Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله نقش ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در پيشرفت جامعه

$
0
0
 nx دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نقش ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی در پیشرفت جامعه آگاه سازی جامعه و آموزش همگانی و توسعه مشاركت در پرتو رشد وشتاب روزافزون رسانه ها اهمیت فراوان دارد و نقش اطلاع رسانی به مردم وبالا بردن فهم و شعور سیاسی جامعه از اهم وظایف وسایل ارتباط جمعی است . در عصری كه جهان پیوسته در حال كوچك شدن به سوی دهكده ای جهانی پیش می رود شناخت عملكرد و ماهیت رسانه ها برای احراز هویت فرهنگی و ارزشهای ملی نقش موثر و مفیدی دارد . در مجموع انسان موجودی اجتماعی می باشد و به طور انفرادی نمی تواند زندگی كند و همواره از انزوا بیزار بوده است . امروزه دانشمندان به روشنی اعلام می كنند كه حتی انسان های اولیه و قارنشین هم به طور اجتماعی زندگی می كردندح و گوشه گیری و عدم ارتباط با دیگران را نوعی بیماری روانی می دانند كه سرچشمه بسیاری از اعمال غیر انسانی ودر نهایت به پوچی و حتی خودكشی فرد منجر می شود . نكته جالب این كه در تمام تحقیقاتی كه در مورد خودكشی در زندانهای خارج صورت گرفته محققین به این نتیجه رسیدند كه بیشتر این خودكشی ها به صورت انفرادی و در سلول های انفرادی صورت گرفته است . تعاریف ارتباط : كلمه ارتباط یا communication از ریشه لاتین communis به معنی اشتراك گرفته شده است . این كلمه در زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به كار می رود كه در لغت به معنی پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنی بستگی پیوند پیوستگی و رابطه كاربرد دارد . در مورد تمایز دو واژه ارتباط یكی به معنای مفرد communication و دیگری به معنای جمع communications محققان عقیده دارند كلمه ارتباطات به صورت مفرد نشانگر فرایند و جریانی است كه پیام را از منبع یا فرستنده به مقصد یا گیرنده ارسال می كند اما كلمه ارتباطات به صورت جمع به معنی ابزار و وسایل پیام رسانی می باشد . در صورتی كه قصد پیام دهنده از انتقال پیام برای گیرندگان زیادی مطرح باشد آن را ارتباط جمعی می گویند . ویلبر شرام در كتاب فراگرد و تاثیر ارتباط جمعی می گوید : (( در فراگرد ارتباط به طور كلی ما می خواهیم با گیرنده پیام خود در یك مورد و مسئله معین همانندی یا اشتراك فكر ایجاد كنیم .)) فرهنگ انگلیسی به فارسی آریان پور برای لغت communication معادل های فارسی زیر را ارائه داده است : ارتباط خطوط ارتباطی وساسل ارتباطی مبادله گزارش ابلاغیه ابلاغ اطلاعیه نقل و انتقال مراوده اخبار مشاركت جلسه رسمی و سری فراماسیون ها عمل رساندن كاغذ نویسی مكاتبه و سرایت را ارائه داده است .ارسطو فیلسوف یونانی شاید اولین اندیشمندی باشد كه حدود 2300 سال پیش نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت . او در كتاب مطالعه معانی بیان ( ریطوریقا كه معمولا آن را مترادف ارتباط می دانند در تعریف ارتباط می نویسد : (( ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به كلیه وسایل و امكانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران . انجمن بین المللی تحقیقات ارتباط جمعی تعریف زیر را برای ارتباط ارائه داده است : منظور از ارتباط روزنامه ها نشریات مجلات كتاب ها رادیو تلویزیون آگهی ارتباطات دور و پست است . همچنین ارتباط چگونگی تولید و توزیع كالاها و خدمات مختلفی را كه وسایل و فعالیت های فوق به عهده دارند و مطالعات و تحقیقات مربوط به محتوای پیام ها و نتایج و آثار آن را در بر می گیرد . ژوزف تی كلاپر در كتاب تاثیر ارتباط جمعی می گوید : (( ارتباط جمعی عبارت است از رساندن اطلاعات ایده ها و برداشتها از طریق وسایل ارتباط و دریافت این اطلاعات به وسیله عده زیادی از انسان ها در یك زمان . )) او در این مورد اضافه كرد كه یكی از ویژگیهای ارتباط جمعی عظمت نفوذ آن است . سادنی هید در كتاب برنامه های رادیو و تلویزیون در آمریكا در این باره می گوید : واژه ارتباط جمعی حاوی پنج ویژگی است : 1- تعداد گیرندگان وسایل ارتباط جمعی نسبتا زیاد است .2- ترتیب گیرندگان بسیار متنوع است . 3- با ارسال پیام از طریق وسایل ارتباط جمعیی نوعی تكثر پیام به وجود می آید .4- توزیع پیام سریع است .5- هزینه برای مصرف كننده كم است .تعاریف گوناگونی درمورد ارتباط وجود دارد كه از بحث این تحقیق خارج است . چون هر دانشمندی از یك نقطه نظر به ارتباط نگاه كرده است . بعضی به پیام توجه كرده اند و بعضی به معنی یا فرستنده و گیرنده پیام و حتی تاثیرات آن بر محیط و جامعه ولی به طور كلی تعریف جامع زیر نوشته دكتر علی اصغر كیا در كتاب ارتباطات جمعی و روابط بین الملل جالب است : (( ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده مشروط برآن كه در گیرنده پیام مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود . )) این تعریف یك توضیح ریاضی نیز دارد . هر چه معنای مورد نظر در فرستنده پیام با معنی متجلی شده در گیرنده پیام مشابهت بیشتری داشته باشد ارتباط كاملتر خواهد بود . ارتباط عبارتست از جریان پویایی که در آن تبادل اطلاعات صورت می‌گیرد. این جریان می‌تواند چهره به چهره یا رودررو باشد که آن را ارتباط مستقیم یا میان فرد می نامند. در این نوع ارتباط شخص پیام دهنده یا پیام گیرنده با یکدیگر تماس دارند و به همین جهت پیام دهنده و پیام گیرنده می‌توانند به نوبت نقش خود را تغییر دهند. و هر کدام به جای دیگری ایفای نقش نماید. ارتباط ترجمه لغت Communication است. هر چند استعمال این لغت در کتب نوشته‌های فارسی عمومیت ندارد اما با این وصف از سایر لغات متداول تر به نظر می‌رسد. ریشه این لغت کلمه لاتین Communis است که می‌توان آنرا به تفاهم و اشتراک فکر ترجمه کرد. وقتی که با شخصی ارتباط برقرار می‌کنیم کار ما در حقیقت برقراری یک نوع اشتراک فکر و تفاهم اندیشه با اوست. مفهوم واقعی ارتباط با توجه به ریشه لاتین آن (در میان گذاشتن و تقسیم کردن) مفهئمی است که لازمه آن فقط یک فرستنده فعال و یک گیرنده انفعالی نیست بلکه بازخورد یا فیدبک Feed back دومی را که نیز تغییر دهنده طرز رفتار اولی است به حساب می‌آورد. و از آن مهمتر مستلزم شرکت فعال تمام افراد ذی نفع در روند ارتباط نیز هست. و ارتباط در این حالت به صورت یک جوح چند بعدی با بازخورد در می‌آید. نگاه اجمالی ارتباط را می‌توان جریانی چند طرفه دانست که طی آن دو یا چند نغر به تبادل افکار ، نظریات ، احساسات و حقایق می‌پردازند و از طریق بکاربردن پیامهایی که معنایش برای کلیه آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت می‌ورزند. هنگامی که ارتباط را کوشش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات ، عقاید و طرز فکرهایش می‌دانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده اهمیت اصلی و اساسی خود را به دست می‌آورد، هرگونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط محسوب می‌شود.چه فرستنده انسان باشد و چه یک دستگاه مکانیکی ارسطو فیلسوف معروف هدف ارتباط را جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران می‌داند. به این صورت که برقرار کننده ارتباط از هر راه و وسیله‌ای که امکان داشته باشد طرف مقابل ارتباط یا مخاطب خود را تحت نفوذ در آورده و نظر و عقیده خود را به او بقبولاند. البته برای ارتباط تعاریف متعدد و مختلفی از سوی صاحب نظران و پژوهشگران ارتباطات ارائه شده است هر یک از صاحب نظران امور ارتباطات با توجه به زاویه دید و اهمیتی که برای عناصر ارتباط قائل هستند ارتباط را تعریف کرده‌اند. که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. عقیده ابراهیم رشیدپور درباره ارتباط ارتباط جریانی است که طی آن دو نفر یا بیشتر از طریق کاربرد پیامهایی که معنای آن برایشان یکسان است به تبادل افکار ، نظرات ، احساسات و عقاید خود می‌پردازند. قربانیان تلویزیون احمد یحیایی ایله ای اشاره تاثیر پذیری اكثریت خاموش جامعه از تلویزیون و برنامه های ماهواره ای تلویزیونی بسیاری از اوقات كشورهایی از جهان سوم را با بحران فرهنگی روبرو كرده است. تلویزیون هر روز بر ما تسلط بیشتری می یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه های تلویزیونی برای كودكان و خانواده های خود باشیم. این حق ماست و می بایستی عكس العمل نشان دهیم. اگر چه تلویزیون فی نفسه مطرود نیست اما برنامه های تلویزیونی در مجموع زیانبار بوده اند. در غرب به نوعی و در شرق به شكلی دیگر خطر برنامه های مخرب و منحط تلویزیونی احساس می‌شود. ما بدبختانه فرزندانمان را با تلویزیون تربیت می كنیم وقتی می خواهیم آنان را ساكت كنیم برای آنان تلویزیون روشن می كنیم و یا آنان را به تماشای برناه هایی كه خودمان هم نمی دانیم چه هستند دعوت می كنیم . خودمان هم متاسفانه عادت كرده ایم به آنچه پخش می شود فقط خیره شویم و نگاه كنیم . بشر با تولید نیازمند به شناخت دنیای اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحیه مدنی می تواند به صورتی سالم و سازنده انجام گیرد اما به نظر می رسد تلویزیون یك مانع اصلی بر سر راه رسیدن به دنیای بهتر است پس ما بایستی از آثار سوء این جعبه جادویی آگاه شویم و در ارتباط با تلویزیون مسؤولیت خود را بپذیریم . «تلویزیونی كه می تواند دارای اثرات كاملاً مخرب باشد می تواند به صورت ابزار مفیدی نیز در خدمت تعلیم و تربیت درآید تلویزیون می تواند چنین باشد ولی خیلی غیر محتمل است كه چنین بشود.» ساخت برنامه های با ارزش وقت بیشتر و تخصص بالاتری لازم دارد اما افرادی كه بتوانند برای مدت زمان پخش برنامه های بد بسازند زیاد هستند و این مسأله را حل می كند. اما بایستی برنامه هایی ساخته شود كه ضمن جذاب بودن دارای كیفیت مطلوبی نیز باشند اگر چه بعضی معتقدند كه تلویزیون برای جلب مشتری تلاش می كند نه برای بالا بردن كیفیت. برای پخش برنامه های احترام برانگیز و انتخابی بایستی كارگزاران برنامه های تلویزیون آموزشهایی جهت بالا بردن و درونی كردن تعهد اخلاقی برتر ببینند تا از سطحی نگری كه خطری جدی است نجات یابیم. كودكان قربانیان تلویزیون نمی توان كودكان را برای زمانی كه در مقابل صفحه تلویزیون صرف می كنند سزنش كرد و اینكه آنها تقصیری ندارند كه از طریق تلویزیون اطلاعات دگرگونه شده را دریافت می دارند. جان كندری می گوید: « قرار نیست كه تلویزیون از بین برود از سویی خیلی كم احتمال دارد كه تلویزیون فضای مناسبی را برای اجتماعی كردن كودكان ایجاد كند.» در گذشته كودكان ناظر فعالیت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طی یك نسل به آنان آموخته بود الگویی برای نسل آینده می شود اما اكنون باید دریابیم كه كودكان از محیط اطراف خود چه چیزهایی را فرا می گیرند؟ عواملی كه محیط اطراف آنان را می سازد چه نام دارد؟ و تلویزیون به عنوان یكی از این عوامل چه می كند و چه باید بكند؟ در صفحه 3 كتاب تلویزیون خطری برای دموكراسی زیر عنوان « چرا بچه ها تلویزیون تماشا می كنند؟»‌ آمده است كه : انگیزه كودكان از نشستن در پای تلویزیون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان برای سرگرمی به تماشای تلویزیون می پردازند ولی كودكان ضمن اینكه طالب سرگرمی هستند غالباً برای فهمیدن دنیای اطراف به تلویزیون می نگرند. بزرگترها معمولاً اهمیت كمری برای تلویزیون قایل هستند و به آن با یك ساده باوری آگاهانه نگاه می كنند». تبلیغات تلویزیونی روی شخصیت كودكان، باورهای كودكان و اعمال كودكان به شدت مؤثر می افتد. معمولاً‌ كودكان از دو سالگی تماشای فیلمهای كارتونی را شروع و تقریباً در 6 سالگی به تماشای تلویزیون عادت می كنند. یعنی قبل از اینكه به مدرسه بروند با تلویزیون دوست می شوند. به نظر می رسد تلویزیون به عنوان اعتبار معلم و معلمی پایان بخشیده است یا دارای این چنین قدرتی است زیرا امروزه دانش آموزان در حالی قدم به مدرسه می گذارند كه به شدت از تكنیك تلویزیون و اثرات روانی آن متأثر شده اند و در حالی كه مكانیسم تصویری و بصری تلویزیون ریشه در اعماق آنان دوانده است با سیستم كتاب و حروف چاپی وارد یك نزاع درونی و روانی می شوند این درگیری قربانیان زیادی را می طلبد. كودكان و دانش آموزان كه نمی توانند و یا نمی خواهند از طریق قرائت آموزش ببینند و یا اصولاً توانایی خواندن را ندارند نوآموزانی كه قادر به درك تسلسل منطقی حتی یك پاراگراف نیستند و نمی توانند افكار خود را برروی چند جمله مكتوب متمركز كنند دیگر قادر نیستند بیش از چند دقیقه به بیان شفاهی معلم ویا یك سخنرانی توجه كنند و ارتباط منطقی جملات و مطالب را به خاطر بسپارند و یا حتی فراگیرند.» كودكان بر خلاف بزرگسالان كه با دیگر رسانه ها ارتباط دارند بیشتر با تلویزیون در ارتباط هستند. به عقیده پژوهشگران علت علاقه كودكان به تلویزیون این است كه به آنان امكان می دهد تا در ماجراهای پشت پرده زندگی كودكانه خود رسوخ كنند و دنیا و مردم را بهتر بشناسند.» وقتی كودكان ما به دنیا می آیند باید كار دشواری را انجام دهند و آن انطباق پذیری به شكل صحیح روشن می شود و برآنان است كه كودكان را برای وظایف آینده آماده كنند اما وقتی دیگر كسی به كودكان كمك نمی كند كه دنیا را بشناسد آنان دست به دامان تلویزیون می شوند . در حال حاضر پدران و مادران وقت اینكه دنیای وسیع اطراف را به كودك بیاموزند از دست داده اند و از سویی تلویزیونی برای كودكان دست یافتنی ترین دریچه به دنیای افراد بالغ است. پس تلویزیون به كودك یك تصویر یا خیال دگرگونه ارائه میدهد زیرا در تلویزیون بیننده بیشتر از آنچه می بیند تأثیر می پذیرد و این نگرانی در مورد كودكان كه بزرگ می شوند وجود دارد. از خودمان باید بپرسیم برنامه های تلویزیونی بر روی رفتار كودكان چه تأثیراتی می گذارد؟ برنامه های خشن نه تنها در كوتاه مدت تأثیرات منفی بر كودكان می گذارد بلكه بر اعتقادات و ارزشهای آنان مؤثر واقع می شود. قدرت نمایی های ستاره ها و قهرمانان خیالی فیلمها به كودكان چه می آموزد؟ بدون شك به آنان تلقین می كند كه هر كس قدرت بیشتری دارد حق با اوست و او هست كه به هدف می رسد و با زور است كه می توان هر چیزی و هر خواسته ای را به دست آورد. با همه اینها به نظر می رسد همه آنچه در دنیای جهان سومی رخ می دهد نتیجه رسانه هاست و متاسفانه سیاستگذاران و برنامه سازان شناخت بیشتری از نیازها ، علاقه مندیها به نظرات و عكس العملهای مخاطبان و ماهیت خود رسانه داشته باشند. می توانند مسؤولانه تر برنامه ریزی كنند.» تلویزیون رسانه ای بی رحم رسانه ها به جای تأثیر گذاری مثبت بر مردم و بخصوص كودكان می توانند كاركرد و پیامدهای منفی داشته باشند. تلویزیون بخصوص به كسانی كه شناخت كافی از تلویزیون و برنامه های آن ندارند رحم نخواهد كرد گسترش خشونت و هیجان و همچنین سطحی نگری كسانی را كه منتقدانه و آگاهانه به تلویزیون و برنامه های آن توجهی نمی كنند قربانی خواهد كرد و آنان را در معرض آسیبهای جدی اجتماعی قرار خواهد داد . به همین علت گروه عمده ای كه پایمال می شوند كودكان امروز ما هستند. با توجه به اینكه اكنون تلویزیون ، قصه گو ، نصیحت گر، معلم و پدر و مادر ملی بچه ها شده است. والدین بایستی به كودكان بگویند و آنان را توجیه كنند كه تلویزیون منبعی قابل اطمینان برای شناخت دنیای خارج نیست و برای اینكه بچه ها كمتر تلویزیون ببینند باید تفریحات دیگری مهیا شود. پدران ، مادران و مدرسه تا حد امكان باید به كودكان كمك كنند و درصدد كاهش تأثیرات سؤ تلویزیون در زندگی كودكان و نوجوانان برآیند. اما متأسفانه بسیاری از والدین از جنبه های منفی تلویزیون آگاهی ندارند یا به آن اعتقادی ندارند و اكنون به نظر می رسد كه كنترل والدین بر فرزندان بیشتر بر روی مدت زمان تماشای تلویزیون است و آنان به نوع برنامه های تلویزیونی حساسیت چندانی ندارند.» كودكان به چشمان خود اعتماد می كنند پس آنچه از تلویزیون می بینند قابل اعتماد است اما مدرسه باید به كارگیری تلویزیون را به بچه ها بیاموزد از بچه ها بخواهد كه برنامه های تلویزیون را به بحث بكشانند و نقد كنند و در نهایت باید كودكان بیاموزند كه با دید انتقاد آمیز به تلویزیون و اطلاعات آن بیندیشند ولی متأسفانه بچه ها هر چه بخواهند نگاه می كنند بدون آنكه تأثیرات آن را بدانند و با این بمباران مشكلاتی مخرب برای كودكان خانواده ها و جامعه ایجاد می شود. تلویزیون با افراط در توسل به داستانهای افسانه ای با پرداختن افراطی به ستاره شدنها و با قلب كردن و واژگونه نشان دادن گفت و گوهای مردمی در درون جامعه سطحی نگری تحمیل می شود امروزه تلویزیون به یك قدرت غیر قابل كنترل بدل شده است پس با همین تعریف همواره یك زبان بسیار جدی از ناحیه تلویزیون بر مردم یا شاگردان نابالغ در راه بوده و هست متأسفانه تلویزیون زمانی را از ما می گیرد كه نیاز داریم در آن فرصت به شناخت دنیا و پیدا كردن جای خودمان از آن بهره گیریم. من پیشنهاد می كنم اگر می خواهید استراحت كنید و اگر می خواهید زندگی كنید یك شب تلویزیون راخاموش كنید وگرنه تلویزیون هم وقت شما را صرف می كند و هم محتوی خود را بر شما تحمیل می نماید. پیشرفت معنوی تلویزیون، ارتباط نزدیک با خدادر سریال روز حسرت که مناسبتی ماه رمضان 1387 بود و از شبکه یک تلویزیون پخش شد و دیروز به اتمام رسید. همه خزعبلاتی که به اسم فیلم‌نامه بود به کنار. اینکه در مورد عاقبت مردم تصمیم گرفتند کف مرا ببریده‌است!مثلا حاج آقا فرامرز قریبیان در اواسط فیلم یک میلیارد تومن نزول توسط پسرش گرفته بود که آخر فیلم هم معلوم نشد چی شد. ولی آقا رو فرستادند بهشت!مسخره و بی معنی و چرت و پر از اشکالات سناریو و بدتر از همه پر از خرافات و جعلهای مذهبی و لاطائلات فرط… بدبختی بزرگ این است که نمایندگان مجلس از صدا و سیما بابت نوآوریهای ویژه‌برنامه‌های رمضان تشکر کردند! اهمیت تلویزیون تلویزیون، رسانه ارتباط جمعی است و از این رو، اهمیت ویژه‏ای دارد. این رسانه، یکی از پل‏های ارتباطی میان مخاطب و سیاست، نظام، اجتماع، اخبار و حوادث شمرده می‏شود. تلویزیون یک الگوی یادگیری اجتماعی است و مردم از راه «یادگیری مشاهده‏ای»، الگوهای بسیاری را از این رسانه می‏آموزند و به آن عمل می‏کنند. این رسانه، وسیله‏ای برای همسان کردن نگرش‏ها و رفتار مخاطبان است. سرگرم کردن مخاطبان، از دیگر ویژگی‏های تلویزیون است؛ چرا که مخاطب از این راه می‏تواند از زیر بار فشارهای روانی زندگی شهری، فرار و تجدید نیرو کند. ویژگی سرگرم کنندگی تلویزیون سبب می‏شود تا برنامه‏سازان، قالب‏های تلویزیونی را بر مبنای جذابیت، جلب مشتری و رضایت‏مندی آنها شکل دهند. تلویزیون، سبب عمومی شدن دانش و آگاهی، آشنایی مردم با پیشرفت‏های جوامع دیگر و پدید آمدن انگیزه‏های قوی‏تر برای رقابت می‏شود. به این ترتیب، مردم به تلویزیون به عنوان رسانه‏ای می‏نگرند که هر لحظه جهان را به آنها می‏نمایاند. آسیب‏ها و فواید تلویزیون برخی از اندیشمندان معتقدند با استفاده از تلویزیون، به راحتی می‏توان یک جریان فکری به وجود آورد. امروزه تلویزیون تا دورترین روستاها راه یافته است و آنتن‏های کج و کوله آن را بر فراز آپارتمان‏های مرتفع تهران تا خانه‏های کوچک روستایی می‏توان دید. از این روست که تلویزیون را می‏توان دانشگاه عمومی گسترده‏ای با مخاطبانی در گروه‏های گوناگون در نظر آورد. برنامه‏های تلویزیون می‏تواند آثار مطلوب و نامطلوبی بر مخاطبان بگذارد. تأثیر گذاری تلویزیون به علت شنیداری و دیداری بودن آن، در مقایسه با دیگر رسانه‏های ارتباط جمعی بیشتر است. تلویزیون می‏تواند در زندگی مدرن امروز بسیار سودمند یا زیان‏بخش باشد. این رسانه به علت اینکه بسیاری از مردم با آن سر و کار دارند و اوقات بیکاری خود را با آن می‏گذرانند، می‏تواند آگاه کند، بیاموزد، تشویق کند و احساس را برانگیزاند. نمایش برخی فیلم‏های سینمایی که دربردارنده خشونت زبانی و بدنی است، از جمله آسیب‏های مخرب تلویزیون بر مخاطبان به شمار می‏رود. برخی آگهی‏های تجاری، مصرف‏گرایی را میان مردم جامعه رواج می‏دهد که این وضعیت را نیز می‏توان از آسیب‏های تبلیغی تلویزیون نام برد. تأثیر تلویزیون بر افکار عمومی تلویزیون، یکی از مؤثرترین و گسترده‏ترین دستگاه‏های پیام‏رسانی در جهان امروز به شمار می‏آید. این رسانه در مقایسه با دیگر رسانه‏ها به دلیل استفاده از جاذبه‏های تصویری و هنری، تأثیرگذاری بیشتری بر افکار عمومی و رفتار مخاطبان خود دارد. در واقع، تلویزیون با آموزش مفاهیم فرهنگی و اعتقادی، ترسیم و تبیین نمودهای برجسته و الگوهای مثبت و منفی، تبلیغ و ترویج مصرف کالاها و محصولات داخلی و خارجی، نهادینه‏سازی هنجارهای مناسب و نامناسب و حتی تغییر ذایقه و ذوق بینندگان، از جایگاهی کاملاً استثنایی در این مسئله برخوردار است و حتی می‏تواند رهبری افکار عمومی جامعه را در دست گیرد. تلویزیون و اوقات فراغت تلویزیون، رسانه‏ای فراگیر و بانفوذ است که با وجود گسترش برخی رسانه‏های غربی، همچنان سهم عمده‏ای از اوقات فراغت مردم کشور را به خود اختصاص داده است. به یقین، یکی از ضرورت‏های جامعه، شاد بودن است. تلویزیون در مقام رسانه‏ای سرگرم‏کننده باید بکوشد شادی را در مردم ایجاد کند. البته این شادی نباید با لودگی، ابتذال و بی‏بندوباری یکی شود؛ زیرا تلویزیون افزون بر سرگرم کردن مخاطب باید فرهنگ‏سازی کند و نباید به هر قیمتی بینندگان را بخنداند. تلویزیون، دین و انتقال مفاهیم دینی امروزه تعداد زیادی از رسانه‏ها به ویژه شبکه‏های رادیویی و تلویزیونی، دست‏اندرکار انتقال و آموزش مفاهیم دینی هستند و با وجود مشکلات فراوانی که در مسیر آنها وجود دارد، مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده‏اند. در ایران، یکی از شیوه‏های انتقال مفاهیم دینی به مخاطبان، بهره‏گیری از تلویزیون است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم انجام می‏گیرد. روش مستقیم، پیام‏هایی است که محتوای مورد نظر آنها به طور صریح به مخاطب ارائه می‏شود. روش غیرمستقیم، پیام‏هایی است که محتوای آنها با بهره‏گیری از قالب‏هایی همچون ضرب‏المثل، تمثیل، داستان و روایات تاریخی و نیز استفاده از شیوه‏های هنری مانند اجرای نمایش، مسابقه، بازی، نقاشی، فیلم و عکس منتقل می‏شود. در این میان، یکی از عوامل موفقیت رسانه‏ها در انتقال مفاهیم دینی، بهره گرفتن از زبان غیر مستقیم است؛ چرا که زبان مستقیم در جهان امروز به صورت تحمیل و القای باورها به مخاطب در آمده و برای شکل نگرفتن فرهنگ القایی در ذهن مخاطب، باید به بیان غیر مستقیم روی آورد. دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه‏الله و مقام معظم رهبری درباره تلویزیون از دیدگاه امام خمینی رحمه‏الله و مقام معظم رهبری، تلویزیون، ویژگی‏های خاصی دارد. این رسانه باید نقش آموزشی و پرورشی داشته و مربی خوبی برای مخاطبان خود باشد. در واقع، تلویزیون باید به دستگاه آموزشی برای مردم تبدیل شود؛ اسلام را به شکل درست به مردم معرفی کند؛ به ارزش‏های اسلامی پای‏بند باشد؛ فلسفه انقلاب را به نسل جوان جدید بفهماند و مفهوم استقلال و آزادی را بیش از پیش نهادینه کند. مردمی باشد و با توجه به حقوق همه طبقه‏های اجتماعی، نظر آنان را بازتاب دهد. افزون بر آن، به پرورش مخاطبان اندیشمند، مستقل و حساس به سرنوشت کشور و آزادمنش بیندیشد. نباید جوانان را از خودشان غافل کند، بلکه باید با ساخت برنامه‏های هدفمند، آنها را مبارزی آزادمنش بار آورد. مستقل و خودکفا باشد و در یک کلام، باید با گسترش فساد، خشونت و فحشا مقابله کند. فرهنگ اندیشه‏ورزی را گسترش دهد و اسلامی، انقلابی و مردمی بودن را در برنامه‏هایش بگنجاند و پدیدار سازد.تماشای تلویزیون از طریق موبایل در ایران ممکن میشودپژوهشگران الكترونیك و ارتباطات كشورمان موفق به طراحی سیستم پخش دیجیتالی تصاویر دستی (DVB-H) شدند كه با راه‌اندازی پایلوت آن در كشور تا پایان سال جاری می‌توان برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی را از تلفن همراه نیز تماشا كرد.مهندس محمود فخرایی، معاون فنی شركت سازنده این سیستم در گفت‌وگو با ایسنا اظهار كرد: به منظور دریافت تصاویر دیجیتال بر روی گیرنده‌های متحرک و گوشی‌های تلفن همراه این شرکت با حمایت وزارت صنایع – سازمان صنایع نوین – در حال ساخت نمونه فرستنده‌های DVB-H خود می‌باشد که اولین پخش آزمایشی آن در نمایشگاه بین‌المللی IBC هلند – که یکی از معتبرترین نمایشگاه‌های تجهیزات رسانه‌ای در جهان است – در شهریور ماه امسال تست خواهد شد و امید است تا با راه‌اندازی پایلوت این سیستم تا پایان سال جاری، پخش آزمایشی آنرا با کمک سازمان صداوسیما در کشور آغاز كنیم.وی با اشاره به این كه امروزه توسعه فن‌آوری‌های رسانه‌یی با اتکا بر تکنولوژی دیجیتال در حال گسترش است و فن‌آوری دیجیتال و تکنولوژی IT اثرات گسترده‌ای را بر رسانه‌ها گذاشته‌اند و هر روز شاهد محصولات جدیدی در این حوزه هستیم، افزود: در حوزه «پخش دیجیتال تصویر» یا DVB) Digital Video Broadcasting) محصولات مختلفی با استانداردهای مربوطه به بازار در حال عرضه است كه از آن جمله می‌توان به Satellite) DVB-S) برای پخش تصویر از طریق ماهواره،( DVB-T (Terrestrial جهت پخش تصاویر زمینی برای گیرنده‌های خانگی و ( DVB-H (Hand Held برای پخش زمینی و دریافت از طریق گوشی‌های تلفن همراه و یا گیرنده‌های کوچک موبایل اشاره كرد. وی گفت: به كمك فن‌آوریDVB می‌توان بر روی هر كانال تلویزیونی چندین شبكه تلویزیونی را نیز به صورت تركیبی مشاهده كرد و در همین راستا، شركت فن‌آوری موج از سال 1381 تاکنون در زمینه پخش تصاویر دیجیتال، محصولات مختلفی را تولید کرده است که از آن جمله می‌توان به فرستنده‌های DVB-S، DVB-T، DVB-H و DVB-S2 اشاره كرد. فخرایی در ادامه در بیان ویژگی‌های فرستنده DVB-S كه از دیگر محصولات این شركت تحقیقاتی – تولیدی است، اظهار كرد: این محصول، رشته تصاویر ورودی MPEGII با ظرفیت بالا را دریافت و آن را پس از اعمال انواع كدگذاری‌ها و مدولاسیون مورد نیاز مطابق استاندارد ETSI EN 300421 برای ارسال ماهواره‌یی در باند KU به تقویت‌كننده توان ارسال می‌كند كه كاربردهای عمده این دستگاه در پخش دیجیتال، ایستگاه‌های ثابت و سیار ارسال ماهواره‌یی، سیستم‌های پخش زنده خبر و دیگر كاربردهای ارسال ماهواره‌یی به خصوص IP over DVB است.به گفته وی، این فرستنده به سفارش جهاد خودکفایی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به منظور استفاده در پخش دیجیتال ماهواره‌ای آن طراحی و تولید شده است که هم اکنون بخش زیادی از نیاز این سازمان را برطرف كرده است.گفتنی است، سیستم‌های پخش تصاویر دیجیتالی طراحی شده از سوی محققان این شركت جایزه اول فن‌آوری سال 86 را در حوزه ارتباطات كسب كرده است. نسل جدید تلویزیون‌های “ال‌ای‌دی ” با كنتراست قابل تغییربه گزارش بخش خبر شبكه فن اوری اطلاعات ایران از فارس، شركت LG از ساخت تلویزیون LED جدیدی با نام 74LG90 و با كنتراست قابل تغییر خبر داده است كه می‌تواند یك رقیب سرسخت برای نسل جدید گیرنده‌های تلویزیونی سامسونگ باشد. این تلویزیون 47 اینچی با توان 120 هرتز فعالیت می‌كند و به عبارت دیگر، نمایشگر آن در هر ثانیه 120 بار به‌روز می‌شود تا تصاویر به صورت پویاتر به نمایش درآیند. تلویزیون جدید LG كه كیفیت تصویر آن 1920 در 1080 پیكسل است، به سه ورودی HDMI 1.3، دو ورودی Component، یك ورودی S-Video و یك رابط D-Sub مجهز شده است. این تلویزیون قابلیت Playback دارد و می‌تواند در هر ثانیه 24 فریم را به نمایش بگذارد. تلویزیون جدید LG به ورودی USB نیز مجهز شده است و كاربر می‌تواند علاوه بر تماشای عكس‌های خود در آن، فایل‌های صوتی مورد علاقه‌ را در آن گوش دهید. این گیرنده تلویزیونی هم‌اكنون با قیمت 3 هزار و 599 دلار وارد بازار شده است. نیم‌نگاهی به تلویزیون اینترنتی، فن‌آوری نویدبخش دنیای ارتباطاتامروزه تلویزیون اینترنتی به‌عنوان یکی از فن‌آورهای نویدبخش دنیای ارتباطات به طور فزاینده برای توسعه پخش مجاز و محتوای الکترونیک مورد استفاده گرفته و باید دید امکان استفاده از این سرویس با تمام توانی که در جذب مخاطب و جلب رضایت او دارد چه وقت و با مسوولیت اجرایی چه سازمان یا سازمان‌هایی در کشور ما فراهم می‌شود. به گزارش خبرنگار فن‌آوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تعداد استفاده‌کنندگان اینترنت با عرض باند بالا تا سال 2005 بیش از 200 میلیون کاربر در دنیا بود و پیش‌بینی شده که تا سال 2010 به 400 میلیون استفاده کننده برسد که بدیهی است به همان نسبت تعداد استفاده‌کنندگان از تلویزیون اینترنتی نیز افزایش خواهد یافت. در عین حال با توجه به امکان استفاده از بستر تلویزیون اینترنتی به‌عنوان یک حامل امن و قابلیت ارایه فیلم‌های روز با امکان جلوگیری از تکثیر غیرمجاز، این سیستم می‌تواند جایگزین ایده آلی برای حامل‌های رایج‌ مانند DVD شود. بسیاری از ارایه‌کنندگان بزرگ خدماتی دنیا IPTV را به عنوان کشف جدید در کسب درآمد تلقی می‌کنند و پیش‌بینی می‌شود که ارایه دهندگان سرویس تلویزیون کابلی قدیم با این پدیده مقابله کنند. سرویس‌های قابل ارایه بر روی IPTV پخش برنامه‌های زنده تلویزیونی، شبکه تلویزیونی با امکان انتقال زمان که با استفاده از این امکان، هر عضو سیستم می‌تواند در صورتی که از نظر زمانی نتواند برنامه مورد نظر خود را در زمان پخش آن از شبکه مشاهده کند، در هر زمان دیگری به تماشای آن بپردازد و یا حتی در زمان مشاهده یک برنامه در حال پخش از شبکه، آن را متوقف کند، به عقب بازگردد و یا قسمتی از آن را چندین بار مشاهده کند و در هر زمان که تصمیم گرفت مجددا به پخش زنده باز گردد. عضو می‌تواند در این سرویس‌ها از داخل آرشیو، فیلم‌ها و موسیقی مورد نظر خود را پس از جستجو انتخاب و مشاهده کند یا تلفن تصویری که دوستان و افراد خانواده می‌توانند در تماس‌های تلفنی یکدیگر را مشاهد کنند. این سرویس امکان انجام بازی‌های رایانه‌یی بر روی شبکه و از طریق تلویزیون را هم به کاربر می‌دهد. خدمات اورژانس نیز درخواست خدمات پزشکی اضطراری، پلیس، آتش نشانی و غیره را بدون نیاز به دادن آدرس فراهم می‌کند زیرا با اتصال از طریق تلویزیون اینترنتی آن مرکز از طریق سیستم، آدرس درخواست کننده خدمات را شناسایی می‌کند. اینکه با استفاده از سیستم خدمات بانکی و پرداخت قبوض برروی IPTV به‌راحتی، سرعت بالا و بسیار ایمن امکان استفاده از خدمات مذکور فراهم می‌شود یا دریافت خدماتی چون اطلاعات راه‌ها، جاده‌ها، مسیریابی و هواشناسی نیز از جمله مواردی است که به عنوان سرویس‌های قابل استفاده در تلویزیون اینترنتی عنوان شده است. ظاهرا با تلویزیون اینترنتی امکان آموزش برای دانشگاه‌ها، موسسات و پژوهشگاه‌ها و همه سازمان‌هایی که دارای مرکز آموزش هستند، بسیار آسان و با هزینه‌ای به مراتب ارزان‌تر و کیفیتی بالاتر و در زمان‌های مورد نظر آموزش گیرنده انجام می‌شود و فقط در زمان خاص آموزش گیرندگان که علاقه‌مند باشند در جلسه پرسش و پاسخ با استاد شرکت کنند، پای تلویزیون خواهند رفت و با نظمی خاص جلسات پرسش و پاسخ برگزار می‌شود. با استفاده از این سرویس مراکز می‌توانند با بهره‌گیری از یک استاد در هر رشته که می‌تواند مسلط‌ترین اساتید باشد همه آموزش گیرندگان آن مراکز را در سراسر کشور تحت آموزش قرار دهند. محدودیت‌های تلویزیون اینترنتی از آنجا که IPTV بر اساس پروتکل اینترنت (IP) کار می‌کند، در صورتی که سرعت اتصال تلویزیون اینترنتی به اندازه کافی نباشد تاخیر‌هایی را در پخش ایجاد می‌کند. در حال حاضر اغلب سیستم‌های تلویزیون اینترنتی خدمات HDTV را ارائه نمی‌دهند در حالیکه بیشتر سیستم‌های تلویزیون دیجیتال مانند DVB از این خدمات پشتیبانی می‌کنند. فراهم‌کنندگان شرایط ارایه سرویس IPTV در حدود چند سال قبل فقط چند شرکت بودند که خطوط اینترنتی با پهنای باند Mbps را ارایه می‌کردند و SET TOP BOX(STB)های موجود قادر به پشتیبانی پروتکل‌های پیشرفته‌ای مانند H. 264 برروی شبکه‌ها نبودند. بعلاوه تکنولوژی‌های جدید و توسعه یافته برای حفظ و حراست محتوا، تولیدکنندگان محتوا را بر آن داشت که از تلویزیون اینترنتی برای پخش و توزیع محتواهای خود استفاده کنند. ارایه تلویزیون اینترنتی تا پایان سال طبق قانون محصولات تلویزیون اینترنتی با سازمان صدا و سیما خواهد بود اما برای این کار بستری لازم است که مخابرات آن را آماده و تجهیزاتی را نصب کرده و در حال انجام تست نهایی آن است. مدیرعامل شرکت مخابرات ایران چندی پیش در گفت‌و‌گو با ایسنا، با اعلام این خبر وضعیت انجام تست‌های سرویس تلویزیون اینترنتی را ایده‌آل توصیف و اظهار کرده بود: اگر شرایط همین‌گونه پیش برود می‌توانیم با صدا و سیما وارد بحث شویم. به گفته صابر فیضی زمان انجام این پروژه‌ به صدا و سیما بستگی دارد و از اختیارات مخابرات خارج است زیرا در کشور محتوای تصویری به عهده صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. اما وی در عین حال گفته بود که این سرویس تا پایان سال برای پنج هزار متقاضی آماده ارائه می‌شود که به صورت آزمایشی است همچنین لایه‌ انتهایی این موضوع هم برای شرکت‌های ندا و ISPها است؛ یعنی این طرح اگر نهایی و اجرایی شود مشترک به یک ISP یا شرکت ندا مراجعه کرده و آن را دریافت می‌کند. بنابراین محتوای لازم در این زمینه را صدا و سیما تهیه می‌کند و کسی در آن دخالتی ندارد اما انتقال آن تا لایه انتهایی را مخابرات انجام می‌دهد و لایه انتهایی تا خانه‌ها را شرکتهای اینترنتی انجام خواهند داد. طبق اعلام مسوولان تعرفه این سرویس هم به سرویس‌هایی که برروی آن تعریف می‌شود بستگی دارد. این سرویس می‌تواند همزمان اینترنت داشته باشد و خروجی آن به سمت تلویزیون یا رایانه است و در واقع مانند دستگاه ویدئو عمل می‌کند. احتمال راه‌اندازی تلویزیون اینترنتی در آینده نزدیک قوت گرفت مدیر یکی از شرکت‌های ارائه دهنده خدمات اینترنتی گفت: در حال حاضر مذاکرات راه‌اندازی تلویزیون اینترنتی مراحل خوبی را پشت سر گذاشته و امیدواریم به زودی این سرویس به متقاضیان عرضه شود. به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات باشگاه خبری فارس «توانا» اخیرا تبلیغاتی در خصوص ارائه سرویس IPTV از سوی چند شرکت اینترنتی در محیط اینترنت دیده شده است که حکایت از ورود این سرویس در آینده‌ای نزدیک به تهران دارد. مدیر یکی از شرکت‌های اینترنتی در این خصوص به خبرنگار فارس گفت: در حال حاضر مذاکرات در این زمینه تا مراحل خوبی پیش رفته و امیدواریم به زودی بتوانیم این سرویس را به متقاضیان عرضه کنیم. وی از مذاکره با شرکت «سروش رسانه» به عنوان صاحب محتوی خبر داد و گفت: این شرکت دارای آرشیو مناسب‌ از برنامه‌هایی است که در سرویس IPTV عرضه خواهد شد. وی گفت: IPTV روی خطوط اینترنت با سرعت بالای 128 و 256 و 512 ارائه خواهد شد. به گزارش فارس، پیش‌تر مدیرعامل شرکت مخابرات ایران در گفت‌وگو با فارس با نامشخص خواندن زمان ارایه سرویس IPTV، متولی راه‌اندازی این سرویس را سازمان صدا و سیما اعلام کرده بود. فیلم‌های تلویزیونی با استانداردهای سینمایی فاصله دارندکارگردان “چهل سالگی” معتقد است فیلم‌های تلویزیونی با استانداردهای سینما فاصله دارند و نمایش آنها در سینماها و جشنواره‌ها به زیان سینما است. علیرضا رئیسیان به خبرنگار مهر گفت: تولید فیلم‌های ویدئویی در تلویزیون و تبدیل آنها به فرمت 35 در دنیا چندان مرسوم نیست و در تلویزیون ایران هم کاری کم سابقه است که آخرین بار این اتفاق دو سال پیش برای فیلم ” چهره به چهره” ساخته آقای ژکان افتاد. وی تاکید کرد: این روال برای تولید آثار سینمایی به هیچ وجه کار درستی نیست و به لحاظ قانونی هم هیچ اثری بدون داشتن پروانه ساخت 35 نمی‌تواند به فیلم 35 میلیمتری تبدیل شود. تولیدات ویدئویی کاملا کاربرد تلویزیونی دارند و بهتر آن است که در همان بخش آثار ویدئویی جشنواره فیلم فجر اکران شوند. این روال برای تولید آثار سینمایی به هیچ وجه کار درستی نیست و به لحاظ قانونی هم هیچ اثری بدون داشتن پروانه ساخت 35 نمی‌تواند به فیلم 35 میلیمتری تبدیل شود. تولیدات ویدئویی کاملا کاربرد تلویزیونی دارند و بهتر آن است که در همان بخش آثار ویدئویی جشنواره فیلم فجر اکران شوند.این تهیه کننده و کارگردان گفت: در دنیا روال مرسوم این است که اگر تهیه‌کننده تلویزیونی قصد تولید اثری سینمایی دارد در کارهای هنری کارگردانان سینما مشارکت می‌کنند و یا حق پخش آثار سینمایی آنان را خریداری می‌کنند. سرمایه گذاری شبکه‌های تلویزیونی در آثار سینمایی که با امکانات مناسب و استانداردهای لازم تولید می‌شوند در جهان امری عادی است و نمونه‌های بسیاری دارد.کارگردان “ایستگاه متروک” ادامه داد: فیلم‌های تلویزیونی به لحاظ ساختار، موضوع و شرایط تولید از امتیازها و استانداردهای یک اثر سینمایی بسیار فاصله دارند و اصلا جشنواره‌ای نخواهند بود. ضمن اینکه تبدیل این آثار به فرمت 35 افت کیفیت قابل توجهی را در پی دارد.رئیسیان در پایان گفت: عدم ورود تلویزیون در تولید مستقیم یا مشارکت در آثار سینمایی به دلیل مسائل مالی نیست هر چند که تولید یک فیلم ویدئویی و تبدیل آن به فرمت 35 هزینه به مراتب کمتری دارد. این موضوع به این دلیل است که مدیریت صدا و سیما هنوز به این نگرش نرسیده تا با تغییر رویکرد و با احساس مسئولیت در این حوزه راه درست را انتخاب کند. هر چند که بارها این موضوع توسط من و دیگران گوشزد و توصیه شده است. ادامه خواندن مقاله نقش ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در پيشرفت جامعه

نوشته مقاله نقش ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي در پيشرفت جامعه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمايي کاهش دهم

$
0
0
 nx دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمایی کاهش دهم فهرست مطالب عنوان صفحه تقدیر و تشکر الف چکیده ب مقدمه: جتوصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله 1گردآوری اطلاعات شواهد (1) 5پیشینه تحقیق: 9تجزیه و تحلیل دادهها 10انتخاب راه حلهای جدید و موقتی: 11اجرای طرح جدید و نظارت بر آن: 12گردآوری اطلاعات شواهد (2) 14ارزشیابی تاثیر اقدام جدید و تعیین اعتبار آن 16تجدید نظر و دادن گزارش نهایی و نتیجه گیری 18پیشنهاد 19منابع و مآخذ : 20 چکیده در کلاس اول راهنمایی دانش آموزی داشتم بنام اسرا از بچه هایی بود که مشکل اخلاقی و رفتاری داشت. از نظر ظاهر دختری آرام با هیکل معمولی و عینکی با قیافه ای دوست داشتنی اما اخمو ;. از نظر عاطفی در خانواده به او خیلی رسیدگی و محبت می کردند. و خواسته هایش را بزودی برآورده می کردند. از این بابت احساس می کرد که پس همه باید با او اینچنین باشند.در طول سال حوادث مختلفی برای من در کنار اسرا رخ داد که گاه شیرین و گاهی تلخ و ناراحت کننده بود.با هر روشی در برطرف کردن رفتارهای نامطلوب ایشان و در نهایت کوشش در فعالیتهای یاددهی و یادگیری او پیش می رفتم. ولی متأسفانه جزء بچه های سخت جوش و لج¬باز بود. چه در مورد رفتار با خودم چه در مورد برقراری ارتباط با سایر همکلاسی ها. خیلی سعی می کردم رابطه¬ی دوستی با او برقرار بکنم.و اعتمادش را جلب نمایم و از این طریق هم رفتار او را بهبود بخشم و هم در آموزش او موفق باشم.تا اواخر آبان ماه وضع به همین روال بود . تا اینکه با مادرش برای چندمین بار صحبت کردم. که چرا اسرا خصوصیات اینچنین دارد. کم حرف می باشد. با دوستانش رابطه ای ندارد.در پاسخ به سؤالاتم سرش را پایین می اندازد. از نشان دادن تمرین هایش در عربی به من خودداری می کند. دائم سرش توأم با دست¬هایش بر روی نوشته هایش می افتد و هرگز نشان نمی دهد.و جو کلاس را با این رفتارهایش به خود متوجه می کند. مادرش مطالبی را برایم اظهار کردند و با این ملاقات اطلاعاتی از گذشته¬ی او دستگیرم شد. در حیطه های مختلف یادگیری و برخورد صحیح با او کارم را شروع کردم.با او بیشتر صحبت می کردم. از بچه ها می خواستم با او گرم باشند.و با ایجاد رابطه¬ی دوستی اعتمادش را جلب نمودم. تا حدودی اخلاق و رفتارهای نامطلوب او را کاهش دادم. و در آموزش و پیشرفت او قدم نهادم. بیشتر او را تشویق می نمودم. تا اینکه سایر دانش آموزان کلاس دید مثبتی به او پیدا نمودند.ـ پیشرفت های درسی و اخلاقی و رفتاری ایشان را به والدین و نیز مدیر و معاون مدرسه گزارش می دادم و در این راه حمایت آنان موجب دلگرمی در کارم می شد.به امید روزی که تمامی دانش آموزان مشکل دار، آموزشی ـ پرورشی ـ رفتاری و تربیتی از طرف معلم کلاس به موقع شناسایی و حمایت بشوند و هرگز طرد نشوند. تقدیر و تشکر سپاس بیکران خداوند توانا را که به ما از جمله نعمات اندیشیدن و نوشتن را عطا فرموده درود فراوان بر پیامبر بزگوار اسلام (ص) که بزرگترین معلم در عالم بشریت بود.تقدیم به تمامی پویندگان و رهروان علم و دانش و تعلیم و تربیت و سپاس بیکران از مدیریت و معاونت محترم آموزشگاه رقیه و تمامی همکاران و اولیاء گرامی دانش آموز نامبرده مورد مشکل که در حل مشکلات وی در طول سال با من همکاری داشتند. مقدمه شناخت درد علم است. قبول درد واقع گرایی است. و درمان درد هنر است.پس سه هدف تربیتی محبت، احترام، و مسولیت پذیری در کار باید حفظ بشود.در حدود هفتاد درصد موفقیت یک معلم به کیفیت رابطه-ی عاطفی او با فراگیران بستگی دارد.رابطه¬ی معلم با شاگردانش ارتباطی عمیق و بسیار تأثیرگذار است.این رابطه اگر بر مبنای اصول صحیح برقرار شود، ماندگار، صمیمانه و ثمربخش خواهد بود.آن گونه که سعادت دنیا و آخرت دانش آموز را رقم خواهد زد. توصیف وضیعت موجود و تشخیص مسئله اینجانب رقیه کریمی دبیر دینی و عربی منطقه مرند هستم . 24 سال سابقه تدریس در مقطع راهنمایی در دروس دینی و عربی و قرآن دارم. حدود 17 سال در مدارس شهری و 7 سال در مدارس روستایی با دانش آموزان خوب، عالی، ضعیف سر و کار دارم و امسال در آموزش راهنمایی رقیه مرند مشغول به تدریس بود این مدرسه دو نوبت و در وسط شهر واقع شده و ساختمان مدرسه قدیمی و یک طبقه می باشد و از لحاظ امکانات آموزشی و فرهنگی در حد متوسط می باشد و این مدرسه دارای 13 پرسنل و 120 دانش آموز بوده که دو کلاس آن اول و دو کلاس سوم راهنمایی و امسال کلاس دوم راهنمایی در این مدرسه نبود و هر کلاس تقریباً دارای 30 دانش آموز بود در روز اول سال تحصیلی وقتی وارد کلاس اول راهنمایی شدم بچه ها با هیاهو و در حالی که سلام می کردند از جایشان بلند شدند بعد از جوا ب سلام و احوال پرسی و معرفی خودم از آنها خواستم خودشان را معرفی کنند همه با چهره خندان و شاد خودشان را معرفی کردند ولی نوبت به دانش آموزی رسید که دیدم عینک در چشم، اخمو و در حالی که دستهایش را در بغل حلقه زده بود و تنها در ردیف آخر نشسته بود جلو رفتم و پرسیدم دخترم چرا ناراحتی اسم شما چیه؟ خودت را معرفی کن اما جوابم را نداد دوباره پرسیدم عزیزم اسمت را برای من و دوستانت بگو با صدای خیلی آرام گفت« اسرا» سپس خودم اسم او را با صدای بلند به بچه ها معرفی کردم اسرا اولین فرزند خانواده بود و یک خواهر کوچکتر از خودش داشت. پدرش کارمند شبکه بهداشت و کارشناس فوریتهای پزشکی بود و مادرش به کار خیاطی مشغول بود و تا سطح دیپلم سواد داشت و از نظر وضع زندگی در سطح خوبی بودند. روز بعد وقتی وارد کلاس شدم دیدم دوباره با همان قیافه قبلی در پشت تنها نشسته است از او خواستم ردیف جلو کنار یکی از بچه ها بنشیند همین کار را کرد. سوم مهر ماه مادرش به مدرسه آمده بود در دفتر مدرسه بودم. صدایم کرد بیرون رفتم و مادرش گفت اسرا اصلاً دوست نداشت به این مدرسه بیاید. من خودم اصرار داشتم به این مدرسه بیاید. پرسیدم چرا؟ گفتند: تمام دوستان اسرا به مدرسه غیرانتفاعی رفتند. اما من تعریف این مدرسه را شنیدم که دارای معلمانی با تجربه و فعال است لذا اصرار داشتم که به این مدرسه بیاید. به همین علت لج¬بازی می کند و حاضر نیست بیاید. برای همین منظور من یک جامدادی خریدم تا شما بعنوان جایزه به ایشان بدهید. تا به این طریق علاقمند بشود.قبول کردم. جامدادی را را که کادو شده بود گرف تم و اسرا را از کلاس با محبت و گرمی به دفتر مدرسه آوردم.در حضور هم معلمان اسرا را به مدیر و معاون و سایرین معرفی کردم.گفتم: اسرا به خاطر اینکه این مدرسه را برای درس خواندن انتخاب کردی خوشحالم و برایت جامدادی زیبایی که خودت دوست داشتی خری دم.اسرا به اجبار لبخندی زد و کادو را گرفت، و محکم در بغل خود جای داد. و با مادرش از دفتر مدرسه به سالن رفته و من به دنبالشان رفتم. ولی در حالی که قیافه-ی اخمو به خود گرفته بود. به مادرش می گفت. کیف مرا بردار و برویم.دستش را گرفتم و قدم را با او یکی کردم و گفتم: اما دخترم من از تو خیلی خوشم می آید. اگر صبر بکنی دوستانت همگی به تو و مدرسه¬ی تو حسودی خواهند کرد. در حالی که تمایلی به جدا شدن از مادرش را نداشت. خداحافظی کرد و به کلاس بردم. گفتم: بچه ها چه کسی دوست دارد با این دختر خوب دوست باشد؟ همگی دست بالا برده و فریاد زدند خانم من خانم من اضافه کردم خوش به حالت اسرا که اینقدر دوست پیدا کردی.. یکی دو هفته گذشت. اسرا به نوشتن تمرین ات عربی اصلاً علاقمند نبود. دائم سرش و دست خودش را روی کتاب و دفتر می گذاشت و مشغول می شد.زمانی که متوجه می شدم و سرش را بلند می کردم. عرق از سر و صورتش می ریخت عصبانی می¬شد و دست مرا پرت می کرد. همینطور به رفتار نامطلوب خودش ادامه می داد. و جوابی برای گفته¬ها و سؤالات من نمی داد.این رفتار او مرا خیلی اذیت می کرد. در ملاقات بعدی با مادرش علت این اعمال او را می پرسیدم می گفت: شاید جای نشستن او تنگ است. موضوع را با ناظم مدرسه در جریان گذاشتم و برایش با موافقت مدرسه یک تک صندلی آوردم و در ردیف جلو کلاس قرار دادم.از طرفی دیگر اسرا یک مشکل دیگری هم داشت، که بسیار کم حرف بود و تن صدای بسیار آرام داشت بندرت صدای او را در حین جواب به سؤالات می شنیدم.به قول مادرش تن صدایش به پدر و عمه هایش رفته است.اسرا فارسی زبان بود اما ترکی هم به خوبی می توانست صحبت بکند.در زنگهای تفریح متوجه می شدم بی خودی جیغ می کشد و از این طرف حیاط به طرف دیگر می¬دود.احساس می کردم. در زنگهای تفریح کمی شادتر می باشد. اما در کلاس درس موقع پرسش کردن جوابی نمی دادو با لج¬بازی و اخلاق تندی که داشت حاضر به همکاری با من نمی شد. با کسی رابطه¬ی دوستی نداشت. موقع جواب دا دن با ابروهایش سخن می گفت. با صدای خیلی آرام متن درس را می خواند. طوری که حوصله بچه ها سر می رفت و شروع به صحبت می کردند. هر وقت نوبت اسرا به خواندن متن درس عربی می رسید، کلاس پر از سر و صدا می شد. چون کسی صدای او را نمی شنید سعی می کردم، به جلو صدا بکنم. کتاب را جلوی چشمانش قرار می داد. و با صدای آرام که معلوم نبود درست می خواند یا غلط. با کلمات و جملات تشویق آمیز سعی می کردم او را به بلند خوانی هدایت بکنم.اما شروع کمی خوب ولی رفته رفته تن صدا خاموش می شد. و کم کم کتاب به جلوی چشمانش می رفت. و در صورت تذکر بنده قهر می کرد و با سرعت به حالت دویدن در سر جایش می نشست.برای نوشتن تمرین او را پای تخته سیاه می خواندم با اینکه خودش به رأی خودش می آمد. اما با حرکاتی که از خودش درمی آورد. جو کلاس را به شوخی و مسخره کردن می گرفت و با حرکاتی که از خود نشان می داد جو کلاس را مشغول خودش می کرد. و موجب بدآموزی یک عده دیگر می شد.تا اواخر آذرماه یعنی نزدیک به نوبت اول همینطور به لج¬بازی و تندخویی خودش ادامه می داد. و با غرور بیش از حدی که داشت و به قول مادرش ارثی بود. و در صورت تذکر وسایل خودش را به کیف می انداخت و دستهایش را محکم به روی گوش هایش می گذاشت تا صدایی را نشنود.دیگر از کارهای او خسته شده بودم. وقت کلاس را با رفتارهایش تلف می کرد.کند بودن او در پیشرفت درس از یک طرف و سایر مشکلات اخلاقی او از طرف دیگر مرا کلافه و نگران کرده بود و لازم بود اقداماتی در مورد ایشان انجام بدهم.گردآوری اطلاعات شواهد (1) قبل از هر چیز پرسشنامه ای در چند بند، جهت بررسی وضعیت خانوادگی، بهداشتی و عاطفی دانش آموزان برای اولیا فرستادم و ا ز آنها تقاضا کردم به پرسشنامه ها جواب درست و واقعی بدهند. تا بتوانم از اطلاعات آنها به عنوان یک رهنمود استفاده کنم. با مدیر و معاون آموزشی و پرورشی مدرسه جلسه ای برای روش برخورد با رفتارهای ناپسند و لجبازی اسرا تشکیل دادم. در این جلسه نظرات سایر پژوهشگران و دوستان را در مورد این رفتارها و لجبازی اسرا مطرح کردم. همچنان که، حاضرین در جلسه نظرات خود را بیان می کردند من نیز تلاش می کردم نکات مهم و عمده¬ی صحبتهای آن ها را به طور خلاصه یادداشت کنم. جلسه¬ی دیگری با همکارانم تشکیل دادم. یکی از همکارانم به دلیل سابقه طولانی در امر تدریس تجربیات گرانقدری داشتند و نکات جالبی را مطرح نمودند. نظرات مفید همکاران را در این جلسه نیز در دفترم یادداشت نمودم. به پیشنهاد یکی از همکاران جلسه¬ی دیگری با چهار نفر از اولیا که از نظر سواد در سطح عالی بودند و جزء همکاران در سایر مدارس بودند به اتفاق مدیر و معاون تشکیل دادم. من نتایج صحبت، و نظرات والدین را یادداشت نمودم و همچنین از نظریات مشاور مدرسه استفاده کردم و برای جمع آوری اطلاعات به مطالعه و بررسی بعضی از عوامل پرداختم مانند :الف) عوامل فردی شخصیتی: دفترچه¬ی سلامت و را از مدرسه خواستم و ضمن مطالعه که خوشبختانه از نظر هوشی مشکلی نداشت،کارت بهداشتی او را از نظر روند رشد قد و وزن مطالعه کردم که روند رشد به طور معمولی بو د از نظر بینایی فقط مشکل عینکی بودن و از نظر شنیداری هیچ مشکلی نداشت.ارزیابی غیررسمی نشان دهنده¬ی ضعف او در زمینه دیداری ـ حافظه¬ی دیداری، دقت و تمرکز در نوشته ها بود و در حین ارزیابی متوجه شدم، زمانی که عینک به چشم نمی زند، و خوداری می کند دید او در شتن جواب تمرین ها از روی تخته سیاه پائین می باشد.و اغلب اوقات که از عینک زدن خوداری می کرد تکالیف درسی و نوشته هایش ساعت ها طول می¬کشید و غالباً آن ها را به تعویق  اسرا فردی بازی گوش بود که آموزش را همیشه به باد مسخره می گرفت. و همچنین مغرور بود هرگز سؤال نمی کرد و در برابر تکالیف خود احساس مسئولیت نمی کرد. ب) عوامل خانوادگی: تقریباً نزدیک به نوبت اول بود. طی دعوت رسمی از مادرش و ضمن گرفتن اطلاعات از شرایط زندگی اسرا در خانه مادرش اظهار کردند. خانم اسرا اولین دختر من است. موقع تولد زایمان سختی داشتم. وزن او یک و نیم کیلو بود. کمی نارسایی داشت به همین خاطر چند ماهی در دستگاه مانده بود.در تمام مراحل رشد از سایر کودکان هم سن خودش کمی دیرتر بود.دیر لب به سخن وا کرد، دیرتر از سایر بچه ها شروع به راه رفتن کرد. بیان جمله¬ی کامل او از چهار سالگی بود. تمام این حرفها را در حالی برایم تعریف می کرد، که اشک در اطراف چشمهایش حلقه زده بود.مادرش باسواد بود با بیان جمله های ادبی و خوب مشکل اسرا را برایم تعریف می کرد.و اضافه کرد دخترم را با سایر بچه های همسن و سال مقایسه می کردم و خیلی حرص و جوش می¬خوردم. اضطراب اینکه چه خواهد شد دائم سراپایم را می گرفت. هر کاری می کرد چیزی نمی¬گفتیم. همه جوره امکانات در اختیارش قرار می دادیم.اسرا دختری لوس است، که همه چیز باید به وفق مراد او باشد در غیر اینصورت لجبازی می کند. از چهار سالگی متوجه شدیم که تنبلی چشم دارد. و همچنین آستیک ماتیسم چشمی شدید دارد ولی اصلاً دوست ندارد عینک بزند. هر چهار ماه به دکتر چشم پزشک در تبریز مراجعه می کنیم.پرسیدم. چرا خیلی آرام و یواش صحبت می کند. با خنده جواب دادند. خانم تن صدای اسرا ارثی می باشد پدر و عمه هایش اینچنین صحبت می کنند.پرسیدم پس آخر لج¬بازی و اخلاق تند او چی. چرا به حرف من گوش نمی دهد. در برابر من مقاومت می کند. باز هم با خنده گفت: نمی دانم شاید این مورد به خودم رفته است. زیرا خودم نیز در زندگی فردی لج¬باز هستم. در خاتمه از مادرش خواستم برای برطرف شدن رفتارهای فرزندش و نیز پیشرفت درسی او با من همکاری داشته باشد که صمیمانه قبول کردند. حاصل این ملاقات این شد که اولاً اسرا جزء بچه های سخت متولد شده می باشد.از عینک زدن بدش می آید. و شروع به لج¬بازی می کند. مشکل آستیک ماتیسم شدید دارد.کم بودن تن صدای او ارثی می تواند باشد. و کند بودن و عدم پی شرفت او در درس نزدن عینک در حین خواندن و نوشتن می تواند باشد. همچنین در تربیت، او لوس به بار آمده است. ج) عوامل مدرسه¬ای: به منظور بررسی وضعیت اسرا در محیط مدرسه در زنگهای تفریح به بیرون می¬رفتم. با ناظم آموزشی و پرورشی در مورد کنترل رفتار اسر ا صحبت کردم. معاون پرورشی بارها اظهار کرده بوده که او دائم نگران این طرف و آن طرف می رود و آرامش کمتری دارد. با کوچکترین هیجان با صدای بلند جیغ می کشد و به این طرف و آن طرف مدرسه می دود. ارتباط دوستی چندانی با هم کلاسی¬های خودش نداشت.و انگیزه کافی در یادگیری نداشت. و در مقایسه با سایر همکلاسی های خود در نوشتن کند بود و دست خط خوبی نداشت.زودتر خسته می شد و وسایل خود را جمع می کرد و سرش را به روی میز می گذاشت.در صورت اعتراض من بی تفاوت می شد و اعتنایی به گفته¬ی من نداشت. پیشینه تحقیق چه کسی و با کدام خصوصیات اخلاقی و اجتماعی و تجارب علمی و حرفه ای می تواند سازش نایافتگی رفتاری دانش آموزان را با حسن تربیت پیشگیری کند؟ دکتر غلامعلی افروزبه نظر بسیاری از محققان مشارکت اجتماعی و گروهی اساسی ترین فعالیتی است که از طریق آن یادگیری در کلاس درس اتفاق می افتد. به نظر بسیاری از پژوهشگران برای کنار آمدن با رفتارهای ناپسند در کلاس درس و آموزش فعالیتهای یاددهی و یادگیری باید به روش پژوهش در کلاس (راهنما و معلمان با عشق و محبت و برقراری روابط دوستی، رفتارهای ناپسند شناسایی و به روش علمی و عملی درمان بشود). تجزیه و تحلیل داده¬ها پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن ها به این نتیجه رسیدم که در اسرا اولاً انگیزه و هدف در یادگیری و شناخت مسائل آموزشی به خوبی بچه های همسن و سال خودش صورت نگرفته است به همین علت از نظر آموزشی همگام با سایر بچه های کلاس نمی باشد. به همین خاطر زود خسته می شود و وسایل خود را جمع می کند. و در برابر یادگیری و آموزش مقاومت می¬کند.ـ مشکل اساسی دیگر او در دید و عینکی بودن و آست یک ماتیسم شدید چشمی می باشد و با این مشکل حاضر به عینک زدن نمی شود و در کیف خود قرار می دهد.مشکل اساسی دیگر او در خانواده و تأثیر اطرافیان او که باعث لج¬بازی و خشونت او می شود.توانایی سخن گفتن در برابر جمع را ندارد. در فعالیتهای گروهی و کلاسی شرکت فعال ندارد با مطالعه کتابهای گوناگون و استفاده از تجربیات همکاران با سابقه راههای زیر را در پیش گرفتیم.انتخاب راه حل¬های جدید و موقتی 1ـ الگو بودن در عینک زدن:چون خودم عینکی بودم. اول از اسرا می خواستم عینک مرا به چشمم بزند. و سپس از او می خواستم خودش هم عینکش را بزند. از این کارم استقبال می کرد.و خودش را آماده می کرد تا عینک مرا بزند. ولی در زدن عینک خودش بازهم سستی می کرد و خودم از کیفش در می آوردم. 2ـ کارت تلاش:به خاطر زیبا نویسی ـ و جواب دادن درست به تمرینهای عربی به او کارت تلاش می دادم. در روخوانی عربی نیز برای کم شدن تعداد غلط¬ها کارت تلاش می دادم همین امر سبب شد که تعداد غلط¬های او رفته رفته کم شد. و او با افزایش کارتها خوشحال می شد. 3ـ تلفیق آموزش در منزل:در طول این مدت مادرش همکاری جدی با بنده داشت با روشی که خودم ارائه می کردم. در منزل نیز تکرار و تمرین داشته و خودم مدام به تمریناتش رسیدگی می کردم و کارت تلاش می دادم تشویق می کردم . خود این روش نیز به دقت ـ سرعت و پیشبرد اهداف آموزشی کمک زیادی کرده بود. 4ـ کاهش ناروانی کلامی:چون در خواندن شفاهی متن درس عربی با صدای بلند مشکل زیادی داشت او را با هم کلاسی هایش جفت می¬کردم تا با صدای بلند متن درس را بخواند. این کار باعث می شد که اعتماد به نفس او در این حین خواندن بالا برود و بچه ها غلط های او را نشمارند.طرز گرفتن کتاب را با دوستش مقایسه می کردم. و به خاطر شیرین شدن مطلب با سانتی متر فاصله¬ی کتاب را با چشمانش و هر دو دست اندازه می گرفتم و اظهار می کردم حالا دیگر کتاب را درست در دست می گیری و می خوانی با این کار او را تشویق می کردم که به چشم خودش نزدیک نکند. احساس می کردم با این کلم ات اعتماد به نفس او بیشتر می شود. اما در بلند خوانی متن درس بازهم مشکل داشت. اجرای طرح جدید و نظارت بر آن 1- برای تشویق اسرا به تقویت صدا و بلند خوانی متن درس سعی می کردم ضبط صوت به کلاس ببرم و صدای او را ضبط بکنم. این کار را به گونه ای توجیه می کردم. هر کدام از بچه ها و صدایش را برای کلاس پخش می کردم. بچه ها از این روش استقبال می کردند. زمانی که نوبت به اسرا می رسید می گفتم: دخترم شما باید به گونه ای متن کتاب را بخوانی که صدایت بهتر از سایر بچه ها ضبط بشود. در اوایل نتیجه این کار کند بود اما همین کار را چندین بار انجام دادم. تا اینکه تن صدای اسرا در مراحل متوالی افزایش یافته بود طوری که از پخش صدایش خنده بر لبانش جاری می شد و بالا و پایین می پرید و خوشحال می شد و می گفت: ادامه خواندن مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمايي کاهش دهم

نوشته مقاله چگونه توانستم لجاجت اسرا را در کلاس اول راهنمايي کاهش دهم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تاثير تحريم ها بر صنعت خودرو

$
0
0
 nx دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تاثیر تحریم ها بر صنعت خودرو تحریم (به انگلیسی: Sanctions) فعالیتی است که به وسیله یک یا چند بازیگر کاردار بین‌المللی (فرستنده‌ها)، برعلیه یک یا چند کشور دیگر (هدف‌ها)، به منظور مجازات این کشورها، بااهداف محروم ساختن آنها از انجام برخی مبادلات یا وادار ساختن آنها به پذیرش هنجارهایی معین و مهم (از دید فرستنده‌ها)، اعمال می‌شود. در اینجا منظور از «فرستنده» کشوری (یا گروهبی بین‌المللی) است که نویسنده سناریوی تحریم باشد، هرچند ممکن است در اعمال محاصره بیش از یک کشور شرکت داشته باشد، و منظور از «هدف» کشور یا کشورهایی است که هدف اصلی تحریم واقع می‌شوند. انواع تحریمبه طور کلی تحریم را از سه جنبه طبقه‌بندی می‌کنند:• تقسیم‌بندی از لحاظ اندازه و یا حدود تحریم• تقسیم‌بندی از لحاظ تعداد کشورهای فرستنده• تقسیم‌بندی از لحاظ اقتصادی یا غیراقتصادیانواع تحریم از لحاظ اندازه و یا حدود تحریماز لحاظ اندازه یا حدود تحریم، آن را به سه نوع تقسیم‌بندی می‌کنند:• تحریم محدود: تحریم‌های مالی، صادراتی، فرهنگی و مسافرتی جزئی، در این طبقه جای دارد. مانند کاهش و یا لغو مساعدت‌های مالی و اعمال محدودیت‌هایی بر فروش سلاح و برخی قناوری‌های حساس.• تحریم میانه: تحریم‌های مالی و تجاری کلی‌تر و گسترده‌تر از حالت قبل را، میانه می‌نامند.• تحریم جامع: تحریم‌های گسترده مالی و تجاری (مثلاً محاصره علیه عراق و صربستان)، بایکوت جامع است. اگر چه، گاهی ترکیبی از تحریم‌های میانه (مثل محدودیت‌های صادراتی آمریکا علیه شوروری سابق و اروپای شرقی در طول جنگ سرد) یک تحریم جامع است.انواع تحریم از لحاظ تعداد کشورهای فرستندهاز لحاظ تعداد کشورهای فرستنده، تحریم را به سه نوع تقسیم‌بندی می‌کنند:• تحریم یک‌جانبه: تحریمی است که فقط از طرف یک کشور علیه کشور هدف وضع می‌گردد. از دیدگاه تاریخی، این نوع تحریم دارای پیشینه‌ای ضعیف در دستیابی به اهداف امنیت ملی و دیگر خواست‌های سیاست خارجی می‌باشد.• تحریم چندجانبه: تحریمی که در اعمال آن بیش‌تر از یک کشور سهیم است. در مقایسه با تحریم یک‌جانبه، تحریم چندجانبه، بار مالی و تجاری شدیدی را به کشور هدف برای تغییر سیاست مورد اعتراض وارد می‌سازد. چراکه کشور هدف امکان یافتن جانشین برای کم‌کردن زیان اقتصادی را ندارد. همچنین بخش بزرگی از تولید ناخالص ملی این کشور به واسطه نیاز به مراودات تجاری و سرمایه‌گذاری بین‌المللی تحت تاثیر تحریم واقع خواهد شد.انواع تحریم از لحاظ اقتصادی یا غیراقتصادی• تحریم غیراقتصادی: این نوع تحریم بر مبنای بی‌توجهی به اعتبار و حق کشور هدف در صحنه بین‌المللی می‌باشد.• تحریم اقتصادی: هر قیدی که به وسیله کشور فرستنده بر تجارت و سرمایه گذاری بین‌المللی کشور هدف، در راستای وادار ساختن تغییر سیاستی وضع شود، تحریم اقتصادی نام دارد.تحریم‌های علیه ایران تحریم علیه ایران از جانب کشورهای غربی و در جهت توقف در پیشرفت برنامه اتمی ایران شکل گرفت. این تحریم‌ها تاکنون نتوانسته بر روی برنامه اتمی ایران تاثیرگذار باشد، بلکه تاثیرات منفی بر روی اقتصاد ایران گذاشته است. این تحریم‌ها در زمینه‌های اقتصادی، علمی، سیاسی و فروش سلاح و مهمات می‌باشد. این تحریم‌ها صنایع نفت و گاز ایران را شامل نمی‌شود؛ اما تحریم‌های یکجانبه آمریکا و فشارهای این کشور بر شرکت‌های نفتی متقاضی به سرمایه‌گذاری در ایران موجب شده آنها تمایلی به انعقاد قراردادهای جدید نداشته باشند.پیشینه نخستین تحریم جامع سراسری علیه ایران در دوران معاصر، تحریم بریتانیا علیه ایران بمنظور واکنش در برابر انتخاب دکتر محمد مصدق به وزارت بود که هدف ملی سازی صنعت نفت را دنبال می‌کرد. اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در زمان نخست وزیری محمد مصدق و بمنزله واکنش علیه ملی شدن صنعت نفت ایران صادر شد. آمریکا نیز در سال 1980 تحریمات اقتصادی وسیعی را در واکنش به تصرف سفارت آمریکا در تهران علیه ایران وضع نمود در سال 1995، بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا اقدام به وضع تحریم‌هایی نمود که به موجب آن شرکت‌های نفتی آمریکایی از سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفت و گاز ایران منع شده بودند. همچنین روابط بازرگانی با ایران نیز یک‌جانبه قطع گردید. تحریم‌های سازمان ملل پس از رئیس جمهور شدن محمود احمدی‌نژاد و به‌دنبال شدّت‌گرفتن اختلافات بین ایران و کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، دو قطع‌نامه تحریمی علیه ایران وضع گردید. این تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران برگرفته از فصل هفتم منشور سازمان ملل هستند، که در آن صحبت از «تهدید و یا نقض صلح در جهان» به میان آمده است. اصل 42 فصل هفتم این اجازه را می‌دهد که برای تضمین صلح، تصمیم‌های ویژه گرفته شود، حتّی اگر احتیاج به متوسّل‌شدن به نیروی نظامی باشد. پس از اعمال دور چهارم تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران، کشورهای ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا تحریم‌های یک جانبه فراتر از قطعنامه تصویب شده را نیز علیه ایران اعمال کردند. تحریم‌های علمی رایانه در قوانین تجارت جهانی، ابر رایانه‌های قوی تر از 190 میلیارد عمل در ثانیه به عنوان کالاهایی راهبردی (و دارای پتانسیل بکار برده شدن در محاسبات شبیه سازی‌های هسته‌ای) محسوب می‌شوند، و لذا فروش آنها به کشورهایی مثل ایران شامل تحریم است.تحریم‌های کشورهای مختلف علیه ایران آمریکای شمالی ایالات متحده آمریکا تظاهرات علیه محمود احمدی نژاد در نیویورک. بر روی پلاکاردها نوشته شده: «جلوی ایران را بگیرید!». در صورت پیروزی در انتخابات 2008 آمریکا، شهردار سابق نیویورک وعده تشدید تحریم‌های اقتصادی و سیاسی هر چه بیشتر علیه ایران را داده بود. وی در اواخر ژانویه 2008 از ادامه مبارزات انتخاباتی انصراف داد. • نخستین تحریم آمریکا علیه ایران پس از واقعه گروگانگیری دیپلمات‌های آمریکایی در تهران در سال 1979 انجام گرفت. به‌دنبال جریان گروگانگیری در سفارت آمریکا، آمریکا متقابلاً 12 میلیارد دلار از دارایی‌های دولت ایران را مصادره کرد. پس از آزادی گروگان‌ها توسط دولت ایران، این مصادره پایان نیافت و دارایی‌های ایران تا به امروز ضبط است.• در جریان جنگ ایران و عراق، آمریکا تحریمات فروش اسلحه علیه ایران وضع نمود. پیش از آغاز جنگ، آیت‌الله خمینی قرارداد خرید هواپیماهای اف-16 از آمریکا را یک جانبه لغو کرده بود. دولت آمریکا ورود وزیر کشور ایران به آمریکا را به خاطر نقض حقوق بشرممنوع کرده‌است.• در سال 1987 به‌دنبال اتهام «حمایت از تروریسم» آمریکا علیه ایران، رونالد ریگان تحریمات کامل تری علیه ایران وضع نمود.• در سال 1995 میلادی، واشنگتن نخست بدستور بیل کلینتون تحریمات کامل اقتصادی علیه ایران وضع نمود و سپس کنگره مجلس آمریکا با گذرانیدن قانون ایلسا (Iran and Libya Sanctions Act of 1996) هر شرکتی را که با ایران به میزان بیش از 20 میلیون دلار تجارت داشت را نیز تهدید به اعمال تحریم کرد.• در سال 2002، سازمان IEEE تحریم علمی علیه ایران وضع نمود.• در سال 2006 یک دادگاه فدرال آمریکا دستور استرداد یکی از بزرگ‌ترین کلکسیونهای باستانشناختی تخت جمشید متعلق به ایران را به نفع صدمه دیدگان ناشی از عملیات انتحاری در اسراییل را صادر نمود. • بازداشت، زندانی کردن و اخراج حداقل 10 فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف به آمریکا جهت شرکت در «گردهمایی فارغ‌التحصیلان دانشگاه شریف» در کالیفرنیا در سال 2006 میلادی. • در سال 2007، شرکت‌های مایکروسافت و یاهو ایران را از لیست کشورهایی که خدمات وب دریافت می‌کنند را خارج نمود.• پس از اعلام «اتهام» آمریکا مبنی بر اینکه بانک ملت، بانک ملی، و بانک صادرات ایران حامی مالی نهادهای تروریستی هستند، بانک جهانی از دادن خدمات به این بانک‌های ایرانی خودداری کرد. • اسامی نهادهایی که در روز پنجشنبه ، 25 اکتبر 2007 ازطرف وزارت خزانه دار ی آمریکا مورد تحریم قرار گرفتند به شرح زیر است 1 بانک صادرات ایران (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)2 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی3 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران – نیروی قدس4 وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران5 بانک ملی (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)6 بانک کارگشایی (تهران – خیابان مولوی – میدان محمدیه – پلاک 587)7 بانک ملی ایران ZAO (مسکو – روسیه)8 بانک ملی – مسئولیت محدود (لندن – بریتانیا)9 بانک آریان (پروژه معاملاتی مشترک میان بانک‌های صادرات و ملی – کابل – افغانستان)10 بانک ملت (همه شعب خارج از کشور این بانک به همراه شعبه مرکزی آن)11 MELLAT BANK SB CJSC (ایروان – ارمنستان)12 بانک بین‌المللی پرشیا – مسئولیت محدود (بریتانیا)نهادهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:1 قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا – (تهران)2 منطقه نظامی پارچین – (تهران)3 شرکت «نفت شرق – کیش» (تهران و دبی)4 قرارگاه سازندگی کربلا (تهران)5 شرکت مهندسی سپاساد (تهران)6 قرب نوح (تهران)7 شرکت عمران ساحل (تهران)8 شرکت مهندسین مشاور ساحل (تهران)9 موسسه حرا (تهران)10 قرارگاه سازندگی قائم (تهران)شخصیت‌های وابسته به سازمان صنایع هوافضا(زیر مجموعه وزارت دفاع)1 مرتضی بهمینبار2 احمد وحید دستجردی3 رضاقلی اسماعیلیشخصیت‌های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی1 مرتضی رضایی2 محمد حجازی3 جلال سیدی4 علی اکبر احمدیان5 حسین سالمی6 قاسم سلیمانی • تیر 1387 – 4 گروه صنعتی دیگر در ایران مشمول تحریم‌های آمریکا شدند:مجموعه صنایع شهید ستاری، هفت تیر، گروه صنایع مهمات و متالورژی و صنایع شیمی پارچین. تحریم‌های آمریکا علیه ایران در سطوح • ایالت فلوریدا در سال 2006 نخستین ایالتی شد که تحریماتی علیه صنایع انرژی ایران وضع نمود. ایالت فلوریدا تحریمات علمی و آکادمیک نیز علیه ایران وضع کرده‌است. • ایالت نیوجرزی در سال 2007 هرگونه رابطه اقتصادی با ایران را منع نمود.• ایالات کالیفرنیا، تگزاس، و مریلند نیز تحریمات مشابهی علیه ایران وضع نموده‌اند.• ایالات اوهایو، میزوری، میشیگان، و ماساچوست نیز یا در حال وضع تحریمات، و یا تحریمات علیه ایران را در دستورکار خود دارند. کانادا کانادا به‌دنبال قطعنامه 1737 شورای امنیت نیز تحریماتی علیه ایران وضع نموده‌است.بریتانیا • دولت انگلیس در ژوئن 2008 اعلام کرد که در ادامه سیاست تحریم علیه ایران، داراییهای بزرگترین بانک ایران، بانک ملی ایران را ضبط و تحریم کرد. • بانک بارکلیز (Barclays) یکی از بزرگترین بانکهای انگلستان حسابهای ایرانیان از جمله بانک صادرات و بانک ملی ایران را مسدود کرده است. اقدام بانک بارکلیز در پی تصمیم دفتر کنترل دارائیهای خارجی در وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا برای قرار دادن بانکهای صادرات و ملی در لیست سیاه تحریمهای بین‌المللی صورت گرفته است. این محدودیتها شامل مدیران و کارکنان این بانکها نیز می‌شود. روسیه با فرمانی که ولادیمیر پوتین در روز 5 مه 2008 (16 اردیبهشت 1387) امضاء کرد، روسیه رسما به تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران پیوست. در فرمان ولادیمیر پوتین آمده است: «تمامی سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی، بانک‌ها و موسسات و اشخاص حقوقی وحقیقی زیر حوزه قضایی روسیه باید به خاطر داشته باشند که از تاریخ 3 مارس سال 2008، از انتقال، یا تامین هر نوع مواد، یا تجهیزات و یا فناروی هسته‌ای که امکان استفاده دوگانه نظامی و غیر نظامی از آنها وجود دارد، از خاک روسیه به ایران ممنوع است» اتحادیه اروپا • اتحادیه اروپا از2 7 فوریه 2007 و در پیروی از قطعنامه شورای امنیت، اقدام به اعمال برخی محدودیت‌ها در ارسال قطعات، تجهیزات و فناوری‌هایی به ایران کرد که می‌توان در گسترش فناوری‌های موشکی و هسته‌ای کاربرد داشته باشد. این محدودیت‌ها در سال‌های بعد گسترش یافت و تجهیزات و فناوری‌های مورد تحریم بیشتری را شامل گردید. همچنین از آن زمان بازرسی بر کالاهای ارسال شده به ایران از طریق مسیرهای زمینی و دریایی افزایش پیدا کرد. هلند وزیران امور خارجه کشورهای چین، آمریکا، روسیه، و اروپا در حال تصمیم‌گیری در مورد برنامه هسته‌ای ایراناوایل سال 2008 برخی از دانشگاه‌های هلند، بر طبق بخشنامه‌های وزارتخانه‌های کشوری، از پذیرش دانشجویان ایرانی بدلیل مسائل مربوط به فناوری هسته‌ای ممانعت بعمل می‌آورند. پس از اعتراض شدید دانشگاه‌ها و برخی از احزاب سیاسی در هلند، دولت این کشور به اعمال شرایط ویژه برای دانشجویان ایرانی پایان داد. بلژیک بانک لامبرت بروکسل در بلژیک (Banque Bruxelles Lambert) معاملات ارزی با ایران را در سال 2008 قطع نمود. آلمانبا وجود احتمال ضرر و زیان‌های نسبتاً گسترده برای آلمان، دولت آلمان آمادگی خود را برای وضع تحریم‌های جدید علیه ایران در صورت راکد ماندن پرونده هسته‌ای ایران اعلام کرد. بانک دویچ آلمان (Deutsche Bank) معاملات ارزی با ایران را در سال 2008 قطع نمود. فرانسه دولت نیکولاس سارکوزی از سیاست تحریماتی آمریکا عیله ایران حمایت کرده‌است. سازمان CNRS فرانسه، بزرگترین سازمان پژوهش علمی اروپا، در سال 2008 تحریماتی علیه تمامی دانشمندان ایرانی در تمام رشته‌ها وضع کرد. این تحریمات در پاسخ به مواضع سازمان ملل علیه ایران عنوان گردید. سوئیس در آوریل 2008، سوئیس دارایی‌های 12 شرکت ایرانی را به بهانه دستورات تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، ضبط و مصادره نمود. بانک کردیت سوئیس (Credit Suisse) معاملات ارزی با ایران را در سال 2008 قطع نمود. آسیا امارات متحده عربی بر اثر فشارهای روزافزون نهادهای آمریکا و وابسته به شورای امنیت، بانک‌های دوبی و ابوظبی رفته رفته باعث رکود و ایجاد مانع بین تجارت با ایران گردیده‌اند بطوریکه تجارت با ایران صدمات جدی به خود دید. در ژوئن 2008 میلادی، شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان حاکم امارات متحده عربی گفت: «ما کاملاً از اصول قوانین بین‌المللی حمایت می‌کنیم. اگر تحریماتی اتخاذ شوند که ماهیت بین‌المللی داشته باشند، بدون تردید آن‌ها را اجرا خواهیم کرد».ارزش تجارت سالانه ایران و امارات متحده عربی به 11 میلیارد دلار می‌رسد. مصر 35 دانشمند ایرانی از شرکت در کنفرانس پروژه SESAME در کشور مصر منع گردیدند. در اوت سال 2008 میلادی تیم المپیاد دانش آموزی ایران، به دلیل عدم دریافت ویزا از سوی مصر، نتوانسته در بیستمین المپیاد جهانی کامپیوتر در قاهره شرکت کند. ژاپن دولت توکیو انتقال هر گونه فناوری حساس به ایران را منع نموده و دارایی‌های نزدیک به ده شرکت ایرانی در ژاپن مظنون به شرکت در برنامه‌های هسته‌ای ایران را ضبط نموده‌است. بحرین در ژانویه 2008 میلادی، بزرگ‌ترین بانک‌های کشور بحرین روابط خود با بانک‌های ایرانی را به طور کامل قطع کردند. چین در ژانویه 2008 میلادی اعلام شد که بانک‌های دولتی چین از گشایش اسناد اعتباری برای بازرگانان ایرانی خودداری می‌ورزند. این در حالی است که مبادلات تجاری دو کشور از حدود یک میلیارد دلار در سال 2003 میلادی به حدود 20 میلیارد دلار در سال جاری رسیده‌است. این مشکل بانکی باعث توقف اجرای قرارداد شرکت ایران‌خودرو با یک شرکت خودروسازی چینی شده‌است.در عین حال، معاون وزارت امور خارجه چین در مارس 2008 اعلام کرد که علیرغم تحریم‌های تصویب شده در شورای امنیت سازمان ملل، از نقطه نظر چین روابط تجاری با ایران عادی است و تحریم‌ها تاثیری روی بازرگانی میان دو کشور نخواهد گذاشت. آذربایجان کامیون‌های حامل عایق‌های حرارتی تجهیزات هسته‌ای ایران در روز 3 اردیبهشت 1387 در مرز آستارا و هنگام ورود به خاک ایران متوقف شدند. ارزش محموله از سوی منابع جمهوری آذربایجان بیش از 170 هزار دلار اعلام شده است. سخنگوی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در این باره گفت که در مورد محتویات این محموله به جزئیات بیشتری نیاز است و کشور او باید بداند که آیا محموله ارسالی مشمول تحریم‌های سازمان ملل متحد می‌شود یا خیر. این محموله سرانجام در تاریخ 12 اردیبهشت 1387 ترخیص و وارد ایران شد. مالزی درآوریل 2008 قرار بود ایران در نمایشگاه بین‌المللی صنایع دفاعی مالزی شرکت کند. شرکت‌های ایرانی حاضر در نمایشگاه نیز در حال آماده سازی غرفه‌های خود بودند که برگه یی به آنان نشان داده شد که در آن دستور داده شده بود از نمایشگاه خارج شوند. این درخواست به امضای نجیب رزاق معاون نخست وزیر مالزی رسیده بود که نمایش تسلیحات موشکی و تخطی ایران از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را علت صدور این امر عنوان کرده بود. در مه 2008 میلادی، وزارت امور خارجه هند در پیروی از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، از مقامات هند خواسته است بانک‌های ایرانی و محموله‌هایی را که از ایران وارد یا به آن می‌شود، تحت نظارت داشته باشند. تحریم‌های جدید به دنبال گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی [ویرایش] به دنبال گزارش یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که همراه با جزئیاتی از جنبه‌های احتمالی تلاش ایران برای ساخت تسلیحات هسته‌ای بود، توافق‌های جدیدی بین غرب و ایالات متحده آمریکا در خصوص تحریم علیه نظام بانکی، صنایع پتروشیمی، نفت و گاز ایران صورت گرفت. واکنش‌های بین‌المللی • اتحادیه اروپا 180 شرکت تجاری و شخص ایرانی را مشمول تحریم‌های جدید بخش ترابری و انرژی کرد. شرکت‌هایی در این خصوص به فهرست تحریم‌شدگان پرونده اتمی ایران پیوستند که با شرکت‌های کشتی‌رانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ارتباط دارند. با این وجود اتحادیه اروپا از طرح پیشنهادی فرانسه و ایتالیا در خصوص تحریم کامل واردات نفت ایران و حمایت بریتانیا، آلمان و هلند از آن، حمایت نکرد و آن را منتفی دانست. • بریتانیا به دلیل فشار به ایران و ممانعت از دست‌یابی احتمالی ایران به تسلیحات هسته‌ای و توسعه احتمالی برنامه اتمی نظامی‌اش کلیه تبادلات مالی خود را با همه بانک‌های ایران از جمله بانک مرکزی ایران به طور کامل قطع کرده‌است.• ایالات متحده آمریکا تاکنون تحریم صنعت پتروشیمی ایران را قطعی اعلام کرده‌‌است. ایالات متحده آمریکا بارها از تحریم «هدفمند» و «حساب شده» بانک مرکزی ایران حمایت کرده اما تاکنون به طور رسمی آن را تحریم نکرده‌است. ایالات متحده آمریکا ایران را در رده فهرست بزرگ‌ترین کشورهای فعال در زمینه پولشویی بین‌المللی قرار داده‌است. کنگره آمریکا تلاش گسترده‌ای را برای جلب موافقت بین‌المللی (خصوصاً چین و روسیه) در جهت تصویب قطعنامه‌ای جدید علیه ایران که حاوی تحریم‌های گسترده‌تر بین‌المللی می‌باشد آغاز کرده‌است. سنای آمریکا در جهت افزایش فشار و تحریم‌های بیش‌تر بر ایران، برای اولین بار، متمی را در چارچوب لایحه بودجه نظامی ایالات متحده آمریکا با هدف تحریم بانک مرکزی ایران و خریداران نفت این کشور، در 30 نوامبر 2011 به تصویب رساند. این مصوبه در صورت تصویب طرح مشابه‌ای از سوی مجلس نمایندگان و امضا رئیس جمهور ایالات متحده به قانونی لازم‌الاجرا تبدیل می‌شود. • کانادا از تحریم اقتصادی ایران حمایت کرد و صادرات تجهیزات مربوط به پتروشیمی و صنایع نفت و گاز ایران را ممنوع کرد.• فرانسه از محدودیت‌های جدید علیه نظام بانکی و صنایع انرژی ایران اسقبال کرد و از اروپا، ژاپن، کانادا و ایالات متحده آمریکا خواست که دارایی‌های بانک مرکزی ایران را مسدود و معاملات نفتی با ایران را قطع کنند. سایر تحریم‌ها • رییس کشتیرانی بنیاد از بزرگترین شرکت‌های کشتیرانی در ایران گفت که اکثر کشتی‌ها ایرانی بدلیل تحریم‌ها بدون پرچم ایران و با استفاده از پرچم سایر کشورها تردد می‌کنند. صنعت خودرو سازی ایران از نگاه مجله Fortune مجله Fortune گزارش مفصلی در خصوص رشد صنعت خودرو ایران منتشر كرده است كه خالی از لطف نیست آن را بخوانیم و به ایران و ایرانی افتخار كنیم.در اوایل سال جاری با جدی تر شدن بحث و مناظره ها بین تهران و واشنگتن و افزایش تهدید های امریكا علیه ایران، دو شركت خودرو سازی بزرگ آن یعنی ایران خودرو و سایپا كاری انجام دادند كه حتی در ذهن شركت های بزرگی چون تویوتا، فورد و یا حتی “بی.ام.و” نیز خطور نكرده بود، آنها تصمیم گرفتند خود را برای شرایط بسیار بد و یا حتی زمان جنگ آماده و مهیا سازند.دو شركت خودروسازی دولتی و مرتبط با ارتش ایران برای خود سه سناریو در نظر گرفتند. براساس این گزارش، هادی ملكان مدیر توسعه بازرگانی سایپا، می گوید: ما سه شرایط سبز، زرد و قرمز داریم و برای هر كدام از آنها نیز برنامه های خاصی در نظر گرفته ایم. این تصمیمات با 100 نفر از برجسته ترین مدیران در میان گذاشته شده است تا آنها نیز بدانند در هر زمان چه باید بكنند. شرایط سبز زمانی است كه روابط ایران و امریكا به حالت عادی در بیاید و ایران به بازار كالاها و خدمات مالی بزرگترین اقتصاد دنیا دسترسی پیدا كند و دیگر كسی به فكر تحریم ایران و شركت های آن نباشد، ملكان این شرایط را بسیار عالی توصیف می كند و آن را بهترین راه برای ورود به بازار خودروی آمریكا می داند. شرایط زرد به شرایطی گفته می شود كه وضع به همین صورت باقی بماند و روابط دو جانبه ای بین ایران و آمریكا در بین نباشد و آمریكا نیز برای شركت های ایرانی محدودیت هایی ایجاد كند.اما شرایط قرمز برای موارد بحرانی از جمله جنگ می باشد كه ممكن است در آن زمان آمریكا به ایران حمله ی نظامی انجام دهد.ملكان در این خصوص می افزاید: در این زمان تولید خودروهای سنگین ما افزایش پیدا می كند كه بیشتر خودروهای نظامی و ارتشی خواهد بود، ما به كار خود ادامه می دهیم هر چند ممكن است برخی از خطوط تولید به دلیل كاهش مشتری بسته شود. شرایط برای شركت ایران خودرو نیز تقریبا به همین صورت است. ایران خودرو بزرگترین و قدیمی ترین شركت خودروسازی ایران است و بیشتر با نام پیكان آن را می شناسند و باقی مانده ی شركت هیلمن می باشد كه در سال 1960 در ایران برپا شد.بنابراین گزارش، علیرضا میرزایی معاون 37 ساله صادرات ایران خودرو كه در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است، در این مورد بیان می كند: ما فرزندان جنگیم و همیشه در بدترین شرایط نیز راه هایی داریم و برای بدترین شرایط خود را آماده كرده ایم.هر چند میرزایی و ملكان در خصوص بدترین شرایط صحبت كردند، اما هر دو با امید به آینده می نگریستند، به طوری كه ملكان اظهار می كند: هر چند ممكن است وقوع جنگ برای مدتی كوتاه شرایط را نامساعد كند اما بار دیگر شرایط به حالت عادی باز خواهد گشت. میرزایی نیز تصریح می كند: ما می توانیم با شركت های اروپایی كار كنیم حتی با آمریكایی ها. تجارت تجارت است و آنها نیز دوست ندارند بازار پر سود ایران را از دست بدهند. گذشته ها گذشته است و من معتقدم ظرف پنج تا شش سال آینده،‌ ما می توانیم حتی خودروهای شورولت را در ایران تولید كنیم. براساس این گزارش، كشور ایران با جمعیت 70 میلیونی خود به شدت تشنه خودرو است و پس از نفت، صنعت خودرو با استخدام 150 هزار نفر چهار درصد از تولید ناخالص ملی این كشور را تامین می كند و هر سال نیز یك میلیون خودروی جدید وارد بازار می شود. ایران هم اكنون بزرگترین تولید كننده خودرو در خاورمیانه و آسیای مركزی است.جاناتان پاسكیت از متخصصان صنعت خودرو موسسه J.D. Power Automotive Forecasting، می گوید: در ایران با ارقام پایین سر و كار نداریم، جمعیت بسیار بالا است و افراد زیر 40 سال، با جیب های پر پول، در انتظار خرید خودرو مانند دوستان و آشنایان خود هستند.سال ها پیش بازار خودروی ایران فقط در دست آمریكایی ها بود، شركت های فورد و جنرال موتورز خودروهای شورولت نوآ، بیوك و كادیلاك در ایران تولید می كردند اما پس از انقلاب و در سال 1981 بعد از اشغال سفارت آمریكا در ایران این تولیدات و واردات به پایان رسید.هم اكنون تنها خودروهای امریكایی كه در ترافیك شدید تهران به چشم می خورند شورولت های دهه 70 و 60 هستند كه بیشتر توسط سالخوردگان هدایت می شوند.انقلاب اسلامی و بعد از آن تحریم های آمریكا ضربه سختی به صنعت خودروسازی ایران وارد آورد و بعد از ملی شدن صنعت خودرو، بسیاری از شركت های خودروسازی جهان به دلیل ترس از دست دادن بازار پر سود تر آمریكا از بازار ایران چشم پوشی كردند. به همین دلیل كارخانه ها قدیمی شدند و قطعات معمولا از طریق یك كشور ثالث وارد و محصول تولیدی بسیار گران تمام می شد.بسیاری از مهندسان گله می كردند كه خطوط تولید هر روز با مشكل مواجه است و بسیاری از دردسرهای دیگر روز به روز با صنعت خودروی ایران گره خورده بود، بهترین نماد این مشكلات نیز خودروی پیكان است كه از سوی مردم ایران هم یك نماد ملی و هم یك جوك ملی است. این خودرو 40 سال تولید شد و هنوز هم در خیابان های تهران به شدت حضور دارد بطوریكه از هر سه خودرو یكی پیكان است. این خودرو به شدت هوا را آلوده می كرد، سیستم كولر نداشت و مصرف سوخت بسیار زیادی داشت، هر چند این موضوع آخری در كشوری كه قیمت هر لیتر بنزین آن فقط 10 سنت و یك سوم قیمت همان مقدار آب است زیاد مهم نبود! شركت ایران خودرو بالاخره سال گذشته با توجیه این كه پیكان استانداردهای آلودگی هوا را پاس نمی كند تولید این خودرو را متوقف كرد، البته توقف تولید پر فروش ترین خودروی ایران زیاد آسان نبود زیرا با سنگ اندازی های ایران خودرو برای توقف تولید این خودرو، اسحاق جهانگیری وزیر وقت صنایع و معادن شخصا با حضور در این شركت، تولید پیكان را متوقف كرد. میرزایی در این باره می گوید: پیكان خیلی بیشتر از عمر خود تولید شد و این به دلیل آن بود كه امریكا به ما اجازه ی تجارت با خود را نداده بود. بر خلاف جنگ سرد بین ایران و امریكا، گاه به گاه نیز خبرهایی از اعلام تمایل برای همكاری بین ایران و آمریكا در زمینه خودرو به گوش خورده است.بنابراین گزارش حسن مومنی مدیر برنامه ریزی استراتژیك سایپا، می گوید: در اواخر دهه 90 میلادی با شركت كرایسلر مذاكراتی در مورد همكاری داشتیم. كرایسلر در آن زمان قصد داشت خودروی Plymouth Acclaim خود را در ایران عرضه كند و حتی این خودرو برای شرایط آب و هوایی ایران تست شد، مذاكرات تا حد مطلوبی پیش رفته بودد هر چند كه دولت های آمریكا و ایران با یكدیگر روابط حسنه ای نداشتند. وی در خصوص یكی دیگر از تیم مذاكره كننده آن زمان سایپا كه مسئولان اصرار داشتتند نامش فاش نشود، بیان كرد: مذاكره با شاخه كانادایی كرایسلر آغاز شده بود كه گاها در استانبول و دوبی با نمایندگان كرایسلر دیدار و گفت و گو می كردیم و حتی در مورد قیمت و جزئیات تولید نیز به توافق رسیده بودیم اما پس از آن كه جورج بوش ایران، كره شمالی و عراق را از محورهای شرارت خواند، این مذاكرات نیز متوقف شدند. هر چند كه هم اكنون كرایسلر هر گونه مذاكره با ایران را كتمان می كند، سخنگوی این شركت می گوید: تا كنون هیچ مذاكره ای ما و یا شاخه ای از شركت كرایسلر با ایرانی ها نداشته است. سخنگوی خزانه داری آمریكا نیز می افزاید: صحبت و یا مذاكره با ایرانی ها نیازی به اجازه ندارد اما چنانچه كار به انعقاد قرار داد بكشد، باید این موضوع به تایید مقامات دولتی برسد. هم اكنون برخی اتفاقات رخ داده كه بحث تحریم علیه ایران را تقریبا بی اثر كرده است به طوریكه در حال حاضر شركت مزدای ژاپن كه یك سوم آن متعلق به فورد امریكاست با شركت خصوصی “بهمن” در ایران قرارداد دارد و مزدا 323 در این كشور تولید می شود. شركت دایملر كرایسلر نیز به تازگی مجوز تولید خودرو های بنز كلاس E خود را در ایران صادر كرده است. كارخانه های قدیمی تولید خودروبا توجه به استانداردهای جهانی، شركت های خودرو سازی ایران هم اكنون كهنه و فرسوده اند و فناوری آن ها به پیش از سال 1970 باز می گردد، با این وجود 25 هزار كارمند شركت ایران خودرو در مكانی نزدیك به شركت سایپا به تولید خودروی جایگزین پیكان، یعنی سمند و سایر مدل های پژو می پردازند. این كارخانه برای خود شهری است با ساختمان ها، ایستگاه قطار و اداره پست مجزایی كه برای جوابگویی به نیازهای آن ساخته شده است، بر روی دیوارهای داخلی این شركت پیغام های اسلامی مبنی بر این كه مسلمان خوب، با قدرت و دقت كار می كند نیز به چشم می خورد.به تازگی تولید در دو شركت سایپا و ایران خودرو به سه شیفت كاری افزایش یافته است و به جز در ایام تعطیلات دینی و روز وفات امام خمینی (ره) در چهار ژوئن، این كارخانه ها با 95 درصد ظرفیت در حال كار هستند.بحث توزیع خودرو نیز در ایران قابل توجه است، در شركت كرمان خودرو كه با فولكس واگن و شركت چری چین همكاری می كند مشتریان باید برای دریافت خودروهایشان یك ماه در انتظار باشند. بهرام شریعت قائم مقام گروه كرمان خودرو، در این باره می گوید: وضع كرمان خودرو بسیار بهتر از سایپاست كه تحویل خودرو آن گاه دو سال به طول می انجامید. مومنی از سایپا تصریح می كند: بسیاری از شركت های خارجی به دلیل ترس از امریكا به صورت بلند مدت وارد بازار ایران نمی شوند و همین امر برای آنها بسیار دردآور است كه بازار ایران را از دست بدهند. ورود غول های خارجی به ایران با افزایش نقدینگی جامعه ایرانی و افزایش سرسام آور قیمت های نفت در سال های اخیر، غول های صنعت خودروسازی دنیا چون پژو– سیتروئن، رنو، كیا، هیوندای و فیات با شركت های ایران خودرو، سایپا و سایر شركت های خصوصی در ایران همكاری می كنند و معمولا برای عدم سرمایه گذاری مستقیم در این كشور و پاسخ دادن به واشنگتن، فقط به ارائه لیسانس تولید خودرو اكتفا می كنند. هر چند برخی از شركت های كره ای و اروپایی در حال كار بر روی بازار ایران و در حال در دست گرفتن بازار هستند.با وجود این كه فروش و تولید خودرو در ایران هر ساله با ارقام 30 و 40 درصد در حال رشد است، بازهم شركت های خارجی برای ورود به بازار ایران با احتیاط گام بر می دارند. سمند خودروی ملی ایران بر پایه پلت فورم پژو 405 ساخته شده است و از ابتدای تولید تا كنون 300 هزار دستگاه از آن به فروش رسیده است. پژو نیز تعدادی از متخصصان خود را برای بازدید از خطوط و ارائه كمك های فنی به ایران فرستاده است و مومنی نیز از رشد فروش خودروی زانتیای شركت PSA خبر می دهد.هر چند با وجود اعلام خبر گسترش روابط ایران با خودرو سازان فرانسوی، مدیر روابط عمومی پژو – سیتروئن در این باره می گوید: ما هیچ گونه وابستگی عمیقی به بازار ایران چه از نظر صنعتی و چه از نظر بازرگانی نداریم.مومنی نیز اظهار می كند: خودروسازان ایرانی در حال تلاش برای قطع وابستگی به شركت های خارجی هستند و در پی سوبسیدهای فراوان دولت و نرخ بالای تعرفه واردات خودرو، شركت های داخلی به خوبی رشد كرده اند. این گزارش می افزاید: سود ایران خودرو در سال 2004 به 405 میلیون دلار رسید و حتی برای خرید شركت روور انگلیس نیز اعلام آمادگی كرده بود و این شركت هم اكنون در حال برنامه ریزی برای صادرات محصولات خود به بازار كشورهای ونزوئلا، بلاروس، هند و چین است. معاون صادرات ایران خودرو در پایان این گزارش با ابراز تاسف از برخی اشتباهات، خاطرنشان می كند: در سال 1970 كره ای ها كشور ایران را به عنوان مدل خود در صنعت خودروسازی هدف قرار دادند در حالی كه هم اكنون ما در حال پیروی از آنها هستیم، چنانچه ما(ایران) چنین مشكلاتی با امریكا نداشتیم هم اكنون حداقل صنعت خودروسازی ما در حد كشور كره بود. صنعت خودرو و تأثیر محیط رقابتی شرکت¬ها با استفاده از شناسایی نیروهای رقابتی، با پورتر فرصت¬ها و تهدیدات محیط رقابتی آشنا شده و با بررسی سیستماتیک فعالیت¬های اولیه و ثانویه زنجیره ارزش، نقاط قوت و ضعف سازمان را شناسایی و اقدام به تدوین استراتژی می¬کنند.شرکت¬ها با استفاده از شناسایی نیروهای رقابتی، با پورتر فرصت¬ها و تهدیدات محیط رقابتی آشنا شده و با بررسی سیستماتیک فعالیت¬های اولیه و ثانویه زنجیره ارزش، نقاط قوت و ضعف سازمان را شناسایی و اقدام به تدوین استراتژی می¬کنند. در این مقاله، سعی شده است تا با استفاده از تجزیه‌وتحلیل نیروهای اثرگذار رقابتی در صنعت خودرو، بررسی شود.الف) تهدید کالا و خدمات جایگزیندر صنعت خودروسازی، شرکت¬ها با تولیدکنندگان محصولات جایگزین نظیر صنعت حمل¬ونقل ریلی، هوایی و در سطح بین¬المللی با صنعت دریایی به‌منظور ارائه خدمات به مسافران و حمل¬ونقل کالا، در رقابت هستند.اگر قیمت نسبی خدمات حمل¬ونقل کالا و مسافر و هزینه¬های استفاده از این خدمات با استفاده از محصولات جایگزین کاهش یابد، بر فشارهای ناشی از رقابت افزوده می¬شود. بنابراین با بررسی مزایا و معایب شبکه¬های ریلی و هوایی، شدت رقابت آنها با صنعت خودرو در ارائه خدمات به مشتریان بررسی می-شود. در کنار شبکه حمل¬ونقل جاده¬ای کالا و مسافران درواقع شبکه حمل¬ونقل ریلی و هوایی و در سطح جهانی حمل¬ونقل دریایی نیز وجوددارد.درواقع قطار و هواپیما از جمله کالاهای جایگزین در ارائه خدمات هستند که صنعت خودرو با آن مواجه است. حمل¬ونقل کالا و مسافران توسط شبکه ریلی و هوایی، می¬تواند جایگزینی برای استفاده از محصولات ایران-خودرو دیزل، سایپا باشد چون قصد هر دو ارائه خدمت به مسافران یا جابه¬جایی کالا و خدمات است. به¬طورکلی، خدمات حمل¬ونقل در جابه¬جایی کالا، به-عنوان عامل کار و حمل¬ونقل مصرف¬کنندگان و عرضه-کنندگان به بازارها مورد استفاده قرار می¬گیرند. مزایا و معایب هر یک از شبکه¬های یاد شده عبارتند از:1) حمل¬ونقل هواییصرفه‌جویی در وقت از مزایای بارز استفاده از هواپیماهای باربری و مسافربری است، اما اطمینان به آن به‌دلیل سقوط¬های مکرر هواپیما در ایران و تاثیر منفی بر ادراک مسافران، کمتر از وسایل نقلیه جاده¬ای و ریلی بوده و هزینه¬های استفاده از آن نیز بالا است. به‌همین‌دلیل، اکثر کسانی که از سطح درامد متوسط یا بالایی برخوردارند از این شبکه برای حمل¬نقل استفاده می¬کنند. باتوجه به‌اینکه در کشور ما محدودیت خطوط هوایی و هزینه بالا وجود دارد و چون درامد قابل تصرف اکثر مردم، متوسط روبه پایین است، قادر به استفاده از امکانات این شبکه نبوده و بیشتر از شبکه ریلی و جاده¬ای استفاده می¬کنند.2) حمل¬ونقل ریلیاستفاده از این شبکه ارتباطی، دارای مزیت¬هایی است که حمل¬ونقل کالا و مسافران را به سوی خود جذب کرده است. طبعا این مزایا باعث افزایش استفاده از این شبکه حمل¬ونقل شده و تهدیداتی را متوجه اتوبوس¬های بین شهری و کامیون¬ها کرده است. سودآوری تعاونی¬ها و صاحبان اتوبوس¬های بین شهری، بستگی به‌میزان استقبال مسافران از این شبکه ارتباطی دارد. اگر مسافران به‌سوی قطارهای بین شهری جذب شوند، باعث می¬شود که تعداد مسافران تعاونی¬ها کاهش یافته و این روند نزولی باعث کاهش سودآوری تعاونی¬ها شده و سرانجام خرید این اتوبوس¬ها کاهش یافته و سودآوری سازندگان تحت تأثیر قرار می‌گیرد. قطارهای باربری نیز که به حمل¬ونقل کالا مبادرت می¬ورزند، تهدیداتی را متوجه دارندگان کامیون و کامیونت¬ها کرده است و سودآوری آنها را به‌مخاطره می¬اندازند. از جمله مزیت¬های راه¬آهن ، ایمنی آن است. ایمنی در حمل¬ونقل ریلی بیشتر از دیگر وسایل نقلیه بوده و هزینه بهره-برداری از آن نیز مناسب است.در مقایسه با اشغال سطح زمین مساوی، راه¬آهن 3 تا 5 برابر بیشتر از حمل¬ونقل زمینی کارایی دارد، مصرف انرژی این وسیله کمتر از دیگر موارد بوده، با محیط‌زیست سازگاری بیشتری دارد و آلودگی کمتری ایجاد می¬کند. تهدیدات استفاده از قطار برای سازندگان اتوبوس¬های بین شهری، کامیون و کامیونت، جدی¬تر از هواپیماست. از آنجا که قیمت حمل‌ونقل ریلی رقابتی بوده و امکان استفاده از فضای آزاد و امکانات رفاهی بیشتری وجود دارد. همچنین تنوع در ارائه خدمات قطارهای مسافربری می¬توانند پاسخگوی نیازهای متنوع مشتریان با هر درامدی باشند. استفاده از هواپیما نیز به‌دلیل گران‌بودن و عدم اطمینان از امنیت جانی، کمتر است. از سوی دیگر، دسترسی به راه¬آهن در همه‌جا امکان¬پذیر نیست و خطوط ریلی محدود است. از خودرو نیز می¬توان در هر مکان دارای جاده شوسه یا آسفالت، استفاده کرد، به‌همین‌دلیل برای صنعت خودرو مزیتی خاص به‌شمار می¬آید. ادامه خواندن مقاله تاثير تحريم ها بر صنعت خودرو

نوشته مقاله تاثير تحريم ها بر صنعت خودرو اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ارزشيابي توصيفي چيست

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ارزشیابی توصیفی چیست ارزشیابی توصیفی، شکلی از ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که در آن معلم با مشارکت فعال و دانش آموز و اولیای ایشان با استفاده از ابزار های مختلف به جمع آوری اطلاعات در زمینه تلاش ها، پیشرفت ها و موفقیت های دانش آموزان می پردازد و با طبقه بندی تحلیل و تفسیر اطلاعات به آنها کمک می کند تا بهتر یاد بگیرند و مشکلات یادگیری خود را به کمک اولیا و معلمان برطرف کنند.هدف اصلی در ارزشیابی توصیفی بهبود شرایط یادگیری دانش آموزان با از بین بردن اضطراب های نامطلوب ناشی از برگزری امتحانات و بازخورد های عددی است. ویژگی های ارزشیابی توصیفی 1- در ارزشیابی توصیفی به جای دادن نمره به دانش آموز از عبارت های کیفی مثل تلاش خوبی داشته ای، با تلاش به موفقیت رسیده ای، برای موفقیت باید بیشتر تلاش کنی، با انجام تمرین بیشتر مشکل شما برطرف می شود و ; استفاده شود.2- ارزشیابی توصیفی به زمان خاص محدود نمی شود این ارزشیابی در کل جریان یادگیری، در فعالیت های خارج از کلاس و در محیط زندگی جریان دارد.3- تلاش و دشد کودکان همانند موفقیت آنان ارزشمند است و فقط به موفقیت ها امتیاز داده نمی شود بلکه، تلاش و پیشرفت نیز امتیاز دارد.4- همانگونه که یادگیری دانش آموزان در حوزه های مختلف و سطوح متفاوت است، سنجش و ارزشیابی آن نیز باید با استفاده از ابزار هایی باشد که بتواند این یادگیری ها را بسنجد. پوشه کار، آزمون ها، مشاهدات از جمله ابزارهایی است که در ارزشیابی توصیفی م ورد استفاده قرار می گیرد.5- در ارزشیابی توصیفی اصل بر ارتقای دانش آموزان به پایه های بالاتر است مگر در موارد بسیار نادر و زمانی که دانش آموزان دارای ناتوانایی های ذهنی باشند.6- کارنامه دانش آموزان علاوه بر عملکرد درسی، عملکرد اجتماعی و عاطفی و جسمانی-فیزیکی را منعکس می کند.ارزشیابی توصیفی با ویژگی های فوق راه کارهایی را برای برطرف کردن بخشی از مشکلات فراوری ارزشیابی تحصیلی ارایه داده است که در ادامه به آنها اشاره می شود. راه کارهای ارزشیابی توصیفی برای برطرف کردن مشکلات الف) مهم ترین هدف ارزشیابی توصیفی، ایجاد تغییر در دیدگاه ها و نگز های مسوولان، مدیران، آموزگاران و والدین نسبت به ارزشیابی تحصیلی است. زیرا اصلی ترین عامل ناکارآمدی روش های فعلی، نگاه نادرست به هدف های مستتر در هر یک از روشهاست که منجر به استفاده نادرست از آنها می شود. به عنوان مثال آزمون و آزمودن اگر با هدف شناخت تغییرات حاصل از یادگیری که بیانگر تلاش ها و فعالیت های معلم، دانش آموز و والیدن گرامی است به کار رود و از نتایج آن؛1- برای کمک به دانش آموزان در جهت تلاش بیشتر و فعالیت دقیق تر2- توسط معلم و والدین در جهت برنامه ریزی مناسب تر استفاده شود، این عمل نه تنها ناپسند نیست بلکه عین صواب است. ب) راهکار دیگری که پیش بینی شده، جایگزینی بازخوردهای کیفی و توصیفی به جای بازخوردهای نمره ای است. نمره برای دانش آموز فقط به عنوان علامتی است که برخی از رفتارهای خوشایند و یا ناخوشایند دوستان، معلمان، اولیا و دیگران را به دنبال دارد. اما تأثیری در شناخت نقاط قوت، ضعف، توانمندی ها و محدودیت ها ندارد. اما باز خورده ای کیفی به دانش آموزان انگیزه و تلاش بیشتر در یک فضا و شرایط آرام و برای معلم، توجه دقیق بر ابعاد یادگیری دانشآموزان و برای اولیا آگاهی از وضعیت تحصیلی و وظیفه و مسوولیتی که در قبال آن دارند، می دهد. نباید حذف نمره را از بازخوردهایی که به دانش آموز داده می شود با حذف ارزشیابی، یکسان تلقی کرد. ارزشیابی به صور ت دقیق تر، کامل تر، با ابزارهای مناسب تر با هدف یاری به دانش آموز و اولیا آنان در طول سال تحصیلی انجام می شود؛ اما نتیجه با کلمه، عبارت، جمله و ; اعلام می گردد. اگر یادتان باشد گفته شد از جمله مشکلات ارزشیابی فعلی کم توجهی به تمامی آموخته ها و یادگیری های دانش آموزان، مثلاً در زمینه علاقه، انگیزه، احساسات، نگرش ها، توانایی ها، مهارت ها، کارهای علمی و ; است. مواردی که به جرأت می توان گفت هدف اصلی و اساسی دوره ابتدایی رشد و شکوفایی آنهاست، که در ارزشیابی توصیفی برای هر یک از آنان ابزار و گروه، روش مشاهده و ابزاری تحت عنوان سیاهه رفتار در نظر گرفته شده است. بنابراین، معلم گرامی ضمن توجه به این بعد یعنی بعد اجتماعی، آن را با روش و ابزار درست ارزشیابی می‌کند و اطلاعات حاصله را بررسی، تجزیه و تحلیل کرده و از نتایج آن برای تصمیم گیری درخصوص تنظیم برنامه آموزشی خود و اطلاع به والدین برای فراهم کردن زمینه تلاش و فعالیت بیشتر همراه با انگیزه لازم، به کار می برد. ج) با توجه به اینکه برگزاری امتحانات در زمانی غیر از زمان آموزش و یادگیری انجام می شود، فاصله زمانی بین آموزش و ارزشیابی و امتحان، آن را به یک موضوع اضطراب آور و نگران کننده تبدیل کرده است. از طرف دیگر براساس نتایج یک یا چ ند امتحان در مورد آینده دانش آموز تصمیم گیری می شود و این امر باعث شده هم والدین و هم دانش آموزان و حتی معلمان دچار ترس و اضطراب شوند. برای رفع این مشکل در ارزشیابی توصیفی امتحان و آزمون به شکل مستقل و در زمان ویژه برای آن کار وجود ندارد. بلکه معلم در زمانی که مشغول آموزش و دانش آموز در حال یادگیری است، آزمون های مورد نظر اجرا شده و همزمانی ارزشیابی و آموزش و یادگیری ضمن حذف اضطراب ناشی از حضور در جلسات امتحانی، آن را به مرحله ای از یادگیری و جزء فرآیند یادگی ری تبدیل می کند. د) مشارکت و همکاری در هر کاری علاقه و تعهد افرا را به آن کار افزایش می دهد. از آنجایی که ارزشیابی تحصیلی در طرح ارزشیابی توصیفی یک فرصت یادگیری تلقی می شود و برای یادگیری و بهبود شرایط آن انجام می گیرد، مشارکت دانش آموز و وابدین در این موضوع در کنار معلم بسیار ارزشمند و حیاتی است. زیرا دانش آموز با بررسی روند تلاش خود از همان ابتدا مدیریت و فرایند های یادگیری خود را بتدریج بر عهده می گیرد و والدین نیز با مشارکت در امر ارزشیابی فرزندشان ضمن احساس وظیفه بیشتر، برنامه ریزی های آگاهانه تری برای بهبود وضعیت تحصیلی آنها انجام می دهند. ه- و بالاخره در ارزشیابی توصیفی تمام تلاش معلم، والدین و خود دانش آموز در طول سال صرف فرایند«ارزشیابی شناخت از وضعیت یادگیری – تلاش برای یادگیری بهتر – ارزشیابی شناخت بیشتر و دقیق‌تر – تلاش برای یادگیری بهتر» می شود و دانش آموزان فرصت جبران کاستی های احتمالی متراکم نشده و تا پایان توبت اول یا سال حفظ نمی شوند، بلکه هر زمان که شناسایی طرح، اصل بر ارتقاء دانش آموز به پایه بالاتر است و فقط معدود دانش آموزانی که مشکل جدی در توانمندی های عقلی و ; دارند بنابر اصل «هر دانش آموزی با توجه به تفاوت های فردی به زمان متفاوتی برای یادگیری نیاز دارند» تکرار پایه می نمایند. محاسن ارزشیابی توصیفی و ضعف های ارزشیاب ی فعلی در زیر آمده است: محاسن ارزشیابی توصیفی 1 شناخت عمیق تر و دقیق تر از دانش آموز 2 کاهش اضطراب نامطلوب و فعالیت های دانش آموز در کنار موفقیت 3 توجه به تلاش ها و فعالیت های دانش آموز در کنار موفقیت4 به خدمت گرفتن ارزشیابی برای آموزش و یادگیری بهتر5 مشارکت دانش آموز و والیدن در ارزشیابی6 حمایت از کودک و توجه به حقوق آن در کلا س و مدرسه 7 ایحاد فضای محبت و همدلی بین دانش آموزان8 شناسایی مشکلات یادگیری در زمان مناسب و تلاش برای رفع آن معایب ارزشیابی فعلی 1 محدود شدن به ارزشیابی از دانش آموز و اطلاعات2 اضطراب آور بودن نمره و امتحان 3 کم توجهی به تلاش ها و فعالیت ها و تأکید بیش از حد بر موفقیت 4 تفکیک یادگیری از ارزشیابی 5 ایجاد فضای رقابتی، البته ناسالم در بین دانش آموزان6 کم توجهی ابعاد عاطفی و مهارتی 7 کم توجهی به ویژگی های سنی، شرایط روحی کودک 8 عدم توجه به مشکلات یادگیری و توجه صرف یه نمرات پایانی وظایف معلم در ارزشیابی توصیفی1-تهیه و تدوین نقشه ارزشیابی تحصیلی-تربیتی متناسب با اهداف و انتظارات2- تهیه و تنظیم و ابزارهای مناسب برای سنجش و ارزشیابی مثل آزمون، پوشه کار، ثبت مشاهدات و ; 3- ارزشیابی دانش آموزان در زمان انجام فعالیت های یادگیری و ارایه نتیجه (ارایه بازخورد) به آنها برای آگاهی از وضعیت تلاش و پیشرفت خود،4- ثبت و نگهداری اطلاعات جمع آوری شده به وسیله ابزار های مختلف و تجزیه و تحیل آنها به منظور ارایه راهنمایی لازم به اولیا و دانش آموزان5- تعیین تکالیف مناسب با رعایت شرایط و ویژگی های سنی و بررسی آنها به منظور شناسایی میزان تلاش، پیشرفت و موفقیت دانش آموزان،6- برگزاری آزمون های مورد نیاز با رعالت این نکته که آزمون فقط برای جمع آوری اطلاعات است و جدای از فرآیند یاددهی-یادگیری دیده نشود و بدور از هر گونه شرایط اضطراب آور و نگران کننده باشد و از نتیجه آن فقط برای رفع موانع یادگیری و کمک به دانش آموز استفاده شود،7- تنظیم گزارش های مناسب برای والدین و ارایه آن به صورت حضوری یا مکتوب حداقل هر 2 ماه،8- تنظیم گزارش پیشرفت تحصیلی (کارنامه) در هر نوبت و ارایه اطلاعات دقیق در زمینه فعالیت و کوشش دانش آموزان برای والدین،9- تصمیم گیری در موزد ادتقا با تکرار پایه در صورت عدم کسب شرایط لازم (با توجه به تمام تلاش هایی که معلم، والدین و دانش آموز انجان داده اند). وظایف دانش آموزان در ارزشیابی توصیفیمشارکت دانش آموزان در ارزشیابی تحصیلی و آگاهی از پیشرفت کار و تلاش برای آنها جذاب و انگیزشی است. خود ارزیابی براساس مشاهده عملکرد در فعالیت های ثبت شده بر ویژه پوشه کار به دانش آموز فرصت گران بهایی را می دهد تا آگاهانه تر تلاش و کوشش نماید. برخی از وظایف و مسوولیت های دانش آموزان عزیز در اجرای ارزشیابی توصیفی اشاره می شود.1- همکاری با معلم در تشکیل پوشه کار ( در این وشه نمونه هایی از کارهای بچه های قرار داده نی شود تا بچه ها با مراجعه به آن از میزان تلاش، پیشرفت و موفقیت های خود آگاه شوند.)2- انجام تکالیفی که معلم در کلاس و یا خارج از کلاس، متناسب با اهداف درس و توانایی دانش آموزان، تعیین می کند.3- تلاش برای جبران ضعف های احتمالی با همکاری والدین،4- ابراز توانمندی ها، مهارت ها و عملکرد خود در موقعیت هایی که معلم برای او در نظر می گیرد،5- حفظ و نگهداری پوشه کار، تمام این کار ها برای این است که :دانش آموزان گرامی، این آینده سازان عزیز، با کمال آرامش و با برخورداری از شرایط و فرصت های مناسب با اشتیاق فراوان و امید به آینده در سایه قوانین مترقی نظام مقدس جمهوری اسلامی درخصوص حقوق کودک و وظایف و کارکردهای آموزش و پرورش، بتواند لذت آموختن را به همراه تعمیق آن معارف بچسبد و آمادگی خود را برای موفقیت در مراحل مختلف زندگی رشد دهند. ارزشیابی پیشرفت تحصیلی یکی از عناصر مهم و اساسی برنامه های درسی و نظام های آموزش و پرورش جهان محسوب می شود. لذا با عنایت به اهمیت این عنصر در روند فعالیت یاددهی- یادگیری، ارائه شیوه نوین در این زمینه و ارتقا سطح دانش معلمان و سایر دست اندرکاران تعلیم و تربیت، ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. از طرفی رویکرد یکسان موجود برای ارزشیابی تحصیلی از سال 1303 تاکنون، به صورت امتحان کتبی- شفاهی نمود پیدا کرده و در این رابطه ملاک ثابت (20-0) همواره پایدار بوده است. در اکثر کشورهای جهان نیز، توجه به ابعاد شخصیت فراگیر ذهن علمای تعلیم و تربیت را به استفاده از شیوه های نوین ارزشیابی سوق داده است و تجارب موفقی در این زمینه موجود می باشد. امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموز به دیده حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت ها، تواناییها و دانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد. برخلاف ارزشیابی کمی که با داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سر و کار دارد و از قضاوت برخوردار است. باید دانست که کیفیت این امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و براساس تلاش و فعالیت فرد انجام می گیرد. ارزشیابی توصیفی را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در واقع ارزشیابی توصیفی به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از دانش آموز به عمل آورده ایم می پردازد. ارزشیابی تحصیلی، فعالیتی است که معلم، در جریان تدریس خود انجام می دهد. این فعالیت، شامل جمع آوری اطلاعات و داوری درباره وضعیت یادگیری و پیشرفت دانش آموز است. جمع آوری این اطلاعات از طریق شیوه های مختلف صورت می پذیرد و نیازمند کسب مهارت و دانش کافی در این زمینه است. معلم باید با استفاده از نتایج حاصل از سنجش و ملاحظه اهداف و انتظارات آموزشی درباره وضعیت فرد، داوری کرده، ضعفها و قوتهای دانش آموز را مشخص کند و برای بهبود فعالیتهای یادگیری به او توصیه هایی را ارائه دهد . این طرح، الگویی کیفی است که تلاش می کند برخلاف الگوهای رایج ارزشیابی، به جای کمی نگری از طریق توجه به معیارهای برنامه درسی و آموزشی به عمق و کیفیت یادگیری دانش آموزان توجه کند و توصیفی از وضعیت آنها ارائه دهد و ارزشیابی را در خدمت آموزش و یادگیری قرار دهد.1- توجه به تنوع و تغییر مقیاس سنجش2- توجه به یادگیری دانش آموز3- توجه به تنوع و تغییر ابزارهای ارزشیابی 4- توجه به انتظارات برنامه درسی 5- توجه به اهمیت سازگاری اجتماعی در کنار پیشرفت تحصیلی 6- توجه به اهمیت بهداشتی روانی در فرآیند یاددهی- یادگیری7- توجه به حیطه های مختلف یادگیریاین طرح ( ارزشیابی توصیفی ) با مدنظر قرار دادن ویژگیهای فوق، همراه با ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی تحصیلی تهیه شد. این تغییرات عبارتنداز: الف- تغییر مقیاس فاصله ای (20-0) به مقیاس ترتیبی (در حد انتظار- نزدیک به انتظار- نیازمند به تلاش بیشتر)ب- تغییر تأکید از ارزشیابی پایانی به ارزشیابی تکوینیج- تنوع بخشی به ابزارهای جمع آوری اطلاعاتد- تغییر در ساختار کارنامه ه- تغییر در مرجع تصمیم گیرند درباره ارتقاء دانش آموزانو- توجه همه جانبه به تمامی جنبه های رشد ادامه خواندن مقاله ارزشيابي توصيفي چيست

نوشته مقاله ارزشيابي توصيفي چيست اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تعليم و تربيت در سيره نبوي

$
0
0
 nx دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تعلیم و تربیت در سیره نبوی مقدمه تربیت در لغت مصدر «ربی یربی» از ماده «ربو» به معنای پرورانیدن، رشد دادن، بالا بردن و به فعلیت رساندن نیروهای بالقوه می باشد. اما در اصطلاح تعاریف متعددی برای آن ارایه شده است. فلاسفه گویند تربیت عبارت است از پرورش دادن قوای روحی و جسمی برای رسیدن به کمال مطلوب. علمای علم اخلاق تربیت را ایجاد صفات پسندیده و ملکات فاضله می دانند. از منظر روان شناسان، تربیت مراقبت سالم از حیات در حال رشد، ایجاد تغییر در خلق به منظور درک مسایل و زمینه سازی جهت استقلال فکری است. تربیت در نگاه جامعه شناسان عبارت از انتقال سنن و آداب و رسوم و مهارت و فرهنگ جامعه به اعضای جوان تر، به منظور پروراندن عضوی مفید برای جامعه می باشد. این تعاریف اگرچه متعددند اما همگی در یک نتیجه توافق دارند که تربیت فرآیند کمک به متربی در راه شکوفایی خودش می باشد که آگاهانه و با هدف و نقشه اندیشیده صورت می گیرد. تربیت دینی و اسلامی از نظر اسلام تربیت عبارت از هدایت و اداره جریان ارتقایی و تکاملی بشر، و زمینه سازی جهت رشد و تکامل همه جانبه است. از مکتب اسلام، کار اصلی مربی آن است که با توجه به استعدادهای فطری و ظرفیت های بالقوه متربی، زمینه را برای پرورش بنیادهای فکری و اخلاقی، هماهنگ با فطرت، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی فراهم آورد. بنابراین حصول چنین امری نمی تواند دفعی باشد و کاری است بس مستمر و بی پایان که تا آخرین لحظه حیات متربی مورد نیاز است. مربیان و دست اندرکاران تربیت وظیفه دارند تا ضمن شناساندن حقایق و واقعیتهای جهان هستی، انسان ها را نسبت به گستره وجودی خود و فلسفه و هدف آفرینش آگاهی داده و در آنها نسبت به دستیابی به سعادت ابدی و لذت های پایدار و حقیقی، ایجاد همنوایی و سازگاری نمایند. بنابراین تربیت اسلامی ایجاد سازگاری اندیشیده و هدفمند در جهت رشد و ترقی انسان براساس ملاکهایی چون عقل، فطرت و وحی است. با توجه به این ملاکها، در نگرش اسلامی سازگاری و همنوایی بی قید و شرط با اکثریت جامعه و تسلیم شدن در برابر خواسته های محیط، پذیرفته نیست. این سخن «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» در سیستم تربیتی اسلام وجود ندارد. در نظام اسلامی ملاکهای تربیت ارتباطی به تعداد افراد انجام دهنده آن ندارد. مسلمان باید مراقب باشد که رنگ محیط را نگیرد. چرا که خداوند به او رنگ زده است. «صبغه الله و من احسن من الله صبغه؛ خدا به مسلمان رنگ زده و چه کسی بهتر از خدا رنگ می زنند.» رنگ و روی مسلمان را خدا مشخص کرده است. انسانی که خداوند به او رنگ می زند تمام وجود و رفتار و کردارش اعم از عبادت، معاشرت، تعلیم و تربیت و; همه و همه رنگ اسلام را دارد. لذا برپایه احساس مسئولیت اجتماعی خود می کوشد تا به اجتماع هم، رنگ الهی و اسلامی بزند. در یک اجتماع ناسالم که اکثریت جامعه مسیری غلط را می پیمایند و انجام عملی پلید جامعه را فراگرفته است، وظیفه یک مسلمان، معاشرت با صالحان و پرهیز از همراهی با اهل فسق و فجور و همرنگی با آنان است. علاوه بر این در چنین مواردی، دستور اسلام اعلام مخالفت و قیام علیه وضع نابسامان و رفتارهای نابهنجار جامعه است. اگر انحراف سراسر جامعه را فراگیرد و تنها یک یا دونفر هدف الهی را تشخیص دادند، نباید تسلیم جو فکری حاکم بر جامعه شوند و پایبند بر اصول و ملاکهای فکری ناصحیح، می بایست در اصلاح جامعه بکوشند. قرآن می فرماید: «قل انّما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی ; . بگو شما را موعظه می کنم که برای خدا قیام کنید دونفری یا به تنهایی;» ابراهیم خلیل(علیه السلام) به تنهایی در مقابل جریانات زمان خود ایستاد. موسی و هارون(علیهما السلام) دونفری در برابر فساد فرعون قیام کردند و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) یك تنه در برابر جاهلیت حاکم بر زمانه به پاخاست. از شاخصه های دیگر تربیت اسلامی قابلیت اجرا و همگون بودن آن با بنیادهای فطری و نیازهای واقعی انسان است و انسانها به طور طبیعی و فطری آن را می پذیرند. برنامه های خشک و غیرقابل انعطاف که مخالف با ساختار خلقت و پذیرش آن خارج از توان و طاقت انسان است در الگوی تدوین شده تربیت اسلامی وجود ندارد. مجموعه برنامه های نظام تربیتی اسلام در جهت رشد آگاهانه انسان ها طراحی شده که منافاتی با اختیار و انتصاب آزادانه افراد ندارد. عناصر سه گانه تربیت اسلامی متولیان تربیت دینی و اسلامی اعم از والدین و دیگر مربیان باید سه عنصر اساسی را در نظر داشته باشند که تربیت دینی بدون این تحقق پذیر نیست. این سه عنصر عبارتند از: آگاهی، ایمان و عمل. 1 آگاهی از شرایط مهم کسانی که در امر تربیت دینی مسئولیت دارند آگاهی نسبت به مکتب و شناخت محتوای تربیت، آگاهی نسبت به فرد مورد تربیت و نیز شناخت جریانات زمان و فرهنگ است. الف) آگاهی از مکتب و شناخت محتوای تربیت تربیت فرآیندی اندیشیده، هدفدار و جهت دار است. بنابراین علم به اصول و قواعد تربیت اسلامی و شناخت گزاره های دینی ضروری است. با بی خبری و عدم آگاهی و آشنایی به مسایل تربیتی، راه و رسم و هدف تربیت نمی توان چنین مسئولیت سنگینی را به عهده گرفت. لازم است مربیان نخست آشنایی کامل با احکام و معارف دینی پیدا کنند تا در نتیجه آموزش های غلط، موجبات انحراف فکری و برداشت های نادرست کودکان را فراهم نیاورند. ب) شناخت متربی تفاوت های فردی متربیان باید در امر تربیت مورد توجه قرار گیرد و برنامه های تربیتی متناسب با استعداد و میزان درک و فهم، گروه سنی، جنسیت و سطح نیاز متربی اعمال شود. هرکس خصوصیات منحصر به فردی دارد که باید به آن توجه شود. رعایت این تفاوت که به ویژه در دوران کودکی در تربیت کودک نقش اساسی دارد. ج) زمان آگاهی مسأله تربیت از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در شرایط زمانی مختلف متفاوت می گردد. عدم توجه به شرائط زمانی و جریانات زمان و فرهنگ جامعه از آسیب های تربیت دینی است که روند تربیت را با مشکل مواجه می کند. در مرحله اول نیاز به یک ارزیابی دقیق از خود و اجتماع و فرهنگ جامعه احساس می شود تا معلوم شود ارزشها در جامعه کدامند جنبه های مثبت و منفی آن با ملاکهای علمی و عقلی سنجیده شود و میزان مطابقت آن با مبانی و ارزش های اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد تا در صورت عدم مطابقت، برنامه های تربیتی به گونه ای طراحی شوند که کودک را برای ورود به اجتماع و قرار گرفتن در شرایط نامساعد جامعه آماده کند و اموری را که در آینده بدان احتیاج دارد به وی آموزش داده شود. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «اولی الاشیاء ان یتعلمها الاحداث الاشیاء التی اذا طاروا کباراً احتاجوا الیها.» مهمترین چیزهایی که لازم است به فرزندان آموخته شود اموری است که هنگام بزرگسالی مورد نیازشان باشد که مهمترین آنها مبانی اعتقادی، مسایل مربوط به شغل و حرفه، حسابگری، راه حل دشواریهای زندگی، شناخت نعمتهای الهی و نحوه استفاده از آنها، نظم و ترتیب در امور، اجرای حق و عدل، شناخت اولیای الهی، ایستادگی در برابر ظلم، تسلیم نشدن در برابر ذلت و فساد و; می باشد. 2 ایمان و عمل ایمان و التزام قلبی انسان به باورها و اصول مسلم دینی، محرک بسیار قوی برای انسان در انجام کارهای متقن و محکم اوست. اعتقاد به خدا انسان را وظیفه شناس نموده و او را وادار می کند که در برنامه ریزی صحیح، سعی بسیار کرده و در انجام وظیفه خود دقت کافی به خرج دهد. در تمام زمینه های زندگی نیز چنین است چون همه چیز را از خدا دانسته و او را در همه حال ناظر بر اعمال خود می بیند. ایمان و وظیفه شناسی در امر تربیت فوق العاده ضروری است. مربیانی که خود دچار ضعف ایمان اند و از التزام کافی نسبت به باورهای دینی برخوردار نیستند هرگز نخواهند توانست افراد مؤمن و دیندار تربیت نمایند. عنصر مهم دیگر که در پرورش دینی نقش مؤثر و اساسی دارد، عمل خالصانه در سایه ایمان است. مربی باید به باورهای دینی که به آن ایمان دارد، عمل نماید. علم به فضایل بدون عمل فاقد ارزش است. مربی به عنوان الگوی عملی متربی، خود باید پاک، متدین و عامل به دستورات الهی باشد. عدم مطابقت گفتار و رفتار مربیان و اهمیت ندادن به عمل، آسیب جدی به تربیت دینی کودکان وارد می آورد که جبران آن بسیار دشوار است. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «کونوا دعاه الناس بأعمالکم و لاتکونوا دعاهً بالسنتکم؛5 مردم را با اعمال خود به خوبی ها دعوت نمایید و تنها به زبان اکتفا نکنید.» مربیان باید در عمل درس خویشتن داری، رعایت عدالت و انصاف، خیرخواهی نسبت به دیگران، دفاع از حق، مبارزه با ظلم، ;. را به افراد تحت تربیت خود بیاموزند. در اسلام سعادت انسان بر دو پایه ایمان و عمل استوار است و هرجا ایمان بر عمل مقدم شده، بیانگر این نکته است که عملی مورد قبول اسلام است که متکی بر ایمان و عقیده باشد چون عملی که از ایمان ناشی شود ریشه ثابت و پابرجایی در قلب مؤمن دارد و به عکس اعمالی که ریشه ایمانی ندارند و منشأ آن ریا و سایر اغراض نفسانی است هرگز ثابت و پایدار نخواهد ماند. تربیت دینی خانواده خانواده اولین و مهمترین نهاد تربیتی است که وظیفه آن پرورش نسل ها، جهت دادن به نسل نو و ایجاد تغییرات مطلوب است. این کانون مقدس همیشه می تواند گرم و روشن بماند مشروط بر این که دو شریک زندگی یعنی پدر و مادر هرکدام به حدود و مسئولیت خویش آشنا و در انجام آن کوشا باشند. خانواده به عنوان هسته اصلی جامعه در اصلاح و افساد آن نقس اساسی دارد. زیرا پایه ریزی شخصیت کودک و رشد فکری و خط مشی او در زندگی حال و آینده در خانواده انجام می شود. کودکان امروز که در آغوش خانواده پرورش می یابند، مربیان، مجریان و قانون گزاران آینده خواهند بود. لذا پدران و مادران مسئولیت سنگینی در برابر فرزندان به عهده دارند. قرآن خطاب به سرپرستان خانواده اعم از پدر و مادر یا دیگران، نسبت به پیامدهای خطیر بی توجهی به تربیت هشدار داده، می فرماید: «یا ایها الذین امنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً و قودها الناس و الحجاره؛6 ای کسانی که ایمان آوردید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است نگهدارید.» پیرامون مساله تعلیم و تربیت دردنیای جدید از خدا جوییم توفیق ادب / بی ادب محروم ماند از لطف رببی ادب تنها نه خود را داشت بد/ بلكه آتش در همه آفاق زد حكیم نامدار جهان اسلام ابونصر فارابی (339- 259 هجری قمری)در كتاب “تحصیل السعاده” در باب تعلیم و تربیت تعریفی بشرح زیر دارد؛ می نویسد: “تعلیم” عبارتست از ایجاد فضائل نظری در امت ها و جوامع بشری و “تأدیب” عبارتست از راهِ ایجاد فضائل اخلاقی و صناعت های علمی در میان مردم. “تعلیم” با گفتار صرف حاصل آید. ولی “تأدیب” با عادت دادن امت ها و افراد بشر به كارهائی كه بر اساس ملكه علمی تحقق می یابند. بدین ترتیب كه اراده آنان به سوی انجام آن كارها حركت كند و ملكه های علمی و اعمال مترتب بر آنها بر نفوس مستولی گشته و مردم مانند عاشقان به امور مزبور مشتاق گردند.” در مورد این سخنان اولاً می توان گفت كه منظور فارابی از “تأدیب” همان چیزی است كه از آن گاه به عنوان “تربیت” و یا “پرورش” یاد می شود و ما آنرا معمولاً همراه “تعلیم” و یا “آموزش” بكار می بریم. نكته دوم اینست كه این فیلسوف اسلامی میان این دو امر تفاوتی را قائل شده كه به تفاوت ارتباط ایندو با ساحات وجود انسان مربوط می شود چرا كه “تعلیم” بیشتر با ساحت عقل سروكار دارد و “تأدیب” و یا “تربیت” با ساحت اراده. بهر حال هر دوی این امور بطریقی مكمل و متوازن همچون دو بال یك پرنده كه هماهنگ با یكدیگر حركت می كنند و پرنده را به سوی آسمان بالا می برند، درهدایت كل وجود بشر به سوی كمال مطلق ایفای نقش می كنند بطوریكه ضعف و سستی در هر یك از این امور موجب عدم حصول نتیجه مطلوب می شود . نظام تعلیم و تربیت اسلامی تا قبل از ورود نظریه های تعلیم و تربیت متجددانه به دنیای اسلام همواره به واسطه ارتباطش با عالم قدس و كمال مطلق، چنانكه در هر سنت دینی ای یافت می شود به هر دو این ساحت ها التفات داشته است و هدف از تعلیم و تربیت تنها آموزش فكر و نظر نبوده و فرد در كل وجود خویش پرورش پیدا می كرده است چنانكه معلم نیز فقط ناقل دانش و معرفت نبوده بلكه مربی جان و شخصیت انسانها شمرده می شده است، لذا در نظام آموزش اسلام هرگز پرورش فكر و ذهن از تربیت جان در كل وجود فرد جدا نگردیده و بر انتقال یا اكتساب علم بدون كسب صفات اخلاقی و سجایای معنوی صحه گذاشته نشده است.در این نظام تربیتی تعالیم قرآن كریم و سیره پیامبر اسلام(ص) همواره سرمشق های علمی و عملی مسلمانان لااقل تا قبل از ورود مظاهرتجدًّد در جهان اسلام بوده است .از پیامبر اسلام منقول است كه فرمودند “ادُّبنی ربی فَاَحسن تأدیبی” ؛ ( پروردگارم مرا ادب آموخت و ادب آموختنم را نیكو گردانید.) بنابراین همانگونه كه مودب ایشان خداوند بودند ایشان نیز مودب امت اسلامی هستند. در این حدیث صراحتاً امر “تأدیب” به خداوند متعال نسبت داده شده است. در حدیث معروف دیگری نیز از ایشان نقل شده “انی بعِثتُ لاُ تمم مكارم الاخلاق” (مبعوث شدم تا مكارم اخلاقی را كامل و تمام سازم.) این حدیث شریف نیز در مورد تعلیم و تربیت، حداقل دارای دو مضمون اساسی است. اول اینكه از نظرگاه دینی هدف از ارسال پیامبران و انزال كتب آسمانی تعلیم و پرورش انسان است. و این امر به منظور نیل به غایت آفرینش كه همان شناخت پروردگار می باشد، صورت می گیرد. چراكه خدواند خود می فرماید: “و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون”. (جن و انسان را خلق نكردم مگر اینكه مرا عبادت كنند. سوره الذاریات، آیه-56) و با توجه به تفسیری كه پیامبر اسلام(ص) از این آیه داده اند و “لیعبدون” را به معنای “لیعرفون” دانسته اند موضوع روشن می شود.دومین مضمون این حدیث اینست كه با بعثت پیامبر اسلام مكارم اخلاقی، به نقطه ختامی می رسند كه بالاتر از آن متصور نیست. و از این بابت امری باقی نمی ماند كه بعداً محتاج ترمیم واصلاح باشد.می دانیم كه هر نظریه ای در باب تعلیم و تربیت مبتنی بر نگرش خاصی نسبت به انسان است تا قبل از دوران جدید این نگرش چنانكه در مورد اسلام نیز گفتیم بر اساس سنت های دینی بود. بشر سنتی حیات خود را موهبتی الهی میداشت و صیانت و تعالی این حیات را جز با پیروی از دستورات الهی امكان پذیر نمی دانست و به همین جهت دین تنها سرچشمه تعالیم تربیتی و یگانه مرجع تعالیم اخلاقی محسوب می شد. و لذا در مرتبه اول پیامبران الهی در مراتب بعدی اولیاء و قدیسین و حكمای الهی سرمشق های تربیتی به حساب می آمدند. پس از رنسانس وظهور علم جدید سعی شده تا نگرش های سنتی كنار گذاشته شده و نظرگاههای علم جدید مبنای نظریات مربوط به امر تعلیم و تربیت قرار گیرد. و در نتیجه می بینیم كه در دنیای متجدد فیلسوفان تعلیم و تربیت و روانشناسان و جامعه شناسان تربیتی به جای پیامبران و اولیاء و مربیان بزرگ نشسته اند و نظریه پردازیهای های آنان كه صرفاً نظام های فكری برگرفته از تجارب عالم محسوس است و در مبانی وجود شناسی خود از عالم جسمانی و در مبانی معرفت شناسی خود از احكام عقل جزوی فراتر نمی روند، به عنوان وحی منزل پذیرفته می شود! این دو نگرش، یعنی نگرش های سنتی و جدید اگر هیچ وجه اشتراكی با همدیگر نداشته باشند، لااقل شباهت های آنان بسیار ناچیز است. زیرا چنانكه گفته شد برداشتی كه هر یك از آن ها نسبت به بشر دارد با دیگری متفاوت است .تیتوس بوركهارت در نوشته ای در بحث از علوم سنتی و تقابل آن با علوم جدید این برداشتها را این گونه توصیف كرده است. می گوید اگر از علم جدید سؤال شود كه بشر چیست؟ پاسخ یا سكوت خواهد بود كه این می تواند ناشی از آگاهی نسبت به محدودیت های علم جدید باشد و یا پاسخ این باشد كه بشر حیوانی است با قوای مغزی خاص و بسیار پیشرفته. و اگر كسی دنباله سوال را بگیرد و از منشاء این حیوان سؤال كند، جوابی كه خواهد شنید، زنجیره بلند بالا و بی منتهائی از اتفاقات و پیشامدها و تصادفات خواهد بود، و این مثل این است كه بگوئیم وجود بشر هیچ معنائی ندارد. اما از طرف دیگر اگر از علوم سنتی سؤال شود “كه بشر چیست؟” پاسخ داده شده توسط یك سری استعارات [Metaphors ] خواهد بود- فی المثل داستانهای قرآن یا كتاب مقدس درباره خلقت آدم- و اگر شخص این ادراك را نداشته باشد كه این روایت های مقدس، ابزار بینشی ژرف و بنیادین برای از برای بشرند و در واقع چنان ژرف اند كه در قالب تعاریف راسیونال نمی گنجند چه بسا وسوسه شود تا آنها را به عنوان اسطوره شناسیهای منسوخ كنار بگذارد. در حالیكه اولین چیزی را كه ما از این نوع روایت ها كسب می كنیم این است كه بشر علت یگانه ای دارد و در وضعیتی كاملاً فراسوی احتمال و تصادف واقع شده و وجود او بر روی زمین متضمن معنائی است. این معنا- یا این بینش بشر- هیچ ارتباطی با علم تجربی ندارد چنانكه نمی توان با آزمایشات و استدلالات آنرا بازسازی كرد زیرا كه سروكار آن با بشر نه از حیث وجود مكانی و زمانی اش كه حیثیت جاودانگی و ابدیت است .بینش محدود اندیشه مدرن نسبت به ابعاد وجودی انسان به همراه نگرش های اومانیستی و فردگرایانه، اعتبار مكاتب فلسفی تربیتی جدید را دچار تردید های جدی ساخته است. از جمله اینكه: اولاً و اساساً همه این مكتب ها مبتنی بر سفسطه ای هستند كه می توان آنرا مغالطه جزء و كل نامید. زیرا در آنها جزئی از وجود انسان به جای كل وجود او فرض می شود و لذا جامعیت و وحدانیت او ملحوظ نظر واقع نمی گردد. و این مشكل خود را بیش از هر جای دیگر در آنجا نشان می دهد كه بر جنبه استدلالی وجود آدمی بیش از اندازه تاكید می رود و تعلیم ذهن و فكر او چنان مورد توجه واقع می شود كه پرورش روح و دل- چنانكه مورد اهتمام تمام نظام های تعلیم و تربیت سنتی است به بوته نسیان سپرده می شود و به گفته پاسكال بین “ذهن” و “دل” فراق می افتد. به عبارت دیگر بجای “تعلیم و تادیب” تنها تعلیم آنهم در حصار شیوه ها ی علم جدید می نشیند. در بیان این نقصان كافی است به این نكته اشاره شود كه آدمی در تمامیت وحدانی خود تنها موجودی استدلالی و منطقی نیست. بسیاری از پدیده های مهم حیات آدمی از جمله عشق و مرگ و هنر و از همه بالاتر نفس معجزهحیرت انگیز حیات صرفاً بطریق استدلالی و تحت یافته های علوم جدید توجیه ناپذیرند. انكار ساحت های متعالی وجود انسان و غفلت از پرورش دل كه رهگشای این عوالم است نتیجه ای جز محبوس كردن آدمی در زندان محسوسات ندارد. نكته دوم قابل ذكر در باب مكاتب فلسفی تربیتی جدید، پراكندگی و آشفتگی در زمینه اهداف تربیتی است كه با تشتت و ابهامی كه در زمینه ارزش ها در جوامع متجدد وجود دارد كاملاً وابسته است و به نحوی متاثر از مستعجل بودن نظریات علمی است كه این مكاتب دیوار خود را بر پی آن ها استوار ساخته اند. هر هدف تربیتی ضرورتاً متضمن ارزشی است و لذا بحران و ابهام در زمینه ارزش ها- و خصوصاً رواج نسبی گرائی- مآلاً بر اهداف تربیتی اثر سوء دارد و این موضوعی است چنان حاد است كه امروزه نمی توان در هیچ یك از جوامع متجدد هدف تربیتی ای را یافت كه در سطح جامعه و در زمانی قابل توجه، مورد پذیرش اكثریت مربیان و والدین و دست اندركاران مسائل تربیتی باشد.نكته سوم قابل ذكر در مورد نظام تعلیم و تربیت جدید این است كه در آن تربیت چیزی جز “آموزش” نیست. در تمدن جدید مربی الزاماً كسی نیست كه صفات و خصائل اخلاقی نیكو را در خود پرورانده و متخلق به آنها باشد. بلكه كسی است كه می تواند صرفاً از عهده امر “آموزش” كه جنبه تخصصی پیدا كرده است برآید. و این درست بر عكس نظام های تعلیم و تربیت سنتی است كه در آن مربیان بزرگ همیشه خود الگوی تام و تمام فضائل اخلاقی و معنوی بوده اند. زیرا در این نظامات علم و عمل هرگز جدای از یك دیگر تصور نمی شده اند. و هدف هردو رستگاری انسان از طریق كسب كمالات معنوی بوده است. لذا شخصی چون ژان ژاك روسو كه درباره تعلیم و تربیت كتاب می نوشت ولی فرزندان خود را به دارالایتام می فرستاد و یا فیلسوفی چون شوپنهاوركه مبلغ ریاضت و زهد بود و خود هرگز بدان تن در نمی داد نمی توانست در هیچ نظام سنتی تعلیم و تربیت به عنوان مربی و مرشد پذیرفته شود و شاگردی داشته باشد. مطالبی كه تا این جا گفته شد گوشه ای از مشكلاتی است كه از جنبه های عام و نظری گریبانگیر تعلیم و تربیت جدید است و ما دیگر از تاثیرات زیان آور تكنیك مدرن كه باعث پیدایش رسانه های ارتباطی جدید از قبیل تلویزیون و ماهواره و كامپیوتر گردیده و در ظاهری حق به جانب و با ادعای ساده كردن امر آموزش و تعلیم و تربیت و پیشرفت آن اثرات ویرانگری را بر روحیه مردمان روزگار ما و بویژه كودكان و نوجوانان گذاشته است. سخنی نمی گوییم فقط از باب نمونه به مورد تلویزیون اشاره می كنیم كه چگونه نظام آموزشی و اصولاً كل فرهنگ را از ساختار سنتی آن به ساختاری كاملاً جدید با وجهه ای سرگرمی گونه تقلیل داده و حداقل در امر تعلیم و تربیت كودكان به قول یكی از صاحبنظران رسانه های جمعی باعث “زوال دوران كودكی” گشته است.بهرجهت در دنیای امروز هركسی كه با مسائل تعلیم و تربیت سروكار دارد- و كیست كه واقعاً با این مسائل سروكار نداشته باشد- اگر چنان نباشد كه بخواهد از سر جزم یكسره متفكران جدید را بجای انبیاء الهی و نظریات تعلیم و تربیتی جدید را به جای احكام متون مقدس بگذارد چاره ای جز این نخواهد داشت كه نظری به نظام های تربیتی گذشتگان كه لاقل از نظر پرورش جنبه های معنوی و انسانی بسیار پربارتر از نظام های امروزی بوده اند داشته باشد .احكام تربیتی اسلام سوای آنچه در قرآن و روایات دینی آمده است حضوری درخشان در ادبیات كهن پارسی نیز داشته است و علاوه بر كتبی كه در زمینه اخلاق و حكمت عملی به نگارش در آمده كمتر اثر كلاسیكی در این زبان است كه حاوی مضمونی تربیتی نباشد حتی اگر مانند گلستان و بوستان سعدی فصل خاصی را به تعلیم و تربیت اختصاص نداده باشد. بهمین جهت در گفتارهائی كه از پی خواهد آمد گزیده ای از این متون گرانبها را با شرح مختصری در معرفی آن اثر خواهیم آورد تا هم اهتمام و سعی نیاكان خود را در پاسداری از اركان تعلیم و تربیت الهی پاس داشته باشیم و هم از زیبائی و فصاحت و بلاغت این آثار كه در واقع منعكس كننده روحیات نویسندگان و منصفان و سرایندگان آنهاست، محضوظ شویم. ان شاء الله تعالی. بطن مادر، کانون تربیت مادر، سرچشمه وجود فرزند است. مردان بزرگ در دامن مادران فرهیخته تربیت یافته اند. آیین مقدس اسلام، مرتبه و مقام والایی را برای مادران قایل است و این به خاطر وظیفه سنگین آنان در قبال تربیت فرزندان است. مادر، در مهم ترین زمانهای زندگی فرزند، در کنار اوست. دوران جنینی، شیرخوارگی، کودکی و نوجوانی فرزند، همراه مادر طی می شود و این ارتباط و نزدیکی، باعث تأثیرات جسمی، عاطفی و روانی بسیار از سوی مادران بر فرزندان می شود. مادر نمونه، همواره در اندیشه راههای بهتر برای تربیت فرزند خویش است. فرزندی که میوه شیرین باغ زندگی است و نور چشم و زینت بخش وجود والدینش می باشد. او امانتی از سوی خداوند در دست والدین است و مادر دلسوز می کوشد با تربیت صحیح، این امانت را به خوبی به صاحبش برگرداند. دوران جنینی یکی از دوران مهم زندگی کودک است و اقدامات تربیتی مادر در این دوران می تواند تأثیرات زیادی بر رشد و تکوین شخصیت کودک بگذارد و به نسبت بی توجهی به این دوران و غفلت از آن در تربیت سالهای بعد زندگی او اثرات منفی دارد. آشنایی با تربیت, یکی از حیاتی ترین نیازهای بشری است. تربیت فرآیندی مهم و ضروری در آیین مقدس اسلام است. اهمیت امر تربیت تا جایی است که قرآن کریم به انسانها دستور می دهد که برای پدر و مادر به جهت اقدامی که در جهت پرورش آنها در کودکی کرده اند، طلب رحمت و مغفرت کرده و در برابر آنها فروتنی نمایند. «واخفض لهما جناح الذّلّ من الرّحمه و قل ربّ ارحمهما کما ربّیانی صغیراً.»و از سر مهربانی بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت کن چنان که مرا در خردی پرورند.»از جمله موانع پیشرفت و ترقی جامعه، آلودگی افراد به صفات ناپسند اجتماعی و فسادهای اخلاقی است که مانند غل و زنجیر جلو پیشرفت آن جامعه را می گیرد و بر پیکره آن زنگار می نشاند و این مسأله ناشی از کم توجهی به امر مهم تربیت است. اگر بنا باشد که مردم به حال خود رها شوند و هرکسی به دنبال خواسته ها و هوسهای خود برود، اجتماع به صورت ناموزون و ناهماهنگی در می آید که هرج و مرج و بی بند و باری بر آن حاکم خواهد بود و همچون بوته های گلی می شود که در اثر بی توجهی و عدم مراقبت باغبان در هم پیچیده و نامرتب گشته است.از نظر اهل لغت، تربیت مصدر باب «تفعیل» از ماده «ربو» و معنای لغوی آن، زیاد شدن، افزایش یافتن، بزرگ شدن و رشد کردن است.هریک از ارباب علوم مختلف در معنای «تربیت» الفاظ و عبارات گوناگونی به کار برده اند. اما به طور کلی «تربیت از نظر اصطلاحی» عبارت است از «رفع موانع و ایجاد مقتضیات، برای پرورش استعدادهای مادی و معنوی در جهت کمالاتی است که خداوند هدف از خلقت انسان، معرفی می کند.»اما سئوالی که در بررسی مسأله تربیت به ذهن می رسد، این است که باتوجه به اهمیتی که امر تربیت دارد و تأکیدی که آیات و روایات بر آن دارند، تربیت فرزند از چه زمانی آغاز می شود؟ در این زمینه آرا و نظرات گوناگونی وجود دارد. گروهی آن را سن شش سالگی می دانند. برخی دیگر بدون بیان سن مشخصی، مطلق دوران کودکی را به عنوان سن تربیت پذیری ذکر کرده اند.6 عده ای دیگر آغاز تولد را زمان شروع تربیت و دسته دیگر آن را سالهای قبل از تولد می دانند.اما در هر حال هرکدام از نظریه ها را که بپذیریم، این امر را نمی توان انکار کرد که برای شروع هر کاری، اگر مقدمات و زمینه های آن به خوبی فر اهم گردد، بهتر به سرانجام می رسد. برای اینکه تربیت فرزند با موفقیت انجام شود، قبل از اینکه موجودی پا به عرصه وجود بگذارد باید برای تربیت او آمادگی ایجاد شود. هرچند در این دوران، فرزند وجود خارجی نداشته باشد تا تحت تعلیم و تربیت مربیان قرار بگیرد. در این جهان به دنبال هر عملی که از آدمی سر می زند, عکس العملی و نتیجه ای مورد توقع می باشد که این اثر ممکن است در همین جهان و یا در جهان دیگر آشکار شود ، ممکن است کوتاه و فانی یا باقی و همیشگی باشد. تربیت نیز عملی است که از سوی والدین صورت می گیرد و نتیجه ای در خود به دنبال دارد. یکی از آثاری که بر تربیت صحیح مترتب می گردد، آرامش آدمی است. از آنجایی که قوانین الهی براساس فطرت بنیان گذاری شده است، ادای وظیفه و عمل کردن به آن، باعث آرامش می شود. بنابراین اولین چیزی که در اثر تلاش والدین در جهت تربیت فرزندانشان به وجود می آید این است که آنها در نزد خدا، وجدان و خلق آسوده اند. دیگر نتیجه ای که از تربیت صحیح حاصل می شود، فرزند صالح است که مانند گلی است و چون ستاره در پرونده اعمال والدین می درخشد. امام جعفر صادق _علیه السلام_ از قول پیامبر اکرم_ صلی الله علیه و آله و سلم_ نقل می نماید که: «الولد الصّالح ریحانهٌ من ریاحین الجنّه.»فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است. از سوی دیگر بی توجهی به مسأله تربیت فرزند، پی آمدهای سریعی را به دنبال دارد. فرزند ناصالح برای والدین خود آبرو و شرافتی بر جای نمی گذارد. نه تنها خود را تباه می کند و گوهر بندگی و انسانیتش را از دست می دهد، بلکه گاهی ممکن است پدر صالح و شایسته را نیز تبدیل به انسانی ناصالح نماید.حضرت علی_ علیه السلام_ درباره علت انحراف زبیر از مسیر حق می فرماید: «مازال الزّبیر رجلاً منّا اهل البیت حتّی نشأ ابنه المشؤوم عبدالله.»« زبیر همواره با ما بود تا آنکه فرزندش – عبدالله- پا به جوانی گذاشت.» تربیت و اهمیت آن 1- چرا در تعریف تربیت اختلاف رأی و نظر است؟ اولاً : طرز فکرها ودیدگاه های همه دانشمندان در مورد تربیت و شعاع نفوذ ش یکسان نیست . ثانیاً : در مورد انسان و منشأ و صفاتش بین دانشمندان اختلاف نظر است . ثالثاً :در مورد هدف ، محتوا ، مراحل و روش های تربیت در بین علما هماهنگی نیست . رابعاً : زمینه فعالیت مربیان در عرصه های مختلف اخلاق ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، فلسفه و ;.. فرق دارد . 2- دو تعریف از تربیت ، از نظر علمای غرب بیان کنید ؟ – تربیت عمل سازگاری و یا آماده سازی فرد است برای زندگی موفق در محیط – تربیت عملی استب آگاهانه از سوی فردی بالغ درباره گروهی به منظور ایجاد تحول در آنها 3- دو تعریف از تربیت از نظر علمای اسلام بیان کنید ؟ – تربیت تلاشی است در جهت به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای بالقوه انسان – تربیت کشف ، پرورش و هدایت استعدادها و توانایی های انسان و ایجاد هماهنگی لازم برای وصول به سر حد کمال مقدر است . 4- از تعاریف تربیت چهار نتیجه را بیان کنید ؟ – تربیت نوعی کوشش و تلاش آگاهانه است و مربی می داند که در رابطه با فرد مورد نظر چه می کند . – در تربیت مسأله اداره و کارگردانی مطرح است ، یعنی مربی فرد مورد نظر را زیر نظر و تحت مراقبت دارد . – در آن مسأله کمک رسانی و هدایت و جهت دهی مطرح است . – تربیت دارای محتوا و برنامه ای است که در طول مدت تربیت درباره افراد اعمال می شود . 5- آیا تربیت علم است ؟ بله ، زیرا علم ، روش شناخت حقایق است ، دانستنی های قابل اثبات است . معرفتی منظم و یا تراکم سیستماتیک اطلاعات است ، گنجینه ای است از شناخت منظم پدیده ها ، و بیان روابط علت و معلولی واقعیت هاست . که معمولاً از طریق مطالعه مدارک ، تجربه و تحقیق ، تعمیق و استدلال به دست می آید . تربیت علم است ، علمی رفتاری ، کاربردی ، که در حد ومرز خود شبیه کار مهندسی است و یا همانند کار پزشکی است . در آن مسأله تشخیص ، هدایت و ارائه راه کارها برای اصلاح یا پیشگیری مطرح است . 6- خصایص علم که تربیت واجد آنهاست کدامند ؟ – باید دارای موضوع باشند ، یعنی مشکل و مسأله ای که درباره آن بحث کنند ، دارای هدف ، روش کاربرد و استمرار و ;.. باشند و تربیت همه این خصایص را دارا است . – موضوع تربیت انسان است با همه ابعاد وجودی او – هدف آن سعادتمندی انسان و رساندن او به کمال قدر خویش است . – محتوای آن شامل مجموعه آگاهی ها ، فنون و مهارت هاست . 7- تربیت و امامایی استعدادها مطرح کرده اند یعنی چه ؟ تربیت علم است ، شاخه ای از علوم انسانی و دارای همان شرایط وخصایص . و ماهیت آن ار مامایی استعدادها مطرح کرده اند زیرا در آن مراقبت و حمایت برای شکوفایی ، زایندگی و رشد مطرح است . 8- ماهیت تربیت چیست ؟ – فن است ، زیرا که درآن آگاهی های عملی و توان اجرا و پیاده کردن آن مطرح است . – هنر است زیرا که در آن ریزه کاری هایی در ایجاد تغییر وتحول وجود دارد . – ارزش است و همه گاه تربیت شدگان در جامعه از حرمت برخوردارند . – خدمت است به فرد و برای جامعه زیرا که درسایه تربیت ، آدمی به مرحله انسانیت و کمال می رسد . 9- ضرورت و اهمیت تربیت را بیان کنید ؟ تربیت آدمی امری مهم و حیاتی ، عامل شکل دهی به زندگی انسان ، و کاری نسبتاً عظیم و دشوار است . در سرنوشت سازی برای فرد و جامعه ، هیچ عاملی به اندازه تربیت موثر نیست . در سایه تربیت ، ایجاد خصال اخلاقی و تربیت نیروی انسانی و ترفیع کیفیت حیات امکان پذیر می شود . آدمی برای زنده ماندن در این سیاره ، سازگاری با محیط طبیعی و اجتماعی ، بهره گیری از مواهب این سرای و دستیابی به کمال مقدر ، نیازمند به تربیت است . 10- تربیت از لحاظ فردی چه اهمیتی دارد ؟ کودک به دنیا می آید در حالی که نسبت به پدیده های این سرای و نظامات حاکم بر این جهان کاملاً بیگانه و از جریانات آن بی اطلاع است . زندگی او در خور و خواب و دفع خلاصه می شود . اما باید مرد یا زن زندگی شود . از او عضوی مفید برای جامعه به عمل آید ، در حیات اجتماعی و سیاسی مشارکت کند . قادر به کار و تولید و رشد شود . با حقوق خود و دیگران آشنایی پیدا کند . ادب و اخلاق یاد بگیرد ، سیاست بفهمد ، در تشکیل حکومت دارای سهم و نصیبی باشد . ازدواج و زاد و ولد کند ، به سازندگی و جهت دهی نسل بپردازد. باخدا و مردم و طبیعت معقول و استوار برقرار کند و ;..و وصول به این مقاصد نیازمند تربیت است . 11- تربیت از لحاظ اجتماعی دارای چه اهمیتی است ؟ تربیت عامل اجتماعی شدن افراد و یافتن انس و عادت به زندگی در بین جمع و قبول ضوابط و معیارهای اجتماعی است . رکن اساسی هر تلاش اجتماعی ، و صعود و سقوط هر ملتی در سایه تربیت قابل تببین است . عامل تربیت از نظر اجتماعی به قدری اهمیت دارد که آدمی رااز افتخار به حسب و نسب بی نیاز می کند . حسب فروتر را پوشانده و احیاناً ننگ و رسوایی آن را از بین می برد . تربیت آدمی را به تشکیل خانواده و تداوم و بقای آن ، و برقراری روابط اعضاء بر اساس انس و صمیمیت و صفا ، و تعاون و تکامل می خواند . تربیت عامل کاهش جرم و مفاسد در جامعه است . 12- ضرورت تربیت از لحاظ اقتصادی را شرح دهید ؟ تربیت از نظر اقتصادی نیز امری مهم و ضروری است . سرمایه گذاری درآن سود آورترین سرمایه گذاری ها به حساب می آید و عدم سرمایه گذاری در آن بالاترین خسارت ها را به دنبال دارد . تربیت از شاخص های توسعه اقتصادی است و زمینه را برای فرصت های آموزشی مناسب فراهم می سازد . تربیت می تواند عامل تهیه کار و تولید بهتر و بیشتر باشد نیروی انسانی کار آمد بپروراند ، سطح اشتغال را بالا برد و به نوعی کارایی ملی منجر شود . 13- تربیت از لحاظ سیاسی واجد چه ضرورت و اهمیتی است ؟تربیت از لحاظ سیاسی می تواند در افراد چنان نفوذ کند که توانایی تشکیل حکومت صالح را داشته باشند و در سایه آن حکومت جامعه ای متحد ، مقاوم ، رشید با ملتی دانا و فهمیده تشکیل دهند . پایه های نظامی سیاسی را بر عدل و برابری استوار کرده و روابط دولت و ملت را انسانی و اخلاقی سازند . تربیت می تواند آزادی ها را مشروط و مقید ساخته و آزادی هر کس را در شیار قانون و در کنار مرز آزادی دیگران قرار دهد . تربیت می تواند جنگ و صلح اندیشیده به وجود آورد ، آنچنان که در جنگ و جهادشان نیز اخلاق حکومت کند . تربیت می تواند امور اجرایی کشور را سامان دهد ، کارکنان و کارمندان را متعهد و وظیفه شناس بار آورد. 14- تربیت از لحاظ فرهنگی دارای چه اهمیتی است ؟ تربیت عامل سرایت یا انتقال فرهنگی است و غرض ما از فرهنگ مجموعه علوم و افکار ، فلسفه ها ، ادبیات ، آداب و رسوم ، شعائر و مناسک هنر ، ارزش ها و ابداعات و اختراعات جامعه است . تربیت می تواند افراد جامعه ای را به فرهنگ خود و دیگران آشنا سازد و آنها را وادار به نقد و ارزیابی آن کرده و آنگاه به پذیرش فرهنگ ، پربار کردن آن ، و توسعه و گسترش آن وادار و یا او را در براب فرهنگ های الحادی و شرک مقاوم ساخته و به دفاع از فرهنگ خویش وا دارد . تربیت می تواند ادبیات جامعه را نقد و اصلاح کرده و آن را محملی برای رشد شرافت ها ، بیان مقاصد ، تفهیم و تفاهم ، تلطیف سخن قرار داده و کنایات ، استعارات ، و ضرب المثل ها را در جهت اعتلای بشر قرار دهد . 15- ضرورت تربیت از لحاظ معنوی را بیان کنید ؟ تربیت عامل فهم و تنظیم رابطه انسان با خداست و راه و رسم این ارتباط را به آدمی می آموزد. می دانیم رابطه خدا و انسان از دو دید و از دو چهره قابل بررسی است . یکی رابطه خدا با انسان و دیگر رابطه انسان با خدا . تربیت ما را با خدایمان آشنا کرده و پای بند فرمان ها و تعالیم الهی می سازد . ارزش توکل و توسل به او را نشان داده و ما را به کیفیت عبادت و ارتباط با پروردگار و دعا و مناجات و استمرار و استعانت از او آگاه می سازد . تربیت می تواند عامل وصول انسان به مقام عبد و عبودیت باشد و تجربه های روز از خانواده ها و مردم و مبلغان آن را اثبات می کند . 16-عوارض فقدان تربیت چیست ؟ عدم تربیت و یا سوء تربیت موجد عوارض فردی و اجتماعی بسیاری است از جمله : در جنبه فردی فقدان یا سوء تربیت سبب خمودی و واماندگی ، خامی ، و خشنی ، سرکشی و جهل و بی خبری ودر نهایت در حالت حیوانی زیستن است . در جنبه اجتماعی ، سوء تربیت ویا فقدان آن سبب جرم زایی ، انحراف ، فساد آفرینی، نابسامانی در روابط اجتماعی بی توجهی به مسئوولیت و اخلاق و انسانیت است . در جنبه اقتصادی عدم تربیت سبب بیکاری ، عدم اتقان در کار ، سوء مصرف ، و دیگر نابسامانی اقتصادی می شود . در جنبه سیاسی عدم تربیت سبب بی توجهی به نظام ، عدم حکومت صالح ، بی بند و باری در استفاده از آزادی ، عدم پای بندی به ملیت و ;. خواهد شد . 17- فطرت چیست ؟خدای انسان را آفرید و او را در مسیر و در خط هدایت قرار داد . برای وصول او به مراتب رشد و کمال زمینه ها ، امکانات و تجهیزاتی در اختیار اونهاد که بخشی از آنها ظاهری و قابل رؤیتند مثل چشم ، گوش و بخشی از آنها باطنی و مربوط به جنبه های درونی انسان است مثل غریزه ، وجدان ، فطرت ، فطرت به معنی شکافتن ، ابداع آفرینش ابتدائی و بدون سابقه است .آن را نیرویی می شناسند که مرموز و پیچیده واسرار آن ناشناخته است واین نیرو سبب می شودکه فعالیت انسان به سویی خاص جهت پیدا کرد. 18- غریزه و فطرت چه تفاوتهایی با هم دارند ؟ غریزه دارای جنبه مادی است و نیروی آن آدمی را به سوی غذا، آب ، انتخاب همسر و ;. جهت می دهد . در حالیکه فطرت دارای جنبه غیر مادی است و آدمی را به سوی امور غیر مادی می کشاند . مثل صداقت ، امانت دوستی ، خیر خواهی ;. 19- آنها که فطرت آدمی را بی تفاوت می دانند چه نظری دارند ؟ آنها معتقدند که فطرت آدمی رنگ ویژه ای ندارد ، نه خوب است ، نه بد ، بعدها در سایه تربیت خوب می شود یابد . برخی از اینان چون جان لاک ذهن و روان آدمی را چون لوحی سفید و نانوشته می خوانند . عالم دیگری می گوید طبیعت انسان ظرفی خاکی ، بی شکل و بی رنگ است . هر چه از محیط بگیرد ، به همان رنگ در می آید . 20- نظر اسلام را در مورد فطرت بیان کنید ؟ اسلام در مورد دنیای فطرت آدمی چنین می گوید : فطرت و طبیعت آدمی پاک و خوب است و به سوی خیر و صلاح گرایش دارد . او از سرمیل واخلاص خدا می پذیرد و او را آفریدگارآسمانها و زمین می شناسد و تأمل است که نهاد آدمی به سوی خیر وفضیلت گرایش دارد . به گفته خواجه نصیر الدین طوسی آدمی را نمی توان به صورت خوب یا بد خواند . زیرا که او موجودی در حال شدن است . البته در اثر تربیت فاسد وغلط می توان او را به سوی شر جهت داد و بر اثر تربیت خوب به سوی خیر . در هر دو صورت ، نهاد او بر اساس پاکی و خیر است و می تواند به سوی آرمانهای خداپسندانه بشتابد . از سوی دیگر امکان شرور شدن در آدمی وجود دارد ولی انسان در سایه خواستن ، آگاهی و ایمان می تواند بر آن غالب شود . آدمی هم می تواند فرشته باشد و هم حیوان و این امر بستگی به تربیت و ایمان و آگاهی او دارد . 21- در مورد تربیت پذیری انسان کلاً چند نظر وجود دارد ؟ گروهی معتقدند انسان صد در صد قابل تربیت است و مربی به هر صورتی که بخواهد می تواند در او تغییر ایجاد کند واو را چون مومی بدست بگیرد و به هر شکلی که بخواهد ، در آورد . ولی مادر عمل می بینیم کودکان چنان نیستند که هر چه را بخواهیم بتوانیم درباره آنها اعمال کنیم . عده ای از علما معتقدند که انسان غیر قابل تربیت است زیرا او هم اسیر وراثت وهم اسیر غرائز است و این شرایط و عوامل نمی گذارند که او از دیگران نفوذ بپذیرد . به نظر طرفداران عامل محیط و جغرافیا و فرهنگ ، شرایط چنان آدمی را تحت تأثیر قرار می دهد که او قادر به تغییر وضع و سرشت نیست . 22- تربیت پذیری انسان از نظر اسلام به چه اموری مشروط و محدود است؟ – هوش و دانایی خام آدمی ، هر چه آدمی باهوش تر باشد، امکان تربیت او بیشتر است . – سن، به این معنی که هر چه آدمی در سن پایین تری باشد امکان تربیت او زیادتر است. – استعداد و توانائی های ذاتی و بالقوه و شما می دانید در برخی استعداد ادبی بیشتر است و در عده ای استعداد ریاضی – رغبت و تمایل آدمی هم در تربیت پذیری او نقش دارند . انسانی که چیزی را بخواهد ، در آن زمینه موفق است . – آمادگی و تجهیزات او به این معنی انسانی که بخواهد ببیندو یاد بگیرید ، به چشم نیازمند است ، و آن کس که بخواهد ماشین نویسی کند دست و انگشتان را لازم دارد . – معلم و آموزگار خوب نیز در تربیت آدمی و یا جهت دادن او به سوی تربیت نقش اساسی دارد،گاهی آموزگار خوب محرک آدمی به کار و تربیت است و زمانی مانع او در این امر. 23- جمع بندی دید اسلام در تربیت پذیری چیست ؟– امکان تربیت دردوران کودکی بیشتر از دیگر دوره های زندگی است . – در تربیت پذیری و یادگیری ، ظرفیت انسان از همه پذیده ها بیشتر است . – برخی از ویژگیها در محدوده کار تربیت نیست مثل تغییر رنگ پوست وشرایط ارثی و مادر زادی . – اگر تربیت با شرایط فطرت منطبق باشد ، نتیجه و محصول آن زیادتر است . روشهای تربیت 1- روش را تعریف کنید ؟روش عبارت است از مجموعه تلاش ها ، فنون و وسایل و ابزاری که وصول ما را به یک هدف ممکن و تسریع می کند . – کلمه تلاش است که نشان می دهد برای وصول به هدف باید فعالیت و رفتاری را از خود بروز دهیم و تنها با قصد و نیت نمی توان به مقصد رسید . – کلمه فنون در این تعریف حکایت از آگاهی های عملی و تجربی دارد . – کلمه وسایل و ابزار در تعریف ، حکایت از اشیاء و وسایل مادی یا غیر مادی دارد که برای وصول به مقصد ما را یاری می دهند . – کلمه تسریع در تعریف ، سخن از این دارد که از بین راه های ممکن برای رسیدن به هدف باید آن راهی را برگزید که بتواند زودتر و بهتر ما را به مقصد برساند . 2- دید قرآن و اسلام درباره روش چیست ؟ اسلام به عنوان آخرین و کاملترین ادیان الهی در امر تربیت و سازندگی نسل به این نکته خوب واقف است که قابلیت ها به خودی خود رشد و پرورش نمی یابند . هیچ حرکتی را نمی توان صورت داد جز آنکه مادر آن به آگاهی و معرفت و راه و روشی نیاز داریم . در تربیت ، ما به دنبال روشی هستیم که ما را زودتر ، بهتر و بیشتر به هدف برساند . 3- روش الگویی چگونه روشی است ؟ روشی الگویی است از مهم ترین روشهای سازندگی در تربیت است که در اسلام راجع به آن سفارش و تأکید بسیار شده است . 21-اثر ورزش در رفتار چیست ؟ ورزش در رفع فشارهای روانی ، بهبود کار رگها و عروق ، قلب و ریه ، افزایش سوخت و ساز و بالا بردن روحیه شادی و نشاط به انسان کمک کند . وقتی ، قلب و ریه با حداکثر ظرفیت و در هوای آزاد عمل کنند ، عمل غده ها تنظیم ، و از فشارهای روانی کاسته می شود . 22- اثر مدرسه در رفتار چیست ؟ پس از خانه ، مدرسه از مهم ترین عوامل رشد فکری ، اجتماعی و عاطفی کودکان به شمار می رود . آموزش ، به طور کلی در تغییر یا ایجاد رفتار نقش تعیین کننده دارد . در مدرسه ، کودک با همسالان و دیگر شاگردان از گروه های گوناگون جامعه و نیز با معلمان و اولیای مدرسه مواجه است و زبان نسبتاً چشم گیری را در مدرسه می گذراند . با فرا گرفتن خواندن و نوشتن و معلومات جدید ، پایه رشد علمی ، ادبی ، هنری و فکری کودک پی ریزی شود . 23-تأثیر وراثت و محیط در رفتار را توضیح دهید ؟ ویژگی های جسمانی ، بیشتر تحت تأثیر وراثت قرار دارند ، مانند رنگ پوست ، گروه خونی ، استعداد بلندی یا کوتاهی قد و مانند آنها چنانکه اگر پدر و مادری هر دو بلند قد باشند . کودکان آنها استعداد بلندی قد دارند . نکته مهم این است که رفتار به طور کلی ارثی نیست . آنچه از راه ارث به ما می رسد ، ساختمان بدنی و قابلیت آنها برای واکنش نشان دادن در محیط های گوناگون است . زمانیکه رفتار از ساختمان و نیروهای بدنی مایه می گیرد ، از وراثت پیروی می کند و گرنه تابع یادگیری است . رفتار به طور مستقیم از راه ارث انتقال نمی یابد بلکه در مسیر تکامل فرد ، ادراک و آموخته می شود . آنچه هر کودکی به ارث می برد . ژنهایی هستند که در ساختمان ، رشد و شکل دهی اعضای بدن و طرز کار آنها موثرند . اساس آن هدایت و جهت دهی افراد به سوی مقصدی معین ، آموزش راه و رسم حیات ، اصلاح اخلاق و رفتار است . اساس این روش استفاده از توان مشاهده افراد و ایجاد انگیزه و علاقه در فرد است برای همانند شدن است . این همانند سازی در برگیرنده همه حرکات ، افعال و مواضع آدمی است . 24- الگوها از نظر اسلام چه کسانی هستند ؟1- انبای الهی که بندگان پاک و صالح خدا بودند . 2- عترت رسول الله که نمونه و سمبل آن حضرت علی ع و فاطمه س و حسن ع و حسین ع هستند . 3- بندگان صالح خدا از پدران و مادران شایسته و در خط عبادت خداوند از علما و فقهای شایسته و با تقوا که نگهبان دین ، نگهدار خود در برابر گناهان و آلودگی ها ، مخالفان هوای نفس و مطیع اوامر پروردگار باشند ، و هر انسان شایسته ای که بنده صالح خداوند ، و به دور از گناهان و انحرافات باشند اینان الگوهای نسل هستند . و ما باید از راه و روش آنها تبعیت کنیم. 25- وعظ و موعظه را در چه مواردی به کار می برند ، چهار مورد را شرح دهید برای قیام و حرکت : به این معنی که از خواب غفلت بیدار شویم ، تنبلی وتن پروری را به کناری نهیم ، از جای خود بجنبیم و برای حال و آینده خود حرکتی را آغاز کنیم . برای ادای امانت : می دانیم که در بینش اسلامی همه آنچه را که داریم امانتهایی از خداوند در دست ماست . جان ما ، مال ما ، وجود ما ، قدرت و توانایی های ما و ;. همه سرمایه های خدادادی و به عنوان امانت او در درست ما هستند و ما باید پاسدار این امانت ها و به کار گیرنده آنها در راهی باشیم که صاحب آن امانت از ما خواسته است . ترک گناه و حرام : گاهی موعظه برای آن است آدمی را از فعل حرام و از گناهی باز داریم . اگر فردی را در خط گناه می بینیم باید او را موعظه کنیم تا دست از آن بردارد و خود را جهنمی نسازد . -ترک زور گویی و ستم : که آن نیز یک گناه و عمل حرام است ، و حرمت آن زمانی بیشتر است که آن زور گویی و ستم به اهل خانه ، خویشان و نزدیکان و کلاً به مومنان باشد . 26- واعظ چه کسی باشد بهتر است ؟ بهتر است خود انسان برای خود واعظ باشد . با استفاده از وقایع و جریانات ، با عبرت آموزی ها ، با استفاده ازقرآن ، از کلام حضرت معصومین می توانیم خود را موعظه کنیم . و اگر خواستیم برای دیگران واعظ باشیم لازم است که خود را با ابزار علم ، ایمان ، تقوا ، عمل اسلامی ، و خیر خواهی و اخلاص و صفا و دستداری مردم مجهز کنیم . 27- تشویق داری چه مفهومی دارد ؟تشویقه به معنی به شوق افکندن فرد برای انجام دادن یک رفتار و یا بیان یک سخن است . اساس مسأله این است سعی داریم با زنده کردن آرزو و رغبتی ، با ایجاد روح امید در افرادی برای وصول به یک نعمت ، لذت یا خیر رفاهی ، آنان را به کاری وا داریم که به خیر و صلاح آنها در مورد خواست و نظر ماست . 28- فواید تشویق در تربیت چیست ؟ در تعلیم و تربیت نقش و اثر تشویق به مراتب مهمتر از نقش تنبیه است . کودک و حتی فرد بزرگسال در سایه تشویق بهتر به پیش می رود تا در سایه سلامت ، توبیخ ، کتک زدن و ;. در فواید آن گفته اند : تشویق استعدادهای درونی را بیدار می سازد . سببی برای اعتماد به نفس است ، عامل خوشبینی به زندگی و کار و تحصیل است ، باعث تکرار و تداوم عمل است ، سبب نشاط و شادابی عمل است . سبب نشاط و شادابی عمل است . عامل احساس توانمندی در کار و تلاش است . 29-تشویق به چه صورتهایی است ؟ تشویق کلامی مثل مرحبا و آفرین گفتن به صورت جایزه دادن به صورت نزدیک کردن به خود ، فرد را در نظر خود نشاندن ، به احترامش از جای برخاستن به صورت دادن مقام و رتبت به فرد ، مثلاً در مدرسه او را مسوول کلاس کردن 30- تشویق باید بر اساس چه شرایطی باشد ؟تشویق باید به تناسب جنس باشد تشوق باید به تناسب حالات و نیازمندی ها باشند . تشویق باید به تناسب میزان کار و فعالیت و به تناسب استحقاق باشد . تشویق ما باید در حد و مرزی باشد که بعداً اگر کار بهتری انجام داد بتوانیم بر مقدار و میزان آن بیفزائیم . 31- برای تشویق چه ضوابطی را باید در نظر داشت ؟ علت تشویق برای او روشن باشد ، به موقع و به هنگام صورت گیرد ، از سوی کسی عرضه شود ، که مورد علاقه و احترام اوست ، گاهی در حضور جمع باشد تا در او اثر بیشتری داشته باشد ، تشویق گاه به گاه باشد نه همیشه و پی در پی که در آن صورت اثر تشویق از میان می رود ، تشویق برای کارهای عالی و ممتاز باشد ، از تأیید درونی برخوردار باشد ، فرد معنی و مفهوم و لذت آن را لمس کند ، اعمال تشویق همراه با ابزار بیان و احساس باشد . 32- در تشویق از چه اموری باید پرهیز کرد ؟تشویق ما نباید فرد را به غرور و خود بینی بکشاند ، و یا تشویق یکی مایه تحقیر دیگری نشود . تشویق برای زیبایی صورت که امری خدادادی است روا نیست . تشویق را برای کارهایی باید انجام داد که او در آن تلاش و فعالیتی کرده و چیزی را کسب نموده است . تشویق شما به اندازه ای نباشد که او احساس کند دیگر مسوولیتی ندارد و یا به خود رها شده است . تشویق شما به اندازه ای نباشد که او احساس کند دیگر مسئوولیتی ندارد و یا به خود رها شده است . 33- چرا باید برای انسان ها تنبیه باشد ؟فطرت انسان پاک دارای رنگ و هوای الهی است . ولی در او تمایل به شر و خواسته ها یی است که اگر نتواند بدانها دست یابد ممکن است از غیر طریق مشروع وارد آن شده و تن به گناه و فساد دهد . شک نیست که هدایت ها و ارشادات والدین ، و خیر خواهی ها و نصایح معلمان و مربیان عامل خوبی برای سالم داری او و نیز در مواردی کنترل و مراقبت از او است . و اگر این نصایح کار ساز نبود ناگریز باید از روش تنبیه استفاده کرد . 34- مراحل تنبیه کدامند ؟مرحله آگاه کردن :کودک بداند و در یابد چه کارهایی خوب یا بد است . مرحله تذکر : اگر فردی آگاهانه خطایی و گناهی مرتکب شد سعی بر این است از راه تذکر و یاد آوری او را آگاه کرد . مرحله اخطار : اگر تذکرات چند بار اتفاق افتاده و موثر واقع نشوند ، سعی شود به او اخطار کنند و به او بفهمانند . مرحله تحکم : غرض این است که فردی را به جبر از عملی باز داریم و یا او را به عملی وادار کنیم . مرحله توبیخ : در برخی از موارد با ذکر کلمات درشت و اهانت آمیز ممکن است و او را به کاری وادار کرده و یا از کاری باز داریم . مرحله ملامت : غرض سرزنش است و این به هنگامی است که مراحل قبلی در او موثر نباشد . مرحله قهر : بریدن پیوند عاطفی از یک فرد را قهر گویند . مرحله تهدید : در اینجا به تناسب سن و ظرفیت روحی کودک او را تهدید خواهیم کرد . مرحله زدن : در آخرین مرحله از زدن استفاده می کنیم . اما زدن شرایطی دارد و هر کسی حق ندارد کودک را بزند . 35- محبت به چه معناست ؟ عبارت است از این که رحمت خود را بر فردی گسترده کنیم و به سوی او بکشانیم . همه انسانها در هر وضع و شرایطی که باشند دوست دارند محبوب و مورد علاقه دیگران باشند . رابطه ای عمیق از انس و صفا بین او و دیگری برقرار باشد و در سایه آن احساس آرامش و لذت نمایند . 36- بین محبت و تبعیت چه رابطه ای است ؟ یعنی هر انسانی در خط پیروی از راه و روش کسی است که محبوب اوست . دوستداری خدا سبب پیروی و دنباله گیری راه و دستور او می شود . 37- بین محبت و هدایت چه رابطه ای است ؟ یعنی دوستی هر کسی سبب می شود که آدمی راه و روش او را پیدا کرده و خود را در حفظ هدایت او قرار دهد . 38- بین محبت و اصلاح چه رابطه ای است ؟ محبت به فردی سبب می شود که او تذکرات محبوب را در اصلاح عیوب خود بپزیرد و خود را در همان خط و طریقی قرار دهد که اومی خواهد . ویژگیهای نظام تعلیم و تربیت 1- نظم و نظام را تعریف کنید . چند مداد کودک و بزرگ را به تربیت قد در کنار یکدیگر چیده اید . شما در واقع آنها را نظم داده اید . در خانه خود هر چیز را در جای خود قرار می دهید . مثلاً جای کفش ، لباس ، کتاب ، و ;. معین است در این صورت شما در زندگی خود نظم را رعایت کرده اید . نظام شامل مجموعه ای متناسب ومرکب از نظم ها و قاعده هاست . 2- اسلام دارای چه نظاماتی است بیان کنید ؟ اسلام دارای نظام سیاسی است و در سایه آن روابط متقابل مردم را با دولت تعیین می کند . دارای نظام اقتصادی است ودر آن روابط کار و تولید و ضوابط مالکیت و مصرف را معین می کند. دارای نظام اجتماعی است ودر آن برای خانواده ، اخلاق ، قضاوت ، حقوق ، ضابطه و نظمی را اعلام کرده ، و داری نظام تربیتی است ودر آن برای شکوفایی استعدادها ، رشد و تعالی بشر ، ساختن و به عمل آوردن افراد ، قواعد و دستورانی را معین فرموده است . 3- منبع قواعد و نظامات اسلامی چیست ؟ منبع این قواعد و نظامات قرآن است که پدی آمده از جانب خدا و از طریق وحی است . راه و روش آن برگرفته از سنت رسول الله و ائمه معصومین ع است و در راه اجرا و عمل از ره آورد و عقل و تجارب صاحبنظران و یافته های روز نیز بهره می گیرد . 4- نظام تربیتی اسلام الهی است نظام تربیتی اسلام دارای جنبه الهی است . یعنی رنگ و هوای خدایی دارد و از جانب آفریدگار بشر ، برای او معین شده ، همان آفریدگاری که دانای اسرار و تواناست و آفرینش و کارگردانی آن را بر عهده دارد . بر این اساس این نظام با نظامات بشر ساخته ونظامات پدید آمده از سوی فلاسفه و دانشمندان ، و هم با نظاماتی که قائل به خالق و آفریدگاری برای جهان نیستند ، کاملاً متفاوت است . نظامات ترتبیتی دیگری ممکن است وجود داشته باشند که آنها نیز الهی به حساب آیند مثل نظام تربیتی یهود ، یا نظام تربیتی مسحیت . ولی نظام اسلام با آنها نیز متفاوت است زیرا اولاً دست تحریف و جابه جایی و تغییر در قرآن ما دخالت نداشته و احکام را وارونه نکرده است و ثانیاً اسلام دین کاملی است و پس از یهود و مسیحیت پدید آمده و خداوند به علت رشد و تکامل اندیشه ها و لیاقت انسان به حفظ و نگهداری میراث دینی و فرهنگی آن را دین خاتم قرار داده و تا روز قیامت باید قادر به اداره بشر و تأمین سعادت او باشد . 5- نظام تربیتی اسلام توحیدی و اسلامی است به این معنی که برای خلق و امر ، یا آفرینش و کارگردانی ، یک خدا قائلیم و خط ثثلیت ( سه خدایی ) یا ثنویت ( دوگانه پرستی ) در اندیشه های تربیتی اسلام مردود است . 6- نظام تربیتی اسلام اسلامی است ما به دنبال آن خدا و الهی هستیم که اسلام معرف آن است و صفاتی که برای خدا قائلیم بر اساس و صفی است که قرآن و نسبت از آن سخن گفته اند . خدای ما واحد واحد ، علیم و خبیر ، سمیع و بصیر ، قادر و مرید و مدرک وحی و صمد و سرمد است . 7- نظام تربیتی اسلام فطری است یعنی الله و معبودی که برای ما تربیتی معین کرده ، همان الله و خالقی است که ما را آفریده و فطرت ما را پدید آورده است . فطرت نیرویی در عمق وجود ماست که پیچیده و مرموز است و ما را به سوی حقیقت دوستی ، عدالت خواهی ، زیبایی ، آزادی طلبی و ;. سوق می دهد . 8- نظام تربیتی اسلام معنوی استیعنی نظام الهی تربیت در اسلام تنها به مادیات عنایت ندارد که معنویت نیز رکنی از ارکان حیات انسانی است . در همه امور ، در همه رفتار و گفتار و کردار باید خدا مورد نظر باشد . در همه اعمال که در اسلام رنگ و هوای عبادت دارد باید مقصد رضای خداوند باشد . 9- نظام تربیتی اسلام جاودانه است بالاخره نظام الهی ، نظامی جاودانه است ، زیرا از سوی خداوند بر پیامبر ما نازل شده که او خاتم پیامبران است . به فرموده قرآن و به اعتقاد همه مسلمین پس از او پیامبری نخواهد آمد . پس از او پیامبری نخواهد آمد . پس حکم اسلام ، دستورات قرآن ، جهت دهی های سنت اسلامی برای همیشه تا قیام قیامت برای بشریت جاری خواهد بود . 10- دین را تعریف کنید . مجموعه قواعد و مقررات ، تعالیم و احکامی است که از جانب خدا برای هدایت بشر به زندگی سعادتمندانه فرستاده شده است . 11- خداوند چند گونه هدایت قرار داده است ؟ یکی راهنمایی ذاتی و سرشتی که خاص انسان نیست ؛ گیاه و حیوان وحتی ذرات عالم وجود نیز از آن بهره مند . اینکه انسان ، حیوان و گیاه رشد می کنند ، خود نمونه ای از هدایت ذاتی و تکوینی است . دیگر هدایت تشریعی است که آن مخصوص انسان است و اساس آن دین است که خداوند برای راهنمایی بشر به خوب زیستن و نیکو ادای وظیفه کردن ، پیامبرانی را برای افراد عاقل اعزام داشته تا راه و روش زندگی را به او بیاموزد . 12- هادیان در نظام تربیتی اسلامی چه کسانی هستند ؟خداوند که خالق و آفریدگار بشر است ، هادی و راهنمای او به زندگی سعادتمندانه و خط صواب است . پیامبران الهی نیز برای هدایت بشر آمده اند . معلمانی بی فرد و بی منت که دستور کار و هدایت خود را از خدا گرفته و آن را به امت خویش ابلاغ نموده اند . قرآنی که امروز در دست ماست ، از جانب خدا و برای هدایت مردم نازل شده است . در نظام تربیتی اسلام معلمان و مربیان ، پدران و مادران ، و واعظان و دانایان ، دعوت کنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر ، در واقع هادیان و راهنمایان افرادند . فطرت بشر ، هادی او به سوی خیر ، صداقت پاکی ، عدالت و تقوی است . 13- نظام تربیتی اسلام پویا ست پویا به مفهوم رفتن ، حرکت کردن ، دویدن و شتاب کردن است و نیز حرکت توأم با چالاکی است . و وقتی صفت پویا را درباره کسی به کار می بریم غرض آن است که او ایستا و متوقف نیست ، پیوسته در حرکت و تلاش برای یافتن بدست آوردن و راه رسم جدید را شناختن است . 14- امام علی ع فرموده به گوینده ننگرید بلکه به گفتار بنگرید این سخن خود حکایت از پویایی دارد . می خواهد بگوید درباره سخن بیندیشد و جوانب و ابعاد آن را خوب در نظر آورید . 15- حکمت یعنی چه ؟ حکمت شامل دانش استوار ، فهم و سخن محکم است در بینش اسلامی گمشده مومن است و هر کس که آن را یافت مالک و صاحب آن می گردد . و بر این اساس باید به جستجوی حکمت رفت و آمد آن را بدست آورد . 16- عقل در اسلام دارای چه ارزش و بهایی است ؟ عقل از نظر اسلام ، پایه و مایه پذیرش ها ، طردها ، راهنمای آدمی به سوی سعادت و وادارنده آدمی به طی طریق در راهی است که فرجام آن خیرو نجات است .این عقل ماست که ما را وا می دارد بپذیریم و باور کنیم که جهان را صانعی است که همان خدای بزرگ است . 17- کار عقل در زمینه کلیات و جزئیات امور چیست ؟ کار عقل ادراک کلیات است . در درک مسائل جزئی و جنبی همیشه نمی تواند رأی و نظر دهد . مثلاً عقل حکم می کند که باید جهان را آفریدگاری باشد ، انسان باید خالقی داشته باشد ، انسان در این جهان بدون تکلیف و مسئوولیت نیست . اگر مسئولیتی و تکلیفی باشد که حساب و کتابی لازم است . 18- اسلام یک آیین انقلابی است اسلام یک مذهب و یک آیین انقلابی است و به گفته یکی از بزرگان جهان اسلام محال است اسلام وارد ذهن و اندیشه ای شود و در آن دگر گونی انقلاب پدید نیاورد . و شما نمونه ها و موارد آن در صدر اسلام و در زمان شخص پیامبر ص و پس از او در عصر خلفا و امامان معصوم می بینید . 19- اسلام در زندگی اجتماعی مردم چه تحول بنیادی پدید آورد ؟نظام تربیتی اسلام در ای عرصه نیز تحولی بنیادی پدید آورد . خانواده را مقدس معرفی کرد و برای تشکیل آن سفارش و توصیه بسیار کرد . زن و شوهر را در دست یکدیگر چون امانت خدایی معرفی کرد و با همین نیت و اندیشه دست شان را در دست یکدیگر قرار داد . 20- نظام تربیتی اسلام در عرصه اقتصادی چه تحولی پدید آورد ؟نظام تربیتی اسلام در جنبه های اقتصادی نیز انقلاب و تحول بنیادی پدید آورد کار و تولید مشروع را امری مقدس و وظیفه ای همگانی معرفی کرد ، مالکیت در آمد را محترم و مقدس شمرد و مردم را بر مال خود مسلط دانست . مصرف را تحت ضابطه قرار داد آنچنان که مصرف ها در عین مشروعیت منبع ، از اسراف و زیاده روی دور و برکنار باشد ، در آن تبذیر به معنی ریخت و پاش نباشد . 21- نظام تربیتی اسلام تزکیه را بر تعلیم مقدم کرد یعنی شرف رابر کسب مدرکو عنوان تحصیلی تقدم دارد . اگر امر زندگی و تحصیل انسان بین دو مسأله دایر باشد . با مدرسه رفتن و کسب معلومات ولی به بهای از دست دادن شرافت وعفت و تقوا ، و یا سالم ماندن شرافت و عفت و تقوای آدمی ولی به بهای عدم کسب علم و مدرک تحصیلی . نظام تربیتی اسلام افراد را چنان تربیت می کند که برای شرف و تقوای خود بهای برتری قائل باشند . و در سطوح بالای علم و تحصیل نخست خود را از آلودگی ها و مفاسد برهانند و خویش را تزکیه کنند ، و آنگاه به کسب علم بپردازند که علم همیشه چون اسلحه و چراغ است و چون به دست نا اهل افتد خطر آفرین خواهد شد . همگانی بودن تعلیم و تربیت 1- نظام تربیتی اسلام دارای جنبه همگانی است تعالیم و احکام نظام تربیتی اسلام برای همه انسانهایی است که در کران تا کران جهان زندگی می کنند و برای همه افراد تا روز انقراض نسل بشر است . دینی است خاتم ، که پس از آن آیین دیگری از سوی پروردگار برای انسانها نمی آید . این تعالیم و دستور العمل ها دارای جامعیت و کمالند و هم دارای جنبه ظرافت ، رشد و زایندگی هستند . برای همه جنبه ها و ابعاد زندگی آدمی برنامه و دستور العمل دارند و هم برای امور انسان در زندگی ، شامل جنبه های مربوط به حکومت و اقتصاد ، اجتماع و فرهنگ ، قضاوت و اخلاق . 2- برنامه تربیتی اسلام چه ساعات از عمر ما را شامل است ؟ صبحگاهان از همان لحظه اول که از خواب بیدار می شویم و هوشیار می گردیم برای ما راهنمایی و برنامه دارد ، تا زمانیکه برنامه دارد ، تا زمان صبحانه خوردن ما ، لباس پوشیدن ما ، از خانه خارج شدن ما ، به سر کار رفتن ما ، نحوه کارو تولید ما ، معاشرت و برخورد ما با مردم ، بازگشت به خانه ، معاشرت ما با اهل خانه ، عبادت ما ، خواب و استراحت ما ، مصرف ما ، ذخیره ما ، ذکر و زمزمه های ما ، کیفیت خفتن ما و ;.. 3- خدای اسلام و رابطه او را با انسان معرفی کنید . خدای اسلام هیچگاه دور از دسترس نیست ، و دمی هم از ما غافل نیست . هر آنگاه او را بخوانیم سخن ما را می شنود و هر عملی که انجام دهیم ما را می بیند و این مسأله ای نیست که خاص فردی و یا جمعی معین باشد . همگان در چنین وضع و شرایطی هستند و این مسأله ای نیست که خاص فردی و یا جمعی باشد . 4- کلیات تعالیم اسلامی شامل همه افراد است هر فردی از افراد بشر ، در هر نقطه ومنطقه ای که زندگی کند ، در هر وضع و موقعیتی که باشد ، در هر سنی که زندگی را در آن بگذراند ، می تواند تحت پوشش نظام تربیتی اسلام قرار گیرد . درست است که تعداد افراد در جامعه بسیارند ، و هر فردی برای خود دنیای ویژه است ولی در پیشگاه خداوند برای هر انسانی دفتری جداگانه و پرونده ای خاص است و آدمی در عین بهره گیری از کلیات مربوط به نظام تربیتی اسلام ،از جنبه های مربوط به شرایط اختصاصی بهره می گیرد . 5- مراحل تربیت در اسلام شامل چه قسمت هایی است ؟ شامل سه مرحله عمده است . 1- هفت سال اول عمر را دوره سیادت (آقایی ) یا دوران حریت (آزادی ) نامگذاری کرده اند . 2- هفت سال دوم را دوره عبودیت نام گذارده اند . 3- هفت سال سوم دوران وزارت نام دارد . غرض آن است که آدمی در آن سن و سال باید ملازم و همراه باشد . 6- در هفت سال اول عمر چه اصولی باید مورد نظر باشند ؟– اصل مراقبت و پاسداری از کودک ، بدان خاطر که او به رعایت مصالح خویش آگاه نیست . – اصل توسعه خود شناسی و آگاهی افراز ابعاد وجودی و به کارگیری مناسب اعضاء و حواس – اصل توسعه جهان شناسی و آشنایی او با پدیده های جمادی ، گیاهی ، جانوری ، مایعات – اصل خداشناسی و توجه دادن او به خالقیت و رازقیت وشاهد بودن خداوند در امور – اصل آشنایی با مسئوولیت در برابر والدین ، مردم ، پدیده ها ، و در نهایت پروردگار 7- برای هفت سال اول عمر چه برنامه هایی مورد نظر است ؟برنامه های بهداشتی : شامل نظافت ، شتشوی دست و صورت و ;. برنامه های معاشرتی : شامل طرز برخورد با پدر ، مادر ، اعضای خانواده ;. برنامه های ایمنی : مثل عدم خطر آفرینی با چاقو ، کبریت برنامه های مربوط به ایمنی در خیابان برنامه های دینی 8- اساس تربیت در 7 سال دوم عمر کدام است ؟ – رشد و پرورش تن ، توسعه مهارت های بدنی ، آموزش شیوه های حفظ سلامت ، ایجاد عادات بهداشتی – رشد و پرورش ذهن ، پرورش تفکر و توسعه ، گسترش استدلال ، پرورش حافظه و بازشناسی و تشخیص – رشد و پرورش عاطفه ، اصلاح ترس های موهوم ، تعدیل خشم ، جهت داری عواطف ، علاقه مندی به یادگیری – رشد و پرورش روان ، توسعه وجدان ، میل به حقیقت جویی ، به کار گیری از آزادی های مشروع و مشروط – اصلاح و توسعه رفتار تکلمی ، تقویت زبان و ادبیات ، آموزش خواندن و نوشتن ، توسعه توان تفهیم و تفاهم 9-اساس تربیت در 7 سال سوم عمر را شرح دهید – زمینه سازی و هشدار دهی برای داشتن تعادل روانی ، تعدیل تمایلات ، ارضای متعادل هوسها – آشنا کردن به اسرار طبیعت و کشف روابط انسان با طبیعت و کیفیت بهره گیری و استخدام آنها – توجه دادن به اخلاق و پاکی و فضیلت و زمینه سازی برای انطباق با ارزش ها و داشتن رفتاری اخلاقی -توجه دادن به ارزشهای دینی و ایجد فهم و عادت به رعایت تعالیم و موازین آن و پای بندی به مذهب – آموزش مفاهیم روابط و ارتباطات بین المللی و اهمیت آن و علاقه مندی به استقلال و عدم وابستگی 10- آیا تربیت در دیگر مراحل عمر هم وجود دارد ؟ تربیت همگانی در اسلام دیگر مراحل عمر را نیز در بر می گیرد . آدمی پس از گذر از دوران کودکی و نوجوانی ، به مرحله جوانی و پس به مراحل میانسالی ، بزرگسالی و پیری و سالمندی می رسد و چنان نیست که در آن مراحل از تربیت بی نیاز باشد . اصولاً یکی از مرزهای بعثت انبیاء برای همه افراد در سنین مختلف این است که انسانها در هر سن و سالی و درهر مرحله ای از عمر که باشند باز هم نیاز به تربیت مداوم و پی در پی دارند . 11- اصل باز سازی و سازندگی را شرح دهید ؟ اصل باز سازی و دوباره سازی شخصیت ، به این معنی که اگر در مسیر زندگی از خط صواب دور منحرف شده دوباره از راه استغفار و توبه و شتسوی گناهان خویش را در خط صواب قرار دهد . اگر نارسایی و نقصی در کار و برنامه زندگی اوست آن را اصلاح و ترمیم کند . 12- معلمان این راه چه کسانی هستند ؟ در طریق تربیتی همگانی و حرکتی عام به سوی مقصود ما را به معلمانی نیاز است که بدون اشاره و همراهی آنها نمی توان به سوی مقصد حرکت کرد . ما به دنیا آمدیم در حالیکه از نظامات و از راز ورمزهای این جهان خبر نداشتیم . خدای مهربان وسایل و ابزار شناساگر را در اختیار ما قرار داده که همان چشم و گوش و دیگر حواس و نیر فهم و عقل و توان درک است و نیز مربی و معلمی برای ما معین کرد که به شرایط و اوضاع این جهان پیش از تولد ما آگاه بوده و توانسته است ما را راهنمایی کند . 13- معلم را از نظر اسلام چه وظایفی است ؟ – تعلیم که در آن آموزشهای گوناگون از قرآن ، از دانشها ، از تاریخ و کلاً دستور العمل زندگی صورت می گیرد . – تزکیه به معنی پیراستن آدمی از عوامل فساد و انحراف و آراستن او به فضایل و پاکی ها – رهایی از همه عوامل و شرایط که آدمی را در بند می کنند و سد راه رشد و پیشرفت او هستند. – امامت به معنی رهبری و الگویی که افراد از راه و رسم وعمل والدین و مربیان درس می گیرند . – رسالت و در آن انجام وظیفه دعوت به پاکی ها ، ابلاغ حق و قیام آموزی در انجام وظایف – مراقبت و نظارت و نصیحت و وعظ و امر به معروف و نهی از منکر – حرکت بخشی به سوی مقصد و هدف الهی و عبودیت که رمز آفرینش است . عوامل موثر در تربیت 1- وراثت را تعریف کنید ؟ عبارتاست از انتقال یا سرایت پاره ای از صفات و خصایص والدین و اجداد به کودک از طریق نطفه که بعدها همین نطفه به انسانی تبدیل می شود و بر این اساس کودکی که به دنیا می آید ، دارای صفات و خصایصی از پدر و مادر و اجداد پدری ، و نیز ویژگی هایی از مادر و اجداد مادری است و اینگونه صفات را صفات ارثی می خوانند . 2- صفاتی که از طریق وراثت به فرزندان منتقل می شود را نام ببرید ؟ 1- صفات مربوط به نوع 2- صفات مربوط به جنبه های فیزیولوژیک یا جنبه های وظایف ….. 3- صفات مرضی 4- صفات مربوط به جنبه های هوشی و روانی 3- صفات نوعی را که از طریق وراثت منتقل می شوند ، شرح دهید ؟ مثلاً از حیوانی چون آهو به دنیا می آیدکه از نظر شکل و صورت و قیافه با دیگر آهوان همانند است . از نسل انسان نیز آدمی به وجود می آید که از نظر شکل و صورت و قیافه با گوسفند و شتر و کلاغ متفاوت است . هر پدیده ای در حین ولادت و رشد دارای صفات نوعی خویش است و انتقال این صفات از طریق وارثت است . 4- صفات فیزیولوژیک که از طریق وراثت منتقل می شوند کدامند ؟اینگونه صفات نیز از طریق وراثت به نسل بعد سرایت می کند . مثل وضع گردش خون افراد انسانی که با سیستم گردش خوب کبوتر متفاوت است . فشار خون ، طرز کار قلب ، طرز کار غده ها ، معده و روده ، طول عمر ، رنگ پوست ، ضربان قلب ، درجه حرارت بدن ، وضع بلوغ انسان و حیوان با دیگران فرق دارد . 5- چه صفات مرضی از طریق وراثت منتقل می شوند ؟پاره ای از بیماری ها هستند که از راه نطفه و از طریق وراثت به نسل بعد سرایت می کند . مثل مرض قند ، بیماری سفلیس ، بیماری های قلبی ، شب ادراری ، ریزش سریع و …. 6- صفات مربوط به جنبه های روانی و هوشی را که از طریق وراثت منتقل می شوند معرفی کنید ؟ تحقیقات علمی نشان داده اند پاره ای از این صفات نیز از طریق وراثت و از کانال نطفه منتقل می شوند . به عنوان مثال فرزندانی که به دنیا می آیند ، از نظر هوشی تقریباً معدلی از هوش پدر و مادر را دارند . معمولاً از پدران و مادران باهوش فرزندانی باهوش و از پدران و مادران کم هوش غالباً فرزندان کم هوش به دنیا می آیند . و کسی را که به علیت پدر و مادر سیاه پوست ، با رنگ پوستی خاصی به دنیا آمده نمی توان سفید پوست کرد . 7- غرض از محیط در تربیت چیست ؟غرض از محیط عوامل و شرایطی است که آدمی را در خود غوطه ور ساخته و یا به گونه ای او را تحت تأثیر قرار می دهد . مثلاً محیط رحم مادریک محیط است . زیرا طفل را در خود شناور کرده و هوا هم یک محیط است زیرا ما در خود غرفه ساخته است . 8- محیط رحم چه تأثیری در چنین می گذارد ؟به حجم رحم و شرایط لگن که محیط رشد وپرورش جنین است و کمی با زیادی آن حجم ، در جنین موثر است . – فشار رحم از نظر هورمونها و مواد شیمیایی تولید شده به علت حاملگی و امتزاج خونها -غذای مادر در دوران حمل از نظر سلامت یا مسومیت ، حجم غذا که برای زنان باردار باید کم حجم و از نظر قدرت باید نیروزا باشد مثل گوشت ، خرما ، کره ;.. – بیماری مادر در دوران حمل که اثراتی بر روی جنین دارد مثل تب های شدید – دوای مادر در دوران حمل به ویژه داروهای مسکن که اثری منفی و مسموم کننده بر جنین می گذارند . 9- چه عواملی و شرایطی از خانواده در کودک موثرند ؟– وضع اخلاقی و انضباطی والدین در کودک موثر است . پدر ومادری که درباره فرزندان انضباطی اندیشیده و رفتاری بر اساس ضوابط و اخلاق اسلامی پیاده می کنند ، در فرزندان خود تأثیری خاص دارند . – شرایط فکری و فرهنگی والدین نیز در تربیت نسل جداً موثر است . – شرایط اجتماعی خانواده هم در تربیت فرزندان موثر است . 10- به نظر شما نقش پدر در تربیت کودک بیشتر موثر است یا نقش مادر ؟ نقش مادر به مراتب مهم تر و موثرتر از نقش پدر است . زیرا : – طفل تا مدت 9 ماه در رحم مادر بوده و با او رابطه ای خوبی داشته است . – کودک تا دو سال در دامان مادر بوده و از شیر او نوشیده است . – در شبانه روز بیشترین مدت ارتباط را مادر با فرزندان خود دارد نه پدر – کودک از نظر انس و معاشرت با مادر مأنوس تر است تا با پدر 11- اعضای خانواده چه کسانی هستند ؟ اعضای خانواده شامل هر کسی است که در خانواده باکودک زندگی می کند ولی پدر یا مادر او نیست و شامل : برادران و خواهران – پدر بزرگ و مادر بزرگ – دیگر افراد خانواده – خویشان و بستگان . 12- خویشان و بستگان چه نقش و تأثیری در کودک می گذارند ؟غرض از خویشان و بستگان ، آنهایی هستند که در خانه کودک با او نشیند ، بلکه در خانه خود زندگی می کنند ، ولی با خانواده کودک آمد و شد و با طفل ارتباط دارند . مثل خاله ، عمه ، دائی ، فرزندان آنها ، تجارت علمی نشان می دهند که نقش این گروه در موادی وسیع تر و موثر تر از نقش پدر و مادر است . چه بسیارند کودکانی که پدر و مادر آنها افرادی درست و صالح بوده اند ولی کودکان به علت ارتباط دائم و وابستگی با خویشان و بستگان فاسد خود سر از انحراف در آورده و راه و رسم آنها را پذیرا شده اند . 13- گروه معاشران چه نقش و تأثیری در کودک می گذارند ؟از عوامل محیطی موثر در تربیت گروه معاشران هستند یا گروه همسالان ، یعنی افرادی قرین ، نظیر و همتا در آنها هستند که با هم دوستی ، معاشرت و بازی دارند و هم راز و همدم یکدیگر به حساب آمده و جرگه اجتاعی را تشکیل می دهند . گروه معاشران نقش فوق العاده و سرنوشت سازی در زندگی یکدیگر دارند . گروه معاشرت در سه مورد نقش و اثری بیش از پدر و مادر دارند : الف ) زمانیکه خانواده از منطقه ای به منطقه دیگر کوچ کرده اند در آن صورت فرزندان در محیط جدید پذیرایی فرهنگ جدیدند . ب ) در موردی که فرزندان در مرز سنی بلوغ قرار گرفته اند و در آن هنگام برای بیان رازها در مرزهای مربوط به آن بیش از آنکه به والدین و مربیان روی آورند به سوی دوستان روی می آورند . ج ) زمانیکه وضع و محیط خانه آشقته و نابسامان باشد و پدر و مادر کودک با هم درگیری و اختلاف داشته باشند در آن صورت کودکان به سوی دوستان بیشتر روی می آورند . و با آنها بیشتر درد و دل و معاشرت دارند . 13- چه چیز معلم در شاگردان موثر است ؟ – سر و وضع ظاهر و آراستگی ها و نظافت و آرایش معلم ورسیدگی های عادی و افراطی خود. -نظم اداری و وقت شناسی و پای بندی معلم و مربی به رعایت ضوابط و مقررات مدرسه و جامعه – الگوی عملی بودن او یعنی آنچه را که او به شاگردان می آموزد و دستور اجرای آن را می دهد ،خود نمونه و سمبل باشد . – اخلاق و معاشرت و پای بندی معلم به آداب و سنن ، خیر خواهی و انس و صفا و صمیمت او. -همدلی وهمرازی معلم در جهت خیر خواهی ها و حل مشکلات شاگردان ، و احیاناً دیگر افراد جامعه . 14- مردم جامعه چه کسانی هستند و چه تأثیری در کودک دارند ؟کسانی هستند که در سازندگی و یا ویرانی بنای اخلاق کودکان و نوجوانان موثر هستند . ما موجودی اجتماعی هستیم و در جامعه با مردم زندگی می کنیم ، از آنان تأثیر می گیریم و در مواردی در آنان تأثیر می گذاریم جامعه شامل گروهی از زن و مرد و پیر و جوان است که دارای وحدت در فکر و خط و رویه ای روشن است . 15- مسئولان اجرایی چه کسانی هستند و چه تأثیری در کودک دارند ؟ غرض از آنها کسانی هستند که در مقامات اجرایی جامعه نقشی اساسی دارند ، مثل وزرا، رؤسای ادارات بخشداران ، پلیس ومأموران انتظامی و هر کسی که در پست فرماندهی و رهبری کشور یا یک منطقه است . نقش و تأثیر آنها در اصلاح یا فساد یک کشور اندک نیست . اگر رهبران جامعه افرادی پاک و سالم و در خط صواب باشند ، مردم نیز بیش یا کم همان راه و روش اصیل شناخته شده مملکت و شیوه پای بندی به ضوابط قانونی را در پیش می گیرند و بر عکس اگر اینان در خط فساد و آلودگی و گناه و یا در خط طاغوت باشند مردم نیز همان راه و خط را در پیش خواهند گرفت . 16- شیطان کیست ؟ و چه تأثیری در صلاح و فساد ما دارد ؟ بر اساس بیان قرآن ، شیطان آفریده ای از خدا و خلقتی از خلقتهای اوست و از گروه جنیان است خواستار آن شد که تا قیامت زنده بماند و به عزت خدا سوگند یاد کرد که نسل آدم را گمراه سازد و راه رشد را بر او ببندد . 17- فرشتگان که هستند ؟ خدا آفریده های دیگری نیز دارد که از جمله آنها فرشتگانند که مأموران الهی در کارگردانی نظام و برخی در رابطه با انسانند . برخی فرشته وحی اند که پیام را از جانب خدا برای پیامبران می آورند . برخی مراقب و همراه آدمی و حسابرس و ثبت کننده اعمالند . برخی مأمور باد و بارانند و عده ای مأمور ستاندن جان انسان در حین مرگ 18- در جهان چه نظاماتی حکومت دارند ؟ – نظام عمل و عکس العمل ، اگر ستم کنی ستم خواهی دید ، اگر سیلی بزنی سیلی خواهی خورد – نظام امید که پیان شب سیه سفید است ، پس از هر دشواری آسانی خواهد آمد . – نظام اسراف و فقر ، فرجام اسراف و زیاده روی فقر و محرومیت است . – نظام عزت و ذلت ، یعنی هر کس زمینه را برای عزت و آبرومندی خود فراهم سازد ، عزیر خواهد شد و هر کس زمینه را برای ذلت و بدبرختی خود فراهم سازد ، ذلیل خواهد شد . – نظام مرگ و حساب ، آدمی اگر هزاران سال هم زنده بماند سرانجام باید بمیرد وپس از مرگ از او می پرسند که چه کردی ؟ و او باید حساب اعمالش را ذره ذره پس دهد . 19- خود انسان در خودش چه نقش و تأثیری دارد ؟ آدمی خود تحت تأثیر خواسته ها ، تصمیم ها و باورهای خویش است . خود می تواند در سرنوشت سازی خویش موثر باشد . برای خد عزت و شوکت و سربلندی پدید آورد و یا سبب برای بدبختی ، سقوط و تیره روزی خود باشد . نقش خواست و اراده آدمی را در سازندگی یا ویرانی خویش نباید نادیده گرفت . آنجا که بتواند خواسته خود را براساس فرمان خدا تطابق دهد ، و آنجا که انسان از روی درک و فهم و حساب چیزی را بخواهد و بالاخره آنجا که این خواست را با نیروی ایمان همراه کند ، همه چیز در خط درست و صواب به پیش خواهد رفت . 20- غرض از شرایط شخصی در تربیت چیست ؟ یعنی شرایطی که به خود ما و وضعیت ما مربوط می شوند و از آن جمله اند شرایط جسمی و بدنی ما از نظر پیشرسی ولادت که خود سبب آمادگی برای آسیب پذیریها و داشتن حالات بیمار گونه و در نتیجه بدبینی نسبت به خود و زندگی ، نق زدن ها و ترشرویی های مداوم است . سلامت و بیماری کودک که برخی از آنها مزمن و گرفتار کننده اند و طفل را نیازمند به پرستار می سازند . 21- غرض از شرایط مربوط به جامعه در تربیت چیست ؟ ازعوامل و شرایط موثر در تربیت و رفتار ما شرایط مربوط به جامعه و امور اجتماعی است که آدمی از تأثیرات و نفوذ آنها دور و برکنار نیست . این شرایط می تواند عامل سلامت یا بیماری فرد ، سازنده خلق و خوی آدمی و یا عامل اسارت و پای بندی او باشند. از نظر اسلامی جامعه دارای نقش مثبت یا منفی و گاهی عامل کفر افراد است امور جامعه به چهار صورت است : 1- شرایط فرهنگی جامعه 2- شرایط اجتماعی جامعه 3- شرایط سیاسی جامعه 4- شرایط اقتصادی جامعه 22- نقش و تأثیر فقر و غنا در تربیت افراد کدام است ؟عامل فقر برای آنها که تمرین و تحمل آن را ندارند ، سبب شکست روحیه و گاهی سبب کفر است . گاهی فقر و نداری سبب می شود که آدمی در شهر و کشور خو غریب باشد ، فقر ممکن است انسان تیز هوش را از بیان رأی و نظرات خود باز دارد .مگر آنکه این فرد طوری تربیت شود که دارای عزت نفس باشد . عامل غنا نیز موجب برازندگی است . به شرط آنکه آدمی ظرفیت آن را داشته باشد . و گرنه گاهی غنا سبب غرور است و یا سبب بزرگ فروشی ، خودخواهی و خود پرستی . اهداف تربیت 1- معنی و مفهوم هدف را بیان کنید ؟ هدف ، مطلوب و خواستی است که آدمی دارد ، نقطه نهایتی است که تلاش و سرمایه گذاری آدمی متوجه آن است و یا هدف آن غایت و نهایتی است که آدمی آن را تصور دارد و در حرکت خویش آن را در برابر دیدگانش قرار می دهد و رفتار و عملش را برای رسیدن به آن منظم می نماید . 2- بین هدف و استرالژی ، هدف و طرح چه فرقی است ؟ استراتژی عبارت است از مسیر جهت داری که طریق رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده را مشخص می کند و در واقع به ما نشان می دهد که برای رسیدن به هدف بادی چه شیوه و چه راه و رسمی رادر نظر گیریم . برای رسیدن به هدف تند باشیم یا کند ، آشکار حرکت کنیم یا پنهان بین هدف و طرح نیز فرق است . طرح مجموعه فعالیتهای است که بوسیله آن در یک دوره زمانی معنی و معلوم به یک یا چند هدف معین دسترسی پیدامی کنیم . 3- چه ضرورتهایی برای وجود هدف در تربیت است ؟ 1- آفرینش هدفدار است ، آسمان و زمین و آنچه که در بین آنهاست به فرموده قرآن بر اساس هدفی خلق شده اند آفرینش انسان نیز هدفدار است و تربیت او که امری سرنوشت ساز است نمی تواند بدون هدف باشد . 2- وجود هدف برای دستگاه آموزش و پرورش کشور ضروری است تا والدین ومربیان در تربیت نسل بدانند چه باید بکنند و دست کودک را در دست گرفته و او را به کجا برسانند . 3- وجود هدف در تربیت سبب می شود که مربی وادار به تهیه نقشه و برنامه کار باشد و سایل و ابزرا آن را برای رسیدن به مقصود از پیش تهیه کند ، وقت و زمان خود را برای حرکت و تلاش تنظیم کند . 4- وجود هدف در تربیت جهت کار را برای کارکنان تربیت اعم از والدین ، معلمان و مربیان ومسئولان تربیت معین می کند ، همه آنها به تبعیت از خط واحدی به کار تربیت نسل می پردازند. 5- وجود هدف موجودیت و ارزش یک نظام را نشان می دهد . 6- وجود هدف در واقع تعیین کننده سرنوشت حیات و تربیت ماست . 4- هدف کلی چیست ؟ ادامه خواندن مقاله تعليم و تربيت در سيره نبوي

نوشته مقاله تعليم و تربيت در سيره نبوي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله چگونگي روش احيا و غني سازي اوقات فراغت در ساعات

$
0
0
 nx دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چگونگی روش احیا و غنی سازی اوقات فراغت در ساعات غیر رسمی دانش آموزان مقدمه دانش آموزان به هنگام آسودگی از فعالیتهای تحصیلی خود، بر اساس دلبستگی ها و علایق و استعدادهای فردی خود در پی فعالیت هایی هستند که بتوانند آنان را به دور از الزامات و محدوده مجبوریتهای تحصیلی و خانوادگی، ارضا کرده و موجب شکوفایی توانایی های درونی آنها گردند. دانش آموزان از آنجا که در سنین رشد و بالندگی هستند در مقوله اوقات فراغت از اهمیت زیادتری نسبت به طبقات دیگر جامعه برخوردارند و به تبع آن، حساسیت امر نیز به مراتب افزونتر به نظر می رسد. بدین معنی که در عصر انفجار اطلاعات و گسترش بی حد و حصر تکنولوژی و هیاهوی پیشرفت های صنعتی و اقتصادی؛ غفلت ورزیدن از میلیون ها ساعت اوقات فراغت این قشر عظیم خسارات جبران ناپذیری بر آینده افراد و جامعه در پی خواهد داشت. در طی سالیان دراز در کشور ما، ارگان ها و سازمان های گوناگونی- علاوه بر وزارت آموزش و پرورش- در این حیطه وارد شده و خود را به عنوان پوشش دهند ه بخشی یا بخش هایی از اوقات فراغت جوانان و نوجوانان معرفی نموده اند. لیکن متاسفانه در اکثر موارد یا تاثیری قابل توجه بر جای نگذاشته اند و یا اگر هم تاثیری داشته اند، بسیار کم رنگ بوده است. البته در جامعه ما معضل غنی سازی اوقات فراغت، بیشتر در شهرها نمود پیدا می کند هرچند در روستاها نیز به شکلی خاص و بویژه در مورد دختران به چشم می آید. خصوصا اینکه در دوره حاضر، تحولات شگرف علمی و پیشرفت های سریع تکنولوژی، تغییرات عمیقی را در زندگی افراد بوجود آورده و با پیدایش طبقات جدیدی از خانواده ها، وضعیت پیچیده تر و بحرانی تر گشته است. امروزه نیازهای روحی- روانی و عاطفی دانش آموزان بسیار فراتر از سالیان پیش محسوس است. نوع نگاه آنها به خویشتن و محیط پیرامون خود متفاوت تر از گذشته است و به همین دلیل پاسخگویی به این نیازها نیز مشکل تر و نیازمند دقت فراوان می باشد. از سوی دیگر بهره گیری از ابزارهای پیشرفته و پیچیده تبلیغاتی از سوی قدرت های سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان و ترویج فرهنگ ها و سلائق گوناگون که اغلب حس و حال رفاه طلبی و تمینات نفسانی را برای جهانیان القا می کنند؛ این امر را پیچیده تر و مقابله با آن را مشکل تر می نماید. این آسیب ها زمانی بیشتر نگران کننده می شوند که کمبود امکانات داخلی و عدم برنامه ریزهای اصولی و صحیح و نیز نبود یا کمبود پیگیری های جدی را در سطح کشور شاهد هستیم. باید اذعان نمود که امکانات و کارکرد سازمان های مسئول در زمینه اوقات فراغت دانش آموزان هرگز توانایی مقابله با آن همه هجوم فرهنگ بیگانگان را نداشته است. بویژه اینکه همگان از هدفی والا یعنی سوق دادن جوانان به یک زندگی متعالی و خداجویانه سخن می گویند.با نگاهی گذرا به تعدد اسامی نهادهایی که همه یا بخشی از فعالیت های خود را به امر غنی ساختن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اختصاص داده اند، اهمیت کار از نظر مسئولین دریافت می شود اما آنچه در عمل اتفاق می افتد ناهماهنگی و عدم سیاستگذاری واحد در اجرای برنامه هاست. یعنی این نهادها هر کدام چون جزایر پراکنده ای هستند که همواره در میان آبهای متلاطم در جا می زنند و چه بسا که صدای همدیگر را نیز نمی شنوند. بدیهی است که در چنین اوضاع و احوالی حتی اگر یک بخش، کوچکترین اقدامی نیز در راستای وظایف محوله انجام ندهد هرگز به چشم مسئولان نیامده و مسئولیتی نیز متوجه کسی نخواهد شد. در میان نهادهای متعدد مربوط با اوقات فراغت، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و آموزش و پرورش نقشی اساسی تر را برعهده دارند. از این میان دو مورد نخستین در عصر ارتباطات وظایفی بس سنگین تر برعهده دارند که بحث پیرامون آنها مجالی دیگر می طلبد. اما آموزش و پرورش به عنوان متولی تعلیم و تربیت میلیون ها دانش آموز، اهمیت فوق العاده خود را از آنجا کسب می کند که در ارتباط مستقیم با دانش آموزان و خانواده ها بوده و براحتی هم می تواند در ساماندهی و بهینه سازی اوقات خارج از وقت آموزش نیز نقشی حساس و بنیادی ایفا کند. آموزش و پرورش با برخورداری از بیشترین فضای آموزشی و نیز امکانات گسترده نیروی انسانی، تنها به یک برنامه ریزی اساسی و ساز و کارهای جدی در این زمینه دارد که بتواند با همان امکانات موجود، بیشترین بهره را ببرد. از طرف دیگر وجود سازمانی خاص به نام سازمان دانش آموزی و زیرمجموعه های آن یعنی کانون های فرهنگی- تربیتی در تمام مناطق آموزش و پرورش، فرصت فوق العاده ای است که هدف اصلی آن نیز غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان می باشد. این سازمان و کانون ها از پتانسیل بسیار بالایی برای رسیدن به آرمان های مورد نظر برخوردارند که متاسفانه چندین سال است در سردرگمی و بلاتکلیفی گرفتار شده و توان اصلی خود را در انجام وظیفه اساسی خود به میزان زیادی از دست داده است. آنچه که در این مورد خاص ضروری می نماید، خانه تکانی جدی در سازمان دانش آموزی و کانون های فرهنگی- تربیتی است تا با یک برنامه ریزی اصولی و اتخاذ تصمیمات کاربردی و رسیدگی مسئولین به مشکلات و موانع موجود، گام های بلندی در راه اصلاح پیکره بیمار این بخش مهم آموزشی و تربیتی برداشته شود. راههای غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزانضروریت و اهمیت مسئله جوانان و مسائل آنان موضوعی است كه اهمیت آن بر هیچكس پوشیده نیست زیرا جوانان پایه گذاران فرهنگ آینده سرزمین خویش هستند و حفظ ارزشها یی كه بابهایی گران بدست آمده به عهده آنها می باشد . از میان مسائل متعدد اجتماعی ، مشكلات جوانان از موقعیت برجسته ای برخوردار است تا جایی كه اگر هدایت كنندگان كشور با تمام تلاش شان مسائل جوانان را در درجه اول اهمیت قرار دهند كاری نابجا نكرده اند . همانطور كه می دانیم یكی از مسائل جوانان چگونگی گذران اوقات فراغتشان می باشد اگر برای گذران وقت آزاد جوانان هیچ امكاناتی و برنامه ریزی نشده باشد فعالیتهای مسئولین برای شكوفا شدن استعدادهای آنان ، سلامت جسم و روان و كسب مهارتهای گوناگون و ; و بودجه كلانی كه برای پیشرفت آنها هزینه شده به هدر خواهد رفت . اوقات فراغت برای همه وجود دارد ولی آنچه حائز اهمیت است شیوه گذراندن آن است و اگربه انحراف كشیده شود بسیار مخرب و تضعیف كننده فرد و اجتماع می باشد ، اگر در برنامه ریزی ها برای گذران اوقات آزاد تدابیر لازم اتخاذ شود از اتلاف وقت آزاد مخالفت خواهد شد پس اولین قدم شناخت بهترین روش غنی سازی اوقات فراغت جوانان می باشد كه می تواند استفاده صحیح از امكانات اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی باشد . با توجه به اهمیت قابل توجهی كه اوقات فراغت در سلامت جسم وروان و كسب مهارت های گوناگون و رشد وتعالی شخصیت در جوانان را دارا می باشد بنابر این می توان گفت اوقات فراغت بهترین و مناسب ترین فرصت برای برخورداری از برنامه و نظم در امور مختلف و پرهیز از آشفتگی و به هدر ندادن نیرو و انرژی و غلبه بر كاهلی و تنبلی است . پس اگر بتوان اوقات فراغت جوانانی كه سنین 14 الی 18 سالگی را می گذرانند با روشهای اصولی و فراهم كردن امكانات مناسب به اوقات فراغتی پر بار تبدیل نمود . سلامت جوان و نوجوان وبه طبع آن سلامت جامعه را تضمین خواهیم كرد نتایج سودمند این تحقیق نشان می دهد كه داشتن برنامه های هدایت شده و پر بار از طرف مسئولین یا خانواده یا مدارس برای غنی سازی اوقات فراغت جوانان و دور كردن آنها از خطر فساد های اخلاقی تا چه حد مؤثر می باشد . تحت چه شرایطی و موقعیتی می توان اوقات فراغت بهتری برای جوانان مهیا كرد آیا مسائل اقتصادی و فرهنگی خانواده در این زمینه مهم است اگر خانواده ای از نظر وضعیت اقتصادی مناسب نباشد پس نوجوان نمی تواند از وسایل تفریحی مناسب و یا كتابهای و یا مكانهای ورزشی مناسب جهت گذران اوقات فراغت خود استفاده نماید . تعریف اوقات فراغت :تعریف لغوی : در فرهنگ عمید فراغت به معنی آسودگی و آسایش از كار و شغل در فرهنگ دكتر معین فراغت به معنای بی اعتنایی ، وارستگی ، فرصت ، مجال حاصل كردن ،آسوده شدن و به پایان بردن كار ی آمده است .تعریف واژه فراغت در لغت نامه دهخدا چنینی آمده است : فراغت فراغ فرصت و مهلت . مجال ، آسایش ، آرامی و استراحت ضد گرفتاری از كار و شغل ، آسودگی ، آرامش . در لغت عربی فراغت به معنی اضطراب است قاموس قرآن : فرغ به معنی دست كشیدن از كار معنی شده است اوقات فراغت با وقت آزاد یا بیكاری ، اوقات مرده متفاوت است وقت آزاد می تواند اعم و اوقات فراغت اخص باشد در اوقات آزاد ، كارها ووظایف متعددی چون خوردن ، خوابیدن ، شست و شو ، دید و بازدید و ; ولی اوقات فراغت اوقاتی هستند كه به میل و اختیار فرد در راه آموختن ، آفریدن ، ساختن ، پژوهش ، تربیت ، مشاركتهای اجتماعی ، گسترش افق فكری و در بسیاری از عرصه های دیگر صرف می شود . فرهنگ لاروس مفهوم اوقات فراغت را چنین بیان كرده :سرگرمی ها و تفریحات و فعالیتهایی كه به هنگام آسودگی از كار عادی با شوق و رغبت به آنها می پردازند و این كلمه شاید از لغت schole كه یك كلمه یونانی است آمده باشد كه معنی آن با لغت لاتین leisare كه به معنای آزاد بودن ، ارتباط نزدیك دارد دكتر افروز در باره اوقات فراغت چنین بیان كرده :اوقات فراغت حساس ترین ارزشمند ترین ، پر بارترین اوقات زندگی آدمی می باشد این اوقات همانند شمشیر دو دمی است كه لبه آن می تواند زمینه ساز خلاقیت ، هنر آرایی ، لبه دیگر آن عاملی در جهت گرایش به بزهكاری و آسیب پذیراجتماعی باشد . جامعه شناسان برای فراغت به معنی امروزی دو شرط قائلند :اول آنكه فعالیتی باشد فارغ از اجبارهای اجتماعی ، مذهبی ، عمومی كه در آن نوعی گزینش و یا انتخاب آزاد مطرح است . دوم اینكه كاری كه از آن فرد معیشت خود را تأمین می كند از سایر فعالیتها جدا باشد با توجه به این دو شرط فراغت عنوان نموده كه : فراغت مجموعه ای از اشتقالات است كه فرد با رضایت خاطر برای استراحت یا تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها و فراگیری غیر انتفاعی و یا مشاركت اجتماعی داوطلبانه ، بعد از رهایی از الزامات خانوادگی واجتماعی بدان می پردازد . همچنین زمان فراغت را نیز به دو بخش تقسیم كرده اند: 1) زمان كار 2) زمان خارج از كار زمان خارج از كار خود به چند دسته تقسیم می شود : زمانی كه ا رتباط با كار روزانه دارد مثلا ً اوقاتی كه صرف رفت و آمد به محل كار می شود زمانی كه برای وضع احتیاجات زیستی ( تغذیه ، خواب ، نظافت ) می گذرد ، بالاخره آنچه را كه می توان فراغت نا مید اموری است مثل مطالعه ، فعالیتهای اجتماعی ، استراحت ، ورزش ، تماشای نمایش و نظایر آنها پس از اوقات فراغت (وقت آزاد ) را با زمانی كه بعد از كار روزانه باقی می ماند نباید اشتباه كرد . باید آن را جزیی از اوقات خارج از كار شمرد كه صرف ارتقاء سطح فرهنگ ، ورزش ، استراحت ، فعالیتهای اجتماعی و ;;.. می شود . اوقات فراغت برای كمك به حفظ میراث فرهنگی جامعه وایجاد ضابطه برای جامعه از لحاظ فعا لیت های ایام فراغت به نحوی كه مالا ً در پیشبرد سطح زندگی و تمدن افراد درجامعه مؤثر باشد . بهبود سطح زندگی جامعه از طریق ایجاد حس مسئولیت برای كمك به همنوع ، مشخص نمودن امكانات فردی از لحاظ رفاه ، شخصیت ، فعالیت ، و ابراز هیجانات ارتقاء سطح روابط بشری از طریق بهبود مهارتهای اجتماعی ، تجربیات گروهی و تهذیب عادات و آداب و ر سوم و احساسات ، بالا بردن سطح كارایی اقتصادی ، اجتماعی افراد ك ار برد دارد . برخی نیز اوقات فراغت را جهت فرار از مشكلات روزانه ، وقت گذرانی ، احساس یك زندگی تخیلی و یا مبارزه با عصبانیت و هیجان ذكر نموده اند یا عنوان شده كه فراغت یك وقت اختیاری است یا زمانی است كه شخص بدون قید و تعهد آزاد به انجام امور مورد نظر خود باشد . روانشناسان در باره اوقات فراغت گفته اند . یكی از شرایط رشد عاطفی و بلوغ اجتماعی و قدرت همسازی افراد داشتن علاقه پایدار به تفریحات و اشتغالات سازنده ، سودمند بیش ازرغبت نسبت به كار تحصیل است . امروزه یكی از اهداف آن توجه به چگونگی استفاده و گذران اوقات فراغت می باش . پیر فرانسوا چنین می گوید : فعالیتهای اوقات فراغت نقش مهمی در جبران كمبودهای عاطفی و روانی دارد چرا كه به جوانان آنچه را كه در خانواده یا مدرسه فرصت ابراز و یا شناساندن آن را نیافته اند امكان ظهور و بروز می دهد ، در اینجا لازم است درباره نوعی محرومیت كه بد بختانه نزد جوانان كنونی فراوان دیده می شده و چاره اندیشی و تدبیر اوقات فراغت را ملزم می گرداند تاكید شود ، و آن محرومیت های ناشی از زندگی تحصیلی است . و این نتیجه همگانی كردن آپ بدون امكانات وو سایل و استاد كافی است . بدتر از همه اینكه شاگردان در معرض خطر شكست نمرات بد ، امتحانات ناموفق و ;. می باشند . بدین ترتیب آنها در اولین سالهای بحرانی زندگی خود با شكست های پیاپی مواجه می گردند بنابر این مهم این است كه دانش آموز در جایی دیگری غیر از مدرسه بتواند این كمبود را جبران نماید این جبران به دو طریق امكان پذیر می باشد : 1- برای فعالیت موضوعاتی انتخاب كردند كه واقعاً مورد توجه بوده و آنها را به خود كشانده و ذوق زندگی به ایشان ببخشد 2- موجبات موفقیت هر چند ناچیز و كوچك را فراهم آورد تا به دانش آموزاجازه دهد به خود بگوید ” هر چند كه دیروز در كلاس موفق نشدم ولی امروز در فوتبال درخشیدم “بنابر این برای اوقات فراغت باید تدبیر جامعی اندیشید به نحوی كه بتوان به جوانان سلسله ای از تفنن های مورد توجه آنها را با نشانی از موفقیت عرضه نمود بهر حال مسلم این است كه چگونگی گذران اوقات فراغت از جایگاه ویژه ای در فعالیتهای اجتماعی افراد جامعه برخوردار است و این جایگاه ویژه لزوم توجه مسئولین و سازمانها ی اجرایی را به برنامه ریزی و رهبری این فعالیت ها روشن می سازد و اینكه اگر با این مسئله بطور جدی مواجه نشویم مشكلات فراوانی را ایجاد می نماید . هر جوان پس از پایان كارهای روزمره و فراغت از درس روزانه وقت خود را صرف امور مورد توجه خود بنماید و هر جوان با صرف ساعات بیكاری خود در شبانه روز علاوه بر ورزش ، مطالعه ، و بازدید علمی ، تفریحات مفید به امور فنی و صنعتی، هنری ، نجاری ، نقاشی ، موسیقی ،;;;. و كارهای دیگری كه مورد علاقه خود می باشد می پردازد و این جوان كمتر بدبین و مأیوس و عصبانی خواهند بود و این از وظایف وزارت آپ و همكاری وزارتخانه های دیگر است كه با كمك هم و طرح برنامه های مفید خلاء ساعات بیكاری جوانا را پر نمایند . برنامه های ورزشی منظم و یا مطالعه كتابهای مفید در زمان اوقات فراغت دانش آموزان بسیار مؤثر است عدم برنامه ریزی صحیح در مراكز ورزشی و مراكز علمی ( مطالعه كتاب ) بسیار برای جوانان خطرناك است و عاملی است كه جوانان به سمت فعالیتهای ورزشی گرایش نداشته باشند . ادامه خواندن مقاله چگونگي روش احيا و غني سازي اوقات فراغت در ساعات

نوشته مقاله چگونگي روش احيا و غني سازي اوقات فراغت در ساعات اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بيماري الزايمر

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بیماری الزایمر مقدّمه بیماری آلزایمر یکی از پیچیده ترین بیماریهای مغزی محسوب می شود. تشخیص صددرصد این بیماری فقط بعد از مرگ بیمار و با نمونه برداری از مغز می باشد، و در این حال ، متخصص قادر به شناسایی سلولهای تخریب شده بوده و با تجزیه و تحلیل در آزمایشگاه ، تشخیص بیماری حاصل می گردد. بیماری آلزایمر بسیار آرام پیشرفت می کند و بسیاری با این بیماری دنیا را وداع می گویند بدون اینکه از بیماری خود مطلع باشند. در عین حال عده دیگری دارای علایم و نشانه های آلزایمر بوده ، ولی عملاً به این بیماری مبتلا نبوده و به اشتباه تحت مداوای آلزایمر قرار می گیرند. فراموشی که اولین نشانه آلزایمر می باشد حتماً دلیل آلزایمر نیست ولی متأسفانه تمایز و درک و تشخیص بیماری کاری بسیار مشکل می باشد. در خلال این کتاب خواننده با این معضل (مشکل ) آشنا خواهد شد. اِشکال مهّم دیگر این است که چون بیماری آلزایمر در سنین بالا شروع می ش ود، بیمار با سایر بیماریها نیز در این دوره سنی مواجه است . ترکیب انواع بیماری ها، کار شناسایی بیماری آلزایمر را سخت تر می سازد. از هر یکصد نفر آمریکائی بالای سن 65 سال دو نفر به این بیماری مبتلا می باشند و هر چه سن بالاتر می رود احتمال ابتلا به این بیماری هم افزایش می یابد و حتی از هر یکصد آمریکائی بالای 85 سال 20 نفر به این بیماری مبتلا می شوند. در هندوستان از هر یکصد نفر هندی بالای 65 سال فقط یک نفر به این بیماری مبتلا می گردد. عوامل مختلفی در ابتلا به این بیماری در فصول مختلف این کتاب معرفی خواهند شد که فاکتورهای فرهنگی و اجتماعی را در بر می گیرند. زندگی ماشینی ، تغذیه ، فعالیت های فیزیکی ، فعالیت های فکری و مغزی و ت فاوتهای فرهنگی می توانند تا حدودی بر میزان ابتلا به این بیماری تأثیر بگذارند. علیرغم افزایش متوسط سن در کشورهای پیشرفته ، بیماریهای گوناگون نیز بشدت افزایش یافته اند. عوامل افزایش این بیماری ها در کشورهای اروپائی و آمریکائی در نوع تغذیه و کاهش فعالیت های بدنی و فکری معرفی شده اند. به نظر متخصصین ، چشم انداز آینده در آمریکا بسیار نگران کننده می باشد. مطالعات بسیار نشان می دهد که تا 50 سال آینده تعداد افراد مبتلا به بیماری آلزایمر سه برابر خواهد شد. هزینه متوسط برای هر بیمار در حال حاضر 150 هزار دلار تخمین زده شده است که حتی تا 450 هزار دلار در آینده پیش بینی می شود. اکثر بیماران مبتلا به آلزایمر در خانه سالمندان نگهداری شده و هزینه فوق العاده ای بر گردن دولت و خانواده ها می گذارند. در کشورهای در حال توسعه که خانه سالمندان چندان مورد علاقه نبوده و سازمانهای دولتی نیز چندان شرکتی در نگهداری بیماران مُسن مبتلا به آلزایمر را ندارند، خانواده ها به تنهایی مسئول عزیزان خود بوده و حفظ و نگهداری بیمار بر گردن فرزندان و نزدیکان فرد مبتلا می باشد. خواننده محترم در خلال این کتاب راههایی را پیدا خواهد کرد که کمک بسیار مؤثری در کاهش احتمال ابتلا به بیماری را نشان خواهند داد. این کتاب سعی در معرفی این بیماری به زبان ساده نموده و راههای شناخت بیماری و فاکتورهای جلوگیری کننده از بیماری را به خواننده معرفی می نماید و امید است که قبل از غالب شدن بیماری تا حد ممکن بتوان از آن جلوگیری نمود. هدف از این کتاب این است که دانش پژوهان و بیماران و اطرافیان آنها را نسبت به این رشته آشنایی بیشتری داده و کمکی در درک این بیماری پیچیده برای خواننده محترم بوجود آورده باشد. بیماری آلزایمر یکی از زجرآورترین بیماریها بوده و با آن از هر دو بُعد شخصی و علمی نسبتاً آشنائی دارم . مرحوم پدرم به این بیماری مبتلا بود و تجربه شخصی حقیر به عنوان یکی از اطرافیان بیمار باعث شد که دست به ترجمه و تألیف این کتاب بزنم . بیماری آلزایمر مانند یک تیغ دو لبه می ماند یک لبه بیمار را زخمی می کند و لبه دیگر اطرافیان بیمار را، مخصوصاً وقتی بیمار، عزیزِ انسان باشد دیدن ناتوانی و ترس و سایر موارد بحث شده در گرامی ترین فرد زندگی مان کر ساده ای نیست مخصوصاً زمانی که احساس کنیم که آینده روشنی در مقابل ما نیست . خداوند انشاالله به کلیه افرادی که به بیماران آلزایمری رسیدگی و کمک می کنند توفیق عنایت نموده و بیماران را شفای خیر دهد. بیماری آلزایمر چیست ؟ دکتر آلواس آلزایمر در سال 1906 این بیماری را در آلمان کشف نمود و به این دلیل بیماری آلزایمر به نام ایشان ثبت شده است . بیماری آلزایمر قابل پیش بینی نمی باشد و تأثیر مشخصی بر روی مغز می گذارد. گاه بیماران مبتلا به این بیماری دیوانه محسوب می شده و هنوز هم محسوب می شوند. چون اطلاعات علمی راجع به این بیماری فقط در 20 سال گذشته پیشرفت نموده هنوز گرو ههای کثیری با این بیماری آشنا نبوده و رفتارهای ناهنجار بیماران را به ناراحتی روانی ترجمه کرده و آنان را بیماران روانی می نامند. بیماران آلزایمری ممکن است حرکتها و رفتارهایی مانند مزاحمت ، عدم اطمینان ، عدم قدردانی ، نامهربانی ، خصومت با نزدیکان و اطرافیان داشته باشند. بیماران آلزایمر بیمار مغزی هستند بدین معنی که سلولهای مغزشان در حالت تخریب و معدوم شدن است و نتیجتاً طرز فکر و رفتار آنها تغییر کرده و تحت کنترل آنها نیست ، و چون کنترلی بر روی بیماری خود ندارند قادر به تمایز خوب و بد، صحیح و غلط نبوده و ممکن است به راحتی نزدیکترین فردی که برایشان خدمتی انجام می دهد را رنجانیده و حتی پرخاشگری نمایند. یک بیمار می گوید “وقتی سعی می کنم حرفی بزنم اول فکر می کنم چه می خواهم بگویم ولی کم کم لغات می چرخند و دور و دورتر می شوند و از دسترس م ن خارج می گردند و نمی توانم آنها را برگردانم و عصبانی می شوم “. یک بیمار دیگر که در طول سه سال گذشته هر روز صبحانه و چای برای شوهرش روی میز می چیند، در صورتی که شوهرش 20 سال است که دار فانی را وداع کرده است . برای اطرافیان این نوع رفتارها گاه خنده دار است و گاه باعث تمسخر و بی احترامی به فرد بیمار می شود. در فصول آینده خواننده متوجه خواهد شد که با این بیماری باید بطور جدی برخورد نماید و جایی برای بی تفاوتی وجود ندارد. آلزایمر در طول تاریخ تاریخ آشنایی با آلزایمر بسیار کوتاه است و تحقیقات در مورد آن حدوداً در 20 سال گذشته آغاز گردیده است [ 1 ] . در کتابهای تاریخی مصریها سابقه این بیماری در سه هزار سال پیش مورد بحث قرار گرفته است ، البته بعنوان کم حافظه گی و فراموشی . در کتاب مذهبی Maxims of Ptab the Holy به میزان قابل ملاحظه ای راجع به بیماری فراموشی بحث شده ، جالینوس در 1100 سال پیش تمایز بین فراموشی و نارسایی روحی را بیان می کند. فلاسفه و نویسندگان راجع به بیماری پیری مطالبی را متذکر شده اند. شکسپیر از پیری بعنوان دوره بچگیِ مجدد و فراموشی یاد می کند. افلاطون در نوشته های خ ود اشعار می دارد که افراد پیر مسئول جنایات و کارهای خلاف خود نیستند. همانطور که قبلاً ذکر گردیده قرنها بیماری آلزایمر عنوان بیماری روحی و روانی مورد نظر بوده تا اینکه در سال 1906 دکتر آلزایمر از مغز خانمی بعد از مرگش نمونه برداری کرد و کم حافظه گی و فراموشی ایشان را از نظر آسیب شناسی مورد بحث قرار داد و به این نتیجه رسید که ایشان از یک بیماری ناشناخته رنج می برده است [ 2 ] . نخستین آشنایی با بیماری آلزایمر خانم بیماری که از کم حافظه گی و فراموشی رنج می برد توسط شوهرش به دکتر آلزایمر معرفی می شود. شکایت شوهر از خانمش این است که همسر ایشان وی را به کارهای خلاف محکوم می کند و معتقد بوده که شوهرش به او خیانت می کند و هر چه کار غیرمعقول است توسط شوهرش انجام می شود. دکتر آلزایمر با بررسی وضع جسمی و روحی آن خانم بیمار به این نتیجه می رسد که ایشان از دنیای واقعی فاصله پیدا کرده است . قبلاً اشیاء را می شناخت در حالیکه اکنون آنها را نمی شناسد و نام آنها را به یاد نمی آورد. بیمار گاه ساکت بود و حرف نمی زد و مطابقت فکر و حرفی را از دست می داد. تکرار مکررات و تکرار یک سئوال بطور مرتب و عدم درک جواب باعث این شد که دکتر آلزایمر با خود بپندارد که این بیمار از نارسایی جسمی یا عضوی رنج می برد و سئوالی که دکتر آلزایمر با آن مواجه شد این بود که آیا این خانم دچار مسئله مغزی یا بدنی است ؟ پاسخ به این سئوال و سئوالات دیگر که دکتر آلزایمر با آن مواجه بود چند سال بعد که بیمار فوت کرد جواب داده شد و کشف بزرگ دکتر آلزایمر درهایی را به طرف این بیمار باز کرد که بعداً سایر متخصصین تا امروز با این بیماری دست و پنجه نرم می نمایند. دکتر آلزایمر با استفاده از میکروسکوپ قسمتی از مغز بیمار را بعد از فوت مورد مطالعه قرار داد. ایشان می نویسند “با بررسی سلولهای مغزی بیمار دلایلی کشف شده که نمایانگر بیماری ناشناخته ای است که می تواند باعث رفتارها و افکار غیرطبیعی بیمار محسوب گردد”. وی آثار غیرطبیعی در مغز زن بیمار را، علت عدم هماهنگی فکری و عملی فرد دانسته و فراموشی را مانند سایرین در آن زمان زاییده پیری و افزایش سن نمی داند و شروع به بررسی فیزیکی مغز بیمار می کند. با توجه به سن بیمار (50 سالگی ) و آثار زودرس فراموشی دکتر آلزایمر بدنبال عاملی غیر از سن و سالمندی بود که بتواند مسئله را توجیه کند. پولک های آمیلوئید، گره های رشته ای در مغز دکتر آلزایمر در بین سلولهای مغز بیمارش ترکیب مخصوصی را یافت که آن را “Peculiar Formations” نامید و همچنین در داخل سلولهای مغز دسته های فشرده ای را مشاهده نمود که آن را دسته متراکم نام نهاد. ترکیب این دو نوع یافته غیرطبیعی در مغز بیماران آلزایمری تا سال 1980 چندان واضح نبوده و علت بیماری آلزایمر را چندان مشخص نمی نمود. بعد از تاریخ ذکر شده دانشمندان و محققین توانستند نکات بسیار جالبی را در این مورد ذکر نمایند “Peculiar Formations” که بین سلولها توسط دکتر آلزایمر یافت شده بود. امروزه در بین متخصصین پولک های آمیلوئید نامیده می شود [ 3 ] . آمیلوئید نوعی پروتئین است که با سلولهای مرده و در حال مرگِ مغز ترکیب می شود و ترکیب این پروتئین با سلولهای مرده را پولک های آمیلوئید می نامند (شکل شماره 1). این پولک نه تنها مانع از ارتباط بین سلولهای عصبی طبیعی می شود، بلکه باعث تخریب سلولهای اطراف خود می شود که نتیجتاً باعث سردرگمی محققین شده که آیا این پولک ها عامل آلزایمراند و یا نتیجه آن هستند [ 4 ] . در مورد یافته غیرطبیعی دیگر “Dense Bundles” که در داخل سلولهای مغزی توسط دکتر آلزایمر مشاهده شده بود. امروزه محققین دریافته اند که ترکیبی از سای رشته ای – عصبی شناخته می شود (شکل 1-1). ازدیاد و رشد این ترکیب باعث معدوم شدن سلولهای مغزی شده که با نوع پولک متفاوت می باشد. در جایی که تصور می شود پولکها از خارج به سلولهای طبیعی حمله می کنند، Tangle ها تخریب خود را از داخل سلول انجام می دهند. آنها نه تنها باعث تخریب داربستی می شوند که سلول های عصبی بر روی آنها تکیه کرده اند بلکه مسیر تغذیه سلولی ، از جسم سلول عصبی به آکسون یا رشته بلند سلول عصبی را معدوم می سازند. این فعالیت تخریبی نه تنها رابطه اطلاعاتی بین سلول ها را از بین می برد بلکه باعث گرسنگی و مرگ سلول ها می شود [ 4 ] . تغییرات در سلول های عصبی مغز پولک ها و گرهک ها تنها عوامل آسیب رسان در آلزایمر نیستند، تخریب سلولهای مغز در اثر آنها باعث می شود میانجی های عصبی در انتهای رشته های عصبی تولید نشود. این مواد در حالت طبیعی ، پیام عصبی را از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر منتقل می کنند. بدون وجود میانجی های عصبی ، نه تنها ارتباط بین آنها از بین می رود، بلکه سلولهای سالم اطراف رو به معدوم شدن و تخریب می گذارند. چرا که سلول های مغزی همانند همه سلول های عصبی بدن برای ادامه حیات باید فعال باشند و این فعل و انفعالات سدی برای فعالیت آنها می باشند. در نتیجه این تغییرات ، چرخه معیوبی در مغز بیمار به وجود می آید، کاهش سلولهای عصبی باعث کاهش میانجی های عصبی می شود و آن نیز به نوبه خود منجر به تخریب گسترده تر سلولهای عصبی می شود. دکتر کافر از دانشگاه پتزبورگ [ 5 ] می نویسد که فقط با افزایش میانجی های عصبی نمی توان جلوی روند بیماری آلزایمر را گرفت بلکه باید جلوی مرگ سلولهای تولید کننده میانجی عصبی را بگیریم . این مسأله در فصلهای بعدی مورد بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت . علایم بیماری آلزایمر و طیف آن در مبتلایان در قسمت قبل درباره تغییرات غیرطبیعی در مغز بیماران صحبت کردیم ، اکنون سوآل این است که آیا علایم بیماری آلزایمر در بیماران گوناگون ، مشابه است و آیا می توانیم با مشاهده رفتار و اعمال بیمار، بیماری آلزایمر را تشخیص دهیم ؟ پاسخ قدری پیچیده و مشکل است . زیرا علایم بیماری نه تنها از فردی به فرد دیگر متفاوت است بلکه حتی در یک فرد هم بستگی به مرحله بیماری و شدت فرآیندهای بیماری زا دارد. دکتر برانت می گوید که علیرغم تشابهات سالهای آخر عمر بیمارن ، علایم و نشانه های بیمار در هر فرد منحصر به فرد بوده و الگوی یکسانی برای تشخیص آنها وجود ندارد. علت تفاوت در آثار بیماری ، وجود تفاوت و پیچیدگیهای مغز و روح افراد و شدت و ضعف بیماری می باشد. دکتر برانت می گوید روند آسیب در بیماری آلزایمر از قسمت هیپوکامپ مغز شروع می شود. هیپوکامپ قسمتی از مغز است که مسؤول نگهداری اطلاعات مربوط به حافظه کوتاه مدت می باشد و نقش مهمی در یادگیری دارد. معمولاً بیماری آلزایمر از این قسمت آغاز شده و با درگیر کردن سایر قسمتهای مغز در صحبت کردن ، خواندن ، محاسبه ، تصمیم گیری ، و هماهنگی حرکات بدن نیز اختلال ایجاد می کند. سیر بیماری همیشه به یک منوال نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت است . گاهی عوارض بیماری بسیار ضعیف و گاه بسیار شدید است . گاهی سیر بسیار سریع داشته و ظرف 3 سال منجر به مرگ می شود، در موارد دیگر ممکن است فرد مبتلا، تا 20 سال یا بیشتر به زندگی خود ادامه دهد. قابل ذک ر است که معمولاً بیماری آلزایمر علت مستقیم مرگ نیست بلکه زمینه مرگ بیمار را در اثر علل دیگر، آماده می کند. مطالعات نشان داده اند که به طور کلی ، متوسط زندگی مبتلایان از 5/8 تا 8/10 سال بعد از شروع بیماری می باشد و این رقم ، رابطه مستقیم با سن بیمار در زمان ابتلا دارد [ 7 ] . دکتر سیندر می نویسد چون خصوصیات این بیماری در هر فرد، متفاوت ا ست ، پس سیر آن متغیر و نامشخص است ، به علاوه نمی توان یک نقطه زمانی معینی برای شروع بیماری در نظر گرفت و تغییر و تحولات مغزی بیماران طی سالها صورت می گیرد تا آنکه آثار بیماری ظاهر شود. بنابراین نمی توان نقطه شروع بخصوص برایای تشخیص می توان در نظر گرفت . این علایم اگر مکرّر دیده شوند، می توانند شک ما را به وجود بیماری برانگیزاند، اما اگر فردی فقط یک بار به طور اتفاقی کفش خود را در یخچال گذاشت (!) دلیل بر وجود آلزایمر نیست . اگر فردی مرتب اشیاء را در جای معمول خود نگذارد تازه جای شک به وجود می آید و باید از نظر آلزایمر بررسی شود. فراموشی اولین اثر این بیماری فراموشی است . البته همیشه فراموشی در سن بالا دلیل بر آلزایمر نیست . فراموشی از همان مراحل اولیه آلزایمر قابل توجه بوده و با پیشرفت بیماری شدیدتر می شود. بیمار مبتلا به آلزایمر ممکن است اشیا را جابجا بگذارد، وعده ملاقات را فراموش کند، داروهای خود را مصرف نکند، و یک سوآل را مرتباً تکرار نماید، حتی اگر لحظاتی قبل سوآل را مطرح نموده باشد. با پیشرفت بیماری ، نارسایی های حافظه شدیدتر شده به حدی که بیمار به طور مکرّر نام اطرافیان ، فرزندان ، و مراقبان خود را فراموش می کند؛ اشیای منزل را به یاد نمی آورد و مرتب درباره آنها سوآل می کند؛ امور ساده شخصی مانند مسواک زدن ، بستن بند کفش و پوشیدن لباس را فراموش می کند. شدّت و حدّت این فراموشی ها زنگ خطری برای مراقبان بیمار می باشد. مشکلات تکلم و بیان بتدریج که حافظه کوتاه مدت ضعیف تر و کم کم محو می شود، بیمار توانایی به یاد آوردن لغات مناسب برای جمله بندی را از دست می دهد. توانایی نگهداری زنجیره افکار و ترتیب جملات نیز در بیمار مختل می شود، به طوری که گاه بیمار در جمله سازی درمانده می شود. وقتی که بیمار متوجه اشتباه خود در جمله بندی می شود سعی می کند کمتر ص حبت کند و معمولاً می گوید: “فراموش کردم چه می خواستم بگویم “. خواننده محترم باید به خاطر بسپارد که با افزایش سن ، اکثر افراد سالم ، گاه جمله یا مطلبی را فراموش می کنند ولی بعداً آن را به یاد می آورند. امّا بیماران آلزایمری جمله یا مطلب فراموش شده را دیگر به یاد نمی آورند و این باعث عصبانیت و افسردگی بیمار می شود. لازم به ذکر است که هر نوع فراموشی زاییده آلزایمر نبوده و حتی افراد کاملاً سالم ، در شرایط خاص روحی و روانی یا هنگام خستگی دچار فراموشی می به موازات کاهش توانایی تکلم و بیان ، توانایی خواندن نیز کاهش می یابد. دلیل آن روشن است ، چون قدرت تمرکز فکر کاهش یافته ، بیمار قادر به نگهداری اطلاعات به مدت لازم نیست و چون نمی تواند جمع بندی کند، توانایی استفاده از اطلاعات را از دست می دهد. می دانیم که “خواندن ” و “نوشتن ” نیاز به تمرکز دارند و هر دو برای بیماری که ارتباط منطقی بین زنجیره تداعی های افکار خود را از دست داده بسیار دشوار می شود. وقتی بیمار احساس می کند خواندن برایش سخت شده و نمی تواند معنی جملات را دریابد، از خواندن و نوشتن فاصله می گیرد و این خود باعث تشدید بیماری می شود. اشکال در محاسبه جمع و تفریق و کارکردن با اعداد، احتیاج به حافظه دارند. بیماران مبتلا به آلزایمر به دلیل نقص حافظه و فراموشی ، توانایی تفکر انتزاعی را از دست می دهند و در نتیجه دچار مشکل در محاسبات عددی می شوند و نگهداری حساب بانکی ، زمان ملاقات ها، تقویم و ساعت برایشان مسأله ساز می شود. ضعف تصمیم گیری از آنجا که برای تصمیم گیری و قضاوت درباره مسائل و درک رابطه تصمیم با نتیجه آن باید از حافظه کمک گرفت ، بیماران آلزایمری در این مسائل نیز دچار مشکل می شوند. ممکن است در وسط تابستان ، کت زمستانی یا پالتو بپوشند و رابطه فصل با لباس را درک نکنند، یا چک بی محل بنویسند، یا رفتار پرخاشگرانه بدون توجه به نتیجه آن داشته باشند که متأسفانه گاه اطرافیان دست به رفتار متقابل می زنند. عدم اشراف به زمان و مکان بیماران آلزایمری دچار اشکال در درک زمان و فضا هستند، زیرا حافظه نقش مهمی در هماهنگی با محیط و آشنایی با آن ایفا می کند. این بیماران که دچار نقصان حافظ ه هستند، گاه حتی در منزل خود گم می شوند یا برای وارد شدن به ماشین سر خود را خم نمی کنند. عدم تشخیص اطرافیان یکی از علایم بسیار آزاردهنده ، فراموش کردن اسامی اطرافیان یا بستگان می باشد. این آزار دوجانبه است . اطرافیان و مخصوصاً مراقبین بیمار از اینکه توسط بیمار شناخته نشده و از زحمات آنها قدردانی نمی شود رنج می برند و بی اطلاعی از شرایط فکری بی مار می تواند این مشکل را تشدید کند. از دست دادن علاقه و لذت بیماران احساس می کنند به علت افت مهارتهای فکری و ناتوانی و نقصان حافظه دیگر به درد جامعه نمی خورند و شوق و علاقه خود را به زندگی و هر چیز جالبی از دست می دهند. آنان تفریحات را بی معنی دانسته و حتی رابطه با دوستان را فراموش می کنند یا بی اهمیت می انگارند. تداوم این رفتارها باعث افسردگی شده که به نوبه خود باعث تشدید بیماری آلزایمر می شود. افکار هذیانی در ابتدای بیماری ، افکار بدبینانه هذیانی چندان دیده نمی شود ولی بتدریج که با پیشرفت بیماری ، فرد توانایی ربط دادن نتایج را به رویدادها از دست می دهد، افکار هذیانی بر وی مستولی شده و شکاک و بدبین می شود. مثلاً احساس می کند در حال دزدیدن اموالش هستند یا همسرش به وی خیانت می کند و یا دکتر یا مراقبش در فکر آزار وی هستند. مشکلات جنسی مطالعات علمی هنوز نتوانسته اند علل کاهش یا افزایش تمایلات جنسی را توضیح دهند ولی اکثر این بیماران دچار کاهش میل جنسی می شوند. کاهش هماهنگی در حرکات اندامها تبادل اطلاعات بین سلولهای عصبی مغز، اعصاب بدن و عضلات ، حرکت بدن را امکانپذیر می کند. اگر این مبادلات در اثر معیوب شدن سلول های مغز مختل نشود، هماهنگی حرکات بدن تحت تأثیر قرار می گیرد. عدم هماهنگی ، با پیشرفت بیماری تشدید می شود. زمانی که هماهنگی بین دستورات مغز و حرکت اندام مختل می شود، لباس پوشیدن ، غذا خوردن ، نوشتن ، رانندگی و تقریباً تمامی اعمال جسمی فرد دچار اشکال شده و بیمار محتاج کمک دیگران می شود. کاهش حس بویایی هر چند کاهش حس بویایی در افرادی که مبتلا به آلزایمر نیستند نیز دیده می شود اما این علامت در کنار سایر علایم آلزایمر، اهمیت خاصی برای تشخیص بیماری پیدا می کند. تغییرات شخصیتی از آنجا که آلزایمر عملکرد مغز را تغییر می دهد، شخصیت فرد نیز ممکن است دستخوش تغییر شود. فردی که قبلاً پرتحرک و شاداب بوده ممکن است گوشه گیر ش ود. افراد گوشه گیر و خجالتی ممکن است تبدیل به افرادی پرخاشگر و ناآرام شوند. هم آسیب دیدگی مغزی و هم فشارهای روانی ممکن است علت این تغییرات باشند. این تغییرات برای افراد خانواده یا دوستان قابل درک نیست ، بخصوص در اوایلی که هنوز بیماری جنبه رسمیت پیدا نکرده است ممکن است اطرافیان ، رفتار بیمار را مسائل شخصی قلمداد کنند. دشواری در قبول تشخیص آلزایمر و عواقب ناشی از آن ترس از عواقب تشخیص آلزایمر ممکن است باعث شود بیمار و اطرافیانش به سختی به این تشخیص تن در دهند. فرد بیمار علیرغم آگاهی از این که مبتلا به آلزایمر است ، ممکن است با بی میلی کامل ، تشخیص را بپذیرد یا اصولاً منکر آن شود. خانواده بیمار از ترس درمان ناپذیر بودن آلزایمر ممکن است با بی میلی آن را قبول کنند یا اصلاً منکر وجود بیماری در فرد مورد نظر شوند. آنان از ترس آبرو، طوری با مسأله برخورد می کنند که گویی هیچ مسأله ای وجود ندارد یا سعی می کنند فشارهای وارد بر خود را پنهان کنند. گاه این پنهان کاری تا آنج ا ادامه می یابد که به یک بحران مانند آتش سوزی در اثر خاموش نکردن اجاق گاز یا تصادف و امثالهم می انجامد و تازه آن وقت ، بیمار و بیماری را به طور واقعی مورد توجه قرار می دهند. دکتر کان می گوید که مسأله وقتی شدیدتر می شود که خود بیمار سعی د ر پنهان کردن بیماری می کند. بیمار تمام انرژی خود را برای گول زدن اطرافیان به کار می گیرد تا ثابت کند که هنوز همان آدم قبلی است ، تا بدین ترتیب آبروی خود را در بین دوستان و آشنایان حفظ کند. اکثر بیماران آلزایمری قادراند ناتوانی های خود را حتی تا سالها پنهان کنند، زیرا نمی خواهند بستگان یا همسر از بیماری آنها اطلاع یافته و نگران شوند. آنان حتی المقدور پرهیز می کنند یا سعی می کنند راجع به رویدادهای سالهای دور صحبت کنند، در این حالت آنها می توانند از حافظه درازمدت خود که سالم مانده استفاده کرده و وارد بحث و گفتگو شوند. دکتر کان می گوید که گاه این گول زدنها غریزی هستند و بیمار ناخودآگاه به آنها متوسل می شود تا بتواند با نیازهای اجتماعی خود کنار بیاید. به هر حال هر انسانی سعی می کند مانع از خجالت زدگی خود شود و زندگی روزانه خود را ادامه دهد. متأسفانه آلزایمر آخرین مایه افتخار یک انسان را که شرف و آبرو است ، از وی می گیرد. بیماری آلزایمر و مرگ بیماری آلزایمر مستقیماً باعث مرگ بیمار نمی شود ولی به طور غیرمستقیم زمینه مرگ در اثر عوامل دیگر را فراهم می کند. در طول 100 سالی که از کشف این بیماری می گذرد، تاکنون حتی یک نفر از این بیماری نجات پیدا نکرده است . در آخرین مرحله بیماری ، به قدری آسیب دیدگی مغز پیشرفت می کند که کنترل ساده ترین اعمال اعضای بدن را از دست می دهد. دستگاه ایمنی که باید بدن را در برابر عفونت ها و سرطان حفاظت کند از کار می افتد. مغز حتی قادر به تعیین و تنظیم نیازهای خود به مواد مغذی و مایعات نبوده و گاه بیماران آلزایمری از گرسنگی فوت می کنند، درست مانند یک کشتی بدون ناخدا که بدون کنترل روی آب حرکت می کند و سرانجام با یک صخره تصادم می کند. گاهی بی تحرکی و فقدان فعالیت جسمی باعث سکته قلبی و مغزی می شود. در اغلب موارد، فعالیت قلب و دید دچار اختلال می شود و سوء تغذیه زمینه مساعد برای ابتلا به سایر بیماریها را فراهم می کند. بیمارانی که در اوایل شروع بیماری آلزایمر فوت می کنند، اغلب دچار سوانحی از قبیل تصادف در خیابان و سقوط از پله شده اند [ 9 ] . عوامل مسبب بیماری آلزایمر مکانیسم ایجاد آلزایمر هنوز کشف نشده و دانش ما در این زمینه بسیار ابتدایی است . پاره ای عوامل سببی معرفی شده اند که هنوز صددرصد اثبات نشده اند. سرطان و بیماریهای اکثراً قابل پیش بینی بوده و علل آنها تقریباً مشخص شده اند، اما سیر پیچیده آلزایمر و نقش داشتن عوامل گوناگون باعث شده تا بسیاری از جنبه های آن ناشناخته باقی بماند [ 10 ] . با توجه به مطالعاتی که در 20 سال گذشته در امریکا، اروپا و ژاپن صورت گرفته ، دکتر کافر معاون پژوهشی دانشگاه پیتسبورگ اظهار داشته اند اگر بتوانیم با همین سرعت حرکت کنیم به زودی موفقیت های زیادی به دست خواهیم آورد. دکتر کافر عوامل مسبب بیماری را به دو گروه مؤثر (که نقش مؤثری در ایجاد بیماری دارند) و نامعیّن (که میزان تأثیر آنها هنوز معلوم نشده ) تقسیم می کند. عوامل کمکی برای ابتلا به آلزایمر وجود عوامل زیر صددرصد دلیل بر ابتلا به بیماری آلزایمر نمی باشند بلکه در شرایط خاصی ، این عوامل به تنهایی یا با کمک هم می توانند زمینه ابتلا به آلزایمر را فراهم کنند. سن بالا با بالارفتن سن ، احتمال ابتلا به این بیماری زیادتر می شود، هر چند مواردی از ابتلا در سن پایین و حتی 30 سالگی دیده شده که بیشتر ناشی از عوامل ژنتیکی (وراثتی ) می باشد. بیماری آلزایمر غالباً در سن بالای 65 سالگی دیده می شود. در حال حاضر در امریکا، ده درصد افراد بالای 65 سال مبتلا به این بیماری بوده و پنجاه درصد افراد بالای 85 سال از آلزایمر رنج می برند. پیش بینی می شود که با توجه به بالارفتن سن در امریکا، میزان شیوع بیماری در 50 سال آینده ، 3 برابر شود [ 11 ] . سابقه بیماری در خانواده احتمال بروز در بستگاه درجه اول فرد بیمار زیاد است ، مگر آن که تدابیر پیشگیری را از قبل به کار ببندند. خطر ابتلا در بستگان درجه اول به دو برابر افراد معمولی می رسد، اما با سالم نگه داشتن محیط زیست و تغذیه می توان این احتمال را کاهش داد [ 12 ] . سابقه ضربه مغزی مغز انسان توسط جمجمه و مایع مغزی ـ نخاعی حفاظت می شود. بسیاری از ورزشکارانی که دچار ضربه سر شدید می شوند، مانند مشت بازان یا سوانحی که در سایر ورزشها رخ می دهد، دچار فراموشی بیمارگون می شوند و احتمال ابتلا به آلزایمر در آنها زیادتر است [ 13 ] . میزان تأثیر ضربه مغزی در بروز آلزایمر نامعلوم است امّا توجه به این عامل ، لزوم استفاده از کلاه ایمنی را برای ورزشکارانی که سرشان در معرض ضربه است ، خاطرنشان می سازد. ادامه خواندن مقاله بيماري الزايمر

نوشته مقاله بيماري الزايمر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تجزيه و تحليل سهام عادي

$
0
0
 nx دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تجزیه و تحلیل سهام عادیتعریف بورس اوراق بهاداروقتی از بورس اوراق بهادار صحبت می کنیم، منظورمان محلی است که در آن “اوراق بهادار” به معنای عام آن معامله می شود. مشهورترین اوراق بهادار، پولهای کشورهای مختلف اند. اوراق قرضه نیز، اعم از این که توسط دولت و یا بخش خصوصی صادر شده باشد، نوع دیگری از اوراق بهادار به حساب می آیند. و بالاخره سهام شرکتها و واحدهای تولید، تجاری و خدماتی دسته سوم این اوراق را تشکیل می دهند. تفاوت سه گروه اوراق بهادار فوق، چه از نظر نوع خریداران و فروشندگان و چه از لحاظ مقررات حاکم بر هر کدام، موجب شده است که دو نوع بازار برای معاملات آنها به وجود آید. یکی “بازار پول” که در آن معاملات اسعار به صورت نقدی و یا کوتاه مدت انجام می شود و دیگری “بازار سرمایه” که در آن معاملات اوراق قرضه و سهام که ماهیت بلند مدت دارند، صورت می گیرد. در اینجا قصد نداریم تا از بازار معاملات اسعار – یعنی خرید و فروش پولهای بیگانه – سخن بگوئیم . به ویژه آن که در ایران انحصار معاملات اسعار به نظام بانکی کشور واگذار شده است. هدف ما توضیح و تشریح بازار اوراق قرضه و سهام و خاصه اوراق سهام است. لذا، بی مناسبت نیست که بدوا به چهار تفاوت اساسی میان اوراق قرضه با اوراق سهام اشاره کنیم و سپس به موضوع اصلی مورد نظر، یعنی اوراق سهام، بپردازیم. یک : اوراق قرضه سند بدهکاری صادرکننده آن به دارنده یا خریدار آن است. در حالی که سهام، سند مالکیت دارنده آن نسبت به بخشی از اموال شرکت صادرکننده سهم است. دو: اوراق قرضه معمولا دارای سررسید بازپرداخت و نیز نرخ بازده از پیش تعیین شده است. لذا، دارنده آن در مواعید معین، سود متعلقه را دریافت می دارد و در سررسید نیز اصل مبلغ را دریافت می کند. در حالی که سهام معمولا فاقد سررسید بازپرداخت است و سود از پیش تعیین شده نیز ندارد. سه: اوراق قرضه از نظر بازپرداخت اصل و سود آن نسبت به سهام اولویت دارد. بدین معنی که در صورت انحلال و تصفیه شرکت، دارندگان اوراق قرضه ابتدا و قبل از سهامداران، تامین مالی می شوند و چنانچه چیزی باقی ماند، متناسبا بین صاحبان سهام تقسیم می گردد. چهار: اوراق قرضه به دلیل آن که معمولا دارای سود از پیش تعیین شده است، سندی ربوی محسوب می شود و لذا، در شریعت اسلام تحریم شده است. اوراق سهام که دارای سود از قبل تعیین شده نیست، از لحاظ شرعی اشکالی ندارد. بد نیست البته بدانید که در حال حاضر اوراق قرضه، به دلایل شرعی و قانونی، در بورس تهران معامله نمی شود، اما شاید این روزها عبارت “اوراق مشارکت” را زیاد شنیده باشید. اوراق مشارکت احیانا در آینده در بورس تهران مورد معامله قرار خواهد گرفت. چرا در بورس سرمایه گذاری کنیم؟ اگر تفسیر برخی از اقتصاددانان را بپذیریم که پس انداز هم نوعی “خرج” است، برای رفع هر گونه شبهه باید بلافاصله به کیفیت این نوع مخارج اشاره کنیم تا با مخارج “مخارج مصرفی” به معنای متعارف آن اشتباه نشود. حقیقت این است که مازاد درآمد افراد بر مصرفشان بالاخره به سرمایه گذاری اختصاص می یابد. اختصاص پس انداز به سرمایه گذاری می تواند با واسطه (غیرمستقیم) و یا بی واسطه (مستقیم) باشد. بانکها و موسسات مشابه به عنوان موسسات واسطه وجوه ، پس اندازهای افراد را جمع آوری می کنند و به صورت اعتبار یا تسهیلات بانکی دخالتی در انتخاب سرمایه گذاریها ندارند و وجوهشان به طور غیرمستقیم به سرمایه گذاریها اختصاص می یابد. ولی، ممکن است در این صورت، سرمایه گذاری مستقیم یا خرید سهام می تواند هدف آنان را تامین نماید. پس انداز کنندگان بانکها دارای درآمد نسبتا مشخص و ثابتی ، با توجه به نرخ سود، هستند و در عین حال بازپرداخت اصل سپرده آنها نیز توسط بانکها تضمین می شود. این هر دو، مزایای بزرگی هستند که سپرده گذاران را به بانکها جلب و جذب می کند. سرمایه گذاری از طریق خرید سهام شرکتها و کارخانجات نیز در مقایسه با سپرده گذاری در بانکها دارای مزایائی به شرح زیر است: 1 – افزایش قیمت سهامزط وجود تورم از یک سو و حسن مدیریت در اداره امور یک شرکت از سوی دیگر، ارزش سهام آن را بالا می برد. سهم ی که شما سال گذشته به قیمت 1000 تومان خریده اید، می توانید به دلیل وجود مثلا 15 درصد تورم سالانه به 1150 تومان برسد. زیرا که هر سهم نماینده بخشی از سرمایه شرکت است و طبعا وجود تورم در بالا رفتن ارزش معاملاتی سهم در بازار تاثیر می گذارد. چنانچه مدیریت صحیح، کارآمد و موفقی نیز اعمال شده باشد، ارزش سهام افزایش بیشتری نیز پیدا خواهد کرد. نتیجه ای که می توان گرفت این است که سرمایه گذاری در سهام، صاحبان سرمایه را لااقل در مقابل کاهش قدرت خرید پول محافظت می کند. اگر شما همان 1000 تومان را در بانک گذاشته بودید در پایان سال مبلغی به عنوان سود دریافت می کردید، ولی اصل پولتان دیگر قدرت خرید زمان سپرده گذاری را ندارد. بلکه به دلیل وجود تورم، ارزش واقعی یا قدرت خرید آن به 850 تومان کاهش یافته است. این نکته ای است که ممکن است بسیاری از سپرده گذاران بانکها از آن غافل باشند. طبیعی است که هر قدر تورم شدیدتر باشد، کاهش قدرت خرید سپرده های مردم نیز بیشتر خواهد بود. و چون در غالب موارد، نرخ تورم از درصد سود متعلقه به سپرده های بانکی بیشتر است، در نتیجه، ارزش واقعی اصل سپرده ها به علاوه سود متعلقه به آنها کمتر از میزانی است که به بانکها سپرده اند. 2 – سود سهام سود حاصله از فعالیت شرکت صادرکننده سهام در پایان سال به دارندگان سهام تعلق می گیرد. طبیعی است که میزان سود هر شرکت بستگی به عوامل مختلفی دارد. مدیریت شرکت، تقاضای بازار و اوضاع کلی اقتصادی کشور عواملی هستند که روی سود حاصله تاثیر می گذارند. در پاره ای از موارد، مجمع صاحبان سهام تصمیم می گیرد که بخشی از سود حاصله را تقسیم نکند و آن را به صورت اندوخته نگهدارد. در این صورت، درست است که سود سهام توزیع شده کمتر است، ولی طبعا افزایش ارزش سهام ناشی از نگهداری اندوخته، جبران کاهش سود توزیع شده را خواهد نمود. 3 – معافیت مالیاتی سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار در بسیاری از کشورها معاف از مالیات و یا مشمول تخفیف مالیاتی است. این امتیاز را از آن جهت قائل می شوند که سرمایه ها حتی المقدور به بورس جلب و جذب شوند و منابع مالی نسبتا بلند مدت در اختیار واحدهای تولیدی قرار گیرد. در ایران، فروش سهام تنها مشمول نیم درصد مالیت است که از فروشنده سهام اخذ می شوند. لیکن شرکتهای پذیرفته شده در بورس مشمول ده درصد بخشودگی نسبت به مالیات سالانه شرکت هستند. 4 – حق رای و اعمال مدیریت صاحبان سهام شرکتها به نسبت تعداد سهامی که در دست دارند در مجمع عمومی صاحبان سهام حق رای داشته و می توانند در انتخاب مدیران و تعیین خط مشی آینده شرکت مداخله و مشارکت داشته باشند. این امتیاز به صاحبان سپرده های بانکی داده نشده و سپرده گذاران بانکها در اداره امور بانکها دخالتی ندارند. این امر از دو نقطه نظر قابل توجه است: اول : چنانچه سو اداره یا نارسائی در مدیریت شرکت توسط سهامداران آن مشاهده گردد، با اعمال قدرت رای دهی خود نسبت به اصلاح آن اقدام خواهد نمود و از این جهت به افزایش کارآئی و سوددهی شرکت کمک خواهد کرد. دوم: احساس اعتماد درونی و نیز رضایت خاطری که ناشی از مشارکت در امور تولیدی است جز لاینفک سرمایه گذاری در سهام است و خریدار احساس مالکیتی نسبت به شرکت یا واحد تولیدی خواهد داشت که حاصل آن خرسندی و اقناع باطنی اوست. 5 – تنوع سرمایه گذاریها منظور از متنوع کردن سرمایه گذاری یک فرد ” در یک سبد نگذاشتن همه تخم مرغها” برای کاهش ریسک و زیانهای احتمالی است. تنوع اوراق بهاداری که در بورس عرضه می شود به شخص امکان می دهد که سرمایه خود را بین سهام گوناگون تقسیم نماید. 6 – اطمینان از محل سرمایه گذاری شرکتهائی که سهامشان در بورس اوراق بهادار معامله می شود باید شرایط و ضوابط تعیین شده توسط بورس را مراعات نمایند. شرکتهائی که تقاضای عضویت در بورس را می کنند باید شرکت سهامی عام بوده و هیچگونه سهام ترجیحی برای افراد خاص صادر نکرده باشند. حسن شهرت مدیران و صورتهای مالی شرکت توسط “هیئت پذیرش” مورد بررسی قرار می گیرد و چنانچه از هر جهت شایستگی ثبت در بورس را داشته باشند، پذیرفته خواهند شد. شایان ذکر است که از میان شرکتهای سهامی عام موجود در کشور، متجاوز از دویست شرکت توانسته اند به عضویت بورس اوراق بهادار تهران درآیند. بدین جهت خریدار سهام آسوده خاطر است که سهامی که در بورس معامله می شود متعلق به شرکتهائی است که هنگام پذیرش مورد مطالعه دقیق قرار گرفته اند. سهام شرکتهای غیرواقعی، با مدیریت ضعیف و ساختار مالی نامناسب در بورس اورقا بهادار جائی ندارند. 7 – حق خرید سهام جدید الانتشار سهامداران یک شرکت در خرید سهم جدید الانتشار همان شرکت نسبت به سایر خریداران اولیت دارند. این شرکتها در صورت انتشار سهام جدید باید ابتدا آنها را به سهامداران موجود به نسبت سهامشان عرضه کنند. شایان ذکر است که قیمت بازار سهام جدید الانتشار یک شرکت عموما بیش از قیمت اسمی آن است. آیا سرمایه گذاری در بورس زیانها یا خطراتی نیز دارد؟ پاسخ به این سوال در یک کلمه بلی است. مگر سرمایه گذاری کاملا بی خطر هم وجود دارد؟ هرگونه، سرمایه گذاری اعم از این که در بورس اوراق بهادار صورت بگیرد و یا خارج از آن مشمول درصد هرچند ناچیزی ریسک است. حتی سرمایه گذاری نکردن و به کار نیانداختن وجوه نیز متضمن قبول مقداری زیان است! مع هذا باید توجه داشت که به دلیل مراقبت ویژه ای که در پذیرش شرکتها در بورس اوراق بهادار اعمال می شود از یک سو، و امکان مطالعه وضع مدیریت و صورتهای مالی شرکت پذیرفته شده در بورس از سوی دیگر، ریسک سرمایه گذاری در بورس معمولا به حداقل کاهش داده شده است. نکته دیگر و شاید مهمتر، نحوه خرید و فروش اوراق بهادار در بورس است. در غالب قریب به اتفاق بورسهای اوراق بهادار د ر جهان خریدار یا فروشنده نیم تواند خود مستقیما به تالار بورس مراجعه کند و شخصا معامله کند. بورس اوراق بهادار دارای تعدادی کارگزار است که خریدار برای خردی اوراق بهادار و فروشنده برای فروش این اوراق باید به آنها مراجعه کند. کارگزار بورس اوراق بهادار فرد خبره ای است که اوراق بهادار مختلف را به خوبی می شناسد و می تواند شمارا هنگام خرید اوراق راهنمایی کند. فروشنده اوراق بهادار هم می تواند از مشاورت کارگزار، هنگام فروش اوراق خود سود ببرد. شرایط اخلاقی و تخصصی مربوط به پذیرش کارگزاران در بورس بسیار دشوار است و رفتار کارگزاران علی الدوام توسط مدیریت بورس زیر زره بین قرار دارد. در صفحات بعد این شرایط به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است. بورس اوراق بهادار همان بازار اوراق‏ بهادار است كه یك بازار رسمی، متشكل و دائمی می‏باشد كه اوراق بهادار در آن خرید و فروش می‏شود. اوراق بهادار به سه دسته تقسیم می‏شود:الف( پول كشورها و اسناد خزانه كه مشهورترین اوراق بهادار هستند و انسان هر روز با آنها سروكار دارد. خرید و فروش پول در ایران بیشتر در بانكها (ارز دولتی( و صرافیها و خرید و فروشهای خیابانی (ارز آزاد( صورت می‏گیرد. از دیگر شكل‏های پول؛ چكهای مسافرتی، اعتبارنامه، چكهای بانكی، سفته، برات و نظایر آن می‏باشد. اسناد خزانه هم اوراق بهادار كوتاه مدتی هستند كه توسط دولت صادر می‏شوند و سر رسید آنها عموماً بین سه ماه تا یكسال است. بر طبق قانون11 انتشار اسناد خزانه و اوراق قرضه» ایران؛ اسناد خزانه، اسناد بی‏نامی است كه برای تأمین احتیاجات مالی خزانه داری كل در جریان سال مالی انتشار می‏یابد.ب( اوراق قرضه، كه توسط بخش دولتی یا خصوصی منتشر می‏شوند. اوراق قرضه در حقیقت سند بدهكاری صادر كننده آن به خریدار یا دارنده آن است و دارای سررسید بازپرداخت مشخص و نیز نرخ بازده از پیش تعیین شده است و عموماً دارای كوپن‏هایی برای دریافت بازده می‏باشد كه در فواصل معینی قابل دریافت است. به دلیل آنكه سود مشخص و معین اوراق قرضه این معاملات را ماهیت ربوی می‏دهد در اوراق مشاركت سود تعیین شده علی‏الحساب عنوان می‏گردد. صدور این اوراق با مجوز بانك مركزی امكان‏پذیر است و هدف از انتشار آنها تأمین سرمایه‏ برای طرحهای عمرانی و توسعه‏ای می‏باشد.ج( سهام شركتها و واحدهای تولیدی، تجارتی و خدماتیدر بورس اوراق بهادار تهران عمده فعالیت بر معامله نوع سوم اوراق بهادار یعنی سهام شركتها و واحدهای تولیدی و خدماتی متمركز می‏باشد. سهام شركتهایی در بورس معامله می‏شود كه سهامی عام بوده و دارای شفافیت مالی باشند و فعالیت آنان به تأیید سازمان بورس اوراق بهادار رسیده باشد. اوراق سهام یا برگه‏های سهم‏دارای ویژگیهای زیر است:1- سند مالكیت دارنده آن نسبت به بخشی از اموال صادر كننده سهام است.2- فاقد سررسید بازپرداخت است و سود از پیش تعیین شده نیز ندارد.3- سند قابل معامله است.4- دارای بهای اسمی است و قیمت اسمی هر سهم نشان می‏دهد صاحب سهم مالك چه بخشی از سرمایه است.بر طبق ماده 25 قانون تجارت ایران اوراق سهام باید متحدالشكل،‌ چاپی و دارای شماره ترتیب بوده و به امضای لااقل دو نفر كه به موجب مقررات اساسنامه (شركت( تعیین می‏شوند برسد. در ورقه سهم باید نكات زیر قید شود:– نام شركت و شماره ثبت آن– مبلغ سرمایه ثبت شده و سرمایه پرداخت شده– تعیین نوع سهم– مبلغ اسمی سهم و مقدار پرداخت شده آن به حروف و با عدددر مورد شركتهای جدید التاسیس، تا زمانی كه اوراق سهام صادر نشده، شركت باید به صاحبان سهام، گواهینامه موقت سهم بدهد كه معرف تعداد و نوع سهام و مبلغ پرداخت شده آن باشد. این گواهینامه در حكم سهم است ولی در هر حال بعد از مدتی پس از پرداخت تمامی مبلغ اسمی سهم، باید ورقه سهم صادر و به صاحب سهم تسلیم و گواهینامه موقت سهم مسترد و ابطال گردد.گذار از اقتصاد توسعه نیافته به اقتصاد توسعه یافته نیازمند سرمایه و سرمایه گذاری است. از این رو در این فرآیند گذار؛ از یك سو تامین و تجهیز منابع سرمایه ای و از سوی دیگر تخصیص مطلوب این منابع شرط لازم برای موفقیت است. تكوین و توسعه نظام بانكی یكی از تمهیداتی است كه عموماً برای تامین مالی به كار می رود ، اما تنها بخشی از منابع مالی جذب شبكه بانكی می شود.از این رو، باید برای جلب و جذب منابع مالی دیگر و تخصیص آن در فعالیت های مطلوب بازار سرمایه توجه داشت كه نهادی برای تامین مالی وجوه بلند مدت است. تجربه كشورهای مختلف در امر توسعه به خوبی گویای این است كه چگونه ساز و كارهای بازار سرمایه در خدمت هدف تامین مالی بلند مدت قرار می گیرد.ساختار مالی كشورها می تواند به دو محور بازار پول و بازار سرمایه قرار داشته باشد. در اغلب كشورهای توسعه یافته بازار سرمایه در كانون ساختار مالی قرار دارد و نظام مالی مبتنی بر اوراق بهادار بر این بازار چیره شده است. جایگاه بورس اوراق بهادار در بازار سرمایه ایرانهر چند كه بازار اوراق بهادار مفهومی محدودتر از بازار سرمایه دارد؛ در ایران همانند بسیاری از كشورهای در حال توسعه، بازار پول به بازار سرمایه چیرگی داشته است. بازار سرمایه ایران كم و بیش در بورس اوراق بهادار تهران متجلی می شود كه پیشینه آن به سال 1346 باز می گردد.از این رو در گام اول، اقتصاد ایران برای دستیابی به رشدی درون زا و قابل دوام نیازمند گسترش منابع پس اندازی واقعی است و در گام دوم باید وضعیت بازار سرمایه كشور را برای تجهیز منابع مالی و انباشت سرمایه ساماندهی كرد.بی گمان نقطه آغاز حركت از بورس اوراق بهادار تهران می باشد. یك بازار خوب می تواند ضمن افزایش كارایی بازار متشكل سرمایه و بهرمند ساختن بخش های تولیدی از منابع حاصل از آن فشار تقاضا را برای منابع مالی در بازار پول به كمترین حد ممكن كاهش دهد. گذشته از این، ارتباط بازار سرمایه ایران با شبكه های مالی بین المللی می تواند زمینه برخورداری از سرمایه های خارجی را فراهم آورد. همچنین یك بازار مالی خوب به گونه ای عمل می كند كه « شفاف و قاعده مند » باشد.در این راستا « بورس اوراق بهادار تهران » تلاش می كند تا با به كار گیری سیاست های زیر بتواند تا حدود زیادی از كاستی های مشهود كنونی بازار سرمایه بكاهد:1- اصلاح ساختار بازارهای مالی كشور2- ایجاد تنوع در ابزارهای قابل معامله در بورس3- گسترش جغرافیایی و فیزیكی بورس4- اتكای بیشتر بر نیروهای بازار ساختار سازمانی بورس اوراق بهاداراركان بورس عبارتند از :1- شورای بورس2- هیات پذیرش اوراق بهادار 3- هیات داوری بورس 4- سازمان كارگزاران بورس1- شورای بورس : ریاست شورای بورس را رئیس كل بانك مركزی به عهده دارد و 7 نفر به عنوان عضو در این شورا شركت می كنند. وظایف شورای بورس عبارتند از :الف) تصویب آیین نامه ها و مقررات لازم برای اجرای قانونب) نظارت در اجرای این قانون و آیین نامه های آن و اعزام نماینده ناظر در هیات مدیره و هیات پذیرشج) تعیین یك نماینده اصلی و یك نماینده علی البدل برای عضویت در هیات داورید) تجدید نظر در مورد تصمیمات هیات مدیره و همچنین در مورد تصمیم های هیات پذیرش اوراق بهادار2- هیات پذیرش اوراق بهادار : هیاتی است كه به منظور اخذ تصمیم در مورد رد یا قبول اوراق بهادار در بورس و یا حذف آنها تشكیل می شود. ریاست این هیات به عهده قائم مقام بانك مركزی می باشد و پنج عضو دیگر نیز دارد. 3- هیات داوری بورس : هیاتی است كه به طور دائم تشكیل می شود و به اختلافاتی كه در اثر معاملات بورس بین كارگزاران با یكدیگر و بین فروشندگان یا خریداران با كارگزاران ایجاد می شود رسیدگی می كند، ریاست این هیات را نماینده وزارت دادگستری به عهده دارد و دو عضو دیگر نیز دارد.4- سازمان كارگزاران بورس : این سازمان دو ركن دارد :الف) هیات مدیره بورس كه وظیفه آنها اداره سازمان می باشد.ب) دبیر كل بورس : هیات مدیره بورس یك نفر خارج از اعضای سازمان بورس را به عنوان دبیر كل سازمان به مدت دو سال انتخاب می نماید كه تصدی امور اجرایی هیات مدیره را بر عهده دارد. تجدید انتخاب دبیر كل سازمان بلامانع است. داد و ستد اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار فقط توسط كارگزاران بورس انجام می شود. این كارگزاران باید در آخر هر سال صورت حساب عملیات بورس خود را كه به وسیله حسابرسی معتمد سازمان بورس تایید شده به هیات مدیره تسلیم نماید. ورود به تالار معاملات به جز برای كارگزاران و مسؤولان سازمان ممنوع است و اشخاص دیگر فقط با اجازه كتبی سازمان مجاز هستند كه به تالار وارد شوند. تنها كارگزاران و نمایندگان آنها در امور مربوط به خرید و فروش سهام در تالار فعالیت دارند و هر كارگزار 5/0 درصد از مبلغ معامله را به عنوان كارمزد از مشتری خود دریافت می كند. این مبلغ در هر معامله نباید از 5000 ریال كمتر و از 30 میلیون ریال بیشتر باشد.كارگزاران می توانند خدمات زیر را ارائه دهند :1- خرید و فروش اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار به نمایندگی از طرف اشخاص2- پذیره نویسی اوراق پذیرفته شده در بورس3- اداره امور سرمایه گذاری ها به نمایندگی از طرف اشخاص 4- ارائه كمك و راهنمایی به شركت ها به منظور نحوه عرضه سهام آنها برای فروش در بورس اوراق بهادار 5- راهنمایی شركت ها در مورد طرق افزایش سرمایه و نحوه عرضه سهام و دیگر اوراق بهادار برای فروش در بورس اوراق بهادار6- انجام بررسی های مالی، اقتصادی، سرمایه گذاری، ارائه خدمات و نظر مشورتی به سرمایه گذاراناقدام به عملیات كارگزاری منوط به صدور پروانه كارگزاری است كه پس از انجام تمام مقررات و تشریفات از سوی هیات مدیره بورس به نام متقاضی صادر خواهد شد.دستور خرید و فروشهر مشتری تقاضای خود را به وسیله دستور خرید و عرضه سهام خود را توسط دستور فروش به كارگزار اعلام می كند. دستور خرید در دو نسخه تنظیم می شود كه نسخه اول آن به كارگزار تحویل داده می شود و نسخه دوم آن نزد خریدار باقی می ماند. فرم دستور خرید علاوه بر مشخصات عمومی خریدار دارای ویژگی های زیر می باشد : 1-بالای هر فرم باید نام و كد مخصوص كارگزار مشخص باشد.2- علاوه بر شماره فرم كه در بالا و سمت چپ برگه نوشته شده، در سمت راست و بالای فرم باید شماره سفارش توسط كارفرما نوشته شود .3- درخواست كننده باید مبلغ و نحوه پرداخت پیش پرداخت را به كارگزار در این فرم مشخص كند و متعهد به پرداخت كلیه كسورات بابت خرید سهام به كارگزار باشد.4- فرم درخواست خرید باید به امضای خریدار رسیده باشد.5- فرم درخواست باید به امضای كارگزار رسیده و به مهر كارگزاری مهمور شود.خریداران می توانند نوع سهم یا حق تقدمی را كه می خواهند خریداری نمایند در این فرم مشخص نمایند كه بر این اساس مبلغ سرمایه گذاری و حداكثر قیمت سهم و یا تعداد سهام مورد تقاضا مشخص گردد.اما فرم درخواست فروش در سه نسخه تهیه می شود كه نسخه اول نزد كارگزار باقی می ماند و نسخه دوم آن توسط كارگزار به بورس تحویل داده می شود و سخه سوم آن در اختیار فروشنده قرار می گیرد. فرم درخواست فروش دارای مشخصات زیر می باشد : 1- بالای هر فرم باید نام و كد مخصوص كارگزار مشخص باشد.2- علاوه بر شماره فرم كه در سمت چپ برگه است، در سمت بالای فرم باید شماره سفارش توسط كارگزار نوشته شود.3- فرم درخواست باید به امضای فروشنده رسیده باشد.4- فرم درخواست فروش باید به امضای كارگزار رسیده و مهمور به مهر كارگزاری شود.5- درخواست كنده باید نام شركت و تعداد سهم مورد فروش خود را مشخص نماید ادامه خواندن مقاله تجزيه و تحليل سهام عادي

نوشته مقاله تجزيه و تحليل سهام عادي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله توحيد

$
0
0
 nx دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : توحید توحید و مراتب آنتوحید از مهمترین محورهای اصول عقاید است. اهمیت این اصل اعتقادی آنگونه است که می توان قرآن کریم را که آخرین کتاب آسمانی است کتاب توحدی نامید. توحید در فرهنگ دینی ـ قرآن و روایات ـ از جایگاه بسیار برجسته و ممتازی برخوردار است و تمام موضوعات و معارف در حوزه دین هر یک از راهی به موضوع توحید بر می گردند. حدیث شناسان و کارشناسان عالی علوم اسلامی که عهده دار جمع آوری روایات و بررسی و ارزیابی سندی و محتوایی آنها هستند بخش عمده ای را به مباحث توحیدی اختصاص داده اند. و در طول تاریخ اسلام آثاری بسیار فراوانی در زمینه های مختلف مباحث توحید نگارش یافته است. توحید که رسالت اصلی اش تبیین مباحث مربوط به شناخت خدا، و خدا پرستی و چگونگی دریافت و فهم یگانگی او و اسماء و صفات او است قلمرو بسیار گسترده و فراگیری دارد. آشنایی با راه های خداشناسی نیز یکی از مباحث مهم و ارزشمند توحید است. توحید مراتبی دارد: توحید ذات، توحید صفات، توحید افعال، توحید در عبادت. توحید در ذات: توحید ذات عبارت است از بی مانندی ذات حق از لحاظ وجوب وجود و قدم ذاتی و استقلال و لایتناهی بودن، همه ما سوا اعم از مجرد و مادی ممکن بالذات و حادث بالذات است و قائم به او و محدود است. «لیس کمثله شی ء» (شوری/11)؛ خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست. و «له المثل الاعلی» (روم/27)؛ آن ذات یکتا را در آسمان و زمین مثال عالی تر است. یا «فاطر السماوات والأرض جعل لکم من أنفسکم أزواجا ومن الأنعام أزواجا یذرؤکم فیه لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر ،شوری: 11 » پدید آورندهی آسمانها و زمین که برای شما از نوع خودتان همتایانی آفریده است، و از چارپایان نیز انواعی [قرار داده است؛ و شما را در آن آفریده است؛ همانند او چیزی نیست و اوست که شنوای بیناست. و یا «لم یکن له کفواأحد، سوره توحید: 4» او را هیچ کس همتا نیست. هیـچکس در ذات شبیه خداوند متعال نیست. دختر و پسر خدا نداریم، تثلیث در اسلام جایی ندارد. خداوند در هیچ وجودی حلول نمـىکند و جمع نمـىشود. حتی در روز قیامت هم نمـىشود خدا را به صورت جسم دید.. حتی خدا را نمـىتوانیم درک کنیم، و در عقل ما نمـىگنجد. هیچ گاه معنای ازل و ابد و خالد را نمـىفهمیم، و ;. توحید در صفات: برای وجود لایتناهی همچنانکه دومی قابل تصور نیست، کثرت و ترکیب و اختلاف ذات و صفات نیز متصور نیست. توحید صفاتی مانند توحید ذاتی از اصول معارف اسلامی و از عالی ترین و پراوج ترین اندیشه های بشری است که بخصوص در مکتب شیعی تبلور یافته است.در اولین خطبه نهج البلاغه چنین آمده است: «الحمدلله الذی لا یبلغ مدحته القائلون و لایحصی نعماءه العادون، و لا یؤدی حقه المجتهدون، الذی لا یدرکه بعد الهمم، و لا یناله غوص الفطن. الذی لیس لصفته حد محدود و لا نعت موجود »; سپاس ذات خدا را، آن که ستایش کنندگان نتوانند به ستایش او برسند و شمارکنندگان نتوانند نعمتهای او را برشمارند و کوشندگان نتوانند حق بندگی او را ادا نمایند، آن که همتها هر چه دور پروازی کنند، کنه او را نیابند و زیرکیها هر اندازه در قعر دریاهای فطانت فرو روند به او نرسند، آن که صفت او را حد و نهایتی و تغیر و تبدلی نیست; در این جمله ها از صفات نامحدود خداوند یاد شده است. بعد از چند جمله می فرماید: « کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه لشهادش کل موصوف انه »، « غیر الصفه و شهادش کل صفه انها غیر الموصوف فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه و من قرنه »; اخلاص کامل، نفی صفات از پروردگار است، زیرا موصوف گواهی می دهد که ذاتش غیر از صفت است و صفت گواهی می دهد که او چیزی است غیر از موصوف، و هر کس خداوند را به صفتی توصیف کند، ذات او مقارن چیز دیگر قرار داده و هر کس خدا را مقارن چیزی قرار دهد; الی آخر. در این جمله ها، هم برای خداوند اثبات صفت شده است « الذی لیس لصفته حد محدود » و هم از او نفی صفت شده است « لشهاده کل صفه انها »; از خود این جمله ها معلوم است که صفتی که خداوند موصوف به آن صفت است صفت نامحدود به نامحدودیت ذات است که عین ذات است، و صفتی که خداوند مبرا و منزه از اوست صفت محدود است که غیر ذات و غیر از صفت دیگر است. پس توحید صفاتی یعنی درک و شناختن یگانگی ذات و صفات حق. توحید در افعال: توحید در افعال عبارت است از اینکه موثر و فاعل حقیقی در نظام موجودات منحصرا ذات او است هر فاعل و مؤثری به خواست او و به مشیت او فاعل و مؤثر است. هیچ موجودی اعم از مجرد یا مادی. با اراده یابی اراده از خود استقلال ندارد نظام علت و معلول تنها مجرای اراده و مشیت ذات حق است، هستی ملک او است و او در ملک خود شریک ندارد. «لم یتخذ صاحبه و لا ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا» (مفاتیح الجنان)؛ سپاس ذات خدا را، آنکه همسر و فرزند نگرفت و برای او شریکی در مدیریت جهان و همچنین کمکی از روی ناتوانی برای اداره عالم نیست. او را بزرگ و برتر بدان، بزرگ و برتر دانستنی که لایق ذات پاک او باشد. بنابر این توحید افعالی یعنی درک و شناختن اینکه جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسببات، فعل او و کار او و ناشی از ارداه اوست. موجودات عالم هم چنان که در ذات استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبیر قرآن ” قیوم ” همه عالم است، در مقام تاثیر و علیت نیز استقلال ندارند، و در نتیجه خداوند همچنانکه در ذات شریک ندارد در فاعلیت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببی، حقیقت خود و وجود خود و تاثیر و فاعلیت خود را از او دارد و قائم به اوست. همه حولها و قوه ها ” به او ” است: « ما شاء الله و لا قوه الا به، لا حول و لا قوه الا بالله » انسان که یکی از موجودات است و مخلوق اوست، مانند همه آنها علت و مؤثر در کار خود و بالاتر از آنها مؤثر در سرنوشت خویش است، اما به هیچ وجه موجودی ” مفوض ” و ” به خود وانهاده ” نیست « بحول الله و قوته اقوم و اقعد ». اعتقاد به تفویض و وانهادگی یک موجود – اعم از انسان و غیر انسان – مستلزم اعتقاد به شریک بودن آن موجود با خدا در استقلال و در فاعلیت است و استقلال در فاعلیت، مستلزم استقلال در ذات است و با توحید ذاتی منافی است، چه رسد به توحید افعالی. توحید در افعال شامل خالقیت، تدبیر، حاکمیت و ; می شود:خداوند می فرماید: «أم جعلوا لله شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق کل شیء وهو الواحد القهار، رعد: 16»; یا شریکانی برای خداوند قائلند که همانند آفرینش او آفریدهاند، و آفرینش [ها] بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریدگار هر چیز است و او یگانـهی قهار است. خلق مخصوص خداست. عیسی علیه السلام به اذن خدا پرنده ساخت. علت العلل خداست، یعنی اگر کسی هم چیزی خلق مـىکند، از خدا دستور گرفته است.در ضمن ما طبق سخنان معصومین علیهم السلام، اعتقاد داریم که «لا مؤثر فی الوجود الا الله »:جز خداوند یا به اذن خداوندهیچ چیز و هیچ کس تأثیر گذار نیست.. علی علیه السلام به اذن خدا به خورشید امر کرد که دیرتر غروب کند تا نمازش قضا نشود.اگر از اهل بیت علیهم السلام کمک مـىخواهیم، چون معتقد هستیم که مـىتوانند از خدا برای ما چیزهایی بگیرند.یا می فرماید:«قل أغیر الله أبغی ربا وهو رب کل شیء، انعام: 164»:بگو آیا جز خداوند پروردگاری جویم، و او پروردگار همه چیز است ;.امام صادق علیه السلام دعای نوروز را توصیه کردهاند:« ; یا مدبر اللیل و النهار ;.» .یا«ابا الله ان یجری الامور من غیر اسبابها »: خداوند ابا دارد کاری را از غیر از مسیر و اسباب خود به جریان بیندازد.یا «إن الحکم إلا لله، یوسف: 40 »; حکم نیست مگر خداوند را ;. توحید در عبادت: توحید در عبادت مربوط است به عکس العمل بنده در برابر خالق، یعنی همان طور که او یگانه در ذات و در صفات و در افعال است، انسان نیز در مقام پرستش باید تنها او را پرستش کند و به او ملتجی شود. «و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین» (بینه/5)؛ (و در کتب آسمانی) امر نشدند مگر بر اینکه خدا را به اخلاص کامل پرستش کنند.. یا «إیاک نعبد وإیاک نستعین، فاتحه الکتاب: 5 » خداوندا تنها تو را مـىپرستیم و تنها از تو یاری مـىخواهیم. در ابتدای آیه 23 سوره حشر آمده: «الله الذی لا اله الا هو». کلمه ” الله ” اگر چه علم است ولی اصلش به معنی ذات جامع جمیع صفات کمالیه است، یعنی خود ” الله ” لفظ ” الله ” به معنی این است که «له الاسماء الحسنی»، اصلا خود ” الله ” یعنی آن که جمیع اسماء حسنی در او جمع است، ذات مستجمع جمیع صفات کمالیه. «هو الله الذی لا اله الا هو». این «لا اله الا هو» توحید در عبادت است. الله، آن که شایسته عبادت و پرستش جز ذات او هیچ موجودی نیست. مسأله «لا اله الا هو» یک سرش ارتباط به خدا دارد یک سر ارتباط به انسان، چون مسأله پرستش است: ای انسان! تو در برابر هیچ ذاتی جز آن ذات مستجمع جمیع صفات کمالیه نباید کرنش و پرستش کنی آن ” باید ” هم که در او می گوییم از این جهت است که او تنها ذاتی است که شایسته پرستش و ستایش و تعظیم است. وقتی که شایسته باشد، خود پرستش انسان برای انسان کمال است. اما غیر او چنین شایستگی را ندارد. اگر انسان در مقابل هر موجودی غیر از او کرنش و پرستش کند خودش را پست کرده و پایین آورده است. جز ذات مقدس او هیچ ذاتی اله نیست. اله یعنی معبود به حق، معبود به حق یعنی شایسته پرستش، موجودی که حق معبودیت دارد، شایستگی معبودیت را دارد. وقتی که تمام کمالات در او جمع است اصلا عبادت و پرستش (او) هم در واقع ثناگویی است، ثناگویی به این معنا که جمال پرستی و کمال پرستی و خضوع در مقابل کمال است، اقرار و اعتراف به یک حقیقت است: او (شایسته پرستش) است اما غیر او نه. توحید صفاتی عبارت است از اینکه همه کمالات ذات عین ذات است، اگر عالم یا قادر یا حی یا نور است به معنی این است که عین علم و قدرت و حیات و روشنایی است، او به تمام معنی احد و واحد و فرد است. لازمه وجوب ذاتی و لایتناهی بودن ذات حق این است که هیچ غیری و ثانیی برای او و در مرتبه او فرض نمی شود .به عبارت دیگر: لازمه کمال ذاتی حق عینیت صفات با ذات است، مغایرت صفات ذات با ذات مستلزم محدودیت ذات است یعنی تنها در مورد امور متناهی و محدود فرض صفت مغایر با ذات ممکن است. بنابراینتوحید صفاتی یعنی درک و شناسایی ذات حق به یگانگی عینی با صفات و یگانگی صفات با یکدیگر. توحید ذاتی به معنی نفی ثانی داشتن و نفی مثل و مانند داشتن است و توحید صفاتی به معنی نفی هرگونه کثرت و ترکیب از خود ذات است. ذات خداوند در عین اینکه به اوصاف کمالیه جمال و جلال متصف است، دارای جنبه های مختلف عینی نیست .اختلاف ذات با صفات و اختلاف صفات با یکدیگر لازمه محدودیت وجود است.توحید ذات عبارت است از بیمانندی ذات حق از لحاظ وجوب وجود و قدم ذاتی و استقلال و لایتناهی بودن، همه ما سوا اعم از مجرد و مادی ممکن بالذات و حادث بالذات است و قائم به او و محدود است. «لیس کمثله شی ء» (شوری/11)؛ خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست. و «له المثل الاعلی» (روم/27)؛ آن ذات یکتا را در آسمان و زمین مثال عالی تر است. یا «فاطر السماوات والأرض جعل لکم من أنفسکم أزواجا ومن الأنعام أزواجا یذرؤکم فیه لیس کمثله شیء وهو السمیع البصیر ،شوری: 11 »پدید آورندهی آسمانها و زمین که برای شما از نوع خودتان همتایانی آفریده است، و از چارپایان نیز انواعی [قرار داده است]؛ و شما را در آن آفریده است؛ همانند او چیزی نیست و اوست که شنوای بیناست. و یا «لم یکن له کفواأحد، سوره توحید: 4» او را هیچ کس همتا نیست. هیـچکس در ذات شبیه خداوند متعال نیست. دختر و پسر خدا نداریم، تثلیث در اسلام جایی ندارد. خداوند در هیچ وجودی حلول نمـىکند و جمع نمـىشود. حتی در روز قیامت هم نمـىشود خدا را به صورت جسم دید.. حتی خدا را نمـىتوانیم درک کنیم، و در عقل ما نمـىگنجد. هیچ گاه معنای ازل و ابد و خالد را نمـىفهمیم، و ;. همه اعمال امام سجاد علیه السلام بر اساس توحید و توکل بوده است. در اینجا به قضیه‌ای که تبلور نگاه توحیدی اوست، اشاره می‌شود: به زهری گفته شد:« زاهد ترین مردم در دنیا کیست؟» گفت:« علی بن الحسین علیه السلام. چرا که در زمانی که بین او و محمد بن حنفیه در مورد صدقات حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام منازعه ای بود، به او گفتند اگر نزد ولید بن عبدالملک بروی، حتماً تو را از شرّ زبان او نجات خواهد داد. و این در حالی بود که ولید دشمن امام و دوست محمد بن حنفیه بود.» امام فرمود:« وای بر تو! آیا در حرم خدا (مکه) از غیر خدا چیزی بخواهم؟! من از اینکه دنیا را از خداوند، خالق آن، بخواهم، ابا دارم؛ حال چگونه آن را از مخلوقی مثل خودم طلب کنم؟» زهری می‌گوید:« لاجرم خداوند عزّوجل هیبت امام را در دل ولید انداخت و ولید به نفع او و علیه محمّد بن حنفیه حکم کرد.» خدا شناسی و توحید وجود خداوند قادر ومتعال ما معتقدیم : که خداوند متعال پدید آورنده تمام جهان هستی است ، و آثار عظمت و علم و قدرت او در جبین تمامی موجودات جهان ، آشکار و هویدا است . ما معتقدیم : هر چه که در اسرار موجودات این جهان بیشتر اندیشه کنیم به عضمت ذات پاک او و وسعت علم و قدرتش آگاه تر میشویم و با پیشرفت علم و دانش بشری هر روز درهای تازه ای از علم و حکمت او به روی ما گشوده می شود . قرآن کریم می گوید : “و فی الارض آیات للمومنین * و فی انفسکم افلا تبصرون ” و در زمین آیاتی برای جویندگان یقین است و در وجود شما آیا نمی بینید !؟ صفات جلال و جمال خداوند یکی دیگر از مباحثی که در خدا شناسی و توحید مطرح می شود صفات جمال و جلال خدامند متعال می باشد . ما معتقدیم ذات پاک خداوند از هر گونه عیب و نقص پاک و منزه است و آراسته به تمام کمالات می باشد بلکه او کمال مطلق ،و مطلق کمال است و به تعبیر دیگر هر کمال و زیبائی در این جهان است از ذات پاک او سرچشمه گرفته . در قران کریم آمده است او خدای است که از هر گونه عیب و بدی پاک و منزه است ، به کسی ستم نمی کند امنیت بخش است ،مراقب همه چیز است،قدرتمندی شکست نا پذیر است که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح میکند . او شایسته عظمت است ، و منزه است از هر آنچه که با او مقایسه شود .او خداوندی است خالق و بی سابقه ،صورتگری بی نظیر و ;;.. اگر بخواهیم در صفات و جلال خداوند مطلب بیان شود بسیار است اما هان نکته بس که خداوند خالقی بی همتا و بی نظیر و یکتا است ذات پاکش نا متناهی است دیگر مباحثی که در خدا شناسی و توحید بایستی مطلع بود خداوند دارای ذاتی پاک و نامتناهی است . ما معتقدیم : او وجودی است بی نهایت از هر نظر : از نضر علم و قدرت ،حیات ابدیت و ازلیت و به همین دلیل در زمان و مکان نمی گنجد ،چرا که زمان و مکان هر چه باشد محدود است ،ولی در عین حال در هر زمان و مکان حضور دارد چرا که فوق زمان و مکان است . ” وهو الذی فی السماء اله و فی الارض اله و هوالحکیم العلیم ” : او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود و او حکیم و علیم است. آری او به ما از ما نزدیکتر است ،او در درون جان ماست و او در همه جاست ،و در عین حال مکانی تدارد و در همین راستا خداوند میفرمائد : ” و نحن اقرب الیه من حبل الورید : و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم !؟ منابع: • بحارالانوار، ج 46، ص 63، حدیث 20 به نقل از علل الشرایع • اعتقاد ما ،از آیته الله العظمی مکارم شیرازی توحید در قرآن مقدمه قرآن مجید در آیات متعددی بیان می‌دارد که حضرت محمد صلی‌الله و علیه و آله یک فرد درس نخوانده و امی می‌باشد و خود حضرت نیز این مطلب را در میان خویشان خود که در میانشان پرورش یافته بود اعلام نموده و حتی آیاتی که مربوط به امیت وی می‌باشد را به آنها خواند. ولی با این وجود کسی بر این گفته پیامبر مبنی بر بیسوادیش اعتراضی نکرد. اما علی رغم بیسوادیش آن حضرت کتابی را که بر انسانها عرضه نموده پر از معارف عقلی ونکته‌های علمی و فلسفی می‌باشد تا حدی که فکر و اندیشه دانشمندان را به خود جلب نموده و متفکرین شرق و غرب عالم را مبهوت خود نموده است. چرا که مردمی که در زمان رسول خدا بودند و حضرت در میان آنها پرورش یافته بود افرادی بودند که عده‌ای از آنها به بت پرستی و خرافات روی آورده و گروه دیگری نیز اهل کتاب بوده و معارف و احکام و عقایدشان را از کتب عهدین و تورات و انجیل به دست می‌آوردند. با این وجود کتابی که حضرت آورده با عهدین تفاوتهای اصولی داشته و با اوهام و خرافاتش به مبارزه بر خواسته، حقایق علمی و اخلاقی و معارف عقلی و الهی را از اینگونه خرافات پاک می‌کند، خرافاتی که توحید و خداشناسی نیز استثناء و راه گریزی از آن نداشتند. قرآن مجید در بحث توحید و خداشناسی، خدا را آنچنان که لایق مقام خداوندی است معرفی می‌نماید یعنی مطابق با شان خدایی و مقام ربوبیت و الوهیش و از آنچه نقص و حدوث خدا را می‌رساند تبرئه می‌سازد، ساحت خداوندی را از اوهام و اباطیل پاک ساخته و حتی در مسئله نبوت نیز یک چنین روش اصولی و صحیح را پیش می‌گیرد. آیات توحیدی در قرآن آیاتی که به توحید و یگانگی پرداخته و خداوند متعال را از هر گونه شرکی بدور می‌داند در پاره‌ای از آیات قرآنی علاوه بر تصریح توحید از دیگر ویژگیهایی که لازمه یگانگی خدا می‌باشد سخن به میان آورده و در طی آیات زیر به معرفی خدا می‌پردازد: یگانگی و مالکیت حقیقی در سوره بقره آیات 117 و 116 به یگانگی و مالکیت حقیقی وی در عالم هستی و اراده‌اش اشاره نموده خدا اینچنین را معرفی می‌کند: (یهود و مسیحیان و مشرکان) گفتند خداوند برای خود فرزند اتخاذ کرده او از این نسبت منزه است، بلکه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او خاضعند، هستی بخش آسمانها و زمین است آنگاه که به وجود آمدن چیزی فرمان دهد، می‌گوید: پدید آی! آنهم فورا پدید می‌آید.” صفات قیومیت و علم و همچنین در آیه 163و 255 سوره بقره با اشاره به صفات قیومیت و علم و آگاهی الهی، در معرفی خدا اینچنین بیانی دارد: معبود شما خداوند یگانه است که غیر از او شایسته پرستش نیست زیرا که او بخشنده و مهربان است. و درآیه 255 همین سوره اضافه می‌فرماید که هیچ معبودی جز خداوند یگانه نیست، او زنده و قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر قائم به او هستند- هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی‌گیرد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست. توحید درخالقیت خدا و علاوه بر صفات فوق همچنین در آیات 5 و 6 سوره آل‌عمران به خالقیت خدا اشاره نموده، چنین می‌فرماید: “نه در آسمانها و نه در زمین چیزی برای خدا مخفی نمی‌ماند او کسی است که شما را در رحم مادران آنچنان که می‌خواهد تصویر می‌کند، بنابراین معبوی جز آن خدای توانا و حکیم نیست. و در سوره انعام آیات 102 و 103 چنین بیان می‌نماید:و این است خداوند و پرورگار شما که غیر از او خدایی نیست و هر چه هست او آفریده است، پس او را بستایید که اوست بر همه چیز مسلط و صاحب اختیار، دیدگان از درک او عاجز ولی او دیدگان را درک می‌کند، خدایی است غیر قابل درک و در عین حال آگاه. و در سوره یونس آیه 34 چنین می‌فرماید: “بگو به آنان تنها خداست که به جهان هستی، هستی می‌بخشد، سپس هستی را از آن باز می‌ستاند. پس شما به کجا رو می‌گردانید. اراده الهی و در سوره سوره رعد آیه 2 به تدبیر و اراده اراده الهی در عالم خلقت توجه نموده، می‌فرماید ” همان خداست که آسمان را بدون ستونی که قابل دیدن باشد، برافراشت، سپس به عرش پرداخت، ماه و خورشید را مطیع و فرمان‌بردار خود ساخت که همگان تا مدت معینی در سیر و جریانند و تدبیر همه امور در دست اوست (خداوند) بدینگونه آیات خویش را تفصیل و توضیح می‌دهد تا شما به لقای پروردگارتان یقین و باور کنید”. اوست خدای یگانه که جز او خدایی نیست و برای اوست حمد و سپاس، ابدی از نخستین روز تا واپسین روز. حکم و فرمان نیز از آن اوست و برگشت همگان هم به سوی او خواهد بود. (سوره قصص-70) پادشاه مطلق سوره حشر آیات 24-22 ” او همان خدایی است که غیر او خدایی نیست، اوست پادشاه مطلق، پاک و عاری از عیوب، او پناهگاه ایمنی‌بخش، حافظ و نگهبان انسانها، غالب و مقتدر به تمام معنا، محیط و مسلط به همه چیز است. بزرگوار، پاک و منزه است خداوند از آنچه به او شرک می‌وزند، اوست خدای آفریننده، ایجاد کننده، نقاش و صورتگر جهان، برای اوست اوصاف و نامهای نیک. آنچه در آسمانها و زمین است، بر او تسبیح می‌گوید و اوست خدای توانا و حکیم”. نتیجه مطلب این بود برخی از آیات قرآنی در مورد توحید و یگانگی خداوند متعال که به صورت یک مسئله فلسفی و عقلی مورد اثبات قرار گرفته اما جنبه اعجاز قرآن از باب معارف عقلی و فلسفی از این بابت است که آورنده این مطالب یک فرد امی و درس ناخوانده می‌باشد و علاوه بر آن این معارف در چنین سطح بالایی، کاملا متضاد با فرهنگ عصر خودش می‌باشد چرا که در آن عصر، خدا را یگانه نمی‌دانستند و خدایان متعددی را عبادت می‌کردند و برای خدا فرزند قائل بودند، و اصلا توحید را قبول نداشتند در حالی که یک فرد بیسواد با چنین دلیلهای استوار و سستی ناپذیر خط بطلان بر اعتقادات تک تک عرب جاهلی کشید. مباحث مرتبط • اعجاز قرآن • آیا قرآن قابل معارضه است؟ • مقایسه‌ای بین قرآن و کتب مقدس معنای توحید ، مقامات توحید و نکاتی در مورد شرک (مقدمه ای بر برهان توحید خداوند)اگر معنای توحید معیّن بشود، اهمیّت آن مشخّص می‌گردد. بنابر این به روشن کردن معنای توحید می‌پردازیم: در عرف، به معنایی توحید را به خداوند اطلاق می‌کنند که عین شرک است. اگر معنای وحدت خداوند این باشد که یکی است و دوتا نیست، این با وحدت سایر اشیاء فرقی نمی‌کند. سایر اشیاء هم به این معنا واحدند. خدا یکی است، خورشید یکی است و هر موجودی یکی است، چون وحدت و وجود، مساوقند. ممکن است کسی بگوید که توحید یعنی اینکه مشابه ندارد، یعنی شبیه ندارد، امّا می‌شود شبیه برایش فرض کرد. انّ اللّه لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء. یعنی شرک چنان نفس انسان را در مرتبه‌ی نظر ناقص می‌کند که با اینکه رحمت خداوند بی‌ انتهاست، امّا قابل آن رحمت نمی‌شود.روایتی از امیرالمؤمنین هست که در آن می‌فرمایند چهار چیز است که می‌توان به خداوند نسبت داد؛ نسبت دادن دوتا از آنها به خداوند جایز است و دوتای دیگر، جایز نیست. آن دو که جایز نیست یکی این است که گفته شود خداوند واحد است و مقصود از آن واحد عددی باشد لأنّ ما لا ثانی له لا یدخل فی باب الأعداد و دوّم آنست که گفته شود یکی است، از باب اینکه وحدتش وحدت جنسی باشد. یعنی یک جنس عام که تحت آن انواع و مصادیق وجود دارند. امّا دوتایی که جایز است یکی ابن است که گفته شود واحدی است که در اشیاء شبیهی برای او نیست و دوّم اینکه احدیّ المعناست، بسیط است، جزء ندارد.اگر معنای توحید معیّن بشود، اهمیّت آن مشخّص می‌گردد. بنابر این به روشن کردن معنای توحید می‌پردازیم: در عرف، به معنایی توحید را به خداوند اطلاق می‌کنند که عین شرک است. اگر معنای وحدت خداوند این باشد که یکی است و دوتا نیست، این با وحدت سایر اشیاء فرقی نمی‌کند. سایر اشیاء هم به این معنا واحدند. خدا یکی است، خورشید یکی است و هر موجودی یکی است، چون وحدت و وجود، مساوقند.ممکن است کسی بگوید که توحید یعنی اینکه مشابه ندارد، یعنی شبیه ندارد، امّا می‌شود شبیه برایش فرض کرد. انّ اللّه لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء. یعنی شرک چنان نفس انسان را در مرتبه‌ی نظر ناقص می‌کند که با اینکه رحمت خداوند بی‌ انتهاست، امّا قابل آن رحمت نمی‌شود.روایتی از امیرالمؤمنین هست که در آن می‌فرمایند چهار چیز است که می‌توان به خداوند نسبت داد؛ نسبت دادن دوتا از آنها به خداوند جایز است و دوتای دیگر، جایز نیست. آن دو که جایز نیست یکی این است که گفته شود خداوند واحد است و مقصود از آن واحد عددی باشد لأنّ ما لا ثانی له لا یدخل فی باب الأعداد و دوّم آنست که گفته شود یکی است، از باب اینکه وحدتش وحدت جنسی باشد. یعنی یک جنس عام که تحت آن انواع و مصادیق وجود دارند. امّا دوتایی که جایز است یکی ابن است که گفته شود واحدی است که در اشیاء شبیهی برای او نیست و دوّم اینکه احدیّ المعناست، بسیط است، جزء ندارد.مقامات مختلف توحیدتوحید مقامات مختلفی دارد.1توحید ذاتی: یعنی توحید در وجوب وجود. یعنی واجب الوجود، واحدٌ لا شریک له فی الوجوب.2توحید در وجود: یعنی واجب الوجود واحدٌ لا وجود لما سواه؛ سایر اشیا وجود حقیقی ندارند.3توحید در الوهیّت: اله العالم واحدٌ لا شریک له فی الاُلوهیّه؛ این مقامی است که مشرکین مورد خطابش بودند.مشرکین توحید در وجوب را قبول داشتند[مشرکین زمان پیامبر(ع)] مشکل در وجوب ذاتی نبود بلکه مشکل در مقام تدبیر بود.یعنی آنکه خالق است آفریده امّا تدبیر و الوهیّت و ربوبیّت را به غیر واگذار کرده است. در این توحید می‌خواهیم بگوییم که لا مؤثّر فی الوجود الاّ اللّه. می‌خواهیم بگوییم که علّت، خداوند است و سایر موجودات مجاری فیض او هستند.نکات در مورد شرک:1اگر کسی بپندارد که خداوند عقل اوّل را آفرید و عقل اوّل، سایر موجودات را تدبیر می‌کند، این شرک است.2آنهایی که حرف معتزله را می‌زنند امّا شعار أمرٌ بین الأمرین می‌دهند هم مشرکند.3آن کسانی که معتقدند مصدر شرور و قبایح اهریمن است و او را مستقلاً فاعل شرور می‌دانند هم مشرکند.[ثنویّه]4هر کسی هم که بندگاه را در انجام اعمال خودش مستقلّ بداند مشرک است. راههای رسیدن به توحید«والّذین جَاهَدُوا فِینا لَنَهدِینَّهم سُبُلَنا و‌إنَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنین»؛و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد می‌کنند قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است».(سورهی‌عنکبوت،ایهی69)از آنجا که واژهی جهاد در میان ما مسلمانان بیشتر بر جهاد با دشمن ظاهری اطلاق می‌شود، در مواجه با این ایهی شریفه، اولین پیامی که دریافت می‌شود،همین است که هر کس در راه خدا به جنگ و جهاد با دشمن بپردازد، خداوند او را هدایت می‌کند. علامه طباطبایی در معنای این واژه گفته است کلمهی «جاهدوا» از ریشهی «جهد» به معنای وسع و طاقت است و واژهی جهاد یا مجاهده به معنای به کار بردن آخرین حدّ طاقت و وسع در دفع دشمن و مبارزهی با او می‌باشد و جهاد بر سه قسم است: جهاد با دشمن ظاهری، جهاد با شیطان و جهاد با نفس.1ایهی شریفه نیز همهی انواع جهاد را شامل شده و بیان می‌کند. دشمن تنها به دشمن ظاهری منحصر نبوده و بر این اساس جهاد نیز در جنگ با دشمن ظاهری خلاصه نمی‌شود و می‌فرماید: کسانی که جهادشان و نهایت سعی و تلاششان در تمامی عرصه‌های زندگی، خالصانه و در راه خدا باشد، خداوند آنها را هدایت می‌کند.با این توضیح،ایهی شریفه تمام عرصه‌های زندگی انسان را مورد نظر قرار داده ، انسان را در تمامی لحظات عمر و در تمامی فعالیت‌های زندگی به جهاد در راه خدا فرا می‌خواند و یکی از مصادیق جهاد در راه خدا عبارتست از مقابله با دشمن درون آنچنان که رسول مکرم اسلام(ص) فرموده است:«أعدی عَدوّک نفسک الّتی بین جنبیک؛ دشمن‌ترین دشمنان تو نفس تو است که میان دو پهلوی تو جا دارد». پیام‌های ایهمفسران در تبیین مفهوم واقعی ایه و درک پیام‌های آن چنین اظهار نظر فرموده‌اند:2با توجه به این که کلمهی «جاهدوا»هیچ قید وشرطی ندارد و شامل همهی انواع تلاشها و جهادها می‌شود و با توجه به اینکه کلمهی «فینا» یعنی «خالصاً فینا» ـ خالصانه در راه ما ـ شامل همهی راه‌هایی می‌شود که رضای خدا در‌آن است و کلمهی «سبلنا» همهی راه‌هایی را در برمی‌گیرد که به خدا و پاداش او منتهی می‌شود و نیز کلمهی «محسنین» شامل همهی نیکوکاری‌هایی می‌شود که خدا آ‌ن را تایید فرموده است معنای ایه چنین می‌شود: هر فرد مسلمانی که در راه رضای خداوند، هر تلاشی را انجام دهد ـ خواه در طریق کسب معرفت، یا جهاد با نفس یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت و معصیت، یا کسب و کار و خوردن و آشامیدن و یا انجام هر کار نیک دیگرـ خداوند او را به سوی خود هدایت می‌کند و به پاداش دنیوی، اخروی می‌رساند.در واقع می‌توان گفت: ایهی شریفه به مرتبهی اعلای تقوا اشاره داشته و ثمرهی تقوای را مطرح نموده است؛ زیرا تقوای در مرتبهی پایین عبارتست از عمل به واجبات و ترک محرّمات که این مرتبه از تقوا که ممکن است به شائبهی خودخواهی ـ و نه خدا خواهی ـ آلوده شود؛ زیرا بنده در طمع کسب بهشت و گریز از جهنم، به واجبات عمل کرده و از محرمات دست می‌شوید واین عین خود خواهی و توجه به خویش است؛ اما مرتبهی بالای تقوا عبارتست از«پرهیز کردن از غیر خدا». اخلاصی کامل و خدا خواهی به مفهوم مطلق آن که در ایهی شریفه مطرح شده است به هدایت الهی منجر می‌شود که عبارتست از درک اسرار الهی و راه یافتن به حریم ملکوت؛ زیرا انسان در این حال تحت تربیت و هدایت خاص الهی قرار می‌گیرد و این وعدهی حتمی خداوند است.انسان تمامی لحظات عمر خود را در حقیقت به عبادت خدا مشغول بوده و تمامی وظایف فردی، اجتماعی، انسانی، اخلاقی و دینی خود را با یاد خدا و با عشق به او انجام می‌دهد.نایل شدن به مقام حبّ الهی در نتیجهی معرفت و شناخت صحیح حاصل می‌شود و مؤمن در سایهی این معرفت و‌آن تقوای کامل به امنیت می‌رسد.همان گونه که امام صادق(ع) فرموده است:« هر که خدا را دوست بدارد، خدای عزوجل نیز او را دوست دارد و هر که را خدا دوست بدارد، (از وحشت قیامت) در امان است.»3آثار حضور دائمپیام ایهی شریفهی «الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبُلَنا…» دعوت به کسب درجات بالای تقوا و حضور دائم است این ایه چنین عرضه می ‌دارد که: اگر مؤمن در تمامی طرق و راه‌های زندگی خود اعم از فردی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و…خدا را در نظر گرفته و با نیت خالص کار کند و در هیچیک از امور دنیایی و معنوی خود، غیر خدا را در دل راه ندهد و حتی انجام واجبات را برای رستن از جهنم و پیوستن به بهشت نعیم انجام ندهد، چنین مؤمنی به هدایت خاص و تربیت ویژهی الهی دست مییابد و در زمرهی محسنین قرار می‌گیرد که خداوند پشتیبان و حامی آنان است.مؤمنی اینگونه در صف «بندگان خاص» داخل می‌شود که بنابر تصریح قرآن، شیطان را بر او تسلطی نیست:«إنّ عبادی لَیس لَکَ علیهم سلطان4 بدان که بر بندگان (خالص) من دست نخواهی یافت (و تسلط نخواهی داشت.)مؤمنی اینگونه در سرتاسر عمر خود درصدد جلب رضایت الهی بوده و دین و شریعت خدا را زنده می‌کند. در زمرهی ناصرین خدا به شمار می‌اید که خداوند به آنها وعدهی نصرت و پیروزی داده است:«یا ایها الّذین ءامنوا إن تَنصُروا اللّه ینصُرکُم ویثَبّت أقدامکم؛5 ای مؤمنان! اگر (ایین) خدا را یاری کنید ، خدا شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد.» این ایه نیز به امر جهاد تشویق فرموده و به این مطلب تصریح می‌کند که ثبات قدم در جهاد با عنایت الهی حاصل می‌شود و ثبات قدم ، رمز موفقیت و پیروزی است. پس در همه حال و در همهی اعمال ،دین خدا را یاری کنید که خدا شما را یاری می‌دهد و رمز پیروزی را که عبارت از ثبات قدم می‌باشد به شما ارزانی می‌دارد.صاحبان قلب سلیماز امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:ایهی«الّذین جاهدوا فینا لنَهدینَّهم سُبُلَنا و إنَّ اللّه لمعَ المحسنین» در حق ما نازل شده است.»6 و از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:«این ایه در حق آل محمد ـ صلوات اللّه علیهم ـ و شیعیان آ‌نها نازل شده است.»7 از امام صادق(ع) نیز چنین نقل شده است که فرمود:«این ایه مختص آ‌ل محمد ـ صلوات اللّه علیهم ـ و شیعیان آ‌نهاست.»8 این رویات بیانگر این حقیقت است که امامان شیعه ، مجاهدان واقعی «فی سبیل اللّه» بوده و تمامی لحظات عمرشان با یاد و نام و عشق خدا سپری شده است و آنها هستند که مورد تربیت و هدایت خاص الهی قرار گرفته و برخوردار از مقام عصمت می‌باشند. شیعیان نیز با تأسی به آن بزرگواران و توسل به آنها می‌توانند مدارج قرب الهی را طی نموده و به هدایت وتربیت خاص الهی دست یافته و به حقیقت توحید رهنمون شوند، ذکر«أللّهم اجعَل مَحیای مَحیا محمدٍ و آل محمدٍ و مَماتی مَمَاتَ محمدٍ و آل محمد»9 به ما می‌آموزد که تأسی از آن بزرگان در حیات و ممات،موجب راه یافتن به حقیقت توحید شده و به حیات و ممات ما رنگ الهی می‌بخشد.پیام اجتماعیخداوند در این ایه دو چیز را عامل هدایت و موفقیت معرفی می‌کند: 1ـ جهاد (تلاش و کوشش) 2ـ اخلاص.10 و با آوردن انواع تأکیدات، این پیام را به صورت مؤکد و حتمی القا می‌کند که تلاش توأم با خلوص نیت، حمایت و هدایت الهی را به همراه دارد و اگر امروز جوامع اسلامی از انواع عقب ماندگی‌ها و مصایب اخلاقی،اجتماعی، فرهنگی و… در رنج و مشقت هستند به این دلیل است که به یکی از این دو عامل مهم اهتمام نوزیده اند. یا تلاش و کوشش و مجاهده‌های نفسانی، علمی و فرهنگی را سرلوحهی امور خود قرار نداده‌‌اند و یا در تلاش‌های خود به دنبال جلب رضایت خدا نیستند در حالی که اگرمسلمانان با تلاشی پی‌گیر قدم در راه علم آموزی و کار و تلاش بگذارند و «قربهً الی اللّه» و به منظور نصرت دین خدا دست از تلاش برندارند، این وعدهی مؤکد الهی است که موفقیت و پیروزی به آنان روی خواهد آ‌ورد. ادامه خواندن مقاله توحيد

نوشته مقاله توحيد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اينترنت فرصت يا تهديد

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اینترنت فرصت یا تهدید مقدمه با ورود تکنولوژی های نوین ارتباطاتی واز جمله اینتنت در کنار مزایا و ویژگی های منحصر بفرد این پدیده به موازات گسترش وفراگیری آن و افزایش کاربران در هر محدوده سنی دغدغه ونگرانی های جـــــدید ی برای خانواده ها بوجود آمده است این نگرانی ها زمانی دوچندان می شود که والدین فرزندان خود را در معرض آسیب های جدی تری چون آزار روحی وجنسی و موارد چون اخاذی ببینند و اسف بار تر اینکه بدلیل عدم آشنایی بسیاری از آنا ن با امکانات و قابلیت های این فنآوری و تحولات چشمـگیر آن زمانی متوجه جدی بودن خطر می شوند که بنحوی به آسیبی مبتلا شوند. امروزه اینترنت به عنوان یکی از پر کاربردترین ابزارهای استفاده از خدمات الکترونیکی در کشــورهای پیشرفته و در حال توسعه به شمار می رود. به دلیل ســادگی و سرعت ارتباطات و تبادل اطلاعات در اینترنت همچنین عدم وجود محدودیت زمانی و مکانی شمـار کابران اینترنت روبروز در حال افزایش است . بر هیچ کس پوشیده نیست که زندگی در دنیای کنونی بدون وجود اینترنت بزرگترین عقب ماندگی از نظر تکنولوژی بوده و لازمه برخورداری از آخرین دستاوردهای بشری داشتن بستر اینترنتی مناسب می باشد.سوالی که مطرح است این است که با وجود تمامی فرصت های مفیدی که اینتــرنت در اختیار کار بران قرار داده است آیا تهدید یا آسیبی هم متوجه کاربران است یا نه؟ مهمترین دلیل طرح این سوال این است که در فضای اینترنت با پرداخت هزینه نه چندان زیادی کاربران بدون اطلاع از شخصیت – سن – جنسیت – سواد – ملیت و نیت واقعی طرف مقابل می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند و اینجاست که با اندکی تامل می توان دریافت اینترنت می تواند ایزاری پر مخــــاطره و دارای آسیب های مختلف باشد . کودک یا نوجوانی که تجربه ای در مقابله با افراد سودجو که با نیات مختلف می باشند نداشته است چگونه می تواند در برابر این آسیب ها از خود مراقبت نماید؟نوجوانی که در معرض خطرات اخلاقی و جنسی قرار داشته و کمتربن تجربه ای در این زمینه ندارد با مشاهده صحنه ها و تصاویر وفیلم های مستهجن و افتضاح چه وضعیتی پیدا می کند ؟پدر ومادری که امکانات کامل کامپیوتری در اختیار فرزند خود داده اند به امید اینکه وسیله ای بـرای یرخورداری از تکنولوژی امروزی و پیشرفت او باشد آیا از این موضوع خبر دارد در طول زمان استفاده از اینترنت فرزندش با چه کسانی ارتباط داشته و سطح ارتباط وقرار ملاقات در چه اندازه ای بوده و از چه فیلم ها و تصاویری دیدن نموده است ؟ والبته اطلاعات کامپیوتری والدین اغلب در این زمینه کمتـر از فرزندان است. به عنوان مثال اگر شخصی با اهدافی پلید به صورت مخفیانه سعی در نگاه کردن به داخل اتاق خــواب یا منزل شما را داشته یاشد و یا اینکه بخواهد از عکس ها و فیلم ها و اسناد بایگانی شده شما که اغلب در کامپیوتر خود نگهداری می کنید دیدن نماید چه حالی به شما دست می دهد ؟واقعیت این است که در طول برقراری ارتباط اینترنتی شخص مقابل می تواند با بکار بردن حربه ها و عناوین و وسوسه های مختلف نه تنهاعکسهایی از فضای منزل و اعضای خانواده شما صیــد نماید بلکه با تکنیک های حرفه ای و با به در اختیار گرفتن آی پی کامپیوتر شما به کلیه اطلاعات درایـوها ی کامپیوتر شما دسترسی پیدا کند. در چنین حالتی چه حالی به شما دست می دهد؟ واین در صورتی است که طرف مقابل شما شخصی است که هیچ اطلاع درستی از مشخصات فـردی و ملیتی و شخصیتی او ندارید.حاضرید چه اندازه پول بدهید تا عکسی کاملا خصوصی از اعضا ی خانواده شما که در در دست کسی است و می خواهد از شما باج خواهی کند از انتشار آن در اینترنت صرفنظر نماید ؟ و راستی اگر از قصد خود منصرف نشود چه اتفاقی می افتد و مسیر زندگی شما را به چه جهتی می برد؟ چه بسیاز افرادی که ناخواسته و بدون آگاهی در دام چنین بلایایی گرف تار شده اند و چه بسیار زندگی هایی که بدین واسطه به آشوب کشیده شده است.توجه داشته باشید زمانی که در حضور شما اعضای خانواده اتان با خویشاوندانتان چت تصویری می نمایند این احتمال را بدهید که در غیاب شما فرزندتان با کس دیگری چت تصویری نماید . و بدانید در حین چت (جه تصویری جه متنی) طرف مقابل می تواند آیپی کام ،قضیه را جدی بگیرید آنچه که والدین می باید در باره اینترنت بدانند! یک مشاور حقوقی امور امنیتی، حریم خصوصی و فضای مجازی و حامی حقوق کودکان در نیویورک معتقد است که دور از خطر نگهداشتن کودکان در اینترنت به این معناست که به آنها بیاموزیم کاربری هوشمند و مسئول بوده و به فضای مجازی مانند یک “بازی” نگاه نکند. اینجا توصیه‌هایی برای ایمنی اینترنتی در هر گروه سنی ارایه شده است که توجه شما را به آنها جلب می‌کنیم. به فرزندان خود بیاموزید که:قبل از کلیک کردن به این فکر کنند که: با چه کسی در حال گفت‌وگو (chat) یا نامه‌نگاری هستند، در حال گفتن چه مطلبی هستند و از چه لحن و شیوه‌ای برا گفتن آن استفاده می‌کنند؟ آیا شخصی که در سمت دیگر این گفتگو قرار دارد متوجه شوخیهای آنها می‌شود؟قبل از واکنش نشان دادن به موضوع آنلاینی که موجب ناراحتی آنان شده است، میز کامپیوتر را ترک کرده و چند نفس عمیق بکشند.از شایعه پراکنی، همکاری در اذیت و آزار دیگران و دادن اطلاعات خصوصی و گفت‌وگوهای خودمانی در اینترنت خودداری کنند.قانون طلایی فضای مجازی را رعایت کنید: هرگز کاری را که در زندگی واقعی انجام نمی‌دهید، در اینترنت هم انجام ندهید. خودتان هم موارد ایمنی را رعایت کنید:وقتی از شما درخواست ID و PASSWORD می شود تحت هیچ شر ایطی جواب ندهید . دادن آی دی و پسورد به طرف مقابل در حکم افتادن در دام است که معمولا برگشتی ندارد. مگر اینکه به شخص درخواست کننده مانند دو پشم خود اطمینان داشته باشید و در اینصورت نیز دادن ID معمولا لازم است.نرم‌افزار ضد spyware و adware را بر روی کامپیوتر خود نصب کنید.از سلامت و به روز بودن firewall خود اطمینان حاصل کنید. یک نرم افزار ضدویروس بر روی رایانه نصب کرده و آنرا به طور منظم به روز نمایید.نکات ایمنی در سنین دبستان زیر هشت سالاز فناوری‌های فیلترینگ یا کنترل والدین parental control استفاده کنید. به جای فیلتر کردن سایت‌های “بد” هر موردی که با آن موافق نیستید را مسدود کنید.درباره اینکه آیا فرزندتان واقعا به داشتن یک آدرس ای-میل یا سیستم‌های پیام رسانی نیاز دارد، فکر کنید. اگر پاسخ مثبت است، تمام ارتباطات به غیر از فهرست گیرندگان و فرستندگان مورد تایید خود را فیلتر کنید و مراقب باشید که فهرست دوستانش، طولانیتر از رقم سنش نباشد و شما همه آنها را در زندگی واقعی، بشناسید. IDو PASSWORD برایش تعریف کنید و حتما از آن اطلاع داشته باشید .وب سایت‌های مورد علاقه آنها را در بخش نشانک یا Bookmark قرار دهید تا برای پیدا کردن آنها نام سایت را اشتباه تایپ نکرده و از سایت “بد” سر در نیاورد.از موتورهای جست‌وجوی کودکان مانند Yahooligans و Ask Jeeves استفاده کنید.زمان حضورشان در اینترنت را به نیم ساعت در روز محدود کنید، مگر اینکه در حال انجام دادن یک برنامه خاص درسی باشند.فعلا اجازه اسفاده از بازی‌های اینتراکتیو (interactive) مانند X-Box Live یا شبکه آنلاین (Playstation) را به آنها ندهید. در عوض به سایت‌هایی چون Toontown بروید.تا جایی که می‌توانید در کنارشان بنشینید و ببینید که در اینترنت به کجا می‌روند، چه چیزی برایشان جالب است و هر سوالی که فکر می‌کنید بپرسید و به تمام سوالات او پاسخ دهید.به آنها بگویید که قبل از فرستادن هر مطلبی اعم از مشخصات ش خصی یا مطالب دیگر از طریق ایمیل، IM یا قرار دادن آن در بلاگ و وب سایت، نظر شما را جویا شوند.در اوقات فراغت به دنبال سایت‌های سالمی بگردید که بتوانید به او معرفی کنید. فهرستی از این سایت‌ها در WiredKids.org موجود است. 8 تا 10 سال از ID و PASSWORD او باید شما هم اطلاع داشته باشید و احیا نا با مقاومت در خور این سن مواجه می شوید برایش کاملا منطقی توضیح دهید که دانشتن این موضوع لطمه ای به استقلال او نمی زند مثل نظارتی پکه بر دوست های واقعی او باید داشته باشید. از خطرات اینترنت با حوصله و درایت کافی فرزندتان را مطلع کرده و آسیب های ناشی از آن را بطور واضح برایش بازگو نمائید. و اصلا یک قرار داد با فرزندتان داشته باشید ” لازمه استفاده از اینترنت صادق بودن طرفین است”فضایی برای فرزندتان مهیا کنید تا اگر اشتباهی از او سرزد شما را جهت پیشگیری از عواقبش مطلع نماید. اگر فرزندتان نمی‌تواند وارد سایت‌هایی که از طرف مدرسه معرفی شده یا سایت‌های مناسب با سن خود شود، میزان فیلترینگ کامپیوتر را کاهش دهید.بعضی از وب سایت‌ها مانند MSN دارای این امکان هستند که هر صفحه برای باز شدن به اجازه والدین نیاز دارد و به این منظور ای-میلی به نشانی آنها می‌فرستد و در صورت پاسخ مثبت، صفحه را باز می‌کند.اگر سرویس پیام فوری یا IM را فعال کرده اید، فهرست فرستندگان پیام را به اشخاص آشنا محدود کنید.از یک برنامه ضد pop-up یا نوارابزاری مانند گوگل استفاده کنید. برنامه ضد ویروس و منهدم کننده نرم افزارهای جاسوس را نصب و فعال کنید زیرا دانلودهای پر ویروس از همین سنین آغاز می‌شود.موتورهای جست‌وجو را تغییر نداده و همچنان از Yahooligans و Ask Jeeves استفاده کنید.مطمئن شوید که آنها به خوبی متوجه هستند چه اطلاعاتی قابل قراردادن در اینترنت هستند و کدام اطلاعات نباید در اختیار دیگران قرار بگیرند.گفت‌وگوی آنلاین را با آنها تمرین کنید تا بیاموزند با غریبه های حاضر در فضای مجازی چگونه برخورد کنند. درباره استفاده از نرم افزارهای نظارت فکر کنید. به این وسیله میتوانید آنچه انجام می‌دهند را بررسی کنید.علاوه بر تهیه Back up از فایل‌ها، برنامه ضد جاسوسی کامپیوتر را مدام چک کنید. ممکن است فرزندتان هنگام کار اشتباها آن را پاک کرده یا از کار انداخته باشد.گذشته از موارد درسی، زمان حضور او در اینترنت را با احتساب پیام‌ها و ایمیل‌ها به کمتر از 1 ساعت در روز محدود کنید. سنین توصیه شده برای استفاده کودکان از کامپیوتر و اینترنت(اکامپیوتر و کودکان) هیچ زمان مناسب یا نا مناسبی برای آشنا كردن كودكتان با كامپیوتر وجود ندارد،این اقدام بسیار مشابه تصمیم گیری است كه برای خریداری اولین دوچرخه گرفته می شود و یامشابه تصمیمی است در باره اینكه فرزندتان چه وقت می تواند با دوستانش به بیرون از خانه رود.انتخاب به شیوه تربیتی والدین،ارزش ها و از همه مهمتر آمادگی كودك دارد. همانطور كه به فرزندتان یاد می دهید كه چگونه از كامپیوتر استفاده كند ،یا چگونه بطور آنلاین ارتباط بر قرار كند و چگونه از خودش محافظت كند 1- اعتیاد به اینترنتاعتیاد از نظر لغوی به معنای عادت داشتن و در اصطلاح، به تکرار یک عمل به شکل مستمر اطلاق می شود. وقتی از اعتیاد سخن به میان می آید غالبا اذهان انسان ها متوحه اعتیاد به مواد مخدر می گردد، اما واقعیت غیر از این است. «امروزه در جهان عده ی کثیری هستند که به تماشای تلویزیون و اینترنت و بازی های رایانه ای معتادند. مجله ی آمریکایی «بی ارادگی و اعتیاد جنسی» در یکی از شماره های خود نوشت: اتصال به سایت های اینترنتی هرزه نگاری محدود به کاربران خانگی نشده بلکه به یکی از معضلات جدی در محیط های کاری نیز بدل شده است. این مجله می افزاید: طی تحقیقات صورت گرفته درمورد تعدادی از شرکت ها، مشخص شد که کارمندان مرد، 62% از زمان صرف شده ی خود در پشت رایانه را به سایت های هرزه نگاری اختصاص داده اند. در حال حاضر در بسیاری از کشورها و به ویژه کشورهای پیشرفته، امکان اتصال و دسترسی به اینترنت برای اغلب افراد فراهم شده است. حتی کودکان بسیاری در کشورهای مختلف جهان امروزه به اینترنت متصل هستند. بر اساس گزارش منتشر شده، 90% کودکان بین 5 تا 17 سال در ایالات متحده آمریکا به رایانه دسترسی دارند و 75% نوجوانان 14 تا 17 ساله به طور منظم از آن استفاده می کنند. ارزان بودن هزینه های اتصال و ناشناخته ماندن افراد در آن، موجب گسترش هرزه نگاری و استفاده از محصولات آن شده است.در حال حاضر هزاران سایت اینترنتی وجود دارد که حاوی تصاویر مستهجن است. هرزه نگاری در اینترنت و نیز سایر فن آوری های ارتباطی اثرات سوء و مخرب بسیاری در جامعه ایجاد می کند.امروزه رابطه میان جرایمی چون: تجاوز، خودفروشی، سوء استفاده از اطفال و موارد بسیاری از این دست، با گسترش محصولات هرزه نگاری اثبات شده است. بر اساس آمار اداره ی تحقیقات فدرال آمریکا، حدود 81% مجرمان خشونت های جنسی مرتبا از محصولات هرزه نگاری استفاده کرده اند. این مسئله بر روابط زنان و مردان نیز تأثیرات مخربی گذاشته است. خ ارج شدن روابط بین زن و مرد از یک رابطه انسانی و توأم با احترام به یک رابطه ی غیر انسانی و همراه با امیال شهوانی از جمله ی این تأثیرات است. در این باره انجمن روان پزشکان آمریکا گزارش می دهد که 20% معتادان به محصولات هرزه نگاری به دلیل اعتیادشان طلاق می گیرند یا جدا از زوج هایشان زندگی می کنند. بیشترین اثر مخرب هرزه نگاری بر قشر نوجوان و جوان جامعه است. وجود روابط جنسی خارج از عرف و اخلاق جامعه در محصولات ارائه شد ه ی هرزه نگاران، روابط جنسی نامشروع و خارج از ازدواج را اشاعه می دهند و این مسئله موجب کاهش تمایل نوجوانان به امر مقدس ازدواج می شود.»(1)2- اتاق های چت(2)در اینترنت و دنیای مجازی آن، همانند دنیای واقعی که در آن افراد گوناگون، با فرهنگ ها و سلیقه های مختلف زندگی می کنند، افراد زیادی وجود دارند که شرور و خطرناک هستند. این گونه افراد از اینترنت برای بهره برداری های سوء و متأسفانه بیشتر برای امور جنسی از کودکان و نوجوانان استفاده می کنند.در اغلب اتاق های چت، انبوهی از جوانان بین 12 تا 25 سال در حال گفت و گو هستند که تبادل اطلاعات شخصی در آن ها تشوق می شود. زمانی که کودک و نوجوان وارد خانه های گفت و گو(چت روم) می شود، با شمار کثیری از شکارچی هایی رو به رو می گردد که در کمین آنان هستند.ما اصولا با ماهیت چت زدن و گفت و گو مخالف نیستیم، زیرا که افراد بسیاری هستند که در گفت و گوهای علمی و تخصصی و ارزنده مشارکت می کنند، اما روی سخن با آن دسته از کاربران اینترنتی است که عمدتا نوجوانان و جوانان هستند که در فعالیت ها و ارتباط هایی شرکت می کنند که بیشتر جنبه ی لذت جویی و دوست یابی دارد و بیشتر نگرانی ها نیز در همین زمینه است و متأسفانه اکثر این دوستی های اینترنتی به ملاقات های حضوری منجر می شود و به دنبال آن مشکلات عدیده ای به وجود می آید که در این مقال نمی گنجد. رفتارها ودیگاههای نسل امروز برای بسیاری از مردم غیر قابل درک است جوان ونوجوان امروز چیزهایی را می پسندد که با سلیقه و ذایقه نسلهای پیشین تفاوتهای ماهوی و فاحش داردآرمانهای او بسیار متفاوت از ایده آلهای بزرگترهای اوست سطح اطلاعات و دانش و خصوصیات اخلاقی، رفتارهای اجتماعی و علایق و نوع تفکر این نسل آنچنان متفاوت از نسلهای پیشین است که او را در موقعیت ممتازی قرار داده است با این حال در رفتارهاو دیدگاههای همین نسل نیز دگرگونیهای اساسی و ساختاری در حال شکل گیری است که بخش عمده آن متاثر از ورود و شیوع فناوری نوین ارتباطات یعنی اینترنت و ماهواره است در واقع یکی از نقاط افتراق و جدایی این نسل با نسلهای پیشین،آشنایی، بهره گیری و انس و الفت با این رسانه و فناوری ارتباطی است برای بسیاری از مسوولان ، روانشناسان اجتماعی،و حتی والدین درک مکانیزم پیچیده رفتارهای نسل جدید ،بسیار مشکل و طاقت فرسا است شاید به همین دلیل است که هنوز اتفاق نظر کاملی در مورد نحوه مواجهه و برخورد با این نسل در جامعه بوجود نیامده است یکی از تهدید و تحدید سخن می گوید و دیگری از آزاد گذاشتن آنها ، یکی بر کنترل و نظارت بیشتر تاکید می کند و دیگری بر توسعه امکانات و لوازم ارتباطی اصرار می ورزد جوان و اینترنتشناخت واقعی و عملی نیازهای نسل جوان امروز مستلزم بررسی ابعاد مختلف عوامل تاثیر گذار و اثر پذیری از فناور ی نوین ارتباطی است متاسفانه بخش عمده ای از مدیران و مسوولان و برنامه ریزان و تصمیم سازان ما یا نمی خواهند و یا نمی توانند به شناخت ای ن فناوری بپردازند اینترنت ورایانه نه تنها میزان و سطح اطلاعات نسل جوان را افزایش داده بلکه بر تمایلات و گرایشات او نیز تاثیر گذاشته اند مهمترین خصوصیت اینترنت آزادی انتشار اطلاعات است و این در تناقض با سیاست محدود سازی قرار دارد. اینترنت ضد سانسور است ، مروج دمکراسی است ،و با خود الگوی نوین زندگی مدرن را به ارمغان می آورد کاربر اینترنت هم دارای سطح تحصیلی بالاتری نسبت به سایر همسالان خود است وهم بر اثر استفاده از این رسانه به سطح بالاتری از دانش و اطلاعات ارتقا می یابد اینترنت حتی منجر به ایجاد یک طبقه نخبه در جامعه شده که با جهان خارج به خوبی آشنایی دارد نه می شود به او دروغ گفت نه میشود به او عقیده ای را تحمیل کرد عملکرد برخی رسانه های داخلی نظیر مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و حتی خبرگزاریها در مقابل کارکرد اینترنت رنگ می بازد جوان امروز تنها بافشار دادن چند دکمه و کلید می تواند مستقیما با وقایع آنسوی مرزهای جغرافیایی اش تماس بگیرد ، نظر بدهد ،مشارکت کند ،اعتراض کند ، رشد نماید ، پیام بدهد، پیام بگیرد، نگاه او به رسانه ها ، به والدین ، به مدرسه و دانشگاه ،به گروه دوستان ، به مسوولان ، به سیاست ، به ایدئولوزی ،و به رفتارهای اجتماعی تفوتهای آشکاری پیدا کرده است ورود اینترنت و رایانه به زندگی نسل امروز حتی بر ساختارهای سیاسی و اجتماعی کشور نیز تاثیر گذاشته است و برخی از این ساختارهاسعی کرده اند خود رابا شرایط جدید تطبیقدهند ، این نسل ، نسلی است که رای می دهد ؛یا حتی اگر لازم بداند رای نمی دهد و با این رفتار خود سرنوشت سیاستمدارانو احزاب و نهادهای سیاسی را تعیین می کند پس باید به خواسته ها و آرمانها و تمایلات او توجه کردبه قول یک روزنامه نگار اصولا انگیزه اصلی جنبش دوم خرداد دست یافتن به آزادیهای فردی بود همانکه در بحث آزادیهای مدنی تعریف می شود این جنبش حاصل تغییرات دموگرافیک ناشی از افزایش جمعیت در اوایل دهه 60 است این افزایش جمعیت در سالهای 59 تا 63 صورت گرفت و باعث شد در سالهای 63 و 64 مساله اصلی کشور به موضوع شیر خشک و پوشک تبدیل شود ! در سالهای 67 و 68 مساله اصلی کشور فضای آموزش دبستانی بود در همین سالها بود که بحث مدارس غیر انتفاعی جدی شد در سالهای 70 و 71 مساله اصلی کشور مساله نوجوانان شد در سالهای 75 و 76 این بچه ها به سن رای دادن رسیدند و جنبش دوم خرداد را آفریدند آنها وارد دانشگاه شند و درسالهای 78 تا 80 جنبش دانشجویی را تشکیل دادند این بچه ها هم اکنون و یا حداکثر تا یکی دو سال دیگر از دانشگاهها فارغ التحصیل می شوند و لشکر بیکاران را تشکیل خواهند داد از 3 4سال پیش همین بچه ها بودند که باعث شدند مسئولان و سیاستمدارن کشور دائما خودشان را جوانگرا نشان بدهنداینترنت بازها همین بچه ها هستند ،همین گروه هستند که فوتبال را دوست دارندو تا زمانی که ما نخواهیم این تغییر اجتماعی را بفهمیم همیشه در تحلیلها و تفسیرهای اجتماعی راه به خطا خواهیم رفت ، گروه اجتماعی مورد بحث ما نه آنگونه که برخی داد و فغان بر آورده اند فاسدند و نه بیمار. اینها جوانانی هستند در حال رشد در شرایط جدید که تحمل محدودیتهای فراوان را ندارند اتفاقا بسیار با هوش و خود خواه هم هستند با دین هم ناآشنا نیستند هم پای اینترنت می نشینند هم در ماه رمضان روزه می گیرند و هم در ماه محرم سینه می زنند چرا اینترنت رشد می کند ؟زمانی در این کشور می توانستند با هر پدیده جدید تکنولوزیکی با پاک کردن صورت مساله به راحتی برخورد کنند که البته همان زمان هم این برخوردهشا تاثیر گذارو موفق نبود تجربه ویدئو مثال بارز این موضوع است در مورد ماهواره نیز وضع به همین صورت است اما امروز اتفاق دیگری رخ داده است . اینترنت هر روز فراگیرتر می شود تنها در ظرف یک سال یعنی از سال 1380 تا سال 1381 تعداد کاربران اینترنت از 8/1 به 2/3 میلیون نفر رسیده است با اینت رنت نمی توان مانند ویدئو یا ماهواره برخورد کرد یعنی شیوه حذفی جوابگو نیست مگر اینکه بخواهیم همه کامپیوترها را در کشور جمع کنیم و مانند طالبان آنها را بر سر درختان به صورت منهدم شده آویزان کنیم! اینترنت بر کامپیوترو تلفن استوار است تجربه ممنوعیت ویدئو و ماهواه اکنون پیش روی ماست ویدئو آزاد شد و مجلس اصلاحات تحت فشارهمین نسل ج وان مجبور به اصلاح قانون ماهواره شد که البته در فیلتر شورای نگهبان گیر کرده است در مورد اینترنت اگر چه مسئولان اصلاح طلب با غفلت خود از این حوزه و رها کرده آن هیچ گونه قانونگذاری مشخصی نکردند اما در اولین برخورد مسئولان عالیرتبه کشور با این پدیده خوشبختانه با نگاه حذفی به آن نگریسته نشد اولین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بر ضرورت بهره گیری از پتانسیل و توسعه شبکه های رایانه ای و اطلاع رسانی در کشور تاکید کرده است در ماههای اخیر که سیاست فیلتر کردنFiltering برخی از سایتها اجرا شده است نیز بیشتر منع استفاده از سایتهای غیر اخلاقی برای جوانان و نوجوانان مد نظر بوده استالبته یکی از نگرانیهای مشترک والدین در همه جوامع نحوه استفاده کودکان از اینترنت است به همین منظور حتییک گروه دیده بان اینترنتی در انگلستان، به عنوان بخشی از تلاش های جاری برای مصون نگاه داشتن کودکان در شبکه جهانی کامپیوترها، سیستم جدیدی را راه اندازی کرده استاین سیستم به گونه ای طراحی شده است که به والدین امکان می دهد با مسدود کردن سایت ها و “گپ خانه” های (chatroom) خاصی که تصور می شود مورد استفاده افرادی است که از کودکان سوء استفاده جنسی می کنند، محتویات اینترنت را کنترل کنند. از این فیلترها می توان برای منع دسترسی به سایت های سکسی، خشونت بار، نمایش دهنده مواد مخدر و تبلیغ کننده مشروبات الکلی استفاده کرد والدین می توانند این نرم افزار را به طور رایگان از سایت “آی سی آر ای” پیاده کرده و به دلخواه خود، دسترسی کودکان به سایت ها را کنترل کنند.البته مسدود کردن سایتهای سیاسی در ایران به گفته برخی از مسئولان یک اشتباه بوده و در حال اصلاح آن هستند با این وجود باید اذعان داشت که سیاست مسدود سازی اگر چه در بسیاری از کشورها اعمال می شود اما یک امر مبنایی نیست و با استفاده از نرم افزارهای ضد فیلترینگAnti Filtering امکان دور زدن این سیاست وجود دارد . اینترنت محدود و سانسور نمی شود چون تکنیکهای خنثی سازی محدودیتها را نیز در خود دارد اینترنت مو جی است که آغاز شده و تنها می توان بر آن سوار شد و موج سواری کرد ایستادن در مقابل این موج سهمگین مساوی تحمل هزینه های فراوان است اینترنت برای نسل جوان کشورهایی مثل ایران وسیله ای برای انتقال دانش فنی و فناوری نیز هست با بهره گیری از امکانات اینترنت می توان فاصله و شکاف علمی و اقتصادی ایران و کشورهای توسعه یافته را تا حد زیادی پر کرد باید به جای فکر کردن به محدود سازی که بازی موش و گربه را به یاد می آورد به فکر برنامه ریزی و تولید “دادهو محتوی ” contentدر این شبکه جهانی بود چرا از اینترنت برای انتشار ذخایر غنی فرهنگی و ادبی ایران استفاده نمی کنیم؟ چرا از آن برای آموزش و پرورش ، تجارت ، بانکداری ، سرگرمی ، خدمت رسانی به مردم (دولت الکترونیکی) تبلیغات،حتی مسایل و آموزه های مذهبی و دینی ،روزنامه نگاری ،صنعت ، فناوری نوین در کشاورزی ، اقتصاد ، و دهها زمینه مثبت دیگر استفاده نمی کنیم ؟ به قول دکتر حسام الدین آشنا استاد دانشگاه در ایران بیشترین فعالیت را در حوزه اطلاع‌رسانی الكترونیك نه دانشگاه‌ها دارند و نه نشریات. بلكه بیشترین فعالیت را اتفاقا حوزه‌های علمیه داشته اند. بزرگ‌ترین سایت‌های ایران نه وابسته به دانشگاه‌ها است نه وابسته به موسسات دولتی و یا مطبوعاتی و هنری. بلكه وابسته به حوزه‌های علمیه است. اگر حجم اطلاعات و CDها و اطلاعات را با حجم تولیدات مقایسه كنید تفاوت عظیم آنرا خواهید دید. چون در حوزه‌ها میراث بزرگی وجود دارد كه فقط احتیاج داشته تایپ شود و فرمت ساده‌ای به آن داده شود و در محیط اینترنت قرار بگیرد. اما در حوزه ‌دانش‌های تجربی، ما بخاطر عقب ماندگی‌های علمی بزرگی كه داریم وقتی به حوزه اینترنت هم رسیده‌ایم دچار لكنت زبان جدی شده‌ایم.اینترنت یک رسانه دو طرفه است یعنی تولید کننده محتوی فقط گوینده صرف نیست شنونده هم هست کاربر یا مخاطب محتوی در اینترنت نیز فقط شنونده صرف نیست او نیز قدرت انتشار مطلب در زمینه همان موضوع و حتی در ذیل همان مطلب را دارد اینترنت متعلق به دنیای دیالوگ است نه دنیای مونولوگ و کسانی که سخن گفتن در دنیای دیالوگ را فرا نگرفته اند قدرت وارد شدن در این دنیای جدید را ندارند کاربر اینترنت طیف نخبه کشور است چون داشتن لوازم اولیه برایمتصل شده به اینترنت و داشتن سطحی از سواد دیجیتالی و رایانه ای و از ج مله تسلط نسبی به یک زبان خارجی او را فراتر از مخاطبان ماهواره و ویدئو قرار می دهد اینترنت تمام رسانه ها و مدیومهای قبلی را در دل خود دارد هویت شبکه ای دکتر محمد عطاران استاد دانشگاه معتقد است: با امكانات و گزینه های فراوانی كه رسانه های عمومی ازجمله اینترنت درا ختیار جوانان می گذارند آنان دائما با م حرك های جدید و انواع مختلف رفتار آشنا می شوند. این فضا هویت نامشخص و دائما متحولی را می افریند. خصوصا برای نسلی كه درمقایسه با نسل قبل با محرك های فراوانی مواجه است. همچنین از طریق رسانه های جمعی، افراد خط مفروض میان فضای عمومی و خصوصی را تجدید سازمان می كنند و این امكانی است كه جوانان فعالانه از آن استفاده می كنندهویت واجد سه عنصر است. هویت شخصی، فرهنگی و اجتماعی كه هر یك درتكوین هویت فرد نقش مهمی را ایفا می كنند. در مقایسه ها، هویت شخصی كه ویژگی بی همتای فرد را تشكیل میدهد، هویت اجتماعی (نقش های احتماعی درونی شده و متنوع) و هویت فردی (درك و كاربرد نمادهای فرهنگی) در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار می گیرن د. اینترنت صحنه فرهنگی و اجتماعی است كه فرد خود را درموقعیت های متنوع نقش ها و سبك های زندگی قرار می دهد. در این فضای عمومی ، مهارت فرهنگی جدیدی لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازی كرد. سایت شخصی نمونه ای روشن است كه چگونه كاربر اینترنت خود را برای مخاطبین جهانی معرفی می كند. برای بیان افكار، احساسات، علائق و آراء از متن مناسب، گرافیك ، صدا و فیلم استفاده می شود. میلر اهمیت و پیوندهای سایت شخصی را ذكر می كند و می گوید كه به من بگو لینك هایت چیستند تا بگویم كه چه شخصی هستی یكی از جنبه های اینترنت ، ورود بی هویت در آن است نوجوانان در صحنه اینترنت برای ایفای هر نقشی، فرصت پیدا می كنند. البته خصیصه مثبتی در این كار هست، مجالی كه برای بروز و ظهور نوجوانان پیدا می شود. اینترنت فضای آزاد گلخانه ای را ایجاد می كنند كه معلمان و مراجع قدرت به ان دسترسی ندارند و بر آن تاثیر نمی گذارند ادامه خواندن مقاله اينترنت فرصت يا تهديد

نوشته مقاله اينترنت فرصت يا تهديد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اساسنامه شركت تعاوني مسكن كاركنان

$
0
0
 nx دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اساسنامه شركت تعاونی مسكن كاركنان آموزش و پرورش شهرستان مباركه ثبت 95ماده 1- نام شرکت: شرکت تعاونی مسکن کارکنان آموزش و پرورش مبارکه و نوع آن تولیدی است که در این اساسنامه به اختصار « شرکت » نامیده شده و حد اقل 51 درصد سرمایه آن بوسیله اعضاء تامین می گردد تبصره : وزارتخانه ها , سازمانها , شرکتهای دولتی و وابسته یا تحت پوشش دولت , موسسات عمومی , بانکها , نهادهای انقلاب اسلامی و تعاونی میتوانند مطابق ماده 17 قانون بخش تعاونی اقدام به سرمایه گذاری در شرکت نمایند . ماده 2 – هدف از تاٌسیس : تاٌمین مسکن برای اعضاء میباشد . ماده 3 – موضوع و حدود فعالیت شرکت عبارتست از: 1- تهیه زمین با کاربری مسکونی از وزارت مسکن یا دیگر منابع مجاز و احداث خانه ویا آپارتمانهای مسکونی در آن و واگذاری خانه ها و آپا رتمانها نقداً و یا به اقساط به اعضاء و همچنین ایجاد تاٌسیسات عمومی مورد استفاده مشترک آنان با رعایت ضوابط قانونی و قراردادهای منعقده با منابع واگذارنده زمین و اعضاء . 2- خرید واحدهای مسکونی آماده و یا نیمه تمام و تکمیل و فروش و یا اجاره دادن آنها به اعضاء . 3- واگذاری واحدهای مسکونی ملکی شرکت به صورت اجاره به اعضاء . 4- لوله کشی , کابل کشی , سیم کشی , تهیه و یاایجاد دستگاههای تهویه و حرارت مرکزی , تعمیرات و دیگر خدمات مورد نیاز واحدهای مسکونی ساخته ویا تکمیل شده و واگذاری به اعضاء.5- انجام فعالیت ها و امور دیگری که در قوانین ومقررات بخش تعاونی پیش بینی شده است . تبصره 1 – شرکت میتواند برای اجرای تمام یا قسمتی از موضوع و حدود فعالیت مقرر در این ماده با رعایت مقررات قانونی و اساسنامه و قراردادهای منعقده از سرمایه و ذخائر موجود , پس انداز اعضاء برای تهیه مسکن , اعتبارات و سرمایه گذاریهای بخش های د ولتی , عمومی , تعاونی , صندوق تعاون و اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر , هدایای نقدی و جنسی اعضاء و غیر اعضاء استفاده نموده و اقدام به اخذ اعتبارات و تسهیلات بانکی و انعقاد قرارداد مشارکت مدنی و یا قراردادهای ذیربط دیگر با بانکها نماید و در اینصورت مکلف است طبق قراردادهای منعقده به تکالیف و تعهدات خود در قبال منابع و مآخذ مذکور عمل نماید . تبصره 2 – شرکت میتواند مصالح , وسایل , تجهیزات , ماشین آلات , تاسیسات , کارگاهها , انبارها و دیگر نیازمندیهای خود را به طریق مقتضی و مقرون به صرفه منجمله با سرمایه گذاری در موٌسسات تولیدی , تعاونیها , خرید سهام کارخانجات دولتی و یا وابسته به دولت و سایر موٌسسات اقتصادی تامین نماید . تبصره 3 – انجام موضوع وفعالیت های مذکور در این ماده در رابطه با تهیه زمین و تفکیک آن و احداث واحدهای مسکونی و واگذاری آنها به اعضاء طبق مقررات آئین نامه ای خواهد بود که نمونه آن بوسیله وزارت تعاون تهیه و به تصویب مجمع عمومی عادی شرکت میرسد . تبصره 4 – احداث خانه و یا آپارتمان و سایر اقدامات موضوع این ماده برای غیر اعضاء ( جز ارگانهای دولتی , عمومی , تعاونی , و یا اشخاص معرفی شده از سوی آنها که بطریقی در تامین زمین و یا سرمایه شرکت مشارکت نموده اند ) ممنوع می باشد . تبصره 5 – شرکت میتواند در موقع لزوم واحدهای عام المنفعه مورد نیاز را از قیبل مدرسه , مسجد , درمانگاه , داروخانه , کتابخانه , رستوران , باش گاه , تعمیرات , انواع آموزشگاهها , نانوائی , خشکشویی به غیر واگذار نماید . ماده 4 – حوزه عملیات شرکت :شهرستان مبارکه و حومه می باشد. ماده 5 – مدت شرکت : از تاریخ تاسیس نامحدود است . ماده 6 – مرکز اصلی و آدرس : شرکت آموزش و پرورش مبارکه خیابان دکتر شریعتی است و با تصویب هیئت مدیره میتوان اقدام به ایجاد شعب و دفاتر نمایندگی نموده و یا محل آنها را تغییر داد . تبصره – تغییر نشانی شرکت پس از تصویب هیئت مدیره باید به مرجع ثبت شرکت اعلام شود تا نسبت به ثبت و آگهی آن در روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران اقدام گردد یک نسخه از آگهی مزبور توسط هیئت مدیره به وزارت تعاون ارسال خواهد شد . ماده 7 – سرمایه اولیه : شرکت مبلغ 00 0/330 ریال است که به 165 سهم 2000 ریالی منقسم گردیده است و مبلغ کلاً ریال آن نقداً توسط اعضاء پرداخت و مبلغ ;;;;;;;;;. ریال توسط دستگاههای موضوع تبصره ماده 1 اساسنامه تامین و معادل ;;;;;;;;;. ریال نیز به صورت آورده غیر نقد توسط اعضا / و دستگاههای موضوع تبصره ماده 1 تقویم و به شرکت تسلیم و مابقی در تعهد اعضا / و دستگاههای موضوع تبصره ماده 1 میباشد . ماده 8 – هر یک از اعضاء شرکت باید ح داقل معادل 3/1 مبلغ اسمی سهامی را که تعهد خرید نموده اند در موقع تاسیس شرکت پرداخت کنند . تبصره – اعضاء مکلفند حداقل ظرف مدت ;;;;;;;;.. سال و به ترتیبی که مجمع عمومی عادی شرکت تعیین میکند مبلغ پرداخت نشده سهام تعهدی خود را تادیه کنند . ماده 9- تعداد سهام اعضاء برابر است مگر آنکه مجمع عمومی عادی تصویب نماید که بعضی از اعضاء سهم بیشتری خریداری نمایند . تبصره – حداقل و حداکثر تعداد سهام اعضاء میبایست با آئین نامه مصوب وزارت تعاون منطبق باشد . ماده 10 – سهام شرکت با نام و غیر قابل تقسیم است و انتقال آن به اعضاء یا متقاضیان عضویت واجد شرایط جدید , با موافقت هیئت مدیره مجاز میباشد . در اینصورت مراتب نقل و انتقال و مشخصات منتقل الیه باید در دفتر سهام شرکت ثبت و به امضاء انتقال دهنده و انتقال گیرنده برسد . ماده 11 – شرکت ظرف مدت یکسال از تاریخ ثبت یا افزایش سرمایه , حسب مورد به هر یک از اعضاء به میزان سهامی که خریداری یا تعهد نموده اند ورقه سهم صادر و تحویل خواهد نمود . تبصره 1 – ورقه سهم باید متحد الشکل , چاپی و دارای شماره ترتیب بوده و نام شرکت و شماره ثبت آن و مبلغ اسمی هر سهم , تعداد سهامی که هر ورقه نماینده آنست در آن درج و به امضای مدیر عامل و یک نفر از اعضاء هیئت مدیره برسد . مادام که اوراق سهام صادر نشده است شرکت باید به اعضاء گواهینامه موقت سهم ک ه معرف تعداد , مبلغ اسمی و مبلغ پرداخت شده است , تحویل نماید . تبصره 2 – نشانی و تعداد سهام هر یک از اعضاء در دفتر سهام شرکت به ثبت میرسد .ماده 12 – عضویت در شرکت با تصویب هیئت مدیره برای کارکنان و بازنشستگان آموزش و پرورش مبارکه که واجد شرایط زیر باشند آزاد است : 1- تابعیت جمهوری اسلامی ایران . 2- عدم ممنوعیت قانونی و حجر و ورشکستگی به تقصیر . 3- عدم سابقه ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری. 4- عدم عضویت همزمان در تعاونی دیگر با موضوع و فعالیت مشابه . 5- درخواست کتبی عضویت و تعهد رعایت مقررات اساسنامه و پرداخت وجه نقدی یک سهم از سهام شرکت . 6- ارائه مدارک مورد نیاز . تبصره – هیئت مدیره مکلف است در صورت عدم کفایت امکانات شرکت و نیز در مواردی که متقاضیان فاقد هر یک از شرایط مذکوره فوق میباشند , در خواست عضویت داوطلبان را رد کند . ماده 13 – مسئولیت مالی اعضاء در شرکت محدود به میزان سهم آنان میباشد مگر آنکه در قرارداد ترتیب دیگری شرط شده باشد . تبصره – مسئولیت دستگاههای عمومی تأمین کننده سرمایه شرکت به میزان سرمایه متعلق به آنان میباشد مگر در قرارداد ترتیب دیگری شرط شده باشد . ماده 14 – کلیه اعضاء مکلفند به وظایف و مسئولیتهایی که در حدود قوانین و مقررات تعهد کرده اند عمل کنند . ماده 15 – شرکت میتواند طلب خود را از عضو با اخطار کتبی مطالبه نماید و در صورت وصول نشدن و سپری شدن 30 روز از تاریخ اخطار نامه ، از کل م طالبات وی از شرکت و در صورت عدم تکافو از بهای سهام وی برداشت کند و هرگاه مبالغ مذکور کفایت نکند شرکت برای وصول مازاد طلب خود به عضو بدهکار مراجعه خواهد کرد . تبصره 1 – مطالبات منابع بانکی , دولتی و عمومی از شرکت در اعداد بستانکاریهای با وثیقه محسوب میشود . هیئت مدیره و سایر اعضاء شرک ت نسبت به ایفای تعهدات متقبله در قبال مطالبات منابع مزبور مسئولیت تضامنی دارند . منابع بانکی , دولتی و عمومی برای وصول مطالبات سر رسیده خود در صورتی به اعضائ شرکت مجتمعاً و یا منفرداٌ مراجعه خواهند کرد که بدوا” با اعضاء هیئت مدیره به عنوان مدیون اصلی رجوع کرده و موفق به وصول مطالبات خود نشده باشد . تبصره 2 – کلیه امتیازات و اموالی که از منابع عمومی , دولتی و بانکها در اختیار شرکت قرار گرفته با انحلال آن باید مسترد شود . مسئولیت اعضاء شرکت در این مورد تضامنی است و اموال و مطالبات موضوع این تبصره نیز در اعداد بستانکاریهای با وثیقه محسوب می شود . ماده 16 – خروج عضو از شرکت اختیاری است و نمیتوان آن را منع کرد . تبصره – در صورتی که خروج عضو موجب ضرری برای شرکت باشد ، وی ملزم به جبران است . ماده 17 – در موارد زیر عضو از شرکت اخراج می شود : 1- از دست دادن هر یک از شرایط عضویت مقرر در این اساسنامه . 2- رعایت نکردن مقررات اساسنامه و سایر تعهدات قانونی پس از دو اخطار کتبی توسط هیئت مدیره به فاصله 15 روز و گذشتن 15 روز از تاریخ اخطار دوم . 3- ارتکاب اعمالی که موجب زیان مادی شرکت شود و وی نتواند ظرف مدت یکسال آن را جبران نماید یا با اعمالی که به حیثیت و اعتبار شرکت لطمه وارد کند و یا با شرکت رقابتی ناسالم نماید . تبصره 1-تشخیص موارد فوق بنا به پیشنهاد هر یک از مدیران شرکت و تصویب مجمع عمومی عادی خواهد بود به جز مورد مقرر در بند 2 این ماده که در صلاحیت تصویب مجمع عمومی فوق العاده است . تبصره 2 – هیئت مدیره میتواند در موارد فوق ، با تشکیل مجمع عمومی و اتخاذ تصمیم پیرامون اخراج عضو , نسبت به قطع مزایا و یا اعمال محدودیت های لازم در مورد عضو مربوطه اقدام نماید . ماده 18 – در صورت فوت عضو ورثه وی که واجد شرایط و ملتزم به رعایت مقررات شرکت باشند عضو شناخته میشوند و در صورت تعدد بایستی مابه التفاوت افزایش سهم ناشی از تعدد خود را به شرکت بپردازند اما اگر کتباً اعلام نماید که مایل به ادامه عضویت در شرکت نیستند و یا هیچکدام واجد شرایط نباشند عضویت لغو می گردد . تبصره – اگر تعداد ورثه بیش از ظرفیت شرکت باشد یک یا چند نفر به تعداد مورد نیاز با توافق سایر وراث , عضو شرکت شناخته میشوند و در صور ت عدم توافق وراث , عضویت لغو میشود . ماده 19 – در صورت لغو عضویت به سبب فوت ,استعفاء , انحلال , اخراج طبق اساسنامه و قرارداد منعقده , سهم و کلیه حقوق و مطالبات عضو به قیمت روز تقویم و به دیون شرکت تبدیل می شود که پس از کسر دیون وی به شرکت , به او یا ورثه اش پرداخت خواهد شد . تبصره 1 – در صورت عدم تراضی عضو ( یا ورثه وی ) و شرکت در تعیین قیمت روز سهم , نحوه ارزیابی آن بموجب آئین نامه ای خواهد بود که بوسیله وزارت تعاون تهیه و ابلاغ می شود . تبصره 2 – در صورتیکه ورثه تقاضا نماید که سهم عضو متوفی از عین اموال تعاون پرداخت شود وتراضی یا مصالحه ممکن نباشد , چنانچه عین قابل واگذاری بوده و موجب اخلال در فعالیت شرکت یا اضرار به دیگران نگردد آن قسمت از اموال تسلیم ورثه میشود . ماده 20 – شرکت میتواند با توجه به قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران و با تصویب مجمع عمومی عادی , عضویت اتحادیه های تعاونی و اتاق تعاون و صندوق تعاون را بپذیرد . تبصره – خروج از عضویت اتحادیه های تعاونی و اتاق تعاون و صندوق تعاون مستلزم تصویب مجمع عمومی عادی شرکت میباشد . ماده21 – در صورت بروز اختلاف بین شرکت با سایر شرکتهای تعاونی , موضوع اختلاف برای داوری به اتحادیه مربوط ارجاع خواهد شد و چنانچه بین شرکت و اتحادیه اختلافی بروز نماید , موضوع اختلاف به اتاق تعاون مربوط جهت داوری ، ارجاع میشود ماده 22 – ارکان شرکت عبارتست از : 1- مجمع عمومی 2- هیئت مدیره 3- بازرس یا بازرسان 1- مجمع عمومی : ماده 23 – مجامع عمومی شرکت با تصمیم اکثریت اعضاء هیئت مدیره یا بر اساس درخواست مقامات یا اشخاص زیر بوسیله هیئت مدیره دعوت به تشکیل می شوند : الف ) بازرس یا بازرسان شرکت ب ) درخواست حداقل 5/1 اعضاء شرکت برای مجمع عمومی عادی و 3/1 اعضاء برای مجمع فوق العاده . ج ) وزارت تعاون تبصره – در صورتیکه هیئت مدیره ظرف مدت یکماه از تاریخ وصول درخواست کتبی مقامات فوق نسبت به دعوت مجمع عمومی اقدام نکند , مجمع با دعوت بازرس تشکیل خواهد شد . در صورت استنکاف بازرس یا بازرسان از دعوت مجمع عمومی , وزارت تعاون نسبت به تشکیل مجمع عمومی اقدام خواهد کرد . ماده 24 – دعوت مجمع عمومی با قید دستور و روز و ساعت و محل تشکیل آن حداقل باید 15 روز و حداکثر 40 روز قبل از تشکیل جلسه بوسیله ارسال دعوت کتبی با پست سفارشی به آخرین اقامتگاه قانونی اعلام شده عضو به شرکت , انجام شود . تبصره – در مواردی که کلیه اعضاء در مجمع حاضر باشند نشر آگهی و تشریفات دعوت الزامی نیست . ماده 25- جلسات مجامع عمومی را در صورت رسمیت یافتن ، رئیس هیئت مدیره و در غیاب او یکی از اعضاء هیئت مدیره افتتاح میکند . در جلسه مجمع ابتدا یک رئیس و یک نائب رئیس و یک منشی و حداکثر سه نفر ناظر از میان اعضاء انتخاب خواهد شد . تبصره 1- در مواردیکه مجامع عمومی از طرف مقامات مذکور در ماده 23 ( بجز هیئت مدیره ) دعوت و تشکیل میشود ، مسن ترین عضو حاضر در جلسه اعم از اصیل یا وکیل یا نماینده تام الاختیار ، مجمع را افتتاح میکند . تبصره 2- در صورت رسمیت نیافتن جلسه مجمع عمومی ، مقام دعوت کننده مجمع صورتجلسه ای دایر بر عدم رسمیت آن تهیه و به امضای حاضرین میرساند . ماده 26- کلیه اعضای شرکت میتوانند در مجامع عمومی حضور یابند و هر عضو صرفنظر از تعداد سهامی که دارد در مجمع فقط حق یک رأی خواهد داشت . در صورتیکه حضور عضوی در مجمع میسر نباشد ، میتواند حق رأی خود را بموجب وکالتنامه به عضو دیگر یا نماینده تام الاختیار خود واگذار نماید ، در این صورت هیچ عضوی نمیتواند علاوه بر رأی خود وکالت بیش از سه عضو دیگر را بپذیرد . وکالت نامه های موضوع این ماده باید از اعضاء اخذ و ضمیمه صورتجلسه مجمع گردیده در شرکت نگهداری شود . تبصره – تأیید وکالتنامه های موضوع این ماده با هیئت مدیره است مگر در مواردی که دستور جلسه انتخاب یا رسیدگی به تخلفات مدیران باشد یا اینکه مدیران با دعوت به تشکیل مجمع عمومی مخالفت کرده باشند که در اینصورت تأیید وکالتنامه ها ب عهده بازرسان شرکت خواهد بود . ماده 27- تصمیماتی که در مجمع عمومی با رعایت مقررات اتخاذ میگردد برای کلیه اعضاء اعم از حاضر و غایب نافذ و معتبر خواهد بود . این تصمیمات بطریقی که برای مجامع عمومی در این اساسنامه پیش بینی شده است باطلاع اعضاء و سرمایه گذاران خواهد رسید . ماده 28- هر یک از اعضاء میتواند منتهی ظرف پنج روز قبل از تشکیل مجمع عمومی ، مورد یا موارد دیگری غیر از موضوعاتی که در دعوتنامه تشکیل مجمع قید شده است ، برای طرح در همان مجمع توسط مقامی که مجمع عمومی را دعوت کرده است پیشنهاد کند و مقام دعوت کننده مکلف است پیشنهاد مربوط را در جلسه مجمع طرح کند تا در صورت تصویب در دستور جلسه بعدی مجمع قرار گیرد و پیشنهاد طرح در هر موضوع جدید در جلسات مجمع از طرف هر یک از اعضاء موکول است به تصویب اکثریت اعضای حاضر در جلسه و اتخاذ تصمیم درباره موضوع یا موضوعاتی که علاوه بر دستور جلسه آگهی شده ، به مجمع پیشنهاد میشود ، به جلسه بعدی مجمع ، که نباید زودتر از بیست روز و دیرتر از سی روز ( با دعوت از اعضاء ) تشکیل گردد موکول خواهد شد . ماده 29- ملاک تشخیص تعداد اعضای حاضر در جلسات مجامع عمومی ، ورقه حضور و غیابی است که حاضران در بدو ورود به جلسه ، اصالتا” و یا وکالتا” و یا ب ه عنوان نماینده تام الاختیار عضو آن را امضاء می کنند . مقام دعوت کننده مجمع مکلف است ورقه حضور و غیاب اعضاء را همراه با وکالتنامه ها و نمایندگی های تام الاختیار مزبور جهت تطبیق با اسامی حاضرین در جلسه و اعمال کنترل های لازم در اختیار هیئت رئیسه مجمع قرار دهد . ماده 30- مجامع عمومی شرکت به دو صورت تشکیل خواهد شد : 1- مجمع عمومی عادی 2- مجمع عمومی فوق العاده ماده 31 – مجمع عمومی عادی حداقل سالی یکبار ظرف 4 ماه پس از پایان سال مالی شرکت تشکیل میشود و در موارد مقتضی می توان در هر موقع از سال مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده تشکیل داد . ماده 32 – وظایف و اختیارات مجمع عمومی عادی بشرح زیر است : 1- انتخاب هیئت مدیره و بازرس / بازرسان برای مدت دو سال 2- رسیدگی و اتخاذ تصمیم درباره ترازنامه و حساب سود و زیان و سایر گزارشهای مالی هیئت مدیره و گزارش بازرس/ بازرسان 3- تعیین خط مشی و برنامه شرکت و تصویب بودجه جاری و سرمایه گذاری و اعتبارات و وامهای درخواستی و سایر عملیات مالی به پیشنهاد هیئت مدیره 4- اخذ تصمیم نسبت به ذخایر و پرداخت سود و مازاد درآمد و تقسیم آن طبق اساسنامه 5- تصویب مقررات و دستورالعملهای داخلی تعاونی 6- تصویب نحوه تقویم آورده های غیر نقدی اعضاء و دیگر ضوابط راجع به آن 7- سایر وظایفی که این اساسنامه و قوانین و مقررات بر عهده مجمع عمومی قرار میدهد . ماده 33- مجمع عمومی عادی با حضور حداقل نصف بعلاوه یک اعضاء یا وکلا و نمایندگان تام الاختیار آنان رسمیت پیدا میکند و در صورت عدم حصول حد نصاب مذکور ، آگهی دعوت مجمع باید حداکثر ظرف پانزده روز با رعایت ماده 24 اساسنامه با همان دستور قبلی منتشر شود . جلسه با حضور عده حاضر رسمیت خواهد یافت . ماده 34 – تصمیمات مجمع عمومی عادی , با اکثریت نصف بعلاوه یک آراء حاضر در مجمع اتخاذ می شود مگر در مورد انتخاب اعضاء هیئت مدیره که در دوره اول رأی گیری نصاب ، اکثریت مطلق آراء حاضر در مجمع عمومی است و در صورتیکه در دوره اول تمام یا بعضی از داوطلبان حائز اکثریت مطلق نگردند بلافاصله از بین دارندگان بیشترین آراء به تعداد دو برابر مورد نیاز برای تکمیل اعضای اصلی و علی البدل هیئت مدیره با اکثریت نسبی رأی گیری بعمل میآید . تبصره – در صورتیکه در جلسه مجمع عمومی مذاکرات به اخذ تصمیم منتهی نشود جلسه بعنوان تنفس تعطیل میگردد و جلسه بعدی که منحصرا” برای تعقیب مذاکرات و ا تخاذ تصمیم درباره دستور جلسه قبل تشکیل می شود نباید از جلسه او ل بیش از یک هفته بطول انجامد ، در صورتیکه جلسه مجمع عمومی بعنوان تنفس تعطیل گردد هیئت رئیسه مجمع عمومی در جلسه بعد از تنفس ، همان خواهد بود که در جلسه قبل از تنفس انتخاب شده اند ، مگر اینکه یک یا چند نفر از آنان در مجمع عمومی حاضر نشده باشند که در اینصورت به جای اشخاص غایب افراد دیگری انتخاب خواهند شد . ماده 35- مجمع عمومی فوق العاده برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم نسبت به موارد زیر تشکیل می شود : 1- تغییر مواد اساسنامه ( در حدود قانون بخش تعاونی اقتصاد جمهوری اسلامی ایران ) با تأیید وزارت تعاون 2- تصمیم گیری نسبت به عزل یا قبول استعفای هیئت مدیره 3- اتخاذ تصمیم راجع به انحلال یا ادغام شرکت ماده 36- مجمع عمومی فوق العاده بنا به تقاضای کتبی حداقل یک سوم اعضای شرکت و یا اکثریت مطلق اعضای هیئت مدیره و یا بازرس و یا بازرسان با حضور حداقل دو سوم کل اعضا تشکیل میشود . در صورتیکه شرکت دارای بیش از پانصد نفر عضو باشد و مجمع عمومی فوق العاده در نوبت اول بحد نصاب مقرر نرسد , مجمع برای نوبت دوم دعوت به تتبصره – تصمیمات مجمع عمومی فوق العاده با اکثریت 4/3 آراء اعضا حاضر در جلسه اتخاذ می گردد ماده 37- صورتجلسات مجامع عمومی و تصمیمات متخذه در آن توسط منشی مجمع در دفتر مخصوص ثبت شده و به امضاء رئیس , نظار و منشی مجمع میرسد و رونوشت آن بوسیله رئیس مجمع به هیئت مدیره ابلاغ و نسخه ای از آن به وزارت تعاون ارسال میشود تبصره – صورتجلسات مجامع بعنوان اسناد شرکت همواره باید در شرکت محفوظ بماند 2- هیئت مدیره ماده 38 – اداره امور شرکت طبق اساسنامه بر عهده هیئت مدیره ای مرکب از 5 نفر عضو اصلی و تا یک سوم اعضاء اصلی اعضاء علی البدل می باشد که برای مدت دو سال با رای مخفی انتخاب می شوند . اخذ رای برای انتخاب اعضای اصلی و علی البدل در یک نوبت بعمل میآید . حائزین اکثریت بعد از اعضای اصلی به ترتیب علی البدل شناخته میشوند و انتخاب مجدد هر یک از اعضاء اصلی و علی البدل بلا مانع است . تبصره 1 – در صورت استعفاء , فوت , ممنوعیت قانونی و یا غیبت غیر موجه مکرر هر یک از اعضای اصلی هیئت مدیره به تصویب هیئت مدیره یکی از اعضای علی البدل به ترتیب آراء بیشتر برای بقیه مدت مقرر به جانشینی وی بعنوان عضو اصلی هیئت مدیره در جلسات هیئت مدیره شرکت مینماند . تبصره 2 – در صورتیکه بعلل استعفاء , فوت و یا ممنوعیت قانونی , هیئت مدیره از اکثریت مقرر در اساسنامه خارج گردد , مجمع عمومی بر اساس ماده 23 اساسنامه دعوت خواهد شد تا نسبت به تکمیل اعضاء هیئت مدیره اقدام کند. ماده 39- پس از انقضای مدت مأموریت هیئت مدیره در صورتیکه هیئت مدیره جدید انتخاب نشده باشد هیئت مدیره موجود تا انتخاب و قبولی هیئت مدیره جدید کماکان به وظایف خود در شرکت ادامه داده و مسئولیت اداره امور شرکت را بر عهده خواهد داشت ماده 40- هیئت مدیره مکلف است بلافاصله بعد از انتخاب و اعلام قبولی در اولین جلسه از بین خود یک رئیس , یک نایب رئیس و یک منشی انتخاب نموده و جهت مدیریت شرکت و اجرای تصمیمات مجامع عمومی و هیئت مدیره فرد واجد شرایطی را از بین اعضای شرکت و یا از خارج برای مدت دو سال بعنوان مدیر عامل شرکت انتخاب کند که زیر نظر هیئت مدیره انجام وظیفه نماید . وظایف و اختیارات و حقوق و مزایای مدیر عامل طبق آیین نامه ای خواهد بود که بنا به پیشنهاد هیئت مدیره به تصویب مجمع عمومی خواهد رسید ماده 41- جلسات هیئت مدیره حداقل هر ماه یکبار بنا به دعوت رئیس یا نائب رئیس هیئت مدیره و یا مدیرعامل با حضور بیش از نصف اعضای اصلی هیئت مدیره تشکیل و رسمیت می یابد . برای اتخاذ تصمیم رأی اکثریت اعضاء حاضر در جلسه ضروری است . تصمیمات هیئت مدیره در دفتری بنام دفتر صورتجلسات هیئت مدیره ثبت میگردد و بامضای اعضای حاضر در جلسه میرسد . تبصره – جلسه فوق العاده هیئت مدیره با دعوت کتبی رئیس و نائب رئیس هیئت مدیره , یا مدیرعامل و یا اکثریت اعضاء هیئت مدیره ( در صورت عدم اجابت درخواست کتبی آنان توسط مراجع فوق ) تشکیل میگردد 42 – خدمات اعضاء هیئت مدیره در ازاء عضویت در هیئت مدیره شرکت بلا عوض است ولی هزینه اجرای ماموریت هایی که از طرف شرکت در حدود بودجه مصوب مجمع عمومی عادی به آنان ارجاع میشود قابل پرداخت است و مجمع میتواند مبلغی از سود خالص را بعنوان پاداش به آنان بپردازد ماده 43 – هیئت مدیره جز در مواردی که بموجب اساسنامه اتخاذ تصمیم درباره آنها در صلاحیت مجامع عمومی قرار داده شده در سایر موارد برای تحقق هدف ، موضوع و عملیات ش رکت با رعایت قوانین و مقررات جاری و اساسنامه دارای اختیارات لازم جهت اداره امور شرکت بوده و منجمله عهده دار انجام وظایف ذیل است : 1- دعوت مجامع عمومی ( عادی ـ فوق العاده ) 2- اجرای اساسنامه و تصمیمات مجامع عمومی و سایر مقررات مربوط 3- استخدام و یا اخراج کارکنان شرکت بر اساس مقررات قانونی و مصوبات مجمع عمومی و نظارت و مراقبت در کار آنها 4- نصب و عزل و قبول استعفای مدیرعامل و نظارت بر عملیات وی و پیشنهاد میزان حقوق مدیرعامل به مجمع عمومی 5- قبول درخواست عضویت و اخذ تصمیم نسبت به انتقال سهام اعضاء به یکدیگر و اخراج عضو طبق مقررات اساسنامه و دریافت استعفای هر یک از اعضای هیئت مدیره 6- نظارت بر مخارج جاری شرکت و رسیدگی به حسابها و ارائه به بازرس / بازرسان و تسلیم بموقع گزارش مالی و ترازنامه به مجمع عمومی 7- تهیه و تنظیم طرحها و برنامه ها و بودجه و سایر پیشنهادات و ارائه به مجمع عمومی جهت اتخاذ تصمیم 8- تهیه و تنظیم دستورالعملهای داخلی شرکت و تقدیم آن به مجمع عمومی برای تصویب 9- تعیین نماینده یا وکیل در دادگاهها و مراجع قانونی و سایر سازمانها با حق توکیل غیر 10- تعیین نماینده از بین اعضای شرکت برای حضور در جلسات مجامع ع مومی شرکتها و اتحادیه های تعاونی که شرکت در آنها مشارکت دارد 11- تعیین نماینده جهت ایفای وظایف عضویت شرکت در هیئت مدیره و یا بازرسی شرکتها و اتحادیه های تعاونی و مؤسسات دیگر ادامه خواندن مقاله اساسنامه شركت تعاوني مسكن كاركنان

نوشته مقاله اساسنامه شركت تعاوني مسكن كاركنان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بازگشت افکار و سنتهاي جاهلي پس از رحلت پيامبر (ص(

$
0
0
 nx دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بازگشت افکار و سنتهای جاهلی پس از رحلت پیامبر (ص( عمر کوتاه تحول نبی اکرم (ص(پیامبر اکرم (ص) طی بیست و سه سال رسالت خود کوشید که براساس ارزشهای متعالی اسلام، امتی نمونه و الگو تربیت کند و با توجه به وضعیت اسف بار و منحط عرب پیش از اسلام، توفیق بسیار در این راه کسب نمود. سابقه ی اسلام آوردن بیشتر مسلمانان یا به سال ششم هجرت و پس از صلح حدیبیه و یا به سال هشتم هجرت یعنی پس از فتح مکه باز می گشت. مردم مناطق دورتر حجاز نیز غالبا پس از سال نهم با فرستادن نمایندگانی به نزد پیامبر (ص) اسلام خود را اعلام داشتند.بدیهی است که این مدت برای ایجاد تحول فرهنگی در میان یک ملت و سازندگی ایشان بر طبق معیارها و ارزشهای اسلامی بسیار کوتاه است و شاید به همین دلیل بود که پیامبر (ص) جهت تداوم تعلیمات خود بر ج انشینی فردی که پرورده و تربیت شده ی مستقیم خویش بود، تأکید داشت. در این زمان اگر چه بیشتر مردم به اسلام گرویده بودند و گروه گروه به تبعیت از سران قبایل خود مسلمان شده بودند ولی نسبت به تعالیم و احکام آن جاهل بودند. اسلام گروهی اعراب که دسته جمعی به این دین گرایش پیدا کرده بودند و با تعبیر «افواج» در قرآن از آنها سخن ب ه میان آمده است. ناشی از مشاهده ی پیروزیهای چشمگیر مسلمانان بود و ایشان از شناخت کافی اسلام برخوردار نبودند. دوره ای می بایست در پی عصر رسالت پدید می آمد که آموزه های دینی اسلام تعمیق و توسیع می گردید. شواهد بسیاری حاکی از آن است که توده ی مسلمان در این دوره حتی از ابتدایی ترین و بدیهی ترین دستورات اسلام نیز بی اطلاع بوده اند. داستان زیر نشان دهنده ی عدم آگاهی برخی از مردم نسبت به روشن ترین احکام شرع یعنی حرمت خمر و نکاح مقت می باشد. «منظور بن زبان» پس از مرگ پدرش با همسر وی ازدواج کرد و هنگامی که در روزگار خلیفه ی دوم به سبب شراب خواری دستگیر شد، پس از اقرار، چهل بار سوگند یاد کرد که از حرمت هر دو کار بی اطلاع بوده است. این میزان ناآگاهی اگر از توده ی مردم دور از پیامبر (ص) امری پذیرفته شده باشد، در مورد صحابه ی نزدیک حضرت غیرقابل قبول می نماید. اما واقعیت آن بود که جانشینان پیامبر (ص) نیز نسبت به برخی از احکام اسلام آگاهی چندانی نداشتند.در صحیح مسلم آمده است که مردی نزد عمر آمد و گفت: غسل بر من واجب شده و به آب دسترسی ندارم. عمر در پاسخ گفت که «نماز مگزار»، در همین وقت عمار یاسر که حاضر بود به عمر گفت: آیا به خاطر نداری که در فلان سریه که بر هر مردی غسل واجب شده بود، تو نماز نخواندی و من تیمم کردم و نماز گزاردم و پیامبر (ص) کار مرا تأیید کرد؟ عدم آگاهی نسبت به نص آیات قرآن و سنت پیامبر (ص) از یکی از نزدیک ترین صحابه ی آن حضرت امری غریب اما واقعی بود. موارد فراوان دیگری نیز از این دست داوریها و فتاوای ناصواب خلیفه ی دوم را در جلد ششم کتاب الغدیر می توان یافت .او خود بارها این جمله را بر زبان راند ه بود که: «کل افقه من عمر حتی العجائز» یعنی همه کس حتی پیرزنان از عمر فقیه ترند، و یا می گفت «الا تعجبون من أمام اخطأ و امرأه أصابت، فاضلته»، آیا از پیشوایی که خطا کرده و زنی در طریق صواب بر او پیشی گرفته حیرت نمی کنید!آغاز بازگشت به جاهلیت شاید آغاز رجعت جاهلیت را بتوان از نخستین روز مرگ پیامبر (ص) دانست. رقابت در سقیفه ی بنی ساعده برای تعیین خلیفه با شعار قبیله ای آغاز شد. مهاجر و انصار هر یک خلیفه را از قبیله ی خود می خواستند. ابوبکر نیز با تکیه بر ارزشهای قومی و قبیله ای خلافت را به دست گرفت. احتجاج او برانصار آن بود که «پیامبر(ص ) از قریش بود و خلافت نیز باید در قریش باشد و عرب جانشینی پیامبر (ص) را در غیر قریش نمی پذیرد». از این پس قوم عرب بر همگان ترجیح داده شد. هیچ غیر عربی حق سکونت در مدینه را نداشت. وصلت با غیر عرب امری ناخوشایند تلقی می شد. هنگامی که سلمان فارسی دختر عمر را خواستگار ی کرد، عبدالله بن عمر خشمگین شد و از عمر و عاص خواست که به حیله او را منصرف کند و او نیز چنین کرد.به تدریج همان اختلافات و کشمکشهای دائمی گذشته میان قبایل رقیب – مضر و ربیعه – تجدید شد. غیر عرب حتی اگر اسلام می آورد. از حقوق شهروند مسلمان برخوردار نمی گشت و همچنان ناگزیر به پرداخت جزیه بود. غیر عرب لایق مقام خلافت شناخته نمی شد و با آنکه پیامبر (ص) فرموده بود مولای هر قومی از آن قوم محسوب می شود، از زمان خلیفه دوم که آمیختگیهای قومی روی داد، سیاست تبعیض نژادی کمابیش آغاز گردید. تنها علی (ع) بود که موالی را در عراق به خود نزدیک کرد. با روی کار آمدن بن ی امیه تعصبات جاهلی عرب بیش از پیش جلوه نمود. به واسطه فتوحات اسلامی و زیادی اسیران و بردگانی که به عنوان هدیه وارد قلمرو اسلام می شدند شماره موالی روبه فزونی نهاد. بنی امیه نسبت به موالی بسیار سخت می گرفتند، کارهای دشوار را به ایشان واگذار می کردند و در عین حال به تحقیر با آنان رفتار می نمودند. با افزایش تعدادشان معاویه تصمیم گرفت شماری از آنها را کشته و تعدادی را نگه دارد که البته احنف بن قیس او را منصرف کرد.همچنین معاویه طی نامه ای به «زیاد» عامل خود در عراق نوشت: با عجمها و غلامهایی که تسلیم می شوند، به روش عمر بن خطاب عمل کن. خواری و ذلت آنها در این است که اعراب بتوانند از آنان زن بگیرند وارث ببرند اما آنها از این حقوق محروم باشند و سهم ایشان از بیت المال کمتر از عرب باشد. در جنگها آنها را پیشاپیش بفرست تا راه را آماده کنند و درختها را از سر راه بردارند. آنان را از امامت جماعت و حضور در صف مقدم نماز منع کن. هیچ یک از مرزهای مسلمین را به ایشان مسپار و آنان را فرماندار هیچ شهری مکن. غیر عرب نباید قضاوت و حکمرانی مسلمین را در دست بگیرد. این شیوه و سیرت عمر درباره اینان بود و جزایش از امت محمد به ویژه بنی امیه بهترین جز است. اگر مولایی زن عرب می گرفت حاکم محل، آن زن را طلاق می داد، چنان که برای اعراب بنی سلیم در روحاء این اتفاق افتاد. همچنین هنگامی که امام سجاد (ع) کنیزکی را آزاد کرد و به عقد خود در آورد، مورد انتقاد و طعن شدید عبدالملک بن مروان قرار گرفت. این همه نشان دهنده ی آن است که پس از پیامبر (ص) به ویژه از عصر امویان، جاهلیت نخستین بازگشتی دوباره نمود. با فاصله گرفتن جامعه از ارزشهای اسلامی و بازگشت تدریجی سنن جاهلی، نمودهای دیگر آن نیز پدیدار گشت. از جمله ی این نمودها، تحقیر و خوارداشت زن بود.خصایص جامعه ی عصر جاهلیت در رابطه با زناناعراب جاهلی برای زن ارزش و مقامی قائل نبودند. محققان ایام مقارن با ظهور اسلام را بیشتر دارای خصایص جامعه ی پدر سالار دانسته اند.آیات قرآن نیز نشانگر وضعیت اسف بار زن در این روزگار است. سنت قساوت آلوده ی وأد (زنده به گور کردن دختران) در میان بسیاری از قبایل عرب رواج داشت. «هشام کلبی» کتابی مستقل با عنوان الموؤدات – دختران زنده به گور شده – داشته که نشانگر تداول این سنت در میان عرب بوده است. گویند «صعصعه بن ناجیه» جد «فرزدق» به تنهایی حدود سیصد دختر را از زنده به گورشدن نجات داد، که این خود نیز شاهد دیگری بر رواج وأد و عدم محدودیت این سنت در میان قبیله ای خاص بوده است. گاه مردان با شنیدن خبر تولد دختر، خانه و زندگی را ترک می کردند. «ابوحمزه الضبی» هنگامی که همسرش دختری به دنیا آورد، دیگر به خیمه او نرفت و روز و شب را در خانه همسایه به سر می کرد. روزی از کنار خیمه همسرش می گذشت که شنید مادر برای دختر خود چنین می خواند:مالابی حمزه لایأتینا یظل فی البیت الذی یلینا *** غضبان ألانلد البنینا تالله ما ذلک فی ایدیناو انما نأخد ما أعطینا و نحن کالارض لزارعینا *** ننبت ما قد زرعوه فیناپس بر سر عقل آمده و وارد خیمه شد و زن و فرزند را بوسی د. در هنگام تولد دختر به تهنیت به پدر می گفتند: خداوند از ننگ او در امانت بدارد، هزینه ای او را کفایت کند و قبر را دامادت نماید. در این دوران زن شخصیت حقوقی نداشت و به منزله ی شی ء و کالایی بود که جزء لاینفک دارایی شوهر یا پدر خویش به شمار می رفت .عرب برای زن هیچ گونه حق و حرمتی قائل نبود از جمله شواهد این امر محرومیت ایشان از ارث و حتی حق الارث بودن آنان ،انواع ازدواجهای اجباری ،تعدد زوجات به نحوی بی حد و شرط، وجود اقسام طلاقهایی که اسلام از آن با عنوان «ضرار» یاد کرده و; می باشد. اعراب جاهلی نسبت به زن دیدگاهی منفی داشتند. ضرب المثلهای رایج در یک جامعه نشان دهنده ی فرهنگ آن جامعه می باشد. زن در میان عرب جاهلی به مکر و کید شناخته می شد و به مار مثل زده می شد. اندیشه و فکر زن، سست و ضعیف، و نظر خواهی و مشاوره با وی نشانه ی حماقت بود: «من الحمق الاخذ برأی المرأه»، و چون می خواستند به سست رأیی فردی مثل بزنند، آن را به «رأی النساء» تشبیه می نمودند. دستورالعمل «شاوروهن و خالفوهن» که بعدها در عصر رجعت جاهلیت، حتی گاه به پیامبر (ص) نسبت داده می شد، در میان ایشان معمول بود. زن مظهر بی وفایی و بی مهری بود و اعتماد را نمی شایست. در لجاجت نیز چنان بود که می گفتند: «زن از کاری نهی نمی شود مگر آنکه آن را انجام می دهد». با ظهور اس لام زن از مقام و موقعیتی والا برخوردار گردید. اسلام حقوق پایمال شده ی زنان را اعاده نمود. پیامبر (ص) می کوشید که دیدگاه مسلمانان را نسبت به زنان متحول کرده و ایشان را در خلقت مساوی با مردان معرفی کند. او ضرب و تحقیر زنان را امری ناشایست می دانست و مردان را از آن منع می نمود. پیامبر (ص) برای زنان شخصیت قائل شده و با ایشان مشورت می کرد و به رأی آنان عمل می نمود، نمونه ی آن مشورت وی با ام سلمه در جریان صلح حدیبیه بود. اسلام در حقوق اساسی و از آن جمله علم آموزی تمایزی میان زن و مرد قائل نبود. پیامبر (ص) می فرمود: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه» علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است. و در حدیث دیگری فرموده: «ما من مؤمن و لامؤمنه و لا حر و ن و آزاد و بنده ای حقی واجب دارد و آن آموختن دانش وژرف اندیشی در آن است. پیامبر در حدیث دیگری به طور خاص به آموزش دختران اشاره می کند و می فرماید: «ایما رجل کانت عنده ولیده فعلمها فأحسن تعلیمها و أدبها فأحسن تأدیبها; فله أجران» هر کس دختری داشته باشد و او را خوب تعلیم دهد و ادب آموزد; از جمله کسانی است که اجر مضاعف دارند. شرع حنیف به تعلیم زنان اهتمامی خاص داشت و خروج آنان را از منزل جهت علم آموزی مجاز و حتی ضروری می دانست. تأکید رسول خدا (ص) بر عدم ممانعت از حضور زنان در مساجد که در حقیقت مراکز تعلیم و تعلم در صدر اسلام بود، حاکی از این امر است. اما زنان به این حد نیز راضی نشده و برای درک محضر پیامبر (ص) و بهره گیری علمی از او سهمی برابر مردان می خواستند. پیامبر (ص) نیز روزی را به تعلیم ایشان اختصاص داده بود. زنان در محضر آن حضرت که صرفا برای آنان تشکیل می شد، گرد می آمدند و پیامبر (ص) آموزه های و حیانی خود را به ایشان می آموخت. علاوه بر این زنان در مجالس عمومی نیز شرکت می کردند و بهره های علمی می بردند. بسیاری از علوم شرعی و احکام فقهی از طریق زنان مسلمان محفوظ مانده است. زنان و دختران پیامبر (ص) به عنوان نزدیک ترین افراد به ایشان، در علم اندوزی و ترویج دانش پیشگام دیگر زنان بودند.پیامبر (ص) زن را نه عورت و مایه ی شرمساری بلکه لایق محبت و عشق ورزی می دانست و از او در کنار نماز یاد می کرد. اما در همین روزگار مردان مسلمان گرفتار رسوبات جاهلی نزد پیامبر (ص) می رفتند و از جسارت یافتن زنان شکایت می کردند و اجازه زدن ایشان را از حضرت می خواستند. کثرت روایات نقل شده از پیامبر(ص ) در تقبیح زدن زنان و منع مردان از آن، خود دلیلی بر رواج این امر در جامعه آن روز می باشد. با آنکه پیامبر (ص) همواره رعایت حال زنان را توصیه می کرد و زدن ایشان را کار اشرار می دانست. صحابی بزرگ عمر بن خطاب پس از سالها مسلمانی، هنگامی که آن حضرت از همسران خود دلگیر شده و از آنان کناره گرفته بود، نزد ایشان آمد و پس از آنکه حضرت را به ضرب و شتم زنان توصیه کرد، گفت: ای رسول خدا من جمیله بنت ثابت را چنان سیلی زدم که با صورت بر زمین افتاد، زیرا از من چیزی خواسته بود که قادر به انجامش نبودم. هنگامی که عمر به خواستگاری عاتکه بنت زید بن عمرو رفت، عاتکه ب ا وی شرط کرد که از رفتنش به مسجد ممانعت نکند و نیز او را کتک نزند و عمر با اکراه شرایط وی را پذیرفت. عمر علاوه بر اینکه همسران خود را کتک می زد، در وقت مقتضی دیگر زنان مسلمان را نیز با تازیانه می زد. هنگامی که زنان در مرگ رقیه دختر پیامبر (ص) عزاداری می کردند، عمر آنان را با شلاق تنبیه کرد. او حتی پیش از نزول آیات حجاب بر حسب تعصب و غیرت شخصی خود زنان را به رعایت آن وادار می کرد.روزی زنان قریش مشغول گفتگو با پیامبر (ص) بودند که عمر اجازه ی ورود خواست. زنان همگی حجاب گرفتند. هنگامی که عمر وارد شد، پیامبر (ص) را دید که لبخند بر لب دارد، علت را جویا شد، حضرت فرمود: به این زنان که با شنیدن صدای تو حجاب گرفتند، می خندم، عمر خطاب به ایشان گفت: ای دشمنان خویشتن آیا از من حساب می برید و از رسول خدا خیر؟ زنان گفتند: آخر تو خشن تر و تندخوتر از رسول خدایی. زبیر صحابی دیگر پیامبر (ص) نیز نسبت به زنان بسیار خشن و سختگیر بود، اما می کوشید که پیامبر (ص) از آن مطلع نگردد. او زنان خود را کتک می زد و گاه چوب بر سر ایشان می شکست. ابن عمر صحابی دیگر پیامبر (ص) نیز به گفته ی خود، از ترس آن حضرت و نزول وحی الهی نمی توانست چنان که مایل بود با زنان خود رفتار کند. او پس از رحلت پیامبر (ص) به این خشونت جاهلی این گونه اقرار کرده است: «ما مردان در عصر پیامبر (ص) از بیم آنکه مبادا در مذمت مان آیه ای نازل شود، مراقب حرف زدن و رفتار خویش با زنان بودیم ولی همین که پیامبر (ص) درگذشت، دست و زبان به روی ایشان گشودیم ». گاه حتی خود زنان، مردان را به دیده ی برتر می نگریستند. هنگامی که آیه ی «النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازاوجه امهاتهم» (احزاب / 6) نازل شد، زنی خطاب به عایشه گفت: یا امه! و عایشه در پاسخ گفت: من مادر مردان شما هستم نه زنانتان. بسیاری از مردان که متأثر از غیرت عصر جاهلی بودند، حتی در عصر پیامبر (ص) و با و جود تأکیدات فراوان وی مبنی بر حضور زنان در مسجد و عدم ممانعت مردان از آن، نسبت به خروج زنان خود از منزل، حساسیت نشان می دادند. عمر از رفتن همسر خود به مسجد، رضایت نداشت. اما تنها به خاطر دستور پیامبر (ص) او را از این کار نهی نمی کرد. زبیر نیز برای انصراف همسر خود از رفتن به مسجد، به حیله ای متوسل گردید. شبی هنگام رفتن همسرش به مسجد، به گونه ای ناشناس راه را بر او گرفت و متعرض وی گردید زن که از این رفتار زشت که به گمانش بیگانه ای با او انجام داده، بسیار متأثر شده بود با خود گفت که زمانه عوض شده و مردم فاسد شده اند و دیگر برای نماز عشا به مسجد نرفت.بعدها چنان شد که وقتی عبدالله بن عمر حدیث پیامبر (ص) «لاتمنعوا إماء الله أن یصلین فی المسجد» ترجمه: کنیزان خدا را از نماز گزاردن در مسجد ممانعت نکنید. را نقل می کرد، پسر وی بی توجه به فرمان رسول خدا (ص) گفت: اما من ایشان را از رفتن به مسجد باز می دارم .همچنین گویند که چون ابن عمر به نقل از پیامبر (ص) گفت که زنانتان را اجازه دهید شب هنگام به مسجد بیایند، پسرش به اعتراض گفت: به خدا قسم اجازه نمی دهیم به مسجد روند و آن را وسیله ی فریب و نیرنگ قرار دهند. بدین ترتیب زنان از مهم ترین تعلیم و تعلم – مسجد – به دور ماندند و از فرهنگ و معارف اسلامی محروم شدند. به زودی سنت پیامبر (ص) در مورد حضور زنان در مسجد، با وجود تأکیدات مکرر آن حضرت چنان مغفول و متروک گردید که کسی باور نمی کرد، زنان در عصر ایشان به مسجد می رفته اند. تا جایی که مردی از انس بن مالک صحابی پیامبر (ص) می پرسد: آیا زنان در نماز جماعت رسول خدا(ص) حاضر می شدند؟ و انس پاسخ می دهد: شگفتا از این پرسش! اگر زنان به مسجد نمی رفتند چگونه پیامبر (ص) می فرمود: بهترین صف زنان، صف آخر و بدترین صف آنان صف اول؛ و بهترین صف مردان صف اول و بدترین صف ایشان صف آ خر است. با توجه به اینکه پس از پیامبر (ص ) عمده سیاست گذار جامعه اسلامی، عمر بن خطاب بوده و سنت وی – به همراه سیره ی ابوبکر – حتی پس از مرگش با عنوان «سنت شیخین» در کنار «کتاب خدا» و «سیره پیامبر (ص)» مطرح می شده و خلفای بعدی موظف به رعایت آن بوده اند، آگاهی از دیدگاه و عملکرد وی نسبت به زنان ضروری می باشد.زمانی که عمر به خلافت رسید با اقتدار بیشتری به ایده های خود جامعه عمل پوشاند.تأکید بر روشن نمودن دیدگاه عمر نسبت به زنان با توجه به سیطره سیاسی او بر جامعه پس از پیامبر (ص) امری ضروری و معقول است و با تبیین آن می توان دانست که زن در این دوره از چه پایگاه اجتماعی برخوردار بوده و به تبع آن می توان حدس زد که وضعیت علمی و فرهنگی او چگونه بوده است. عمر می گفت: «با زنان حدیث عشق مگویید تا دل ایشان تباه نشود، که زنان همچون گوشتند بر صحرا افکنده، نگاه دارنده ی ایشان خدای است.» عمر زنان را به زشتی توصیف می کرد و مردان را به زشت رفتاری با ایشان فرا می خواند. او می گفت: «زنان عورات اند، یعنی عیبهایند پس ایشان را زن بارداری که به نزد عمر فرا خوانده شده بود، از هیبت خلیفه جنین خود را سقط نمود. برخوردهای تند خلیفه تا آنجا پیش رفت که مردم از عبدالرحمن بن عوف خواستند به نزد خلیفه رفته و بگوید که دختران پشت پرده نیز از او ترسیده اند، دست از خشونت بردارد.این تماما همان چیزی بود که در عصر جاهلیت وجود داشت. یعنی تحقیر زنان، رفتار خشونت آمیز نسبت به ایشان و شخصیت انسانی قائل نبودن برای آنان و ; لذا وقتی علی (ع) به خلافت نشست در نخستین خطبه ی خود از متروک شدن و ارزشهای اسلامی و بازگشت جاهلیت پیشین این گونه یاد کرد: «الا و ان بلیتکم قد عادت کهیئتها یوم بعث الله نبیکم (صلی الله علیه و آله) » آگاه باشید که محنت و بلای شما بازگشته است مانند محنت و بلای روزی (عصر جاهلیت) که خداوند پیامبر شما را برانگیخت (نهج البلاغه، خطبه 16، بند 2). بازگشت جاهلیت در تمامی ابعاد زندگی مسلمانان تأثیر خود را بر جای گذاشت. انحطاط منزلت زن در جامعه و نیز در خانواده در اثر اختلال در روند تعمیق فرهنگ اسلامی بعد از پیامبر (ص) از جمله پی آمدهای آن بود. ادامه خواندن مقاله بازگشت افکار و سنتهاي جاهلي پس از رحلت پيامبر (ص(

نوشته مقاله بازگشت افکار و سنتهاي جاهلي پس از رحلت پيامبر (ص( اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله جو مدرسه به عنوان ترکيبي از رفتار مدير مدرسه و رفتارهاي معلمان

$
0
0
 nx دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : جو مدرسه به عنوان ترکیبی از رفتار مدیر مدرسه و رفتارهای معلمان تعریف جو سازمانیهنگامی که از جو صحبت می شود، افراد عادی تصویری از جو زمین که همچون هاله ای تمام وجوه زندگی آنها را احاطه کرده است، به یاد می آورند. در گفتگوهای روزانه در سازمانها و نهادها، واژه های جو متشنج، جو مسموم، جو ناآرام و ; بارها به کار برده می شود. حال این که کمتر به مفاهیم علمی آن توجه می شود و روشهای شناخت آن نیز کمتر مورد تحقیق قرار می گیرد. از نظر لغوی جو عبارت است از « اطراف و یا آنچه که بر چیز دیگری احاطه دارد ( فضا، مابین زمین و آسمان ) ».« هوى و میسكل » جو یا اقلیم سازمانى را در یك مدرسه، چنین تعریف مى‏كنند: « جو یا اقلیم سازمانى، اصطلاح ‏وسیعى است كه به ادراك معلمان ازمحیط عمومى كار در مدرسه اطلاق شده ‏و متاثر از سازمان رسمى، غیر رسمى،شخصیت افراد ورهبرى سازمانى است. »از نظر « لیتوین » و« روبرت استرینج ر» جو سازمانى چنین است: « ادراكاتى‏كه فرد از نوع سازمانى كه در آن كار مى‏كند دارد و احساس او به سازمان برحسب‏ابعادى مانند استقلال، ساختار سازمانى، پاداش، ملاحظه كاریها، صمیمیت و حمایت و صراحت. » « علاقه بند » جو سازمانى را به كیفیت ‏درونى سازمان، آنگونه كه اعضاى‏ سازمان این كیفیت را تجربه و ادراك‏ مى‏كنند تعبیر مى‏كند.« هالپین و کرافت » در تعریف جو سازمانی می گویند: « ویژگی های درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد آن تاثیر می گذارد، جو سازمانی نامیده می شود. این جو سازمانی به وسیله ادراکات کارکنان و توصیف های آنان از ویژگی های درونی سازمان سنجیده می شود. »به طور کلی صاحب نظران هر کدام تعاریف متعددی از جو بیان داشته اند، ولی نکته ای که در اکثر تعاریف آنها مشترک است، آن است که جو سازمانی بر اساس ادراک کارکنان از محیط سازمان سنجیده می شود. تفاوت جو با فرهنگ سازمانی:به طور کلی مفهوم جو سازمانی که در اواخر دهه شصت متداول و رایج شد، مقدم بر فرهنگ سازمانی است که در اواخر دهه هشتاد رشد و تکامل یافت. جو و فرهنگ سازمانی هر دو مقولاتی هستند که برای توصیف ویژگی های سازمان و واحدهای مربوطه استفاده می شوند. علی رغم ارتباط زیاد بین دو مفهوم، همچنان آن دو از یکدیگر متمایز می باشند.« ریچارد و اشنایدر » معتقدند که جو سازمانی به دیدگاههای سازمانی، اقدامات و روشهای رسمی و غیر رسمی اطلاق می گردد.« شرمر هورن و جان » معتقدند که فرهنگ سازمانی سیستمی از عقاید و ارزشهای مشترک است که رفتار و اعضای سازمان را راهنمایی و هدایت می کند.بنابراین بر اساس تعاریف ارائه شده پیرامون جو و فرهنگ سازمانی میتوان خاطرنشان ساخت: جو سازمانی به طور نسبی یک خصوصیت احاطه کننده و دربردارنده برای یک سازمان است و برعکس فرهنگ، خصوصیتی است که بطور کامل سازمان را احاطه میکند.فرهنگ سازمانی با طبیعت، اعتقادات، انتظارات درباره زندگی سازمانی ارتباط پیدا می کند در حالی که جو عبارت است از شاخصی است به منظور تعیین این که آیا این باورها و انتظارات تحقق پیدا نموده اند.به طور خلاصه در تفاوت بین فرهنگ و جو می توان گفت:– فرهنگ با این نکته که چگونه کار مدرسه خوب انجام می شود سروکار دارد، در حالی که جو با ادراکات و احساسات نسبت به محیط داخلی مدرسه سروکار دارد.– فرهنگ سازمانی مجموعا ای از جهت گیریهای مشترک است که سازمان را یکپارچه نگه داشته و هویت ممتازی به آن می دهد، در حالیکه اقلیم در ادراک مشترک نهفته است.– فرهنگ، فرضها، ارزشها و هنجارهای مشترک است و جو، ادراک مشترک افراد از رفتار است. نظریه های جو سازمانی:مدل جو سازمانی هالپین و کرافت ( رفتار معلم – مدیر : باز تا بسته )مطالعات « هاپلین » و « کرافت » در سال 1962 از مدارس ابتدایی شاید شناخته شده ترین مفهوم پردازی و اندازه گیری از جو سازمانی است. « هالپین و کرافت » نظریه جو سازمانی را برای معلمان معرفی کردند. زیرا به موجب تعریفی که، جو سازمانی به وسیله افراد در سازمان تجربه می شود آنها فرض نمودند که ادراکات این افراد منبع معتبری از داده ها هستند. وقتی آنها مشاهده کردند که:1 احساس معلمان نسبت به مدرسه خود به طور قابل توجهی از همدیگر متفاوت است.2 مفهوم روحیه شاخص این احساس نمی باشد.3 وقتی مدیران « آرمانی » به مدارسی منتصب می شوند که نیاز به اصلاح دارند و هیئت آموزشی از فعالیت آنان جلوگیری می کنند.4 عنوان جو سازمانی توجه زیادی را به خود جلب کرد، به ترسیم جو سازمانی شروع کردند.هالپین و کرافت، جو اجتماعی مدارس را به عنوان ترکیبی از دو بعد رهبری مدیر مدرسه و تعامل های معلمان تصور می کردند. تعامل های گروهی از معلمان در یک مدرسه ممکن است مشابه محیط های جغرافیایی یک ناجیه در نظر گرفته شود. و سبک رهبری مدیر مدرسه می تواند برابر با شرایط جوی باشد. این ترکیب رفتار رهبر و رفتار معلم که جو سازمانی را به وجود می آورد می تواند در شکل زیر نشان داده شود: جو مدرسه به عنوان ترکیبی از رفتار مدیر مدرسه و رفتارهای معلمان ( سیلور، 1991 ).انواع جو سازمانی طبق مدل هالپین و کرافت« هالپین و کرافت » شش جو اصلی مدارس را در قالب عناوینی چون جو باز، جو بسته، جو خود مختار، جو پدرانه،جو کنترل شده و جو آشنا را ‏ معرفی کردند که ویژگیهای هر کدام به شرح زیر است:جو باز: مدارس با جو باز، دارای عدم تعهد پایین، موانع و محدودیت کم، نشاط و صمیمیت بسیار زیاد، این تركیب جوى را پیشنهاد مى‏كند كه ‏هم مدیر و هم معلمان رفتارصحیحى ‏دارند. جو بسته: داراى ویژگیهاى متضاد با جو باز است. اعتماد و نشاط در آن كم و عدم اشتغال به كار زیاد است. مدیر و معلمان خود را مشغول نشان ‏مى‏دهند، مدیر بر مسائل بى‏ اهمیت، راهوار و غیرضرورى تاكید مى‏كند و معلمان با همین تاكید مدیر كمترین ‏همكارى را دارند و رضایت كمترى نشان‏ مى‏دهند. جو پدرانه: یک محیط اجتماعی را نشان می دهد که در آن مدیر سخت تلاش می کند ولی متاسفانه تلاش او بی تاثیر است. معلمان کار زیادی بر دوش ندارند ولی به خوبی با هم کنار نمی آیند و به تشکیل گروههای رقیب گرایش دارند. جو خودمختار: جوی است که تقریبا آزادی کامل را برای معلمان به منظور هدایت کارشان و ارضاء نیازهای اجتماعی مطابق میلشان توصیف می کند. در این جو روحیه و صمیمیت نسبتا بالا هستند و عدم جوشش یا بازدارندگی کمتری وجود دارد. مدیر مدرسه اگرچه سختکوش است ولی در ارتباط با نظارت نسبتا کناره گیر و آسان گیر است. مدیر به طور نسبی مراعات معلمان را می کند. جو کنترل شده: اشاره به جو پرکاری دارد که به زیان زندگی اجتماعی اعضا تمام می شود. با وجود این روحیه بسیار بالاست، معلمان در کارشان فعال و متعهدند اما تکالیف بیش از حد دارند و تعامل شخصی کمتری دارند. مدیر مدرسه به اندازه کافی سختکوش است تا مطمئن شود کارها به خوبی پیش می رود اما الگویی برای تعهد و وفاداری برای معلمان نمی باشد. در یک مدرسه با جو کنترل شده اساسا تاکید بر تولید بالا، بازدارندگی بالا و صمیمیت پایین است. جو آشنا: نشان دهنده جوی است که در آن روابط اجتماعی مطلوب به زیان انجام کارها تمام می شود. معلمان در ارتباط با کار یکدیگر نمی جوشند اما در ارتباط با زندگی اجتماعیشان با هم صمیمی هستند. مدیر مدرسه اگرچه در سطح شخصی بسیار ملاحظه گر است ولی به هیچ وجه کناره گیر نیست، بر بهره وری تاکید نمی کند و بر انجام کار نیز نظارت ندارد. به طور خلاصه محیط مدزسه بسیار دوستانه است لیکن معلمان فعالیت اندکی دارند. جو سازمانی« وین هوی و دنیس سیبو » OCDQ – MLبعدها طی انتقاداتی، « آندروهیز » در یک تلاش تجربی برای ارزیابی OCDQ، به تجدید نظر در آن پرداخت و شکل اصلاح شده آن را برای مدارس ابتدایی OCDQ – RE و برای مدارس متوسطه OCDQ – RS به کار برد. از جدیدترین اقدامات اصلاحی پیرامون OCDQ – RE می توان از اقداماب و اصلاحات « وین هوی و دنیس سیبو » یاد کرد. « وین هوی و دنیس سیبو » بر اساس تحلیل عوامل زیرتستهای OCDQ – ML آشکار ساختند که مفهوم سازی و اندازه گیری افلیم، متکی بر دو عامل مهم است. در رفتار حمایتی، دستوری، تهدیدی، مدیر، عامل اول را تشکیل داده و در رفتار عدم تعهد، متعهدانه و همکارانه معلم عامل دوم را تعیین می کند، به طور اخص آنها بیان داشتند جو مدارس می توانند به صورت یکی از انواع چهارگانه جو باز، جو متعهدانه، جو غیرمتعهدانه و جو بسته در نظر گرفته شود. سنخ شناسی جو مدارسابعاد جو سازمانی:بسیاری از تحقیقات خاطر نشان ساخته اند که جو سازمانی از اجزاء یا ابهاد خاصی تشکیل شده است. برخی از محققان به ویژگیهای روانی – اجتماعی محیط کار مانند ارتباطات درونی مدرسه توجه بیشتری دارند و بعضی دیگر خصوصیات غیرمادی و خصوصیات عینی را تواما به عنوان شاخص های تشکیل دهنده جو مورد تاکید قرار داده اند. عوامل موثر در تعیین جو مدارس:1 ویژگیهای امکانات و تسهیلات مدرسه2 سلامتی و امنیت محیط3 فرصت سازی جهت مشارکت دانش آموزان4 کاربرد پاداش و تشویق5 روحیه دانش آموزان6 ارتباطات کارمندان، معلمان و مدیران7 رهبری آموزشی، مهارتهای آموزشی8 و ; شاخص های جو سالم سازمانی:تحقیقات نشان داده اند که جو سالم سازمانی به طور مثبت روی کارکنان تاثیرات عمیقی دارد. لذا عوامل و عناصر تشکیل دهنده جو، صداقت ( شفافیت )، استانداردها، مسئولیتها، انعطاف پذیری، پاداشها و تعهد گروهی است. زمانی که میزان هر یک از این ابعاد در هر یک از کارکنان بالا رود، افراد به وسیله محیط کارشان برانگیخته می شوند، یعنی محیط کار بعنوان مکانی لذت بخش و سودآور تلقی می شود. مراحل بهبود جو مدارس:مرحله اول: درک و ابداع برنامهمرحله دوم: تشخیص و سنجش مسائلمرحله سوم: تدوین استراتژی برای غلبه بر مشکلاتمرحله چهارم: بکارگیری راه حلهامرحله پنجم: نظارت و ارزشیابی نتایج. در آخــــــــــر اینکـــــــــه: در واقع می توان بیان داشت جو مدرسه نتیجه مستقیم ارزشها و هنجارها، عقاید مشارکت کنندگان در محیط مدرسه است، آنگونه که باید با یکدیگر در حال تعامل می باشند. صاحب نظران جو ادراک شده در محیط مدرسه را دارای دو بعد: جو علمی و جو اجتماعی می دانند که هر کدام از این دو بعد به نوبه خود دارای خصوصیات و ویژگیهایی هستند که در ارتباط با یکدیگر زمینه بهبود جو مدرسه را فراهم می سازند.کارکنان در بدو ورود به سازمان انتظار دارند با جو سازمانی مطلوب و حمایت آمیزی مواجه شوند تا در لوای آن، نیازهای خود را تامین کنند. این مسئولیت مدیران است که امور مربوطه به گونه ای سازماندهی شود که افراد با تمام وجودشان در فعالیتها شرکت نمایند. در واقع مسئولیت مشترک مبنای خلاقیت و ابتکار جمعی است. هر چه جو سازمانی مثبت تر باشد، برقراری روابط انسانی آسان تر خواهد بود. بالعکس، جوهای بسته، ترس آور و یا منفی سبب بی اعتمادی، ترس، دوری و نفرت افراد از هم می شود. بنابراین جو مثبت و باز، بهداشت روانی افراد را تامین می کنند. بهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه دیدگاههای مختلفی در مورد شیوه مدیریت مدارس وجود دارد عده ای از مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات وراه حل های مدارس را در منابع مالی ، فیزیکی وبودجه آن می دانند این افراد بیشترین توجه خود را به ورودی های سیستم مدرسه معطوف می دارند عده ای دیگری اعلام می دارند که اگرچه توجه به منابع موجود در ورودی های سیستم ازاهمیت بالایی برخوردار است اما باید به فرایند سیستم توجه بیشتری معطوف داشت آنها در فرایند سیستم به محتوی ، روش ها ، چگونگی تدریس ، نحوه ی مدیریت وارزشیابی تاکید می نمایند .در مدیریت کیفیت جامع که خود محصول مدیریت فرایند مداراست تلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند در این روش که به مشارکت همه کارکنان تاکید می ورزد روش ها ، ابزارومدل های مناسبی برای بهبود بخشیدن به کیفیت کار مدرسه به مدیران وکارکنان ارائه می دهد که لازم است مدیران وکارکنان با آموزش این شیوه ها تغییرات عمده ای را در روشهای کاری خود بوجود آورند وهمزمان با این تغییرات برنامه ریزی مناسبی را معمول واجرا نمایند .در این مقاله ضمن تاکید به مدیریت فرایند مدار وارائه تعریفی از مدیریت کیفیت جامع راهکارهایی را برای دستیابی مدیریت به این شیوه ارائه داده است .از بررسی ومطالعه ی آثار گذشتگان روشن می شود که مدیریت از قدیم الایام در جوامع مختلف بشری وجودداشته است وبزرگان ورهبران ملل وادیان مختلف ضرورت وجود مدیریت ورهبری را نیز یک امر مسلم شمرده اند در قرون اخیر هم نهضت های مختلفی در امر مدیریت ظهور کردند که می توان به نظریه مدیریت علمی نظریه مدیریت نهضت روابط انسانی نظریه سیستمها در مدیریت ونظریه ترکیبی مدیریت اشاره کرد .از آغاز کار تعلیم وتربیت انسان نیز از روشهای مختلف مدیریت در امر آموزش بهره برده است اما از آنجایی که تحولات اجتماعی جدید تغییراتی را در ابعاد مختلف جامعه از جمله در زمینه های مختلف فن آوری های اطلاعاتی وارتباطی ایجاد کرده خود به خود نیازهای جدیدی راهم بوجود آورده است لذا برای پاسخگویی به این نیازهای جدید افراد جامعه تغییرودگرگونی در روشهای مدیریت مدارس وتلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت مدیریت مدارس ضروری است .امروزه دراین دنیای درحال تغییر وپیشرفت ، مدارس نیاز به تغییر ودگرگونی دارند واین تغییر باید ابتدا در مدیریت ایجاد شود چرا که واقعیات امروز جامعه را نمی توان با روشهای دیروز فهمید بلکه باید با تجدید نظر در روشها وبرنامه های گذشته نظریه ها وروشهای نوینی را جایگزین کنیم در حال حاضر مدیریت آموزشی رویکرد جدید فرآیند مدار محور را برای اثر بخش کردن مدارس آغاز نموده است در این مقاله برآنیم تااین رویکرد جدیدرا روشن وراهبردهای مناسب آن را بیان نماییم . تعریف ومفهوم مدیریت :بارشد وپیشرفت جامعه انسانی ، سازمانهایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدفهای آن فعالیت می کنند ومی دانیم تامین هدف های یک سازمان بدون طرح وتنظیم برنامه های دقیق ، ایجاد تشکیلات منظم وهماهنگ ورهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی افراد میسر نیست بنابراین می توان مدیریت را علم وهنر متشکل وهماهنگ کردن رهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدفهای مشترک خاصی تعریف نمود. علمای علم مدیریت تعاریف متعددی از مدیریت بیان کرده اند که به چند تعریف اشاره می شود .مدیریت یعنی گردآوری اطلاعات وتنظیم آنها در جهت انجام کارهای سازمانی (1) یا مدیریت عبارت است از هماهنگی منابع انسانی ومادی ، در جهت دست یافتن به هدفهای سازمان (2) ودر تعریف دیگر مدیریت یعنی به وجودآوردن یا تامین یک محیط مناسب ، برای افراد سازمانی درجهت هدفهای سازمان می باشد (3).در مدیریت کمال مطلوب این است که بالاترین بهره از کار گرفته شود واین امر به زور امکان نخواهد داشت زیرا وفاداری ، علاقه به کار وابتکار عمل را بازور نمی توان در افراد ایجاد کرد بطور خلاصه بایدگفت مدیران موسسات مدرن امروزی با داشتن آخرین اطلاعات وتکنولوژی وقتی با انسانها سروکار پیدا می کنند باید در درجه نخست به نیازهای آنان توجه داشته باشند تا بتوانند از ابتکار عمل آنان در بالا بردن سطح کارآیی وافزایش بازده کار موسسات استفاده کنند (1) وظایف مدیر آموزشی هدف اصلی مدیریت آموزشی تسهیل وپیشبرد امر آموزش ویادگیری است که برای رسیدن به این هدف مدیران آموزشی باید وظایف زیر را انجام دهند(1) الف – وظایف عمومیبرنامه ریزی عبارت است از تعیین اهداف وتدارک فعالیتها ، امکانات ووسایل برای تحقق اهداف لذا داشتن طرح وبرنامه کار هفتگی ، ماهانه وسالانه از وظایف مهم یک مدیر موفق آموزشی است سازماندهی : فرا گرد سازماندهی یعنی جریان نظم وترتیب دادن به کار وفعالیت ، تقسیم وتکلیف آن به افراد به منظور انجام دادن کار وتحقق هدفهای معینی می باشد . مدیر آموزشی بدین منظور باید هماهنگی های لازم را بین افراد وواحدهای مختلف بوجود آورد .هدایت ورهبری : رهبری در مدیریت ، فراگرد اثر گذاری ونفوذ در رفتاراعضای سازمان برای یاری وهدایت آنها در ایفای وظایفشان است .لذا یک مدیر مدرسه باید قبل ازهرچیز یک رهبر آموزشی باشد چرا که رهبر آموزشی با برقراری ارتباط متقابل با کارکنان انگیزه کار وفعالیت را در آنها بوجودمی آورد وهمواره مشکلات وکشمکش های آنها را حل می نماید .نظارت وکنترل : نظارت وکنترل فراگرد ارزشیابی عملکرد فردی وسازمانی است برای آن که معلوم شود آیا هدفهای سازمان تحقق پیدا کرده یا نه . یک مدیر خوب ابتدا ملاکها وروشهای سنجش عملکرد را تعیین می کند وآنگاه برعملکردها نظارت وآنهارا اندازه گیری می کند ودر ادامه نتایج حاصله را مقایسه ودر پایان برای تصحیح عملکرد ها اقدام می نماید .– یکی دیگر از وظایف عمومی مدیر آموزشی برقراری ارتباط مناسب با افراد سازمان است که می بایست ضمن روشن نمودن هدف ومنظور پیام پیامهارا بدون ابهام ارسال نماید وهمواره قابلیت پذیرش ومیزان اثرگذاری آن را از سوی مخاطبان مورد بررسی قرار دهد . 2- وظایف خاص برنامه آموزشی وتدریس : مهمترین وظیفه مدیران آموزشی هدایت جریان آموزش ویادگیری به ویژه تسهیل جریان رشد وپرورش دانش آموزان است مدیران مدارس اگر برنامه هایشان را باروشن بینی اجرا نمایند وهدفهای خود را بصورت قابل فهم وعملی طرح نمایند می توانند بازده آموزشی مدارس را بهبود بخشند لذا تعریف دقیق هدفهای کلی نظام آموزشی بصورت معنی دار ، تقسیم هدفهای کلی به هدفهای فرعی ، تبدلی هدفها به هدفهای عملی در کلاس به کمک معلمان ، بالا بردن روحیه کارکنان و; می تواند تغییرات چشمگیری را در بازده کارمعلمان و دانش آموزان ایجاد کند علاوه براین مدیر آموزشی می بایست با ارزشیابی مستمر تدریس وفعالیتهای آموزشی مدرسه میزان اثر بخشی وکارایی معلمان ومیزان تحقق هدفهای آموزشی را مشخص ودر زمانهای معینی از تغییر وتجدید نظر در برنامه آموزشی مدرسه استفاده کند .; یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی توجه به امور دانش آموزان است مدیر مدرسه هم وظیفه ارائه خدمات اداری وسرپرستی امور دانش آموزان را بعهده دارد وهم وظیفه شناسایی توانایی ها ، علایق ونیازها وپرورش آنها را عهده دار می باشد .امور کارکنان : مدیران آموزشی با بهره گیری از شایستگی های فردی و تخصصی معلمان وراهنمایان تعلیماتی می توانند به پیشرفت فعالیتهای آموزشی وبررسی وافزایش بازده مدارس کمک کنند .یکی دیگر از وظایف مدیران برقراری ارتباط موثر میان مدرسه واجتماع است هدف از ایجاد این رابطه ، ایجاد اعتماد متقابل ازطریق اطلاع رسانی به مردم درباره ی وضعیت کار مدارس است تا بدین وسیله حمایت آنان را برای حل وفصل مشکلات گوناگون مدارس جلب نمایند مردم باکسب آگاهی بیشتر از اهمیت آموزش وپرورش به مشارکت در سرنوشت آموزشی وتربیتی فرزندان خود تشویق می شوند مدرسه هم متقابلا” از نظرات ونیازهای مردم واجتماع مطلع می شود لذا تشکیل انجمن های اولیا ومربیان ، تشکیل شوراهای آموزشی محلی ، برقراری ارتباط با موسسات فرهنگی دینی ، اجتماعی و; ازاهمیت بسزایی برخوردار است .یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی تهیه وتدارک امکانات ، تسهیلات وتجهیزات ویژه است دراین زمینه می توان به ساختمان وتاسیسات مدرسه ، زمین بازی و ورزش ، آزمایشگاه ، کتابخانه و وسایل وابزار کمک آموزشی ، میز ونیمکت – وسایل آموزشی – بهداشتی وورزشی ، تعمیر ونگهداری ساختمان و تاسیسات حرارتی وتهویه وتامین امکانات آب ، برق ، گاز ، تلفن و;. اشاره کرد .امور مالی واداری : ارائه خدمات آموزشی وفعالیتهای مدرسه منوط به اداره موثر امور وتامین منابع مالی وبودجه است بنابراین اداره موثر امور گوناگون مدرسه ، ثبت نام ، تقسیم کار باتوجه به شرح وظایف کارکنان ابلاغ آیین نامه ها ، بخشنامه ها ودستورالعمل ها ، نظارت بردفاتر ومدارک مدرسه ونگهداری از آنها ، تامین منابع مالی مدرسه چه از طریق دولتی یا مردمی نیز از وظایف مدیران به شمار می رود ( علاقه بند ، 1374) اجزا سیستم مدرسه اجزا سیستم یک واحد آموزشی به چهار قسمت زیر تقسیم می شود (1)1- ورودی های سیستم مدرسه 2- فرایندهای مدرسه 3- خروجی های سیستم مدرسه 4- بازخورد ورودی های سیستم مدرسه عبارتند از دانش آموزان ، معلمان ، منابع فیزیک ، منابع مالی ، دانش نظری وعلمی فنی وپژوهشی فرایند های مدرسه عبارتند از : تدریس ، مدیریت ، ارزشیابی ، محتوا وروشها به سخن دیگر آنچه در حد فاصل ورود دانش آموزان به مدرسه تا خروج آنان در پایان سال تحصیلی اتفاق می افتد واز آنها فرد مورد نظر ومعطوف به هدف را می سازد فرایند نامیده می شود .خروجی های سیستم مدرسه هم همان دانش آموختگان وفارغ التحصیلان هستند .مثلا” دانش آموزان بعنوان ورودی های سیستم ، تحت آموزش قرار گرفته ودر مسیر وجریان یاددهی – یادگیری ،تغییر رفتار داده ودر پایان سال تحصیلی به مرتبه وقابلیت هایی می رسند( خروجی ) منظور از بازخورد رابطه ای است که بین برونداد، درونداد وفرایند، باعملیات سیستم برقرار می گردد تا براساس مقتضیات محیطی ونیازها به کارسیستم اصلاح گردیده وآن را در تعادل نگهدارد. دیدگاههای موجود در مدیریت آموزشی باتوجه به بررسی ومطالعه شیوه های مدیریت ودیدگاههای مدیران آموزشی نسبت به حل مشکلات ومعضلات واداره مدرسه به دودیدگاه مهم در زیر اشاره می شود:الف – برخی مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات و نیز راه حل ها را در ورودی های سیستم مدرسه می جویند آنها معتقدند که اگر ظرفیت های ورودی مدرسه ازقبیل منابع مالی ، فیزیک وپول افزایش یابد می توان همه ی تنگناها ومشکلات مدرسه راحل کرد دراین نگاه سنتی مدیریت کار وقتی خوب انجام شده که درصد قبولی از بالاترین میزان برخوردار باشد اغلب مدیران ومعلمان هم دانش آموزان را افرادی بی انگیزه وناتوان از شناخت نیازهایشان می دانند دانش آموزان هم تصور می کنند کارشان فقط حفظ مفاهیم کتابها و آوردن نمره قبولی است .ب- دسته دوم براین باورند که گرچه توجه به منابع موجود ومورد انتظار در ورودی های سیستم مدرسه حایز اهمیت وتاثیر بسیار است اما باتمرکز در فرآیند سیستم مدرسه وبهبود ارتقای مستمر فرایند ها همراه با تعیین استراتژی ها وراهکارهای مرتبط می توان بسیاری از حفره های آشکار و پنهان راحتی در ورودی های سیستم مدرسه بهبود بخشد وبرطرف کرد .در مدیریت فرایند محورهمه ی تلاش وهدف مدرسه ومدیر معطوف به رضایت دانش آموزان وتوسعه ی یادگیری است وتاوقتی رضایت دانش آموزان ومعلمان حاصل نشده باشد در مدرسه کاری انجام نگرفته است دراین شیوه مدیریت دانش آموزان ار باب وسرور هستند (1) مدیریت کیفیت جامع قبل از اینکه مدیریت کیفیت جامع را تعریف کنیم لازم است بدانیم مدارس کیفی جامع چیست ؟مدارس کیفی جامع محصول مدیریت فرایند مدار ومدیریت کیفیت جامع است دراین مدارس بین همه کارکنان ازجمله معلمان ودانش آموزان ارتباط مطلوبی برقرار است به معلمان ، دانش آموزان ، خانواده ها وکارکنان قدرت می دهند تا فرصت را برای توسعه ی کیفیت درمدرسه درک کرده وبا ابزارهای مدیریت موجبات توسعه مدارس رافراهم آورند دراین مدارس همه کارکنان درغنی سازی وارتقای کیفیت مدرسه مشارکت دارند بهسازی همه ی عناصر وعوامل مدرسه ازجمله برنامه های درسی ، آموزشی ، امور پرورشی ، فوق برنامه ، منابع انسانی ارتباط با والدین وروش های ارزشیابی ، اصول ناظر بر مدارس کیفی جامع است .مدیریت این مدارس فرایند مداراست وتلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند این مدارس به رهبران ومدیران اثر بخش نیاز دارند مدیرانی که آینده گرا بوده ودیدگاههای آینده را بررسی کرده وایده هایی را برای تغییر پیشنهاد کنند پذیرای ایده های جدید بوده وبرای دیگران بویژه دانش آموزان ومعلمان امید وخوش بینی ونشاط فراهم کنند (1)حال می توان گفت که مدیریت کیفیت جامع یک نظریه نیست بلکه یک حرکت ونهضت همگانی است (2) یک راه صحیح کار است که همه افراد بایددر این نهضت مشارکت کنند در واقع مدیریت کیفیت جامع ، روش مدیریت گروهی انجام دادن کار برای بهبود مداوم کیفیت وبهره وری قابلیت ها واستعداد های مدیریت ونیروی انسانی کار است (3) توجه به نیازها پاسخ به نیازها وانتظارات دانش آموزان یکی از مسائل مهم وجدی است که باید در مدیریت مدرسه به آن توجه شود چرا که یکی از بهترین راه ها برای کسب توفیق پایدار در زمینه ی تعلیم وتربیت ، پاسخ به انتظارات ونیازهای دانش آموزان است دانش آموزان نیازهای متفاوتی دارند ولی اکثر آنها نیازمند کیفیت یادگیری هستند عده ای از آنها مایلندمدرسه ای شاد داشته باشند وجمعی دیگر علاقمندند که از تکنولوژی روز در آموزش برخوردار شوند وتعدادی دیگر به ارتقای فردی خود می اندیشند اما همه ی آنها می خواهند مدرسه ای باکیفیت وبانشاط داشته باشند ویادگیری عمیق را بهبود بخشند .متمرکز شدن برخواسته های دانش آموزان باعث ایجادرضایت در دانش آموزان شده وکارکرد مدرسه مفید ویادگیری دانش آموز را عمیق وموثر می سازد مدیریت فرایند محور بر دانش آموز تمرکزدارد واین کمک می کند تا مدیر مدرسه در کارهای خود مطابق اهداف برنامه ریزی شده پیش رود واز حاشیه روی پرهیز نماید وهمیشه منافع دانش آموز را موردتوجه قرار دهد . ارتقای مستمر کیفیت در مدیریت کیفیت جامع فقط به تعیین اهداف در برنامه های آموزشی ودرسی اکتفا نمی شود چرا که اهداف به تنهایی نمی توانند منجر به نتایج پایدار وقابل اعتماد شوند .ارتقای مستمر کیفیت مشارکت همه ی مدیران ، معلمان ، کارشناسان ، متخصصان ، دانش آموزان و والدین آنها را برای ارتقا برنامه ی درسی وآموزشی مدرسه با تاکید بررضایت دانش آموزان مورد توجه قرار می دهد به عبارت دیگر ارتقای مستمر کیفیت برمشارکت همه ی عوامل دست اندرکار ، برای جلب رضایت دانش آموزان ، تاکید برتحول وتغییر در شناخت ، نگرش فردی وجمعی همه ی کارکنان مدرسه به طور مستمر وتوجه به تکنولوژی در فرایند برنامه های مدرسه تاکید دارد . دریک مفهوم کلان ، ارتقای مستمر کیفیت شامل ایجاد زیر ساخت مناسب وتیم های ارتقا برای ارتقای فرایند ها است (1)آشنایی مدیران با روش ها ، ابزارها ومدل ها و بهره مندی از آنها بطور عملی مورد انتظار است از آنجایی که مدیریت کیفیت ، حرکتی است از بالا به پایین لذا مدیران باید قبل از کارکنان آموزش ببینند وبااین روشها ،ابزار ومدلهاآشنا شوندچرا که اگر مدیران شخصا” درگیر فرایند ارتقا نشوند ولو همه ی معلمان و کارکنان تحت نظر آنهادر فعالیت های ارتقا مشارکت کنند، کار به جایی نخواهد رسید . مشارکت همگانی درمدرسه مشارکت که از آن به عنوان دخالت در فرایند تصمیم گیری هاوتصمیم سازی ها یادشده است موجب افزایش بهره وری در کار ، یگانگی وافزایش اعتماد افراد به یکدیگر می شود .مدیریت کیفیت جامع فقط نمی تواند به قابلیت وتوانایی مدیران متکی باشد بلکه به مشارکت افراد وکارگروهی واستفاده از خرد جمعی برای بهینه سازی فرهنگ سازمانی مدرسه تاکید دارد ، جو سازمانی دوستانه ، حسن مناسبات وارتباطات بین نیروهای انسانی ، شناخـت واعتماد مدیراز گروه وکارگروهی می تواند زمینه ساز وفراهم آورنده ی آموزش وپرورش با نشاط وموثر در مدرسه باشد .مدیران مدارس باید مهارت کار گروهی در مدرسه را فراگیرند وبرای ایجاد محیطی مشارکت پذیر نگرش خود رانسبت به سازماندهی کارها تغییر دهند چراکه در کار گروهی می توان از خرد ، هوش وابتکار همه ی کارکنان بهره مند شد .آنچه که دانستن آن می تواند راهگشا باشد روشهای فعال شدن کار گروهی درمدرسه است که می توان به نام گذاری گروه ، درک اعضای گروه از سوی رهبر گروه ، توجه به نیازهای مادی ومعنوی آنان ، محبت وصداقت ورزیدن به آنان ، عدم شتاب دررسیدن به نتیجه ، برداشتن گامهای آهسته ولی پیوسته ، اداره ی خودب وفعال جلسات گروه اشاره کرد . چگونگی فرایند حرکت در مدیریت کیفیت جامع تغییر دائمی در روش مورد نظر است بطوری که این حرکت آهسته ولی پیوست باشد وزمانی این حرکت به نتیجه می رسد که مدیر در اجرای آن مشارکت فعال وموثر داشته باشد .مدیر موفق کسی است که قبل از اجرای کار زمینه رابرای آن آماده کند برای زمینه سازی توجه به موارد زیر ضروری است : تغییر دادن عادت های قدیمی ، حاکم کردن تفکر سیستمیک ( توجه به کل نه به جزء ) صبور بودن ، به منافع درازمدت اندیشیدن ، ازبین بردن ترس بعنوان منابع تغییر ، حمایت کامل وجدی رهبر مدرسه ومنطقه آموزشی ، تهیه برنامه استراتژیک وراهبردی درمدرسه ، گسترش رویکرد مشارکتی در مدرسه وجایگزین کردن برنامه محوری به جای موضوع محوری .علاوه برموارد فوق می بایست به نکات کلیدی دیگری در فرایند حرکت مدیریت کیفیت جامع توجه نمود از آن جمله می توان به مشارکت مدیر مدرسه بعنوان یکی از مهمترین عوامل دست اندر کار حرکت ، بالابردن وگسترش آگاهی کلیه کارکنان از موضوع ، ایجاد تغییر در نگرش کارکنان وبالا بردن مهارتهای آنها اشاره کرد پس از زمینه سازی نوبت به تهیه برنامه ی اجرایی بهبود مدرسه می رسد ابتدابه مطالعه موقعیتی که در آن قرار داریم می پردازیم در این مرحله ترسیم چشم انداز – ماموریت رسالت مدرسه ، چالش ها ونهایتا” موقعیتی که می خواهیم به آن برسیم را مورد توجه قرار می دهیم به عبارت دیگر وضعیت موجود مدرسه ووضعیت مطلوب مدرسه شناسایی می گردد .در مرحله دوم از طریق ابزارهای مختلف به شناسایی مشکلات پرداخته و فاصله ی بین وضعیت موجود ومطلوب را مشخص می نماییم در مرحله سوم به شناسایی ، انتخاب وتحلیل فرایندهای مدرسه برای بهبود وارتقای فرایندها می پردازیم در ادامه استراتژی های بهبود مدرسه را تعیین می کنیم درمرحله پنجم برای بهبود مدرسه برنامه ریزی می کنیم این برنامه ریزی شامل زمان بندی پروژه ها وفعالیت ها ، اولویت گذاری ، سازماندهی وبسیج منابع وامکانات برای هرچه بهتر انجام شدن برنامه ها و; است در مراحل بعدی به اجرا برنامه های اجرایی وتفصیلی ، ارزیابی در حین اجرای برنامه ها ونهایتا” اقدام برای برنامه ریزی مجدد ودوره ی بعدی می پردازیم . ویژگی های مدیر مدرسه کیفی جامع پس از مشخص کردن هدفهای میانی وسالانه مدرسه نوبت به سازماندهی می رسد برای اینکار کمیته ای تحت عنوان کمیته مدیریت کیفیت جامع در مدرسه تشکیل می شود که وظیفه ی آن هدایت و اشاعه ی مدیریت کیفیت جامع است مدیر مدرسه بعنوان متولی اصلی فرایند بهبود در مدرسه می بایست بعنوان رییس این کمیته شخصا” فعالیت را در دست گیرد مدیر مدرسه باید دارای ویژگیهای زیر باشد (1) 1- تلاش ، فداکاری ووقت گذاری برای کار 2- تلاش مستمر در جهت افزایش هوش وذکاوت خود داشتن 3- بخشندگی نسبت به دیگران وسخت گیری نسبت به خود داشتن 4- باغلبه برنفس خود ، فاتح دیگران شدن 5- نمونه بودن درفضیلت و عادت های پسندیده داشتن 6- روحیه ی مشارکت داشتن7- برای اندیشه دیگران ارزش قائل شدن 8- دادن آزادی خطر پذیری به نیروهای کاراندیشگر واندیشمند9- نظارت هوشمندانه داشتن10- احساس فداکاری شدید داشتن11- حضور بیشتر در کنار کارکنان داشتن12- شخصیت دادن به کارکنان13- کمک به دیگران تاخودشان کار را انجام دهند14- تشویق همکاران به استفاده از فکر خودشان 15-توانایی سرمایه گذاری در انتقال فن آوری اطلاعات 16- روحیه نوآوری داشتن وتغییرات منطقی را پذیرفتن17-اندیشه های کارکنان را بارورساختن ومشارکت دادن آنها در برنامه ریزی18- به ارتقای مستمر کیفیت اندیشیدن19- بینشی مبتنی برجامعیت کارداشتن سخن پایانی ( نتیجه گیری )بارشد وپیشرفت تکنولوژی وفن آوری اطلاعات ، جامعه انسانی دگرگون شده وبسرعت دچار تغییر می شود این تغییرات خود به خود نیازهای جدید را نیز بوجود می آورد دست اندرکاران تعلیم وتربیت می بایست همزمان با این تغییرات برنامه ریزی نمایند وخود نیز ضمن کسب اطلاعات وآگاهی های جدید به روشهای مناسب ونوین آموزشی وپرورشی مجهز شوند یکی از مواردی که در امر آموزش ووتربیت دانش آموزان نقش اساسی دارد فراهم آوردن وسایل وامکانات سخت افزاری ونرم افزاری است اما در زمانهای مختلف دیدگاههای افراد صاحب نظر متفاوت بوده است عده ای در مدیریت آموزش وپرورش ریشه بسیاری از مشکلات وحتی راه حلهای آن را در ورودی های سیستم مدرسه می جویند به عبارت دیگر امکانات سخت افزاری را مهمتر قلمداد می کنند ومعتقدند که اگر ظرفیت های ورودی مدرسه ازقبیل منابع مالی ، فیزیکی وپول افزایش یابد می توان همه تنگناها ومشکلات مدرسه را حل کرد عده دیگری هم براین باورند که گرچه ورودی های سیستم مدرسه و منابع مالی و فیزیکی حایز اهمیت وموثر هستند اما باید بیشتر به فرآیند سیستم توجه شود این گروه تدریس ، مدیریت ، ارزشیابی ، محتوی وروشها را بعنوان امکانات نرم افزاری موثر تر می دانند . باتوجه به آنچه گذشت ضمن تاکید بر روش دیدگاه دوم در مدیریت مدرسه توجه بیشتر را به کیفیت و فرآیند محوری می دهد تاکید می نماییم که در پیشبرد امور وبهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه باید به همه موارد ، امکانات و روشها توجه نمود .چراکه اگر درمدیریت مدرسه فقط امکانات سخت افزاری مانند ساختمان ، حیاط مدرسه ، سالن ، اتاقها ، وسایل کمک آموزشی ، آزمایشگاه وکارگاه و.. را فراهم نماییم اما برنامه مناسب ، روش صحیح ومحتوای ارزشمند نداشته باشیم هیچ نتیجه و بهره ای نخواهیم برد برعکس هم اگر به فرایند سیستم توجه جدی نماییم اما امکانات سخت افزاری که بعنوان پشتیبانی سیستم مدرسه هستند را تامین ننماییم چندان در کارخود توفیقی نخواهیم داشت زیرا به عقیده روانشناسان حتی اکسیژن هوا، نور کافی ، رنگ وضعیت فیزیکی ، شکل وابعاد کلاس در یادگیری موثرند پس نتیجه می گیریم که در اولویت اول داشتن برنامه توجه به روشهای تدریس ، ارزشیابی مستمر از روشها ومیزان دست یابی به اهداف وتقویت مدیریتی که نتیجه ی همه ی تلاشها واقدامات آن معطوف به رضایت دانش آموزان وتوسعه ی یادگیری باشد ودرمرحله دوم توجه به پشتیبانی وتامین امکانات مالی وفیزیکی واز همه مهمتر رسیدگی به وضعیت معیشتی معلمانی که در راستای اهداف فوق مجددانه تلاش می نمایند در بهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه مهم وضروری است . پیشنهادات راهبردی برای مدیران1- در آموزشگاه کمیته ی مدیریت کیفیت را تشکیل دهید وسعی نمایید مدیر مدرسه خودشخصا” مدیریت و رهبری این کمیته را بعهده گیرد وضمن استفاده از همه ی معلمان ودانش آموزان در برنامه ریزی ، فرایند نتایج را مرتبا” ارزیابی نماید .2- مدیر مدرسه ضمن توجه جدی به مدیریت روابط انسانی در اداره ی مدرسه ، سبک مدیریتی خود را برپایه ی مشارکت قرار دهد تا از این طریق در قلب وروح کارکنان ودانش آموزان نفوذ نماید .3- مدیرمدرسه می بایست با مشاهده وبازدید از کارها وتجارب موفق سایر مدیران برتجارب خود بیفزایند وطرح ها والگوهای مناسب مدیران موفق را شناسایی وپس از مطالعه وارزیابی باتوجه به شرایط مدرسه خود بعداز تغییرات لازم اجرا نماید .4- کیفیت بخشی مدرسه ، مستلزم تنظیم اهدافی مشخص است که باید در راستای اهداف وزارت آموزش وپرورش (مصوب شورای عالی آموزش وپرورش ) باشد لذا اهداف وزارت آموزش وپرورش بسیار کلی است ومدیران باید برحسب دوره تحصیلی وبانگاه به اهداف کلی ، اهداف اختصاصی وتفصیلی وقابل دست یابی را تدوین کنند .5- برای آموزش کارکنان مدرسه وآشنایی آنها با مدیریت کیفیت دوره های آموزشی لازم برگزار شود وبرای کسانی که در این زمینه پیشقدم هستند وتلاش می کنند جوایزی در نظر گرفته شود .6- باید کارها وفعالیت های خوب وطرح های ارزنده مدرسه درجلسه ای به افراد وگروههای ذیربط ارائه گردد تا از این طریق دیگران با تجارب واندیشه های دیگران آشنا شوند . 7- برای ارائه تجارب واندیشه های نو وپیشنهادهای مفید می توان از وسایلی نظیر اسلاید ، فیلم ، گراف ، ویدئو ، پروژکتور و ;. استفاده نمود .8- کارگروهی را به معلمان آموزش دهید برخوردی باز داشته باشید و جلسات بحث های نظری تشکیل دهید سعی کنید تا از مزایای کارگروهی بهره مند شوید وبه جای پاداش دادن به عملکردهای فردی به عملکرد های گروهی پاداش دهید .9- شوراهای مدرسه وتشکلات دانش آموزی را تشکیل دهید و با واگذاری مسوولیت های مختلف حتی اداره مدرسه وکلاس به دانش آموزان زمینه پرورش حرفه ای آنها را فراهم کنید .10- مدیر مدرسه می بایست به معلمان وکارکنان مدرسه برای رفتار درست آنها پاداش دهد این کار باعث می شود تا نتایج مثبت بیشتر شود همچنین باید به کارهای برجسته به خلاقیت های کاربردی ، به ساده کردن کار ، به کیفیت کار ، به کارهای تیمی ونهایتا” به کسانی که رفتار موثر دارند پاداش داد این پاداش می تواند هم مادی وهم معنوی باشد .11- معلمان می بایست در بهبود فرایند یاددهی – یادگیری فعالیت های آموزشی مدرسه وارتقای شایستگی های حرفه ای معلمان از پژوهش مشارکتی که یکی از اثر بخش ترین نوع پژوهش در حین عمل می باشد استفاده نمایند برای اینکار لازم است آموزش های لازم را به معلمان ارائه داد.12- مدیر مدرسه باید به همان اندازه که به زیردستان ( معلمان وکارکنان مدرسه) آزادی عمل می دهد به همان اندازه هم اقتدار خود را بکار گیرد ونظارت لازم را برکارآنها داشته باشد.13- مدیر مدرسه به کارکنان ومعلمان اجازه می دهد تا درحوزه محدودیت های تعیین شده توسط او تصمیم گیری وانجام وظیفه نمایند .14- مدیران باید بجای سخت کار کردن ، کاغذ بازی و بوروکراسی اداره به زیبا کردن ، وهمچنین درست ونرم وروان کارکردن بپردازند .15- مدیران باید از پیشداوری در مورد معلمان ، کارکنان ودانش آموزان اجتناب نموده وبه کسی برچسب نزنند ، وطوری رفتار کنند تا همه افراد در کارها وحل مشکلات همدیگر را یاری کنند .16- در مدارس کیفیت جامع مدیر باید تلاش کند خود رهبر آموزشی باشد وهم مهارتهای رهبری را به معلمان خود بیاموزد . وظایف مدیران موسسات آموزشی در این مقاله تلاش شده است كه ضمن تشریح وظایف مدیران مؤسسات آموزشی، برخی از مسائلی كه چه در زمینه تلقی مدیریت آموزشگاهی به عنوان یك فرآیند مشاركتی وجود دارد و چه مسائلی كه به وظایف مدیران در سطح مدارس مربوط می شوند، مورد بررسی قرار گیرند. مساله اساسی در زمینه تلقی مدیریت آموزشگاهی به عنوان یك فرآیند مشاركتی، آن است كه آیا این نوع مدیریت، مجموعه اقدامات و كنش هایی است كه از سوی یك نفر صورت می گیرد؟ آیا چنین اقداماتی به تنهایی، چه با پشتوانه علمی و چه با پشتوانه تجربی موفقیت خواهند داشت؟ و آیا اصولاً فرآیند مدیریت آموزشگاهی در شخص مدیر خلاصه می شود و یا آن كه خود مدیر هم به عنوان بخشی از فرآیند محسوب می گردد؟ برخی از مسائل مطروحه در زمینه وظایف مدیران در سطح مدارس عبارتند از: عدم جامع نگری به نیازهای دانش آموزان؛ عدم باور به نقش كاركنان و دانش آموزان در پیشبرد اهداف آموزشی از طریق مشاركت در تصمیم گیریها؛ پیروی از اصل آزمایش و خطا، هم در اتخاذ تصمیمات آموزشی و پرورشی و هم در نحوه برقراری ارتباط با كاركنان و دانش آموزان، مشغولیت ذهنی و عملی به امور غیر آموزشی مانند: مكاتبات اداری و عمرانی. از این رو نویسنده معتقد است برداشتی كه هم اكنون از مفهوم و وظایف مدیریت آموزشگاهی در سطح مدارس وجود دارد، برداشتی سنتی و ناكار آمد است و در نتیجه همان گونه كه اشاره خواهد شد، غالب مدیران غیر آموزش دیده در ایفای درست وظایفشان با دشواری رو به رو هستند. تـــــعریف مدیــــــــــــریتتعاریف مدیریت غالباً اصالت را یا به فرد و گروه اجتماعی و یا به سازمان می دهند. برای مثال: ” فالت ” (Follett) مدیریت را ” هنر انجام دادن كار به وسیله دیگران ” می داند. این تعریف نه تنها با آموزشهای نظریه نئوكلاسیك همخوانی ندارد، بلكه می تواند برای توجیه یك نظام استثماری مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این ذهنیت فلسفی و یا دیدگاه خاص گوینده است كه تعریف او را با سوگیری مواجه می سازد. اصالت هم با فرد و هم با سازمان است ولی با توجه به نوع و ماهیت سازمان، تنها میزان اهمیت هر یك از‌ آن دو فرق خواهد كرد. با در نظر گرفتن مطلب فوق، تعریفی از مدیریت در زیر ارائه می شود: ” مدیریت عبارت از توانایی پرورش و هماهنگ سازی فرآیند های خود رهبری اعضای سازمان در ارتباط و همسو با اهداف سازمان است. ” این تعریف بر چند پیش فرض زیر استوار است:ـ كاركنان قابلیت رشد شخصی و حرفه ای و نیز توانایی اداره كردن خویش را دارند.ـ كارآیی و اثر بخشی سازمان در گرو رشد و در نتیجه تلاش بیشتر كاركنان است.ـ سازمان و اهداف آن راهنمای عمل مدیریت و كاركنان است.ـ نقش مدیر یك نقش حرفه ای است و نه صرفاً تجربه اندوزی در حین عمل.ـ مدیریت به عنوان یك فرآیند مشاركتی در نظر گرفته شده است. فرآیندی كه نقش مدیر در آن كمرنگ است و بیشتر نقش یك پشتیبان، تسهیل گر و هماهنگ كننده را دارد.در سالهای بین 1910 تا 1930 مدیریت آموزشی را به عنوان هدایت امور و بازرسی آنها می دانستند. در این دوران معلمان بدون گذراندن دوره خاصی وارد این حرفه می شدند و وظیفه مدیر، نظارت بر كارهای معلمان، از نزدیك بود. در سال های بین 1930 تا 1940 به مدیریت و رهبری مبتنی بر آزادمنشی توجه شد و منظور از آن ترغیب معلمان به انجام دادن چیزی بود كه مدیر مد نظر داشت. در سالهای بین 1940 تا 1950 مدیریت آموزشی را امر و كوششی تعاونی می دانستند. به نظر آنان تمام افراد شاغل در یك مدرسه در حال رهبری و هدایت یكدیگرند. در نتیجه به جای كلمه « بازرسی » عباراتی از قبیل: « كمك متقابل »،‌ « مشورت كردن با هم »، « طرح ریزی به كمك هم » یا حتی « گفتگو كردن با یكدیگر در باب بهتركردن وضع « تعلیم و تعلم » را به كار می بردند. طبق این مفهوم، وظیفه مدیر یا رهبر آموزشی عبارت از فراهم ساختن تسهیلاتی است كه افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجارب یكدیگر بهره برند. برخی، وظایف مدیران مدارس را در هفت زمینه اصلی برشمرده اند: پرسنل آموزشی، پرسنل دانش آموزی، رهبریت مدرسه و محله، توسعه تدریس و مواد درسی، مدیریت امور مالی ـ اداری، ساختمان مدرسه و وظایف عمومی. و بعضی دیگر وظایف مدیران مؤسسات آموزشی و مدارس را در شش گروه به شرح زیر طبقه بندی نموده اند: برنامه آموزشی و تدریس، امور دانش آموزی، امور كاركنان آموزشی، روابط مدرسه ـ اجتماع، تسهیلات و تجهیزات آموزشی و امور اداری و مالی.وظایف مدیـــــــر در امــــور دانش آمـــوزانوظایف و خدمات اداری و سرپرستی دانش آموزان عبارتند از: 1- پذیرش، ثبت نام، گروه بندی آنان و نگهداری آمارهای حضور و غیاب، سوابق و اطلاعات شخصی و تحصیلی دانش آموزان.2- شناسایی تواناییها، علایق و نیازهای دانش آموزان و پرورش آنها. امروز علاوه بر نیازهای آموزشی ـ تحصیلی دانش آموزان، به تأمین نیازهای بهداشتی ـ روانی، زیستی ـ فیزیولوژیك و رشد شخصیتی آن ها توجه بیشتری مبذول می شود. برای مثال: بهره گیری از مشاركت دانش آموزی (Student government ) كه امروزه به عنوان یكی از ویژگیهای مدارس اثر بخش مطرح است. مدیر و كاركنان در یك مدرسه اثر بخش می دانند كه هدف اصلی مدرسه ایجاد یك برنامه آموزشی است كه بتواند منافع و نیازهای اجتماعی،‌ فردی و آموزشی دانش آموزان را بر طرف سازد. وظایف مدیـــــــر در امــــور کارکنــــــانهمانطور كه در مدیریت نیروی انسانی مطرح می شود، هر عضو سازمان به دلیل نقشی كه در آن ایفا می كند از جایگاهی خاص برخوردار است و مدیر به عنوان كارگردانی محسوب می شود كه علی رغم این كه ممكن است در تمام زمینه ها تخصص نداشته باشد، اما باید توانایی و مهارت هماهنگ سازی فعالیت های تمام اعضا در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده را دارا باشد. بنابراین توفیق عملكردهای مدیریتی در گرو همدلی و همكاری تمام اعضای سازمان است و از این رو رفتار مدیر در بهادادن به نقش هر یك از اعضاء از طریق توجه به نیازهای شخصیتی،‌ امنیتی و اجتماعی و دفاع از حقوق آن ها حائز اهمیت فراوان است.مدیر مدرسه باید كادر اداری و آموزشی مناسب و هماهنگی را برای مدرسه تدارك ببیند. در این مورد،‌ انتخاب معلمانی متناسب با زمینه اجتماعی ـ فرهنگی منطقه و نیز انتخاب معاونانی برخوردار از برخی ویژگی ها و مهارت های مدیریتی، ضروری است و بر مبنای انتظارات بیان شده، از عملكرد كاركنان ارزشیابی به عمل آورد و هر گونه پاداش دهی و تشویق را بر نتایج ارزشیابی مبتنی سازد. قضاوت درباره ‌نحوه كار معلم از طریق نمرات دانش آموزان در آزمون های پیشرفت تحصیلی، مبنای كافی و عینی را شامل نمی باشد. در چنان رویه ای تأكید همواره روی حقایق آموخته شده می باشد و دیگر موارد مربوط به آموزش و پرورش كه ممكن است مهمتر و اساسی تر از آموزش آن حقایق باشد از نظر مخفی می ماند. مثلاً مهارت و كاردانی، كه معلم در هدایت و پرورش عاطفی و اجتماعی دانش آموزان به كار می برد، مورد توجه قرار نمی گیرد. ارزشیابی از كار اعضای آموزشی باید به گونه ای باشد كه معلمان صادق و خدمتگذار از معلمان كم تحرك تشخیص داده شوند. گاهی اوقات لازم است به موضوعاتی فراتر از انجام وظیفه روزمره اندیشید. اگر چه معلمان معمولاً با دعوت مدیران در جلسات شركت می كنند، ولی آمادگی قبلی و اظهار علاقه به مسائل شورا و شركت فعال و مسؤولانه در جلسات ارزش بیشتری از فقط شركت كردن دارد.یكی از وظایف عمده مدیر نسبت به كاركنان، تشویق آنان برای مشاركت در تصمیم گیریهاست. به ویژه تصمیماتی كه به سرنوشت كاری آنان مربوط می شود. اهمیت دادن به شورا در مدرسه، در مفهوم واقعی یعنی نظر خواهی از جمع، قدرت تصمیم گیری دادن به جمع و مبنا قراردادن نظرات جمع در تصمیمات. پس از اخذ تصمیم، اجرای آن نیازمند قدرت رهبری است؛ از ایجاست كه موضوع وحدت مدیریت و رهبری به میان می آید. فرض بر آن است كه رهبر اثر بخش، انجام وظایف را تضمین می كند و در همان حال، همكاران را كمك می كند تا احساس كنند كه نیازهای اجتماعی شان تأمین می شود. امروزه دیدگاه های مختلفی درباره اهمیت نقش رهبری در مدیریت وجود دارد كه یكی از این دیدگاه ها مدیر را در نقش « Super Leader » معرفی می كند. « مدیر در نقش ابر رهبری تلاش می كند تا دامنه مشاركت همكارانش را تا آن حد گسترش دهد كه هر همكار بتواند به شكل خودرهبر (Self Directed) درآید. این الگوی رهبری بر این فرض استوار است كه چنانچه كاركنان به این مرحله برسند، خود و سازمان حداكثر بهره گیری را از توانایی ها و ظرفیت های آنان به دست می آورند ».مدیریت موفق مستلزم برخورداری از توان رهبری و یا قدرت نفوذ در دیگران است. با استفاده از « قدرت مقام » كه ناشی از حكم مدیریت است،‌ مدیر قادر می گردد تا خواسته هایش را به سرعت برآورده سازد و تا هنگامی كه قدرت تنبیه و پاداش دهی دارد، این قدرت كارآیی خواهد داشت. به عبارت دیگر، با دور شدن مدیر از محیط كار،‌ كارها روال عادی خود را می یابند. اما در استفاده از « قدرت شخصی » یا قدرت نفوذ، كاركنان نه از روی ترس و اجبار، بلكه به طور داوطلبانه و از روی میل، شخصیت و نظرات مدیر را می پذیرند و خود را نسبت به خواسته های او متعهد احساس می كنند. پاسخ به پرسش های زیر كه به تعریف عملیاتی « قدرت مقام » و « قدرت شخصی » می پردازند، می تواند مدیران را نسبت به توان رهبری خود آگاه سازد: ادامه خواندن مقاله جو مدرسه به عنوان ترکيبي از رفتار مدير مدرسه و رفتارهاي معلمان

نوشته مقاله جو مدرسه به عنوان ترکيبي از رفتار مدير مدرسه و رفتارهاي معلمان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اوتيسم

$
0
0
 nx دارای 10 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اوتیسمAutism مقدمه یك قرن پیش اختلالاتی كه امروزه در طیف اوتیستیك قرار دارند، از نظر دیگران نوعی مشكل انضباطی یا رفتار ضد اجتماعی قلمداد می‌شدند، چرا كه به نظر می‌رسید افراد مبتلا به اوتیسم، با وجود برخورداری از توانایی‌های ه وشی، بر تداوم رفتار‌های نامناسب خویش اصرار می‌ورزند. در آن زمان اطلاعات فعلی در مورد انواع و اجزای مختلف هوش وجود نداشت. امروزه می‌دانیم كه هوش از مجموعه‌ای از توانایی‌های متنوع در تعامل با یكدیگر و محیط تشكیل شده است كه به درجات متفاوت و در تركیب‌های خاص در افراد مختلف جلوه‌گر می‌شود. در جهان ك م نیستند افرادی كه تجزیه و تحلیل هندسی را ساده‌تر از صحبت كردن می‌دانند.اوتیسم درشكل كلاسیك یك بیماری ناتوان كننده است. اگرچه علل این بیماری ناشناخته است، اما شواهد علمی حاكی از آن است كه ژنتیك در ایجاد آن نقش مهمی دارد. بسیاری از مبتلایان، دچار كم توانی ذهنی نیز هستند. اما اوتیسم چهره‌های متنوعی دارد، و علائم آن (مانند افزایش فشار خون) دارای طیفی است كه افراد مبتلا، بسته به این كه در كدام قسمت آن قرار داشته باشند، از درجات مختلف اختلال رنج می‌برند. اما آیا علائم اوتیست یك را می‌توان توسط مقیاسی اندازه‌گیری كرد؟ در این صورت آیا مرزی مشخص بین حالت طبیعی و غیر طبیعی وجود دارد؟ آیا غیر طبیعی بودن این حالات همیشه مشكل زا است؟ سیمون بارون كوهن روان‌شناس دانشگاه كمبریج با ارائه فرضیه‌ای سعی كرده است به تمامی این سؤالات پاسخ دهد. او اوتیسم را عدم تعادل میان دو نوع هوش می‌داند، یعنی هوشی كه برای درك دیگران استفاده می‌شود (همدلی كردن یا Empathizing) و هوشی كه برای درك اشیاء استفاده می‌شود ( نظم بخشیدن یا Systematizing). اگرچه اكثر افراد هر دو توانایی را دارند، اما مطالعات نشان می‌دهد كه زن‌ها در همدلی كردن و مردان در نظم بخشیدن قوی‌تر هستند. طبق نظریه كوهن، اوتیسم صرفاً حالت تشدید یافته‌ای از الگوی هوشی مردانه است، یعنی اشتیاق شدید به نظام‌های قانونمند و ناتوانی در دست یافتن به احساسات و مقاصد افراد. هر چند واقعیت ممكن است كه پیچیدگی بیشتری داشته باشد، اما مفاهیم فوق چارچوب نظری جدیدی را در ارتباط با پسران، دختران و اوتیسم ایجاد می‌كند. بنا بر این نظریه، اوتیسم تنها یك بیماری نیازمند درمان نیست، بلكه نوعی الگوی ذهنی است كه افراد می‌توانند انطباق با آن را بیاموزند. حتی گاهی اوتیسم می‌تواند هدیه ای برای فرد محسوب شود.معرفی بیماریاختلا لات طیف او تیسم (Autism spectrum disorders (ASDs) به عنوان یک گروه از نا توانی های رشدی به شمار می آیند که به وسیله یک نا هنجا ری در مغز ایجاد می شوند . اوتیسم به معنای یک اختلال رشدی است که به صورت قابل ملا حظه ای برروی ارتبا طات کلامی (verbal) و غیر کلامی (non –verbal) و واکنش های اجتما عی افراد تا ثیر میگذارد . این اختلال عموما درسنین قبل از سه سالگی مشاهده می شود وبه صورت مخربی بر روی عملکرد یاد گیری و تحصیلی فرد سایه می افکند .بسیاری از افراد مبتلا به طیف اختلالات اوتیسم از روش های یاد گیری غیر طبیعی برخو دارند و روش توجه آنها به وقایع اطراف و همچنین واکنش آنها در جامعه با دیگران متفا وت است کو دکان مبتلا به او تیسم ( autistic children) اغلب خجالتی و دور از اجتماع هستند و دلبستگی به دیگران ندارند.همچنین این کو دکان مایل به انجام کار های تکراری هستند . تصور نمودن یک دنیای اوتیستی برای افراد سالم کار بسیار مشکلی است .جهان از دید گاه یک کودک مبتلا به اوتیسم به صورت یک مکان بینظم و پر هرج و مرج است اگر چه باور من این است که بسیاری از مردم میتوانند با یک محیط او تیستی ارتباط برقرار کنند چونکه بیشتر آنها در درون خودشان کم و بیش به این مشکل دچار هستند. اپیدمیو لو ژی محیط اطراف یک فرد (او تیستی) مملو از پارا مترها ی دوره ای گو ناگون است .طیف های گوناگون اختلا لات اوتیستی در همه نژاد ها و کلاس های اجتما عی مشاهده می شوند . در بسیاری از آمارها اعلام می شود که اختلال اوتیسم در 04/0% ( 5/4 مورداز هر 10000 تولد زنده ) وجود دارد.ولی بسیاری ها معتقدندکه اگر بخواهیم آمار واقعی این اختلال را بیان نماییم باید گفت که این آمار به 1% کل جمعیت ( یک نفر از هر صد نفر ) میرسد.میزان بروز این اختلال درافراد مذکر 5/3 برابر افراد مونث است .این نسبت در سایر اختلالات رشدی از قبیل دیس لکسیا (dis lexia)نیز مشاهده می شود . اتیو لو ژی1) ناهنجاری در بیوشیمی وساختارنرونی مغز. به نطر می رسد که برخی از نواحی مغز دارای رشد بالا و برخی دیگر دارای رشد کمتر از حد طبیعی می باشند . 2)وجود آلرژی و حساسیت : در بسیاری از متون علمی پرهیز از برخی غذاها و مایعات س بب بهبودی شرایط کودکان بیمار شده است . در لیست این مواد می توان انواع مختلف رنگها، چسب ها ، لاک ناخن ؛ اسپری مو و پودر رختشویی را نام برد . برخی از بیماران تصور می کنند که با تماس با این مواد ، سمهای خاصی وارد خون آنها میشود . برخی از کو دکان اوتیستی از استعداد های خارق العاده ا ی در برخی از رشته های علمی از قبیل ریاضیات ، هندسه ، موسیقی ، هنر ، حل جدول و قدرت حافظه بر خوردارند. باید اعلام شود که همان گونه که در مورد افراد سالم نیز وجود دارد، رفتار یک فرد اوتیستی مرتبط با نحوه ادراک او از محیط اطراف است لذا او به خاطر ادراکات ناهنجارش از محیط واکنش های نا هنجار را از خود بروز می دهد. عموما طیف اختلالات او تیسم را به سه بخش اختلال در تصور (imagination)، اختلال در ارتبا طات اجتماعی (social communication ) ، و اختلال در واکنش اجتماعی (social interaction) همراه با تمایل شدید برای انجام کار های تکراری و گاها رفتار های غیر طبیعی تقسیم بندی می نمایند . علائم او تیسمباید اعلام نمود که علایم اوتیسم در افراد مختلف دارای شدت و ضعف گوناگو نی است .به این معنی که در برخی از بیماران برخی از علایم بیماری بارزتر از بقیه بیماران است :ولی به طور کلی علایم مربوط به اوتیسم را می توان از جنبه های زیر مو رد بر رسی قرار داد . مهارتهای اجتماعی (Social skills) این بیماران معمولا نسبت به دیگران همانند افراد سالم واکنش نشان نمی دهند .اغلب آنها از تماس های چشمی(eye contact) با دیگران پرهیز می کنند و اغلب مایلند که تنها باشند . آنها در درک احساسات دیگران مشکل دارند .و اغلب نمی توانند در باره احساسات خود صحبت نمایند . زمانی که دیگران با آنها صحبت می کنند توجه ای به آنها نشان نمی دهند .برخی از آنها علا قه ای به مردم نشان نمی دهند ولی برخی دیگر برعکس بسیار علا قه مند به مردم هستند اما نمی دانند چگونه با دیگران صحبت کرده و با آنها بازی نمی کنند وقادر به برقراری ارتباط با آنها نیستند . اختلا لات زبان ، تکلم ، و برقراری ارتباط استفاده از کلمات بدون توجه به معانی آنها حدود 40 % کو دکان مبتلا به اوتیسم اصلا حرف نمی زنند .برخی دیگر مبتلا به عارضه اکو لا لیا (echolalia) (تکرار کردن حرفهایی که دیگران به آنها می زنند) می باشند .به طور مثال اگر شما به او بگو یید ” چرا نا هارت را نمی خوری ” او هم به جای آنکه جوابت را بدهد می گوید ” چرا ناهارت را نمی خوری “ ع شادی یا غمگینی تن صدای خود را بالا و پایین ببرند .این کودکان ممکن است از لحاظ فاصله مکانی به افرادی که با آنها صحبت می کنند خیلی نزدیک شوند و یا ممکن است به یکی از مو ضوعات صحبت خود بچسبند و رهایش نکنند . برخی از آنها می توانند به خوبی صحبت نمایند و لغات بسیار زیادی را می دانند ولی حوصله گوش دادن به حر فهای دیگران را ندارند .هم چنین ممکن است در باره افرادی که بسیار به آنها علا قه مند هستند خیلی زیاد صحبت نمایند . – انجام حرکا ت تکراری، مقاومت در برابر تغییرات محیطی ویا مقاومت در برابر تغییرات روزانه کار ها ی معمولی ، و عدم پاسخ دهی به صورت غیر طبی عی نسبت یه تجارب حسی . ( 1) آنها یک سری از کا رها را بارها و بارها تکرار میکنند . اگر عادات روزانه آنها تغییر نماید به شدت نا راحت می شوند .به عنوان مثال اگر کودک هر روز ابتدا دستش را شسته و سپس لباسش را می پوشد، در صورتی که از او خواسته شود که عکس اعمال فوق ر ا انجام دهد ، به شدت ناراحت خواهد شد . اوتیسم یک ناتوانی رشدی در تمام عمر بوده و به طور تیپیک در اوایل دوران کو دکی ظاهر می شود ..دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در اوایل دو ان کودکی رفتاری را از خود نشان می دهند که به طور مخربی با فرآیندهای یاد گیر ی آنها در مواردزیر تدا خل می نما ید. ( 1) . روند رشد کودکان مبتلا به او تیسم ممکن است درزمینه های حرکتی (motor) شناختی (cognitive)،به تاخیر بیفتد . از طرف دیگر برخی ازآنها ممکن است بتوانند به راحتی مسایل کامپیو تری ویا یک جدول را حل کنند ولی در انجام کارهای بسیار آسان مثل بر قراری دوستی با دیگران و صحبت با دیگران دچار مشکل شوند . اختلال در روابط /مهارتها / و واکنش های اجنماعی عدم درک احساسات و عواطف دیگران قدرت بسیار ضعیف در درک و تعبیرحالات چهره (facial expression) و زبان بدن (body language) دیگران – فرد بیمار ممکن است به صورت بی ادب (rude)، پر خاشگر ، رک گو (forthri ght) ، خجالتی ، بی فکر(thoughtless) ، نا بالغ از نسبت به سن تقویمی خود (immature) ، مشاهده شود. این افراد قادربه عملکرد کافی ومناسب برای بر قرار ی ارتباط با اجتماع نبوده و نهایتا قادر به ایجاد روایط دوستانه دیر پا نمی باشند. – شرکت در فعالیتها و با زیهای ساده و تمایل به دوری گزینی از جمع . بر قراری ارتباط 1)کودک در برقراری ارتباط با جنبه های مختالف دچار مشکل میشود . زبان کودک دارای آن قدرت طبیعی برای بر قراری ارتباط نیست و از محتوی و ساختار مناسبی بر خوردار نمی باشد. ضعف کودک هم در زمینه ابراز نظر و هم در زمینه درک نظرات دیگران از طریق کلامی مشهود است . 2)کودک در برخوردبا مردم ،اشیا و وقایع زندگی اش دچار مشکل می شود . اغلب کودکان در بر قراری یک ارتباط متناوب با دیگران دچار مشکل هستند . 3) کودک در هنگام مشاهده تغییرات ایجاد شده در اطراف خود ، به استرس شدیدی دچار می شود و اصولا مایل به سکون در محیط اطراف خویش است و از تغییر دادن شرایط و اشیا اطراف خویش نا خرسند می شود . ( 1) . تغییرات ایجاد شده در وقایع معمول زندگی سبب ایجاد وحشت در فرد می شود . این امر می تواند بروز حرکات تکراری در فرد را تو جیه نماید . 4)کودک علایق بسیار محدودی را نسبت به اطرافیان یا اشیا ی دور برش ابراز می کند و قادر به شرکت در فعالیت های ذهنی نیست . ( 1). این کو دکان نمی توانند بپذیرند که حالات رو حی –روانی دیگران با آنها متفا وت است و نمی توانند تصور کنند که افراد دیگر جامعه دارای عقاید ، دید گا ه ها و برنامه های خو دشان در زندگی هستند . اگر به او بگو یید” آن کار را نکن ” یک بیمار اوتیستی نمی تواند درک کند که معنی “آن ” چیست عواطف کو دکان او تیستی مشابه با سایر افراد جامعه است .ولی این کو دکان نی توانند عوالم و عواطف خود را به آسانی و به صورت قابل فهم باز گو نمایند. علت این امر این است که آنها نمی توانند از ابزار زبان به اندازه کافی استفاده نمایند. آنها ممکن است بدون ایجاد آمادگی در دیگران با آنها شروع به صحبت نمایند. 5) کودک نسبت به محر ک ها ی شنیداری ، دیداری ،بویایی، و محرکهای حسی (tactile)، چشایی gustatory و محرک ها یkinesthetic، پاسخ های غیر طبیعی و تکراری و بی معنی را از خودنشان می دهد .و از لحاظ حس تعادل و تنظیم موقعیت بدن (proprioceptive) دچار مشکل می شود. ( 1) . به عبارت دیگر ، برخی از آنها در برخی از حواس پنج گانه بسیار حس اس تر از حالت طبیعی بوده ودر برخی دیگر ازاین حس ها از حساسیت کمتری نسبت به دیگران بر خوردار می باشند.از این رو عکس العمل آنها نسبت به بقیه افراد در یک جمع در قبال یک محرک بو یایی ، شنوایی، چشایی، و.. با دیگران هما هنگ نبوده و عکس العمل آنها سبب ایجاد بی نظمی در جمع می شود. ادامه خواندن مقاله اوتيسم

نوشته مقاله اوتيسم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آموزش پرورش و توليد ميگو

$
0
0
 nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آموزش پرورش و تولید میگو این مقاله اطلاعات كلی در مورد بیولوژی و تكثیر و پرورش میگوی آب شیرین ارائه می¬دهد. میگو در چرخه زندگی خود دارای چهار شكل مشخص است: تخم ، لارو ، پست لارو ، و بالغ. در این مقاله به شرح مختصر هر یك از مراحل فوق و ویژگیهای آن ، خصوصاً ، كیفیت آب مورد نیاز ، وسایل و عملیات تفریخگاه (هچری)، تغذیه ، وسایل و روشهای پرور ش ، استراتژی مدیریت استخرها ، انواع استخرها و روشهای پرورش ، بیماریها ، مشكلات پرورش میگوی آب شیرین پرداخته شده است. بیولوژی میگوی آب شیرین پراكنش گونه¬های میگوی آب شیرین جنس Macrobrachium در سراسر مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان پراكنده¬اند. این¬گونه¬ها در اغلب آبهای شیرین داخلی شامل دریاچه¬ها ، رودخانــه¬ها، باتلاقها ، نهرهای آبیاری ، كانالها و استخرها و حوزه¬ها یافت میشوند. اغلب گونه¬ها در مراحل نخستین چرخه زندگیشان به آب لب شور نیاز دارند و بنا بر این در آبهایی یافت میشوند كه مستقیم یا غیر مستقیم به دریا می¬پیوندند، هر چند بعضی از آنها چرخه زندگیشان را در دریاچه¬های داخلی آب شور یا آب شیرین كامل می¬كنند. بعضی از گونه¬ها ، رودخانه¬هایی با آب شفاف را ترجیح می¬دهند، در حالی كه بعضی دیگر در آبهای بسیار گل¬آلود یافت میشوند. چرخه زندگی :برای رشد ، تمام میگوهای آب شیرین (مانند سایر سخت¬پوستان) بطور منظم اسكلت خارجی یا پوسته خود را می¬اندازند. این فرآیند به پوست اندازی موسوم است و با افزایش ناگهانی در اندازه و وزن همراه است. چهار شكل مشخص در چرخه زندگی میگوی آب شیرین وجود دارد: تخم ، لارو ، پست لارو ، و بالغ .این جانوران همه چیز خوارند و جیره غذایی آنها در نهایت شامل حشرات آبزی و لاروهایشان، جلبكها ، دانه گیاهان ، حبوبات ، بذر و گیاهان ، میوه¬ها ، نرم¬تنان ریز و سخت پوستان ، گوشت ماهی و پس مانده¬های ماهی و سایر جانوران است. به علاوه ممكن است همجنس خوار باشند. عملیات پرورشی كه شامل موارد زیر استمدیریت استخر گیاهان امتداد دیواره¬های استخر ، فرسایش آنها را به حداقل می¬رسانند و زیر خط آب نیز غذا و زیستگاهی برای میگوها فراهم می¬كنند. به هر حال باید توجه داشت ك ه رشد آنها نباید چنان زیاد شود كه با برداشت كردن تداخل به وجود آید. از رشد گیاهان ریشه دار آبزی و جلبكهای كف¬زی نیز باید با اعمال مدیریتی جلوگیری كرد. استخرهای تازه باید آهك پاشی شوند. در عمل ، كاربرد استاندارد 1000Kg/ha سنگ آهك كشاورزی هر بار پس از تخلیه استخر پرورش میگوی آب شیرین توصیه میشود. پس از آهك دهی استخرها بیش از میگودار كردن آنها پر میشوند. كود دهی در كشت میگوی آب شیرین به ندرت لازم میشود. در هر حال استخرهای ساخته شده در خاكهای شنی¬رسی ممكن است نیاز به كوددهی داشته باشند. اجرا كننده باید در طی مدت پرورش ، مراقب خوب نگه داشتن استخرها باشد . برای جلوگیری از فرسایش دیواره¬ها ، كنترل گیاهان ریشه دار آبزی ، تعمیر و نگهداری تجهیزات خروجی و ورودی آب به ویژه توریها بـاید مـراقـبت خـاصـی انجام گیرد. گیاهان Elodea spp. و Hydrilla spp. بستر خوبی برای میگوها می¬سازند. میگودار كردن: پست لاروها را میتوان بلافاصله پـس از پـر آب شـدن اسـتخرهـا در آنها ریخت . معمولاً پست لاروهایی كه تنها 4-1 هفته سن دارند ( پس از دگردیسی ) برای میگودار كردن استخرها به كار برده میشوند كه تا زمان برداشت در آن باقی می¬مانند. به محض ورود پست لاروها به كناره استخر باید دقت شود كه در پی شناور كردن كیسه¬های انتقال در استخر به مدت 15 دقیقه قبل از خالی كردن آنها در آب به درجه حرارت استخر عادت داده شوند.اختلاف PH استخر و كیسه انتقال نیز موجب مرگ و میر میشود. میزان میگودار كردن استخر به اندازه بازاری مطلوب و مدیریت استخر ، خصوصاً روش برداشت ، بستگی دارد. در جاهایی كه اندازه مطلوب برای فروش حدود 70 گرم ( سرزده ) است و بسیاری از استخرها به علت ذخیره آب فصلی دچار محدودیت فصلی در حدود 8 ماه هستند ، پیشنهاد میشود میزان میگو 5 پست لارو در متر مربع (5000/ha) باشد. تغذیه: الف ) نوع تغذیهكشت تجارتی موفق میگوی آب شیرین به غذای مكمل نیاز دارد. نوع این غذا بسیار متنوع است و مواد زیر را در بر دارد : مواد خام جانوری یا گیاهی ، مخلوطهای غذایی تهیه شده در كنار استخر و غذاهای تركیبی . در بعضی جاها نیز از برنـج و محـصولات فـرعـی بـرنـج به صـورت مـخلوط با غذاهای دیگر استفاده میشود. ضریب غذایی 2:1-3:1 برای جیره های تركیبی مورد انتظار است . ضریبب غذایی مواد تر همچون ماهیهای هرز به علت رطوبت بسیار آنها بالاتر است ( شاید 7:1-9:1 ) .ب ) مقدار تغذیه : تـوصـیه كلی و كار ساز برای مقدار تغذیه روزانه وجود ندارد زیرا این مقدار بستگی به اندازه و تعداد میگوها در استخر ، كیفیت آب و خاصیت غذا دارد. بهترین رهنمود برای مجریان استخر ، تغذیه تا حد تقاضاست . غذا به طور معمول در اطراف محیط استخر در محلهای كم عمق كه منطقه خوبی برای تغذیه است پخش میشود. در بعضی از مواقع غذا به ” منطقه تغذیه ” در چند متری كناره محدود می¬گردد. در هر دو مورد مجری استخر میتواند ببیند چه مقدار غذا مصرف شده است. اگر هیچ غذایی در روز بعد باقی نماند ، مقدار غذا باید افزایش یابد. اگر مقدار زیادی غذا بماند ، مقدار آن را باید كاهش داد و یا حتی به مدت یك روز قطع كرد.مقدار اولیه غذای پیشنهادی با استفاده از جیره خشك ، همچون غذای تركیبی جوجه در یك استخر دارای 5 عدد در متر مربع باید در حدود 6/25 Kg/ha در روز باشد.میزان تغذیه روزانه به تدریج از مقدار اولیه 6/25 Kg/ha در روز ، به هنگام برداشت بسیار افزایش می¬یابد. به عنوان مثال احتمال می¬رود كه میزان غذا در روزهای پیش از برداشت یكجای تولید استخر 1250 Kg به حد بالای 37/5 Kg/ha در روز برسد.(پس از 8-6 ماه ).برداشت : زمان برداشت بستگی به میزان رشد و اندازه بازاری مطلوب و تا حدی تكنیك مدیریت استخر دارد. اصولاً در مدیریت استخر میگوی آب شیرین دو روش بسیار رایج وجود دارد. نخست ، تكنیك پرورش دسته¬ای كه امكان می¬دهد جانوران تا اندازه بازاری متوسط یا تا هنگام تخلیه استخر به دلایل دیگر (مثلاً كمبود آب ، پایین بودن درجه حرارت) رشد كنند، و سپس تمام محصول برداشت میشود. تكنیك دیگر ، پرورش مداوم است به این ترتیب كه معمولاً یكبار در سال با تراكمی بسیار بیشتر از پرورش دسته¬ای به میگودار كردن استخر می¬پردازند و معمولاً پس از 7-5 ماه بسته به میزان رشد ( درجه حرارت ) و اندازه قابل فروش محلی ، جانوران با اندازه بازاری به وسیله پره در فواصل زمانی منظم دست¬چین میشوند. استخرها را معمولاً به طور كامل هر ماه یكبار و یا نصف استخر را ماهی دو بار برای جلوگیری از گل ¬آلودگی تمام استخر پره كشی می¬كنند. عملیات پس از برداشت :اغلب میگوهای آب شیرین ، در نزدیكی محل پرورش در یخ یا زنده فروخیرین خصوصاً در معرض صدمات آنزیمی پس از برداشت و مرگ هستند و بعضی پرورش دهندگان میگوها را در آب یخ فرو می¬كنند و آنها را در آب 65 درجه سانتیگراد به مدت 20-15 ثانیه نگه می¬دارند تا سفید شوند و سپس آنها را در یخ به فروشگاه حمل می¬كنند. انواع استخرها و روشهای پرورش استخرهای پرستاری :بعضی پرورش دهندگان استخرهای پرستاری را برای پرورش پست لاروهای تازه دگردیسی یافته به كار می¬برند و جانوران در این استخر به مدت 2-1 ماه قبل از برداشت رشد می¬كنند. و در استخرهای تولیدی ذخیره می¬شوند. پست لاروها در استخرهای پرستاری با تراكم m2 /1000 نگهداری می¬شوند و دو ماه و نیم قبل از شمارش و انتقال به استخرهای پرورشی رشد می¬كنند.پرورش در قفس و ماهیدان كشت توأم : همراه با كپور ماهیان چینی ، تیلاپیا ، كفال و ش یرماهی كشت در تانك میگودار كردن آبهای باز:میگوی آب شیرین ممكن است در مخازن آب ، رودخانه¬ها و دریاچه¬ها ذخیره سازی شود، به ویژه در جایی كه در پی صید بی¬رویه و عوامل فیزیكی ، شیلات آن رو به كاهش نهاده است. وسایل پرورش كه شامل موارد زیر است استخر استخرهای مستطیلی برای نوع برداشت ( پره كشی ) كه معمولاً در استخرهای پرورش میگوی آب شیرین صورت می¬گیرد مناسب تر است . حداكثر عرض نباید بیش از مقداری باشد كه برای كشیدن یك پره از یك انتها به انتهای دیگر ، لازم است. طول استخر تا حدی به توپوگرافی محل و تا حدی به اندازه استخر و طرح استخر انتخاب شده بستگی دارد. اداره استخرهای باندازه بین 0/2-1/6 هكتار مناسب تر است . با در نظر گرفتن 30 متر عرض ، یك استخر 6/0 هكتار 200 متر طول خواهد داشت. عمق متوسط 9/0 متر حداقل 75/0 و حداكثر 2/1 متر خواهد بود. آب هوادهی وسایل متفرقه از قبیل تورها ، وسیله اندازه گیری كیفیت آب ، وسیله حمل و نقل ، انبار ، مواد شیمیایی و غیره . نیازمندیهای محل پرورش كه مشتمل بر موارد ذیل است نزدیكی به مراكز فروش آب: معمولاً برای پرورش میگوهای آب شیرین از مرحله پست لاروی تا اندازه بازاری ، آب شیرین به كار می¬رود . اما كشت موفقیت آمیز آن با آب كم شور 0%25 – 0%10 نیز گزارش شده است . میزان رشد در آبهای سخت خیلی كمتر است و باید از آب با سختی كمتر از 150p.p.m استفاده شود. توپوگرافی و خاك: بهترین مكان برای پرورش میگو ، شیب ملایمی است ( كمتر از 2%) و استخرهای ساخته شده در آن را میتوان به طور طبیعی یا با احداث سد در اثر نیروی ثقل ، پر یا تخلیه كرد. در عمل بسیاری از استخرهای مطلوب در جاهایی وجود دارند كه تنها روش عملی برای پر كردن و تخلیه استخر ، استفاده از پمپ است . هزینه عملیات پر كردن و تخلیه استخر را ویژگیهای محل تعیین می¬كند و این ویژگیها را باید قبل از انتخاب محل مورد توجه قرار داد. استخر نباید در جایی ساخته شود كه در معرض عواملی همچون سیلاب ، طوفان ، لغزش زمین و غیره باشد . استخر در جایی باشد كه خاك حاصلخیز دارد. استخر در خاكهای با توان بالقوه اسید سولفات بنا نشود. خاكهایی كه خیلی شنی یا مخلوطی از سنگریزه و شن باشند ، نامناسبند ، مگر اینكه سطح آب ، بالا و مناطق اطراف همیشه آبدار باشد.خاكهایی كه شامل سیلت پارس یا مخلوطی از اینها با نسبت كمی شن باشد ، معمولاً خاصیت نگهداری آب خوبی دارد. محتوای رس نباید بیش از 60% باشد. خاكهای توربی مناسب نیستند. عملیات تفریخگاه تأمین تخم و تفریخ :تخمهای میگوی آب شیرین در طرف زیرین شكم میگوی ماده بالغ ، حمل و به راحتی دیده میشوند. میگوهای بالغ در این مرحله ” ماده¬های باردار” نامیده می¬شوند. ماده¬های تخم دار مناسب برای تفریخگاه را میتوان از رودخانه¬ها ، استخرهای پرورشی یا مولدان نگهداری شده به دست آورد. آنها میتوانند در آكواریومها جفتگیری كنند. در شرایط طبیعی حداكثرهای (Peaks) فصلی در فعالیت مولدان معمولاً همراه با فصل بارندگی وجود دارد. اما ماده¬های تخمدار همیشه در یك استخر محتوی مولدان بالغ در دسترس هستند. تهیه مولدان تفریخگاه از استخرهای تولید آن از راه نگهداری یك استخر اختصاصی برای مولدان و یا از طریق ارتباط نزدیك با صاحبان استخرهای تولیدی ، صورت می¬گیرد و به دست آوردن ماده¬های تخمدار به هنگام نیاز چندان مشكلی ندارد. ارزش تكی آنها پایین است به ویژه از آن رو كه معمولاً پس از تفریخ تخمهایشان برای غذای انسان فروخته می-شوند. بنابراین صرفه¬جویی در تعداد ماده¬های تخمدار برای تفریخگاه ضرورتی ندارد. برای مصارف تفریخگاهی ، ماده¬های تخمدار باید به دقت انتخاب شوند. جانورانی باید انتخاب شوند كه آشكارا سالم و فعالند ، رنگ آمیزی خوب دارند و توده¬های بزرگ تخم را حمل می¬كنند. ماده های بزرگتر معمولاً تخمهای بیشتری حمل می¬كنند. تعداد مورد نیاز برای تأمین ذخیره یك تانك لارو ، به حجم تانك و تعداد تخمهایی كه هر ماده حمل می¬كند ، بستگی دارد. به هر حال اگر از تعداد زیادی ماده تخمدار استفاده شود ، پیش¬بینی دقیق در مورد تعداد تخمهای قرار داده شده در تانك لارو ضروری نیست. معمولاً این فرض مبنای عمل است كه از هر یك گرم وزن ماده تخمدار 1000 لارو تولید می¬شود. هر یك از ماده¬های تخمدار 10-12 cm ( از منقار تا دنباله شنا) معمولاً ح دود 30000-1000 تخم را حمل می¬كنند. از آنجایی كه تخمهای بسیاری در اثر صدمات فیزیكی و مصرف بالغها در طی انتقال ماده¬ها ، از بین می¬روند و سایر تخمها عقیم می¬مانند، پیشنهاد میشود كه سه ماده تخمدار با اندازه 10-12cm برای ذخیره هر متر مكعب حجم آب تانك لارو استفاده شود. بهتر است میگوهای با تخمهای خاكستری یا سیاه رنگ انتخاب كنید و نه نارنجی رنگ . این تخمها در 3-2 روز تفریخ میشوند و اطمینان حاصل می¬شود كه تانك لارو ، محتوی لاروهای همسال خواهد بـود ، همـجـنس خـواری نـیز كاهش یافته و در نتیجه عملیات تغذیه تسهیل می¬گردد. هنگام ورود به تفریخگاه ماده¬های تخمدار را باید با قرار دادن در آب شیرین تهویه شده كه محتوی 0/2-0/5 p.p.m مس یا 15-20 p.p.m فورمالیس است به مدت 30 دقیقه به روش قرنطینه¬ای ضد عفونی كرد. سپس ماده¬ها به تانك لارو منتقل می¬شوند. ماده¬ها میتوانند از غذای مورد استفاده پست لاروها تغذیه كنند اما باید مواظب بود كه از غذا اشباع نشوند زیرا كه نتیجه این كار فقیر شدن كیفیت آب برای لاروهای تازه تفریخ شده است . غالب ماده¬های تخمدار در تمام مدت 3-2 روز اول تفریخ تخمها ، تغذیه نمی¬كنند.توانایی تفریخ تخم در آب شور بهتر است تا در آب شیرین ، در بعضی از تفریخگاهها برای سهولت كار به تخمها در آب شیرین مجال تفریخ می¬دهند. پس از تفرییخ شوری را افزایش می¬دهند. در جاهای دیگر ماده¬ها را در آب لب شور 0%5 قرار می¬دهند. ماده های تخمدا ر در مقابل شوك انتقال ناگهانی به شوری بیشتر ، مقاومت می كنندو میتوان آنها را بعد از ضد عفونی شدن مستقیماً به تانكهای لارو با آب شور پرورش لاروها (0%12) منتقل كرد.محیط زیسست لاروها كه شامل موارد زیر است الف ) شوری بعضی از تفریخگاهها همواره با بزرگتر شدن لاروها شوری را كاهش می¬دهند. ما توصیه می¬كنیم شوری پرورشی 0%12 تا زمان دگردیسی باقی نگهداشته شود.ب ) درجه حرارت در یك دامنه حرارت انتخاب ، با افزایش درجه حرارت ، لارو سریعتر رشد و پوست اندازی می¬كند . دامنه درجه حرارت مطلوب 31-26 درجه سانتیگراد است . در حرارت زیر 26-24 درجه سانتیگراد لارو به خوبی رشد نخواهد كرد. همین طور درجه حرارت بالای 33 درجه سانتیگراد معمولاً كشنده است. از تغییرات ناگهانی در درجه حرارت آب باید جلوگیری كرد، زیرا كه ممكن است موجب شوك و مرگ و میر شود.ج ) اكسیژن محلول اكسیژن در آب پرورش لارو باید در حد امكان نزدیك به نقطه اشباع نگهداشته شود. سیستم هوادهی فقط باید به مدتهای كوتاه ( مثلاً برای معاینه لاروها) خاموش گردد.د ) نورقرار گرفتن در معرض نور مستقیم ، احتمالاً برای لاروها مضر است. به ویژه در سیستم پرورشی با ” آب زلال ” به هر حال ضروری است كه تا حدی به تانك لارو نور برسد. این نور باید نور آفتاب یا نوری با همان كیفیت طیفی باشد. به همین سبب توصیه می¬شود كه 90% سطح تانك پوشیده شود.هـ) بهداشت بهتر است كه هیچگاه از وسایل دستی برای بیش از یك تانك استفاده نشود. بنابراین هر تانك باید برای خود دارای تور ، لوله های سیفون ، فیلترهای یدكی و غیره باشد. آب نباید هیچگاه از یك تانك به تانك دیگر منتقل شود. تانكهای لارو باید همیشه با نیروی ثقل یا سیفون به خوبی زهكشی شوند. بعضی از تفریخگاهها تمام وسایلشان را در محلول پرمنگنات پتاسیم در PH=3 بین هر چرخه پرورش لارو ضدعفونی می¬كنند. تغذیه لاروها تفریخگاههای گوناگون ، انواع مختلف غذاها را به كار می¬برند كه مهمترین آنها عبارتند از : ناپلی ( نوزاد ) میگوی آب شور ، تخمهای ماهی ، گوشت اسكوئید ، آرتمیای بال غ یخ زده ، آرتمیای بالغ خرد شده ، گوشت ماهی ، فرنی تخم مرغ ، كرمها و غذاهای تركیبی بیشتر لاروهای میگوی آب شیــرین در اولین روز زندگی ( روز تفریــخ ) تغذیه نمی¬كنند. در هر حال بعضی از آنها تغذیه می¬كنند و بهتر است كه مقداری B.S.N (نوزاد سخت پوستان كوچك ) در اولین روز نیز تهیه شود. از آن پس تا روز پنجم روزی دو بار در صبح و شام B.S.N داده می¬شود. برداشت و نگهداری پست لاروها در عمل ، بیشترین سازگاری جانوران با آب شیرین ، در تانك لارو حاصل میشود. هنگامی كه اكثریت لاروها دگردیسی یافته اند ( حداقل در روز 28 ) تانكها را باید برگرداند تا سطح حدود 35cm تخلیه شوند و به تدریج با آب شیرین در طی مدت زمان 3-2 ساعت پر گردند. هوادهی نیز مانند همیشه باید در طی عمل پر كردن ادامه یابد. سپس لاروها را میتوان برداشت و منتقل كرد یا تانكهای لارو را میتوان تا 70cm ببا آب شیرین مجدداً پر كرد تا جانوران در آن نگهداری شوند. بهترین روش برداشت پست لاروها از تانكهای لارو كاهش سطح آب و استفاده از تورهای مخروطی (ساچوك) است. انتقال لاروها تانكهای انتقال ماهی كه سیستم سرمادهی و هوادهی دارند ، برای انتقال لارو میگوی آب شیرین از تانكهای نگهداری تفریخگاه به محل استخر مناسبند اما این تانكها به ندرت در دسترس یا قابل تهیه¬اند. برای حمل در فاصله¬های تا یك ساعت به محل استخر میتوان از ظروف هوا دهی شده استفاده كرد. ظرف زباله صد لیتری محتوی 40 لیتر آب ، 30000 پست لارو را نگه ¬می¬دارد . در بین ظروف باید جداره¬هایی برای جلوگیری از حركات زیاد آب در طی انتقال جا سازی شود. برای مسافتهای طولانی تر میتوان تكنیك مشابه تكنیك رایج برای انتقال ماهیهای آكواریومی را به كار برد، یعنی انتقال در كیسه¬های پلاستیكی محتوی آب و هوا یا اكسیژن كه میزان انتقال 250- 125 پست لارو در لیتر عملی است. نیازمندیهای محل تفریخگاه آب تأسیس تفریخگاه میگوی آب شیرین معمولاً نیاز به یك مكان ساحلی دارد، هر چند كه راههای دیگری نیز وجود دارد. آب شیرین فراوانی نیز باید در دسترس باشد. بهترین محل از جهت ذخیره آب كه اهمیت خاص فنی دارد جایی است كه با حفر چاه از اعماق مختلف ، هم آب شیرین و هم آب شور از زیر زمین به دست آید.تعدادی از تفریخگاه¬های معروف میگوی آب شیرین ، آب شور را از چاه¬های حفر شده در سنگهـای مرجانی كه به طور طبیعی در زیر محلشان واقع است ، می¬كشند كه به نظر می¬رسد یك منبع بدون آلودگی را فراهم می¬سازد. اگر چنین محلی در دسترس نباشد، باید جایی را انتخاب كرد كه مستقیماً به ساحل شنی دسترسی داشته باشد. این ساحل باید در اندازه¬های مختلف شن مخلوط داشته باشد. بهترین حالت برای تأمین آب شیرین تفریخگاه ، منابع زیر زمینی است . آب لوله كشی نیز كه دارای هوای بسیار است ، معمولاً مناسب است و باید حدود 48-24 ساعت قبل از استفاده ، برای آزاد شدن كلر ، دست نخورده باقی بماند آب چاه نیز باید هوادهی شود و با شیوه جاری كردن آبشاری ، میزان اكسیژن محلول در آب به حد یا نزدیك به اشباع برسد.بسیاری از تفریخگاه¬های میگوی آب شیرین ، هم برای تأمین آب شیرین و هم آب شور از منابع سطحی ، استفاده می¬كنند، اما این كار ، توصیه شدنی نیست. این تفریخگاه¬ها آب دریا را از یك موج شكن غیر قابل تطبیق در دریا یا یك سیستم شناور قابل تطبیــق می¬كشند. یك توری درشت برای جلوگیری از ورود گیاهان و جانوران بزرگ لازم است. آب شـیرین نـیز اغـلب بـا نیروی ثقل یا پمپ از منابع سطحی همچون رودخانه¬ها یا نهرهای آبیاری تأمین می¬گردد. این عمل تفریخگاه را در معرض تغییرات شدید كیفیت آب و خصوصاً تركیبات آب از نظر مواد شیمیایی كشاورزی قرار می¬دهد . شوری آب خور¬ها هم بطور روزانه و هم به طور فصلی متغیر است. اگر آب شیرین از دریا یا از صنایع سطحی كشیده شـود، بعـضی از اشكال تـصفیه ضـروری مـی¬گردد كه مـعمولاً شامـل بعضی از انواع فیلتر شنی سنگریزه¬ای است. به علت مشك لات فوق¬العاده و خطرات احتمالی ، محققان جای سازی تفریخگاه¬های میگوی آب شیرین را در مناطقی كه فقط منابع آب سطحی در دسترس است ، پیشنهاد نمی¬كنند. به هر حال تجربه نشان می¬دهد كه این مسئله مانع توسعه چنی ن تفریخگاه¬هایی نخواهد شد. تعیین حداقل نیاز مندیها باید در طی ارزیابی محل بر روی نقشه آبخیز و تجزیه آب خصوصاً برای آفت¬كش¬ها صورت گیرد. آب شیرین و آب دریای مورد استفاده برای مقاصد تفریخگاهی هر دو باید دارای PH در دامنه تغییرات 5/8-7 باشند و درجه حرارت نیز باید تا حد امكان به دامنه مطلوب (30-28) درجه سانتیگراد محدود باشد. سولفید هیدروژن نباید وجود داشته باشد ، اگر از آب لوله كشی استفاده می¬شود باید كلر آن به وسیله هوادهی خارج گردد. پست لاروهای كوچك از بعضی از گونه¬های میگوهای دریایی در مقابل نیتریت و نیترات حساسیت بیشتری دارند، هم بر حسب مسمومیت حاد و هم مزمن ( دومی موجب رشد و توان كمتر می¬گردد) . به طور آزمایشی ما پیشنهاد می¬كنیم كه مقدار نیتریت و نیترات آب ورودی تفریخگاه نباید بیش از P.P.m 1/0 (No2-N) و P.P.m20(NO3-N) باشد. آب دریا باید تا حد امكان ، تغییرات روزانه و فصلی كمی داشته باشد در تفریخگــاه¬های آب شیـرین بهتــر اسـت از آب شیریــن دارای سختـی كل كمتـر از Ca Co3 10 P.P.m استفاده شود. تجزیه نمونه¬ای آب لوله كشی دو تفریخگاه موفق نشان می¬دهد كه مقدار آهن و منگنز باید پایین باشد . واضح است كه جایی كه از آب سطحی استفاده می¬شود و منابع آب آن بر اثر آلودگی ناشی از تخلیه تانكرها ، پالایشگاه نفت ، دباغی، آفت-كشهای كشاورزی و حشره¬كش¬ها یا مثلاً كارخانجات شیمیایی در معرض خطر قرار می¬گی رد، باید تفریخگاه ساخته شود.هر چند مقدار زیاد آهن زیان¬آور به نظر می¬رسد ، پرورش موفقیت آمیز لارو میگو را با استفاده از آب چاه محتوی 15-20 p.p.m محلول آهن گزارش كرده¬اند.كمیت آب شیرین و شور مورد نیاز برای تفریخگاه میگوی آب شیرین نه تنها به مقیاس عمل مورد نظر بلكه به شوری آب دریا نیز بستگی دارد. ظرفیت پمپاژ باید برای پر كردن تانك با آب لب شور در مدت یك ساعت برای تعویض آب در حداكثر سرعت ممكن ، كافی باشد. بنا بر این ، اگر چه هر تانك به طــور میانگین كمتر از 4 لیتر در دقیقه مصرف می¬كند ، ظرفیت پمپاژ و لوله¬های انتقال باید برای ذخیره حد كثر تقاضای تقریبی 170 لیتر در دقیقه به ازای هر تانك 10m3 كافی باشد . به عبارت دیگر تا 180m3 آب 0 %12 برای هر 100000 پست لارو تولیدی ، بدون هیچ مشكلی مصرف می¬شود. به علاوه ، باید آب شیرین بیشتری برای برقرار داشتن تانكهای نگهداری پست لاروها ، منظور گردد. برای یك تفریخگاه با ظرفیت 5 تانك لارو 10m3 ، مصرف اضافی تا 42m3 در روز آب شیرین برای ذخیره تانك¬های نگهداری پست لاروها باید فراهم گردد. به طور متوسط مصرف آب لب شور با این اندازه (5 تانك 10m3 ) باید 20-30 m3 در روز باشد. ادامه خواندن مقاله آموزش پرورش و توليد ميگو

نوشته مقاله آموزش پرورش و توليد ميگو اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله اتم وهسته آن

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اتم وهسته آن هنگامی که انرژی راازسوزاندن زغال به عنوان سخت درکوره به دست می آوریم این انرژی ازترتیب دوباره اتم های اکسیژن وکربن برای رسیدن به ترکیب پایدارتری حاصل می شود.هنگامی که انرژی راازاورانیم دریک راکتورهسته ای بدست می آوریم بازهم سوختی رامی سوزانیم امااین انرژی ازهسته آن ازترتیب دوباره نوکلئون های آن برای رسیدن به ترکیب پایدارتری حاصل می شود. الکترون های درون اتم توسط نیروی الکترو مغناطیس کلونی نگهداشته می شودوفقط چندالکترون ولت برای جداکردن یکی ازآن هالازم است.ازطرف دیگرنوکلئون هادردرون هسته هابانیروی قوی نگه داشته می شودوچندمیلیون الکترون ولت برای جداکردن یکی ازآن هالازم است.این عامل چندمیلیونی به این واقعیت برمی گرددکه می توانیم انرژی به مراتب بیشتری ازیک کیلوگرم اورانیم نسبت به یک کیلوگرم زغال بدست آوریم. درسوخت هسته ای واتمی آزادسازی انرژی باکاهش جرم همراه است.تفاوت اساسی بین سوختن اورانیم وسوختن زغال دراین است که درمورداورانیوم کسربسیاربزرکتری ازجرم موجود(بازهم باعامل چندمیلیونی)مصرف می شود. فرایندهای متفاوتی که برای سوخت اتمی یاهسته ای مورداستفاده قرار می گیرند سطوح مختلف توان یا اهنگ هایی راکه باآن انرژی آزادمی شودفراهم می کنند.درموردهسته ای می توانیم یک کیلوگرم اورانیوم رابه صورت انفجاری دریک بمب یابه طورآهسته دریک راکتورقدرت بسوزانیم.درمورداتمی می توان ترکاندن یک قطعه دینامیت یا هضم شیرینی ژله ای رادرنظرگرفت.(شگفت آوراست که انرژی کل آزادشده درمورددوم بیشترازمورداول است!) جدول1نشان می دهدکه چقدرانرژی رامیتوان ازیک کیلوگرم ماده باانجام عملیات مختلف آزادکرد.به جای ارائه به صورت مستقیم جدول نشان می دهدکه انرزی آزادشده برای چه مدت می تواندیک لامپ100وات راروشن نگه دارد.ماده فرایند زمان 1 آب آبشار50متری 5ثانیه2 زغال سوزاندن 8ساعت3 غنی شده شکافت دریک راکتور 690سال4 U235 شکافت کامل 30000سال 5 گازدوتریم داغ همجوشی کامل 30000سال6 ماده وپادماده نابودی کامل 30000000سال آخرین ردیف یعنی نابودی متقابل کل ماده وپادماده هدف نهایی درتولیدانرژی است.هنگامی که تمام جرم موجودتبدیل شوددیگرکاری نمی توان کرد. – مقدمهانرژی هسته ای از عمده ترین مباحث علوم و تکنولوژی هسته ای است و هم اکنون نقش عمده ای را در تأمین انرژی کشورهای مختلف خصوصا کشورهای پیشرفته دارد. اهمیت انرژی و منابع مختلف تهیه آن، در حال حاضر جزء رویکردهای اصلی دولتها قرار دارد. به عبارت بهتر، از مسائل مهم هر کشور در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بررسی ، اصلاح و استفاده بهینه از منابع موجود انرژی در آن کشور است. امروزه بحرانهای سیاسی و اقتصادی و مسائلی نظیر محدودیت ذخایر فسیلی، نگرانیهای زیست محیطی، ازدیاد جمعیت، رشد اقتصادی ، همگی مباحث جهان شمولی هستند که با گستردگی تمام فکر اندیشمندان را در یافتن راهکارهای مناسب در حل معظلات انرژی در جهان به خود مشغول داشته اند. در حال حاضر اغلب ممالک جهان به نقش و اهمیت منابع مختلف انرژی در تأمین نیازهای حال و آینده پی برده و سرمایه گذاریها و تحقیقات وسیعی را در جهت سیاستگذاری، استراتژی و برنامه های زیربنایی و اصولی انجام می دهند. هم اکنون تدوین استراتژی که مرکب از بررسی تمامی پارامترهای تأثیر گذار در انرژی و تعیین راهکارهای مناسب جهت تمیزتر و کارا ترنمودن انرژی و الگوی بهینه مصرف آن می باشد، در رأس برنامه های زیربنایی اکثر کشورهای جهان قرار دارد. در میان حاملهای مختلف انرژی،انرژی هسته ای جایگاه ویژه ای دارد. هم اکنون بیش از 430 نیروگاه هسته ای در جهان فعال می باشند و انرژی برخی کشورها مانند فرانسه عمدتا از برق هسته ای تأمین می شود.جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که تحقیقات متنوعی را در زمینه های مختلف علوم و تکنولوژی هسته ای انجام داده و براساس استراتژی خود، مصمم به ایجاد نیروگاههای هسته ای به ظرفیت کل 6000 مگاوات تا سال 1400 هجری شمسی می باشد. در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران در نشست گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی، تمایل خود را نسبت به همکاری تمامی کشورهای جهان جهت ایجاد این نیروگاهها و تهیه سوخت مربوطه رسما اعلام نموده است کاربردهای علوم و تکنولوژی هسته ایخبرگزاری “مهر”:در جهان حاضر مرسوم است که مولفه های قدرت ملی یک کشور را مرکب از چهار قدرت علمی و فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی می دانند. اگرچه امروزه نسبت به اینکه کدامیک از این قدرتهای چهارگانه حرف اول را می زند بحثهای مختلفی وجود دارد، اما بدون شک این چهار قدرت با هم ارتباط تنگاتنگ داشته و هر یک بر دیگری تأثیر (مسقتیم یا غیر مستقیم) خواهد داشت. علوم و تکنولوژی هسته ای از جمله مواردی است که در حال حاضر به صورت یک عامل مهم و تعیین کننده در هر یک از چهار مورد مذکور نقش ایفا می نماید. امروزه تأثیر تکنولوژی هسته ای در گسترش دانش بشری، تسلط بر طبیعت، تأمین رفاه و پیشرفت زندگی بشر غیر قابل تردید است و بدون شک کشورهای مختلف نیز هر یک برحسب توان خود به این تکنولوژی روی آورده اند و هر کشوری براساس مقتضیات زمانی و مکانی، استراتژی و تاکتیک خاصی را برای خود برمی گزیند.   1- مقدمهانرژی هسته ای از عمده ترین مباحث علوم و تکنولوژی هسته ای است و هم اکنون نقش عمده ای را در تأمین انرژی کشورهای مختلف خصوصا کشورهای پیشرفته دارد. اهمیت انرژی و منابع مختلف تهیه آن، در حال حاضر جزء رویکردهای اصلی دولتها قرار دارد. به عبارت بهتر، از مسائل مهم هر کشور در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بررسی ، اصلاح و استفاده بهینه از منابع موجود انرژی در آن کشور است. امروزه بحرانهای سیاسی و اقتصادی و مسائلی نظیر محدودیت ذخایر فسیلی، نگرانیهای زیست محیطی، ازدیاد جمعیت، رشد اقتصادی ، همگی مباحث جهان شمولی هستند که با گستردگی تمام فکر اندیشمندان را در یافتن راهکارهای مناسب در حل معظلات انرژی در جهان به خود مشغول داشته اند. در حال حاضر اغلب ممالک جهان به نقش و اهمیت منابع مختلف انرژی در تأمین نیازهای حال و آینده پی برده و سرمایه گذاریها و تحقیقات وسیعی را در جهت سیاستگذاری، استراتژی و برنامه های زیربنایی و اصولی انجام می دهند. هم اکنون تدوین استراتژی که مرکب از بررسی تمامی پارامترهای تأثیر گذار در انرژی و تعیین راهکارهای مناسب جهت تمیزتر و کارا ترنمودن انرژی و الگوی بهینه مصرف آن می باشد، در رأس برنامه های زیربنایی اکثر کشورهای جهان قرار دارد. در میان حاملهای مختلف انرژی،انرژی هسته ای جایگاه ویژه ای دارد. هم اکنون بیش از 430 نیروگاه هسته ای در جهان فعال می باشند و انرژی برخی کشورها مانند فرانسه عمدتا از برق هسته ای تأمین می شود.جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که تحقیقات متنوعی را در زمینه های مختلف علوم و تکنولوژی هسته ای انجام داده و براساس استراتژی خود، مصمم به ایجاد نیروگاههای هسته ای به ظرفیت کل 6000 مگاوات تا سال 1400 هجری شمسی می باشد. در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران در نشست گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی، تمایل خود را نسبت به همکاری تمامی کشورهای جهان جهت ایجاد این نیروگاهها و تهیه سوخت مربوطه رسما اعلام نموده است. 2- انرژی هسته ایانرژی بدست آمده از فعل و انفعالات هسته ای را انرژی هسته ای می گویند. این انرژی از دو منشاء می تواند سرچشمه بگیرد. یکی شکافت هسته اتمهای سنگین و دیگری همجوشی یا گداخت هسته اتمهای سبک . ذیلا به اختصار به این دو فعل و انفعال هسته ای که به تولید انرژی هسته ای منجر می گردند پرداخته می شود. 2-1) شکافت هسته ایپس از کشف نوترون توسط”چاودیک” در سال 1932، هان و استراسمن، دانشمندان آلمانی، در سال 1939 طی مقاله ای نشان دادند که این ذره می تواند عناصر سنگینی از قبیل اورانیوم را شکافته و آنها را به عناصر دیگر با جرم کمتر تبدیل نماید. شکافت اورانیوم که علاوه بر آزادسازی انرژی یا گسیل چند نوترون نیز همراه می شود، منشا تحولات بسیاری در قرن اخیر شده است. در طی تحقیقاتی که در قبل از جنگ جهانی دوم بویژه در فرانسه و آلمان انجام گرفت، محقق گشت که نوترونهای آزاد شده می توانند تحت شرایط مناسب برای ایجاد شکافت در دیگر هسته های اورانیوم مورد استفاده قرار گیرند و بدین ترتیب یک واکنش زنجیره ای را می توان آغاز نمود که باعث آزادسازی مقدار قابل ملاحظه ای انرژی گردد. این شکافت بیشتر مربوط به 235-U (اورانیوم با جرم اتمی 235) بود و وجود یک حداقل جرمی از اورانیوم برای یک واکنش زنجیره ای لازم به نظر می رسید. این حداقل را جرم بحرانی نامیدند. در طول جنگ جهانی دوم، این تحقیقات در کشورهای انگلستان، کانادا و عمدتا آمریکا ادامه یافت و نتیجتا به ساخت اولین راکتور اتمی در زیرزمین دانشگاه شیکاگو توسط فرمی و چندی بعد به تولید اولین بمب اتمی منجر گردید که بطور موفقیت آمیزی فجایع اسف بار هیروشیما و ناکازاکی را بوجود آورد. راکتور اتمی نمونه بارز استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی بود در حالیکه بمب اتمی بوضوح استفاده غیرصلح آمیز آن را آشکار می ساخت. بهرحال هر دوی این فرایندها به تولید انرژی هسته ای که ناشی از شکافت هسته اتمهای سنگین بود منجر گشتند، البته یکی کنترل شده(راکتور اتمی) و دیگری کنترل نشده (بمب اتمی) به حساب می آمد.   به هر حال شکافت هسته های سنگین به دو هسته سبکتر، همراه با آزاد شدن مقادیر زیادی انرژی است و این فرایند تنها در هسته های سنگینی چون اورانیوم و پلوتونیوم اتفاق می افتد. از بین ایزوتوپهای اورانیوم و پلوتو نیوم نیز U-235 ، Pu-239 وPu-241 قابلیت شکافت را دارند تا ایزوتوپهای دیگر. برای ایجاد شکافت مناسب، باید واکنش هسته ای بصورت زنجیره وار و پیوسته انجام گردد وگرنه نتیجه مطلوب حاصل نخواهد گردید. در یک واکنش زنجیره ای هسته ای، ابتدا یک نوترون با انرژی مشخص و سرعت مورد نظر به هسته قابل شکافت مثل 235- U برخورد می کند. نتیجه این برهم کنش، نفوذ نوترون به داخل هسته بوده و با برهم خوردن توازن نیروهای جاذبه و دافعه، هسته سنگین به دو هسته شکسته شده و همراه با آن مقادیر زیادی انرژی و چندین نوترون سریع آزاد می گردد. متوسط تعداد نوترونهای تولید شده در شکافت 235- U حدود 5/2 و در 239-PU حدودا 3 درجه می باشد. هرکدام از این نوترونها با برخورد با هسته های دیگر موجب آزاد شدن انرژی و چندین نوترون دیگر خواهند شد. چنانچه شرایط مهیا باشد، این واکنش بطور زنجیره وار ادامه می یابد تا زمانیکه به عللی از جمله کاهش جرم ماده شکافت پذیر متوقف گردد. تعداد نوترونهای ناشی از شکافت را اصطلاحا تحت عنوان فاکتور تکثیر می شناسد و به K نمایش می دهند چنانچه 1< K باشد در این صورت سیستم فوق بحرانی خواهد بود و تکثیر نوترونها و آزاد شدن انرژی با سرعتی بیش از حد تصور ادامه می یابد و این همان فرآیندی است که در سلاحهای هسته ای روی می دهد. چنانچه1= K باشد سیستم را بحرانی می نامند. به عبارت بهتر به ازای هر نوترونی که به هر دلیل در سیستم مصرف و یا از آن خارج می گردد یک نوترون در نتیجه شکافت تولید می شود. اگر 1>K باشد سیستم را زیر بحرانی می دانند. در این سیستم تولید نوترونها در مجموع روبه کاهش رفته و نهایتا فعل و انفعالات هسته ای در سیستم متوقف خواهد گردید. به فرض اینکه 2=K باشد، پس تولید نوترونها در اثر شکافتهای زنجیره ای بصورت تصاعدی 32،16،8،4،2 و ; خواهد بود. در این حالت چنانچه جرم 235- U، یک کیلوگرم (Kg ) بوده و این شکافتها تا 80 بار ادامه یابند، انرژی معادل 20 کیلوتن TNT در زمانی کمتر از1us آزاد خواهد گردید. 2-2) همجوشی یا گداخت هسته ایهم جوشی یا گداخت هسته ای را می توان به عنوان فرایند عکس شکافت هسته ای قلمداد کرد، یعنی فرایندی که در آن دست کم یکی از محصولات واکنش هسته ای ازهر یک ازمواد واکنش زای اولیه پر جرمتر باشد . گداخت هسته ای در مواردی که جرم کل هسته های محصول از جرم کل مواد واکنش زاکمتر باشد منجر به رهایی انرژی خواهد شد. این شرط برای هسته های سبک یا اعداد جرم A1 و A2 که برای آنها 60> (A2+A1) باشد، همیشه برقرار است. فعل و انفعالاتی که در ستاره ها رخ می دهد و منجر به تولید انرژی بسیار زیادی می گردد، شناخته شده ترین و بارزترین نمونه های همجوشی یا گداخت هسته ای است. این واکنشها که عموما به زنجیره پروتون – پروتون موسوم می باشند با واکنشی بین دو پروتون و تشکیل یک دوتریوم آغاز می شود. سپس با واکنش یک پروتوم و دوتریوم و تشکیل 3He ادامه یافته و نهایتا با واکنش دو اتم 3He و تشکیل 4He خاتمه می یابد. دراین فرایند حدود 7/24 Mev انرژی آزاد می گردد. برای شبیه سازی همین واکنش در روی زمین تحقیقات بسیاری از اواسط قرن بیستم میلادی انجام گرفته است و هنوز نیز ادامه دارد. دراین تحقیقات مشخص گردید که سطح مقطع واکنش بین دوتریوم (2H) و تریتیوم (3H) و همچنین مقدار انرژی آزاد شده به ازای هر اتمی که در آن واکنش شرکت دارد خیلی بیشتر از واکنشهای مذکور می باشد. در این واکنش در نتیجه همجوشی بین دو تریوم و تریتیوم یک اتم هلیوم همراه با یک نوترون و حدود 6/17 Mev انرژی آزاد می گردد. گداخت هسته ای را سرچشمه انرژی فردا می دانند و گمان می رود سوخت یک راکتور گداخت هسته ای همانطور که بیان گردید مخلوطی از دو تریوم و تریتیوم باشد. واکنش همجوشی بین این دو ماده در دمای حدود 10 به توان 7 درجه سانتیگراد صورت می گیرد و گرمای تولید شده بواسطه همجوشی آنها باعث واکنشهای گداخت دیگر نیز خواهد گردیدو این امر یک سری واکنشهای زنجیره ای را بوجود خواهد آورد که می توان با استفاده از انرژی بسیار زیاد تولید شده، توربینهای مولد برق را بکار انداخت. از محسنات راکتورهای گداخت، درجه بالای ایمنی آنهاست و برخلاف راکتورهای شکافت هسته ای که پسمانهای رادیو اکتیو بسیاری تولید می کنند، پسمان راکتورهای گداخت مقدار کمی هلیوم غیر رادیواکتیو است. البته در واکنش همجوشی هسته ای، طبق آنچه بیان گردید، نوترون نیز تولیدمی شود که می تواند به مرور راکتور را رادیو اکتیو کند ولی با انتخاب مواد مناسب می توان به جذب نوترونها اقدام نمود و در نتیجه این مسئله نیز مرتفع خواهد گردید. در حال حاضر دستگاهی که فعل و انفعالات گداخت هسته ای در آن بوقوع می پیوندد تحت عنوان توکامک شناخته می شود پیش بینی ها از دهه 2020 میلادی به عنوان نقطه آغاز به کار راکتورهای تحاری هم جوشی هسته ای حکایت دارند. 3- کاربردهای علوم و تکنولوژی هسته ای علیرغم پیشرفت همه جانبه علوم و فنون هسته ای در طول نیم قرن گذشته، هنوز این تکنولوژی در اذهان عمومی ناشناخته مانده است. وقتی صحبت از انرژی اتمی به میان می آید، اغلب مردم ابر قارچ مانند حاصل از انفجارات اتمی و یا راکتورهای اتمی برای تولید برق را در ذهن خود مجسم می کنند و کمتر کسی را می توان یافت که بداند چگونه جنبه های دیگری از علوم هسته ای در طول نیم قرن گذشته زندگی روزمره او را دچار تحول نموده است. اما حقیقت در این است که در طول این مدت در نتیجه تلاش پیگیر پژوهشگران و مهندسین هسته ای، این تکنولوژی نقش مهمی را در ارتقاء سطح زندگی مردم، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی ایفاء نموده است. موارد زیر از مهمترین استفاده های صلح آمیز از علوم و تکنولوژی هسته ای می باشند:1- استفاده از انرژی حاصل از فرآیند شکافت هسته اورانیوم یا پلوتونیوم در راکتورهای اتمی جهت تولید برق و یا شیرین کردن آب دریاها.2-استفاده از رادیوایزوتوپها در پزشکی، صنعت و کشاورزی 3- استفاده از پرتوهای ناشی از فرآیندهای هسته ای در پزشکی، صنعت و کشاورزیایزوتوپهای یک عنصر، هسته هایی شامل تعداد پروتونهای یکسان و تعداد نوترونهای متفاوت می باشند.یکسان بودن عدد اتمی در ایزوتوپها باعث گشته که خواص شیمیایی و بعضا فیزیکی یکسان داشته باشند اما در عین حال خواص هسته ای متفاوتی دارند. در حالیکه بطور طبیعی اکثر ایزوتوپهای موجود از پایداری نسبی برخوردار هستند، اما ایزوتوپهای ساخته دست انسان، عمدتا غیرپایدار می باشند. پایداری یک ایزوتوپ توسط نیمه عمر آن تعیین می گردد و نیمه عمر زمانی است که مقدار یک ایزوتوپ از طریق تلاشی به نصف می رسد. نیمه عمرها می توانند از کسری از ثانیه تا صدها میلیون سال تغییر یابند. ایزوتوپهای رادیواکتیو(رادیوایزوتوپها) زمانیکه متلاشی می گردند سه نوع تابش را منتشر می سازند:1- ذرات آلفا که دارای بار مثبت بوده و مرکب از دو پروتون و دو نوترون هستند(++4He)2- ذرات بتا که الکترونهای انرژتیک با بار منفی یا پوزیترونها با بار مثبت می باشند3- تابشهای گاما که بدون بار بوده و بسیار نافذ هستند. برخی از عناصر رادیواکتیو مثل رادیوم و یا ایزوتوپهای رادیواکتوی مثل 235-U در طبیعت یافت می شوند ولی اکثر آنها در راکتورهای اتمی و یا بوسیله شتابدهنده ها تولید می گردند. 82-Br و58- Co و131-Iو32-Pو42-Kو111-Agو64-Cuو38-Cl از مهمترین رادیو ایزوتوپهای تولید شده در راکتورهای اتمی می باشند و از آن طرف رادیو ایزوتوپهای 7-Beو206-Biو18-Fو132-I د ر شتابدهنده ها ساخته می شوند. امروزه از رادیو ایزوتوپها و پرتوهای ناشی از فرایندهای هسته ای جهت بهبود محصولات غذایی، نگهداری مواد غذایی، تعیین منابع آبهای زیرزمینی، استرلیزه کردن منابع و تولیدات پزشکی، آنالیز هورمونها، کنترل فرایندهای صنعتی و بررسی آلودگی محیط زیست استفاده فراوانی به عمل می آید. تولید گونه هایی از محصولات غذایی دارای حاصلخیزی بیشتر، تولید گونه های مقاوم نسبت به آفات و کم آبی، استفاده موثر تر از منابع آبی و جمع آوری آنها، کنترل نابودی آفات، جلوگیری از فساد محصولات در هنگام نگهداری، از مهمترین موارد استفاده از علوم و تکنولوژی هسته ای در کشاورزی است. کاربرد روشهای هسته ای در علوم پزشکی نسبت به سایر بخشها معروفتر و عمومی تر است. بیش از 100 سال است که دانشمندان با خواص اشعه ایکس آشنا شده اند و از آن برای تشخیص پزشکی استفاده می کنند. تصویربرداری، تشخیص، پیش بینی و درمان برخی بیماریها در نتیجه استفاده از پرتودهی و رادیوایزوتوپها حاصل می گردد. بطور مثال ید 131(131-I) برای تشخیص محل و مکان تومورهای مغزی مورد استفاده قراز می گیرد و یا از آن برای تعیین فعالیت غده تیروئید و کبد استفاده می شود. کرم -51(51-Cr ) برای تحقیقات خون شناسی، 75-Se برای بررسی لوزالمعده، 57- Co برای تشخیص کم خونی، 14-C برای تحقیقات بیولوژیکی و داروسازی، 137- Cs جهت درمان غدد سرطانی، 67-Cu برای از بین بردن غدد سرطانی از رایج ترین رادیوداروها در امر پزشکی می باشند. استفاده از پرتو گاما تولید شده از کبالت -60(60-Co ) از موثرترین و مقرون به صرفه ترین روشها در زمینه سترون نمودن وسایل، ابزار آلات و تولیدات پزشکی است. طی نیم قرن گذشته، تکنولوژی هسته ای کاربردهای گسترده ای در صنعت یافته است. تسهیل عملیات اکتشاف و استخراج معادن زیرزمینی نفت و گاز، تشخیص محل نشت سیالات در لوله ها و مخازن، تعیین میزان خوردگی فلزات، اندازه گیری دقیق قطرسنجی، ضخامت سنجی و سطح سنجی، تعیین فرسودگی غشاء داخلی کوره های صنعتی، استفاده از اثرات متقابل پرتوها با مواد جهت بهینه سازی عملکرد آنها در صنعت و; تماما از مهمترین استفاده های صنعت از علوم و فنون هسته ای است. در این زمینه بطور مثال 241- Am جهت تعیین محل حفاری چاههای نفت، 109- Cd جهت آزمایش عیار فلزات، 14- C برای تحقیقات باستان شناسی، 85- Kr جهت اندازه گیری ضخامت صفحات و الیاف بکار می روند.4- برق هسته ای از مهمترین منابع استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی، ساخت راکتورهای هسته ای جهت تولید برق می باشد. راکتورهسته ای وسیله ای است که در آن فرایند شکافت هسته ای بصورت کنترل شده انجام می گیرد. در طی این فرایند انرژی زیاد آزاد می گردد به نحوی که مثلا در اثر شکافت نیم کیلوگرم اورانیوم انرژی معادل بیش از 1500 تن زغال سنگ بدست می آید. هم اکنون در سراسر جهان، راکتورهای متعددی در حال کار وجود دارند که بسیاری از آنها برای تولید قدرت و به منظور تبدیل آن به انرژی الکتریکی، پاره ای برای راندن کشتیها و زیردریائیها، برخی برای تولید رادیو ایزوتوپوپها و تحقیقات علمی و گونه هایی نیز برای مقاصد آزمایشی و آموزشی مورد استفاده قرار می گیرند. در راکتورهای هسته ای که برای نیروگاههای اتمی طراحی شده اند (راکتورهای قدرت)، اتمهای اورانیوم و پلوتونیم توسط نوترونها شکافته می شوند و انرژی آزاد شده گرمای لازم را برای تولید بخار ایجاد کرده و بخار حاصله برای چرخاندن توربینهای مولد برق بکار گرفته می شوند. راکتورهای اتمی را معمولا برحسب خنک کننده، کند کننده، نوع و درجه غنای سوخت در آن طبقه بندی می کنند. معروفترین راکتورهای اتمی، راکتورهایی هستند که از آب سبک به عنوان خنک کننده و کند کننده و اورانیوم غنی شده(2 تا 4 درصد اورانیوم 235) به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها عموما تحت عنوان راکتورهای آب سبک(LWR ) شناخته می شوند. راکتورهای WWER,BWR,PWR از این دسته اند. نوع دیگر، راکتورهایی هستند که از گاز به عنوان خنک کننده، گرافیت به عنوان کند کننده و اورانیوم طبیعی یا کم غنی شده به عنوان سوخت استفاده می کنند. این راکتورها به گاز- گرافیت معروفند. راکتورهای HTGR,AGR,GCR از این نوع می باشند. راکتور PHWR راکتوری است که از آب سنگین به عنوان کندکننده و خنک کننده و از اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت استفاده می کند. نوع کانادایی این راکتور به CANDU موسوم بوده و از کارایی خوبی برخوردار می باشد. مابقی راکتورها مثل FBR (راکتوری که از مخلوط اورانیوم و پلوتونیوم به عنوان سوخت و سدیم مایع به عنوان خنک کننده استفاده کرده و فاقد کند کننده می باشد) LWGR(راکتوری که از آب سبک به عنوان خنک کننده و از گرافیت به عنوان کند کننده استفاده می کند) از فراوانی کمتری برخوردار می باشند. در حال حاضر، راکتورهای PWR و پس از آن به ترتیب PHWR,WWER,BWR فراوانترین راکتورهای قدرت در حال کار جهان می باشند. به لحاظ تاریخی اولین راکتور اتمی در آمریکا بوسیله شرکت “وستینگهاوس” و به منظور استفاده در زیر دریائیها ساخته شد. ساخت این راکتور پایه اصلی و استخوان بندی تکنولوژی فعلی نیروگاههای اتمیPWR را تشکیل داد. سپس شرکت جنرال الکتریک موفق به ساخت راکتورهایی از نوع BWR گردید. اما اولین راکتوری که اختصاصا جهت تولید برق طراحی شده، توسط شوروی و در ژوئن 1954در “آبنینسک” نزدیک مسکو احداث گردید که بیشتر جنبه نمایشی داشت، تولید الکتریسیته از راکتورهای اتمی در مقیاس صنعتی در سال 1956 در انگلستان آغاز گردید. تا سال 1965 روند ساخت نیروگاههای اتمی از رشد محدودی برخوردار بود اما طی دو دهه 1966 تا 1985 جهش زیادی در ساخت نیروگاههای اتمی بوجود آمده است. این جهش طی سالهای 1972 تا 1976 که بطور متوسط هر سال 30 نیروگاه شروع به ساخت می کردند بسیار زیاد و قابل توجه است. یک دلیل آن شوک نفتی اوایل دهه 1970 می باشد که کشورهای مختلف را برآن داشت تا جهت تأمین انرژی مورد نیاز خود بطور زاید الوصفی به انرژی هسته ای روی آورند. پس از دوره جهش فوق یعنی از سال 1986 تاکنون روند ساخت نیروگاهها به شدت کاهش یافته بطوریکه بطور متوسط سالیانه 4 راکتور اتمی شروع به ساخت می شوند. کشورهای مختلف در تولید برق هسته ای روند گوناگونی داشته اند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال 1965 پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت در طول دهه های 1970و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت. این مسئله نشان دهنده افزایش شدید تقاضای انرژی در آمریکاست. هزینه تولید برق هسته ای در مقایسه با تولید برق از منابع دیگر انرژی در امریکا کاملا قابل رقابت می باشد. هم اکنون فرانسه با داشتن سهم 75 درصدی برق هسته ای از کل تولید برق خود درصدر کشورهای جهان قرار دارد. پس از آن به ترتیب لیتوانی(73درصد)، بلژیک(57درصد)، بلغارستان و اسلواکی(47درصد) و سوئد (8/46درصد) می باشند. آمریکا نیز حدود 20 درصد از تولید برق خود را به برق هسته ای اختصاص داده است.گرچه ساخت نیروگاههای هسته ای و تولید برق هسته ای در جهان از رشد انفجاری اواخر دهه 1960 تا اواسط 1980 برخوردار نیست اما کشورهای مختلف همچنان درصدد تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژی هسته ای می باشند. طبق پیش بینی های به عمل آمده روند استفاده از برق هسته ای تا دهه های آینده همچنان روند صعودی خواهد داشت. در این زمینه، منطقه آسیا و اروپای شرقی به ترتیب مناطق اصلی جهان در ساخت نیروگاه هسته ای خواهند بود. در این راستا، ژاپن با ساخت نیروگاههای اتمی با ظرفیت بیش از 25000 مگا وات درصدر کشورها قرار دارد. پس از آن چین، کره جنوبی، قزاقستان، رومانی، هند و روسیه جای دارند. استفاده از انرژی هسته ای در کشورهای کاندا، آرژانتین، فرانسه، آلمان، آفریقای جنوبی، سوئیس و آمریکا تقریبا روند ثابتی را طی دو دهه آینده طی خواهد کرد. 5- چرخه سوخت هسته ای اورانیوم متداولترین سوخت برای راکتورهای هسته ای است. در مقایسه با اورانیوم، کاربرد توریوم و پلوتونیوم خیلی محدودتر است. اورانیوم را می توان به صورت خالص یعنی اورانیوم فلزی یا به صورت ترکیب مثل اکسید اورانیوم(UO2) و یا کربوراورانیوم(CU) بکار برد، اما اکسید اورانیوم متداولترین ماده برای سوخت راکتورهای تجاری است. اورانیوم به طور طبیعی به شکل مخلوطی از اکسیدهای مختلف است که به طور وسیعی در پوسته زمین به صورتهای پراکنده یافت می شود. غلظت اورانیوم در پوسته زمین حدود 2ppm است که نشاندهنده فراوانی آن حتی بیشتر از عناصری مثل جیوه و نقره می باشد.برای استفاده از اورانیوم به عنوان سوخت، ابتدا باید آنرا از سنگهای معدنی استخراج و جداسازی نمود (مرحله فراوری سنگ معدن اورانیوم). سپس با تبدیل و غنی سازی ، آنرا آماده برای تهیه سوخت کرد(مرحله تبدیل و غنی سازی اورانیوم). پس از آن با روشهای شیمیایی و فیزیکی مختلف به تولید سوخت هسته ای مناسب مبادرت نمود(مرحله تولید سوخت هسته ای) و نهایتا پس از استفاده سوخت در راکتوراتمی به بازفرآوری سوخت مصرف شده و جداسازی اورانیوم، پلوتونیوم و محصولات شکاف دیگر پرداخت(مرحله بازفرآوری). به مجموعه این فرایندها، چرخه سوخت هسته ای گفته می شود. بعبارت بهتر، به مجموعه فرایندها و مراحل تولید سوخت هسته ای تا مصرف و سپس بازفرآوری آن چرخه سوخت هسته ای می گویند. لفظ چرخه بدان جهت بکار می رود که عناصر شکاف پذیر پس از مصرف در راکتورهای هسته ای تحت بازفرآوری قرار گرفته و مجددا برای مصرف آماده می گردند. مراحل مختلف چرخه سوخت هسته ای عبارتند از:1- فراوری سنگ معدن اورانیوم2- تبدیل و غنی سازی اورانیوم3- تولید سوخت هسته ای4- بازفرآوریشکل زیر شمایی از چرخه سوخت هسته ای را نمایش می دهد. هم اکنون به لحاظ صنعتی، کشورهای فرانسه، ژاپن، روسیه، آمریکا و انگلستان دارای تمامی مراحل تکنولوژی فراوری اورانیوم در تمامی مراحل چرخه سوخت هسته ای در اشل صنعتی می باشند. چنانچه اشل غیرصنعتی منظور گردد، کشورهای دیگری مثل هند نیز به لیست فوق اضافه خواهند شد. کشورهای کانادا و فرانسه در مجموع دارای بزرگترین کارخانه های تبدیل اورانیوم هستند که محصولات آنها شامل UO3,UO2,UF6 می باشند، پس از آنها به ترتیب کشورهای امریکا، روسیه و انگلستان قرار دارند. در زمینه غنی سازی، بی تردید امریکا و روسیه دارای بزرگترین شبکه غنی سازی جهان می باشند. در اشل صنعتی این دو کشور کار غنی سازی را از سال 1945 در امریکا و 1949 در شوروی آغاز نموده اند. پس از آنها، به ترتیب فرانسه، هلند و انگلستان بیشترین غنی سازی را انجام می دهند. درحال حاضر، امریکا بزرگترین تولید کننده سوخت هسته ای در جهان است که تمامی سوخت آن جهت استفاده در نیروگاههای BWR,PWR می باشد. پس از امریکا، کانادا تولید کننده اصلی سوخت هسته ای در جهان(برای راکتورهای PHWR) می باشد. به نظر می رسد کشور کانادا از پرسابقه ترین کشورها جهت تولید سوخت هسته ای است که فعالیت خود را در این زمینه از سال 1956 آغاز نموده است. پس از امریکا و کانادا، کشورهای انگلستان، روسیه ، ژاپن، فرانسه، آلمان، هند، کره جنوبی و سوئد تولید کنندگان اصلی سوخت هسته ای می باشند. در زمینه بازفرآوری سوخت مصرف شده، امریکا بیشترین سهم بازفراوری سوخت هسته ای را در جهان داراست. پس از آن فرانسه، انگلستان، روسیه، هند و ژاپن قرار دارند. درحال حاضر بین کشورهای جهان سوم، هندوستان پیشرفته ترین کشور در زمینه دانش فنی چرخه سوخت هسته ای می باشد.6- دیدگاههای اقتصادی و زیست محیطی برق هسته ای جمهوری اسلامی ایران در فرایند توسعه پایدار خود به تکنولوژی هسته ای چه از لحاظ تأمین نیرو و ایجاد جایگزینی مناسب در عرصه انرژی و چه از نظر دیگر بهره برداریهای صلح آمیز آن در زمینه های صنعت، کشاورزی، پزشکی و خدمات نیاز مبرم دارد که تحقق این رسالت مهم به عهده سازمان انرژی اتمی ایران می باشد، بدیهی است در زمینه کاربرد انرژی هسته ای به منظور تأمین قسمتی از برق مورد نیاز کشور قیود و فاکتورهای بسیار مهمی از جمله مسایل اقتصادی و زیست محیطی مطرح می گردند. 1-6) دیدگاه اقتصادی استفاده از برق هسته ایامروزه کشورهای بسیاری بویژه کشورهای اروپایی سهم قابل توجهی از برق مورد نیاز خود را از انرژی هسته ای تأمین می نمایند. بطوریکه آمار نشان می دهد از مجموع نیروگاههای هسته ای نصب شده جهت تأمین برق در جهان به ترتیب 35 درصد به اروپای غربی، 33 درصد به آمریکای شمالی، 5/16 درصد به خاور دور، 13 درصد به اروپای شرقی و نهایتا فقط 74/0 درصد به آسیای میانه اختصاص دارد. بدون شک در توجیه ضرورت ایجاد تنوع در سیستم عرضه انرژی کشورهای مذکور، انرژی هسته ای به عنوان یک گزینه مطمئن اقتصادی مطرح است. بنابراین ابعاد اقتصادی جایگزینی نیروگاههای هسته ای با توجه به تحلیل هزینه تولید(قیمت تمام شده) برق در سیستمهای مختلف نیرو قابل تأمل و بررسی است. از اینرو در اغلب کشورها، نیروگاههای هسته ای با عملکرد مناسب اقتصادی خود از هر لحاظ با نیروگاههای سوخت فسیلی قابل رقابت می باشند.بهرحال طی چند دهه گذشته کاهش قیمت سوختهای فسیلی در بازارهای جهانی، سبب افزایش هزینه های ساخت نیروگاههای هسته ای به دلیل تشدید مقررات و ضوابط ایمنی، طولانی تر شدن مدت ساخت و بالاخره باعث ایجاد مشکلات تأمین مالی لازم و بالا رفتن قیمت تمام شده هر واحد الکتریسیته در این نیروگاهها شده است. از یک طرف مشاهده میشود که طی این مدت حدود 40 درصد از هزینه های چرخه سوخت هسته ای کاهش یافته است و از سویی دیگر با توجه به پیشرفتهای فنی و تکنولوژی حاصل از طرحهای استاندارد و برنامه ریزیهای دقیق بمنظور تأمین سرمایه اولیه مورد نیاز مطمئن و به هنگام احداث چند واحد در یک سایت برای صرفه جوئیهای ناشی از مقیاس مربوط به تأسیسات و تسهیلات مشترک مورد نیاز در هر نیروگاه، همچنان مزیت نیروگاههای اتمی از دیدگاه اقتصادی نسبت به نیروگاههای با سوخت فسیلی در اغلب کشورها حفظ شده است.سایر دیدگاههای اقتصادی در مورد آینده انرژی هسته ای حاکی از آن است که براساس تحلیل سطح تقاضا و منابع عرضه انرژی در جهان، توجه به توسعه تکنولوژیهای موجود و حقایقی نظیر روند تهی شدن منابع فسیلی در دهه های آینده، مزیتهای زیست محیطی انرژی اتمی و همچنین استناد به آمار و عملکرد اقتصادی و ضریب بالای ایمنی نیروگاههای هسته ای، مضرات کمتر چرخه سوخت هسته ای نسبت به سایر گزینه های سوخت و پیشرفتهای حاصله در زمینه نیروگاههای زاینده و مهار انرژی گداخت هسته ای در طول نیم قرن آینده، بدون تردید انرژی هسته ای یکی از حاملهای قابل دسترس و مطمئن انرژی جهان در هزاره سوم میلادی به شمار می رود. در این راستا شورای جهانی انرژی تا سال 2020 میلادی میزان افزایش عرضه انرژی هسته ای را نسبت به سطح فعلی حدود 2 برابر پیش بینی می نماید. با توجه به شرایط موجود چنانچه از لحاظ اقتصادی هزینه های فرصتی فروش نفت و گاز را با قیمتهای متعارف بین المللی در محاسبات هزینه تولید(قیمت تمام شده) برای هر کیلووات برق تولیدی منظور نمائیم و همچنین تورم و افزایش احتمالی قیمتهای این حاملها(بویژه طی مدت اخیر) را براساس روند تدریجی به اتمام رسیدن منابع ذخایر نفت و گاز جهانی مدنظر قرار دهیم، یقینا در بین گزینه های انرژی موجود در جمهوری اسلامی ایران، استفاده از حامل انرژی هسته ای نزدیکترین فاصله ممکن را با قیمت تمام شده برق در نیروگاههای فسیلی خواهد داشت. ادامه خواندن مقاله اتم وهسته آن

نوشته مقاله اتم وهسته آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله امداد رساني و كمكهاي اوليه

$
0
0
 nx دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : امداد رسانی و كمكهای اولیه تاریخچه Henry Dunant در 24 ژوین 1984 نام شهر كوچكی به اسم Solferino در استان Mantoue واقع در شمال ایتالیا در تاریخ برای همیشه ثبت شد. این در زمانی بود كه ارتش franco-pemontaise به سركردگی ناپلیون سوم اطریشیان را شكست داد. این جنگ خونین هزاران مجروح داشت كه معالجه نكردن انان منجر به مرگشان شد. یك سویسی به نام Henry Dunant كه شاهد این تراژدی بود به كمك افراد محلی در صدد كمك به مجروهان برامد. او بدون تعصب و تبعیض به یاری مجروهان هر دو سپاه شتافت. اولین داوطلبین این كمك به مجروهین جنگی فریاد میزدند Tutti fratelli یعنی ما همگی برادریم.Henry Dunant در بازگشت اولین خبر جنگی خود را به نام خاطره ای از سولفرینو نوشت و در ان نفرت انگیز بودن جنگ را خاطر نشان كرد.از ان زمان به بعد هزارن فرد سرباز یا غیر سرباز و زندانیان حق این را یافتند تا برای اینكه لحظات ازمایشهای سخت و دردها كمتر ظالمانه باشند از این حركت برادرانه یا كمك برخوردار شوند.ایده Henry Dunant منجر به تشكیل كمیته ای 5 نفره در سویس برای بررسی امكانات اجرای عملیات كمك رسانی به مجروحین جنگی شد. یك كنفرانس بین امللی در ژنو انجام شد و 16 كشور كه یكی از انها كشور فرانسه بود در این كنفرانس حضور یافتند. انان تصمصم گرفتند كه در هر كشور كمیته های كمك رسانی تشكیل دهند و یك نشان و علامت نیز برای این كمیته ها انتخاب كردند : صلیبی سرخ بر زمینه ای سفید. این دولتها همچنین قوانینی بین المللی در مورد اسرای جنگی كه در جنگ شركت نمی كنند وضع كردند كه تحت عنوان كنوانسیون ژنو كه اولین انها در 22 اوت 1864وضع شد معروفند. جایزه صلح نیز توسط كارخانه دار سویدی (1833-1896) Alfred Bernhard Nobel ایجاد شد و در قوانین ان قید شده بود كه این جایزه میبایست هر سال به افرادی كه در برادری بین ملت ها سهم بسزایی داشته و تلاش كرده اند اهدا شود.تنها جایزه صلح نوبل در زمان جنگ جهانی اول در سال 1917 به كمیته بین المللی صلیب سرخ اهدا شد و همچنین در سال 1944 این كمیته به خاطر تلاش بی وقفه در طول جنگ جهانی دوم باری دیگر جایزه صلح نوبل را دریافت كرد. در سال 1963 یا صدمین سال تاسیس صلیب سرخ جایزه صلح نوبل به كمیته بین المللی صلیب سرخ و مجمع متحد صلیب سرخ و هلال احمر كه امروزه فدراسیون بین المللی مجتمع صلیب سرخ و هلال احمر میباشد تعلق گرفت. انچه كه صلیب سرخ به هنگام بروز حادثه توصیه میكند : بخش اول1- به هنگام بروز حادثهپیشگیری از بروز حادثه ای جدید در محل از كارهای مهم میباشد.به هنگام بروز حادثه در خیابان یا جاده محل حادثه را همانند تصویر زیر با گذاشتن بالیز محدود كنید. اگر حادثه برق گرفتگی میباشد بلافاصله برق را قطع كنید.حادثه را به پلیس و یا اتش نشانی و پزشك اطلاع دهید. همیشه شماره تلفن ارگانیزمهای اینچنین و سرویس اورژانس بیمارستانها و یا امبولانس را در نزدیكی تلفن و یا در كیف خود داشته باشید. به انان ادرس دقیق محل وقوع حادثه و تعداد نفرات و وضعیت انان و كمكهای اولیه ای را كه انجام داده اید را اطلاع داده و فراموش نكنید كه شماره تلفن خود را نیز بدهید. 2 – امداد و كمكهای اولیه : در صورت بروز خونریزی فرد را به حالت خوابیده نگاهداشته و با قدرت هر چه تمامتر با كف دست به روی محل خونریزی تا رسیدن كمك فشار دهید. فراموش نكنید كه برای اینكار از دستكش پلاستیكی یا كیسه پلاستیكی در صورت نداشتن دستكش و یانظایر ان استفاده كنید . این برای پیشگری از سرایت احتمالی بعضی بیماریها توسط خون مبتلا به ان بیماری میباشد. دراز كردن فرد برای جلوگیری از بیهوشی و اغما به دلیل از دست دادن زیاد خون میباشد.سه چیز را همیشه به خاطر داشته باشید : -هرگز مصدوم را ایستاده نگاه ندارید -هرگز سعی نكنید تا جسمی خارجی را كه در داخل جراحت میباشد خارج كنید-هرگز ولو مصدوم از شما تقاضا كرد به او اب و غذا ندهید نارسایی و ناراحتی قلبیچگونه متوجه ناراحتی قلبی بشویم؟فردی كه دچار ناراحتی قلبی میشود شكایت از دردهای شدیدی در قفسه سینه خواهد كرد كه همانند منگنه ای او را میفشرد. مضطرب است. همچنین ممكن است دردی در بازو یا در پشت قفسه سینه یا فك یا شكم داشته باشد.چه باید كرد؟باید به او پیشنهاد داد كه دراز بكشد مگر اینكه خود او حالت دیگری را ترجیح بدهد.سپس باید از او پرسید كه از چه زمانی دردش اغاز شده است و ایا اولین بار است كه چنین دردی را دارد یا خیر. در صورتیكه قبلا هم دچار این درد گشته ایا دارویی استفاده میكرده است؟ ایا تحت مداوا و زیر نظر پزشك میباشد؟ ایا تا به حال در بیمارستان بستری شده است؟ جواب این سوالها میتواند برای توضیح دقیق به پزشك اورژانس و كمك بهتر و سریعتر موثر باشد. تا رسیدن پزشك یا انتقال بیمار به بیمارستان در صورتیكه برای اینگونه دردها دارویی میخورده است ان دارو را به اندازه ای كه توسط پزشك تجویز شده به اوبدهید ولی بهیچوجه سعی نكنید كه سرخودی خود دارویی برای رفع دردها به او بدهید. تا رسیدن پزشك و یا امبولانس در كنار او بمانید. از كار ایستادن قلب :شخصی كه دچار سكته قلبی شده در حالت بیخودی فرو میرود و عكس العملی نشان نمیدهد و هرگاه از او سوال كنید جواب نداده و نفس هم نمی كشد.از كار ایستادن قلب در بزرگسالان اغلب بعد از توقف تنفس و یا انفاركتوس پیش میاید.چه باید كرد؟فرد در حالت بیخودی بوده و عكس العملی نشان نمیدهد.ارام و با احتیاط سر او را نظیر شكل زیر به عقب كشیده و چانه اش را به طرف بالا بگیرید تا مانع از افتادن زبان به عقب و گلو شده و تنفس را مشكل كند. داخل دهان او را نگاه كنید تا اگر چیزی نظیر پروتز یا دندان مصنوعی دارد ان را در اورید.از تنفس نكردن مطمین شوید. دقت كنید و اگر شكم و سینه ان شخص بالا و پایین نمیشود و هیچگونه صدای نفسی و دمی مشاهده نمیگردد یعنی عمل تنفس متوقف گشته است. اگر شخص دیگری حضور دارد از او بخواهید كه بلافاصله برای خبر كردن پزشك و امبولانس اقدام كند و در غیر اینصورت خود اینكار را بكنید. تا قبل از رسیدن انان اقدام به دادن تنفس مصنوعی كنید. با هر دمی كه در دهان او میدمید قفسه سینه اش بالا خواهد امد. اگر با تنفس مصنوعی عكس العملی مشاهده نكردید تنفس دادن و ماساژ قلب را تواما انجام دهید.برای اینكار 15 بار برقسمت تحتانی قفسه سینه در زیر محل تلاقی دنده ها و هر دقیقه 100 بار فشار دهید.بعد از هر 15 بار فشار بر قفسه سینه دوبار عمیقا در دهانش بدمید و بلافاصله دوباره 15 بار برقسمت تحتانی قفسه سینه همانند قبل فشار دهید. مرتبا دقیقه ای یكبار دقت كنید تا بینید كه ایا فرد عكس العملی نشان میدهد یا خیر و اگر باز هم تنفس نمیكرد این روش را ادامه دهید. روش تنفس دهان به دهان :با یك دست چانه را به طرف بالا كشیده و با انگشت شصت دهان را باز كنید. دست دیگر را روی پیشانی قرار داده و سر را بعقب كشیده و با انگشتان منافذ بینی را همانند گیره ای برای مانع شدن خروج هوا محكم ببندید. دهانتان را بر روی دهان شخص قرار داده و هوا را به تدریج در دهان او تا بالا امدن قفسه سینه بدمید. سپس دهانتان را از روی دهان او برداشته صاف بنشینیدو نفس بكشید و منتظر شوید تا قفسه سینه فرد دوباره خالی از هوا شود و فرو رود. این عمل را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهید.(عكسهای تنفس دهان به دهان را بالاتر مشاهده میكنید). [img] [/img] در زمانی كه فرد شروع به نفس كشیدن كرد او را به پهلو قرار دهید. زانو زده و پاهای او را در كنار هم قرار دهید. بازوی او را كه به شما نزدیكتر است در زاویه راست بدنش قرار داده و ارنجش را در حالیكه كف دستش رو به بالاست خم كنید.پشت دست دیگرش را بفل گوش او كه در سمت شما میباشد قرار دهید. اینكار برای ثابت نگاه داشتن سر و مانع شدن از خطر صدمه دیدن مهره های پس گردن میباشد.با دست دیگر خود پای دیگر او را گرفته زانویش را خم كرده و بلند كنید و به ارامی در حالی كه زانویش را به سمت خود میكشد و در حالیكه دست او را همچنان كه در كنار گوشش قرار داده اید و بدون اینكه سرش حركت كند بدن او را چرخانده و او را به پهلو قرار دهید. زانوی خم شده را طوری قرار دهید كه زاویه ای مستقیم با باسن داشته باشد و طوری بر زمین تكیه كند كه ثابت بوده و مانع حركت وی شود و دهانش را باز بگذارید. (تصویرهای زیر )توجه داشته باشید كه هرگز زمانی كه شروع به نفس كشیدن كرد و تا زمانی كه هنوز بخود نیامده است هرگز او را به پشت نباید نگاه دارید بلكه همانطور كه بالاتر توضیح داده شد باید او رد به پهلو قرار دهید. روش ماساژ دادن قلب :برای ماساژ دادن قلب حتما باید فرد را روی محلی صاف و سخت نظیر چوب یا زمین قرار داد و نه روی تختخواب.دركنار فرد و نزدیك قفسه سینه او زانو زده و تكمه های لباس او را باز كنید بطوری كه قفسه سینه كاملا لخت باشد.قسمت پایین یك كف دست خود را بدون اینكه فشاری وارد كنید در نیمه پایینی قفسه سینه قرار داده و دست دیگر خود را در قسمت بالای قفسه سینه و به طوری كه انگشتان روی قفسه سینه گذاشته نشوند. سپس بدون اینكه دستهایتان را از روی قفسه بردارید در هر دقیقه و منظما 100 بار بر روی قفسه سینه فشار وارد كنید. بعد از هر 15 بار كه این عمل را انجام دادید دو بار تنفس دهان به دهان به گونه ای كه بالاتر گفته شد بدهید. بیهوشی و اغما فردی كه در حالت بیخودی و بیهوشی و یا اغماست نه قادر است كه به سوالاتی ساده نظیر صدای مرا میشنوید؟ چه اتفاقی افتاده؟ جواب دهد ونه به انچه كه به او گفته میشد نظیر چشمهایتان راباز نید و یاذدست مرا بفشارید عمل كند. چه باید كرد؟همانگونه كه در بالاتر برای فردی كه دچار نارحتی قلبی توضیح داده شده باید عما شود و اورا به همان صورت به پهلو و دهان باز دراز كرده و برای اینكه راحتتر تنفس كند دكمه های پیراهن او را در قسمت قفسه سینه باز كنید. سوختگیچه بایدكرد؟ به مدت 5 دقیقه محل سوختگی را بدون مالش ان در زیر اب سرد قرار دهید.اگر قسمت سوخته شده در زیر لباس قرار گرفته لباس را از تن شخص در اورید مگر اینكه لباس بر اثر سوختگی به بدن چسبیده باشد.اگر وسعت سوختگی زیاد است و یا طاول هایی بیش از وسعت كف دست فرد وجود دارند سوختگی مهم به حساب میاید و میبایست شخص را از سمتی كه سوخته نشده دراز كرد. اما اگر مشكل تنفسی دارد او را به حالت نیمه نشسته قرار داده و بلافاصله اتش نشانی و امبولانس و پزشك را مطلع كنید و تا رسیدن انان مراقب فردی كه دچار سوختگی شده باشید.اگر سوختگی از اهمیت زیادی بر خوردار نیست میتوان محل سوختگی را برای التیام درد بیشتر از 5 دقیقه در زیر اب سرد قرار داد. اما مراقب باشید و اگر محل سوختگی گرم بود و یا ورم كرد و یا پس از گذشت 24 ساعت همچنان درد داشت میبایست به پزشك مراجعه كرد. چرا محل سوختگی را در زیر اب سرد میگیریم؟ – این عمل باعث خنك شدن محل سوختگی میشود– درد سوختگی را التیام میدهد– در صورتیكه سوختگی با موادشیمیایی باشد مانع وسعت و عمیق شدن سوختگی میگردد– در صورتیكه سوختگی مهم باشد حداكثر میبایست كه محل سوختگی را 5 دقیقه در زیر اب سرد قرار داد چون بیشر از 5 دقیقه منجر به سرد شدن بدن فرد خواهد شد. خوردن مواد شیمیایی فرد را دراز كرده و بدون اتلاف وقت و سریعا گروه امداد را خبر كنید. – به هیچوجه هیچگونه نوشیدنی به شخص ندهید چون خطر استفراغ شخص و بالا اوردن ماده شیمیایی وجو دارد – به هیچوجه شخص را مجبور به استفراغ نكنید چون عبور مجدد ماده شیمیایی از مجراهای گوارشی زخمهای ایجاد شده را بیشتر و عمیقتر خواهد كرد. جراحتچگونه جراحتی مهم را تشخیص دهیم؟اگر وسعت جراحت زیاد و جراحت الوده میباشد و یا جسمی خارجی در داخل جراحت است و یا جراحت روی شكم و یا سینه و یا چشم میباشد باید به ان اهمیت داده شده و جدی گرفته شود.چه باید كرد؟بطور عموم بهتر است كه شخص را دراز كنید و مانع تقلا و تلاش او شده و بگذارید استراحت كند.گروه امداد را خبر كرده و تا رسیدن انان مراقب فرد باشید. موارد استثنایی : – اگر جراحت در قسمت قفسه سینه میباشد شخص را به حالت نیمه نشسته نگاه دارید تا مشكلی برای تنفس نداشته باشد.– اگر جراحت در ناحیه شكم میباشد فرد را دراز كرده و زانوهایش را برای تخفیف دادن درد و كمك به راحتتر تنفس كردن خم كنید.– اگر جراحت در چشم میباشد فرد را به پشت خوابانده و سر او را به عقب خم كرده و چشمش را ببندید. كارهایی كه هرگز نباید كرد :– ایستاده نگاه داشتن شخص– ضد عفونی كردن جراحت– بیرون كشیدن جسمی خارجی از جراحت– غذا و یا نوشیدنی دادن به فرد خفگی گاهی به هنگام عمل بلع لقمه در گلو و یا مجرای تنفسی گیر كرده و تولید خفگی میكند و شخص نه قادر است نفس بكشد و نه صحبت و نه سرفه كند. چه باید كرد؟ – سریع پنج ضربه با كف دست به پشت شخص بزنید :پشت سر شخص كه نشسته است یا ایستاده بایستید او را به طرف جلو خم كرده و در حالی كه یك دست خود را روی قفسه سینه او قرار داده اید با دست دیگر خود پنج ضربه محكم به قسمت فوقانی پشت او مطابق شكل بزنید. در صورتیكه روش بالا موفقیت امیز نبود عمل Heimlich را انجام دهید : – مطابق شكل در حالی كه پشت سر او قرار گرفته اید بازوهایتان را از زیر بازوهای او رد كنید– یك دست خود را مشت كرده و بالای ناف او قرار دهید– دست دیكر خود را بر روی مشت خود قرار دهید– مشت خود راخیلی محكم به سمت خود و به طرف بالا فشار دهیداین عمل را پنج بار تكرار كنید. عمل Heimlich باعث میشود تا فشار وارده بر بالای ناف فشار به شش ها وارد كرده و لقمه یا جسمی كه در مجرای تنفسی گیر كرده به خارج پرتاب شود. گرفتن مجرای تنفسی در نزد كودكان بیشتر از یكسال : به همان ترتیبی كه در مورد بزرگسالان گفته شد ولی با احتیاط بیشتر عمل كنید و قدرت ضربه ای كه وارد میكنید میباید مناسب با وزن و سن كودك باشد. گرفتن مجرای تنفسی در نزد نوزادان : – نوزاد را به روی شكم و در حالیكه سرش كمی سرازیر است روی ساعد خود قرار داده و با دست خود 5 ضربه به قسمت فوقانی پشت او بزنید – در همان حالتی كه هنوز رو به شكم میباشد با انگشتان جسم را از دهان او بیرون بكشید و احتیاط كنید تا انگشتانتانرا در حلقش فرو نكنید. در صورتیكه با این عمل موفق به خارج كردن جسم نشدید : – نوزاد را به پشت روی پاها و ساعد خود قرار داده و سر او را به پایین خم كنید– با دو انگشت در وسط سینه و در زیر محل تلاقی دنده ها فشار دهید و توجه داشته باشید كه روی محل تلاقی دنده ها فشار ندهید كمكهای اولیه به غریق بزرگسال : در صورتیكه غریق نفس نمیكشد بلافاصله گروه امداد را خبر كنید.تا رسیدن كمك غریق را روی زمین دراز كنید و همانطور كه بالاتر برای كمك به فردی كه دچار ناراحتی قلبی شده عمل كنید یعنی : تنفس دهان به دهان : با یك دست چانه را به طرف بالا كشیده و با انگشت شصت دهان را باز كنید. دست دیگر را روی پیشانی قرار داده و سر را بعقب كشیده و با انگشتان منافذ بینی را همانند گیره ای برای مانع شدن خروج هوا محكم ببندید. دهانتان را بر روی دهان شخص قرار داده و هوا را به تدریج در دهان او تا بالا امدن قفسه سینه بدمید. سپس دهانتان را از روی دهان او برداشته صاف بنشینیدو نفس بكشید و منتظر شوید تا قفسه سینه فرد دوباره خالی از هوا شود و فرو رود. این عمل را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهید.(عكسهای تنفس دهان به دهان را بالاتر مشاهده میكنید). [img] [/img] در زمانی كه فرد شروع به نفس كشیدن كرد او را به پهلو قرار دهید. زانو زده و پاهای او را در كنار هم قرار دهید. بازوی او را كه به شما نزدیكتر است در زاویه راست بدنش قرار داده و ارنجش را در حالیكه كف دستش رو به بالاست خم كنید.پشت دست دیگرش را بفل گوش او كه در سمت شما میباشد قرار دهید. اینكار برای ثابت نگاه داشتن سر و مانع شدن از خطر صدمه دیدن مهره های پس گردن میباشد.با دست دیگر خود پای دیگر او را گرفته زانویش را خم كرده و بلند كنید و به ارامی در حالی كه زانویش را به سمت خود میكشد و در حالیكه دست او را همچنان كه در كنار گوشش قرار داده اید و بدون اینكه سرش حركت كند بدن او را چرخانده و او را به پهلو قرار دهید. زانوی خم شده را طوری قرار دهید كه زاویه ای مستقیم با باسن داشته باشد و طوری بر زمین تكیه كند كه ثابت بوده و مانع حركت وی شود و دهانش را باز بگذارید. (تصویرهای زیر )توجه داشته باشید كه هرگز زمانی كه شروع به نفس كشیدن كرد و تا زمانی كه هنوز بخود نیامده است هرگز او را به پشت نباید نگاه دارید بلكه همانطور كه بالاتر توضیح داده شد باید او رد به پهلو قرار دهید. در صورتیكه غریق نفس میكشید : ماساژ دادن قلب :برای ماساژ دادن قلب حتما باید فرد را روی محلی صاف و سخت نظیر چوب یا زمین قرار داد و نه روی تختخواب.دركنار فرد و نزدیك قفسه سینه او زانو زده و تكمه های لباس او را باز كنید بطوری كه قفسه سینه كاملا لخت باشد.قسمت پایین یك كف دست خود را بدون اینكه فشاری وارد كنید در نیمه پایینی قفسه سینه قرار داده و دست دیگر خود را در قسمت بالای قفسه سینه و به طوری كه انگشتان روی قفسه سینه گذاشته نشوند. سپس بدون اینكه دستهایتان را از روی قفسه بردارید در هر دقیقه و منظما 100 بار بر روی قفسه سینه فشار وارد كنید. بعد از هر 15 بار كه این عمل را انجام دادید دو بار تنفس دهان به دهان به گونه ای كه بالاتر گفته شد بدهید. ادامه خواندن مقاله امداد رساني و كمكهاي اوليه

نوشته مقاله امداد رساني و كمكهاي اوليه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله افسردگي و علل ان

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه این روزها تقریباً همه از افسرده بودن حرف می زنند . ولی «افسرده بودن» یعنی چه ؟ آیا یک اصطلاح پزشکی نظیر عفونی شدن است یا به مفهو عامیانه بی دل و دماغ بودن نزدیکتر است ؟ وقتی می گویید افسردگی منظورتان دقیقاً چیست؟ آیا می توانید افسردگی را به طور روشن با کلماتی که برای دیگران قابل درک باشد توصیف کنید ؟ به احتمال زیاد درخواهید یافت که روشن و واضح بودن در این مورد کاری بس دشوار است زیرا کلمه افسردگی به طرق مختلف به کار برده می شود .برای بعضی ها افسردگی یک حالت است ، برای بعضی ها یک نوع خاص تجربه . برخی از مردم آن را یک واکنش عاطفی در قبال زندگی می دانند و برخی افسردگی را یک بیماری به شمار می آورند .به همه آنچه که گفتیم به طور کلی افسردگی می گویند . ولی منظور واقعی ما از این واژه چیست و چه تفاوتهایی میان حالتهایی که گفته شد وجود دارد ؟تحقیقی که تدوین شده است در این باره است ، تلاشی برای رسوخ به عمق کلمات غیر واضح تجارب روزمره برای کشف واقعیت و ماهیت آنچه که در اعماق نهفته است این کار آسان نیست زیرا باید درباره پاسخهایی که از عمق وجودمان دربرابر جهان اطرافمان بر می خیزد اندیشه کنیم . ما به عنوان انسان ، ماشینهایی با پاسخهای مشخص و قابل پیش بینی در برابر محرکها نیستیم . هر یک از ما روحی نیاز داریم ، بخشی از طبیعت ما که هر یک از ما را به صورت وجودی یگانه در می آورد . در عرصه روح است که افسردگی ، ماهیت و علت آن هرچه که باشد ، عارض می شود و دراین عرصه است که ما اینک به گشت و گداز می پردازیم . فصل اول – ماهیت افسردگی افسردگی ، یک حالتما همه دوست داریم خود را فردی با خلقیات متعادل ، ثابت و ملایم در همه حالات ، و مسلط بر احوال خویش بنمایانیم چنین خواستی این باور غلط را تقویت می کند که حال هر روز ما ثابت است و ما در تمام احوال در یک موقعیت عاطفی یکنواخت قرار داریم .احساسات ما تابع یک الگوی ادواری هستند ، گاهی اندکی با لا ، گاهی اندکی پایین ، تغییراتی کوچک لحظه به لحظه ، ساعت به ساعت و روز به روز ، این حالت تابع الگوی سایر عملکردهای جسمانی نظیر درجه حرارت و میزان مواد شیمیایی در خون است .این قابلیت تغییر بر اساس ریتمهای 24 ساعته قرار دارد ، چرخشهای بیست و چهار ساعته فعالیتهایی که شاید با جابه جایی نور و تاریکی هم در ارتباط باشند . همچنین که شب و روز جانشین همدیگر می شوند ، حالت عاطفی ما یعنی مجموع احساسات ما در یک زمان معین نیز ، نیز دگرگون می شود . احساسات ، چه خوب و چه بد، به همراه یکدیگر به ما یک درک کلی از سرخوش بودن یا بیمناک بودن را می دهند .در محاوره عادی نیز از سرحال بودن یا بی حوصله بودن خود یا دیگران حرف می زنیم . افسردگی زمانی رخ می دهد که خلق ما تنگ است و بی حوصله هستیم . اصطلاحات عامیانه نظیر پکر بودن ، دمغ بودن و سرخورده بودن برای بیان افسردگی به کار می رود . در تعاریف روانپزشکی و روان درمانی از واژه هایی نظیر « ملانکولی » و « آنومی » نیز استفاده می شود . واژه ملانکولی به یک تئوری قدیمی باز می گردد که مطابق آن ، حالات ما بر اساس میزان مشخص مایعاتی در بدنمان معین می گردد . کلمه افسردگی هنگامی که به یک حالت روحی نسبت داده شود ، تمام معانی عامیانه ای را که گفته شد در خود دارد و نشانگر احساس کسالت روان ، کمبود انرژی ، از دست رفتگی و ناامیدی و بی فایده بودن است و بی علاقگی و بد بینی نیز به همراه آن می آید . صفات ویژه حالت عکس آن شور و هیجان ، شادی ، امید و خوش بینی است . حالت افسردگی اغلب پس از نا امیدی و یا احساس از دست دادن چیزی می آید ولی بسیاری از اوقات هم ظاهراً ناگهان و خود به خود ایجاد می شود . برخی از مردم بیشتر استعداد بروز چنین حالات ناگهانی را دارند و افراد دوره ای نامیده می شوند . گفتیم ظاهراً ناگهانی و خود به خود زیرا تجارب کلینیکی با بیماران نشان داده که تقریبا همیشه یک حالت قبلی برای تغییر حالت وجود دارد ولی شخصی که به آن حالت گرفتار می شود همیشه از وجودش آگاه نیست . هنگامی که این فرد با پزشک صحبت می کند به تدریج نسبت به وقایعی که باعث تغییر حالت او شده اند آگاهی می یابد . بیماران معدودی به شدت آنها را انکار می کنند ولی می توان دریافت که با این کار می کوشند از موقعیت یا رویدادی که برای آنان دردناک یا ناراحت کننده بوده بگریزند .در مفهومی که گفته شد ما همگی دچار افسردگی می شویم . افسردگی می تواند به تنهایی پدید آید . ولی اغلب به همراه احساس تشویش و اضطراب است . این حالت ، احساس نا خوشایند پیش بینی بروز ناراحتی است .. خود حالت افسردگی در افراد مستعد می تواند ایجاد نگرانی کند . در برخی دیگر افسردگی با پیوستگی با نگرانی به وجود می آید و یا توسط آن آغاز می شود .افسردگی ، یک تجربه حالات روحی در اثر انواع تجارب به دست می آیند : تجربه ای که به طریق غیر قابل اجتناب با حالت افسردگی همراه است عبارت است از احساس بی ارزشی و از دست دادن این احساس که دیگران فرد را دوست دارند و قدر او را می دانند . این احساس کمبود ، اغلب افسردگی خوانده می شود .همانند احساس افسردگی ، تجربه از دست دادن یک چیز با ارزش می تواند احساس سرخوردگی و رنجش را به همراه خود بیاورد . وقتی که افسرده هستیم اغلب میل داریم به گوشه ای بخزیم و در خود فرو رویم و وقتی سرخورده یا رنجیده می شویم می خواهیم به عامل سرخوردگی و رنجش خود حمله کنیم . ترکیبی از افسردگی و نگرانی ، سرخوردگی و رنجش ، حالت روحی بسیار ناراحت کننده ای به نام بی قراری مزمن را به وجود می آورد .این حالت به طور آشکار شخص مبتلا و افراد ناظر را ناراحت می کند و مانند بسیاری از حالات افراطی ، جنبه ها یی از این تجربه از نظر اجتماعی مسری هستند .افسردگی ، یک نگرش به زندگیمفهوم خلقیات برای توصیف انـواع گـونـاگون افـراد و قرار دادن آنها در گروههای متضاد به کار می رود : خون گرم وخونسرد ، باثبات و بی ثبات ، متکی به خود و غیر متکی به خود ، خوش بین و بدبین . آنچه ذکر شد توصیفاتی از یک جنبه پایدار شخصیت است و نه یک پاسخ عاطفی گذرا . می توانیم خلقیات خود را معیار سنجش کلی و عادی خود به زندگی و مواهب آن بدانیم .مردم را می توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد : آنهایی که می توانند به نحوی با زندگی کنار بیایند و آنهایی که نمی توانند ، البته مانند تمام تصمیم های دیگر ، این گروه بندی تنها در یک مفهوم بسیار گسترده معنی خواهد داشت . اکثر مردم می توانند با برخی چیزها کنار بیایند و با برخی دیگر نمی توانند ، ولی گروهی هم هستند که به طور کلی بی کفایت محسوب می شوند زیرا برای کسب قدرت ، و حمایت به دیگران متکی اند . برخی از این افراد به طریقی مزمن بد بین هستند . آنها همیشه در زندگی انتظار بدترین را دارند و معمولا هم با آن مقابل می شوند .رابیند رانات تاگور فیلسوف بزرگ هندی می گوید « هیچ انتظاری نداشته باش ، تا ناامید نشوی » این نگرش یک فرد شکاک یا شاید یک فرد شکاک واقع گرای نسبت به زندگی است . نقطه نظریک شخصیت افسرده چنین است«هیچ فایده ای ندارد که به امید چیزی باشم . همیشه بدترین نصیب من می شود .» شایان ذکر است که میان بدبینی گذرا که بخ شی از حالت افسردگی محسوب می شود با نگرش بدبینانه پایدار که جزئی از شخصیت افسرده است تفاوت قایل شویم . بدبینی نوع اول پاسخی به یک محرک و بدبینی نوع دوم نگرشی در قبال زندگی است .افسردگی ، یک بیماریحالات ، تجارب و نقطه نظرها می تواند برای همه عادی باش د . ممکن است این حالات ما را شاد نسازد ولی لزوما به معنای آن نیست که ما بیماریم ، آنها تنها نشان می دهند که ما در زمان حالت خاص چگونه ایم . چه حالتی داریم . در حالی که بیماری نشانه ناهماهنگی و تغییر از سلامت به ناخوشی است شخص در یک لحظه خوب و سرحال ، با عملکردهایی رضایتبخش است . ناگهان بیمار می شود ، تبدیل می شود به بیماری که احساس افسردگی می کند ، کارآیی خود را از دست می دهد و در عملکردهای جسمانی و روانی او اختلال به وجود می آید . به قول معروف دیگر خودش نیست . تشخیص اینکه شخص واقعاً چه زمانی بیمار است ، کار آسانی نیست . برخی حالات چنان وخیم و ناتوان کننده هستند که می توانند به بیماری تبدیل شوند . در اینجا لزوماً مساله شدت و وخامت مطرح نیست بلکه آنچه مهم است میزان توانایی فرد برای جذب افسردگی و مقابله با آن می باشد . بیماری نشان می دهد که ماشین بدن به نحوی خراب شده است. مثلاً کامپیوترها یک مکانیسم درونی دارند که و قتی بار اضافی بر آنها تحمیل شود آنها را خاموش می کند و از کار می اندازد ، این یک و سیله حفاظتی برای سیستم است . درباره افسردگی نیز می توان به همین طریق قیاس نمود و آن را یک حالت حفاظتی دانست که به طور موقت فرد را از کار می اندازد تا زمانی که بتواند به طریقی بهتر با اوضاع رویارو شود . اگر مکانیسم داخلی کامپیوتر که ذکر شد ، به موقع کار نکند ، فیوز کامپیوتر می سوزد و تا زمانی که قسمت خراب شده تعویض نشود به کار نخواهد افتاد . بیماری افسردگی بر خلاف حالت افسردگی ، چنین است . ماشین خراب شده و برای به کار افتادن مجدد نیاز به کمک دارد .کلمه افسردگی می تواند به طریقی فریب دهنده ساده باشد . وقتی که با هم حرف می زنیم باید مشخص کنیم که منظورمان از افسردگی چیست ، زیرا ممکن است منظور یکی حالت افسردگی باشد و دیگری از بیماری افسردگی حرف بزند و و قتی یکی تج ربه افسردگی در ذهن دارد ، ممکن است نظرش به عنوان یک نقطه نظر یا نگرش در قبال زندگی باشد. فصل دوم – آیا افسردگی می تواند طبیعی باشد ؟ اگر بپذیریم که افسردگی یک تجربه مشترک انسانی است ، ا ین سوال مطرح می شود که آیا این تجربه طبیعی است یا خیر ؟ پاسخ به این سوال پیامدهای مهم عملی دارد . اگر افسردگی را غیر طبیعی بدانیم ، بدان معنی خواهد بود که پس باید کاری در این باب کرد . این که آیا می شود کاری کرد یا نه باز سوال دیگری است ولی حالات غیر طبیعی از این قبیل حالاتی نامطلوب به وجود می آورند . اگر افسردگی عادی تلقی شود ممکن است اثر آتی درمان یا شفادهنده داشته باشد که در این مورد نه تنها چیز غیر طبیعی در درمان وجود ندارد بلکه دخالت دیگران بر مقابله شدید با افسردگی توسط دارو یا سایر درمانهای جسمانی ، فرد را از تجربه ای گرانبها محروم سازد . در این بحثها فرض را بر این می گذاریم که همه افسردگی ها لزوماً غیر طبیعی نیستند . این فرض بر اساس مفهوم طبیعی بودن استوار است که باید قبل از صحبت بیشتر درباره آن توضیحی بدهیم . کلمه طبیعی در شکل معمول آن چهار معنا دارد : 1- چیزی که از دیدگاه آماری عادی است و اکثراً روی می دهد .2- چیزی که در شرایط خاصی عادی و مرسوم است .3- چیزی که در شرایط خاص مناسب تلقی می شود .4- چیزی که برای گروه مطلوب و خوشایند است .این بدان معنا است که ما معنای نرمال بودن را تنها در مورد گروه ، یعنی اجتماعی که اطراف ما است و ما بخشی از آن هستیم درک می کنیم . طبیعی بودن ، قضاوت رفتار و تجارب یک فرد در مقایسه با گروهی است که او به آن تعلق دارد . اینک هر یک از مفاهیم نرمال بودن را درباره افسردگی بررسی می کنیم . عادی از دیدگاه آماری«اکثراً افراد به طور عادی پس از ناامیدی دچار افسردگی می شوند ». این نظریه بر اساس مشاهده استوار است . اکثر مردم در وضع خاص به همین ترتیب رفتار می کنند و این جنبه از میانگین رفتار است . هر قدر رفتار شخص به میانگین یا هنجارهای گروه نزدیکتر باشد ، در این مفهوم رفتار او طبیعی تر تلقی می شود .عادی و مرسوم«برای افراد افسرده طبیعی است که بخواهند به حال خود رها شوند ». این اظهار نظری است درباره اظهارات و درباره آنچه که قابل پذیرش است و نشانگر رضایت همه افراد این گروه در پذیرش این اصل به عنوان یک عادت مرسوم است . این گفته تنها بر اساس مشاهده نیست بلکه متضمن یک حکم ارزشی درباره مردم نیز هست .مناسب و مقتضی« فکر می کنم کاملاً حق داشت که وقتی شغلش را از دست داد دچار افسردگی شود . افسردگی او طبیعی بود ». این یک قضاوت ارزشها در برابر رفتار یک فرد است . او واکنشی عادی و مرسوم از خود نشان می دهد و بعلاوه احساس می شود که رفتار او مناسب با شرایط اطراف اوست .مطلوب و خوشایند« فکر نمی کنم طبیعی باشد که او تمام مدت افسرده باشد ». اینجا این نکته مطرح است که رفتاری نـه تنها مناسب ، بلکه ناخوشایند است . با این همه به خاطر داشته باشید که ممکن است رفتاری در حین مقتضی بودن ، ناخوشایند باشد . این گفته نیز نشانه آن است که باید کاری انجام شود زیرا رفتار از نظر گروه ناخوشایند تلقی می شود .بررسی مفاهیم طبیعی بودن ، شامل مفاهیم گریز و ک ج روی نیز هست . گریز معیاری برای فاصله گرفتن از گروه است . هر چه رفتار بیشتر انحرافی تلقی شود ، از حد نرمال و میانگین آن گروه بیشتر فاصله می گیرد . طبیعی بودن غالباً یک قضاوت ایستا است ، یا پدیده ای طبیعی است یا نه ، در حالی که انحراف و کج روی یک قضاوت پویا است . میزان کج روی گاهاً تغییر می کند . ولی حتی نرمال بودن یک امر نسبی است و ضابطه های آن در هر فرهنگی تغییر می کند و تحول می یابد ولی در همین الگوی متغیر نیز یک رفتار خاص را می توان به خاطر دور بودن آن از نرم های رایج تشخیص داد .آیا کجروی مترادف با غیر طبیعی بودن یا بیمار بودن است ؟ هر چه رفتار بیشتر انحرافی باشد ، غیر طبیعی تلقی می شود ولی غیر طبیعی بودن لزوماً به معنای بیمار بودن نیست . بیمار بودن دارای معیاری اجتماعی است و هنگامی که غیر طبیعی بودن از مرزهای متعارف فراتر رفت به آن بیماری اطلاق می شود . مثلاً زیر 21/1 یا بالای 99/1 قد داشتن غیر طب یعی است و ممکن است نشانه ای از یک بیماری نهفته باشد . ولی حتی در چنین صورتی ممکن است فرد احساس بیماری نکند. بیماری در اینجا بیماری به مفهوم ناراحتی می آید . اگر به آنچه بیماری اطلاق می کنیم خواه جسمانی و یا روانی ، نظری بیندازیم ، معمولاً یک اختلال در عملکردهای جسمانی یا روانی فرد پیدا می کنیم ، فرد دیگر مانند همیشه کارآیی ندارد ، کنش معیوب نیز ایجاد می شود چه در خود فرد که احساس آشفتگی و اضطراب می کندو چه در اطرافیان که به نحوی فرد بیمار در آنها ایجاد پریشانی می کند . بیماری همچنین به معنای عدم تداوم در سلامت نیز هست . فرد سابقاً سالم بود ، حالا بیمار است . این به ظاهر ساده می نماید ولی اگر بکوشیم سلامتی را تعریف کنیم ، با اشکال زیاد مواجه خواهیم شد . سلامت نیز مانند طبیعی بودن یک قضاو ت ارزشی است . بیماری به راستی از چه چیز تشکیل شده است ؟ دو جز اصلی بیماری را می سازد : نتیجه مستقیم اختلال که می توانیم آن را فشار بخوانیم و مکانیسم های دفاعی بدن که برای به حداقل رساندن اثرات این فشار وارد عمل می شوند . در اینجا تب مثال خوبی است . به دنبال بروز عفونت در قسمتی از بدن التهاب ایجاد می شود . این التهاب نشانه هایی از فشار را باعث می شود که تب نشانگر آن است ولی تب نیز به نوب ی کنند بسیج می کند . بنابراین بیماری تب ، هم شامل فشار و هم شامل پاسخ به آن است . درباره افسردگی نیز درست به همین طریق می توان اندیشید . نشانه های بالفعل و علامات بیماری افسردگی می تواند هم نتیجه فشار بر فرد باشد و هم مکانیسم های دفاعی روانی فرد که در مقابل این فشار بسیج شده است تا سازگاری ایجاد کند. چندین واژه که در موارد این بیماری به کار می رود نیازمند تعریف است . نشانه های بیماری آنهایی هستند که بیمار ، تجربه می کند ، علامت بیماری آن است که دیگران در بیمار می بینند . نشانه ها ذهنی اند و علامات عینی ، و چنانچه توأم باشند سیندروم نامیده می شوند . هنگامی که سیندروم بارها و بارها روی دهد ، علل آن قابل تشخیص باشد ، بتوان علت مرضی آن را از سایر سیندروم ها به طور جداگانه تعیین کرد و معالجه و پیش آگهی ویژه ای داشته باشد ، آن گاه به آن « بیماری » اطلاق می شود . هنگامی که علامات و نشانه ها حضور دارند ولی علت اساسی آن معین و ثابت نشده است و شخص پریشان و آشفته است ، معمولاً از واژه « اختلال » استفاده می شود . بنابراین می توانیم با به خاطر داشتن این نکته که درون و واژه افسردگی ، حالت ، تجربه نگرش در مقابل زندگی و بیماری نهفته است ، ارزیابی خود را از یک افسردگی مشخص در یک فرد مشخص خلاصه کنیم . دیاگرامی که در این باره ذیلاً می آید نشان می دهد که آنچه در ابتدا یک پاسخ نرمال محسوب می شود در وضع خاصی می تواند تبدیل به یک پاسخ غیر طبیعی شود و در نهایت به اختلال افسردگی یا بیماری افسردگی منتهی گردد . در این صورت منظور از افسردگی طبیعی در مفهوم توانایی بالقوه شفا یافتن چیست ؟ افسردگی به عنوان یک تجربه می تواند دارای جنبه حفاظت کننده ای نیز باشد . این حالت می تواند به چهار طریق روی دهد : افسردگی می تواند قابلیت پاسخگویی را کاهش دهد به طوری که فرد مبتلا به پریشانی و فشار اطراف خود پاسخی بیش از حد تند و شدید نمی دهد . با افزایش فشار که افسردگی به دنبال آن می آید مانند یک لایه حفاظ دورو عمل می کند . اگر فشار خارجی بیش از حد باشد ، افسردگی مانند یک قطع کننده عمل می کند و فرد دیگر به محیط خارج پاسخ نمی دهد . این حالات زیانهایی نیز دارد زیرا هر گونه پاسخ سازش یافته متوقف می شود ولی ظاهراً قطع رابطه زمانی پیش می آید که بقای شخص در خطر است و سازش ممکن است بعداً روی دهد . افسردگی به همراه اندوه و اشکهایی که جزء آن است از لحاظ روانی اثری پالایشی نیز دارد .عواطف سرکوب شده بیان می شود ، با پدید آمدن امکانات ، نمایش احساسات و عواطف تطابق با محیط که قبلا به خاطر احساسات بیان نشده ممکن نبو د ، آغاز می شود . و بلاخره افسردگی را می توان دورانی دانست که طی آن شخص در حالی که با وقایع خارج نوعی سازگاری نشان می دهد ، تمام انرژی خود را متوجه درون وجودش می کند . او پلی را که بروی خندق ب سته شده و قلعه را به خارج مربوط می سازد بالا می کشد ، نه به خاطر دور نگه داشتن دشمن ، بلکه برای آنکه وقت داشته باشد سلاحهای دفاعی خود را آماده سازد .فشاری که منجر به افسردگی می شود و خود را به شکل افسردگی طبیعی ( که قابلیت شفا یافتن را دارد ) و یا افسردگی غیر طبیعی ( که قابلیت ایجاد اختلال دارد ) نشان می دهد . افسردگی طبیعی به دو دسته تقسیم می شود : اختلال افسردگی و بیماری افسردگی . فصل سوم – افسردگی و بحرانهای زندگیبحران هم یکی دیگر از واژه هایی است که ما بدون آنکه از معنای اساسی آن به خوبی آگاه باشیم به کار می گیریم . اکثر ما زمانی که از بحران سخن می گوییم منظورمان در واقع یک موقعیت اضظراری است که برای بازگرداندن وضع به حالت عادی ، باید اقدامات عاجلی به عمل آید . بحران در مفهوم اصلی خود ، یک نقطه عطف در یک الگوی رشد و تحول است. پزشکان قدیمی تر از اصطلاح بحران سینه پهلو زمانی صحبت می کردند که تب در بالاترین درجه قرار داشت و احتمال داشت پس از آن شروع به پایین آمدن کند و شفای بیمار را نوید دهد . بحرانهای عاطفی ن یز چنین اند . این بحرانها نشانگر نقاطی بسیار حساس در یک روند رشد و تکامل هستند که در آن فرد می تواند به تکامل یا پختگی بیشتری برسد و یا به یک مرحله قبلی رشد بازگشت کند . جرالد کاپلان ( یکی از دانشمندان ) درباره بحرانهای عاطفی مطالعه کرده و بر اهمیت این بحرانها در رشد فردی تاکید ورزیده است . او این بحرانها را حالتهای اضطرار می داند ولی معتقد نیست که باید لزوما از آن اجتناب کرد بلکه بایستی از آنها در رشد استفاده کرد . به عبارتی ، ما بدون بحرانهای عاطفی یا نقاط عطف رشد نخواهیم کرد . کاپلا بحرانها را به دو نوع تقسیم می کند : بحرانهای رشد که در مراحل حساس رشد عاطفی به وجود می آیند و بحرانهای عارضی یا اکتسابی که در دوران زندگی فرد در هر زمانی امکان دارد رخ دهند و با وقایع اطراف فرد در تماس اند ، نه با حوادث درون آن . بحرانهای رشد زمانی رخ می دهند که فرد می خواهد از یک مرحله از زندگی خود به مرحله دیگر و یا از نقشی به نقش دیگر گام بگذارد . بحران تولد ، بحران آگاه شدن از اینکه فرد وجودی یگانه است ، بحران کشف خود در پی آن ، بحران رفتن به مدرسه ، ازدواج کردن ، بچه دار شدن و غیره .این بحرانها نمایانگر تغییرات در میزان وابستگی فرد به دیگران هستند و فرد تا آنجا به سوی استقلال پیش می رود که دیگران به او وابسته می شوند . آنها همچنین نمایانگر تغییر نقشها هستند ، از کودک به نوجوان بدل شدن ، از دانش آموز به دانشجو تبدیل شدن و شوهر یا پدر شدن .بحرانهای اکتسابی ناشی از روابط ما با حوادث خارجی است که بالقوه برای رفاه و امنیت ما تهدید محسوب می شوند . از جمله این بحرانها می توان به شکستهایی که به معنای از دست دادن چیزهای مادی یا امنیت است نام برد . مانند شکست در امتحانات ، نگرفتن ارتقاء شغلی ، ورشکستگی ، از دست دادن کارآیی در نتیجه بیماری شدید یا نابودی قدرت و یا انتقالهای فرهنگی که در آن یک تغییر وجود دارد و غیره ، نه تنها از نقشی به نقش دیگر که تمامی رهنمو دهای آشنا و مأنوس زندگی در آن از دست می رود . رفتن به دانشگاه نه تنها تغییر نقش از دانش آموز به دانشجو است ، بلکه نحوه زندگی نیز به کلی تغییر می کند که این تغییر احتمالاً شامل ایده آلها ، اخلاقیات و آداب و رسوم نیز شود . رفتن از یک کشور به کشور دیگر و یا از یک ن احیه به ناحیه دیگر نمونه های دیگری از انتقالات فرهنگی است .افسردگی در کجا از آنچه که گفته شد جا می گیرد ؟ بحرانهای اکتسابی شامل از دست دادن ، سوگواری و اندوه در گسترده ترین مفهوم خود ، برای افرادی که نمی توانند با این تغییرات مقابله کنند و نیز افرادی که نهایتاً قادر به مقابله خواهند شد ولی برای به کار افتادن مکانیسم تطابقی آنها مدت زمانی وقت لازم است ، افسردگی به ارمغان می آورد . چرا افراد باید در بحرانهای رشدی به افسردگی مبتلا شوند ؟ چرا باید برخی از دورانهای زندگی نسبت به سایر مراحل ارتباط نزدیکتری به افسردگی داشته باشد ؟ پاسخ به این سوالات چندان آسان نیست بدون شک برای بعضی ها تبدیل نقشی به نقش دیگر و یا ورود به مرحله ای از مرحله دیگر به جای اینکه یک حرکت هیجان انگیز به سوی یک چیز تازه باشد ، پشت سر گذاشتن یک چیز گرانبها محسوب می شود و احساس کمبود ناشی از آن منجر به افسردگی خواهد شد و بی اطمینانی درباره آینده باعث بروز نگرانی خواهد شد و تصویری از آشفتگی را به دنبال خواهد داشت ( ممکن است چنین باشد که ما در برخی از مراحل زندگی خود نسبت به فشارهای خارجی خود آسیب پذیرتر هستیم و در هم پیچیدگیهای درونی از خود نشان می دهیم که افسردگی احتمالاً بخشی از آن است . این آسیب پذیری می تواند بر اساس عوامل ژنتیک، ضعفهای فردی و یا تغییرات روانی و بیوشیمی باشد .هنگامی که تغییری در جریان است همیشه احتمال ناجور شدن اوضاع وجود دارد . ایستا بودن ممکن است مطمئن تر به نظر برسد ولی در آن صورت دیگر رشدی وجود نخواه د داشت .با بررسی دقیق برخی مراحل رشدی می توان دریافت که افسردگی چگونه خود را در این زمانها به نمایش می گذارد . در کودکی سابقاً چنین تصور می شد که کودکان هرگز دچـار افسردگی نمی شوند . زیـرا آنها نشانه هـای دال بـر افسردگی که در بزرگسالان قابل تشخیص است از خود نشان نمی دهند ، ولی برای درک افسردگی کودک باید دنیا را از دریچه چشم او دید . کودکان به ندرت می گویند احساس افسردگی می کنم ، ولی بعضی از آنها می گویند که انگار فراموش کرده بودند که من هم آنجا هستم ، و یا فکر می کردند که من آن قدر بزرگ نشده ام که بفهمم یا در این کار شرکت کنم ، از دید کودک این تجربه به معنای انکار ارزش شخصی او است .چه چیزهای دیگری باعث بروز احساس افسردگی در کودک می شود ؟ کودک افسرده ممکن است گریه نکند ، در خود فرو برد ، ساکت شود و یا برعکس بیش از حد فعال و یا خشن و وحشی شود و همه چیز را بشکند ، درست همانطور که احساس می کند درونش درهم شکسته است .رنه اسپتیز و سایرین مطالعاتی درباره افسردگی در کودکان انجام داده اند . بیشتر موارد رو گردانی از مدرسه ممکن است موجب افسردگی و نیز جدایی از مادر ناش ی شود . مطالعاتی که روی خانواده ها انجام شده نشان داده است که از دست دادن یکی از والدین مراحل حساس زندگی فرد را در مراحل بعدی در معرض ابتلا به افسردگی قرار می دهد .در نوجوانی این مرحله پلی میان وابستگی دوران کودکی و استقلال نسبی دوران بزرگسالی است . نوجوانان اصولاً دمدمی مزاج ، بداخلاق و افسرده و نیز خیلی پرشور و غیر قابل کنترل هستند . در زمانی که آنها تصویر کودکی خود را رها می کنند و برای خود یک هویت شخصی بزرگسال به وجود می آورند ، تعجب آور نیست که چنین زمانی برای آنان با افسردگی نیز همراه باشد ، افسردگیهایی که گاه آنقدر شدید است که به خودکشی منجر می شود . این دسته شامل گروه خاصی از نوجوانان است که مشکلات و نیازهای خاصی دارد . تمام فشارهای ناشی از رشد و تکامل احساسات جنسی ، به همراه ایده آل گرایی رمانتیکی که لاجرم به سرخوردگی منجر خواهد شد ، باعث بروز افسردگی بیشتر می شود . آنچه که در تخیلات فرد به عنوان یکی از بزرگترین تجارب زندگی جلوه گر شده بود ، ممکن است در عالم واقعیت در سطحی بسیار نازلتر قرار بگیرد و به همراه آن رنجش ، تردید ، احساس گناه و ناامیدی نیز ایجاد شود و افسردگی نتیجه آن است .جوان با نامزدی ، ازدواج و بچه دار شدن نیز کاملاً امکان دارد به چنین حالتی گرفتار آید . این وقایع مهم زندگی ممکن است با هاله ای از فانتزیهای رمانتیک که با گفتار دیگران ، ادبیات ، تلویزیون و فیلم و ختی برخی تبلیغات پزشکی است احاطه شده اند ، تا آن حد که انتظارات فرد اغلب در عالم واقعیت تا حد زیادی برآورده نمی شود . علاوه بر این امکان دارد فرد برای آزادی از دست رفته خود سوگوار شود ، برای از دست دادن تجرد به علاوه تمام امتیازاتی که داشت و برای از دست دادن خلوت مطبوع دو نفری پس از تولد کودک . در سنین متوسط و یا بالا امکان دارد زن و مرد در عین پختگی از اینکه جوانان بی باک در فاصله اندکی پشت سر آنها قدم بر می دارند احساس خطر کنند و ستیزه ای را متوجه خود ببینند . بسیاری از مدیران میانسال اجتماعی احساس می کنند نمی توانند با جوانان پرشوری که به دنبال ارتقا مقام هستند رقابت نمایند . برای چنین افرادی امکان بروز افسردگی وجود دارد .بازنشستگی و پیری در این مرحله فرد به طور کامل عملکرد و موقعیت اجتماعی خود را از دست می دهد . افراد میانسال ممکن است احساس کنند که لنگ لنگان در پشت سر دیگران در حرکت هستند ، بازنشستگان و افراد مسن به یقین می دانند که چنین است . با بالا رفتن سن بروز افسردگی بیشتر می شود و علت آن از عوامل بیرونی به عوامل درونی باز می گردد .در این مقاطع حساس زندگی ، افسردگی غیر قابل اجتناب نیست ولی مطالعات بالین ی نشان می دهد افرادی که در دوران کودکی در معرض احساس کمبود و یا از دست دادن بوده اند و یا در آن مرحله نیازهایشان به درستی ارضا نشده است در مراحل بعدی زندگی هنگامی که تغییری چه درونی و چه بیرونی رخ می دهد بیشتر در معرض ابتلا در افسردگی هستند . آنها کمبود را مجدداً احساس می کنند و افسردگی پیشین بار دیگر در آنها قوت می گیرد . فصل چهارم – مراقبت از افراد افسرده کمکهای نسبی که افراد حرفه ای ( نظیر پزشک خانواده ) و داوطلبان و دوستان در توجه و رسیدگی به فرد افسرده می توانند بکنند چیست ؟ با آن که میان این دو نوع رسیدگی شباهتهای زیادی وجود دارد ، تفاوتهای مهمی نیز با یکدیگر دارند که اگر درست درک و شناخته نشود امکان دارد به آشفتگی ، ناامیدی و سرخوردگی منجر شود .نقش پزشک خانواده دقیقاً چیست ؟ وی اولین فـرد حرفـه ای است که بیمار و خانواده او ب رای کمک به او روی خواهند آورد . پزشک خانواده بنا بر موقعیت خاصی که در اجتماع دارد با بیمار در تماس دایم است . سایر افراد حرفه ای نظیر مددکاران و روانپزشک امکان دارد تماسهای دوره ای و یا گاه به گاه با بیمار تماس داشته باشند ولی پزشک خانواده همیشه در متن حضور دارد و احساس تداوم به بیمار و خانواده اش می بخشد . علاوه بر این پزشک یک خانواده بودن ، او را در بهترین موقعیت برای مشاهده کل تصویر قرار می دهد . او احتمالاً اعضای خانواده را به طور مجزا مورد بررسی قرار نخواهد داد بلکه همه آنها را در یک پرده وسیع و با دخالت دادن عامل زمان و شخصیت افراد مشاهده خواهد کرد پزشک خانواده از عوامل اجتماعی و فرهنگی که در آن زمان خاص در معالجات او دخالت دارند آگاه خواهد بود و فشارهای اقتصادی ، مشکلات مسکن ، مسائل مدرسه و فقدان یا کم داشت سازگاریهای اجتماعی که افراد آسیب پذیر را در معرض خطر قرار می دهد ، خواهد شناخت .بنا به این دلیل پزشک خانواده می تواند یک هماهنگ کننده کمکهایی باشد که از سوی سایر حرفه ایها یا داوطلبان ارائه می شود . او می تواند ترتیبی بدهد که تداخلی حاصل نشود ، چیزی به هدر نرود و تلاشها با یکدیگر تضادی پیدا نکند . پزشک به عنوان فردی که به سلامت خانواده نزدیک است و می تواند تا آنجا که امکان دارد میان عوامل جسمانی از یک سو و عوامل اجتماعی و روانی از سوی دیگر فرق بگذارد ، نقشی واقعاً حیاتی بر عهده دارد . او می تواند دریابد ، درکجا بیماری جسمانی است و برای جلوگیری از آن اقدامات لازم را انجام دهد . این امر بسیار مهم است و روانپزشک و مددکار اجتماعی دیگر دایماً نگران آن نخواهند بود که آیا یک عامل فیزیکی را نادیده گرفته اند یا خیر ؟اگر بیمار ، مددکار اجتماعی یا روانپزشک را تشویق کند که نقش پزشک خانواده را بر عهده بگیرد و علت علائم مرضی دیر پا را کشف و نابود کند ، وقت زیادی به هدر خواهد رت این کار نه مطلوب است و نه در حد توان مددکار اجتماعی یا روانپزشک می باشد .و بلاخره در یک چارچوب روانشناسی ، پزشک خانواده می تواند علت مرض را تشخیص دهد و معالجات مقدماتی را آغاز کند . او می تواند از بیمار حمایت کند و به او دلگرمی دهد . او می تواند در صورت لزوم نسخه بنویسد و داروهای ضد افسردگی و آرام کننده به بیمار بدهد تا حداقل او و خانواده اش شب راحت بخوابند . او می تواند تعیین کند چه وقت مراجعه به متخصص ضروری است و پس از مراجعه به متخصص نیز او مسئول سازماندهی و مراقبتهای بعدی از بیمار خواهد شد . بسیاری از افسردگی ها می توانند به این طریق و توسط پزشک خانواده و بدون مراجعه به متخصص درمان شوند . پس به طور خلاصه می توان گفت کار پزشک خانواده عبارت است ار تشخیص حالات طبیعی از غیر طبیعی ، تشخیص حالات غیر طبیعی ولی قابل کنترل از حالات غیر طبیعی غیر قابل کنترل و آغاز مداوای ساده ولی موثر و تعیین اینکه آیا زیر نظر پزشک متخصص بودن ضروری است یا نه ؟علاوه بر پزشک یک دوست و یا همسایه می تواند برای فرد افسرده کمکهایی انجام دهد . او می تواند وقتی فرد شانه ای برای تکیه کردن و گریستن نیاز دارد در کنارش باشد یا در تاریکی به ظاهر بی پایان دستی باشد که به ظاهر به سوی بیمار دراز می شود . افسردگی انسانها را منزوی می کند و تماس ساده انسانی با سایر مردم بی نهایت مفید واقع خواهد شد .در این تماس ما می توانیم روند همانند سازی را ببینیم . کمک کننده می گوید « بله من هم چنین احساسی داشتم و می دانم افسرده بودن یعنی چه . تو در این احساس تنها نیستی .» حمایت و تشویق در این گفته ها نمایان است ولی چه حمایت و چه تشویق باید واقع گرایانه باشد و شخص کمک کننده تا آنجا پیش نرود که قول یک رابطه عمیق را که برایش مقدور نیست به بیمار دهد . منصرف کردن ذهن ساده بیمار از ناراحتیهایش برای مدتی مفید خواهد بود ولی در عین حال این خطر را هم دارد که اگر در آن زیاده روی شود منجر به انکار کامل مشکل شود . گوش شنوا بودن بهتر از توصیه کردن به بیمار است . مونس و همدم بیمار بودن مهمتر از دادن پاسخهای آماده به مشکلاتی است که احتمالاً پاسخ فوری و آماده ندارند . برخی س والات ماهیتی پاسخ ناپذیر دارند . وقتی که بیمار به دلیل ترس ، دستپاچگی یا احساس گناه از رفتن پیش پزشک خودداری می کند ، یک دوست می تواند در متعاقد کردن او نقش حیاتی داشته باشد . پس باید در مورد کمک کردن به یک دوست افسرده بسیار دقیق بود . سعی بیش از حد نکرد ، و منتظر ماند تا خود فرد هر وقت که مناسب دید راجع به مشکلاتش حرف بزند . می بایست در دادن کمکهای ساده کوشید . عینی گرایی خود را از دست نداد و یا آنقدر به او نزدیک نشد که مشکلات بیمار یا فرد کمک کننده با هم مخلوط شده و تمیز آنها از یکدیگر مقدور نباشد . بنابراین باید به دنبال این پاسخ فریب دهنده رفت که « احساس می کنم تو تنها فردی هستی که به تنهایی مرا درک می کند ». شاید چنین باشد ولی این احتمال هم وجود دارد که به چندین نفر دیگر هم همین حرف گفته شده باشد . نباید به خود مغرور شد. بلکه باید به دنبال واقعیت بود . باید آنچه را که احساس می کنیم از دستمان بر می آید به بیمار ارائه کنیم و از حد و مرز بالاتر نرویم بلاخره نباید از دخالت دیگران ترسید این کار هیچ اثری بر کیفیت بیماریهای فرد کمک دهنده نخواهد گذاشت. تنها افراد واقعاً مطمئن و توانا هستند که می دانند کی باید از دیگران کمک بگیرند .وقتی که فردی وظیفه داوطلب را بر عهده می گیرد ، در تماس بودن با دیگران مفید خواهد بود . مثلاً ممکن است در بیمارستان ناحیه کسی باشد که سازماندهی خدمات داوطلبانه را به عهده گیرد و از کمک فرد استقبال نماید . چنین افرادی می توانند کنفرانسها و بحثهایی را ترتیب دهند ، به داوطلبان مطالعاتی را توصیه کنند و گامهای بعد را به آنها نشان دهند . اگر مردم توجه و رسیدگی به افراد افسرده را تنها به حرفه ایها واگذار کنند ، وضعیتی بسیار بد و حتی فاجعه آمیز ایجاد خواهد شد . پزشک و مددکار اجتماعی به اندازه کافی برای رسیدگی به همه بیماریها در دسترس نیستند. حتی اگر این افراد به اندازه کافی هم در دسترس باشند ، باز هم داوطلبان بعد جدیدی را در مراقبت و رسیدگی به بیمار ایجاد می کنند . نباید تنها به خاطر اینکه حرفه ای نیستیم از ارزش کار خود بکاهیم و آن را دست کم بگیریم . رابرت برتون کتابی به نام آناتومی مالیخولیا نوشته است که در آن چنین آورده است : « اگر قضاوت ما تباه شده ، حس مطلق ما دچار اختلال گشته و به جایی رسیدیم که صلاح خود را تشخیص نمی دهیم و نمی توانیم حالت تعادل را در خود حفظ کنیم و در مالیخولیا بروز چنینی حالتی رایج است .بهترین راه برای کسب آرامش در میان گذاشتن ناراحتی ها با یک دوست است نه پنهان کردن آن در سینه. اندوهی که پنهان شده باشد روح را می کشد ، ولی هنگامی که آن را با یک دوست مورد اعتماد و مهربان در میان بگذاریم فوراً از میان می رود زیرا مشورت با یک دوست در واقع یک سحر است و از شدت تمام نگرانیهای ما می کاهد.» فصل پنجم – افسردگی و جامعه بیماردر فصل های گذشته ما همواره در باره افسردگی یک فرد خاص سخن گفته ایم . اگر چه این فرد همواره به همراه یک رابطه یا یک گروه اجتماعی یا به ویژه خانواده مورد بررسی قرار گرفته است ولی آیا می توان درباره گروهی که افسرده است حرف زد ؟ آیا می توان در روشهای رفتاری یک اجتماع ویژه به دنبال نشانه های افسردگی گشت؟ ما درباره اقتصاد افسرده صحبت می کنیم ولی منظورمان احساسی که اقتصاد نسبت به خود دارد و آگاهی از افسده بودن خویش نیست . هنگامی که از یک جامعه بیمار یک دوران افسردگی در تاریخچه یک گروه اجتماعی سخن می گوییم ، منظور ما به درستی اشاره به نوعی آگاهی از احساسی است که نه تنها فرد فرد اعضای آن گروه، بلکه تمامی گروه به عنوان یک کل ، آن را دارا هستند . در یک گروه احساسات می توانند مشترک باشند و مشترکاً تجربه شوند . هنگامی که یک عضو گروه شاد است و بقیه گروه می تواند با او همانندسازی کند ، همه گروه احساس شادی می کند ، مثلاً در مراسم ازدواج . به همین ترتیب اگر عضوی از گروه افسرده باشد ، تمامی گروه احساس افسردگی خواهد کرد . آیا این همسانی در تجارب ، در گروه نیز مانند فرد منجر به بروز افسردگی می شود ؟ آیا یک گروه می تواند احساس محرومیت نماید و با او در داغدیدگی احساس غم و اندوه کند ؟ جواب بدون شک مثبت است . ما درباره گروهی حرف می زنیم که یک هویت یکپارچه و واحد دارد و بنابراین به نوعی وحدت یکپارچه می رسد که تمامی اعضای گروه در آن شریک هستند . هویت گروه شبیه به هویت فرد می شود و تمام عواملی که برای ایجاد افسردگی در فرد رخ می دهد در مورد گروه هم صدق می کند ، البته در این میان عوامل صرفاً جسمانی و پزشکی نظیر بیماری استثنا است ، ولی حتی در گروه نیز برخی عوامل پزشکی می تواند مشترک باشد . مثلاً وقتی که گروه زیادی به آنفلوانزا مبتلا باشتد ، همین طور در مورد افسردگی حتی تمام افراد یک جامعه ممکن است افسرده شوند و این افسردگی ماورای افسردگی چند فرد در اجتماع است .گروه تا چه حد می تواند بزرگ باشد و باز هم پاس خهای دسته جمعی از خود نشان دهد ؟ به طور اساسی ، باید نوع احساس هویت یکپارچه در گروه وجود داشته باشد ، به علاوه اینکه گروه باید یک احساس واقعی تعلق به یک دیگر را نیز دارا باشد . گروه می تواند شامل اعضای یک محله ، یک اجتماع کوچک یک شهرستان و حتی یک ملت باشد ، تنها به شرطی که احساس واقعی متعلق بودن به یک دیگر در آنها وجود داشته باشد . افراد باید احساس کنند با پیوندهای نامرئی ولی نیرومند روانی و اجتماعی به یکدیگر وابسته اند . در چنین شرایطی گروه می تواند افسرده شود .افسردگی گروه می تواند یک حالت گذرا باشد نظیر باختن تیم فوتبال در مسابقات نهایی و یا می تواند به یک بیماری تبدیل شود ، مثلاً تعطیلی معادن زغال سنگ در ناحیه ای که زغال سنگ تنها منبع در آمد ساکنان است . افسردگی می تواند یک حالت گسترده جهانی داشته باشد . نظیر ملتی که رهبرش را از دست می دهد و سوگـوار می شود . افسردگی می تواند یک نقطه نظر و یک روش زندگی باشد مانند افسردگی ارثی اقلیتهای نژادی محروم و فقیر .مردم از جامعه بی نیار حرف می زنند ولی معنای این عبارت واقعاً چیست ؟ آیا این یک بیان واقعی است و یا بر اساس قیاس بیان می شود ؟ آیا یک جامعه همانند یکی از اعضای خود می تواند بیمار باشد ؟ در مفهوم حقیقی پزشکی جواب منفی است ولی در یک مفهوم کلی روانی و اجتماعی جواب مثبت است . یک جامعه آشکارا دارای یک جسم یکپارچه فیزیکی نیست ولی می تواند یک جسم واحد و یک وجدان واحد اجتماعی داشته باشد . وقتی از بیماری اجتماع حرف می زنیم ، منظور ما آن است که آن جامعه در عملکرهای جسمانی و روانی خود دچار اختلال است . آیا می توان این بیماری را به عیان دید ؟ هنگامی که به دنبال عملک ردهای مختل روانی و یا اجتماعی می گردیم ، درباره غیر طبیعی بودن اوضاع نظریات شخصی بیشتر بیان می گردد تا واژه های دقیق پزشکی ، بنابراین افراد در قضاوت خود درباره بیمار بودن جامعه با یکدیگر تفاوت فراوان پیدا می گنند . ولی برخی شواهد است که همه آن را نشانه وجود یک وضع نامناسب در جامعه می دانند. از جمله این شواهد می توان به جستجوی کورکورانه ثروت ، پناه بردن به کیشهای محدود مذهبی و باورهای واقعی ، افزایش واکنشهای فاجعه آمیز ، فساد و فحشا وخشونت و چیزهایی از این قبیل نام برد . سقوط امپراتور روم دلیلی بر این شواهد است .این نوع شواهد دلیلی بر سقوط اجتماع است ، اجتماعی که صف ویژه آن افسردگی ، نارضایتی و شکست و خروج از صحنه است . البته افراد افسرده دنیا را از پشت عینک افسردگی می بینند و بنابراین امکان دارد در واقع کسی که ناظر بر اجتماع است خود افسرده باشد نه اجتماع . شاید اگر به دوران طلایی بشر معتقد نباشیم جامعه همیشه بیمار بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود. ولی جامعه در طول تمامل خود دورانی را داشته که افسردگی در آن نسبت به سایر دورانها بسیار بیشتر بوده است .حرف زدن درباره افسردگی و بیماری دیگران آسانتر از حرف زدن درباره افسردگی خود ما است . پنهان شدن در سایه گروه آسانتر است تا آشکار کردن احساسات خود . بنابراین همواره این خطر وجود دارد که با بیان عبارت پرآب و تاب جامعه بیمار در واقع می کوشیم پرده ای ایجاد کنیم تا اندوه و افسردگی خود را پشت آن پنهان کنیم . جوامع می توانند مانند انسانها بیمار باشند ولی باید مراقب بود احساساتی را که به خودمان بـه عنـوان یک فـرد تعلق دارند بـه گروه نسبت ندهیم ، زیرا امکان دارد اطرافیان ما در این احساس شریک نباشند . جدا از این ملاحظات نسبتاً فلسفی ، در عبارت جامعه بیمار این اشاره نیز نهفته است که در حال حاضر بیماری بیشتر در جامعه وجود دارد تا زمانهای گذشته . این طرز فکر رایج است که مردان و زنان زمان حاضر در معرض فشارهای بیشتری هستند ، فشارهایی که در گذشته وجود نداشت . ما به سایه ای که سلاحهای اتمی به وجود آوردند و این حقیقت که سلاح اتمی می تواند جهان را نابود کند فکر می کنیم . ما به فشارهای ناشی از س ررسیدن موعد پرداخت خانه و چیزهایی نظیر آن فکر می کنیم و گمان می کنیم که همه این افکار جدیدی است و با فشارهایی که به افراد اجتماع در حال حاضر وارد می شود اختلالات عاطفی هر روز بیشتر خواهد شد . ولی آیا فشار زندگی در حال حاضر مثلاً بیشتر از قرن نوزدهم است ؟ مثلاً مسافرت را در نظر بگیرید . برای رفتن از شهری به شهر دیگر امروزه باید ساعات شلوغ رفت و آمد در خیابانها و حجم ترافیک را در نظر گرفت . این عوامل احتمالاً باعث بد خلقی ما خواهد شد و از اوضاع شکایت خواهیم کرد . ولی در سال 1700 سفر در یک کالسکه ناراحت روزها طول می کشید و شبها باید در مهمان خانه های کثیف خوابید . زندگی در آن زمان هم مانند حالا پر از فشار و ناراحتی بود .در آن زمان نیز افسردگی برای همه آشنا بود . خود کشی هم در آن زمان مثل حالا رایج بود. تفاوتی که زمان ما با گذشته دارد این است که درباره آنچه اتفاق افتاده آگاهی بیشتری داریم ، اختلالات عاطفی شناخته و درک شده اند و مردم تشویق می شوند برای کمک به چنین افرادی وارد عمل شوند .افسردگی همیشه وجود داشته است و تنها افراد بدبین احساس می کنند پیشرفتی در بهبود این ضایعه اجتماعی حاصل نشده ، امروز روز دلسردی و ناامیدی است ، جوانان فاسدتر از سابق شده اند ، اخلاقیات جامعه رو به ضعف می رود و هیچ کس آنجا ک ه باید باشد نیست . چنین طرز تفکری که خود نوعی افسردگی است باعث می شود معتقد شویم که در یک جامعه بیمار زندگی می کنیم . جامعه ای که از همیشه بیمارتر است . ادامه خواندن مقاله افسردگي و علل ان

نوشته مقاله افسردگي و علل ان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله سبك زندگي اسلامي

$
0
0
 nx دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : سبك زندگی اسلامی الف) در چهار سوره قرآن مجید، به نیکی به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این همردیف بودن، بیانگر این است که اسلام تا چه حد برای پدر و مادر احترام می‏گذارد. ) (;..لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً» بقره / (;. بجز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید).) (واعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء ) و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید. ب: اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات، صریحاً توصیه می‏کنند که حتی اگر پدر و مادر کافر باشند، رعایت احترامشان لازم است. ) ( وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء ) و پروردگارت حکم کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. ) (الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (انعام ) چیزی را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید.) (و آن جاهداک علی ا ن تشرک بی مالیس لک به علم فلا تطعمها و صاحبهما فی الدنیا معروفاً» (لقمان ) و اگر آنان به تو اصرار کنند که با من آنچه را که علم به آن نداری، شریک کنند اطلاعتشان مکن ولی در دنیا به نیکی با آنان رفتار کن. ج) شکرگزاری در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شکرگزاری در برابر نعمتهای خدا قرار داده شده است؛ چنانکه می‏خوانیم: «ا ن اشکرلی ولوالدیک الی المصیر» (لقمان ) مرا و پدر و مادرت را شکرکن که بازگشت به سوی من است؛ با این که نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصا و شماره باشد، پس، این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.قرآن حتی کمترین بی‏احترامی را در برابر پدر و مادر، اجازه نداده است. در حدیثی، امام صادق (ع) می‏فرمایند: «لو علم الله شیئاً هو ادنی من اف لنهی عنده و هو من ادنی العقوق، و من العقوق ا ن ینظر الرجل الی و الدیه فیجد النظر الیها» اگر چیزی کمتر از «اف» وجود داشت، خدا از آن نهی می‏کرد. «اف» کمترین اظهار ناراحتی است. و از این جمله، نظر کردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است.ه) با اینکه جهاد یکی از مهمترین برنامه‏های اسلامی است، تا هنگامی که جنبه وجوب عینی نداشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است. پس اگر حضور در این جهاد موجب ناراحتی آنان شود، جایز نیست. در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است که مردی نزد پیامبر اسلام (ص) آمد و عرض کرد، جوان با نشاط وورزیده‏ای است و جهاد را دوست دارد، ولی مادرش از این موضوع ناراحت می‏شود. پیامبر (ص) فرمودند: «ارجع فکن مع والدتک فوالذی بعثنی بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد فی سبیل الله سنه» برگرد و با مادر خویش باش. قسم به آن خدایی که مرا به حق مبعوث کرد، یک شب مادر با تو مأنوس شود، از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.البته، هنگامی که جهاد جنبه وجوب عینی پیدا کند، کشور اسلامی در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذری حتی نارضایتی پدر و مادر پذیرفته نیست.پبامبر (ص) فرمودند: «ایاکم وعقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد ممن سیرع الف عام ولایجدها عاق» از عاق پدر ومادر بترسید زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به مشام می‏رسد؛ اما هیچگاه به کسانی که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید.این تعبیر، اشاره لطیفی به این موضوع دارد که چنین اشخاصی نه تنها در بهشت گام نمی‏گذارند، بلکه در فاصله بسیار زیادی از آن قرار دارند و حتی نمی‏توانند به آن نزدیک شوند. سید قطب در تفسیر فی‏ظلال القرآن، حدیثی به این مضمون از پیامبر (ص) نقل می‏کند که مردی که مادرش را بر دوش گرفته بود و طواف می‏داد، پیامبر (ص) را در همان حال مشاهده کرد. عرض کرد: «آیا حق مادرم را با این کار انجام دادم».پیامبر فرمودند: «نه، حتی جبران یکی از ناله‏های او را به هنگام وضع حمل» نمی‏کند. یک نکته که دراینجا باید ذکر شود، این است که گاه می‏شود پدر و مادر پیشنهادهای غیر منطقی یا خلاف شرع به انسان می کند، بدیهی است اطاعت آنان در هیچ یک از این موارد، لازم نیست. ولی با این حال، باید با برخورد منطقی و انجام دادن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد. امام کاظم (ع) می‏فرمایند: «کسی نزد پیامبر (ص) آمد و از حق پرد وفرزند سئوال کرد. فرمودند: باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم)، جلوتر از او نرود، قبل از او ننشیند و کاری نکند که مردم به پدرش بدگویی کنند (نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردی)». توحید و نیکی به پدر و مادر، سرآغاز یک رشته احکام مهم اسلامی«لا تجعل مع الله الها اخر فتقعد مذموماً مخذولاً و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاء و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندک الکبر احدهما اوکلاهما فلا تقل لهما «اف» و لا تنهر هما و قل لهما قولاً و کریماً و احفض لهما جناح الذال من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ریبانی صغیراً ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفوراً» (اسراء -) با خدای یکتا، خدای دیگری به خدای مگیر که نکوهیده و خوار خواهی ماند. پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه تا تو زنده هستی هر دو یا یکی از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو. در برابرشان از روی مهربانی سر تواضع فرود آور و بگو: ای پروردگار من، همچنانکه مرا در خردی پرورش دادند، بر آنان رحمت آور. پروردگارتان از هر کس دیگر به آنچه در دلهایتان می‏گذرد. داناتر است. و اگر از صالحان باشید. او توبه کنندگان را می‏آمرزد. آیات مورد بحث، سر آغازی برای بیان یک سلسه از احکام اساسی اسلام که با مسئله توحید وایمان شروع می‏شود، توحیدی که خمیر مایه همه فعالیتهای مثبت و کارهای نیک و سازنده است. آیه نخست با توحید شروع شده است و تاکید می‏کند که نباید برای خداوند یگانه هیچ معبودی قرار داد. آیه نمی‏گوید: «معبود دیگری را با خدا پرستش مکن». بلکه می گوید: قرار مده» تا معنای وسیعتری داشته باشد. یعنی، نه در عقیده، نه در عمل، نه در دعا و تقاضا، و نه در پرستش معبود دیگری را در کنار «الله» قرار مده. سپس به بیان نتیجه شرک می‏پردازد، که همانا با نکوهش و خواری نشستن است. انتخاب کلمه «قعود» (نشستن) در اینجا، اشاره به ضعف و ناتوانی است، زیرا در ادبیات عرب، این کلمه کنایه از ضعف است؛ همانگونه که گفته می‏شود: « قعد به الضعف عن‏القتال» (ناتوانی سبب شد که از بیکار با دشمن بنشیند). از جمله بالا استفاده می‏شود که شرک، سه اثر بسیار بد در وجود انسان می‏گذارد:) شرک مایه ضعف، ناتوانی، زبونی و ذلت است؛ در حالی که توحید، عامل قیام، حرکت و سرافرازی است.) شرک، مایه مذمت ونکوهش است؛ چرا که یک خط روشن انحرافی است، در برابر منطق عقل و کفرانی است آشکار، در مقابل نعمت پروردگار. و آنکس که تن به چنین انحرافی دهد، در خور مذمت است. ) شرک سبب می‏شود که خداوند، مشرک را به معبودهای ساختگی‏اش واگذارد و دست از حمایتش بردارد. و از آنجا که معبودهای ساختگی نیز قادر به حمایتش بردارد و از آنجا که معبودهای ساختگی نیز قادر به حمایت کسی نیستند و خدا هم حمایتش را از چنین کسانی برداشته است، آنان «مخذول» و بدون یار و یاور خواهند شد. در آیات دیگر قرآن نیز همین معنا به شکل دیگری مجسم شده است؛ چنانچه می‏فرماید: «مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتاً و ا ن اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون» ( عنکبوت ) (مثل آنان که غیر از خدا را به دوستی گرفتند، مثل عنکبوت است که خانه‏ای بساخت و همانا سست‏ترین خانه‏ها، خانه عنکبوت است، اگر می‏دانستند. بعد از اصل توحید، به یکی از اساسی‏ترین تعلیمات انسانی انبیاء -با تاکید مجدد بر توحید- اشاره شده است؛ که همانا نیکی به پدر و مادر است.«قضا»، مفهوم محکمتری امر دارد. و فرمان قطعی و محکم را می‏رساند. این مطلب، نخستین تاکید در این باره است، قرار دادن توحید در کنار نیکی به پدر و مادر، تاکید دیگری بر اهمیت این دستور اسلامی است. مطلق بودن «احسان» که هر گونه نیکی را در بر می‏گیرد، و همچنین «والدین» که مسلمان و کافر را شامل می‏شود، سومین و چهارمین تاکید در این جمله است. نکره بودن «احساناً» که دراین گونه موارد برای بیان عظمت می‏آید، پنجمین تاکید محسوب می‏شود. توجه به این نکته لازم است که فرمان، معمولاً روی یک امر اثباتی می‏رود؛ در حالی که در اینجا، روی نفی رفته است. این نکته، ممکن است به خاطر آن باشد که از کلمه «قضی»، فهمیده می‏شود که جمله دیگری در شکل اثباتی در تقدیر است یا اینکه مجموع جمله نفی و اثبات : «الا تعبدوا الا ایاه». در حکم یک جمله اثباتی؛ اثبات عبادت انحصاری پروردگار است.سپس، یکی از مصداقهای روشن نیکی به پدر و مادر بیان شده است. در اینجا، به قسمتی از ریزه‏کاریهای برخورد بسیار مودبانه و احترام آمیز فرزندان به پدران و مادران از دیدگاه قرآن، اشاره می‏شود.) از یک‏سو، روی حالت پیری آنان -که در آن موقع نیازمندتر به حمایت و محبت و احترامند- تاکید می‏کند، و فرزندانشان را از کمترین سخن اهانت آمیز به آنان نهی می‏کند. آنان ممکن است بر اثر کهولت، طوری شوند که نتواند بدون کمک دیگری حرکت کنند، از جا برخیزند و حتی ممکن است قادر به رفع آلودگی از خود نباشند. در این مواقع، آزمایش بزرگ فرزندان شروع می‏شود.) از سوی دیگر، قرآن تاکید می‏کند که در این هنگام نه تنها به آنان نباید «اف» گفت: و با صدای بلند و اهانت آمیز با آنان صحبت کرد، بلکه با قول کریم و گفتار بزرگوانه باید با آنان گفتگو کرد. همه اینها، نهایت ادب در سخن را می‏رساند، که زبان کلید قلب است.) از سوی دیگر، دستور به تواضع و فروتنی داده شده است، تواضعی که نشاندهنده محبت و علاقه باشد، و نه چیز دیگر) سرانجام، سفارش شده است که حتی موقعی که فرزند رو به سوی درگاه خدا می‏آورد، پدر و مادر را، چه در حیات و چه در ممات، نباید فراموش کند و باید تقاضای رحمت پروردگار را برایشان بنماید، بویژه این تقاضایش را با این دلیل همراه سازد: «پروردگارا، همان گونه که آنان در کودکی مرا تربیت کردند. تو به آنان رحم کن» نکته مهمی که از این تعبیر- علاوه بر آنچه گفته شد- استفاده می‏شود. این است که اگر پدر و مادر آنچنان مسن و ناتوان شدند که به تنهایی قادر بر حرکت و دفع آلودگیها از خود نباشند. فراموش نکن که تو هم در کودکی چنین بودی و آنان را باید جبران کرد. از آنجا که گاهی در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر واحترام و تواضع به آنان، ممکن است لغزشیهایی پیش بیاید که انسان آگاهانه یا نا آگاهانه به سوی آن کشیده شود. در آخرین آیه مورد بحث می‏فرماید: «پروردگار شما به آنچه در دلهای شماست، آگاهتر است؛ زیرا علم خدا در همه زمینه‏ها ضروری، ثابت، ازلی و خالی از هر گونه اشتباه است؛ در حالی که علوم انسانی واجد این صفات نیست.بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشی در برابر فرمان خدا لغزشی در زمینه احترام و نیکی به پدر و مادر از انسان سر زد ولی بلافاصله پشیمان شد و در مقام جبران بر آمد، مسلماً مشمول عفو خدا خواهد شد.) «اواب» از ماده «اوب» به بازگشت توام با اراده گفته می‏شود؛ در حالی که «رجوع» هم به بازگشت با اراده و هم بی‏اراده اطلاق می‏گردد. به همین دلیل به «توبه»، «اوبه» گفته می‏شود؛ چون حقیقت توبه، بازگشت توام با اراده به سوی خداست. از آنجا که «اواب» صفت مبالغه است، به کسی گفته می‏شود که هر لحظه از او خطایی سر زند و در همان حال، به سوی پروردگار بازگردد. این احتمال نیز وجود دارد که ذکر صیغه مبالغه، اشاره به تعدد عوامل بازگشت به رجوع به خدا باشد؛ زیرا ایمان به پروردگار از یک‏سو، توجه به دادگاه عالم قیامت از سوی دیگر، وجدان بیدار از سوی سوم، و توجه به عدالت و آثار گناه از سوی چهارم، دست به دست هم می‏دهند و انسان را موکداً از مسیر انحرافی به سوی خدا می‏برند.) «واذا خذنا میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناًأ» (بقره ) و به یاد آورید هنگامی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید.اگر چه آیات درباره بنی‏اسرائیل نازل شده است، ولی یک سلسله قوانین کلی برای همه ملل دنیا در بردارد. از دیدگاه قرآن، برقراری و سربلندی ملتها در صورتی است که به بزرگترین قدرت بی‏زوال تکیه کنند، در همه حال از او مدد بگیرند و فقط در برابر او سر تعظیم فرود آورند؛ که اگر چنین کنند، از هیچ کس ترس و وحشتی نخواهند داشت. واضح است که چنین تکیه گاه و مبدئی جز آفریدگار بزرگ نمی‏تواند باشد. از طرف دیگر، برای بقا و جاویدان ماندن ملتها، همبستگی خاص بین افراد خاص لازم است. این عمل در صورتی امکان دارد، که هر کس به پدر و مادر خود که شعاع بستگی آنان به وی نزدیکتر است، در مرحله بعد به خویشان و بعد از آنان به همه افراد اجتماع، نیکی کند. بدین گونه، همه بال و پر یکدیگر می‏شوند، و افراد ضعیف را حمایت می‏کنند.) (واعبدوالله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء ) و خدا را بپرستید و هیچ چیز را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید. آیه فوق، نخست مردم را دعوت به عبادت و بندگی پروردگار و ترک شرک و بت پرستی ج که ریشه اصلی برنامه‏های اسلامی است- می‏کند. دعوت به توحید و یگانه پرستی روح را پاک، نیت را خالص، اراده را قوی و تصمیم را برای انجام دادن هر برنامه مفیدی محکم می‏سازد. از آنجا که این آیه بیان کننده یک رشته از حقوق اسلامی است، قبل از هر چیز، اشاره به حق خداوند بر مردم، پرستیدن او و شریکی برای او برنگزیدن کرده است.سپس، اشاره به حق پدر و مادر شده و توصیه گردیده است که باید به آنان نیکی کرد. از این تعبیرهای مکرر در قرآن کریم بر بندگی خدا واحسان به والدین، استفاده می‏شود که بیان این دو ارتباط است. در حقیقت هم، چنین است، چون بزرگترین نعمت، نعمت هستی و حیات است که در درجه اول از ناحیه خداست و درمراحل بعد، به پدر و مادر ارتباط دارد. بنابراین، ترک حقوق پدر و مادر، همدوش شرک به خداست.) «قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناًأ» (انعام ) بگو، بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده بیان کنم که چیزی را با او شریک نکنید و به پدر و مادر نیکی کنید.ذکر نیکی به پدر و مادر بلافاصله بعد از مبارزه با شرک و قبل از دستورهای مهمی مانند تحریم قتل نفس و اجرای اصول عدالت، دلیل بر اهمیت بسیار حق پدر و مادر در دستورهای اسلامی است. این موضوع وقتی روشنتر می‏شود، که توجه کنیم به جای «آزار به پدر و مادر»- که هماهنگ با دیگر تحریمهای این آیه است-،احسان و نیکی به آنان ذکر شده است. یعنی نه تنها ایجاد ناراحتی برای آنان حرام است، بلکه احسان و نیکی به آنان نیز لازم و ضروری است. جالبتر این که، کلمه «احسان» به وسیله «ب» متعدی شده و فرموده است: « بالوالدین احساناً»احسان گاهی با «الی» و گاهی با «ب» ذکر می شود، معنای‏آن نیکی کردن به طور مستقیم و بدون واسطه است، بنابراین، این آیه تاکید می‏کند که موضوع نیکی به پدر و مادر را باید آنقدر اهمیت داد، که شخصاً و بدون واسطه، به آن اقدام کرد.) «ولقد اتینا لقمان الحکمه ان اشکر الله و من یشکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان الله غنی حمید و اذقال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهناً علی وهن و فصاله فی عامین ان اشکرلی ولوالدیک الی المصیر و ان جاهداک علی ان تشرک بی ما لیس من اناب الی ثم الی مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعلمون» (لقمان -) و آدمی را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر می شد و پس از دو سال از شیرش باز گرفت. و سفارش کردیم که مرا و پدر و مادرت را شکر گوی که سرانجام تو نزد من است. اگر آن دو به کوشش از تو بخواهد تا چیزی را که نمی‏دانی چیست با من شریک گردانی، اطاعتشان مکن. در دنیا با آنان به وجهی پسندیده زندگی کن و خود، راه کسانی را که به درگاه من باز می‏گردند. در پیش گیر، بازگشت همه شما به سوی من است و من از کارهایی که می‏کرده‏اید، آگاهتان می‏کنم.در آیه اول، نتیجه «شکر» و «کفران» نعمتها، به این صورت بیان شده که شکر نعمت، به سود خود انسان، و کفران هم به زبان خود او است. خداوند از همگان بی‏نیاز است. اگر همه ممکنات شکر کنند، چیزی بر عظمتش افزوده نمی‏شود و اگر جمله موجودات کافر شوند. بر دامن کبریایی‏اش گردی ننشیند.«ل» در جمله «ان اشکرالله»، برای اختصاص و در «لنفسه» برای نفع است. بنابراین، سود شکرگزاری که همان دوام نعمت، و افزایش آن به اضافه ثواب آخرت است، به خود انسان بر می‏گردد؛ همان گونه که زیان کفران، فقط دامان خودش را می‏گیرد.تعبیر: «غنی حمید»، اشاره به این است که شکر گزار در برابر افراد عادی، یا چیزی به بخشنده نعمت می‏دهد یا اگر چیزی نمی‏دهد، با ستایش او مقامش را در انظار مردم بالا می‏برد. ولی درباره خداوند، هیچ یک از این دو، معنا ندارد.او از همگان بی‏نیاز، و شایسته ستایش همه ستایشگران است. فرشتگان حمد او را می‏گویند، و تمام ذرات موجودات به تسبیح و حمد او مشغولند. اگر انسانی به زبان قال کفران کند، کمترین اثری ندارد؛ زیرا ذرات وجود خودش، به زبان حال مشغول حمد و ثنای اویند.شکر با «صیغه مضارع» نشانه تداوم واستمرار است، و کفر با «صیغه ماضی» که حتی بریک مرتبه است بیان شده است. این نکته، اشاره به این است که کفران حتی برای یک بار، ممکن است عواقب دردناکی بار آورد اما شکر لازم است که مستمر و مداوم باشد تا انسان مسیر تکامل خود را طی کند.بعد از معرفی لقمان و مقام و حکمت او، به نخستین اندرز وی- که در عین حال مهمترین توصیه به فرزندش می باشد- اشاره شده است. حکمت لقمان ایجاب می‏کند که قبل از هر چیز، به سراغ توحید، اساسی‏ترین مسئله عقیدتی، برود؛ زیرا هر حرکت تخریبی و ضد الهی، همچون: دنیا پرستی، مقام پرستی و هوا پرستی، شاخه‏ای از شرک به شمار می‏روند. نکته قابل توجه اینکه، لقمان حکیم دلیل بر نفی شرک را این ذکر می‏کند که شرک، ظلم عظیم است؛ آن هم با تعبیری، که از چند جهت تاکید دارد. و چه ظلمی از این بالاتر، که هم درباره خدا انجام بگیرد و موجود بی‏ارزشی را همتای او قرار دهند، و هم درباره خویشتن انجام شود. و انسان از اوج عزت عبودیت پروردگار به قعر دره ذلت پرستش غیر او ساقط کند. دو آیه بعد، در حقیقت جمله‏های معترضه‏ای است که در لابه لای اندرزهای لقمان از سوی خداوند بیان شده است. البته معترضه، به معنای بی‏ارتباط نیست، بلکه به معنای سخنان الهی است که ارتباط روشنی با سخنان لقمان دارد. در این آیه، بحث از وجود، زحمات، خدمات و حقوق پدر و مادر، و قرار دادن شکر آنان در کنار شکر خداوند است. به علاوه، تاکیدی بر خالص بودن اندرزهای لقمان، به فرزندش نیز شمرده می شود، زیرا پدر و مادر با این علاقه وافر و خلوص نیت، ممکن نیست جز خیر و صلاح فرزند را در اندرزهایشان بازگو کنند.آنگاه، به زحمات بسیار مادر اشاره می‏شود. این مسئله از نظر علمی ثابت شده و تجزیه نیز نشان داده است، که مادران در هنگام بارداری گرفتار سستی می‏شوند؛ زیرا شیره جان و مغز استخوان را به پرورش جنین خود اختصاص می‏دهند، و از تمام مواد حیاتی وجود خود بهترینش را تقدیم او می‏کنند. به همین دلیل، مادران در دوران بارداری گرفتار کمبود انواع ویتامینها می‏شوند که اگر جبران نشود، ناراحتی‏هایی را برای آنان به وجود می‏آورد. این ویژگی، در دوران رضاع و شیر دادن نیز ادامه می‏یابد؛ چرا که شیر، شیره جان مادر است. لذا به دنبال آیه، آمده است که پایان نکته، اشاره شده است: «والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین» (بقره ) مادران فرزندانشان را دو سال تمام شیر دهند. البته، منظور دوران، کمتر از دوسال انجام شود. به هر حال، مادر در این ماه، دوران حمل و دوران شیر خوارگی، بزرگترین فداکاری راهم از نظر روحی و عاطفی، هم از نظر جسمی، و هم از جهت خدمات، درباره فرزندش انجام می‏دهد.جالب اینکه در آغاز توحید، پدر و مادر را ذکر می‏کند، ولی به هنگام بیان زحمت و خدمات، تکیه روی زحمات مادر است تاانسان متوجه ایثارگریها و حق عظیم او شود. سپس، به شکر خداوند و شکر پدر و مادر سفارش شده است. شکر خدا را باید کرد، زیرا خالق و منعم اصلی انسان، خداست که چنین پدر و مادر مهربانی را به ما داده است. و هم شکرگزار پدر و مادر باید بود، که به واسطه این فیض و عهده‏دار انتقال نعمتهای خداوند به انسان می‏باشند.و در پایان، آیه با لحنی که خالی از تهدید و عتاب نیست، می فرماید: «بازگشت همه شما، به سوی من است». اگر در اینجا کوتاهی کنید، در بارگاه الهی تمام این حقوق، زحمات و خدمات مو به مو بررسی و محاسبه می‏شود. بعضی از مفسران در اینجا به نکته‏ای توجه کرده‏اند که در قرآن مجید، تاکید بر رعایت حقوق پدر و مادر بارها آمده است. اما سفارش به فرزندان- جز درباره نهی از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت استثنایی در عصر جاهلیت بود- کمتر دیده می‏شود. این نکته به دلیل آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان، کمتر ممکن است فرزندان را به دست فراموشی بسپارند. در حالی که بسیار دیده شده است که فرزندان، پدر و مادر را به ویژه به هنگام پیری و از کار افتادگی، فراموش می کنند: این دردناکترین حالت برای پدر و مادر، و بدترین ناشکری برای فرزندان محسوب می‏شود. از آنجا که توصیه نیکی درباره پدر و مادر ممکن است این توهم را برای بعضی ایجاد کند که حتی در مسئله عقاید، کفر و ایمان باید با آنان مماشات کرد، در آیه بعد تاکید می‏کند که هرگز نباید رابطه انسان با پدر و مادرش، مقدم بر رابطه او با خدا باشد. پس، هرگز نباید عواطف خویشاوندی، حاکم بر اعتقاد مکتبی انسان شود. تعبیر به «جاهداک»، اشاره به این است که پدر و مادر گاه به گمان اینکه سعادت فرزندشان را می‏خواهند، تلاش و کوشش می‏کنند که او را به عقیده انحرافی بکشانند. وظیفه فرزندان این است که هرگز در برابر این فشارها تسلیم نشوند، استقلال فکری خود را حفظ کنند، و عقیده توحید را با هیچ معاوضه نکنند. همچنین، جمله «مالیس لک به علم».اشاره به این است که اگر فرضاً دلایل بطلان شرک را نادیده بگیریم، حداقل دلیلی بر اثبات آن نیست. از آنجا که ممکن است این فرمان این توهم را به وجود آورد که در برابر پدر و مادر مشرک باید شدت عمل داشت و بی‏حرمتی کرد، بلافاصله اضافه می کند که اطاعت نکردن از آنان در کفر و شرک، دلیل بر طرز شایسته‏ای رفتار کرد، ولی از نظر اعتقاد و برنامه‏های مذهبی تسلیم افکار و پیشنهادهایشان نشد. این رفتار، درست نقطه اصلی اعتدال، و راه پیامبران و مومنان راستین است. لذا، بعد می‏افزاید که مومنان باید راه کسانی را پیروی کنند، که به سوی خداوند باز می‏گردند؛ چرا که بازگشت همه به سوی خداوند است، و خداوند انسان را ازکارهایشان آگاه می‏سازد و طبق آن پاداش و کیفری می‏دهد.نفی و اثباتهای پی در پی، و امر و نهی‏ها در آیات فوق، برای این است که مسلمانان در این گونه مسائل که در بدو نظر تضادی در میان انجام دادن دو وظیفه لازم تصور می‏شود- خط اصلی را پیدا کنند و بدون کمترین افراط و تفریط، در مسیر صحیح قرار گیرند.این دقت و ظرافت قرآن در این ریزه کاریها، از چهره‏های فصاحت و بلاغت عمیق آن است.وصینا الانسان بوالدیه حسنا و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما الی مرجعکم فانبئکم بما کنتم تعملون» (عنکبوت ) و به آدمی سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند و اگر آن دو بکوشند که تو چیزی را که بدان آگاه نیستی شریک من قرار دهی، اطاعتشان مکن. بازگشت همه شما به سوی من است و شما را به کارهایی را می‏کرده‏اید، آگاه می‏کنم. روایات مختلفی در شان نزول این آیه آمده، که چکیده آن این است که «بعضی از مردانی که در مکه بودند، ایمان و اسلام را پذیرفتند. هنگامی که مادرشان از این مسئله آگاه شدند، تصمیم گرفتند که غذا نخورند و آب ننوشند تا فرزندانشان از اسلام باز گردد. گر چه هیچ کدام از این کدام از این مادران به گفته خود وفا نکردند و اعتصاب غذا را شکستند. ولی این آیه نازل شد و خط روشنی در برخورد با پدر و مادر در زمینه ایمان و کفر به دست همگان دادیکی از مهمترین آزمایشهای الهی، مسئله تضاد خط ایمان و تقوا با پیوندهای عاطفی و خویشاوندی است. قرآن در این زمینه تکلیف مسلمانان را بروشنی بیان کرده است. در این بخش، آیات آمده در این زمینه، بررسی می‏شود.) «و وصینا الانسان بوالدیه احساناً» (حقاف ) و انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند. اگر چه این حکم، یک حکم تشریعی است، ولی این مسئله پیش از آنکه یک لازم تشریعی باشد، به صورت یک قانون تکوینی درنهاد همه انسانها وجود دارد. تعبیر به «انسان» در اینجا جلب توجه می کند؛ زیرا این قانون مخصوص مومنان نیست، بلکه هر کس شایسته نام انسان است، باید همیشه به پدر و مادر حق شناس باشد. هر چند با این اعمال، هرگز نمی‏تواند دین خود را به آنان ادا کند.سپس، برای این که تصور نکند که پیوند عاطفی با پدر و مادر می‏تواند بر پیوند انسان با خدا و مسئله ایمان حاکم شود، با یک استثنای صریح تاکید می‏کند که اگر پدر و مادر تلاش و کوشش کنند که فرزندشان برای خدا شریکی قایل شود که به آن علم ندارد، از آنان نباید اطاعت کند.تعبیر: « مالیس بک به علم» اشاره به منطقی نبودن شرک است. چون اگر واقعاً شرک صحیح بود، دلیلی بر آن وجود داشت. به تعبیر دیگر، جایی که انسان علم به چیزی نداشته باشد، باید از آن پیروی نکند؛ تا چه رسد به این که علم به بطلان آن داشته باشد. پیروی از چنین چیزی پیروی از جهل است. اصولاً، تقلید کورکورانه غلط است، حتی اگر درباره ایمان باشد؛ تا چه رسد به شرک و کفر. به این ترتیب، از اینجا یک اصل کلی استفاده می‏شود: « هیچ چیز نمی‏تواند بر ارتباط انسان با خدا حاکم شود؛ حتی پیوند با پدر ومادر، که نزدیکترین پیوندهای عاطفی است.حدیث معروف امام علی (ع): «لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق» اطاعت از مخلوق در عصیان خالق روا نیست. معیار روشنی را در این مسائل به دست می‏دهد.از این آیات و روایات نتیجه می‏شود که اسلام برترین احترام را برای پدر و مادر قائل است. پس، در صورت مشرک بودن و دعوت به شرک- که منفورترین کارها در نظر اسلام است- باز حفظ احترام آنان در عین نپذیرفتن دعوت آنان به شرک، واجب شمرده می‏شود.در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است که شخصی خدمت ایشان آمد و عرض کرد: من به چه کسی نیکی کنم»؟فرمودند: «به مادرت». دوباره آن شخص سئوال کرد: «بعد از او به چه کسی»؟ فرمودند: «به مادرت».بار سوم، آن شخص سئوال کردم: «بعد از او، به چه کسی»؟ باز فرمودند: «مادرت». و در چهارمین بار، پیامبر (ص) توصیه پدر و مادر و دیگر بستگان را به ترتیب نزدیکی آنان، به ایشان فرمودند.در حدیث دیگری، پیامبر (ص) توصیه پدر و دیگر بستگان را به ترتیب نزدیکی آنان، به ایشان فرمودند.در حدیث دیگری، پیامبر (ص) فرمودند: «الجنه تحت اقدام الامهات» (بهشت زیر پای مادران است). یعنی فقط از طریق خضوع و همچون خاک راه بودن در برابر آنان، می‏توان به بهشت برین راه یافت.) «و وصینا الانسان بوالدیه احساناً حملته امه کرهاً و وضعته کرهاً و حمله و فصاله ثلاثون شهراً حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنه قال رب اوزعنی ان شکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین» (احقاف ) و آدمی را به نیکی کردن با پدر و مادر خود سفارش کردیم. مادرش بار او را به دشواری برداشت و به دشواری بر زمین نهاد. و مدت حمل تا از شیر باز گرفتنش، سی ماه است تا چون به سن جوانی رسد و به چهل سالگی در آید. گوید: ای پروردگار من ، به من بیاموز تا شکر نعمتی که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته‏ای به جای آرم. کاری شایسته بکنم که تو از آن خشنود شوی و فرزندان مرا به صلاح آور. من به تو بازگشتم و از تسلیم شدگانم.این آیه، از نیکی و شکر به پدر و مادر که مقدمه‏ای برای شکر پروردگار است، شروع می‏کند. «وصیت» و توصیه، به معنای مطلق سفارش است. و مفهوم آن، منحصر به سفارشهای مربوط به پس از مرگ نیست. لذا جمعی از مفسران آن را در این آیه، به معنای دستور و فرمان تفسیر کرده‏اند. سپس به دلیل لزوم حق شناسی از مادر، تاکید می‏شود که در طول ماه بارداری و شیر دهی، وی بزرگترین ایثار و فداکاری را درباره فرزندش انجام می‏دهد.اینکه قرآن در اینجا فقط از ناراحتی‏های سخن می‏گوید، و سخنی از پدر در میان نیست، نه به خاطر اهمیت ندادن به پدر است؛ چرا که هم در بسیاری از این مشکلات شریک مادر است. اما چون سهم بیشتری دارد، بیشتر بر او تاکید شده است.هنگامی که انسان به کمال قدرت نیروی جسمانی رسید و به مرز سالگی وارد شد، سه چیز را از خدا تقاضا می‏کند: شکر پدر و مادرش، انجام دادن کارهای خوب و تداوم در رستگاری‏اش در فرزندانش، این تعبیر، نشان می‏دهد که انسان با ایمان در چنین سن و سالی، هم از عمق و وسعت نعمتهای خدا بر او، و هم از نعمتهای که پدر و مادر به او کرده است، آگاه می‏شود؛ زیرا در این سن و سال، معمولاً خودش پدر یا مادر می‏شود و با درک زحمات طاقت فرسا و ایثارگرانه آن دو، بی اختیار به یادشان می‏افتد و به جایشان در پیشگاه خدا شکر می کند.تعبیر: «لی» (برای من )، ضمناً اشاره به این است که صلاح و نیکی فرزندان من در چنان باشد، که نتایجش عاید من نیز بشود. تعبیر: «فی ذریتی» (فرزندان من)، به طور مطلق اشاره به تداوم صلاح و نیکوکاری در تمام دودمان است.جالب اینکه در دعای اول، پدر و مادر را و در دعای سوم، فرزندان را شریک می‏کند. ولی در دعای دوم، برای خود دعا می‏کند. انسان صالح اینگونه است که اگر با یک چشم به خویشتن می‏نگرد، با چشم دیگر به افرادی که بر او حق دارند. نگاه می‏کند.پس از بررسی موضوع احترام به پدر و مادر از نگاه قرآن کریم و ارتباط آن با اطاعت از دستورهای خداوند، اکنون می‏توانیم اینگونه جمع‏بندی کنیم که احترام به والدین، از دستورهای اکید دینی است.درباره تعامل اطاعت از والدین با اطاعت از خدا، می‏توان گفت که ما ابتدا اطاعت از دستورهای خداوند را واجب می دانیم. سپس، خداوند دستور داده است که از پدر و مادر اطاعت کنیم، و به آنان احترام بگذاریم. پس، اطاعت از این دستور خداوند، احترام به والدین را به همراه می‏آورد. البته، اگر اطاعت از والدین موجب زیر پا نهادن دستورهای الهی شود، براساس نظر اسلام نباید از آنان اطاعت کرد، و دستور خداوند بر دستور والدین ارجحیت داده شده است. با این حال، در چنین مواردی، اسلام تاکید می‏کند که باید با نرمی و متانت با پدر و مادر برخورد کرد. و اسلام، اجازه پرخاش را حتی در زمانی که پدر و مادر بر خلاف دین دستور داده باشند، به فرزندان نداده است.نیکی به پدر و مادر چنان اهمیتی دارد که حتی پدر و مادری که از نظر عقیده دچار انحراف هستند و یا به فرزند خود ظلم کرده‏اند باید مورد احترام واقع شوند و فرزند به آنان نیکی کند.مادر حق ویژه‏ای دارد و نیکی به او مقدم است. امام صادق(ع) فرمودند: شخصی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و پرسید ای پیامبر! به چه کسی نیکی کنم؟ فرمودند: مادرت پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمودند: به مادرت. باز پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمودند: به مادرت، دوباره پرسید: سپس به چه کسی؟ فرمودند: به پدرت.اسلام برای پدرانی که وظیفه ی خود را به درستی انجام می دهند، ارزش و احترم قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قران پس از انجام وظیفه ، احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از احترام به والدین یاد شده است.در اینجا چند نمونه از موارد ارزش و احترام پدر را ذکر می کنیم : اصل بر رعایت حکم پدر است و بدون اجازه ی او‏، جز در واجبات نمی توان گام برداشت. فرزند وظیفه دارد بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگستراند. فرزند حق اهانت به پدر را ندارد، حتی گفتن اف. حرمت پدر چون حرمت خداست و نمی توان آبروی پدر را زیر سؤال برد و شخصیت ا و را خدشه دار کرد.حال این همه احترام برای پدری است که تمرین عظمت و لیاقت کرده باشد، عواملی که سبب بغض و نارسایی در رشد و حیات خود و کودک است از خود دور کند و برای صلاح و فساد فرزندش و جامعه بیندیشد. اهمیت نقش پدرپدر در جنین از دو لحاظ سهم دارد : – وراثت – محیط.از نظر وراثت نیمی از کروموزوم های جنین از پدر و نیمی از مادر است. ممکن است پدر بیماری داشته باشد و از طریق کروموزوم ها به کودک نیز منتقل می شود. رفتار پدر الگو و غرور او کارساز است. شیوه محبت یا خشونت ، اتکای به نفس ، قاطعیت پدر و; همه برای کودک در س و آموزنده می باشد.رابطه ی پدر با فرزند باید بر اساس انس و تفاهم باشد، براساس اندیشه و تدبر، تحسین و تشویق، بکارگیری شیوه الگویی مناسب و همت گذاشتن برای سازندگی و رشد و شخصیت او باشد.پدر از لحاظ محیط نیز نقش دارد. اگر پدر فردی پاک، شریف، مؤمن و متعبد باشد کودک از او تأثیر می پذیرد و اگر پدر آلوده باشد ناخواسته کودک نیز آلوده خواهد شد. طرز فکرها، فلسفه ها، ادبیات و هنر، اخلاق و رفتار و جرائم و انحرافات، مواضع سیاسی و اقتصادی همه در کودک مؤثر است و شخصیت کودک را تحت تأثیر قرار می دهد.طفل از زمان تولد تا حدود دو ماهگی شدیداً وابسته به مادر است و مادر را مرکز آرزوها و آمال خود می داند. به تدریج که کودک وارد دو ماهگی می شود، پدر وارد زندگی و ذهن و تصور او می شود. کودک این را در می یابد که پدر برای او پناهگاه است، معلم است، رهبر و قانونگذار است.تصور اینکه پدر از مادر کم اهمیت تر است از جهاتی درست است اما در مواردی نیز نقش پدر مهم تر از مادر می باشد. تجسم عالم شعور، مظهر عقل و دانش در خانواده در قبضه ی پدران است و طفل پدر را به این گونه می شناسد.کودک به تدریج که بزگتر می شود تصوراتی از پدر را در ذهن خود پرورش داده و آنها را پروبال می دهد. از جمله تصوراتی که کودک از پدر خود دارد عبارتند از :الف ) چهره برجسته خانوادهب ) همانندی با پدرج ) ضامن رفع نیازهاد ) عامل تأمین امنیته )مرکز دانایی و اندیشه.الف ) چهره برجسته خانواده : کودک در سن - سالگی پدر را بزرگترین شخصیت و عاقل ترین افراد می داند. اگر کسی علیه پدر چیزی بگوید، ا و از پدر خود دفاع می کند. کودک در خانه با پدر رفتاری رسمی دارد و بیشتر اوقات از کانال مادر با پدر ارتباط برقرار می کند.ب ) همانندی با پدر : از نظر روان شناسان، کودک - ساله مخصوصاً پسر بچه ها پدر را الگوی خود قرار می دهند. پدر از نظر کودک سمبل قدرت است. ضامن خانواده است و همه ی آرزوی کودک این است که مثل پدرش باشد.ج ) ضامن رفع نیازها: پدر از نظر کودک ضامن رفع نیازهاست. هر چیزی را که اعضای خانواده احتیاج دارند ، پدر تهیه می کند، کودک در سایه پدر، نیکو پرورش می یابد. هر چقدر سن کودک بیشتر شود، دید او نسبت به ضمانت پدر بیشتر می شود بطوریکه در سنین نوجوانی مادر را عامل مهر و محبت و پدر را عامل تأمین زندگی و انضباط می داند.د ) عامل تأمین امنیت : اگر خطری برای کودک پیش آید به پدرش پناه می برد.ه ) مرکز دانایی و اندیشه: پدر نماینده ی دنیای خارج کودک است، مرکز دانایی و آگاهی است. کودک گمان دارد که پدرش در همه ی اصول و قواعد داناست. حتی کودکانی که نسبت به پدر دید منفی دارند باز هم درباره ی پدر تعصب دارند و عقل و فکر او را تحسین می کنند.جلب رضایت و خشنودی مادران از وظایف اساسی و مهم فرزندان است . در حدیثی از پیامبر اکرم ( ص ) نقل شده است که فرمود: الجنه تحت اقدام الامهات ، بهشت زیر پای مادران است. این حدیث شریف بیان می کند که اگر فرزندی رضایت مادرش را با اطاعت و احترام و سپاسگزاری جلب نکند ، وارد بهشت نمی شود.اگر انسان تمام دستورهای دینی را انجام دهد ، ولی به پدر و مادرش توهین کند ، آنان را خشمگین سازد ، بی احترامی و بی ادبی به آنها روا دارد ، و به طور کلی کاری کند که پدر و مادر از وی ناراضی باشند در این صورت هیچ عملی از او در پیشگاه خداوند پذیرفته نمی شود.مردی به محضر پیامبر ( ص ) آمده و گفت :ای رسول خدا در دنیا هیچ کار زشتی نیست که من انجام نداده باشم. آیا توبه من قبول می شود؟ پیامبر (ص) فرمود : آیا هیچ کدام از پدر و مادرت زنده هستند. پدرم زنده است. فرمود : برو و پدرت نیکی کن ( که همین نیکی به پدر موجب پذیرفتن توبه تو خواهد بود ).وقتی او رفت . پیامبر (ص ) فرمود: ای کاش مادر این گناهکار زنده بود و به مادرش نیکی می کرد . زیرا نیکی به مادر به قبولی توبه اش نزدیکتر بود یعنی نیکی به مادر زودتر موجب قبولی توبه در پیشگاه خدا می شود.امام صادق (ع ) می فرماید: آن کسی که به بزرگترها احترام نگذارد و به کوچکترها محبت نکند از ما نیست. مساله حق شناسی و حسن عهدخصلت‏حق شناسی و نیک نگه داشتن خاطرات شایسته گذشته، ازارزش‏های بسیار والا از دیدگاه عقل و فطرت بوده، و از اصول زیبایی‏ها و شکوه عظیم‏انسانیت می‏باشد. انسان ارجمند، انسانی است که حق شناس، وفادار، هم‏دل، سپاسگزارو جبران کننده زحماتی که دیگران در مورد او نموده‏اند باشد چنین انسانی درپیشگاه خداوند، بسیار ارجمند است. و این یک موضوع قطعی است که نه تنها دراسلام، بلکه در میان همه ادیان و مکاتب آسمانی همین گونه است.امام صادق(ع)فرمود: حضرت موسی(ع) مشغول مناجات و راز و نیاز با خدا بود، در این هنگام مردی‏را در سایه عرش خدا دید، عرض کرد: «خدایا! این مرد کیست که او را در جایگاه‏عظیم در سایه عرش خودت جای داده‏ای؟» خداوند فرمود: «هذا کان بارابوالدیه;.; این شخصی است که به پدر و مادرش نیکی کرده است.»جالب این که در این آیه، سپاسگزاری از پدر و مادر، در کنار ستایش از خداقرار گرفته و خداوند به صورت فرمان اعلام می‏کند که قطعا باید این قدردانی (باقلب و زبان و عمل) انجام گیرد. و در مورد دیگر خداوند این سپاسگزاری را چنین‏تبیین نموده که درباره پدر و مادر چنین دعا کن: «رب ارحمهما کما ربیانی‏صغیرا; خدایا همان گونه که پدر و مادرم مرا در کوچکی (با مهر و محبت) تربیت‏کردند، به آن‏ها مهربانی کن.» در این آیه به مساله مربی بودن مادر، و رنج‏ها وزحمت‏های او در مورد تربیت فرزند اشاره شده که بسیار طاقت فرسا است. یادآوری‏این مساله حس حق شناسی انسان را تحریک می‏کند، و وجدان نهفته او را بیدارمی‏سازد، که باید در این راستا از هرگونه غرور و غفلت پرهیز کند و به یاد دوران‏کودکی و زحمت‏های سخت مادر بیفتد و با حق‏شناسی صحیح وهمه جانبه خود، خشنودی‏کامل مادر را تحصیل نماید.امام سجاد (ع) در بیان حق شناسی انسان نسبت‏به مادرچنین می‏فرماید: «حق مادر این است که بدانی تو را در جایی (رحم) نگه داشته وجا به جا نموده که هیچ کس دیگر را در آن جا نگه ندارد، از قلبش میوه‏ای به‏تو خورانده که هیچ کس به دیگری نخوراند. و تمام جسم و جان خویش را با شادمانی‏و طیب نفس سپر جان ساخته و همه رنج‏ها و سختی‏ها را در دوران حمل برای حفظ جان‏تو به جان خریده است، تا آن گاه که دست قدرت پروردگار، تو را از تنگنای رحم به‏پهنه زمین آورده است، در این هنگام مادر خشنود بوده که خود گرسنه بماند و تورا سیر کند، خود برهنه باشد و تو را بپوشاند، خود تشنه بماند و تو را سیراب‏نماید، خود در آفتاب باشد و تو را در سایه نهد، سختی‏ها را بپذیرد و تو را باناز بپروراند، بیدار بماند و تو را به خواب نوشین کند، اندرون خود را ظرف وجودتو کرده، دامنش را آرامگاه، جانش را سپر بلای تو ساخته است، گرم و سرد جهان رابه خاطر تو به جان خریده، بنابراین: «فتشکرها علی قدر ذلک، و لاتقدر علیه الابعون الله و توفیقه; تو باید به همین اندازه از او سپاسگزاری و قدردانی کنی،ولی انجام چنین حق شناسی به قدری سنگین است که تو آن را جز به یاری و توفیق‏الهی نمی‏توانی انجام دهی.»نظیر این مطلب در گفتار امام صادق(ع) آمده، آن جاکه به یکی از شیعیان به نام ابراهیم بن مهزم که با مادرش به نام «خالده‏»درشت گویی می‏کرد، فرمود: «یا بامهزم مالک ولخالده اغلظت فی کلامها البارحه،اما علمت ان بطنها منزل قد سکنته، و ان حجرها مهد قد غمزته، و ثدیها وعاء قدشربته; ای ابومهزم! چرا با مادرت خالده درشت گویی می‏کنی؟ چنان که شب گذشته بااو با خشم و خشونت‏سخن گفتی، آیا نمی دانی که رحم او منزل سکونت، و دامنش‏گهواره نوازشگر تو بود، و سینه‏اش ظرفی بود که از آن شیر نوشیدی.»کوتاه سخن‏این که با صراحت‏باید گفت هر قدر درباره عظمت مقام و حق مادر بگوییم کم‏گفته‏ایم، آیا با یک ظرف لیوان می‏توان آب دریا را برداشت؟ در یک مرحله مادر حق‏حیات بر انسان دارد، بنابراین باید تا سر حد امکان حق او را شناخت و از اوقدردانی و تجلیل کرد. برای این که باز با حق عظیم مادر و اوج مقام او ازدیدگاه اسلام بیش‏تر آشنا شویم، نظر شما را به چند روایت زیر جلب می‏کنم: ) مسلمانان مشغول طواف کعبه بودند، شخصی مادر سال خورده‏اش را بر دوش گرفته واو را در میان ازدحام جمعیت طواف می‏داد، او پیامبر(ص) را در میان طواف‏کنندگان دید، پس از طواف به آن حضرت عرض کرد: «آیا با این کار حق مادرم راادا کردم؟» پیامبر(ص) فرمود: «نه، حتی این کار دشوار تو نمی‏تواند یکی ازناله‏های او به هنگام وضع حمل را جبران کند.» ) امام باقر(ع) فرمود: موسی بن‏عمران(ع) در مناجات خود با خدا عرض کرد: «مرا سفارش و موعظه کن‏» خداوند سه‏بار به او فرمود: «اوصیک بی; تو را به (رابطه و یاد) خودم سفارش می‏کنم.»موسی(ع) عرض کرد: باز مرا موعظه کن، خداوند دو بار به او فرمود: «اوصیک‏بامک; تو را به نیکی به مادرت سفارش می‏کنم‏» و یک بار فرمود: «تو را به نیکی‏به پدرت سفارش می‏نمایم.» بعضی از دانشمندان از این عبارت چنین استفاده‏کرده‏اند که اگر نیکی به پدر و مادر را سه بخش کنیم، دو بخش آن از آن مادر است. ) در سیره پیامبر گرامی اسلام آمده: آن بزرگوار، سال‏ها بعد از وفات حضرت خدیجه(س) به عنوان حق شناسی از او، به‏دوستان او محبت می‏کرد. روزی پیرزنی را فوق العاده مورد عطوفت قرار داد و به‏او احسان مضاعف نمود، عایشه از علت آن همه عنایت مخصوص پرسید، پیامبر(ص) درپاسخ فرمود: «ان حسن العهد من الایمان; همانا نیکو نگه داشتن سابقه و وفاداری‏به خاطرات گذشته، از نشانه‏های ایمان است.») حلیمه سعدیه که چند ماهی به‏پیامبر(ص) در دوران شیرخوارگی شیر داده بود و به عنوان مادر رضاعی پیامبر(ص) محسوب می‏شد، پس از گذشت‏سال‏ها بر اثر قحطی و گرسنگی به مکه آمد و تقاضای کمک‏نمود، پیامبراکرم(ص) به پاس حق شناسی و احترام به مادر رضاعی خود، از اموال‏حضرت خدیجه(س) با کسب رضایت او چهل شتر و گوسفند به حلیمه سعدیه داد و او رابا خشنودی بدرقه کرد.نظیر این مطلب در مورد بانویی به نام «ثویبه‏» نقل شده که او در دوران‏شیرخوارگی پیامبر(ص) چند روزی به آن حضرت شیر داد، پیامبر(ص) وقتی که به مقام‏نبوت رسید، به خاطر محبت‏های «ثویبه‏» در دوران شیرخوارگی، به او احسان می‏کرد،در مدینه برای او که در مکه می‏زیست، لباس و هدایای دیگر می‏فرستاد. «ثویبه‏»در سال هفتم هجرت از دنیا رفت، پیامبر(ص) از وفات او غمگین شد، آن بزرگوار ازآن پس به یاد محبت‏های «ثویبه‏» به خویشان او محبت و نیکی می‏کرد، و برای آن‏هانان و غذا می فرستاد، و به این ترتیب از زحمت‏های اندک گذشته او حق‏شناسی وقدردانی می‏نمود.» این همان شیوه‏ای است که قرآن به آن دستور داده و می‏فرماید:«هل جزاء الاحسان الا الاحسان; آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» نتیجه این که: حقیقت این است که هیچ کس بعد از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) مانند مادر برگردن انسان حق ندارد، و انسان باید کمال حق شناسی و قدردانی را نسبت‏به مادرداشته باشد.بنابران، یکی از مسوولیت‏های سنگین و مهم آن است که انسان با عناوین مختلف وشیوه‏های گوناگون از مادر تجلیل و احترام کند و خشنودی او را به دست آورد، تاشاید یکی از هزار زحمت‏خالصانه او را جبران کرده باشد.امامان معصوم(ع) به‏قدری نسبت‏ به رعایت احترام به مادر حساس بودند که روایت‏شده از امام سجاد(ع)سوال شد: «با این که تو از نیکوکارترین انسان‏ها هستی، چرا با مادرت در یک‏کاسه غذا نمی‏خوری؟ با توجه به این که مادرت دوست دارد با تو در یک کاسه غذابخورد؟»آن حضرت در پاسخ فرمود: «اکره ان تستبق یدی الی ما سبقت الیه عینها فاکون عاقا لها; از این رو دوست‏ندارم دستم به لقمه‏ای پیشی گیرد، که چشم مادرم به دیدن آن پیشی گرفته است،آن گاه عاق مادرم گردم (یعنی نسبت‏به مادر بی‏مهر شوم) آثار نیکی و بدی به مادریکی از اموری که در رابطه با مادر، از امور قطعی است و تجربه نیز آن را تاییدمی‏کند آثار وضعی رفتار با مادر است، که اگر نیک باشد، آثار وضعی و پاداش بسیارنیک خواهد داشت، و اگر بد باشد دارای کیفر سخت و ناهنجار خواهد شد، به همین‏اساس، باید توجه داشت که منظور از احترام به مادر احترام ظاهری و خشک و خالی‏نیست، بلکه علاوه بر آن باید به او احسان نمود و از هرگونه آزار رسانی به اوپرهیز کرد. ما وقتی که آیات قرآن را در رابطه با پدر و مادر مورد بررسی قرارمی‏دهیم، می‏بینیم در سیزده مورد از احترام به پدر و مادر سخن به میان آمده که‏شش مورد آن با تعبیر «حسن و احسان‏» به آن‏ها عنوان شده است.و در موردنیازردن آن‏ها خداوند از کم‏ترین اظهار ناراحتی به پدر و مادر نهی فرموده و باصراحت می‏فرماید: «و لاتقل لهما اف; به آن‏ها اف نگو.» امام صادق(ع) در شرح این‏آیه فرمود: «اگر چیزی کم‏تر از اف (برای اظهار ناراحتی) وجود داشت، خدا از آن‏نهی می‏کرد.» پیامبر(ص) فرمود: «اثنان یعجلهما الله فی الدنیا: البغی و عقوق‏الوالدین; دو کار است که خداوند در همین دنیا کیفر آن را به صاحبش می‏رساند (ومجازات زودرس دارد)، ظلم و تجاوز آزردن پدر و مادر.»نیز آن حضرت‏فرمود: «فوالذی بعثنی بالحق لانسها بک لیله خیر من جهاد سنه فی سبیل الله;سوگند به خداوندی که مرا به پیامبری برانگیخت، انس یک شب مادر با تو از یک سال‏جهاد در راه خدا بهتر است.»کوتاه سخن آن که: پاداش و کیفر نیکی و بدی به‏پدر و مادر در دنیا و آخرت از امور قطعی است، و از آیات قرآن و روایات بسیارکه از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این مطلب به قدری روشن است که ازبدیهیات به شمار می‏آید.آخرین سخن در این باره این که پیامبر(ص) فرمود: «ایاکم و عقوق الوالدین، فان‏ریح الجنه توجد من مسیره الف عام و لایجدها عاق; بترسید و بپرهیزید از این که‏عاق پدر و مادر و مورد خشم آن‏ها قرار گیرید، زیرا بوی بهشت از هزار سال راه به‏مشام می‏رسد، ولی این بوی خوش به مشام چنین کسی نمی‏رسد.» نیز فرمود: «یقال‏للعاق اعمل ما شئت فانی لااغفر لک و یقال للبار اعمل ما شئت فانی ساغفر لک; ازسوی خداوند به کسی که نسبت‏به پدر و مادر نامهربان است گفته می‏شود، هرکار نیک‏انجام می‏دهی بده، ولی به خاطر بی‏مهری به پدر و مادرت، تو را نمی‏آمرزم، ولی به‏نیکی کننده به پدر و مادر گفته می‏شود، هرکار می‏کنی انجام بده، ولی من به زودی‏تو را می‏بخشم.»پاداش نظر مهر انگیز به پدر و مادر به قدری عظیم است که‏پیامبراکرم(ص) در سخنی فرمود: «ما من ولد بار ینظر الی والدیه نظر رحمه الاکان له بکل نظره حجه مبروره; هر فرزند نیکوکاری که با نظر مهرانگیز به پدرومادرش می‏نگرد، خداوند برای هر نگاه او پاداش یک حج‏شایسته به او خواهد داد.»حاضران از آن حضرت پرسیدند: «گرچه فرزند در یک روز صدبار این گونه به پدر ومادرش بنگرد آن همه پاداش را دارد؟» پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «نعم الله‏اکبر و اطیب; آری خداوند بزرگ‏تر و پاک‏تر است.»پایان بخش این قسمت از کلام را حدیث قدسی قرار میدهیم که نکته تکان دهندهای را در بردارد.خداوند متعال در این کلام وحیانی خطاب به پیامبرش چنین میفرمایند: «به عزّت و جلالم سوگند که اگر عاق والدین عبادت جمیع پیغمبران را بکند از او قبول نمیکنم و اوّل چیزی که در لوح محفوظ نوشته شد این بود که منم خدایی که بجز من خدایی نیست هر که پدر و مادر از او راضی باشد من نیز از او راضی هستم و هر که پدر و مادر از او خشمناک باشد من نیز از او خشمناکم»().) از پیامبر اکرم صلی اللهعلیهوآله نقل شد که حضرت موسیبنعمران به پروردگار عرض کرد که آن دوست من که شهید شد حالش چگونه است؟ خطاب رسید او در جهنم است. عرض کرد پروردگارا مگر شهید را وعده بهشت ندادهای؟ فرمود: چرا ولی او اصرار داشت به آزردن پدر و مادر و من عمل کسی را که بر پدر و مادر ستم روا دارد قبول نمیکنم.) در داستانی دیگر آمده است: اویس کار میکرد و از اجرت آن مخارج مادر خود را میداد یک روز از مادر اجازه خواست که برای دیدن و ملاقات با رسولالله به مدینه برود مادرش گفت: اجازه میدهد به شرط آنکه بیش از نصف روز در مدینه توقف نکنی. اوسیس حرکت کرد وقتی به خانه پیامبر رسید اتفاقاً آن گرامی تشریف نداشتند ناچار اویس بعد از یکی دو ساعت توقف پیامبر را ندیده مراجعت کرد. رسولاللهصلیاللهعلیهوآله به خانه آمدند پرسیدند: این نور کیست که در این خانه تابیده؟ گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و بازگشت. فرمود: آری اویس در خانهی ما این نور را به هدیه گذاشت و رفت.پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دربارهاش فرمود: «یفوح روائح الجنه من رقبل القرآن و اشوقاه الیک یا اویس القرآن.» نسیم بهشت از جانب یمن و قرن میوزد چه بسیار مشتاقم به دیدارت ای اویس قرنی.) روزی امام علی علیهالسلام با امام حسین علیهالسلام به طواف خانهی خدا رفته بودند صدای نالهای را شنیدند که فردی در درگاه خدا از گناهان گذشتهی خود در حال توبه کردن بود. علی علیهالسلام جوانی زیبا و خوش اندام با لباسهای گرانبها را مشاهده کرد.از او پرسید ناله و سوز و گدازت برای چیست؟ گفت: نافرمانی و نفرین پدرم اساس زندگیم را از هم گسست و سلامتی را از من ربود. مرد گفت: پدر پیرم خیلی مهربان بود ولی من به کارهای زشت و بیهوده میگذشت و هر چه او مرا نصیحت مینمود نمیپذیرفتم و گاهی او را آزار و اذیت میکردم و دشنام میدادم.روزی من به سراغ صندوق رفتم تا پولی که پدرم دارد بردارم، او جلوگیری کرد، من دستش را فشردم و او را بر زمین انداختم، خواست از جا برخیزد ولی از شدت کوفتگی و درد یا رای حرکت نداشت. او گفت: من به خانهی خدا میروم و تو را نفرین میکنم.پدرم چند روز روزه گرفت و نمازها خواند پس از آن به خانهی خدا سفر کرد، من مشاهده کردم پدرم پردهی کعبه را گرفته است و با آهی سوزان مرا نفرین کرد. به خدا قسم هنوز نفرینش تمام نشده بود که بیچاره شدم و تندرستی از من سلب شد. در این موقع پیراهن خود را بالا زد دیدم یک طرف بدنش خشک شده و حسی و حرکتی ندارد.بعد از این پیشامد پشیمان شدم و نزد او رفته و عذرخواهی کردم. اما او نپذیرفت. سه سال از او پوزش میطلبیدم اما او رد میکرد. سال سوم ایام حج که فرا رسید. گفتم پدر جان برو همانجایی که مرا نفرین کردی دعا کن. شاید خدا بر برکت دعای تو سلامتی را بر من بازگرداند. قبول کرد وقتی بر وادی اراک رسیدیم شب تاریکی بود ناگاه مرغی از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و تیرزدن او شتر پدرم رمید. و او بر زمین افتاد پدرم میان دو سنگ قرار گرفت و فوت کرد او را همانجا دفن کردم و من هنوز گرفتار نفرین اویم.امیرالمؤمنین دعایی از پیامبر به من تعلیم داد که بیچارگی، اندوه، در دو مرض فقر و تنگدستی از او برطرف میگردد و گناهانش آمرزیده میشود. این دعا همان دعای مشمول معروف است که محدت قمی در مفاتیح الجنان آورده است. ارزش پدر و مادر در ادیان قبل از اسلامحضرت ابراهیم (ع) پدر و مادر خویش را دعا می کند«ربنا اغفرلی و الوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب » ای پرور دگارا مرا بیامرز و پدرو مادرم را و مؤمنان را نیز (بیامرز ) در روزیکه مردم برای حسلب به پا می خیزند. ارزش پدر و مادر در آئین یهودوَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُواْ الصَّلاَهَ وَآتُواْ الزَّکَاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنکُمْ وَأَنتُم مِّعْرِضُونَ ;بقره آیه چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکی از شما [همگی] به حالت اعراض روی برتافتید. اثر نیکی کردن به پدر و مادر در بنی اسرائیلخداوند در قرآن مجید داستان گاو بنی اسرائیل را بیان نموده است و البته منظور از این حکایت فقط زنده شدن جوان بنی اسرائیل نبوده است. بلکه می خواسته بندگان خود را متوجه این معنی بنماید که خدمت به پدر موجب استفاده و فایده دنیوی هم می گردد. در ایه ای که در پیش خواهد امد در مورد جوانی از بنی اسرائیل که به پدر و مادر خود نیکی کرده است و مهربانی نموده و خیری رسانیده است . البته این ایه شریفه در امتداد داستان گاو بنی اسرائیل است که به این شرح آمده است.وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَهً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَو هنگامی که موسی به قوم خود گفت‏خدا به شما فرمان می‏دهد که ماده گاوی را سر ببرید گفتند آیا ما را به ریشخند می‏گیری گفت پناه می‏برم به خدا که [مبادا] از جاهلان باشم ()خداوند در قرآن از حضرت یحیی (ع) به خوبی نسبت به پدر و مادر یاد می کنددر سوریه مریم آیات تا می فرماید: یَا یَحْیَی خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ; ای یحیی کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر و از کودکی به او نبوت دادیموَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاهً وَکَانَ تَقِیًّا ; و [نیز] از جانب خود مهربانی و پاکی [به او دادیم] و تقواپیشه بود ()وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا ; و با پدر و مادر خود نیک‏رفتار بود و زورگویی نافرمان نبود ()و اما راجع به عصیان ایات زیادی در قرآن مجید است که به آنها وعده عذاب را داده است و ما فقط به یک آیه اشاره می کنیم : وَمَن یَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید وی را در آتشی درآورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت‏آور است ()نویسنده : علی معروفیمنابع:طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، تهران، کانون انتشارات محمدی، .مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، .المحجه البیضاء، ج ، ص .ارزش پدر و مادر تالیف سید اسماعیل گوهریموالف) آداب رفتار با والدیندر اسلام، رفتار با والدین آدابی دارد كه مهم ترین آنها را برمی شماریم:یك ـ نیكی با پدر و مادراز جمله آداب رفتار با والدین، نیكی و احسان با آنان است. خداوند در قرآن می فرماید: «وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً؛ به پدر و مادر خود احسان كنید.» (اسراء: 23) وقتی از امام صادق(ع) درباره احسان پرسش شد، فرمود:با آنها نیك معاشرت كنی تا آنها مجبور نشوند، احتیاج خود را از تو بخواهند. اگرچه نیازمند نباشند، [بلكه قبل از اینكه آنان اظهار كنند، تو باید وظیفه خود را انجام دهی].1دوـ فروتنی و بردباری در برابر خشم آناناز دیگر آداب رفتار با والدین، تواضع و بردباری در برابر آنان است. به ویژه در دوره كهن سالی باید مراقب بود كه همه برخوردها و رفتارها با احترام و تواضع همراه باشد. خداوند در قرآن در این باره می فرماید:إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِیمًا. (اسراء: 23)اگر یكی از آن یا هر دو در كنار تو به سال خوردگی رسیدند، به آنها [حتی] اُف نگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنی شایسته بگوی.امام صادق(ع) در شرح این آیه می فرماید:یعنی اگر دل تنگت كردند، به آنها [اُف] مگو. اگر تو را زدند، با آنها تندی مكن و فرمود: [با آنها سخنی شریف و بزرگوار بگو]، یعنی اگر تو را زدند، بگو: [خدا شما را بیامرزد، این است سخن شریف تو] و فرمود: [از روی مهربانی برای آنها جنبه افتادگی پیش آور]، یعنی دیدگانت را به آنها خیره مكن، بلكه با مهربانی و دلسوزی به آنها بنگر و صدایت را از صدای آنها بلندتر مكن و دستت را بالای دست آنها مگیر و بر آنها پیشی مگیر.2رسول خدا صلی الله علیه و آله هم درباره تواضع به پدر و مادر می فرماید: «از جمله حقوق والدین به فرزندان، متواضع بودن در برابر خشم آنهاست».3سه ـ فرمان برداریدر اسلام، اطاعت و فرمان برداری از دستورهای پدر و مادر، نشانه مؤمن بودن فرد مسلمان است، چنان كه رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:وَ والدیك فَأَطِعْهما وَ بَرَّهما حَیِّیْنَ كانا أو مَیِّتَیْن وَ ان أمَراكَ أنْ تَخْرُجَ مِنْ أهْلك َو مالِك فَافْعَلْ فانَّ ذلك مِنَ الْاِیْمَان.4پدر و مادرت را فرمان بر و به آنها نیكی كن، زنده باشند یا مرده و اگر دستور دادند، خاندان و مالت را كنارگذار، این كار را بكن كه از ایمان است.البته، اطاعت از والدین، بی حد و مرز نیست و در جایی كه دستور پدر و مادر، در مسیر شرك و كفر و برخلاف دستورهای دین باشد، نباید از آن اطاعت كرد. خداوند در قرآن می فرماید:وَإِن جَاهَدَاكَ عَلی أَن تُشْرِكَ بِی مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا. (لقمان: 15)و اگر تو را وادارند تا درباره چیزی كه تو را به آن دانشی نیست، به من شرك ورزی، از آنان فرمان نبر.امام علی(ع) درباره حق اطاعت از فرمان پدر می فرماید: «فَحَقُّ الوالد عَلَی الوَلَد أنْ یُطیعَهُ فی كُلِّ شَیْءٍ اِلاّ فی مَعْصیه الله؛ حق پدر بر فرزند این است كه فرزند در همه چیز به جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت كند».5رسول خدا صلی الله علیه و آله هم می فرماید: «طاعَهُ اللهِ طاعَهُ الْوالِدِ وَ مَعْصِیَهُ اللهِ مَعْصِیَهُ الْوالِدِ؛ اطاعت پدر، اطاعت خداست و نافرمانی پدر، نافرمانی خداست».6چهارـ صدا كردن مؤدبانهفرد مؤمن مسلمان، نه فقط هنگام گفت وگو با پدر و مادر نباید صدای خود را در برابر صدای آنها بلند تر كند، بلكه هنگامی كه پدر و مادر را خطاب می كند، باید با بهترین و زیباترین كلمات و تعبیرها آنها را خطاب كند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ شخصی كه از حق پدر بر فرزند پرسید، فرمود: «از جمله حق پدر بر فرزند این است كه; او را به اسم صدا نكنی».7در واقع، بهتر است هر گاه پدر یا مادر خود را خطاب می كنیم، از واژه هایی همچون آقاجان، مادرجان، پدر عزیز، مادر عزیز و همانند اینها استفاده كنیم.پنج ـ راه نرفتن پیشاپیش پدر و مادرهر چند راه رفتن فرزندان رعنا و جوان پیشاپیش پدر و مادر و نگاه كردن آنها به قد و بالای فرزندان بسیار لذت بخش است، ولی ادب اقتضا می كند كه انسان پیشاپیش والدین خود حركت نكند. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «از جمله حقوق پدر بر فرزند; راه نرفتن پیشاپیش اوست».8شش ـ پرهیز از نشستن قبل از آنهااز آداب دیگر حفظ حُرمت والدین، پرهیز از نشستن در مجالس و محافل قبل از آنها است؛ یعنی كسانی كه با پدر و مادر خود به مجلس یا محفلی می روند، تا وقتی كه والدینشان جایی برای نشستن پیدا نكرده و مستقر نشده اند، آنان باید به احترام پدر و مادرشان از نشستن خودداری كنند یا جای خود را به آنها بدهند. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «از جمله حقوق پدر بر فرزند; ننشستن قبل از اوست».9هفت ـ قیام به احترام آنانآداب اسلامی ایجاب می كند هنگامی كه پدر و مادر به منزل، مجلس یا محفلی وارد می شوند، اگر فرزندشان در آنجا هست، به احترام آنان برخیزد، چنان كه امام علی(ع) می فرماید: «قم عَنْ مَجْلسكَ لأبیكَ؛ به پاخیز به پای پدرت در مجلس».10هشت ـ دشنام ندادن و فراهم نكردن زمینه دشنامفرزندان چه در طول حیات و چه در دوره مرگ والدین باید به گونه ای زندگی و رفتار كنند كه كسی به پدر و مادر آنها دشنام و ناسزا نگوید. به دیگر سخن موجب آزار دیگران نشوند تا دیگران به والدین آنها فحش و ناسزا نگویند. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «از جمله حقوق پدر بر فرزند این است كه; سبب دشنامشان نشود».11خود فرزند نیز نباید به پدر و مادرش دشنام بگوید. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: «لَعَنَ اللهُ مَنْ لَعَنَ والدیه؛ هركس پدر و مادر خویش را لعن كند، خدا او را لعنت می كند.»12 همچنین می فرماید: «مَلْعونٌ مَنْ سَبَّ أباهُ، ملعُونٌ مَنْ سَبَّ امَّهُ؛ هركس به پدر خویش ناسزا گوید، ملعون است و هر كه به مادر خویش ناسزا گوید، ملعون است».13 1 ترجمه اصول كافی، ج 3، ص 2302 همان.3 میزان الحكمه، ج 1، ص 71584 ترجمه اصول كافی، ج 3، ص 2315 نهجالبلاغه دشتی، حكمت 3996 نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 1147 بحارالانوار، ج 74، ص 45، باب 2، ح 68 همان.9 همان.10 جمالالدین محمد خوانساری، شرح غررالحكم و دررالكلم آمدی، برگردان: سید جلالالدین حسینی ارموی، تهران، دانشگاه تهران، 1366، ج 2، ص 19111 بحارالانوار، ج 74، ص 45، باب 2، ح 612 نهج الفصاحه (با تنظیم موضوعی)، ص 11613 همان. اداب ویژه گفتگو (با گروه های خاص)سخن با پدر و مادراز دیدگاه اسلام مقام و موقعیت پدر و مادر بسیار والا و حقوق آنها با فرزند فراوان است، ارتباط با پدر و مادر آمیزه ای از ادب و احترام و فروتنی است که از مهر و عطوفت سرچشمه می گیرد و با قدرشناسی و سپاس بی منت همراه می گردد.آیه زیر ترسیمی از این نوع رابطه است:“و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولا کریما واخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب الرحمهما کما ربیانی صغیرا.” و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید، اگر یکی از آنها یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی اف مگو و به آنها پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگو و از سر مهربانی، بال فروتنی بر آستان آنان بگستر و بگو پروردگارا، آن دو را رحمت و مهر خود را ارزانی آنان دار که مرا در خُردی پروردند.نکته ها در این آیه:• اف: یعنی کوچکترین ناراحتی و تنفر یا دل رنجی بر دل پدر و مادر ممنوع است• و لا تنهر هما: یعنی فریاد زدن یا بالاتر بردن صدا خود از پدر و مادر ممنوع است• قولا کریما: یعنی صحبت کردن با پدر و مادر در نهایت ادب و احترام• جناح الذل من الرحمه: یعنی نهایت خاضعانه بودن و دور از تکبر و خلاف ادب بودنسخن با فرزنددر آموزه های دینی بر رعایت ادب و صدا زدن فرزندان و توجه به ارزش دادن به شخصیت و نظرهای فرزندان در گفتگوها تأکید می شود.سخن با همسرازدواج بدون ارتباط اثربخش نمی تواند شکوفا شود. زندگی بسیاری از زوجها به دلیل فقدان مهارتهای ارتباطی لازم و بی توجهی به اصول و آداب گفتگو به رابطه ای موازی بدون صمیمیت و حتی مخرب میانجامد از این رو در آموزه های دینی بر رعایت آداب گفتگو و برقراری ارتباط مؤثر با همسر، بسیار تأکید می شود و اصول مذاکره و آداب گفتگو با همسر از 3 زاویه قابل بررسی است: 1- چه بگوییم؟ 2- چگونه بگوییم؟ 3- چه زمان بگوییم؟1- چه بگوییم:الف) مورد علاقه طرف: موضوع سخن ابتدا باید مورد علاقه طرفین باشد رعایت این نکته ضمن ایجاد و تقویت روابط محبت آمیز و انس علاقه میان دو طرف، موجب القای بهتر پیام و تأثیرپذیری بیشتر مخاطب می گردد.ب) آرامش بخش و امیدوار کننده: قرآن می فرماید “و من ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها” و از نشانه های او این که از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید.(روم-2) پس در خانه بایستی گفتگو به گونه ای باشد تا همسر مضطرب و پریشان را آرام بخشد.ج) نشاط انگیز و سرورآفرین: در زندگی حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) با وجود مشکلات بیشمار مادی و روحی تابلوی زیبای زندگی را می توانیم مشاهده کنیم؛ که نگذاشتند شادیها تبدیل به غم و امیدواریها تبدیل به یأس و نومیدی شود و تا روزی که حضرت زهرا (س) زنده بودند از زندگی با ایشان احساس سرور و نشاط می کردند.د) به کارگیری جملات حمایت آمیز و واژگان مناسب: ناگفته پیداست که واژه ها و جملات زیبا جذاب و محبت آمیز دلها را صفا می دهد و بر ژرفنا و استواری پیوندها می افزاید و در زندگی مشترک بایستی به طور پیوسته از یکدیگر حمایت کنند؛ مرد نیازمند اعتماد، پذیرش، قدردانی، تأیید و تشویق است و زن نیازمند توجه، عشق ورزی، درک و احترام.ه) خطاپوشی: همه افراد عیبها و کاستی هایی دارند که نمایان شدن آن می تواند بر روابط آنان تأثیر نامطلوبی بر جای نهد؛ شمردن عیب و نقص های یکدیگر و به رخ کشیدن آنها حرمتها را در هم می شکند و پرده های حیا و عفت را می درد؛ قرآن می فرماید: “آنها لباس شمایند و شما لباس آنها”.2- چگونه بگوییم:نرمی و لطافت گفتار و خوش خلقی در گفتگو و ایجاد جاذبه های گفتگو، گوش دادن به سخنان همسر و ایجاد ارتباطی دوسویه، سخن گفتن با رویی باز و چهره ای شاد.3- چه زمان بگوییم:توجه به زمان گفتگو، حالات روحی خود و همسر، شرایط فضای گفتگو و حضور یا عدم حضور دیگران میتواند در اثربخشی ارتباط نقش داشته باشد پس بایستی زمان مناسبی را به خود اختصاص داد.زمانی که مناسب برای گفتگو نیست: الف) هنگام ناراحتی و عصبانیت ب) هنگام بروز جر و بحث ج) بی حوصلگی د) گرسنگی ه) خستگی و ;.برای پیشگیری از مجادله در گفتگو با همسر یا پایان دادن به آن راهکارهایی وجود دارد از جمله، سکوت کوتاه برای رسیدن به آرامش و خونسردی و آنگاه شروعی دوباره با سخنان محترمانه و محبت آمیز، همراهی با همسر و تأیید سخن او هر چند با یک جمله، توجه به ریشه های بروز مجادله و مقابله با آن.سخن با معلمآداب گفتگو و نوع برخورد با معلم در آموزه های دینی بسیار گسترده است زا آن جمله:1- این شاگرد است که باید به دنبال استاد برود و با کمال تواضع خود را تابع او معرفی کند2- اجازه گرفتن از استاد برای علم آموزی، پرسش و اظهارنظر از آداب شاگردی است3- ابراز فروتنی با اقرار به دانش معلم و جهل خود4- دانش و تعلیم استاد را مفید و مؤثر برشمارد5- آمادگی خود را نسبت به انجام دستورات معلم ابراز دارد6- سئوالات خود را در موقعیتی مناسب مطرح سازد7- اگر استاد را به دانش و حکمت شناخت به کارهایش اعتراض نکند8- حق مؤاخذه و بازخواست را برای معلم محفوظ بداند9- در صورت وجود تضاد فکری با استاد و یا عدم درک وی، با مراعات ادب از او جدا گردد10- با دقت به سخنان معلم گوش فرا دهد11- صدایش را فراتر از صدای استاد بلند نکند و بر وی بانگ نزند12- هر گاه دیگران از استاد سئوالی کردند وی در جواب آن پیش دستی نکند13- در محضر استاد با دیگران سخن نگوید14- کاستی ها و معایب احتمالی معلم را پنهان دارد و امتیازات وی را آشکار کند15- نظرهای دیگران را به انگیزه مخالفت با وی، مطرح نکند16- در میان جمع، او را به طور ویژه و جداگانه مورد تفقد و تحیت قرار دهدگفتگو با مخالفگفتگو با اهل فرهنگ ها و تمدن های دیگر، مخالفان عقیدتی و سیاسی و منحرفان، مورد تأکید آموزه های دینی است.گفتگو با مخالف اهمیت زیادی دارد و عناصر و شرایطی که به آن اشاره می کنیم: 1- ایجاد محیطی آرام برای تفکر آزاد؛ قرآن مجید مخالفان را از یک سو به اندیشیدن فکری را می خواند و از سوی دیگر به مسلمانان فرمان می دهد امنیت و فضای مناسب مورد نیاز را فراهم سازند تا مخالفان سخن حق را بشنوند و دریابند.2- دانش و شناخت: دو طرف باید نسبت به اندیشه ای که در صدد اثبات یا رد آنند شناخت داشته باشند.3- بکارگیری شیوه برتر: موفقیت در مناظره با مخالفان در گرو بکارگیری شیوه های نو و کارآمد است “و جادلهم بالتی هی احسن” شیوه های پویا و تأثیرگذار وبه دور از انفعال و پرخاشگری و اهانت متفاوت می باشد.4- پرهیز از تعصبات: تعصب و تنگ نظری از موانع مهم بن بست در فرایند گفتگوهاست باید به طرف مقابل ثابت کنیم که ما صرفاً در پی حق و حقیقتیم.5- ملایمت در سخن: خداوند به موسی (ع) فرمان می دهد با فرعون به نرمی سخن بگویید. پس نرمی گفتار و احترام به شخصیت و باورهای طرف مقابل عامل مهمی در تأثیرگذاری و اثربخشی گفتگوهاست.زیرساختها و راهکارهای تحقق آداب گفتگوتحقق آداب گفتگو در افراد و فرهنگ عمومی در گرو برطرف کردن موانعی چند و فراهم نمودن زیرساختهای مناسب می باشد.مهمترین موانع عبارتند از: فقدان یا ضعف پشتوانه های اعتقادی و اجتماعی. پاره ای از رذیلت های اجتماعی (همچون تکبر، تعصب، لجاجت) تلقی نادرستی از برخی مفاهیم (عدم مرزبندی قاطعیت با عصبانیت، عفو با ضعف، اعتماد به نفس با تکبر و ;) نبود انگیزه لازم برای تغییر و اصلاح، ناآگاهی از آداب گفتگو در عرصههای گوناگون.برای برطرف نمودن این موانع و آسیب زدایی از ارتباطات کلامی توجه به زیرساخت های زیر می تواند مؤثر و سودمند باشد.1- خودسازی و رشد شخصیتی: شخصیت و اوصاف درونی انسان تأثیر مستقیمی در رفتارها و چگونگی سخن گفتن او دارد. حضرت علی (ع) می فرماید: المرءُ مَخبوءٌ تحتِ لسانه: شخصیت انسان زیر زبانش نهفته است. و در جایی دیگر می فرمایند: تکلموا تعرفوا: سخن گویید تا شناخته شوید.2- باورهای دینی: باور به نظارت دائمی پروردگار و احساس حضور او دگرگونی ژرفی در روح و فکر آدمی و در نتیجه گفتار و رفتار او ایجاد می کند و وی را وا می دارد سخنانی سنجیده و پاک بر زبان جاری سازد.به خوبی پیداست که ایمان و باور به همه آموزه های دینی می تواند سدی محکم در برابر امواج سخنان باطل ایجاد و انگیزه و بستر مناسب را برای تحقق آداب گفتگو فراهم سازد.3- اندیشیدن پیش از سخن: ارتباط فرآیندی برگشت ناپذیر است، ممکن است یک ارتباط کلامی نادرست معضلی جبران ناپذیر بیافریند که به هیچ روی قابل بازسازی نباشد بنابراین خردمند دوراندیش پیش از آن که زبان به سخن بگشاید اندکی درنگ می کند اندیشه اش را به کار می گیرد و آثار و پیامدهای احتمالی آن را پیش بینی می کند. حضرت علی (ع) می فرماید: زبان مؤمن در پسِ دلِ اوست و دلِ منافق از پسِ زبانِ او، چه، مرد با ایمان چون خواهد سخنی بر زبان آورد و در آن نیک بیندیشد اگر نیک است آشکارش کند و اگر بد است پنهانش دارد و منافق می گوید آنچه بر زبانش آید و نمی داند چه به سود اوست و چه به زیانش. (نهج البلاغه-خطبه 176)4- تمرین و تکرار: رفتار انسان درصورت تکرار، نخست به صورت «حالت» و آن گاه «عادت» در می آید و به تدریج به شکل «ملکه» و صفت پایدار نفسانی به خود می گیرد آنسان که به راحتی و بی درنگ از انسان سر می زند. تحقق آداب گفتگو نیازمند آموزش و یادگیری و سپس تمرین و تکرار است.و در آخر بحث را با فرمایشاتی از حضرت رضا (ع) به پایان می بریم:عقل، هدیه ای است از سوی خدا و ادب با زحمت دست یافتنی است پس هر که به زحمت خود را با ادب جلوه دهد بر آن توانا خواهد بود ولی هر کس خود را به زحمت، خردمند بنمایاند جز بر رنج خویش نیفزاید. (الکافی-کلینی-ج1ص23)vBulletin v4.2.2, Copyright © 2000-2006, Jelsoft Enterprises Ltd.Search Engine Friendly URLs by vBSEO 3.6.1 هر هنر و علمی کتابهای تخصصی و مخصوص به خود می خواهد پس کتابی باید در اختیار والدین قرار بگیرد که بیاموزند به گفتار فرزندانشان گوش دهند و به گونه ای صحبت کنند که فرزندانشان آنان را درک نمایند. در این کتاب نویسنده زندگی خود را به تصویر کشیده است. و در مورد تجربیات خود نوشته و داستانهای بسیاری را که توسط والدین در طول 6 سال نقل شده اند را تالیف کرده است. این کتاب آموزشی بسیار آموزنده شامل چندین فصل می باشد. که عبارتند از : به کودکان کمک کنیم تا احساسات خود را بشناسند. دعودت به همکاری راههای دیگر به جز تنبیه تقویت حس استقلال تحسین مانع از نقش پذیری فرزندان خود شوید که در مورد هر فصل بطور مختصر و جدا بحث خواهد شد.پس امیدوارم والدین به گونه ای با فرزندانشان صحبت کنند که فرزندان آنان را درک نمایند و آنان نیز بیاموزند به گفتار فرزندان خود بهتر گوش فرا دهند. 1- فصل اول : به کودکمان کمک کنیم تا احساسات خود را بشناسد. انکار مداوم احساسات کودک او را دچار تشویش و نگرانی می کند و با این کار والدین به کودک می آموزند که احساسات خود را نشناسند و به آنها اعتماد نکنند. پس بهترین روش در برخورد با کودک این است که خود را به جای فرزندانمان تصور کنیم. مثلا” کودک: مامان من خسته ام مادر : چطور خسته ای تو تازه استراحت کرده ای ( انکار احساسات ) کودک: ( با صدای بلندتر ) ولی من خسته ام مادر: تو خسته نیستی فقط کمی خواب آلوده ای . لبهاسهایت را بپوش. کودک: ( در حالی که فریاد می زند ) من خسته ام. می بینیم که چه اتفاقی افتاد؟ انکار احساسات توسط مادر و تصور کودک از اینکه توسط مادرش درک نمی شود و تغییر رفتار و بالاخره ایجاد یک رابطه ای که رو به تخریب می رود و اعصاب هر دو طرف را خرد می کند. پس باید سعی کنیم درک کنیم که احساسات فرزندانمان در شرایط مختلف چگونه است. و با این کار متوجه خواهیم شد که گفتار و رفتارمان نیز به همان نسبت تغییر خواهد کرد. مثلا” به جای گفتن تو خسته نیستی فقط کمی خواب آلوده ای می توانستیم بگوییم . (( خوب با وجودی که تازه از خواب بیدار شده ای هنوز هم احساس خستگی می کنی )) . کودک در این جا می فهمد که از طرف مادر یا پدر خوب درک شده و دیگر بحث را ادامه نخواهد داد. ما وقتی سخنان کودک یا دوست خود را می شنویم به 8 روش ممکن است واکنش نشان دهیم. انکار احساسات : مثل اینکه بگوییم هیچ دلیلی برای ناراحتی تو جود نداره . پاسخ فلسفی : ببین زندگی همین است. هیچ چیز برای آدم عالی و کامل نیست. نصحیت کردن : سئوال کردن : دفاع از شخص دیگر : احساس ترحم : تجزیه و تحلیل بچه گانه . احساس همدردی در شرایطی که از مسئله ای رنجیده شده باشم آخرین چیزی که انتظار شنیدن آن را داریم. نصحیت فلسفه روان شناسی و نظر دیگران است. هر یک از اینها ناراحتی و احساس رنجش ما را شدت می بخشد و با شنیدن ترحم دیگران احساس می کنیم فردی قابل ترحم هستیم. سئوال کردن هم ما را در حالت دفاعی قرار می دهد و بدترین حالت زمانی است که بشنویم که هیچ دلیلی برای ناراحت بودن وجود ندارد. در حالیکه اگر فردی شنونده صحبتهای ما باشد و اجازه دهد ناراحتی درونی مان را بازگو کنیم رفته، رفته این احساس ناراحتی و سردرگمی در ما از بین می رود و قادر خواهیم بود در باره مشکل خود بیشتر فکر کنیم و به نتیجه منطقی تر دست یابیم. چنین روند کاری در مورد کودکان نیز به کار برده می شود. و آنها نیز تنها در صورتی می توانند مشکلات خود را حل کنند که گوش شنونده در اختیار داشته باشند. تا در زمان ناراحتی با آنها همدردی کنند. در این جا به بررسی روشهایی می پردازیم که از طریق آن به کودکان خود در حل مسائل احساسی شان کمک کنیم. به سخنان آنان توجه نشان دهیم. با بیان کلماتی مانند جدا”، واقعا” ، خوب ;.. به آنان نشان دهیم که احساساتشان قابل درک است. به خواسته های آنان در دنیای تخیلات تحقق بخشیم. به احساسات آنان واقعیت بخشیم. مثلا” در عوض بی توجهی به آنان به سخنان آنان توجه کامل نشان دهیم. فرزندان در بیان مشکلات با والدینی که توجه کافی به سخنان آنان دارند دچار اشکال نخواهند شد. والدین اصلا” لازم نیست سخنی بر لب آورند. گاهی اوقات تنها سکوت همراه با توجه برای کودک کافی است. در عوض پرسش و نصحیت کردن با بیان جدا”، خوب، واقعا” احساسات او را قابل درک جلوه دهید. این کلمات همراه با کمی توجه زمینه ای ایجاد می کند که کودک افکار و احساسات خود را جستجو کرده و راهی برای حل مشکلش پیدا کند. در عوض افکار احساسات به احساسات آنان واقعیت بخشید. یعنی وقتی کودک کلماتی را می شنود که احساسات درونی او را بازگو می کند احساسات درونی او را بازگو می کند. احساس آرامش می کند. زیرا می پندارد دیگران نیز در برخورد با چنین مشکلاتی این احساسات را تجربه می کنند. در عوض توضیحات و منطق خواسته های آنان را در دنیای تخیلات تحقق بخشید. زمانی که کودکان چیزی را درخواست می کنند که نمی توانند به آن دست یابند والدین اغلب با دلیل و منطق برای آنان توضیح می دهند اغلب اوقات هر چه بیشتر توضیح می دهند اعتراض کودکان شدیدتر می شود، پس والدین با خیال بافی و همراه شدن با کودک در تخیلاتش قبول واقعیت را برای او آسانتر خواهد کرد. مثل ( کاش می توانستم همین حالا برای تو شیرینی موز درست کنم ). برخی از رفتارها هم باید محدود شوند مثل می بینم که از دست برادرت عصبانی هستی، آنچه می خواهی با کلام از او بخواه نه با مشت. بخش دوم فصل اول : توصیه ها، سئوالات، داستانهای والدین آیا مهم است که ما همیشه احساسات کودکان خود را تصدیق کنیم؟ نه ، بسیاری از گفتگوهای ما با فرزندانمان شامل گفتگوها و اظهار نظرهای روزمره و عادی است. زمان تصدیق زمانی است که فرزند شما می خواهد شما را از احساس خود نسبت به مسئله آگاه سازد. مثلا” اگر فززند شما بگوید ” مادر من می خواهم بعد از کلاس به دیدن دوستم بروم ” هیچ الزامی وجود ندارد که شما پاسخ دهید. تنها کافی است که بگویید ” از اینکه قبلا” به من اطلاع دادی متشکرم ” . 2- چه ایرادی دارد که مستقیما” از کودکی بپرسیم ” چرا این احساس را داری ؟ “ بعضی از کودکان به راحتی می توانند علت ترس، عصبانیت و ناراحتی خود را بیان کنند. ولی عده ای نیز در برخی مواقع از ترس اینکه دلیل آنان برای والدین منطقی نباشد آن را بیان نمی کنند . ( مثلا” : تو به خاطر این مسئله کوچک گریه می کردی ؟ ) برای نوجوان و کودکی که در حالت روحی نامناسبی به سر می برد شنیدن جمله ای مانند ” به نظر میرسد چیزی تو را ناراحت کرده ” خیلی مشکل گشاتر از جملات پرسشی مثل چه اتفاقی افتاده ؟ خواهد بود. 3- شما می گویید، همیشه باید با عقاید کودکان خود موافقت کنیم؟ آنچه کودکان، بدان نیازمندند موافقت والدین نیست. آنها تنها مایلند که دیگران را متوجه احساسات وعقاید خود سازند. عبارت ” تو کاملا” درست می گویی ” ممکن است برای لحظه ای کودک را راضی نگه دارد ولی با این کار ما مانع از ادامه حل و فصل مسائل در ذهن او شده ایم. 4- اگر این مسئله که من به کودکم نشان دهم او را درک کرده ام تا این حد مهم است چه اشکالی دارد که تنها به او بگویم ” من درک می کنم تو چه احساسی داری”؟ ادامه خواندن مقاله سبك زندگي اسلامي

نوشته مقاله سبك زندگي اسلامي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله امريکا در سوداي يک امپراتوري جهاني ( جهاني‌شدن و اشغال عراق )

$
0
0
 nx دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : امریکا در سودای یک امپراتوری جهانی ( جهانی‌شدن و اشغال عراق )علی‌رغم‌ آنکه‌ «جهانی‌ شدن»، به‌ موضوعی‌ همه‌ جایی‌ تبدیل‌ شده‌ و نقل‌ کلیه‌ محافل‌ و حتی‌ گفتگوهای‌ مردم‌ کوچه‌ بازار گردیده‌ است‌ همچنان‌ موضوعی‌ مبهم‌ می‌باشد. نه‌ تنها بر سر معنا و مفهوم، بلکه‌ بر سر لفظ‌ مناسب، برای‌ امری‌ که‌ چنین‌ شهرت‌ یافته، مناقشه‌ وجود دارد. از اینرو منطقاً‌ معقول‌ به‌ نظر نمی‌رسد که‌ وارد بحثی‌ در این‌خصوص‌ گردیم‌ که‌ پیش‌ فرض‌ آن‌ داشتن‌ تصویری‌ روشن‌ و مشخص‌ از موضوع‌ مورد بحث، یعنی‌ «جهانی‌ شدن» است. به‌نظر می‌رسد که‌ لازمه‌ ورود در این‌ بحث، تعیین‌ نرخ‌ در میانه‌ دعوا باشد، چرا که‌ به‌ معنای‌ نادیده‌ گرفتن‌ مناقشات‌ پردامنه‌ موجود بر سر جهانی‌ شدن‌ و حل‌ شده‌ انگاشتن‌ آن‌ است. با این‌حال‌ علی‌رغم‌ همه‌ دشواری‌ها و اشکالات‌ منطقی‌ وارد بر بحث‌ و بدون‌ اینکه‌ بنا باشد این‌ مناقشات‌ را پایان‌ یافته، تلقی‌ کنیم‌ می‌توان‌ بر پایه‌ هم‌آوایی‌ با اهل‌ نظر، سخن‌ را در این‌خصوص‌ پیش‌ ببریم.«جهانی‌ شدن» هر ابهامی‌ که‌ داشته‌ باشد، در این‌ تردیدی‌ نیست‌ که‌ ما در جریان‌ تجاوز اخیر آمریکا به‌ عراق‌ با تحولاتی‌ روبه‌رو بوده‌ایم‌ که‌ با هر معیاری‌ می‌تواند یکی‌ از بارزترین‌ مصادیق‌ و نمونه‌های‌ «جهانی‌ شدن» تلقی‌ گردد.برای‌ اولین‌ بار در تاریخ‌ بشریت‌ بود که‌ کل‌ مردم‌ جهان، همزمان‌ در سراسر کره‌ خاک‌ در مقابل‌ حادثه‌ای‌ واکنش‌ نشان‌ دادند. گرچه‌ همگرایی‌ واکنش‌ها مدخلیتی‌ در ماهیت‌ جهانی‌ یک‌ اقدام‌ ندارد، اما در تحول‌ اخیر، نه‌تنها با واکنشی‌ همزمان‌ در سطح‌ جهان، بلکه‌ با واکنشی‌ هماهنگ‌ در میان‌ مردم‌ جهان‌ در برابر این‌ تجاوز روبرو شدیم. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ در جریان‌ مخالفت‌های‌ جهانی‌ با تجاوز آمریکا به‌ لحاظ‌ مواجهه‌ با پدیده‌ای‌ جهانی‌ در سطح، حرکت‌ نکرده‌ایم‌ بلکه‌ شاهد عمق‌ فرهنگی، یعنی‌ وحدت‌ دید و رویه‌ (حداقل‌ در کلی‌ترین‌ وجه‌ آن) در مقابل‌ پدیده‌ مورد بحث‌ نیز بوده‌ایم. از آنجاکه‌ جهانی‌ شدن‌ در معنای‌ دقیق‌ آن، مستلزم‌ پیدایی‌ یک‌ فرهنگ‌ جهانی‌ یا حداقلی‌ از اجماع‌ و توافق‌ جهانی‌ بر اصول‌ و مبانی‌ ارزشی‌ و نظری‌ است، تحولی‌ که‌ ما در جریان‌ مخالفت‌های‌ جهانی‌ با تجاوز آمریکا مشاهده‌ کردیم‌ بایستی‌ ماهوی‌ترین‌ تحول‌ در زمینه‌ حرکت‌ به‌ سمت‌ جهانی‌ شدن‌ تلقی‌ گردد. این‌ مخالفت‌ها نشان‌ می‌دهد که‌ یکی‌ از مبانی‌ و اصول‌ جهانی، بی‌تردید، «عدالت» است. به‌ این‌ معنا که‌ نمی‌توان‌ در چهارچوب‌ شرایط‌ موجود تاریخی، تصوری‌ از یک‌ نظام‌ جهانی‌ داشت‌ که‌ پایه‌های‌ آن‌ بر عدالت‌ استوار نشده‌ باشد. در کنار این‌ تحول‌ مهم‌ و اساسی، وضعیت‌ نوینی‌ که‌ در حوزه‌ رسانه‌ای‌ در جریان‌ تجاوز اخیر آمریکا به‌ عراق‌ به‌وجود آمد، نیز در بحث‌ «جهانی‌ شدن»، شایسته‌ دقت‌ است. حضور جهانی‌ رسانه‌های‌ غیرغربی‌ که‌ پیش‌ از این‌ در جریان‌ تجاوز آمریکا به‌ افغانستان‌ ظاهر شده‌ بود، بیش‌ از پیش‌ بر پیچیدگی‌ روند جهانی‌شدن‌ در حوزه‌ رسانه‌ها افزوده‌ است. این‌ تحول‌ که‌ با ناخشنودی‌ شدید آمریکائی‌ها و عکس‌العمل‌ خصمانه‌ آنها روبرو گردید نشان‌ می‌دهد که‌ «جهانی‌شدن» با هر تعریفی، به‌معنای‌ تسلط‌ بلامنازع‌ غربی‌ها بر روند و ساختارهای‌ جهانی‌ نمی‌تواند باشد. مهمتر اینکه، تحول‌ مذکور نشان‌ می‌دهد که‌ از لحاظ‌ فرهنگی، جهانی‌ شدن‌ به‌هیچ‌روی‌ فرایندی‌ یکدست‌ و همگون‌ را پیش‌ رو ندارد بلکه‌ با منازعه‌های‌ جدلی‌ به‌ویژه‌ از سوی‌ جهان‌ اسلام‌ و رسانه‌های‌ آن‌ روبرو خواهد شد.تحول‌ اخیر، آشکارا وضعیتی‌ به‌ مراتب‌ متفاوت‌ از دیدگاه‌های‌ کسانی‌ را بازگو می‌کند که‌ جهانی‌ شدن‌ را همگونی‌ فرهنگی‌ ندانسته، بلکه‌ از خاص‌ شدن‌ تمام‌ و یا ظهور فرهنگ‌های‌ ترکیبی‌ سخن‌ می‌گویند. برعکس‌ این‌ دیدگاه‌ها که‌ تلاشی‌ برای‌ رودررویی‌ با پیچیدگیهای‌ جهانی‌شد ن‌ آن‌ مطرح‌ گردیده، ظهور منازعه‌ها و یا رقابت‌های‌ اخیر در سطح‌ رسانه‌ای، مبین‌ آن‌ است‌ که‌ جهانی‌ شدن‌ دقیقاً‌ با میل‌ به‌ همگونی‌ و تلاش‌ برای‌ کنترل‌ این‌ فرایند روبروست. اما آ نچه‌ جدید است‌ اینکه‌ در بازی‌ «کنترل‌ بر فرهنگ‌ جهانی»، نیروهای‌ جدید از جایی‌ که‌ به‌هیچ‌رو انتظار آن‌ نمی‌رفت‌ در صحنه‌ جهانی‌ ظاهر شده‌اند.در کل، تحولات‌ مذکور، حکایت‌ از روند روبه‌رشد فرایندی‌ است‌ که‌ به‌ غلط‌ از منظری‌ غرب‌محورانه، توسط‌ کسانی‌ نظیر آنتونی‌ گیدنز «جهانی‌ شدن‌ معکوس» خوانده‌ شده‌ است. درواقع‌ اگر این‌ تحولات‌ را در تداوم‌ مخالفت‌هایی‌ بدانیم‌ که‌ به‌صورت‌ پراکنده‌ طی‌ سالهای‌ اخیر علیه‌ جهانی‌سازی‌ غرب‌محورانه‌ انجام‌ گرفته‌ است؛ آشکارا با جهشی‌ کیفی‌ در این‌ زمینه‌ مواجه‌ می‌شویم. از این‌رو به‌نظر می‌رسد از این‌ پس‌ بایستی‌ بر روی‌ این‌ تحولات‌ که‌ مبین‌ جهانی‌سازی‌ معکوس‌ یا جهانی‌ شدن‌ از پایین‌ به‌ بالاست‌ (در مقابل‌ جهانی‌ شدن‌ موجود که‌ جهانی‌سازی‌ از بالا به‌ پایین‌ و توسط‌ قدرت‌ها و نیروهای‌ مسلط‌ کنونی‌ بر جهان‌ است)، به‌شکلی‌ کیفی‌تر نگاه‌ کنیم. اگر بپذیریم‌ که‌ تغییر شرایط‌ تاریخی‌ انسان‌ و یا ظهور ساختارهای‌ اجتماعی‌ جدید (ازجمله‌ ورود به‌ دنیایی‌ جهانی‌شده‌ و شکل‌گیری‌ ساختار اجتماعی‌ متناسب‌ با آن) صرفا تحت‌ تاثیر نیروها و عوامل‌ مادی‌ یعنی‌ فن‌ و اقتصاد نیست، یک‌چنین‌ تغییر دیدی‌ برای‌ درک‌ تحولات‌ مربوط‌ به‌ جهانی‌ شدن‌ ضروری‌ بود. شواهد تاریخی، که‌ استدلال‌ عقلی‌ – تجربی‌ نیز مؤ‌ید آن‌ است‌ نشان‌ می‌دهد که‌ انتقال‌ بشریت‌ از هر دوره‌ تاریخی‌ به‌ دوره‌ای‌ تازه‌ بیش‌ از هر چیزی‌ تحت‌ تاثیر نیروهای‌ فرهنگی‌ و عوامل‌ اجتماعی؛ نظیر ظهور ادیان‌ یا مصلحان‌ و جنبش‌های‌ اجتماعی‌ بوده‌ است، چراکه‌ تغییرات‌ فرهنگی‌ – اجتم اعی‌ نه‌تنها پیش‌نیاز هر تغییر کیفی‌ است‌ بلکه‌ اساساً‌ و ماهیتاً‌ تغییرات‌ ساختاری‌ در شرایط‌ تاریخی‌ چیزی‌ جز تغییرات‌ اجتماعی‌ – فرهنگی‌ نیست. از اینجاست‌ که‌ برخلاف‌ آنچه‌ آینده‌گرایان‌ و اکثر نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ غربی‌ (ایدئولوگهای‌ عصر مابعد تجدد غربی) مطرح‌ کرده‌اند؛ مخالفت‌های‌ موجود و روندهای‌ معکوس‌ را نبایستی‌ صرفا واکنشی‌ انفعالی‌ در برابر جهانی‌ شدن‌ تجدد تلقی‌ کرد. حتی‌ اگر ما این‌ روندها را صرفاً‌ واکنشی‌ در قبال‌ بسط‌ تجدد قلمداد کنیم‌ قوت‌یابی‌ رو به‌ ازدیاد این‌ روند که‌ در تحولات‌ اخیر کاملاً‌ بارز گردید وزن‌ و تاثیرش‌ را در تحولات‌ تاریخی‌ آتی‌ به‌مراتب‌ بیش‌ از آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ این‌ نظریه‌پردازان‌ قلمداد کرده‌اند.اما در این‌ بحث، صرفاً‌ نبایستی‌ توجه، معطوف‌ به‌ پیآمدها و نتایج‌ تجاوز آمریکا به‌ عراق‌ بر آنچه‌ بعد عینی‌ فرآیند «جهانی‌ شدن» تلقی‌ می‌شود محدود گردد. شاید مهم‌تر از این‌ مساله‌ بررسی‌ آثار این‌ تجاوز بر مباحث‌ مربوط‌ به‌ «جهانی‌ شدن» یا به‌طور مختصر بر رویکردها و نظریات‌ جهانی‌ شدن‌ باشد. از این‌ حیث، اولین‌ درس‌ یا دریافتی‌ که‌ تجاوز اخیر برای‌ نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ دارد آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ چیز در مورد آینده‌ این‌ فرآیند، روشن‌ نیست. این‌ تحول‌ درواقع، تاییدی‌ بر دیدگاه‌ نظریه‌پردازانی‌ است‌ که‌ بر ماهیت‌ نامتعین‌ و آینده‌ مبهم‌ «جهانی‌شدن» دست‌ می‌گذارند. این‌ گروه‌ برخلاف‌ کسانی‌ که‌ برپایه‌ تاکید بر نقش‌ عوامل‌ فنی‌ یا جریان‌های‌ اقتصادی، روند جهانی‌شدن‌ و بعضاً‌ پایان‌ آن‌را سرنوشت‌ محتوم‌ تاریخی‌ بشریت‌ تلقی‌ می‌کنند، می‌گویند جهانی‌شدن‌ در بهترین‌ حالت، ماهیتی‌ پیشآمدی‌ و تاریخی‌ دارد و هیچگونه‌ جبر و ضرورتی‌ از هیچ‌ جهت‌ بر آن‌ حاکم‌ نیست. از این‌ منظر حتی‌ اگر بپذیریم‌ که‌ تمامی‌ رخدادهای‌ کنونی‌ جهان، ما را به‌ سمت‌ ایده‌آل‌ترین‌ شکل‌ جهانی‌ شدن‌ سوق‌ می‌دهد، جهانی‌ شدن‌ نهایتاً‌ احتمالی‌ میان‌ احتمالهای‌ بیشمار است‌ که‌ پیشاروی‌ تاریخ‌ قرار دارد. استدلال‌ آنها نیز بر این‌ پایه‌ قرار دارد که‌ جهانی‌ شدن‌ و تمامی‌ رخدادهای‌ منتهی‌ به‌ آن‌ درنهایت، رخدادی‌ انسانی‌ و تاریخی‌ است‌ و بنا به‌ ماهیت‌ خود، محکوم‌ هیچ‌ جبری‌ از جمله‌ جبر فنی‌ یا اقتصادی‌ نیست. به‌ همین‌ دلیل، این‌ گروه، احتمال‌ قطع‌ و یا حتی‌ معکوس‌ شدن‌ رویدادهای‌ مؤ‌ید «جهانی‌ شدن»، را پیش‌بینی‌ می‌کردند. برای‌ این‌ دسته‌ از نظریه‌پردازان‌ برخلاف‌ گروهی‌ که‌ جهانی‌ شدن‌ را به‌عنوان‌ واقعیت‌ چاره‌ناپذیر تاریخ‌ کنونی‌ و آتی‌ بشر قلمداد می‌کنند تجاوز آمریکا به‌ عراق، که‌ برخلاف‌ تمامی‌ سازوکارهای‌ جهانی‌ شدن‌ غالب‌ یا غربی، (یا بخشی‌ از آنها) نظیر حذف‌ سازمان‌ ملل‌ و یا مخالفت‌های‌ جهانی‌ با این‌ اقدام، انجام‌ گرفت‌ به‌هیچ‌رو عجیب‌ نمی‌نماید. از دید این‌ گروه، حتی‌ احتمال‌ برگشت‌ انسان‌ به‌ تاریخ‌ اولیه‌ خود و محصور شدن‌ در شرایط‌ محلی‌ و جغرافیایی، احتمالی‌ است‌ که‌ نباید آنرا به‌ اعتبار وجود روند مسلط‌ فعلی‌ از نظر دور داشت، چراکه‌ این‌ احتمال‌ با درنظر گرفتن‌ وجود بازیگران‌ جهانی‌ نظیر آمریکا و صهیونیسم‌ که‌ هم‌ قابلیت‌های‌ مادی‌ و هم‌ انگیزه‌ و اراده‌ لازم‌ برای‌ نابودی‌ کل‌ بشریت‌ و زیرساخت‌های‌ تمدنی‌ آن‌را دارند اگر بیشتر از احتمال‌ «جهانی‌ شدن» (به‌اعتبار وجود روندهای‌ فنی‌ و اقتصادی) نباشد کمتر از آن‌ نیست.بنابراین‌ در تجاوز به‌ عراق‌ که‌ آمریکا تا حد درهم‌ ریختن‌ تمامی‌ سازوکارهای‌ موجود جهانی‌ و حتی‌ رابطه‌ با متحدین‌ اروپایی‌ که‌ از لحاظ‌ سیاسی‌ نیروی‌ عمده‌ای‌ در پیش‌برد فرآیند جهانی‌ شدن‌ غربی‌ تلقی‌ می‌شدند پیش‌ رفت، صرفاً‌ رویای‌ جهانی‌شدن‌ بعضی‌ را درهم‌ نری خته‌ بلکه‌ مبانی‌ نظری‌ آن‌را نیز آشفته‌ کرده‌ است. این‌ تجاوز که‌ چهره‌ متفاوتی‌ به‌ جهان‌ داده‌ است‌ علی‌رغم‌ زشتی‌هایش‌ این‌ زیبایی‌ را دارد که‌ برخلاف‌ نظریه‌پردازی‌های‌ جزمی‌ بعضی، (طرفداران‌ آن‌ در ایران‌ نیز کم‌ نیستند) بار دیگر چهره‌ انسانی را به‌ تاریخ‌ بشر بازگردانده‌ است، چراکه‌ به‌روشنی‌ و با قوت‌ تمام‌ نشان‌ می‌دهد که‌ تاریخ‌ همچنان‌ باز است‌ و می‌تواند به‌ گونه‌های‌ متفاوت‌ رقم‌ بخورد. واقعاً‌ چه‌ کسی‌ یا گروهی‌ پیش‌ از این‌ تصور می‌کرد که‌ آمریکا بدین‌ سادگی، تمامی‌ بنیان‌های‌ ایدئولوژیک، سیاسی‌ و حتی‌ فرهنگی‌ موجود جهان‌ را که‌ نیرو و ه زینه‌ زیادی‌ صرف‌ پی‌ریزی‌ آن‌ گردیده‌ بود درهم‌ بریزد و بار دیگر دنیا را به‌جای‌ پیشبرد به‌ سمت‌ دهکده‌ موعود مک‌لوهان‌ که‌ جهان‌ وطن‌های‌ انسان‌گرای‌ «دیوید هلد» اداره‌ آن‌را بدست‌ دارند، ما را چند صد سال‌ به‌ عقب‌ یعنی‌ زمان‌ لشگرکشی‌های‌ اولیه‌ استعمار برگرداند که‌ در آن‌ ژنرال‌های‌ غربی‌ بر فتوحات‌ شرقی‌ استعمارگران‌ حکم‌ می‌رانند. از این‌ حیث‌ قطعاً‌ هیچکس‌ بیش‌ از بسیاری‌ نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن» که‌ به‌جای‌ نظریه‌پردازی‌ در مقام‌ ایدئولوژی‌سازی‌ و ارائه‌ تصویری‌ رویائی‌ از جهان‌ پیشآروی‌ بشر بوده‌ و هستند از تحولات‌ اخیر نگران‌ نیستند. اما تجاوز آمریکائی‌ها درس‌هایی‌ بیش‌ از این‌ برای‌ طرف‌های‌ مناقشات‌ مربوط‌ به‌ نظریه‌ «جهانی‌ شدن» دارد. بی‌شک‌ اقدامات‌ تجاوزکارانه‌ اخیر آمریکائی‌ها را بایستی‌ تلاشی‌ در راستای‌ ایجاد نظم‌ نوینی‌ دانست‌ که‌ برای‌ اولین‌ بار بوش‌ پدر حدود ده‌ سال‌ پیش‌ در جریان‌ جنگ‌ قبلی‌ با رژیم‌ بعثی‌ عراق‌ اعلام‌ کرد. محافظه‌کاران‌ نوین‌ آمریکا که‌ مجموعه‌ای‌ از یهودیان‌ و مسیحیان‌ افراطی‌ را در کانون‌ خود دارند حدوداً‌ ده‌ سال‌ پس‌ از سقوط‌ بلوک‌ شوروی‌ به‌ ارزیابی‌ای‌ از قدرت‌ آمریکا دست‌ یافته‌اند که‌ برپایه‌ آن‌ هیچ‌ نیرو و قدرت‌ دیگری‌ شأنیت‌ و شایستگی‌ آمریکا را برای‌ اداره‌ جهان‌ ندارد. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ آنها این‌بار نقش‌ کاملاً‌ تاریخی‌ متفاوتی‌ برای‌ خود تعریف‌ کرده‌ و در مقام‌ ایفای‌ آن‌ برآمده‌اند. براین‌ اساس‌ اگر بخواهیم‌ معنا و مفهوم‌ این‌ نقش‌ و اقدامات‌ مرتبط‌ با آن‌را در چارچوب‌ نظریه‌های جهانی‌ شدن‌ قرار دهیم، به‌روشنی‌ می‌بینیم‌ که‌ طرح‌ آنها برای‌ جهان‌ آتی‌ یا پایانی‌ که‌ برای‌ فرایند جهانی‌ شدن‌ موجود تصویر کرده‌اند ایجاد یک‌ امپراطوری‌ جهانی‌ است‌ که‌ توسط‌ آمریکا اداره‌ و کنترل‌ می‌گردد. با اینکه‌ این‌ طرح‌ برخلاف‌ تصویرهای‌ رویائی و خیال‌انگیزی‌ است‌ که‌ اکثر نظریه‌پردازان‌ جهانی‌ شدن‌ برای‌ اداره‌ یک‌ «جهانِ‌ جهانی‌ شده» پیشنهاد می‌کرده‌اند، اما به‌ هر حال‌ این‌ یکی‌ از بدیل‌های‌ سه‌گانه‌ای‌ است‌ که‌ در این‌ مورد پیشنهاد گردیده‌ است.دو بدیل‌ دیگر، یکی‌ اداره‌ جهان‌ توسط‌ سازمانهای‌ بین‌المللی‌ نظیر سازمان‌ ملل، بانک‌ جهانی، یا صندوق‌ بین‌المللی‌ پول‌ و نظایر آن‌ و دیگری‌ اداره‌ جهان‌ توسط‌ شرکت‌ها و کمپانی‌های‌ فراملیتی‌ محسوب‌ می‌شوند. به‌ این‌ ترتیب، آمریکائی‌ها که‌ از حدود سی‌سال‌ قبل، زمانی‌ که‌ رفته‌رفته‌ کشورهای‌ جهان‌ سومی، قدرتی‌ در نهادهای‌ بین‌المللی‌ نظری‌ یونسکو پیدا کردند ناخشنودی‌ خود را از عملکرد این‌ نهادها با کناره‌گیری‌ و اعمال‌ فشارهای‌ مختلف‌ از جمله‌ عدم‌ پرداخت‌ دیون‌ و تعهدات‌ خود به‌ آنها نشان‌ داده‌ بودند، با تجاوز اخیر خود، این‌ بد یل‌ را به‌تمامه‌ از انتخاب‌های‌ پیشاروی‌ جهانی‌ شدن، خارج‌ کردند. نحوه‌ رفتار آنها با متحدین‌ اروپائی‌شان‌ در این‌ تجاوز اخیر نیز به‌اندازه‌ کافی‌ گویاست‌ که‌ چرا آنها بدیل‌ کمتر محتمل‌ دیگر، یعنی‌ حاکمیت‌ شرکت‌های‌ فراملیتی‌ را نیز چندان‌ مناسب‌ تشخیص‌ نمی‌دهند. علی‌رغم‌ اینکه‌ وزن‌ شرکت‌های‌ فراملیتی‌ آمریکا در تمامی‌ زمینه‌ها کاملاً‌ نسبت‌ به‌ وزن‌ شرکت‌های‌ اروپائی‌ و یا جهانی‌ قابل‌ توجه‌ است، ارزیابی‌ آمریکائی‌ها از قدرت‌ به‌ظاهر بلامنازع‌ ت. به‌علاوه‌ اینکه‌ توازن‌ موجود در این‌ زمینه‌ با نظر به‌ رقابت‌ شدید موجود میان‌ سه‌ قطب‌ موجود اقتصاد جهانی‌ (ژاپن، اروپا و آمریکا) از نظر آنها تضمین‌ شده‌ به‌نظر نمی‌رسد از این‌رو در مقایسه‌ با بدیل‌ امپراطوری‌ جهانی‌ آمریکا انتخاب‌ نامطمئنی‌ می‌باشد.اما تجاوز اخیر آمریکا به‌علاوه، تکلیف‌ موضوع‌ مورد مناقشه‌ دیگری‌ در مباحثات‌ مربوط‌ به‌ جهانی‌ شدن‌ را نیز روشن‌ کرده‌ است. بی‌تردید اکنون‌ روند روبه‌رشدی‌ در قلمروهای‌ مختلف‌ به‌ویژه‌ در حوزه‌ رسانه‌ها و اقتصاد وجود دارد که‌ به‌ فشردگی‌ زمان‌ و مکان، سایش‌ و زوال‌ محدودیت‌های‌ جغرافیایی‌ منجر گردیده‌ است. با این‌همه‌ به‌ اقتضای‌ ماهیت‌ انسانی‌ این‌ روند و باز بودن‌ امکان‌های‌ تاریخی‌ متفاوت‌ برای‌ انسان، پایان‌ این‌ تحولات‌ و صورت‌ نهائی‌ این‌ روند به‌هیچ‌رو مشخص‌ نیست. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ بر بستر روندی‌ که‌ زیرساخت‌های‌ مادی‌ – فنی‌ لازم‌ برای‌ یک‌ جهان‌ به‌واقع‌ و به‌تمامه‌ «جهانی‌ شده» را مهیا کرده، با چالش‌ اراده‌های‌ تاریخ‌ساز روبرو هستیم! گرچه‌ تفکیک‌ این‌ دو بُعد منطقاً‌ نادرست‌ می‌باشد اما مناقشه‌ای‌ که‌ بر سر جهانی‌ شدن‌ و جهانی‌ سازی‌ در جریان است‌ به‌میزان‌ زیادی‌ با توجه‌ به‌ این‌ تفکیک، معنادار خواهد شد. تجاوز اخیر آمریکا که‌ به‌ قصد تغییر نقشه‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ویژه‌ خاورمیانه‌ و از آن‌ طریق، چالش‌ با قدرت‌های‌ دست‌ دوم‌ و رقیب‌ جهانی‌ و در نتیجه‌ ایجاد امپراطوری‌ آمریکا انجام‌ گرفته‌ است. مفهوم‌ این‌ طرح‌ را بازمی‌نماید. درحالیکه‌ حتی‌ هم‌اکنون‌ نیز نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن»، مشغول‌ این‌ بحث‌ هستند که‌ آیا جهانی‌ شدن، یک‌ پروژه‌ است‌ یا روندی‌ خودبه‌خودی‌ و طبیعی؟آمریکا با اقدام‌ خود، فصل‌ ختامی‌ قاطع‌ بر این‌ مناقشه‌ گذاشته‌ است. شرکت‌ها و سیاستگذاران‌ آمریکایی‌ به‌خوبی‌ نشان‌ داده‌اند که‌ از ستیز اراده‌ها و چالش‌ تاریخی‌ که‌ روندهای‌ کنونی‌ را پیشاروی‌ آنها و بشریت‌ نهاده‌ است‌ آگاهند و به‌هیچ‌روی‌ برخلاف‌ بعضی‌ نظریه‌پردازان‌ ساده‌انگار بنا ندارند که‌ مهار تاریخ‌ را به‌دست‌ نیروها یا اتفاقات‌ پیش‌بینی‌ناپذیر تاریخی‌ بدهند. چراکه‌ می‌دانند چنین‌ کاری‌ به‌معنای‌ سپردن‌ مهار این‌ رخدادها به‌ اراده‌های‌ رقیب‌ و مخالف‌ می‌باشد.البته‌ دست‌یابی‌ به‌ این‌ درک‌ که‌ ما درواقع‌ با پروژه‌ «جهانی‌سازی» یا پروژه‌های‌ جهانی‌سازی‌ روبروئیم‌ برای‌ کسانی‌که‌ با منطق‌ تحولات‌ اجتماعی‌ – تاریخی‌ آشنایی‌ دارند، علی‌رغم‌ غوغا و هیاهوی‌ پرسروصدای‌ نظریه‌پردازان‌ «جهانی‌ شدن» که‌ اندیشه‌های‌ ایدئولوژیک‌ خود را در لوای‌ علم، ارائه‌ می‌دهند چندان‌ دشوار نیست. اما برهان‌ قاطع‌ تحولات‌ اخیر یا تجاوز آمریکا به‌ عراق‌ در این‌ است‌ که‌ حوزه‌ مداخله‌ و اعمال‌ نفوذ بر روندهای‌ جهانی‌ شدن‌ را از اقتصاد، سیاست‌ و یا فرهنگ‌ به‌ حوزه‌ نظامی‌ کشانده‌ است. وقتی‌ تاثیرگذاری‌ بر رخدادهای‌ جهانی‌ و سوق‌ دادن‌ تحولات‌ سیاسی‌ – اقتصادی‌ و فرهنگی‌ در درون‌ نهادهای‌ بین‌المللی‌ نظیر بانک‌ جهانی، صندوق‌ بین‌المللی‌ پول، یا نهادها و سازمان‌های‌ تصمیم‌گیر در مورد رسانه‌ها جریان‌ دارد، چالش‌ اراده‌ها و طرح‌ها یا تلاش‌ برای‌ پیشبرد پروژه‌های‌ جهانی‌سازی‌ در هاله‌ای‌ از ابهام‌ و ناروشنی‌ قرار می‌گیرد و می‌تواند به‌راحتی‌ به‌عنوان‌ تحولات‌ طبیعی‌ جلوه‌ داده‌ شد و منعکس‌ گردد؛ اما هنگامی‌که‌ پای‌ اقدامات‌ و نیروی‌ نظامی، آن‌هم‌ به‌ روشن‌ترین‌ وجه‌ آن‌ نظیر تجاوز اخیر به‌میان‌ می‌آید دیگر نمی‌توان‌ تردیدی‌ داشت‌ که‌ کسانی‌ درصدد تغییر سیر تحولات‌ و به‌دست‌ گرفتن‌ مهار جهان‌ به‌نفع‌ خویش‌ هستند. چراکه‌ تنزل‌ به‌ سطح‌ نظامی‌گری‌ و به‌کارگیری‌ قدرت‌ عریان‌ برای‌ تاثیرگذاری‌ بر تحولات‌ تاریخی‌ به‌ آشکارترین‌ وجه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ مسیر تحولات‌ از دید کسانی‌که‌ به‌ بمب‌ و موشک‌ متوسل‌ شده‌اند به‌شکلی‌ طبیعی‌ در جهتی‌ نیست‌ که‌ مطلوب‌ آنها باشد. این‌ جا سوال‌ مهمی‌ که‌ دقت‌ در آن‌ برای‌ درک‌ منازعه‌های‌ فعلی‌ و آتی‌ موضوع‌ «جهانی‌ شدن»، اهمیتی‌ اساسی‌ دارد، این‌ است‌ که‌ آیا جای‌ این‌ ندارد که‌ بپرسیم؛ مگر مسیر تحولات‌ تارخی‌ چه‌ سمت‌وسویی‌ داشته‌ که‌ آمریکائی‌ها برای‌ کنترل‌ و مهار آن‌ نیاز به‌ انجام‌ چنین‌ اقدام‌ رسواکننده‌ای‌ پیدا کرده‌اند؟ رژیم‌ بعث‌ عراق‌ صرفاً‌ بهانه‌ای‌ برای‌ اجرای‌ طرح‌های‌ استراتژیست‌ها و سیاستمداران‌ آمریکایی‌ بوده‌ است. این‌ نه‌ از آن‌روست‌ که‌ آمریکائی‌ها تاکنون‌ هیچ‌ سلاح‌ کشتار جمعی‌ در عراق‌ نیافته‌اند بلکه‌ اگر، هم‌اکنون‌ یا بعدها به‌ چنین‌ سلاح‌هایی‌ دست‌ یابند نیز این‌ سخن‌ درست‌ است. عراق‌ پس‌ از هشت‌ سال‌ جنگ‌ با ایران، ورود به‌ جنگ‌ کویت‌ و ده‌ سال‌ تحریم‌ و محدودیت‌های‌ بین‌المللی‌ تا ده‌ سال‌ دیگر نیز نمی‌توانست‌ حتی‌ به‌صورت‌ یک‌ تهدید منطقه‌ای‌ ظاهر شود. صرف‌ نظر از اینکه‌ حتی‌ در زمان‌ هم‌ که‌ می‌توانست‌ زیرساخت‌های‌ تخریب‌ شده‌ خود را بازسازی‌ کند با تداوم‌ شرایط‌ جهانی‌ و منطقه‌ای‌ کنونی‌ نمی‌توانست‌ به‌صورت‌ یک‌ تهدید ظاهر شود. آنچه‌ عراق‌ را به‌عنوان‌ سر پل‌ یا جای‌ پای‌ مناسبی‌ برای‌ حضور آمریکا در جهان‌ اسلام‌ می‌ساخت، این‌ بود که‌ صدام، زمینه‌های‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ لازم‌ را برای‌ این‌ تجاوز فراهم‌ ساخته‌ بود. اکنون‌ با علم‌ به‌ مخالفت‌های‌ مردمی‌ در سطح‌ جهانی‌ و مخالفت‌های‌ سیاسی‌ در سطح‌ دولت‌ها و حتی‌ متحدین‌ آمریکا می‌توانیم‌ دریابیم‌ که‌ تا چه‌ پایه، دشوار و بلکه‌ غیرممکن‌ بود که‌ آمریکا از مسیر دیگری‌ به‌ خاورمیانه‌ وارد شود خصوصاً‌ اگر در نظر داشته‌ باشیم‌ که‌ شکل‌ ورود، یعنی‌ تجاوز نظامی برای‌ آمریکائی‌ها موضوعیت‌ داشته‌ است.اگر به‌ طرحهای‌ آمریکا برای‌ آینده‌ منطقه‌ که‌ تا سطح‌ تغییر نظام‌ آموزش‌ و کتب‌ درسی‌ و حتی‌ تغییر فرهنگ‌ دینی، آم وزه‌های‌ قرآنی‌ و نهادهای‌ دینی، عمق‌ می‌یابد توجه‌ کنیم‌ به‌روشنی‌ مشخص‌ خواهد شد که‌ آمریکائی‌ها با چه‌ درکی‌ از تحولات‌ منطقه‌ به‌ این‌ تجاوز دست‌ زده‌اند. از آنجا که‌ تنزل‌ به‌ سطح‌ اقدام‌ نظامی‌ برای‌ کنترل‌ و مهار اوضاع‌ به‌معنای‌ آن‌ است‌ که‌ امکان‌ مهار و جهت‌دهی‌ به‌ تحولات‌ با اهرم‌های‌ فرهنگی‌ – سیاسی‌ یا اقتصادی‌ وجود نداشته‌ است‌ می‌توان‌ به‌ درک‌ جالبی‌ از روند تحولات‌ منطقه‌ و جهان‌ دست‌ یافت. از دید آمریکائی‌ها روند تحولات‌ منطقه‌ به‌ سمتی‌ که‌ حاصل‌ آن‌ «ادغام‌ در نظام‌ جهانی» یا همراهی‌ با جهانی‌ شدن‌ کنونی‌ باشد، نبوده‌ است. درواقع‌ با نظر به‌ توسل‌ یا رجوع‌ آمریکائی‌ها به‌ اهرم‌ نظامی، باید گفت‌ که‌ آنها منطقه‌ را از جهات‌ مختلف‌ بویژه‌ فرهنگی‌ و سیاسی، از دست‌ رفته‌ می‌دیده‌اند. به‌معنای‌ دقیقتر، آنها در عمق‌ و در پس‌ اقتدار رژیم‌های‌ دست‌نشانده‌ و فرآیندهای‌ مسلط‌ اقتصادی‌ و رسانه‌ای‌ جهانی‌ سازنده‌ غربی، روند روبه‌رشدی‌ را تشخیص‌ داده‌اند که‌ مهار آنها در چارچوب‌ موجود من طقه، ممکن‌ نبوده‌ است. پس‌ ضروری‌ می‌دیده‌اند که‌ برای‌ تغییر مسیر تحولات‌ تاریخی‌ منطقه‌ و مهار این‌ روند به‌طور مستقیم‌ و به‌ بارزترین‌ وجه‌ در منطقه، حاضر شده‌ و به‌ دستکاری‌ مستقیم‌ پارامترها و عوامل‌ منطقه‌ای‌ تا سطح‌ فرهنگ‌ دست‌ یازند. ادامه خواندن مقاله امريکا در سوداي يک امپراتوري جهاني ( جهاني‌شدن و اشغال عراق )

نوشته مقاله امريکا در سوداي يک امپراتوري جهاني ( جهاني‌شدن و اشغال عراق ) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>