September 4, 2017, 11:10 pm
nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تعادل اسید و باز در بدن غذایی كه ما مصرف می كـنیم با اكسیژن تركیب گردیده و انـرژی تـولید میـكند امـا پـس ازسوختن، غذا تبدیل به یك پسـماند اسیدی شده و وارد جریان خون میگردد. این مواد زائد از طریق تعریق و ادرار دفع می گردند اما همیشه بدن قادر نیست تا با این افزایش اسیدیته مقابله كند. این مواد زائد اسیـدی غالبا از اسیـدهـای چـرب، كـلستــرول، اسید اوریـك، سـنگهای كلیه، فسفاتها و سولفاتها تشكیل یافته اند. تجمع این مواد زائد در بافتهای بدن روند پیری را سرعت میبخشند.
علت كلسترول بالا كم تحركی و مصرف نان و پاستای بیش از حد-علت اسید اوریك مصرف گوشت-علت اسید فسفریك مصرف برنج، برخی غلات و نوشابه های گازدارو منشاء اسید سولفوریك مصرف زرده تخم مرغ میباشد. اسید فسفریك و اسید سولفوریك برای بدن سمی میباشند و میبایست توسط مواد معدنی خنثی گردند تا به بدن آسیب نرسانند. كلا بدن برای متعادل نگه داشتن سطح PH خون یا مواد اسیدی را در بافتهای بدن رسوب میدهد كه با تداوم این روند اسیدیته اینگونه بافتها افزایش یافته و نهایتا به مرگ سلولها و سرطانی شدن آنها می انجامد و یا به كمك مواد معدنی و قلیایی ارگانها و استخوانها آنها را خنثی میسازد. كلسیم، منیزیوم، سدیم و پتاسیم از مهمترین مواد معدنی قلیایی میباشند كه بدن برای خنثی كردن مواد اسیدی از آنها استفاده میكند. در واقع با تركیب اسید و باز یك نمك خنثی تشكیل شده و از كلیه ها دفع میگردد. بدن برای خنثی سازی مواد اسیدی از كلسیم استخوانها برداشت میكند كه نهایتا به پوكی استخوان منجر خواهد شد.
درجه PH از 0 تا 14 متغیر میباشد. اعداد بالای 7 قلیایی (باز) و اعداد پایین 7 اسیدی محسوب میگردند.PH 7 نیز خنثی نامیده میشود. خون، لنف و مایع مغزی-نخاعی در بدن به گونه ای طراحی گردیده اند كه در محیطی اندكی قلیایی (بازی) میبایست بسر ببرند. نسبت ایده آل اسید به باز در خون میبایست 20:80 باشد.PH طبیعی خون نیز 74 میباشد. اسیدی شدن PH خون علل گوناگونی دارد:
1- استرس هیجانی. استرس و تنش اسیدیته خون را افزایش میدهد. 2- رژیم غذایی اسیدی كننده خون. 3-تجمع مواد سمی. 4-واكنش سیستم ایمنی بدن.
بدن برای جبران PH اسیدی از املاح معدنی قلیایی استفده میكند. چنانچه رژیم غذایی حاوی مواد معدنی كافی برای جبران نباشد، همانطور كه توضیح داده شد تجمع اسید در سلولهای بدن و یا آزادسازی مواد معدنی استخوانها را در پی خواهد داشت. جالب است بدانید كه PH 6.9 خون میتواند منجر به مرگ انسان گردد. هنگامی كه اسیدیته خون و مایعات بدن از حد معمول افزایش می یابند مشكلات بسیاری را در بلند مدت برای فرد پدید می آورد كه به برخی از آنها اشاره می كنیم: 1- پیری زود رس.
2-آسیب به سیستم قلبی-عروقی-افزایش تصلب شرایین. 3- افزایش وزن، چاقی و دیابت. 4-سنگ كلیه و نارساییهای كلیوی و مثانه ای. 5-كاهش عملكرد سیستم ایمنی بدن.
6-افزایش آسیبهای رادیكالهای آزاد خون. 7-پوكی استخوان. 8- درد مفاصل، آرتروز، درد عضلات و تجمع اسید لاكتیك.
9-خستگی مزمن-سردرد-سر گیجه-ترش كردن(رفلكس معده)-
گاستریت معده-كاهش انرژی. 10-افزایش ترشحات مخاطی. 11-افزایش تنش واسترس-بی خوابی. 12-خشكی پوست ومو-ناخنهای شكننده. 13-افزایش بروز سرطان.
14-كاهش توانایی بدن در جذب مواد معدنی و دیگر مواد مغذی. البته بیش از حد قلیایی شدن خون نیز برای بدن مضر میباشد و باید سعی شود تا تعادل اسید و باز بدن با مصرف رژیم غذایی مطلوب حفظ گردد. از آنجایی كه بدن در محیط اندكی قلیایی تر بهترین كارایی را داراست بنابراین باید بیشتر از غذاهایی كه پس از گوارش یافتن تولید باز میكنند استفاده شود. میزان اسیدی و قلیایی بودن مواد غذایی پس از گوارش آنها تغییر می یابد. مثلا پرتغال كه یك میوه بسیار اسیدی ست پس از متابولیزه شدن ادرار را قلیایی میكند. مواد غذایی كه پس از مصرف بدن را اسیدی میكنند (20 تا 40 درصد رژیم غذایی را باید شامل گردد):
شیرین كننده های مصنوعی-گوشت-نوشابه های گازدار-غلات و حبوبات فاقد سبوس-شكلات-سیگار-قهوه-داروها-ماهی-مربا-ژله ها-پاستا-شیرینی و كیك-نمك-شكر سفید-چای سیاه-سركه سفید-شیر-تخم مرغ-لبنیات (به غیر از ماست)-ذرت-عدس-زیتون-زغال اخته-آلو-بستنی-سوسیس و كالباس-آسپرین-غذاهای سرخ كرده-آجیل-آب میوه های غیر طبیعی (موجود در سوپر ماركتها)-روغنها(بویژه زیتون)-خردل-ترشی ها.
مواد غذایی كه پس از مصرف بدن را قلیایی میكنند (60 تا 80 درصد رژیم غذایی را باید شامل گردد): تمام میوه ها به غیر از آلو-تمام سبزیجات-جوانه ها-ادویه جات-نخود فرنگی-لوبیا-آجیل(بادام)-ماست-سینه مرغ-تخم مرغ پخته-عسل.
*با خیساندن آجیلها (مغزها) درون ظرف آب به مدت چند ساعت میتوانید از خاصیت تولید اسید این مواد غذایی بكاهید. *با طولانی كردن مدت جویدن غلات میتوانید از خاصیت اسید سازی آنها بكاهید. (هر لقمه را 40 بار بجوید).
ادامه خواندن مقاله تعادل اسيد و باز در بدن
نوشته مقاله تعادل اسيد و باز در بدن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 4, 2017, 11:12 pm
nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
قوانین محیط اجتماعی مدرسه ، خانواده و جامعه
نقش رسانههای همگانی در انتقال آموزههای زندگی جمعی به مخاطبان، مورد تصدیق نظریهپردازان علوم اجتماعی قرار دارد. صاحبنظران و پژوهشگران جرمشناسی نیز به نوبه خود با تبیین نظری یا بررسی موردی رابطه جرم و رسانه، از دو منظر جرمخیزی یا پیشگیری از وقوع جرم به این موضوع پرداختهاند. با این همه ورود به بحث ارتباط جرم و رسانه به ویژه در ایران، امر خطیری است كه
ظرافت و پیچیدگی خاص آن نباید مورد غفلت قرار گیرد. حساسیت بحث از یكسو به ماهیت فعالیت رسانهای و از سوی دیگر به ایدئولوژیك بودن نظام جمهوری اسلامی برمیگردد. این امر چالشهای بحث رابطه جرم و رسانه را در ایران دو چندان كرده است. رسانههای ارتباط جمعی، پایگاههای اطلاعرسانی هستند كه برای فعالیت مؤثر به امكانات سختافزاری و نیروی انسانی ماهر نیاز دارند كه تأمین این هر دو بودجه بالایی نیاز دارد، رسانهها قبل از هرچیز به مدی
ریت توانمند و آشنا به جدیدترین مسائل حوزه فعالیت خود نیازمندند تا با تخصیص بودجه مناسب و گزینش نیروی انسانی ماهر به تولید پیام و اطلاعات بپردازند. نكته دیگری كه در تأسیس رسانه اهمیت دارد، اهداف مؤسسان است، برخی از سرمایهگذاران فقط به منظور كسب سود وارد این حوزه میشوند. بدیهی است با درنظر داشتن كاركرد تجاری صرف، نمیمعه تأسیس میشوند و بعضی میخواهند ضمن حضور در حوزه عمومی، فعالیت انتفاعی نیز داشته با
شند، بخش عظیمی از منابع مالی بسیاری از رسانهها را انتشار آگهیهای تبلیغاتی تأمین میكند، بطور كلی بسته به اینكه هزینه فعالیت رسانهها از چه منبعی تأمین شود، پیامها محتوا و رنگ و بوی خاصی میگیرند كه ممكن است در تعارض و تقابل با منافع ملی قرار گیرند. نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر پیوند دین و سیاست است كه احیای ارزشهای دی
نی را در زندگی اجتماعی مدنظر دارد، در این نظام چرخه اطلاعات و تبادلآرا و عقاید، تحت كنترل دولت قرار دارد، رادیو و تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانههای ارتباط جمعی دولتی است و بر فعالیت مطبوعات و پایگاههای اطلاعرسانی الكترونیكی نیز نظارت میشود. با توجه به ویژگیهای فوقالذكر، بحث ارتباط جرم و رسانه در كشور ما دامنه وسیعتری مییابد چرا كه ضمن اینكه از جرم علیه منافع ملی تعریف خاصی ارائه میشود، جرایمی چون جرائم علیه مقدسات و ارزشهای دینی نیز موضوعیت پیدا میكند، مضافاً اینكه قابلیت رسانهها برای پیشبرد اهداف نظام نیز مورد عنایت است. اما آنچه بیان شد تمام پیچیدگی بحث را نمینمایاند، چرا كه با وقوع انق
لاب الكترونیكی و پیشرفت روزافزون تكنولوژی ارتباطات، ضمن اینكه دریافت تصاویر شبكههای تلویزیونی جهانی از طریق ماهواره در سراسر جهان امكانپذیر شده، قابلیت فعا
لیت جهانی كلیه رسانهها با اتصال به شبكه اینترنت نیز فراهم شده است؛ بنابراین مسائل جدیدی در حوزه رابطه جرم و رسانه از منظر دولت ملی پدید آمده است. گسترش ارتباطات و فرآیندی كه اندیشمندان علوم اجتماعی تحت عنوان «جهانی شدن» از آن یاد میكنند، قدرت دولت – ملت را كاهش داده و اعتبار پارادایمهای علوم اجتماعی را زیر سؤال برده است از این رو بایدها و نبایدهای واضحی كه در نظریههای مدرنیستی جرمشناسی و جامعهشناسی در خصوص رابطه جرم و رسانه وجود دارد و از دید سیاستگذاران جنایی و فرهنگی كشور نیر دور نمانده است، در عمل نتایج رضایتبخش به بار نیاورده است، لذا قبل از هر چیز باید به ریشهیابی این موضوع بپردازیم كه چرا سیاستگذاران فرهنگی و جنایی نتوانستهاند به اهداف موردنظر خود در حوزه فعالیت رسانهای دست یابند. توجه به مطالب گفته شده، پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از:
1- با پیشرفت فناوری اطلاعات، آیا اصولاً امكان سیاستگذاری رسانهای در جهت مقاصد خاص ملی وجود دارد؟ 2- رسانههای گروهی چه نقشی در پیشگیری از وقوع جرم دارند و چگونه میتوان از كاركردهای مثبت آنها در این حوزه استفاده بهینه كرد؟ – جایگاه رسانههای ملی در عص
ر ارتباطات تأثیر فناوریهای جدید ارتباطات و جهانی شدن رسانهها، بر جوامع بشری آنقدر عمیق است كه اندیشمندان و صاحبنظران علوم انسانی را به تغییر نظریههای مسلط بر علوم اجتماعی سوق داده است. روابط فردی و اجتماعی تحت تأثیر فناوریهای مذكور به قدری متحول شده كه برخی از دانشمندان علوم اجتماعی دریافتهاند كه میراث مدرنیته از فهم روابط اجتماعی عصر حاضر عاجز است، یكی از حوزههایی كه در معرض این «چرخش پسامدرن» قرار گرفته، جامعهشناسی سیاسی است كه از تمركز بر سیاست در سطح دولت – ملت فراتر رفته و سیاست را به مثابه پدیدهای درك میكند كه در همه تجربیات اجتماعی وجود دارد. بنابراین با اینكه بررسی شرایط و زمینههای اجتماعی سیاست همچنان در این حوزه موضوعیت دارد، دیگر واحد ت
حلیل آن «جامعه، به منزله پدیدهای مجزا، منسجم و خود سامانبخش كه حول محور دولت – ملت سازمان یافته تلقی نمیشود، بلكه «جامعه شناسی سیاسی جدید قبل از هرچیز به سیاست فرهنگی توجه دارد و این سیاست را در وسیعترین مفهوم ممكن به مثابه ستیز و دگرگونی هویتها و ساختارهای اجتماعی درك مینماید.» در این تغییر پارادایم، بررسی رابطه بین فرهنگ محلی و فرهنگ جهانی به یكی از دغدغههای جامعهشناسی سیاسی تبدیل شده است. در این حوزه با اینكه جهانی شدن تهدیدی برای همگونی فرهنگهای ملی به شمار میرود، همگون انگاری فرهنگ جهانی رد میشود و « جهانی محلی شدن» به عنوان یك واقعیت فرهنگی مورد توجه
قرار میگیرد. جهانی محلی شدن در «تعریف اصیل خود به معنی دیدگاه جهانی دوخته شده به شرایط محلی» است یا در زبان خشنتر بازاریابی ; به معنی شیوهای است كه كالاها، خدمات و تبلیغات برای بازارهای متفاوت محلی تولید میگردند. طرفداران ایده جهانی محلی شدن فرهنگ، مصادیق این وضعیت را در اموری چون توجه شركتهای چند ملیتی به سلیقه مصرف كننده در تولید
كالا، مثلاً تنوع كوكاكولا در سراسر جهان متناسب با ذائقه مردم، وجود تفاسیر متفاوت ازكالاها و محصولات فرهنگی در ملل مختلف یا تمایل مخاطبان به تفسیر كالاهای فرهنگی متناسب با آموزههای فرهنگ محلی و نیز ایجاد چارچوبهای محلی برای بهرهبرداری از بازار جهانی مثل بازسازی اماكن فرهنگی برای توسعه توریسم، هویتیابی اقلیتهای قومی، احیای اصالت مذهبی یا بنیادگرایی دینی و ; جستجو میكنند و موارد اخیر را واكنشی علیه آشفتگیها، برخوردها، فریبندگیها و ناامیدیهای فرهنگ رسانهای و مصرفی میدانند . (همان ص 114- 112) به این ترتیب، محصولات فرهنگی در سیستمی مشابه بازار عرضه میشوند و هركس كالای بهتری داشته باشد و از قابلیتهای جذب مخ
اطب و بازاریابی قویتری بهره گیرد، موفقتر عمل میكند، بنابراین با اینكه بازار عمدتاً دست فرهنگهایی است كه از منابع مالی غنیتر و هنروتكنیك برتر برخوردارند، زمینه برای جذب پیامهای ملی و محلی وجود دارد برای اقوام و مللی كه نمی خواهند تحت سیطره فرهنگهای توانمند قرار گیرند، برای پیشبرد دعاوی م
لی باید به سیاستگذاری فرهنگی خردمندانه بپردازند، چرا كه در عصر حاضر، بعد از مشروعیت و پشتوانه مردمی، دانش فنی و مدیریت مهمترین منبع قدرت نظامهای سیاسی به شمار می رود. داشتن حرفی متفاوت و یا منحصر به فرد در جامعه جهانی چالش برانگیز نیست، بلكه حرف زدن با زبانی متفاوت با جامعه جهانی، به معنای حرف نزدن و در واقع حضور نداشتن و بایكوت شدن در آن جامعه است. نظریه¬پرداری به نام آرجان آپادوریا كه «اقتصاد فرهنگی جهان» را پدیده¬ای ناهمگون میداند، با ارائه مدل چشماندازها به تحلیل بیثباتی¬ها، شقاقها و گسستهای آن میپردازد. به اعتقاد وی ناهمگونی فرهنگ جهانی از ابعاد مختلفی چون چشماندازهای قومی،
تكنولوژیك، مالی، رسانهای و ایدئولوژیك قابل تحلیل است. بدیهی است در هریك از این چشماندازها نیز آنان كه قویترند حضور پررنگتری دارند، لذا باید به فرصتها و تهدیدهای فرهنگهای محلی یا ملی در عرصه جهانی توجه كرد. این فرهنگها از یك سو از چشماندازهای جهانی برای ابراز وجود برخوردار میشوند و از سوی دیگر ممكن است به دلیل نارساییهای تكنولوژیك، مالی و فرهنگی، مخاطبان درون مرزی خود را نیز از دست بدهند. با اینكه آپادوریا، چشمانداز رس
انهای را یكی از عوامل پنجگانه انشقاقبخش یا نمایانگر انشتقاق در فرهنگ جهانی میداند، معتقد است
این چشمانداز بر چشماندازهای قومی، تكنولوژیك و مالی مبتنی است و در واقع تفاوتهای موجود در آن عرصهها، در كم و كیف حضور در این چشمانداز بازتاب مییابد. لذا میتوان گفت در صورت بهرهبرداری از تكنیك و سرمایه مساوی، این تفاوتهای قومی و احیاناً ایدئولوژیك است كه حضور متفاوتی را در چشمانداز رسانهای برای فرهنگهای محلی رقم میزند. قابلیتهای مذكور (ویژگیهای قومی و ایدئولوژیك) همچنین به عنوان مظروفهای دریافت و تفسیر امواج فرهنگی، زمینههای مقاومت فرهنگهای محلی در برابر فرهنگهای برتر جهانی را پدید میآورد و اینجاست كه كالاهای فرهنگی در فرهنگهای مختلف، به صور مختلفی تفسیر میشوند. به این ترتیب به اعتقاد صاحبنظران «هرچند چشمانداز رسانهای تحت سلطه شركتهای رسانهای طرفدا
ر غرب قرار دارد، اما ممكن است موجد قدرت مخاطبان نیز باشد. جان تامپسون معقتد است آنها این امكان را فراهم میكنند كه عقاید حاشیهای نیز گوششنوایی بیابند و مخاطب
انی پیدا كنند. داگلاس كلنرهم مینویسد: « این تكنولوژیها میتوانند به عنوان ابزار سلطه یا آزادی، اغواگری یا روشنگری اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند و این به روشهای
فرهنگی و متفكران فعال حال و آینده بستگی دارد كه تعیین كنند تكنولوژیهای جدید در چه راهی مورد استفاده قرار گرفته و توسعه یابند و چه منافعی را برآورده كنند. » آنتونی گیدنز نیز كه جهانی شدن را عبارت از «وابستگی متقابل فزاینده جامعه جهانی» میداند، معتقد است «ارتباطات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی كه مرزهای بین كشورها را در مینوردد، سرنوش
ت كسانی را كه در هریك از آنها زندگی میكنند، قطعاً مشروط میسازد.» از این منظر نیز میتوان گفت: آنان كه قویترند بیشتر مشروط میكنند و كمتر مشروط میشوند. لذا در شرایطی كه نه دهم كل محصول خبری مطبوعات، رادیوها و تلویزیونهای جهان توسط چهار سازمان اطلاعاتی رویتر، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس اینترنشنال و فرانسپرس تأمین میشود و وضعیت برنامههای تلویزیونی، سینما، آگهیهای تبلیغاتی و كانالهای ارتباطات الكترونیكی نیز بهتر از آن نیست. (ر.ك به گیدنز، ص 595-592) چالشهای پیش روی دولتهای جهان سوم در كنترل و مدیریت رسانهها به شدت افزایش مییابد. برتری جهان غرب و به ویژه آمریكا بر بازار ارتباطات باعث شده برخی از محققان از «امپریالیسم رسانهای» سخن بگویند ؛ اما طرفداران نظریه جهانی محلی شدن، دیدگاههایی چون «امپریالیسم فرهنگی غرب» یا «آمریكایی شدن» را متعلق به نسل پیشین نظ
ریه پردازان رسانههای جمعی میدانند. گیدنز نیز با اشاره به كاهش صادرات برنامههای تلویزیونی و فیلم آمریكا نسبت به كل صادرات جهانی در این زمینه، در اواخر دهه 1960، این قبیل نظریهها را مبالغهآمیز میخواند. وی همچنین به نتیجه مطالعه محققی به نام الیهوكاتز در مورد توسعه شبكههای رادیو و تلویزیونی در ده كشور جهان سوم میپردازد. طبق آن
تحقیق، توسعه رادیو و تلویزیون در جوامع مذكور سه مرحله را طی میكند: در مرحله اول یك مدل پخش برنامه از جای دیگری معمولاً از آمریكا یا انگلستان یا فرانسه اقتباس میشود و به عنوان شالودهای برای این سیستم نوپا مورد استفاده قرار میگیرد. در طی این دوره رسانهها توسط محصولات وارداتی اشباع میشوند. در مرحله دوم تسهیلات تولید محلی توسعه مییابد و سیستم بیشتر به سمت جامعه محلی گرایش پیدا میكند. در مرحله سوم، معمولاً حكومتها برای ایجاد شرایطی كه در آن تا اندازهای بتوان در برابر تهاجم نفوذ غرب مقاومت كرد، مداخله میكنند. » لذا با اینكه به اعتقاد صاحبنظران، در عصر جهانی شدن ارتباطات، استیلای كامل دولتهای محلی بر شیوه زیست فرهنگی مردم خود ممكن نیست» به نظر میرسد فضایی برای تنفس ملی وجود دارد كه با بهینهسازی مدیریت و تخصیص سخاوتمندانه منابع مالی قابل افزایش است، اما مدیریت، تكنولوژی و سرمایه پاشنه آشیل كشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه اس
ت و چشماندازهای امیدواركنندهای برای اصلاح آن وجود ندارد. راهكارهایی جهت مقابله با تأثیرات رسانههای خارجی ارائه هرگونه پیشنهاد كار برای بهبود امور اجتماعی و فرهنگی باید مبتنی بر پژوهشهای كاربردی باشد. در مورد تأثیر رسانههای فراملی از جمله ماهواره و اینترنت و نیز مقابله با بازار محصولات فرهنگی خارجی، برافزایش جرم و جنایت در جامعه نیز باید ابتدا از طریق نظرسنجی و مطالعات كاربردی به سنجش وضع موجود پرداخت و در ص
ورت اثبات رابطه معنادار به اتخاذ تدبیر پرداخت. با این وصف با توجه به نظریههای كلان جرمشناسی در مورد تأثیر رسانه بر جرم و مطالعات مشابه انجام شده و با عنایت به ویژگیهای فرهنگی ملی میتوان این سوءتأثیر را تا حدی مسلم فرض كرد و به مقابله با آن پرداخت. اما هرگونه فعالیت كشورهای جهان سومی در این حوزه بسی دشوارتر از حوزه داخلی است، معهذا پیشنهادات ذیل قابل تأمل میباشد: 1- تلاش برای تصویب معاهدات و كنوانسیونهای
بینالمللی به منظور نظارت بر تولیدات و برنامههای رسانهها در سراسر جهان با عنایت به وجدان جمعی بینالمللی و یافتههای جرمشناسی و جامعهشناسی در این خصوص. 2- تقویت همكاریهای بینالمللی به ویژه در سطح منطقه (خاورمیانه، جهان اسلام، آسیا و ;) به منظور اتخاذ رویه واحد در خصوص مسأله رسانه و جرم و سرمایهگذاری مشترك در خصوص پرتاب ماهواره و ایجاد موتورهای جستجو بر روی شبكه اینترنت. 3- تقویت محتوای برنامهها و مطالب رسانههای داخلی با افزایش سرمایهگذاری و تقویت مكانیسمهای نظارت و پاسخگویی. 4- حمایت از تولیدات داخلی برجسته به ویژه حمایت فیلمنامههای قوی و تعیین ضوابط و مقررات كارشناسی و فنی برای صدور مجوز تولید برنامه یا راهاندازی رسانه. 5- پیگیری تصویب لایحه قضایی مجازات جرایم رایانهای 6- نظارت قانونمند بر بازار فیلم و CD و فعالیت ویدیو كلوپها و مراكز فروش محصولات فرهنگی –
رسانههای گروهی، جرمزا یا جرمزدا؟ انسان و جهانی كه در آن زن
دگی میكند، با تمام زشتی و زیباییش از دریچه دوربین قابل نمایش است. ثبت لحظههای جنایت، گزارش انگیزههای جرم، روایت وقایع مجرمانه از زاویه دید بزهكار، بزهدیده، مجری نظم و امنی
ت اجتماعی و افكار عمومی، انعكاس تضادهای اجتماعی، شكافهایی كه هرلحظه تعمیق میشود و هویتهایی كه بر تضاد و فاصله مبتنی است، نمایش گروههای كور جامعه، انعكاس دردهای تازه و زخمهای كهنه، ارائه تلاش سیاستگذاران جنایی و امنیتی برای مقابله با جرم و افزایش امنیت، همه و همهكار دوربین است، اما وانمایاندن چهره انسان به او، واكنشهای مختلفی پدید میآورد
: گاه خشم و غضب میآفریند و گاه امید و آرامش میبخشد. اینجاست كه این تیغ دو لبه باید به دست كسی سپرده شود كه خرد و شجاعتش همسنگ باشد. جرمشناسان وسایل ارتباط جمعی را ذیل عوامل اجتماعی یا محیط (انتخابی یا اتفاقی) جرم بررسی كرده بر نقش دوگانه آن در وقوع جرم یا پیشگیری از آن تأكید دارند. به اعتقاد یكی از جرمشناسان « مطبوعات و نشریهها كه در پرورش و یا انحراف افكار عمومی نقش مهمی را ایفا مینمایند، بهترین وسیله برای روشن شدن اذهان و تلفیق افكار و عقاید مورد نظراند. وی در مورد سینما، رادیو و تلویزیون نیز مشابهی دارد. راب وایت وفیونا هینس نیز از تأثیر فراوان رسانههای گروهی در مورد نحوه برداشت و استنباط افراد جامعه از جرم یاد میكنند. آنان با وجود انتقاد از نقش رسانهها در ایجاد برداشتهای عامهپسند از جرم و جوسازی در معرفی جرم مینویسند: «رسانههای گروهی نه تنها در شك
ل دادن تعاریف از جرم و كنترل كردن جرایم تأثیر دارند، بلكه در عین حال در مورد ایجاد تغییرات قانونی لازم و نیز اجباری كردن دوباره برخی از شیوههای حفظ نظم نقش مهمی را ایفا میكنند. نقش رسانهها گروهی در افزایش جرم در جامعه یكی از موضوعاتی كه از منظر افزایش جرم در جامعه مورد توجه جرم شناسان و جامعه شناسان قرار گرفته، انعكاس مستقیم خشونت در برنا
مه ها و مطالب رسانههاست. در تعریف خشونت رسانهای چنین گفته شده است: «اگر خشونت را هر گونه هجمه به هنجارهای اجتماعی اعم از قانونی تعریف كنیم ، كلیه فیلم ها، نمایش ها و برنامه هایی كه اعمال جنایی،قتل ، دزدی وبه طور كلی نقض قوانین را به نمایش میگذارد و همچنین فیلم ها و برنامههایی كه با هدف به ابتذال كشاندن زندگی جوانان و القا
ی این مطلب كه ارزش گذاری برای لحظات زندگی امری بیهوده است ، به ارائه تصاویر و موضوعات سكس وهرزگی میپردازند و یا رفتارهای ناهنجاری نظیر اعتیاد به سیگار و سایر مواد مخدر را تبلیغ میكنند، همگی در حوزه خشونت رسانهای قرار میگیرند.» مطب
وعات و بویژه سینما و تلویزیون از این منظر مورد انتقاد جرم شناسان قرار گرفته است. سزاراومبروزو و نوشته است:«مطبوعات پست فقط برای خالی كردن جیب مردم و فروش كثیف ترین متاع ،قلم خود را در گندیدهترین زخمهای پوسیده اجتماعی فرو میبرند و اشتهای خطرناك و فساد ا نگیز و گمراه كننده كنجاوی پست ترین طبقه اجتماعی را تحریك میكنند» به نوشته گیدنز«رواج خشونت در برنامه های تلویزیونی كاملاً مستند است. مطالعات بسیار
گسترده ای انجام شده كه برنامههای تلویزیون در پر بیننده ترین اوقات
و روزهای آخر هفته را در همه شبكه های عمده تلویزیون آمریكا از سال 1967 تاكنون تحلیل كردهاند; به طور متوسط 80 در صد اینگونه برنامهها در بردارنده خشونت است و 5/7ماجرای خشن در هر ساعت تصویر شدهاست . در برنامه ها ی كودكان سط
ح خشونت حتی از این هم بالاتر است ،گر چه كشتن معمولاَ كمتر نشان داده میشود،كارتونها بیشتر از هر نوع برنامه تلویزیونی حاوی اعمال و ماجراهای خشن هستند.» به اعتقاد پژوهشگران مسائل اجتماعی «;. عدم شناخت نقش رسانهها، فرآیند تصمیم سازی و سیاستگذاری را در سطح كلان با مشكل مواجه میسازد و سبب سترون شدن نهادهای متولی نظم آفرینی و افزایش دامنه آسیب پذیریهای اجتماعی و نشود و نمای جرم وجنایت در جامعه میشود. آیا خشونت رسانهای واقعاً موجب افزایش جرم در جامعه میشود؟ دراین خصوص دیدگاههای متفاوتی وجود
دارد. تحقیقات انجام شده در خصوص رابطه خشونت رسانهای و پرخ
اشگری اجتماعی در ابتدا بر دو فرضیه رقیب تخلیه هیجانی و تحریك كنندگی متمركز بود. به موجب فرضیه تخلیه هیجانی ، تماشای صحیح اعمال خشن درمان بخش است و موجب تخلیه عصبانیت و نفرت از خود افرادی میشود كه فرصت یا امكان بروز احساسات و رفتار خشن را ندارد. اما در
فرضیه تحریك كنندگی نظر بر این است كه تماشای مستمر رفتارهای خشن تاثیر مخربی بر شخصیت و نگرش انسان دارد. این دو فرضیه منشأ مناقشاتی درباره رابطه جرم و رسانه در بین
جرم شناسان شده است،اما هیچ یك از آن دو كاملاً رد یا پذیرفته نشده است نظریه تخلیه هیجانی ظاهراً توسط طرفداران فروید مطرح شده كه «گفتهاند سینما به منزله «ملین» یا
«مسهل» روانی است كه به كودك اجازه میدهد كه در خلال تماشای تصویر ، خود را از فشارها و محرك پرخاشگری رهایی بخشد» كینیا در ارزیابی این نظریه مینویسد: « بدون انكار تمام ارزش این نظریه روانكاوی باید دروضع كنونی فیلم شناسی با احتیاط قسمتی ازاین نظریه را پذیرفت . اگر فیلم های پر زد و خورد و صحنههای خشونت آمیز، روحیه پرخاشگری كودك یا نوجوان را تسكین میدهد و آنان را سبكبار میسازد ، فیلمهای جنسی برعكس، برهیجان آنان میافزاید و راه كج و انحراف و تجاوز را به سوی آنان میگشاید. البته فیلمهایی كه به دقت بررسی شود و دارای پیامدهای مفید و آموزنده باشد میتواند به مثابه یك تصویر روان درمانی برای نوجوانان تماشاگر شفا بخش تلقی گردد.» در ارزیابی فوق سه نكته قابل توجه است: 1- كل نظریه رد یا قبول نشده است 2- بر تاثیر درمان بخش فیلم های خشن،در درمان روحیه پرخاشگری كودكان یا نوجوانان صحه گذاشته شده است 3- از هیجان زایی، نه هیجان زدایی فیلم های جنسی و در نتیجه تاثیر سوء و مخرب آن بر رفتار مخاطب یاد شده است با این حال كی نیا در این خصوص كه تصاویر خشن (صحنه های زد و خورد) بررفتار مخاطبانی كه بیمار نیستند و روحیه پرخاشگری ندارند، چه تاثیری دارد، سكوت كرده است. اگر خشونت رسانهای طبق نظریه طرفداران فروید، موجب تخلیه ه
یجانی مخاطبان متمایل خشونت شود، ممكن است در سایر مخاطبان موجب بد آموزی و ترویج خشونت و آن طور كه طرفداران فرضیه رقیب گفته اند ،تحریك به خشونت شود. طرفداران نظریه تحریك كنندگی ، مدعی اند رسانهها از طریق ساز و كارهای علی ذیل باعث پرخاش
گری در جامعه میشوند: 1- یادگیری اجتماعی و تقلید و الگوبرداری از ارزشها ،هنجارهاو فنون پرخاشگری وخشونت 2- بازداری زدایی به معنای كاهش خودداری بینندگان از انجام اعمال پرخاشگرانه 3- حساسیت زدایی به معنای افزایش تحمل بینندگان و قبول خشونت و پرخاشگری دیگران 4- برانگیختگی روانی یعنی افزایش برانگیختگی كلی فرد و تقویت پرخاشگری دراو. اكبری همچنین موارد ذیل را به عنوان عوامل تاثیر گذار بر افزایش پرخاشگری ناشی ا زخشونت رسانهای تصویری بر شمرده است: 1 پاداش گرفتن یا تنبیه نشدن فرد خشن و مهاجم 2 توجیه خشونت نمایش داده شده با رفتار قربانی 3 شباهت بین جزئیات خشونت نمایش داده شده و شرایط زندگی واقعی بیننده مثل هم نام بودن قربانی با فردی كه بیننده تصاویر با او دشمنی دارد. 4 شباهت مهاجم و شخص خشن با بیننده 5 نمایش رفتار خشنی كه نیت مبهمی دارد و انگیزه اش بیشتر آزار دادن و صدمه رساندن به دیگران است 6 نمایش عواقب خشونت به شیوهای كه نفرت آور نباشد یا ترك این رفتارها را ترویج نكند. 7 نمایش خشونت به صورت صحنههای واقعی نه صحنههای خیالی در فیلم 8 نمایش خشونت بدون تفسیر انتقادی آن 9 نمایش خشونتی كه موجب لذت بردن بیننده میشود 10 نمایش خشونت و هر موضوعی كه باعث شود بیننده كماكان در حالت مزبور بماند 11 عصبانی بودن یا خشمناك بودن بیننده پیش از تماشای
تصاویر خشن 12 احساس ناكامی بینندگان پس از تماشای صحنهها ی خشن 13 حضور همسالان پر خاشگری كه نقش الگو را بازی میكنند 14 حضور بزرگسالانی كه بر خشونت در رسانهها صحه می گذارند. 15 توجه انتخابی و واكنشهای هیجانی بیننده 16 ضعف عزت نفس بیننده نتایج یك پژوهش دانشگاهی در پنسیلوانیا در آمریكا در سال 1972 نیز حاكی از تفاوت معنا دار رفتار كودكان پس از تماشای برنامههای خشن و برنامههای مروج حس همكاری و روحیه تعاون بود. نتیجهی كلی نشان داد كودكانی كه در اصل كمی پرخاشگر بودند،در اثر تماشای كارتون های ضد اجتماعی دیده بودند ،حس همكاری قابل ملاحظهای نسبت به دیگران پیدا كردند وحاضر شدند اسباب بازیهای خود را در اختیار كودكان دیگر بگذارند و به آنها كمك كنند. یافتههای این تحقیق نیز تاثیر برنامههای خشن بر افزایش خشونت را تائید كرد لذا نتایج آن با دعاوی فرضیه تحریك كنندگی سازگارتر است تا فرضیه تخلیه هیجانی. در خصوص نحوه تاثیر گذاری رسانه ها بر افزایش ج
رم در جامعه اتفاق نظر وجود ندارد ،به عبارت دیگر با وجود اینكه فرضیه تحریك كنندگی نسبت به فرضیه تخلیه هیجانی با استقبال بهتری از سوی جرم شناسان مواجه شده است،هنوز مناقشات بسیاری در این خصوص وجود دارد. آنتونی گیدنز با اشاره به نتایج برخی از مطالعات انجام شده در خصوص تاثیر رسانه ها بر افزایش جرم در جامعه نوشته است:«بیشتر این تحقیقات از نظر
استنباطاتشان قطعی نیستند. به عنوان مثال هنوز توافق نشده كه تا چه اندازه نمایش خشونت ، رفتار پرخاشگرانه را در میان كودكان تشویق میكند،اما نمی توان تردید كرد كه رسانهها ، نگرشها و بینشهای مردم را عمیقاَ تحت تاثیر قرار میدهند. وی همچنین با اشاره به نتایج پژوهشهایی كه« موضوعات عدالت و كیفر نهفته در نمایشهای جنایی» را برجسته میكنند،مینویسد:« لزوماً نمی توان نتیجهگیری كرد كه میزان زیاد نمایش خشونت به طور مستقیم در میان تماشاگران الگویی برای تقلید پدید میآورد كه شاید بیشتر تحت تاثیر مضامین اخلاقی نهفته در آن قرار گیرند.» یكی از عواملی كه باعث شده جرم شناسان در ارزیابی نقش رسانههای گروهی در ارتكاب جرم احتیاط به خرج دهند، تفكیك عوامل شخصیتی و محیطی موثر در بزهكاری و تحلیل نقش رسانهها به عنوان یك عامل محیطی است. ژان شازال،جرم شناس فرانسوی مینویسد:«ما به ندرت به سوء كنش سینما برخوردهایم،ولی همیشه این تاثیر نا مطلوب در افرادی مشاهده شده كه نقایص
مربوط به منش یا ادراك آنان موجب آمادگی برای تلقین پذیری یا تحریك بوسیله تصویر شده است.» به اعتقاد این گروه از صاحبنظران ، افراد با توجه به زمینههای شخصیتی و تربیتی ، برنامههای رسانههای گروهی را «انتخاب» میكنند ،لذا اظهار نظر در این مورد كه آیا رسانهها فی نفسه جرم خیزند یا فقط در افراد مستعد جرم، تاثیر می گذارند، دشوار است. در پژوهش كه رفتار
50
0 بزهكار و بزه نكرده آمریكایی را مورد بررسی و مقایسه قرار داد، مشخص شد كه تقریباَ نیمی از بزهكاران(9/44درصد) هفتهای سه بار و گاهی بیشتر به سینما میرفتند،حال آن ك
ه 11درصد بزه نكردگان در چنین وضعی قرار داشتند.[اما از آنجا كه] درباره تو
جیه و دلیل وجود چنین پدیدهای توافق وجود ندارد،محققان آن را نتیجه قهری عطش مخصوص برای ماجرا جویی در بزهكاران میپندارند. تحقیق دیگری كه در «دانشگاه لی ستر» انگلستان انجام شده بود، نیز نشان داد كه تلویزیون در زندگی بزهكاران جایی بیشتر از بزه نكردگان ندارد، بزهكاران بیشتر به تماشای برنامههای محرك و عامل انگیزش هیجان تمایل دارند وبزه نكردگان نیز از تلویزیون به عنوان وسیله آسایش و تفریح استفاده میكنند. به اعتقاد محققان«افراد تحت تاثیر عوامل فردی (جسمی یا روانی)، عوامل مستعد(آثارارث)،عوامل آماده كننده( الكلیسم)و عوامل ایجاد و عملی كننده( محیط) و یا عواملی كه نقش تعیین كننده دارند به طرف ارتكاب جرم كشانده میشو
ند، این امر كه یك عامل به تنهایی و صددرصد در وقوع جرم نقش داشته باشد نادر است بلكه بر اثر جمع شدن عوامل مختلف فردی و جمعی بزه به وقوع میپیوندد. «هیچیك ا زجرم ش
ناسان اعتقاد ندارند كه رسانههای گروهی به تنهایی بتواند عامل اصلی و تنها عامل ارتكاب بزه باشد. بلكه معتقدند كه برنامههای خشونت بار و جنایی تلویزیون یا دیگر رسانههای گروهی فقط آمادگی و استعداد جنایی را از قوه به فعل تبدیل میكند» به اعتقاد آنان ریش
ههای بزهكاری را باید در شخصیت بزهكاران ،روابط خانوادگی و محیط اجتماعی جستجو كرد: تلقی متفاوت از تاثیر پذیری مخاطب از رسانه ها نیز از عوامل اختلاف نظر در مورد آثار خشونت رسانه ای است. از این منظر،دیدگاههایی كه نقش خشونت رسانهای را در گرایش به بزهكاری پررنگ میبینند،به این متهم شدهاند كه مخاطبان را در تماشای برنامهها منفعل فرض میكنند و تاثیر عوامل و روابط اجتماعی بازدارنده از ارتكاب جرم را بر افراد نادیده میگیرند. به نوشته كینیا»این تصویر مبالغه آمیز است كه كودكان و نوجوانان را چون موم نقش پذیر انگاریم و تل
ویزیون را به تنهایی عاملی نیرومند بشناسیم كه بتواند بر آنان هر نقشی كه بخواهد بر جا گذارد و; تاثیر سایر عوامل و روابط اجتماعی مانند رفتار پدر،مادر،برادران، خواهران، دیگر اعضای خانواده و همسالان و همكلاسی های مدرسه،مذهب وشعایر و سنتهای اجتماعی را نادیده انگاریم.» گیدنز نیز به نتایج تحقیقات رابرت هاج ودیویدتریپ اشاره میكند كه معتقدند« واكنشهای كودكان نسبت به تلویزیون متضمن تفسیر آنچه میبینند است و نه فقط ثبت محتوای برنامهها» و اینكه«كودكان برنامهها رابا ربط دادن آنها به سایر نظامهای معنادار زندگی روزانه تفسیر میكنند» لذا با اینكه تعیین دقیق نقش خشونت رسانهای در ارتكاب جرم در جامعه دشوار به نظرمیرسد درنفس تاثیر آن اختلاف نظر وجود ندارد، مهم نیست كه رسانهها به تنهایی باعث وقوع جرم شوند یا نه ، مهم این است كه در شرایط مستعد بر افراد مستعد تاثیر میگذارد و احیاناَ وقوع جرم را تسریع میكنند راهكارهای مقابله با جرم زایی رسانهها ی گروهی: از آنجا كه كنترل كامل ش
رایط و زمینهها ی اجتماعی و انسانی و انگیزه ها و ویژگیهای روانی) وقوع جرم امكان پذیر نیست، برای اهداف پیشگیری از وقوع جرم درجامعه باید با تحریك كنندگی و جرم خیزی احتمالی رسانه ها مقابله شود،گو اینكه كنترل كامل رسانهها نیز نه ممكن و نه مطلوب است ترسیم خط مشی انعكاس حوادث و مسائل خشن در رسانه ها ی گروهی و تعیین مكانیسمهای اجرایی و نظارتی برای پیاده شدن آن،قدم اول برای مقابله با جرم زایی رسانهها به نظر میرسد
. این خط مشی باید محصول هماندیشی جرم شناسان،كارشناسان رسانه، روانشناسان، جامعه شناسان و صاحبنظران سیاست باشد. بازبینی محتوای برنامهها و مطالب رسانههای صوتی ،تصویری و نوشتاری نیز به منظور اصلاح اصلاح برنامههای موجود و توقف رویههای غیر قابل اصلاح باید مورد توجه قرار گیرد. در این بررسی می توان از شاخصهای بدآموزی اخلاقی و امنیتی در اطلاع رسانی، قهرمان¬سازی از مجرمان، ناامن جلوه دادن جامعه، جوسازی و بزرگنمایی حوادث، بی اعتنایی به آسیب شناسی و ریشه¬یابی مسایل و ; بهره جست. این کار باید از مجاری قانونی و توسط متولیان رسمی انجام شود. ابتدا باید ضرورت امر توسط تیم¬های مطالعاتی زیر مجموعه دستگاه قضایی تبیین شود و در قالب طرح توسعه قضایی مورد حمایت مسوولان بلندپایه قوه قرا
ر گیرد و با رفع تنگناهای قانونی، زمینه¬های اجرایی شدن آن فراهم شود. نقش رسانه¬ها در پیشگیری از وقوع جرم «خشکاندن ریشه¬های بزه از طریق تأثیر بر فردی که از خود گرایشهای بزهکارانه» نشان می دهد یا بر محیط یکی از قدیمیترین رویاهای بشریت است. بحث پیشگ
یری از جرم را آن دسته از حقوقدانان پیش کشیدند که نظام کیفری را برای کاهش اثرات جرم
در جامعه کافی نمی دانستند، یکی از نخستین پیشگامان این وادی، جرمی بنتام (1832-1748) حقوقدان و فیلسوف انگلیسی بود. وی که در جستجوی راه حلی برای محو یا حتی
¬الامکان کم کردن تعداد جرایم بود، به «ابزارهای مکمل» برای نظام کیفری اندیشید و «بر نقش آموزش و پرورش (و به ویژه شناخت قوانین)، مذهب و دولت در مراقبت از کودکانی که پدران و مادران آنان نالایقند و نیز بر فعالیتهای فرهنگی و غیره» تأکید کرد. در عصر حاضر مهمترین ابزار فعالتیهای فرهنگی، رسانه¬های گروهی است که اتفاقاً نقش آن در پیشگیری از جرم، مورد تصریح جرم شناسان و حقوقدانان قرار گرفته است. در بخشهای قبل دیدگاههای جرم شناسان در مورد نقش دوگانه رسانه¬های گروهی در افزایش جرم یا پیشگیری از آن، مورد توجه قرار گرفت، در اینجا به برخی از تجارب بین المللی، زمینه¬های قانونی و پیشنهادات کارشناسی مطرح در این خصوص اشاره می شود. الف- تجارب بین المللی در مطالب ارائه شده به کارگاه آموزشی «رسانه¬های گروهی و پیشگیری از جرم» که طی کنگره نهم سازمان ملل متحد در مورد پیشگیری از جرم و نحوه رفتار با مجرمان (قاهره؛1995) تشکیل شد، موارد متعددی از تجربه استفاده از رسانه¬ها در پیشگیری از جرم در کشورهای مختلف به چشم می خورد. مقاله «جرایم علیه زنان» نوشته آنیتا آناند، مدیر سازمان اصلی زنان در دهلی نو، به نقش موثر مطبوعات هند در شناسایی حقوق زنان و آگاهی بخشی به آنان پرداخته است. این کار از طریق افشای جرایم علیه زنان و دخترکولا کارگردان برنامه «پلیس – تلویزیون» شبکه2 تلویزیون فنلاند نیز در مورد آن برنامه توضیحاتی داد و به گفته وی در این برنامه از قدرت نمایش¬های تلویزیونی به عنوان ابزاری برای کمک به عدالت کیفری و پیشگیری از جرم استفاده می شود و اولین برنامه تلویزیونی در تمام کشورهای اسکاندیناوی است که به اطلاع رسانی منظم در خصوص جرایم، تعقیب متهمان و حقوق قربانیان آنها می پردازد.». ب- زمینه¬های قانونی قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز دولت را موظف کرده برای رسیدن به اهداف والای انسانی و اسلامی از رسانه¬های گروهی به صورت مطلوبی استفاده کند، در بند2 اصل3 قانون اساسی نیز بر «بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه¬ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه¬های گروهی و وسایل دیگر» تأکید شده است. ماده44 «قانون
خط مشی، اصول و برنامه¬های سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مصوب 17 شهریور1361» هم یکی از رسالتهای صدا و سیما را «آموزش عمومی جهت آشنایی مردم با حقوق فردی و اجتماعی، قانون اساسی و قوانین مدنی و جزایی کشور» اعلام کرده است. بنابرای
ن قوه قضائیه که مطابق بند5 اصل 156 قانون اساسی به «اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین» موظف شده است، همسو با سیاستهای ایجابی سازمان صدا و سیما و نیز مطبوعات و سایر رسانه¬ها، باید از این ظرفیتهای قانونی استفاده بهینه کند؛ بویژه با عنایت
به اصل175 قانون اساسی که مقرر می دارد: «شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی (هرکدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهد داشت». – راهکارهایی در خصوص تقویت نقش رسانه¬ها در پیشگیری از وقوع جرم نظر به اهمیت نقش
رسانه¬ها در پیشگیری از جرم، کارشناسان راهکارهای متعددی را برای استفاده از این قابلیت پیشنهاد کرده¬اند: – تولید و پخش برنامه¬هایی متناسب با ذهنیت و خواست اقشار مخت
لف مردم، تهیه و پخش برنامه¬های آموزشی با موضوعات مختلف فرهنگی، تربیتی، علمی و ; توجه به کمیت و کیفیت برنامه¬های رادیو و تلویزیونی. – آموزش قوانین به صورت سا
ده، تهیه برنامه¬های داستانی به همراه تحلیلهای علمی و انجام مصاحبه تخصصی در حوزه آسیبهای اجتماعی. – اطلاع رسانی صادقانه و عالمانه با اولویت دادن به منافع عمومی، ارتقای سطح آگاهی و فراهم ساختن زمینه برخورد اندیشه¬ها با رعایت اصل بی طرفی. – پیشگیری از بزهکاری از طریق آموزش عمومی (شامل آموزش حقوق بشر، حقوق کیفری، وظایف و عملکرد نهادهای قضایی و اجتماعی و آموزش نحوه همکاری پلیس و مردم)، انعکاس صحیح اخبار جرایم، انعکاس صحیح عوامل مختلف حقوقی، قضایی و اجتماعی منجر به جرم، اصلاح و بهبود محتوای برنامه¬های نمایشی و افشای جرایم ملی. پیشنهادهای فوق¬الذکر را می توان حول دو محور ذیل جمع¬بندی کرد: 1- نقد و بررسی محتوای برنامه¬ها و مطالب رسانه¬ها 2- برنامه سازی و اطلاع رسانی با عنایت به روح سیاست جنایی کشور و وضعیت جرم در جامعه توجه به سیاست جنایی در تولید برنامه و اطلاعات در استفاده مستقیم از رسانه¬ها برای پیشگیری از وقوع جرم، دو محور برنامه¬سازی و اطلاع رسانی باید مورد توجه قرار گیرد. برنامه سازی شامل تولی
د فیلم سینمایی، داستانی، مستند، انیمیشن و ; به منظور آموزش قوانین و مقررات به مردم، ترویج فرهنگ احترام به قانون، معرفی نهادهای متولی امنیت اجتماعی، معرفی مراکز حمایت از اقشار آسیب پذیر و آسیب دیده جامعه، ترویج کنترل اجتماعی و مشارکت مدنی در پیشگیری از وقوع جرم و افزایش امنیت جامعه، آموزش مکانیزم¬های دفاع اجتماعی و پیشگیری از بزه¬¬دیدگی، آموزش مهارتهای زندگی و راهبردهای حل مسأله و ; در اطلاع رسا
نی نیز می توان از نکات ذیل بهره جست: تهیه خبر، گزارش خبری، مصاحبه، تفسیر
و ; در مورد تحولات سیاست جنایی، تغییر و اصلاح قوانین و مقررات، عملکرد نهادهای متولی نظم و امنیت اجتماعی، موانع و تنگناهای قانونی، اجرایی، اجتماعی و ; در پیشبرد نظم و امنیت در جامعه، ریشه¬یابی و آسیب شناسی حوادث اجتماعی، اطلاع رسانی در مورد جرایم ملی و سازمان یافته و ; تحولات سیاست جنایی کشور در سالهای اخیر و تغییر ساختار و تشکیلات و ظرفیتهای دادرسی در قوه قضائیه از جمله احیاء دادسراها، تشکیل شوراهای حل اختلاف و ;. مثالهای مناسبی برای اطلاع رسانی هستند. با اطلاع رسانی در مورد عملکرد دادسراها، تشریح مراحل دادرسی، یادآوری اطاله دادرسی و موانع ریشه¬ای رفع آن و بیان سایر تنگناهای توسعه قضایی می توان به مردم آموزش داد که پلیس خود باشند و از بزه دیده شدن پیشگیری کنند، چرا که در گذار به دادگستری حق آنقدر دیر به دست می آید که گذشت زمان ارزش آن را کمرنگ می کند، وانگهی در بیشتر مواقع دادرسی برای تنبیه مجرم است و شاید هرگز خسارت بزه دیده واقعاً جبران شود. اطلاع رسانی در مورد تنگناهای قانونی و نقد و بررسی عملکرد نهادهای متولی نظم و امنیت اجتماعی و قضایی زمینه تغییر قوانین و اصلاح ساختار و تشکیلات و رویه¬های سازمانی را فراهم می کند و از منظر تقویت ساز و کارهای رسمی مقابله با جرم به پیشگیری از جرم کمک می کند. تأکید بر پاسخگویی نهادهای امنیتی و قضایی به مردم، مسئوولان دستگاهی کنند، ا
لقاء این مطلب که عزمی جدی برای مقابله با مفاسد اداری و اقتصادی وجود ندارد باعث دلسردی مردم از ایفای نقش ملی خود می شود و بزهکاران یقه سفید را جری¬تری می کند. باید در مورد خطرات اینگونه جرایم از منظر امنیت و منافع ملی اطلاع رسانی شود تا مسئوولان ذیربط وادار به پاسخگویی در مورد پرونده¬های مختومه شوند و به پرسشهای عمومی پاسخ دهند. با آم
وزش حقوق اساسی به مردم و هشدار در مورد اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی به زمامداران، اطلاع رسانی صادقانه در مورد مسائل سیاست داخلی و خارجی و مسایل بین المللی، اطلاع رسانی در مورد حقوق اساسی سایر کشورها و ;. می توان به اعتماد سازی ملی و پیشگیری ا
ز نارضایتی و جرایم سیاسی پرداخت. و ; راهکارهای فوق¬الذکر، بخشی از پیشنهادات محتوایی و نظری است که در این خصوص ارائه شده و این قبیل راهکارها که مفصلاً در مقالات و منابع جرم شناسی مورد بحث قرار گرفته برای اجرایی شدن به ساز و کار اداری و قوانین و مقررات ویژه نیازمند است که باید از سوی متولیان امر و مراجع ذیربط پیگیری شود. چکیده یافته¬های مقاله: 1- جهانی شدن فرهنگ، اقتصاد و سیاست، فضای تنفس ملی را از بین نبرده و باعث پررنگ شدن سیاست فرهنگی در جدیدترین نظریه¬های جامعه شناسی سیاسی شده است، از این منظر با وجود کم¬رنگ شدن حاکمیت ملی بویژه در کنترل فرهنگی جامعه، مهمترین گزینه تقویت امنیت ملی، بدست گرفتن ابتکار عمل در فضای فرهنگی جامعه تشخیص داده می شود و این کار مستلزم حضور مدیران و برنامه¬ریزان روشن بین فرهنگی و اختصاص بودجه مناسب برای فعالیتهای فرهنگی است. با روشن بینی (پرهیز از افراط و تفریط) در سیاستگذاری فرهنگی و اختصاص بودجه کافی برای ساخت برنامه¬های موفق، می توان با سیطره محصولات بیگانه بر بازار فرهنگی داخلی مقابله کرد. 2- جرم شناسان، جامعه شناسان و پژوهشگران جامعه شناسی و جرم شناسی طی نظریه¬ها و تحقیقات مختلف بر نقش دو وجهی رسانه¬ها در جرم خیزی و پیشگیری از جرم تأکید کرده و ضرورت نظارت بر فعالیت رسانه¬ها و استفاده از این ظرفیت برای پیشگیری از جرم را گوشزد کرده¬اند. 3- راهکارهای متعددی از سوی جرم شناسان، جامعه شناسان صاحبنظران رسانه و دست¬اندکاران امور قضایی در مورد نحوه استفاده از رسانه¬ها در پیشگیری از وقوع جرم و مقابله با جرم خیزی احتمالی آنها پیشنهاد شده است، این راهکارها باید مورد توجه نهادهای متولی و ناظر بر امور رسانه¬ها قرار گیرند. 4- برای استفاده مناسب از رسانه¬های گروهی در ترویج فرهنگ پیشگیری از جرم در جامعه، ابتدا باید جایگاه پیشگیری از جرم در
سیاست جنایی کشور تبیین شود و عزمی جدی برای اجرای آن پدید آید. در مرحله بعد باید متولی یا متولیان قانونی امر شناسایی و فعال شوند. در این مرحله باید از ظرفیتهای قانونی موجود (مثل شورای نظارت بر عملکرد صدا و سیما که قوه قضائیه هم دو نماینده در آن دارد، هیأت نظارت بر عملکرد مطبوعات و ;.) استفاده شود و در صورت لزوم به قانونگذاری و اصلاح قوانین و مقررات مبادرت شود. شواهد امر حاکی از آن است که شورای نظارت بر عملکرد صدا و سیما آن طور که باید و شاید فعال نیست، این در حالی است که می توان به ابتکار قوه قضائیه ک
میته سیاست جنایی را در زیر مجموعه آن فعال کرد تا رسماً به سیاستگذاری و نظارت بر عملکرد صدا و سیما در این خصوص بپردازد. 5- هر گونه سیاستگذاری و اقدام اصلاحی در خصوص استفاده از رسانه¬ها در توسعه قضایی و کاهش جرم در جامعه، باید مبتنی بر ارزیابی دقیق از وضعیت جرم در جامعه باشد که خود منوط به انجام پژوهشهای میدانی در سراسر کشور می
باشد. بدیهی است این مطالعات باید از کانال نهادهای رسمی و قانونی متولی امر انجام شود، لذا مشخص¬ترین پیشنهاد این مقاله آن است که: 1 حضور قوه قضائیه در شورای نظارت بر صدا و سیما پررنگ شود و هر گونه تحول و اصلاح از آن مجرا انجام شود. 2 با تقویت تعامل با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (هیأت نظارت بر مطبوعات) دغدغه¬های سیاست جنایی در مورد فعالیت مطبوعات ونشریات منعکس و توجه به آن درخواست شود.
ادامه خواندن مقاله قوانين محيط اجتماعي مدرسه ، خانواده و جامعه
نوشته مقاله قوانين محيط اجتماعي مدرسه ، خانواده و جامعه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
September 4, 2017, 11:14 pm
nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
پروژه آماری تلوزیون
مقدمهتلویزیون و دیگر رسانه های جمعی نقش بسیاری در بهبود و اطلاعات و تغییر فرهنگ و آداب و رسوم یك جامعه دارد . كه افراد مختلف به تناسب علاقه و وقت برنامه های خود را برنامه های متنوع ان بهره می گیرند . ولی مدت زمان تماشای تلویزیون در افراد مختلف بستگی به میزان بیكاری و علاقه و دیگر عوامل تفاوت دارد .این پروژه به میزان تماشای تلویزیون در یك روز اختصاص دارد كه به همین منظور پرسشنامه ای تهیه شده و حدود چهل نفر از افراد مختلف ( از 10 سال تا 60 سال ) مورد سنجش قرار گرفته اند كه در پایان این پروژه ضمیمه شده اند و با محاسبات انجام شده سعی شده كه این پروژه به بهترین شكل پایان پذیرد . محاسبات سوا ل1
جدول فراوانی میزان بیكاری افراد در یك روز ( سوال 1 )فراوانی هر دسته × توان 2 متوسط دسته میانگین متوسط دسته میانگین متوسط دسته × فراوانی متوسط دسته فراوانی تجمعی درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی حدود دسته6025/41 6225/4 15/2- 9 1 9 5/22% 9 2-0495/0 0225/0 15/0- 66 3 31 55% 22 4-29575/23 4225/3 85/1 35 5 38 5/17% 7 6-48225/14 8225/14 85/3 7 7 39 5/2% 1 8-62225/34 2225/34 85/5 9 9 40 5/2% 1 10-8
جدول شماره 1
با توجه به محاسبات انجام شده در بالا میانگین بیكاری افراد سه ساعت و پانزده دقیقه بدست آمد كه معادل 195 دقیقه می باشد و این نشاندهنده اینست كه این میانگین معمولی و متعادل است .
نمودار های میزان بیكاری افراد در یك روز ( سوال اول )نودار میله ای فراوانی اوقات بیكاری افراد در یك روز
نمودار شماره 1
نمودار مستطیلی فراوانی مطلق بیكاری افراد در یك روز
نمودار شماره 2نمودار چند ضلعی فراوانی نسبی مدت زمان بیكاری افراد در یك روز
نمو دار شماره 3
محاسبات شماره 2
جدول فراوانی اهمیت تماشای تلویزیون برای افراد مختلف سوال 2فراوانی تجمعی درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی حدود دسته3 5/7% 3 خیلی كم11 20% 8 كم29 45% 18 متوسط36 5/17% 7 زیاد40 10% 4 خیلی زیادجدول شماره 2نمودار فراوانی اهمیت تماشای تلویزیون برا اراد مختلف
نمودار 4 محاسبات سوال 3جدول فراوانی میزان بیكاری افراد در یك روز ( سوال 1 )فراوانی هر دسته × توان 2 متوسط دسته میانگین متوسط دسته میانگین متوسط دسته × فراوانی متوسط دسته فراوانی تجمعی درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی حدود دسته25/30 5625/7 15/2- 4 1 4 10% 4 2-08125/11 5625/0 75/0- 63 3 25 5/52% 21 4-21875/17 5625/1 25/1 55 5 36 5/27% 11 6-425/42 5625/10 25/3 28 7 40 10% 4 8-60 5625/27 25/5 0 9 40 0 0 10-8جدول شماره 3
نمودار های میزان تماشای تلویزیون در یك روز ( سوال 3 )نمودار مستطیلی فراوانی مطلق تماشای تلویزیون در یك روز
نمودار شماره 5نمودار میله ای فراوانی نسبی تماشای تلویزیون در یك روز
نمودار 6
نمودار چند ضلعی تماشای تلویزیون در یك روز
نمودار شماره 7
محاسبات سوال 4جدول فراوانی اهمیت تماشای تلویزیون برای افراد مختلف سوال 2فراوانی تجمعی درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی حدود دسته2 5% 2 صبح3 5/2% 1 ظهر7 10 4 عصر33 65 26 شب40 5/17 7 فرقی نمی كندجدول شماره 4
نمودار مستطیلی فراوانی مطلق تماشای تلویزیون در قسمتهای مختلف روز
نمودار شماره 8
محاسبات سوال 5جدول فراوانی اهمیت تماشای تلویزیون برای افراد مختلف سوال 2فراوانی تجمعی درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی حدود دسته4 10% 4 شبكه اول8 10% 4 شبكه دوم36 70% 28 شبكه سوم39 5/7% 3 شبكه چهارم40 5/2% 1 شبكه استانی
با توجه به جدول فوق مشاهده می شود كه شبكه فوق 3 بیشترین طرفدار را دارد . شبكه های اول و دوم با اینكه با سابقه تر تز شبكه ی 3 می باشد اما فراوانی آنها در قیاس با شبكه 3 بسیار كم است و این امر بهتر و مفید و متنوع بودن برنامه های شبكه ی 3 را توجیه می نماید .نمودار دایره ای فراوانی مربوط به علاقه مردم به شبكه های تلویزیون
نمودار شماره 9نمودار های میزان علاقه مردم به شبكه های تلویزیونی سوال 5نمودار فراوانی ( میله ای ) میزان علاقه مردم به شبكه های تلویزیونی
نمودار شماره 10نمودار مستطیلی فراوانی مطلق میزان علاقه افراد به شبكه های تلویزیونی
نمودار شماره 12محاسبات سوال 6جدول فراوانی اهمیت تماشای تلویزیون برای افراد مختلف سوال 2فراوانی تجمعی درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی حدود دسته6 15% 6 سیاسی ـ اقتصادی10 10% 4 علمی21 5/27% 11 ورزشی37 40% 16 فیلمهای مختلف40 5/7% 2 برنامه كودك و نوجوانجدول شماره 6نمودار فراوانی مستطیلی برنامه های مورد علاقه افراد
نمودار شماره 12محاسبات سوال 7
جدول فراوانی میزان وابستگی افراد به برنامه های تلویزیونفراوانی تجمعی فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی دسته2 5 % 2 خیلی كم9 5/17 % 7 كم25 40 % 16 متوسط36 5/27 % 11 زیاد40 10 % 4 خیلی زیاد
(جدول شماره 7 )
محاسبات سئوال 8جدول فراوانی تفاهم در تماشای تلویزیون
درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی دسته60% 24 بله40% 16 خیر( جدول شماره 8 )
محاسبات سئوال 9
جدول فراوانی سئوال 9
درصد فراوانی نسبی فراوانی نسبی فراوانی دسته65 % 26 بله35 % 14 خیرجدول شماره 9
ادامه خواندن مقاله پروژه آماري تلوزيون
نوشته مقاله پروژه آماري تلوزيون اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 4, 2017, 11:16 pm
nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
پیدایش خوارج خوارج یعنی شورشیان.این واژه از«خروج» (5) به معنای سرکشی و طغیان گرفته شده است. پیدایش آنان در جریان حکمیت است.
در جنگ صفین در آخرین روزی که جنگ داشتبه نفع علی خاتمه مییافت،معاویه با مشورت عمرو عاص دستبه یک نیرنگ ماهرانهای زد.او دید تمام فعالیتها و رنجهایش بینتیجه ماند و با شکستیک قدم بیشتر فاصله ندارد.فکر کرد که جز با اشتباهکاری راه به نجات نمییابد.دستور داد قرآنها را بر سر نیزهها بلند کنند که مردم!ما اهل قبله و قرآنیم، بیایید آن را در بین خویش حکم قرار دهیم.این سخن تازهای نبود که آنها ابتکار کرده باشند، همان حرفی است که قبلا علی گفته بود و تسلیم نشدند و اکنون هم تسلیم نشدهاند.بهانهای است که تا راه نجات یابند و از شکست قطعی،خود را برهانند.
علی فریاد بر آورد:بزنید آنها را!اینها صفحه و کاغذ قرآن را بهانه کرده،میخواهند در پناه لفظ و کتابت قرآن خودشان را حفظ کنند و بعد به همان روش ضد قرآنی خود ادامه دهند.کاغذ و جلد قرآن در مقابل حقیقت آن،ارزش و احترامی ندارد.حقیقت و جلوه راستین قرآن منم. اینها کاغذ و خط را دستاویز کردهاند تا حقیقت و معنی را نابود سازند.
عدهای از نادانها و مقدس نماهای بیتشخیص که جمعیت کثیری را تشکیل میدادند،با یکدیگر اشاره کردند که علی چه میگوید؟فریاد بر آوردند که با قرآن بجنگیم؟!جنگ ما به خاطر احیای قرآن است.آنها هم که خود تسلیم قرآناند،پس دیگر جنگ چرا؟علی گفت:من نیز میگویم به خاطر قرآن بجنگید،اما اینها با قرآن سر و کار ندارند،لفظ و کتابت قرآن را وسیله حفظ جان خود قرار دادهاند.
در فقه اسلامی در«کتاب الجهاد»مسالهای است تحت عنوان«تترس کفار به مسلمین».مساله این است که اگر دشمنان اسلام در حالی که با مسلمین در حال جنگند عدهای از اسرای مسلمان را در مقدم جبهه سپر خویش قرار دهند و خود در پشت این جبهه مشغول فعالیت و پیشروی باشند به طوری که سپاه اسلام اگر بخواهد از خود دفاع کند و یا به آنها حمله کند و جلو پیشروی آنها را بگیرد چارهای نیست جز اینکه برادران مسلمان خود را که سپر واقع شدهاند نیز به حکم ضرورت از میان بردارد،یعنی دسترسی به دشمن ستیزهگر و مهاجم امکانپذیر نیست جز با کشتن مسلمانان،در اینجا قتل مسلم به خاطر مصالح عالیه اسلام و به خاطر حفظ جان بقیه مسلمین در قانون اسلام تجویز شده است.آنها نیز در حقیقتسرباز اسلامند و در راه خدا شهید شدهاند،منتها باید خونبهای آنان را به بازماندگانشان از بودجه اسلامی بپردازند (6) و این تنها از خصایص فقه اسلامی نیستبلکه در قوانین نظامی و جنگی جهان یک قانون مسلم است که اگر دشمن خواست از نیروهای داخلی استفاده کند،آن نیرو را نابود میکنند تا به دشمن دستیابند و وی را به عقب برانند. در صورتی که مسلمان و موجود زندهای را اسلام میگوید بزن تا پیروزی اسلام به دست آید، کاغذ و جلد که دیگر جای سخن نباید قرار گیرد.کاغذ و کتابت احترامش به خاطر معنی و محتواست.امروز جنگ به خاطر محتوای قرآن است.اینها کاغذ را وسیله قرار دادهاند تا معنی و محتوای قرآن را از بین ببرند.
اما نادانی و بیخبری همچون پردهای سیاه جلو چشم عقلشان را گرفت و از حقیقتبازشان داشت.گفتند:ما علاوه بر اینکه با قرآن نمیجنگیم،جنگ با قرآن خود منکری است و باید برای نهی از آن بکوشیم و با کسانی که با قرآن میجنگند بجنگیم.تا پیروزی نهایی ساعتی بیش نمانده بود.مالک اشتر که افسری رشید و فداکار و از جان گذشته بود،همچنان میرفت تا خیمه فرماندهی معاویه را سرنگون کند و راه اسلام را از خارها پاک نماید.در همین وقت این گروه به علی فشار آوردند که ما از
پشتحمله میکنیم.هر چه علی اصرار میکرد،آنها بر انکارشان میافزودند و بیشتر لجاجت میکردند.علی برای مالک پیغام فرستاد:جنگ را متوقف کن و خود از صحنه برگرد.او به پیام علی جواب داد که اگر چند لحظهای را اجازتم دهی،جنگ به پایان رسیده و دشمن نیز نابود گشته است.شمشیرها را کشیدند که یا قطعه قطعهات میکنیم یا بگو برگردد.باز به دنبالش فرستاد که اگر میخواهی علی را زنده ببینی، جنگ را متوقف کن و خود برگرد.او برگشت و دشمن شادمان که نیرنگش خوب کارگر افتاد.
جنگ متوقف شد تا قرآن را حاکم قرار دهند،مجلس حکمیت تشکیل شود و حکمهای دو طرف بر آنچه در قرآن و سنت،اتفاقی طرفین استحکومت کنند و خصومتها را پایان دهند و یا اختلافی را بر اختلافات بیفزایند و آنچنان را آنچنانتر کنند. علی گفت:آنها حکم خود را تعیین کنند تا ما نیز حکم خویش را تعیین کنیم.
آنها بدون کوچکترین اختلافی با اتفاق نظر عمرو عاص،عصاره نیرنگها را انتخاب کردند.علی، عبد الله بن عباس سیاستمدار و یا مالک اشتر،مرد فداکار و روشن بین با ایمان را پیشنهاد کرد و یا مردی از آن قبیل را،اما آن احمقها به دنبال همجنس خویش میگشتند و مردی چون ابو موسی را که مردی بیتدبیر بود و با علی علیه السلام میانه خوبی نداشت انتخاب کردند.هر چه علی و دوستان او خواستند این مردم را روشن کنند که ابو موسی مرد این کار نیست و شایستگی این مقام را ندارد،گفتند: غیر او را ما موافقت نکنیم.گفت:حالا که اینچنین است،هر چه میخواهید بکنید.بالاخره او را به عنوان حکم از طرف علی و اصحابش به مجلس حکمیت فرستادند.
پس از ماهها مشورت،عمرو عاص به ابو موسی گفت:بهتر این است که به خاطر مصالح مسلمین نه علی باشد و نه معاویه،سومی را انتخاب کنیم و آن جز عبد الله بن عمر،داماد تو، دیگری نیست.ابو موسی گفت:راست گفتی،اکنون تکلیف چیست؟گفت:تو علی را از لافتخلع میکنی،من هم معاویه را.بعد مسلمین میروند یک فرد شایستهای را که حتما عبد الله بن عمر است انتخاب میکنند و ریشه فتنهها کنده میشود.بر این مطلب توافق کردند و اعلام کردند که مردم جمع شوند برای استماع نتایجحکمیت. مردم اجتماع کردند.ابو موسی رو کرد به عمرو عاص که بفرمایید منبر و نظریه خویش را اعلام دارید.عمرو عاص گفت:من؟!تو مرد ریش سفید محترم از صحابه پیغمبر،حاشا که من چنین جسارتی را بکنم و پیش از تو سخنی بگویم.ابو موسی از جا حرکت کرد و بر منبر قرار گرفت.اکنون دلها میتپد،چشمها خیره گشته و نفسها در سینهها بند آمده است.همگان در انتظار که نتیجه چیست؟او به سخن در آمد که ما پس از مشورت،صلاح امت را در آن دیدیم که نه علی باشد و نه معاویه،دیگر مسلمین خود میدانند هر که را خواسته انتخاب کنند،و انگشترش را از انگشت دست راستبیرون آورد و گفت:من علی را از خلافتخلع کردم همچنانکه این انگشتر را از انگشتبیرون آوردم.این را گفت و از منبر به زیر آمد.
عمرو عاص حرکت کرد و بر منبر نشست و گفت:سخنان ابو موسی را شنیدید که علی را از خلافتخلع کرد و من نیز او را از خلافتخلع میکنم همچنانکه ابو موسی کرد،و انگشترش را از دست راستبیرون آورد و سپس انگشترش را به دست چپ کرد و گفت:معاویه را به خلافت نصب میکنم همچنانکه انگشترم را در!298 انگشت کردم.این را گفت و از منبر فرود آمد.
مجلس آشوب شد.مردم به ابو موسی حمله بردند و بعضی با تازیانه بر وی شوریدند.او به مکه فرار کرد و عمرو عاص نیز به شام رفت.
خوارج که به وجود آورنده این جریان بودند،رسوایی حکمیت را با چشم دیدند و به اشتباه خود پی بردند.اما نمیفهمیدند اشتباه در کجا بوده است.نمیگفتند خطای ما در این بود که تسلیم نیرنگ معاویه و عمرو عاص شدیم و جنگ را متوقف کردیم،و هم نمیگفتند که پس از قرار حکمیت،در انتخاب«داور»خطا کردیم که ابو موسی را حریف عمرو عاص قرار دادیم،بلکه میگفتند:اینکه دو نفر انسان را در دین خدا حکم و داور قرار دادیم خلاف شرع و کفر بود، حاکم منحصرا خداست نه انسانها. آمدند پیش علی که نفهمیدیم و تن به حکمیت دادیم،هم تو کافر گشتی و هم ما،ما توبه کردیم،توهم توبه کن.مصیبت تجدید و مضاعف شد.
علی گفت:توبه به هر حال خوب است،«استغفر الله من کل ذنب»ما همواره از هر گناهی استغفار میکنیم.گفتند:این کافی نیست،بلکه باید اعتراف کنی که«حکمیت»گناه بوده و از این گناه توبه کنی.گفت:آخر من مساله تحکیم را به وجود نیاوردم،خودتان به وجود آوردید و نتیجهاش را نیز دیدید،و از طرفی دیگر چیزی که در اسلام مشروع است چگونه آن را گناه قلمداد کنم و گناهی که مرتکب نشدهام به آن اعتراف کنم؟!
از اینجا به عنوان یک فرقه مذهبی دستبه فعالیت زدند.در ابتدا یک فرقه یاغی و سرکش بودند و به همین جهت«خوارج»نامیده شدند ولی کم کم برای خود اصول عقایدی تنظیم کردند و حزبی که در ابتدا فقط رنگ سیاست داشت،تدریجا به صورت یک فرقه مذهبی در آمد و رنگ مذهب به خود گرفت.خوارج بعدها به عنوان طرفداران یک مذهب،دستبه فعالیتهای تبلیغی حادی زدند.کم کم به فکر افتادند که به خیال خود ریشه مفاسد دنیای اسلام را کشف کنند.به این نتیجه رسیدند که عثمان و علی و معاویه همه بر خطا و گناهکارند و ما باید با مفاسدی که به وجود آمده مبارزه کنیم،امر به معروف و نهی از منکر نماییم.لهذا مذهب خوارج تحت عنوان وظیفه امر به معروف و نهی از منکر به وجود آمد.
وظیفه امر به معروف و نهی از منکر قبل از هر چیز دو شرط اساسی دارد:یکی بصیرت در دین و دیگری بصیرت در عمل.بصیرت در دین-همچنانکه در روایت آمده است-اگر نباشد زیان این کار از سودش بیشتر است.و اما بصیرت در عمل لازمه دو شرطی است که در فقه از آنها به«احتمال تاثیر»و«عدم ترتب مفسده»تعبیر شده است و مآل آن به دخالت دادن منطق است در این دو تکلیف (7) . خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی.مردمی نادان و فاقد بصیرت بودند بلکه اساسا منکر بصیرت در عمل بودند،زیرا این تکلیف را امری تعبدی میدانستند و مدعی بودند باید با چشم بسته انجام داد. اصول عقاید خوارج ریشه اصلی خارجیگری را چند چیز تشکیل میداد: 1تکفیر علی و عثمان و معاویه و اصحاب جمل و اصحاب تحکیم(کسانی که به حکمیت رضا دهند)عموما،مگر آنان که به حکمیت رای داده و سپس توبه کردهاند. 2تکفیر کسانی که قائل به کفر علی و عثمان و دیگران-که یاد آور شدیم-نباشند. 3ایمان تنها عقیده قلبی نیست،بلکه عمل به اوامر و ترک نواهی جزء ایمان است.ایمان امر مرکبی است از اعتقاد و عمل. 4وجوب بلا شرط شورش بر والی و امام ستمگر.میگفتند:امر به معروف و نهی از منکر مشروط به چیزی نیست و در همه جا بدون استثناء باید این دستور الهی انجام گیرد (8) . اینها به واسطه این عقاید،صبح کردند در حالی که تمام مردم روی زمین را کافر و همه را مهدور الدم و مخلد در آتش میدانستند.
عقیده خوارج در باب خلافتتنها فکر خوارج که از نظر متجددین امروز درخشان تلقی میشود تئوری آنان در باب لافتبود.اندیشهای دموکرات مآبانه داشتند،میگفتند:خلافتباید با انتخاب آزاد انجام گیرد و شایستهترین افراد کسی است که از لحاظ ایمان و تقوا صلاحیت داشته باشد،خواه از قریش باشد یا غیر قریش،از قبایل برجسته و نامی باشد یا از قبایل گمنام و عقب افتاده،عرب باشد و یا غیر عرب.آنگاه پس از انتخاب و اتمام بیعت،اگر خلاف مصالح جامعه اسلامی گام برداشت از خلافت عزل میشود و اگر ابا کرد باید با او پیکار کرد تا کشته شود (9) .
اینها در باب خلافت در مقابل شیعه قرار گرفتهاند که میگوید:خلافت امری است الهی و خلیفه باید تنها از جانب خدا تعیین گردد،و هم در مقابل اهل سنت قرار دارند که میگویند: خلافت تنها از آن قریش است و به جمله«انما الائمه من قریش»تمسک میجویند.
ظاهرا نظریه آنان در باب خلافت چیزی نیست که در اولین مرحله پیدایش خویش به آن رسیده باشند،بلکه آنچنان که شعار معروفشان(لا حکم الا لله) حکایت میکند و از نهج البلاغه (10) نیز استفاده میشود،در ابتدا قائل بودهاند که مردم و اجتماع احتیاجی به امام و حکومت ندارند و مردم خود باید به کتاب خدا عمل کنند.اما بعد،از این عقیده رجوع کردند و خود با عبد الله بن وهب راسبی بیعت کردند (11) . عقیده خوارج در باره خلفا
خلافت ابو بکر و عمر را صحیح میدانستند به این خیال که آن دو نفر از روی انتخاب صحیحی به خلافت رسیدهاند و از مسیر مصالح نیز تغییر نکرده و خلافی را مرتکب نشدهاند. انتخاب عثمان و علی را نیز صحیح میدانستند،منتها میگفتند:عثمان از اواخر سال ششم خلافتش تغییر مسیر داده و مصالح مسلمین را نادیده گرفته است و لذا از خلافت معزول بوده و چون ادامه داده است کافر گشته و واجب القتل بوده است،و علی چون مساله تحکیم را پذیرفته و سپس توبه نکرده است او نیز کافر گشته و واجب القتل بوده است.و لذا از خلافت عثمان از سال هفتم و از خلافت علی بعد از تحکیم،تبری میجستند (12) . از سایر خلفا نیز بیزاری میجستند و همیشه با آنان در پیکار بودند.
انقراض خوارج این جمعیت در اواخر دهه چهارم قرن اول هجری در اثر یک اشتباهکاری خطرناک به وجود آمدند و بیش از یک قرن و نیم نپاییدند.در اثر تهورها و بیباکیهای جنون آمیز مورد تعقیب خلفا قرار گرفتند و خود و مذهبشان را به نابودی و اضمحلال کشاندند و در اوایل تاسیس دولت عباسی یکسره منقرض گشتند.منطق خشک و بیروح آنها و خشکی و خشونت رفتار آنها،مباینت روش آنها با زندگی و بالاخره تهور آنها که«تقیه»را حتی به مفهوم صحیح و منطقی آن کنار گذاشته بودند،آنها را نابود ساخت.مکتب خوارج مکتبی نبود که بتواند واقعا باقی بماند،ولی این مکتب اثر خود را باقی گذاشت.افکار و عقاید خارجیگری در سایر فرق اسلامی نفوذ کرد و هم اکنون«نهروانی»های فراوان وجود دارند و مانند عصر و عهد علی خطرناکترین دشمن داخلی اسلام همینها هستند،همچنانکه معاویهها و عمرو عاصها نیز همواره وجود داشته و وجود دارند و از وجود«نهروانی»ها-که دشمن آنها شمرده میشوند-به موقع استفاده میکنند. شعار یا روح؟ بحث از خارجیگری و خوارج به عنوان یک بحث مذهبی،بحثی بدون مورد و فاقد اثر است زیرا امروز چنین مذهبی در جهان وجود ندارد.اما در عین حال بحث درباره خوارج و ماهیت کارشان برای ما و اجتماع ما آموزنده است،زیرا مذهب خوارج هر چند منقرض شده است اما روحا نمرده است،روح«خارجیگری»در پیکر بسیاری از ما حلول کرده است. لازم است مقدمهای ذکر کنم:
بعضی از مذاهب ممکن است از نظر شعار بمیرند ولی از نظر روح زنده باشند،کما اینکه بر عکس نیز ممکن است مسلکی از نظر شعار زنده ولی از نظر روح بکلی مرده باشد و لهذا ممکن است فرد یا افرادی از لحاظ شعار تابع و پیرون یک مذهب شمرده شوند و از نظر روح پیرو آن مذهب نباشند و به عکس ممکن استبعضی روحا پیرو مذهبی باشند و حال آنکه شعارهای آن مذهب را نپذیرفتهاند.
مثلا-چنانکه همه میدانیم-از بدو امر بعد از رحلت نبی اکرم،مسلمین به دو فرقه تقسیم شدند:سنی و شیعه.سنیها در یک شعار و چهار چوب عقیده هستند و شیعه در شعار و چهار چوب عقیدهای دیگر.
شیعه میگوید:خلیفه بلا فصل پیغمبر علی است و آن حضرت علی را برای!306 خلافت و جانشینی خویش به امر الهی تعیین کرده است و این مقام حق خاص اوست پس از پیغمبر.و اهل سنت میگویند:اسلام در قانونگذاری خود،در موضوع خلافت و امامت پیشبینی خاصی نکرده استبلکه امر انتخاب زعیم را به خود مردم واگذار کرده است.حد اکثر این است که از میان قریش انتخاب شود.
شیعه بسیاری از صحابه پیغمبر را-که از شخصیتها و اکابر و معاریف به شمار میروند-مورد انتقاد قرار میدهد و اهل سنت،درست در نقطه مقابل شیعه از این جهت قرار گرفتهاند،به هر کس که نام«صحابی»دارد با خوشبینی افراطی عجیبی مینگرند،میگویند:صحابه پیغمبر همه عادل و درستکار بودهاند.بنای تشیع بر انتقاد و بررسی و اعتراض و مو را از ماست کشیدن است،و بنای تسنن بر حمل به صحت و توجیه و«ان شاء الله گربه بوده است».
در این عصر و زمان که ما هستیم کافی است که هر کس بگوید علی خلیفه بلا فصل پیغمبر است،ما او را شیعه بدانیم و چیز دیگری از او توقع نداشته باشیم،او دارای هر روح و هر نوع طرز تفکری که هستباشد!
ولی اگر به صدر اسلام برگردیم به یک روحیه خاصی بر میخوریم که آن روحیه،روحیه تشیع است و تنها آن روحیهها بودند که میتوانستند وصیت پیغمبر را در مورد علی صد در صد بپذیرند و دچار تردید و تزلزل نشوند.نقطه مقابل آن روحیه و آن طرز تفکر یک روحیه و طرز تفکر دیگری بوده است که وصیتهای پیغمبر اکرم را با همه ایمان کامل به آن حضرت،با نوعی توجیه و تفسیر و تاویل نادیده میگرفتند. و در حقیقت این انشعاب اسلامی از اینجا به وجود آمد که یک دسته-که البته کثریتبودند-فقط ظاهر را مینگریستند و دیدشان آنقدر تیزبین نبود و عمق نداشت که باطن و حقیقت هر واقعهای را نیز ببینند،ظاهر را میدیدند و در همهجا حمل به صحت میکردند،میگفتند:عدهای از بزرگان صحابه و پیر مردها و سابقهدارهای اسلام راهی را رفتهاند و نمیتوان گفت اشتباه کردهاند.اما دسته دیگر-که اقلیتبودند-در همان هنگام میگفتند:شخصیتها تا آن وقت پیش ما احترام دارند که به حقیقت احترام بگذارند اما آنجا که میبینیم اصول اسلامی به دست همین سابقهدارها پایمال میشود،دیگر احترامی ندارند، ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیتها.تشیع با این روح به وجود آمده است.!307 ما وقتی در تاریخ اسلام به سراغ سلمان فارسی و ابوذر غفاری و مقداد کندی و عمار یاسر و امثال آنان میرویم و میخواهیم ببینیم چه چیز آنها را وادار کرد که دور علی را بگیرند و اکثریت را رها کنند،میبینیم آنها مردمی بودند اصولی و اصول شناس،هم دیندار و هم دین شناس. میگفتند:ما نباید درک و فکر خویش را به دست دیگران بسپریم و وقتی آنها اشتباه کردند ما نیز اشتباه کنیم.و در حقیقت روح آنان روحی بود که اصول و حقایق بر آن حکومت میکرد نه اشخاص و شخصیتها. مردی از صحابه امیر المؤمنین در جریان جنگ جمل،سخت در تردید قرار گرفته بود.او دو طرف را مینگریست.از یک طرف علی را میدید و شخصیتهای بزرگ اسلامی را که در رکاب علی شمشیر میزدند و از طرفی نیز همسر نبی اکرم،عایشه را میدید که قرآن در باره زوجات آن حضرت میفرماید: و ازواجه امهاتهم (13) همسران او مادران امتند)و در رکاب عایشه،طلحه را میدید از پیشتازان در اسلام،مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر میدان جنگهای اسلامی و مردی که به اسلام خدمتهای ارزندهای کرده است،و باز زبیر را میدید خوش سابقهتر از طلحه،آن که حتی در روز سقیفه از جمله محصنین در خانه علی بود. این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود که یعنی چه؟!آخر علی و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداکاران سختترین دژهای اسلاماند،اکنون رودررو قرار گرفتهاند؟کدام یک به حق نزدیکترند؟در این گیر و دار چه باید کرد؟!توجه داشته باشید!نباید آن مرد را در این حیرت زیاد ملامت کرد.شاید اگر ما هم در شرایطی که او قرار داشت قرار میگرفتیم،شخصیت و سابقه زبیر و طلحه چشم ما را خیره میکرد.
ما الآن که علی و عمار و اویس قرنی و دیگران را با عایشه و زبیر و طلحه روبرو میبینیم،مردد نمیشویم چون خیال میکنیم دسته دوم مردمی جنایتسیما بودند یعنی آثار جنایت و خیانت از چهرهشان هویدا بود و با نگاه به قیافهها و چهرههای آنان حدس زده میشد که اهل آتشاند.اما اگر در آن زمان میزیستیم و سوابق آنان را از نزدیک میدیدیم،شاید از تردید مصون نمیماندیم.
امروز که دسته اول را بر حق و دسته دوم را بر باطل میدانیم،از آن نظر است که در اثر گذشت تاریخ و روشن شدن حقایق،ماهیت علی و عمار را از یک طرف و زبیر و طلحه و عایشه را از طرف دیگر شناختهایم و در آن میان توانستهایم خوب قضاوت کنیم.و یا لا اقل اگر اهل تحقیق و مطالعه در تاریخ نیستیم،از اول کودکی به ما اینچنین تلقین شده است.اما در آن روز هیچ کدام از این دو عامل وجود نداشت.
به هر حال،این مرد محضر امیر المؤمنین شرفیاب شد و گفت:«ایمکن ان یجتمع زبیر و طلحه و عائشه علی باطل؟»آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیتهایی مانند آنان از بزرگان صحابه رسول الله چگونه اشتباه میکنند و راه باطل را میپیمایند؟آیا این ممکن است؟
علی در جواب سخنی دارد که دکتر طه حسین،دانشمند و نویسنده مصری،میگوید سخنی محکمتر و بالاتر از این نمیشود،بعد از آنکه وحی خاموش گشت و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است (14) .فرمود:انک لملبوس علیک،ان الحق و الباطل لا یعرفان باقدار الرجال،اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله (15) . سرت کلاه رفته و حقیقتبر تو اشتباه شده.حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمیشود شناخت.این صحیح نیست که تو اول شخصیتهایی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجی.فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چیز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف.نه،اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند.این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.
یعنی باید حقشناس و باطلشناس باشی نه اشخاص و شخصیتشناس،افراد را(خواه شخصیتهای بزرگ و خواه شخصیتهای کوچک)با حق مقایسه کنی،اگر با آن منطبق شدند شخصیتشان را بپذیری و الا نه.این،حرف نیست که آیا طلحه و زبیر و عایشه ممکن استبر باطل باشند؟ در اینجا علی علیه السلام معیار حقیقت را خود حقیقت قرار داده است و روح تشیع نیز جز این چیزی نیست.و در حقیقت فرقه شیعه مولود یک بینش مخصوص و اهمیت دادن به اصول اسلامی است نه به افراد و اشخاص.قهرا شیعیان اولیه مردمی منتقد و بتشکن بار آمدند. علی بعد از پیغمبر جوانی سی و سه ساله استبا یک اقلیتی کمتر از عدد انگشتان،در مقابلش پیر مردهای شخصتساله با اکثریتی انبوه و بسیار.منطق اکثریت این بود که راه بزرگان و مشایخ این است و بزرگان اشتباه نمیکنند و ما راه آنان را میرویم.منطق آن اقلیت این بود که آنچه اشتباه نمیکند حقیقت است،بزرگان باید خود را بر حقیقت تطبیق دهند. از اینجا معلوم میشود چقدر فراوانند افرادی که شعارشان شعار تشیع است و اما روحشان روح تشیع نیست. مسیر تشیع همانند روح آن،تشخیص حقیقت و تعقیب آن است و از بزرگترین اثرات آن جذب و دفع است اما نه هر جذبی و هر دفعی(گفتیم گاهی جذب،جذب باطل و جنایت و جانی است و دفع،دفع حقیقت و فضایل انسانی)بلکه دفع و جذبی از سنخ جاذبه و دافعه علی، زیرا شیعه یعنی کپیهای از سیرتهای علی.شیعه نیز باید مانند علی دو نیرویی باشد. این مقدمه برای این بود که بدانیم ممکن است مذهبی مرده باشد ولی روح آن مذهب در میان مردم دیگری که به حسب ظاهر پیرو آن مذهب نیستند بلکه خود را مخالف آن مذهب میدانند،زنده باشد.مذهب خوارج،امروزه مرده استیعنی دیگر امروز در روی زمین گروه قابل توجهی به نام«خوارج»که عدهای تحت همین نام از آن پیروی کنند وجود ندارد،ولی آیا روح مذهب خارجی هم مرده است؟آیا این روح در پیروان مذاهب دیگر حلول نکرده است؟آیا مثلا-خدای نکرده-در میان ما،مخصوصا در میان طبقه به اصطلاح مقدس مآب ما،این روح حلول نکرده است؟اینها مطلبی است که جداگانه باید بررسی شود.ما اگر روح مذهب خارجی را درستبشناسیم،شاید بتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم.ارزش بحث در باره خوارج از همین نظر است.ما باید بدانیم علی چرا آنها را«دفع»کرد،یعنی چرا جاذبه علی آنها را نکشید و بر عکس،دافعه او آنها را دفع کرد؟
مسلما-چنانکه بعدا خواهیم دید-تمام عناصر روحی که در شخصیتخوارج و تشکیل روحیه آنها مؤثر بود،از عناصری نبود که تحت نفوذ و حکومت دافعه علی قرار گیرد.بسیاری از برجستگیها و امتیازات روشن هم در روحیه آنها وجود داشت که اگر همراه یک سلسله نقاط تاریک نمیبود،آنها را تحت نفوذ و تاثیر جاذبه علی قرار میداد،ولی جنبههای تاریک روحشان آنقدر زیاد بود که آنها را در صف دشمنان علی قرار داد.
دموکراسی علی امیر المؤمنین با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد.او خلیفه است و آنها رعیتش،هر گونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد،به آنها نیز همچون سایر افراد مینگریست.این مطلب در تاریخ زندگی علی عجیب نیست اما چیزی است که در دنیا کمتر نمونه دارد.آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو میشدند و صحبت میکردند،طرفین استدلال میکردند،استدلال یکدیگر را جواب میگفتند.
شاید این مقدار آزادی در دنیا بیسابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد.میآمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه علی پارازیت ایجاد میکردند.روزی امیر المؤمنین بر منبر بود.مردی آمد و سؤال کرد.علی بالبدیهه جواب گفت. یکی از خارجیها از بین مردم فریاد زد:«قاتله الله ما افقهه»(خدا بکشد این را،چقدر دانشمند است!).دیگران خواستند متعرضش شوند اما علی فرمود رهایش کنید،او به من تنها فحش داد.
خوارج در نماز جماعتبه علی اقتدا نمیکردند زیرا او را کافر میپنداشتند.به مسجد میآمدند و با علی نماز نمیگذاردند و احیانا او را میآزردند.علی روزی به نماز ایستاده و مردم نیز به او اقتدا کردهاند.یکی از خوارج به نام ابن الکواء فریادش بلند شد و آیهای را به عنوان کنایه به علی،بلند خواند:
و لقد اوحی الیک و الی الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین . (16) این آیه خطاب به پیغمبر است که به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحی شد که اگر مشرک شوی اعمالت از بین میرود و از زیانکاران خواهی بود.ابن الکواء با خواندن این آیه خواستبه علی گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام میدانیم،اول مسلمان هستی،پیغمبر تو را به برادری انتخاب کرد،در لیله المبیت فداکاری درخشانی کردی و در بستر پیغمبر خفتی، خودت را طعمه شمشیرها قراردادی و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست،اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوی اعمالتبه هدر میرود،و چون تو اکنون کافر شدی اعمال گذشته را به هدر دادی. علی در مقابل چه کرد؟!تا صدای او به قرآن بلند شد،سکوت کرد تا آیه را به آخر رساند. همینکه به آخر رساند،علی نماز را ادامه داد.باز ابن الکواء آیه را تکرار کرد و بلافاصله علی سکوت نمود.علی سکوت میکرد چون دستور قرآن است که: اذا قریء القرآن فاستمعوا له و انصتوا (17) . هنگامی که قرآن خوانده میشود گوش فرا دهید و خاموش شوید. و به همین دلیل است که وقتی امام جماعت مشغول قرائت است مامومین باید ساکتباشند و گوش کنند. بعد از چند مرتبهای که آیه را تکرار کرد و میخواست وضع نماز را بهم زند،علی این آیه را خواند: .فاصبر ان وعد الله حق و لا یستخفنک الذین لا یوقنون (18) . صبر کن،وعده خدا حق است و فرا خواهد رسید.این مردم بی ایمان و یقین،تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند. دیگر اعتنا نکرد و به نماز خود ادامه داد (19) . قیام و طغیان خوارج خارجیها در ابتدا آرام بودند و فقط به انتقاد و بحثهای آزاد اکتفا میکردند.رفتار علی نیز در باره آنان همان طور بود که گفتیم،یعنی به هیچ وجه مزاحم آنها نمیشد و حتی حقوق آنها را از بیت المال قطع نکرد.اما کم کم که از توبه علی مایوس گشتند روششان را عوض کردند و تصمیم گرفتند دستبه انقلاب بزنند.در منزل یکی از هم مسلکان خود گرد آمدند و او خطابه کوبنده و مهیجی ایراد کرد و دوستان خویش را تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر دعوت به قیام و شورش کرد.خطاب به آنان گفت:
اما بعد فو الله ما ینبغی لقوم یؤمنون بالرحمن و ینیبون الی حکم القرآن ان تکون هذه الدنیا آثر عندهم من الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و القول بالحق و ان من و ضر فانه من یمن و یضر فی هذه الدنیا فان ثوابه یوم القیامه رضوان الله و الخلود فی جنانه،فاخرجوا بنا اخواننا من هذه القریه الظالم اهلها الی کور الجبال او الی بعض هذه المدائن منکرین لهذه البدع المضله (20) .
.پس از حمد و ثنا،خدا را سوگند که سزاوار نیست گروهی که به خدای بخشایشگر ایمان دارند و به حکم قرآن میگروند دنیا در نظرشان از امر به معروف و نهی از منکر و گفته بحق، محبوبتر باشد اگر چه اینها زیان آور و خطرزا باشند،که هر که در این دنیا در خطر و زیان افتد پاداشش در قیامتخشنودی حق و جاودانی بهشت اوست.برادران!بیرون برید ما را از این شهر ستمگر نشین به نقاط کوهستانی یا بعضی از این شهرستانها تا در مقابل این بدعتهای گمراه کننده قیام کنیم و از آنها جلوگیری نماییم.
با این سخنان،روحیه آتشین آنها آتشینتر شد.از آنجا حرکت کردند و دستبه طغیان و انقلاب زدند.امنیت راهها را سلب کردند،غارتگری و آشوب را پیشه کردند (21) .میخواستند با این وضع دولت را تضعیف کنند و حکومت وقت را از پای در آورند. در اینجا دیگر جای گذشت و آزاد گذاشتن نبود،زیرا مساله اظهار عقیده نیستبلکه اخلال به امنیت اجتماعی و قیام مسلحانه علیه حکومتشرعی است.لذا علی آنان را تعقیب کرد و در کنار نهروان با آنان رو در رو قرار گرفت.خطابه خواند و نصیحت کرد و اتمام حجت نمود.آنگاه پرچم امان را به دست ابو ایوب انصاری داد که هر کس در سایه آن قرار گرفت در امان است.از دوازده هزار نفر،هشت هزارشان برگشتند و بقیه سرسختی نشان دادند.به سختی کستخوردند و جز معدودی از آنان باقی نماند. ممیزات خوارج
روحیه خوارج روحیه خاصی است.آنها ترکیبی از زشتی و زیبایی بودند و در مجموع به نحوی بودند که در نهایت امر در صف دشمنان علی قرار گرفتند و شخصیت علی آنها را«دفع»کرد نه«جذب». ما،هم جنبههای مثبت و زیبا و هم جنبههای منفی و نازیبای روحیه آنها را-که در مجموع روحیه آنها را خطرناک بلکه وحشتناک کرد-ذکر میکنیم: 1روحیهای مبارزهگر و فداکار داشتند و در راه عقیده و ایده خویش سرسختانه میکوشیدند. در تاریخ خوارج فداکاریهایی را میبینیم که در تاریخ زندگی بشر کم نظیر است،و این فداکاری و از خود گذشتگی،آنان را شجاع و نیرومند پرورده بود. ابن عبد ربه در باره آنان میگوید:
و لیس فی الافراق کلها اشد بصائر من الخوارج،و لا اشد اجتهادا،و لا اوطن انفسا علی الموت منهم الذی طعن فانفذه الرمح فجعل یسعی الی!317 قاتله و یقول:و عجلت الیک رب لترضی (22) .
در تمام فرقهها معتقدتر و کوشاتر از خوارج نبود و نیز آمادهتر برای مرگ از آنها یافت نمیشد.یکی از آنان نیزه خورده بود و نیزه سخت در او کارگر افتاده بود،به سوی قاتلش پیش میرفت و میگفت:خدایا!به سوی تو میشتابم تا خشنود شوی. معاویه شخصی را به دنبال پسرش-که خارجی بود-فرستاد تا او را برگرداند.پدر نتوانست فرزند را از تصمیمش منصرف کند.عاقبت گفت:فرزندم!خواهم رفت و کودک خردسالت را خواهم آورد تا او را ببینی و مهر پدری تو بجنبد و دستبرداری.گفت:به خدا قسم من به ضربتی سخت مشتاقترم تا به فرزندم (23) .
2مردمی عبادت پیشه و متنسک بودند.شبها را به عبادت میگذراندند.بی میل به دنیال و زخارف آن بودند.وقتی علی،ابن عباس را فرستاد تا آصحاب نهروان را پند دهد،ابن عباس از بازگشتن،آنها را چنین وصف کرد:
لهم جباه قرحه لطول السجود و اید کثفنات الابل علیهم قمص مرحضه و هم مشمرون (24) . دوازده هزار نفر که از کثرت عبادت پیشانیهایشان پینه بسته است،دستها را از بس روی زمینهای خشک و سوزان زمین گذاشتهاند و در مقابل حق به خاک افتادهاند همچون پاهای شتر سفتشده است،پیراهنهای کهنه و مندرسی به تن کردهاند اما مردمی مصمم و قاطع.
خوارج به احکام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پایبند بودند.دستبه آنچه خود آن را گناه میدانستند نمیزدند.آنها از خود معیارها داشتند و با آن معیارها خلافی را مرتکب نمیگشتند و از کسی که دستبه گناهی میزد بیزار بودند. زیاد بن ابیه یکی از آنان را کشت،سپس غلامش را خواست و از حالات او جویا شد.گفت:نه روز برایش غذایی بردم و نه شب برایش فراشی گستردم.روز را روزه بود و شب را به عبادت میگذرانید (25) .
هر گامی که بر میداشتند از عقیده منشا میگرفت و در تمام افعال،مسلکی بودند.در راه پیشبرد عقاید خود میکوشیدند. علی علیه السلام در باره آنان میفرماید:
لا تقتلوا الخوارج بعدی فلیس من طلب الحق فاخطاه کمن طلب الباطل فادرکه (26) . خوارج را از پس من دیگر نکشید،زیرا آن کس که حق را میجوید و خطا رود همانند آن کس نیست که باطل را میجوید و آن را مییابد.
یعنی اینها با اصحاب معاویه تفاوت دارند.اینها حق را میخواهند ولی در اشتباه افتادهاند،اما آنها از اول حقهباز بودهاند و مسیرشان مسیر باطل بوده است.بعد از این،اگر اینها را بکشید به نفع معاویه است که از اینها بدتر و خطرناکتر است. قبل از آنکه سایر خصیصههای خوارج را بیان کنیم لازم استیک نکته را در اینجا-که سخن از قدس و تقوا و زاهد مآبی خوارج است-یاد آوری کنیم و آن اینکه یکی از شگفتیها و برجستگیها و فوق العادگیهای تاریخ زندگی علی که مانندی برای آن نمیتوان پیدا کرد همین اقدام شجاعانه و تهورآمیز او در مبارزه با این مقدس خشکههای متحجر و مغرور است. علی بر روی مردمی اینچنین ظاهر الصلاح و آراسته،قیافههای حق به جانب،ژنده پوش و عبادت پیشه،شمشیر کشید و همه را از دم شمشیر گذارنده است.ما اگر به جای اصحاب او بودیم و قیافههای آنچنانی را میدیدیم،مسلما احساساتمان بر انگیخته میشد و علی را به اعتراض میگرفتیم که آخر شمشیر به روی اینچنین مردمی کشیدن؟!از درسهای بسیار آموزنده تاریخ تشیع خصوصا و جهان اسلام عموما،همین داستان خوارج است.علی خود به اهمیت و فوق العادگی کار خود از این جهت واقف است و آن را بازگو میکند،میگوید: فانا فقات عین الفتنه و لم یکن لیجتریء علیها احد غیری بعد ان ماج غیهبها و اشتد کلبها (27) . چشم این فتنه را من در آوردم.غیر از من احدی جرات چنین کاری را نداشت پس از آنکه موج دریای تاریکی و شبههناکی آن بالا گرفته بود و«هاری»آن فزونی یافته بود.
امیر المؤمنین علیه السلام دو تعبیر جالب دارد در اینجا: یکی شبههناکی و تردیدآوری این جریان.وضع قدس و تقوای ظاهری خوارج طوری بود که هر مؤمن نافذ الایمانی را به تردید وا میداشت.از این جهتیک جو تاریک و مبهم و یک فضای پر اشک و دو دلی به وجود آمده بود.
تعبیر دیگر این است که حالت این خشکه مقدسان را به«کلب»(به فتح کاف و لام)تشبیه میکند.کلب یعنی هاری.هاری همان دیوانگی است که در سگ پیدا میشود.به هر کس میرسد گاز میگیرد و اتفاقا حامل یک بیماری(میکروب)مسری است.نیش سگ به بدن هر انسان یا حیوانی فرو رود و از لعاب دهان آن چیزی وارد خون انسان یا حیوان بشود،آن انسان یا حیوان هم پس از چندی به همان بیماری مبتلا میگردد.او هم هار میشود و گاز میگیرد و دیگران را هار میکند.اگر این وضع ادامه پیدا کند،فوق العاده خطرناک میگردد.این است که خردمندان بلا فاصله سگها را اعدام میکنند که لا اقل دیگران از خطر هاری نجات یابند. علی میفرماید اینها حکم سگ هار را پیدا کرده بودند،چاره پذیر نبودند،میگزیدند و مبتلا میکردند و مرتب بر عدد هارها میافزودند.
وای به حال جامعه مسلمین از آن وقت که گروهی خشکه مقدس یک دنده جاهل بیخبر،پا را به یک کفش کنند و به جان این و آن بیفتند.چه قدرتی میتواند در مقابل این مارهای افسون ناپذیر ایستادگی کند؟کدام روح قوی و نیرومند است که در مقابل این قیافههای زهد و تقوا تکان نخورد؟کدام دست است که بخواهد برای فرود آوردن شمشیر بر فرق اینها بالا رود و نلرزد؟
این است که علی میفرماید:«و لم یکن لیجتریء علیها احد غیری»یعنی غیر از من احدی جرات بر چنین اقدامی نداشت.غیر از علی و بصیرت علی و ایمان نافذ علی،احدی از مسلمانان معتقد به خدا و رسول و قیامتبه خود جرات نمیداد که بر روی اینها شمشیر بکشد.این گونه کسان را تنها افراد غیر معتقد به خدا و اسلام جرات میکنند بکشند،نه افراد معتقد و مؤمن معمولی.
این است که علی به عنوان یک افتخار بزرگ برای خود میگوید:این من بودم و تنها من بودم که خطر بزرگی که از ناحیه این خشکه مقدسان به اسلام متوجه میشد درک کردم. پیشانیهای پینه بسته اینها و جامعههای زاهد مآبانهشان و زبانهای دائم الذکرشان و حتی اعتقاد محکم و پابرجایشان نتوانست مانع بصیرت من گردد.من بودم که فهمیدم اگر اینها پا بگیرند،همه را به درد خود مبتلا خواهند کرد و جهان اسلام را بجمود و ظاهرگرایی و تقشر و تحجری خواهند کشانید که کمر اسلام خم شود.مگر نه این است که پیغمبر فرمود دو دسته پشت مرا شکستند:عالم لا ابالی و جاهل مقدس مآب. علی میخواهد بگوید اگر من با نهضتخارجیگری در دنیای اسلام مبارزه نمیکردم،دیگر کسی پیدا نمیشد که جرات کند اینچنین مبارزه کند،غیر از من کسی نبود که ببیند جمعیتی پیشانیشان از کثرت عبادت پینه بسته،مردمی مسلکی و دینی اما در عین حال سد راه اسلام،مردمی که خودشان خیال میکنند به نفع اسلام کار میکنند اما در حقیقت دشمن واقعی اسلاماند،و بتواند به جنگ آنها بیاید و خونشان را بریزد.من این کار را کردم. عمل علی،راه خلفا و حکام بعدی را هموار کرد که با خوارج بجنگند و خونشان را بریزند. سربازان اسلامی نیز بدون چون و چرا پیروی میکردند،که علی با آنان جنگیده است،و در حقیقتسیره علی راه را برای دیگران نیز باز کرد که بیپروا بتوانند با یک جمعیت ظاهر الصلاح مقدس مآب دیندار ولی احمق پیکار کنند.
3خوارج مردمی جاهل و نادان بودند.در اثر جهالت و نادانی حقایق را نمیفهمیدند و بد تفسیر میکردند،و این کج فهمیها کم کم برای آنان به صورت یک مذهب و آیینی در آمد که بزرگترین فداکاریها را در راه تثبیت آن از خویش بروز میدادند.در ابتدا فریضه اسلامی نهی از منکر،آنان را به صورت حزبی شکل داد که تنها هدفشان احیای یک سنت اسلامی بود. در اینجا لازم استبایستیم و در یک نکته از تاریخ اسلام دقیقا تامل کنیم:
ما وقتی که به سیره نبوی مراجعه میکنیم میبینیم آن حضرت در تمام دوره سیزده ساله مکه به احدی اجازه جهاد و حتی دفاع نداد،تا آنجا که واقعا مسلمانان به تنگ آمدند و با اجازه آن حضرت گروهی به حبشه مهاجرت کردند،اما سایرین ماندند و زجر کشیدند.تنها در سال دوم مدینه بود که رخصت جهاد داده شد.
در دوره مکه مسلمانان تعلیمات دیدند،با روح اسلام آشنا شدند،ثقافت اسلامی در اعماق روحشان نفوذ یافت.نتیجه این شد که پس از ورود در مدینه هر کدام یک مبلغ واقعی اسلام بودند و رسول اکرم که آنها را به اطراف و اکناف میفرستاد،خوب از عهده بر میآمدند. هنگامی هم که به جهاد میرفتند میدانستند برای چه هدف و ایدهای میجنگند.به تعبیر امیر المؤمنین علیه السلام:
حملوا بصائرهم علی اسیافهم (28) . همانا بصیرتها و اندیشههای روشن و حساب شده خود را بر شمشیرهای خود حمل میکردند. چنین شمشیرهای آبدیده و انسانهای تعلیمات یافته بودند که توانستند رسالتخود را در زمینه اسلام انجام دهند.وقتی که تاریخ را میخوانیم و گفتگوهای این مردم را-که تا چند سال پیش جز شمشیر و شتر چیزی را نمیشناختند-میبینیم،از اندیشه بلند و ثقافت اسلامی اینها غرق در حیرت میشویم.
در دوره خلفا،با کمال تاسف،بیشتر توجهات به سوی فتوحات معطوف شد غافل از اینکه به موازات باز کردن دروازههای اسلام به روی افراد دیگر و رو آوردن آنها به اسلام-که به هر حال جاذبه توحید اسلام و عدل و مساوات اسلام،عرب و عجم را جذب میکرد-میبایست فرهنگ و ثقافت اسلامی هم تعلیم داده شود و افراد دقیقا با روح اسلام آشنا شوند.
خوارج بیشتر عرب بودند و غیر عرب هم کم و بیش در میان آنها بود،ولی همه آنها(اعم از عرب و غیر عرب)جاهل مسلک و نا آشنا به فرهنگ اسلامی بودند،همه کسریهای خود را میخواستند با فشار آوردن بر روی رکوع و سجودهای طولانی جبران کنند.علی علیه السلام روحیه اینها را همین طور توصیف میکند،میفرماید: جفاه طغام و عبید اقزام،جمعوا من کل اوب و تلقطوا من کل شوب،ممن ینبغی ان یفقه و یؤدب و یعلم و یدرب و یولی علیه و یؤخذ علی یدیه،لیسوا من المهاجرین و الانصار و لا من الذین تبوؤا الدار و الایمان (29) . مردمی خشن،فاقد اندیشه عالی و احساسات لطیف،مردمی پست،برده صفت،اوباش که از هر گوشهای جمع شدهاند و از هر ناحیهای فراهم آمدهاند.اینها کسانی هستند که باید اول تعلیمات ببینند.آداب اسلامی به آنها تعلیم داده شود،در فرهنگ و ثقافت اسلامی خبرویت پیدا کنند.باید بر اینها قیم حکومت کند و مچ دستشان گرفته شود نه اینکه آزاد بگردند و شمشیرها را در دست نگه دارند و راجع به ماهیت اسلام اظهار نظر کنند.اینها نه از مهاجریناند که از خانههای خود به خاطر اسلام مهاجرت کردند و نه از انصار که مهاجرین را در جوار خود پذیرفتند. پیدایش طبقه جاهل مسلک مقدس مآب که خوارج جزئی از آنها بودند،برای اسلام گران تمام شد.گذشته از خوارج که با همه عیبها از فضیلتشجاعت و فداکاری بهرهمند بودند، عدهای دیگر از این تیپ متنسک به وجود آمد که این هنر را هم نداشت.اینها اسلام را به سوی رهبانیت و انزوا کشاندند،بازار تظاهر و ریا را رایج کردند.اینها چون آن هنر را نداشتند که شمشیر پولادین بر روی صاحبان قدرت بکشند،شمشیر زبان را بر روی صاحبان فضیلت کشیدند،بازار تکفیر و تفسیق و نسبتبیدینی به هر صاحب فضیلت را رایجساختند. به هر حال یکی از بارزترین ممیزات خوارج جهالت و نادانیشان بود.از مظاهر جهالتشان، عدم تفکیک میان ظاهر یعنی خط و جلد قرآن و معنی قرآن بود.لذا فریب نیرنگ ساده معاویه و عمرو عاص را خوردند. در این مردم جهالت و عبادت توام بود.علی میخواستبا جهالت آنها بجنگد.اما چگونه ممکن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اینها را از جنبه جهالتشان تفکیک کرد،بلکه عبادتشان عین جهالتبود.عبادت توام با جهالت از نظر علی-که اسلام شناس درجه اول است-ارزشی نداشت. لهذا آنها را کوبید و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانستسپری در مقابل علی قرار گیرد. خطر جهالت این گونه افراد و جمعیتها بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرکها قرار میگیرند و سد راه مصالح عالیه اسلامی واقع میشوند.همیشه منافقان بیدین،مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی بر میانگیزند،اینها شمشیری میگردند در دست آنها و تیری در کمان آنها. چقدر عالی و لطیف علی علیه السلام این وضع اینها را بیان میکند،میفرماید: ثم انتم شرار الناس و من رمی به الشیطان مرامیه و ضرب به تیهه (30) .
همانا بدترین مردم هستید.شما تیرهایی هستید در دستشیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی میافکند.
گفتیم در ابتدا حزب خوارج برای احیای یک سنت اسلامی به وجود آمد اما عدم بصیرت و نادانی،آنها را بدین جا کشانید که آیات قرآن را غلط تفسیر کنند و از آنجا ریشه مذهبی پیدا کردند و به عنوان یک مذهب و یک طریقه،موادی را ترسیم نمودند. آیهای است در قرآن که میفرماید:
ان الحکم الا لله یقص الحق و هو خیر الفاصلین . (31) در این آیه«حکم»از مختصات ذات حق بیان شده است،منتها باید دید مراد از حکم چیست. بدون تردید مراد از حکم در اینجا قانون و نظامات حیاتی بشر است.در این آیه،حق قانونگذاری از غیر خدا سلب شده و آن را از شؤون ذات حق یا کسی که ذات حق به او اختیارات بدهد میداند.اما خوارج حکم را به معنای حکومت که شامل حکمیت نیز میشد گرفتند و برای خود شعاری ساختند و میگفتند:«لا حکم الا لله».مرادشان این بود که حکومت و حکمیت و رهبری نیز همچون قانونگذاری حق اختصاصی خداست و غیر از خدا احدی حق ندارد که به هیچ نحو حکم یا حاکم میان مردم باشد،همچنانکه حق جعل قانون ندارد.
گاهی امیر المؤمنین مشغول نماز بود و یا سر منبر برای مردم سخن میگفت،ندا در میدادند و به او خطاب میکردند که«لا حکم الا لله،لا لک و لاصحابک»یا علی!حق حاکمیت جز برای خدا نیست،تو را و اصحابت را نشاید که حکومتیا حکمیت کنید. او در جواب میگفت:
کلمه حق یراد بها الباطل.نعم انه لا حکم الا لله و لکن هؤلاء یقولون لا امره الا لله،و انه لا بد للناس من امیر بر او فاجر یعمل فی امرته المؤمن و یستمتع فیها الکافر و یبلغ الله فیها الاجل و یجمع به الفیء و یقاتل به العدو و تامن به السبل و یؤخذ به للضعیف من القوی حتی یستریح بر و یستراح من فاجر (32) .
سخنی به حق است اما آنان از آن اراده باطل دارند.درست است،قانونگذاری از آن خداست اما اینها میخواهند بگویند غیر از خدا کسی نباید حکومت کند و امیر باشد.مردم احتیاج به حاکم دارند خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار(یعنی حد اقل و در فرض نبودن نیکوکار).در پرتو حکومت او مؤمن کار خویش را(برای خدا)انجام میدهد و کافر از زندگی دنیای خویش بهرهمند میگردد و خداوند مدت را به پایان میرساند.به وسیله حکومت و در پرتو حکومت است که مالیاتها جمع آوری میگردد،با دشمن پیکار میشود،راهها امن میگردد،حق ضعیف و ناتوان از قوی و ستمکار گرفته میشود تا نیکوکار آسایش یابد و از شر بدکار آسایش به دست آید. خلاصه آنکه قانون خود به خود اجرا نمیگردد،فرد یا جمعیتی میبایست تا برای اجرای آن بکوشند. 4مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند.در افقی بسیار پست فکر میکردند.اسلام و مسلمانی را در چهار دیواری اندیشههای محدود خود محصور کرده بودند.مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد میفهمند و یا اصلا نمیفهمند و همگان راه خطا میروند و همه جهنمی هستند.این گونه کوته نظران اول کاری که میکنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در میآورند،رحمتخدا را محدود میکنند،خداوند را همواره بر کرسی غضب مینشانند و منتظر اینکه از بندهاش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد کشیده شود.یکی از اصول عقاید خوارج این بود که مرتکب گناه کبیره(مثلا دروغ یا غیبتیا شرب خمر)کافر است و از اسلام بیرون است و مستحق خلود در آتش است.علیهذا جز عده بسیار معدودی از بشر،همه مخلد در آتش جهنماند. تنگنظری مذهبی از خصیصههای خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی میبینیم.این همان است که گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است.بعضی از خشک مغزان را میبینیم که جز خود و عدهای بسیار معدود مانند خود،همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد مینگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال میکنند.
در فصل پیش گفتیم که خوارج با روح فرهنگ اسلامی آشنا نبودند ولی شجاع بودند.چون جاهل بودند،تنگ نظر بودند و چون تنگ نظر بودند زود تکفیر و تفسیق میکردند تا آنجا که اسلام و مسلمانی را منحصر به خود دانستند و سایر مسلمانان را که اصول عقاید آنها را نمیپذیرفتند کافر میخواندند،و چون شجاع بودند غالبا به سراغ صاحبان قدرت میرفتند و به خیال خود آنها را امر به معروف و نهی از منکر میکردند و خود کشته میشدند.
و گفتیم در دورههای بعد،جمود و جهالت و تنسک و مقدس مآبی و تنگ نظری آنها برای دیگران باقی ماند اما شجاعت و شهامت و فداکاری از میان رفت.خوارج بیشهامتیعنی مقدس مآبان ترسو،شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امر به معروف و نهی از منکر صاحبان قدرت که برایشان خطر ایجاد میکرد صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان صاحبان فضیلت افتادند.هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند،به طوری که در تاریخ اسلام کمتر صاحب فضیلتی را میتوان یافت که هدف تیر تهمت این طبقه واقع نشده باشد. یکی را گفتند منکر خدا،دیگری را گفتند منکر معاد،سومی را گفتند منکر معراج جسمانی و چهارمی را گفتند صوفی،پنجمی را چیز دیگر و همین طور،به طوری که اگر نظر این احمقان را ملاک قرار دهیم هیچ وقت هیچ دانشمند واقعی مسلمان نبوده است.وقتی که علی تکفیر بشود،تکلیف دیگران روشن است.بوعلی سینا،خواجه نصیر الدین طوسی،صدر المتالهین شیرازی،فیض کاشانی،سید جمال الدین اسد آبادی و اخیرا محمد اقبال پاکستانی از کسانی هستند که از این جام جرعهای به کامشان ریخته شده است.
بوعلی در همین معنی میگوید: کفر چو منی گزاف و آسان نبود محکمتر از ایمان من ایمان نبود در دهر یکی چو من و آنهم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود خواجه نصیر الدین طوسی که از طرف شخصی مسمی به«نظام العلماء»مورد تکفیر واقع شد، میگوید: نظام بی نظام ار کافرم خواند چراغ کذب را نبود فروغی مسلمان خوانمش زیرا که نبود دروغی را جوابی جز دروغی به هر حال،یکی از مشخصات و ممیزات خوارج تنگنظری و کوتهبینی آنها بود که همه را بیدین و لامذهب میخواندند.علی علیه این کوتهنظری آنان استدلال کرد که این چه فکر غلطی است که دنبال میکنید؟فرمود:پیغمبر،جانی را سیاست میکرد و سپس بر جنازه او نماز میخواند و حال آنکه اگر ارتکاب کبیره موجب کفر بود،پیغمبر بر جنازه آنها نماز نمیخواند زیرا بر جنازه کافر نماز خواندن جایز نیست و قرآن از آن نهی کرده است (33) . شرابخوار را حد زد و دست دزد را برید و زناکار غیر محصن را تازیانه زد و بعد همه را در جرگه مسلمانها راه داد و سهمشان را از بیت المال قطع نکرد و آنها با مسلمانان دیگر ازدواج کردند. پیغمبر مجازات اسلامی را در حقشان جاری کرد اما اسمشان را از اسامی مسلمانها بیرون نبرد (34) . فرمود:فرض کنید من خطا کردم و در اثر آن کافر گشتم،دیگر چرا تمام جامعه اسلامی را تکفیر میکنید؟مگر گمراهی و ضلال کسی موجب میگردد که دیگران نیز در گمراهی و خطا باشند و مورد مؤاخذه قرار گیرند؟!چرا شمشیرهایتان را بر دوش گذارده و بیگناه و گناهکار-به نظر خودتان-هر دو را از دم شمشیر میگذرانید (35) ؟! در اینجا امیر المؤمنین از دو نظر بر آنان عیب میگیرد و دافعه او از دو سو آنان را دفع میکند:یکی از این نظر که گناه را به غیر مقصر نیز تعمیم دادهاند و او را به مؤاخذه گرفتهاند، و دیگری از این نظر که ارتکاب گناه را موجب کفر و خروج از اسلام دانسته یعنی دایره اسلام را محدود گرفتهاند که هر که پا از حدود برخی مقررات بیرون گذاشت از اسلام بیرون رفته است. علی در اینجا تنگنظری و کوتهبینی را محکوم کرده و در حقیقت پیکار علی با خوارج،پیکار با این طرز اندیشه و فکر است نه پیکار با افراد،زیرا اگر افراد اینچنین فکر نمیکردند علی نیز اینچنین با آنها رفتار نمیکرد،خونشان را ریخت تا با مرگشان آن اندیشهها نیز بمیرد،قرآن درست فهمیده شود و مسلمانان،اسلام و قرآن را آنچنان ببینند که هست و قانونگذارش خواسته است. در اثر کوته بینی و کج فهمی بود که از سیاست قرآن به نیزه کردن گول خوردند و بزرگترین خطرات را برای اسلام به وجود آوردند و علی را که میرفت تا ریشه نفاقها را برکند و معاویه و افکار او را برای همیشه نابود سازد،از جنگ بازداشتند و به دنبال آن چه حوادث شومی که بر جامعه اسلامی رو آورد (36) ! خوارج در اثر این کوتهنظری،سایر مسلمانان را عملا مسلمان نمیدانستند،ذبیحه آنها را حلال نمیشمردند،خونشان را مباح میدانستند،با آنها ازدواج نمیکردند. سیاست قرآن بر نیزه کردن
ادامه خواندن مقاله پيدايش خوارج
نوشته مقاله پيدايش خوارج اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 4, 2017, 11:18 pm
nx دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بذل مهریه
مقدمهمهریه در صورت عندالمطالبه بودن برای زن حق حبس ایجاد می کند بدین معنا که زن در صورت عدم پرداخت مهریه از سوی مرد، می تواند حکم حبس برای همسرش بگیرد . اما در صورتی که مهریه عندالاستطاعه باشد راهی برای زن به منظور گرفتن حق خود از مرد باقی نمی ماند. از اشکالات مهریه عندالاستطاعه لازم الاجرا نبودن آن است زیرا در صورت عدم پرداخت مهریه از سوی مرد، زن باید استطاعت مالی مرد را ثابت کند، در غیر این صورت نمی تواند حق مهریه خود را دریافت کند. اما در صورتی که زن مهریه عندالمطالبه را در سند ازدواج انتخاب کرده باشد، به راحتی می تواند حق خود را از مرد طلب کند. از دیگر اشکالات مهریه عندالاستطاعه را مجهول بودن زمان مدت قرارداد است ، زمانی که قراردادی زمانش مجهول باشد، نتیجه اش بطلان قرارداد است و در این صورت زن نمی تواند به حق مهریه اش دست یابد. اصولا شروط مجهول باطل است و چون مهریه عندالاستطاعه زمان مشخصی برای پرداخت ندارد، عملا شرط مجهول و باطل است و در این صورت باید زن به سراغ مهرالمثل برود. از دیگر اشکالات مهریه عند الاستطاعه این است که قانون گذار آن را نمی شناسد. مهریه عندالمطالبه مدت روشن و معینی دارد و در قانون شناخته شده است، در صورت عندالمطالبه بودن مهریه، قاضی می تواند در تسریع حکم آن اقدام کرده و حتی مهریه را بصورت اقساط برای زن مطالبه کند. مهریه عند الاستطاعه برای قاضی مجهول بوده و همه فروض برای آن پیش بینی نشده است. به عنوان مثال در زمان فوت همسر یا هنگام طلاق، قانون فروضی را برای آن پیش بینی نکرده و تنها در صورتی زن به حق مهریه خود می رسد که بتواند استطاعت مالی مرد را ثابت کند. بر این اساس، در اختلافات و مناقشاتی که بین زوجین پیش می آید در صورت مهریه عندالاستطاعه قاضی نمی تواند تصمیم بگیرد. اشکال دیگر این قانون این است که به محض انعقاد عقد بین زوجین مهریه به ملکیت زوجه در نمی آید اما در مهریه عندالمطالبه به محض انعقاد عقد، مهریه به ملکیت زوجه می رسد. در شرایط فعلی که مهریه عندالمطالبه است مهریه ها از سوی برخی همسران پرداخت نمی شود، در قضیه مهریه عندالاستطاعه قضیه لاینحل باقی می ماندطبق مواد قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران هر انسان اعم از زن و مرد از اهلیت تمتع برخوردار است یعنی می تواند دارای حق شود از جمله این حقوق آن است که میتواند مالک مال شود و هرگونه تصرفی را در امور مالی خود بنماید مگر آنکه دیوانه، سفیه و یا غیر رشید باشد و از این جهت هیچ تفاوتی بین زن و مرد نمی باشد از جمله این حقوق مالی مهریه است که عبارت از مالی است که مرد هنگام ازدواج با زن به او می دهد. در حقوق ایران غیر از ارث دو منبع مالی برای زن وجود دارد که عبارتند از:1-مهر2-نفقه که سعی می شود به اختصار منابع و احکام حقوقی مهر بیان گردد.تعریف مهرمهر مالی است که به هنگام عقد نکاح برای ضوابط شرع و رسم و عادت از طرف مرد به زن پرداخت می گردد و صداق- صداقیه، کابین و فرض هم نامیده می شود. مهر عندالمطالبه است یعنی به محض انعقاد عقد نکاح زوجه مالک مهر می شود و این مالکیت نسبت به نصف مهر مستقر و در نیمی دیگر متزلزل است.انواع مهرمهر انواع مختلف دارد که عبارتند از:1-مهر السنه(مهر محمدی)2-مهر المسمی3-مهر المثل4-مهر المتعه1 مهر السنه یا مهر محمدی، مهری است که پیامبر اسلام(ص) برای حضرت فاطمه(ع) مقرر کردند و آن عبارت از دویست و شصت و دو مثقال و نیم پول نقره مسکوک است.2 مهر المسمی، عبارت از میزان مالی است که به عنوان مهر در عقد نکاح ذکر می گردد و مورد توافق زوجین است.3 مهر المثل، در عقد نکاح می توان مهر تعیین نکرد و زوجین می توانند پس از وقوع عقد با توافق مهر تعیین نمایند، حال اگر قبل از تراضی برای تعیین مهر نزدیکی شود زوجه مستحق مهرالمثل است و مهرالمثل عبارت از مالی است که بادر نظر گرفتن وضع خانوادگی و حال اقران و نزدیکان زوجه تعیین می گردد.4 مهرالمتعه، چنانچه در عقد نکاح مهر تعیین نشود و زوج مصمم باشد که زوجه را قبل از نزدیکی طلاق دهد مقداری را به عنوان مهر تعیین و به زوجه پرداخت میکند و این مبلغ بستگی به وضعیت مالی زوج دارد. بنابراین تعیین میزان مهرالمثل به وضع خانوادگی زوجه و مهرالمتعه به وضعیت مالی زوج بستگی دارد.شرایط مهرمهر باید واجد شرایط زیر باشد:1- مهر باید ارزش مالی داشته باشد بنابراین آنچه را که فاقد ارزش مالی باشد نمی توان بعنوان مهریه تعیین نمود.2- از نظر شرع و قانون نقل و انتقال و معامله باشد لذا نمی توان مشروبات الکلی یا حیوانات حرام گوشت مانند خوک را بعنوان مهریه تعیین نمود.3- زوج مالی را می تواند مهر قرار دهد که خود مالک آن باشد بنابراین اموال عمومی یا مال موقوفه را نمی توان مهر قرار داد.4- ضرورتی ندارد که مهر حتماً عین معین باشد بلکه انجام عمل یا حرفه آموزی یا تدریس هم می تواند مهریه باشد مثل آموختن رایانه به زوجه می تواند موضوع مهر باشد.مهر در نکاح دائم و نکاح منقطعدر عقد نکاح دائم می توان مهر تعیین نکرد یا پس از وقوع عقد بر میزان مهر توافق نمود و عدم تعیین مهر در عقد نکاح دائم موجب بطلان عقد نخواهد بود ولی در عقد نکاح منقطع مبنای وقوع عقد تعیین مهرمی باشد و عدم ذکر مهر در نکاح منقطع موجب بطلان آن خواهد بود.چگونگی محاسبه مهرچنانچه مهریه وجه نقد باشد و زوجین هنگام وقوع عقد برای وصول آن به ترتیب خاصی توافق نکرده باشند، به ترتیب زیر عمل می گردد:توسط شاخص بهای سال قبل تقسیم بر متوسط شاخص بهای سال وقوع عقد نتیجه بدست آمده ضربدر مبلغ مهریه منمدرج در عقدنامه توضیح آنکه در صورت فوت زوج که مهریه باید از ترکه وی پرداخت گردد مبنای محاسبه تاریخ فوت خواهد بود.ضمناً شاخص بهای سالهای قبل و سال قبل از وصول از طرف بانک مرکزی تهیه و در اختیار قوه قضائیه گذاشته می شود و فهرست این شاخص ها به ادارات ثبت و دادگاه ها ارسال می گردد و مبنای محاسبه قرار می گیرد. مبلغ مندرج در عقدنامه * شاخص بهای سال قبل/شاخص بهای سال وقوع عقد توضیح آنکه اجرای صیغه طلاق و ثبت آن منوط به تادیه حقوق شرعی و قانونی زوجه(اعم از مهریه و..) به صورت نقد می باشد مگر در طلاق خلع و مبادرت(1) و یا رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی اعسار زوج.طریق وصول مهرمهریه به دو طریق از طرف زوجه قابل وصول می باشد:1- از طریق مراجعه به دادگستری.2- وصول از طریق اجرای ثبت اسناد3- وصول مهریه از طریق دادگاهدعوی مطروحه دعوی مالی است یعنی باید با توجه به میزان مبلغ مهر مورد مطالبه تمبر قانونی ابطال نمود و ضمناً این دعوی در دادگاه خانواده قابل طرح است و تابع تشریفات دادگاه خانواده می باشد.2- وصول مهریه از طریق اجرای ثبتچنانچه عقدنام رسمی باشد مهریه از طریق اجرای ثبت نیز قابل وصول است بدین توضیح که زوجه به دفترخانه ای که ازدواج در آن واقع و به ثبت رسیده است رجوع و تقاضای وصول مهریه خود را می نماید از طرف دفترخانه مواتب به زوج ابلاغ چنانچه زوج حاضر به پرداخت مهریه نباشد زوجه تقاضای اجرای مفاد سند ازدواج خود را در خصوص مهریه می نماید و چنانچه از طرف زوجه مالی از زوج معرفی گردد که جزء مستثنیات نباشد مال تعرفه شده از طرف اجرای ثبت به نفع زوجه توقیف می گردد و چنانچه زوج فاقد مال بوده و لکن کارمند دولت باشد با تقاضای زوجه یک سوم حقوق وی تا پرداخت کل مهریه بنفع زوجه پرداخت می گردد.آیا ورثه زوجه حق تقاضای مهریه را از ورثه زوج دارند؟مهریه نیز مانند سایر حقوق مالی قابل نقل و انتقال قهری به ورثه است بنابراین در فرض سوال مطالبه مهریه به عنوان قسمتی از اموال به جامانده از سوی ورثه زوجه به طرفیت ورثه زوج که اموال به جامانده را قبول نموده اند در حدود اموال مزبور و به اندازه سهم آنان بلااشکال است.زوجه نیمی از مهریه خود را بخشیده و طلاق گرفته است آیا می تواند مابقی مهریه خود را به نرخ روز مطالبه نماید علیرغم اینکه تصویب قانون مطالبه مهریه به نرخ روز بعد از تاریخ حکم طلاق بوده است؟با توجه به اینکه نصف مهریه بر عهده زوج باقی مانده و اکنون زوجه مهریه را مطالبه می نماید ارزیابی مهریه براساس نرخ روز ضروری است.آیا زوجه پس از فوت زوج می تواند از ورثه تقاضای اجرت المثل نماید؟مطالبه اجرت المثل به موجب مفاد قسمت آخر ماده واحده(قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371) منوط به وقوع طلاق آن هم به درخواست زوج و اینکه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زوجه از ایفای وظایف همسری وسوء رفتار نباشد قابل وصول است بنابر این چنانچه طلاقی صورت نپذیرفته مطالبه اجرت المثل مورد ندارد.مهریه زوجه تعدادی سکه بهار آزادی با تعیین ارزش ریالی است که در سند ازدواج قید گردیده، حال چنانچه زوجه درخواست مهریه خود را به نرخ روز نماید چه می توان کرد؟از تعیین تعدادی سکه بهار آزادی استنباط می گردد که در تعیین مهر سکه بهار آزادی مدنظر بوده است نه معادل ارزش مالی آن لذا چنانچه زوجه تقاضای مهریه خود را بنماید باید عین همان تعداد سکه به زوجه رد گردد و در صورت عدم امکان قیمت روز باید پرداخت شود.مواد قانونیمواد 1133 به بعد قانونی مدنی، قانون حمایت خانواده مصوب 1353، قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانون اختصاص تعدادی از دادگاه های موجود به موضوع اصل 21 قانون اساسی(دادگاه خانواده) مصوب 1376، آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده 1082 قانون مدنی مصوب 1377 هیات وزیرانشناخت مهریهمهریه در نظام حقوقی خانواده از جایگاه ویژهای برخوردار است و به عنوان یکی از حقوق مالی زن در جریان ازدواج، تاکنون کمتر مورد توجه منظرهای غیر حقوقی قرار گرفته است. سیره قولی و عملی ائمه و بزرگان نیز همواره به این امر تاکید نموده و سبک بودن میزان آن را به عنوان یک هدیه از طرف مرد توصیه کردهاند؛ ولی در گذر زمان این نوع نگرش متحول شده و مهریه به¬طور بیرویه افزایش یافته و به یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است. از اینرو بررسی همه جانبه آن به منظور ریشهیابی مسأله و ارائه راهحلهای ممکن ضروری است.
مهریه در لغت
در کتاب¬های فقهی افزون بر واژه مهریه، واژگان دیگری همانند؛ الصَداق، الصِداق، نحله، فریضه، کابین و ; به¬کار رفته است؛ ولی مهریه رایجترین واژهای است که در روایات و اصطلاحات فقها و میان مردم کاربرد دارد. در زبان انگلیسی از معادلهای
Price, Mahr, Dowry of Bride برای مهریه استفاده میشود.
در دایرهالمعارف اسلام برای تعریف مهریه آمده است: «مهر از کلمه عبری موهآر (mohar) و از ریشه سریانی مهرا (mahra) گرفته¬شده که به¬معنای هدیه عروس است. مهریه معانی متفاوتی دارد: از جمله قیمت خرید، مترادف با صداق به معنای محبت و دوستی و هدیهای که بهطور داوطلبانه از طرف داماد پرداخت میشود».
مرحوم دهخدا مهریه را به معنای کابین و دستپیمان دانسته است
مهریه در اصطلاح
مهریه در اصطلاح عبارت از چیزی است (مال معین یا چیزی که جایگزین مال باشد) که در زمان عقد نکاح از طرف مرد به زن داده می¬شود یا مرد، متعهد به پرداخت آن می¬شود. طبق تعریف دایرهالمعارف اسلام، مهریه در شرع اسلامی به معنای هدیهای است که داماد باید هنگام عقد ازدواج پرداخت آن را به عروس متعهد گردد.
فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم اسلامی، مهریه را هدیه¬ای میداند که مرد هنگام ازدواج به زن پرداخت میکند. این عمل بخشی از قرارداد ازدواج مسلمانان است و تحت هیچ شرایطی برگردانده نمیشود.
تاریخچه مهریهآیا مهریه از احکام تأسیسی اسلام محسوب می شود با قبل از ظهور کتب اسلام هم رسم دادن مهریه به زنان رایج بوده است؟آنچه از مطالعه تاریخی حقوق زن در ادوار گذشته معلوم می شود این است که مهریه از ابداعات حقوق اسلام نیست و قبل از آن نیز وجود داشته است. قدیمیترین قانونی که تاکنون شناخته شده، قانون حامورابی می باشد که در حدود 1700 سال قبل از میلاد مسیح تدوین شده است. قانون حامورابی شامل 282 ماده می باشد که 150 ماده آن به زبانها زنده ترجمه شده است. طبق مواد 138 و 139 قانون مزبور اگر زن عقیم بوده و طلاق داده شود، شوهر مکلف است که مهر و جهیزیه وی را تسلیم کند و در صورتی که زن مهر و جهیزیه نداشته باشد، پرداخت مقدار یک من نقره به او ضروری است. هرگاه زن مرتکب ترک خانواده یا اعمالی از قبیل آن شود، به لحاظ جرم ارتکابی، شوهر از تأدیه مهریه و جهیزیه معاف بوده است. نظر به مراتب فوق معلوم می شود که قانون حامورابی با وضع مواد خاصی درباره مهریه آن را از احکام عقد نکاح تلقی کرده است.در ایران باستان نیز دختران را به محض رسیدن به سن بلوغ شوهر می دادند که از تولید مثل جلوگیری نشده باشد. پدر هم با شوهر دادن دختر خود کلیه حقوقی را که بر دختر و وظایفی را که در مقابل او داشت به شوهر انتقال می داد و در قبال این انتقال مبلغی پول یا مال غیر نقدی به صورت هدیه (مهریه) می گرفت. لکن اگر بعدا عیب مسلمی از قبیل نازا بودن در دختر دیده می شد، شوهر می توانست مبلغی را که داده است، استرداد کند و زن را هم طلاق گوید.مهریه در یونان قدیمدر یونان قدیم شخصیت حقوقی زن کمتر مورد توجه بود، چنانکه مردان می توانستند زن خود را به دیگری ببخشند یا او را به دوست خود قرض دهند اما آنچه از کتب مربوطه برمی آید از جمله تشریفاتی که برای ازدواج در یونان قدیم صورت می گرفته این بوده است که پدر دختر، بدون اخذ مبلغی پول یا هدیه از طرف داماد با انتقال حقوق خود نسبت به دختر و در نتیجه با ازدواج وی موافقت نمی کرده.(2)مهریه در حقوق زرتشتیاز نوشته های زرتشتی چنین برمی آید که مرد هنگامی که می خواست با دختری ازدواج کند، مکلف بوده است که علاوه بر مالی که به دختر می بخشیده مالی را نیز به پدر او تسلیم کند. از حقوق زرتشتی در خصوص مهر می توان نکات ذیل را استنباط کرد:1ـ اقوام دختر هنگام نکاح او مقداری از مال خود را که مساوی با سهم الارث دختر از مال آنها بوده است، تسلیم وی می کردند.2ـ شوهر یا اقوامش مقداری هدایا به دختر ونزدیکان او می دادند اما معلوم نیست که آیا اهداء اموال مزبور برای عقد نکاح ضروری بوده است یا خیر. ولی مسلم است که هنگام انحلال نکاح زن نمی توانسته اموالی را که متعلق به او بوده قبل از پرداخت قروض و یا سایر تعهدات شوهر استرداد کند، یعنی در واقع تعهدات شوهر درباره زن نیز مؤثر بوده است.در حقوق زرتشتی زن می توانسته مهری را که شوهر به او داده یا تعهد به تسلیم آن کرده است به او ببخشد اما در صورتی که زن مهر را گرفته و بعدا عیبی از قبیل نازا بودن در او ملاحظه می شد، حق زن نسبت به مهر ساقط و شوهر مجاز در استرداد آن بوده است.(3)مهریه در آیین یهود و مسیحیتمهر اکنون نیز بین اسراییلیها از ارکان عقد نکاح به شمار می رود و کلیه فرق یهود نکاح بدون آن را باطل می دانند. در فرقه کاتولیک مهریه وجود ندارد، فرقه پروتستان تعیین صداق را الزامی نمی داند ولی با موافقت زوجین و والدین، آنها می توان صداق را تعیین و در نکاحنامه تصریح نمود.
مهریه در عربستان قبل از اسلامدر عربستان قبل از اسلام زن وضع خاصی داشت و نه تنها شخصیت و حقوقی برای او قائل نبودند بلکه اصولاً با وجودش مخالفت داشتند. به طوری که تاریخ حکایت دارد اعراب، داشتن دختر را ننگ تلقی می کردند و به وسایل مختلف او را از بین می بردند. در عربستان مهر متعلق به پدر بوده و دختر حقی به آن نداشته و چون پدر با ترویج دختر خود و گرفتن مهر او مال خود را زیاد می کرد، لذا دختر را نافجه می گفتند و تهنیت کسی که صاحب دختری می شد جمله (هنیئا لک النافجه) بود. اعراب در زمان جاهلیت از تزویج دختران خود بغیر از قبیله امتناع داشتند مگر در صورتی که داماد به پرداخت مهر زیادتری حاضر می شد که در این حالت پدر دختر، با ازدواج او موافقت می نمود. حتی در خود قبیله هم حق تقدم برای ازدواج با کسی بود که مهر بیشتری تسلیم می کرد.در زمان جاهلیت رسم دیگری نیز بود که موجب محروم شدن زن مهر می شد. یکی از آنهارسم ارث زوجیت و یا نکاح میراثی بود. بدین صورت که اگر کسی می مرد وارثان افراد از قبیل فرزندان و برادران همان طوری که ثروت او را به ارث می بردند، همسر او را نیز به ارث می بردند و پسر یا برادر میت این حق را داشت که آن زن شوهر مرده را به تزویج دیگری درآورد و مهریه را هم خودش بگیرد و یا او را بدون مهر جدیدی و به موجب همان مهری که میت قبلاً پرداخته زن خود قرار دهد.قرآن کریم رسماً ارث زوجیت را منسوخ کرد و فرمود: «یا ایها الذین امنوا لایحل لکم ان ترثو النساء کرهاً»: ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما روا نیست که زنان مورث خود را ارث ببرید در حالی که خود آن زنان تمایل ندارند که همسر شما باشند.دیگر از انواع نکاح عجیب زمان جاهلیت نکاح ثغار است در این نکاح مهر جنبه مالی ندارد و به ولی دختر نیز چیزی داده نمی شود بلکه پدر یا برادر دختر در قبال تمتعی که از دختری می بردند حاضر می شدند که دختر یا خواهر خود را به تزویج پدر یا برادر آن دختر در آورند. بنابراین نکاح ثغار ازاقسام نکاح معاوضه به شمار می رفت. اسلام این رسم را منسوخ کرد. رسول اکرم در این مورد فرموده اند «لا ثغار فی الاسلام» نکاح ثغار در اسلام جایز نیست.
مهریه در حقوق اسلامآنچه از مطالعه تاریخ حقوق زن در ادوار گذشته معلوم می شود این است که روز به روز وضعیت زن در اجتماعات مختلف بهتر شده و به مرور زمان و ظهور تمدن، زن امتیازات و حقوقی کسب نموده است.پس از ظهور اسلام نیز وضعیت زن در ردیف سایر امور اجتماعی کاملاً تغییر یافت. قران کریم هر رسمی را که موجب تضییع مهر زنان می شد منسوخ کرد، از جمله آن که وقتی مردی نسبت به زنش دلسرد می شد، او را در مضیقه و شکنجه قرار می داد و هدفش این بود که با سختی دادن وی او را به طلاق راضی گرداند و تمام یا قسمتی از آنچه را که به عنوان مهر به او داده از او پس بگیرد. قران کریم در این باره می فرماید: «زنان را به خاطر این که چیزی از آنها بگیرید و قسمتی از مهری که به آنها داده اید جبران کنید، تحت مضیقه و شکنجه قرار ندهید.»چون حقوق اسلام اهمیت فراوانی برای نکاح قائل بوده، احکام خاصی برای آن وضع کرد که یکی از مهمترین آن احکام مهر می باشد. پدید آمدن مهر نتیجه تدبیر ماهرانه ای استکه در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر به کار رفته است. قرار دادن مهر برای زن ایجاد شخصیت می کند، به نوعی که می توان گفت ارزش معنوی مهر بیش از ارزش مادی آن است.قانون مهر هماهنگی با طبیعت است، از این رو که نشانه و زمینه آن است که عشق از ناحیه مرد آغاز شده و زن پاسخگوی عشق اوست و مرد به احترام او هدیه ای نثاروی می کند و از این رو نباید قانون مهر که یک ماده ازیک اساسنامه کلی است و به دست طراح طبیعت تدوین شده، به نام تساوی حقوق زن و مرد ملغی گردد. در اسلام مسئله مهریه و پرداخت آن به قدری اهمیت دارد که اگر شوهر زنی، کافرشود و مهر زنش را نپردازد، دولت اسلامی او را موظف به پرداخت آن می کند و در صورت عدم قدرت از محل بیت المال به او می پردازد و نیز حاکم اسلامی بااستفاده از اختیارات خود می تواند به طلبکاری بگوید که از طلب خود صرف نظر نماید ولی نمی تواند زن را وادار کند که مهر خود را به شوهر خود ببخشد.شکی نیست که مهریه موجبی برای دلگرمی زن در اداره کانون خانوادگی بوده و زمینه ای است جهت تأسیس آسایش فکری او. اما متأسفانه رسم غلطی را که اخیرا در جامعه شاهد آن هستیم و هیچ عامل بازدارنده ای نیز نتوانسته جلوی شتاب بیش از حد آن را بگیرد، ارقام نجومی مهریه می باشد که نه تنها باهدف تأسیس این نهاد سازگاری ندارد بلکه مقام زن را به گونه ای نمایان می کند که او کالایی است که در معرض فروش واقع شده و قیمتی برای آن در نظر گرفته می شود.
تاریخچه مهریه در ایران را نمی¬توان به¬طور کامل مورد مطالعه قرار داد، زیرا منابعی که از دوران قدیم به¬ دست ما رسیده، بسیار محدودند. برخی کتب تاریخی و احیاناً سفرنامه-های مردمشناسانی که به این سرزمین سفر کرده¬اند، به¬طور اجمالی چند سطری نیز به موضوع مهریه اختصاص داده¬اند. مطالعه نقش زن در قلمرو زندگی خانوادگی در تاریخ نشان می-دهد که زن، چه به¬عنوان دخترِ خانه و چه به¬عنوان همسر، همواره نقشی کاملاً منفعل داشته¬ است. در نوع تعامل¬های خانواده، زن، کالایی بود که جزء دارائی پدر یا شوهر به حساب می¬آمد. این نوع نگاه در تعاملات مختلف از جمله در مورد ازدواج و مهریه نیز وجود داشته است. «در ایران قدیم، دختران را به محض رسیدن به سن بلوغ، شوهر میدادند تا از تولید مثل جلوگیری نشده باشد. پدر با شوهر دادن دختر خود، کلیه حقوق دختر و وظایفی را که در مقابل او داشت به شوهر انتقال میداد و در قبال این انتقال، مبلغی پول یا مال غیر نقدی به صورت مهریه (هدیه) دریافت میکرد».
نکاح «شغار»
[i] یکی دیگر از مظاهر اختیارداری مطلق پدران نسبت به دختران بود. در این نکاح، دو نفر که دو دختر دم بخت در خانه داشتند با یکدیگر معاوضه میکردند، به¬ این ترتیب که هر یک از این دو دختر، مهر آن دیگر به شمار میرفت و به پدر او تعلق میگرفت. اسلام این رسم را نیز منسوخ کرد.
نکته جالب توجه این است که به¬ نظر برخی از نویسندگان، پیش از اسلام سابقهای از مهریه در ایران نبوده¬ است. دکتر منوچهر محسنی مینویسد: «مهریه از مهمترین و دیرینه¬ترین سنت¬های ازدواج در ایران است که پیش از اسلام در ایران جای پایی ندارد؛ ولی پس از اسلام، پذیرفته شده و به¬ شدت در فرهنگ ایران رایج شده ¬است.» اما مرور اجمالی کتاب¬های تاریخی خلاف نظر وی را ثابت میکند. «طبق برخی روایات، سنت اعطای مهر عمری به بلندای اصل پیوند زناشویی در میان بشر دارد و هیچ¬گاه عقد نکاح از آن خالی نبوده است.» البته آنچه تحت همین نام یا نامهای مشابه آن در تمدنها و ادیان پیشین رواج داشته با آنچه در اسلام مطرح شده، تفاوتهای روشنی دارد.
«در بسیاری ازفرهنگ¬ها پیوند ازدواج، سیستمی از مبادله اموال و کالاها را نیز به همراه دارد. مهریه که بیشتر درفرهنگ¬های شرقی مانند چین، ژاپن، جوامع اسلامی و بسیاری از ملل آفریقا رواج دارد، مبلغی است که داماد در هنگام ازدواج به عروس یا خانوادهاش میپردازد یا به عهده میگیرد که در زمان دیگری بپردازد. در دوران باستان در برخی جوامع، رسم پرداخت مهریه به¬صورت کار و خدمت داماد برای خانواده عروس در طی یک مدت معین اعمال میشد.»
شهید مطهری در سیر تحولی مهریه به پنج مرحله اشاره می¬کند:
1ـ مرحله مادرشاهی: مرحلهای از تاریخ که جوانان ناچار بودند همسر خویش را از غیر همخون خود برگزینند. آنان به نقش خود در تولید فرزند واقف نبودند؛ بنابراین با اینکه شباهت فرزندان را با خود احساس میکردند، ولی در عین حال آنان را فرزندان همسر میشناختند. از این¬رو این دوره را دوره مادرشاهی مینامند.
2ـ دوره پدر شاهی: مرحلهای است که مرد به نقش خویش در تولید فرزند آگاه گشته و سعی کرده ریاست خانواده را به عهده بگیرد. در این دوره مردان از قبایل دیگر زن میگرفتند و چون میان قبایل حالت جنگ وجود داشت، همسر خود را از آن قبیله مورد نظر میربودند.
3ـ در مرحله سوم زمانی که صلح جای جنگ را گرفته و دیگر رسم ربودن همسر از میان رفته بود و مرد مجبور بود برای انتخاب همسر مدتی را برای پدر زنش کار کند تا موفق به انتخاب همسر گردد.
4ـ در مرحلهای مرد به این نتیجه رسید که به ¬جای کار کردن برای پدر زن آینده خویش، بهتر است هدیهای در قالب پیشکش به وی تقدیم کند و بدین ترتیب «مهریه» پیدا شد. در این دوره¬ها نگاه اجتماع به زن نگاه اقتصادی بوده است که نیازهای جنسی مرد را نیز تأمین میکرد، بنابراین محصول کار وی متعلق به دیگری، یعنی پدر و برادر بود.
5ـ مرحله پنجمی نیز وجود دارد که مربوط به دوره بعد از ظهور اسلام است که البته جامعه¬شناسان به آن اشاره نمیکنند. در این مرحله هدیه یا مهریه¬ای که مرد پرداخت میکند، متعلق به خود زن است و به¬ جز او هیچ کس حقی در آن ندارد.
ویژگی نظام حقوقی اسلام در مقایسه با دیگر نظام¬های حقوقی آن است که ضمن پذیرش رسم مهریه، عروس را مالک بیقید و شرط مبلغ مذکور میداند و برای خانواده عروس سهمی در مهریه قائل نیست.
بـه نظر شـهید مطهری(ره) مهریه پاسخی بـه نیـاز فطری زن و مرد اسـت: «این که گفتهاند مرد چیزی را به عنوان صداق قرار دهد، بر اساس همین اصل و ناموس است؛ یعنی زن باید در مقامی خودش را معرفی کند که بگوید این تو [مرد] هستی که به من نیاز داری و نه من به تو و جنس مرد باید در شکلی ظاهر شود که اوست که باید چیزی به زن نثار کند تا زن در مقابل او آری بگوید. مرد باید به او هدیه ببخشد; تعبیر دیگر قرآن صداق است؛ صداق یعنی چیزی به علامت این که علاقه من به شما علاقه راستین است.
چارچوب نظری
با مرور نظریه¬های جامعه¬شناسی و بررسی اجمالی آن¬ها به منظور استفاده در تبیین مهریه در ایـران، نظریه¬¬های کارکردگرایی و مبادله (یا به اصطلاح ترنر، نظریه فایده¬گرا) برای تبیین موضوع از قابلیت بیشتری برخوردار بودند. در تبیین مهریه دو نظریه مطرح میباشد، از این¬رو توضیحی کوتاه درباره هر کدام از این دو نظریه به عنوان مقدمه ضروری می-نماید.
نظریه کارکردگرایی
طبق نظریه کارکردگرایی، هر فرهنگ، مجموعه به¬هم پیوسته، یگانه و نسبتاً منسجمی است که باید آن را به عنوان یک کل ملاحظه و تبیین کرد؛ از اینرو جدا کردن یک عنصر یا ویژگی فرهنگی [همچون مهریه] یا یک نهاد از بستر و زمینه اصلی آن، مانع از تبیین واقعبینانه آن خواهد بود؛ زیرا عناصر و ویژگیهای فرهنگی در صورتی که خارج از موقعیت و جایگاه ساختاریشان در مجموعه مربوط و بهگونهای مستقل از ارتباط با سایر عناصر فرهنگی ملاحظه شوند، پدیدههایی بیمعنا وغیر قابل تفسیر خواهند بود. نظریه¬پردازان کارکردگرا از خاستگاه پدیده¬های اجتماعی و نیز پیامدها و کارکردهای آن پدیده بحث می¬کنند. به¬عبارت دیگر نه فقط به فلسفه وجودی پدیده¬ها، بلکه به نتایج خواسته یا ناخواسته آن¬ها نیز توجه می¬کنند که نکته بسیار مهمی است. به تعبیر کوزر: «دورکیم میان پیامدهای کارکردی و انگیزشهای فردی، آشکارا تمایز قائل میشود. در تبیین واقعیت اجتماعی، نشان دادن علت آن کافی نیست، بلکه ما باید در بیشتر موارد، کارکرد آن واقعیت را در تثبیت سازمان اجتماعی نیز نشان دهیم.» . با بهرهگیری از این نظریه میتوان جایگاه مهریه را در ارتباط با سایر عناصر موجود در نهاد خانواده به ¬عنوان یکی از نیازهای محوری در نظام اجتماعی موجود دریافت؛ اینکه چگونه به ¬وجود آمده و چه کارکردهایی دارد.
نظریه مبادله
در دید نظریهپردازان مبادله (فایدهگرا)، انسان¬ها موجوداتی هستند که هدف و مقصود دارند. آنها هزینههای هر یک از جایگزینهای گوناگون را برای محققساختن اهداف مذکور محاسبه میکنند; ما موجوداتی هستیم که تلاش میکنیم تا در یک وضعیت، از یک سو منفعتی را جلب کرده و از سوی دیگر، هزینهها را کاهش دهیم ; . برای نظریهپردازان مبادله، در نهایت همه روابط اجتماعی عبارتند از مبادلاتی که صورت میگیرد بین عاملانی که برای گرفتن منافع از یکدیگر هزینههایی را متحمل شده و نسبت هزینه و سود را محاسبه میکنند.
فلسفه وجوب مهریه
الف) وجوب مهریه در روایات
روایات متعددی در این¬باره از ائمه معصومین علیه السلام وارد شده است که به ذکر نمونه¬ای¬ بسنده می¬شود.
عن الصادق علیه السلام قال: انما صار الصداق علی الرجل دون المرأه و ان کان فعلهما واحداً وان الرجل اذا قضی حاجته منها قام عنها و لم نتتظر فراغها فصار الصداق علیه دونها لذلک؛ امام صادق علیه السلام در بیان فلسفه وجوب مهریه فرمود: همانا صداق بر مرد واجب شده است نه زن، با این که کار ایشان (استمتاع) یکی است؛ زیرا هنگامی که نیاز مرد برآورده شد، از کنار زن بر میخیزد و منتظر ارضای زن نمیماند. به همین جهت صداق بر مرد واجب است نه زن.
ب) دیدگاه برخی اندیشمندان مسلمان
ـ مهریه در مقابل استمتاع
مرحوم طبرسی در مجمع البیان می¬نویسد: «خداوند استمتاع را میان زن و مرد مشترک قرار داد و سپس در مقابل استمتاع، مهریه را بر مرد واجب کرد. بر این اساس مهریه صرفاً یک عطیه الهی است.
ـ مهریه در مقابل بضع
علامه طباطبائی (ره) مهریه را چیزی شبیه عوض برای بضع می-داند، آنگونه که در معامله عوض در مقابل معوض قرار می-گیرد. خواستگار در ازدواج طبق رسم مردم، مرد است، همانطور که خریدار به همراه عوض برای خریدن کالا به فروشنده مراجعه میکند.
ـ مهریه پاسخی به نیاز فطری
بـه نظر شـهید مطهری(ره) مهریه پاسخی بـه نیـاز فطری زن و مرد اسـت: «این که گفتهاند مرد چیزی را به عنوان صداق قرار دهد، بر اساس همین اصل و ناموس است؛ یعنی زن باید در مقامی خودش را معرفی کند که بگوید این تو [مرد] هستی که به من نیاز داری و نه من به تو و جنس مرد باید در شکلی ظاهر شود که اوست که باید چیزی به زن نثار کند تا زن در مقابل او آری بگوید. مرد باید به او هدیه ببخشد; تعبیر دیگر قرآن صداق است؛ صداق یعنی چیزی به علامت این که علاقه من به شما علاقه راستین است.
ـ مهریه مکمل سهم الارث
بر اساس قواعد فطری، سهم دختران از ارث والدین نصف سهم پسران است. برخی در تفسیر و توجیه آن، به مسأله مهریه به عنوان مکمل سهم الارث دختران استناد کردهاند. شهید مطهری میزان سهم الارث زن را معلول وضع خاصی میداند که زن از لحاظ مهریه، نفقه و غیر آن دارد. وجوب پرداخت مهریه و نفقه زن از سوی مرد، موجب تحمیل هزینه زندگی زن بر مرد میشود و بنابراین از هزینه زندگی زن کاسته میگردد؛ ولی در این صورت این سؤال بیپاسخ میماند که وجود سیره و نیز توصیههای مؤکد مبنی بر سبک گرفتن مهریه و تنزل آن تا حد آموزش چند سوره از قرآن چگونه میتواند تکمیلکننده سهمالارث باشد. چه لزومی بر رعایت مهرالسنه وجود دارد؟
ـ مهریه وثیقهای در مقابل طلاق
برخی مهریه را وثیقهای در مقابل حق طلاق مرد یا ابزاری اقتصادی جهت کنترل تمایلات نوجویانه مرد در گزینش همسر تلقی میکنند. با وجود اینکه عقد نکاح با رضایت طرفین منعقد میشود، فسخ و انحلال آن میتواند یک طرفه، یعنی به صورت ایقاعی صورت گیرد. از این رو عقد نکاح همواره در معرض تزلزل و فروپاشی خواهد بود و این الگوی تعامل حقوقی در قالب محوریت اراده بلامنازع مرد تجلی میکند که خود موجب آثار روانی و اجتماعی، بهویژه برای زنان میشود. احساس نگرانی زن از آینده موجب شده است تا زنان از مهریه به عنوان عاملی در راستای تعدیل حقوقی مذکور و کاهش میزان آسیبپذیری خویش استفاده کرده و در صورت نیاز از این عامل، همانند اهرمی در کنترل زیادهخواهیهای مرد و احیانا زورگوییهای وی بهره جوید. بدیهی است که التزام مرد به پرداخت مهریه، تاحدودی قدرت عمل و اختیار وی را محدود میسازد و البته مهریههای سنگین این امکان را به زن میدهد که برخی از مطالبات خویش را بر مرد تحمیل کند و در روابط خانوادگی از موضع کاملا انفعالی برخورد نکند.
– آثار و کارکردهای اجتماعی مهریه
ورکیم میان پیامدهای کارکردی و انگیزشهای فردی، آشکارا تمایز قائل میشود. در تبیین واقعیت اجتماعی، نشان دادن علت آن کافی نیست، بلکه ما باید در بیشتر موارد، کارکرد آن واقعیت را در تثبیت سازمان اجتماعی نشان دهیم. ) ممکن است افرادی با انگیزه¬هایی مشخص اقدام به کارهایی خاص کنند؛ ولی پیامد رفتار آنهـا مورد تأییدشان نباشد. بنابراین باید میـان کارکردهای افزایش مهریه و دلایل افزایش آن تمایز قائل شده و هر کدام را به طور جداگانه بررسی نمود. در مواردی کارکرد مهریه همان است که افراد در پی آن هستند؛ ولی مواردی نیز وجود دارد که افزایش مهریه پیامدهایی داشته است که برای هیچ¬کس مشخص نیست. رابرت مرتن این نوع کارکردها را کارکردهای پنهان نام نهاده است. کارکردهای پنهان بر نتایج نامرئی و آثار غیر منتظره¬ و غیر قابل رؤیت عادات و رسوم اجتماعی دلالت دارند. وجود کارکردی پنهان حاکی از این است که دگرگونی و انسجام اجتماعی حداقل تا حدودی غیر قابل کنترل و طرح¬ریزی است و تشخیص آن ساده نیست؛ زیرا هرکجا کارکردی نامرئی وجود داشته باشد، می-تواند آثار و نتایج شناخته شده را دگرگون کند و آثار دیگری به¬جز آثار مورد نظر به بار آورد.
ـ ارضای نیاز فطری
مهریه به عنوان یک سنت اجتماعی در پاسخ به نیاز فطری زن در راستای حفظ عزت و احترام وی، نقش مهمی در تعدیل روابط میان زن و مرد ایفا میکند. از آنجا که قدرت کنترل زن بر غرائز خود بیشتر از مردان است، لذا عزت و احترام خود را در این میبیند که از این فرصت استفاده کرده، با دوری از دسترسی مرد، خود را به یک موجود گرانبها و با ارزش تبدیل کند و بدین وسیله مردان را به گونههای مختلف از جمله خواستگاری، به سوی خود بکشاند و نمیخواهد خود را به صورت رایگان در اختیار مرد قرار دهد، بدین سبب مرد را مجبور میکند برای دسترسی به آن هدیهای را به عنوان مهریه به وی تقدیم کند.
ـ مهریه به عنوان بیمه اجتماعی
عدهای مهریه را به عنوان وسیلهای میدانند که در صورت وقوع طلاق میتواند مدت زمانی مشکلات ناشی از طلاق را جبران کند. زنان در جامعه ما بیش از مردان از طلاق متضرر میشوند؛ زیرا آنها در مقایسه با مردان بسیار کم امکان ازدواج مجدد دارند و معمولاً از منابع مالی یا شغلی سودآور برخوردار نیستند و از طرف دیگر زنان دارای هیچ گونه بیمه اجتماعی نمیباشند. در این شرایط، وصول مهریه، بهخصوص اگر مبلغ قابلتوجهی باشد، تا حدودی میتواند از مشکلات بعد از طلاق بکاهد. تمایل زیاد برخی از خانوادهها به مهریه زیاد ممکن است به همین علت باشد.
ـ ایجاد احساس امنیت نسبت به آینده
برخی از جامعه¬شناسان مهریه را یک وسیله تضمینی میدانند که در عین حال که هیچ ضمانت اجرایی ندارد؛ ولی یک احساس امنیت در فرد به وجود میآورد. همچنین به سبب احتمال طلاق و عدم حمایت جامعه از طریق قانون یا ایجاد امکانات کسب درآمد برای زن مطلقه، دختر و خانواده او به راه¬حل¬های فردی کشیده می¬شوند؛ از اینرو زنی که ازدواج می¬کند، تنها از طریق مهریه بالا می¬تواند از وقوع طلاق جلوگیری کرده یا زندگی پس از طلاق را برای مدتی تأمین کند.ـ مهریه به¬عنوان یک ارزش نمادین
مناسب¬ترین وجه از میان وجوه متعدد تبیین مهریه در الگوی اسلامی تعبیر هدیه و پیشکش است. تأمل در مفاهیم و مصطلحات آن نظیر نحله، صداق، عطیه و کابین بر بلاعوض بودن آن دلالت صریح دارد، کیفیت تشریع و وصف آن در آیات و روایات، توصیه-های اخلاقی مؤکد به سبک گرفتن آن و استقرار بنای شرع بر تسامح در محاسبه ارزش مادی و اقتصادی آن از طریق معرفی برخی معادله¬های معنوی، سفارش به بحشش رضامندانه آن از سوی زن به عنوان راهی جهت تحکیم هرچه بیشتر بنیان خانواده، موقعیت حقوقی آن، همچون اهمال در تعیین مقدار و ارجاع آن به تراضی طرفین، اختصاص دادن مالکیت آن به زن به رغم تأمین نیازهای اولیه و ثانویه او از طریق الزام مرد به پرداخت نفقه، استقرار آن به مجرد عقد زناشویی، عدم رکنیّت آن در عقد (برخلاف عوض در معامله)، عدم جریان برخی احکام و قواعد رایج در باب معاملات، مانند غرر و غبن و ; بر آن، احساس تعلق و نیاز مشترک زوجین به برقراری این پیوند و بهرهگیری نسبتاً مساوی آنها از آثار و پیامدهای معنوی آن (و در نتیجه عدم وجود معادل مناسبی برای مهریه در جانب زن)، تحلیل موقعیت مرد در جریان زناشویی و مسأله خواستگاری و تقاضامندی وی و ; هدیه بودن این حق مالی را تأیید میکنند.
نکته مهم آنکه هدیه بودن مهریه و برخورداری از ارزش نمادین آن (یا به اصطلاح، داشتن خصیصه فرا اقتصادی و غیر انتفاعی) به عنوان اصل مهم، با انتظار تحقق آثار و پیامدهای روانی و اجتماعی مورد نظر عرف (در صورتی که ارزش مادی قابل توجهی داشته باشد)، همچون ارتقای حیثیت و اعتبار اجتماعی زن، بالابردن تشریفات ازدواج و ایجاد محدودیت در مسیر شکل¬گیری ازدواج مجدد، تثبیت خانواده و مهار طلاق، بالابردن ضریب اطمینان خاطر زن درمقابل حوادث تهدیدکننده غیرقابل پیش¬بینی، ایجاد امکان برای ورود زن به سایر عرصههای فعالیت اجتماعی، بالابردن تمایل خانواده زن به تأمین جهاز، جبران سهم الارث زن و تأمین نیازها و احتیاجات زن در صورت وقوع طلاق منافاتی ندارد؛ لذا هدیه بودن مهریه تعیین مقدار آن از سوی شرع و عرف، محوریت ویژگی¬های شخصی و شأن و موقعیت اجتماعی زن و نیز تمکن اقتصادی مرد در تعیین آن، در مقیاس ارزش¬سنجی مادی و اقتصادی با سبک بودن و سنگین بودن آن سازگار است. به¬عبارت دیگر، میان هدیه بودن با سبک گرفتن یا بی¬توجهی کامل به ارزش مادی آن هیچ نوع ملازمه منطقی وجود ندارد و نباید رویه اکثر عرف را به تخلف از منطق دین متهم کرد.
علل افزایش میزان مهریه در عصر حاضر
بررسی¬ها نشان می¬دهد که افزایش نامعقول مهریه پدیده نسبتاً جدیدی است. مقالات و بحث و گفتگوها در خصوص افزایش مهریه سابقه طولانی ندارد. از این رو باید عوامل افزایش مهریه و تبدیل آن به یک مسأله اجتماعی در ایران را در سال¬های اخیر جستجو کرد. «نتیجه بررسی سمینار بین المللی مطالعات خانواده در مورد سنگینی مهریه و انحراف آن از مسیر طبیعی نشان میدهد که ازدواج با مهریه سنگین، اکنون بیش از پیش افزایش یافته¬ است. بین سال¬های 1337 تا 1345 تقریباً سه برابر شده است و برعکس میزان ازدواج¬ها با مهریه¬های پایین به همان نسبت پایین آمده است. این مطلب نشان میدهد که از سالهای 1330 به بعد مهریه¬ها شروع به افزایش کرده است و لذا سابقهای 50 ساله دارد که برخی از علل این افراط و تفریط عبارتند از:
ـ برخی از دختران و وابستگان آنها مهریه سنگین را موجب فخر فروشی و مباهات و بزرگی می¬دانند و به خصوص پدران و مادران آنها برای تعیین مهریه سنگین در مقابل داماد و خانواده او پافشاری می¬کنند.
ـ مسأله چشم هم چشمی یکی دیگر از دلایل افزایش مهریه است.
ـ بررسی آمارهای ازدواجها نشان میدهد که سطح تحصیلات زن و شوهر در میزان مهریه نقش مهمی دارد. به ندرت اتفاق میافتد که زنان بی سواد مهریه¬ای در ازدواج خود تعیین نکنند و در میان این طبقه، میزان مهریه بسیار کم است مطابق تحقیقی که در سال 1348 انجام شده است هشتاد درصد ازدواجهای زنان بیسواد از پنج هزار ریال تجاوز نمی¬کند و به طور مستقیم رابطهای بین سواد زن و مبلغ مهریه وجود دارد و اما مهریه زنان تحصیل کرده از پانصد هزار ریال غالباً تجاوز می¬کند و گاهی به یک میلیون ریال می¬رسد.
ادامه خواندن مقاله بذل مهريه
نوشته مقاله بذل مهريه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بمب هسته ای
بمب هسته ای چگونه كار میكند؟ شما احتمالاً در كتابهای تاریخ خواندهاید كه بمب هستهای در جنگ جهانی دوم توسط آمریكا علیه ژاپن بكار رفت و ممكن است فیلمهایی را دیده باشید كه در آنها بمبهای هستهای منفجر میشوند. درحالیكه در اخبار میشنوید، برخی كشورها راجع به خلع سلاح اتمی با یكدیگر گفتگو میكنند، كشورهایی مثل هند و پاكستان سلاحهای اتمی خود را توسعه میدهند.
ما دیدهایم كه این وسایل چه نیروی مخرب خارقالعادهای دارند، ولی آنها واقعاً چگونه كار میكنند؟ در این بخش خواهید آموخت كه بمب هستهای چگونه تولید میشود و پس از یك انفجار هستهای چه اتفاقی میافتد؟
فیزیك هستهای
انرژی هستهای به 2 روش تولید میشود:
1- شكافت هستهای: در این روش هسته یك اتم توسط یك نوترون به دو بخش كوچكتر تقسیم میشود. در این روش غالباً از عنصر اورانیوم استفاده میشود.
2- گداخت هستهای: در این روش كه در سطح خورشید هم اجرا میشود، معمولاً هیدروژنها با برخورد به یكدیگر تبدیل به هلیوم میشوند و در این تبدیل، انرژی بسیار زیادی بصورت نور و گرما تولید میشود.
طراحی بمب های هستهای:
برای تولید بمب هستهای، به یك سوخت شكافتپذیر یا گداختپذیر، یك وسیله راهانداز و روشی كه اجازه دهد تا قبل از اینكه بمب خاموش شود، كل سوخت شكافته یا گداخته شود نیاز است.
بمبهای اولیه با روش شكافت هستهای و بمبهای قویتر بعدی با روش گداخت هستهای تولید شدند. ما در این بخش دو نمونه از بمب های ساخته شده را بررسی می كنیم:
بمب شكافت هستهای :
1- بمب هستهای (پسر كوچك) كه روی شهر هیروشیما و در سال 1945 منفجر شد.
2- بمب هستهای (مرد چاق) كه روی شهر ناكازاكی و در سال 1945 منفجر شد.
بمب گداخت هستهای : 1- بمب گداخت هستهای كه در ایسلند بصورت آزمایشی در سال 1952 منفجر شد.
بمبهای شكافت هستهای:
بمبهای شكافت هستهای از یك عنصر شبیه اورانیوم 235 برای انفجار هستهای استفاده میكنند. این عنصر از معدود عناصری است كه جهت ایجاد انرژی بمب هستهای استفاده میشود. این عنصر خاصیت جالبی دارد: هرگاه یك نوترون آزاد با هسته این عنصر برخورد كند ، هسته به سرعت نوترون را جذب میكند و اتم به سرعت متلاشی میشود. نوترونهای آزاد شده از متلاشی شدن اتم ، هستههای دیگر را متلاشی میكنند.
زمان برخورد و متلاشی شدن این هستهها بسیار كوتاه است (كمتر از میلیاردم ثانیه ! ) هنگامی كه یك هسته متلاشی میشود، مقدار زیادی گرما و تشعشع گاما آزاد میكند.
مقدار انرژی موجود در یك پوند اورانیوم معادل یك میلیون گالن بنزین است!
در طراحی بمبهای شكافت هستهای، اغلب از دو شیوه استفاده میشود:
روش رها كردن گلوله:
در این روش یك گلوله حاوی اورانیوم 235 بالای یك گوی حاوی اورانیوم (حول دستگاه مولد نوترون) قرار دارد. هنگامی كه این بمب به زمین اصابت میكند، رویدادهای زیر اتفاق میافتد: 1- مواد منفجره پشت گلوله منفجر میشوند و گلوله به پائین میافتد. 2- گلوله به كره برخورد میكند و واكنش شكافت هستهای رخ میدهد. 3- بمب منفجر میشود. در بمب هیروشیما از این روش استفاده شده بود. نحوه انفجار این بمب در شكل زیر نمایش داده شده است:
روش انفجار از داخل:
در این روش كه انفجار در داخل گوی صورت میگیرد، پلونیم 239 قابل انفجار توسط یك گوی حاوی اورانیوم 238 احاطه شده است.
هنگامی كه مواد منفجره داخلی آتش گرفت رویدادهای زیر اتفاق میافتد: 1- مواد منفجره روشن میشوند و یك موج ضربهای ایجاد میكنند. 2- موج ضربهای، پلوتونیم را به داخل كره میفرستد. 3- هسته مركزی منفجر میشود و واكنش شكافت هستهای رخ میدهد. 4- بمب منفجر میشود. بمبی كه در ناكازاكی منفجر شد، از این شیوه استفاده كرده بود.
بمب گداخت هستهای: بمبهای شكافت هستهای، چندان قوی نبودند! بمبهای گداخت هستهای ، بمب های حرارتی هم نامیده میشوند و در ضمن بازدهی و قدرت تخریب بیشتری هم دارند. دوتریوم و تریتیوم كه سوخت این نوع بمب به شمار میروند، هردو به شكل گاز هستند و بنابراین امكان ذخیرهسازی آنها مشكل است. این عناصر باید در دمای بالا، تحت فشار زیاد قرار گیرند تا عمل همجوشی هستهای در آنها صورت بگیرد. در این شیوه ایجاد یك انفجار شكافت هستهای در داخل، حرارت و فشار زیادی تولید میكند و انفجار گداخت هستهای شكل میگیرد.در طراحی بمبی كه در ایسلند بصورت آزمایشی منفجر شد، از این شیوه استفاده شده بود. در شكل زیر نحوه انفجار نمایش داده شده است
. اثر بمبهای هستهای:
انفجار یك بمب هستهای روی یك شهر پرجمعیت خسارات وسیعی به بار می آورد . درجه خسارت به فاصله از مركز انفجار بمب كه كانون انفجار نامیده میشود بستگی دارد.
زیانهای ناشی از انفجار بمب هستهای عبارتند از :
– موج شدید گرما كه همه چیز را میسوزاند.
– فشار موج ضربهای كه ساختمانها و تاسیسات را كاملاً تخریب میكند.
– تشعشعات رادیواكتیویته كه باعث سرطان میشود.
– بارش رادیواكتیو (ابری از ذرات رادیواكتیو كه بصورت غبار و توده سنگهای متراكم به زمین برمیگردد)
دركانون زلزله، همهچیز تحت دمای 300 میلیون درجه سانتیگراد تبخیر میشود! در خارج از كانون زلزله، اغلب تلفات به خاطر سوزش ایجادشده توسط گرماست و بخاطر فشار حاصل از موج انفجار ساختمانها و تاسیسات خراب میشوند. در بلندمدت، ابرهای رادیواكتیو توسط باد در مناطق دور ریزش میكند و باعث آلوده شدن موجودات، آب و محیط زندگی میشود.
دانشمندان با بررسی اثرات مواد رادیواكتیو روی بازماندگان بمباران ناكازاكی و هیروشیما دریافتند كه این مواد باعث: ایجاد تهوع، آبمروارید چشم، ریزش مو و كمشدن تولید خون در بدن میشود. در موارد حادتر، مواد رادیواكتیو باعث ایجاد سرطان و نازایی هم میشوند. سلاحهای اتمی دارای نیروی مخرب باورنكردنی هستند، به همین دلیل دولتها سعی دارند تا بر دستیابی صحیح به این تكنولوژی نظارت داشته باشند تا دیگر اتفاقی بدتر از انفجارهای ناكازاكی و هیروشیما رخ ندهد.
دید کلیهمه ما میدانیم چه انرژی عظیم و قابل ملاحظهای در داخل اتمها وجود دارد. این انرژی همان است که عموما آن را انرژی اتمی مینامند. اما چون این انرژی در داخل هسته اتمها وجود دارد در زبان علمی نام دقیقتر آنرا انرژی هستهای انتخاب کردهاند.
تحولاتی که به کشف بمب هستهای منجر شدهنگامی که دانشمند ایتالیایی به نام انریکو فرمی ، تجربیات و تحقیقات خود را در زمینه عملی ساختن فعل و انفعالات زنجیری مداوم دنبال میکرد. پیش بینی میشد که این فعل و انفعال ممکن است انفجاری باشد. به همین سبب ایالات متحده آمریکا که در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بود، در صدد برآمد تحت عنوان مبارزه ضد فاشیستی ، نظر دانشمندان اروپایی را برای ساختن سلاح اتمی جلب کند. لذا آن را به ممالک متحده فرا خواند، تا در آنجا که دور از بمبهای دشمن قرار داشت و شرایط کار بهتر بود. امکان استفاده از این انرژی انفجاری را که در سلاحهای جنگی ، مخصوصا بمب مورد بررسی قرار دهند.
پس از گرد آمدن برجسته ترین دانشمندان ، ابتدا تجسساتی در زمینه تصفیه 235U و بعد ساختن پلوتونیوم در آزمایشگاههای چند دانشگاه مهم آمریکا از جمله دانشگاههای کلمبیا و کالیفرنیا صورت گرفت. نتیجه این تجسسات ، ساختن دو کارخانه بزرگ و مجهز برای تصفیه 235U و ساختن پلوتونیوم منجر گردید. سپس آزمایشگاه عظیم و مجهز ، لوس آلاموس در ایالت نیومکزیکو تحت نظر دانشمندان معروف . جی . آر . اوپن هایمر تأسیس شد.
دانشمندان معروف دیگری از کشورهای مختلف از قبیل جیمز چارویک ، اچ بث ، آر. آرویلسون ، نیلس بوهر و غیره ، برای ساختن بمب اتمی ، یعنی سلاحی که ممکن است سبب نابودی بشر و تمدن او گردد، همکاری کردند. در نتیجه تحقیقات دانشمندان ، اساس ساختمان بمب اتمی پی ریزی شد. البته بسیاری از وسایلی که برای بمب اتمی بکار رفت، به کلی افشا نشده ، با این حال با اطلاعات وسیعی که ضمن اظهارات رئیس طرح مانهاتان بدست آمد، طرز عمل تا اندازهای روشن گردید.
تاریخچه اولین انفجارهای هستهایاولین بار در شانزدهم ژوید سال 1945 ، بمب اتمی کوچک ، به عنوان آزمایش ، در صحرای الاموگوردو واقع در ایالت نیومکزیکو منفجر گردید. بمب را در انتهای بمبی از فولاد نصب کرده بودند و فرمان انفجار آن از پناهگاهی به فاصله 10 کیلومتر صادر میشد. محل دیده بانی ناظر این در 17 کیلومتری نقطه انفجار بود. نتیجه این آزمایش به قدری وحشت انگیز بود، که از آنچه قبلا پیش بینی شده بود تجاوز میکرد، از جمله برج فولادین حامل بمب به کلی تبخیر شده و در جای آن گودالی وسیع بوجود آمده بود.کمتر از یک ماه بعد ، بمب اتمی دیگری که قدرت تخریبی آن معادل (1000 تن TNT) بود، روی بندر هیروشیما در ژاپن منفجر گردید (انفجار هیروشیما)، که در نتیجه ، آن شهر به کلی ویران شد و چند هزار مردم به هلاکت رسیدند. فقط معدودی از سکنه اطراف شهر از این بلا جان به در بردند، که هنوز بازماندگان آنان از اثرات زیان بخش تشعشعات هستهای آن رنج میبرند.سومین بمب اتمی روز نهم ماه اوت روی شهر ناکازاکی منفجر شد و این دو فاجعه تاریخی کشور ژاپن را در مقابل ایالت متحده آمریکا به زانو در آورد. هر چند که پس از جنگ جهانی دوم دولت آمریکا نام طرح مانهاتان را به کمسیون انرژی اتمی تبدیل کرد و فعالیت این کمسیون را به موارد استفاده از انرژی اتمی در صنعت ، پزشکی و کشاورزی تخصیص داد و در حال حاضر یک کمسیون بین المللی نیز برای استفادههای صلح جویانه از انرژی اتمی فعالیت میکنند. بنابراین هنوز هم آزمایشهای سلاحهای هستهای ادامه دارد و بدین وسیله دول بزرگ جهان در برابر یکدیگر قدرت نمایی میکنند.
ساختمان بمب هستهایساختار سلاح هستهای به این صورت است که هر گاه مقدار عنصر قابل شکافت ، که از اندازه بحرانی بیشتر باشد، پدیده شکافت شروع می شود. این پدیده خیلی سریع پیشرفت میکند و با آزاد شدن مقادیر عظیم انرژی در مدت بسیار کوتاه ، انفجار مهیبی رخ میدهد. ولی از آنجایی که بمب باید در لحظه دلخواه منفجر شود، مقداری از 235U ، یا 239Pu را که خالص بوده و حجم کلی آن از اندازه بحرانی بیشتر باشد، به چند قسمت مجزا ، که هر یک از آنها از اندازه بحرانی کمتر است، تقسیم میکنند و این قسمتها را در محفظهای طوری قرار میدهند که نوترونهایی که ممکن است در هر یک از آنها آزاد شوند، در قسمت دیگر نفوذ نکنند.
در این تقسیم بندی هرگاه به هر روشی در یکی از اجزای بمب پدیده شکافت شروع شود، در لحظهای که انفجار باید صورت گیرد، رخداد پدیده شکافت زنجیری و مداوم نخواهد بود. این مواد با جرمهای زیر جرم بحرانی عنصر قابل شکافت را به هم نزدیک میکنند. تا مجموع آنها از جرم بحرانی بیشتر شود و واکنش زنجیری به وقوع بپیوندد.
نباید فراموش کرد که پیشرفت واکنش زنجیری بسیار سریع است و انفجار اتمی در قطعات اورانیوم فقط در حدود یک میلیونم ثانیه طول میکشد. لذا اگر اندازههای بحرانی زیر را به آهستگی به هم نزدیک کنیم. ممکن است قبل از تماس ، واکنش زنجیری شروع شود و شدت گرمای حاصل از شکافتهای اولیه به حدی گردد، که قبل از انفجار واقعی ، ماده قابل شکافت را متلاشی سازد و واکنش زنجیری به خاموشی گراید. برای رفع نقایص بمب هستهای به صورت زیر عمل میکنیم:اولا اتصال قطعات اورانیوم بوسیله یک ماده منفجره قوی نظامی صورت میگیرد. ثانیا محفظه ماده اتمی را بسیار ضخیم و محکم می سازد. تا در آغاز واکنش زنجیری از متلاشی شدن ماده مزبور جلوگیری کند و سپس انفجار واقعی صورت گیرد. بهینه سازی خروجی بمب و افزایش قدرت آنطرق مختلف نزدیک کردن قطعات اورانیوم یا پلوتونیوم به یکدیگر هنوز یک موضوع سری نظامی است. ولی واقعیت این است که هر چه سرعت اتصال قطعات زیادتر باشد، واکنش زنجیری سریعتر و و مقدار بیشتری از هستههای اورانیوم موجود شکافته شده و بهره سلاح اتمی بیشتر میشود.اصولا اتصال سریع قطعات است که انفجار مهیب بمب اتمی را بوجود میآورد. اگر منعکس کنندهای به دور ماده اتمی قرار داده شود، از فرار نوترونها جلوگیری نموده و شکافت زنجیری تسریع میگردد. استفاده از منعکس کننده نوترون ، وزن بحرانی را نیز تقلیل میدهد.باید توجه داشت که حتی در بهترین شرایط همه اورانیوم موجود در یک بمب اتمی تحت عمل شکافتن قرار نمیگیرد و در شرایط بسیار مناسب تنها در حدود 10 درصد ماده هستهای شکافته میشود و بقیه در نتیجه ، انفجار تبدیل به غبار شده و در فضا پخش میگردند بدون اینکه هستههای آنها شکافته شوند.جرم بحرانی از اسرار نظامی است و ممالکی که آن را میدانند به شدت از فاش شدن آن جلوگیری میکنند. بنابرین از مطالبی که در این باره منتشر شده است، چنین بر می آید که جرم بحرانی باید بین ا و 10 کیلوگرم باشند.
ادامه خواندن مقاله بمب هسته اي
نوشته مقاله بمب هسته اي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بیمارستان
یک قرن پیش فلورانس نایتینگل تاکید کرد که محیط مناسب در بهبود بیماران نقش مهمی دارد. امروزه طراحان ساختمان بیمارستان و مدیرانی که راهبری ساختمان را در دست دارند، کوشش زیادی در ایجاد محیط مناسب برای بیماران دارند.
طراحان در برنامه ریزی و طراحی بخش های بستری داخلی / جراحی لازم است توجه خاصی به ایجاد محیط مناسب برای بیماران داشته باشند. بعد از اجرای طرح ساختمان بیمارستان، در زمان بهره برداری نیز، سیاست های راهبری بخش های بستری توسط هیئت مدیره بیمارستان، مدیریت پرستاری و گروه پرستاری ، نقش اساسی در ایجاد محیط مناسب برای بیماران دارند. مواردی که در برنامه ریزی طراحی و اجرای بخش های بستری داخلی / جراحی برای ایجاد محیط مناسب برای بیماران مورد ملاحظه قرار می گیرد عبارت است از:
• نور طبیعی، منظره و تهویه طبیعی• نور مصنوعی • دما، رطوبت و تهویه• ایمنی • صدای مطلوب و نا مطلوب • تسهیلات آسایش و ایمنی بیماران• رنگ فضای معماری• امکانات مناسب برای معلولان• حمام ها و سرویس های بهداشتی
نور طبیعی، منظره و تهویه طبیعی درمحیط بستری بیماران برای برآوردن نیاز بیماران به نور طبیعی، منظره و تهویه طبیعی در اتاق های بستری، پنجره نقش اساسی دارد. پنجره های اتاق های بستری می تواند دارای ویژه گی های زیر باشد:
ابعاد پنجره ها:ابعاد پنجره ها در اتاق های بستری متناسب با شرایط اقلیمی باشد. در اقلیم های گرم و مرطوب، گرم و خشک و سرد ابعاد پنجره کوچک انتخاب شود.سطح پنجره از 20 % سطح دیواری که دارای پنجره است، بزرگتر تباشد.در اقلیم معتدل و بارانی ابعاد پنجره ها می تواند بزرگتر انتخاب شود.(حدود 30 درصد سطح دیواری که دارای پنجره است(مکان پنجره ها:در اتاق های بستری چند تختخوابی که تختخواب های بیماران روبروی یکدیگر هستند محل پنجره در وسط اتاق، روبروی در ورودی اتاق باشد، تا هر دو دسته بیماران اتاق بتوانند براحتی منظره بیرون را تماشا کنند.در اتاق های بستری یک یا دو و سه تختخوابی که تمام تخت های بستری در یک طرف قرار دارند مکان پنجره ها در پایین تخت های بیماران روبروی در ورودی اتاق قرار گیرد، از ایجاد پنجره پشت سر بیماران خوددای شود.
جلوگیری از تابش آفتاب:امکانات بسیاری در طراحی پوسته خارجی بنا وجود دارد که بتوان از تابش مستقیم آفتاب به داخل اتاق های بستری جلوگیری کرد. جلوگیری از تابش آفتاب در داخل اتاق های بستری در اقلیم های گرم و مرطوب و گرم و خشک واجب است علاوه بر آسایش بیماران، در مصرف انرژی نیز صرفه جویی می شود.
نوع باز شوی پنجره ها:برای استفاده از تهویه طبیعی ، پنجره ها به گونه ای طرلحی شود که بتواند به مقدار کمی باز شده و در همان موقعیت قفل شود مقدار باز کردن پنجره ها و قفل آن باید توسط پرستاران بخش انجام گیرد.
طراحی و تجهیز فضای بسته ای که بهترین شرایط ممکن را برای شنیدن صدای مطلوب و دور کردن صدای نامطلوب بدست آورد. در بخش های بستری جلوگیری از صدای نامطلوب اهمیت خاصی دارد. هر گونه صدای نامطلوب موجب آزار بیماران می شود و در روند بهبودی آنان می تواند تاثیر نامطلوب داشته باشد. در مقابل صدای مطلوب در بهبود بیماران تاثیر مطلوب دارد.
صدای نامطلوبمواردی که درطراحی ساخت بیمارستان ها می تواند از ایجاد صدای نامطلوب دربخش های بستری داخلی / جراحی جلوگیری کند به شرح زیر است:
– محل استقرارساختمان بیمارستان.– پوسته خارجی ساختمان بیمارستان.– سیستم های سرمایش و گرمایش و تخلیه هوا در بخش های بستری.– صدای ناشی از پخش موسیقی، رادیو و تلویزیون در اتاق های چند تختخوابی .– صدای ناشی سیستم بهداشتی دربخش بستری.– محل سرویس های بهداشتی دربخش بستری.– فضایی که عملکرد داخل آن باعث تولید صدا می شود.– انعکاس صدا و مصالح تازک کاری مناسب.– مقررات سیستم مدیریت پرستاری در جلوگیری از صدای مزاحم در بخش.
محل استقرار ساختمان بیمارستانساختمان بیمارستان نباید درکنارخیابان های پر سر و صدای شهر یا در کنار فرودگاه، ایستگاه قطار، بزرگراه و غیره ساخته شود. سعی شود زمین بیمارستان بزرگ انتخاب شود تا علاوه بر تامین گسترش آینده، ساختمان بیمارستان از ترافیک اطراف جدا باشد. از ایجاد پارکینگ در قسمت بستری بیماران خودداری شود. توصیه می شود طراحان بیمارستان، سیستم طراحی را برای زمین مشخص، بطریقی انتخاب کنند که ساختمان بیمارستان تمام زمین را اشغال نکند.
پوسته های خارجی ساختمان بیمارستانعایق بودن پوسته خارجی ساختمان بیمارستان و دو جداره بودن پنجره ها، علاوه بر صرفه جویی در مصرف انرژی، جهت جلوگیری از نفوذ صدای نامطلوب بسیار مفید است.
سیستم های سرمایش و گرمایش و تخلیه هوا در بخش های بستری درصورت استفاده از فن کویل در اتاق های بستری، توصیه می شود فن کویل ها حتی المقدور سقفی بوده و بصورت توکار استفاده شود. برای فن کویل توکار نیاز با طراحی دریچه خاص برای در دسترس قرار گرفتن فن کویل می باشد. در صورتیکه لازم باشد فن کویل روی زمین قرار گیرد محل آن نسبت به تخت بیماران فاصله داشته باشد.ورود و خروج هوا، دریچه ها وکانال های تاسیساتی طبق استاندارد طراحی و اجرا شود. بطوری که صدای آنها در حد مجاز باشد.
صدای ناشی از پخش موسیقی، رادیو و تلویزیون در اتاق های چند تختخوابیدرصورت پخش موسیقی و یا وجود رادیو، تلویزیون در اتاق های چند تختخوابی، صدای آتها بوسیله گوشی شنیده شود.
صدای ناشی از سیستم پیجینگ ( Paging ) در بخش های بستری صدای پیجینگ در بخش های بستری، فقط در ایستگاه پرستاری شنیده شود و دارای کنترل صدا باشد.
محل سرویس های بهداشتی در بخش بستریتوصیه می شود از ایجاد سرویس های بهداشتی (توالت، دستشویی ، حمام) در اتاق های بستری بیش از دو تختخوابی خودداری شود.
فضایی که باعث تولید صدا می شودتوصیه می شود داخل دیوارها و درهای فضایی که دارای تجهیزات خاصی است که تولید صدا می کند عایق پیش بینی شود. ( مانند اتاق کار کثیف، اتاق نظافت، آبدارخانه و اتاق هوا رسانی و غیره(
انعکاس صدا و مصالح نازک کاریتوصیه می شود از کاربرد مصالحی مانند سنگ در دیوارها و کف که باعث انعکاس صدا در اتاق های بستری بیماران و یا در راهروهای بخش شود، خودداری شود. کف پوش از جنس سینتیک در مقایسه با سنگ، هم از نظر کنترل عفونت و هم از نظر جذب صدا برتری دارد. در سقف ها از مصالحی که خاصیت جذب صدای آنها بالا است استفاده شود.
مقررات مدیریت پرستاری در بخش ها می تواند به مقدار زیادی از همهمه و صدای نا مطلوب در بخش های بستری داخلی / جراحی جلوگیری کند. برخی از مفاد مقررات شامل موارد زیر است:
– جلوگیری از هجوم عیادت کنندگان در ساعات ملاقات بوسیله مقرراتی که اجازه نمی دهد هر بیمار در هر لحظه بیش از دو نفر عیادت کننده داشته باشد.– ایجاد علائم هشداردهنده برای رعایت سکوت در بخش های بستری و تذکرات شفاهی به بیماران، همراهان بیمار و کارکنان بخش.– استفاده از کفش های مخصوص برای کارکنان که تولید صدا نمی کنند.
معماری بیمارستاندر حالی که بیمارستانها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی می شدند امروزه میتوان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرحهای سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر میشود و علاقه به اتاقهای یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهای خصوصی) بیشتر شده است.قسمت بندی و تعین محدودهیک بیمارستان عمومی به بخشهای مراقبت، معاینه و درمان، انبار و محل نگهداری موقت زباله، اداری و فن آوری تقسیم میشود. قسمتهای اقامتی و احتمالا بخشهای آموزشی و پژوهشی و همچنین بخشهای حمایتی برای عملیاتهای خدماتی نیز در یک بیمارستان عمومی وجود دارند.
انواع بیمارستانهابیمارستانها را میشود به گروههای زیر تقسیم کرد: کوچکترین (تا 50تخت)، کوچک (تا150 تخت)استاندارد(تا600 تخت) و بزرگ. حمایت کنندگان مالی بیمارستانها ممکن است دولت، بنیادهای نیکوکاری یا خصوصی یا ترکیبی از اینها باشند. بیمارستانها را میتوان از جهت نوع فعالیت به بیمارستانهای عمومی، تخصصی و دانشگاهی تقسیم کرد.بیمارستانهای دانشگاهیبیمارستانهای دانشگاهی با بیشترین ظرفیت خدماتی را میتوان برابر با دانشکدههای پزشکی و بیمارستانهای عمومی بزرگ دانست. آنها امکانات تشخیص و درمانی گستردهای دارند و به طور اصولی پژوهش و آموزش را به پیش می برند.سالنهای سخنرانی و اتاقهای تشریح بایستی طوری گنجانده شوند که فعالیت بیمارستان توسط ناظرین مختل نشوند. بخشها باید بزرگ باشند تا هم ملاقات کنندگان و هم ناظران را در خود جای دهند. امکانات و نیازهای ویژه بیمارستانهای پزشکی ایجاب میکند اتاقها به صورت ویژهای طراحی شوند.
مفهوم طرح ریزیموقعیت: محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گردوغبار، دود، بو وحشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوند.
جهت:بهترین جهت برای اتاق درمان و جراحی بین شمال غربی و شمال شرقی است. نمای بخش پرستاری در جهت جنوب به جنوب شرقی مناسب است آفتاب صبحگاهی دلپذیر، گرمای کم، مزاحمت کم نور آفتاب (احتیاج به تاریک کردن اتاق نیست)، هوای ملایم در عصر ها، اتاقهایی که رو به شرق و غرب هستند به نسبت دارای آفتاب گیری بیشتر هستند اگر چه از آفتاب زمستانی بهره کمتری می برند. جهت بخشهای بیمارستان که دارای اقامت متوسط کوتاهی هستند مهم نیست برخی مقررات انظباطی تخصصی حکم میکنند که بیماران در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند که اتاقهای رو به شمال برای آنها مناسب است.تصویر:یک بیمارستان قرار است گسترش یابد، طراحی آن شامل چهار فاز سازندگی میشوند یک محیط بسته بزرگ که شامل یک پارک ساخته خواهد شد که پنجرهها بتوانند رو به آن باز شوند بدون آنکه صدا مزاحمت ایجاد کند.
اشکال ساختمانی درمانگاه بیماران سرپایی:محل درمان بیماران سر پایی دارای اهمیت ویژهای است. جداسازی مسیر بیماران سرپایی و بیماران بستری شونده باید در اوائل برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد.با این حال راه دسترسی به دپارتمانهای پرتو ایکس و جراحی بایستی نزدیک باشد. امور مربوط به بیماران سرپایی هر روز مهمتر میشوند. بنابراین به اتاقهای انتظار بزرگتر و اتاقهای درمان بیشتری نیاز است.راهروها:راهروها باید برای بیشترین جریان گردشی طراحی شوند. در کل، راهروهای دسترسی بایستی حداقل دارای 50/1 متر پهنا داشته باشند. راهروهایی که بیماران را با تخت متحرک جابجا میکنند باید حداقل دارای پهنای موثر 25/2 متر باشند. سقف معلق در راهروها میتوانند تا 40/2 متر ارتفاع داشته باشند. پنجرههای نورگیر و هواگیر نبایستی بیش از 25 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند. پهنای مفدار راهروها نباید توسط برآمدگیهای دیوار، ستونها و عناصر دیگر ساختمان مختل و محدود شود. در را هروهای بخش باید با توجه به مقررات داخلی در برای خروج دود سیگار تعبیه شود.درها:در طراحی درها بهداشت باید در نظر گرفته شود. لایه سطحی در بایستی دارای مقاومت بلند مدت در برابر نظافت مداوم توسط تمیزکنندهها و میکروب کشها باشد و بایستی طوری طراحی شود که مانع انتقال صدا، بوهای نا مطبوع و جریان هوا باشند. درها نیز بایستی دارای همان استاندارد عایق بندی در برابر صدا باشد که دیوارهای اطراف از آن برخوردارند. چوب دوروکشه در باید حداقل توانایی کاهش صدا تا25 دسی بل را داشته باشد. ارتفاع دقیق دربها به نوع و عمل آنها بستگی دارد.درهای معمولی m 20/2 -10/2دروازههای عبور وسایل نقلیه m 50/2ورودی انتقالات m 80/2- 70/2حداقل ارتفاع در جادههای ورودی m 50/3پله ها:به خاطر دلایل سلامتی، پلهها بایستی طوری طراحی شوند که در مواقع لزوم ظرفیت تمام گردش عمومی را داشته باشند البته مقررات ساختمان سازی ملی نیز بایددر نظر گرفته شوند. پلکانها باید در هر دو طرف نرده داشته باشند و بدون بر آمدگی پیشبن باشند(بدون لبه برآمده) پلههای پیچ دار (حلزونی) نمیتوانند در مقررات مربوط به پلهها گنجانده شوند.پهنای موثر عرض پلهها و پاگردها باید حداقل دارای 50/1 متر باشند واز50/2 متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال ومحدود کنند و با توجه به مقررات بیمارستان، درهای رو به راهپله باید به طرف خروجی باز شوند. میتوان پلههایی با ارتفاع m m170 داشت و حداقل عمق پاگذار آن mm280 باشد. بهتر است نسبت ارتفاع/ عمق پاگذار 300تا150 میلی متر باشد.
آسانسور ها:آسانسورها انسانها، دارو ها، ملحفهها و تختهای بیمارستانی را بین طبقات جابجا میکنند و به خاطر مسائل بهداشتی و زیبایی بهتر است آسانسورهای جداگانهای را برای هر کدام این اهداف در نظر گرفت. در ساختمانهایی که مراقبت، معاینه و درمان در طبقات بالایی انجام می گیرند حداقل دو آسانسور برای انتقال تخت لازم است. اتاقک آسانسور باید به اندازهای باشد که جا برای یک تخت ودو همراه وجود داشته باشد. سطوح داخلی کابین باید صاف، قابل شستشو و به راحتی قابل ضد عفونی باشد. کف آن نباید سر باشد چاه آسانسور باید ضد آتش باشد. برای هر صد تخت یک آسانسور چند منظوره باید تعبیه شود و تعداد این آسانسورها در بیمارستانهای کوچکتر حداقل دو دستگاه باید باشد، بعلاوه حداقل بایستی دو آسانسور کوچکتر برای تجهیزات قابل حمل، کارکنان وملاقات کنندگان وجود داشته باشد:ابعاد دقیق آسانسور: m 20/1 × 90ابعاد دقیق چاه آسانسور: m 50/1 × 25/1
مسیریابی :برای جلوگیری از انتقال میکروب بر اثر تماس، فعالیتهای مختلف جداگانهای می بایست صورت گیرد. سیستم تک راهرویی که در آن بیماران جراحی شده و بیماران آماده جراحی، کارکنان آماده جراحی و کارکنان پس از انجام عمل و حمل وسایل تمیز و کثیف از یک راهرو استفاده میکنند دیگر استاندارد نیست. بهتر است سامانه دو راهروی داشته باشیم که در آن بیماران و کارکنان یا بیماران و وسایل غیر تمیز از یکدیگر جدا باشند. هنوز بهترین نوع این موارد مشخص نشده است و بنابراین به صورت جداگانه در نظر گرفته میشوند. یک راهبرد موثر، جدا کردن جریان بیماران از محل کار مورد استفاده کارکنان گروه جراحی است.
اتاقهای جراحی اصلی :تعدادی اتاق ملزومات و کار در مجاورت مستقیم اتاق جراحی هستند. اتاق جراحی باید به گونهای طراحی شود تا هر چه بیشتر به شکل مربع شباهت داشته باشد تا کار در هر جهت از تخت جراحی به راحتی انجام گیرد. اندازه مناسب میتواند 50/6 × 50/6 متر با ارتفاع 3 متر و اضافه ارتفاع 70/0 m برای تهویه و خدمات دیگر باشد. اتاقهای جراحی بهتر است یکسان باشد تا حداکثر انعطاف پذیری را داشته باشند و عملها روی میز قابل حملی صورت گیرد که بر روی پایهای ثابت در وسط اتاق سوار شده باشد. نور طبیعی از نظر روانشناختی دارای امتیاز خاصی است که جلوگیری از آن تقریبا غیر ممکن می نماید. واگر هم امکان آن وجود داشته باشد باید سیستمی وجود داشته باشدکه به طور کامل جلوی نفوذ این نور را بگیرد(برای مثال عملهای جراحی چشم در فضای خیلی تاریک انجام میگیرد) امروزه اتصالات خدماتی و وسایل فنی معمولا از طریق تجهیزات بیهوشی معلق تأمین میشود. در غیر این صورت ،اتصالات خطوط خلاء، اکسید نیتروس و برق اضطراری بایستی حداقل 20/1 متر بالاتر از سطح کف اتاق قرار گیرند. جدا کردن بخشهایی که در حد بالای میکروب زدایی شده اند(استریل) و وسایل استریل نیز به آنجا ارسال میشود بسیار مهم است. تقسیم اتاق عمل به دو قسمت عفونی و غیر عفونی یک بحث پزشکی است اما عمل هوشیارانه و منطقی است. کف اتاق و سطح دیوارها باید بسیار صاف و قابل شستشو باشند از نصف برآمدگیهای تزئینی و سازهای باید جلوگیری کرد.
اتاق بیهوشی :اندازه اتاق بیهوشی باید تقریبا 80/3×80/3 متر باشد و درهای آن نیز کشویی و برقی باشد و به اتاق عمل باز شوند(پهنای 40/1 متر)این درها باید دارای دریچه و شیشهای باشند تا بتوان با اتاق جراحی ارتباط تصویری داشت. اتاق بایستی مجهز به یخچال ،سینک آب ،لوله دستشویی و آبکشی، کابینت جهت نگهداری لوله هلی جراحی ،اتصالات تجهیزات بیهوشی. برق اضطراری باشد.
اتاق ترخیص بیهوشی:این اتاق به اتاق بیهوشی شباهت دارد در ورودی به راهروی کاری باید لولایی و بدون چفت با عرض 25/1 متر باشد.
اتاق شستشو:تقسیم اتاق شستشو به بهداشتی ومعمولی ایده ال است اما از نقطه نظر بهداشت یک اتاق تکی کافی است. حداقل پهنای اتاق باید80/1 متر باشد. برای هر اتاق جراحی بایستی سه دست و صورت شویی (سینک) که آب را به اطراف نمی پاشد وجود داشته باشدکه از طریق پدالهای پایی کنترل شوند .بایستی دارای دریچه دید باشند و اگر هم برقی هستند بایستی با پدالهای پایی باز شوند. اگر صرفه جویی در الویت دارد میتوان از درهای لولایی چرخش استفاده کرد.
اتاق اشیاء استریل:اندازه این اتاق دارای انعطاف پذیری بیشتری است اما بایستی به اندازه کافی فضای قفسه و کابینت وجود داشته باشد و بتوان به طور مستقیم از اتاق عمل به آن دسترسی داشت. به ازای هر اتاق عمل اشیاء استریل به مساحت تقریبی ده متر مربع نیاز است.
اتاق تجهیزات:اگر چه دسترسی مستقیم به اتاق عمل ارجح است این کار همیشه ممکن نیست اگر دسترسی مستقیم امکان پذیر نباشد اتاق تجهیزات بایستی تا حد امکان نزدیک اتاق عمل باشد تا مدت انتظار کمتر شود. اتاقی به اندازه 20متر مربع باید در نظر گرفته شود.
اتاق زیر مجموعه استریل:این اتاق را میتوان مستقیم یا غیر مستقیم به بخش استریل اتاق عمل مرتبط کرد. این اتاق شامل یک بخش بهداشتی برای اشیاء استریل شده و یک بخش معمولی برای اشتباه غیر استریل است. تجهیزات آن بایستی شامل سینک، سطح انبار، سطح کار و استریل کنندههای بخار باشد. وصل کردن یک اتاق زیر مجموعه استریل (ساب استریل) به چندین اتاق عمل میتواند مشکلات بهداشتی بوجود آورد که این کار نباید صورت گیرد. توجه داشته باشید که ابزار جراحی در واحد استریلیزه مرکزی آماده میشوند که خارج از محوطه جراحی قرار دارد.
اتاق گچ گیری:به خاطر مسائل بهداشتی، این اتاق نباید در محوطه جراحی باشد بلکه در محوطه بیماران سرپایی بایستی قرار گیرد در واقع اورژانس بیمار بایستی از لابیهای مختلف عبور کند تا به اتاق عمل برسد. تجهیزات شرایط پس از عمل فناوری اتاق بهداشت و تهویه هوا: سیستم تهویه هوا جزئی حیاتی از فناوری اتاق بهداشت است نمونه معمولی آن از جابجایی کم،لزرش با سرعت ثابت حرکت هوا (m /s 45/0)استفاده میکند که تمام میکروبها و ذرات رها شده را به خارج می راند. یک سیستم دمنده جهت دار هوا نیز برای به حداقل رساندن لرزش هوا و یکنواختی آن هوا را به داخل اتاق عمل می دمد. بنابراین میتوان به مقدار زیاد از ترکیب هوای آلوده و هوای تازه (هوای اتاق بهداشت) جلو گیری کرد. برای حفظ بهداشت و تمیزی تجهیزات جراحی به مسافتی به ابعاد تقریبی 00/3×00/3 متر نیاز است. همچنین سیستم تهویه هوا پیش از آماده کردن مقدار هوا مورد نیاز، از طریق تصویه، رقیق و فشرده کردن هوا سطح اجرام زنده هوایی را می کاهد. برای مثال برای اطمینان از آلودگی زدایی هوا بین اتاقهای عمل به15تا20 بار تعویض هوا در ساعت نیاز برای است. ایجاد منطقهای در اتاق عمل که تا حد امکان فاقد جرم/ذره باشد از ورودی کنترل نشده هوا از طریق اتاقهای مجاور به داخل اتاق عمل بایستی جلوگیری کرد.این کار را میشود از طریق هوا بندی اتاق عمل (تمام درزها در طی ساخت بایستی پر شوند) و با تغییر فشار انجام داد (یعنی بالاترین فشار که در اتاق عمل است به تدریج در اتاق بیهوشی کمتر ودر اتاقهای دیگر به حداقل می رسد تا با بوجود آمدن تفاوت فشار هوا از اتاق عمل به اتاقهایی که به مراقبت کمتر احتیاج دارند حرکت کند) بنابراین پنجرههای اتاق عمل بایستی دارای دریچههای مشبک تهویه هوا با قابلیت هوابندی کامل باشند .
فعالیتهای جنبی:اتاقهای فعالیتهای جنبی ضروری نیست که در نزدیکترین مجاورت اتاقهای عمل قرار گیرند. این اتاقها بوسیله راهرویی که مورد استفاه بیمار نباشد جدا شوند.
اتاق پرستارها:ابعاد این اتاقها بستگی به بزرگی دپارتمان جراحی بیمارستان دارد. باید فرض شود که در هر تیم جراحی هشت عضو دارد(پزشکها،پرستارهای اتاق عمل، پرستارهای بیهوشی) اگر واحد جراحی دارای بیش از دو اتاق عمل باشند مناسب است که سیگاریها را از غیر سبگاریها جدا کرد. این اتاق راحتی باید دارای تعداد صندلی کافی، کابینت و یک سینک باشد.
محل کار پرستارها:این اتاقها می بایستی دارای موقعیت مرکزی باشند و دارای شیشههای بلند تا راهروی کاری از آن طریق دیده شود. علاوه بر میز تحریر آنها باید دارای کمد و کابینت و دیوارهای بلند برای نصب برنامهها باشند.اتاق گزارشات:این اتاقها که نیاز آنها مطلق نیست نباید بیش از 5 متر مربع باشنددر این اتاقها جراحان پس از عمل گزارش آن را تهیه میکنند.
داروخانه :یک داروخانه به مساحت 20 متر مربع میتواند انواع مواد بیهوشی ،داروهای جراحی و مواد دیگر را در خود جای دهد بخصوص که دارای قفسههای گردشی باشد.
اتاق نظافت:مساحت 5 متر مربع برای چنین اتاقی کافی است این اتاقها بایستی به اتاق عمل نزدیک باشند زیرا پس از عمل میکروبزدایی (ضد عفونی) و تمیز کردن ابزار صورت میگیرد.جایگاه تختهای تمیز:در نزدیکی محدوده لابی بیماران بایستی فضای کافی جهت قرار دادن تختهای تمیز شده و آماده وجود داشته باشد. مقدار مورد نیاز عبارتست از یک تخت تمیز اضافی برای هر میز جراحی.
آبریزگاهبه خاطر مسائل بهداشتی مستراحها بایستی خارج از محدوده جراحی و فقط در سرسرای (لابی) بیماران قرار گیرد.
ملزومات اتاق بازگشت هوشیاری:اتاق بازگشت هوشیاری باید بتواند چندین بیمار عمل شده از اتاقها ی جراحی مختلف را در خود جا دهد. تعداد تختهای محاسبه شده باید5/1 برابر تعداد اتاقهای عمل باشند. اتاق مجاورآن اتاق شستشو با چند سینک است. پرستاری می بایستی دارای یک جایگاه نظارتی باشد که از آن بتواند بر همه بیمارها تسلط داشته باشد. طراحی اتاق باید طوری باشد که نور طبیعی بتواند وارد آن شود تا بیمارها بتوانند خود را با ساعات شبانه روز تطبیق دهند.
رعایت نکات ایمنی در جراحیاتاق جراحی باید از طریق درهای کشویی برقی به اتاقهای بیهوشی، ترخیص شستشو واشیاء استریل ارتباط داشته باشند. این درها بایستی در خارج از اتاق عمل نصب شوند تا فضای اتاق را اشغال نکنند. به خاطر مسائل بهداشتی، سیستم باز کردن درها باید با پدالهای پایی کنترل شود در اتاق فعالیتهای جنبی درهای محوری (بدون جفت) با پهنای یک متر تا 125 متر کافی است این نکته بایستی در نظر گرفته شود که اتاقهای اصلی بیهوشی دارای ترکیبی انفجار کننده از گازها هستند (بخارها، اکسیژن، اکسید نیتروژن) این گازها ممکن است به محدوده جراحی اتاقهای آماده کردن بیمار و گچ گیری رخنه کنند برای مقابله با جمع شدن گازهای بیهوشی در اتاق اتصالات الکتریکی و الکتروپزشکی بایستی حداقل در ارتفاع 120 متر از سطح کف اتاق قرار گیرند. به وسیله کف رسانای اتاقها را با هم برابر کنید. رطوبت هوا را بین 60% تا 65% حفظ کنید. اتاقهایی که جهت نگهداری مواد بیهوشی به کار می روند بایستی ضد آتش باشند و به اتاقهای عمل، زایمان و بیهوشی راه نداشته باشند.
روشناییروشنایی در اتاق عمل بایستی قابل تنظیم باشد تا با توجه به موقعیت برش جراحی، نور را بازاویههای مختلف بتاباند. متداول ترین سیستم روشنایی چراغهای جراحی سقفی متحرک هستند این سیستم متشکل از یک روشنایی اصلی است که دارای حرکت چرخشی و زاویههایی است و یک لامپ جنبی که بر روی یک بازوی ثانوی روشنایی اصلی از سوار است. تعداد زیادی لامپ کوچک ساخته شده است تا از ایجاد سایههای خیلی تاریک جلوگیری شود. امروزه اتاقهای عمل تخم مرغی شکل با روشنایی داخل سقفی نیز گاهی ساخته شوند مقررات روشنایی بیمازستانها شدت اسم روشنایی برای اتاقهای عمل را LUX 1000 و اتاقهای جنبی عمل را LUX 500 معرفی میکنند.
استریلسازی مرکزیاین مکان جایی است که تمام ابزار بیمارستان را آماده میکند. بیشتر این وسایل توسط دپارتمان جراحی (40%) و مراقبتهای ویژه، جراحی و داخلی (هر کدام 15%) استفاده میشود. به همین دلیل اتاق استریلسازی و مرکزی بایستی در نزدیکی این حوزههای تخصصی قرار گیرد توصیه میشود که مکانهای استریلسازی در جاههایی که دارای رفتوآمد کم (انسان و مواد) است قرار گیرند. تعداد استریلسازها بستگی به بزرگی بیمارستان و دپارتمانهای جراحی دارد و ممکن هست مساحت تقریبی 120-40 متر مربع را اشغال کنند.
بخش مراقبتهای ویژهوظیفه بخش مراقبتهای ویژه (ICU) جلوگیری از اختلالات خطرناک فعالیتهای حیاتی بدن است: برای مثال ،اختلالات تنفسی، دگرگشت (سوختوساز بدن) و قلب وعروق ،عفونتها،دردشدید و ازکارافتادگی اعضاء (کبد، کلیه) خدمات بخش مراقبتهای فشرده کنترل ودرمان وهمچنین مراقبت از بیمار است. در بیمارستانهای عادی که فاقد تخصص پزشکی خاصی هستند مرسوم است که مراقبتهای ویژه را به دوبخش جراحی وپزشکی داخلی تقسیم بندی کنند.
ترتیب:دپارتمان مراقبتهای ویژه بایستی یک بخش جداگانه باشد که فقط (بخاطر مسائل بهداشتی)از طریق لابیها قابل دسترس باشد. توجه داشته باشید که براساس قوانین بیمارستان ،هر بخش مراقبتهای ویژه ،بایستی دارای بخش آتشنشانی جداگانه باشد. به غیر از سرسرای کارکنان و بیماران ،ملاقات کنندگان فقط بایستی از طریق سرسرای ملاقات کنندگان (اتاق انتظار) به این واحد دسترسی داشته باشد. درمرکز یک واحد مراقبتهای ویژه بایستی یک جایگاه کاری باز پرستاری قرار داشته باشد که به همه اتاقها مشرف باشد .اتاق بازگشت هوشی بخش جراحی معمولا در قسمت مراقبتهای ویژه قرار دارد تا بیماران تحت مراقبت همان کارکنان قرار گیرند (توجیه اقتصادی) تعداد بیماران هر بخش مراقبتهای ویژه می بایستی بین شش تا ده باشد تا از انباشته شدن حجم کارکنان پزشکی و پرستاری جلوگیری شود وبهترین خدمت به بیماران ارائه شود. برای هرواحد (که دارای شش تا ده تخت است) میبایستی جایگا ه وظیفه پرستاران، جایگاه استریل (داروها و آماده سازی خون) یک اتاق مواد ویک اتاق تجهیزات در نظر گرفته شود. فضای لازمه تختها را میتوان در ترتیب باز، بسته یا ترکیبی از ان دو قرار دارد. در ترتیب باز فضای کف اتاق بایستی بسیار زیاد باشد. تمام تختها بایستبی در معرض دید و نظارت جایگاه پرستارها باشند و دیوارهای (پارتیشن هایی) سبک ومتحرک، بیماران را از یکدیگر جدا میکند. این دیوارها بایستی دارای سبکی و ارتفاع آنها نصف سقف اتاق باشد. در ترتیب بسته اتاقها ی جداگانهای برای بیماران در نظر گرفته میشود که باز هم می بایستی تحت نظارت جایگاه مرکزی پرستارها باشند. از نقطه نظر بهداشتی و و روانشناختی ترجیح داده میشود زیرا بیماران در این مرحله بسیار آسیب پذیر هستند. یک را ه حل میانی که بسیار متداول است قرار دادن دو یا سه تخت در اتاقهای جداگانه است. ایده ال ترین طرح نقشه سترهای است که در آن اتاق بیمار از جایگاه پرستاران در مرکز منشعب میشود.اما به خاطر محدودیت فضا روشهای سنتی متداولتر است. وظایف جانبی: برای وظایف جانبی بخشهای زیر بایستی در نظر گرفته شود. اتاق عمل برای جراحیهای جزئی(m 30-25) فضای آزمایشگاهی ،آشپزخانه ،ساب است(20m) اتاق مواد بهداشتی، اتاق معمولی، اتاق بهداشت، اتاق مهمانها،اتاق پزشک وظیفه، اتاق مدارک و در صورت امکان یک اتاق مشاوره و امکانات بهداشتی (با هماهنگی بخش بهداشت) بخش جراحی از نظر امکانات پزشکی می بایستی خود کفا و مستقل باشد.در کنار تمام تختها بایستی لوله، اکسیژن ،هوای فشرده وپمپ خلاء وجود داشته باشدو علاوه بر پریزهای برق متداول، پریزهای کم ولتاژ (برای سیستم فراخوانی پرستاران)و پریزهای پر فشار (مثلا برای تجهیزات پرتو ایکس) نیز بایستی تعبیه شود. بخش جراحی ویژه باید نزدیک و تا آنجا که میشود همسطح با دپارتمانهای جراحی و بخش پزشکی داخلی ویژه باشد. این بخش همچنین بایستی به پذیرش ومرکز خدمات عملیات اورژانس نیز نزدیک باشد. می بایستی با بخشهای بیماران سرپایی و جراحی مرتبط باشد همچنین توصیه میشود راههای دسترسی به آزمایشگاه کلینکی و بانک خون کوتاه باشد.
بخشهای مراقبتبخشهای مراقبت بیماران بایستی در فضای بسته باشد و ترافیک انسانی آن با طرح ریزی درست راهها به حداقل برسد. بخشها بایستی دارای پنجرههایی جهت ورود نور طبیعی باشد اما بخشهای درمان ،اتاق پرستارها، داروخانه و غیره را میتوان با چراغ روشن کرد.دپارتمانهای مراقبتدپارتمانهای مراقبت هر کدام به تخصصی ویژه تقسیم میشوند و اینها نیز دارای زیر مجموعههای خود می باشند. برای ایجاد مراقبت و نظارت کافی تعداد تختها هر بخش نبایستی بیش از 16 تا 24 عدد باشد به خاطر استفاده صحیح از کارکنان معمولا دو جایگاه کاری در کنار هم قرار داده و به بخش بزرگی از ناحیه خدماتی پرستاران متصل میکنند (برای مراقبت حدود 30 تا34 بیمار). ترتیب اتاقها به وضعیت، نوع و درجه حاد بودن بیماری بستگی دارد. نواحی پرستاری زیر نیز بایستی متمایز باشند: پرستاری عادی، مراقبت ویژه و فشرده تعداد تختها برای هر گروه مراقبتی در بخش مراقبت ویژه و فشرده کمتر است (بین 6 تا 12 تخت بسته به بزرگی بیمارستان)اتاقها بایستی به گونهای قرار گیرد که در کنارههای تخت (دو طرف و قسمتهای تحتانی) فضای کافی برای حرکت و دسترسی وجود داشته باشد. تعداد کابینتها و کمدها برای وسایل شخصی بیمار بایستی کافی باشد. (همچنین فضای کافی برای وسایل و تجهیزات مراقبتی مانند سینی متحرک و کمد وجود داشته باشد
نقش معمار داخلی در تیم طراحی بیمارستان کاری که یک معمار داخلی می تواند در تیم طراحی بیمارستان بکند بسیار بنیادی است وممکن است به دلیل توجهات خاصی که به فضاهای داخلی می کند در طرح ریزی کلی تاثیر گذارباشد. البته درروش کارتیمی وگروهی حجم کاربسیار افزایش پیدا می کند اما کیفیت کار بالاتر است.
امروزه توجه بیشتری به تاثیر حیاتی فضاهای اطراف معطوف گشته، به خصوص در زمینه بیمارستان بشدت این نیازبه ملاطفت احساس می شود. همچنین ایجاد رابطه فرهنگی، تخفیف ترس، ایجاد صمیمیت و شادی بخش بودن محیط ضروری به نظر می رسد. یک طراح حتی در مورد پیچیدگی های روانی و احساسی حفظ سلامت تحقیق می کند تا بتواند محیطی کاملاً آرام و با توجه به نیازهای استفاده کنندگانش را خلق کند. درهنگامی که بیماربرای مبارزه با بیماری آماده می شود، محدود شدن اجباری، احساس بی پناهی، نگرانی در مورد مخارج پزشکی و نتیجه تشخیص بیماری و جراحی او را تحت فشار قرارمی دهد، فضاهای جالب برای نشستن های گروهی و بدون تشریفات و غیررسمی و صحبت با دیگران و همدردی می تواند آنها را تقلیل دهد.
اثرات نور و رنگ در بهبودی بیماران مسئله ای که بدان بی توجهی می شود، معنای بیولوژیکی نور و تاثیر نورآفتاب درامر بهبودی است. همچنین در بستری های طولانی در بیمارستان ها وجود نورهای خاصی ضروری است تا وظایف متابولیکی و گردش خون به درستی انجام پذیرد. کسانی که این گونه محیط ها را طراحی می کنند، باید از اثرات بیولوژیکی نوراطلاع داشته باشند. نمایش ناگهانی نورسبب تحریک غدد فوق کلیوی می شود. ممکن است در این موارد از گردش روز و شب الهام گرفته و مشابه نور طبیعی را ایجاد کرد. همچنین نورهای متصل به سقف و تیرهای مشبک و جنس وجزئیات آنها بررسی شوند. جاسازی وسایل گرمایی و سرمایی و مشخصات ضربه گیر در دیوارها و جعبه های نگهدارنده مخصوص دستگاه های مختلف پزشکی و اتصالات مخصوص، همه از جزئیات داخلی هستند که رابطه تنگاتنگی با طرح معماری و حتی گاه استراکچربنا دارند. برای کم کردن سر و صداهای اضافی در محیط بیمارستان و سیستم های تهویه و غیره باید از قبل با مشاوره معمار داخلی تدابیری انجام گیرد. بنابراین می بینیم که آگاهی ازاثرات فضا، نور و رنگ در حیات اجتماعی سلامت برای هر طراحی مهم است. این تاثیرات ممکن است سلامت را تقویت کند و ممکن است سبب افسردگی، بیهودگی و خواب آلودگی گردد. معماران داخلی می توانند با استفاده از این آگاهی ها بهبودی را افزایش دهند و دسترسی به آرامش درونی را سهل تر کنند.
کارهای هنری روی دیوارها برای تنظیم سیستم عصبی جهت انجام وظیفه مطلوبند. تاثیر رنگ های گرم و سرد و روشنایی مباحث وسیعی هستند. مثلاً کنتراست زیاد سبب سردرد و فشار چشم می شود. افزایش هوشیاری یا گیجی و حواس پرتی، احساس گذرزمان، ایجاد رابطه فرهنگی، غم افزایی یا شادی بخش بودن نتایج یک طراحی داخلی هستند. اطلاع از تئوری های جدید رنگ و رابطه شان با شکل معماری مسئله قابل توجهی است. رنگ و اثرات آن در محیط پزشکی یک بخش مهم از مطالعه تحقیقی معمار داخلی است.
طراحی داخلیطرح های معماری داخلی و انتظامی که طراح به فضا می دهد بسیار بنیانی است و با آنچه در استانداردها نوشته شده ممکن است متفاوت باشد. ممکن است بهتر باشد اتاق ها به گونه ای طراحی گردند که بیماران دید بهتری نسبت به خارج و همچنین ارتباط بهتری با پرستاران و یا همراهان داشته باشند. ممکن است دراتاق های روز، جایی که بیماران سیار گرد می آیند امکان بهره مندی از نور طبیعی، آفتاب، درخت وآسمان را ایجاد کرد( مانند یک حیاط محصور) که ارجح است قابل کنترل ازایستگاه پرستاری باشد. کارهای هنری روی دیوارها و کف ها تکمیل کننده طراحی هستند. مبلمان داخل بهتر است کمترین سطح تماس را با کف سالن یا راهرو داشته باشد. نوع پوشش های کف ودیوارمی تواند رعایت بهداشت را آسان تر کند. برای صندلی های انتظار طرح هایی را می توان ارائه داد که کار شستشوی روزانه را آسان تر کند که ممکن است نیاز به پیش بینی هایی در اجرا باشد. جنس کف ها در اتاق های مختلف و اتاق های عمل توصیه های خاصی را می طلبد.برای ایجاد شرایط مطلوب دربیمارستان باید ازهمه دانسته های مختلف سود برد، مخصوصاً هنگامی که روح پژمرده انسان بیشترین نیاز را بدان دارد.
مقدمه:بیمارستان مؤسسه پزشكی است كه با استفاده از امكانات تشخیصی ، درمانی ، بهداشتی ، آموزشی و تحقیقی به منظور بهبودی بیماران سرپائی و بستری به وجود می آید و آسایش و ایمنی بیماران و كاركنان خود را تأمین می نماید .بیمارستان عمومی دارای بخش های مختلف در رشته های پزشكی بوده و باید حداقل دارای چهار بخش اصلی (داخلی ـ جراحی عمومی ـ زنان و زایمان ـ اطفال) باشد .بیمارستان تخصصی در یك یا چند رشته تخصصی یا فوق تخصصی پزشكی فعالیت خواهد نمود .به منظور رعایت اختصار در این آئین نامه « وزارت متبوع » جایگزین وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكی و دانشگاه/دانشكده جانشین دانشگاه/ دانشكده علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی می گردد .
بهانه انتخاب موضوع:در حالی که بیمارستانها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی میشدند امروزه میتوان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرحهای سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر میشود و علاقه به اتاقهای یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهای خصوصی) بیشتر شده است.اکثر بیمارانی که در بیمارستان بستری هستند در طول روز برای مدت کمی مورد توجه پزشک و گاه برای زمان بیشتری موردتوجه پرستاران و درمانگران قرار می گیرند ، هر چند که بیشتر اوقات روی تخت هستند و یا در صورتی که وضعیت بهتری پیدا کنند ، ساعت ها بدون این که کاری انجام دهند می نشینند . این وضعیت آنها را نسبت به محیط بسیار حساس می سازد . بنابراین منطقی است که محیط را عامل کمک کننده ای در احساس بهتر شدن و بهبودی کامل آنها بدانیم . بیش از یک قرن پیش ، فلور آنس نایتینگل تاثیر محیط اطراف را بر روی بیمارانش متذکر شد .تحقیقات ما بر مبنای آزمایش این موضوع از طریق سنجش اثرات معماری بیمارستان بر روی بیماران بیمارستانی به جای کیفیت معماری به چیزهای دیگری توجه دارند .در حقیقت ، ما دریافتیم که بیماران نسبت به این مسئله واکنش شدیدی از خود نشان داده ، درباره محیط اطرافشان ابزار عقیده می کنند. همچنین، دریافتیم که با وجود معماری خوب نه تنها وقت آنها تلف نمی شود، بلکه روند درمان آنها نیز بهبودمی یابد .طرح موضوع :محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گرد و غبار، دود، بو و حشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوند.قمری بیمارستانی نام«مریضخانه دولتی»به ریاست« ناظم الاطباء »پزشك مخصوص شاه در تهران تأسیس شد كه در سال 1319به نام بیمارستان سینا تغییرنام داد و وضعیت بسیار نامناسبی داشته است.
ضرورت و اهمیت موضوع:خدمات درمانی پیچیده درچارچوب سازمانهای ویژه ای صورت می گیرد که بیمارستان یکی از مهمترین آنهاست مانند تمام سازمان هائی که کالاها یا خدماتی را برای مصرف در جامعه تولید می کنند ، سازمانهای پزشکی نیز به تولید خدمات پزشکی و بهداشتی می پردازند و از نظر گستردگی وظایف و پیچیدگی ، شرایطی نظیر سایر سازمان های اجتماعی دارند . سازمانهائی که عهده دار انجام مراقبتهای پزشکی و بهداشتی هستند تنوع بسیار دارند و ما از این میان مهمترین و شاید رایج ترین که در عین حال جامعترین مرکز ارائه این خدمات می باشد ، یعنی بیمارستان را برای مطالعه انتخاب کرده ایم . در بیمارستان می توان ویژگیهای عمده سازمانهای ارائه خدمات پزشکی را مشاهده کرد.در ادامه مطلب و جوه مختلف این ابعاد به طور خلاصه موردبحث قرار می گیرد .جهت کیری موضوع:یک بیمارستان عمومی و یک بیمارستان روانپزشکی با استفاده از آنچه که امروزه بهترین شیوه در طراحی بیمارستان محسوب می شود، مکان و محیط خود را در سطح بالا و پیشرفته تری تغییر دادند . در هریک از این بیمارستان ها ، ساختمان های جدید را با بخش های جدید ایجاد کردند بیماران خودرا بدون تغییر در روند درمان آنها به آنحا منتقل نمودند . در اکثر موارد در کارکنان بخش های پزشکی و درمانگاه نیز تغییری ایجاد نشد این امر ما را قادر ساخت تا اثرات ناشی از تغییر محیط را بر روی بیماران ، تا جایی که عملا امکان دارد، به وضوح مشاهده کنیم .بیمارستان پول شروع به بازسازی بخش های عمومی خود، که یادگار دهه 1960 بودند، نمود . قبل از بازسازی این بخش ها هرکدام دارای 6 اتاق 4 تخته، 6 اتاق 1تخته و یک دستشویی در انتهای ساختمان بودند . بعد از بازسازی، در هر بخش 16 اتاق 1 تخته و 3 اتاق 4 تخته ساخته شد . نمای داخلی این اتاق ها ساده و از چوب طبیعی فراهم آمده و در هریک از اتاق ها یک حمام نیز وجود دارد .اطلاعات ما به روشنی نشان می دهد بیمارانی که در محیط های دلخواه خود بستری می شوند نسبت به سایرین رضایت بیشتری را ابراز می کننداین اطلاعات دو نتیجه جالب را به طور قطع بیان می کند . اول توانایی تصمیم گیری و تعیین این که میزان دلخواه خلوت و حضور در جمع برای افراد بسیار اهمیت دارد . دوم این که توانایی کنترل محیط نیز حائز اهمیت شایانی است . نه تنها برآورده کردن این احتیاجات افراد موجب رضایت بیشتر آنها می شود ، بلکه این رضایت به احساس کلی آنها درباره درما نشان نیز کاملا منتقل می شود . در حالی که غفلت و کوتاهی درباره نمای محیط اشتباه به نظر می رسد ، این اطلاعات به روشنی نشان می دهدکه مقوله های « خلوت » در مقابل « جمع » و داشتن کنترل شخصی بر محیط ، اصل بوده و از نظر اکثر ما اهمیت زیادی دارند .این نتایج مطالب آموزنده ای را برای معماران و کارفرمایان آنها به همراه دارد. ما نشان داده ایم که عوامل معماری موجب بهبود سریع بیمار می شود ، عواملی که بیشتر جهانی و عام به نظر می رسند تا جزئی و موردی . عواملی که می توانند در محیط های بیشتری غیر از بیمارستان هم کاربرد داشته باشند .این عوامل علاوه بر نماهای قابل رویت ، مقوله های کلی و عامی نظیر خلوت و جمع ، چشم انداز ، آرامش محیطی و کنترل محیط را نیز مورد توجه قرار میدهند .مجموع این عوامل می تواند به عنوان ایده ای مناسب در ساختمان سازی به کار گرفته شود .
اهداف تحقیق:اهداف :1- خدمت رسانی به بیماران2- اجرای فعالیتهای بهداشتی3- اجرای فعالیتهای آموزشی – درمانیوظایف :
الف) تشخیصی : خدمات آزمایشگاهی، رادیولوژی، سونوگرافی و ;
ب) درمانی : درمان بیماریهای اورژانسی و الکتیو چشم، انجام جراحیهای تخصصی و فوق تخصصی چشم، بیماریهای قلبی، تنفسی، گوارش و داخلی و انجام جراحی های عمومی
هدف این تحقیق در آغاز همدلی با خانواده های بیمارانی است که به دلیل کمبود بیمارستان و یا بی توجهی مراکز بیمارستانی و نداشتن امکانات از پیش ما رفته اند.اکثر کتابها و منابع موجود در زمینهء شناخت بیمارستان و ساختار فیزیکی آن که در حال حاضر بعنوان منابع طراحی بیمارستانی در کشور تدریس و یا در مبادی دولتی مورد رجوع قرار میگیرند صرف نظر از آنکه این مطالب ترجمهء متون خارجی باشد و یا مطالعه و نگارش تجارب تخصصی و تطبیق ان با معیارهای بومی خودمان عمدتآ در دو دسته خلاصه میشوند : یا توسط اساتید محترم رشته های پزشکی تهیه شده که اطلاعات تخصصی از رشته های ساختمانی و تآسیساتی نداشته اند و یا توسط اساتید محترم رشته های ساختمانی و تآسیساتی تهیه شده که اطلاعات تخصصی از جزئیات پزشکی وبیمارستانی نداشته اند . البته بعضآ جزواتی نیز حاصل یک کار گروهی از متخصصان ساختمانی ودرمانی و بیمارستانی تهیه و موجود است که تعداد انها بسیار بسیار محدود میباشد .بنار براین با تو جه به این اصل کلی اهداف تحقیق به شرح زیر خلاصه می شود:برنامه فیزیکیپلان شماتیکپلان مقدماتیتاثیر فضاهای داخلی بر شکل معماری بیمارستاننقش معمار داخلی در تیم طراحی بیمارستانطراحی داخلیاثرات نور و رنگ در بهبودی بیمارانمطالعات قبلی :دربسیاری از کشورها بیمارستان از جمله مرا کز ملی می باشد .این بیمارستان ها که محل نگه داری ابزارالات و بهبود بیماران و تلاش هنرمندان در تثبیت این امرو حضور مردم در بیمارستان از کشور خویش است ،در ضمن محلی برای باز گوی نیازهای افراد بیمار و تجربه به نسلهای آینده نیز می باشد .توضیح ضروری : آیین نامه نحوهء تاسیس و ادارهء بیمارستانها تاکنون در سه مرحله در کشورمان تدوین و ابلاغ شده است ، اولین بار قبل از انقلاب (1355) دوم در زمان وزارت دکتر مرندی (1373) و سوم در زمان دکتر پزشکیان (1383) لذا ؛ در ارجاع مفاد این آیین نامه ها به امضاء وزیر مربوطه جهت مشخص شدن زمان ابلاغ و تغییرات اعمال شده در آیین نامه دقت فرمایید (سایت تخصصی بیمارستان سازی در ایران )نا گفته نماند که در طول سالهای گذشته با همت مسئولین محترم در نهادهای ذیربط به منظور بهتربخشیدن به فرهنگ بیمارستان و رضایت مندی بیشتر بیمار از بیمارستان و امکانات آن تلاشهای صورت گرفته است.سیستم کلی طراحی بیمارستاناز نظر کلی دو نوع سیستم تراکم(بلوکی)خواهیم داشت:1-یک بلوکی2-چند بلوکی(پلی بلوک)سیستم یک بلوکی:در این سیستم اجزاء مهم مجموعه در یک بنا متمرکز شده است.فکر اساسی یک بلوکی قرار دادن بخشهای مربوط به تخصص های مختلف سرویس های علاج و تشخیص در طبقات است.تمرکز سیستمهای عمومی مربوط به بخشها در طبقات بر روی یک خط قائم و رساندن و دور کردن مواد به وسیله خط قائم و مخلوط قائم و افقی یکی دیگر از امتیازات و مشخصات این سیستم میباشد.از طرفی دیگر سرعت کار و کوتاهی مسیر و تهویه مناسب در طبقات بالا-سکوت-نورگیری بهتر و نیز نبودن ترس از سایه بلوکها ی دیگر این روش را برای احتیاجاتی که نمیتوانند سرمایه های زیاد در این راه بگذارند آسان میکند و در مخارج زیر زمین سازی-سقف سازی-تاسیسات-لوله کشی-سیم کشی و تهویه و از دست ندادن حرارت زیاد و صرفه جویی در پرسنل و همچنین امکان مراقبت بیشتر و بلاخره صرفه جویی در مخارج نگهداری ساختمان نام برد.علاوه بر این توزیع مناسب و ایجاد ارتباطات منطقی در این روش از دیگر دلائل آن است.با در نظر گرفتن خصوصیات سیستم یک بلوکی محدودیت هایی را برای کاستن اشکالات در ظرفیت و طبقات را کمتر از 7 در نظر میگیرند.در اروپا تا کنون بیمارستانهای این سیستم را به 12 طبقه نیز رسانیده اند.باید در نظر داشت که ساختمانهای بزرگتر از این،چه از نظر فونکسیون و چه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست.باید افزود بسیاری از افراد فنی کوشیده اند با ایجاد بلوکهایی با حیاط مرکزی ساختمان را از نظر تراکم و زیر بنا برای هر تخت کاهش دهند ولی این عمل به قیمت از دست دادن خواص بهداشتی بیمارستان تمام شده است.به عقیده بسیاری از کارشناسان بهترین پلان بنای یک بلوکی به فرم تی(T)است که بخشهای بستری روی بال تی و در جهت نورگیری جنوب و یا جنوب شرقی قرار میگیرند و در بدنه تی قسمتهایی از بنا که احتیاج به نور مشخصی ندارند قرار داده میشود.سیستم پلی بلوکی(چند بلوکی):نام دیگر این سیستم به دلیل اینکه استانسیونهای بیمارستان میتواند فرمهای خاصی به خود بگیرد،آنرا سیستم شانه ای مینامند.همانطور که از اسم این سیستم پیداست،بیمارستانهای بیشتر از دو بلوک را چند بلوکی میگویند و در این حالت بلوکها از یکدیگر تفکیک میشوند و در مجموع با تعداد تختهای بستری بسیار بالا عمل میکنند.
سیستم مختلط:این سیستم از نظر استاسیونها مجزا عمل میکند و در حقیقت واحد های مستقل را تشکیل میدهند ولی از نظر معاینات و معالجات و تدارکات مشترک اند.این سیستم در بیمارستانهای کوچک 200 الی 250 تخت در صورتی که زمین کافی در اختیار باشد بسیار معقول است.در مجموع مناطق مختلف یک بیمارستان عبارت اند از:1-منطقه استاسیونها2-منطقه معاینات و معالجات3-مرکز کشیک-پذیرش بیمار و رختکن-مرکز تصادفات4-منطقه اداری-هال و ضمائم مربوط5-منطقه دانشجویان6-منطقه تهیه وسائل
اصول طراحی بیمارستاناصول طراحی بیمارستان با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و خدمات پزشکی و همزمان با آن گسترش و تنوع احتیاجات یک بیمارستان کاری بسیار با اهمیت و مشکل و پیچیده است.با توجه به اینکه عملیات ساختمان یک بیمارستان چند سال به طول می انجامد طراح باید کاملا آینده نگر و در جریان تحولات پزشکی قرار داشته باشد تا بتواند احتیاجات خدمات پزشکی را هر زمان بررسی نموده و سپس به طراحی آن بپردازد.ساختن یک بیمارستان یک پروژه بسیار پیچیده است و نیازمند طراحی سیستماتیک برای ارائه بهداشت و انعطاف مورد نیاز است زیرا شمار زیادی از افراد را در بر میگیرد.مراحل ساخت باید در بر دارنده نیاز های این عملکرد ها باشد:پذیرش،تحقیق(در بیمارستانهای دانشگاهی)،آموزش،فعالیت پزشکی،ذخیره سازی و مدیریت یک متدولوژی مناسب طراحی،با به کار گیری تنوعی از ابعاد فضاها و تاسیسات به تحقق این امر کمک میکند.تیم طراحی متشکل از آرشیتکت ها،دکتر ها،نرسها،مهندسین و کارکنان اداری باید هم در خلال طراحی و هم در خلال ساخت،با هم همکاری نزدیکی داشته باشند،زیرا طرح اولیه در هر مرحله قبل از تکمیل میتواند به دلیل عدم پیش بینی توسعه که ایجاد نقص و اشتباه میکند تغییر یابد.8 تا 10 سال طول میکشد تا یک پروژه بیمارستانی از مرحله گفتگو برای طرح اولیه به مرحله بهره برداری برسد.این زمان برابر زمان مورد نیاز برای پیشرفت و ایجاد یک نسل جدید تکنولوژی پزشکی است که این امر باعث این خطر میشود که اگر روشهای طراحی و ساخت معمولی مورد استفاده قرار گیرد ساختمان در زمان بهره برداری خارج از رده میباشد.برای اینکه طرح ساختمان واقعیت گرایانه باشد،همکاری با حرف و صنایع مربوطه از شروع کار از اهمیت برخوردار است.به عنوان مثال از آنجائیکه ابعاد و اندازه تجهیزات به موازات پیشرفت تکنولوژی کامپیوتر مرتبا در حال تغییر است،این امر در نظام فضاها تاثیر گذار است.ابعاد دپارتمانهای خاص مثلا رادیولوژی و رادیو تراپی نیز در سالهای اخیر تغییر قابل ملاحظه ای داشته است به طوری که مشاوره با کاربران مورد نظر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.اصلاحات خدمات بهداشتی تاثیر بسزایی در طراحی بیمارستان در آینده خواهد داشت،به همان ترتیب که روند خروج تخصص های پزشکی از بیمارستان عمومی و ساخت مراکز کلینیک جداگانه با مدیریت خاص خود(مثلا رادیولوژی-کلینیک های روزانه سالمندان-مراکز درمانی سیار)وجود دارد.به علاوه عوامل جلوگیری از حریق و کاهش سرو صدا و نیز مقررات ساختمان سازی و ضروریات گروههای حرفه ای مربوطه تاثیر بیشتری بر طراحی میگذارند.
دوره کاربریبافت ساختمانها،کارهای داخلی و تجهیز،مشمول دوره های زمانی کاربری است.برای آنکه قابلیت انعطاف برای جا نمایی بخشهای مختلف وجود داشته باشد،سازه را باید تا حد امکان از نوع قاب انتخاب نمود.تاسیسات و عناصر داخلی بسته به دپارتمان و دوره های زمانی،تقریبا هر 5 تا 10 سال تغییر میکند که میتواند به ترتیب فضاها تاثیر داشته باشد،به خصوص برای تجهیزات بزرگ تخصصی نصب و حذف این تجهیزات را باید در طول مرحله طراحی در نظر داشت به طوری که ساختار ساختمان دچار تخریب و باز سازی نشود.البه میتواند اثرات هزینه ای جدی در بر داشته باشد.اقتصادتغییرات احتمالی در کاربری بر طراحی ساختمان و متدلوژی ساخت ساز اثر میگذارد.این معیار را باید در ارزیابی های اقتصادی و مراحل کاری و ترتیب کلی اعمال اداری و عملکردی در نظر گرفت.هزینه های ساختمانیهزینه های ساختمانی باید با مقررات مربوطه هماهنگ باشد.نمونه تخصیص هزینه ها به ترتیب زیر است:سازه های مقاوم در برابر آب و هوا حدود 22% تجهیز و خدمات حدود 40% تاسیسات و تجهیزات پزشکی حدود 20% هزینه های اتفاقی حدود 18%طراحی ساختمانهای جدید،باید برای هر تخت بیمار حدودا 100-70متر مربع و 280-200 متر مربع(برای تغییرات)در نظر گرفت(که در بر گیرنده تمامی فضاهای جانبی همچون کنترل های محیطی و فضاهای ذخیره سازی و انبار است).قوانین طراحیبیمارستانها اغلب در چندین فاز ساخته شده و یا در مراحلی به بیمارستانهای موجود اضافه میشوند.بنابر این ،طرح(سیستم های رفت و آمد طبقات)و ساخت و ساز باید بگونه ای باشد که امکان انواع توسعه فراهم باشد.پیوستگیاز ابتدای اولین مراحل طراحی،شفافیت،وضوح و صمیمیت باید در میان تیم طراحی،برای پیوستگی میان حوزه های عملیاتی به وجود آید.نیاز به همکاری نزدیک میان دپارتمانهای متعدد بیمارستانی ،با نزدیک بودن به هم تسهیل میشود.انتخاب زمین بیمارستانمحل بیمارستان ها را باید دور از سرو صداو آلودگی ها با دست رسی ترافیک مناسب در نظر گرفت.ابعاد و جهت زمین را باید طوری انتخاب کرد که تمام اتاقهای بستری از نور کافی در روز استفاده نمایند.محل بیمارستان عمومی ناحیه ای باید طوری انتخاب شود که قابل استفاده برای تا 200 هزار نفر جمعیت آن ناحیه باشد که این رقم یک رقم ایده آل است.محل زمین بیمارستان را باید با بررسی اطراف آن از نظر خصوصیات ساختمانها و ارتفاع آنها دقیقا مورد مطالعه قرار داد.تاثیر فضاهای داخلی بر شکل معماری بیمارستانارتباطات درون بخش ها، ایجاد بهترین و کوتاه ترین رابطه مرکزپرستاری با اطاقهای بستری، تعداد تخت های تحت مراقبت، چگونگی آرایش اتاقها گرد آن وطریقه نورگیری، شکل بخش های بستری را تعیین می کنند. ترکیب چند بخش کنارهم و سپس با روی هم قرارگیری آنها، شکل هندسی برج بستری بوجود می آید. در بیشتر بیمارستان های ساخته شده با استانداردهای تجربه شده وبازدهی خوب، شکل هایی مشابه حروف الفبا حاصل شده که منعکس کننده ارتباطات بخش هاست. به طورمثال فرم های H,T,Y,X نمایانگرراهروهای ارتباطی بخش ها هستند که به شکل برج در طبقات تکرار شده اند. البته دراین فرم ها، بخش ها به شکل راهرویی مستقیم طراحی شده اند و مسائل اقتصادی و عملکردی در این فرم ها بررسی شده اند.
هرگونه نواندیشی دراین ارتباط، مانند شکل آرایش تختها گرد ایستگاه پرستاری که طریقه مراقبت بیماران رابهتر کند یا سیستم های جدید کنترل بیماران که ممکن است با پیشرفت های پزشکی علمی توسط کامپیوتر انجام شود و درشکل درونی بخش تاثیربگذارد، در نهایت فرم خارجی بیمارستان را متاثر خواهد کرد.
بیمارستان ها، معمولاً راهروهایی با اطاق های کوچک منشعب شده ازآنها هستند. توجه به دید بیمارعاملی تعیین کننده در ارتباطات درونی فضاهای بیمارستان به حساب می آید. برای رهایی از یکنواختی چنین منظره ای می توان راهروها را به شکل فضاهای دلپذیرتری طراحی کرد که در محل های پرستاری تبدیل به مکان های بی تکلف بشوند. البته ازبین بردن راهروها در بخش ها کارساده ای نیست. دید مستقیم برای پرستار بسیار بهتر است و هم چنین امکان گسترش آینده، دلیل منطقی برای وجود راهروهاست. لازمه ایجاد اشکال دیگر بخش ها توجه به این دو نکته است.
نقش معمار داخلی در تیم طراحی بیمارستانکاری که یک معمار داخلی می تواند در تیم طراحی بیمارستان بکند بسیار بنیادی است وممکن است به دلیل توجهات خاصی که به فضاهای داخلی می کند در طرح ریزی کلی تاثیر گذارباشد. البته درروش کارتیمی وگروهی حجم کاربسیار افزایش پیدا می کند اما کیفیت کار بالاتر است.
ادامه خواندن مقاله بيمارستان
نوشته مقاله بيمارستان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
آسیب شناسی روابط دختر و پسر
تعریف رابطه دختر و پسر1 مراد از روابط دختر و پسر، رابطهای است كه خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. رابطهای كه خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری كه نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر
و پسر، اشكالی ندارد.2 در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است.3 دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را میزند.4 در این رابطه، یك در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفكیك آن دو در بسیاری از مواقع، امكانپذیر نیست.
پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطهای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی كه احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاك انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل كردن نامه، تلفن و ; ایجاد میگردد».سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:1 دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویكرد لیبرالیستی).فروید و پیروان وی مدعی هستند كه اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشكلات بشر به دلیل ممنوعیتها، محرومیتها، ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتهاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است. برتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار میدهد و در کتاب «جهانی که من میشناسم»، میگوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».12 دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویكرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نكوهش میباشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.راسل در جای دیگر میگوید: «پدران کلیسا از از
دواج به زشتترین صورت یاد کردهاند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، میگفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده میشد، بایستی منعدم شود».23 دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلكه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یك چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است. ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطهای است كه در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو
جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیت
ی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.روابط دختر و پسر از نگاه قرآن كریمقبل از بحث «آسیب شناسی روابط دختر و پسر»، اشارهای گذرا به دیدگاه قرآن كریم در مورد این بحث خواهیم داشت. داستان موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام3این داستان، مربوط به زمانی است که حضرت موسی علیه السلام با نگرانی و ترس از دشمن از مصر به جانب مدین بیرون رفت و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید، آن جا جماعتی را دید که گوسفندانشان را سیراب میکردند و دو زن را یافت که دور از مردان، در کناری به جمعآوری گوسفندانشان مشغول بودند. موسی علیه السلام به جانب آن دو رفت و گفت شما این جا چه کار میکنید؟ گفتند: ما منتظریم تا مردان، گوسفندانشان را سیراب كنند و باز گردند؛ آن گاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم و پدر ما هم، مردی سالخورده است. موسی گوسفندان آنان را سیراب کرد و سپس رو به سایه آورد و دست به دعا برداشت. حضرت موسی علیه السلام هنوز از دعا لب فرو نبسته بود كه دید یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیا باز آمده و گفت: پدرم از تو دعوت كرده كه به منزل ما بیایی تا در برابر كمك تو به ما، به تو پاداش دهد. وقتی موسی علیه السلام نزد پدر دختران (شعیب) رسید و سرگذشت خود را با بیان کرد، شعیب گفت: اینک ترسی به خود راه نده که از شر قوم ستمکار، نجات یافتی. در این هنگام، یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت: ای پدر! این مرد را برای كار خود اجیر کن که وی بهترین کسی است که میتوان برای انجام كار برگزید؛ زیرا او هم امین است و هم توانا. شعیب خطاب به حضرت موسی علیه السلام گفت: من اراده كردهام که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم.پیامها1 در یك رابطه ضروری و حداقلی میان دختر و پسر، بایستی رفتار، نگاه، پوشش و گفتار آن دو، بر اساس اصل «حیا» باشد.خداوند در توصیف راه رفتن دختر شعیب در آیه 26 سوره قصص، میفرماید: «تمشی علی استحیاء»؛ زیرا شیوه حرکت، سبک سخن گفتن و نحوه لباس پوشیدن، حامل پیام است و در هر فرهنگی، با مخاطبش سخن میگوید. فرق حیا و شرم این است كه حیا، «کنترل ارادی رفتار، به منظور حفظ حریم بین خود و دیگران است و شرم، یک نوع ناتوانی در اظهار وجود و ابراز خود است. 2 پدران و مادران، باید بر رفتار فرزندان خودشان با مهربانی و احترام به شخصیت آنان و به دور از هر گونه توهین، نظارت كنند و در مقابل، نوجوانان و جوانان هم باید برای كسب آگاهی بیشتر و استفاده از تجربه پدر و مادر، با آنان مشورت ك
نند.وقتی كه بر خلاف عادت هر روزه، آن دو دختر، زودتر به خانه برگشتند، پدر با تعجب پرسید: چه شد که امروز زود بازگشتید؟ دختران گفتند: مرد صالحی بر سر چاه بود که با مشاهده وضع ما، بر ما ترحم کرد و گوسفندان ما را آب داد و ما زودتر به خانه آمدیم.3 باید از نگاه ناروا و «چشم چرانی»، خودداری ورزید که از آن به «غض بصر»5 تعبیر شده است. فرمان قرآن این است كه باید از نگاه خیره، هوسآلود و کنترل نشده، پرهیز كرد.چه باید كرد؟ 1 بایستی میان والدین و فرزندان، روابط صمیمی حاكم باشد؛ تا فرزندان بتوانند در یك محیط سالم و قابل اعتماد، به راحتی مشكلات خود را با والدین در میان بگذارند. 2 والدین باید شرایط نسل جدید و واقعیتها را درك كنند و سعه صدر داشته باشند؛ تا با هوشیاری و گفتوگوی منطقی با آنان، برای حل مشكل آنان اقدام كنند. دختران و پسران مسلمان و پاك، باید بیاموزند كه در اولین برخورد تأثیرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و یا مادر و یا با یك مشاور آگاه و مسلمان، مطرح كنند؛ تا بتوانند از تجربههای علمی و عملی آنان بهره برده، قبل از این كه دچارآسیبهای جدی شوند، تصمیم عاقلانهای بگیرند. اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرتهای مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح كنند و والدین و مشاوران نیز بتوانند در حل مسائل آنها نقش مفید و سازندهای را ایفا كنند، میتوان امیدوار بود كه جلوی بسیاری از روابط پنهانی و ناسالمی كه احتمال دارد بعد از برخورد نخستین شكل بگیرد، گرفته شود.داستان حضرت یوسف علیه السلام و زلیخا6در آیه 23 و 24 سوره یوسف چنین آمده است: «وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَكَ قَالَ: مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛ و زنی كه یوسف در خانه او بود، از یوسف از طریق مراوده و ملایمت
، تقاضای كامگیری كرد و درها را [برای انجام مقصودش] محكم بست و گفت: برای تو آمادهام. یوسف گفت: پناه به خدا كه او پروردگار من است و مقام مرا گرامی داشته است. قطعاً ستمگران رستگار نمیشوند». «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ؛ و همانا (همسر عزیز مصر) قصد او (یوسف) را كرد و او نیز اگر برهان پروردگارش را نمیدید، [بر اساس غریزه] قصد او را میكرد. این گونه [ما او را با برهان كمك كردیم] تا بدی و فحشا را از او دور كنیم، زیرا او از بندگان برگزیده م
است».
پیامها71 معمولاً عشق بر اثر مراوده و به تدریج، پیدا میشود. وجود دائمی یوسف در خانه زلیخا كم كم سبب عشق مادی شد. 2 حضور مرد و زن نامحرم در یك محیط بسته، زمینه را برای گناه فراهم میكند. 3 تقوا و ارده انسان، میتواند بر زمینههای انحراف و خطا غالب شود.4 خطر غریزه جنسی به قدری است كه برای نجات از آن، باید به خدای رحمان پناه برد. 5 تلقین یاد خدا به نفس خود، نقش مهمی در ترك گناه دارد. 6 یاد كردن الطاف الهی و عاقبت گناه، مانع از ارتكاب آن است؛ « مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ». 7 یك لحظه گناه میتواند انسان را از رستگاری ابدی دور كند؛ «إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ».8 انسانی كه مقام و منزلت خود را میداند خود را به بهای كم و اندك نمیفروشد. 9 انبیا نیز در غرایز، مانند سایر انسانها هستند؛ ولی به دلیل ایمان به حضور خداوند، گناه نمیكنند؛ «وهم بها لولا ان رآی برهان ربّه». 10 بهانه بسته بودن درها كافی نیست؛ باید به سوی درهای بسته حركت كرد؛ شاید باز شوند. 11 امام صادق علیه السلام فرمود: برهان رب، همان نور علم و یقین و حكمت بود كه خدا در آیات قبل فرمود؛ «و اتیناه علما و حكما». آسیب شناسی روابط دختر و پسر روابط دختر و پسر، دارای آفتها و آسیبهای روانی و اجتماعی جبرانناپذیری است كه چند نمونه آن به شرح زیر است:1 سركوب شدن استعدادهایكی از مهمترین عواملی كه با وجود رشد نیروهای جسمی، فكری و روحی نوجوان، مانع از به جریان افتادن صحیح و اصولی آنها و تأمین سعادت آینده او میشود، تسلّط میل جنسی بر وجودش میباشد. عدم كنترل این میل، سبب میشود كه تمام حواسّ و توجّهات انسان و تمام قوای جسمی و مغزی او معطوف هوسبازیها شود و اگر عملاً هم موفق به هوسبازی نگردد، تمام فكر و ذهن او به وسیله این خیالات و افكار، اشغال شده و او مجالی برای انجام كار دیگری و شكوفایی اندیشه و استعدادش پیدا نمیكند. این شعلهای كه
در سراسر وجودش زبانه میكشد، تمام تر و خشك را با هم میسوزاند و شكوفههای تازه دمیده در گلزار شخصیت معنویاش را طعمه آتش سوزان میكند.8آیه الله سبحانی میگوید: روزی در محضر حضرت آیه الله العظمی بروجردی (ره) نشسته بودیم كه یكی از پزشكان تركیه، به دیدار آیه الله بروجردی آمد و سؤال كرد كه چرا اسلام نوشیدن شراب را حرام كرده است؟ آن مرجع بزرگ فرمود: حقیقت انسان را عقل، قدرت اندیشه و تفكر تشكیل میدهد و اگر عقل انسان نبود، وی با دیگر موجودات زنده تفاوتی نداشت و یكی از اموری كه در تضاد شدید با قوه عقل انسان است، نوشیدن شراب است؛ همان طور كه پزشكان نیز این مطلب را تأیید كردهاند. بنابراین، چون شراب عقل را از بین میبرد و حقیقت انسان به عقل اوست، اسلام آن را ممنوع كرده است. آن پزشك به دنبال این پاسخ، گفت: درست است كه نوشیدن زیاد شراب، باعث از بین رفتن قوه تعقل انسان میشود و حقیقت انسان زیر سؤال میرود، ولی اگر كسی به مقدار كمی از این نوع مایعات بنوشد، نمیتوان گفت چنین تأثیری دارد؛ پس چرا اسلام آن مقدار اندك را نیز ممنوع كرده و نوشیدن آن را غیرمجاز میداند. آیه الله بروجردی فرمود: چون انسان، كمالطلب است و هرگز به مقدار كم قناعت نمیكند و اگر مجاز شمرده شود، بر اساس كمالخواهیاش، به تدریج بر خواسته خود میافزاید. به همین جهت است كه اسلام از همان ابتدا، حتی مقدار اندك آن را ممنوع كرده است و به عنوان یك قانون قطعی و دقیق، آن را برای تمام افراد چه با اراده و چه كم اراده، به اجرا گذاشته است و چون این ویژگی یعنی كمالطلبی، در دیگر ابعاد و زمینهها جاری است، دیگر قوانین و مقررات و دستورالعملهای صادره از طرف قانونگذار هستی، بر اساس همین نكته شكل گرفته و آن جا كه ممكن است زیادهطلبی باعث حریمشكنی شود و به تدریج انسان در وادی هولناك و در معرض خطرات جانی و روحی قرار گیرد، اسلام با جدیت و قاطعیت آن را نهی میكند. اظهار محبت به جنس مخالف از جمله همین موارد است كه با یك سلام و احوالپرسی ساده آغاز میشود و یا به انگیزه اهداف آموزشی و غیره شروع میشود؛ ولی به تدریج، نوع رابطه و گفتوگو تغییر پیدا كرده، بر میزان و كمیت آن نیز افزوده میشود و تا آن جا پیش میرود كه انسان تمام انرژی عاطفی خود را میخواهد در همین گفتوگوها و ارتباطها هزینه كند و هرگز به همان حداقلی كه در روزهای اول داشته، اكتفا نمیكند و بر همین اساس است كه از همان آغاز، باید از ایجاد ارتباط عاطفی و مبتنی بر احساسات، اجتناب كرد.بنابراین، ما برای اظهار محبت به جنس مخالف (چه منشأ سوء تفاهم بشود و چه سوء تفاهمی را به دنبال نداشته باشد)، دلیل موجه و قابل قبولی را نمیشناسیم و در واقع، اگر هم باعث سوء تفاهم نشود، باعث سوء رفتار میشود و به تدریج، دو طرف در گردونهای وارد میشوند كه چه بسا هیچ كدام خواستار آن نبودند؛ گردونهای كه گاهی رها
یی از آن، مستلزم هزینه كردن تمام انرژی روانی و جسمانی فرد و قرار گرفتن در بنبست شدید است. لازم به ذكر است كه این سخن، یك ادعای صرف و بدون پشتوانه و دلیل نیست؛ بلكه مركز مشاوره ما كه در سطح دانشگاهها فعالیت میكند، روزی نیست كه نامهای از جوانی كه در چنین دامی قرار گرفته دریافت نكند. جالب این است که تقاضای كمك و فریادرسی از افرادی است كه معمولاً در ابتدای كار، به خود مطمئن بودهاند و تصمیم جدیشان آن بوده كه وارد ا
رتباط احساسی و غیرمعقول و از نظر اخلاقی غیرصحیح، نشوند و تنها میخواستند در حد ارتباط عادی و یا به قول شما یك سلام و احوالپرسی و یا اظهار محبت باطنی با طرف مقابل داشته باشند. اكنون نمونهایی از این روابط را از زبان این افراد میشنویم:1 «دختری 19 سالهام; تا قبل از ورود به دانشگاه، با هیچ پسری ارتباط نداشتهام; خودم در اقوام و فامیل از ماجراهای دوستهای خیابانی كاملا خبر داشتم و ه
میشه مواظب بودم; كم كم با بچهها خو گرفتم و سلام و احوالپرسی با آنها برایم عادی شد. آنها هم به ما سلام میكردند; مدتی بعد، سلام كردن به پسرها هم شروع شد; تا این كه روزی یكی از آنها گفت: ببخشید مدتی است شما را زیر نظر دارم و از اخلاق شما خیلی خوشم آمده، اگر لطف كنید مدتی با هم دوست باشیم; حالم خیلی خراب شد; حدود 3 ساعت فقط گریه میكردم و افسوس میخورم كه;».2 «یك روز كه برای درس خواندن به پارك رفته بودم، قدمزدنهای دختر و پسرهای جوان، دو به دو با هم، توجهام را جلب كرد و حواسم حسابی پرت شد. ناگهان تصمیم گ
رفتم; تصمیم تازهای گرفته بودم؛ تصمیمی كه از آن هراس داشتم و بیشتر از همه میترسیدم كه به خطا و گناه افتاده باشم; چند هفتهای بود كه حتی یك كلمه هم درس نخوانده بودم؛ بیانگیزه و بیحوصله شده بودم ; تا این كه تصمیم خود را عملی كردم و اكنون چند ماهی است كه با دختری رابطه تلفنی دارم; شرایط بد گذشتهام جای خود را به شرایط بدتر امروز داده، زندگیام آرامش قبلی را ندارد و نمیدانم این وضع تا كجا میخواهد ادامه یابد; این دختر، اكنون ظاهراً جای خالی همه چیز و همه كس را برایم پر كرده، اما چه فایده كه در زندگی بیرون و واقعی من، هیچ جایی برای او نیست. میترسم كه به آلودگی و ناپاكی بیشتر كشیده شوم و كم كم به سوی لجنزار گناه كشیده و در آن غرق شوم».92 افت تحصیلی یا ركود علمیاین گونه روابط، باعث میشوند كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود كنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش، نیازمند تمركز نیروهای فكری و روحی است.دلمشغولی و اضطرابی كه بر اثر این گونه پیوندها پدید میآید، بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ از این رو، مشاوران مدارس و دانشگاهها توصیه میكنند كه هنگام تحصیل و امتحانات، مراسم خواستگاری و عقد را به تأخیر اندازند؛ تا افراد بتوانند با تمركز و آسودگی خیال، در انجام تكالیف درسی و امتحانات موفق شوند؛ چه رسد به روابط فرصتسوز مستمری كه بسیار انرژیسوز است.مطالعه و درس، در زندگی هر انسانی، به ویژه در دوران دانش آموزی، از مهمترین عوامل سازنده شخصیت وی میباشد كه فدا كردن آن به خاطر تن دادن به دوستیه
ای احساسی و غیرآگاهانه و پاسخگویی به خواستهای تمام نشدنی هوس و میدان دادن به میل جنسی، خطایی نابخشودنی و شكستی بزرگ و رسوا كننده است. تجربه نشان داده كه این نوجوانان و جوانان، به علت پریشانی افكار و حواسپرتی، ذوق درس خ
واندن و اشتیاق هر گونه مطالعهای را – اعم از كتابهای درسی و غیر درسی – به كلی از دست میدهند.اگر زندگی بزرگان، شخصیتهای علمی، محققین، نوابغ و دانشمندان و متفكرین را مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه خواهیم شد كه همه آنان افرادی بودهاند كه از خوشگذرانیها و هوسبازی خود را كنار كشیدهاند و احتیاجات جسمی و غریزی خود را از طریق مشروع و معقول و در حد اعتدال، برآوردهاند.10دروغ بزرگی است اگر كسی بگوید: میل جنسی، سراسر وجودش را گرفته و ذهن و زبان او را دوستیهای نامطلوب با جنس مخالف پر ساخته، اما از نظر درس، مطالعه و تحقیقات علمی، لطمه اساسی بر او وارد نشده است و به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، تحقق چنین امری، از محالات است. «با شكلگیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن، زمینه وابستگی آنها به یكدیگر و تشدید آن فراهم میشود و از آن جا كه نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن، در دوران جوانی، به اوج خود میرسد و فضای نسبتا مناسبی برای ارضای این نیاز (هر چند به طور غیرصحیح آن) در محیط آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، به شكل خودكار، دختر و پسر در این كانال قرار میگیرند، در اكثر موارد، به طور ناگهانی و بدون توجه به نتیجه كار، گرفتار چنین گردابی میشوند و آن را با عنوانهای عرف پسند و موجه، پوشش میدهند و باطن غیرموجه آن را با ظاهری نیكو و پسندیده، جلوهگر مینمایند.به این ترتیب، علاقه ابتدایی شدت یافته، با وجود تصمیم اولیه دو طرف یا یكی از آنها، كم كم به وابستگی به یكدیگر تبدیل میشود. این وابستگی، در بسیاری موارد – شاید در تمام موارد – آفت بزرگی برای تمركز حواس، تحصیل و تفكر عمیق در امور درسی آنها میشود؛ به گونهای كه گاهی مطالعه و حضور در كلاس درس را غیرممكن میسازد و هر كدام از آنها د
ر تمام اوقات شبانهروز و حتی در كلاس درس، در فكر طرف مقابل است. این سخن، ادعای بدون پشتوانهای نیست و اگر به نوشتههای چنین افرادی مراجعه كنیم، مثنوی هفتاد من كاغذ میشود.113 ایجاد جو بدبینی
اغلب این گونه دوستیها و روابط، به ازدواج منتهی نمیشود و اگر هم به
ازدواج بینجامد، پس از مدتی، جو بدبینی و سوء ظن آن دو نسبت به هم، فضای زندگیشان را، جهنمی خواهد ساخت و هر دو در آن خواهند سوخت.پسر با خود میگوید: دختری كه به راحتی با من رابطه نامطلوب و نامشروع برقرار كرد، از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابراین از كجا معلوم كه پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری هم طرح دوستی نریخته باشد و از كجا كه در آینده و پس از ازدواج با من، با دیگری
ارتباط برقرار نكند؟ دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر خواهد داشت. بنابراین، این گونه ازدواجها، پایدار نخواهد بود و تجربه نشان داده كه منجر به طلاق و جدایی میگردند.«بر اساس یك یافته پژوهشی در آمریكا، زوجهایی كه پیش از ازدواج با یكدیگر زندگی میكنند، زندگی زناشویی آنها با مشكلات فراوانی رو به رو است و منجر به طلاق میشود. به گزارش ایسنا، دكتر «كاترین كوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی كه پیش از ازدواج با یكدیگر رابطه داشتهاند، بعد از ازدواج، در حلّ مشكلات خود عاجزند؛ زیرا كه نسبت به یكدیگر بسیار بدبین هستند. كوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد، این است كه زوجین چندان انگیزهای برای حل درگیریها و حمایت از مهارتهای خود ندارند. وی افزود: به نظر میرسد ارتباطات این افراد، زودتر از افرادی كه با یكدیگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق میشود. وی در پایان گفت: میتوانم بگویم رابطه قبل از ازدواج، به هیچ وجه، سبب دوام زندگی زناشویی نمیشود».12عشق الهی، رامكننده است و عشق مجازی و شهوی، انسان را وحشی میكند.عشق الهی، صبرآور است و عشق مجازی، صبرشكن است. عشق الهی، نیروزاست و عشق مجازی، نیروبَر است.عشق الهی، خودخواهیبر است و عشق مجازی، خودخواهیزاست. عشق الهی، شادیآور است و عشق مجازی، غمافزاست.عشق الهی، سریان دارد و عاشق الهی، همه پدیدههای عالم را جلوه خدا میداند و به همه عشق میورزد. عشق مجازی، عشق به خواستههای نفسانی خود است. عاشق خدا، از فراق و یاد او، لذت میبرد. عاشق غیر خدا، فقط با وصال دلخوش است و فراق، برایش رنجآور است.
4 اضطراب، تشویش و احساس نگرانیدر دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آن جا که مقاومتی بسی
ار قوی از طرف پدر و مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها، با مخاطرات روانی گوناگونی، مانند اضطراب و تشویش همراه است.وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال دارد.بنابراین، وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبرانناپذیری بر جسم و روان انسان وارد میكند، از آسیبهای جدی این گونه روابط است.همچنین هیجانات كاذب، مثل خیال ازدواج، خوشبختی و در نتیجه، شكست روحی، قربانی شدن دختران به خاطر از بین رفتن آبروی آنها و خانوادهشان و حتی اقدام به خودكشی از دیگر آسیبهای این نوع ارتباط است. 5 . فقدان شناخت درست و واقعبینانهكسانی كه مدعیاند كه این گونه روابط و دوستیها با انگیزه ازدواج شكل میگیرد، با كمی دقّت، در خواهند یافت كه روح حاكم بر این گونه دوستیها، عاقلانه و از سر اندیشه نیست؛ بلكه در آغاز و یا پس از مدتی، تنها عامل ادامه روابط، میل و كشش جنسی خواهد بود.امام علی علیه السلام میفرماید: «حُبُّ الشّیءِ یُعْمی وَ یُصِمُّ؛ دوست داشتن چیزی [آن هم ناآگاهانه و از سر هیجان و احساسات]، انسان را كور و كر میكند». «وابستگیهایی كه بین دختر و پسر ایجاد میشود، مانع گزینش صحیح و دقیق برای شریك آینده زندگی میشود و از آن جا كه دختر یا پسر به فردی خاص وابسته شده، تمام نیكیها، خوبیها، زیباییها را در فرد مورد علاقه خود میبیند و دیگر توان مشاهده عیوب احتمالی طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روی علاقه و از پشت عینك وابستگی، به طرف مقابل نگاه میكند؛ نه با نگاه خریدار و نه با نگاه نقادانه و بررسی كنندهای كه تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوی حقیقت بین، مورد دقت و مشاهده قرار دهد»13دوستی و ارتباط احساسی و غیرعاقلانه قبل از ازدواج، راه عقل را مسدود و چشم واقعبین انسان را كور میسازد و اجازه نمیدهد تا یك تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها كه در فضایی آكنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، اگر هم به ازدواج منتهی گردد، زندگی مشترك را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.6 . محرومیت از ازدواج پاكهر انسانی در سرشت و نهاد خویش، به دنبال پاكی و نجابت است
. دخترانی كه در پی روابط آلوده هستند، در حقیقت، پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و این امر، باعث میشود كه آنان به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاك را از دست بدهند و اگر به وسیله این گونه روابط ناسالم، در ازدواج پسران نیز تأخیر ایجاد شود دختران بیش از پسران، در معرض این آسیب قرار میگیرند. «روابط دختر و پسر، بیش از آن كه مفید باشد، تهدید كننده نهاد خانواده در جامعه به شمار میآید. با نگاهی به آمار میتوان دید كه آمار طلاق در بین كسانی ك
ه قبل از ازدواج، ارتباطهای دوستانه داشتهاند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آن كه معرفتساز باشد، فروزنده هوسها و معرفتسوز است. عمدتاً دیده میشود فرد آن گونه كه هست، خود را نشان نمیدهد یا به سبب محبت و عشقی كه ایجاد شده، نمیتواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد. بیشتر رفتارها در آشناییهای خیابانی به شكلهای تصنّعی ابراز میشود».در پایان به چند پرسش اساسی زیر اشاره میشود: 1 به نظر شما یك رابطه و پیوند مطلوب، چه ویژگیهایی دارد؟ 2 آیا روابطی كه بر پایه هوسرانیها و سرگرمیهای زودگذر است، میتواند روابطی پایا و پویا باشد؟ 3 آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی، شایسته ارتباط و دوستی است؟ 4 آیا پسندیده نیست كه انسان، سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پسانداز کند.7 عدم اسقبال از تشكیل كانون خانوادهاین گونه روابط و دوستیها، معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شكل میگیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری دختران، سوء استفاده میشود. متأسفانه در بسیاری از موارد، تفاوت عشق و هوس، دیده نمیشود. عشق حقیقی و پاك، با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط كه مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس
از مدتی، رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دلرباییها، مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است؛ ولی دیری نمیپاید كه این روابط، عادی شده، به جدایی میكشد. حس تنوعطلبی انسان از یك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر، باعث میشود كه برخی سراغ ازدواج و تشكیل خانواده نروند. جامعهای كه از تشكیل كانون خانواده استقبال نكند، هیچگونه ضمانتی برای رشد و شكوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. اغلب خوبیها و كمالات والای انسانی، در پرتو تشكیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.8 . كمرنگ شدن ارزشهای مكتبی و فرهنگ اصیل ایرانیغرق شدن جوانان در عشقهای آن چنانی و دوستیهای ناباب، نتیج
هاش دوری از معنویات و از دست رفتن ارزشهای انسانی و الهی است كه، نتیجهاش نابودی سر
مایههای انسانی و بهترین فرصت برای رواج فرهنگ بیخدایی و ابتذال غرب و تسلط دشمنان دیرین اسلام و قرآن در كشور است. آیا تجربه كشور اندلس اسلامی كه جوانان را از راه فساد و فحشا، از ارزشهای الهی و انسانی تهی كردند و توانستند شكست را برآنان تحمیل كنند، برای ما كافی نیست؟ آیا میدانیم كه چرا دنیای بیخدای غرب و آمریكا، برای رواج ابتذال و تهیسازی جوانان از ارزشهای دینی هزینههای نجومی میكند؟ 9 . انحطاط اخلاقیشكلگیری شخصیت انسان، تابع نوع رفتار كسانی است كه با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین سرنوشت و ساختن حقیقت انسان، بسیار مهم است. ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستیها و روابط، ناشی میشود كه سبب سقوط انسان در گناه و معصیت میگردد. ما نمونه بارز آن را در جوامع غربی شاهدیم. طبق آمار، در دهه 1990، از هر سه كودك آمریكایی، یكی نامشروع بوده است و از همین روست كه انحطاط اخلاقی در غرب، باعث نگرانی شده است. دوستیها و روابط نامطلوب دختران و پسران، بزرگترین مانع رشد و كمال انسانی است. دوستیهای غیر صحیح، باعث میگردد كه دختران و پسران به صورت ابزاری درآیند كه هر روز، تغییراتی در آرایش، پوشش، حركات و; داشته باشند و این، چیزی جز مشغول شدن به كارهای بیارزش و دور شدن از هدف اصلی و شناخت خود و شكوفایی خلاقیتها و عقب ماندن از قله كمال نیست. در این صورت، انسان به دنبال خواستههای دیگران است و خودش را فراموش میكند.در آستانه بلوغ، شرم و حیا در هر نوجوان عفیفی، مانع از این است كه او به طرف مسائل غریزی تنزل كند و با وجود این كه در این دوران، هورمونهای جنسی شخص را تحریك میكنند و به جنس مخالف متمایل میكنند، امّا به جهت همان حجب و حیای فطری، فرد به نوعی احساس حقارت میكند. شخصیتهای بزرگ و چهرههای ماندگار، كسانی بودهاند كه با پاكی و تقوا زیستهاند و هرگز عظمت روحی و شخصیت معنوی خود را در قربانگاه نفس و شهوات، ذبح نكردهاند؛ اما افسوس كه برخی از نوجوانان و جوانان، به جهت ضعف اراده و فق
دان تجربه و اطلاعات لازم و یا انحطاط و آلودگی محیط زندگی خود و اطرافیان، با تسلیم شدن در برابر طوفان غرایز و شهوات، آن پاكی و معصومیت فطری و ذاتی خویش را از دست میدهند و راه تكامل و سعادت ابدی را به روی خود میبندند.14اگر از دیدگاه قرآن كریم، انسان را تعریف كنیم، درخواهیم یافت كه روابط دختر و پسر، با عظمت و بزرگی انسان، سازگار نیست.
امام علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام فرمود: «نفس خویش را عزیز بشمار و به هیچ پستی و دنائتی، تن مده؛ گرچه عمل پست، تو را به لذت برساند؛ زیرا هیچ چیز با شرافت نفس، برابری نمیكند و [به جای عزت از دست داده] عوضی همانند آن نصیبت نخواهد شد و بنده دیگران نباش كه خداوند، تو را آزاد آفریده است».15همچنین فرمود: «كسی كه نفس شرافتمند و باعزتی دارد، هرگز آنرا با پلیدی گناه، خوار و پست نخواهد كرد».16شیخ رجبعلی خیاط میگوید: «اگر تو برای خدا قیام کنی، تمام عوالم خلقت، دلیل راه تو هستند؛ چون کمال آنها، در فنای در تو میباشد. آنها میخواهند آن چه را در فطرت دارند، تحویل دهند؛ تا به کمال واقعی برسند و اگر انسان برای خدا قیام کند، همه عوالم وجود سر راه او صف میکشند؛ تا آن چه در خود دارند، به او عرضه کنند و راهنمای او باشند». امام علی علیه السلام میفرماید: درد تو، در توست و درمان تو نیز در خود توست. تو گمان میبری كه موجود ضعیفی هستی؛ حال آن كه راز جهانی بزرگ، در كتاب وجود توست».امام صادق علیه السلام میفرماید: خداوند، تمام كارهای مؤمن را به خود او واگذار كرده، ولی به او اختیار نداده كه خود را خوار و ذلیل كند».17عشقهایی كز پی رنگی بود عشق نبود، عاقبت ننگی بودزآن كه عشق مردگان پاینده نیست زآن كه مرده، سوی ما آینده نیستعشق زنده در روان و در بصر هر دمی باشد ز غنچه تازهتر
عشق آن زنده گزین كه او باقی است كز شراب جان فزایت، ساقی استعشق آن بگزین كه جمله انبیا یافتند از عشق او كار و كیاتو مگو ما را بدان شه بار نیست با كریمان كارها دشوار نیست10 . تهدید، مهمترین سرمایه دختر و پسر
دختران و پسران، تا حدی میتوانند تشخیص دهند كه همسرشان با جنس مخالف ارتباط داشته است یا نه؟ دختران و پسرانی كه با گروه مخالف ارتباطی نداشتهاند، یك حس خوبی دارند كه زندگی مشترك را لذتبخشتر و شیرینتر میكند؛ اما این حس خوب زنانه و یا مردانه، با روابط عاطفی و غریزی، كشته میشود و آن حس پاك، از بین میرود و شریك زندگی، برای او تازگی ندارد و آن لذتی را كه دو همسر پاك از هم میبرند، این دو از هم نمیبرند و این نكته تا حدی برای آن دو قابل درك است.شخصی میگفت: با زنی ازدواج كردم و پس از دو سال میخواهم از او جدا شوم؛ چون احساس میكنم كه من برای زنم هیچ جاذبهای ندارم و پس از جستوجو فهمیدم كه روابط بیحد و مرزش با پسران – قبل از ازدواج – موجب این بیمیلی است و موجب شده كه من برای او جاذبهای نداشته باشم. دختران و پسران نباید به گونهای رفتار كنند كه این حس زیبا، در آنان كشته شود. در یك نظرسنجی از پسران بیشماری پرسیدند: شما مایلید با كدام دسته از دختران ازدواج كنید؟ همه گفتند: مایلیم با دخترانی ازدواج كنیم كه با جنس مخالف، ارتباط نداشتهاند عشقهای این زمان، آن عشقهای قصه نیست این زمان فرهاد كو، مجنون كه شد، افسانه كیست؟عاشقی را گفتم اَر محبوبه خواهد، كوه از جا میكَنی؟ گفت: عاشق بودن آری، كوه كندن بهرِ چیست؟گفتم او را عاشقان آواره در دامانِ صحرا بودهاند گفت: سرگردان به صحرا در شدن از ابلهی استگفتمش در راه جانان، دست از جان مینهی؟ گفت: باید شادمان با دلبرِ جانانه زیست!گفتم: اما عاشقانِ قصّه این رَه رفتهاند گفت: امّا این زمان، این كارها دیوانگی ست!گفتم: ای عاشق! اگر محبوبه بد عهدی نمود؟ گفت: دنیایی بزرگ است و پُر از حور و پری است11 احساس گناه
شكی نیست كه ما در جامعهای دینی زندگی میكنیم كه اكثریت مردم از آموزههای دینی و اخلاقی متأثر هستند و به آنها احترام میگذارند. گرچه ممكن است هر فردی سالهای اول زندگی و نسبت به برخی از دستورات دینی، اطلاع دقیقی نداشته باشد، ولی به طور ناخودآگاه و به تدریج، به بسیاری از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی، آگاهی پیدا میكند. اظهار محبت و طرح رابطه دوستی با جنس مخالف، از رفتارهایی است كه جامعه دینی و ارزشی، آن را نمیپسندد و به آن خرده میگیرد و اگر اندك د
قتی در متون دینی و سخنان رهبران دینی صورت گیرد، روشن میشود كه ارتباط با جنس مخالف، از چارچوب و قوانینی خاص برخوردار است و آزاد و بدون محدودیت – آن گونه كه در جوامع غیردینی شیوع دارد و به عنوان یك ارزش تلقی میشود – نیست؛ بلكه نگاه اسلام به این گونه ارتباطها، منفی است و همه به ویژه جوانانی را كه در اوج غریزه جنسی هستند، از ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی با جنس مخالف، نهی كرده است.حال اگر به علت عدم آگاهی، غفلت و یا تغافل، در دوره جوانی، فردی مرتكب چنین رفتاری شد، مدت زمان زیادی نمیگذرد كه جوان به خود میآید و به گذشته خود میاندیشد و رفتارهای خود را با ملاكها و معیارهای اخلاقی و شرعی مقایسه كرده و آنها را محك میزند و یا با قرار گرفتن در موقعیتها و شرایط زمانی و مكانی معنوی – كه بسیار هم پیش میآید – دچار پشیمانی شده و اگر نتواند به درستی از این فضای روانی خارج شود، احساس گناه میكند و این احساس گناه، منشأ بسیاری از ناگواریهای روحی و روانی میشود. لازم به ذكر است كه تجدیدنظر نسبت به اعمال غیرمعقول و غیرمشروع گذشته و پشیمان شدن از آنها و تصمیم بر ترك آنها، امری مقبول و شایسته او بلكه لازم و ضروری است و آن چه به
عنوان یك پیامد منفی در این جا از آن یاد میشود، آن احساس گناه منفی و شدیدی است که بر فضای فكری فرد حاكم شده، توان خارج شدن از آن را در خود نمیبیند و همراه با یأس و ناامیدی مطلق است و توان حركت به سوی اصلاح و تغییر رفتار را از شخص میگیرد. نكته قابل توجه آن است كه آسیبپذیری جوانانی كه به ارزشهای دینی و اخلاقی احترام میگذارند و به آنها پایبند هستند، بیشتر است و آنان به خاطر آشنایی بیشتری كه با دستورات دینی و اخلاقی دارند، بیشتر در معرض احساس گناه شدید و پیامدهای منفی آن قرار میگیرند.18
ادامه خواندن مقاله آسيب شناسي روابط دختر و پسر
نوشته مقاله آسيب شناسي روابط دختر و پسر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
نقش آبزیان در حیات بشر
اشاره:اگرچه صید آبزیان بی¬قصد و غرض صورت نمی¬گیرد، امّا مصرف آن¬ها به حساب نیازهای انسانی متفاوت است. بهره¬برداری غذایی و نیز استفاده¬ها
ی زینتی ـ زینت¬های آرایشی و نگه¬داری آن¬ها در آکواریوم ـ ، تفریحی، ورزشی، اقتصادی، صنعتی، آزمایشگاهی و دارویی از مصارف عقلایی آبزیان شمرده می¬شود که بسیار قابل توجه بوده و باید در جای خود بررسی گردد. در این نوشتار گذری کوتاه بر این مباحث داریم:استفاده زینتی
با این¬که انسان¬ها دارای سلیقه¬های گوناگون می¬باشند، امّا در به¬کارگیری اشیای مختلف زینتی سازگارند. آبزیان یکی از منابع مهمّ دست¬یابی به تزیینات به شمار می¬آیند که گاه با انجام تغییرات ساده یا پیچیده، طراوت بخش فضای زندگی هستند. دو کفه¬ای¬ها و حلزون¬های دریایی به خوبی دارای این اثرند. برخی حلزون¬ها به عنوان دکمه¬های زینتی برای لباس استفاده می¬شوند و گونه¬هایی از صدف¬ها و مرواریدها در جواهرسازی کاربرد دارند.فقه اسلام نه تنها این امور را نهی نمی¬کند، بلکه نسبت به مصرف صحیح و اصولی آن تشویق می¬نماید؛ چرا که کشش و گرایش انسان به زیبایی ودیعه¬ی الهی و جزو ارزش¬ها به شمار می¬آید.همچنان که صاحب تفسیر گران¬سنگ المیزان در ذیل آیه¬ی شریفه¬ی: (;. وَتَسْتَخْرِجوُا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا;)([1]) می¬فرماید: مقصود از استخراج زینت برای پوشیدن لؤلؤ و مرجانی است که از دریا گرفته می¬شود و زنان خود را با آن می¬آرایند.([2])
استفاده تفریحینگه¬داری آبزیان در آکواریوم و کلکسیون¬ها از جمله استفاده¬های تفریحی مجاز است. صید ورزشی نیز از اقسام استفاده تفریحی می-باشد.آبزیان یکی از منابع عمده¬ی اقتصاد بعضی کشورها به حساب می¬آیند. درآمد ارزی حاصل از صید، فروش و صادرات این نعمت¬های الهی می¬تواند به عنوان یکی از شاخص¬های رشد ارز و نیز اشتغال زایی شمرده شود.قواعد عمومی قراردادها مانند وجود شرایط کافی برای طرفین قرارداد؛ همچون قصد
، اختیار، بلوغ و نیز قواعد عمومی کالای مورد معامله از جمله؛ معلوم بودن کالا و قابلیت تسلیم آن و ; که در فقه معاملات آمده است باید رعایت شود. ازاین¬رو می¬توان گفت: بهره¬مندی عقلایی و شرعی¬خواه در زمینه خرید و فروش و تجارت یا دیگر کاربردهای اقتصادی بلامانع است.
استفاده صنعتیاستفاده از آبزیان در امور صنعتی و آزمایشگاهی تا آن¬جا که مغایر قواعد عمومی فقه آبزیان نباشد، بدون اشکال است. می¬توان از روغن ماهی¬ و بعضی سموم آبزیان برای درمان بیماری¬ها استفاده نمود. استفاده¬ی درمانی از فرآورده¬های ماهی بدون فلس با اجازه-ی مجتهد جامع الشرایط و به تشخیص پزشک متعهد در شرایط اضطراری نیز یکی از موضوعات روز است که در نوشتارهای بعدی به این گونه مصارف می¬پردازیم. این مقاله نگاهی به بررسی استفاده تغذیه¬ای به عنوان مشهورترین مصرف دارد.استفاده تغذیه¬ایتوجه عموم انسان¬ها در طول تاریخ به آبزیان نگاه تغذیه¬ای بوده است. امروز نیز این موضوع بخش عمده¬ای از مطالعات و پژوهش-های علمی را به خود اختصاص داده است.تغذیه از ماهیماهی مشهورترین نوع از اقسام آبزیان به شمار می¬آید. کشور ما با داشتن آب¬های شمال و جنوب امکان دسترسی به این نعمت الهی را بسیار آسان کرده است. با این وجود نوع ماهی¬ها به حسب دریا متفاوت¬اند:1 ماهی¬های دریای خزر (حوزه¬ی جنوبی دریای خزر؛ بخش آب¬های ایران).2 ماهی¬های خلیج فارس و دریای عمان.براساس برخی پژوهش¬ها تا کنون حدود 100 گونه ماهی در جنوب دریای خزر یافت شده است.([3]) از انواع ماهی¬های خلیج فارس و دریای عمان نیز تا کنون 380 گونه شناسایی گردیده است.([4])تغذیه از غیر ماهی¬خوردن آبزیان غیر از ماهی و میگو در فقه ما حرام است و بر این مطلب ادعا
ی اجماع شده است. در برخی از روایات نیز این حکم آمده است. از آن¬جمله در روایت موثق عمار از امام صادق(علیه السلام) نسبت به حیوان دریایی به نام ربیثا پرسش شد. امام7 فرمود: ای عمار ما آن را از ماهی¬ها نمی¬دانیم.([5]) تعلیل به این¬که حیوان نام برده از ماهی¬ها نیست؛ نشان دهنده این است که از حیوانات دریایی فقط ماهی قابلیت خوراکی برای انسان را دارد.همچنین درباره¬ی برخی از آبزیان تصریح به حرمت تغذیه شده است، مانند: گوشت صدف¬های دریایی یا رودخانه¬ای و همچنین گوشت قورباغه، خرچنگ و لاک پشت.
شیخ کلینی1 با سند از امام کاظم7 نقل کرد که حضرت فرمود: لایحلّ أکل الجرّی، ولا السلحفاه، ولا السرطان. قال: و سألته عن اللحم الذی یکون فی أصداف البحر والفرات، أیؤکل؟ قال: ذلک لحم الضفادع، لایحلّ أکله؛ خوردن ماهی جری (از ماهی¬های بی فلس)، لاک پشت و خرچنگ حلال نیست. راوی از خوردن گوشت درون صدف¬های دریایی و رودخانه¬ای ¬پرسید، امام7 ¬فرمود: حکم آن¬ها حکم گوشت قورباغه را دارد و حلال نیست.([6])خوردن مارهای آبزی نیز تحریم گردیده است و دلیل آن اطلاق روایتی از امام صادق(علیه السلام) است که فرمود: لایؤکل من الحیّات شیء.([7])
مصرف ماهی از نگاه قرآن و روایاتماهی از جمله غذاهای قدیمی بشر است.آیه¬ی شریفه¬ی: (وَهُوَ الَّذی سَخَّرَالْبَحْرَ لِتَأکُلوُا مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَری الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعلَّکُمْ تَشْکُرُون)([8]) که به آیه¬ی شیلاتی مشهور است، اشاره به گوشت تازه¬ی ماهی دارد. علامه بزرگوار طباطبایی1 می-فرماید: ; مقصود از خوردن گوشت تازه از دریا، خوردن گوشت ماهی است که از دریا صید می¬شود.([9])خوردن ماهی در روایات نیز مورد تأکید است. امام کاظم7 فرمود: بر شما باد به خوردن ماهی؛ چرا که اگر آن را بدون نان بخوری برای تو کافی است و اگر همراه نان بخوری بر تو غذایی دلنشین است.([10])هرگاه رسول خدا9 ماهی میل می¬کرد، می¬فرمود: اللّهم بارک لنا فیه و أبدلنا به خیراً منه.([11])البته مباحث فقهی صید و نیز شرایط ماهی مورد استفاده در تغذیه و دیگر مصارف مورد بحث در کتاب¬های فقهی آمده است.در روایات بر حرمت استفاده خوراکی از ماهی بدون فلس مانند: مار ماهی اشاره شده است.در برخی روایات نیز خوردن آن دسته از ماهیانی که دارای فلس بوده، ولی به دلایلی، هنگام صید، فاقد فلس شوند، جایز شمرده شده است. در روایت صحیح از حمّاد بن عثمان از امام صادق(علیه السلام) نسبت به خوردن ماهی سؤال ¬شد، امام7 ¬فرمود: آنچه که فلس داشته باشد، خوردنش جایز است.حمّاد از ماهی کنعت پرسش می¬نماید. امام7 می¬فرماید: خوردنش جایز است. حمّاد می¬گوید: کنعت ماهی بدون فلس است. امام7 می¬فرماید: بلی و لکنّه
ا حوت سیئه الخلق تحتکّ بکل شی فاذا نظرت فی أصل أذنها وجدت لها قشر.([12])بلی، و امّا کنعت ماهی بد خُلقی است که خودش را به هر چیزی می¬زند (و در نتیجه پولک¬هایش می¬ریزد)؛ اگر به کنار گوشش نگاه کنی در آن فلس¬هایی می¬بینی.میگو را نیز از جنس ماهی فلس¬دار می¬دانند.امام خمینی (ره) در مسأله سوم از کتاب اطعمه و اشربه می¬فرماید: الإربیان المسمی فی لسان اهل هذا الزمان بالروبیان من جنس السمک الذی له فلس فیجوز أکله.([13])چند نکته
1 مراد از فلس آن چیزی است که در عرف به آن پولک گفته می¬شود. چنانچه عرف گونه¬هایی از ماهی¬ها را بدون فلس بداند، استفاده غذایی از آن ماهی جایز نیست. از این نظر ماهی¬ها را می¬توان به سه دسته تقسیم کرد:الف. ماهی¬های دارای فلس دایم.ب. ماهی¬های دارای فلس غیر دایم.ج. ماهی¬های بدون فلس.2 حکم تخم ماهی و هرگونه فراورده¬های غذایی تابع همان ماهی است؛ پس اگر خوردن گوشت آن ماهی حلال باشد، استفاده¬های غذایی دیگر از آن نیز جایز است، وگرنه جایز نمی¬باشد. این حکم در بین فقها مشهور است. محقق حلی1 در شرایع می¬گوید: و بیض السمک المحلّل حلال و کذا بیض المحرّم حرام.([14])3 چنانچه در شکم ماهی صید شده، ماهی دیگری باشد، در صورتی که آن ماهی از انواع حلال باشد، خوردنش اشکال ندارد. سکونی از امام صادق(علیه السلام) روایت نمود که از امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره¬ی ماهی که درون شکم ماهی دیگر است، سؤال شد. حضرت فرمود: هر دو را بخور.([15])5 . خوردن ماهی زنده، به نظر برخی از فقها جایز است، از نظر بعضی فقها نیز احتیاط در مصرف آمده است. مگر در مقام درمان و ضرورت که اشکالی ندارد.ویژگی¬های تغذیه با ماهی1 پروتئین غذاهای دریایی ارزش بالایی دارد و دارای کلیه اسیدهای آمینه مورد نیاز بدن برای رشد و نمو می¬باشد.ن آن ماهی از انواع آن ماه2 ماهی با دارا بودن 19% پروتئین و جذب 99% از این میزان و نیز وجود چربی¬ها و اسید آمینه¬های ضروری بدن و ویتامین¬ها و مواد معدنی مهم، دارای ارزش
بسیار بالای غذایی است.3 برای درمان ناراحتی¬های گوارشی و عروقی مؤثر است. از گذشته¬های دور پزشکان بیشتر کشورها از جمله روسیه به جای تجویز دارو بیماران خود را به خوردن ماهی تشویق می¬کردند؛ زیرا داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی است و مصرف زیاد و طولانی آن باعث بروز ناهنجاری و ناراحتی¬های دیگر می¬گردد.4 در مقایسه با سایر انواع گوشت¬ها، گوشت ماهی بافت پیوندی کمتری دارد. از این¬رو می¬توان گفت که تقریباً همه گوشت ماهی مصرف شده جذب بدن می¬گردد. به همین دلیل برای درمان بسیاری از ناراحتی¬ها خوردن گوشت ماهی توصیه می¬شود.5 . بسیاری از غذاهای پر ارزش¬ دارای موادی هستند که ممکن است خوردن آن¬ها چندان نافع نباشد. بیشتر غذاهای جانوری از نظر پروتئین کامل هستند، و همه اسیدهای آمینه مورد نیاز بدن را دارا می¬باشند. ولی غذاهای دریایی از این نظر اهمیت بسیاری دارن
د، چون علاوه بر تأمین پروتئین مورد نیاز بدن دارای بسیاری از انواع مواد معدنی و ویتامین¬ها، به ویژه ویتامین ب 12 است. بدیهی است اگر این غذاها تؤام با سبزیجات مصرف گردد، ارزش غذایی آن افزون خواهد شد.6 . گوشت، تخم و جگر ماهی دارای پروتئین، چربی و مواد معدنی بسیار مفید در سلامت انسان است.7 پروتئین ماهی از نوع پروتئین سفید است و هضم آن در معده به راحتی انجام می¬شود. از این¬رو به کسانی که مبتلا به زخم یا ورم معده هستند خوردن گوشت ماهی توصیه می¬شود؛ زیرا هیچ¬گونه درد و ناراحتی در معده ایجاد نمی¬کند.8 . چربی ماهی نیز از جمله چربی¬های اشباع نشده به شمار می¬آید و دارای دو نوع اسید چرب لینولینگ و لینولئیک می¬باشد که به علت پایین بودن درجه ذوب هیچ¬گاه در خون و دیگر قسمت¬های بدن ذخیره نمی¬شود، بلکه جذب بدن می¬گردد. کسانی که دارای چربی خون هستند، مولکول¬های چربی ماهی قادر است تا مولکول¬های چربی موجود در خون و نیز چربی¬های رسوبی جداره-ی رگ¬ها را وارد عمل سوخت و ساز نماید و با این گردش زمینه¬ی کاهش چربی خون را فراهم کند.9 گوشت¬ ماهی دارای امگا 3 و امگا 6 می¬باشد که امگا 3 برای درمان ناراحتی¬های قلب و عروق بسیار مفید است و امگا 6 نقش مؤثری در شادابی پوست بدن و نشاط انسان دارد. خاویار نیز سرشار از امگا 3 و امگا 6 و اسیدهای چرب اشباع نشده، می¬باشد.10 چربی امگا 3 موجود در گوشت ماهی در پیش¬گیری سکته مغزی و لخته شدن خون در عروق چشم و مغز و سایر اندام نقش مهمی دارد.11 امگا 3 سبب کاهش میزان تری گلیسریدها نیز می¬گردد.12 چربی امگا 3 به علت اثر بر روی پروستاگلاندین سبب کاهش فشار خون می¬شود.13 ماده امگا 3 یک اسید چرب است که نقش عمده¬ای در جلوگیری از آرتریت¬ها (تورم مفاصل) دارد.14 چربی امگا 3 نقش ضد سرطان دارد؛ شاید به همین دلیل زنان اسکیمو به ندرت مبتلا به سرطان سینه می¬شوند.
15 گوشت ماهی¬ها محتوی انواع متعدد و مقادیر مناسب ویتامین¬ها و مواد معدنی است و چربی ـ کلسترول ـ آن بسیار کم می-باشد.هرچه در رژیم غذایی روزانه، ماهی و سایر آبزیان بیشتر جایگزین شود؛ سلامت و فراغت از بیماری¬های گوناگون ارمغان زندگی خواهد بود.16 وجود فسفر در مغز ماهی و میگو در رشد مغز و ازدیاد شیارهای
مغزی بسیار مؤثر بوده و سبب بالا رفتن ضریب هوشی کودکان می¬شود. ید نیز برای رشد و نمو کودکان مفید است. به همین دلیل باید خانم¬های باردار ماهی را در طول دوران بارداری به عنوان غذای اصلی استفاده نمایند.البته در مصرف ماهی اعم از پرورشی و دریایی باید این نکته بسیار مهم مورد توجه قرار گیرد که از مصرف و تغذیه پوست ماهی خودداری شود؛ زیرا پوست ماهی با داروهای شیمیایی ضد عفونی کننده¬ی آب و نیز میکروب¬های موجود در آب تماس یافته و احتمال آلودگی آن زیاد است؛ از این¬رو بهتر است که پوست ماهی مورد استفاده قرار نگیرد.پیام¬های کوتاه° ماهی هدیه¬ی الهی است، آن را از کودکان خود دریغ ننمایم.° با مصرف ماهی سلامتی را به خانواده خود هدیه کنید.° مصرف آبزیان باعث کاهش درصد سکته¬های قلبی می¬شود.° با مصرف ماهی، کودکانی سالم¬تر، شاداب¬تر و باهوش¬تر خواهید داشت.° تناسب اندام، سلامتی جسم و ; با مصرف ماهی نسبت دارد.° مصرف دو وعده ماهی در هفته موجب تقویت هوش و ذکاوت فرزندان ما می¬گردد.° با مصرف ماهی بدن خود را در مقابل افزایش رسوب کلسترول بیمه نمایید.° گوشت ماهی حاوی 13 نوع ویتامین ضروری برای بدن است.° مصرف ماهی از بروز افسردگی جلوگیری می¬کند.° طراوت و شادابی روحی و جسمی با مصرف آبزیان نسبت دارد.° مصرف ماهی موجب طول عمر بیشتر می¬شود.
° ویتامین موجود در گوشت ماهی موجب تقویت قوه¬ی بینایی می¬گردد.° با مصرف مرتب گوش ماهی خطر ابتلا به بیماری گواتر و آسم کاهش می¬یابد.° سلامتی بدون پزشک با مصرف ماهی میسر است.° مصرف ماهی در سلامتی دندان¬ها مؤثر است.° با مصرف ماهی از پیری زودرس جلوگیری کنید.
° ماهی فقط غذا نیست، دوا نیز هست.([16])نوشتار دیگر را به بررسی راه¬های مصرف دارویی و زینتی آبزیان اختصاص می¬دهیم.——————————————————————————–پی¬نوشت:[1]. النّحل (16) : 14[2]. علامه طباطبایی1، تفسیر المیزان، ج 12، ص 318، ذیل آیه.[3]. نادری جلودار، اطلس ماهیان حوزه جنوبی دریای خزر، مؤسسه تحقیقاتی شیلات.[4]. دهقانی پشت رودی، اطلس ماهیان خلیج فارس و دریای عمان، انتشارات سازمان تحقیقاتی و آموزشی شیلات ایران.[5]. شیخ حر عاملی1، وسائل الشیعه، ج 24، ص 140، ح 4[6] . وسائل الشیعه، ج 24، ص 146، ح 1[7] . همان، ج 24، ص 147[8] . النحل (16) : 14[9] . علامه طباطبایی1، تفسیرالمیزان، ج 12، ذیل آیه.[10]. وسائل الشیعه، ج 25، ص 74[11] . همان، ج 25، ص 74[12] . همان، ج 24، ص 137[13]. امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، ج 2، ص 126
[14]. شرایع الاسلام.[15]. وسائل الشیعه، ج 24، ص 6 8 ، ح 2[16]. سایت شیلات ایران.
ادامه خواندن مقاله نقش آبزيان در حيات بشر
نوشته مقاله نقش آبزيان در حيات بشر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تقوا
كلمهی تقوا از مادهی «وقی» است كه به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است در ترجمههای فارسی اگر این كلمه به صورت اسمی استعمال شود به پرهیزگاری ترجمه می شود مثلا در ترجمهی «هدی للمتقین» گفته می شود: هدایت است برای پرهیزكاران. و اگر به صورت فعلی استعمال شود خصوصا اگر فعل امر باشد به معنای خوف و ترس ترجمه می شود
مثلا در ترجمه اتقوا… گفته می شود از خدا بترسید. بنابراین ترجمهی صحیح كلمه تقوا «خود نگهداری» است كه همان ضبط نفس است و متقین یعنی خودنگهداران راغب دركتاب مفردات القرآن می گوید: وقایه عبارت است از محافظت یك چیزی از هر چه كه به او زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در وقایه نگهداشتن. بنابراین تقوا به معنای عام كلمه لازمه زندگی هر فردی
است كه می خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی كند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینكه انسان خود را آنچه از نظر دین و اصولی كه دین در زندگی معین كرده خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت كند و مرتكب آنها نشود. حفظ و صیانت خود از گناه كه نامش تقواست به دو شكل و دو صورت ممكن است صورت
بگیرد به تعبیر دیگر دو نوع تقوا می توانیم داشته باشیم: تقوایی كه ضعف است و تقوایی كه قدرت است. نوع اول اینكه انسان برای اینكه خود را از آلودگیهای معاصی حفظ كند از موجبات آنها فرار كند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه
دارد. نوع دوم اینكه در روح خود حالت و قوتی به وجود میآورد كه به او مصونیت روحی و اخلاقی میدهد كه اگر فرضاً در محیطی قرار بگیرد كه وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد آن حالت و ملكهی روحی او را حفظ می كند و مانع می شود كه آلودگی پیدا كند. لازمهی اینكه انسانی حیات عقلی و انسانی داشته باشد این است كه تابع اصول معینی باشد و لازمه ی اینكه انسان از اصول معینی پیروی كند این است كه از اموری كه با هوا و هوس او موافق است ولی با هدف و اصول زندگانی او منافات دارد پرهیز كند ولی لازمهی همهی اینها این نیست كه انسان اجتناب كاری از محیط و اجتماع را پیشه
سازد. راه بهتر و عالیتر این است كه انسان در روح خود ملكه و حالت مصونیتی ایجاد كند كه آن حالت حافظ و نگهدار او باشد. تقوا و اثر بزرگ دارد: یكی روشن بینی و بصیرت است كه در آیه ی 29 از سوره ی انفال می فرماید: ان تتقوا … یجعل لكم فرقانا یعنی اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای شما مایه تمیز و تشخیص می دهد دیگری حل شدن مشكلات و آسان شدن كارها و بیرون آمدن از تنگناها و مصادیق است كه در سوره ی طلاق آیه ی 4 میفرماید و من یتقا… یجعل كه
مخرجاً یعنی هر كس كه تقوای الهی داشته باشد خداوند یك نوع آسانی در كار او قرار می دهد.
تقوا، آثار تقوا و ویژگیهای متقیان
معنای تقوا: تقوا از ریشهی «وقی-یقی» به معنی پرهیز و نگهداشتن است. از حضرت عمر نقل شده است که تقوا را چنین تعریف کرده: همان طور که فرد پا برهنه در بیابان پر از خار و سنگلاخ با احتیاط قدم بر میدارد و سعی میکند قدم در جایی نهد که سنگ و خار نباشد و بدین طریق پای خود را از زخمی شدن مصون میدارد، تقوا در مسائل دینی هم یعنی احتیاط کردن در رعایت حدود و مرزهای شرعی برای مصون ماندن از پیامد بد عدم رعایت حدود شریعت.
بخاری و مسلم از ابی عبدالله النعمان روایت کردهاند که پیامبر فرمود:”إنَّ الحلال بینٌ و إنَّ الحرام بینٌ و بَینَهُماأُمورٌ مُشتَبِهاتٌ لایعلَمهُنَّ کثیرٌ مِن الناسِ فَمَنِ اتقی الشبهاتِ فقَدِ استبرأَ لِدینه وعِرضه و مَن وَقَعَ فی الشُبُهاتِ وَقَعَ فی اْلحَرامِ کالرّاعی یرعی حولَ الحِمی یوشِکُ أَن یرتَعَ فیه، أَلا و إِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمی وَ إِنَّ حِمَی اللهِ محارمُهُ.أَلا و إنَّ فی الجسَدِ مُضغهٌ إِذا صَلُحَت، صَلَحَ الْجَسَدُ کُلُّهُ وَ إِذا فَسَدَت، فَسَدَ الجسدُ کُلُهُ ألا وَهِی القَلبُ”. یعنی: «به راستی که حلال روشن است و حرام نیز روشن است
و در میان حلال و حرام کارهایی هست که به جهاتی به حلال یا حرام شباهت دارد و این کارهای مشبوه را بسیاری از مردم نمیدانند، پس کسی که خود را از شبهات نگه دارد، دین و ناموس خود را حفظ کرده است و کسی که در شبههها بیفتد و از آنها پرهیزنکند، در حرام میافتد، مانند شبانی که شتران خود را در اطراف چراگاه برای چراه آزاد میگذارد و در این حال به چرا کردن در قرق نزدیک میشود، آگاه باشید که برای هر پادشاهی قرق خاصی است که به خود اختصاص داده و بدانید که منطقهی ممنوعهی خداوند محرمات او هستند بیشک در بدن آدمی پارچه گوشتی هست که اگر اصلاح شد همهی بدن به صلاح میگراید و اگر فاسد شد همهی بدن فاسد میگردد، بدانید که آن قلب آدمی است.» پس آنچه باعث تقوا یعنی پرهیز و دوری از دایرهی حرام میشود، همان پرهیز کردن از مشتبهات و حدود مرزی بین حلال و حرام است.
نوعی ترس و خداپروایی نیز در معنای تقوا لحاظ شده است و آن ترس از خروج از مسیر بندگی و اطاعت از حق است چون فرد در این صورت خود را خسارتدیده میداند و از عواقب مسیری که انتخاب نموده بیمناک است.
در تعریفی دقیقتر میتوان گفت: که تقوا فراست و بصیرتی است که انسان با برخورداری از آن خود را برتر از آن میداند که مرتکب گفتار و یا رفتار و حتی افک\اری گردد که از شأن انسانی وی بکاهد. بر این اساس تقوا نوعی خودکنترلی آگاهانه است.
واژهی تقوا در قرآن: این واژه و مشتقاتش در قرآن بیش از 230بار تکرار شده است که در 54 بار آن مستقیما از واژه “إتقوا الله” یعنی پروای خدا را داشته باشید، استفاده شده است درآیهی197بقره بهترین توشه را توشهی تقوا معرفی میکند: وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی وَاتَّقُونِ یأُوْلِی الأَلْبَابِ و در آیهی 26 سورهی اعراف بهترین لباس را جامهی تقوا معرفی میکند «وَلِبَاسُ التَّقْوَی ذلِکَ خَیْرٌ»
قرآن میگوید دعوت پیامبران از جمله نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و الیاس از قومشان به تقوا بوده است و همگی قوم خویش را اینگونه خطاب کردهاند که: «أَلاَ تَتَّقُون؟» مجموعاً قرآن در آیاتی متعدد به اقسام تقوشی فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اشاراتی دارد. مراحل و مراتب تقوا: قرآن تقوا را در دو مرتبهی نازل و عالی مطرح کرده است. در مرتبهی نازل آن میفرماید: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (پس تا [حدّی] که میتوانید از خداوند پروا بدارید) و در مرتبهی عالی تقوا میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ;» (ای مؤمنان، از خداوند چنان که سزاوار پروای اوست پروا بدارید). حال که تقوا پرهیز از محرمات و منهیات است لذا باید به حدود و ثغور دین یعنی شریعت الهی واقف بود از حرامها و منکرات دوری کنیم و واجبات و مستحبات را انجام دهیم و در انجام امور مباح اولویات را در نظر گیریم. حضرت عمر در رابطه با پرهیز از برخی از امور نادرست میفرماید: «مَن تَرکَ فضولُ الکلام مُنِحَ
الحِکمهََ وَمَن تَرکَ فضول َالنَظرِ مُنِحَ خُشوعَ القَلبِ و مَن تَرکَ فضولَ الطّعامِ مُنِحَ لِذَّهَ العبادهِ و مَن تَرکَ فُضولَ الضَّحِکَ مُنِحَ الهیبهَ و مَن تَرَکَ الْمِزاحَ مُنِحَ الْبَهاءَ و مَن تَرَکَ حُبَّ الدنیا مُنِحَ حُبَّ الآخرهِ و مَن تَرکَ الإشتغال بعُیوبِ غیرهِ مُنِحَ الإصلاحَ لِعیوبِ نَفسهِ و مَن تَرکَ التجَسُّسَ فی کیفیهِ الله تَعالی مُنِحَ البراءَهَ مِن النفاقِ.» یعنی: «هر کس که از پرحرفی بپرهیزد به او حکمت بخشیده میشود و هرکس که از نظر کردن بپرهیزد به او خشوع قلب بخشیده میشود و هر کس که از پرخوری بپرهیزد از لذت عبادت بهرهمند میگردد و هر کس که از زیاد خندیدن بپرهیزد، از هیبت و بزرگی برخوردار میگردد و هر کس که از شوخی و
مزاح (بیمورد) بپرهیزد، قدر و قیمت مییابد و هرکس که محبت دنیا را ترک کند، حب آخرت را مییابد و هرکس که از بیان عیب دیگران بپرهیزد، توفیق اصلاح عیبهای خود را مییابد و هرکس که از جستجوی کیفیت ذات باری تعالی کوتاه بیاید، از نفاق و دورویی دور میشود.»
آثار تقوا و نقش آن در زندگی دنیا و آخرت: الف ) آثار اخروی تقوا:
1) کسب پاداش عظیم اخروی: «وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ» (و اگر ایمان آورید و پروا بدارید، پاداشی بزرگ خواهید داشت.) 2) مورد عفو و بخشش خداوند قرار گرفتن: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتًَقوا اللهَ یجْعَل لًَکمْ فرقاناً وَیکَفًِر عَنْکُمْ سَیئاتِکُم وَیغْفِرْ لَکُمْ وَاللهُ ذوالْفَضْلِ الْعَظیم» (ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر تقوای خدا را پیشه کنید شما را معیارِ جدا کنندهی حق از باطل دهد، و گناهانتان را از شما میزداید، و شما را میآمرزد، و خدا صاحب فضلِ بزرگ است.)
3) شمول محبت خداوند شدن: «بَلَی مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ وَاتَّقَی فَإِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَّقِینَ» (آری! هر کس به پیمان خود وفا کند و تقوا پیشه نماید، پس بیگمان خدا تقوا پیشهگان را دوست میدارد.)
4) بهرهمند شدن از بهشت جاودان خداوند: «لَکِنْ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ لِلأَبْرَارِ» (ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشتهاند، آنان باغهایی دارند که جویباران از فرودست آن روان است، به عنوان پیشکشی از نزد خدا جاودانه در آنجا جای خواهند داشت. و آنچه به نزد خداست، برای نیکوکاران بهتر است.)
ب) آثار دنیوی تقوا: 1) کمک به توسعه پایدار جامعه: در گذشته در جواب این سؤال که توسعه پایدار یک جامعه به چه چیزی بستگی دارد دیدگاههای متفاوتی ابراز شده است. برخی نیروی انسانی را عامل توسعهی پایدار تلقی کردند. آمریکاییان میزان درآمد را عامل توسعه دانستند، سویسیها ثروت را عامل توسعه دانستند و لذا ترجیح دادند پول دنیا را جمع کنند، اکنون دنیا و مدیریتهای اجتماعی هیچ کدام از این موارد را عامل توسعه پایدار نمیداند زیرا با بروز حادثهای در یک کشور نظام اقتصادی آن کشور متزلزل میشود و لذا اکنون سازمان ملل اعلام کرده که محور توسعه پایدار جوامع، انسان سالم است. سازمان ملل یک گروه اقتصاددان دانشگاه «هاروارد» را به رهبری «ساکس» با دو هزار نفر موظف کرد که ثابت کنند چه چیزی محور توسعه پایدار است. این گروه ثابت کردند که اگر سرمایهگذاری در سلامت انجام گیرد درآمد اقتصادیاش از هرنوع سرمایهگذاری دیگری بالاتر است و لذا انسان سالم محور توسعه است. هر جامعهای که جمعیت انسانهای سالمش بیشتر باشد به همان اندازه توسعهیافتهتر است. اما باید پرسید که انسان سالم به چه کسی گفته میشود؟ آیا کسی را که فقط از سلامت جسمی برخوردار است میتوان انسان سالم دانست ؟ و آیا بدون برخورداری از سلامت روان میتوان کسی را سالم دانست؟ ضربالمثلی هست که میگوید: عقل سالم در بدن سالم است. این ضربالمثل از لحاظ علمی مردود است سازمان بهداشت جهانی آن را نپذیرفته است. چه بسا کسانی که از سلامت بدنی برخوردار نیستند مثلاً پایشان شکسته است یا فلج شدهاند یا از دیابت رنج میبرند و یا اتفاقی دیگری برایشان افتاده است اما از عقل سالمی برخورداراند؛ چون روان سالمی دارند. لذا باید گفت: عقل سالم در انسان سالم است. سلامت انسان افزون بر سلامت بدنی، سلامت روانی، معنوی و اجتماعی را هم شامل میشود. کسی را که با بدرفتاری در خانواده حقوق اعضای خانواده را پایمال میکند یا در جامعه با نادیده گرفتن قوانین اجتماعی حقوق افراد جامعه را له میکند، سرمایهداری که فقط به فکر افزایش ثروت خود است و به دستگیری مستمندان نمیاندیشد و فقیری که برای رفع فقر خود جز به گدایی نمیاندیشد و ; را نمیتوان انسانهایی سالم تلقی کرد.
از طرفی دیگر توسعهی برون بدون توسعهی درون فایدهی چندانی ندارد. توسعهی اقتصادی، سیاسی و حتی علمی اگر همراه توسعهی درون نباشد میتواند عواقب جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد زیرا اعمال بیرونی انسان تراوش درون او هستند و به قول پیامبر (ص): «أَلا و إنَّ فی الجسد مضغهٌ اذا صَلُحَت، صَلُحَ الجسدُ کُلُّهُ و إذا فَسَدَت، فَسَد الجسدُ کُلُّهُ،أَلا وهی القلبُ».
بزرگترین عامل توسعهی درون هم تقوا است. تقوا عامل ایجاد روانی سالم و روان سالم منجر به شکل گرفتن انسان سالم میشود و جامعهی سالم هم از انسانهای سالم تشکیل میشود و جامعهی سالم متشکل از انسانهای سالم را میتوان توسعهیافته دانست.
2) برخورداری از انواع برکات زمینی و آسمانی: « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» (و اگر اهل شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه میکردند، بیگمان [درهای] برکاتی از آسمان و زمین را به روی آنان میگشودیم.) 3) نجات از تنگنا و مشکلات و کسب روزی بیحساب: «وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ;» (و هرکس تقوای خدا را پیشه کند [خدا] برای او راه خروجی [از گرفتاریها] قرار میدهد. و از جایی که گمان نمیبرد به او روزی میرساند). 4) قدرت تشخیص و بصیرت آدمی افزایش مییابد:«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا» (ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر تقوای خدا را پیشه کنید شما را معیارِ جدا کنندهی حق از باطل دهد، و گناهانتان را از شما میزداید.)
انسان متقی نه تنها حق را از باطل و درست را از نادرست تشخیص میدهد بلکه اولویتها را هم درک میکند، خوب را از خوبتر و بد را از بدتر باز میشناسد.
5) انسان متقی شجاعت دارد و جز خدا از کسی یا چیزی ترس به دل راه نمیدهد. از پیامبر (ص) پرسیدند: «أی جهادٍ افضلُ؟ فقال:کلمهُ حقٍ عندَ سلطانٍ جائرٍ» «یعنی: کدام نوع جهاد از همه برتر است؟ فرمود: سخنی حق در مقابل پادشاه ستمگری». لذا پرهیزکار همیشه حقگراست.
و شجاعت و شهامت گفتن حق را دارد. ولو اینکه علیه خودش باشد. 6) متقی در برابر مصائب و مشکلات زندگی ثابت قدم و صابر است و هنگام هجوم مشکلات خود را نمیبازد و با کمال متانت با آنها مواجه میشود. « وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» (شکیبایان در برابر تنگدستی و زیان، و به هنگام کارزار؛ اینانند کسانی که راست گفتهاند، و اینان همان تقوا پیشهگانند.) 7) متقی نه از گذشتهی خود ترس دارد و نه نگران آیندهی خویش است.« فَمَنِ اتَّقَی وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ» (هرکس تقوا پیشه کند و به اصلاح [امور] بپردازد نه بیمی بر آنها خواهد بود و نه ایشان اندوهگین میشوند.) و لذا در اوج آرامش روح و روان به سر میبرند و به کمترین میزان از مشکلات و بیماریهای روانی گرفتار است. ویژگی متقیان:
بر اساس آیات 136-133 آل عمران: 1) خداوند در این آیات در وصف پرهیزگاران میفرماید:« وَسَارِعُوا إِلَی مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّهٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍِِِِِِِِِ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین َ * الَّذِینَ ینْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ * وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یصِرُّوا عَلَی مَا فَعَلُوا وَهُمْ یعْلَمُونَ * أُولَئِکَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَهٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ » و بشتابید به سوی آمرزشی از جانب پروردگارتان، و بهشتی که پهنای آن [به اندازه] آسمانها و زمین است، و برای تقواپیشهگان مهیا شده است. آنان که در
آسایش و تنگدستی، انفاق میکنند، و خشمشان را فرو میخورند، و عفوکنندگان از [تقصیر] مردماند، و خدا نیکوکاران را دوست میدارد. و آنان که چون کار زشتی انجام دهند، یا بر خویشتن ستم کنند، خدا را یاد کنند، و برای گناهانشان آمرزش میطلبند ـ و چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد؟ ـ و بر آنچه که انجام دادهاند اصرار نمیورزند، در حالی که آنان میدانند. آنان پاداششان آمرزشی از جانب پروردگارشان و باغهایی است که از زیر [ درختان انبوه] آن نهرها جاری است، در آن جاودانهاند، و چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.)
و در آیهی 204-206 بقره نیز بیان میدارد که شخص بیتقوا ادعاهای بیجا، خودنمایی، لاف زدن، دروغگویی، دورویی و نفاق، افساد و کارهای بد خود را روا میدارد و هنگامی که واعظی او را نصیحت میکند که از خدا پروا داشته باشد، تکبر میورزد: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَیشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204) وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَیهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ (205) وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ» (و از میان مردم کسی است که سخنش در [باره] زندگی دنیا تو را به شگفت وامیدارد و خدا را بر [تطابق گفتارش با] آنچه که در دل خود دارد گواه میگیرد، در حالیکه او سرسختترین دشمنان است. و چون به او گفته شود: «تقوای خدا را پیشه کن»، تکبر [و غرور جاهلی] او را به گناه وا میدارد، پس جهنم او را بس است.
ادامه خواندن مقاله تقوا
نوشته مقاله تقوا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
ایدز
اچ. آی. وی. یک ویروس است. ویروس موجود زنده بسیار کوچکی است که می تواند خودش را تکثیرکند و منتشر شود. اما نمی تواند به تنهایی از خودش زنده باشد. یک ویروس به بدن یک میزبان برای زندگی و تکثیر نیاز دارد. زمانی که ویروس به بدن شخصی راه پیدا کرد، شروع به تکثیر یا به عبارت دیگر شروع به شبیه سازی و کپی از خودش درسلول های بدن این شخص
می کند. یک ویروس می تواند سلول هایی که داخل آن جای گرفته و از آن تغذیه می کند را معیوب کرده و به آن آسیب برساند. این یکی از راه هایی است که بدن را آلوده کرده و بیماری را بوجود می آورد. سیستم دفاعی بدن مجموعه ای از سلول ها است که در بدن شما با ویروس ها و عفونت ها مقابله می کند. در انسان، سیستم دفاعی بدن معمولا ویروس ها را به سرعت یافته و سریع می کشد.
اشخاص آلودگی به اچ. آی. وی. را از شخص دیگری که پِیش از این آلوده شده است دریافت می کنند. اگر آنها آلوده شدند همینطور می توانند آلودگی به ویروس را به شخص دیگر انتقال دهند.در واقع این راهی است که اچ.آی. وی. شیوع پیدا کرده و منتشر می شود.اچ. آی. وی. مخفف “ویروس نقص ایمنی انسان” است.در دنیا آن را با نام “Human Immunodeficiency Virus” می شناسند. به کسانی که آلوده به اچ. آی. وی. شده اند اچ. آی. وی. مثبت “+HIV” و یا اچ. آی. وی. پوزتیو “HIV positive” می گویند. چرا اچ. آی. وی. خطرناک است؟اگر سیستم دفاعی بدن به ویروس حمله کرده و آن را می کشد، پس چرا اچ. آی. وی. یک مشکل است؟ویروس های مختلف به قسمت های متفاوت بدن حمله می کنند. بعضی ها ممکن است به پوست، دیگری به شش ها و یا قسمت های دیگر حمله
کنند. سرماخوردگی های عمومی هم به وسیله یک ویروس ایجاد می شوند. چیزی که ویروس اچ. آی. وی. را چنین خطرناک می سازد این است که مستقیماً سیستم دفاعی بدن را هدف قرار داده و به آن حمله می کند. جایی که معمولاً بدن را از شر ویروس ها ره
ا می کند.این ویروس خصوصاً به یک نوع مشخصی از سلول های سیستم دفاعی بدن حمله می کند که بدون آن مبارزه با سیستم دفاعی بدن برای ویروس مانند رفتن به تعطیلات و بسیار راحت است و اچ. آی. وی. می تواند در تمام بدن منتشر می شود. این فرایند قابل رویت نیست وهیج را
هی وجود ندارد تا بتوانیم با مشاهده اش
خاص تشخیص بدهیم که شخصی آلوده به ویروس اچ. آی. وی. ا
ست. تنها یک نوع تست خون آن هم حدود سه ماه بعد از وارد شدن اولین ویروس به بدن می تواند وجود آن را در خون آشکار کند. ممکن است شخصی که آلوده به ویروس
اچ. آی. وی. شده است، تا سال های سال کاملاً سالم به نظر رسد و خود را در سلامت کامل احساس کند. ممکن است که حتی ندانند که آلوده به ویروس هستند. سپس هنگامی که سیستم دفاعی بدن تقلیل یافت و ضعیف شد آن ها بطورشدید و روزافزونی نسبت به بیماری ها آسیب پذیر می شوند. بیماری هایی که معمولاً در شرایط طبیعی بسیار ساده درمان می شوند.
ایدز چیست؟نام بیماری ایدز(AIDS) از حروف اول کلمات زیر گرفته شده است و به معنی نقص ایمنی اکتسابی است:
(Acquired Immuno Deficiency Syndrome)یک سیستم دفاعی زیان دیده و معیوب نه تنها به وسیله ویروس اچ. آی. وی. که در مرحله اول به آن حمله ور شده آسیب دیده است بلکه همچنین با عفونت های دیگر مورد حمله قرار می گیرد. این سیستم دفاعی آسیب دیده دیگر توانایی و قدرتی برای مقابله و کشتن ویروس هایی که تا پیش از این مزاحمتی برایش نداشتند را ندارد. ویروس اچ. آی. وی. دفاع بدن را روز به روز كاهش میدهد تا حدی كه هر میكروبی حتی میكروبهای بسیار ضعیف هم فرصت پیدا میكنند كه بدن را بشدت بیمار كنند. همچنان که زمان می گذرد، شخصی که به ویروس اچ. آی. وی. آلوده شده است، نسبت به قبل بیشتر و بیشتر به بیماری مبتلا می شود، معمولاً چندین سال بعد از آلودگی و ورود ویروس به بدن، آن ها مبتلا به مریضی های خاص ناشناحته و عجیب متعددی می شوند. این مرحله ای است که به آن می گویند کسی به ایدز مبتلا شده است. وقتی که شخص به بیماری های وخیم خطرناک جدی دچار می شود و یا زمانی که تعداد سلول های دفاعی در بدن شخص آلوده زیر میزان مشخصی به شدت افت کرده باشد.در کشور های مختلف تفاوت های اندکی در تعریف این مرحله وجود دارد که چه زمانی یک شخص را مبتلا به بیماری ایدز و یا هنوز شخص آلوده به ویروس اچ. آی. وی. بنامند. ایدز (Acquired Immune Deficiency Syndrome) یک حالت به شدت وخیم است ودر این مرحله بدن دفاع بسیارضعیفی در برابر هر نوعی از عفونت و بیماری را
دارد.
از زمان آلودگی به ویروس تا مبتلا شدن به بیماری ایدز چه مدت طول می کشد؟بر اساس نتایج حاصله از تحقیقات مختلف به عمل آمده، از زمان دریافت آلودگی (ورود ویروس اچ. آی. وی. به بدن) تا ابتلاء به بیماری ایدز (ازکار افتادن سیستم دفاعی بدن)، بدون دسترسی به یک درمان دارویی علیه ویروس اچ. آی. وی. ، معمولاً یک دوره زمانی بین 6 تا 8 سال به درازا می کشد . این دوره می تواند بدون علامت باشد و تازه بعد از این مدت علایم بیماری ظاهر گشته، شخص مبتلاء به بیماری ایدز شود .
این فاصله زمانی – آلودگی تا ابتلا ء به بیماری ایدز – ازفردی به فرد دیگر متفاوت است و به عوامل زیادی از جمله وضعیت سلامتی فرد، عادات بهداشتی و تغذیه وی ارتباط دارد. در هر صورت، این میانگین بر اساس اشخاصی تنظیم شده است که پرهیزهای معقولی را انجام می دهند. در یک ناحیه فقیر نشین ممکن است در بین کسانی که توانایی تهیه تغذیه کافی و مناسب را ندارند ، سرعت پیشرفت و چیره شدن ویروس بر سیستم دفاعی بدن و در نتیجه ابتلا ء به بیماری ایدز ، بسیار سریعترباشد و این افراد خیلی سریعتر فوت کنند. آیا هر چیزی می تواند آلودگی به اچ.آی. وی. بوجود آورد؟نه، به طور مثال تماس جنسی بدون محافظ تنها زمانی خطرناک است و ریسک آلوده شدن را دارد که یکی از طرفین آلوده به ویروس باشند. بنابراین اگر شریک جنسی شما ناقل اچ. آی. وی. نباشد، هیچ شکلی از سکس و یا نوع فعالیت جنسی بین شما باعث دریافت آلودگی و در نتیجه سرایت بیماری به شما نخواهد بود. به طور مثال ویروس اچ. آی. وی. ازطریق تماس جنسی واژینال، یا مقعدی و یا دهانی به شما انتقال پیدا نخواهد کرد، اما تنها در صورتی که هیچ کدام از شما آلوده به این ویروس نباشید. شما همچنین از طریق خود ارضایی به ویروس آلوده نخواهید شد. – هیچ کدام از کارهایی که شما تنها با خودتان انجام می دهید باعث دریافت اچ. آی. وی. نخواهد شد.– اچ. آی. وی. تنها در صورتی انتقال خواهد یافت که یکی از اشخاص در تماس، قبلاً به ویرو
س آلوده شده باشد. خطر در تماس های جنسی بیشتر درعدم شناخت کافی سوابق خونی شریک جنسی شماست. در هر صورت برای اطمینان از کاندوم استفاده کنید. مگر تا زمانی که مطمئن باشید که هیچ کدام از شما شریک جنسی دیگری ندارد و قبلاً آلوده به ویروس نشده است.علائم بیماری چگونه ظاهر می شود؟با کاهش قدرت سیستم دفاعی به مرور زمان بدن آماده ابتلا به عفونتها و سرطانهایی می شود که به طور معمول در مردم عادی دیده نمی شوند ،
این بیماریها بصورت بیماریهای ریوی ، اسهالهای شدید و مزمن ، تبهای طولانی ، کاهش وزن ، اختلالات شخصیتی ، بیماریهای مغزی وپوستی خود را نشان می دهند که درنهایت منجر به مرگ فرد مبتلا خواهد شد. علائم اصلی ایدز: • كاهش وزن بیشتر از 10 درصد • اسهال مزمن بیشتر از یك ماه • تبهای متناوب یا ثابت بیش از یك ماه علائم فرعی: • سرفه پایدار به مدت بیش از یك ماه • عفونت پوستی منتشر همراه با خارش • تبخالهای عود كننده • برفك دهانی • عفونت تبخالی مزمن پیشرونده و منتشر • بزرگ شدن عمومی غدد لنفی آلودگی به ویروس ایدز دلیل ابتلا به بیماری ایدز نیست ولی سرانجام تقریباً بطوراجتناب ناپذیری به بیماری ایدز منتهی می شود. یكی از اولین راه های شناخت یك بیماری، شناخت علائم و مراحل مختلف سیر بیماری است. با این شناسایی می توان از گسترش و توسعه بیماری در مراحل اولیه جلوگیری نمود. علائم آلودگی بیماری ایدز بسیار پیچیده است و دارای مراحل چندی است كه الزاماًهمه آنها در افراد آلوده مشاهده نمی شود. این مراحل عبارتند از: مرحله اول عفونت حاد:
در اغلب موارد در صورتی كه تعداد كافی ویروس ایدز وارد بدن فردی شود ، بعد از چند هفته علائمی نظیر تب ، گلودرد،بزرگی غدد لنفاوی، درد مفاصل و عضلات ، سر درد، ضعف و بی حالی، بی اشتهایی ، تهوع و استفراغ، كاهش وزن، اسهال و گاهی دانه های جلدی و یا تظاهرات عصبی ظاهر میگردد. این علائم اختصاصی نبوده و شباهت كاملی با نشانه های بسیاری ازبیماریهای دیگر دارد. چون خود بخود ظرف یك تا دو هفته بهبودی حاصل میگردد ، كمتر اتفاق می افتد كه بیماری دراین دوره تشخیص داده شود. بعلاوه از هنگام ورود ویروس ایدز تا مثبت شدن نتیجه آزمایشگاهی كه نشانگر آلودگی فرد است حدود 2 تا 12 هفته و گاهی تا16 ماه طول می كشد. در این فاصله زمانی ، فرد، آلوده بوده و ممكن است سایرین را آلوده كند. مرحله دوم بدون علامت:
پس از بهبودی خود بخودی مرحله حاد، بیمار وارد مرحله بدون علامت می شود كه بر حسب نوع ویروس آلوده كننده از10تا 17 سال طول می كشد. در این مدت شخص آلوده هیچگونه علامتی از بیماری را بروز نمی دهد و به ظاهر كاملاً سالم است ولی برای دیگران آلوده كننده می باشد. این مرحله نزد كودكان كوتاهتر است و در این مرحله شخص دیگران را مبتلا می كند. در این دوره آزمایش خون مثبت است. كنترل انتشار ویروس در این مرحله مشكل می باشد.
مرحله سوم بزرگی منتشر و پایدار غدد لنفاوی:
دراین مرحله غدد لنفاوی به صورت بزرگ شده
و به شكل قرینه و بدون درد در بیش از دو نقطه بدن بجز ناحیه كشاله ران ظاهر می شود حداقل 3ماه باقی می مانند. مرحله چهارم مرحله قبل از ایدز و حالات وابسته به ایدز:قبل از بروز علائم نهایی ایدز در بیمار ، عوارضی ظاهر می شود كه به آن علائم مربوط به ایدز می گویند و عبارتند از:• كاهش وزن بیشتر از10درصد وزن سابق • اسهال به مدت بیشتر از یك ماه • تب به مدت بیشتر از یك ماه • عرق شبانه • خستگی، بی حالی و ضعف این علائم را مقدمه استقرار كامل ایدز كه پایان طیف بیماری می باشد ، به حساب می آورند. در برخی موارد، بی قراری، بی اشتهایی، دل درد، سردرد وجود دارد و تغییرات عصبی منجر به از دست دادن حافظه و آسیب اعصاب محیطی می شود. این علائم معمولاً متناوب است ولی كاهش وزن در اكثر بیماران وجود دارد و پیشرونده هم می باشد. بسیاری از بیماران در این مرحله دچار ضایعات پوستی، مخاطی و ضایعات دائم و یا عود كننده دهنی و یا ناحیه تناسلی به علت ویروسهای مختلف می شوند. مرحله پنجم ایدز: ایدز به مرحله نهایی آلودگی ایدز گفته میشود. در این مرحله به علت كاهش شدید قدرت دفاعی بدن، شخص، مستعد ابتلا به بسیاری عفونتهای و سرطانها می شود كه علائم بسیار متنوعی دارند و درنهایت بیمار را از پای در می آورند. آیا ایدز درمان دارد؟
ایدز متاسفانه تاکنون هیچ درمان قطعی ندارد. ایدز کشنده اس
ت.چیزی که نگران کننده است، این است که بسیاری از مردم گمان می کنند که برای ایدز درمان وجود دارد. این موضوع به آن ها احساس آرامش و اطمینان می دهد و ممکن است که به این دلیل به راه های مختلف قبول ریسک بکنند. متاسفانه این اشخاص در اشتباه به سر می برند چون برای ایدز هیچ درمانی وجود ندارد.داروهای درمانی موجود جریان پیشرفت اچ. آی. وی. تا ابتلاء به بیماری ایدز را کند تر می کنند ودر بعضی موارد می توانند که اشخاص آلوده را برای چند سال
سالم نگه دارند. در بعضی موارد مشاهده شده که داروهای آنتی بیوتیک بعد از گذشت چند سال ازعملکرد خود بازمی مانند و اثرمثبتی ندارند. در موارد خاصی هم مشاهده شده که تعدادی از بیماران از ایدز دوباره بهبود یافته و به زندگی با اچ. آی. وی. در دوره ده ساله بازگشته اند. اما آن ها باید در ادامه زندگی شان هر روز داروهای بسیار قوی استفاده کنند، چیزی که اثرات جانبی ناخوش آیند و بسیار خطرناکی دارند. اما هنوز هیچ درمانی برای اچ. آی. وی. وجود ندارد و تنها راه برای سالم ماندن این است که آلوده نشویم. پیشگیری تنها درمان ایدز است. ایدز در ایراناولین مورد ایدز در ایران در سال 1366 گزارش شد. این مورد یک کودک 6 ساله هموفیلی بود که بدلیل زمینه بیماری از فرآورده های خونی وارداتی استفاده می کرد. از آن پس تمام خونها و فرآورده های خونی اعم از داخلی یا وارداتی ملزم به آزمایش از نظر عفونت قبل از .مصرف شدند. این آزمایشات توسط سازمان انتقال خون ایران انجام می پذیرد برابر گزارشات واصله از دبیرخانه ستاد کشوری مبارزه با ایدز، از آن زمان تا پایان سال 1379، 2382 مورد آلوده به ویروس در ایران شناسایی شده است که 319 نفرشان به این بیماری مبتلا و 284 نفرشان فوت شده اند.« برای اینکه بتوانید خود را در برابر این بیماری محافظت کنید، لا زم است که از راههای انتفال ویروس اچ. آی. وی. آگاهی پیدا کنید.این اطلاعات برای سلامتی شما و دیگران بسیار مهم و با ارزش است.بیماری ایدز مسری و بسیار خطرناک است و در تمام جهان وجود دارد.برای درمان ایدز هیچ دارو و یا واکسنی وجود ندارد. ایدز کشنده است. »ویروس اچ. آی. وی. از چه راههایی سرایت می کند؟ تماس جنسی نا امن شایعترین راه سرایت تماس جنسی است. ویروس ممكن است از فرد آلوده به شریك جنسی اش، (مرد به زن، زن به مرد، مرد به مرد و یا دهانی با فرد آلوده) منتقل شود. سرایت از زن به زن هم در شرایطی امكان دارد. آلودگی از طریق تماس جنسی 80 درصد كل موارد را شامل میشود. وجود بیماریهای مقاربتی مثل سوزاك، سفلیس و همچنین زخمه
ای دستگاه تناسلی خطر آلودگی را چند برابر خواهد كرد. زنان بیشتر در معرض خطر آلودگی به وسیله شریك زندگی خود قرار دارند. زیرا احتمال انتقال از مرد به زن بیشتر از زن به مرد است. استفاده مشترک از سرنگ و سوزن آلوده جهت تزریقاستفاده از سرنگ و سوزن آلوده بصورت مشترك در معتادین تزریقی یكی ازشایع ترین راه های سرایت ویروس اچ. آی. وی. است.
سرایت از طریق خون و فرآوردههای خونیاستفاده از خون و فرآوردههای خونی آلوده به ویروس اچ. آی. وی. از دیگر راههای انتقال است. خون قدرت آلوده كنندگی بالایی دارد. سرایت از مادرآلوده به جنین در داخل رحم ویا كودك درطی دوران شیردهیویروس اچ. آی. وی. از مادر آلوده به كودك ممكن است در دوران حاملگی هنگام وضع حمل یا كمی بعد از زایمان انتقال یابد. شیر دادن یكی از راههای سرایت آلودگی از مادر به فرزند است. در كودكان آلودگی به ویروس اچ. آی. وی. بسرعت به طرف ایجاد بیماری ایدز پیشرفت میكند و شانس زنده ماندن كودك هم كم است. راههای دیگر سرایت عبارتند از:پیوند اعضا از بافتهای آلوده. خالكوبی با سوزن مشترک. سوراخ كردن گوش توسط سوزن و وسایل آلوده. استفاده از مسواك و تیغ ریش تراش شخص بیمار. ختنه با وسایل آلوده.این ویروس ازطریق خون، منی (همچنین شامل مایعی كه قبل ازمنی خارج می شود)، آلت تناسلی مردان، واژن ( آلت تناسلی زنان)، ترشح واژن، مقعد ویا بریدگی ها وزخم ها وارد شود. پوست سالم یک سد بسیار قوی دربرابر ورود ویروس اچ. آی. وی. وسایر ویروسها وباكتری ها است.شایعترین راه سرایت تماس جنسی نا امن است.همیشه و در هر شرایطی از کاندوم استفاده کنید.ایدز از چه راههایی سرایت نمی کند؟ ترس از اینکه در اثر تماس های روزمره و کارهای روزانه به ویروس اچ. آی. وی. آلوده شویم، ترسی کاملاً بیجاست. پس بهتر است که بدانیم:ـ نه بوسیله روبوسیـ نه بوسیله بوسه و معاشقه و یا آب دهان (در
صورتی که در دهان زخم و یا بیماری لثه که باعث انتقال ویروس از راه خون شود، وجود نداشته باشد)ـ نه بوسیله بغل کردن و درآغوش گرفتنـ نه بوسیله دست دادنـ نه بوسیله تماس معمولی افراد در منزل، محل کار و یا اجتماع با بیمارـ نه بوسیله استفاده از وسایل غذاخوری مشترکـ نه بوسیله آب و غذا
ـ نه بوسیله نوشیدن مشروبات الکلیـ نه بوسیله عطسه و سرفهـ نه بوسیله تماس با اشک و عرق بیمارانـ نه بوسیله استفاده از استخرهای شنای عمومی و توالتهای عمومیـ نه بوسیله دستگیره در، گوشی تلفن و بلیط اتوبوسـ نه بوسیله استفاده از البسه دست دومـ نه بوسیله استفاده از وسیله نقلیه عمومیـ نه بوسیله نیش حشرات و یا تماس با حیواناتـ نه بوسیله ریش تراشیدن، خالکوبی یا ختنه کردن . اگر تیغ و یا سوزنی که استفاده می شود فقط برای یکنفر استفاده شودراه های پیشگیری از سرایت اچ. آی. وی. چیست؟ یکی از شایعترین راه های سرایت ایدز درتمام دنیا تماس جنسی نا امن است بنابراین مهمترین راه پیشگیری از آلوده شدن به اچ. آی. وی. توجه و دقت در مسایل جنسی و شهوانی است.هر گاه صحبت از اعتیاد می شود اغلب گمان می رود که تنها معتادین تزریقی منظور است. در حالی که اگر شما مواد مخدر از هر نوعی استفاده می کنید و یا به هنگام معاشقه مشروبات الکلی نوشیده باشید ممکن است که از خود بی خود شده و ندانید که دست به چه عملی می زنید. درساده ترین حالت مثلاً ممکن است که شما از کاندوم استفاده نکنید. پیشگیری در موارد جنسی خویشتن داری از تماسهای جنسی مشكوك در دوران تجرد پایبندی به اصول اخلاقی و خانوادگی پس از ازدواج استفاده صحیح از کاندوم اجتناب از داشتن شرکای جنسی متعدد عدم نوشیدن بیش از حد مشروبات ال
کلی به هنگام معاشقهپیشگیری در معتادان عدم مصرف مواد مخدردرهنگامی که قصد نزدیکی دارید در معتادان تزریقی عدم استفاده از سرنگ مشترک پیشگیری در مراکز درمانی كنترل خون و فرآوردههای خونی در تزریقات دقت كنیم كه از سرنگ یكبار مصرف استفاده شود در مراجعه به دندانپزشك دقت كنیم كه از وسایلی مانند مكنده بزاق ( سر ساكشن ) ، سرسوزن بیحسی و لیوان غرغره یبار مصرف و از وسایل ضدعفونی و استریل استفاده شود. پیشگیری در مراکز عمومی
ادامه خواندن مقاله ايدز
نوشته مقاله ايدز اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تاریخ صحافی و هنر جلد سازی در ایران ایران صدا: شاید بیشتر ما ندانیم صنعت نگهداری ازکتاب یعنی جلدسازی و صحافی در ایران از چه زمانی به وجود آمده است؟ چنانچه صنعت جلد سازی کتاب به وجود نمی آمد بیشتر کتابهایی که امروزه در دست ما هستند وجود نداشت.ولی از آنجا که بشر برای حفظ و نگهداری آثار و اندیشه های خود ارزش زیادی قائل بود برااین کار اهتمام ورزیده است./گروه فرهنگ وادب وهنر صحافی. فن تنظیم و بههمبستن صفحات
کتاب یا امثال آن و قرار دادن آنها بین دو پوشش (جلد) بهمنظور یکجا نگاهداشتن صفحات و جلوگیری از فرسوده یا پاره شدن و تسهیل استفاده از آنها را صحافی گویند. در عهد شاهرخ تیموری، هنر جلدسازی در خطه خراسان، بهویژه هرات، به اوج کمال رسید. جلدهای ایرانی این دوره بر نظایر خود در اروپای قرون وسطی برتری دارند. در اوایل قرن 16میلادی اواخر قرن نهم هجری قمری، نقاشی با استفاده از لاک، که احتمالا در زمان تیمور یا جانشینان وی از چین به ایران آمده بود، در جلدسازی بهکار گرفته شد. در عهد صفویه ظریفکاری دوران تیموریان منسوخ شد. در دوران پادشاهی فتحعلیشاه قاجار، جلدسازی تحتالشعاع صحافی اروپایی قرار گرفت .
در دوران ناصرالدین شاه قاجار صحافی به روش روغنی (لاکی) ترقی بسیار کرد و استادان زبردستی در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، و دیگر شهرها آثار و شاهکارهایی برجای گذاشتند. صحافباشی مشهد از جمله این استادان است. در 1269قمری بهدستور ناصرالدینشاه، مؤسسه “مجمعالصنایع” در تهران بهوجود آمد. ظاهرآ جلدهای بسیاری که از کتابهای کتابخانه اندرونی شاهی بدست آمده و بعدها به کتابخانه سلطنتی انتقال یافته، کارهایی است که در همین مجمعالصنایع درست شده است. در میان کتابهای ناصرالدینشاه، جلدهایی اعم از چرمی و یا پارچهای (بیشتر مخمل) موجود است که به روش فرنگی تهیه شده است. صحافی با استفاده از جلدهایی که با جواهرات فراوان و نظایر آنها تزیین میشدند، در دوران گذشته در مشرق زمین رواج داشت و از آنجا به اروپا راه پیدا کرد و در میان نخستین صحافان اروپایی که بیشتر از راهبان بودند، معمول گشت. این راهبان برای آرایش جلدهای نسخههای خطی از زیورآلات و حتی جواهر استفاده میکردند. نمونههایی از این جلدها که از قرن4میلادی . در اروپا رایج بود، در کلیساها و موزههای اروپا باقی است. مذهب مانی نیز که به توسعه نقاشی در کشورهای شرقی اسلامی کمک بسیار کرده، تاثیری بسزا بر جلدسازی تزیینی داشته است .
پس از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ در1440میلادی. بازار چاپ و نشر کتاب رونق پیدا کرد. با افزایش تعداد باسوادان و به تبع آن رونق بیشتر بازار نشر، بازار صحافی نیز گرم شد. بعضی از صحافان عاشقانه و هنرمندانه به این کار میپرداختند و حتی گاهی جلد کتاب را از محتوای آن ارزشمندتر، میساختند.
تا اوایل قرن بیستم، یعنی پیدایش صحافی ماشینی، کتابها با دست صحافی میشدند. از 1930 بهبعد، یعنی با پیدایش نخستین ماشینهای مجهز صحافی، تمامی مراحل صحافی توسط ماشین انجام میگرفت. البته امروزه هنوز هم کتابهایی با دست صحافی میشوند. صحافی دستی استحکام بیشتری دارد، ولی بدیهی است که بسیار کندتر از صحافی ماشینی انجام میگیرد. صحافی ماشینی با اختراع ماشینهای مجهزتر همواره در حال تکامل بوده است;.
صحافی صحافی: عبارتست است از عمل اتصال همه برگهای کتاب و قراردادن آنها در پوشش و محافظ به نام جلد که می تواند با دست یا با ماشین باشد. البته این کار در قدیم بیشتر توسط دست هنرمندان با ذوق انجام می گرفت و هر هنرمند با ذوق و استعداد آثاری هنری خلق می کرد که نمونه های آنها هم اکنون درموزه ها موجود است.قدیمیترین نسخه های جلد شده، از روایتهای انجیل بود که مربوط به شش قرن بعد از میلاد است که در مصر نوشته و کاغذ آن از جنس پاپیروس است. که روی آن را از چرم می پوشاندندو برای بستن آن از چرم استفاده می کردند.جلدها را از نظر نوع ساخت آن به انواع مختلف میتوان تقسیم کرد که هر کدام از روشها به مرور زمان در اثر پیشرفت هنر جلد سازی بوجود آمده است. 1- جلدهای سوخت 2- جلدهای ضربی 3- جلدهای لاکی
یكی از هنرهائی كه در عصر صفویه به اوج رسید و هنرمندان اصفهانی در تكامل آن ابتكار و خلاقیت بی مانندی از خود نشان دادند صحافی و جلدسازی بود. این هنر در دوره تیموریان و بخصوص در مكتب هرات پایه گذاری شده بود.
انتخاب اصفهان به پایتختی و حمایت همه جانبه ای كه از هنرمندان به عمل آمد باعث شد قرآنهای دست نوشته مجلل و فاخر به بهترین وضع و شیوه صحافی شده و علاوه بر كتاب آسمانی نسخه های بی شماری از شاهنامه، اشعار نظامی، جامی و آثار سایر سرایندگان نامدار و مشهور به دست جلدسازان و صحافان به شاهكارهائی از هنر تبدیل بشوند.
در این زمان بود كه آثار خطاطان بزرگ نستعلیق مانند سلطان علی مشهدی، میرعلی كاتب و دیگران جمع آوری شد و جلدسازان با استفاده از روش های ابداعی خویش آثاری بوجود آوردند كه بسیاری از آنها امروز زینت بخش موزه های بزرگ جهان است.
هنرمندان بزرگ این فن در فنون صحافی و اقسام جلدسازی سوخت و روغنی و ساه و حاشیه سازی كتب این هنر را به جائی رساندند كه بسیاری از آثار این دوران بر مكتب هرات برتری یافتند.
در مورد صنعت صحافی توضیح این نكته ضرورت دارد كه در دوره صفویان هنرمندان این رشته از صنعت دستی در بیشتر صنایع ظریفه آن روزگار مهارت داشتند بطوری كه در شرح حال اكثر قریب به اتفاق این هنرمندان می بینیم در خطاطی و نقاشی و تذهیب و مركب سازی و میناكاری و كاغذسازی نیز سرآمد بودند.
از استادان مشهور صحافی و جلدسازی دوران صفویه (ملك محمد صحاف اصفهانی) است كه در روزگار شاه صفی و شاه عباس دوم زندگی می كرد.با انتقال پایتخت از اصفهان و جنگ های متعددی كه در این شهر میان خاندانهای مختلف به وقوع پیوست هنر صحافی نیز مانند دیگر هنرها در بوته فراموشی و محاق بی مهری گرفتار شد. اما در دوران قاجار بار دیگر صحافان و جلدسازان به احیاء این هنر پرداختند. از بزرگان این هنر در دوران قاجاریه آقا محمدتقی صحاف اصفهانی است كه علاوه بر صحافی و جلدسازی در طراحی و رسامی و طرح نقشه های قالی و كاشی كاری و معرق سازی با پوست و بسیاری از فنون دیگر در زمان خود بی نظیر بود.
اگر چه با پیشرفت صنعت چاپ و ماشینی شدن صحافی و تجلید كتب، این هنر همچون گذشته رونقی ندارد، اما آثار این هنرمندان همانند روزگار خودشان مورد استقبال قرار می گیرد و خریداران فراوانی دارد.
هنر جلد سازی قرآن، میراث کهن ایرانی
کارهای تخصصی روی جلد و صحافی، با بزرگداشت و اهدای لوح تقدیر به استاد عتیقی در سعدآباد آغاز به کار کرد.صحافی سنتی ایران اسلامی با پیشینه ای درخشان و روشی دقیق و پیچیده، در طی قرون به خلق شاهکارهایی بی بدیل نایل شده است. در این فن خاص، روش های مختلفی به کار گرفته که هر یک در نوع خود، مهارت های هنرمندانه ویژه ای را طلب کرده تا نسخه ای شایسته آفریده شود.ماه ها چندین هنرور دلباخته ادراک و احساس، دل و دیده به کار می بستند. کاتبان به کتابت می نشستند، مذهبان به تذهیب و تشعیر، جلد سازان، جلد می ساختند و افشانگران و محرران به زر افشانی و تحریر میپرداختند تا کتاب قرآن آن گونه که شایسته است در دست اهالی قرآن قرار یابد. برای پدید آمدن یک کتاب افزون بر این ها، نگارگرانی چون کمال الدین بهزاد، آقا میرک، رضا عباسی و خوشنویسانی چون ابن بواب، یاقوت مستعصمی، بایسنقر و میر علی تبریزی آثار و نقوش زیبا و خطوطی جمیل پدید می آوردند.
دراین میان اهتمام و نقش صحافان و مجلدان اندک نبوده است. گرچه در کتاب ها درباره آن ها کمتر از یادی، بسنده کرده اند. هنر تجلید کتاب، هنر آراستن جلوه بیرونی آن است. در میان هنروران جلد ساز در تاریخ معاصر هنر قرآنی، خانواده عتیقی جایگاه ویژه ای دارند. زنده یاد استاد محمد حسین عتیقی مقدم و پسرانش در کارگاه صحافی سنتی عتیقی که به سال 1270 هجری قمری توسط پدران هنرمندشان تاسیس شده بود، چراغ پر فروغ این هنر اصیل را روشن نگاه داشتند. روان شاد عتیقی مقدم پس از چند قرن بار دیگر جلدهای ضربی، سوخت و معرق را احیا کرد و با آموزش آن به نسل پس از خود خدمتی بزرگ به هنر ایران انجام داد.
این کارگاه هر چند اندکی دیر در سال 1377 به عنوان خادم برگزیده معرفی شد. استاد محمد هادی عتیقی مقدم که به عنوان برگزیده خادم قرآن ( جلد سازی و صحافی) در سال 1377 نایل شده در سال 1382 نیز نفر برگزیده صحافی، بازسازی و مرمت جلدهای چرمی در مراسم بزرگداشت حامیان خس خطی مورد تقدیر قرار گرفتند.
استاد عتیقی مقدم در مینیاتور از محضر استاد زنده یاد مقیمی و استاد الطافی و همچنین در تذهیب استاد آغداشلو و استاد حسین عتیقی مقدم استفاده کرده است.
آثار کم نظیر استاد عتیقی مقدم، در نمایشگاه محراب نور در موزه هنر و ملل کاخ موزه ملت واقع در مجموعه فرهنگی تاریخی سعد آباد تا یازدهم مهرماه جهت بازدید عموم به معرض نمایش گذاشته شده است
جلدهای ایرانی
در تمام ادوار تاریخ كتب خطی نفیس، از اوان پیدایش تا دوره كمال آنها، چنین ملاحظه می شود كه هنرمندان كتاب متوجه لطافت كاغذ، زیبایی خط طراوت تذهیب و ظرافت نقاشی ها بوده اند. هنگامی كه خوشنویسی كلك سحار خود را برای نوشتن دیوان شعری و یا داستانی منظوم به حركت درمی آورده است می اندیشیده كه زراندازی اطراف خطوط خود و سر لوح كتاب را به كدام مذهب واگذار كند و نقاشیهای كتاب را كدام صورتگر چیره دست به اتمام رساند.
اما كتابی كه با خط زیبا و سرلوح و تذهیبی اعلا و تصاویری الهام گرفته از مطالب آن و نتیجه تخیل نقاش، فراهم گردید برای آنكه در نگاه نخست جلب توجه كند و در عین حال از گذشت ایام لطمه و صدمه نبیند و لخت و عریان بنظر نیاید بایستی در پوششی مجلل قرار گیرد و بهمین نظر تاریخ جلد سازی پابپای ترایخ كتاب گام بر می دارد.در این تحول تجمل كتاب آسمانی مسلمانان ، قرآن كریم در دست ایرانیان چنان با قدر و منزلت قرار گرفته است كه نمونه های حیرت انگیز از آن در كتابخانه ها وموزه ها دیده میشود .بعد از قرآن مجید توجه جلدسازان وخوشنویسان ومذهَّبان ونقاشان بآثار جاودانی ادبیات پارسی دوخته شده مثلاً شاهنامه فردوسی ،آثارسعدی ،غرلیات حافظ ، رباعیات خیام ، اشعار جامی ، كتاب مثنوی مولانا ودیگر آثار ونویسندگان ونثر نویسان چون كلیله ودمنه نصر الله عبدالحمید منشی مورد نظر قرار گرفته ودر دوره ناصری كه صنایع جلد سازی وخط و تذهیب و نقاشی از نو دوره مجد و عظمتی می پیمود آثاری از دوران پیش و همان زمان استنساخ و تجلید گردیده كه موجب تمجید و تحسین است . گذشته از جلدهای سوخت و ضربی ورنگ وروغن صحافان ایرانی از پارچه های زیبا و لطیف مانند زری و مخمل و ترمه در ساختن جلد استفاده كرده ومخصوصاً كتابهای ادعیه را در جلد ترمه كه پربهاتر بود قرارمیدادند .
معمولاً جلدهای پارچه را روی صفحه ای از مقوا میكشیدند وحاشیه ای از چرم بر آن قرار میدادند وروی چرم را با نقوشی تزئین میكردند .
جلدهای ترمه و زری قابل دریافت نقش دیگری جز نقش اصلی نبوده ولیكن مخمل ساده كه قبول طرح میكرد مانند جلد ضربی اغلب اوقات با ترنجی در وسط تزئین میشد ولی جلدی كه آمادگی دریافت طرح وهنر هنرمند را داشت جلدهای معروف برنگ وروغن بود . در این جلدها نقاش بطرزهای بدیع هنر نمائی كرده و علاوه بر نقوشی كه در جلدهای ضربی وسوخت دیده میشود اغلب اوقات نقاش ، بمناسبت امكان ، بطرحی پرداخته است و جلدهای گل وبوته یا نقش های هندسی یا تصاویر حیوانات در میان آثار هنری نقاشان ایرانی زیاد دیده میشود .
اغلب جلدسازان پشت جلدهای رنگ وروغن را نقاشی میكردندواغلب یك شاخه ساده یا یك گل (زنبق یا لاله ) در پشت جلد دیده میشود .
آنچه خاص جلدهای ایرانی است ودر ساخته های سایر كشورها دیده نمیشود لبه بر گشت جلد بر روی آنست كه معمولاً عین طرحی كه در روی اصل جلدكشیده شده روی این لبه هست تا وقتی كتاب بسته باشد طرح جلد بنظركامل بیاید . جلدهای زیبا را معمولاً در محفظه ای چرمی قرار میدادند و برای اینكه براحتی از محفظه خارج شود نواری بوسط محفظه نصب میكردند و كتاب را روی نوارقرار میدادند وبدرون محفظه فرو میبردند و چون سر نوار خارج از محفظه بود با بیرون كشیدن نوار كتاب بخودی خود از محفظه خارج میشد وآسیبی نمیدید .
اسوند داهل Svend Dahl رئیس كتابخانه دانشگاه كپنهاك در تصنیف خود بنام(تاریخ كتاب ) چنین مینویسد: «صنعت جلد سازی نزد ایرانیان رابطه نزدیك با پیشرفت مشعشع نقاشی مینیاتور دارد . در جلدهای ایرانی لت زیر ادامه پیدا میكند و روی لت رومیافتد وطوری تزئین یافته كه با تزئینات روی جلد تطبیق میكند . نقش جلد اصلاً از یك ترنج وچهار لچك در اطراف آن حاصل میشود. این همان روشی است كه در قالبهای ایران مشاهده میشود وما بخوبی بآن آشنا هستیم . جلدهای ایرانی قرن چهاردهم و پانزدهم چنان در تزئین ظریف است و از حیث فن جلد سازی عالی است كه فوق العاده از جلدهای اروپائی همعصر خود بهتر میباشد . این نوع جلدها از ایران بسایر كشورهای مغرب مخصوصاً به تركیه برده شد و در قرن پانزدهم جلدسازی ایتالیا را تحت تاثیر قرار داد و افق های جدیدی در مقابل جلدسازان و صحافان مغرب زمین باز كرد.
صحافی 1-ترکیب بندی :تا کردن لت گذاشتنمرتب کردن دوختن 2-شکل بندی : کوبیدن چسب زدن لب بریدن و گرد سازی پشت کوبی و استر بندی
-3 جلد بندی :
جلد سازی چاپ جلدجلد گذاری
-1ترکیب بندی :ترکیب بندی کتاب عبارتست از یک جا و کنار هم قرار دادن صفحات کتاب به ترتیب شماره صفحات . در ترکیب بندی چهار عمل صورت می گیرد :تا کردن ، لت گذاشتن ، مرتب کردن ، و دوختن.
تا کردن : صفحات کتاب معمولا تک تک چاپ نمی شوند ، بلکه هر چند صفحه ان بر پشت و روی یک ورق بزرگ کاغذ چاپ می شود. بنابر این اوراق چاپ شده را باید تا کرد .تا کردن در صحافی امروزی به وسیله ماشین تا زنی انجام می گیرد .اوراق چاپ شده به وسیله نورد های ماشین تا زنی چند بار از موضع مطلوب تا می خورند. ورق تا خورده را ، که بخشی از کتاب است ، یک فرم می نامند . صفحات کتاب در یک فرم به ترتیب شماره پشت هم قرار می گیرند.تعداد صفحات یک فرم معمولا مضربی از 4 است .
لت گذاشتن : بعضی از کتاب ها صفحات رنگی مخصوص یا نقشه یا تصاویر خارج از متن دارند که باید به صورت یک یا چند لت جداگانه در وسط یک فرم یا بین دو فرم قرار بگیرند.لت گذاری در وسط یک فرم با دست انجام می گیرد.
مرتب کردن : کتاب معمولا در صد ها یا هزار ها نسخه طبع می شود . بنابر این هر فرم کتاب در صد ها یا هزار ها نسخه است ، و نسخ متعدد و یک شکل فرمها، توده های جدا گانه ومتعدد را تشکیل می دهند . برای مرتب کردن ، باید از روی این توده ها ، به ترتیب صفحات یک کتاب، فرمها را به ترتیب برداشت و در کنار هم قرار داد . این عمل را در صحافی (( مرتب کردن ((می نامند. در صحافی جدید عمل مرتب کردن ، به وسیله ماشینهای ترتیب انجام می گیرد.
دوختن : پس از عمل ترتیب، ته فرمهای هر جلد را باید به یکدگر دوخت . دوخت در صحافی امروزه دو طریقه دارد. طریقه (( سمایث)) ( smayth) و طریقه کناره دوزی .در هر دو طریقه از نخهای محکم نایلونی یا پنبه ای استفاده می شود . دوخت به طریقه )) سمایث)) استحکام کافی به کتاب می دهد و عطف فرمها حالت محدب پیدا می کند ، و باز نگهداشتن کتاب نسبتا به سهولت انجام می گیرد. اما کتابهایی که به طریقه کناره دوزی دوخته می شوند ، استحکام بیشتری پیدا می کنند . معمولا کتابهای درسی و کتابهای مرجع را ، که بیشتراز کتابهای عادی مورد استفاده قرار می گیرند، به این طریقه کناره دوزی می دوزند . در هر دو طریقه عمل دوخت به وسیله ماشینهای مخصوص صورت می گیرد.
شکل بندی :
شکلبندی کتاب نیز چهار مرحله دارد : کوبیدن، چسب زدن ، لب بریدن و گرد سازی،پشت کوبی و استر بندی.
-1 کوبیدن: فرمهای هر کتاب پس از دوخت ، در امتداد عطف تورم پیدا می کند. برای ازبین بردن این تورم ،فرمها را در ماشین مخصوص ، بین دوصفحه فولادی قرار می دهند ،وفشاری در حدود چند تن بر انها وارد می کنند.عمل کوبیدن ، نسخ متعدد هر کتاب را از لحاظ حجم نیز یکنواخت می کند.
ادامه خواندن مقاله تاريخ صحافي و هنر جلد سازي در ايران
نوشته مقاله تاريخ صحافي و هنر جلد سازي در ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
آشنایی با سنسور ها در خودرو ها
اگر از یک مکانیک قدیمی بپرسید تعمیر ماشین های امروزی ساده تر است یا ماشین های قدیمی بی تردید می گویند خودرهای قدیمی! خوب آنها حق دارند چون امروزه سرعت رشد تکنولوژی آنقدر زیاد شده است که هر روز سیستم جدیدی به اتومبیل ها اضافه می شود و آنها مرتب باید اطلاعات جدیدی بدست آورند تا بتوانند کار خود را به درستی انجام دهند در گذشته
کارها بیشتر مکانیکی بود ولی امروزه خودرو ها به شدت الکترونیکی شده اند. علم الکترونیک کمک کرده اتومبیل ها بهتر کار کنند اما از آن سو تعمیرات خودرو ها پیچیده تر شده است.در خودرو های مدرن انژکتوری یک سیستم کنترل الکترونیکی یا یک کامپیوتر کوچک وجود دارد. بعضی از شرکت های سازنده به آن PCM, ECM و بعضی ECU می گویند البته نام
های دیگر هم برای این قطعه الکترونیکی متداول است که از بحث ما خارج است. می توانیم آن را مغز ماشین بدانیم چون دقیقا فکر می کند. حتی با مقایسه آن با مغز انسان می توانیم عملکرد آنرا بهتر درک کنیم. مغز شما اطلاعات مورد نیاز خود را از حواس پنجگانه بینایی، چشایی، لامسه، بویایی و شنوایی جمع آوری می کند. با استفاده از این اطلاعات مغز به بدن فرمان می دهد که چه انجام دهد. به عنوان مثال وقتی دست شما به جسم داغی برخورد می کند مغز به دست فرمان می دهد که خود را عقب بکشد. یک فرایند ساده از ورود اطلاعات بررسی آن و صدور فرمان.از آنجا که یک کامپیوتر چشم، گوش، بینی یا دست ندارد باید به روشی اطلاعات را بدست آورد. این کار بوسیله سنسور ها انجام می شود آنها مانند چشم و گوش کامپیوتر هستند. به محض اینکه اطلاعات به ECU یا همان کامپیوتر خودروی شما می رسد پروس
س می شود و دستور لازم را صادر می کند.
سنسور اندازه گیری جریان هوا (MAF)سنسور جریان هوا در محفظه ورودی هوا قرار دارد. این سنسور میزان هوای ورودی را با اندازه گیری جریان بخشی از آن می سنجد. این سنسور از یک سیم داغ تشکیل شده است که با عبور جریان الکتریکی گرم می شود و دمای آن بوسیله ECU کنترل می شود وقتی که جریان هوا زیاد می شود این سیم داغ خنک تر می شود اما ECU که می خواهد دمای سیم داغ را ثابت نگه دارد جریان بیشتری به آن تزریق می کند. تا دمای آن ثابت بماند. بنابراین هر چه جریان هوا بیشتر شود تلفات دما بیشتر می شود و برای جبران آن باید جریان بیشتری تزریق گردد بنابراین ECU میزان فلو یا جریان هوا را با توجه به جریان الکتریکی تزریقی می تواند اندازه گیری کند.
سنسور دمای هوای ورودی (IAT)سنسور دمای هوای ورودی در داکت هوای ورودی قرار گرفته است. این سنسور دمای هوای ورودی به موتور خودرو را اندازه گیری می کند و آنرا به ECU ارسال می کند. این سنسور یک ترمیستور است که به تغییرات دما حساس است. مقاومت الکتریکی ترمیستور با با افزایش دما کاهش می یابد. و به این ترتیب سیستم کنترل خودرو می فهمد که دما چقدر است.
سنسور موقعیت شفت (CPS)این سنسور دور موتور و موقعیت پیستون را مشخص می کند. این ورودی به ECU برای کنترل سوخت تزریق شده و زمان بندی جرقه و توابع دیگر استفاده می شود. سنسور موقعیت شفت از یک ورق فلزی گردان و یک مدار تولید پالس تشکیل شده است. ورق چرخان 360 شکاف دارد که با زاویه 1 درجه نسبت به هم قرار گرفته اند. یعنی وقتی ورق گردان از یک شکاف به شکاف بعدی می چرخد به اندازه یک درجه تغییر مکان داده است. این ورق فلزی 6 شکاف هم برای موقعیت مرجع 120 درجه دارد. مدار تولید پالس دارای دیود های نوری و چشم نوری است. صفحه بین دیود های نوری و چشم نوری است زمانی که شکاف مقابل چشم نوری است نور به آن می تابد و وقتی که از مقابل آن رد می شود نور به چشم نوری نمی تابد و به این ترتیب با چرخیدن ورق دایره ای نور قطع و وصل می شود و مدار تولید پالس با قطع و وصل نور یک پالس با فرکانسی متغیر می سازد که فرکانس آن متناسب با دور ورق فلزی است و این ورق فلزی هم دور خود را مستقیم یا غیر مستقیم از میل لنگ می گیرد بنابراین کافیست این پاس را به ECU ارسال کنیم تا موقعیت و دور موتور را به ECU اطلاع دهیم.
سنسور دمای مایع خنک کننده یا آب (CTS)سنسور دمای آب برای اندازه گیری دمای آب خنک کننده موتور مورد استفاده قرار می گیرد. این سنسور هم یک مفاومت حرارتی است که با افزایش دما مقاومتش افزایش می یابد. ولتاژی روی آن از طریق ECU می افتد که با تغییر مقاومت ولتاژی که روی آن افت می کند تغییر می کند و به این ترتبیب می توان فهمید که دمای آب خنک کننده موتور چقدر است.
سنسور ناکسنسور ناک به بلوک سیلندر متصل است. این سنسور ضربه زدن موتور را با استفاده از یک المان پیزوالکتریک حس می کند. لرزشی که در اثر پدیده ناکینگ یا ضربه زدن موتور پیش می آید توسط این سنسور حس می شود و به صورت یک سیگنال ولتاژ به ECU ارسال می کند.
سنسور اکسیژن گرم (HO2S)این سنسور در مانیفولد خروجی قرار دارد. این سنسور میزان اکسیژن موجود در گاز خروجی از موتور را در مقایسه با اکسیژن ورودی اندازه می گیرد. این سنسور یک لوله است که انتهای آن بسته است و از سرامیک زیرکونیا ساخته شده است. زیرکونیا ولتاژی در حدود 1 ولت تولید می کند و این ولتاژ وقتی که مقدار اکسیژن افزایش می یابد تا 0 ولت کاهش می یابد. این ولتاژ 0 تا 1 ولت به ECU ارسال می گردد. و ECU میزان تزریق سوخت را با توجه به اکسیژن خروجی تنظیم می کند. بهترین نسبت سوخت به هوا در ولتاژ بین صفر و یک رخ می دهد.
سنسور موقعیت پدال گازسنسور موقعیت پدال گاز به حرکت های پدال واکنش نشان می دهد.این سنسور یک پتانسیومتر یا مقاومت متغییر دارد. و با مقدار ولتاژی که روی آن افت می کند موقعیت پدال گاز را به ECU می فهماند. همچنین سرعت تغییر موقعیت پدال گاز هم به ECU ارسال می شود. آنگاه ECU تصمیم می گیرد که دریچه ورود هوا و میزان تزریق سوخت چقدر باشد. این سنسور همچنین در قطع پاشش سوخت هم نقش دارد. مثلا وقتی که این مقاومت متغییر در موقعیت انتهایی یا ابتدایی باشد به معنای بروز یک مشکل است و تزریق سوخت به موتور قطع می گردد.
سنسور سرعت اتومبیلسنسور سرعت بر روی محور انتقال نیروی اتومبیل نصب می شود. این سنسور دارای یک تولید کننده پالس است که با توجه به سرعت چرخش فرکانس این پالس ها تغییر می کند. این پالس ها برای سرعت سنج ارسال می گردد و سرعت سنج هم سیگنالی برای ECU می فرستد و میزان سرعت را به مغز خودرو اطلاع می دهد.
سوئیچ فشار روغن هیدرولیک فرماناین سوئیچ بار فرمان هیدرولیک را تشخیص می دهد. وقتی که این سوئیچ بار را تشخیص می دهد سیگنالی به ECU می فرستد. و ECU دور را متناسب با بار تنظیم می کند.
سنسور فشار مطلق مانیفولد (MAP)این سنسور در مانیفولد یا مقسم هوای ورودی موتور قرار دارد و تغییرات هوای ورودی به موتور را که ناشی از تغییر بار یا سرعت موتور است اندازه گیری می کند. کامپیوتر خودرو یا همان ECU یک ولتاژ مرجع 5 ولت برای این سنسور می فرستد.
به محض اینکه در مانیفولد ورودی هوا تغییرات فشار داشته باشیم مقاومت الکتریکی این سنسور هم تغییر می کند و ولتاژی که روی آن افت می کند تغییر خواهد کرد. بوسیله ولتاژی که کامپیوتر دریافت می کند متوجه فشار مطلق مانیفولد می شود. هر چه این ولتاژ بیشتر باشد یعنی خلائی که در مانیفولد ایجاد شده است کمتر است. بنابراین نیاز به سوخت بیشتری وجود خواهد داشت. در شرایطی مشخص از این سنسور می توان برای اندازه گیری فشار هوای محیط هم استفاده کرد. به این ترتیب کامپیوتر خودروی شما شرایط جوی و ارتفاع از سطح دریا هم که در فشار هوا تاثیر مستقیم دارد را هم متوجه می شود و شرایط بهینه را برای کارکرد خودرو فراهم می کند.
سیگنال استارتسیستم کنترل خودرو با استفاده از این سیگنال متوجه می شود که خودرو در حال استارت است. در این وضعیت اجازه داده می شود سوخت با نسبت بیشتری تزریق شود. ومخلوط سوخت و هوا غلیظ تر خواهد بود و همچنین توابع عیب یابی تا زمانی که استارت تمام شود غیر فعال می گردد.
ممکن است همه خودرو ها همه این سنسور ها را نداشته باشند و یا حتی سنسور هایی علاوه بر آنچه گفته شد داشته باشند. ECU خودرو شما سیگنال هایی از سوئیچ استارت، سوئیچ ایرکاندیشن و; هم می گیردسنسور هایی که درباره آنها صحبت شد آنهایی هستند که در عملکرد مناسب خودرو نقش مهمی ایفا می کنند و در صورت روشن نشدن موتور احتمال وجود خرابی در آنها وجود دارد. درک نحوه کار آنها می تواند به شما در عیب یابی مشکل خودرو کمک زیادی بکند.اما قبل از اینکه بخواهید این سنسور ها را دستکاری کنید باید ابتدا مطمئن شوید آنها تمیز هستند اتصالات آنها محکم است و سیم ها بدرستی
متصل شده اند. و به طور خلاصه قبل از اینکه یک سنسور را دست بزنید بهتر است از همه چیز مطمئن شوید. در بیشتر مواقع مشکل از خود سنسور نیست بلکه مشکل از اتصالات آن است.
ادامه خواندن مقاله آشنايي با سنسور ها در خودرو ها
نوشته مقاله آشنايي با سنسور ها در خودرو ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 65 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تونل باد
تاریخچه تونل باد قبل از اختراع تونل باد برادران رایت، مطالعات و آزمایشات آیرودینامیکی دستگاه بازوی چرخنده انجام میشد. این دستگاه اولین بار در سال 1800 میلادی توسط سر جرج کیلی توسعه پیدا کرد.
برادران رایت با همکاری اکتاو چانت در سال 1901 برای مطالعه تاثیرات جریان هوا روی اشکال مختلف اقدام به طراحی و ساخت تونل باد سادهای نمودند. این تونل باد ساده اخیرا نیز برای تست پرنده مدرن و کم سرعت آلباتروس ، مورد استفاده قرار گرفته است.
پس از آن با توسعه علم آیرودینامیک و پایه گذاری رشته مهندسی هوایی، استفاده از تونل باد نیز افزایش یافت.تونلهای باد معمولا از لحاظ حجم و سرعت جریان دارای محدودیت بودند. تونل بادی که قبل از جنگ جهانی دوم توسط آلمانیها مورد استفاده قرار گرفت، شامل حفرههای طبیعی بزرگی بود که محتوی حجم زیادی از هوا بود که میتوانست در مسیر تونل باد جریان یابد. این ابتکار باعث افزایش سرعت پیشرفت آلمانیها در صنایع هوایی گردید.
در تحقیقات بعدی در زمینه جریان با سرعت نزدیک صوت یا مافوق صوت از این تکنولوژی استفاده شد. محفظههای فلزی فشار برای ذخیرهسازی هوای پرفشار مورد استفاده قرار گرفتند. این هوا پس از عبور از نازل به سرعت مافوق صوت میرسید. اگر چه طرح کلی یک تونل باد پیچیده است، ولی اکثر تونلهای باد از پنج قسمت اصلی تشکیل شدهاند. این پنج قسمت در شکل زیر نشان داده شدهاند.
هنگامیکه هوا وارد محفظه تصفیه یعنی اولین بخش تونل میشود، اغتشاشات جریان هوا کاهش مییابد. وجود اغتشاش و هوای ناپایدار میتواند باعث تولید نیروهای غیرقابل پیشبینی در بخش تست شده و توانایی تونل را در شبیهسازی شرایط پروازی کاهش دهد. بیشتر محفظهها شامل پردههای شبکهبندی سیمی و یک صافکننده لانه زنبوری جریان هستند که مانع از چرخش جریان در درون تونل باد شده و جریان ملایمی را درون تونل بوجود میآورند. بعد از این مرحله هوا وارد مخروط انقباضی یا نازل می شود. سرعت هوا در حین عبور از این بخش افزایش مییابد و سپس وارد بخش تست میشود. این بخش معمولا مستطیل شکل است ولی در برخی از تونلهای باد به صورت جت باز خواهد بود. مدل یا نمونه آزمایش درون این بخش قرار گرفته و حسگرها تاثیر نیروهای لیفت و درگ را روی مدل اندازهگیری کند.قسمت بعد شامل یک دیفیوزر است که سرعت هوا را کاهش میدهد . بخش نهایی هوا را از تونل خارج میکند. نیروی لازم برای مکش هوا از طریق فنهای بزرگی که پهنای آنها به 40 فوت نیز میرسد، تامین میشود.کاربردهای تونل باد بعضی از عملیاتهایی که بصورت معمول در تونلهای باد انجام میشود شامل موارد زیر است:– اندازهگیری درگ/لیفت روی هواپیما، هلیکوپتر، موشک و ماشینهای مسابقهای.– مشخصات مربوط به ممان/لیفت/درگ ایرفویلها و بالها.– پایداری استاتیکی هواپیماها و موشکها.– پایداری دینامیکی مشتقات هراپیما.– توزیع فشار سطحی روی تمامی سیستمها.– مشاهده جریان (با دود، پودر سیلیکات منیزیم و یا روغن.– عملکرد ملخ (گشتاور، تراست، توان، بازده و ;– عملکرد موتورهای تنفسی.– تاثیرات باد روی ساختمانها، دکلها، پلها و اتومبیلها.– ویژگیهای انتقال حرارت موتور و هواپیما.البته تعدادی از این عملیات در تونلهای آب نیز قابل بررسی هستند.
طبقه بندی انواع تونل بادتونلهای باد براساس ساختمان به دو دسته مدار بسته یا مدار باز تقسیم میشوند. در سیکل باز ورودی و خروجی تونل به هم متصل شدهاند. این سیستم از نظر اقتصادی چندان مقرون به صرفه نیست بنابراین بیشتر تونلهای باد امروزه از نوع سیکل بسته هستند. در این نوع ، هوای استفاده شده پس از عبور از پرههای مخصوصی دوباره مورد استفاده قرار میگیرد و بدین ترتیب افت انرژی و اغتشاش به حداقل مقدار خود میرسد.
انواع دیگر طبقه بندی نیز وجود دارد که شامل موارد زیر است:بر حسب سرعت (مادون صوت، انتقالی، مافوق صوت و یا ماورا صوت). براساس فشار هوا ( اتمسفریک یا با چگالی متغیر) ، بر اساس اندازه (معمولی یا با مقیاس کامل). تعدادی تونل باد نیز وجود دارد که در گروه مشخصی قرار نمیگیرند. از انجمله تونلهای شاک، تونل جت پلاسما، تونل hot-shot و تونل metereologic را می توان نام برد.
تجهیزات اولیه در تونل بادسیسنتمهای اندازه گیری فشار که فشار را به سیگنالهای الکتریکی با فرکانسهای مناسب برای ترانسدیوسرها و استرینگیجها تبدیل می کنند. اندازهگیری دما، گرادیان دما و انتقال حرارت با ترموکوپل ترمستور و حسگرهای مقاوم انجام میشود. سطوح اغتشاشی نیز با سیستمهای لیزری (LDA,Laser Doppler Anemometry)، سیمهای داغ، بادسنجهای دمایی و سیستمهای ردیابی (PIV,Particle Image Velocimmetry) اندازهگیری میشوند.
تحلیل جهت جریان (خطوط جریان) با سیستمهای بسیار ساده که شامل قرار دادن دستههای پرزدار روی سطح مدل است انجام می شود. از روغن و رنگ برای اغتشاش وخطوط جریان روی سطح ، از دود برای مشاهده میدان جریان و از روش Schlieren photography نیز برای مشاهده امواج شاک استفاده میشود. روشهای دیگر شامل تکنیکهای shadowgraph و اینترفرومترهای نوری میشود. برای سرعتهای بالاتر از روشهای جذبی استفاده می شود.
آشکار سازی جریان روی بال
مشکل تداخل در تونل باد تداخل در بخشهای مختلف تونل باد بدلیل انسداد مسیر جریان بوسیله مدل یا انعکاس امواج از دیواره در سرعتهای معادل یا مافوق صوت، بوجود میآید. انسداد که در تونلهای باد با سایز محدود در هنگام تست مدلهای بزرگ اتفاق میافتد، به صورت نسبت مساحت جلو مدل به مساحت قسمت تست تعریف میشود. نسبت انسداد باید همیشه از 10 درصد کمتر باشد. از آنجائیکه وجود مدل در قسمت تست مانع عبور جریان شده و باعث افزایش فشار روی دیوارههای تونل میشود بنابراین گاهی از تونلهای باد با مقطع باز یا تونلهایی با دیوارههای منفذدار استفاده میشود.
انعکاس شاک در تونل باد مافوق صوتدوره پروازهای مافوق صوت تونلهای باد مافوق صوت و مادون صوت چه تفاوتهایی با هم دارند؟در اواخر دهه 1940 شکستن دیوار صوتی مهمترین مسئله برای هواپیماهایی بود که میخواستند سریعتر و سریعتر پرواز کننداز طرفی در این دهه قیمت تولید هواپیماها نیز به سرعت افزایش یافت در نتیجه طراحان در صدد برآمدند تا بصورت ریاضی مدلسازی کرده و بدون ساختن خود هواپیما عملکرد آنرا شبیهسازی کنند. بنابراین هر دو مسئله باعث احساس نیاز بیشتری برای طراحی تونلهای باد پیچیده میشد.
در یک تونل باد با قدرت هر چه تمامتر و فنهای قویتر، جریان هوا در نازکترین بخش قسمت تست شاک شده و به ماخ 1 که همان سرعت صوت است، میرسد. هر اندازه که فنها سریعتر کار میکردند باز هم سرعت جریان هوا در این بخش همان ماخ 1 باقی میماند. مسئله مشابهی از این شاک در قسمت نازک موتورهای راکت نیز نیز اتفاق میافتد. با این وجود گازهای داغ خروجی از موتور راکت دارای سرعت مافوق صوت خواهند بود. بنابراین در تونلهای باد مافوق صوت نیز از نازل
انبساطی مشابهی برای رسیدن به سرعت مافوق صوت استفاده میشود. ظاهرا بر خلاف واقع مدل نمونه در تونل باد در قسمت پایین دست جریان در گلوگاه یعنی جایی که شاک اتفاق میافتد، قرار میگیرد. در این قسمت از نازل مساحت سطح مقطع تونل افزایش مییابد ولی سرعت هوا کاهش نمییابد بلکه تمامی انرژی پمپ شده بوسیله فنها که به صورت فشار و انرژی گرمایی ذخیره شده به انرژی جنبشی تبدیل میشود. موتور راکت نیز تقریبا همینطور کار می کند فقط انرژی آن بجای فن از طریق سوختن سوخت بدست میآید. جریان هوا هنگامیکه از کوچکترین سطح مقطع عبور میکند به سرعت مافوق صوت میرسد.
توسعه مهمی که در این دوره روی تونلهای باد انجام گرفت ایجاد شکافها یا سوراخهایی روی دیواره تونل بود. یکی از مشکلاتی که درون تونلهای باد وجود دارد اینست که جریان هوایی برخوردی از روی مدل میتواند به دیواره تونل آسیب برساند. جریان به سمت مدل برگشته و باعث بروز خطا در اندازهگیریهای آزمایش میشود ری رایت محققی در لنگلی پیشنهاد کرد که با گذاشتن سوراخهایی روی دیواره تونل باد جریان هوای آرامی در اطراف مدل ایجاد کنیم.
خواص تونل باد برای شش رژیم سرعتینازل یا بخش انبساطی قسمت تست مافوق صوت برای هر مقدار ماخ مافوق صوتی دارای شکل منحصر به فردی است. بطور مثال نسبت قسمت تست به مساحت گلوگاه برای ماخ 2 برابر با 169 و برای ماخ 10 برابر با 536 میباشد. بنابراین برای اینکه یک تونل باد مافوق صوت بتواند برد وسیعی از ماخهای مافوق صوت را شامل شود باید شکل نازل در این تونل متغیر باشد. این مسئله بوسیله نازلهای قابل تعویض و یا نازلهای دارای دیواره متغیر و ; حل شدنی است. یک طرح برای طراحی چنین نازلهایی در هنگام عملکرد تونل باد اینست که اساسا یک دیواره نازل ثابت نگه داشته شده در حالیکه دیواره روبرویی آن بصورت محوری لغزیده و حرکت میکند و باعث تغییر سطح مقطع نازل میشود. بنابراین مسئله قابل تغییر بودن شکل نازل اولین تمایز از سه تفاوت بین تونلهای بااد مافوق صوت و مادون صوت است.دومین تفاوت بین این دو نوع تونل مقدار انرژی از دست رفته هوای گردش یافته است. در تونلهای باد مافوق صوت فنها تنها نیاز دارند که فشار هوا را تا 10 درصد افزایش دهند تا انرژی از دست رفته توسط دیواره تونل، مدل، تجهیزات و ; را جبران کند. در یک تونل باد ماخ 2 فشار باید تقریبا 100 درصد افزایش یابد. بنابراین یک فن ساده تونل باد مادون صوت باید به کمپرسور چند مرحلهای از فنها تبدیل شود. واضح است که برای تولید نیروی به این بزرگی توان بیشتری نیز نیاز است. علت افت انرژی زیاد در تونل باد مافوق صوت اساسا امواج شاک است که بلافاصله در جریان بعد از قسمت تست ایجاد میشود. جاییکه سرعت جریان اصلی از مافوق صوتبه مادون کاهش مییابد. افت انرژی از طریق امواج شاک ذاتا در همه جریانهای مافوق صوت وجود دارد بنابراین در تونل باد مافوق صوت فنهای الکتریکی یا کمپرسورها باید این انرژی را تامین کنند.
تونل باد مافوق صوت متغیر نامتقارنسومین و آخرین تفاوت مهم میان تونلهای باد مافوق و مادون صوت مربوط به خود جریان هواست. تونل باد نه تنها باید کاملا تمیز شده و فاقد بخار، روغن، گرد و غبار و هر شی خارجی باشد بلکه باید از چگالش یا میعان بخار آب موجود در هوا نیز اجتناب نمود. هنگامیکه جریان هوای تونل در نازل انبساط مییابد، گرمای نهان در هوا به انرژی جنبشی تبدیل شده و دمای هوا افت میکند و احتمال میعان بخار آب وجود دارد اما با خشک کردن هوا میتوان از این امر جلوگیری کرد.
ازآنجایی که توان لازم برای به کار انداختن تونلهای باد مافوق صوت بسیار زیاد و در حدود بیش از 50 مگاوات در هر متر مربع از قسمت آزمایش است بنابراین بیشتر تونلها بطور متناوب از انرژی ذخیره شده در تانکرهای فشار بالا یا تانکرهای خلا استفاده می کنند.
تونل باد مافوق صوتسطح قسمت تست تونلهای مافوق صوت در داقع شبیه به سطح آیینه است . به این دلیل که حدافل خراش یا نقصی در سطح تونل جریان هوای داخل تونل را بر هم زده و باعث کاهش دقت آزمایش میشود. وجود ناخواسنه برهم زننده و مغشوش کننده جریان در شکل زیر نشان داده شده است. فقط تعداد کمی ترک یا خراش باعث تولید cries-cross خطوط ماخ فطری خواهد شد. هر خط ماخ یک موج شاک کوچ است که در محل وجود نقص بوجود میآید و بسته به سرعت هوای درون
تونل زاویه خاصی پیدا میکند مثلا در ماخ 1 خطوط ماخ عمود بر جریا است. بطور کلی این زاویه در ماخ برابر arcsin 1/M خواهد بود. برای نشان دادن چگونگی تولید خطوط ماخ توسط ذرههای کوچک روی دیواره تونل، ذرات ریزی روی نوار Scotch با ضخامت 0003 اینچ برروی دیواره تونل قرار میگیرند و باعث تولید خطوط ماخ میشوند. بخشی از نوار درون لایه مرزی مادون صوت قرار میگیرد که ضخامت آن 03 اینچ یعنی 100 برابر ضخامت نوار است ولی در هر صورت تاثیر ذرات کوچک از میان لایه مرزی حس میشود.
به هر حال وجود خطوط ماخ درون تستهای تونل باد ناخوشایند است و بخش تست هر تونل مافوق صوتی باید به اندازه کافی صیقلی باشد .
ذرات کوچک روی دیواره یک تونل باد مافوق صوت باعث تولید خطوط ماخ شدهاند.a)در ماخ 2 این خطوط با محور تونل زاویه 30 درجه میسازند. b ) خطوط ماخ تولیدی که بخشی از آن در لایه مرزی مادون صوت قرار گرفته است.
افزایش و بهبود عملکرد تونلهای باد مافوق صوتدر حال حاضر فرآیند جدیدی برای شکل هندسی نازل که برای کنترل عدد ماخ در قسمت تست ضروریست، بکار برده میشوود. تعیین و حدس شکل نازل در یک ماخ مافوق صوت احتیاج به زحمت زیادی دارد با سیستمهای جدید پیشبینی شکل نازل برای ماخهای بین 14 تا 43 آسانتر خواهد بود. قبل از سال 1991 HSWT مکانیزم کنترل شکل نازل شامل یک سیستم پیچیده cam بود. ایجاد شکل دلخواه برای نازل بسته به پیچیدگی سیستم فرآیند بسیار وقتگیری بوده که دارای دقت کافی نیز نیست. سیستم cam بوسیله یک جک هیدرولیکی و سیستم فیدبک encoder جایگزین شد. روش پیشگویی شکل نازل شامل برونیابی مختصهها از مجموع مختصههای ماخ بجا مانده از سیستم موجود میباشد. علاوه بر این هیچ روشی برای ست کردن نازلها بصورت متقارن و مشحص کردن ویژگی فیدبک جک هیدرولیکی نسبت به هندسه واقعی نازل در تونل وجود ندارد.بنابراین توسعه روش پیشگویی شکل نازلهای قابل تغییر که فادر به پیشگویی و بکارگذاری دقیق شکل نازلهاست، از اهمیت بالایی برخوردار است. بدلیل پیچیدگی این امر پروژه به چهار بخش تقسیم شده است:– توسعه یک کد برنامه نویسی دو بعدی که بتواند به صورت تئوری شکل نازل را برای دستیابی به ماخ مشخص در قسمت تست پیشبینی کند.– طرح یک سیستم سنجش نقشه نازل برای مشخص کردن سیستم کنترل شکل نازل کنونی (NCMS) و بکار گذاری این نازل تئوری روی سیستم.– چک کردن مجموعه جدید اشکال و تصحیح شکل برای تاثیرات لایه مرزی از طریق روشهای اصلاح با سعی و خطا.– در نهایت تمامی مراحل بالا با استفاده از مجموعه بزرگی از اطلاعات که در طول کالیبره شدن جمعآوری شدند، شکل نهایی نازل را مشخص خواهند کرد.
کاهش اغتشاش در تونل باد در این قسمت نگاهی اجمالی در مورد تاثیر اغتشاش در تونلهای باد و طراحی مناسب آن برای داشتن اغتشاشهای کم یا زیاد، خواهیم داشت. آزمایشهای انجام شده در تونلهای باد نشاندهنده تاثیر پارامترهای مختلف در اندازه توربولانس میباشد. تغییرات مناسب در اندازه، شکل و ضخامت دیوارههای سلولهای لانه زنبوری دارای تاثیرات کمی هستند. اضافه کردن یک صحه لانه زنبوری دیگر هم تاثیر چندانی در کاهش میزان اغتشاش نخواهد داشت. اما با افزایش فاصله صفحه لانه زنبوری و بخش اندازهگیری و همچنین کاهش زیاد مساحت در مخروط ورودی مقدار اغتشاش کاهش خواهد یافت.
درک تاثیر اغتشاش در تونل باد بدین ترتیب شروع شد که در سال 1911 ایفل مقاومت هوا را روی یک کره در تونل بادی که جدیدا ساخته بود، اندازه گرفت و مقدار ضریب پسا را 018 بدست آورد. یک سال بعد فوپل بیان کرد که مقدار ضریب درگ ایفل کاملا نادرست بوده و ضریب درست برابر 044 یعنی حدود سه برابر ضریب ایفل است. اما ایفل با انجام آزمایشهای دیگر روی کره با ابعاد مختلف و در تونل بادهای دیگر ، در صدد نشان دادن صحت ادعای خود برآمد.
اولین سرنخ برای توجیح این تفاوت توسط ویلزبرگر ارائه شد. نتایجی که ویلزبرگر با ایجاد اغتشاش در جلو کره به آن رسیده بود، مشابه نتایج ایفل بود. وی اینکار را از طریق قرار دادن صفحه مشبندی شده در مقابل جریان هوا در جلو کره یا با قرار دادن یک رینگ سیمی روی سطح کره روی صفحهای عمود بر جهت باد، انجام داد. پس از انجام آزمایشات بسیار نتیجه نهایی اینگونه بود که ضریب درگ کره در هوا تنها به قطر کره بستگی ندارد بلکه به سرعت، چگالی، لزجت و همچنین شدت توربولانس جریان هوا نیز وابسته است.
جسم دیگری که نتایج بدست آمده روی آن در تونل باد های مختل بسیار متفاوت بود، اجسام خط جریانی بودند. مقدار ضریب درگ بدست آمده در آزمایشگاه بینالمللی فیزیک دارای مقدار کمتری نسبت به نتایج تونل باد yard دریایی واشنگتن بود.در سال 1923 آزمایشگاه بینالمللی فیزیک شروع به انجام یکسری آزمایش مقایسهای روی دو مدل ارشیپ در تعداد زیادی از تونلهای باد دنیا انجام داد. نتایج بدست آمده از تونلهای باد ایالت متحده دارای 50 درصد اختلاف نسبت به نتیجه میانگین بود. علت این اختلافها وجود تفاوت در میزان توربولانس تونلهای باد مختلف بود.
این دو مثال نشاندهنده تاثیر اغتشاش در تونل باد بود ولی کشف تاثیرات خود اغتشاش کمی فدیمیتر است :اسبرن رینولدز در مطالعات خود روی جریان درون لولهها، مشاهدات اولیه خود را بدین ترتیب به ثبت رسانید : برای اعداد رینولدز پائین، جریان درون لوله آرام بوده که مطابق با قوانین هیدرودینامیک برای جریانهای دائمی یک مایع لزج است. در رینولدزهای بالا جریان چرخیده و علاوه بر حرکت مولکولهای تکی، مومنتم نیز از لایهای به لایهای دیگر درون سیال منتقل میشود در آزمایشات معینی انتقال جریان از یک رژیم به رژیم دیگر صرفنظر از سرعت، قطر لوله، لزجت و چگالی مایع در مقادیر مشخصی از اعداد رینولدز اتفاق میافتد. هنگامیکه جریان ورودی دارای اغتشاش باشد مقدار عدد رینولدز بحرانی به بزرگی اغتشاش بستگی خواهد داشت. توربولانس جریان ورودی ممکن است بوسیله اشیایی که نزدیک ورودی لوله قرار میگیرند، صفحات لانه زنبوری در لوله و یا شکل ورودی خود لوله تولید شود.
ادامه خواندن مقاله تونل باد
نوشته مقاله تونل باد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 5, 2017, 7:47 pm
nx دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
افکار رایج بین کودکان و نوجوانان
بروز مشکلات در دوران رشد و تکامل کودکان امری طبیعی است. در این دوران شاهد تغییراتی در احساسات، رفتار و افکار کودکان هستیم. گاهی آنها را غمگین و نگران و گاهی لجباز و ناسازگار می¬ بینیم. آگاهی والدین از این تغییرات و نحوه برخورد صحیح با آنها، در کاهش رفتارهای نابهنجار کودکان سهم موثری دارد.
اختلالات اضطرابی:
رفتارهای نادرست والدین با کودکان، عوارض جبران ناپذیری بر جا می¬گذارد. یکی
از اختلالات شایع روانپزشکی در کودکان اضطراب است. اضطراب در کودکان به صور مختلف ظاهر می¬ شود. مثلاً کودک عنوان می¬کند دل شوره دارد، نگران است و نمی¬ تواند یک جا قرار بگیرد البته این اطلاعات غالباً توسط کودکان بالای 8 سال داده می¬شود. کلیه علائم فیزیولوژیک اضطراب اعم از تپش قلب، لکنت زبان، رنگ پریدگی، عرق کردن زیاد و . . . در کودک مضطرب مشاهده می¬شود.
تیک عصبی و ناخن جویدن از علایم شایع اضطراب در کودکان است. منظور از تیک رفتارهای تکراری، ارادی یا غیر ارادی شبیه پلک زدن، بالا انداختن شانه، کندن ابروها، در آر
دن صداهای خاص و . . . می¬ باشد.
علامت دیگر اضطراب در کودکان شب ادراری یا بی¬اختیاری ادرار است.
ترس یکی دیگر از نشانه¬های اضطراب در کودکان است. ترس انواع مختلفی را در بر می¬گیرد اعم از ترس حضور در جمع، ترس از صحبت کردن در جمع، ترس جد
ا شدن از مادر، ترس از مدرسه و مهد کودک و . . .
مطابق تحقیقات انجام شده 80% اضطراب کودکان، از خانواده نشأت می¬گیرد. بنابراین اعضاء خانواده نقش مهمی در بروز اضطراب در فرزندان دارند. چرا که کودکان بیشتر وقت خود را با آنها می¬گذرانند.
اضطراب جدایی:
یکی از شایع¬ترین اضطراب¬ها در کودکان اضطراب جدایی است، که به ویژه هنگام ورود به مهد کودک یا دبستان ظاهر می¬شود.
گاهی محبت و توجه زیاد والدین و گرفتن استقلال از کودکان، آنها را به والدین وابسته کرده و به همین علت در سن جدایی، کودک دچار اضطراب و ترس می¬شود، چون از طرفی شدیداً به والدین خود وابسته است و از طرفی توان انجام بسیاری از کارها را ندارد.
هر چه کودک بیشتر توان دور شدن از مادر را داشته باشد، سالم¬تر است. چرا که جدایی را بهتر تجربه می¬کند و دچار اضطراب نمی¬شود. گاهی کودکان پس از تعطیلات و یا چند روز بیماری به هنگام رفتن به مدرسه دچار علائم جسمی مانند دل درد، سردرد، سوزش دل، دل پیچه و . . . می¬شوند. اگرچه ظاهراً به نظر می¬رسد کودک دچار بیماری جسمی شده است اما در حقیقت او علائم اضطراب را تجربه می¬کند. این اضطراب چند علت می¬تواند داشته باشد:
1- محبت و توجه مادر در این مدت عامل مهمی است.
2- سلب مسئولیت درسی از کودک
3- محبت و دل جویی¬های اطرافیان
به دنبال همه این علت¬ها کودک که مجدداً تجربه لذت بخش ماندن در خانه و در کنار والدین را تجربه کرده است، دچار اضطراب جدایی و ترس از حضور در مدرسه می¬شود.
اختلافات، تعارضات، کشمکش¬ها و جدلهای والدین با یکدیگر عامل مهمی در بروز اضطراب جدایی یا ترس حضور در مدرسه است. زیرا کودک که متأسفانه شاهد دعواهای مکرر والدین و تهدیدهای آنها دال بر جدایی از هم است، همواره این نگرانی را با خود حمل می¬کند که مبادا وقتی از مدرسه بر می¬گردم پدر و مادرم از هم جدا شده باشند.
یکی از علل تأکید روانشناسان بر کنترل دعواها در حضور کودکان، همین نکته است. والدین باید از به کار بردن کلمات و جملات تهدید آمیز در حضور فرزندان خودداری کنند.
وسواس:
وسواس یکی دیگر از انواع اضطراب¬هاست که در کودکان بر خلاف بزرگسالان به صورت شستشو دیده نمی¬شود، کودکان مبتلا به وسواس غالباً به هنگام نقاشی کردن یا مشق نوشتن قابل تشخیص¬اند. مثلاً اگر کمی خطهای نقاشی¬شان کج باشد مرتباً آن را پاک کرده و دوباره می¬کشند، در هنگام نوشتن نیز همین اتفاق می¬افتد و غالباً این کار را تا حدی ادامه می¬دهند که کاغذ پاره می¬شود. یکی دیگر از نشانه¬های رفتار
وسواسی در کودکان حرکت کردن با ریتم خاص و اعمال خاص است. مثلاً هر وقت با والدین خود بیرون می¬روند سه قدم راه می¬روند، به عقب بر می¬گردند، به آسمان نگاه می¬کنند و دوباره سه قدم جلو می¬روند. گاهی نیز قبل از شروع به انجام تکالیف چندین بار وسایل خود را مرتب می¬کنند، یا اینکه شک می¬کنند که همه تکالیفشان را نوشته¬اند و بنابراین مرتباً با دوستان خود تماس می¬گیرند.
این رفتارهای تکراری به عنوان وسیله¬ای جهت کاهش اضطراب در کودکان استفاده می¬شود و بنابراین هشداری است دال بر وجود اضطراب آنها. در صورت مشاهده این رفتارها حتماً با مشاور کودک صحبت کنید.
لجبازی کودکان:
کودک در بدو تولد قادر به بیان خواسته¬ های خود نبوده و توانایی انسجام بسیاری از فعالیت¬ها را ندارد اما تا دو سالگی بسیاری از تواناییها از جمله سخن گفتن، راه رفتن و دویدن، بازی کردن، غذا خوردن و اعتراض کردن و . . . را بدست می¬آورد و از دیدگاه خود همه توان شده است و می¬خواهد خود را به نزدیکترین افراد یعنی اعضاء خانواده به خصوص والدین نشان دهد.
او فکر می¬کند ابراز بزرگی از طریق بیان خواسته¬های خود و بلکه اصرار بر آنها امکان پذیر است. او تمایل دارد خود انتخاب کند و خود تصمیم بگیرد.
اگر والدین از مسیر طبیعی رشد روانی کودک اطلاع نداشته باشند کودک را بی¬تجربه و ناآگاه شمرده، بر خواسته¬ها و دستورات خود اصرار می¬کنند. در این حالت به نظر می¬رسد بین آنچه کودک تمایل دارد انجام دهد و دستورات والدین، اختلاف به وجود آمده و اصطلاحاً کودک لجباری می¬کند. در واقع این رفتار فقط به دلیل ابراز استقلال و بزرگی کودک و عدم آگاهی و توجه والدین به این تمایل طبیعی شکل گرفته است. چنانچه والدین به درستی با آن مدارا کنند به تدریج از بین می¬رود، در غیر این صورت این رفتار تقویت و تشدید شده و به صورت اختلال بی¬اعتنایی مقابله¬ای تظاهر می¬کند. این شرایط معمولاً در سه سالگی شروع شده و تظاهرات آن ممکن است تا 8 سالگی نیز دیده شود. این کودکان غالباً از کوره در می¬روند، برای رفتارها و اشتباهات خود دیگران را سرزنش می¬کنند، با بزرگسالان مشاجره می¬کنند، کارهایی انجام می¬دهند که موجب مزاحمت دیگران می¬گردد، حساس بوده و زود از دست دیگران ناراحت می¬شوند، خشمگین و دلخور، کینه توز یا انتقام جو هستند، نسبت به درخواست¬ها و مقررات بزرگسالان بی¬اعتنایی کرده و یا عدم همکار
ی نشان می¬دهند.
این وضعیت معمولاً برای اطرافیان کودک ایجاد ناراحتی می¬کند و تقریباً همیشه در روابط فردی، کاری و تحصیلی ایجاد اختلال می¬کند. تأثیرات بعدی این شرایط عبارتند از: احترام به نفس پایین، تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده، حملات کج خلقی، سوء مصرف الکل و داروهای روان گردان در نوجوان¬ها. این افراد مستعد ابتلا به بیماریهای خلقی یا اختلالات رفتاری می¬باشند.
اصولا” لجبازی یك نوع رفتار و
واكنش نامطلوب است كه به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد، از جمله آسیب رساندن به خود و دیگران ، ناسزا گفتن ، گریه كردن و فریاد كشیدن ، شكستن وسایل و … در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی مشهود است.
7 راه برای درمان لجبازی:
پنجره ی اول – مستقّل بارآوردن كودك: در برخورد كلّی در زندگی باید طوری با كودك رفتار كرد كه او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقّل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البتّه فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد كرد ، بلكه باید با راهنمایی های به جا تذكّر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.
پنجره ی دوم : كودك را تا حدّ امكان وادار به عجله و شتاب زدگی نكنیم . معمولا” خانواده ها در چند كار ، كودك را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می كنند كه بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها ، دخالت مستقیم دارداز جمله چیزهایی كه می توان در این رابطه یاد آور شد:
الف – حمّام كردن : در دوران طفولیّت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرّح هنگام استفاده از حمّام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناك برای او تبدیل می كند. برای این كار بهتر است اجازه بدهیم كودك ابتدا خوب بازی كند و در همان حال با شعرها و قصّه های كودكانه شروع به شستن او كنیم و ضمنا” اجازه دهیم تا كودك حتّی برخی از اسباب بازی های خود را به حمّام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.
ب- مهمانی رفتن: همان طور كه ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده كنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند كه آماده شوند. البتّه نیاز آن ها با نیاز ما اندكی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یك ساعت قبل از حركت به كودك یادآور شویم تا بتواند با كمك بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین كمی قبل از حركت به كودك می گویند آماده شود و این كار باعث
لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذكّر می دهیم كه زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این كه سرعت كودك را برای آماده شدن بیشتر كنیم ،باعث می شویم كه مخالفت كند.
ج – غذا خوردن ، خوابیدن و …: ب
هر حال كودك مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفكّر و حركت در یك زمان استفاده كند و والدین باید بدانند زمان تفكّر و انجام كارها در كودكان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.
ادامه خواندن مقاله افکار رايج بين کودکان و نوجوانان
نوشته مقاله افکار رايج بين کودکان و نوجوانان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 6, 2017, 7:48 pm
nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تحلیل سازهها
تحلیل سازهها یا آنالیز سازهها (Structural analysis) یا تئوری سازهها (Theory of structures) یکی از زیر رشتهها و زمینههای عمده و مدرن در مهندسی عمران، و مهندسی هوافضا میباشد.روشی برای محاسبه میزان تغییر شکل، نیروهای داخلی و عکس العملهای تکیهگاهی یک سازه است. اطلاعات مورد نیاز برای این محاسبات مشخصات مقاطع سازه و بارهای وارد بر سازه هستند.سازهها از دو دیدگاه از لحاظ بارگذاری[1] قابل بحث هستند:• بارگذاری دینامیکی
• بارگذاری استاتیکی همچنین عوامل موثر در تحلیل سازهها شرایط تکیهگاهی اتصالات، و قیودآنها میباشد
همانطوری كه می دانیم در طراحی های مهندسی
هیچ گاه مجاز به استفاده از تمام ظرفیت یك المان نیستیم و این قضیه در مورد تیرها نیز صادق است. تیرها اعضایی هستند كه بار وارده بر انها عموما عمود بر محور اصلیشان است و توسط عملكرد خمیده شدن {خمش} بار را تحمل می كنند.تیرها را از لحاظ ائین نامه ایران به 3 دسته فشرده و نیمه فشرده و لاغر تقسیم می كنیم. اینكه تیر ما در
كدام دسته واقع شود توسط جدولی در ائین نامه اورده شده ودر همین حد بسنده میكنم كه اگر مقطع موجمد ما در دسته لاغر واقع شد مجاز به استفاده از ان نیستیم مگر با تمهیدات خاص. اگر تیر توانست شرط فشردگی را بر قرار كند به تنهایی نمی توان ان را عاملی باعث تعیین تنش مجاز دانست بلكه عامل بسیار مهمی كه كمانش پیچشی – جانبی تیر نام دارد نیز باید چك گردد. همانطور كه اصول اولیه خمش از مقاومت مصالح گویاست در بالای تار خنثی در لنگر مثبت فشار و
در پایین ان كشش خواهیم داشت.كشش مشكل ساز نیست ولی فشار چرا; این فشار باعث میگردد كه بال و قسمتی از جان چسبیده به بال كمانش كند كه به این پدیده كمانش پیچشی جانبی تیر گویند. این پارامتر عاملیست برای كم كردن تنش مجاز تیر. اصولا در عمل برای اجرای تكیه گاه جانبی برای تیر از را
ه های زیر استفاده میشود: 1.اتصال تیرهای فرعی به اصلی{توسط برش همترازی كه در اینده درسش را خواهم نوشت} 2.مدفون شدن تیر در دال بتنی یا طاق ضربی یا اتصال توسط گل میخ به دال بتنی{سقف كامپوزیت در اینده درسش را می دهم} اگر تیر در سقف مدفون بود كه ان را با اتكای جانبی به شمار می اوریم و اگر قرار باشد اتكای جانبی تیر را از اتصال تیرهای فرعی به اصل تامین كنیم باید فواصل تیرهای فرعی را به فواصل مشخصی محدود كرد. تیرها تنش مجاز خمشی 3
اگر مقدار l b از مقدار حداقل 2 فرمول زیر{فاصله مجاز 2 تكیه گاه جانبی} بیشتر بود شرط سوم درست است. Lc1 =(635*bf)/F¬y LC 2 =1400000/((Fy*d)/A¬f)
محاسبه شعاع ژیراسیون قسمت فشاری: Rt =1.2 * ry محاسبه ضرایب لاغری =L/rt ((72*10^5*cb)/Fy)= 1 2 = ((360*10^5*cb)/Fy) محاسبه شعاع ژیراسیون قسمت فشاری حول محور Y : Rt = 1.2* rt محاسبه ضریب تغییرات لنگر Cb : ابتدا به تعیین علامت نسبت M1/M2 می پردازیم اگر M1 و M2 هر كدام یك علامت مجزا داشتند انگاه علامت ا
ین نسبت را مثبت می گذاریم و اگر هر دو هم علامت بودند علامت نسبت را منفی می گذاریم و از فرمول زیر این مقدار را محاسبه می كنیم: Cb = 1.75 + 1.05*(M1/M2) + 0.3 (M1/M2) ^2 البته دوستان توجه داشته باشند كه مقدار Cb از یك و از 23 نمی تواند به ترتیب كمتر و بیشتر باشد و اگر شد این مقادیر را انتخاب می كنیم.
البته مقدار Cb شامل 4 تبصره می شود: 1 اگر ممان در وسط دهانه {منظور از دهانه فاصله بین 2 تك
یه گاه جانبی است} بیشتر از 2 طرف بود انگاه مقدار Cb را یك می گیریم. 2 اگر ممان در یك انتها صفر بود Cb را 175 می گیریم. 3 در تیرهای طره این مقدار را 1 می گیریم. 4 در تیر ستون ها در جهت اطمینان این مقدار را یك میگیریم. بعد از به دست اوردن پارامتر های فوق می توانیم طبق شرایط زیر تنش مجاز خمشی حول محور قوی تیر را بدست اوریم: اگر مقدار از 1 كمتر بود می توان گفت كه اثر لاغری ناچیز است و از ان صرفنظر می گردد و تنش مجاز از رابطه زیر بدست خواهد امد: Fb x = 0.6*Fy اگر مقدار از 1 بیشتر یا مساوی بود و از مقدار 2 كمتر بود در این صورت هم اثر لاغری هم اثر تسلیم مشتركا اثر گذار هستند وتنش مجاز از رابطه زیر بدست خواهد امد: Fbx1 = { 2/3 – ((^2 * Fy)/(1075*10^5 * Cb))} 06 * Fy اگر مقدار از 2 بیشتر باشد انگاه تماما لاغری اثر گذار است وتنش مجاز از رابطه زیر بدست خواهد امد: Fbx1 = (120 * 10^5 * Cb) /^2 06 * Fy حالا باید تنش مجاز خمشی Fbx2 را محاسبه كرد: Fbx 2 = (840000 * Cb )/((L * d)/Af) 06 * Fy و حالا از میان Fbx1 و Fbx2 مقدار بیشینه انها را انتخاب میكنیم و به عنوان تنش مجاز دهانه مربوطه انتخاب می كنیم.
نظر شما را به این نكته بسیار مهم جلب می كنم كه ابتدا Fbx2 را حساب كنید و اگر این مقدار از 06 * Fy بیشتر شد همین مقدار 06 * Fy را به عنوان تنش مجاز خمشی د
هانه مربوطه انتخاب می كنیم و دیگر نیازی به محاسبه Fbx1 نمی باشد. مطالب گفته شده تا كنون در مورد تیر با مقطع I شكل بود.اگر مقطع تیر ما به
صورت قوطی شكل بود باید شرط فشرده بودن ان توسط جدول كنترل فش
ردگی مقاطع كنترل گردد.اگر مقطع فشرده بود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 066*FY و اگر مقطع فشرده نبود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 06*FY خواهد بود. اگر مقطع شما از 2 ناودانی به هم جوش شده {بدون فاصله} به صورت پیوسته تشكیل شده بود می توانید این مقطع را به صورت قوطی كنترل نمایید. اصولا سعی كنید دهانه
ها را حداكثر به 7 متر محدود كنید.اگر مقطع تیری برای دهانه ای ضعیف بود حتما بررسی كنید كه با پلیت تقویتی در محل های مورد نیاز{با توجه به دیاگرام ممان تیر} به چه هزینه ای خواهید رسید وبا افزایش نمره تیر اهن به چه هزینه ای;چونكه تفاوت یك مهندس سازه با یك معمار تجربی در عملكرد اقتصادی انهاست. حداكثر خیز مجاز تیرها را به 240/1 دهانه {بار مرده و زنده} محدود كنی
د. اصولا در تیر ها برش حاكم بر طراحی نیست ولی با این حال با رابطه 04*FY كنترل می گردد وفقط جان تیر اهن در مقابله با برش كار می كند . بای تیر اهن نیز به تحمل خ
مش می پرذازد. تیرها ( تنش مجاز خمشی 4
مطالب گفته شده تا كنون در مورد تیر با مقطع I شكل بود.اگر مقطع تیر ما به صورت قوطی شكل بود باید شرط فشرده بودن ان توسط جدول كنترل فشردگی مقاطع كنترل گردد.اگر مقطع فشرده بود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 066*FY و اگر مقطع فشرده نبود تنش مجاز خمشی حول هر 2 محور به مقدار 06*FY خواهد بود.
اگر مقطع شما از 2 ناودانی به هم جوش شده {بدون فاصله} به صورت پیوسته تشكیل شده بود می توانید این مقطع را به صورت قوطی كنترل نمایید.
اصولا سعی كنید دهانه ها را حداكثر به 7 متر محدود كنید.اگر مقطع تیری برای دهانه ای ضعیف بود حتما بررسی كنید كه با پلیت تقویتی در محل های مورد نیاز{با توجه به دیاگرام ممان تیر} به چه هزینه ای خواهید رسید وبا افزایش نمره تیر اهن به چه هزینه ای;چونكه تفاوت یك مهندس سازه با یك معمار تجربی در عملكرد اقتصادی انهاست.
حداكثر خیز مجاز تیرها را به 240/1 دهانه {بار مرده و زنده} محدود كنید.
اصولا در تیر ها برش حاكم بر طراحی نیست ولی با این حال با رابط
ه 04*FY كنترل می گردد وفقط جان تیر اهن در مقابله با برش كار می كند . بای تیر اهن نیز به تحمل خمش می پرذازد.تیرها ( حل مثال)
سوال) تیری از یك قاب مفصلی مهاربندی شده ساختمانی با سیستم باربری كف تیرچه بلوك جهت طراحی بیرون اورده شده است. طول تیر 6 متر و طول دیگر پانل 5 متر است. مقدار بار مرده با توجه به سقف تیرچه و بلوك به میزان kg/m^2 550 مقدار بار زنده برای كاربری مسكونی با توجه به مبحث ششم از مقررات ملی ساختمان kg/m^2 200 تكیه گاه های جانبی در محل تكیه گاه های اصلی واقع شده اند. این تیر را از نیمرخ IPE طرح نمایید. FY = 2400 Kg/cm^2 حل) در ابتدا مقدار بار خطی وارد بر تیر را محاسبه می كنیم : q = (550 * 2.2) + ( 550 * 2.5 ) + ( 200 * 2.5 ) + (200 * 2.5 ) = 3250 Kg/cm^2 محاسبه ممان ماكزیمم وارد بر تیر مذكور : M max = (q * l^2)/8 Mmax= (3.25*6^2) /8= 14.625 Ton .m به عنوان یك حدس اولیه از تنش مجاز 1440 Kg/cm^2 استفاده می كنیم انتخاب مقطع با توجه به تنش مجاز انتخابی : Kg/cm^2 14
40 ( M max / Wx ) ( 14.625 * 100000 / Wx ) 1440 Kg/cm^2 Wx = 1015.625 cm^3 با توجه به اساس مقطع به دست امده از IPE 400 با اساس مقطع 1160 CM^3 استفاده می گردد.
كنترل فشردگی مقطع : Bf / ( 2 * tf ) (545 / Fy ) 18 / ( 2 * 1.35 ) = 6.66 545/ 2400 = 1112 مقطع فشرده است كنترل فاصله تكیه گاه های جانبی : Lc 1 = ( 635 * bf ) / 2400 Lc1 = ( 635 * 18 ) / 2400 = 23331 m Lc2 = 14*10^5 / ((d / Af)*Fy) Lc2 = 14 * 10^5 / ((40 /( 1.35 * 18))*2400) = 354.37 m Lc = min { 233.31 , 354 .37} Lc = 233.31 m Lb = 600 m 23331 m تیر دچار كمانش كلی می گردد تعیین تنش مجاز تیر : تعیین cb : ممان در 2 انتها بزرگتر است پس cb =1 محاسبه Fb2 : Fb2 = (84*100000 * Cb ) / ( L * d )/Af Fb2 = ( 84 * 100000* 1) / ( 600 * 40) / ( 1.35 * 18 ) = 8505 Kg/cm^2 مقدار تنش مجاز خمشی 1440 Kg/cm^2 انتخاب میشود و فرض اولیه صحیح بوده است . كنترل مقطع انتخابی : M max / Wx 1440 Kg/cm^2 14.625 * 100000 / 1160 = 1260.77 Kg/cm^2 مقطع انتخابی خوب است و از نظر اقتصادی نیز مناسب است. كنترل برش مقطع : محاسبه حداكثر برش وارده در تكیه گاه تیر : V max = (3.25 * 6 ) /2 = 9.75 ton تنش مجاز برشی به مقدار 960 Kg/cm^2 است Fv / (d*tw) 960Kg/cm^2 9.75 * 1000 / ( 40 * .86) = 283.4 kg/cm^2 960 kG/cm^2 تیر از نظر برش نیز فاقد مشكل است یر ها (تنش مجاز خمشی 2)
مسئله تكیه گاه جانبی در تیرها به عنوان عاملی اثرگذار در بدست اوردن تنش مجاز تیرها به شمار می اید. اگر كه تیر برای تامین تكیه گاه جانبی خود 2 مورد گفته شده را نداشت باید فاصله بین 2 تكیه گاه اصلی را بعنوان فاصله تكیه گاه های جانبی برداشت زیرا تكیه گاه اصلی می تواند كار تكیه گاه جانبی را نیز انجام دهد. بحث ما در اینجا در مورد مقاطع I شكل است. حالا كه با شرط فشردگی در تیرها {نسبت بال ازاد به ضخامت با ل كوچكتر از 2400 / 575 واتصال پیوسته بین بال ها و جان } و تكیه گاه جانبی در تیرها اشنا شدیم اقدام به معرفی تنش های مجاز می كنم. {دوستان توجه داشته باشند كه 3 مورد گفته شده درز
یر مربوط به خمش حول محور قوی تیرهاست} 1-اگر كه در تیر موجود ما شرط فشردگی صادق بود و تكیه گاه جانبی تیر نیز تامین بود مقدار تنش مجاز خمشی را 066*FY در نظر می گیریم. 2-اگرتیر شرط فشردگی را ارضاء نكرد ولی از لحاظ تكیه
گاه جانبی تامین بود انگاه مقدار تنش مجاز خمشی را 06*FY را میگیریم. 3-اگر تیر هر دو شرط فشردگی و داشتن تكیه گاه جانبی را ناقض بود انگاه تنش مجاز خمشی تیر را باید طبق روابط زیر بدست اورد: ابتدا به معرفی پارامترها می پردازم L b = فاصله بین 2 تكیه گاه جانبی r t =شعاع ژیراسیون حول محور y {شامل بال فشاری و قسمتی از جان متصل به بال فشاری} Ix و = I y به ترتیب ممان اینرسی حول محور X و y هستند t f = ضخامت بال t w = ضخامت جان d ارتفاء كل مقطع C b = ضریب تغییرات لنگر در طول ازاد بال است = M 1 لنگر كوچكتر در انتهای تیر = M 2 لنگر بزرگتر در انتهای دیگر تیر و1 و 2 = ضرایب لاغری هستند = Fy تنش تسلیم فولاد مصرفی Fb 1 و = F b 2 تنش های مجاز خمشی هستند =W x اساس مقطع تیر اهن
=fbx تنش محاسباتی ناشی از بار وارده بر تیر اهن موجود رون كار بدین شكل است كه برای یك تیری كه در طول خود دارای تعدادی تكیه گاه جانبی است مقدار تنش مجاز را باید برای هر فاصله بین دو تكیه گاه مجاز بدست اورد و سپس مقدار مینیمم تنش مجاز را انتخاب كرد. البته برای هر دهانه{فاصله بین دو تكیه گاه جانبی} باید هر دو مقدار Fb1 و Fb2 را حساب كرد و مقدار ماكزیمم انها را برای تنش مجاز دهانه انتخاب كرد. ذكر این نكته را لازم می دانم كه برای جلوگیری از انجام محاسبات طولانی و زمان گیر ابتدا مقدار تنش مجاز Fb2 را حساب كرده و اگر این مقدار از 06*fY بیشتر شد همین مقدار 06*fY را به عنوان تنش مجاز خمشی دهانه انتخاب كرده و دیگر نیازی به محاسبه fb1 نمی باشد.مزایا و معایب ساختمانهای فلزی
احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند؛ محور اصلی مسئولیت عبارت است از: الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد
با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا” بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود، آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد. مزایای ساختمان فلزی: مقاومت زیاد: مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است ، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع ، ساختمانهائی که برزمینهای سست قرارمیگیرند ، حائز اهمیت فراوان میباشد . خواص یکنواخت : فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیق ته
یه میشود ، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواص آن بر خلاف بتن با عوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد ، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخاب ضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود .
دوام : دوام فولاد بسیار خوب است ، ساختمانهای فلزی که در نگهداری آنها دقت گردد . برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود – خواص ارتجاعی : خواص مفروض ارتجاعی فولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد . فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوک بخوبی پیروی مینماید . مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان در محاسبه وارد نمود . حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابل اطمینان نمی باشد .
شکل پذیری : از خاصیت مثبت مصالح فلزی شکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیروی دینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید ،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل این نیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی ،عضو خود خبر داده و ازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند.
پیوستگی مصالح : قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنی صدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد ، ترکهائی که در پوشش بتن پدید می آید ، قابل کنترل نبوده و احتمالا” ساختمان در پس لرزه یا زلزله بعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود .
مقاومت متعادل مصالح،مقاومت : مصالح فلزی
در کشش و فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است .در تغییر وضع بارها، نیروی وارده فشاری ، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشی در انها کوچک است ، در بارهای پیش بینی شده ،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی از ان قرار میگیرند. در ساختمانهای بتنی مسلح
مقاومت بتن در فشار خوب ، ولی در کشش و یا برش کم است. پس در صورتی که مناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابی مینماید.
انفجار : در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلت ساختمان تحمل شده ، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود . نیروی تخریبی انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود ، ولی ساختمان کلا” ویران نخواهد گردید . در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعث ویرانی ساختمان خواهد شد .
تقویت پذیری و امکان مقاوم سازی : اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه ، تغییر مقررات و ضوابط ، اجراء و ;. میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید ، تقویت نمود و یا قسمت یا دهانه هائی اضافه کرد .
شرایط آسان ساخت و نصب : تهیه قطعات فلزی در کارخانجات و نصب آن در موقعیت ، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است . سرعت نصب : سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنی مدت زمان کمتری می طلبد .
پرت مصالح : با توجه به تهیه قطعات از کارخانجات ، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است . وزن کم : میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245 تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد ، درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرم برمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد .
اشغال فضا : در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد ، ستون و تیرهای ساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد ، سطح اشغال یا فضا مرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود . ضریب نیروی لرزه ای : حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمان میشود ، بعبارت دیگر ساختمان برر
وی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاش است ، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند . در قابهای بتن مسلح که وزن بیشتر دارد ، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است . تجربه نشان میدهد که خسارت وارده برساختمانهای کوتاه و صلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند ، زیاد است . درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر ، آنهائی که در زمینهائی نرم ساخته شده اند ، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند . بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریود ارتعاش زمین نسبتا” بزرگ است ، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس در زمینهای سفت با پ
ریود کوچک ، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند. عکس العمل ساختمانها در مقابل حرکت زلزله بستگی به مشخصات خود ساختمان از نظر صلبیت و یا انعطاف پذیری آن دارد و مهمترین مشخصه ساختمان در رفتار آن در مقابل زلزله ، پریود طبیعی ارتعاش ساختمان است.
معایب ساختمانهای فلزی:
ضعف در دمای زیاد : مقاومت ساختمان فلزی با افزایش دما نقصان می یابد . اگر دکای اسکلت فلزی از 500 تا 600 درجه سانتی گراد برسد ، تعادل ساختمان به خطر می افتد
خوردگی و فساد فلز در مقابل عوامل خارجی : قطعات مصرفی در ساختمان فلزی در مقابل عوامل جوی خورده شده و از ابعاد آن کاسته میشود و مخارج نگهداری و محافظت زیاد است .
تمایل قطعات فشاری به کمانش : با توجه به اینکه قطعات فلزی زیاد و ابعاد مصرفی معمولا” کوچک است ، تمایل به کمانش در این قطعات یک نقطه ضعف بحساب می رسد .
جوش نامناسب : در ساختمانهای فلزی اتصال قطعات به همدیگر با جوش ، پرچ ، پیچ صورت میگیرد . استفاده از پیچ و مهره وتهیه ، ساخت قطعات در کارخانجات اقتصادی ترین ، فنی ترین کار می باشد که در کشور ما برای ساختمانهای متداول چنین امکاناتی مهیا نیست . اتصال با جوش بعلت عدم مهارت جوشکاران ، استفاده از ماشین آلات قدیمی ، عدم کنترل دقیق توسط مهندسین ناظر ، گران بودن هزینه آزمایش جوش و ;; برزگترین ضعف میباشد.
تجربه ثابت کرده است که سو
له های ساخته شده در کارخانجات درصورت رعایت مشخصات فنی و استاندارد ، این عیب را نداشته و دارای مقاومت سازه ایی بهتر در برابر بارهای وارده و نیروی زلزله است.
ادامه خواندن مقاله تحليل سازهها
نوشته مقاله تحليل سازهها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 6, 2017, 7:48 pm
nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بدنسازی بانوان
بدنسازی بانوان عنوانی است که برای ورزش بدنسازی در رده بانوان بهکار میرود. در بدنسازی بانوان مسابقه تناسباندام و فیگور محبوبیت بیشتری نسبت به مسابقه پرورشاندام بانوان دارد چراکه در آن حجم عضلانی بیشتر اهمیت ندارد و تناسباندام در یک حجم متعارف (همانند بدن راشل مکلیش) مدنظر قرار گرفته میشود، همچنین این مسابقات بعضاً دارای آیتمهای ایروبیک میباشند و زیبایی چهره نیز در آن تاثیر گذار است.
تاریخچه مسابقاتاولین قهرمانی زیبایاندام بانوان آمریکا در سال 1987 میلادی در شهر کانتون ایالت اوهایو توسط هنری مکجی برگزار شد که عموماً اولین مسابقه بدنسازی بانوان درنظر گرفته میشود و در آن شرکت کنندگان تنها براساس عضلانی بودن قضاوت میشدند. در سال 1980 میلادی اولین مسابقه بانوی المپیا برگزار شد که اولین مسابقه معتبر حرفهای به حساب میآید و خانم راشل مکلیش در آن به قهرمانی رسید که همچنین در آن سال در مسابقه قهرمانی ان.پی.سی. آمریکا نیز به قهرمانی رسیده بود. این مسابقه نقطه عطف بزرگی برای بدنسازی بانوان به حساب میآید و مکلیش در آن الهام بخش بسیاری از بانوان برای تمرین و مسابقه شد. ورزش بدنسازی امروزه یکی از پر طرفدارترین ورزشهای جهان است و مردان زیادی به این رشته ورزشی علاقه مند هستند . طبق آمار های رسمی فدراسیون جهانی بدنسازی در حال حاظر بدنسازی بیشترین ورزشکار جهان را به خود اختصاص داده است و پس از آن هنرهای رزمی به علت گستردگی فراوان در جنوب شرق آسیا و فوتبال رتبه های دوم و سوم را در اختیار دارند . اما سوالات عمده ای که معمولا برای خانم ها مطرح می شود بدین قرار است :
1- آیا ورزش بدنسازی همانطور که برای مردان مفید است برای زنان نیز مفید است ؟ 2- آیا زنان در صورت پرداختن به بدنسازی دارای بدنی عضلانی ، تفکیکی و در یک کلام مردانه می شوند و ظرافت زنانه آنها تحت تاثیر قرار می گیرد ؟ 3- آیا این ورزش خطری از لحاظ فیزیولوژی و آناتومتیک برای زنان ندارد ؟ در پاسخ به سوال اول باید بگویم فلسفه هر ورزشی ورای قهرمانی و کسب افتخار برای مردان و زنان داشتن اندام دلخواه ، سوزاندن چربی اضافی , توانایی بدنی مطلوب در مواقع بحران و کسب مهارت های خاص بدنی با تکیه بر تمرینات مکرر است . باید گفت که بدنسازی ورزشی است که موارد فوق را با تضمین کامل به ورزشکار خود ارایه می دهد . این ورزش علاوه بر سوزاندن سریع و سبک چربی های اضافه بدن , اندام شما را کاملا موزون و هماهنگ کرده و علاوه بر آن به شما اعتماد به نفس و اقتدار فوق العاده ای می دهد که می توانیدآن را در تمامی بدنسازان در سطوح مختلف ببینید .
پس به نظر من با توجه به شرایط عدم تحرکی که بر زنان جامعه ایران حاکم است بدنسازی نه تنها برای آنها مفید است بلکه برای آنان الزامی است . آمار وحشتناکی که از پوکی استخوان ، روماتیسم مفصلی و ;; در زنان ایرانی مؤید این نکته است که اپیدمی خطرناکی ناشی از کم تحرکی در بین زنان در حال شیوع است که تنها را ه حل آن تحرک بیشتر در قالب ورزشهایی مثل آیروبیک و بدنسازی است . علاوه بر این داشتن تناسب اندام برای یک دختر یا زن امتیازی غیر قابل انکار محسوب می شود که نمی توان ان را انکار کرد در پاسخ به سوال دوم باید بگویم که بدنسازی نه تنها بدن زن را مردانه نمی کند بلکه به بدن فرم دخترانه تری می دهد. اشتباه زنان در این است که بدنسازان زن را قهرمانان استروئیدی می پندارند که دارای بدن هایی مردانه و خشن هستند اما واقعیت این است که تمام مدل های روز دنیا مثل هنرپیشه های هالیوود و خوانندگان زن مطرح جهان که بدن متناسب آنها آرزوی هر زنی می تواند باشد , بدنسازی و آیروبیک را در سرلوحه برنامه های روزمره خود قرار داده اند .
اما این مطلب را از نظر علمی هم به شما ثابت می کنم . عضلانی شدن بدن مردان به علت وجود هورمون تستترون در بدن آنهاست که هرقدر میزان تمرینات شدید بدنی را افزایش دهند میزان ترشح وتولید این هورمون در بدنشان افزایش یافته در نتیجه بدنشان عضلانی تر و خشن تر می شود اما در بدن زن مقدار این هورمون فوق العاده کم است و افزایش فعالیت بدن تاثیر خاصی بر روی میزان ترشح این هورمون در بدن ندارد . در نتیجه در صورتی که قرص ها و مواد تزریقی حاوی تستترن مصرف نشود { مثل کاری که زنان بدنساز حرفه ای انجام می دهند یعنی تزریق تستترن به بدن } ما به هیچ وجه شاهد بدنی با فرمت مردانه نخواهیم بود بلکه : تاثیر بدنسازی بر عضلات زنان تنها سفت شدن و آب شدن چربی های دور عضلات است که خود از افتادگی عضله جلوگیری کرده و فورمت منسجم , محکم و استیل فوق العاده دخترانه و منسجمی را به فرد می دهد . در خصوص سوال سوم هم باید بگویم دقیقا این سوال برای مردان هم مطرح است و برنامه نویسی ورزشی و تغذیه یکی از مهمترین نکات بدنسازی است که می باید به آن توجه خاص شود .با نوع اندام خود بیشتر آشنا شویم این امـر غیر قابل انکار است: طرح اندام شما معین میکند که در چه روزی بـه دنیا آمده اید. هر چـند شـما می توانید ساخت و ترکیب کلـی بدن خود را تا حدودی تـغییر بـدهیـد (به عنوان مثال حجم چربی نسبت به حجم ماهیچه های بدن) و میتوانـید با کمک گرفتن از ورزش و رژیمهای غذایی تـا حـدودی فرم بدن خود را به شکل دلخواه در بیاورید، اما ساختـار کـلی بـدن شما همیشه همان طور باقی خواهد ماند. در نگاه اول شاید این مطلب چندان خوشایند به نظر نرسد، اما به هر حال حداقل میتوانید از این امر مطلع شوید که نمی توانید به اندام هایی که ساختار آنها با فرم کلی بدنتان تناسبی ندارند، برسید. انواع فرم بدن را می توان به سه گروه تقسیم کرد: اکتومورف، اندومورف، مزومورف. اندام شما در هر یک از این گروه ها که جای بگیرد، باید نرمش های مربوط به همان نوع اندام را انجام دهید، تا بتوانید به بهترین نتیجه مطلوب دست پیدا کنید.
کتومورف (بدن های کشیده) این فرم از اندام، باریک و کشیده است. این قبیل افراد معمولاً ساختار استخوانی ظریفی دارند، عرض شانه ها کم بوده و با باسن تقریباً به یک اندازه می باشد. دونده های دوی استقامت، بالرین ها، و بازیکن های بسکتبال را می توان در این گروه جای داد. (میشل فایفر، ویتنی هاستون، و هیتر لاکلیر از جمله بارزترین نمونه های این گروه به شمار می روند.)تکنیک کار با وزنه: برای پرورش ماهیچه ها، این افراد می بایست 2 ست وزنه را برای هر قسمت از ماهیچه ها در برنامه ورزشی خود بگنجانند. تعداد دفعات تکرار نیز 6 تا 10 بار تخمین زده میشود. ماهیچه های بدن را تقسیم کرده و در هر روز بر روی یک سری از ماهیچه کار کنید و روز بعد بر روی گروه دیگر. تکنیک حرکات قلبی-عروقی: هدف شما این است که استقامت خود را افزایش داده و سلامت قلب و ریه های خود را حفظ کنید. این نوع حرکات را باید در حدود 3 تا 5 مرتبه در طول هفته انجام دهید. هر جلسه 20 تا 40 دقیقه را به این کار اختصاص دهید و از حرکات آرام شروع کرده و به مرور بر شدت حرکات بیفزایید.
اندومورف به فرم نرم، و پر انحنا اطلاق می شود و معمولاً به نام گلابی شکل معروف است. در این افراد معمولاً قسمت باسن خیلی پهن تر از شانه ها می باشد. هر چند افرادی که دارای یک چنین اندامی هستند، خیلی بیشتر گرایش به جذب چربی های اضافه دارند، اما بسیاری از خواننده ها و هنرپیشه های معروف با داشتن یک چنین اندامی به همه ثابت کرده اند که این نوع اندام چقدر می تواند جذاب باشد. زیباترین اندام های ظریف و دارای انحنا و قوس های زنانه جزء این گروه قرار می گیرند. (جنیفر لوپز، اپرا وینفری، سیندی کرافورد مثال هایی از این گروه می باشند) تکنیک کار با وزنه: با اضافه کردن اندکی ماهیچه به بدن خود می توانید اندام خود را به زیباترین شکل ممکن در آورید. باید ورزش های کلی وزنه، برای تمام قسمت های بدن را سه مرتبه در هفته انجام دهید. برای هر قسمت از بدن انجام 2 ست 10 تا 15 تایی کافی است. ابتدا از وزنه های سبک استفاده کرده و سپس وزن آنها را زیاد کنید. برای اینکه تناسب و تقارن بدن همچنان حفظ شود، شاید لازم باشد که حرکات مربوط به نیم تنه بالایی بدن خود را دو برابر کنید. تکنیک حرکات قلبی-عروقی: این حرکات را می بایست 30 تا 60 دقیقه، به تعداد 3 تا 6 مرتبه در هفته انجام دهید تا بتوانید بیشترین میزان چربی و کالری را بسوزانید. این افراد باید حرکات مربوط به این بخش را تقریباً شدید انجام دهند تا به بهترین نتیجه دست پیدا کنند.
مزو مورف این قبیل افراد معمولاً توده های ماهیچه ای بسیار بزرگی داشته و به راحتی می توانند اندام خود را پرورش داده و عضلات خود را به اندازه دلخواه برسانند. شانه هایشان معمولاً پهن تر از باسن می باشد و معمولاً به آنها نام بدن سازهای خودجوش اطلاق می شود. دونده های دوی سرعت، بازیکنان فوتبال، و بازکنان تنیس از این قبیل افراد می بانشد. ( مدونا، گلوریا استفان، تینا ترنر نیز نمونه های بارزی از این گروه میباشند) تکنیک کاربا وزنه: حرکات ملایم به شدید وزنه که 2 تا 3 مرتبه در هفته انجام شوند می توانند اندام را در تعادل نگه دارند، و به سایز فرد هم چیزی اضافه نخواهد شد. به طور کلی برای هر گروه از ماهیچه ها باید 2 ست 12 تا 15 تایی از هر تمرین اجرا شود. باید حرکات را به طور پیوسته انجام دهید، به این ترتیب که پس از اتمام کار بر روی یک گروه ماهیچه ای سریعاً تمرینات گروه بعدی را شروع کنید. این کار استقامت و قدرت فرد را افزایش می دهد و چیزی به حجم بدن نیز اضافه نمی کند.تکنیک حرکات قلب-عروقی: 3 تا 5 مرحله حرکات قلب-عروقی در طول هفته، با شدت ملایم، می تواند به شما کمک کند تا اندامی لاغر و باریک برای خود بوجود آورید. در هر مرحله باید حرکات را برای مدت زمانی به طول 30 تا 45 دقیقه انجام دهید. مهمترین چیزی که باید در طول انجام تمرینات و تعیین نوع فرم و شکل کلی بدن خود به آن توجه داشته باشید این است که: هیچ گاه خودتان را با افراد دیگر و یا حتی با گذشته خود مقایسه نکنید. فقط باید تلاش کنید که اندام خود را در بهترین شرایط ممکن آن هم در حال حاضر درآورید. مطمئن باشید که اندام زیبایی پیدا خواهید کرد.
چگونه خوش اندام جلوه کنیم؟ افرادی كه از قد بلندی برخوردارند، نباید از لباسهایی بهره گیرند كه قامت ایشان را كشیده تر نشان دهد ،بلكه باید از لباس هائی راه راه ودارای خطوطی به صورت افقی استفاده كنند، و بالعكس افرادی كه از قد و قامت كوتاه تری بر خوردارهستند،باید برای بلندتر نشان دادن قامت از لباس هائی دارای خطوط و نقوش راه راه و عمودی استفاده نمایند .پوشیدن لباس هائی كه خطوط آن به صورت افقی است كوتاهی قامت ایشان را كوتاهتر جلوه خواهداد . پوشیدن لباس هائی به رنگ های تیره اندام را باریكتر و رنگ های روشن باعث چاقتر نشان دادن می شود .
به هنگام خرید باید به این نكته توجه داشت كه لباس را حتما به اندازه ســایز خود تهیه كنید ، لباس خیلی تنگ یا خیلی گشاد عیوب اندام را نمی پوشانند بلكه چاقی را بیشتر در معرض نمایش می گذارند ، برای لاغر نشان دادن اگر از لباس های یك رنگ استفاده كنید بهتر است . طرح های شلوغ با رنگ آمیزی های تند اصلا مناسب افراد چاق نیست . خانم های چاق به جای استفاده از لباس های چــین دار و پلیــسه ای كه اندامشان را بزرگتر نشان می دهد از پیراهن هائی كه مدل ترك و راسته و بلند است با یقه هفت كه گردن را كشیده تر نشان می دهد استفاده نمایند . بلند بودن بیش از اندازه شلوار فقط باعث می شود كوتاهی قــد بیشتر به چشم بیاید. لباس هائی با بافت یا پارچه های ضخیم موجب می شود فرد تنــومــند تر به نظر آید.
آقایانی که شکم بزرگی دارند نباید از کتهای کمر باریک و یا هر پوششی که باعث برآمده شدن شکم میشود، استفاده کنند. این افراد نباید کمریند خود را روی شکمشان ببندند همانند افراد لاغر اندام، نباید لباسهایی با پارچه براق و رنگ روشن بپوشند. در مقابل باید سعی کنند که از لباسهای تیره رنگ با جنس کتان یا لنین و شلوارهایی که دقیقا روی کمر قرار میگیرند، استفاده کنند.اگر شلوار و جلیقه انها همرنگ باشد، بهتراست دکمه دارد. داشتن ظاهری خوب در محل کار و در اجتماع اهمیت زیادی دارد ، همیشه پیش از خارج شدن از منزل جلوی یك آیینه بایستید وچند ثانیه ای را به نگاه كردن دقیق به ظاهر خود كنید تا ببینید آیا نقصی را مشاهده می كنید ؟ سعی كنید در كنــار همه این ترفند ها اگر دارای اضافه وزن هستید ، از همین امروز شـــروع كنـــید و با پیروی از دستور پزشك تغذیه و ورزش، تناسب اندام را به خود هـــدیه كنـــید. آن وقت می بینید كه در انتخاب لباس كمتـــر دچار مـــشكل می شوید.
تناسب اندام وقتی وزنتان با ورزش کردن کم نمیشود، احتمالا مشکلی وجود دارد. این، مشکل خیلیهاست. روزها و ساعتها تمرین میکنند اما با وجود عرق ریختن فراوان، نمیتوانند وزن کم کنند. فیزیولوژیستهای ورزشی و متخصصان و مربیان تربیت بدنی در آمریکا معتقدند که 6 اشتباه در شیوه ورزش کردن ما وجود دارد که میتواند به مثابه ترمزی برای تناسب اندام عمل کند. با این 6 ترمز آشنا شوید. بسیاری از زنان تصور میکنند که 30 دقیقه ورزش کردن، شکل بدنشان را تغییر میدهند اما این حالت، خودکار نیست. در این مقاله درباره بایدها و نبایدهای تمرینی میگوییم تا سوخت و ساز بدنتان افزایش یابد و بتوانید اندام متناسبی داشته باشید. نباید: احساس راحتی با سرعت بیشتر تمرین باید: سرعت کمتر اما ایستاده در هنگام تمرین نتیجه: در هر جلسه، 50 کالری بیشتر میسوزانید. تمرینانی با شدت زیاد، ممکن است انرژی بیشتری بسوزاند اما به شرطی که در وضعیت راحت نشسته یا تکیه داده به جایی نباشید. وضعیت خوب قرارگیری و اکسیژنگیری بیشتر و ورزش کردن در حالت ایستاده 50 کالری انرژی بیشتر از شما میگیرد. نباید: ورزش کردن در حالت تشنگی باید: نوشیدن حدود دو لیوان آب، دو ساعت قبل از تمرین نتیجه: انرژی بیشتر، وزنه سنگینتر و تناسب اندام سریعتر
وقتی بدنتان کم آب میشود، زودتر خسته میشوید و تمرینتان سختتر میشود. مطالعات نشان میدهد با این کم آبی و خستگی، ورزشکاران سه تا پنج تکرار در هر نوبت ورزش قدرتی، کمتر وزنه میزنند. کم آبی، میزان هورمونهای آنابولیک را که برای قدرتمند شدن عضلات ضروری هستند، کاهش میدهد. در روز تمرین به ازای هر 15 کیلوگرم وزن بدن باید 100 سیسی آب در مدت دو ساعت پیش از شروع ورزش مصرف کنید. نباید: روی تردمیل رمان بخوانید. باید: به موسیقی گوش کنید. نتیجه: 15 درصد بیشتر کالری میسوزانید. شاید در تبلیغات گوناگون، به ویژه در ماهوارهها دیدهاید که میگویند کمربند لاغری را ببندید و به تلویزیون نگاه کنید یا روزنامه بخوانید، در حالی که تحقیقات نشان میدهد بهترین کار، گوش دادن به موسیقی است. این کار موجب میشود 15 درصد بیشتر کالری بسوزانید. نباید: بدوید، اگر از آن متنفرید. باید: تمرینی هوازی که برایتان جالبتر است انتخاب کنید. نتیجه: سالی دو کیلو بیشتر وزن کم میکنید. مهم نیست که یک تمرین ورزشی، چهقدر کالری مصرف میکند، اگر شما از آن خوشتان نیاید، به کاری نمیآید. فرض کنید در هر جلسه تمرین روزی، 300 کالری میسوزانید اما از این نوع ورزش لذت نمیبرید. احتمال اینکه یک روز در هفته کمتر ورزش کنید زیاد است. این یعنی ماهی 1200 کالری کمتر از برنامه پیشبینی شده، انرژی میسوزانید و برابر است با سالانه 2 کیلوگرم وزن بیشتر. پس حتی برای لذتبخش شدن پیادهروی، از یک همراه پایه این کار استفاده کنید. نباید: تمام وقتتان را به ورزشهای هوازی اختصاص دهید. باید: ورزشهای هوازی و قدرتی را ترکیب کنید. نتیجه: سالانه 6 کیلوگرم بیشتر وزن کم میکنید. تقریبا 80 در صد زنان، ورزشهای قدرتی بیشتری انجام میدهند چون بر این باورند که موجب افزایش سوخت و ساز میشود اما موضوع دیگری که نمیدانند این است که تحقیقات نشان داده افرادی که تمرینات قدرتی و هوازی را ترکیب میکنند و هفتهای سه روز از هر کدام انجام میدهند، در مقایسه با کسانی که فقط هوازی کار میکنند، کمتر غذا میخورند و به این ترتیب روزانه 517 کالری کمتر دریافت میکنند. این شیوه ورزش کردن، موجب افزایش هورمونهای عامل سیری، افزایش تجزیه مواد غذایی و تثبیت قند خون میشود. در نهایت، این کار موجب احساس سیری بیشتر میشود. نباید: به تخمین کالریسوزی دستگاههای ورزشی اعتماد کنید. باید: سوزاندن کالری خود را با کنترل ضربان قلب اندازهگیری کنید.. نتیجه: سالانه 5/1 کیلوگرم بیشتر وزن کم میکنید. چهقدر زیباست وقتی با 20 دقیقه ورزش هوازی، 400 کالری بسوزانید اما زیاد خوشحال نشوید چون تحقیقات نشان داده اندازهگیریهای دیجیتالی روی دستگاههای ورزشی سالنها، سوزاندن کالری 30 درصد بیشتر نشان میدهند. بهتر است از دستگاههای مانیتور دقیق ضربان قلب، قد، سن، میزان فعالیت و; استفاده کنید. این دستگاهها با اندازهگیری دقیق ضربان قلب و متناسبسازی آن با بقیه فاکتورها، مصرف دقیق کالری را در یک جلسه تمرین ورزشی نشان میدهد.
اشتباهات رایج خانم ها در بدنسازی
1- به باشگاه آمدم تا وزن کنم:
ادامه خواندن مقاله بدنسازي بانوان
نوشته مقاله بدنسازي بانوان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
September 6, 2017, 7:48 pm
nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
وكالت
وكالت در لغت به معنای واگذار كردن یا تفویض كردن میباشد. و در اصطلاح حقوقی: عقدی است كه به موجب آن یكی از طرفین عقد، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید. وكالت یكی از عقود بسیار رایج میباشد، كه امروزه در صحنههای اجتماعی و اقتصادی و بانكها استفاد زیادی میشود.وكالت عقد است و در نتیجه نیاز به ایجاب موكّل و قبول وكیل دارد.انواع وکالت
الف وكالت مطلق: یعنی این كه شخصی را برای تمام امور وكیل كند و این وكالت شامل امور اداری و مالی موكل میشود مثل فروش و یا خرید و یا پرداخت هزینه خانواده كه در این قسم اعمال وكیل نیاز به اجاز موكل ندارد. ب) وكالت مقید:كه در این نوع وكالت، مورد وكالت مشخص و معین است و وكیل باید در همان مورد معین، عمل نماید. مثل خرید خانه یا فروش ماشین. وكالت از جهت شكل به وكالت رسمی یا عادی یا شفاهی تقسیم میشود. هر یك از طرفین عقد، باید اهلبیت تمتع و استیفا داشته باشند. مورد وكالت باید امری باشد كه به موجب قانون یا طببعتاً درانحصار شخص نباشد مثل وكالت در مجلس معامله که باید خودش عمل نماید و نمیتواند دیگری را وکیل نماید و دیگر اینكه خود شخص موكل بتواند آن را انجام دهد، برای مثال شخص ورشكسته كه از دخالت
در اموال ممنوع است نمیتواند در مورد آن به دیگری وكالت دهد.
حدود وكالت «وكیل نمیتواند عملی را كه خارج از حدود وكالت است انجام دهد»مفاد ماده 663قانون مدنی
«در صورتی كه وكالت به طور مطلق داده شده و قیدی در آن نیامده مربو
ط به ادار اموال خواهد بود». مفاد ماده 661قانون مدنی
مثلاً در بیع حدود وكالت، فروش است و قبض ثمن آن جزو وكالت در بیع نیست مگر اینكه قرین قطعی بر آن باشد.
وكالت در توكیل
اینكه وكیل مجاز باشد انجام امری را كه در آن وكالت دارد به دیگری واگذارد نیاز به تصریح دارد و در غیر این صورت شخصی ثالث در مقابل مؤكل مسئول خسارات خواهد بود. وكیل ممكن است یك نفر باشد یا بیشتر و در صورت تعدد ممكن است به طور اجتماع باشد (اینكه همه با هم وكالت كنند) یا اینكه به طور مستقل باشد (هر كدام انجام دهد كافی است. وكالت ممكن است مجانی باشد یا با اجرت و اگر مجانی بودن قید نشده محمول بر با اجرت خواهد بود.
وكالت عقدی است جائز و طرفین میتوانند هر گاه خواستند آن را بر هم بزنند مگر این كه وكالت وكیل یا عدم عزل او، در ضمن عقد لازمی شرط شده است.
تعهدات وكیل
1) اگر از اقدامات یا سهلانگاری وكیل خسارتی به موكل وارد آید او مسئول خواهد بود.2) رعایت مصلحت موكل در اقدامات و فعالیتهای خویش.3) استرداد اموال تحویلی، چرا كه وكیل امین است و آنچه را كه در اثر وكالت به دست میآورد باید به موكل تحویل دهد.4) تسلیم صورتحساب وكالت.
تعهدات موكل
1) التزام عملی به تعهدات وكیل در قبال افراد ثالث؛ زیرا وكیل ا
ز طرف او انجام وظیفه نموده است.2) پرداخت هزینه وكالت مثل كرایه و عوارض و مالیات كه وكیل پراخته است.3) پرداخت اجرت وكیل كه طبق قرارداد یا عرف یا اجره المثل پرداخت میشود.
پایان وكالت«وكالت به طرق ذیل مرتفع میشود: 1) عزل موكل كه وكیل را از وكالت عزل كند. 2) به استعفای وکیل. 3) موت یاجنون وکیل یا موکل»
(مفاد ماده 678 قانون مدنی) علاوه بر این موارد، سفه وكیل و موكل و پایان یافتن موضوع وكالت را باید از موارد انقضای وكالت دانست.آشنایی با عقد (قرارداد) وکالت1390/08/10 بر طبق ماده 656 قانون مدنی: «وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید». از این تعریف نتایجی به دست می آید که در شناخت ماهیت و اوصاف وکالت اهمیت ویژه دارد:1- اثر عقد وکالت اعطای نیابت است:بدین معنی که موکل اقدام وکیل را، در انجام دادن اعمال حقوقی، به منزله اقدام خود می داند و به او اختیار می دهد که به نام وحساب موکل تصرفاتی کند. بنابراین، وک
یل دادگستری نسبت به آثار اموری که انجام می دهد، در حکم واسطه است و آنچه می کند برای موکل است: تعهدهایی که پذیرفته است بر موکل تحمیل می شود و اگر نفعی در بین باشد برای او است.2- نیابت در امور اعتباری و ارادی است:از ظاهر ماده 656 چنین بر می آید که موضوع وکالت ممکن است
انجام «عمل حقوقی» باشد، مانند فروش خانه یا فسخ اجاره و طلاق، یا امر دیگری که در شماراعمال مادی است و برای موکل انجام می شود، مانند مقاطعه ساختن بنا یا تهیه نقشه آن یا انجام عمل جراحی و نقاشی.با وجود این باید پذیرفت که نیابت در اموری قابل استفاده و تصور است که به اراده انجام می شود و آثاری به بار آورد که وضع حقوقی موکل را تغییر دهد. وانگهی، پاره ای از مواد مربوط به وکالت در صورتی مفهوم درست پیدا می کند که نمایندگی مربوط به عمل حقوقی باشد. برای مثال، در ماده 662 آمده است که: «وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد. وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد».شکل ایجابچنان که گفته شد، ایجاب وکالت نیز، مانند قبول وکیل، ممکن است به وسیله لفظ و نوشته یا فعل باشد و هیچ شکل خاصی برای نفوذ یا امکان اثبات آن وجود ندارد. ایجاب نیز ممکن است ضمنی و به اذن فحوی باشد: مانند این که زن نسبت به شوهر در پاره ای امو
ر مربوط به خانواده یا ماموران دولتی نسبت به انعقاد قرار دادهایی که لازمه اداره است، وکیل ضمنی هستند.با وجود این، در مواردی که موضوع وکالت انجام عمل حقوقی است که انعقاد یا اثبات آن نیاز به تنظیم سند رسمی دارد، وکالتنامه باید سند رسمی باشد. زیرا، هدف از تنظیم سند رسمی به طور معمول حفظ نظم عمومی یاجلب توجه امضاء کنندگان سند به آثار ناشی از آن است و رسیدن به این هدفها ملازمه با رسمی بودن وکالت نامه مبنای سند انتقال دارد.قبول زمان انعقاددر موردی که وکیل هنگام ایجاب وکالت در مجلس عقد حاضر ا
ست و آن را می پذیرد، درباره زمان وقوع عقد بحثی وجود ندارد؛ ایجاب و قبول پیوسته به یکدیگر است و دو طرف پیمان از نتیجه تراضی آگاهند. ولی، در حالتی که وکالت به غایب داده می شود، ممکن است این پرسش مرسوم و معروف به میان آید که زمان وقوع عقد در چه لحظه ای است؟ زمانی که قبول اعلان می شود یا هنگامی که به آگاهی موکل می رسد؟پاسخ کلی این پرسش را باید در قواعد عمومی معاملات بررسی کرد، لیکن این پاسخ هر چه باشد، در مورد وکالت، بیگمان باید پس از اعلان قبول، عقد را محقق دانست. زیرا، نه تنها ماده 657 ق.م. تحقق وکالت را منوط به قبول وکیل می داند، اگر پذیرفته شود که اعلان قبول با اجرای مفاد وکالت ممکن است، لازمه منطقی آن پذیرفتن وقوع وکالت به محض قبول است. به اضافه، گوینده ایجاب زمینه تراضی و نهاد ابتدایی آن را ایجاب می کند و قبول، در عین حال که جنبه انشایی دارد، رضایت به مضمون ایجاب است و نباید از مفاد آن تخلف کند.وکالت با واسطه یا حق توکیلاعطای نیابت به وکیل با توجه به شخصیت او انجام می شود، با وجود این موکل می تواند شخصی را وکیل کند و به او اختیار دهد تا وکیلی برای موکل انتخاب کند. این اختیار را «حق توکیل» می نامند. برای مثال، شخصی که دعوایی در دادگاه دارد و وکلای
متخصص و امین را در آن باره نمی شناسد، می تواند به معتمدی که در این باره آگاهی لازم را دارد وکالت دهد تا او وکیلی را برای دفاع از آن دعوی انتخاب کند. بدین ترتیب شخص می تواند به کسی وکالت دهد که او را نمی شناسد و اختیار تعیین وکیل را به دیگری بسپارد.بیگمان، دادن حق توکیل به وکیل اقدامی است خطرناک و به همین دلیل نیز بعضی آن را مجاز نشمرده اند. قانون مدنی اعطای چنین حقی را به وکیل مجاز می داند. ولی، برای پرهیز از هرگونه سوء استفاده و هشدار به موکل، وجود «حق توکیل» را خلاف اصل و نیازمند به تصریح موکل یا دلالت قرائن خاص اعلام می کند. در ماده 672 ق.م. آم
ده است که: «وکیل در امری نمی تواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد، مگر اینکه صریحا یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد»و ماده 673 برای حمایت از موکل مقرر می دارد که: «اگر وکیلی که وکالت در توکیل نداشته انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند، هر یک از وکیل و شخص ثالث در مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب می شود مسئول خواهد بود.»وکالت فضولیدر موردی که شخصی، بدون داشتن وکالت از دیگری، عمل حقوقی را به نام و حساب او انجام می دهد، نمایندگی فضولی قابل تنفیذ است: یعنی، آنکه به نام و حسابش معامله ای انجام گرفته است، می تواند وکالت مورد ادعا را با اعلام رضای خود نافذ گرداند و نتیجه معامله را به حساب خود بپذیرد. قانون مدنی، در مورد معاملاتی که به مال غیر می شود، به مالک اختیار داده است که معامله را اجاره کند (ماده 247 ق.م.) ولی، از نظر تحلیل حقوقی این اجازه در واقع تنفیذ نیابت فضولی است. عمل حقوقی است که بموجب آن صلاحیت انشاء عقد به فضول اعطا می شود و به همین جهت نیز آثار آن از هنگام انجام معامله است نه اجازه (ماده 258 ق.م.).تنفیذ وکالت فضولی گاه به حکم قانون است. چنان که به موجب ماده 306 قانون مدنی: «اگر کسی اموال غایب یا محجور و امثال آنها را بدون اجازه م
الک یا کسی که حق اجازه دارد اداره کند…. اگر عدم دخالت یا تاخیر در دخالت موجب ضرر صاحب مال باشد، دخالت کننده مستحق اخذ مخارجی خواهد بود که برای اداره کردن لازم بوده است» یعنی رابطه مدیر فضولی با مالک، در صورت جمع آمدن شرایط لازم، در حکم رابطه وکیل با موکل است.اهلیت موکل
در ماده 662(ق.م) آمده است: «وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را انجام دهد… ». بدین ترتیب، سفیه می تواند برای انجام امور غیر مالی، مانند طلاق، به دیگری وکالت دهد و صغیر ممیز برای قبول هبه و صلح بدون عوض کسی را وکیل خود سازد. ولی مجنون یا صغیر غیر ممیز، چون اهلیت انجام دادن هیچ عمل ارادی را ندارد، هیچ گاه نمی تواند طرف عقد وکالت قرار گیرد. اهلیت موکل در زمانی که نیابت داده می شود ضرورت دارد، ولی پس از آن تاریخ نیز، هرگاه عارضه ای اهلیت لازم برای عمل حقوقی مورد وکالت را از موکل سلب کند، عقد را منحل می سازد. برای مثال، بیماری جنون اهلیت موکل را در تمام موارد از بین می برد و سفاهت در امور مالی باعث انحلال وکالت می شود. ورشکستگی موکل نیز، مانند حجر او، صلاحیت وکیل را در تصرفاتی که به زیان طلبکاران است و دارایی او را تغییر می دهد، از بین می برد. ماده 681 قانون مدنی، در همین زمینه مقرر می دارد: «محجوریت موکل موجب بطلان وکالت می شود، مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمی باشد….». اهلیت وکیلچنان که گفته شد، موضوع وکالت عمل حقوقی اس
ت و به همین جهت وکیل نیزباید برای آن کار دارای اهلیت باشد. در ناتوانی دیوانه و کودکی که قوه تمیز نیافته است تردیدی وجود ندارد، زیرا اینان معنی عمل ارادی را نمی فهمند و از نظر روانی قادر به اجرای مورد وکالت نیستند. ولی، در مورد صغیر ممیز 10 تا 14 سال وسفیه، ممکن است گفته شود که، چون مبنای حجر این گروه حمایت از آنان است و از بیم زیان کاری از تصرف در اموال خود محروم شده اند، پس اهلیت تصرف در مال دیگرانین تعبیر که، هر چند صغیر ممیز و سفیه اهلیت تعهد در برابر موکل را ندارند، عملی را که بنام وحساب موکل انجام می دهند درباره او نافذ است. زیرا، اثر این عمل تنها در اموال موکل ظاهر می شود و محجور نمی تواند بطلان آن را از دادگاه بخواهد. درنتیجه، وکیل محجور در برابر موکل مسئولیت قراردادی پیدا نمی کند، ولی در برابر اشخاص ثالث در حکم وکیل است.در فقه امامیه، صغیر حق وکالت کردن ندارد، ولی مشهور فقها وکالت سفیه را پذیرفته است. در توجیه این نظر، گفته شده است که سفیه نیز، مانند مفلس یعنی ورشکسته، ممنوع از تصرف در اموال خویش است ولی می تواند به وکالت در امور دیگران تصرف کند.قانون مدنی درماده 662 مقرر می دارد: «وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد. وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد».». بنابراین، چون سفیه در امور مالی اهلیت تصرف ندارد، وکالت انجام معامله را نیز می تواند بپذیرد، ولی در امور غیر مالی و قبول تملکات مجانی اهلیت دارد. همچنین است در مورد صغیر ممیز که تنها برای قبول هبه و صلح بدون عوض و مانند اینها صلاحیت انجام معامله و قبول وکالت داردوکالت خاصدر مورد وکالت خاص، که به عمل حقوقی معین در مال معین ناظر است، تردیدی نسبت به درستی این گونه وکالت ها وجود ندارد.وکالت عامولی، نسبت به وکالت عام، گفته شد
ه است که: اگر کسی، بدون قید و شرط، برای انجام همه امور خود به دیگری وکالت دهد، خود را در معرض ضرری نامتعارف و بزرگ قرار می دهد. در چنین حالتی، وکیل می تواند اموال موکل را ببخشد یا برای او همسری با مهر گزاف بگیرد یا حیوانات او را رها سازد. ماده 660 قانون مدنی،«وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی». اجرای وکالت و چگونگی آنبا پذیرفتن وکالت، وکیل به طور که با موکل دارد بر هم بزند، ولی تا زمانی که رابطه حقوقی باقی است باید آن را محترم بدارد. از سوی دیگر، اختیاری که وکیل از این راه بدست آورده است ناشی از تراضی با موکل و محدود به مفاد آن است. وکیل، نایب و امین موکل است و بیش از هر چیز باید در اندیشه حفظ منافع و رعایت مصلحت او باشد و حساب دوران وکالت را به او بدهد.آیا وکیل می تواند خود طرف معامله قرار گیرد؟ در موردی که وکیل مامور انجام معامله ای شده است، آیا می تواند خود طرف معامله قرار گیرد، به گونه ای که، به عنوان مثال، به نیابت از طرف موکل بفروشد و به عنوان اصیل بخرد؟در صحت چنین معامله ای از دو جهت ترید شده است:1- عقد از توافق دو اراده به وجود می آید؛ اراده کسانی که در پی منافع خویش هستند و هر کدام می خواهد تعهدی به سود خود به دست آورد. پس، یک شخص نمی تواند دو طرف عقد قرار گیرد و با خود توافق کند.2- بر فرض که امکان چنین توافقی وجود داشته باشد و از یک شخص دو اراده مستقل صادر شود، وکیل در صورتی می تواند طرف معامله قرار گیرد که موکل این اذن را به او داده باشد.ماده 198 قانون مدنی«ممکن است طرفین یا یکی از آنها به وکالت از غیر اقدام کند و نیز ممکن است که یک نفر به وکالت از طرف متعاملین این اقدام را به عمل آورد». ماده 1082 قانون مدنی«در صورتی که وکالت به طور اطلاق داده شود، وکیل نمی تواند موکله را برای خود تزویج کند، مگر اینکه این اذن صریحا به او داده شده باشد». وکالت قانونیوکالت قانونی وکالتی است که قانون بر طرفین تحمیل می کند و تراضی و توافق طرفین در ایجاد آن دخالتی ندارد به عبارت دیگر اصیل و وکیل عقدی را منعقد نکرده اند و وارد رابطه حقوقی وکالتنشده اند .در حقوق دریایی وقتی محموله در معرض فساد باشد ناوخدا ((shipmaster میتواند آن را بفروشد و این معامله فضولی محسوب نمی شود و رضایت مالک شرط نفوذ چنان عقدی نمی باشد چرا که قانون چنان وکالتی را بین مالک محموله و ناوخدا تحمیل می کند به شرطی که محموله در معرض فساد باشد یا اینکه کشتی نیاز به تعمیر کن
د یا اینکه کشتی در تلاطم دریایی باشد و ناوخدا برای نجات کشتی راهی جز به دریا انداختن قسمتی از محموله نداشته باشد.در حقوق راجع به اسناد تجاری نیز قانونی می تواند مصداق پیدا کند و آن وقتی است که برات از طرف برات گیر رد شود و ثالث برات را از طرف برات دهنده یا ظهر نویس ها قبول می کند و تا زمانیکه برات تأدیه نشده است ثالث جانشین دارنده برات می شود و همه حقوق دارنده برات را در مقابل برات دهنده و ظهرنویس ها خواهد داشت . قانون چنین جانشینی و نیابتی را به ثالث داده است و همه اختیارات و حقوق ناشی از این جانشینی از طرف قانون بوده است و به تراضی و توافق طرفین موکول نشده است . ماده 271 قانون تجارت در این رابطه می گوید:«شخص ثالثی که وجه برات را پرداخته است دارای تمام حقوق و وظایف دارنده برات است .»البته نباید قانونی را که فوقاً توضیح داده شد با ماده 196 که می گوید :«هرکس معامله ای راجع به عین کند آن معامله برای مالک عین است »اشتباه کرد. در این ماده درست است که فرض شده است حتی در موردی که فضول معامله را به نام خود کرده باشد باز هم این با قانونی این فرق را دارد که قبول مالک شرط است یعنی اگر مالک معامله را تنفیذ نکند معامله منفسخ خواهد شد .آنچه ماده 196 می گوید یک فرض ایجاب از طرف فضول است . همچنین نباید قانونی را بامواردی که دادگاه به نیابت از طرف محکوم علیه مستنکف یا غایب، مدیر دفتر خود را به دفتر خانه می فرستد یا مأمور اجرا کالای فاسد شدنی را می فروشد اشتباه کرد این نوع و اقدامات موضوع حقوق عمومی است و تنها مقامات اجرایی یا قضایی می توانند به چنین اقداماتی مبادرت ورزند . در حقوق خصوصی هر چند کالا فاسد شدنی باشد متصرف قانونی مکلف است آن را در صورت عدم دسترسی به مالک به دادگاه ارجاع دهد و نمی تواند خود اقدام به فروش آن نماید. درحقوق انگلستان در قرون وسطی معاملاتی که زوجه انجام می داد در صورتی که قابل استفاده برای زوج بود معاملات برای زوج محسوب می شد و قانون رابطه را بین آنها بدلیل وجود رابطه زوجیت فرض می کرد بنابراین فروشنده کالا به زوجه می توانست مستقیماً جهت اخذ ثمن به زوج رجوع کند چرا که قانون زوج را اصیل می دانست البته زوج این حق را داشت که زوجه خود را از هر گونه معامله ای ممنوع کند و طرف معامله با زوجه درصورتی
که اطلاعی هم نداشت نمی توانست به زوج رجوع کند . اکنون این قانون منسوخ شده است و زنان استقلال اقتصادی معادل مردان را دارا می باشند .inShareارسال شده در حقوق مدنی | برچسبشده اهلیت موکل, اهلیت وکیل, حق توکیل, عقد وکالت, فسخ وکالت, قرارداد وکالت, موکل, وکالت, وکالت خاص, وکالت عام, وکالت فضولی, وکالت قانونی, وکیل, وکیل دادگستری, وکیل پایه یک | 3 پاسخ 3 پاسخ به آشنایی با عقد (قرارداد) وکالت1 بازتاب: ضرورت آگاهی زنان از وکالت در طلاق| طلاق زن| مطلقه شدن زن | موسسه حقوقی شمس
2 بازتاب: ضرورت آگاهی زنان از وکالت در طلاق| طلاق زن| مطلقه شدن زن | دفتر وکالت اعظم شفائی، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی3 بازتاب: برترین حقوقدانان ایران، بهترین وکلای دادگستری | دفتر وکالت اعظم شفائی، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقیمنابع:fa.wikipedia.orgwww.haghgostar.ir
ادامه خواندن مقاله وكالت
نوشته مقاله وكالت اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 6, 2017, 7:48 pm
nx دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمـــــــه:
صرف نظر از مباحثی چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامی، فلسفه آن و مباحث دیگر، یكی از مباحث لازم در این باره، بررسی پیشینه این حكم است; به این معنا كه آیا اسلام خود قانون و دستور خاصی برای پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه ای دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشی می شود كه برخی مدعی شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد»2 و معتقدند كه «حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است كه از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت كرد». برخی دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است».3 این مقاله در صدد كشف اثبات این مسئله است.
مفهوم شناسی :
قبل از ورود به بحث لازم است معنای واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود.
مفهوم لغوی حجاب :
به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدی و به معنای در پرده قرار دادن به كار می رود. ابن درید می گوید: «حجبت الشیء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر;، احتجبت الشمس فی السحاب اذا تستترت فیه.4 حجاب، پوششی است كه روی شیء را فرا می گیرد و حجاب یعنی پرده;، زمانی كه خورشید در ابر فرو می رود عرب می گوید: احتجبت الشمس فی السحاب». فیومی این واژه را چنین توضیح می دهد: حجب فعلی متعدی است و به معنای مانع شدن به كار می رود. به پرده، حجاب می گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته می شود، زیرا وی مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانی اطلاق می گردد، ولی برخی مواقع به موانع معنوی نیز حجاب گفته می شود. از گفتار اهل لغت می توان نتیجه گرفت كه در زبان عرب، حجاب به پوششی گفته می شود كه مانع از دیدن شیئی پوشانده شده می شود. شهید مطهری نتیجه تحقیقات لغوی خود را درباره این واژه، چنین بیان می كند: كلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این كلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد كه پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده می شود كه از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معنای لغوی به كار رفته و معنای خاصی پیدا نكرده است. شهید مطهری می فرماید: در قرآن كریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف می كند: «حتی توارت بالحجاب» یعنی تا آن وقتی كه خورشید در پشت پرده مخفی شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شوری و نیز در آیه 53 سوره احزاب به كار برده شده است; . در دستوری كه امیر المومنین(علیه السلام) به مالك اشتر نوشته است می فرماید: «فلا تطولن احتجابك عن رعیتك» یعنی در میان مردم باش كمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان كن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نكند بلكه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.
مفهوم اصطلاحی حجاب :حجاب در علومی چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم، اصطلاح خاصی دارداما در مسئله مورد بحث این نوشتار كه مسئله ای فقهی است دارای معنای خاصی نیست. این واژه در فقه در معنای لغوی خود كه همان پرده حائل میان دو چیز باشد به كار رفته و معنای جدیدی برای آن ایجاد نشده بود. در دوران متأخر این واژه معنای اصطلاحی خاصی پیدا كرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است. شهید مطهری در این باره می فرماید: استعمال كلمه حجاب در مورد پوشش زن اصطلاح نسبتاً جدیدی است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها كلمه ستر كه به معنی پوشش است به كار می رفته است. فقها چه در كتاب الصلوه و چه در كتاب النكاح كه متعرض این مطلب شده اند كلمه ستر را به كار برده اند نه كلمه حجاب را. بهتر این بود كه این كلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان كلمه پوشش را به كار می بردیم، زیرا چنان كه گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به كار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده كه عده زیادی گمان كنند كه اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام این است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازد. آیات مربوطه همین معنی را ذكر می كند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است; در آیات مربوطه، لغت حجاب به كار نرفته است. آیاتی كه در این باره هست چه در سوره مباركه نور و چه در سوره مباركه احزاب حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذكر كرده است بدون آن كه كلمه حجاب را به كار برده باشد. آیه ای كه در آن كلمه حجاب به كار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام. معنای اصطلاحی جدید این واژه، عبارت است از پوششی كه زن در برابر نامحرمان باید استفاده كند و از جلوه گری و خود نمایی بپرهیزد. در این نوشتار نیز همین معنای اصطلاحی مورد نظر است، نه پرده نشینی زنان. تردیدی نیست كه حجاب در این اندازه یكی از احكام مشترك ادیان ابراهیمی و از احكام ضروری اسلام بوده و همه طوایف اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند.
حجاب در ادیان الهی
فطری بودن پوشش:حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است، و یكی از دلایل اساسی آن این است كه حجاب و عفاف، یك امر فطری است. داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می كند. در تورات (كتاب مقدس یهودیان كه برای مسیحیان نیز مقدس است)، می خوانیم: «و چون زن دید كه آن درخت برای خوراك نیكوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد * آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند كه عریان اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتنن ساختند;».
بعد ادامه می دهد: «و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا كه او مادر جمیع زندگان است* و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید».
بر طبق این متن، آدم و حوا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند كه عریان اند كه بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسی از پوست به ایشان ارزانی داشت.
در قرآن كریم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنین آمده است:
فلما ذاقا الشجره بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنه آن گاه كه آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشكار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.
طبق آیات شریفه قرآن كریم، حضرت آدم و حوا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده اند، اما با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند كه بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند.
به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قران كریم دارای لباس بوده اند) بلافاصله خود را با برگهای درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها (ولو بطور موقت)، از آن جهت كه تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذكر هریك به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می كند كه لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن ها ایجاد نشده است، بلكه انسان های نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان ها، به طور فطری بدان گرایش داشته اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اكثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هر چند حجاب در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی كرده و گاهی با اعمال سلیقه حاكمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ گاه بطور كامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملی كشورهای جهان بنگریم، به خوبی حجاب و پوشش زن را در آن می بینیم. دقت در لباس ملی كشورها ما را از ورق زدن كتب تاریخی برای یافتن ملل و اقوامی كه زنان آنها دارای حجاب بوده اند، بی نیاز می سازد و به خوبی اثبات می كند كه حجاب در میان اكثر ملت های جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملت خاصی نداشته است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت كرده اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احكام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. كتاب های مقدس مذهبی، دستورها و احكام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.
حجاب در شریعت زرتشت:
«آشو زرتشت» با توصیه ها و اندرزهای خود، كوشیده است تا پایه های حجابی را كه زنان ایرانی به عنوان یك فرهنگ ملی در ظاهر عرف خود رعایت می كنند، در عمق روح آنان مستحكم نماید و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تامین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امكان انحرافهای اخلاقی پنهان، بیمه كند. قسمتی از پند و اندرزهایی كه «آشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل می كنیم، تا این اقدام مهم «آشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حركت او در جهت تعالی و آموزش ریشه های «حفظ حجاب» و بیان لزوم توام نمودن حجاب ظاهری با عفت باطن، روشن ترشود. او می فرماید:
ای نوعروسان و دامادان! روی سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پی زندگانی پاك منشی برآیید. هر یك از شما باید در كردار نیك و مهرورزی، بر دیگری پیشدستی جوید تا آن زندگانی مقدس زناشویی، با خوشی و خرمی همراه باشد.
ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی كنید. هیچ گاه گرد دروغ و خوشی های زودگذری كه تباه كننده زندگی اند، نگردید، زیرا لذتی كه با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر كشنده ای است كه با شیرینی در آمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه كارها زندگانی گیتی خود را تباه مسازید.
پاداش رهروان نیكی، به كسی می رسد كه هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. كوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگری نخواهد بود.
فریب خوردگانی كه دست به كردار زشت می زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است، ولی زنان و مردانی كه به اندرز و راهنمایی من گوش فرامی دهند، آرامش و خوشی زندگی بهره شان خواهد بود و سختی و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیكنامی جاودانی خواهند رسید.3
و در كتاب «وندی داد» این جمله به طور مكرر آمده است: «كلام ایزدی است كه كردار زشت را نابود می كند: از تو- ای مرد! – خواهش می كنم پیدایش و فزونی را پاك و پاكیزه ساز! از تو- ای زن! خواهش می كنم تن و نیرو را پاك و پاكیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود!»4
در كتاب پوشاك باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاك اقلیت های میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می خوانیم: «این پوشاك كه بانوان زرتشتی از آن استفاده می كنند، شباهتی بسیار نزدیك به پوشاك بانوان نقاط دیگر كشور ما دارد، چنانكه روسری آنان از نظر شكل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لر در گذشته نزدیك است و شلوار، از لحاظ شكل و برش، همان شلوار بانوان كرد آذربایجان غربی است و كلاهك، همان كلاهك بانوان بندری است».
دین زرتشت، بر سه اصل اساسی، «اندیشه نیك»، «گفتار نیك» و «كردارنیك» استوار گشته است.
موبدان در تفسیر اندیشه و كردار نیك می گویند: «یك زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاك به زنان دیگر دوری جوید».
در اندرز «آذرباد مارا سپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مكن»5
حجاب در شریعت یهود:رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست كه كسی بتواند آن را مورد انكار یا تردید خود قرار دهد. مورخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلكه به افراط ها و سخت گیریهای بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح كرده اند. در كتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شكل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی كه از فكر یهود پیروی می كردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملتها وجه و كفین (صورت و كف دستها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملتها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلكه سخن از قایم كردن زن بود و این فكر را به صورت یك عادت سفت و سخت درآورده بودند»
ویل دورانت، كه معمولا سعی می كند موارد برهنگی یا احیانا تزیینات و آرایش های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل كند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می گوید: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می آراستند، لكن به آنها اجازه نمی دادند كه با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود كه مرتكب را مستوجب طلاق می ساخت. از جمله تعالیم شرعی یكی آن بود كه مرد یهودی نباید در حضور زنی كه موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد»
او در توصیف زنان یهودی می گوید: «زندگی جنسی آنان علی رغم تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پرزا، و امین بودند و از آنجا كه زود وصلت می كردند، فحشا به حد اقل، تخفیف پیدا می كرد»
در كتاب مقدس یهودیان، موارد متعددی یافت می شود كه به طور صریح و یا ضمنی، حجاب و پوشش زن و مسائل مربوط به آن، مورد تایید قرار گرفته است. در برخی از آنها لفظ «چادر» و «برقع» به كار رفته است كه نشانگر كیفیت پوشش زنان آن عصر است. اینك به پاره ای از آن موارد اشاره می گردد.
پوشش كامل در مقابل نامحرم:در «سفرپیدایش» تورات چنین می خوانیم: و رفقه، چشمان خود را بلند كرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد. زیرا كه از خادم پرسید: «این مرد كیست كه در صحرا به استقبال ما می آید؟» و خادم گفت: «آقای من است». پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.
عدم تشبه مرد و زن به یكدیگر: در «تورات» آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد، زیرا هركه این كند، مكروه یهود (خدای تو) است»
نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان:در «تورات» می خوانیم: «و خداوند می گوید از این جهت كه دختران صهیون متكبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه می روند و به ناز می خرام اند و به پاهای خویش، خلخالها را به صدا می آورند* بنابراین، خداوند فرق سر دختران صهیون را كل خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود* و در آن روز، خداوند زینت خلخال ها و پیشانی بندها و هلال ها را دور خواهد كرد* و گوشوارها و دستبندها و روبندها* و انگشترها و حلقه های بینی را* و رداها و شال ها و كیسه ها را* و آینه ها و كتان های نازك و عمامه ها و برقع ها را* و واقع می شود كه: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد وبه عوض كمربند، ریسمان و عوض موهای بافته، كلی و به عوض سینه بند، زنار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود* مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد* و دروازه های وی ناله و ماتم خواهند كرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست»
در تورات، از چادر و برقع و روبنده ای كه زنان با آن سر و صورت و اندام خویش را می پوشانده اند، صریحا نام برده شده است، كه نشانگر كیفیت پوشش زنان است. برای نمونه در كتاب «روت» می خوانیم:«بوعز گفت: زنهار كسی نفهمد كه این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری كه بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش كیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت» در مورد عروس یهودا می خوانیم: « پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون كرد. برقعی به رو كشید و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم كه در راه تمنه است، بنشست»
لزوم پوشاندن سر از نامحرمان:ویل دورانت می نویسد: اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانكه مثلا بی آن كه چیزی برسرداشت به میان مردم می رفت، و یا در شارع عام نخ می رشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل می كرد، یا صدایش آن قدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه ای او را طلاق دهد.
او همچنین می نویسد: ;و به استعمال سرخاب و سرمه، نكوهیده می شمردند. موافق بودند كه مرد، باید برای پوشاك زن خویش سخاوتمندانه خرج كند، لكن غرض آن بود كه زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید نه برای سایر مردها.
در كتاب «حكمه الحجاب و ادله وجوب النقاب»، برای تایید این كه منشا حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی (علیه السلام) بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است كه در آن، حضرت موسی به آنان امر كرد تا پشت سر او حركت كرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت كنند.
حجاب در مسیحیت:همان طور كه اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احكام كلی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشتت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است.
«جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می گوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است».
مسیحیت نه تنها احكام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلكه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تاكید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است، زیرا در شریعت یهود، تشكیل خانواده و ازدواج، امری مقدس محسوب می شد و حتی در كتاب «تاریخ تمدن» آمده است كه: «ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود، اما از دیدگاه مسیحیت كه تجرد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند كه برای از بین رفتن تحریك و تهییج، این مكتب، زنان را به رعایت پوشش كامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.»
در این ارتباط، نگاهی به انجیل می اندازیم: «;و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها* بلكه چنان كه زنانی را می شاید كه دعوای دینداری می كند به اعمال صالحه*;»
«همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع كلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون كلام دریابد* چون كه سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند* و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس* بلكه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد روح حلیم و آرام كه نزد خدا گران بهاست* زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز كه متوكل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می كردند* مانند ساره كه ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید»
همچنین درباره وقار و امین بودن زن می خوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلكه هوشیار و در هر امری امین»
در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی فرمود: از نگاه كردن به زنان بپرهیزید، زیرا شهوت را در قلب می رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخص نگاه كننده كافی است.
حواریون و پس از آنها پاپ ها و كاردینال های بزرگ كه دستورهای دینی آنان از طرف كلیسا و مذهب مسیحیت لازم الاجرا شمرده می شد، با شدتی هرچه تمام تر زنان را به پوشش كامل و دوری از آرایش های جسمی فرا می خوانده اند.
دكتر «حكیم الهی» استاد دانشگاه لندن در كتاب«زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حكم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «كلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو می كند: «زن باید كاملا در حجاب و پوشیده باشد، الا آن كه در خانه خود باشد، زیرا فقط لباسی كه او را می پوشاند، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه كردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست كه نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد، زیرا برای بینندگان خطرناك است»
تصویرهایی كه از پوشاك مسیحیان و مردم اروپا انتشار یافته است، به وضوح نشان می دهد كه حجاب در بین زنان، كاملا رعایت می شده است. «براون و اشنایدر»، در كتاب «پوشاك اقوام مختلف»، برخی از تصاویر مربوط به زنان مسیحی را آورده اند كه نشان می دهد همگی آنها دارای لباسی بلند و پوشش سر می باشند.
حجاب در شریعت اسلام:اسلام كه آخرین آیین الهی و بالطبع كامل ترین دین است و برای همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریط هایی كه پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حد و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. در حجاب اسلامی، سهل انگاری های مضر و سختگیری های بی مورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آن گونه كه غرب تبلیغ می كند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شركت در مسائل اجتماعی نیست، بلكه بدین معناست كه زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه گری و خود نمایی نپردازد. با توجه به غریزه قدرتمند جنسی، احكام و دستورهای اسلام، تدابیری است كه خداوند برای تعدیل و رام كردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده است.
حجاب در قرآن كریم:در قرآن كریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و كیفیت آن نازل شده است. در سوره نور، طی آیه مفصلی آمده است: « ; و به مردان مؤمن بگو كه چشم های خود را فرو پوشند و نیز دامان خویش را، كه برای ایشان پاكیزه تراست. همانا خداوند به آنچه انجام می دهند، آگاه است. و به بانوان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو پوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت های خود را جز آن مقداری كه ظاهر است، ننمایند و زینت های خود را آشكار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم كیششان، كنیزانشان، مردان سفیهی كه تمایلی به زنان ندارند، و یا كودكانی كه از امور جنسی بی اطلاع اند (غیرممیز). و پاهای خود را بر زمین نكوبند تا زینتهای پنهانشان آشكار شود. و همگی به سوی خداوند باز گردید، ای مؤمنان! باشد كه رستگار شوید»
همچنین در سوره احزاب آمده است: «ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو كه روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است»
«ای زنان پیامبر! شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنابراین، هرگز نرم و نازك با مردان، سخن مگویید تا آن كه دلش بیمار است، به طمع افتد. بلكه متین و نیكو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین، [برای نامحرمان] آرایش و خود آرایی نكنید و نماز را برپا دارید زكات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید»
حجاب در روایات:پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومین (علیهم السلام) علاوه بر تاكیداتی كه بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستورالعمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاكی، رهنمون گشته اند كه در این قسمت، برخی از آنها را نقل می كنیم.
پرهیز از پوشش بدن نما و نازك:روزی اسماء – كه خواهر زن پیامبربود-، با جامه بدن نما و نازكی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: «ای اسماء، زن به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دستها» نهی از آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه:پیامبر، در ضمن حدیثی، نهی فرمودند از این كه زن، برای دیگران، خود را بیاراید، و فرمود: «اگر برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند»
پرهیز زنان از شبیه ساختن خود به مردان:پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خداوند، مردانی را كه شبیه زن می شوند و زنانی را كه خود را شبیه مرد قرار می دهند، نفرین كرده است» امام باقر (علیه السلام) نیز، در ضمن حدیثی فرمودند: «جایز نیست كه زن، خود را شبیه مرد نماید، زیرا پیامبر، مردانی را كه مشابه زنان می شوند و همچنین زنانی را كه خود را شبیه مردها قرار می دهند نفرین كرده است» در قرآن و روایات، علاوه بر دستورهایی كه در مورد حفظ حجاب زنان آمده است، مسؤلیتهایی نیز به مردان واگذار شده است كه ذیلا به آنها اشاره می گردد:
عفت نسبت به زنان مردم:پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند»
دوری از چشم چرانی:از امام صادق (علیه السلام) نقل شده كه می فرماید: «چشم چرانی، تیری است مسموم از تیرهای شیطان، چه بسا، نگاهی كه حسرتهای طولانی را در پی دارد».
در نگاه فقیهان و دانشمندان مسلمان:همان طور كه اشاره شد، حجاب، از ضروریات اسلام است و تمام فرق اسلامی، آن را واجب می دانند، و در این كه زنان باید به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دستها (از مچ به پایین) بپوشانند، اتفاق نظر دارند، البته شافعیان و برخی از علمای شیعه پوشاندن صورت را نیز در حضور بیگانگان، لازم شمرده اند. پایان این نوشتار را به پرسشی از امام خمینی (ره)، در مورد حجاب و حد آن، و پاسخ ایشان، كه می تواند نشانگر نظرات دانشمندان مسلمان باشد، اختصاص می دهیم:
سوال: آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منكر آن و كسانی كه به این دستور الهی مخصوصا در جامعه اسلامی بی اعتنایی می كنند، چه حكمی دارند؟ پاسخ: اصل حكم حجاب از ضروریات است و منكر آن، حكم منكر ضروری را دارد و منكر ضروری، محكوم به كفر است، مگر اینكه معلوم باشد كه منكر خدا یا رسول نیست.
سوال: حدود حجاب اسلامی برای بانوان چیست؟ برای این منظور، لباس آزاد و شلوار و روسری كفایت می كند؟ و اصولا چه كیفیتی در لباس و پوشش زن در برابر افراد نامحرم باید رعایت شود؟ پاسخ: واجب است تمام بدن زن بجز قرص صورت و دستها تا مچ، از نامحرم پوشیده شود و لباس مذكور اگر مقدار واجب را بپوشاند، مانعی ندارد، ولی پوشیدن چادر، بهتر است و از لباسهایی كه توجه نامحرم را جلب كند، باید اجتناب شود.
در مورد حضرت آدم و حوا و فرزندانشان آنچه از پوشش آمده تنها پوشیدن شرمگاه آدم و حوا با برگهای درختان بهشتی است كه در متن قرآن كریم آمده است و جز آن هیچگونه مطلبی در دست نیست. البته تا پیش از بلوغ نوادگان آدم و حوا، خانواده واحد و محرم یكدیگر بودند، اما از وضعیت پس از آن هیچ نشانی در دست نیست. حجاب در دوران نوح و ابراهیم(ع): از امام باقر(ع) نقل شده كه در زمان نوح(ع) هفت صد نفر از زنان جامههای رنگ شده پوشیدند و خود را به زیورها و عطرها آراستند و از پردههای خود به در آمدند و در شهرها متفرق شدند! و در مجالس مردان در عیدها حاضر و جمع میشدند و در صف آنان مینشستند. از عبارت در شهرها معلوم میشود كه این سخن مربوط به پیش از طوفان است؛ چرا كه پس از طوفان با حداكثر 80 نفر باقیمانده تنها دهی را یا در كوفه و یا در موصل در شمال عراق بر پای نمودند و شهرها و جمعیتی این چنین و عصیانی در این حد نداشتند. از عبارت از پردههای خود، معلوم میشود كه زنان در آن زمان پردهنشین بودهاند و یا حجاب داشتهاند كه در متن اصل عربی خبر همین كلمه آمده است و شگفتا كه این نخستین متن خبر معتبری است كه در آن حكایت حجاب از پیش از آن زمان و نقض آن در آن دوران آمده است. پس بانوان باایمانی كه به همراه نوح(ع) در طوفان به كشتی وی سوار بودهاند با حجاب بودهاند، بنابراین الزاماً یا لااقل ترجیحاً و غالباً جدای از مردان بودهاند اما نسبت به حضرت ابراهیم(ع) كسانی جز خانواده و خالهزادهاش لوط(ع) مؤمنی شمرده نشده است. امام صادق(ع) فرموده است: دختر خاله حضرت ابراهیم، ساره كه خوشصورت بود به او ایمان آورد و همسر او شد و پس از بتشكنی ابراهیم(ع) و محكومیت به آتش سوزی و سالم ماندنش و تبدیل محكومیت وی به تبعید و جلای وطن به شام، حضرت ابراهیم(ع) برای این سفر الزامی صندوقی تهیه كرد تا همسرش ساره را در آن نهاده و از دید مردم پنهان دارد كه البته این بیش از مقدار حجاب لازم شرعی و به جهت خصوصیت مورد خاص بوده است، اما اجمالاً نشانی از وجود حجاب خواهد بود به ویژه كه این رفتار مستند به غیرت حضرت ابراهیم(ع) شده است. شاید روشنتر از آن متنی از سفر پیدایش تورات باشد كه حاكی از وجود حجاب در خاندان ابراهیم(ع) میباشد، آنگاه كه زنی به نام رفقه همراه با خدمتگزار اسحاق(ع) به سوی وی بر روی شترانشان میروند، و اسحاق از دور به استقبال آنهامیرود رفقه اسحاق را در صحرایی میبیند و میفهمد كه مردی است و به استقبال آنها میآید اما او را نمیشناسد لذا از خدمتگزاراسحاق كه همراهش بر روی شتر بود میپرسد: «این مرد كه در صحرا به استقبال ما میآید كیست؟ خادم گفت: آقای من (اسحاق) است. پس رفقه از شتر خود فرود آمد و برقع خود را بر گرفت و خود را پوشانید.» حجاب در زمان موسی(ع) و موسویان یهودی :
در قرآن كریم در داستان فرار موسی(ع) از كاخ فرعون به سوی شهر مدین آمده است كه دختر شعیب از طرف پدرش، موسی(ع) را فراخواند چون به نزد پدرش شعیب رسیدند پیشنهاد كرد كه از موسی برای چرانیدن گوسفندان كمك بخواهد و گفت: او نیرومند و امانتدار است. در خبر از امام رضا(ع) آمده است كه شعیب از او پرسید: امانتداری او را چگونه دانستی؟ گفت: چون او را از سوی شما فرا خواندم و به راه افتادیم از من خواست پشت سر او حركت كنم و راه را به او نشان دهم؛ تا چیزی از من نبیند كه این حجب و حیا و احتشام موسی(ع) را میرساند این میرساند كه ندیدن جایی از زن ملاك امین بودن شمرده شده اگر حجاب و پوشش یك ارزش نبود، ندیدن چیزی از زن ملاك امین بودن شمرده نمیشد، بلكه حجب و حیای دختر شعیب را نیز میرساند زیرا ندیدن چیزی از زن را ملاك امین بودن شمرده است پس نزد خودش نیز پوشش یك ارزش شمرده میشود.
اما در تاریخ تمدن ویل دورانت به نقل از اصول اخلاقی تلمود یهود آمده است كه: اگر زنی به نقض قانون یهودی میپرداخت، چنانچه مثلاً بیآنكه چیزی بر سر داشت میان مردم میرفت; كه به روشنی حاكی است كه بیروسری به میان مردم رفتن زنان، خلاف قانون شرع یهود است.
از دوران موسی(ع) خبر دیگری در قصص الانبیاء در دست است كه گوید: عموزاده موسی(ع) قارون كه همراه فرعونیان و همانند آنان شده بود، چهارهزار جنگجو و سیصد كنیز و كلفت و خدمتگزار زن آراسته همراهشان بود این متن تنها گزارش از نقض حجاب دارد و نسبت به وجود حجاب ساكت است.
گرچه در خبری آمده است كه پس از موسی(ع) وصی وی یوشع بن نون لشكركشی و فتوحاتی نموده است و در یكی از شهرها شخصی از بنیاسرائیل كه مؤمن متدینی بود و شهرت یافته بود كه اسم اعظم را میداند و لذا مستجابالدعا میباشد به نام بلعم وقتی كه لشكریان یوشع به آن شهررسیدند سردارشهركه قصد مقاومت داشت از بلعم خواست كه علیه لشكریان یوشع نفرین كند، بلعم نفرین نكرد امابه آن سردارگفت:به زنان دستور بده كه خود را بیارایند و به میان لشكریان بروند و خود را بر آنان عرضه كنند و طاعون گرفتند و در ظرف سه ساعت هفتاد هزار نفر از طاعون مردند كه شاید شاهدی بر نقض حجاب باشد.
اما پرورش مریم(س) بنا به شریعت موسی(ع) بوده و در این موضوع در خبری از امام باقر(ع) آمده است كه: چون مریم به سن بلوغ زنان رسید خداوند به زكریا وحی فرمود كه برای مریم پردهای بكشد كه پنهان باشد كه این حاكی از حجاب است. عیسی پس از موسی(ع) پیغمبر اولواالعزم جدید بود اما نه با شریعتی جدید كه مبعوث به همان شریعت موسی بود مگر موارد نادری، پس بنابر ثبوت حجاب در شریعت تورات موسی(ع) شامل مسیحیان عیسوی نیز هست، گرچه در اناجیل چهارگانه رسمی باقیمانده و همچنین در رساله پیوسته به اناجیل، حكمی درباره حجاب در دست نیست.
پولس در رساله (نامه) خود به مبشر و مبلغی قرانتیان بر پوشش و حجاب زن در وقت دعا و نیایش شدیداً تأكید دارد آنجا كه گوید: در دل انصاف دهید، آیا شایسته است كه زن ناپوشیده نزد خدا دعا كند؟! میخواهم شما بدانید. اگر زن را مو بریدن یا تراشیدن قبیح است (پس) باید بپوشد (و) اگر زن نپوشد موی را (گویا) ببرد (پس) هر زنی كه سر برهنه دعا كند چنان است كه (سرش) تراشیده شود! (و) سر خود را رسوا سازد! از این جهت زن میباید عزتی بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان.پس به نظر میرسد 1 پوشیدن در غیر مواقع دعا، مفروغعنه بوده است آنچه تأكید شده پوشش هنگام دعا یا نمازاست؛ 2 گویا حجاب به عنوان یك عزت و كرامت برای زن مطرح شده است.
حجاب در ایران و روم باستان :پس از داریوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا كرد. زنان فقیر چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ كردند، ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض كه بر ایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا كرد و سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت; . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد كه آشكارا با مردان آمیزش كنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند در نقشهایی كه از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد.
شهید مطهری از سخنان جواهر لعل نهرو چنین استنباط می كند كه او معتقد است كه «رومیان نیز (شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت».
پوشش زنان عرب قبل از اسلام :شواهد متعددی از قرآن حاكی از این نكته است كه در جامعه عرب قبل از اسلام زنان برای حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبی برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر ـ صلوات اللّه و سلامه علیه و آله ـ از متابعت آن الگو منع می شوند: یا نِسَاء النَّبِی لَسْتُنَّ كَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِی بُیوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیهِ الْأُولَی; ای همسران پیامبر شما مانند هیچ یك از زنان [دیگر ]نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن كه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید. و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت های خود را آشكار مكنید. دستورهای اصلاحی اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاكی از برخی نقص ها و كاستی ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است:
یا أَیهَا النَّبِی قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَی أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا;17 ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند این برای آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیك تر است و خدا آمرزنده مهربان است. همین نكته، از آیات سوره نور نیز كه درباره آن ها بحث خواهد شد، فهمیده می شود. شأن نزول آیه 30 سوره نور اشاره ای به كیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است «كان النسا یتقنعن خلف آذانهن; زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش های خود می انداختند» بنا بر این، گلو و بنا گوش آن ها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نكته را كه زنان جزیره العرب از حجاب مناسبی برخوردار نبودند، تأیید می كنند.
اكنون سخن در این است كه این وضعیت به دنبال وضع قانون اسلامی مبنی بر ضرورت حجاب بر هم خورد.
حجاب در قرآن :مسئله حجاب در دو سوره از سوره های قرآن مطرح شده است. ابتدا این نكته به طور اجمال در سوره احزاب آیه 59 مطرح شده20، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:
و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ; و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را
[از هر نامحرمی] فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست، و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همكیش] خود یا كنیزانشان یا خدمت كاران مرد كه [از زن ]بی نیازند یا كودكانی كه بر عورت های زنان وقوف حاصل نكرده اند آشكار نكنند و پاهای خود را [به گونه ای به زمین ]نكوبند تا آنچه از زینت شان نهفته می دارند معلوم گردد. ای مؤمنان!همگی [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه
كنید امید كه رستگار شوید. وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِی لَا یرْجُونَ نِكَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَه وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ; و بر زنان از كار افتاده ای كه [دیگر ]امید زناشویی ندارند گناهی نیست كه پوشش خود را كنار نهند [به شرطی كه] زینتی را آشكار نكنند، و عفت ورزیدن برای آن ها بهتر است و خدا شنوای داناست.
در شأن نزول آیه 30 سوره نور « قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم;» جناب كلینی به سند خویش از سعد اسكاف نقل می كند كه امام باقر(علیه السلام)فرمود:
جوانی از جماعت انصار در شهر مدینه با زنی روبه رو شد. در آن زمان زنان پوشش سر خود را پشت گوش های خود می انداختند [در نتیجه، بنا گوش و گردن ایشان هویدا بود. ]وقتی زن از كنار وی گذشت جوان سر را به عقب برگرداند و هم چنان كه راه می رفت وی را نظاره می كرد و وارد كوچه ای شد و در حالی كه به پشت سر خود نگاه می كرد به راه خود ادامه داد كه صورتش به استخوان یا تكه شیشه ای كه از دیوار بیرون زده بود برخورد كرد و شكست. وقتی آن زن از نظرش محو شد نگاه كرد و دید كه بدن و لباسش خونین شد. [به خود آمد] و گفت: به خدا سوگند خدمت رسول خدا می رسم و او را از این مسئله خبر دار می كنم. پس خدمت رسول خدا شرفیاب شد. پیامبر از حال وی جویا شد و او جریان را به اطلاع آن جناب رساند. پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم ذلك أزكی لهم إنّ الله خبیرٌ بما یصنعون.21 سیوطی نیز این شأن نزول را به نقل از ابن مردویه از امام علی(علیه السلام)نقل كرده است. از این شأن نزول می توان استنباط كرد كه اولین آیاتی كه در تشریع حجاب و بیان محدوده نظر نازل شده، همین آیات سوره نور است.
گزارش های تاریخی حاكی از آن است كه مسلمانان بعد از نزول این آیات، رویه متفاوتی را پیش گرفتند و با شنیدن این آیات به ضرورت ایجاد تغییرات و دگرگونی هایی در چگونگی پوشش زنان پی بردند و به همین دلیل بعد از نزول این آیات، زنان با پوشش های متفاوتی در اجتماع حاضر می شدند. مثلا طبری (244ـ310 ق) در تفسیر خود آورده است:
عن عائشه زوج النبی(صلی الله علیه وآله) انّها قالت یرحم الله النساء المهاجرات الاول لما انزل الله«ولیضربنّ بخمرهنّ;» شققن اكثف مروطهن فاختمرن به;23رحمت خدا بر زنان مهاجر پیشگام باد كه هنگامی كه خداوند فرمان حجاب را نازل فرمود، ضخیم ترین پوشش های پشمین خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.
سیوطی (849ـ911 ق) نیز به سند خود از ام سلمه نقل می كند كه بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش های مشكی خارج می شدند به گونه ای كه به نظر می رسید بر سر ایشان كلاغی نشسته است.24 به گفته سیوطی این گزارش ذیل آیه «ولیضربن بخمرهن» از سوره نور نیز در جوامع روایی متعددی نقل شده است.25 در كلام دیگری آمده است كه نزد عایشه از برتری زنان قریش سخن به میان آمد. او گفت زنان قریش صاحبان فضیلت
اند اما به خدا قسم من در پای بندی به كتاب خدا و ایمان به قرآن كسی را برتر از زنان انصار ندیدم. وقتی آیه «ولیضربنّ بخمرهنّ علی جیوبهنّ» نازل شد و مردان این آیه را در خانه ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر یك از آن زنان با لباس خود، سر و كناره های صورتش را می پوشاند. آنان وقتی صبح پشت سر رسول خدا به نماز ایستادند سر و گردن خود را پوشانده بودند به گونه ای كه خیال می كردی بر سر آن ها كلاغ نشسته است.
ادامه خواندن مقاله جايگاه حجاب در اديان
نوشته مقاله جايگاه حجاب در اديان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
September 6, 2017, 7:48 pm
nx دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تورم
فهرستمقدمه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.11-تورم چیست؟;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.22-تورم به چند دسته تقسیم می شود و فرق این دسته ها در چیست؟.23-راه های مبارزه با تورم چیست؟;;;;;;;;;;;;;;;..44-آیا تورم همیشه مضر است؟;;;;;;;;;;;;;;;;;.45-رابطه تورم و توسعه چیست؟;;;;;;;;;;;;;;;;;46-تورم چه تاثیری بر نظام کل کشور دارد؟;;;;;;;;;;;;..57-آیا تا کنون کشوری توانسته است تورم را به طور کامل ریشه کن کند؟6آمار;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.
;;;;6
مقدمه تورم اجتماعی یکی از موضوعات مهم در کشور ماست. در این متن می خواهیم با اطلاعات بیشتری درباره این موضوع آشنا شویم.تورم عبارت است از افزایش دائم قیمت ها که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی می انجامد.همانگونه که می دانید در ایران درصد تورم در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است به طوری قیمت ها در هر سال بسیار افزایش یافته و قدرت خرید مردم کم شده است.
ما در این متن می خواهیم موضوعات زیر را بررسی کنیم:1-تورم چیست؟2-تورم به چند دسته تقسیم می شود و فرق این دسته ها در چیست؟3-راه های مبارزه با تورم چیست؟4-آیا تورم همیشه مضر است؟5-رابطه تورم و توسعه چیست؟
6-تورم چه تاثیری بر نظام کل کشور دارد؟7-آیا تا کنون کشوری توانسته است تورم را به طور کامل ریشه کن کند؟در اینجا ابتدا چند تعریف کلی بیان کرده و بعد به بررسی انواع تورم و چند نمونه از آن می پردازیم.
1-تورم چیست؟تعریف های مختلفی ازتورم به عمل آمده،که همه آنها تقریباً بیانگر یک موضوع هستند: تورم عبارت است از افزایش دائم و بی رویه سطح عم
ومی قیمت کالاها و خدمات که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نا بسامانی اقتصادی می شود.
2-تورم به چند دسته تقسیم می شود و فرق این دسته ها در چیست؟در نظریه هاى اقتصادى, تورم را به سه نوع تقسیم مى كنند:1-تورم خزنده(آرام-خفیف): به افزایش ملایم قیمت ها گفته می شود.
2-. تورم شدید(تورم شتابان یا تازنده): در این نوع تورم آهنگ افزایش قیمت ها تند و سریع است.
3-. تورم بسیار شدید(تورم افسار گسیخته-فوق تورم و ابر تورم): این نوع تورم شدیدترین حالت تورم به شمار مى رود.
که در آن براى تورم خفیف, افزایش بین 1 تا 6 درصد, حداكثر 4 درصد, بین 4 تا 8 درصد در سال را ذكر كرده اند. براى تورم شدید, 15 تا 25 درصد در سال را نوشته اند. معیار تورم بسیار شدید را 50 درصد در ماه یا دو برابر شدن قیمت ها در مدت شش ماه و ; بیان داشته اند.البته نمی توان نرخ ثابتی ارائه کرد زیرا این مقادیر با توجه به شرایط زمانی و; عوض می شوند.علاوه بر این تقسیم بندی کلی می توان تورم را به دسته های کوچکتری نیز تقسیم کرد:1-تورم پنهان:در آن قیمت ثابت ولی کیفیت کمتر می شود.
2- تورم خزنده: تورمی آرام و پیوسته است.معمولاً به ع
لت افزایش تقاضا است.بعضی اقتصاددانان معتقند که محرکی برای افزایش درآمد است و بعضی دیگر معتقند که سبب کاهش قدرت خرید است.(هر 25 سال 50%)
3- تورم رسمی: به علت افزایش عرضه پول از سوی دولت.
4- تورم ساختاری:به علت افزایش قیمت ها به دلیل وجود تقاضای اضافی.در این نوع تورم دستمزدها به دلیل وجود فسار(کمبود) در برخی بخش
ها افزایش می یابد.این نوع تورم در کشور های در حال پیشرفت زیاد است.
5- تورم سرکش:افزایش سریع و بی حد ومرز قیمت هاآثارش:1-کاهش ارزش پول 2-گسستگی روابط اقتصادی 3-فرو پاشی نظام اقتصاداین نوع تورم معمولاً پس از جنگها یا انقلاب ها رخ می دهدمثل افزایش قیمت 2500% در آلمان در سال 1923
6-تورم شتابان:افزایش سریع و شدید نرخ تورم مثلاً وقتی دولت سعی کند بیکاری را پایینتر از حد طبیعی نگاه دارد، این اقدام باعث افزایش تورم می شود.
7-تورم مهار شده: تورمی است که به دلیل وجود شرایط تور
می در کشور ایجاد شده است و در مقابل از افزایش آن جلوگیر ی شده است. این شرایط معمولاً از فزونی تقاضای کل بر عرضه ی کل کالاها و خدمات پدید می آید که با فرض ثابت بودن دیگر شرایط به ازدیاد قیمت ها می انجامد.
8- تورم فشار سود: تورمی که در آن تلاش سرمایه داران برای تصاحب سهم بزرگی از درآمد ملی منشا نورم است.
9-تورم فشار هزینه: تورمی که مستقل از تقاضا صرفاً از افزایش هزینه های تولید ناشی می شود.مثال بارز چنین تورمی را در تمام کشورهای صنعتی غرب پس از افزایش استثنایی بهای نفت در سالهای 1973 و 1978 می توان دید.برخی اقتصاددانان معتقدند که متداولترین منبع تورم فشار هزینه قدرت اتحادیه های کشوری است که اضافه دستمزدی
بیش از افزایش بازدهی بدست می آورند و این خود در یک مارپیچ تورمی موجب افزایش قیمت ها و متقابلاً تقاضا برای دستمزد بیشتر می شود. منتقدان از این نظدیه 1ستدلال می کنند که اگر اتحادیه های کارگری هنگامی موفق به افزایش دستمزد شوند که سطح تقاضای کل برای جبران آن به اندازه ی کافی افزایش نیافته باشد گرایش هایی در جهت افزایش بیکاری بوجود خواهد آمد که اثرات رکودی بر اقتصاد خواهد داشت. چنین فرایندی نمی تواند به طور نامحدود ادامه یابد و بنابراین تورم فشار هزینه یقیناً نمی تواند بیان کننده ی تورم مزمنی باشد کشور های اروپای غربی پس از جنگ جهانی دوم به آن دچار شدند. لذا افزایش قیمت یا، در مرحله نخست، باید حاصل تقاضای اضافی دانست یا حاصل بالا بردن کل تقاضای پولی برا
ی جلوگیری از بیکاری.
10-تورم فشار تقاضا: تورم ناشی از فزونی تقاضا کل نسبت به کل جریان کالا و خدمات ایجاد شده در اقتصادی که همه ی عوامل تولید را با ظرفیت کامل بکار گرفته باشد. هرگاه تقاضای مصرف کنندگان دولت و بنگاهها برای کالا ها و خدمات بر عرضه ی موجود فزونی گیرد قیمت ها در اثر این عدم تعادل افزایش خواهد یافت. در اصل افزایش قیمت باید تقاضای اضافی را از میان بردارد و بار دیگر تعادل بر قرار سازد و براین اساس باید برای گرایش مستمر به سوی تورم، که ویژگی بسیاری از اقتصادهای پس از جنگ شده است، توصیفی یافت. ی
کی ازنظریه های رایج در این باره مازاد مستمر تقاضا را ناشی از سیاست دولت می داند. بنا به این نظریه در حالی که مصرف کنندگان و شرکت ها به هنگام افزایش قیمت ها تقاضای خود را ک
اهش می دهند، دولت به دلیل توانایی اش در تامین مالی مخارج خود از محل ایجاد پول، می تواند میزانمیزان مخارج خود را به ارزش واقعی حفظ کند یا حتی افزایش دهد. در نتیجه ی این اقدام نه تنها میل مستمر به تورم بوجود می آید بلکه سهم بخش دولتی از کل منابع موجود در اقتصاد نیز افزایش می یابد.
11-تورم اننقال تقاضا: نظریه ای عناصر تورم فشار تقاض
ا و فشار هزبنه را با هم ترکیب می کند و تغییر در ساخت تقاضای کل را دلیل تورم می شمارد. هرگاه اقتصاد دچار انعطاف ناپذیری های ساختاری باشد، گسترش برخی صنایع با افول برخی دیگر از صنایع همراه خواهد بود و عوامل تولید را به آسانی نمی توان به بخش های تولیدی انتقال داد. از این رو بردای جذب وسایل تولید به سوی صنایع در حال گسترش باید قیمت های بالاتری پرداخت شود. در نتیجه کارگران بخش های افول یابنده خواستار دستمزدی برابر با کارگران دیگر بخش ها می شوند و ترکیب این عوامل به تورم می انجامد.
12-تورم فشار قیمت:نوعی تورم فشار هزینه که در اثر تحمیل قیمتهای بسیار گزاف از سوی صاحبکاران اقتصادی با هدف دستیابی به سودهای کلان بدست می آید.
13- تورم فشار دستمزد:نوعی تورم فشار هزینه که سرچشمه ی فرایند تورم را فشار اتحادیه کارگری بر بازار کار می داند. این برداشت دارای طیف گسترده ایست که در یک سوی آن اعمال قدرت انحصاری اتحادیه های کارگری و الگوهای قدرت چانه زنی آنها بر پایه ی متغیر های اقتصادی قرار دارد و در سوی دیگر الگوهای غیر اقتصادی مبارزه جویی این اتحادیه ها.
3-راه های مبارزه با تورم چیست؟این راه ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:
1-سیاست های پولی و مالی:هدف این روش محدود کردن تقاضای کل است.این کار از طریق جمع آوری پول به شکل سرمایه های غیر نقدی صورت م
ی گیرد(سیاست های انقباضی)
2-سیاست های درآمدی:که در آن با دخالت مستقیم در بازار و عوامل تولید کننده تورم کنترل می شود.این روش کاربردی نیست زیرا در آن مناطق زیادی نیاز به اصلاح دارند.
4-آیا تورم همیشه مضر است؟خیر تورم در حد کم (2-3%)نه تنها مضر نیست بلکه نشانه توسعه اقتصادی آن کشور نیز هست.علاوه بر آن تورم فواید دیگری نیز دارد از جمله:1- ابتدا قدرت خرید پول پایین آمده و بعد از آن میزان
تولید بالا رفته، رسیدن به ثبات و برگشت به حالت طبیعی حتمی است.
2- در اوج مرحله تورم، کارخانجات و موسسات و برنامه های اساسی اقتصادی شکل می گیرد.
3-فرهنگ تولید به وسیله فشار تورم توسعه می یابد.5-رابطه تورم و توسعه چیست؟1- تا توسعه کشور به حد مطلوبی نرسیده ثبات ارزش پولی غیر ممکن است.البته باید به این نکته نیز توجه کرد که در زمان توسعه ممکن است به جایی برسیم که پایین تر رفتن قدرت خرید و قدرت پول خطرناک باشد. در چنین مقطعی حرکت جامعه از توسعه به ثبات تبدیل می شود.
2-سرمایه گذاری در مرحله اول تورم زا و در آخر خاصیت تورم زدایی دارد.
3- در همه کشور های جهان چنین بوده که مسایل توسعه و بازسازی هر دو تورم طلب بوده اند.
4-اگر در مرحله اول پول را ثابت نگه داریم نمی توانیم خیلی از مسائل کشور را مانند جنگ پشت سر بگذاریم.
5-در تورم پول از جیب مردم به سرمایه گذاری منتقل می شود.
6- وضع مطلوب در اقتصاد رسیدن به پول ثابت است.
7- معمولاً توسعه و پیشرفت نمایانگر تورم پایین است به طوری که می توان بیان نمود که اکثر کشورهایی که به توسعه اقتصادی و اجتماعی مطلوب رسیده اند، دارای تورم های کمتر از 15درصد بوده اند. اما چند استثناء نیز وجود دارد از جمله برزیل، آرژانتین و ترکیه.
6-تورم چه تاثیری بر نظام کل کشور دارد؟نمی توان تورم را عامل تمام مشکلات یا حتی بخش مهمی از آنها دانست ولی صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی غالباً تورم را به منزله
شاخص کشمکش ها و اغتشاشات اجتماعی و شاخص اعلام خطر و ; قلمداد می کنند و معتقدند که:
1-کشور هایی که در آنها ثبات قیمت (عدم تورم) وجود داشته ثبات سیاسی واجتماعی نیز وجود داشته است.و بالعکس در کشورهایی که بحرانهای سیاسی واجتماعی بوجود آمده تورم نیز کم کم دچار رشد صعودی شده است.
2-در تورم زیاد درآمد به صورت ناعادلانه تقسیم می شود زیرا افرادی که در ابتدا سرمایه ی غیر نقدی زیاد دارند به مرور زمان با افزایش ارز
ش آن سرمایه توسط تورم به ثروت عظیمی دست می یابند و در عوض افرادی که در ابتدا سرمایه ی کمی دارند یا سرمایه ی آنان غیر نقدی است به مرور زمان با افزایش نرخ تورم بخشی از دارایی خود را از دست می دهند.
3-تورم باعث تقلیل پس انداز می شود زیرا ارزش پول متغیر است و در نتیجه پس انداز ناامن است.البته این مشکل راه حلی نیز دارد که آن سرمایه گذاری در چیزیست که ارزش آن با تورم زیاد شود.
4- تورم باعث افزایش قیمت کالا در تجارت بین المللی می شود که نتیجه آن کاهش میزان صادرات و افزایش واردات است.
5-افزایش تورم باعث کاهش ارزش پول می شود.(بر اساس مورد 4)
6- تورم باعث عدم مصرف بهینه منابع می گردد و از این رو تمایل به سمت کالاها و خدمات گرانتر بیشتر می شود در صورتی که این کالا ها ضرورتاً مفیدترین کالا ها نیستند.
7- در زمان تورمی مقدار زیادی از وقت، انرژی، منابع مالی مردم بجای بکار افتادن در مسیر مولد و مفید صرف فعالیت هایی می شود که هدف از انجام آن ها جلوگیری از کاهش ارزش دارایی ها و کسب منافع غیر عادی از طریق معاملات سوداگرانه است.
8- تولید کنندگان که خریداران مواد اولیه هستند سرمایه گذاری نمی کنند ، لذا کارهای دلالی رواج پیدا می کند.7-آیا تا کنون کشوری توانسته است تورم را به طور کامل ریشه کن کند؟بله یکی از این کشور ها آلمان است.آلمان در بازسازی اقتصادی به این نکات توجه کرده است:
1- طراحی نظام اقتصادی و اجتماعی بازار با در نظر گرفتن تعادل اجتماعی، بر پایه اخلاق مسیحی و انسانگرایانه
2- معیار اساسی اقتصاد برای انسانها نه انسانها برای اقتصاد.
3- تکیه بر این امر که در جو سرشار از ثبات پولی رشد اقتصادی مطمئن تر تحقق می یابد.
4- قدرت خرید حداقل درآمد را تثبیت
کردند.
5- اهمیت دادن به توزیع در آمدعادلانه.
6- اعمال سیستم جامع و موثر بیمه های اجتماعی: آلمانی ها بدین منظور بیش از 15 درصد ارزش تولید ملی را پس از جنگ به این امر
اختصاص دادند.
7- حاکمیت مربع سحرآمیز ثبات پولی، اشتغال کامل، تعادل تراز پرداخت ها، تناسب در توزیع درآمدها.
8- خارج نمودن پول بیش از ظرفیت تولیدی: طراحان اقتصادی در 1948 با رفورم پولی، پول موجود در دست مردم را از 100 واحد به 5/6 واحد تنزل دادند.
آمارسازمان ملل پیشبینی كرد كه نرخ تورم ایران در سال جاری میلادی به 7/17 درصد برسد. به گزارش خبرنگار اقتصاد بینالملل ایسنا، سازمان ملل متحد در تازهترین گزارش جامع خود كه “چشم انداز و شرایط اقتصاد جهانی 2006” نام دارد تمامی كشورها و مناطق جهان را مورد ارزیابی قرار داد و برآورد كرد كه نرخ تورم بهای مصرفی در كشورمان كه در سال 2005 در حدود 5/13 درصد بوده است در سال جاری با 2/4 درصد افزایش مواجه شده و به 7/17 درصد بالغ شود. سازمان ملل مناطق و كشورهای مختلف جهان را به صورت جداگانه تقسیم بندی كرده است و جداول ارائه شده حاكی از آن است كه نرخ تورم ایران در سال جاری در منطقه خاورمیانه در صدر جدول قرار خواهد داشت. در همین حال در تقسیمبندی بزرگترین اقتصادهای در حال توسعه جهان نیز كشورمان با نرخ تورم 7/17 درصدی در مكان نخست جای دارد و پس از آن ونزوئلا با نرخ تورم 15 درصدی قرار گرفته است. نرخ تورم ونزوئلا در سال 2005 حدود 16 درصد اعلام شده است. نیجریه نیز كه شاهد نرخ تورم 3/16 درصدی در سال گذشته بوده است سال جاری را با نرخ تورم 8/10 درصدی سپری خواهد كرد و در میا
ن كشورهای در حال توسعه مكان سوم را از آن خود خواهد كرد. نرخ تورم قزاقستان كه از همسایههای كشورمان به شمار میرود در سال جاری به 5/7 درصد و نرخ تورم روسیه به 5/10 درصد خواهد رسید. آمریكا، ژاپن، چین و آلمان كه از برترین اقتصادهای جهان محسوب میشوند در سال جاری نرخ تورمی برابر با دو، 1/0، 2/3 و 9/1 درصد خواهند داشت و نرخ تورم آذربایجان دیگر همسایه كشورمان از 5/12 درصد در سال گذش
ته به 5/9 درصد در سال جاری كاهش خواهد یافت. در همین حال عربستان در سال گذشته و سال جاری نرخ تورم ثابتی برابر با یك درصد داشته و خواهد داشت.
ادامه خواندن مقاله تورم
نوشته مقاله تورم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧