Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله کامپيوتر ها با ديدگاههاي سنتي فضا مقابله مي کنند

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : در مقابل من یک صفحه مستطیل شکل نوشته قرار دارد که من می توانم بر روی آن حروفی را یادداشت کنم همان گونه که نویسندگان برای هزاران سال این کار را انجام داده اند.این صفحه بر روی یک میز کوچک قرار دارد که حاوی مدارک و فایل پرونده هایی است.یکی دو وسیله ارتباطی من را با دنیای خارج مرتبط می سازد و در نزدیکی من یک سطل زیاله است که من می توانم طرح های دور ریختنی خود را در آن بیاندازم.همانطور که ممکن است شما حدس زده باشید این اداره از چوب آهن و شیشه ساخته نشده است بلکه بر روی صفحه کامپیوتر کتابی من که بر روی زانوهایم قرار دارد به نمایش در آمده است. راستش من در یک هواپیما هستم و جایی در حومه دیترویت هزاران فوت بالاتر از بلندترین پشت بام ها قرار دارم.سال آینده وسیله الکترونیکی کامپیوتر کتابی من از یک برنامه ریز سریعتر حافظه بیشتر و گرافیکی بهتر بر خوردار خواهد بود و در سالی دیگر فن آوری کامپیوتر همچنان بهتر خواهد شد.به زودی اداره مجازی که من با خود حمل می نمایم سه بعدی خواهد بود و با جزییاتی بسیار دقیق و واقعی و پرسپکتیوی تمام رنگی ارایه خواهد گردید.من در زمان واقعی به طرف آن حرکت خواهم کرد همان طور که در مورد اداره واقعی خودم این کار را می نمایم.من حتی قادر خواهم بود که از راه دور و از طریق کنفرانس ویدیوئی ملاقاتی صورت به صورت را در کامپیوتر کتابی خود فراهم نمایم. اگر من قدرت کافی کامپیوتری و برخی نرم افزارهای مناسب را در اختیار داشته باشم و اگر نوعی کلاه مشابه با گوشی های پخش استریو را بپوشم میتوانم به جای نگریستن به اداره مجازی خودم خویش را در آن شناور سازم.با یک وسیله دستکش مانند حساس من می توانم اشیا موجود در آنجا را به دست بگیرم و حتی شاید بتوانم نیرویی که آن ها را سخت و پایدار می سازد تجربه نمایم.گوشی ها در گوشم می توانند صدای استریوی هماهنگی را برای من ایجاد نمایند تا که احساس تجربه آکوستیکی بودن در آنجا برای من شبیه سازی شود. اکنون دیگر معماری مجازی چیزی نیست که صرفا به آن نگاه شود مثل یک صحنه تئاتری که از جلو به آن نگریسته شود.معماری مجازی بین من و محیط فیزیکی پیرامونم واقع می شود و تقریبا به تمامی معماری واقعی پشت سر من را می پوشاند و پنهان می کند.فضای شهری اینک مورد حجوم نابود کنندگان معماری واقع شده است.هوش های بیگانه(سیلیکون و نرم افزار)در حال جانشین ساختن چیزی هستند که خیلی زیاد به آن فرم های گذشته و قدیمی که برای ما آشتاست شبیه هستند. غیر مادی بودن که در ذات این فن آوری نهفته است آرزوهای معماران مدرنیست گذشته را بسیار جلوتر از هر آن چه که می توانست به وسیله اسکلت های ظریف و بیشترین سطح دیوار های شیشه ای فراهم گردد محقق می سازد.سر انجام ممکن شده است که یک معماری را از هیچ خلق کرد.معماریی که تنها فضا و نور است.یک معماری که از آن وزن و جنسیت مادی به کلی حذف شده است. علاوه بر این ها کامپیوتر قوی ترین وسیله تولید انبوهی است که جهان تا کنون به خود دیده است.آن اداره کوچک موجود در روی صفحه کامپیوتر کتابی من یک محیط کاری کاملا استاندارد است یک نسخه عینی از یک ادراه معمولی با تمام جزییات آن و مثل صدها و هزارها اداره دیگری است که می تواند تواما در صفحات کامپیوتر دیگران شکل گرفته باشد.هر بار که فردی یک نرم افزار را به کا می گیرد یک نمونه جدید دیگر از این نوع معماری اتوماتیک وار به وجود می آید.مکانیکی شدن خیلی بیشتر از همیشه بر زندگی مسلط شده است و حکم می راند. فرانک گری : « من ساختن اشکالی را شروع کردم که طراحی آن ها مشکل بودو این منجر به استفاده ما از کامپیوتر و نرم افزار Catia شد که استفاده از آن ها مرا به این باور رساند که ارزش امکانات و میزان دقت و درستی را که توسط این نرم افزار می توان در اسناد و ارتباطات به وجود آورد ، درک کنم . » اسکچ پیشنهادی شرکای گری تمثیل پیکره ماهی برای المپیک 1992 -اسپانیا – بارسلنا Catia ، طراحی Dassault System’s 3D و یک نرم افزار تولیدی است که در صنعت هوا فضا به کار می رود. نرم افزار جدید Digital Project که ساده تر و کار آمد تر بوده و قابلیت ارتباط با سیستم های دیگر را دارد توسط تکنولوژیست های گری تولید گردید تا روش های طراحی و ساخت Catia را در تمام دنیا ترویج کند. در مانیتور هایی که از سقف آویزان شده اند تصویر افرادی دیده می شود که درباره جنبه های مختلف Digital Project صحبت می کنند. زمانی که بازدید کنندگان از گوشی های متصل به مانیتور استفاده می کنند،این تاسیسات مانند یک جشن تمام نشدنی به نظر می رسد. یک فیلم ویدئویی سریع نشان میدهد که چگونه با استفاده از Catia قسمت های تشکیل دهنده به هم می پیوندند.طراحی و خلق فضای مجازی با پیشرفت سریع فناوری اطلاعات IT و رخنه کردن آن در تمامی ابعاد زندگی بشر پیش بینی می شود که در 20 سال آینده جهان در آستانه تحول موج چهارم قرار گیرد.موج چهارم را که عصر مجازی نامیده اند بی تردید معماری را نیز متحول خواهد کرد، اما این سوال مطرح است که معماری در عصر مجازی چگونه تعریف خواهد شد و چگونه مجازی سازی مفاهیم معماری را تحت الشعاع قرار خواهد داد. پیش بینی می شود در آینده نزدیک ،فروشگاه و مراکز خرید و شرکت ها به مفهوم امروزی وجود نخواهد داشت و هر فرد برای خرید مایحتاج زندگی از طریق کامپیوتر وارد یک فروشگاه مجازی خواهد شد و خرید خود را انجام خواهد داد و سپس از طریق کامپیوتر پول آن را پرداخت خواهد کرد و یا یک شرکت متشکل از یک ساختمان و تعدادی کارمند نخواهد بود،بلکه کارمندان هر شرکت در منزل و از طریق شبکه به حل و فصل امور مربوطه به شرکت خواهند پرداخت.لذا cyber که امروزه در زبان عامه اصطلاح آشنایی است به تمام و کمال همه ابعاد زندگی را در بر خواهد گرفت و فضای معماری نیز پسوند cyber را خواهد پذیرفت.معماران پیشگامی در این زمینه مشغول فعالیت اند که از آن جمله می توان به افراد و گروه های زیر اشاره کرد: Mark Burry-Kas Oosterhuis-Tristand Estree Esterk-Robert Woodbury-Nox-AsymptotCyber space Stephen Perrella and Rebecca Carpenter, Mobius House Study, 1998Transversal nurb animations (کلمه cybernetic از کلمه kuberznetes به معنی سکان دار مشتق شده است و علم سیبرنتیک در مورد هدایت و تنظیم سیستم های خودکار بحث می کند.علم سیبرنتیک علمی است که در آن ارتباط کامپیوتر و انسان در درجه اول اهمیت قرار دارد)معنی cyber space در لغت نامه انگلیسی آکسفورد چنین ذکر شده است:(فضا که به صورت واقعی خود به چشم انسان می آید و در کامپیوتر و انسان در درجه اول اهمیت قرار دارد). (اصطلاح cyber space را اولین بار در 1984 ویلیام گیبسون در رمان علمی اش به نام Neuromancer به کار برد.کلمه cyber در این جا به معنی پردازش شده کامپیوتری است و با پسوند space در هم آمیخته است که فضایی که با کامپیوتر پردازش شده است را معنی می دهد)گیبسون این واژه را به شکلی تغزلی در رمان خود به کار برد و آن را نوعی فضای ماشینی و الکتریکی توصیف کرد.نوعی پیچیدگی غیر قابل تصور. خطوطی از نور که در بی مکانی ذهن مرتب می شوند.نوعی تصویر پردازی ، عرضه و بازنمایی نموداری و گرافیکی داده ها و اطلاعاتی که از بانک های کامپیوتر در نظام انسانی استخراج می شوند همانند آنچه بچه ها راجع به مفاهیم کلی ریاضی آموزش می بینند.این برداشت یا مفهوم درباره فضای ماشینی در حالی به گیبسون الهام شده بود که نوجوانی را تماشا می کرد که مشغول بازی ویدیوئی در یک کلوپ بود. در آخرین نشریه Images تحت عنوان space cyber بالاخره تعبیر معماری آن هم ذکر گردیده،cyber space : جهان معماری دیجیتال این مقاله تاثیر زیادی در مشروعیت لفظ مذکور در عرصه معماری داشته است و کاربرد وسیع تر آن را که گسترده تر از امور تجسمی است مطرح کرده است. معماری سایبر نیز معماری است که در حوزه cyber space شکل می گیرد.معماری بدون فضای فیزیکی و بدون توده و جرم.(این فضاهای دیجیتال که کاملا به صورت حقیقی حس می شوند در نوع خود خارق العاده بوده و هیچ نشانی از روش های ساخت و ویژگی های مصالح فیزیکی و اصول مورفولوژی مربوط به فضا و سازه که قید و بند هایی را بر معماری تحمیل می کنند در آن ها دیده نمی شود).فضایی که در محیط دیجیتال به وجود می آید ایده هایی از جنبش های جدید معماری را با خود به همراه دارد.اما چگونه یک فضای پردازش شده کامپیوتری می تواند از لحاظ معنی و مفهوم خود جدید باشد! هویت سیال انسان و معماری دیجیتال اینترنت و ارتباط با آن،کنش متقابلی را مطرح می سازد که عموما به ارتباطات راه دور مرتبط است و به واسطه رایانه انجام می گیرد.افراد در این مناسبات پیام های رمزداری را برای مخاطبان خود می فرستند و در همان حال می توانند پاسخ هایی از آن ها دریافت کنند.این افراد از این پس عضو یک اجتماع متغیر و ناپایدار خواهند بود و هویت سیالی خواهند داشت.ما هویتمان را رمزدار کرده و به واژه هایی روی صفحه رایانه تبدیل می کنیم. ادامه خواندن مقاله کامپيوتر ها با ديدگاههاي سنتي فضا مقابله مي کنند

نوشته مقاله کامپيوتر ها با ديدگاههاي سنتي فضا مقابله مي کنند اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله گروه‌ سازهاي‌ زهي‌

$
0
0
 nx دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : دلایل‌ فراوان‌ و مثبتی‌ وجود دارد كه‌ «سازهای‌ زهی‌» را به‌ عنوان‌ مهمترین‌ بخش‌ و قلب‌اركستر می‌دانند. این‌ دلایل‌ به‌ شرح‌ زر است‌:1- سازهای‌ زهی‌ دارای‌ وسعت‌ صوتی‌ بسیار وسیعی‌ است‌. آهنگساز همه‌ی‌ وسعت‌صوتی‌ یعنی‌ از بالاترین‌ نت‌ ویولن‌ تا بم‌ترین‌ نت‌ كنترباس‌ را در اختیار دارد.2- سازهای‌ زهی‌ از نظر تكنیكی‌ بسیار متنوع‌ هستند. 3- خصوصاً طنین‌ و گرمی‌ صوت‌ سازهای‌ زهی‌ آنها را بیشتر قابل‌ بهره‌وری‌ كرده‌ است‌.5- معمولاً دانه‌ی‌ شدت‌ و ضعف‌ صوتی‌ در گروه‌ سازهای‌ زهی‌ بسیار وسیع‌ است‌.6- سازهای‌ زهی‌ برخلاف‌ سازهای‌ بادی‌ چوبی‌ و برنجی‌ كه‌ باید گاهگاهی‌ به‌ آنهااستراحت‌ داد تا نوازنده‌ بتواند نفس‌ تازه‌ كند و لب‌های‌ او رفع‌ خستگی‌ كند، سازهای‌ زهی‌قادرند كه‌ به‌ طور مداوم‌ و بدون‌ سكوت‌ برای‌ مدت‌ زمان‌ طولانی‌ كه‌ لازم‌ باشد نواخته‌شوند. آرشه‌كشی‌ و افه‌های‌ مخصوص‌واژه‌ی‌ «آرشه‌ كشی‌» (bowing) می‌تواد فقط‌ به‌ معنی‌ حركت‌ آرشه‌ روی‌ سیم‌ها باشد، یا به‌معنی‌ علایمی‌ در بخش‌ سازهای‌ زهی‌ كه‌ راهنمای‌ نوازندان‌ در چگونگی‌ آرشه‌كشی‌ باشد.با استفاده‌ از مفهوم‌ دومی‌ كلمه‌، آرشه‌ كشی‌ شامل‌ این‌ موارد است‌:1- خط‌ منحنی‌ اتحاد روی‌ گروهی‌ از نت‌ها كه‌ باید با یك‌ آرشه‌ اجرا شوند؛2- آرشه‌ راست‌ (رو به‌ پایین‌ كشیده‌ می‌شود) به‌ وسیله‌ی‌ علامت‌ (TT) و آرشه‌ی‌ چپ‌ (روبه‌ بالا) با علامت‌ (V) نشان‌ داده‌ می‌شوند كه‌ هرجا یكی‌ از آنها موردنیاز باشد به‌ كارمی‌روند. 3- علایمی‌ مانند نقطه‌ یا آكسان‌ روی‌ نت‌ها برای‌ پیشنهاد نوع‌ آرشه‌ كشی‌ مناسب‌.4- لغات‌ حقیقی‌ چون‌ «سپیكاتو» برای‌ مشخص‌ كردن‌ نوع‌ واقعی‌ آرشه‌ كشی‌ای‌ كه‌ باید به‌كار رود. همچنین‌ علامت‌های‌ arco و pizzicato كه‌ قبلاً توضیح‌ داده‌ شدند، می‌توانند تحت‌عنوان‌ آرشه‌كشی‌ نیز بیایند. گرچه‌ نوازندگان‌ ممكن‌ است‌ درباره‌ی‌ آرشه‌ گذاری‌ بیشتر از آهنگسازان‌ بدانند، ولی‌ آنهابدون‌ مشخص‌ شدن‌ علایم‌ آرشه‌ گذاری‌ نمی‌دانند دقیقاً چه‌ افه‌ای‌ موردنظر آهنگساز یاتنظیم‌ كننده‌ بوده‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر آرشه‌ گذاری‌ جزء جدایی‌ناپذیر موسیقی‌ است‌ ونباید آن‌ را شانسی‌ رها كرد.پاسخ‌ دیگر اینكه‌ طرح‌ آرشه‌گذاری‌ برای‌ تمام‌ گروه‌های‌ سازهای‌ زهی‌ به‌ طور همزمان‌ایجاد همگونی‌ افه‌ موسیقایی‌ می‌كند كه‌ امر مهمی‌ است‌ و كسب‌ آن‌ بسیار مشكل‌ خواهدبود. اگر چنانچه‌ نوازندگان‌ هر گروه‌ به‌ تنهایی‌ اجازه‌ی‌ انتخاب‌ آرشه‌گذاری‌ خود را داشته‌باشند. پارتیتورهایی‌ وجود دارند كه‌ در آن‌ به‌ جای‌ آرشه‌ گذاری‌، خطوط‌ منحنی‌ طویلی‌ برای‌مشخص‌ كردن‌ جمله‌بندی‌ موسیقایی‌ در نقاط‌ به‌ خصوصی‌ از بخش‌ سازهای‌ زهی‌ قرارمی‌گیرند. معمولاً، این‌ عمل‌ در خطوط‌ ملودیك‌ كشیده‌ و طولانی‌ به‌ كار می‌رود. در این‌گونه‌ موارد، باید آرشه‌ گذاری‌ به‌ عهده‌ رهبر یا نوازندگان‌ باشد. گاهگاهی‌ هر دو علامت‌جمله‌بندی‌ و خطوط‌ اتحاد آرشه‌گذاری‌ با هم‌ به‌ منظور تأمین‌ افه‌ی‌ یكنواخت‌ و متصل‌ درپارتیتور گنجانده‌ می‌شوند. ولی‌ اكثر پارتیتورها برای‌ القاء ساختمان‌ موسیقایی‌ بخش‌سازهای‌ زهی‌، فقط‌ بر استفاده‌ از خطوط‌ اتحاد آرشه‌گذاری‌ تكیه‌ دارد. بعضی‌ عوامل‌ كه‌ بر آرشه‌گذاری‌ تأثیر دارند، عبارتند از: شدت‌ و ضعف‌ صوتی‌ و سرعت‌اثر، افه‌ی‌ كلی‌ موردنیاز و عوامل‌ تكنیكی‌ چون‌ لزوم‌ آرشه‌ راست‌ یا چپ‌ در نقاط‌ به‌خصوص‌. انواع‌ آرشه‌ كشی‌شاید هیچ‌ جنبه‌ای‌ از اركستراسیون‌ به‌ اندازه‌ی‌ نامگذاری‌ و طبقه‌بندی‌ انواع‌ گوناگون‌آرشه‌كشی‌ بیشترین‌ فرصت‌ را برای‌ بحث‌ و جدل‌ فراهم‌ نكند.در مرحله‌ی‌ اوّل‌، درهم‌ بودن‌ اصطلاحات‌ در زبان‌های‌ مختلف‌ مشكل‌ ساز است‌. گاهی‌ دویا سه‌ نام‌ مختلف‌ در هر زبان‌ برای‌ یك‌ نوع‌ به‌ خصوص‌ آرشه‌ كشی‌ وجود دارد.انواع‌ اصلی‌ آرشه‌ كشی‌ را می‌توان‌ به‌ دو دسته‌ مهم‌ تقسیم‌ بندی‌ نمود: دسته‌ی‌ اوّل‌، شامل‌انواعی‌ است‌ كه‌ آرشه‌ روی‌ سیم‌ می‌ماند و دسته‌ی‌ دیگر آرشه‌ از روی‌ سیم‌ جدا می‌شود. آرشه‌ كشی‌ روی‌ سیم‌«لگاتو» Legato – گروهی‌ از نت‌های‌ مختلف‌ است‌ كه‌ به‌ وسیله‌ خط‌ اتحاد به‌ همدیگر وصل‌می‌شوند و تا حد ممكن‌ افه‌ كلی‌ آن‌ نرم‌ است‌.«دتاشه‌» detche – در «دتاشه‌» هر نت‌ دارای‌ آرشه‌ مجزا می‌باشد. «مارتله‌» Martele – توصیف‌ «چكشی‌» كه‌ رسماً به‌ این‌ نوع‌ آرشه‌كشی‌ اطلاق می‌شود، به‌خاطر معنی‌ لغوی‌ «مارتله‌» است‌ كه‌ شاید گمراه‌ كننده‌ است‌، زیرا آرشه‌ از بالا به‌ سیم‌ضربه‌ وارد نمی‌كند، بلكه‌ روی‌ سیم‌ شروع‌ می‌كند و چسبیده‌ می‌ماند.«استاكاتو» Staccato – در به‌ كار بردن‌ مفهوم‌ عام‌ آن‌، كلمه‌ی‌ «استاكاتو» می‌تواند به‌هرگونه‌ آرشه‌ كشی‌ (چه‌ روی‌ سیم‌ و چه‌ جدا از سیم‌) كه‌ در آن‌ نت‌ها از همدیگر جدا باشنددلالت‌ كند. «استاكاتوی‌ گروهی‌» group staccato – می‌نامند، در بخش‌های‌ سازهای‌ زهی‌ اركسترظاهر می‌شوند. در اینجا دو نوع‌ را می‌توان‌ نام‌ برد: نوع‌ اوّل‌ ضربه‌ی‌ آرشه‌ چپ‌ است‌ كه‌شامل‌ سه‌ یا چهار نت‌ (گاهی‌ بیشتر) است‌ و نت‌ها به‌ صورت‌ جدا از هم‌ به‌ صدا درمی‌آیند. نوع‌ دوم‌ كه‌ می‌تواند هم‌ با آرشه‌ چپ‌ و هم‌ آرشه‌ راست‌ اجرا شود، شامل‌ دو نت‌ تكراری‌است‌ كه‌ به‌ وسیله‌ی‌ مكث‌ كوتاه‌ آرشه‌ نت‌ها از همدیگر جدا می‌شوند.«لوره‌ یا پورتاتو» Lour (portato) – این‌ نوع‌ آرشه‌ كشی‌ عموماً در موسیقی‌ با حالت‌آهسته‌ و فصیح‌ (espressivo) به‌ كار می‌رود كه‌ در آن‌ دو یا چند نت‌ (به‌ ندرت‌ بیشتر ازچهار نت‌) به‌ وسیله‌ی‌ یك‌ آرشه‌ با یك‌ فشار جداگانه‌ و كمی‌ خیزش‌ در ابتدای‌ صوت‌ هر نت‌اجرا می‌شود. «لوره‌» در برخی‌ از موسیقی‌ها شامل‌ مكث‌ نامحسوسی‌ است‌ در بین‌ نت‌ها. «سپیكاتو» spiccato، معمولاً یك‌ ضربه‌ی‌ سبك‌ در وسط‌ آرشه‌ است‌ كه‌ در آن‌ آرشه‌ روی‌سیم‌ می‌پرد و هر آرشه‌ یك‌ نت‌ را اجرا می‌كند.«سپیكاتو گروهی‌» Group spiccato – اگرچه‌ این‌ واژه‌ كمتر به‌ كار برده‌ می‌شود، ولی‌ به‌نظر منطقی‌ می‌رسد كه‌ آن‌ را به‌ عنوان‌ یك‌ نوع‌ آرشه‌ كشی‌ مشابه‌ «استكاتو گروهی‌» ولی‌جدا از سیم‌ توضیح‌ داد. «جته‌» (Jete – در زبان‌ فرانسوی‌ به‌ معنی‌ پرتاب‌ است‌) آرشه‌ در نصفه‌ی‌ بالایی‌، به‌ سرعت‌رو به‌ پایین‌ (آرشه‌ راست‌) روی‌ سیم‌ پرش‌ می‌كند، به‌ طریقی‌ كه‌ یك‌ گروه‌ دو تا شش‌ نت‌ رابه‌ صدا درمی‌آورد. آرشه‌های‌ چپ‌ متوالی‌این‌ نوع‌ آرشه‌ كشی‌ هم‌، نت‌ها را به‌ وضوح‌ از همدیگر جدا می‌سازد، اما بیشتر از شدت‌صوتی‌ ملایم‌تر و ظریف‌تر مفید است‌. افه‌های‌ مخصوص‌«ترمولو» Tremolos – اگرچه‌ غالباً «ترمولو» را تحت‌ عنوان‌ انواع‌ آرشه‌كشی‌ می‌دانند(نوع‌ آرشه‌كشی‌ روی‌ سیم‌)، جزو انواع‌ آرشه‌ كشی‌ نمی‌باشد. «ترمولو»ی‌ با آرشه‌ در واقع‌یك‌ نسخه‌ی‌ تند شده‌ای‌ است‌ از «دتاشه‌» و «ترمولو» با انگشت‌ (دو نت‌ متوالی‌ سریع‌ با یك‌آرشه‌» از خط‌ اتصال‌ معمولی‌ استفاده‌ می‌كند، درحالی‌ كه‌ انگشتان‌ افه‌ مشخص‌ ترمولو راایجاد می‌كنند. در فرم‌ نامنظم‌ و آزاد «ترمولو» آرشه‌ای‌، تا آنجایی‌ كه‌ امكانپذیر است‌، آرشه‌ روی‌ سیم‌ به‌سرعت‌ به‌ جلو و عقب‌ حركت‌ می‌كند.ترمولوی‌ نامنظم‌، افه‌ی‌ پرقدرت‌ و هیجانی‌ به‌ دست‌ می‌دهد، در مواقع‌ دیگر خصوصاًهنگامی‌ كه‌ قوی‌ و نرم‌ به‌ كار رود می‌تواند افه‌ لرزان‌، مواج‌ و آسمانی‌ تولید كند. دیگر افه‌های‌ مخصوص‌افه‌ی‌ خفه‌ شده‌ – Muted قرار دادن‌ یك‌ قطعه‌ی‌ كوچك‌ چوب‌، فلز، لاستیك‌، چرم‌ و یاپلاستیك‌ بر روی‌ خرك‌ ویولن‌، حجم‌ و شدت‌ صوتی‌ را تقلیل‌ می‌دهد و كیفیتی‌ تاریك‌ وپوشیده‌ بدان‌ می‌بخشد. برای‌ گذاشتن‌ سوردین‌ باید حداقل‌ به‌ اندازه‌ی‌ دو میزان‌ چهارضربی‌ (ترجیحاً بیشتر) با تمپوی‌ معمولی‌ به‌ نوازنده‌ فرصت‌ داد و برای‌ برداشتن‌ آن‌حداقل‌ یك‌ میزان‌ معمول‌ترین‌ شیوه‌ این‌ است‌ كه‌ بر روی‌ نت‌ نوازندگان‌ جایی‌ كه‌ سكوت‌قبل‌ از پاساژ با سوردین‌ است‌، اصطلاح‌ “Put on mutes” یعنی‌ «سوردین‌ را بگذارید» و درسكوت‌ بعد از آن‌ اصطلاح‌ “Take off mutes” یعنی‌ «سوردین‌ را بردارید» مشخص‌ كنید،به‌ طوری‌ كه‌ نوازندگان‌ وقت‌ كافی‌ برای‌ آماده‌ شدن‌ اجرای‌ پاساژ بعدی‌ را داشته‌ باشند. در ساز كنترباس‌ كمتر از دیگر سازهای‌ زهی‌ از سوردین‌ استفاده‌ می‌شود، زیرا صوت‌كنترباس‌ بدون‌ سوردین‌ می‌تواند تا حد بسیار آهسته‌ و پچ‌ پچ‌ كردن‌ تقلیل‌ یابد كه‌ در این‌صورت‌ می‌تواند به‌ خوبی‌ با صوت‌ سوردین‌دار دیگر سازهای‌ زهی‌ تركیب‌ شود.«آرشه‌ كشی‌ روی‌ خرك‌ یا نزدیك‌ آن‌» پونتی‌ جلو می‌گویند.صوت‌ حاصله‌ از این‌ نوع‌ آرشه‌ كشی‌، دارای‌ كیفیتی‌ زلال‌ و ترسناك‌ است‌. شدت‌ این‌ رنگ‌مشخص‌ صوتی‌ با نسبت‌ نزدیكی‌ آرشه‌ به‌ خرك‌ تغییر پیدا می‌كند.آرشه‌ كشی‌ روی‌ گریف‌ را «تاستو» می‌گویند. صوت‌ حاصله‌ در این‌ نوع‌ آرشه‌ كشی‌،نرم‌تر است‌ و طنین‌ كمتری‌ دارد. اصطلاح‌ flautando، نوازندگان‌ را هدایت‌ می‌كند كه‌ فقط‌از آرشه‌ی‌ خیلی‌ كمی‌ روی‌ گریف‌ استفاده‌ كنند. «اجرای‌ با چوب‌ پشت‌ آرشه‌» «لنیو» می‌گویند. این‌ افه‌ای‌ است‌ كه‌ به‌ ندرت‌ استفاده‌ می‌شودو معمولاً در فیگورهای‌ نت‌ تكراری‌ به‌ كار می‌رود، ولی‌ نمونه‌های‌ اندكی‌ از به‌ كارگیری‌ به‌صورت‌ آرشه‌ كشی‌ لگاتو و ترمولو نیز وجود دارد. صوت‌ آن‌ خشك‌ است‌ و امكان‌ حجم‌صوتی‌ كمی‌ دارد.علامت‌ خنثی‌ كردن‌ هركدام‌ از این‌ افه‌های‌ مخصوص‌ به‌ صورت‌ modo ordinario (یاخلاصه‌ شده‌ آن‌، ord) به‌ معنی‌ «برگشت‌ به‌ حالت‌ معمولی‌» می‌باشد. سازهای‌ بادی‌ چوبی‌فلوت‌ THE FLUTEبرای‌ شاگرد اركستراسیون‌ كه‌ ساز بادی‌ نمی‌نوازد، همیشه‌ مشكل‌ است‌ كه‌ اختلافات‌فاحش‌ قدرت‌ و كیفیت‌ بین‌ مناطق‌ صوتی‌ متفاوت‌ هر ساز بادی‌ را بفهمد. موضوع‌ بغرنج‌تراینكه‌ اصول‌ كلی‌ كه‌ در این‌ مورد بر كلیه‌ سازهای‌ بادی‌ دلالت‌ كند وجود ندارد، بعضی‌ ازآنها در منطقه‌ی‌ صوتی‌ بم‌ ضخیم‌ و قوی‌ هستند و در منطقه‌ی‌ صوتی‌ بالا نازك‌ و سبك‌،درحالی‌ كه‌ در دیگر سازها این‌ ارتباط‌ برعكس‌ می‌باشد. در مورد فلوت‌، اكتاو پایین‌ضعیف‌ و تاحدی‌ پرنفس‌ است‌، اما صدایی‌ مخملی‌ و پراحساس‌ دارد. چون‌ در این‌ منطقه‌ی‌صوتی‌ بم‌، شدت‌ صوتی‌ كمی‌ امكانپذیر است‌، بنابراین‌، برای‌ اینكه‌ فلوت‌ شنیده‌ شود، بایدقسمت‌ اكمپانمیان‌ آن‌ سبك‌ باشد. ادامه خواندن مقاله گروه‌ سازهاي‌ زهي‌

نوشته مقاله گروه‌ سازهاي‌ زهي‌ اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ماشين آلات راه سازي و ساختماني

$
0
0
 nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اصولاً ماشین آلاتی كه در كارگاه مورد استفاده قرار می گیرنند عبارتند از:الف) ماشین آلات سنگین مانند: لودر، بلدوزر، گریدر، اسكریپر – غلتك، غلتك های استاتیكی و دینامیكی، بیل مكانیكی.ب)ماشین آلات نیمه سنگین مانند: كمپرسی، آبپاش، جرثقیل كامیونی، تراك میكسر، پمپ بتون فینشر.ج) ماشین آلات سبك مانند: لندرور، پیكان و غیره د) سایر ماشین آلات كارگاهی (ماشینهای متفرقه) مانند: ویبراتور – دستگاه بتون بتونیر – موتور جوش – تسمه نقاله – سنگین شكن – ماسه شور و شن شور – ماسه ساز و غیره. 1-تراکتورها و بولدوزرها تراکتورازمهمترین ماشین الات راهسازی وساختمان سازی است که دارای کاربردهای متعددی است هدف اولیه تراکتوربه جلوراندن ویا کشیدن اقسام بارها میباشد برروی تراکتورانواع لوازم مکانیکی را میتوان نصب کرد لوازمی ازقبیل : بیل های مکانیکی ریپرها تیغه های بولدوزر دکل های لوله گذار جانبی کج بیل ها نهرکن ها وغیره به علاوه ازتراکتور استفاده های دیگری هم میکنند نظیرکشیدن اسکریپر واگن وغیره . تراکتورها ازموتورهای دیزل که معمولا توربوشارژهستند نیرومیگیرند ودرانواع استاندارد ودنده اتوماتیک موجودهستند همچنین کنترل آنها به صورت کنترل هیدورلیک ودنده اتوماتیک است تراکتورها بردونوع کلی چرخ زنجیری وچرخ لاستیکی میباشند .کاربردبولدوزرها موارد استفاده فراوانی دارند که ازمیان میتوان به موارد زیراشاره کرد 1-تسطیح زمین وپاک سازی آن ازبوته ها وکنده های درخت 2-ایجاد راههای اولیه درکوهستانهای وزمینهای سنگلاخی 3-جابجا کردن توده خاک به صورت فشاردادن درحجم های زیاد 4-کمک به هل دادن اسکریپرها 5- پخش کردن خاک درخاکریزها 6-پشته کردن خاک درکنارنهرهای ایجادشده 7- تصطیح وپاک سازی بقایای مانده ازعملیات ساختمانی 8-نگهداری راههای موقت خاکی 9-پاک سازی گودالهای کف معادن انواع تراکتورها الف – تراکتورهای چرخ زنجیری تراکتورهای چرخ زنجیری انواع مختلفی دارد این تراکتورها معمولا برحسب اندازه وزن وقدرت طبقه بندی میشوند دربسیاری ازپروژه ها مقدار وزن تراکتور چرخ زنجیری مهم است زیرا مقدار حداکثر نیروی کششی که یک دستگاه تراکتور میتواند به وجود آورد بدون توجه به قدرت تولیدی موتورآن به حاصل ضرب مقدار وزن درضریت کشش سطح جاده ای که روی آن کارمیکنند محدود میباشد وجود زنجیره ها باعث میشود که تراکتوربتواند درزمینهای با مقاومت فشاری کم وقدرت کششی مناسب فعالیت داشته باشد ب- تراکتور چرخ لاستیکی تراکتورچرخ لاستیکی ازاین جهت ساخته شده که سرعت بیشتری درکشیدن وهل دادن اسکریپرها وکارهای نظیرآن داشته باشد این نوع ماشین ها درانواع دوچرخ وچهارچرخ وجوددارد نوع دوچرخ آن حتما باید بایک ماشین دیگر نظیراسکریپر کارکند تابتواند تعادل خودرا حفظ کند نوع چهارچرخ آن دردونوع یک دیفرانسیل ودودیفرانسیل موجود است باین همه آسیب پذیری لاستیکهای این ماشینها درموقع کار درزمینهای دارای سنگهای تیزکه باعث بریده شدن لاستیک میشود استفاده ازآن را دراین نوع زمینها محدود میکند البته زنجیرها ی سیمی مخصوص جهت حفاظت لاستیکها وجوددارد که میتوان برازدیاد اصطحکاک لاستیکها باسطح زمین آنها رابکاربرد 2-بیل های مکانیکی بیل های مکانیکی ازاولین ماشین آلات مدرن ساختمانی است که درعملیات خاکی بکاررفته است بیل های مکانیکی عمدتا” برای گود برداری درخاک وبارکردن آن با کامیون یا تریلی ویا تسمه نقاله ها بکارمیرود انواع پرقدرت آن قادربه گودبرداری درتمام انواع خاکها بجزصخرخ سنگها بدون تخریب اولیه میباشد بیل های مکانیکی ازسه قسمت اساسی تشکیل شده است : ارابه – قسمت اتاقک گردان روی ارابه وقسمت الحاقی جلوی ماشین . ارابه یا شاسی – شاسی به دونوع تقسیم میشود شاسی چرخ زنجیری شاسی چرخ لاستیکی ( کامیون ) شاسی چرخ زنجیری با ثبات وقابل اطمینان برای اتاقک چرخنده فوقانی ایجاد میکند و قابلیت تحرک بسیارخوبی درمحل خاک برداری ایجاد میکند درضمن به دلیل سطح وسیع چرخها فشارکمی برروی خاک ایجاد میکند که امکان کاربرروی خاکهای سست را فراهم میکند درموارد ی که برحسب نوع خاک اصطحکاک بیشتری مورد نیازبوده ومسئله لغزندگی وجود داشته باشد نقش زنجیر درماشین اهمیت پیدا میکند درعوض اینگونه بیلها سرعت کمی دارند شاسی های چرخ لاستیکی دارای سرعت حرکتی بیشتری بوده ولذا برای کارهای کوچکی که تعداد سفرزیاد بوده وسطح راه مورد استفاده محکم باشد مفیدترند این نوع شاسی خودبردونوع است : نوع خود متحرک که ازاتاقک فرمان میگرد ونوع دیگرکه درقسمت عقب کامیون نصب میشود وآن را کامیونی میگویند سرعت نوع اول 50 وسرعت نوع دوم 80کیلومتر درساعت میرسد . انواع بیلهای مکانیکی: الف- بیل مکانیکی با جام معکوس به این بیل اسامی متعددی داده می شود از قبیل:کج بیل – بیل پشت خم وبیل کششی. این بیلها در دو نوع مکانیکی و هیدرولیکی هستند وبرای حفاری مناسبند. ب- بیل مکانیکی با سیستم کابلی این بیل مکانیکی عبارت است از اطاقک گردانی که سوار بر چرخها بوده ودر انتهای جلویی آن بیل متصل شده است. این بیل در دو نوع مکانیکی و هیدرولیکی می باشند.ج- بیل کششی (دراگلاین) بیل کششی دراگلاین ازیک اطاقک فرمان – جرثقیل – جام بیل کششی و کابلهای لازم جهت کنترل قسمتهای مختلف تشکیل شده است.بیل کششی قادر است در سطوح خیلی بالاتر وخیلی پایینتر از سطح اتکاء خود است ودر انواع زمینهای مورد استفاده قرار می گیرد. بازوی طویل آن برای حفاری و تخلیه مواد کنده شده مفید بوده وزمان سیکل کار کوتاه از محاسن این ماشین میباشد. د- جرثقیل جرثقیل تشکیل شده از اطاق فرمان ویک تیر بلند مشبک وقلب جرثقیل و معمولا برای باند کردن اجسام سنگین وحرکت دادن آنها بکار میرود. با اتصال دستگاههای مختلف به انتهای تیر مشبک بلند جرثقیل می توان از استفاده های دیگری نمود.جرثقیل ها هم بر دو نوع مکانیکی و هیدرولیکی می باشند که امروزه بیشتر هیدرولیکی می باشند. 3- اسکریپر اسکریپرماشینی است که عمل بارگیری وحمل وتخلیه مواد خاکی در مسافتهای متوسط وزیادرا به تنهایی انجام می دهد. اسکریپرازسه قسمت اصلی تشکیل شده است : قسمت بارگیر (جام ) دیوار جلویی قسمت بارگیرودیواره عقب جام یا دیواره تخلیه قسمت جام که معمولا سربازاست دارای یک تیغه برنده قابل تعویض درقسمت پایین میباشد این تیغه درحین بارگیری به داخل خاک نفوذمیکند وبا برش خاک آنرا به داخل جام هدایت میکند . این قسمت قابل حرکت بوده ومیتواند پایین وبالابرود دراسکریپرها ی دارای بالابر قسمت بالابرجانشین دیواره جلویی جام میشود دیواره عقب جام یا دیواره تخلیه قابلیت حرکت به عقب وجلورا دارد که با هل دادن خاک به تخلیه بارکمک میکند انواع اسکریپرها اسکریپرها به دودسته موتوردار وبدون موتور تقسیم میشوند امروزه نوع بدون موتورکمترمورد استفاده قرارد میگیرد اغلب اسکریپرها تک محور بوده وتعادل آن ووزن بارآن توسط تراکتورمتصل به آن حمل میشود تراکتورهایی که این اسکریپرها را میکشند ممکن است چرخ لاستیکی وچرخ زنجیری باشند بعضی دیگر قسمتی ازیک تراکتوراسکریپرها هستند بدین معنی که یک تراکتورتک محوره یک اسکریپر تک مجوره رامیکشد اسکریپرها یی که دومحوردارند به وسیله تراکتورهای زنجیردار کشیده میشوند زیرا اینگونه تراتورها نمی توانند بارقائم را تحمل کنند بنابراین نمی توانند اسکریپرها یک محوره را بشکند امروزه بندرت ازاسکریپرها چرخ زنجیری استفاده میشود اسکریپرها یی که توسط تراکتورچرخ لاستیکی کشیده میشوند به انواع زیرتقسیم بندی میشوند 1-تک موتوره دومحوره 2-سه محوری 3-دودیفرانسیل 4-اسکریپرهای دوموتوره ( TANDEM-POWERED) 5-اسکریپرهای دارای بالابر 6-فشاری – کششی (PUSH – PULL) اسکریپرهای تک موتوری دومحوری ازیک تراکتورتک محوره استفاده میکنند وبه دلیل مسئله تعادل این تراکتوربدون اسکریپرمربوطه قادربه حرکت نیست اسکریپرهای سه محوری توسط یک تراکتورکشیده میشوند ماشنیهای چند دیفرانسیلی دارای چرخهای گردنده دراسکریپرودرتراکتورهستند اسکریپرهای دوموتوره دارای موتورهایی چداگانه برای حرکت اسکریپروچرخهای گردان آن میباشد اسکریپرهای دارای بالابردارای یک بالابرنردبانی درجلوی جام بوده ودرعمل کندن وانتقال مواد کنده شده به داخل جام کمک میکند دراین نوع اسکریپرها به دلیل قدرتی که بالابربه اسکریپرمیدهد به تراکتورکمکی جهت بارگیری احتیاجی نیست 4-لودرها بدون اغراق لودرکاربردی ترین ماشین درانجام کارهای ساختمانی وعمرانی است این ماشین که درانداره های مختلف ساخته میشود به دلیل عملکرد وانعطاف پذیری زیادی که دارد ونیزبا تغییر جام می تواند بسیاری ازکارها رانجام دهد لودرموارد استفاده بسیاری دارد که برخی ازآنها عبارتند ازایجاد خاکریزها حفاری زیرزمین بناها پرکردن خندقها وخاکریزی اطراف لوله های کارگذاشته شده درکانالها بارکردن کامیونها حمل بتن به محل قالبها وبلند کردن وحمل مصالح ساختمانی به ماشین لودرمیتوان انواع ملحقات را نصب کرد وکاربردهای دیگری ازآن گرفت نظیربرف روب کانال کن لوله برلوله گذار جرثقیل لیفت تراک انواع لودر الف – لودرچرخ لاستیکی این لودرها دراقسام کوچک خیلی بزرگ ساخته میشود چرخهای بزرگ لاستیکی به این نوع لودرها قدرت تحرک وسرعت فراوانی میبخشد فشاروارده برزمین توسط این لاستیکها کم بوده ومیتوان این فشار را با تغییرمیزان باد لاستیکها تغییرداد باین همه درزمنیهای دارای سنگهای تیزامکان آسیب این لاستیکهاوجوددارد درضمن درزمینهای خیس وگل آلود نیزکارکردن بالودرچرخ لاستیکی مشکل است البته زنجیرهای سیمی مخصوص جهت حفاظت لاستیکها وجود دارد که میتوان برای ازدیاد اصطکاک لاستیکها باسطح زمین آنها رابه کاربرد نوعی ازلاستیکهای جدید ساخته شده اند که دارای عاجهای خیلی ضخیمی هستند ومیتوانند درمناطق سنگی کارکنند این لودرها بردونوع معمولی وکمرشکن هستند نوع کمرشکن که بیشتر درلودرهای بزرگ بکاربرده میشوند ودارای نوعی شاسی هستند که قسمت عقب لودررابه قسمت جلو توسط یک مفصل متصل میکنند این حالت مفصلی قدرت مانوروشعاع گردش ماشین را نسبت به شاسی های ثابت ( غیرمفصلی ) زیاد میکند درانواع مدرن این ماشین آلات ازسیستمهای فرمان وکنترل هیدرولیکی والکتریکی جهت راحتی وعملکرد بهترراننده استفاده شده است سیستم فرمان این ماشین ها به دونوع است درلودرهای معمولی سیستم فرمان بوسیله فرمان وحرکت چرخها عمل میکند امادرنوع کمرشکن سیستم فرمان به وسیله دوجک هیدرولیکی عمل می نماید ب – لودرهای چرخ زنجیری لودرهای چرخ زنچیری مانند لودرهای چرخ لاستیکی عمل کی کنند بااین تفاوت که فشارکمی که برزمین وارد می کنند باعث میشود که لودرهای با چرخ زنجیردار بتوانند درزمینهایی کارکنند که قابل استفاده برای لودرهای لاستیک درنیستند اصطکاک زیاد آنها بازمین باعث میشودکه بتوانند نهایت استفاده راازقدرت موتوردرکند زمین بنمایند وچون زنیرداراند هنگام کاردرمناطق دارای سنگهای تیزخطرپاره شدن لاستیک وجود ندارد لودرهای زنجیردار قادربه حرکت برروی سطحهای باشیب جانبی 35%میباشند درصورتی که این رقم برای لودرچرخ لاستیکی 15% است همچنین لودرزنجیردار میتواند ازشیب 60% بالابرود درحالیکه این رقم برای لودرلاستیک دار به حدود 30% محدود میشود سرعت لودرزنجیردار خیلی کمترازلودرلاستیک داربوده به همین علت درمواردی که فاصله حمل مواد وبازگشت به محل بارگیری زیاد باشد راندمان این ماشین نسبت به نوع لاستیک دار پایین است ادامه خواندن مقاله ماشين آلات راه سازي و ساختماني

نوشته مقاله ماشين آلات راه سازي و ساختماني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله صرفه‌جوئي مصرف انرژي ساختمان

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : • مقدمه• موارد بهینه سازی در ساختمان هاo عایقكاری حرارتی پوسته خارجیo مواد و مصالح مورد استفاده برای عایقكاری حرارتی پوسته خارجی ساختمانo پنجره هاo درزگیریo عایقكاری حرارتی پوسته ساختمانo جزئیات اجرائی o اقدامات بهینه‌سازی در طراحی تاسیسات ساختمانهاo مقایسه هزینه های اقدامات بهینه سازی و سایر هزینه های موجود در ساختمانها • نقطه نظر فنی و اقتصادی و نتایج حاصله از اقدامات بهینه‌سازی ساختمان o نقطه نظرات فنی حاصل از اقدامات حاصله از بهینه‌سازی در ساختمان o نقطه نظرات ‌اقتصادی‌ حاصل ‌از نتایج اقدامات حاصله از بهینه‌سازی در ساختمان • پایه و اساس كنترل و بررسی طراحی و نظارت بر اجراء طرح‌های تاسیساتیo پایه و اساس طراحی تاسیساتی (مكانیكی و الكتریكی)o پایه و اساس نظارت بر اجراء طرحهای تاسیساتیمقدمه بهینه سازی مصرف سوخت در كشور به منظور اجرای برنامه های بهینه سازی و در جهت تحقق و دستیابی بر اهداف مورد نظر برنامه پنج ساله سوم توسعه ، سازمان بهینه سازی مصرف سوخت كشور (I.F.C.O) وابسته به شركت ملی نفت ایران (N.I.O.C) تشكیل گردید . این سازمان در مراستای اجرای سیاست های استراتژیك بخش انرژی كشور و نیز طبق ماده 121 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی كشور در بخش انرژی مبنی بر اعمال صرفه جویی ، منطقی كردن مصرف انرژی و حفظ محیط زیست و تحقق هر چه بهتر سیاست ها با اهداف جلوگیری از اتلاف منابع تجدیدناپذیر و ارتقاء كارآیی مدیریت انرژی فعالیت می نماید . فعالیتهای سازمان بهینه سازی مصرف سوخت كشور در زیر بخشهای خودرو ، حمل و نقل ساختمان مسكن و صنعت متمركز گردیده است . با توجه به موارد فوق الذكر سهم مصرف سوخت در ساختمان های حدود 38% از سوخت كشور می باشد . چنانچه اقدامات بهینه سازی در ساختمان ها (مبحث نوزدهم مقررات ملی ساختمان ) انجام نگردد و طبق روال كنونی به مصرف ادامه دهیم طی سالهای 1381 الی 1390 به میزان هفتاد میلیارد دلار مصرف سوخت خواهیم داشت . (منبع و مأخذ سازمان بهینه سازی سوخت كشور است ) موارد بهینه سازی در ساختمانها : موارد بهینه سازی به طور اختصار عبارتند از : 1- عایقكاری حرارتی پوسته خارجی ساختمان 2- مواد و مصالح مورد استفاده برای عایقكاری حرارتی پوسته خارجی ساختمان 3- پنجره ها 4- درزگیری 5- عایقكاری حرارتی پوسته ساختمان 6- جزئیات اجرایی ‍: عایقكاری دیوارها ، عایقكاری سقفها ، عایقكاری كفها 7- اقدامات بهینه سازی در طراحی تاسیسات ساختمانها 8- مقایسه هزینه های اقدامات بهینه سازی و سایر هزینه های موجود در ساختمانها 1 – عایقكاری حرارتی پوسته خارجی ساختمان به واسطه نوع مصالح مصرفی و گونگی قرارگیری اجزاء پوسته خارجی می تواند دمای داخل خود را تا مدتی حفظ نماید به دلیل اینكه همواره ساختمان با محیط اطراف خود مشغول تبادی دمایی است در تابستان گرمای بیرون از طریق سقف ، دیوارها و پنجره ها به داخل ساختمن نفوذ می كند و در زمستان هوای داخل ساختمان كه با صرف هزینه و مصرف سوخت گرم گردیده است از طریق پنجره ها و سقف و كف با بیرون تبادل حرارتی نموده و فضای داخل سرد می شود و ما دوباره باید برای گرم كردن آن سوخت مصرف كنیم . اقدامات بهینه سازی سعی بر آن دارند كه این تبادل گرمایی بین فضای كنترل شده داخل ساختمان و فضای بیرون را به حداقل برسانند .2- مواد و مصالح مورد استفاده برای عایقكاری حرارتی پوسته خارجی ساختمان برای عایقكاری حرارتی پوسته خارجی ساختمان اعم از دیوارها ، سقفها و كف ها می توان از انواع عایقهای حرارتی طبق جزئیات پیشنهادی كه در ضمائم ذكر گردیده استفاده نمود این عایقها شامل موارد ذیل می گردد : ـ فوم (پلی یورتان) ـ یونولیت (پلی استایرن)ـ پشم سنگ ـ پشم شیشه 3- پنجره ها حدود 40% از اتلاف انرژی از طریق پنجره ها صورت می گیرد در صورتیكه در زمستان به قاب پنجره و یا شیشه آن دست بزنید خواهید دید كه سرد است . این دلیل تبادل حرارتی بین قاب پنجره و شیشه با فضای بیرون است . برای رفع این مشكل با استفاده از شیشه های دوجداره تبادل حرارتی از طریق شیشه به حداقل ممكن خواهد رسید .(در شكل ضمیمه خصوصیات یك پنجره دوجداره استاندارد شرح داده شده است ) برای كاهش تبادل حرارتی از طریق قاب پنجره دو راه حل وجود دارد : – استفاده از قاب پنجره كه ضریب حرارتی بسیار پائینی دارد (مانند قابهای پی ـ وی ـ سی)– استفاده از نوعی قاب كه بخش درونی و خارجی آن بوسیله یك عایق حرارتی از یكدیگر جدا شده‌اند 4- درزگیری زمستانها كه جلوی پنجره می‌ایستید احساس می‌كنید كه هوای سرد از پنجره به داخل ساختمان وارد می‌شود این نفوذ هوا باعث سرد شدن فضای داخل شده و مصرف بیشتر سوخت را برای گرمایش به همراه دارد برای رفع این نقیصه دو راه‌حل وجود دارد .استفاده از پنجره‌های استاندارد كه بین قطعات ثابت و متحرك از نوارهای درزگیر استفاده شده و دور شیشه های دو جداره آن لاستیك و اسفنج عرضه می‌گردند بین قسمت متحرك و ثابت پنجره استفاده نموده و دور شیشه‌ها لاستیك مخصوص نصب نمائید . 5- عایقكاری حرارتی پوسته ساختمان این نوع عایقكاری‌ها مشتمل بر موارد ذیل است :– عایقكاری حرارتی سقفها– عایقكاری حرارتی دیوارها– عایقكاری حرارتی كفهای مجاور فضای باز– استفاده از پنجره‌های مناسب در پوسته خارجی6- جزئیات اجرائی : جزئیات اجرائی مشتمل بر موارد ذیل میگردد كه جزئیات آن طبق نقشه ضمیمه گویای آن است . – عایقكاری دیوارها– عایقكاری كفها– عایقكاری سقفها7- اقدامات بهینه‌سازی در طراحی تاسیسات ساختمانها در جهت افزایش كارائی سیستمهای تاسیساتی و كاهش مصرف سوخت در ساختمانها تمهیدات ذیل پیشنهاد می‌گردد . 7-1- عایق بندی حرارتی لوله‌های رفت و برگشت:این عایق بندی شامل لوله‌های آبگرم مصرفی و لوله‌های مصرفی و لوله‌های حامل سیال گرم و سرد جهت گرمایش و سرمایش محیط می‌شود . عایقكاری حرارتی بر روی لوله‌های رفت و برگشت بایستی حداقل دارای ضخامت 2 سانتی‌متر باشد . 7-2- عایق بندی حرارتی كانالهای هواكانالهای هوا (هوای گرم و سرد) بایستی با حداقل ضخامت 2 سانتی‌متر پوشیده شود به سبب ایجاد شرایط بهداشتی و زیست محیطی استفاده از نوار كانال و بتونه (یاماستیك) توصیه می‌شود .7-3- استفاده از مشعلهای استاندارد 7-4- نصب شیرهای رادیاتور مناسب (كاملاً باز و بسته شوند) جهت كنترل گرمایش فضاها و استفاده حداكثر از ظرفیت گرمایی سیال حامل انرژی بایست از شیرهای رادیاتوری استفاده نمود كه كاملاً در حالتهای باز و بسته قرار می‌گیرند .7-5- عایق بندی حرارتی منابع دو جداره ، منابع كوبلدار ، منابع انبساط و كلكتورها7-6- استفاده از چیلرهای جذبی به جای چیلر تراكمی در كاربرد ظرفیت‌های بیش از 200 تن تبرید و مساحت بیش از 600 مترمربع توصیه می‌شود .7-7- در اجرای تاسیسات محل موتورخانه مركزی زیر سقف و ترجیحاً در شمال ساختمان و دور از اتاق خوابها باشد .7-8- استفاده از هوای برگشتی و تعبیه كانال برگشت هوا در طراحی سیستمهای تهویه مطبوع در ساختمانهای مسكونی . 7-9- هواكش‌ها در سمت و پشت باد در ساختمان در محلهای مناسب قرار گیرند .7-10- استفاده از سختی‌گیردر سیستمهای تاسیساتی و خصوصاً در مكانهائیكه آب دارای املاح بیش از حد استاندارد است استفاده از سختی‌گیر برای آب كل ساختمان توصیه می‌شود . استفاده از سختی‌گیر هم از بعد بهداشتی آب مصرفی و هم از بعد جلوگیری از رسوب املاك در لوله‌های سیستم تاسیسات و مجاوری آب دیگ و منابع دو جداره یا كویل‌دار و استفاده حداكثر از ظرفیت آنها انجام گیرد (توصیه می‌گردد سختی‌گیر از نوع مغناطیسی استفاده گردد) . 7-11- نصب رادیاتور و فن كویل استاندارد با راندمان بالا7-12- نصب رادیاتور و فن كویل در زیر پنجره‌ها7-13- نصب ترموستات بر روی دیگ 7-14- استفاده ازترموستات دردو‌حالت‌سرمایش و گرمایش در ساختمان مهم و ضروری است7-15- عایق بندی حرارتی دیگ (دیگها باید با حداقل ضخامت 3 سانتی‌متر عایق‌بندی شوند) 7-16- تجهیز سیستم لوله‌كشی آبگرم معدنی به لوله برگشت آبگرم با عیق‌بندی مناسب7-17- استفاده از الكتروپمپهای مناسب از نظر ظرفیت و راندمان برای گردش آب7-18- آب بندی شیرهای آب 7-19- تعبیه شیر فلكه مجزا برای هر واحد ساختمانی (آبگرم و آب سرد)7-20- كنترل و بررسی و آزمایش كلیه سیستمهای تاسیساتی ساختمان8- مقایسه هزینه های اقدامات بهینه سازی و سایر هزینه های موجود در ساختمانها مقایسه هزینه‌های اقدامات بهینه‌سازی و سایر هزینه‌های موجود در ساختمانها هزینه‌های اقدامات بهینه‌سازی در مقایسه با سایر هزینه‌های ساختمان از كمیت چندانی برخوردار نیست و علاوه بر آن بخشی از هزینه‌ها با توجه به كاهش حجم تاسیسات ساختمانی كاهش می‌یابد . ادامه خواندن مقاله صرفه‌جوئي مصرف انرژي ساختمان

نوشته مقاله صرفه‌جوئي مصرف انرژي ساختمان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مديريت زمان پروژه

$
0
0
 nx دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمهدر اوایل قرن بیستم همزمان با انجام و تعریف پروژه‌های بزرگ در صنایع لزوم كنترل و مدیریت پروژه به صورت ساختار یافته به عنوان فعالیتی حیاتی مطرح شده و امروزه با پیچیده‌تر شدن پروژه‌ها تنها به كمك سیستم‌های نوین مدیریت پروژه امكان پذیر خواهد بود. تلاشهای زیادی در ایجاد نظام‌های میدریت پروژه بعمل آمده است كه حاصل آنها نظام‌هایی است كه در حال حاضر در ابعاد گوناگون مدیریت وجود دارد. به عنوان مثال می‌توان به ساختار سازمان پروژه‌ای، حسابداری قراردادی (پیمانكاری)،‌ نرم افزارهای كنترل پروژه و استانداردهای مشهوری همچون استانداردهای مؤسسه PMI با عنوان PMBOK اشاره كرد . با وجود فراوانی در نظام‌ها و استاندارهای مدیریت پروژه كمبود یك سیستم پشتیبان تصمیم گیری كه بر پایه این استانداردها ایجاد شده و مدیران پروژه را در تصمیم گیری یاری نماید كاملاً مشهود است. در سال‌های ابتدایی قرن بیست و یكم كشور ما از جمله كشورهایی است كه به تأسی از كشورهای در حال توسعه، با اولویت بخشیدن به رشد و سازندگی، ساخت و بهره برداری از پروژه‌های مختلف عمرانی را در عرصه‌های مختلف اقتصادی – صنعتی در دستور كار خود قرار داده است. به گونه‌ای كه بیش از یك دهه است كه همه ساله سهم بودجه عمرانی دولت از بودجه جاری آن پیشی گرفته، از این رهگذر اولویت اقتصادی كشور، توجه به ساخت و تدارك پروژه‌های زیربنایی مختلف اعم از نفت، گاز، برق، آب و ….. می‌باشد. هر چند مسابقه افتتاح و كلنگ زنی پروژه‌های مختلف، با وجود بیش از 900 پروژه نیمه تمام در كشور، كه موجب اتلاف و استهلاك میلیاردها دلار سرمایه می‌گردد، از جمله ایرادهای استراتژیك مدیران ارشد كشور در مسیر فوق الذكر به شمار می‌رود، مشكلات دیگری نیز در این رهگذار به چشم می‌خورد.طولانی شدن بسیار زیاد زمان اجرای پروژه‌ها، ضعف مشهود كیفی پروژه‌های اجرا شده، هزینه تمام شده بسیار بالای پروژه‌ها نسبت به برآوردهای اولیه، فقدان استراتژی اجرای قوی جهت انجام پروژه‌ها، ضعف آموزش در جهت بهره برداری از پروژه‌های اجرا شده و …. را می‌توان به عنوان بخشی از زنجیره مشكلات مهم پروژه‌های كشور ارزیابی نمود. هر چند عدم تخصیص اعتبارات در زمان مناسب نقش بسیار مهمی را در طولانی شدن پروژه‌ها ایفا می‌كند، و هر چند توجه به ساخت داخل ممكن است در ابتدای امر به پایین آمدن كیفیت تجهیزات ساخته شده، و طولانی شدن زمان اجرای پروژه‌ها بیانجامد، اما به اعتقاد نگارنده، منشأ عمده مشكلات و معضلات فوق الذكر، فقدان مدیریت صحیح و یكپارچه علمی در ارتباط با پروژه‌های كشور می‌باشد. مدیریت زمان پروژهProgect Time ManagementI. مدیریت زمان پروژه :Project Time Managementنكته مهم: به یاد داشته باشید تحقق (حداقل) یك فرآیند در اجرای هر یك از مراحل پروژه ضروری است.i. فرآیند تعریف فعالیت‌هاii. فرآیند تعیین توالی فعالیت‌هاiii. فرآیند برآورد مدت زمان فعالیت‌هاiv. فرآیندهای تهیه زمان بندی (تهیه زمانهای شروع و پایان فعالیت‌های پروژه)‌v. فرآیند كنترل زمان بندی Schedule Control i. تعریف فعالیت‌ها :Activity Definition (a ورودی لازم برای تعریف فعالیت‌ها:1 ساختار شكست: نوعی دسته بندی عناصر تشكیل دهنده پروژه با محوریت نتایج آن، بیان فعالیت‌های پروژه به صورت ساخت یافته.2 بیانیه محدوده كار پروژه: مشخصه‌های اصلی محدوده كار پروژه و شرح مختصر هر یك از آنها در یك مجموعه جمعبندی و تدوین می‌گردد. این مجموعه مدرون را بیانیه محدوده كار پروژه می‌نامند . ضمن ایجاد دیدگاه مشترك و كامل از محدوده كار بین متولیات و دست اندركاران، مبنای اتخاذ تصمیمات اصلی آنان در طول اجرای پروژه می‌باشد. 3 اطلاعات و سوابق مرتبط: سوابق واطلاعات پروژه‌های مشابه قبلی.4 محدودیت‌های كاری و محیطی 5 فرضیات: فرضیات عموماً با درجه‌ای از ریسك همراه بوده و قطعیت تحقق صد در صد را ندارد. اما از حیث ماهیت باید واقع بینانه و مطمئن باشند.6 آرا و نظرات خبرگان: به صورت فردی یا جمعی توسط گروه مدیریت پروژه سایر واحدهای سازمان و یا افراد و سازمانهای متخصص وابسته به مراجعه ذیصلاح ارائه شود.(b تكنیك‌ها و ابزار لازم در تعریف فعالیت‌ها: 1 تجزیه و تفكیك كار: اصلی به فرعی، بزرگ به كوچك، تفكیك و تقسیم می‌شوند.مراحل اصلی تجزیه كار: تعیین عناصر عمده پروژه: تعیین كفایت تجزیه و تفكیك كارتعیین مراحل كار: بازبینی مراحل طی شده 2 الگوها: الگوها به جز تعریف لیست فعالیت‌ها حاوی اطلاعات مفید دیگری نیز مانند لیست منابع كاری و مدت زمان لازم جهت انجام هر یك از فعالیت‌ها و نتایج مورد انتظار آنها هستنتد. (c نتایج حاصل از تعریف فعالیت‌ها:1 لیست فعالیت‌ها: حاوی كلیه فعالیت‌های لازم برای اجرای پروژه می‌باشد لذا باید جامع و مانع بوده و كلیه نیازهای مندرج در محدوده پروژه را پوشش دهد و موجب اطمینان كامل افراد پروژه از درك آن شوند. 2 مستندات تفصیلی: كلیه مدارك و مستندات مربوط به لیست فعالیت‌ها می‌بایستی طبقه بندی و ثبت شوند. در ضمن شكل و تركیب ومحتوای مستندات تفصیلی بین پروژه‌های مختلف نیز متفاوت است. 3 ساختار شكست بهنگام: ممكن است برای تعیین فعالیت‌های اجرایی، فعالیتی از قلم افتاده باشد كه اصلاح آن لازم است. ii. فرآیند تعیین توالی فعالیت‌ها: (a ورودی فرآیند تعیین توالی فعالیت‌ها:1 لیست فعالیت‌ها2 شرح محصول: مشخصه های محصول اغلب در تعیین توالی مؤثر هستند.مشخصه‌های محصول و یا خدمات پروژه باید مدرن و مستند باشند. بسیاری از فعالیت‌های اصلی پروژه‌ها عمدتاً طی انعقاد قرارداد با پیمانكاران و مشاورین انجام می‌شود و همان طور كه در مراحل اولیه به اقتصاد است به مرور و متناسب با پیشرفت پروژه به تفصیل بیشتر تكمیل می‌شود. 3 وابستگی‌های الزامی (وابستگی‌های كاملاً منطقی) بعضی فعالیت‌ها دارای روابطی مستند كه انجام آن فعالیت‌ها مستلزم رعایت كامل ارتباطات آن بوده كه آنها را وابستگی‌های الزامی می‌نامند. مانند اجرای اسكلت فلزی اصلی كه مستلزم اجرای فونداسیون می‌باشد. 4 وابستگی ترجیحی :Discretionary Dependencies وابستگی‌هایی كه توسط گروه اجرایی ایجاد می‌شود و محدود كننده زمان بندی فعالیت‌ها می‌باشد.• شیوه‌های عملی: مختص همان پروژهاست. • شیوه‌های غیر معمولی: علاوه بر توالی معمول، توالی مشخصی را هم ناگزیر می‌سازد)5 وابستگی‌های خارجی :External Dependencies ارتباطات و وابستگی میان فعالیت‌های اجرایی و محیط خارج از محدوده پروژه برای تهیه افراد به سخت افزار مناسب نیاز داریم. 6 محدودیت‌های كاری و محیطی: از عوامل محدود كننده فعالیت‌های گروه مدیریت (b تكنیك‌ها و ابزارهای نمایش توالی فعالیت‌ها:1 ترسیم شبكه‌های ممتدی و تأخری:• پایان به شروع• شرح به شروع• شرح به پایان2 ترسیم شبكه‌های برداری: پایان به شروع و فعالیت مجازی3 روش‌های ترسیم شبكه‌های احتمالی پرت: مانند گرت و مدلهای دینامیكی، انجام فعالیت‌های غیر متوالی و وجود سیكل و تعریف فعالیت‌های شرطی را (بر خلاف دو روش قبل) مجاز می‌داند. 4 الگوهای ترسیم شبكه (c نتایج حاصل از توالی فعالیت‌ها (خروجی):1 نمودار شبكه2 لیست فعالیت‌های به هنگام iii. فرآیند برآورد مدت زمان فعالیت‌ها: (a ورودی لازم برای برآورد مدت زمان فعالیت‌های ورودی:1 لیست فعالیت‌ها2 محدودیت‌های كاری و محیطی3 فرضیات4 منابع كاری مورد نیاز: منابع كاری تخصصی اثر مهمی بر روی مدت زمان اجرای هر یك از آنها دارد اجزای یك فعالیت به طور همزمان توسط دو منبع و انجام دو فعالیت به طور همزمان توسط یك منبع از داده‌های افزایش بهره‌وری در زمان است. تعیین انواع و مقایسه منابع كاری مورد نیاز جهت تحقق هر یك از عناصر ساختار شكست كار پروژه. 5 توانایی‌های منابع كاری: نمونه، درجه تحصیلات، تجربه مرتبط و مفید و سوابق مشابه از جمله عوامل تعیین كننده توانایی منابع انسانی می‌باشد. درجه و میزان هر یك از عوامل در كیفیت، زمان و هزینه انجام كار مؤثر می‌باشد.6 اطلاعات و سوابق مرتبط: برای تعیین زمان محتمل اجرای فعالیت• بایگانی پروژه• بانكهای اطلاعاتی• دانش گروه مجری• اطلاعات بدون جمع بندی و مستند سازی اعتبار چندانی ندارد.7 ریسك تبیین شده: باید در انجام برآورده‌ها از اطلاعات ریسك‌های تبیین شده به طور كامل استفاده شود و این اطلاعات شامل احتمال و همچنین تفسیر اثرات حاصل از وقوع هر یك از رویدادهای بالقوه مخاطره انگیز است كه باید در برآورد مدت زمان مبنای فعالیت‌ها مورد توجه قرار گیرد.   (b تكنیك‌ها و ابزار لازم در برآورد مدت زمان فعالیت‌ها:1 نظارت و آرائ خبرگان: با توجه به عوامل متعددی چون تنوع، مشخصه‌های اصلی و بهره‌وری منابع كاری كه در تعیین مدت زمان انجام كار مؤثر هستند باید از نظرات و آراء خبرگان استفاده مفیدی به عمل آورد چرا كه در غیر اینصورت برآوردها غیر مطمئن و با ریسك بالا همراه خواهد بود.2 برآوردهای مشابه (برآوردهای از بالا به پایین): برای برآوردن زمان فعالیت‌های آتی می‌توان مدت زمان واقعی انجام فعالیت‌های مشابه در گذشته استفاده كرد. روش برآورد مشابه در صورتی قابل اعتماد است كه: الف) فعالیت‌های قبل به واقع مشابه فعالیت‌های بعدی باشند و نه در ظاهرب) در استفاده از برآوردهای مشابه از تجزیه و تخصص كافی استفاده شود.3 برآورد از پایین به بالا: مجموعه فعالیت جز یك رشته كاری است كه بنا بر ماهیت آن به روش‌های مقداری مختلف قابل اندازه گیری است. مثلاً در تعیین مدت زمان تولید مدارك از تعداد و در نصب تجهیزات از تناپ آنها استفاده كرد. همچنین بنا بر نیاز این اندازه‌گیری می‌تواند به واحد مشتركی چون نفر – ساعت صورت پذیرد. 4 برآورد اقتضایی: این برآورد با افزایش اطلاعات پروژه باید به حداقل ممكن كاهش یابد متناسب با ریسك زمان بندی مدت زمان مشخص یا درصدی از مدت زمان برآوردی اولیه باید به مدت اجرای پروژه اضافه شود. (c نتایج حاصل از برآورد مدت زمان:1 تخمین مدت زمان2 مبانی برآوردها كلیه فرضیات مستند شده و ثبت و ضبط شوند.3 لیست‌های به هنگام iv. فرآیندهای تهیه زمان بندی (تهیه زمانهای شروع و پایان فعالیت‌های پروژه):(a ورودی لازم برای تهیه زمان بندی:1 نمودار شبكه2 برآورد مدت زمان3 منابع كاری مورد نیاز4 مشخصه‌های منابع كاری: انواع، مقادیر، زمان دسترسی به منابع كاری و مشخصات آنها ضروری است در ضمن باید بتوان از بعضی منابع به صورت مشترك استفاده كرد. 5 تقویم: مشخص كردن زمانهای ممكن برای انجام تعهدات6 محدودیت‌های كاری و محیطی:• تاریخ تحمیلی (استفاده از محدودیت‌های فانسو): یكی از محدودیت‌های عمده است چرا كه برخی تاریخ‌ها غیر قابل تغییراند و در همه یا بخشی از اهداف تأثیر می‌گذارند. – شروع نباید زودتر از– شروع نباید دیرتر از– پایان نباید دیرتر از– پایان نباید زودتر از• وقایع عمده یا مایل استون‌های اصلی: رعیت ملاحظات برای تحقق وقایع عمده یكی از محدودیت‌های اصلی است. شروع و خاتم بعضی مراحل كاری، تكمیل عملیات، امور كلیه و مهم پروژه از جمله وابستگی خارجی پروژه برای وقایع عمده یا مایل استون‌های اصلی قرن می‌نامند. 7 فرضیات8 تقدمات و تأخرات9 برنامه مدیریت ریسك10 مشخصه‌ فعالیت‌ها: برنامه‌ها باید از انعطاف كافی برخوردار باشند لذا علاوه بر كد ساختار شكست كار كد رجع هم تبیین می‌گردد. در این كه سایر مشخصه‌های فعالیت‌های شامل و نه محدود به مشخصات مجری محل اجرا و نحوه اجرا قابل ارائه می‌باشد به خصوص در فعالیت‌های پیمانی توسط مجریان مختلف كه مرجع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ادامه خواندن مقاله مديريت زمان پروژه

نوشته مقاله مديريت زمان پروژه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله قلمزني و شيوه ها و مراحل مختلف آن

$
0
0
 nx دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه:صنایع دستی ایران بخصوص هنر فلزكاری كه مورد گفتگوی ماست، تجلیگاه سنن، آداب و رسوم قوم ایرانی است. گرچه در متن تاریخ ایران به هنر، بویژه هنر فلزكاری، توجه زیادی نشده است و بدین لحاظ چهره‌های بسیاری از هنرمندان بخصوص فلزكاران را غبار فراموشی فراگرفته است، اما شاهكارهای بجا مانده گواهی پرمعنی از اندیشمندی و سختكوشی آنان در آفرینش هنرهای ارزنده ایرانی است. هدف تاریخ هنر عبارت است از شناخت و ارزیابی هنر، از هر زمان و مكانی كه آمده باشد و با هر دستی كه ساخته شده باشد در خارج از عرصه فرهنگ، دو اصطلاح هنر و تاریخ این چنین تنگاتنگ دركنار یكدیگر قرار نمی‌گیرند. مردم غالباً تاریخ را سند و تفسیر كارهای گذشته انسان و هنر را- بدرستی- چیزی موجود در برابر قوای بینایی و لامسه می‌پندارند ، كه البته رویدادهای از یاد رفته و محو شده‌ای كه اجزای تشكیل دهنده تاریخ به شمار می‌روند چنین نیستند. واقعیت این است كه اثر هنری، بدلیل مرئی و ملموس بودنش، گونه‌ای رویداد پایداری كننده است. این اثر در زمان و مكانی خاص و به دست اشخاصی خاص آفریده شده است، حتی اگر ما همیشه آگاهی درستی درباره زمان و مكان و آفریینده آن نداشته باشیم. این اثر با آنكه آفریده‌ای متعلق به روزگاران سپری شده است، در زمان حال به حیاتش ادامه می‌دهد و تا مدتهای طولانی از روزگار خوش باقی می‌ماند . تاریخچه:اشیاء و آثار زیادی كه بوسیله اجتماعات باستانی چه در طول دورانهای پیش از تاریخ و چه در دورانهای تاریخی در محل استقرار آنها چه در غارها، تپه‌های باستانی، یا ابنیه تاریخی بر جای و به یادگار باقی مانده است بخوبی ثابت می‌نماید كه بشر علاقه، شوق و استعداد خاصی برای تولید نمودن اشیاء ظریف و زیبا داشته و رهگذر بنا به اقتضاء و امكان و تسهیلات موجود در هر زمان اثر و نمونه‌ای برجای گذارده است. نقاشی‌های جالب و زیبای غارهای باستانی در نقاط مختلف جهان، تزئینات ظریف و قابل توجهی كه بر روی ادوات و ابزارهای استخوانی دوران پیش از تاریخ به كار گرفته شده است، ادوات ظریف و زیبای ساخته شده از سنگهای مختلف كه همگی باقیمانده از دورانهای اولیه‌ایست كه بشر به صورت غارنشینی به زندگانی خود ادامه می‌داده صحبت این فرضیه را ثابت نموده و نمایشگر این طبیعت عمومی افراد انسانی از نظر گرایش به زیبایی و زیباپسندی و توجه بدین نكته می‌باشد. در دورانهای گذشته در طول سیر تكامل تمدن و فرهنگ و هنر بنابر امكانات موجود و قدرت و امكان دست‌یابی به منابع اولیه و خام در طبیعت و طرز استفاده از آن، مواد مختلفی چه بصورت اصلی در طبیعت و چه بصورت تولیدی و مصنوعی برای ساختن زیورآلات و ابزار و ادوات و اشیاء نفیس و تزئینی بكار گرفته شده است. این مواد طبیعی یا صنعتی جلب توجه هنرمندان و صنعتگران با استعداد را نموده و از آنها اشیاء مختلفی را بوجود آورده‌اند. اگر چه كشف این گونه ساخته‌های دست بشر متعلق به آن دورانها، با توجه به پیشرفت صنعت و تكنیك عصر حاضر شاید خاصی نداشته باشد، ولی با در نظر گرفتن زمان و هنگام تولید و تكنیكهای اولیه موجود در آن زمان بیانگر پیشرفت خاص و استعداد قابل توجه سازندگان آنها بوده و مراحل اولیه پیشرفت هنر و صنایع را معرفی می‌نمایند. هم‌چنین از طرف دیگر با توجه به امكانات زمان،‌ انتخاب و اهمیت هر ماده خاص، برای ساختن این گونه آثار در دورانهای مختلف متفاوت بوده است. در آن هنگام كه بشر زندگانی دوران جمع‌آوری غذا را پشت سر گذارده و از زندگانی غارنشینی به تدریج به مرحله زندگانی استقرار در دهكده‌ها رسید، از نظر امرار معاش و تهیه مایحتاج روزانه زندگی آرامش و تأمین بیشتری بدست آورد. تكثیر وتولید مواد غذایی از طریق كشاورزی فرصت و فراغت بیشتری در شبانه‌روز برای بشر بوجود آورد. این فرصت اضافی در راههای دیگری منجمله ساختن ادوات تزئینی و یا تزئینی نمودن ادوات و ابزارهای عادی احتیاجات زندگی روزمره بكار گرفته شد. نمونه این نحوه فعالیتهای تزئینی در اشیائی مانند كاسه‌های سنگی تزئین شده با نقوش كنده و یا برجسته كه از این دورانها باقیمانده است مشاهده می‌گردد. علاوه بر مواد طبیعی مانند سنگ و چوب و استخوان كه برای ساختن اشیاء، ابزار و ادوات ساده در اختیار جوامع اولیه بشری وجود داشت،‌انسان در همان مراحل اولیه استقرارهای كشاورزی و دهكده‌ای به رفر ساختن ظروف سفالی برای نگاهداری مایعات و سایر مواد پی برد. با وجودیكه ظروف و اشیاء سفالی در ابتدا ساده و برای استفاده زندگانی عادی و روزمره بكار می‌رفت به زودی در ساختن این ظروف تزئینات خاص چه از نظر شكل و چه از نظر نقش بخصوص با پیشرفت تكنیك سفالگری بوجود آمد و سفالگران به ساختن ظروف سفالین با نقوش تزئینی به رنگهای مختلف و یا با نقوش كنده و یا برجسته شروع نمودند.پس از گذشت این دوران كه استعداد هنرمندان بیشتر بر روی ساختن نمونه‌های ظروف سفالین زیبا و متناسب بكار می‌رفت بتدریج اجتماعات بشری با پیشرفت تكنیك به كشف فلزات دست یافتند و این پدیده مهم و ماده جدید كه از مقاومت و دوام بیشتری برخوردار بود بجای سفال مورد استفاده هنرمندان قرار گرفت و استعداد هنرمندان بیشتر بر روی این ماده جدید تجلی نموده است. از دورانهای بس قدیم یعنی حتی از دوران دیرینه سنگی (حجر قدیم) كه اجتماعات غارنشین و اولیه برای ساختن ادوات خود از سنگ استفاده می‌نمودند بتدریج صنعتگران اولیه تجریبات خاصی نسبت به انواع سنگها و طرز استفاده از آنها برای ساختن ابزار مختلف بدست آوردند و در طول این تجربیات بود كه بشر بتدریج آگاهی خاص نسبت به سنگ فلزات كه بصورت اولیه در طبیعت وجود داشتند بدست آورد. در طول دوران نوسنگی (حجر جدید) نیز صنعتگران آشنایی خاص با سنگ فلزات آورده و بتدریج طرز استخراج فلز را از این سنگهای فلزی طبیعی بطریق ابتدایی و اولیه و با كوبیدن آنها بسدت آرودند. استخراج فلز و استفاده از آن در كشورها ما ایران در همان دورانهای اولیه بسیار پیشرفت نمود و بقایا و آثار مس استخراج شده بوسیله كوبیدن یا چكش زدن در حفاریها تپه دهلران در دشت خوزستان كه قدمت آن بحدود هزاره هشتم پیش از میلاد مسیح می‌رسد كشف گردیده.بلافاصله پس از استخراج فلز از طریق حرارت دادن سنگ فلز و ذوب نمودن آن و درك اهمیت آن ماده در ساختن ابزار و ادوات و سایر وسایل زندگانی، بشر به فعالیت دامنه‌داری برای پیشرفت در این تكنیك دست زد و بتدریج فلز یكی از مهمترین مواد در زندگانی صنعتی اجتماعات انسانی گردید. و هنرمندان صنعتگران كه این ماده جدید را از هر حیث برای تجلی هنر و استعداد خود مناسب‌تر می‌دیدند آنرا بتدریج بخصوص در موارد تزئینی جایگزین موادی چون چوب، استخوان و یا سفال قرار دادند. در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد فلز در سطح وسیعی در زندگانی بشر در خاور نزدیك و خاورمیانه رواج یافته بود و یكی از مهمترین مواد در زمینه صنعت و تكنیك قرار گرفت و ادوات و ابزار، سلاح‌های جنگی، و ادوات و اشیاء تزئینی و بخصوص جامهای تزئینی از فلزات معمولی مانند مفرغ و فلزات قیمتی مانند طلا و نقره ساخته شد . در حدود 2500 تا 1500 سال ق.م با كشف اتفاقی قلع، عصر مفرغ آغاز شد و صنعتگران توانستند با تركیب مس و قلع به ماده اولیه مقاومتری كه خواص مس را نیز دارا بود، دسترسی یابند و این چنین بود كه مفرغ كاری به صورت یكی از برجسته‌ترین صنایع بشری درآمد.عنصر آهن، اگر چه از نیمه اول هزاره سوم ق. م در بین‌النهرین، آسیای صغیر (و احتمالاً مصر) شناخته شده بود ولی به علت دیرگداز بودن و عدم قابلیت چكش‌خواری و تغییر شكل عملاً نتوانست در صنعت آن زمان جایی برای خود باز كند تا اینكه در فاصله 1500 تا 550 سال ق. م با كشف راههای تبدیل آهن به فولاد كه ظاهراً برای نخستین بار در ارمنستان توسط صنعتگران آن سامان انجام شد، آهن نیز برای ساخت انواع وسایل مورد استفاده انسان قرار گرفت. در حدود 1000 سال ق. م صنعت ساخت وسایل آهنی پیشرفت چشمگیری كرد و انسان موفق به ساختن سلاحهای جنگی و تدافعی، ابزار شكار و همچنین لوازم كشاورزی با عنصر تازه یافته شد، اما در ساختمان این اشیاء شكل قالبی اشیاء مفرغی حضوری محسوس داشت. هنر فلزكاری پس از ظهور اسلام:در طول دو قرن اولیه اشغال ایران كه آئین شرع اسلام بر جامعه ایرانی حكمفرما بود، موازین و مقررات حاكم بر جامعه تا چند دهه باعث سلب نبوغ و قدرت خلاقیت هنرمندان ایرانی شد. چنین وضعی هنرمندان را از تجلیات هنری بازداشت و به علت پراكندگی و مهاجرت آنان هنر ظریف فلزكاری به دست فراموشی سپرده شد.اعراب كه خود از هنر و صنایع ظریفه بی‌بهره بودند، به علت نهی دین، اكل و شرب در ظروف زرین و سیمین را حرام می‌شمردند. مضافاً ساخت هرگونه اشیاء را به صورت مجسمه در پرهیز از بت‌پرستی یا ترسیم نقوش جانداران را بر روی ظروف و اشیاء فلزی و همچنین بر در و دیوار بناهای مساجد تحریم كردند. سختگیری حكام شرع و محتسبان در اجرای احكام، آنچان شدید بود كه صاحبان كار و پیشه هنری از ترس جان و مال خود ندرتاً به خلق یا تولید آثار هنری می‌پرداختند. به كلامی دیگر هنر و هنردوستی و هنرمندی در این زمان تا مدتی در جامعه ایران راه زوال پیمود و به بوته فراموشی سپرده شد. ولی شكست و انقراض دولت ساسانی به دست اعراب مسلمان، و سلطه آنان بر ایرانیان نتوانست موجب خفقان روح ایران در خلق آثار هنری شود. هنر آفرینان ایرانی پس از ثبات وضع و ایجاد آرامش و طلوع حكومتهای ملی از پس ابرهای تیره، از گوشه و كنار ایران پدیدار شدند تا قریحه ملی و نژادی خود را به منصه بروز رسانند. این هنرمندان نتوانستند از فلزاتی دیگر چون آهن، مفرغ، مس و برنج ظروف و اشیاء نفیسی بسازند كه همگی نشانی از غنای ذوق و قریحه نژادی سازندگان آنها است. پس از افول اغتشاشات و هرج و مرجها فلزكاران این عصر اسلوب و روش فلزكاران ساسانی را سرمشق كارهای خود قرار دادند؛ چه شیوه و سبك هنر ساسانی پس از استیلای اعراب هنوز در شمال خراسان و ماوراءالنهرین باقی بود. شاید همین دوام كه تا دوران حكومت شاهان و امرای محلی مانند طاهریان، صفاریان، آل‌زیاد، آل بویه، سامانیان- كه از مشوقان هنر ایرانی بودند- و بالاخره سلجوقیان كشیده شد بیشترین اشیاء فلزی باقیمانده پس از ظهور اسلام عبارتند از: تنگ، سینی، مشربه، قاب قرآن، شمعدان، جامهای مفرغی، عودسوز، لگن، ظروف نقش‌دار برنجی و مسی. هنرمندان ایرانی ظروف و اشیاء فلزی را طلاكوب و نقره‌نشان می‌ساختند، و یا آنها را به صورت مشبك و مرصع به خواستاران هنر عرضه می‌كردند. فلزكاران این عصر استثنائاً ظروف و اشیاء دیگری از زر و سیم با نقوش و تصاویر انسان و جانوران جهت بزرگان و امیران می‌ساختند و آنان بآسانی در خلوت قصور و سراهای خود، به اتكای قدرت خاصه خویش از احكام شرع سرپیچی كرده، از این ظروف استفاده می‌كردند. تعدادی از این اشیاء كه ضمن حفریات و كاوشهای زیرزمینی یافت شده و امروزه زینت‌افزای موزه‌ها هستند، گوای ادعای ماست . چگونگی استخراج فلز در دوران كهن:فلزكاری (متالوژی) پیش از آغاز بیان باید دانست كلمه «فلزكاری» شامل معانی فن استخراج فلز، ذوب فلز، ریخته‌گری و آهنگری است. طبق مدارك تاریخی ایرانیان نخستین مردمانی بودند كه به علت دسترسی به كانهای بزرگ و غنی مس در نقاط مختلف كشور این فلز را می‌شناختند؛ و احتمالاً اولین تولید كننده، مصرف كننده و صادر كننده لوازم مسی در دنیای پیش از تاریخ بوده‌اند. به طوری كه از قرائن و آثار بدست آمده، كاوشهای آزمایشگاهی، و تجزیه كربن 14 آثار كشف شده معلوم می‌شود ذوب مس و تخلیص آن توسط ایرانیان لااقل از پنجهزار سال پ. م معمول شد. در خراسان احتمالاً از هزاره چهارم، در ایلام از هزاره سوم، در كردستان و لرستان و آذربایجان از 3500 سال پ. م. این فلز برای ساخت لوازم زندگی و ملزومات جنگی و آثار هنری به كار گرفته‌اند. معادن مس در فلات قاره ایران در كوههای سهند، قره‌داغ، انارك، كوههای قفقاز، دامغان، سرچشمه در نزدیكی كرمان، بافق، طالمسی (مخفف طلاومس) در كویر لوت، نائین، تل یحیی و زاگرس بطور مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند. طبق آزمایشهایی كه در معادن مس طالمسی در كویر لوت انجام شده است، در عمق 80 متری این معادن، سنگهای معدنی در هر مترمكعب در حدود 350 كیلوگرم مس داشته‌اند كه از لحاظ عیار، از غنیترین كانهای دنیا شناخته شده‌اند. سنگ مس معادن سرچشمه ظرفیتی در حدود 800 میلیون تن با عیار 12/1% دارد كه در نوع خود كم‌نظیر است. فلز كاری مفرغ:چون مس به علت نرمی برای ساخت ابزار معمولی و آلات جنگی فلز مناسب و مقامی نیست، فلز كاران عهد‌ كهن درصدد تركیبی از فلزات برآمدند تا با به كاربردن آن بتوانند نیازهای زندگی خود را برآورده سازند. به قول اغلب تاریخ‌نویسان، برای اولین بار سومریها در بین‌النهرین در حدود 3500 سال پ. م. مفرغ را شناختند و مورد استفاده قرار دادند. مس و قلع نرم و غیرمقاومند؛ ولی از تركیب ایندو، فلزی سختر و مقاومتر ساخته شد كه خواسته بشر آن دوران را برآورده می‌كرد. گرچه از چهار هزار سال پ. م. بشر عهدكهن با ذوب انواع سنگهای معدنی توفیق ساخت نوعی مفرغ را یافت، ولی به علت ناخالصیهای تركیبات، نتیجه مطلوب حاصل نشد. همانطور كه ذكر شد بعدها با تركیب مس و قلع، مفرغ را كه فلزی مقاوم و سختر است، برای رفع نیازهای صنعتی و هنری به كار گرفتند و بوسیله قالبهایی از ماسه و سنگ و سفال به ساخت اشیاء مفرغی پرداختند.فلزكاری طلاطلا فلزی است كه در طبیعت مانند نقره و مس به صورت خالص هم یافت می‌شود. هنوز مشخص نشده است كه بشر اولیه طلا را نخست شناخت و مورد مصرف قرار داد، یا مس را. بسیاری از باستانشناسان غربی معتقدند كه هندیان پیش از سایر ملل به استخراج طلا دست یافته‌اند. برخی دیگر بر این عقیده‌اند كه مصریان اولین بار سنگهای حاوی طلا و نقره را از معادن خود استخراج كرده‌اند. بیشتر پژوهشگران بر این اعتقادند كه بشر اولین بار ذرات درخشان طلا را در لایه ماسه های كنار رودخانه ها یافت؛ این ذرات از جدار معادن طلا به رودخانه ها راه می یافت. طلا به علت سنگینی وزن مخصوص خود، ته نشین می شود و رسوب می كند و به آسانی به وسیله شستشوی از مواد خارجی جدا شده و از طریق ذوب به صورت شمش در می آید. طرز استخراج طلا از سنگهای معدنی نیز آسانست؛ با آسیاب دستی سنگ معدن را خرد می كردند، و با شستشو، به علت رسوب ذرات طلا، ناخالصی ها را از آن جدا می كردند، و سپس طلا را به صورت شمش در می آورده اند. از آثار باقی مانده معلوم می شود كه در دوران پیش از تاریخ از معادن طلای موته كه بین كاشان و مورچه خورت و اصفهان قرار دارد استفاده می شده است. تاریخ فعالیتهای فلزگری در این ناحیه به شش هزار سال پ. م. می رسد.ایرانیان در دوران هخامنشی و سلوكیان طلا را به مقدار زیاد برای ساخت ظروف زرین و زیور آلات مورد مصرف قرار می دادند. علاوه بر استخراج داخلی، از مصر و مملكت سكاها از راه بلخ، و همچنین از هند این فلز را وارد كشور می كردند و بیشترین مقدار آن پس از تبدیل به ظروف و لوازم و زیورآلات، به سایر كشورها صادر می شد .آثار به دست آمده در تپه های حسنلو، مارلیك، كلاردشت، همدان، گنجینه جیحون در شمال خراسان، و حفاریهای تخت جمشید همه حاكی از مصرف بسیار این فلز كمیاب و پرارزش در آن دوران است؛ اما بر ما معلوم نیست كه بیشترین مقدار فلز را در ایران استخراج می كردند، یا از خارج وارد می كردند علاوه بر معادن موته، معادن طلا در دوران كهن و عصر هخامنشیان در همدان، تبریز، كوه زر در نزدیكی دامغان، آستانه در نزدیكی اراك و كردستان وجود داشتند. فصل اول خواص فلزات خواص و ویژگیهای عمومی فلزات فلزات از دوام و استحكام قابل ملاحظه ای برخوردارند. فلزات قابلیت ذوب و تورق دارند و امكان استفاده مجدد از آنها وجود دارد. فلزات قابلیت شكل پذیری داشته و از قدرت چكش خواری خوبی برخوردارند. فلزات دارای انواع گران قیمت چون طلا و نقره و انواع ارزان قیمت چون مس و قلع و حتی نوع مایع مانند جیوه هستند. از امتزاج فلزات با یكدیگر آلیاژ به دست می‎آید و از آلیاژهای مهم كه به ویژه در فلزكاری و هنرهای مرتبط با فلز كاربرد فراوان دارند باید از «مفرغ» (= برنز) كه از تركیب مس و قلع و «برنج» كه از تركیب مس و روی و نیز از «ورشو» كه از تركیب نیكل و مس و قلع و … به دست می آید، نام برد. از اهمیت فلزات همین بس كه دوره های مختلف تمدن بشری را با فلز خاصی كه در هر دوره كشف شده و از اعتبار بیشتری برخوردار شده است، نام گذاری كرده اند و می دانیم نخستین عصر، «عصر مس» نام گذاری شده است و در ضمن دوره های دیگری از ادوار تمدن را با فلزات یا آلیاژهایی همچون مفرغ، آهن، فولاد و … نام‌گذاری كرده اند. از ویژگیهای منفی فلزات، اكسید شدن تدریجی در مجاورت هوا و زنگ زدگی آنهاست. اكثر فلزات در مجاورت هوا به تدریج دچار زنگ زدگی شده و همچنین با اكسیژن موجود در هوا تركیب و اكسید می شوند، گفتنی است كه مس، رایج ترین فلز مورد استفاده در هنرهای مرتبط با فلز و برنج عمده ترین آلیاژ مصرفی در «هنر- صنعت» فلزكاری است. خواص و ویژگی های مس به عنوان رایج ترین فلز مورد مصرف در فلزكاری و برنج بعنوان عمده ترین آلیاژ مورد استفاده در این «هنر- صنعت»– خواص و ویژگی های مس – خواص فیزیكیمس خالص در 1083 درجه‌ی سانتیگراد گذاخته و در 2360 درجه‌ی سانتیگراد به غلیان می‎آید. خواص چكش خواری، تورق و مفتول شدن در مس خالص به فراوانی وجود دارد و ممكن است آن را به سهولت و تحت عملیات مكانیكی به شكل های مختلف درآورد. خواص فیزیكی مس را می‎توان به دو دسته تقسیم نمود كه عبارتند از:الف) خواص الكتریكی ب) خواص مكانیكیاز آنجا كه خواص الكتریكی مس مورد بحث ما نیست لذا به خواص مكانیكی آن اشاره می‎شود.ب) خواص مكانیكی مس مقدار جزئی اكسید مس كه در مس خالص حل می شود، برای خاصیت چكش خواری آن بسیار مفید است ولی اگر مقدار آن از 4/0% تجاوز كند، باعث شكنندگی آن شده، مس را بسیار ترد می سازد و قابلیت نورد كردن آن را از بین می‎برد و دیگر امكان ندارد آن را به شكل ورق یا صفحه درآورد.مقاومت مس در برابر نیروی كشش با مقادیر جزیی از ارسینك و آنتیموان بیشتر می‎شود ولی عناصری مانند بیزموت، تلوریم و گوگرد در اندازه های هر چند كم و ناچیز از این مقاومت می كاهد. در موقع ریختن مس مذاب، مقداری اكسیژن در مس گداخته محبوس می‎شود و پس از انجماد، قطعات ریخته شده را سوراخ دار و متخلخل می‌سازد و از میزان كاربرد آن می‌كاهد كه به خصوص در تصاویر قلمزنی تأثیر سوء و منفی دارد. ولی چنانچه در موقع ریختن مس در قالب شمس مقدار كمی عنصر بورون بیفزاییم، اشكالات فوق مرتفع می‌شود.اثرات ناخالصی‌ها در مس:تركیب مس خالص بازرگانی و صنعتی به قرار زیر است:مس 44/99 تا 883/99 درصدنقره تا 002/0 درصدسرب از صفر تا 0072/0 درصدبیزموت از صفر تا 01/0 درصدارسنیك 001/0 تا 02/0 درصدآنتیموان 0006/0 تا 05/0 درصدآهن 0028/0 تا 038/0 درصدگوگرد 0016/0 درصد اكسیژن 002/0 تا 088/0 درصدبنابراین مشخص است كه افزون بر اكسید مس، مس خالص محتوی یك سری از عناصر فلزی به شكل ناخالص است كه هر چه قدر هم مقادیر آنها كم و جزیی باشد، با این حال در مواردی در بعضی از خواص فیزیكی و مكانیكی مس تأثیر بسزایی دارد كه به آن می‌پردازیم:1- اكسیژن در مس به صورت Cu2o وجود دارد ولی غیرقابل حل است و این تنها اكسیدی است كه تا درجه‌ی گداز مس پایدار و ثابت است. باید گفت چنانچه مقدار آن از 45/0% تجاوز كند، مس را شكننده كرده و قابلیت قملزنی مس را ساقط می‌نماید.2- سرب در مس‌های خالص تجارتی به میزانی نیست كه تأثیری در خواص آن داشته باشد، مثلاً تا 15/0% سرب، اثرات خود را روی نیروی كشش و خواص چكش‌خواری نشان نمی‌دهد، ولی اگر مس حاوی اكسیژن به شكل Cu2o نباشد، آن وقت اثرات سرب به مقدار كمتر از 05/0% نیز محسوس می‌شود.3- بیزموت از خطرناك‌ترین ناخالصی‌های موجود در مس به شمار می‌آید زیرا مقدار آن حتی اگر از 25/0% تجاوز كند، مس را به طور كلی شكننده و ترد می‌سازد و دیگر نمی‌توان آن را تحت عملیات نورد قرار داد. وجود ارسنیك و آنتیموان تا اندازه‌یی از اثرات سوء عنصر بیزموت می‌كاهد.4- آهن در مس تجارتی همیشه وجود دارد و با توجه به میزان ناچیز آن اثر سوئی بر مس ندارد، ولی اگر مقدار آن زیاد شود، مس را شكننده و سخت می‌سازد. 5- ارسنیك تا حد 4/0% اثرات سوئی روی خواص مكانیكی ندارد و تا اندازه‌ی 6/0% قابل قبول است.6- آنتیموان كه اثراتش شباهت زیادی به اثرات ارسنیك دارد و مقدار آن در مس خالص در حدود 5/0% است، از جمله عناصری است كه در تركیب مس خالص بازرگانی و صنعتی وجود دارد.ناخالصی‌های دیگراز قبیل گوگرد، قلع و روی نباید در مس خالص وجود داشته باشد. البته گاهی فسفر را عمداً به مس اضافه می‌كنند تا خاصیت ریختن مس گداخته را در قالب‌ها بهتر كند.خواص و ویژگی‌های آلیاژ مس و روی (برنج) برنج یكی از آلیاژهای مهم مس بوده كه در كارهای صنعتی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا ارزان‌ قیمت است، ذوب كردن و ریختن آن ساده می‌باشد، شكل دادن (كشیدن، قالب زدن، پرس‌كاری، نورد كردن، چكش‌خواری و …) آن اشكالی به وجود نمی‌آورد و خواص مكانیكی مناسبی دارد. این ویژگی‌ها ساختن بسیاری از اشیاء و قطعات را امكان‌پذیر می‌سازد. به طور كلی برنج بر دو نوع است:1- برنج معمولی2- برنج مخصوصبرنج‌های مخصوص علاوه بر مس و روی حاوی برخی از فلزات دیگر نظیر نیكل Ni، آهن Fe، قلع Sn، آلومینیم Al، سرب Pb و منیزیم Mg می‌باشد، به همین دلیل سختی، استحكام كششی و مقاومت آنها از برنج‌های معمولی بیشتر است. البته مقدار این عناصر نباید زیاد باشد. در برنج‌های معمولی اكثراً نسبت وزنی روی به مس یك به دو می‌باشد زیرا خواص تورق، مفتول شدن و مقاومت كششی آنها زیاد می‌شود. از برنج‌های معمولی برای لحیم‌كاری، روكش‌كاری برنجی، ساختن پوكه‌ی فشنگ و قطعات ماشین‌های بافندگی استفاده می‌شود. از برنج‌های مخصوص در تهیه‌ی لوله‌های برنجی كه در دستگاه تقطیر نفت به كار می‌رود، در ساخت ورق‌هایی كه در بدنه‌های این دستگاه‌ها قرار می‌گیرند و همچنین در ساخت لوله‌های برنجی كه در اسكلت كشتی به كار می‌رود، استفاده می‌شود. رنگ برنج معمولاً از سفید نقره‌یی تا زرد طلایی و بالاخره زرد تند متمایل به قرمز متغیر است. البته هر چه مقدار روی در این آلیاژ زیادتر باشد، رنگ برنج بازتر و زردتر خواهد شد. به طور كلی از سه دسته برنج كه برحسب مقدار روی تقسیم شده‌اند، بیش از سایر برنج‌ها استفاده می‌شود كه به آنها همان برنج تجارتی می‌گویند:دسته‌ی اول برنج‌هایی هستند كه حاوی 30% روی بوده و در تهیه‌ی لوله‌های دستگاه تقطیر نفت، پوكه‌ی فشنگ و ورق‌های برنجی ساختمان قسمت‌های مختلف كشتی به كار می‌روند.دسته‌ی دوم برنج‌هایی است كه مقدار روی موجود در آنها 33% بوده و برای كارهای ریخته‌گری برنجی- به كار گرفته می‌شوند.دسته‌ی سوم را برنج‌هایی تشكیل می‌دهد كه مقدار روی موجود در آنها 40% می‌باشد و معمولاً در ساخت قطعات صنعتی مصرف می‌شوند . فصل دوم قلمزنی و شیوه‌های مختلف آن قلمزنی:قلزمنی‌ هنری است كه به وسیله آن صنعتگر قلمزن با بهره‌گیری از قلمهای مختلف و استفاده از ضربات ممتد چكش؛ طرحها و نقوش سنتی را بر روی شیء نقره می‌كند. امروزه قلمزنی ایران در شهر اصفهان، طنین استوارتری دارد، ضمن آنكه باید از قلمزنی نقره در شیراز و قلمزنی ورشو در بروجرد و قلمزنی مس در طبس و سرانجام قلمزنی مس، نقره و برنج در شهر تهران نیز نام برده شود.قلمزنی روی انواع گلدان، جامها و دیگر آثار حجمی و نیز بر روی سطوحی كه به شكل تابلو درمی‌آید و همچنین روی انواع ظروف، سینی و … انجام می‌پذیرد.در مرحله قملزنی از وسایلی به شرح زیر استفاده می‌شود: انواع قلم‌ها پرگار در اندازه‌های مختلف چكش متر قیچی دستگاه ذوب قیردر این هنر پس از تهیه زیر ساخت كه معمولاً از جنس نقره یا مس و در مواردی ورشو، برنج و حتی طلا است، ابتدا پشت كار را با قیر می‌پوشانند تا زیر ساخت طی مرحله قملزنی بر اثر ضربات چكش و فشار قلم تاب بر ندارد و هم‌چنین از سر و صدای زیاد ضمن انجام كار قلمزنی جلوگیری شود. برای قیر اندود كردن پشت كار قیر جامد را در دستگاه ذوب قیر، ذوب می‌كنند سپس قیر ذوب شده را به صورت لایه‌لایه روی محل مورد نظر می‌كشند تا قشر نسبتاً ضخیمی تشكیل شود. بعد از این مرحله، طرح را روی بدنه كار كپی می‌كنند (گاه استاد قلمزن با شروع قلمزنی، طرح را كه حاصل ابتكار خود اوست مستقیماً روی زیر ساخت پیاده می‌كند). طراحی طرحهای ظروف قلمزنی كه اكثراً از طرحهای سنتی الهام می‌گیرد به چند طریق به مرحله اجرا درمی‌آید: رسم طرح روی سطح مورد نظر توسط قلمزن كه در طراحی نیز مهارت دارد. رسم طرح بر روی كاغذ و سوزنی كردن خطوط اصلی، سپس كوبیدن سمبه (پارچه‌ای كه درون آن را از گرد زغال یا جوهر پر كرده‌اند) روی كاغذ بعد از اینكه قسمتهای سوراخ شده روی سطح كار خودش را نشان داد، قلمزنی انجام می‌شود. زمانی كه طرحها و نقوش روی كار پیاده شدند، به وسیله ابزاری به نام «نیم‌بر» یا «قلم» خطوط اصلی را كنده‌كاری و حكاكی می‌كند. آن‌گاه زمینه‌های كار را به وسیله قلمهای مختلف فلزی نقش می‌زنند و پر می‌كنند. سپس نوبت «روسازی» است. در این مرحله روی طرحها را با قلمهایی كه بر سر آنها «خرده نقشها» یا «ریزه نقشها»ی مختلفی حك شده است تزئین می‌كنند. قلمهای این مرحله عبارتند از: حصیری، قلم‌گیری، گرسواد، سمبه، یك‌تو، نیم‌ور، كلفتی، كف تخت و …، این نام‌گذاریها متناسب با نقشهای حك شده بر سر هر كدام است. قلمهایی كه در زمینه‌سازی به كار می‌روند عبارتند از: شوته، گرسوم، تك، تك‌تو. تعداد قلمهایی كه در نوك آنها خرده نقشها و طرحهای سنتی حك شده را بیش از 140 قلم شماره كرده‌اند. گو اینكه استادان طراز اول قلمزنی برا تنوع بخشیدن به كارها و نوآوری و ابكار در آثارشان، قلمهای خاصی را برای كار خود آماده ساخت یا فی‌البداهه طرحی را كه در ذهن دارند روی كار قلم می‌زنند. پس از اتمام كلیه عملیات قلمزنی، قیر را به وسیله حرارت از محصول جدا كرده و باقی مانده آن بر بدنه ظرف را نیز توسط نفت پاك می‌كنند. سپس ظرف قلمزده برای هموار كردن یا صاف‌كاری و در صورتی كه قطعات جداگانه‌ای داشته باشد به منظور سوار كردن قطعات و لحیم‌كاری به كارگاه صنعتگر سازنده زیر ساخت برده می‌شود. پس از صاف‌كاری و اتصال قطعات، ظرف برای پرداخت شدن به كارگاه پرداخت‌كاری برده می‌شود و به وسیله فرچه با صابون تمیز و پرداخت می‌شود بعد از آن از یك نوع واكس مخصوص یا دوده برای جلای كار استفاده می‌شود ادامه خواندن مقاله قلمزني و شيوه ها و مراحل مختلف آن

نوشته مقاله قلمزني و شيوه ها و مراحل مختلف آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي اثرات تنش خشكي در مراحل انتهايي رشد بر صفات زراعي و شاخص‌هاي رشد ارقام بهاره كلزا

$
0
0
 nx دارای 200 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی اثرات تنش خشكی در مراحل انتهایی رشد بر صفات زراعی و شاخص‌های رشد ارقام بهاره كلزا مقدمه:این روزها جمله «وابستگی 90 درصدی روغن، سرشكستگی ملی» به واژه ای تكراری تبدیل شده و در هر محفل و نشریه ای این كلمات به كرات بیان می‎شود. این جمله زمانی حیرت انگیزتر می‎شود كه در كنار بحث خودكفائی گندم نیز قرار بگیرد. ایرانی كه تا چند سال پیش بزرگ ترین وارد كننده گندم جهان بود طی چند سال، تنها چند سال، به خودكفائی رسیده و حتی زمزمه های صادرات نیز به گوش می رسد. مسئولان وزارت جهاد كشاورزی طی همین سالها با توجه به این موفقیت به فكر برنامه ریزی برای تأمین نیازهای كشور به دانه های روغنی از داخل افتاده اند تا شاید روزی هم بتوان از این سرشكستگی ملی رهایی یافت. این مدیران امیدوارند اجرای طرح ده ساله دانه‌های روغنی نیز مثل گندم باعث افتخار و مباحاتشان شود (ماهنامه روغن نباتی، 1383 الف). كشور ایران معادل 000، 800 ، 164 هكتار مساحت دارد كه از این مقدار، 15 الی 18 میلیون هكتار شوره‌زار، 20 الی 22 میلیون هكتار بیابان و تقریباً یك میلیون هكتار نیمه خشك است. ایران با متوسط نزولات آسمانی 240 میلی متر كه از یك سوم میزان نزولات سالانه جهانی (700 میلی متر) كمتر می باشد، دارای اقلیم خشك و نیمه خشك است. در مناطق خشك، میزان باران سالانه، كمتر از تبخیر و تعرق بوده و بروز دوره خشكی در طول سال امری عادی است (كافی و همكاران، 1379 ب). تحقیقات انجام شده نشان داده است كه متوسط افت عملكرد سالیانه به واسطه خشكی در جهان 17 درصد بوده كه تا بیش از 70 درصد در هر سال می‎تواند افزایش یابد(Edmeades et al, 1994). با توجه به این موضوع كشاورزان و دست اندركاران كشور، اصولاً باید با تلاش فراوان و مدیریت صحیح و اقتصادی منابع آبی و استفاده بهینه از آب در تولید هر چه بیشتر محصولات زراعی، مشكل غذایی جمعیت را رفع سازند. دانه های روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشكیل می دهند. این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخایر غنی اسیدهای چرب ، حاوی پروتئین نیز می باشند (شیرانی راد و دهشیری، 1381). دانه های روغنی به دلیل تولید روغن های با كیفیت بالا و درصد زیادی از اسیدهای چرب و مرغوب از اهمیت شایانی در تغذیه انسان برخوردارند (آلیاری و همكاران، 1379). در حال حاضر، مصرف سرانه روغن خوراكی كشور بیش از 16 كیلوگرم برآورد شده است. لذا با توجه به جمعیت كشور، نیاز به حدود یك میلیون تن روغن در سال می‎باشد كه بیش از 90 درصد آن از طریق واردات تأمین می‎شود (شیرانی راد و دهشیری، 1381).میزان واردات روغن خام درسال 1382 درجدول (1-1) درج گردیده -است(ماهنامه روغن نباتی، 1383 ب). به این لحاظ، لزوم برنامه ریزی بلندمدت و منسجم با هدف نیل به خودكفائی در تولید روغن خوراكی غیرقابل انكار خواهد بود (شیرانی راد و دهشیری، 1381).جدول(1-1) – میزان واردات روغن خام در سال 1382ردیف شماره تعرفه نام كالا وزن(كیلوگرم) ارزش دلاری1 15071000 روغن خام سویا 777,431,497 436,268,0542 15091000 روغن زیتون بكر 802,482 699,1463 15111000 روغن خام نخل 53,108,436 25,127,2384 15121100 روغن خام آفتابگردان 183,477,357 116,593,3145 15122100 روغن خام پنبه دانه 4,647,000 2,879,9246 15141100 روغن خام كلزا 19,973,625 12,374,815جمع 1,039,440,397 593,942,491 مأخذ: (گمرك جمهوری اسلامی ایران) در حال حاضر سالانه 2/1 میلیارد دلار صرف واردات روغن نباتی و كنجاله سویا می‎شود و اگر روند كنونی مصرف و رشد جمعیت ادامه یابد، تا چند سال آینده سالانه دو میلیارد دلار صرف واردات روغن خوراكی خواهد شد (ماهنامه روغن نباتی، 1383 ب). در این میان، كلزا به عنوان یكی از مهم ترین گیاهان روغنی برای كشت در شرایط آب و هوایی كشور مورد توجه قرار گرفته است. تولید جهانی روغن كلزا در مقایسه با دیگر روغن های گیاهی در مقام دوم بعد از روغن سویا قرار دارد و میزان آن بیش از 42 میلیون تن می‎باشد. همچنین، پس از استحصال روغن، كنجاله باقی مانده سرشار از پروتئین بوده و برای تغذیه دام مناسب است (آلیاری و همكاران، 1379). با توجه به اینكه در حال حاضر میزان روغن تولیدی در داخل كشور ناچیز بوده و عمدتاً با كشت گیاهان سویا، آفتاب گردان، پنبه دانه، بادام زمینی، زیتون و كنجد تأمین می‎شود و همچنین با عنایت به اینكه همه ساله مقدار قابل توجهی از زمین های آبی و دیم كشور به منظور تقویت بنیه خاك، بدون كاشت باقی می ماند، لذا كلزا بویژه نوع پائیزه آن با داشتن بیش از 40% روغن در دانه و در حدود 40% پروتئین در كنجاله، از لحاظ زراعی می‎تواند در تناوب با غلات كه زراعت عمده كشور می باشد قرار گیرد و سهم ارزنده ای را در رفع كمبود روغن گیاهی موردنیاز كشور ایفا كند (احمدی، 1371). یكی از عوامل بسیار مهم كه توسعه سطح زیر كشت و تولید موفقیت آمیز گیاه كلزا در كشور با خطر مواجه می سازد، كمبود رطوبت خاك در انتهای دوره رشد می‎باشد (شكاری، 1380). در دوره انتهایی رشد در فصل بهار در كلزا به دلیل همزمانی این گیاه با دیگر زراعت های اصلی از جمله غلات امكان فراهم نبودن آب (دوره خشكی) مهیاست. كم آبی از مهمترین عوامل محدود كننده رشد گیاهان و تولید آنها به حساب می‎آید و در حال حاضر، هیچ راه منطقی برای افزایش نزولات جوی در طول دوره های خشكی وجود ندارد. لذا بهترین راه مقابله با خشكی، به كارگیری عملیات زراعی مناسب و استفاده از ارقامی است كه تحمل به خشكی بیشتری داشته باشند (احمدی و جاویدفر، 1379). فصل اول كلیات 1-1- تاریخچه:كلزای روغنی مهم‌ترین گونه زراعی جنس براسیكا می‎باشد و به احتمال قوی فرم وحشی آن به اروپا و آفریقای شمالی محدود می‎شود (شیرانی راد و دهشیری، 1381). موردتوجه قرار گرفتن كلزا تنها در سالهای اخیر نبوده بلكه 2000 سال قبل از میلاد مسیح در نوشته های دوران قدیم از آن یاد شده است. در نوشته های باستانی كه به زبان سانسكریت بوده ، دانه روغنی كلزا سارسون نامیده شده است (عاشوری، 1380). در آثار به جا مانده از دوران نوسنگی در مصر، در نوشته های هندوها كه از سال‌های 1500 تا 2000 قبل از میلاد به دست آمده و به ویژه در كتیبه های یونانی، رومی و چینی باقی مانده از سال‌های 200 تا 500 قبل از میلاد به گیاهان روغنی جنس براسیكا و ارزش دارویی آنها اشاره شده است. كشت تجاری كلزا از سال 1942 در قسمت شمالی آمریكا یعنی كشور كانادا شروع گردیده و امكان استفاده از روغن كلزا برای مصرف خوراكی در سال 1948 مورد توجه قرار گرفت و منجر به استخراج روغن خوراكی از كلزا در سال های 1956 تا 1957 گردید (شیرانی راد و دهشیری، 1381). كلزا نخستین بار در كانادا در سال 1943 به منظور روغن كاری ماشین بخار كشت شد (عزیزی و همكاران، 1378). در سال 1957 در كشور كانادا اولین كلزای روغنی با مقدار اندك اسید اروسیك اصلاح شد. با تولید روزافزون كلزا طی سال 1956 هزاران هكتار از اراضی كانادا به كشت این گیاه اختصاص یافت (رودی و همكاران، 1382). اپلیكویست (1972) اظهار داشته است كه B.napus اولین بار در هلند و در قرن 17 به عنوان یك گیاه روغنی كشف شده است و سپس كشت آن به سایر بخشهای اروپا گسترده شده است. با كشف ویژگیهای غذایی مفید روغن كلزا وضعیت آن در سال‌های اخیر بهبود یافته است (عزیزی و همكاران، 1378). در سال 1974، رقم تاور به عنوان اولین رقم دو صفر كلزا كه هم میزان اسید اروسیك و هم میزان گلوكوزینولات آن پائین بود، معرفی شد. در سال 1981، تولید رقم های كلزا با میزان گلوكوزینولات بالا تقریباً متوقف گردید (شیرانی راد و دهشیری، 1381). در دو دهه گذشته، آزمایش‌های به نژادی و به زراعی متعدد و متنوعی در بخش تحقیقات دانه های روغنی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر بر روی گیاه كلزا صورت گرفته و منجر به معرفی چهار رقم كلزای اصلاح شده با نام های زرگل، طلایه، استقلال و ساری گل شده است (شیرانی راد و دهشیری، 1381). در حال حاضر به واسطه مشكلاتی كه در روش كشت متوالی گندم وجود دارد، نظر متخصصان محلی بر این است كه باید در تناوب گندم از كلزا استفاده گردد (شهیدی و فروزان، 1375).1-2- كلیاتی درباره كلزا:كلزا با نام علمیL. Brassica napus با كمتر از 2% اسید اروسیك در روغن و كمتر از 30 میكرومول گلوكوزینولات در هر گرم وزن خشك كنجاله، نوع خاصی از كلزای روغنی می‎باشد كه به كانولا معروف است. این دو خصوصیت دانه، روغن كلزا را برای تغذیه انسان و كنجاله را به عنوان منبعی با پروتئین بالا برای تغذیه دام مناسب كرده است (رودی و همكاران، 1382). B.napus كلزای معمولی است كه عموماً در اروپا و كانادا كشت می‎شود و در كانادا به كلزای آرژانتینی معروف است، زیرا برای اولین بار از آنجا به كانادا وارد شده است (عزیزی و همكاران، 1378). كلزا دارای ارقام بهاره و پائیزه با عدد كروموزومی برابر 38 بوده و مهمترین گونه زراعی جنس براسیكا محسوب می‎شود. ارقام بهاره و زمستانه این گونه به عنوان منبع روغن گیاهی كشت می گردند، ولی ارقام زمستانه آن در شرایط آب و هوایی معتدل، خنك و رطوبتی حداكثر عملكرد دانه را تولید می‌كند (شیرانی راد و دهشیری، 1381؛ آلیاری و همكاران، 1379). گیاهان جنس براسیكا بر حسب میزان اسید اروسیك (اسید چربی كه برای انسان و دام مضر است) به دو گروه عمده تقسیم می‎شوند. دسته اول كه با علامت اختصاری HEAR مشخص می گردند، روغن آنها دارای بیش از 5 درصد اسید اروسیك بوده و در صنعت لاستیك و پلاستیك سازی، صنایع شیمیائی، صنایع رنگ ، صابون سازی و همچنین به عنوان روان كننده در دستگاه‌های صنعتی و موتور جت ( به دلیل تحمل حرارت بالا) كاربرد دارند و مصرف خوراكی ندارند.دسته دوم كه علامت اختصاری LEAR نام گذاری می‌شوند، روغن آنها با كمتر از 5 درصد اسید اروسیك، مصرف خوراكی دارند (شیرانی رادو دهشیری، 1381). اصطلاح كانولا به بذر یا فرآورده‌های بذری اطلاق می شود كه حاوی كمتراز 2% اسید اروسیك در روغن خود و حاوی كمتر از 30 میكرومول بر گرم گلوكوزینولاتهای آلیفاتیك در كنجاله خود باشند ( عزیزی و همكاران، 1378). روغن كانولا یكی از مناسب‌ ترین روغن‌های خوراكی برای تأمین سلامتی انسان می‌باشد. پائین‌ بودن میزان كلسترول این نوع روغن به دلیل پائین بودن درصد اسیدهای چرب اشباع شده درتركیب آن مزیت فوق‌العاده ای برای این روغن نسبت به سایر روغن‌های نباتی محسوب می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد روغن كلزا، كلسترول خون را در افراد معمولی و افرادی كه كلسترول خون آنها بالاست، كاهش می‌دهد. انجمن قلب آمریكا كاهش چربی های اشباع را در غذا توصیه نموده است، زیرا یك ارتباط مستقیم میان چربی‌های اشباع و بیماری كرونر قلب وجود دارد. بنابراین توصیه‌ جایگزین نمودن روغن كلزا با چربی‌های اشباع شده برای كاهش سطح كلسترول خون و احتمال بیماری كرونر قلب در عموم مردم صرفه جویی قابل توجهی در هزینه حفظ سلامت بهداشت عموم خواهد گذاشت (عاشوری ،1380). تكامل اصلاح كلزا از كلزای سنتی تا ارقام اصلاح شده به صورت زیر می‌باشد: – كلزاهای سنتی (HEAR) هنوز هم تولید شده و حاوی 22 تا 60 درصد اسید اروسیك در روغن و 100 تا 205 میكرومول گلوكوزینولات در هر گرم كنجاله می‌باشد. – ارقام یك صفر (LEAR) معمولاً واریته‌های كانادایی بوده و حاوی كمتر از 5 درصد اسید اروسیك در روغن و 100 تا 205 میكرومول گلوگوزینولات در هر گرم كنجاله می‌باشد. – ارقام دو صفر: نوع تكامل یافته ارقام یك صفر بوده و حاوی كمتر از 2 درصد اسید اروسیك در روغن و 18 تا 30 میكرومول گلوكوزینولات در هر گرم كنجاله می‌باشد. – ارقام سه صفر : نوع اصلاح شده ارقام شلغم روغنی بوده و اصطلاحاً به آنها Candle می گویند كه دارای حداقل میزان اسید اروسیك، گلوكوزینولات و فیبر می‌باشند. در سال 1979 نام عمومی كانولا(Canola) در كانادا برای كلیه رقم های دو صفر منظور گردید. روغن كلزا در مقایسه با روغن های حاصل از دانه‌های آفتابگردان، ذرت، و سویا به دلیل حضور اسیدهای چرب اشباع نشده وفاقد كلسترول از كیفیت تغذیه‌ای بالایی برخوردار است. كنجاله كلزا با دارا بودن حدود 5/46 درصد پروتئین، 5/3 درصد چربی و 2/1 درصد فسفر قابل جذب نسبت به كنجاله سویا برتری نشان می‌دهد (شیرانی راد و دهشیری،1381). مقایسه اسیدهای چرب اشباع وغیر اشباع در انواع روغن‌های خوراكی در جدول (1-2) درج گردیده است (عاشوری، 1380). جدول (1-2) – مقایسه اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع در انواع روغن‌های خوراكی. روغن‌های نباتی خوراكی درصد اسیدهای چرب اشباع درصد اسیدهای چرب غیر اشباع اولئیك اسید لینولئیك اسید لینولنیك اسیدكانولا 7 61 21 11آفتابگردان 12 16 71 1ذرت 13 29 57 1گلرنگ 10 14 66 10زیتون 15 75 9 1سویا 15 23 54 8بادام زمینی 19 48 33 –نخل 51 39 10 –نارگیل 91 7 2 – مأخذ: (عاشوری، 1380)1-3- اهمیت و جایگاه كلزا در ایران ادامه خواندن مقاله بررسي اثرات تنش خشكي در مراحل انتهايي رشد بر صفات زراعي و شاخص‌هاي رشد ارقام بهاره كلزا

نوشته مقاله بررسي اثرات تنش خشكي در مراحل انتهايي رشد بر صفات زراعي و شاخص‌هاي رشد ارقام بهاره كلزا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله هنر قلم زني وچگونگي انجام ان

$
0
0
 nx دارای 47 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی اثرات تنش خشكی در مراحل انتهایی رشد بر صفات زراعی و شاخص‌های رشد ارقام بهاره كلزا مقدمه:این روزها جمله «وابستگی 90 درصدی روغن، سرشكستگی ملی» به واژه ای تكراری تبدیل شده و در هر محفل و نشریه ای این كلمات به كرات بیان می‎شود. این جمله زمانی حیرت انگیزتر می‎شود كه در كنار بحث خودكفائی گندم نیز قرار بگیرد. ایرانی كه تا چند سال پیش بزرگ ترین وارد كننده گندم جهان بود طی چند سال، تنها چند سال، به خودكفائی رسیده و حتی زمزمه های صادرات نیز به گوش می رسد. مسئولان وزارت جهاد كشاورزی طی همین سالها با توجه به این موفقیت به فكر برنامه ریزی برای تأمین نیازهای كشور به دانه های روغنی از داخل افتاده اند تا شاید روزی هم بتوان از این سرشكستگی ملی رهایی یافت. این مدیران امیدوارند اجرای طرح ده ساله دانه‌های روغنی نیز مثل گندم باعث افتخار و مباحاتشان شود (ماهنامه روغن نباتی، 1383 الف). كشور ایران معادل 000، 800 ، 164 هكتار مساحت دارد كه از این مقدار، 15 الی 18 میلیون هكتار شوره‌زار، 20 الی 22 میلیون هكتار بیابان و تقریباً یك میلیون هكتار نیمه خشك است. ایران با متوسط نزولات آسمانی 240 میلی متر كه از یك سوم میزان نزولات سالانه جهانی (700 میلی متر) كمتر می باشد، دارای اقلیم خشك و نیمه خشك است. در مناطق خشك، میزان باران سالانه، كمتر از تبخیر و تعرق بوده و بروز دوره خشكی در طول سال امری عادی است (كافی و همكاران، 1379 ب). تحقیقات انجام شده نشان داده است كه متوسط افت عملكرد سالیانه به واسطه خشكی در جهان 17 درصد بوده كه تا بیش از 70 درصد در هر سال می‎تواند افزایش یابد(Edmeades et al, 1994). با توجه به این موضوع كشاورزان و دست اندركاران كشور، اصولاً باید با تلاش فراوان و مدیریت صحیح و اقتصادی منابع آبی و استفاده بهینه از آب در تولید هر چه بیشتر محصولات زراعی، مشكل غذایی جمعیت را رفع سازند. دانه های روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشكیل می دهند. این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخایر غنی اسیدهای چرب، حاوی پروتئین نیز می باشند (شیرانی راد و دهشیری، 1381). دانه های روغنی به دلیل تولید روغن های با كیفیت بالا و درصد زیادی از اسیدهای چرب و مرغوب از اهمیت شایانی در تغذیه انسان برخوردارند (آلیاری و همكاران، 1379). در حال حاضر، مصرف سرانه روغن خوراكی كشور بیش از 16 كیلوگرم برآورد شده است. لذا با توجه به جمعیت كشور، نیاز به حدود یك میلیون تن روغن در سال می‎باشد كه بیش از 90 درصد آن از طریق واردات تأمین می‎شود (شیرانی راد و دهشیری، 1381).میزان واردات روغن خام درسال 1382 درجدول (1-1) درج گردیده -است(ماهنامه روغن نباتی، 1383 ب). به این لحاظ، لزوم برنامه ریزی بلندمدت و منسجم با هدف نیل به خودكفائی در تولید روغن خوراكی غیرقابل انكار خواهد بود (شیرانی راد و دهشیری، 1381).جدول(1-1) – میزان واردات روغن خام در سال 1382ردیف شماره تعرفه نام كالا وزن(كیلوگرم) ارزش دلاری1 15071000 روغن خام سویا 777,431,497 436,268,0542 15091000 روغن زیتون بكر 802,482 699,1463 15111000 روغن خام نخل 53,108,436 25,127,238 4 15121100 روغن خام آفتابگردان 183,477,357 116,593,3145 15122100 روغن خام پنبه دانه 4,647,000 2,879,9246 15141100 روغن خام كلزا 19,973,625 12,374,815جمع 1,039,440,397 593,942,491 مأخذ: (گمرك جمهوری اسلامی ایران) در حال حاضر سالانه 2/1 میلیارد دلار صرف واردات روغن نباتی و كنجاله سویا می‎شود و اگر روند كنونی مصرف و رشد جمعیت ادامه یابد، تا چند سال آینده سالانه دو میلیارد دلار صرف واردات روغن خوراكی خواهد شد (ماهنامه روغن نباتی، 1383 ب). در این میان، كلزا به عنوان یكی از مهم ترین گیاهان روغنی برای كشت در شرایط آب و هوایی كشور مورد توجه قرار گرفته است. تولید جهانی روغن كلزا در مقایسه با دیگر روغن های گیاهی در مقام دوم بعد از روغن سویا قرار دارد و میزان آن بیش از 42 میلیون تن می‎باشد. همچنین، پس از استحصال روغن، كنجاله باقی مانده سرشار از پروتئین بوده و برای تغذیه دام مناسب است (آلیاری و همكاران، 1379). با توجه به اینكه در حال حاضر میزان روغن تولیدی در داخل كشور ناچیز بوده و عمدتاً با كشت گیاهان سویا، آفتاب گردان، پنبه دانه، بادام زمینی، زیتون و كنجد تأمین می‎شود و همچنین با عنایت به اینكه همه ساله مقدار قابل توجهی از زمین های آبی و دیم كشور به منظور تقویت بنیه خاك، بدون كاشت باقی می ماند، لذا كلزا بویژه نوع پائیزه آن با داشتن بیش از 40% روغن در دانه و در حدود 40% پروتئین در كنجاله، از لحاظ زراعی می‎تواند در تناوب با غلات كه زراعت عمده كشور می باشد قرار گیرد و سهم ارزنده ای را در رفع كمبود روغن گیاهی موردنیاز كشور ایفا كند (احمدی، 1371). یكی از عوامل بسیار مهم كه توسعه سطح زیر كشت و تولید موفقیت آمیز گیاه كلزا در كشور با خطر مواجه می سازد، كمبود رطوبت خاك در انتهای دوره رشد می‎باشد (شكاری، 1380). در دوره انتهایی رشد در فصل بهار در كلزا به دلیل همزمانی این گیاه با دیگر زراعت های اصلی از جمله غلات امكان فراهم نبودن آب (دوره خشكی) مهیاست. كم آبی از مهمترین عوامل محدود كننده رشد گیاهان و تولید آنها به حساب می‎آید و در حال حاضر، هیچ راه منطقی برای افزایش نزولات جوی در طول دوره های خشكی وجود ندارد. لذا بهترین راه مقابله با خشكی، به كارگیری عملیات زراعی مناسب و استفاده از ارقامی است كه تحمل به خشكی بیشتری داشته باشند (احمدی و جاویدفر، 1379). فصل اول كلیات 1-1- تاریخچه:كلزای روغنی مهم‌ترین گونه زراعی جنس براسیكا می‎باشد و به احتمال قوی فرم وحشی آن به اروپا و آفریقای شمالی محدود می‎شود (شیرانی راد و دهشیری، 1381). موردتوجه قرار گرفتن كلزا تنها در سالهای اخیر نبوده بلكه 2000 سال قبل از میلاد مسیح در نوشته های دوران قدیم از آن یاد شده است. در نوشته های باستانی كه به زبان سانسكریت بوده ، دانه روغنی كلزا سارسون نامیده شده است (عاشوری، 1380). در آثار به جا مانده از دوران نوسنگی در مصر، در نوشته های هندوها كه از سال‌های 1500 تا 2000 قبل از میلاد به دست آمده و به ویژه در كتیبه های یونانی، رومی و چینی باقی مانده از سال‌های 200 تا 500 قبل از میلاد به گیاهان روغنی جنس براسیكا و ارزش دارویی آنها اشاره شده است. كشت تجاری كلزا از سال 1942 در قسمت شمالی آمریكا یعنی كشور كانادا شروع گردیده و امكان استفاده از روغن كلزا برای مصرف خوراكی در سال 1948 مورد توجه قرار گرفت و منجر به استخراج روغن خوراكی از كلزا در سال های 1956 تا 1957 گردید (شیرانی راد و دهشیری، 1381). كلزا نخستین بار در كانادا در سال 1943 به منظور روغن كاری ماشین بخار كشت شد (عزیزی و همكاران، 1378). در سال 1957 در كشور كانادا اولین كلزای روغنی با مقدار اندك اسید اروسیك اصلاح شد. با تولید روزافزون كلزا طی سال 1956 هزاران هكتار از اراضی كانادا به كشت این گیاه اختصاص یافت (رودی و همكاران، 1382). اپلیكویست (1972) اظهار داشته است كه B.napus اولین بار در هلند و در قرن 17 به عنوان یك گیاه روغنی كشف شده است و سپس كشت آن به سایر بخشهای اروپا گسترده شده است. با كشف ویژگیهای غذایی مفید روغن كلزا وضعیت آن در سال‌های اخیر بهبود یافته است (عزیزی و همكاران، 1378). در سال 1974، رقم تاور به عنوان اولین رقم دو صفر كلزا كه هم میزان اسید اروسیك و هم میزان گلوكوزینولات آن پائین بود، معرفی شد. در سال 1981، تولید رقم های كلزا با میزان گلوكوزینولات بالا تقریباً متوقف گردید (شیرانی راد و دهشیری، 1381). در دو دهه گذشته، آزمایش‌های به نژادی و به زراعی متعدد و متنوعی در بخش تحقیقات دانه های روغنی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر بر روی گیاه كلزا صورت گرفته و منجر به معرفی چهار رقم كلزای اصلاح شده با نام های زرگل، طلایه، استقلال و ساری گل شده است (شیرانی راد و دهشیری، 1381). در حال حاضر به واسطه مشكلاتی كه در روش كشت متوالی گندم وجود دارد، نظر متخصصان محلی بر این است كه باید در تناوب گندم از كلزا استفاده گردد (شهیدی و فروزان، 1375).1-2- كلیاتی درباره كلزا:كلزا با نام علمیL. Brassica napus با كمتر از 2% اسید اروسیك در روغن و كمتر از 30 میكرومول گلوكوزینولات در هر گرم وزن خشك كنجاله، نوع خاصی از كلزای روغنی می‎باشد كه به كانولا معروف است. این دو خصوصیت دانه، روغن كلزا را برای تغذیه انسان و كنجاله را به عنوان منبعی با پروتئین بالا برای تغذیه دام مناسب كرده است (رودی و همكاران، 1382). B.napus كلزای معمولی است كه عموماً در اروپا و كانادا كشت می‎شود و در كانادا به كلزای آرژانتینی معروف است، زیرا برای اولین بار از آنجا به كانادا وارد شده است (عزیزی و همكاران، 1378). كلزا دارای ارقام بهاره و پائیزه با عدد كروموزومی برابر 38 بوده و مهمترین گونه زراعی جنس براسیكا محسوب می‎شود. ارقام بهاره و زمستانه این گونه به عنوان منبع روغن گیاهی كشت می گردند، ولی ارقام زمستانه آن در شرایط آب و هوایی معتدل، خنك و رطوبتی حداكثر عملكرد دانه را تولید می‌كند (شیرانی راد و دهشیری، 1381؛ آلیاری و همكاران، 1379).گیاهان جنس براسیكا بر حسب میزان اسید اروسیك (اسید چربی كه برای انسان و دام مضر است) به دو گروه عمده تقسیم می‎شوند. دسته اول كه با علامت اختصاری HEAR مشخص می گردند، روغن آنها دارای بیش از 5 درصد اسید اروسیك بوده و در صنعت لاستیك و پلاستیك سازی، صنایع شیمیائی، صنایع رنگ ، صابون سازی و همچنین به عنوان روان كننده در دستگاه‌های صنعتی و موتور جت ( به دلیل تحمل حرارت بالا) كاربرد دارند و مصرف خوراكی ندارند.دسته دوم كه با علامت اختصاری LEAR نام گذاری می‌شوند، روغن آنها با كمتر از 5 درصد اسید اروسیك، مصرف خوراكی دارند (شیرانی رادو دهشیری، 1381). اصطلاح كانولا به بذر یا فرآورده‌های بذری اطلاق می شود كه حاوی كمتراز 2% اسید اروسیك در روغن خود و حاوی كمتر از 30 میكرومول بر گرم گلوكوزینولاتهای آلیفاتیك در كنجاله خود باشند ( عزیزی و همكاران، 1378). روغن كانولا یكی از مناسب‌ ترین روغن‌های خوراكی برای تأمین سلامتی انسان می‌باشد. پائین‌ بودن میزان كلسترول این نوع روغن به دلیل پائین بودن درصد اسیدهای چرب اشباع شده درتركیب آن مزیت فوق‌العاده ای برای این روغن نسبت به سایر روغن‌های نباتی محسوب می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد روغن كلزا، كلسترول خون را در افراد معمولی و افرادی كه كلسترول خون آنها بالاست، كاهش می‌دهد. انجمن قلب آمریكا كاهش چربی های اشباع را در غذا توصیه نموده است، زیرا یك ارتباط مستقیم میان چربی‌های اشباع و بیماری كرونر قلب وجود دارد. بنابراین توصیه‌ جایگزین نمودن روغن كلزا با چربی‌های اشباع شده برای كاهش سطح كلسترول خون و احتمال بیماری كرونر قلب در عموم مردم صرفه جویی قابل توجهی در هزینه حفظ سلامت بهداشت عموم خواهد گذاشت (عاشوری ،1380). تكامل اصلاح كلزا از كلزای سنتی تا ارقام اصلاح شده به صورت زیر می‌باشد: – كلزاهای سنتی (HEAR) هنوز هم تولید شده و حاوی 22 تا 60 درصد اسید اروسیك در روغن و 100 تا 205 میكرومول گلوكوزینولات در هر گرم كنجاله می‌باشد. – ارقام یك صفر (LEAR) معمولاً واریته‌های كانادایی بوده و حاوی كمتر از 5 درصد اسید اروسیك در روغن و 100 تا 205 میكرومول گلوگوزینولات در هر گرم كنجاله می‌باشد. – ارقام دو صفر: نوع تكامل یافته ارقام یك صفر بوده و حاوی كمتر از 2 درصد اسید اروسیك در روغن و 18 تا 30 میكرومول گلوكوزینولات در هر گرم كنجاله می‌باشد. – ارقام سه صفر : نوع اصلاح شده ارقام شلغم روغنی بوده و اصطلاحاً به آنها Candle می گویند كه دارای حداقل میزان اسید اروسیك، گلوكوزینولات و فیبر می‌باشند. در سال 1979 نام عمومی كانولا(Canola) در كانادا برای كلیه رقم های دو صفر منظور گردید. روغن كلزا در مقایسه با روغن های حاصل از دانه‌های آفتابگردان، ذرت، و سویا به دلیل حضور اسیدهای چرب اشباع نشده وفاقد كلسترول از كیفیت تغذیه‌ای بالایی برخوردار است. كنجاله كلزا با دارا بودن حدود 5/46 درصد پروتئین، 5/3 درصد چربی و 2/1 درصد فسفر قابل جذب نسبت به كنجاله سویا برتری نشان می‌دهد (شیرانی راد و دهشیری،1381). مقایسه اسیدهای چرب اشباع وغیر اشباع در انواع روغن‌های خوراكی در جدول (1-2) درج گردیده است (عاشوری، 1380). جدول (1-2) – مقایسه اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع در انواع روغن‌های خوراكی. روغن‌های نباتی خوراكی درصد اسیدهای چرب اشباع درصد اسیدهای چرب غیر اشباع اولئیك اسید لینولئیك اسید لینولنیك اسیدكانولا 7 61 21 11آفتابگردان 12 16 71 1ذرت 13 29 57 1گلرنگ 10 14 66 10زیتون 15 75 9 1سویا 15 23 54 8بادام زمینی 19 48 33 –نخل 51 39 10 –نارگیل 91 7 2 – مأخذ: (عاشوری، 1380)1-3- اهمیت و جایگاه كلزا در ایران با انجام تحقیقات و بررسی نتایج حاصله، مشخص شده كه توسعه كشت كلزا در كشور امكان پذیر است و می‌تواند به موازات توسعه كشت زیتون در كاهش میزان وابستگی به خارج در زمینه روغن گیاهی موثر باشد. براساس بررسی‌ها و پیش‌بینی‌های انجام شده در قالب برنامه پنج ساله سوم توسعه اقتصادی- اجتماعی كشور، در زیر بخش كشاورزی تا سال آخر اجرای برنامه، افزایش سطح زیر كشت كلزا تا میزان 360 هزار هكتار به منظور تولید 580 هزار تن دانه با حداقل 38 درصد روغن در دانه و در نتیجه تأمین حدود 222 هزار تن روغن كلزا پیش بینی گردیده است. همچنین 216 هزار تن روغن از طریق كشت سایر گیاهان روغنی در نظر گرفته شده كه جمعاً با تولید 438 هزار تن روغن، حدود 50 درصد نیاز داخلی به روغن گیاهی را برطرف می‌كند(شیرانی راد و دهشیری، 1381). میانگین عملكرد كلزا در هر كشور تا اندازه زیادی به شرایط آب و هوایی، روش‌های تولید و ارقام مورد كشت بستگی دارد( احمدی و جاوید فر،1377). كلزا از جمله محصولاتی است كه می‌تواند به‌دلیل سازگاری ویژه با شرایط آب و هوایی مختلف، در مناطق شمالی به‌عنوان كشت دهنر قلم زنی وچگونگی انجام ان فهرست منابع و مآخذ:1- پاكباز، رویین. دایره‌المعارف هنر (نقاشی، پیكره‌سازی و هنر گرافیك) تهران، فرهنگ معاصر، 13792- ستاری، محمد، مجموعه هنرهای سنتی ایران (قلمزنی، تهران، انتشارات امیركبیر، چاپ اول، 13673- لینتون، نوبرت، هنر مدرن، ترجمه‌ی علی رامین، تهران، نشر نی، 13824- رمضانی، ولی‌الله، آموزش قلم‌زنی، تهران، انتشارات آذربرزین، 13805- یاوری، حسین، فلزكاری، تهران، انتشار سازمان صنایع دستی، 1365فهرست مطالبعنوان صفحهفصل اول (تاریخچه)تاریخچه 2فصل دوم (ابزار و مواد قلمزنی)لوح مسی 13 خواص فیزیكی مس 13خواص مكانیكی مس 13قیر 14میزچوبی یا تنه‌ی درخت 15چكش 15انواع قلم 16رنده 19مشعل 19تیزاب 19بورس سیمی 19خاك اره 19فصل سوم (شرح طرح كار)شرح طرح كار 21فصل چهارم (شرح انجام كار)قیرگذاری 24پیاده كردن طرح روی كار 25نیم بر كردن 25برجسته كاری 25رنده كاری 26روسازی 26جدا كردن فلز از قیر 27پرداخت 29خشك كردن كار 29پتینه‌ی كار 30فهرست منابع و ماخذ 31 فصل اول: تاریخچهتاریخچه:درباره اینكه هنر مدرن دقیقاً از چه زمانی آغاز می‌شود و كدام اثر هنری، سبك هنری، جنبش هنری یا حتی گفتمان هنری را می‌توانیم در توالی زمانی تاریخ هنر، نقطه شروع هنر مدرن بدانیم، اختلاف‌نظرهایی میان مورخان و پژوهشگران هنر وجود دارد. برخی هنر مدرن را حدوداً هنر قرن بیستم می‌دانند و سال 1905، یعنی زمان گشایش نمایشگاه فووها در سالن پاییز در پاریس را عزیمت خود قرار می‌دهند. برخی دیگر، از جمله كریستوفر ویتكومب، پژوهشگر آمریكایی هنر، معتقدند كه هنر مدرن در دهه 1860 با نمایش تابلوی ناهار در سبزه‌زار اثر ادوارد مانه در سالن مردودهای پاریس آغاز می‌شود و حدوداً تا دهه 1970 ادامه می‌یابد. اصطلاح هنر مدرن در پیشینه تاریخ‌نگاری هنر در قرون گذشته نیز به كرات به كار رفته است و كاربردش در قرن بیستم به هیچ‌وجه تازگی ندارد. چنینو چنینی (حدود 1370-1440) نقاش فلورانسی در اثری با عنوان كتاب هنر كه در 1437 تألیف كرده است توضیح می‌دهد كه جوتو چگونه نقاشی را «مدرن» ساخته است. جورجو وازاری (1511-1574) نقاش، معمار و تاریخ‌نگار ایتالیایی هنر در 1550 كتابی را با عنوان زندگی هنرمندان تألیف كرد كه تا به امروز به عنوان یكی از معتبرترین منابع اطلاعاتی درباره هنر و هنرمندان دوره رنسانس، مورد رجوع قرار گرفته است. وازاری نیز در این كتاب هنر عصر خویش را هنر «مدرن» می‌خواند. او در این كتاب مهم، كه در واقع الگو و سرمشق بسیاری از مورخان هنر و خاطره‌نویسان دوره‌های بعد قرار گرفته است، بر این اندیشه تكیه می‌كند كه هنر دارای ماهیت تكامل یابنده است و هنرمندان نسل‌های متوالی از دستاوردهای پیشنیان خود بهره‌ می‌گیرند و سیر تكاملی هنر را دنبال می‌كنند. همچنین بد نیست كه بدانیم معیار هنر راستین در نگاه وازاری، تقلید مخلصانه و شورمندانه طبیعت است كه باید با مهارت دستان هنرمند و قالب آرمانی (یا فرم ایده‌آل)ی كه پیشاپیش در ذهن او شكل گرفته است به تحقق درآید. آنچه را كه وازاری معیار هنر راستین می‌داند بازتابنده دیدگاه مسلط در فضای هنری رنسانس است. این معیار در دوره‌های بعد نیز همچنان اعتبار خود را حفظ می‌كند و در قرن هجدهم، اساس نظریه‌پردازی‌های نوین فلسفی درباره چیستی هنر و به تبع آن، تعریف هنر واقع می‌شود. شارل ‌باتو، روحانی و متفكر فرانسوی، در 1746 مقاله مهم و دوران‌سازی را با عنوان هنرهای زیبا تحویل شده به اصلی واحد به رشته تحریر درمی‌آورد و «نظام مدرن هنرها» را براساس همان اصل واحد تدوین می‌كند. این اصل واحد یا مشترك هنرهای زیبا چیزی جز «تقلید از طبیعت زیبا» نیست. نظریه تقلید طبیعت یا بازنمایی واقعیت قابل شناخت تا ‎آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم نافذیت خود را حفظ می‌كند و تا آن زمان همچون گفتمانی مسلط بر همه جنبش‌های هنر بصری سایه‌افكن است.تحولات بزرگی كه در نیمه دوم قرن نوزدهم در سه حوزه فناوری (از جمله اختراع و تكامل صنعت و هنر عكاسی از 1839 به بعد و تكامل سیستم‌های ارتباطی) علم و فلسفه، و نیز اقتصاد و سیاست صورت می‌گیرند عمیقاً جهان‌بینی هنرمندان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. این تحولات هم وضعیت مادی هنرمندان را دگرگون می‌سازند و هم بر ارزش‌ها و آرمان‌های معنوی آنها تأثیر. نظام جدید ترویج، عرضه و فروش آثار هنری، آزادی نویافته‌ای را برای هنرمندان به ارمغان می‌آورد. هنرمندان اكنون بعد از قرن‌ها وابستگی به حامیان از جمله پادشاهان،‌ شهریاران، پاپ‌ها و اسقفان‌ و اشراف هنردوست و هنرپرور، خود را آزاد احساس می‌كنند وبر پای خود می‌ایستند. ولی آزادی همیشه با مسئولیت ملازمه دارد. هنرمند در این روزگار دیگر آن هنرمندی نیست كه در قصرهای مدیچی، فیلیپ، چارلز و لویی به سر برد و یا به ولی‌نعمتان خود در كلیسا و نهادهای حكومتی تكیه كند و به زعم جورجو وازاری، با بهره‌گیری از دستاوردهای اسلاف خود، سیر تكاملی هنر را پی بگیرد و با مهارت هر چه بیشتر «طبیعت زیبا» را تقلید كند. هنرمند اكنون باید با آگاهی‌ها و آزادی‌های نویافته خویش، زیست بوم خود را از نو بنگرد، باطن خویش را بكاود و كاشف افق‌های نوینی در عرصه برونی حیات باشد. در چنین فضایی، هنرمند نه تنها به جست و جو و ابتكار مضامین بدیع و یافتن نكته‌های نغز در لایه‌های مغفول زندگی فردی و اجتماعی می‌پردازد بلكه عمیقاً خود را نیازمند جستن و پروراندن زبان و بیان و قالبی نو احساس می‌كند. بنابراین هنرمند، به ویژه هنرمند تجسمی، می‌بایست خود را از قید سنت‌های ریشه‌دار و آیین‌های قوام گرفته هنر كلاسیك و آكادمیك رها می‌ساخت و معیارها و هنجارهای آن را به چالش می‌گرفت. چه گفتن و چگونه گفتن، هر دو می‌بایست نو می‌شدند. این چرخش گفتمانی، هر چند حاصل تحولات كلان نیمه دوم قرن نوزدهم در حوزه‌های فلسفه و علم و فناوری، اقتصاد و سیاست، و روابط اجتماعی بود، شخصیت‌هایی به طور اخص در میان خود هنرمندان و خارج از جامعه هنری در زمینه‌سازی و شكل‌گیری آن، نقشی برجسته داشته‌اند. نیچه، كروچه، برگسون، داستایوسكی، اسكار وایلد، والتر پیتر، گویا، كوربه، ترنر، رودن و بالاخره فروید از جمله این بزرگانند. البته ناگفته نگذارم كه كلمنت گرینبرگ، منتقد نامدار آمریكایی، ریشه هنر مدرن را در فلسفه كانت و به طور اخص در نقد سوم او می‌جوید و آن را شالوده اصلی آموزه‌هایی چون اصالت زیباشناسی، هنر برای هنر و خودمختاری هنر و جز اینها می‌داند. اینكه دهه 1860 یا نخستین دهه قرن بیستم را زمان شروع تاریخ هنر مدرن بدانیم، یا به طور مشخص‌تر، امپرسیونیسم و پست امپرسیونیسم را هنر مدرن به شمار آوریم یا آنها را زمینه‌ساز هنر مدرن محسوب كنیم، در ادامه این بحث مقدماتی ما تأثیر چندانی نخواهد داشت. در موارد بسیاری تعیین مقاطع تاریخی شروع و پایان جنبش‌های هنری بیشتر براساس ملاحظات كاربردی و یا آموزشی صورت می‌گیرد تا معیارهای زیباشناختی. مثلاً وزارت فرهنگ فرانسه در تقسیم وظایف موزه‌های عمده پاریس مقرر كرده است كه آثار هنر نقاشی و مجسمه‌سازی تا پایان دوره كلاسیك (به مفهوم گسترده آن) یعنی پایان نیمه اول قرن نوزدهم در موزه لوور، آثار امپرسیونیست و مربوط به نیمه دوم قرن نوزدهم در موزه دورسه، و هنر مدرن یعنی آثار پدید آمده از 1905 تا زمان حاضر در موزه مركز ژرژپمپیدو و موزه شهر پاریس نگهداری شوند. نوربرت لینتون، نیز حدوداً همین ترتیب را دنبال كرده است،‌ یعنی ضمن اشاره به نام نقاشانی همچنین داوید، كانستبل، ترنر، گویا، انگر و دلاكروا به عنوان پیام‌آوران هنر مدرن، نگاهی اجتمالی به كار نقاشانی چون مونه، سزان، گوگن، ون‌گوگ، سورا، هدلر و مجسمه‌سازی چون رودن می‌افكند و سپس بحث خود را به طور مبسوط با نقاشانی چون ماتیس، رئو، ولامنك و كیرشنر و دیگران كه آثارشان را بعد از سال 1900 یعنی در قرن بیستم آفریده‌اند دنبال می‌كند و چنان كه پیداست هنر مدرن را حدوداً همان هنر قرن بیستم به شمار می‌آورد.ولی ویژگی مهمی كه قرن بیستم را از قرون پیشین ممتاز می‌كند حجم عظیم تغییرات و تحولاتی است كه در این قرن صورت گرفته است. واحدهای زمانی مانند هزاره، قرن و دهه در دوره‌های مختلف تاریخی، دلالت‌های معنایی مختلفی دارند. در سنت تاریخ‌نگاری غرب رایج‌ترین واحد زمانی برای تعیین مقاطع مهم تاریخی، قرن است. با این همه مورخان فرهنگ و تمدن بشر بررسی خود را از دوره‌هایی آغاز می‌كنند كه واحدهای زمانی آنها هزاره است. دوره پارینه سنگی كه نخستین آثار هنری شناخته شده طی آن پدید آمده است از حدود چهل هزار سال قبل از میلاد آغاز می‌شود و تا حدود ده هزار سال قبل از میلاد ادامه می‌یابد. مجسمه ونوس ویلندورف در اتریش و نقش برجسته ونوس لوسل در فرانسه، ساخت‌شان بین سی‌هزار تا پانزده هزار سال قبل از میلاد تخمین زده می‌شود. همچنین تصاویر گاومیش در غار التامیرای اسپانیا و اسب چینی در غار لاسكوی جنوب فرانسه، ترسیم یك حكاكی‌شان به حدود پانزده هزار تا ده هزار سال قبل از میلاد باز می‌گردد. دوران میان‌سنگی از حدود ده‌هزار تا هشت‌هزار سال قبل از میلاد و دوران نوسنگی از حدود هشت‌هزار تا چهار هزار سال قبل از میلاد را دربرمی‌گیرند. هنر باستانی مصر و بین‌النهرین از حدود چهار هزار سال قبل از میلاد آغاز می‌شود و تا حدود هزار سال قبل از میلاد ادامه می‌یابد. در این دوره‌ها قرن چنان واحد خرد و كوچكی است كه در بررسی‌های تاریخی نقش چندانی ندارد.به دوره یونانی كه می‌رسیم واحدهای زمانی از هزار، به قرن كاهش می‌یابند كه دلیل عمده آن، حجم افزوده رخدادها و امكان بیشتر ثبت رخدادهاست. هنر و فرهنگ یونان باستان در دوره زمانی بین 750 تا 480 قبل از میلاد با عنوان آركائیك (قدیمی یا كهن) شناخته می‌شود. با این همه دوره زمانی مهمی كه به فرهنگ و هنر كلاسیك (یونانی- رومی) معروف است و كوشش فضلا و هنرمندان رنسانس بیش از دو قرن به طول انجامیده‌اند. جنبش‌های هنری از رنسانس تا قرن بیستم، هر كدام بین حدود یك قرن تا نیم قرن دوام آورده‌اند.شاید این مورد بسیار اجمالی و پرواز بلند برفراز اوج‌های تاریخ این نتیجه را به ذهن متبادر گرداند كه هر چه به زمان حال نزدیك‌تر می‌شویم عمر جنبش‌های هنری كوتاه‌تر می‌شود و حجم تغییرات و تحولات در واحدهای زمانی فزونی می‌گیرد. در قرن بیستم كثرت تغییرات و سرعت و كیفیت تغییرات آن چنان گسترده است كه به هیچ‌وجه نمی‌توان ویژگی‌های پایدار و تكرارشونده‌ای را از مجموعه آنعها استخراج و استنباط كرد و آنها را اساس تعریفی خرسند كننده قرار داد، تعریفی كه به سیاق تعاریف پیشین هنر بتواند به گونه‌ای جامع و مانع، بازگوینده محورهای شاخص هنر مدرن باشد. اینكه دو فیلسوف برجسته آمریكایی و نظریه‌پرداز هنر در قرن بیستم، یعنی آرتور دانتو و جورج دیكی حتی از شباهت خانوادگی ویتگنشتاین و تعریف انفصالی و چند شرطی تاتاركیویچ درگذشته‌اند و تعریفی مبتنی بر نظریه نهادی را صورتبندی كرده‌اند، خود گویای دشواری‌های تعریف هنر در قرن بیستم است. پاره‌ای از صاحب‌نظران نفس تغییر و نوآوری را مشخصه اصلی هنر مدرن دانسته‌اند. یعنی آفرینش هنری را با پدید آوردن هر چیز تازه، متفاوت و مبتكرانه برابر دانسته‌اند. ولی تغییر و دگرگون‌سازی، كه هم دارای بار مثبت و هم دارای بار منفی است و به هیچ‌وجه معادل پیشرفت در سیر تحولات هنری نیست، نمی‌تواند فی‌نفسه ویژگی معرف به شمار‌ آید و هنر را از غیرهنر ممتاز كند. با این همه برخی از منتقدان هنر در قرن بیستم معتقدند كه پاره‌ای از ویژگی‌های هنر مدرن را می‌توان در قیاس با ویژگی‌های دیگر آن، عمده‌تر و برجسته‌تر دانست. نخست آنكه هنرمند تجسمی قرن بیستم صرفاً به تغییرات سبكی بسنده نمی‌كند و ضمن استفاده از ابزار و مواد و مصالح سنتی، مواد و مصالح و ابزار تازه‌ای را در رشته خود به كار می‌گیرد. حاصل این امر نه تنها تغییرات سبكی بلكه دگرگون‌سازی مفهوم نقاشی و مجسمه‌سازی و تعریف متعارف آنهاست. ویژگی بعدی تأكید بر خودمختاری هنر و دنبال كردن آرمان هنر برای هنر است. هنر می‌خواهد خود غایت خویش باشد نه وسیله تبلیغ و ترویج و تحكیم آموزه‌های سیاسی، دینی و اخلاقی.هنر مدرن در ادامه روند آزادی از وابستگی‌های سیاسی و كلیسایی می‌خواهد خود را حتی از قید سوژه‌ها و مضامین قابل شناخت بیرونی رها سازد و هر چه بیشتر بر قابلیت‌های درونی‌ذاتی هنر خویش تكیه كند. گسترش گرایش‌های فرمالیستی و نظریه‌پردازی‌های فیلسوفانی چون كلایوبل و راجر فرای برای تحكیم فرمالیسم در هنر بصری در همین راستا صورت می‌گیرد. هر چند در دهه‌های آغازین قرن بیستم شاهد چرخش هر چه بیشتر هنرمندان بصری از فیگوراسیون (یا شكل‌نمایی) به آبستراكسیون (یا انتزاع و تجرید) هستیم ولی این روند، روند پایداری نیست و هنر آبستره (یا انتزاعی) را نمی‌توانیم ژانر برتر مجموعه هنر مدرن به شمار آوریم.ویژگی سوم را می‌توانیم خصلت چالشگری، طغیان‌گری، پرخاشگری، گزندگی و (در ملایم‌ترین حالت آن) نقدكنندگی هنر مدرن بدانیم. شاید در این خصوص، نیچه و فروید در تأثیرگذاری بر جهان‌بینی هنرمند مدرن و شكل‌دهی به بینش او، نقشی مستقیم‌تر از دیگران داشته‌اند. هنر مدرن نه می‌خواهد والایی و عظمت را به نمایش درآورد و نه بازنمای «طبیعت زیبا» و «خصایل عالیه انسانی» باشد. می‌خواهد بیشتر نقاب‌ها را برگیرد و زشتی‌های مكتون را عیان سازد. به نهادهای مستقر بتازد و مرجعیت‌ها و ارزش‌های دیرپا را به چالش گیرد. به جای تكیه بر پهلوانی‌ها، دلاوری‌ها، وارستگی‌ها، بزرگ‌منشی‌ها و بلندنظری‌ها و اراده‌های پولادین آدمی، می‌خواهد درماندگی و زبونی و محرومیت و اضطراب، سست عنصری و نفس‌پرستی و فروافتادگی انسان را به نمایش درمی‌آورد. از فوتوریسم كه دنیای نوین صنعت،‌ سرعت و خشونت را می‌ستاید و رئالیسم سوسیالیستی كه ستایشگر عظمت كارگر و نقش او در ساختمان كمونیسم است، و نیز چند مورد اندك‌شمار دیگر كه بگذریم، هنر مدرن با ستایش و پرستش و تكریم و تمجید میانه‌ای ندارد. در اكثر آثار آن، رگه‌هایی از ناباوری، تشكیك و تمسخر به چشم می‌آید. ویژگی دیگر هنر مدرن- خاصه در دوره متأخر آن- درهم آمیخته شدن رشته‌های مختلف هنری از جمله نقاشی، مجسمه‌سازی، عكاسی، گرافیك، و حتی موسیقی و رقص و تئاتر و ادبیات و به عبارت دیگر، مخدوش شدن و زدوده شدن مرزهای سنتی و جا افتاده میان آنهاست. هنر مفهومی، هنر اجرا، هنر خاكی، چیده‌مان، یافته- گزیده، آرته پورا، رخدادها و مقولات هنری دیگری كه عمدتاً در دهه‌های پنجاه و شصت و هفتاد پدید آمده‌اند مرزهای نقاشی و مجسمه‌سازی را درنوردیده‌اند و به سادگی در زیر سرفصل‌های متعارف هنری طبقه‌بندی نمی‌شوند. این ویژگی هنر مدرن می‌تواند در حوزه هستی‌شناسی هنر، كه از جمله مباحث عمده فلسفه هنر و زیباشناسی است، بحث در خور توجهی را به خود اختصاص دهد. واپسین و شاید یكی از مهم‌ترین ویژگی‌های هنر مدرن، سركشیدن به حوزه‌های فرهنگی و تمدنی غیر از فرهنگ و تمدن غربی است. چنان كه می‌دانیم یكی از منابع الهام‌گیری امپرسیونیست‌ها در آغاز فعالیت‌شان، نقاشی ژاپنی و به ویژه چاپنقش‌های ژاپنی بوده است. در نمایشگاه بین‌المللی پاریس كه در 1867 برگزار گردید بسیاری از چاپ نقش‌های ژاپنی به میزان قابل توجهی نقاشان امپرسیونیست را در فرانسه، آمریكا و كشورهای دیگر تحت تأثیر قرار دادند. این سنت تأثیرگیری از حوزه‌های فرهنگی غیرغربی، از گوگن و تأثیرپذیری او از زندگی و فرهنگ ساكان تاهیتی كه بگذریم، در قرن بیستم با الهام‌گیری هنرمندان ب رجسته‌ای همچون هانری ماتیس و پابلوپیكاسو از نقاب‌ها و مجسمه‌های آفریقایی و هنر بدویان قویاً دنبال می‌شود و در نتیجه توجه جهانیان به ارزش‌های هنری و فرهنگی اقوام كمتر شناخته شده در اقصی نقاط جهان و زبان و بیان خاص هنری آنها جلب می‌گردد وم بعد از برداشت برنج كشت گردد. ادامه خواندن مقاله هنر قلم زني وچگونگي انجام ان

نوشته مقاله هنر قلم زني وچگونگي انجام ان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله Olap چيست و چگونه كار مي‌كند

$
0
0
 nx دارای 63 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه :امروزه پس از جمع آوری و بدست اوردن اطلاعات ، تجزیه و تحلیل داده ها ، یكی از مهمترین كارهای بانك های اطلاعاتی می باشد . بر همین اساس اكنون یكی از مهمترین معیار تشخیص بانك اطلاعاتی برتر ، امكانات تجزیه و تحلیل داده ها در آن بانك می باشد . از جمله فناوریهای جدید در جهت تحلیل داده ، سیستم Olap می باشد . Olap كه در چند سال اخیر مطرح گشته است و هر ساله راه تكامل خود را طی می نماید یك قابلیت وصف ناپذیر در جهت بدست آوردن اطلاعات كامل تر و دقیق تر از داده های موجود در پایگاه داده ها می باشد .درسالهای گذشته و قبل از مطرح شدن عملیات Olap ، نگهداری اطلاعات گذشته یا انباركردن داده ها مطرح نبود اما اكنون جهت تحلیل داده ها برای انجام عملیات Olap نیازمند انبار كردن داده ها می باشیم . جهت بررسی به عملكرد Olap میتوان به نرم افزار های پایگاه داده قدرتمند مانند Sql Server یا Oracle مراجعه نمود و با نحوه عملیات Olaping آشنا شد .بر همین اساس از آنجا كه كار با Sql Server راحت تر و در عموم بیشتر كاربرد دارد و همچنین آشنایی با آن نزد برنامه نویسان پایگاه داده بیشتر است ، بحث Olaping در این مقاله در Sql server 2000 مطرح می گردد . تاریخچه SQL SERVER : IBM در دهه 70 زبانی با نام SEQUEL را خاص پرس و جو (QUERY) از پایگاههای داده ابداع کرد این واژه معادل زبان پرس و جوی ساخت یافته می باشد .به مرور بخشهای جدیدی به این زبان اضافه شد تا جاییکه دیگر نه تنها برای پرس و جو بلکه برای ساخت و مدیریت پایگاههای داده و موتور ایمنی پایگاه داده نیز بکار می رفت . IBM این زبان را به عموم عرضه کرد و پس از آن SQL نامیده شد . موتور پایگاه داده امروزی ویرایش متعددی از SQL را بکار می برند . ویرایش مورد استفاده SQL SERVER نیز (T-SQL) TRANSACT –SQL نام دارد .مایکروسافت در ابتدا SQL SERVER را با همکاری SYBASE برای اجرا در محیط OS/2 طراحی کرد ، هنگامیکه مایکروسافت و IBM از هم جدا شدند ، مایکروسافت کار را با سیستم عامل جدید و شبکه خود تحت عنوان سرویس دهنده پیشرفته ویندوز NT ادامه داد . در این مقطع مایکروسافت تصمیم گرفت SQL SERVER را شخصا برای محصول جدید خود NT توسعه دهد. نام این محصول جدید SQL SERVER 4.2 بود که بعدها به 421 ارتقا یافت .3 پس از جدا شدن مایکروسافت و SYBASE ، شرکت اخیر موتور پایگاه داده خود را برای اجرا بر روی ویندوز NT توسعه داد . این محصول (SYBASE ADAPTIVE SERVER ENTERPRISE ) نامیده میشود .و مایکروسافت ویرایش 6 وسپس 5/6 را عرضه کرد . ویرایش 7 این محصول با قابلیت اجرا در محیط های NT و ویندوز های 95 و 983 معرفی شد . در این ویرایش تفکیک عمده ای نسبت به کد SYSBASE ایجاد شده است . ویرایش های قبلی از این نظر بسیار وابسته به SYBASE بودند . اما در ویرایش 7 تیم مایکروسافت بتدریج کد مزبور را دوباره نویسی کرد و آن را تغییر داد . این شرکت ضمن ساختار دهی مجدد هسته مرکزی موتور پایگاه داده ، یک بهینه ساز پرس و جوی پیشرفته و پیچیده و یک موتور ذخیره سازی پایگاه داده پیشرفته را نیز معرفی کرد . Sql Server 2000از این کد جدید بهره می گیرد و دارای ویژگیهای قابل ملاحظه ای می باشد . همچنین قابلیت اطمینان ، در دسترس بودن محصول و توسعه پذیری آن افزایش یافته و در کل کار را برای راهبران پایگاه داده ساده تر کرده است . SQL SERVER چیست ؟SQL SERVER یک سیستم پایگاه داده رابطه ای است به صورتی که CLIENT ها درخواست خود (QUERY) را به SQL SERVER فرستاده و SQL SERVER نتایج را به CLIENT باز می گرداند .SQL SERVER مجموعه ای از مؤلفه ها (COMPONENTS) می باشد که با همدیگر کار می کنند و برای نیازهای داده های ذخیره شده می باشد که شامل قسمتهای زیر است . OLTP (ONLINE TRANSACTION PROCCESSING ) OLAP ( ONLINE ANALITICAL PROCCESSING) که وظایف هر کدام بصورت زیر است :1- در پایگاه داده OLTP :• سازماندهی در جدول روابط • نرمال سازی و حذف دوگانگی داده ها • اطلاعات فقط یکبار ذخیره می شوند .• افزایش دقت دراضافه کردن یا تغییر سریع داده ها توسط تعداد زیادی کاربر همزمان 2- در پایگاه داده OLAP :• سازماندهی در اجازه تجزیه و تحلیل و خلاصه سازی مقدار زیادی از داده ها با سرعت بالا• سازماندهی در مدیریت SQL SERVER • سازماندهی داده های ذخیره شده • سازماندهی در روابط بین داده در پایگاه داده ها • قابلیت بازیابی اهداف SQL SERVER : استفاده آسان مقدماتی از مراحل سودمند سرویس Olap موتور بانك داده روابط كاملا صعود پذیر سرویس دهی گروهی بانك اطلاعاتی به كاربران دسترسی هزاران كاربر بصورت همزمان قابلیت مدیریت ترافیك در صفحات وب جهانی قابلیت تنظیم خودكار موتور بانك اطلاعاتی بدست آوردن منابع بصورت پویا در زمان اتصال كاربران آزاد سازی منابع در زمان قطع ارتباط كاربران پیشرفت در زمینه امنیتی پیشرفت در ارائه سرویسهای تحلیل داده آشنایی با Analysis Services و نحوه نصب آن :در Sql Server 200 امكاناتی با عنوان Analysis Services قرار داده شده است كه قابلیت تجزیه و تحلیل اطلاعات را دارا می باشد همچنین این سرویس قادر است اطلاعات آماری نیز از بانك اطلاعاتی تهیه كرده و ارائه كند. نحوه نصب كردن Analysis Service شامل مراحل زیر است :در صفحه نصب Sql Server 2000 گزینه Sql Server 2000 Components را انتخاب كرده و سپس گزینه Install Analysis Services را انتخاب میكنیم . پس از نصب از مسیر زیر برنامه Analysis Manager را انتخاب میكنیم Start­­­­­> Programs­­­­­>Microsoft Sql Server ­­­­­>Analysis Manager برای استفاده از قابلیت Olap در Sql Server 2000 نیازمند به انجام مقدماتی می باشیم كه در زیر به ترتیب آورده شده اند :اولین قدم نصب منبع سیستم بانك اطلاعاتی می باشد. این قابلیت باعث می شود كه اشیا بتواند به بانك اطلاعاتی دسترسی داشته باشند . برای این منظور نیازمند اتصال به بانك اطلاعاتی هستیم كه آنرا نصب Dns (Data Source Name) گویند.برای این منظور از منوی Start گزینه Seeting و سپس Control Panel را انتخاب كرده و سپس بر روی Data Source (Odbc) دو بار كلیك می كنیم .اگر از ویندوز 2000 و یا Xp استفاده شود از مسیر زیر استفاده می كنیم :Start ­­­­­> Setting ­­­­­> Control Panel ­­­­­> Administrative Tools ­­­­­>Data source (odbc)سپس از برگه System Dns گزینه Add را كلیك كرده و گزینه Microsoft Access Driver (*.Mdb) را انتخاب نموده Finish را كلیك میكنیم .در صفحه نام منبع داده (Data Source Name) نام بانك اطلاعاتی را انتخاب می كنیم .بعنوان مثال می توان از مسیر زیر از بانك اطلاعاتی نمونه موجود در Sql Server 2000 استفاده كنیم :C:\Program Files\Microsoft Analysis Service\Sample\foodmart2000.mdbصفحه ای مانند شكل زیر نمایش داده می شود : شكل (1) : سپس در قسمت Odbc Microsoft Access Setup ، گزینه Ok را انتخاب كرده همچنین در Odbc Data Source Administrator نیز گزینه Ok را می زنیم .حال به برنامه Analysis Manager كه از برنامه های موجود در Sql Server 2000 می باشد رفته و آنرا اجرا میكنیم .صفحه ای به شكل زیر خواهیم دید : شكل (2) : نصب پایگاه داده و منبع آن :برای نصب ساختار پایگاه داده مراحل زیر دنبال میشود :در برنامه Analysis Manager در سمت چپ گزینه Console Root دیده میشود كه زیر منوی آن Analysis Services می باشد ، با باز كردن آن نام سرویس دهنده (Server) مشاهده می شود ،كه با كلیك راست بر روی آن و انتخاب گزینه New Data Bases یك پنجره محاوره ای باز شده و خواهان نام پایگاه داده می باشد . با انتخاب نام و سپس كلیك بر روی دكمه Ok پنجره بسته شده و مشاهده میشود كه در قاب درختی Analysis Manager با كلیك بر روی نام سرویس دهنده بانك اطلاعاتی ایجاد شده مشاهده می شود . ( برای مثال نام این بانك را Tutorial قرار می دهیم . )اگر بر روی نام بانك اطلاعاتی كلیك كنیم گزینه های زیر را مشاهده میكنیم :• Data Sources• Cubes• Shared Dimension• Mining Model• Database Rulesمانند شكل زیر : شكل (3) حال به برقراری اتصالات بانك اطلاعاتی می پردازیم . در قاب درختی Analysis Manager بر روی گزینه Data Sources كه در زیر منوی نام بانك اطلاعاتی قرار دارد كلیك راست میكنیم و سپس گزینه New Data Source را انتخاب می كنیم و در قسمت Data Link Properties برگه Provider و سپس گزینه Microsoft OLE db Provider For ODBC Drivers را انتخاب می كنیم .مانند شكل زیر :شكل (4) : از برگه Connection و در قسمت Use Data Source Name نام بانك داده را انتخاب می كنیم . ( در اینجا نیز بطور مثال نام Tutorial را انتخاب می كنیم . )سپس بر روی دكمه Test Connection كلیك كرده و در صورت صحیح بودن انجان عملیات پیغام Test Connection Succeeded را مشاهده می كنیم . شكل (5) : پس از برقراری ارتباط با بانك اطلاعاتی نوبت به ساختن مكعب (Cube) میرسد . مكعب ها یك ساختار چند بعدی از داده ها می باشند و تشكیل شده از مجموعه ای از ابعاد و مقادیر می باشند .برای آشنایی بیشتر با مكعب ها در زیر تعریف مایكروسافت از مكعب آمده است :یك مكعب مجموعه ای از دادههای ذخیره شده است كه امكان تجزیه و تحلیل سریع و سهل داده ها را فراهم می كند . داده های ذخیره شده در مكعب بر اساس ابعاد ، تجزیه و تحلیل می شوند . این ابعاد می توانند زمان یا ناحیه باشند . برای مثال می توان فروش را بر اساس سال ، فصل ، ماه ، هفته ، روز و یا حتی ساعت و دقیقه نگهداری كرد و یا آمار فروش را بر حسب كشور ، ایالت ، شهر و حتی مناطق پستی شهر تقسیم بندی نمود . در ادامه كار برای مثال از بانك اطلاعاتی Foodmark كه در شاخه Sample در Sql Server 2000 قرار دارد استفاده می كنیم و فرض می شود كه كلیه مراحل قبل انجام شده و نام بانك اطلاعاتی Tutorial درج گردیده است كه در حقیقت نام دیگری برای Foodmark میباشد . نحوه ایجاد Cube :كار را بر روی بانك اطلاعاتی Tutorial كه مربوط به یك فروشگاه بزرگ میباشد ، دنبال میكنیم و این بانك شعب مختلفی در آمریكا ، كانادا ، مكزیك دارد و مدیریت فروشگاه نیازمند تحلیل فروش محصولات خود و مشتریان در سال 1998 میباشد .برای این كار با ساختن یك مكعب و تعریف ابعاد آن می توان بسرعت به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخت . برای ایجاد مكعب مراحل زیر طی می شود :در پنجره Analysis Manager در زیر قسمت بانك Tutorial بر روی گزینه Cube Folder كلیك راست كرده و گزینه New Cube انتخاب و سپس گزینه Wizard انتخاب شود .حال زمان تعریف پیمانه یا (Measure) می باشد اما قبل از آن نیاز به آشنایی با اصطلاح جدیدی است .این اصطلاح جداول Fact یا (Fact Table) می باشد . در اكثر طراحی های پایگاه داده انبار كردن داده ها حول محور جدول Fact متمركز می شود . این جداول منابع مركزی اطلاعاتی است كه انبار دادهای بر اساس آن ساخته میشود ، برای درك بیشتر به مثال های زیر توجه شود :برای تولید لوازم آرایشی جدول Fact میتواند شامل اطلاعاتی نظیر محصولات فروش رفته ، خریداران محصول ، مبلغ فروش ، قیمت تمام شده كالا ، قیمت عمده فروشی و تاریخ و زمان میباشد . سپس میتوان از این جداول برای پاسخ به سؤالاتی نظیر فروش ماهانه و یا درآمد روزانه استفاده كرد . پیمانه چیست ؟پیمانه ها مقادیری در بانك اطلاعاتی هستند كه میخواهیم آنها را تجریه و تحلیل كنیم . پیمانه ها ، بر خلاف ابعاد به نحوه های دیگری تجزیه و تحلیل می شوند . حال به نحوه ایجاد پیمانه میپردازیم . برای این كار با استفاده از Wizard مربوطه ، از بانك Tutorial جدول Sales_Fact1998 را انتخاب كرده و سپس دكمه Next را كلیك می كنیم .حال نوبت به انتخاب ستون عددی یا Numeric Column میپردازیم و گزینه های Unit_Sales , Store_Cost , Store_Sales را انتخاب می كنیم . توجه به این نكته لازم است كه ما كار تجزیه و تحلیل داده ها را برای فروش در سال 1998 میلادی آغاز كرده ایم .اكنون زمان ایجاد ابعاد می باشد ، با كلیك بر روی New Dimension كار را ادامه می دهیم .شكل زیر نمایانگر صفحه انتخاب ابعاد می باشد .شكل (6) : اولین بعد را زمان انتخاب می كنیم ، برای این كار پس از اجرای Wizard نوع بعد را در صفحه Select The Dimension Type ، برابر با Time Dimension انتخاب كرده و Date Column را نیز به The_Date تغییر می دهیم . شكل (7) : در صفحه Choose How You Want To Create Dimension ، گزینه اول كه با عنوان A Single Dimension Table است را انتخاب می كنیم و دكمه Next را كلیك می كنیم و در صفحه Select The Dimension Table بر روی Time_By_Day كلیك كرده و سپس Next را كلیك می كنیم .در این قسمت می توان اطلاعات جدول Time_By_Day را مشاهده كرد برای این منظور با كلیك كردن بر روی دكمه Browse Data می توان داده ها را مشاهده كرد و در صورت پایان مشاهده اطلاعات می توان بر روی دكمهNext كلیك كرد تا به صفحه بعد برسیم .. سپس در صفحه Create The Time Dimension Levelبر روی Select Time Levels كلیك كرده و Next را كلیك میكنیم . در قسمت Select Advance Option نیز Next را كلیك می كنیم و آنگاه در آخرین مرحله از این قسمت نام این بعد را Time قرار می دهیم و Finish را كلیك می كنیم .اكنون در صفحه Cube Wizard باید نام Time در قسمت Cube Dimension نمایش داده شود . این نام در قاب سمت چپ نمایش داده می شود .برای ایجاد بعد دیگری با عنوان Product مراحل زیر دنبال می شود :پس از انتخاب New Dimension در قسمت Choose How You Want To Create The Dimension گزینه دوم یا Multiple Related Dimension Table را انتخاب و Next را كلیك میكنیم و در صفحه بعد Product Class, Product را انتخاب می كنیم پس از زدن دكمه Next وارد صفحه Create And Edit Joins می شویم .دراین صفحه بین دو جدول انتخاب شده یك Join ایجاد شده و مشاهده می شود .شكل زیر این اتصال را نمایش می دهد .شكل (8) : با فشار دكمه Next در صفحه Available Columns بر روی گزینه های :Product Category , Product Sub Category , Brand name كلیك میكنیم و پس از انتخاب هر سه مورد دكمه Next را می زنیم و سپس در صفحات بعد نیز دكمه Next را زده تا به صفحه آخر برسیم و در این صفحه نام بعد را Product گذاشته و Finish را كلیك می كنیم . برای ایجاد بعد مشتری (Customer) مراحل زیر دنبال می شود.1- Choose How You Want To Create Dimension : A Single Dimension Table2- Select The Dimension Table : Customer3- Available Column : Country ,State_Province , City ,Lname 4- Name : Customer و برای ایجاد بعد فروشگاه (Store) :1- Choose How You Want To Create Dimension : A Single Dimension Table2- Select The Dimension Table : Store3- Available Column : Store_Country , Store_State , Store_City , Store_Name 4- Name : Storeپس از ایجاد مراحل بالا مكعب ساخته میشود با كلیك بر روی گزینه Next و سپس در هنگام پرسش دكمه Yes و سپس Finish كار ساخت مكعب را پایان میدهیم. نحوه اصافه كردن بعد به مكعب :فرص كنیم كه یك مكعب ایجاد نموده ایم و پس از ایجاد ان نیاز داریم بعد یا ابعادی به آن اصافه كنیم برای این كار باید مراحل زیر را دنبال كنیم . از قسمت Manager Analysis بر روی نام بانك اطلاعاتی كلیك می كنیم ، سپس بر پوشه Cubs كلیك كرده و مكعب مربوطه را انتخاب می كنیم . سپس بر روی نام مكعب كلیك راست كرده و گزینه Edit را انتخاب می كنیم . پس از وارد شدن به قسمت Cube Editor ، از منوی Insert گزینه Tables را انتخاب می نماییم . در جعبه دیالوگ Select Table گزینه Promotion Table را انتخاب و سپس Add را كلیك می كنیم و نهایتا Close را كلیك می كنیم . برای تعیین بعد جدید بر روی ستون Promotion_Name از جدول Promotion دو بار كلیك می كنیم . و در جعبه دیالوگ Map The Column ، گزینه Dimension را انتخاب كرده و Ok را كلیك می كنیم .شكل (9) : سپس از درخت سمت چپ بر روی بعد Promotion Name كلیك كرده و از منوی Edit گزینه Rename را انتخاب می كنیم . سپس نام قبلی را حذف و نام جدید را Promotion قرار می دهیم و تغییرات را ذخیره كرده و خارج می شویم . شكل (10) : طراحی منبع و پردازش مكعب :برای ساخت یك منبع از منوی Analysis Manager بر روی Cube Folder كلیك راست كرده و گزینه Design Storage را انتخاب می كنیم .حال به انتخاب نوع عمل Olap میپردازیم . اما قبل از آن بهتر است تعریفی از Olap ارائه شود .Olap چیست ؟Olap مخفف Online Analytical Processing میباشد و به معنی توانایی یاد گیری چیزی با مفهوم از داده ها بدون نیاز به یك سیستم دسته ای برون خطی (Offline_Bach) است .با استفاده از این ویژگی میتوان داده ها را فرا تر از جداول رابطه ای مشاهده كرد .كلا 3 نوع Olap وجود دارد : Molap : Multidimensional Olap Rolap : Relation Olap Holap : Hybrid OlapMolap : در این مدل ، هم داده و هم سر جمع آن (Aggregation) در ساختار آن ذخیره میشود .Rolap : در این مدل ساختار روابط داده ها حفظ میشوند و جداول و سر جمع در روابط بانك اطلاعاتی ذخیره میشود .Holap : در این مدل ساختار روابط داده ها حفظ میشود و سر جمع در ساختار ابعاد ذخیره میگردد . سرویسهای olap زبان پرس و جوی خاص خودMdx (Multi Dimensional Express) را دارند . در صورت استفاده از Holap یا Molap بجای T-Sql زبان Mdx بكار می آید . Mdx بطور كامل از طرف Ado پشتیبانی میشود.پس از آشنایی با انواع Olap حال به ادامه طراحی منبع می پردازیم .در قسمت انتخاب Olap ، Molap را انتخاب میكنیم سپس در Set Aggregation Option بر روی Performance Gain Reachكلیك كرده و عدد 40 را در قسمت مربوطه می نویسیم.شكل (11) : سپس Next را زده و در قسمت What Do You Want To Do ، عبارت Process Now را انتخاب می كنیم و سپس Finish را كلیك میكنیم . ایجاد مكعب پدر و فرزند : (Parent-Child) این نوع مكعب معمولا برای شرح روابط بین مناطق جغرافیایی استفاده میشود و همچنین میتواند نمودار حسابها را نمایش دهد . ادامه خواندن مقاله Olap چيست و چگونه كار مي‌كند

نوشته مقاله Olap چيست و چگونه كار مي‌كند اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله عامل يا عوامل انحطاط اجتماعي مسلمانان در صدر اسلام

$
0
0
 nx دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فرازهای سخنان علی (ع) كه می‌فرماید: ما برای احیاء دین و غلبه صلاح بر فساد قیام كردیم تا بندگان مظلومان تو ای خدا، احساس امنیت نموده و حدود به تعظیل كشیده تو به اجرا در آید، حاكی از مراحلی عظیم از انحرافات و انحطاط اجتماعی است كه در فاصله زمانی كوتاهی بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داده بود. چه اینكه در این خطبه علی (ع) در توجیه ضرورت انقلاب اصلاحی خویش می‌خواهد بگوید كه پیش از قیام او چهره دین دگرگون شده و فساد بر صلاح غلبه یافته و امنیت از مردم مستضعف سلب و قوانین الهی از اجراء باز مانده بود. و او بود كه بعنوان اولین مسلمان بایستی باصلاح این انحرافات می‌پرداخت. بنابراین سؤالی كه برای هر خواننده این سخن می‌تواند مطرح گردد،این است كه چه عواملی دست به دست هم داده بود كه با این سرعت پس از وفات پیامبر (ص) تنها در فاصله بیست و پنج سال این همه انحراف اجتماعی در جامعه در جامعه اسلامی مطرح گردید كه علی (ع) برای نابودی این انحرافات خود را ملزم به قیام همه جانبه و حركت اصلاحی بنیادین می‌بیند؟ و بالطبع سؤال دومی كه می‌تواند برای خوانندگان مطرح باشد، آن است كه علی (ع) چه روشی را برای مبارزه یا مقایسه عظیم اجتماعی بكار گرفت و سیاست حكومتی آن بزرگوار چه بوده است؟ در پاسخ به سؤال اول می‌توان به دو عامل اصلی و مهم اشاره كرد كه یكی انحراف خلاقت از محدوده و مسیری بود كه پیامبر اكرم (ص) برای اداره جامعه پس از خویش مطرح ساخته بود. بدین معنی كه فردی را كه پیامبر لایق جانشینی خویش می‌دانست كه او علی‌بن ابیطالب علیه اسلام بود. عملاً كنار گذاشته شد و قدرت در اختیار كسانی قرار گرفت كه حداقل واجد اوصاف و شرائط لازم برای جانشینی پیامبر (ص) نبودند. با این انحراف ضمان اجرا از احكام و قوانین اسلام سلب شد و زمینه برای پیدایش انحرافات بعدی فراهم آمد. و عامل دوم به نظر ما همان تبعیض و ایجاد شكاف طبقاتی در اثر سیاست غلط خلیفه دوم در توزیع بیت‌المال بود.انحراف دوم یعنی سیاست توزیع غیرعادلانه ثروث در دوران خلیفه دوم، هم ه زحمات تربیتی و اخلاقی پیامبر اكرم (ص) را تحت الشعاع قرار داد و زمینه را برای تكاثر در ثروت و رقابت در قدیت برای توده مردم فراهم آورد و طولی نكشید كه بجای معنویت و اخلاق حسنه امتیازهای اجتماعی همان زو و زو گردید و افتخارات قبیلگی و برتری جوئیهای قومی متداول شد و بالطبع توده‌های ضعیف امنیت اجتماعی و اقتصادی را از دست داده و قوانین الهی نیز جر در مورد ضعیفان بمعنای جدی قابل اجراء نبود. اختلاف اهل بیت پیامبر (ص) با رجال قریش در مورد جانشینی پیامبر (ص) بعد از وفات پیامبر اكرم (ص) اهلبیت گرامی آن حضرت و صحابه بزرگواری مانند سلمان و اباذر و مقداد مدعی بودند كه پیامبر اسلام در زمینه مسائل حكومتی و مسئله جانشینی وخلافیت بعد از خودش توصیه‌های لازم را داشته و بلكه شخص علی (ع) را بعنوان امام و پیشوای جامعه اسلامی بعد از خودش معرفی نموده است. ولی رجال قریش كه خود را با پیامبر اكرم (ص) فامیل می‌دیدند و برای خویش از سلطان حضرتش سهمی قائل بودند مدعی شدند كه پیامبر اكرم(ص) برای اداره حكومت و مقام جانشینی بعد از خودش فردی را معرفی نكرده و تنها دو توصیه كلی داشته است، یكی اینكه امامت و رهبری جامعه اسلامی مخصوص قریش است «اِن الائمه من قریش» و دیگر این كه در خانواده‌ای كه پیامبر (ص) عضو آن است خلافت نبایستی با پیامبری جمع گردد. «ابی الله این یجمع الخلافه النبوه فی بیت واحد» از این جهت مدعی شدند كه اولاً امام و خلیفه و بعد از پیامبر (ص) بایستی از قریش برگزیده شود و ثانیاً این منصب در بنی هاشم كه فامیل پیامبر (ص) هستند نمی‌توانند قرار گیرد. و به این ترتیب همه قبائل عرب فاقد صلاحیت رهبری و خلافت بعد از پیامبر (ص) معرفی شدند و مهم اینكه بنی‌هاشم و درصد همه آنها علی (ع) نیز از منصب خلافت كنار گذاشته شدند. در این اختلاف نظر، حق با كدام گروه بود؟ برای اثبات حقانیت ادعای اهلیت پیامبر (ص) و اینكه ادعای مخالفین آنها ناحق بوده است راههای متعدی وجود دارد از این جهت بعنوان راه غیرمستقیم تنها به مقایسه جایگاه اهلبیت و مخالفان آنها در قرآن كریم می‌پردازیم. و به دیگر سخن پیامبر گرامی اسامی خود می‌فرمود: «هر گاه كه فتنه‌ها امور را بر شما مشبه ساخت و همانند شب تا، افق دید شما را تیره ساخت، بر شما باد كه برای كشف حقیقت به سراغ قرآن شوید چه اینكه قرآن شفیع و واسطه‌ای كه شفاعتش پذیرفته شده است» بنابراین بهترین راه برای حل این مسئله كه در این اختلاف نظر بین اهلبیت اطهار و رجال قریش، كدامین بر حق بوده‌اند كافی است كه به قرآن مراجعه كنیم و مشخص نمائیم كه قرآن كدامین یك از دو گروه را تأیید می‌نماید. خوشبختانه موقعی به قرآن می‌نگریم بضوح مشاهده می‌كنیم كه آیات فراوانی در فضیلت اهل بیت نازل گردیده و در پاره‌ای از آیات گذشته از اینكه آنها را بعنوان راهی بسوی خدا و دوستی و محبت آنها را برهمگان لازم دانسته است بلكه تا سر حد عصمت آنها را می‌ستاید. بعنوان نمونه در سوره احزاب آمده است: انما یریدالله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهر كم تطهیرااین آیه شریفه كه از نظر سیاق در بخش آیاتی قرار گرفته كه در باره همسران پیامبر (ص) توصیه‌هایی دارد ولی شأن نزول آن جریان مباهله پیامبر اكرم (ص) در مدینه بانصارای هجران است كه ظاهراً در سال نهم یا دهم هجرت رخ داده است. علامه طباطبائی (ره) در تفسیر المیزان ج 16 ص 311 می‌نویسد: روایات بسیاری كه بیش از 70 روایت است. از طریق شعیه و اهل سنت بر این معنی وارد گردیده كه آیه فوق اختصاصاً در مورد علی و فاطمه و حسن و حسین نازل گردیده و هیچ فردی از شیعه و اهل سنت ادعا نكرده كه این آیه در ضمن آیات ناظر به همسران پیامبر نازل شده باشد بلكه همانگونه كه روایتی از ام السلمه همسر گرامی پیامبر اكرم(ص) حاكی است این آیه بمناسبت روز مباهله نازل گردید و نزول آن در خانه ام السلمه بوده ولی در عین حال پیامبر اكرم تصریح فرموده است كه ام السلمه نیز جزء این افراد نیست، و بدیگر سخن این آیه شریفه كه بمناسبت جریان مباهله بهنگام حضور علی و فاطمه و حسن و حسین نزد پیامبر نازل شده و مقصود همین‌ها هستند كه پیامبر (ص) به همراهی آنان بانصارای نجران مباهله كند. بنابراین نزول آیه ناظر به پیامبر (ص) و چهار تن دیگر از پنج تن آل عبا بوده و شامل دیگر افراد از فامیل و خویشاوندان و همسران او نمیشود. و لذا ادعای بعضی از اهل سنت كه همسران شخص مصداقا جزء اهل بیت او هستند و قهرا آیه شامل آنها نیز می‌‌شود، صحیح نمی‌تواند باشد چه اینكه ما منكر آن نیستیم كه همسر شخص ممكن است از اهل بیت او بشمار می‌‌آید ولی تمام سخن در این است كه آیه ناظر به افرادی خاص از اهل بیت آن حضرت است كه در جریان مباهله حضور داشتند و لذا شامل غیر حاضرین نمی‌شود. چنانكه اگر فردی بگوید، این فرزندان من دارای چنین مقام و موقیعتی هستند چنین جمله‌ای حاكی از فضیلت همه فرزندان او نخواهد بود بلكه تنها آنهایی را شامل می‌شود كه در جمع مشارالیه حضور داشته‌اند و لاغیر. و اما دلالت آیه بر عصمت اهل بیت نیز ظاهراً واضح به نظر می‌رسد چه انیكه آیه كریمه می‌گوید، اراده خداوند تعلق گرفته است بر اینكه مطلق پلیدی و آلودگی را از اهل بیت بزداید و آنها را در كمال تطهیر قرار دهد و این چیزی است كه با هیچ مرحله از آلودگی تناسب ندارد. و لذا علامه طباطبائی میفرماید: معنای آیه این است كه اراده مستمره الهی تعلق گرفته كه شما اهل بیت را مخصوص به عصمت گرداند و عقیده باطل و اثر عمل سوء را از شما اهل بیت می‌برد و این چیزی جز عصمت نخواهد بود. آنچه بدان اشاره شد بخش ناچزی از آیات قرآن در باره فضیلت اهل بیت می‌باشد و اما درباره كسانی كه در برابر اهل بیت درصد انتقال خلافت به دیگر تیره‌های قریش برآمدند قرآن كریم تكذیبی نفرموده باشد تجلیلی وجود ندارد و بلكه حداقل در باره‌ پاره از آنان تكذیب نیز وجود دارد. بعنوان نمونه فخر رازی در تفسیر كبیر ج 28 ص 199 می‌نویسد: كه « ولیدبن عقبه» كه برادر مادری عثمان بود از طرف پیامبر (ص) مأمور جلب زكوه «بنی المصطفی» گردید و تصور كرد كه آنها در صدد جنگ با او هستند و برای پیامبر (ص) خبر آورد كه آنان از پرداخت زكات سرباز زده‌اند و با این مناسبت آیه 6 از سوره حجرات نازل گردید: «یا ایها الذین آمنو ان جائكم و فاسق بنباء فبتینوا علی این تصبوا قوما بجهاله فتبصحوا علی ما فعلتم نادمین» در این آیه شریفه بوضوح «ولد» مصداق فاسق معرفی شده و مسلمانان را از پذیرش خبر او بدون بررسی و تحقیق بر حذر داشته است. و در سبب اینكه قرآن ولید را فاسق نامیده بعضی برآنند كه ولید پس از نزول آیات در تحریم شراب همچنان شراب می‌خورد وكم و بیش مسلمانان نیز این را می‌دانستند و هم او بود كه در دوران عثمانی والی عراق شد و نماز صبح را كه درحال مستی برگزار كرد و بیهوش در محراب افتاد و مسلمانان از مردم كوفه انگشتری او را نزد عثمان آورند علی (ع) بر او حد شراب خوار را اجرا كرد. بنابراین در پاسخ به این اختلاف نظر یعنی اینكه اهل بیت و رأس همه‌ آنان علی (ع) كه مدعی خلافت پیامبر (ص) بودند كه آیا اینان در ادعای خودشان بر حق بوده‌اند یا رجال قریش كه از جمله آنان ولیدبن عقیه و خالدین ولید و … بوده‌اند؟ قرآن كریم می‌گوید علی (ع) ودیگر اعضاء اصحاب كساء معصوم بوده و اراده الهی بر طهاره‌ و پاكی آنها تعلق گرفته.بنابراین اگر ما در این اختلاف جانب اهل بیت را مقدم داریم و حكم به خطای مخالفین آنها داشته باشیم بحكم قرآن كریم راهی را برگزیده‌ایم كه خداوند صحت آنرا تأیید فرموده ولی اگر مخالفان آنها را پیروی ننمانیم راهی را پیموده‌ایم كه حداقل تأیید الهی را با خود ندارد و در چنین شرائطی عقل چیزی جز پیروی از اهل بیت را فرمان نمی‌دهد. پیدایش شكاف طبقاتی در اثر روش خلیفه دوم در تقسیم ثروتدومین عاملی كه در پیدایش انحطاط عظیم اجتماعی آنگونه كه در بیانات مولای متقیان آمده است. تأثیر عمده‌ای داشت، روش خلیفه‌دوم در تقسیم ثروت و سهمیه رزمنده‌گان از بیت‌المال بود. خلیفه دوم در حساسی‌ترین دوران شكوفائی اقتصاد اسلامی پس از فتوحات عظیمی كه برای ارتش اسلام در جبهه‌های جنگ عراق و سوریه در برابر ارتش ساسانیان و رومیان رخ داد و بیان مناسبت سیل غنائم روانه مدینه شد تصمیم گرفت كه حقوقی متفاوت برای نظامیان و غیر نظامیان متناسب با افتخاراتی كه درگذشته كسب كرده‌اند، قرار می‎دهد و به تعبیر خود او تصمیم گرفت با پرداخت سهمیه‌ای بیشتر و ارزنده‌تر شخصیت‌هی سیاسی و نظامی را دلجوئی نموده و خوشنودی هر چه بیشتر آنان را فراهم سازد و همین كار را هم كرد و بیان هدف نیز در كوتاه‌ مدت نائل آمد تا آنجا كه همه‌سردمداران او را ثنا می‌گفتند و مدیریت و حسن سیاست او را می‌ستودند ولی طولی نكشید كه ثروتهای عظیم صحابه آنان را به خوشگذرانی و لذائذ مادی غوطه‌ور ساخت و مستقلات و املاك و دارائی خویش رسیدگی نموده و به احساسات هواداران خود پاسخ دهند. خلیفه‌دوم كه متوجه این مطب شده بود در تلاش بود كه آنها را در مدینه محدود سازد ولی سرانجام نارضایتی‌ها بر او فائق آمد و كشته سیاست غلطی شد كه خود بنیاد نهاده بود. سیره پیامبر اكرم (ص) در تقسیم بیت‌المال: تردیدی نیست كه پیامبر گرامی اسلام در توزیع بیت‌المال رعایت عدالت بمهفوم مساوات را می‌نموده‌اند و هیچ رزمنده‌ای را بر دیگری برتری نداد و در پیشگاه آن حضرت شجاعترین افراد مانند علی بن ابیطالب علیه السلام با ضعیف‌ترین سربازی كه در جبهه صرفا حضور فیزكی داشت و در پیروزیها نقش چشمگیری نداشت از نظر حقوق اقتصادی مساوی بودند. تنها امتیازی كه در میان رزمندگان در دوران پیامبر گرامی اسلام اعمال می‌شد امتیاز سواره نظام بر پیاده بوده است بدین معنی پیامبر (ص) به سواره نظام دو سهم می‌داند سهمی برای خودش و سهمی نیز بخاطر مركبی كه در جهبه با خود آورده بود باو تعلق می‌گرفت و این امتیاز نیز از نظر هیچ مسلمانی تبعیض بشمار نمی‌آمد چه اینكه گذشته از نقش متفاوتی كه سواره كاران در پیروزی سپاه اسلام با پیادگان داشند، اصولاً سپاهان اسلام باصطلاح كنونی همگی بسیجی بوده و حتی مركب و همه لوازم جنگی را با بودجه مالی خودشان فراهم می‌كردند. بنابراین كاملاً موجه می‌نمود كه برای تشویق رزمندگان برای فراهم نمودن مركبی كه بتوان با آن در جبهه در صف سواره‌كاران قرار گرفت . سهمی ویژه در اختیار آنان قرار گیرد تا ضمن تشویق سپاهیان به تهیه مركب نظامی بخشی از هزینه اقتصادی نگاهداری مركب جنگی كه در آن دوران كمتر از مخارج یك سرباز نبوده است جبران گردد. شگفت اینكه همین امتیاز نیز از از جانب پیامبر اكرم (ص) از دوران جنگ بنی قرنطیه اعمال شده است بدین معنی كه در سالهای اول هجرت ا ز جنگ بدر تا خندق كه در سال پنجم هجرت رخ داده است همین امتیاز نیز در میان رزمندگان اعمال نمی‌شده است و این شاید بخاطر آن بوده كه مسلمانان در شرائطی از محرومیت بوده‌اند كه برتری سواره بر پیاده نیز برای آنان به مصلحت نبوده است زیرا نیاز آنها جدی بوده و یا اینكه اصولاً اكثریت قریب به كل رزمندگان مسلمانان پیاده بودند چنانكه مورخین درمورد جنگ بدر می نویسد در مجموع سپاه اسلام بیش از 2 اسب و 70 شتر وجود نداشته است. و شتران از غنیمت سهم نمی‌برده‌اند. یعقوبی مورخ بزرگ در جلد دوم تاریخش می‌نویسد: پیامبر (ص) اموال بنی قرنطیه را تقسیم كرد و در این تقسیم سهم سواره را با پیاده متفاوت قرار داد و چنین بود كه سواره 2 سهم و پیاده 1 سهم دریافت كرد و این اولین غنیمی بوده كه پیامبر (ص) سهم سواره كاران را مشخص نمود و در این جنگ مجموع اسبهای حاضر در جبهه 35 رأس بوده است. از عبارت یعقوبی استفاده می‌شكود كه روش تقسیم در غنایم بیش از سال پنجم تساوی عمومی بوده و حتی در بیان پیادگان و سواره‌كاران نیز تفاوتی وجود نداشته است چه اینكه اولاً غنائم جنگی زیاد نبوده و ثانیاً اكثریت مستضعف و به ویژه مهاجران كه از دیگر بخشهای عربستان مثل مكه و طائف و ….. به مدینه هجرت نموده بودند در شرایط اقتصادی بدی بسر می‌بردند و حتی از استقلال اقتصادی برای اداره خودشان نیز برخوردار نبوده و به صورت وابسته با بومیان مدینه یعنی در خانه‌های انصار زندگی می‌كرده‌آن تا درجنگ با بنی نظیر كه پس از غروه احد یعنی سال سوم هجرت رخ داد پیامبر اكرم با صلاح دید خود انصار این غنایم را به مهاجران اختصاص داد به این هدف كه مهاجران نیز از استقلال اقتصادی حداقل برای اداره خانواده خودشان برخوردار باشند. آنچه از اموال یهودیان بین نصیر ( كه بدون نبرد در اختیار پیامبر (ص) قرار گرفته) متعلق است بخدا و رسول و ذی‌القربی و یتیم‌ها و بیچارگان و در راه ماندگان تا ثروت تنها در میان بی‌نیازان دست بدست نگردد. بنابراین هر آنچه را پیامبر (ص) به شما می‌دهد بگیرید و هر آنچه از آن منع می‌كند شما نیز آنرا نخواهید …. این اموال برای فقیران مهاجری است كه از خانه و كاشانه خودرانده شده‌اند و فضل و رضای خداوند را می‌‌طلبند و خدا و رسول او را یاری می‌دهند و آنان بحقیقت از راستگویان هستند. از ابن عباس صحابی و مفسر بزرگ قرن اول هجری نقل شد كه پیامبر (ص) روز پیروزی بریهودیان «بنی نضیریه» انصار (مردم مدینه) فرمود: اگر مایل هستید اموال و خانه‌هایتان متعلق به خودتان باشدو این اموال مخصوص مهاجران باشد. انصار پاسخ دادند: هم این اموال متعلق به مهاجرین باشد و هم آنها را در مال و خانه‌های خودمان شریك می‌سازیم وباین مناسبت آیه 9 از همین سوره نازل شد ك: ویؤثرون علی انفسهم و لوكان بهم خصاصه ومن یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون. اعطای پیامبر (ص) به مؤلقه قلوبهم در جنگ تنها موردی كه در دوران پیامبر تساوی در تقسیم مراعات نشد و اعتراضاتی را از جانب اصحاب نسبت به پیامبر (ص) موجب گردید جنگ حنین است كه این جنگ پس از فتح مكه رخ داد و تعدادی از بزرگان تازه مسلمان مكه و یا بظاهر مسلمان در سپاه اسلام شركت نموده بودند و لذا پیامبر (ص) پس از پیروزی ترجیح داد، به این تازه مسلمانان یا در حقیقت بظاهر مسلمانان سهم ویژه‌ای تحت عنوان مؤلقه قلوبهم قرار دهد تا دشمنی ها را فراموش نموده و علاقمند به اسلام گردند. پر واضح است كه این تصمیم پیامبر (ص) دقیقاً بر اساس آیه از قرآن كریم اتخاذ شده است كه سهمی از ركوه را خداوند به مؤلقه قلوبهم اختصاص داده است انما الصدقات للفقراء و المساكین والعاملین علیها و المؤلفه قلوبهم و فی الرقاب و الغارصین و فی سبیل‌الله و ابن السبیل…. جز این نیست كه زكات بایستی بین هشت طایفه تقسیم گردد و آنان عبارتند از تهی دستان و بیچاره‌گان و مأموران جمع‌آوری زكات و آنان كه با دریافت زكات ممكن است قلبهایشان متمایل به اسلام گردد و در راه آزادسازی بردگان و پرداخت بدهی بدهكاران و هر راه كه خشنودی خدا را بدنبال داشته باشد و نیز برای در راه ماندگان خواهد بود. بنابراین كار پیامبر (ص) كاملاً مطابق با موازین قانونی اسلام بود ولیكن شاید بخاطر اینكه اولا این افراد دورانی طولانی جزو اولین مخالفین اسلام بودند افرادی مانند ابوسفیان در میان آنها بودند و از طرفی بخاطر اینكه بعضی از اینها نسبت فامیلی با پیامبر (ص) داشتند و از جهتی نیز این جریان درست بدنبال فتح مكه رخ داد و شاید مسلانان این كار را نوعی گرایش فامیلی با همشهریگری از جانب پیامبر (ص) بحساب می‌‌آورند و لذا آنرا نوعی بی‌مهری از جانب پیامبر (ص) نسبت بخودشان تلقی نمودند و نارضایتی خود را ابراز داشتند كه پیامبر (ص) و بعضی از یاران دیگر در جریان آن قرار گرفتند ولی پیامبر (ص) بسرعت از آنان دلجوئی نمود و همگان با كمال علاقمندی رفتار پیامبر (ص) را صحیح دانستند و از كار خویش پوزش خواستند. ولی درباره اینكه آیا پیامبر (ص) در جنگ حنین از غنائم جنگی سهمی ویژه برای مؤلقه‌ قلوبهم قرار داد، یا اینكه این احسان و بزرگواری از سهم رزمندگان نبوده بلكه از خمس غنائم بوده است كه قانوناً از اموال عمومی و اختیار آن در درست حاكم است، اختلاف ناچیزی وجود دارد. بعضی از مورخین تصور كرده‌اند كه پیامبر (ص) به ابوسفیان و … از همان اموالی كه رزمندگان در صورت تقسیم بایستی آنرا دریافت می‌دانستند سهم داده است ولی بعضی دیگر معتقدند كه این سهم از خمس غنائم بوده كه قانونا متعلق به پیامبر (ص) و رزمندگان در آن سهیم نیستند بوده‌‌ است. واقدی دركتاب مغاری می‌نویسد: هنگامی كه پیامبر (ص) به قریش و دیگر قبائل عرب از غنائم بخشهائی داشت و به انصار چیزی نداد و مردم مدینه از این كار دلگیر شدند و سخن فراوان گفته شد تا آنجا كه گفتند درموقع جنگ ما صحاب او بودیم ولی در موقع تقسیم عشیره و فامیلش را مقدم داشت ایكاش می‌دانستیم كه آیا این كار بفرمان خدا بوده تا بدان رضا می‌دادیم و یا تصمیم آن از ناحیه خود پیامبر (ص) گرفته شده تا او را منع می‌كردیم. این سخن موقعی به پیامبر (ص) رسید سخت نگران شد و در این حال سعد بن عباده بر او واردشد و پیامبر (ص) جریان را از او جویا شد و فرمود كه نظر و عقیده‌ خودت در این مورد چیست؟ سعد پاسخ داد من هم یكی از آنها هستم من نیز دوست داشتم علت این كار را می‌دانستم. پیامبر (ص) به سعد فرمان داد مردم مدینه را گرد آورد و سپس پیامبر (ص) نزد آنان آمد و در حالیكه آثار نگرانی در چهره‌اش مشهود بود فرمود: ای مردم انصار،آیا شما گمراه نبودید و خدواند بوسیله من شما را هدایت نمود؟ آیا تهیدست نبودید و خدا شما را بی‌نیاز ساخت ؟ و دشمن یكدیگر نبودید و خدا قلبهای شما را به هم الفت داد؟ پاسخ دادند آری یا رسول‌الله چنین بوده است خدا و رسول او بر ما منت دارد و لطف نموده است؟ پیامبر (ص) پاسخ داد بخدا كه اگر می‌خواستید می‌توانستید بگوئید (و راست نیز گفته بودید): درحالیكه فامیلیت تو را تكذیب نمودند ما تو را پذیرفیت و تصدیق نمودیم و در زمانی كه یاوری نداشتی ما تورا یاری دادیم و هنگامیكه مردمت تورا راندند. ما تو را پناه دادیم و ما با تو مواسات نمودیم. سپس فرمود: ای گروه انصار آیا بخاطر اینكه من از مال دنیا چیزی به گروهی بخشیدیم تا مسلمان شوند نگران شده‌اید. آیا راضی نیستید كه مردم همراه، گوسفند و شتر بروند و شما پیامبر را با خود داشته باشید؟ اقسم بخدایی كه جان محمد در دست اوست كه اگر هجرت مطرح نبود من خود را مردی از انصار می‌دانستم و اگر هم همه مردم بجانبی روند و انصار بجانب دیگر من در جانب انصار خواهم بود…. سپس فرمود: خداوند (انصار را مورد لطف خویش قرار بده و نیز فرزندان انصار را و نیز فرزندان فرزندان انصار را.) مردم مدینه آن چنان از این برخورد عاطفی پیامبر (ص) شاد شدند كه از شوق اشك ریختند وبا خوشنودی به جایگاه خویش بازگشتند. همچنین ابن هشام در «السیره النبویه» این جریان را تقریباً بهمین صورت آورده و او نیز مشخص نكرده كه آیا عطای پیامبر (ص) به مولفه قلوبهم آیا از اصل غنایم بوده یا از خمس غنایم ولی ابن سعد در طبقات تصریح دارد….. كه این بخشش همه ‌اش از خمس غنائم بوده است. اجمالا در این معنی تردیدی نیست كه روش پیامبر (ص) در تقسیم بیت المال مبتنی بر تساوی بوده است و بر این معنی نه تنها علی (ع) تصریح فرموده بلكه خلیفه دوم كه خود مبتكر بتعیض در توزیع بیت المال بوده هم او نیز اعتراف داشته كه روش پیامبر (ص) بر تساوی بوده و لذا در پایان كار كه از آثار سوء روش خودش وحشت كرده بود گفت اگر تا سال دیگر زنده بمانم به همگان سهم مساوی خواهم داد چنانكه پیامیر (ص) چنین می‌نمود. پیامبر اكرم نه تنها خود فامیل خودش را بر دیگران مقدم نمی‌دانست بلكه بر عكس دیگران را به خود و نزدیكان خویش مقدم می‌دانست و روش زندگی آن بزرگوار آنچنان در اوج قدرتش زاهدانه بود كه بسیاری به خاطر همین ایثار و از خودگذشتگی آن حضرت مسلمان شده‌اند كه بعنوان نمونه عدمی بن حاتم طائی كه در سال دهم هجری مسلمان شده است زندگی پیامبر (ص) ساده‌تر از هر مسلمان دیگر معرفی می‌كند.آغاز پیدایش روش تبعیض و پدایش اختلاف طبقاتی شدید در جامعه اسلامیهمه ‌مورخین ظاهراً بر این معنی اتفاق دارند كه روش پیامبر(ص) در تقسیم عادلانه بیت‌المال در تمام دوران زندگی آن بزرگوار و نیز در دوران كوتاه خلافت ابی بكر حفظ شد و ابوبكر نیز در تقسیم بیت‌المال فردی را بر فرد دیگر مقدم نمی‌داشت و موقعی خلیفه دوم عمر باو پیشنهاد داد كه سهم افراد رابه تناسب موقعیت اجتماعی و سوابق افتخار آمیز آنها متفاوت قرار دهد او نپذیرفت و گفت خداوند در این اموال فردی را بر فردی مقدم نداشته و تنها میفرماید: انما الصدقات للفقراء و المساكین و تفاوتی برای مردمی نسبت به مردم دیگر مطرح نساخته است. البته پرواضح است كه د ردوران ابوبكر كه همه جنگها جنگ داخلی بوده عملا در جنگها غیمتی چشمگیر وجود نداشته و اوضاع و شرائط متلاطم دوران بعد از وفات پیامبر (ص) همراه با فقر نسبی عموم مسلمان، نیز به ابوبكر اجازه‌نوآوری نمی‌ داده است بنابراین برفرض كه رأی ابوبكر بر خلاف روش پیامبر (ص) می‌بود شرائط برای دگرگونی مناسب نبوده است. ولی در دوران خلیفه دوم اوضاع و شرائط كاملاً متفاوت با دوران ابوبكر بود چه اینكه جنگهای دوران عمر تقریبا همه‌اش جنگ خارجی بود و این جنگها كه در آغاز خلافت ابوبكر آغاز شد و همگی با پیروزیها و غنائم فراوان همراه بود موجب شد كه از آ‎غاز خلافت عمر سیل غنائم به مدینه سرازیر شود و در این دوران حساس عمر تصمیم گرف كه سهم مسلمانان را بصورت متفاوت آن هم تفاوتی زیاد كه از دوازده هزار درهم تادویست درهم بوده است، به آنها بپردازد و این روش بزرگترین ضربه را بر معنویت مسلمانان و پیروی آنها از سنت و روش اخلاقی پیامبر (ص) وارد ساخت. قاضی ابویوسف در كتاب الخراج می‌نویسد: هنگامی كه مالی از «بحرین» نزد ابوبكر آورند پس از آنكه وعده‌های پیامر (ص) را در مورد اموال در اختیار افرادی قرار داد باقی آن اموال را هر چه بود، بین كوچك و بزرگ، برده و آزاد، مرد و زن تقسیم كرد و به هر فردی 4/1 ، 7 درهم تعلق گرفت. و در سال بعد مال بیشتری آمد و ابوبكر آن را بین مسلمانان تقسیم كرد و بهر كسی 20 درهم رسید.پس جمعی از مسلمانان باو مراجعه كردند و گفتند: شما این مال را به تساوی تقسیم كردی در حالیكه گروهی در بین مردم هستن كه دارای سابقه و افتخاراتی هستند. چه خوب بود آنها را بمیزان سوابق و افتخارشان مقدم می‌داشتی و برتری می‌دادی. ابوبكر پاسخ داد: آنچه در باره سوابق و افتخارات بعضی گتید من آنرا خوب می‌دانم و آن چیزی هست كه ثواب آن به عهده خداوند است ولی این ثروت وسیله اداره دنیای همه ‌مردم است بنابراین مساوات در مورد آن بهتر از برتری جویی است. ولی هنگامیكه عمر به خلافت رسید و فتوحاتی رخ داد گغت: لااجعل من قاتل رسول الله كمن قاتل معه- من كسانی را كه با پیامبر جنگیده‌اند و اكنون مسلمان می‌شوند را با كسانی كه همراه پیامبر با دشمنان آن حضرت پیكار نموده‌اند مساوی قرار نمی‌دهیم. و بر این اساس بعضی را بر بعضی برتری داد و برای بدریها از مهاجرین و انصار 5 هزار درهم سهم قرا رداد و به آنها كه در بدر حضور نداشتند 4 هزار درهم قرار داد و آنها كه دارای سابقه‌ای همانند سابقه بدریان بودند ولی در بدر حضور نداشتند كمتر از این قرار داد و هر یك را طبق مرتبه خودش قرار داد و نیز قاضی ابویوسف، می نویسنده: ابومعشر برای من نقل كرد كه هنگامیكه در دوران عمر فتوحاتی رخ داد و اموال بمدینه آورده شد عمر گفت: در این اموال ابوبكر رانظری بود ولی من نظری دیگر دارم وگفت: من كسانی را كه با پیامبر (ص) جنگیده‌اند را با كسانی كه به یاری پیامبر (ص ) برخاسته‌اند مساوی قرار نمی‌دهم و لذا به بدریان 5 هزار درهم و به آنان كه دارای سابقه اهل بدر بوده‌اند ولی در بدر حضور نداشتند 4 هزار درهم قرارداد و به زنان پیامبر ِ(ص) هر یك دوازده هز ار دهم می داد جز به صفیه و جویریه كه برای آن دو شش هزار درهم قرار داد و آن دو نپذیرفتند عمر گفت سهم دیگر زنان پیامبر (ص) را به خاطر این كه مهاجر بوده‌اند بیشتر قرار دادم ولی آن دو گفتند این سهم به خاطر همسری پیامبر (ص) به آنان تعلق می‌گیرد و ما از این جهت با آنها مساوی هستیم و عمو قبول كرد و برای آنها نیز دوازده هزار درهم قرار داد. و به عباس عموی پیامبر (ص) نیز دوازده هزار درهم داد و به «اسامه بن زید» 4 هزار درهم داد و برای پسرش عبدالله 3 هزار هم قرار داد هنگامیكه عبدالله به پدرش اعتراض كرد عمر پاسخ داد كه تقدم اسامه به خاطر آن است كه پدرش از پدر تو در نزد پیامبر (ص) محبوبتر بود و خود او نیز از پسر عمر در نزد پیامیر (ص) محبوبتر بوده است…. و این روش در تمام دوران عمر ادامه یافت. همچنین قاضی ابویوسف می‌نویسد: كه عمر به مردم عادی مكه 300 درهم می‌داد و بر اساس یك روایت تنها به عایشه همسر پیامبر (ص) دوازده درهم داد و بی باقی زنان آن حضرت ده هزار درهم می‌داد و امام حسن و امام حسین را همانند پدرشان علی (ع) پنج هزار درهم داد یعنی به علی (ع) سهمی مساوی همه جنگجویان بدر می‌داد. و نیز یعقوبی در تاریخ می‌نویسد: عمر به عقیل بن ابطالب و سه تن دیگر دستور داد برای حقوق افراد فراهم آورند و به آنان گفت مردم رابه ترتیب مقاماتشان در دیوان ثبت كنید و بنی‌عبد مناف را درصد دیوان قرار دهید…. و سهمیه بدریان را 3 هزار درهم داد و به قولی برای افرادی از انصار كه در بدر شركت داشتند چهار هزار درهم قرارداد و برای اهل مكه و بزرگانی از آنها مانند ابوسفیان و معاویه بن ابی سفیان پنج هزار درهم سهم قرار داد و به زنان پیامبر (ص) 6 هزار درهم جز اینكه به عایشه و ام حبیبه و حضه دوازده هزار درهم می‌داد و به صفه و جویریه پنج هزار درهم داد و به مردم مكه كه مهاجرت نكرده بودند ششصد و هفتصد و برای اهل یمن چهارصد و برای مردم قبیله مضر 300 و برای قبیله‌ی ییعه9 دویست درهم تعیین كرد. بعقوبی همچنین می‌نویسد كه عمر برای اشراف عجم نیز دو هزار درهم تعیین كرد و گفت اینها اشراف قوم خود هستند و من می‌خواهم بوسیله آنها دیگران را هم دلجوئی نمایم، ولی در سال آخر عمرش گفت اگر زنده بمانم روش را به روش پیامبر (ص) یعنی تساوی بر می‌گردانم. بلاذری و فتوح البدان می‌نویسد: عمر عطای خویش را از آل رسول الله (ص) آ‎غاز كرد و برای عایشه دوازده هزار درهم بنوشت و برای دیگر همسران آن حضرت ده هزار مقرر داشت و برای علی بن ابیطالب پنج هزار درهم معین كرد و همانند آنرا برای بنی‌هاشم كه در جنگ بدر حضور داشتند بنوشت. پیدایش انحرافات اجتماعی در جامعه اسلامی در اثر سیاست اقتصادی و قومی خلیفه دوم تبعیض در توزیع بیت المال آنهم در زمان فتوحات عظیم در جبهه‌های ایران و روم و انتقال ثروتی بزرگ به مركز اسلام یعنی مدینه النبی، بسرعت جامعه اسلامی را دچار اختلاف طبقائی گسترده‌ای نمود یعنی اقلیتی كه تا مرز دوازده هزار در هم در هر تقسیم دریافت می داشتند بسرعت ثروتمند شدند بگونه‌ای ك دیگر مدینه برای آنان تنگ شده بود و لذا به بهانه‌های مخلتف ممتازان جامعه اسلامی و از جمله سردمداران قریش از عمر تقاضای خروج از مدینه را داشتند ولی عمر كه خود متوجه خطر شده بود و می‌دانست خروج این گروه كه در موقعیت اجتماعی حساسی قرار دارند ممكن است كنترل آنها را دیگر برای دستگاه خلافت ناممكن سازد. و لذا گذشته از این كه به آنها اجازه خروج از مدینه نمی‌داد و حتی برای شركت درجهاد آنها را آزاد نمی‌گذاشت در مواردی نیز به بهانه هائی بعضی از این ثروتمندان را تهدید می‌كرد و گاه نیمی از اموال آنان را مصادره میكرد چنانكه با خالدبن ولید یكی از سران معروف در جبهه‌های ایران و روم چنین كرد. عمر اموال گروهی از عمال خودش را تنضیف كرد نیمی از آنرا برای خودشان باقی گذاشت و نیمی را به بیت المال باز گردانید و بقولی از جمله این عمال سعد بن ابی وقاص والی عمر بر كوفه و عمر بن عاص والی منصوب از جانب عمر بر مصر و والی بحرین یعنی ابی هریره و …. بوده‌اند و نیز هنگامی كه گروهی از قریش از عمر اجازه جهاد خواستند عمر به آنها گفت شما در دوران پیامبر (ص) جهاد خود را كره‌اید و سپس عمر تصریح كرد كه من حلقوم قریش را در دهانه این وادی گرفته‌ام. نبایستی شما خارج شوید و گرنه مردم را به چپ و راست خواهید كشید. علدالرحمن بن عوف گفت بلی ای امیر مؤمنان ولی اگر بدین جهت از خروج از مدینه ما را باز می‌داری چرا از شركت در جهاد ما را منع می‌كنی؟ عمر پاسخ داد كه اگر سخن تو را بشنوم و جواب نگویم برای تو بهتر است از اینكه پاسخ دهم پس آنگاه عمر سخن را بجاهای دیگری كشانید و مقداری در باره ابوبكر سخن گفت و سرانجام گفت بیعت ابی بكر لغزشی بود كه خداوند شر آنرا دفع كرد. گفتار یعقوبی حاكی از این است كه اختلاف طبقاتی و ثروتمند شدن گروهی از یاران پیامبر (ص) و رجال قریش تعادلی اخلاقی را به هم زده بود و توده مردم به پیروی از آنان به رقابت در ثروت روی آورده بودند و قهراً این گروه ممتاز و بویژه رجال قریش كه از دیرباز زمامدار سیاسی جامعه عرب بودند می توانستند مردم را گرد خویش جمع نموده و برای دولت مركزی مشكلاتی را ببار آورند. و مصیبت بزرگتر در این اختلاف طبقاتی . این بود كه كسانی غرق در ثروت شده بودند و به رفاه و خوشگذارانی و سرمایه‌اندوزی روی آورده بودند كه چهر‌ه های درخشان مسلمانان اولیه بودند و از یاران نزدیك پیامبر (ص) بشمار می‌آمدند و قهراً توده مردم حقیقت اسلام را در روش اینان جستجو می‌كردند و هنگامی می‌دیدند كه آنها غرق رفاه و خوشی هستند ضمن اینكه از نظر معنوی سست می‌شدند اصولاً در اینكه اسلام آئین عدالت است نیز دچار تردید می‌شدند. و بدیگر سخن انتظار توده مردم از یاران اولیه پیامبر (ص) این بود كه اگر در اسلام معنویتی وجود داشت بایستی در این افراد مشاهده می‌شد. از این جهت موقعی در اینها گرایش به مادیات و تنازع در قدرت را مشاهده كردند آنان نیز بدنیا روی آوردند و احیاناً هر گروهی به حمایت از یكی از این رجال برجسته برخاستند و همه زحمات پیامبر گرامی اسلام در مدت 23 سال دوران رسالتش در مدت زمان مشابهی یعنی دوران خلیفه دوم و سوم نابود گردید. گرایشهای قومی و احساسات ناسیونالیستی از دوران خلیفه دوممصیبت بزرگتر در وراء‌ همه‌ این شكاف طبقاتی و رقابت‌های سیاسی و رفاه طلبی و … این بود كه همه این انحرافها رنگ ناسیونالیستی و برتری جوئی قومی بخود گرفته بود بدین معنی كه خلیفه دوم تبعیض را در حقیفت، رنگ افتخارات قومی را داده بود یعنی در كنار امتیاز به افرادی كه در دوران غربت اسلام مسلمان شده و برای اسلام متحمل زحمات شده بودند شرافت ملی وخانوادگی نیز جایگاه ویژه ای داشت و به همین جهت افرادی مانند ابوسفیان و معاویه و ولیدبن عقبه و مروان و …. كه تا آخرین لحظه به پیامبر (ص) جنگ كرده بودند نیز در ردیف جنگجویان بدر حقوق می‌گرفتند و بدیگر سخن حقوق ابوسفیان و معاویه با علی بن ابیطالب (ع) طبق بعضی از منابع مساوی بوده است. یعقوبی می‌نویسد: اول ما عمل به عمران رد سبا یا اهل للرده الی عشائرهم قال: انی كرهت این یصیرالنبی سنه علی العرباولین كاری را كه عمر پس از آ‎غاز زمامداری خویش انجام داد این بود كه همه آنها كه در جنگهای دوران ابوبكر از اعراب و گروههائی كه تحت عنوان مرتدان می‌جنگیدند و به اسارت درآمده بودند و احیاناً به كنیزی و بردگی گرفته شده بودند، همگی را آزاد ساخت و گفت من كراهت دارم كه بردگی در میان ملت عرب مانند رومیان و ایرانیان و …. رسمیت یابد. پرواضح است كه پیدایش شكاف طبقانی انهم درقالب دینی همراه با حسن ناسیونالیستی قومی و نژادی، نه تنها از نظر معنوی ضررهای مهمی را به اخلاق و گرایشهای ارزشمند انسانی وارد می‌آورد بلكه حداقل برای ملل غیر عرب نگرانیهای فراوانی را موجب شد. و متأسفانه این معنی در دوران خلیفه‌ دوم دربدترین شكل خودش تحقق یافت و بتدریج نارضایتی ملتهای غیرعرب در حدی شدت یافت كه خلیفه دوم مجبور شد دست به اقداماتی بزند و گروههائی را از قبیل یهودیان خبیر و مسیحان نجران را از حجاز اخراج نماید و به نجران عراق و …. اعزام دارد وبه بردگان بلكه آزادگان مسلمان از مردم ایران و رو م اجازه ورود به مدینه را ندهد. آنچه تحت عنوان عدم جواز ورود غیر مسلمان به سرزمین حجاز و بویژه حرمین شریفین در فقه اهل سنت مطرح است به تصریح تاریخ معتبر در زمان پیامبر (ص) وجود نداشته و اینها پدیده‌هائی است كه از دوران خلیفه‌ دوم آ‎از گردیده است. بعنوان نمونه عبدالرزاق ابن همام الصنعاتی در كتاب المنصف عباراتی را بیان می‌كند.كه از آن عبارات نتیجه می‌شود كه اولاً از دوران خلیفه دوم افراد غیر مسلمان بصورت كلی از ورود به مدینه منع شدند و به تجار غیر مسلمان كه معمولاً یهودی و مسیحی بوده‌اند تنها برای سه روز اجازه توقف در مدینه داده می‌شده است و یا بمیزانی كه برای فروش متاع خودشان وقت لازم داشته‌اند به آنها مهلت داده می‌شده‌ است، و ثانیاً از گفتار اعتراض آمیز عمر نسبت به ابن عباس استفاده می‌‌شود كه عمر با حضور مسلمانان ایرانی و غیرایرانی كه عرب نبوده‌اند در شهر مدینه مخالف بوده‌است چه اینكه در حقیقت گرایش قومی در میان مسلمانان عرب، بمرحله‌‌ای از شدت رسیده بود كه تحمل غیر اعراب برای آنان دشوار بوده و بالطبع در چنین شرائطی غیر اعراب و از جمله ایرانیان مسلمان كه اصطلاحاً به آنها بنی الاحرار می‌گفتند نیز از حقوق اجتماعی و سیاسی نیز محروم بوده‌اند فی‌المثل مردم عرب از این دوران دیگر حتی حاضر به ازدواج با غیر عرب نبوده‌اند و متأسفانه این گرایشهای قومی بتدریج در دوران امویها شدت بیشتری گرفتن تا آنجا كه از نظر فقهی پاره‌ای از فقها، اهل سنت ازدواج مرد ایرانی و …. با زن عرب را باطل دانستند به این دلیل كه غیر عرب همتای عرب نیستند و در صحت ازدواج هتما بودن معتبر است وعجیب اینكه این خود برتربینی در میان عرب بگونه‌ای شدید شد كه ابوحنیفه كه خود فردی ایران است حكم به بطلان ازدواج غیر عرب با زن عرب داده است البته پرواضح است كه مردان عرب حق داشته‌اند همسر غیر عرب برگزینند…. دكتر محمد جعفر جعفری لنگرودی در كتاب حقوق اسلام می‌نویسد: ایرانیان مسلمان كه از وضع ناهنجار حاكم بر مدینه رنج می‌بردند مكرر به علی (ع) مراجعه نمودند و میگفتند: ما به پیامبری ایمان آوردیم كه در نظر او بلال و سلمان با بزرگترین فرد قریشی یكسان بودولی اینان ما را با خود برابر نمیدانند علی (ع) به آنان وعد داد كه با رجال حكومت سخن گوید و چون آنهانصایح علی (ع) را نپذیرفتند بایرانیان گفت: تجارت پیشه كنید خداوند شما را از عطاء آنهایی نیاز خواهد ساخت. حاصل اینكه خلیفه دوم بر این معنی تأكید داشت كه در مسئولیتهای دینی و …. تا آنجا كه ممكن است از اعراب استفاده شود و این سیاست در تمام دوران امویها بصورت جدی ادامه یافت و به دیگر سخن سیاست دولت در دوران امویها تبعی از سیاست خلیفه دوم بوده است و اصولاً همه انحرافاتی كه در دوران خلیفه سوم به بعد خودنمائی كرد، هر چند نویسندگان بسیاری این انحرافات را معلول سیاست غلط عثمان و یا ضعف و پیری او دانسته‌اند، ولی بحقیقت معلول سیاست علط عمر بوده است گو اینكه بخاطر اینكه این سیاست تازگی داشت جزء در دوران پایانی خلاقت عمر، عوارض و آثار سوء آن برای همگان مشهود نبود ادامه خواندن مقاله عامل يا عوامل انحطاط اجتماعي مسلمانان در صدر اسلام

نوشته مقاله عامل يا عوامل انحطاط اجتماعي مسلمانان در صدر اسلام اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پايان نامه بررسي امكان كاربرد سيستم هزينه‌يابي برمبناي فعاليت (ABC) در صنعت تراكتورسازي ايران

$
0
0
 nx دارای 130 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پایان نامه بررسی امكان كاربرد سیستم هزینه‌یابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنعت تراكتورسازی ایران -1 مقدمهحسابداری بهای تمام شده دارای پیشینه ای بیش از سه قرن است، اما عصر حسابداری بهای تمام شده به شكل مدون در سال 1885 آغاز شد. در آستانه قرن بیستم انجمن مهندسین محاسب آمریكا متعاقب ترویج اصول مدیریت علمی، علاقه وافری به حوزه حسابداری بهای تمام شده نشان داد كه باعث گسترش این رشته شد. آثار الكساندر همیلتون چرچ در مورد سربار تولید در همین دوره، باعث توسعه بیشتر درك عمومی از عوامل هزینه گردید.در دهه های1920 تا 1950 موضوعاتی از قبیل بودجه بندی ، هزینه یابی استاندارد، ، مفاهیم ظرفیت و هزینه یابی متغیر وارد مباحث حسابداری شد. هزینه یابی مستقیم مهمترین تحول از تحولات مختلف دهه های 1950 تا 1980 بود. در دهه 1960 اصطلاح حسابداری مدیریت رفته رفته جایگزین حسابداری بهای تمام شده شد. در دهه 1990 حسابداری بهای تمام شده جزئی از حسابداری مدیریت محسوب می شد. ضعفها و كاستی های هزینه یابی جذبی منجر به معرفی هزینه یابی بر مبنای فعالیت، توسط پرفسورجانسون و پرفسور كاپلان شد. آنان در كتابی بنام اطلاعات نامربوط: ظهور و سقوط حسابداری مدیریت فعالیتها را منشاء ایجاد هزینه دانستند و پیشنهاد كردند محصولات )یا مشتریان) به میزان استفاده از فعالیتها، بایستی هزینه های مربوط را متحمل شوند. معرفی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به ارائه سیستم مدیریت بر مبنای فعالیت و همچنین بودجه ریزی بر مبنای فعالیت منجر گردید. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، مهمترین نیاز واحدهای اقتصادی، یعنی اطلاعات صحیح و طبقه بندی شده را آنچنان تدارك می كند كه امكان بهبود دائمی و دسترسی به كیفیت جامع را تسهیل نماید. این سیستم به جای پرداختن به عوارض، نشانه ها و معلول، به علت وقایع می پردازد و علت ایجاد هزینه و تولید فعالیت را كالبدشكافی می كند. اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می كند. در حالی كه چنین خواصی در سیستمهای بهای تمام شده ای كه حول محور واحدهای سازمانی، مراحل تولید )نه فعالیتها) طراحی شده است، موجود نیست. طبقه بندی هزینه ها به مستقیم و غیرمستقیم و رویارویی با مقادیر متنابهی به عنوان هزینه سربار كه تسهیم آنها به نحو صحیح اگر غیرممكن نباشد، بسیار دشوار است، تنها یكی از دلایل این امر است. موجب و دلیل بهتر، نحوه ی نگاه به كلیت پدیده هاست كه در هزینه یابی بر مبنای فعالیت دارای تفاوتی ماهوی با سایر سیستمهای رقیب و سنتی است.بهره گیری از سیستم مدیریت و هزینه یابی بر مبنای فعالیت، فرصتهای كلانی را برای خلاقیت، نوآوری، نوسازی و پیشرفت در سطوح مختلف واحدهای اقتصادی فراهم می آورد. برای باقی ماندن در صحنه ی رقابت و توسعه و رشد واحد اقتصادی باید به گونه ای عمل شود كه هر كار در اولین مرتبه، به بهترین وجه انجام شود. برای تحقق این منظور كلیه اجزای فرایندها، اعم از برنامه ریزی هماهنگی، اجرا، نظارت و بازخورد، بایستی در هماهنگی با سیستم حسابداری نمایی شده قرار گیرد.سیستمهای مدیریت و هزینه یابی در یك راستا و بر مبنای فعالیت طراحی می شوند. فعالیتها در قلب سیستم حسابداری مدیریت قرار دارند. تجزیه و تحلیل واحد اقتصادی براساس فعالیتها، امكان ارتباط سطوح مختلف سازمانی به نحوی كه براساس برنامه ها، هر واحد بتواند اقدام مورد نظر را انجام دهد، فراهم می آورد، دستیابی به اهداف را تسهیل می نماید، محركها و منشاء هزینه و فعالیت را شناسایی می كند و لذا فرایند بهبود و پیشرفت مستمر و سیستمهای پیشیبانی تصمیم گیری را تقویت می نماید. 2-1- موضوع تحقیقموضوع مورد بررسی در این تحقیق عبارت است از » بررسی امكان كاربرد سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) در صنعت تراكتور سازی ایران« كه در ادامه به تشریح و بیان آن پرداخته شده است.3-1- تشریح و بیان موضوعامروزه بسیاری از شركتها به منظور ادامه بقاء در بازارهای رقابتی كه با تغییرات سریع تكنولوژی همراه است ناگزیرند با استفاده از روش های نوین در جهت بهبود مستمر كیفیت و كنترل و كاهش بهای تمام شده محصولات خود بكوشند. در چنین شرایطی شركتهای بسیاری در حال تغییر و تحول در سیستم های اطلاعاتی خود و دوری جستن از سیستم های سنتی و حركت به سوی مدیریت هزینه ها با دیدگاه كنكاش گرایانه هستند. جدی شدن بحث رقابت در صنایع ایجاب می كند كه به بحث كنترل هزینه ها نگاه جدی تری به عمل آید.كیفیت به عنوان پیش شرط و بلیط ورود به میدان رقابت جهانی نقش مهمی را ایفا می كند. مشتریان به دنبال قیمت پایین تر، تأمین كنندگان به دنبال قیمت بالاتر، اتحادیه های كارگری به دنبال دستمزدهای زیادتر و سها مداران به دنبال سهم بیشتری هستند. رقابت برای تولید محصولی بهتر با خصوصیاتی مطلوبتر و قیمتی پایین تر صورت می گیرد. موفقیت تجاری به نحوه ی مدیریت تمام این عوامل و دیگر عوامل دخیل، بستگی دارد.سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تولیدی، فعالیتهای عمده ی فرایند تولید را شناسایی و سپس در یكی از چهار طبقه زیر طبقه بندی می كند:الف) فعالیتهای سطح واحد محصولب) فعالیتهای سطح دسته محصولج) فعالیتهای سطح محصولد) فعالیتهای سطح كارخانه هزینه های سه طبقه اول از فعالیتها، با استفاده از محركهای فعالیت كه تابع گرایش و تغییرپذیری هزینه های مورد تخصیص است. به محصولات تخصیص داده می شود، اما هزینه های فعالیتهای سطح كارخانه به عنوان هزینه های دوره تلقی شده یا بر مبنای اختیاری به محصولات تسهیم می شود. هزینه یابی بر مبنای فعالیت را می توان بسط تكامل یافته ای از روش تخصیص دو مرحله ای هزینه تلقی كرد كه شالوده ی سیستمهای نوین حسابداری بهای تمام شده است. در مرحله اول این روش، هزینه های غیرمستقیم منابع به مخازن هزینه تخصیص می یابد و در مرحله دوم، هزینه های انباشته شده در مراكز هزینه به محصولات)یا به سایر موضوعات هزینه) تخصیص داده می شود. تخصیص معمولاً برای ارزیابی عملكرد مدیر مسئول مركز هزینه و برای تعیین بهای تمام شده ی محصولات بكار می رود. 4-1- اهمیت موضوع تحقیقبا توجه به اینكه درصد بسیار بالایی از مدیران امور مالی سازمانها و شركتهای كشور ما از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ( ABC) هیچگونه اطلاعی ندارند و از طرفی تعیین قیمت فروش متأثر از قیمت تمام شده می باشد و كاملاً منطقی است كه برای فروش یك محصول مدیر نیاز به داشتن هزینه ی تركیبات بكار رفته در محصول داشته باشد. مدیران به هزینه های صحیح برای تصمیمات استراتژیك در مورد محصول مانند طراحی تولید و بازاریابی دارند. هر تصمیم استراتژیك مانند كنكاشی در مورد طرح جدید محصول، معرفی محصول جدید و تلاشی جهت بازاریابی محصول یا خط تولید، متأثر از هزینه و سودآوری مورد انتظار محصول خواهد بود. بالعكس اگر به نظر برسد كه سودآوری محصول كاهش می یابد، مسئله توقف مطرح می شود.هزینه های محصول نقش مهمی را د تعیین قیمت، بخصوص در مورد محصولات سفارشی كم فروش و بدون قیمت بازار ایفا می نماید.اطلاعات ناصحیح می تواند باعث شود شركت از استراتژی نامناسب و بدون سودآوری پیروی كند، هزینه های صحیح شانس تصمیم گیریهای غلط را كاهش می دهند. مدیران از سیستم هزینه یابی محصول به اطلاعاتی در سطوح فعالیت نیاز دارند تا بتوانند بهبود مداوم را رهبری كنند. هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) حاصل طبیعی محیط رقابتی و پیچیده امروزی است و با توجه به شرایط اقتصادی موجود كه در بعضی از بخش ها منجر به فراوانی تولید نسبت به تقاضا شده است، به منظور كمك به مدیران در چنین شرایط رقابتی، این امید هست كه با اجرا نمودن سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در عمل به قیمت تمام شده ی واقعی تری دست یافته تا هم به مدیران در اتخاذ تصمیمات صحیح كمك موثری شده باشد و هم به جامعه علمی و دست اندركاران امور مالی سازمانهای كشورمان آگاهی بیشتری نسبت به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت داده شده باشد.صنعت تراكتورسازی ایران به عنوان یكی از مهمترین محورهای حركت به سمت توسعه و شكوفایی كشور كه با مسائل پیچیده ورود و بكارگیری تكنولوژی های جدید روبروست، از این واقعیت به دور نیست. لذا هر گونه تلاش در شناسایی و بكارگیری سیستم های مدیریتی نوین در شرایط كنونی اقتصاد ایران می تواند گامی به سمت توسعه و پیشرفت كشور باشد. 5-1- هدف و علت انتخاب موضوعیكی از اهداف اساسی سیستم حسابداری بهای تمام شده، تهیه اطلاعات صحیح مربوط به بهای تمام شده محصول است. زیرا یك واحد تجاری وقتی از هزینه های تولید محصول خود اطلاع در دست داشته باشد، می تواند فعالیت خود را برروی سودآورترین تركیب تولید متمركز نموده و از فعالیت های غیر سود ده جلوگیری نماید. سیستم های مرسوم هزینه یابی در این خصوص دارای ضعف هایی هستند. زیرا زمانی كه محصولات تولیدی متنوع اند، سیستم های مرسوم هزینه یابی، قیمت تمام شده ی محصول را غیرواقعی گزارش می نمایند. خصوصاً تنوع در اندازه محصول و تعداد تولید در هر دسته، دقت در محاسبه قیمت تمام شده را تحت تأثیر قرار می دهد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) همچنین اطلاعات مفیدتری برای تصمیم گیری در صنایع خدماتی كه دامنه ی خدمتشان متنوع است فراهم می نماید. اگر محصولات تولیدی یا خدماتی خصوصیات مشابهی داشته باشند، هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) بطور معقول هزینه ها را دقیق تعیین می كند. هدف استراتژیك (ABC) فراهم نمودن اطلاعات مفید از جنبه هزینه و سودآوری به منظور تصمیم گیری در مورد مناسب ترین قیمت، تركیب مناسب محصولات، و » بهبود عملیاتی« از طریق تمركز بر عوامل ایجاد » فعالیت ها و عوامل هزینه« است.هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) در مقایسه با هزینه یابی سنتی بر مبنای حجم بر آورد صحیح تری از هزینه محصول بدست می دهد. استفاده از هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) به تنهایی منجر به سودآوری بیشتری نمی شود، مدیریت از اطلاعاتی كه(ABC) در اختیارش قرار می دهدبرای تصمیم گیری در مورد تركیب بهینه محصولات استفاده می كند، این عملكرد مدیریت است كه منجر به نتایج رضایت بخشی می شود. هدف اصلی تحقیق حاضر “بررسی عوامل مؤثر بر امكان بكارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت تراكتور سازی ایران” می باشد. 6ـ1ـ فرضیات تحقیق:فرضیه اصلی:– اجرای سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت (ABC) در صنعت تراكتورسازی امكان پذیر است.فرضیات فرعی:1- در صنعت تراكتورسازی ایران سهم سربار تولید بالاست.2- در صنعت تراكتورسازی ایران پیچیدگی تولید محصولات وجود دارد.3- در صنعت تراكتورسازی ایران تنوع تولید محصولات وجود دارد.4- در صنعت تراكتورسازی ایران تنوع حجم تولید محصولات وجود دارد.5- در صنعت تراكتورسازی ایران تنوع اندازه فیزیكی تولید محصولات وجود دارد. 6- در صنعت تراكتورسازی ایران پیچیدگی مواد اولیه مصرفی وجود دارد.7- در صنعت تراكتورسازی ایران سهم موجودی كالای ساخته شده و نیم ساخته در پایان دوره قابل توجه است.8- در صنعت تراكتورسازی ایران امكان شناسایی انباره های هزینه و عوامل موجد هزینه وجود دارد. 7-1- قلمرو تحقیققلمرو مكانی تحقیق: مراكز تولید، پشتیبانی تولید و دیگر واحدهای غیرتولید پشتیبانی كننده در شركتهای زیر مجموعه صنعت تراكتورسازی ایران می باشد. 8ـ1ـ جامعه ی آماری جامعه ی آماری عبارت است از مجموعه ی كامل اندازه های ممكن یا اطلاعات ثبت شده از یك صفت كیفی در مورد واحدهایی كه می خواهیم استنباط هایی راجع به آنها صورت گیرد. جامعه، پارامترهای آماری تحقیق است و منظور از عمل گرد آوری داده ها استخراج نتایجی درباره ی جامعه می باشد.جامعه ی آماری این پژوهش شركتهای زیر مجموعه ی صنعت تراكتور سازی ایران (شركت مادر) می باشد كه در جدول زیر اسامی این شركتها قید شده است شركت تراكتور سازی ایران ـ سهامی عام نام شركتهای زیر مجموعه شركت تراكتور سازی ایران ردیف شركت موتورسازان تراكتورسازی 1 شركت ریخته گری تراكتورسازی 2 شركت ماشین آلات صنعتی تراكتورسازی 3 شركت آهنگری تراكتور سازی 4 شركت تراكتورسازی ارومیه 5 شركت تراكتورسازی كردستان (سنندج ) 6 9-1-خلاصه فصل در این فصل به طرح،تشریح و بیان موضوع، اهمیت موضوع و هدف و علت انتخاب موضوع تحقیق پرداخته شد و همچنین قلمرو،فرضیه ها و جامعه اماری تحقیق بیان گردید. 10ـ1ـ تعاریف واژه ها و اصطلاحاتهزینه یابی بر مبنای فعالیت:Activity Based cost «هزینه یابی بر مبنای فعالیت، روش حسابداری بهای تمام شده برای تخصیص هزینه منابع به موضوعات هزینه بر مبنای فعالیت هاست، این رویكرد ارتباط علی بین محركهای هزینه ،منابع وفعالیتها را شناسایی می كند» حسابداری بهای تمام شده :Cost Accounting «حسابداری بهای تمام شده به عنوان یك رشته از رویه ها و قواعد منظم برای ثبت و گزارش كردن اندازه گیریهای مرتبط با هزینه های ساخت كالاها و ارائه خدمات به شكل تفضیلی ، تعریف شده است» حسابداری مدیریت :Management Accounting(( فرایند شناسایی ، اندازه گیری ، گرد آوری ، تهیه ، تفسیر و انتقال آن گروه از اطلاعات مالی و سایر اطلاعات كمی تعریف كرد كه توسط مدیریت به منظور برنامه ریزی، كنترل و ارزیابی عملیات در داخل یك واحد اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد»فعالیتهای سطح واحد محصول :Unit-level Activities «این نوع فعالیتها، فعالیت هایی هستند كه برای هر یك از واحد های محصول باید انجام شود» فعالیتهای سطح دسته محصول :Batch-Level Activities «این قبیل فعالیتها برای یكا یك واحدهای محصول انجام نمی شود بلكه برای گروهی از محصولات انجام می پذیرد»فعالیتهای سطح محصول : Product-Level Activities «این طبقه شامل فعالیتهایی است كه برای پشتیبانی تمامی خطوط تولید ضروری است اما لزوما هنگام تولید گروه تازه ای از محصولات یا محصولی جدید انجام نمی شود»فعالیتهای سطح كارخانه : Facility- Level Activities «این قبیل فعالیتها، فعالیتهایی هستند كه در سطح امكانات و تسهیلات انجام می شود و برای انجام فرایند كلی تولید ضرورت دارد»پیچیدگی مواد اولیهمنظور از پیچیدگی مواد اولیه این است كه برای تولید یك قطعه خاص بایستی از چندین نوع مواد اولیه كه میزان هر كدام نیز مشخص است و اینكه هر كدام در چه مرحله ای از فرآیند تولید باید افزوده شود استفاده می گردد.عامل ایجاد هزینه (محرك هزینه) Cost Driverیك مقیاس كمی جهت بیان تعداد دفعات مصرف فعالیت در یك مركز هزینه است مثلاً تعداد دفعات جابجایی مواد تعداد دفعات تنظیم ماشین آلات و; 1-2- گفتاراول : مفاهیم حسابداری و حسابداری سنتی 1-1-2- مقدمهامروزه سازمان ها، اعم از كوچك و بزرگ، درگیر موقعیت های به مراتب پیچیده تر از گذشته اند. موضوعاتی نظیر رقابت فشرده در بازار، نوسانات اقتصادی، بحران های روزمره در روابط بین المللی، پیشرفت سریع تكنولوژی در اغلب زمینه ها، حساسیت بیش از پیش عامل انسانی در سازمان و بسیاری از مسایل دیگر، اداره ی سازمانها را بسیار دشوارتر از گذشته كرده است. مدیریت از وضع » یك تصمیم برای یك عمر« به وضع »یك تصمیم برای یك روز« بعضاً تغییر موضوع داده است. به جرأت می توان گفت مدیران سازمانهای بزرگ اقتصادی، پنجاه سال پیش از این به مراتب با تصمیمات ساده تری نسبت به آنچه امروز اتخاذ می كنند. مواجه بوده اند. امروزه، رقابت بین شركتها در اكثر صنایع، جهانی شده است. شركت هایی كه در این بازار رقابت كنند، در مسابقه ای نفس گیر و شانه به شانه از جهت سطح كیفیت شركت كرده و هر شركتی كه بخواهد از دیگران جلو بیفتد، باید از نوآوری های فناورانه برخوردار باشد. از آنجا كه نوآوری های فناورانه نقشی كلیدی در این رقابت دارند، شركت های رقیب با مقوله ی دشوار دیگری تحت عنوان » رقابت هزینه ای« روبرو هستند؛ زیرا باید كیفیت مطلوب مشتری (با استفاده از نوآوری فناورانه) را با قیمت قابل تحمل بازار ارائه دهند. بنابراین، شركتها برای ادامه ی بقای خود باید قیمت ها را به گونه ای تعیین كنند كه در بازار امروز قابل رقابت بوده و در عین حال حاشیه ی سود مورد نظر آنها را تضمین كند. از آنجا كه به طور روزافزونی، قیمت ها توسط بازار رقابت تعیین می شوند، باید برای رسیدن به سود، هزینه ها را كاهش داد. كم كردن از هزینه ها، به كابوس سازندگان و رویای مشتریان تبدیل شده است. البته كاهش هزینه ها به معنای سطح بالاتر استاندارد زندگی اجتماعی است. بنابراین، شركت های كنونی بازگشتی به سوی فلسفه ی اساسی » تولید كم هزینه كالای با كیفیت « دارند. » تولید كم هزینه كالای با كیفیت« مقوله ای است كه از مرحله ی توسعه ی محصول شروع می شود. برنامه ریزان باید ویژگی های كیفیتی مطلوب مشتریان را مشخص كرده و در عین حال، قیمت محصول نیز توانایی رقابت در بازار را داشته باشد. 2ـ1ـ2ـ تاریخچه حسابداریاز آنجایی كه جوامع بشری همواره در حال پیشرفت و دست یابی به ناشناخته ها می باشند و با توجه به اینكه نقش فعالیت های مالی در هر توسعه ای غیرقابل انكار است، نیاز به توسعه حسابداری روزبه روز افزایش می یابد. در قرون وسطی مرسوم بوده است كه فرمانروایان مالیات ها را جمع آوری می نمودند و آن را در جهت رفع نیازهای مالی مربوط به توسعه كار املاك به مصرف می رساندند. از وظایف حسابداران در این زمان یكی تهیه صورتی از اموال افراد جهت خزانه داری فرمانروا، به منظور اخذ مالیات و دیگر تهیه گزارش سفر افرادی كه به كار تجارت بین كشورها اشتغال داشته اند بوده است. این گزارش در پایان سفر به منظور تعیین سود و زیان مربوط به آنها تهیه می گردید. در قرون سیزدهم و چهاردهم به دلیل رشد عملیات تجارتی تحولاتی در سیستم نگهداری حساب به وجود آمد. انتشار كتاب ریاضیات » لوكاپاچیولو« Pacioli 1949) Luca) كه چند فصلی از آن اختصاص به حسابداری داشت؛ موجب گسترش فن دفترداری دو طرفه در سراسر اروپا گردید. وی یك كشیش ایتالیایی و در واقع یك ریاضیدان بود كه در این كتاب مهارت تجزیه و تحلیل گری خود را در جهت توصیف سیستم حسابداری دو طرفه به كار برد. كتاب لوكاپاچیولی با وجود این كه اشاره ای به دوره ی مالی، چگونگی تهیه صورت های مالی و نگهداری حساب های مربوط به دارایی های ثابت ندارد و نیز تمایزی بین اموال شخصی صاحب موسسه و سازمان تجاری وی نگذاشته است، به دلیل سادگی و داشتن ارزش های علمی در طی قرون پانزدهم و شانزدهم به اغلب زبانها ترجمه و مورد استفاده قرار گرفت، با تولد انقلاب صنعتی در انگلستان، نیاز رو به تزاید به حسابداری توسعه یافت. در آمریكا پس از به وقوع پیوستن انقلاب صنعتی، مایه های شخصی زیادی در كمپانی ها وارد گردید و موجب توسعه ی هر چه بیشتر آنها شد و در نتیجه به وجود آمدن غول های صنعتی قرن بیستم، سیستم های حسابداری همزمان با پیشرفت اقتصادی، توسعه و تكامل پیدا نمود. به طور خلاصه به اعتقاد دكتر ورنون كام سه عامل در این تكامل نقش عمده را ایفا نموده است:الف) روح سرمایه داری ب) رویدادهای اقتصادی- سیاسیج) نوآوری های تكنولوژیكی 3ـ1ـ2ـ حسابداری از دیدگاههای گوناگون1- به طور كلی حسابداری عبارت است از شناسایی، اندازه گیری، ثبت، طبقه بندی و تلخیص آثار مالی معاملات، عملیات، فعالیتها ، شرایط و دیگر رویدادهای مالی موثر بر واحد اقتصادی و سپس انتقال و گزارش این آثار در قالب اطلاعات مفهوم و آگاهی بخش برای استفاده اشخاصی است كه در واحدهای اقتصادی حق، نفع یا علاقه دارند و انتظار می رود بر مبنای اطلاعات ارائه شده، درباره ی واحد اقتصادی قضاوت و تصمیم گیری كنند. 2- حسابداری یك فعالیت خدماتی است. زیرا از طریق فراهم كردن اطلاعات مالی به منظور تصمیم گیری و قضاوت درباره ی چگونگی ایجاد، توسعه و مصرف منابع در واحدهای اقتصادی، به اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه خدمت می كند.3- حسابداری هنر تفسیر، اندازه گیری و انتقال نتایج فعالیتها، عملیات و دیگر رویدادهای اقتصادی است.4- حسابداری زبان تجارت است. اصطلاحاتی نظیر دارایی، بدهی، سودخالص، گردش وجوه نقد و سود هر سهم نمونه هایی از واژگان فنی حسابداری است. 4ـ1ـ2ـ حسابداری به عنوان یك سیستم اطلاعاتیحسابداری یك سیستم اطلاعاتی است كه اطلاعات اقتصادی راجع به رخدادهای مالی موثر بر یك واحد اقتصادی مشخص را به عنوان داده یا ورودی می پذیرد، پردازش می كند نهایتاً به شكل گزارشهای مختلف كه خروجی یا ستانده این سیستم محسوب می شوند ارائه می نماید. یا به بیان دیگر، حسابداری یك سیستم اطلاعاتی است كه انبوه معاملات و آثار مالی دیگر رویدادهای موثر بر واحدهای اقتصادی را شناسایی و براساس روشها و ضوابط منطقی و مدون خود، آنها را اندازه گیری، طبقه بندی، تجمیع و تلخیص می كند. و به شكل گزارشهای مختصر و مفید در می آورد و نهایتاً با ارائه صحیح و مفهوم این اطلاعات، نیازهای اطلاعاتی اشخاص ذیحق و ذینفع را تأمین می كند و اوضاع و احوال مالی و نتایج عملكرد واحدهای اقتصادی را به تصویر می كشد. در مجموع، گزارشهایی كه به عنوان سیستم اطلاعاتی فراهم می آورد از یك سو، مدیریت را به اداره ی كارآمد و اثربخش واحدهای اقتصادی قادر می سازد و از سوی دیگر، سایر اشخاص ذیحق و ذینفع به واحدهای اقتصادی را در اتخاذ تصمیمات مطلوب اقتصادی و اعمال قضاوتهای آگاهانه یاری می دهد. نقش حسابداری به عنوان یك سیستم اطلاعاتی در شكل) 1-2) نشان داده شده است. حسابداری به عنوان یك سیستم اطلاعاتی مرز مرز محیط ورودیها (نهاده ها) خروجی ها ( ستانده ها) استفاده كنندگان ( اطلاعات خام انتخاب شده) (اطلاعات آگاهی بخش) كنترل حسابداری، یك سیستم اطلاعاتی مهم و معتبر در تقریباً تمامی سازمانها، صرفنظر از نوع فعالیتی است كه در این سازمانها انجام می گیرد. این سیستم باید به گونه ای طرح ریزی شود كه بتواند اطلاعات موردنیاز را برای مقاصد عمده زیر فراهم آورد:1- گزارشگری معمول درون سازمانی برای تصمیم گیریهای مدیران2- گزارشگری خاص )غیرمعمول) درون سازمانی برای تصمیم گیریهای مدیران3- گزارشگری مالی برون سازمانی برای سرمایه گذاران، ارگانهای دولتی و سایر اشخاص بیرون از سازمان درباره ی وضعیت مالی و نتایج عملیات و گردش وجوه نقد واحد اقتصادی. 1ـ4ـ1ـ2ـ اهداف سیستم اطلاعات حسابداری 1- تهیه اطلاعات به منظور استفاده از آن در تعیین استراتژیهای كلان و برنامه ریزی بلندمدت:اطلاعاتی كه بدین منظور تهیه می گردد، به موضوعاتی همچون تولید محصول جدید و یا سرمایه گذاری در دارایی های بلندمدت مربوط می شود كه بر مبنای گزارش های ویژه ای كه بدین منظور تهیه می شود، تصمیم گیری در این خصوص صورت می گیرد. 2- تهیه اطلاعات به منظور استفاده از آن در تصمیمات مربوط به چگونگی تخصیص منابع.اطلاعاتی كه در این راستا تهیه می شود به موضوعاتی همچون سودآوری محصول، سودآوری مشتری، روش های توزیع و قیمت گذاری مربوط می شود. چنین اطلاعاتی نیز مستلزم گزارش های ویژه ای است كه سیستم حسابداری باید آن را خلق كند.3- تهیه اطلاعاتی به منظور استفاده از آن در برنامه ریزی و كنترل:اطلاعاتی كه در این زمینه تهیه می شود موضوعاتی همچون درآمدها، هزینه ها، دارایی ها و بدهی های قسمتهای مختلف شركت را در برمی گیرد.4- تهیه اطلاعات به منظور استفاده از آن در اندازه گیری عملكرد و ارزیابی كاركنان:اطلاعاتی كه در این باب تهیه و تدارك دیده می شود در برگیرنده ی موضوعاتی همچون مقایسه نتایج واقعی با نتایج پیش بیبنی شده (بودجه) براساس معیارهای مالی یا غیرمالی می باشد.5- تهیه اطلاعات به منظور استفاده از آن در گزارشگری مالی، اطلاعاتی كه بدین منظور تهیه می گردد باید با قوانین و مقررات و استانداردهای لازم الاجرا منطبق باشد. 5ـ1ـ2ـ تعریف حسابداری بهای تمام شدهحسابداری بهای تمام شده به طور كلی با تولید اطلاعات مرتبط با هزینه ها برای مقاصد گوناگون سروكار دارد. یا بعبارتی دیگر، حسابداری بهای تمام شده به عنوان یك رشته از رویه ها و قواعد منظم برای ثبت و گزارش كردن اندازه گیریهای مرتبط با هزینه های ساخت كالاها و ارائه خدمات به شكل تفصیلی، تعریف شده است. در واقع حسابداری بهای تمام شده شامل شبكه ای از مفاهیم، روشها و تكنیكهایی است كه برای شناسایی، اندازه گیری، طبقه بندی، تخصیص، تجمیع و گزارش كردن هزینه ها و مقایسه آنها با استانداردها و بودجه ها بكار برده می شود. 1ـ5ـ1ـ2ـ تاریخچه ی حسابداری بهای تمام شدهدر سال 1750 میلادی با اختراع ماشین بخار انقلاب بهای تمام شده آغاز شد و تا پایان نیمه اول قرن نوزدهم ادامه یافت و تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی وسیعی را در پی داشت. این تحول بنیادی بر تعالی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی مردم اروپا اثر گذاشت و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع اروپایی را دگرگون كرد و از طریق این قاره به سراسر جهان راه یافت و آثار مفید و زیانبار بسیاری به جا گذاشت.قرار گرفتن ماشین در خدمت تولید و تبدیل شیوه ی دستی تولید به شیوه ی كارخانه ای بارزترین ره آورد انقلاب بهای تمام شده در اروپا بود كه پیدایش و رشد كارخانه های كوچك و بزرگ را در پی داشت. پیدایش و رشد كارخانه های كوچك و بزرگ با توانایی ساختن كالاهای همسان به مقدار زیاد از یك سو به زوال صنایع دستی، روستایی و خانگی در مدت كوتاهی انجامید یعنی اقتصاد كشاورزی جای خود را به اقتصاد بهای تمام شده داد. و از سوی دیگر رقابت بین كارخانه داران را ایجاد كرد. كشورهای صنعتی غرب با استفاده از دستاوردهای انقلاب صنعتی و فناوری ماشینی نسبت به سایر كشورها برتری یافتند و توانستند سلطه ی سیاسی خود را بر این كشورها تحمیل كنند در نتیجه كشورهای مستعمره تبدیل به بازار خارجی كشورهای توسعه یافته شدند. از نظر روابط بین المللی، قدرت های صنعتی بزرگ غرب در درون نیز به رقابت با یكدیگر برخاستند و سعی كردند، با استفاده از فناوری پیشرفته خود رقبا را از صحنه ی سیاسی خارج سازند، جنگ جهانی اول و دوم حاصل این رقابت بود. از این رو چگونگی دستیابی به فناوری برای كشورهای فاقد فناوری به ویژه پس از جنگ جهانی دوم نمود یافت.وجود رقابت، نیاز به آگاهی از بهای تمام شده ی محصول را ایجاب كرد و در پاسخ به این نیاز، نوعی دفترداری بهای تمام شده یا دفترداری هزینه یابی كه بعدها حسابداری بهای تمام شده نامیده شد ابداع گردید.حسابداری بهای تمام شده ابتدایی بیشتر به گزارش بهای تمام شده ی محصولات بر مبنای اطلاعات مالی گذشته تأكید داشت و در پیش بینی آینده از حدس و گمان فراتر نرفت. اما همین كار در حد خود توانست تولیدات با صرفه را تعیین و دوام كارخانه ها را در عرصه ی پررقابت امكان پذیر كند. بزرگتر شدن كارخانه ها و پیچیده تر شدن روش های تولید و در نتیجه افزایش تولیدات، رقابت بین واحدهای صنعتی برای تسلّط بازار و هم چنین رقابت در عرضه تولیدات به بازارهای جهانی را تشدید كرد و اداره ی موسسات بزرگ پیچیده به پیدایش مفهوم مدیریت علمی انجامید. مدیریت علمی روش برخورد منظم و منطقی با مسائل به منظور یافتن مناسب ترین راه برای انجام هر كار است كه ضرورتاً بر كسب اطلاعات دقیق از آنچه می گذرد و نتایجی كه در اثر هر گونه تغییر حاصل می شود تكیه دارد. حسابداری بهای تمام شده، اطلاعات لازم را برای این كار فراهم آورد و به صورت یكی از افزارهای مدیریت علمی درآمد.هم زمان و همراه با تحول و تكامل ابزارها و شیوه های تولید در سده های بعد، روش ها و شیوه های هزینه یابی پیشرفته ای ابداع و به كار گرفته شد كه بهای تمام شده ی محصولات و خدمات را با دقتی قابل قبول تر تعیین می كرد. حسابداری بهای تمام شده امروزین كه ثمره ی این فرایند شتاب آمیز تكاملی است اصولاً همان هدف اندازه گیری و گزارش بهای تمام شده ی محصولات، خدمات و فعالیت ها را دنبال می كند. اما با پیشرفت همه جانبه در روش ها، شیوه ها و ابزار كار،این رشته از حسابداری قادر شده است كه هزینه های واقعی را با دقت هر چه بیشتر و به طور مداوم اندازه گیری و با برآوردهای بودجه مقایسه كند و علل مغایرت ها و انحرافات را تفسیر و به مدیران موسسات گزارش نماید.حسابداری بهای تمام شده به طور كلی با تولید اطلاعات مرتبط با هزینه ها برای مقاصد گوناگون سروكار دارد. دامنه این مقاصد بسیار گسترده است و از تعیین بهای تمام شده تولید فرآورده ها به منظور تهیه صورتهای مالی و مقاصد مالیاتی آغاز و به ارزیابی عملكرد قسمتها و مدیریت های مختلف واحدهای اقتصادی كشیده می شود و تا پیش بینی هزینه ها و درآمدها در جهت پشتیبانی از تصمیم گیریهای گوناگون ادامه می یابد.حسابداری بهای تمام شده به عنوان یك رشته از رویه ها و قواعد منظم برای ثبت و گزارش كردن اندازه گیریهای مرتبط با هزینه های ساخت كالا و ارائه خدمات به شكل تفصیلی تعریف شده است. حسابداری بهای تمام شده و مدیریت اطلاعاتی را برای استفاده در مدل های تصمیم گیری در زمینه های گوناگون نظیر مدیریت مالی، مدیریت عملیاتی و بازاریابی فراهم می آورد. حسابداری بهای تمام شده همچنین به موضوعات انگیزشی و رفتاری نیز مربوط می شود چون در برنامه ریزی و ارزیابی عملكرد بكار گرفته می شود. 2ـ5ـ1ـ2ـ نقش حسابداری بهای تمام شده در سیستم اطلاعات حسابداری حسابداری بهای تمام شده بخشی از یك سیستم كلی اطلاعات حسابداری است كه اطلاعات مرتبط با هزینه ها را برای استفاده در هر دو زمینه حسابداری مدیریت و حسابداری مالی انباشت و ارائه می كند. تعریف حسابداری مدیریت حسابداری مدیریت را می توان فرآیند شناسایی، اندازه گیری، گردآوری، تهیه، تفسیر و انتقال آن گروه از اطلاعات مالی و سایر اطلاعات كمّی تعریف كرد. كه توسط مدیریت به منظور برنامه ریزی، كنترل و ارزیابی عملیات در داخل یك واحد اقتصادی، یعنی، حصول اطمینان از بهره برداری مناسب از منابع و در جهت پاسخگوئی مناسب در قبال این بهره برداری، مورد استفاده قرار می گیرد. تعریف حسابداری مالی گزارش مالی برون سازمانی برای سرمایه گذاران، فراهم كنندگان تسهیلات مالی، نهادها و ارگانهای دولتی و سایر اشخاص بیرون از سازمان درباره ی وضعیت مالی واحد انتفاعی در یك مقطع زمانی معین، نتایج عملیات واحد انتفاعی برای یك دوره ی زمانی معین، گزارش جریانهای ورود و خروج وجه نقد برای دوره زمانی موردنظر است كه در قالب صورتهای مالی اساسی در پایان هر دوره ی مالی فراهم می گردد. 3ـ5ـ1ـ2ـ روابط بین حسابداری مدیریت، حسابداری مالی و سیستم حسابداری بهای تمام شدهسیستم حسابداری بهای تمام شده ، پایگاه اطلاعاتی مشتركی است كه به هر دو زمینه حسابداری مدیریت و حسابداری مالی خدمت می كند. واقعیت این است كه هم گزارشگری مالی برون سازمانی و هم تحلیل های داخلی مدیریت، هر دو نیاز به اطلاعات مرتبط با هزینه دارند. آن بخش از وظایف حسابداری بهای تمام شده كه با گردآوری و انباشت هزینه ها به منظور ارزشیابی موجودی ها و محاسبه بهای تمام شده كالای فروش رفته به منظور تامین الزامات گزارشگری مالی برون سازمانی سروكار دارد، زمینه ای است كه حسابداری بهای تمام شده به حسابداری مالی خدمت می كند. اما آن بخش از وظایف حسابداری بهای تمام شده كه به فراهم كردن و پیش بینی اطلاعات مناسب برای استفاده اشخاص درون سازمان و به منظور كمك به آنان در اتخاذ تصمیمات منطقی و ارزیابی عملكرد، مربوط می شود، كاركرد دیگری از حسابداری بهای تمام شده است كه به حسابداری مدیریت خدمت می كند. شكل (2-2) روابط بین حسابداری مدیریت. حسابداری مالی و سیستم حسابداری بهای تمام شده را نشان می دهد. روابط بین حسابداری مدیریت، حسابداری مالی و سیستم حسابداری بهای تمام شده شكل(2-2) 4ـ5ـ1ـ2ـ تفاوتهای اساسی بین حسابداری مدیریت و حسابداری مالیتفاوتهای موجود بین حسابداری مالی و حسابداری مدیریت را می توان به شكل خلاصه و به ترتیبی كه در جدول منعكس در شكل (3-2) آمده است ارائه كرد.تفاوتهای اساسی بین حسابداری مدیریت و حسابداری مالی شرح حسابداری مدیریت حسابداری مالی استفاده كنندگان اطلاعات مدیران سطوح مختلف سازمان اشخاص خارج از سازمان نظیر سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، دولت و…الزامات قانونی و مقررات برای گزارشگری الزام و مقررات وجود ندارد ارائه اطلاعات برای اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه طبق ضوابط، قوانین یا مقررات اجباری است. اصول پذیرفته شده حسابداری اصول و استانداردهای لازم الاجرا وجود ندارد اصول و استانداردهای الزام الاجرا از طریق قوانین مقررات یا توسط نهادهای حرفه ای، مشخص شده و می شوندنوع و ماهیت اطلاعات اطلاعات برآوردی و اساساً مرتبط با آینده اطلاعات قابل تایید و نوعاً مبتنی بر رویدادهای گذشتهتاكید اطلاعات بر حسب انواع محصولات، مناطق جغرافیایی قسمتهای مختلف سازمان و نظایر آن بر حسب سازمان بطور كلی و بعضاً همراه با افشای اطلاعات در خصوص قسمتهای عمده متشكله سازمانكم و كیفیت اطلاعات عموماً تفضیلی غالباً به شكل فشرده و خلاصهفراهم كنندگان اطلاعات حسابداران بهای تمام شده و مدیریت، مهندسین و سایر متخصصین حسابداران مالی و حسابرسان مستقل شكل ارائه اطلاعات هر شكلی كه سودمند تشخیص داده شود و بدون هر گونه محدودیت در چارچوب محدودیتهای تعیین شده توسط نهادهای مربوط حتی با واژگان مشخص همراه با برخی انعطاف پذیری هادوره ی ارائه اطلاعات دوره های كوتاه مدت مثلاً ماهانه، هفتگی، روزانه و حتی گاه كوتاهتر غالباً سالانه 6ـ1ـ2ـ عوامل موثر بر سیستم حسابداری بهای تمام شدهعوامل بسیاری بر میزان پیچیدگی سیستم حسابداری بهای تمام شده و حجم اطلاعات فراهم شده توسط آن موثر می باشد. پاره ای از این عوامل كه مهمترین آنها نیز محسوب می شوند عبارتند از:1- اندازه موسسه2- نوع فرایند تولید3- تنوع محصولات تولیدی4- طرز برخورد مدیریت با اطلاعات بهای تمام شده5- متغیرهای خارجیـ اندازه موسسهمیزان اطلاعات بهای تمام شده كه برای اداره ی یك موسسه لازم است بستگی مستقیم به اندازه ی آن موسسه دارد موسسه ای كه با دو نفر كارگر محصول معینی را تولید می كند، به اندازه موسسه ای كه همان محصول را با صد نفر كارگر تولید می كند نیازمند اطلاعات بهای تمام شده نیست. فرآیند تهیه اطلاعات بهای تمام شده موسسات بزرگ پیچیده تر است زیرا هر قدر موسسه بزرگتر شود ردیابی اقلام بهای تمام شده و تخصیص آنها به محصولات با فعالیتهای معین مشكلتر می گردد به طور كلی حجم اطلاعات بهای تمام شده و پیچیدگی سیستم با بزرگ شدن موسسه افزایش می یابد. ـ نوع فرآیند تولیددر سیستم حسابداری بهای تمام شد، عوامل بهای تمام شده برحسب فعالیتهای فیزیكی تولید به محصولات تخصیص داده می شود، مثلاً دستمزد پرداختی برای یك محصول بر مبنای ساعات كار انجام شده نرخ دستمزد معین می گردد و تا آنجا كه بتوان كار یك نفر كارگر را با یك محصول معین ارتباط داد. حسابداران به آسانی مبلغ دستمزد را به آن تخصیص می دهند اما بعضی از فرآیندهای تولید به قدری پیچیده است كه ردیابی و انتخاب اقلام بهای تمام شده تولید را به محصولات مشخص مشكل می كند وبه عنوان یك قاعده ی كلی می توان گفت كه هر چند فرایند تولید پیچیده تر باشد سیستم حسابداری بهای تمام شده نیز پیچیده تر و كار با آن مشكلتر خواهد بود.ـ تنوع محصولات تولیدی اگر موسسه ای تنها یك محصول تولید كند كلیه اقلام بهای تمام شده تولید را می توان به آن محصول تخصیص داد، اما چنانچه موسسه بیش از یك نوع محصول تولید كند حسابداران باید بهای تمام شده ی تولید را بین محصولات تقسیم كنند بعضی از اقلام بهای تمام شده تولید مانند بهای مواد اولیه مصرفی به آسانی با محصولات معینی ارتباط می یابد اما اقلامی مانند بهای آب و برق و استهلاك و غیره را نمی توان به محصولات معینی اختصاص داده به طور كلی تعداد اقلام بهای تمام شده ای كه نتوان به آسانی به محصولات مشخص تخصیص داد، با تنوع بیشتر محصولات تولیدی افزایش می یابد. ـ طرز برخورد مدیریت با اطلاعات بهای تمام شدهاطلاعات بهای تمام شده و تهیه آن هزینه براست و تا زمانی كه منافع تهیه آنها از هزینه ی، فراهم آوردن آنها بیشتر است، گردآوری آنها توجیه پذیر است. اگر مدیریت یك موسسه استفاده ی ناچیزی از اطلاعات بهای تمام شده بعمل آورد پس ارزش نسبتاً كمی هم برای آن قائل است بنابراین هزینه فراهم كردن آن را توجیه نمی كند بنابراین نحوه ی برخورد مدیریت عامل مهمی در مشخص كردن حجم و میزان پیشرفت و تكامل سیستم محسوب می گردد. ـ متغیرهای خارجیاطلاعات بهای تمام شده برای تهیه گزارشهای خارجی و داخلی مورد استفاده قرار می گیرد. گزارشهای تهیه شده برای استفاده كنندگان داخلی معمولاً تحت تاثیر متغیرهای خارجی قرار نمی گیرد. اما اطلاعات بهای تمام شده كه در تهیه گزارشهای برون سازمانی بكار می رود تحت تاثیر سیاستها و رویه های مربوط به ارگانهای مختلف قرار می گیرد. مانند: ارگانهای مالیاتی، انجمنهای حرفه ای حسابداری كه مسئولیت تدوین و ارائه استاندارد حسابداری را برعهده دارند و غیره.به طور كلی متغیرهای خارجی از عوامل موثر بر میزان پیچیدگی سیستم حسابداری بهای تمام شده می باشد. 7ـ1ـ2ـ دلایل استفاده از سربار جذب شده به جای سربار واقعی 1- اطلاعات مربوط به برخی از اجزای تشكیل دهنده ی سربار با تاخیر در دسترس قرار می گیرد و این تاخیر گاهی غیرقابل كنترل است.2- برخی از اجزای تشكیل دهنده ی سربار، در مقاطع خاص از زمان انجام می شوند زیرا در صورت استفاده از سربار واقعی در مقطعی كه این اجزا محقق می شوند، بهای ساخت كالای تولید شده بیشتر و در مقطعی كه این اجزا تحقق نمی یابند بهای ساخت تولیدات كمتر خواهد بود و این عدم یكنواختی ممكن است موجب تصمیم سازی و تصمیم گیری های نادرست شود. به منظور هموارسازی بهای ساخت كالای تولید شده در مقاطع زمانی مختلف، باید سربار یكسانی برای محصولات منظور شود كه این سربار یكسان همان سربار جذب شده است.3- نوسانات فصلی نیز سربار واقعی را ممكن است دچار تغییرات قابل توجهی نماید كه به منظور جلوگیری از این نوسانات از سربار جذب شده- كه بطور یكنواخت جذب بهای كالا می شود- استفاده می گردد.4- ارائه اطلاعات بموقع جهت تصمیم گیری های مدیریت، با تعلل و تاخیر اطلاعات واقعی سربار همخوانی ندارد و بالاخص در بازار رقابتی، لازم است در اولین زمان ممكن محصول به مشتری تحویل شود و تحویل محصول به مشتری و در واقع فروش آن، تا حد زیادی متكی به اطلاعات بهای ساخت است كه یكی از اجزای بهای ساخت محصول، سربار ساخت است.5- محصول ممكن است در یك دوره ی خیلی كوتاه ساخته شده باشد كه در این دوره ی كوتاه هیچ كدام از اطلاعات واقعی سربار در دسترس قرار نگرفته باشد. 1ـ7ـ1ـ2ـ مبنای جذب سربار با توجه به ضرورت استفاده از سربار جذب شده به جای سربار واقعی، لازم است برای سربار مبنایی منطقی و یا تجربی تعریف و مشخص نمود. اگر بتوان مبنایی برای جذب سربار بكار گرفت كه رابطه آن مبنا با سربار تحقق یافته، یك رابطه ی علت و معلولی باشد، یك كار مطلوب و اساسی انجام شده است. استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری برای تعیین مبنای جذب یك ضرورت غیرقابل اجتناب است.معمول ترین مبنای جذب سربار ساخت عبارتند از:1- حجم تولید2- ساعات كار مستقیم 3- ساعات كار ماشین 4- بهای مواد مستقیم مصرف شده 5- بهای دستمزد مستقیم 6- بهای اولیه 7- فعالیتها و عملیات 2ـ7ـ1ـ2ـ عوامل موثر بر انتخاب نرخهای جذب سربار ساخت1- مبانی جذب سربار ساختالف- مقدار تولیدب- بهای مواد مستقیمج- بهای دستمزد مستقیمد- ساعات كار مستقیمه- ساعات كار ماشینو- فعالیتها و عملیات 2- انتخاب سطح فعالیتالف- ظرفیت نظریب- ظرفیت عملیج- ظرفیت واقعی مورد انتظارد- ظرفیت عادیه- تأثیر ظرفیت بر نرخهای جذب سربار ساختو- ظرفیت بلا استفاده و ظرفیت اضافی3- احتساب یا حذف سربار ثابت ساختالف- بهایابی جذبیب- بهایابی مستقیم (یا متغیر یا نهائی)4- استفاده از یك نرخ یگانه یا نرخهای متعدد برای جذب سربار ساختالف- نرخ كلی یا نرخ جامع جذب سربار ساختب- نرخ جذب سربار برحسب هر یك از دوایرج- نرخ جذب سربار برحسب دوایر فرعی و فعالیتها5- استفاده از نرخهای جداگانه جذب سربار بر فعالیتهای خدماتی به طور كلی مبانی رایج جذب هزینه های سربار عبارتند از: 1ـ مقدار تولید به عنوان مبنا: مقیاس تولید عینی و بازده تولید از لحاظ نظری آسانترین و مستقیم ترین مبنا برای جذب هزینه های سربار ساخت است. بازده یا مقدار تولید به عنوان مبنای جذب هزینه های سربار ساخت، تنها زمانی معتبر و رضایت بخش است و نتایج مطلوب به دست می دهد كه كلیه ی اقلام تولیدی، نیازمند به كارگیری منابع یكسان باشند. یا به عبارت دیگر كلیه ی محصولاتی كه در یك دایره تولید می شود، كما بیش مشابه باشند. در غیر این صورت، به كارگیری این روش می تواند به نتایج نامعقول منجر شود. 2ـ مواد مستقیم به عنوان مبنا:بررسی و مطالعه ی هزینه های گذشته ی شركتها ممكن است حاكی از این باشد كه بین مواد مستقیم و هزینه های سربار ساخت یك همبستگی وجود دارد. در چنین شرایطی به كار گیری هزینه ی مواد مستقیم به عنوان مبنای جذب هزینه های سربار ساخت می تواند مناسب باشد. از این مبنا به ندرت استفاده می شود. زیرا، در اغلب موارد بین هزینه های سربار ساخت و مواد مصرفی مورد استفاده در تولید محصولات ، رابطه ی منطقی وجود دارد. محصولی ممكن است با مواد مستقیم گرانبها ساخته شود و محصولی دیگر ممكن است با مواد مستقیم ارزان قیمت تولید شود، اما هر دو محصول ممكن است فرایند تولید یكسان داشته باشند و از هزینه های سربار به یك میزان برخوردار شوند.3ـ دستمزد مستقیم به عنوان مبنا:به كارگیری هزینه ی دستمزد به عنوان مبنای جذب هزینه های سربار ساخت نسبتاً آسان است. چون اطلاعات مورد نیاز مربوط به هزینه ی دستمزد مستقیم به سهولت در دسترس است. استفاده از این مبنا هنگامی منطقی است كه بین هزینه ی دستمزد مستقم و هزینه ی سربار ساخت رابطه ی قوی وجود داشته باشد و همچنین نرخهای پرداخت هزینه ی مستقیم به ازای هر ساعت كار برای كارهای مشابه، قابل مقایسه باشد به طور كلی مناسب این است كه از به كارگیری این روش تحت هر یك از شرایط و وضعیتهای زیر خودداری شود:الف ـ هزینه ی استهلاك ماشین آلات و تجهیزات گرانبها كه هیچ ارتباطی با هزینه ی دستمزد مستقیم ندارد، بخش مهمی از هزینه های سربار ساخت را تشكیل دهد.ب ـ نرخهای دستمزد كاركنان مستقیم تولید بسیار متفاوت باشد. 4ـ ساعات كار مستقیم به عنوان مبنا:از آنجا كه ساعات كار مستقیم به عنوان مبنا، مبتنی بر عامل زمان است، یكی از مبانی مناسب برای جذب هزینه های سربار می باشد. به كارگیری این مبنا، به ویژه در دوایر كاربر، مناسبترین نتایج را به دنبال دارد. استفاده از این روش نیاز به گرد آوری اطلاعات مرتبط با ساعات كار مستقیم برای هر یك از محصولات و سفارشات دارد. مادام كه كار و فعالیت كاركنان عامل اصلی تولید است. ساعات كار مستقیم، مبنای كار قابل قبولی برای جذب هزینه های سربار ساخت محسوب می شود. در كارخانجات تولیدی كه ماشین آلات عامل اصلی تولید است، كار مستقیم نه تنها ممكن است مبنای نامناسب برای جذب هزینه های سربار ساخت باشد بلكه هزینه ی آن معمولاً بخش نسبتاً جزئی از جمع هزینه های ساخت را نیز تشكیل می دهد. در چنین شرایطی استفاده از ساعات كار مستقیم به عنوان مبنای غیر منطقی است. 5ـ ساعات كار ماشین آلات به عنوان مبنا:هنگامی كه ماشین آلات نقش اساسی در تولید محصولات دارند، ساعات كار ماشین آلات می تواند مناسب ترین مبنا برای جذب هزینه های سربار ساخت به محصولات و سفارشات قلمداد شود. زیرا، در چنین وضعیتهایی بخش عمده ی هزینه های سربار ساخت شامل استهلاك ماشین آلات، برق مصرفی ماشین آلات، تعمیر و نگهداشت ماشین آلات و نظایر آن، به نحوی با زمان مرتبط است، مبنای ساعات كار ماشین آلات نیز مبتنی بر زمان است. 8ـ1ـ2ـ تخصیص بهای خدمات دوایر پشتیبانیبطور كلی دوایر و مراكز فعال در هر شركت را می توان به دو دسته تقسیم كرد:1- دوایر عملیاتی2- دوایر پشتیبانی – دوایر عملیاتی:دوایری است كه مستقیماً در تولید و یا ارائه ی خدمات به مشتریان نقش دارند و نقش آنها در محصول برای مشتریان ملموس، قابل درك و یا قابل رویت است. این دوایر، دوایر اصلی شركت هستند. – دوایر پشتیبانیدوایری هستند كه بطور مستقیم در تولید یا ارائه ی خدمات به مشتریان، نقش ندارند و فعالیت آنها، در محصول خود را نشان نمی دهند. بنابراین خدمات آنها برای مشتریان ملموس قابل رویت و یا قابل درك نیست. این دوایر به سایر دوایر، خدمات پشتیبانی ارائه می دهند و عمدتاً خدماتی هستند. وظیفه و نقش اصلی دوایر پشتیبانی این است كه به دوایر عملیاتی و احتمالاً دوایر پشتیبانی دیگر خدمات ارائه دهند. در یك شركت خدماتی، دایره عملیاتی نیز یك دایره خدماتی است و به همین دلیل اسم گذاری دوایر عملیاتی به دوایر تولیدی و یا اسم گذاری دوایر پشتیبانی به دوایر خدماتی صحیح نیست و نمی تواند عمومیت داشته باشد. 1ـ8ـ1ـ2ـ اهداف تخصیص بهای عوامل غیرمستقیمبهای عوامل غیرمستقیم در اكثر موارد بخش قابل توجهی از بهای ساخت را تشكیل می دهد. كه و لازم است به موضوع تعیین بها تسهیم شود.برای انتخاب راه حل تسهیم روی موضوع تعیین بها به جای برخورد به عنوان هزینه ی دوره جاری، چهار هدف اصلی دنبال می شود كه این اهداف عبارتند از:1- ارائه اطلاعات برای تصمیم گیریهای اقتصادی. 2- ایجاد انگیزه در كاركنان و مدیران3- توجیه بهای ساخت و یا محاسبه مبالغ قابل بازپرداخت4- محاسبه بهای ساخت موجودی ها جهت انعكاس در ترازنامه و یا صورت سود و زیان (گزارشگری خارجی)– اگر هدف از تعیین بها تصمیم گیری باشد لازم است بهای تمامی عوامل موثر بر موضوع تعیین بها در بهای محاسبه شده لحاظ شود تا تصمیم گیری جامع و مستدل باشد. برای مثال اگر هدف از تعیین بها، تعیین قیمت فروش باشد. در نظر نگرفتن بهای عوامل غیرمستقیم اشتباه بزرگی خواهد بود كه ممكن است منجر به تعیین قیمت نامناسب و زیان دهی شركت گردد.– اگر هدف ایجاد انگیزه در كاركنان و مدیران باشد، ارزیابی عملكرد بخش ها و مراكز بر مبنای كاهش بهای ساخت با حفظ كیفیت محصول و معیار قرار دادن سادگی و ارزانی ساخت محصولات طراحی شده برای واحد طراحی، نمونه هایی از ضرورت تسهیم بهای عوامل غیرمستقیم به موضوع تعیین بها می باشد.– اگر هدف اجرای یك فعالیت یا تولید یك نوع محصول طبق قراردادی خاص باشد، لازم است بهای ساخت شامل بهای عوامل درگیر ساخت اعم از مستقیم و یا غیرمستقیم بوده تا بهای ساخت منصفانه و معقول باشد. بعنوان مثال برای جبران خسارت بوسیله شركت بیمه لازم است بهای كالای خسارت دیده شامل عوامل مستقیم و غیرمستقیم محاسبه گردد تا جبران خسارت بطور كامل انجام پذیرد. – به منظور گزارشگری برون سازمانی (خارجی) لازم است در تعیین بهای ساخت، استانداردهای حسابداری مالی رعایت شود. طبق این استاندارد بهای ساخت شامل كلیه عوامل تولید اعم از مستقیم و غیرمستقیم است. 2ـ8ـ1ـ2ـ مبانی تخصیص هزینه سرباردر ادبیات حسابداری چهار مبنا برای تخصیص بها است كه عبارتند از:1- مبنای علت و معلولی2- مبنای دریافت منافع3- مبنای توان تحمل4- مبنای عدالت و منصفانه بودن. – قوی ترین و مستدل ترین مبنا برای تخصیص بها، مبنای علت و معلولی است. اگر تحقق بها ناشی از یك عامل خاص باشد، بها را باید بر مبنای آن عامل تخصیص داد. زمانی كه بهای یك عامل (مانند مواد مستقیم) بر مبنای رابطه علت و معلولی به یك محرك بها تخصیص می یابد، اصولاً تخصیص از طریق رهگیری انجام می شود نه از طریق تسهیم، و این اقدام دقت بها را افزایش می دهد.– دومین مبنا بعد از علت و معلولی، مبنای دریافت منافع است. اگر به فرض بخواهیم بهای خدمات دایره ی رستوران را به دوایر فعال در یك شركت تخصیص دهیم، طبق این مبنا سهم دایره ای كه از خدمات رستوران بیشتر استفاده كرده است، بیشتر خواهد بود هر چند این مبنا ضعیف تر از مبنای علت و معلولی است ولی مبنایی سیستماتیك و معقول بوده و قابل دفاع است. استفاده از این مبنا موجب افزایش مسئولیت پذیری و كنترل می شود.– مبنای سوم، مبنای توان تحمل است. برای مثال اگر تسهیم بهای خدمات دایره ی رستوران را در یك شركت تولیدی در نظر بگیریم ممكن است یك دایره ی خاص بسیار سودآور بوده و تخصیص كل یا بخش عمده ی بهای خدمات دایره ی رستوران به آن، تأثیر چندانی در وضعیت آن نداشته باشد در حالی كه در مورد یك دایره ی ضعیف با سودآوری پائین، ممكن است تخصیص عمده بهای خدمات رستوران به آن، بسیار حیاتی و یا غیرقابل تحمل باشد به طوری كه ادامه ی فعالیت آن را زیر سئوال برد.آخرین مبنا، مبنای عدالت و منصفانه بودن است. این مبنا بیشتر در قراردادهای دولتی و سایر قراردادهای مورد استفاده قرار می گیرد كه قیمت فروش كالا بر مبنای جمع بهای تخصیص یافته به آن كالا تعیین می شود. 3ـ8ـ1ـ2ـ تخصیص بهای خدمات دوایر پشتیبانی هدف از تخصیص بهای خدمات دوایر پشتیبانی، منظور نمودن سربار به تولیدات، كنترل بها و افزایش مسئولیت پذیری و سنجش مسئولیت و نیز فراهم آوردن اطلاعات مفید برای تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل است. محاسبه نرخ جذب سربار نیز، مستلزم تخصیص بهای خدمات دوایر پشتیبانی به دوایر عملیاتی است. 1ـ3ـ8ـ1ـ2ـ تخصیص بهای خدمات دوایر پشتیبانی مستلزم انجام مراحل زیر است. 1- تخصیص سربار به دوایر عملیاتی و دوایر پشتیبانی، كه این مرحله را «تخصیص اولیه» می نامند.2- تخصیص سربار از دوایر پشتیبانی به دوایر استفاده كننده از خدمات آن، كه این مرحله را »تخصیص ثانویه« می نامند.3- تخصیص سربار از دوایر عملیاتی به موضوع تعیین بها (كالا یا خدمات)، كه این مرحله را تخصیص نهایی می نامند. شكل (4-2) زیر انواع سه گانه تخصیص بها را نشان می دهد: تخصیص اولیه پشتیبانی (1) پشتیبانی (2) عملیاتی (1) عملیاتی (2) تخصیص نهایی تخصیص اولیهسرباری كه به دوایر نسبت داده می شود دو نوع است؛ یكی سربار مستقیم و دیگری سربار غیرمستقیم، سربار مستقیم دوایر، سرباری است كه در خود آن دایره رخ می دهد وسایر دوایر در آن سهیم نیستند. اینگونه بهای سربار، با یك دایره ی خاص قابل رهگیری است و سربار نه از طریق تسهیم، بلكه از طریق رهگیری به دایره نسبت داده می شود. سربار غیرمستقیم دوایر، سربار ناشی از فعالیت هایی است كه در خود آن دایره انجام نمی شود بلكه در سایر دوایر رخ می دهد و دوایر مختلف از آن استفاده می كنند چنین سرباری از طریق رهگیری به دوایر تخصیص نمی یابد بلكه باید به گونه ای منطقی و سیستماتیك بین دوایر استفاده كننده تسهیم شود. این تخصیص را تخصیص اولیه می گویند. تخصیص اولیه با استفاده از یكی از مبانی چهارگانه تخصیص انجام می شود ادامه خواندن مقاله پايان نامه بررسي امكان كاربرد سيستم هزينه‌يابي برمبناي فعاليت (ABC) در صنعت تراكتورسازي ايران

نوشته مقاله پايان نامه بررسي امكان كاربرد سيستم هزينه‌يابي برمبناي فعاليت (ABC) در صنعت تراكتورسازي ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان

$
0
0
 nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : موضوع تحقیق: عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در 10 سال گذشتهمتغیر مستقل در این موضوع عوامل موثر است كه درباره این عوامل بحث خواهد شد.متغیر وابسته: مهاجرت نخبگانمتغیر كنترل: 10 سال گذشته متغیرهای تعدیل كننده: جنس: سن، مدرك تحصیلیاز آنجائیكه پرسشنامه داریم و مقادیر كمی است نوع مقیاس فاصله ای می باشد و بنابراین متغیرها كمی و پیوسته می باشد. مقدمه:باروری، مرگ و میر و مهاجرت از مهم ترین موضوع های جمعیتی هستند كه نقش تعیین كننده ای در میزان رشد و ساخت سنی و جنسی ژئوپلیتیك انسانی هر جامعه دارند . در این راستا، پدیده مهاجرت یكی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص ها و اولویت های ژئوپلیتیكی جمعیت بوده و در مطالعه های جمعیتی نقش اساسی را ایفا می كند، تاریخ جمعیت جوامع گویای تحرك و جابجایی انسانها از محلی به محل دیگر است كه این مسأله از اولین روزهای زندگی بشر در كره خاكی وجود داشته است. مهاجرت یعنی فرایند رفتن از جایی به جای دیگر برای زندگی كردن و نخبگان یعنی اشخاص و گروههایی كه در نتیجه قدرتی كه به دست می آورند تاثیر به جای می گذارند كه یا به وسیله تصمیماتی كه اتخاذ می نمایند یا به وسیله ایده ها، احساسات و هیجاناتی كه به وجود می آورند در كنش تاریخی جامعه ای موثر واقع می شوند.پدیده مهاجرت یا كوچیدن برای اقامت از شهر یا كشوری به شهر یا كشور دیگر یكی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص های جمعیت بوده است. یكی از انواع مهاجرت كوچیدن افراد نخبه و ممتاز و برگزیده از كشور خود به كشور دیگر است.عواملی كه تاثیر گذار بر این مهاجرت هستند فضای سیاسی و فرهنگی مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در كشور، كمبود امكانات لازم برای فعالیت های سیاسی، فرهنگی و علمی، شركت ندادن نخبگان در كنفرانسهای بین المللی، علمی و تحقیقاتی در سایر كشورها. البته نمی توان از نظر دور داشت كه مهاجرت یكی از خصوصیات ذاتی انسان است. در تحلیلی به رساله فرار مغزها، اداره كل امور فرهنگی ایران خارج از كشور آمده در پژوهشی كه در مورد 61 كشور كمتر توسعه یافته انجام شده بیشترین نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصیلات عالی بوده است.«اهمیت و ضرورت تحقیق»كشورهای پیشرفته و فرا صنعتی با برنامه ریزی های بسیار دقیق و فراهم آوردن امكانات وسیع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی سعی در جذب نخبگان كشورهای دیگر را دارند. منابع مختلف، مقدارسودی را كه با «فرار مغزها» نصیب كشورهای جذب كننده آنها می شد نشان داده اند، بعضی برآوردها حاكی از آن است كه ایالات متحده در طول 30 سال بیش از 100 میلیارد دلار از این راه سود برده و در بین سالهای 1970 تا 1977 بیش از 5 میلیارد دلار در هزینه های آموزش نیروهای متخصص موردنیاز خود صرفه جویی كرده است. جمهوری اسلامی ایران در كل برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی خود بالغ بر یكصد میلیارد تومان صرف آموزش و تربیت نیروی انسانی خود كرده است اما به علت بی سیاستی و بی برنامه بودن در جذب متخصص و نیروی انسانی كارآمد و علی رغم تحمل میلیاردها تومان هزینه‌ی آموزش و تحقیقات، این نیروی عظیم و خلاق را مفت و مجانی تقدیم كشورهای پیشرفته صنعتی كرده است. بنابراین با شناخت ابعاد موضوع و درك هماهنگ مسئولین و تصمیم گیرندگان اقتصادی، سیاسی، پیش نیاز تنظیم ساز و كارهای جدیدی شد تا شرایط بازگشت متناوب و تداوم یافتن حضور نخبگان را در ایران اسلامی فراهم ساخت از آنجا كه نیروی انسانی كارآمد و متخصص یكی از اساسی ترین شاخص های توسعه یافتگی كشورها محسوب می شود و هر چقدر كه یك كشور از غنای نیروی انسانی متخصص و متفكر برخوردار آن كشور توان بالاتری در ارائه‌ی خلاقیت، نوآوری و ابتكارات را دارا می باشد.با توجه به نقش مهمی كه نخبگان و متخصصان در توسعه و پیشرفت كشور دارند با شناسایی علل واقعی (مهاجرت نخبگان) و رفع آنها برای جلوگیری از فرار مغزها چاره ای اندیشید یا دست كم آن را كاهش داد و این نیروها را به خدمت گرفت و خسارتهای اقتصادی و علمی بوجود آمده را جبران كرد.اهداف تحقیقهدف اصلی: بررسی عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان اهداف فرعی:مقایسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان زن و مردمقایسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در سنین متفاوتمقایسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان با مدرك تحصیلی متفاوتمقایسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان با توجه به فرهنگ خانواده«بیان مسأله»براساس پژوهشی كه در اداره كل امور فرهنگی ایرانیان خارج از كشور انجام شده است ایران از نظر فرار مغزها در بین 91 كشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان مقام اول را از آن خود كرده است. به نحوی كه روزانه تعداد 18 نفر با مدرك كارشناسی ارشد و دكتری از كشور خارج می شوند.سؤال اصلی: چه عواملی بر مهاجرت نخبگان موثر است؟سؤالهای فرعی:آیا عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در زنان و مردان متفاوت است؟آیا عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در سنین متفاوت یكسان است؟آیا عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان با مدارك تحصیلی متفاوت موثر است؟تعریف عملیاتی:مهاجرت نخبگان: یعنی بیرون رفتن مغزها یا متفكران و دانشمندان از یك سرزمین به سرزمین دیگر در حالی كه كشور به وجود آنها نیازمند است. برای انتخاب متغیر مستقل از طریق پرسشنامه اقدام می كنیم و اطلاعات لازم درباره عوامل موثر كه همان متغیر مستقل است را جمع آوری می كنیم: از جمله در مورد فضای بسته سیاسی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی، مدیریت صحیح امكانات جهت فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی.فرضیه تحقیق:«عوامل مشخصی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»مثلاً «مسائل اقتصادی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»فرضهای آماری: «روش نمونه گیری»از روش غیراحتمالی هدفدار استفاده می كنیم و به اساتیدی كه در این مورد اطلاعات دارند پرسشنامه می دهیم.جامعه آماری اساتید دانشگاهنمونه: 40 نفر از استادان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهرانتحقیق از نوع كاربردی و غیر آزمایشی می باشد. طرح تحقیق: چون تحقیق از نوع طرحهای پس از وقوع است.از طرح مطالعه یك مرحله ای استفاده می كنیم.ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه می باشد.از روش توصیفی در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود.با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص آماری درصد «نتیجه گیری»با تجزیه و تحلیل كامل این مسأله در می یابیم فضای بسته سیاسی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در كشور نبود امكانات لازم برای فعالیت های سیاسی، فرهنگی مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در كشور نبود امكانات لازم برای فعالیت های سیاسی،‌ فرهنگی، اقتصادی و علمی، شركت ندادن نخبگان در كنفرانسهای بین المللی، علمی و تحقیقاتی در سایر كشورها همگی به طور موثری در فرار نخبگان نقش دارند. پیشگیری و مقابله با این معضل، مستلزم عزم ملی، درك بحران توسط شبكه مدیریت كشور، ایجاد ساز و كار مدیریتی لازم برای پیگیری مساله، تدوین راهبردها و سیاستهای مشخص و هماهنگ و انجام مقدمات مستمر و حساب شده است. ادامه خواندن مقاله عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان

نوشته مقاله عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی اندیشه ها و نظریات سیاسی توماس هابززندگی نامه ی هابزتامس هابز در سال 1588 میلادی در یكی از شهرهای كوچك انگلستان زاد و در سال 1679 در گذشت. تحصیلات خود را در دانشگاه آكسفورد به پایان رسانید ولی نسبت به فلسفه ی اهل مدرسه و علوم دینی كه در آنجا تدریس می شد شوق فراوانی نشان نداد. بعدها زیر تأثیر افكار علمی زمان خود واقع شد. وقتی در سن چهل سالگی با هندسه آشنا شد سخت فریفته ی روشنی منطق و استحكام استدلال آن گردید. پس از اتمام دوره دانشگاه در خانواده ی كوندیش یكی از خانواده های اشرافی انگلستان معلم خصوصی شد و سفرهایی به قاره ی اروپا كرد. در پاریس به تحصیل علوم طبیعی و ریاضی پرداخت و با دانشمندان آن شهر دوستی گزید و در آنجا بود كه معلم چارلز شاهزاده ی انگلستان گردید كه بعداً با عنوان چارلز دوم، پادشاه انگلستان شد. هابز در 1640 وقتی هنوز در انگلستان بود رساله ای در دفاع از حقوق مطلق پادشاه نوشت ولی آن را به چاپ نرسانید. در پاریس در سال 1642 كتاب اصول فلسفه ی سیاسی را به زبان لاتین نوشت و در سال 1651 كتاب لوایتان یا ماده ی صورت و قدرت حكومت را كه شاهكار اوست منتشر كرد. هابز در 1652 به انگلستان برگشت و بقیه ی عمر را در آنجا زیست و آثار دیگر خود را به زبان لاتین و انگلیسی در لندن به چاپ رسانید. شاهكار هابز كتاب لوایتان است. لوایتان كلمه ای است از اصل عبری كه در تورات مكرر آمده و منظور از آن حیوان آبی قوی و وحشت انگیزی است كه برحسب وصفی كه از آن شده است گاه به اژدها و اغلب به نهنگ مانند است. منظور هابز از انتخاب این نام برای كتاب خود آن است كه برساند دولت یا حكمران جسمی است فوق جسمها، و شخصی است نیرومندتر از اشخاص طبیعی به صورتی كه اشخاص طبیعی مقهور و منكوب اویند. كتاب لوایتان خصومت دسته اهی مختلف و مخالف را برانگیخت. هرچند موضوع آن دفاع از قدت نامحدود دولت و اختیارات مطلق سلطان است، سلطنت طلبان انگلستان از او خوشدل نشدند چه آنها مسلم بودن اختیارات مطلق را برای سلطان موهبتی الهی می دانستند و حال آنكه او با هر نوع بیان خارج از طبیعت از قبیل « موهبت الهی » مخالف بود و اساس قدت سلطان را بر توافق و رضایت مردمان مبتنی می دانست و رعایت آن را لازمه ی حفظ صلح و آرامش و عدل در اجتماع می پنداشت. بی اعتنایی هابز به خدا و دین و بخصوص استدلال او كه دین باید تابع دولت و خدمتگزار اجتماع باشد، كسانی را كه حكومت دین در نظر آنها فوق حكومتها بود، سخت برآشفت. از این گذشته هابز برای روشن كردن اصول كردار و اخلاق را از اصولی فوق عقل ناشی می دانستند می كاست. اما مخالفان سلطنت و كسانی كه حكمرانی را حق ملت می دانستند و با شاه مستبد مخالف بودند او را دشمن راه و روش خود پنداشتند چه او از قدرت سلطان و نامحدود بودن اختیارات او دفاع كرده بود. با این همه حكیم از خصومت فراوانی كه برانگیخته بود آسیبی ندید و بقیه عمر را در خاك وطن به آسودگی گذرانید. اساس فلسفی عقاید هابزبه نظر هابز همه ی وقایع عالم را می توان با اصل ساده ی « حركت » بیان كرد. فلسفه ی معرفت از علت به معلول و از معلول به علت است و چون رابطه ی علت و معلول جز حركت چیزی نیست فلسفه در حقیقت « علم حركت » است. هابز مبتكر این عقیده نبود و عقیده ی پیشوایان علمی زمان خود را در این باب پذیرفته بود اما این اصل ساده و ابتدایی را شامل نفس آدمی و اجتماع نیز كرد. از این روست كه او را پیرو فلسفه ی مكانیزم و ماتریالیزم خوانده اند. در نظر او نفس آدمی مجموعه ای از حركات است و حیات اجتماعی نیز چنین است. هشیاری را نیز بر حركت مبتنی می داند و به نظر او هشیاری جز تصویری از حركاتی كه در سلسله ی اعصاب صورت می گیرد چیز دیگر نیست. بنابراین اساس معرفت آدمی را باید در تاثرات حسی جست و جو كرد. اما اهمیت واقعی هابز نه در فلسفه است و نه در روان شناسی بلكه در رشته ی علم اجتماع و علم سیاست است. در این دو رشته نیز اهمیت او در درجه ی اول از لحاظ نتایجی كه به دست آورده است نیست بلكه در به كار بردن روش دقیق استدلال علمی است. هابز كسان را متوجه كرد كه برای شناختن اجتماع و دستگاه سیاست باید از روان شناسی آدمی شروع كرد و خود چنین كرد و دستگاه فلسفی او درباره ی اجتماع و سیاست نتیجه ی دقیق اصولی است كه درباره ی نفس آدمی به دست آورده است. اگر این اصول صحیح نباشد و ما اكنون می دانیم كه صحیح نیست نتایجی كه هابز از آن می گیرد نادرست خواهد بود. اما اهمیت او از این لحاظ كه روش علمی را در شناختن سیاست و اجتماع به كار برده است همچنان به جا می ماند. ا زاین رو لوایتان یكی از معتبرترین كتابهای جهان درباره ی اجتماع و سیاست است و در زبان انگلیسی معتبرترین كتاب نوع خویش است. وضع طبیعی آدمیانآنچه هابز « وضع طبیعی » می خواند وضع آدمیان قبل از تشكیل اجتماع است. در این وضع خودخواهی سلطه ی مطلق دارد هر كس سود خود را می جوید چون همه در استعدادا مساوی اند و نیز چون همه یك نوع چیزها را طالب اند میان آدمیان پیوسته رقابت و خصومت هست. هر فرد دشمن دیگران است و با دیگران در وضع جنگ دائم است. در این وضع افراد آدمی نسبت به ینكدیگر مثل گرگ اند. منظور هابز این نیست كه افراد پیوسته به كشمكش با هم مشغول اند اما منظورش این است كه پیوسته قصد تعرض به یكدیگر دارند و پیوسته در ناامنی و خطر حمله ی دیگر ی به سر می برند و هیچ كس از خطر دیگران ایمن نیست. در چنین وضعی تصور خوب و بد و ظلم و عدل وجود ندارد، چه ظلم و عدل و خوب و بد ساخته قانون اند و قانون فرع تشكیل اجتماع است و در وضع طبیعی قانون موجود نیست. در چنین وضعی پیدا شدن تمدن و میوه های عالی آن از ادبیات و علوم و صنایع غیر ممكن است. در وضع طبیعی زندگی آدمی « تنها و مسكین و نكبت بار و كوتاه است ».آنچه آدمیان را وادار می كند از وضع طبیعی بیرون آیند، راننده ای عاطفی است و آن ترس از مرگ است كه بزرگترین شرهاست و آدمی از آن پیوسته وحشت دارد. عقل راهنمای عاطفه ی وحشت از مرگ می گردد و برای ایجاد صلح و ایمنی اصولی پیدا می كند كه آنها را هابز قوانین طبیعت می خواند.انسان مصنوعی، دولت – لویاتاناراده، زیركی و نیرنگ درسیستم هابز نقشی اساسی بازی می‌كنند. به نظر ارسطو انسان طبیعتاً اجتماع پذیر وشهروند (حیوانی سیاسی) است؛ اجتماع سیاسی واقعیتی بوده است. هابز پاسخ داده است كه این ناخردانه است زیرا طبیعت غریزه اجتماعی بودن را در انسان به ودیعه ننهاده است وآدمی تنها براثر سودجوی در جست و جویی یارانی برمی آید؛ اجتماع سیاسی میوه مصنوعی یك پیمان ارادی و یك محاسبه سودجویانه است. انتقال حق طبیعی و نام هر فرد برهمه چیز به ثالث از طریق قراردادی كه «هرفرد با فرد دیگر» می بندد، نیرنگی است كه اجتماع انسانهای طبیعی را به اجتماع سیاسی تبدیل می‌كند. اراده واحد این ثالث جانشین اراده همگان و نماینده آن خواهد شد. این ثالث به نوبه خود با پیمانی كه اكثریت را متقابلاً به سود او متعهد كرده، كاملاً بیگانه است. هابز نظریه عقد قرارداد را درسیاست ابداع نكرده است. دراین مورد نظریه ای كهن وجود دارد كه به اپیكور و حتی پیشینیان او باز می گردد. این نظریه آن جنبه از پژوهش عقلانی درباره سرچشمه قدرت را دربر میگیرد كه در تاریخ اندیشه های سیاسی اهمیت فراوانی دارد. چنین پژوهشی اغلب با نیت پنهان تضعیف و تحدید قدرت از راه پایه گذاری منطقی حقوق اتباع دربرابر حاكم همراه بوده است. حكمای الهی قرون وسطی دو گونه قرارداد را به درستی از هم تمیز داده اند به موجب نخستین قرارداد یا پیمان وحدت یا تشكیل جامعه انسانهایی كه دروضع طبیعی به صورت منزوی به سر می برند اجتماعی تشكیل می دهند؛ و به موجب قرارداد دوم یا پیمان فرانبرداری اجتماعی كه بدین سان تشكیل یافته است، از راه انتقال یا اتحاد قدرتهایش، تحت شرایط معین، رئیس یا حكمی برای خود برمی گزیند. هدف اصلی از تشكیل دولت تأمین امنیت اتباع است كه حاكم باید آن را تضمین كند. نگارنده لوباتان مفهوم این پند كهن كه رستگاری ملت باید برترین قانون باشد را زنده كرده است. رستگاری ملت نه تنها به معنی حفظ زندگی اتباع دربرابر مخاطرات است، بلكه به مفهوم فراهم آوردن امكان بهره وری از لذائذ مشروع این زندگی است. مردم به اراده خود جامعه ای سیاسی تشكیل داده اند تا درحدی كه وضعیت بشر اجازه می دهد درنهایت نیكبختی و یا حداقل بدبختی زندگی كنند. حاكم باید برابری اتباعش را درمقابل قانون و همچنین دراستفاده از خدمات اجتماعی و در برخورداری از رفاه مادی تضمین كند. حاكم وظیفه دیگری نیز دارد كه از همان منبع تأمین نیكبختی دائم اتباع سرچشمه می گیرد. اگر لویانان آنقدر ناتوان شود كه نتواند حفاظت از اتباعش را كه تنها هدف اوست، تأمین كند، تعهدات اتباع دربرابر او لغو می‌شود. این یگانه استثنای انتقال قطعی و بازگشت ناپذیر حقوق طبیعی همگان به حاكم است. وقتی دولت ناتوان است هیچ عاملی نمی تواند اتباع را وادارد كه از حق طبیعی خودچشم بپوشد. آنچه لویاتان را حفظ می كند، قدرت، این نعمت بی بهاست كه از انسانی كه درحالت طبیعی گرگ انسان است، انسانی می سازد كه درحالت اجتماعی «خدای انسان است. حاكم باید با اقتدار كامل تمام حقوقش را به كارگیرد، زیرا حقوق او ابزار به انجام رساندن وظایفش است. آنچه پس از ناتوان ساختن دولت به انحلال آن می انجامد، فقدان اقدار مطلق و تقسیم ناپذیر یعنی استقرار یك حكومت مختلط و ادعای واداشتن حاكم به اطاعت از قوانین و نیز اختصاص یك حق مالكیت مطلق به اتباع است. پیمان اجتماعی و تشكیل اجتماع و دولت افراد می توانند از حقوق طبیعی خود طرف نظر كنند و آن به دو صورت ممكن است: اول اینكه حق خود را ساقط كنند ودوم آنكه آن را به دیگری منتقل نمایند. وقتی فردی به یكی از این دو ترتیب حق خود را ساقط كرد، دیگر دارای آن حق نیست؛ چه درغیر این صورت اجتماع نقیضین لازم می آید و عقلانی نیست كه فرد در عین حال كه حقی را به دیگری انتقال داد او را صاحب آن حق بشناسد و خود دیگر ادعایی نسبت بدان نداشته باشد. اما اگر، چنانكه هابز معتقد است، محرك فرد تنها جلب سود ودفع زیان است چگونه می توان پذیرفت كه ممكن است فرد حق خود را به دیگری انتقال دهد؟ پاسخ او این است كه فرد از حقی می گذرد و از آزادی خود از این بابت طرفنظر می‌كند به امید اینكه نفع بزرگتر و بادوام تری به دست آورد. اغلب بدان منظور از حق خود می گذرد كه برای خود ایمنی از آسیب دیگران تأمین كند. این داد و ستدی كه میان افراد صورت می گیرد كه حقی را بدهند و سودی بستانند، هابز پیمان اجتماعی می خواند و چنانكه دیده می‌شود مبتنی بر حسابگری عقلی است و غایت آن تأمین سود بیشتر و پایدارتر فرد است. امامعلوم نیست پیمان افراد با یكدیگر راسخ و پابرجا بماند و از یك طرف یا دو طرف شكسته نشود. هابز می گوید:پیمانها بدون ضمانت شمشیر، كلماتی بیش نیستند و نمی توانند بقای خود را تأمین كنند. بدین علت است كه افراد تواقف می‌كنند همه و هریك از بسیاری از حقوق و آزادیهای خود بگذرند و او را نماینده خود و تجسم دهنده شخصیت خود بشمارند تا درسایه شمشیر او كه درواقع شمشیر اجتماعی و شمشیر افراد سازنده اجتماع است، اغتشاش و ناامنی را به نظم و ایمنی تبدیل كنند و از خطر تعدیات یكدیگر و دشمن خارجی مصون بمانند. این همان پیمان اجتماعی است كه اجتماع و دولت را به وجود می آورد و پیمانی است كه هر فرد با افراد دیگر می بندد و آن به عبارت هابز چنین است: من حق حكومت برخود را به این مرد یا به این انجمن مردان منتقل می كنم و تسلط او را برخود مجاز می شمارم به شرط آنكه تو به همان ترتیب حقوق خود را به او منتقل كنی وا عمال او را مجاز بشماری. كسی كه بدیت ترتیب حقوق افراد بدو منتقل شده است سلطان یا حكمران خوانده می‌شود و او را هابز چنین تعریف می‌كند:شخصی كه اعمال او را، عده زیادی به موجب پیمانی كه با یكدیگر بسته اند، اعمال خود دانسته اند بدان منظور كه وسایل و نیروهای همه آنها را به آن ترتیب كه مناسب بداند به كاربرد تا صلح و دفاع همه آنها را تأمین كند. مطلق بودن حاكمیت یا مطلق بودن حاكم نظریه هابز مثل یك شمشیر دو دم است. هم می تواند از آن برای توجیه یك حاكم اقتدار طلب استفاده برد و هم علیه او، چنانكه دكترین قرارداد اجتماعی او به دست وارثانش به ابزاری برای توجیه حكومت محدود (لاك) و اراده عمومی روسو تبدیل شد. اصل اراده و توافق درایجاد جامعه سیاسی اصول تازه ای بودند كه توسط هابز به نظریه بی بدیلی در تشكیل جامعه سیاسی تبدیل شدند و بعد از او رفته رفته اندیشه سیاسی را عرصه حضور خود كردند. نظریه هابز افق تازه ای در اندیشه سیاسی گشود كه از همین چشم انداز مورد نقد قرار گرفت. دراینجا درچشم انداز همین افق به برخی از نقدها و ناهمسازیهای نظریه هابز درخصوص مشخصات عمومی دولت مورد نظر او اشاره می كنیم تا با بازسنجی این نظریه مسیر تحول آتی فلسفه سیاسی مدرن را نیز نشان داده باشیم.جالب است كه خودهابز نیز می دانست كه تا آنجا كه به ماهیت حكومت مربوط می‌شود شمشیر دو د می را به دست داده است. ادامه خواندن مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز

نوشته مقاله بررسي انديشه ها و نظريات سياسي توماس هابز اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله دستگاه تنفس

$
0
0
 nx دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : دستگاه تنفسAPPARATUS RESPIRAORIUS دستگاه تنفس از تعدادی مجاری هوایی در اندازه‌های مختلف (كه وظیفه انتقال، گرم و مرطوب كردن هوا را بر عهده دارند) و ششها (كه در تبادل اكسیژن نقش دارند) به وجود آمده است. بعلاوه بخشی از دستگاه تنفس در گفتار (تولید صوت) نیز نقش ویژه‌ای دارد. مخاط تنفسی در بیشتر مسیر از نوع اپی تلیوم منشوری‌ (استوانه‌ای) مژكدار است و در لابلای آن سلولهای موكوسی حضور دارند كه با ترشح موكوس، ناحیه را مرطوب و چسبنده می‌كنند و ذرات گردوغبار را به دام می‌اندازند. مژكهای موجود در دستگاه تنفس نیز با حركت مداوم خود، موكوس و ذرات گردوغبار را به سوی فضای حلق می‌رانند. هوای تنفس شده از طریق مجاری هوایی به ریه‌ها وارد و پس از عبور از مجاری هوایی داخل ریه‌ها، به كیسه‌های متسعی با جدار نازك به نام آلوئول alveolus می‌رسد. جدار آلوئولها را سلولهای اپی‌تلیال می‌پوشانند. این سلولها در مجاورت نزدیك با عروق خونی قرار گرفته‌اند و قادرند كه اكسیژن و گاز كربنیك را از خود عبور دهند. در نتیجه عمل نهایی تنفس در ریه‌ها انجام می‌گیرد. بینی noseبینی از دو قسمت تشكیل شده است، یكی بینی خارجی و دیگری حفره بینی. قسمت اول حفره بینی، دهلیز vestibule نام دارد و بخش عقبی آن را مجرا meatus می‌نامند. حفره بینی توسط تیغه بینی septum nasi كه در عقب استخوانی و در جلو غضروفی است به دو حفره تقسیم شده است. جدار خارجی حفره بینی توسط شاخكها ناصاف شده، در زیر هر شاخك مجرای كوچكتری ایجاد گردیده است. در مجرای تحتانی سوراخی است كه مجرای بینی- اشكی به آن باز می‌شود. در مجرای میانی، دهانه سینوس فك بالا باز می‌شود. سایر سینوس‌های اطراف بینی نیز توسط سوراخهایی به فضای بینی ارتباط دارند. حفره بینی توسط مخاط پرعروقی پوشیده شده، این مخاط، جدار سینوس‌ها را نیز مفروش می‌كند و التهاب آنها را سینوزیت می‌نامند. موهای مخصوصی در دهلیز بینی وجود دارند كه همراه با موكوسی كه سلولهای مخاطی تراوش می‌كنند عمل تصفیه‌ هوا را انجام می‌دهند. مخاطی كه روی شاخك فوقانی و ناحیه مجاور آن از تیغه بینی را می‌پوشانند، خرمایی رنگ و حاوی نورونهای بویایی است و مخاط بویایی نام دارد. حفره عقب توسط فضای چهارگوشی به نام كوانا cuana به حلق راه دارد. حلق pharynx حلق ناودانی عضلانی است كه در پشت بینی، دهان و حنجره واقع شده، مجرای مشترك هوا و غذا می‌باشد. حلق دارای سه قسمت است. بخشی كه عقب بینی قرار دارد، حلق بینی nasopharynx ، بخشی كه عقب دهان قرار دارد، حلق دهانی oropharynx و بخشی كه عقب حنجره واقع شده است، حلق حنجره‌ای laringopharynx نامیده می‌شود. دیواره جانبی حلق بینی در محاذات شاخك تحتانی بینی دارای سوراخی است كه ابتدای لوله شنوایی (شیپوراستاش) tuba auditiva است (ش 1). جدار حلق شامل سه عضله عرضی و تنگ كننده costrictor و چند عضله كوچك بالا برنده است. شكل 1: برش سهمی بینی، دهان، حلق وحنجره.حنجره larynx حنجره در جلوی سومین قسمت حلق (از سومین تا ششمین مهره گردن) قرار دارد. حنجره محل عبور هوا و عضو تولید صوت است و از تعدادی غضروف كه توسط رباطها و پرده‌های همبندی به یكدیگر متصل شده‌اند، به وجود آمده است. عضلات كوچك و بااهمیتی حركات حنجره و عمل تولید اصوات را به عهده دارند. غضروف‌های حنجرهغضروف‌های مهم حنجره عبارتند از: غضروف تیروئید (سپری) thyoridea ، انگشتری cricoidra ، هرمی arytenoidea و اپی‌گلوت epiglotis (ش 2). شكل 2: نمای قدامی حنجره.غضروف تیروئید بزرگترین غضروف حنجره است كه زیر استخوان لامی و بالای غضروف انگشتری قرار دارد. از دو ورقه چهارگوش lamina تشكیل شده است. این دو ورقه در جلو به یكدیگر می‌پیوندند و در جلوی گردن، برجستگی «سیب آدم» را می‌سازند. كنار فوقانی این صفحات در خط وسط فرو رفته است و بریدگی تیروئید incisura thyroidea را می‌سازد. از كنارهای خلفی تیروئید دو زائده به نام شاخ cornu به طرف بالا و پایین كشیده شده‌اند. شاخ‌های فوقانی طویلتر از شاخ‌های تحتانی هستند و توسط رباطی به استخوان لامی می‌چسبند. شاخ‌های تحتانی با غضروف انگشتری مفصل می‌شوند. غضروف انگشتری به صورت انگشتری است كه حلقه آن در جلو و نگین آن در عقب قرار گرفته باشد. كنار فوقانی نگین انگشتر در طرفین دارای دو رویه مفصلی است كه غضروفهای هرمی روی آ‎ن قرار می‌گیرند. غضروف هرمی بصورت هرم سه وجهی است كه رأس آن در بالا و قاعده آن در پایین قرار می‌گیرد. از زاویه قدامی قاعده آن، زائده‌ای به نام زائده صوتی vocalis . proc بطرف جلو كشیده شده است كه رباط صوتی به آن می‌چسبد. غضروف اپی گلوت شبیه راكت تنیس است و در پشت زبان قرار می‌گیرد. دسته آن در زاویه سطح خلفی غضروف تیروئید قرار دارد. غضروف‌های حنجره توسط رباطها و عضلات كوچكی به یكدیگر متصل شده‌اند و روی آنها را مخاط می‌پوشانند. فضای حنجره از بالا به پایین، توسط دو جفت چین مخاطی به سه قسمت تقسیم شده است. چین‌های بالایی را چین دهلیزی ploca vestibularis می‌نامند كه ارتعاشات آن اصوات مختلف را ایجاد می‌كند. فضای بین چین‌های صوتی را مزمار glottis می‌نامند. فضای بالای چین‌های دهلیزی را دهلیز vestibule می‌نامند. حد فاصل چین‌های دهلیزی و صوتی را سینوس‌، و فضای پایین چین‌های صوتی را كه در پایین با نای ادامه می‌یابد، حفره زیر گلوت می‌خوانند. نای و نایژه the trachea and bronchi نای لوله‌ای است كه از پایین غضروف انگشتری شروع شده، پس از عبور از گردن وارد قفسه سینه می‌شود و در محاذات مهره پنجم سینه‌ای به دو شاخه به نام نایژه (برونكوس) اصلی تقسیم می‌شود. نای از 15 تا 20 حلقه ناقص غضروفی به شكل C ایجاد شده است. انتهای این غضروف‌ها در عقب باز است و توسط پرده لیفی عضلانی بسته می‌شود. فضای داخل نای از مخاط مژكدار پوشیده شده است. آخرین حلقه نای با سایرین تفاوت دارد و دارای دو سوراخ است كه در امتداد نایژه‌های چپ و راست قرار می‌گیرد. در محاذات پنجمین مهره سینه‌ای، نای به دو شاخه تقسیم می‌شود. نایژه سمت راست كلفت‌تر و كوتاهتر است و در امتداد نای قرار دارد و پس از ورود به ریه، سه شاخه می‌شود. نایژه چپ دازتر و باریكتر است و با نای زاویه دارد و پس از ورود به ریه دو شاخه می‌شود. سرانجام هر كدام از نایژه‌های اصلی به ده شاخه ثانوی تقسیم می‌شوند و هر كدام به قطعه‌ای از ریه می‌روند كه آنها را segmentes می‌نامند. ادامه خواندن مقاله دستگاه تنفس

نوشته مقاله دستگاه تنفس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله منطقه جنوب آسيا

$
0
0
 nx دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمهاز بعد دیرینه‌شناسی پیشینه منطقه‌گرایی به سالهای دهه 1960 و 1970 بر می‌گردد كه توجه دانشمندان را به خود جلب كرد. اوج روی آوری به منطقه‌گرایی در دهه 1980 و به خصوص در زمینه اقتصادی می‌باشد كه با فروپاشی شوروی این روند از سرعت بیشری برخوردار گردیده و كشورها سعی در حل مشكلات و مسائل خود در چارچوب مناطق جغرافیایی می‌نمایند. از همین روی منطقه جنوب آسیا به عنوان یكی از مناطق مهمی كه در چارچوب نظام بین‌الملل با توجه به ویژگیهای استراتژیكی و جمعیتی كه دارد از اهمیت زیادی برخودار گردد. در این پژوهش ما سعی در شناخت و بررسی ویژگیهای این منطقه خواهیم نمود و به لحاظ اهمیت دو كشور هند و پاكستان، این دو را مورد بررسی قرار می‌دهیم.تحقیق حاضر از چهارفصل تشكیل گردیده‌است كه در فصل اول به معرفی منطقه جنوب آسیا پرداخته می‌شود. در فصل دوم به معرفی كشور پاكستان پرداخته و ویژگیهای آن از نظر جغرافیای طبیعی، انسانی، سیاسی، اقتصادی، مورد بررسی قرار می‌گیرد، سپس سیاست و حكومت در پاكستان و روابط خارجی آن با جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد و به منازعات هند و پاكستان در انتهای این فصل پرداخته خواهد شد. در فصل سوم به معرفی كشور هندوستان پرداخته می‌شود و جغرافیای طبیعی، انسانی، سیاسی و اقتصادی آن مورد بررسی قرار می‌گیرد، سپس بحث سیاست و حكومت در هند، روند اتمی‌شدن هند و سیاست خارجی و روابط ایران و هند مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل چهارم به مسئله همكاری در منطقه جنوب آسیا پرداخته می‌شود و عوامل واگرایی و همگرایی در اتحادیه همكاری‌های جنوب آسیا (سارك) مورد بررسی قرار می‌گیرد و سپس به بحث جنوب آسیا و نظام بین‌الملل پرداخته می‌شود و روابط این منطقه با چین، روسیه و آمریكا مورد بررسی قرار می‌گیرد. فصل اول: معرفی منطقه جنوب آسیامنطقه جنوب آسیا شامل كشورهای پاكستان، هند بنگلادش، سریلانكا، نپال، بوتان و مالدیو است. خرده سیستم جنوب آسیا نزدیك به 3/3 درصد خشكی‌های جهان را به همراه دارد. در میان كشورهای جنوب آسیا بوتان و نپال محصور در خشكی و سریلانكا و مالدیو جزیره هستند. مهمترین منابع طبیعی منطقه رودخانه‌های پرآب آن می‌باشد كه به كشاورزی منطقه كمك فراوانی می‌كند ولی عدم استفاده صحیح از آنها و سیلهای فراوان در طول سال موجب شده كه این منبع طبیعی خسارتهایی را همراه داشته باشد.(1) از جمله منابع مهم درآمد ارزش منطقه منابع ماهیگیری و نیز محصولات كشاورزی بخصوص جای و برنج است. به دلیل جمعیت زیاد منطقه جنوب آسیا نیروی انسانی نیز یكی از منابع اصلی درآمد ارزی برای این كشورها است. مساحت و جمعیت كشورهای منطقه عبارتند از: پاكستان 943/803 كیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/150 نفر هند با 263/287/3 كیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/100/1 نفر، بنگلادش با 998/143 كیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/120 نفر، نپال 800/140 كیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/23، بوتان 620/46 كیلومتر و 000/000/2 نفر جمعیت آن، سریلانكا با 610/65 كیلومتر مربع و جمعیتی در حدود 000/000/18 نفر و بالاخره مالدیو 298 كیلومربع و جمعیتی در حد 000/330 نفر، كه مساحت جنوب آسیا تقریباً 532/488/4 كیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر 000/000/500/1 نفر است. جنوب آسیا از حیث نژادی دو نژاد سفید پوست و سیاه پوست را در بر می‌گیرد. نژاد سفید سفید به دو دسته اسلاوها و آریایی‌ها تقسیم می شود. مردم جنوب آسیا از نژاد آریایی‌ها هستند. نژاد سیاه پوست كه به آنها دراویدی می‌گویند به نسبت دو نژاد سفید پوست و زرد پوست كمتر هستند و تنها در جزیره سیلان و جنوب هند زندگی می‌كنند.(2)از كشور‌های منطقه گاهی تحت عنوان بازیگران جهان سوم یاد می‌كنند و گاه از دو قدرت هسته‌ای هند و پاكستان به عنوان دو قدرت مونیك منطقه دیگر بازیگران تحت‌الشعاع سیاستهای آنها خواهد بود نام برده می‌شود. فضای حاكم بر محیط منطقه بگونه‌ای است كه كشورهای منطقه‌ای بی‌ثباتی و ناامنی حاصل از گسترش تروریسم، تسلیحات واهمه دارند چرا كه هزینه‌های زیادی را به جهت فضای سرد صرف امور دفاعی كردند كه خود امر گسترش دهنده هرچه بیشتر فقر و نداری در جنوب آسیا است. درگیر شدن پاكستان در سر جنگ در سالهای 48-1947، 1965، 1971 و احتمال بروز جنگ در سالهای 1984، 1987، 1990، 1999 و 2001 مؤید بی‌ثباتی این منطقه و داشتن آثار منفی بر صلح و امنیت جهانی است. (3)هندوستان در شكل‌دهی جنبش عدم تعهد و پاكستان در شكل‌‌دهی سازمان آر. سی‌. دی نقش داشتند.در پایان قرن بیستم آزمایشا هسته‌ای هند و پاكستان كشورهای 8- G را وادار به اعمال تحریمهای اقتصادی علیه این دو كشور كردند اما تمام محاسبات استراتژیك و ارزیابی‌های متعارف سیاسی در مورد منطقه به هم ریخت و محیط امنیتی جدیدی بوجود آمد كه این منطقه را به خطرناك ترین محل در جهان تبدیل ساخت.(4) مسائل و منازعات منطقه‌ایمهمترین مسئله در روابط دو قدرت كلیدی منطقه یعنی هند و پاكستان مسئله كشمیر است. این سرزمین كه بین هند و پاكستان و چین و افغانستان قرار دارد پس از استقلال هند و جدایی پاكستان همواره مورد منازعه این دو كشور بوده‌است. كشمیر پس از فروپاشی شوروی مورد توجه آمریكا هم واقع شد‌ه‌است. زیرا هم از نظر اقتصادی و هم از نظر استراتژیك دارای اهمیت خاصی است چرا كه هم با هند، پاكستان، چین و افغانستان هم مرز است و هم دروازه آسیای مركزی و ماوراء آن محسوب می‌شود.(5) منطقه دیگری كه بین هند و چین حایل است و از موقعی ت استراتژیك بهره می‌برد منطقه ایجاد كرده‌است عمدتاً شامل فقدان توسعه انسانی، فقدان نهادینگی ملت‌سازی و عدم امنیت ملی به جهت تمایز دكترین‌های نظامی است.دستیابی هند و پاكستان به تكنولوژی هسته‌ای و بویژه‌ سلاحهای اتمی باعث شده كه حفظ صلح در این منطقه اهمیت بیابد و اكنون دو كشور با تكیه بر بازدارندگی هسته‌ای كه محور حفظ امنیت میان هند و پاكستان است به همزیستی هسته‌ای تن در داده‌اند. بیش از چهل درصد فقرای جهان در جنوب آسیا زندگی می‌كنند كه قسمت اعظم آنها در هند و پاكستان سكونت دارند.‌ پی‌نوشت‌های فصل اول:1- فریبا فرزین‌نیا، كتاب سبز پاكستا، (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1376) صص 4-31- سمیه قنبری، سارك و همگرایی در جنوب آسیا، (پایان‌نامه كارشناسی ارشد مطالعات منطقه‌ای، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزی، دانشكده علوم سیاسی، 1383) صص 21-202- فرزین‌نیا، پیشین، صص 179-1773- همان، ص 178 حسین ابراهیم‌خانی، هند و پاكستان و كشمیر (پایان‌نامه كارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزی، دانشكده علوم‌سیاسی، 1375) صص 33-32 فصل دوم: پاكستان1- ویژگیهای پاكستانالف: جغرافیایی طبیعی و انسانی پاكستانآب و هوای آن صحرایی، موسمی، نیمه صحرایی و كوهستانی است كه بیشتر مناطق آن برای كشاورزی مناسب نیست. (1) 74 درصد مردم بیسواد هستند، 30 درصد جمعیت آن زیر خط فقر زندگی می‌كنند و 46 درصد جمعیت آن زیر 15 سال هستند. هر سال 60 هزار پاكستانی از این كشور مهاجرت می‌كنند. در این كشور 4 گروه عمدی نژادی وجود دارند:پنجابی، سندمی، بلوچی و پشتو كه به لحاظ دین مشترك اسلام گرد هم آمده‌اند. 95 درصد مردم این كشور مسلمان (تشیع و تسنن) هستند كه بیشتر درگیریهای داخلی پاكستان پیرامون همین اختلافات مذهبی است. (2)زبان رسمی كشور پاكستان اردو و انگلیسی است هرچند زبانهای پنجابی، بلوچی و پشتو نیز وجود دارد. (3) منابع طبیعی كشور عبارتند از: برنج، گندم، شكر، پنبه، ذرت و منابع معدنی آن هم شامل ذغال سنگ، گاز طبیعی، نفت خام، سنگ مرمر، سنگ آهن، منگنز، خاك‌رس، چینی، كرومیت و سلفون می‌باشند.اكثر مردم كشاورز هستند و بیشترین محصول آن برنج است. (4)ب: جغرافیای سیاسی پاكستاناین كشور راهی برای دستیابی كشورای تازه استقلال یافته به دریای آزاد است. از تنگه هرمز خیلی دور نبوده و پایگاههاس هوایی و دریایی آن در سواحل دریای عرب و دریای عمان می‌تواند نقش مهمی در منطقه داشته باشد به علت دارا بودن انبوه جمعیت مسلمان و وجود جریانهای افراطی مذهبی می‌تواند كانون بنیادگرایی اسلامی و اشاعه آن به دیگر نقاط اسلامی باشد و لذا توجه كشورهای مسلمان بسیاری را به خود جلب كرده‌است.(5) بافت اجتماعی و ساختار سیاسی در پاكستان آن چنان بحران زده‌است كه چیزی به جز بی‌ثباتی مزمن و مداوم را نشان نمی‌دهد. انتخابات پارلمان 342 نفری پاكستان نشان می‌دهد كه هیچ حزبی قادر به تشكیل یك اكثریت ساده نمی‌باشد. برخلاف ناتوانی احزاب سنتی و عرفی، گروهها و احزاب دارای گرایش اسلامی توانسته‌اند موقعیت را محكم و استوار سازند. ناتوانی ساختاری و ارزشی احزابی كه در طی سی سال گذشته در قلمرو سیاست پاكستان تعیین كننده بوده‌اند و افزایش قدرت احزاب و گروههایی كه هویت ارزشی آنان وجه مشخصه فعالیتهایشان می‌باشد، در فضایی به وقوع پیوسته است كه ارتش نقش وسیعتری را نسبت به گذشته دارا می‌باشد. (6)ج: جغرافیایی اقتصادی پاكستان: بطور كلی اقتصاد پاكستان پس از استقلال به علت مشكلات فرقه‌ای و نیز منازعات و درگیریها با هند با بحرانیهای جدمی مواجه بود‌است. با وقوع حادثه 11 سپتامبر و وقوع جنگ آمریكا در افغانستان و با توجه به اینكه پاكستان سهم بزرگی از بازارهای افغانستان را در اختیار داشته، اقتصاد این كشور با چالش مواجه گردید. در زمان نخست وزیری بوتو، او تلاشهایی را در جهت كسب حمایتهای مالی آمریكا انجام داد كه به دلیل برنامه‌ هسته‌ای پاكستان این حمایتها قطع شد. در سال 1990 سیاست خصوصی‌سازی و سرمایه‌گذاری خارجی در اولویت قرار گرفت پس از حمله آمریكا به افغانستان و حمایت پاكستان از آمریكا، پاكستان با حمایت آمریكا از صندوق بین‌المللی پول وام گرفت. اقتصاد پاكستان 6/1% اقتصاد هندوستان است. (7) هزینه رفاهی كه توسط دولت انجام می‌شود كمتر از 15 درصد بودجه است. بدهكاری پاكستان حدود 30 میلیارد دلار است كه نیمی از تولید ناخالص ملی است. (8) رشد اقتصادی پاكستان در ده سال گذشته تنها 3/4 درصد بوده در حالی كه هند 6/5 درصد است.(9) تولید ناخالص ملی پاكستان نزدیك به هفتاد میلیارد دلار است در حالی كه هند بیش از پانصد میلیارد دلار است. (10) پاكستان 29 درصد بودجه خود را به بودجه نظامی اختصاص می‌دهد كه هند این میزبان را به 8/10 درصد كاهش داده است. (11) پاكستان دارای 9 میلیارد دلار ذخایر ارزی است و این در صورتی اس كه هندوستان 60 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد. (12) بیش از 40 درصد جمعیت پاكستان زیر خط فقر زندگی می‌كنند كه این امر باعث شده است تا این كشور در زمینه شاخصهای انسانی در رده‌های پایین طبقه‌بندی كشورهای جهان قرار گیرد. 2- حكومت و سیاست در پاكستانبا تجزیه امپراتوری شبه قاره توسط بریتانیا كشور مسلمان پاكستان در سال 1947 استقلال پیدا كرد و به دو بخش پاكستان شرقی و غربی كه 1600 كیلومتر با هم فاصله داشتند تقسیم‌گردید. اكثر جمعیت در بخش شرقی و نیروهای سیاسی و نظامی در بخش غربی بودند. از همان ابتدا سیل مهاجرت مسلمانان هندی به سمت این كشور بود.(3)رهبر حزب «مسلم لیگ» محمد‌علی جناح اولین فرمانده كل پاكستان و لیاقت علی‌خان اولین نخست‌وزیر بودند. (14) پس از تدوین قانون اساسی پاكستان در دوران نخست‌وزیری محمد‌علی چودری، ژنرال اسكندر میرزا اولین رئیس‌جمهور پاكستان شد. رئیس جمهور، مارشال ایوب‌خان را فرمانده كل كدر و به درخواست او اسكندر میرزا قانون اساسی را نقض، دولتهای ایالتی را منحل و فعالیت كلیه احزاب سیاسی را ممنوع اعلام كرد. در اكتبر همان سال ژنرال ایوب‌خاتن كه حكومت نظامی را اداره می‌گرد اسكندر میرزا را سرنگون و خود رئیس‌جمهور شد. او تا سال 1965 فعالیتهایی از جمله دو برابر شدن تولیدات صنعتی، چهاربرابر شدن محصولات كشاورزی، لغو ممنوعیت فعالیت احزاب، وضع قانون اساسی جدید، تشكیل حزب «مسلم لیگ» دولتی را انجام داد. (15) در سال 1965 ایوب‌خان به ریاست جمهوری رسید و در همین سال جنگ بین هند و پاكستان رخ داد. در سال 1969 به دلیل اوج ناآرامیها ژنرال ایوب‌خان مجبور به استعفا و یحیی‌خان جایگزین وی شد كه او دیكتاتوری نظامی را برقرار كرد. در اولین انتخابات مجلس ملی در سال 1970 كه در بخش شرقی پاكستان انجام شد «عوام لیگ» به رهبری مجیب‌الرحمان و در بخش غربی حزب مردم به رهبری ذوالفقار علی‌بوتو اكثریت را بدست آورد. به دنبال آن مجیب‌الرحمان خواستار خود مختاری گردید كه منجر به دستگیری او شد ولی در این زمان پاكستان شرقی اعلام استقلال كرد و جنگ داخلی آغاز شد. با حمایت مستقیم ارتش هند از بنگالها در سال 1971 موضوع به سازمان ملل ارجاع گردید كه منجر به تشكیل كشور مستقل بنگلادش شد. (16) یحیی خان كه مسبب این وقایع شناخته‌شده بود استعفا و به جای او بوتو انتخاب شد كه وی با مشكلات عدیده‌ای مواجه بود. از بیم جنبشهای جدایی‌طلبانه، دولتهای فدرال روی كار آمدند و قانون اساسی جدید در سال 1973 تصویب شد كه سیستم پارلمانی را برای حكومت تعیین كرد. در سال 1977 با در اكثریت قرار گرفتن حزب مردم درگیریها در كشور را دنبال می‌كرد. (17)در سال 1985 مجلس ملی تغییرات قانون اساسی را پذیرفت و اختیارات رئیس‌جمهور افزایش یافت (18) و در این مدت درگیریها و كشمكشها همچنان ادامه داشت تا اینكه در 1988 ضیاء‌الحق در اثر انفجار هواپیمایش كشته شد. پس از آن بی‌نظیر بوتو به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد. در سال 1990 دولت با چالشهای زیادی روبرو شد از جمله اینكه متهم به رشوه‌خواری و سوء مدیریت گردید و خشونتها بین طرفداران حزب مردم و نهضت قومی مهاجر در ایالات سند به اوج رسید. محبوبیت حزب مردن كاهش یافت، وضعیت اقتصادی بدتر شد و ادعاهای زیادی در خصوص فساد دولت وجود داشت كه رئیس‌جمهور طبق قانون اساسی محلس ملی را منحل، نخست‌وزیر كابینه‌اش را بركنار و دولت موقت نوازشریف سركار آمد. (19) تا بركناری دولت نوازشریف ورودی كارآمدن ژنرال مشرغ، دولت بین بی‌نظیر بوتو و نواز شریف جابجا گردید تا اینكه به دلیل فساد و رشوه دولت شریف بركنا ر و مشرف روی كار آمد و بار دیگر نظامیان مستقیماً در صحنه سیاست حضور یافتند. علیرغم اینكه با كودتا بر سركارآمد ولی تلاش كرد با اقداماتی از جمله برگزاری انتخابات دموكراسی را به نمایش گذارد و در عرصه بین‌المللی با پیوستن به ائتلاف ضد تروریسم به خروج از انزوا كمك كند. دولت وی با چرخش 180 درجه‌ای به مخالفین سرسخت طالبان پیوست ولی توانست از طریق ین همراهی، تحریمهای آمریكا علیه پاكستان را به تدریج از سر راه بردارد و اقتصاد آشفته خود را رونق بخشد. 3- روابط پاكستان با جمهوری اسلامی ایران در دوران هخامنشیان مرزهای شرقی ایران از رود سند آغاز می‌شد. از سال 518 قبل از میلاد سند و پنجاب به دست ایرانیان فتح شده و زبان فارسی در این سرزمینها رواج یافت. از این زمان بود كه زبان فارسی به صورت مهمترین عامل در روابط ایران و این مناطق درآمد. در دوران حكومت اسلامی ایران با این سرزمینها توسعه یافت. امرای اسلامی و ایرانی خصوصاً سلطان محمودغزنوی سند و پنجاب را به ایران اضافه نمود و لاهور را به صورت یكی از مراكز مهم زبان و ادب فارسی در‌اورد. در سال 1872 از خلیج گواتر یا كوهك به عنوان مرز ایران و پاكستان شناخته شد. (20)پس از استقلال و تأسیس پاكستان در سال 1947، ایران اولین كشوری بود كه پاكستان را به رسمیت شناخت ایران و پاكستان در سال 1988 عضو پیمان بغداد شدند و در سال 1964 به پیمان RCD پیوستند. شاه بعد از استقلال پاكستان در سال 1949 به عنوان اولین رئیس یك كشور از پاكستان دیدن كرد. ایران اولین كشوری بود كه در سال 1950 عهدنامه مودت را با پاكستان امضاء كرد. در سال 1965 در جنگ هند و پاكستان، ایران كمكهای بسیاری به پاكستان نمود و در بحران 1971 و استقلال بنگلادش، ایران ضمن اینكه سعی می‌نمود از بروز جنگ جلوگیری می‌نماید كمك‌های بسیاری را در اختیار پاكستان قرار داد. تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، 16 قرارداد بین ایران و پاكستان منعقد شده‌بود. پاكستان از اولین كشورهایی بود كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایران را به رسمیت شناخت. پیروزی انقلاب اسلامی عمیقی را در داخل پاكستان به جای گذاشت و دولت نظامی ضیاء‌الحق را واداشت تا اقداماتی را كه به منظور اسلامی كردن اداره امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور اعلام نموده بود با شتاب بیشتری دنبال نماید. برای اعلام مواضع نسبتاً‌ بی‌طرفانه‌ای اتخاذ كرد. تا سال 83-1982 روابط ایران با پاكستان روبه بهبود بود اما درگیریهای شیعه و سنی در كراچی و ادعای دخالت ایران در آن، گسترش روابط پاكستان با كشورهای غربی باعث كاهش این روابط بعد از این زمان شد اما در سال 1986 رئیس جمهور وقت حضرت‌ آیت‌ا… خامنه‌ای به این كشور سفر كردند كه نقطه عطفی در روابط ایران و پاكستان در آن زمان بود. پس از این دوران تا سال 1994 و حتی 1995 روابط ایران و پاكستان روبه گسترش بود كه در این دوران دیدارهای رفت و برگشت رؤسای جمهور دو كشور خانمك بوتو و آقای هاشمی و مذاكرات هر دوی این افراد روابط گسترده‌ای را ایجاد كرد. در سال 1375 و پس از تحركات نظامی گروهك صحابه و حمله به خانه فرهنگ ایران در ایالات پنجاب پاكستان و شهادت مسئول این دفتر و هفت نفر از كارمندان آنجا روابط به تیرگی انجامید و در زمان طالبان نیز به دلیل روابط پاكستان و حماین این كشور از طالبان مقداری از روابط دو كشور كاسته شد. (21) در حال حاضر روابط اقتصادی ایران و پاكستان سالیانه به بیش از 200 میلیون‌ دلار می‌رسد اما حجم قاچاق از ایران به پاكستان و بالعكس به بیش از 400 میلیون دلار می‌رسد كه جای بسی تعجب دارد. هر دو كشور در سال 1384 متعهد شدند كه حجم مبادلات رسمی سالیانه خود را به بیش از یك میلیارد دلار برسانند. 4- منازعات هند و پاكستانالف – علل منازعه دو كشور و جایگاه كشمیر در آنموقعیت استراتژیك كمشیر در جنوب آسیا باعث شده كه این منطقه هم برای هند و هم برای پاكستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شود به طوری كه هر دو كشور ثبات سیاسی خود را در آن می‌دانند . از آنجا كه 80 درصد جمعیت جامو و كشمیر از مسلمانان تشكیل یافته است به نظر می‌رسد امنیت و ثبات كشمیر برای دولت هند بیشاز پاكستان مطرح باشد چرا كه بروز هر نوع نا‌آرامی در اوضاع سیاسی و اجتماع‌ جامكو و كشمیر از نقطه نظر مذهبی به نفع پاكستان خواهد بود.ادعای هندستان بر كشمیر برساس سندی توافقی است كه بوسیله مهارجه هندوی كشمیر در سال 1947 با هندوستان بسته شد. براساس این سند دولتهای متوالی در كشور هندوستان اعلام كرده‌اند كه این منطقه بخشی از كشور هند است و جز لاینفك آن می‌باشد. (22) سه چهارم جمعیت این منطقه مسلمان می‌باشد. یك سوم سرزمین كشمیر كنترل پاكستان و دو سوم آن تحت كنترل هندوستان می‌باشد كه از نقطه نظر نظامی هندوستان را در موقعیتی قرار داده‌است كه توانمندی بالاتری برای مذاكره با پاكستان برخودار باشد. از نظر پاكستان منطقه كشمیر یك منطقه مورداختلاف است، بنابراین ضرورت دارد كه كشور هندوستان با توجه به خواست جوامع و قوانین بین‌المللی درصدد حل اختلاف برآید. لیكن نگاه هندوستان كاملاً در تقابل با درك پاكستان می‌باشد چراكه از نظر هندوستان منطقه كمشیر متعلق به هندوستان است و بخشی از خاك این كشور محسوب می‌شود، بنابراین هیچ‌گونه گفت و گویی پذیرفتی نیست. بحران كشمیر تهدیدی جدی برای زیر سوال بردن تمامیت ارضی هندوستان است. اختلاف با پاكستان در این مسئله بافت قومی و مذهبی هند را مورد تأثیر قرار داده‌است. از دیدگاه پاكستان كشمیر نقش مهمی در اقتصاد و امنیت كشور دارد زیرا سه رودخانه مهم سند، پنجاب و جهلم كه از هند سرچشمه می‌گیرد به پاكستان می‌ریزد اگر روزی قطع شود و یا جریان آب منحرف گردد شاهرگ حیاتی كشاورزی پاكستان قطع می‌شود. (23)سیاست دولت هند این بود كه این ایالت را از نظر اقتصادی شدیداً به دولت مركزی وابسته كند. هند این را می‌داند كه از دست‌دادن كشمیر چه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی در درازمدت فاجعه‌آمیز خواهدبود. پاكستان سعی دارد این موضوع را در چارچوب مذاكرات و مسئله بین دو كشور خارج نموده و با مصوبات و قطعنامه‌های سازمان فعل این موضوع را پیگیری و حل كند. (24) ب- صف‌آرایی هند و پاكستانبروز سه جنگ بین دو مشور كه نتیجه قاطع و تعیین‌كننده‌ای برای هیچكدام از ط رفهای درگیر در برنداشت نشانگر عمق تیرگی روابط دو كشور پیرامون مسئله كشمیر است.ادامه این وضعیت علاوه بر تحت‌الشعاع قراردادن روابط دو كشور در تمام عرصه‌ها موجب گشته از یك طرف دو كشور زرادخانه‌های تسلیحاتی خود در داخل را با تأسیس كارخانه‌های نظامی افزایش دهند و از طرف دیگر آخرین سلاحهای پیشرفته ابرقدرتها را نیز در اتش خود به خدمت گریند. (در حال حاضر بخش عمده‌آی از هزینه‌های نظامی دو كشور علاوه بر تولید و توسعه سلاحهای متعارف (غیرهسته‌ای) صرف آزمایش و توسعه سلاحهای اتمی می‌شود. (25)آنچه كه صاحبنظران روابط هند و پاكستان می‌گویند این است كه این جنگ در مقیاس وسیعتری خواهد بود. ج- علل اتمی شدن هند و پاكستانپاكستان و هند واگرایی شدیدی در چشم‌انداز الگوی قدرت آسیای جنوبی دارند و پاكستان هیچگاه نخواسته با هند وارد مسابقه تسلیحاتی بشود اگرچه عدم تقارن متعارف بین هند و پاكستان وجود دارد كه عمدتاً ناشی از روند همكاریهای نظامی این كشور با روسیه، آمریكا، اسرائیل و چین است و این روابط منجر به نامتعادل كردن استراتژیك برابری قدرتهای در آسیای جنوبی شده‌است. ابتدا هندی‌ها آزمایش اتمی را در سال 1947 شروع كردند و این آرمان اتمی هند بود و این امر باعث شد كه پاكستان را كه قربانی سه تهاجم سالهای 1948، 1965، 1971 بود را مجبور كنند كه برای حفظ امنیت ملی و در امان ماندن از سلاحهای اتمی به دنبال تسلیحات هسته‌ای برود.(36) فلسفه وجود و دلیل اصلی داشتن بمب و تلاش دستیابی به توانمندی هستهای به خاطر مسئله كشمیر است. پس اگر مسئله كشمیر به گونه‌ای كه مطلوب رهبران دو كشور است مورد توافق قرار گیرد دلیل داشتن توانمندی هسته‌ای از بین خواهد رفت.آنچه مسلم است اینكه پاكستاان به منظور مقابله با هند برنامه هسته‌ای در پیش‌گرفته است و قصد دارد توان بازدارندگی در ثبال توان اتمی هند كسب نماید. (27)رهبران هند همیشه قض تسلط بیشتر بر آسیای جنوبی داشته و می‌خواسته‌اند هند در این منطقه به عنوان یك ابرقدرت منطقه‌ای عرض اندام كند تا نقش باستانی هند بزرگ را احیا نمایند اما كشورهای همسایه و از همه بیشتر پاكستانیها در این خصوص حساسیت نشان داده و با هرگونه سلطه‌جویی هندیها مخالفت‌كرده و تبلیغات وسیعی علیه آنان به راه انداخته‌اند. (28)عدم اعتماد در بین مردم و مقامات دو كشور همیشه باعث بروز مشكلات و اختلافات گردیده است و هر زمان پاكستان تكنولوژی خود را افزایش می‌دهد و به یك موفقیت دس ت می‌یابد هندیها فریاد می‌زنند و پاكستانیها نیز همین برخورد را با همسایه شرقی خود دارند. پی‌نوشت‌های فصل دوم1- فریبا فرزین‌نیا، كتاب سبز پاكستان، (تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی) ص 82- فرزین‌نیا، پیشین، صص 13-93- پیشین، ص 144- پیشین، صص 3-25- پیشین، ص 156- پیشین، صص 149-1477- پیشین، ص 868- پیشین، ص 919- پیشین، ص 8610- پیشین، ص 8311- پیشین، ص 17312- پیشین، ص 6013- پیشین، ص 11114- پیشین، ص 11015- پیشین، ص 11416- پیشین، ص 11517- پیشین، ص 12718- پیشین، ص 14119- پیشین، صص 140-13820- پیشین، ص 22921- پیشین، صص 254-23022- حسین ابراهیم‌خانی، هند و پاكستان و كشمیر (پایان‌نامه كارشناسی ارشد علوم سیاسی، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزی، دانشگاه علم سیاسی، 1375)، صص 36-3223- ابراهیم خانی، پیشین، صص 47-4324- پیشین، صص 41-3825- فرزین‌نیا، پیشین، صص 17326- پیشین، ص 17827- پیشین، ص 17928- پیشین، صص 160-159 فصل سوم: هند1- ویژگیهای هندالف: جغرافیای طبیعی و انسانیكشور هند با وسعتی معادل 3287263 كیلو‌متر مربع، بزرگترین كشور منطقه و هفتمین كشور بزرگ دنیا می‌باشد. از شمال به بلندترین كوههای هیمالیا، از جنوب به اقیانوس هند منتهی می‌شود و دریای عرب و خلیج بنگال در غرب و شرق آن قرار دارند. همسایگانش چین، بوتان، نپال در شمال، پاكستان در شمال غربی، میانمار در شمال‌شرق و بنگلادش كه تمامی خاك آن به استثنای بخش كوچكی كه در همسایگی میانمار قرار دارد بوسیله سرزمین هند محاصره شده‌است می‌باشند. طول مرزهای خاكی آن 12700 كیلومتر و طول سواحل هند 7517 كیلومتر می‌باشد این كشور دارای 1256 جزیره است.(1)هند در یك منطقه استوایی واقع شده‌است می‌توان آن را به چهار بخش جغرافیایی تقسیم كرد. ناحیه كوهستانی و فلاتهای مرتفع شمالی، جلگه‌های رود گنگ و سند در شرق و غرب، فلاتهای شبه جزیره در جنوب و ناحیه بیابانی غربی. بلندترین قله كشور هند «كانچنجونگا» 8586 متر ارتفاع دارد. شبه قاره هند به دلیل وسعت و همجواری با آبهای اطراف از آب و هوای متنوعی برخوردار است كه شامل استوایی، سردسیری، مرطوب و پرباران، خشك بیابانی و سبز جنگلی است. ریزش باران در مناطق مختلف بین 10 تا بیش از 200 سانتیمتر سالانه در نوسان است. به دلیل همجواری با خط استوا و وزش بادها موسمی، آب و هوای این كشور در اكثر مواقع سال گرم است. حدود 20 درصد از مساحت هند را پوشش جنگلی قرار داده، كه وسعت جنگلهای این كشور را به 75 میلیون هكتار رسانده است. (2) مهمترین رودخانه‌های كشور؛ رودخانه مقدس گنگ با 2995 كیلومتر طول، براهماپوترا 2987 كیلومتر، گود‌آوری 1450 كیلومتر و كریشنا 1300 كیلومتر طول می‌باشد. بیش از 52درصد از مساحت هند را زمینهای كشاورزی تشكیل می‌دهد. (3)هند از نظر تقسیمات كشوری دارای 28 ایالت و 7 فرمانداری (منطقه متحد) است. ساختار سیاسی هر ایالت از لحاظ سیستم حكومتی شباهت نزدیكی با حكومت مركزی دارد. فرماندار كه رئیس قوه‌مجریه نیز هست از طرف رئیس‌جمهور و به مدت 5 سال انتخاب می‌شود. شورای وزرا كه سروزیر در رأس آن است به طور جمعی در برابر مجلس قانونگذاری ایالتی مسئول هستند . هر ایالات به نوبه خود دارای یك مجلس است كه به آن پارلمان ایالتی می‌گویند، همچنین هر ایالت دارا یك دادگاه عالی است. ایالات جزء در موارد دفاع ملی، روابط خارجی، انتشار و گردش پول، ضرب سكه و حمل و نقل سراسرس از اخیارات داخلی برخودارند. (4)جمعیت هند حدود 000/000/100/1 نفر است كه پس از چین پرجمعیت‌ترین كشور جهان است. نرخ رشد جمعیت در سال 2000 به 93/1 درصد و تراكم جمعیت به 342 نفر در هر كیلومتر مربع رسیده است. نرخ امید به زندگی در مردان 61 سال و در زنان 59 سال است. نرخ با سوادی 65% جمعیت است. (5) گروههای نژادی هند را به سه دسته تقسیم می‌كنند. هند و آریایی با 72 درصد از جمعیت در شمال و مركز، دراویدی‌ها با 25 درضد از جمعیت در ایالات جنوبی كه به ساكنان اصلی شبه قاره هند قبل از هجوم آریایی‌ها گفته می‌شود و مغول و دیگران 3 درصد، در هندوستان زبان عامل مهمتری نسبت به نژاد می‌باشد و تفاوت‌های اقدام از زبان‌ و دین آنان مشخص می‌شود. دین و مذهب در هند یك نیروی محرك جدایی و در عین حال همبستگی است. خشونت‌های فرقه‌ای میان مسلمانان و هندوها هرازگاهی درشبه قاره رخ می‌دهد. تخریب مسجد بابری به دست هندوهای افراطی در 1992 در شهرك ایودا حاصل همین اختلافات بود. (6) این كشور دارای تنوع زبانی فراوانی است. پانزده زبان محلی رسمی قومی به رسمیت شناخته شده‌است. زبان رسمی این كشور هندی است و انگلیس نیز رابط بین دولتهای ایالتی (غیرهندی زبان) با یكدیگر و دولت مركزی است. هند دومین كشور انگلیسی زبان در جهان است.امروزه بیش از 80 درصد از جمعیت هند پیر و آیین هندو هستند. 12درصد مسلمان، 6/2 درصد مسیحی و 2 درصد سیك و بودایی هستند كه علیرغم آزادی این مذاهب درگیری‌هایی بین آنها وجود دارد. به دلیل دارابودن تنوع فرهنگی و سابقه تمدن كه جاذبه زیادی برای توریست‌ها دارد، صنعت تروریسم نقش مهمی در ارزآوری كشور دارد. همچنین صنعت فیلم‌سازی نیز نقش به سزایی در كسب درآمد ایفا می‌كند.ب: جغرافیای سیاسیهند با توجه به وسعت استراتژیك مهمی دارد. موقعیت هند به لحاظ دسترس به آبهای آزاد و طول سواحل، قرارگرفتن در مسیر راههای تجاری آسیای دور و جنوب‌شرقی به كانال سوئز و تامین مسیر انتقال انرژی از كشورهای حوزه خلیج فارس به ژاپن و كشورهای جنوب آسیای شرقی اهمیت ویژه‌ای یافته‌است. مجاورت هند با قدرت سیاسی و اقتصادی مهمی چون چین براهمیت این كشور افزوده است. مهمترین قدرت منطقه‌ای در حوزه اقیانوس هند است. علیرغم تخاصم تاریخی با پاكستان از نفوذ قابل توجهی بر سایر بازیگران منطقه از حمله سریلانكلا، بنگلادش، نپال، بوتان و مالدیو برخودار است. از اهداف استراتژیك هند مهار تهدیدات چین، تداوم روابط استراتژیك با روسیه و استفاده از توان تكنولوژی آمریكا و كشورهای غربی برای بازسازی، تجهیز و تقویت ارتش آن كشور است. هند مایل به توسعه همكاری نظامی و امنیتی با كشورهای عربی به ویژه در دریای عمان برای كاهش آسیب‌پذیری در برابر روابط گسترده این كشورها با پاكستان است. در سطح جهانی خواستار عضویت دائم در شورای امنیت است و توانسته است به موفقیتهای مهمی در عرصه خودكفایی نظامی دست یابد و مجموعه‌ای صنعتی – دفاعی بنا نهند كه در نوع خود در جهان سوم كم‌نظیر است. در سالهای اخیر هند به گونه‌ای متفاوت همچون یك قدرت متوسط ظهور كرده‌است و قدرتی و رای مرزهای خود در منطقه جنوب آسیا را به نمایش گذاشته است. توانایی آن كشور در ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای و موشكهای بالستیكی میان‌برد و توانایی فنی در بهره‌برداری از فن‌آوری‌های هسته‌ای به اهمیت آن كشور افزوده است. منازعه كشمیر، درگیری با پاكستان، مناقشات قوی و جمعیت فقیر از جمله نقاط ضعف آن كشور محسوب می‌شود. (7) هند در راه قدرتمند شدن گام بر می‌دارد و از آن به عنوان یك نیروی عمده در قرن 21 یاد می‌كنند. پیشرفت صنعتی، وضعیت خوب كشاورزی، تولیدات فراوان غلات، پیشرفت در بیوتكنولوژی، معادن غنی، بهبود در بخش مالی و ذخایر ارزی، قابلیت پذیرفته‌شدن در جمع صاحبان هسته‌ای، احتمال عضویت در شورای امنیت در صورت تغییر در ساختار در سازمان ملل، برخورداری از دانش فن‌آوری اطلاعات و احراز رتبه دوم در تحقیقات علمی در سطح جهانی از جمله دیگر نقاط استراتژیك هند می‌باشد. در حال حاضر هند با 000/200/1 نفر نظامی، سومین ارتش، چهارمین نیروی هوایی و پنجمین نیروی دریایی بزرگ در سطح جهان است. هند با ساخت و پرتاب ماهوره‌‌های مخابراتی، تحقیقاتی، تجاری به فضا از جمله قدرتهای مطرح در این زمینه است. (8) ج- جفرافیای اقتصادی1- نظام اقتصادیپس از كسب استقلال عمده‌ترین مشكل هند كمبود موادغذایی در سطح كشور بوده در پاسخ به این معضل توجه اصلی حكومت به بخش كشاورزی معطوف شد، از طرفی آرمانگرایی سران نهضت استقلال كشور و اعتقاد به عدالت اجتماعی و مخالفت با سرمایه‌داری و امپریالیزم موجب شد، شیوه سوسیالیستی به عنوان وسیله مقابله با فقر و افزایش تولید و پیشرفت اقتصادی برگزیده شود. (9) در برنامه اول توسعه هند (55-1951) با وجودآنكه استراتژی مشخصی برای توسعه وجود نداشت ولی تقدم خاصی برای بخش‌های كشاورزی، حمل و نقل و ارتباطات قائل شده‌بود. در بخش كشاورزی نیز برای تامین آب و برق، اولویت بالایی تعیین شد و در این برنامه تصریح شده‌بود كه بدون تامین غذا و مواداولیه توسعه پایدار صنعتی امكان‌پذیر نخواهد بود. ضمن‌اینكه توسعه هر دو بخش اصولاً‌ تفكیك‌ناپذیر به نظر می‌آمد.(10) در سالهای برنامه دو تا پنجم برنامه ریزان اقتصادی هند در پی ایجاد ساختار یك اقتصاد مختلط دولتی و بخش خصوصی بودند، اما براساس شواهد تاریخی بخش بخصوص به دلایل مختلف از جمله ضعف در خلاقیت و نوآوری و نیز كمبود سرمایه خط نقش مكمل بخش عمومی را داشت.(11)سیاست آزادسازی و مقررات‌زدایی در هند كه بیشتر توسط حزب كنگره آغاز شد، كشور را به سوی تجددگرایی هدایت كرد و راه را برای ورود شركتهای خارجی و چند ملیتی باز گرائید. عدم قدرت رقابت كالاهای داخلی، بیكاری، تورم و عدم توزان تراز پرداختها و كاهش ارزش روپیه، اقتصاد هند را با تهدید روبرو كرد، زیرا دولت از یكسو واردات كالاهای غیراساسی را به دلیل عدم توازن در پرداختها محدود كرده‌بود و از سوی دیگر ورود و انتقال تكنولوژی را كه موضوع بسیار كلی و مبهم بود را به تشخیص اشخاص حقیقی و حقوقی هند واگذار كرده‌بود، همچنین چارچوب برنامه‌ دولت در حمایت از صنایع كوچك موثر، قوی و روشن‌كننده نبود. (12)در سال 1991 دولت حزب كنگره (رائو) سیاستهای صنعتی جدید هند را اعلام كرد. او با سیاست‌ لیبرالیسم اقتصادی درصدد بود اقتصاد هند را با اقتصاد جهانی پیوند زنند وهر نوع محدودیت در مورد سرمایه‌گذاری خارجی را از بین ببرد، در عین حال رشد خلاقیتها و صنایع پیشرو را در هند هموار سازد، وی صنایع دولتی غیر بازده را خصوصی اعلام كرد، كه این برنامه تاكنون ادامه داشت است. (13)2- بخشهای مختلف اقتصادیهند دارای مرغوبترین زمینهای كشاورزی جهان است. در تولید پنبه، چای، برنج و كتف از مهمترین تولیدكنندگان جهان است. با تولید 13% سبزی تولیدی در سطح جهان مقام دوم را داراست. بزرگترین تولید كننده و مصرف‌كننده جای در سطح جهان است. 6 میلیارد از صادارت، سهم بخش كشاورزی است و 27 درصد از تولید ناخالص ملی هند سهم بخش كشاورزی است. دومین تولید‌كننده شیر بعد از آمریكاست. (14) از مهترین منابع معدنی این كشور زغال سنگ است كه بخش قابل توجهی از تولید انرژی از این منبع تامین می‌شود. بوكسیت، كروم، مس، طلا، سنگ آهن و سنگهای تزئینی از جمله منابع مهم هند هستند. سومین تولید‌:ننده زغال‌سنگ در سطح جهان است. بزرگترین صادركننده الماس، بزرگترین تولید كننده آلومینیم در آسیا، از جمله بزرگترین تولید‌كنندگان فولاد در جهان می‌باشد. در زمینه صنعت خودروسازی پیشرفت قابل ملاحظه‌ای كرده‌‌است. صنعت نساجی هند دومین صنعت بزرگ در سطح جهان محسوب می‌شود و حدود 14 درصد از كل تولیدات صنعتی و 27 درصد از صادرات كل كشور را شامل می‌شود. (15) هند یكی از 10 كشور مصرف‌كنده بزرگ نفت جهان است. نفت و گاز بیش از 40درصد مصرف‌ انرژی این كشور را نشكیل می‌دهد. تولید داخلی نفت خام هند سالانه بیش از 32 میلیون تن است در حالی كه مصرف داخلی بیش از 110 میلیون تن است. نفت‌خام بزرگترین قلم واردات این كشور است. از جمله سیاستهای هند تنوع منابع انرژی است بدین جهت این كشور اقدام به سرمایه‌گذاری در منابع نفتی دیگر كشورها نموده‌است از جمله در روسیه، سودان، ویتنام، نیجریه، مكزیك و ایران. (16) هند از جمله دارندگان بزرگترین شبكه حمل و نقل در جاده، راه‌آهن، كشتیرانی و هوایی در جهان است. دومین شبكه راه‌ جاده‌ای جهان به طول 3/3 میلیون كیلومتر را دارد. همچنین دومین شبكه راه‌آهن در جهان. شبكه‌ حمل و نقل این كشور با توجه به جمعیت گسترده، كشاورزی وسیع و معادن فراوان نقش مهمی در توسعه اقتصادی هند داشته‌است. هند در حال حاضر 12 بندر بزرگ و 184 بندركوچك دارد و 90درصد از تجارت خارجی هند از همین بنادر انجام می‌شود. هند دارای 122 فرودگاه است و بیش از 40 میلیون مسافر را جابجا می‌كند. (17) صنعت‌ گردشگری عاملی مهم در اشتغال و افزایش سطح درآمد و توسعه كشور تلقی می‌شود. در سال 2001 بیش از 75/2 میلیون جهانگرد از هند دیدار و مبلغ 3 میلیارد دلار در هند خرج كرده‌اند. (18)هند در حال حاضر در میان 10 كشور اول دارای شبكه مخابراتی در سطح جهان می‌باشد. بیش از 35 میلیون خط ثابت تلفن و 20 میلیون موبایل در زمینه فن‌آوری اطلاعات، هند یكی از بزرگترین تولید‌كنندگان و صادركنندگان نرم‌افزار جهان است. پیش‌بینی مسئولان هندی برای 2008، حدود 50 میلیارد دلار در‌آمد از صادرات فن‌آوری اطلاعات می‌باشد. (19) صادرات این كشور در سال 2002 از مرز 50 میلیارد دلار گذشت. اقلام عمده صادراتی هند عبارتند از: منسوجات، پوشاك، چرم، جواهرات، سنگهای قیمتی، مواد كشاورزی، غذاهای كنسرو، مواد شیمیایی، لوازم مهندسی، دارو، ماشین‌آلات، اتومبیل، وسایل حمل‌ و نقل، نرم‌افزار كامپیوتری، لوازم الكتریكی، فولاد بنزین، مواد نفتی تسویه شده و كود شیمیایی، بازارهای اصلی كالاهای هندی عبارتند از: آمریكا، آلمان، روسیه، بلژیك، ایران، كویت، عربستان، آمریكای لاتین و جنوبی، مالزی، تایلند و اندونزی. (20)واردات هند حدود 50 میلیارد دلار می‌باشد. عمده واردات هند نفت خام است كه در سال 2004 به 20 میلیارد دلار بالغ می‌گردد. دیگر واردات شامل كالاهای سرمایه‌ای، مشتقات نفتی، سنگهای نیمه‌كاره شده و تزئینی می‌باشد كه از آمریكا، انگلستان، ژاپن، آلمان، نیجریه، ایران، كویت، عربستان، برزیل، آفریقای جنوبی، چنی، مصر، شیلی، غنا، سنگاپور، مالزی، تایلند وارد می‌شود. (21)ذخیره ارزی هند در سال 2003 به 110 میلیارد دلار رسیده است و میزان بدهی خارجی هند به حدود 112 میلیارد رسیده‌است. نرخ تورم 5 درصد، نرخ رشد اقتصادی در سال 2004 به 7 درصد رسید. هند پنجمین اقتصاد بزرگ و سومین جامعه علمی و فن‌آوری جهان است. (22)2- حكومت و سیاست در هند سرزمین هند مهد یكی از چند تمدن بزرگ باستانی است. این كشور تمدنی به قدمت 2500 سال ق.م دارد مع در دره رود سند پدید آمده‌بود. بعد از م. مسیح ابتدا بوداییزم و در زمان فرمانروایی مغولان مسلمان از 1525 تا قرن 18 مهمترین حوادث تاریخی در این كشور پدید آمد. در این مدت اروپائیان به شبه قاره آمدند و به علت ضعف حكومت مركزی، بریتانیا عنان اختیار را در دست گرفت و ساختارهای جدید قانونی، اداری، آموزشی برای هند دایر كرد و زبان انگلیسی را رواج داد. در سال 1757 م انگلیس توانست پرتغالی‌ها و فرانسوی‌ها را از آنجا بیرون راند. از این دوره تا 1947 ا.م كه كه بالغ بر 190 سال می‌شود را دوره استعمار انگلیس بر هند می نامند. در طول سالهای 1795 تا 1805 شورشهایی علیه بریتانیا در جنوب كشور به وقوع پیوست كه توسط عوامل كمپانی هند شرقی سركوب شد. شورش 1875 در تاریخ هند از اهمیت زیادی برخوردار است كه طی آن دهلی به تصرف انقلابیون درآمد و در اوت همان سال هند از استیلای كمپانی هند شرقی خارج و رسماً ‌تحت قیومیت و سرپرستی امپراتوری بریتانیا قرار گرفت. (23) از اواخر قرن 19 حزب كنگره تشكیل شده كه مقارن با ظهور گاندی در صحنه سیاست بود. وی قصد داشت با سلاح سكوت و عدم خشونت به مقابله با انگلیسها بپردازد. در جولای 1946 انتخابات برای تشكیل مجلس موسسان انجام گرفت. حزب كنگره به رهبری نهرو اكثیریت كریسها را به دست آورد، اما 75 نماینده حزب مسلم لیگ از شركت در مراسم مجلس مذكور امتناع كردند و خواستار تشكیل حكومت اسلامی متشكل از ایلالات شمال غربی هند شدند. نهرو و محمدعلی‌جناح رهبر مسلم لیگ، قضاوت را به عهده نائب‌السلطنه بریتانیا گذاشتند. مونت‌پاتن هم تصمیم گرفت كه این سرزمین به دو كشور تقسیم شود.(24) در سال 1948 گاندی به قتل رسید. در 15 اوت 1947 هند استقلال خود را كسب كرد و جمهوری هندستان در 26 ژانویه 1950 تشكیل و نهرو به عنوان اولین نخست‌وزیر سوگند وفاداری یادكرد. در حال حاضر دولت‌مان سینگ كه در می سال 2004 با معرفی وزرایی متشكل از حزب كنگره و احزاب چپ و مستقل كارخود را شروع كرده و مسند قدرت می‌باشد.هندوستان اتحادیه‌ای از ایالات و تعدادی از مناطق متحده است كه با نظام پارلمانی اداره می‌شود. شكل حكومت براساس ساختار فدرالی است و رئیس‌جمهور، رئیس اجرایی اتحادیه ایالات و مناطق متحده و رئیس قوه مجریه است كه از طریق انتخاب غیرمستقیم برگزیده می‌شود ولی قدرت اجرایی با شورای وزیران و نخست‌وزیری است كه حائز اكثیریت كرسی‌ها در مجلس عوام (لوك سابها) می‌شوند. (25) یك هئیت انتخابیه مركب از اعضای منتخب هر دو مجلس پارلمان مركزی (لوك سابها (5سال) و راحیا سابها (6سال)) و مجالس قانونگذاری ایالات، ریاست جمهوری را برای مدت پنج سال انتخاب می‌كنند. آرای اعضای انتخاب كننده ارزش مساوی نداشته و تابعی از متغیر جمعیت و تعداد نمایندگان مجلس‌های قانونگذاری ایالات مختلف می‌باشد. اعلان جنگ و صلح فرماندهی كل نیورهای مسلح و انحلال پارلمان نیز از اختیارات مهم رئیس جمهوری است. رئیس‌جهور باید تبعه هند و كمتر از 35 سال نداشته باشد و عض و مجلس عوام باشد. امكان انتخاب مجدد رئیس جمهور است. (26) پارلمان هند متشكل از رئیس‌جمهوری و مجلسین است. مجلس لوك‌سابها (سغلی و عوام) و مجلس راحیا سابها (اعیان یا شورای ایالات). هیات وزیران نیز باید از نمایندگان پارلمان بوده و معمولاً حزب اكثریت در مجلس قدرت و دولت را به دست می‌گیرد. (27) قانون اساسی هند، طولانی‌ترین قانون اساسی مكتوب در جهان است كه به طور عمده تحت تاثیر حكومت پارلمانی بریتانیا می‌باشد و همچنین آمریكا، كانادا و ایرلند.قدرت قانونگذاری بین پارلمان و مجالس قانوگذاری ایالتی تقسیم شده‌است و اصلاح قانون اساسی در اختیار پارلمان می‌باشد. بزرگترین مشخصه قانون اساسی هند جنبه دموكراسی و مدنی و غیرمذهبی بودن حكومت هندستان می‌باشد. به طور كلی هند، اتحادیه‌ای از ایالات مختلف با حكومت جمهوری مستقل سوسیالیستی غیرمذهبی دموكراتیك و نظام پارلمانی می‌باشد كه در رأی آن رئیس جمهور قرار دارد. (28) اكثریت احزاب موجود (48 حزب) منطقه‌ای بوده و در حال حاضر تنها 6 حزب ملی در هند وجود دارد كه در راس آنها حزب مدم هند (بی‌جی‌پی) و حزب كنگره می‌باشد.3- روند اتمی شدن هندسنگ بنای تحقیقات هسته‌ای هند به سال 1944 یعنی 14 ماه قبل از آزمایش هسته‌ای آمریكا باز می‌گردد. در حالی كه هند هنوز تحت استعمار انگلستان قرارداشت. در این زمان دكتر «منجومی بهابها» طرحی را ارائه نمود كه حاوی دو نكته مهم بود: 1- هند باید در موقعیتی باشد كه انرژی هسته ای را برای مقاصه صلح‌آمیز بدون تسلط یا دخالت قدرتهای خارجی توسعه دهد. 2- درحالیكه تلاشهای بین‌المللی برای خلع سلاح اتمی در جهان صورت می‌گیرد، هند بایستی از اهرم توسعه هسته‌ای خود در راستای این هدف بهره‌ برگیرد. این طرح مورد استقبال نهرو قرار گرفت. (29) 1و14 اگوست 1956 اولین راكتور اتمی كه توسط متخصصان هسته‌ای منعقد شد و در سال 1962 نیز هند و آمریكا قردادی جهت همكاری در زمینه استفاده غیرنظامی از انرژی هسته‌ای امضاء نمودند.(31) پس از مرگ نهرو در 1964 سیاستهای هسته‌ای هند كه براساس دو اصل حمایت از خلع سلاح عمومی در سطح بین‌المللی و مخالفت با توسعه سلاحهای هسته‌آی در سطح ملی بود، تغییر یافت و موقعیت طرفداران هسته‌ای شدن هند تقویت شد. همچنین شكست هند از چین در سال 1962 و آزمایش اتمی چین در سال 1964 باعث تقویت این جریان شد. برنامه هسته‌ای هند بعد از جنگ با پاكستان در سال 1971 و نگرانی فزاینده هند از همكاریهای پاكستان با چین و آمریكا تسریع شد. در 18 می 1974 یك بمب هسته‌ای 12 تا 15 كیلوتنی و پوكران واقع در ایالت راجستان هند مورد افزایش قرار گرفت. (32) سیاست هند در این زمان در قبال پیمان (NPT) این بود كه كشورهای عضو این پیمان را متقاعد سازد كه این كشور تنها به خاطر بمب اتمی چین و لزوم حفظ امنیت خود سیاست اتمی را دنبال می‌كند. در دوران جنگ سرد، اوضاع جهان تا حدی موقعیت ممتاز موردنظر هند را با توجه به رهبری نهضت عدم تعهد و همكاری‌های راهبردی با شوروی فراهم می‌كرد. اما با از بین رفتن جهان دو قطبی و فروپاشی شوروی به عنوان متحد هند در برابر آمریكا، پاكستان و چین، هند خود را در وضعیت نامناسبی یافت. از سوی دیگر تقاضای هند برای عضویت در شورای امنیت چندان جدی گرفته نشد و زمان تمدید نامحدود و معاهده منع گسترش سلاحهای هسته‌ای و فشارهایی كه از ناحیه آمریكا به هند برای الحاق به این پیمان وارد آمد مرحله‌ای بود كه هند را مصمم كرد راه اتمی شدن را انتخاب كند و با انجام آزمایشهای هسته‌ای به جرگه قدرتهای هسته ای بپیوندد. در این تصمیم‌گیری مسائل داخلی هند نیز بی‌تأثیر نبوده است چون هند در این زمان با دولتهای ائتلافی و شكننده و روبرو مشكلات داخلی زیادی داشت و این آزمایشات عاملی برای انحراف افكار عمومی و تحكیم وحدت وحدت ملی مورد بررسی قرار گرفت. بالاخره در 1998 واجپایی هنگامی كه به عنوان نخست وزیر سوگند یاد می‌كرد گفت هند سلاحهای هسته ای را در زرادخانه خود مستقر می‌سازد. در پی‌این اظهارات، هند در 11 می 1998 سه آزمایش اتمی زیرزمینی را در پوكران به انجام رسانید. در 13 می، نیز دو آزمایش دیگر انجام داد و اعلام كرد كه نیازهای آزمایشی این كشور تكمیل شده‌است. (33) كشورهای غربی در مقابل آن عكس‌العمل منفی نشان دادند و هند با محدودیتها و تحریمهای روبرو شد. مذاكراتی بین هند و آمریكا در مورد این موضوع انجام گرفت و بالاخره هند توانست اعتماد آمریكا را برای داشتن نیروی نظامی هسته‌ای جلب و خود را كشوری مسئول و متعهد در زمینه‌ هسته‌ای معرفی كند. هند همچنین اعلام كرده‌است سلاح هسته‌ای را علیه هیچ كشوری مورد استفاده قرار نخواهد داد و به صورت یكجانبه آزمایشات هسته‌ای را متوقف كرده‌است. براساس اطلاعات در سال 2002، هند دارای 20 تا 30 بمب هسته‌ای 5 تا 25 تنی‌ است. (34)4- سیاست خارجی هند:هند هدف خود را تبدیل به كشوری توسعه‌یافته و قدرت بزرگ بین‌المللی تا سال 2020 قرار داده‌است. این كشور در این مسیر، اتصال به اقتصاد جهانی و تبدیل شدن به یك قطب مهم در تولید كالا، تولید دانش وخدمات و صدور آن را ضروری می‌داند و برای رسیدن به این هدف، مشاركت استراتژیك با روسیه، توسعه روابط همه جانبه با آمریكا، حل و فصل معضلات مرزی با چین، تقویت روابط با كشورهای آسه آن، تشدید روند گفتگو با اتحادیه اروپا، حفظ روابط سنتی با كشورهای آسیای غربی، مركزی و آفریقا و مذاكره پاكستان برای دستیابی به راه‌حلی پایدار از جمله مبانی و ماموریت هند در زمینه سیاست خارجی می‌باشد.هند همچنین در تلاش است تا متحدین مناسب در بین دارندگان منابع ان رژی جهان پیدا كند و به ایران از این زاویه می‌نگرد. هند روند سیاست و اقتصاد بین‌المللی را در جهت منافع این كشور دانسته و سعی دارد تا به قطب تولید جهانی در زمینه‌های اقتصادی و دانش پایه تبدیل شود.سیاست خارجی هند و بدو استقلال از ماهیتی ارزشی و جهت‌گیری خاص برخوردار بود و نزدیك به پنج دهه پایه تبدیل شود. سیاست خارجی هند در بدو استقلال از ماهیتی ارزشی و جهت‌گیری خاص برخوردار بود و نزدیك به پنج‌دهه پایه سیاست آن را تشكیل می‌داد، حمایت هند از مبارزات ضد استعماری در اندونزی، مصر، كشورهای آفریقایی و جنوب‌شرقی آسیا و پایه‌گذاری نهضت عدم تعهد كاركرد سیاست بود. وقوع یك سلسله حوادث داخلی و بین‌المللی هند را ملزم به تحول و تغییر در سیاست خارجی در اواخر دههه هشتاد كرد، اقتصاد هند در دهه 80 روبه‌ ركود رفت. در سال 1990 تزار پرداختهای این كشور منفی. این مشكل داخلی بهمراه بی‌ثباتی داخلی دولت، همزمان با فروپاشی شوروی شد كه هند از نظر بین‌المللی و اقتصادی شوروی را تكیه‌‌گاه خود می‌دانست و مبادلات زیادی با شوروی داشت. این مبادلات كمتر توجیه اقتصادی داشت و ناشی از همكاری سیاسی و امنیتی بود. این وضعیت این كشور را مجبور به تغییر در سیاست اقتصاد خارجی و حركت به طرف اقتصاد بازار نمود، تغییرات عمده در اقتصاد خارجی هند باعث تغییر در سیاست خارجی شد كه به تعامل بیشتر با غرب و به ویژه آمریكا انجامید. (35) هند در زمینه همكاری‌های بین‌المللی و عضویت در سازمانهای جهانی یكی از فعالترین كشورها بوده‌است. مثل سازمان ملل، WTO، گروه 77 و … .5- روابط با جهوری اسلامی ایران:پیوندها و علایق ایرانیان و مردم شبه قاره هند به روزگاری می‌رسد كه این دو قوم با برخورداری از یك ریشه آریایی با همدیگر می‌زیسته و فرهنگ واحدی داشتند. دو ملت ایران و هند علاوه بر مشتركات شرقی و آسیایی با توجه به برخوداری از تمدن كهن، رهبری فرهنگی این منطقه را نیر دارا بوده‌اند. ادامه خواندن مقاله منطقه جنوب آسيا

نوشته مقاله منطقه جنوب آسيا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله گزارش كارآموزي اتوماسيون صنعتي (PLC)

$
0
0
 nx دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه:هر سیستم كنترلی را به سه بخش اصلی می‌توان تقسیم كرد: ورودی، بخش پردازشگر و خروجی. سیگنالهای ورودی توسط مبدل‌ها كه كمیت‌های فیزیكی را به سیگنال‌های الكترونیكی تبدیل می‌كنند فراهم می‌شوند. یك سیستم كنترل باید بتواند بر طریقه عملكردی یك فرآیند دخالت و تسلط داشته باشد. این كار با استفاده المان‌های خروجی، از قبیل پمپ‌ها، موتورها، پیستون‌ها، رله‌ها و … انجام می‌شود. یك طرح كنترلی به دو روش قابل اجرا است:با استفاده از سیستم‌های كنترل غیرقابل تغییر توسط اپراتور و نیز با استفاده از كنترل كننده‌های قابل برنامه‌ریزی.رله‌ یكی از قطعات مهم در بیشتر سیستم‌های كنترل مدرن است. این قطعه‌ یك سوئیچ الكتریكی با ظرفیت جریانی بالاست. یك سیستم رله‌ای ممكن است شامل چند صدیا حتی چند هزار كنتاكت باشد. PLCها به عنوان جانشینی برای سیستم‌های منطقی رله‌ای و تایمری غیرقابل تغییر توسط اپراتور طراحی شدند تا به جای تابلوهای كنترل متداول قدیمی استفاده شوند. این كار به وسیله برنامه‌ریزی آن‌ها و اجرای دستورالعمل‌های منطقی ساده كه اغلب به شكل دیاگرام نردبانی است، صورت می‌گیرد. PLCها دارای یك سری توابع درونی از قبیل: تایمرها و شمارنده‌ها و شیفت رجیسترها می‌باشند كه امكان كنترل مناسب را‏، حتی با استفاده از كوچك‌ترین PLC نیز، فراهم می‌آورند. یك PLC با خواندن سیگنال‌های ورودی، كار خود را شروع كرده و سپس دستورالعمل‌های منطقی (كه قبلاَ برنامه‌ریزی شده و در حافظه جای گرفته است) را بر روی این سیگنال‌های ورودی اعمال می‌كند و در پایان، سیگنال‌های خروجی مطلوب را برای راه‌اندازی تجهیزات و ماشین‌آلات تولید می‌نماید. تجهیزات استانداردی درون PLCها تعبیه شده‌اند كه به آن‌ها اجازه می‌دهد مستقیماَ و بدون نیاز به واسطه‌های مداری یا رله‌ها، به المان خروجی یا محرك (actuator) و مبدل‌های ورودی (مانند پمپ‌ها و سوپاپ‌ها) متصل شوند. با استفاده از PLCها، اصلاح و تغییر یك سیستم كنترل بدون نیاز به تغییر محل اتصالات سیم‌ها ممكن شده است.برخی ویژگی‌های خاص، آن‌ها را ابزاری مناسب جهت انجام عملیات كنترل صنعتی نموده است. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از: تجهیزات حفاظت كننده‌ها PLCها از نویز و شرایط نامساعد محیطی ساختار PLCها، كه به سادگی امكان تعویض یا افزودن واحد یا واحدهایی را به PLC می‌دهد. (مثلاَ واحد ورودی/ خروجی) اتصالات استاندارد ورودی/ خروجی و نیز سطوح سیگنال استاندارد زبان برنامه‌نویسی قابل درك و آسان (مانند دیاگرام نردبانی یا نمودار وظایف)محدوده PLCهای در دسترس، از PLCهای جامع و كامل كوچك با 20 ورودی/ خروجی و 500 مرحله یا گام برنامه‌نویسی تا سیستم‌های مدولار با مدول‌های قابل افزایش را دربرگرفته است مدول‌ها برای انجام وظایفی نظیر: ورودی/ خروجی آنالوگ كنترل PID (تناسبی، انتگرال‌گیر و مشتق‌گیر) ارتباطات نمایش گرافیكی ورودی/ خروجی اضافی حافظه‌های اضافی و … استفاده می‌شوند. كنترل كننده های قابل برنامه‌ریزی (PLC)ها:PLCها، كامپیوترهایی ساخته شده به منظور خاص هستند كه شامل سه قسمت اجرایی اصلی می‌باشند: پردازش‌گر، ورودی/ خروجی و حافظه. سیگنال‌ها از طریق ورودی به PLC فرستاده شده و آن‌گاه در حافظه، ذخیره می‌شوند. سپس سیگنال‌های خروجی به منظور راه‌اندازی تجهیزات مورد نظر، تولید می‌شوند. در PLCهای كوچك‌تر، این عملیات توسط كارت‌های ویژه‌ای انجام می‌گیرند كه به صورت واحدهای بسیار فشرده‌ای ساخته شده‌اند، در حالی كه ساختار PLCهای بزرگتر به صورت مدولار با مدول‌هایی كه بر روی شیارهای تعبیه شده بر روی دستگاه نصب می‌شود، بنا گردیده است. این امر امكان توسعه سیستم را- در صورت ضرورت- به سادگی فراهم می‌آورد. در هر دوی این موارد بوردهای مداری ویژه‌ای، به سادگی تعویض یا برداشته می‌شود و امكانات تعمیر سیستم نیز به سادگی فراهم می‌آید.CPU بر تمام عملیاتی كه در PLC رخ می‌دهد‏، كنترل و نظارت دارد و دستورالعمل‌های برنامه‌ریزی شده و ذخیره شده را اجرا می‌كند.تمام PLCهای مدرن برای ذخیره برنامه از حافظه‌های نیمه هادی مانند EPROM, RAM یا EEPROM استفاده می‌كنند. عملاَ از RAM برای تكمیل برنامه مقدماتی و تست آن استفاده می‌شود، زیرا كه امكان تغییر و اصلاح راحت برنامه را فراهم می‌آورد.پس از این كه یك برنامه تكمیل شد و مورد آزمایش قرار گرفت می‌توان آن را در PROM یا EPROM، كه اغلب ارزانتر از قطعات RAM می‌باشند، بار (Load) كرد. برنامه‌ریزی PROM معمولاَ توسط یك برنامه‌ریز مخصوص صورت می‌گیرد.PLC‌های كوچك معمولاَ تا حدی به دلیل ابعاد فیزیكی دستگاه دارای حجم حافظه محدود و ثابتی می‌باشند. حجم این حافظه‌ها بسته به تولیدكننده آن‌ها بین 300 تا 1000 دستورالعمل متفاوت است. این حجم حافظه ممكن است كمتر از آنی به نظر آید كه مناسب جهت امور كنترلی باشد‏، اما تقریباَ حدود 90 درصد عملیات مورد نیاز كنترل‌های دودویی با كمتر از 1000 دستورالعمل قابل اجرا می‌باشند. بنابراین فضای حافظه لازم برای بیشتر كاربردها فراهم خواهد آمد.PLCهای بزرگتر از مدول‌های حافظه‌ای استفاده می‌كنند كه بین K1 تا K64 فضای حافظه را فراهم می‌آورند. این مدول‌ها امكان گسترش سیستم را با افزودن كارت‌های حافظه RAM یا PROM به PLC فرام می‌آورند. معیار اولیه مشخص كننده اندازه PLCها، در قالب حجم حافظه برنامه و حداكثر تعداد ورودی و خروجی‌هایی كه سیستم قادر به پشتیبانی از آن‌هاست ارائه می‎شود. اما به منظور ارزیابی و محك مناسب هر PLC، باید خصوصیات دیگری از آن، از قبیل نوع پردازشگر، زمان اجرای یك سیكل برنامه، تسهیلات زبان برنامه‌نویسی، توابع (از قبیل شمارنده، تایمر و …) قابلیت توسعه و … را نیز در نظر بگیریم. معمولاَ، PLCهای كوچك و «مینی PLCها» به صورت واحدهای قدرتمند، كارآ و فشرده‌ای طراحی می‌شوند كه قابل جاسازی بر روی، یا كنار تجهیزات تحت كنترل باشند. آن‌ها عمدتاَ به عنوان جایگزین سیستم‌های رله‌ای غیرقابل تغییر توسط اپراتور، تایمر، شمارنده و غیره مورد استفاده قرار می‌گیرند تا بخش‌های مجزا و منفرد كارخانجات یا ماشین‌آلات را كنترل كنند، اما می‌توان آن‌ها برای هماهنگ كردن عملكرد چند ماشین در تلفیق با یكدیگر سود جست. PLCهای كوچك قادر به توسعه تعداد كانال‌های ورودی و خروجی با استفاده از یك یا دو مدول ورودی/ خروجی می‌باشند. PLCهای بزرگ برای استفاده در كارخانجات عظیم یا ماشین‌های بزرگی كه به كنترل پیوسته نیازمندند، طراحی شده‌اند.همچنین آن‌ها به عنوان كنترل كننده‌ ناظر آن نظارت (monitor) و كنترل كردن چندین PLC دیگر یا سایر ماشین‌های هوشمند به كار می‌روند. در PLC‌های بزرگ از: پردازشگر 16 بیتی به عنوان پردازشگر اصلی جهت محاسبات دیجیتالی و همچنین به كارگیری متن. پردازشگرهای تك‌بیتی به عنوان پردازشگر همكار برای محاسبه سریع‏، ذخیره‌سازی و … پردازشگرهای جانبی، برای انجام وظایف اضافی كه تابع زمان می‌باشند مانند:كنترل حلقه بسته PID ، كنترل موقعیت، محاسبات عددی با ممیز شناور، تشخیص عیب و رصد ، ارتباطات بین ماشین‌های هوشمند برای ورودی/ خروجی توزیع شده، دیاگرام‌های تقلیدی از وضعیت فرآیند یا دیاگرام‌های فرآیندنما ، نصبگاه‌های ورودی/ خروجی با فاصله دور استفاده می‌شود. برنامه نویسی PLCها:مهم ترین خصیصه ای كه هر زبان برنامه نویسی PLC بایستی داشته باشد سادگی درك و سهولت استفاده از آن در كارهای كنترلی است. این امر دلالت بر نیاز به یك زبان برنامه نویسی سطح بالا دارد كه دستورات آن تا حد ممكن به توابع و عملیات خواسته شده توسط یك مهندس كنترل نزدیك بوده، با این حال جدای از پیچیدگی ها و صرف وقت لازم برای آموزش سایر زبان های سطح بالا باشد.امروزه دیاگرام های نردبانی به متداول ترین روش توصیف مدارهای منطقی رله ای تبدیل شده اند.دیاگرام نردبانی مشتمل بر دو خط قائم است كه نمایشگر ریل های توان یا خطوط توان (فاز و نول) می باشند، به اضافه سمبل های مداریی كه پلكان های نردبان را تشكیل می‌دهند. هر چند كه علایم نردبانی برای ساختن هرگونه سیستم كنترل منطقی on/off به كار می روند اما دیاگرام های تولید شده می‎توانند به همان پیچیدگی مدار واقعی باشند. با این ترتیب یك جزء ضروری از هر طرح نردبانی توضیح نویسی یا مستندسازی سیستم و عملكرد آن می‎باشد. مستندسازی سبب می‎شود كه كاربران دیگر نیز به سادگی، دیاگرام را درك كنند. متداول ترین شیوه استفاده شده برای برنامه نویسی PLCهای كوچك، ترسیم دیاگرام نردبانی مربوط به مدار كنترل مورد استفاده است. سپس این دیاگرام به دستورالعمل‌های یادآور كه به صورت كلیدهایی بر روی پانل برنامه نویسی متصل به PLC هستند تبدیل می‎شوند. این دستورالعمل ها در ظاهر شبیه به كدهای اسمبلی می باشند، اما به ورودی‌ها، خروجی ها و توابع درون خود PLC اعمال می‎شوند. این دستورالعمل ها برای PLCهای ساخته شده توسط سازندگان مختلف متفاوتند، لیك همگی از نظر عمل انجام شده در یك سیستم كنترل تا اندازه ای شبیه به یكدیگر می باشند.تمایل كلی چنین است كه مجموعه دستورالعمل های PLC حتی الامكان كوتاه باشند تا مهندسین و تكنسین ها سریعا بر آنها تسلط یافته و به راحتی از آنها استفاده كنند.هر دستورالعمل برنامه، تركیبی از دو قسمت است: یك جز یادآور یا opcode كه سبب سادگی در به خاطر آوردن دستورالعمل می‎شود و یك آدرس (operand) كه عناصر ویژه در یك PLC را مشخص می‌كند. از دستورالعمل ها برای نوشتن برنامه مدارهای منطقی كنترل كه به شكل دیاگرام نردبانی طراحی شده اند استفاده می‌شود. این عمل به وسیله نسبت دهی ورودی ها و خروجی ها به یك (آدرس) مناسب درPLC مورد استفاده صورت می‎گیرد. محدوده های اعداد به كار رفته جهت تخصیص دهی به عناصر ورودی/ خروجی های یك PLC بین سازندگان مختلف، متفاوت است اما موارد مشتركی نیز وجود دارد. CPU دارای یك «رجیستر شمارنده برنامه» می‎باشد كه به دستورالعمل بعدی اشاره می كند تا از حافظه خوانده یا اصطلاحا واكشی شود. Fetch یا واكشی عملیاتی است كه طی آن یك دستورالعمل از حافظه خوانده شده و در یك رجیستر ذخیره می‎شود.هنگامی كه یك دستورالعمل توسط CPU دریافت می‎شود در «رجیستر دستورالعمل» قرار می‎گیرد تا به عملیات درونی یا ریز دستورالعمل های موردنیاز آن دستورالعمل به خصوص، دیكود یا كدگشایی شود.در آغاز زمانی كه PLC برای شروع به كار، ست می‎شود شمارنده برنامه یا program counter به آدرس 0000 اشاره خواهد كرد: یعنی محل اولین فرمان، سپس CPU دستورالعمل این آدرس را خوانده، كدگشایی كرده و سپس اجرا می‌كند.PLCهای بزرگ دارای چند صد كانال ورودی/ خروجی می باشند. از آنجا كه در طی اجرای برنامه، CPU تنها قادر به پردازش یك دستورالعمل در هر لحظه است، وضعیت هر ترمینال ورودی بایستی جداگانه بررسی شده تا تأثیر آن در برنامه مشخص گردد. به منظور اجرای سریع برنامه، می‎توان به هنگام رسانی ورودی/ خروجی را در محل خاصی از برنامه انجام داد. در این روش از یك ناحیه معین حافظه RAM كنترل كننده، به عنوان یك حافظه كمكی یا موقت (Buffer)، بین مدار منطقی كنترل و واحد ورودی/ خروجی استفاده می‎شود. هر كانال ورودی و خروجی دارای یك خانه در این I/O RAM می‎باشد. در جریان كپی كردن ورودی/ خروجی ها، CPU همه ورودی ها را در واحد ورودی/ خروجی مرور (Scan) می‌كند و وضعیت آنها را در خانه های I/O RAM ضبط می‌كند. این روند در ابتدا یا انتهای هر سیكل برنامه انجام می‎گیرد.با اجرای برنامه، داده های ورودی ذخیره شده در I/O RAM به صورت «یك خانه در هر لحظه» خوانده می‎شوند. بر روی این داده ها عملیات منطقی مورد لزوم انجام می‎گیرد و سیگنال های خروجی در قسمت خروجی حافظه I/O RAM ذخیره می‎شوند. سپس در انتهای هر سیكل برنامه، روتین كپی كننده I/O ، همه سیگنال های خروجی موجود درI/O RAM را به كانال های خروجی مربوطه انتقال می‎دهد و طبقات خروجی متصل به واحد ورودی/ خروجی را راه اندازی می‌كند. این طبقات خروجی به صورت قفل شده یا Latch شده هستند و وضعیت خود را تا اجرای مجدد روتین كپی كننده ورودی/ خروجی حفظ می‌كنند. كپی كردن یك جای ورودی/ خروجی به طور اتوماتیك توسط CPU به عنوان یك زیرروتین از برنامه اصلی انجام می گیرد. (یك زیر روتین یا Subroutine، برنامه ای كوچك است كه برای انجام وظیفه خاصی طراحی شده و می‎تواند توسط برنامه اصلی فراخوانی شود. به واسطه سیكلی بودن برنامه «كپی ورودی/ خروجی»، وضعیت ورودی ها و خروجی ها در طی اجرای هر سیكل برنامه قابل تغییر نیست. اگر یك سیگنال ورودی پس از روتین كپی تغییر یابد، تا اجرای مرحله بعدی برنامه كپی قابل تشخیص نخواهد بود. مدت زمان (update) همه ورودی/ خروجی ها، بستگی به تعداد كل ورودی/ خروجی هایی دارد كه بایستی كپی شود. با این حال این زمان نوعا كمتر از میلی ثانیه می‎باشد. زمان اجرای كل برنامه، بستگی به بزرگی برنامه كنترل دارد. هر دستورالعمل جهت اجرا بسته به نوع PLC مورد استفاده، به زمانی بین 1 تا 10 میكروثانیه نیازمند است. بنابراین یك برنامه مشتمل بر یك كیلو دستورالعمل (یا 1024 دستورالعمل)، بین 1 تا 10 میلی ثانیه وقت می‎گیرد. اما برنامه های PLC، اغلب كوتاه تر از 1000 و معمولاً شامل 500 یا كمتر دستورالعملند. PLCهای زیمنس:شركت زیمنس تمام PLCهای خود را زیر مجموعه Simatic می‌داند‏، یعنی: Simatic S5 Simatic S7 Simatic C7 505 LOGOS5 خود، به مدلهای زیر تقسیم می‌گردد: 90u 95u 100u 115u 135u 155uمدلهای 90u و 95u به صورت یكپارچه یا Compact هستند، یعنی كارتهای I/O (ورودی و خروجی)، CPU و بعضاَ منبع تغذیه كنار هم می‌باشند.مدلهای 100u و 115u به صورت Modular هستند، یعنی CPU و كارتهای ورودی و خروجی را جداگانه داریم و آنها را بر روی قطعه‌ای به نام Rack قرار می‌دهیم. مدلهای 135u و 155u نیز Modular هستند ولی از نظر كاربردی، كاربرد وسیعتری دارند.در مجموع برنامه‌ریزی این نوع پی‌ال‌سی‌های S5 توسط نرم‌افزار Step5 صورت می‌گرفت.S7: S7 200 S7 300 S7 400 S7 300F S7 300C S7 400Hپی‌ال‌سی S7 200 توسط نرم‌افزار Step 7 Micro Win برنامه‌ریزی می‌شود. مهمترین موردی كه باعث تفاوت بین S7 300, S7 200 و S7 400 می‌گردد، حجم I/O می‌باشد.C7 مشابه S7 300 است با این تفاوت كه دارای Operator Panel نیز می‌باشد.جهت برنامه‌ریزی C7، از نرم‌افزار Step 7 به اضافه نرم‌افزار Protools استفاده می‌شود.S7 300F در سیستم‌هایی كه نیاز به ایمنی زیاد دارند به كار می‌روند. S7 400H دارای دو CPU است كه یكی رزرو دیگری است و در زمانی در حد ms (میلی‌ثانیه) این CPU خارج و CPU دوم جایگزین می‌گردد.S7 300 خود، دارای انواع مختلفی نظیر 319, 315, 314, 312 و … می‌باشد.دو ویژگی مهم در step 7 عبارتند از:توانایی پیكربندی سخت‌افزار و شبكه توسط نرم‌افزار، تطابق با استاندارد IEC 1131.استاندارد IEC 1131:این استاندارد خاص PLCها است. آخرین ورژن این استاندارد 8 بخش دارد كه سه بخش عمده آن عبارتند از: سخت‌افزار، شبكه و نرم‌افزار. یكی از نسخه‌های رایج این برنامه Step7 ورژن 5 , 2 می‌باشد كه تنها سه زبان LAD STL و FBD را پشتیبانی می‌كند.نسخه Step 7 Professional قابلیت پشتیبانی هر پنج زبان را دارد.در كنار Step 7 شركت زیمنس نرم‌افزارهای جابنی با نام SIMATIC ارائه نموده است.1- Teleservice: جهت ارتباط با PLC از طریق خط تلفن2- PLcSIM: سیمولاتور نرم‌افزاری جهت شبیه‌سازی ورودی و خروجی و خود PLC.3- PDIAG: ابزاری جهت عیب‌یابی سریعتر.4- PID Control: در واقع Loop Controller است كه به صورت نرم‌افزاری استفاده می‌شوند.5- WINCC: جهت مانیتورینگ صنعتی به كار گرفته می‌شود.6- DOC PRO: جهت فرام كردن نقشه‌های Wiring و اسناد مربوط به پروژه ایجاد شده.PCL لوگو پی‌ال‌سی لوگو كوچكترین پی‌ال‌سی ساخت شركت زیمنس می‌باشد كه با كارآیی بالا و وزن كم در صنایع و ماشین‌آلات بسته‌بندی پركنها، پله برقی و غیره كاربرد دارد. نوعی از این پی‌ال‌سی دارای صفحه نمایش بوده و توسط كلیدهای روی آن یا ac/Dc با كامپیوتر قابل برنامه‌ریزی می‌باشد ارائه می‌گردد. بطور كلی در دو مدل بمنظور كاهش هزینه‌ها و بعنوان راه‌حلی بهینه پیشنهاد گردید و به دلیل مدیریت ساده و كاربردی بودن، پیشرفت چشمگیری در مهندسی برق و اتوماسیون صنعتی بوجود آورد. سخت‌افزار لوگو شامل ماژول اصلی، پایه كارت‌های افزایش ماژول تغذیه و قطعات جانبی آن می‌باشد. وظیفه پردازش مركزی سیگنالها برای قطعات و در صورت نیاز برای كنترلهای دیگر را دارد. شامل تعدادی ورودی/ خروجی محلی و در بعضی از مدلها دارای صفحه نمایش محلی نیز می‌باشد كه با ولتاژهای مختلف كاری بشرح زیر مورد استفاده می‌گردد.AC 240/115 AC V 24 DC VDC/ 24 V 12در آخرین مدل لوگو ورودیها و خروجیها می‌توانند آنالوگ یا دیجیتال باشند كه واحد پایه حداكثر 12 ورودی/ خروجی دیجیتال و دو مورد ورودی آنالوگ را پشتیبانی می‌كند. ورودیها شامل سنسورها می‌باشند كه ممكن است فشاری یا سوئیج باشند. سوئیچهای كنترل نوری با ولتاژ و جریان مشخص می‌توانند به لوگو متصل شوند. خروجیها دارای انواع رله و ترانستوری می‌باشند و می‌توانند موتورها، شیرها، لامپها و غیره باشند. در لوگو با خروجی ترانزیستوری، خروجیها از لحاظ اتصال كوتاه و بار اضافی حفاظت شده‌اند و ولتاژ تغذیه كمكی مورد نیاز نیست و لوگو آنرا تأمین می‌كند. ماكزیمم جریان در كلیدزنی در خروجیها 3،0 آمپر می‌باشد، در لوگو خروجی با خروجی رله‌ای خروجیها میبایست از منبع تغذیه و ورودیها ایزوله باشند، ماكزیمم جریان كلیدزنی بستگی به نوع بار و تعداد سیكل كلیدزنی دارد. برای بارهای مقاومتی 20 آمپر و برای بارهای سلفی 3 آمپر در AC/DC 12/24 و ماكزیمم جریان كلیدزنی از طریق 4 رله 20 آمپر می‌باشد. در مدلهایی كه صفحه نمایش دارند دو امكان فراهم شده: 1- قابلیت نمایش وضعیت ورودی/ خروجی و تست برنامه. 2- برنامه ریزی لوگو بصورت محلی با استفاده از كلیدهای محلی لوگو. بدون صفحه نمایش نیز مزایایی دارد از جمله: 1- صرفه اقتصادی. 2- فضای كابینت كلید زنی كمتر. 3- سادگی استفاده، بعلاوه این نوع لوگوها با مدلهای بیسیك سازگاری دارد. در ارتباط با این لوگو اطلاعات باید فقط از روی پی‌سی یا كارت حافظه خوانده شود، (بعلت نداشتن صفحه كلید محلی) تا كنون چهار نسل از این كنترلها وارد بازار جهانی شده است. ماژول لوگو دارای سه گونه اصلی می‌باشد:– STANDARD دارای مدلهای مختلف و قابلیت EXPANSION را داراست (OBA3)– LONG تعداد ورودی/ خروجیهای آن دو برابر مدل استاندارد است و قابلیت افزایش ورودی و خروجی را ندارد و با حرف L شناخته می‌شوند (OBA2) و دارای مدلهای RCL 230 RCL 24 L24 RCL 12 می‌باشد.دارای مدل AS- IENTERFACE و دارای مدلهای قابلیت اتصال به شبكه BUS- RCLB 11230 RCLB 1124 می‌باشد.و B11 شناخته می‌شوند.لوگو دارای تقسیمات ریزتری به شرح زیر می‌باشد:R- نوع خروجی رله‌ای، (بدون آن خروجی ترانزیستوری) می‌باشد.C- دارای ساعت همزمانی داخلی.O- فاقد صفحه نمایش.B11 مدل BUSL مدل LOGOكارتهای افزایشی الف كارتهای ورودی/ خروجی.كارتهای افزایشی:كارتهای ورودی/ خروجی. این كارتها در صورت نیاز به ورودی/ خروجیهای بیشتر از آنچه بصورت مجتمع روی واحد پایه قرار دارد مورد استفاده قرار می‌گیرند. توجه به این نكته ضروریست كه ماژول پایه لوگو فقط با ماژولهایی با همان ولتاژ قابل وصل شدن و اضافه شدن است. در مدلهای نسل سوم كه قابلیت افزایش ورودی/ خروجی وجود دارد ماكزیمم 24 ورودی دیجیتال، 16 خروجی دیجیتال و 8 ورودی آنالوگ پشتیبانی می‌شود.– كارت دیجیتال:كارتهای دیجیتال دارای 4 ورودی و 4 خروجی می‌باشند. ادامه خواندن مقاله گزارش كارآموزي اتوماسيون صنعتي (PLC)

نوشته مقاله گزارش كارآموزي اتوماسيون صنعتي (PLC) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آداب معاشرت در قرآن

$
0
0
 nx دارای 75 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آداب معاشرت در قرآن مقدمه معاشرت نیکو بستگی به علم و تعلیم و حلم و تربیت نیکو و عمل صالح ، صبر و تحمل و مهر و محبت و اخلاق حسنه دارد . آنکه علمش بیشتر و تربیتش نیکو تر است عملش صالح تر است و مطمئنا از رذائل اخلاقی همچون خشم و شهوت ، بخل و حسادت ، افراط و تفریط و عصبیت و تکبر و خود بینی به دور است . در این حالت چنین شخصی نه تنها از سلامت جسم وروان برخوردار است بلکه معاشرانش نیز از این چشمه فیاض بهره کافی می برند ، و معاشرت با چنین فردی سعادت دو دنیا را به همراه دارد . از پیامبر ( ص ) روایت شده :« مومنی که با مردم می آمیزد و آزار آنها را تحمل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم آمیزش ندارد و بر اذیت آنها صبر نمی کند . » درباره معاشرتهای اجتماعی ، حضرت علی ( ع ) در توصیه خود به فرزندشان امام مجتبی ( ع ) چنین فرمود : « به اتکاء روابط دوستانه و رفاقت صمیمانه ، حق برادرت را ضایع مکن ، چه در زمینه تضییع حقوق ، روابط دوستی نابود می شود و آنکس که حقش را تباه ساختی ، برای تو برادر نخواهد شد . » روابط افراد با همدیگر در کلیه سطوح اجتماعی ، باید رفتاری برادرانه و دوستانه باشد همراه با عدل و انصاف ، تا بقاء و دوام یابد و البته در سایه چنین معاشرتهایی جامعه رو به تکامل و امنیت و سعادت پیش می رود . البته هرگز نمی توانیم با تمام افراد جامعه رفتاری برادرانه داشته باشیم مگر اینکه به فرموده خداوند در قرآن کریم گوش جان دهیم و دستورات ایشان را آمیزه گوش خود نماییم . کلیات تبیین موضوع از آنجایی که آدمی بالطبع موجودی اجتماعی است و به صورت اجتماعی زندگی می کند و زندگی فردی آن تقریبا امکان پذیر نمی باشد آداب معاشرت و روابط اجتماعی در اسلام دارای اهمیت مضاعفی است و قرآن کتابی است که برای هدایت بشر آمده لذا در تنظیم روابط بین انسان و خدا ، انسان با طبیعت و انسان با انسانهای دیگر او را یاری می کند و به بیان دستوراتی برای تحسین روابط اجتماعی می پردازد که این آداب گاهی جنبه حقوقی دارد و گاهی جنبه اخلاقی ما بنا داریم در این رساله آداب معاشرت را مورد بررسی قرار داده ، شأن نزول ، نظرات مفسران و روایاتی که در بیان آیات آمده است را مورد کنکاش قرار دهیم . اهمیت و ضرورت موضوع انسان در همه عرصه ها به روابط و معاشرت با یکدیگر نیازمند است ، اقتصاد ، سیاست و ; در برقرری ارتباط در این حوزه ها به معاشرت می پردازد و اکنون سوال اساسی آن است که چگونه باید این ارتباط انجام بپذیرد از آنجا که همه در عرصه های مختلف نیازمند به ارتباط و معاشرت هستند و باید این معاشرت و ارتباط بر طبق دستور دین و قرآن باشد و پژوهش در این موضوع ضروری است و اهمیت بسیاری دارد ما در این رساله به این موضوع می پردازیم .انگیزه انتخاب موضوع با توجه به اینکه در معاشرتها خیلی از مسائل رعایت نمی شود و از سوی دیگر اسلام به آداب معاشرت صحیح تأکید کرده است ما به بررسی این مساله می پردازیم و امیدواریم که در رفع مشکلات اجتماع مؤثر باشیم . پیشینه موضوع چون معاشرت و ارتباط از آغاز خلقت انسان بین افراد رایج بوده است قرآن به عنوان کتاب هدایت ، در آیات زیادی به آن پرداخته است . همچنین در روایات نبوی هم از آن بحث شده است بدین روی این دو ، منبع مهم برای بررسی مسائل مورد بحث ما شناخته می شوند . در تبیین پیشینه باید نخستین پیشینه ها را در موضوعات مطرح شده در کتب تفاسیر و کتب اخلاقی جستجو نمود که به تدریج در این مورد کتب مستقلی تألیف یافته است و در دوران اخیر نیز این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که می توان به برخی از کتب مستقل در دوران معاصر اشاره نمود . ازجمله : اخلاق معاشرت ( جواد محدثی ) ، اخلاق و معاشرت در اسلام ( علی قائمی ) سؤالات 1- معاشرت از نظر واژگان و اصطلاح چیست ؟ 2- کاربرد و بسامد واژگان و محتوای این موضوع در قرآن چه میزان است ؟ 3- اقسام و انواع معاشرت کدامند ؟ 4- آداب معاشرت در حوزه عمومی جهان اسلام ( بین مسلمانان) و جهان انسان چگونه باید باشد؟ 5- آداب معاشرت در حوزه خاص ( اقارب ، همسایگان ، همسفران ، دوستی و ;) چگونه صورت می پذیرد ؟ 6- آثار و پیامدهای رعایت و عدم رعایت آداب معاشرت کدام است ؟روش تحقیق این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت گرفته است که با مراجعه به کتابخانه و بررسی کتب مختلف و در بعضی موراد مراجعه به اینترنت تدوین شده است . فرضیه قرآن ، کتاب هدایت است ، در کتاب هدایت روابط اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و در انواع معاشرت ها آداب و دستور العملهایی در این زمینه ارائه شده است که با سیره نبوی تجسم یافته و قرآن در حوزه عمومی و خاص ، آداب و مقررات خاصی رابیان نموده که در این رساله ما به آن می پردازیم . چکیده در فصل اول شناخت حوزه معاشرت که انسان در اجتماع با چه گروههایی باید معاشرت کند و هدف معاشرت و انواع معاشران با توجه به آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفت . در فصل دوم آداب معاشرت در حوزه های مختلف در بخشهای پنج گانه به شرح ذیل آمده است : بخش اول در حوزه عمومی شامل آداب وارد شدن به خانه ، آداب غذا خوردن ، آداب تحیت و سلام ، مطرح گردید . و در بخش دوم آن آداب معاشرت در حوزه مسلمانان و در بخش سوم آداب معاشرت در حوزه خانواده و خویشاوندان شامل مباحث آداب معاشرت والدین و فرزندان ، آداب معاشرت زوجین آداب معاشرت در حوزه خویشاوندان و بستگان از دیدگاه قرآن و سنت مورد بررسی واقع شد . در پایان این بخش به آداب معاشرت برادران و خواهران نسبی و رضاعی از دیدگاه روایات و رعایت حقوق بین آنها اشاره شد . بخش چهارم : آداب معاشرت در حوزه مرتبطان غیر خویشاوند شامل :معاشرت با همسایگان ، معاشرت با دوستان ، معاشرت با معلمان و مربیان ، معاشرت با مومنان و برادران دینی و برآوردن نیازهای همدیگر . معاشرت با مسئولان و نهادهای اجتماعی و رعایت حقوق و احترام متقابل بین مسئولان ، نهادهای اجتماعی و مردم آمده است . بخش پنجم آداب معاشرت در حوزه غیر مسلمانان با توجه به اصل عدم تسلط کفار بر مسلمانان و چگونگی معاشرت با انواع کافران ( حربی و غیر حربی و ; ) و نهی از دوست داشتن والدین کافر از دیدگاه قرآن و روایات و تفاسیر مختلف آمده است . در فصل سوم جایگاه , آثار و پیامدهای معاشرت که شامل سه بخش است .بخش اول : انسان موجودی اجتماعی است . بخش دوم : جایگاه روابط اجتماعی از نظر اسلام . بخش سوم : آثار روانشناختی آداب معاشرت و تأثیرات رفتاری و گفتاری افراد بر یکدیگر بر اساس آیات و نظر روانشناسان آمده است . فصل اولالف – شناخت لغویب – کاربرد قرآنیج – شناخت حوزه معاشرت انساند – هدف از معاشرته – انواع معاشران الف – شناخت لغوی در این بخش بر آنیم تا با بررسی دقیق تر معانی لغت ، با استفاده از کتب مرجع موجبات آشنایی بیشتر خواننده را با مفاهیم مطرح شده در تحقیق فراهم نماییم . 1- معاشرت با مراجعه به کتابهای لغت روشن می گردد که این کلمه از ریشه العشره به معنای هم نشینی و مصاحبت آمده است . ابن منظور در لسان العرب در معنای این کلمه می نویسد ، العشره = المخالطه و معاشره را به معنای مخالطه و مصاحبت دانسته است . دهخدا در فرهنگش در ذیل واژه معاشرت به این معانی اشاره کرده است : آمیختن با هم ، گفت و شنید با هم ، الفت و مصاحبت و همدمی و رفاقت و زندگانی با هم ، خوردن و آشامیدن با هم ، نشست و برخاست ، خوش معاشرت . با مراجعه به کتابهای لغت عربی در می یابیم که این کلمه دارای مشتقاتی است که ما آن مشتقاتی را که به موضوع ما مربوط است را به همراه معانی آنها ذکر خواهیم کرد . الف – عشیره : خانواده . راغب می گوید : عشیره اهل رجل و خانواده اوست که بوسیله آنها زیاد می شود و برای او به منزله عدد کامل می شوند که عشیره عدد کاملاست ، دیگران آنرا اقوام نزدیک پدری یا قبیله گفته اند « عشیره الرجل بنو ابیه لادنون او قبیله » .مگر آنکه گفته شود « عشیرتکم » ذکر عام بعد از خاص است . ب- عشیر : معاشر و هم نشین چه دور و چه نزدیک . قبیله و طایفه ، خویشاوند ، فامیل ، دوست ، رفیق ، شوهر ، زن . زبیدی می گوید : عشیر به معنای هم نشین است و کسی که با او معاشرت می شود و آن به معنای نزدیک و دوست صمیمی است وهم نشین انسان همسرش می باشد برای اینکه با او معاشرت می کن د و مورد معاشرت او قرار می گیرد . بنابراین هم نشین ،همان دوست صمیمی و همراه است. عشیر به معنای یک دهم نیز آمده است . ج – المعشر : جماعت ، جمعیت ، خانواده و اهل انسان ، جن و پری ، انسان ، گروه . د- عشره : رفت و آمد کردن با یک دیگر ، معاشرت ، رفت و آمد و نشست و برخاست. ه- عاشره : با او رفت و آمد و نشست و برخاست و معاشرت کرد ، با او مصاحبت و هم نشینی کرد . ح – عاشرته : در دامان شدن برای او مثل عدد ده کامل شدن . خ – معاشر : به معنای جماعتی از مردم است چنانچه پیامبر ( ص ) فرموده :« نحن معاشر الانبیاء ;» ما گروه پیامبران ;دکتر معین در فرهنگ خود در معنای معاشر چنین می نویسد : « 1- به معنای یار و رفیق ( صفت ) 2- با کسی زندگی کننده ( اسم فاعل ) 3- معاشر به معنای گروه ( اسم جمع ) که تنها به این صورت آن هم در حدیث به کار رفته است . » 2- روابط روابط جمع رابطه است . رابطه به معنای بستگی ، علاقه ، پیوند می باشد . البته از این ریشه اصلی ربط به دو واژه ذیل نیزمی توان اشاره کرد . الترابط به معنای ایجاد را بطه و پیوند . ارتباط به معنای التزام ، نسبت ، پیوستگی از دو سو . دهخدا در فرهنگش ذیل واژه روابط گفته است : در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط ، رفت و آمد ، مراوده ، معاشرت و آمیزش . و هم چنین ذیل واژه ربط به این معانی اشاره می کند : علاقه و آنچه بدان چیزی را به چیزی ببندند . علقه و وصله ، هر چیزی که بستگی به چیز دیگر داشته باشد . – سلسله و زنجیر. – کلمه پاورقی یعنی کلمه ای که در پایین صفحه نویسند و به عین همان کلمه ای باشد که در اول سطر صفحه بعد نوشته می شود . – آشنایی ، ارتباط و پیوندی که در میان دو کس به واسطه دوستی و آشنایی پیدا می شود . – ( در اصطلاح شطاریان ) مرشد کامل را گویند که مسترشد را به حق تعالی رابطه دهد. با مراجعه به کتابهای لغت عربی به معنای ربط و مشتقات آن در می یابیم که عبارت است از : ربط : بستن و بعدا برای هر کسی که در حصاری پناه گیرد و در آن از دشمنان بیرون حصار دفاع کند . ربط الفرس : بستن اسب در جایی که نگهداری و حفظ شود . رباط الجیش : باقی ماندن و پیوستن سپاه ، کمین گاه ، استراحت گاه سربازان ( چاپار خانه و قرار گاه ) . رباط : مکانی که مخصوص اقامت نگهبانان است . ارتبط فی الحبل : با طناب بسته شد . الرّّبط : جمع کردن و به هم پیوند دادن .الربطه : یک بار با طناب و غیره چیزی را بستن . ربط : محکم کرد ، پیوست ، متصل کرد یا شد .ارتبط : بستگی داشت ، مربوط بود . مرتبط ، مربوط : دارای بستگی . ب- کاربرد قرآنی 1- معاشرت در قرآن مجید مشتقات معاشرت در دو قالب به کاررفته است :به صورت فعل که آن هم در باب مفاعله است چنانچه خداوند می فرماید : وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوف با ( زنان ) به طور شایسته رفتار کنید . ( واین از جمله وظایف مرد با زن است اعم از وظایف واجب یا مستحب ) وآن وسعت دادن در نفقه ومدارا نمودن با او در قول و فعل وباقی امور است. 2- به صورت اسم مفرد (صفت مشبهه بر وزن فعیل ) آمده است که به معنای زیر به کار رفته است :الف – به معنای قریب و صدیق که جمع آن عشراء است . ب – به معنای زوج و زوجه آمده است . چنانچه در حدیثی از پیامبر ( ص ) روایت شده که فرمود : « انکن اکثر اهل النار ، فقیل لم یا رسول الله ؟ قال لا نکن تکثرن اللعن و تکفرن العشره . » اکثر شما زنان اهل آتش ( جهنم ) هستید . پرسیده شد چرا ای پیامبر خدا ( ص ) ؟ فرمود : زیرا شما زیاد لعنت و ناسپاسی همسر را می کنید . ج- یکی از مصادیق معروف عشیر ، هم نشین و معاشر است چنانچه خداوند می فرماید : لَبِئْسَ الْمَوْلىَ‏ وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر چه بد مولا و یاوری ، و چه بد مونس و معاشری . د- عشیر به معنای ده یک یا یک دهم نیز آمده است . ( این واژه در این معنی با معاشر مترادف است . ) 3- عشیره که به معنای اسم جمع است و به معنی خانواده و قبیله است و جمع آن عشرات و عشایر است چنانچه در قرآن آمده است : وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِین‏ . و خویشاوندان نزدیکت را هشدار ده . البته در قرآن در آیات ذیل به معنای خاندان و قبیله آمده است . قُلْ إِن كاَنَ ءَابَاؤُكُمْ وَ أَبْنَاؤُكُمْ وَ إِخْوَنُكُمْ وَ أَزْوَجُكمُ‏ْ وَ عَشِیرَتُكم‏ ; بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما ; وَ لَوْ كَانُواْ ءَابَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَنَهُمْ أَوْ عَشِیرَتهَُمْ هر چند پدران یا فرزندان یابرادران یا خویشاوندانشان باشند . 4- معشر ; این واژه در معانی زیر به کار رفته است : الف : به معنای جماعت و گروه چنانچه خداوند می فرماید : یَمَعْشَرَ الجِْنّ‏ِ وَ الْانس ای گروه جن و انس . ب : معشر به معنای اهل و خانواده آمده زیرا معشر الرجل را به معنای اهل و خانواده او نیز گفته اند و جمع آن را معاشر دانسته اند . ( معشر الرجل = اهله )2- روابط الرباط : مصدر است که افعال آن – ربطت و رابطت و مرابطه – است مثل محافظه . خدای تعالی گوید : وَ مِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ اسبهای ورزیده ( برای میدان نبرد ) ، تا به وسیله آن ، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید . رباط مثل ربط به معنی بستن است رباط الخیل یعنی ذخیره اسبان . در کشاف گفته : رباط نام اسبان ذخیره در راه خداست و شاید ربط باشد . ناگفته نماند : از آن در آیه فوق بین الانثیین مراد نیست بلکه شاید تأکید و مبالغه مراد باشد یعنی برای مقابله با دشمنان آنچه بتوانید از نیرو و ذخیره اسبان جنگی آماده کنید ( یا اسبان ذخیره شده آماده کنید ) تا دشمنان خدا و دشمنان خویش را بیم دهید . در آیه : یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبرُِواْ وَ صَابِرُواْ وَ رَابِطُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏ ای کسانی که ایمان آورده اید ( در برابر مشکلات و هوسها ) استقامت کنید و در برابر دشمنان ( نیز ) ، پایدار باشید و از مرزهای خود ، مراقبت کنید ، و از خدا بپرهیزید ، شاید رستگار شوید . « اصبروا » صبر فردی را می رساند « صابروا » به صبر دسته جمعی دلالت دارد « رابطوا» از مرابطه به عقیده المیزان ایجاد ارتباط میان نیروها و افعال جامعه است . در اقرب الموارد می گوید : « ربط الامر واظب علیه » یعنی : بر کار مواظبت کرد . معنی آیه چنین می شود : ای مومنان از حیث فرد و عموم خویشتن دار باشید و میان خویش ربط ایجاد کنید و مواظب هم باشید و از خدا بترسید تا رستگار شوید . پس مرابطه دو گونه است :1- مرابطه – یا مراقبت و پاس دادن در سر حدّات و مرزهای بلاد مسلمین که مثل مرابطه نفس و حفظ جان آدمی از بدن خویش است و مثل این است که کسی در سر حد و مرزی ساکن شده است و مراقبت و نگه داری آنجا به او واگذار شده پس نیاز دارد که مرز را با نگهبانی و رعایت کامل و بدون غفلت حفظ کند و این عمل مثل جهاد در مجاهده است . پیامبر ( ص ) فرمود : « من الرباط نتظار الصلوه بعد الصلاه » یعنی : یکی از پاسداری و مراقبت ها انتظار و یا اقامه نماز بعد از نماز است تا مرز نفس از وسوسه های شیطانی و شهوات سد شود و این حدیث تفسیری از حالات و مراقبین عبادات است که می فرماید : الَّذِینَ هُمْ عَلىَ‏ صَلَاتهِِمْ دَائمُون ‏. آنها که پیوسته نمازها را به جا می آورند . و این جهاد اکبر است زیرا جلوگیری از نفوذ بزرگترین دشمنان یعنی وسوسه های شیطانی است. 2- فلان رابط الجأش : این عبارت وقتی به کار می رود که قلب انسان قوی و نیرومند باشد . خدای تعالی گوید : وَ رَبَطْنَا عَلىَ‏ قُلُوبِهِمْ و دلهایشان را محکم ساختیم . در باره اصحاب کهف است که می فرماید : دلها شان را قوی کرده بودیم و چون برخاستند گفتند : فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَهًا پرودگار ما رب آسمانها و زمین است و هر گز جز او خدایی را نمی خواهیم . و آیات لَوْ لَا أَن رَّبَطْنَا عَلىَ‏ قَلْبِهَا و اگر دل او را ( به وسیله ایمان و امید ) محکم نکرده بودیم . و « وَ لِیرَْبِطَ عَلىَ‏ قُلُوبِكُمْ » خداوند شما را در جنگ بدر مدد رسانید تا از وساوس شیطانی مصون ماند و دلهاتان را قوی گرداند . و این معنی اشاره ای است به آیه : هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّكِینَهَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزَْدَادُواْ إِیمَنًا او کسی است که آرامش را در دلهای مومنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید . و در آیه أُوْلَئكَ كَتَبَ فىِ قُلُوبهِِمُ الْایمَنَ وَ أَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْه‏ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده . به کار بردن قلوب در این آیه افئده و دل آنها نیست چنانکه گفته : أَفِْدَتهُُمْ هَوَاء دلهای ستمکاران هوا و باطل است . ج – شناخت حوزه معاشرت انسان انسان در اجتماع با گروههای زیادی معاشرت دارد ؛ افراد خانواده ، هم کلاسان ، هم کاران ، همسایگان ، دوستان و بالاخره سایر افراد جامعه . الف : معاشرت اختیاری گروهی که موافق میل و سلیقه او هستند از جمله دوستان و افراد خانواده او ، که این امری طبیعی است . ب : معاشرت اضطراری زمانی به ناچار در محیط جامعه یا خانواده با فردی یا افرادی معاشر است که از نظر خلق و خو و روح ایمانی با آنها مطابقت چندانی نداشته و بلکه فاصله بسیار دارد این امر در محیط کار و یا همسایگی بیشتر دیده می شود . برخی از این معاشرتها از روی میل و خواست شخصی نیست بلکه به ناچار رخ می دهد ; در محیط جامعه و گاه در محیط خانواده ، به افرادی بر می خوریم که واقعاً صلاحیت معاشرت را ندارند ولی به حکم همکاری در محیط کار یا هم زیستی در محیط خانواده و جامعه ناچاریم ساعت یا ساعاتی را با آنها بگذرانیم. در این حالت باید نهایت سعی و کوشش را کرد تا اخلاق بد آنها به شخص سرایت نکند و از ضرر آنها باید فقط به خداوند قادر و مهربان پناه برد و از او کمک خواست .امیر المؤمنین ( ع ) از قول پیامبر ( ص ) می فرماید : « بنگرید که با چه کسی هم صحبت هستید ؟ زیرا هیچ کس نیست که مرگش فرارسد جز آنکه یارانش در پیش خدا برابرش مجسم شوند ، اگر از نیکان باشند ، نیکانند ( و بدانها شاد شود ) و اگر از بدان باشد ، بد هستند ( و بداند که به سرنوشت آنان دچار شود ) و هیچ کس نیست که بمیرد و هنگام مرگش برابر او مجسم نشود . » از حدیث فوق در می یابیم که در معاشرت با افراد از یک سری معاشرتها نهی شده و به یک سری معاشرتها توصیه شده نهی از معاشرت بدان و بد کاران و توصیه به معاشرت با افراد نیکو کار و صالح . که به عنوان نمونه بدان اشاره می شود. الف : معاشرتهای نیک 1- خردمند و کریم چنانچه حضرت صادق ( ع ) از قول امیر المؤمنین ( ع ) فرمود : « با کسی نیست بر تو که با شخص خردمند هم نشین شوی اگر چه کرم او را نپسندی و از این ناحیه نفعی نبری ولی از خرد او منتفع شو . و از اخلاق بدش بپرهیز . و هیچ گاه هم نشینی با کرم را از دست مده ، اگر چه از خرد او سودی نبری ، ولی با خرد خود از کرم او سود ببر و بگریز هر چه می توانی از همنشینی با شخص پست و بی خرد » . 2- خوش اخلاق معاشر خوب باید از حسن خلق بهره مند باشد و حریص بر دنیا نباشد ، کریم و خوش قول باشد بطور کلی دوست خوب کسی است که هر چه بیشتر آراسته به صفات حمیده وپیراسته از صفات رذیله باشد ، اگر چنین دوستی پیدا شود وجودی ارزشمند است که عزیز است واز معاشرتش سود دنیوی و اخروی حاصل می گردد .3- صادقان با توجه به آیه 119 سوره توبه ، خداوند به معاشرت با صادقین نیز توصیه کرده است . یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ كُونُواْ مَعَ الصَّدِقِین‏ ای کسانی که ایمان آورده اید از ( مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید ، و با صادقین باشید . در آیات گذشته سخن در باره گروهی از انسانهایی بود که آیات خداوند و دین اسلام را به استهزاء گرفته اند و خداوند مؤمنان را از معاشرت با آنها نهی کرده است اما در آیه مورد بحث اشاره به نقطه مقابل آنها کرده ، دستور می دهد که رابطه خود را با راستگویان محکم بدارید . با توجه به خود آیات قرآن ، صادق کسی است که دارای ایمان به تمام مقدسات و به دنبال آن عمل در تمام زمینه ها باشد و تعهدات خود را در برابر ایمان به پروردگار به خوبی انجام می دهند ، نه تردیدی به خود راه می دهند ، نه عقب نشینی می کنند ، نه از انبوه مشکلات می هراسند بلکه با انواع فداکاریها ، صدق ایمان خود را ثابت می کنند . شک نیست که این صفات مراتبی دارد ، بعضی ممکن است درقله آن قرار گرفته باشند که ما نام آنها را معصومان می گذاریم ، و بعضی درمراحل پایین تر. ب : معاشرتهای بد 1- کافران خداوند در قرآن کریم به معاشرت با گروهی و از سویی به عدم معاشرت با گروهی دیگر توصیه می کند . خداوند در قرآن کریم به تعدادی از این آیات پرداخته است که ما به چند مورد از این آیات اشاره می کنیم . خداوند به پرهیز از معاشرت با کافران و در مقابل به معاشرت با مومنان توصیه می کند هم چنان که خداوند می فرماید : لَّا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَفِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَن یَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فىِ شىَ‏ْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَئهً وَ یُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلىَ اللَّهِ الْمَصِیر افراد با ایمان نباید به جای مؤمنان ، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند ، و هر کس چنین کند ، هیچ رابطه ای با خدا ندارد ( و پیوند او به کلی از خدا گسسته می شود ) ، مگر اینکه از آنها بپرهیزید ( و به خاطر هدفهای مهم تری تقیه کنید ) . خداوند شما را از ( نافرمانی ) خود ، بر حذر می دارد ، و بازگشت ( شما ) به سوی خداست . المیزان در بیا ن تفسیر این آیه آورده است که : اتخاذ دوستی کافران عبارت از امتزاج روحی پیدا کردن با آنان است ، و آن موجب تأثر روحی و پیروی نمودن از اخلاق و سایر شئون حیاتی آنان خواهد شد . زیرا از اهل ایمان جدا شدن و به کافران پیوستن معنایش دل سپردن و زمام زندگی را به آنان دادن است . 2- استهزاء گران دین و در جایی دیگر خداوند تأکید می کند بر اینکه با کسانی که دین اسلام را به باد مسخره و استهزاء گرفته اند معاشرت نکنید . آنچنان که خداوند می فرماید : یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الَّذِینَ اتخََّذُواْ دِینَكمُ‏ْ هُزُوًا وَ لَعِبًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَبَ مِن قَبْلِكمُ‏ْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِین‏ . ای کسانی که ایمان آورده اید افرادی – از اهل کتاب – که آیین شما را به باد استهزاء و بازی می گیرند و مشرکان را ولی خود انتخاب نکنید و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید . در جای دیگر از قرآن نشستن در مجلسی که آیات خداوند را مورد انکار و ریشخند قرار می دهند را نهی کرده و گناه به شمار آورده است . وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْكُمْ فىِ الْكِتَبِ أَنْ إِذَا سمَِعْتُمْ ءَایَتِ اللَّهِ یُكْفَرُ بهَِا وَ یُسْتهَْزَأُ بهَِا فَلَا تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتىَ‏ یخَُوضُواْ فىِ حَدِیثٍ غَیرِْهِ إِنَّكمُ‏ْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَفِقِینَ وَ الْكَفِرِینَ فىِ جَهَنَّمَ جَمِیعًا . خداوند ( این حکم را ) در قرآن بر شما نازل کرده که هر گاه بشنوید افرادی آیات خدا را انکار و استهزاء می کنند ، با آنها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند وگرنه ، شما هم مثل آنان خواهید بود . خداوند ، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می کند . 3- فاسقان به ناچار باید از معاشرت با گروههایی پرهیز کرد زیرا ضرراز سوی آنها لامحال به انسان می رسد چنانچه امام رضا ( ع ) فرمود : « لا تجالس شارب الخمر و لا تسلم علیه » 4- عصیانکاران در معاشرتها هر کسی صلاحیت معاشرت را ندارد بلکه باید لااقل جامع صفات حمیده ای چند باشد عاقل و متقی باشد . زیرا شخص عاقل هرگز مخالفت خالق و پروردگار خود را نکرده و سر از فرمان او نمی پیچد و راه عصیان و معصیت را در پیش نمی گیرد و علاوه بر این ، معاشرت با اهل فسق ، معاصی را از نظر انسان کو چک می گرداند و این فرموده خداوند است که : « فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلىَ‏ عَن ذِكْرِنَا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَوهَ الدُّنْیَا پس هر کس از یاد ما روی بر تافته و جز زندگی دنیا را خواستار نبوده است روی برتاب . در نتیجه باید با افراد ذی صلاح معاشرت کرده و از معاشرت با افراد ناصالح بپرهیزد . چنانچه امام صادق ( ع ) فرمود : « شایسته نیست برای مرد مسلمان که با شخص تبه کار ( فاجر ) و احمق و دروغ گو رفاقت کند. » و باز از ایشان که فرمود : « از سه گروه بر حذر باش ، خائن و ستمکار و سخن چین . کسی که روزی به نفع تو خیانت کند روز دیگر به ضرر تو خیانت خواهد کرد و کسی که برای تو به دیگری ستم کند به زودی به تو ستم خواهد کرد و کسی که از دیگران نزد تو نمامّی کند عنقریب ازتو نزد دیگران نمامّی خواهد کرد . » چگونگی معاشرت در معاشرتها لازم است که با همه به نیکی رفتار کنیم زیرا هر عملی را عکس العملی است و هر کنشی را واکنشی زیرا صدایی که از ما به کوه می خورد باز تاب آن به سوی ما باز می گردد و هر عملی و رفتاری دارای اثر خاصی است و انسان ناگزیر از دریافت واکنش عمل خویش است . همانطور که یک غذای مسموم ، انسان را دچار بیماری می سازد اعمال و رفتار نامناسب هم عکس العملهایی دارد که انسان به ناچار آن را دریافت می کند و نتیجه بد آن دامنگیرش می شود چنانچه خداوند در قرآن می فرماید : إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكمُ‏ْ وَ إِنْ أَسَأْتمُ‏ْ فَلَهَا اگر نیکی کنید ، به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کرده اید به خود بد نموده اید . هدف از انجام کارهای خوب که مطلوب ذاتی همه انسانهاست ، سعادت و درستکاری بشر است پس شخص صالح و عاقل می کوشد تا هر چه بیشتر و بهتر از اعمال زشت دوری نموده و بالعکس به اعمال صالح روی آورد . زیرا اعمال نیکو ، نتایج نیکو عاید انسان می گرداند حضرت رسول ( ص ) می فرمود : « آنچه را که دوست داری مردم نسبت به تو رفتار نمایند درباره مردم رفتار کن و آنرا که درباره خودت مایل نیستی درباره مردم نیز مایل نباش . » در روایتی امام رضا ( ع ) فرمود : « اجمل معاشرتک مع الصغیر و الکبیر . » در روایتی دیگر امام صادق ( ع ) به طور مفصل در این باره صحبت فرموده از ایشان روایت شده که : « خالطوا الناس و آتوهم و اعینوهم و لا تجانبو هم و قولوا لهم کما قال الله تعالی ، وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا » با مردم بیامیزید و در اجتماعاتشان شرکت کنید و آنها را در کارها یاری نمایید و از آنها کناره گیری ننمایید و با مردم به خوبی سخن بگویید . حفظ عزت انسانی در روابط و معاشرت واقعیت حاکی از آن است که خداوند همه مخلوقات را دوست می دارد انسان و حیوان و نبات همه برای او عزیز و ارزشمند است لذا اجازه نداده که رفتار و کرداری انجام دهیم که در اثر آن به صورتی عزت و شرافت شخص و یا دیگران خدشه یابد . بنابر این شخص با ایمان برای حفظ آبرو و شخصیت خود و دیگران ، باید از تحقیر و ایذاء ، دروغ و غیبت ، دشمنی و کینه توزی ، شوخی های نابجا و نیش زدنها ، جهل و غرور و رشک و حسد و سایر اخلاق نکوهیده جداً پرهیز نماید و به طور کلی باید همیشه رفتار و کردارش از نظر عقل پسندیده باشد از نظم و صبر و میانه روی برخوردار باشد . اعتدال در معاشرت از لقمان حکیم نقل است که به پسرش فرمود : « ای پسر عزیزم زیاد به مردم نزدیک نشو که موجب دوریت از دلهای آنها شوی و یکسره از آنان دوری مکن ، که خوار و بی مقدار شوی ، هر جانداری همانند خود را دوست دارد و آدمیزاد هم مانند خود دوستی ورزد . کالای خود را جز در نزد خریدار و جویایش پهن مکن و چنانچه میان گرگ و گوسفند دوستی نباشد هم چنین میان نیکوکار و بد کار هم دوستی نباشد و هر که به قیر نزدیک شود به ناچار پاره ای از آن به او چسبد . هم چنین هر کس با تبه کار در زندگی شریک شود از روشهای او بیاموزد و هر که جدال و ستیزه جویی را دوست دارد دشنام خورد و هر کس به مکانهای بد رود متهم کردد و کسی که با رفیق بد هم نشین شود در امان نباشد و هر که زبان خود را نگه ندارد پشیمان گردد . » د- هدف از معاشرت معاشرتهای افراد با یکدیگر خالی از هدف نیست مطابق جهان بینی اسلام ، هدف از معاشرتها جلب رضای خداست و حب فی الله ملاک معاشرت و بغض فی الله ملاک ترک معاشرت می باشد زیرا به این وسیله سختی ها شیرین و هموار می گردد . و بغض و عداوتها تبدیل به دوستی می گردد و قلبها پیوند می یابد و فضایل اخلاقی گسترش یافته تا جامعه راه تکامل را می پیماید و وحدت کلمه ایجاد می گردد . به طور کلی ترک جامعه و رهبانیت از نظر اسلام مطرود است و پیامبر ( ص ) و ائمه اطهار ( ع ) همیشه مردم را به معاشرت با جامعه ، البته صالحان ، تشویق و ترغیب می نمودند . رسول خدا ( ص ) مومنی را که در اثر آمیزش با مردم متحمل آزار و اذیت شود و صبر کند ارزشمند تر از مومنی می داند که با مردم آمیزش ندارد و به آزار و اذیت آنها صبور نیست زیرا که هدف از معاشرتها در اسلام تنها رفع احتیاجات دنیوی و مادی فردی نیست ، بلکه هدف تعلیم و تربیت جامعه است پس باید نیکان و صالحان جامعه در اصلاح و تربیت دیگران بکوشند تا از این رهگذر ، همگان به سعادت دنیوی و اخروی نائل گشته و راه سعادت و تکامل را پیمایند . ه – انواع معاشران انسان در جامعه با افراد زیادی معاشر است . خانواده ، خویشان، دوستان، همسایگان، همکاران وبالاخره سایر افرادجامعه وبسیار مهم و لازم است که روش معاشرت با آنها را بر طبق مکتب و مذهب خود بداند . امام باقر ( ع ) فرمود : « مردی در بصره در حضور امیر المؤمنین ( ع ) برخاست و گفت یا امیر المؤمنین حال برادران دینی را به ما خبر ده . » حضرت فرمود : « برادران دینی دو دسته اند : برادران مورد اعتماد و برادران خنده رو . برادران مورد اعتماد ، پناهگاه و مال واهل تو هستند ، پس هرگاه به برادرت اعتماد پیدا کردی ، مال وجانت را در اختیار او قرار ده، و با دوستان صمیمی او صمیمی باش و با دشمنانش ، دشمنی کن و راز و عیبش را بپوشان ونیکی اش را ظاهر کن . اما برادران خنده رو ، کسانی هستند که تو در کنار آنها شاد هستی ، پس دوستی خود را از آنها قطع مکن و بیش از این هم متوقع مباش واز خوش رویی وشیرین زبانی خود آنها را برخوردار کن تا آنجا که آنها تو را برخوردار می کنند . » همانطوری که حضرت فرمود برادران ثقه در حقیقت پشت وپناه برای شخص می باشند این افراد که بسیار نادرند ، ولی متاسفانه یاران مکاشره (خنده رو) که تنها برای منافع دنیوی خود دست دوستی دراز می کنند بسیار زیادند گو اینکه زیادتر از آن ، امروزه معاشران مضر و مفسدند که به حکم وظیفه شغلی و یا بعضی از امور نا گزیر به معاشرت آنها هستیم و این گروه گرگ صفت اند که جامعه انسانی خود را آراسته اند در حالی که عاری از خصایص انسانیت می باشند اینجاست که امام صادق ( ع ) فرمود : هر زمان امیر المؤمنین ( ع ) به منبر می رفت می فرمود : « سزاوار است که مسلمانان از رفاقت با سه گروه دوری جویند : اول : پرروی بی باکی که تبه کار است زیرا او کردار خویش را برای تو بیاراید و دوست دارد که تو نیز مانند او باشی و نه در کار دین تو را کمک کند و نه در کار آخرت ، نزدیکی با او خطا کاری و سنگ دلی است و معاشرت او برای تو ننگ است . دوم : از معاشرت با احمق باید بپرهیزی ، زیرا احمق کاری در باره تو انجام ندهد و به جلوگیریش از رسیدن بدی به تو، امیدی نیست، اگرچه خود را به تلاش اندازد و بسا خواهد که به تو سودی برساند ولی زیانت رساند . پس مرگ او به از زندگی اش می باشد و خموشی او به از گفتارش ودوری او را ز تو به از نزدیکی اوست.سوم : شخص دروغگو ، زیرا زندگی با دروغگو بر تو گوارا نیست ، زیرا گفتار تورا به دیگران باز گوید واز دیگران به سوی تو آورد .هر گاه افسانه ای را به پایان رساند آنرا به افسانه ی دیگری بچسباند ، تا آنجا راست گوید که کسی باور نکند و میانه ی مردمان را به دشمنی پراکنده سازد ودر سینه ها تخم کینه افشاند و برویاند . پس از خدای عز و جل بپرهیزید و خود را بپایید . » پرهیز از معاشرتها تا زمانی است که به حال شخص و جامعه مضر باشند زیرا فرموده حضرت رسول ( ص ) را خوب به خاطر داریم که فرمود :« دوستی کردن با مردم نیمی از عقل است . » پس باید در دوستی ها و معاشرت ها دقیق و مراقب باشیم حضرت علی ( ع ) نیز در این باره فرموده است : « الحازم من تَخیَّّر لخلطه فإنّ المرء یوزون بخلیله . » شخص دور اندیش کسی است که هم نشین خود را انتخاب کند زیرا انسان به دوستش سنجیده می شود . و در حدیثی از امام صادق ( ع ) چنین آمده که از قول امام مجتبی ( ع ) فرمود :« نزدیک ( دوست ، قریب یا خویش ) آن کسی است که دوستی و مودت او را نزدیک کرده باشد اگر چه نسبش دورباشد و (بیگانه ) دور کسی است که دوستی او را دور کرده است (یعنی از نظر دوستی بیگانه است ) . اگر چه خویشاوندی و نسبش نزدیک باشد و چیزی نزدیک تر از دست به پیکرانسان نیست و همین است هر گاه خیانت کند بریده می شود واثر آن مهر می گردد . » چقدر نیکو است که افراد جامعه به خصوص مسلمین همگی برای یکدیگر یار و یاور باشند در سختی ها یکدیگر را فراموش نکنند پشت و پناه هم باشند تا به این وسیله به اوج قدرت و سعادت رسیده و رضایت خداوند را نیز کسب نمایند . فصل دوم : آداب معاشرتبخش اول – آداب معاشرت در حوزه عمومیبخش دوم – بررسی معاشرت درحوزه مسلمانانبخش سوم – آداب معاشرت درحوزه خانواده و خویشاوندانبخش چهارم – آداب معاشرت در حوزه مرتبطان غیرخویشاوندبخش پنجم – آداب معاشرت در حوزه غیرمسلمانان بخش اول : آداب معاشرت درحوزه عمومی1- آداب وارد شدن به خانه2-آداب سلام و تحیت3- آداب غذا خوردن 1- آداب وارد شدن به خانه مقدمه زندگی شخصی افراد و اوضاع خصوصی داخل خانه و روابط درونی ، حد و حریمی دارد که باید پاس داشته شود ، تا روابط دوستی و صفا نیز محفوظ بماند ، چرا که تعدی به این حریم و مراعات نکردن این حق ، کدورتها و دشمنی ها یی را در پی دارد .هر کس برای زندگی و خانه خویش ، حریمی قایل هست و دوست ندارد که آنها نادیده گرفته شود . مراعات یا عدم مراعات این نکات نیز ، از جمله موضوعات « اخلاق معاشرتی » است که در اسلام برای آن قانون و حکم خاص وجود دارد . استیذان موضوع استیذان ، در قرآن هم آمده است و مطرح شدن استیذان در قرآن نشان دهنده اهمیت این مسأله در روابط اجتماعی و خانوادگی است . جایگاه این مسأله در آیات قرآن ، بیشتر مسائل جنسی و نگاههای ناخواسته است و آیات قبل و بعدش نیز به کنترل چشم و نگاه مرتبط است . چه بسا سرزده وارد اتاق یا خانه یا محلی شدن ، سبب می شود که نگاه به چهره یا اندام یا صحنه ای بیفتد که ابلیس وسوسه گر ، انسان را به دام و کام فتنه بکشد . از این رو اجازه ورود گرفتن ، یک پیشگیری احتیاط آمیز از هر نوع نگاه ناروا یا دیدن صحنه های ناپسند یا غیر حلال است . از زبان قرآن بشنویم که می فرماید : یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ بُیُوتِكُمْ حَتىَ‏ تَسْتَأْنِسُواْ وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَیرٌْ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏ ای کسانی که ایمان آورده اید ! در خانه هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید ؛ این برای شما بهتر است ؛ شاید متذکر شوید . فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ یُؤْذَنَ لَكمُ‏ْ وَ إِن قِیلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْكىَ‏ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیم‏ و اگر کسی را در آن نیافتید ، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود ؛ و اگر گفته شد : «بازگردید!» بازگردید ؛ این برای شما پاکیزه تر است ؛ و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است . در اینجا « تستأنسوا » به کاررفته نه « تستأذنوا » زیرا جمله دوم فقط اجازه گرفتن را بیان می کند ، در حالی که جمله اول که از ماده « انس » گرفته شده اجازه توأم با محبت و لطف و آشنایی و صداقت را می رساند ، و نشان می دهد که حتی اجازه گرفتن باید کاملا مؤدبانه و دوستانه و خالی از هر گونه خشونت باشد . بنابر این هر گاه این جمله را بشکافیم بسیاری از آداب مربوط به این بحث در آن خلاصه شده است ، مفهومش این است فریاد نکشید ، در را محکم نکوبید ، با عبارات خشک و زننده اجازه نگیرید ، و به هنگامی که اجازه داده شد بدون سلام وارد نشوید ، سلامی که نشانه صلح و صفا و پیام آور محبت و دوستی است . قابل توجه اینکه این حکم را که جنبه انسانی و عاطفی آن روشن است با دو جمله « ذَلِكُمْ خَیرٌْ لَّكُمْ » و « لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون » همراه می کند که خود دلیلی برآن است که اینگونه احکام ریشه در اعماق عواطف و عقل و شعور انسانی دارد که اگر انسان کمی در آن بیندیشد متذکر خواهد شد که خیر و صلاح او در آن است . وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور می شود : الف – شخص علم دارد به اینکه صاحب خانه راضی است .ب- مورد شک است . ج- علم دارد به اینکه راضی ن یست . روشن است در جایی که انسان ، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولی جواب رد بشنود ، نباید وارد بشود . قرآن می فرماید : « وَ إِن قِیلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ » اگر کسی خواست وارد منزل کسی بشود و اجازه خواست و گفتند « برگردید » یعنی اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد . این برای شما بهتر و برای مصالح جامعه اسلامی مفید تر است . اشاره به اینکه هرگز جواب رد شما را ناراحت نکند ، چه بسا صاحب خانه در حالتی است که از دیدن شما درآن حالت ناراحت می شود، و یا وضع او و خانه اش آماده پذیرش مهمان نیست ! و از آنجا که به هنگام شنیدن جواب منفی گاهی حس کنجکاوی بعضی تحریک می شود و به فکر این می افتند که از درز در ، یا از طریق گوش فرا دادن و استراق سمع مطالبی از اسرار درون خانه را کشف کنند در ذیل همین آیه می فرماید :« وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیم » خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است . صورت دیگر این است که علم دارد به اینکه طرف راضی است یا قبلا چنین اجازه ای را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب خانه به دست آورده است ، در آنجا هم ورود جایز است ، منتهی آدابی دارد :سرزده وارد نشود اگر دوستانی با هم دیگر روابطی دارند یا کسانی برای حاجتی – مادی یا معنوی – به کسی مراجعه می کنند ، چون ممکن است شخص در داخل خانه اش آمادگی برای پذیرش نداشته باشد یا در حالی باشد که نمی خواهد کسی او را در آن حال یا به آن صورت ببیند ، این است که در اسلام تأکید می شود که « استیناس » کنید . استیناس کردن ، یعنی انجام دادن کاری که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح کنید تا خودش را آماده کند ضمناً دستور می دهد که سلام هم بکنید « حَتىَ‏ تَسْتَأْنِسُواْ وَ تُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا » . به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی : این اجازه گرفتن برای ورود به خانه ، کمک می کند که ساکن خانه خود را بپوشاند و از خودش ایمن و خاطر جمع با شد و این روش پسندیده ، کمک می کند تا اُخّوت و برادری و الفت و تعاون عمومی درمسیر آشکار کردن خوبی ها و پوشاندن ناخوشایندیها استمرار یابد . ابو ایّوب انصاری از پیامبر خدا ( ص ) می پرسد یا رسول الله ، این استیناس که در آیه قرآن مطرح است ، چیست ؟ . حضرت پاسخ می دهد : گفتن سبحان الله ، الحمد لله ، الله اکبر و سرفه کردن برای اهل خانه . روایت است که مردی به رسول خدا ( ص ) عرض کرد : آیا من برای وارد شدن نزد مادرم نیز اجازه بخواهم ؟ پیامبر فرمود :آری . آن مرد پرسید : مادرم خدمتکاری جز من ندارد ، آیا لازم است هر بار که بر او وارد می شوم ، اذن و اجازه بگیرم ؟ . حضرت فرمود : آیا دوست داری که مادرت را عریان ببینی ؟ مرد گفت : نه . فرمود : پس اجازه بگیر و وارد شو . آموزش قرآن در باره استیناس و اذن گرفتن ، هم در باره خانه های خودمان است ، هم خانه دیگران و در هر دو مورد ، احترام گذاردن به حرمت ساکنان خانه و محترم شمردن حقوق شخصی آنان است . اما اگر شخصی خواست وارد اتاق یا خانه ای بشود که کسی در آن نیست و مثلا در زد و کسی جواب نداد و فهمید که کسی آنجا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود مگر آنکه اجازه داشته باشد . : « فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ‏ یُؤْذَنَ لَكمُ » زیرا طبعا وقتی کسی نباشد اذن هم تحقق نمی یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسی پیدا شود و به شما اذن بدهد . ممکن است منظور از این تعبیر آن باشد که گاه در آن خانه کسانی هستند ولی کسی که به شما اذن دهد و صاحب اختیار و صاحب البیت باشد حضور ندارد شما در این صورت حق ورود نخواهید داشت . و یا اینکه اصلا کسی در خانه نیست ، اما ممکن است صاحب خانه در منزل همسایگان و یا نزدیک آن محل باشد و به هنگامی که صدای در زدن و یا صدای شما را بشنود بیاید و اذن ورود دهد در این موقع حق ورود دارید ، به هر حال آنچه مطرح است این است که بدون اذن داخل نشوید . امنیت و آزادی در محیط خانه بی شک وجود انسان دارای دو بعد است ، بعد فردی و بعد اجتماعی و به همین دلیل دارای دو نوع زندگی است ، زندگی عمومی و خصوصی که هر کدام برای خود ویژگی هایی دارد و آداب و مقرراتی . انسان ناچار است در محیط اجتماعی قیود زیادی را از نظر لباس و طرز حرکت و رفت و آمد تحمل کند ، ولی پیداست که ادامه این وضع در تمام مدت شبانه روز خسته کننده و دردسر آفرین است او می خواهد مدتی از شبانه روز را آزاد باشد ، قید و بند ها را دور کند و به استراحت بپردازد با خانواده و فرزندان خود به گفتگوهای خصوصی بنشیند و تا آنجا که ممکن است از این آزادی بهره گیرد ، و به همین دلیل به خانه خصوصی خود پناه می برد و با بستن درها به روی دیگران زندگی خویش را موقتاً از جامعه جدا می سازد و همراه آن از انبوه قیودی که ناچار بود در محیط اجتماعی بر خود تحمیل کند آزاد می شود . حال باید در این محیط آزاد با این فلسفه روشن امنیت کافی وجود داشته باشد ، اگر بنا باشد هر کس سرزده وارد این محیط گردد و به حریم امن آن تجاوز کند دیگر آن آزادی و استراحت و آرامش وجود نخواهد داشت و مبدل به محیط کوچه و بازار می شود . به همین دلیل همیشه در میان انسانها مقررات ویژه ای در این زمینه بوده است ، و در تمام قوانین دنیا وارد شدن به خانه اشخاص بدون اجازه آنها ممنوع است و مجازات دارد ، و حتی در جایی که ضرورتی از نظر حفظ امنیت و جهات دیگر ایجاب کند که بدون اجازه وارد شوند مقامات محدود و معینی حق دادن چنین اجازه ای را دارند . در روایات اسلامی می خوانیم که انسان به هنگامی که می خواهد وارد خانه مادر یا پدر و یا حتی وارد خانه فرزند خود شود اجازه بگیرد . پیامبر اکرم (ص ) همواره برای ورود به خانه دیگران ، اجازه می گرفت . اجازه گرفتنش هم به این صورت بود که با صدای بلند ، به اهل خانه سلام می داد و منتظر جواب مثبت می ماند . حتی برای ورود به خانه دخترش فاطمه ( س ) نیز بیرون خانه می ایستاد و با صدای بلند سلام می کرد . شنیدن جواب از داخل خانه به معنای آمادگی آنان برا ی ورود پیامبر (ص ) بود و آن حضرت داخل می شد . به نظر بعضی فقها ، این اجازه گرفتن سه بار لازم است برخی هم یک بار را کافی می دانند ولی رعایت جنبه اخلاقی اقتضاء می کند سه بار ، اعلام قبلی شود . امام صادق ( ع ) می فرماید : برای ورود به خانه ای ، اذن گرفتن و اعلام ، سه بار است : بار اول ، تا بشنود . بار دوم برای اینکه خود را جمع و جور کند . در مرتبه سوم اگر مایل بودند اجازه دهند ، و إلا ، اذن نمی دهند و اجازه گیرنده بر می گردد . در سیره پیامبر (ص ) نسبت به حضرت زهرا ( س ) نوشته اند که گاهی در خانه آنها می آمد ، سلام می داد ، پاسخ نمی شنید . تا بار سوم ، که می خواست بر گردد ، آنان جواب می دادند . حضرت می پرسید : چرا جواب نمی دادید ؟ می گفتند : یا رسول الله ، دوست داشتیم که صدای تو را بشنویم . در روایت دیگری می خوانیم که پیامبر (ص ) هنگامی که می خواست وارد خانه دخترش فاطمه ( س ) ، شود نخست بر در خانه آمد دست به روی در گذاشت و در را کمی عقب زد ، سپس فرمود : السلام علیکم ، فاطمه ( س ) پاسخ سلام پدر را داد ، بعد پیامبر (ص ) فرمود : اجازه دارم وارد شوم ؟ عرض کرد : مقنعه بر سرم نیست ، و هنگامی که خود را به حجاب اسلامی محجب ساخت پیامبر (ص ) مجددا سلام کرد و فاطمه ( س ) جواب داد ، و مجددا اجازه ورود برای خودش گرفت و بعد از پاسخ موافق فاطمه ( س ) اجازه ورود برای همراهش جابر ابن عبدالله گرفت . این حدیث به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه پیامبر (ص ) که یک الگو و سر مشق برای عموم مسلمانان بود این نکات را دقیقاً رعایت می فرمود . سرزده وارد خانه شدن ، حتی خانه خود نیز ناپسند است در آداب سفر آمده است که پیامبر (ص ) نهی کرد که اگر کسی شبانه از مسافرت برگشت ، سرزده وارد خانه شود ، مگر اینکه قبلا اعلام کند و خبر دهد . اسلام در این زمینه دستور بسیار مؤکد داده و ادب و ریزه کاری هایی در این زمینه وجود دارد که کمتر نظیر آن دیده می شود : در حدیثی می خوانیم که «ابوسعید » از یاران پیامبر (ص ) اجازه ورود به منزل گرفت در حالی که روبروی در خانه پیامبر ( ص ) ایستاده بود ، پیامبر ( ص ) فرمود : به هنگام اجازه گرفتن روبروی در نایست . در روایت دیگری می خوانیم که خود آن حضرت هنگامی که به در خانه کسی می آمد روبروی در نمی ایستاد بلکه در طرف راست یا چپ قرار می گرفت و می فرمود : « السلام علیکم » (و به این وسیله اجازه ورود می گرفت ) زیرا آن روز هنوز معمول نشده بود که در برابر در خانه پرده بیاویزند . بدینسان از یک سو ، بی اجازه وارد حریم زندگی کسی شدن تا این حد ناپسند است ، از سوی دیگر هم سفارش به اجازه گرفتن برای ورود به خانه دیگری و استیذان و استیناس شده است . مواردی هست که رفت و آمد افراد با هم خیلی زیاد است ؛ مثلا اهل یک خانه که در اتاقهای متعددی زندگی می کنند رفت و آمد متعارف دارند . بچه ها وارد اتاق پدر و مادرشان می شوند یا کسانی که در خانه کار می کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایی که سابقا بودند و در خانه کار می کردند ، آیا هر دفعه ای که می خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه ؟ در آیه 58 سوره نور می فرماید : یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لِیَسْتَْذِنكُمُ الَّذِینَ مَلَكَتْ أَیْمَنُكمُ‏ْ وَ الَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُواْ الحُْلُمَ مِنكمُ‏ْ ثَلَثَ مَرَّتٍ مِّن قَبْلِ صَلَوهِ الْفَجْرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَكُم مِّنَ الظَّهِیرَهِ وَ مِن بَعْدِ صَلَوهِ الْعِشَاءِ ثَلَثُ عَوْرَتٍ ‏ ; کسانی که مملوک شما هستند و در خانه شما کار می کنند و همین طور بچه هایی که به حد تکلیف نرسیده اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند : پیش از نماز صبح ، موقع ظهر و بعد از نماز عشاء . اینها مواقعی است که معمولا انسان استراحت می کند و دلش می خواهد تنها باشد . و در آیه بعد می فرماید : وَ إِذَا بَلَغَ الْأَطْفَلُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَْذِنُواْ كَمَا اسْتَْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ; اما اگر بچه ها به حد تکلیف رسیده اند باید مثل سایرین اجازه بگیرند ؛ یعنی غیر از سه مرتبه ای که گفته شد هر وقت دیگر هم می خواهند وارد شوند باید اجازه بگیرند . این سه وقت را قرآن کریم به نام « راز » و « سر » پوشیدنی ( عورت ) یاد می کند و جز این سه وقت را – که معمولا ممکن است افراد در این مواقع ، با لباس زیر و وضع خاص یا نیمه لخت یا بدون پوشش کافی باشند – بلامانع اعلام می کند . ممکن است برخی ، تردد کودکان را نزد بزرگترها امری ساده و عادی تلقی کنند و بچه ها از این رهگذر ، صحنه هایی ببینند و با مسائلی روبرو شوند که برایشان غیر قابل هضم و درک یا بد آموز باشد و به انحراف بیفتند . به هر حال ، این مسأله به ظاهر ساده و جزئی ، از چنان اهمیتی در « تصحیح معاشرت » دارد که قرآن کریم به تفصیل و با ذکر جزئیات به آن پرداخته است ، تا خانواده ها و فرزندان گرفتار بیماریهای روانی و اخلاقی نشوند و از آثار سوء عصبی و روانی نبودن کنترل و حریم در معاشرتها ، به خصوص در مورد خلوت سرا و تردد و دیدن و فهمیدن کودکان ، مصون بمانند . در پرونده بسیاری از گرفتاران به بیماریهای جنسی و انحرافات اخلاقی از این نوع ، اعترافاتی به چشم می خورد که نشان دهنده تأثیر منفی این گونه ولنگاری ها و نبودن حریم در معاشرتها است . و توجه یافتن کودکان و نوجوانان به برخی از اسرار زندگی خصوصی والدین ، که آنان را به گناه می کشد ، جای دقت و تأمل است ، که حضرت امیر ( ع) فرمود : « کم من نظره جلبت حسره » چه بسا نگاهی که حسرت می آورد ! « سید قطب » در اشاره به این نکته لطیف قرآنی و آداب اجتماعی می نویسد : « امروز ما مسلمانان ، نسبت به این گونه امور دقیق و ظریف ، حساسیت خود را از دست داده ایم . گاهی شخصی به خانه برادرش حمله ور می شود ، هر لحظه از لحظات شب و روز که باشد ، برایش فرق نمی کند . آنقدر در می زند تا باز کنند و اگر در به رویش باز نکنند بر نمی گردد تا آنکه صاحب خانه را به ستوه آورد و در بگشایند . گاهی در خانه ، تلفن وجود دارد و می تواند پیش از آمدن ، تلفنی تماس گرفته و خبر دهد تا اجازه بدهند یا روشن شود که موقعیت مناسب نیست . ولی این راه و شیوه را رها می کند تا بی خبر و بی موقع وارد شود و بدون قول و قرار قبلی به خانه اش رود . متأسفانه چنان شده که عرف هم نمی پذیرد که اگر چه صاحب خانه ناراحت و رنجیده شود ، از آمدن بی خبر و غیر منتظره باز گردد . ما مسلمانان امروز ، سرزده و بی خبر ، هر لحظه که بخواهیم وارد خانه ی هم می شویم و اگر وقت غذا باشد و غذای مناسبی پیش ما نیاورد ، در دلمان می رنجیم . یا شب دیر هنگام به خانه کسی می رویم ، اگر آخر شب از ما نخواهد که همان جا بخوابیم ، در دل رنجیده می شویم ، بی آنکه به عذر آنان در اینگونه مواقع توجه داشته باشیم . این نشانه آن است که ما هنوز ، به ادب اسلام و ادب رسول خدا ( ص ) مؤدب نشده ایم ، برده عرف خطاکاریم . ولی اگر همین گونه مراعات آداب را در غیر مسلمانان ببینیم ، برایمان شگفت جلوه می کند و نمی کوشیم در یابیم که ریشه این ادبها در شریعت خود ما نهفته است و باید به آن اصل خویش برگردیم ; . » کنترل نگاه نهاد « خانواده » از مقدس ترین نهادهاست . سلامت و استواری آن نیز ، مورد توجه اسلام است . نوع برخوردها نسبت به تحکیم رشته های این نهاد ، یا گسستن پیوند ها و آفت خیز کردن آن مؤثر است . خانواده و خانه ، حد و حریمی دارد که باید رعایت شود و مورد تعدی و « مرز شکنی » قرار نگیرد . تهاجم و تعدی به این حدود و حقوق ، گاهی هم از طریق « نگاه » است که کنترل آن ضروری است . چشم های بی بها آنچه سبب بی بهایی چشم ها می شود ، بی محابایی آنهاست ، یعنی نشناختن حریمها و مراعات نکردن حقوق شخصی دیگران و ورود به قلمرو ممنوع . چشم ، گوهر ارزنده و نعمت عظیم الهی است ، آن برابر با کل وجود و جان آدمی است ، تا آنجا که اگر کسی دو چشم دیگری را کور کند ، دیه کامل یک انسان بر عهده او است . و دیه یک چشم ، به قدر نصف دیه انسان است . اما همین چشم ، اگر نگاه خائنانه کند و به خانه ها و عورات و اسرار و درون خانه مردم و به نوامیس دیگران نگاه دزدانه کند و در آن حالت بزنند ، و آسیب ببیند ، دیه ندارد . این بی ارزشی چشم ناپاک را می رساند که بی اذن و به ناروا و حرام ، وارد حریم دیگران می شود و مرتکب گناه می گردد . فتوای حضرت امام « قدس سره » چنین است : « دید زدن به خانه مردم و نگاه به نامحرم گناه است و صاحب خانه حق دارد سنگ یا چیزی به طرف او پرتاب کند و ضمانی هم بر او نیست . حتی اگر به درون خانه هایی دور ، با ابزاری ( مثل دوربین قوی ) نگاه کند ، مثل آن است که از نزدیک نگاه کند . نگاه به درون خانه کسی از طریق نصب آینه نیز همین حکم را دارد . » این حرمت شکنی برای چشمهای ناپاک ، نهایت حرمت گذاری برای حقوق شخصی در زندگی خصوصی انسانهاست . در حدیثی از رسول اکرم ( ص ) آمده است : « هر کس به خانه همسایه اش سرک بکشد تا به عورت مردی یا موی زنی یا بدن او نگاه کند ، بر خداوند رواست که او را همراه منافقان به آتش دوزخ افکند ; » و نیز فرموده است : « من اطلع فی بیت بغیر اذنهم فقد حل لهم أن یفقأوا عینه » . هر کس بی اجازه ، به خانه ای دید بزند ، آنان حق دارند که چشمش را کور سازند . در حدیث دیگری امام صادق ( ع ) فرموده است : در چنین حالتی اگر چشمش را معیوب کنند ، دیه ای بر آنان نیست . در نقلهای متعددی آمده است که رسول خدا ( ص ) در خانه خویش مشغول شانه زدن خود بود – با یکی از همسرانش بود – کسی از شکاف در ، درون خانه را دید می زد . پیامبر اسلام (ص ) فرمود :« اگر نزدیک تو بودم ، چشمت را با همین شانه در می آوردم . » یا : بر خاست به سراغش رفت ; که مرد گریخته و صحنه را ترک کرده بود . 2- آداب سلام و تحیت اهمیت سلام نمودن در قرآن کلمه سلام بیش از چهل بار در قرآن کریم به کار رفته است ؛ گاهی خداوند خود ، بر بندگان برگزیده اش یعنی انبیاء سلام می فرستد وَ سَلَمٌ عَلىَ الْمُرْسَلِین‏ وسلام بر رسولان . در تفسیر نمونه در مورد این آیه این چنین آمده است : سلامی که نشانه سلامت و عافیت از هر گونه عذاب و کیفر در روز قیامت است ، سلامی که امان در برابر شکست ها و دلیل بر پیروزی بر دشمنان است . قِیلَ یَنُوحُ اهْبِطْ بِسَلَمٍ مِّنَّا وَ بَرَكَتٍ عَلَیْكَ ای نوح ! با سلامت و برکاتی از ناحیه ما فرود آی . و سَلَمٌ عَلىَ‏ مُوسىَ‏ وَ هَرُون‏ . فرشتگان نیز هنگام دخول اهل بهشت آنها را با سلام و تحیت داخل می نمایند ادْخُلُوهَا بِسَلَمٍ ذَلِكَ یَوْمُ الخُْلُود ( به آنان گفته می شود : ) به سلامت وارد بهشت شوید ، امروز روز جاودانگی است . و إِنَّ الْمُتَّقِینَ فىِ جَنَّتٍ وَ عُیُون‏ ادْخُلُوهَا بِسَلَمٍ ءَامِنِین به یقین ، پرهیزکاران در باغها ( ی سرسبز بهشت ) و در کنار چشمه ها هستند . ( فرشتگان به آنها می گویند : ) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت . هم چنین تحیت اهل بهشت نیز سلام است و شکر الهی . دَعْوَئهُمْ فِیهَا سُبْحَنَكَ اللَّهُمَّ وَ تحَِیَّتهُُمْ فِیهَا سَلَمٌ وَ ءَاخِرُ دَعْوَئهُمْ أَنِ الحَْمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین‏ گفتار ( ودعای ) آنها در بهشت این است که : خداوندا ، منزهی تو و تحیت آنها در آنجا سلام و آخرین سخنشان این است که : حمد ، مخصوص پروردگار عالمیان است . هم چنین یکی از نامهای بهشت نیز دار السلام است . وَ اللَّهُ یَدْعُواْ إِلىَ‏ دَارِ السَّلَم‏ و خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت می کند . اهمیت سلام نمودن در سنت علاوه بر آیات قرآنی فراوانی که در مورد تحیت و سلام وجود دارد ، در سنت شریف نیز احادیث زیاد ی وارد شده است که به پاره ای از آنها اشاره می شود . عن النبی ( ص ) : « یا انس علی من لقیت یزید الله فی حسناتک و سلم فی بیتک یزید الله فی برکاتک » ای انس – نام خدمتکار رسول خدا ( ص ) – سلام کن بر هر کسی که ملاقات می کنی و خدا بر حسنات تو می افزاید و سلام کن در خانه ات و خداوند بر برکاتت می افزاید . و از امام صادق ( ع ) روایت شده است : « نزدیک ترین و مقرب ترین مردم به خدا و رسولش کسی است که ابتدا به سلام نماید . » در روایتی دیگر چنین می خوانیم : « هر کس ده نفر از مسلمانان را ملاقات کند و بر آنها سلام کند خداوند ثواب آزاد کردن بنده ای را به او عطا می کند . » یکی از نشانه های اهمیت سلام کردن ، جواز پاسخ گفتن به سلام در نماز بلکه وجوب آن با شرایط است تکلم نمودن در نماز ولو اینکه کلام دو حرف باشد موجب ابطال نماز است ولیکن در مورد جواب سلام استثناء شده است . مرحوم صاحب عروه الوثقی وجوب رد سلام در نماز را لازم می دانند و آن را از واجبات کفایی می شمرند . آداب سلام سلام در لغت به معانی گوناگون آمده است ، یکی از آنها معنای تحیت است و در آیه شریفه آمده است : وَ السَّلَمُ عَلىَ‏ مَنِ اتَّبَعَ الهُْدَى‏ و درود بر آن کس باد که از هدایت پیروی می کند . و یکی از اسماء الله سلام است زیرا سالم از هر گونه نقص و عیب و فناست . و به معنای درود گفتن و هنیت به زبان آوردن هم می باشد . تحیت و درود از اموری نیستند که بعد از ظهور اسلام حادث شده باشد ، بلکه مصادیق مختلف آن در میان اقوام و ملل پیش از اسلام نیز سابقه دارد ؛ در آیات مختلف قرآن کریم تعبیراتی وجود دارد که نشانگر وجود این سنت در ملل گذشته دارد ، از جمله آنها : وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى‏ قالُوا سَلاماً فرستادگان ما [فرشتگان‏] براى ابراهیم بشارت آوردند گفتند: «سلام!»و وَ سَلَمٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا سلام بر او ، آن روز که تولد یافت ، و آن روز که می میرد ، و آن روز که زنده بر انگیخته می شود . این دو آیه نشانگر آن است که در زمان حضرت ابراهیم و حضرت عیسی هشت تحیت و سلام وجود داشته است . در زمان عرب جاهلی نیز نوعی از تحیت رواج داشته است که حکایت ذیل بیانگر آن است : روزی یکی از اعراب جاهلی جهت شنیدن آیات قرآن کریم به حضور پیامبر اکرم ( ص ) رسید و در ابتدای سخن برای تحیت چنین گفت :« انعم صباحا » که حضرت در جواب فرمود : « خدای من تحیت بهتر از این فرستاده و آن این است که بگوییم سلام علیکم . » و هم چنین تاریخ رسوم و آداب مختلفی از ملل پیشین نقل کرده است . شارع مقدس اسلام در بسیاری از موارد عادات پسندیده مرسوم در میان امتهای پیش از خود را امضاء نموده است که نمونه هایی از آن مانند حج و ; را در مورد پذیرش قرار داده است و سپس برخی اصلاحات و تغییرات در آن سنن و آداب انجام داده است و مواردی که کاستی هایی در آن ها وجود داشته است را جبران نموده است . سنت پسندیده سلام و تحیت هنگام دیدار ، ورود به خانه و آغاز به تکلم نیز از مواردی است که شارع آن را تأیید نموده و دستورات خاصی نیز برای آن وضع نموده است . کیفیت سلام و تحیت در آیین مقدس تأکید زیادی به روی برخورد صحیح و حسن شده است و یک نوع تحیت خاص که همان استفاده از کلمه سلام است ، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است . در میان جوامع مختلف از الفاظ یا رفتارهای مختلفی برای این منظور استفاده می شود اما شارع مقدس کلمه سلام را به عنوان تنها کلمه ای که احکام خاصی را به دنبال خود دارد ، قرار داده است . گویا بدین وسیله قصد داشته است که مسلمانان در بر خوردهای خود نیز دارای وحدت و نشانه باشند تا از غیر مسلمانان شناخته شوند . و لذا اگر به لفظی غیر از سلام برای تحیت استفاده شود ، مثلا گفته شود : « صبحک الله بالخیر » یا « مساک الله بالخیر » جواب آن واجب نیست ، و فقط در صورتی واجب است که به لفظ سلام باشد . و هم چنین فقها سلام را در نماز واجب می دانند ، اما هر گونه تحیتی غیر از سلام را واجب ندانسته ، بلکه آن را مبطل نماز می شمرند . در روایتی چنین می خوانیم : هنگا می که خداوند متعال فرمان سجده آدم را به ملائکه صادر کرد و شیطان از سجده سر پیچی کرد ، خداوند متعال به شیطان دستور خروج داده او را طرد نمود و فرمود : همانا لعنت من تا روز قیامت بر تو باد . پس خطاب به آدم ( ع ) فرمود : به سوی گروه ملائکه برو و بر آن بگو : سلام علیکم و رحمه الله و برکاته . سپس آدم بر آنها سلام کرد و ملائکه در جواب گفتند : سلام و رحمت خدا بر تو باد . سپس هنگامی که آدم به سوی پروردگار خود مراجعه کرد ، خداوند فرمود : این تحیت تو و فرزندانت بعد از این می باشد . فلسفه سلام کردن شیعه معتقد است که احکام اسلام از روی مصالح و مفاسد جعل گردیده است ، لذا امری که واجب یا مستحب در اسلام است ، دارای مصلحت ذاتی است . رسیدن به علت و فلسفه احکام اسلام به طور کامل میسر نیست مگر اینکه از ناحیه خود شارع به آن تصریح شده باشد ، لکن برخی از مصالح و مفاسد را فی الجمله عقول انسانها می فهمد . سلام نیز از این قائده مستثنی نیست لذا به پاره ای از آنها اشاره می شود . دین اسلام یک دین اجتماعی است ضمن این که دستور های فردی زیادی نیز قرار داده است ؛ نماز جماعت ، حج ، زکات ، جهاد ، امر به معروف و نهی از منکر و ; دستورهای اجتماعی اسلام هستند . این گونه جعل قوانین توسط شارع در قبال اجتماع نشان دهنده اهمیت او به اجتماع و جهت تشویق توده مردم به حضور در جامعه اسلامی است . سلام کردن و برخورد خوب یکی از درهای مهم در برقراری روابط اجتماعی سالم است که این همه مورد تأکید دین مبین اسلام است . این کلمه ( سلام ) که در آن معنی و مفهوم سلامتی و ایمنی نهفته به مخاطب اطمینان می دهد که طرف مقابل قصد صحیحی در راه آغاز رابطه با او در نظر گرفته است . در این صورت مخاطب نیز این پیام را دریافت نموده و در صورت تمایل دو طرف رابطه اجتماعی جدید و کوچکی تشکیل می شود ، ضمن اینکه سلام ، روح تعاون و همکاری و همدلی را بین مسلمانان افزایش می دهد و هم چون شعار و علامتی جهت شناخت جوامع اسلامی از دیگر جوامع می باشد . یکی دیگر از علل حسن سلام ایجاد رابطه دوستی و محبت بین مسلمانان می باشد . اسلام تأکید زیادی بر روی حب و بغض دارد و از صفات مومنین ، حب به مومن و بغض نسبت به دشمنان اسلام در قرآن مجید ذکر شده است : محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلىَ الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنهَُم‏ محمد ( ص ) فرستاده خداست ، و کسانی که با او هستند در برابر کفار سر سخت و شدید ، و در میان خود مهربانند . دین مقدس اسلام سفارش زیادی نسبت به گسترش محبت بین مومنین نموده است و دستورات زیادی در این زمینه قرار داده است . به عنوان نمونه مصافحه کردن ، به دیدار یک دیگر رفتن و صله رحم از آن دسته اند که همگی اینها عامل ازدیاد پیوند محبت در جامعه اسلامی است . از رسول اکرم ( ص ) نقل شده است : « زیارت و ملاقات یک دیگر سبب دوستی و محبت است . » و در حدیث دیگر این چنین روایت شده است : هنگامی که رسول اکرم ( ص ) با کسی مصافحه می کرد، دست خود را نمی کشید مگراین که طرف مقابل دست خود را می کشید . و در این زمینه احادیث فراوانی وارد شده است که همگی مشوق مودت و دوستی میان مومنان است . سلام کردن نیز چون عامل شروع و ایجاد این گونه روابط است مورد اهتمام شارع مقدس قرار گرفته است ، زیرا بشاشت و بر خورد خوب عامل جلب دوستی و محبت است . از حضرت علی ( ع ) روایت شده : « بشاشت و خوش رویی دوام دوستی است . » در روایتی دیگر از ایشان می خوانیم :« هنگامی که با برادران خود ملاقات می کنید ، مصافحه کنید و اظهار خوشرویی نمایید تا این که هنگام جدایی ، همه گناهانتان آمرزیده شده باشد . » و به تجربه نیز به اثبات رسیده که افراد عبوس و کسانی که از سلام خودداری می ورزند ، از جایگاه خوبی در قلوب مردم برخوردار نیستند. و بر عکس افراد خوش رو و کسانی که ابتدا به سلام می نمایند ، محبوب دلهای مومنینند . آداب فقهی سلام کردن جایز نیست ابتدا به سلام برای شخص نمازگذار و هم چنین ( جایز نیست ابتدا به سایر تحیات مثل صبحک الله بالخیر یا مساک الله بالخیر و غیر اینها ) واجب است پاسخ سلام در اثناء نماز به تقدیم کلمه سلام بر ظرف – علیکم ، علیک و ; – اگر چه شخص سلام دهنده ظرف ( جار و مجرور ) را بر کلمه سلام مقدم نماید ؛ و احتیاط مستحب این است که در تعریف و نکره آوردن شخص نماز گذار مراعات مماثله را بنماید و همانند شخص سلام دهنده جواب دهد و هم چنین در جمع و مفرد آوردن . رد سلام واجب کفایی است پس اگر به جماعتی سلام کنند و یکی از آنها جواب دهد کافی است ، اما بر بقیه مستحب است جواب دهند . اگر یک نفر از جماعت جواب دهد و آن شخص بچه باشد ، کفایت نمی نماید . اگر شخص نماز گذار در بین جماعتی باشد که بر آنها سلام کنند و شخص نماز گذار شک کند که او نیز قصد شده است یا نه ، جواب دادن او جایز نیست . واجب است جواب را به گونه ای دهند که شخص سلام کننده بشنود خواه در نماز باشد یا غیر آن ، به این صورت که صدای خود را به اندازه متعارف بلند نماید به گونه ای که اگر مانعی نباشد ، صدای او شنیده شود و اگر شخص سلام دهنده خیلی دور باشد که امکان شنیدن صدا را نداشته باشد ، جواب واجب نیست . جواب سلام واجب است فورا – به طور عرفی – داده شود و تأخیر آن جایز نیست و اگر به تأخیر انداخت وجوب ساقط می شود . جایز است سلام مرد نامحرم به زن نامحرم و بالعکس مشروط بر اینکه با ریبه یا خوف فتنه نباشد . از حضرت علی ( ع ) روایت شده است : حضرت علی ( ع ) بر زنان سلام می کرد ولی کراهت داشت که بر زنان جوان سلام نماید و می فرمود :« نگران هستم از این که از صدای آنها تعجب نمایم و این کار ضررش برای من بیش از ثواب آن باشد . » کراهت دارد که مسلمان بر شخص کافر سلام نماید ، اما اگر کافر ذمی بر مسلمان سلام نماید ، احتیاط واجب رد سلام است به لفظ علیک یا سلام بدون علیک . در روایتی از امیرالمومنین ( ع ) از سلام به شش گروه نهی شده است : « به شش گروه نباید سلام کرد : یهودی و نصاری ، کسانی که نرد و شطرنج بازی می کنند ، شراب خواران ، کسانی که آلات موسیقی می نوازند ، کسانی که به مادرشان دشنام می دهند و شاعران ( نا حق ) . » لزوم پاسداری از این سنت اسلامی از مجموعه مطالبی که گذشت ، اهمیت این سنت شریف و لزوم اهمیت دادن به آن و به کار بستن آن ، استفاده می شود . اما باکمال تأسف در جامعه ما اهتمام و توجه به این سنت و بسیاری دیگر از سنن اسلامی کم رنگ گردیده است . استفاده از کلمات دیگر برای تحیت و ابتدا به سخن بدون سلام در جامعه رواج یافته است . و بخش مهمی از جامعه از بعضی کلمات نامناسب و بعضا فرنگی استفاده می نمایند ، نه تنها در برخوردهای حضوری ، بلکه در مکالمات تلفنی و مکاتبات نیز کلمات دیگری جایگزین گردیده اند . این تغییر رویه در جامعه ما علی الخصوص در اقشار مرفه به علل متعددی صورت گرفته است : اولا : حس تقلید از ارزشهای کشورهای اروپایی و فرنگی است که عده ای آن را فرهنگ برتر و پیشرو در جهان می دانند . ثانیا: استفاده مطبوعات و قشر فرهنگی جامعه از لغات دیگر که سبب می شود ، به تدریج سایر اقشار جامعه به این سمت کشیده شوند . ثالثا: عدم آموزش صحیح سنن و آداب اسلامی توسط خانواده و مدارس و عدم تأکید بر حفظ سنن پسندیده اسلامی .رابعا : ضعف تبلیغات و عدم معرفی و تبیین ارزشهای اسلامی در جامعه . در مورد گروه اول ؛ کار قدری مشکل است . و به دشواری می توان آنها را به احیای این سنت اسلامی متقاعد نمود مگر این که اساس فکری و عقیدتی آنها دگرگون گردد ؛ اما در مورد کسانی که به یکی از علل سه گانه ذیل و اخیر از رعایت این ادب اسلامی غافلند ، می توان با آموزش و تبلیغات صحیح و الگو دهی مناسب ، اهمیت مسأله را برای آنها روشن ساخت و پاداش معنوی و اخروی آن را به آنها گوشزد نمود . روحانیون معظم نیز می توانند در برنامه های تبلیغی خود به احیاء این امر پسندیده همت گمارند تا انشاء الله این سنت فراگیر شده و مردم در آنجام آن از یکدیگر سبقت بگیرند ، و هنگامی که یک بیگانه قدم به مملکت اسلامی بگذارد ، فضای عطرآگین سلام از همه جای آن ظاهر شود و در دنیا این سنت یکی از نشانه های شناسایی مسلمان از دیگران قرار گیرد . 3- آداب غذا خوردن و اما در باره غذا خوردن در خانه دیگران ، مواردی هست که هر چند اذن صریحی از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردی است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسی راضی نباشد باید تصریح کند . در آیه 61 سوره نور پس از اشاره به افرادی که معذوریتهایی دارند لَّیْسَ عَلىَ الْأَعْمَى‏ حَرَجٌ وَ لَا عَلىَ الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لَا عَلىَ الْمَرِیضِ حَرَجٌ ‏ می فرماید : وَ لَا عَلىَ أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكلُُواْ مِن بُیُوتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ ءَابَائكُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَنِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَمِكُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَلِكُمْ أَوْ بُیُوتِ خَلَتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتحَِهُ أَوْ صَدِیقِكُمْ لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُواْ جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُواْ عَلىَ أَنفُسِكُمْ تحَِیَّهً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَرَكَهً طَیِّبَهً كَذَلِكَ یُبَینِ‏ُّ اللَّهُ لَكُمُ الاَْیَتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون‏ . بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست ( که با شما هم غذا شوند ) ، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانه های خودتان ( خانه های فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب می شود بدون اجاز ه خاصی ) غذا بخورید ؛ و هم چنین خانه های پدرانتان ، یا خانه های مادرانتان ، یا خانه های برادرانتان ، یا خانه های خواهرانتان ، یا خانه های عمو هایتان ، یا خانه های عمه هایتان ، یا خانه ها ی دایی هایتان ، یا خانه های خاله هایتان ، یا خانه ای که کلیدش در اختیار شماست ، یا خانه های دوستانتان ، بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید ؛ و هنگامی که داخل خانه ای شدید ، بر خویشتن سلام کنید ، سلام و تحیتی از سوی خداوند ، سلامی پر برکت و پاکیزه . این گونه خداوند آیات را برای شما روشن می کند ، باشد که بیندیشید . ظاهر آیه این است که در آن برای مؤمنین حقی قائل شده ، و آن این است که می توانند در خانه خویشاوندان ، و یا کسانی که ایشان را امین می دانند و یا خانه دوستان خود چیزی بخورند البته به مقداری که بدان احتیاج دارند ، نه به حد اسراف و فساد . « لَّیْسَ عَلىَ الْأَعْمَى‏ حَرَجٌ ; وَ لَا عَلىَ أَنفُسِكُمْ » در عطف « عَلىَ أَنفُسِكُمْ » که عطف به ما قبل خود شده ، دلالت است بر اینکه شمردن نامبردگان از این باب نبوده که خصوصیتی داشته باشند ، بلکه از باب این بوده که به خاطر عیب و نقصی که در اعضاء دارند و احیانا نمی توانند رزق خود را کسب کنند ، لذا جایز است که از خانه های نامبردگان رفع حاجت کنند و الا فرقی میان کور و چلاق و مریض و غیر ایشان نیست . مفسران فرموده اند که منظور از « بیوتکم » بیوت فرزندانتان است ؛ یعنی خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است . از این آیه شریفه استفاده می شود که خویشاوندان نزدیک برای استفاده از مأکولات در خانه یک دیگر نیاز به اذن گرفتن ندارند هم چنین خانه دوستی که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد ( اذن فحوی ) وجود دارد . علامه می نویسد : « مِن بُیُوتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ ءَابَائكُمْ » در این که خانه هایتان را با خانه های خویشاوندانتان و بقیه نامبردگان آورده ، اشاره است به اینکه در دین اسلام خانه های نامبردگان با خانه خود شما فرقی ندارد ، چون در این دین مومنین ، اولیاء یک دیگرند ، و در حفظ خانه و زندگی یک دیگر فرقی با خانه و زندگی خودشان نمی گذارند ، آن طور که صاحب اختیار و سرپرست خانه خویشند ، خانه های اقرباء و کسانی که شما قیم و سرپرستی آنان را دارید و دوستان خویش را نیز سرپرستی می کنید . علاوه بر این کلمه ( بیوتکم ) شامل خانه فرزند و همسر انسان نیز می شود . هم چنان که روایت هم به این معنا دلالت دارد . « أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتحَِهُ » کلمه ( مفاتح ) جمع مفتح و به معنای مخزن است و معنای جمله این است که حرجی بر شما نیست از اینکه بخورید از خانه های خودتان ، ( که گفتیم منظور خانه فرزندان و همسران است ) ، و هر جا که کلیدش به شما سپرده شود ، مانند خانه هایی که انسان قیم و یا وکیل در آن شده باشد ، و یا کلیدش را به آدمی سپرده باشند . و معنای آیه این است که گناهی بر شما نیست که همگی دسته جمعی و با یک دیگر بخورید ، و یا جدا جدا . و این آیه هر چند که به حکم روایات درباره ی موردی خاص نازل شده ، ولی مفادش عام است . « دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُواْ » بعد از آنکه گفت و گو از خانه ها را به میان آورد ، ادب دخول در آن را متفرع بر آن نموده ، فرمود : « و چون داخل خانه ها شوید بر خود سلام کنید . ( مقصود از سلام کردن بر خود ) سلام کردن بر هر کسی ا ست که داخل خانه باشد ، در اینجا نیز اگر نفرمود ( بر اهل آن سلام کنید ) خواست یگانگی مسلمانان با یک دیگر را برساند ، چون همه انسانند ، و خدا همه را از یک مرد و زن خلق کرده ، علاوه بر این همه مومنند و ایمان ایشان را جمع کرده ، چون ایمان قوی تر از رحم ، و هر عامل دیگری برای یگانگی است . بخش دومبررسی معاشرت درحوزه مسلمانان مقدمه مسلمانان که براساس مشی اسلامی تربیت یافته اند خلق و خوی خاصی دارند و رفتارو کردارشان ازویژگی های خاصی برخوردار است که براساس آن از دیگران باز شناخته می شوند حساسیت و جانبداری های آنها از امری ، به دلیل پای بندی و اعتقاداتشان به تعالم مذهبیشان می باشد . آنچه مهم است شناخت موضع حق وناحق است که بسیاری از افراد دراین وادی ، دچار لغزش و فریب شده اند زیرا به علت زیادی عصیان و گناه و یا به علت جهل و بی خبری در موقیعتی قرار گرفته اند که براساس هوی وهوس ، راه ناصواب راپیموده ودر دنیا وآخرت دچار خسران وزیان گشته اند . بنابر دستورات انسان ساز اسلام ، یک مسلمان هرگز نمی تواند در برابر وقایع امور و حوادث و جریانات جامعه و جهان و مخصوصا جهان اسلامی ، بی تفاوت باشد ، بلکه در برابر مسائل حساس است و موضعی قاطع و روشن دارد یا مثبت و یا منفی ( که آن هم بستگی به مذهب دارد) درد بی تفاوتی ، هرگز دامنگیر یک مسلمان نیست و شعار هر کس به کار خویش را پذیرا نمی باشد . البته در مطالبی که بیان خواهد شد ، زیر تنها کلیاتی ازحسن معاشرت مسلمانان با یکدیگر از نگاه قرآن و روایات آورده شده است . بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه قرآن ما به حکم عادت و احیانا طبیعت ، و هم به حکم مذهب و مکتبمان ناگزیر به حیات اجتماعی هستیم جدائی از اجتماع به صلاح وصواب حیات فردی و جمعی نیست . دور ماندن از جمع به خاطر پاک ماندن فضیلتی پدید نمی آورد ، اصل بر این است که آدمی در میان جمع باشد و سر از گناه در نیاورد ، به پاکی و اصلاح محیط پرداخته و برای پاکی و سلامت آن از هیچ گونه کوشش و تلاشی باز نماند . ویژگی هائی که در جنبه اخلاق و رفتار در بعد معاشرت و برخورد دارد بسیار است و ما ذیلا به مواردی از آن اشاره می کنیم : 1- مسالمت و بخشش یک مسلمان در این برخورد شیوه مسالمت و بردباری و غفران را درپیش می گیرد زیرا خداوند می فرماید : خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین‏ (به هر حال ) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر ، وبه نیکی ها دعوت نما ، و از جاهلان روی بگردان (وبا آنان ستیزه مکن ).علامه درتفسیر المیزان می فرماید : (اخذ) به معنای ملازمت و ترک نمودن آن چیزاست پس معنای اینکه فرمود: ( بگیر عفو را ) این است که همواره بدیهای اشخاص که به تو بدی می کنند بپوشان واز حق انتقام که عقل اجتماعی برای بعضی بر بعضی دیگر تجویز می کند صرف نظر نما و هیچ وقت این رویه راترک مکن ، البته این چشم پوشی نسبت به بدیهای دیگران و تضییع حق شخص است ، و اما مواردی که حق دیگران را با اسائه به ایشان ضایع می شود عقل درآنجا عفو و اغماض را تجویز نمی کند ، برای اینکه عفو در اینگونه موارد وادار کردن مردم به گناه است ، و مستلزم این است که حق مردم تضییع گردد و نوامیس حافظ اجتماع لغو و بی اثر شود ، و تمامی آیات ناهیه از ظلم وافساد و کمک به ستمکاران ومیل و خضوع در برابرایشان و بلکه تمامی آیاتی که متضمن اصول شرایع و قوانین است از چنین اغماضی جلو گیری می کند ، و این خود روشن است. پس منظور از اینکه فرمود : « خُذِ الْعَفْوَ » اغماض و نادیده گرفتن بدیهایی است که مربوط به شخص آنجناب بوده ؛ سیره آن حضرت هم همین بود که در تمامی طول زندگیش از احدی برای خود انتقام نگرفت ، این مطلب بنا به تفسیری است که دیگران درباره کلمه عفو کرده و آن را طوری معنا کرده اند که مساوی با مغفرت است ، از امام صادق ( ع ) نقل شده که فرمود : « منظور از عفو ، وسط است » و این تفسیر با مضمون آیه شریفه مناسب تر و از نظر معنا جامع تر است و علاوه بر این ، اگر تفسیر اول مستلزم این است که در جمله « وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین » شائبه تکرار باشد بنا بر تفسیر دوم این شائبه هم در کار نمی آید کلمه « عرف » به معنای آن سنن و سیره های جمیل و جاری در جامعه است که عقلای جامعه آنها را می شناسند ، به خلاف آ ن اعمال نادر غیر مرسومی که عقل اجتماعی انکارش می کن د ( که این گونه اعمال عرف « معروف » نبوده بلکه منکر است ) و معلوم است که امر به متابعت عرف لازمه اش این است که خود امر کننده عامل به آن چیزی که دیگران را امربه آن می کند بوده باشد که منکر شمرده نشود ، بلکه به نحو معروف و پسندیده مردم را امرکند ، پس مقتضای اینکه فرمود : « وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ » این است که اولاً به تمامی معروفها و نیکی ها امربکند و در ثانی خود امر کردن هم به نحو معروف باشد نه به نحو منکر و ناپسند . جمله « وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین » دستور دیگری است در مراعات مدارای با مردم ، و این دستور بهترین و نزدیک ترین راه است برای خنثی کردن نتایج جهل مردم و تقلیل فساد اعمالشان برای این که به کار نبستن این دستور و تلافی کردن جهل مردم ، بیشتر مردم را به جهل و ادامه کجی و همراهی وا می دارد . در تفسیر نمونه به این معانی اشاره شده است : در طرز رفتار با مردم سخت گیر مباش و با آنها مدارا کن ، عذرشان را بپذیر و بیش از آنچه قدرت دارند از آنها مخواه . « خُذِ الْعَفْوَ » عفو گاهی به معنای مقدار اضافی چیزی آمده و گاهی به معنی حد وسط و میانه ، و گاه به معنی قبول عذر خطاکار و بخشیدن او، و گاه به معنای آسان گرفتن کارها . قرائن آیات نشان می دهد که مفهوم مناسب همان ( آسان گرفتن و گذشت و انتخاب حد وسط و میانه است ) . « وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ » مردم را به کارهای نیک و آنچه را عقل و خرد شایسته می شناسد و خداوند آن را نیک معرفی کرده دستور ده « وَ أَعْرِضْ عَنِ الجَْهِلِین » از جاهلان روی بگردان و با آنها ستیزه مکن . افراد مسلمان وقتی با افراد متعصب ، لجوج ، جاهل و بی خبر و افرادی که سطح فکر و اخلاق آنها بسیار پایین است ، روبرو می شوند نباید با آنها گلاویز شوند بلکه بهترین راه تحمل و حوصله ، نادیده گرفتن این گونه کارهاست و تجربه نشان می دهد برای بیدار ساختن جاهلان و خاموش کردن آتش خشم و حسد و تعصبشان ، این بهترین راه است . در تفسیر عاملی آمده است :« خُذِ الْعَفْوَ » : طبری گفت : یعنی از خوی و کار مردم دنبال گیری و تحقیق مکن و آنچه به طور مرسوم رفتار میکنند بپذیر ، و دیگران گفته اند یعنی آنچه مردم زیادی که دارند و گذشت از آن دشوار بر آنها نیست بپذیر . ودرتفسیر احسن الحدیث نیز به این مطالب اشاره شده است : عرف و معروف هر کاری و خصلتی است که عقل انسانها آن را می شناسد اصل آن از عرفان است . ظاهرا منظور از عفو و گذشت در کارهای شخصی است نه در حقوق مردم و الهی . عفو و گذشت یکی از صفات حسنه است که حکایت از سعه صدر دارد اعراض از جاهلان ، مدارا کردن با آنهاست و آن بهترین راه است در کم کردن از جهالت آنان و اگر با آنها مقابله به مثل شود اصلاحشان بسیار مشکل است . حتی اگر این خطا پیشه گان از افراد خانواده و نزدیکان او باشند باز هم به فرمان خداوند از خطای آنها چشم می پوشد زیرا خداوند می فرماید : یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّ مِنْ أَزْوَجِكُمْ وَ أَوْلَدِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِن تَعْفُواْ وَ تَصْفَحُواْ وَ تَغْفِرُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم‏ ای کسانی که ایمان آورده اید ! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند ، از آنها بر حذر باشید ، و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید ، ( خدا شما را می بخشد ) ، چرا که خداوند بخشنده و مهربان است . آیه در شأن گروهی آمد که خواستند هجرت کنند ، دوستی زن و فرزند و اسباب و اموال ، دامن ایشان بگرفت ، خویشان و نزدیکان گفتند : شما را به خدا سوگند می دهیم که مکه را رها مکنید و زن و فرزند و مال خود را تلف مکنید زیرا آنجا بی خانمان و مسکن و محتاج باشید . علامه در تفسیر المیزان می نویسد : « وَ إِن تَعْفُواْ وَ تَصْفَحُواْ » راغب در مفردات می گوید کلمه عفو به معنای قصد برای گرفتن چیزی است ، مثلا وقتی گفته می شود : ( عفاه ) و یا ( اعتفاه ) معنایش این است که قصد فلان چیز را کرد ، در حالی که آنچه را نزد خود داشت ، به دست گرفته بود – تا آنجا که می گوید – و چون گفته شود : «عفوت عنه » معنایش این است که من گناه او را زایل کردم و از او چشم پوشیدم و آنگاه می گوید کلمه ( صفح ) به معنای ترک ملامت است ، و فرقش با عفو این است که از عفو بلیغ تر است ، و به همین جهت خدای تعالی هر دو را ذکر کرده چون گاهی می شود که انسان عفو می کند ولی صفح نمی کند و سپس گفته : کلمه ( مغفرت ) که از ماده غفر است ، به معنای آن است که جامه ای در تن کسی بپوشانی که تن او را از آلودگی نگه بدارد ، غفران و مغفرت از ناحیه خدای تعالی به این است که بنده را از این که عذاب به او برسد حفظ فرماید . پس سه جمله ( تَعْفُواْ وَ تَصْفَحُواْ وَ تَغْفِرُواْ ) می خواهد مومنین را تشویق کند به این که اگر زن و فرزندشان آثار دشمنی مذکور را از خود بروز دادند صرف نظر کند و در عین حال بر حذر باشند که فریب آنان را نخورند . در تفسیر نمونه نیز به این مطالب اشاره شده است : اگر عفو کنید و صرف نظر کنید و ببخشید خداوند نیز شما را مشمول عفو و رحمتش قرار می دهد چرا که خدا غفور و رحیم است . بنابراین اگر آنها از کار خود پشیمان شدند ودر مقام عذر خواهی برآمدند ، عفو و گذشت پیشه کنید همان طور که انتظار دارید خدا هم با شما چنین کند . در این که فرق میان عفو و صفح و غفران چیست ؟ با توجه به مفهوم لغوی آنها روشن می شود که سلسله مراتب بخشش گناه را بیان می کند ، زیراعفو به معنی صرف نظر کردن از مجازات است ، و صفح مرتبه بالاتری است یعنی ترک هرگونه سرزنش ، ( و غفران ) به معنی پوشاندن گناه و به فراموشی سپردن آن است به این ترتیب افراد با ایمان درعین قاطعیت در حفظ اصول اعتقادی خویش و عدم تسلیم در مقابل زن و فرزندانی که آنها را به راه خطا دعوت می کنند ، باید تا آنجا که می توانند در تمام مراحل از محبت وعفوو گذشت دریغ ندارند که همه اینها وسیله ایست برای تربیت و بازگرداندن آنان به خط اطاعت خداوند . 2- فرو بردن خشم و احسان مومن اگر در برابر فعلی یا قولی خشمگین شود کظم غیظ می نماید و هم چنین انفاق در راه خدا را حتی در زمان تنگ دستی رها نمی کند چنانچه خداوند می فرماید : الَّذِینَ یُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرََّّاءِ وَ الْكَظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الْمُحْسِنِین‏ . همانا که در توانگری و تنگ دستی ، انفاق می کنند ، و خشم خود را فرو می برند ، و از خطای مردم در می گذرند ، و خدا نیکوکاران را دوست دارد . مراد آنانند که انفاق کنند در هر حال ، خواه در حال وسعت و فراخ دستی و خوشی ، و خواه در حال عسرت و تنگ دستی و ناخوشی هر چه را مقدور باشد از کم و زیاد و آنان که نفس خود را حفظ می کنند و نگاه می دارند از فوران غیظ و غضب و نمی گذارند آثار خشم ظاهر شود و بر طبق آن عمل نمی کنند اگر چه قادر بر عمل باشند . صبر و گذشت از تقصیر مردم موجب رحمت الهی است . علامه در المیزان در بیان این آیه می فرماید :کلمه ( سراء ) به معنای آن پیش آمدی است که مایه مسرت آدمی باشد ، و کلمه ( ضراء ) بر خلاف آن به معنای هر چیزی است که مایه بد حالی انسان شود ، البته ممکن است این دو کلمه را به معنای یسر و عسر یعنی آسانی و دشواری نیز گرفت و کلمه ( کظم ) در اصل به معنای بستن سر مشک بعد از پر کردن آن بوده ولی بعدها به عنوان استعاره در مورد انسانی استعمال شد که پر از اندوه و خشم باشد لیکن مصمم است که خشم خود را ابراز ننماید ، و کلمه ( غیظ ) به معنای هیجان طبع برای انتقام دو اثرمشاهده پی در پی ناملایمات است ، به خلاف غضب که به معنای اراده انتقام و یا مجازات است ، و به همین جهت است که گفته می شود : خدای تعالی غضب می کند ، ولی گفته نمی شود خدای تعالی غیظ می کند . و از احسان هم این معنا به دست می آید که احسان عبارت است از انجام دادن هر عملی به وجه حسن و بدون عیب ، هم از جهت استقامت و ثبات ، و هم از جهت این که جز برای خدا نبوده باشد . در تفسیر نمونه آمده است :حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات است و اگر جلوی آن رها شود ، در شکل یک نوع جنون و دیوانگی و از دست دادن هر نوع کنترل اعصاب خود نمایی می کند و بسیاری از جنایات و تصمیم های خطرناکی که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد در چنین حالی انجام می شود و فرو بردن خشم اثر فوق العاده ای در تکامل معنوی انسان و تقویت روح ایمان دارد . فرو بردن خشم بسیار خوب است اما به تنهایی کافی نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند ، در این حال برای پایان دادن به حالت عداوت باید «کظم غیظ » توأم با عفو و بخشش گردد لذا به دنبال صفت عالی خویشتن داری و فرو بردن خشم ، مسئله عفو و گذشت را بیان نموده ، البته منظور گذشت و عفو از کسانی است که شایسته آنند نه دشمنان خون آشامی که گذشت و عفو باعث جرأت و جسارت بیشتر آنها می شود و دیگر اینکه ، با نیکی کردن در برابر بدی ( آنجا که شایسته است ) ریشه دشمنی را در دل طرف نیز بسوزاند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند . 3- دوری از تکبر و فخر فروشی یک مسلمان با همه به خوبی رفتار می کند و از غرور وخودبینی به دور است . چنانچه خداوند می فرماید : ; إِنَّ اللَّهَ لَا یحُِبُّ مَن كَانَ مخُْتَالًا فَخُورًا خداوند ، کسی را که متکبر و فخر فروش است ،( واز ادای حقوق دیگران سربازمی زند ، ) دوست نمی دارد . علامه در المیزان می فرماید : کلمه (مختال ) به معنای کسی است که دستخوش خیالات خود شده ، و خیالش او را در نظرخودش بسیار بزرگ جلوه داده ، در نتیجه دچار به کبر گشته ، از راه صواب گمراه شده است ، اسب را هم اگر خیل می خوانند برای همین است که در راه رفتنش تبختر می کند ، و کلمه ( فخور ) به معنای کسی است که زیاد افتخار می کند ، و این دو صفت یعنی اختیال – خیال زدگی – وکثرت فخر از لوازم علاقمندی به مال و جاه ، و افراد در حب آن دوست و اگر فرموده : خدا مختال وفخور را دوست نمی دارد ، برای همین است که این دو ، خدا را دوست نمی دارند ، زیرا قلبشان وابسته به غیر او است واگر خدای تعالی در تفسیر جمله قبل فرموده : ( آنهایی که بخل می ورزند; ) ( وآنهایی که اموال خود را به داعی خودنمایی انفاق می کنند ; ) و با این تفسیر روشن می سازد که دو طایفه مذکور در معرض آن دو صفت نامبرده اند ( یعنی صفت خیلاء و فخر ) ، طایفه اول که بخل می ورزد دلش متعلق به مال است . وطایفه دوم دلش متعلق به جاه است ، هر چند که بین جاه و مال تا اندازه ملازمه هست . طبع کلام اقتضا داشت که در بیان علت این ، که چرا خدا دوستشان ندارد ؛ بفرماید : (خدای تعالی کسانی را که بخل می ورزند و مردم را به بخل ورزیدن تشویق می کنند ، و چه و چه می کنند ، دوست نمی دارد . ) خلاصه اینکه جا داشت اعمال اینگونه افراد را علت عدم حب خدا ذکر کند . در تفسیر نمونه آمده است :به این ترتیب هرکس از فرمان خدا سر پیچی کند وبه خاطر تکبراز رعایت حقوق خویشاوندان و پدر و مادر ، یتیمان و مسکینان ، ابن السبیل ودوستان سرباز زند محبوب خدا و مورد لطف اونیست و آن کس که مشمول لطف او نباشد ، از هر خیر و سعادتی محروم است از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود : تکبر آن است که انسان در مقابل حق ، خاضع نباشد و خود را بالاتر از مردم بداند وآنها را تحقیر کند (واز ادای حقوق آنها سرباز زند) . سرچشمه اصلی شرک وپایمال کردن حقوق مردم غالبا خود خواهی و تکبر است وادای حقوق فوق مخصوصا درمورد بردگان و یتیمان و مستمندان و مانند آنها نیاز به روح تواضع و فروتنی دارد . درتفسیر گازر در معنای مختال وفخور آ مده است : ( مختال ) از خیلاء است آن کس که درحق خود چیزی پندارد که در او نباشد او را مختال و متکبر خوانند و (فخور) بسیار فخر بود . امیرالمومنین ( ع ) گفت : « آخرین سخن رسول صلی الله این بود : نماز را بپای دارید وزیر دستان را نیکو دارید و تکبر مکنید که خدای تعالی دوست ندارد آن را که تکبرکند بر همسایه درویش و خویشان درویش . » 4- پرهیز از بدگویی و عیب جویی روش یک مسلمان دوری از بغض وکینه و غیبت است واز هرزه گویی و دشنام و دروغ و گناه خودداری می کند چنانچه خداوند می فرماید : وَیْلٌ لِّكُلّ‏ِ هُمَزَهٍ لُّمَزَه وای بر هر بدگوی و عیب جوی .در تفسیر اثنی عشری درباره شأن نزول آیه مورد بحث چنین بیان شده است : اخنس ثقفی غیبت حضرت را نزد ولید گفتی و از آن خوشحال بودی و هر گاه حضرت برایشان بگذشتی به دست و چشم و روی طعنه زدندی و هر یک بدون دیگری با اهل کفر و عناد به این عمل قبیح ارتکاب نمودی . علامه در تفسیر المیزان می فرماید :درمجمع البیان گفته : کلمه ( همزه) به معنای کسی است که بدون جهت ، بسیار به دیگران طعنه می زند و عیب جویی و خرده گیریهایی می کند که درواقع عیب نیست . و اصل ماده ( همزه ) به معنای شکستن است ، و کلمه ( لمزه ) نیز به معنای عیب است پس ( همزه) و ( لمزه) هر دو به یک معنا است . ولی بعضی گفته اند : بین آن دو فرقی هست و آن این است ( همزه ) به آن کسی گویند که دنبال سر مردم عیب می گوید و خرده می گیرد ، و اما ( لمزه ) کسی را گویند که پیش روی طرف خرده می گیرد . و بعضی گفته اند : همزه کسی را گویند که همنشین خود را با سخنان زشت آزار دهد ، ولمزه آن کسی است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند ، وبه اصطلاح فارسی تقلید او را در آورد ، آنگاه می گوید صیغه ( فعله ) برای مبالغه در صفتی بنا شده که باعث می شود فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند ، و خلاصه فعل مذکور عادتش شده باشد ، مثلا به مردی که زیاد زن می گیرد ، می گویند ، فلانی مردی ( نکحه ) است و به کسی که زیاد می خندد می گوید فلانی ( ضحکه ) است و ( همزه و لمزه ) هم از همین باب است . پس معنای آیه این است که : وای بر هر کس که بسیار مردم را عیب گویی و غیبت می کند . در تفسیر نمونه آمده است :آنها که با نیش زبان و حرکات ، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو ، دیگران را استهزاء کرده ، یا عیب جوئی و غیبت می کنند ، یا آنها را هدف تیرهای طعن و تهمت قرار می دهند . ( همزه و لمزه ) هر دو صیغه مبالغه است اولی از ماده ( همز ) در اصل به معنی ( شکستن ) است واز آنجا که افراد عیب جو و غیبت کننده شخصیت دیگران را در هم می شکنند به آنها ( همزه ) اطلاق شده و ( لمز ) در اصل به معنی غیبت کردن و عیب جوئی نمودن است . از مجموع کلمات از باب لغت استفاده می شود که این دو واژه به یک معنی است ، و مفهوم وسیعی دارد که هرگونه عیب جوئی و غیبت و طعن و استهزاء به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخن چینی و بدگوئی را شامل می شود . به هر حال تعبیر به ( ویل ) تهدید شدیدی است نسبت به این گروه ، واصولا آیات قرآن موضع گیری سختی در برابر اینگونه افراد نموده ، و تعبیراتی دارد که درباره هیچ گناهی مانند آن دیده نمی شود . اصولا آبرو و حیثیت اشخاص از نظر اسلام بسیار محترم است و هر کاری که موجب تحقیر مردم گردد گناه بزرگی است ، در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) آمده است :« اذل الناس من اهان الناس » .ذلیل ترین مردم کسی است که به مردم توهین کند . در تفسیر فخررازی آمده است :در سخنی از ابن عباس آمده است که : « هم المشاوؤن با لنمیمه ، المفرقون بین الاحبه ، الناعتون للناس با لعیب » . آنها کسانی هستند که سخن چینی می کنند و میان دوستان جدائی می افکنند . گویا ابن عباس این سخن را از حدیثی که از پیغمبراکرم ( ص ) نقل شده است استفاده کرده آنجا که فرمود :آیا شما را از شریرترین افراد خبر دهم ؟ گفتند : آری ای رسول خدا ( ص ) ! فرمود : آنها که بسیار سخن چینی می کنند ، در میان دوستان جدائی می افکنند ، و برای افراد پاک و بی گناه در جستجوی عیوبند . اشخاص عیب جو و بد دهن که غیبت کرده به مردم طعنه می زنند در جهنم خواهند بود . در تفسیر خسروی نیز به این معانی اشاره شده است : همزه یعنی کسی که مردم را به دست بزند و لمزه کسیکه بزبان و چشم اشاره طعن کند . در تفسیر پرتوی از قرآن آمده است :ویل کلمه ای است که در مورد پریشانی و بیچارگی خود کرده گفته می شود . 5- صداقت وَیْلٌ لِّكلُ‏ِّ أَفَّاكٍ أَثِیم‏ وای بر هر دروغگوی گنهکار . آیه در شأن النضربن الحارث آمد که داستانهای پارسیان را برای تازیان می گفت و آنان را از شنیدن قرآن باز می داشت و بیشتر مفسران گفتند : معنی آیه عام است و درشان شخص بخصوصی نیست . درتفسیر نمونه آمده است : اَفّاک به معنی کسی است که بسیاردروغ می گوید و گاه به کسی که دروغ بزرگ می گوید هرچند زیاد هم نباشد گفته شده. علامه در المیزان می نویسد : ( ویل ) به معنای هلاکت و ( افاک ) مبالغه از( افک ) است که به معنای دروغ است . وکلمه ( اثیم ) مشتق از( اثم ) است که به معنای گناه و نافرمانی است و معنای آیه این است که هلاکت و مرگ بر هر دروغگوی گناهکار . در تفسیراثنی عشری آمده است : ویل : وای از سختی عذاب یا چاه ویل که قعرجهنم و پراز چرک وخون است . 6- دوری از تمسخر و گمان بد یک مسلمان به نفوس سایر مسلمانان احترام می گذارد واین از تواضع اوست هرگز سایر مسلمانان و دیگران را مسخره نمی کند و عیب جوئی از آنها نکرده ولقب زشت به همدیگر نمی دهند آنها از گمان بد می پرهیزند واز تجسس و غیبت رو می گردانند . چنان چه خداوند می فرماید : یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسىَ أَن یَكُونُواْ خَیرًْا مِّنهُْمْ وَ لَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسىَ أَن یَكُنَّ خَیرًْا مِّنهُْنَّ وَ لَا تَلْمِزُواْ أَنفُسَكمُ‏ْ وَ لَا تَنَابَزُواْ بِالْأَلْقَبِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْایمَنِ وَ مَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئكَ هُمُ الظَّلِمُون‏ . یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِیرًا مِّنَ الظَّنّ‏ِ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ‏ِ إِثْمٌ وَ لَا تجََسَّسُواْ وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَ یحُِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیم‏ ای کسانی که ایمان آورده اید ! نباید گروهی از شما گروه دیگر را مسخره کنند ، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را ، شاید آنان بهتر از اینان باشند ؛ و دیگران را مورد طعن وعیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید ، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید ؛ و آنها که توبه نکنند ، ظالم و ستمگرند . ای کسانی که ایمان آورده اید ! از بسیاری از گمانها بپرهیزید ؛ چرا که بعضی از گمانها گناه است ، وهرگز ( درکار دیگران ) تجسس نکنید ؛ آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد ؟ (یقین) همه شما از این امر کراهت دارید ؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است . علامه می فرماید :کلمه سخریه به معنای استهزاء می باشد . و استهزاء عبارت است ازاینکه چیزی بگویی که با آن ، کسی را حقیر و خوار بشماری ، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشاره ای کنی یا عملا تقلید طرف را در آوری ، به طوری که بینندگان و شنوندگان با لطبع ازآن سخن ، ویا اشاره و یا تقلید بخندند . کلمه ( قوم ) به معنای جماعت است که البته در اصل به معنای جماعتی از مردان است و شامل زنان نمی شود ، چون مردانند که به امور مهمه قیام می کنند نه زنان . آنچه از سیاق استفاده می شود این است که می خواهد بفرماید :هیچ کسی را مسخره نکنید ، چون ممکن است آن کس نزد خدا از شما بهتر باشد . در تفسیر نمونه در رابطه با این آیه آمده است :لا تلمزوا : از ماده ( لمز ) به معنی عیب جویی و طعنه زدن است . در قرآن با تعبیر ( انفسکم ) به وحدت و یک پارچگی مومنان اشاره کرده و اعلام می دارد که همه مومنان به منزله نفس واحدی هستند و اگر از دیگری عیب جویی کنید در واقع از خودتان عیب جویی کرده اید . در تفسیر منهج الصادقین نیزآمده است : ولا تنابزوا : و باید که به بدی نخوانید یکدیگر را به لقب ها یعنی لقبهای زشت یکدیگر را مخوانید چنان چه که یهود و ترسا که مسلمان شده باشند ایشان را گویند یا یهودی یا نصرانی ، یا مومنان را گویند یا منافق . در تفسیر مواهب علیه ذیل آیه فوق آمده است : بدنامی است که کسی را یاد کنند به فسق یعنی جهود و ترسا گفتن بعد از دخول او در ایمان . صاحب تفسیر شریف لاهیجی می نویسد : ( تنا ) بر حسب عرف مختص است به لقب بد . بئس الاسم ; صاحب کشاف اسم را مشتق از سمو وارتفاع گرفته و معنی را چنین تمام کرده که بد است ذکر مرتفع مر مؤمن را اینکه به عنوان فسق مذکور شود زیرا که آن موجب انخفاض اوست پس باید که کسی را بعد از ایمان کافر و زانی و امثال آن نگویند و فخرالدین رازی گفته که احسن در توجیه ( بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ ) این است که گفته شود که این آیه برای اتمام زجرست وتقدیر کلام چنین است که « بئس ان تسموا بالفاسق بسبب هذه الافعال بعد ماسمیتم مومنین » یعنی ای مومنین استهزاء ولمزو تنابزمکنید یکدیگر را که اگر چنین کنید فاسق خواهید شد بعد از تحلی با ایمان و بد است اینکه نام نهاده شوید باسم فاسق به سبب ارتکاب این امور قبیحه بعد از آنکه نام نهاده شده بودید به مومنین عاصم . در حجه التفاسیر در ذیل آیه فوق آمده است : هرکس ازاین کارهای ممنوع توبه نکند ، پس او و هم فکرانش هم آنان ستمکارانند ( در دنیا معاتب و درآخرت معاقب خواهند بود ) . درتفسیر نمونه در ذیل آیه 12 حجرات آمده است : منظور از « كَثِیرًا مِّنَ الظَّنّ » گمانهای بد است که نسبت به گمانهای خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه حسن ظن و گمان خیرنه تنها ممنوع نیست بلکه مستحسن است . دراینجا این سوال مطرح می شود که گمان بد و خوب غالباً اختیاری نیست بنابراین چگونه می شود از آن نهی کرد ؟ 1 – هرگاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن شما پیدا شد ، در عمل کوچکترین اعتنایی به آن نکنید ، طرز رفتار خود را دگرگون نسازید ، و مناسبات خود را با طرف تغییر ندهید بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد . 2- انسان می تواند با تفکر روی مسائل مختلف ، گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد ، به این ترتیب که در راههای حمل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدریجا بر گمان بد غلبه کند ، لذا در روایات دستور داده شده که اعمال برادرت را بر نیکو ترین وجه ممکن حمل کن تا دلیلی بر خلاف آن قائم شود به هر حال این دستور اسلامی یکی از جامع ترین و حساب شده ترین دستورها در زمینه روابط اجتماعی انسانها ست که مسئله امنیت را به طور کامل در جامعه تضمین می کند .به یقین همه شما از این امر کراهت دارید آری آبروی برادر مسلمان همچون گوشت تن اوست و ریختن این آبرو به وسیله غیبت و افشای اسرار پنهانی همچون خوردن گوشت تن اوست ، و تعبیر به مرده به خاطر آن است که غیبت در غیاب افراد صورت می گیرد . که همچون مردگان قادر بر دفاع از خویشتن نیستند و این ناجوان مردانه ترین ستمی است که ممکن است انسان در باره برادر خود روا دارد . این تشبیه بیانگر زشتی فوق العاده غیبت و گناه عظیم آن است . در تفسیر احسن الحدیث در ذیل این آیه آمده است : لاتجسسوا : تجسس : تفحص از احوال و خلوات دیگران برا ی آگاه شدن . جاسوس : کسی که احوال دیگران را تفحص می کند . لا یغتب : غیبت : بدگویی از دیگران در غیاب آنها و اگر آن عیب در او نباشد بهتان نامیده می شود . علامه در معنای غیبت می نویسد : درغیاب کسی درباره اوچیزی بگویی که اگربشنود ناراحت شود . علامه درادامه می فرماید : غیبت درحقیقت ابطال هویت و شخصیت اجتماعی افرادی است که خودشان از جریان اطلاعی ندارند و خبر ندارند که دنبال سرشان چه چیزهایی می گویند ، و اگر خبر داشته باشند و از خطری که این کار برایشان دارد اطلاع داشته باشند از آن احتراز می جویند و نمی گذارند پرده ای راکه خدا بر روی عیوبشان انداخته به دست دیگران پاره شود چون خدای سبحان این پرده پوشیها را بدین منظور کرده که حکم فطری بشر اجراء گردد یعنی اینکه فطرت بشراو را وامی داشت تا به زندگی اجتماعی تن در دهد ، این غرض حاصل بشود ، وافراد بشر دور هم جمع شوند ، بایکدیگر تعاون و معاضدت داشته باشند وگرنه اگر این پرده پوشی خدای تعالی نبود ، با در نظر گرفتن اینکه هیچ انسانی منزه ازتمامی عیوب نسیت ،هرگز اجتماعی تشکیل نمی شد. مراد از ظنی که دراین آیه مسلمین مأمور به اجتناب از آن شده اند ، ظن سوء است و گرنه ظن خیرکه بسیار خوب است و به آن سفارش هم شده . می خواهد بفرماید : اگر درباره کسی ظن بدی به دلت وارد شد آن را نپذیر وبه آن ترتیب اثر مده . و بنابراین پس اینکه فرمود بعضی از ظن ها گناه است ، ترتیب اثر دادن به ظن است که در بعضی موارد گناه است . در تفسیر اطیب البیان آمده است : و لا یغتب ; رسول خدا ( ص ) فرمود : « الغیبه اشد من الزنا » که صد تا زیانه یا رجم یا قتل دارد به علاوه از معصیت حق الناس هم هست . و از معنی غیبت پرسیدند فرمود : « ذکرک اخاک بما یکرهه » ، و اشد از غیبت تهمت است ، و اشد از تهمت در حضور طرف گفتن است . « أَ یحُِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ » ، حتی حیوانات گوشت مرده هم جنس خود را نمی خورند . در تفسیر کبیر و تفسیر ابو الفتوح آمده است : شبی عمر خلیفه مسلمین در مدینه به عسسی و پاسبانی می گشت ، به خانه ای رسید آواز مردی شنید که سرود می گفت . عمر اثر فساد در آن خانه مشاهده کرد ، چون به در خانه رفت ، در بسته بود . گفت : اگر بر در زنم شاید که مرد بگریزد . چون بربام خانه رفت مردی دید با زنی نشسته ، و قدری شراب پیش نهاده ، بانگ بر وی زد و گفت : ای دشمن خدای پنداشتی که ایزد معصیتی بدین عظیمی بر تو پوشیده دارد ؟ مرد برخاست و گفت :اگر مصلحت بیند کلمتی بشنود و در تأدیب و تعذیب من تعجیل نکند ، چه اگر من ارتکاب معصیتی کردم ، تو سه نافرمانی کردی عمر گفت : چرا ؟ گفت : برای آنکه خدایتعالی می فرماید : ولا تجسسوا تجسس مکنید و تو جستجو کردی و ناجستنی جستی . دوم فرموده است : به خانه ها از در خانه ها وارد شوید و وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها تو به خانه ما از راه بام در آمدی . سوم فرموده است : فَإِذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّمُوا عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَهْلَها و تو برما سلا م نکردی . عمر گفت : راست است من سه خطا کردم اگر توبه کنی تو را عفو کنم . مرد توبه کرد و شراب بریخت و عمر او را بگذاشت . یک مسلمان نماینده و الگوی اخلاق نیکوست ، رحم و نیکوکاری ، عفو و عطوفت ، صبر و حسن خلق نسبت به همگان دارد . بررسی معاشرت مسلمانان از دیدگاه روایات در روایات نیز نکاتی ارائه شده است که بدان اشارت می شود : اعتدال و دوری از حسادت و تملق قال علی ( ع ) : « لیس من اخلاق المومن ، الملق و لا الحسد الا فی طلب العلم » تملق گفتن و حسد بردن از اخلاق مومنین نیست مگر در طلب علم . یک مسلمان دوستدار حق و خواستار عدالت است یار مظلوم و دشمن ظالم است . « کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا » دشمن ظالم و یارو یاور مظلوم باش . او نمی گذارد در جامعه اسلامی لغوی پای گیرد و خیانت توسعه یابد ، زیرا جلب رضای خداوند مقصد و مقصود اوست . یک مسلمان واقعی ، در این راه سرو جان را به بهای رضای دوست عرضه می دارد . در نتیجه یک مسلمان ، در معاشرتهایش می کوشد تا با ناصالحان معاشرت نداشته باشد زیرا می داند که چنین فردی ، دیگران را نیز به آلودگی می کشاند . بدین جهت با کسی معاشرت می کند که علم و تقوا واخلاق نیکویش ، راه گشای او در سختی ها باشد . ازپیامبر( ص ) روایت شده که فرمود : « سه صفت ( پسندیده) است که هر کس خدا را با آن ملاقات کند از هر دری که خواهد وارد بهشت می شود ، دارای حسن خلق باشد ، در پنهان و آشکار از خدا بترسد و از جدال ( بحث های خصومت آمیز ) دوری گزیند گر چه حق با او باشد . » حق مسلمان بر مسلمان معلی بن خنیس گوید : به امام صادق ( ع ) عرض کردم : « حق مسلمان بر مسلمان چیست ؟ » فرمود : « برای او هفت حق واجب است ( که همه آنها بر عهده برادرش واجب است ) و اگر برخی از آنها را ضایع کند ، از ولایت و اطاعت خدا بیرون می رود و برای خدا در او نصیبی( از اطاعت ) نمی باشد .» عرض کردم : « قربانت گردم آنها چیست ؟ » فرمود : « ای معلی بن خنیس ، من بر تو نگرانم و می ترسم ضایع کرده ومراعات نکنی وبدانی و عمل ننمایی » . عرض کردم : « لا قوه الا بالله » نیرویی جز از خداوند نیست . فرمود : « آسان ترین آن حقوق این است که ، آنچه برای خودت دوست داری برای او هم داشته باشی و آنچه برای خود نپسندی برای او نیز نپسندی . حق دوم : آنکه از آنچه ناخرسند دارد ، دوری کنی و خوشنودی او را پیروی نموده ، و فرمانش بری .حق سوم : آنکه با جان و مال و زبان و دست و پای خویش او را یاری کنی . حق چهارم : آنکه چشم و راهنما و آیینه او باشی . حق پنجم : آنکه تو سیر نباشی و او گرسنه ، یا سیراب باشی و او تشنه ، یا پو شیده باشی و او برهنه. حق ششم : آنکه اگر تو خدمت گذار داری و برادرت ندارد ، واجب است خدمت گذارت را بفرستی که جامه هایش را بشوید و غذایش را درست کند و بسترش را مرتب نماید . حق هفتم : آنکه سوگندش را تصدیق کنی و دعوتش را بپذیری و در بیماریش او را عیادت کنی و بر جنازه اش حاضر شوی و چون بدانی حاجتی دارد ، در انجام آن سبقت گیری و او را مجبور نسازی که از تو بخواهد ، بلکه خودت پیش دستی کنی . چون چنین کردی دوستی خود را به دوستی او پیوند داده ای و دوستی او را به دوستی خود . » و در حدیث دیگری معلی بن خنیس گوید حضرت فرمود : « هفتاد حق است که جز هفت حق را به تو نمی گویم زیرا به تو مهربانم و می ترسم عمل نکنی . » و سپس هفت حق را بر شمرد و اضافه فرمود : « پس چون چنین کردی ولایت خود را به ولایت ما و ولایت ما را به ولایت خدای عز و جل رسانیده ای .» محبت ، مهم ترین عامل در معاشرتها همه می دانیم محبت و تعاون دو صفت بارز و مهمی است که موجب تقویت و ترقی و تکامل جامعه است . محبت و دوستی رمز خوشبختی و سعادت بشر است و کلید سازگاری وحسن تفاهم انسانها در جوامع بشری است . راه جلب محبت و دوستی ، تکریم شخصیت دیگران و احترام به حقوق طبیعی و اجتماعی آنان است . پیشوای عالی قدر اسلام پیامبر ( ص ) با نیروی ایمان ، کینه و دشمنی را از صفحه دلها زدود و بین افراد جامعه ، پیوند محبت و برادری بوجود آورد و آنان را در غم و شادی شریک یک دیگر ساخت و پیروان خود را موظف نمود که در سطح وسیع اجتماعی طبق قانون و اخلاق و مواسات و بلکه بالاتر از آن ، بر طبق ایثار با یک دیگر رفتار نمایند و یک دیگر را در راه نیکوکاری یاری نمایند . رفتار مهاجرین و انصار صدر اسلام با هم دیگر بهترین نشانه و گواه این مدعا است . خداوند در قرآن کریم می فرماید : وَ اعْتَصِمُواْ بحَِبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لَا تَفَرَّقُواْ وَ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینْ‏َ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَنًا ‏; و همگی به ریسمان خدا ( قرآن و اسلام ، و هرگونه وسیله وحدت ) ، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید و نعمت ( بزرگ ) خدا را بر خود ، به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید ، و او میان دلهای شما ، الفت ایجاد کرد . از مفهوم آیه چنین می فهمیم که خداوند محبت را که عطیه الهی است برای سعادت و ترقی و تکامل بشر از جهنم نفاق دنیا و آتش آخرت عطا فرموده است تا در سایه آن به آرامش و سعادتی که منظور نظر الهی است برسیم . علامه در المیزان چنین می نویسد : اگر شما را به اعتصام و عدم تفرقه می خوانیم بی دلیل نیست دلیل بر اینکه شما را بدان دعوت کرده ایم همین است که خود به چشم خود ثمرات اتحاد و اجتماع و تلخی عداوت و حلاوت محبت و الفت و برادری را چشیدید و در اثر تفرقه در لبه پرتگاه آتش رفتید و در اثر اتحاد و الفت از آتش نجات یافتید ، اگر ما این دلیل را به رخ شما می کشیم ، نه از این باب است که بر خود واجب می دانیم هر چه می گوییم ، دلیلش را هم ذکر بکنیم  اگر ذکر نکنیم دلیل بر این است که گفتارمان حق نبوده ، نه ، گفتار ما همیشه حق است ، چه دلیلش را ذکر بکنیم و چه نکنیم بلکه از این باب است که بدانید این تمسک به حبل الله و اتحاد شما نعمتی است از ناحیه ما و در نتیجه متوجه شوید که تمامی دستوراتی که ما به شما می دهیم ، همه اش مانند این دستور به نفع شماست و سعادت و راحت و رستگاری شما را تأمین می کند . مراد از ( نعمت ) همان الفتی است که نام برد پس مراد به اخوتی هم که این نعمت آن را محقق ساخته نیز همان تألف قلوب است پس اخوت در این جا حقیقتی ادعایی است نه واقعی ، چون برادری واقعی عبارتست از شرکت دو نفر یا بیشتر در پدر و مادر واحد . در تفسیر نمونه آمده است : خداوند می فرماید فراموش نکنید که در گذشته چگونه با هم دشمن بودید ولی خداوند در پرتو اسلام و ایمان دلهای شما را به هم مربوط ساخت و شما دشمنان دیروز برادران امروز شدید و خدا در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و با این تعبیر اشاره به یک معجزه اجتماعی اسلام شده زیرا اگر سابقه دشمنی و عداوت پیشین عرب را درست دقت کنیم که چگونه کینه های ریشه دار در طول سالهای متمادی در دلهای آنها انباشته شده بود ، و چگونه یک موضوع جزئی و ساده کافی بود آتش جنگ خونینی در میان آنها بیفروزد مخصوصا با توجه به اینکه مردم نادان و بی سواد و نیمه وحشی معمولا افرادی لجوج و انعطاف ناپذیر ، و به آسانی حاضر به فراموش کردن کوچک ترین مسائل گذشته نیستند در این صورت اهمیت این ( معجزه بزرگ اجتماعی ) اسلام آشکار می شود و ثابت می گردد که از طریق عادی و معمولی امکان پذیر نبود که در طی چند سال ، از چنان ملت پراکنده و کینه توز و نادان و بی خبر، ملتی واحد و متحد و برادر بسازند . و صاحب تفسیراحسن الحدیث در معنای « ألف » می نویسد : تألیف به معنی الفت دادن ، جمع کردن و مأنوس نمودن است . در تفسیر اطیب البیان ذیل آیه فوق آمده است :« فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَنًا » ، اصباح به معنی شب را به روز آوردن است کنایه از این که از شب تاریک ظلمانی عناد و خون ریزی نجات ، و به صبح روشن محبت و الفت و داد رسیدند و سبب آن نعمت و تفضل خداوند و عنایت پروردگار بود . و تعبیر به اخوان به معنی برادری اشاره به اینست که دیگر آن را در عرض خود می بیند و تعبیر نفرمود به پدر و فرزند که یکی بر یکی برتری داشته باشد برادری برابری است . و همین نحو که برادر باعث قوت قلب و ظهر برادر است مومنین هم باعث تقویت یک دیگر باشند که اگر اتفاق و اتحاد و الفت و محبت داشته باشند هیچ قوت و نیرویی نمی تواند با آنها مقاومت کند و اگر تفرقه و دوئیت بین آنها ایجاد شد هر ضعیفی بر آنها چیره خواهد شد . و در آیه دیگر چنین می فرماید : ; وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى‏ وَ لَا تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَنِ ; و ( همواره ) در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون کنید . و ( هرگز ) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید . در تفسیر آسان ذیل این آیه آمده است : « وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى » بر هر فرد مسلمان لازم است بر نیکوییها معاونت و کمک نماید زیرا کلمه ( تعاونوا ) امر خداست و امر خدا لازم الاجراء می باشد .کلمه ( اثم ) شامل هر نوع عمل و سخنی می شود که موجب گناه عامل و ناطق آن می گردد . کلمه ( العدوان ) شامل هر نوع ظلم و تعدی می گردد که به مردم شود و بنابراین هر نوع گناه و هر نوع ظلمی مشمول این جمله مورد بحث می شود . در تفسیر عاملی آمده است : ( تقوی ) یعنی خودداری و پرهیز از عقاب خداوند بوسیله ی خودداری از کاری که موجب عقاب می شود . ( اثم ) آن گناه است که شخص بر خلاف وظیفه شخصی خود رفتار کند ، ولیکن به حقوق و حدود دیگری تجاوز نکند و ( عدوان ) آن است که به حقوق دیگران تجاوز شود و مانند آدم کشتن و مال مردم خوردن و دیگر انحرافهای اجتماعی . در تفسیر نمونه آمده است : آنچه در آیه فوق در زمینه تعاون آمده یک اصل کلی اسلامی است که سراسر مسائل اجتماعی و حقوقی و اخلاقی و سیاسی را در برمی گیرد ، طبق این اصل مسلمانان موظفند در کارهای نیک تعاون و هم کاری کنند ولی همکاری در اهداف باطل و اعمال نادرست و ظلم و ستم ، مطلقا ممنوع است ، هر چند مرتکب آن ، دوست نزدیک یا برادر انسان باشد . این قانون اسلامی درست بر ضد قانونی است که در جاهلیت عرب – و حتی در جاهلیت امروز – نیز حکومت می کند که ، برادر ( یا دوست و هم پیمانت ) را حمایت کن ، خواه ظالم باشد و یا مظلوم . اسلام خط بطلان بر این قانون جاهلی کشیده است و دستور می دهد تعاون و هم کاری مسلمین با یک دیگر باید تنها در کارهای نیک و برنامه های مفید و سازنده باشد نه در گناه و ظلم و تعدی . تعاون و همکاری باید هم در دعوت و نیکیها و هم در مبارزه با بدیها انجام گیرد . تفسیر گازر در این رابطه می نویسد : معاونت و مظاهرت و یاری کنید یک دیگر را بر ، برّ و تقوا و پرهیز کاری یعنی خویشتن داشتن از عقاب خدای بنا کردن فعلی که مستحق عقاب شوید به آن و یک دیگر را یاری مکنید بر اثم و عدوان . ( اثم ) هر معصیتی باشد که از فاعلش تعدی نکند بغیری و (عدوان) معصیتی بود که تعدی کند چون ظلم و قتل و غضب . و رسول گفت : « بر آن باشد که دل تو به آن منشرح گردد و آنرا قبول کند و اثم آن باشد که در دل تو اثر نکند و اگر چه مردمان را بر آن فتوی کنند ». مهر ومحبت نه تنها وسیله سازش جوانان و بزرگسالان در سطح خانواده و جامعه است بلکه این نیروی شگفت انگیز و حیرت زا ، می تواند تمام انسانها را در سطح کل جهان به هم مرتبط ساخته و وحدت کلمه و همدلی ایجاد نماید . خواجه نصیر الدین طوسی در باره محبت چنین می نویسد : « جماعتی از قدمای حکما در تعظیم شأن محبت مبالغتی عظیم کرده اند و گفته اند که قوام همه موجودات به سبب محبت است و هیچ موجودی از محبت خالی نتوان بود ، چنان که از وجودی و وحدتی خالی نتوان بود الا آنکه محبت را مراتب باشد به سبب ترتیب آن ، موجودات در مراتب کمال و نقصان مترتب باشند » . و در رابطه محبت و عدالت چنین می نویسد : « احتیاج به عدالت – که اکمل فضایل آن است – ودر باب محافظت نظام نوع ، از جهت فقدان محبت است ، چه اگر محبت میان اشخاص حاصل بودی به انصاف و انصاف دادن احتیاج نیفتادی و از روی لغت خود انصاف ، مشتق از نصف بود یعنی منصف متنازع فیه را با صاحب خود نصف کند و این از لوا حق تکثر است و محبت از اسباب اتحاد . پس بدین وجوه فضیلت محبت بر عدالت معلوم شد » . درس محبت را باید از کودکی به فرزندان خود بیاموزیم پدر و مادری که به فرزندان خود محبت می کنند و دیگران را نیز دوست می دارند و طریق افراط و تفریط را نیز می پیمایند ، مطمئنا در پرتو ایمان و عمل صالح فرزندانی سالم تربیت می نمایند . قرآن شریف برای تشویق و تحریض مومنین به نیکیها و نهی آنها از بدیها ، با زبان احساس و محبت سخن گفته و به دوست داشتن و نداشتن خداوند تکیه کرده است برای نمونه و شاهد به بعضی از آیات اشاره می شود : وَ اللَّهُ یحُِبُّ المُْحْسِنِین‏ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُقْسِطِین‏ انفاق مال برای رضای محبوب مردان و زنان با ایمان حب پروردگار و رضای محبوب را در نظر دارند و این بهترین ضامن اجرای مقررات اسلامی است که با وجود آن مشکلات آسان شده و مصائب و آلام ، قابل تحمل می گردد و انسان را به فداکاری و از خود گذشتگی می کشاند تا جایی که برای رضای محبوب از همه چیز خود می گذرد . بشر به حکم غریزه طبیعی ، مال و جان خود را دوست دارد و در حفظ و صیانت آن می کوشد ولی محبت الهی در ضمیر افراد مومن ، به قدری شدید است که آگاهانه و با اراده و اختیار خود ، از همه چیز می گذرند و آن را در راه رضا و خوشنودی پروردگار فدا می کنند . 1- چنانچه خداوند می فرماید : ءَاتىَ الْمَالَ عَلىَ‏ حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبىَ‏ وَ الْیَتَمَى‏ وَ الْمَسَكِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائلِینَ وَ فىِ الرِّقَابِ و مال ( خود ) را ، با همه علاقه ای که به آن دارد ، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان ، انفال می کند ؛ نماز را بر پا می دارد و زکات را می پردازد . در تفسیر آسان آمده است : گروهی از مفسرین ضمیر کلمه ( حبه ) را به کلمه ( المال ) بر می گردانند و گروه دیگری آن را به لفظ « الله » بر می گردانند . قول اول از نظر لفظ مناسب می باشد ولی قول دوم از لحاظ معنا تناسب بیشتری دارد . زیرا ممکن است انسان مالی را که دوست دارد در غیر راه خدا بدهد و نتیجه ای نگیرد . ولی اگر آن را به خاطر محبتی که به خدا دارد بدهد حتما مأجور خواهد بود . منظور از کلمه ( المال ) هر نوع صدقه ای است که انسان بپردازد نه از زکات واجب . زیرا زکات واجب را در ذیل این آیه جداگانه نام می برد . در تفسیر عاملی آمده است : « ءَاتىَ الْمَالَ عَلىَ‏ حُبِّهِ » از ابن مسعود و دیگران نقل است مقصود از علی حبه این است که آدمی با علاقه به مال و کمال بخل و آرزوی زندگی و ترس فقر از سرمایه خود ببخشد . مقصود از کلمه ( یتامی ) بچه های صغیر نابالغ پدر مرده هستند که آنچه بخواهند به آنها دهند باید به سرپرستشان بدهند که برای آنها خرج کنند و اگر یتیم ممیز باشد که منافع خود را تشخیص بدهد خوردنی و پوشیدنی را می توان به خودش داد .( مساکین ) یعنی بینوایانی که در آمد آنها کفاف معاش عائله شان را نمی دهد . ( ابن السبیل ) واماندگان در غربت که وسیله رسیدن به محل و وطن خویش را ندارند و بی خرجی مانده اند و گدایان یعنی سؤال کنندگانی که با احتیاج به مال عفیف اند و سؤال حرفه آنها نیست و آن را اسباب جمع کردن مال قرار نداده و نیازمندی آنها را مجبور به سؤال کرده و برای گذراندن یومیه خود می طلبند . و هم چنین آزاد کردن ( رقاب ) اسیران و غلامانی که در جنگ اسیر ، یا برده فروشان آنها را کالای خود ساخته اند مال خود را صرف کند و برای رضای خدا عطا نماید . عن ابی عبد الله ( ع ) قال : « هل الدین الا الحب ، ان الله عز و جل یقول ، قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله » دین و مذهب به فرموده امام صادق ( ع ) چیزی جز حب و دوستی نیست . زیرا خداوند عز و جل می فرماید : قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونىِ یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ ‏; بگو : اگر خدا را دوست می دارید ، از من پیروی کنید تا خدا ( نیز ) شما را دوست بدارد . زیرا حب خدا به پیامبر ( ص ) و ائمه طاهرین و امت و حب امت به خدا و رسولش و ائمه و علاقه و محبت مسلمین به یک دیگر ، سرمایه اصلی دین است و هیچ پاداشی بهتر و عالی تر از خوشنودی پروردگار و جلب رضای محبوب نیست و از این صفت نیکوست که سازنده سجایای اخلاقی پر ثمری است تا جائیکه فوز عظیم را نصیب انسان می سازد . وَ رِضْوَنٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبرَُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیم‏ و خوشنو دی خدا بزرگتر است . این همان کام یابی بزرگ است .و چون رضای محبوب در احسان و کمک به افراد جامعه است در نتیجه یک مسلمان سعی می کند پس از اصلاح نفس خود ، در اصلاح جامعه ( عملا و علما ) بکوشد تا از این رهگذر به فوز عظیم نائل گردد. بخش سوم : آداب معاشرت درحوزه خانواده و خویشاوندان1- آداب معاشرت والدین و فرزندان2- آداب معاشرت زوجین3- آداب معاشرت در حوزه خویشاوندان4- آداب معاشرت برادران و خواهران بخش سوم : آداب معاشرت در حوزه خانواده و خویشاوندان مقدمه خانواده را سنگ اول و زیر بنای جامعه می دانند که از اجتماع مشروع والدین و فرزندان پدید آمده و در برخی از جوامع حتی در برگیرنده خویشان و اقوام و همسایگان و افراد قبیله نیز می باشد . خانواده در اسلام امری مقدس و عاملی برای کسب محبت و مودت است و کانون انس و صفاست . ازدواج در مکاتب الهی و اسلام ، نوعی هم بستگی و پیمانی محکم است و موظف به تولید نسل و ایجاد عادات اخلاقی نیکو در فرزندان می باشد و البته در این راه خود الگو و سرمشق آنهاست زیرا کودکان مقلدان خوبی هستند . خانواده می تواند مکتب سازندگی و فضیلت باشد و نسلی که متعهد و وظیفه شناس و در حیات اجتماعی مسئولیت پذیر است از آنجا بوجود آید و بالعکس . در ازدواج هدف تنها تحصیل آرامش و یا سکون غریزه جنسی نیست ، بلکه یافتن کانون انس و صفا ، و از من به ما رسیدن مهم تر و با ارزش تر است . در خانواده بنای زندگی باید مبتنی بر صفا و خیر خواهی و مصلحت اندیشی و عاطفه و محبت باشد و حقیقت این است که هر یک از اعضای خانواده عزیزی است که پنجه در افکندن با او ، سبب ناراحتی و احیانا هلاکت او می گردد و علاوه بر این ، این مبارزه آنها را از طریق تکامل و رشد باز می دارد. 1- آداب معاشرت با والدین و فرزندان مقدمه در فرهنگ ارزشهای اسلامی مقام والدین پس از مقام خداوند و توصیه ها و سفارش ها در رعایت احوال آنها پس از توصیه در عبادت خدا و خودداری از شرک اوست . پیمانی که خداوند از بنی اسرائیل گرفته بود این است که جز خدای یگانه را عبادت نکنند و به پدر و مادر احسان نمایند . در ارزیابی از مقام شکر و رعایت حق باز هم مقام پدر و مادر را بس عظیم می بینیم . خداوند پس از امر به شکر و سپاس خویش سپاس گذاری از والدین را مطرح می سازد و یا وقتی از رسول خدا می پرسند بزرگ ترین حقی که بر گردن فردی است چیست همین پاسخ شنیده می شود . در اهمیت مقام والدین ذکر این حدیث کافی است که نگاه رأفت آمیز و توأم با رحمت به پدر و مادر عبادت به حساب آمده است ( رسول ( ص ) ) . این توصیه ها و رعایت به خاطر اهمیت نقشی است که آنها در باره فرزندان ایفاء کرده و می کنند و هم به خاطر زحمات بدون چشم داشتی است که در دوران رشد فرزندان متحمل شده اند بویژه مادر که با رنج و زحمت با رحمی فرزند را برداشت و با دشواری و درد او را زایمان کرد و از شیره جانش بدو شیر داد . این که با چنین پدر و مادری که این همه درباره مقام ورتبت شان بحث شده چگونه بر خورد و با ایشان به چه صورت معاشرت کنیم باید گفت آیات و روایات بسیاری در دست است که تکلیف پای بندان به تعالیم مکتب را در این رابطه روشن کرده است و ما ذیلاً به مواردی از آنها اشاره می کنیم. الف – آداب معاشرت با والدین معاشرت با والدین از دید گاه قرآن گرچه عواطف انسانی و مسأله حق شناسی به تنهایی برای رعایت و احترام والدین کافی است ولی اسلام سکوت در این امر را روا نمی دارد و حتی به عنوان تأکید هم که شده در این گونه موارد دستورات لازم را صادر می کند . در مورد احترام والدین ، خداوند در قرآن آن قدر تأکید و سفارش نموده که در کمتر مسأله ای این همه تأکید و سفارش دیده می شود و در اکثر موارد بعد از اینکه امر به ستایش و عبودیت حق تعالی را داده ، بلافاصله از احترام و نیکی به والدین نام می برد که به چند نمونه از آن آیات اشاره می شود . وظایف فرزندان 1 – وَ قَضىَ‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَلِدَیْنِ إِحْسَنًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُفٍ‏ّ وَ لَا تَنهَْرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِیمًا . وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلّ‏ِ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَّبّ‏ِ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانىِ صَغِیرًا و پروردگارت فرمان داده : جزاو را نپرستید؛ و به پدرو مادر نیکی کنید . هرگاه یکی از آن دو ، یا هر دوی آنها ؛ نزد تو به سن پیری رسند ، کمترین اهانتی به آنها روا مدار ، وبر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو . وبالهای تواضع خویش را از محبت و لطف ، در برابر آنان فرود آر ؛ و بگو : « پرودگارا ! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند ، مشمول رحمتشان قرار ده » . این آیه به چند موضوع مختلف که جزء وظایف فرزندان نسبت به پدر و مادر است توصیه می کند از جمله : 1- احترام و ادب « وَ قَضىَ‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَلِدَیْنِ إِحْسَنًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُفٍ‏ّ » 2- انس و مؤانست « وَ لَا تَنهَْرْهُمَا »3- گفتار نیک « وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِیمًا »4- تواضع « وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلّ‏ِ »5- مهربانی « مِنَ الرَّحْمَهِ » 6- دعا « وَ قُل رَّبّ‏ِ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانىِ صَغِیرًا »حضرت صادق ( ع ) فرمود :« کمترین آزار به والدین گفتن اف به آنهاست و اگر خرای عزوجل چیزی را آسان تر و خوارتر از آن می دانست ازآن نهی می فرمود » . (اف) : کلمه ای است که در کراهت و ضجر استعمال شود وگوینده آن بواسطه بدی حال و کراهت از چیزی آنرا به زبان جاری کند و در اصل به معنی هر چیز کثیف و آلوده مثل چرک و ناخن است و در مقام توهین و تحقیر گفته می شود و فقط سه بار در قرآن به کاررفته است . در احسن الحدیث در ذیل آیه 23 اسراء به این معانی اشاره شده است : ( اف ) کلمه ای است که با آن اظهار تنفر و انزجار می شود . چون انسان چیزی را مکروه می دارد در مقام اظهار کراهت می گوید : اف . ( لا تنهر هما ) راغب شدت را در آن قید کرده است ، با آنها تندی مکن و با فریاد مران و منظور از قول کریم سخن ملایم و خوشایند است در مقابل نهر و زجر که فریاد کشیدن و از خود راندن است . علامه ذیل این آیه می نویسد : مسأله احسان به پدر و مادر بعد از مسأله توحید خدا واجب ترین واجبات است هم چنان که مسأله عقوق بعد از شرک ورزیدن به خدا از بزرگترین گناهان کبیره است . رابطه عاطفی بین پدر و مادر از یک طرف و میان فرزندان از طرف دیگر از بزرگترین روابط اجتماعی است که قوام و استواری جامعه انسانی بدانهاست ، و همین وسیله ایست طبیعی که زن و شوهر را به حال اجتماع نگه داشته و نمی گذارد از هم جدا شوند ، لازم است آدمی پدر و مادر خود را احترام کند و به ایشان احسان نماید زیرا اگر این حکم در اجتماع جریان نیابد و فرزندان با پدر و مادر معامله یک بیگانه را بکنند قطعا آن عاطفه از بین رفته و شیرازه اجتماع به کلی از هم گسیخته می گردد . ( خفض جناح ) کنایه است از مبالغه درتواضع و خضوع زبانی وعملی ، واین معنا از همان صحنه ای گرفته شده که جوجه بال و پرخود را باز می کند تا مهرومحبت مادر را تحریک نموده و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد و به همین جهت کلمه جناح را مقید به ذلت کرده و فرمود : « جَنَاحَ الذُّلّ‏ِ » و معنای آیه این است که انسان باید در معاشرت و گفتگوی با پدر و مادر طوری روبرو شود که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او خود را در برابر ایشان خوار می دارد ، و نسبت به ایشان مهر و رحمت دارد . این در صورتی است که (ذل) به معنای خواری باشد ، واگر به معنای مطاوعه باشد از گستردن بال مرغان جوجه دار مأخوذ شده که از در مهر و محبت بال خود را برای جوجه های خود باز نمایند ، و از سرما و شکار شدن حفظ کنند . و نیز در تفسیر نمونه آمده است : هر گاه یکی از آن دو ، یا هر دو آنها ، نزد تو به سن پیری و شکستگی برسند ( آنچنان که نیازمند به مراقبت دائمی تو باشند ) از هر گونه محبت در مورد آنها دریغ مدار و کمترین اهانتی به آنان مکن ، حتی سبک ترین تعبیر نا مؤدبانه یعنی ( اف ) به آنها مگو « لَا تَنهَْرْهُمَا » و بر سر آنها فریاد مزن . « وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِیمًا » بلکه با گفتار سنجیده و لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو. در تفسیر احسن الحدیث در ذیل آیه 24 اسراء چنین آمده است: (اخفض) : فرود آور و بخوابان منظور از آن تواضع است . (جناح) : بال وطرف ، تتمه کلام نیکی به والدین است یعنی برای آن دو تواضع کن . تواضعی که ناشی از رحمت مهربانی تو است نسبت به آنها . از این دو آیه نکات مهمی در احترام والدین مشخص می گردد :الف- بعد از اینکه خداوند فرمود : ستایش مخصوص ذات اقدس الهی است و نباید دیگری را شریک قرار داده بلافاصله با ( واو) عطف می فرماید به پدر و مادر نیکی کنید واین اهمیت مسأله را می رساند.ب – مسأله کهولت آنها را بیان می کند چون دراثر کهولت ممکن است به جائی برسند که نتوانند بدون کمک دیگری حرکت کنند واحتیاجات خود را بر طرف نمایند در این صورت مسلماً عنایت بیشتری را طلب می نمایند . ج – خداوند دستور میدهد به آنها حتی حق گفتن اف ندارند یعنی در برابر آنها نباید از آنها اظهار ناراحتی کنند .د- خداوند فرمان می دهد که باگفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگوئید .ه – و دستور به تواضع و فروتنی در برابر آنان را می دهد ، تواضی که نشان دهنده محبت و علاقه باشد.و- سرانجام می فرماید : هنگامی که روبه سوی درگاه خدا می آوری ، پدرومادرت را ( چه در حیات چه در ممات ) فراموش مکن و تقاضای رحمت پروردگار را برای آنها بنما .صاحب تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه 24 اسراء می نویسد : این آیه دلالت دارد بر اینکه دعای فرزند برای پدر و مادرش که از دنیا رفته مسموع است زیرا اگر مسموع نبود و برای آنها اثری نداشت معنا نداشت که در این آیه امر به دعا کند. و نیز در تفسیر خلاصه المنهج آمده است : بگو ای پروردگار من ، ترحم فرمای و ببخشای برایشان « کما ربیانی صغیرا » هم چنان که پروردند مرا در وقتی که خرد بودم یعنی بر ایشان رحمی کن که مانند رحمت ایشان باشد بر من در تربیت و شفقت . در تفسیر منهج الصادقین در ذیل این آیه آمده است : حقیقت دعای رحمت از ولد در حق والدین آن است که اگر مومنند گوید : بار خدایا ایشان را از عقوبت آن جهان برهان و به بهشتشان رسان و اگر کافرند گوید : که راه نما ایشان را با سلام و ایمان . دقت فوق العاده در احترام به پدر و مادر در حقیقت در دو آیه ای که گذشت قسمتی از ریزه کاری برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو می کند : از یک سو انگشت روی حالات پیری آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احترام گذارده ، و می گوید : کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو ! آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایی برسند که نتوانند بدون کمک دیگری حرکت کنند ، و از جا برخیزند و حتی ممکن است قادر به دفع آلودگی از خود نباشند ، در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع می شود . آیا وجود چنین پدر و مادری را مایه رحمت می دانند ، و یا بلا و مصیبت و عذاب . آیا صبر و حوصله کافی برای نگهداری احترام آمیز از چنین پدر و مادری را دارند و یا هر زمان با نیش زبان ، با کلمات سبک و اهانت آمیز و حتی گاه با تقاضای مرگ او از خدا قلبش را می فشارند و آزار می دهند ؟ نکته مهمی که از این آیه استفاده می شود این است که اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند که به تنهایی قادر به حرکت و دفع آلودگی ها از خود نباشند فراموش نکن که تو هم در کودکی چنین بودی و آنها از هر گونه حمایت و محبت از تو دریغ نداشتند و محبت آنان را جبران نما . احسان به والدین قابل توجه است که خداوند در این آیات امر به احسان نموده یعنی نه تنها نباید به آنها آزار رسانید بلکه باید احسان و نیکی هم نمود . آیاتی که صراحتا احسان به والدین رابیان می کند عبارتند از : 2- وَ إِذْ أَخَذْنَا مِیثَقَ بَنىِ إِسْرَ ءِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوَلِدَیْنِ إِحْسَانًا ; و ( به یاد آورید ) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید ؛ و به پدر و مادر نیکی کنید . مرحوم طبرسی می نویسد :آنچه از آیه شریفه استفاده می شود ترتیب و تقدیم و تأخیر حقوق است و اول آن را حق خداوند که از هر حقی مقدم است زیرا که او خالق و صاحب نعمت است . سپس حق والدین برهمه حقوق مقدم است زیرا که آنان سبب وجودند و مربی می باشند . در تفسیرآسان در ذیل این آیه آمده است : خدای مهربان تشکر از والدین را در ردیف شکرگذاری خود آورده و نیکو رفتاری و احسان به آنانرا به نحوی واجب نموده که پرستش خود را واجب نموده است مثلا اگر پرستش خدا صد درجه واجب باشد اطاعت پدر و مادر نود و نه درجه واجب و لازم است زیرا این آیه شریفه بعد از خداپرستی دستور اطاعت والدین را صادر فرموده است . بدین سبب است که فقها متفقاً می فرمایند : عاق والدین بودن از بزرگ ترین گناهان کبیره است . شهادت کسی که عاق والدین باشد چون فاسق است قبول نخواهد بود . در حدیث شریف وارد شده : عاق والدین بوی بهشت را نخواهد یافت . منظور از نیکویی به والدین اطاعت ایشان است و از نظر گفتار و رفتار مدارا کردن با آنان می باشد . از این آیه استفاده می شود که صله رحم برای اینکه با والدین بستگی دارند واجب است . اگر درست توجه شود این احکام ضامن سعادت فرد و جامعه است ، خواه در آن روز که بنی اسرائیل مأمور بودند و خواه امروز که همه مأمورند . 3- وَ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ لَا تُشرِْكُواْ بِهِ شَیًْا وَ بِالْوَلِدَیْنِ إِحْسَنًا ; خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید . در تفسیر نمونه آمده است : در حقیقت بزرگترین نعمت ، نعمت هستی و حیات است که در درجه اول از ناحیه خدا است و در مراحل بعد به پدر و مادر ارتباط دارد زیرا که فرزند ، بخشی از وجود پدر و مادر است بنابراین ترک حقوق پدر و مادر هم دوش شرک به خداست . 2- وَ وَصَّیْنَا الْانسَنَ بِوَلِدَیْهِ حُسْنًا وَ إِن جَهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بىِ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلىَ‏َّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكمُ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُون ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند ، و اگر آن دو ( مشرک باشند ) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری از آنها پیروی مکن بازگشت شما به سوی من است ، و شما را از آنچه انجام می دادید با خبر خواهم ساخت . در تفسیر روض الجنان و روح الجنان آمده است : خداوند گفت : اندرز کردیم آدمی را در حق پدر و مادرش به نیکی و معنی وصایت از خدای تعالی امر باشد یا نهی . آنکه خطاب کرد با مخاطبی مبهم ، گفت : « وَ إِن جَهَدَاكَ » ، اگر بر تو سختی کنند و با تو مجاهده کنند تا به من شرک آری و با من انباز گیری و در من چیزی گویی که ندانی « فَلَا تُطِعْهُمَا » ، طاعت ایشان مدار و فرمان ایشان مبر . در تفسیر گازر آمده است : آنکه بر سبیل تهدید گفت : « إِلىَ‏َّ مَرْجِعُكُمْ » بازگشت شما به سوی من است پس شما را خبر دهم به آنچه کرده باشید یعنی جزا دهم شما را به کرده شما ، و آنان را که ایمان آرند و عمل صالح کنند ما ایشان را در میان صالحان آریم ، در دنیا از صالحان باشند و در آخرت در بهشت با صالحان باشند از انبیاء و اولیاء و شهدا . نکاتی که از این آیه به دست می آید : 1- احترام پدر و مادر و اجرای اوامر آنها در هر مورد جز شریک قرار دادن به خدای یکتا واجب است . 2- بازگشت همه به سوی خداست و هر کس نتیجه اعمال خود را خواهد دید . دعا برای پدر و مادر خداوند در سوره های لقمان و انعام و احقاف نیز انسان را به برّ به والدین سفارش کرده در سوره احقاف می فرماید : وَ وَصَّیْنَا الْانسَنَ بِوَلِدَیْهِ إِحْسَنًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَلُهُ ثَلَثُونَ شهَْرًا حَتىَّ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهً قَالَ رَبّ‏ِ أَوْزِعْنىِ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتىِ أَنْعَمْتَ عَلىَ‏َّ وَ عَلىَ‏ وَلِدَىَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَلِحًا تَرْضَئهُ وَ أَصْلِحْ لىِ فىِ ذُرِّیَّتىِ إِنىّ‏ِ تُبْتُ إِلَیْكَ وَ إِنىّ‏ِ مِنَ الْمُسْلِمِین ‏ . ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند ، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد ؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است ؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید : « پروردگارا ! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی ، و فرزندان مرا صالح گردان ؛ من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم ، و من از مسلمانانم . » علامه در المیزان می نویسد : کلمه وصیت به طوری که راغب گفته به معنای آنست که به دیگری پیشنهاد کنی که فلان کار را بکند ، و این پیشنهاد توأم با موعظه و خیر خواهی باشد . به هر حال برّ به والدین و احسان به ایشان از احکام عمومی خداست که در همه شرایع تشریع شده است به همین جهت سفارش را عمومیت داد به هر انسانی ، نه تنها مسلمانان . سپس به دلیل لزوم حق شناسی در برابر مادر پرداخته می گوید : مادر ، او را با اکراه و ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد ، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است مادر در طول این سی ماه بزرگترین ایثار و فداکاری را در مورد فرزندانش انجام می دهد . از نخستین روزهای انعقاد نطفه حالت مادر دگر گون می شود و ناراحتی ها پشت سر یک دیگر می آید حالتی که به حالت ( ویار ) نامیده می شود و یکی از سخت ترین حالات مادر است روی می دهد و پزشکان می گویند : بر اثر کمبودهایی است که در جسم مادر به خاطر ایثار به فرزند رخ می دهد . هر قدر جنین رشد و نمو بیشتر می کند مواد بیشتری از شیره جان مادر می گیرد و حتی روی استخوانهای او و اعصابش اثر می گذارد ، گاه خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او می گیرد ، و در آخر دوران حمل و راه رفتن و حتی نشست و برخاست برای او مشکل می شود اما با صبر و حوصله تمام و به عشق فرزندی که به زودی چشم به دنیا می گشاید و بر روی مادر لبخند می زند تمام این نا ملایمات را تحمل می کند . دوران وضع حمل که یکی از سخت ترین لحظات زندگی مادر است فرا می رسد تا آنجا که گاه مادرجان خود را بر سر فرزند می نهد . به هر حال بار سنگینش را بر زمین گذارده دوران سخت دیگری شروع می شود . دوران مراقبت دائم و شبانه روزی از فرزند ، دورانی که باید به تمام نیازهای کودکی پاسخ گوید که هیچ گونه قدرت بر بیان نیازهای خود ندارد ، اگر دردی دارد نمی تواند محل درد را تعیین کند ، و اگر ناراحتی از گرسنگی و تشنگی و گرما و سرما دارد قادر به بیان آن نیست ، جز این که ناله سر دهد و اشک ریزد و مادر باید با کنجکاوی و صبر و حوصله تمام یک یک این نیازها را تشخیص دهد و بر آورده کند . نظافت فرزند در این دوران مشکلی است طاقت فرسا ، و تأمین غذای او که از شیره جان مادرگرفته می شود ایثاری است بزرگ . اینکه قرآن در اینجا تنها از ناراحتی های مادر سخن گفته و سخنی از پدر در میان نیست نه به خاطر عدم اهمیت آن است چرا که پدر نیز در بسیاری از این مشکلات شریک مادر است ولی چون مادر سهم بیشتری دارد بیشتر روی او تکیه شده است. در احسن الحدیث ذیل این آیه آمده است :ظاهرا منظور از رسیدن به چهل سال غیر از بلوغ اشد است یعنی بعد از نیرومندی به چهل سالگی رسید که وقت کمال عقل است . در جای دیگر آمده است : آن وقت معلوم می شود که آن در راه سعادت قدم می زند یا در بیراهه افتاده این است که خداوند از سعادت مندان خبر می دهد که اگر انسان در مدت چهل سال در راه سعادت افتاد به حال نیازمندی و شکر گذاری گوید : « ای پروردگار من ! به من الهام گردان که به نعمتهای فراوانی که به من بخشوده ای از جسمانی و روحانی و به پدر و مادر من عطا فرموده ای شکرگذار باشم و به شکرانه نعمتهای تو بر طبق رضا و خوشنودی تو عمل نمایم » . و چنین آدمی نه فقط درباره خود دعا می کند بلکه درباره اولادان و ذریه خویش از خدا صلاح و سعادت آنان را می طلبد و روی نیازمندی به درگاه بی نیاز مطلق آورده و از روی حقیقت گوید : « خدایا من رو به تو آوردم و بازگشت به تو نمودم . و تسلیم امر تو گردیده ام و به آنچه امر فرمایی فرمان بردارم » . در تفسیر منهج الصادقین آمده است : چهل سالگی غایت قوت است و کمال عقل و تمییز و وقت انزال وحی بر انبیاء ( ع ) چه هیچ نبی پیش از چهل سالگی وحی به او نیامده غرض این که آدمی که به دولت کمال ایمان مستعد شد چون به چهل سال رسید که نهایت قوت عقل است گفت که ای پروردگار من یعنی چون به این مرتبه رسد زبان به دعا گشوده گوید : « ای پروردگار من ! الهام ده و مولع ساز مرا تا آنکه شکر گویم نعمت عظیم تو را که به کرم عمیم انعام کرده ای بر من و بر پدر و مادر من که آن نعمت اسلام است وحیات و قدرت و زکات و انزال و رزق و غیر آن و شکر ولد بر نعمت والدین به جهت تناهی آن نعمت است به او و مستفید شدن او به آن و دیگر ملهم ساز مرا که عمل کنم عمل ستوده که پسندی آنرا و از آن خوشنود می گردی » . تنکیر عمل صالح یا به جهت تعظیم است و یا به اعتبار آنکه مراد از آن نوعی است از جنس آنچه مستجلب رضای الهی باشد . معاشرت با والدین از دیدگاه روایات از امام صادق ( ع ) منقول است که فرمود :شخصی به خدمت پیامبر ( ص ) آمد و عرض کرد : یا رسول خدا ! مرا وصیتی فرما . فرمود : برای خدا شریک قرار مده اگر به آتش بسوزی ، پدر و مادرت را اطاعت کن وبه آنها درحیات و ممات نیکی کن واگر تو را به دوری از اهل و امالت امر کنند فرمان آنان را پیروی کن و از گفته شان سر مپیچ . و باز از ایشان است که فرمود : « برّ الوالدین من حسن معرفه العبد بالله » حسن سلوک و نیکی به پدر و مادر نتیجه شناخت پروردگار است . چرا که تحصیل رضای والدین و برّ به ایشان از سایر اعمال حسنه ، سریع تر صاحب خود را به رحمت الهی و رضای او نزدیک می کند . زیرا حق والدین مشتق از حق پروردگار است و خدمت به ایشان خدمت به خداوند است اما به چند شرط : 1- به راه حق مستقیم باشند . 2- فرزند را از اطاعت حق باز ندارند و وی را به معصیت الهی ترغیب ننمایند و این در حالتی است که می دانیم « برّ الوالدین اکبر فریضه » . نیکی به پدر و مادر از بهترین واجبات دینی است . در حدیث دیگری ازامام صادق ( ع ) چنین فرمود :« برّ الوالدین واجب ان کانا مشرکین » . نیکی به پدر و مادر واجب است اگر چه کافر باشند . مردی به امام صادق ( ع ) عرض کرد : « پدر و مادر من مخالف مذهب شیعه می باشند » . حضرت فرمود : « به آنها نیکی و خوشرفتاری کن چنانکه با مسلمان های دوست ما خوش رفتاری می نمایی » . زیرا هم چنان که مومن حق ایمان دارد والدین هم حق ولادت دارند . معاشرت با پدر از دیدگاه روایات در رساله حقوق امام سجاد ( ع ) چنین آمده است : « اما حق پدر آن است که بدانی او به منزله اصل و ریشه و تو به منزله فرع و شاخه آن هستی و اگر او نبود تو نبودی ، هرگاه در خود چیزی یافتی که موجب شگفتی تو گردید ، باید بدانی که اصل و ریشه آن نعمت از پدرت است و به اندازه آن نعمت خدا را ستایش کن و سپاس گذار » . در آیین مقدس اسلام ، حق پدر بسیار بزرگ است همانند حق مادر که از آیات و اخبار و احادیث کاملا روشن می گردد و طرز معاشرت با آنها را به ما می آموزد چنانکه در حدیثی از امام صادق ( ع ) چنین آمده است : « برّوا آباءکم یبرّکم ابناؤکم و عفوا من نساء الناسٍ ، تعف نسا ؤکم » . به پدران خود نیکی کنید تا فرزندانشان به شما نیکویی کنند از زنان مردم دیده بپوشید تا زنانتان پاک دامن بمانند. حق پدر بر فرزند امام موسی کاظم ( ع ) فرمود : مردی از رسول خدا ( ص ) پرسید : حق پدربر فرزندش چیست ؟ آن حضرت فرمود : او را به نامش نخواند و جلویش راه نرود و پیش از او ننشیند و باعث دشنام وی نگردد . پیامبر ( ص ) فرمود : « هیچ بخششی پدر به فرزندش نکند که بالاتر باشد از ادب نیکو که او را فایده دهد و آگاه نمودنش به زشتیها و نادانیها که او را از معاصی باز دارد » . معاشرت با مادر از دیدگاه قرآن وَ وَصَّیْنَا الْانسَنَ بِوَلِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلىَ‏ وَهْنٍ وَ فِصَلُهُ فىِ عَامَینْ‏ِ أَنِ اشْكُرْ لىِ وَ لِوَلِدَیْكَ إِلىَ‏َّ الْمَصِیر و ما به انسان در باره پدر و مادرش سفارش کردیم ؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد ( به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه ای را متحمل می شد ) ، و در دوران شیر خوارگی او در دو سال پایان می یابد ؛ ( آری به او توصیه کردم ) که برای من و برای پدر و مادرت شکر به جا آور که بازگشت ( همه شما ) به سوی من است . در این آیه عظمت و مقام والدین مخصوصا مادر ، به حدی است که زحمات او را یک به یک می شمارد و سپاسگذاری از زحمات مادر و والدین را هم ردیف با سپاس و شکر گذاری از نعمات بیکرانش و در یک سطح قرار می دهد . ( مرا و پدر و مادرت را شکرگذار باش . )علامه در تفسیر المیزان ذیل این آیه می نویسد : این آیه دلالت می کند بر وجوب شکر والدین ، مانند شکر خدا ، شکر پدر و مادر عبادت خدا و شکر اوست چون منتهی به سفارش و امر الهی است . در این جا به پاره ای از مشقات و اذیت ها که مادر در حمل فرزند ، و تربیت او حمل می کند ذکر شده تا شنونده را به شکر پدر و مادر و به خصوص مادر وابدارد . کلمه ( وهن ) به معنای ضعف است ، و کلمه ( فصال ) به معنای از شیر جداشدن و شیر ندادن به بچه است و معنای این که فرمود : از شیر گرفتنش در دو سال است یعنی بعد از تحقق دو سال آن نیز محقق می شود . و در نتیجه مدت شیر دادن دو سال است . و نیز در تفسیر نمونه آمده است :این مسأله از نظر علمی ثابت شده و تجربه نیز نشان داده که مادران در دوران بارداری گرفتار وهن وسستی می شوند چرا که شیره جان و مغز استخوانشان را به پرورش جنین خود اختصاص می دهند و از تمامی مواد حیاتی وجود خود بهترینش را تقدیم او می دارند . به همین دلیل مادران در دوران بارداری گرفتار کمبود انواع ویتامینها می شوند که اگر جبران نگردد ناراحتی هایی برای آنان بوجود می آورد حتی این مطلب در دوران رضاع و شیردادن نیز ادامه می یابد ، چرا که شیر، شیره جان مادر است . جالب اینکه در آغاز توصیه درباره هر دو می کند ولی به هنگام بیان زحمات و خدمات تکیه روی زحمات مادر می نماید تا انسان را متوجه ایثارگریها و حق عظیم او سازد . صاحب تفسیر بیان السعاده آورده است : « ولوالدیک » ، جهل کمال اهتمام به پدر و مادر و شکر پدر و مادر را مقرون به شکر خودش نمود . « الی المصیر » ، این جمله در مقابل تعلیل است . نفرمود : « برمن شکر کن ، بر پدر و مادر نیز شکر گذار باش » . تا توهم نشود که شکر پدر و مادر چیزی مغایر با شکر خداست ، بلکه شکر خدا جز شکر پدر و مادر نیست . شکر خدا مندرج در شکر پدر و مادر است . معاشرت بامادر از دید گاه روایات هشام بن سالم از امام صادق ( ع ) چنین روایت کرده است که حضرت فرمود : مردی خدمت پیامبر ( ص ) آمد و عرض کرد به که احسان کنم ؟ فرمود : به مادرت ، سپس به که ؟ فرمود : به مادرت ، سپس به که ؟ بازهم فرمود : به مادرت ، عرض کردم ، سپس به که ؟ فرمودند : به پدرت . و مادر را بیش از پدر ذکر فرمود . روایات به ما می آموزند اگر پدر و مادرت ( هر دو ) ترا صدا زدند نخست مادرت را اجابت کن . قال رسول الله ( ص ) : « إذا دعاک ابواک فاجب امّک » ! از ملاحظه مجموعه آیاتی که از قرآن درباره پدر و مادر ذکر شده توجه قرآن را به مادر بیشتر در می یابیم حتی در یکی از آیات دلیل آن هم ذکر شد مثل رنج دوران بارداری و دوران شیر دهی . امام سجاد ( ع ) در رساله حقوق درباره حق مادر می فرماید : « حق مادرت این است که بدانی او تو را در حالتی حمل کرده که فرد دیگری ، این کار را در باره کسی انجام نمی دهد و از میوه قلبش تو را خورانده و در حالی که کسی این کار را برای دیگری انجام نمی دهد و باتمام وجود در حفظ و نگه داری تو کوشیده و در این راه به این راضی شده که خود گرسنه بماند و تو را غذا بدهد ، خود تشنه بماند و تو را سیراب گرداند ، خود در آفتاب باشد و تو را در سایه قرار دهد ، خود عریان باشد و تو را بپوشاند و به خاطر این که تو به خواب روی ، خود بیدار می ماند و تو را از گرما و سرما حفظ میکند و حال آنکه او در گرما و سرما قرار دارد . بدین ترتیب تو هرگز سپاس او توان نداری مگر آنکه خداوند یاریت فرماید و به تو توفیق دهد . » َ به این دلیل است که خداوند می فرماید : وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلّ‏ِ مِنَ الرَّحْمَهِ و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف ، در برابر آنان فرود آر . همانند مرغی که بال و پرش را با کمال خلوص و تواضع برای راحت جوجه هایش پایین می آورد و آنها را زیر بال می گیرد ، بال تواضع خود را به زیر پای پدر و مادر بیفکن و آنها را زیر بال رحمت خود بگیر . عنبس بن معصب از امام باقر ( ع ) چنین روایت می کند که فرمود : « سه چیز است که خداوند عز وجل نسبت به آن تأکید فرموده است . 1- در امانت به نیکوکار و بدکار 2- وفای به عهد نسبت به نیکوکار و بدکار و خوشرفتاری با پدر و مادرنیکوکار و بدکار » . البته باید بدانیم که اطاعت از والدین تا حدی است که بدون اجازه آنها ، فرزندان حق ندارند به سفرهای مستحبی بروند و یااعمال عبادتی مستحبی انجام دهند . هشدارها در مورد والدین البته در معاشرت با والدین هشدارهایی داده شده است که می بایست مورد توجه قرار گیرد و گرنه فرزند مورد نفرت یا خدای نکرده نفرین والدین قرار می گیرد که منجر به عقوق می گردد . از حداقل اقدامی که منجر به عقوق می شود می توان به چند مورد اشاره کرد : 1- قرآن کریم می فرماید : ولا تقل لهما أف به آنها اف نگویید . این کلمه از این جا گرفته شده که هرگاه خاک یا خاکستر یا خاشاک مختصری روی بدن یا لباس انسان می ریزد انسان با فوت کردن آنرا از خود دور می کند صدایی که در این حالت از دهان خارج می شود شبیه اف یا اوف است که بعدها در معنی اظهار تنفر و ناراحتی مخصوصا از چیزهای کوچک به کار رفته است . وقتی چنین حقی برای فرزندان در رابطه با والدین نباشد طبیعی است که حق بد گویی و دشنام یا خدای ناکرده زدن و آزار والدین را هرگز ندارد . 2- ایجاد حزن : این مایه تأسف و عقوبت است که فرزندی با معاشرت بد خود و یا سخنان ناروا والدین خود را محزون نماید . در سفارش پیامبر ( ص ) به حضرت علی ( ع ) چنین آمد : « یا علی من احزن والدیه فقد عقّهما » . هرکس والدین خود را محزون کند عاق آن دو شده است . 3- نگاه تند و ناپسند به پدر و مادر که باعث عاق والدین می شود چنانچه از معصوم ( ع ) روایت شده است : « و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحّد النظر الیها » . از جمله عقوق آن است که کسی به پدر و مادر خود خیره نگاه کند ( از روی جسارت و بی ادبی ) که در چنان صورتی مورد رحم و عنایت خداوند قرار نخواهد گرفت . پیامبر ( ص ) فرمود : « و الذی بعثنی بالحق انّ العاق لوالدیه ما یجد ریح الجنه » . قسم به آنکس که مرا به حق مبعو ث فرمود عاق والدین ، بوی بهشت را نمی یابد . در حالی که بوی بهشت از مسافت هزار سال شنیده می شود . 4- زدن : کمال بی پروایی است که فرزند دست به سوی والدین دراز کند . امام صادق ( ع ) در این باره فرمود : « ملعون ، ملعون من ضرب والده او والدته » . و می دانیم که ملعون به معنی لعنت شده است که از رحمت الهی به دور است و بر این اساس است که بوی بهشت از مسیر هزار ساله به مشام می رسد هرگز به مشام عاق والدین نخواهد رسید. عاق مسأله والدین از گناهی است که درون را تیره و تار میکند و باعث کوتاهی عمر و فقر می گردد . نیکی به والدین در حیات و ممات امام باقر ( ع ) فرمود : « همانا گاهی بنده ای نسبت به والدین خویش در زمان حیاتشان نیکو کارتر است سپس آنها می میرند و او بدهی آنها را نمی پردازد و برای آنها آمرزش نمی خواهد ، لذا خداوند او را عاق و نافرمان می نویسد . بنده دیگر در زمان حیات پدر و مادر عاق آنهاست و نسبت به آنها نیکی نمی کند ولی چون مردند بدهی آنها را می پردازد و برای آنها آمرزش می طلبد و خدای عز و جل او را نیکوکار می نویسد . » امام صادق ( ع ) فرمود : « شما را چه مانع می شود که به پدر و مادر نیکی نکنید زنده باشند یا مرده ، از جانب آنها نماز بخوانید و صدقه دهید و حج گذارید و روزه بگیرید ، تا آنچه را کرده اید ثوابش هم از آنها باشد و هم مانند آن برای خودتان ، تا خدای عز وجل به وسیله احسان و صله او خیر فراوانی برایش زیاد کند » . افضل اعمال در ارتباط با والدین منصور بن حازم گوید از امام صادق ( ع ) افضل اعمال را پرسش نمودم فرمود : « نماز در وقت و نیکی به پدر و مادر و جهاد در راه خدا » ولی در حدیثی دیگر از پیامبر ( ص ) روایت شده که به جوانی که مشتاق به جهاد بود ولی والدین پیری داشت که با او مأنوس بودند فرمود : « ملازم پدر و مادرت باش ، سوگند به آنکه جانم در دست اوست ، مأنوس بودن یک شبانه روز آنها با تو از جهاد یک سال در راه خدا ( برای تو ) بهتر است » . و باز فرموده ایشان است که : « برّ الوالدین افضل من الصلوه و الصوم و الحج و العمره و الجهاد فی سبیل الله » . نیکی به پدر و مادر بالاتر از نماز و روزه و حج و جهاد فی سبیل الله است . امام صادق ( ع ) در حدیثی فرمود : « هر که قرآن را از روی آن بخواند ، از دیدگان خود بهره مند شود و سبب سبک شدن عذاب والدینش هم گردد اگر چه آن دو کافر باشند » . اقسام پدران در روایتی امام سجاد ( ع ) فرمود : « الآباء ثلاثه : اب ولدک ، اب علمک ، و اب زوجک » پدران سه دسته اند : 1- پدری که آدمی از او بوجود می آید . 2- پدری که به انسان علم می آموزد . 3- پدری که وسیله ازدواج فراهم نموده و برای او همسر می گیرد . پیامبر ( ص ) و حضرت علی ( ع ) دو پدر امت اسلامی ابان بن تغلب از امام جعفر صادق ( ع ) روایت می کند که حضرت فرمود : آیه شریفه و بالوالدین احسانا درباره پیامبر ( ص ) و علی بن ابی طالب ( ع ) نازل شده است زیرا پیامبر ( ص ) فرمود : « من و علی دو پدر این امت هستیم » . و منظور از احسانی که در این آیه می فرماید احسان به رسول خدا ( ص ) و علی مرتضی ( ع ) است و معنی احسان به ایشان یعنی اطاعت از دستورات آنان خواهد بود . قال رسول الله ( ص ) : « افضل والدیکم و احقهما بشکرکم ، محمد و علی – صلوات الله علیهما و قال امیر المومنین ( ع ) سمعت رسول الله ( ص ) یقول : انا علی ( ع ) ابوا هذه الام و حقنا علیهم اعظم من حق ابوی و لا ولادتهم ، فإنما تنقذهم من النار ان اطاعو نا » . بهترین پدر و مادر شما و سزاوارترین آنها برای سپاس گذاری محمد و علی ( صلوات خدا بر آن دو باد ) هستند . و امیر المومنین ( ع ) فرمود : شنیدم پیامبر( ص ) می فرمود : من و علی دو پدران این امت هستیم و حق ما بر آنها بیشتر از حق پدر و مادر نسبی آنها هست . پس بدرستی که اگر اطاعت بکنید ما شما را از آتش دوزخ نجات می دهیم . در حدیثی دیگر اصبغ بن نباته از امیر المومنین ( ع ) راجع به قول خدای تعالی ‏ِ أَنِ اشْكُرْ لىِ وَ لِوَلِدَیْكَ إِلىَ‏َّ الْمَصِیر پرسید ، حضرت فرمود : « پدر و مادری که خدا سپاس گذاری ایشان را واجب کرده آنهایند که علم از آنها تراوش کند و حکمت را ( حتی پس از مرگ خود ) به ارث گذارند و مردم مأمور به اطاعتشان هستند » . پس از آن می فرماید : « سرانجام به سوی من است یعنی سرانجام بندگان به سوی خداست و راهنمایش همان پدر و مادر هستند » . پس اضافه فرمود : « اگر با تو ستیزه کنند که به من شرک آوری (یعنی از پیش خود ) درباره وصی ات سخن گویی و از آنکه دستور اطاعتش را داری برگردی از آنها فرمان مبر و سخن آنان را مشنو . در دنیا به نیکی همدمشان باش یعنی فضیلت آنها را به مردم بشناسان و به روش آنها دعوت کن و همین است قول خدا : وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلىَ‏َّ ثُمَّ إِلىَ‏َّ مَرْجِعُكُمْ . سپس فرمود : « او به سوی خدا و سپس به سوی ماست . از خدا پروا کنید و نافرمانی این پدر و مادر را نکنید . زیرا خرسندی آنها خرسندی خدا و خشمشان خشم خداست » . تفسیر و ظاهر آیه شریفه درباره سفارش نسبت به پدر و مادر جسمانی و سپاس گذاری از آنها و خوش رفتاری با آنهاست ولی تأویل آیه چنانکه امیر المومنین ( ع ) بیان فرمود بر پدران روحانی که پیامبر ( ص ) و اوصیاء آن حضرت باشند منطبق می شود لیکن تطبیق جزئیاتش چنانچه مرحوم مجلسی می گوید ( به نقل از الکافی ) از غریب ترین تأویلات و بر فرض صدورش از امیر المومنین ( ع ) از بطون عمیقه است و از ظاهر معنی لفظ بسیار دور است و کسی آنرا داند که خود فرموده است . حضرت امام زین العابدین ( ع ) فرمود : « حق قرابت و خویشی پدر دینی و روحانی ما آل محمد ( ص ) اولی تر است از حق قرابت پدر و مادر صلبی ، زیرا والدین روحانی و دینی ، پدر و مادر نسبی را راضی می فرمایند ولی پدر و مادر نسبی نمی تواند جلب رضای ابوین دینی را بکنند » . قال رسول الله ( ص ) : « من رعی حق قرابات ابویه اعطی فی الجنه الف الف درجه ثم فسّر الدرجات ثم قال و من رعی قربی محمد و علی – صلوات الله علیها – اوتی من فضائل الدرجات و زیاده المثوبات علی قدر زیاده فضل محمد و علیٍّ علی ابوی نسبه » کسی که حق والدین نسبی خود را رعایت کند خداوند به او در بهشت هزار هزار درجه عطا فرماید . پس آن درجات را تفسیر فرمود : پس فرمود کسی که حق خویشی محمد و علی ( بر آن دو صلوات باد ) را رعایت کند خداوند فضایل و درجاتی بیش از حقی که به والدین نسبی داده به او می دهد . ب – روابط و وظایف متقابل والدین با فرزندان اسلام را در موضع گیریهای خاص آن نسبت به مسائل گوناگون به عناوین مختلف نامیده اند آن را دین علم ، دین اخلاق ، دین تربیت ، دین نجات دختران از زنده به گور شدن ، دین توجه به کودک ، دین احیای بشریت و ; نامیده اند . ما مکتب و مذهبی را نمی شناسیم که به اندازه اسلام درباره کودک و تربیت او سخن گفته باشد . حقوق کودکان در اسلام حقوقی پردامنه ، شامل و بسیار غنی است . امر تربیت طفل از همان دوران تکون او مطرح و مورد نظر بوده و تا 21 سال از زندگی او را در بر می گیرد . مادران تا 2 سال فرزندان خود را شیر می دهند پس از آن تا 21 سال به ادامه مراقبت او می پردازند . اصولا دید اسلام نسبت به کودک دیدی مثبت است و امام سجاد ( ع ) فرمود : « فرزند خوب چیزی است اگر بماند دعای پس از مرگ والدین است و اگر پیش تر بمیرد شفاعت گری است برای آنان » . بررسی وظایف والدین و فرزندان از دیدگاه قرآن علاقه و پیوند بین پدران و مادران و فرزندان ، از جمله ارزنده ترین و شریف ترین روابطی است که خداوند متعال در قرآن کریم ، به صورت وَ وَالِدٍ وَ مَا وَلَد و قسم به پدر و فرزندش . به آن سوگند یاد می کند بدین جهت شریعت اسلام با برنامه های صحیح و دستورات اصلاحی ، رابطه ای ویژه و انسانی بین فرزندان و والدین برقرار می نماید که از هر جهت انسانی و شرافتمندانه و سعادت بخش است امر به نیکی به والدین و اطاعت از آنها تا حدی است که با احکام و دستورات خداوند مخالفت نداشته باشد و در غیر این صورت اطاعت از آنان واجب نیست بلکه در این حالت باید با آنان با نرمی و ملاطفت رفتار کرد زیرا ارزش دین ، قابل مقایسه با هیچ امر دیگری نیست زیرا در یک دل ، دو محبت آن هم متضاد ، نمی گنجد و آنان که دم از هر دو محبت می زنند یا ضعیف الایمانند یا منافق لذا می بینیم این محبت هر گاه رودر روی محبت خدا قرار می گیرد ارزش خود را از دست می دهد چنان چه خداوند می فرماید : لَّا تجَِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُواْ ءَابَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَنَهُمْ أَوْ عَشِیرَتهَُمْ أُوْلَئكَ كَتَبَ فىِ قُلُوبهِِمُ الْایمَنَ وَ أَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَا رَضىِ‏َ اللَّهُ عَنهُْمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ أُوْلَئكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ المُْفْلِحُون‏ . هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند ، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند ؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنان را تقویت فرموده ، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد می کند که نهرها از زیر( درختانش ) جاری است ، جاودانه در آن می مانند ؛ خدا از آنها خوشنود است ، و آنان نیز از خدا خوشنودند ؛ آنها « حزب الله » اند ؛ بدانید که « حزب الله » پیروزان و رستگارانند . آیه مذکور از کوبنده ترین آیاتی است که به مومنان هشدار می دهد که جمع میان اضداد امکان ندارد و هرگز محبت خدا و محبت دشمنان خدا در یک دل امکان پذیر نیست پس باید یکی از این دو را پذیرفته و برگزینند اگر به راستی مومنند ، نه این که فقط با دشمنان خدا دوستی نکنند بلکه از آن هم پرهیز باید بنمایند . ( تبرّی ) علامه در تفسیر المیزان می نویسد :در این آیه شریفه یافتن قومی با چنین صفتی را نفی نموده ، می فرماید : چنین مومنی نخواهی یافت . و این کنایه است از این که راستی به خدا و روز جزا به چنین صفاتی نمی سازد آن کس که واقعا به خدا و رسول و روز جزا ایمان دارد ، نیست با دشمنان آن خدا دوستی کند هر چند که همه قسم سبب و انگیزه دوستی در آنان وجود داشته باشد مثل این که پدرش یا پسرش یا برادرش باشد ، و یا قرابتی دیگر داشته باشد برای اینکه این چنین دوستی با ایمان به خدا منافات دارد پس روشن می گردد که جمله « و لو کانوا ءاباءهم; » به مطلق اسباب مودت اشاره دارد و اگر تنها مودت ناشی از قرابت را ذکر کرد ، به خاطر آن است که مودت خویشاوندی قوی ترین محبت و هم با ثبات ترین آن است و زوالش از دل به آسانی صورت نمی گیرد . در تفسیر نمونه آمده است : در غزوات اسلامی در صف مخالف جمعی از بستگان و خویشاوندان مسلمین بودند ولی چون خطشان را از خط الهی جدا کرده ، و به صفوف دشمنان حق پیوسته بودند با آنها پیکار کردند و حتی جمعی از آنها را کشتند . قرآن از کشتن فرزند که رسم قبیحی در گذشته به علت فقر بوده است والدین را پرهیز داده است . چنانچه خداوند در قرآن می فرماید : قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَیْكُمْ أَلَّا تُشرِْكُواْ بِهِ شَیًْا وَ بِالْوَلِدَیْنِ إِحْسَنًا وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَدَكُم مِّنْ إِمْلَقٍ نحَّْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لَا تَقْرَبُواْ الْفَوَحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَ لَا تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقّ‏ِ ذَلِكمُ‏ْ وَصَّئكُم بِهِ لَعَلَّكمُ‏ْ تَعْقِلُون ‏ . بگو : « بیایید آنچه را پروردگارتان برشما حرام کرده است برایتان بخوانم : اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید ؛ وبه پدرو مادر نیکی کنید ؛ و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید ؛ ما شما و آنها را روزی می دهیم ؛ ونزدیک کارهای زشت نروید ، چه آشکار باشد چه پنهان ؛ وانسانی را که خداوند محترم شمرده ، به قتل نرسانید ، مگر بحق ( و از روی استحقاق ) . این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده شاید درک کنید . علامه در المیزا ن می نویسد : بعضی از مفسرین گفته اند : کلمه ( تعال ) از ماده ( علو ) به این عنایت که آمر این امر در مکان بلندی قرار دارد ، گرچه حقیقتا در مکان بلندی قرار نداشته باشد . کلمه ( اتل ) از ماده تلاوت است که معنایش نزدیک به معنای قرائت است . جامعه انسانی که هر گز انسان نمی تواند بدون آن زندگی و دین داشته باشد امری است اعتباری و قرار دادی که در حدوث و بقای خود بستگی به محبت نسل دارد و محبت نسل نیز سرچشمه آن رابطه و علاقه ایست که در بین ارحام رد و بدل می شود و معلوم است که مرکز این رابطه خانواده است و قوام خانواده از یک طرف پدر و مادر است و از طرفی دیگر به فرزندان . و فرزندان موقعی احتیاج به رحمت و رأفت پدر و مادر دارند که پدر و مادر طبعا مشتاق اولاد و شیفته پرورش آنان اند به خلاف پدر و مادر که احتیاجشان به فرزندان موقعی است که پیری عاجز و زبونشان ساخته و از اینکه مستقلا به ضروریات زندگی خود قیام کنند بازشان داشته بر عکس ، فرزندان به عنفوان جوانی رسیده و می توانند حوایج پدر و مادر را بر آورده کنند و معلوم است که در چنین روزهایی جفای اولاد نسبت به آنان و متعارف شدن این جفاکاری در میان همه فرزندان نسبت به همه پدران و مادران باعث می شود عواطف تولید و تربیت به کلی از جامعه رخت بر بسته و کسی رغبت به تناسل و تربیت فرزند نکند ، و افراد از تشکیل جامعه کوچک که همان خانواده است استنکاف ورزیده در نتیجه از نسل بشر تنها طبقه ای باقی بماند که در بینشان قرابت رحم و رابطه خویشاوندی وجود نداشته باشد و پر واضح است که چنین جامعه ای به سرعت رو به انقراض گذاشته دیگر هیچ قانون و سنتی فساد روی آورده را جبران نمی کند و سعادت دنیا و آخرت از آنان سلب می شود . در تفسیر هدایت آمده است : خداوند می فرماید : از بیم درویشی فرزندان خود را نکشید ما به شما و ایشان روزی می دهیم . جاهلیت عبارت است از کشاکش و اختلاف حاد تا درجه تناقض . در آن عصر این کشاکش چنان می شد که پدر و فرزند در مقابل هم قرار می گرفتند تا به گونه ای که گویی بقای یکی به فنای دیگری وابسته بود از این رو فرزندان خود را می کشتند یا آنان را از سر راه خود دور می کردند تا در نعمت های دنیا مزاحم ایشان نشوند و با این اعمال ناپسند مانع پدید آمدن و رشد نسل می شدند . این نظریه شرک آمیز در برخی مکاتب اقتصادی مادی به تصور تناقض حاد میان افراد یک جامعه رایج شده و در برخی مکاتب روانشناسی این معنی را الهام کرده که پسر به سبب علاقه به مادرش با پدر منازعه می کند و دختر به طرف داری از پدر با مادر در کشاکش است . در حالی که نظریه آسمانی توحید انسان را از حقیقت تکامل در زندگی آگاه می کند و می گوید نعمت های خداوند هه افراد بشر را بسنده است و نیازی به منازعه و کشاکش نیست حتی هر چه خواهندگان آن نعمت ها بیشتر شوند آن نعمت ها هم افزون تر می شوند . اشاره ای که در آیه به روزی شده همین معنی را می رساند . در تفسیر روشن آمدن است : یکی از نادانی های مردم این است که خیال می کنند که روزی دهنده فرزند پدر و مادر است در صورتی که این حکم از نظر ظاهری و سطحی است و روزی دادن از لوازم تکوین و خلق است یعنی کسی که چیزی را ایجاد می کند جهت بقا و ادامه زندگی او نیز در نظر گرفته و همه جور وسائل و اسباب ادامه حیات او را فراهم ساخته ، و زندگی عمومی او را تأمین می کند ، و فرقی از این جهت در میان پدر و مادر و فرزندان نباشد . بررسی وظایف و حق فرزند از دیدگاه روایات امام سجاد ( ع ) فرمود :« حق فرزند آن است ( که بدانی آنان از تو بوجود آمدند و در این جهان به نیک و بد آن به تو منسوب هستند و تو برآنان حق ولایت داری و بر تو لازم است که آنان را به ادب نیکو مؤدب نمایی . اولا اصول دین را به آنان آموخته و به طاعت خداوند وادارشان نمایی و آنان را در این امور ، یاری نمایی تا در نزد خداوند پاداش و اجری داشته باشی و اگر در این امر مسامحه کنی عقاب الهی را برای خود آماده کرده ای . پس لازم است آنان را چنان تربیت کنی که پس از تو چون مردمان آنان را ببینند ، تو را به نیکی یاد کنند و تو نیز در نزد خدای خود عذری نداشته و از او پاداش و اجر خود بستانی » . همه می دانیم که طفل باید تربیت شود و این تربیت از خانواده شروع می گردد تربیت جسمانی و عقلانی و جنبه های عاطفی و قوای ذهنی ، همه و همه از خانواده شروع شده و طفل در سایه معاشرتها در می یابد که چگونه باید کار و عمل کند . تربیت از را ه معاشرت و الگو قرار دادن بسیار مؤثر تر از تربیت تئوریک است و بر این اساس والدین موظند مراقبت دائمی از اخلاق و رفتار خود و فرزندان خود بنمایند تا بتوانند فرزندی صالح تحویل جامعه دهند که به فرموده پیامبرگرامی (ص ) :« الوالد الصالح ریحانه من الجنه » . فرزند نیکوکار گلی است از گلهای بهشت . محبت به فرزند امام صادق ( ع ) فرمود : « برّ الرجل ؛ ولده برّه بوالدیه » . نیکی انسان به فرزندش مانند نیکی او به پدر و مادرش می باشد . منظور این است که مانند برّ به والدین ، این کار هم واجب است . پیامبر ( ص ) فرمود : « احب الصبیان و ارحموهم و إذا واعدتموهم ففو لهم إنهم لا یرون إلا أنکم ترزقونهم » . کودکانتان را دوست بدارید و به آنها مهربانی کنید و هر گاه به آنها وعده دادید به وعده خود وفا کنید زیرا آنها جز شما روزی دهنده ای را نمی شناسند . نخستین اصل معاشرت نیکو با طفل ، آنست که طفل را با آغوش باز بپذیرند و آن را هدیه الهی بدانند – پسر یا دختر – زشت یا زیبا – سالم و یا ناقص او را مورد احترام قراردهند و با او به مانند شخصی رفتار کنند که به زودی مقام خود را در جامعه احراز خواهد کرد . در نتیجه در امور خانواده و اجتماع او را مشارکت دهند چه این مشارکت و معاشرت باعث رشد همه جانبه کودک شده و طرز سلوک نیکو را به او می آموزد . در معاشرت با کودکان و فرزندانمان علاوه بر درجه رشد جسمانی آنها باید حتما با آنها با نرمی و خوش رفتاری برخورد نماییم و توجه داشته باشیم که شادی روح کودک به سلامتی جسم و جان و تربیتش کمک می کند . چنان چه می دانیم از اخلاق پیامبر ( ص ) ذکر شده : « التلطف بالصبیان من عاده الرسول » . از حقوق کودکان یکی هم بازی شدن با آنهاست می دانیم که بازی هم آموزش است و هم پرورش . گاهی مطلب یک کتاب را می توان در قالب بازی به شیرینی و سرعت به کودک آموخت و حتی اثر آن نافذتر از آموزش کلاسیک است ، البته بدان شرط که والدین توجه داشته باشند هم بازی سنجیده و جهت یافته باشد و هم این که آنها در بازی گاهی غالب و گاهی مغلوب گردند تا کودک لوس و از خود راضی بار نیاید و با تشویق های مکرر و قدرت و جرأت آفرینی در آنها بنمایند تا افرادی صالح و مصمم بار آیند . اجرای عدالت یکی دیگر از اصولی که اسلام از ما خواسته که همگی در معاشرتهایمان با همه مد نظر داشته باشیم حق و عدالت است و اولین جایگاه تعلیم آن ، خانه است . کودکان بر اساس زمینه فطری دوستدار عدالتند و از تبعیضی که برخی والدین در رابطه فرزندان روا می دارند سخت دلگیر و رنجیده خاطر می شوند بنابراین به فرموده پیامبر ( ص ) باید عمل کنیم که فرمود : « اعدلوا بین اولادکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم فی البر و اللطف » . بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید همان گونه که دوست دارید بین شما در نیکی و محبت به عدالت رفتار شود . البته به ما توصیه شده که در هر امری جنبه اعتدال را رعایت کنیم حتی در بعد نیکی و محبت هرگز کار را به افراط نکشانیم . رسول خدا ( ص ) فرموده : « بدترین والدین آنهایی هستند که در نیکی و احسان به کودکان افراط می کنند . » البته اصل در تربیت نه افراط است و نه تفریط بلکه اعتدال بهترین و نیکوترین روش است . کمبود محبت و سخت گیریهای بی مورد هم ، نتیجه اش عاق شدن و خسران و عذاب دنیا و آخرت است زیرا از معصوم روایت شده که هم چنان که فرزندان عاق والدین شوند والدین نیز عاق فرزندان خواهند شد پس والدین هرگز نباید در تربیت فرزندان خود کوتاهی و بی دقتی یا سخت گیریهای بی مورد کنند که باعث فرار آنها از دین و خانواده گردد زیرا نتیجه آن خسران و ندامت است . توجه بیشتر به دختر اسلام به گروه دختران توجه بیشتر دارد ( بر خلاف عرب جاهلیت ) زیرا آنها افرادی لطیف ، انس پذیر و مبارک اند و در بیان امام صادق ( ع ) آنها حسنه و پسران نعمت معرفی شده اند و می دانیم که در حسنات پاداش است و در نعمت پرسش « البنات حسنات و البنون نعمه ، فالحسنات ثواب علیها و النعمه یسأل عنها » .و به فرموده پیامبر ( ص ) : « خیر اولادکم البنات » . در مجلس رسول الله ( ص ) به او مژده دادند که صاحب دختری شده است از شنیدن این خبر ، پیامبر ( ص ) در چهره اصحابش نوعی کراهت احساس کرد فرمود : « مالکم ، ریحانه اشمّها و رزقها علی الله » . شما را چه می شود ؟ گلی است که آن را می بویم و روزی او باخداست و بالاخره آن حضرت به حدی از دختران حمایت کرد که به ابا بنات یعنی پدر دختران معروف شد . 2- آداب معاشرت زوجین مقدمه خانواده را سنگ اول و زیر بنای تکون جامعه می دانند که از اجتماع مشروع والدین و فرزندان پدید آمده است . خانواده در اسلام امری مقدس و عامل و سببی برای دست یابی به کمال ، مودت و رحمت و انس و صفاست. ازدواج در اسلام نوعی هم بستگی و به صورت میثاقی غلیظ یا پیمان محکم است . وَ أَخَذْنَ مِنكُم مِّیثَقًا غَلِیظًا آنها ( هنگام ازدواج ) از شما پیمان محکمی گرفته اند . و توصیه قرآن متوجه تشکیل خانواده است اگر چه زوجین فقیر و نادار باشند ، زیرا که خدا وعده داده است تا آنها را از فضل خود بی نیاز کند . وَ أَنكِحُواْ الْأَیَمَى‏ مِنكمُ‏ْ وَ الصَّلِحِینَ مِنْ عِبَادِكمُ‏ْ وَ إِمَائكُمْ إِن یَكُونُواْ فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ وَسِعٌ عَلِیم‏ مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید ، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را ؛ اگر فقیر و تنگدست باشند ، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد ؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است . و نیز رسول خدا ( ص ) فرمود : هر کس دین و روش مرا دوست دارد باید به سنت من عمل کند و سنت من ازدواج است . بررسی معاشرت زوجین از دیدگاه قرآن 1- وفاداری به پیمان ازدواج همان طور که ذکر شد ازدواج در اسلام نوعی هم بستگی و به صورت میثاقی غلیظ یا پیمانی محکم است هم چنان که خداوند می فرماید : وَ أَخَذْنَ مِنكُم مِّیثَقًا غَلِیظًا آنها ( هنگام ازدواج ) از شما پیمان محکمی گرفته اند .علامه می نویسد : ظاهرش این است که مراد از میثاق غلیظ همان علقه ای است که عقد ازدواج و امثال آن در بین آن دو محکم کرده باشد و از لوازم این میثاق مساله صداق بود ، که در هنگام عقد معین می شود و زن آن را از شوهر طلب کار می گردد . در احسن الحدیث آمده است : منظور از میثاق غلیظ ظاهراً عقد ازدواج است که مهریه در آن تعیین شده است . و در اطیب البیان آمده است : عهد و میثاق محکم که عبارت از عقد نکاح دائم است که عقود لازم است و وفاء به آن واجب است به نص آیه شریفه : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُود در تفسیر نمونه در تفسیر این آیه آمده است : یعنی آنها با تماس گرفتن و خلوت کردن شما با یکدیگر از شما پیمانی سخت گرفتند . بر خی گفته اند منظور از میثاق غلیظ آن پیمانی است که مرد در موقع ازدواج می بندد که زن را به خوبی نگه دارد یا به نیکی رهایش کند . 2- مودت و مهربانی و ایجاد آرامش زن و شوهر باید نسبت به هم مهر ورزند و علاقه مند باشند و اصولا از اهداف و مقاصد ازدواج این است که خانواده تجلی گاه مودت و رحمت گردد . چنانچه خداوند می فرماید : وَ مِنْ ءَایَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكمُ مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَجًا لِّتَسْكُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فىِ ذَلِكَ لاََیَتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُون‏ و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید ، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند . علامه می نویسد : راغب گفته : کلمه ( زوج ) به هر یک از نر وماده حیوانات در صورتی که جفت هم شده باشند اطلاق می شود ، هم چنان که به هر یک از دو قرین چه حیوان و چه غیر حیوان نیز گفته می شود خداوند تعالی فرموده : فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‏ . خدا از آن دو زوج قرار داد یکی نر و یکی ماده . و نیز فرمود : به آدم گفتیم که تو و زوجت در بهشت منزل کنید ، و اگر به ماده از حیوانات و مخصوصا انسان زوجه می گویند لغت نا زیبا و غیر فصیح است که جمعش زوجات می آید – تا آنجا که گفته – و جمع زوج ازواج می آید . پس این که فرمود : « أَنْ خَلَقَ لَكمُ مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَجًا لِّتَسْكُنُواْ إِلَیْهَا » معنایش این است که برای شما و یا برای این که به شما نفع برساند از جنس خودتان زوج آفریدیم . آری هر یک از مرد و زن با دیگری کامل می گردد مجموع آن دو توالد و تناسل صورت می گیرد . پس هر یک از آن دو فی نفسه ناقص ، و محتاج به طرف دیگر است و از مجموع آن دو ، واحدی تام و تمام درست می شود ، و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوی دیگری حرکت می کند و چون بدان رسید آرام می شود ، چون هر ناقصی محتاج به کمال است و هر محتاجی مایل به زوال حاجت و فقر خویش است . به راستی وجود همسران با این ویژگی ها برای انسانها که مایه آرامش زندگی آنهاست یکی از مواهب الهی محسوب می شود . این آرامش از این جا ناشی می شود که این دو جنس مکمل یک دیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش یک دیگر می باشند به طوری که هر یک بدون دیگری ناقص است و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجود او چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد . و از اینجا می توان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهی می زنند وجود ناقصی دارند ، چرا که یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده ( مگر آنکه به راستی شرایط خاص و ضرورتی ایجاب تجرد کند ) . به هر حال این آرامش و سکونت هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی و هم از جنبه فردی و هم اجتماعی . بیماریهایی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می آید قابل انکار نیست . هم چنین عدم تعادل روحی و نا آرامی های روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است . از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت می کنند و به همین جهت انتحار و خودکشی در میان مجردان بیشتر دیده می شود و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سر می زند . هنگامی که انسان از مرحله تجرد گام به مرحله زندگی خانوادگی می گذارد شخصیت تازه ای در خود می یابد ، و احساس مسئولیت بیشتری می کند و این است معنی احساس آرامش در سایه ازدواج . در تفسیر منهج الصادقین این گونه آمده است که :« وَ جَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً » و ساخت یعنی پدید آورد میان شما و ازدواج شما و میان افراد جنس شما بعد از آنکه سابقه معرفت نبود میان شما دوستی و مهربانی به واسطه ازدواج تا موجب انتظام امر معاش باشد چه تعیش انسان موقوف است بر تعارف و موجب محوج تواد و ترحم است و نزد بعضی مودت کنایه از جماع است و رحمه کنایه از ولد لقوله و رحمه منا . و نزد سدی مودت محبت است و رحمت شفقت و گویند مودت و رحمت از قبل رحمان است مشرک از نزد شیطان در خبر آمده که مردی نزد رسول آمد و گفت : یا رسول الله مرا از کاری تعجب می آید و آن این است که مرد و زنی که هرگز یک دیگر را ندیده باشند چون میان ایشان مناکهتی واقع شود و یک روز با یک دیگر صحبت کنند به حیثیتی مودت میان ایشان پیدا شود که از آن عظیم تر نباشد . حضرت فرمود : این از قبل حق تعالی است . و این آیه را ذکر کردند . پیوندی که خدا میان زن و مرد قرارداده بسا از یک مودت مادی مبتنی بر اساس مصالح مشترک و خدمات دو جانبه تجاوز کند و به صورت یک پیوند روحی درآید . به تعبیر دیگر پیوند زن و مرد در نخست ممکن است جنبه شهوانی داشته باشد ولی هرگز در این حد متوقف نمی شود . بلکه پس از گذشت زمانی چند به صورت یک عشق عمیق که بر اساس ایثار و بخشش استوار است در می آید و تا سرحد فداکاری پیش می رود . 3- حفظ و پوشانیدن عیوب یکدیگر هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُن ‏ آنها برای شما ( هم چون ) لباسند و شما برای آنها ( در حکم ) لباس هستید . علامه در المیزان ذیل این آیه بیان می کند : ظاهر از کلمه لباس معنای معروفش می باشد یعنی جامه ای که بدن آدمی را می پوشاند و این دو جمله از قبیل استعاره است برای این که هر یک از زن و شوهر طرف دیگر خود را از رفتن به دنبال فسق و فجور و اشاعه دادن آن در بین افراد نوع جلو گیری می کند ، پس در حقیقت مرد لباس زن است ، و زن ساتر مرد است .انسان با جامه عورت خود را از دیگران می پوشاند واما خود جامه از دیگران پوشیده نیست ، همسر نیز همین طور است یعنی هر یک دیگری را از رفث به غیر می پوشاند ولی رفث خودش به او دیگر پوشیده نیست چون لباسی است متصل به خودش ، و چسبیده به بدنش . در تفسیر نمونه نیزآمده است :این تعبیر نهایت ارتباط معنوی مرد و زن و نزدیکی آنها را به یکدیگر و نیز مساوات آنها را در این زمینه کاملا روشن می سازد ، زیرا همان تعبیری که درباره مردان آمده درباره زنان هم آمده است بدون هیچ تغییر. در تفسیر روشن آمده است : هر کدام از زوجین از تندی و حدّت قوای شهویه کاهش می دهند از چشم چرانی و شهوترانی و اعمال برخلاف عفت نگهداری می کنند برنامه زندگی انسان را از تندروی و تجاوز و افراط حفظ کرده و معتدل و مضبوط می نماید و از سردی وسستی و مسامحه کاری در امور زندگی مانع می شود و برنامه انسان را به حسن عمل وخدمت و عاقبت اندیشی متوجه می کنند و انسان را به انجام وظایف انفرادی و اجتماعی سوق می دهند و تخم محبت و عطوفت و دوستی را در قلوب آنان سبز می نمایند . وهمچنین انسان را وقار و خودکفایی و زیبایی و جلال می بخشند زیرا چشم هر کدام به زندگی خود معطوف شده ، و از طمع و انتظار و نیازمندی به دیگران در ظاهر و باطن بریده می شود و احتیاجات داخلی و خارجی آنان به کمک همدیگر تأمین شده و با فراغت تمام زندگی خود را ادامه می دهند . پس به این دلیل باید به یکدیگر احترام بگذارند و حرمت یکدیگر نگه دارند نه فقط به این دلیل که ناگزیر به انجام این روشند بلکه بدان خاطر که آنان امانتدار خداوند اند زیرا هر کدام امانتی از خداوند در دست دیگری است . ونیز این مسأله مسلم است که خداوند بنی آدم را گرامی داشته است وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی‏ آدَم ‏ و کسی که مورد گرامی داشت خداست نمی تواند از سوی آفریده او مورد بی حرمتی قرار گیرد . در روایتی از رسول خدا ( ص ) چنین آمده است : « عیال الرجل اسراؤه و احب العباد الی الله تعالی احسنهم صنیعا الی اسرائه » . همسر مرد اسیر دست اوست وبهترین بندگان خدای تعالی کسی است که به اسیرش نیکی بیشتری می کند .ادای حقوق یک دیگر براساس کتاب و سنت و اجماع ، برای هر یک از دو همسر حقی است که باید آن را ادا کند و هر یک از طرفین موظفند که آن حقوق را درباره یکدیگر بدون اینکه طرف مقابل آنرا بخواهد یا نخواهد با روش خوش آنرا ادا کند و به وظیفه خود عمل نماید . الف – حق شوهر بر زن : حق شوهر بر زن این است که زن باید از او اطاعت نموده و از مال شوهرش جز به اجازه او خرج ننماید و در امور زناشویی مطیع او باشد زیرا پیامبر ( ص ) فرمود : « جهاد المرأه حسن التبعل » . جهاد زن خوب شوهرداری کردن است .ب- حق زن برشوهر : آنکه زندگی مادی او را اعم از پوشاک و خوراک و مسکن برای او فراهم آورد و خود را برای او زیبا گرداند . د رجوامع بشری ، د رخانواده سلسله مراتبی وجود دارد ، شوهر معمولا رئیس خانواده و اداره کننده آن در امور اقتصادی و انضباطی فرهنگی است .در این باره نیز خداوند به طور وضوح بیان فرموده که : الرِّجَالُ قَوَّمُونَ عَلىَ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَلِهِم‏ . مردان ، سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داد ، و ( نیز ) به دلیل آنکه از اموالشان خرج می کنند . مرحوم علامه ذیل آیه فوق چنین بیان می کند : کلمه ( قیم ) به معنای آن کسی است که مسؤل قیام به امر شخصی دیگر است ، و کلمه ( قوام ) و نیز ( قیام ) مبالغه درهمین قیام است و مراد از جمله « بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ » آن زیادتهایی است که خدای تعالی به مردان داده ، به حسب طاقتی که بر اعمال دشوار و امثال آن دارند ، چون زندگی زنان یک زندگی احساسی و عاطفی است ، که اساس و سرمایه اش رقت و لطافت است ، و مراد از جمله « بِمَا أَنفَقُواْ » مهریه ایست که مردان به زنان می دهند و نفقه ای است که همواره به آنان می پردازند . درتفسیر نمونه نیز آمده است : باید توجه داشت که خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدی داشته باشد زیرا رهبری و سرپرستی دسته جمعی که زن با مرد مشترکا آن را به عهده بگیرند مفهومی ندارد در نتیجه مرد یا زن یکی باید « رئیس » خانواده و دیگری « معاون » و تحت نظارت او باشد ، قرآن در اینجا تصریح می کند که مقام سرپرستی باید به مرد داده شود ( اشتباه نشود منظور از این تعبیر استبداد و اجحاف و تعدی نیست بلکه منظور رهبری واحد منظم با توجه به مسؤلیتها و مشورتهای لازم است ) این مسئله در دنیای امروز بیش از هر زمان روشن است که اگر هیئتی ( حتی یک هیئت دو نفری ) مأمور انجام کاری شود حتما باید یکی از آن دو رئیس و دیگری معاون یا عضو باشد و گرنه هرج و مرج درکار آنها پیدا می شود – سرپرستی مرد در خانواده نیز از همین قبیل است و این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتی در مرد است مانند ترجیح قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات ( به عکس زن که از نیرویی سرشار از عواطف و احساسات بهره مند می باشد ) و دیگری داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر که با اولی بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومی می تواند از حریم خانواده خود دفاع کند . صاحب تفسیر هدایت در رابطه با این آیه اینگونه بیان نموده است :قرآن وظیفه دیگر مرد را انفاق معرفی کرده است که همان تقبل هزینه زندگی زن است از طرف مرد . بر مردان است که هزینه زندگی زنان را تأمین کنند ، زیرا طبیعت و فطرت صافیه مردان آنان را وا می دارد که خرج کش زنان باشند . شرایع آسمانی نیز این طبیعت را ارج نهاده اند و از این رو انفاق به زنان را بر مردان فرضیه ساخته اند . در یک کلام مسؤل ( رهبر و تنظیم کننده ) که همان مرد است باید بیش از زنان بکوشد و باید بیش از زنان بتواند تحمل هزینه کند و از این روست که مردان مسؤلان طبیعی خانواده هستند و اگر روزگاری از کار و فعالیت باز مانند و از پرداخت هزینه در مانند ، این مسؤلیت از آنان سلب می شود .اگر سمت رهبری از آن مردان است پس بر زنان واجب است که اطاعت کنند . زن صالحه بیش از دیگر زنان فرمانبردار اوامر خداوند و شوهر خود است و بیش از دیگران پاسدار عفت خویش است خدای تعالی به زن شرم و آزرم فطری عنایت کرده و او را به شوهر خود مهربان ساخته و فرمان داده است که خود را از تعلق به مرد دیگری جز شوهرش نگهدارد . زن و شوهر در تمام لذات و غمهای زندگی با یکدیگر شریکند و پیشامدهای زندگی را متحمل می شوند و در وفا داری و کمک متقابل می کوشند ، از آبرو و حیثیت یکدیگر دفاع می کنند و باید در پی اصلاح و ارشاد خود و یکدیگر هم باشند تا به این طریق به رشد و کمال برسند و بدیهی است که زمینه تکامل خود و فرزندانشان در سایه چنین وضعی فراهم می گردد . محبت و خدمت به خانواده ، به علت غفلت از خود و یا همدیگر ویا به دلیل جهل ویا بدگمانی ممکن است دچار آفت زدگی شود . به این جهت توصیه شده که نسبت به هم احوال بپرسند و غم و دردشان را برای یکدیگر باز گو کنند . اگر رنجی به یکی برسد دیگری به دلجوئیش بپردازد زیرا پیامبر (ص ) سفارش فرموده : « اگر کسی را دوست داشتی با خبرش کن » . و در باره همسر فرموده :« محبتت را به او اعلام کن تا به زندگی با تو علاقه مند و بدان مطمئن گردد » . اسلام در همه حال مردان را هشدار می دهد که از آزار و ایذاء به زن خودداری کنند اگر خواستند زنی را رها کنند حق ندارند مال بسیاری را که مهر او کردند از او بگیرند و یا به وسیله تهمت زدن اموال را از دستش خارج کنند . وَ إِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَ ءَاتَیْتُمْ إِحْدَئهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَیًْا أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتَنًا وَ إِثْمًا مُّبِینًا و اگر تصمیم گرفتید که همسر دیگری به جای همسر خود انتخاب کنید ، و مال فراوانی ( بعنوان مهر ) به او پرداخته اید ، چیزی از آن را پس نگیرید . آیا برای باز پس گرفتن مهر زنان ، به تهمت و گناه آشکار متوسل می شوید ؟ ! صاحب المیزان گوید :کلمه « استبدال » از ماده بدل است و استبدال زوجی به جای زوجی دیگر گویا به معنای قائم مقام کردن همسردومی ، در جای همسر اولی است ، و یا از قبیل تضمین یعنی گنجاندن معنایی است در لفظی که ظاهرش به آن معنا نیست . بنابراین جمله قائم مقام کردن زنی در جای زن اولی ، عوض کردن این به آن است و به همین جهت است که هم جمله ( اردتم – خواستید ) را آورد . و هم تعبیر به ( استبدال ) را که خواستن در آن نیز هست و اگر استبدال به همان معنای لغویش بود ، دیگر احتیاجی نبود که جمله ( اردتم ) را بیاورد . معلوم می شود همانطور که گفتیم منظور از استبدال طلب بدل نیست بلکه جایگزین کردن همسری به جای همسر اولی است و بنابراین معنای جمله این می شود : اگر خواستید جایگزین کنید همسری را درجای همسری دیگر بر سبیل استبدال چنین و چنان کنید . در تفسیر نمونه در این رابطه آمده است :این آیه نیز برای حمایت قسمت دیگری از حقوق زنان نازل گردیده وبه عموم مسلمانان دستور می دهد که به هنگام تصمیم بر جدایی از همسر و انتخاب همسر جدید حق ندارند چیزی از مهر همسر اول خود را کم بگذارند ، ویا اگر پرداخته اند پس بگیرند هر قدر مهر هم زیاد باشد که از آن تعبیر به ( قنطار ) شده است یعنی مال و ثروت زیاد . راغب در کتاب مفردات می گوید : اصل قنطار از قنطره به معنی پل است و چون اموال زیاد هم چون پلی هستند که انسان در زندگی می تواند از آنها استفاده کند از این جهت به آن قنطار گفته اند زیرا فرض این است که طلاق در اینجا به خاطر منافع شوهر صورت می گیرد نه به خاطر انحراف زن از جاده عفت ، بنابراین دلیلی ندارد که حق مسلم آنها پایمال شود .سپس اشاره به طرز عمل دوران جاهلیت در این باره که همسر خود را متهم به اعمال منافی عفت می کردند نموده و می فرماید : آیا باز برای باز پس گرفتن مهر زنان متوسل به تهمت و گناه آشکار می شوید . یعنی اصل عمل ، ظلم است و گناه ، و متوسل شدن به وسیله ناجوانمردانه و غلط ، گناه آشکار دیگری است . در تفسیرروشن نیزآمده است : بهتان : به معنی تحیر و دهشت است در مواردی که علم و یقین نبوده و پایه صحیح و اساس محکمی نباشد استعمال می شود . پیش از زناشویی اگر رهایش کردند نصف مهر و پس از آن تمام مهر را باید به او بدهند . وَ إِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَاْ الَّذِى بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّكاَحِ وَ أَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى‏ وَ لَا تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیر و اگر زنان را ، پیش از آنکه با آنها تماس بگیرید و ( آمیزش جنسی کنید ) طلاق دهید ، در حالی که مهری برای آنان تعیین کرده اید ، ( لازم است ) نصف آنچه را تعیین کرده اید ( به آنها بدهید ) مگر اینکه آنها ( حق خود را ) ببخشند ؛ یا ( در صورتی که صغیر و سفیه باشند ، ولی آنها ، یعنی ) آن کس که گره ازدواج به دست اوست ، آن را ببخشد . و گذشت کردن شما ( و بخشیدن تمام مهر به آنها ) به پرهیزکاری نزدیکتر است . و نیکوکاری و گذشت را در میان خود فراموش نکنید ، که خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست . در این آیه سخن از زنانی به میان آمده که برای آنها تعیین مهر شده است ولی قبل از آمیزش و عروسی جدا می شوند .مرحوم علامه در این رابطه می فرماید : و اگر طلاق را قبل از ادخال به ایشان واقع ساختید ، ولی در آغاز که عقدشان می کردید مهریه ای برایشان معین کردید واجب است که نصف آن مهر معین شده را به ایشان بدهید مگر اینکه خود آن زنان طلاقی و یا ولیّ آنان نصف مهر را ببخشند که در این صورت همه مهر ساقط می شود و اگر زن قبلا آن را گرفته بود ، باید برگرداند ویا آنکه شوهر که تمام مهر را قبلا داده ، نصف مهری را که از آن زن طلب دارد به وی ببخشد . به هر حال آیه شریفه بخشیدن نصف مهر را به تقوا نزدیکتر شمرده ، واین بدان جهت است که وقتی انسان از چیزی که حق مشروع و حلال اوست صرفنظر کند ، یقینا از هر چیزی که حق او نیست و بر او حرام است بهتر صرفنظر می کند و بر چشم پوشی از آن قوی تر و قادر تر است . در تفسیر نمونه نیز اینگونه آمده است که : « بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّكاَحِ » ، کسی که گره ازدواج به دست اوست ، ولی صغیر یا سفیه است زیرا اوست که حق دارد اجازه ازدواج بدهد ولی بعضی از مفسران چنین پنداشته اند که منظور شوهر است ، یعنی هر گاه شوهر تمام مهر را قبلا پرداخته باشد ( آنچان که در میان بسیاری از اعراب معمول بوده ) حق دارد نصف آن را باز پس گیرد مگر اینکه ببخشد و صرفنظر کند . اما دقت در آیه نشان می دهد که صحیح همان تفسیر اول است . صاحب احسن الحدیث گوید :ظاهرا هر دو خطاب از برای زن و ولیّ اوست ، چون مرد لذتی از زن نبرده و خانواده تشکیل نشده بهتر است زن چیزی نگیرد و برتری را که در عفو هست از یاد نبرد جمله « إن الله » می رساند که در صورت عفو ثواب هم دارد ، مخفی نماند دو خطاب « تعفوا – لا تنسوا » عام است برای همه گرچه مصداق آن در اینجا زن و ولی اوست ، بنابر آنکه مراد از ( الا بیده ; ) زوج باشد خطاب به هر دو طرف متوجه است . در تفسیر اطیب البیان نیز آمده است : البته این حکم مختص به طلاق است ولی اگر زوج وفات کند باید تمام مهر به زوجه داده شود اگر چه غیر مدخوله باشد چنانچه صریح اخبار مأثوره از ائمه اطهار( ع ) است .ولی و صاحب اختیار زوجه بنابر مذهب شیعه منحصر است به پدر و جد پدری وقیمی که از طرف پدر ویا جد پدری تعیین شود و یا حاکم شرع ویا قیمی که از طرف حاکم شرع برای صغیره و یا غیر رشیده معین گردد ، یا کسی که زوجه اختیار تامه و وکالت مطلقه به او داده باشد و اما سایر اقارب زوجه مانند برادر وعم و دایی و غیره هیچ گونه اختیاری ندارند و در بعضی اخبار که از آنها ذکری شده یا به واسطه قیمومیتی است که از طرف پدر یا جد یا حاکم دارند ویا به واسطه احترام و بزرگی و سرپرستی آنها نسبت به کوچکتران است والا هیچ گونه ولایتی نه بر صغیره و نه بر بالغه دارند . و وقتی که طلاقش دادند و عده اش به پایان رسید حق ندارند او را از شوهر کردن منع نمایند . وَ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنكِحْنَ أَزْوَجَهُنَّ إِذَا تَرَضَوْاْ بَیْنهَُم بِالمَْعْرُوفِ ذَلِكَ یُوعَظُ بِهِ مَن كاَنَ مِنكُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ ذَلِكمُ‏ْ أَزْكىَ‏ لَكمُ‏ْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُون‏ . و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عده خود را به پایان رساندند ، مانع آنان نشوید که با همسران ( سابق ) خویش ، ازدواج کنند ؛ اگر در میان آنان ، به طرز پسندیده ای تراضی برقرار گردد . این دستوری است که تنها افرادی از شما ، که ایمان به خدا و روز قیامت دارند ، از آن ، پند می گیرند ( وبه آن ، عمل می کنند ) این ( دستور ) ، برای رشد ( خانواده های ) شما مؤثرتر ، و برای شستن آلودگیها مفیدتر است ؛ و خدا می داند و شما نمی دانید .مرحوم علامه می نویسد : کلمه « عضل » مصدر است به معنای منع و ظاهرا خطاب در جمله « فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ » پس آنان را منع نکنید به اولیای زنان مطلقه و کسانی است که اگر شرعا ولایت بر آن زنان ندارند لیکن زنان از ایشان رودربایستی دارند ، و نمی توانند با آنان مخالفت کنند ، و مراد از کلمه « ازواجهن » شوهران قبل از طلاق است . اگر بعد از تمام شدن عده خود زن راضی بود که دوباره با همسر قبلی خود ازدواج کند اولیاء و بزرگان زن نباید غرضهای شخصی یعنی خشم و لجاجتی که با داماد قبلی دارند در این کار دخالت دهند و مانع زن از رجوع شوند . وچه بسا مفسرین که گفته اند : خطاب نامبرده به خود همسران است چون خطاب در اول آیه نیز به همسران بود و معنای دو خطاب روی هم این است که وقتی زنان را طلاق دادید ، هان ای شوهران وقتی عده آنان سر آمد از اینکه شوهرانی دیگر اختیار کنند آنان را باز ندارید ، و منظور از این باز داشتن این است که وقتی طلاق می دهند به همسران اطلاع ندهند تا از ناحیه طول مدت عده متضررشوند ویا به نحوی دیگر از شوهر گرفتن آنان جلوگیری کنند . در تفسیر نمونه آمده است : این احتمال نیز داده شده است که مخاطب در آن همسر اول باشد . بعضی از افراد لجوج هم در گذشته و هم در امروز بعد از طلا ق دادن زن ، نسبت به ازدواج او به همسر دیگری حساسیت به خرج می دهند که چیزی جز یک اندیشه جاهلی نیست . از آیه استفاده می شود که زنان ثیبه ( آنان که لااقل یکبار ازدواج کردند ) در ازدواج مجدد خود هیچ گونه نیازی به جلب موافقت اولیاء ندارند حتی مخالفت آنها بی اثر است . صاحب تفسیر احسن الحدیث در ذیل این آیه شریفه می نویسد : ( ذلکم ازکی ) ، زن و مرد در مدت زندگی به اخلاق هم آشنا شده و به اسرار و رازهای یک دیگر واقف گشته اند اگر زن با مرد دیگری ازدواج کند و یا مرد با زن دیگری قهراًً این رازها آشکار شده سبب آلودگی خانواده ها خواهد گردید ، مثلا زن اگر با دیگری ازدواج کند ممکن است برای تبرئه خود عیبهایی به مرد نسبت دهد و بگوید برای فلان عمل طلاق گرفته ام و یا عیب هایی که در مرد بود بازگو کند هکذا مرد . پیداست که این باعث آلودگی و بی احترامی خانواده ها خواهد شد به نظرم مراد از ( اطهر ) همین است و مراد از ( اذکی ) ظاهرا آن است که با تجدید وصلت ، دشمنی دو خانواده به دوستی مبدل خواهد شد و این از ازدواج با مرد دیگری با برکت تر است خدا اینها را می داند و ما را هدایت می کند . اگر بیم از اجرای عدالت دارند حق ندارند زنان دیگری بگیرند . چنانچه خداوند می فرماید : ; فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنىَ‏ وَ ثُلَثَ وَ رُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَحِدَهً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَنُكُمْ ذَلِكَ أَدْنىَ أَلَّا تَعُولُوا با زنان پاک ( دیگر ) ازدواج نمایید ، دو یا سه یا چهار همسر ؛ و اگر می ترسید عدالت را ( درباره همسران متعدد ) رعایت نکنید ، تنها یک همسر بگیرید ، و یا از زنانی که مالک آنهایید استفاده کنید . این کار ، از ظلم و ستم بهتر جلوگیری می کند . علا مه در تفسیر المیزان ذیل آیه فوق می نویسد :« فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَحِدَهً » یعنی اگر می ترسید نتوانید بین چند همسر به عدالت رفتار کنید تنها یک زن بگیرید و نه بیشتر ، در این جمله حکم مسئله را معلق به ( خوف ) کرد نه ( علم ) فرمود : اگر می ترسید بین چند همسر ; و نفرمود : اگر می دانید که نمی توانید عدالت برقرار کنید ; و علتش این است که در این امور – که وسوسه های شیطانی و هواهای نفسانی اثر روشنی در آن دارد – غالبا علم برای کسی حاصل نمی شود و قهرا اگر خدای تعالی قید علم را آورده بود مصلحت حکم ، فوت می شد . و نیز در تفسیر نمونه آمده است : منظور از عدالت در باره همسران چیست ؟ شک نیست که عدالت در محبت های قلبی خارج از قدرت انسان است چه کسی می تواند محبت خود را که عواملش در بیرون وجود اوست از هر نظر تحت کنترل در آورد ؟ به همین دلیل رعایت این نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آیه 129 همین سوره می فرماید : وَ لَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَینْ‏َ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ ; شما هر قدر کوشش کنید نمی توانید در میان همسران خود ( از نظر تمایلات قلبی ) عدالت و مساوات را برقرار سازید . بنابراین محبت های درونی مادامی که موجب ترجیح بعضی از همسران بر بعضی دیگر از جنبه های عملی نشود ممنوع نیست ، آنچه مرد موظف به آن است رعایت عدالت در جنبه های عملی و خارجی است . از این بیان روشن می شود ، کسانی که خواسته اند از ضمیمه کردن آیه فوق به آیه 129 نساء چنین نتیجه بگیرند که تعدد زوجات در اسلا م مطلقا ممنوع است ، زیرا در آیه نخست آن را مشروط به عدالت کرده و در آیه دوم عدالت را برای مردان در این مورد امری محال دانسته است ، سخت در اشتباهند زیرا همان طور که اشاره شد عدالتی که مراعات آن از قدرت انسان بیرون است عدالت در تمایلات قلبی است ، و این از شرایط تعدد زوجات نیست و آنچه از شرایط است عدالت در جنبه های عملی است . گواه بر این موضوع ذیل آیه 129 همین سوره ( نساء ) می باشد آنجا که می گوید : فَلَا تَمِیلُواْ كُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَه اکنون که نمی توانید مساوات کامل در محبت میان همسران خود رعایت کنید لا اقل تمام تمایل قلبی خود را متوجه یک نفر از آنان نسازید که دیگری را به صورت بلا تکلیف در آورید . نتیجه این که کسانی که قسمتی از این آیه را گرفته و قسمت دیگر را فراموش کرده اند دچار چنان اشتباهی در مسأله تعدد زوجات شده اند که برا ی هر محققی جای تعجب است . از این گذشته از نظر فقه اسلا می و منابع مختلف آن در میان شیعه و اهل تسنن مسأله تعدد زوجات با شرایط آن جای گفتگو و چانه زدن نیست و از ضروریات فقه اسلام محسوب می شود . در تفسیر احسن الحدیث آمده است : البته باید دانست که دستور چهار زن گرفتن با یک زن گرفتن از باب ارشاد است که دلالت به جواز دارد نه الزام . صاحب تفسیر روشن در باره معنای عدل آورده است : (عدل ) معتدل و در حد وسط واقع شدن است که افراط و تفریط و تجاوز از میانه روی و کوتاهی از آن نباشد . معاشرت نیکو اسلام از مردان می خواهد به زنان احترام کرده و رعایت احوال او را بنمایند . قرآن کریم در این باره می فرماید : وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ . با آنها به خوبی معاشرت کنید . صاحب المیزان در رابطه با این آیه می فرماید :معانی معاشرت به وجه معروف با زنان : کلمه ( معروف ) به معنای هر امری است که مردم در مجتمع خود آن را بشناسند و آن را انکار نکنند و بدان جاهل نباشند و چون دستور به معاشرت با زنان کردن را مقید فرمود به قید ( معروف ) قهرا معنای امر به معاشرت با زنان معاشرتی است که در بین مأمورین به این امر یعنی مسلمانان معروف باشد .و معاشرتی که از نظر مردان معروف و شناخته شده و در بین آنها متعارف است این است که یک فرد از جامعه ، جزئی باشد مقوم جامعه ، یعنی در تشکیل جامعه دخیل باشد ، و دخالتش مساوی باشد با دخالتی که سایر اعضا دارند و در نتیجه تأثیرش در به دست آمدن غرض تعاون و همکاری عمومی به مقدار تأثیر سایر افراد باشد ، و بالاخره همه افراد مورد این تکلیف قرار می گیرند که هر یک کاری را که در وسع و طاقت دارد و جامعه نیازمند محصول آن کار است انجام دهند ، و آنچه از محصول کارش مورد نیاز خودش است به خود اختصاص دهد و مازاد را در اخت ار سایر افراد جامعه قرار داده در مقابل از مازاد محصول کار دیگران آنچه لازم دارد بگیرد .این آن معاشرتی است که در نظر افراد جامعه معروف است و اما اگر یک فرد از جامعه غیر این رفتار کند و معلوم است که غیر این تنها یک فرض دارد ، و آن این است که دیگران به او ستم کنند و استقلال او در جزئیت برای جامعه را باطل نموده ، تابع و غیر مستقل سازند ، به این معنا که دیگران از حاصل کار او بهره مند شوند ، ولی او از حاصل کار دیگران بهره ای نبرد و شخص او را مورد استثناء قرار دهند . در اطیب البیان آمده است : امر به حسن معاشرت با زنهاست و لو قبلا از آنها رنجش پیدا کنند و مراد از معروف این است که در حقوق آنها کوتاهی نکنند از نفقه و کسوه و سکنی و سایر حقوق آنها . و چه بسیار از شوهر ها هستند که به واسطه یک امر جزئی بخصوص اموری که حق ندارند مثل اینکه چرا غذا طبخ نکرده یا جاروب نکرده ای یا نحو اینها بهانه می گیرند و اعتضال می جویند و در حق آنها کوتاهی می کنند بلکه به آنها اذیت می کنند . بیان السعاده در این رابطه بیان می کند : حسن معاشرت به نحوی که عقل و شرع آن را بپسندد ، با هر کس که باشد ممدوح است مخصوصا با کسانی که زیر دست شخص باشند و مخصوصا با زن آزادی که به سبب مهر مملوک تو شده است . صاحب تفسیر روض الجنان و روح الجنان نیز اینگونه بیان می کند : به ایشان به وجه معروف زندگانی کنی بعضی گفتند : مراد آن است که آنچه ایشان با شما کنند به ایشان همان کنید ، و اگر شما به طبع ایشان را کاره باشید به ایشان بسازید و مفارقت مکنید که بسیاری چیزها باشد که شما آن را کاره باشید وخدای تعالی در آن خیر بسیار نهاده باشد .بعضی گفته اند : فرزند است یعنی باشد که شما را از ایشان فرزند باشد . قولی دیگر آن است که : باشد که دلهای شما از آن کراهت بگردد و شما صلاح خود ندانید . عبدالله عمر گفت :مرد باشد که استخاره کند در کاری و خدای تعالی برای او آنچه خیر او باشد اختیار کند ، او را خوش نیاید ، چون بنگرد به عاقبت بداند که آنچه خدای تعالی برای او اختیار کرد صلاح و خیر او در آن بود . پیامبر( ص ) فرمود :« درباره مراعات حال زنان ، جبرئیل آنقدر به من سفارش کرد که گمان کردم طلاقش روا نیست مگر اینکه عمل زشتی از ایشان آشکارگردد » . و فرمود : « ما اکرم النساء الا کریم و ما اهانهن الا لئیم » زنان را احترام نکند مگر کریم و اهانت نکند مگر فرد پست و فرومایه . مرد به زن حق تحکم ندارد و بالعکس .حضرت رسول ( ص ) به ابن مسعود سفارش کرد و فرمود :« لا تحملنک الشفقه علی اهلک و ولدک علی الدخول فی المعاصی و الحرام » . مبادا مهر و محبت به زن و فرزند تو را وادارد که در محیط گناه قدم بگذاری . ونیز فرمود : برای یک مرد درستکار پس از قبول اسلام ، هیچ سودی برتر و بهتر از همسری با یک زن مسلمان درستکار نیست . زنی که مرد را با دیدن خود شاد سازد و از دستوراتش اطاعت نماید و در غیاب شوهر حافظ عفت خویش و اموال وی باشد . هدایت و فضاسازی معنوی ادامه خواندن مقاله آداب معاشرت در قرآن

نوشته مقاله آداب معاشرت در قرآن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ناهنجاريهاي جسماني راههاي تشخيص و درمان ان

$
0
0
 nx دارای 77 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ناهنجاریهای جسمانی راههای تشخیص و در مان ان منابع و مآخذ 1 دنیای نان. محمد علی رخ، محمد رضا زارع بیدكی. انتشارات مفاخر.2 تكنولوژی نان. دكتر ناصر رجب‌زاده. انتشارات سمت. 3 بروشور نان طلای كم ارزش. دانشگاه علوم پزشكی تهران.4 اینترنت (تهیه عكس). مقدمه منشاً بسیاری از ناهنجاریهای جسمانی ما عدم رعایت بهداشتی حركتی است كه شامل اعمال وعاداتی از قبیل :طرز نادرست نشستن، خوابیدن، راه رفتن، ایستادن، مطالعه كردن و انتخاب كفش نامناسب و… می باشد. در نتیجه می توان با فراگیری و رعایت بهداشت حركتی و تجدید نظر در عادات اشتباه روزمره خود از بروز بسیاری از آنها جلوگیری كنیم.و اما برای درمان كیفیت و كمیت تمرینها از اهمیت بسزائی بر خوردار است لذا توصیه اكید می شود كه تمرینها تحت نظر فرد متخصص انجام شوند تا بتوانیم بهترین نتیجه را بگیریم و دچار مشكل نشویم.- بعنوان مثال اگر در انتخاب و یا انجام تمرینها دقت كافی نداشته باشیم نه تنها ناهنجاری اصلاح نمی شود بلكه منجر به بروز صدمات و عوارض ناخواسته هم می شود. خصوصاً در مورد ناهنجاری های ستون فقرات كه از حساسیت بیشتری برخوردارند و همچنین باید زمان كافی صرف كرد. چرا كه اگر زمان خیلی كمی صرف كنیم مسلماً بهبود نخواهیم یافت و صرف كردن زمان بیش از حد هم; (مثلاً انجام بیش از حد لازم حركات اصلاحی پشت گود منجر به بروز پشت گرد می شود.)بعد از درمان و اصلاح نیز باید توجه داشت كه در صورت عدم رعایت بهداشت حركتی و تكرار علل بروز، ناهنجاری برگشت پذیر خواهد بود. در این جا علل مهم و شایع بروز 14 ناهنجاری، نشانه ها و حركات اصلایشان ارائه می شود. بخش اول: علل بروز ناهنجاریها، نشانه ها و روش تشخیصالف) سر به جلو (لوردوز یا قوس گردنی )علل پیدایش :1- بیماریهای نظیر سل ستون مهره های گردنی ، عفونتهای گردنی و پارگی دیسكهای بین مهره ای. 2- عادات غیر صحیح در نشستن، بویژه در هنگام مطالعه، ایستادن، راه رفتن و ورزش كردن. 3- ضعف بینایی بویژه در افراد نزدیك بین.4- بكارگیری با لشهایی با ارتفاع زیاد درهنگام خوابیدن. نشانه ها و روش تشخیص:1- به جلو رفتن سر و بالا آمدن چانه (در این حالت زاویه بین گردن و فك حدود 90 درجه می شود كه این زاویه خیلی بازتر از حد عادی است و در ارزیابی بدن بوسیله خط شاقولی لاله گوش مقابل آن قرار نمی گیرد.) 2- ارتفاع گردن این افراد نسبت به وضعیت عادی كوتاهتر به نظر می رسد و بعضاً یقه كت یا پیراهنشان به سمت بالا چروكیده می شود.3- افزایش فشار بر روی مفاصل گردن در ناحیه پشت.4- خستگی در عضلات ناحیه پشت گردن و پشت سر.ب) كج گردنی علل (گرچه علت دقیق پیدایش این عارضه بخوبی مشخص نیست، اما مهمترین عللی كه تاكنون به آن‌ها اشاره شده بدین ترتیب است:)1- قرارگیری سر جنین در رحم مادر در وضعیت نامناسب.2- ضربه های درون زهدانی كه باعث خونریزی درون عضله شده و تشكیل بافت زخم می دهد و درنتیجه سبب كوتاهی عضلات گردنی می شود.3- فلج یا كوتاهی عضله جناغی- چنبری – پستانی – در یك طرف .4- سوختگی پوست ، پارگی دیسك بین مهره ای، سل ستون مهره های گردنی.5- نگهداری سر در وضعیت بد یا نامناسب به مدت طولانی (مثلاً هنگام مطالعه یا انجام فعالیتهای روزمره).6- ضعف شنوایی و بینایی به گونه ای كه دانش آموز برای بهتر شنیدن یا بهتر دیدن ناخوداگاه گردن خود را كج می كند تا گوش یا چشم ضعیف او به منبع صوت یا تصویر نزدیكتر شود. نشانه ها:1- عدم تقارن فاصله گوشها از سطح شانه ها،2- قرارگیری سر در یك طرف وچرخش صورت ،3- نامساوی بودن دامنه حركتی در خمش جانبی سر.پ) شانه نابرابرعلل:1- اتخاذ وضعیت غلط در هنگام نشستن، ایستادن، خوابیدن، راه رفتنهای طولانی یا فعالیتهای یكطرفه در ورزش. 2- عدم تعادل در عضلات نگهدارنده كمربند شانه و عضلات نردبانی قدامی. 3- استفاده از دست مسلط بدون توجه به بكارگیری دست دیگر همانند حمل كیف واجسام سنگین با یك دست برای سالیان متمادی.4- عارضه كج پشتی، شكستگی استخوانهای كمربند شانه و بدجوش خوردن آنها مانند شكستگی استخوان ترقوه و دررفتگی مفصل جناغی–ترقوه ای.نشانه ها:1- نابرابری در ارتفاع دو زائده اخرمی یا دو استخوان ترقوه و خارج شدن شانه ها از وضعیت تعادل.2- نابرابری زاویه تحتانی كتف.3- نابرابر بودن زاویه میان گردن و سر شانه كه معمولاً ناشی از برجسته بودن عضلات ناحیه شانه در یك طرف است. 4- كاهش تحرك در مفصل شانه بویژه كاهش دامنه حركتی دست.5- درد در اطراف شانه ها و گردن. 6- ناهمسان بودن فاصله میان ناحیه داخلی بازو و تنه در دو طرف.ت)پشت صاف علل:1- ارثی و ژنتیكی.2- نرمی استخوان درسنین شیر خوارگی.3- پوشیدن كفش های پاشنه بلند.4- نشستن برای ساعات متمادی و فقر حركتی.5- كوتاهی عضلات همسر ینگ وباز كننده های ران. 6- ضعف عضلات خم كننده ران و عضلات ولیگامنت های نگه دارنده ستون فقرات در ناحیه كمری. نشانه ها و عوارض:1- صاف شدن ستون مهره ها براثر ازبین رفتن انحنای ستون مهره ها درناحیه پشت یا كمر یعنی اگر با قامت كاملاً صاف و كشیده، از پشت به دیواری تكیه دهیم فاصله ای بین مهره های كمری و گردنی با دیوار وجود نخواهد داشت ویا كمتر از حد معمول (2-5/2 برای مهره های گردن 5/2-3 برای كمر) خواهد بود. 2- چرخش لگن خاصره به عقب.3- كاهش فنریت ستون فقرات، مختل شدن ساز و كار جذب ضربه، آسیب دیدن مواد غضروفی و دیسك بین مهره ها.4- درد درناحیه كمر.5- بروز مشكلات در دستگاه گوارش بعلت تغییر در موقعیت حفره شكمی و احشای داخلی. باید توجه داشت كه با افزایش وزن مشكلات ناشی از این عارضه بیشتر بروز می‌كند.ث) پشت گود (لوردوز):علل:1- در رفتن مادرزادی دو طرف مفصل ران.2- كوتاهی عضلات خم كننده ران (سوئز خاصره ای و راست رانی)، عضلات بازكننده ستون مهره ها در ناحیه كمری و تاندون آشیل.3- كشیدگی عضلات سرینی، شكم و همسترینگ. 4- ضعف عضلات شكمی و سنگین شدن حفره شكمی دراثر چاقی بیش از حد ویا بارداری خانمها.5- نشستن نادرست، استفاده از صندلی های غیر استاندارد و پایه بلند، استفاده از كفش پاشنه بلند و عدم رعایت بهداشت حركتی.6- ورزشهایی كه باعث می شوند ورزشكاران از بدن خود بشكل نامتعادل استفاده كنند. مثل: شنای پروانه، پرتاب نیزه و حركات ژیمناستیك (چرخشها و پارالل بانوان).7- شیوه نادرست برداشتن و جابجایی اشیاء سنگین.نشانه ها :1- فرورفتگی شدید قوس كمری در هنگام ایستادن، (بیش از 3- 5/2 سانتی‌متر).2- افتادگی و برآمدگی شكم، افتادگی لگن خاصره به جلو، چرخش باسن به عقب و بالا . متمایل شدن بالا تنه به عقب. 3- درد درناحیه پایین كمر. (اغلب درد خستگی).ج) پشت گرد (كیفوزیس كه بحالت شدید آن قوز گفته می شود)علل:1- كاركرد بیش از حد دستها در جلوی بدن (در فعالیتهایی مثل: نوشتن، خیاطی ، آرایشگری و… كه سبب نزدیك شدن چا نه به سینه وتمایل كتفها به جلو می شوند) و عدم تقویت عضلات مخالف. نشانه ها و عوارض:1- افتادن شانه ها به جلو، جلو آمدن سر وگردن ونزدیكتر شدن چا نه به سینه، از بین رفتن گودی پشت گردن، برجسته تر شدن استخوان كتف و تمایل دستها به جلو.2- افتادگی وبر آمدگی شكم، از بین رفتن گودی پشت كمر، به عقب رفتن لگن خاصره، و انحنای غیر طبیعی پشت.3- انقباض و كوتاهی عضلات قسمت قدامی تنه و قفسه سینه وعضلات بخش خلفی ران و سرینی.4- شل شدن و كش آمدن عضلات خلفی بالا تنه و بخش قدامی ران.5- ایجاد اختلال در كار قلب و تنفس و خستگی زود رس در موارد شدید به علت تغییر موقعیت اصلی اندامهای حساس داخلی. 6- احساس درد و كوفتگی درقفسه سینه خصوصاً هنگام تلاش جسمانی.چ)انحنای ستون فقرات به طرفین (اسكولیوز یا كج پشتی)علل:1- موروثی و مادرزادی.2- شیوه اشتباه درآغوش گرفتن نوزاد ( كه موجب بروز كج پشتی در كودك می شود.)3- اتخاذ وضعیت های غلط مثل عادت به نشستن بك طرفی ویا حمل اجسامی مثل كیف مدرسه بایك دست به مدت طولانی.4- كمر درد (بویژه ناراحتی های عصب سیاتیك كه عضلات یك طرف كمی گرفته اند.)5- اختلالات متابولیسم. 6- شركت در بعضی رشته های ورزشی كه مستلزم حركات و فعالیت های یك طرفه می باشد مثل تنیس. 7- كوتاهی یك پا.8- تومور مهره‌ها، عیب استخوانی، ناهنجار بودن شكل مهرها و نرمی استخوان. 9- كوتاهی عضلات دوركننده ران در یك پا كه سبب افتادگی لگن درآن سمت می شود.10- كوتاهی عضلات نزدیك كننده ران دریك پا كه سبب بالا رفتن لگن درسمت مقابل می شود.نشانه ها و عوارض:1- قرار نگرفتن همه مهره ها در امتداد نخ (خط) شاقولی (كه حالت عمود دارد.)2- در یك سطح نبودن شانه ها. 3- چرخش تنه به راست و چپ ونا مساوی بودن دامنه حركتی چرخش به طرفین.4- نا مساوی بودن فاصله انگشتان یك دست تازمین با فاصله انگشتان دست دیگر تا زمین در حالیكه صاف ایستاده ایم.5- عضلات قسمت مقعر ستون مهره ها كوتاه و منقبض شده و یك توده عضلانی مشاهده می‌شود و عضلات قسمت محدب كش آمده و شل می‌شود.6- عدم قرینگی عضلات اطراف تنه. 7- اختلال در عملكرد دستگاه قلبی- تنفسی.8- اختلالات عصبی (كه بیشتر به صورت فشار روی ریشه های عصبی و ضایعه نخاعی دیده می‌شود).9- اختلال در راه رفتن.10- كاهش تحرك ستون فقرات (محدود شدن چرخش مهره ها و كاهش دامنه حركتی در جهت خم شدن به طرفین).ح) انحراف جانبی لگن:متأسفانه به علل شكل گیری ونشانه های این ناهنجاری اشاره ای نشده اما احتمالاً یكی از علل آن، عادات اشتباه حركتی از جمله ایستادنهای طولانی به شیوه نادرست است.خ) زانوی پرانتزی (پای كمانی یا واروس): علل 1- وراثت.2- راه افتادن زودرس كودك واستفاده مداوم از پوشكهای حجیم در دوران نوزادی.3- بیماریهایی كه بر روی استخوان یا ساختار مفصل زانو اثر می گذارند، مانند نرمی استخوان و آرتروز.4- آسیبهای صفحات رشد زانو بر اثر ضربات حاد یاناشی از پركاری كه به رشد نابرابر استخوانهای اطراف زانو منجر می شود.5- بدجوش خوردن شكستگی استخوانهای اطراف زانو.6- فلج عضلانی مانند بیماری فلج اطفال. 7- پارگی و كشیدگی كپسول ورباط خارجی زانو (دراثر ضربه).8- ضعف عضلانی؛ مانند ضعف عضلات دوسر رانی.9- كوتاهی عضلات؛ مانند كوتاهی عضلات نیمه غشایی ونیمه وتری.10-عفونت در زانو.نشانه ها:1- درحالت ایستاده (كه مچ پاها از داخل بهم چسبیده باشد) فاصله داخل دوزانو بیش از 4 سانتیمتر (7 درجه) می باشد. 2- راه رفتن اردك وارو سائیده شدن قوزكهای پا به هم درحین راه رفتن .3- چرخش ساق (استخوان درشت نی به داخل) و انحراف استخوان كشكك و پنجه ها به داخل. 4- ضعف عضلات ناحیه خارجی، مانند عضلات كشنده پهن نیام، دوسر رانی و عضلات نازك نئی.5- كوتاهی عضلات ناحیه داخلی، مانند عضلات نیمه غشایی و نیمه وتری، راست داخلی و درشت نئی قدامی،6- كشیدگی رباطها و كپسول خارجی زانو (نازك نئی- رانی) و مچ پا (نازك نئی – قاپی) و كوتاهی رباطها و كپسول جانب داخلی زانو (درشت نئی- رانی) و مچ پا (دلتوئید).7- كاهش ارتفاع پایین تنه.8- آرتروز زودرس.9- درد واحساس خستگی زودرس.10- راه رفتن روی لبه خارجی پا و سائیدگی بیش از حد كناره خارجی كفش. 11- از آنجا كه عمده فشار به بخش داخلی زانوها وارد می‌شود، این بخش در مقابل ضربه های سنگین و له شدن دیسكها آسیب پذیر تر می شود و این بخش ( بخش داخلی قشر استخوانی، استخوانهای ران و درشت نی) به علت تحمل فشار ضخیمتر می شوند.استفاده از كفشهای طبی در بهبود ناهنجاری های زانو بسیار مفیدند.د) زانوی ضربدری (و الگوم زانو، زانوی چسبیده یا برونگرا)علل:1- وراثت.2- راه افتادن زودرس كودك.3- بیماریهایی كه بر روی استخوان یا ساختار مفصل زانو اثر می گذارند.4- شكستگی و بدجوش خوردگیهای سطوح مفصلی زانو.5- رشد بیش از اندازه كندیل داخلی در مقایسه باكندیل خارجی زانو.6- كاهش زاویه بین سرو گردن استخوان ران با تنه.7- پارگی كپسول و رباط داخلی زانو وكوتاهی كپسول و رباط خارجی زانو.8- ضعف عضلات نیمه غشایی ونیمه وتری.9- كوتاهی عضلات وبویژه عضله كشنده پهن نیام و عضله دو سررانی .نشانه ها: 1- نزدیك شدن زانوها به خط میانی بدن و دور شدن قوزكهای داخلی از یكدیگر در حالت ایستاده.2- كوتاهی تاندون آشیل.3- تمایل كشگكها به خارج و احتمال بروز نیمه دررفتگی آن.4- سائیده شدن زانوها به یكدیگر به هنگام راه رفتن.5- خستگی زودرس به هنگام راه رفتن و دویدن.6- درد پشت ساق و جلوی ران.7- كوتاهی قد.8- آرتروز زودرس زانو.9- بروز عوارض ثانویه، مانند عارضه كف پای صاف.10- افزایش وزن. 11- سائیدگی بیش از حد كناره داخلی كفش.12- راه رفتن با پاهای چرخیده به خارج و گاه به طور عكس با پنجه های چرخیده به داخل. 13- نشستن قورباغه ای (دو زانو به طوریكه قوزك داخلی مچ روی زمین قرار گیرد).ذ) كف پای صاف علل :1- وراثت. 2- ضعف و یا فلج عضلات نگهدارنده قوسهای كف پا ناشی از بیماری های عصبی و عضلانی.3- چرخش اندام های تحتانی به خارج و ناهنجاری های زانو كه باعث فشار روی قسمت های مختلف كف پا می شود.4- بیماری هایی مانند فلج اطفال و اختلالات تغذیه ای عضلانی (دیستروفی).5- بستری شدن و عدم تحرك بدنی به مدت طولانی.6- صدمات و حوادثی مانند پارگی های كامل لیگامنتی و شكستگی های شدید ناحیه پا.7- افزایش وزن.8- مشاغل سرپایی مانند دندانپزشكی و آرایشگری و یا ایستادن های طولانی.9- پوشیدن كفش های نامناسب به مدت طولانی مانند كفشهای تنگ، پاشنه بلند و پنجه باریك.10- ضعف عضلات ناحیه ساق و كف پا.11- عدم تعادل و هماهنگی میان انعطاف پذیری و قدرت در عضلات كف پایی با عضلات ساق پا به ویژه در ورزشكاران. نشانه ها و عوارض:1- كاهش قوس طولی.2- چرخش پاشنه به خارج.3- برجستگی استخوان ناوی.4- پهن شدن پا.5- قرار گرفتن پنجه پا به بیرون در هنگام راه رفتن.6- قرار گرفتن جانب داخلی پا بر روی زمین در هنگام ایستادن و راه رفتن.7- سائیدگی جانب داخلی ناحیه پاشنه كف 9- خستگی زودرس و كمردرد.10- تمایل به ضربدری شدن زانو. 11- تغییر رنگ و سخت شدن پوست ناحیه قوس داخلی و گاه پینه بستن آن ناحیه.12- بروز ناراحتی در مفاصل مختلف بدن مثل زانو و مهره های كمر (در اثر اینكه: نیروهایی كه هنگام دویدن و یا راه رفتن باید به كف پا وارد می‌شوند به قسمت های فوقانی بدن وارد می شوند).13- تضعیف توانمندی عمومی پا از جمله ضعیف شدن عضلاتی كه در خم و باز كردن انگشتها دخالت دارند و در نتیجه انگشتان پا فعالیت اصلی خود را از دست می دهند.ر) كف پای گود علل:1- كوتاهی بافت های نرم داخل پا به دلیل فعالیت های بیش از اندازه.2- كوتاهی تاندون آشیل.3- ضعف عضلات درشت نی قدامی، بازكننده دراز شست پا و عضلات بین استخوانی و دودی كف پایی. 4- گرفتگی یا فلج عضلات كف پایی به دلیل اختلالات عصبی- عضلانی.نشانه ها:1- افزایش قوس طولی پا و برآمدگی روی پا.2- زاویه دار شدن قوس عرضی پا. 3- چرخش داخلی پاشنه.4- كاهش دامنه حركتی و خم شدن مفصل كف پایی و بند انگشتی.5- احساس درد در عضلات جلوی ساق پا و در ناحیه كف پا در سرتاسر نیام كف پایی.6- احساس خستگی زودرس در راه رفتن ها و ایستادن ها و كوفتگی در ناحیه سینه پا.7- كاهش تعادل و راه رفتن غیرموزون. 8- سائیدگی جانب خارجی و ناحیه پاشنه كفش و فرسودگی غیرمعمول آن.ز) انگشت شست كج (هالوكس و الگوس)علل:1- پوشیدن كفش های پنجه باریك و پاشنه بلند و جوراب های تنگ خصوصاً زمانی كه فرد دچار ضعف عضلانی باشد.2- كف پای صاف و پهن.3- نداشتن انگشت دوم به دلیل صدمات جراحی.4- عفونت های مفصل اولین استخوان كف پایی و بند شست پا.5- فشار بیش از حد و حركات تكراری بر روی مفصل، مانند حركت بالرینها.6- كوتاهی عضلات نزدیك كننده شست پا.7- كشیدگی و ضعف عضلات دور كننده شست پا و ضعف قوس عرضی پا.8- بر هم خوردن ساختارهای لیگامنتی و كپسول مفصلی ناحیه مذكور.9- تغییر شكل رویه كفش در جانب داخلی و كج شدن پنجه آن.نشانه ها: 1- انحراف انگشت شست پا به خارج.2- قرار گرفتن انگشت شست پا در زیر انگشت دوم یا روی آن.3- وجود پینه در اطراف مفصل انگشت شست.4- تورم مفصل، التهاب كیسه های زلالی و بدشكلی مفصل.5- اختلالات مفصلی و تغییر دامنه حركتی طبیعی مفصل و كاهش تحرك كف پا.6- شكستگی های ریز استخوان كف پایی و بندهای انگشت شست.7- كاهش قوس عرضی پا. 8- انگشت چكشی و كف پای صاف.9- كشیدگی و انعطاف بیش از حد عضلات دور كننده شست و كوتاهی عضلات نزدیك كننده شست.10- كاهش تحمل فرد هنگام ایستادن و مختل شدن كارایی ایستادن.ژ) انگشت چكشیعلل:1- بیماری های عصبی- عضلانی.2- اختلالات بافت همبند.3- بلندی انگشت دوم نسبت به انگشتان پا.4- در رفتگی و نیمه دررفتگی مفاصل انگشتان پا.5- عدم تعادل قدرت میان عضلات خم كننده و باز كننده انگشتان پا.6- افزایش قوس پا. 7- استفاده از جوراب و كفش تنگ، كفش پاشنه بلند و كفش پنجه باریك.نشانه ها:1- خم شدگی بند میانی یا انتهایی انگشتان پا.2- بازشدگی مفصل بندانگشتی- كف پایی.3- پینه بر سطح رویی مفصل بند انگشتی به دلیل تماس با كفش.4- درد و خستگی در مفصل مبتلا.5- تغییر شكل طبیعی ناخن انگشتان مبتلا. بخش دوم: حركات اصلاحیالف) حركات اصلای برای ناهنجاری سر به جلو (لوردوزیا قوس گردنی):1- هدف: كشش عضلات ناحیه گردن.ایستاده و در حالی كه به روبرو نگاه می كنید به آرامی سر را به عقب خم نمائید و به آسمان (یا سقف) نگاه كنید به وضعیت شروع بازگشته و حركت را تكرار نمائید.2- پشت به دیوار بایستید، پاشنه های پا را به فاصله 8-5 سانتیمتر از دیوار قرار دهید، چانه را پایین نگه دارید و پشت سر را به دیوار بفشارید. پس از استراحت مجددا حركت را تكرار كنید. در اجرای حركت انحنای كمر نباید افزایش یابد.3- پشت به دیوار ایستاده سر را به دیوار تكیه داده و به سمت بالا بكشید تا گودی گردن كم شود.4- به پشت بر روی زمین دراز بكشید. در حالی كه چانه را به طرف سینه می برید سر را به پایین فشار دهید تا از انحنای گردنی كاسته شود. نباید به انحنای كمر افزوده شود.5- در حالت نشسته بر روی زمین یا ایستاده با تعادل مناسب دو دست را در پشت سر قرار دهید و بكوشید سر را به پایین ببرید و در حالت كششی حفظ كنید . به حالت اول برگشته و حركت را مجدداً تكرار نمایید. 6- هدف : كشش عضلات ناحیه قدامی گردن. سرپا بایستید. دست را روی پیشانی قرار دهید و سر را بدون اینكه متحمل مقاومتی شود در حداكثر دامنه حركتی به عقب بكشید. پس از استراحت مجدداً حركت را تكرار كنید.7- برای تقویت عضلات ناحیه قدامی به پشت بر روی زمین خوابیده و بكوشید تا با بلند كردن سر از روی زمین چانه را به سینه نزدیك كنید. گویا می خواهید به انگشتان پا نگاه كنید.8- به حالت طاقباز خوابیده و بكوشید تا سر خود را از روی زمین بلند كنید، در حالی كه وزنه ای بر روی پیشانی شما قرار گرفته است. 9- می توانید در یكی از دو حالت ایستاده یا نشسته قرار گرفته و با گذاشتن كف دست خود بر روی پیشانی از حركت سر به جلو خودداری كنید و به آن مقاومت دهید. به گونه‌ای كه عضلات ناحیه قدامی منقبض شود.10- انگشتان دست را در پشت سر قلاب كنید. در حالی كه سر مقاومت می كند، سر را به بالا و عقب فشار دهید. در این حركت سعی كنید سر را با نیروی بازو به پایین بكشید. بعد از اجرای چند بار حركت استراحت كنید و مجدداً این حركت را ادامه دهید.11- انگشتان دست را در پشت سر قلاب كنید. با نیروی بازو سر را به جلو بكشید، در حالی كه سر مقاومت می‌كند و به عقب فشار می آورد. بعد از چند بار اجرا استراحت كرده و دوباره تكرار می كنیم.12- در حالی كه چانه را به طرف داخل نگه داشته اید سر را در نیمدایره جلو بچرخانید. حركت به سمت جلو تقریبا حالت انفعالی دارد. سعی كنید سر را با شدت و قدرت بیشتری به سمت عقب حركت دهید. بعد از انجام چند حركت مجدداً عكس حركت را تكرار كنید.می توانید این ورزش ها را از 3 حركت از هر كدام شروع و یك روز در میان یك حركت اضافه كنید تا به 20 حركت برسد. ب) حركات اصلاحی كج گردنی:1- در وضعیت ایستاده سعی كنید سر را به سمت محور بدن و در راستای ستون فقران نگاه دارید. در این حالت عضله كوتاه شده را كشش دهید در آستانه درد به مدت 60 ثانیه وضعیت خود را حفظ كنید.2- در وضعیت خوابیده به پهلو قرار بگیرید. آن طرف گردن كه عضلاتش كوتاه شده رو به سمت بالا باشد. به گونه‌ای كه سر از لبه تخت بیرون بیاید (بدون تماس با لبه تخت). حالا سر را رها كنید تا با استفاده از نیروی جاذبه زمین عضله كوتاه شده كشش یابد.3- كف دست را به كنار سر در طرفی كه عضله كوتاه شده، گذاشته و بكوشید تا سر را به طرف مخالف فشار دهید. تنها مقاومت موجود مقاومت عضله كوتاه شده است.4- با حركت دادن سر، یك دایره فرضی را در فضا ترسیم نمائید. شعاع دایره هر چه بزرگتر باشد بهتر است. جهت چرخش را به تناوب تغییر دهید.5- با پهلوی سر (نه پیشانی) توپ معلق در فضا را هل دهید. این حركت در سمت عضله كش آمده باید تكرار شود و حركت از ناحیه گردن باشد نه تنه. 6- كف دست خود را در پهلوی سر در طرفی كه عضله كش آمده قرار دهید تا از این طریق مقاومتی ایجاد كنید. اكنون با فشار سر به دست بكوشید تا سر را به شانه نزدیك كنید.7- در وضعیت خوابیده به پهلو قرار بگیرید (موافق سمتی كه عضله كوتاه شده است)؛ در حالی كه سر هیچ گونه اتكایی ندارد بكوشید برخلاف جاذبه زمین سر را از پهلو بالا آورده و به شانه نزدیك كنید (استفاده از نیروی جاذبه). می توانید تمرین فوق را با اعمال مقاومت توسط دست یا وزنه انجام دهید. پ) حركات اصلای شانه نابرابر:1- دستها را در بالای سر در یكدیگر قفل كنید. بكوشید تا حد امكان آن را به سمت بالا بكشید. كشیده شدن عضلات زیر بغل حاكی از اجرای صحیح است.2- تمرین بالا را می‌توان در وضعیت خوابیده به پشت نیز انجام داد. در این حالت دستها به طرف بالا- عقب كشیده شده و تلاش می‌شود تا پشت دستها بر روی زمین قرار گیرد، بدون آنكه از ناحیه آرنج خم شده باشد.3- از بارفیكس به حالت ثابت آویزان شوید.4- با دستی كه شانه در آن سمت افتاده است از بارفیكس آویزان شوید.5- در وضعیت ایستاده بكوشید تا شانه در سمتی كه افتادگی دارد به بالا برده شود.6- در وضعیت ایستاده با شانه پایین تر به توپ فوتبال یا والیبال آویزان شده ضربه بزنید تا توپ به طرف بالا برود. ت) حركات اصلاحی پشت صاف1- به صورت خمیده به جلو راه می رویم و هر دو دست را به پنجه پاهائی كه هنگام قدم برداشتن به جلو حركت می كنند، می زنیم.2- پاها را به اندازه عرض شانه باز می كنیم و می ایستیم، دستها را در طرفین بدن باز می كنیم و با تاب دادن دستها كمر را به سمت چپ و راست حركت می دهیم.3- با پای باز می ایستیم، سپس از مقابل، بدن را به طرف جلو خم كرده و دست راست را به پای چپ می زنیم و سپس با خم كردن بدن از پشت، سعی می كنیم تا دست راست را به پشت پای چپ بزنیم. دست چپ باید در هر دو مورد در بالای سر باشد. سپس با دست چپ این حركت را انجام دهید.4- بر روی سینه می خوابیم و دستهایمان را كشیده همراه شانه و همزمان با پای مخالف از روی زمین بلند می كنیم و با دست و پای دیگر نیز تكرار می كنیم.5- در وضعیت ایستاده تنه خود را به طرف جلو و پایین خم كنید. با گذاشتن دستها در پشت سر بكوشید تا تنه خود را به سمت بالا بیاورید.6- به پشت بر روی زمین خوابیده و بكوشید تا با فشار همزمان دستها به زمین یك قوس در كمر ایجاد كنید (همانند پل در ورزش كشتی). 7- به پشت خوابیده و دستها و پاها را در امتداد بدن كشیده نگه می داریم. در این حالت زانوها را جمع كرده و دستها و سروسینه را از زمین به طرف پاها جمع می‌كنیم و سپس به حالت اول برمی‌گردیم.8- به پشت بر روی زمین خوابیده و با جمع كردن زانوها كف پاها را بر روی زمین قرار می دهیم. در این حالت به سمت عقب غلت زده و پاها را به طرف بالا می بریم و باز می گردیم. 9- در حالت چهار دست و پا قرار می گیریم و ستون مهره ها را به سمت پائین و بالا قوس می كنیم، البته در هر دو حالت دستها و سرمان را نیز به طرف پائین و بالا حركت می دهیم. (هنگامی كه قوس ستون فقرات به شكل تاق است آرنجها صاف و كشیده باشد و هنگامی كه به شكل ناواست دستها كمی خم شود). 10- از حالت نشسته، به پشت غلت می زنیم و پاها را به طرف بالا دراز می كنیم كمی و سپس به حالت اول برمی گردیم. 11- با قرار دادن كف دست ها بر روی زمین به صورت دو زانو می نشینیم و سپس با خم كردن آرنجها سینه و چانه را به زمین نزدیك می كنیم و به مرحله اول باز می گردیم. 12- با پاهای باز، دستها را در بالای بدن گرفته و به صورت دایره بالاتنه را می‌چرخانیم. 13- در حالت ایستاده پاها را به اندازه عرض شانه باز می كنیم و با تاب دادن دستها به سمت بالا و طرفین بدن را حركت داده و می چرخانیم. 14- به حالت چهار دست و پا روی زمین بنشینید، دست راست را ابتدا تا حد امكان بالا و سپس پایین بیاورید و زیر بغل دست مخالف حركت دهید. این حركت را روی هر دو دست چندین بار تكرار كنید. ث) حركات اصلاحی پشت گود (لوردوز)1- ایستاده یك پا را كمی جلوتر گذاشته و پنجه پای دیگر را كمی عقب تر روی زمین می گذاریم. با چرخش دستها از مفصل كتف و تاب دادن آنها بدن را به طرف پائین و بالا حركت می دهیم. 2- كنار دیوار ایستاده و دستها را در مقابل بدن می گیریم. در این حالت سعی می كنیم با فشار بدن را به دیوار چسبانیده و بدین وسیله فاصله بین مهره های پشت را با دیوار پر كنیم. 3- با قرار دادن یك عدد دستمال یا طناب در كف پاها و گرفتن دو سر آن به وسیله دستهایمان، سعی در جمع و باز كردن مفصل زانو می كنیم و با این حركت موجب كشیده شدن عضلات پشت كمر می شویم. 4- روی باسن بنشینید، پاها را كشیده و رو به جلو نگه دارید، یكی از پاها را در جلو سینه جمع كنید و با دو دست پاشنه همین پا را محكم بگیرید سپس زانو را باز كنید. این حركت را روی دو پا چند بار تكرار كنید.5- به پشت می خوابیم و با یك دست پنجه پای مخالف را گرفته و به طرف ساق پا می كشیم و سعی می كنیم آن زانو را صاف كنیم سپس با پای دیگر این حركت را تكرار می كنیم. 6- ایستاده، پاها را از هم فاصله می دهیم. با گرفتن دست یك نفر از پشت و زیر پاها و همزمان با خم كردن بدن به سمت پائین، سعی می كنیم با كمك نفری كه دستهایمان را از بین پاها به عقب می كشد حركت خم شدن در دامنه معین به پایین را تكرار كنیم. 7- با زانوهائی صاف، بدنمان را به جلو خم می كنیم و سعی می كنیم نوك انگشتان به پاها و یا زمین برخورد نماید (بدون خم شدن زانوها)‌ و این حركت را تكرار می كنیم. 8- روی زمین نشسته و پاها را كاملاً صاف نگه دارید. تنه را به سمت رانها آورده و بكوشید تا با دستها مچ پاها را لمس كنید بدون اینكه زانو خم شود. (توجه: خم كردن تنه به جلو از ناحیه كمر باشد)9- در وضعیت ایستاده یك پا را تا جایی كه امكان دارد به عقب برده و آن را از پای جلو دور كنید. در این زمان ارتفاع خود را با خم كردن زانوی پای جلو كم كنید. احساس كشش در عضلات ناحیه جلوی مفصل ران پای كشیده شده به عقب، حس می‌شود.10- به پشت بر روی زمین دراز كشیده در حالی كه زانوها خم و كف پاها بر روی زمین است و پشت ساق با پشت ران تماس دارد، در این وضعیت حركت دراز و نشست انجام دهید. (برای جلوگیری از تشدید قوس كمر بالاتنه را به اندازه ای بالا می آوریم كه مچ دست به سر زانو بخورد و كمر از زمین جدا نشود. بعد از انجام این تمرین حتماً برای مدتی در حالیكه زانوها را در شكم جمع و بغل كرده اید، دراز بكشید).11- حالت چهار دست و پای گربه را به خود گرفته و با انقباض عضلات شكم بكوشید تا قوس ناحیه كمر را كم كنید.12- به طرف شكم بر روی میز یا نیمكت دراز بكشید، در حالی كه تمامی تنه بر روی میز یا نیمكت و پاها بر روی زمین قرار دارد یك پا را از پشت به بالا آورده و دوباره به وضعیت اولیه برگردانید. همین كار را برای پای دیگر نیز انجام دهید. توجه داشته باشید كه برای پیشگیری از تشدید قوس، پاها تا سطح میز بالا بیایند. 13- با پاهائی جفت ایستاده و دستهایمان را به كمر تكیه می دهیم. در این حالت بالاتنه را صاف و از ناحیه كمر به طرف جلو خم می كنیم و به حالت اول بازمی‌گردیم. 14- هدف: تقویت عضلات شكمروی باسن بنشینید، پاهای خود را به سمت جلو بكشید و همانند حركت قیچی به بالا و پایین ببرید. در اجرای این حركت می‌توان دستها را از شست روی زمین گذاشت و یا اینكه دستها را بالا نگه داشت. 15- بر روی زمین خوابیده زانوها را در شكم جمع می كنیم و در ادامه حركت پای دوچرخه را انجام می دهیم.16- به پشت خوابیده و زانوها را جمع می كنیم تا كف پا بر روی زمین قرار گیرد. در این حالت چند مرتبه به عضلات شكم فشار وارد می سازیم تا گودی پشت كمر به زمین بچسبد.17- با گرفتن یك میله یا طناب سعی می كنیم بدنمان را به طرف بالا كشیده و مجدداً به پائین بازمی گردانیم. و این تمرین را تكرار كنیم. 18- بر روی باسن می نشینیم و با چسباندن زانوها به سینه مچ پاها را می گیریم. سپس بر روی پشت می خوابیم و حركت گهواره را برای چند مرتبه تكرار می كنیم. (البته بهتر است دستها را در پشت رانها به هم قلاب كنیم.) 19- هدف: ایجاد جنبش پذیری در مهره های كمری. (دستها و زانوها روی زمین) برای اجرای تمرین آماده شوید، سپس مهره های كمری را به حالت شل و آزاد رها كنید و مجدداً مهره های كمری را به سمت بالا حركت دهید، به طوری كه در مهره های كمری فرورفتگی و برآمدگی ایجاد شود. این حركت را چند مرتبه انجام دهید و پس از استراحت مجدداً تكرار كنید.20- به صورت زانو بلند و لی لی كردن حركت می كنیم و هماهنگ با حركات پا دستهایمان را نیز به حركت درمی آوریم.سایر تمرینهایی كه در این مرحله باید انجام شود شامل خزیدن و همچنین شنای كرال پشت در استخر است.دو نكته در بهبود این ناهنجاری تأثیر فوق العاده دارند: یكی این كه در هنگام راه رفتن و ایستادن و … شكم را به داخل برده و عضلاتش را منقبض نگه داریم و دیگر اینكه هنگام خوابیدن زانوها را در شكم جمع كنیم.ج) حركات اصلاحی پشت گرد1- در چهارچوب در ایستاده و وضعیت صحیح را انتخاب كنید. در حالی كه دو دست خود را تا سرحد شانه، بالا آورده اید، بكوشید تا از چهارچوب در با آرامی عبور كنید. هنگام اجرای حركت مراقب باشید تا قوس كمر تشدید نشود.2- دو زانو بر روی زمین بنشینید. سپس بكوشید دستها را به طرف جلو رانده و با چنگ زدن زمین آنها را تا سر حد امكان به دورترین نقطه منتقل كنید. در این حالت بكوشید فاصله زیر بازو و كتفها با زمین در حداقل اندازه باشد (كشش گربه). 3- هدف: ایجاد انعطاف و كشش در عضلات ناحیه سینه.این تمرین دو نفره به دو صورت نشسته و ایستاده انجام می‌شود. دو نفر پشت به یكدیگر قرار می گیرند و دستهای یكدیگر را در حالی كه به بالای سر كشیده شده است از مچ می گیرند. شروع حركت به این ترتیب است كه یك نفر با خم كردن تنه خود نفر دیگر را به پشت خود می كشد، سپس به حالت استراحت برمی‌گردد و فرد دیگر همین حركت را تكرار می‌كند. فردی كه بالای پشت دیگری قرار دارد باید سعی كند بدن خود را صاف و كشیده نگه دارد. بهتر است این تمرین ابتدا نشسته وسپس ایستاده انجام شود. ادامه خواندن مقاله ناهنجاريهاي جسماني راههاي تشخيص و درمان ان

نوشته مقاله ناهنجاريهاي جسماني راههاي تشخيص و درمان ان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي تأثير كلاس‌هاي آمادگي بارداري بركاهش افسردگي پس از زايمان زنان ساكن تهران در سال 85-84

$
0
0
 nx دارای 200 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی تأثیر كلاس‌های آمادگی بارداری بركاهش افسردگی پس از زایمان زنان ساكن تهران در سال 85-84 مقدمهدر طی قرن حاضر یکی از زمینه های مطالعاتی که توجه روز افزون بسیاری از متخصصان رشته‌های مختلف را به خود جلب نموده است ، بررسی نقش جنسیت و تفاوت های مربوط به آن در زمینه های گوناگون علمی است . یکی از مباحث جالب در حرفه روانپزشکی و پزشکی نیز تفاوتهای وابسته به جنس و ابتلا به بیماریها و اختلال های عنوان شده در راهنمای آماری و تشخیص اختلال روانی (DSM IV) می‌باشد. در بخش همه گیرشناسی اختلال ها ، نرخ بروز بیماریها ی مختلف در دو جنس ، تفاوت های فراوانی را نشان می دهد . برای مثال ، مردها در خطر بیشتری برای ابتلا به بیماریهای قلبی – عروقی ، الکسیم ، پسیکوپاتی (جامعه ستیزی) می باشند . در حالی که زنها در طول زندگی شان بیشتر در خطر ابتلا ب ه بیماریهای مربوط به تیروئید ، اختلال های خوردن و افسردگی هستند . (نمازی 1379) .اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی ، با شیوع 25% – 15% در طول عمر به شمار می رود ( جود ، 1994 ) . افسردگی نه تنها در بسیاری از پژوهش ها ، رایج ترین اختلال روانی گزارش شده ، بلکه شاید از قدیمی ترین نشانگان روانی باشد که در متون پزشکی بدان پرداخته شده است . ( یانکرز ، 1382) .تفاوت های مربوط به جنس در بروز افسردگی می تواند پس از بلوغ شروع شده و ادامه یابد . ابتلا به افسردگی به ویژه افسردگی یک قطبی ، افسردگی مربوط به اختلال های عاطفی فصلی در بین زنها بسیار شایع تر از مردها است . در مجموع حوادث مربوط به سیکل باروری تا حد زیادی زمینه ساز مشکلات عاطفی زنان شناخته شده است . برای مثال می توان از افسردگی همراه با داروهای ضد حاملگی ، افسردگی مربوط به قاعدگی ، افسردگی پس از زایمان و افسردگی دوران یائسگی را نام برد . (نمازی 1379) در چند دهه گذشته نشانگان افسردگی پس از زایمان مورد توجه بسیاری از متخصصان علوم پزشکی و روان شناسی قرار گرفته است . افزایش پژوهش در این زمینه دلایل گوناگونی دارد . یک دلیل آن است که اگر چه تولد نوزاد در مقطعی از زمان برای بسیاری از خانواده ها اتفاق می افتد ، ولی بسیاری از مادران در این دوره یک تغییر و تحول جسمی و روانی را نشان می دهند . ماههای آبستنی زن ، حساس ترین دوره زندگی هر خانواده است ، زیرا از یکسو وضعیت جسمی و روانی و عاطفی زن آبستن در شرایط ویژه ای قرار دارد که نیاز به مراقبت در تمام وضعیت های مذکور را دارد و از سوی دیگر موجودیت جسمی – روانی یک انسان دیگر (جنین ) در بطن وجود مادر آبستن در حال شکل گیری است . جنین نیاز به مادری دارد که از نظر جسمی و بهداشتی سالم باشد ، از نظر روانی – اجتماعی ایمن باشد . در صورت مساعد بودن وضعیت مادر ، ظرفیت های ژنتیک تخمک بارور شده در طی 9 ماه بارداری بالفعل می گردد . پس از دوران بارداری ، دوران نوزادی و سال های اولیه کودکی نیز برای رشد و تحول جسمی – روانی سالم ، نیاز به مادر واجد سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی دارد ( مهری نژاد ، 1381) .این مرحله از زندگی می تواند برای مادر ، کودک و کل خانواده آسیب زا باشد . دوران پس از زایمان طبیعتاً یک دوره انتقالی است و بسیاری از رویدادها تغییر می یابند . نقش ها ،الگوها و ارتباطات باید تجدید گردند . با این حال انتظار جامعه و فرهنگ این است که مادر شدن امری طبیعی است که اکثر مردم با آن سازگار می شوند ( گروئن ، 1990 به نقل از خمسه 1381). اولین بار مارسه (1858) به طور سیستماتیک نشان داد که دوره پس از زایمان ، مخصوصاً شش هفته پس از آن یک دوره آسیب پذیری مهم برای ابتلا به اختلال های روانی می باشد و افسردگی می تواند در فرایند دلبستگی و تعهد طبیعی مادر ، مراقبت موثر او از طفل و مهارتهای او بعنوان یک مادر مداخله کند و زمان پس از تولد یا زایمان به عنوان دوره افزایش خطر شیوع افسردگی در زنان قلمداد می شود.اختلالات خلقی پس از زایمان که به فراوانی پیش می آید و معمولاً گذرا است ، نزد عموم مردم مساله ای شناخته شده است . اما در برخی موارد این حالتها بصورت بیماری افسردگی و مداوم و پایدار ظهور کرده و درمان جدی و منظمی را نیاز دارد . افسردگی شایعترین حالت روانی پس از زایمان است و باید توجه داشت حالت های اسکیزوافکتیو و اسیکزوفرنی و تیرگی شعور هم پس از زایمان دیده می شوند و در برخی موارد اسیکزوفرنی ابتدا به صورت افسردگی ظاهر شده و پس از چند هفته علائم اصلی آشکار می شود ( گیلدر، 1989 به نقل از خمسه، 1381).بطور کلی اکثر منابع موجود اختلال های روانی پس از زایمان را شامل غم پس از زایمان ، افسردگی پس از زایمان و سایکوز پس از زایمان می دانند . این اختلال ها از روز سوم پس از زایمان تا یک سال پس از آن امکان بروزشان وجود دارد .(مهری نژاد ، 1381) .غم پس از زایمان : اولین نوع افسردگی بعد از زایمان غم پس از زایمان است که به عنوان خفیف ترین شکل اختلالات خلقی پس از زایمان محسوب می شود و در یک شیوع 85-25 درصدی گزارش شده است. علائم این سندرم به نوعی ، از اولین روزهای بعد از زایمان شروع می شود و مدتی بعد نیز از بین می‌رود . (یانکرز، 1382) .افسردگی پس از زایمان : این دومین نوع ناخوشی هیجانی است که مادران جدید نسبت به آن ، آسیب پذیر هستند . افسردگی بعد از زایمان معطوف به نوعی از افسردگی است که ممکن است برای ماهها یا حتی سال‌ها به طول بکشد .(یانكرز،1382).این افسردگی معمولاً در چند هفته اول بعد از زایمان شروع می شود و ممکن است از چند هفته تا یک سال یا بیشتر ادامه پیدا کند . این شکل از افسردگی بوسیله یکسری علائم مختلف مثل خستگی ، گریه ، تحریک پذیری ، احساس بیچارگی یا ناامیدی ، وابستگی بیش از حد ، احساس عدم کفایت و ;; آشکار شود . ( یانکرز، 1382) سایکوز پس از زایمان : سومین نوع از افسردگی بعد از زایمان می باشد که بسیار کمیاب است . این نوع معمولاً 2 تا 3 هفته بعد از زایمان شروع می شود . کالمری می گوید : توهم و هذیانات در پسیکوزهای بعد از زایمان اغلب خیلی آشکار هستند و مادر معمولاً در تطابق با خواسته های مراقبتی از نوزاد عاجز است . ( یانکرز، 1382)در ارزیابی بیماران مربوط به پسیکوزهای بعد از زایمان حصول اطمینان در مورد عقاید آنها نسبت به کودک اهمیت حیاتی دارد . بیماران شدیداً افسرده ممکن است عقاید هذیانی مبنی بر غیر طبیعی بودن نوزاد خود داشته باشند . این عقاید هذیانی ممکن است سبب شود که بیمار برای رها ساختن طفل از رنج در آینده اقدام به کشتن او نماید . (ترنر و همكاران، 2006) با توجه به مطالب مذکور می توان اهمیت بررسی و تشخیص افسردگی های بعد از زایمان را بطور منطقی توجیه نمود . البته شناخت بهتر اختلال افسردگی ، می تواند راههای جدید تشخیص و درمان را در اختیار روان شناسان ، روان پزشکان و متخصصان زنان قرار دهد . با این حال متأسفانه اکثر مردم از مراجعه به روانشناس – روانپزشک و مراکز روانپزشکی برای حل مشکلاتشان ابا دارند ، در حالیکه همین مردم باکمال میل و بدون هیچگونه تردیدی به یک دندانپزشک یا هر متخصص دیگری رجوع می کنند و این تفکر غلط موجب می شود که بسیاری از ناراحتی های جزئی روانی و روحی رو به وخامت گذاشته و سرانجام تبدیل به یک اختلال کامل روانی شود . لذا بایستی باتدابیری از بروز و شیوع این بیماری پیشگیری به عمل آید و یکی از این پیشگیریها ، پیشگیری اولیه است که به وسیله آن عامل بروز بیماری ریشه کن می شود و به اصطلاح شرایط طوری فراهم می شود که محیط برای بروز بیماری ، نامساعد و غیر ممکن می شود . چون افسردگی علل متفاوت دارد و در بروز آن عوامل متعددی دخالت دارند و در هر دوره ای از دوران تکاملی زندگی این عوامل متعدد نیز فرق می کنند ، لذا این پژوهش به جهت اهمیت بررسی افسردگی در زنان خصوصاً پس از زایمان انجام می شود ، تا شاید روزی برسد که مراقبت و بهداشت روانی زنان باردار همانقدر مورد اهمیت و بررسی و درمان قرار بگیرند که مراقبت و بهداشت جسمانی آنان مورد توجه می باشد . 1-2- بیان مسأله اطلاعات بدست آمده از مطالعات اپی دمیولوژیک نشان می دهد که شیوع افسردگی در زنان تقریباً 2 برابر مردان بوده و با توجه به این مطلب که جمعیت زنان در هر جامعه ای حداقل یک بار ، بارداری را تجربه خواهند کرد ، لذا افسردگی در طی بارداری اهمیت خاص خود را خواهد یافت . ما اکنون می دانیم که افسردگی در طی بارداری با یک ریسک بالای افسردگی و حتی سایکوز پس از زایمان و تاثیرات و عوارض رفتاری آینده و رفتارهای مخالف سلامتی مادران همراه است .(كاوردیل وهمكاران، 1996). درباره تشخیص افسردگی در طی حاملگی مطالعاتی انجام گرفته اما به جرات می توان گفت که افسردگی در طی حاملگی به طور شایع تشخیص داده نمی شود . مشکل عمده در تشخیص افسردگی در طی بارداری همانا اشتراکی است که بین علائم افسردگی و علائم حاملگی وجود دارد . مثل اختلال خواب ، اشتها ، از دست دادن انرژی و افزایش مشکلات جسمی . شیوع افسردگی در طی حاملگی بسیار متفاوت گزارش شده است و از 4% تا 6/17% متفاوت است . شیوع افسردگی پس از زایمان 19% الی 20% است . (كاوردیل و همکاران ، 1996) . ریسک فاکتورهای شیوع افسردگی در طی بارداری عبارتند از : مشکلات ازدواج ، حاملگی ناخواسته ، سابقه افسردگی قبلی و یا افسردگی در فامیل ، از دست دادن حاملگی قبلی و حاملگی بلافاصله بعد از حاملگی قبلی ، مشکل جدی در نگهداری از فرزند . حدود 20 تا 30% از خانم های حامله که سابقه افسردگی دارند ، افسردگی پس از زایمان را تجربه خواهند کرد و افسردگی در حاملگی های بعدی 50% است . علت افسردگی پس از زایمان را تغییرات در سطوح سرمی پروژسترون ، استروژن ، کورتیزول و بتاآندورفین ها می دانند . ( کیتامورا و همکاران 1993به نقل از زهرایی، 1380)افسردگی ظرفیت افراد را در ارتباط با انجام کنترل بارداری و مراقبت از سلامت فردی تحت تاثیر قرار می دهد . افسردگی ارزشهای فردی را دگرگون می کند . مادر حامله ارزش های فردی خود را از دست داده و نسبت به توانایی خود در مادر شدن و یا نگهداری از نوزاد تردید پیدا میکند . عارضه مهم دیگر افسردگی ، تمایل به خودکشی و حتی اقدام به خودکشی است . باید توجه داشت که خود حاملگی عامل هر چند اندک ، اما ممانعت کننده از خودکشی است و باید توجه داشت که خود کشی کامل در طی بارداری شایع نیست . درباره افسردگی در طی دوران بارداری مطالعات خاصی انجام گرفته است اما مشکلات عدیده‌ای نیز در این مطالعات وجود دارد ورابطه علت و معلولی مشخص نشده است . مثلاً ارتباط مشخصی بین افسردگی و مصرف سیگار دیده می شود . این مصرف سیگار می تواند علت افسردگی باشد و یا ممکن است ریسک فاکتوری باشد که فرد را مستعد افسردگی می کند . بنابراین وقتی افسردگی با مصرف نیکوتین همراه می شود اثرات غیر مستقیم برروی حاملگی می گذارد ( کاوردیل و همکاران 1996) . افسردگی در حاملگی سبب IUGR و تاخیر رشد داخل رحمی جنین و همینطور زایمان زودرس می شود . در یک تحقیق بر روی 79 زن باردار پاکستانی نشان داده که افسردگی در دوران بارداری با عواقبی مانند جنین زودرس و یا تولد نوزادان کم وزن همراه است . در این مطالعه محیط اجتماعی زنان باردار از عمده ترین فاکتورهای افسردگی محسوب می شود ، زنان باید اشخاصی مطیع و تابع باشند و طی تحقیقات انجام شده در یکی از مناطق روستایی پاکستانی معلوم شد که 25% زنان در طی دوران بارداری و 38% پس از زایمان از افسردگی رنج می بردند . ( آمبرن کازی و همکاران 2006). در یک مطالعه مهم بر روی 1014 زن فقیر و ضعیف دیده شد که یک ارتباط مهم بین علائم افسردگی و سطح سلامت پایین از جمله عدم افزایش وزن مناسب دیده می شود . چندین مکانیسم سبب اثرات مستقیم افسردگی برروی رشد جنین می شود . اختلال در خلق سبب اختلال در محور هیپوتالاموس – هیپوفیز- آدرنال شده و سبب عدم و یا کاهش اضافه وزن در طی حاملگی می شود . عدم اضافه وزن مادر سبب کندی رشد جنین می شود ، به طوریکه در یک مطالعه مشاهده شده است که یک کیلوگرم اضافه وزن مادر به طور مشخصی سبب افزایش وزن جنین می شود ( ساگاوارا و همکاران ، 1997به نقل از آمبرن كازی و همكاران،2006).با مرور مطالعات انجام شده بر روی عاقبت حاملگی های زنان با اضافه وزن نامناسب مش خص شده است که زنان با وزن پایین با شیوع بیشتری مبتلا به آنمی ، آندومتریت ، مشکلات قلبی – ریوی ، زایمان زودرس و تاخیر رشد داخل رحمی جنین می شوند . یک علت دیگر برای توجیه اثرات افسردگی ، عدم توانایی و خواست زن حامله در توجه به خود و انجام مراقبتهای دوران بارداری است . ( کاوردیل و همکاران ، 1996)ویلی و پسران 1997 بر روی 1329 زن کار تحقیقاتی انجام دادند و نتیجه گرفتند که خانم های افسرده نسبت به دوران بارداری و زایمان اضطراب بیشتری دارند و نسبت به نقش مادر شدن ، احساس بی‌میلی داشتند و کودکان خود را بسیار آسیب پذیرتر حس می کردند . با توجه به واقعیت های ذکر شده نتیجه میگیریم که هم افسردگی و هم علائم افسردگی در حاملگی به طور شایع دیده می شود و اثرات قابل توجهی بر روی مادر و آینده حاملگی دارد . افسردگی قبل از حاملگی و حتی در دوران بارداری اکثراً تشخیص داده نمی شود . باید توجه داشت که آگاهی و شناخت بیشتر درباره افسردگی در طی بارداری ، کنترل این مادران را بهتر صورت داده و یک متخصص زنان ، زایمان، مامایی و روانشناس و پرستار روانگر می توانند در بازیابی وضعیت اولیه به بیمار کمک کنند .در یک مطالعه که به منظور شناختن تاثیر پرستاری کردن به منظور رفع مشکلاتی که در افسردگی پس از زایمان صورت می گیرد ، نشان داده شد که مراقبت و پرستاری و همچنین آموزشهای مربوط به بیماری تاثیرات مثبتی در بهبود افسردگی داشتند (آیفرتزل ، 2006 ) . درجهت تشخیص افسردگی نشان داده شده است که قسمت خود سنجی افسردگی بک (BDI) می تواند مفید باشد . تست بک به علت سهولت استفاده و زمان کم و نیز قابل استفاده بودن برای سطح سواد پایین و عدم نیاز به آموزش به خصوصی ،برای استفاده مناسب است . در طی سالهای 1985 الی 1989 تست BDI در پژوهش های مختلفی که مربوط به خانم های باردار بوده است ، به کار رفته است . در مطالعاتی که هولکمب و همکاران (1996) بر روی 105 خانم حامله انجام دادند ، نشان دادند که در نقطه برش بالای 16 حساسیت تست BDI در تشخیص افسردگی اساسی 83/0 و اختصاصی بودن 89/0 و ارزش پیشگویی کنندگی مثبت 50/0 و ارزش پیش گویی کنندگی منفی 98/0 دارد . (احمدی زاده، 1383)سالامرو و همکارانش (1994) نتیجه گرفتند که علائم بدنی و جسمانی همراه با حاملگی ممکن است نمرات تست بک (BDI) را در حاملگی افزایش دهد . بنابراین آنها نیز نمره برش بالاتری را برای افسردگی در زنان حامله پیشنهاد کردند .با توجه به آنچه گذشت ما با این سؤال اساسی روبرو هستیم که آیا بین شرکت در کلاسهای آمادگی دوران بارداری وکاهش افسردگی پس از زایمان تفاوت وجود دارد . 1-3- ضرورت تحقیق دوران بارداری و دوران پس از زایمان همراه با تغییرات فیزیکی و درونی بسیار زیادی می باشد . ممکن است این علایم در ابتدا با اختلالات روحی و روانی بسیار کم شروع و سپس به اختلالات روانی شدید و حتی سایکوز منجر شود . (براکینگتون ، 2004 به نقل از هالبریچ،2006)بنا بر گزارش DsmIv-TR (2000) در طول 4 هفته اول پس از زایمان ، اختلالات افسردگی آشکار می شوند . این اختلالات به صورتهای مختلفی بروز می کنند . غم مادری ، تقریباً در روزهای چهارم تا هفتم پس از زایمان اتفاق می افتد و باعلائمی مثل کج خلقی ، بی قراری ، دلسردی ،سردرگمی و اضطراب همراه است . نوع دیگر افسردگی که دیرتر آشکار می شود و مشکلات جدی تر را به دنبال می‌آورد ، 4 تا 6 هفته بعد از زایمان به وجود می آید و علائمی مثل احساس حقارت ، فراموشی ، اضطراب، اختلالات در خواب و عملکرد ضعیف را در بر دارد . (پاتل و همکاران ، 2002 به نقل از هالبریچ، 2006).خطرناک ترین نوع افسردگی که بسیار نادر و کمیاب می باشد ،سایکوز بعد از زایمان است که از هر 1000 نفر یک یا دو نفر بدان مبتلا می شوند و با علایم روانی مثل گیج بودن ، هذیان گویی ، توهم و بی‌خوابی همراه است . ( هانگ ، 1997 به نقل از هالبریچ، 2006).بر اساس آنچه ثابت شده است ، مادرانی که دچار افسردگی هستند ، با نشان دادن رفتارهایی غیرعادی مثل بی علاقگی نسبت به اطرافیان ، بی قید و بند بودن ، قطع ارتباط با کودکانشان و ناسازگاری با آنان ، اثرات منفی بر روی فرزندانشان می گذارند . از آنجایی که کودکان در سالهای اولیه رشد خود که بحرانی ترین دوران محسوب می شود ، نیازمند مراقبت و پرستاری هستند ، این بی توجهی و عدم پذیرش از سوی مادر بسیار آسیب بزرگ و جدی برای آنان به همراه دارد . ( ولف ، 2002، – هارت و همکاران ، 1998- کوپر وهمکاران ، 1999 به نقل از هالبریچ، 2006 ).عدم ایجاد ارتباط میان مادر و فرزند ممکن است منجر به ناسازگاری های روانی و رفتاری و مشکلات طولانی مدت در فرزند بشود . ( رحمان و همکاران ، 2003 – لی و همکاران ، 2001 – کوپر و همکاران ، 1999 –كرین و همکاران ، 2001 به نقل از هالبریچ، 2006) .علاوه بر این مطالعات در کشورهای در حال توسعه بیان می کند که عدم سلامت روحی و روانی مادر ، سوءتغذیه و عدم سلامت فیزیکی فرزندان را به دنبال دارد . بیماری افسردگی می تواند کل اعضای خانواده فرد مبتلا را تحت تاثیر قرار دهد ، بنابراین اطرافیان شخص در معرض افسردگی هستند . حتی گاهی افسردگی در روابط زوجین بسیار مشکل زا می شود . (استاک بری و همکاران ، 1998 به نقل از هالبریچ، 2006)اثرات افسردگی پس از زایمان بر روی سلامت روانی فرد ، ممکن است بسیار بلند مدت بوده و حتی سبب افزایش مدت بیماری و یا برگشت مجدد آن بشود . چگونگی این بیماری برای بسیاری از زنان که در معرض خطر قرار دارند ، نامشخص است و معمولاً این اشخاص در دوران بارداریشان و یا حتی پس از وضع حمل ، قادر به تشخیص و شناسایی بیماری نیستند و بیشتر از 80 درصد زنانیکه مبتلا به افسردگی هستند ، هیچ گزارشی از وضعیت درونی خود نمی دهند و حتی گاهی پزشک معالج نیز قادر به شناسایی و تشخیص این بیماری نیست . ( کلی و همکاران ،2001 – نلسن و همکاران ، 2000 – یانکرز و همکاران 2001 به نقل از هالبریچ، 2006 ) . تحقیقات انجام شده می رساند که ما با میزان بالای افسردگی در زنان فارغ از زایمان روبرو هستیم که این سلامت عمومی جامعه را به خطر می اندازد و نشان می دهد که باید تحقیقات بیشتری در زمینه درمان و پیشگیری افسردگی پس از زایمان به عمل آید . 1-4- اهداف تحقیق :هدف کلی : هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر کلاس های آمادگی دوران بارداری بر افسردگی پس از زایمان زنان مراجعه کننده به پلی کلینیک قدس در سال 85-84 می باشد .اهداف جزئی : هدفهای جزئی پژوهش عبارتند از : الف : شناسایی ، تعیین و مقایسه میزان افسردگی در میان زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه ها ، بیمارستانها و مطب های خصوصی با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی (سطح تحصیلات ، شغل ). ب : بررسی و تعیین میزان افسردگی در بارداریهای اول و دوم با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی (سطح تحصیلات ، شغل ).1-5- فرضیه های تحقیق :محقق با توجه به خطوط پژوهشی موجود فرضیه های زیر را مطرح نموده است :فرضی اصلی :1-5-1- بین میزان شرکت در کلاسهای آمادگی دوران بارداری و میزان افسردگی پس از زایمان زنان ساکن تهران رابطه وجود دارد.فرضیه های فرعی :1-5-2- بین زنان شرکت کننده در کلاس های آمادگی دوران بارداری با زنانی که در کلاس شرکت نمی‌کنند از نظر میزان افسردگی تفاوت وجود دارد. 1-5-3- بین زنان مراجعه کننده به درمانگاههای دولتی با زنان مراجعه کننده به مطب های خصوصی از نظر میزان افسردگی تفاوت وجود دارد . 1-5-4-بین بارداریهای اول و دوم از نظر میزان افسردگی تفاوت وجود دارد . 1-6- متغیرهای تحقیق :در این تحقیق متغیرهای زیر بکار می روند :1-6-1- متغیر مستقل :متغیر پیش بین (مستقل ) هر متغیری است که بمنظور تعیین این مطلب که آیا در رفتار نفوذ می کند یا خیر ، مورد پژوهش قرار می گیرد . در پژوهش های همبستگی و غیر تجربی که امکان دستکاری در آن وجود ندارد ، متغیر مستقل متغیری است که فرض می شود قبلاً دستکاری شده است . (هومن ، 1380) .در این پژوهش متغیر مستقل کلاس های آمادگی دوران بارداری خواهد بود .1-6-2- متغیر وابسته :متغیر ملاک (وابسته ) متغیری است که به منظور تعیین اثر متغیر مستقل ، مشاهده و اندازه گیری می شود . متغیر وابسته معمولاً جنبه ای از رفتار است که به خوبی تعریف می شود و آزمایشگر آن را اندازه می گیرد . ( هومن ، 1380) . در این پژوهش متغیر وابسته میزان افسردگی زنان باردار مراجعه کننده به مراکز دولتی و خصوصی می باشد.1-7-تعاریف متغیرهای تحقیق تعاریف نظری :1-7-1- تعریف خانم باردار: خانم باردار خانمی است که به دنبال عقب افتادن زمان عادت ماهانه ، توسط تستهای معتبر تشخیص حاملگی ، و یا توسط سونوگرافی شکمی یا واژینال ، تشخیص حاملگی در وی داده شده است و بین 15 الی 44 سال ، سن دارد .سه ماهه اول : از ابتدای حاملگی تا هفته 14 حاملگی ( 13 هفته کامل و 6 روز ) را سه ماهه اول می نامند.سه ماهه دوم : از هفته 14 حاملگی تا هفته 28 حاملگی (27 هفته کامل و 6 روز ) را سه ماهه دوم می نامند.سه ماهه سوم : از هفته 28 حاملگی تا هفته 42 حاملگی را سه ماهه سوم می نامند . (هامپتون ،1373) .1-7-2- زایمان : از زمان شروع انقباضات رحمی که همواره همراه با درد می باشد تا تولد کامل نوزاد را زایمان می‌نامند . این لغت در زبان انگلیسی به معنای کار و زحمت می باشد . (هامپتون ، 1373) .1-7-3- افسردگی : کلمه افسردگی به سه نوع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد :– در گفتگوهای مشترک از این کلمه در تشریح سطحی از غم که هم مردم ، آنرا وقتی تجربه میکنند ، که بعضی چیزهای مهمشان را از دست داده اند ، استفاده میشود .– در روانپزشکی برای توضیح یک خلق غیر عادی وابسته به غم ، عدم خوشحالی و بدبختی ، استفاده می‌شود . – همچنین افسردگی ممکن است ، همچون یک نشانه در هر اختلال روانی و یا یک علامت در بسیاری از بیماریهای ارگانیک و حالات سمی ، ظاهر شود . (کاپلان ، 1989).1-7-4- افسردگی پس از زایمان : به طور مشخص افسردگی زمانی از نوع ((پس از زایمان )) نامیده میشود که در عرض 4 تا 6 هفته پس از وضع حمل رخ دهد . ( پاتل و همکاران ، 2002 ) .تعاریف عملیاتی :1-7-5- افسردگی : در این پرسشنامه نمره ای است که از پرسشنامه بک بدست می آید .1-7-6- افسردگی پس از زایمان : در این پرسشنامه نمره ای است که از طریق پرسشنامه بک ، یکبار در دوران بارداری و مجدداً بعد از زایمان بدست می آید . 2-1- افسردگی :2-1-1- تاریخچه افسردگی :افسردگی از زمانهای بسیار دور در نوشته ها آمده و توصیف هایی از آنچه ما امروزه اختلالات خلقی می خوانیم، در بسیاری از منابع طبی قدیم وجود دارد . داستان (عهد عتیق ) شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس در ایلیاد هومر ،هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کرده اند . حدود 450 سال قبل از میلاد ، سقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برد . در حدود 100 سال قبل از میلاد ، کورنلیوس سلسوس در کتاب De medicina ، افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود . این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو (120 تا 180 بعد از میلاد ) و جالینوس (129 تا 199 بعد از میلاد ) نیز به کار برده اند . همینطور الکساندر ترالز در قرن ششم . در قرون وسطی رازی ، ابن سینا، میمونید ،ملانکولی را بیماری مشخصی تلقی می نمودند . (کاپلان ، 1375) . در سال 1686 ، بونت نوعی بیماری روانی توصیف نمود و آنرا mania comelancholicus نامید .در سال 1854 ، ژولی فالره حالتی را توصیف نمود و آنرا جنون ادواری نامید . چنین بیمارانی متناوباً حالات خلقی مانی و افسردگی را تجربه می کنند . تقریباً در همان زمان ، یک روان پزشک فرانسوی دیگر به نام ژول بایارژه جنون دوشکلی را شرح داد که در آن بیمار دچار افسردگی عمیقی می شود که به حالت بهت افتاده و بالاخره از آن بهبود می یابد . در سال 1882 ، کارل کالبام روانپزشک آلمانی ، با استفاده از اصطلاح (‌سایکلوتایمی ) مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نمود .(کاپلان ، 1375) . امیل کراپلین 1856 ، که متأثر از گری سینگر بود ، نیز عقیده داشت که رفتار غیرعادی ،معلول آشفتگی‌های عضوی است . وی نوع خاصی از افسردگی را نیز شرح داد که پس از یائسگی در زنها و اواخر بزرگسالی در مردها شروع می شود و بعداً به افسردگی رجعتی معروف شد . نقش بزرگ کراپلین تلاش وی در جهت بنیانگذاری نظام طبقه بندی در برگیرنده اکثر اختلالاتی بود که مستلزم بستری شدن و درمان هستند . و بین دو اختلال بسیار حاد و تحلیل برنده به نامهای زوال عقل پیشرس و روانپزشکی شیدایی – افسردگی تمیز قائل شده و عقیده داشت که آنها ، بیماریهای خاص با علل عضوی خاص هستند . ( ساراسون ، 1375).2-1-2- افسردگی چیست ؟ شاید بهتر باشد به جای آن ، بگوئیم که افسردگی دقیقاً چه نیست ؟ افسردگی فقط احساس موقتی (گرفتگی و اندوه ) یا ( دلتنگی ) نیست . افسردگی حالتی ورای غمگین بودن یا اندوه شدید بر اثر فقدان یک عزیز است . غمگین بودن و سوگواری ، واکنش هایی طبیعی و موقتی در مقابل تنش های زندگی هستند . این نوع از خلق ها در مدت زمانی نسبتاً کوتاه برطرف می شوند و فرد مجدداً وضعیت طبیعی خود را باز می یابد . در مقابل ، افسردگی ، ماهها یا حتی سالها فرد را گرفتار می کند . بیماریهای افسردگی بر احساسات ، افکار و سلامت جسمانی فرد تأثیر می گذارند . (سالمانز ، 1382). افسردگی برای هرکس معنایی دارد . افسردگی می تواند یک نشانه ( مانند وقتی که کسی می گوید: احساس افسردگی می کنم ) ، یا یک علامت (وقتی که کسی میگوید : او افسرده به نظر می رسد ) و یا یک اختلال قابل تشخیص باشد . وقتی که بیماری را افسردگی تشخیص می دهیم ، منظورمان اختلالی است با دوام کافی و نشانه ها و علاماتی ویژه که بر عملکرد شخص تأثیر نامطلوب می گذارد . افسردگی نیازمند درمان، بر زمینه های زیر اثر میگذارد :– خلق و خوی یا «روحیه»– اندیشه «شناخت»– عملکرد جسمانی – رفتار (جفرسون ، 1383)عموماً بیمارانی که دچار افسردگی شده اند از داشتن احساس شدید غم ، یاس و ناامیدی همچنین تجربه و مشکلات در درک ، شناخت ، رفتار و عمل خبر می دهند . فهرستهای متعددی برای تعیین افسردگی مورد استفاده قرار گرفته اند . ظهور تغییرات در مقوله های شخصیتی ، راههای دسترسی واگرا برای تعیین افسردگی (اختلال در مقابل راههای دسترسی سطح علایم بیماری ) و سیستم های چند گانه طبقه بندی ( DSM) هرکدام در مورد تعریف مجزای افسردگی توضیحاتی می دهند . به جرأت می‌توان گفت که افسردگی اختلال نامتجانس ترکیب شده چندین زیر مجموعه را با هم پوشی معیار تشخیص نشان می دهد . (ال . شیر ، 2000) . بطور کلی می توان گفت افسردگی ، در هر شکل آن ، شیو دید فرد از خود ، دیگران و از دنیا را تحریف می کند . تفاوت مهم بین غمگینی و افسردگی ، اثری است که بر عزت نفس فرد وارد می شود . افرادی که افسردگی دارند ، مجبور هستند با افکار منفی راجع به خود ، زندگی و آینده همیشه دست و پنجه نرم کنند . به مرور این حالات دوام بیشتری خواهند یافت و بدون درمان ، کمتر احتمال خواهد داشت که فرد بهبود یابد و در عوض عملکرد عادی در محیط کار و موقعیت های اجتماعی را مختل خواهد کرد . با این حال افسردگی به راحتی قابل درمان است و پزشکان می توانند در بیشتر از 80 درصد بیماران ، نشانه‌های افسردگی را از بین ببرند .(انجمن پزشکی امریکا ، 1378). 2-1-3- تفاوت بین اندوه سالم و افسردگی چیست ؟اندوه هیجانی طبیعی است که به وسیله ادراکات واقع بینانه ای که یک حادثه منفی مانند ضرر و زیان یا ناامیدی را به نحوی تحریف نشده توصیف می کند، بوجود آمده است . افسردگی یک بیماری روانی است که همواره از افکاری حاصل میشود که به طریقی تحریف شده هستند . برای مثال : وقتی فرد مورد علاقه ای را از دست می دهید فکر میکنید (او را از دست دادم و دلم برای همراهی و عشقی که با هم داشتیم تنگ خواهد شد ) احساساتی که چنین فکری خلق می کند ، لطیف ، واقع بینانه و مطلوب است . هیجانات شما ، انسانیت شما را بالا برده و به معنای زندگی عمق می بخشد .بدین ترتیب از این فقدان و کمبود ، چیزی کسب میکنید . بر عکس ، ممکن است به خود بگوئید : (دیگر هرگز خوشحال نخواهم بود ، چون او مرد . این غیر منصفانه است !) این افکار احساس دلسوزی به خود و ناامیدی را در شما برخواهد انگیخت و چون این هیجانات به تمامی مبتنی بر تحریف هستند ، شکست شما را سبب خواهند شد .پس از ضرر و زیان یا شکست در رسیدن به هدفی که از نظر شخصی اهمیت زیادی دارد ، افسردگی یا اندوه می تواند در انسان رشد کند . اندوه به هر حال بدون تحریف می آید و شامل جریانی از احساسات است و به همین دلیل زمان محدودی دارد و هرگز کاهش (احترام به خود ) را در بر ندارد . افسردگی ، حالتی منجمد است ، بطور نامحدودی گرایش به دوام یا بازگشت مجدد دارد و همواره با (فقدان احترام به خود ) همراه است . (بورنز ،1379). 2-1-4- تعریف افسردگی :تقریباً هرکس گه گاه احساس افسردگی می کند . اکثر ما گاهی اوقات احساس غم و رخوت می‌کنیم و به هیچ فعالیتی ، حتی فعالیتهای لذت بخش ، علاقه ای نشان نمی دهیم . افسردگی پاسخ طبیعی به فشارهای زندگی است . عدم موفقیت در تحصیل یا کار ، از جمله موقعیت هایی هستند که اغلب موجب افسردگی می شوند . افسردگی تنها زمانی نابهنجار تلقی می شود که با واقعه ای که رخ داده متناسب نباشد و یا فراتر از جوی که برای اکثر مردم نقطه آغاز بهبود است ادامه یابد .(هیلیگارد ،1373) . در افسردگی نرمال حالات خلقی از نظر زمانی متفاوتند و معمولاً بیش از 2 هفته طول نمی کشند . اگر حالت افسردگی بیش از 2 هفته طول بکشد و اشکالات خواب ، خوراک ، افکار یأس و ناامیدی افزایش یابد، مسأله به اختلالات کلینیکی افسردگی نزدیک می شود . (ساراسون ، 1375).2-1-5- افسردگی چه کسانی را تهدید می کند ؟ همه ما تا حدی در معرض خطر بیماری افسردگی قرار داریم . افسردگی در همه افراد جامعه دیده شده است .ثروتمند و فقیر ، جوان و پیر ، متأهل و مجرد ، رویدادهای استرس‌زا جزئی از زندگی هستند و اگر این رویدادها به اندازه کافی شدید و متعدد باشند، ممکن است باعث بیماری افسردگی شوند . همچنین ما ، در برابر بیماریهای جسمانی آسیب پذیر هستیم و آمادگی این را داریم که دچار اختلالی بشویم که بعداً به افسردگی منتهی شود .(انجمن پزشکی امریکا ، 1378).به طور کلی با اینکه هیچکس از بیماری افسردگی کاملاً در امان نیست ، رایجترین انواع آن ، بعضی افراد را بیشتر از دیگران تهدید می کند و در این امر عواملی چند دخالت دارند : 2-1-5-1- جنس چنانکه آمار مربوط به شیوع افسردگی نشان می دهد ، زنان اولین گروهی هستند که در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند و موارد تشخیص داده شده در آنان ، دو برابر مردان است . پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که افسردگی در بین کودکان و پسرو دختر شیوع یکسان دارد ولی در دور بلوغ ، دختران بیشتر از پسران در معرض خطر افسردگی قرار دارند . این آسیب پذیری در طول بزرگسالی زنان ادامه می یابد ، حتی در دوره پیری ، زنان بیشتر از مردان به بیماری افسردگی مبتلا می شوند . (انجمن پزشکی امریکا، 1378- بلاک برن، 1380- سالمانز،1382).یک نظریه در مورد آسیب پذیری بیشتر زنان در برابر افسردگی این است که ، بدن زنان به طور مداوم دوره‌های نوسان هورمونی را تجربه می کند . در دوره قاعدگی زنان ، میزان هورمونها به طور منظم تغییر می‌کند. در بعضی زنان ، ممکن است بین افسردگی و این تغییرات دوره ای ماهیانه رابطه ای وجود داشته باشد . زمانهایی که در آنها تغییرات هورمونی عمده روی می دهد عبارتند از : دوران حاملگی ، بلافاصله بعد از زایمان و یائسگی ، در تعدادی از زنان بعضی از این عوامل با افسردگی همراه می شود .(انجمن پزشكی آمریكا ، 1378) 2-1-5-2-سنافسردگی در هر سنی روی می دهد ولی رایجترین سن برای بروز آن بین 20 تا 30 سالگی است .میزان ابتلا به افسردگی در افراد بزرگسال بین 25 تا 44 ساله به حداکثر می رسد . با اینکه افسردگی معمولاً در جوانی بروز می کند ، افراد سالمند نیز در برابر آن آسیب پذیر هستند . بر پای یکی از این برآوردها ، حدود 15 درصد افراد بالای 65 سال ، بعضی نشانه های افسردگی را دارند . البته ممکن است افسردگی در سالمندان قسمتی از بیماریهای جسمانی باشد که در این دوره بسیار رایج هستند ، مانند بیماری قلبی – عروقی . همچنین ، افسردگی می تواند عارض جانبی داروهایی باشد که افراد پیر به طور مرتب از آنها استفاده می کنند . (سالمانز، 1382- انجمن پزشکی امریکا، 1378).2-1-6- دیدگاههای نظری درباره افسردگی 2-1-6-1- دیدگاه زیست شناختی :به اعتقاد الگوی زیستی ، افسردگی اختلال بدن است . اگر چه در مجموع افسردگی می تواند به وسیله مشکل موجود در هر یک از اندامهای بدن ایجاد شود ، گمانه زنیها تقریباً به طور کامل بر مغز و به ویژه بر کاهش نوعی مواد (آمینهای بیوژنیک ) متمرکز شده اند که به انتقال تکانه های عصبی در طول فواصل (سیناپسها ) موجود بین سلولهای عصبی از نورونها ، کمک میکنند . چهار سرنخ وجود دارد که نشان می دهند بدن عمیقاً در افسردگی درگیر است . اولاً ، افسردگی تا اندازه ای بعد از دوره های تغییر فیزیولوژیکی طبیعی در زنان رخ می دهد : بعد از به دنیا آوردن کودک ، هنگام یائسگی و درست قبل از قاعدگی . ثانیاً ، شباهت قابل ملاحظه ای بین نشانه ها در فرهنگ ها ، جنسیت ها ، سنین و نژادها حاکی از یک فرآیند زیستی زیر بنایی است . ثالثاً ، درمانهای بدنی ، به ویژه داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و بازدارنده های MAO و شوک برقی تشنج آور ، افسردگی را به طور مؤثری درمان می کنند. و بالاخره اینکه ، گاهی افسردگی به صورت عوارض جانبی داروها در افراد بهنجار ایجاد می شود ؛ به ویژه افسردگی می تواند به وسیله رزرپین ایجاد شود که داروی کاهش دهنده فشار خون است.این سرنخ ها عامل محرکی برای یافتن مبنای زیستی افسردگی بوده اند .(سید محمدی ، 1379) .2-1-6-1- 1- سبب شناسی افسردگی :الگوی زیست شناختی معتقد است که افسردگی یک اختلال انگیزشی است که به وسیله کمبود آمینهای بیوژنیک ایجاد می شود . آمینهای بیوژنیک مواد نوروشیمیایی هستند که انتقال عصبی را تسهیل می‌کنند ، آنها به دو گروه با دو ساختار شیمیایی مختلف تقسیم می شوند : کته کولامینها ،که شامل نوراپی‌نفرین ، اپی نفرین و دوپامین می شوند . وایندول آمین ها که سروتونین و هیستامین را شامل می‌شوند.(سید محمدی، 1379). 2-1-6-1-2- توارثتحقیقات فراوانی نشان می دهند که احتمال دارد افراد ژنهایی را به ارث ببرند که آنان را در مقابل ابتلا به افسردگی آسیب پذیر می سازد . در تحقیقاتی که روی خانواده ها انجام گرفته ، معلوم گردیده که افسردگی احتمالاً در خویشاوندان خونی افرادی که از افسردگی شدید رنج می برند ، بیشتر متداول است ، هرچه درجه خویشاوندی نزدیکتر باشد ، به همان نسبت ، فرد در مقابل افسردگی آسیب پذیرتر میشود . با این وجود مشکل است که بتوان عامل ژنهای به ارث برده را از آنچه که در خانواده آموخته شده ، یا به عبارتی تاثیر محیط را ، از یکدیگر متمایز ساخت . وجه توارث هنوز به طور کامل روشن نیست ، ولی لازم است به خاطر داشته باشیم که آنچه شخص به ارث می برد ، افزایش میزان آسیب پذیری در مقابل بیماری است ، نه آنکه خود بیماری را به ارث ببرند . اگر چه افراد بسیاری هستند که از نظر ارثی نسبت به این بیماری آسیب پذیرند ، ولی در واقع ممکن است تعداد بسیار زیادی از آنها هرگز دچار بیماری افسردگی نشوند . این مطلب بیانگر آن است که امکان دارد عوامل دیگری ، علاوه بر عامل توارث ژنتیکی ، در شکل‌گیری افسردگی اساسی تاثیر داشته باشند .( بلاک برن ، 1380-کاستلو، 1373). 2-1-6-1-3- آمینهای بیوژنیک :از آمین های بیوژنیکی ،نوراپی نفرین و سروتونین بیش از همه در فیزیوپاتولوژی اختلالات خلقی مطرح هستند . علاوه بر آنها دوپامین و استیل‌کولین نیز بی نظمی هایی را نشان داده اند . در مدلهای حیوانی، تمام درمانهای سوماتیک موثرضد افسردگی با تاخیر در کاهش حساسیت گیرنده های پس سیناپسی بتاآدرنرژیک و 5HT2 ، در تعقیب درمان طولانی همراه هستند . هر چند تغییرات دیگر ناشی از درمان دراز مدت با این داروها نیز گزارش شده است . پاسخ زمانی این تغییرات مربوط به گیرنده ها در مدل های حیوانی با تأخیر یک تا سه هفته ای در حصول بهبود بالینی که معمولاً در بیماران دیده می شود ،هماهنگی دارد . علاوه بر نوراپنفرین ، سروتونین و دوپامین ،قرائن به بی نظمی استیل کولین نیز در اختلالات خلقی اشاره دارد . (کاپلان ،1375).2-1-6-1-4- نوراپی نفرینمطالعات علوم پایه رابطه بین پیدایش تحمل در گیرنده ها ی بتا آدرنرژیک و کاهش تعداد آنها و پاسخ بالینی به ضد افسردگی ها را نشان داده است . گزارش دیگر ، دخالت گیرنده های پیش سیناپسی آلفا – آدرنرژیک را در افسردگی نشان می دهد . زیرا فعال شدن این گیرنده موجب کاهش مقدار نوراپی نفرین آزاد شده می گردد . این گیرنده روی نورون های سروتونرژیک قرار گرفته و میزان سروتونین آزاد شده را تنظیم می کند .(كاپلان، 1379) 2-1-6-1-5- سروتونین جسم سلولهای اعصاب سروتونرژیک در هسته های قاعده ای و هسته مرکزی فوقانی تجمع یافته و آکسون های این نورون ها به طور گسترده ای در سیستم اعصاب مرکزی انشعاب پیدا میکند . با تاثیر شگرفی که مهارکننده های اختصاصی جذب مجدد سروتونین (SSRIS) مثلاً فلوکستین در درمان افسردگی گذاشته است ،سروتونین به صورت یک واسطه شیمیایی عصبی بیوژنیک آمینی که بیشترین رابطه را با افسردگی دارد ، درآمده است.در جوامع پژوهشی چندین گیرنده فرعی سروتونین شناسایی شده است . تخلیه سروتونین ممکن است زمینه ساز افسردگی شود . در برخی از بیماران که خودکشی کرده اند ، غلظت متابولیت های سروتونین در مایع مغزی – نخاعی پایین است . تراکم مکان های جذب سروتونین نیز پایین است . (كاپلان،1379)2-1-6-1-6- دوپامین داده ها حاکی از آن است که ممکن است فعالیت دوپامین در افسردگی کاهش یابد . محصول عمده سوخت و ساز دوپامین (HVA) است که در مایع مغزی – نخاعی بیماران افسرده کاهش یافته است . دو نظریه جدید در مورد دوپامین و افسردگی عبارتند از :1 راههای دوپامین مزولیمبیک ممکن است در افسردگی مختل باشد . 2 گیرنده های دوپامین (D1) ممکن است در افسردگی فعالیت پایین تری داشته باشد .(كاپلان، 1379) 2-1-6-1-7- فرضیه فلوکستین (پروزاک ) و ایندول آمین :در حالی که فرضیه کته‌کولامین افسردگی ادعا میکند که موجود نبودن NE علت است ؛ فرضیه فلوکستین مدعی است که موجود نبودن سروتونین ، علت است . داروهایی که باعث می شوند NE موجود بمانند ، داروهای نامناسبی هستند . معلوم نیست که آنها موجودی NE و سروتونین در مغز ، به علاوه انتقال دهندهای عصبی دیگر را تغییر می دهند . در نتیجه دانشمندان کوشیدند دارویی را بیابند که فقط بر موجودی سروتونین اثر بگذارد . در سال 1974 ، داروسازان اعلام کردند ماده شیمیایی فلوکستین به طور مشخص فقط جلوی جذب مجدد سروتونین را میگیرد و تاثیر اندکی بر NE ایجاد میکند ، ولی تهوع ، ناآرامی و بیخوابی بیشتری را موجب می شود . (سیدمحمدی،1379) این نیمرخ ارائه شده در مورد اثر پروزاک باعث شد که متخصصان بالینی آزادانه آن را تجویز کنند در حال حاضر این دارو به ویژه برای افسردگی نه چندان شدید ، وسیعاً به مصرف می رسد . (سید محمدی، 1379) . 2-1-6-2- پاسخ زیست شناختی در افسردگی از زمانی که بیشتر محققین متفق شدند که هم افسردگی ها دلایل مشابه ندارند ، کوششهای فراوانی صرف یافتن گروههای فرعی بیماران افسرده که خصوصیات مشابهی دارند ، شده است . مطالعه این قبیل گروههای فرعی نه تنها باید آنرا به منظور فهم علل اساسی افسردگی ساده تر کند ، بلکه باید سرنخ هایی برای مؤثرترین روش درمان هر فرد خاص را مهیا سازد . (ساراسون ، 1375). 2-1-6-2-1- آزمون بازداری دگزامتازوناگرچه سطح فعالیت هورمون در افسردگی اغلب درحدود عادی است ، اما امکان دارد در واکنش سیستم هورمونی به سطوح مختلف فشار روانی یا تحریک ، کاهش یابد . این امر احتمالاً اشاره به اختلالاتی در عملکرد هیپوتالاموس دارد . در کوششی به منظور فهم این فقدان پاسخ و تفاوت گذاشتن بین افرادی که به نظر می رسد انواع مختلفی از افسردگی را دارا باشند ، آزمونهای شیمیایی متعددی ساخته شده است . یکی از پراستفاده‌ترین این آزمونها، آزمون بازداری دگزامتازون ماده تولید کننده کورتیزول را بازداری می‌کند. اگر چه DST از سوی بعضی متخصصان مشتاقانه پذیرفته شده است ، تا این تاریخ یافته های پژوهشی برای توجیه بکارگیری منظم آن شواهد کافی فراهم نیاورده اند . یک مسأله آن است که این آزمون ، بین افسردگی یک قطبی و مرحله افسردگی اختلالات دوقطبی تفاوتی نمی گذارد . همچنین بسیاری از بیماران که بنظر می رسد افسردگی شان با جنبه های زیست شناختی مربوط باشد پاسخی نشان نمی دهند . مسأل دیگر آن است که بازداری دگزامتازون علاوه بر افسردگی در بسیاری شرایط دیگر برای مثال الکلسیم،اسیکزوفرنیا و اختلالات خوردن ، همچنین در افراد عادی که رژیم خاصی داشته اند ، گزارش شده است . بنابراین نمی توان بعنوان نشانه تشخیصی روشنی در نظر گرفته شود . (ساراسون ، 1375). 2-1-6-2-2- فروزش فروزش یک فرایند الکتروفیزیولوژیک است که در آن تحریکات زیر آستانه ای مکرر یک نورون بالاخره به ایجاد یک پتانسیل کار منجر می شود . در سطح عضو ، تحریک زیر آستانه ای مکرر یک ناحیه مغز به پیدایش حمله تشنجی می انجامد . مشاهده بالینی تاثیر داروهای ضد تشنج (مثل کاربامازیین ، سدیم و الپروئیت ) در بعضی موارد اختلالات خلقی ، بخصوص اختلال دوقطبی I ، این فرضیه را به وجود آورده است که فیزیوپاتولوژی اختلالات خلقی ممکن است مربوط به فروزش در قطعه گیجگاهی بوده باشد . (کاپلان ، 1375). 2-1-6-2-3- اختلالات خوابخواب طبیعی دارای مراحل متعددی است که می توان آنها را بوسیله ثبت تکانه های برقی مغز اندازه گیری کرد . یکی از این مراحل که از نقطه نظر افسردگی بسیار جالب توجه است خواب REM می‌باشد . دوره ای که الگوهای امواج مغز نقطه اوجی را در فعالیت مغز مشخص می کند . یک ویژگی بعضی از افراد افسرده کوتاه شدن دور بین به خواب رفتن و شروع مرحله خواب REM است . این اختلالات بیانگر تفاوتهایی در کنش های فیزیولوژیایی است . ( ساراسون، 1377 – آزاد، 1376) . اختلالات عمده عبارتند از : کاهش زمان نهفتگی REM (زمان بین به خواب رفتن و شروع اولین دوره REM ) که در بیماران افسرده مشاهده می شود ، افزایش طول دوره اول REM و افزایش تراکم REM در قسمت ابتدایی خواب ، صبح خیزی و خواب مقطع شبانه نیز در اختلالات افسردگی مشاهده می‌شود . (کاپلان ، 1375).یکی از یافته های مهم در این زمینه مشاهده کاهش REM تاخیری در افسردگی است . برای افراد نرمال این زمان 90 دقیقه طول میکشد ، در حالیکه برای بسیاری از بیماران افسرده کاهش می یابد . REM تاخیری کاهش یافته مغز معتبرترین و مفیدترین نشان دهند بیولوژیکی افسردگی می باشد . محروم کردن افراد افسرده از خواب REM می تواند افسردگی آنها را افزایش داده و محرومیت از کل خواب باعث بهبود افسردگی می گردد . (فقفوریان ، 1374). 2-1-6-2-4- محور تیروئید اختلالات تیروئید معمولاً با علائم عاطفی همراهند و پژوهشگران بی نظمی محور تیروئید را در بیماران مبتلا به اختلالات خلقی شرح داده اند . یک مفهوم ضمنی بالینی مستقیم این ارتباط ، اهمیت ارزیابی کار تیروئید در تمام بیماران مبتلا به اختلال عاطفی است . یک یافته ثابت در این مطالعات این بوده است که حدود بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که از سایر لحاظ تیروئید نرمال دارند در مقابل انفوزیون در آزاد کردن تیروتروپین کند هستند . معهذا همین نوع نابهنجاری در سایر اختلالات روانپزشکی نیز گزارش شده و از سودمندی تشخیص این آزمون کاسته است . به علاوه سعی برای طبقه بندی بیماران افسرده بر اساس نتایج آزمون TRH با نظرات متناقض همراه بوده است . (کاپلان ،1375 – انجمن پزشکی امریکا ،1378 ) . 2-1-6-2-5- اثر کورتیزول تقریباً در 50 درصد افراد افسرده ، میزان کورتیزول خون بیش از حد معمول است . کورتیزول توسط غده های آدرنال که نزدیک کلیه ها قرار دارند ، آزاد می شود . غده آدرنال به افراد کمک می کند تا در مقابل استرس واکنش نشان دهند . به نظر می رسد که مقادیر زیاد کورتیزول در بعضی افراد افسرده ، با افسردگی آنها ربط داشته باشد ، زیرا میزان کورتیزول آنها ، وقتی افسردگی از بین می رود ، معمولاً دوباره به حد طبیعی بر میگردد . رابطه بین کورتیزول و فعالیتهای مغز در افراد افسرده ، برای پژوهشگران جالب است . آنها پی برده‌اند که هر چه مقدار کورتیزول بیشتر باشد ، تعداد بعضی ناقلهای عصبی تغییر دهند خلق کمتر خواهد شد. این موضوع باعث این تصور می شود : چیزی که سطح کورتیزول را کنترل می کند ، خواه خود هیپوتالاموس باشد یا قسمتی دیگر از مغز ، ممکن است در افسردگی تاثیر داشته باشد . (انجمن پزشکی امریکا ، 1378). 2-1-6-2-6- سیستم لیمبیک و افسردگی :دکتر هدا اکیل استاد علوم عصب شناسی تشخیص دانشگاهی کوارتون در حوزه روانپزشکی دانشگاه میشیگان و معاون مؤسسه تحقیق بهداشت روانی دانشگاه است .دکتر اکیل گفت : در حالیکه ما مشغول پیشرفت و توسعه و به گمان اینکه چگونه مغز هیجان وعاطفه و خلق و خوی را تنظیم می کند ، هنوز کارهای زیادی هست که باید انجام شوند . او گفت : درک اینکه چگونه ما دستهایمان را حرکت می دهیم و هدفی را نشانه قرار می دهیم به اندازه کافی سخت است . حتی گاهی درک یک مسئله بسیار سخت تر از موضوع ظریفی مثل احساس هاست . مثلاً پایه بیولوژیکی نشخوارکردن چیست ؟ آیا موش و موشهای صحرایی نشخوار می کنند ؟ (آی .ام . اچ ، 2002 به نقل از احمدی زاده، 1383). دکتر اکیل تأکید کرد که افسردگی یک بیماری ژنتیک پیچیده است . نمونه های فعالیت ژنی یا حالت ژن در جریانات ویژه مغز تنها منتج به استعداد و موهبت ژنتیک نمی شود بلکه باعث اصالت یا جای گرفتن حادثه بر مغز نیز می شود . بنابراین مغز جایی است که ژنها و محیط با هم برخورد میکنند و نتیجه تأثیر متقابل آنها در نمونه های بی نظیر فعالیت ژنتیکی است که رفتارهای ویژه را تنظیم و تعدیل میکند . هورمونها نقشی در تعدیل این نمونه های فعالیت در جریان هیجانی دارند . زنان و مردان در روانشناسی و فیزیک با هم تفاوت دارند و در تقاضای اجتماعی اعمال شده بر آنها متفاوت هستند . زنان و مردان استرس اجتماعی متفاوتی را دریافت می کنند و آن استرس ، در عوض ، در برخورد و اثرش بر مغزهای آنها متفاوت عمل میکند . (سیدمحمدی ، 1380) .سیستیم لیمبیک ، ضرورتاَ برای ایجاد هیجانات و از بین استرس ، بخشی از مغز است که با افسردگی ربط دارد . جزء تشکیل دهنده ای که بین ایجاد هیجان و شناخت بالاتری که قشر مخ پیش پیشانی است تأثیر متقابل میگذارد . ترکیب فکر و احساس برای میانجیگری زبان ، به یاد آوردن و پیش بینی کردن ، مهم است . انسانها فقط لحظه به لحظه زندگی نمی کنند؛ هیجانات از گذشته پافشاری می کنند و می مانند و ما میتوانیم آنها را در آینده تصور و طرح کنیم . این توانایی است برای نگهداری کردن از هیجانات برای یک دوره طولانی زمان که نشان عیار بدون تأثیر پذیر هیجانی انسان را نشان می دهد و واکنشهای هیجانی فوری که ممکن است حیوانات هم از آن سهم برده باشند را از طولانی کردن تغییرات در خلق و خو و اثر گذاری تشخیص می دهد . ( آی .ام .اچ،2002 به نقل از احمدی زاده، 1383). 2-1-6-2-7- ریتمهای شبانه روزی :نابهنجاری ساختار خواب در افسردگی و بهبود بالینی گذرنده افسردگی در نتیجه محرومیت از خواب به نظریه هایی منجر شده است که حاکی است افسردگی بازتاب نظم نابهنجار ریتمهای شبانه روزی است . برخی آزمایشات تجربی روی حیوانات حاکی است که بسیاری از درمانهای ضدافسردگی استاندارد در تغییر نظم ساعت های زیست شناختی درونی ( یعنی درونزاد) مؤثر هستند. (کاپلان ،1375 ) . 2-1-6-2-7- تصویرگیری از مغز :مطالعات تصویر سازی مغز با توموگرافی كامپیوتری CT اسكن و تصویرسازی رزونانس مغناطیسی MRI دریافته های خود هماهنگی نداشتند. مهذا، داده ها حاكی است كه زیرگروهی مبتلا به فرم شدید افسردگی ومانی بطن های مغزی متسع دارند.مطالعات MRI نشان داده اند که بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی هسته های دمدار و لوب‌های پیشانی کوچکتر از گروه شاهد است . مطالعات MRS (اسپکتروسکوپی با رزونانس مغناطیسی ) بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی II داده هایی هماهنگ با این فرضیه که فیزیوپاتولوژی اختلال ممکن است به بی نظمی متابولیسم فسفولیپید غشایی مربوط باشد ، به دست داده اند .(کاپلان ،1379) .2-1-6-3- دیدگاه روانشناختی :نظریه های روانکاوی در اطراف مفاهیم عزا ، فقدان ، ناکامی ، ضرر و زیان و تجربه های ضربه آور دوران کودکی شکل می گیرند . عواملی که فرد بزرگسال را در برابر گسستگی افسرده وار ، آسیب پذیر می‌سازد . (دادستان ، 1368- آقازاده 1381) .زیگموند فروید بنیانگذار روانکاوی ، این نظریه را ارائه داد که افسردگی ، خشم ابراز نشد ناهشیاری است که در عکس العمل به درماندگی یا وابستگی به دیگران یا ازدست دادن عزیزی ، شکل گرفته است . خشم اولیه یک کودک ممکن است به دلیل این احساس باشد که مادرش پس از تولد کودکی دیگر ، او را کنار گذاشته است . طبق نظری فروید، چون کودک قادر به خشم گرفتن بر مادر و مخالف با وی نیست ، خشمش را به سوی خود بر می گرداند . بدین ترتیب او خشم ابراز نشده اش را به درون خود می‌ریزد یا به اصطلاح (درونی می کند ) و این خشم معطوف شده به درون افسردگی ایجاد می کند و در هر کدام از دفعات بعد که شخص مجدداً با بی توجهی و کنار گذاشته شدن مواجه شود ، افسرده می‌شود.(سالمانز،1382) . الگوهای روانکاوی :2-1-6-3-1- الگوی خشم معطوف به درون این الگو توسط ابراهام ، فروید و رادو مطرح گردیده است . در نظریه سنتی روانکاوی ، شخصیت پیش مرضی ، شخصیتی است که از طریق تثبیت در مرحله آزارگرانه دهانی و از راه انتخاب یک موضوع خود دوستدارانه مشخص می شود . موضوعی که مجهز به قدرتی مطلق است و از آن نظر محبوب است که به فرد امکان هستی می دهد این رابطه بر پایه وظیفه مرتبط ساختن لیبیدو با یک ستیزه جویی به غایت تهدید آمیز ضرورت یافته و بدین ترتیب آن را مهار کرده است . به هنگام از دست دادن موضوع عشق است که حالت افسردگی اعلام می شود . وقتی فرد مورد محبت آن وقت است که قدر و ارزش خود را از دست می دهد و به علت نبودن موضوع عشق ، پراکندگی کشاننده ها آشکار می شود . در این زمان است که ما شاهد از نو سازمان یافتگی یک تعادل ناخوش هستیم به منظور بازیافتن موضوع از دست رفته ، یک جهان درون فکنی در چهارچوب یک واپس روی خاص بیماری افسردگی ، هم در( فرامن) و هم (من) پدید می آید . این درون فکنی که وابسته به از هم پاشیدگی و پراکندگی کشاننده ها است به تعارض بین دو پایگاه منتهی می شود . کینه نسبت به موضوع از دست رفته به صورت کینه فرامن شخص به من در می آید و تمامیت آن موضوع از هم حفظ شده است . در تحمل ، شخص افسرده با ابراز رنج خود میکوشد تا عشق از دست رفته را ب از یابد و این به گفته یک فریاد بلند و ناامیدانه عشق است .(دادستان ، 1368- آقازاده ،1381). 2-1-6-3-2- الگوی فقدان شی :این الگو توسط اشپیتز ، روبرتسن و بالبی مطرح گردید . مکانیسم افسردگی در این الگو ترس از جدایی بخاطر به وجود آمدن دلبستگی می باشد . اشپیتز رفتار نوزادان 6 تا 18 ماهه ای را توصیف میکند که بعد از جدایی ناگهانی از مادر ، در محیطی نامساعد قرار گرفته اند ، نخست یک دور ناله و زاری مشاهده می شود ، سپس حالت در خود فرورفتگی ، بی تفاوتی و در عین حال واپس روی تحول و نشانه های متعدد بدنی ظاهر می گردند . اشپیتز این را افسردگی اتکایی می نامد . چه کودک بهنجار برای تحول یافتن بر مادرش متکی است . تکیه گاهی که در افسردگی اتکایی به طور ناگهانی از دست می دهد . (دادستان ، 1360-آقازاده ، 1381) . بالبی نیزتوجه خود را به واکنشهای کودک در قبال جدایی از مادر معطوف داشته است . وی خاطر نشان میسازد که سنین بین 5 ماهگی تا 3 سالگی حساسترین مرحله را تشکیل می دهند . سنینی که در صورت جدایی کودک از مادر ، توالی رفتارهای اعتراض ، ناامیدی و گسستگی مشاهده می شوند . (دادستان، 1370). 2-1-6-4- دیدگاه رفتاری نظریه پردازان یادگیری فرض میکنند که افسردگی و فقدان تقویت به هم وابسته اند ، بسیاری از نظریه پردازان یادگیری بطور وسیعی تحت تاثیر مطالعات ب.ف.اسکینر در مورد شرطی کردن عامل (کنش‌گرا) بوده اند . بسیاری از دانشجویان مبتدی روانشناسی با تغییر رفتار حاصله از تشویق کبوتر با غذا وقتی که تکمه خاصی را در قفس یا جعبه اسکینر فشار می دهد ، آشنا هستند . آزمایشات نشان داده اند که رفتارهای آدمی می تواند به طریقی مشابه دستکاری شود . عقاید ناشی از کار اسکینر با تأکیدی بر تعامل اجتماعی،خصوصاً روی .لوینسون و همکاران تأکید میکنند که پایین بودن مقدار واکنش های رفتاری و احساسات غمگینی یا بدبختی که با افسردگی همراه می شود ، مربوط است به کمی تقویت مثبت و یا زیادی تجربه های ناخوشایند . این وضع ممکن است به یکی از چند دلیل مختلف پدید آید :– محیط خود به خود ممکن است مسأله ای باشد ، امکان دارد که در محیط فرد ، عوامل تقویت کننده کم یا تنبیه کننده زیاد باشند .– شخص ممکن است فاقد مهارتهای اجتماعی برای جذب تقویت مثبت یا برای تطبیق مؤثر با حوادث تنفر انگیز و ناخوشایند باشد .– به سبب بعضی دلایل ، در افرادی که مستعد افسردگی هستند ، موارد تقویت کننده ، کمتر مثبت و موارد تنبیه کننده ، بیشتر منفی به نظرشان می رسد تا افراد عادی . این ممکن است به صورت چرخه ای از کاهش رفتار یا کناره گیری آغاز شود و به تقویت کمتر یا تنبیه بیشتر بیانجامد .(آزاد ، 1376) 2-1-6-5- دیدگاه انسانگرایی :درحالیکه نظریه های روان پویایی نقط تأکیدشان از دست دادن شی مورد علاقه به عنوان علت اصلی افسردگی است ، نظریه های انسان گرایی بر محور از دست دادن عزت نفس دور میزنند . شی از دست رفته می تواند واقعی باشد یا سمبولیک مانند قدرت ، مقام اجتماعی یا پول ، ولی از دست دادن در نفس خود ، نمی تواند به اندازه تغییر حاصل در خودسنجی فرد بر پای آن از دست دادن مهم باشد . بسیاری از افراد خودپنداری خود را بر پای اینکه چه کسی هستند یا چه چیزی دارند ، بنا میکنند . مثلاً من رئیس جمهور هستم ، من مدیر مؤسسه هستم ، من همسر یک حقوقدان برجسته هستم . (آزاد ،1376). همانند سازیهایی از این نوع تصدیق بیرونی ارزشهای افراد را در ذهنشان بدست می دهد . بنابراین در فرهنگ ما یک علت عمد افسردگی مردها از دست دادن شغل است . در مورد زنان ، حداقل تا زمان افزایش گسترد تعداد زنان شاغل خارج از خانه ، یک علت عمده افسردگی از دست دادن همسر بود ، که این نه تنها از دست دادن شخص محبوب ، بلکه از دست دادن منبع عمد تشخص است ، زیرا به طور سنتی موقعیت اجتماعی زن بسته به نقش شوهر بود . ( ساراسون ، 1375). نظریه پردازان انسانگرا بر تفاوت بین خودآرمانی شخص و درک او از وضعیت واقعی امور تأکید دارند .احتمالاً وقتی تفاوت بین من آرمانی و من واقعی خیلی زیاد شود ، به طوری که برای شخص قابل تحمل نباشد ، افسردگی ظاهر می شود . این عقیده با شواهد جمع آوری شده بوسیله پژوهشگرانی که سطح واقعیت گرایی را در خود ارزیابی افراد افسرده و غیر افسرده مطالعه کرده اند ، کاملاً تناسب دارد. (ساراسون، 1375). 2-1-6-6- دیدگاه شناختی :شناخت درمانی ، که آرون بک پدید آورنده آن است ، بر دگرگونی های شناختی که فرض می شود در اختلال افسردگی اساسی وجود دارد، متمرکز است . این دگرگونی ها مشتملند بر توجه انتخابی به جنبه‌های منفی موقعیتها و استنباطهای بیمارگونه غیرواقع گرایانه در مورد پیامدها . مثلاً بیحالی و فقدان نیرو نتیجه انتظار شکست بیمار در تمام زمینه ها است . هدف شناخت درمانی ، رفع دوره های افسردگی و پیشگیری از عود آنها از طریق شناسایی و آزمایش شناخت های منفی ، ایجاد روشهای اندیشیدن متفاوت و انعطاف پذیر ، و مثبت ، و تمرین پاسخ های شناختی و رفتاری است .(کاپلان ، 1375) . مثلث شناختی افسردگی از نظر بک مشتمل است بر (1) برداشت منفی از خویش که موجب می‌شود شخص خود را معیوب ، محروم و بی کفایت ، بی ارزش ، و نامطلوب تصور نماید ،(2) تمایل به تجربه دنیا به صورت عملی منفی ، پرتوقع و خود شکن و انتظار شکست و تنبیه ،(3) انتظار دشواریهای مستمر ، رنج ، محرومیت و شکست (ساراسون ، 1375) . 2-1-6-6-1- خطاهای منطق :بک باور دارد که خطاهای منظم در منطق ، دومین مکانیزم افسردگی است . از دید بک ، فرد افسرده مرتکب پنج خطای منطقی متفاوت در تفکر می شود ، و هر یک از آنها تجربیات او را تیره می کنند : استنباط دلخواه ، انتزاع گزینشی ، تعمیم مفرط ، بزرگنمایی و کوچکنمایی ، و شخصی سازی (سید محمدی، 1379).استنباط دلخواه :استنباط دلخواه به نتیجه گیری، اشاره دارد که شواهد ناچیزی برای حمایت آن وجود دارند یا اصلاً شواهدی وجود ندارد . برای مثال ، زمانی که یک انترن اعلامیه ای را دریافت کرد که می گفت در آینده کلیه بیمارانی که انترنها به معالجه آنها پرداخته اند باید توسط رزیدنتها دوباره معاینه شوند ، کاملاً دلسرد شد .او به غلط فکر کرد که (رئیس بیمارستان هیچ اعتقادی به کار من ندارد) .(سید محمدی، 1379)انتزاع گزینشی :عبارت است از تمرکز بر یک امر جزیی بی اهمیت و در عین حال نادیده گرفتن ویژگیهای مهمتر موقعیت . در یک مورد ، کارفرمایی کارمند خود را به خاطر کار منشی‌گری او تحسین کرد . در بین صحبت رئیس به او گفت لازم نیست کپی های کاربنی اضافی از نامه ها بردارد . انتزاع گزینشی کارمند این بود ، (رئیس از کار من راضی نیست ) . به رغم تمام چیزهای خوبی که رئیس به او گفته بود ، او فقط این نکته را به خاطر می‌آورد .(سید محمدی ،1379) .تعمیم مفرط :منظور از تعمیم مفرط نتیجه گیریهای کلی دربار ارزش ، توانایی ، یا عملکرد بر اساس یک واقعیت تنهاست . مردی را تصور کنید که نمی تواند شیری را که در خانه اش نشت می کند تعمیر کند . اغلب شوهرها لوله کش را خبر کرده و بعد آن را فراموش می کنند . ولی فرد افسرده تعمیم مفرط کرده و ممکن است تا آنجا پیش رود که باور کند او شوهر بی کفایتی است .(سید محمدی ،1379) . بزرگنمایی و کوچکنمایی :بزرگنمایی و کوچکنمایی عبارت است از خطاهای فاحش ارزیابی ، که طی آن رویدادهای ناگوار جزیی بزرگنمایی و رویدادهای خوب بزرگ ، کوچکنمایی می شوند . ناتوانی در یافتن پیراهن با رنگ مناسب فاجعه انگاشته می شود ، ولی افزایش حقوق زیاد و تحسین به خاطر کار خوب ، جزیی قلمداد می‌شود .(سید محمدی، 1379)شخصی سازی :منظور از شخصی سازی این است که فرد به غلط خود را مسئول رویدادهای ناگوار در دنیا می‌داند. همسایه ای روی زمین یخ زده ای سر می‌‌خورد و می افتد ، ولی همسایه افسرد او یک ریز خود را سرزنش می کند که چرا او را از زمین یخ زده آگاه نساخته و چرا به او اصرار نکرده است که جلوی در منزلش را پارو کند .(سید محمدی ، 1379).2-1-6-6-2- الگوی درمانی آموخته شد افسردگی :افرادی که افسرده هستند به نظر می رسد در کنترل محیط خود احساس درماندگی می کنند . آنها فکر می کنند دست به هر اقدامی بزنند باز نمی توانند تأثیری در نتیجه کار داشته باشند . ممکن است چنین افرادی بعنوان نتیجه ای از موقعیتهایی خاص که در گذشته با آنها مواجه شده اند احساس درماندگی را یاد گرفته باشند . مارتین سلیگمن (1975-1974 ) نخستین بار این مفهوم را که بعنوان درماندگی آموخته شده مصطلح گشته است توسعه داد (ساراسون ، 1375).این احساس درماندگی سه بعد دارد . نخستین بعد با این موضوع سروکار دارد که آیا فرد مشکل را درونی یا بیرونی تلقی می کند . اگر افراد موقعیت را به درماندگی خود در کنترل پی آیندها نسبت دهند ، احتمال بیشتری دارد که افسرده گردند یا خودانگاره ضعیفی داشته باشند . اینگونه افراد خود را یگانه فردی می دانند که نمی تواند با مشکل مقابله کند . این افراد با افرادی که احساسهرکس در همان موقعیت باشد وضعیت سختی خواهد داشت ، کاملاً فرق دارند . بعد دوم مربوط به پیوند عمومی اختصاصی است . چنانچه فرد موقعیت را دلیل بر درماندگی کامل خود تلقی کند، احتمال بیشتری دارد افسرده شود تا شخصی که خودش را تنها در موقعیتی بخصوص ناتوان می بیند . بعد سوم با این موضوع سروکار دارد آیا موقعیت را ثابت (مزمن ) یا بی ثبات (حاد) می نگرد . افرادی که فکر میکنند درماندگی شان سالها ادامه خواهد یافت نسبت به کسانی که فکر می کنند درماندگی صرفاً مدت کوتاهی طول خواهد کشید ، احتمال بیشتری دارد افسرده گردند .(آزاد ، 1376). 2-2- درمان افسردگی 2-2-1- درمان مبتنی بر نظریه های زیست شناختی :2-2-1-1- دارو درمانی داروهایی که برای درمان اختلالات خلقی مورد استفاده قرار می گیرند ،نقطه اتکا اساسی در برنامه درمانی به شمار می روند ، دو گروه داروی عمده که برای درمان افسردگی به کار می رود ، تری سیکلیکها (سه حلقه ای ) و منع کنندگان MAO هستند ، که هر دو گروه میزان نوراپی نفرین را افزایش می دهند ، ولی تأثیرات آنها تا حدودی متفاوت است . منع کنندگان MAO تجزی نوراپی نفرین را به عقب می اندازند به نحوی که مدت طولانی تر فعال باقی می ماند . داروهای تری سیکلیک جذب مجدد نوراپی نفرین را از طریق نورون انتقال دهنده ، کند می سازد و بدین ترتیب ، میزان آن در سیناپس بالا می رود . معمولاً،داروهای سه حلقه ای بر منع کنندگان برتری دارند .(آزاد، 1376).مشکل جدیتر ، مدت اثرات داروهای ضد افسردگی است ، اثرات آنها بر رفتار به تدریج به وجود می آید . بیشتر بیماران باید دو تا سه هفته دارو مصرف کنند تا اثرات ضد افسردگی را تجربه کنند . داروهای ضد افسردگی برای حدود بیماران افسرده شدید مؤثرند ؛ با این وجود ، این داروها عوارض جانبی ناخوشایندی نیز مانند خشکی دهان ، تاری دید و گاهی اوقات کاهش توانایی جنسی دارند و خطرناک خواهد بود اگر این داروها با الکل ترکیب شوند . خلاصه اینکه ، اگر چه داروهای ضدافسردگی برای بسیاری از افراد سودمند هستند ، اما کاملترین درمان نیستند .(کالات ، 1374) .با توجه به اینکه چندین هفته ممکن است سپری شود ، بی آنکه هیچگونه نشانه ای از بهبود مشاهده شود و همچنین احتمال خودکشی در بین باشد ، سه هفته انتظار یا در این حدود ممکن است خطری جبران ناپذیر در برداشته باشد . در این قبیل مواقع ، یا وقتی داروها مؤثر نیستند ، درمان با الکتروشوک (ECT) ممکن است استفاده شود ، زیرا تاثیر سریع تری دارد .(ساراسون،1375). 2-2-1-2- الکترو شوک درمانی :درمان با الکترو شوک (ECT) تاریخچه پرغوغایی داشته است .استفاده از الکتروشوک از این مشاهده سرچشمه گرفته که دیده شده ، میان بعضی از افراد که هم به صرع و هم اسکیزوفرنی مبتلا هستند ، افزایش علایم یک اختلال با کاهش علایم اختلال دیگر همراه است . در سالهای 1930، یک پزشک مجارستانی به نام لادیس لاس مدونا عملاً در بیماران اسکیزوفرنیک یک حمله تشنجی ایجاد کرد تا ببیند آیا علائم اسکیزوفرنی کاهش می یابد یا خیر . خیلی زود پزشکان سراسر دنیا همین کار را انجام دادند و کلاً با دوز زیاد انسولین تشنجهایی را ایجاد کردند . با وجود این ، شوک انسولین تجرب ترسناکی است و کنترل آن خیلی مشکل . یوگا سرلتی بعد از سالها آزمایش با حیوانات تشنجهایی را از طریق شوک الکتریکی در تمام سر به وجود آورد . شوک الکتریکی سریعتر از شوک انسولین بود و مهمتر اینکه بیشتر بیماران به آرامی بیدار می‌شدند و شوک را به خاطر نمی آوردند .(کالات ، 1374) .اگر چه معلوم شده است که (ECT) فقط گاهی در درمان اسکیزوفرنی سودمند است ، روان پزشکان آزمایش با الکتروشوک را برای سایر اختلالات شروع کردند . آنها کشف کردند که الکتروشوک به بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی شدید کمک می کند و پس از آن الکتروشوک برای درمان افسردگی متداول شد .(کالات ، 1374).الکتروشوک درمانی عبارت است از : عبور جریانی الکتریکی بین 70 تا 130 ولت درون سر بیمار . در آغاز یک داروی بیهوشی و یک داروی شل کنند عضلانی به بیمار داده میشود . جریان الکتریکی از طریق الکترودهایی که روی یک سمت یا هردو سمت سرقرار گرفته است ، به کار می رود . قرار دادن الکترودها روی یک سمت سر (طرف نامسلط مغز) در حال حاضر برتری دارد ، زیرا به نظر می رسد که این رویه شانس از دست دادن حافظه را کاهش می دهد . گرچه معلوم نیست چرا الکتروشوک درمانی برای بعضی از بیماران افسرده مؤثر است ، ولی این احتمال وجود دارد که فعالیت تشنجی در سطح انتقال دهندگان عصبی یا در حساسیت الکتریکی نورون تغییراتی پدید می آورد .(آزاد ، 1376) .با آغاز سالهای 1970 ، با اصلاحات بسیاری ، الکتروشوک تا حدودی متداول شد . در حال حاضر الکتروشوک منحصراً برای افسردگی شدید به کار می رود و بندرت برای اسکیزوفرنی مورد استفاده قرار می‌گیرد . به طور کلی ECT به 6 تا 8 بار استفاده در بیمار و در دوزهای متناوب محدود شده است . ECT برای سه گروه از بیماران افسرده به کار برده می شود . اولاً ، ECT برای بیمارانی تجویز میشود که به هیچ داروی ضد افسردگی پاسخ نداده باشند و در بیشتر این بیماران ECT نتایج خوبی به دست می دهد. ثانیاً ، ECT برای بیمارانی که تمایلات خودکشی دارند ، به کار می رود . ECT برای چنین بیمارانی، به دارو ترجیح دارد ، چون در حدود یک هفته بعد تاثیر می گذارد ، در حالی که داروهای ضد افسردگی معمولاً 2 تا 3 هفته بعد اثر میگذارند . ثالثاً ، ثابت شده است که ECT مخصوصاً برای بیماران افسرده ای که از هذیان رنج می برند ، نیز موثر است .(کالات، 1374 ).2-2-1-3- نور درمانی یک شکل غیر معمول افسردگی به اختلال عاطفی فصلی موسوم است ، که به اختصار (SAD) نامیده میشود . افراد مبتلا به اختلال عاطفی در هر فصل زمستان شدیداً افسرده می شوند . مسأله اساسی ظاهراً سرمای زمستان نیست بلکه تاریکی است . نور خورشید اثرات ضد افسردگی دارد . بعضی افراد مانند بیشتر بیماران شیدایی – افسردگی بیشتر از دیگران به اثر مثبت نور خورشید حساس اند . بعضی افراد طی زمستان ،موقعی که خورشید دیرتر طلوع می کند و زودتر غروب می کند ، افسرده می شوند .(کالات ، 1374) .از نور برای درمان اختلال عاطفی فصلی (SAD) استفاده می شود . معمولاً منظور از نوردرمانی ، قرار دادن بیمار در معرض نور فلورسنت سفید معمولی با شدت 000/10 لوکس است . این مقدار ، معادل نوری است که یک نفر هنگامی‌که در یک روز آفتابی بهاری از پنجره به بیرون مینگرد ، دریافت میکند . معمولاً نور از طریق جعب نور که به صورت افقی بر روی یک میز یا به صورت عمودی روی زمین قرار گرفته است به بیمار تابانده می شوند . افراد مبتلا به (SAD) حدوداً در عرض 3 تا 4 هفته به درمان پاسخ می دهند .(سالمانز،1382). تجربه نشان داده است که افراد پس از نور درمانی به عوارضی چون سردرد ، خستگی چشم ، تحریک پذیری و بی خوابی دچار می شوند ، به ویژه اگر درمان در اواخر شب انجام شود . در صورت بروز این عوارض توصیه می شود که نور درمانی در ساعتهای صبح انجام شود . یکی از افراد متخصص در زمینه SAD می گوید که استفاده توأم از دارو درمانی و نوردرمانی ، اغلب در مقایسه با درمان انفرادی با هریک از آنها ، نتایج بهتری می دهد .(سالمانز، 1382) .2-2-2- درمان مبتنی بر نظریه های روان پویایی روان درمانی شیوه ای درمانی است که به وسیله روان شناسان و روان پزشکان جهت کمک به مشکلات مختلف روان شناختی در افراد ، مورد استفاده قرار میگیرد . این شیوه مستلزم این است که فرد ، در مورد مشکلاتی که با آنها مواجه است ، به شکل رودررو با درمانگر (روان درمانهای فردی ) یا در یک گروه کوچک با یک یا دو رواندرمانگر (روان درمانی گروهی ) صحبت کند . رواندرمانی انواع مختلفی دارد که از دیدگاههای نظری متفاوتی سرچشمه می گیرند .(برن ،1380) . 2-2-2-1- روان درمانی روان پویشی این نوع روان درمانی ، اولین بار به وسیل زیگموندفروید ، در اوایل قرن بیستم در وین به وجود آمد و تحت عناوین متعدد مثل روانکاوی ، نظریه روان تحلیلی ، نظریه روان پویایی ، روان پویایی ، رواندرمانی روان تحلیلی ، روان پزشکی پویا ، روانشناسی پویا و روانشناسی عمقی معرفی شده است . روانشناسی فرویدی نوعی روانشناسی نیروهای متعارض است که جزئی از طبیعت دوگان فکر انسان می‌باشد . (ساعتچی ، 1374). در گونه کلاسیک این شیوه که به نام روانکاوی معروف است ، درمان به صورت فردی طی دوره‌ای طولانی ممکن است تا چند سال به طول بینجامد ،انجام می گیرد .(برن ، 1380).درمان روان پویایی بر این نظریه استوار است که تجارب گذشته ، آرزوها و ترس های ناهشیار شخص ، بر هیجانها و رفتار او اثر قوی دارند . طبق این نظریه ،می توان بسیاری از بیماریهای روانی را ، با ایجاد بینش جدید نسبت به اعمال ذهنی و هیجانها ، درمان کرد . این روش بیشتر از سایر روشهای درمانی وقت می برد ، اما از همه نیز بلند پروازانه تر است . ( انجمن پزشکی امریکا ، 1378) .مفهوم دوسوگرایی در نظریه پردازی تحلیل روانی در مورد افسردگی ، جایگاه عمده ای دارد که متضمن تعارض میان هیجانهای متضاد است . طرفداران این مکتب معتقدند که افسردگی از نارضامندی ها و ناکامیهای دوران کودکی نشأت می گیرد و تأثیری پایدار و بادوام در سرتاسر زندگی فرد افسرده از خود بر جا میگذارد .(برن ، 1380) . هدف درمان روان پویایی ، این است که تعارض های سرکوب شده و حل نشده را به ذهن هشیار افراد بیاورد تا افراد بتوانند با آنها مقابله کنند و آنها را بهبود بخشند . ممکن است درمانگر ، از چندین فن استفاده کند . ممکن است از فرد بخواهد که با آرامش بنشیند و راجع به هر چیزی که از ذهنش خطور میکند صحبت کند ؛ ممکن است به فرد کمک کند تا به کشف آرزوهای خود بپردازد ؛ ممکن است از فرد بخواهد که زندگی اش را به ویژه دوران کودکی اش را توصیف کند ؛ و حتی ممکن است از فرد بخواهد تا واکنشهای هیجانی خود نسبت به درمانگر را تحلیل کند . طبق این نظریه ، افراد با بدست آوردن بینش درونی عمیق ، قادر خواهند بود در شخصیت و رفتار خود تغییرا ت چشمگیری ایجاد کنند .(انجمن پزشکی امریکا ،1378) . 2-2-2-2- روان درمانی حمایتی لانگز1937، شیو مداخله درمانی خاصی را توصیه کرده است که به شیوه ای ظریف با آداب و شیوه های سنتی ، درهم آمیخته شده است . این درمان مبتنی بر شیو درمان های گفتاری است که گاهی به نام مشاوره یا درمان حمایتی یا درمان غیر رهنمودی خوانده می شود . در روان درمانی حمایتی گفته میشود در مواقعی که مدد جو حالت بحرانی دارد یا در مواقعی که درمانگر احساس می کند ، تفسیرهای او برای مددجو دردناک یا بالقوه پریشان کننده است ، توصیه های حمایتی خود را بر فرایند تحلیل روانی و تفسیر اضافه می کند . در این موارد ، هدف درمانگر از اطمینان آفرینی یا ارائه توصیه های حمایتی آن نیست که مددجو این توصیه ها را به عنوان وسیله ای برای اطمینان بخشی یا دلداری دادن از طرف درمانگر تعبیر کند، بلکه هدف اصلی درمانگر از ارائه توصیه های حمایتی آن است که قدرت بخش (خود ) شخصیت مددجو را در مواجهه با گسستگی احتمالی ، افزایش دهد .(ساعتچی ، 1374). روان درمانی حمایتی در ضمن به درمانگر کمک می کند تا با همکاری مددجو ، از نتایج سایر روشهای درمانی آگاه شود . با اجازه مددجو توضیح و حمایت لازم به اعضای خانواده ، دوستان و سایر کسانی که در زندگی نقش مهمی ایفا میکنند داده می شود . این افراد یک شبکه حمایتی فراهم می آورند . وقتی سایر روشهای درمانی موثر واقع نمی شوند ، حمایت از ناحیه کسانی که به مدد جو علاقه و توجه دارند می تواند او را تا زمانی که افسردگی خاتمه نیافته است ، روی پای خود نگه دارد .(جفرسون ، 1383).2-2-2-3- روان درمانی میان فردی ادامه خواندن مقاله بررسي تأثير كلاس‌هاي آمادگي بارداري بركاهش افسردگي پس از زايمان زنان ساكن تهران در سال 85-84

نوشته مقاله بررسي تأثير كلاس‌هاي آمادگي بارداري بركاهش افسردگي پس از زايمان زنان ساكن تهران در سال 85-84 اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله فلسفة علامه طباطبائي، راههاي بشر به سوي خدا

$
0
0
 nx دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فلسفه علامه طباطبائی،راههای بشر به سوی خدا منابع:– اصول فلسفه و روش رئالیسم‌ (جلد پنجم) –نویسنده : استادعلامه سید محمد حسین طباطبائی– كلیات فلسفه ، مؤلفان: ریچارد پاپكین- آوروم استرول . ترجمه: دكتر سید جلال الدین مجتبوی– كتاب علامه طباطبائی ( میزان معرفت) – نویسنده: احمد لقمانی- نوبت چاپ : سوم –زمستان 1382 – كتاب در محضر علامه طباطبائی ( مجموعه پرسش و پاسخ های چهره به چهره با علامه طباطبائی)- نویسنده: محمد حسین رخشاد- چاپ شریعت – نوبت چاپ : اول – پائیز 1382 فهرستعنوان صفحهمقدمه (فلسفه چیست؟) 1زندگی نامه علامه طباطبائی 8(ولادت ، آثار و اعمال، وفات) 16پرسش و پاسخ ها 16هدفمند بودن آفرینش جهان 20غرض خداوند سبحان از آفرینش جهان و انسان 21خدای جهان و جهان 23جهان آفرینش آفریدگاری دارد 27«راههای بشر بسوی خدا» 27منابع 43سخنی با استاد 44 نه آن كس كه جوان است باید در تحصیل و مطالعه فلسفه تأخیر كند، و نه آنكس كه پیر شده است باید از مطالعه خویش خسته و بیزار شود. زیرا تأمین سالمت نفس هرگز برای هیچ كس نه زود است ونه دیر.فلسفه چیست؟فلسفه بطور كلی شاید به عنوان غامض ترین و انتزاعی ترین مسائل و موضوعات ، كه از امور زندگانی عادی و مألوف بسیار دور است، به نظر آمده باشد. لیكن هر چند بسیاری از مردم آن را دور و خارج از علائق معمولی و ورای فهم می پندارند، تقریباً همه ما آراء و افكاری فلسفی داریم، خواه نسبت به آنها آگاه باشیم یا نباشیم . عجب است كه اگر چه برای اغلب مردم مفهوم فلسفه مبهم است این كلمه در گفتگوی ایشان فراوان به كار می‌رود.استعمالات عامه:كلمه فلسفه مأخوذ از اصطلاحی یونانی است به معنای (دوستداری حكمت)؛ اما در استعمال جاری مردم به معنای مختلف به كار می رود. گاهی منظور از فلسفه نوعی طرز تفكر درجهت فهالیت های معین است، مانند وقتی كه كسی می گوید (من فلسفه شما را درباره شغل و كار نمی پسندم) یا (من به اورأی می دهم زیرا با فلسفه او راجع به حكومت موافقم) هم چنین، وقتی می گوئیم این مطلبی است (فلسفی) ، مقصود ما نظری است كلی و دور اندیش درباره پاره ای از مسائل ، و یا وقتی می گوئیم به بعضی از پیش آمدها باید با دید فلسفی نگاه كرد، منظور ما این است كه نباید نسبت به حوادث آنی زیاده نگران و در بند وضع كنونی بود ، بلكه به جای آن باید كوشید این امور را از لحاظ كلی و با نظری وسیعتر دید، چنانكه وقتی شخصی مأیوس است، مانند هنگامی كه بعد از حركت ترن به ایستگاه رسیده، به او گوشزد می كنیم كه بایستی بیشتر (فیلسوفانه) بیندیشد. گاهی نیز فلسفه به عنوان تعیین قدر واعتبار و شرح و تفسیر آنچه در زندگی مهم یا پر معنی است تلقی می شود، چنانكه این قول پاسكال را كه (تمام فضیلت ما در فكر ما است ، بكوشیم تا خوب فكر كنیم) می توان فلسفه و ارزش یا بی آنچه در زندگی برای شخص مهم است در نظر گرفت. تصورات عامه:بطور كلی با اینكه كلمات ( فلسفه) و(فلسفی)‌در سخن عادی به معانی بسیار مختلف به كار می رود، تمایل عامه بر این است كه فلسفه به عنوان یك سلسله افكار فوق العاده پیچیده تلقی شود. ما غالباً تصور می كنیم ك فیلسوف كسی است كه می نشیند و به مسائلی كه دارای معنی و اهمیت اساسی در حیات انسانی است می اندیشد و حال آنكه بقیه مردم وقت یا نیروی خود رافقط صرف زیستن (زنده ماندن) می كنند. علاوه بر چنین تصوری از فیلسوف و كار و كوشش او، تصوری دیگر از وی اینست كه فیلسوف شخصی است كه سرانجام مسئول طرح دید كلی و تعیین ارزش های متعالی و آرمانی (ایدئال ها) در جامعه و فرهنگ های معین است. مثلاً می گویند متفكرانی مانند كارل ماركس و فردریك انگلس كسانی هستند كه دیدگاه حزب كمونیست را طرح كرده اند، در حالی كه دیگران ، هم چون تامس جفرسن و جان لاك و جان استوارت میل نظریاتی را كه در جوامع دموكراتیك شایع و مستولی است توسعه داده و پرورانیده اند. كارمهم فلسفی:صرف نظر از این تصورات گوناگون درباره سهم و اثر فیلسوف، و علی رغم اینكه ممكن است فعالیت های او از علائق عاجل و مستقیم ما دور به نظر آید، فیلسوف همواره به ملاحظه مسائل و مشكلاتی می پردازد كه خواه به نحو مستقیم یا به طور غیر مستقیم برای همه ما دارای اهمیت است. فیلسوف با مطالعه انتقادی دقیق، می كوشد تا آگاهی و عقاید ما را درباره جهان به طور كلی،‌و عالم امور انسانی، ارزش یابی كند، با این پژوهش و تحقیق، فیلسوف سعی می كند تصویری كلی و منظم و منطقی درباره همه آنچه می دانیم و می اندیشیم ، پیدا و طرح نماید، درك و فهم این نوع افكار كلی، طرح جامعی فراهم می كند كه شخص معمولی می تواند تصور خود را نسبت به آن بسنجد، ومعنی واهمیت آنها را دریابد. بواسطه چنین مطالعه و بررسی و تعیین قدروارزش، ممكن است بهتر بتوانیم تمایلات و آرمانها وایدئال های خود راتشخیص دهم، و به علاوه بهتر بفهمیم كه چرا اینها را قبول و انتخاب می كنیم، وآیا اصلاًبایستی آنها را انتخاب و اختیار كنیم یا نه.از همان آغاز فلسفه دریونان باستان، یعنی از 2500 سال پیش ، عقیده راسخ متفكرانی كه به این نوع پژوهشها و تتبّعات سرگرم بودند، این بود كه نظریاتی را كه درباره خود قبول می كنیم باید مورد مداقه قرار دهیم تا ببنیم آیا عقلاً پذیرفتنی است یا نه. همه ما عقاید و معلوماتی درباره جهان و انسان حاصل كرده ایم؛ لیكن فقط معدودی از ما تأمًل و امعان نظر كرده ایم كه آیا این عقاید و معلومات قابل اعتماد و معتبر است یا نه.ما معمولاً مایلیم كه بدون بحث و چون و چرا اكتشافات علمی و بعضی عقاید جاری و متداول و افكارو آراء گوناگون را كه مبتنی بر تجارب شخصی خود ماست بپذیریم. اما فیلسوف اصرار دارد كه این همه را در معرض مطالعه وبررسی انتقادی دقیق قرار دهد تا دریابد كه آیا این نظریات و آراء و عقاید مبتنی بردلیل و مدرك كافی است یا نه، و آیا یك شخص منصف می تواند با دلیل و منطق آنها را موجه بداند و تصدیق كند یا نه.روش سقراطی: سقراط در محاكمه خود در 399 ق. م. چنین اظهار عقیده كرد كه دلیل توجه و اعتنای وی به فلسفه این بوده است كه (زندگی بی تحقیق وبدون مطالعه زندگی نیست وارزش ندارد) . وی دریافت كه تقریباً همه معاصران او زندگانی خود را در نیل به هدفها واغراض گونا گون، مانند شهرت و ثروت ولذت، صرف می كنند بدون آنكه هرگز از خود بپرسندكه آیا این امور مهم و قابل اعتنا است یا نه . وچون چنین سؤالی طرح نمی كردند و در جستجوی جدی برای یافتن جواب بر نمی آمدند نمی توانستند بدانند كه درست عمل می كنند یا نه، و سراسر حیات آنان در طلب مقاصد و اغراض بی فایده یا حتی مضر تلف می شد. فیلسوف، با پیروی از روش تحقیق سقراطی، به روشن كردن عقاید ما و نظریه هائی كه درباره جهان و انسان و ارزشهای انسانی داریم اصرار می ورزد. به عقیده وی این نوع مسائل را اشخاص خردمند و منصف و فهیم فقط به این شرط می پذیرند كه بتوانند آنها را با آزمونهای بعضی كه ذهن منطقی طرح می كند آزمایش و بررسی كنند. فیلسوف پیش از آنكه صرفاً دارای، مجموعه غیر منظمی از عقاید باشد، احساس می كند كه این عقاید را باید مورد بازرسی و مداقّه قرار داد و در نظامی از افكار و نظریات كه واجد معنی وارتباط منطقی باشد مرتب ومنظم ساخت. كارفیلسوف چیست؟ممكن است كسی چنین بپندارد كه این نظریات و تفسیرهای ابتدائی اندیشه و تصوری كم اهمیت در باره آنچه فلسفه مورد بحث قرار می دهد، ارائه می نماید، ولیكن این شرح و تفسیرها برای روشن ساختن موضوع فلسفه كافی نیست. چرا كسی نمی تواند تعریفی درست وصریح وروشن دراین باب عرضه كند، به گونه ای كه بتوان در آغاز به وضوح فهمید كه منظور فیلسوف چیست؟ اشكال این است كه فلسفه با مطالعه آن بهتر روشن می شود تا با كوشش برای شرح و توصیف آن. هر چند كسانی كه در طی تاریخ تفكر بشر به نام (فیلسوف) معروف شده اند همواره با علاقه مندی در حل مسائل مشكل كوشیده اند، یكی از اغراض مهم فلسفه همان طرح مسائل و مشكلات و توجه به آنها و بحث درباره آنهاست. این كه (فلسفه چیست؟) خود نیز مسأله ای است كه همواره مورد بحث و اختلاف نظر فلاسفه بوده است. تنوعات فلسفه:مردمی كه به طور جدی به فلسفه پرداختند غایات و اغراض گوناگون داشتند. بعضی پیشوایان دینی بودند، مانند اگوستینوس، كه می خواستند نظرگاههای دین معینی را توضیح و توجیه كنند. برخی دیگر دانشمندان بودند، مانند د كارت و لایب نیتس ، كه سعی داشتند معنی و اهمیت اكتشافات و نظریات گوناگون علمی را شرح و تفسیر نمایند. بعضی دیگر، مانند جان لاك و كارل ماركس، به منظور تأثیر در تحولات سیاسی جامعه به فلسفه پرداخته اند. بسیاری نیز به توجیه یا نشر و ترویج مجموعه ای از افكار كه تصور می كردند ممكن است مددكار نوع انسانی باشد علاقه مند بودند. برخی دیگر این گونه مقاصد عالی نداشتند، بلكه صرفاً آرزومند فهم پاره ای از عقاید مردم و بعضی از اوصاف و جلوه های جهانی كه در آن زندگی می كردند، بودند. فلاسفه كیستند؟ مشاغل فلاسفه به اندازه اغراض و مقاصد آنان متنوع و گوناگون بوده است. بعضی از ایشان معلم و غالباً استاد دانشگاه بوده اند كه فلسفه تدریس می كرده اند، چنانكه طماس آكوئینی در قرون وسطی در دانشگاه پاریس به تعلیم مشغول بود . یا ایمانوئل كانت كه در قرن هیجدهم در دانشگاه كونیگسبرگ مقام مدرسی منطق و فلسفه اولی را دریافت ، یا جان دیوئی در قرن بیستم در دانشگاه كلمبیا به تدریس و سخنرانی اشتغال داشت.بعضی دیگر پیشوایان جنبشهای دینی بودند، و غالباً سهم مؤ ثری در امور سازمان های خود به عهده داشتند، مانند اگوستینوس، كه اسقف هیپودر دوره انحطاط امپراتوری روم بود، یا جرج باركلی ، كه اسقف كولین در ایرلند در قرن هیجدهم بود. بسیاری از فالسفه مشاغل عادی و معمولی داشتند، مانند باروخ اسپینوزا كه به تراشیدن عدسی عینك اشتغال داشت. جان لاك پزشك بود؛ جان استورات میل از نویسندگان مجلات و عضو پارلمان بود. عده‌قابل توجهی از برجسته ترین فلاسفه ، عالم یا ریاضی دان بودند. بعضی دارای خط مشی هائی بودند كه آنان را از آشوب و هیجان و بحرانهای زندگی روزانه بسیار دورنگه می داشت؛ وبعضی دیگر ، همواره مؤثر ترین مشاغل را داشتند.فلاسفه بدون توجه به اغراض وغایات یا مشاغل خود، بطور كلی همه برآن بودند كه مطالعه و بررسی و نقد و تحلیل فكری نظریات و افكار، ودلائل آنها، مهم و با ارزش است. فیلسوف درباره مسائل و امور معین بطرق معین فكر می كند. وی می خواهد دریابد كه ما در مسائل اساسی چگونه می اندیشیم، شناسائی ما مبتنی بر چیست، برای نیل به احكام و داوریهای صحیح چه مقاییس و موازینی را باید به كار گیریم، با چه عقایدی بایستی موافق باشیم، و از این قبیل . وی با تفكر و تأمل درباره این گونه پرسشها، احساس می كند كه می تواند به درك وفهم وساتر و با معنی تری درباره جهان طبیعت و عالم انسانی برسد. فیلسوف هر پاسخی را ، صرفاً برای اینكه به نظر می آید كه پاسخی باشد، نمی پذیرد. ممكن است كسانی به ( زندگی بی تحقیق و بررسی نشده) مایل باشند، اما فیلسوف می خواهد جوابهای درستی بیابد كه شخص منصف وفهیم بتواند پس از بررسی و مطالعه فكری آنها را تصدیق نماید. اینكه به این نوع سؤالات پاسخهائی داده شده است وحتی اینكه تقریباً همه افراد در جامعه معینی پاسخهائی را پذیرفته اند، برای فیلسوف كافی نیست. ولو آنكه بعضی از آن جوابها ظاهراً به نظر درست آید این امر اساس محكمی برای اعتماد به آنها نیست . فیلسوف تا به درستی و صحت پاسخی مطمئن نشود آن رابرای قبول اشخاص منصف و فهیم شایسته نمی داند و در صورت نیافتن جوابی درست و مقرون به حقیقت، لااقل ضعف ونقص جوابهای موجود را نشان می دهد. تكرار می كنیم : بهترین طریق كشف اینكه فلسفه چیست، بوسیله مطالعه آن و از راه تفكر و تأمل فلسفی حاصل می شود.در ابتدای امر به خلاصه ای از زندگانی ، حركات و آثار علامه طباطبائی می پردازیم:روزهای ماه (ذیحجه ) 1321 قمری یكی پس از دیگری می گذشت و قلوب عشاق و ارادتمندان در هوای بیت الله الحرام «لبیك شوق» سر می داد. یاد احرام و طواف، شوق عرفات ومنی و شور مشعر و صفا عطش دیدار به دل ها داده بود.در سال 1281 هجری شمسی ناگاه كعبه كرامت الهی ، زیبا چهره ای پریروی را در احرام سپید نور در آغوش پررومادری مهربان والهی نهاد. طفلی كه نورسیادت و بزرگواری برسیمای بلورینش آینده ای روشن را خبری می داد ونگاه زیبای اوگاه رفیع ووالایی رابیان می كرد. نام اورا «محمد حسین» نهادند و آ را به تبرك نام «جد و فرزند» مایه بركت و جاودانگی شمردند تا با ردیگر ستاره ای از این خاندان در پهنه تاریخ درخشیده، تاریكی ضللالت را به روشنی هدایت مبدل سازد. چرا كه خاندان محمد حسین، خانواده ای اصیل و افتخار آفرین بوده كه هماره بیرق «بزرگی» دردست داشته و شهر تبریز از نام آنان لبریز از شادی وشعف بوده است. بیش از پنج بهار از عمر عزیز ش نگذشته بود كه گردیتیمی را بر سیمای خود احساس نمود. مادری مهربان ، پاك و پر فضیلت را از دست داد. بغض درد ومحرومیت از دامان پر مهر مادر اورا رها نكرده بود كه از دیدن سیمای پدر محروم شد. به همراه برادر كوچكتر خود تنها و دل شكسته باقی ماند امادست مهر ولطف خداوندی سایه بان الهی برسر اوگشته، آن چنان فریاد در سی نمود كه در مدت كمی به مراتب عالی رسید. با سپری شدن روزگار تلخ ونا كامی طفولیت شكوفه های رشد و تكامل و شادمانی برشاخسار وجود سیّد محمد حسین نمایان می شد. در های رحمت خداوندی یكی پس از دیگری با زو راه های ترقی و تكامل هموار گردید. چرا كه وی از سال 1297 ه.ش تا 1304 علوم بسیار و درس های متنوعی آموخت و در این مدت تمامی درس های مربوط به سطح را فراگرفت . در علم صرف ، كتاب های امثله، صرف میز و تصریف، در علم نحو، كتاب های عوامل و الفوذج وصمدیه و شرح سیوطی، جامی و مغنی ، ودر علم معانی و بیان و بدیع ، كتاب مطول در علم فقه ، كتاب های شرخ لمعه و مكاسب و در علم اصول كتاب های معالم و قوانین و رسا ئل و كفایه ، و در علم منطق، رساله كبری و حاشیه ملاعبدالله و شرح شمسیه ، در علم فلسفه ، شرح اشارات ودر علم كلام ، كشف المراد را فرا گرفت. مفسر عارف، علامه طباطبایی خوشه چین زبردست و اندیشمندی بود كه از علم و ادب اساتید خود بهره ها برد. فرصت را غنیمت شمرده ، حداكثر استفاده را از حوزه مقدسه نجف اشرف نمود ومدت یازده سال در كنار مرقد مولای متقیان (ع) از فقه ، اصول فلسفه، ریاضیات ، رجال ودر نهایت از سرچشمه عرفان بزرگان عرصه دانش وفضیلت جرعه ها نوشید، استادان وی در نجف عبارت بودند از:1- مرحوم آیت الله نائینی- مدت 8 سال ، فقه واصول.2- آیه الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی- چند سال متوالی، فقه. 3- آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی- یك دوره اصول وابوابی ازفقه.4- فرزانه گرانقدر ، سید حسین بادكوبه ای- مدت شش سال،‌فلسفه و حكمت .5- علامه بزرگوار، سید ابوالقاسم خوانساری- ریاضیات عالی.6- آیه الله حجت –اصول كلی رجال 7- مرحوم آیه الله حاج میرزا علی ایروانی-فقه.8- و مرحوم آقا میرزا علی اصغر كلی..استاد در زندگی نامه خود می نویسد: «در فلسفه نیز به درس حكیم و فیلسوف معروف وقت مرحوم آقا سید حسین بادكوبه ای موفق شدم. درظرف شش سال كه نزد معظم له تلمذ می كردم منظومه سبز واری، اسفار، مشاعر ملاصدرا، دوره شفای بو علی ، كتاب «اثولوجیا و تمهید القواعد » ابن تركه (در عرفان) و اخلاق ابن مسكویه را خواندم . مرحوم با دكوبه ای از فرط عنایتی كه به تعلیم وتربیت بنده داشت برای این كه مرابه طرز تفكر برهانی آشنا سازد و به ذوق فلسفی تقویت بخشد امر فرمود به تعلیم ریاضیات بپردازم و در اقشال امر معظم له به درس مرحوم سید ابوالقاسم خوانساری كه ریاضیدان زبردستی بود حاضر شدم و یك دوره حساب استدلالی، یك دوره هندسه مسطحه و فضایی و جبر استدلالی از معظم له فرا گرفتم. «آثار كلام و تأثیر نفس مرحوم با دكوبه ای به قدری زیاد بود كه استاد علامه طباطبایی بر اثر حقوقی كه ایشان برگردن وی داشته ، در مجالس و محافل علمی خود از او زیاد نام می برد و در تفسیر خود پیرامون دلالت آیه «قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین » دلیل بسیار محكمی برلزوم عصمت در امام (ع) از مرحوم باد كوبه ای نقل كرده اند. استاد شهید مطهری از تأثیرات روحی و كمالات معنوی مرحوم علاّمه طباطبایی كه نتیجه تعلیم و تربیت روحی مرحوم قاضی بود چنین می گوید: «حضرت آقای طباطبایی از نظر كمالات روحی به حّد تجرّد برزخی رسیده اند ومی توانند صور غیبی را كه دید افراد عادی از مشاهده آنها نا توان است مشاهده كنند.»استاد فقیه و فیلسوف والامقام علامه طباطبایی درزادگاه خود تبریز ،با این كه ارشاد الحساب در ریاضیات و اشارات و كشف المراد در فلسفه و كلام را خوانده بود ذوق سر شار فلسفی وی را بر آن داشت كه برای اشباع خویش استفاده بیشتری ازبزرگان این علوم كند. با لطف و توفیق الهی، در نجف اشرف با حكیم بزرگی برخورد كرده ، با حقیقت فلسفه و عرفان آشنا می شود. نقش مهم و عظیم علامه در شناساندن اسلام، مذهب شیعه، فلسفه و عرفان اسلامی به جهانیان وقلم زدن در ارائه فرهنگ اصیل و پویای شیعه خدمتی بزرگ و گران قدر بود كه تنها از توان این شخصیت ساخته بود. در آن هنگام كه دانشمند فرهیخته علامه طباطبایی نورافشان محفل پروانگان دانش و بینش بود وجام وجود آنان را از معرفت سیراب می كرد… آن روزی كه علامه در خیابان های قم بالباس كرباسی، ظاهری كمتر از معمولی، عصا به دست به سوی حرم مطهر حضرت معصومه(ع) رفت و آمد داشت ، نگاه جستجوگر،مستشرقان و اندیشمندان غرب ،ژرف اندیشی وعمق بینش ناب وی را دریافته بودند. دقت نظر ، ابتكار ، نواندیشی و صلابت تفكروی موجب رویش پیشنهادی در سرای وجودشان شد. دولت آمریكا از شاه ایران( محمد رضا پهلوی) در خواست كرد تا از علامه برای تدریس فلسفه شرق در دانشگاه های آمریكادعوت به عمل آورد: محمد رضا برای این مهم از حضرت آیه الله العظمی بروجردی- رضوان الله علیه – كمك خواست و درخواست دولت آمریكا را به اطلاع ایشان رساند. آیه الله بروجردی هم پیغام شاه را به حضرت علامه رسانید ولی بینش بسیار و روشن نگری فراوان ایشان موجب شد كه زندگی محقرانه، انس با فضلای گران قدر و تنفس در فضای معنوی قم و تربیت دانشمندان در حوزه علمیه را برهر چیزی مقدم بدارد و خواسته دولت آمریكا را رد كند. یادگارهای ماندگارآثار این فرهیخته وارسته مشعلی فرا راه دانش پژوهان كلاس معرفت است: 1- تفسیر المیزان : این كتاب ثمره ای گرانقدر وحاصل بیست سال كوشش و پشتكار مرحوم علامه است این كتاب عظیم دایره المعارفی گرانبها و در بر دارنده بحث های فلسفی، اجتماعی، روایی ، اعتقادی ، تاریخی ، و … باتكیه برآیات قرآن كریم است. در عظمت این تفسیر همین بس كه استاد شهید مطهری می گوید: كتاب تفسیر المیزان یكی از بهترین تفاسیری است كه برای قرآن مجید نوشته شده است و(حتّی) من می توانم ادعاكنم كه بهترین تفسیری است كه در میان شیعه وسنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است. علامه از ملاصدرا اهمیت نظراتش بیشتر است اما هنوز مشخص نشده است. تفسیر المیزان علامه طباطبایی را مردم ما 60 یا 100 سال دیگر می فهمند كه چیست. «استاد فرزانه حسن زاده آملی درباره این اثر جاودانه علامه طباطبایی می گوید: «بهترین معرف آن جناب ،سیر وسلوك انسانی و آثار علمی از تدریس و تألیف اوست. لفاضل حوزه علمیه قم كه شاغل كرسی تدریس اصول معارف حقه جعفریه انداز تلامذه اویند و تفسیر عظیم الشان «المیزان» كه عالم علم را مایه فخرومباهات است یكی از آثار نفیس قلمی و ام الكتاب مولفات اوست.» 2- بدایه الحكمه: كتابی است بسیار مفید وحایز اهمیت كه به منظور یك دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در مدرسه حقّانی قم و به درخواست شهید قدوسی تدوین شد.در این كتاب هم چون نهاید از متون درسی حوزه و برخی دانشگاه های كشور قرار گرفته است. 3- نهایهالحكم: این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر و عقلی افزون تر وسطحی عالی تر تدوین گردید. حاشیه ها، ترجمه ها و شرح هایی كه براین اثر نفیس تا كنون نوشته شده و زحمات فراوان اساتید بزرگ حوزه ها در تدریس و تآلیف شرح این اثر حاكی از عظمت این كتاب است.4- اصول فلسفه وروش رئالیسم: بینش علامه وشناخت مقتضیات زمان و مكان باعث نگارش این اثر نفیس گردید. مباحثی كه در آن روز ماتریالیستها و مادّیون مطرح می كردند تا با انحراف اندیشه جوانان ، كویری بی حاصل از پهنه وجود آدمیان به وجود آوردند، موجب شد كه علامه طباطبایی قلم به دست گرفته ، اثری گران قدر وروشنی آفرین برای همیشه دیگران پدید آورد. دراین كتاب مباحثی هم چون رئالیسم و ایدئالیسم ( فلسفه و سفسطه) ، علم و ادراك ، قدم و حدوث ، وحدت وكثرت ، ماهیت وجوهر و عرض ، پروردگار . كمالات او، قضا و قدر و…. به چشم می خورد. كه پاورقی های استاد شهید آیه الله مطهری تأثیر بسزایی در بیان و تفهیم نظرات علامه به آن بخشیده است. 5- حاشیه بركفایه (كه به تازگی چاپ شده است) 6- شیعه در اسلام و…اداء حق اساتید وبزرگانیكی از صفات پسندیده علامه طباطبایی یادآوری زحمات وتلاش رادمردان عرصه فرهنگ ناب اسلامی است هر چند نظری مخالف با ایشان داشت یا از نظر برخی اندیشه ها موافق باوی نبوده اند. علامه بارها از استادش مرحوم آیه الله حاج میرزا علی قاضی طباطبایی بسیار تمجید می كرد و مكرر می فرمود: ما هرچه داریم از مرحوم قاضی است. ایشان درتجلیل از مرحوم ملاحسین فیض كاشانی می فرمود: «این مرد جامع علوم است و به جامعیت او در عالم اسلام كمتر كسی را سراغ داریم. وی در علوم مستقلاً وارد شده و آنان را با هم خلط و مزج نكرده است در تفسیر صافی واصفی و مصفی وارد مسائل فلسفی نشده و تنها همان روش روایی خود را دنبال می كند هر چند وی از شاگردان برجسته صدرالمتألهین بوده واستاد فلسفه شمرده می شده است». علامه ، بوعلی سینا را بسیار نام می بردند و او را در فن برهان و استدلال فلسفی قوی تر از صدرالمتألهین می دانستند هر چند نسبت به ملاصدرا و روش فلسفی او در دگرگونی فلسفه یونان وروش نوین وی چون اصالهالوجود و وحدت و تشكیك در وجود و … بسیار خوش بین بودند. ایشان معتقد بودند كه صدرالمتألهین فلسفه را از اندراس و كهنگی بیرون آورد، روح نوین به آن بخشید، و جان تاره ای در او دمید. براین اساس می توان او را «زنده كننده فلسفه اسلامی » دانست. علامه بزرگ ما، بوعلی ، فارابی ، خواجه نصیر الدین طوسی، بهمنیار، ابن رشد وابن تركه را از فلاسفه ممتاز و برخی رادرجه اول می شمردند. سرانجام پس از 81 سال و18 روز عمر با بركت و زندگی پرتلاش روح پاك والهی آن حكیم عارف ومفسرزاهد به دیار قدس و ملكوت رهسپار شد. هر چند سینه سینای او اسراری از دریای معرفت و نوربه همراه داشت و روح یقین «سیمای باورالهی» در لحظات حیات پر بركتش دیده می شد. و تنش همیشه با خاكیان ور وحش آویخته به عالم قدس افلاكیان بود. آری ! علامه عزیز با آیه «هنالك الولایه لله الحق» به قم هجرت كرد و با « یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» از قم به استقبال قیامت پر كشید وبه لقای پروردگار شتافت و در18محرم 1402 قمری (24 آبان 1360 شمسی) غبار غم وبیرق سیا ه عزا وماتم در سراسر میهن اسلامی ایران برپا شد ودل های پاك اندیشمندان جهان اسلام را غرق در اندوه ساخت آن ها كه از جاری سخنان وی زمزم شفا گرفته و درپهنه وجودش كوثر رحمت دیده بودند اشك ماتم از هجران ودوری وی ریخته حزنی صد چندان داشتند. فردای آن روز بود كه تشییع شایان توجهی از پیكر پاك و قدسی مرحوم علامه از سوی علاقه مندان ، ارادتمندان ومردم مسلمان انجام شد و مرحوم آیه الله العظمی حاج سید محمد رضا گلپایگانی بر آن عزیز از دست رفته نماز روحانی و الهی خواندند وسرانجام جسد شریفش مقارن ظهر روز دوشنبه 19 محرم در مسجد بالای سرحرم مطهر حضرت فاطمه معصومه دختر امام موسی بن جعفر (ع) به خاك سپرده شد. رحمت و رضوان خدا بر او باد.) موضوعات منطقی –فلسفینه ساكن و نه متحرك:آیا ممكن است چیزی نه ساكن باشد نه متحرك ؟ اگر عالم را روی هم یك چیز فرض كنیم نه متحرك است نه ساكن .فلاسفه یونانآیا فلاسفه یونان مانند افلاطون وارسطو پیغمبر بودند؟از سید بن طاووس نقل كرده اند كه این ها از انبیاء (ع) بوده اند ولی این كه موحد بوده اند و دعوتی داشتند جای تردید نیست. استدلال فلسفی در قرآنآیا در قرآن استدلال فلسفی وجود دارد؟ سوره ی انعام كه تقریباً یك جزء قرآن است از اول تا آخر آن استدلال وهمه اش استدلال فلسفی است چنان كه در بیانات ائمه (ع) نیز استدلال فلسفی وجود دارد.آیا معلومات انسان قابل تغییر و تكامل و تطور است؟آیا معلومات انسان قابل تغییر و تكامل وتطور است؟ معلومات همه غیر ثابته هستند و ما معلوم ثابت و پابرجا نداریم.گفتار سوفسطائیان و پاسخ ماسوفسطایی چه می گوید و جواب او چیست؟ او منكر واقعیت خارح از ظرف ذهن است و تمام ادراكات و مفاهیم ذهنی را اندیشه ی خالی می داند. در جواب می گوییم : فرض كردن این كه در عالم هیچ نیست خود اثبات واقع است یعنی واقع این است كه هیچ نیست و این فرض همان اثبات واقع لایتغیر و همان واجب است پس هر چه اثباتاً یا نفیاً فرض كنیم در حقیقت عدم، عدم است و واقعیت عدم چیزی جز عدم نیست چگونه با این فرض اثبات واقعیت می شود؟ فرض كردن این كه همه موجودات در خارج معدوم است و این كه واقعیت عدم هیچ نیست خود واقعیتی است كه به آن اقرار و اعتراف می كنند. مادر پاسخ آنان چه می گوییم : ما در مقابل آنان می گوییم غیر از خیال و اندیشه واقعیت های مشت پركنی داریم نظیر زیر، عمر و دریا و. صحرا كه این واقعیت ها تغییر پیدا می كنند و معدوم و هیچ می گردند بنابر این امكان ندارد كه خود این ها واقعیت داشته باشند بلكه یك واقعیتی است كه این ها به او واقعیت دار می شوند و آن واجبالوجود اسات كه امری است ثابت و لاتغییر زیرا اگر بگوئیم او هم تغییر پیدا می كند، مانند سوفسطی می شویم.نظریه مخصوص هركدام از سوفسطائیانسوفسطائیان چند دسته هستند ونظریه و عقیده ی مخصوص هر كدام چیست؟ آن هابه سه گروه تقسیم می شوند: دسته ای از آن ها می گویند: «ما و اندیشه ی ما» یعنی ما به واقعیت خارج از خودمان و فكرمان علم نداریم، با این كه «ما و اندیشه ی ما» اكثرت را می رساند. برخی فراتراز این گام نهان ومدعی هستند كه به جز ما و فكر خود در خارج چیزی نیست و همه چیز را منكر شده اند و می گویند: جز «من و فكر من» چیزی نداریم. دسته سوم سوفسطایی حاد هستند كه در یونان می زیستند و از گروه دوم نیز بالاتر گام نهاده و خطرناك ترنداینان منكر مطلق واقعیت حتی منكر خودو اندیشه خود شده و درآن شك و تردید می كنند بلكه در شك خود هم شك می كنند. در حقیقت سوفسطی كسی استكه علم یعنی ادراك مطابق با واقع را منكر است.ای برادر تو همان اندیشه ایآیا بیت زی مقصود سوفسطائی رابیان می كند؟ ای برادر توهمان اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای(ازمثنوی مولوی چاپ نیكلسون)خیر – بلكه معنای این بیت آن است كه نفس انسانی كه صورت بدن است علم و مجرد است و ما بقی استخوان و پوست و گوشت است كه همگل از بین می روند و تنها نفس باقی می ماند. گویا این شعر از مولوی است ادامه خواندن مقاله فلسفة علامه طباطبائي، راههاي بشر به سوي خدا

نوشته مقاله فلسفة علامه طباطبائي، راههاي بشر به سوي خدا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>