nx دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بررسی نحوه تولید و سمزدایی آفلاتركیسن
مقدمه آفلاتوكسینها گروهی از مایكوتوكسینها با قدرت سرطانزایی، جهشزایی و كاهش كارآیی سیستم ایمنی، میباشند (Eatan &Gallagher , 1294; IARC , 1993) آنها از متابولیتهای ثانویه سنتز شده توسط سویه های سمزای ASpergillus flavus , Aspergillus parasiticvs و Aspergillus nomius میباشند. آفلاتوكسین B1 با توجه به پتانسیل بالاتری كه دارد، بیشتر مورد توجه قرار دارد.
رشد قارچهای مولد سم وآلوده شدن به آفلاتوكسین در بسیاری از محصولات غذایی دیده میشود (Wood , 1989). در صورت مصرف غذاهای آلوده به سموم آفلاتوكسین B1¬ و B2، این سموم بهآفلاتوكسینهای M1 و M2 متابولیزه میشوند و به درون بافتهاومایعات بیولوژیكی و شیر حیوانات شیرده ترشح میشوند (Zarba etal , 1992).
سویههای گونههای Bifidiobacterium , Lactobacillus , Lactococcus در تولید محصولات شیری تخمیری به عنوان استارتر كالچر و تولید كننده طعم و بو، به كار میروند نقش اصلی این كشتها تولید اسیدهای آلی مثل اسیدلاكتیك در طی مراحل تخمیر است كه سبب افزایش عمر قفسهای محصولات میشود و هم محتویات حساس آنها را تغییر میدهد.
اگر شیر به آفلاتوكسین آلوده باشد، احتمال تخریب مرحله تخمیر و تولید تركیباتی با بوی تغییر یافته و ناخواسته را در محصول ایجاد میكند (Sutic & Banina , 1990). اخیراً EL – Nezami و همكارانش (1996 , 1998) گزارشاتی ارائه دادهاند مبنی بر وجود سویههای خاص لاكتوباسیل كه توانستهاند آفلاتوكسینها را از محلول آبی جداكنند.
به علاوه سویههای خاصی از باكتریهای اسید لاكتیك، توانستهاند آفلاتوكسین M1 را از شیر آلوده هم جداكنند (Pierides etal . ;2000). جداسازی آفلاتوكسین در نتیجه اتصال فیزیكی سم به دیواره سلولی یا تركیبات دیواره سلولی است (Haskard et al. 2000 ; EL- Nezami et al. 1998 b).
همچنین جداسازی بعضی متابولیتهای ضدقارچی مثل دیپپتیهدهای حلقوی و فنیللاكتیك اسید و اسیدهای چرب هیدوركسیله شده از باكتریهای اسیدلاكتیك، توانایی این گونهها در بازدارندگی رشد قارچهای فاسد كننده مواد غذایی و مواد سمآفلاتوكسین را نشان میدهد.
آفلاتوكسین در ذرت متابولیتهای سمی تولید شده توسط قارچها، كه به عنوان مایكوتوكسین شناخته میشوند، در طی چند سال اخیر بسیار مورد توجه واقع شدهاند. مایكوتوكسینها امروزه به عنوان تهدید كنندههای سلامتی در حیوانات شناخته شدهاند كه بیماریهایی مثل equine leukoencephalo malaci در اسبها و Porcine edema را در خوكها ایجاد میكنند. كاهش وزن، كاهش باروری و كاهش مقاومت در برابر بیماریها و حتی مرگ را به مایكوتوكسین نسبت دادهاند. هیچ حیوانی نسبت به آنها مقاوم نیست ولی به طور كلی حیوانات پیرتر مقاومتر از حیوانات جوان هستند.
بعضی مایكوتوكسینها، مثل آفلاتوكسین در سلامتیاشان هم مخاطراتی را ایجاد میكنند. این مایكوتوكسین به عنوان یك موتاژن شناخته شده است. شناسایی آفلاتوكسین در ذرت میتواند باعث كاهش قیمت آن جهت بذر و یا حتی معدوم ساختن آن شود. آلودگی با مایكوتوكسین ها ارتباط مستقیم با تاثیرات جوی دارد.
قارچ Aspergillus Flavus تولید كننده آفلاتوكسین در محصولاتی مثل ذرت، پنبهدانه و بادام زمینی است. قارچ به طور معمول در طبیعت وجود دارد، اما مقدار آن در هوای گرم و خشك افزایش مییابد. آلودگی آفلاتوكسین در ذرتهایی بیشتر است كه تحت شرایط استرس تولید شدهاند.
بنابراین، خشكی، گرما، حشرات، كرمها و استرس ناشی از باروركنندگی همگی منجر به ایجاد مقادیر بالای آفلاتوكسین در گیاه میشوند. تلاش برای ایجاد هیبریدهای ذرتی كه به آلودگی قارچی مقاوم باشند و سم را در خود انباشته نكنند، وجود دارد، با وجود این هیبریدها بسیار مقاوم هستند ولی از تجمع سم به طور كلی نمی توان جلوگیری كرد. با كاهش استرس و مراقبت از حمله حشرات میتوان در مقدار آفلاتوكسین كاهش ایجاد كرد (CAST , 1999) .
دمای Fْ100-80 و رطوبت نسبی %85 (% 20-18 رطوبت در دانهها وجود دارد) شرایطی بهینه برای تولید سم و رشد قارچ است. از طرف دیگر مصرف این محصولات به عنوان خوراك دام میتواند سبب ایجاد انواع دیگری از آفلاتوكسینها (M1 , M¬2) در شیر حیوانات شود. آلودگی ذرت به عنوان غذای دام و طیور و نیز ماده اولیه جهت فراهم كردن انواع گستردهای از مواد غذایی و تنقلات، دارای اهمیت ویژهای است و كاهش آفلاتوكسین به روشهای مختلف ضروری میباشد.
محصولات كشاورزی مثل ذرت، علوفه، بنشن، گندم و یونجه را میتوان با سیلوكردن نگاهداری كرد. در بسیاری از كشورها محصولات سیلویی دارای ارزش غذایی بالاتری به خصوص برای دامها میباشند. در كشورهای اروپایی مثل هلند، آلمان و دانمارك بیش از %90 محصولات تولیدی در سیلوها نگاهداری میشوند. حتی در كشورهایی با شرایط عمومی آب وهوایی مناسب جهت خشك كردن مثل فرانسه و ایتالیا، حدود %50 از محصولات خود را در سیلوها نگاهداری می كنند.
(wilkson et al.1996) . جهت تولید سیلویی با كیفیت بالا نیاز به مراحل تخمیر میكروبی مناسب وجود دارد. میكروارگانیسمهای دخیل در مراحل تخمیر سیلوها، علاوه بر افزایش كیفیت غذایی محصول، قادر خواهند بود تا از رشد میكروارگانیسمهای بیماریزا و همچنین قارچهای مولد توكسین، جلوگیری كنند.
از آنجاییكه سیلوكردن محصولات بر پایه تخمیرهای متنوع اسید لاكتیكی تحت شرایط بیهوازی است، به كار بردن سویههای باكتریایی تولیدكننده اسیدلاكتیك كه در سمزدایی و كاهش تولید آفلاتوكسین مؤثر هستند، منطقیتر به نظر میرسد. باكتریهای اسیدلاكتیك محیطی و ساپروفیت موجود در محصولات، كربوهیدارتهای محلول در آب (WSC) موجود در محصولات را به اسیدلاكتیك و نیز مقدار كمی اسیداستیك تخمیر میكنند .
بر اثر تولید این اسیدها، PH مواد سیلو شده پایین آمده و رشد میكروارگانیسمهای فاسدكننده، باز داشته میشود. باكتریهای اسیدلاكتیكی كه عمدتاً در سیلوها یافت میشوند. اعضای جنسیهای لاكتوبا سیلوس، پدیوكوكوس، لوكونوستوك، انتروكوكوس، لاكتوكوكوس و استرپتوكوكوس میباشند. اكثر باكتریهای اسیدلاكتیك موجود در سیلوها، مزوفیلاند، یعنی در دمای بین Cْ50-5 رشد میكنند كه دمای بهینه رشد آنها بین Cْ40-25 میباشد. آنها PH سیلو را تا 5-4 پایین میآورند كه این به گونه و شرایط محصول بستگی دارد.
همه باكتریهای اسیدلاكتیكی هوازی های اختیاری اند اما بعضی شرایط بیهوازی را ترجیح میدهند (Holzapfel and schillinger , 1992; Teuber et al. 1992) . جمعیت LAB در فاصله بین دروكردن و سیلو كردن محصول افزایش مییابد، كه این بر اثر احیاء حالتهای تاخیری است و نه اضافه كردن مصنوعی و تلقیح میكروارگانیسم. محتوای قندی و تركیبات قندی موجود در محصول و مقدار ماده خشك و شرایط اسیدی و اسمزی موجود در سیلو، بر رشد و رقابت باكتریهای اسید لاكتیك در تخمیر سیلویی تأثیر میگذارند.
فاز تخمیری سیلوها در زمانیكه شرایط سیلو بیهوازی شود، آغاز می شود كه این عمل معمولاً بعد از چند ساعت از سیلوكردن كه اكسیژن اتمسفری موجود در اعضای گیاه و فواصل محصول خارج شد، آغاز میشود و بسته به نوع محصول سیلو شده و شرایط سیلو، برای چند روز تا چند هفته ادامه پیدا میكند. در این فاز، لاكتو باسیلها میكروارگانیسمهای غالب سیلو هستند و PH سیلو را با توجه به عمل تخمیر خود بین 5-8/3 پایین میآورند.
در فاز سوم كه فاز ثابت میباشد كه در صورت عدم دخول هوا به داخل سیلو، در بعضی مواقع به وجود میآید. در این حالت اكثر میكروارگانیسمهای فاز تخمیری كاهش پیدا میكنند و تنها بعضی باكتریهای مقاوم به اسید كه قادر به تولید پروتئازها و كربوهیدراتازهای مقاوم به اسید هستند، مثل lactobacillus buchneri در مقادیر كم قادر به رشد خواهند بود.
در فاز چهارم كه به محض قرار گرفتن سیلو در برابر هوا آغاز میشود، اسید آلی نگاهدارنده تولید شده توسط مخمرها و گاهی نیز باكتریهای اسید استیك تخریب میشوند و درنتیجه PH بالا میرود و در مرحله بعد میكروارگانیسمهای فاسد كننده شروع به فعالیت میكنند و قارچهای تولیدكننده توكسین مثل آسپرژیلوس فلاووس در این مرحله شروع به رشد و تولید سم میكنند (Nout et al, 1993) .
به نظر میرسد كه نگاهداری سیلو در فازهای 2 و 3 با استفاده از افزودنیها و كاهش اكسیژن در هنگام سیلوكردن محصول، باعث جلوگیری از فساد قارچی و تولید سم خواهد شد.(Ste Fanie J. W. H. Oude Elferin Ketae. 2000) .
خصوصیات بیولوژیكی و مورفولوژیكی Aspergillus Flavusآسپرژیلوس فلاووس متعلق به جنس آسپرژیلوس است كه دومین گونه متداول بعد از آسپرژیلوس فومیگاتوس میباشد. كلنیهای A. flavus سریع رشد میكنند و قطر كلنی آنها به cm 7-6 در 14-10 روز میرسد. رنگ كلنی در ابتدا زرد است و سپس به زرد متمایل به سبز یا سبز زیتونی تبدیل میشود.
كلنیهای قدیمی سبز تیره میشوند. شكل كلنیها صاف است و بعضی دارای چروكهای شعاعیاند. پشت كلنی بدون رنگ و یا به رنگ كرم است. محیط افتراقی، A. flavus , parasiticus آگار (AFPB) است كه برای غربالگری و شناسایی گونههای A. flavus طراحی شده است. I- Pitt , A.D.Hocking , 1985; H.Govrama , L.B.Bullerman ,1995 A.parasiticus , A. Flavas در این محیط با تولید اسپورهای تیپیك زرد تا سبز زیتونی و پشت كلنی نارنجی روشن، متمایز میشوند.
(K. B. Raper, (D.I.Fennell,1965) . جزئیات بیشتر را می توان زیر میكروسكوپ الكترونی اسكنینك (SEM) دید: كنیدیوسپورها بلند هستند ( 800 -400) و اغلب ظاهری سخت درست در كنار وزیكولهای كروی دارد (253-24). فیلایدها به شكل پیرامونی بلند شدهاند و در دو ردیف قرار دارند و بعضی اوقات تك ردیفی هستند؛
شكل سرهای كنیدیال از ستونی تا شعاعی و كروی متغیر است؛ طرز قرارگیری فیلایدها بر روی وزیكول شكل سركنیدیال را تعیین میكند. قطر آنها بین 65 -10 متغیر است (J.I.PiH & A.D.Hocking 1985) كنیدیها از جداییهای A. flavus صاف تا كمی خشن هستند، در حالیكه كنیدیها از A. Parasiticus خشن هستند. گونههای خاصی تولید اسكلروتیای قهوهای میكنند.
گونههای آسپرژیلوس فلاووس در خاك وجود دارند و طیف وسیعی از محصولات كشاورزی را در مزرعه محلهای نگهداری و نیز در طی فرآوری و توزیع آلوده میكنند. Aspergillus Flavus زیرگونه A. bombycis , A.tamarii, A. nomius, Parasiticus تنها قارچهایی هستند كه تولید آفلاتوكسین در آنها نشان داده شده است (C. P.Kurtmon, 1987 S. W. peterson, Y.Ito, B.W.Horn, T.Go to 2001; C.W.Hesseltin, B.W.Horn ).
سویه های آسپرژیلوس فلاووس دارای انواع غیرسمزا و تولید كنندههای آفلاتوكسین (B1 , B2, ) میباشد كه در این بین A. Flavus زیرگونه پارازیتیكوس، آفلاتوكسینهای B1, B2, G1, G¬2 (AFG2, AFG1,AFB1, AFB2 ) را تولید میكند و جداییهای غیرسمزایی كه آفلاتوكسین تولید نمیكنند در طبیعت نادر است (Du sanee Thanaboripat, Yang Qian, Lliu Ruigian, 2001)
تولید آفلاتوكسینآفلاتوكسینها گروهی از سمها هستند كه ساختار مولكولی مشابهی دارند. این توكسین برای اولین بار در سال 1960 وقتی كه مرگ تعداد زیادی از بوقلمونهای انگلیسی بر اثر بیماری كبدی روی داد، كشف شد. در آن سال بیش از صدهزار بوقلمون در طول چند ماه از بین رفتند.
(M. J. Carlie, S.C.Watkinson. G.W.Gooday. 2001) دانشمندان ابتدا این بیماری جدید را “بیماری X بوقلمون” نامیدند زیرا دلیل اصلی آن را نمیدانستند.
در نهایت معلوم شد كه همه پرندگان آسیب دیده با غذایی كه با آرد بادام زمینی آلوده شده تهیه شده بود، تغذیه شده بودند. آزمایش آرد بادام زمینی مشكوك، وجود قارچ را به اثبات رساند (E. Moore- landecker , 1996) اصلیترین آلودگی میكروبی مشاهده شده در آرد بادام زمینی، Aspergillus Flavus بود و سم تولید شده توسط آن آفلاتوكسین نامیده شد. تا به امروز، آفلاتوكسین به عنوان مضرترین مایكوتوكسین در دنیا شناخته شده است.
مولكول آفلاتوكسین حاوی هسته كورماین (Courmarin) متصل شده به یك بیفوران (bifuran) و یا به یك پنتانون است مثل AFB2 , AFB1 مشتق دیهیدرو، یا به یك لاكتون ششی جزئی مثل AFG1 و مشتق آن AFG2 متصل است (P.Sanz , R. Reig and J.Piguers et al. 1989). این چهار تركیب با رنگ فلورسانسی كه تحت تابش اشعه ماوراء بنفش موج بلند، از خود نشان میدهند از هم متمایز میشوند .
(G Green; Bs blue) Hon(M.F.Dutton & J.G.Heathcote, 1966) تعیین آنها مربوط میشود به حركت نسبی كروماتوگرافی آنها. از بین این چهار تا، B1 دارای بیشترین غلظت است كه بعد از آن G2 , G1 قرار دارند. آسپرژیلوس فلاووس تنها B1 , B2 را تولید میكند و A.Parasiticus علاوه بر این متابولیتها، G2 ,G1 را هم تولید می كند. Dutton & Heathcote مشتقهای همیاستال G1, B1 را به نامهای B2a و G2a شناسایی كردند (M. F. Dutton , J. G. Heathcote , 1966). مشتقهای 4- هیدروكسیلات این دو توكسین اخیر در ذرت و بادام زمینی یافت شده است.
مشتقهای AFM1 , AFM2 اول در شیر گاوهایی كه با غذای آلوده به آفلاتوكسین تغذیه شده بودند، دیده شدند. سایر آفلاتوكسینهای كوچك دیگر هم توسط A. flavus در محیط كشت و كبد و نیز احتمالاً در سایر اندامها تولید میشوند. تولید آفلاتوكسین نتیجه تركیبی از محیط و سوبسترا و گونهها است. فاكتورهایی كه بر تولید آفلاتوكسین مؤتراند را میتوان به سه گروه تقسیم كرد: فاكتورهای فیزیكی، غذایی و بیولوژیكی.
فاكتورهای فیزیكی شامل دما، PH، رطوبت، نور، هوادهی و درجه گازهای اتمسفری میباشد. آفلاتوكسینها بین دمای C ْ12 تا 42 تولید میشوند و دمای بهینه Cْ35-25 است (N. D. Davis , U. L. Diener , 1966). تولید آفلاتوكسین در سیلوهای ذرت %25 در Cْ30 است و پایینترین رطوبت نسبی برای تولید آفلاتوكسین بین %88 و %83 متفاوت است. حضور CO2 و O2 بر رشد قارچ و تولید آفلاتوكسین اثر میگذارد. وجود %20 CO2 در جو، تولید آفلاتوكسین و رشد قارچ را به طور واضح كم میكند.
كاهش در مقدار O2 جو تا %10 تولید آفلاتوكسین را تحت تأثیر قرار میدهد، اما تنها در مقادیر O2 كمتر از %1 رشد قارچ و تولید آفلاتوكسین به طور كامل بازداشته میشود (U. L. Diener , N. D. Davis , K. E. landers, 1967). بسیاری نشان دادهاند كه PH اولیه به طور مشخص بر تولید آفلاتوكسین اثر گذار نیست،
در حالیكه تحقیقات دیگر نشان داده است كه PH اسیدی ضعیف سبب افزایش تولید آفلاتوكسین میشود و به طور واضح رشد قارچ را تحت تأثیر میگذارد (B. Jarvis , 1971). هر كدام از محیطهای آزمایشگاهی و طبیعی، تأثیر بارزی بر تولید آفلاتوكسین میگذراند. عموماً منبع كربن ارجح برای تولید آفلاتوكسین، گلوكز، ساكارز یا فروكتوز است.
منیزیم و روی برای بیوسنتز آفلاتوكسین ضروری است، اما تركیبی از آهن و كادمیوم رشد قارچ و در نتیجه تولید سم را كاهش میدهند.
برای به دست آوردن روشهای مؤثر جهت جلوگیری از آلودگی غذا با آفلاتوكسین، آشكار شدن مكانیسم بیوسنتز آفلاتوكسین در گونههای A.Flavus بسیار مهم است (به محض اینكه اولین ژن در سال 1992 جدا شد و مورد شن
ادامه خواندن مقاله بررسي نحوه توليد و سمزدايي آفلاتركيسن
نوشته مقاله بررسي نحوه توليد و سمزدايي آفلاتركيسن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.