه آب داد . وقتی شدت نور كم است با رطوبت زیاد است اصولاً گیاه به آب نیاز دارد . اگر شدت آفتاب زیاد است بهتر است به گلدانها سایه بدهند تا به این وسیله تعریق در نبات كم شود و این كار بهتراز آن است كه مرتباً به گلدانها آب داد . ارقام شمعدانی عطری و پیچ و از در نسبت به شمعدانی معمولی بیشتر به آب احتیاج دارند . هوا می گویند شمعدانی رطوبت جوی را لازم ندارد . این صحیح است شمعدانی مثل سرخس گلخانه مرطوب را دوست ندارد . ولی نباید محیط هم زیاده از حد خشك باشد . به نظر می آید خیلی از شمعدانیها هوای خشك را می پسندند و عده كمی هم حتماً خشكی زیاد هوا را لازم ندارند . رطوبت جوی برای گیاه شمعدانی مضر نیست ولی برای غنچه ها ضرر دارد . در آخر روز كه حرارت پایین می آید ، رطوبت زیاد می شود و در شب ممكن است گلبرگها مرطوب شوند و گلها بگندد . بهتر است آبپاشی در صبح انجام شود كه تا عصر رطوبت روی گلها خشك می شود و همچنین در منزل در عضر پنجره ها را باز كنند تا رطوبت اضافی بیرون شود . روی هم رفته جریان هوا خیلی از ناراحتی ها را از بین می برد . روشنایی هر چند وطن اصلی شمعدانیها شرزمین آفتاب درخشان است ولی شمعدانی كه در منزل و باغچه عمل می آورند به نور شدید احتیاج محدودی دارد . شمعدانی در محل سایه و قسمت شمالی ساختمان گل نمی كند و همچنین گوشه ای تاریك محل مناسبی برای كاشت شمعدانی نیست . در نقاط سایه شاخ و برگ آن زیاد شده و شاخه هایش طویل و آبكی می شود . اگر در گلخانه و یا در تابستان سایه به آن ندهیم رنگ براق شمعدانی از بین می رود. نقاط كاملاً آفتابی چه در گلخانه و چه در خارج گلخانه برای شمعدانی مضر است . حرارت حرارت مطلوب برای شمعدانی بین 13-18 درجه سانتی گراد است . هر چند در حرارتهای بالا هم زنده می ماند . حرارت بین 43-44 درجه كلیه ارقام شمعدانی را از بین می برد . حرارت مناسب برای شمعدانی عطری و اژدر بین 7-14 درجه سانتی گراد است كه در این حرارت ها بهتر رشد می كند . بعضی از ارقام شمعدانی زونال یا حلقه ای تا 10 د گلدانهای سفالی برای شمعدانی مناسب است . مخصوصاً در گلخانه ها اگر شمعدانی را در گلدان كوچكتر بكارند مناسب تر است تا گلدان های بزرگتر . وقتی قلمه ها ریشه دار شدند باید آنها را در گلدان استكانی ( 5 سانتی متر قطر دهانه ) كاشت و بعد از گلدان اولی به گلدان فرنگی كوچك ( 7-5/8 سانتیمتر قطر دهانه ) منتقل كنند . خاك گلدان باید كمی سفت و یا نبات باشد . یعنی مقدار رس بیشتر از حدی باشد كه قبلاً گفته شده نه اینكه سفت و سخت و سنگین باشد . تعویض گلدان وقتی انجام می شود كه ریشه ها به تازگی به بدنه گلدان رسیده باشند ، نه اینكه صبر كنید تا علائم گرسنگی در گیاه ظاهر شود . موقع گل دادن بوته جوان در گلدان به تدریج عوض می شود احتیاجی به كود اضافی نیست . اندازه گلدانی كه گیاه در آن گل می كند بستگی به واریته شمعدانی دارد . بعضی در گلدان كوچك و بعضی در گلدان فرنگی بزرگ و عده ای در گلدان خیاری ( 17 سانتی مترقطر دهانه ) خوب گب می كنند . متوقف كردن رشد بوته ها بیشتر انواع شمعدانی را اگر به حال خود بگذارند یك ساقه اصلی می دهد و وقتی این ساقه رشد گیاهی كرد كه اغلب گل هم دارد شاخه های اطراف بیرون می آیند . این وضعیت رضایت بخش نیست . ولی اگر سر ساقه اصلی را ببریم یعنی پنسمان كنیم دو جوانه نزدیك محل قطع رشد می كنند و اینها هم به نوبه خود تا حدی رشد كرده و از آن به بعد شاخه های جانبی رشدمی كنند . منظور از متوقف كردن رشد هم آهنگ و هم زمان كردن رشد جوانه ها می باشد . شروع رشد شمعدانی در بهر و توقف در رشد و تولید گل آن در اواسط تابستان است . شروع مجدد رشد در موقع كوتاه شدن روز یعنی پاییز است . موقع قلمه گرفتن معمولاًَ در آخر مرداد و اوائل شهریور می باشد كه گیاه مادری از قدرت و فوت كاملی برخوردار است . قلمه هایی كه گرفته می شود در آخر مهر ماه دارای ریشه كامل می باشند و می توان انها را در گلدان 5-8 سانتی متر كافیست . در همین موقع كه قلمه های ریشه دار جا به جا می شود و باید از نقطه نموی قلمه سر برداری ( پنسمان ) شود . شاخه هایی كه قبول از نیمه زمستان رشد می كنند از رشد دو یا سه جوانه جانبی سر چشمه می گیرند . رشد زیاد شاخه ها تا اوایل بهمن ماه احتمالاً شروع نمی شود . در این موقع در ظرف چند هفته شاخه های جوان جانبی شاخه های مجددی می دهد كه دو یا سه بند دارند . اینها هم باید سر برداری شوند . بعضی از انواع شمعدانی ها بیش از یك یا دو ساقه نمی دهند ولی بعضی پر شاخ و برگند و احتیاج زیادی به سر برداری ندارند . فقط ممكن است گل دادن بوته را به عقب بیندازد . معمولاً شمعدانی هایی كه یك ساقه راست دارند را پنسمان می كنند ولی مثلاً در شمعدانی پیچ این كار معمول نیست ولی شمعدانی های معمولی و بعضی از شمعدانیهای اژدر را می توان با یر سرداری فرم داد . ادامه خواندن مقاله در مورد گل شمعداني Pelargonium

نوشته مقاله در مورد گل شمعداني Pelargonium اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد گفتمانهاى ماندگارو عوامل جاودانگى غدير

$
0
0
 nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : گفتمانهاى ماندگارو عوامل جاودانگى غدیر بسم الله الرحمن الرحیممقدمه حمد و ستایش مختص ذات یگانه خداوند که پروردگار همه ماسوی است ودرود وتحیات اوبرسیدوسرومامحمد(ص)و علی (ع)و به برادران او وعترت برگزیده و یاران پرهیزگارش وبرهمه اهل ایمان واززبان پیامبر بزرگوار (ص): “سرآغاز طومار و برنامه هرفرد باایمان ،دوستی علی بن ابیطالب (ع)است .”چقدر باید مسلمانان ،بلکه همه انسانها از پروردگار خود تشکر کنند که اینچنین درهای رحمت بیکران خویش را به سوی مردم گشوده است و انوارقدسیه چهارده معصوم پاک علیهم السلام راازآن عالم نورانی به صورت بشر در آورده و به عنوان نمایندگان خود معرفی کرده است و با این نعمت بزرگ منتی عظیم بر همه بشر گذارده است . خدا را سپاس که به ما اجازه نداد خودمان صاحب اختیاری تعیین کنیم تا دچار هزاران اشتباه بشویم و در انتخاب خود ه انسانهای عادی را به عنوان مولای ما تعیین نکرده ،بلکه کسانی را منصوب فرموده که بهترین های تمام عالم اند. چنان که خود حضرت در متن خطبه می فرماید :“پیامبرتان بهترین پیامبران و وصی شما بهترین جانشین و فرزندان او بهترین جانشینان اند. داستان بزرگ و مهم غدیر خم داستان دعوت خدایی است . داستان ولایت کبری است . داستان آرامتن و کامل ساختن دین و تمام نمودن نعمت و خشنودی پروردگار است . در نظر هیچ خردمندی تردید پذیر نیست که شرف و برتری هر چیزی بسته به فایده و نتیجه آن چیز است . خدای متعال نسبت به نشر و اشتهارکامل این واقعه مهمه عنایت بسیار فرمده که این حدیث پیوسته زبان زد هگان باشد و راویان در هر عصر و زمان این داستان را دهان به دهان بگویند و این موضوع برهان پابرجایی باشد برای طرفداران و حامیان این پیشوای عالیمقام صلوات الله علیه و به همین جهت امر به تبلیغ این سمت و مقام برای امیرالمومنین علی (ع) مقرون با تاکید تسریع فرمود ،تادر چنین موقع حساس که پیغمبر عالیقدر از حج بازگشت فرموده و در هنگامی که گروه عظیمی از طبقات مختلف ه و طوایف عدیده از مسلمین به مناسبت آموختن و انجام حج بیت الله مجتمع گشته اند ،پیغمبر گرامیش را مامور ابلاغ امرولایت علی (ع) فرمود و آن حضرت نیز قیام فوری با اجراء این امر نمود :علی می خواسته که تمام خلق به سوی حق روند و تمام بشر به اصول فضلیت و شرف بپیوندند علی می خواسته که نور عدل زوایای جهان پرتو افکند و هر کسی از حق خود بهره مند گردد . علی می خواسته که چهره حقیقی دین خدا همیشه نمایان و حکم الله بدون استثنا ءدر میان بشر اجراءگردد واصول برادری و ساعت و مودت وهمدستی در مجتمع بشری به کاررود . آری چنین شخصیت بی مانندی باید پیشوای خلق باشد و مولای همه شناخته شود . ولی امر برخلق یعنی عهده دار تصرف در جمیع شئون فرد و اجتماع و اولی و برتر برهمه خلق از خود آنها بر نفوس و اموال آنها ،این است که تحلیل کلمه ولایت است اولا”وبالذات مخصوص ذات یکتای خداوند است که آفریننده و محیط به جمیع شئون مخلوق است و بتصریح قرآن کریم همین اولویت برتری به پیغمبر عظیم الشان اعطاءشده و سپس به آنها عالیترین مرتبه ایمان را دارابوده اند که جزعلی ویازده تن فرزندان گرامی و معصوم آن جناب احدی دارای این صلاحیت نبوده و پیغمبر عالیقدر با تصریح به نام و سایر مشخصات آنان را معرفی فرموده است . پیامبر (ص) می فرماید :” هر کس خوشنود وشادمان باشد به اینکه زندگانی و مرگ او هم آهنگ و همانند زندگی و مرگ من باشد و جایگاه او در بهشت آراسته و جاودانی باشد که نهان آن را پروردگار من به دست قدرت خود نشانده ،باید پیروی کند و دوست بدارد علی (ع) را پس از من پیروی کند و دوست بدارد پیروودوست اورا و به پیشوایان بعد از من اقتدا نماید چه آنان عترت من اند و از سرشت من آفریده شده اند و از سرچشمه درک و دانش نصیب کافی گرفته اند وای بر آن گروه که فضیلت و برتری آنها را دروغ پنداشته و رشته پیوسته مرا با آنهابگسلند !خدای 000 شفاعت مرا به آنان نرساند . “روز عید غدیردر واقع عید آل محمد علیهم السلام و روز جشن اهل بیت است و به همین جهت تاکید خاصی از سوی ائمه علیهم السلام بر جشن گرفتن و اظهار سرور و شادی در این روزوارد شده است . بدون شک عید گرفتن غدیر به معنای زنده نگه داشتن آن روز تاریخی در دلهای شیعیان و احیای محتوای آن در مقابل دشمنان است و به عنوان علامتی بزرگ بر صفحه تاریخ تشیع نقش بسته و نشان دائمی ولایت است .زنده نگه داشتن یاد غدیر موثرترین عامل در احیای محتوای آن است . مسجد غدیر در بیابان غدیر به عنوان جایگاهی متبرک ،زیارتگاه مسلمین بوده است . زیارت امیرالمومنین (ع) در غدیر نیز تجدید خاطره ای از غدیر و دست بیعتی مجدد با صاحب غدیر است .آرزوی هر شیعه است که ای کاش زمان به عقب برمی گشت ودر غدیر حاضر بود و با مولایش دست بیعت می داد و به آن حضرت تبریک می گفت امام صادق و امام رضا علیهما السلام سفارش اکید فرموده اند که تا حد امکان در روز غدیر کنار قبر امیرالمومنین علیه السلام حاضر باشیم .همانا کتاب خدا (قرآن ) و عترت طاهره اواز یکدیگر جدا شدنی نیستند یعنی هر که پیرو قرآن و طالب درک حقایق آن و خواهان فوزو رستکاری ابدی است باید از عترت پیغمبر خود پیروی کند واز دریای بیکران علوم آنان بهره مند گردد. پیغمبر اسلام در موارد عدیده به این نکته تصریح و سر حلقه عترت ونخبه اهل بیت خود را معرفی فرمود به طوریکه بر احدی پوشیده نماند که کلید این مخ زن در دست علی بن ابیطالب (ع) است . علی باب مدینه علم است .علی است که در تمام مواقع و مراحل با پیغمبر عالی مقام همنفس و همراه بوده و تنها اوست که به سبب اتصال صوری و معنوی و ارتباط نهان و آشکار با آن حضرت به تمام حقایق مندرجه در کتاب خدا واقف و دانا گشته ،علی است که موارد تنزیل آیات را بلا واسطه از گیرنده وحی الهی دریافت ورموز کتاب و موارد تادیل آیات آن را آموخته و به موجب تصریح پیغمبر این امتیاز در اثر احراز کمال مرتبه انسانیت و در بردا شتن سمت ،عصمت و ولایت مخصوص گشته است .عرضه ولایت اهل بیت علیهم السلام برهمه مخلوقات همانطور که درروز غدیر “ولایت ” بر انسانها عرضه شد ،در عالم خلقت بر سایر مخلوقات نیز عرضه شد. امام رضا(ع) در حدیثی به وقوع این امر در روزغدیر اشاره می فرماید. – عرضه ولایت بر اهل آسمانها و سبقت اهل آسمان هفتم در قبول آن و تزیین آن به عرش الهی .– قبول اهل آسمان چهارم ولایت را پس از اهل آسمان هفتم و تزیین آن به بیت المعمور .– قبول اهل آسمان دنیا ولایت را پس از اهل آسمان چهارم و تزیین آن به ستارگان. عرضه ولایت بر بقعه های زمین ،و سبقت مکه در قبول آن و زینت آن به کعبه . – قبول مدینه ولایت را بعد از مکه و زینت آن به پیامبر (ص).– قبول کوفه ولایت را بعد از مدینه و زینت آن به امیرالمومنین (ع).– عرضه ولایت بر کوهها و قبول سه کوه پیش از سایرین :عقیق ، فیروزه ،یاقوت .و به همین دلیل بر سایر جواهرات فضیلت دارند .– قبول معادن طلا و نقره ولایت را بعد از عقیق و فیروزه و یاقوت .– عرضه ولایت بر آبها ،آنکه قبول کرد گوارا و آنکه قول نکرد تلخ وشور شد.– عرضه ولایت برنباتات ،هر کدام قبول کرد شیرین و خوش طعم و هر کدام قبول نکرد تلخ شد.-عرضه ولایت بر پرندگان ،هر کدام قبول کرد با صدای زیبا و فصیح می خواند و هر کدام قیول نکرد الکن شد . اهمیت عید غدیر درلسان پیامبر و امان علیهم السلام ذیلا” احادیثی که در فضیلت عید غدیر و اهمیت خاص آن در مقایسه با سایر اعیاد از لسان معصومین علیهم السلام وارد شده ذکر می شود .پیامبر (ص):– روز غدیر خم افضل و بالاترین عیدهای امت من است و پیامبر (ص) به امیر المومنین وصیت فرمود که این را عید بگیرد .امیر المومنین (ع):– این روز روز عظیم الشانی است . امام صادق (ع):– خداوند هیچ پیامبری را نفرستاده مگر آنکه این روز را عید گرفته و حرمت آن را نگ ه داشته است .– عید غدیر “عید الله اکبر “است ،یعنی عید بزرگ خداوند است .– روز غدیر خم روزی است که خداوند آن را برای شیعیان و محبان ما عید قرار داده است .– روز قیامت چهارروز را مانند عروس به پیشگاه الهی می برند .عید فط ،عید قربان ،روز جمعه ،عید غدیر “روز غدیر خم “در مقابل عید قربان و فطر مانند ماه بین ستارگان است . امام رضا (ع):-این روز ،روز عید اهل بیت محمد علیهم السلام است . در روز عید غدیری ،حضرت عده ای از خواص اصحاب خودرا برای افطار دعوت فرمود و به منازل آنان هدایا و عیدی فرستاد،و درباره فضائل این روز سخنانی فرمود.امام هادی (ع ):روز غدیر روز عید است ،و افضل اعیاد نزد اهل بیت و محبان ایشان به شمار می آید . تقارن وقایعی با روز غدیر در آن روز از ایام سال که مقارن با روز غدیر بوده است وقایع بسیار مهمی در عالم خلقت ودر تکوین جهان رخ داده ،همانطور که انبیاء نیز برنامه های مهم خود را در این روز انجام داده اند . این به خاطر ارزشی است که صاحب این روز یعنی امیرالمومنین (ع) به آن داده است و حاکی از آن است که واقعه ای مهمتر از آن در تاریخ عالم نبوده است که باعث شده سایر وقایع با آن مقارن گردد و از مبارکی این روز طلب برکت و یمن شود.روزهای حساس از تاریخ انبیاء(ع)1- روز قبولی توبه حضرت آدم (ع).2- روز حضرت شیث ، فرزند و وصی حضرت آدم علیهما السلام .3- روز نجات حضرت ابراهیم (ع) از آتش . 04- روز نصب حضرت موسی (ع) حضرت هارون (ع)را .5- روز حضرت ادریس (ع).6- روز حضرت یوشع بن نون وصی حضرت موسی (ع).7- روز نصب حضرت عیسی (ع) وصی خود شمعون را . یک تقارن جا لب از لطایف مقدرات الهی این است که در روز 18 ذی الحجه عثمان کشته شد و مردم پس از 23 سال غضب خلافت با امیرالمومنین (ع) بیعت کردند و خلافت ظاهری آن حضرت بار دیگر مقارن با روز غدیر شد .جهات اهمیت خطبه غدیردر تاریخ بعثت پیامبر (ص) فقط یک حکم است که با مقدمات معضل ودر مکانی خاص ودر اجتماعی عظیم به صورت خطا به ای طولانی بیان شده است . سایر احکام الهی در مسجد پیامبر (ص) و یا خانه آن حضرت برای عده ای بیان می شد و بعد خبر آن به همه می رسید . همین مسئله کافی است که هر شنونده ای تمایز این حکم اسلام را با سایر احکام الهی و اهمیت آن را نسبت به همه آنها تشخیص دهد . چنان که امام محمد باقر (ع)فرمود :”لم ینادبشی ءمثل مانودی بالولایه یوم الغدیر “هیچ حکمی مثل ولایت در روز غدیر اعلام نشده است . ذیلا” به طور فهرستوار به جهات اهمیت خطبه غدیر اشاره می شود :– شرایط جغرافیایی غدیر که قبل از تقاطع جاده ها در جحفه و پیش از تفرق قبایل بوده است .همچنین توقف سه روزه در بیابانی داغ و شرایط زمانی حجه الوداع که پس از ایام حج و عظیم ترین اجتماع مسلمانان تا آن روز بود .– مقام مخاطب خطبه ،و نیز حالت خاص مخاطبین یعنی حاجیان آن هم پس از اتمام حج و به هنگام بازگشت و نیز اعلام نزدیکی وفات پیامبر (ص) برای مخاطبین ،چه آنکه حضرت 70 روز پس از این سخنرانی از دنیا رحلت نمودند .– خطاب خداوند که :”ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف خداوند به تو نازل شده و اگر ابلاغ نکنی رسالت خودرا نرسانده ای “که در هیچ یک از فرامین الهی چنین مطلبی گفته نشد .– بیم پیامبر (ص) و دستور قاطع الهی بر لزوم اجرای حکم ولایت و امامت برای آینده مسلمین ،از خصوصیات ابلاغ این حکم الهی است که در هیچ حکمی چنین نگرانی از پیامبر (ص) دیده نشده است .– ضمانت الهی بر حفظ پیامبر (ص) از شر دشمنان در خصوص این ابلاغ و رسالت که در هیچ یک از احکام الهی چنین ضمانتی نبود.– اقرار گرفتن حضرت از مردم در غدیر .– شرایطی که برای بیان یک دستور الهی بر پاشد و آن اجتماع بزرگ و شیوه خاص بیان که فقط در این ماجرا بوده است . به خصوص وداع پیامبر (ص) با مردم در حاکی که اسلام از نظر دشمنان خارجی نفوذ ناپذیر شده بود. – مسئله امامت فقط به صورت یک خبر و پیام و خطابه ابلاغ نشد ،بلکه به عنوان حکم و فرمان الهی و بیعت عموم مسلمانان و تعهد آنان اجراشد .– مفاهیم بلند و حساسی که در مقام تبیین ولایت در متن خطبه آمده است .– مراسم خاصی که قبل و بعد از خطبه واقع شد که بیعت و عمامه “سحاب “تهنیت از نمونه های آن است و دلالت بر اهمیت ویژه این ماجرا می نماید .– خطاب خداوند که “امروز دین شمارا کامل کردم و نعمت خود را به شما تمام نمودم “که تا آن روز مشابه آن را هم در هیچ موردی نفرموده بود .-توجه خاص ائمه علیهم السلام به سخنان پیامبر (ص) در غدیر و به خصوص کلام امبرالمومنین و حضرت زهرا علیهما السلام که فرمودند:” روز غدیر خم برای کسی عذری باقی نگذاشت ” و نیز اهتمام علما به تفصیل مباحث مربوط به غدیر به تبعیت از ائمه هدی علیهم السلام به عنوان ریشه اصیل ولایت و امامت .سند و شیوه نقل این حدیث از نظر حدیثی ،تاریخی ،کلامی و ادبی ،و همچنین فراگیری و ر اهیابی آن به قلوب مردم ، در میان روایات ولایت بی مانند است . محققان ،تواتر این حدیث را به اثبات رسانده و همه مسلمانان با هر فرقه و مسلکی که دارند به درستی این حدیث اعتراف کرده اند .– مقصد والای حضرت در خطبه غدیر1- نتیجه گیری از زحمات 23 ساله با تعیین جانشینی که ادامه دهنده این راه باشد.2- حفظ دائمی اسلام از کفار و منافقین با تعیین جانشینانی که از عهده این مهم بر آیند.3- اقدام رسمی برای تعیین خلیفه که از نظر قوانین ملل در همیشه تاریخ سندیت دارد.4- بیان یک دور جامع از برنامه 23 ساله و گذشته و حال مسلمین .5- ترسیم خط مشی آینده مسلمین تا آخر دنیا . 6- اتمام حجت بر مردم که از مقاصد اصلی در ارسال پیامبران است . – نتیجه عملی این اقدام پیامبر (ص)که کثرت عارفین و معترفین به حق اهل بیت علیهم السلام است و عدد میلیاردی شیعیان در طول تاریخ به خصوص در جهان امروز بهترین شاهد اهمیت آن است . معجزه غدیر ، امضای الهی واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه ،امضای الهی را برخطوط پایانی واقعه غدیر ثبت کرد ماجرای “حارث فهری ” بود ،در آخرین ساعات از روز سوم ،اوبا دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر (ص) آمد و گفت :ای محمد !سه سئوال از تو دارو : آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خود را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی ؟ آیا نماز وزکات وجع و جهاد رااز جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی ؟ آیا اینکه درباره علی بن ابیطالب گفتی :”من کنت مولاه فعلی مولاه 000 “،از جانب پروردگار بود یا از پیش خودگفتی ؟ حضرت در جواب هر سه سئوال فرمودند :“خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم .”حارث گفت :خدایا، اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان برماببار یا عذاب دردناکی برما بفرست .سخن حارث تمام شد و به راه افتاد خداوند سنگی از آسمان براو فرستاد که از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گردیر و همانا اورا هلاک کرد . پیامبر (ص) به اصحابشان فرمودند :آیا دیدید و شنیدید ؟گفتند :آری . با این معجزه بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است .عصاره خطبه غدیر :”من کنت مولاه فعلی مولاه “چکیده و آئینه تمام نمای غدیر جمله “من کنت مولاه فعلی مولاه ” است که در یک مقطع حساس از خطبه و درحالی که پیامبر (ص) بازوان امیرالمومنین (ع) را گرفته اورا بلند کرده و به مردم معرفی می کردند بیان شده است .اگر این جمله را خوب بشکافیم در خواهیم یافت که جمله ای کوتاه ولی پرمعنی است و مبتنی بر چندین پایه عقیدتی است که اگر کسی آنها را قبول نداشته باشد نمی تواند این جمله را بپذیرد . پایه ها و ریشه هایی که در متن همین خطبه به آنها تصریح شده و با استناد به آنها به شرح و بیان جمله مذکور می پردازیم .توضیح کلمه های جمله :” من کنت مولاه 000 “جمله فوق از پنج کلمه تشکیل شده است :“من ،یعنی “هرکس ” .وبه این کلمه شامل تمام مسلمانان یعنی آنان که پیامبر (ص) را قبول دارند می شود “کنت “یعنی “من بوده ام ” .استفاده از فعل ماضی به معنای آن است که این منصب برای پیامبر (ص) پایه نبوت عامه و خاتمیت اوست وخطاب سخن با کسانی است که حضرتش را تاکنون به چنین منصبی قبول داشته اند .“مولاه “یعنی “مولی و صاحب اختیار او000 “این کلمه محور اصلی جمله است و خود حضرت در همین خطبه و در مواردی دیگر معنای این کلمه را بیان فرموده اند . “مولی “یعنی کسی که اختیار مردم به دست اواست و نسبت به آنان از خودشان بیشتر اختیار دارد و هر دستوری به آنان دهد باید بدون چون و چرا اجرا کنند و کوتاهی در آن اگر به عنوان اعتراض و شک در حقانیت اوباشد مساوی با کفر و انکار نبوت است . “فعلی “یعنی “پس علی 000 ” تعیین علی بن ابیطالب (ع) برای منصب و مقامی که در کلمه بعدی ذکر میشود . مشت محکمی به دهان فتنه گران و دسیسه کاران است تا فکر تشکیک در شخص امام و یا احتمال تعدد آن را از مخیله خود بیرون کنند. از طرف دیگر با معرفی این “علی علیه السلام ” یازده امام دیگر را هم که بعد از او دارای مقام و منصب او خواهند بود مشخص می کند به طوری که راه تحریف و تشکیک بسته می شود .“مولاه “یعنی “مولی و صاحب اختیار اوست “همان منصبی که در کلمه سوم این جمله برای شخص خاتم انبیاء(ص) ذکر شد عینا” برای علی بن ابیطالب (ع) و یازده امام معین از فرزندان او از جانب خداوند اعطاءشده است . آنان صاحب اختیار مردم اند وهر چه بگویند باید بدون چون وچرا قبول کرد و هرگونه اعتراض و شک و تردید درباره آنان مساوی با کفر است . معنای دقیق جمله “من کنت مولاه 000 “پس از تبیین کلمات این جمله ،صورت ترکیبی آن را با توضیح ترجمه می کنیم :هر مسلمانی که پیامبر (ص) را به عنوان صاحب اختیار خود قبول دارد و در مورد فرمایشات و اوامر وافعال او اجازه هیچ گونه شک و شبهه و اعتراض به خود نمی دهد ،باید نسبت به علی بن ابیطالب (ع) نیز همین اعتقاد را داشته باشد و سخنان و افعال او وآنچه از او می بیند و می شنود را حق بداند و از آنجا که هیچگونه جای اعتراض و تشکیک درباره ی اووجود ندارد ،لذا هرکس به هر عنوان با او مخالفت کند و یا رودرروی او بایستد باطل و مساوی با کفر است . اتمام حجت – خداوند عزوجل مابر مقصرین و معاندین و مخالفین و خائنین و گنهکاران و ظالمین و غاصبین از همه عالمیان ،حجت قرار داده است . ادامه خواندن مقاله در مورد گفتمانهاى ماندگارو عوامل جاودانگى غدير

نوشته مقاله در مورد گفتمانهاى ماندگارو عوامل جاودانگى غدير اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله در مورد عوامل موثر بر پرخاشگري كودكان و نوجوانان

$
0
0
 nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : عوامل موثر بر پرخاشگری كودكان و نوجوانان چكیده در این مقاله موضوعاتی از قبیل : پرخاشگری – ناسازگاری – عواملی كه در این امر دخیل هستند – رفتار و عملكرد والدین – اجتماع – مدرسه – راههای مبارزه با پرخاشگری وچگونگی رفتار با كودكان پرخاشگر مورد بحث قرار می گیرد . امید است مورد توجه و استفاده همكاران قرار گیرد . مقدمه آیا كودك شما واقعاً ناسازگار پرخاشگر است ؟ نخستین راه برای قضاوت در مورد اینكه آیا ناسازگاری فرزند شما ذاتی و نهادی است یا نه این است كه از خود بپرسید آیا چنین رفتاری از آغاز كودكی با او همراه بوده یا خیر ؟ همان طور كه مشاهده كردیم صفات ذاتی در طفل زود بروز می كنند و در واقع بخشی از نهاد او هستند تا پاسخی به محركهای خارجی ، بنابراین طفل شما ذاتاً ناسازگار نیست ، رفتار طفل در نتیجه ی شرایط متغیری مانتد طلاق ویا جدایی والدین ، به دنیا آمدن بچه تازه و یا اسباب كشی از یك شهر به شهر دیگر ، بیماری و یا مشكلات در مدرسه و با دوستان جدید است . رفتار او در نتیجه نقیصه مشخصی است كه توسط متخصصین تشخیصی داده شده ، مانند لكنت زبان ، كه طفل قادر نیست با افراد دور و بر صحبت كند ناهنجاریهای مادر زادی در مغز یا صدمات مغزی كه در نتیجه بیماری یا سكته عارض شده و یا هر گونه نارسایی ذهنی یا عضوی آنچه در بالا ذكر شد معمولاً نباید از دید والدین پنهان بماند بلكه باید در همان ابتدا با متخصص ، مشاوره لازم به عمل آید . معلمین هم باید در برخورد با ناسازگاری و پرخاشگری این سوال را مطرح كنند كه چه انگیزه ای موجب چنین رفتاری از طرف دانش آموز شده است یا این كه چه نیازی از دانش آموز به وسیله انجام این عمل ارضا شده است ؟ به عبارتی معلمان باید به تحلیل رفتار بپردازند و به این نكته توجه داشته باشند كه در ورای هر رفتار دانش آموز علت به خصوصی وجود دارد . معلمان باید باور داشته باشند كه دانش اموزان بطور طبیعی بد یا خلاقكار نیستند بلكه افرادی هستند با نیازهای طبیعی كه در شرایط عادی و مطلوب دچار خلاف و رفتار عادی نخواهند شد و تنها زمانی كه شرایط غیر عادی و نامطلوب باشد رفتار خطا ممكن است از آنها سر زده شود . مربیان پرورشی و تربیتی پس از مطالعه ی دقیق علل رفتار خلاف در دانش آموزان باید برخورد تربیتی مناسبی را نیز در رابطه با آن رفتار خلاف داشته باشند . عوامل موثر بر پرخاشگری و ناسازگاری 1- عوامل خانوادگی : روان شناسان بر این نكته توافق دارند كه خانواده در پیدایش اختلالات كرداری فرد تاثیر مهمی دارد . محیط خانواده نخستین مركز یادگیری كودك و نوجوان است در این محیط كودك یاد می گیرد چگونه وظایف اجتماعی خود را انجام دهد ، حقوق دیگران را محترم شمارد، با افراد خانواده نزدیكان و خدمتگزاران ، سازگاری كند و صفات و خصایص نیك یا زشت را از آن ها بگیرد ، بطور كلی روابط خانوادگی در رشد هیجانی و عاطفی كودكان بسیار تاثیر دارد چنان كه هر مشاجره و نزاع میان پدر و مار بی ثباتی در خانواده زیاده روی در كنترل كودك ، محدود كردن او و به تعویق انداختن امیال و خواهش های او ، تنبیه بدنی ، او را به فردی پرخاشگر تبدیل می كند . عوامل خانوادگی چون بی توجهی ، تبعیض قائل شدن والدین بین فرزندان ، تنبیه بدنی ، محدود كردن فرزندان ، نزاع افراد خانواده ، فقدان یكی از والدین در ایجاد رفتار پرخاشگرانه در كودكان بسیار تاثیر دارند . عواملی چون بر طرف كردن خواسته هایی فرزندان و روابط صمیمانه ی اعضای خانواده در كاهش پرخاشگری آنان نقش مهمی ایفا می كنند اما فضای نا مساعد منزل تاثیر چندانی در رفتار پرخاشگرانه ندارد . از عوامل خانوادگی می توان به چند مورد اشاره كرد از جمله : پریشانی فكر بطور كلی توقعات نقش مهمی را در طرز فكر و برداشت والدین ایفا می كنند . برای مادران كه همیشه طبق آخرین مد لباس می پوشند درك این مسئله كه طفل وی چطور می تواند یك لباس را چند روز متوالی بپوشد و آراسته نباشد مشكل است همچنین برای مادری كه خجالتی ، ساكت و كم حرف ، داشتن یك كودك پر سر و صدا و نا آرام مشكل تر خواهد بود . 2- خستگی : بسیاری از كودكان دائماً به اداره شدن و توجه نیاز دارند و برای والدین آنها این كار مشكل است زمانی كه مادر و پدر با كودك دچار مشكل خواب هستند شبهای زیادی را بی خوابی كشیده اند علاوه بر آن نظافت منزل و تهیه غذاهای مخصوص و مورد نظر توجه بیش از حد بدون اینكه بهبودی در رفتار كودك حاصل شده باشد تمام اینها بسیار خسته كننده و روح آزارند.عوامل اجتماعی روان شناسان اظهار می دارند كه در برقراری مناسبات اجتماعی گاه وقفه ای پیش می آید و بعضاً مانعی بر سر راه كودكان و نوجوانان قرار می گیرد و او را دچار نا كامی و تعارض می كند و به طور طبیعی بستر مساعدی برای رفتارهای انحرافی او فراهم می شود . تحقیر كردن نوجوان در حضور دیگران و ناتوانی در ارتباط برقرار كردن با دیگران و مشاهده ی فیلمهای خشونت آمیز ( تلویزیونی ، ویدئویی ، ماهواره ای و ; ) بازی های رایانه ای در ایجاد روحیه پرخاشگری در نوجوانان بسیار تاثیر دارند . بر عكس عواملی چون شركت در مراسم مذهبی و معاشرت های خانوادگی و اجتماعی در كاهش پرخاشگری در نوجوانان بسیار موثرند . از دیدگاه آنان مشاهده ی صحنه های درگیری میان همسالان و ناكامی در دستیابی به موفقیت های ورزشی چندان تاثیری در ایجاد پرخاشگری در نوجوانان ندارد . 3- عوامل آموزشی : نوجوان قبل از آنكه دانش آموز یك دستگاه تربیتی به حساب آید نو بالغی است كه در پی كسب شخصیت است و هر جا آن را بیابد جذب می شود و می بالد . با هر ضربه ای كه دریافت می كند ، جریمه دار می شود و می گریزد ، وقتی تمام راه های ابراز وجود و ثبات شخصیت برای او مسدود می شود در ارزیابی از شخصیت خویش دچار تردید می شود و چنانچه تحقیر و انتقاد مكرر اولیای مدرسه نیز بر آن افزوده شود ، تزلزل و ناتوانی عمیق در اركان شخصیت او رخ می دهد . یكی از عوامل مدرسه ای كه در رفتار دانش آموز بسیار تاثیر دارد موفقیت تحصیلی اوست بدین معنا كه وقتی دانش آموز در فعالیت های درسی خود موفقیت بدست می آورد معمولاً با تقدیر و رضایت خاطر دیگران مواجه می شود و اعتماد به نفس پیدا می كند در حالی كه عقب ماندن و مردود شدن مكرر معمولاً انتقاد و سرزنش دیگران را به دنبال دارد و دانش آموز را ناراحت و غمگین می كند و اعتماد به نفس او را از بین می برد و در نهایت باعث پرخاشگری او می شود . عواملی چون تبعیض بین دانش آموزان توسط معلمان اهانت و سخت گیری در مقررات و تنبیه بدنی توسط اولیای مدرسه و هم چنین عدم موفقیت تحصیلی و حجم زیاده مطالب درسی و تكالیف مربوط ، اثرات بسیار زیادی در بروز پرخاشگری در دانش آموزان دارند . در جامعه آماری ما نوع مطالب و محتوای درسی را در رفتار پرخاشگرانه دانش آموز چندان موثر نمی دانند . عصبانیت مادرانی كه از عهده اداره كودكان خود بر نمی آیند معمولاً به علت بی اثر بودن روشهای انضباطی مانند فریاد زدنهای مداوم و كتك زدن كه هیچ اثری ندارد ، عصبانی هستند گاهی مادر چنان كلافه می شود كه رویای از دست كودك خلاص شدن فرار كردن و یا سپردن كودك به كسی دیگر را در سر می پروراند . عصبانیت ه تنها شامل حال كودك بلكه سایر فرزندان نیز می شود : این حالات ممكن است در نهایت به از دست دادن كنترل و كتك زدن تنبیه بدنی منجر گردد . احساس گناه مادری كه تمام تمیدات خود را برای پرورش كودك بی ثمر می بیند به ناچار احساس گناه می كند و به این نتیجه می رسد كه مسبب اصلی ناسازگاریهای فرزندش خود اوست . این احساس زمانی كه با ملامتهای دكتر ، معلمان و سایر مادران همه فامیل و مادر و پدر خود نیز همراه باشد ، شدیدتر می شود . در این شرایط مادر در تواناییهای خود تردید می كند و می اندیشد كه شاید مادر بدی بوده است كه كودك او اینگونه و محیط زندگی خانوادگی او این چنین شده است او احساس نا امنی و بی كسی می كند مادر زمانی كه كودك خود را به پارك می برد و او به اطفال دیگر حمله می كند و دعوا راه می اندازد خود را مقصر می داند و فكر می كنند كه اطرافیان او را گناهكار می دانند . همچنین مادری كه جملاتی از قبیل « تو چه بر سر این طفل نمی آوری؟ » و یا « چرا نمی توانی این كودك را اداره كنی » و یا « آیا ما هم با تو این گونه رفتار می كردیم » را از زبان مادر خود می شنود می داند كه مادرش او را مقصر می داند . نارضایتی همه والدین این احساس را دارند ولی در مورد والدین كودكان ناسازگار این احساس هزاران بار قویتر است . این احساس بر خلاف احساس گناه كه درونی است برونی بوده و معمولاً در مجامع عمومی و زمانی كه مادر با نگاه های خیره مادران دیگر ، مغازه داران ، خریداران ، پیشخدمتهای رستوران ، رانندگان اتوبوس و سایر افرادی كه شاهد رفتار ناهنجار طفل هستند روبرو می شود بروز می كند و در بیشتر مواقعی مشهود است كه والدین خود راناچار به اداره كودك می بینند . بی كفایتی مادر خود را دست تنها، نابلد و بدون كنترل می بیند و در مقایسه خود با سایر مادران این حس شدیدتر می شود . مادری كه طفل خود را برای ورزش به ورزشگاه می برد با انبوهی از مادران و فرزندان مقایسه می كنند . كودك كه از تعویض یك برنامه به برنامه دیگر گریزان است نمی تواند به راحتی مانند سایر اطفال برنامه ها را دنبال كند و تنها با رفتار خویش توجه سایر افراد گروه را جلب می كند زمانی كه معلم در كلاس نقاشی از كودكان می خواهد كه روپوشهای خود را درآورده و قلم موها را كنار نهند كودك ناسازگار به خاطر حس عدم تطبیق با محیط و رعایت نكردن دستورات معلم در فرصت كوتاه ، از انجام این دستورات خودداری كرده و ممكن است شروع به ناآرامی و كج خلقی نماید . تا زمانی كه مادر خود را به كودك رسانده و روپوش او را درآورده و قلم مو را از وی بگیرد و جا به جا كند سایر اطفال در حال پوشیدن كفشهای ورزشی و جورابهای خود و حضور در كلاس ژیمناستیك شده اند . در این حال مادر باید بر سر پوشیدن كفشهای ورزشی و راضی كردن كودك به ژیمناستیك جدال كند . با اینرفتار ناهنجار و نگاه های متعجب بر روی كودك كدام مادری می تواند احساس رهبری و قدرت كند ؟ غمزدگی و افسردگی اغلب مادران كودكان ناسازگار افسرده اند ، به خصوص بعد از گذراندن یك روز بد و یا یك هفته خسته كننده . گاهی این افسردگی در صورتی كه تا اندازه ای زمینه ارثی نیز داشته باشد و ساسیر شرایط محیط نیز به آن كمك می كند باعث بستری شدن مادر می گردد . این احساس یك مسئله زود گذر و معمولی نیست بلكه ناراحتی است كه عوارض مختلفی را می تواند در بر داشته باشد . اشكالات خواب و اشتها ، از دست دادن حافظه و تمركز فكری ، كم شدن انرژی ، داشتن افكار منفی و خود كم بینانه و منفی بافی در مورد آینده این نوع فشارهای روحی را می توان در درمانگاه های مخصوص مداوا كرد و كسی كه این گونه عوارض را در خود مشاهده می كند باید برای كمك به موسسات مخصوص مراجعه كند . قربانی بودن این احساس یكی از مهمترین سوالات برای مادران اطفال ناسازگار مطرح می سازد كه چرا طفل من با من چنین می كند ؟ آیا اواز من متنفر است ؟ یا این كارها را از روی عمد انجام می دهد . هر چه مادران در این میان خود را ضعیفتر و مغبونتر می بینند كودك به نظر قویتر و سر آمدتر جلوه می كند . او احساس شما را كنترل می كند روز شما را اداره می كند و در اداره تمام زندگی شما نقش دارد . شما مغبون او شده اید . احساس در دام بودن مادران اطفال ناسازگار احساس می كنند كه نمی توانند سرنوشت خود را تغییر دهند . ْآنها با كودكی كه پرورشش بسیار مشكل ولی بی اعتنا است طرف شده اند هیچ كس موقعیت و احساسات آنها را درك نمی كند و آنها آزار می بینند . اغلب مادران بیشتر از حد تصور شما آرزوی فرار و رویای گریز از خانه و از كودكان ناسازگار خود را دارند . درگیر بودن این حس مخلوطی از احساسات مختلف است . عجب در اینجانب است كه مادر بیشتر و بیشتر در مشكلات كودك غرق می شود و زیاده از اندازه سعی در برآوردن احتیاجات و توقعات او دارد . باعث آن حس مادری است و فقط مادر می داند كه كودك در چه شرایطی است . درك و دریافت زجری كه كودك می كشد مادر را وادار به مراقبت بیشتر و حفاظت از او می كند . این حفاظت ناشی از برخوردهای فكری و وجدان ماری است و این احساس در زنی كه از او در دوران كودكی به طور غیر عادی توقع داشته اند كه روی پای خود ایستاده و مانند یك فرد بالغ رفتار كند ، بیشتر مشهود است . همه این عوامل زمانی كه با رفتار روزانه كودك تداخل می كنند باعث احساس بردگی و اسارت شده و كودك دشمن مادر شمرده می شود راه حل این وضع ناخوشایند پاره كردن این زنجیر و دور و تسلسل از عكس العملهای پی در پی و مداوم درك و تمرین در به كار بردن روشها و راه هایی است كه اداره و استقرار حاكمیت مادر را در مقابل كودك موجب گردد . با فهمیدن چگونگی به كار بردن این روش ها مادر می تواند از رنج و مضرات همراه با آنها در مورد خود و كودكش بپرهیزد . توصیه های مهم برای كاستن ناسازگاری و پرخاشگری كودكان از خود بپرسید آیا این رفتار حائز اهمیت است ؟ همان طور كه قبلاً مشاهده كردید تنبیه بیش از حد بی اثر بوده و دور و تسلسل را تشدید می كند شما باید هر چه كمتر ولی موثر تنبیه كنید . زمانی كه شما شاهد رفتار « دست خودش نیست » كه به خلق و خوارتباط دارد می شوید و به مرور زمان می آموزید كه چگونه با آن به صورتی متفاوت به وسیله اداره كردن رفتار ، و نه تنبیه كردن مدارا كنید ، كم و بیش به همان فهرست رفتار حائز اهمیت كه در بخش قبلی آن را تهیه نموده اید بر می گردید . این طرز رفتار بد فقط می تواند به وسیله خود كمك بهبود یابد و اگر به او آشكارا بگویید كه نباید آن را انجام دهد باید بیاموزد و بداند كه اگر روزی از روی عمد آن را تكرار كند چه در انتظارش خواهد بود . مجازات نمادین از روی تجربیات من شدت وحدت مجازات به اندازه روشی كه شما مجازات می كنید اهمیت ندارد . مثلاً پنج دقیقه در اتاق بودن همان اثر را بر روی كودك می گذارد كه شصت دقیقه معمولی را گذراندن . در واقع نباید از یك كودك خردسال توقع داشت كه بتواند برای مدت طولانی در اتاقش تنها بماند . فكر نكنید اگر مجازات شما سبك باشد اقتدار خود را از دست می دهید . مهم این است كه شما تنبیه را در نظر بگیرید و آن را تا به آخر مرحله اجرا در بیاورید این است كه آن را موثر خواهد دانست . بنابراین سعی كنید مجازات را منصفانه انتخاب كنید ولی آن را با جدیت و حتی سنگدلی اجرا نمایید . سنگدلی به معنای ترساندن كودك نیست بلكه نشان دهنده آن است كه شما اقتدار و جدیت كافی رویارویی با كودك را دارید و آن را به طفل نیز بفهمانید . زمانی كه كودك شما درك كرد كه شما درمورد تهدیدات خود جدی هستید در خواهد یافت كه چقدر با یك جمله جدی ولی برنده می توانید او را ساكت كنید . اگر این كار را ادامه دهی تنبیه خواهی شد . مقررات و انتظارات را مشخص و روشن بیان كنید هر كودكی وقتی بداند كه والدین او به آنچه می گویند عمل می كنند بهتر رفتار خواهد كرد . رفتار به خصوصی كه انجام آن مجاز نیست باید با ترتیب بخصوصی دنبال شود مقررات شما باید روشن و فهم آنها ساده باشد . در این صورت كودك شما می داند كه توقعات شما چیست و چه مقرر شده است . شما تا به حال روی مقررات اولیه مصمم شده اید و آنها را با سادگی و واقع بینی با طفل خود در میان گذاشته اید . قانون تازه ای در خانه مقرر شده است از حالا به بعد تو اجازه نداری كه كسی را كتك بزنی . اگر این كار را تكرار كنی با حبس شدن در اتاقت مجازات خواهی شد . بار اولی كه كودك شما مثلاً خواهرش را كتك زد ، خوب است كه به او یادآوری كنید اما اگر این كار دوباره نیز انجام داد به سرعت و به طور جدی عمل كنید و مجازات برنامه ریزی شده قبلی را انجام دهید . او خواهرش را كتك زده و در این مورد به او تذكر داده شده است ولی قانون را شكسته پس باید در اتاقش حبس شود بلافاصله بعد از رفتار بد ، مجازات باید به سرعت و جدی انجام شود و نباید آن را به تاخیر انداخت . چگونه تنبیه كنید كوتاه : همیشه نظرات خود را در موقع تنبیه به طور مختصر بیان كنید : « تو مرتكب چنین كاری شده ای كه مجاز نبوده ای در این صورت مجازات تو این است » هیچ گاه مسائل را بیش از حد شرح ندهید . برای مثال شما میز تحریر چوبی زیبایی در اتاق نشیمن دارید . پسر شما دوست دارد كه اسباب بازیهایش را روی آن نهاده و آنجا به بازی بپردازد و شما در مورد خراش افتادن بر روی آن نگرانید . مادری كه زیاده از حد حاشیه می رود و توضیح می دهد خواهد گفت :پوریا این یك قطعه اسباب قیمتی است اگر تو اسباب بازیهایت را روی آن قرار دهی به خصوص ماشینها و كامیونهایت را امكان اینكه آن را خراش دهی زیاد است اگر خراش بیفتد مادرت باید آن را به مغازه تعمیر مبلمان ببرد تا آن را تعمیر كند كه البته خرج زیادی دارد . این كار پدرت را عصبانی خواهد كرد بنابراین روی این میز بازی نكن . به جای این شما باید یك گوشزد كوتاه به طفل بكنید : پوریا تو می دانی كه اجازه نداری روی این میز بازی كنی و اگر این كار را بكنی من به تو اجازه تماشای فیلم كارتون امشب را نخواهم داد . اگر پوریا امتناع ورزید بلافاصله بگویید كه او امشب از تماشای تلویزیون محروم است . با طفل جر و بحث نكنید و چانه نزنید اشكال بسیاری از والدین كودكان ناسازگار این است كه كودك در نظر دارد آنچنان قوی است كه او را به چشم یك آدم بزرگسال می نگرند و خود را محتاج به تشریح اعمال خود و تصمیماتشان می بینند اما شما نباید با كودكان ناسازگار چانه بزنید بلكه مقررات را وضع می نماید و اگر كودك چون و چرای آن را سوال و رفتاری می كند كه در نظر شما حائز اهمیت و قابل ایستادگی است باید جواب دهید : چون من اینطور می گویم یا چون این قانون منزل ماست . این بدین معنی نیست كه شما یك مستبد خودكامه و بی رحم هستند در واقع مقررات شما از نظر كودك بسیار منطقی و بجاست هدف در اینجا نشان دادن قدرت شما به طریقی واقع بینانه و بی طرفانه است . برای مثال اگر دختراتان سر میز ، غذا را سلف می كند و شما معتقدید كه این رفتار مهم است باید در موقعی كه سر میز غذا نیستید به او تذكر بدهید كه اگر غذا را تف كند به اتاقش فرستاده خواهد شد اگر یك بار این كار را كرد برای اولین بار و آخرین بارباید به او تذكر داد كه تنبیه خواهد شد و به اتاقش فرستاده خواهد شد او بار دیگر این كار را می كند . شما نباید به هیچ وجه اجازه دهید چنین بگو مگویی بین شما رخ دهد . سارا به اتاقت برو . مامان خواهش می كنم. من منظوری نداشتم و فقط تصادفی این كار را كردم . ولی من منظورم همان است كه گفتم . اما مامان تكه گوشتی كه به من داده بودی به قدری سفت بود كه جویدنش مشكل بود و لای دندانهایم رفت . تو باید همین الان به اتاقت بروی . مامان خواهش می كنم من دیگر این كار را نمی كنم دفعه آخر است . سارا پس بگذار به اتاق نشیمن بروم . این گفتگو باید جایگزین با گفتگوی زیر شود . خوب سارا به تو تذكر داده بودم ولی تو دوباره عمل را تكرار كردی . حالا باید برای پنج دقیقه به اتاقت بروی . مامان خواهش می كنم منظوری نداشتم . به اتاقت برو و بحث نكن . ادامه خواندن مقاله در مورد عوامل موثر بر پرخاشگري كودكان و نوجوانان

نوشته مقاله در مورد عوامل موثر بر پرخاشگري كودكان و نوجوانان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله صنعت چيني

$
0
0
 nx دارای 136 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : صنعت چینی مواد اولیه چینی را می توان بر حسب نقش آنها در بدنه ها به سه دسته تقسیم نمود:1- مواد پلاستیك2- پر كننده ها3- كمك ذوب ها یا گداز آورها1- مواد پلاستیك : رســـــهارسها مهمترین ، پرمصرف ترین وقدیمی ترین مواد اولیه در صنعت چینی می باشند.اگرچه امروزه در تولید بعضی از فرآورده های خاص چینی ،از ” رس ” استفاده نمی گردد ولی در حقیقت صنعت چینی نه تنها نام خود ،‌بلكه اصولاً حیات خود را مدیون رس است. به طور كلی اصطلاح ” رس ” به كلیه خاك هایی اطلاق می گردد كه دارای خاصیت پلاستی سیته می باشند.خاصیت پلاستی سیته یعنی بارزترین ویژگی رسها اگرچه به راحتی قابل تشخیص بوده ولی تعریف و تبیین آن هنوز نیز كار مشكلی است.این خاصیت معمولاً به صورت زیر تعریف می گردد:خاصیتی است كه یك ماده را قادرمی سازد تا در اثر یك نیروی خارجی بدون شكست و گسستگی تغییر شكل داده وبعد از حذف یا كاهش نیرو همچنان شكل خود را حفظ نماید.2- پــــــر كننده ها پركننده ها (Filler) مواد غیر پلاستیكی هستند كه به بدنه اضافه می گردند ومعمولاً دارای نقطه ذوب بالا و مقاومت شیمیایی خوبی بوده و مهمترین وظایف آنها جلوگیری از تغییر شكل بدنه در خلال پخت ، ایجاد انبساط حرارتی مناسب وكنترل انقباض تربه خشك به پخت می باشد.علاوه بر این موارد پركننده ها در تعیین تخلخل و رنگ بدنه ، اتصال مناسب لعاب و بدنه و اصلاح بافت بدنه خام و; نیز رل بسیار مهمی را ایفاد می نماید. مهمترین و رایج ترین پر كننده ها در صنعت چینی (و بخصوص چینی های ظریف ) سیلیس و آلومین هستند:1- سیلیس سیلیسیم به صورت عنصر (Si) در طبیعت وجود ندارد ، ولی اكسید سیلیسیم و یا سیلیس (Sio2) در پوسته زمین بیشتر از هر اكسید دیگری یافت می گردد.سیلیس می تواند در تركیب با اكسید های دیگر ( سیلیكاتها ) و یا به صورت آزاد وجود داشته باشد.2- آلومین از دیدگاه صنعت چینی ، سیلیس در مجموع یك پركننده ایده آل و یا به طور كلی یك ماده اولیه ایده آل در صنعت چینی نیست ، چرا كه سیلیس می تواند در بسیاری موارد مشكلات و مسائلی را ایجاد نماید.به عنوان مثال با مصرف سیلیس همیشه احتمال ترك در هنگام پخت سریع فرآورده ها وجود دارد و به همین دلیل نیز سیلیس یكی از مهمتریت عواملی است كه امكان پخت سریع فرآورده ها را به شدت محدود می كند.از طرف دیگر مصرف سیلیس در بدنه های ظروف پخت و پز باعث كاهش شدید مقاومت این ظروف در برابر شوك های حرارتی می گردد.علاوه بر این موارد سیلیس در مقایسه با بعضی مواد دیگر مقاومت مكانیكی بدنه ها را كاهش می دهد.از تمامی این مشكلات فنی كه بگذرم گرد سیلیس عامل ایجاد بیماری نیومكونیوسیس و یا سیلیكوز است.مورد اخیر ، بخصوص مشكل بزرگی بوده و تاكنون فجایع زیادی را در صنعت به وجود آورده ، به همین دلیل نیز صنعت چینی همواره در پی ماده دیگری بوده كه بتواند به عنوان یك پر كننده جانشین سیلیس گردد. در چند ساله اخیر آلومین توانسته است تا حدودی این نقش سیلیس را در فرآورده های چینی ایفا نماید. آلومینیوم بعد از سیلیسیوم و اكسیژن فراوان ترین عنصر در پوسته زمین است.آلومین و یا اكسید آلومینیوم (Al2o3) در طبیعت می تواند به صورت تركیب با مواد دیگر وجود داشته باشد. علاوه بر این موارد آلومین به صورت هیدراته (آبدار) نیز در طبیعت وجود دارد.آلومین آبدار می تواند دارای سه مولكول آب و یا یك مولكول آب باشد.ژیبسیت (در بعضی مواقع به آنهیدراژیلیت Hydrargillite نیز می گویند ) و بایریت(Bayarite) هر دو دارای فرمول Al2o3’3H2o و یا Al(oH)3 بوده و بنابراین دارای سه مولكول آب می باشند.ولی دیاسپور(Diaspore) و بوهمیت (Bhmite) فقط دارای یك مولكول آب هستند(Al2o3’H2o). به طور كلی ژیبسیت و بوهمیت در طبیعت فراوان ترند.باید توجه گردد كه در بعضی موارد اگر چه برای بوكسیت فرمول Alo3,2H2o قید می گردد ولی به طور كلی بوكسیت یك كانی نبوده بلكه عمدتاً از دو كانی ژیبسیت و بوهمیت تشكیل شده است. عملاً منبع تأمین اكسید آلومینیوم جهت مصرف در صنعت چینی بوكسیت است.اگر چه در مواردی از بوكسیت كلسینه شده در بعضی از بدنه های چینی استفاده شده است ولی به طور كلی بوكسیت كلسینه دارای رنگ نخودی تیره بوده و به همین دلیل نیز نمی تواند به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرد. آلومینی كه عملاً در صنعت چینی مصرف می گردد بوكسیت خام كلسینه نبوده بلكه از تصفیه و تخلیص بوكسیت و سپس كلسیناسیون آن به وجود می آید.روش تخلیص بوكسیت به ” روش بایر ” مشهوراست.به طور خلاصه در این روش ابتدا بوكسیت خام (به همراه ناخالصی های موجود در آن مثل سیلیس ، كائولن ، اكسید آهن و تیتال) در تحت فشار 4 تا 6 آتمسفر و در درجه حرارت 150°c تا 160°c در محلول سود حل گردیده و آلومینات سدیم به وجود می آید. در این مرحله سیلیس نیز با سود تركیب شده وسیلیكات سدیم به وجود می آورد.ولی اكسید آهن (Fe2o3)غیر محلول باقی می ماند وجدا می شود.سپس با عبور گاز دی اكسید كربن(Co2) از محلول هیدراكسید آلومینیوم رسوب می كند. در عمل جهت تسریع در رسوب نمودن هیدراكسیدآلومینیوم به عنوان عامل جوانه سازی به مصنوعی به محلول اضافه می گردد.آلومینای تصفیه شده حاصل به دو صورت در صنعت چینی مورد استفاده قرار می گیرد ، یا به همان صورت هیدراته و یا به صورت اكسید تقریباً خالص ( كه از كلسیناسیون آلومینای هیدراته به وجود می آید ) آلومینای هیدراته (Al2o3,3H2o) به صورت پودر متبلور سفیدی است كه می تواند به صورت آبدار و یا خشك باشد ، آلومینای هیدراته خشك دارای 65 درصد آلومین ، 36 درصد آب مولكولی و حداكثر 4/0 درصد اكسید سدیم ، و آلومینای هیدراته آبدار دارای حدود 55 تا 85 درصد آلومین ، 30 درصد آب مولكولی ، 11 تا 16 درصد آب آزاد و حداكثر حدود 34/0 درصد اكسید سدیم هستند.همچنان كه بیان شد آلومینای كلسینه ویا كراندم نیز از كلسیناسیون آلومینای هیدراته به وجود می آید.درجه حرارت كلسیناسیون بستگی به نوع آلومینای هیدراته دارد.به عنوان مثال ژیبسیت در °c1200 ، دیاسپور در°c450 و بوهمیت در°c1400 كلسینه می گردند.آلومینای كلسینه شده دارای حدود 5/98 تا 5/99 درصد آلومین و حداكثر 7/0 درصد اكسید سدیم خواهد بود. آلومین معمولاً به روش تر و یا به روش مشهور به میكرونیزه(Micronising) خرد و پودر می گردد.چنانچه در روش تر از گلوله های فلینت جهت خرد نمودن آلومین استفاده گردد ، ممكن است حتی تا حدود 3 درصد سیلیس نیز وارد آن گردد.جهت انجام این عمل می توان از گلوله های آلومینا در آسیاب استفاده نمود ولی این عمل نیز ممكن است باعث سایش آستر آسیاب گردیده و بدین ترتیب ذرات جداره آسیاب با پودر آلومینا مخلوط خواهند شد. در روش میكرونیزه ذرات آلومین در طوفان وگرد باد شدیدی از هوا قرار گرفته و بدین ترتیب باعث سایش یكدیگر می گردند.در این روش اگرچه ناخالصی وارد آلومینا نگردیده ولی ابعاد ذرات آلومین نیز در مقایسه با روش تر بزرگتر خواهد بود. واما موارد مصرف آلومین در صنعت چینی و به خصوص چینی های ظریف.به طور كلی آلومین در صنعت چینی وسیعاً مورد استفاده قرار می گیرد.یكی از مهمترین موارد مصرف آلومین در ساخت فرآورده های دیر گداز است.چرا كه نقطه ذوب آلومین°c2050 بوده و به همین دلیل همیشه به عنوان یك دیر گداز خوب مورد توجه بوده است.آلومین طبق جدول مهس دارای سختی 9 است.به همین دلیل آلومینا در ساخت ساینده ها و سمباده ها وسیعاً مورد استفاده قرار می گیرد.از طرف دیگر آلومین به طور كلی به علت خواص دی الكتریك بسیار مطلوب ، مقاومت مكانیكی وشیمیایی خوب و غیره ، وسیعاً در تولید شمع های اتومبیل و دیگر موارد مورد استفاده قرار می گیرد.آلومینه هیدراته نیز معمولاً در انواع لعاب ها مصرف می شود.به هرحال موارد استفاده از آلومینا در صنعت چینی به عنوان یكی از مهمترین مواد مصرفی نقش بسیار مهمی را بر عهده دارد. در تولید چینی های ظریف آلومین از مدت ها قبل مصرف می گردیده ولی مصرف آن به عنوان یكی از مواد اولیه در بدنه چینی های ظریف ، تا حدود زیادی در سال های اخیر رواج یافته است.هنگامی كه یك قطعه لعابدار جهت ذوب لعاب وارد كوره می گردد این احتمال وجود دارد كه لعاب در هنگام ذوب ، جاری شده و به اصطلاح شره نماید ودر محل تكیه گاه ها باعث چسبیدن قطعه به صفحه دیر گدازی كه قطعه روی آن قرار گرفته ،‌گردد. جهت جلوگیری از بروز چنین مشكلاتی از آلومین استفاده می گردد.بدین ترتیب كه دوغاب و یا سوسپانسیون آلومین روی صفحه دیر گداز اسپری گردیده و بدین وسیله روكشی از آلومین روی صفحه ایجاد می شود.این روكش باعث جلوگیری از چسبیدن قطعه به صفحه دیر گداز می گردد. ظروف خانگی ، هنگام بحث در مورد چینی های استخوانی قید گردید كه این نوع بدنه ها دارای محدوده پخت بسیار باریكی می باشند.این محدوده پخت باریك باعث می گردد كه این فرآورده ها تمایل بسیار زیادی به تغییر شكل در خلال پخت از خود نشان دهند.جهت جلوگیری از این عمل سابقاً بستری از پودر سیلیس جهت قطعه ایجاد می شده وبه عبارت دیگر تمامی سطح زیرین قطعه روی بستری از پودر سیلیس تكیه می داده (این بستر باعث جلوگیری از تغییر شكل قطعات می شود). با توجه به اینكه مصرف سیلیس باعث رواج بیماری سیلیكوز در بین كارگران می گردید ، بعدها جهت ایجاد بستر ، به جای پودر سیلیس از پودر آلومین استفاده شد. در بدنه های چینی های ظریف ، آلومین به خصوص در ساخت پرسلانهای الكتریكی و مقره های مرغوب ( با توجه به خواص الكتریكی مطلوب آن ) مورد استفاده قرار می گیرد.در سال های اخیر مصرف آلومین ، به عنوان پر كننده در بدنه های چینی های ظریف (مخصوصاً در ظروف خانگی و چینی های بهداشتی) رواج بسیاری یافته است.در این بدنه ها آلومین جایگزین سیلیس گردیده و بسیاری از خواص فرآورده را تغییر می دهد.مصرف آلومین به عنوان یك فیلر به جای سیلیس عمدتاً تغییرات زیر را به وجود خواهد آورد:1- مقاومت مكانیكی قطعه به طور محسوسی افزایش یافته و در نتیجه امكان تولید فرآورده های نازك تر وجود خواهد داشت. 2- باعث كاهش تغییر شكل قطعه در خلال پخت شده ومحدوده پخت را افزایش می دهد.3- احتمال ایجاد ترك ها وبه طور مشخص دانتینگ را كاهش داده و یا از بین می برد(به علت كاهش مقدار مصرف سیلیس و افزایش استحكام قطعه ) ،‌نتیجتاً امكان پخت سریعتر فرآورده وجود خواهد داشت.4- باعث بهبود رنگ فرآورده شده (سفیدی بیشتر فرآورده) ولی باعث كاهش عبور نور از بدنه می گردد.5- خواص الكتریكی قطعه بهبود یافته ومقاومت شیمیایی آن به طور محسوسی افزایش می یابد.6- احتمال ایجاد بیماری سیلیكوز را كاهش می دهد(به علت كاهش مصرف سیلیس ). 7- وزن مخصوص قطعه افزایش یافته ودر نتیجه وزن آن نیز افزایش می یابد.به وسیله كاهش قطر بدنه می توان از افزایش وزن قطعه جلوگیری نمود.8- به دلیل قیمت گران آلومینا در مقایسه با سیلیس و نیز نیاز به درجه حرارت بیشتر جهت پخت، به نظر می رسد تولید قطعه مستلزم هزینه بیشتری باشد.علیرغم تمامی مزایای مذكور، مورد اخیر باعث می گردد كه هنوز آلومین به عنوان یك پركننده نتواند به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرد. 3- گــــداز آورها گداز آورها موادی هستند كه در صنعت چینی جهت كاهش نقطه ذوب بدنه ویا لعاب به عنوان یكی از مواد اولیه مصرف می گردند.در هنگام پخت بدنه ، گداز آورها ذوب گردیده ودر هنگام سرد شدن فاز شیشه ای را در بدنه به وجود می آورند.شیشه حاصل كلیه بلور های موجود در بدنه پخته را در بر گرفته وبدین ترتیب یك توده یك پارچه را به وجود می آورد. گدازآورهایی كه در صنعت چینی مورد استفاده قرار می گیرند بسیار متنوع هستند.اكسیدهای سدیم ، پتاسیم ، كلسیم ومنیزیم مهمترین گدازآورهای بدنه های فرآورده های چینی می باشند. گدازه هایی كه در لعاب مورد استفاده قرار می گیرند دارای تنوع بسیار بیشتری هستند.علاوه بر اكسید های مذكور بسیاری از تركیبات دیگر مثل اكسید های سرب ، بر ، روی ، باریم و;به عنوان گدازآور در لعاب ها به كار می روند.فلدسپاتها كه دارای اكسید های قلیایی ویا قلیایی خاكی هستند مهمترین تأمین كننده گدازآورهای مصرفی در بدنه ها و لعاب ها ( به خصوص در لعاب ها وبدنه های درجه حرارت بالا ) می باشند. 1-فلـدسپــات هافلدسپات ها از نظر تركیب شیمیایی ، سیلیكات های آلومین قلیایی و قلیایی خاكی می باشند.در صنعت چینی به خصوص فلدسپات های قلیایی دارای ارزش بسیار بوده و وسیهاً مورد استفاده قرار می گیرند.به طور كلی خواص انواع فلدسپات ها ( حتی هنگامی كه كاملاً خالص باشند) با یكدیگر متفاوت اند.ولی عمدتاً برحسب مقدار و نوع گدازآور موجود ، دارای نقطه ذوبی حدود°c1100 تا°c1532 وزن مخصوصی حدود 56/2 تا 63/2 می باشد.حتی فلدسپاتها نیز بر اساس مقیاس مهس كمتر از 6 نبوده وحدود 6 تا 5/6 است.اگر چه به طور كلی گدازآورها دارای خاصیت پلاستی سیته نمی باشند ولی ندرتاً و در موارد بسیار خاصی بعضی از فلدسپات ها از خود خاصیت پلاستی سیته ضعیفی بروز داده و در مقابل روان كننده عكس العمل نشان می دهند. قلیایی های موجود در فلدسپات ها به طور معمول در آب محلول نمی باشند.ولی چنانچه فلدسپات ها به نحوی خرد گردند كه ابعاد ذرات ، بسیار ریز گردند ممكن است مقداری از قلیایی های آنها در آب حل شود.به همین دلیل در بعضی موارد فلدسپات ها به طور خشك خرد و پودر می گردند. همچنان كه به كرات اشاره شد ، فلدسپات ها كانی های آذرین بوده و به طور معمول در سنگ های اولیه یا آذرین یافت می گردند.به همین دلیل معمولاً دئارای ناخالصی های میكا و كوارتز می باشد. اكسید آهن نیز به صورت ناخالصی در فلدسپات ها یافت می گردد. وجود ناخالصی كوارتز در رنگ فرآورده ها تأثیری نداشته بلكه عمدتاً در رفتار ذوب فلدسپات ها مؤثر است ،‌ ولی وجود اكسید آهن ومیكا به خصوص در فرآورده های سفید بسیار مضر است.به طور كلی مقدارآهن موجود در فلدسپات ها جهت مصرف در بدنه های سفید نباید از حدود 2/0 درصد بیشتر باشد.از وجود این ناخالصی ها كه بگذریم ، فلدسپات ها اصولاً به صورت خالص در طبیعت كمیابند.فلدسپات ها به طور طبیعی عمدتاً مخلوطی ایزومورفی از فلدسپات های سدیم ، پتاسیم و كلسیم دار بوده و در مواردی فلدسپات های لیتیم دار ، باریم دار و منیزیم دار نیز در مخلوط یافت می گردد.با این همه ، فلدسپات های سدیم و پتاسیم دار در طبیعت فراوان ترند در حالی كه فلدسپات های كلسیم دار به نسبت بسیار كم یافت می گردند. رنگ فلدسپات ها نیز مانند تركیب آنها متغییر است.فلدسپات ها معمولاً به رنگ سفید ، كرم ، صورتی ، قهوه ای روشن ، قرمز ، خاكستری ، سبز و آبی یافت می گردند.ولی به طور كلی فلدسپات های كلسیم دار معمولاً دارای رنگ صورتی بوده وبه همین دلیل به آنها “ فلدسپات های صورتی” (Pink Feldspar ) گفته می شود.متقابلاً فلدسپات های سدیم دار معمولاً سفید رنگ بوده و بنابراین به ” فلدسپات های سفید ” (White Feldspar )مشهور می باشند. فلدسپا تهای مرغوب معمولاً جهت مصرف در فرآوره های سفید ، با دست جداسازی شده و به اصطلاح ” سنگ جوری ” می شوند. علاوه بر این مورد در بسیاری از مواقع ، فلدسپات ها تخلیص و تغلیظ نیز می گردند.جهت انجام این عمل معمولاً از روش شناوری كفی (Froth Flotation) استفاده می شود. همچنان كه قید گردید فلدسپات ها دارای انواع متفاوتی می باشند.مهمترین ، پرمصرف ترین ودر عین حال فراوان ترین فلدسپات ها به ترتیب عبارتند از:ارنوكلاز (6Sio2,Al2o3,K2o) ، آلبیت (6Sio2,Al2o3,Na2o) ، آنورتیت (2Sio2.Al2o3,Cao) وبالاخره سلسیان (2Sio2,Al2o3,Bao) . این تنوع در تركیب شیمیایی فلدسپات ها ، ناشی از پدیده ایزومرفیسم است. Albit Soda Orthoclase and Soda Microcline Orthoclase and Microcline Oligoclase Andfsine Labradorite Hyalophane Bytownite Celsian Anorthite همچنان كه مشاهده می شود در گوشه چپ نمودار ، ارتوكلاز یا فلدسپات پتاسیم دار قرار گرفته است.میكروكلین(Microcline) كه در نمودار به همراه ارتوكلاز دیده می شود از نظر فرمول شیمیایی با ارتوكلاز فرقی نداشته ، بلكه ساختمان بلوری آن با ارتوكلاز تفاوت دارد.آلبیت در گوشه راست قرار گرفته وهمچنان كه قید شد فلدسپات سدیم است. حد واسط این دو ، فلدسپات های سدیم پتاسیم دار هستند كه می توانند ارتوكلاز سدیم دار ویا میكروكلین سدیم دار باشند.به كلیه فلدسپا تهایی كه در این نمودار در خط افقی قرار گرفته اند، اصطلاح ” فلدسپات های قلیایی ” اطلاق می گردد.در این نمودار در زیر آلبیت پنج نوع فلدسپات دیگر قرار گرفته اند.همچنان كه مشخص است آخرین آنها آنورتیت یا فلدسپات كلسیم دار است.چهار نوع فلدسپاتی كه در بین آلبیت و آنورتیت قرار گرفته اند فلسپات های سدیم كلسیم دار هستند. در تمامی این فلدسپات ها سدیم و سیلیسم موجود در آلبیت در مقادیر متفاوتی به وسیله كلسیم وآلومینیوم جایگزین گردیده ونهایتاً آنوریت با فرمول (2Sio2,Al2o3,Cao) تشكیل شده است. الیگوكلاز و آندزین فلدسپات های سدیم داری هستند كه به ترتیب دارای حدود 25 و 48 درصد فلدسپات كلسیم دار بوده وبه همین ترتیب لابرادوریت وبیتونیت فلدسپات های كلسیم داری می باشند كه به ترتیب حدود 25 و 48 درصد فلدسپات سدیم دار در آنها وجود دارد. به كلیه فلدسپات هایی كه در ستون عمودی سمت راست قرار گرفته اند ، اصطلاح “پلاژیوكلاز”(Plagioclase) اطلاق می گردد. در ستون عمودی سمت چپ فلدسپات های هیالوفان و سلسیان در زیر اتوكلاز یا میكروكلین قرار گرفته اند.در سطور قبل ذكر گردید كه سلسیان فلدسپات باریم دار است.هیالوفان حد واسط بین فلدسپات های پتاسیم دار وباریم دار بوده و دارای فرمول (8Sio2,2Al2o3,K2o.Bao) می باشند. در اتوكلاز خانه های شش وجهی از اتصال شش حلقه چهار ضلعی به وجود آمده اند. هر حلقه چهار ضلعی از چهار اتم اكسیژن ، سه اتم سیلیسیم ویك اتم آلومینیوم در رئوس چهار ضلعی قرار گرفته اند.در وسط هر خانه شش وجهی ، فضایی خالی وجود دارد كه اتم پتاسیم در این فضا قرار گرفته است.بدیهی است كه آن دسته از اتم های اكسیژن كه به آلومینیوم متصل هستند ، دارای بار خنثی نشده می باشد.این اتم های اكسیژن از طریق اتصال به اتم های پتاسیم ، بار منفی خود را خنثی می نمایند.از اتصال خانه های شش وجهی به یكدیگر ساختمانی شبیه به كندوی زنبور عسل به وجود می آید.ساختمان آلبیت و آنورتیت نیز مشابه ساختمان ارتوكلاز است با این تفاوت كه در آنورتیت حلقه های چهر ضلعی از چهار اتم اكسیژن ، دو اتم سیلیسیم و دو اتم آلومینیوم به وجود آمده اند. رفتار فلدسپات ها ،‌هنگامی كه در معرض حرارت قرار می گیرند برحسب نوع و مقدار گدازآور آنها تا حدی با یكدیگر تفاوت دارند.فلدسپات ها در حالت مذاب به علت وجود مقادیر زیادی آلومین در آنها دارای ویسكوزیته بسیار زیادی هستند ، از طرف دیگر فلدسپات ها در هنگام ذوب كلاً دارای ” تنش سطحی ” بالایی می باشند و بنابراین چنانچه در لعابی مقدار بسیار زیادی فلدسپات وجود داشته باشد احتمال ایجاد لعاب ” نگرفتگی ” وجود دارد. ارتوكلاز هنگامی كه كاملاً خالص باشد در حدود°c1150 شروع به ذوب نموده ومعمولاً نقطه ذوب آن°c1200 در نظر گرفته می شود، ولی باید توجه داشت كه وجود انواع دیگر فلدسپاتها ، به شدت نقطه ذوب را كاهش می دهد. ضمناً ارتوكلاز خالص در هنگام ذوب رفتار ” غیرعادی یا متجانس ” داشته وابتدا تبدیل به لوسیت (Leucite) وفاز مایع گردیده وسپس لوسیت نیز با افزایش درجه حرارت ذوب می گردد. آلبیت در مقایسه با ارتوكلاز، گدازآور قوی تری بوده ودر°c1170 ذوب می گردد.در حالی كه ارتوكلاز همچنان كه قید گردید در°c1200 ذوب می شود چرا كه در واقع اكسید سدیم در مقایسه با اكسید پتاسیم گدازآئر بسیار قویتری می باشد.ولی باید توجه داشت كه اكسیدپتاسیم ودر نتیجه ارتوكلاز اگرچه در مقایسه ، گدازآور ضعیف تری هستند ولی دارای محدوده پخت عریض تری می باشند.اكسید سدیم در°c800 تأثیرات گدازآوری خود را آغاز نموده و در حدود°c1200 عملاً شروع به تبخیر نموده وفرار می گردد.در حالی كه اكسید پتاسیم در°c750 به عنوان یك گدازآور آغازبه فعالیت نموده ودر درجه حرارت های بسیار بالاتری (حدود°c1300 ویا بالاتر) فرار می گردند.از طرف دیگر مذاب حاصل از آلبیت دارای ویسكوزیته كمتری نسبت به مذاب حاصل از ارتوكلایز است. به طور كلی، در عمل به راحتی ودر اكثر موارد میتوان فلدسپاتهای سدیم دار و پتاسیم دار را به جای یكدیگر به كار برد.با این همه به علت فراریت كمتر اكسید پتاسیم ، ومحدوده ذوب عریض تر و ویسكوزیته بیشتر مذاب حاصل از ارتوكلاز ودر نتیجه تمایل كمتر بدنه به تغییر شكل،‌ معمولاً در شرایط یكسان ترجیح داده میشود كه از فلدسپات های پتاسیم دار در بدنه استفاده گردد. اگرچه فلدسپات های سدیم دار نیز در مقیاس بسیار وسیع در ساخت بدنه ونیز لعاب به كار می روند. ادامه خواندن مقاله صنعت چيني

نوشته مقاله صنعت چيني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

تحقيق در مورد ميـــكروفن ها

$
0
0
 nx دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : میـــكروفن ها مقـدمه میکروفون ها تراگذارهایی هستند که انرژی آکوستیکی را به انرژی الکتریکی مبدّل می‌سازند. این تراگذارها اگر در هوا کار کنند میکروفون و اگر در آب کار کنند هیدروفون نامیده می‌شوند. میکروفونها برای دو مقصود عمده بکار می‌روند. نخست ، برای تبدیل گفتار یا موسیقی به سیگنالهای الکتریکی که بوسیله انتقال یا بوسیله عمل دیگری گفتار یا موسیقی را دوباره تولید می‌کند. دوم ، میکروفونها را به عنوان دستگاه اندازه گیری بکار می‌برند؛ بدین سان که انرژی سیگنالهای آکوستیکی را بوسیله آنها به جریان الکتریسیته تبدیل می‌کنند و این جریان ر ا به دستگاههای اندازه گیری دیگری وارد می‌سازند.پدیده‌های تبدیل انرژی آکـوستیکی به انرژی الکتریکی پدیده‌های فیزیک گوناگونی برای تبدیل انرژی آکوستیکی به انرژی الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این پدیده‌ها شامل ‌القای الکترومانتیتیک ، اثر پیزوالکتریک ، مغناطوتنگش ، تغییرات ظرفیت خازن و تغییرات مقاومت گرد زغال ، متراکم می‌شود. قبل از آنکه استعمال تقویت کننده‌هایی که با چراغهای تقویت کننده کار می‌کنند بسط و توسعه یابد،حساس نبودن طبیعی تمام پدیده‌های نامبرده ، به ویژه پدیده آخرین ، سبب گردیده بود که آنها را در موارد عملی کمتر استعمال کنند و از این رو پیوسته میکروفون کربن دار بکار می برند. ولی اکنون با ولتاژ و توان قابل ملاحظه‌ای که به کمک دستگاههای تقویت کننده یا لامپهای خلاء بدست می‌آوریم، می‌توانیم میکروفونهایی را بکار بریم که حساسیتشان بارها کمتر است؛ مانند میکروفونهای الکترودینامیک ، میکروفونهای بلوری ، میکروفونهای خازنی ، ولی در عوض برتری اینگونه میکروفونها بر سایرین این است که پاسخ آنها خیلی یکنواخت‌تر است و نوفه که از ویژگیهای این قبیل دستگاههاست در آنها وجود ندارد. تمام میکروفونها را برای این بکار می‌برند که تغییرات متناوب فشار آکوستیکی درون محیط را تبدیل کنند به تغییرات مشابهی از ولت یا جریان در داخل مدار الکتریکی که متصل به آن است. اگر پاسخ الکتریکی میکروفون ، مربوط به تغییرات گرادیان فشار نامیده می‌شوند. همچنین می‌توان میکروفونها را به دو دسته صوتی – توانی و صوت – کنترلی تقسیم کرد. در میکروفونهای صوت – توانی انرژی صوتی موج تابش موجب پیدایش انرژی الکتریکی در مدار میکروفون می‌گردد. در میکروفونهای صوت – کنترلی موجهای آکوستیکی فقط جریان الکتریسیته‌ای که از باتری یا منبع توان دیگری به میکروفون می‌رسد کنترل می‌کند. میکروفونهای زغــــالی میکروفونهای زغالی معمولاً در دستگاههای تلفن و رادیو برای مقاصد ارتباطی بکار می‌روند. در این موارد ، باز داده الکتریکی نسبتاً زیاد ، کمی قیمت و دوام آنها بیش از هماندهی پاسخ دستگاه دارای اهمیت است. عمل این میکروفونها تابع عمل تغییر مقاومت محفظه کوچکی است که از گرد زغال پر شده است و این محفظه با دکمه زغالی می‌نامند. در وسط دیافراگم زایده‌ای نصب گردیده که از طرف دیگر بر دکمه زغالی متکی است. وقتی دیافراگم جابجا شود زایده متصل به آن ، فشار وارد به محفظه را که شامل گرد زغالی است تغییر می‌دهد و در نتیجه مقاومت الکتریکی از ذره‌ای به ذره‌ای دیگر نیز تغییر می‌کند، بطوری که مقاومت کلی دکمه زغالی ، که در حدود 100 اهم است، به پیروی از تغییر فشار آکوستیکی که بر دیافراگم وارد می‌شود تقریباً بطور خطی تغییر می‌کند. میکروفون خـــازنی میکروفون خازنی دستگاهی است که عمل آن تابع تغییرات ظرفیت الکتریکی بین یک صفحه ثابت و یک دیافراگم است که خیلی محکم از اطراف کشیده شده باشد. تکمیل این میکروفون در سال 1917 بوسیله ونت را می‌توان اساس و پایه مهمی در تاریخ الکتروآکوستیک جدید شناخت و سالهای درازی این نوع میکروفون به عنوان یک دستگاه صوتی که دارای خصوصیتهای برجسته باشد پذیرفته همگان بوده است. با این وجود میکروفون خازنی نقصهای متعددی دارد؛ از جمله اینکه امپدانس درونی آن بسیار است و بواسطه همین خاصیت لازم می‌شود که در موقع استعمال ، آنرا با یک تقویت کننده مقدماتی به طریقی بسیار نزدیک همراه سازند و این امر سبب می‌گردد که در داخل امپدانس فوق العاده زیادی که برای تریدون میکروفون با تقویت کننده مقدمتی لازم است تولید نوفه گردد. برای این میکروفون یک ولتاژ پلاریزه کننده که بتواند در فاصله 200 تا 400 ولت تغییر کند لازم است و این ولتاژ را یا باید از باتری گرفت و یا بوسیله یک دستگاه مستقیم کننده بازاده‌شان بوسیله صافی خیلی خوب تصفیه شده باشد تأمین کرد. در نتیجه این نقصها بجای استعمال میکروفون خازنی میکروفونهای بلوردار یا میکروفونهای الکترودینامیک را در بسیاری از دستگاههای صوتی بکار می‌برند، ولی کاربرد زیاد آن به عنوان دستگاه استانده اولیه جهت تنظیم اسبابها در پژوهشهای آکوستیکی بواسطه دقت زیادی است که این میکروفون در موقع ضبط صوت دارد و از این رو هنوز برای تأیید تجزیه و تحلیلهای تجربی مورد استفاده قرار می‌گیرد. از آنجا که امپدانس درونی میکروفون از نوع ظرفیت است، اثر اولیه عمده ظرفیت کابل این است که بدون حذف بعضی از فرکانسها در آنها تنکش وارد سازد.میکروفونهای خازنی معمولی عموماً برای تنظیم دستگاههای دیگر بکار می‌روند. برای این مقاصد الزام گذاشتن تقویت کننده مقدماتی در محفظه میکروفون عیبی ندارد، مگر اینکه چون اندازه فیزیکی میکروفون را زیاد می‌کند ممکن است پدیده پراش ایجاد شود و اندازه گیری موجهای صوتی را مخدوش سازد. یکی از برتریهای میکروفون خازنی در موقعی که برای استانده کردن سایر کمیتها بکار می‌رود این است که مانند میکروفونهای الکترودینامیکی احتیاجی به ترانسفورماتور ترونده ندارد. بدین طریق از تغییراتی در نسبت ولتاژ ترانسفورماتور که سبب تغییر فرکانس و یا سبب تغییر بار می‌شود اجتناب می‌گردد و بعلاوه پاسخ مدار باز میکروفون خارنی نسبت به تغییرات کمیتهای فیزیکی از قبیل مقاومت و مغناطیس شدن مستقل است. در اثر این خاصیت امکان دارد میکروفونهایی ساخت که از لحاظ فیزیکی کاملاً مشابه باهم باشند و به علاوه تنظیم آنها ثابت بماند و با گذشتن زمان تغییر نکند و از آن راه بتوان دستگاهی را به کمک آن را بطور دقیقی تنظیم کرد و برای سایر کارها به کار برد. میکروفونهای پیــزوالکتریک در میکروفونهای پیزوالکتریک بلورها یا دی الکتریک هایی بکار می‌برند که خاصیت این را دارند که وقتی تغییر شکلی در اثر فشار موجهای صوتی در آن پیدا شود، بطور الکتریکی پلاریزه شده و ولتاژی که تابع خطی تغییر شکل مکانیکی وارد است، ایجاد می‌کنند. اثر مستقیم خاصیت پیزوالکتریسیته در سال 1880 میلادی بوسیله برادران کوری کشف گردید.اگر امتداد برش بلور چنان باشد که تراکم وارد در امتدادی که سبب گردد که سطح فوقانی نسبت به سطح تحتانی از لحاظ الکتریکی مثبت بشود، وقتی تراکم در همین امتداد به کشش تبدیل شود علامت بارهای الکتریکی روی دو سطح همچنین جهت ولتاژ روی آنها نیز تغییر علامت می‌دهند. در اثر عمل معکوس اگر بواسطه وارد کردن پتانسیل الکتریکی آن را پلاریزه کنیم، یعنی روی یکی از سطوح بار مثبت و بر روی دیگری بار منفی قرار گیرد، بلور تحت فشار واقع می‌شود. وقتی موضوع بحث درباره میکروفونهای بلوری یا سرامیکی باشد انسان فقط علاقمند به اثر مستقیم خاصیت پیزوالکتریسته می‌شود. با این همه ، از آنجا که خاصیت پیزوالکتریسیته پدیده برگشت پذیر است، تمام انواع میکروفونهای پیزوالکتریک را می‌توان با وارد ساختن اختلاف پتانسیل متناوب به طرفین آنها به یک منبع صوتی ضعیف تبدیل کرد. نمک راشل قویترین خاصیت پیزوالکتریسیته را در میان تمام موادی که دارای این خاصیت هستند داراست و از این رو غالباً استعمال آن را در طرحهای مربوط به میکروفونهای بلوری وارد می‌سازند. متأسفانه بریده‌های این نمک در اثر رطوبت خراب می‌شود و در دمای بیش از F 115 ضایع و غیر قابل استفاده می‌گردند. برش X از این نمک که به زاویه 45 باشد بواسطه ضریب زیادی که در خاصیت تروش الکترومانیتیک داراد غالباً مورد استعمال دارد، ولی عیبش این است که خاصیت دی الکتریک آن بسیار متغیر است و این موضوع بر حساسیت یا بازداده ولتاژ بلور تأثیر می‌گذارد. برشهای بلوری که از بلور دی ایدروفسفات و آمونیوم مصنوعی بریده شده باشند و به اسم بلور ADP نامیده می‌شوند. عموماً در ساختمان میکروفونهایی بکار می‌روند که باید در دمای زیادی استعمال گردند، زیرا اگر چه حساسیت آنها از نمک راشل کمتر است، ولی می‌توانند بدون خراب شدن در دمای بیش از F 200 بکار می‌روند. بعلاوه خاصیت پیزوالکتریسیته و دی الکتریک آنها هم در اثر تغییر دما خیلی کم تغییر می‌کند. ادامه خواندن تحقيق در مورد ميـــكروفن ها

نوشته تحقيق در مورد ميـــكروفن ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله قيام هاي علويان

$
0
0
 nx دارای 76 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه برخی ظهور شیعه را به دوران كوتاه خلافت علی (ع)و رخدادها و جنگها و مشكلاتی كه تقریبا”درسرتاسر مدت كوتاه خلافت آن حضرت ادامه داشت نسبت می دهند و به منزله پاسخ به روش ناكثین ( آتش افروزان جنگ جمل) و قاسطین ( جنگ افروزان صفین ) و مارقین ( خوارج) می شمارند . دسته ای نیز پدیده تشیع را به شهادت حسین بن علی (ع) در كربلا ارتباط می دهند اینان ادعا می كنند كه شهادت آن بزرگوار نقطه تحولی عظیم در تاریخ فكری و اعتقادی تشیع است زیراآثار كشتاركربلا به این كه آتش تشیع را در دلها برافروزد وصفوف آنان را متحد سازد محدود نشدچه بیش ازاین شیعیان دچار اختلاف كلمه و عقیده بودند تشیع قبل از این فاجعه جز نظریه ای سیاسی به شمار نمی آمد و خون درپای ریخته نشده بود بلكه پس از شهادت حسین بن علی (ع ) تشیع باخون شیعیان بیآمیخت و دراعماق جان ودل آنها جا گرفت و به صورت عقیده ای پایدار و ریشه دار درآمد كه آنان را به فداكاری و جهاد درراه آن برمی انگیخت . خون مطهرحسین بن علی (ع) زمینه رابرای شیعه مهیا كردو آنان رابرای قیام برضد ستم و ستمگران آماده ساخت و با این كه دردوران اموی و عباسی فشارهای فكری و سیاسی برشیعیان به منتهای شدت رسید آنان شهادت مظلومانه آن بزرگوار را درمیدان شكیبایی كربلاوشهادت درراه حق و ستمدیدگان و مستضعفان نمونه و سرمشق عالی خودقراردادند و درعین این كه تمام جنبشهای شیعی مشروعیت و نیروی خود را خلاف قرون پس از جامعه كربلا ازمبادی اسلام و پیام آن درباره شهادت و فداكاری برای نجات مستضفعان و رنجدیدگان ازسلطه ستمگران اخذ كرده است رفتارحسین بن علی (ع) در كربلا پیوسته سرمشق اعلای همه انقلابیان ومبارزان راه آزادی انسان وكرامت او بوده و خواهدبود. لیكن آنچه را ماانكار می كنیم سخنان آنان و دیگركسانی است كه معتقدند تشیع رویدادی است نوظهورو وارداتی كه مانند دیگر فرقه هایی كه دردورانهای پس از رحلت پیامبراكرم (ص) پدیدآمده اند درپرتواوضاع وشرایط معینی به وجود آمده است شرایطی كه انگشت حاكمان در پیدایش آنهابی دخالت نبوده و موجب استقرار آنها بر مستند قدرت و حفظ آنها از شرور جنبشها و انقلاباتی می شده كه هرچند مدت از سوی كسانی كه اجرای عدالت و اصلاح اموردولت و سازمانهای فاسد آن را می خواستند به وجود می آمد و حكام با آنهاروبرومی شدند . آری آنچه مورد انكارماست این ادعای آنها ست كه : تشیع پیش از حسین بن علی (ع ) وجود نداشته وواژه تشیع مفهوم ومحتوایی راكه بعد از آن فاجعه پیداكرده پیش از آن دارا نبوده است ونیز گفتار آنها را تشیع درآراومعتقدات خودبكلی از اسلام سنی جداشده است انكار می كنیم و تردید نداریم كه تشیع از همان مرحله نخستین با اسلام همراه و جزئی از كل آن بوده واین به متقضای خصوصی است كه پیامبراكرم (ص) از آغاز بعثت تا آخرین لحظات زندگی خود دربسیاری از موارد و به مناسبتهای مختلف گاهی به گونه ای صریح و زمانی به تلویج درباره علی (ع) ایراد فرموده تاپس از او امورخلافت را عهده دار باشد و به انجام مهمات آن اقدام كند و معتقدیم كه پیامبر(ص) همه اختیارات معنوی و اجتماعی و سیاسی راكه خداوند برایش مقرر فرموده بودبرای علی (ع) قرارداد و تشیع با اسلامی كه محمدبن عبدا..(ص) برای بشرآورده است چه دراصول و چه درفروع اختلافی ندارد برهمین اساس مصرانه می گوییم كه تشیع همان اصالت را دارد كه اسلام داراست و چه غیرازتشیع است پدیده های تازه ای است كه هوسها و مصلحت اندیشها آنها را به وجود آورده است . همه كسانی كه عقیده دارند خلافت حق خاندان پیامبراست و ازپس مرگ وی علی بحق و رضایت ووراثت جانشین وی بود واین حق در خاندان علی موروثی است شیعه نامیده می شوند ، آنها مختلف دارند بعضی فرق شیعه عقیده دارند كه امامان معصومند و صفات خدایی در آنها جلوه و هر كه جز این معقتد باشد از دین بیرون شده است این گروه به تأئید نظرخویش گویند كه علی نخستین كس ازمردان بود كه مسلمان شد و كوشش كه درراه اعتلای كلمه اسلام چنان بود كه بعد از پیغمبرهیچكس همطراز اونبود . شاید نخستین انقلابی كه در اسلام برضد فرمانروایان وقوع یافته قیامی بوده كه برای جلوگیری از سلطه امویان دردوران خلیفه سوم عثمان بن عفان اتفاق افتاده است این جنبش بدین سبب بود كه مروانیان وامویان در مدینه ودیگر شهرها قدرت را قبضه كرده بودند و عثمان و مروان بن حكم و هواداران آنها با خودكامگی واستبداد حكومت می كردند كه مسلمانان مانندآن را دردوران دوخلیفه پیش از او ندیده بودند . این انقلاب اگرچه در آن مهاجران وانصار شركت داشتند از نظر بیشتر تاریخ نگاران دارای ویژگیهای شیعی بوده و ریشه های آن را به عبدا.. بن سبا معروف به ابن السودا ارتباط داده و ادعا كرده اند كه اندیشه وصی بودن علی (ع) را او اختراع كرده وباهمین تفكر به كشورهای مختلف سفر كرده ومردم رابرضد عثمان شورانده است تاآن جاكه سرانجام مردم بطور دسته جمعی به مدینه یورش آورده ه عثمان راكشته و باعلی بیعت كرده اند و عبدالله بن سبادرجنگ بصره دركنارعلی (ع) قرارگرفت و همچنین همچون وسیله ای برای خرابكاری و آشوبگری بوده و سد راه صلحی شدكه اگر اووجودنداشت نزدیك بود در بصره میان دوطرف جنگ انجام گیرد . امانقش این سودای موهوم باظهورمعاویه در صحنه سیاسی و مخالفت او باعلی (ع) و تجدید جنگ به گونه ای سخت تر و خونبارتر در صفین پایان می یابد چنانكه گویی نقش واهی او با كشته شدن عثمان و جنگ بصره پایان یافته است .   امام حسن بن علی (ع) امام حسن بن علی (ع) با انعقاد پیمانی كه از مطامع امویان و كینه های وحشیانه آنها نسبت به پیامبر(ص) ورسالت اووعلی و فرزندانش (ع) بوده برداشت در انقلاب خاموش و آرام خودپیروزشد و ماسكهایی راكه امویان و كینه های وحشیانه آنها نسبت به پیامبر (ص) و رسالت اووعلی و فرزندانش (ع) پرده برداشت در انقلاب خاموش و آرام خود پیروزشد و ماسكهایی راكه امویان برای پوشش اهداف پست خود به كار می بردند از آنها گرفت و معاویه را آن چنان كه بود نشان داد همچنان كه امام (ع) توانست انقلاب جوشانی راكه سران و بزرگان شیعه آن را به وجود آوردند را آرام سازد . اینان دسته دسته به نزد او آمدند تا آن حضرت را به قیام برضدمعاویه كه به تمام شروط قرارداد و تعهدات خود پشت پازده وادارسازد . آنان به امام (ع) پیشنهاد كردند كارگزارمعاویه راازكوفه بیرون كنند و تأمین همه نیازهای جنگ را از حیث سلاح و سازوبرگ ضمانت و تعهد كردند لیكن جوش و خروش هواداران و شیعیان امام (ع) را تحریك نكرد و به خطبه ها و سخنرانیهای آنها گوش نداد. پس از قتل امام حسن (ع) شیعه گری درمردم كوفه سستی گرفت و چون حسن حق خلافت را به معاویه گذاشت كوفیان نیز از معاویه اطاعت كردند وقتی معاویه فرمان داد علی و خاندان وی را برمنبرهاناسزاگویند شیعیان خشمگین شدند، معاویه هنگامی كه مغیره بن شیعه را به فرمانداری كوفه می فرستاد بدوفرمان داد كه علی رالعن كند و مغیره هروقت خطبه می خواند علی را لعن می كرد. یك روزكه ضمن خطبه علی راناسزاگفت و عثمان راستایش كرد حجربن عدی برخاست و گفت : آن كس كه وی راناسزامی گوئید، به فضیلت سزاوارتراست و آن كس كه اورا ستایش می كنید به مزمت سزاوارتر است . مغیره گفت : وای برتواز غضب و سطوت سلطان نترس زیراممكن است سلطان امثال تو را هلاك كند . حجرهمچنان برضد تسلط بنی امیه بود تا مغیره بمرد و زیاد به حكومت كوفه رسید و مانند پیش علی را برمنبرلعن می كرد حجرو یارانش از این قضیه خشمگین شدند واجتماعات برای لعن معاویه تشكیل می دادند . وقتی زیادخبریافت به كوفه رفت و به سالار نگهبانان خویش فرمان داد تاحجررابیآورد یاران حجربه سالارنگهبانان ناسزاگفتند و نگذاشتند به حجردست یابد ، زیادمردم كوفه را فراهم كردوگفت : بایك دست زخم می زنیدو بایكدست مرهم می نهید ، تنهای شما بامن است و دلهایتان باحجراحمق است ، این ازپلیدی شماست. به خدا باید بی گناهی خود را ثابت كنید ، گروهی به سوی شما می آورم كه اصلاحتان كند . گفتند : ما ازاطاعت و رضای توسرنمی پیچیم بار دیگر زیاد سالارنگهبانان رابرای دستگیری حجرفرستادكه اورادستگیر كرد ، زیاد حجرو یارانش را بسوی معاویه فرستاد . معاویه هشت كس ازآنها را به كُشت و شش كس راكه از علی بیزاری جستند آزاد كرد این رخداد بسال 51 حجری بود. قیام امام حسین (ع) كشته شدن امام حسین (ع) در تهییج شیعیان و متحد كردنشان تأثیربسیارداشت پیش از این رخداد شیعیان پراكنده بودند زیراشیعه گری یك نظریه سیاسی بودكه دردل پیروان خودنفوذنكرده بود وقتی امام حسین (ع) شهید شد شیعه گری باخون آمیخته شد و دراعماق قلوب شیعیان نفودكردوعقیده راسخ آنهاشد. آری آن حضرت همراه پدر و بردارش شاهد همه اقدامات خصمانه امویان نسبت به اسلام بود اكنون درمیدان مبارزه با معاویه و دستگاههای حكومت خود كامه و تروریستی او كه می خواستند امت راازاهداف خود منصرف كنندواسلام را ازمسیر خود برگردانند تنها مانده بودو می دید اینان چگونه اسلام را دگرگون و اصول و مبادی انسانی آنراكه محمدبن عبدالله (ص) پیامبر (ره) آورده است دستخوش فساد وتزویرمی سازد وافكارمردم رابه نام دین باافترابه خدا و پیامبرش تخدیرمی كنند تاجایی كه فردمسلمان خود و زندگی و آزادی و شرفش رابامشتی درهم به حكام ستمگر می فروشدواززندگانی خویش باهمه سختیها وبی رحمی هاومحرومیتهای آن خشنود است آن حضرت همه این انحرافها و ستمگریهارامی دید ونگرانی سرتاسروجوداورافرامی گرفت و دردو اندوه برای سرنوشت رسالت وانسانیت كه نتیجه این دگرگونی مهم و خطرناك بود او رابی تاب می كرد همان تحول پرخطری كه امویها می كوشیدند آن راهرچه عمیقتر سازند. تشخیص و هویت اسلامی امت را ریشه كن كنند تامطمئن شوند كه اعمال خودسرانه آنها نفرت و انزجارتوده های مردم را برنمی انگیزد و احساس و تشخیص گناه كه فرد مسلمان رابه قیام برضد ستم وستمگر وادارد از وجدان و ضمیرتوده ها رخت بربست . امویان درراه ریشه كن ساختن روح و هویت اسلامی علاوه برصرف مال و به كارگیری همه وسایل تهدید و ارعاب مكاتب راویان ومحدثان و افسانه سرایان رانیز برای این منظور به خدمت خود گرفتند . ابوهریره سمره بن جندب ، كعب الاخبار ودیگران دررأس مكاتبی قرارداشتند كه معاویه آنها رابرای جعل احادیث تأسیس كرده بود . دلایل و انگیزه های قیام برضد حكومت اموی در دوران معاویه وامام حسین (ع) بسیاربود . آن حضرت آنها رادرك می كرد و می شنــاخت و در نامه هایی كه گهگــاه به سوی معــاویه می فرســتاد صریح و روشن آنها راذكر می كرد. دریكی از این نامه ها آمده است: هیهات هیهات ای معاویه هرآینه روشنی صبح سیاهی شب را رسواساخته و تابش خورشید برروشنایی چراغهاغلبه یافته است . سخن گفتی تا آن حد كه زیاده روی كردی و به خود اختصاص دادی تا آن اندازه كه ستم رواداشتی ودست بازداشتی تابخل ورزیدی و ستم كردی تا از حدگذشتی و به هیچ دارنده حقی از حقش بهره ای ندادی تا آنگاه كه شیطان بیشترین بهره و بزرگترین نصیب خود را از توگرفت . امام حسین (ع) برمخالفت خودنسبت به بیعت با یزید ورسواكردن معاویه و كارهاوبدعتهای اوونیزتشویق مسلمانان به قیام برضد وی همچنان ادامه دارد و از جمله فشارهایی كه معاویه برآن حضرت واردكرد، این بود كه پرداخت مستمریهای بنی هاشم را متوقف و به بیعت امام حسین (ع) موكول كرد . لیكن این اقدام سودی نداد و معاویه مُرد وامام (ع) همچنان برموضوع خود باقی بود ، بعضی از صحابه مانند امام حسین ازبیعت با یزیدخودداری می نمودند. مروان بن حكم با امام حسین (ع) دیداركرد و آن حضرت را اندرزدادكه بایزید بیعت كند و گفت : این بیعت برای دین و دنیای تو بهتر است . امام(ع) به او پاسخ داد : اگر امت به زمامداری مانند یزید بن معاویه گرفتارشود با اسلام باید خداحافظی كرد . من ازجدم پیامبرخدا (ص) شنیدم كه می فرمود: خلافت برخاندان ابوسفیان حرام است پس هرگاه معاویه را برمنبرم دیدیدشكمش رابدرید . مروان خشمگین از نزد آن حضرت بازگشت براستی امت در مورد معاویه سهل انگاری كرد و به كسی كه بدتر ازاوبود دچارشد . امام (ع) به برادرش محمدبن حنیفه وصایایی فرمودكه ضمن آن آمده است من از غرورسرخوشی و برای ستمگری و تبهكاری قیام نكرده ام بلكه تنها اصلاح اوضاع امت جدم را می خواهم و برآنم كه امربه معروف و نهی از منكر كنم هركس با قبول حق ازمن بپذیرد خداوند بررعایت حــق سزاوارتــراست وهركس دعوت مرا ردكند شكیبایی می كنم تاخداوندمیان من و قوم به حق حكم فرماید واوبهترین حكم كنندگان است . درمدتی كه امام حسین (ع) در مكه اقامت داشت این شهر پرازهیأتهای نمایندگی اعزامی مردم كوفه بود . هر هیأتی دههانامه ازعشایر و سران كوفیان راباخودداشت كه ضمن آنها از امام می خواستنددرحركت به سوی آنها شتاب كند تایكصدوپنجاه نامه از آنها نزد آن حضرت گرد آمد . سرانجام در روزهشتم ذی الحجه سال شصت هجری پس ازطواف خانه خدا و سعی صفاومروه درحالی كه مردم برای اتمام حج و مناسك آن با جامه احرام به سوی عرفه رهسپارمی شدند از حالت احرام به سوی عرفه رهسپارمی شدند ، ازحالت احرام بیرون آمده و ازمكه خارج گردید. آری آن حضرت پیش از آن كه اعمال حج خود را به پایان برد از مرگی زودرس به سوی شهادتی هجرت كردكه پس از گذشت سی روزیابیشتر این هجرتش درسرزمین طف انتظاراورامی كشید ، شهادتی كه پشت ستمگران را به لرزه درآورد و تخت فرمانروایی آنان راازجاكند و بسیاری از نقشه های خصمانه نوادگان امیه رابرضد اسلام از میان برد . حادثه حــره وقتی یزید خبریافت كه مردم مدینه قیام كرده اند ، جنونش تحریك شد و سخت به هیجان آمد و بی درنگ سپاهی بسیار از جیره خواران و یاران بنی امیه از مردم شام به فرماندهی مسلم بن عقبه كه درتاریخ عرب بنام مسرف شهره است به سوی مدینه فرستاد، مردم مدینه با سپاه شام درحره روبرو شدند و جنگی سخت رخ داد . دراین جنگ كه مایه وبال اسلام و مسلمانان بود نخبه اهل مدینه از چابك سواران و بهترین یاران پیغمبركشته شدند و محل وی ورسالت بشمار بوداز میان بردند و آنراآلوده كردند . سپاه شام مسجد مدینه را طویله اسبان كرد و حرم و مكانهای مقدس را برای ربودن اثاثیه آن ویران كردند .محاصره مكه مسلم بن عقبه طبق دستوریزید بن معاویه برای جنگ با ابن زبیرروبه سوی مكه آمد ، چه ابن زبیربه آنجا پناه آورده بود و مردم پیرامون او گرد آمده بودند . مسلم درراه خود به سوی مكه حالش دگرگون و بیمار شد ، لذا حصین بن نمیررااحضاركرد و فرماندهی لشكر رابه اوواگذارد و به وی سفارش كرد در برابرزبیرمقاومت ورزد و بامردم مكه همان كند كه او با مردم مدینه كرده سپس جان از تنش بیرون رفت و حصین او را درهمان كه مرده بود به خاك سپرد ، ابن زبیر خود را برای مقاومت در برابر او آماده كرد و به اتفاق هوادارانش با مهاجمان درحرم و بیرون آن درگیرشدند ، شامی ها خانه كعبه را هدف آتش قرارداده و آن را سوزانیدند . چند روزی از جنگ لشكریان شام با ابن زبیر در مكه نگذشت كه یزیدبن معاویه در محلی از كشور شام به نام حاوارین مرد و این رویداد درسوم ماه ربیع الاول یازده روزپیش از مرگ یزید اتفاق افتاده است و چون خبرمرگ یزید به حصین رسید بیهوده كوشید آن را از سپاهیان پوشیده دارد كه مبادا احساس شكست در آنها راه یابد ، بعد از مدتی این خبر پخش شد و برلشكریان آثار ضعف نمایان شد و حصین به شام بازگشت .   قیام توابین جنبش توابین را پنج تن از بزرگان شیعه كه به دوستی علی (ع) و خاندانش معروف بودند رهبری می كردند كه عبارت بودند از سلیمان بن صردخزاعی كه در شرح حالش آمده وی صحابی بوده و محضرپیامبر(ص) رادرك كرده است ومسیب بن بخیه فرازی ، عبدالله بن سعد بن نفیل ازدی ، عبدالله بن وائل تمیمی ، و رفاعه بن شداد بجلی ، كه همه آنان با علی (ع) همزمان بوده ودرجنگهای اوباناكثان و قاسطان ومارقان شركت كرده بودند اینان گهگاه بسیارمخفیانه و درمنتهای احتیاط گرد هم می آمدند ، برامام حسین (ع) می گریستند و پیشمانی خود راازاین كه به یاری اونشتافتند اظهارمی كردند ، این رهبران غالبا” به همراه هركسی كه با آنها انس و الفت داشت و به وفاداری و اخلاص او مطمئن بودند درمنزل سلیمان بن صرر گردهم می آمدند ، نخستین اقدام آنها درسال 61 هجری بود ، یعنی همان سالی كه امام حسین(ع) در آن كشته شد و آن عبارت بود از گردآوری سلاح و ساز وبرگ نظامی و فراخوان مخفیانه مردم به خونخواهی حسین (ع) وگرفتن انتقام و گروههاومناطق یكی پس ازدیگری دعوت آنها را می پذیرفتند ووضع آنها پیوسته بدین گونه بودتاآنگاه كه یزیدبن معاویه به هلاكت رسید. دراین هنگام سلیمان بن صردبه شیعیان مدائن كه از كوفه به آن جا منتقل شده بودند و به شیعیان بصره نامه نوشت و از آنها خواست به خونخواهی امام حسین (ع) و انقلاب برضدبنی امیه قیام كنند ، آنان دعوت اورا اجابت و آمادگی خود را نمایان ساختند و داعیان و مبلغان خود را در كوفه پخش كردند و رهبران نهضت مردم را گردآوری و آنان را دعوت می كردند كه به همراه آنها قیام كنند و از این كه امام حسین (ع) رایاری نكردند به پیشگاه خداوند توبه كنند و مردم دسته دسته به آنها می پیوستند تااین كه شانزده هزارمردپیرامون آنها گرد آمد ، توابین یا انقلابیان خونخواهی حسین (ع) را فریاد می زدند و ابن زبیروهوادارانش كشندگان حسین (ع) را دشنام می دادند . توابین پس از فراهم كردن وسائل كاردر ربیع الآخرسال 65 هجری در عین الورده با عبیدالله بن زیاد روبروشدند . عبیدالله درزندگی مروان مأمورشده بودكه عراق رااززیرتسلط امویان درآورد و عراقیان رامطیع كند و پس ازمرگ مروان عبدالملك او رادرمقام خویش بجانهاد. شیعیانی كه درعین الورده حضوریافتند تنها از مردم كوفه نبودند بسیاری از مردم بصره و مدائن نیز بدانها پیوسته بودند وقتی دوسپاه روبروشدند شیعیان با آنكه درجنگ به سختی پایداری كردند شكست خوردند و پیشوای آنها سلیمان بن صردكشته شد و فراریان به شهرهای خویش رفتند . ادامه خواندن مقاله قيام هاي علويان

نوشته مقاله قيام هاي علويان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد هنر متجدد و بازاري

$
0
0
 nx دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : هنر متجدد و بازاری گرچه هنوز جامعه ی دوقطبی فرهنگی ما، اشاعه دهنده ی سنت گرایی است، لیكن شور و شرر تجدد و مدرنیته نیز گاهی بر دلهای هنرمندان تازه به دوران رسیده ی ما سایه می افكند، هرچند سنت گرایان نادانسته همیشه و هنوز از مقبره ی اشرار مدرن می ترسند و با این وجود از تیر و تركش آنها در امان نبوده اند. زیرا همیشه در طولِ تاریخ ثابت شده است كه افكار، چشمها و دهان اجتماع را نمی توان بست. به مدرنیسم و پست مدرنیسم از بالای حصار سنت گرایی خود سرك كشیده ایم و با پیامهایی آنها بوسیله ی كتاب، اینترنت و ماهواره بصورت چاپارخانه ای تا حدودی دست و پا شكسته آشنا گشته ایم، لیكن ما كجا و آنها كجا.چاپارخانه های كوروش مدتها طول می كشید تا نامه ای را از دولت پارس به بلاد روم و یونان برسانند و باز هم بیش از یكسال به درازا نمی كشید اما هایپررئالیسم های ما حداقل 20 تا 40 سال بعد پا در ركاب لگام گسیختگان مدرن بالد غرب می گذارند و صدای تبانچه ی موج سوم را بعد از این مدت می شنوند و كانسپچوال آرت پس از شنیدن ناملایمات و بد و بیراهه ها از منتقدان لی لی كنان بعد از سالها خستگی، در دوران كهولت پا به میدان هنرمندان قهرمان و همیشه در صحنه ی علم مان می گذارد و جوانه ی بیمار دیگری می زند كه روح سنت گرایان كیمیاگرمان را به خود می لرزاند. براستی چه زمانی از موج چهارم خبری می رسد؟ می گویند در بلاد غرب دوران موج چهارم رو به سراشیبی گذاشته است. آیا هنوز از پست مدرنیسم خبری هست و رژان بودریار هنوز از امر واقعی (نشانه ها) صحبت می كند؟ گیجی و سردرگمی سبكهای مختلف از كلاسیك گرفته تا شاخه های پست مدرنیسم از كیچ و اشلاك گرایی تا دیكانستكچرالیسم و از پردازهای نگارگری و قلم موی، موگربه ایی گرفته تا رئالیسم كمال الملك، چنان زندگی هنریمان را به هم زده است كه شیرجه ی بزرگ هاكنی را از آنِ داوینچی می دانیم. خدا را شكر كه گروهی از روی عمد یا نادانسته یا از روی خیرخواهی و شاید هم خودخواهی طی چند سالی جوی ساخته كه مباحث آموزش هنر، یا هنر متجدد و بازاری را براه انداخته اند تا شاید گوشی شنوا و یا دستی توانا پیدا كنند. هرچند دریغ كه این مباحث صرفاً در محافل یا مجلات هنری مطرح و درج شوند و یا از گلیم خود فراتر گذارند كه مبا دا همین پاره گلیم مندرسئسان را نیز به یغما ببرند. و اما هنر بازاری كه در هر فرهنگ همچون پوشش و لباس لازمه ی جامعه است و تجددگرایی نیز در ذات انسانها نهفته است. چون اگر آوانگارد (پیشرو) نبود، انسان اولیه از غارهای خود هم بیرون نمی آمد. البته در سیر تاریخ و در بسیاری از مواقع هنر سنتی ملعبه ی هنر مدرن شده و پیشروها بارها از كاسه ی سنت گرایان دیگ ساخته اند و نادانسته پیداست كه هنرمند متجددگرا تا بخواهد حرف خود را به كرسی بنشاند باید زحمت آسیاب رفتن را به خود بدهد و موهایش را آنجا سفید كند.بله، بدنبال تجدد بودن، یعنی آه در بساط نداشتن، یا بساط را پر از آه كردن و تلاش كردن برای دستیابی به نوآوری و تصرف چند خطی از تایخ، هنر بازاری یعنی ارتزاق به گونه ایی كه بتوانیم فقط شكم خویش را سیر گردانیم و این طبیعی است كه مدرنیسمهای ما هر كدام برای بدست آوردن قوت لایموت هم شده به هنر بازاری روی می آورند. مگر اینكه بخت و اقبال یاریشان كند و بلعكس ما، به جای سنگ، از آسمان برایشان سكه تمام بهار آزادی ببارد. یا اینكه قبلاً پدرش سكه های باریده شده را جمع كرده باشد. هنرمندان بازاری یا خوشنویس می شوند و پرده ای یا برگی از كاغذ را به الفاظ قشنگ منقوش می نمایند و یا فارسی نویس چلیپا و با پلاتر و پلاتر كاتر رقیب می شوند و یا كمی جلوتر بیاییم و هنرمندان پیرو و مثلاً كوبیسم فویسم و … را بگوییم كه بقول بعضی ها دمده شده است و برای اینكه نشان بدهند هنرمندند كوبیسم یا فویسم و یا كنستراكتویسم جدید را، بقول خودشان می آورند و اگر بخواهند ایرانی مدرن شوند، یا زنده رودی می شوند یا عربشاهی و یا روحبخش و فدای را شكر كه بینالهای ما هم كه پر از اینهاست. پیروان پروپا قرص دومینیك انگر را مثال بزنیم كه در ابتدای انقلاب صنعتی و دوران ناپلئون به سر می برند و به پیروی از لویی داوید، «مرگ ما را»، را دوباره زنده می كنند.بهتر است قبل از اینكه دست به گریبان یكدیگر شویم و آب در اجاق یكدیگر بریزیم به فكر چاره ای برای برنامه هایی به جذابیت باب راس باشیم. هرچند كه برنامه هایی چون هنرمندان نوگرا در شبكه چهارم آنهم در زمانی از روز كه خالی از مسأله نیست، نیز در نظر گرفته شده است ولی آنچه كه می تواند جامعه ای را به سوی هنری امروزی و نو بكشاند و قضاوت نو و كهنه را بر عهده آن بگذارد. متأسفانه بر عهده ی افرادی، غیرمتخصص و ناآگاه كه با نشستن بر مسند ناآگاهی خویش چه بخواهند، چه از آن گریزان بشاند سروگارشان با هنر می افتد و ناخواسته مبلغان هنر پیش پا افتاده و هنرمندان زبان درازپا در گود نهاده می شوند و اینچنین ریشه ی ضعیف و خشكیده ی این نهال نورسیده را كه از تنه ای كهن همچون نقاشی ها و مفرغ های لرستان، كاشیكاریهای اصفهان، گلیمهای هرسین و …. جان گرفته است را می خشكانند. آخر كلام اینكه داس را برنداریم و به برداشت هوا برویم، كاشتن و همیاری و آبیاری می خواهد تا فصل درویی برسد كه: هیچ وازر وزر غیری برنداشت هیچ كس ندرود تا چیزی نكاشتپی ساختمان را محكم كنیم سپس طرح را بر پیشانی دیوار نقش بزنیم و باید اعتراف كرد كه اینگونه مباحث زمینه ساز حركتهایی است كه بی منفعت نیست چو:به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل كه گر مراد نیابم به قدر وسع بكوشم«عیسی امیری چولاندیم» از همینگوی تا پترُف ، 100 سال :هنگامی كه ارنست همینگوی در 1899 دیده به جهان گشود، این اندیشه به ذهن هیچكس خطور نمی كرد كه او در دوران حیات خویش رُمانی را با عنوان پیرمرد و دریا بنگارد و نوبل ادبی 1954 را به خود اختصاص دهد. همچنین هیچكس این تصور را نداشت كه دقیقاً صد سال آینده با اقتباس از یك شاهكار.‌انیمیشنی به جهان عرضه شود تا هم گرامی داشتی برای این چهره ی ادبی باشد و هم اثری ماندگار در تاریخ فیلمهای متحرك.همینگوی در سال 1917 تحت عنوان راننده ی آمبولانس صلیب سرخ راهی جبهه ی ایتالیا شد. او در این جنگ متحمل جراحات بسیاری گشت و هنگام بازگشت تجارب و تصاویر زیادی در ذهنش ماندگار شده بود كه تا آخر عمر روح و خاطر او را آزرده می ساخت. برخی معتقدند این تجربه ها دلیل بر دلاوری شگرف آن مرد بود و برخی دیگر بر این عقیده اند كه همینگوی چنان در جبهه ترسیده و از خود شرمنده گشته بود كه از آن پس در تمام لحظه های زندگی، سخت نیازمند این بود تا دلاوری خود را بیازماید. پس از انتشار و موفقیت زود هنگام رمان پیرمرد و دریا، برسون در سال 1952 نامه ای در تمجید آن می نویسد كه او در پاسخ چنین می گوید: «راز توفیق پیرمرد و دریا در این است كه هیچ رمزی در آن نیست. دریا مساوی است با دریا، پیرمرد با پیرمرد و پسر با پسر» او سرانجام صبح روز اول ژوئیه 1961 با شلیك گلوله به سر خویش خودكشی كرد.الكساندر پترُف و پیرمرد و دریا :كارگردان: الكساندر پترف متحرك سازی: الكساندر پترف، دیمتری پترفاستوری برد: الكساندر پترف تدوین: دِنیس پاپیونموسیقی: مایكل كریووبراساس رمان پیرمرد و دریا :سانتیاگو پیرمردی است ماهی گیر. او هشتاد و چهار روز است هیچ صیدی نداشته، چهل روز از این هشتاد و چهار روز را پسری همراه او بوده، اما به دستور پدر و مادر، پسر همراه قایق دیگری به صید می رود. پس از مناظره ای میان پیرمرد و پسر، پیرمرد راهی درای می گردد تا بزرگترین صید خود را به چنگ آورد. در واقع تمام ماجرا صحنه های جدال بر سر جَبر و اراده است. آرمان و اراده ی سانتیاگوی پیر كه همانا صید بزرگترین ماهی عمر خویش است و نبرد با هر آنچه كه مانع از به ثمر رسیدن این آرمان گردد، نبرد با جبر طبیعت و با آنچه را بداقبالی و بدطالعی می نامند، با افتادگی و ناتوانی خویش، نبرد نَه با نیشخندهای اطرافیان كه با نفس و زبونی و ضعف خویش و تثبیت دوباره ی اینكه هنوز هم به رَغم پیری و كهولت می تواند هر آنچه را برایش آرمان و آرزوست «بخواهد و بتواند» و با تمام قدرت به چنگ آورد، همان گونه كه به روشنی در طول انیمیشن صحنه های جدال و بالیدن به قدرت خویش را در او می بینیم. از جمله ی سكانس مچ انداختن با مرد سیاه پوست و صحنه های نبرد با كوسه ماهی كه آشكارا در می یابیم، آنجا كه آرمان و ارزشهای انسان مورد تعدی قرار می گیرد چگونه روح هر انسانی، حتی سانتیاگوی پیر و ناتوان به جدال با آن برمی خیزد و طغیان می كند.سانتیاگوی پترف، یك ارنست همینگوی دیگر است كه پس از رم ان پیرمرد و دریا باز هم با ما سخن می گوید، البته همان حرفها ولی با گویشی دیگر و در قالب تصویر متحرك. پیرمرد تمثیلی از طبع والای انسانیست. انیمیشن پیرمرد و دریا تحكیم دوباره ی پیرمرد و دریا بود كه در رویارویی با این شاهكار بزرگ (انیمیشن و رمان) تنها می توان به احترام در مقابل آن سر تعظیم فرود آورد.جوایز انیمیشن پیرمرد و دریا :برنده ی اسكار بهترین انیمیشن كوتاه (مارس 2000، لوس آنجلس)، برنده ی جایزه ی بزرگ به عنوان بهترین انیمیشن كوتاه از نظر بازدید كنندگان در فستیوال بین المللی انیمیشن و اَنِسی فرانسه‌ (2000)، جایزه ی اول فیلم های 15 تا 30 دقیقه ای چهاردهمین دوره ی فستیوال جهانی انیمیشن زاگرب (كرواسی، ژوئن 2000)، برنده ی جایزه ی بزرگ ماهی طلایی در جشنواره ی بین المللی انیمیشن فیلم برای كودكان (مسكو، نوامبر 1999)، برنده ی بهترین انیمیشن دوبعدی و بهترین فیلم پردازی در جشنواره ی // (میامی فلوریدا، 2000)، برنده ی جایزه ی جینی (//) از آكادمی سینما و تلویزیون كانادا به عنوان بهترین انیمیشن كوتاه (ژانویه 2000، تورنتو) برنده ی جایزه ی بزرگ فستیوال بین المللی انیمیشن كُرُك (اكراین، اكتبر 1999) و بسیاری جوایز دیگر.تكنیك و تكنولوژی ساخت و پخش : انیمیشن پیرمرد و دریا اولین انیمیشن رنگ و روغن روی شیشه با استفاده از فیلم های قطع بزرگ (هفتاد میلیمتری 15 سوراخ) می باشد. با به كارگیری این سیستم برای رسیدن به تصاویری با فشردگی و وضوح مشخص بزرگترین فریم های استفاده شده در تاریخ ساختن فیلم های متحرك تا آن زمان بوجود آمد. برای جلوگیری از ارزش و وضوح بیشتر تصاویر نهایی از نوعی سیستم حركتی افقی و موجی شكل فیلم در پروژكتور استفاده شد. همچنین بهره جستن از سیستم پیشرفته ی پخش صدا یا 6 تا 8 كانال همراه استفاده از فیلم های قطع 70 میلیمتری واقعیت گرایی تصاویر را تا حد بسیار زیادی بالا برد.سیستم پخش پروجكشن فیلم های قطع بزرگ كه به دو شیوه ی پرده ی گنبدی و پرده ی تخت قابل نمایش می باشد، بیننده را به گونه ای در مركز وقوع حوادث فیلم قرار می دهد و با تصاویر و صداها همراه می سازد كه مخاطب آن را به معنی واقعی احساس می كند. به بیان دیگر نمایش فیلم روی پرده ای به ارتفاع حدود 25 متر نتیجه ی استفاده از فیلم های قطع هفتاد میلیمتری در این فیلم بود همین امر باعث می شود، تمام میدان دید پیرامونی بیننده كه در محدوده ی پرده ی گنبدی شكل قرار می گیرد، پوشش یابد و این امر موجب القای هرچه بیشتر فضای انیمیشن بر بیننده می شود.الكساندر پترف پیش از این برای ساختن دو اثر دیگرش یعنی گاو و پری دریایی نیز نامزد اسكار شده بود. او برای ساختن پیرمرد و دریا از تكنیك بسیار پیچیده ای استفاده نمود كه انگشت شماری از انیماتورها در سراسر دنیا به آن تسلط دارند.ریجستریشن در فرآیند چاپ :بسیار شنیده می شود كه در كارهای چاپی ترام پر شده است و یا ترام چاپ شده بزرگتر دیده می شود و یا جابجایی در رنگها از شفافیت تصویر كاسته است، آیا براستی چنین اشكالاتی وجود دارد؟اگر بخواهیم با دقت، مراحل مختلف كارهای چاپی را بررسی كنیم، می بینیم كه مبحث ریجستریشن می تواند از اهمیت فوق العاده برخوردار باشد، اكنون بصورت اختصار به این مبحث بسیار بااهمیت خواهیم پرداخت.ریجستریشن یا همان كایل رنگ می تواند بنا به موضوعات و موارد استفاده و یا سلیقه های مختلف به شكلهای گوناگونی ارائه شود. در طراحی و ساخت ریجستریشن می توان موضوعات متنوعی را در نظر گرفت كه با آنها بتوانیم به بهترین شكل ممكن از این كنترل كننده كارهای چاپی در زمان چاپ یك طرح استفاده نمائیم. البته باید بدانیم كه كیفیت تصاویر یك كار چاپی تنها به ریجستریشن و رزولوشن وابسته نیست. بلكه تمامی حلقه های این زنجیر از ابتدا كه اسكن شروع می شود همگی از اهمیت خاصی برخوردارند و ما باید با دقت به تمامی این مراحل رسیدگی نمائیم. اگر تمامی مراحل پیش از چاپ به خوبی طراحی و ارائه شود، دیگر نیازی به تصاویر اورژینال طرح در هنگام چاپ وجو د ندارد و اپراتور با شناخت كافی از كاربرد ریجستریشن می تواند كار چاپی را بصورت صحیح و با كیفیتی عالی و مطابق با استاندارد چاپ نماید.امروزه، كمتر كاریدارای اورژینال می باشد. زیرا اكثر كارهای طراحی شده در كامپیوتر خلق می شوند، بنابراین اپراتور چاپ برای یك چاپ صحیح و استاندارد، باید الگو و مبنایی نامتغیر داشته باشد تا بتواند همیشه در حول و محور آن حركت نماید و بنابراین شناخت این نوار حاوی اطلاعات (ریجستریشن) خود یكی از موارد بسیار مهم و ضروری است.نشان به اضافه ای كه در نوار ریجستریشن بكار رفته است برای انطباق رنگها بر روی هم می باشد. كلمه (//) معرف // ـ آبی و كلمه (//) معرف // ـ سرخ و كلمه (//) معرف // ـ زرد و كلمه (//) معرف // می باشد. از هر چهار رنگ اصلی یك تكه 100% در ریجستریشن آورده شده است تا اپراتور به راحتی بتواند غلظت مركب را در حد لازم بر روی كاغذ محاسبه نموده و رنگ به راحتی بر روی كاغذ بنشیند. غلظت رنگ مركب باید با دستگاه دنسیتومتر (غلظت سنج) محاسبه گردد. در صورت نبودن دستگاه دنسیتومتر می توانید از كتابچه های اطلس رنگ استفاده نمائید.از هر چهار رنگ اصلی یك تكه 50% در ریجستریشن آورده شده است كه از اهمیت بسزایی برخوردار است و اپراتور باید ترام را در همان حد حفظ نموده و اجازه رشد بیش از آن را به ترام ندهد. رشد ترام می تواند از 1% تا 99% ادامه داشته باشد این عمل بصورت منحنی بوده و بیشترین و چشمگیرترین این رشد در 50% مشاهده می شود.از هر چهار رنگ اصلی یك تكه ترام 50% درشت نیز در ریجستریشن تعبیه شده است. این حركت برای آشنایی چشم غیرمسلح و بدون استفاده از لوپ (ذره بین) و سریعتر دیدن و چك نمودن اپراتور می باشد و دارای خانه هایی مربع شكل (بصورت صفحه شطرنج) است.بلوكه خاكستری رنگ بالانس، تشكیل شده از تركیب سه رنگ (//) (//) (//) است كه تركیب آنها باید رنگ كاملاً خاكستری را بوجود آورد و از این جهت در كنار رنگ خاكستری 50% مشكی قرار گرفته است و در صورتی كه رنگ خاكستری بوجود آمده بالانس نباشد، سریعاً چشم قادر به تشخیص آن می باشد (لازم به توضیح است كه رنگهای زرد و سرخ بنا به نوع ماهیت مركب در اكثر موارد از رشد بیشتری برخوردار می باشند و به همین دلیل درصد آن را برای ساخت خاكستری و مشكی پائین تر می گیرند.)در هر چهار رنگ اصلی بلوكه ای كه دارای اشكال مختلفی است وجود دارد كه باید آنها دقیقاً مطابق با شكلی كه بر روی زینك ثبت گردیده است بر روی كاغذ اثر گذارد. خطوط افقی و عمودی كنار هم برای آنست كه اگر لرزشی در سیلندر زینك یا لاستیك باشد اثر خود را بصورت سایه بر روی كاغذ گذارد و جهت آن نیز اینگونه مشخص می شود. دایره های كوچك و ریزی كه در وسط آنها بصورت نقاط سیاه و سفید وجود دارد، مقدار پركردگی كار چاپی و ترامها را به وضوح مش خص می نماید.بلوكه ای با ترامهای مختلف از ترام 1% تا 6% در ریجستریشن تعبیه شده است. این بلوكه حساس، با ترامهای ضعیف برای دقت در خروجی فیلم ایمجستروكپی آن بر روی زینك می باشد. در مرحله كپی زینك با این اعمال به راحتی می توانیم پریدگی ترام را از روی زینك مشخص نمائیم. گردآوری شده توسط:چاپ و نشر سخنور، مجهز به مشاین آلات چاپ افست، مسطح و لیتوگرافیچاپ كتاب، مجلات، كاتالوگ، جعبه و انواع اتیكت های بسته بندینیشابور ـ خیابان فردوسی شمالی ـ جنب مخابرات قدیم ـ تلفن: 2225712 فكس: 2224204 همراه: 09151515258اسطوره و معنا :اسطوره ها را به شیوه های گوناگون می توان تفسیر كرد: می توانند تصویر تجسم یافته نیروهای كیهانی باشند، مانند زمانی كه هرج و مرج مقهور نظم می شود، می توانند بازتاب رویدادهای تاریخی از قبیل احداث دیوارهای شهر و بازگشت پیكره های آئینی باشند، می توانند صرفاً در خدمت مقاصد آئینی باشند، به عنوان مثال، بازخوانی در جشن سال نو، و رویدادهای آنها می تواند بازتاب چرخه طبیعت باشد، و به این ترتیب مخاطبان اطمینان حاصل كنند كه خدایان ملی را در كنترل قرار دارند. هنگامی كه اسطوره های بین النهرین را مرود توجه قرار می دهیم همه این تفسیرها انكان پذیراند. همچنین می توانیم مضمون های تكرار شونده ای را مشخص كنیم، از قبیل نبرد با دشمنان عظیم الجثه ناممكن، یا وقایع عجیب و چاره ناپذیر، جستجو برای نامیرایی یا جوانی جاودانه، و سفر به جهان زیرین. قهرمانان اسطوره مشخصات جهان شمولی دارند:شجاعت، شرافت، وفاداری و زیبایی. ولادت آنها غالباً معجزه آسا است، یا مادر و یا پدرشان آسمانی است. شیوه ای كه یك اسطوره بر یك اجتماع تأثیر می گذارد، با تأثیرگذاری یك تمدن بر تمدنی دیگر فرق زیادی ندارد، و اسطوره های بین النهرین نشان های آشنایی در زبان ها و زمان های دیگر دارند.اما از یك جهت استثنایی هستند. اسطوره هایی كه در این كتاب توصیف شدند در زمره نخستین اسطوره های مدرن و ضبط شده قرار دارند. منشاء آنها در غبار زمان گم شده است، اما احتمالاً به زمان احداث نخستین شهرها طی هزاره های چهارم تا سوم ق. م. بازمی گردند، زمانی كه خصوصیات خدایان به پادشاهان واقعی نسبت داده می شد، و منزلت خدایانی خاص تعمداً ارتقا داده می شد تا منزلت مراكز پرستش آنها، و به این وسیله ساكنان آنجا ارتقا پیدا كند.گستردگی دامنه موضوع، شخصیت ها و مكان در این اسطوره ها، در طول هزاران سالی كه آنها را از مخاطبان جدیدشان جدا می كند، جذابیت خاصی به آنها بخشیده است. شاید ما غربی ها چنان غرق در سنت های ادبی و مذهبی نشأت گرفته از دوران كلاسیك یونان و كتاب مقدس باشیم كه به پیروی از دیدگاه متأخر و پیچیده خود كیفیت هایی را به آنها نسبت دهیم كه برای مردم بین النهرین باستان موضوعیت نداشته است. شاید صرف درك یك دیدگاه چند خدایی برای ما دشوار باشد، و تازه باید این نكته مهم را نیز به خاطر داشته باشیم كه دانسته های ما ناقص است. آنچه كه ما در اختیار داریم فقط تعدادی قطعه كوچك در یك پازل بزرگ است، بدون آن كه از طرح كلی آن تصوری داشته باشیم. و نیز باید به خاطر بسپاریم كه این كتیبه ها به هیچ وجه به منظور این كه ما آنها را بخوانیم نوشته نشده اند.با این همه، بررسی دقیق، خصوصیات و الگوهایی را روشن می كند كه می تواند ما را به ژرف كاوی بیشتر در این اسطوره ها رهنمون شود. دیده ایم كه چگونه سرعت حوادث همواره باوقار و كند است، چگونه تغییر یك مكان همواره تحت تأثیر رفتن قهرمان اسطوره به مكانی دیگر است. تمهیدی وجود ندارد كه نشان دهد «در این فاصله» در زمان و مكانی دیگر بر سایر شخصیت های داستان چه می گذرد، فقط یك راوی می تواند داستان را در یك زمان بیان كند. طرح داستان به شیوه های ساده و گوناگون پیش می رود:با رؤیاهایی كه رویدادهای آینده را پیش گویی می كنند، با گفتگوهایی كه میان طرفین متخاصم درمی گیرد، و با دستورات و اندرزهایی كه خدایان می دهند.دیده ایم كه چگونه تكرار، در مقیاسی وسیع، معمولاً كلمه به كلمه، بدون تغییرات ظریف واژگانی مورد استفاده قرار می گیرد. واقعیت از طریق تكرار تقویت می شود. بعضی قطعات حماسه آفرینش، چهار بار به طور كامل تكرار می شوند، و هیچ اسطوره ای وجود ندارد كه شامل این تكرارها نباشد. گاهی اوقات از این تمهید برای به اوج رساندن كشش نمایشی استفاده شده است، به عنوان مثال هنگامی كه عقاب اتنه را به آسمان نزد انو می برد، یا هنگامی كه گیلگمش در سرزمین ظلمات راه خود را می جوید. همچنین بر اهمیت بعضی قطعات توصیفی تأكید می گذارد و مخاطبی را كه به تصاویر بصری عادت ندارد تشویق می كند كه چشم ذهن خود را بگشاید و ببیند كه مسئله چه بوده است، و برای قهرمانانی كه در صحنه درگیرند چه چیز در معرض مخاطره قرار دارد. به این ترتیب، هنگامی كه گروه هیولاهای تیه مت بارها و بارها توصیف می شوند، منظور آن است كه مخخاطب دقیقاً ببیند و احساس كند كه آنها تا چه اندازه رعب آور و هولناك اند. این خمیرم ایه ای است كه قصه گویی از آن ساخته می شود.یكی دیگر از تمهیدات اسطوره، رسیدن به یك عدد و سپس به اوج رساندن آن با افزودن یك شماره دیگر است. از این رو است كه پس از توفان بزرگ، هنگامی كه كوه نیموش قایق را محكم نگاه می دارد، رقم شش روز با هفتمین روز پس از آن به اوج می رسد.در اولین و دومین روز، كوه نیموش قایق را محكم گرفت و نگذاشت تكان بخورد. در سومین و چهارمین روز، كوه نیموش قایق را محكم گرفت و نگذاشت تكان بخورد.در پنجمین و ششمین روز، كوه نیموش قایق را محكم گرفت و نگذاشت تكان بخورد تا آنكه هفتمین روز فرا رسید …به همین ترتیب گیلگمش به خواب عمیقی فرو می رود كه شش روز و شش شب طول می كشد، و روز هفتم از خواب برمی خیزد. نرگل و ارشكیگل با اشتیاق تمام شش روز و شش شب كنار یكدیگر می خوابند. روز هفتم، زندگی واقعی از سرگرفته می شود. در حماسه آفرینش، دو خدا به جنگ تیه مت فرستاده می شوند، اما شكست می خورند، و این خدای سوم، مردوك، است كه موفق می شود.در حماسه انزو، سه خدا سعی می كنند و موفق نمی شوند، و این خدای چهارم، نینورته است كه توفیق می یابد. اعداد عموماً اهمیت دارند بخصوص شماره های سه و هفت. رؤیاها با عدد سه می آیند و بادها و سلاح ها با عدد هفت. تأثیر تراكمی كشش را افزایش می دهد.كوشش به منظور ارزیابی ارزش ادبی این متون بی تردید امر خطیری است كه در آن فرصت های بی پایانی برای خطا كردن وجود دارد. تمهیدات ادبی گوناگون باید منعكس كننده ذائقه مخاطبان اصلی باشد مخاطبانی كه ذائقه آنها بیشتر با پیچیدگی و مقاصد اخلاقی دمساز است تا نمایش های سوزناك و گزنده. در زندگانی دنیای باستان خدایان چنان نقش مهمی ایفا می كردند كه امروزه به آسانی قابل درك نیست چرا كه به نظر می رسد برای هر چیزی یك تبیین علمی وجود دارد.اما در تلاش به منظور ارزیابی جذابیت این متون، در هر زمینه ای ـ مقاصد سبك یا محتوا ـ باید محدودیت های خود را درك كنیم. شاید بهتر باشد بگذاریم لذت های ساده ـ از گیلگمشن باشكوه، ایشتر زیبا و جواهرنشان ، انزوی شرور، مردوك مغرور، اِآی خردمند، انیكدوی پشمالو، اوت ـ نه پیش تیم مرموز، ارشكیگل لب سیاه ـ مهمترین عامل باشد. هنر بازگو كردن اسطوره ها در نهایت فقط یك هدف را دنبال می كند: شعله ور ساختن تخیل كسانی كه گوش می دهند یا می خوانند. آتش اسطوره های بین النهرین هنوز هم شعله ور است.نقاشی شباهت عجیبی به زندگی انسانها دارد، غیر قابل پیش بینی است. معلوم نیست چگونه شروع شده است به چه سمتی حركت می كند، چه اتفاقی می افتد و به كجا ختمی می شود، هیچ نظر قطعی و مشخص نمی توان در مورد آن لحاظ كرد به تعداد تمامی نقاشها شیوه نقاشی وجود دارد و برای همه آنها ناشناخته ها و كشف نشده ها، هر نقاشی احساس می كند كه مسیر درست همان است كه او انتخاب كرده است، قانون خاصی وجود ندارد و نمی توان آنرا در قانون خاصی گنجاند، اما بی قانون هم نیست، اگر در قانون خاصی می گنجید اینهمه تنوع و زیبایی نداشت، چقدر زیبا و شگفت انگیز است میلیونها تابلو و اثر هنری در دنیا متشكل از رنگ و فرم كه هیچكدام شبیه دیگری نیست. هر كدام بیان خود را دارد و زیبایی خاص خود را، با اینهمه اختلافات آنچه تعیین كننده است نتیجه كار و آنچه مورد تأیید همگانایك اثر ارزنده، هرچند در حیطه فكری آنها نباشد.یكی خود را به دست نقاشی می سپارد و چیزی را به تصویر می كشد كه از آن لذت می برد و زمانی به ایجاز می رسد كه واقعاً خسته شده باشد، یكی فضای صمیمی اطراف خود را نقاشی می كند، دیگری مسیری را برای رسیدن به هدفی خاص دنبال می كند و فردینان هودلر مسیرش را از قبیل تعیین می كند او از ابتدا در كارش بدنبال یك هماهنگی دینی است و برای رسیدن به این هدف از هیچ كوششی فروگذار نیست، هودلر موضوع را انتخاب و آنرا با فضاهای رنگی متفاوت و در تركیبات مختلف به تصویر می كشد. پس زمینه را از هر عنصر اضافی خالی می كند و عناصری را مورد استفاده قرار می دهد كه به بیان كارش كمك كند به ساده گرای نزدیك می شود و سعی دارد رنگ را از ماهیت اصلی اش خارج كند (چیزی كه بعدها در بطری های موراندی به خوبی نمود پیدا می كند) و این چنین دلمشغولی دیگری بر پرده ی تصویر نقش می بندد.در مورد میزان موفقیت یك مسیر از قبل تعیین شده خود به قضاوت بنشینید.بیوگرافی فردینان هودار: فرینان هودار در شهر برن متولد شد و در سن 18 سالگی به منظور شروع حرفه ی نقاشی به ژنو نقل مكان كرد.آثار اولیه اش شامل // ، تركیب بندی فیگورها و نقاشی از چهره ها می شد كه با شیوه ای رئال و با تكنیكی پرقدرت و قوی اجرا شده بود. در دهه ی آخر از قرن 19 آثار هودلر تحت تأثیر چندین شیوه همچون سمبولیسم و هنر جدید قرار گرفت.او مبدع سبكی شد كه خود پاراللیزم [نظیرنگاری] می نامید كه از نقاشی مصری و معرق كاری می كرد. آثار هودلر در آخرین دوره خود به بیانی اكسپرسیونیستی رسید كه در این شیوه رنگ ها قوی و جرمی و پیكره هایی هندسی استفاده شده بود.او در // به نوعی ایجاز بصری دست یافته بود كه برخی مواقع شامل قطعه زمین هایی ناهموار میان آب و آسمان می شد كه درون مایه های تمثیلی و حقیقت جویانه داشتند. مشهورترین نقاشی های هودلر صحنه هایی از شخصیت ها را نشان می دهد كه به كارهای روزمره می پردازند. مانند: اثر /// كه بانك بین المللی سوئیس آن را پشت اسكناس 50 فرانكی سوئیس چاپ نمود. در سال 1889 هودلر با خانم برت ژاك ازدواج نمود. در سال 1914 هودلر فجایع و وحشیگری آلمانها را در // كه از توپخانه های آلمان رهبری می شد محكم كرد و همین امر موجب شد آثارش از طرف موزه های هنری آلمان تحریم گردد.معشوقه ی هودلر والنتین گود دارل در همان سالها مبتلا به سرطان می شود و هودلر ساعات زیادی را كنار تخت او سپری می كند و نتیجه ی آن مجموعه ی آثاری می گردد كه زجر و سختی های معشوقه اش را در دوره ی بیماری به تصویر می كشد.مرگ او در سال 1915 تأثیر بسیار زیادی بر هودلر گذاشت و هودلر نیز در 19 مِی سال 1988 در حالی كه آثار ناتمام بسیار زیادی داشت كه شهر را توصیف می كرد دیده از جهان فرو بست.0000000000شاید همگی نگاهی هرچند گذرا به مجله ی // و دیگر مجلات روز دنیا انداخته باشیم، بهتر نیست از خود بپرسیم چگونه در یك مجله ی چاپ 2006 این همه تنوع دیدگاه از طبیعت گرایی تا طبیعت گریزی وجود دارد، چه كسی یا چه كسانی كارها را داوری می كنند و ملاك انتخاب آثار چیست؟ آیا جواب جز این دو می تواند باشد كه وقتی نقاشی با آگاهی از تمامی ایسم ها، سبك یا شیوه ای برای كار خود برمی گزیند و در آن شیوه شخصیت كاریش شكل می یابد، ممكن است در كارش به نتایجی رسیده باشد كه صاحب نظران این مجلات را یارای رسیدن به همه ی آن نتایج نباشد، آنها با آگاهی از این موضوع به هر گوشه سركی كشدیه و هر هنرمندِ نقاشی را معرفی می كنند. چه بسا كه این آثار در گوشه ای از دنیا الهام بخش نقاشی یا مشكل گشای منتقدی باشد. آنان حادثه ی تلخ ونگوگ را دیگر بار تكرار نمی كنند.دیگر اینكه نقاش با اطمینان خاطر از اینكه كه روزی منتقدی به سراغش خواهد رفت و كارش مورد نقد قرار خواهد گرفت و ضمن اطلاع از اینكه به كارش اهمیت داده می شود خود را ملزم به نق اشی های مجله پسند و … نمی كند.امروز بیش از پنجاه سال از عمر هنری حسین ترمه چی می گذرد، در همه ی این مدت هرگز كاری از او در مجله ای بچاپ نرسیده، مصاحبه ای با او صورت نگرفته و در هیچ دانشگاهی از او دعوت به همكاری نشده است. چه بسا كه حضورش در دانشگاه ها و یا نقد كارهایش می توانست برای سالها تلاشش نتیجه ی بهتری به ارمغان آورد، آنچه این نقاش را طی سالها مرارت مورد حمایت قرار داده است علاقه و پشتكار اوست و انگیزه ی خلق یك اثر هنری، بهترین مشوقش بوده است. به قول سزان لذت پیشرفت او را از درك نشدن توسط دیگران بی نیاز كرده است، اكنون او نقاشی است كه رنگ را بخوبی می شناسد. نقاشی هایش مملو از خاكستری رنگیهای بجاست، تجسمی قوی دارد طبیعت را بخوبی می شناسد و آثار فراوانی در دامان طبیعت پدید آورده است. اما آشنایی این هنرمند با نقاشان روس عرصه را برای بروز خلاقیت در آثارش تنك كرده است. اگر تأثیر پذیریش به این شدت نبود و یا اصلاً نبود، امروز در پس سالها كار به یك بیان شخصی ناب رسیده بود و به جرأت ونگوگ زمانه ی خویش بود و یا لااقل اگر آشنایی كافی با هنر روز دنیا داشت بطوری كه امثال مندریان را به خوبی رئالیست های روسی می شناخت، اكنون با دیدی نوتر تركیب بندیی ای منسجم تر و هدف و مسیر مشخص تری در كارهایش روبرو بودیم، با این همه او الگوی یك نقاش واقعی و اسوه ی پشتكار و علاقه است. در شرایطی كه خیلی از نقاشان ما پشتوانه ی آكادمیكی محكمی ندارند و در وضعیت اجتماعی ای كه یك هنرمند نقاش بین ارتفاع درك هنری عامه ی مردم و عقب نماندن از جریان هنری روز دنیا سرگردان است، هنرمندانی چون او چه ارزش والایی می یابند و چه پل ارتباطی خوبی می توانند باشند. او امروز در كارگاه بزرگش دیگر جایی برای نگهدای آثارش ندارد، چنانكه خود می گوید: «آنقدر كار دو و برم ریخته است كه دارم خفه می شوم.»ناگفته نماند استفاده از تكنیك رنگ روغنی دیر خشك روی شیشه كه در ساختن این فیلم به كار گرفته شد، از شاخصه های بارز این كارگردان ـ انیماتور می باشد. پترف این نقاشیها را روی صفحات شیشه ای متعدد، با فواصل مختلف از یكدیگر قرار داد كه همین تكنیك به انیماتور امكان جداسازی عناصر پیش زمینه و پس زمینه و كاراكترها را می داد. ـهر صحنه كاملاً بی نقص، اجرا و به صورت مطلوبی از پشت، نورپردازی می شد كه بدین وسیله حداكثر خلوص رنگها بدست می آمد و سپس تصاویر جزئی اصلاح می شد و فریم برداری انجام می گرفت.پترف برای ساختن این انیمیشن حدود 000/29 فریم مجزا را به صورت دستی اجرا و فیلم برداری نمود كه این امر بیش از دو سال از كل زمان تهیه این شاهكار هنری را به خود اختصاص داد. برای ضبط این تصاویر ـ با توجه به ابعاد بزرگ پرده نمایش و استفاده از فیلم های قطع بزرگ ـ به نوع خاصی از سكوی فیلمبرداری نیاز بود. این سكو می بایست با در نظر گرفتن بزرگنمایی تصاویر روی پرده نمایش، دوربین را در دو محور بالا به پایین و چپ به راست با دقتی حدود 1000/1 اینچ حركت می داد. سكوی لازم برای فیلمبرداری این تصاویر توسط كمپانی // طراحی و ساخته شد و یك دوربین // نیر روی این سكوی كامپیوتری قرار گرفت. این دوربین قابلیت چرخش حول محور خود را نیز داشت كه موجب پیدایش جلوه های خاصی در حرحكت دوربین در ساختن انیمیشن گشت. در نهایت می توان گفت این سكو، دقیقترین سكوی فیلمبرداری ساخته شده برای فیلمهای متحرك تا آن زمان بوده است.فیلموگرافی الكساندر پترف :1987 تا 1988 گاو ـ 1990 تا 1992 رویای یك مدد مضحك1994 تا 1996 پری دریایی ـ 1996 تا 1999 پیرمرد و دریامنابع: رمان پیرمرد و دریا ترجمه: دریابندی//2ـ نشانه چیست ؟نشانه یك كلمه ایرانی و معانی آن در فرهنگ فارسی معین به شرح ذیل می باشد. الف) آنچه كه سبب شناختن كسی یا چیزی می شود، علامت نشانه آید؟«نسیم صبح /// بدان نشان كه تو دانی گذر بكوی فلان كن در آن زمان كه تو دانی»«حافظ 437»ب) اثر، نشانه:«به هر سو نشان ماند از خون ایشان چو آتش به منزل پس از كاروانی»« وحشی بافقی، چاپ امیركبیر 269»ج) قطعه ای فلزی (غالباً از طلا و نقره) كه به شكلهای گوناگون سازند و از طرف مقامات دولتی یا مؤسسات ملی به نشانه تقدیر از زحمت و كوشش و خدمت شخصی بدو دهند.صاحب نشان آنرا در مواقع معین به جامه خود ـ محاذی چپ سینه ـ نصب كند.«فرهنگ معین صفحه 4730 ، جلد 4»د) فرمان دولتی و رسمی مبنی بر انتصاب كسی به سمتی (نمونه این نوع نشانه ها در اسناد و مكاتبات تاریخی از تیمورشاه تا شاه اسماعیل تألیف تدوین دكتر نوائی، ص 214)دكتر موسوی :2) انسان و سمبل هایش / كارل گوستا و یونگ / ترجمه ابوطالب سارمی / امیركبیر 13594) مبادی سواد بصری / دوئین اِ . دانیرس / ترجمه مسعود سپهر/ سروش 13685) نشانه ها / مرتضی ممیز/ فروردین 13626) 1990 / Watsan Guptill / Nigel Holmes / Rose / Desinging pictorial symbols7) John Muphy / How to Desiny / Trademarksهـ) علامتی كه بین دو تن تعیین شده.یادگار، اثر ـ نام و نشان و آدرس ـ علامت مخصوصی كه بر روی گذرنامه یا شناسنامه گذاشته می شود.«فرهنگ معین صفحه 4732 ، جلد 4»تعریف خاص نشانه و به عبارتی تعریف تصویری آن كه منظور ما را تأمین كند و تعریفی كه ماهیت نشانه را بعنوان تصویری ساده با بیانی صریح بدست دهد در كتاب نشانه چنین بیان شده «نشانه» تصویر نام است، نامی تصویری است كه ساده، مختصر، مؤثر و موجز، موضوع را تجسم می كند.2ـ1ـ فرق سمبل با نشانه :حال به تعریف سمبل و فرق آن با نشانه می پردازیم. بدین ترتیب كه می توان سمبل را به طور خلاصه چنین بیان كرد. «نشانه بعلاوه شناخت و معروفیت عمومی در یك مدت طولانی» به بیانی دیگر هر نشانه ای را می توان با توجه به خصوصیات موضوع طراحی و اجرا كرد. ولی سمبل به یك باره و یك شبه پدید نمی آید و هیچ طراحی نمی تواند ادعا كند كه من یك سمبل می سازم. رابطه بین سمبل و نشانه را شاید بتوان این طور بیان كرد كه نشانه می تواند سمبلی بلقوه باشد ولی نیاز به گذشت زمانی نسبتاً طولانی دارد به عبارتی دیگر، نقش زمان و شناخت و مقبولیت اجتماعی و معروفیت بسیار مهم است و در مورد سمبل های مذهبی اعتقادات مذهبی را نیز باید به موارد قبلی اضافه كرد. یونگ سمبل را چنین تعریف می كند:«آنچه كه ما سمبول می نامیم عبارت است از یك اصطلاح، یك نام یا حتی تصویری كه ممكن است نماینده چیز مانوسی در زندگی روزانه باشد و با این حال علاوه بر معنی آشكار و معمول خود معانی تلویحی بخصوصی نیز داشته باشد سمبول معرف چیز مبهم و ناشناخته یا پنهان از ماست.»«بنابراین یك كلمه یا یك شكل وقتی سمبولیك تلقی می شود كه به چیزی بیش از معنی آشكار و مستقیم خود دلالت كند.»برای مثال «اسم SHELL » به دلیل اینكه كشتیهای تجارتی كه از مشرق می آمدند و با خود صدف می آورند روی زبانها افتاد، گرچه بعدها بار صدف با نفت تعویض شد. اما اسم اولیه بر جای ماند و برای نفت از سمبل صدف استفاده می كردند و عده كمی از افراد از ارتباط بین نفت و صدف آگاهند.از سمبلهای مذهبی می توان به سمبل مذهبی پنجه دست اشاره كرد كه از فلز می سازند و بر سر علم ها و پرچمها نصب می كنند و در مراسم مربوط به روزهای عزاداری بخصوص محرم در پیشاپیش دسته های عزاداری حركت می دهند.این پنجه به تعبیری نمادی از دست قطع شده حضرت ابوالفضل استر اعتقادات خاص مذهبی تكیه دارد.پنجه دست در حالت مشت شده در نشان دفاع مقدس آمده است. پنجه دست در حالتهای مختلف می تواند نشانه یا سمبلی از مفهومی خاص باشد، در حالت مشت شده می تواند سمبلی از انقلاب، اعتراض و مقاومت باشد و یا دو دست باوقار و آرامش و نزدیك به هم در جهتی مایل در اكثر ادیان نشانگر روحیه مذهبی، حالت روحانی و عمل ستایش است. به هر حال ذكر مثالهایی از این قبیل كه فراوان هم هستند می تواند به تفاوت نشانه و سمبل و همچنین به استفاده از موضوعات سمبلیك در نشانه اشاره ای هرچند گذرا داشته باشد.گاهی طراحان برای غنا بخشیدن به مفهوم نشانه و نزدیك شدن آن به ده می كنند، استفاده درست و همراه با شناخت از سمبولها در طراحی ها بخصوص. طراحی نشانه، نتیجه موفقیت آمیزی را نیز بدنبال دارد. ولی در صورتیكه این رویكرد فرهنگی به استفاده از سمبلها و نقوش و اساطیر ملی و مذهبی نادرست باشد، و هر سمبل و نمادی را به هر نوع نشانی مبدل كردن قبل از اینكه منظور طراح و سفارش دهنده را تأمین كند، حالت وصله ای و مونتاژ یك سری عناصر ناموزون را به نشانه می دهد؛ موضوعی كه به وفور در میان نشانه ها می توان یافت.سمبول شیی است از جهان شناخته شده كه به چیزی از جهان ناشناخته اشاره می كند، چیز شناخته ای است كه زندگی و معنی چیز بیان ناشدنی را بیان می كند.تعابیری كه از مفهوم اشیاء و چیزهای مختلف می شود در همه فرهنگها یكسان نیست. برای مثال جغد برای عده ای عامل نحو است و برای عده ای دیگر در جایی دیگر عامل شانس و سمبل مطالعه است.یا عدد 13 كه به عدد نحس معروف شده ولی این معنی را نمی توان منطقی دانست. اعداد سه و چهار، پنج، هفت، دوازده، چهل را می توان اعداد سمبلیك نامید. چرا كه در آنها تعابیر متفاوت و یا در بعضی مفاهیم مقدس مذهبی نهفته است. مثلاً عدد سه برای مسیحیان و عدد پنج برای مسلمانان. آیینه، نعل اسب و سنگ و بسیاری دیگر از اشیاء سمبل مفاهیم خاصی و رای آنچه كه در جهان مادی و محسوس می بینیم هستند. هر چیزی كه در اطراف ما قرار دارد صاحب دو جنبه است. جنبه مادی و حقیقی و جنبه مجازی كه معنا و مفهوم تصورات و اندیشه های بیشتر را با آن بیان می دارد و این گونه انگیزشهای ذهنی خالق سمبلها هستند.2ـ2ـ طبقه بندی موضوعی نشانه ها : در اكثر كشورها نشانه هایی اعم از تصویری و نوشتاری وجود دارد كه از آنها به عنوان نشانه دولتی و خانوادگی استفاده می شود. اینها معمولاً بوسیله پادشاهان یا افراد قدرتمند دولتی یا وابستگان آنها استفاده می شده. نقش گل زنبق یا سوسن، نشان سلطنتی فرانسه، عقاب ها بسبورگ در مجارستان، گل داوودی نشان سلطنتی در ژاپن، اینها همه نشان مالكیت و تسلط بوده است. [نمونه های فراوان از این گونه نشانه های خانوادگی وجود دارد كه در مناطق مختلف جهان بكار گرفته شده و با حك بر روی اشیاء و لوازم و یا داع كردن روی بدن حیوانات مشخص كننده اموال و احشام صاحبان قدرت بوده] در قرون 17 و 18 وقتی كه حجم تولید مصنوعات با كیفیت چینی و لوازم خانگی و پارچه بافی در فرانسه و بلژیك توسعه یافت، صاحبان صنایع برای نشان دادن كیفیت و اصالت كالا و اطمینان دادن به مشتریان، از نشانهای تجاری و نوشتاری استفاده می كردند.دولت نیز از این نشانه ها حمایت جدی بعمل می آورد. بخصوص در مورد نشان عیار طلا و نقره قوانین سختی وضع و اجرا می شد. هرچند كمی بیش از صد سال است كه استفاده از نشانه ها و نمادها در تجارت رایج شده، برای اولین بار در نیمه آخر قرن حاضر جهت فروش وسیع محصولات، اصلاحاتی در ارتباطات و نحوه ارائه محصولات مصرفی ایجاد شد. معروفترین نشانه های آن دوره كوكاكولا، سانلایت، كداك فیلم بود. اما در 30 سال اخیر در واقع استفاده از نشانه های تجاری و نمادها به حد انفجار رسیده است. زمانیكه تلویزیون پا به عرصه نهاد و در خدمت صنعت درآمد برای بار دوم بكارگیری نشانه ها سریعاً رشد یافت.امروزه با گسترش وسیع ارتباطات جمعی و قدرت فراوان اطلاع رسانی و بكارگیری آن در اقتصاد، تجارت نیز همگام با نفوذ تبلیغات در اذهان، رشد یافته و نشان تجاری بعنوان یك مسئله حیاتی برای كسب و كار قلمداد می شود. بخصوص در مورد افزایش فروش مواد مصرفی مانند مواد غذایی و بهداشتی و لوازم منزل و غیره كه جلب نظر مصرف كنندگان لازم است، تبلیغ نشانه امری ضروری برای شناختن محصول از جانب مشتری محسوب می شود و همچنین رقابت با محصولات مشابه را امكان پذیر می سازد. انواع دیگر نشانه ها را بسته به موضوعی كه دارند می توان نام برد، نشانه های صنعتی، آموزشی، سیاسی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و هر آنچه كه در زیر بخشهای مربوط به این مقولات است. در جوامع مختلف مؤسسات و یا گروه ها و مشاغل و فعالیتهای فردی و یا جمعی، انتفاعی و یا غیرانتفاعی لازم است، برای ارتباطاتشان با افراد دیگر و جامعه، نشانه ای داشته باشند. بنابراین وسعت و تنوع نشانه ها را در این بخش می توان با انواع موضوعات مختلف مورد نیاز و مطرح در اجتماع برابر دانست و طبقه بندی كرد. بسته به جنبه های گوناگون یك نشانه گاهی لازم است ك ه چند موضوع مختلف در هم ادغام شوند. مثلاً نشانه ای هم علمی، هم سیاسی و هم اجتماعی است. مانند نشانه سازمان ملل كه اهداف آن، آشكارا در نشان اختصاصی اش بیان شده است.2ـ3ـ طبقه بندی فنی نشانه ها :نشانه ها انواع مختلف دارند كه اگر رسامی و مصورسازی را ملاك عمل قرار دهیم، آنگاه می توان آن را به دو بخش ترسیمی و غیرترسیمی تقسیم كرد. منظور از ترسیمی كلیه كارهای لازم برای تجسم یك تصور است.بخش ترسیمی خود شامل سه گروه «مصور ساده»، «مصور سمبلیك» و «مصور مجرد» است كه بنا بر ارتباط تخصصی كه این گروه ها با رشته گرافیك دارند محور اصلی بررسی ها را تشكیل می دهند.لازم به ذكر است كه نشانه های نوشتاری نیز می توانند در زمره ترسیمی ها قرار گیرند. (از نظر فنی)، اما به دلیل منفك سازی مرز نوشتار از تصویر این بخش را جداگانه برر سی می كنیم.بخش غیرترسیمی در اصل یك نوع بررسی ریشه ای در نشانه هاست و در حقیقت نشانه های ترسیمی بوجود آمده و مبدل شده نشانه های غیرترسیمی هستند.نشانه های غیرترسیمی خود به دو بخش دیداری و شنیداری تقسیم می شوند كه هر یك از آنها نیز به دو نوع طبیعی و مصنوعی تقسیم می شوند.پس بنا بر تقدمی كه نشانه های غیرترسیمی از نظر زمان بر ترسیمی دارند در اینجا هم بررسی را از غیرترسیمی آغاز می كنیم.2ـ4ـ نشانه های غیرترسیمی :معمولاً یك پیام نوعی زبان رمزی است كه بواسطه دریافت شكلی از كلمات یا مشاهده مناظر و تصاویر و شنیدن صداها انتقال می یابد.طبیعی ترین واكنش دو انسان در هنگام برخورد با هم، برقراری ارتباط از طریق چشمان و عمل دیدن است. نوزادی كه هنوز از آموزش رمزهای ارتباطی بی خبر است با چشم و طرز نگاه با مادر و اطرافیان خود ارتباط دیداری برقرار می كند. بشر اولیه نیز قبل از گرفتن ارتباط كلامی ارتباط بصری را به طریقی كه بیان خواهد شد ایجاد كرده است.دومین روش ارتباط گیری از طریق صداست. به روش شنیداری و از حالت صداها پی به حالات و هدفهای یكدیگر می بریم. شاید اگر افراد میانسال در یك فضا (مثلاً سالن انتظار فرودگاه) و از ملیتهای گوناگون برای مدتی در كنار هم قرار بگیرند بجز سكوت و تماشای یكدیگر نتوانند ارتباطی با هم برقرار كنند. هرچند كه آموزشهای ملی هم دیده باشند. در صورتیكه كودكان با نژادها و ملیتهای مختلف به راحتی معضل ارتباطی بین خود را حل كرد و منظورشان را به هر وسیله ممكن می فهمانند. با طرز نگاه كردن، حركات بدن و انواع حركات دست و پا و صداهایی مثل فریاد و گریه و خنده و خواهش را توأم كرده و به مقصود خود می رسند.علت شباهت رفتار كودكان آموزش ندیده به بشر اولیه بی اطلاعی آنها از روشهای ارتباط گیری قراردادی، مخصوص اجتماعات امروزی است و توسل به شیوه های طبیعی و عزیزی و روشهای ابتدایی است كه برای اكثر انسانها قابل درك است و به همین علت دانشمندان علوم ارتباطات و طراحان به بنیادی ترین روشهای ارتباطی توجه دارند.2ـ4ـ1ـ نشانه های دیداری :هر آنچه كه بوسیله چشم دیده می شود این بخش را شامل می شود. علایم دیداری را می توان به دو بخش طبیعی و مصنوعی تقسیم كرد. علایم طبیعی دیداری، ارتباطات چشمی و اشارات خاص بین دو نفر كه با چشم و یا دست انجام می شد. (زبان ناشنوایان كه با لب خوانی و دست و حركات مفهوم می شود علامت ایست كه با اشاره دست پلیس راهنمایی و رانندگی داده می شود و برای همه قابل درك است.) از علایم طبیعی دیداری می توان به ردپای حیوانات اشاره كرد. یك شكارچی ماهر از ردپای حیوان به نوع جنس، سن، جهت حركت، وزن و حالات حیوان در هنگام حركت پی می برد. مثلاً در حال كمین یا فرار بوده است.علایم دیداری مصنوعی : گسترش جوامع باعث پیچیده تر شدن ارتباطات می شد و ارتباط رو در رو نمی توانست به تنهایی پاسخگوی نیازهای روزافزون بشر باشد، لذا علایمی ایجاد كرد كه بتواند استفاده جمعی داشته باشد و قدرت انتقالش تا فاصله های دور و برای افراد كثیر قابل درك باشد. ایجاد دود در روز و آتش در شب و علامتهای دیگر كه قابل رؤیت باشند را به كمك گرفت. (سرخپوستان پیامهای خود را با ایجاد دود به شكلها و رنگهای خاص تا مسافتهای دور منتقل می كنند كه برای هر بیننده ای از قبیله شان مفهوم خاص و قراردادی دارد.)از جمله علایم دیداری امروزی می توان علایم نوری را مثال زد. چراغ راهنمایی در تقاطع ها با نورهای قرمز و زرد و سبز مفهوم ایست، احتیاط و حركت را در جوامع شهری انتقال می دهد.2ـ4ـ2ـ علایم شنیداری :علایم و نشانه های شنیداری را نیز می توان به دو بخش طبیعی و غیرطبیعی تقسیم كرد. از جمله صداهای طبیعی، صدای انسان و حیوان و آوای طبیعی هستند.علایم شنیداری طبیعی:زبان قبل از اینكه به صورت كلامی، مكتوب شود به صورت گ فتاری بوده. قدمت زبانهای گفتاری بیش از نوشتاری است. هم اكنون ما در كشورمان گویشهای مختلفی را داریم كه ارتباط بین اقوام مختلف را برقرار می كنند ولی مكتوب نیست. مانند لُری ، گیلكی و غیره.پس نوع صدای انسان علاوه بر بیان حالات اولیه و واضح مانند خوشحالی و خشم و كمك خواهی و دفاع و هیجان، به صورت زبان گفتاری ارتباط برقرار می كند. اگر حجم ارتباطات صوتی و گفتاری را با حجم ارتباطات نوشتاری مقایسه كنیم در می یابیم كه بیشتر با گفتن و شنیدن امور ارتباطی روزانه را انجام می دهیم تا به صورت كتبی و نوشتاری. زوزه، غُرش، ناله، حالت آمادگی برای حمله، همه اینها را در حركات، سكنات و صداهای مختلفی كه یك حیوان ایجاد می كند مفاهیم خاصی دارد. از صداهای طبیعی می توان ترنم باران، صدای آبشار و موج های دریا و توفیدن طوفان را نام برد. ما از طریق شنود آنها پی به وضع هوا و اقلیم موجود می بریم. بدون اینكه منظره آنجا را دیده باشیم. علایم شنیداری مصنوعی:از علایم و صداهایی كه مصنوع بشر است در صورت شنیدن مفاهیم خاصی به ذهن متبادر می شود، صدای بوق و یا آژیرخطر، علایم مرس، زنگ درب و تلفن، موسیقی و كلیه ص داهایی كه به طور حساب شده و قراردادی توسط مصنوعات بشر تولید می شود.ناگفته پیداست كه در این تقسیم بندی قراردادی بودن علایم و نشانه ها به طبیعی و یا مصنوعی بودن آنها، ارتباطی ندارد. چرا كه علایم طبیعی را نیز می توان به صورت قراردادی استفاده كرد. مانند آواها و گویشهایی كه مورد استفاده اقوام مختلف هستند و در هر یك از آنها قراردادهای خاصی موجود است.2ـ5ـ نشانه های ترسیمی : علایم دیداری و شنیدای چون بواسطه چشم و گوش دریافت می شوند و فاصله و زمان خاصی را لازم دارند تا انتقال یابند و همچنین نیاز به وجود فكری است كه این علایم را در زمان مناسب ایجاد كند، لاجرم این تكرارها توسط اشخاص مختلف، علایم را دچار تغییر می كرد. برای تثبیت، همچنین ممكن ساختن رؤیت علایم در همه زمانها و جلوگیری از امتزاج و مخدوش شدن آنها ترسیم علایم و نشانه ها بصورت تصویری و اختصاص دادن هر علامت و نشان به مفهومی مشخص كاری الزامی بود.لذا، به همین منظور بخشی از نشانه ها و علایم با هدف تسریع درك عمومی، از مفاهیم ضروری و ساده مصور شد. علت نامگذاری اینگونه نشانه ها به عنوان ترسیمی این است كه نشانه های تصویری گاه با تكنیكهای عكاسی تهیه می شوند. بطوریكه عكس موضوع را به عنوان نشانه بر می گزینند. ولی به دلیل اینكه ما نشانه را به عنوان بخشی از طراحی گرافیكی در نظر داریم تنها به ذكری كه شد اكتفا می كنیم.(امتیاز علایم بصری در آن است كه مستقیماً و بلاواسطه معنای خود را به بیننده القاء می كنند و درست همین كیفیت است كه امتیاز و بعد جدیدی را در ارتباط بصری بوجود آورده است. كیفیتی كه باعث می شود بیننده بلافاصله و بدون نیاز به كتاب لغت معنا و یا پیام خاصی را با مشاهده آن علامت دریابد.) كودكان قبل از سخن گفتن و مدرسه رفتن، نقاشی می كنند و اینگونه بیان تمایلات و آرزوها توسط بشر اولیه نیز تجربه شده. ترسیم و تصویرگری سریعترین و صریح ترین نوع مفهوم نگاری است از آغاز تمدن تا كنون كه ارتباطات جمعی ماهواره ای و مسافرتها و آموزشهای وسیع بین المللی گسترش یافت، در صدد برقراری تفاهم جهانی هستیم. ولی مشاهده می شود كه هنوز هم زبان تصویر گویاتر از هر نوع نوشتار مفهوم را بیان می كند. ادامه خواندن مقاله در مورد هنر متجدد و بازاري

نوشته مقاله در مورد هنر متجدد و بازاري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>