Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله مقايسه دستورالعمل بانكها و صندوق قرض الحسنه

$
0
0
 nx دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقایسه دستورالعمل بانكها و صندوق قرض الحسنه «مقدمه»فصل اول:قرض الحسنه اعطایی كه در مؤسسات و بانكهای دیگر پرداخت می‎شود:در قرآن كریم، در آیات متعددی راجع به قرض الحسنه اشاره شده است كه مشهورترین آن آیه شریفه 11 از سوره مباركه حدید می‎باشد كه می فرماید:من ذالذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضا عنه لَهُ و لَهُ اُجْرُ كریم. كیست كه به خدا قرض نیكو دهد تا خدا بر او چندین برابر گرداند و پاداشی با لطف و كرامت او را عطا فرماید.فرض برعكس ربا- روح عطوفت و ایثار، احسان، مردم داری و قسط و عدل را در جامعه زنده كرده و ربا را از صحنه اقتصادی خارج می نماید. در روایات آمده است كه ثواب «قرض» از صدقات نیز به مراتب فزون تر است. موارد اعطای قرض الحسنهطبق ماده 16 آیین نامه فصل سوم قانون عملیات بانكی بدون ربا قرض الحسنه در موارد ذیل پرداخت می گردد.الف- تأمین وسائل و ابزار و سایر امكانات لازم برای ایجاد كار جهت كسانی كه فاقد این گونه امكانات می باشند در شكل تعاونی.ب- كمك به امر افزایش تولید با تأكید بر تولیدات كشاورزی، دامی، صنعتی.ج- رفع احتیاجات ضروری.اعطای قرض الحسنه در خصوص بند الف، طبق ماده 2 دستورالعمل اجرایی به شركت های تعاونی تولیدی و خدماتی به منظور ایجاد كار (غیر بازرگانی و معدنی) اختصاص یافته است. اعطای قرض الحسنه مذكور در بند ب، به كارگاهها و واحدهای تولیدی متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی به منظور كمك به افزایش تولید در موارد ذیل، اختصاص یافته است:1- جلوگیری از توقف كارگاهها و واحدهای تولیدی موجود.2- راه اندازی كارگاهها و واحدهای تولیدی راكد.3- توسعه كارگاهها و واحدهای تولیدی كوچك در شهرهای كوچك و روستاها.4- ایجاد كارگاهها و واحدهای تولیدی كوچك در شهرهای كوچك و روستاها.5- در مواردی كه تأمین نیاز كارگاه یا واحد تولیدی از طریق سایر تسهیلات امكان‌پذیر نباشد اعطای قرض الحسنه، در خصوص بند (ج) رفع احتیاجات اشخاص حقیقی، موارد ذیل را متضمن است: 1- هزینه های ازدواج 2- تهیه جهیزیه 3- درمان بیماری 4- تعمیر و تأمین مسكن 5- كمك هزینه تحصیلی 6- كمك برای ایجاد مسكن در روستاها 7- رفع نیازهای متفرقه مشروط به اینكه كل تسهیلات اعطائی در قالب این بند از 25% مجموع تسهیلات قرض الحسنه اعطائی برای رفع احتیاجات ضروری (بند ج) تجاوز ننماید.ضوابط اعطای قرض الحسنه: 1- حصول اطمینان از نیاز متقاضی2- حصول اطمینان از ایجاد كار در مورد بند الف3- حصول اطمینان از افزایش تولید در مورد بند ب4- حصول اطمینان از مصرف قرض الحسنه توسط متقاضی. 5- حصول اطمینان از سكونت متقاضی در محدوده‌ی فعالیت واحد بانكی پرداخت كننده‌ی قرض الحسنه.6- حصول اطمینان از عدم بدهی قرض الحسنه به سایر بانكها.باید توجه داشت كه اعطای قرض الحسنه به كاركنان شاغل بانكها طبق ضوابط این دستورالعمل ممنوع است. اعطای قرض الحسنه جهت رفع احتیاجات ضروری كاركنان بانكها طبق ضوابط و مقررات مربوط به خود بلامانع است. سقف تسهیلات اعطایی:1- حداكثر جمع كل قرض الحسنه اعطایی توسط بانكها ده درصد جمع كل تسهیلات اعطایی در هر سال می‎باشد. مشروط بر ایكه از جمع كل سپرده های پس انداز قرض الحسنه تجاوز ننماید ضمناً حداكثر سقف تخصیصی جهت رفع حوائج ضروری اشخاص (موضوع بند ج) نباید از 25% كل تسهیلات قرض الحسنه تجاوز نماید.2- حداكثر سقف تسهیلات اعطایی قرض الحسنه به شركت های تعاونی و واحدهای تولیدی پنج میلیون ریال و اشخاص حقیقی جهت رفع حوایج شخصی دو میلیون ریال تعیین گردیده است. مدت بازپرداخت:1- زمان بازپرداخت تسهیلات قرض الحسنه در خصوص واحدهای تولیدی و تعاونی حداكثر 5 سال.2- زمان بازپرداخت تسهیلات قرض الحسنه رفع احتیاجات ضروری در مورد اشخاص حقیقی 3 سال تعیین گردیده است.اقساط تسهیلات اعطایی قرض الحسنه حسب نظر مرجع تصویب كننده بصورت ماهانه، سه ماهه، شش ماهه، سالانه و یا دفعهٌ واحدهٌ خواهد بود. كارمزدكارمزد تسهیلات اعطایی قرض الحسنه موضوع این دستورالعمل در حال حاضر حداقل 5/2% و حداكثر 4% می‎باشد مشروط بر اینكه از هزینه های تجهیز منابع قرض الحسنه و نیز هزینه های اعطای آن تجاوز ننماید. ضمناً نحوه محاسبه آن بدین گونه است كه كارمزد قرض الحسنه در ابتدای اعطای قرض الحسنه برای مدت باقیمانده همان سال و برای سالهای بعد در ابتدای هر سال به نسبت مانده و مدت، محاسبه و از گیرنده قرض الحسنه دریافت و در پایان هر سال به حساب بانك منظور می گردد. فصل دوم: مضاربهتعریف مضاربه «عقدی است كه به موجب آن احد از متعاملین سرمایه می‎دهد با قید این كه طرف دیگر با آن تجارت كرده و در سود آن شریك باشد. صاحب سرمایه مالك و عامل مضارب نامیده می‎شود. سرمایه مضاربه باید وجه نقد باشد.   ویژگی های مضاربه:عقد حضار به دارای ویژگی های ذیل می‎باشد:1- سرمایه مضاربه «رأس المال» حتماً باید نقد و عین باشد بنابراین با منفعت یا دین نمی توان مضاربه نمود. 2- مضاربه از جمله عقود جایز است و از این رو هر یك از طرفین حق فسخ قرارداد را دارند. مگر اینكه شرط دیگری در قرارداد تعیین شده باشد. در قراردادهای بانكی متن قرارداد مضاربه را طوری تنظیم نموده اند كه عامل با امضاء قرارداد، شرط «ترك فسخ» قرارداد را تا زمان تسویه كامل از جانب خود بپذیرد.3- مضاربه از جمله تسهیلات كوتاه مدت است و نباید از یك دوره خرید و فروش، حداكثر یك سال تجاوز نماید. انواع مضاربه:مضاربه بر دو نوع است:1- مضاربه خاص (مقید)2- مضاربه عام یا مطلق (آزاد)1- مضاربه خاص = مضاربه خاص یا مقید آن است كه نوع كار و محل آن، زمان و چگونگی كار و كسانی كه همكاری دارند و همچنین كالای خاصی كه مورد خرید و فروش واقع می‎شود مشخص باشد، مثلا صاحب سرمایه قرار می گذارد كه عامل فقط در شهر معین و زمان معین مثلا 6 ماه حق خرید و فروش كالای معینی (مثل برنج) را دارد.فسخ قرارداد مضاربه:طبق ماده 55 قانون مدنی «عقد مضاربه» به یكی از علل ذیل منفسخ می‎شود:1- در صورت موت یا جنون یا سفه احد طرفین.2- در صورت تلف شدن تمام سرمایه.3- در صورت مفلس شدن مالك.4- در صورت عدم اسكان تجارتی كه منظور طرفین بوده است. فصل سوم: فروش اقساطیبا توجه به قانون عملیات بانكی بدون ربا فروش اقساطی را می‎توان به سه دسته تقسیم نمود:الف- فروش اقساطی مواد اولیه، لوازم یدكی و ابزار كار.ب- فروش اقساطی وسایل تولید، ماشین آلات و تاسیسات.ج- فروش اقساطی مسكن.ویژگی های فروش اقساطی عبارتند از: 1- فروش اقساطی جزو عقود لازم و تابع احكام و مقررات مربوط به عقود لازم می‎باشد.2- در معاملات فروش اقساطی، تمدید سررسید قرارداد مجاز نبوده و اقساط مقرر می باید طبق قرارداد وصول شود.3- از نظر ماهیت حقوقی، براساس ماده 344 قانون مدنی «اكر در عقد بیع» شرطی ذكر نشده یا برای تسلیم مبیع و تادیه ثمن موعدی معین نشده باشد، بیع قطعی و ثمن حال محسوب است مگر اینكه حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملاتی تجاری، وجود شرطی یا موعدی معهود باشد، اگرچه قرارداد بیع ذكر نشده باشد. نحوه‌ی تعیین سود معاملات فروش اقساطیسود بانك براساس نرخ های مصوب و با توجه به شرایط معامله از نظر مدت و میزان پیش دریافت به شرح ذیل تعیین می گردد. نحوه‌ی محاسبه سود اقساط یك دوره مالی: سود مربوط به دوره موردنظر = rسود كل معامله فروش اقساطی = Rتعداد اقساط در ابتدای دوره = Lتعداد كل اقساط = N فصل چهارم: اجاره به شرط تملیكاجاره به شرط تملیك، عقد اجاره ای است كه در آن شرط شود مستاجر در پایان مدت اجاره، در صورت عمل به شرایط قرارداد، عین مستاجره را مالك گردد.به طوری كه ملاحظه می شود، اجاره به شرط تملیك از سه عقد به شرح ذیل تشكیل می گردد.1- خرید 2- اجاره 3- واگذاری یا فروش. نكات قابل توجه در عملیات اجاره به شرط تملیك:1- انجام اجاره به شرط تملیك صرفا به تقاضای كتبی متقاضی در خصوص اموال منقول و غیرمنقول و منحصراً جهت امور تولیدی و خدماتی صورت می‎گیرد.2- نام فروشنده اموال و همچنین شرایط و مشخصات كامل مورد اجاره قبلا به طور دقیق تعیین و اعلام گردد.3- چنانچه موضوع اجاره، ماشین آلات و تاسیسات باشد متقاضی مسئولیت كلیه امور اجرائی مربوط به انتخاب، تحویل و نصب و راه اندازی را رأساً بپذیرد.4- از اموال موضوع اجاره منحصراً متقاضی قصد استفاده داشته و جهت واگذاری یا اجاره به غیر درخواست ننموده باشد. فصل پنجم: معادلات سلفدر فقه، «سلف» مترادف است با «سلم» و هر دو یك مفهوم را بیان می نمایند:بدینگونه، معامله سلف یا سلم، بیعی است كه در آن ثمن نقد و حاضر و مبیع در ذمه و موجل باشد.تعریف سلف:طبق ماده 40 آئین نامه فصل سوم قانون عملیات بانكی بدون ربا، معامله سلف عبارت است از پیش خرید نقدی محصولات تولیدی به قیمت معین با توجه به ضوابط و رعایت مسائل شرعی.موضوع معامله سلف: موضوع معامله سلف عبارت است از پیش خرید نقدی محصولات واحدهای تولیدی در بخش های صنعتی، معدنی، كشاورزی.شرایط متقاضی معاملات سلف:1- رأساً تولید كننده كالای مورد معامله باشد.2- وسایل و امكانات تولید كالای موضوع معامله را داشته باشد.3- مقدار كالای مورد معامله در توان ظرفیت تولیدی متقاضی در مدت قرارداد بوده و امكان تحویل كالای پیش فروش شده را در مهلت تعیین شده دارا باشد.4- تسهیلات دریافتی را به مصرف تولید همان كالای مورد معامله سلف برساند.فصل ششم : جعاله «تعریف جعاله: عبارت است از التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی اعم از اینكه طرف معین باشد یا غیرمعین»ویژگی های جعاله:خصوصیات عقد جعاله عبارتند از:1- طبق قانون مدنی، جعاله عقدی است جایز و مادام كه عمل به اتمام نرسیده است هر یك از طرفین می‎توانند رجوع كنند.2- جعاله از جمله تسهیلات كوتاه مدت جهت گسترش امور تولیدی، بازرگانی و خدماتی است.3- بانك می‎تواند به عنوان عامل یا عندالاقتضاء به عنوان جاعل اقدام به جعاله نماید. 4- در مواردی كه بانك جاعل جعاله می‎باشد عالم می‎تواند با موافقت بانك انجام قسمتی از كار را به دیگری واگذار نماید.5- هزینه هایی كه برای انجام عمل جعاله لازم است، علی الاصول بر عهده عامل می‎باشد مگر آنكه عرف، خلاف آن را اقتضا نماید یا طرفین خلاف آن را شرط كنند زیرا عامل تعهد انجام عمل مورد جعاله را نموده و تعهد بر هر امری تعهد بر لوازم آن نیز است. فصل هفتم : مزارعهتعریف: مزارعه قراردادی است بین صاحب زمین و كشاورز كه به موجب آن كشاورز زمین را كشت می نماید و محصول به سهم معینی كه مورد توافق طرفین قرار گرفته بین آنان تقسیم می‎شود.مجوز اعطای تسهیلات مزارعه توسط بانكها ماده 17 قانون عملیات بانكی بدون ربا و دستورالعملهای مربوط به آن می‎باشد.ماده 17 : بانكها می‎توانند، اراضی روعی و یا باغات را كه در اختیار و تصرف خود دارند به مزارعه و یا ماقات بدهند.اجزا تشكیل دهنده مزارعه عبارتند از:1- زمین2- كار3- محصول4- مدتویژگی های مزارعه:1- مزارعه عقدی است لازم و از این رو برای هر دو طرف لازم الاجرا بوده و با فسخ یك طرفه باطل نمی گردد.2- مزارعه یكی از روشهای تأمین نیازهای مالی كوتاه مدت در بخش كشاورزی محسوب می شود، زیرا حداكثر مدت مزارعه یك سال است كه در این صورت مدت مزارعه معادل یك دوره زراعی تعیین خواهد شد تا امكان برداشت حاصل فراهم گردد. فصل هشتم:مساقاتمساقات مشتق از سقی به معنی آب دادن است و مستفاذ از متون فقهی است كه «شخص درختان خویش را به دیگری دهد تا وی آنها را آبیاری و اصلاح و حفاظت و حراست نماید و محصول بین آنان مشترك باشد.عناصر تشكیل دهنده مساقات را می‎توان به ترتیب ذیل از یكدیگر تفكیك نمود:1- درخت2- كار3- ثمره4- مدت فصل نهم:خرید دین (خرید اسناد تجاری)خرید دین به مفهوم وسیع و مصطلح در متون فقه اسلامی (بیع دین) از جمله ابزارهای است كه در نظام بانكداری جهت تأمین منابع مالی موردنیاز واحدهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی از طریق تنزیل اسناد و اوراق تجاری متعلق به این قبیل واحدها طبق ضوابط مربوط مورد استفاده قرار می‎گیرد.ویژگی های خرید دین:1- خرید دین از جمله تسهیلات اعطایی كوتاه مدت جهت تأمین نیازهای مالی واحدهای تولیدی بازرگانی و خدماتی می‎باشد و سررسید این نوع تسهیلات نمی تواند بیش از یك سال باشد.2- فقط آن دسته از اسناد و اوراق بهادار كه مفاد آن حاكی از بدهی حقیقی و ناشی از معاملات تجاری باشد می‎تواند موضوع معاملات خرید دین قرار گیرد.3- معتبر بودن متعهدین اسناد تجارتی از جمله شرایط اساسی این قبیل معاملات می‎باشد. فصل دهم :ضمانعقد ضمان عبارت است از اینكه شخصی مالی را كه بر ذمه دیگری است، به عهده بگیرد متعهد را ضامن، طرف دیگر مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می گویند. مالی را كه موضوع ضمانت نامه واقعی می‎شود ممكن است عین یا منفعت و یا انجام عملی معین باشد چون ضمانت عقد است ضامن باید طبق ماده 210 قانون مدنی برای معامله اهلیت داشته باشد در مورد ضمانت نامه های بانكی چون ضامن بانك است و شخصیت حقوقی دارد، قهراً دارای اهلیت لازم می‎باشد.و ثایق و تضمینات قابل قبول جهت صدور ضمانت نامه:ضمانت نامه در مقابل یك یا تركیبی از انواع و ثایق به شرح ذیل و با رعایت مقررات این دستورالعمل صادر می‎شود:1- وجه نقد2- سپرده سرمایه گذاری مدت دار3- سفته دو امضایی معتبر4- غیرمنقول5- ضمانت نامه بانكهای معتبر داخلی6- ضمانت نامه بانكهای معتبر خارجی یا اجازه بانك مركزی.انواع ضمانت نامه های بانكی:1- ضمانت نامه شركت در مناقصه یا مزایده.2- ضمانت حسن انجام كار3- ضمانت نامه استرداد پیش پرداخت4- ضمانت نامه استرداد كسور وجه الضمان5- ضمانت نامه گمركی6- ضمانت نامه تعهد پرداخت7- ضمانت نامه متفرقه.نحوه اعطا وام و تسهیلات در صندوق انصار: با توجه به رسالت بوجود آمدن صندوق انصار كه خدمات دهی به پرسنل محترم سپاه بوده بیشترین خدمات به این قشر می‎باشد و هم چنین اعطا قرض الحسنه از بیشترین خدماتی است كه صندوق انصار اعطا می نماید و در همین راستا نیز به مردم (افراد حقیقی و حقوقی) غیر داخل در نیروی مسلح خدماتی ارائه می نماید لذا جهت چگونگی ارائه این خدمات موارد بشرح ذیل توضیح داده می‎شود: بخش اول: وام قرض الحسنه به نیروهای مسلح:1- از ابتدای سال 84 هرگونه تسهیلات قرض الحسنه در قالب طرح نظام جامع خدمات بوده كه كاركنان هر رده توسط مركز خدمات رفاهی مربوطه براساس نوع نیاز (آموزش كاركنان- فرزندان، زیارت عتبات و عالیات، حج تمتع، عمره، درمان، هزینه كف و دفن وابستگان درجه یك و موارد خاص به صندوق معرفی و براساس سنوات خدمتی شخص و محاسبه مربوطه اعطا می گردد. 2- دارا بودن سپرده نزد صندوق3- اعتبار در حساب جاری كلان4- براساس پس انداز حق عضویت5- پرداخت وام های مسدودی6- قرض الحسنه خاص7- خدمات اعتباری (كسر اقساط)كه توضیحات به شرح ذیل ارائه می گردد:دارا بودن سپرده نزد صندوق: كسانی كه نزد صندوق حساب پس انداز افتتاح نموده و براساس كاركرد این حساب وام های قرض الحسنه حداكثر تا شش میلیون ریال اعطا می گردد.اعتبار در حساب جاری كلان = افرادی كه در صندوق حساب جاری افتتاح نموده و مانده حساب آنها زیاد می‎باشد بر این اساس می‎توانند 5/2 تا 3 درصد قرض الحسنه و تا 5 درصد تسهیلات عقود اسلامی پرداخت نمود (معرفی توسط صاحب حساب)اعطا وام قرض الحسنه براساس پس انداز حق عضویت = كاركنان نیروهای مسلح می‎توانند طی وكالتی كه به صندوق انصار می دهند ماهانه مبلغی از حقوق آنها كسر و به این حساب واریز و حتی می‎توانند در اول قرارداد مبلغ یك میلیون ریال نقدی نیز واریز نموده و پس از 9 ماه به سه برابر این مانده حساب وام قرض الحسنه در قالب حق عضویت پرداخت می گردد. وام های مسدودی: توسط رده های سپاه یا افراد حقیقی سپرده ای نزد صندوق افتتاح می نمایند كه انواع مختلف و بر اساس شرایط آن وام اعطا می گردد:– مسدودی معادل: كه براساس مبلغ واریزی به پرسنل وام اعطا می گردد كه از محل برگشت این اقساط نیز می‎توان وام داد.– مسدودی اعتباری: كه خود به دو بخش اعتباری 200 درصد و دو برابر تقسیم می‎شود كه صندوق نیز معادل سپرده، سپرده گذار اعتبار تخصیص می‎دهد و براساس شرایط قرارداد به پرداخت وام مبادرت می نماید.– مسدودی انتقالی و مسدودی خاص– باقیات و الصالحاتقرض الحسنه = با توجه به مشاركت صندوق در تمامی حل مشكلات معیشتی كاركنان نیروهای مسلح و با همكاری سپاه مبادرت به وام هایی كه در قالب قرض الحسنه خاص می نماید كه تعدادی از آنها را می‎توان بشرح ذیل نام برد:– وام های مختلف مسكن: جهت خرید و ساخت و تكمیل مسكن پرسنل نیروی مسلح.– وام های شجره طوبی: ازدواج فرزندان كاركنان سپاه– وام های خاص بانكی: اعتبار دریافتی بانك سپه و پرداخت به پرسنل.– وام های خاص معیشتی– وام های خاص جانبازان و روحانیون– وام های خاص سابوب و غیره. قرض الحسنه خدمات اعتباری: با توجه به اینكه ممكن است پرسنل و كاركنان از رده ها خدماتی دریافت كرده باشند وبدهكار به آن رده مربوطه باشند با انعقاد قرارداد با صندوق در قالب خدمات اعتباری، صندوق مبادرت به كسر حقوق افراد و پرداخت به رده مربوطه بدون اینكه هر ساله بخواهد خودش پرداخت نماید.لازم به ذكر است كارمزد وامها طی فرمول و با نرخ 3% می‎باشد كه البته بعضی از این وامها (مسدودی معادل، باقیات الصالحات، كسر اقساط) كارمزد ندارد و نرخ كارمزد وام های ساخت مسكن كمتر از 3% می‎باشد. بخش دوم: اعطا وام قرض الحسنه به عموماعطا قرض الحسنه به افراد غیر پاسدار حداكثر 6000000 ریال با نرخ 5% و 24 ماهه بوده كه اعطا قرض الحسنه به صاحبان سپرده های قرض الحسنه به میزان 30% از كل سهم قرض الحسنه قابل پرداخت هر شعبه می‎باشد. و همچنین افراد غیره پاسدار نیز می‎توانند با افتتاح پس انداز حق عضویت در این قالب نیز وام دریافت نمایند كه منوط به واریزی هر ماهه مبلغ حق عضویت می‎باشد یا سازمانها و نهادهای دولتی نیز می‎توانند برای كاركنان خود نیز در همین قالب خدمات دریافت نمایند.صندوق انصار طبق بخش نامه های مربوط می‎تواند 55% از اعتبارات را به قرض الحسنه اختصاص نماید كه طبق بررسی های انجام شده تا این لحظه بیشتر از این بوده است. بخش سوم : تسهیلات در قالب عقود شرعی:تسهیلات كه صندوق در قالب عقود شرعی پرداخت می نماید به شرح ذیل می‎باشد:1- فروش اقساطی 2- جعاله 3- سلف 4- مشاركت مردمی 5- اجاره بشرط تملیك و غیرهكه بیشترین سهم را در این خصوص تسهیلات فروش اقساطی و جعاله دارا می‎باشد.لذا به نحوه اعطا این تسهیلات می‎پردازیم: فروش اقساطی: فروش اقساطی به دو بخش مسكن و كالا تقسیم شده كه در بخش مسكن جهت خرید، ساخت و تكمیل ساختمان می پردازد كه در سال 84 برای هر شخص مبلغ 40000000 ریال با نرخ 18% و حداكثر 60 ماهه بوده و در صورتیكه برای بار دوم توسط كاركنان درخواست شود در صورت تسویه 50% تسهیلات قبلی به شرح 24% می‎باشد و فروش اقساطی كالا (لوازم خانگی) برای هر شخص مبلغ 20000000 ریال با نرخ 24% و حداكثر 36 ماهه می‎باشد كه پرداخت تسهیلات مجدد از این محل در صورتی میسر است كه مجموع مانده بدهی گذشته و تسهیلات جدید از مبلغ بیست میلیون ریال بیشتر نشود. لازم به ذكر است كه در تمامی این موارد مسائل شرعی و رعایت آن از ضروریات این عقود بوده لذا در بخش تسهیلات فروش اقساطی كالا افراد باید از واحدهای صنفی مجاز و یا فروشگاههای مركز خدمات كاركنان رده سازمان اتكا و یا موسسه مصرف بسیجیان خرید نماید.جعاله: این تسهیلات جهت تعمیر یا تكمیل ساختمان و حداكثر مبلغ 14000000 ریال با نرخ 21 درصد و حداكثر 26 ماهه می باشند كه بصورت جعاله داخلی یا اعتبار دریافتی از بانك سپه با عنوان جعاله خاص بانكی پرداخت می‎شود. تسهیلات در قالب عقود شرعی به افراد غیرپاسدار:به افراد غیرپاسدار جهت پرداخت تسهیلات در قالب عقود اسلامی با افتتاح حسابی به نام پس انداز اعتباری میسر است كه بدین صورت می‎باشد كه افراد حسابی نزد صندوق افتتاح می نمایند و براساس توقف سپرده تسهیلات با عنوان (جعاله، فروش اقساطی، سلف) پرداخت می‎شود كه طبق آئین نامه اگر سپرده طی 4 ماه توقف داشته باشد معادل سپرده و در صورتی كه 8 ماه توقف داشته باشد دو برابر سپرده حداكثر مبلغ پنجاه میلیون ریال با نرخ 24% تسهیلات ذكر شده پرداخت می‎شود.اما صندوق انصار در بخش اعطا وام و تسهیلات سایر مواردی نیز در قالبهای گوناگون پرداخت می نماید كه به شرح تعداد محدودی از این خدمات می‎پردازیم:– اعطا وام و تسهیلات به پزشكان پاسدار: اعطا وام و تسهیلات به پزشكان پاسدار حداكثر مبلغ 150000000 ریال و 36 ماهه با نرخ 30% در سال بوده در صورت داشتن حساب جاری فعال نرخ تسهیلات 24% محاسبه می‎شود. – اعطا تسهیلات به سپرده های سرمایه گذاری بلند مدت:پرداخت تسهیلات (فروش اقساطی) به دارندگان حسابهای سرمایه گذاری بلندمدت كه طبق قرارداد بین 6 ماه تا 5 سال می‎باشد حداكثر 50% حساب سپرده سرمایه گذاری فرد بطوریكه از 50000000 ریال تجاوز نكند و اصل و سود مورد انتظار طی مدت بازپرداخت از 100% مبلغ سپرده بیشتر نباشد كه نرخ این نوع تسهیلات 26% و وثیقه آن سپرده سرمایه گذاری می‎باشد. – وام قرض الحسنه خودرو به كاركنان پاسدار: براساس جدول تنظیمی و سال ورود پرسنل پس انداز خودرو افتتاح گردیده و مبلغ دو میلیون ریال واریزی و ماهانه 550000 ریال از شخص كسر و به حساب فوق واریز و در زمان اعطا وام شخص می‎تواند این حساب را نیز برداشت نمود كه نرخ آن 32/1 درصد می‎باشد. نتیجه گیری: با بررسی انجام شده در نحوه اعطا تسهیلات وام در بانكی و مقایسه آن با صندوق انصار به نظر این گروه در ارائه این خدمات در صندوق كار كارشناسی زیاد لازم می‎باشد كه دلایل به شرح ذیل اعلام می گردد:1- نحوه مصارف و جذب منابع صحیح عمل نشده و حتی به بخش نامه های صندوق نیز عمل نشده است.2- بررسی و نحوه اعطا تسهیلات در قالب عقود اسلامی ضعیف عمل شده كه بیشتر شعب فقط در قالب 2 عقد فروش اقساطی و جعاله عمل می نمایند.3- با توجه به عدم اطلاع رسانی نیاز به تقویت این بخش بوده كه بتوان جذب منابع مردمی نموده تا پرداخت مصارف با عملكرد صحیح انجام شود.4- نیاز به تقویت مدیریت مصارف می‎باشد. موضوع:مقایسه دستورالعمل بانكها و صندوق قرض الحسنه تهیه كنندگان: ادامه خواندن مقاله مقايسه دستورالعمل بانكها و صندوق قرض الحسنه

نوشته مقاله مقايسه دستورالعمل بانكها و صندوق قرض الحسنه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله روابط خاك و گياه

$
0
0
 nx دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : منابع:نویسنده: هورست مارشنر- كتاب تغذیه معدنی گیاهان آلیبرگردانندگان:دكتر بهمن خلد برینطاهره اسلام زادهاعضای هیئت علمی بخش زیست شناسی دانشكده علوم دانشگاه شیراز استفاده شده از سایت . com خاكشناسی ایران . com خانه زیست ایران فراهم بودن مواد غذایی در خاك هاتجزیه‌ی شیمیایی خاكسرراست ترین راه تعیین فراهم بودن مواد غذایی در خاك، اندازه گیری واكنش های رشد گیاه، با استفاده از آزمایش های كوددهی در مزرعه است. اما این روش وقت گیر بوده یافته های آن به آسانی قابل تعمیم از یك جا به جایی دیگر نیست. برعكس، تجزیه‌ی شیمیایی خاك، آزمایش خاك روشی به نسبت سریع و با صرفه برای دریافت اطلاعات درباره‌ی فراهم بودن غذا در خاك، به عنوان مبنای تجویز استفاده از كودهاست. روش آزمایش خاك سالهای سال در كشاورزی و باغبانی با موفقیت نسبی به كار گرفته شده است. كارایی این روش با میزان همخوانی و هماهنگی اطلاعات به دست آمده با آزمایش های كوددهی مزرعه و نیز با شیوه‌ی بیان و تفسیر تجزیه انجام شده، پیوند نزدیك دارد. در بیشتر موارد، انتظارات، بیشتر از اندازه‌ی كارایی آزمایش های خاك است. در این فصل از دلایل این دوگانگی با تكیه بر فسفر و پتاسیم،‌ به تفصیل گفت و گو خواهد شد. روش آزمایش خاك از گستره ای وسیع از روش های متداول عصاره گیری مانند اشكال گوناگون اسیدهای رقیق، نمك ها یا عواملی بهره می گیرد، كه تركیبات پیچیده ایجاد می‌كنند. بسته به روش مورد استفاده، میزان كاملا متفاوت از مواد غذایی گیاه استخراج می شود. همچنان كه در مورد فسفر، در جدول 1-13 آمده است. به عنوان راهنما، یك میلی گرم فسفر در 100 گرم خاك می تواند برابر حدود 30 كیلوگرم فسفر در هكتار در یك پروفیل با ژرفای 20 سانتی متر در نظر گرفته شود (وزن مخصوص خاك 5/1 = 3 میلیون كیلوگرم خاك در هكتار). كدام روش باید برای تشخیص فراهم بودن یك ماده‌ی غذایی كانی و به وسیله‌ی آزمایش های رشد برای پیش بینی واكنش گیاه در برابر كود ارزیابی شود. جدول 1در بیشتر موارد، چند روش به یك میزان برای آزمایش خاك در مورد یك گونه‌ی ویژه‌ی غذایی كانی مناسب هستند (1921). برای نمونه، برای فسفر، با وجود میزان گوناگون فسفر استخراج شده، روش های استخراج آبی می تواند به همان میزان برای تعیین مناسب باشد كه روش استخراج با اسیدهای رقیق شده (1637). به هر حال، به دلایل گوناگون، پیش بینی واكنش در برابر كود، بر پایه‌ی تجزیه‌ی شیمیایی خاك به تنهایی رضایت بخش نیست: به این دلیل كه تنها ظرفیت بالقوه‌ی یك خاك را برای ذخیره‌ی غذاهای گیاه بیان می كند؛ به اندازه‌ی كافی و به طور خاص، تحرك مواد را در خاك نشان نمی دهد، هیچ اطلاعاتی را در رابطه با عوامل گیاهی، مانند رشد ریشه و تغییراتی كه در فضای مجاور ریشه به وسیله‌ی ریشه به وجود می آید و نقش تعیین كننده در جذب غذاها در شرایط مزرعه دارند، بیان نمی كند. در سه بخش زیر، از این عوامل چكیده وار گفت و گو می شود. در آغاز، از میزان فراهم بودن مواد غذایی در رابطه با تحرك و رشد ریشه گفت و گو می شود. حركت مواد غذایی به سطح ریشه اصول محاسباتاهمیت تحرك مواد غذایی در خاك در مهیا بودن آنها برای گیاهان، نخستین بار از سوی باربر (1962) تاكید شد. برداشت او بر پایه‌ی سه جزو استوار بود: برخورد ریشه‌ها با مواد غذایی، حركت توده ای و انتشار (نگاره‌ی 1). با نفوذ ریشه ها به درون خاك، ریشه به درون فضاهایی حركت می‌كند كه بیشتر از سوی خاك با عناصر غذایی آماده اشغال بوده است. برای نمونه، بر سطوح رس چسبیده اند. سطوح ریشه در این فرایند جابه جایی با مواد غذایی تماس نزدیك پیدا می‌كنند (برخورد می كنند). فنی و آوراستریت (1939)، فرایند داد و ستد تماسی را برای جذب كاتیون بدون جابه جایی از درون محلول خاك ارایه دادند. باربر (1966)، این فرایند جابه جایی را به شیوه ای كلی تر، به عنوان عاملی بیان می كند، كه می تواند در رفع نیاز همه‌ی غذاهای كانی گیاهان نقش داشته باشد. محاسبات برخورد ریشه ها بر پایه‌ی:الف- میزان مواد غذایی آماده در حجمی از خاك كه به وسیله‌ی ریشه ها اشغال شده اند.ب- حجم ریشه، به عنوان درصدی از كل حجم خاك- به طور میانگین یك درصد از حجم خاك سطحی.پ- نسبتی از كل حجم خاك، كه به وسیله حفره های خاك اشغال شده است (به طور میانگین 50 درصد). نگاره‌ی 1- نمودار نمایی حركت عناصر كانی به سطح ریشه گیاهان خاكزی. (1) برخورد: جایگزینی حجم خاك به وسیله حجم ریشه (جذب بدون ترابری). (2) جریان توده ای: ترابری توده‌ی محلول خاك در جهت شیب پتانسیل آب (كشیده شده به وسیله‌ی تعرق). (3). انتشار: ترابری مواد غذایی در جهت شیب غلظت . 0 = مواد غذایی آماده (آنطور كه برای نمونه به وسیله‌ی آزمایش خاك تعیین شده است) جزو دوم حركت توده ای آب و غذاهای محلول به سطح ریشه، كه به وسیله‌ی جریان تعرقی گیاهان انجام می شود. براورد كمیت غذاهایی كه با حركت توده ای برای گیاهان فراهم هستند، بر پایه‌ی غلظت ماده‌ی غذایی در محلول خاك و میزان آب تعرق بر مبنای واحد وزن بافت های بخش هوایی گیاه (ضریب تعرق، برای نمونه 300 تا 600 لیتر آب بر كیلوگرم وزن خشك ساقه) یا در هر هكتار فراورده. نقش انتشار برای رساندن غذاها به سطح ریشه قابل اندازه گیری مستقیم نیست، اما بایستی با محاسبه‌ی تفاضل میان كل مواد غذایی جذب شده به وسیله‌ی گیاهان و میزانی، كه از راه برخورد ریشه ها و حركت توده ای جذب می شود تعیین می گردد.نمونه ای از این محاسبه، در جدول 2-13، ارایه شده است. آشكار است كه در این خاك، حركت توده ای سهم اصلی را در فراهم كردن كلسیم و منیزیوم داراست، در حالی كه فراهم كردن پتاسیم و فسفر، عمدتا به انتشار وابسته است. افزون بر این، فراهم آوری كلسیم و منیزیوم با حركت توده ای بیشتر از میزان جذب شده است، و بنابراین انتظار می رود این مواد غذایی در سطح ریشه انباشته شده باشند. یافته های همانند آنچه كه در جدول 2 ارایه شده، به وسیله‌ی دیگر نگارندگان به دست آمده است (مانند منگل و همكاران . 1969) جدول 2 عبارت برخورد ریشه ها ، از سوی بروستر و تینكر (19709، مورد انتقاد قرار گرفته است. بر پایه‌ی یك الگوی پویا ، اثرات رشد در مفهوم انتشار گنجانده شده اند. حركت مواد محلول در دستگاه خاك- ریشه، تنها بر دو جزو: حركت توده ای و انتشار، متمركز است (97 و 1354). شرایط حد فاصل خاك- ریشه با شرایط نقاطی با كمی فاصله از ریشه، از دیدگاههای گوناگون تفاوت چشمگیر دارند. این شرایط به وسیله‌ی یك الگوی مكانیكی كه ریشه را تنها به عنوان مخزنی برای دریافت مواد غذایی كانی كه به وسیله‌ی حركت توده ای و یا انتشار به آن رسیده اند، بررسی می كند، به اندازه‌ی كافی توجیه‌شدنی نیست. غلظت مواد غذایی كانی در محلول خاكغلظت مواد غذایی كانی در محلول خاك در دامنه‌ای گسترده تغییر می‌كند و به عواملی مانند رطوبت خاك، ph ، ظرفیت داد و ستد كاتیونی، پتانسیل رداكس، میزان مواد ‎آلی، فعالیت میكروبی خاك و كاربرد كودها بستگی دارد. نگاره‌ی 2، غلظت تعادلی عناصر غذایی پرمصرف در محلول های خاك مناطق كشاورزی و باغبانی را نشان می دهد. نگاره‌ی 2- توزیع فراوانی غلظت های تعادلی عناصر غذایی در محلول های خاك مناطق زراعی و باغبانی (برگرفته از منبع 50 با اجازه‌ی CRC Press, Inc).غلظت مواد كانی در محلول خاك. نمایه ای برای پویایی عناصر، هم به سوی سطح ریشه و هم در جهت عمودی است (یعنی این كه در آب و هوای مرطوب، پتانسیل آبشویی را نشان می دهد). در مقایسه با غلظت دیگر عناصر، غلظت فسفر به گونه ای چشمگیر پایین است (نگاره‌ی 2)، بنابراین آبشویی در خاك های كانی یا كلاً جابه جایی با حركت توده ای به سطوح ریشه، از اهمیتی ناچیز برخوردار است. برخلاف دیگر آنیون‌ها، مانند نیترات و سولفات، برهم كنش فسفات با سطوح فعال سسكویی اكسیدها و اكسی هیدرات های كانی های رس شدید است؛ میان 20 تا 70 درصد فسفات موجود در محلول خاك، ممكن است به شكل پیوند با مواد آلی باشد (1981).نه تنها غلظت مواد كانی در محلول خاك (به اصطلاح، شدت)، بلكه نیز توان تامپونی (به اصطلاح، ظرفیت) یك خاك برای تغذیه‌ی كانی اهمیت بسیار دارد. توان تامپونی میزان مواد غذایی جذب شده را بر سطح بخش جامد و یا چسبیده به طور زودگذر برروی ساختمان های آلی و آنچه در محلول خاك است، نشان می دهد. توان تامپونی، به ویژه و نیز سرعت رهاسازی مواد غذایی از فاز جامد به محلول خاك را تعیین می‌كند. از آنجا كه نیترات (و كلرید)، تركیبات غیرمحلول را با اجزای خاك تشكیل نمی دهد، غلظت آن در محلول خاك دارای نوسانات زیاد است. غلظت در محلول خاك، به ویژه كاتیون ها، به مقدار زیاد تحت اثر Ph و بسته به نوع كاتیون، نیز تحت اثر پتانسیل رداكس قرار می گیرد. با كاهش pH و یا پتانسیل رداكس، غلظت عناصر غذایی كم مصر‏ف، مانند منگنز، آهن، روی و مس، به میزان مختلفی افزایش می یابد (1716 ، 77، 1617).كلات شدن با تركیبات آلی با جرم مولكولی پایین، عاملی دیگر است، كه بر غلظت كاتیون های كم مصرف در محلول خاك و جابه جایی آنها به سطوح ریشه به وسیله‌ی جریان توده ای و انتشار اثری به سزا دارد. در محلول های خاك های آهكی، میان 40 تا 75 درصد روی و 98 تا 99 درصد مس در تركیبات آلی پیچیده یافت شده اند (804 و 1617). میزان در منگنز كمپلكس شده از 84 تا 99 درصد تغییر می‌كند (600)، و در pH بالای خاك، ممكن است به 40 درصد كاهش یابد (1617). اهمیت عناصر غذایی كم مصرف برای گیاهان كه به شكل كمپلكس درآمده است، در محلول خاك، به ویژه در خاك های آهكی آشكار است، و نیز با این حقیقت هماهنگی دارد، كه عصاره گیری خاك به وسیله‌ی كلات های مصنوعی، آزمون خاك مناسبی برای تعیین عناصر غذایی كم مصرف قابل استفاده هستند (1097). به هر حال، غالباً میان غلظت عناصر غذایی كم مصرف كلات شده در محلول خاك از سویی و میزان فراهم بودن این عناصر كم مصرف بر مبنای میزان جذب آنها به وسیله‌ی گیاه، از سوی دیگر، همبستگی ضعیفی وجود دارد (627). به این دلیل كه تركیبات پیچیده‌ی آلی فلزی در محلول خاك، هم از نظر بار الكتریكی متفاوت هستند [دارای بار منفی، بدون بار یا دارای بار مثبت هستند (1716)] هم از نظر اندازه، به طور كلی، میزان جذب كاتیون های فلزی تركیبات آلی فلزدار كمتر از جذب كاتیون های آزاد است و همراه با افزایش اندازه‌ی لیگاند آلی، كاهش می یابد، همان گونه كه این موضوع درباره‌ی مس روشن شده است (881). جدول 3 نشان می دهد كه كلات كردن كاتیون های كم مصرف و به ویژه نیكل، اثراتی دیگر بر میزان فراهم بودن این عناصر برای گیاهان لوبیا دارد، بر پایه‌ی این كه آیا این كلات كننده به محلول غذایی یا به خاك افزوده شده باشد. در محلول های غذایی تهویه شده یا محلول های متلاطم، كلات كردن (بجز آهن) غلظت و یا تحرك این كاتیون ها را افزایش نمی دهد، بلكه اثر منفی بر جذب می گذارد. برعكس، در خاك هایی كه عمده‌ی عوامل محدود كننده، غلظت پایین و در نتیجه میزان تحرك (مانند جابه جایی به سطح ریشه) است، كلات كردن، به میزانی قابل توجه، موجب افزایش فراهم بودن كاتیون های عناصر كم مصرف و نیز نیكل برای گیاهان می شود. جدول 3 نقش حركت توده ایمحاسبات سهم حركت توده ای در فراهم كردن مواد غذایی گیاهان رشد یافته در مزرعه هم بر پایه‌ی اطلاعات مشروح مربوط به غلظت مواد غذایی محلول خاك در طول فصل رشد و هم بر میزان آب مصرفی گیاهان بررسی می شود. یافته های این آزمایش ها، در جدول 4 ارائه شده است. بر پایه‌ی میزان میانگین برای همه‌ی فصل رشد، سهم حركت توده ای، نه تنها میان مواد غذایی كانی،‌ بلكه میان گونه ای گیاهی نیز متفاوت است (به دلیل اختلاف در میزان تعرق و یا میزان جذب یك ماده‌ی غذایی كانی خاص). اثر جریان توده ای برای فراهم آوری همه‌ی مواد غذایی، تنها در خاك پودزول ، كه یك خاك شنی با میزان تحرك زیاد مواد غذایی است، بیشتر از اندازه‌ی كافی است. برعكس، در خاك لووی زول خاكی لومی شنی با غلظت تعادلی پایین پتانیم در محلول خاك است حركت توده ای اهمیتی در فراهم آوری پتاسیم ندارد. افزون بر این، میزان رساندن نیترات به وسیله‌ی حركت توده ای برای گندم بهاره در چنین خاكی، تنها 40 درصد كل ازت جذب شده را تشكیل می دهد. فراهم كردن نیترات به میزان زیاد برای چغندر قند به وسیله‌ی جریان توده ای در این خاك، بیشتر جنبه‌ی استثنا دارد تا یك روال متداول. بر پایه ی اطلاعات جدول 4 می توان انباشتگی قابل توجه كلسیم و منیزیوم را در سطح ریشه پیش بینی كرد. جدول 4 هیچ اطلاعاتی درباره‌ی فسفر، در جدول 4 ارایه نشده، اما براورد كلی می تواند انجام گیرد. میزان آب تبخیر شده به وسیله‌ی یك گیاه زراعی، میان دو تا چهار میلیون لیتر بر هكتار، متغیر است (1983؛ 94). به فرض این كه غلظت فسفر در محلول خاك پنج میكرومولار (15/0 میلی گرم در لیتر) و میزان كل مصرف آب به وسیله‌ی تعرق در این گیاه زراعی سه میلیون لیتر باشد، فراهم آوری فسفر به وسیله‌ی جریان توده ای، در حدود 45/0 كیلوگرم محاسبه می شود كه برابر حدود دو تا سه درصد كل نیاز یك گیاه زراعی است. اثر جریان توده ای، به گونه‌ی گیاه بستگی دارد (جدول 4) و برای نمونه، برای پتاسیم در پیاز بیشتر از ذرت است. چون ریشه های پیاز سرعت جذب آب بیشتر در واحد طول دارند. (72) سهم نسبی جریان توده ای با سن گیاه (215) و با رطوبت نسبی یعنی میزان تعرق نیز تغییر می‌كند (479). هنگامی كه پتانسیل آب خاك بالاست (برای نمونه، در ظرفیت مزرعه)، جریان توده ای محدود نشده، میزانی همانند از پتانسیل آب در سطح ریشه ایجاد می‌كند. با كاهش پتانسیل آب خاك (منفی تر شدن آن)، سرعت جذب آب به وسیله‌ی ریشه ممكن است از میزان فراهم آوری آب به وسیله‌ی جریان توده بیشتر گردد و سپس خاك ممكن است خشك شود. این مسئله پیرامون ریشه ها و به ویژه زمانی مشاهده می شود كه، میزان تعرق بالاست (1354)، و اغلب در طول فصل رشد در خاك سطحی رخ می دهد. بنابراین، در شرایط مزرعه طرح بارندگی (یا دور آبیاری) اثری مهم بر نقش حركت توده در فراهم آوری مواد غذایی داراست. چون جریان توده ای و انتشار به سوی ریشه معمولا همزمان انجام می شود، امكان جداسازی دقیق این دو فرایند وجود ندارد. برای تعریف میزان مواد محلول جابه جا شده به ریشه به وسیله‌ی جریان توده ای، بروستر و تینكر (1970)، عبارت «جریان توده ای ظاهری» را پیشنهاد كرده اند (1354).نقش انتشارانتشار، نیروی محرك اصلی دست كم برای حركت فسفر و پتاسیم به سطح ریشه است. برخلاف جریان توده ای، انتشار عامل مهم تحرك یونی درست در مجاورت سطح ریشه است و بنابراین، نه تنها در شرایط خاك، بلكه با عوامل گیاهی مانند رشد ریشه و مساحت ریشه ارتباط نزدیك دارد.جزو مهم ضریب انتشار مؤثر De می تواند به صورت فرمول ساده‌ شده‌ی زیر خلاصه شود:(1) كه D1 ضریب انتشار ماده‌ی غذایی در محلول آزاد، بخشی از حجم خاك، كه به وسیله‌ی محلول اشغال شده (سطح مقطع انتشار)؛ F1 ضریب پایداری است، كه ناشی از مسیر پیچ و خم دار یون ها و دیگر مواد محلول از خلال حفره های خاك و افزایش طول مسیر و در نتیجه، كاهش شیب غلظت و نیز شامل افزایش چسبندگی آب و جذب سطحی یا دافعه‌ی آنیون ها و افزایش dC1/ dC ، یعنی شیب غلظت ، به ترتیب میان غلظت محلول خاك (C1) و مقدار ماده غذایی كه در انتشار شركت می‌كند (C) .عوامل خاكبه طور كلی، غلظت پتاسیم و فسفر در سطح ریشه، بسیار كمتر از توده‌ی خاك است، كه این موضوع، شیب غلظت خاصی را پیرامون ریشه ایجاد می كند، همچنان كه در نگاره‌ی 3 نشان داده شده است، با افزایش غلظت پتاسیم در خاك، ضریب انتشار آن افزایش می یابد. دامنه‌ی كاهش مواد غذایی پیرامون ریشه‌ی گیاهان، منطقه تحلیل نیز از حدود چهار میلی متر در خاك (تحلیل یافته در اثر كشت انبوه)، تا حدود شش میلی متر و 10 میلی متر، به ترتیب در خاك های بدون كود و كود داده شده. افزایش می یابد. بنابراین، افزایش میزان پتاسیم قابل داد و ستد با استفاده از كود، فراهم آوری پتاسیم از راه انتشار را بیشتر از میزانی افزایش می دهد كه از راه افزایش پتاسیم قابل داد و ستد تنها در واحد وزن خاك انتظار می رود. این موضوع از سوی كوخن بوخن و جونك (1984)، در یك آزمایش كاربرد كود با منداب نشان داده شد، كه میزان پتاسیم قابل داد و ستد در واحد وزن خشك با ضریب در حدود چهار افزایش می یابد، در حالی كه میزان پتاسیم قابل داد وستد كه با انتشار به سطح ریشه می رسد، با ضریب در حدود 20 افزایش می یافت. كاربرد NaCl یا MgCl2 نیز دامنه‌ی تحلیل و بنابراین رسیدن پتاسیم به سطح ریشه را افزایش می داد. ادامه خواندن مقاله روابط خاك و گياه

نوشته مقاله روابط خاك و گياه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پايان نامه رابطه رنگ با تيپ شخصيتي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي

$
0
0
 nx دارای 148 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فهرست منابع فارسی:(كتب و مقالات):1- آلبرز، جوزف: تاثیر متقابل رنگها، عربعلی شروه، نشر نی، تهران 13682- آیسنك، هـ . جی: واقعیت و خیال در روان شناسی، محمدنقی براهنی، نشر روز، تهران 1365 3- آیزینك، هانس: تعبیر و رویا و سه مقاله دیگر، محمدنقی براهنی، انتشارات پیام، تهران 13524- آیزینك، هانس: هوده و بیهوده در روان شناسی، ژیلا صدیقی (پایان نامه) دانشگاه تهران، 48-13475- اتكینسون، ریتا. ل، زمینه روان شناسی، محمدنقی براهنی و همكاران، انتشارات رشد، تهران 1367، ج 1اتكنیسون، ریچارد، سهیلگارد، ارنست 6- اتكنسیون، ریتا، ل: زمینه روان شناسی، محمدنقی براهنی و همكاران، انتشارات رشد، تهران 1368، ج 2اتكنیسون، ریچارد، سهیلگارد، ارنست7- ایتن، یوهانس: عناصر رنگ، حسن ملجائی، انتشارات پارت، تهران 13678- ایتن، یوهانس: كتاب رنگ، محمدحسین حلیمی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران 13699- بست، جان، روشهای تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری، حسن پاشا شریفی، نرگس طالقانی، انتشارات رشد، تهران 137110- پژوهی پاد، مجید: نمادها و علائم تصویری (پایان نامه)، مجتمع دانشگاهی هنر، تهران، 1367-6811- داعی، صفر: روشهای تحقیق و آمار در روان شناسی و علوم انسانی، انتشارات پیوند، تهران 136612- سیاسی، علی اكبر: نظریه های شخصیت یا مكاتب روان شناسی، انتشارات دانشگاه تهران،‌ تهران 137013- شاملو،‌ سعید: مكتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت، انتشارات رشد، تهران، 137014- طباطبایی، غلامرضا: فصلی در نور و رنگ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران 136615- فراری، آنا اولیوریو: نقاشی كودكان و مفاهیم آن، عبدالرضا صرافان، ناشر مترجم، تهران 136816- كپس، جئورگی: زبان تصویر، فیروزه مهاجر، انتشارات سروش، تهران 136817- كلاین برگ، اتو: روان شناسی اجتماعی، علی محمد كاردان، موسسه انتشارات فرانكلین، تهران 1342، ج 118- لوچر، ماكس: روان شناسی رنگها، ویدا ابی زاده، ناشر جمال الحق، تهران 137019- لوچر، ماكس: روان شناسی و رنگها، منیر روانی پور، سازمان انتشارات فتحی، تهران 136820- مان، نرمان، ل. اصول روان شناسی، محمود ساعتچی، انتشارات امیركبیر، تهران، 1366، ج 121- مای لی، ر: ساخت، پدید آئی و تحول شخصیت، محمود منصور، انتشارت دانشگاه تهران، تهران 136822- مكتبهای روان شناسی و نقد آن، انتشارات سمت، تهران 1369، ج 123- منصور، محمود: لغت نامه روان شناسی، نشر ژرف، تهران 1365دادستان، پریرخ راد، مینا24- موسوی، بهروز: نور و رنگ (جزوه درسی) دانشكده هنرهای تزئینی، تهران 135425- هومن، حیدرعلی: پایه های پژوهش در علوم رفتاری، نشر سلسله، تهران 1366 26- www.CNN.com27- www.mariaclaudiactortes.comwww.psychology.com فهرست مطالبعنوان صفحهگواهی الفسپاسگذاری بتقدیم جفصل اول: طرح تحقیق مقدمه 1موضوع پژوهش 2بیان مسئله 2هدف پژوهش 5فرضیه پژوهش 6اهمیت مساله 6 متغیرهای تحقیق 9تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق 9تعریف رنگ 9تعریف عملیاتی شخصیت 11 فصل دوم: ادبیات (پیشینه) تحقیقبخش اول: رنگ هامقدمه 13تاریخچه رنگ 16منشاء و اهمیت رنگ 17صفات رنگ 18روانشناسی رنگها 20 تاثیرات رنگها بر روی احساس و فكر و روان انسان 22رنگهای اصلی و كمكی 24جنبه های عاطفی شخصیت 25رنگهای كمكی 26پیشینه پژوهش (آزمایش لوشر) 27رنگ قرمز 29 رنگ زرد 30رنگ نارنجی 33رنگ آبی 33رنگ سبز 36رنگ بنفش 37رنگ قهوه ای 40رنگ خاكستری 41 رنگ سیاه 42تداعی رنگ و نماد گرایی رنگ 44بخش دوم- شخصیت و انواع آنتاریخچه ای از نظریه های شخصیت 48ریشه و معنای واژه شخصیت 49تعریف شخصیت 50انواع شخصیت 52سنخ شناسی یونگ 54نظریه آیزنیك 56 جنبه های توصیفی شخصیت از دیدگاه آیزنیك 57بعد درون گرایی- برون گرایی 60روان نژندان 63روان پریشان 64عوامل سببی 65 فصل سوم: طرح پژوهشجامعه تحقیق 68نمونه تحقیق 68روش نمونه گیری 68 ابزار تحقیق 68اعتبار (پایایی) ورودی پرسشنامه شخصیت آیزنیك 70 نحوه طرح و اجرا آزمون 70شیوه آماری مورد استفاده 71 فصل چهارم: بیان و تحلیل داده هاتجزیه و تحلیل داده های آماری 73جدول شماره 2 74تفسیر و نتیجه كلی جدول شماره 2 75 فصل پنجم: خلاصه، بحث و نتیجه گیریخلاصه تحقیق 78توصیه هایی برای پژوهشهای بعدی 79محدودیت های پژوهش 80تحلیل و نتایج كلی تحقیق 81فهرست منابع فارسی 83پیوست پرسشنامه آیزنك 87جدول تبدیل نمره خام به رتبه درصدی آیزنك 91 فصل اول طرح تحقیق– كلیات – مقدمه – بیان موضوع– بیان مسئله – اهداف تحقیق– فرضیه های تحقیق – ضرورت تحقیق – متغیرهای تحقیق– تعریف عملیاتی مقدمهانسان دارای حسی است به نام بینایی، كه این عمل را جز چشمهای او چیز دیگر میسر نمی گردند. جهان هستی را بوسیله این دو عضو كوچك پیچیده و حساس می توانیم ببینیم جهانی كه تمام اجزا و اشیای آن مشخصه ای به نام رنگ دارند.هنگامیكه چشمان، بسته‌اند، جز سیاهی و تاریكی چیزی وجود ندارد ولی به محض گشودن آنها دنیا پراز رنگهای مختلف تصویر وارونه پرده حساس اتاق تاریك چشمانمان می گردد و عمل دیدن انجام می پذیرد در واقع اگر رنگهای مختلف تصویر نداشت. چرا كه همانگونه كه صدا اعصاب شنوایی را تحریك می‎كند و عمل شنیدن بوقوع می پیوندد و به دنبال آن عكس العمل در فرد بوجود می آید، رنگ نیز پس از تأثیر و تحریك اعصاب گیرنده خود موجب دیدن و مهمتر از آن سبب ایجاد دخالت انگیختگی در فرد می‎شود. روانشناسی و فیزیولوژی رنگها و نحوه تأثیر آنها در حالتهای رفتاری و روانی افراد از مباحث بسیار مهمی اند كه در زمینه رنگها قابل طرح و بررسی اند.هر رنگی به مقتضای خاصیت خود به نوعی در روان انسان اثر می گذارد. كه بی ربط به رفتارهای اجتماعی روانی او نیست. انتخاب رنگ اتاق، كتاب، میز، لباس و … همیشه موردتوجه آدمی بوده و كسی می خواهد رنگ دیوارهای اتاقش كرم باشد یا دیگری سبز كم رنگ و …اینها همه گویایی تأثیر رنگ در انسان اند. بطوریكه هر فردی بنا به مسایل درونی خود به رنگی انس دارد و آن را می پسندد. موضوع پژوهش:رابطه رنگ با تیپ شخصیتی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال تحصیلی 87-86بیان مسئله:پدیده رنگ از جمله پدیده های طبیعی است كه شناخت آن تاریخی بس كهن داشته و در طول تاریخ تكامل بشر مطرح بوده است، این شناخت در جهت كاربرد رنگ برای زیبا جلوه دادن هر چه بیشتر و بهتر نمودن محیط زندگی است، از این رو مطالعات و پژوهشهای بسیاری از گذشته تا حال در مورد رنگ صورت گرفته و در دو قرن اخیر شناخت علمی نسبت به آن افزایش یافته است. با شناخت علمی پدیده رنگ، مساله ترجیح رنگها بر یكدیگر مطرح گردید، پژوهشهای صورت گرفته درباره ترجیح رنگها، از نظر روان شناسی جنبه علمی داشته و با دیدگاههایی چون نظریه های زیباشناسان كه ترجیح رنگها را جزء ذاتی آنها دانسته و اساساً امری ذهنی تلقی می كنند توافق نظر ندارند و با تأكید بر ذهنیت این امر، تحقیق در این زمینه را بی مورد می دانند. آنچه مسلم است عوامل در ارتباط با ترجیح رنگ مطرح می گردد كه به طور اختصار می‎توان به این گونه بیان كرد:1- عوامل فیزیكی، شامل عواملی است كه به فیزیك نو مربوط بوده و در رویت رنگها و ترجیح رنگی بر رنگ دیگر مؤثر هستند. برای نمونه می‎توان از طول موج و تواتر آنها نام برد.2- عوامل فیزیولوژیكی، این دسته از عوامل شامل فیزیولوژی چشم گیرنده های نور، تارها و سیستم عصبی هستند.3- عوامل فرهنگی- اجتماعی، از جمله این عوامل می‎توان از ارزشهای فرهنگی، طبقه اجتماعی، پدیده های جمعی مانند مد، نامگذاری رنگها در فرهنگهای مختلف و نمادگرایی نام برد.4- عوامل فردی كه می‎توان از حالات و واكنش های هیجانی، خصایص و ویژگیهای و شخصیتی فرد نام برد كه با ساختار شخصیتی فرد در ارتباط هستند.با توجه به این كه، هر فرد دارای صفات، خصوصیات رفتاری و ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد است و با داشتن زندگی اجتماعی و گروهی با بسیاری دیگر از افراد، همنوائی دارد. انسان جهت داشتن رفتاری نسبتاً ثابت در پیرامون تعامل های خود، نیاز به تماس و برخوردهایی با محیط داخلی و خارجی خود دارد. فرد با اعمال محركهائی از خارج متاثر گشته و نسبت به آن واكنش نشان می‎دهد و به همین ترتیب در اثر كنش و واكنش هائی كه در درون فرد، متشكل از یادگیریهای گذشته، نگرش و منطق و استدلالی كه از آن بهره مند است، مجموعه ای پویا ونسبتاً ثابت از رفتار پدید می‌‌ آید كه بدان شخصیت فرد اطلاق می گردد. در پژوهش حاضر، موضوع مورد بررسی در ارتباط با ترجیح رنگ وخصوصیات شخصیتی افراد است كه با پرسشنامه شخصیتی(جهت سنجش بعد درون گرا -برون گرا) و سوالهایی در مورد ترجیح رنگ است كه تشكیل مرحله ای از مراحل پژوهش را می دهند.بر اساس پرسشنامه یاد شده و سوال بیان شده در مورد ترجیح رنگ، اساساً رابطه بین شخصیت و رنگ بررسی و به سوال زیر پاسخ داده می شود كه:1- آیا بین ترجیح رنگ و شخصیت افراد رابطه وجود دارد؟ هدف پژوهش:در اجتماع امروزی كمتر كسی یافت می‎شود كه به اهمیت رنگ و اثر عمیق آن روی انسان تردید داشته باشد. هر كدام از رنگها به تفاوت سردی و گرمی یا خنثی بودن، تأثیر روانی مشخصه خود را روی انسان ایجاد می‎كند با وجود خصوصیات فوق العاده ای كه رنگ دارد غالب اشخاص نسبت به آن كم توجه و یا كاملاً بی تفاوت هستند. شناخت قدرت رنگ به انسان در حل پاره ای مشكلات كمك قابل توجهی نموده است به طبیعت نگاه كنیم تا متوجه شویم چگونه با عوض شدن فصول، رنگها نیز تغییر می‎كند و پیوسته تركیبات زیبایی بوجود می آورند. معیار انسان در تمیز یك تركیب رنگی زیبا، طبیعت است.طبیعت منبع الهام در فراگیری هماهنگیهای صحیح و زیبا است. رنگهای هیجان انگیز بهاری در مقابل با رنگهای سرد و آرام زمستانی در احساس كاملاً متفاوت در انسان برمی انگیزند. (لوچه، 1370، صفحه 30) علیرغم خصوصیات گوناگون رنگ، این پدیده از قواعدی پیروی می‎كند كه شناخت آنها می‎تواند در بهره گیری مناسب از رنگ كمك و راهنمای مؤثر می‎باشد. با فراگیری چنین قواعدی استفاده از رنگهای مختلف آسان گشته، می‎توان محیط زندگی را به مكانی دلپذیر برای زیستن تبدیل نمود.با توجه به توضیحات فوق هدف از این پژوهش سعی در بررسی علاقمندی افراد نسبت به رنگی خاص و تیپهای شخصیتی در این زمینه می‎باشد.امید است كه بتوانیم با این پژوهش گامی مؤثر در شناخت رنگ و اهمیت آن در زندگی روزمره و عادی افراد بردارم. (ویدا ابی زاده، 1372، ص 11)فرضیه پژوهش:پژوهش فوق دارای فرضیه زیر است:– بین انتخاب رنگ و شخصیت افراد رابطه وجود دارد. اهمیت مساله:رنگ نیز مانند هوا و آب بخشی از دنیای ماست. هیچ چیز بدون رنگ بدون شكل مادی قابل رویت نیست، نه معماری و نه هنر و نه طراحی و …رنگ پدیده ای آنچنان وسیع است كه تلاش برای شناسایی آن در یك پاراگراف به نظر عجولانه می‎آید. زیرا رنگ با اغلب فعالیتهای بشری در تماس است و در واقع مواردی كه رنگ در آن نقش نداشته باشد نادر است. فیزیك، زیست شناسی، پدیده های ادراكی و بالخصوص روان شناسی و … همه و همه با رنگ در ارتباط هستند.انتخاب رنگ بعنوان یكی از راههای شناخت انسان موضوعی مورد اختلاف و بحث انگیز است. (كاركیا، فرزانه، 1375، ص 50)به این دلیل ساده كه انسانها شبیه هم نیستند این موضوع تا حدی بحث انگیز می نماید. حتی دوقلوهای همسان كه از نظر فیزیولوژیكی كاملاً به هم شبیه هستند نیز دارای شخصیت های متفاوتی می باشند. هر قدر كه اشخاص شكاك وناباوری وجود داشته باشند ولی با افزایش تدریجی بیماریهای روانی در سراسر دنیا، روشها و نظریه های جدیدی برای تشخیص بیماریها ابداع می‎شود كه رنگ را نیز شامل می‎شود.(كاركیا، فرزانه، 1375 ص61) با توجه به واكنش عمومی نسبت به رنگ ها باید گفت كه دوست داشتن یك یا تمام رنگها برای انسان كاملاً طبیعی و بهنجار است، در عوض رو كردن، انكار مطلق با تردید در محتوای هیجانی رنگ خصیصه ای است كه ما را به انسانهای آزرده،سرخورده و افسرده رهنمون می‎كند. از سوی دیگر شور و نشاط بیش از اندازه نسبت به رنگ نشانه اختلال روانی و مزاج دمدمی و علایق متفاوت تو شخصیتی متزلزل است باید به خاطر داشت كه پسند رنگ در طول زمان قابل تغییر است واگرنظر فرد نسبت به رنگ تغییر كند نشانه تغییر و تحول در شخصیت اوست. این حالت در درون گراها بیشتر از برون گراها اتفاق می افتد. (كاركیا، فرزانه،1375، ص66)بنابراین انتخاب رنگهای اصلی- فرعی- گرم و سرد می‎تواند نمادی از شخصیت فرد می‎باشد بطوریكه انتخاب یك رنگ گرم یا یك رنگ اصلی و یا رنگ سرد ویا یگ رنگ فرعی، شخصیت فرد را بیان می نماید و انسان را در گروهی خاص از تیپ های شخصیتی قرار می‎دهد. تغییر خلق در طی سالیان نظرات فرد را نسبت به رنگها تغییر می‎دهد وهمچنین قرار گرفتن در شرایط محیطی مختلف نیز تأثیر بسزایی در انتخاب رنگ دارد.بین انتخاب رنگ و شخصیت هر فردی كه تحت تأثیر عوامل مختلف وجود دارد وهمچنین پختگی شخصیت نیز موجب تغییر رنگ می‎شود به ما یاری می رساند كه هر چه بهتر به بررسی شخصیت و تیپ های مختلف از طریق انتخاب رنگ بپردازیم واطلاعات دقیقی از میزان علاقه مندی تیپ های مختلف شخصیتی به رنگ سرد و گرم اصلی و فرعی داشته باشیم. متغیرهای تحقیق:شخصیت هر فرد كه با استفاده از پرسشنامه شخصیت آیزنك اندازه گیری شده (متغیر مستقل)و همچنین انتخاب رنگ كه 7 رنگ ارائه شده در پرسشنامه كه عبارت بودند از:آبی، خاكستری، سبز، زرد، قرمز، سیاه، قهوه ای (متغیر وابسته)تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق:انتخاب رنگ: انتخاب رنگ یعنی اینكه فرد از بین رنگها، بیشتر به چه رنگی علاقه دارد و كدام رنگ را بر دیگر رنگها ترجیح می‎دهد. رنگهای سرد: این رنگها جزو رنگهای آرام وملایم هستند و كمتر از رنگهای دیگر خود را نشان می دهند كه شامل: آبی،آبی مایل به بنفش و بنفش و… می باشد.رنگهای گرم: این رنگها جزو رنگهای شادی آور وتحریك آمیز بوده وبیشتر از سایر رنگها خود رانشان می دهند كه شامل: قرمز، زرد، نارنجی و…می‎باشد. تعریف رنگ:رنگ، صنعتی طبیعی در اشیاء است كه آنرا در تاریكی نمی توان دید.رنگ شدیداً با نور ارتباط دارد و زیبایی چیزها از رنگشان مدد می‎گیرند، زیبایی رنگ شكوفه‌ها، آسمان، پرندگان و حشرات شاهد آن است و یكی از مهمترین عناصری است كه می‎تواند عواطف و احساسات را منتقل نماید.پاره ای از معانی روان شناسی و فیزیولوژیكی رنگها (به نقل از لوچر، 1370، 106)خاكستری: گوشه گیری،عدم فعالیت و بی تفاوتی آبی: نیاز به آرامش كامل و خوشنودی خاطر و علاقه زیاد به دوستان و نزدیكانسبز: پشت كار و استقامت، قدرت اراده و غرور و بلند پروازیقرمز: پیشرفت بلامانع، امید به حل مشكلات زندگی بنفش: روحیه شاعرانه و رومانتیك، دوستدار هنر و زیبایی، متكی بودن بر دیگران قهوه ای: نیاز شدید به آسایش جسمی و روحی، فعال، علاقه بسیار زیاد به خانوادهسیاه: بی علاقگی به زندگی، نفی هر چیز، بدبینی، ناباوری و لجاجت تعریف عملیاتی شخصیت:مفهوم اصلی و اولیه شخصیت تصویری صوری و اجتماعی است و براساس نقشی كه فرد در جامعه بازی می‎كند ترسیم می‎شود یعنی در واقع فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه می‎دهد كه جامعه بر اساس آن او را ارزیابی می نماید و در زمان ما واز دیدگاه عامه این مفهوم با شهرت، حیثیت اجتماعی، خصوصیات پسندیده جسمی و روانی، سنگینی و متانت خوشرویی وبسیاری صفات مطلوب اجتماعی دیگر، برابر است. (شاملو، 1370، ص 50)شخصیت عبارت است از: مجموعه ای سازمان یافته، و واحدی متشكل از خصوصیات د نسبتاً ثابت وت مداوم كه بر روی هم، یك فرد را از فرد یا افراد دیگران متمایز می نماید.(اتكنیسون وهمكاران،1368)برون گرا یكی از ویژگیهای روانی پیشنهادی یونگ، فردبرون گرا بیشتر به زندگی اجتماعی وجهان خارج توجه دارد تا به تجربه درونی خود. (اتكسینون وهمكاران1368)درون گرایكی دیگر از ویژگیهای روانی پیشنهادی یونگ، فرد درونگرا به ویژه هنگام رویارویی با فشار روانی معمولاً در خود می رود و از دیگران فاصله می‎گیرد(اتكسینون وهمكاران، 1368)فصل دوم ادبیات (پیشینه) تحقیق – تاریخچه نظری (تعاریف و معانی، سابقه تاریخی، انواع، نظریات، عوامل مؤثر نتایج- پیامدها، راههای كنترل و درمان …)– پیشینه عملی تحقیق (خلاصه گزارش تحقیق های انجام شده در این زمینه در ایران و خارج از ایران و نقد و بررسی نتایج این تحقیق ها) مقدمهرنگ ها از زمان قدیم مورد توجه افراد بوده اند. مردم سعی می كردند كه با استفاده از آنها به زندگی روزمره خود جلا بدهند، مثلاً از آن در تركیب ساختمان استفاده می‌نمودند. با این حال كمتر كسی توجه به ذات رنگ و فلسفه وجودی آن و آثارش بر محیط اطراف داشته است. ولی باز هم افرادی بوده اند كه در این زمینه پیش قدم شده و راه را برای ما هموار ساخته اند.تا قرن 18 اطلاعات گسترده و قابل قبولی از رنگ ها وجود نداشته وبسیاری از مردم بر حسب عادت از آنها استفاده می كرده اند ولی این ویژگی بشر است كه نسبت به محیط اطراف خود كنجكاو و سعی در گرداوری اطلاعات بكند. مخصوصاً از قرن 19به بعد كه سیل اطلاعات به سوی مغز و زندگی بشر روانه گشته و آثار تخریبی آن، ایجاد سوالهایی دیگر و اكتشافاتی دیگر و در نتیجه باز هم گسترش دامنه علم میباشد.اما خوب است كه بدانیم كه در 100سال اخیر،بیشترین اطلاعات در زمینه رنگ ها به دست آمده است: نخست از تركیب آنیلین وبعدها از طریق مشتقات ذغال و اكسیدهای متالیك، رنگ را به راحتی به دست آوردند. امروزه از رنگ ها در موارد مختلفی استفاده می‌شود. مثلاً در كار تجارت و یا فروشندگی، فروشنده باید بداند كه كه از چه رنگی برای بسته بندی استفاده كند ویا كدام دو رنگ را در كنار هم در دكوراسیون قرار دهد.او میداند كه نباید از رنگ سبز برای بسته بندی شكر استفاده كند، زیرا همان طور كه در فصول بعدی بیشتر توضیح خواهیم داد، رنگ سبز احساس و مزه گس را ایجاد می‎كند كه مناسب با شكر شیرین نیست! زندگی بشر اولیه تحت تأثیر دو عاملی قرارداشت كه خارج از كنترل او بودند: شب وروز-تاریكی و روشنایی. شب،وضعی را ایجاد می كرد كه افراد دست از كار میكشیدند وكلیه فعالیتها مختل میشد. اما بر عكس در روز یا روشنایی باید به فعالیت و تكاپو مشغول شده، تنبلی را به كناری زده و دست به كارشد. از همان موقع رنگ آبی متمایمل به تیره رنگ آرامش و عدم فعالیت و رنگ زرد روشن رنگ امید وفعالیت شناخته شد. چون اعمال بشر اولیه اعم از حمله (قرمز) یا دفاع (سبز) حداقل در كنترل او بودند، لذا این عوامل و رنگ ها را “مستقل” یا “خود تنظیم كننده ” توصیف كرده اند.در كل سیستم اعصاب بدن را می‎توان به دو دسته تقسیم كرد:1ـ اعصاب مركزی2ـ اعصاب خودكار.سیستم اعصاب مركزی را میتوان اندامی دانست كه وظایف فیزیكی و حسی را تا حد آگاهی برعهده دارد در حالی كه وظایف سیستم اعصاب مركزی خودكار محدود به وظایفی است كه در زیر آستانه آگاهی صورت میگیرد مثل ضربان قلب، هضم غذا و… سیستم اعصاب خودكار از دو شاخه مكمل دیگر تشكیل شده است كه در اساس در مخالفت با یكدیگر عمل میكنند. یكی سیستم اعصاب سمپاتیك و دیگری سیستم اعصاب پاراسمپاتیك. بر اثر تاثیرات فیزیكی (نظیر تلاش و كار) یا احساسی و عاطفی(نظیر ترس و خشم)، اعصاب سمپاتیك بر اعصاب پاراسمپاتیك غلبه كرده و تعداد ضربان قلب را افزایش می‎دهد و یا غیره كه البته به محض اینكه حالت استرس و فشار روحی از بین رفت، اعصاب پاراسمپاتیك تلاش بسیاری در برقراری تعادل می‎كند.دركل در پاسخ به این سوال كه ما چرا رنگ را میبینیم نظرها و عقاید متفاوتی وجود دارد كه در زیر ما مهمترین آنها را بررسی می كنیم:هرینگ معتقد است كه “ارغوان بینایی” در شبكیه چشم تحت تأثیر رنگ های روشن،بی رنگ می‎شود ولی وقتی در معرض رنگ های تیره قرار می‎گیرد دوباره به حالت سابق بر میگردد. تشخیص دادن رنگ، هویت آن، نامگذاری آن و هر نوع بازتاب زیبایی شناسی در مورد آن همگی از وظایف پوسته مغزی می‎باشد. تاریخچه رنگاز روزگاران بسیار دور رنگها همواره پیرامون بشر را احاطه كرده و وی را تحت نفوذ خود در آورده اند. تا پیش از قرن 19 فقط تعدادی رنگ و مواد رنگی شناخته شده بودند به طوری كه استفاده از پارچه های رنگی فقط در انحصار ثروتمندان بود. مثلاً برای این كه یك امپراتور بتواند ردایی به رنگ بنفش بپوشد باید صد هزاران حلزون زندگی خود را از دست بدهند در حالی كه رعایا ناگذیر بودند از لباسهایی با پارچه های پنبه ای یا كتانی ساده استفاده كنند. نخست از تركیبات آنیلین وبعدها از طریق مشتقات قطران و زغال و اكسیدهای متالیك رنگ را به راحتی به دست آوردند. شخصیت افراد بستگی به محیط اطرافشان دارد یا به معنای دیگر تمامی مردم تحث تأثیر اطرافشان هستند و عمل می كنند. اولین تحقیقات درباره ی رنگ ها در یونان باستان توسط «آریستوتل» انجام گرفت. او نظریه« رنگ ها در اشعه هایی كه خداوند از بهشت فرستاده وجود دارند» را بیان كرد. این نظریه ها تا مدت ها مورد قبول بود تا زمانی كه فورسیوس این نظریه ها را بدین صورت بیان كرد: رنگ ها بر وجود شما تأثیر دارند و چگونگی انتخاب رنگ توسط شما با آن رابطه مستقیم دارد. مثلاً افراد سالم رنگهایی را بیشتر می پسندند كه بتواند سلامت جسم وروان آنها را انعكاس دهد.رنگ ها استفاده های زیادی داشته تو دارند و سالیان سال دراز در خدمت مراكز درمانی در تمام جهان بوده اند.اگر رنگ های به كار رفته برای تزئین داخلی هواپیما به طرز صحیحی باشد در این صورت اضطراب های ناشی از پرواز حتی در ترسوترین مسافران تا حدودی كمتر شده و فشار عصبی كمتری را در آن ها وارد می سازد و آنان را با حالت نسبتاً آرامتری به مقصدشان می رساند. منشاء و اهمیت رنگ:در اجتماع امروزی كمتر كسی است كه به اهمیت رنگ و اثر عمیق آن روی انسان تردید داشته باشد و هر كدام از رنگهای تفاوت سردی وگرمی و یا خنثی بودن، تأثیر روانی مشخصه خود را روی انسان ایجاد می‎كند.انسان از همان ابتدا تحت تأثیر دو عامل خارج از كنترل قرار داشته است.رنگی كه با شب تداعی می‎شود آبی تیره و رنگی كه با روز به ذهن می رسد زرد روشن است رنگ آبی تیره، سكون، استراحت و رنگ انفعالی است وزرد روشن رنگ امید و فعالیت. (ویدا ابی زاده، 1370، ص 69)اینها عواملی هستند كه انسان را كنترل می كنند. بی آنكه انسان بتواند گذر شب وروز را مهار كند. بدینگونه است كه رنگ مهمترین عنصر بصری از نظر بار عاطفی و احساسی است و این رنگ است كه به عنوان عامل اساسی شخصیت هر تركیب زیبا یا نازیبا را مشخص می‎كند. به كمك رنگ می‎توان به محیط گرمی یا سردی ونشاط یا غم ارزانی كرد. با وجود خصوصیات فوق العاده ای كه رنگ دارد غالب اشخاص نسبت به آن كم توجه یا كاملاً بی تفاوت هستند.كافیست به طبیعت نگاه كنیم تا متوجه شویم چگونه با عوض شدن فصول، رنگها نیز تغییر می كنند وپیوسته تركیبات زیبایی بوجود می‎آورد. معیار انسان در تغییر یك تركیب رنگ زیبایی طبیعت است طبیعت منبع الهام در فراگیری هماهنگیهای صحیح و زیبا است. رنگهای هیجان انگیز بهاری در مقابل رنگهای سرد و آرام زمستانی در احساس كاملاً متفاوت در انسان بر می انگیزند.(ویدا ابی زاده، 1372، ص79) صفات رنگ:هر پدیده ای در دنیای بیرونی توسط چشم بر ما رسیده در مغز و فكرمان تأثیر می گذارد تاثیرصفاتی را بنا به قاعده عمومی و برای بیان احساس و برداشتمان بر اساس خصوصیات روحی به آنها اطلاق می كنیم در بیان ویژگی رنگها و تاثیراتی كه بر احساسات و خصوصیات روحی ما می گذارند صفاتی وجود دارد كه این صفات بیانگر عكس العمل وتاثیر هر رنگ بر روان و زندگی ما می‎باشد. به عنوان مثال:زیبا وزشت، ضعیف و قوی، مضحك و جدی، خشن و لطیف، محرك و مسكن، داخلی و خارجی، جدید و قدیم، پیرو جوان، تلخ و شیرین و… بكار گیری این صفات جنبه مطلق و صحت قطعی ندارد یعنی امكان دارد رنگی در نظر یك فرد زیبا با لطیف باشد و در نظر دیگران زشت یا زمخت به نظر آید، یك رنگ برای كسی ممكن است جالب و گیرا باشد اما برای دیگری معمولی یا بد نما به نظر آید.در هر صورتی بخشی از این صفات بستگی به روحیه، افكار و برداشتهای افراد مختلف دارد كه علاوه بر خصوصیات ذاتی رنگ ها بر اساس آراء و نظرات عمومی به هر رنگ اطلاق شده و از نظر فرهنگ عمومی جزئی از ویژگی رنگ گشته است. (ویدا ابی زاده، 1370، ص 67)مثل آبی به عنوان رنگ آرامش دهنده وسمبلی برای آسمان و آب انتخاب شده است مورد دیگر كه باید در نظر گرفته شود این است كه بعضی از این برداشتها مربوط به تاثیرات فیزیولوژیكی افراد بوده و از این جهت به عنوان صفاتی مورد قبول عموم در جامعه جا افتاده است، مثلاً در رنگ قرمز به دلیل خاصیت و ویژگی و تاثیرات به بدن به عنوان یك رنگ محرك شناخته می شود. (ویدا ابی زاده، 1372، ص 80) به طور كلی صفات رنگها جزئی از ذات و واقعیت یك رنگ نیست. این صفات برداشت و علایق ما از دنیایی بیرونی می‎باشد و اگر در جاییی یا روزی انسانی وجود نداشته باشد این صفات نیز وجود نخواهد داشت. روانشناسی رنگها:از روزگاران بسیار دور رنگها همواره پیرامون بشر را احاطه كرده وی را تحت نفوذ خود درآورده اندو چندی بیش نیست كه ما قادر به تولید رنگ و استفاده از آنها شده ایم تا پیش از قرن نوزدهم، فقط تعدادی رنگ ومواد رنگی شناخته شده بوند كه بیشتر آنها را ریشه آبی داشتند گران نیز بودند بطوریكه استفاده از پارچه های رنگی ومواد تزئینی فقط در انحصارثروتمندان بود. صدها هزار حلزون، زندگی خود را از دست دادند تا امپراتور روم بتواند روی بنفش خود را به تن كند. در حالیكه رعایایی او ناگزیر به پوشیدن پارچه های كتانی ساده، پوست یا پشم حیوانات بسنده كنند، فقط در صد سال اخیر بوده است كه وضع یاد شده سراپا دگرگون شد. نخست از تركیب آنیلین وبعدها از طریق مشتقات قطران زغال و اكسیدهای متالیك رنگ را براحتی بدست آوردند (ویدا ابی زاده، 1372ص17) روانشناسی رنگها وقتی وارد صحنه بازاریابی می‎شود بسیاری از پژوهش های آن در معرض آزمون وخطا قرار می‎گیرد. مثلاً یك تولید كننده شكر می داند كه نباید محصول خود را در بسته سبز رنگ عرضه كند او می داندكه باید شكر خود را در یك بسته آبی رنگ و یاحداقل دارای یك زمینه آبی عرضه كند و به هیچ وجه از رنگ سبز استفاده نكند، به احتمال زیاد او دلیل این عمل را نمی داند. دلیلش این است كه احساس فیزیولوژی انسان دررابطه با رنگ آبی، شیرین است اما رنگ سبز احساس كسل را در انسان پدید می‎آورد.شركت هواپیمایی كه مسافرانش حاضر نیستند با شركت هواپیماییی دیگری پرواز كنند ، دلیل آن شاید این باشد كه هواپیمایی شركت مزبور تا كنون سابقه سقوط نداشته اند، یا اینكه بهترین هواپیما را در اختیار دارد یا مهمانداران زن، آن بسیار مودب می باشند ولی شاید به این خاطر نیز باشد كه آنها از خدمات یك مشارو شایسته استفاداه كرده اند. در هواپیماهایی كه رنگهای بكار رفته برای تزئین داخلی كابین به طرز صحیحی انتخاب شده اند در این صورت اضطراب ناشی از پرواز در ترسوترین مسافران تا حدودی ك متر شده فشار عصبی كمتری بر آنها وارد می سازدو آنها را با حالت نسبتاً آرامتری به مقصدشان می رساند.(ویدا ابی زاده 1372ص18) در مورد رنگهای واحد، امكان دارد كه واكنش روانی ها بیشتر بروز كند. خصوصاً وقتیكه رنگها را از لحاظ ارتباط مسقیم آنها با نیازهای روانی و روحی انتخاب كرده باشند، بدان سان كه در آزمایش لوشر انتخاب كرده اند در این مورد ترجیح دادن فلان رنگ، و دوست داشتن دیگر رنگ به معنای یك امر قطعی بوده ونشانگر یك وضعیت موجود ذهنی، یك تعادل شدید و یا پیروی آنها می‎باشد.گوگن(1903-1848)نقاش معروف فرانسوی است او از رنگهای خالص (تند) استفاده كرد، زیرا این رنگها از قدرت برجستگی وبیان هنری بیشتری برخوردار بودند او آنها را در فضاهای مسطح به كار برد گوگن به رنگ زرد علاقه خاصی داشت. و او تابلوی او به نامهای مسیح زرد وگل آفتابگردان، بسیار مشهود است. ادامه خواندن مقاله پايان نامه رابطه رنگ با تيپ شخصيتي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي

نوشته مقاله پايان نامه رابطه رنگ با تيپ شخصيتي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي عوامل اجتماعي موثر درافت تحصيلي در ميان دانش آموزان دختر وپسر در مقطع متوسطه

$
0
0
 nx دارای 202 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فهرست مطالبعنوان صفحه فصل اول: کلیات1-1- مقدمه 21-2- بیان مساله 3 سوال اصلی تحقیق 61-3- اهمیت وضرورت تحقیق 81-4- اهداف تحقیق 12 فصل دوم : ادبیات تحقیق 122-1- پیشینه تحقیق 122-1-1- پیشینه تحقیق درجهان 142-1-2- پیشینه تحقیق درایران 172-2- مفهوم آموزش وپرورش 202-3- جامعه شناسی آموزش وپرورش 212-4- هدف جامعه شناسی آموزش وپرورش 222-5- نظام جدید آموزش وپرورش درایران 242-6- نظام آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران 262-7- آموزش وپرورش دوره متوسطه 292-8- افت تحصیلی 342-9- عوامل افت تحصیلی 482-10- بررسی افت تحصیلی وعوامل موثر درآن درچند کشور خارجی 482-11- دلایل ترک تحصیل در منطقه خاورمیانه 512-12- افت تحصیلی درچند کشور پیشرفته صنعتی وشیوه های مقابله با آن 51 2-13- مقابله با افت تحصیلی درکشورهای آسیا واقیانوس آرام 512-13-1- اقدام های سازمانی 512-13-2- اقدام های تربیتی 522-13-3- اقدام های انگیزشی ومادی 522-13-4- مشارکت اولیاء وجامعه محلی 522-13-5- اقدامهای غیر رسمی 532-14- افت تحصیلی درغرب وشیوه های مبارزه باآن 532-14-1- افت تحصیلی وعوامل فردی 532-14-2- افت تحصیلی وکمبود خانوادگی 542-14-3- افت تحصیلی وعوامل درون مدرسه 552-15- شیوه های برخورد با پدیده افت تحصیلی درغرب 562-15-1- روشهای ترمیمی وجبرانی مقابله با افت تحصیلی 562-15-2- روشهای تغییر وتحول بنیادی مدرسه 562-16- روشهای اصلاحی ودرمان آموزش وپرورش 58 گرایش اول تامل آموزش وپرورش جبرانی ، کلاسهای تطبیقی ، آموزش متقابل و خدمات حمایتی در مدرسه است.2-16-1- آموزش وپرورش جبرانی 592-16-1-1- برنامه های متنوع جبرانی 592-16-1-2- اثرات آموزش وپرورش جبرانی 602-16-2- خدمات حمایتی 612-16-2-1- خدمات حمایتی در فرانسه 612-16-2-2- خدمات حمایتی در بلژیک : کلاسهای تطبیقی 622-16-3- آموزش متقابل 632-16-4- جنبشهای مبارزه با نابرابریها 642-16-5- آموزش خانواده 662-16-6- پیوند خانه ومدرسه 682-16-7- پروژه های محلی ومنطقه ای مبارزه با افت تحصیلی 692-17- بررسی مساله افت تحصیلی وارائه راه حلهای پیشنهادی در ایران 722-18- خسارتهای ناشی از شکست تحصیلی درایران 772-19- راه حلهای پیشنهادی واجرایی 782-20- روش دیگر جلوگیری از افت تحصیلی 792-21- رویکردهای جامعه شناسی به آموزش وپرورش 832-22- مفاهیم کلیدی 93 2-23- چارچوب نظری تحقیق 98 نقد وبررسی رویکردهای جامعه شناسی به آموزش وپرورش2-24- مدل تحلیلی تحقیق 1052-25- فرضیه های تحقیق 106 مدل تحلیلی عوامل اجتماعی موثر بر افت تحصیلی2-26- تعاریف نظری وعملیاتی مفاهیم 108 فصل سوم : روش شناسی تحقیق 1173-1- جامعه آماری 1173-2- شیوه برآورد حجم نمونه 1183-3- روش نمونه گیری 1193-4- واحد وسطح مشاهده 1203-5- شیوه جمع آوری اطلاعات 1213-6- اعتبار وپایایی 1223-7- روش تجزیه وتحلیل داده های آماری 1233-8- محدودیتها 123 فصل چهارم : نتیجه گیری ویافته های تحقیق4-1- نتایج توصیفی 1284-2- نتایج همبستگی ها 1434-3- نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره 1514-4- نتایج حاصل از تحلیل مسیر 154 فصل پنجم : نتیجه گیری وپیشنهادات5-1- خلاصه نتایج حاصل از توصیف داده ها 1595-2- خلاصه نتایج حاصل از تبیین داده ها 1605-3- پیشنهاد ها 166 چكیدهاز مسائل مهم جامعه ما افت تحصیلی دانش‌آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی است. پدیده‌ای كه مانعی جدی برای رسیدن به اهداف عالی آموزش و پرورش به حساب می‌آید. موضوع تحقیق حاضر «بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانش‌آموزان مقطع متوسطه (دختر و پسر) در شهرستان آمل است. هدف اصلی پژوهش حاضرشناخت عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانش‌آموزان و ارائه راهكارهای صحیح بر اساس ارزشها و هنجارهای ملی و دینی برای بهبود این وضعیت است. روش تحقیق ما پیمایشی و جامعه آماری ما مجموع دانش‌آموزان دختر و پسری است كه در خرداد ماه 1383 نتوانستند كارنامه قبولی دریافت كنند. شیوه نمونه‌گیری در تحقیق حاضر، نمونه گیری طبقه ای متناسب از نظر حجم بوده و بر اساس آن 178 دانش‌آموز به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. از میان رویكردهای مختلف جامعه‌شناسی در مورد افت تحصیلی، رویكرد تضاد به عنوان رویكرد اصلی در چارچوب نظری انتخاب شد كه بر اساس آن رویكرد، مدل كلی تحلیل رسم شده و تحقیق صورت گرفت. در تحقیق حاضر متغیر وابسته ما افت تحصیلی بود كه متغیرهای مستقل زیادی بر آن تأثیر داشت ولی چهار متغیر عمده انتخاب شده و بر اساس آن چهار فرضیه كلی بدین گونه مطرح شد. بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، سطح تحصیلات خانواده، عدم انسجام و گسیختگی روابط در خانواده و نگرش فرد نسبت به آینده شغلی خود با افت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. بررسی هر چهار فرضیه از طریق ضریب همبستگی تای كندال صورت گرفت كه نتایج آنها بدین گونه است. فرضیه اول یعنی بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده با افت تحصیلی با اطمینان 99 درصد و سطح خطای كمتر از 1درصد و فرضیه دوم یعنی بین سطح تحصیلات خانواده و افت تحصیلی با اطمینان 99 درصد و سطح خطای كمتر از 5 درصد و فرضیه سوم یعنی بین عدم انسجام و گسیختگی روابط در خانواده با افت تحصیلی با اطمینان 99 درصد و سطح خطای كمتر از 1 درصد نشانگر رابطه بین سه متغیر اصلی مستقل بیان شده با افت تحصیلی بود ولی در آزمون فرضیه چهارم هیچ رابطه‌ آماری معناداری بین نگرش فرد نسبت به آینده شغای با افت تحصیلی وجود ندارد. جهت شناخت میزان و شدت همبستگی میان مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته از تحلیل رگرسیون چند متغیره وبرای شناخت اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته یعنی افت تحصیلی از روش تحلیل مسیر استفاده شده است كه در روش تحلیل رگرسیون سطح تحصیلات خانواده (با ضریب تأثیر 18/0) و در روش تحلیل مسیر (با مجموع ضریب مسیر (21/0) بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته یعنی افت تحصیلی داشته است. فصل اولكلیات 1-1- مقدمه آموزش و پرورش یكی از قدیمی‌ترین نهادهای اجتماعی است كه از بدو تشكیل زندگی گروهی انسان و در پاسخ به نیاز انسانها در روابط متقابل به شكل ابتدایی خود وجود داشته‌است. آموزش و پرورش رسمی از اوایل قرن حاضر به صورت یك نظام فراگیر، ابتدا جوامع پیشرفته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پیشرفت را فرا گرفته است و امروز جامعه‌ای نیست كه این نظام نقشی در تحول و پیشرفت آن نداشته باشد. (فومنی، 1382، 13) قلمرو رشد و فعال شدن استعدادها و توانائیهای آدمی را زمان- مكان(جایگاه) یا شرایط زمانی- مكانی(موقعیت) تعیین می‌كند و جهت می‌دهد. بنابراین تربیتی سودمند و اثربخش خواهد شد كه آن شرایط را در نظر بگیرد و با آنها هماهنگ باشد و یا بتواند شرایط نامطلوب را به شرایط مطلوب تغییر دهد. به عبارت دیگر رشد و تكامل و فعال شدن استعدادها و توانائیهای هر شخص، مستلزم وجود سالم: خانواده سالم، جامعه سالم و موقعیت (مجموع شرایط زمانی-مكانی موثر) سالم است و توأم بودن آنها از ضرورتهای آموزش و پرورش موثر و موفق است. (شعاری نژاد،1381، 21). از بین بردن بی‌سوادی، بی‌كاری، محرومیت و بسیاری از مشكلات و نارسائی‌های دیگر اجتماعی را باید در كاركرد مدرسه جستجو كرد. مدرسه مكانی است كه در آن بهتر از هر جای دیگر میراث فرهنگی هر قوم می‌‌تواند منتقل شود و استعدادهای بالقوه دانش‌آموزان پرورش یابد و آنان را برای شركت فعال در جامعه آماده سازد. همچنین مدرسه با پرورش رفتارها و توانائیهایی كه مردم برای شركت در تغییرات و رویارویی با آنها بدان نیاز دارند، راه را برای تجدید حیات اجتماعی هموارتر می‌كند. عدم موفقیت نظامهای آموزش در انجام این رسالت در بسیاری از مواقع به صورت افت یا شكست تحصیلی بروز می‌كند كه شامل كیفیت ضعیف یادگیری دانش‌آموزان، تكرار پایه و ترك تحصیل است. افت تحصیلی در كشور ما از پدیده‌های مهم سازمان آموزش و پرورش است كه به صورت یك مسأله‌ای مهم درآمده كه نظر غالب جامعه‌شناسان و روانشناسان و مربیان تربیتی را به خود جلب كرده است. پدیده‌ای كه هرساله مقادیر قابل توجهی از منابع و سرمایه‌های انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و آثار مخرب و ناگواری را نیز در حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد مردود به جای می‌گذارد. باید به مسأله افت تحصیلی اندیشید، زیرا خسارت ناشی از این پدیده كه باعث پژمردگی حیات و سرخوردگی یك انسان و داغ شكستی كه برای یك عمر بر روان فرد نقش بسته، با تكرار یك سال یا بیشتر، بهبود نمی‌‌یابد (اظهار ندامت دانش‌آموزان مدارس بزرگسال یا شبانه اعم از دختر و پسر گویای این امر است). ارائه آموزش و پرورش یكسان هم برای همه دانش‌آموزان به رغم تفاوتهای فردی، مسائل و مشكلات عاطفی در خانواده و تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی خانواده‌‌ها می‌تواند از عوامل ایجادكننده افت تحصیلی محسوب شود. از آنجا كه تفاوت فرهنگی خانواده‌ها به ویژه مناطق مختلف كشورهای در حال توسعه، غالبا بارز و آشكار است، نظام آموزش و پرورش نمی‌تواند برای همه طبقات اجتماعی كارآیی لازم را داشته باشد.از این رو بسیاری از كودكان و نوجوانان، بخصوص در مناطق محروم به رغم هوش و استعداد از ادامه تحصیل باز می‌مانند. در این تحقیق سعی شده است تا ریشه‌های جامعه شناختی «افت تحصیلی» در مقاطع متوسطه را در شهرستان آمل تا حد امكان شناخته و همجنین مقایسه‌ای از جهت میزان افت در بین دانش‌آموزان دختر و پسر از سال 1375تا 1383 به عمل بیاید. چرا كه شناخت این عوامل و برخورد مدبرانه با آن می‌تواند كارآیی نظام مزبور را افزایش داده و جاده علم دانش را برای پیمودن نسلهای جوان هموارتر سازد. 1-2- بیان مسألهتعاریف گوناگونی از مسأله اجتماعی توسط جامعه‌ شناسان ارائه شده است و مسأله مورد نظر ما در اینجا «افت تحصیلی» است. دكتر سیف‌اللهی درباره مسائل اجتماعی می‌گوید:«در رابطه با مسائل اجتماعی می‌توان گفت امور و پدیده‌هایی كه موجب تنش‌ها و ناسازگاریهای اجتماعی گردیده و به نحوی جامعه یا زندگی افراد را مورد تهدید و تضعیف قرار دهد» (سیف‌اللهی ، 1381،40) هر سازمانی استراتژی و راهكارهایی را براساس اهداف سازمانی خود پیش می‌گیرد كه خواهان وضعیتی است كه بتواند به آن سو هدایت شود و اگر شرایط حاضر سازمانی به بن بستهای شدیدی دچار شود، به فكر راه‌حلهای اساسی برآمده، چرا كه مشكل بزرگی برای رسیدن به هدف بر سر راهش نمایان می شود كه برای رفع آن باید هزینه‌های زیادی را بپردازد. امّا اگر بخواهیم مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف كنیم: «هر وضعیتی كه به عنوان فاصله بین واقعیت و وضعیت مطلوب پدیدار شود» (خاكی، 1382، 14) و غالب افراد جامعه باور داشته باشند كه می‌توان آن فاصله را رفع كرد. سازمان بزرگ آموزش و پرورش در ایران به یك مشكل آموزشی به نام «افت تحصیلی» دانش‌آموزان در مقاطع مختلف روبرست. این پدیده نامطلوب برای كل جامعه مسأله جدی ایجاد كرده كه در مواردی ریشه در كیفیت نظام آموزشی ما داشته و اذهان متفكران اجتماعی، برنامه‌ریزان كتابهای دولتی، مربیان آموزشی، جامعه‌شناسان، روانشناسان، خانواده‌ها، سیاستمداران و … را به خود مشغول داشته است. مجددا اگر در مورد «مسایل اجتماعی» بگوییم كه«مسایل اجتماعی جامعه پدیده‌هایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و الگوهای كنشی است كه در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه یعنی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب قرار می‌گیرند و مانع تحقق اهداف و تهدید كننده ارزشها و كمال مطلوبها می‌شوند. این مسایل اجتماعی به عنوان پدیده هایی نامطلوب اذهان نخبگان و افكار عمومی مردم را به خود مشغول می‌دارند، به طوریكه نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید می‌آید.»(عبدالهی، 1383 : 12)این پدیده كه به یك مسأله فراگیر و گسترده در جامعه تبدیل شده است، مانعی جدی برای رسیدن به اهداف عالی آموزش و پرورش می‌باشد كه مقامات رسمی كشور را به چاره‌‌ جویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و رفع و یا پیشگیری آن وا می‌دارد « افت تحصیلی» مسأله‌ای نیست كه بتوان آن را نادیده گرفت، چرا كه از سالها قبل این پدیده در نظام آموزشی ما وجود داشته و تا الان ادامه دارد. این میزان ظاهراً در دوره متوسطه بیش از سایر مقاطع تحصیلی می باشد و عوامل بسیاری درآن دخالت دارد و همین امر باعث شده است تا عده زیادی از دانش‌ آموزان، اصطلاح ریزشی و ریزشی مضاعف را به خود بگیرند و برخی هم به علت عدم كشش درسی دچار ترك تحصیل بشوند. موضوع و سوال كلی این تحقیق آن است كه :« كدام عوامل اجتماعی در افت تحصیلی دانش‌آموزان كشور ما تأثیر دارند»این یك موضوع كلی و گسترده است كه برای كشف عوامل آن، گروهی بزرگ از محققان لازم است كه با هزینه بسیار زیاد و همچنین با صرف زمانی طولانی به تحقیق مشغول شوند و چه بسا مشكلات بسیاری هم از جنبه‌های مختلف باعث كندی حركت آنها شده و به علل متفاوت بودن شرایط و موقعیت مكانی و اجتماعی و فرهنگی و غیره نمی‌توان به دلایل ثابتی كه همه كشور را در برمیگیرد رسید،‌اگر چه برخی از دلایل مشترك هم وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی شده است تا موضوع تحقیق را هم از جنبه مكانی و هم از جنبه بررسی علل و عوامل آن محدودتر ساخت و روشن‌‌تر و واضح‌تر بیان كرد. بنابراین موضوع بالا كه كلی و گسترده بود به عنوان زیر تغییر پیدا كرد. سوال اصلی تحقیق« علل اجتماعی افت تحصیلی دانش‌آموزان متوسطه در شهر آمل كدام است؟ »پرسش بالا، پرسش اصلی و آغازین تحقیق است كه سعی می‌‌شود، عوامل جامعه‌شناختی آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. عنوان بالا مشخص می‌كند كه این تحقیق در مقطع متوسطه كه شامل دانش‌آموزان دختر و پسر می‌باشد، در شهرستان آمل صورت می‌پذیرد. در این تحقیق سعی می‌شود كه میزان افت تحصیلی دانش‌آموزان متوسطه را بررسی و در ضمن مقایسه‌‌ای بین دختران و پسران از جهت میزان و چگونگی روند آن صورت پذیرد. چرا كه گفته‌های مدیران، دبیران، خود دانش‌آموزان و شواهد دیگر از جمله نتایج امتحانات (كارنامه) دانش‌آموزان در این زمینه بیانگر این است كه سالانه صدها نفر در همین مقطع دچار افت تحصیلی و در نهایت، ترك تحصیل می‌شوند و این موضوع در یك شهر نسبتا كوچك،‌مشكل بزرگی را برای جامعه و نظام اجتماعی كل به وجود آورده و پیامدهای زیادی از جنبه‌های مختلف ببار می‌‌آورد. خصوصا از جنبه‌های مختلف رفتاری كه باعث انواع انحرافات، كجرویها، ناهنجاریها و جرمها شده و یا تن دادن به انواع كارهای ساده با مزد ناچیز و توهین‌های زیاد از عوارض دیگر این بیكاری است بنابراین می‌توان مفهوم « افت تحصیلی» را كه از متن نظام بزرگی به نام نظام آموزش و پرورش بر می‌خیزد،یك مشكل، درد اجتماعی و در نهایت یك مسأله اجتماعی دانست كه باید در مورد آن بررسی عمیق صورت گرفته و راه‌حلهای ممكن را برای رفع این معضل ارائه داد. 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق در عصری كه اطلاعات فراگیر شده است، افراد لاجرم در صحنه ارتباط متقابل اجتماعی و زیستن در حال و رفتن به آینده، ضروری می‌بینند كه بخشی از آن اطلاعات را در حد نیاز كسب نمایند. و در جهان تكنولوژی نوین با فرهنگهای متنوع و متفاوت، دانش و اطلاعات، آگاهیها و اندیشه‌های زآینده و مولد، فرهنگ خوب زیستن و ارزشهای ملی و انسانی و جامعه پذیری سالم، یعنی نوعی تطابق مثبت و سازنده باید به نسلهای بعد منتقل شود و همچنین آماده سازی نسلهای آتی برای ساختن آینده‌ای ایده‌آل، كه سرنوشت چنین جامعه‌ای را خود در دست داشته باشند پس كدام نهاد و سازمان بهتر از آموزش و پرورش خصوصاً در عصر جدید می‌تواند این نقشها و وظایف مهم را عهده‌دار شود. آموزش و پرورش كشور ما میلیونها دانش آموز از مقطع ابتدایی تا متوسطه را در زیر چتر خود جمع كرده و با صرف هزینه‌های زیاد و بكارگیری مربیان، معلمان و امكانات آموزشی و غیره اجرای وظایف مهم و خطیر ذكر شده را عهده دار شده‌اند تا بتوانند كودكان و نوجوانان امروز را سالم، كارآمد و موفق از متن نظام به جامعه كشیده و آنها را قادر نمایند تا در سطح جهانی پابه‌پای پیشرفت علم و تكنولوژی و برای رفع نیازهای واقعی انسانها چه در سطح ملی و فراملی حركت نمایند و جامعه كشور خود را در عرصه جهانی پایدار و سرافراز سازند. ولی می‌بینیم كه چگونه پس از گذشت یك سال در مقطع مختلف تحصیلی، عده‌ای از دانش آموزان به علل مختلف در تحصیل علم و دانش از حد متوسط كل دانش آموزان تنزل كرده، در جا می‌زنند، یا مجبور به تكرار پایه می‌شوند یا مردود شده و در نهایت از ادامه تحصیل در كلاس درس خودداری می‌كنند و دچار تحصیل می‌شوند. دانش آموزان بخش وسیعی از عناصر تشكیل دهنده نظام آموزش و پرورش می‌باشند. یكی از مهمترین مسائل اجتماعی در میان دانش آموزان در نظام آموزشی و پرورش، بحث «تكرار پایه» است كه مستلزم سرمایه گذاریهای اضافی زیادی است. بحث تكرار پایه در نظام آموزش و پرورش بحث جدیدی نیست. پدیده‌ای است كه از دهها سال قبل در نظام‌های آموزشی وجود داشته است، روندی كه ما از آن به عنوان «افت تحصیلی» یاد می‌كنیم. وظیفه اصلی آموزش و پرورش تعلیم و تربیت است و تعلیم و تربیت از دیدگاه اقتصادی نوعی سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. لذا باید در صدد بود تا چنین سرمایه‌گذاری عظیمی كه بخش عمده‌ای از سرمایه‌های كشور را به خود اختصاص می‌دهد. صحیح برنامه ریزی گردد تا ضایعات آن به حد اقل برسد. بدین جهت هر گونه ضایعه‌ای كه موجب تلف شدن سرمایه شود و نتیجه مطلوب از آن به دست نیاید «افت» نامیده می‌شود. چرا كه هر ساله دهها میلیاردها ریال بودجه كشور را به هدر می‌دهد و نیروهای بالقوه انسان جامعه را از آموزش و پرورش خارج می‌كند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایه‌های جامعه كه همان نیروهای انسانی بی‌ثمر می‌ماند. ریشه‌های این مشكل و مساله بزرگ و حاد از كجاست؟ آیا این یك مشكل درون سازمانی است یعنی از متن و درون نظام آموزش برخواسته است، یعنی نظام آموزش نمی‌تواند با برنامه‌ها، اصول و قواعد داخلی خود، چگونه این دانش آموزان را بر اساس نیازهای روز جامعه تربیت كند یا مشكل برون سازمانی است، یعنی از سطح علمی و معرفتی كل جامعه و نهادینه نشدن تحصیل علم. وضع نابهنجار و نامطلوب سیستم اقتصادی و طبقاتی جامعه‌ها و یا تركیبی از آنها ناشی می‌شود؟ می‌بینیم مشكلات آموزش و پرورش از جمله مساله «افت تحصیلی» به حدی بغرنج شده است كه هر ساله دهها و صدها كتاب و مجله و نشریه در جهان، خصوصاً در ایران در این مورد چاپ شده است و سمینار‌های مختلف كه غالباً جامعه‌شناسان و روانشناسان را به بررسی و تجریه و تحلیل و ارائه راه‌حل‌ دعوت می‌نمایند برگزار می‌شود، پس به نظر محقق، انتخاب موضوع آنقدر اهمیت داشته است كه به بررسی علل و عوامل عمده آن كه موجب عدم كارایی نظام آموزشی و پرورش كشور شده و سبب اتلاف و هدر رفتن سرمایه‌های مادی و معنوی یك ملت می‌شود، پرداخته شود و با ارائه راه‌حل برخواسته از متن فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی كشورمان هشداری برای مسئولین و دست‌اندركاران سازمان تعلیم و تربیت و دولت مجری قوانین باشد تا بتوانند با تصحیح و تقویت برنامه‌های آموزشی جدید، چنین بحرانی را از جامعه ما بزدایند و با تقویت انگیزه تحصیل علم در اندیشه‌های نسل جوان، جامعه را به سوی پیشرفت واقعی و تمدن حقیقی سوق دهند. 1-4- اهداف تحقیقهر پژوهش و تحقیقی برای رسیدن به هدف و مقصود خاصی صورت می گیرد. این هدف غالباً خود را در قالب پرسش آغازین نمودار می‌سازد و از طریق بیان آن آشكار می‌شود. در مراحل قبل این تحقیق موضوع كلی و سوال كلی آشكار شده و این موضوع كلی به صورت یك عنوان مشخص و روشن بیان شده است. سوال اصلی و آغازین تحقیق كه همان عنوان تحقیق بود، در مورد «افت تحصیلی» دانش آموزان ذكر شده است. با بررسی دقیق موضوع و عنوان تحقیق دریافتن اهمیت و ضرورت آن اهداف مهمی را می‌توان از درون آن تشخیص داد. نظر به اینكه خود محقق از دبیران سازمان بزرگ آموزش و پرورش كشور بوده، طی سالها تدریس در مدارس روستایی و شهری با مشكلات و نیازهای دانش‌آموزان، مدرسان و دیگر كاركنان اداری آن سازمان تا حدی آشنا شده با انتخاب چنین موضوعی و تحقیق درباره آن مسلماً اهدافی چند را به شرح زیر در نظر داشته است. گر چه اهداف زیادی را می‌توان جهت تحقیق در پدیده افت تحصیلی برشمرد، ولی می‌توان این اهداف را به دو صورت كلی و ویژه تقسیم كرد: 1- اهداف كلی 2- اهداف ویژه«اهداف كلی مستقیماً از مساله پژوهش مشتق می‌شود، در واقع یكی از اهداف كلی، خود موضوع تحقیق است كه معلوم می‌دارد پژوهش چه چیزی را دنبال می‌كند و یا قصد تعیین آن را دارد. اهداف ویژه تحقیق هم اصولاً از مساله پژوهش و اهداف كلی آن نشأت می‌گیرد و می‌توان آن را «خرده مساله پژوهش» نامید. محقق، با بیان این اهداف دقیقاً تصریح می‌كند كه در این تحقیق چه انجام می‌شود و چه انجام نمی‌شود.»(خاكی، 1382، 29)این تحقیق صرفاً در شهرستان آمل در استان مازنداران انجام می‌شود. سپس اهداف آن چه كلی و چه جزئی هماهنگ با این شهرستان می‌باشد. اهداف كلی1- كشف رابطه بین عوامل جامعه شناختی با پدیده افت تحصیلی در دوره متوسطه 2- شناخت میزان تاثیر عوامل جامعه شناختی در تاثیر گذاری بر افت تحصیلی3- آگاهی بر روند و جریان پدیده افت تحصیلی از سال 1375 تا 1383 به صورت كلی 4- مقایسه تطبیقی جریان و روند افت تحصیلی بین دختران و پسران در مقطع متوسطه از سال 75 تا 835- ارائه راهكارهای صحیح بر اساس ارزشها و هنجارهای ملی و دینی كشور ما برای بهبود این وضعیت اهداف ویژه تحقیق1- آشنا ساختن مدیران، دبیران و مربیان آموزشی و تربیتی با عوامل اجتماعی كشف شده در رابطه با «افت تحصیلی» دانش‌آموزان. 2- برخورد قاطعانه و اصولی مسئولین نظام با عوامل شناخته شده افت تحصیلی به ترتیب اهمیت و اولویت در حد امكان. 3- شناخت عوامل اجتماعی مشترك در افت تحصیلی دختران و پسران دوره متوسطه. 4- ارائه یك مدل تحلیلی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما را در رابطه با افت تحصیلی. 5- آشنا ساختن دانش‌آموز دختر دوره متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی برای بهبود وضعیت درسی آنها. 6- آشنا ساختن دانش‌آموز پسر مقطع متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی جهت بهبود وضعیت درسی آنان.7- ارائه راه ‌حلهایی به مسؤولین نظام آمورش پرورش بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما. 8- ارائه پیشنهاد و راهنمایی‌های لازم به والدین جهت كمك به وضعیت درسی دانش‌آموزان. فصل دوم ادبیات تحقیق 2-1- پیشینه تحقیقبررسی پیشینه پژوهش، نه تنها پژوهشگر را از نظر تشخیص و تعریف متغیرها و عملیاتی كردن آنها، بلكه در تشخیص و چگونگی ارتباط متغیرهایی كه هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ علمی مهم است را یاد می‌دهد. هدف از گنجاندن بخش پیشینه تحقیق عبارتست از: 1- برقراری ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهشهای قبلی با مساله تحقیق2- آشنایی با چارچوب نظری و یا تجربی مساله تحقیق3- آشنایی با روشهای تحقیق مورد استفاده در پژوهشهای گذشته. (خاكی، 1382، 168، 27) 2-1-1- پیشینه تحقیق در سطح جهانافت تحصیلی یكی از مشكلاتی است كه معمولاً نظامهای آموزشی و پرورشی جهانی با آن دست به گریبانند و در حقیقت آفتی است كه به محصول آموزشی و پرورشی كشورها لطمه می‌زند و كارایی و بهره وری نظامها را با نقصان روبرو می‌سازد. یك بررسی انجام شده در ایالات متحده امریكا نشان می‌دهد كه سه دسته از عوامل مهم در ترك تحصیل دانش آموزان دخالت داشته است. 1- عوامل مربوط به درون مدرسه شامل ضعیف بودن در درس، عدم سازگاری معلم با پسران، اخراج شده، مردود شدن و به درد نخوردن مدرسه برای دانش‌آموزان 2- حاملگی زودرس برای دختران ( كه البته مشخص نشده است در درون مدرسه بوده است یا خانواده یا در جامعه) و ازدواج و تشكیل خانواده برای دختران و زندگی با یكی از والدین 3- مسائل اقتصادی شامل اشتغال به كار دانش‌آموزان، تعهدات اقتصادی در خانواده برای دانش‌آموز خصوصا برای پسران. (صفوی 1365 ،45)هافمن در سال 1989 با تحقیقی در مورد اشتغال مادران و وضعیت فرزندان، خاطر نشان می‌سازد كه دختران مادران شاغل از پیشرفت تحصیلی و سازگاری اجتماعی و استقلال بیشتری برخوردارند. همچنین پسران مادران شاغل در مقایسه با پسران مادران غیرشاغل از سازگاری اجتماعی و استقلال بالاتری بهره‌مندند.در خانواده‌های بسیار فقیر پسران مادران شاغل در آزمونهای شناختی و هوشی نمرات بالاتر از پسران مادران غیرشاغل دارند در ضمن مادران طبقه متوسط نسبت به مادران طبقات پایین‌تر، می‌توانند معلم بهتری برای فرزندان خود باشند و تحریك ذهنی گسترده‌‌تری برای آنها فراهم سازند. در مورد اثرات تلویزیون در وضعیت تحصیلی فرزندان، دو محقق به نام فیلیپ نیومن و باربارانیومن با فرا تحلیل یا تحلیل نتایج 23 تحقیق، عنوان می‌كنند كه پیشرفت تحصیلی در میان كودكانی كه در هفته، 10تا15 ساعت تلویزیون تماشا می‌كنند در بالاترین حد است (در مقایسه با كودكانی كه كمتر از 10 ساعت تماشا می‌كنند) و سپس با افزایش تماشا از 20 تا 40 ساعت در هفته، میزان پیشرفت تحصیلی به طور چشمگیری كاهش می‌یابد. در هندوستان هم بر اساس گزارش گروه مشاوران یونسكو( 1369، ترجمه مشایخ) دانش‌آموزان بیشتر به علت كمبود لباس و عدم امكانات و شهریه ترك تحصیل می‌‌كنند. بر اساس آمار منتشره، 30 درصد ترك تحصیل زنان یا دختران بر اثر عدم علاقه والدین به تحصیل آنها بوده است. در مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز(پاییز سال 72-71) آمده كه : در پژوهشی كه در انگلستان صورت گرفته است، نشان داده شده كه شغل پدر به عنوان شاخص طبقه اجتماعی، بالاترین همبستگی را با پیشرفت تحصیلی در تمام سطوح پیش دانشگاهی داشته است.(حاجی‌زاد،1382، 71 الی 68)البته برخی از راهبردهای موفقیت‌آمیز در كشورهای آسیا و اقیانوس آرام ظهور جنبش‌هایی برای مبارزه با «افت تحصیلی» بیان خواهد شد. 2-1-2- پیشینه تحقیق در ایراندر ایران در زمینه افت تحصیلی تحقیقات و پژوهشهای زیادی در استانها و شهرهای مختلف صورت گرفته است و این نشانگر جدی بودن مسأله فوق است كه اذهان غالب اندیشمندان، خصوصا مسئولین آموزش و پرورش را به خود جلب كرده است. در این قسمت به عنوان نمونه، چند مورد از پژوهشهای انجام شده كه در پایان‌نامه‌ها آمده است آورده خواهد شد: مرضیه وفادار مرادی در سال 1377 تحقیق به نام بررسی نگرش دبیران و دانش‌آموزان نسبت به عوامل موثر بر افت تحصیلی دانش‌آموزان در نظام جدید آموزش متوسطه در دبیرستانهای دخترانه مشهد انجام داده است این پژوهش در پی شناخت عوامل مربوط به ساختار و محتوای نظام جدید آموزش متوسطه بوده كه زمینه لازم را برای افت تحصیلی دانش‌آموزان فراهم كرده است. فرضیه‌هایی كه بدین منظور تدوین شده، عبارتند از:1- بین شیوه‌های برنامه‌ریزی دروس در نظام جدید آموزش متوسطه و افت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد. 2- بین تغییرات مكرر آیین نامه‌ها و دستورالعملهای اجرایی نظام جدید آموزش متوسطه با افت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد. 3- بین حجم زیاد و سنگین دروس با افت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد. 4- بین شیوه‌های سنتی تدریس و افت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.5- بین عدم تمایل دانش‌آموزان ضعیف نسبت به ادامه تحصیل در شاخه كارودانش و فنی‌وحرفه‌ای با افت تحصیلی دانش‌آموزان رابطه وجود دارد.نتایج این تحقیق نشان داده است كه غیر از فرضیه دوم، بقیه فرضیه‌ها تأیید شده است. نمونه‌گیری در این پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیر تصادفی خوشه‌ ای انجام شده و روش به كار رفته در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش متشكل از كلیه دبیران شاغل در دبیرستانهای دخترانه نظام جدید و كلیه دانش‌آموزان دختر مشغول به تحصیل در این دبیرستانها كه حداقل ترم چهارم و بیشتر بوده و در یك یا چند درس افتاده‌اند و همچنین برای مستند‌سازی فرضیه‌های تحقیق از آزمون مجذور كا (خی دو) استفاده شده است.(وفادار مرادی، 1377، 67) پژوهش دیگری توسط بهرام مجیدی در سال 1375 در شهرستان میانه صورت گرفته كه موضوع آن، بررسی رابطه بین برخی از ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی خانواده با موفقیت و افت تحصیلی دانش‌آموزان سوم راهنمایی شهرستان میانه است. پژوهش حاضر كه به روش پیمایشی انجام شده، از روش همبستگی برای بررسی رابطه میان متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل كلیه دانش‌آموزان سوم راهنمایی شهرستان میانه در سال تحصیلی 75-74 بوده است و از بین جامعه آماری، تعداد 360 نفر از دانش‌آموزان(180 دانش‌ آموز موفق و 180 دانش‌آموز ناموفق) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تعداد 174 نفر در گروه موفق و تعداد 164 نفر در گروه ناموفق به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند. اطلاعات گردآوری شده به صورت جداول متعدد ارائه و از آزمون همبستگی مجذور‌كای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد كه : بین سواد پدر، سواد مادر، درآمد خانواده، شغل پدر، تعداد اعضاء خانواده با افت تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد. امّا بین محل سكونت والدین، اشتغال مادر، چندمین فرزند خانواده بودن با افت تحصیلی فرزندان رابطه معنی‌داری وجود ندارد. (مجیدی، 1375 ،68) حسن دلاكه در سال 1380 تحقیقی تحت عنوان «تحلیل عوامل موثر بر دانش‌آموزان در معرض افت تحصیلی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی تهران» انجام داده است در این تحقیق 7 عامل مهم یعنی، آموزشی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی، خانواده، حضور تكرار پایه در یك سال كه بر دانش‌آموزان در معرض خطر افت تحصیلی موثر هستند تحلیل شده است. در این تحقیق آمده است: به نظر معلمان بهترین راهبردهای جلوگیری از شكست تحصیلی راهبردهای آموزشی است. با بررسی تحقیقات اخیر موثرترین ویژگیهای دانش‌آموزان در معرض خطر افت تحصیلی شناسایی شد. (دلاكه، 1380 ،84) تذكر: با مراجعه نگارنده به بخش تحقیقات و كتابخانه شهرستان ساری كه مركز استان مازندران است و با بررسی بیش از 20 پایان‌‌نامه در مورد افت تحصیلی، مشخص شده است كه غالب آنها جنبه روان‌شناختی داشته و در حد كارشناسی است و محققان آنها غالبا از رشته مشاوره و علوم تربیتی بوده‌اند و پایان‌نامه‌ای كه بادیدگاه جامعه‌شناختی نوشته شده باشد به چشم نخورد. ارتباط نگرش با رفتار نیز همواره مورد توجه پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است. نجفی‌زند(1370) در تحقیقی تحت عنوان: بررسی نگرش معلمان نسبت به موقعیت آموزشی (روابط معلم-شاگردی) و میزان موفقیت آنان از نظر دانش‌آموزان و مدیران نتیجه می‌گیرد كه:1) نگرش معلمان با روابط معلم و شاگردی در كلاس و همچنین با نحوه عملكرد آنان در محیط آموزشگاه و در رابطه با همكاران و مسئولان و نمودهای رفتاری كه دال بر علاقمندی به امر تدریس است، همبستگی معنادار نشان می‌دهد. 2)میان نگرش معلمان نسبت به دانش‌آموزان با ارزشیابی دانش‌آموزان و مدیران از میزان كارآیی آنان رابطه معنادار وجود دارد. 3)معلمانی كه زن هستند و یا در دوره ابتدایی تدریس می‌كنند در مقایسه با معلمان مرد، آنهایی كه در دوره راهنمایی تدریس می‌كنند، نسبت به دانش‌آموزان از نگرش مثبت‌تری برخوردارند. 4)علاوه بر ارتباط نگرش معلمان با عملكرد آنان در محیط آموزشگاه، میان نگرش آنان نسبت به دانش‌آموزان با ارزشیابی دانش‌آموزان و مدیران از میزان كارآیی آنان نیز رابطه معنادار مشاهده گردیده است. (ساكی، 1373 ،131-130)2-2- مفهوم آموزش و پرورش «مطالعه تحول معنای Education در زبانهای مغرب زمین نیز آموزنده است. ریشه این لغت كه در زبان فارسی به «تربیت»، «تعلیم و تربیت»،«پرورش»و «آموزش و پرورش» ترجمه می‌شود، در زبان لاتین به معنی كشت نباتات، پرورش حیوانات، تغذیه و تعلیم اطفال به كار رفته است. باید اضافه شود كه تا حدود نیمه قرن هفدهم آكادمی فرانسه، تربیت آدمی را فقط در معنای تعلیم او به كار می‌برده است.«مراقبت از تعلیم اطفال اعم از اینكه متوجه تمرین روح یا ورزش جسم باشد» امّا لیتره بین عمل (پرورش كودك و نوجوان) و نتایج آن (عادت مكتسبه) فرق قائل می‌شود. در نظر او كسب عادت فكری چیزی و توسعه خصایل اخلاقی چیز دیگر است.»(شكوهی، 1375، 21) امّا كلمه Education در حال حاضر در ادبیات مربوطه در سطح بین‌‌‌اللملی به چهار معنا به كار می‌رود: به معنای موسسه یا نهاد(الف)، به معنای عمل یا تأثیر (ب)، به معنای محتوا (ج)، به معنای نتیجه یا محصول (د).-تعلیم و تربیت به معنای موسسه یا نهاد، به مجموعه ساختهایی اطلاق می‌شود كه در زمان معینی در یك كشور یا در گروهی از كشورها، غایتشان تربیت افراد ملت است، طبق مقررات بیش و كم دقیقی كار می‌كنند در لحظه معینی از تاریخ خصوصیات نسبه ثابتی دارند.-عنوان عمل یا نفوذ متأثر از تعریفی است كه در آغاز قرن حاضر (1911) دوركیم از تعلیم و تربیت كرد و از این طریق طرز فكر تربیتی چندین نسل از مربیان را تحت تأثیر قرار داد. -در معنای محتوا در اولین تقرب برآنچه «برنامه» نامیده می‌شود منطبق است. برنامه غالبا و تقریبا منحصرا به مجموعه‌ای از معارف كسب كردنی راجع است. امّا تعلیم و تربیت به معنای علمی از مفهوم برنامه هم فراتر می‌رود.-تعلیم و تربیت به عنوان «محصول» اثری است كه در چهارچوب تعلیم و تربیت به معنای «نهاد» و از طریق توسل به تعلیم و تربیت در معنای «محتوا» بر تعلیم و تربیت به معنای«عمل و تأثیر» مترتب می‌شود و شایستگی و كارآیی فارغ‌التحصیلان نظام آموزشی مبین آن است. (همان،26-25) پستالزی مربی و روانشناس تربیتی اواخر قرن18 و اوایل قرن 19 و بانی آموزشگاههای نو می‌گوید:«تربیت عبارتست از رشد طبیعی، تدریجی و هماهنگ كلیه استعدادها و نیروهای موجود و مكتوم در انسان»هربارت مربی و فیلسوف آلمانی اوایل قرن 19 می‌گوید: «تعلیم و تربیت عبارتست از مراقبت از كودك و تعلیم معلوماتی كه او را صاحب هنر و مهارت و فضیلت و تقوی نماید و هدف از این تبلیغات باید دستیابی به كمال شخصیت یعنی اعتدال و هماهنگی جسم و روح را فراهم سازد»فروبل مربی بزرگ آلمانی قرن 19 به تبعیت از فلسفه طبیعت دوستی یا ناتورالیسم رومانتیك روسو و نظریات پستالزی معتقد است كه فلسفه تربیت همان «رشد و تكامل نیروها و استعدادهای بالقوه موجود در نهاد آدمی است» وی معتقد است كه مراحل مختلف رشد از یكدیگر جدا و متمایز نیستند و این همان نظر « ژان ژاك روسو» در كتاب معروف امیل است. زیرا ژان ژاك روسو كه منبع الهام پستالزی، هربات و فروبل بود، تربیت را رشد نیروهای طبیعی فردی طفل می‌داند كه آموزش و پرورش باید خود را با قوای طبیعی و استعدادهای ذاتی و متفاوت كودكان سازگار سازد. به عبارت دیگر روسو معتقد است كه توجه به علائق و تمایلات طبیعی و كنجكاوی و حركات و فعالیت طفل باید محور آموزش و پرورش واقع گردد. (نیك‌زاد، 1375، 11الی 7) امّا دوركیم جامعه‌شناس معروف فرانسه كه یكی از مراجع بزرگ «تعلیم و تربیت » می‌گوید:«تربیت عملی است كه نسلهای بزرگسال بر روی نسلهایی كه هنوز برای زندگانی اجتماعی پخته نیستند انجام می‌دهند و هدف آن این است كه در كودك شماری از حالات جسمانی و عقلانی و اخلاقی برانگیزد و پرورش دهد كه جامعه سیاسی بر روی هم و نیز محیط ویژه‌ای كه فرد به نحو خاصی برای آن آماده می‌شود اقتضاء می‌كنند» از این تعریف چنین بر می‌آید كه تربیت اجتماعی كردن روشمند نسل جوان و وسیله‌ای است برای جامعه كه با آن كودكان شرایط اساسی بقای خود را فراهم می‌سازد. (دوركیم ، 1376 ،48) البته دوركیم معتقد است كه عمل تربیت كه بزرگترها در حق كوچكترها انجام می‌دهند عمدتا بر محور «وجدان جمعی» به منظور اجتماعی بار آوردن افراد لازم‌التعلیم است. (نیك‌زاد، 1375، 9)امّا آخرین تعریف از آموزش و پرورش را از دیدگاه دكتر فومنی در اینجا می‌آوریم:«آموزش و پرورش عبارتست از شیوه عمل و اعمال روش در سوادآموزی، فرهنگ‌آموزی، گسترش علوم و فنون و تخصص با برنامه‌های از پیش اندیشیده شده در چارچوب سازمانهای منطبق با نیازهای اقتصادی-اجتماعی. (فومنی، 1382 ،61)2-3- جامعه‌شناسی آموزش و پرورشآموزش و پرورش نهادی است اجتماعی كه در ارتباط با سایر نهادهای اجتماعی عمل می‌كند. كار جامعه‌‌شناسی مطالعه نهادهای اجتماعی و چگونگی پیدایش و سیر تكوینی آنهاست و هم اینجاست كه جامعه‌شناسی درمطالعه نهاد آموزش و پرورش، اهمیت پیدا می‌كند. در چكیده كارهای هانری‌ژان جامعه شناسی آموزش و پرورش چنین تعریق شده است:«جامعه شناسی آموزش و پرورش عبارتست از مطالعه نهادها و روابط اجتماعی در ارتباط با آموزش و پرورش»از طرف دیگر اهمیت جامعه شناسی آموزش و پرورش در آن است كه مقتضیات اجتماعی در زندگی انسانی نقش عمده دارد. در نتیجه آموزش علمی كه در حدود سالهای 1900 در اروپا به وجود آمده ابتدا از فیزیولوژی و روانشناسی و مخصوصاً از روانشناسی الهام گرفته و سپس در مسایل مربوط به بازده آموزش و پرورش وارد شده است. دیدگاه جامعه شناختی و مطالعه تجربی آموزش و پرورش قدری دیرتر در ایالات متحد آمریكا گسترش پیدا كرد. اسمیت اولین كسی بود كه برای این كار عنوان خاصی انتخاب كرد: «جامعه شناسی آموزش و پرورش» سال 1917بعد از جنگ جهانی اول (1914-1918) چهار واقعه عمده در جهت‌گیری آموزش به طرف علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسی موثر بوده است: 1-آموزش عمومی 2-سازمانهای آموزشی 3-دگرگونی نقش خانواده 4-اوج‌گیری انقلاب صنعتی مطالعه سازمانهای آموزشی، نقش آموزش و پرورش در تحولات اجتماعی، فنون آموزش ناشی از این روند تحولی، تحول جمعیت و گسترش مدارس رسمی مورد نیاز جمعیت رو به افزایش جوامع، اعم از شهری و روستایی، از جمله موضوعاتی هستند كه در چارچوب نهادهای اجتماعی و در حیطه مطالعات جامعه شناسی است. بر اساس چنین ملاحظاتی، جامعه شناسی آموزش و پرورش به منزله یكی از رشته‌های مهم جامعه شناسی به وجود می‌آید و با كاربرد روشهای تحقیقی مشخص، مطالعه تحولات جامعه در زمینه‌های مختلف و رشد جمعیت و رابطه آنها با آموزش و پرورش می‌پردازد. (فومنی، 1382 ،24 الی 19 ) 2-4- هدف جامعه شناسی آموزش و پرورشهدف جامعه شناسی آموزش و پرورش آن است كه پدیده آموزش و پرورش، نحوه تشكل و سازمان پذیری، و كاركردهای عمومی آن را در زندگی اجتماعی مطالعه كند. بدیهی است كه در هر جامعه‌ای، دامنه آموزش و پرورش از چارچوب نظام آموزش و پرورش فراتر می‌رود. آموزش و پرورش پدیده‌ای است كه آشكار یا نهان در تمام اركان و نهادهای اجتماعی جای دارد و از راه تأثیرات متقابل، دركل نظام اجتماعی نفوذ می‌كند. ادامه خواندن مقاله بررسي عوامل اجتماعي موثر درافت تحصيلي در ميان دانش آموزان دختر وپسر در مقطع متوسطه

نوشته مقاله بررسي عوامل اجتماعي موثر درافت تحصيلي در ميان دانش آموزان دختر وپسر در مقطع متوسطه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مديريت ژاپني – مديريت آمريكايي – مديريت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سيستم مديريتي جامعه ايراني

$
0
0
 nx دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مدیریت ژاپنی – مدیریت آمریكایی – مدیریت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سیستم مدیریتی جامعه ایرانی ابتدا در ورود به بحث لازم است به خصوصیات ویژه هر یك از شیوه های مدیریتی فوق اشاره شود. مدیریت ژاپنی مدیریت آمریكایی (برنامه ریزی) 1- جهت گیری بلندمدت است. 2- انجام تصمیم گیری بصورت گروهی از طریق همراهی جمعی است. 3- همكاری جمعی فراوان در آماده سازی و تصمیم گیری وجود دارد. 4- مسیر تصمیمات از پایین به بالا و برعكس صورت می گیرد. 5- روند تصمیم گیری كند است اما بسرعت و بدون مقاومت اجرا می شود. 1- جهت گیری اصولاً كوتاه مدت است. 2- تصمیم گیری فردی انجام می شود. 3- همكاری مردمی اندك در تصمیم گیری و آماده سازی وجود دارد. 4- تصمیمات در بالا گرفته شده در سطوح پایین جاری می شود. 5- روند تصمیم گیری سریع است اما اجرای آن كند و با مقاومت صورت می گیرد. مدیریت ژاپنی مدیریت آمریكایی(سازمان دهی) 1- مسئولیت پذیری گروهی است و پاسخگویی نیز گروهی می‌باشد. 2- مسئولیت تصمیم گیری روشن و آشكار نیست. 3- سازمان ساختاری غیررسمی دارد. 4- فلسفه و فرهنگ سازمان هماهنگ با روح جمعی بوده و فرد هویت سازمانی دارد. 5- سازمان در رقابت با سازمانهای دیگر است. 1- مسئولیت پذیری فردی است و مشخصاً فرد باید پاسخگو باشد. 2- مسئولیت تصمیم گیری شفاف وآشكار است. 3- ساختار سازمان رسمی و دیوانسالارانه است. 4- فلسفه و فرهنگ سازمانی خاصی وجود نداشته و هویت فرد با رشته كاری و تخصص او شكل می گیرد. 5- فرد در رقابت با افراد دیگر است. مدیریت ژاپنی مدیریت آمریكایی(استخدام نیروی انسانی) 1- استخدام نیروی كار او میان نیروهای جوان فارغ التحصیل بوده و جابجایی مستخدمین از سازمان استخدامی اولیه بندرت صورت می گیرد. 2- ترفیع در پایه های سازمانی كند بوده وعمدتاً براساس ارشدیت صورت می گیرد. 3- تقویت فرهنگ وفاداری به شركت و سازمان غالب است. 4- ارزیابی كار كارمندان تازه كار بندرت صورت می گیرد. 5- ارزیابی براساس كاركرد بلندمدت صورت می گیرد. 6- ترفیع بر پایه معیارهای چندگانه از جمله ارشدیت استوار است. 7- آموزش و تربیت كارمندان نوعی سرمایه گذاری بلندمدت محسوب می شود. 8- ثبات و امنیت كاری بالا بدلیل استخدام برای همه عمر 1-استخدام نیروی كار از میان فارغ التحصیلان و یا شاغلین دیگر سازمانها بوده و جابجایی آسان و مكرر نیروهای استخدامی میان شركتهای مختلف امری عادی است. 2- امكان ترفیع سریع در سازمان براساس كارایی فردی وجود دارد. 3- تقویت فرهنگ وفاداری به حرفه و تخصص غالب است. 4- ارزیابی كار كارمندان تازه كار بسیار انجام می شود. 5- ارزیابی بر مبنای بازدهی كوتاه مدت انجام می شود. 6- ترفیع براصل كارایی فردی و توانایی درعملكرد استوار است. 7- به آموزش و تربیت كارمندان بدلیل عدم ثبات و تداوم كاری با تردید نگاه می شود. 8- ناامنی شغلی بدلیل عدم حمایت كامل كارمندان از طرف سازمان مدیریت ژاپنی مدیریت آمریكایی(رهبری) 1- رهبر نقش یك راهنمای اجتماعی را داشته و عضوی از اعضای گروه است. 2- رهبری سبك پدرانه دارد. 3- رهبری براساس ارزشهای همگانی بوده همكاری را آسان می كند. 4- تأكید بر همنوایی در سیستم وجود دارد و از برخورد و رویاروی پرهیز می شود و روند امور گاهی با ابهام و چشم پوشی انجام می پذیرد.5- ارتباط از پایین به بالا و برعكس صورت می گیرد. 1- رهبر تصمیم گیرنده نهایی بوده و بعنوان رئیس گروه خود عمل می كند. 2- رهبری سبك كارفرمایانه دارد. 3- رهبری براساس تصمیمات فردی بوده گاهی روند همكاری را ناممكن می كند. 4- تأكید بر اجرای روش امور بوده برخورد مستقیم و رویاروی فراوان است. 5- ارتباط اصولاً از بالا به پایین اعمال می شود. یروی كار از میان فارغ التحصیلان و یا شاغلین دیگر سازمانها بوده و جابجایی آسان و مكرر نیروهای استخدامی میان شركتهای مختلف امری عادی است. مدیریت ژاپنی مدیریت آمریكایی(نظارت) 1- نظارت از سوی همردیفان و همكاران در سطح گروه صورت می گیرد. 2- نظارت بر كاركرد گروه اعمال می شود. 3- احترام و آبروی فرد در هنگام لغزش و خطا حفظ می شود (حمایت از طرف گروه) 4- گروههای نظارت بر كیفیت نقش مشهودی در سازمان دارند. 1- نظارت از طریق سلسله مراتب و از بالا به پایین اعمال می شود. 2- نظارت بر كاركرد فرد اعمال می شود.و 3- خطا كار مورد توبیخ و سرزنش قرار می گیرد ( عدم حمایت از طرف گروه) 4- گروههای نظارت بر كیفیت نقش كمرنگی در سازمان دارند. همانگونه كه در مقایسه فوق مشهود است خصوصیات مدیریتی هر جامعه براساس خصوصیات فرهنگی آن جامعه شكل گرفته است. در جامعه ژاپنی ما با یك فرهنگ گل گرا با غلبه روحیه پدرسالارانه و با خصوصیت كیفیت گرایی – پرهیز از قدرت طلبی – روحیه سازشكارانه – پرهیز از ناامنی – فرهنگ ارزشگذاری به كار ولی نه چندان كارآفرین و با غلبه تفكر ماتریالیستی روبرو هستیم. در حالیكه در جامعه آمریكایی غلبه فرهنگی بیشتر به سمت روحیه دموكراسی – فرد گرایی – عمل گرایی – نتیجه گرایی – ریسك پذیری – رقابت و قدرت طلبی – كارآفرینی – هدف گرایی – روحیه مردانه – ماجراجویی – و تفكرات ماتریالیستی است. بدون شك كارایی هر یك از سیستمهای مدیریتی ژاپنی و آمریكایی براساس تطابق با فرهنگ آن جامعه و توانایی و كارامدی سیستم در حل مشكلات ناشی از تغییرات سریع جهانی و تحولات اقتصادی ارزیابی می شود. اما می‌توان محاسن و معایب هر یك از سیستمهای مدیریتی فوق را چنین برشمرد. مدیریت ژاپنی * محاسن 1- اعتماد پایدار بین فرد و سازمان – از طریق رفع نیازها و حمایت فرد از سوی سازمان و وفاداری و مسئولیت پذیری فرد در قبال سازمان كه منجر به رضایت وامنیت شغلی و بازدهی وكارایی سازمان می‌شود. 2- تقسیم عقلانی نقش تصمیم گیری و مسئولیت پذیری در میان سطوح پایین و بالای سازمان كه راهی برای كنترل و پیش گیری از هر نوع مانعن تراشی یا نیروی منفی در اجرای تصمیمات به شمار رفته و ریسك تصمیم گیری را به حداقل می رساند. 3- كسب موشفقیت براساس سیستم كانرن- گمبا (كایزن) یا ارتقاء مستمر فرایندها بوسیله تمامی كاركنان، بدون صرف هزینه های زیاد از مقوله های بنیانی در مدیریت ژاپنی محسوب می شود. كایزن كه آقای Massaki Imai آنرا كلید موفقیت مدیریت ژاپنی می‌داند در اصل متضمن حفظ روحیه ارتقاء كیفیت مداوم و پذیرش تغییرات مثبت مستمر از طرف تمام كاركنان بوده و قلب تپنده ایی ارتقاء مستمر سیستم دوایر كنترل كیفیت و كنترل كیفیت جامع می باشد.همچنین مدیریت ژاپنی محل واقعی عملیات را (GEMBA) توصیف می كند و اعتقاد دارد تمركز روی امور مالی و نتایج كوتاه مدت تأثیرات ناپایداری در ارتقاء سیستم داشته و سوگیری و سیاستگذاری سازمانها باید براساس منافع دراز مدت شكل بگیرد تا سازمان كارآمدی و پویایی خود را حفظ نماید. معایب مدیریت ژاپنی 1- كند بودن روند تصمیم گیری در سیستم ژاپنی (Nema Vashi) و (Ringi) كه گاهی اوقات منجر به از دست رفتن فرصتهای تجاری می شود. 2- تأكید بر همنوایی با سیستم گاهی اوقات منجر به پرهیز افراد از رویارویی با تصمیمات نادرست جمعی می شود و فرد به پذیرفته مسئولیت مشترك برای اخذ تصمیمی كه ممكن است منجر به شكست بشود راضی می گردد كه بعضاً نتایج اسف باری در پی دارد. 3- سیستم ارتقاء كند و وابستگی شدید فرد به سیستم سازمانی سبب از بین رفتن حس رقابت و نوآوری در فرد شده و حتی بدلیل امنیت شغلی بیش از حد نسل جدیدی از كاركنان كم تعهد كه چندان به منشور اخلاقی و ارزشمندی كار هم معتقد نیستند بوجود آمده است. 4- عدم عدالت یكسان در امنیت شغلی برای تمام سطوح كاركنان جامعه ژاپنی و در ژاپن تنها 30% كاركنان مرد ژاپنی بصورت تمام وقت و در شركتها و سازمانهای بزرگ براساس نظام استخدامی ژاپنی Nenko استخدام می‌شوند. و در این میان كاركنان زن – كاركنان پاره وقت- و كاركنان قراردادی و كاركنان روزمزد- از تبعیضات زیاد و عدم امنیت شغلی رنج می ‌برند. 5- نظام مدیریت ژاپنی سبك مدیریت خلاقانه و متهورانه‌ای را رایج نكرده است. و در شرایط سخت اقتصادی سیستم مدیریتی به جای آنكه بدنبال یافتن راه حلهای جدید و خلاقانه باشد از سیستم ریاضت اقتصادی و درهای بسته برای حل مشكلات مدیریتی سود می برد كه اغلب فشار آن به شكل استثمار گرانه‌ای بر سطوح پایین سازمان منتقل می‌شود. 6- اجرای سیستمهای كایزن- گامبا علیرغم تبلیغات گسترده بر روی كارایی فوق العاده آنها – همیشه و در هر سیستم با موفقیت همراه نبوده و در بسیاری از موارد با مشكلات اجرایی و حتی كارآمدی پایین روبرو می‌شوند. 7- مدیریت ژاپنی محدودیتها و تبعیضات شغلی زیادی را برای زنان ایجاد می كند. كه اگر چه ممكن است با فرهنگ مرد سالارانه ژاپنی چندان تعارضی نداشته باشد اما در جوامع دیگر می‌تواند منجر به ایجاد تنشهای جدی اجتماعی گردد. مزایای مدیریت آمریكایی 1- عمل گرایی كه مانع از اتلاف وقت و سرمایه می‌شود. 2- ارزشمندی خلاقیت : این روحیه باعث می شود سازمان از محدود كردن بیش از حد افراد در چارچوب قوانین و مقررات خشك خودداری كرده و با احترام به استقلال فركی افراد از نیروی خلاقیت و نوآوری آنان درجهت منافع سازمان سود بجوید. 3- ریسك پذیری: روحیه ماجراجویانه آمریكایی ایجاب می كند سازمان و افراد آن در جستجوی فرصتهای جدید و مناسب بوده و در راه بهره برداری از این فرصتها سیستم مدیریتی آمریكایی ریسك معقول و حساب شده را می پذیرد و تشویق می كند، كه در بسیاری از موارد این امر می تواند نتایج جهشی و چشمگیری بدنبال داشته باشد. 4- بهره وری براساس رشد فردیت كاركنان : مدیریت آمریكایی عمیقاً معتقد است یك سازمان موفق باید امكان رشد فردی و بالندگی شغلی را برای فرد فراهم نماید تا كاركنان با انگیزه لازم در جهت ابراز لیاقت خود كه منجر به خودكارآیی هر چه بیشتر سیستم نیز خواهد شد. جایگاهشان را در سیستم ارتقاء دهند. 5- مدیریت آمریكایی با اعتقاد بر تصمیم گیری فردی و مسئولیت پذیری افراد، امكان اتخاذ تصمیمات سریع، به موقع و .. را برای سازمانهای تحت مدیریت خود فراهم می نماید. 6- درسیستم آمریكایی روند جاری امور و وظایف افراد، كاملاً‌ روشن و شفاف بوده واین امر مانع از فرار فرد از پاسخگویی مستقیم و مخفی ماندن خطاها در پوشش مسئولیت گروهی می شود و همین امر آسیب پذیری سازمان را در قبال خطاها و لغزشهای فردی كاهش می دهد.7- سیستم مدیریت آمریكایی بیشتر بر دموكراسی و عدالت اجتماعی استوار بوده و ناعدالتی های شغلی و اجتماعی و جنسی در محیط كار كمتر از حمایت فرهنگی و محمل اجتماعی برخوردار است. معایب سیستم مدیریت آمریكایی 1- نتیجه گرا بودن بیش از حد و تمركز روی امور مالی و نتایج كوتاه مدت سبب غفلت از برنامه ریزی سیستم روی نتایج و سیاستهای دراز مدت می گردد. 2- تصمیم گیری های فردی و مسئولیت پذیری مدیران اگر چه منافعی مانندق درت تصمیم گیری سریع را بدنبال دارد اما عملاً با مشكلات عدیده‌ای مواجه می‌شود كه از ان جمله می‌توان به عدم پایبندی كاركنان سطوح پایین به تصمیمات اخذ شده بدیل عدم مشاركت در اخذ تصمیمات اشاره كرد كه اغلب باعث كند شدن و بروز مقاومت در اجرای تصمیمات اتخاذ شده از بالا می گردد. 3- عدم پایبندی و وفاداری افراد به سیستم سازمانی باعث می شود به امر آموزش كاركنان بعنوان یك سرمایه گذاری دراز مدت با تردید نگریسته شود. 4- ساختار سازمانی رسمی و دیوانسالارانه باعث بروز مشكلات خاص سیستم بروكراتیك و كندی عملكرد سازمان می شود. 5- رقابت موجود در محیط كاری و ما بین كاركنان باعث بروز احساس عدم امنیت و رضایت شغلی و ظهور رفتارهای غیراخلاقی در محیط كار می‌شود. 6- عدم امنیت شغلی از وفاداری كاركنان به سیستم كاسته مانع از شكل گیری حساس همسو بودن منافع فرد و سازمان می شود. 7- از آنجا كه رهبری سیستم در مدیریت آمریكایی به شكل ریاست اعمال می شود، تصمیمات فردی و بالا دستانه گاهی اوقات روند همكاری را ناممكن می سازد. 8- در سیستم مدیریت آمریكایی نظارت از سطوح بالا و برد كاركرد فردی اعمال می شود این امر امكان استفاده از دوایر ارتقاء كیفیت را كه نوعی اعمال ظارت گروهی بر كاركرد سیستم می باشد و از رموز موفقیت مدیریت ژاپنی محسوب می شود ناممكن می سازد. حال كه با خصوصیات مزایا و معایب سیستم مدیریت ژاپنی و آمریكایی شآنا شدیم . لازم است به بررسی تئوری مدیریتی Z كه برآیندی از دو سیستم مدیریتی فوق یم‌باشد بپردازیم. تئوری مدیریتی Zویلیام اوچی كه از تئوری پردازان علم مدیریت معاصر محسوب می شود در در بررسی گروهی از شركتها و سازمانهای آمریكایی موفق مانند IBM مشاهده كرد آنها بطور ناخودآگاه برخی از ویژگیهای مدیریت ژاپنی را با مدیریت آمریكایی تلفیق نموده و به موفقیتهایی دست پیدا كرده اند وی این نحوه تلفیق خصوصیات مدیریتی آمریكحایی و ژاپنی را تئوری Z نام نهاد. تئوری Z برخی از فاكتورهای مثبت مدیریت ژاپنی را انتخاب و آنرا سازگار با محیط و فرهنگ آمریكایی به كار می بندد. برای درك بهتر این نحوه تلفیق مقایسه ای احتمالی بین این سد تئوری مدریتی انجام شده كه بررسی آن خالی از لطف نیست. تئوری آمریكایی A تئوری ژاپنی J تئوری Zاستخدام كوتاه مدت استخدام مادام العمر استخدام بلندمدت تصمیم گیری فردی تصمیم گیری توافقی تصمیم گیری توافقی مسئولیت فردی مسئولیت گروهی مسئولیت فردیارزیابی سریع ارزیابی تدریجی ارزیابی تدریجی ارتقاء ترفیع سریع ارتقاء و ترفیع تدریجی ارتقاء و ترفیع تدریجی كنترل رسمی و صریح كنترل غیررسمی و تلویحی كنترل غیررسمی و تلویحی با استانداردهای رسمی و صریح گرایش به تخصصهای جزئی گرایش به كلی دان و كاردان بودن افراد گرایش متعادل به تخصصی بودن توجه ابزاری و جزء گرایانه به فرد توجه انسانی و كامل به فرد توجه انسانی با التفات به تمام ابعاد فردی در سازمان در تئوری Z علیرغم تأكید بر تصمیم گیری گروهی وجمعی مسئولیت تك تك افراد نیز مورد توجه قرار می گیرد. و علاوه بر وجود روابط متكی بر اعتماد وا حترام در محیط كاربر پیوندهای غیررسمی و دیوانسالاری در مجموعه سازمان بی توجه نیست و وظایف افراد و حیطه مسئولیشتان كاملاً واضح و شفاف است. در تئوری Z جریان آزاد اطلاعاتی را برای بهره گیری از مشاركت جمعی برقرار می سازد اما بر هدفهای رسمی و برنامه ریزی سازمانی تاكید ویژه دارد در این تئوری ارزشهای شركتی و فلسفه سازمانی همراه با ارزیابی های آماری و اندازه گیری های عددی هر دو به تناسب كنشهای مدیریتی را هدایت می‌كنند. و در این تئوری به انسان به صورت وجودی كامل و نه بعنوان ابزاری برای تولید نگریسته می‌شود. به نظر می رسد پس از آشنایی اجمالی با سه تئوری ذكر شده بررسی و امكان سنجی در مورد اعمال شیوه های مدیریتی فوق در ایران امكان پذیر باشد. برخلاف فناوری تولید كالا- شیوه های مدیریتی به هیچ وجه قابل كپی برداری نیست ولی این به معنی نفی الگوگیری از شیوه های مدیریتی نمی باشد از طرفی با نگاهی دقیق تر می توان دریافت كه هر سبك و شیوه مدیریتی دارای دو بعد اساسی است. 1- محتوی یا هسته آن شیوه مدیریتی كه بعنوان روح جاری برسیستم عمل می كند و بدون آن عملكرد ظاهری و بی محتوایی از سیستم باقی می ماند. كه مفید فایده نخواهد بود. 2- شكل و ساختار ظاهری سیستم مدیریتی كه ریشه در زیرساختهای مدیریتی، پیشینه فرهنگی – تاریخی – سیاسی و خصوصیات محیطی و اقتصادی شرایط و نیازهای موجود دارد. كه بی توجهی به آن درنهایت موجب زیان ها و خطاهای فاحش خواهد گردید. بنابراین برای پیاده كردن هر مدل مدیریتی و یا الگو برداری های مدیریتی باید از مدگرایی در مدیریت بشدت پرهیز نمود. و ضمن تجزیه و تحلیل عمیق و ساختاری الگوهای مدیریتی ارائه شده باید از ساختار فعلی مدیریتی كشور – نقاط ضعف – نقاط قوت – نیازها – ضرورتها اطلاع حاصل كرد. تا بتوان براساس شرایط حاضر از امكانات و الگوهای موجود حداكثر بهره برداری را نمود. بنابراین در تببین اجمالی بحث می توان به موارد زیر اشاره كرد: • روح جاری بر سیستم مدیریت ژاپنی یك روه كل گراوHolistic است كه با روح و فرهنگ شرقی و اسلامی حاكم بر جامعه ایرانی قرابت بیشتری دارد اما در این میان به روحیه فردگرایی عمیق ایرانیان نیز نباید بی توجه بود. • اما مشكل ظاهری، سیستم مدیریتی ژاپنی و سیستم مدیریتی آمریكایی و همچنین سیستم مدیریتی مبتنی بر تئوری Z هیچكدام به تنهایی و به طور مطلق الوی مناسبی برای مدیریت جامعه ایرانی محسوب نمی شوند. بنابراین با توجه به زمینه های فرهنگی – اجتماعی- اقتصادی- سیاسی – معنوی و همچنین نیازها و امكانات موجود كشور باید تلفیقی از ساختارهای مدیریتی موجود با فرهنگ و شرایط خاص جامعه امروز ایرانی بوجود آورد و چه بسا در آینده بتوان نام این تئوری مدیریتی را (تئوری P) یا (Persian theory) نام نهاد كه این مهم البته به عهده متخصصین امر و دست اندركاران سیاست گذاری های كلان ملی می باشد. اما مواردی كه با توجه به بضاعت اندك اینجانب به نظر می رسد عبارتند از : 1- با توجه به نیاز كشور به تحولات عمیق و اساسی و در عین حال وجود بحرانهای حاد و غیر قابل اغماض در كشور. 2- با توجه به سابقه طولانی مدت نظامهای استبدادی در كشور و خو گرفتن فرهنگی مردم ایران استبداد و اعتقاد عمیق آنها به ارجحیت تصمیم گیری های فردی بر تصمیمات جمعی لازم است مانند مدیریت آمریكایی سیستم های تصمیم گیری فردی تقویت و كارمند شوند اما در عین حال به زمینه سازی فرهنگی واجتماعی برای آموختن شدن جامعه ایرانی با فرهنگ تصمیم گیری و مسئولیت پذیری جمعی هم باید توجه لازم مبذور گردد. 3- با توجه به فرهنگ نظم گریزی و حتی نظم ستیزی كه در سطح گسترد‌ه‌ای از جامعه ایرانی نمود دارد لازم است همانند مدیریت آمریكایی حدود مسئولیت ها و تصمیم‌گیری‌ها و وظایف محوله دقیقاً مشخص و سیستم نظارتی كارآمدی بر عملكرد افراد جاری شود و ساختار سازمانی رسمی و دیوان سالارانه قویاً‌تقویت و كارآمد گردد و از محول كردن امور بطور نامشخص به گروهها وسازمانها تا زمانیكه فرهنگ نظم وكارگروهی بر جامعه ایرانی حاكم نشده خودداری گردد. 4- با توجه به روحیه فردگرایی – رقابت جویی – و خلاقیت در جامعه ایرانی لازم است سیستم های استخدامی وحمایتی در سازمانها بگونه ای بكار گرفته شوند كه در عین حال كه توانایی های خلاقانه افراد رشد می كنند امكان ارتقاء سریع وجود دارد افراد حمایتهای شغلی لازم را از سازمان دریافت دارند چون احساس ناامنی شغلی از عواملی است كه باعث دلسردی و قانون گریزی در جامعه ایرانی خواهد شد( تلفیقی از نظام استخدامی – اداری – آمریكایی و ژاپنی با ارجحیت نظام آمریكایی) 5- ارزیابی ها در سیستم مدیریت ایرانی لازم است برای پس ارزیابی مدیریت آمریكایی بنا نهاده شود چون با روحیه فرد گرایی ایرانی هماهنگ تر است و ارزیابی كاركرد گروه اغلب با مسئولیت گریزی همراه خواهد شد. 6- به نظر می رسد جلب مشاركت و همكاری در فرهنگ ایرانی بیشتر براساس منافع فردی صورت می گیرد تا براساس وفاداری به سازمان ها بنابراین در جلب انگیزش ایرانیان به مشاركت سیستم مدیریت آمریكایی و تقویت فرهنگ وفاداری به حرفه و تخصص كارآمدتر خواهد بود. در عین حال باید برای رسیدن به فرهنگ مشاركت جمعی و پایبند بودن به ارزشهای گروه و سازمان زمینه سازی فرهنگی بعمل آید (مدیریت ژاپنی) 7- رهبری در سیستم مدیریت ایرانی لازم است به شكل تلفیقی از رهبری پدرسالارانه با قاطعیت ریاست مآبانه اعمال شود تا در عین استفاده از روحیه احساسی و شرقی ایرانیان در جهت همكاری با رهبری و مدیریت روحیه فردگرایی و نظم گریزی آنان مخل روند جاری امور نشود. (تلفیقی متعادل از مدیریت ژاپنی و امریكایی) 8- روحیه عدالت جویی ایرانیان ایجاب می كند از خصوصیات تعبیض آمیز مدیریت ژاپنی در مورد زنان و بعضی از گروههای كاری خودداری شده ضمن تأمین حقوق اجتماعی و شهروندی افراد نظام شایسته سالاری در سیستم مدیریت ایرانی اعمال شود كه این امر با مدیریت آمریكایی كه به ظاهر به اصول دموكراتیك پایبندتر است سازگاری بیشتری خواهد داشت. 9- فرهنگ اسلامی و شیعی ایرانیان حاوی پتانسیلهای عظیم و كارآمدی در جهت برانگیختن و بكارگیری نیروهای جمعی و مشاركت و مسئولیت پذیری اجتماعی است كه نمونه آنرا در هیتئها و دسته جات مذهبی مشاهده می كنیم و حتی شكلی از این كاركرد قوی اجتماعی را در حركتهای دموكراتیك از جمله انتخابات چند دوره اخیر مشاهده نموده ایم. كه این امر می تواند از خصوصیات منحصر به فرد جامعه ایرانی باشد. و بدون شك بكارگیری این پتانسیل ویژه در تحولات اجتماعی می تواند نقطه مثبت و متعادل كننده ای در مقابل فرهنگ عمیق فرد گرایی ایرانیان باشد كه نباید از دید تئوریسین های مدیریت ایرانی دور بماند. ادامه خواندن مقاله مديريت ژاپني – مديريت آمريكايي – مديريت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سيستم مديريتي جامعه ايراني

نوشته مقاله مديريت ژاپني – مديريت آمريكايي – مديريت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سيستم مديريتي جامعه ايراني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله نقشه کشي صنعتي

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : در این قسمت قصد داریم به بررسی نقشه کشی صنعتی، یکی از درسهای مهندسی صنایع که بطور غیرمستقیم با این رشته درارتباط است بپردازیم .امیدواریم در پایان این قسمت شما با مطالب زیرآشنا شده باشید:1-تاریخچه نقشه كشی صنعتی2- نقشه کشی صنعتی ،استانداردهای آن و جایگاه آن در صنعت 3- سر فصل های درس نقشه کشی صنعتی برای رشته مهندسی صنایع4- معرفی کتاب های نقشه کشی صنعتی 5- معرفی نرم افزارهای نقشه کشی صنعتی 6- کاربرد نقشه کشی صنعتی درمهندسی صنایع تاریخچه نقشه كشی صنعتی: در زمان های قدیم حتی سال های قبل از میلاد برای نشان دادن و معرفی قطعات و وسایل صنعتی از نقشه هایی استفاده می كرده اند كه بطور كامل گویا نبوده و از قواعدی كه همگان آن رادرك كنند بهره ای نداشته است ودر موقع نقشه خوانی با مشكلاتی روبرو می شوند تا اینكه آقای لئوناردو داوینچی نقاش و مجسمه ساز ایتالیایی (1459-1516) طراحی را ارائه نمود وطبق قواعدی جسم سه بعدی را روی صفحه ی دو بعدی با رسم تصاویر نشان داد كه دراین حال نقشه هاگویا تر وقابل فهم تر شد. سپس دانشمندان وریاضی دانان اروپایی فعالیت او را دنبال كردند تا اینكه گاسپارمانژ اهل فرانسه در سال 1798هندسه ترسیمی را معرفی نمود و این علم پایه و ریشه نقشه كشی صنعتی شد و امروزه از همان اصول استفاده می شود .نقشه کشی صنعتی و جایگاه آن در صنعت: نقشه کشی صنعتی همان زبان تکنیک یا زبان صنعت است .زبانی که تراوش فکر مهندسان و طراحان را به تصویر می کشد .مهارت نقشه خوانی و نقشه كشی در مهندسی مانند سواد خواندن و نوشتن می باشد. نقشه كشی در حقیقت نوعی زبان محاوره در علوم مهندسی می باشد كه اطلاعات مورد نیاز از یك قطعه، ماشین، سازه، و یا یك طرح را به روشنی و بدون ابهام بیان می كند. این اطلاعات شامل شكل هندسی، نحوه قرار گرفتن و اتصال اجزاء مختلف، مشخصات فیزیكی و هر گونه اطلاعات ضروری می باشد. بنابراین هر مهندس لازم است كه به این زبان مسلط باشد و بتواند به راحتی از طریق آن به تبادل اطلاعات با سایر مهندسین بپردازد. حداقل مهارت مورد نیاز برای یك مهندس نقشه خوانی است و البته توصیه می شود كه نقشه كشی را نه لزوما بطور حرفه ای نیز بداند. هر مقدار تسلط به نقشه خوانی و نقشه كشی بیشتر باشد، شخص سریعتر و راحت تر می تواند ایده های خود را به دیگران منتقل كند و ایده های دیگران را درك كند. درحقیقت نقشه حاوی تمام اطلاعات اعم ازاندازه قطعه ،جنس قطعه، مقدار پرداخت و یا هر سوال دیگری که ممکن است برای تراشکار هنگام تراش قطعه پیش بیاید می باشد(نتیجه می گیریم که یک تراشکار حرفه ای نیز باید علم نقشه کشی را بلد باشد )درواقع می توان گفت که نقشه کشی در صنعت مانند پلی است که دفاتر طراحی را با کارگاه های ساخت و تولید مرتبط می سازد. استانداردها ی نقشه کشی :نخستین موسسه ملی استاندارد در سال1902در انگلستان وسپس در1916 در هلند و 1917 درآلمان تاسیس شد. بدنبال آن استاندارد DIN که استاندارد صنعتی آلمان است گسترش پیدا کرد، ودرزمینه نقشه کشی صنعتی فعالیت وسیعی آغاز شد. در سال 1926 اتحادیه ای متشکل از 20 موسسه استانداردملی ازکشورهای مختلف به نام اتحادیه بین المللی موسسات استانداردملی استاندارد ISO)) تشکیل شد ،اما با پیشرفت تکنولوژی و نیاز به ارتباط صنعتی بین شرکتها ، لزوم ایجادیک سازمان بین المللی استاندارد مورد توجه قرار گرفت و در سال 1947 سازمان ISO تشکیل شد وشروع به کار نمود . کشورایران در سال1332 اولین موسسه استاندارد خودرا تاسیس نمود ودرسال1360 به عضویت ISO درآمد.بعضا کشورهااز استانداردهای مخصوص به خوداستفاده می کنند ولی درکل می توان گفت که تفاوتی عمده با هم ندارند برای آشنایی بیشتر شما استانداردهای چندکشور(یا قاره )آورده شده است: استاندارد کشور یا قاره ;;;;;;. علامت اختصار امریکا …;;;;;;;;;;;;;;;;;. ANSI اروپا ;;;;;;;;;;;;;;;;;;. CE استرالیا ;;;;;;;;;;;;;;;;;; SAA کانادا ;;;;;;;;;;;;;;;;;;. CSA ایران ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. ISIRI انگلستان ;;;;;;;;;;;;;;;;;.. BSI ایتالیا ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. UNI روسیه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;. GOST ژاپن ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. JISC فرانسه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. NF سرفصلهای نقشه کشی صنعتی برای مهندسی صنایع:سرفصل های نقشه کشی صنعتی نیز مانند کتاب ها بستگی به دانشگاه ها دارد ولی بطور می توان به عناوین زیر اشاره کرد: – مقدمه ای برنقشه کشی صنعتی وکاربردآن– معرفی صفحات اصلی تصویر و اصول رسم تصاویر– تعریف وترسیم تصویر یک جسم بر روی یک صفحه– را بطه هندسی بین تصاویر مختلف– رسم تصویر از روی مدلهای ساده – رسم تصویر یک جسم به کمک تصاویر معلوم آن– تعریف برش وقراردادهای مربوطه– برش و نیم برش ساده برش ونیم برش شکسته و ;– تعریف تصویر مجسم و کاربرد آن وطبقه بندی تصاویر مجسم – تصویر مجسم قائم – تصویر مجسم مایل – تصویر مرکزی (پرسپکتیو)– اتصالات ونحوه رسم آنها– تقاطع خط با صفحه و تقاطع صفحه با صفحه و;– تعریف سطوح استانه ای و مخروطی و تقاطع خط وسطح با آنها– تفاطع سطوح دوارانی با هم– گسترش احجام– تصویر کمکی با استفاده از تغییر صفحه– رسم فنرها وچرخدنده ها – اندازه گیری صنعتی– علائم سطوح تلرانس ها و انطباقات– اصول مرکب کردن نقشه ها– کاربرد کامپیوتر در نقشه کشی صنعتی کتاب های نقشه کشی صنعتی:اکثر اساتید دانشگاه های کشور به جای معرفی یک کتاب جزوه هایی را با توجه به سبک و سلیقه خود در اختیار دانشجویان قرار می دهند و ازآنها می خواهند که از آن جزوه بجای کتاب استفاده کنند.ولی اگر بخواهیم معروفترین و پرکاربردترین کتاب ها را معرفی کنیم باید از دو کتاب خوب نقشه کشی صنعتی 1و2جناب مهندس مرجانی انتشارات دانشگاه یزد که در دوجلد مجزا برای علاقه مندان تهیه شده است و دیگری کتاب تحسین برانگیز جناب دکتر حسین خوشکیش و مهندس حبیب اله حدادی که این کتاب نیز درانتشارات دانشگاه علم وصنعت ایران در دو جلد چاپ شده است نام برد. کتابهای نقشه کشی صنعتی ولی نژاد انتشارات طراح نیز از کتابهایی است که با توجه به اینکه بیشتر به نقشه خوانی تاکید دارد بیشتر مورد استفاده دانشجویان مهندسی صنایع است.البته علاقه مندان می توانند کتاب های نقشه کشی فنی و حرفه ای که بطور تقریبا کاملی بسیاری از مهمترین سرفصل های نقشه کشی صنعتی مهندسی صنایع را تحت پوشش قرار داده را نیز مورد مطالعه قراردهند. معرفی نرم افزارهای نقشه کشی صنعتی:امروزه استفاده از نرم افزارهای كامپیوتری را در اكثر قریب به اتفاق دفاتر طراحی مهندسی می توان مشاهده كرد به جرات می توان گفت دیگر از طراحی ونقشه های دستی خبری نیست . قطعات در محیط های نرم افزاری طراحی می شوند و مكانیزم انها قبل از ساخت نمونه واقعی در چنین محیط هایی شبیه سازی می شود و درحین عمل شبیه سازی عیوب طراحی مشخص می شود و در ننیجه بدون صرف هزینه ساخت می توان پس از حصول اطمینان از صحت طراحی شروع به ساخت نمونه واقعی و در نتیجه تولید محصول پرداخت . ادامه خواندن مقاله نقشه کشي صنعتي

نوشته مقاله نقشه کشي صنعتي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پژوهشي در تناسب آيات

$
0
0
 nx دارای 130 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پژوهشی در تناسب آیات مقدمه:(امام رضا (ع) می فرمایند: قرآن ریسمان و دستگیره محكم الهی است، قرآن راه برتری است كه انسانها را به سوی بهشت ره می نماید و از آتش دوزخ می رهاند، گذشت زمان آنرا فرسوده نمی كند و گفتار آدمیان آن را تباه نمی سازد زیرا ویژه زمانی خاص نیست و دلیل روشنی برای همه انسانهاست. از پیش رو و پشت سر، خط بطلان بر آن كشیده نمی شود، كتابی است فرود آمده از سوی حكیم حمید) این معجزه جاوید كه به صورت كتابی مشتمل بر سور و آیات است، مجموعه ای هدفمند، منظم و یكپارچه است كه در عین كامل بودن و مشتمل بودن بر تمام نیازهای بشر از هر گونه ضعف و یا زیادت مبراست.قرآن كریم دریچه ای است مابین خالق و مخلوق، خالقی ازلی و ابدی و مخلوقی فانی و این كتاب مقدس در همه ادوار، پاسخگوی بشر تشنه حقیقت و خواهان شناخت خالق خویش است شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یك فرد مؤمن امری ضروری و واجب است. شناخت قرآن از آن جهت ضروری است كه این كتاب، در تكوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلكه در تكوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است. نگاهی به تاریخ، این نكته را روشن می كند كه عملاً هیچ كتابی به اندازه قرآن بر روی جوامع بشری و بر زندگی انسانها تاثیر گذار نبوده است. در این تحقیق بر آنیم تا یكی از وجوه اعجاز قرآن یعنی وجود تناسب و هماهنگی میان آیات قرآن كریم را بررسی كنیم.منابع اصلی در این تحقیق اولاً كتبی است كه به طور مستقیم به بحث تناسب آیات پرداخته و ثانیاً كتابهایی كه این بحث را در میان فصول و بخشهایشان آورده اند و در بحث موردی، یعنی اثبات وجود تناسب بین دسته های مختلفی از آیات منبع اصلی كتب تفاسیر است كه در این میان از مهمترین كتابهای تفسیری شیعه و سنی استفاده شده است. این تحقیق مشتمل بر كلیات و سه بخش و هشت فصل می باشد كه به بررسی وجوه مختلف مطرح در خصوص تناسب آیات پرداخته شده است.امید است با بررسی های بیشتر و یافتن هر چه بیشتر حقایق در این زمینه راه به سوی دستیابی به دریای بیكران معارف قرآن هموار تر گردد.حامده نكوفال 12 شهریور /84 بیان مسأله:كتاب الهی به اعتبارهای مختلف به اجزائی تقسیم می‌شود، از جمله سوره، آیه، جزء، حزب و… آنچه كه آشكار است، این است كه از زمان نزول، آیات و سور به طور مجزا وجود داشتند، و با استفاده از احادیث می توان به این مطلب دست یافت و همچنین اكثر علمای علوم قرآنی معتقدند، همزمان با نزول آیات، پیامبر اكرم (ص) جایگاه دقیق آنها را نیز مشخص می فرمودند، بنابراین ترتیب آیات توقیفی است. همچنانكه بسیاری از علمای اسلامی نیز بر این مطلب تصریح دارند از جمله: (زركشی در البرهان می نویسد «فاما الایات فی كل سوره و وضع البسمله اوائلها فترتیبها توقیفی بلاشك و لا خلاف فیه» سیوطی در الاتقان خود بر همین نظر است و چنین می نویسد:«الاجماع و النصوص المترادفه علی ان ترتیب الایات توقیفی لاشبهه فی ذلك اما الاجماع فنقله غیر واحد، منهم الزركشی فی البرهان و ابوجعفر ابن زبیر فی مناسباته و عبارته: ترتیب الآیات فی سورها واقع بتوقیفه (ص) و امره من غیر خلاف فی هذا بین المسلمین»، محمد عبدالعظیم زرقانی كه از دیگر دانشمندان علوم اسلامی است نیز می‌نویسد:«انعقد اجماع الامه علی ان ترتیب آیات القرآن الكریم علی هذا النمط الذی نراه الیوم بالمصاحف كان بتوقیف من النبی (ص) عن الله تعالی و انه لا مجال للرأی و الاجتهاد فیه») . حال كه ثابت شد ترتیب آیات توقیفی است و براساس حكمت الهی می باشد و لغو و بیهوده نیست، و دیده می شود كه برخی آیات مجاور شامل موضوعات مختلف و متفاوت هستند و در بعضی موارد دیده می شود حتی در یك آیه نیز موضوعات كاملاً متفاوت مطرح است، در یك دید كلی، گاهاً اختلاف در یك آیه، تفاوت در عبارات مجاور، اختلاف موضوعات مطرح در یك آیه با عبارت انتهایی، اختلاف میان آیات مجاور، اختلاف میان آیات یك سوره، اختلاف میان سوره های مجاور دیده می شود ولی در پس این اختلافات حكمت و یا حكمتهایی نهفته است كه كشف همه آنها نیازمند غور و بررسی فراوان و استفاده از منبع بیكران علم معصومین (ع) می باشد. و اما در مورد تناسب سوره ها از آنجا كه توقیفی بودن آنها ثابت شده نیست و حداقل در پاره‌ای موارد، چینش اجتهادی سور برای ما محرز است در این تحقیق وارد حیطه تناسب سور نشده‌ایم و بررسی های انجام شده بر روی تحقیقات صورت گرفته در مورد تناسب سور نشان می دهد، غالب ارتباطات ذكر شده، با تكلف، ابداعی و ذوقی بوده و دارای پشتوانه محكم و قابل اعتمادی نیست، بنابراین در این بحث به این موضوع پرداخته نشده است. نكته دیگر این است كه به دلیل شباهت سه واژه: سیاق، اسباب النزول و تناسب، گاهاً این واژگان به جای یكدیگر استعمال می شوند و این در حالی است كه حوزه این سه علم از یكدیگر تفكیك شده است. (اسباب النزول، پیوند یك یا چند آیه با بافت تاریخی آن آیات را بیان می كند، اما علم مناسب میان آیات و سوره ها ترتیب تاریخی در نزول آیات قرآن را كنار می گذارد و رابطه ای میان آن آیات و سوره ها را در ترتیب كنونی متن قرآنی بررسی می كند و سیاق قراینی است كه در شناساندن معنای متن نقش دارد) ، با توجه به تعاریف مذكور روشن می شود كه این سه حوزه علیرغم شباهتهایی، از یكدیگر قابل تفكیك می باشند و نمی توان آنها را به جای یكدیگر بكار برد. و اما موضوع اصلی این تحقیق كه همان مناسبت میان آیات می باشد، یك بحث توصیفی است و عمده دانشمندان علوم اسلامی به شرایط معنوی و وجود پیوندی نیرومند میان آیات معتقدند، البته در این میان نقدهایی هم وجود دارد كه قویترین آنها متعلق به شیخ عزالدین عبدالسلام (606) می‌باشد كه معتقد است شرط وجود ارتباط آن است كه موضوع متن، موضوعی واحد باشد و در قرآن كریم كه در مدت زمانی طولانی (23 سال) و در شرایط گوناگون و با موضوعات مختلفی نازل شده، نمی توان ارتباطی یافت و كوشش در این زمینه بیهوده بلكه نادرست می باشد. ولی غالب اندیشمندان با نظریه تناسب آیات موافقند و ادله مختلفی را در جهت اثبات آن ارائه كرده اند، از جمله مهمترین دلایل بر وجود تناسب میان آیات مسأله وحدت ذات اقدس الهی و وحدت موضوعی كلیه معارف قرآن كریم است كه اثبات می كند علی رغم مشاهده تشتت و اختلافات ظاهری میان آیات، همه آنها یك كل تجزیه ناپذیر می باشند و دانش تناسب به گشودن اسرار ترتیب آیات می پردازد. همچنانی كه در فصول آینده نیز ذكر خواهیم كرد، اولین كسی كه در زمینه دانش تناسب آیات كتابی تألیف كرد ابوبكر نیشابوری بود كه متأسفانه اثر مكتوبی از وی به دست ما نرسیده دومین كتاب در این زمینه كتاب «البرهان فی مناسبه ترتیب سور القرآن» می باشد و سیوطی دانشمند بزرگ قرن دهم معتقد است سومین كتاب را خودش در این زمینه با نام «تناسق الدرر فی تناسب السور» تألیف نموده است، كتابهای دیگری نیز در این زمینه به رشته تحریر در آمده‌اند كه به دلیل بحث مفصل در این خصوص در فصل سوم این تحقیق از تكرار آن خودداری می كنیم. ولی آنچه مشهود است تلاش دانشمندان اخیر در این زمینه است كه نگارش كتابهایی با همین عنوان، مقالات، پایان نامه ها و … گواه این مدعاست، توجه مفسران نیز در این زمینه رو به افزایش است و حتی برخی از مفسران در مورد هر آیه، تحت عنوان تناسب آیات و یا نظم به بررسی موردی پیوستگی میان آیات پرداخته و نظرات اندیشمندانه خود را مطرح ساخته‌اند از جمله آیت ا… جوادی آملی «حفظه الله» در تفسیر تسنیم خود در ابتدای بحث تقسیری، بحثی نسبتاً مفصل را به این موضوع اختصاص داده اند. البته در خصوص تناسب آیات حرفهای ناگفته بسیار زیادی وجود دارد كه تحقیقات و زمان بیشتری جهت كشف آنها لازم است. اهمیت موضوع:(مطالعه و بررسی درباره هماهنگی و تناسب میان اجزاء و بخشهای قرآن كریم، یكی از جذابترین و سودمندترین دانشهای قرآنی است و نكات شناختی و تفسیری فراوانی را در خود نهفته دارد. برخی از آثار و فواید این بحث بدین قرار است: الف) توانمند ساختن مفسر و گشودن دریچه های جدید در تفسیر و دستیابی به لطایفی در قرآن. ب) پاسخ به شبهات و دفاع از حریم قرآن كریم.ج) اثبات معجزه بودن قرآن كریم.د) یاری رساندن به دیگر قضایای علوم قرآنی و برخی مباحث اعتقادی) (دلایلی كه اقتضا دارد علم تناسب آیات هر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، در دو عنوان زیر خلاصه می گردد:1- پاسخ به نظریه‌ای كه قرآن را پراكنده و از هم گسسته می داند: غالب مستشرقان و برخی از دانشمندان اسلامی معتقدند كه قرآن، مجموعه ای پراكنده است كه رشته مطالب آن از هم گسسته شده است، اینان برای اثبات نظریه خویش، عمدتاً به اجتهادی بودن ترتیب آیات و شیوه بیانی قرآن نظر دارند كه در آن برخی تكرار ها قابل مشاهده است و گاه در میان آیات مربوط به یك موضوع خاص، ناگهان، مسأله دیگری روییده و به دنبال آن مجدداً موضوع نخستین از سر گرفته می شود. مفاد این دیدگاه، تنزل دادن كلام آسمانی قرآن به سطحی پایینتر از سخنان معمولی بشری است كه به هیچ روی نمی توان نشانه ای از اعجاز را در چگونگی نظم گرفتن مطالب آن جستجو كرد. اكنون با توجه به مطلب فوق، آیا این تكرارها و پراكنده گوییهای ظاهری، از ضعف تألیف و عدم تناسب میان بخشهای گوناگون آیات ناشی شده است یا در پشت سر این تنوعها و دوباره گوییها نوعی وحدت و سازگاری نهفته است؟ در پاسخ باید گفت: با تكیه بر علم تناسب و با به دست آوردن دیگر مقدمات برای فهم محتوای قرآن، به خوبی می توان دریافت كه نه تنها هیچ گونه آشفتگی و در هم ریختگی موضوعات و مطالب در سطح سوره ها موجود نیست، كه نظمی شگرف سرتاسر هر كدام از سوره ها را فراپوشانده است و برای هر یك از آنها باید به وجود هدف و یا اهدافی كلی قایل گشت كه موضوعات فرعی دیگر برگردشان دور می زنند، با این طررز تلقی كه نظم قرآن را معجزه آسا، نمایانده است، در حقیقت از حوزه توانمند اعجاز قرآن در بعد بیانی و ادبی آن پاسداری شده است. 2- دفاع از اصول اعتقادی شیعه:عموم مفسران اهل سنت هنگام مواجهه با آیاتی كه بیانگر اصول عقیدتی تشیع اند مانند آیات تبلیغ، اكمال دین، تطهیر و ولایت، از شأن نزولهای زیادی كه در مورد آنها در لا به لای متون حدیث و تفسیر به نقل آمده است، دست بر می دارند و در اثبات صحت برداشت خود، به سیاق آیات قبل و بعد استناد می كنند و آن آیات را با اعتقاد امامیه بی ربط جلوه می دهند، به عنوان نمونه، این گروه بر اساس پیش فرضی كه خود ساخته اند و نیز نظریه قراین قبل و بعد آیات، دریافته‌اند كه آیه تبلیغ، صرفاً ناظر به ابلاغ احكام مربوط به اهل كتاب است و هیچ دلالتی بر امامت علی (ع) و معرفی او برای امامت ندارد! فخر رازی ضمن یكی از بندهای ده گانه ای كه در تفسیر آیه تبلیغ می آورد، می گوید روایت است كه این آیه در فضل علی ابن ابیطالب (ع) نازل شده است و حضرت رسول (ص) پس از نزول آن دست علی را بالا برده و فرموده است:«من كنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من و الاه و عاد من عاداه» سپس می گوید: گرچه این گونه روایات بسیار است، اما بهتر آن است كه آیه را در معنی در امان داشتن پیامبر (ص) از گزند و آزار یهودیان و نصارا و دستور به او كه با بی توجهی به آنان به وظیفه تبلیغ، جامه عمل بپوشاند، قلمداد كنیم؛ زیرا با توجه به چند آیه قبل و بعد كه روی سخن آنها با یهود و نصاراست هرگز نمی توان آیه را بر وجهی حمل كرد كه با قبل و بعد خود بیگانه باشد. و هم آنان آیات (اكمال دین) و (اتمام نعمت) را كه در ترتیب سوره مائده در میان آیات مربوط به احكام حیوانات قرار دارد، منحصراً به اكمال فرایض دینی و حلال و حرامها وابسته می دانند. صبحی صالح در بحثی پیرامون اسباب النزول می گوید: «توجه به وجه مناسب آیات در بسیاری از جاها ما را از پرداختن به سبب نزول آنها بی نیاز می كند چنانچه روشن شد، برخی به قرینه سیاق و توجه به تناسب آیات، گاهی مسأله مسلم و قطعی كه در پیرامون آن روایات قطعی و متواتر وجود دارد را انكار می كنند منظور ما از این بحث در اینجا این است كه باید علم تناسب بررسی شود و كاربرد آن روشن گردد و معلوم شود كه آیا سیاق و تناسب با وجود حدیث متواتر و قطعی در شأن نزول آیه ای می تواند كارگر باشد؟ و به خاطر تناسب در سیاق، روایت متواتر رد گردد؟ آیه الله طاهری می گوید: ما در عین پذیرفتن علم تناسب و ارتباط بین آیات، نمی پذیریم اگر روایتی صحیح و قطعی در تفسیر آیه ای از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به ما رسیده باشد به خاطر سیاق و تناسب، آن حدیث را نادیده گیریم، چون آنان عدل قرآن و مفسر واقعی آنند.پس باید به «علم تناسب» پرداخت و كاربرد آنرا بررسی كرد و اگر در جایی تناسب، با حدیث قطعی و شأن نزول مسلم، تعارض داشت، تا جاییكه ممكن است بین آنها تناسب و همخوانی ایجاد كنیم و اگر قابل جمع نیستند، باید سبب نزول قطعی و حدیث متواتر را مقدم بداریم، نه اینكه در همه جا بدون اندیشیدن در محتوای آیه و فقط با تكیه بر فهم گذرا و ساده خود از تناسب از پذیرفتن شأن نزولهای قطعی و احادیث متواتر سرباز زنیم). سؤالات اصلی:1- آیا تركیب كنونی آیات توقیفی است؟2- آیا ترتیب كنونی سور توقیفی است یا اجتهادی؟3- نظر اندیشمندان در خصوص تناسب آیات چیست؟4- آیا تا كنون وجود نظم و تناسب بین آیات به صورت موردی بررسی شده است؟5- چند نوع تناسب ما بین آیات قابل تصور است؟ سؤالات فرعی:1- اولین كسی كه به بحث تناسب پرداخته چه كسی بود؟2- آیا وجود تناسب میان تمام آیات متوالی اثبات شده است؟3- آیا نظریه توقیفی بودن آیات مخالف یا مخالفانی دارد؟4- كدامیك از مفسران به بحث تناسب پرداخته اند؟5- رابطه تناسب آیات با تفسیر چگونه است؟ 6- آیا وجود تناسب بین عبارات و جملات، كمكی به علم قرائت می‌كند؟ به عنوان مثال در بحث وقف و ابتدا؟7- چه رابطه ای بین تفسیر موضوعی و علم تناسب آیات وجود دارد؟8- وجوه تشابه و افتراق بین بحثهای سیاق، اسباب النزول و تناسب چیست؟9- اثبات وجود تناسب بین آیات چه كمكی به بحث معجزه بودن قرآن كریم می نماید؟فرضیه: میان آیات قرآن كریم تناسب و پیوستگی وجود دارد. چكیده: این تحقیق مشتمل بر كلیات، سه بخش و هشت فصل می باشد و در موضوع «پژوهشی در تناسب آیات» نگاشته شده است. بخش اول به بررسی لغوی و اصطلاحی واژگان كلیدی تحقیق اختصاص یافته و همچنین مقایسه‌ای میان سه بحث تناسب، سیاق و اسباب النزول صورت گرفته است و در پایان این بخش انواع تناسبات میان آیات بررسی شده است. در بخش دوم پیشینه پژوهشها و آراء علما در مورد تناسب بررسی شده كه به پنج فصل تقسیم شده، فصل اول بررسی نظر علما سده‌های اول تا پنجم، فصل دوم بررسی آراء علماء سده‌های ششم تا نهم، فصل سوم بررسی آراء علماء سده‌های دهم تا چهاردهم، فصل چهارم بررسی آراء علماء معاصر و فصل پنجم بررسی نظرات مستشرقان.بخش سوم در مورد پژوهشهای موردی آیات است كه سه گروه آیات در این بخش مورد بررسی قرار گرفته‌اند كه عبارتند از: آیات 39-30 سوره بقره، آیات 61-33 سوره آل عمران، آیات 88-80 سوره نساء. در مجموع وجوه ارتباط 45 آیه از تعداد 13 دوره تفسیر شیعه و سنی و نیز برخی كتب مرتبط مورد بررسی و جمع بندی قرار گرفته است. بخش اول:بررسیهای مفهومی در آغاز هر بحث لازم است كه معنای لغات كلیدی آن بحث به خوبی روشن شود، و از آنجا كه هر لغتی دارای یك معنای لغوی است – كه در كتب لغت یافته می شود- و نیز یك معنای اصطلاحی – كه با توجه به كاربرد هر لغت در حوزه های مختلف تعریف می شود- ما در این بخش به بررسی معنای لغات كلیدی این تحقیق می پردازیم.تناسب: اولین و پركاربردترین لغت در این بحث «تناسب» است، (متناسب از ماده نسبت و از باب تفاعل و به معنای متشاكل و نزدیك هم بودن است و در مورد آیات قرآن كریم، همان ارتباط بین آیات است، اعم از اینكه دو آیه مربوط به هم از نظر نسب اربعه، عام و خاص باشند یا عقلی و حسی و یا خیالی و یا انواع دیگر علاقه ها و یا تداوم ذهنی، مانند: سبب و مسبب، علت و معلول، شرط و جزاء و یا دو نظیر و دو معادل و یا دو ضد و یا دو نقیض و امثال آن). همچنین سیوطی صاحب «الاتقان» در همین كتاب در تعریف تناسب می نویسد: («المناسبته فی اللغه المشاكله و المقاربه و مرجعها فی الآیات و نحوها الی معنی رابط بینها عام او خاص، عقلی أو حسی أو خیالی أو غیر ذلك من انواع العلاقات او التلازم الذهنی كالسبب و المسبب و العله و المعلول و النظیرین و الضدین و نحوه»: مناسبت در لغت به معنای همگون و نزدیك به هم بودن است و در آیات قرآن و مانند آنها به معنایی بر می گردد كه میانشان ربط ایجاد می كند، حال، این ربط عام است یا خاص، عقلی یا حسی یا تلازم ذهنی مانند: سبب و مسبب، علت و معلول، نظایر و اضداد و چیزهایی از این قبیل) . همچنین زركشی صاحب «البرهان» كه كتابی مفصل در زمینه علوم قرآنی است در مورد معنای لغوی تناسب چنین می نویسد:(«المناسبه فی اللغه: المقاربه و فلان مناسب فلاناً ای یقرب منه و یشاكله منه النسب الذی هوالقریب المتصل كالاخوین و ابن العم و نحوه.»: مناسبت در لغت یعنی نزدیك به هم بودن و فلان با فلانی مناسب است یعنی با او نزدیك است و همانند آن واژه «نسیب» نیز از همین ریشه است كه همان خویشاوند نزدیك مانند برادر، پسرعمو و مانند اینها می‌باشد). در نهایت می توان گفت (برای توصیف سبك قرآن و بیان پیوستگی و نظام مند بودن آن در زبان عربی از واژگان: تناسب، مناسبت، ارتباط، انسجام، اتساق، تناسق، نظم، ترتیب، وحدت و مشتقات و نظایر آنها استفاده می شود و در فارسی، این معادلها را می توان برای كلمه تناسب بر شمرد: هماهنگی، همبستگی، پیوستگی، پیوند، سازگاری، یكپارچگی، یك دستی، همسویی، همگونی، همانندی، همخوانی و …) سیاق:سیاق در لغت به معنی (روند، جهت، اسلوب و روش) می باشد. همچنین در كتب لغت معانی دیگری چون (مهر ازدواج، جدا شدن روح، مرگ) نیز برای آن ذكر شده كه ارتباطی به بحث ما ندارد.شهید محمد باقر صدر در تعریف دقیقی از سیاق می نویسد:«كل ما یكشف اللفظ الذی نرید فهمه من دوال اخری، سواء كانت لفظیه كالكلمات التی تشكل مع اللفظ الذی نرید فهمه كلاماً واحداً مترابطاً، اوحالیه كالظروف و الملابسات التی تحیط بالكلام و تكون ذات دلاله فی الموضوع»: سیاق عبارت است از قراینی كه در شناساندن معنای لفظ، نقش داشته باشد، حال فرقی نیست كه آن قرینه، لفظی باشد و به همراه لفظ مورد شناسایی، كلامی واحد و پیوسته را تشكیل دهد و یا حالی باشد (و از بیرون در رساندن معنا نقش ایفا كند) مانند وضعیت و چگونگی‌هایی كه پیرامون سخن شكل گرفته است و در نشان دادن معنا مؤثر می افتد). از دیگر معانی برای سیاق می توان به (آشنا بودن) ، (تشابه تساوی نسبتین) اشاره كرد ابن فارس نیز می نویسد: («النون والسین و الباء، كلمه واحده قیاسها اتصال شیئی بشیئی»: ماده نسب در ریشه لغوی خود یك اصل بیشتر ندارد كه پیوند داشتن چیزی با چیز دیگر معنی می دهد و این معنی در تمامی مشتقات آن جاری است) معانی دیگر ذكر شده برای واژه سیاق به بحث ما ارتباطی ندارد، لذا ما آنها را ذكر نمی كنیم و تعریف های مرتبط با این لغت، غالباً درحوزه تعاریف اصطلاحی وارد می شوند كه در همان بخش دوم به ذكر آنها پرداخته شده است. اسباب النزول:همانطور كه پیداست این لغت، یك واژه دینی و اصطلاحاً مربوط به قرآن می باشد و این اصطلاح در كتب لغت نیامده است، بنابراین ما به بررسی معنای واژه «سبب» می پردازیم، تا با روشن شدن اجزای این عبارت، به معنای كل عبارت دست یابیم:(سبب به هر وسیله ای كه توسط آن چیزی به غیر آن وصل شود گفته می شود) همچنین سبب به معنی ریسمان نیز آمده است كه این معنا، وابستگی و ارتباط زیادی به معنی پیش دارد. همچنین واژه سبب به معنی (مهر عروس) نیز آمده است.در مجموع باید گفت اسباب النزول، آن ریسمان و پیوند دهنده امر نازل شده (قرآن) به شرایط و اتفاقات رخ داده می باشد و به نوعی بین این دو پیوند برقرار می سازد.بررسی اصطلاحی تعریف اصطلاحی تناسب:(یكی از ویژگی های قرآن، وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره است، گرچه یكجا نازل نگشته و به صورت پراكنده با فاصله های زیاد یا كم نازل شده باشند زیرا پراكندگی در نزول آیات كه به جهت مناسبتهای گوناگون بوده – طبیعتاً – (اقتضا می كند میان هر دسته آیاتی كه به مناسبتی نازل گشته با دسته دیگر كه به مناسبت دیگری نازل گشته است رابطه و تناسبی وجود نداشته باشد. در صورتیكه هر سوره هدف یا هدفهای خاصی را دنبال می‌كند كه جامع میان آیات هر سوره است و امروزه به نام «وحدت موضوعی» در هر سوره خوانده می شود، همین وحدت موضوعی است كه «وحدت سیاق» سوره را تشكیل می دهد و مسأله اعجاز در همین نكته است كه پراكندگی در نزول، عدم تناسب را اقتضا می كند، با آنكه تناسب و وحدت سیاق در هر سوره به خوبی مشهود است و بر خلاف مقتضای طبع پراكندگی در نزول می باشند) . (معمولاً سوره های قرآن به خصوص سوره های بلند كه از چندین دسته یا «گروه آیات» تشكیل شده اند، اولاً درباره موضوع ساده و واحدی نبوده مشتمل بر چندین موضوع به ظاهر متفاوت هستند.ثانیاً گروههای هم موضوع به جای آنكه با یكدیگر تركیب شده و زیر هم قرار گیرند، بر خلاف نظم متعارف بشری مخلوط با مطالب دیگر شده اند. به عنوان مثال در سوره بقره كه طولانی‌ترین سوره‌ها با بیشترین «گروه آیات» است 20 گروه درباره پنج موضوع نازل شده گر چه درباره برخی از این موضوعات 5 تا 7 گروه وجود دارد، اما هیچیك از آنها در كنار هم نیستند. عجیب اینكه از نظر زمانی نیز ترتیب نزول رعایت نشده است یعنی به جای آنكه گروههای مقدم جلوتر قرار گیرند معمولاً برعكس عمل شده و آیات مدنی جلو آیات مكی نشسته و آیاتیكه بعداً نازل شده قبل از آیات سابق قرار گرفته‌اند. برخی كسانی كه برای اولین بار قرآن را می خوانند، به خصوص اگر آشنایی كافی با فرهنگ و زبان عربی نداشته، از ترجمه و زیر نویس فارسی استفاده نمایند، مواجه با یك سلسله ابهامات و اشكالاتی می گردند كه خود نمی توانند آنرا حل كنند) (بازرگان همچنان معتقد است كه به استثنای سوره های كوچك، غالب سوره های بلند قرآن از بخشها و تقسیمات متعددی كه هر كدام به ظاهر پیرامون موضوعی مستقل می باشند، تشكیل شده‌اند، تعداد این تقسیمات در همه سوره ها یكسان نیست، بعضی با دو یا سه بخش و برخی دیگر تا تعداد بیشتری شكل شكل گرفته اند، اما نكته قابل توجه این است كه بخشهای مختلف از 5 موضوعی كه بیان می گردد خارج نیستند. 1- گذشته (داستان انبیاء و امتهای پیشین)2- حال (نقد حال معاصرین نزول قرآن)3- آینده (آخرت و قیامت و بهشت و جهنم)4- طبیعت (ارائه آیات تكوینی برای تعیین توحید، نبوت و آخرت)5- اهداف، آرمانها و اخلاقیات و اصول و ارزشها.نویسنده كتاب با اشاره به اینكه هر كتاب آغاز و انجامی دارد در مورد قرآن كریم می نویسد هر كتابی برای خود مقدمه و مؤخره یا فهرست مندرجاتی در ابتدا و جمع بندی و خلاصه مطالبی در انتها دارد قرآن نیز بی اعتنا به این راهنمای مفید و مؤثر نیست، برای سوره های كوچك همچون مقالات مختصر، چنین امری ضروری نمی باشد. اما اولین و آخرین آیه (یا چند آیه اول و آخر) بیشتر سوره ها چنین نقشی را ایفا می نماید، تك تك كلماتی كه اولین آیه اغلب سوره های بلند را تشكیل می دهند، در سوره مربوطه كاربردی كلیدی و نقشی محوری داشته از نظر آماری و تكرار دفعات در كل قرآن نسبت اول (یا در ردیف بالاترین نسبتها) را در ارتباط با مهمترین مضامین سوره ابلاغ می نماید و به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری نهایی، بهره گیری ساده تر از محورهای اخلاقی مطروحه را ممكن و میسر می سازد). (برخی از سوره های قرآن با حرف و آهنگ واحدی همچون: الف، ی، ه، ر، س و … ختم می‌شوند و برخی دیگر با حروف و آهنگی متنوع تر بیش از همه حرف «ن» در انتهای آیات قرآن به چشم و به نظر می رسد تمامی موارد آن ناظر به حالت و عملكردی از انسان باشد، جالب اینكه در بسیاری از سوره های بلند یا متوسط، تعداد این موارد نسبتی حساب شده با سایر حروف دارد، مثلاً از 64 آیه سوره نور دقیقاً 32 آیه یعنی 50% به حرف «نون» ختم می شوند. نكته مهم و قابل توجه تغییر آهنگ ناگهانی آیات در برخی سوره ها می باشد سوره های زیادی وجود دارند كه از ابتدا تا انتها قافیه و آهنگ واحدی دارد، اما استثنائاً یكی دو آیه آنها با آهنگ و قافیه دیگری ختم می شوند. مثل سوره اسراء كه 110 آیه آن با حرف (الف) ختم شده تنها آیه اول با حرف (راء) ختم می شود.این تغییرات معمولاً در آیات كلیدی سوره كه به اصطلاح جنبه شاه بیت دارند رخ می دهد و به گونه ای آشكار كلمه مورد نظر را جلوه می دهد و مورد تمركز قرار می دهد.نمایش یك كلمه تنها به خاطر نقش كلیدی آن در سوره نیست، گاهی موارد این استثناء ها فلشی است به سوی حروف مقطعه برای درك مفهوم و نظم آماری آنها یا جمله معترضه ای را نشان می دهد كه در وسط یك سوره و در متن یك داستان برای آموزش مؤمنین نصب العین شده است). (دانشمندان بر ادعای تناسب دلایلی دارند از جمله تفاوت در عدد و كمیت آیات سوره هاست این تفاوت در عدد آیات هر سوره نمی تواند اتفاقی باشد، زیرا اتفاقی بودن یعنی نسنجیده و عاری از حكمت و بدون سبب بودن است و صدور هر گونه عمل حساب نشده از فاعل حكیم ممتنع است. سوره های قرآن بیشتر به طور كامل نازل گشته به ویژه سوره های كوتاه، سوره های دیگر كه آیات آنها در طول مدت و پراكنده نازل گشته است، با نزول بسم الله آغاز می گردید و هر آیه با آیاتی كه پس از آن نازل می گشت، با دستور پیامبر اكرم (ص) به دنبال آیات پیشین ثبت می گردید تا بسم الله دیگری نازل گردد كه پایان سوره قبل و آغاز سوره بعد را اعلام نماید، لذا مقدار عدد آیات هر سوره و ترتیبی كه میان آیه های هر سوره وجود دارد، تماماً توقیفی است و با دست وحی و دستور پیامبر انجام گرفته است.اختلاف عدد آیات هم معلول هدف خاص آن سوره است و با پایان یافتن بیان هدف، سوره پایان می یابد، و به همین جهت است كه وحدت موضوعی یا وحدت سیاق هر سوره را تشكیل می دهد، یعنی میان آیات هر سوره یك رابطه معنوی و تناسب نزدیك وجود دارد. چنانچه برخی مفسران نیز امروزه در پی آنند تا به اهداف ویژه هر سوره دست یابند مانند علامه طباطبایی، سید قطب و نیز شاگرد او عبدالله محمود شحاته و محمد عبده نیز همین نظریه را دنبال كرده و مسأله (وحدت موضوعی سوره) را مطرح كرده و اصرار دارد كه فهم هدف هر سوره كمك شایانی است به مفسر تا به طور دقیق به مقاصد سوره پی ببرد و به معانی آیه آیه های هر سوره نزدیك شود. دیگر مفسران عصر حاضر از همین روش الهام گرفته‌اند مانند استاد مصطفی مراغی، استاد محمد شلتوت كه تفسیری دارد كه اجزاء قرآن را فراگرفته و همت گماشته تا اهداف هر سوره و اغراض و مقاصد آنها را بیان نماید. استاد شحاته می گوید: مرحوم استاد قطب در این راستا سعی فراوانی مبذول داشته و نظر نافذ در این راه به خرج داده كه احاطه كامل خود را در فهم اهداف سوره ها نشان داده است و نیز استاد دیگرش دكتر محمد عبدالله دراز در دانشگاه پیش از تفسیر هر سوره در این باره تأكید داشته و این ذهنیت را كه قرآن مجموعه ای از گفته ها و اندیشه های پراكنده است به شدت رد می نمود و می‌گفت: با دقتی كه دانشمندان اسلامی امروزه انجام داده اند به خوبی روشن گردیده كه هر سوره دارای تنظیم خاص و از نظم و ترتیب ویژه ای برخوردار است كه با یك مقدمه شیوا شروع می‌گردد، سپس به مقاصد حالیه خود می پردازد و یا یك جمع بندی كوتاه خاتمه می یابد.لذا استاد محمد عبدالله دراز می گوید: از همین جا نتیجه می گیریم كه قرآن با آنكه به مقتضای مناسبتهای خاص و در زمانهای متفاوت نازل گردیده در عین حال وحدت منطقی و ادبی خود را حفظ كرده و این بزرگترین شاهد اعجاز قرآن است. استاد محمد مدنی – ریاست دانشكده الهیات الازهر – نیز به این مسأله تأكید دارد وقت در فهم مقاصد هر سوره را بهترین راه برای فهم معانی آیات دانسته است او می گوید: «تا منظر عام سوره را با دید بازننگری، هرگز نتوانی به درك جزئیات ترسیم شده در پهنای سوره دست یابی» این مطلب با ارزش را در مقدمه تفسیر سوره نساء بیان داشته و آنرا بنام (المجتمع الاسلامی كما تنظمه سوره النساء: جامعه اسلامی آن گونه كه سوره نساء ترسیم كرده) نامیده است.دكتر محمد محمود حجازی در این زمینه كتابی دارد به نام «الوحده الموضوعیه فی القرآن الكریم» كه به سال 1390 به چاپ رسیده. خلاصه، متأخرین در این باره تأكید دارند كه هر سوره دارای یك جامعیت واحدی است كه در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد و اولین وظیفه مفسر، پیش از ورود به تفسیر آیات به دست آوردن آن وحدت جامع حاكم بر سوره است تا به خوبی بتواند به مقاصد سوره دست یابد.به علاوه علمای بلاغت از دیر زمان «حسن مطلع و حسن ختام»در هر سوره را از جمله محسنات بدیعی قرآن دانسته اند، بدین ترتیب كه هر سوره با مقدمه ای ظریف آغاز می گردد و با خاتمه ای لطیف پایان می یابد. گویند: ضرورت بلاغت اقتضا می كند كه سخن ور سخن خود را با ظرافت تمام به گونه ای آغاز كند كه هم آمادگی در شنونده ایجاد كند هم اشارتی باشد به آنچه مقصود اصلی كلام است. درباره حسن ختام ابن ابی الاصبع گوید: «لازم است كه متكلم سخن خود را بالطافت كامل پایان بخشد زیرا این آخر جملاتی است كه اثر آن در ذهن شنونده باقی می ماند. لذا باید سعی كند تا با شیواترین و پخته ترین عبارتها، سخن خود را خاتمه دهد. آنگاه به تفصیل به تك تك سوره ها پرداخته و شیوایی خاتمه هر یك را از دیدگاه «علم بدیع» روشن می سازد. علمای بلاغت اتفاق نظر دارند كه خاتمه سوره ها هم چون افتتاح آنها در نهایت لطافت و ظرافت انجام یافته است ابن معصوم گوید:«خواتیم السور كفواتحها وارده علی احسن وجوه البلاغه و اكلمها مما یناسب الاختتام» آنگاه خاتمه برخی سوره ها، را بر می شمرد و حسن آنرا ارائه می دهد، سپس می گوید: «و تأمل سائر خواتیم السور تجدها كذلك فی غایه الجوده و نهایه اللطافه» اكنون این پرسش پیش می آید: آیا كلامی با مقدمه ای شیوا و خاتمه ای زیبا، مقصودی بس والا در میان نداشته باشد و این همان نكته ای است كه متأخرین بدان پی برده اند استاد بزرگوار علامه طباطبایی بر این نكته اصرار دارد كه هر سوره صرفاً مجموعه ای از آیات پراكنده و بدون جامع واحدی نمی باشد بلكه یك وحدت فراگیر بر هر سوره حاكم است كه پیوستگی آیات را می‌رساند. مسأله وحدت موضوعی یا وحدت سیاق در هر سوره – كه از قرائن كلامیه به شمار می‌رود از همین جا نشأت گرفته است علامه می فرماید: «ان لكل طائفه من هذه الطائف من كلامه تعالی – التی فصلها قطعاً وسمی كل قطعه سوره نوعاً من وحده التالیف و الالتئام لا یوجد بین العاض من سوره و لا بین سوره و سوره و من هنا نعلم ان الاغراض محصل لاتتم السوره الابتمامه» اینكه خداوند هر دسته از آیاتی را جدا از دسته دیگر قرار داده و نام سوره بر هر یك نهاده، شاهد بر این است كه یك گونه انسجام و پیوستگی در هر مجموعه وجود دارد، كه در قسمتی از یك مجموعه و یا میان هر سوره و سوره دیگر، آن پیوستگی خاص وجود ندارد. از اینرو در می یابیم كه اهداف و مقاصد مورد نظر در هر سوره با سوره های دیگر تفاوت دارد، هر سوره برای بیان هدف و مقصدی خاص عرضه شده كه پایان نمی یابد مگر با پایان یافتن آن هدف و رسیدن به آن مقصد.وی پیشاپیش هر سوره، فشرده ای از مطالب گسترده آنرا بیان داشته و با این اقدام شایسته، از راز بزرگی كه در متن سوره ها نهفته است پرده برداشته و جهشی ارزنده به جهان تفسیر بخشیده است) برخی علاوه بر تناسب آیات، مسأله تناسب سوره ها را نیز مطرح ساخته و خواسته اند ترتیب موجود میان سوره ها را توقیفی بدانند، بلكه برخی از این فراتر رفته آنرا حكمت بالغه الهی گرفته، شاهدی بر اعجاز قرآن در ترتیب سوره ها دانسته اند برهان الدین بقاعی (متوفای 885) تفسیر گسترده ای دارد به نام «نظم الدرر فی تناسب الایات و السور» كه به افراط در این زمینه سخن گفته و از حد اعتدال بیرون رفته است مطلب را از آنجا شروع می‌كند كه تناسب میان استعاذه و بسمله در آن است كه استعاذه با حرف الف شروع می‎شود و اشاره به ابتدای آفرینش است ولی بسمله با حرف «باء» كه حرف «شفوی» است شروع و با حرف «میم» ختم می‎شود كه اشاره به معاد است پس استعاذه و بسمله مبدا و معاد را فرا گرفته اند به علاوه یك تناسب دورانی میان آخر قرآن (كه به دو سوره معوذتین ختم می‎شود) و ابتدای قرآن كه با (استعاذه) شروع می‎شود قایل شده كه هرگاه كسی بخواهد در تلاوت قرآن آخر آنرا به اول آن وصل كند. این تناسب رعایت شده است آنگاه در بیان پیوستگی سوره ها به یكدیگر سخنان بسیاری گفته كه عموماً فاقد دلیل و تعجب‌برانگیز است. شگفت آورتر، معاصر وی جلال الدین سیوطی، با آن ذكاوت و تیز نظری- با آن كه كار بقاعی را ناپسند خوانده، خود رساله ای به نام «تناسق الدرر فی تناسب السور» نگاشته و در عرضه این گونه مطالب بدون پشتوانه اسراف ورزیده است، از جمله مناسبت سوره مسد با سوره توحید كه پس از آن واقع گردیده را در وزن و قافیه (حرف دال) گرفته گوید «سوره مسد» به آیه «فی جیدها حبل من مسد» ختم می‎شود و سوره توحید به آیه «قل هو الله احد» آغاز می گردد كه حرف آخر هر دو ‎آیه دال است و از این گونه تكلفات كه آدمی از شنیدن آن رنج می‎برد. به گفته سید قطب «قرآن آن اندازه شكوهمند و بزرگ قدر است و عظمت آن فراگیر كه نیازی به اینگونه تكلفات بی‌رنگ و بی مایه ندارد، جای شگفتی است كه برخی از مفسران عالیقدر ما، اینگونه گفته ها را پی‌گیری كرده، در كنار مطالب والا و ارزشمند خود درج كرده اند) . هرگاه منظور متكلم تنها افاده اصل مقصود بدون آنكه تفننی در انواع خطاب نشان دهد بوده تمام افراد با یكدیگر مساوی به شمار آیند و اگر آن مقصود با اسلوبی ادبی و فنی و با طرزی جالب توجه و شیوا بكار رود و با حواس و ادراكات نفسانی متناسب باشد و باعث تنافر آن نگردد و در اعماق قلب نفوذ كند باعث فضیلت و برتری گوینده گردد و برای او موقعیت كاملی در قلوب مهیا سازد و مورد توجه و انظار شود و نام او در تاریخ پایدار ماند و یادگاری از عصر خود بوده باشد و یك تن از اینان در اهمیت به منزله یك جمعیت به شمار آید و هر كدام از آنها بر حسب مقامات خود از شاعر كه از قریحه خود استفاده نموده از پیغمبر كه از وحی آسمانی استمداد می نماید به نسبت خود دارای موقعیت مخصوصی می‎باشد. و هرگاه دقایق تركیب كلام و مزایای آن به طوری بوده كه سراسر حواس انسان را فرا گیرد و به منتها درجه ای كه برای سخن متصور است رسد و به منزله روح یك لغت و بیان یك جمعیت به شمار آید به طوری كه هیچ دوره از ادوار قلب و انقلابی در او پدید نیاورد و عموم فصحا و بلغا نسبت به او در یك درجه از عجز قرار گیرد و معترف به ناتوانی خود گردند بی شك معجزه طبیعت سخن می‎باشد و این معنی با نظر در آیات قرآنی به خوبی معلوم می گردد.و به هیچ وجه این معنی سابقه ندارد كه در تمام ادوار تاریخ و نزد عموم فصحا جز قرآن سخنی مورد اتفاق همگان قرار گیرد و هیچ گونه چون و چرا در او راه نیابد. زیرا خداوند در تنظیم حروف و كلمات و جمل آن همان دقائقی كه در تالیف مجموع عالم كون و خلقت انسان بكار برده در وی نیز اعمال نموده است و فصحا و علمای ادبیت به منزله پزشكان فنی می باشند و چنانچه پزشكان متخصص در سلولهای بدن انسانی بدون آنكه از اسرار اساسی آن آگاهی داشته باشند می‎باشد اینان در شناختن مواضع حروف و جمل و كلمات كاملاً آگاهی دارند بدون آنكه به اسرار واقعی تركیب آن پی برند. و قرآن به واسطه انسجام و سلامتی كه دارا است بطوریست كه مجموع آن با همه اختلاف در مقامات بیان می‎باشد از یك سنخ بوده و بر یك نسق در فصاحت و رونق كلام می‎باشد و دارای یك روح است با آنكه روش سخنان فصحا با اختلاف مقامات مختلف می گردد و در درجه فصاحت ضعف و قوت بر او طاری می‎شود برخلاف قرآن كه در همه جا به یك پایه می‎باشد و هیچ گونه سستی در او راه نمی یابد و در وحدت اسلوب به طوری است كه با از نظر گذراندن بعضی از سوره گویی تمام آن از خاطر می گذرد و از این جهت است كه حفظ آن آسان است و كوچك و بزرگ آنرا بخوبی حفظ می‌كنند و اگر جزئی از آنرا فراموش كنند آنرا از روی وحدت سیاق به خاطر می آورند. گذشتگان از تناسب آیات تفسیر به «تلاؤم» آیات می كردند و تلاؤم در مقابل تفاخر است، یعنی آیات قرآن از تلاؤم و تناسب كامل برخوردارند، زیرا هماهنگی حروف هر كلمه و یكنواختی كلمات هر جمله و انسجام جمله در تمام سخن، به روشنی در آیات قرآن آشكار است و ابداً تنافری در هیچ كجای قرآن مشاهده نمی‎شود). تعریف اصطلاحی سیاق (لغت شناسان برای سیاق معانی متعددی مانند راندن، اسلوب، روش،‌ طریقه، فن تحریر محاسبات به روش قدیم، مهر و كابین و تتابع (از پی یكدیگر در آمدن)، را ذكر كرده و سیاق كلام را به اسلوب سخن و طرز جمله بندی معنا كرده اند ولی در باب معنای اصطلاحی سیاق، علمای فقه و اصول و تفسیر با اینكه فراوان از سیاق یاد كرده و آنرا مورد استناد قرار داده اند، اما تعریف دقیقی از آن ارائه نكرده اند. جامعترین تعریفی كه از سیاق می‎توان بدست دارد چنین است: «سیاق نوعی ویژگی برای واژگان یا عبارت و یا یك سخن است كه بر اثر همراه بودن آنها با كلمه ها و جمله های دیگر به وجود می‎آید») .(سیاق عبارت است از قراینی كه در شناساندن معنای لفظ، نقش داشته باشد حال فرقی نیست كه آن قرینه، لفظی باشد و به همراه لفظ مورد شناسایی، كلامی واحد و پیوسته را تشكیل دهد و یا حالی باشد و از بیرون در رساندن معنا نقش ایفا كند مانند وضعیت و چگونگی هایی كه پیرامون سخن شكل گرفته است و در نشان دادن معنا مؤثر می افتد. به هر حال توجه به سیاق در انظار مفسران سابقه ای دیرینه دارد و از دیرباز مدنظر اندیشمندان اسلامی بوده است.مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان مكرر و در موارد متعدد به سیاق و ارتباط آیات توجه داشته و معانی درست آیات را از این طریق طبق نظر خود دریافت نموده است و تصریح می‌كند كه استوارترین دلیل و روشن ترین گواه برای دریافت معنای یك آیه، سیاق است ولی خود وی در مورد سیاق سخنی دارد و آن این است كه در عین اینكه توجه به سیاق در فهم معانی و مراد آیات، نقش بسزایی دارد و یكی از قرائن فهم مراد است. این جهت را نیز نباید فراموش كرد كه اگر دلیلی قویتر مانند روایات قطعی در شأن نزول آیات، وجود داشت و برخلاف سیاق دلالت داشت، آنجا باید به آن روایات عمل كرد، به عنوان مثال آیه تطهیر در سوره احزاب در بین آیاتی كه مربوط به بیان احكام زنان پیامبر (ص) است واقع شده، در حالیكه یقین داریم منظور از اهل بیت در آن آیه، زنان پیامبر (ص) نیستند، چون از شیعه و سنی كسی معتقد به عصمت آنان نشده پس در این نوع موارد نباید به سیاق آیات عمل كرد و سایر قراین داخلیه و خارجیه را نادیده گرفت و گفت آیه به قرینه سیاق، مربوط به زنان پیامبر (ص) است كه احیاناً علمای اهل سنت، چنین گفته‌اند.)1 (زركشی نیز در البرهان در تعریف سیاق می نویسد:سیاق كلام، بنیاد تفسیر مفسر است گرچه معنایی كه حاصل می شود ناسازگار با معنای لغوی آیه باشد. لذا برخی از مفسران همانند زمخشری صاحب كشاف در تفسیر آیات بر آنچه كه مقتضای سیاق كلام است، اعتماد می نماید. مرحوم شهید صدر كاملترین تعریف را از سیاق عرضه كرده است. او در علم اصول می گوید «سیاق عبارت است از هرگونه دال و نشانه ای كه با لفظی كه فهم آن مقصود است همراه باشد خواه آن دال و نشانه لفظی باشد به گونه‌ای كه با لفظ موردنظر، كلام واحد و مرتبطی را تشكیل می‌دهد یا آن دال و نشانه حالی و غیرلفظی باشد مانند موقعیتها و شرایطی كه بر كلام احاطه دارندو نسبت به موضوع مورد بحث نقش دلالت‌گری ایفا می‌كنند». نتیجه آنكه سیاق از جمله مباحث الفاظ و دانش زبانی متن و در تعبیری در زمره دانش اسلوبی است و همبسته بودن متن قرآنی در وجه زبان و معنا را مكشوف می سازد. سیاق آمیخته‌ای از تمامی بخشها و اجزای متن قرآنی است كه مشتمل بر ساختار، درون مایه انسجام یكپارچگی و نگاه وحدت گرایانه بر اجزاء آیات می‎باشد) .(سیاق از نوع و چرایی چینش آیات سخن می گوید و بیان می دارد كه اولا به چه سبب كلمات چند آیه با نظمی خاص با یكدیگر همبسته معنایی و زبانی پیدا كرده‌اند و ثانیا فهم هركدام از آیات مرتبط چگونه در تناظری با فهم دیگر آ‌یات است؟)2 (اسلوب همان شكل و صورت سخن است كه در معنایی باشكوه و سخنی پرفروغ نمایان می‎شود و واقعیات را در نفس به تصویر می كشد و آن را آشكار می سازد و آدمی با آن حقیقت معانی را احساس می‌كند، آن گونه كه در ذهن خود، اشیاء را به تصویر می كشد و اسلوبها از نظر نظم و زیبایی و اختلاف در مكانها، دارای اقسام گوناگون می باشند چنانچه خداوند می فرماید: «انظر كیف نصرّف الایات و لعلّهم یفقهون» ) (سیاق بین مجموعه‌ای از آیات تشكیل می‌شود به طوریكه هریك از اجزاء آن می تواند قرینه‌ای برای جزء دیگر آن نامند.این نوع قرینه را «قرینه سیاق» می نامند) تعریف اصطلاحی اسباب النزول(سبب نزول در اصطلاح مفسران و دانشمندان علوم قرآنی رویداد یا پرسشی است كه به اقتضای آن قسمتی (آیه یا آیات یا سوره ای) از قرآن كریم همزمان یا در پی آن نازل شده است و به مجموعه رویدادها و پرسشهای مزبور اسباب نزول گفته شده است، تعاریف مختلف از اسباب النزول:سیوطی می گوید «والذی یتحرر فی سبب النزول انه ما نزلت الایه ایام و قوعه لیخرج ما ذكره الواحدی فی سوره الفیل من ان سببها قصه قدوم الحبشه به فان ذلك لیس من باب اسباب النزول فی شیء بل هومن باب الاخبار عن الوقائع الماضیه» . زرقانی می نویسد: «سبب النزول هو ما نزلت الایه او الآیات متحدثه عنه اومبینه لحكمه ایام وقوعه» .آیه الله معرفت نیز در این باره می نویسد: «اسباب النزول ای السبب الداعی و العله الموجبه تنزول قرآن بشأنها» آقای حجتی در اسباب النزول می نویسد: (اسباب نزول عبارت از اموری است كه یك یا چند آیه و یا سوره ای در پی آنها و به خاطر آنها نازل شده است) (برخی نیز معتقدند سبب نزول یا شان نزول عبارت از سؤال یا رویدادی است كه در عصر رسالت پیامبر(ص) پیش آمده و انگیزه نزول آیه یا آیاتی شده است.) (اسباب النزول با تدریجی بودن نزول قرآن ارتباط تام دارد كه به آن سبب نزول یا شان نزول می‌گویند.به طور كلی آیات قرآن كریم به دو دسته تقسیم می گردند: الف) آیاتی كه بدون سبب خاص و تنها به خاطر هدایت و ارشاد عموم مردم نازل شده اند.ب) آیاتی كه نزول آن به انگیزه ای خاص بوده است و در حقیقت زمینه هایی به وجود می‌آمده تا آیه یا آیات بلكه سوره ای نازل گردد) .از فوایدی كه برای شناخت سبب نزول نام برده اند یكی فهم مقصود صحیح آیه است یعنی اینكه هر سخن در مواقع مختلف، معانی مختلفی می دهد و برای درك درست سخن، فهم جهات خارجی و قراین دیگر نیز لازم است، مواقع مختلف تقریباً همان سیاق است، همانند یك فیلم كه بیننده پس از چند قسمت و كسب شناخت نسبی از شخصیتهای فیلم رفتارهای آن ها را به گونه ای خاص تفسیر كرده و یا حتی می تواند رفتارهای احتمالی آنها را حدس بزند، در متون هم، چنین است، یعنی وقتی سیاق متنی، سیاق آیات عذاب است آیات آن مجموعه همگی به نوعی برای این هدف چیده شده اند. علامه طباطبایی در بررسی و تحلیل روایات اسباب نزول به دلایلی حجیت آنها را مورد تردید قرار می دهد:اولاً: از سیاق بسیاری از آنها پیداست كه راوی ارتباط نزول آیه را در مورد حادثه و واقعه به عنوان مشافهه و تحمل و حفظ به دست نیاورده بلكه قصه را حكایت می كند سپس آیاتی را كه از جهت معنا مناسب قصه است، به قصه ربط می دهد و در نتیجه سبب نزولی كه ذكر شده سبب نزول نظری و اجتهادی است نه سبب نزولی كه از راه مشاهده و ضبط بدست آمده باشد. گواه این سخن آن است كه در خلال این روایات، تناقض بسیار به چشم می خورد به این معنا كه در بسیاری از آیات قرآن در ذیل هر آیه، چندین سبب نزول متناقض همدیگر نقل شده كه هرگز با هم جمع نمی‌شوند، حتی گاهی از یك شخص مانند ابن عباس در یك آیه چندین سبب نزول روایت شده است. ورود این اسباب نزول متناقض، یكی از دو محمل را بیشتر ندارد، یا باید گفت این اسباب نزول نظری هستند نه نقلی محض، و باید گفت همه روایات یا بعضی از آنها جعل گردیده اند، با رخداد چنین احتمالی، روایات اسباب نزول اعتبار خود را از دست می دهند و حتی صحیح بودن جز از جهت سند، سودی نمی بخشد، زیرا احتمال دسیسه یا اعمال نظر در جای خود باقی است. ثانیاً: ثابت شده است كه در صدر اسلام مقام خلافت از ثبت حدیث و كتابت آن شدیداً منع می‌كرد و این ممنوعیت تقریباً تا پایان قرن اول ادامه داشت. این رویه راه نقل به معنا را بیشتر از حد ضرورت به روی راویان و محدثان باز كرد. تغییرات اندك كه در هر مرتبه نقل روایت پیش می‌‌آمد، كم كم روی هم انباشته می گردید. به طوری كه گاهی اصل مطلب از میان می رفت. انسان گاهی به روایاتی بر می خورد كه در قصه ای كه مشتركاً به شرح آن می پردازند هیچ وجه مشتركی ندارند. حال چه باید كرد؟ آن همه فوایدی كه برای اسباب نزول ذكر كردیم با واقعیت موجوددر روایات جعلی و یا حدسی و اجتهادی چگونه بكار می آیند؟ حق این است كه اگر جزو روایات، متواتر یا حتمی الصدور بود به مفاد آن ترتیب اثر می دهیم و اگر چنین نبود آن روایت را به آیه مورد بحث عرضه می كنیم و در صورتیكه مضمون آیه و قراینی كه در اطراف آیه موجود است، با آن سازگار بود به روایت سبب نزول اعتماد می نماییم و بدین ترتیب اگر چه مقدار زیادی از روایات اسباب نزول از درجه اعتبار ساقط می گردند. اما باقی مانده معتبر و قابل اعتناست.)1 مقایسه میان تناسب، سیاق و اسباب النزول(در بحث مقایسه تناسب آیات و سیاق آیه الله طاهری بحثی را مطرح می كنند و در بخشی به نام تناسب برحسب سیاق می نویسد: (آیات قرآن آنچنان حساب شده در كنار هم قرار گرفته اند كه جابجایی یك آیه یا یك جمله در آیه، باعث انحراف از فهم درست آن آیه می گردد؛ به عنوان نمونه اگر عبارت «ویل للمصلّین» را در سوره ماعون از جایگاه اصلی آن تغییر داده و در جای دیگر قرآن قرار دهیم، معلوم است كه معنای درست و صحیح آن هیچ گاه به دست نخواهد آمد و اساساً آیه ای علیه نمازگزاران می شود، در حالیكه منظور آیه ترغیب و تشویق به خواندن نماز و غفلت نكردن از آن است. یا در آیه شریفه «والله خلقكم و ما تعملون» اگر آنرا از جایگاه اصلیش كه كاملاً در ارتباط با ماقبلش هست، منتقل كنیم و به جای دیگر ببریم و یا حداقل این جمله را با قطع نظر از سیاق و ارتباط آن با قبل، مستقل معنا كنیم، دچار همان مشكلی می شویم كه اشاعره شدند، یعنی جبر، درحالیكه آیه نمی خواهد بگوید اعمال روزانه شما مخلوق خداست تا سر از جبر درآورد، بلكه این جمله كلام حضرت ابراهیم است در برابر بت پرستان كه در برابر بتی كه خود تراشیده بودند عبادت می كردند به آنها فرمود: شما و این بتهایی كه ساخته اید همه مخلوق خدایید و این جمله در واقع برای تحقیر بتهای آنان ابراز شده نه برای اثبات جبر، زیرا اگر می شد از این جمله استفاده جبر نمود، آنگاه این جمله به نفع مشركان بود نه به ضرر آنها؛ زیرا آنان می توانستند به ابراهیم بگویند حال كه اعمال ما (یعنی بت پرستی ما) كار خداست چرا به ما خطاب عتاب آمیز داری، ما را ملامتی نیست، چون ما بنده ایم و مجبور و در كارهای جبری، سرزنشی نیست درحالیكه چنین نبود. بنابراین، توجه به سیاق آیات در فهم معانی آیات، بسیار حائز اهمیت است و چه بسا غفلت از آن، باعث كج فهمی و حتی انحراف كامل از معنای واقعی آیات خواهد بود چنانكه در دو نمونه فوق ملاحظه گردید، لذا بزرگان فن، توجه به سیاق را امری لازم و ضروری دانسته و در تفسیر به آن توجه كامل داشته اند.محمدباقر موحد ابطحی می گوید: «أن واجب المفسر ان ینظر فی الایات مجتمعه متأصره» (مفسر موظف است كه آیات را در مجموعه ای به هم پیوسته و در ارتباط با هم بنگرد) محمد عزه دروزه در این رابطه می گوید «ملاحظه السیاق و التناسب و الترابط بین الفصول و المجموعات القرآنیه ضروره و مفیده جدّاً فی فهم مدی القرآن و مواضعه و اهدافه»ملاحظه سیاق و تناسب و ترابط بین آ‌یات قرآنی و اجزای آنها امری ضروری لازم است و در فهم منتهای اهداف و موضوعات آن، بسیار مفید و ارزشمند است)1 (بی تردید این تعبیر و تعریف از سیاق آنرا به مناسبت و اسباب نزول نزدیك می سازد می‌دانیم كه اسباب نزول پیوند یك یا چند آیه با بافت تاریخی آن آیات را تبیین می سازد اما دانش مناسبت رابطه آیات و سور را در ترتیب كنونی متن قرآنی بررسی می كند اسباب نزول لزوما دلالت بر اعجاز قرآن ندارد اما مناسبت و سیاق یكی از وجوه اعجاز متن قرآنی است.سیاق و مناسبت به پژوهش در بافت و آمیخت ساختمانی خاص متن قرآنی می پردازند و پیوندهای درون متن قرآنی را تبیین می كنند اما اسباب نزول، آیات قرآن را به لحاظ ارتباطشان با اوضاع و احوال خارجی و اسباب بیرونی متن قرآنی بررسی می كند در سیاق از معناشناسی و زیباشناسی متن قرآنی پژوهش می شود اما در اسباب نزول از دلالت متن قرآنی بر رویدادهای خارجی سخن گفته می شود.واژه سیاق از مبدا سوق اخذ شده و لغویین معانی چندی را برای معانی لغوی سیاق بیان داشته‌اند؛ همچون تعاقب و توالی، اسلوب ساختاری واژگان وقوع در بین كلام و گاه مستفاد از مجموع كلام) (تناسب بین اجزای یك مجموعه، برحسب مورد، فرق می كند چه بسا مناسبتی كه بین اجزاء یك جمله و یك كلام و عبارت برقرار می شود از تضاد بین دو ضد تشكیل می یابد. مانند مناسبتی كه بین رحمت و عقاب، كه بعد از رغبت و رهبت (اعراض) برقرار می‌شود گاهی وجه تناسب آیات برای برخی افراد قابل فهم نیست، در این صورت است كه تأمل و دقت بیشتری را جهت دستیبابی به تناسب واقعی در آیه می طلبد زیرا كلام حكیم مطلق است و به واسطه آن، تمام عقلای عالم را به مبارزه طلبیده و مجاب ساخته و در بعد اعجازش همگان را از آوردن مثل آن، برای ابد ناامید كرده است و لذا باید دارای حكمت بالغه باشد) (سیاق، تناسب و تناسق از جمله موضوعات جدیدی محسوب می شوند كه با ساختار نهایی و آمیخت ساختگانی معنایی در پیوند می باشد.اخذ مفهوم روشن آیات به جستجو و پژوهش در سیاق آیات پیوسته است به نحوی كه علامه طباطبایی حتی گاهی سیاق را بر اسباب نزول ترجیح داده و گاهی به دلالت سیاق از عبارتی عام، مفهومی خاص و معنایی معین را تفسیر می كند. برخی از مفسران از اهمیت سیاق به نحوی یكسان در تمامی آیات و سور و تفسیر معنای آیات همبسته بهره می برند درحالیكه برخی دیگر سیاق را متعلق مشروطی دانسته و تحت ضوابطی از تاثیر سیاق سخن می گویند.از دیرباز اسلوب خاص قرآن كه مرحوم مطهری از آن به زبان خاص قرآن تعبیرمی كرد مورد توجه محققان قرآنی بود. اسلوب زبانی و معنایی قرآن به تبع خود بحثهایی همچون سیاق را خلق كرد. ادامه خواندن مقاله پژوهشي در تناسب آيات

نوشته مقاله پژوهشي در تناسب آيات اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اصول طراحي از ديدگاه لبوو

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : لبوو پنج اصل رو كه مبتنی بر ارزشهای ساخت گراست و در طرحهای آموزشی موثر واقع می شه ارایه كردهاصل 1- حفظ حائلی میان فراگیران و تاثیرات مخرب فعالیتهای آموزشی از طریق:– تاكید بیشتر بر حیطه عاطفی یادگیری– ارایه تدریس مبتنی بر ویژگیهای فردی فراگیر– كمك به فراگیران برای توسعه مهارتها، نگرشها و باورهایی كه8 از خودتنظیمی پشتیبانی می كند. – ایجاد تعادل بین تمایل به كنترل موقعیت یادگیری و تمایل به كسب استقلال فردیاصل2- فراهم آوردن زمینه ای برای یادگیری كه استقلال و وابستگی را توامان پشتیبانی می كند.اصل3- جای دادن دلایل در فعالیتهای خود یادگیریاصل 4- حمایت از یادگیری خودسالمان بخش از طریق رشد مهارتها و نگرشهایی كه موجب افزایش احساس مسولیت فراگیر نسبت به فرایند تجدید ساختار تحولی می شود.اصل 5- تقویت تمایل فراگیر برای درگیر شدن در فرایندهای یادگیری ارادی به ویژه تشویق راهبردهای كوشش و خطااین اصول از بسیاری دیدگاههای ساخت گرایی حمایت می كنه كه برای وقایع و رخدادها هیچ معنی منطقی رو قایل نیستند، بلكه معتقدند فرد هریك از این رخدادها رو تفسیر می كنه و معنی اونها رو بر اساس تجربه شخصی و باورهاش می سازه. طراحی آموزشی از منظر رویکرد ساخت گرایی من خیلی خوشحالم آخه یه مقاله بکر از دکتر هاشم فردانش پیدا کردم که تصمیم دارم تو چند مرحله براتون بنویسم:1- اصول وپیش فرضهای ساخت گرایی برای طراحی آموزشی چیست؟روشها و راهبردهای آموزشی ساخت گرایان معطوف به کمک به شاگرد برای بررسی موضوعها و شرایط پیچیده و تفکر در زمینه ای مانند فردی متخصص است . بنابراین از شاگرد خواسته می شود تا به ساختن درک فردی خود از موضوع از طریق تعاملهای اجتماعی اقدام کند. در این رویکرد محتوا از پیش تعیین نمی شود و دستیابی به منابع مختلف مورد تاکید است. برخی از اصول طراحی در این رویکرد عبارتند از :– تاکید بر مشخص کردن زمینه ای که مهارتهای یادگیری شده در آن کاربرد خواهد داشت(یادگیری در زمینه های معنا دار)– تاکید بر کنترل اعمال شده از سوی شاگرد و کار شاگرد روی اطلاعات(بکارگیری فعال آموخته ها).– رائه اطلاعات از راههای متنوع ومختلف(برخورد با اطلاعاتدر زمانها و زمینه ها و با هدفهای مختلف و از دیدگاههای مختلف)– مبتنی بودن ارزشیلبی بر انتقال دانشها و مهارتها(در شرایطی که با شرایط مورد استفاده در زمان آموزش متفاوت باشد).   وجوه چند گانه ساختارگرایی برای بتی فیبل دانش آموز یک دبیرستان ساختارگرا اولین روز مدرسه جالب اما گیج کننده بود. در درس تاریخ اروپا معلم از هر دانش آموز خواست نامه ای از طرف یک اشراف زاده فرانسوی به یک اشراف زاده ایتالیایی بنویسد و در آن یک حادثه کلیدی از انقلاب فرانسه را تشریح کند. در درس فیزیک معلم از دانش آموزان خواست پیش بینی کنند اجسام سنگین سریع تر سقوط می کنند یا اجسام سبک؟ چقدر سریع و چرا؟ سپس گروههای حوچک دانش آموزان آزمایشهای خود را طراحی کردند تا نظریه های خویش را بیازمایند. در جبر هنگامی که دانش آموزان در حال یادگیری مهارتهای اصلی ساده کردن عبارت جبری بودند معلم اصرار داشت بحثی راجع به مفهوم ساده کردن راه بیندازد: آیا عبارتهای ساده شده همان معادله های ساده شده هستند؟ در زنگ زبان انگلیسی بعد از آن که دانش آموزان آشنا با شب را خواندند معلم از آنان خواست آن را با یکی از مراحل زندگی خود مرتبط سازند.بتی فیبل انتظار داشت در دبیرستان ساختار گرا همه معلمان به روش ساختارگرا تدریس کنند و همین اتفاق هم افتاد . اما به راستی روش ساختارگرایانه به چه معناست؟ایفای نقش و اجرای نمایش؟ انجام دادن آزمایش؟ تجزیه و تحلیل؟ یامرتبط دادن با زندگی خویش؟ از نظر او هر معلمی کاری متفاوت با دیگری انجام می داد.بسیاری از معلمان مستعد و باتجربه نیز مبانی نظری و عملی ساختارگرایی را به دلایلی نه چندان متفاوت با بتی گیج کننده می دانند. به نظر این گروه از معلمان ساختارگرایی فقط یک معنای واحد وانعطاف پذیر ندارد و معنای آن هر چه باشد مدافعانش گاهی در حمایت و دفاع از آن زیاده روی و مبالغه کرده اند و در همه جا پای آن را به به میان کشیده اند! با این همه که تا کنون گفتیم نظر شما چیست؟ کدام نوع ساختارگرایی چه زمانی به کار می آید؟ مشکلات و دشواریهای ساختارگرایی اهمیت به کار گرفتن روشهای ساختارگرایانه به صورت عاقلانه در جای صحیح و با هدفی صحیح آشکار می سازد.چگونه یک معلم می تواندبه مسایل و مشکلات یادگیرنده پاسخهای ساختارگرایانه مناسب و هدفمند بدهد؟یک رویکرد برای حل این چالش این است که برای دانستنی هایانواع متفاوتی قایل شویم :دانستنی های ساکن و لخت.دانستنی های کلیشه ای . مفاهیم مشکل و دانستنی های بیگانه. دانش لخت(ساکن):دانش لخت در مغز انسان جا خوش می کند و تا زمانی که آن را به نحو ویژه فرا نخوانیم در جای خود باقی می ماند.متاسفانه بیشتر دانشی که تمایل داریم فعالانه به کار گرفته شود دانش لخت است.وقتی دانشی که تدریس می شود به سمت ساکن و لخت شدن پیش می رودساختارگرایی چه راه حلی را پیشنهاد می دهد؟یک راهبرد درگیر کردن یادگیرنده در فرایند حل مساله به طور فعال و به گونه ای است که دانش او را با توجه به جهان اطراف به کار گیرد.یک رویکرد دیگر درگیر کردن دانش آموزان در یادگیری مساله محور است . در این نوع یادگیری آنان دانش مورد نظر را از طریق مواجهه با مسایل و سوالات واسطه یا پروژه ها کسب می کنند. دانش کلیشه ای :دانش بی اثر و کلیشه ای بیشتر حالت تکراری و بی معنا دارد. این نوع دانش همان چیزی است که در آداب ورسوم فردی واجتماعی خود همه روزه از ان استفاده می کنیم.واکنش ساختار گرایی نسبت به دانش کلیشه ای تلاش در جهت معنادار کردن آن است. برای مثالیک معلم می تواند چنین دانشی را با یک رویکرد حل مساله به چالش بیندازد. دانش آموزان می توانند درباره ریشه های عقلانی و فایده های دانش کلیشه ای از طریق بحث گروهی به نتایجی دست یابند. ساختارگرایی وتنوع آن به چه معناست؟ هر کسی که در عرصه آموزش دستی داردبه خوبی می داند که ساختارگرایی بیش از یک معنای واحد دارد. اما چه چیزی این تنوع را توجیه می کند ؟فیلسوفی به نام فیلیپس سه مشخصه روشن برای ساختارگرایی ذکر می کند . ما این سه مشخصه را با عنوان یادگیری فعال و یادگیری اجتماعی و یادگیری خلاقانه می شناسیم.یادگیری فعال:به دست آوردن فعالانه دانش و اطلاعات ومفاهیم.ساختارگرایی معمولا نقش فعالی برای یادگیرنده در نظر می گیرد. او به جای اینکه فقط بشنود بخواند و به حل تمرینات کاملا تکراری و عادی بپردازد باید بحث کند فرضیه بسازد تحقیق و طراحی کندو دیدگاههای دیگران را دریافت دارد.یادگیری اجتماعی:بنا کردن دانش و مفاهیم به صورت اجتماعی و همراه با دیگران.ساختارگراها اغلب تاکید می کنند که دانش و مفاهیم تا حد زیادی اجتماعی هستند و نمی توانیم آنها را به طور انفرادی بنا کنیم. ما از طریق گفتگو با دیگران به مفاهیم دست می یابیم .یادگیری خلاقانه:خلق کردن یا دوباره پدید آوردن مفاهیم و دانش ها. ساختارگرایان فرض را بر این می گذارند که دانش آموزان باید خودشان دانش را خلق کنند . این کافی نیست که یادگیرنده در موضع فعال قرار بگیرد. بلکه معلم باید او را هدایت کند که نظریه های علوم مختلف را دوباره کشف نماید .کاملا طبیعی است که بپرسیم این مشخصه های ساختار گرایی چگونه به هم مرتبط می شوند ؟ برای یک یادگیرنده داشتن نقش فعال موضوع اصلی است و در عمل جنبه های اجتماعی و خلاقانه ای با این نقش همراه اند. اما منطقا لازم نیست که یادگیرنده فعال الزاما دو مشخصا دیگر را هم داشته باشد.معلم می تواند تجربیات یادگیری را به روش فعال به گونه ای سازمان دهی کند که مستلزم درگیر شدن دانش آموز در یادگیری مفاهیم به صورت اجتماعی یا خلق و نو اوری نظریه ها و دیدگاههانباشد. باز هم ساختارگرایی از تاخیر طولانی مدتی که در نوشتن مطالب پیش آمد معذرت می خوام.راستش رو بخواین فرصت ترجمه نداشتم ولی حالا مطالب جالبی پیدا کردم که براتون بنویسم;داشتیم می گفتیم که در تئوری ساختارگرایی تاکید بر جایگاه دانش آموزدر برابر معلم است . یادگیرنده ای که روابط متقابلی با موضوعات و مطالب و پیشرفتهای علم داردویژگیهای اصلی موضوعات و مطالب را در فهم خود نگه می دارد. بنابراین یادگیرنده خودش مفهوم سازی و حل مساله را می سازد. خلاقیت و ابتکار یادگیرنده پذیرفته می شود و مورد حمایت قرار می گیرد. دیدگاه یادگیری ساختار گرا به ساختار ذهنی منتج می شود . فراگیران به وسیله متناسب کردن اطلاعات جدید با آنچه که آنها از قبل می دانستند به یادگیری دست می یابند .انسانها موقعی بهترین یادگیری را دارند که در ساختن فهم و درک ان فعالیت داشته باشند.در نظریه ساختار گرایی همچنین یادگیری با محتوا و عقاید و نگرشهای یادگیرنده درارتباط موثری قرار دارد.یادگیرندگان به وسیله ابداع راه حلها و تلاش بر روی عقاید و فرضیاتشان مورد حمایت واقع می شوند. برای خلاصه;ساختارگرایی;*تاکید بر روی یادگیری و نه تدریس*حمایت و پذیرش خلاقیت و ابتکار یادگیرنده*در نظر گرفتن یادگیرنده به عنوان موجودی دارای هدف واراده*در نظر گرفتن یادگیری به عنوان یک فرایند*حمایت پرسشهای یادگیرنده*تصدیق نقش حیاتی تجربه در یادگیری*پرورش کنجکاوی طبیعی یادگیرندگان *مد نظر قرار دادن مدلهای ذهنی یادگیرنده*تاکید بر تجربه وفهم هنگام ارزشیابی *اساس دانستن نظریه شناختی در این الگو *استغاده وسیع از اصول شناختی از قبیل پیش بینی و ایجاد وتحلیل *در نظر گرفتن چگونگی یادگیری دانش آموزان*حمایت دانش اموزان به منظور ایجاد تعهد در گفتگو با دیگر دانش آموزان و معلم*حمایت از یادگیری جمعی*وارد کردن دانش آموزان در وقایع جهانی*تاکید بر محتوایی که در یادگیری اتفاق می افتد*در نظر گرفتن اعتقادات و نگرش یادگیرنده*قرار دادن فرصتهایی در اختیار یادگیرنده برای ایجاد دانش جدید و درک تجربه های اصیل   نقشی متفاوت برای تکنولوژی وقتی که آموزش طراحی شد باید اجرا گردد.پایه های طراحی آموزشی در تکنولوژی به این معناست که آموزش غالبا با دید اجرا از طریق نوعی تکنولوژی طراحی می شود یعنی ادعاها و سرزنشها در مقابله هم!همچنین ماهیت تکلیف مدار طراحی آموزشی بدین معنی است که همیشه به سوی محتوای معینی جهت گیری می شود.روشن است که ساخت گرایان به این نحو عمل نمی کنند. آموزش در زمینه های محتوایی طراحی نمی گردد و برای تدریس برنامه های کامپیوتری نوشته نمی شود. بلکه در حیطه هایی به گستردگی نقد ادبی و پزشکی قلب وعروق استفاده می شود.تمایز بین کاربرد تکنولوژی برای تدریس محتوا و کاربرد آن برای ترغیب یادگیری را ذاکر ماگلیا بیان کرده است. او بین تکنولوژیهای پر و تکنولوژیهای خالی تفاوت قایل می شود. تکنولوژیهای دسته اول به سبب برخورداری از اطلاعاتی برای انتقال به دانش آموز پر تلقی می شوند.نمونه های آنها آموزش به کمک کامپیوتر و نظامهای تدریس خصوصی هوشمندانه است.تکنولوژیهای دسته دوم صدفهایی هستند که هر محتوای طراحی شده را که به دانش اموزان امکان مکاشفه و ساختن معانی برای خود می دهند می پذیرند. این تکنولوژیها به عنوان نظامهای آموزشی عمل نمی کنند بلکه ابزارهایی هستند که دانش اموزان برای تدوین مهارتهای شناختی از آنها بهره می گیرند. تاکید بر یادگیری به جای عملکرد2 اما در آموزشهای مبتنی بر ساختارگرایی دانش آموزان راهبردهای یادگیری و غالبا اهداف کلی وجزیی خود را انتخاب وتدوین می کنند. در اینجا طراح به جای تجویز راهبردهای آموزشی به دانش آموز از انواع متفاوتی از راهبرد استفاده می کند. این راهبرد به طراح امکان می دهد تنها در هنگام بروز نیاز دانش آموزان را هدایت کند و شیوه خاصی از یادگیری رابه او تحمیل نکند. در نتیجه ساخت گرایان بر آموزش و عملکرد تاکید نمی ورزند.بخش اعظم مسولیت تصمیم گیری برای یادگیری یک موضوع ونحوه یادگیری آن به دانش آموز واگزار می شود.نقش معلم یا نظام آموزشی آن است که از آنچه دانش آموز قصد دارد بیاموزد پشتیبانی کند.با تاکید بر یادگیری در این رویکرد بر توانایی وسیع و عمدتا نادیده گرفته شده دانش آموزان در پدید آوردن تفسیرهای بدیع برای خود و بر درگیری فعالانه با امور تا جذب کامل آنها سرمایه گذاری می شود. همچنین این روندباعث می شود که طراحان به جای اینکه رویه های منظور شده در الگوی طراحی آموزشی را به طور مکانیکی اعمال کنند با استفاده از اطلاعاتی که در مورد نحوه تفکر و یادگیری افراد به دست می آورند به استدلال بپردازند. این نحوه استدلال از نظریه اساسی یادگیری باعث می شود که طراحان هنگام مواجه شدن با مسایلی که از ناکارامدی تجویزهای نظریه آموزشی ناشی می شود آسان تر با این مشکلات برخورد کنند. ادامه خواندن مقاله اصول طراحي از ديدگاه لبوو

نوشته مقاله اصول طراحي از ديدگاه لبوو اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله بازارهاي الكترونيكي: تأثير و تبعات

$
0
0
 nx دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بازارهای الكترونیكی: تأثیر و تبعات تأثیر اقتصادی بازارهای الكترونیكی (بازارهای- e) را بررسی می‌كنیم. نمونه‌های بازارهای e تأثیر بازارهای- e بر ریو ساختار صنایع، فرق‌های هزینه خریدار و فروشنده برای بازارهای سنتی و الكترونیكی، تبعات منبع درآمد برای فروشنده‌ها و واسطه‌گرهای داد و ستد و تعیین كننده‌های موفقیت بازار- e را شناسائی و تحلیل می‌كنیم. مسأله كلی بیان شده این است كه آیا انگیزه‌های اقتصادی برای بازارهای الكترونیكی وجود دارند، یا آنها فقط سرگرمی موقتی می‌باشند؟(بازارهای الكترونیكی: اقتصاد هزینه داد و ستد؛ اقتصاد اطلاعات؛ ساختار صنعت؛ رفتار مصرف كننده؛ استراتژی (خط‌مشی) تجارت) 1- مقدمه داد و ستدهای بازرگانی برای قرنها صورت پذیرفته‌اند، اما انقلابی در حال وقوع است كه بازار را متحول می‌سازد. این تحول حادث می‌گردد زیرا رابطه بین سازمانها و مصرف‌كننده‌ها بطور فزاینده از طریق فن‌آوری اطلاعات الكترونیكی (IT) تسهیل می‌شوند. عموماً به این امر به عنوان بازرگانی الكترونیكی (بازرگانی-e) اشاره می‌گردد كه جزء عمده بازرگانی- e بازارهای در حال ظهور به حد كافی درك نمی‌شود. در 1996 تعداد متضرهای (ضرر دیده‌ها) از تعداد سود برنده‌ها به نسبت 2 به 1 از بابت فعالیت‌های بازرگانی اینترنتی پیشی گرفتند (Rebello et al، 1996) سؤالی كه از رشد جاری بازارهای الكترونیكی پدیدار می‌گردد اینست كه آیا انگیزه‌های اقتصادی برای خریداران و فروشنده‌ها جهت مشاركت در آنها وجود دارند، یا آیا آنها سرگرمی موقتی هستند. هدف این مقاله بیان نمودن این مسئله می‌باشد. كار گذشته بر روی رابطه نظری كه عموماً براساس تحلیل اقتصادی هزینه داد و ستد (Williamson، 1985)، بین IT و طرز انجام داد و ستد است (بازارهای در مقابل سلسله مراتب) متمركز گشته است.(Bakos، 1991، بنیامین و Wigand، 1995، Whang, Eurbaxani، 1991؛ Malone et al، 1987؛ Malone et al، 1989؛ Rokart، 1991). مطالعه ما شامل تحلیل اقتصادی بر مبنای هزینه، مشابه با كار قبلی است، اما بازارهای سنتی را با بازارهای الكترونیكی به جای بازارهای دارای سلسله مراتب مقایسه می‌كنیم. Williamson بیان می‌دارد كه مؤسسات اقتصادی سرمایه‌داری (یعنی بازارها و سلسله مراتب) هدف اصلی و تأثیر اقتصادی‌سازی بر روی هزینه‌های داد و ستد دارند (Williamson، 1985) تز ما این است كه در اكثر موارد، بازارهای الكترونیكی از مزیت‌های هزینه داد و ستد بر روی بازارهای سنتی بهره‌ می‌گیرند. به خاطر این مزیت‌های هزینه داد و ستد می‌توانیم رشد مداوم را در بازارهای بر روی خط شبكه در اكثر صنایع انتظار داشته باشیم. بخش‌های بعدی یافته‌های مطالعه ما را شرح می‌دهند. در بخش 2 چند نمونه بازارهای الكترونیكی را برای فراهم نمودن زمینه برای بخش‌های باقی ارائه می‌كنیم. بخشهای باقی تأثیر بازارهای- e را از سه منظر: خریداران، فروشنده‌ها و سایر سازمانهای همراه با داد و ستدهای بازرگانی شرح می‌دهند. در بخش 3 تأثیراتی را كه بازارهای- e بر روی ساختارهای صنعت دارند شناسائی می‌كنیم. ساختار صنعت خرده‌فروشی، ساختار صنعت برای بازارهای- e محصول غیردیجیتالی و ساختار صنعت برای بازارهای- e همراه با محصولات دیجیتالی را مورد بحث قرار می‌دهیم. در بخش 4 خصوصیات بازارهای سنتی و الكترونیكی را از منظر خریدار ارزیابی می‌كنیم. تعدادی تبعات درآمدی برای فرشنده‌ها و سایر سازمانها از این تحلیل و نیز تحلیل از بخش قبلی استنتاج می‌كنیم. در بخش 5 فرق‌های بر مبنای هزینه، بین بازارهای سنتی و الكترونیكی را از منظر فروشنده مورد ارزیابی قرار می‌دهیم. در بخش 6 تأثیری را كه بازارهای- e بر روی منابع درآمدی برای فراهم‌كنندگان محصول/خدمات، واسطه‌گرهای داد و ستد، فراهم‌كنندگان خدمات اینترنتی (ISPها) و دولت ایالتی و فدرالی دارند مورد بحث قرار می‌دهیم. نهایتاً در بخش 7 چند عامل تأثیرگذار بر روی موفقیت بازارهای-e را شناسائی می‌كنیم و در بخش 8 نتیجه‌گیری‌های كلی خودمان را مورد بحث قرار می‌دهیم.   2- بازارهای الكترونیكی: شرح و نمونه‌ها انتقال به سوی بازرگانی الكترونیكی انقلابی است زیر آن مرتبط‌سازی مصرف‌كنندگان به بازارهای الكترونیكی را دربر می‌گیرد و نه تنها به طور الكترونیكی داد و ستدهای سلسله مراتبی را در داخل و بین سازمانها پشتیبانی می‌نماید (عموماً به عنوان مسأله یكپارچه‌سازی داد و ستد اشاره می‌گردد) شمول مصرف‌كنندگان، علاوه بر فراهم‌كنندگان محصول/خدمات، بطور برجسته، بزرگی بالقوه تغییر را افزایش می‌دهد. قسمت قابل ملاحظه GDP هزینه‌های شخصی هستند (Stat-USA، 1998) رشد گذشته در سیستم‌های یكپارچه‌سازی داد و ستد این داد و ستدها را از دست داد. ماهیت انقلابی بازرگانی الكترونیكی انگیزه كافی را برای مطالعه بازارهای الكترونیكی جهت افزایش در فهم از تأثیر آنها بر روی مشاركت‌كنندگان بازاری، صنایع سنتی و جدیداً ایجاد شده و نیز به طور كلی اقتصاد فراهم می‌سازد. مدل فرآیند تجارت از منظر مصرف‌كننده متشكل از فعالیت‌هائی كه می‌توانند به سه فاز گروه‌بندی گردند می‌باشد: تعیین پیش خرید، انجام خرید و تعامل بعد خرید (Whinston, Kalakota، 1996) هر یك از این فازها می‌تواند در بازارهای-e مكمل بطور الكترونیكی پشتیبانی شود، اما امروزه بازارهای-e عموماً تنها فعالیت‌های تعیین پیش‌خرید را پشتیبانی می‌نماید، گرچه آنها بیشتر به سوی انجام خرید حركت می‌كنند. 1-2- توصیف بازار الكترونیكی بازارهای الكترونیكی اساس بازرگانی الكترونیكی هستند. آنها بطور بالقوه تبلیغ، محصول، تحویل محصولات قابل دیجیتالی و سیستم‌های پرداخت را یكپارچه می‌نمایند. بازار الكترونیكی (یا سیستم بازار الكترونیكی) سیستم اطلاعاتی سازمانی است كه به خریداران و فروشنده‌های مشاركت كننده امكان می‌دهد كه اطلاعات درباره قیمت‌ها و ارائه‌های محصول را مبادله نمایند. به شركت عمل كننده سیستم به عنوان واسطه‌گر اشاره می‌گردد كه ممكن است مشاركت كننده بازاری، خریدار یا فروشنده، طرف ثالث مستقل، یا كنسرسیوم چند شركتی باشد (Bakos، 1991) بازارهای- e روش الكترونیكی یا متصل به شبكه (on line) را برای تسهیل داد و ستدهای بین خریداران و فروشنده‌هائیكه به طور بالقوه پشتیبانی برای تمام مراحل در كل فرآیند اجرای سفارش تأمین می‌نمایند فراهم می‌سازند. 2-2- نمونه‌های بازارهای الكترونیكی تعدادی بازارهای الكترونیكی برای خرید محصولات از CDها گرفته تا اتومبیل‌ها برای مصرف‌كنندگان فراهم هستند. در ذیل نمونه‌های كنونی محصولات و یا خدمات هستند كه از طریق بازارهای الكترونیكی مهیا می‌باشند. گلها. Calyx و Corolla بازرگانی-e را برای تحول اساسی روشی كه گلهای تازه چیده از تولیدكننده به مصرف‌كننده می‌رسند مورد استفاده قرار داده‌اند. بطور سنتی، زنجیره ارزشی كه گلهای چیده عرضه شده را دربرمی‌گیرد عبارتند از پرورنده، واسطه‌گر برای حمل به عمده‌فروش و نهایتاً گل‌فروش از پژوهش گل فروش‌های بوستون در جولای 1995، قیمت، شامل هزینه تحول و مالیات، برای ترتیب نمونه‌ای گلها 60 دلار بود. Calyx و Corolla قادر به فراهم ساختن بازارهای الكترونیكی برای مصرف‌كننده‌ها جهت خریدن به طور مستقیم از پرورش دهنده‌های دارای گلهائی كه با استفاده از فدرال اكسپرس ارسال می‌شوند قیمت تحویلی آنها 54 دلار می‌باشد. اكثر ین به خاطر حذف بعضی واسطه‌گرها بین پرورش‌دهنده‌ها و مشتریان است. قیمت پرداختی به شركت فراهم كننده بازار الكترونیكی عموماً پایین‌تر از منافع صورت پذیرفته؛ واسطه‌گرهای عمده‌فروش و خرده‌فروش می‌باشد. اكثر این به خاطر حذف بعضی واسطه‌گرها بین پرورش‌دهنده‌ها و مشتریان است. قیمت پرداختی به شركت فراهم‌كننده بازار الكترونیكی عموماً پایین‌تر از منافع صورت پذیرفته‌؛ واسطه‌گرها عمده‌فروش و خرده‌فروش می‌باشد. لباس: مشابه با نمونه گل چیده، نمونه صنعت پیراهن است. قیمت برای هر پیراهن كیفیت بالا در زنجیره ارزشی كه شامل عمده‌فروشی و خرده‌فروشی است 27/52 دلار می‌باشد. حذف این واسطه‌گرها هزینه (قیمت) را تا 45/20 دلار كاهش می‌دهد 62% می‌كاهد (بنیامین و Wigand، 1995) اتومبیل‌ها، شكر از وب جهانی (وب گسترده جهانی)، ادامه خواندن مقاله بازارهاي الكترونيكي: تأثير و تبعات

نوشته مقاله بازارهاي الكترونيكي: تأثير و تبعات اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله كندرومالايي و نقش تغذيه و ورزش در درمان آن (پزشكي)

$
0
0
 nx دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : كندرومالایی و نقش تغذیه و ورزش در درمان آن (پزشكی) آناتومی زانوزانو مفصلی است كه غیر از حركت باز و بسته شدن دارای حركت خفیف چرخش به داخل و خارج نیز می باشد در تشكیل و نگهداری مفصل زانو، استخوانها، رباطها و غضروف هایی شركت دارند كه آنها را توضیح می دهیم.– سه استخوان در تشكیل زانو شركت دارند. – در بالا استخوان ران و در پائین استخوان درشت نی و در جلو استخوان كشكك در تشكیل مفصل زانو شركت می‌كنند.– استخوان نازك نی در تشكیل مفصل زانو شركت ندارند اما درست در مجاورت بخش خارجی مفصل زانو قرار دارد.– رباط ها باندهای فیبری هستند كه دو استخوان را بهم ا رتباط و متصل می‌كنند.– زانو 4 رباط مهم دارد كه این 4 رباط استخوان ران را به استخوان درشت نی محكم متصل می‌كنند و پایداری استاتیك مفصل زانو را تأمین می‌كنند.– رباطهای طبیعی قدامی و خلفی سبب پایداری مفصل زانو در حركت به سمت جلو و عقب و ضربات در این جهات و نیز پایداری مفصل زانو در برابر حركات چرخشی اعمال شده به زانو می شوند. – رباطهای جانبی داخلی و خارجی كه در طرفین زانو قرار دارند هم سبب پایداری مفصل زانو در برابر اعمال نیرو به سمت خارج و داخل زانو می شوند. تاندونها:– تاندونها عضلات را به استخوان اتصال می دهند.– تاندون عضله چهار سر رانی( جلوی ران)- در پائین در جلوی زانو به استخوان كشكك اتصال می یابد و ادامه آن در پائین كشكك به استخوان درشت نی اتصال می یابد. عمل عضله چهار سر رانی باز كردن زانو می باشد.غضروفها:– به ساختمانهای غضروفی زانو منیسك می گوئیم كه در بین دو استخوان درشت نی و ران قرار دارند و سبب افزایش سطح تماس در استخوان فوق و افزایش پایداری زانو می شوند. بورس‌ها:– بورس یك كیسه كوچك حاوی مایع است كه سبب تسهیل حركات مفصلی می شوند.– زانو سه بورس دارد كه عبارتند از: بورس كشكك (جلوی كشكك و زیر پوست) و بورس زیر كشكك و بورس غازی (Anserine) كه در سمت داخل زانو حدود 2 اینچ زیر مفصل زانو قرار دارد.توجه همواره باید توجه دا شت كه دردی كه در زانو احساس می شود می تواند ناشی از درد واقعی زانو باشد یا یك درد ارجاعی از ناحیه كمر، ران و یا مچ می باشد. بدواً علل درد مزمن زانو را بطور اختصار با سه آیتم تعریف، نشانه و درمان به استحضار می رساند تا در ادامه مفصلاً و اختصاصاً از كندرومالاسی بر آن بحث شود:آرتروزها:تعریف: به تخریب غضروف زانو آرتروز می گویند. در فرم شدید این بیماری منیسك ها كه غضروفی اند بطور كامل از بین می روند و در استخوان ران و درشت نی به یكدیگر سایش پیدا می‌كنند. – نشانه ها: آرتروز سبب درد مزمن زانو می شود كه با فعالیت زانو این درد تشدید می گردد.– درمان: هدف از درمان در آرتروز كنترل درد است كه می تواند با تقویت عضلات حول مفصل زانو یا استفاده از داروهای ضد درد و در موارد تشدید تعویض مفصل زانو انجام می گیرد. بورسیت: تعریف : در نتیجه ضربات عفونت و استفاده مكرر از زانو بصورتی كه زانو به زمین فشرده شود می تواند منجر به التهاب بورس های زانو شود.نشانه ها: شایعترین بورسی كه دچار التهاب می شود بورس جلوی كشكك است كه در افرادی كه زیاد زانو می زنند مثل خدمتكاران یا آنها كه زیاد فرش می شویند دیده می شود و منجر به درد جلوی زانو و التهاب و قرمزی می شود. همچنین التهاب بورس غازی كه در زیر و داخل زانو قرار دارد در افراد چاق و زنان شایعتر است و سبب درد قسمت داخل و پائین زانو بخصوص در شب و در هنگام خم شدن زانو می شود. درمان: درمان بر پایه اصول اولیه مراقبتی شامل بالا نگه داشتن، استراحت، فشار موضعی ویخ درمانی است و گاهی هم از داروی ضد درد غیر استروئیدی (ایبوبوفن و استامینوفن) استفاده می شود. در موارد شدید گاهی از تزریق كورتون به داخل بورس استفاده می شود. عفونت: تعریف: ورود عامل عفونی (معمولاً باكتری) به فضای مفصلی را گویند كه سبب ایجاد عفونت زانو می شود.نشانه ها: درد شدید زانو به همراه تورم و قرمزی آن. همچنین اغلب فرد دچار تب و گاهی لرز می شود. درمان: شامل تجویز آنتی بیوتیك برای از بین بردن عامل بیماری و گاهی تخلیه با سوزن مایع مفصلی است .و امابعد: كندرومالاشی كشكك (Chondromalacia of the Patella) (نرمی غضروفی)؛ تعریف : این بیماری بیشتر در جوانان دیده می‌شود و عبارت است از نرم و قطعه قطعه شدن غضروف كشكك. علت بیماری بخوبی معلوم نیست. گاه بیماری بعد از وارد آمدن ضربه به زانو خودنمایی می‌كند. تغییرات بیوشیمی غضروف مفصلی شامل كم شدن ماده كندروئیتین سولفات بافت همبند بین سلولی غضروف را عامل آن می دانند. غضروف مفصلی شفافیت خود را از دست داده و به رنگ زرد تیره درآمده است. غضروف گاه ریشه ریشه (Fibrillation) و گاه ناهموار است و در بعضی نقاط ممكن است به كلی از بین رفته و استخوان زیر آن نمایان گردد. در موارد پیشرفته تغییرات و دژنراتیو در مفصل پیدا شده و استئوفیت در لبه های كشكك به وجود می آید. و یا تعریف سطحی تر آن اینكه : سایش كشكك به قسمت داخلی یا خارجی انتهای تحتانی ران كه موجب فشار به غضروف سطح داخلی كشكك و آسیب به آن شود. و توضیح تكمیلی اینكه:در زیر استخوان كشكك غضروفی قرار گرفته كه با زانو مفصل می شود. در حالت طبیعی این غضروف صاف و درخشان است اما ممكن است در اثر عواملی این غضروف سائیدگی پیدا كند. این سائیدگی به دو علت است یكی اینكه با افزایش سن و فشار به غضروف مثل سایر نقاط بدن این غضروف نیز دچار سائیدگی می شود. نوع دوم در جوانان بخصوص دختران در سنین رشد دیده می شود. با توجه به رشد سریع در این سنین اختلاف قدرت عضلات دو طرف كشكك باعث كشیده شدن كشكك به یك سمت می شود و در این حالت كشكك در مسیر طبیعی خود حركت نكرده و درد جلوی زانو ایجاد می شود. درد با چمباتمه زدن یا نشستن بی حركت تشدید می شود و حتی گاهی به درد به پشت زانو نیز تیر میكشد. عامل نرمی غضروف: دانشمندان آمریكایی می گویند نیروهای لغزنده كه برای سطح غضروفی بكار می روند سلولهای بافت را به تولید ملكول هایی وا می دارند كه مفصل را نرم كرده از آن حفاظت می‌كنند.به گزارش ساینس دیلی، مطالعه انجام شده در دانشگاه كالیفرنیا بخشی از تلاش های صورت گرفته برای رشد عضروف در آزمایشگاه است كه قرار است برای تعویض غضروف صدمه دیده یا سطوح مفصلی بیمار به كار رود. محققان نشان داده اند كه نیروهای وارده بر غضروف سلول های كندروسیت موجود در آن را به تولید پروتئوگلیكان‌ها وامیدارد. این یك گام مهم به سوی رشد بافت مفصل برای پیوند است . پروتئوگلیكان نامی است كه وجود اجزاء پروتئینی و پلی ساكاریدی را منعكس می‌كند و در واقع واحد ساختمانی بافت همبند در سراسر بدن است. سلولهای كندروسیت غضروف اشكال مختلفی از پروتئوگلیكان‌ها شامل انواعی كه باعث نرمی غضروف می شوند، را می سازند. پروتئوگلیكان‌ها به داخل مایع مفصلی ترشح می شود تا سطوح غضرف را پوشانده و آن را نرم سازد. علائم: این عارضه بیشتر در خانم های جوان و نیز در ورزشكاران از هر دو جنس رخ می‌دهد. سایش مداوم سطوح مفصلی بین كشكك و ران سبب التهاب و تخریب غضروف مفصلی می شود كه سبب درد همراه با فعالیت و درد بدنبال شستن طولانی در زانو می شود. یا به بیان دیگر می توان اینچنین گفت كه :بیمار معمولاً جوانی است كه از درد متناوب زانو شكایت دارد. درد بیشتر در سطح قدامی زانو بوده و در مواردی كه بیماری از روی صندلی بلند می شود و یا در مواردی كه از پله بالا و پایین می رود شدت می یابد. گاه بیمار از سفتی حركات زانو (Stiffness) شكایت دارد كه این سفتی بعد از مدتی راه رفتن بهبود می یابد. حركات زانو با صدا همراه بوده (Prepitntion) و در بعضی از موارد بیمار اظهار می دارد كه زانو زیر پایش خالی می‌كند. قبل از پرداختن به بحث درمان لازم است مختصراً ارائه شود كه: در مراحل اولیه اسیب زیادی به غضروف وجود ندارد و با انجام تمرین درمانی قابل پیشگیری و درمان است. اما در صورت ادامه بیماری، غضروف بتدریج آسیب می‌بیند. تمرین بر اساس نوع مشكل تجویز میشود و بیشتر بر تقویت عضلات داخلی ران و كشش عضلات خارجی تكیه دارد. گرم كردن بدن و انجام حركات كششی قبل از ورزش ضروری است. حركاتی مثل زانو زدن، بالا و پایین رفتن از پله، چمباتمه زدن، دویدن در سرازیری و سربالائی و دوچرخه سواری با ارتقاع كم زین دوچرخه همگی این حالت را بدتر می‌كنند. كفش باید مناسب باشد و در موارد خاص كفی تجویز می شود. در موارد شدیدتر علاوه بر ورزش، استفاده از چسبهای مخصوص روی زانو، زوانوبند و گاهی فیزیوتراپی كمك كننده است.در موارد بسیار كمی نیاز به جراحی است و اكثر بیماران با اقدامات توانبخشی بهبود پیدا می‌كنند. درمان: در موارد خفیف با اصول اولیه درمان (استراحت،‌ یخ درمانی بالا نگه داشتن و فشار موضعی) و استفاده از داروهای ضد التهابی درمان صورت می گیرد همچنین تقویت عضله چهار سر رانی در جلوی ران می تواند آنرا بهبود بخشد. یا توضیح بیشتر اینكه: كندرومالاسی پاتلا اغلب به درمان غیر جراحی شامل استراحت نسبی دستورات لازم برای اصلاح شیوه زندگی، تقویت عضلات چهارسر به صورت ایزومتریك و مصرف داروهای ضد التهابی جواب می‌دهد. و در موارد نادر ممكن است نیازی به آرتروسكوپی تشخیصی و برداشتن غضروفهای كند شده باشد.پر واضح است كه دو مقوله ورزش و تغذیه در شكل گیری وبهبود هر بیماری می‌تواند نقش كلیدی داشته باشد التبه همانطور كه در بهبود مؤثر است خود می تواند عامل ایجاد آن بیماری باشد. علی‌ای‌حال بطور مختصر و جامع به بحث در مورد دو مقوله مهم در درمان این بیماری خواهیم پرداخت، امید است كه مقبول افتد:«نقش تغذیه در بیماریهای استخوان و مفاصل (ارتوپدی)» تغذیه در تمام بیماریهای اتروپدی نقش مؤثر دارد. حتی من (به عنوان یك دانشجوی پزشكی) فكر می كنم به خصوص در این رشته از بیماریها به لحاظ اهمیتی كه در استحكام استخوانها و قوام و دوام عضلات دارد جایگاه مهمتری دارد. یعنی اگر بتوانیم مریضی را زودتر راه بیندازیم تا به زندگی عادی خود بپردازید، هم به خود بیمار و هم به خانواده او كمك زیادی كرده ایم به عبارت دیگر اگر تغذیه بتواند این نقش را ایفا كند كه می‌كند. قدم خیلی مهمی در درمان بیماری ها برداشته ایم و مهمتر این كه اگر از این طریق بتوانیم كاری كنیم كه افراد كمتر بیمار شوند و كمتر بیكاریهای عضلانی و استخوانی پیدا كنند مسلما كمك زیادی به اجتماع كرده ایم. به همین لحاظ تمام انجمن ها پزشكی كه با استخوان و عضلات سروكار دارند مثل انجمن های ارتوپدی روماتولژی، و انجمن هایی كه با غدد داخلی ارتباط دارند و احیانا با ا فراد مسن و درمان بیماریهای خاص این سنین سر و كار دارند كوشش می‌كنند به راه كارهایی برسند كه استخوان ها و عضلات بیشتر كار كنند و دیرتر از كار بیفتند و عارضه پیری، ناتوانی و از كار افتادگی و زمین گیر شدن و در خانه ماندن عقب بیفتد. تغذیه ای كه بتواند این نقش مهم را ایفا كند چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟برای یك فرد عادی سالم یك پایه معمولی در تغذیه كافی است، البته عواملی كه باعث می شود بدن انسان سلامت بماند و مسیر عادی حیات را طی كند فقط تغذیه نیست بلكه عوامل دیگری به این روند كمك می‌كند ولی از نظر تغذیه آنچه در رأس قرار میگیرد، غذاهایی است كه كالری مورد نیاز را تأمین نماید و هر چه بیشتر پروتئین و كلسیم داشته باشد و در مقابل مواد قندی،‌ نشاسته ای و چربی كمتر داشته باشد. یعنی اساس كار را بر این می گذاریم كه به مقدار كافی ویتامین و كلسیم به فرد برسد تا آنچه در اثر فعالیت تحلیل می رود جبران گردد. در بیماریهایی مثل پوكی استخوان و نرمی عضلات و مشكلاتی كه در مفاصل وجود دارد آیا تغذیه و برنامه غذایی مناسب و هر بیماری لازم است یا ;.؟ اگر كسی بیمار باشد، یعنی از نظر استخوانی و عضلانی مشكلاتی داشته باشد معمولاً اشكالات طبقه بندی می شوند. رژیم غذایی هم با توجه به آن مشكلات متفاوت خواهد بود. واقعیت این است كه هر چه سن بالاتر می رود احتمال تحلیل روی و پوك شدن استخوان ها بیشتر می شود كه البته ما نمی توانیم از این رخ داد كاملاً جلوگیری كنیم اما می توانیم از طریق مواد غذایی كه كلسیم فراوان دارند مثل مواد لبنی و میوه و سبزیها روند آن را كندتر كنیم و بازسازی استخوان ها را تا حدی سریعتر كنیم. البته فعالیت در كنار این تغذیه می تواند كمك مؤثری باشد. یعنی كلسیم كه وارد بدن می شود، جذب و تمركز آن در استخوان یك دوره یا گردش خاص دارد و انجام این گردش به فعالیت بستگی دارد در خیلی از كشورهای غربی دیده می شود كه آدم هایی به خاطر موقعیت آب و هوایی موقعیت اجتماعی در گوشه ای نشسته اند و هر ساعت انواع قرص های ویتامین و كلسیم را مصرف می كنند اما چون حركت و فعالیت ندارد تأثیری را كه می خواهند نمی گیرند. پس علاوه بر مواد غذایی حركت و فعالیت هم یك فاكتو مؤثر در تأمین سلامت است. یك عامل دیگر نور آفتاب است یعنی كسانی كه در محیط باز و در معرض تابش مستقیم نور آفتاب هستند به طرز چشم گیری نسبت به كسانی كه در محیط بسته و بدون آفتاب زندگی یا كار می‌كنند از نظر تحلیل رفتن استخوان ها و مشكلات عضلانی و استخوانی و پیری زودرس تفاوت دارند. به عبارت دیگر راز جوان ماندن و حفظ سلامت استخوانها و عضلات و مفاصل در سه كلمه است فعالیت، كلسیم به صورت مواد غذایی و نور آفتاب . كدام یك از مواد غذایی كلیسم بیشتری دارند؟ سر دسته مواد غذایی كلسیم دار لبنیات است. مثل انواع مختلف پنیر، جالب است بدانید پنیرهای مختلف مقدار كلیسم متفاوت دارند. مثلاً مقدار كلسیم موجود در پنیر لیقوان با مقدار كلسیم یك پنیر معمولی فرق می‌كند. انواع شیر و ماست نیز كلسیم فراوان دارند. در میوه جات، مركبات كلسیم زیادی دارند. معمولاً پرتقال را به خاطر وجود ویتامین ث می خورند در حالی كه كلسیم آن به مراتب بیشتر است. نارنگی و گریپ فروت و هر دو كلسیم زیادی دارند. گلابی كلسیم كمی دارد. سیب كالری دارد. ویتامین دارد ولی كلسیم آن كم است. در سبزیجات، كاهو، اسفناج، نخود فرنگی و هویج كلسیم زیادی دارند هویج بیشتراز ویتامین، كلسیم دارد. البته آن قدرها هم لازم نیست آدم ها دائما دنبال آن باشند كه چه چیزی كلسیم دارد و چه چیزی كلسیم ندارد. هدف شناخت است و اینكه آدم نیازش را بشناسد. این نكته را هم یاد آوری كنم كه مصرف زیادی كلسیم هم می تواند عوارضی مثل سنگ كلیه را به دنبال داشته باشد. نیازهای غذایی از نظر جنسیت هم تفاوت دارد؟مسلما تفاوت زیادی دارد اختلاف هورمونی كه بین آقایان و خانم ها وجود دارد و مسئله یائسگی در خانم ها و تغییراتی كه از نظر هورمونی و ترشحات و این كه مقدار تحلیل رفتن استخوان ها در آنها بیشتر می شود. دلایل این تفاوت از نظر جنسیت است. عده ای از پزشكان در این مواقع هورمون تراپی را پیشنهاد می كنند و یا كلسیم خوراكی تجویز می كنند و عده ای دیگر به خصوص پزشكان گروه ارتوپدی معتقدند اگر این افراد فعالیت زیاد داشته باشند و كلسیم را به صورت مواد غذایی و اگر لازم باشد به صورت دارو مصرف كنند و البته از نور آفتاب هم بهره می گیرند عوارض یائسگی و مشكلات استخوانی ناشی از سن پیری را كمتر می بینند. و یك مسئله بسیار مهم میزان وزن است. یعنی هر چه وزن بیشتر باشد فعالیت كمتر می شود و هر چه فعالیت كمتر شود سیكل معیوب تری در ساخت استخوان به وجود می آیند بنابراین به طرف سن پیری می روند حتماً باید وزنشان را متعادل نگه دارند و فعال تر باشند تا از نظر ساخت استخوانها و مفاصل جوان تر بمانند و دیرتر به پیری برسند. تغذیه در روند رشد كودكان و نوجونان تا چه حد تأثیر گذار است؟ بدون شك هم تغذیه، خاصه ویتامین و كلسیم و هم نور آفتاب در رشد نوزاد و در سنین اولیه كودكان مؤثر است عوارضی كه در اثر سوء تغذیه پیش می آید در مرحله نخست مربوط به كمبود كلسیم است كه هم در رشد طولی و هم در كیفیت ساخت استخوان تأثیر بسیار دارد و متأسفانه اگر چنین پایه ای گذشته شود و استخوان ها دچار عوارضی شود تا آخر عمر همراه فرد خواهد ماند. بنابر این در دو مرحله سنی كلسیم و ویتامین D و تغذیه خوب در نگهداری از استخوان و مفاصل بسیار مهم است یكی مرحله قبل از بلوغ و یكی سنینی كه فرد به طرف یائسگی و پیری می رود. بد نیست بدانید مردها هم دچار یائسگی می شوند اما یائسگی در زنان چشم گیر تر است. یعنی همان دورانی كه خانم ها می گذرانند برای مردها هم پیش می آید ولی چون مردها معولاً فعال تر از خانم ها هستند كمتر به چشم می آید و به نظر می رسد كه خانم ها بیشتر در خطر هستند و بایستی بیشتر به سلامت خود توجه داشته باشند مخوصاً از جهت افزایش وزن بایستی جدا مراقبت نمایند چون ساختمان بدن خانم ها، زانو، كمر، لگن و مچ پای آنها برای وزن زیاد ساخته نشده و آسیب پذیر تر است. برنامه غذایی در طول درمانالبته توجه به برنامه غذایی مرحله اول درمان است و ارتوپدها معمولاً حتی برای درمان پوكی استخوان و نگه داشتن استخوان در حد مطلوب كمتر دارو می دهند و بیشتر تذكرات ایشان روی غذا و فعالیت های فیزیكی نرمش و ورزش است. البته گاهی دارو هم تجویز می‌كنند ولی دارو كافی نیست هم چنان كه پای بخاری نشستن و دارو خوردن هم هیچ كمكی نمی كند. توصیه برای خانوادهتوصیه من به بیماران و همه خانواده ها معمولاً دو كلمه است كه اگر به همین دو كلمه توجه كافی بشود شاید خیلی ها نیاز به مراجعه به پزشك را نداشته باشند. این دو كلمه وزن و ورزش است كه توجه به آن بسیار ساده است. به نظر من مسائلی مثل گرفتاری، بچه داری،‌ كار بیش از اندازه، بهانه ای بیش نیست. و فكر می‌كنند در هر شرایطی هم از نظر اقتصادی، هم از نظر اجتماعی می توانند به این نكته توجه داشته و ضمن رعایت اصل تغذیه سالم از ورزش هم خودداری نكنند. منظور از ورزش، ورزش سنگین باشگاهی نیست راه رفتن ساده و داشتن یك دمبل ساده در خانه و هفته یكی دو روز به كوه و استخر رفتن هم می تواند كار ساز باشد. و اما گفتیم ورزش، پس شایسته است به طور كامل به این مقوله نیز پرداخته و با شناخت جامع از مضرات و فواید آن می توانیم از آن به عنوان ابزاری كاملاً مناسب در درمان بهره گیریم.نقش ورزش در درمانورزش های خوب برای زانوهای بد ورزش های نامناسب یا عدم انجام درست حركات ورزرشی، از مهمترین عوامل ایجاد دردهای زانو به شمار می روند. یك دسته از فعالیت های ورزشی كه مسلتزم خم كردن شدید زانو ها هستند، به ویژه اگر به همراه بلند كردن وزنه باشند فشار زیادی به زانوها وارد می‌كنند. زانو درد شاید شایعترین درد مفصلی باشد. در كشور ما كمتر آدمی را می بینید كه از میانسالی گذشته و زانو درد نداشته باشند. مسائل مربوط به پوكی استخوان را اگر كنار بگذاریم، نحوه زندگی ایرانی ها مثل نشستن دو زانو و چهار زانو عمده ترین دلایل آن به شمار می رود. اوضاع وقتی بدتر می شود كه با این زانوی ناسالم، ورزش ها ی نامناسب هم انجام شود. در این مطلب به برخی از مهم ترین سؤالاتی كه ممكن است در مورد رابطه ورزش با زانو درد برای هر فردی پیش آید، پاسخ داده شده است. چه ورزش هایی زانو را خراب می كنند؟ یك دسته از فعالیت های ورزشی كه مستلزم خم كردن شدید زانوها هستند، به ویژه اگر به همراه بلند كردن وزنه باشند، فشار زیادی به زانوها وارد می‌كنند و می توانند به زانو آسیب برسانند . فعالیتهایی ورزشی كه در آنها خم می شوند و می پرند، مثل بستكبال، نیز برای زانو ها مضرند. به طور كلی هر فعالیتی كه در آن حركت های خم شدن زانوها و فرود آمدن روی پاها به كرات وجود دارد،‌ برای زانوها بسیار مضر است، تنیس، بدمینتون و فوتبال از این جمله اند. ولی بعضی ورزش های با پرش كم، مثل طناب زدن خطر چندانی ندارند. كدام ورزش ها برای زانو مناسب است؟شنا كردن، البته به جز شنای كرال پشت، برای زانوها واقعاً راحت است. پیاده روی هم خیلی مناسب است زیرا فشار زیادی بر زانوهایتان وارد نمی كند. پیاده روی سریع، اگر قبلاً آسیبی در زانوهایتان نداشته اید، مشكلی ندارد، دوچرخه سواری نیز بر روی زانوها فشار زیادی وارد نمی كند. به طور كلی هر گونه فعالیتی كه فشار كمی بر زانوها وارد كند و یا فعالیت هایی كه در آنها شما مجبور نیستید به سرعت تغییر جهت بدهید، برای زانوها مشكل ساز نیستند. آیا پیاده روی سریع برای زانوها ضرر دارد؟ خیلی از مردم می گویند: در پیاده روی باعث درد زانواها می‌شود ولی هرگز ثابت نشده است كه پیاده روی سریع و دویدن باعث بروز این مشكل شوند. البته اگر زانوی شما آ‌سیب دیده است و پیاده‌روی سریع می كنید، این پیاده روی سریع برای زانوهای شما مضر است. در واقع آسیب زانو از عمده ترین عوامل مستعد كننده ابتلا به درد زانو در آینده است. چرا بعد از ورزش زانوها درد می گیرند؟استفاده بیش از حد از پاها احساس خستگی در آنها می‌شود، ولی اگر زانوهایتان درد می‌كند، احتمالاً به این دلیل است كه با فرود آمدن سریع بر روی زمین و یا با تغییرات سریع در جهت حركت به زانوهایتان آسیب رسانده اید. این گونه فعالیت ها كه شما در آنها می پرید و فرود می آیید و یا در حال دویدن به طور ناگهانی تغییر مسیر می دهید، فشار خیلی زیادی بر روی زانوها وارد می‌كند كه ممكن است منجر به آسیب به رباطهای زانو و به خصوص رباط صلیبی قدامی شوند،‌ حتی مقادیر كم این فعالیت‌هایی ورزشی نیز می توانند باعث آسیب به غضروف و یا مینیسك‌های زانو كه از غضروف آن محافظت می‌كنند، بشوند. آیا تناوب بین انجام فعالیت های شدید و خفیف فایده ای دارد؟ البته! به عنوان مثال به جای اینكه هر روز بدوید، یك روز درمیان بدوید و در روزهای دیگر پیاده روی كنید. این كار باعث به كارگیری عضلات شما به نحوه متفاوتی می شود و فشاری را كه بر زانوهای شما وارد می شود، كم می‌كند. انجام فعالیت های ورزشی متنوع می تواند اثر خوبی بر زانوها داشته باشد. افرادی كه زانوهای سالمی ندارند، تا چه حد باید مراقبت باشند؟ این مورد بستگی به این دارد كه چقدر زانوهایشان مشكل دارد. در واقع سوالی كه پیش می آید این است كه آسیب وارد شده به زانو چه بوده است و بعد از آن چقدر زانو مشكل دارد. پاسخ این سوال به شما كمك می‌كند تا بفهمید چه فعالیت های ورزشی را هنوز می توانید انجام دهید و چقدر باید از شدت فعالیت ها كم كنید. مورد دیگری كه باز هم برای تصمیم گیری در مورد نوع و شدت فعالیتهای ورزشی كمك می‌كند این است كه بعد از آسیب، زانوها تا چه حد بازتوانی شده اند. تعداد زیادی از آسیب ها به دلیل ضعف برخی عضله های خاص هستند كه این عضلات ضعیف (مانند عضلات چهار سر رانی و عضلات دیگر بالای زانوها)‌ نمی توانند استحكام زانوها را به طور مناسب حفظ كنند و خطر آسیب رسیدن به زانوها را بیشتر می‌كنند. چه ورزش هایی، خطر آسیب رسیدن به زانوها را كاهش می دهند؟تحقیقات اخیر نشان داده است كه ضعف در عضلات لگنی می توانند خطر آسیب در پاها و حتی زانوها را افزایش دهند. هنگامی كه این عضلات به خوبی منقبض شوند،‌ باعث می شوند كه ران های شما در جهت درست قرار نگرند و شما را در یك موقعیت بی ثبات قرار دهند. پژوهشی كه سال پیش بر روی دوندگان انجام شد، نشان داد دوندگانی كه دورلگن آنها ضعیف بود درخطر بیشتری برای آسیب به زانوها هستند. بنابراین برای پیشگیری از ‌آسیب زانوها،‌ فقط تقویت عضلات دور زانوها و عضلات ران ها كافی نیست بلكه باید عضلات اصلی دیگر مانند عضلات كمر، شكم و لگن خود را نیز تقویت كنید. یك راه ساده برای تقویت عضلات ذكر شده، این حركت ورزشی است: پشت به دیوار و چسبیده به آن بایستند، سپس پاهایتان را دو قدم از دیوار دور كنید و مانند اینكه می خواهید بنشینید، به پایین بروید به طوری كه پشتتان به دیوار تكیه داشته باشد. تقریباً تا نزدیك حالت نشسته بر روی صندلی پایین بروید و سپس بالا بروید و به حالت ایستاده برگردید. نقش آب درمانی:بیماری قرن ما دردهای مفاصل به خصوص دردهای زانو و كمر است و یكی از مفیدترین روش های درمانی در این خصوص، آب درمانی است. درمان این نوع بیماری ها بسیار مهم بوده و راهكارهای مختلفی از قبیل اعمال جراحی، دارو درمانی و یا روش هایی از قبیل طب سوزنی و ماساژ درمانی انجام می شود، ولی تنها روشی كه امروزه تقریباً به صورت همگانی قابل قبول می باشد، آب درمانی است، كه طی آن فرد در داخل آب مدام به ماساژ درمانی، تقویت عضلات و حركت های مفاصل می‌كند. زمانی كه شخص بیمار در داخل آب قرار می گیرد،‌ بر اساس قانون ارشمیدس میزان فشاری كه بر روی مفاصل وارد می شود، كاهش یافته و با حركاتی كه داخل آب انجام می دهد،‌ به نحوی عضلات تقویت می شود و این تقویت باعث می گردد تا فشار بر روی فضای دیسك و كپسول مفصل كاهش یابد و نهایتاً این كاهش فشار منجر به كاهش شدت بیماری می شود. شنا كردن باعث افزایش میزان تراكم استخوانها می شود،‌ كسانی كه به ورزش شنا می پردازد، نه تنها عضلات ناحیه كمرشان تقویت می شود، بلكه به طور همزمان عضلا ناحیه شكم نیز تقویت می گردد. در صورتی كه در روش فیزیوتراپی هر كدام از عضلات باید جداگانه مورد فیزوتراپی قرار گرفته و عضلات تقویت شود. از علل دردهای كمر، افتادگی شكم است،‌ كه ورزش شنا از این افتادگی شكم جلوگیری می‌كند. بنابراین كسانی كه شنا می كنند، ضمن تقویت عضلات باسن و رانهایشان، وضعیت چاقی و افتادگی شكم خویش را نیز بهبود می بخشند. گفتنی است كه تقویت عضلات باسن و ران ها بهبود راه رفتن بیمار در نتیجه كاهش درد می شود. معمولاً پس از انجام عمل جراحی ناحیه كمر، یكی از روشهای اساسی جهت تصریح بهبود بیمار و كاهش دوران نقاهت ورزش شناست، ضمن اینكه ورزش شنا جهت بهبود سلامتی و افزایش عملكرد قلبی و ریوی بیماران نیز پیشنهاد می گردد. در خاتمه باز هم تأكید می شود كه: ورزش ملایم از احتمال پوكی استخوان در قسمت زانو در افراد مبتلاً به صدمات غضروفی می كاهد. هدف اینگونه ورزشها كنترل عصب عضلانی و تقویت عضلات بنظر می رسد غضروف زانو را می سازد و تحلیل آن نشانه تغییرات ساختمانی در پوكی استخوان زانوست. اگر چه ورزش ملایم علائم را تخفیف می دهد، بسیاری از بیماران از آن پرهیز می‌كنند زیرا نگرانند بیشتر باعث تحلیل غضروف شود. در یك مطالعه چهار ماهه، بیمارانی كه در معرض خطر پوكی استخوان زانو قرار داشتند برنامه ورزشی منظمی را دنبال كردند و نتایج افزایش محتوای گلیكوزآمینوگلیكان (GAG) غضروف زانو را نشان دادند. این ماده نقش مهمی در ویژگی های ارتجاعی غضروف دارد. تغییر میزان GAG نشان میدهد غضروف انسان به فشار فیزیولوژیك به طریقی مشابه با استخوان و عضله پاسخ می هد. بهبود علائمی كه در بیماران دچار پوكی استخوان كه برنامه ورزشی منظمی را دنبال كرده اند صورت می گیرد در واقع نتیجه بهتر شدن همچون درد و خشكی بهبود می یابند و طبق این مطالعه بهبود علائم به منزله بهتر شدن غضروف است. ادامه خواندن مقاله كندرومالايي و نقش تغذيه و ورزش در درمان آن (پزشكي)

نوشته مقاله كندرومالايي و نقش تغذيه و ورزش در درمان آن (پزشكي) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بهره وري (ميزان توليد) و سنجش آن و مفهوم ارزش افزوده

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بهره وری (میزان تولید) و سنجش آن و مفهوم ارزش افزودهمقدمهمی توان گفت كه بهره وری علت وجود داشتن مدیریت (اداره كردن) است. هنوز هم نحوه خوب انجام دادن كار مدیران، سرپرستان و همه كارمندان، به شناخت و درك كامل و درست از این مفهوم (اندیشه كلی) و همه اجزا تشكیل دهنده آن دارد؟ هدف این فصل كتاب، توسعه و گسترش دادن بحث و گفتمان، مطابق با به وجود آوردن ساختار (چهارچوب) می باشد كه بتوان راجع به موضوعات بهره وری بحث و تبادل نظركرد، و تعدادی از شیوه ها پیچیده و متفاوت (ناهمگون) را جهت ارزیابی كردن بهره وری در سطح (رده) سازمانی را گرد آوری كنیم. به طور كلی، پیام آن است كه بهترین شیوه یا راه حل كامل و بی نقص وجود ندارد، اما تشخیص دادن ضرورت برای بهسازی و اصلاح، می تواند اولین مرحله مهم بودن تشخیص معضل (گرفتاری) باشد، و همچنین می تواند برای استقرار یك معیار مناسب و پسندیده، بهره وری (میزان تولید) باشد. بهره وری، حالا یك واژه رایج روزمره شده است. از زمان جنگ جهانی دوم، همه حكومتها، سیاستمداران، آكادمیك ها (دانشگاهیان) و اقتصاددانان، در مورد مهم بودن بهره وری تاكید داشتند، علت آن هم، ارتباط و وابستگی آن با علم اقتصاد به طور جامع بود، و علم جامع اقتصادی هم، به بهداشت و تندرستی ملت وابسته بود. به طور جهانی، مدیریت جمعی و مشترك به بهره وری (میزان تولید) مربوط و وابسته است، چون، آن به مانند یك شاخص مهم و اساسی بازده (راندمان) به حساب آورده می شود، آن هم وقتی كه مقایسه و همانندی با رقیبان (رقبای) بازار جهانی، وجود داشته باشد تاكید داشتن حكومت ها بر روی ارتباط و وابستگی میان بهره وری سطح زندگی، تورم و رشد و توسعه اقتصادی بود. (سال 1972 Craig)در طی همه دورانها، همه حرفه ها، زمانی را جهت توجه كردن به مسئله بهره وری و چگونگی ارزیابی كردن آن، صرف كردند، اما به هیچ گونه از نتیجه گیری دستیابی نداشتند. Faraday (سال 1971) اظهارنظر كرد كه برداشت همراه با محاسبه بهره وری(میزان تولید)، زمینه بحث و مباحثه طولانی بود، و تلاشهای زیادی در آن مورد انجام شد، اما در نتیجه گیری از آن دارای ارزش كمی بود، زیرا آن نتیجه گیری ها حاوی نواقص و ضعف های زیادی بود، در سال 1972 ، Craig معضل بهره وری را خلاصه كرد، وقتی كه او گفت كه بهره وری مانند، اغفال كننده ترین مفهوم (برداشت كلی) در ادبیات بازرگانی و اقتصادی باقیمانده است. مفهوم بهره وری اغفال كننده (درهم و برهم) باقی ماند، زیرا به علت فقدان سبك كاری نظری (تئوریك) معتبرو كامل- عمدتاً در رده موسسات بازرگانی بود. مرحله بعد- تعریف شفاش سازی بهره وری و اجزای تشكیل دهنده آن معمولا بهره وری (میزان تولید) را مانند نسبت ارزیابی فرآوری (تولید) به ارزیابی برخی یا همه اندوخته ها كه برای ایجاد كردن این فرآوری استفاده شده است، تعریف و شناسایی می كنند. در شناسایی كردن به این روش (شیوه) یك یا تعدادی ارزیابی (معیار) اطلاعات به كار گرفته می شود و با یك تا تعدادی از معیارها (ارزیابی های) فرآوری مقایسه می گردد. هنگامیكه سعی و كوشش برای ایجاد كردن همه داده ها (اطلاعات) و همه فرآوری ها (تولیدات) در یك سیستم (ساختار) انجام گرفته باشد. آن معیار (ارزیابی) به نام مجموع (معیار بهره وری یا معیار كامل بهره وری TPM) نامیده می شود. در سال 1979 ، Palik در تعریف و شناسایی خود از معیار كامل بهره وری مطرح كرد كه داده ها (اطلاعات) استفاده شده در این شیوه می تواند، ساعت كار كردن كارگران، واحد سرمایه، و مقدار دقیق (میزان) مواد خام باشد، كه با نتایج (پیامدهای) تولید مقایسه می گردد. با گفتمان مجدد در مورد الگو مفهومی و نظری بهره وری، منشأ، نشانگر داده ها (اطلاعات) به سیستم (ساختار) می باشد. بدنه الگو، روش (شیوه) تبدیل و دگرش می باشد، و شاخه ها و برگها و میوه های الگو ، سیستم (ساختار) فرآوری و تولید است. الگو دو تا مسئله (معضل) اساسی و بنیادی را نشان می دهد.1- با انتخاب كردن عوامل متفاوت داده ها (اطلاعات) و فرآوری ها (تولیدات) می تواند به معیارها (ارزیابی های ) متفاوت از بهره وری استنتاج گردد. 2- متنوع كردن مجموع عوامل داده ها و تولیدات، كه بسیاری از آنها به خاطر نوع كیفی (ماهیت كیفی) آن باشد.با این وجود، هنوز هم، گفتمان (گفتگو) معدودی، راجع به نیاز، به توانایی داشتن، برای ارزیابی كردن بهره وری، مقایسه و همانندی عملكرد امكان پذیر نمی باشد، و عمل مهار كردن را نمی توان به طور مناسب یا درست انتخاب كرد. سؤال آن است كه ما چه چیزی را می خواهیم ارزیابی كنیم، و ما چگونه معیار آنرا جمع آوری می كنیم، و چگونه می توانیم داده ها (یافته ها) را كه گرداوری كردیم و تجزیه و تحلیل كنیم؟برای ارزشیابی كردن، ما چه عوامل (فاكتورهایی) را انتخاب كردیم و تا چه اندازه ای آن عوامل مهم و با اهمیت است، و ما چگونه می توانیم، آن سنجش (ارزشیابی كردن) را انجام دهیم، شاید آن بهترین شیوه پیشرفت و گردآوری اطلاعات باشد كه از طریق تجزیه و تحلیل كردن دلایل مشخص و ویژه، و جوابگویی به سؤال شركت هایی می باشد كه تمایل به ارزیابی كردن بهره وری (میزان تولید) خود دارند. در سال 1973 دو اقتصاد دان Teague , Eilon طرح كلی، دلایل عمده، توجه داشتن به نیاز برای ارزشیابی كردن بهره وری را خلاصه كردند.1- جهت اهداف استراتژیك ، برای مقایسه كردن عملكرد جهانی موسسه با رقبای خود یا با موسسات همانند خود، می باشد. 2- برای اهداف تدبیری (ماهرانه)، برای قادر بودن مدیریت جهت اداره كردن (مهار كردن) عملكرد موسسه، از طریق اداره كردن عملكرد مناطق مجزا و مستقل موسسه، یا توسط عملكرد آن یا توسط تولید آن، باشد.3- برای اهداف طرح ریزی شده، برای مقایسه كردن منافع (سودهای) به دست آمده و وابسته از طریق استفاده كردن از داده ها (اطلاعات) متفاوت و متضاد با هم، و یا از طریق تغییر دادن و متفاوت كردن داده ها (اطلاعات) همسان و همانند است. 4- برای اهداف مدیریت داخلی، مانند، بستن قرارداد و انجام دادن معامله مشترك و همگانی با اتحادیه های كارگری.در سال 1982 Thorp ، دقیقاً برخی از شرایط (مقتضیات) سنجش (ارزشیابی كردن) مشخص و ویژه شركت ها را تحت این عناوین (طبقه بندی) و همچنین داده ها (اطلاعات) جمع آوری شده، برای این اهداف، را مورد بررسی بیشتر قرار داد، و چگونگی استفاده نمودن از این طبقه بندی و تضاد و ابهام موجود در این طبقه بندی (عناوین) و معضلاتی (گرفتایهای) كه رخ می دهد، را هم مورد بررسی قرار داد. 1- سنجش مندرجات (مفاد) سبك كار و پاداش دادن به كارگران2- معین سازی سطوح كارمندان توسط مقایسه كردن آنها 3- ارزشیابی (ارزیابی) عملكرد مربوط به مدیریت و مدیر4- سرمایه گذاری برای تصمیم گیری و قاطعیت در تصمیم گیری پژوهش های طولی از شصت و سه سازمان در سال 1983، همكاران و Bowegy) متوجه شد كه در میان معضلات (مسائل) و انتخاب كردن شیوه ارزشیابی كردن آنها، عبارتند از:1- معضلات (مسائل) مفهومی و نظری كه به سنجش دقیق بهره وری وابسته می باشد، و همچنین بهسازی و بهبود بهره وری، و آنچه را كه دقیقاً باعث عملكرد بهسازی و بهبود شركت شده است. 2- دید (ژرفانمایی) متفاوت مردم از درك و برداشت واژه بهره وری (میزان تولید).3- مسائل (معضلات) كاربردی وابسته به جمع آوری داده ها (اطلاعات) و ادغام و تركیب كردن انواع مختلف و متفاوت داده ها با همدیگر. مرحله بعدی – نسبت بهره وری-پیشرفت و توسعه بنابر تاریخ باستان (از آغاز تا انقراض امپراطوری روم غربی در سال 476 میلادی)- می توان استنتاج كردن، كه از زمانهای آغازین ثبت شده در تاریخ، گروههای مردم برای كار كردن با یكدیگر سازماندهی می شدند، و هدف آنها رسیدن به خواسته های طرح ریزی شده خود بود. این هماهنگی و منظم كردن كوشش و تلاش و كنترل و اداره كردن آن برای دست یافتن به آن نتایج (پیامدها) بود. گرچه واژه علمی مدیریت در انقلاب صنعتی به خوبی شناخته نشده بود (در اواخر نیمه قرن نوزدهم 19th). تاریخچه آن ، مدت زمان طولانی تری از واژه آن، مورد توجه و تفكر قرار گرفته بود. با توجه كردن به مهارتهای موردنیاز برای مدیریت، طبق مصری كهن، برای ساختن اهرام سه گانه‌ی خود، طبق، مردم قدیم چین برای ساختن دیوار بزرگ چین، و یا مهارتهای مدیریت مردم بین النهرین، برای آب رسانی كردن (آبیاری كردن) زمین و چاه (سد) شهرهای خودشان، یا مطابق با مردم روم موقعی كه جاده های خود را ساختند، یا آبروها (جوپلها) و دیوار Hadrian را بنا كردند. همه این بناها (ساختمانها) ساخته شده توسط بشر، نیازمند میزان زیادی از سعی و تلاش انسان بود، و بنابراین به ساختار (سازمان) هم احتیاج داشت. یعنی، به طرح ریزی كردن، اداره و مهاركردن، و هماهنگی احتیاج داشت. اهرام سه گانه مصر دارای 75600 مربع فوت در پایه (ته) خود بود، و دارای 480 فوت ارتفاع بود و متشكل از بیشتر از 2 میلیون سنگ ساختمانی سیمان بود (بلوك سنگ ساختمانی بود). هر بلوك (قالب) سنگ ساختمانی در حدود 205 تن وزن داشت. پایه ساختمان (بنا) فقط 7 اینچ مربع كامل بود. این اهرام سه گانه مصر بدون استفاده كردن از كامپیوتر، ماشین حساب برقی، و یا مهار كردن تجهیزات مواد مدرن، و یا بدون استفاده كردن از الگوها / تكنیك (شیوه ها) پیشرفته و مدرن، دقیق و صحیح (ریاضیاتی) به دست آمده بود. – مدیریت ماهرانه و علمی- برخی از نویسندگان دوران كهن- فیلسوف حكیم چینی Mencius (289-372) به الگوهای نظری و مفهومی، و سیستم ها (ساختارهای) كه اكنون تحت عنوان واژه تكنیك مدیریت فرآوری (تولید) معروف شده است، پرداخته بود. او منافع جداسازی نیروی كار را نشان داده بود. ركوردها (ثبت تاریخی) نشان می دهد كه مردم یونان باستان منافع جداسازی نیروی كار، جداسازی حرفه ای ها (افراد مجرب و باتجربه)، و شیوه های كار مشابه و یكسان را درك كرده بودند. نظامیان آنها، نحوه ساختن سلاح ها و تجهیزات خود را یاد گرفته بودند، و در هنگام حمله غافلگیرانه، آنها باید طبق نقشه و تجهیزات خود آماده می شدند، آنها همچنین از آهنگ، سبك كار بر ادامه خواندن مقاله بهره وري (ميزان توليد) و سنجش آن و مفهوم ارزش افزوده

نوشته مقاله بهره وري (ميزان توليد) و سنجش آن و مفهوم ارزش افزوده اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مشاركت سياسي در جهان سوم

$
0
0
 nx دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مشاركت سیاسی در جهان سوم به طور معمول شارحان دموكراسی فرض را بر این می‌گذارند كه مشاركت جمعنی در سیاست و میزان منزلت انسانی یك رابطه مستقیم و علی وجود دارد. به عبارت دیگر، طراحی خط كشی‌های عمومی برای بالا بردن میزان منزلت انسانی در جامعه،عمدتا از طریق شركت در انتخابات و برخورد با وسایل ارتباط جمعی، محصولی همچون افزایش مشاركت جمعی در فرآیند سیاسی دارد. در این فصل این اندیشه را به گونه‌ای كه در سیاست جهان سوم به كار می‌رود، بررسی می‌كنیم و در این مسیر به ویژه علاقمندیم ارتباط میان مشاركت جمعی در سیاست و خط‌مشی‌های عمومی در كشورهای جهان سوم را آشكار سازیم. اگر در بسیاری از كشورهای در خانلش توسعه افزانیش مشارشكت سیاسی موحب ارتقاء منزلت انساننی نشده باشد، مطمئنا اعتبار مبانی نظریی دموكراسی در برخی از محیط‌های جهان سومی مورد تردبد قرار می‌گیرد. به علاوه اگر دریابیم كه چنین حالتی وجود دارد،‌ باید بپرسیم كه چرا ظاهرا رابطه میان مشاركت جمعی و منزلت انسانی دست كم در مورد شكل حكومت كشورهای جهان سوم شهروندانی كه از نظر سیاسی حرفه‌ای نیستند چگونه ارتباط خود را با حكومت برقرار می‌كنند و این ارتباط به چه نحو بر خط‌مشی‌های عمومی تاثیر می‌گذارد. ابعاد مشاركت سیاسی:اصطلاح «مشاركت سیاسی» برای افراد متقاوت با توجه به فرهنگ سیاسی خاصی كه دارند معنای بسیار متفاوتی دارد. در این نوشتار مات همان معمایی را كه دانشمندان علم سیاست ساموئل. پ. هانتینگتون و حو آن‌ام. نلسون ارائه داده‌اند به كار می‌بریم: مشاركت سیاسی یعنی «فعالیت شهروندان عادی به منظور تاثیرگذاری بر تصمیم‌گیری حكومت» مشاركت سیاسی خصوصا با فعنالیت یا رفتار قابل مشاهده و آشكار ارتباط دارد. در فصل سوم حالات درونی زودگذرتر بازیگران سیاسی یا بازیگران سیاسی یا نگرش‌های سنتی و نوگرائی را بررسی كردیم.در فصل حاضر با بررسی اعمالی كه شهروندان برای تاثیرگذاری بر تصمیمات حكومت انجام می‌دهند، به عملكرد واقعی نظام‌های سیاسی نزدیك‌تر می‌شویم. در اینجا رفتار شهروندان عادی یعنی افرادی كه سیاست حرفه آنها نیست و تنها به عنوان نوعی مشغولیت یا به صورت ادواری به رفتار سیاسی می‌پردازند، مورد توجه ما است. ما تنها فعالیت‌هائی را بررسی می‌كنیم كه به منظور تاثیرگذاری یا تغییر برهی اعمال و تصمیم‌های احتمالی سازمان‌های دولتی انجام می‌شود. بسیاری از رویدادها آثار سیاسی دارند حتی اگر این آثار ناخواسته باشند. دامنه این رویدادها ممكن است از یك بلای طبیعی مانند زلزله تا عملی مانند اعتصاب یا تحریم باشد كه به منظور تاثیر بر سایر جنبه‌های جامعه انسانی انجام می‌گیرد و ناخواسته به حوزه سیاسیت كشانده می‌شود. ولی ما بررسی خود را محدود به آن دسته فعالیت‌هایی می‌كنیم كه آشكارا به وسیله بازیگر برای تاثیرگذاری بر خط‌مشی دولتی انجام می‌شوند. این تعریف شامل همه شكل‌های فعالیت از جمله رفتار پرخاشگرانه و غیر پرخاشگرانه و اعمال قانونی و غیرقانونی می‌شود كه هدف آن‌ها تغییر خط‌مشی عمومی باشد. بسیاری از ناظران سیاست سنتی معتقدند كه نباید مشاركت سازماندهی شده را مشاركت دانست زیرا این مشاركت در واقع ملهم از اعتقاد یك شهروند به موثر بودن خودش نیست اما به عقیده ما بدون پرداختن به این نوع از مشاركت، درك كاملی از سیاست در جهان سوم حاصل نمی شود. مشاركت سازماندهی شده ممكن است به مشاركت مستقل مبدل شود و یا به این نوع عمل منتهی گردد زیرا یا مشاركت كنندگان می آموزند كه این گونه عمل را در خزانه رفتار سیاسی خود جای دهند و یا آنچه كه از دیدگاه بازیگران به صورت مشاركت سازماندهی شده آغاز می شود سرانجام از سوی سیاستگذارانی كه پیام های مشاركت كنندگان را دریافت می دارند به عنوان مشاركت مستقل تلقی می شود. بسیاری از دولت های جهان سوم از طریق احزاب بسیج كننده توده ها یا پیوندهای سازمانی دیگر به شكل فعالی شهروندان خود را بسیج می كنند. كوشش های رسمی برای بسیج توده ها از این تمایل دولت ناشی می شود كه به مخالفان بالقوه خود نشان دهند كه یا به طور كلی و یا برای سیاست یا تصمیم خاصی از حمایت عمومی برخوردار است. نمی توان اینگونه رفتار و یا تأثیر ضمنی آنها را نادیده گرفت زیرا این جنبه از سیاست در جامعه های سنتی جهان سوم بسیار حائز اهمیت است. انتخابات در سیاست جهان سومبررسی پیرامون مشاركت شساشی در حهان سوم را با مگاهی به رفتار انتخاباتی آغاز می‌كنیم. بیشتر حكومت‌های جهان سوم، حداقل در شعار، خود را پای‌بند اصل حاكمیت مردم می‌دانند كه از طریق حق رای عمومی، رای دادن حمعی، انتخابات منظم، رقابت آزاد، و شمارش صادقانه آراء، نمود پیدا می‌كند. در بسیاری از كشورهای حهان سوم رای دادن حمعنی نه تنها تشویق بلكه به صورت احباری درآمده است ولی میزان رای دهی كاملا متفاوت است. هر چند میزان آراء انتخابات در كشوزهای جهان دوم كانلا بالا است و در دموكراسی‌های غدبی تا حدودی از این حد پائین‌تر است، ولی میزان آراء در جهان سوم دارای نوسان‌های زیادی است. به هر حال به عنوان یك قاعده كلی، در حهان سوم حدود یك سوم با نیمی از تمامی شهروندام برای رای دادن ثبت نام می‌كنند و حدود 75 تا 90 درصد آنها عملا رای می‌دهند ولی در تعدادی از كشورها (از جمله تانزانیا و مصر) كه رئیس حمهوری با رای غیر مستقیم یا مراجعه به آراء عنونی انتخاب می‌شود، در واقع تعداد رای دهندگان گمراه كننده است. در بسیاری از كشورهای جهان سوم انتخابات به لحاظ رویه عمل نیروهای سیاسی مسلط در سركوب احزاب مخالف، مجبور ساختن روستائیان بی سواد و كارگران شهری به رای دادن به نامزدهای مورد تایید استفاده از گروههای فشار و مهاجم برای آزار اجتماعات سیاسی و به هم ریخن ستادهای مبارزه انتخاباتی، و شمارش غیرواقعی برگه های رای و یا صرفا گم كردن تمامی صندوق های آرا در حوزه های مختلف، زبانزد خاص و عام است. ادامه فهرست نقض اصول صحیح انتخاباتی طولانی است. در بسیاری از كشورهای جهان سوم انتخابات ملی فاصله زیادی با اعطای حق انتخاب آزاد به رای دهنده برای انتخاب از میان دو یا چند نامزد انتخاباتی كه فرصت آزاد مبارزه انتخاباتی بدون هیچگونه مانعی را در اختیار داشته اند و نظارت بر شمارش آرا و نیز تصدی قدرت توسط نامزد پیروز دارد. در واقع در بیش از یك مورد پس از اینكه آرا به دست آمده حاكی از پیروزی یك نامزد غیرقابل قبول بود انتخابات (مانند پرو در سال 1962) با مداخله ارتش باطل شد و یا (مانند آرژانتین در چند نوبت طی دهه 1970) گروه ها و احزاب سیاسی مشخص، غیرقانونی اعلام گردیدند. رقابت و آزادی انتخاباتی به شكل ناهمگونی در سراسر جهان سوم وجود دارد. براساس كتاب راهنمای جهان درباره شاخص های اجتماعی و سیاسی در اواسط دهه 1960، 26 درصد از كشورهای جهان سوم انتخابات رقابتی و نسبتا آزادی را برگزار كردند. 35 درصد از آنها نیز انتخاباتی برگزار كردند كه به طور قابل توجهی از قالب های آزاد و رقابتی فاصله داشت. تقریبا 17 درصد از كشورهای جهان سوم دارای انتخاباتی بودند كه به نحو بارزی رقابتی و همراه با تقلب فراوان بوده است . 5 درصد از دولت ها نیز هیچگونه انتخاباتی برگزار نكردند. به علاوه قضاوت درباره 15 درصد از كشورها به علت فقدان اطلاعات میسر نبود. طی سالهای میانی دهه 1980 دموكراسی دوباره در تعدادی از كشورهای مهم جهان سوم زنده شد و برگزاری انتخابات آزاد و احترام دقیق به آن، به طور فزاینده ای موجب تحكیم قدرت ملی گردید. براساس «كتاب مرجع سیاسی درباره جهان» در 58 كشور از 102 كشور در جهان سوم بین سالهای 1983 و 1987 به نوعی، انتخابات برگزار شد. (از جمله 44 كشوری كه طی این دوره 4 ساله، انتخاباتی در آنها برگزار نشد حكومت های نظامی مانند شیلی و حكومت های پادشاهی مانند عربستان سعودی و نیز دموكراسی هایی مانند ونزوئلا بودند كه در تقویم سیاسی آنها طی دوره مورد بررسی انتخاباتی وجود نداشت). از 58 انتخابات ثبت شده، 31 انتخابات عمدتاً به علت غیبت نامزدهای مخالف یا به علت نامزدی رئیس اجرائی كشور توسط برخی هیئت های ثانوی مانند شورای انتخاب كنندگان یا مجلس ملی كه اعضای آنها به صورت غیر دموكراتیك انتخاب شده بودند، حالتی انحصاری و غیر رقابتی داشت. 12 مورد از مبارزه های انتخاباتی را می توان تا حدودی رقابتی دانست. برخی از مخالفت ها مجاز بود اما میدان برای همه كسانی كه مایل به رقابت بودند باز نبود. پوشش خبری به طوری نسبی وجود داشت اما سانسور خبری و موارد دیگر نیز به چشم می خورد. در 15 كشور یعنی حدود یك چهارم كشورهای برگزار كننده انتخابات، مبارزات انتخاباتی آزاد و كاملا رقابتی بودند. مانینگ ناش در كتاب خود درباره زندگی روستایی در برمه مفهوم فرایند انتخاباتی برای یك دسته از روستائیان برمه ای را تشریح می‌كند. ناش مشاهده كرده است كه انتخابات با یك دیدار كدخدا و سرپرست محلی (یعنی ثروتمندان مرد دهكده) از پایتخت كشور برای گفتگو با سازمان دهندگان «حزب متحد» شروع می شود. پس از بازگشت وی به دهكده این شایعه منتشر شد كه سرپرست یوسین كو، تصمیم گرفته به «حزب متحد» ملحق شود. انتظار می رفت كه سایر افراد دهكده نیز همین كار را انجام دهند. دفتری برای ثبت نام اعضا جدید در خانه یوسین كو مفتوح شد. اعضا علاقمند برای دیدار تشریفایت و خوردن یك فنجان چای به خانه وی می رفتند. به دنبال این امر ثبت نام در حزب صورت گرفت. هیچگونه فعالیت انتخاباتی و هیچگونه تلاشی برای ثبت نام جمعی وجود نداشت. تنها یك جلسه گروهی (با حضور حدود 40 مرد از دهكده) تشكیل شد كه در آن جلسه پسر یوسین كو به ریاست سازمان حزبی آن دهكده انتخاب گردید. در روز انتخابات وجهه و قدرت یوسین كو در مقام سرپرست محلی به قدر كافی چشمگیر بود كه وی بتواند 90 درصد روستائیان را بسیج كند تا به نامزد «حزب متحد» رای دهند. آنها نه بر اساس اعتقادشان و نه به دلیل اینكه بر سیاست ها تأثیر گذارند، رای دادند بلكه این كار به اتكا مجموعه ای از آداب و رسوم فرهنگ و سنتی برمه صورت گرفت. انتخابات حول یك مرد قدرتمند محلی شكل گرفته، پیروان برای بهره گیری از حمایت وی در مقابل نیروهای بیرونی به این شخصیت قدرتمند ملحق می شدند. رای دادن روستائیان به نامزد «حزب متحد» موجب می شد كه آنها حمایت یوسین كو را در مقابل سیاست های دولت به دست آورند. بنابراین مشاهده می شود كه رای دادن نقش بسیار ویژه ای در زندگی روستائیان برمه ای بازی می‌كند. نقشی كه ممكن است ارتباط ناچیز یا هیچگونه ارتباطی با فرایند سیاست گذاری یا به طور كلی با امور سیاسی نداشته باشد.فلیپین- یك مطالعه موردی از انتخابات در جهان سوم: انتخابات ریاست جمهوری اخیر فیلیپین یك نمونه مهم از نقش انتخابات در زندگی سیاسی كشورهای جهان سوم به شمار می‌آید. در سال 1972 فردیناند ماركوس در سومین سال از دومین دوره چهار ساله ریاست جمهوری خود حكومت نظامی را بر كشورهای حاكم كرد. به اعتقاد برخی ماركوس این حركت را برای حفظ خود بر اریكه قدرت صورت داد (قانون اساسی فلیپین در آن زمان تصدی مقام رئیس جمهوری را برای هر فرد به دو دوره چهار ساله محدود می‌كرد.) 8 سال بعد در 17 ژانویه 1981 ماركوس حكومت نظامی را لغو كرد و فرایند تغییر قانون اساسی كشور را برای آنكه بتواند مجدداً‌ به مقام ریاست جمهوری برسد شروع كرد. قانون اساسی تغییر یافته در همه پرسی 7 آوریل كه مخالفان برچسب تقلب به آن زدند مورد تائید قرار گرفت. قانون اساسی اصلاح شده به رئیس جمهور اجازه می‌داد كه بدون محدودیت در دوره‌های 6 ساله ریاست جمهوری به طور متوالی شركت جوید. به دنبال این، ماركوس بر اساس قانون اساسی جدید خود را نامزد یك دوره دیگر ریاست جمهوری كرد. در مقابل او دو نامزد نه چندان معرفی شدند. یكی از آنها برنامه ای ارائه می‌كرد كه بر اساس آن فلیپین مانند آمریكا به صورت ایالات متحده در می‌آمد. گروه‌های مخالف مجدداً ماركوس را به تقلب در انتخابات متهم ساختند و تلاش كردند كه انتخابات را تحریم كنند. 16 ژوئن 1981، روز انتخابات با خشونت‌هایی همراه بود (گزارش شده است كه سیزده نفر طی درگیری با نیروهای دولتی كشته شدند) و 45 نفر از رهبران تحریم انتخابات دستگیر گردیدند. ارزیابی دولت این بود كه 85 درصد از رای دهندگان فلیپینی رای خود را به صندوق‌ها ریخته‌اند. گروه‌های مخالف استدلال می‌كردند كه تعداد شركت كنندگان از 60 درصد كمتر بوده است. ماركوس با 86 درصد آراء به پیروزی قاطع رسید. خشونت در زندگی سیاسی كشورهای جهان سوم: هنگام بررسی مشاركت سیاسی جمعی در سیاست كشورهای جهان سوم باید خشونت مورد توجه خاص قرار گیرد. ظاهراً‌ تردیدی در این زمینه وجود ندارد كه كشورهای در حال توسعه آمریكای لاتین، آفریقا و آسیا بیشتر از دیگر كشورهای جهان دچار خشونت‌های سیاسی مانند شورش، كودتای نظامی، ترور، جنگ چریكی و تروریسم هستند. مطالعه مهمی در مورد خشونت سیاسی از سال 1955 تا 1961، 74 كشور را در مقیاس 0 تا 700 درجه دسته بندی كرده است. رقم 700 نمایانگر بالاترین مقدار بی‌ثباتی در هر كشور بود. میانگین امتیاز بی‌ثباتی پنجاه كشور جهان سوم 5/457، ده كشور كمونیست 5/313، و 24 كشور بلوك غرب 3/277 بود. همان مطالعه ارتباط نزدیكی بین بی‌ثباتی سیاسی و سطح نوسازی (مبتنی بر تعدادی از شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی همچون رسانه‌های گروهی و خدمات بهداشتی) را آشكار ساخت. امتیاز متوسط بی‌ثباتی كشورهای مدرن 268 بود. كشورهای در حال گذار امتیاز 472 و كشورهای سنتی میانگین امتیاز 470 را كسب كردند مطالعه دیگری در دوره 1961 تا 1965 نیز 112 كشور را بر اساس یك شاخص تجربی كه «میزان درگیری‌های شهری» (نمایه پیچیده‌ای كه شامل تعداد خشونت‌های سیاسی، مدت آنها و شدت آنها می‌شود) درجه بندی كرد. بالاترین امتیاز 7/48 و میانگین كل نمونه‌ها 08/9 بود. 80 كشور جهان سوم میانگین امتیاز 3/5 را برای درگیری شهری به دست آوردند. از اول ژانویه 1983 شصت كشور جهان سوم مواجه با فعالیت‌های شورشگرانه مهمی همچون جنگ چریكی یا تروریسم یا حداقل دارای یك گروه مخالف زیرزمینی و غیرقانونی بودند. تا 1987 این تعداد به 52 مورد كاهش یافت.   افزایش مشاركت: بعد نهادیمشاركت سیاسی مقوله ای است كه افراد در آن وارد می شوند، و نهادهای سیاسی صرفاً به مثابه زمینه روانشناختی و فرهنگی‌یی است كه افراد در قالب آنها در زندگی سیاسی و سایر عرصه های اجتماعی به كنش و واكنش با یكدیگر می پردازند. برای مثال وقتی می گوئیم حزب سیاسی معینی از یك نامزد خاص دفاع می‌كند و یا خواستار خط مشی مشخصی است، در واقع نوعی خلاصه گویی كرده ایم. حزب به عنوان یك نهاد نمی‌تواند از چیزی دفاع و یا آن را درخواست كند، بلكه این فعالیت ها توسط افراد خاصی كه به نام حزب صحبت یا عمل می كنند انجام می شود. این امر امتیازی است كه سایر اعضا حزب به طور سمبلیك از طریق واگذاری نقش معینی (مثلا ریاست حزب) به این افراد اعطا كرده اند. بنابراین، هرچند كه عمل به وسیله افراد انجام می شود،‌ چارچوب نهادینی كه افراد در آن به عمل می پردازند بسیار حائز اهمیت است،‌ زیرا این چارچوب بر چگونگی واكنش دیگران نسبت به رفتار آنها قویاً تأثیر می گذارد. تجربه كشورهای صنعتی اروپای غربی و آمریكای شمالی حاكی از آن است كه صنعتی شدن موفقیت آمیز هم محرك رشد نهادهای مردمی نظیر احزاب سیاسی، اتحادیه های كارگری و دیگر گروه های ذینفوذ و رسانه های ارتباطی است و هم نیازمند رشد این نهادها. ولی رهبران سیاسی كشورهای جهان سوم در تلاش برای بسیج گروه های سنتی و ایجاد پیوندهای مستحكمی میان آنها و نظام سیاسی مدرن با مشكل عمده ای رو به رو هستند. در فصل سوم به برخی از مشكلات اشاره كردیم كه این رهبران سیاسی هنگام طراحی نهادهای مردمی برای تبدیل شخصیت های سنتی با كمترین گسستگی به افراد مدرن با آنها روبه رو هستند. شاید مهم ترین دلیل اینكه چرا وسائل ارتباط جمعی نمی توانند مردم روستاها را بسیج كنند آن است كه در ده یا حومه شهرها كار مردم از طریق منبع واحد قدرت تنسیق می‌یابد. اینجاست كه با نظام حامی- پیرو كه در زندگی سیاسی مردم محلی در كشورهای جهان سوم بسیار متداول است روبرو می شویم. جلوتر دریافت هایی درباره نحوه اجرای سیاست در زندگی روزمره مردم سنتی به دست خواهیم آورد. در حال حاضر فقط مشاهده می كنیم كه رهبر سیاسی یا حامی در هر دهكده، قبیله یا حومه شهر همانگونه كه چیزهای باارزش دیگر را كنترل می كند، وسایل ارتباط جمعی را نیز عملاً تحت كنترل خود دارد. آنچه كه این مردم از رسانه های گروهی می دانند معمولا همان چیزی است كه حامی مایل است كه آنها بدانند. برای مثال رابرت ردفیلد متوجه شد كه در چام كوم كه یك دهكده دوردست در مكزیك است تنها 2 یا 3 مرد كه یكی از آنها كدخدای ده بود به طور مرتب روزنامه می خواندند: «دانشی كه افراد دیگر در ده چام كوم از موضوعات گزارش شده یا درج شده در این روزنامه ها داشتند تا حد زیادی از طریق كدخدا به آنها می رسید. وی روزنامه ها را خوانده و محتوای آنها را در شب هنگام كه مردان در میدان ده گرد هم می نشستند برای آنها تشریح می كرد.» احزاب سیاسی:از نظر تاریخی، احزاب سیاسی تحت یك یا دو شرط از شرایط زیر در نظام های سیاسی پدیدار شده اند. اول، در نظام های پارلمانی اروپای غربی و امریكای شمالی احزاب پس از پیدایش دسته هایی در پارلمان كه خود را سازمان دهی درونی كرده و سپس متوجه جلب حمایت از جمعیت گسترده تری گردیدند ایجاد شدند. روشن است كه توسعه احزاب تحت این شرایط باید با رشد هیئت انتخاب كنندگان همراه باشد، كه این نیز به نوبه خود با اصلاح قانون انتخابات مرتبط است. تنها منطقه ای در جهان سوم كه در آن امكان توسعه احزاب وجود داشت مناطق پیشرفته تر امریكای لاتین به ویژه آرژانتین و شیلی،‌ بود. در اواسط قرن نوزدهم در این مناطق پیشرفته تر امریكای لاتین به ویژه آرژانتین و شیلی، بود. در اواسط قرن نوزدهم در این مناطق احزاب لیبرال و محافظه كار پا به عرصه وجود گذاشتند ولی نتوانستند حمایت مردم را جلب كنند و رشد آنها یا به لحاظ ناتوانی از توجه به نیازهای توده ها و یا به علت بهره برداری و دست كاری غیراصولی قوانین انتخاباتی متوقف شد كه این امر خود موجب انحطاط سیاسی و در نتیجه، منجر به حكومت نظامیان گردید (مانند آرژانتین). اگر برخی احزاب سیاسی جهان سوم بیش از احزاب همتای خود در غرب فعالیت انجام دهند ولی بسیاری از آنها اقدامات به مراتب كمتری را انجام دهند. بیشتر سازمان هایی كه خود را حزب می نامند در واقع شباهت اندكی با چیزی دارند كه ما از این عنوان می‌شناسیم. بسیاری از این احزاب آفریده شخصی یك فرد یا یك خانواده هستند، و بسیاری از آنها پس از مرگ فرد یا از دست دادن علاقه وی به سیاست از بین می روند. بسیاری از احزاب دیگر نیز مبنای ایدئولوژیكی دارند اما فاقد پایه سازمانی برای انجام قدرتمندانه و موفقیت آمیز اموردر زمانهای مختلف هستند. اكثر احزاب بودجه و كادر كافی نداشته، از نبود كاركنان كارآزموده كه بتوانند سازمان های بزرگ و پیچیده اداری را مدیریت كنند در مضیقه هستند. گروه های ذینفوذ:جدای از احزاب سیاسی، گروه های ذینفوذ متنوعی وجود دارند. برای آسانی بحث،‌ این گروه ها را بر این اساس كه آیا علت وجود آنها اقتصادی است یا غیر اقتصادی، دسته بندی می كنیم. به طور كلی، كشورهایی كه هنوز از نظر بافت اجتماعی- اقتصادی سنتی هستند همان كشورهایی هستند كه در آنها بیشتر گروههای ذینفوذ فعال در زمینه اقتصادی عضویت خود را بر مبنای ملاك های غیراقتصادی قرار می دهند. در بسیاری از كشورهای در حال پیدایش افریقایی، مناطق همجوار شهرها غالباً توسط انجمن های قومی یا قبیله ای سازمان می یابند. وجود این انجمن ها برای تأمین نیازهای اجتماعی خویشاوندانی است كه اخیراً از روستاها به شهر آمده اند. طبق نظر پیترسی. لوید، این انجمن های قومی به تازه واردین به شهرها برای پیدا كردن مسكن و كار كمك می كنند، آنها را در گروههای هم فرهنگ و هم زبان جمع می كنند و خود به عنوان وسیله غیررسمی حل اختلافات میان اعضا انجمن عمل می كنند. پیوند حكومت های محلی با این انجمن ها معمولا محدود به نوعی مشورت غیررسمی است اما بعضی اوقات انجمن ها به عنوان اجرا كننده قانون در بخش های محلی مجاور به شهرداری های محل كمك می كنند. سایر گروه های ذینفوذ سنتی غیراقتصادی ممكن است حول ملاك هایی همچون مذهب، زبان یا خویشاوندی تشكیل شده باشند. این انتظار وجود دارد كه با نوسازی جامعه، پایگاه چنین گروه هایی به طور قابل ملاحظه ای از بین رود، اما فعالیت گروه های قومی مشخص در امور سیاسی ایالات متحده مانند فعالیت مردم ایتالیایی تبار یا لهستانی تبار باید ما را آگاه سازد كه ملاك های غیراقتصادی برای ارتباط انسان ها حتی در كشورهای پیشرفته صنعتی تداوم دارد. حكومت های كشورهای جهان سوم تا كنون در آرام كردن جنبش های كارگری بخش صنعت نسبتاً موفق بوده اند، ولی از قبل علائم هشدار دهنده ای حاكی از آن وجود دارند كه اتحادیه های كارگری در كشورهای در حال توسعه مهم از خود ناآرامی و بی صبری نشان می دهند. در مكزیك علیرغم پرستیژ و قدرتی كه به فدراسیون كارگران مكزیك نسبت داده می شود رهبران جوان رهبران سالخورده تر را به چالش طلبیده اند و اتهام فساد و خیانت به صنایع مكزیك قدرت بوروكرات های اتحادیه های كارگری را تضعیف می‌كند. در برزیل لوئیس ایگناچیو دوسیلوا محبوب ترین و فعال ترین رهبر كارگری در آمریكای لاتین با قدرت، رژیم نظامی را به چالش طلبید ولی رژیم موفق شد كه او را به خاطر رهبری یك اعتصاب غیرقانونی به سه سال و نیم زندان محكوم كند. در سال 1985 پس از اعاده دموكراسی به برزیل، اتحادیه های كارگران صنعتی در زمینه تلاش برای كاهش تورم از طریق محدود كردن افزایش دستمزدها با دولت همكاری نكردند. بین ماه مارس و مه 1985 بیش از 38 اعتصاب مهم با شركت كارگران هواپیمائی، خدمات پستی، آموزگاران، و رانندگان قطارهای زیرزمینی و اتوبوس ها صورت گرفت. در اوایل سال 1987 زمانی كه دولت سعی كرد كارگران را تشویق به پذیرش محدودیت دستمزدها كند، ولی در مقابل اجازه داده شد كه قیمت ها تا 30 درصد افزایش یابند، اعتصابات سراسر كشور را فرا گرفت و دولت مجبور شد كه نیروهای نظامی را به پالایشگاه های فلج شده نفت اعزام دارد. در سال 1983 در آرژانتین با واگذاری قدرت از سوی نظامیان به رژیم انتخابی دموكراتیك، اتحادیه های كارگری كه قبلاً سركوب شده بودند، به تدریج نفوذ قدرتمند خود را هم در سیاست انتخاباتی و هم در نظام رفاه اجتماعی كشور مجدداً به دست آورند. سیاست حامی- پیرو: ناتوانی در ایجاد نهادها:نهادها برای جلب مشاركت سیاسی فزاینده در جوامعی كه به سرعت در حال نوسازی شدن هستند از عوامل كلیدی محسوب می شوند. سوابق نشان می دهد كه تعداد نسبتاً كمی از نهادهای در حال نوسازی یا نهادهای جدید وجود دارند كه ارتباط میان دهقانان سنتی و كارگران شهری كم درآمد از یك طرف و نخبگان شهری ملی گرای جدید را از طرف دیگر برقرار می كنند. از جمله این نهادها می توان از حزب سیاسی بسیج كننده توده ها در مكزیك و ونزوئلا، موسسات روستایی در تركیه، تعاونی های كشاورزی در پاكستان، اتحادیه های قومی و قبیله ای در نیجریه و غنا یاد كرد. كم بودن نمونه هایی از این قبیل حاكی از آن است كه چگونه نوسازی در مفهوم نهادی آن به شكل ضعیفی به داخل كشورهای جهان سوم نفوذ می‌كند. چرا بسیاری از رهبران سیاسی كشورهای جهان سوم نمی توانند از طریق ایجاد نهادها با مردم سنتی كشور خود ارتباط برقرار كنند. به دلایلی در كشورهای در حال توسعه افراد نخبه مدرن و دارای تحصیلات بالا از درك روش هایی كه مردم سنتی و پائین تر جامعه هزینه و منافع زندگی روزانه خود را به وسیله آنها محاسبه می كنند، عاجز هستند. تعلیم و تربیت غربی كه نخبگان جدید این كشورها آموخته اند آنان را نسبت به عقلانیت ضروری روش زندگی سنتی كور كرده است. حتی نخبگان شهری در كشورهای جهان سوم غالباً نمی توانند به زبان روستائیان صحبت كنند. در هر حال حتی برقراری ساده ترین نوع ارتباط (اگر غیر ممكن نباشد) دشوار است. نخبگان جدید در شهرها، دیوانسالاران، برنامه ریزان، مامورین ترویج كشاورزی، نمی توانند با ارباب رجوع موردنظر خود همفكری و یا حتی ارتباط برقرار كنند. آلكسیس دوتوكویل تحلیل گر اجتماعی فرانسوی قرن نوزدهم توجه ما را به «هنر با یكدیگر متفق شدن» یعنی توانایی افراد برای پیوستگی به یكدیگر جهت انجام كارهای مشترك، جلب كرد. در فرهنگ های سنتی غالباً به افراد زیادی برمی خوریم كه تمایلی به ملحق شدن به دیگران ندارند بخصوص اگر دیگران از گروه قومی یا نژادی آنها نباشند. به علاوه در مواردی كه فرد در حد بخور و نمیر زندگی می‌كند دلیلی وجود ندارد كه به دیگری به ویژه در چارچوب یك نهاد رسمی مانند یك حزب سیاسی اعتماد كند. در نهادهای جدید، اعتماد از ممیزات رسمی و غیرشخصی مانند قوانین، حقوق تعهدات و مقررات قانون اساسی نشأت می گیرد. در نهادهای سنتی منشأ اعتماد آشنائی شخصی است و از این رو تعداد افرادی كه در هر سازمان سیاسی مبتنی بر اجماع واجد شرایط اعتماد متقابل باشند، به شدت محدود می گردد. نتیجه گیری: مشاركت سیاسی و منزلت انسانیجمعیت انبوه در جهان سوم، آنطور كه غالباً در كتب غربی ترسیم شده است، توده هایی منفعل و درمانده نیستند. در برخی موارد به همان میزان كه شهروندان گروه های صنعتی شده مدرن در امور سیاسی مشاركت دارند، شهروندان كشورهای جهان سوم نیز در اینگونه امور دخالت دارند. حتی در مواردی مشاركت آنان در امور سیاسی بیشتر از شهروندان كشورهای غربی است. معهذا این افزایش مشاركت به طور یكسانی در سیاست های جوامع دموكراتیك كه هدف آنها بالا بردن منزلت انسانی است تجلی پیدا نمی كند. به نظر می رسد كه در بسیاری از كشورهای در حال توسعه تقریبا نوعی قطع مدار در اتصال بین مشاركت جمعی و سیاست جوامع دموكراتیك وجود دارد. رسانه های عمومی به عنوان عامل نارسایی برای بسیج توده ها به شمار می روند زیرا آنها از مشاركت دادن شهروندان در فرایند سیاسی برای ایفای نقش فعال شان عاجز هستند. نهادهای مختلف مشاركت سیاسی- احزاب، گروه های ذینفوذ و مانند آنها- تنها به صورت پراكنده وجود داشته و غالباً همان حكومتی كه این نهادها برای نفوذ در آن به وجود آمده اند، آنها را برای ورود به حكومت انتخاب می‌كند. حتی دیوانسالاران اصلاح طلب با حسن نیت نیز برای ساختن نهادهای مشاركت جمعی به دلایل اقتصادی و فرهنگی پیش گفته با دشواری مواجه هستند. شهروندان كشورهای جهان سوم در نبود سایر راه های مشاركت، یا از طریق نظام های حامی- پیرو،‌ بسیج (یا به اصطلاح بسیج) گردیده و یا آنكه به خشونت های سازمان نیافته كشانده می شوند. شواهد بسیاری از وجوه پرخاشگرانه زندگی سیاسی در كشورهای در حال توسعه وجود دارد و به نظر می رسد كه این امر از تجارب ناراحت كننده از تغییرات مشكل آفرین زاده فرصت مشاركت در فرایند نوسازی برای شهروندان به وجود می آید، ناشی می شود. نظام حامی- پیرو برای تاثیرگذاری بر سیاست ها به وجود نیامده بلكه علت وجودی آن این است كه امتیازات یك جامعه نخبه‌گرا را ضمن حفظ شعار دموكراسی لیبرال به تعداد معدودی از افراد قدرتمند منتخب اعطا كند. به طور خلاصه مشاركت جمعی در زندگی سیاسی كشورهای جهان سوم غالباً نمی‌تواند سیاست های مترقی ملموسی به بار آورد زیرا برای انتقال نیازها و تقاضاهای مردم و پیوند دادن توده های روستایی و زاغه نشینان به نخبگان كشور در پایتخت، نهادهای معدودی وجود دارد. داموضوع تحقیق:مشاركت سیاسی در جهان سوم منبع تحقیق:مطالب ارائه شده توسط دكتر ساعی ادامه خواندن مقاله مشاركت سياسي در جهان سوم

نوشته مقاله مشاركت سياسي در جهان سوم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پايان نامه بررسي رابطه فرسودگي شغلي متصديان اموربانكي بانك ملي آذربايجان شرقي با كاركردهاي خانوادگي آنها

$
0
0
 nx دارای 120 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه:تنش در محیط كاری امری شایع است و بسیاری از افراد با آن مواجه می شوند، لذا گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی فشار روانی را بیماری شایع قرن توصیف كرده اند كه در دراز مدت می‌تواند منجر به فرسودگی شغلی شود پس فرسودگی شغلی یكی از عمده ترین پیامدهای اجتناب ناپذیر تنش كاری است كه به دنبال خود فرسودگی جسمی، تغییر در رفتار و عملكرد شغلی را به ارمغان می آورد، كه در واقع می توان گفت فرسودگی شغلی با نشانه های زیر شناخته می شود:1- شاخصهای هیجانی كه علایمی مثل بی علاقه شدن نسبت به شغل خود، افسردگی، احساس درماندگی و ناتوانی، از دست دادن همدلی نسبت به دیگران2- شاخصهای نگرشی شامل بدبینی نسبت به دیگران، نسبت به مدیریت سازمان محل كار خود گله مند شدن از دیگران 3- شاخصهای رفتاری شامل تحریك پذیری و پرخاشگر بودن، افزایش سوء مصرف مواد و افزایش مشكلات و درگیریها با مرئوسان، روسا، همكاران، همسر و فرزندان4- شاخصهای روان تنی مثل ابتلا به اختلال گوارشی و سردردها و ;;..5- شاخصهای سازمانی شامل دزدی، غیبت از كار، تنزل ابعاد اخلاقی و معنوی كاركنان است. (ساعتچی 1376) افرادی كه فرسودگی شغلی را تجربه می كنند یك تاثیر منفی بر همكارانشان می گذارند هم به وسیله ایجاد تضادهای پرسنلی و هم ایجاد اختلال در انجام وظایف شغلی پس می تواند مسری باشد و به صورت تعاملات غیر رسمی در شغل تداوم یابد همچنین از جمله آثاری كه فرسودگی شغلی به عنوان یك سرایت كننده منفی دارد سرایت و تاثیر آن در زندگی خانوادگی افراد است. (بورك و گرنگلاس 2001) جكسون و مازلاك (1982) مشاهده نموند كه سطح خستگی هیجانی مرتبط با شغل افراد با گزارش همسرانشان در مورد عصبی، ناراحت و خسته و افسرده بودن آنان در منزل ارتباط معتبری داشت. این خستگی هیجانی مرتبط با شغل با كیفیت پایین زندگی خانوادگی كه توسط همسر شخص گزارش می شود ارتباط قوی داشت.در حدود 50 سال پیش یك جامعه شناس بنام ویلارد والر اهمیت موقعیت شغلی شوهر و تاثیر آن بر ازدواج و روابط خانوادگی خاطر نشان ساخت (ایگمن 1986) وی خاطر نشان ساخت كه موقعیت اقتصادی خانواده فرایند تعارض خانواده را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد. شرایط سخت كاری و استرسهای ناشی از آن به خانه منتقل می شود و زن و شوهر را علیه یكدیگر بر می انگیزاند. آمار بالای جدایی خانوادگی در كاكنان مشاغل كه چالش و درگیری زیادی دارند، مشاهده شده است. شخصی كه خودش را در شغلش شكست خورده می بیند، احتمالا با پرخاشگری در منزل در مقام جبران آن بر می آید و ذكر این نكته ضروری است كه چنین خانواده هایی موفق نخواهند بود. (رسولی 81) خانواده و كار دو جنبه مهم زندگی هستند و تجربیات هر یك بر دیگری تاثیر می گذارد محققان در توصیف مجموعه خانواده و كار مدلهایی را برای تبیین بین زندگی خانوادگی و كار ارائه داده اند. بیان مساله:با توجه به روند ارتباط تعاملی بین كار و زندگی خانوادگی، جای تعجب نیست اگر كار كانون اصلی زندگی بیشتر افراد باشد، نیاز به نزدیكی، صمیمیت و دیگر نیازهای اجمماعی آنان، احتمال زیاد در محیط كار بیش از هر مكان دیگر بر آورده می شود. كار محور اصلی زندگی ما را تشكیل می دهد، به خصوص به دلیل ساعات طولانی كار و تغییرات در هنجارهای اجتماعی انواع تعارضهای كاری و خانوادگی وجود دارد. آنها شامل تنیدگیهای شغلی، بار كاری زیاد (فشارهای روانی ناشی از تلاش برای انجام نقشهای گوناگونی كه با انرژی و زمان فرد همسازی ندارد، تعارض و فشار روانی همراه با ناهمسازی و یا تعارض درباره انتظارات نقش) و نیز مشكلات مربوط به مراقبت از كودك، نگهداری از بزرگسالان و مسایل مربوط به تعادل بین شغل، خانواده ها و نیازهای شخصی می باشد. در نهایت، فشارهای روانی دارای كیفیت واگیر است و به جنبه های دیگر فرد نیز سرایت می كند (بولگر و دیگران 1989). به احتمال زیاد، مسایل خانوادگی بر زندگی كاری و زندگی كاری نیز آشكارا بر زندگی خانوادگی تاثیر می كذارد. تحقیقات ملی در آمریكا نشان می دهد كه 72 درصد مردان و 83 درصد زنان تعارض مهمی را بین انتظارات و نقشهای خانوادگی و كاری تحربه می كنند (كوپر 1992)تعارضهای كاری و خانوادگی هنگامی به وجود می آید كه فشارهای مربوط به نقش و انتظارات در كار خانواده با یكدیگر ناهمساز باشند، مانند زمانی كه شركت در یك نقش، مشاركت در نقش دیگر را غیر ممكن می سازد. به سه طبقه بندی كلی از تعارضهای كار و خانواده می توان اشاره كرد: تعارضهای مبتنی بر زمان، تعارضهای مبتنی بر فشار روانی و تعارضهای مبتنی بر رفتار. (گرین هاوس و دیگران 1987)تعارضهای مبتنی بر زمان عبارت است از اینكه چگونه زمان اختصاص یافته به یك نقش باعث كاهش توجه به نقش دیگر می شود، مانند زمانی كه ملاقاتهای دیر وقت شبانه با جلسات مدرسه كودك در تعارض است تعارضهای مبتنی بر فشار روانی عبارت است از تجاوز نشانه های تنیدگی مانند خستگی و تحریك پذیری از یك نقش به نقش دیگر تعارضهای مبتنی بر رفتار عبارت است از ناهمسازی رفتار در یك نقش با رفتار مورد انتظار در نقش دیگر، مانند زمانی كه از كارمندان در محیط كار عینی بودن و غیر عاطفی عمل كردن و در خانواده گرم یا عاطفی بودن در نقش پرورشی مورد انتظار است. در یك بررسی بون اورتنر به این نتیجه رسیدند كه درگیریهای كاری پدر بر رفتار والدین و خانواده اثر می گذارد به ویژه مردانی كه ساعات طولانی كار می كنند، به طور طبیعی وقت كمتری صرف فرزندان و فعالیتهای مشترك زناشوئی می كنند اما این امر بستگی به اولویتهای نقش زن و مرد و نیز انتظاراتشان از ادواج دارد. برای مثال، ارزشها، انتظارات و توقعات در مشاغل معینی كاملا آشكار است و بازتاب آن را می توان در قواعد و رفتار خانوادگی مشاهده كرد. البته شایان ذكر است كه امروزه، نشانه هایی كه حاكی از یكی شدن نیازها و ارزشهای كاركنان و اتحادیه ها دیده می شود و بین كار و خانواده رابطه تعادلی به وجود آمده است. ارزشهای رشد شخصی و تعادل بین خانواده، فرد و شغل، ضرورت نیاز به انعطاف پذیری در برنامه كاری، مرخصی‌های خانوادگی، حمایتها و پاداشهای مناسب و نیز غنی سازی محیط كار را بیش از پیش محسوس می سازد. اتحادیه ها به تدریج این نیازها و ارزشها را نوسازماندهی می كنند و انطباق می‌دهند اتحادیه ها برخوردارند. این شركتها به تدریج فرهنگ و ارزشهای صنفی خود را تغییر می‌دهند تا خط مشی های خانوادگی- دوستانه را بخش مهمی از راهبردهای كسب و كار خود سازند، این همكار و یا رابطه تعاملی بین خانواده و كار، اساس استخدام بهترین كارگران و نگهداری آنان و تامین وفاداری و بهره وری لازم برای شركتها به منظور حفظ موقعیت رقابت آمیز در دنیای جدید اقتصاد محسوب می شود. (نوابی نژاد 1378) بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه فرسودگی شغلی با كاركردهای خانوادگی كاركنان بانك ملی مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور تعدادی از كارمندان این موسسه با استفاده از روشهای علمی مناسب به عنوان نمونه مطالعه انتخاب گردیده و به وسیله پرسشنامه های دقیق و مناسب در زمینه فرسودگی شغلی و كاركردهای خانواده داده ها جمع آوری شده است. اهمیت مساله:با توجه به شیوع و گسترش روزافزون فرسودگی شغلی در بین كاركنان مشاغل مختلف بطوریكه سازمان بهداشت جهانی (W.H.O) 1987 اعلام كرده است كه جمعیت كارمندی از شغل خود ناراضی هستند و 90 درصد آنها معتقدند كه شغلشان در جهت اهداف زندگی آنها نیست و 75 درصد كسانی هستند كه به دنبال كمك های روانپزشكی هستند به دلیل عدم رضایت شغلی و عدم توانایی. و همچنین درگیریهای شغلی كاملا با تعارضهای كاری و خانوادگی مرتبط هستند و در جهت درك هر چه بیشتر این ارتباط و تاثیراتی كه بر هم دارند سعی خواهیم كرد كه با آگاهی علمی و مدارك مستند پیشنهاداتی را جهت برنامه ریزیهای لازم برای ارتقاء بهداشت روانی و حرفه ای كارمندان به منظور كاهش تبعات منفی این مساله ارائه دهیم. با افزایش سطح سلامت و رفاه كاركنان بهره‌وری بانك نیز افزایش یافته و این مساله بر سرویس دهی كاركنان به مشتریان نیز تاثیر مثبت خواهد داشت. لذا ضرورت دارد كه رابطه فرسودگی شغلی با كاركردهای خانواده مورد مطالعه قرار گیرد.هدف كلی: شناخت ارتباط میان افسردگی شغلی كاركنان بانك ملی و كاركردهای خانوادگی آنهااهداف جزئی:1- شناخت رابطه فرسودگی شغلی كاركنان با مهارتهای حل مشكل خانوادگی آنها2- شناخت رابطه فرسودگی شغلی كاركنان با مهارتهای ارتباطی خانوادگی آنها3- شناخت رابطه فرسودگی شغلی كاركنان با ایفای نقشهای خود در خانواده 4- شناخت رابطه فرسودگی شغلی كاركنان با پاسخهای عاطفی آنها در خانواده 5- شناخت رابطه فرسودگی شغلی كاركنان با درگیریهای عاطفی آنها در خانواده6- شناخت رابطه فرسودگی شغلی كاركنان با كنترل اجتماعی آنها در خانواده فرضیات:فرضیه اصلی: بین فرسودگی شغلی كاركنان و كاركردهای خانوادگی آنها رابطه معناداری وجود دارد.فرضیه اول: بین فرسودگی شغلی كاركنان و مهارتهای حل مشكل آنها در خانواده رابطه معناداری وجود دارد.فرضیه دوم: بین فرسودگی شغلی كاركنان و مهارتهای ارتباطی آنها در خانواده رابطه معناداری وجود دارد.فرضیه سوم: بین فرسودگی شغلی كاركنان و ایفای نقشهای خود در خانواده رابطه معناداری وجود دارد.فرضیه چهارم: بین فرسودگی شغلی كاركنان و پاسخهای عاطفی آنها خانواده رابطه معناداری وجود دارد.فرضیه پنجم: بین فرسودگی شغلی كاركنان و درگیریهای عاطفی آنها در خانواده رابطه معناداری وجود دارد. فرضیه ششم: بین فرسودگی شغلی كاركنان و كنترل اجتماعی آنها در خانواده رابطه معناداری وجود دارد.تعاریف نظری و عملی:– تعریف نظری خانواده: این اصطلاح به واحد خویشاوندی اطلاق می‌شود (پورافكاری 1376). در شكل هسته ای خانواده عبارتست از پدر، مادر و فرزندان دركاربرد وسیعتری ممكن است خانواده گسترده را هم در بر گیرد كه شامل پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، دایی، عمه، فرزندخوانده ها و غیره نیز می گردد كه همه آنها به عنوان یك واحد اجتماعی شناخته شده عمل می كنند (پور افكاری 1376)– در این پژوهش خانواده عبارتست از گروهی از افراد كه با هم زیر یك سقف زندگی می‌كنند. – كاركرد خانواده : مدل مك مستر از كاركرد خانواده، كه یك مدل رفتاری است برای كاركرد خانواده شش بعد در نظر می گیرد؛ حل مساله ، ارتباط ، نقشها ، پاسخدهی عاطفی ، آمیختگی عاطفی و كنترل رفتار (بعلاوه یك بعد عمومی بنام كاركرد كلی) هر كدام از این ابعاد بر روی پیوستاری از كارآیی تا ناكارآیی قرار دارد.– حل مساله: نشان دهنده توانایی خانواده برای حل مشكلات و نیز مراحلی كه برای این كار طی می كنند می باشد هرگاه تمامی مراحل به خوبی طی شود، حل مساله به كارآفرین وجه ممكن انجام گرفته است و ناكارآمدترین شكل حل مساله آن است كه خانواده حتی نتواند مساله را تشخیص دهد. – ارتباط: یعنی توانایی اعضای خانواده برای تبادل اطلاعات (صرفاً اطلاعات كلامی). – نقشها : شیوه خانواده در توزیع و انجام وظایف را توصیف می‌كند.– پاسخدهی عاطفی : به توانایی اعضای خانواده برای دادن پاسخ هیجانی متناسب، چه احساسات مثبت و چه منفی اشاره دارد. – آمیختگی عاطفی: به كیفیت علاقه، توجه و سرمایه گذاری اعضای خانواده در برابر یكدیگر اشاره می كند. – كنترل رفتار: استانداردها و آزادیهای رفتاری را توصیف می كند.در این پژوهش كاركرد خانواده آن چیزی است كه ابزار سنجش خانواده اندازه می گیرد.– فرسودگی شغلی : به عنوان یك نشانگان بیماری كه شامل تحلیل عاطفی ، مسخ شخصیت و كاهش پیشرفت افراد است كه می تواند در بین افرادی كه كارشان در ارتباط مستقیم با مردم است دیده شود (مازلاك 1982). – تحلیل عاطفی: مربوط می شود به كاهش منابع عاطفی یعنی فرد احساس میكند كه فاقد منابع سازكاری است.– مسخ شخصیت: شروع یك سری گرایشات دلسردانه و بی رحمانه به شغلشان.– كاهش پیشرفت فردی: یعنی اینكه احساس می كنند نمی توانند كارشان را به همان خوبی كه می توانستند انجام دهند، انجام بدهند.– در این پژوهش فرسودگی شغلی آن چیزی است كه ابزار فرسودگی شغلی مازلاك اندازه می‌گیرد. فرسودگی شغلی:تقریبا در حدود 20 سال است كه واژه فرسودگی شغلی در ادبیات روانشناسی به كار می رود و در حال حاضر فرسودگی شغلی به عنوان مشكل مهم اجتماعی و فردی شناخته شده است. (فاربر 1983، ص17) و در واقع ارتباط افراد با كارشان و مشكلاتی كه بدلیل آن باعث ایجاد ناخرسندی و نارضایتی می شود به عنوان یك پدیده مهم در این سالها شناخته شده است و استفاده از اصطلاح فرسودگی شغلی برای این پدیده از سالهای 1970 در ایالات متحده متداول گشت بخصوص در بین افرادی كه به كارهای خدمات انسانی اشتغال داشتند. البته اولین بار در داستان قرنر( 1981) یك مورد فرسودگی شغلی درباره مشكلات روانی و سرخوردگی یك معمار از شغلش بود كه باعث پناه آوردن وی به جنگل های آفریقای جنوبی شد دیده شده است (مازلاك و همكاران 2004) تاریخچه مفهوم فرسودگی شغلی:فرسودگی شغلی ابتدا به عنوان مشكل اجتماعی مطرح شد نه به عنوان ساختار علمی. بنابراین مفهوم اولیه فرسودگی شغلی به وسیله واقع گرائی شكل گرفت تا مفاهیم علمی. در این مرحله مقدماتی شكل گیری مفهوم، تمركز بر روی توصیفهای بالینی فرسودگی بود. بعدا مرحله دیگری شكل گرفت، مرحله تجربی، كه در آن تاكید به تحقیقات سیستماتیك برروی فرسودگی شغلی وبخصوص ارزیابی این پدیده بود. از طریق این دو مرحله بود كه تئوریهای رشد یافته و مفهوم گسترده شغلی و چهارچوبهای فرضی دیگر یكپارچه شدند. (مازلاك، شافلی 1994) 1- مرحله اولیه یا پیشگام:اولین مقالات درباره فرسودگی شغلی در نیمه دهه 1970 در امریكا نوشته شد. مشخصه عمده این مقالات فراهم ساختن توصیف ابتدائی درباره پدیده فرسودگی شغلی بود و نام آنرا برای اولین بار عنوان كردند. و مقالات نوشته شده بر پایه تجربیات افرادی كه در حرفه های خدمات اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی كار می كردند بود. فرویدنبرگر (1975) به عنوان یك روانپزشك مشاهده كرد بسیاری از داوطلبانی كه با او در یك مركز بهداشت روانی كار می كنند یك حالت تحلیل هیجانی و از دست دادن تعهد و انگیزه را تجربه می كنند. عموما این فرایند در مدت یكسال ایجاد می شود و همراه با نشانه های مختلف جسمی و روانی بود. (مازلاك و شافلی 1994) برای مطرح ساختن این حالت بخصوص تحلیل روانی فرویدنبرگر واژه ای را كه در اصطلاح محاوره ای عوام به تاثیرات سوء مصرف مواد اشاره داشت به كار برد .واژه “فرسودگی”. مازلاك (1976) به عنوان یك روانشناس اجتماعی طی مصاحبه های كه با تعداد زیادی از كاركنان خدمات انسانی در مورد استرسهای عاطفی مربوط به شغلشان انجام داد كشف كرد كه استراتژیهای سازگاری كاربرد مهمی برای هویت شغلی افراد و رفتار مربوط به شغل دارد. (مازلاك 2004) در مرحله اولیه تحقیق فرسودگی شغلی خصوصیات بارزی كه مقالات اولیه را تحت تاثیر قرار می داد ابعاد روانشناسی اجتماعی و بالینی فرسودگی شغلی بود. از لحاظ روانشناسی بالینی تمركز بر علائم فرسودگی شغلی و بر موضوعات بهداشت روانی است. از لحاظ اجتماعی تمركز بر ارتباط تامین‌كننده خدمات و دریافت كننده خدمات و به موقعیت كاری حرفه های خدماتی است. و بسیاری از این تحقیقات ابتدائی دارای خصوصیات كیفی و توصیفی بودند و از تكنیكهای مثل مصاحبه، مطالعه موردی، مشاهده در محل استفاده می گردید. علاوه بر این، این مرحله نخست به وسیله یك جهت گیری كاربردی قوی مشخص شده است كه بازتابی از مجموع عوامل اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در دهه 1970 می باشد. این عوامل متخصصان خدمات انسانی در ایالات متحده آمریكا تحت تاثیر قرار داد و برای این متخصصان بدست آوردن رضایت و خرسندی در حرفه اشان را مشكل تر ساخت (چرنیس 1980، فاربر 1983) به دلیل اینكه بعد از جنگ جهانی دوم خدمات اجتماعی، حرفه ای تر، بورد كراتیك تر و اعتباری تری و مجزاتر شده اند. مداخلات دولتی اقزایش یافته اند و مراجعان مستحق تر و محتاج تر به خدمات شده اند متعاقبا برای مردم دسترسی به موفقیت حرفه ای در خدمات انسانی دشوارتر شده و تلاش در جهت رهایی از فرسودگی هم به طور فزاینده ای معمول شده است. 2- مرحله تجربیدر سال 1980 كار بر روی فرسودگی شغلی وارد دوره متمركزتر، ساختار یافته تر و سیستماتیك شده استفاده از پرسشنامه و متدلوژی تحقیق و مطالعه جمعیت های بزرگتر در مورد این موضوع متداول شد. بخصوص پذیرش گسترده و توسعه یافته پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاك (MBI) و معیار خستگی (پانیز، ارونسون و كافری 1981) كه زمینه مطالعه سیستماتیك فرسودگی شد. تا 1980 فرسودگی شغلی منحصرا در آمریكا مطالعه می شد. تدریجا توجه كشورهای دیگر بخصوص كشورهای انگلیسی زبان مثل كانادا و انگلیس به این پدیده جلب شد، سپس مقالات و كتابها به زبانهای دیگر ترجمه شد و در نیمه دوم 1980 ابزارهای تحقیق (بخصوص پرسشنامه مازلاك) به فرانسوی، آلمانی، هلندی، ایتالیایی، سوئدی، اسپانیایی و عربی ترجمه شد و مطالعات بین فرهنگی آغاز شد (مازلاك و شافلی 1994). تحقیقات تجربی بر روی فرسودگی شغلی بر عوامل شغلی تمركز دارد متغیرهایی مثل رضایت شغلی (باركار، تضاد نقش، ابهام نقش) كناره گیری از كار (انتقال، غیبت) انتظارات شغلی ارتباط با همكاران و مسئولان (حمایت اجتماعی شغلی)، ارتباطات با مراجعان، مراجعه بیش از حد، نوع قسمت و زمان كار، سیاستهای سازمانی و امثال آن تا كنون مورد توجه محققان واقع شده اند عوامل فردی اغلب متغییرهای دموگرافیكی بوده اند (سن، جنس، وضعیت تاهل، ;) بعلاوه بعضی مطالعات به متغیرهای شخصیتی توجه داشته اند (منبع كنترل، سخت رویی) به سلامت فردی، ارتباط با دوستان، فامیل (حمایت اجتماعی غیر شغلی) و ارزشهای فردی و تعهد. در سالهای 1990 این مرحله مرحله تجربه گرایی ادامه پیدا كرد اما با جهت گیری جدید كه عبارت بودند از: ابتدا مفهوم فرسودگی شغلی به جزء خدمات انسانی و آموزش در حرفه ها و مشاغل دیگر نیز بسط و توسعه داده شد (مثل امور اداری و دفتری، تكنولوژی كامپیوتر، ارتش، مدیریت). دوم، تحقیقات فرسودگی شغلی به وسیله متدلوژی های علمی و ابزارهای آماری تقویت شدند. ارتباطات پیچیده در بین عوامل سازمانی و سه جزء تشكیل دهنده فرسودگی شغلی به استفاده از مدلهای ساختاری در تحقیقات فرسودگی شغلی هدایت كردند و این رویكرد به محققان اجازه داد كه نقش بسیاری از عوامل موثر بالقوه و پیامدهای همزمان را در فرسودگی شغلی نسبت به عوامل بی ثمر جدا كنند. سوم، مطالعات طولی هر چند خیلی كم برای ارزیابی ارتباطات بین محیط كاری در همان زمان و تفكرات فردی وی و احساسش در زمان بعدی انجام شد و علاوه بر آن نشان دادن این فرض عمده كه فرسودگی شغلی نتیجه تعامل یك فرد با محیط كارش است. و اهمیت مطالعات طولی برای ارزیابی اهمیت مداخلات در جهت كاهش فرسودگی شغلی. تعاریف مختلف فرسودگی شغلی:در مورد فرسودگی شغلی، در ابتدا یك مفهوم بی ثباتی بود و هیچ تعریف استاندادردی از آن وجود نداشت و نظرات متفاوت زیادی درباره اینكه چه چیز بوده و چه چیز می توان درباره آن انجام داد وجود نداشت و در طی سالها تحقیق پژوهشگران صاحبنظر در زمینه فرسودگی شغلی تعاریف متعددی را ارائه داده اند.هربرت فرویدنبرگر (1975): فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی یا ناكامی می داند كه به علت از خود گذشتگی فرد، روش زندگی یا ارتباطی كه منجر به وصول نتیجه دلخواه نمی‌شوند. به وجود می‌آید. پانیز و آرنسون (1981) فرسودگی شغلی را سندروم خستگی جسمانی و عاطفی دانسته كه در نتیجه توسعه گرایشات منفی شغلی و از دست دادن احساس و علاقه نسبت به بیماران (مددجو) و كارمند ایجاد می شود مازلاك و جكسون (6-1981) فرسودگی شغلی را سندرمی روانشناختی می دانند كه تركیبی از تحلیل عاطفی ، مسخ شخصیت و موفقیت فردی كاهش یافته كه در زمره افرادی كه با دیگر مردم كار می كنند به میزانهای متفاوت اتفاق می افتد می دانند. فاربر (1983) در تعریف فرسودگی شغلی می نویسد: فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روحی است كه در نتیجه مواجهه مستقیم و دراز مدت با مردم در شرایطی كه از لحاظ عاطفی طاقت فرساست ایجاد می شود. لنگستر (1988) فرسودگی شغلی را انطباق ناموثر با تنیدگی بیان می كند.اولویچ و برادسكی (1980) این پدیده را به صورت فقدان پیشرونده معنویت ها، انرژی ، اهداف فردی و به عنوان نتیجه ای از شرایط سخت شغلی توصیف كرده اند. بنا به نظر كانستابل (1986) فرسودگی شغلی سندرم تحلیلی عاطفی است كه با بی تفاوتی و سپس احساس غیر موثر بودن و عدم موفقیت بروز می نماید.اوهلر (1991) می نویسد: فرسودگی شغلی، مرحله‌ای از خستگی، ناامیدی است و زمانی به وجود می‌آید كه فرد نتواند به اهداف خود چه از نظر زندگی و چه از جهت كاری فائق آید. فاربر در زمینه تعاریف ارائه شده در مورد فرسودگی شغلی (1983) نتیجه می گیرد كه كلیه محققین در تعریف این پدیده روی چند نكته اتفاق نظر دارند : اولاً فرسودگی شغلی به نحوی با زندگی مدرن و ثانیاً به محیط كاری مربوط می شود. اما نكته اساسی در این تعاریف این است كه تقریباً كلیه محققین به طریقی فرسودگی شغلی را در ارتباط با تنیدگی شغلی می دانند طبق تعریف تنیدگی عبارتست از یك نشانه درونی به محیط فیزیكی، اجتماعی یا روانی كه تعادل را در معرض تهدید قرار می دهد. فرسودگی شغلی شامل خستگی جسمی، روحی و ذهنی است و همچنین منفی گرایی نسبت به كارها و زندگی نیز از علائم ذهنی فرسودگی است. علائم خستگی جسمی عبارتند از كاهش انرژی، خستگی مزمن ضعف و احساس درماندگی، علائم خستگی روحی شامل افسردگی، احساس فقدان حمایت، ناامیدی و نداشتن راه فرار است و همچنین منفی گرایی نسبت به كارها و زندگی نیز از علائم آن است. سوالاتی درباره این كه فرسودگی شغلی تا چه حد می تواند از مفاهیمی مثل افسردگی و عدم زضایت شغلی متمایز باشد مطرح است. فروید نبرگر (1981) اظهار می دارد كه افسردگی (واكنشی) اغلب با گناه همراه است در حالیكه فرسودگی شغلی اغلب با خشم همراه است. بعلاوه فرسودگی شغلی حداقل در ابتدا مربوط به شغل و موقعیت بخصوص است تا موقعیت فراگیر. از طرف دیگر تحقیق بر روایی متمایز كننده پرسشنامه مازلاك (MBI) نشان داده كه فرسودگی شغلی با اضطراب و افسردگی مرتبط است اما به وسیله مطالعات چندی كه به وسیله ابزار MBI و ابزارهای متفاوت سنجش از افسردگی صورت گرفته تفاوت بین فرسودگی شغلی و افسردگی ثابت شده است (باكر و دیگران 2000 ، گلاس و مك نایت 1996 ، لیتر و دوروپ 1994) این تحقیق ثابت كرد كه فرسودگی شغلی یك مشكلی كه خاص شرایط محیط كاری است، در مقایسه با افسردگی كه در هر دوره زندگی فرد در تمامی قلمروها حاكم می باشد. بنابراین فروید نبرگر (1983) و وار (1987) متذكر شدند كه ، افرادی كه خیلی مستعد افسردگی هستند (به عنوان مثال به وسیله ملاكهای بالای از روان رنجوری مشخص شده اند ) در برابر فرسودگی شغلی آسیب پذیر هستند. طبق تحقیقات انجام شده توسط مالازك و شافلی (1993) پنج عنصر مشترك برای پدیده فرسودگی شغلی عنوان كردند : 1)یك نوع كثرت و فراوانی نشانه های روان پریشی مثل تحلیل عاطفی و روانی،خستگی مفرط و افسردگی 2) تاكید بر نشانه های بیمار گونه رفتاری و روانی بیشتراز مشكلات جسمانی است.3) نشانه های بیمار گونه خودشان را در افراد معمولی كه قبلاً به هیچ نوع بیماری روانی مبتلا نبودند خودشان را نشان می دهند.4) در كارآئی و بهره وری فرد كاهش به وجود می آید زیرا گرایشات و رفتارهای منفی وجود دارد 5) نشانه های بیمار گونه فرسودگی شغلی مرتبط با كار است بیشتر تحقیقات تجربی كه با پرسشنامه مازلاك انجام شده اند نشان می دهد كه رضایت شغلی همبستگی منفی با تحلیل عاطفی و مسخ شخصیت دارد. اما (بر خلاف انتظارات) فقط همبستگی ضعیف با موفقیت فردی دارد. در مطالعه ای كه توسط انزمان وكلایبر (1989) با تحلیل عوامل خرده مقیاسها انجام پذیرفت به این نتیجه رسید كه موقعیت فردی و رضایت شغلی یك عامل را تشكیل می‌دهند. اما بعضی از محققان نتیجه گرفته اند كه اگر چه فرسودگی شغلی و رضایت شغلی كاملاً با هم ارتباط دارند، ساختارهای همسانی ندارند( زدك، مازلاك، موزیر و اسكیتكا 1988). یك احتمال اینست كه فرسودگی شغلی سبب افت در رضایت شغلی می شود یعنی كه رضایت شغلی پیامد موثر فرسودگی شغلی است. فرضیه عكس اینست كه رضایت شغلی ممكن است در اثر شرایط ضعیف محیط كار ایجاد شوند. بهر حال به به نظر می رسد در كارهای آینده باید تاكید بیشتر بر روی ابعاد مختلف فرسودگی و فرآیند آن صورت بگیرد. نشانه های مرض فرسودگی شغلی:فرسودگی شغلی از سه جنبه یا بعد اصلی تشكیل یافته است كه عبارتند از: تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و كاهش كارآیی فردی.فرسایش ویژگی اصلی فرسودگی شغلی بسیار تجلی آشكاری در این مجموعه سندرم دارد. وقتی كه افراد تجربیات خودشان یا دیگران را در مورد فرسودگی شغلی توصیف می كنند، آنها اغلب تجربه فرسایش و تحلیل را بیان می كنند فرسایش چیزی نیست كه به راحتی یا سادگی تجربه شود، بعبارتی، آن فعالیت دنباله داری است كه فرد خودش را از لحاظ عاطفی و شناختی از كارش دور احساس می كنند، احتمالا می توان گفت به عنوان یك روش سازگاری با فشار كاری است. عمده ترین مشكل قربانیان فرسودگی از كار آن است كه از فرسودگی جسمی رنج می برند، قدرت آنان برای كار كردن كم است و بیشتر اوقات خسته و ناتوان هستند علاوه بر آن این افراد از نشانه ها مرضی فیزیولوژیكی بسیار مثل سردردهای مكرر، تهوع، اختلال در خوابیدن و تغییر عادات مربوط به غذا خوردن (مثل از دست دادن اشتها)، در رنج هستند: یك یدیگر از مشكل افراد مبتلا به خستگی از كار كردن است كه گرفتار فرسودگی هیجانی هستند. افسردگی، احساس درماندگی و نیز احساس به دام افتادن در كار و شغل خود، بخشی از مشكلات هیجانی این افراد است. مشكل بعدی افرادی كه گرفتار خستگی شغلی هستند آن است كه غالبا گرفتار فرسودگی نگرشی یا در واقع مسخ شخصیت هستند این افراد نسبت به دیگران بدگمان می شوند. این تمایل در آنان ایجاد می شود كه با دیگران بیشتر مانند یكی شی رفتار كنند تا به عنوان یك انسان و ضمنا نسبت به آنان نیز نگرش منفی پیدا می‌كنند. افرادی كه دچار فرسودگی شغلی هستند این تمایل را پیدا میكنند كه به بطلان سازی (عمل موهن انجام دادن یا حقیر كردن) خود، شغلی‌ كه به عهده دارند به سازمان محل كار خویش و به طور كلی، به ابطال سازی زندگی خود بپردازند. به عبارت ساده تر این افراد، جهان اطراف خود را بیشتر با عینك خاكستری تیره نگاه می كنند تا با عینكی كه بتواند زیبایهای رنگ سرخ یا زندگی را ببینند. و بالاخره فردی كه از عارضه فرسودگی شغلی در رنج است، این احساس را پیدا میكند كه پیشرفت شخصی او كم است و بعبارتی عدم كارایی موازی با دو تا از جنبه های فرسودگی شغلی رشد پیدا می كنند. (1993، لیتر) و به این نتیجه می رسد در گذشته نیز قادر نبوده است پیشرفت شخصی زیادی داشته باشد و فرض او بر آن است كه در آینده نیز پیشرفتی نخواهد داشت.فرویدنبرگر و ریچلسون (1980) شماره ای از نشانه های بالینی فرسودگی شغلی را ارائه می دهند كه شامل موارد تحلیل، جداسازی، بی حوصلگی و بد گمانی، بیقراری و كج خلقی شدید، حس قدرت تام، سوءظن درباره اینكه قدر او را نمی دانند، پارانویا، اشكال در جهت یابی، انكار احساسات و شكایات روان تنی می شود. مازلاك و جكسون (1986) فرسودگی شغلی سندرمی مركب از تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و كاهش موفقیتهای فردی است كه در زمره افرادی كه با مردم كار می كنند می توانند اتفاق بیفتد آنها می گویند: فرسودگی شغلی می تواند منجر به زوال در كیفیت مراقبتها یا خدمات مهیا شده بشود … این در اثر تغییر شیفت كار، غیبت و روحیه پایین به نظر می رسد ; فرسودگی به ظاهر با شواهد مختلفی از گزارشهای شخصی مثل بدكاری فردی، شامل تحلیل فیزیكی، بی خوابی، افزایش استفاده از الكل و سوء مصرف مواد و مشكلات زناشوئی و خانوادگی همبستگی دارد. بایبیو و همكاران (1989) بر اساس تحلیل تعاریف فرسودگی شغلی معیارهای تشخیص عینی و ذهنی برای آن پیشنهاد كردند. تعیین كننده ذهنی اساسی حالت عمومی خستگی شدید است كه با این موارد همراه است.1) از دست دادن خودپنداری كه ناشی از احساس بی‌كفایتی و نارضایتی شغلی است.2) نشانه های فیزیكی چند گانگی درماندگی ، بدون یك بیماری قابل تشخیص جسمی 3) مشكلات در تمركز، بیقراری و منفی گرایی. تعیین كننده اصلی عینی فرسودگی شغلی كاهش عمده در عملكرد شغلی در طول چند ماه است كه قابل مشاهده در ارتباط با این موارد است 1- مراجعان (كه خدمتها را با كیفیت پایین تر دریافت می‌كند.) 2- سوپروایزر (كه موثر بودن غیبت و ; را مشاهده می كند.) 3- همكاران ( كه كاهش عمومی علاقه را در امور شغلی فرد مشاهده می كند) بایبیو و همكاران (1989) همچنین سه معیار متمایز كننده را نیز در نظر می گیرند 1) بی كفایتی محض(برای مثال در شخصی كه مجبور است برای مدت زمانی كارش را عالی انجام بدهد. 2)آسیب روانی عمده 3) مشكلات خانوادگی مهمترین نشانه های فرسودگی شغلی ( بر اساس نتایج تحقیقات موس، 1981)عملكرد شغلی تغییرات رفتاری شاخهای جسمی1)كاهش كارآمدی (صرف زمان زیاد برای انجام دادن یك كاری كه در عین حال با بهره وری ناچیز همراه است) 1) تحریك پذیری فزاینده 1- انواع سردردها2)كاهش علاقه نسبت به كار 2) تغییرات خلقی 2- اختلال در خواب 3)كاهش ظرفیت برای حفظ عملكرد اثر بخشی در مواردی كه فرد تحت فشار روانی قرار گرفته است 3)كاهش تحمل ظرفیت برای ناكامی 3- كاهش وزن4- انعطاف ناپذیری فزاینده فكری (تفكر بسته و غیرقابل انعطاف) 4)افزایش سوء ظن به دیگران 4- اختلالهای معدی- روده ای 5) آمادگی بیشتر برای قبول خطر 6) تلاش برای خوددرمانی (با داروها و مواد مخدر) 5- فرسودگی شغلی علل و عوامل فرسودگی شغلیعلل و عوامل زیادی باعث فرسودگی شغلی می شود كه ما را دراینجا فقط از 2 عامل عمده كه شامل عوامل محیطی یعنی جائی كه فرسودگی شغلی در آنجا ممكن است اتفاق بیفتد. و دیگری عوامل شخصی بدین معنی كه چه كسی دچار فرسودگی شغلی می شود.الف) عوامل محیطی:فرسودگی شغلی یك تجربه شخصی است كه خاص محیط كاری است، تحقیقاتی كه بیش از 25 سال انجام شده نشان دهنده ارتباط عمده عوامل محیطی با پدیده فرسودگی شغلی است كه البته عوامل محیطی به شرح ذیل می باشند:1) ویژگیهای شغلی: نتایج بدست آمده از تحقیقات محققان مبنی بر این است كه فرسودگی شغلی نوعی واكنش به فشار است. تجربیات مربوط به حجم كار و فشار زمانی به طور هماهنگ و قوی با فرسودگی شغلی ارتباط دارند بخصوص از بعد تحلیل یا فرسایش. این نتایج بدست آمده از طریق تجربیات خود گزارش دهی در مورد فرسودگی و هم ارزیابی عینی نیازها (مثل تعداد ساعات كار و تعداد مراجعان) تائید شده است و همچنین همبستگی بالای ابهام نقش و تضاد نقش به اثبات رسیده. تضاد نقش وقتی اتفاق می افتد كه با تضاد خواسته در شغل روبرو شدیم. در حالی كه ابهام نقش وقتی اتفاق می افتد كه اطلاعات كافی در مورد چگونگی انجام بهتر كار یا حرفه وجود نداشته باشد . تحلیلی كمی نیازهای شغلی دیگر (مثال تعداد زیاد مراجعان، شدت مشكلات) به تنهایی مورد مطالعه قرار گرفتند، اما همبستگی آنها هم به همین صورت است منابعی كه در مطالعات به طور مبسوطی مورد بررسی قرار گرفت حمایت اجتماعی است كه با فرسودگی شغلی ارتباط دارد. فقدان حمایت اجتماعی از طرف سرپرست بخصوص مهم است حتی بیشتر از حمایت همكاران مجموع منابع شغلی دیگر كنترل و اطلاعات است فقدان بار خورد به طور هماهنگی با سه جزء تشكیل دهنده فرسودگی شغلی ارتباط دارد. فرسودگی شغلی همچنین در افرادی كه مشكلات كمتری در تصمیم گیریها دارند بیشتر است. همچنین مقدار آزادی عمل با فرسودگی شغلی همبستگی دارد، بنابراین هر چقدر ارتباط بیشتر باشد فرسودگی شغلی كمتر است. 2) ویژگیهای سازمانی:در حالی كه كار یك پرستار با بیماران در یك بیمارستان است و یا كار یك معلم با دانش آموزان در مدرسه است. بنابراین این مشاغل اغلب در یك سازمان بزرگتر انجام می گیرد كه شامل سلسله مراتب، مقررات، منابع و توزیع فضای می باشد. همه این عوامل می تواند تاثیرات دامنه دار و مستمری داشته باشند بخصوص وقتی كه توقعات و انتظارات عمده آنها را از عدالت و برابری زیر پا می گذارند. كه این مسئله به نوعی بر فرسودگی شغلی تاثیر می گذارد هم چنین شرایط سازمانی به وسیله عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شكل می گیرد. این بدین معنی است كه سازمانها دستخوش تغییرات و تحولات زیادی می شوند مثل كوچك شدن، ادغامات كه همه اینها تاثیرات مهمی بر زندگی كارمندان سازمانها دارد. همچنین توجه به مسائل رفاهی كاركنان و فرصت دادن به كاركنان در جهت تلاش برای بهتر شدن مهارتهایشان از عوامل مهمی سازمانی هستند كه بر فرسودگی شغلی تاثیر دارد. 3- ویژگیهای حرفه ایكار در مورد فرسودگی شغلی در ابتدا از بخش مشاغل خدمات انسانی و آموزش شروع و رشد پیدا كرد و علت این توجه خاص به این مشاغل به دلیل درگیری عاطفی در شغلشان به صورت فشرده با دیگر افراد در نقش آموزش دهند یا مراقبت كننده بوده با تمركز تحقیقات جدید به طور صریح به متغیرهای كار- عاطفه ( شرایط مربوط به نشان دادن یا پنهان كردن عواطف در شغل، شرایط همدلی عاطفی) نشان داد كه این عوامل عاطفی با واریانسهای بالا در ره های بالا فرسودگی شغلی و استرسهای شغلی بالا گزارش شده (زپف و دیگران 2001) همچنین طبق مطالعه ای كه بر روی پنج حرفه( مثل آموزش دهندگان، مشاغل خدمات اجتماعی، پزشكی بهداشت روانی و مجریان قانون) در دو كشور (آمریكا و هلند) انجام شد نتایج به دست آمده نشان داد نیمرخ های مشاغل در دو ملت (شافلی و انزمن 1998) مشابه بود. در نیمرخ مجریان قانون (افسران پلیس، نگهبانان زندان) نسبتاً سطح بالایی از بدبینی و عدم كارآیی و سطح پایینی از تحلیل و فرسایش مشخص گردید. پزشكان در دو كشور به وسیله سطح پایینی از فرسایش و بدبینی و سطح نسبتاً بالایی از عدم كارآیی مشخص شده است. نیمرخ كارمندان خدمات اجتماعی و مراكز بهداشت روانی از لحاظ ملیتی مختلف بود. در ایالات متحده، سطح بدبینی در خدمات اجتماعی نسبتاً بالا بوده، در حالی كه در كشور هلند در یك حد متوسط است. كاركنان بهداشت روانی در ایالات متحده سطح پایینتری از فرسایش و بدبینی را تجربه كرده اند، اما درهلند سطح بالاتری را تجربه كرده اند. – چنین نیمرخ هایی نشان می دهند كه ویژگیهای مهم این مشاغل تجربیات فرسودگی شغلی كاركنان را تحت تاثیر قرار می دهد. البته در بررسی این نتایج نیاز است كه با كمی احتیاط صورت گیرد، برای اینكه عوامل دیگر نیز می تواند تاثیر گذار باشد برای مثال كثرت مردان در مشاغل مربوط به مجریان قانون، و بدبینی معمولاً در مردان بالا است. ب) عوامل فردیافراد به راحتی به محیط كار پاسخ نمی دهند، بلكه یكسری ویژگیهای منحصر به فردی در این ارتباطات وجود دارد كه در پاسخ دهی تاثیر گذار است این عوامل فردی شامل متغیرهای جمعیت شناختی (مثل سن یا تحصیلات رسمی)، ویژگیهایی شخصیتی ثابت و گرایشهای مربوط به شغل است. چند تا از این ویژگیهای فردی با فرسودگی شغلی یك ارتباط را نشان دادند. همچنین، این ارتباط از نظر میزان تاثیر گذاری بر فرسودگی شغلی در حدود اندازه عواملی محیطی نمی باشد. به طوری كه پیشنهاد شده كه فرسودگی شغلی بیشتر یك پدیده اجتماعی است تا یك پدیده فردی.1) ویژگیهای جمعیت شناختی از همه متغیرهای جمعیت شناختی كه مورد مطالعه قرار گرفته، سن یكی از آنهایی است كه همواره با فرسودگی شغلی ارتباط داشته در بین كاركنان جوانتر سطح فرسودگی شغلی نسبت به افرادی دارای سنین بالا 30 تا 40 سال هستند بیشتر گزارش شده است. سن نتایج بدست آمده مربوط به تجربیات شغلی را به هم می زند.جنس به عنوان یك متغیر جمعیت شناختی یك عامل قوی جهت پیش بینی فرسودگی شغلی نمی‌تواند باشد (بر خلاف برخی مباحث كه می گویند فرسودگی شغلی را بیشتر زنان تجربه می كنند) برخی مطالعات سطح بالاتری از فرسودگی شخصی را برای مردان گزارش كرده اند یك تحقیق كوچك اما در مورد تفاوت جنسی این بود كه مردان اغلب سطح بیشتری از بدبینی را تجربه می كنند همچنین در برخی از مطالعات زنان سطح نسبتاً بیشتری از فرسایش را گزارش دادند این نتایج می‌تواند مربوط به قالبهای نقش جنسی افراد باشد. اما آنها همچنین ممكن است بازتابی از نقش مغلوب كننده جنس با حرف یا مشاغل باشد ( به عبارتی افسران پلیس اكثراً مرد هستند، پرستاران به احتمال قوی زنان هستند) با توجه به وضعیت و موقعیت تاهل كسانی كه ازدواج نكرده اند (بخصوص مردان) به نظر می رسد كه مستعد فرسودگی شغلی هستند نسبت به آنها كه ازدواج كرده اند مجردان به نظر می رسد كه حتی سطح بیشری از فرسودگی شغلی را نسبت به كسانی كه طلاق گرفتند را تجربه می كنند.2) ویژگیهای شخصیتی مطالعات چندی در مورد ارتباط تیپ های شخصیتی با فرسودگی شغلی انجام شده افرادی كه سطح پایینی از تحمل و استقامت را نشان داده اند (داشتن مشكل و درگیری در فعالیت های روزانه، احساس كنترل توسط حوادث ماوراء وسعه صدر در مورد تغییرات) فرسودگی شغلی بیشتری را نشان دادند، بخصوص اینكه در جزء فرسایش، فرسودگی شغلی در بین افرادی كه یك كانون كنترل بیرونی دارند (نسبت دادن حوادث و موفقیت ها به قدرت دیگران یا شانس) نسبت به افرادی دارای كانون كنترل درونی هستند (گرایش و اعتقاد به تواناییهای خودش و تلاش خودش) بیشتر است. درمورد سبك های سازگاری و فرسودگی شغلی، آنها كسانی هستند كه سازگاری آنها با حوادث تنش زا به صورت بی تفاوتی و روش تدافعی می باشد، در صورتی كه سازگاری از نوع فعالانه و مقابله با فرسودگی شغلی نسبت كمتری مرتبط است.تحقیقات نشان دادند كه سطح پایین تحمل، عزت نفس پایین و كانون كنترل بیرونی و سبك سازگاری اجتنابی نیمرخ یك فرد مستعد استرس را تشكیل می دهند( سمر 1996) تحقیق درمورد پنج جزء شخصیتی عمده نشان داد كه فرسودگی شغلی با اجزاء تشكیل دهنده روان رنجوری مرتبط است روان رنجوری شامل ویژگی اضطراب، تنفر، افسردگی ، كمرویی و آسیب پذیری همچنین علائم فرسودگی شغلی دربین افرادی كه از نوع تیپ های احساسی هستند نسبت به تیپ های منطقی بیشتراست.3) گرایشات شغلی توقعات و انتظاراتی كه برای افراد در شغلشان بوجود می آید متفاوت هستند در برخی موارد این توقعات خیلی بالا است، هم به دلیل ویژگی های كاریشان ( مثل تحرك، تلاش، تفریح) و احتمالاً هم به دلیل بدست آوردن موفقیت در كارشان ( مثل معالجه كردن بیماران، كمك كردن) همچنین انتظارات بالا نشان از ایده آلیست بودن یا غیرواقع گرا بودن می دهد و یك فرضیه این است كه این مسئله یك عامل خطر برای ابتلا به فرسودگی شغلی هستند چون احتمالاً انتظارات زیاد منجر به این می شود كه افراد به سختی كار كنند و به همین ترتیب كارشان را انجام دهند، پس این امر منجر به تحلیل و بدبینی بعدی می شود وقتی كه سعی و تلاش زیاد آنها منتج به برآوردن انتظارات آنها نشود رویكرد های مختلف نسبت به فرسودگی شغلی:الف) رویكرد بالینی : فروید نبرگر (1979) كسی بود كه اولین بار به این واژه به معنای امروزی آن اعتبار بخشیده، وی فرسودگی را یك حالت خستگی و تحلیل رفتگی می داند كه از كار سخت و بدون انگیزه و علاقه ناشی می شود و ایشان با رویكرد بالینی سبب شناسی، علائم، روند وسیر بالینی و درمان آن را در مقاله ای در سال 1979 انتشار داده تشریح كرده است. وی معتقد است كه سندرم افسردگی خودش را به صورت علائم مختلف نشان می دهد كه این علائم و شدت آنها از یك شخص به شخص دیگر تفاوت دارد و آن معمولاً یكسال بعد از موقعیكه شخص در یك اداره یا موسسه كار می كند، شروع می شود. اما اینكه چه گروهی از كاركنان بیشتر احتمال فرسودگی شغلی را دارند، فروید نبرگر گروههای زیر را ذكر كرده است: گروه اول: كاركنان و كارمندان فداكار و متعهد به سازمان و كار به دلیل اینكه در جستجوی كمك به دیگران هستند، همانند كسانیكه درمراكز مشاوره، مراكز پیشگیری از بحرانها و مراكز دیگری كه به مردم خدمت می كنند. گروه دوم: كه فرید نبرگر (1979) به عنوان مستعدان فرسودگی شغلی ذكر می كند افرادی هستند كه اداره را به عنوان جایگزین بر زندگی اجتماعی بكار می برند این افراد بیش از حد متعهد به كار هستند و افرادی می باشند كه زندگی خارج از اداره برای آنها رضایت بخش نیست.گروه دیگر كه آمادگی برای فرسودگی دارند افرادی با شخصیت سلطه طلب هستند اینها افرادی می‌باشند كه نیاز زیادی دارند كه دیگران را كنترل كنند آنها معتقدند كه هیچ كس نمی تواند شغلی كه او انجام می دهد را به همان خوبی انجام دهد. فرسودگی شغلی مدیران، گروه دیگری كه آمادگی فرسودگی را دارند مدیرانی هستند كه بیش از حد كار می كنند، وقتی كه این افراد تازه كار، در اداره یا موسسه كارشان را سریع انجام می دهند برای مثال این افراد همه كارها را خود انجام می دهند، طرحی را تهیه می كنند، گزارش می دهند و مصاحبه می كنند كار بیش از حد مدیر منجر به خستگی جسمانی و همچنان ملالت روانی می گردد. رویكرد تبادلی چرنیس در این مدل چرنیس حركت به طرف فرسودگی شغلی شامل مراحل چندی است.مرحله اول: فشار روانی منابع تیندگی (فشار روانی) كه علل به وجود آورنده فرسودگی شغلی به شمار می روند متعدد هستند و می توان تنیدگی زاهای فردی (انتظارات و انگیزش) ، نتیدگی زاهای بین فردی ( تماس با مراجعان ، روابط با همكاران، مدیران و سرپرستان) و تنیدگی زاهای سازمانی (تراكم كاری، مقررات اداری و بوردكراتیك و فشار كاری) را نام برد.مرحله دوم: آشفتگی روانی، این مرحله با مولفه های روانشناختی (عزت نفس پایین و خستگی عاطفی) ، مولفه های جسمانی (سردرد و خستگی) و مولفه های رفتاری( استفاده از الكل و اختلالات خانوادگی) همراه است این مرحله همان مولفه تحلیل عاطفی زلاك است.مرحله سوم: مقابله دفاعی این مرحله به اثرات فرآیند فرسودگی روانی و كیفیت كمك ارائه شده به مراجعان از طریق كمك كننده مربوط است. مقابله دفاعی از طریق یكسری تغییرات در نگرش و رفتار همچون سرزنش كردن مراجعان به خاطر خطاهای خود، فقدان علاقه و همدردی نسبت به مراجعان متاثر نشدن از درد و آلام دیگران مشخص می شود این مرحله با مولفه مسخ شخصیت مازلاك منتاظر است. مقابله دفاعی آشفتگی روانی تنیدگی رویكرد روانشناختی- اجتماعی مازلاك (1986) و همكارنش یك رویكرد مبتنی بر تحقیق برای فرسودگی شغلی اتخاذ كرده اند و تلاش كردند كه شرایطی كه منجر به فرسودگی شغلی می شوند را روشن كنند. تحقیقات ماسلاچ و همكارانش به این نتیجه رسید كه فرسودگی شغلی یك ساختار چند بعدی است و از سه مولفه مربوط به هم تشكیل یافته است كه عبارتند از : تحلیل یا خستگی عاطفی كه به از دست رفتن انرژیهای عاطفی شخص مربوط است حالات قبلی كه دارای سطح انگیزشی بالا بوده است، حالا در اثر فرسودگی از بین می رود و انجام كار برای وی خسته كننده است.مولفه دوم كه تشكیل دهنده فرسودگی شغلی می باشد، تمایل برای این است كه فرد، مراجع یا بیمار را به صورت یك فرد انسانی در نظر نمی گیرد و آن را از فردیت خارج می كند و به صورت یك شی غیرانسانی درك می كند (مسخ شخصیت). مسخ شخصیت در حرفه های خدمات انسانی بصورت تعامل با مردم به عنوان یك شی و اغلب در برچسب های كه استفاده می شود آشكار می گردد.سومین مولفه از فرسودگی شغلی احساس موفقیت فردی پایین است این مولفه توجه كمتری را به خود جلب كرده است منظور از این مولفه در نظر مازلاك احساس موفقیت فردی كاهش یافته است، یعنی فرد احساس می كند عملكرد وی همراه با موفقیت نیست و یا به عبارت دقیق تر موفقیت ادراكی مطرح است نه عملكرد و موفقیت واقعی. با این وجود برخی از محققان مانند چرنیس(1980) هم موفقیت ادراكی و هم واقعی را مورد نظر قرار دادند برای مثال او می گوید: ” فرسودگی، انگیزش و موثر بودن را كاهش می دهد” و شامل یك حس شكست است. مدلهای فرسودگی شغلی:در اینجا دو تا مدل اصلی از فرسودگی شغلی را كه عبارتند از مدل حفظ منابع (COR) و مدل منابع نیازهای شغلی را به طور خلاصه بررسی خواهیم كرد.الف) مدل حفظ منابع: مدل حفظ منابع مدلی از فرسودگی شغلی است كه فرض می كند استرس و فرسودگی شغلی وقتی اتفاق می افتد كه افراد به وسیله آنچه كه برای آنها با ارزش است تهدید گردند(منابع). این تهدید ممكن است مربوط به نیازهای و خواسته های شغلی باشد، یا از دست دادن منابع كاری (مثل بیكاری) ، برگشت ضعیف منابع زمانی كه بر روی آن منابع سرمایه گذاری كرده است. (برای مثال، اگر یك كارمند مدت زمان طولانی از وقتش را برای كمك به یك همكار سپری می كند بدون دریافت هیچ حمایت و همراهی از همكار ) باشد. تهدید منابع در ابتدا به عنوان یك منبع استرس زا عنوان می گردد كه این فقدان و تهدید مستمر منابع، بویژه بعد از برخورد طولانی با منابع سرمایه گذاری در كار به فرسودگی شغلی می انجامد(Hobfoll.2001) به عبارتی مدل COR این عقیده و نظر را در مورد استرس رشد می دهد كه به درك اینكه چطور استرسهای جدی منجر به فرسودگی شغلی می شوند كمك می كند. نظریه اصلی در مدل COR این است كه نیازهای شغلی و منابع شغلی می توانند به طور متفاوتی باعث فرسودگی شغلی شوند، همچنین در ابعاد فردی آنها را (لیتر 1993، همچنین 1991) همچنین در این مدل به تجربیات روانشناختی مختلف از شكست و پیشرفت نیز می پردازد، عموماً مسائلی كه مطرح است افرادی كه برایشان جلوگیری از شكست مهمتر است نسبت به افرادی كه به دست آوردن موفقیت ایشان مهم است زیاد است بنابراین نیازها احتمالاً منجر به فرسودگی شغلی می شوند نسبت به منابع كه عوامل علیه بر آن را تقویت می كند(هابفول و فردی 1993) لی و آشفورث (1996) با متاآنالیز فرسودگی شغلی این نظر را تائید كردند بدین معنی كه آنها نشان دادند كه متغیرهای مثل نیازهای شغلی ( مثل حجم كار- اضافه كار) ارتباط خیلی قوی با جزء تحلیل عاطفی فرسودگی شغلی دارند نسبت به متغیر منابع (حمایت اجتماعی). همچنین آنها نشان دادند كه متغیرهای نیاز گرایش كمتری را با اجزاء مسخ شخصیت و موفقیت فردی فرسودگی شغلی دارد، در حالی كه متغیرهای منابع تا حدودی ارتباط خیلی قوی با آن دو جزء فرسودگی شغلی دارند. مدل COR كمك می كند به ما دردرك اینكه چطور فرسودگی شغلی منجر به نتایجی مثل موفقیت شغلی پایین و تعهد سازمانی می شود و در كل هابفول (19988) با این مدل یك تئوری محكمی را ارائه داد كه یك مدل كارا را فراهم آورد كه بتواند هم علل به وجود آونده فرسودگی شغلی و هم نتایجی كه این پدیده به دنبال دارد را تبیین كند. ادامه خواندن مقاله پايان نامه بررسي رابطه فرسودگي شغلي متصديان اموربانكي بانك ملي آذربايجان شرقي با كاركردهاي خانوادگي آنها

نوشته مقاله پايان نامه بررسي رابطه فرسودگي شغلي متصديان اموربانكي بانك ملي آذربايجان شرقي با كاركردهاي خانوادگي آنها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله گزارش كارآموزي اداره حقوقي شهرداري

$
0
0
 nx دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : گزارش كارآموزی اداره حقوقی شهرداری مقدمه اداره حقوقی به لحاظ نیاز منطقه زیر نظرمستقیم شهردار تشكیل شده و در ارتباط تنگاتنگ با اداره حقوقی مركز فعالیت می‌نماید. بلحاظ كثرت دعاوی و شكایات مردم و سازمانها از شهرداری و بالعكس در تمامی مناطق این واحد دایر و بی وقفه در حال فعالیت است. اعضای تشكیل دهنده اداره حقوقی نیز بستگی به تراكم كار منطقه داشته كه در اداره حقوقی شهرداری منطقه 2 تعداد كارشناسان حقوقی با احتساب سرپرست اداره حقوقی به 13 نفر می‌رسد. و چنانچه كارمندان دفتری این اداره را نیز به تعداد مذكوراضافه كنیم تعداد كل نیروهای شاغل در منطقه 2 شهرداری شانزده نفر خواهد بود. ادارات حقوقی مناطق شهرداری با مسائل و پرونده‌های مختلفی مواجه بود و دامنه فعالیت آنها بسیار متنوع است. در زیر چند مورد از مسائل مبتلا به اداره حقوقی شهرداری به عنوان نمونه ذكر می‌شود. بخش اول: برخی از انواع پرونده‌های مطروحه در اداره حقوقی شهرداری وصول مطالبات: یكی از مسائل مبتلا به ادارات حقوقی شهرداری‌ها وصول مطالبات شهرداری از اشخاص حقیقی و حقوقی است و حجم زیادی از كار اداره حقوقی را به خود اختصاص داده تا حدی كه در شهرداری منطقه 2 قسمتی مجزا بنام دایره وصول مطالبات با حضور پنج نفر از كارشناس حقوقی تشكیل شده و به طور مستمر درگیر وصول مطالبات شهرداری می‌باشد. بعضی از اشخاص برای پرداخت عوارض شهرداری یا اجاره بهای اماكن استیجاری شهرداری به میزان بدهی خود یك یا چند فقره چك صادر و تسلیم اداره درآمد شهرداری می‌كنند. بسیاری از این چكها در زمان سررسید وصول نمی‌شود. در نتیجه برای پیگیری به اداره حقوق ارسال می‌شوند. این چكها عموماً وعده‌دار است. بنابراین همه آنها حقوقی و فاقد وصف كیفری هستند. روش دایره چك به این صورت است كه در مرحله اول با تماس تلفنی و مراجعه مستقیم به ملك مربوطه، با مالك و صادر كننده چك صحبت می‌كنند و سعی در متقاعد كردن آنها به پرداخت وجه چك می‌نمایند. این كار دو فایده عمده دارد. اولا بعضی از چكها به این صورت وصول می‌شود و دیگر نیاز به طی مراحل طولانی و پر هزینه قضایی نیست . ثانیا مالك و صادر كننده چك توسط كارشناس دایره.چك شناسایی شده و چنانچه كار به مرحله اقدامات قضایی و صدور برگ جلب رسید بهتر می‌توان نسبت به جلب مشارالیه اقدام و ازاین طریق او را تحت فشار قرار داد. تا هرچه زودتر مطالبات شهرداری وصول شود. چنانچه مذاكره با مالكین املاك به نتیجه نرسد نوبت به اقدام قضایی خواهد رسید در این مرحله ابتدا شكوائیه كیفری تنظیم می‌شود و به استناد ماده 7 قانون صدور چك درخواست تعقیب كیفری صادر كننده چك می شود هر چند كه در اغلب موارد چك فاقد جنبه كیفری است ولی این اقدام دارای امتیازات و محاسنی است. اولاً اصل بر كیفری بودن چك است و تا زمانی كه یكی از موارد مندرج در ماده 13 قانون صدور چك برای مقام قضایی احراز نشود چك را كیفری تلقی نموده و در این راستا اقدامات قانونی انجام خواهد داد. كه مسلماً از طریق كیفری پیش از طریق حقوقی و تقدیم دادخواست می‌توان صادر كننده چك را تحت فشار قرار داد وهمچنین به لحاظ اینكه سیر پرونده‌های كیفری سریعتر از پرونده‌های حقوقی است امكان اینكه مطالبات شهرداری زودتر وصول شود خیلی بیشتر است. در این راستا بعضی از صادر كنندگان چك عنوان می كنند كه چك مربوطه فاقد وصف كیفری است و با توجه به وعده دار بودن آن این موضوع را به راحتی ثابت می‌كنند در نتیجه اقدامات اداره حقوقی در این مورد بی نتیجه مانده و در پرونده مطروحه قرار منع تعقیب صادر می‌شود.بنابراین مرحله بعد تقدیم دادخواست به خواسته اصل طلب و خسارت دیر كرد و هزینه دادرسی خواهد بود كه مستلزم پرداخت هزینه دادرسی وصرف زمان نسبتاً طولانی است در این مورد پس از صدور حكم به نفع شهرداری، در مقام اجرای حكم دو حالت ممكن است پیش آید یكی اینكه صادر كننده چك همان مالك ملك است دوم اینكه چك توسط شخصی غیر از مالك یا مالكین ملك صادر شده است. در حالت اول كار خیلی راحت‌تر انجام خواهد شد. زیرا در صورتی كه صادر كننده چك نسبت به رای دادگاه تمكین نكند با درخواست نماینده حقوقی شهرداری ملك مورد نظر به میزان طلب شهرداری توقیف و مطالبات شهرداری به راحتی قابل وصول خواهد بود. ولی در حالت دوم كه چك توسط شخصی غیر از مالك ملك صادر شده كار مشكلتر خوهد بود وشناسایی اموال مشارالیه و معرفی آن به اجرای احكام دادگستری جهت توقیف مستلزم صرف زمان و هزینه بیشتری برای شهرداری خواهد بود. البته راهكار دیگری كه در این زمینه وجود دارد. تقاضای اعمال ماده 2 قانون نحوه اجرای محكومیتهای مالی می‌باشد. در مورد سفته نیز هر چند كه شهرداری بابت اكثر قریب به اتفاق مطالبات مؤجل خود از اشخاص چك دریافت می‌كند ولی در موارد نادری نیز ممكن است افراد به میزان بدهی خود سفته امضاء نموده و به اداره درآمد شهرداری تحویل نمایند. در این صورت و در صورت بروز اختلاف و عدم پرداخت وجه آن در موعد مقرر. بطور كلی بحث كیفری منتفی است و چنانچه با مذاكره كار به نتیجه نرسد. تنها اقدام قضایی برای وصول آن تقدیم درخواست می‌باشد. البته وجه امتیازی كه سفته نسبت به چك دارد این است كه چنانچه اداره درآمد و در موقع اخذ سفته از اشخاص درخواست معرفی ضامن و ظهر نویسی سفته توسط ضامن را بنماید. در این صورت صادر كننده سفته و ضامن نسبت به پرداخت وجه سفته مسئولیت تضامنی دارند و اداره حقوقی می‌تواند تواماً به طرفیت مشارالیها اقامه دعوی نموده كه این امر ضریب اطمینان وصول وجه سفته در زمان كوتاهتر را بالا خواهد برد. آراء كمیسیونهای شهرداریاز دیگر مسائل مبتلا به اداره حقوقی شهرداری مشكلات پیش آمده در اجرای آراء كمسیسیون‌های ماده 100، ماده 77 و بند 20 ماده 55 قانون شهرداری است. در اجرای آراء مذكور چنانچه محكوم علیه به رای صادره تمكین نكند و دایره اجرای احكام شهرداری موفق به اجرای رای صادره نشود. موضوع به اداره حقوقی ارجاع می‌شود. كه تبعاً رئیس اداره حقوقی نیز موضوع را به یكی از كارشناسان این اداره ارجاع خواهد داد. در این راستا كارشناس مربوطه ضمن تقدیم شكوائیه به دادسرا در جهت اخذ دستور قضایی پیگیری های لازم را نموده و با هماهنگی كلانتری محل و ماموران اجرای احكام شهرداری سعی خود را در جهت اجرای رای كمیسیون مربوطه به كار خواهد بست تا زمانی كه رای صادره به مرحله اجرا درآید. در این راستا مواردی پیش می‌آید كه در مورد ملكی رای ماده 100 قانون شهرداری مبنی بر قلع بنای بدون مجوز صادر و قطعی شده ولی مالك نه تنها اجازه اجرای رای صادره را نداده، بلكه مخفیانه یا آشكار به عملیات ساختمانی و تكمیل بنای خود ادامه می‌دهد. در چنین مواردی كارشناس اداره حقوقی ضمن پیگیری های قضایی با هماهنگی ناحیه مربوط از ادامه عملیات ساختمانی جلوگیری خواهد نمود. جرائم ارتكابی در ارتباط با انجام وظایف ماموران شهرداری:از دیگر مسائل مبتلا به اداره حقوقی شهرداری جرائمی است كه بعضا در حین انجام وظائف كاركنان شهرداری واقع می‌شود در چنین مواقعی باارجاع موضوع به اداره حقوقی كارشناس این اداره در معیت كارمند مربوطه (طرف دعوی) به مراجع انتظامی و قضایی مراجعه نموده و ضمن مطالعه پرونده به دفاع از حقوق شهرداری و كارمندی كه در این قضیه درگیر می‌باشد پرداخته وبرای مراجع زیربط توضیح خواهد داد. كه اقدام انجام یافته از سوی كاركنان شهرداری در راستای كدام یك از وظایف قانونی شهرداری بوده و اصولاً ادعای وقوع جرم صحیح است یا خیر و چنانچه جرم توسط طرف مقابل شهرداری صورت گرفته باشد درخواست تعقیب كیفری و مجازات وی را خواهد نمود و تا دستیابی به نتیجه نهایی پرونده را دنبال خواهد كرد. البته در مراحل مختلف در مواردی كه مفید تشخیص داده شود مذاكرات اصلاحی با طرفین از نظر دورنخواهد بود. و در صورت ضرورت به این مهم نیز اقدام خواهد شد. و چنانچه این مذاكرات به نتیجه برسد و جرم انجام یافته جنبه‌ عمومی نداشته باشد اقدامات قضائی ادامه نخواهد یافت و با اعلام گذشت درخواست مختومه شدن پرونده خواهد شد. انتقال سند رسمی:مواردی نیز پیش می‌آید كه صاحبان املاك و یا ورثه آنها عنوان می‌كنند پول برای پرداخت عوارض ملك خود ندارند و با توجه به اینكه عوارض مربوطه مبلغ قابل توجهی می‌باشد تقاضا می‌كنند كه به جای پرداخت پول نقد تعدادی از واحدهای ملك خود را تا میزان بدهی‌شان به شهرداری منتقل كنند. در این راستا با موافقت شهرداری ملك مورد نظر توسط كارشناس ارزیابی شده و بر اساس قیمتی كه كارشناس تعیین می ‌كند قراردادی بین شهرداری و صاحب ملك منعقد شده و به میزان بدهی مشارالیه تعدادی از واحدهای ملك مزبور به شهرداری منتقل می شود و بر این اساس مالك ملك نسبت به شهرداری بری الذمه تلقی می‌شود. و مجوزهای لازم را برای ادامه عملیات ساختمانی اخذ خواهد كرد. ولی با درخواست شهرداری برای انتقال سند رسمی واحدهای مورد نظر از این كار امتناع نموده در نتیجه موضوع برای انجام اقدامات قانونی به اداره حقوقی ارجاع می‌شود. اداره حقوقی با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست الزام طرف به تنظیم سند رسمی واحدهای مذكور را نموده و در این راستا ا قدامات لازم را تا حصول نتیجه نهایی بعمل خواهد آورد. استعلامات:‌از دیگر موارد مبتلا به اداره حقوقی شهرداری كه بخش مهمی از كار اداره حقوقی محسوب می‌شود استعلاماتی است كه ادارات و معاونتهای مختلف شهرداری از اداره حقوقی می‌كنند و نظریه حقوقی این اداره را خواستار می‌شوند. این استعلامات در قالبها و موضوعات متنوعی مطرح می‌شوند كه كارشناس مرجوع الیه اداره حقوقی می‌بایست با مطالعه دقیق سوابق امر و مطابقت دادن موارد مطروحه با قانون حكم قانون را درموضوع خواسته شده استنباط نموده و پاسخ روشنی كه به استعلام انجام شده می‌دهد تكلیف اداره استعلام كننده را در موضوع مطروحه مشخص نموده و راه را برای اقدامات بعدی آن اداره هموار سازد بدیهی است دقت و سرعت كار اداره حقوقی در پاسخ به استعلامات موجب تسهیل و تسریع كار دیگر واحدهای شهرداری شده و برعكس بی‌دقتی و كندی كار اداره حقوقی باعث می‌شود كه در كار واحدهای دیگر شهرداری اختلال و بی‌نظمی به وجود آمده كه نتیجتاً باعث مسئولیت كارشناس اظهار نظر كننده و همچنین مسئول اداره حقوقی منطقه خواهد بود. بخش دوم: تعاملات اداره حقوقی با دیگر قسمتهای شهرداریاداره حقوقی منطقه بلحاظ موقعیت خاص خود و همچنین وظائف و اختیاراتی كه دارد و بلحاظ اینكه در كلیه دعاوی له و علیه شهرداری دخالت مستقیم دارد و همچنین نیاز قسمتهای مختلف شهرداری به نظرات حقوقی این اداره باعث شده است كه اداره حقوقی منطقه با اكثر قسمتهای شهرداری تعامل و همكاری داشته باشد كه در این بخش به اختصار به بیان تعاملات اداره حقوقی با دیگر قسمتهای شهرداری می‌پردازیم. در ابتدا این نكته قابل ذكر است كه شهرداری منطقه از هفت معاونت و نه اداره مستقل تشكیل شده معاونتهای شهرداری منطقه عبارتند از: 1-معاونت امور شهری و فضای سبز 2-معاونت امور مالی و اداری3- معاونت شهر سازی ومعماری4-معاونت فنی و عمرانی 5-معاونت حمل و نقل و ترافیك 6- معاونت اجتماعی وامور فرهنگی 7-معاونت هماهنگی وبرنامه ریزی هر معاونت نیز متشكل از چند قسمت می‌باشد. همچنین ادارات مستقل شهرداری عبارتند از: دفتر شهردار، اجرای احكام، مشاركتها،‌ حراست،‌ املاك،‌ بازرسی روابط عمومی و فرهنگی، مشاورین وادراه حقوقی كه زیر مجموعه هیچیك از معاونتها نبوده و مستقیما زیر نظر شهردار منطقه فعالیت می‌كنند. الف: معاونتها معاونت امور شهری و فضای سبززیر مجموعه این معاونت عبارت است از: اداره فضای سبز،ساماندهی، زیباسازی،‌ مسیل‌ها، موتوری سنگین و اداره خدمات شهری كه نواحی نه گانه زیر مجموعه آن است.كارهای روزمره شهر توسط این معاونت انجام می‌شود و معاون امور شهری و فضای سبز دومین مقام پس از شهردار منطقه می‌باشد.مواردی پیش می‌آید كه افرادی مبادرت به قطع اشجار می‌كنند. در این صورت با توجه به گزارش مسئول ناحیه مربوطه، اداره فضای سبز كه متولی ایجاد و نگهداری فضای سبز منطقه است درخواست می‌كند كه قضیه از طریق ادراه حقوقی پیگیری شود و با طی سلسله مراتب موضوع به اداره حقوقی ارجاع می‌شود. و این اداره با تنظیم شكوائیه تقاضای تعقیب و مجازات متهم یا متهمین را خواهد نمود و تا حصول نتیجه به پیگیری‌های خود ادامه خواهد داد . از دیگر تعاملات این معاونت با اداره حقوقی اینكه نواحی نه گانه از ساخت وسازهای غیر مجازی كه در محدوده آنها انجام می‌شود جلوگیری نموده و موضوع را به اداره خدمات شهری گزارش می‌كنند وچنانچه در حین انجام وظیفه ماموران شهرداری زد وخوردی واقع شود. یا بطور كلی ادعای وقوع جرمی شود اداره حقوقی برای دفاع از ماموران شهرداری در مراجع انتظامی و قضایی وارد عمل خواهد شد. همچنین مواقعی كه راننده خود روئی مبادرت به تخلیه تخاله ساختمانی در محلهای غیر مجاز بنماید مسئول ناحیه مربوطه موضوع را به اداره خدمات شهری گزارش نموده و با ارجاع امر به اداره حقوقی تنظیم شكوانیه و پیگیری اقدامات قضایی در این خصوص توسط این اداره انجام خواهد شد. در مواردی كه تابلوی غیر مجاز در معابر نصب می‌شود و یا برچسب و آگهی و پوسترهای تبلیغاتی در محلهای غیر مجاز الصاق می شود از طرف واحد زیباسازی گزارش می شود و اقدامات قضایی بعده اداره حقوقی است. در مورد دستفروشی واشتغال معابر وبطور كلی سد معبر نیز اقدام حقوقی به درخواست معاونت شهری وفضای سبز توسط اداره حقوقی صورت می‌گیرد.یكی دیگر از تعاملات این معاونت با اداره حقوقی د رخصوص بند 20 ماده 55 قانون شهرداری است كه بر اساس آن شهرداری تكلیف به ممانعت از ایجاد مشاغل مزاحم دارد در این راستا این معاونت پس از دریافت شكایات مردمی و یا اعلام مسئولین نواحی با هماهنگی اداره حقوقی مبادرت به پلمپ محل می‌نماید چنانچه پلمپ توسط ذی نفع فك گردد موضوع جهت اقدام قانونی مجددا به اداره حقوقی ارجاع خواهد شد. معاونت مالی و اداریزیر مجموعه این معاونت عبارت است از:حسابداری، درآمد، امور اداری شامل كارگزینی و دبیرخانه، تداركات، موتوری سبك و قراردادها. از تعاملات این معاونت با اداره حقوقی موارد زیر قابل ذكر است. چنانچه در اجرای وظایف مامورین خدمات شهری ادعای وقوع جرمی شود و یا اشخاص از اعمال آنها متضرر شوند ونیاز به اقدامات قضایی باشد موضوع به اداره حقوقی ارجاع خواهد شد و با توجه به اینكه اداره حقوقی نسبت به مامورین خدمات شهری شناخت كافی ندارد، و از طریق كارگزینی،‌ مامورین دخیل در ترافع را به مراجع قضایی هدایت و از حقوق آنان دفاع می‌كند. مورد دیگر اینكه اگر كارگری از شهرداری اخراج شود و به اداره كار و امور اجتماعی شكایت كند اداره حقوق برای پاسخگویی در مراجع ذی صلاح نماینده‌ای معرفی خواهد كرد. مورد دیگر مكاتباتی است كه اداره حقوق با خارج از شهرداری انجام می‌دهد وهمچنین نامه‌هایی كه از ادارات مختلف برای اداره حقوقی به شهرداری می‌رسد از طریق دبیرخانه انجام می‌شود. در مورد پرداخت هزینه‌ كارشناسی و هزینه دادرسی،‌اخطاریه دادگاه از طریق اداره حقوقی به معاونت مالی و اداری ارسال ودرخواست می‌شود. یك فقره چك به مبلغ تعیین شده در وجه یكی از كارشناسان حقوقی صادر و به اداره حقوقی تحویل گردد كه پس از صدور چك و پرداخت هزینه توسط كارشناس مربوط فیش بانكی آن به معاونت مالی اداری ارسال می‌گردد. در صورتی كه اجرائیه مبنی بر محكومیت شهرداری صادر شده و محكوم به آن وجه نقد باشد. با هماهنگی اداره حقوقی، معاونت مالی واداری از طریق حسابداری نسبت به پرداخت مبلغ محكومُ به اقدام خواهد كرد. در مواردی كه اشخاص جهت پرداخت مطالبات شهرداری چك یا سفته صادر می‌كنند و در زمان سر رسید به علت نداشتن موجودی یا هر علت دیگر، چك برگشت خورده و یا سفته واخواست می‌شود اداره در آمد جهت پیگیریهای قضایی و وصول اصل طلب و خسارت، سند تجاری مزبور را به اداره حقوقی ارسال می‌نماید.از تعاملات دیگر می‌توان به استعلاماتی ادارات مختلف شهرداری از اداره حقوقی می‌‌نماید اشاره كرد همچنین استعلاماتی كه اداره حقوقی در راستای انجام وظایف خود از قسمتهای دیگر شهرداری می‌نماید تا ابهاماتی كه در زمینه فنی و یا ادرای وجود دارد برطرف شده و اداره حقوقی بتواند نظریه حقوقی خود را اعلام نماید كه البته این نوع تعامل با معاونتهای دیگر انجام می شود و اختصاص به معاونت مالی واداری ندارد. وظیفه اصلی واحد قراردادها برگزاری مناقصه ها و مزایده‌هاست و در انجام این وظیفه تنظیم اسناد مناقصه و مزایده نقش مهمی دارد كه توسط واحد قرار دادها انجام می‌شود و در نهایت اداره حقوقی نیز باید آنرا تایید كند. در برگزاری جلسات مناقصه ومزایده نیز رئیس اداره قراردادها دبیر كمیسیون است و یكی از اعضاء اصلی كمیسیون نیز نماینده اداره حقوقی است كه معمولا ریاست اداره حقوقی بعنوان جانشین شهردار در كمیسیون شركت و ذیل صورتجلسه‌ها را امضا می‌كند تنظیم قرار داد با برنده مناقضه یا مزایده نیز با اعمال نظر اداره حقوقی انجام می‌شود. تعامل اداره حقوقی با واحد تداركات در مواردی است كه اداره حقوقی نیاز به ملزومات اداری مثل میز و صندلی داشته باشد كه خرید و تهیه آن پس از طی سلسله مراتب اداری در نهایت توسط واحد تداركات انجام می‌شود و در مقابل در مواردی كه آن واحد در خرید هایی كه برای شهرداری انجام دهد با مشكلاتی برخورد كند مثل اینكه ثمن را پرداخت كرده و فروشنده از تحویل مبیع امتناع می كند. موضوع از طریق معاونت مالی اداری به اداره حقوقی ارجاع می‌شود تا این اداره پیگیری‌های لازم را انجام دهد. معاونت شهرسازی ومعماری : زیر مجموعه این معاونت عبارت است از: طرح تفصیلی وبروكف،‌ بازرسی فنی، صدور پروانه، تشكیل پرونده و بایگانی‌،‌ شورای معماری، تشخیص تخلفاتاین معاونت در موارد مختلف با اداره حقوقی تعامل دارد كه در زیر به چند مورد آن اشاره می‌شود. چنانچه از آراء كمیسیونهای قانون شهرداری از جمله كمیسیونهای ماده 100 و ماده 77 شكایت شود پرونده در دیوان عدالت اداری مطرح خواهد شد و اداره حقوقی از طرف شهرداری بعنوان یكی از طرفین پرونده دخالت كرده و اقدامات قانونی لازم را انجام خواهد داد. برای ا ین منظور نیاز به پرونده شهر سازی و معماری می‌باشد، كه با درخواست اداره حقوقی از آن معاونت‌ پرونده و سوابق امر در اختیار اداره حقوقی قرار می‌گیرد. همچنین در مواردی كه صاحبان املاك واقع در مسیر طرحهای شهرسازی به دیوان عدالت اداری دادخواست تقدیم كنند. به طریق فوق عمل شده و اداره حقوقی پس از درخواست پرونده و سوابق شهر سازی از معاونت مربوطه، مبادرت به حضور در جلسات دادرسی و دفاع از حقوق شهرداری می‌‌نماید.از دیگر تعاملات اداره حقوقی با معاونت شهرسازی ومعماری اینكه چنانچه چند نفر در ملكی شریك باشند و یكنفر از آنها برای اقدامات اداری وساخت وساز ملك وكیل دیگران شود. در مواقعی كه بین صاحبان آن ملك با شخص یا اشخاص دیگری اختلاف پیش آید و در دادگستری پرونده تشكیل شود قاضی پرونده در خصوص احراز وكالت شخص مورد نظر از شهرداری استعلام نموده و اداره حقوقی با مطالبه پرونده شهرسازی و مطالعه آن پاسخ استعلام یاد شده راخواهد داد. معاونت فنی و عمرانی :زیر مجموعه این معاونت عبارت است از : نظارت، حفاری و قراردادها از تعاملات این معاونت با اداره حقوقی مواردی است كه خود روئی به مانعی دو سطح شهر برخورد نموده و یا خودرو، یا شخصی در چاله كانالهای ایجاد شده در سطح شهر سقوط نموده ومنجر به خسارت و یا جرح و احیانا فوت شود در این حالت زیان دیده از شهرداری شكایت نموده یا دادخواست حقوقی بطرفیت شهرداری تقدیم دادگاه می‌نماید واداره حقوقی منطقه مامور پیگیری امر و دفاع در مراجع قضایی خواهد شد. در چنین موردی معمولا اداره حقوقی از معاونت فنی و عمرانی استعلام می‌كند كه آیا مانع یا چاله مورد بحث توسط ماموران آن معاونت ایجاد شده یا نه كه بعضی مواقع مشخص می‌شود این موانع یا گودالها توسط سازمانهای دیگر مثل اداره آب و فاضلاب، یا برق و یا مخابرات ایجاد شده و ارتباطی به شهرداری ندارد. بدیهی است در چنین موردی نماینده حقوقی شهرداری خواهد كوشید. مبرا بودن شهرداری را از مسئولیت كیفری و مدنی‌، در دادگاه به اثبات رساند. از دیگر تعاملات اینكه در بعضی موارد اداره حقوقی نیاز به اطلاعاتی دارد كه نیازمند تخصصهای فنی است. با استعلام از معاونت فنی و عمرانی این نیاز اداره حقوقی برطرف شده و اطلاعات لازم را كسب خواهد كرد. معاونت حمل و نقل و ترافیك:ارتباط این معاونت با اداره حقوقی بیشتر در موردی است كه وسیله نقلیه اشخاص با موانعی برخورد كرده و یا در چاله سقوط كند و موجب خسارت شود و این برخورد و خسارت در اثر قصور معاونت حمل ونقل و ترافیك در نصب علائم هشدار دهنده باشد در اینجا اداره حقوقی جهت اقدامات قانونی لازم وارد عمل شده و به انجام وظایف خود می‌پردازد. مورد دیگر زمانی است كه علائم نصب شده در خیابان ها سرقت شود و یا اشخاص بواسطه تصادف رانندگی و یا موارد دیگر به این علائم خسارت وارد كنند این معاونت از اداره حقوقی درخواست خواهد كرد كه در مراجع قضایی و انتظامی حاضر و به عنوان شاكی از حقوق شهرداری دفاع كند.معاونت اجتماعی و امو رفرهنگی و معاونت هماهنگی و برنامه ریزی : امور مساجد،‌ شهردار مدرسه،‌ اداره رفاه و واحد ورزشی زیر مجموعه معاونت اجتماعی و امور فرهنگی، و سایت و بودجه و اعتبارات زیرمجموعه معاونت هماهنگی و برنامه ریزی می‌باشند.این دو معاونت نسبت به دیگر معاونتها ارتباط كمتری با اداره حقوقی دارند.موردی كه در منطقه دو،‌ ارتباط و تعامل كاری بین معاونت اجتماعی و امور فرهنگی با اداره حقوقی مطرح شده،‌ این بوده كه زمانی شكایتی مبنی بر مزاحمت تلفنی مطرح شده و بعد معلوم شده تلفن مورد شكایت مربوط به یكی از معاونتهای شهرداری منطقه می‌باشد و در نتیجه با درخواست معاونت اجتماعی وامور فرهنگی كه پیگیری قضیه را بعهده داشته موضوع به اداره حقوقی ارجاع و این اداره پیگیری های قضایی را به عهده گرفته است. همچنین در مواردی كه اداره رفاه كه زیر مجموعه این معاونت است امكانات رفاهی در اختیار كاركنان شهرداری قرار می‌دهد با اداره حقوقی نیز جهت استفاده كاركنان این اداره از امكانات یاد شده مكاتبه می‌نماید.در مورد معاونت هماهنگی وبرنامه ریزی نیز می‌توان گفت كه این معاونت تقریبا هیچگونه ارتباطی و تعاملی با اداره حقوقی منطقه ندارد.ب: ادارات مستقل: ادارات مستقل شهرداری منطقه نیز به نوعی با اداره حقوقی در ارتباط و تعامل هستند كه برای پرهیز از اطاله كلام از توضیح مبسوط آن صرفنظر كرده و بطور خلاصه مواردی از آنرا متذكر می‌شویم. املاك،‌ اجرای احكام، مشاركتها: این سه قمست در شهرداری منطقه 2 تحت عنوان معاونت سرمایه گذاری و ممیزی دارایی‌ها فعالیت می‌كنند. كه یك تقسیم بندی داخلی است و چنین معاونتی در چارت سازمانی شهرداری جای ندارد. املاك: اداره املاك در موارد زیادی با اداره حقوقی تعامل دارد. از جمله مواردی كه ملكی در طرح فضای سبز و یا احداث خیابان یا بزرگراه قرار دارد. ومالك برای دریافت بهای ملك خود به طرفیت شهرداری داد خواست تقدیم دادگاه كرده در این حالت با ارجاع امر به اداره حقوقی این اداره ضمن استعلام از معاونت شهرسازی در خصوص در طرح بودن یا نبودن ملك مورد نظر این موضوع را نیز از اداره املاك استعلام می‌كند كه آیا ملك مورد نظر در تصرف شهرداری می‌باشد یا خیر در صورت منفی بودن جواب، كارشناس اداره حقوقی با استناد به قانون تعیین وضعیت املاك واقع در طرحهای دولتی و شهرداری‌ها رد دعوای خواهان را از دادگاه تقاضا می‌نماید. اجرای احكام: در اجرای آراء كمیسیونهای ماده 100 اعم از پلمپ یا تخریب ملك، چنانچه مالك به ماموران اجرای احكام، اجازه ندهد كه وظیفه قانونی خود را انجام دهند، موضوع توسط آنان گزارش شده وبه منظور پیگیری‌های قضایی به اداره حقوقی ارجاع می‌شود كه پس از اخذ دستور قضائی مبنی بر همكاری نیروزهای انتظامی با مامورین اجرای احكام،‌ باهماهنگی اداره حقوقی و حضور كارشناس این اداره و مأموران نیروی انتظامی،‌ رأی كمیسیون، توسط مامورین اجرای احكام به اجرا در خواهد آمد. مشاركتها: این واحد نیز به لحاظ كارهای مشاركتی كه با اشخاص حقیقی و حقوقی انجام می‌دهد و گاهی منجر به اختلافات مالی می‌شود. با اداره حقوقی تعاملاتی دارد.در این صورت اداره حقوقی مداخله نموده واز حقوق شهرداری دفاع می‌كند وهمچنین مطالباتی كه این واحد از اشخاص دارد و چكهائی كه بابت اجاره یا تخلیه گرفته‌اند و بلا وصول مانده توسط اداره حقوقی پیگیری و وصول می‌شود. دفتر شهردار: دفتر شهردار یكی از ادارات مستقل شهرداری است كه با اداره حقوقی بطور مستمر در ارتباط است. تمام مكاتبات اداره حقوقی با ادارات خارج از شهرداری و همچنین شكوائیه‌ها و دادخواستهای تنظیمی باید امضاء شهردار منطقه برسد كه این كار از طریق دفتر شهردار صورت می‌گیرد. حراست:از تعاملات اداره حقوقی و حراست می‌توان به شركت رئیس اداره حقوقی و رئیس حراست در كمیسیون تامین اشاره كرد. كمیسیون یاد شده علاوه بر دو عضو فوق متشكل از شهردار و مسئول قسمت بازرسی می‌باشد.مواقعی نیز پیش می‌آید كه شهردار منطقه پرونده‌ای را به اداره حقوقی و حراست تواماً ارجاع می‌دهد كه این نوع دیگری از تعامل این دو اداره است.مورد دیگر تعامل، زمانی است كه حراست، در مورد پرونده‌ای كه در آن اداره مطرح است، نیاز به استعلام ا ز اداره حقوقی دارد. كه اداره حقوقی نیز در پاسخ استعلام،‌ اطلاعات خواسته شده را در اختیار حراست قرار می‌دهد. بازرسی: یكی از تعاملات این قسمت با اداره حقوقی حضور مشترك رئیس اداره حقوقی و بازرس منطقه در كمیسیون تامین می‌باشد كه در قسمت تعاملات حراست با اداره حقوقی به آن اشاره شد. همچنین در مواقعی كه شهردار دستور بازرسی در مورد خاصی را به بازرس منطقه می دهد و در آن مورد پرونده در مراجع قضایی تشكیل شده بازرسی از اداره حقوقی درخواست می‌كند. گزارشی در مورد پروند یاد شده ارائه دهد كه اداره حقوقی نیز به این كار مبادرت خواهد كرد. مشاورین ـ روابط عمومی : این دو اداره نیز از ادارات مستقل شهرداری می‌باشند كه زیر نظر شهردار منطقه فعالیت می كنند. این دو اداره نسبت به سایر ادارات ارتباط كمتری با اداره حقوقی دارند و می‌توان گفت، بجز موارد نادرو خاص كه ممكن است پیش آید تعاملی با اداره حقوقی منطقه ندارند. و من الله توفیق ادامه خواندن مقاله گزارش كارآموزي اداره حقوقي شهرداري

نوشته مقاله گزارش كارآموزي اداره حقوقي شهرداري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي تاثير وسايل ارتباط جمعي (تلويزيون) در جامعه شهري معاصر

$
0
0
 nx دارای 90 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پیش گفتاروسایل ارتباط جمعی در جهان معاصردر جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی- روزنامه، رادیو، تلویزیون، سینما – با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی به عهده گرفته اند. به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی زندگی انسان را«عصر ارتباطات» نام گذاشته اند. فراوانی جمعیت، تمرکز گروههای وسیع انسانی در شهرهای بزرگ، شرایط خاص تمدن صنعتی و پیچیدگی وضع زندگی جمعی، وابستگی ها و همبستگی های ملی و بین المللی، ناامنی ها و بحران ها، تحول نظام های سیاسی و اجتماعی، دگرگونی مبانی فرهنگی، ترک سنت های قدیمی و مخصوصاً بیداری وجدان اجتماعی، همه از جمله عواملی هستند که روزبه روز نیاز انسان را به آگاهی از تمام حوادث و وقایع جاری محیط زندگی بیشتر می کنند. تا جایی که پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و توسعه اقتصادی و اجتماعی و تحکیم مبانی دموکراسی و تفاهم بین المللی، لازم و ملزوم یکدیگر شده اند. در جوامع پیشرفته کنونی، افراد انسانی کوشش می کنند همیشه در جریان همه امور و مسائل اجتماعی قرار داشته باشند، تا بتوانند به طور مستقیم یا غیر مستقیم نقش خاص خویش را در زندگی گروهی ایفا کنند. به همین جهت آگاهی اجتماعی از مهمترین ویژگیهای زمان معاصر به شمار می آید. و همین آگاهی است که انسان را به زندگی فردی و جمعی علاقه مند میسازد و توجه او را به آزادی ها و مسئولیت های وی جلب می نماید. باید در نظر داشت که انسان امروز یک انسان اجتماعی است انسانی که به سبب تحولات ناگهانی عصر خود، با زندگی تازه ای روبه رو شده است و در برابر چشم اندازهای وسیعتر و پیچیده تر و در عین حال اضطراب انگیزتر قرار گرفته است. انسان معاصر برای ادامه زندگی در جامعه نوین شهری نیازهای تازه ای پیدا کرده است و ناچار است خود را با شرایط جدید زمان خویش منطبق سازد. اکنون زندگی هیچ کس بدون تفاهم اجتماعی- که خود بر معلومات عمومی و آشنایی به مسائل جاری متکی است- میسر نمیباشد. موفقیت هر فرد در کارها و فعالیت های او به رعایت اصول و وظیفه شناسی ملی و بین المللی بستگی دارد. بدون حس تعاون بشری و همبستگی انسانی، ایجاد ارتباط با افراد دیگر و تعیین وضع زندگی جمعی امکان پذیر نیست. به این ترتیب در جوامع امروز، انسان، تنها موقعی می تواند بهترین و مطمئن ترین امکانات و وسائل را برای زندگی گروهی بدست آورد که دارای معلومات و اطلاعات کافی، خط مشی های صحیح و افکار و عقاید سالم باشد. بدون تردید انسان معاصر را تنها با آموزش نظری در مدارس نمی توان به عنوان یک فرد کاملاً آگاه وارد صحنه زندگی کرد. بلکه باید به موازات آموزش مدرسه ای، از طریق وسایل ارتباط جمعی، اخبار و اطلاعات محیط زندگی و افکار و عقاید و رفتارهای عمومی و امکانات تفریحی سالم را نیز در اختیار او گذاشت. مقدمهپیشینه پژوهش در زمینه ارتباطات جمعیموضوع ارتباط از یونان باستان تا قرن هیجدهم بیشتر از لحاظ ذهنی و محتوایی مطرح بوده است و اندیشمندان اجتماعی همواره ترغیب را معادل ارتباط می دانستند. با پیدایی انقلاب صنعتی و آغاز عصر روشنگری علمی و ادبی در اروپا مسأله ارتباطات بیشتر به قلمرو سیاسی، اجتماعی گام نهاد و به طور مستقیم به امور روزمره حیات اجتماعی پیوند خورد و به عنوان یک پدیده عینی مورد توجه قرار گرفت. با پیچیدگی جامعه بشری و گسترش تکنولوژی، توجه به شیوه انتشار و کانالهای پخش اندیشه های انسان اهمیت فزاینده ای یافت و موضوع ارتباطات ابعاد تازه ای به خود گرفت. گروههای اجتماعی برای کسب امتیازات بیشتر بر سر تصرف ابزارهای پخش پیام با یکدیگر به ستیز پرداختند و در این میان مطبوعات به عنوان مهمترین کانال پخش عمومی، سرچشمه اختلافات اجتماعی و یکی از عوامل انسجام جامعه و همبستگی میان فرد و جامعه و حل و فصل تنشها و کشمکش های میان گروههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت.طی دهه- های 1930 و 1940 متغیرهای جدیدی در حوزه ارتباطات کشف شد که بیشتر جنبه روانشناختی داشت. از نیمه های قرن بیستم پژوهشهای مربوط به ارتباطات اجتماعی، در پرتو کوششهای ثمربخش اندیشمندانی چون پل لازار سفلد، کورت لوین، هارولد لاسول، کارل هاولند، کارل دویچ و; به ثمر نشست. پژوهش در حوزه ارتباطات اجتماعی، جنبه تجربی به خود گرفت و موضوعات جدیدی بر اساس متغیرهای روانشناختی و جامعه شناختی مطرح شد که از میان آنها به چهار موضوع عمده می توان اشاره کرد: اول- موضوع تبلیغات و تاثیر آن بر روند شکل گیری افکار عمومی که در فاصله میان دو جنگ جهانی توسط اندیشمندانی نظیر لوملی، لی ولی و تونیس و بلومن استاک و ; مورد توجه قرار گرفت. آنچه در این پژوهش جلب توجه می کرد و وحشت همگان را برانگیخته بود، شعارهای ترقی خواهانه مردم پسندی بود که یکی از عوامل موفقیت لنین در شوروی، هیتلر در آلمان و موسولینی در ایتالیا محسوب میشد. در این پژوهشها تحلیلهای جالبی از«ترغیب سیاسی» و چگونگی انجام آن و همچنین مقالات توصیفی بیشماری با شرح جزئیات پیرامون تبلیغات سیاسی و اثربخشی آنها انتشار یافت و در پی آن کتابهای درسی چندی در باب افکار عمومی تدوین شد که بخشی از آنها به موضوع تبلیغات سیاسی اختضاص داشت. دوم- پژوهش پیرامون رفتار رأی دهندگان در انتخابات و تأثیر رسانه های جمعی بر رفتار گیرندگان پیام. نخستین جامعه شناسانی که در این زمینه به پژوهش پرداختند عبارتند از: پل لازار سفلد و برلسون و همچنین کامپ بل، میلر، کانورس و استوکن. نتایج پژوهشهای گرانقدر این افراد است که زمینه های پژوهش علمی منظم را در ارتباطات فراهم آورد. سوم- مطالعه پیرامون تأثیر ارتباطات سیاسی در سطح ملی و بین المللی نظیر مطالعات کارل دویچ و پیروانش درباره شالوده ملی گرایی بر اساس اطلاعات و ارتباطات و نیز مطالعه لاسول و لیتز پیرامون سخنرانیهای سیاسی و تحلیل محتوای آنهاست. چهارم- مطالعات سنتی پژوهشگران و نیز روزنامه نگاران پیرامون مسائلی نظیر«مطبوعات»،« دولت»،« افکار عمومی و روابط میان آنها» یکی از نخستین پژوهشگران و در عین حال از روزنامه نگارانی که در این زمینه نظریات قابل توجهی عرضه کرده است والتر لیپمن است. بخش یکم- عوامل اساسی ارتباطدنیای امروزی به ارتباط مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. اگر ما تا این اندازه به ارتباط از راه دور وابسته نبودیم، تعلیم و تربیت به صورت توده گیر نه ضروری بود و نه غیر ممکن. در فرهنگهای قدیمی بخش اعظم دانش موجود آن چیزی بود که یکی از انسان شناسان، به نام کلینفورد گرتس، دانش محلی نامیده است(geertz, 1983). سنتها در اجتماع محلی انتقال می یافت و اگر چه اندیشه های کلی فرهنگی به تدریج در مناطق وسیعی منتشر میگردید، فرآیندهای انتشار فرهنگی، طولانی، کند و ناپیوسته بود. امروز، ما در کل جهان زندگی می کنیم به شیوه ای که برای هر کسی که قبل از حدود سال 1800 زندگی می کرد کاملاً غیر قابل تصور می بود. ما از اوضاع و رویدادهای هزاران مایل دورتر آگاهیم ارتباط الکترونیکی چنین آگاهی ای را تقریباً در هر لحظه فراهم می کند. تغییرات در انتشار اطلاعات، و در تکنولوژیهای اطلاعات، همانند هر جنبه تولید صنعتی بخشی از توسعه جوامع امروزی است(kern ,1983). در قرن بیستم، حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیده اند.1- ارتباط Communication توانایی ما در برقراری رابطه و اصولاً اشکال مختلف ارتباط اغلب اوقات امری بدیهی پنداشته می شود.« فرآیند ارتباط، اساس هر آن چیزی است که در عملکرد موجود زنده، اجتماعی نامیده می شود. در مورد انسان فرآیند ارتباط در تکامل فرد، در شکل گیری و ادامه بقای گروهها و روابط درون میان گروهها ضروری است و فرآیند اجتماعی اصلی است»(هارتلی و هارتلی). « ارتباط به منزله کنش متقابل اجتماعی از طریق پیام می باشد پیامهایی که می تواند رسماً رمز نهاده، نمادین یا به صورت رویدادهای نمونه ای از جنبه های مشترک یک فرهنگ باشد»( گرنبر). یکی از تعاریف ارتباط که بیشتر از آن استفاده شده چنین است: انتقال آگاهیها، نظریات، عواطف، مهارتها و; با استفاده از نمادها( واژه ها، تصاویر، نمودارها و;) و عمل و فرآیند انتقال معمولاً ارتباط نامیده می شود( برلسون و استایز). « ارتباط به عنوان فرآیند، هم خاص و هم عام و از لحاظ گستره و دامنه، هم محدود و هم وسیع است. ارتباط انسانی مجموعه ای از فرآیندهای دقیق و زیرکانه است. این ارتباط ( هر قدر که پیام، یا بده و بستان اطلاعات ساده باشد) انباشته از صدها جزء ترکیبی ( علائم، رمزها، نمادها) است. ارتباط انسانی مجموعه متنوعی از فرآیندهاست و می تواند هر یک از دهها روش مختلف، چه کلمات، ژستها و حالات یا کارتهای سوراخ دار و چه مکالمات خودمانی یا رسانه های گروهی و مخاطبان جهانی را به کار گیرد. هر وقت که مردم به نوعی، کنش متقابل داشته باشد در واقع با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و هر گاه مردم یکدیگر را کنترل کنند این کنترل را عمدتاً از طریق ارتباط انجام می- دهند»(اسمیت). با اینکه ارتباط مفهوم به غایت فراگیر است، بر این نکته باید تأکید کرد که در مورد دامنه این اصطلاح توافق کاملی بین پژوهشگران وجود ندارد.بعضی بر این عقیده اند تا پیام، گیرنده اش را تحت تأثیر قرار ندهد ارتباطی در کار نخواهد بود. دیگر پژوهشگران همچون میلر اصرار دارند که مطالعه ارتباطات اساساً باید تنها بر موقعیتهایی که طی آنها منبع ارتباط با عزمی آگاهانه برای تأثیر گذاشتن بر رفتار گیرنده، پیامی را به وی انتقال دهد، تمرکز داشته باشد. بدین ترتیب ظاهراً میلر آن حوزه ارتباطی را که شامل موقعیتهایی است که در آنها معنی به طور ناخودآگاه از یکی به دیگری منتقل می شود در نظر ندارد. ارتباط عهده دار سه نقش یا عملکرد عمده در قبال فرد است: 1- الگو یا نمونهای از جهان برای فرد فراهم میآورد. 2- وضع فرد را در وابستگی با دیگر افراد تبیین می کند. 3- فرد را سازگاری توفیق آمیز با محیط خویش یاری می کند(هارتلی و هارتلی). اسمیت هم سه شیوه عمده برخورد با مطالعات ارتباطات انسانی مطرح کرده است: 1- شیوه برخورد ریاضی. 2- برخورد روان شناسی اجتماعی. 3- برخورد زبان شناسی – مردم شناسی، می باشد. ضمنأ اسمیت بر این نظر است که پژوهشگران ارتباط با سه حوزه اصلی مطالعه در این زمینه یعنی حوزه نحوی- حوزه معنایی( نمود نگاری) و حوزه عملی سروکار دارند. 2- زبان Languageزبان نظامی است مرکب از نمادهای گویشی و نوشتاری که به طریقی نسبتاً استاندارد شده توسط اعضای یک گروه اجتماعی در جهت فراخوان معنی، به کار می رود.« زبان برجسته ترین ویژگی نمود انسان است»( هالندر). زبان حاصل تماس انسانها با انسانها و متشکل از معانی نمادینی است که به عنوان سرچشمه انگیزش و میانجی ( به آن انگیزشها) عمل می کند. هر چه درباره اهمیت زبان در امور بشری گفته شود در واقع مبالغه نخواهد بود. پژوهشگران سه عملکرد عمده برای زبان قائل هستند: 1- زبان ناقل اصلی و اولیه ارتباط است. 2- زبان، بازتاب شخصیت فرد و فرهنگ جامعه است و به نوبه خود در امر شکل دادن به شخصیت و فرهنگ یاری می کند. 3- زبان، رشد و انتقال فرهنگ، تداوم جامعه و کارکرد و کنترل مؤثر گروههای اجتماعی را میسر می کند. 3- نماد Symbol نماد چیزی است که به عمد وسنجیده برای نمایاندن و جایگزینی چیزی دیگر به کار می- رود. هیچ رابطه ضروری بین نماد و چیزی که نماد به جایش نشسته، وجود ندنرد. باتوافق جامعه مبنی بر جانشینی نمادی معین برای شیئی خاص، اعضای جامعه نماد و شیئ را جدایی ناپذیر می بینند. چنانکه، اسب( در شکل کلامی، نوشتاری یا ادا و تقلید) به صورت شیوه درست و مناسبی برای عطف منظور به حیوانی خاص در می آید. در نتیجه چنانکه کسی از واژه دیگری ( به عنوان نماد) استفاده کند که نمایانگر چنین حیوانی باشد غالباً این کار موجب ممانعت یا انسداد ارتباط می شود. به همین خاطر دنیایی که انسان در آن زندگی می کند دنیای نمادهاست. چنانکه هوبل اشاره کرده، منش اساسی نمادها، همانا ناپراکندگی آنهاست:« نمادها به هر شکل که باشند همواره آشکارند و ناگذیر باید دیده، شنیده، بوییده یا احساس شوند. نمادها تجریدات را در قالب موضوع – اشیاء محدود شده جمع و فشرده می کند.» فاصله عظیمی که انسان را از دیگر اشکال حیوانی هستی جدا می کند این است که تنها انسان در فعل و انفعال نمادین شرکت دارد. دیگر آنکه انسان، خود نمادهای مورد استفاده خویش را می آفریند. وقتی نمادهایی که انسانها در ارتباط به کار می برند ( آواها، واژه های نوشتاری، اداها، ژستها و; ) فراتر از حد بهنجار معانی مشترک رسیده و پاسخهای همسان یا تقریباً همسانی را هم از فرستنده و هم از گیرنده اتخاذ می کنند چنین نمادهایی را نمادهای دلالت گر می خوانند. پس نمادها، واحدهای اصلی نظامهای ارتباطی به شمار می آیند که می توانند کلامی (همچون واژه گویشی)، ترسیمی- تصویری ( مانند واژه نوشتاری)، یا نموداری- نمایشی (مثل پرچم، نشان ویژه و ;) باشند. 4- فرستنده- گیرنده Sender- Receiveمدل اصلی درک فرآیند ارتباط، انگاره لازول است. در مورد اینکه، چه کسی، چه چیزی را در چه مجرای ارتباطی، با که، با چه تأثیری می گوید؟ ( منبع: پیام: مجرا: گیرنده: تأثیر) در این مبحث، ما با چه کسی و به که ( بازیگران درام ارتباط) سروکار داریم. بر طبق سنت، این زمینه مطالعه به نامهای تجزیه و تحلیل کنترل ( چه کسی) و تجزیه و تحلیل مخاطب ( به که) معروف شده است. شماری از این عناوین یا القاب برای توصیف این رابطه فرض و در نظر گرفته شده است که از میان آنها ( و با ترکیبات مختلف) می توان از این موارد یاد کرد: انگیختار واکنش – پاسخ فرستنده گیرنده رمز گزار رمز گشا منبع – مبدأ مقصد بازیگر تماشاگر ارتباط گر ارتباط گیر تمامی موارد صفحه قبل منجر به این تصور کلی می شود که برای داشتن ارتباط دو فاعل (یا بیشتر) باید در کار باشند تا پیام فرستاده و نیز ناگزیر دریافت شود. ستون سمت راست (فرستنده، رمزگزار و ;) نمایانگر عاملی است که نقش پاگشایی و رهنمایی عمل ارتباط را ایفا می کند. ستون سمت چپ نشان دهنده شرکت کنندگانی است که به واسطه دریافت پیام (با هر دامنه ای) به عمل ارتباطی اجازه می دهند که تمام و کامل شده و به نوعی تأثیر داشته باشد.تا هر دو فاعل نباشند ارتباط پدیدار نمی گردد. همچنین، هر دو فاعل باید در محیط اجتماعی یکسانی سهیم باشند. به طوری که نمادهای مورد استفاده از معنی مشترکی برخوردار باشند. برخی از تحلیلگران ارتباط تمایز بیشتری میان رمزگذار و رمزگشا قائل می شوند و برخی دیگر مواضع دوگانه ای را که فهرست آنها قبلاً ارائه شد برمی گزینند. برلو می گوید: « رمزگذار ارتباط، مسئول گزینش اندیشه های منبع، مبدأ و گذاشتن آنها در یک رمز بوده و منظور منبع را به شکل پیام بیان می کند. همانگونه که منبع نیازمندیک رمزگذار است، گیرنده هم به یک رمزگشا احتیاج دارد تا پیام را ترجمه یا رمزگشایی کند و آن را به شکلی درآورد که گیرنده بتواند از آن استفاده کند.» از این چشم انداز اکنون مدل اصلی ارتباط چنین به نظر می آید: منبع: رمزگذار: پیام: حامل( مجرای ارتباطی: رمزگشا: گیرنده: اثر( تأثیر)). به علاوه بسته به این که منبع به عنوان رمزگذار خودش عمل کند یا نکند ( چنانکه در مورد اغلب ارتباطات شفاهی) و یا اینکه گیرنده به منزله رمزگشای خود، وارد عمل شود یا نشود جنبه محوری آن یک، کنترل انگیختار- پاگشایی و راهنمایی و جنبه محوری این یک، واکنش( پاسخ)- رفتار گیرندگی است. 5- پیام Message در مدل ارتباط لازول یعنی: چه کسی، چه چیزی را، به که، با چه تأثیری، می می گوید؛ چه چیزی را، پیام است. پیام، گزینش بسامان نمادهایی است که برای رسانش آگاهی یا اطلاع منظور گردیده است. منظور از بسامان، ترتیبی عمدی و سنجیده، و غرض از گزینش، تمیز و تبعیض یک شق از میان مجموعه بزگتری از شقوق مختلف است. کارشناسانی که توجه خویش را بر« چه چیزی را میگوید» متمرکز می کنند، درگیر ومتعهد مقوله ای هستند که تجزیه و تحلیل محتوا نام دارد. گر چه این کارشناسان هم اکنون بیش از پیش با کل پیام ( و نه فقط با محتوای آن) سروکار دارند. منظور از محتوا معنی پیام است. غالباً پیام ( آنچنان که در اظهار عبارت درشت« پیام [ منظور] حالیت شد؟» مشهود است) به شکلی قابل تفویض با محتوا مورد استفاده قرار می گیرد اما حیطه ارتباط این دو یکی نیستند. محتوا یک جنبه پیام است. برلو سه عامل پیامی عمده را برمی شمارد: 1- رمز پیام، 2- محتوای پیام و3- طرز عمل پیام. رمز پیام مربوط به شیوه ای است که طی آن نمادها ساخته می شوند. محتوا راجع به گزینش مواد برای بیان منظور، و طرز عمل، مربوط به طریقی است که طی آن پیام ارائه میشود که عبارت است از بسامد، زیادت و تأکید و; است. بعد دیگر پیام، فعالیتهای پیام سازی فعالیتهای رسیدگی و اداره پیام ( مثل جای دهی) است. آنچه که پیام از مخاطب خود دریافت می کند افشاء پیام یعنی عمل دریافت ( خواندن، شنیدن، دیدن) فعال یا منفعل پیامها نامیده می شود. اگر چه به طور معمول دریافت فعال پیام را توجه می نامند. پیام مجموعه ای از نمادها (اغلب اوقات زبان) در انتقال معنی از فرستنده به گیرنده است. 6- پارازیت ( نوفه) ارتباط Communication Noise هر دو مجرای ارتباط رسمی و غیر رسمی در معرض پارازیت است که محدود کننده نهایی انتقال مؤثر پیام است. پارازیت ارتباط بر دو نوع عمده تقسیم می شود: پارازیت مجرا (حامل) و پارازیت معنایی. در هر دو مورد نتیجه پارازیت یکی است که همانا از دست رفتن معنی در طول انتقال پیام است. پارازیت مجرا( حامل): این نوع پارازیت شامل هر مانع و مزاحمتی است که در کار راست نمایی انتقال پیام مداخله کند( امری،الت، ای جی). در ارتباط جمعی، پارازیت مجرا مشتمل بر موانع گوناگونی همچون پارازیت رادیو، مرکب لکه شده در روزنامه، تصویر جهنده یا غلطان تلویزیون، و یا حروف چاپی بسیار ریز در مجلات( چنانکه نشود آنها را خواند) می شود. همچنین اِمری تمام آشفتگی های میان منبع و مخاطب را در زمره پارازیت مجرا می شمرد. در ارتباط فرد با فرد، کسی که در اطاق، ضمن مکالمه دیگران صحبت می کند، دری که بسته می شود و دیگر آشفتگی هایی از این دست را نیز می توان پارازیت مجرا دانست زیرا آشفتگی به انتقال آگاهی زیان می رساند. گفتگوی متقاطع که غالباً در مکالمات تلفنی راه دور شنیده می شود نمونه ای از پارازیت ارتباط بینابینی است.   پارازیت معنایی: این نوع پارازیت حاصل تعبیر نادرست پیام است( چری). در میان هر نوع فعالیت ارتباطی، اغلب اختلافی میان رمزهای به کار رفته توسط رمزگذار و رمزگشا (حتی اگر پیام عیناً به همان شکلی که فرستاده شده دریافت شود) وجود دارد( بوش). پژوهشگران ارتباط موارد زیر را به عنوان منابع پارازیت معنایی ذکر می کنند: 1- وقتی واژه ها آن قدر مشکل، موضوع بسیار پیچیده و ; باشد که گیرنده پیام نتواند به درستی آنها را دریافت کند. 2- اختلاف در معنی دلالت کننده ( مستقیم) واژه ها، بین فرستنده پیام و گیرنده آن، یعنی وقتی که گیرنده پیام تصور کند که واژه به چیز دیگری غیر از آنچه که فرستنده در نظر داشته، نظر دارد. 3- اختلاف در معنی ضمنی ( غیر مستقیم) واژه بین فزستنده و گیرنده پیام، یعنی اختلاف در معانی ای که فرستنده و گیرنده هر یک، نسبت به آن واژه تداعی می کنند. 4- شکل یا الگوی جمله ای که گیرنده پیام را دچار گیجی می کند. 5- شکل یا الگوی سازمانی پیامی که گیرنده پیام را دچار گیجی می کند. 6- افتراق فرهنگی میان فرستنده پیام و گیرنده آن، مثل اختلاف معنی بیان( تکیه صدا، لهچه، تلفظ، آهنگ) استفاده از چشمها، دستها یا دیگر حرکات بدن. پس از آنکه پیام در مجرایی قرار گرفت با موانع و مزاحمت هایی برخورد می کند که بر دشواری دریافت پیام می افزاید یا از رسیدن برخی از عناصر پیام به مقصد جلوگیری میکند. منبع( مبدأ) مقصد : پارازیت ارتباط عناصر خود پیام توسط گیرنده درک نشده و به همین جهت صافی انحرافی یافته(به گیرنده نرسیده) نتیجه آنکه معنی مورد نظر به شکل کامل به مقصد نمی رسد. 7- مجرا ( حامل ارتباط) Communication Channelمجرای ارتباط رسانه ای است که برای انتقال پیام به کار می رود. مجرای ارتباط مسیر یا وسیله ای است که پیام با استفاده از آن بین ارتباط گر( فرستنده یا منبع) و ارتباط گیر( گیرنده) طی طریق می کند. مجرای ارتباط، اتصالات کار آمدی است که گره های منبع و گیرنده را در یک ساختار ارتباطی که پیامها از طریق آن جریان می یابد به یکدیگر پیوند می دهد. مجراها، منبع و گیرنده را با هم جفت می کند و آنها را قادر به ارتباط می سازد. بنابراین مجرا مفهومی بارور است که پیوندهای سازمانی نسبت به مفاهیم دیگر همچون منبع، گیرنده و پیام در نگره ارتباط، دارد( رائو). بنا به نظر رائو مجرای ارتباط با مختصات زیر قابل تشخیص است: 1- مجرای ارتباط، نوعی واحد ماده- انرژی است که رسانه نامیده می شود. 2- مجرای ارتباط حامل واحدهای الگودار ماده- انرژی است که آن را اطلاع یا آگاهی می نامند. 3- مجرای ارتباط مکانیستی پیوند گر یا اتصالی بین واحدهای شرکت کننده در ارتباط به شمار می آید. همچنین بنا به نظر وی، مجراهای ارتباط ابعادیا گستره هایی دارد که به پژوهشگر اجازه می دهد تا تأثیر نسبی مجراهای مختلف ارتباط را ارزیابی کند این ابعاد عبارتند از: اعتبار مجرا: تخصص و قابل اعتماد بودن مجرا، آنگونه که از جانب گیرندگان ( پیام) درک و دریافت می شود. اغلب اعتبار مجرا مستقیماً با ارتباط گر و ویژگیهای مخاطب پیوند دارد. به طور کلی، اما اعضای گروههای اجتماعی- اقتصادی بالاتر، رسانه های چاپی را معتبرتر می دانند. گروههای اجتماعی- اقتصادی پایین تر، تلویزیون را معتبرتر می شناسند. پس فرست مجرا: فرصتی است که مجرا در اختیار گیرنده می گذارد تا به فوریت و نهایت بر اثر گذاشتن بر منبع پیام در بده و بستان ارتباط، در مقام پاسخ برآید. ارتباط رودررو پس فرست را تسهیل و ارتباط جمعی آن را تهدید می کند. درگیری( یا شرکت) مجرا: تلاش ادراکی مورد نیاز کلیه حواس، برای دریافت و فهم آگاهی صادره از یک مجرای ارتباط را شامل می شود. اینجا نیز ارتباط رودررو بیشترین امکان درگیری و رسانه های چاپی کمترین امکان درگیری را پیش می آورد. امکان دسترسی مجرا: بسامد و میزانی است که طی آن، یک مجرا برای رسیدن به مخاطب مورد نظر می تواند مورد استفاده واقع شود. ممکن است بعضی مجراها در برخی نواحی جغرافیایی قابل دسترس نباشد. مثل تلویزیون در نواحی بسیار کم جمعیت یا رسانه های چاپی در مناطقی که میزان بیسوادی افراد آنها بسیار بالاست. ماندگاری مجرا( یا توان نگهداری پیام): دوام و بقای یک مجرای ارتباط برای حمل و رساندن پیام در طول زمان را می گویند. رسانه های چاپی این گستره را به میزان فراوان دارند. حال آنکه در مورد رادیو چنین نیست. نیروی بس شمار مجرا: توانایی مجرا در پوشش یک منطقه پهناور جغرافیایی است که با سرعت و به موقع اعمال می شود. رسانه های همگانی می توانند پیامی را تکثیر کرده و همزمان برای شمار عظیمی مردم قابل دسترس سازند. ارتباط رودررو در این گستره نقش اندکی دارد. مکمل بودن مجرا: توانایی مجرا در تکمیل کار ارتباطی مجرای دیگر را نیز می-گویند. هم مجرای رسانه های همگانی و هم مجرای ارتباط بین افراد در این گستره نقش مهمی را بر عهده دارد. 8- مجراهای غیر رسمی ارتباطInformal Channels of Communicationمجراهای غیر رسمی ارتباط شبکه های ارتباطی بین افراد است که در اطراف کنش متقابل رودرروی اشخاص با علایق یا مقاصد مشترک بنا گردیده است، با گذشت زمان این شبکه ها به تدریج به صورت منابع بسیار با ثبات مؤثق آگاهی، درمی آید. دو نوع اساسی مجراهای غیررسمی عبارتند از: 1- مجرایی که به طور خودانگیخته ( طبیعی) به وجود آمده است: تبادل پیام در شبکه ای ناساخته، مرکب از افرادی که غالباً از هویت و وضع زندگی یکدیگر، تا حدود زیادی بی اطلاعند. از این نوع مجرا، بیشتر در اماکن عمومی یا در اوقات تهییج شدید همگانی که شرکت کنندگان در آن نیاز و یا آزادی تبادل آگاهی با اشخاص بالنسبه ناآشنا را در خود احساس می کنند استفاده می شود. 2- مجراهای کمکی( وابسته): تبادل پیام در شبکه هایی است که دراطراف رفاقت شخصی و مقاصدی که مردم را گردهم می آورد بنا شده است. « نقشی که در مجراهای کمکی ایفا می شود، نه در عرف تثبیت شده و نه در قانون از آن سخن به میان آمده است. این منابع تا حدود زیادی از لحاظ شهرت شخصی شرکت کنندگان به صداقت، قضاوت صحیح و روابط و پیوندها ارزیابی می شود»( شیبوتانی). اکثر ارتباطات بین افراد ( ارتباطات میان فردی) در مجراهای کمکی صورت می گیرد. یکی از خصایص شبکه میان فردی عبور آگاهی- اطلاعاتی است که محتوایش غالباً در هیج جا تثبیت یا تأیید نشده است. در واقع افرادی که در شبکه های غیررسمی هستند نه به خاطر محتوای پیام که صرفاً برای انتقال آن ( بیشتر در مجراهایی است که به طور خودانگیخته شکل گرفته اند تا در مجراهای کمکی) است که به حساب می آیند. بدین ترتیب اعضای شرکت کننده در مجراهای غیررسمی ارتباط در دو نقش ظاهر می شوند. یعنی هم دریافت کننده آگاهی و هم انتقال دهنده آن است. لانگ ولانگ این قبیل اشخاص را گیرنده- فرستنده لقب داده اند.اخباری را که مجراهای غیررسمی انتشار می دهند ، به عنوان اخبار غیر رسمی و اخبار تأیید نشده شناخته می شود. در شرایط عادی شبکه های میان فردی یک شخص معین ، از وضعیتی به وضعیت دیگر فرق می کند . یک پژوهشگر می تواند در کار تبیین حدود و مرزهای یک شبکه میان فردی تنها از جنبه یک شرکت کننده و یک عنوان به آن شبکه نگاه کند به عنوان مثال فرض می کنیم شبکه A مرزهایی داشته باشد که ویژه و مشخصه A باشد B وC وِD هم بتوانند شبکه استاندارد A را در زمینه مثلاً ورزش تشکیل دهند . اما شبکه B در این زمینه خاص می تواند شامل A وE وG وH باشد که هیچ کدام جزء شبکه A نیستند . ارتباط گران مرکزی: میزان تبادل پیام در هر شبکه میان فردی بین تمامی شرکت کنندگان آن یکسان نیست . در واقع در هر شبکه ای بعضی افراد از تماس مشارکتی بیشتری نسبت به دیگر شرکت کنندگان بهرمند هستند . این تماس بیشتر ممکن است ناشی از این حقیقت باشد که فرد مقام و موضع اجتماعی خاصی را تصاحب کرده و یا شاید به دلیل این حقیقت که بعضی عوامل روانی ویژه آن فرد در کار است یا اینکه هر دو عامل در میزان تماس بیشتر دخیل است . بر آن اشاره می کند که بعضی اشخاص صاحب مقام و مواضعی در اجتماع هستند که اساساً مستعد و مهیای ارتباط است . متصدیان پذیرش ، فروشندگان ، آرایشگران ، سیاستمدارانی که با رأی مردم برگزیده شده اند ، پیشخدمتها و گارسونها و به طور کلی افرادی که نقش ، عملکرد یا رفتارشان موجب فزونی تماس آنها با دیگران میشود در زمره این گروه هستند از طرف دیگر بسیاری از مردم (صرف نظر از موقعیت اجتماعی شان) ممکن است نقشهای ارتباط مرکزی را بعنوان راه برآوردن برخی خواست های روانی همچون میل به توجه ، میل به مورد نیاز بودن و نظایر آن به اجرا درآورند . میزان یا ضریب تبادل پیام نیز می تواند تا حدی ناشی از عوامل فیزیکی باشد . مثلاً یک منشی که محل کارش نزدیک دفتر رئیس است احتمالاً نسبت به منشی دیگری با همان مقام و منزلت اجتماعی (ولی پشت میز دیگری) در مکالمات بیشتری شرکت دارد . پس ارتباط گران مرکزی افرادی هستند که به هر دلیل میزان یا ضریب تبادل پیام آنها در شبکه های غیر رسمی ارتباط بیش از حد متوسط است. مقایسه مجراهای رسمی و غیر رسمی ارتباط (جدول شماره 1) مجرا شرکت کننده خبر منبعغیر رسمی کمکی( وابسته)شبکه های میان فردینظامهای شایعه پراکنیخودانگیختگی( طبیعی) گیرندهفرستنده غیررسمی وتأییدنشده غالباًناپایدار رسمی نهادیرسانه های گروهیملاقاتها و گردهم آییهای رسمی کارکنانشبکه های سازمانی مأمورانحرفه ای رسمیوتأیید شده قابل تشخیصومطابقت 9- مجراهای رسمی ارتباط Formal Channel of Communicationخصیصه ممتاز یک مجرای رسمی ارتباط، همچنان که شیبوتانی اشاره می کند این است که معتبر و نافذ بوده و به عنوان معیاری عمل می کند که گزارشهای منتسب به تمامی منابع دیگر در برابر آن رسیدگی یا بازبینی می شود. در داخل یک سازمان، مجراهای رسمی « نمایشگر خطوط رسمی ارتباط است، خطوطی که در مقدارهای سازمان معین و نصب شده است»( رینگ و سن ورن). « از سطحی به وسعت جامعه مجراهای رسمی اساساً با رسانه های همگانی برابر گرفته می شود»( شیبوتانی). در این صورت مسئله مهم این است که ارتباط از طریق تماس شخصی، چاپ ویا برخی وسایل الکترونیک به وقوع می پیوندد بلکه مهم این است که خود مجرا معتبر، مؤثق و نافذ باشد. خصیصه دوم این است که دراین مجرا منبع پیام قابل تشخیص است مثلاً درارتباط رسمی از طریق رسانه های گروهی ، منبع خبر قابل تشخیص و از این روی مسئول قلمداد می شود . همچنان که لانگ و لانگ تأکید می کنند « سردبیران و مفسران هرگز نمیتوانند خود را از مسئولیت ارزیابی خبر هایی که نقل کرده یا انتشار می دهند خلاص کنند». خبر یا آگاهی که نقل می شود مهر تأیید تمامی سازمانهای خبری را بر خود دارد سازمانی که همواره باید با امکان تعقیب قانونی بخاطر افتراق رودررو باشد مجراهای رسمی ارتباط مجراهایی منظم و متشکل است .« همچون دیگر نهادهای اجتماعی این مجراها با مجموعه ای از ضوابط استوار مأمورانی که نقشهایی کاملاً معین را به اجرا درمی آورد رویه هایی با مبنایی محکم که بتوان آنها را توسط کارکنانی که بعداً جانشین می شود، دنبال نمود و نیز ضمانت اجرایی مشخص و شناخته می شود در این زمینه معیارهای ثابت پذیرش طرق تجویز شده ارسال پیام رویه یا شیوه های تصدیق و تأیید خبر و رمزهای سلوک و مدیریت صحیح خودنمایی می کند از انجا که شرکت کنندگان در این مجرا به خوبی قابل شناسایی اند شخصاً برای عمل یا اجرای نقش خود مسئول قلمداد میشود تثبیت مسئولیت ، ملاحظه غرور شخصی و اهمیتی که شخص برای شهرت و اعتبار خود در درون سازمان قائل می شود پیروی از تمایلات شخصی را به بهای ارتباط دقیق و درست تعدیل می کند»(شیبوتانی). مجراهای رسمی را به عنوان مجراهای نهادی نیز می شناسند . خبری را که مجراهای رسمی انتشار دهد بعنوان خبر رسمی یا تأیید شده شناخته می شود. مشخصات مجراهای رسمی در جوامع انبوهی و سنتی (جدول شماره 2)عناصر ارتباط جامعه انبوهی جامعه سنتیمجرا رسانه ها( رادیو و تلویزیون) دهان به دهان (نقطه به نقطه)مخاطب انبوه – توده مردم (نامتجانس) ابتدایی (متجانس)منبع حرفه ای(مهارت ) سلسله مراتب( موقعیت اجتماعی)محتوا عمدتاً توصیفی عمدتاً تجویزی طبیعت مجراهای رسمی ارتباط بر حسب نوع جامعه ای که این نوع مجراها در آن به ایفای نقش می پردازند تعیین می کند این نکته در نمودار بالا که مجراهای رسمی در جامعه انبوهی رابا مجراهای جامعه سنتی مقایسه می کند، نشان داده شده است(بر گرفته از دانیل لرنر).10- شبکه ارتباط Communication Network اصطلاح شبکه ارتباط نشانگر نظامی برای انتشار آگاهی در میان اعضای یک گروه است. شبکه های ارتباط را می توان در قالب یکی از دو نوع اساسی رسمی و غیر رسمی مطالعه کرد . از شبکه های غیر رسمی غالباً بعنوان شبکه های ارتباط خلق الساعه یاد میکنند. این شبکه ها در ارتباط میان فردی که در آن هیچ کس آگاهانه استفاده از نقاط خاص تماس را محول یا تحمیل نمی کند پدیدار می شوند . در واقع این شبکه ها به هنگام کنش متقابل آزادانه شرکت کنندگان آن با هر کس دیگر (در شدت ها و تواتر های متفاوت) بر آمده یا خلق میشوند. مطالعات نشان داده که در طول زمان این شبکه های خلق الساعه به تدریج به صورت منابع اطلاعاتی معتبر و پایدار در می آیند .شایعه ، سخن چینی ، دری وری و دیگر اشکال ناساخته مبادله آگاهی در زمره انواع اصلی دادوستد در چنین شبکه هایی به شمار می رود . از شبکه های رسمی غالباً به عنوان شبکه های ارتباط تجویزی یاد میکنند . این شبکه ها نوعی از ارتباط میان فردی هستند که در انها کنش متقابل در شبکه هایی که به طور عمد وسنجیده طراحی گردیده اند صورت می پذیرد .به همین جهت این نوع شبکه ها ساخته شده یا دارای ساختار هستند . در فرایند ساخت نقش موقعیت های اجتماعی از عمده ترین موارد توجه و ملاحظه است . زندگی اجتماعی امروز اکثراً مستلزم تشکل شبکه های ارتباطی است . هر دو نوع شبکه دارای درجه پیوستگی به شبکه می باشد :که عبارت است از میزان دسترسی ارتباطی یک شرکت کننده در شبکه با دیگر اعضای آن است . در شبکه تمام مجرا همه اعضای شبکه به یکدیگر دسترسی دارند در حالیکه در شبکه محدود برخی از شرکت کنندگان تنها دسترسی محدودی به برخی دیگر از اعضای شبکه دارند یا اصلاً دسترسی به آن دسته از اعضا ندارند . ادامه خواندن مقاله بررسي تاثير وسايل ارتباط جمعي (تلويزيون) در جامعه شهري معاصر

نوشته مقاله بررسي تاثير وسايل ارتباط جمعي (تلويزيون) در جامعه شهري معاصر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله شيوه اجراي بادبند كنشي (ميلگرد) در سوله ها

$
0
0
 nx دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : شیوه عمل به این نحو است كه ابتدا می بایست یك صنعه فلزی به ابعاد طول جوش مورد نظر به نحوی به 4 گوشه دهنه مورد نظر بسته شود كه توانایی تحمل بار كشش معادل با حداكثر مجاز میلگرد ها را داشته باشد . نكته اساسی در جوش این نوع بادبند در این است كه در جوشكاری میلگرد می بایست آمپر دستگاه بسیار پایین باشد و جوشكاری نباید در راستایی كه میلگرد ها كشیده می‌شوند صورت می گیرد . پس از نصب 4 صنعه موردنظر به هر صنعه یك میلگرد را مطابق با طراحی و بر اساس توضیحات جوشكاری فوق نصب می كنیم و انتهای آنرا به وسیله‌ای كه شامل یك پیچ دو طرفه و دو مهره متصل به میلگرد جوش می دهیم . از آنجایی كه این میلگردها فقط در حالت كشش عمل می كنند می بایست آنها را در ابتدا مقداری كشید كه آزادی عمل نداشته باشد و به وسیله همان پیچهای دو طرفه كه میلگرد ها به دو سر مهره آنها آن جوش شده این عمل صورت می گیرد و میزان كشیدگی بسته به نظر طراح دارد . توضیح آزمایشهای جوشكاری : در سازه های فلزی به جرآت می توان گفت مهمترین مسئله كه از لحاظ كنترل در كارگاه های ایران حائز اهمیت است جوشكاری می باشد و به علت اینكه این مقوله مربوط به شركتهای متالورژی چك كنده جوش می گردد و (تست تفسیر ،پرتوسنج ، سنجش ازتو و ;) توضیح مختصری پیرامون آن ارائه می‌گردد . تست RT (رایوگرافی تست) : شیوه آن به این شكل است كه همانند دوربین عكاسی از یك صنعه حساس به پرتوهای رادیویی و یك دستگاه پرتوافكن استفاده می شودچون پرتوهای رادیویی موردظنر (موجبلند) از فلز عبور می‌نماید دز صورتی كه در جوشكاری دو نوع فلز (دو نوع الكترود و یا میلگرد پنهان در جوش) استفاده شده باشد و اگر فضای خالی (حوضچه تركها و حباب) در جوش باشد بر روی صنعه حساس عكس آن افتاده و مشخص می‌گردد كه از حد مجازی نباید بیشتر باشد . تست M+ (مگنت تست) این تست توسط دستگاه ایجاد كننده میدان مغناطیس نسبتاً قوی صورت می‌گیرد و شیوه عمل به این نحو است كه ابتدا در محل جوش از رنگه مخصوص استفاده می گردد كه معمولاً سفید است و كاربرد آن برای بهتر مشخص شدن تركهای سطح جوش است سپس بر روی آن مایعی كه دارای ذرات ریز فلزی می باشد ریخته می شود (سیاه رنگ) سپس دستگاه تولید میدان مغناطیس را در نزدیك آن قرار ی دهیم در صورتی كه سطح جوش یكنواخت نباشد و ترك داشته باشد ذرات فلز موجود در ماده سیاه رنگ شروع به نفوذ به داخل تركها می كند و باعث می گردد تركها مشخص گردد . تست U+ (اولتراسونچك تست) این تست كامل ترین نوع تست می باشد كه مانند دستگاه سونوگرافی عمل می‌كند اما به صورت بازتاب اشعه و شامل یك دستگاه پرتوسنج و پرتو فرست می كرد و دارای یك صفحه نمایش دیجیتالی بوده و به وسیله آن می‌توان هر نوع حباب ، ناخالص و یا حتی بعد نفوذ جوش را بدست آورد . كاربرد اصلی این نوع تست سنجش جوشهای نفوذی است . سقف تبرید در سازه های فلزی در سازه های فلزی بتنی سقف تیرچه محركه كاربرد دارد اما در سطوح شیب‌دار از آن بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد چون به علت شیب زیاد این سطوح در موقع‌ اجرا اگر از سقف تیرچه محرك استفاده نشود (كامپوزیت یادال) می بایست از دو طرف (بالا و پایین) قالب بندی انجام شود كه در سقف تبرید بلوك به این نحو نیست . روش اجرای سقف تیرچه بلوك به این نحو است كه ابتدا با توجه به نقشه اجرای جهت و تعداد تیرچه ها ، تیرچه ها را به اندازه های دهانه ای كه می‌بایست بر روی آن قرار گیرد در آورده به نحوی تیرچه را بر روی بالهای پلهای كناری قرار می دهیم كه میلگرد بالای تیرچه روی بال بالایی قرار گیرد و میلگردهای پایین به نحوی بر روی بال پایین پل قرار می گیرد كه كف سفال هم تراز باكف پایین بال پایین پل باشد . پس از قرار دادن تیرچه ها در فواصل موردنظر و بسته به نقشه به صورت دوبل یا تكی سفالها را بین آنها قرار می دهیم و در قرار دادن سفالها به این نكته توجه شود كه برای اینكه بتوان كلاف افقی سقف را نیز اجرا نمود می‌بایست در محل قرار گرفتن كلاف سقف بین بلوكها به اندازه 10 سانت (طبق نقشه) فاصله داد و نكته دیگر اینكه هیچ گاه نباید در انتهای سقف در صورت نبودن تیرچه در كنار بلوك وزن بلوكها را بر روی شمع قرار داد و همواره می بایست وزن تیركها بر روی تیرچه و یا پل كناری سقف باشد . پس از قرار دادن بلوكها می بایست میلگردهای برش + و – را در انتهای هر تیرچه اجرا نمود و شیوه شیوه اجرا به این شكل است كه میلگرد برش + از یك طرف بر روی بال پل كناری و از طرف دیگر تا 70 سانت (طبق نقشه) با میلگرد بالایی تیرچه اولر لب می شود و میلگرد برش مخفی از یك طرف بر روی پل كناری كه تیرچه روی آن سوار است و از طرف دیگر در كنار میلگردهای پایین تیرچه اولرلب می گردد . پس از نصب میلگرد برش نوبت به نسب میلكهای + و – در كلاف سقف می‌شود كه یكی در كف سقف و دیگری در بالای سقف هم تراز با میلگرد بالایی تیرچه قرار می گیرد . سپس نوبت به اجرای میلگردهای حرارتی می شود كه به صورت مش و با اورلب مورد نیاز بسته به قطر میگرد اجرا می گردد در اجرای مش (شبكه) میلگردهای حرارتی به این نكته توجه می شود كه بهتر است در كل سقفها كه به صورت صلب عمل می كند متصل باشد و در هر سقف قطع نشود . در اینجا نوبت به شمغع گذاری می گردد كه به این نحو عمل می گردد كه تخته‌هایی در زیر سقف در زیر كلاف افقی و در محلهای دیگر در جهت عمود بر تیرچه ها قرار می گیرد و در زیر تخته از شمع های چوبی با فلزی كه به این تخته ها میخ می شوند استفاده می گردد و در زیر این شمعها از گوه برای تنظیم ارتفاع سقف استفاده می شود توجه شود كه در شمع گذاری گوه در زیر سقفها یا بخ اندازه ای هزار داده شود كه در تیرچه ها با اثر منفی طول دهانه و یا به نظر طراح هر عدد دیگری شكل گیرد . در نقاطی از سقف كه سوراخهایی وجود دارد و موقع بتن ریزی احتمال ریختن بتن به زمین وجود دارد آن سوراخها را از پایین با بستن تخته به سقف توسط سپر آرماتوربندی می بندیم و در نهایت پس از سفت شدن بتن تخته ها را بر می داریم . بتن ریزی سقف تیرچه بلوك در صورتی كه پل یا تیركناری به صورت زنبوری نباشد و سوراخدار نباشد نباشد احتیاج به قالب بندی خاصی ندارد و بتن سقف یا دستگاه بتنریز در كارگاه ساخته شده، و یا از بیرون از آن به محل بتن ریزی آورده می شود نكته اینكه بتن حداكثر 50 تا 30 دقیقه پس از تركیب با آب ی بایست ریخته شود بتن توسط دستگاه پمپاژ به سقف می‌رسد و لوله انتقال توسط جرثقیل مخصوص به سقف می رسد زمانی كه سقف بلندتر می شود لوله ها را به ستونهای ساختان می بندند تا بتن به سقف برسد. نكته اینگه دستگاه بتنیر دارای شیرفلكه ای می باشد كه هنگام تن ریزی باید مراقب بود كارگران به جهت شل كردن بتن آنرا باز نكنند تا بتن راحت تر كار كند ولی در صورتی كه بتن سفت بود و ویبره و پمپاژ آن دچار مشكل شود می بایست كمی آب به آن اضافه نمود كه در حالت كلی غلط است .نكته اینكه بتن سقف نباید زیاد سفت باشد چون بلوكهای موجود در سقف تیرچه بلوك آب بتن را جذب می كند . تكمه بتن سقف می بایست 1-3 روز بسته به دمای هوا آب دهی شود. تكمه در هنگام كارگذاری بلوكها دقت شود بلوكها خرد نشوند . نكته : قبل از اینكه بتن سقف ریخته شود و یا تیرچه ها گذاشته شود می‌بایست كلیه كارهای جوشكاری ساز تا طبقه مربوطه انجام گرفته باشد . چون جوشكاری سازه (تیر و ستون) زیر بار رفته مجاز نمی باشد . دیوارهای بلند :1-در اجرای دیوارها بلندمثلاً در سوله ها می بایست در داخل دیوار از وال پست استفاده نمود و بین وال پستها را به كمربندی های بستن كه در عكس موجود می باشد .2-در چید این دیوارها می بایست به شاقول بودن اهمیت زیادی داد . 3-وال پست های بكار رفته در دیوارهای بلند مثل سوله فقط برای تقویت لاغری دیوار و باربری دیوار قرار داده می شود و اتصال آن به سقف از لحاظ باربری غیر طراحی است . ستونهای بتن جهت اجرای ستونهای بتن قبلاً بایستی در فونداسیون یا دیوار برش با ستون زیرین ستون مذكور كه بایستی ساخته شده میلگردهای انتظار بیرون بزندو طول میلگردهای انتظار بایستی به اندازه اورلب میلگردها باشد چون میلگردهای بعدی را به توان آنها بست . پس از اورلب كرد میلگردها به میلگردهای انتظار توسط سیم آرماتوربندی می بایست خاموتهای ستون را با فواصل مشخص یا خم موردنظر و قوسی مشخص در خم كه قبلاً خم شده است داخل ستون مطابق با نقشه قرار داد و با سیم آرماتوربندی است . پس از مراحل فوق نوبت به قالب بندی كه مهمترین كار در ساخت ستون است می رسد در این عمل بایست به نكات زیر توجه كرد :1-برای اینكه فاصله میلگردها از قالب كافی باشد و همچنین بیش ازحد نباشد می بایست خاموتها یا میلگردها ستون را به وسیله مكعبی بتنی كوچك به ابعاد 5*5*5 یا فاصله ای كه میلگردها می بایست با قالب داشته باشد بست از تكانی كه بایست در قالب بندی ستون رعایت كرد این است كه پس از بستن قالب باید شاقول بدون آن و هم راستا بودن ستونها را طبق نقشه چك كرد و سپس می بایست پشت هر قالب را به وسیله تخته یا میله به نحوی بست كه پس از بتن ریزی قالب شكم ندهد . نكته اساسی در بتن ریزی ستونهای فلزی این است كه بتن پایه دارای اسلامپ (روانی) مطلوب و هنگام بتن ریزی حتماً از ویبره استفاده نمود چون در این صورت باعث كرمو شدن ستون می گردد كه در شكل عكس ها مشاهده می‌كنید . نكته دیگر اینكه در صورتی كه یك سم از قالب دیوار آجری باشد (مطابق عكس) نمی بایست دیوار آجری عایق كاری شود تا آب بتن جذب نگردد . شیوه اجرای دیوار برشی :اجرای دیوار برشی یكی از سخت ترین بخشهای اجرایی یك سازه می باشد به علت اینكه طول این دیوارها معمولاً زیاد بوده و بتن ریزی آن می بایست یك دفعه صورت گیرد و در نتیجه حجم زیاد بتن باعث می گردد كه قالبهای دیوار حركت كند و بایست از حركت آن جلوگیری نمود كه احتیاج به قالبهای سنگین و مهاربندی زیادی است . روش اجرا : روش اجرا در چنین دیوارهایی از فونداسیون و با سقفزیرین این دیوارها صورت می گیرد و بایستی میلگردهای انتظار دیوار برشی و همچنین میلگردها پشت قالب دیوار برش در داخل فونداسیون تعبیه شود . ادامه خواندن مقاله شيوه اجراي بادبند كنشي (ميلگرد) در سوله ها

نوشته مقاله شيوه اجراي بادبند كنشي (ميلگرد) در سوله ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي زبان و آفات و راه علاج آن از ديدگاه امام سجاد(ع)

$
0
0
 nx دارای 160 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی زبان و آفات و راه علاج آن از دیدگاه امام سجاد(ع) منابع 1) الهی قمشه ای ، مهدی ، قرآن مجید، انتشارات سوره وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی سال نشر 13772) سید رضی ( قدس الله نفسه ) ، نهج البلاغه، حاج شیخ حسین انصاریان ، انتشارات پیام آزادی چاپ موعود نور . 3) مرحوم حاج شیخ عباس قمی ، مفاتیح الجنان ، حجه السلام موسوی دامغانی ، انتشارات گلستان ادب نوبت چاپ : دوم بهار 82 چاپ مهر.4) امام زین العابدین ( ع) ، صحیفه كامله سجادیه ، حسین انصاریان ، پیام آزادی چاپ چهارم 1376 چاپخانه شفق – همچنین ترجمه سید صدرالدین ، صدر بلاغی ، تهران ، حسینیه ارشاد.5) امام خمینی ( رحمت الله علیه ) ،شرح چهل حدیث ( اربعین حدیث) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ( سلام الله علیه) 6) حسین ، میرزا خانی ، آفات زبان در قرآن ، انتشارات و تبلیغات فرهنگ انقلاب اسلامی، چاپ اول ، شوال 14017) عالم ربانی علامه مهدی ، نراقی ، علم اخلاق اسلامی ترجمه كتاب جامع السعادات ، دكتر سید جلال الدین مجتبوی . 8) آیت الله حسین ، مظاهری ، چهارده معصوم ، چاپ كپنهاك.9) جواد ، فاضلی ، معصوم ششم علی بن الحسین سید الساجدین (علیه السلام) ، شركت سهامی و چاپ و انتشارات كتب ایران . 10) عبدالامیر، فولاد زاده ، امام زین العابدین (علیه السلام) یادگار كربلا.11) محمد جواد نجفی ، ستارگان درخشان جلد 6 سرگذشت امام چهارم حضرت سجاد (علیه السلام) ، انتشارات كتابفروشی اسلامیه چاپ اسلامیه . 12) هیئت تحریریه موسسه در راه حق ، پیشویا چهارم امام سجاد (علیه السلام) چاپ سلمان فارسی ، قم ، نوبت چاپ ششم 137013) مهدی ، پیشوای ، سیره پیشوایان ، چاپ اعتقاد ، چ چهاردهم ، قم ، ناشر موسسه امام صادق (علیه السلام) ، انتشارات توحید . 14) سید مرتضی حسینی ، چهل حدیث شریف ، انتشارات محقق زنگان چاپ اول.15) امام زین العابدین (علیه السلام) ، ترجمه رساله الحقوقی امام سجاد (علیه السلام) ، دكتر علی شیروانی ، انتشارات دارالفكر چ قدس. 16) محمد بن یعقوب كلینی ، اصول كافی ، علی اكبر غفاری ، تهران ، مكتبه الصدوق ،1381 ه . ق .17) پیامبر گرامی اسلام (ص) ، نهج الفصاحه ، ابوالقاسم پاینده ، چ جاویدان ، چاپ نهم 135418) حسن ، هریسی ، غررالحكم ، محمد علی انصاری ، جلد اول ، دوم ، سوم ، چهارم ، پنجم، ششم. 19) سید حسین شیخ الاسلامی ، ترجمه غررالحكم ، انتشارات انصاریان ، قم ، چاپخانه صدر قم چ چهارم 137820) محدث عباس ، قمی ، سفینه البحار ، تهران ، كتابخانه سنائی .21) استاد جواد ، مغنیه دانشمند لبنانی ، فی ضلال نهج البلاغه.22) مرحوم صدوق ، ثواب الاعمال. 23) محمد باقر ، مجلسی ، بحارالانوار ، تهران ، دارالكتب الاسلامیه.24) الحاكم النیشابوری ، المستدرك علی الصحیحین ، عبدالرحمان المرعشی چ اول بیروت، دارالمعرفه، 1406 ه . ق . 25) شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه ، بیروت ، دارالچیاء التراث العربی .26) استاد ناصر مكارم شیرازی ، تفسیر نمونه ج سوم ، با همكاری جمعی از دانشمندان ، چ چاپخانه گوهر اندیشه. ناشر دارالكتب الاسلامیه ، تهران ، 1379 ه . ق . 27) حسن بن علی بن شعبه ، تحف الحقول ، قم ، دفتر انتشارات جامعه مدرسین 1363 ه . ق 28) مرحوم سید حسن شیرازی ، كلمه الله .29) شیخ صدوق ، الخصال ، علی اكبر غفاری ، قم ، منشورات جامعه المدرسین فی الفوره العلمیه قم، 1403 ه . ق . ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، محمد ابو الفضل ابراهیم ، چ اول ، قاهره ، داراچیا الكتب العربیه ، 1378 ه. ق . عریف و تبیین موضوع:1- زبان عضوی است ماهیچه ای و بیضی شكل كه از ته به انتهای كف دهان و به استخوان لامی چسبیده و دارای یك سطح فوقانی و یك سطح تحتــانی و دو لبه جانبی و یك نــــوك می باشد . و در بین اعضای انسان از اهمیتی خاص برخوردار است و وظایفی را عهده دارد كه به نحو احسن انجام می دهد . و زبان سه كار عمده دارد :1- جویدن و بلعیدن غذا به كمك زبان انجام می گیرد بطوری كه اگر زبان به حركت در نیاید ، خوردن غذا مشكل و گاهی غیر ممكن می باشد. 2- طعم و مزه های مختلف و گوناگون ( شیرینی ، تلخی ، شوری ، ترشی و ;. به وسیله زبان تشخیص داده می شود .3- افكار و اندیشه های انسان و مقصود و سخنان او ، با زبان ظاهر و ارائه می شود و به سخن دیگر ؛ سازنده و خلاق اصلی سخن و كلام زبان است . و بدین جهت است كه ما با توجه به قرآن و روایات و احادیث و ;..هم روی كار سوم زبان كه همان نقش بیانگری آن است ، تكیـــه می كنیم و از این زاویــه مورد توجه قرار می دهیم .و در قرآن مجید می خوانیم: الرََّّحمنٍ ، علَّم القرآن ، خلق الانسان ، علَّمه البیان. « خداوند مهربان به رسولش قرآن را آموخت و انسان را خلق نمود و به او بیان «سخن گفتن» را یاد داد. بعد از اینکه با زبان این عضو ماهیجه ای آشنا شدیم حقوق زبان از دیدگاه امام سجاد(ع) را بیان می کنیم .امام برای زبان چندین حق بیان کرده اند که به ترتیب ذکر می کنیم:1- پاکسازی زبان:امام سجاد (ع) فرمود: « و اما حق اللسان فاکرامه عن الخنی» « حق زبان بازداشتن و پاک کردن نمودن آن از فحش و زشت گویی است. تفسیر: در کلام امام (ع) اولین حق زبان پاکسازی آن از گفتار زشت و ناپسند است و دومین حق بهسازی آن می باشد که در واقع امام « پاکسازی » را مقدم بر «بهسازی » گرفته است. 2-بهسازی زبان:« و تَعوِیدُهُ عَلَی الخَیرِ وَحَملُهُ عَلَی الادَبِ»« حق زبان عادت دادن آن بر نیک گویی و وادار کردنش بر مودبانه سخن گفتن است »تفسیر: در اینجا هم باید بعد از پاکسازی زبان از زشتیها ، آن را با زیباییها آراسته کنیم و بر سخنان خوب و زیبا و حق و منطقی عادت دهیم و بر این وادار کنیم. « و قولوا للناس حسناً» « بر مردم سخن خوب و زیبا بگویید»3- خود داری از سخنان بی مورد و بی فایده:و اِجمامُهُ اِلا لِمَوضِع الحاجَهِ و المَقعَهِ و الدُّنیا و اِعظائُهُ عَنِ الفُضُولِ الشُّنعَهِ القَلِیلَهِ الفائدَهِ لا یُومَنُ ضَرُرها مَعَ قِلَّهِ عائُدَنها. سومین حق زبان « ساکت نمودن آن مگر به مقدار نیاز و لزوم و منفعت دین ودنیا ، و بازداشتن آن از حرفهای زاید که سودش کم و ضررش محتمل است» بنای شریعت اسلام بر اعتدال و میانه روی است .« جَعَلناکُم اُمَّهً وَسَطاً» « شما را امت میانه رو و معذول قرار دادیم» 2- ضرورت و اهداف تحقیقانسان بعد از خداوند متعال ، قبل از هر چیز و هر كس با جوارح و اعضای خود در ارتباط است ، چرا كه ارتباط با اشیاء و افراد دیگر نیز به وسیله اعضا و جوارح است . پس لازم است كه حقوق آنها هم قبل از حقوق سایر چیزها مطرح شود. امام سجاد (ع) نیز وقتی كه حقوق را بیان می كند ، بعد از بیان بزرگترین حق خداوند (عبادت و عدم شرك) كه نزدیكترین صاحب حق انسان از طرف بالا است .حقوق اعضا و جوارح را بیان می كند كه نزدیكترین صاحب حق او از طرف پایین است . و مهمترین حقوق اعضا و جوارح ، حقوق زبان و حق اللسان است . تا جایی كه امام علی (ع) می فرماید: المرءُ مخبوءٌ تحت لسانِهِ شخصیت هر انسان زیر زبانش نهفته است » با توجه به آیه بالا زبان نمودار شخصیت است تاکسی به سخن نیامده است ، شخصیت و کاربرد آن پیدا نیست اما بعد از سخن ، ماهیتش آشکار می گردد.حضرت علی (ع) فرمود :« تکلموا تعرفوا» در سخن بگویید تا شناخته شوید» و همچنین انسان می تواند با رعایت حقوق زبان از خدمات زبان بهره مند و از خطراتش در امان بماند . و می تواند انسان را به«اعلی علیین» و یا « اسفل السافلین» برساند ؛ چرا که ایمان و کفرکه از اعمال باطنی است . بوسیله زبان ظاهر می شود . وهدف از این تحقیق نشان دادن حقوق زبان و خدمات و خطرات زبان می باشد.   3- پیشینه موضوع: شاید برای بعضی ها این سوال مطــرح شود كه اعضــای یك فرد چگونه بر او حق پیدا می كنند و از او طلبكار می شوند ، در حالی كه اعضای او نه از خود شعوری دارند و نه استقلالی !همه می دانیم كه اعضا و جوارح انسان ، اسباب كار و وسیله زندگی و ارتباطات او است و انسان با توجه به این كه می تواند این اعضا را در موارد مختلف به كار گیرد . مالك حقیقی این اعضا، با توجه به مصالح فردی و اجتماعی نوع بشر شرایطی را در كاربرد آنها ، بر انسان قرار داده است و او را موظف كرده است كه با این شرایط بكار برد . 4- روش تحقیقروش تحقیق جهت مطالعه علمی موضوع تحقیق حاضر ، عبارت است از روش كتــابخـانه ای .در این روش مهمترین بخش ، جمع آوری منابع و كتب قابل استفاده در تحقیق مورد نظر و مربوط به مراكز مختلف از جمله سایتهای مختلف حوزه و دانشگاه و كتابخانه شخصی و استفاده از نوار معتبر و بررسی كتــب مربوط به رساله حقوق امام سجاد ( علیه السلام ) می باشد. پس از جمع آوری مطالب و فیش برداری از آنها ، موضوعات مربوطه مشخص و مطالب بر طبق آنها دسته بندی شده و در مرحله بعد ، چنین و این مطالب و سرانجام شكل دادن و مرتبط ساختن كل مطالب جهت تبیین موضوع اصلی در پژوهش است . امام زین العابدین( علیه السلام) شهربانو دختر یزدگرد آخرین پادشاه فارس بود. نام اول این بانو جهانشاه و بقولی شاه زنان بوده است و شرافت این زن آن است كه مادر نه نفر از ائمه طاهرین می شود و چنانچه حسین (علیه السلام) اب الائمه است این زن نیز ام الائمه است. و اما امام سجاد ( ع)دوران كودكی خود را در شهر مدینه سپری كرد. حدود دو سال از خلافت جدش امیرالمومنین(علیه السلام ) را درك نمود و پس از آن مدت ده سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی (علیه السلام ) بود كه تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامی بود .پس از شهادت امام مجتبی (علیه السلام ) در سال 50 هجری ، به مدت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی (علیه السلام ) كه در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود ، در كنار او قرار داشت. مدت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش 57 سال است زیرا 15جمادی الاول سال 38 از هجرت به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمومنین است و تقریباً 23 سال با پدر بزرگوارش زندگی كرد پس مدت امامت آن بزرگوار 34 سال است . در محرم سال 61 هجری در جریان قیام و شهادت پدرش حسین (علیه السلام )در سرزمین كربلا حضور داشت . پس از فاجعه كربلا كه امامت به او رسید ، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسین به اسیری به كوفه و شام برده شد ، و در این سفر سرپرست و تكیه گاه اسیران در كوران مصائب و گرفتاریها بود . او در این سفر با سخنرانیهای آتشین خود حكومت یزید را رسوا ساخت و پس از بازگشت از شام ، در شهر مدینه اقامت گزید تا آنكه در سال 94یا 95 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف « بقیع» در كنار قبر عمویش امام حسن (علیه السلام) به خاك سپرده شد . و اما از نظر فضایل انسانی : امام سجاد گرچه با اهل بیت ( علیه السلام ) وجه اشتراك در همه فضایل دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست اما از نظر گفتار و كردار شباهتی تام به جدشان امیرالمومنین (علیه السلام ) دارد. بخش دوم: ویژگیهای اخلاقی امام سجاد (علیه السلام )ایمان امام سجاد(علیه السلام ):امیرالمومنین (علیه السلام ) در دعای صباح می گوید: یَا مَنْ دَلَّ عَلیَ ذاتِهِ بِذاتِهِ (ای كسی كه برهان وجود خود هستی ) حضرت سجاد نیز در دعای ابو حمزه ثمالی می گوید: بِكَ عَرْفتُكَ وَ اَنْتَ دَلَلْتَنَی عَلَیْكَ وَ دَعَوینی اِلَیْكَ وَ لَوْ لا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ مَا اَنْتَ .« تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی . ترا نمی شناختم» این گونه كلمات منتهای ایمان را می رساند و این همان ایمان شهودی است كه امیرالمومنین می فرماید:« لَوْ كَشفَتْ لِی الغِطاءُ ما أزدَدْتُ یَقینَا»« اگر بر فرض محال ممكن بود خدا را به این چشم ظاهری دید و می دیدم بر یقین من كه الان به ذات مقدس حق دارم افزوده نمی شد» علم امام سجاد (علیه السلام )اگر امیرالمومنین (علیه السلام ) می گوید:« از من بپرسید هر چه می خواهید كه به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می دانم »، حضرت سجاد نیز می گوید : « اگر نمی ترسیدم كه مردم در حق ما غلو كنند ، وقایع را تا روز قیامت می گفتم». تقوای امام سجاد (علیه السلام )امیرالمومنین (علیه السلام ) می فرماید « وَ الله لُوْ اُعْطُیت الا قالیمَ السَّبْعَهَ وَ مَا تَحْتَ اَفْلاكِها عَلَی اَن اَعْصی فِی نَعْلَهِ اَسْلُبُهَا جَلْبَ شِعْیرهٍ ما فَعَلْتُ».« به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند كه به مورچه ای ظلم كنم و بی جهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم ، نمی كنم» حضرت سجاد نیز می فرمود:« تَعْصِیْ الا له وَ اَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا اَلَعْمِری فِی الفِعَالَ بَدیعُلَوْ كُنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ لا طَعْتَهُ اِنْ المُحِبُّ لِعَنْ یُحْبُّ مطیعُ»« خداوند را معصیت می كنی و ادعا می كنی كه او را دوست داری»« به جان من این ادعا از عجایب امور است . اگر راست خدا را دوست داشتی او را اطاعت می كردی ، زیرا محب همیشه مطیع محبوب است ، در این اشعار نیز امام سجاد (علیه السلام ) می گوید محال است كه خداوند را معصیت كنم زیرا او را دوست دارم .   عبادت امام سجاد (علیه السلام )درباره امیرالمومنین گفته شده است كه روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود و تا به صبح عبادت می كرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغها و قنوات كه به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد، عبادت و سجده او به حدی بود كه به زین العابدین و سجاد ملقب شد . از رسول اكرم روایت شده كه روز قیامت خطاب می شود : كجا است زین العابدین ؟ و می بینم كه فرزندم علی بن الحسین جواب می دهد و می آید.از امام باقر روایت شده كه : « پدرم را می بینم كه از كثرت عبادت پاهای او ورم كرده ، و صورت او زرد ، و گونه های او مجروح ، و محل سجده او پینه بسته بود » سخاوت ، فتوت و رأفت امام سجاد (علیه السلام ):در تاریخ است یكی از كارهای امیرالمومنین (علیه السلام ) اداره كردن فقرا بطور مخفیانه بوده است . امیرالمومنین شبها خوراك ، پوشاك و هیزم به خانه بینوایان می برد . و آن بینوایان حتی نمی دانستند كه چه كسی آنها را اداره می كند . همچنین میان مورخین مشهور است كه امام سجاد (علیه السلام ) چنین بوده است » روای می گوید: در محضر امام صادق (علیه السلام ) بودم كه از امیر المومنین (علیه السلام ) صحبت شد و گفته شد هیچ كس قدرت عمل امیرالمومنین را ندارد و شباهت هیچ كس به امیرالمومنین بیشتر از علی بن الحسین نبوده است كه صد خانواده را اداره میكرد . شبها گاهی هزار ركعت نماز می خواند . از طریق اهل سنت روایت شده است كه چون حضرت سجاد ادامه خواندن مقاله بررسي زبان و آفات و راه علاج آن از ديدگاه امام سجاد(ع)

نوشته مقاله بررسي زبان و آفات و راه علاج آن از ديدگاه امام سجاد(ع) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تأثير آموزش سبك حل مسئله بر ميزان حرمت خود دانش آموزان سنين 12 تا 13 ساله داراي مشكلات رفتاري ارتباطي در دوره راهنمايي تحصيلي

$
0
0
 nx دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تأثیر آموزش سبك حل مسئله بر میزان حرمت خود دانش آموزان سنین 12 تا 13 ساله دارای مشكلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمایی تحصیلی منابع:دادستان، پ، (1377). تنیدگی یا استرس، بیماری جدید تمدن، چاپ اول، تهران. انتشارات رشد.سلیمی، سید حسن، (1376). بررسی حرمت خود در نوجوانان دارای مشكلات رفتاری، مجله روان شناسی، سال اول، شماره 2 شریفی درآمدی، پرویز، آقا رشتی، معصومه (1384)، تاثیر آموزش شیوه های مقابله ای در كاهش اضطراب والدین دارای كودكان اختلال رفتاری، فصلنامه خانواده پژوهی، دوره اول، شماره 2صدرالسادات، سید جلال، اسفندآباد، حسن (1380) عزت نفس در افراد با نیازهای ویژه، انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی و سازمان بهزیستی كشور. طاووسی، محترم (1380)، بررسی رابطه بین حرمت خود و تنیدگی های زندگی روزمره، مجله علوم روان شناختی، شماره 2عبدالله نژاد، م (1378)، بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و عزت نفس در بین دانشجویان رشته های هنر و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مركز، پایان نامه كارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان. محمدی، فریده. صاحبی، علی (1380) بررسی سبك حل مساله در افراد افسرده و افراد عادی، مجله علوم روان شناختی، شماره 1محمدی، نورالله، (1384)، بررسی مقدماتی اعتبار و قابلیت اعتماد مقیاس حرمت خود روزنبرگ، فصلنامه روان شناسان ایرانی، سال اول، شماره 4 Battle, J. (1987). Relationship between self- esteem and depression among children. Psychological Reports, 60-1187-1190.Choopersmith, S, (1987). Self- esteem inventories. California: consulting psychologists press. Coopersmith, S, (1990). Manual of SEL. Consulting psychologist, press, INC.Cassidy , T. & Long.C. (1996), problem-solving style, stress and psychological illness: Development of a multifactorial measure , British Journal of clinical psychology. 35, 256-277. D’zurilla, T. J., and Goldfried , M.R. (1971) problem solving and behavior modificatio- journal of Abnormal psychology, 18,107-126.Fisher, D, & Beer, J. (1990). Codependency and self-esteem among high students. Psychological reports. 66: 1001-1002. Harter, S., Marold, D. B., & whitesell, N.R. (1991). A model of psychosocial risk factors leading to suicidal ideation in young adolescents. Development and psychopathology, 4. 167-188. Kaplan , H, B., (1996). Psychosocial stress from the perspective of self-theory. In H.B. kaplan (Ed). Psychosocial stress. Academic press. 1999.Lochman , J., & Lampron, L., (1988). Situational social problem-solving skills and self-esteem of aggressive and nonaggressive boy. Journal of Abnotmal child psychology, 14. 605-617.Nezu, A.m. (1986). Efficacy of a social problem- solving therapy approach for unipolar depression. Journal of consulting and clinical psychology, 54(2). 196-202.Nezu, A. M. & Perri, M.G. (1989). Social problem- solving therapy for unipolar depression: An intial dismantling investigation journal of consuling and clinical psychology. 57(3), 408-413. Ogden, L. (1998). Health psychology. Buckingham: open university press.Patterson, G, R, Reid, J.B., & Dishion, T. J. (1992). Antisocial Boys. Eugene, or : oregon, social learning centre and castillian publishing co.Rutter , M. (1967). A children’s behaviour questionnaire for completion by teachers: preliminary findings. Journal of child psychology and psychiatry. 8: 1-11. Rosenberg , M. (1979). Conceving the self. New York. Basic books.Schweitizer, R. D. , seth – smith., & clallan, v. (1992). The relationship between self- esteem and psychological adjustment in young adolescents. Journal of adolescence. 15: 83-97.Silverstone. P.H., & Salsali, m. (2003). Low self-esteem and psychiatric patients: part 1- the relationship between low self- esteem and psychiatric diagnosis, Annals of General psychiatry, z, 1-16. Retrieved June I, 2005, from http://www, annals-general- psychiatry. Com/ content.Spivack, G, & chure, M. B. (1974). Social adjustement of young children. San francisco: Josey- Bass. Tafaredi, R. W., & Sawanns, W. B. (2001). Two dimensional self- esteem: Theory and measurement. Personality and individual Differences. 31, 653-673.Toth, S., Manly, J., & Cicchetti, D. (1992). Child maltreatment and vulnerability to depression. Development and psychopathology , 4. 97-112. Taylor, S, E.: Aspinwall , L, G. (1996). Mediating and moderating processes in psychosocial stress. In H. B. kaplan (Ed). Psychosocial stress. Academic press, 1999.Windle, M., & Windle, R. C. (1996) coping strategies , drinking motives, and streesful life events among middle adolescents: Associations with emotional and behavioral problems and with academic functioning , journal of Abnormal psychology, 105 (4), 51-560 چكیده:هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش حل مسئله بر میزان حرمت خود دانش آموزان نوجوان دارای مشكلات رفتاری ارتباطی سنین 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) بوده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون حرمت خود كوپر اسمیت و پرسشنامه مشكلات رفتاری راتر بوده است. از بین 68 دانش آموز 48 نفر كه نمرات آنها در پرسشنامه راتر 9 و بالاتر از 9 و در پرسشنامه حرمت خود پایین تر از حد میانگین بود به طور تصادفی انتخاب گردید و به گروههای آزمایش و كنترل تقسیم شد. گروه آزمایش به مدت 7 هفته (هر هفته یك جلسه 90 دقیقه ای) تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند، در حالیكه گروه كنترل هیچگونه آموزشی دریافت نكردند. بعد از آن، پس آزمون انجام گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل كوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد كه بین میانگین های حرمت خود كلی دو گروه آزمایش و كنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (P = 0). بدین گونه كه میانگین نمرات حرمت خود كلی گروه آزمایش نسبت به گروه كنترل بیشتر بود همچنین مقایسه بین میانگین های حرمت خود كلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنی داری را نشان نداد. تأثیر متقابل جنسیت و آموزش حرمت خود در این تحقیق معنی‌دار نبود. واژه های كلیدی: سبك حل مسئله، دانش آموزان، حرمت خود، مشكلات رفتاری ارتباطی.بیان مسأله: در خلال نیم قرن گذشته حرمت خود به عنوان یكی از سازه های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. روزنبرگ (1979) بر این عقیده بود كه حرمت خود به معنای یك سازه كلی، ارزشیابی فرد از خود را به منزله موجود انسانی شایسته و با ارزش نشان می دهد. برخی از محققان (تفردی و ساوان، 2001) ابعاد اصلی تشكیل دهنده حرمت خود را در چهارچوب دو مولفه احترام و تمایل یا علاقه‌مندی قابل تمایز می دانند. این مولفان نشان داده‌اند كه حرمت خود كلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود قابل جداسازی است. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشمند است كه در آن فرد خود را عامل عمل احساس می كند. بنابراین، سطح صلاحیت خود می تواند دارای جهت گیری مثبت یا منفی باشد. علاقه به خود، به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یك موجود اجتماعی فراهم می آورد (نقل از نورالله محمدی، 1384). بدون تردید یكی از دلایل اصلی توجه پژوهشگران به مفهوم حرمت خود، اثر بالقوه آن بر سلامت است. پژوهش هایی كه به مطالعه اثرات حرمت خود اختصاص یافته اند آشكار ساخته اند كه «حرمت خود آسیب دیده» تحمل شرایط دشواری كه افراد در زندگی روزمره خواه ناخواه با آن مواجه می شوند را غیرممكن می سازد و پیامدهای روانی و جسمانی زیان آوری را برای آنها به بار می آورد (تیلور و اسپینوال، 1996) این شواهد نشان می دهند كه گستره وسیع پیامدهای فردی مواردی چون اضطراب و افسردگی (نقل از كاپلان، 1996)، اختلال های جسمانی و روانی (اوگدن، 1998). مشكلات رفتاری و ارتباطی (سلیمی، 1376) و پاسخ های نامطلوب و انحراف آمیز مانند استفاده از مواد مخدر، خرابكاری، تحریف واقعیت (به نقل از كاپلان، 1996) را در بر می‌گیرد. بی‌تردید چنین پیامدهایی میزان آسیب پذیری فرد را به طور فزاینده ای افزایش می دهد كه این نیز به نوبه خود برای نظام های بین فردی و اجتماعی عواقبی چون جدا افتادن فرد از ایفای نقش بهنجار را به دنبال دارد (كاپلان 1996، نقل از طاووسی، 1380). كوپراسمیت (1987) حرمت خود را به عنوان یك متغیر آستانه ای در نظر می گیرد، به این معنا كه حرمت خود پایین تاثیر بازدارنده ای بر پشتكار، اعتماد، و عملكرد تحصیلی (صدر السادات و اسفند آباد، 1380) می گذارد و عملكرد فرد را در قلمرو روان‌شناختی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دچار اختلال می كند و وی را وادار می سازد تا در جهت تغییر موقعیت خود یا سازش یافتگی با آن گام بردارد؛ سازش یافتگی كه می تواند موثر یا ناموثر باشد (دادستان، 1377). حرمت خود یكی از تعیین كننده های اصلی در شكل دهی الگوهای رفتاری- عاطفی به ویژه در دانش آموزان نوجوان بشمار می آید. چه از دیدگاه تحولی حرمت خود همچون دیگر ویژگی‌های كودكان در خلال كودكی و نوجوانان دچار تغییراتی می گردد. طبق نظریه تعالی خود2، نوجوان دارای ارزشگذاری منفی از خود، ارزشگذاری مشابهی را نزد همسالان داراست. به عبارت دیگر گروه همگنان موجب نگرش منفی به خود در فرد می‌شود و همین ارزشگذاری منفی موجب بی ارزشی خود شده كه در حیطه های مختلف حرمت خود تجلی می یابد. هرچه بیشتر نوجوان احساس بی ارزشی را در خود تجربه نماید، به همان نسبت احتمال درگیر شدن او در رفتارهای انحرافی افزایش می یابد (كاپلان، 1996، نقل از سلیمی، 1376). همچنین نتایج تحقیقات دیگر نشان می دهند كه حرمت خود همبستگی منفی با مشكلات رفتاری دارد. (شوایتزر و همكاران، 1992) در تحقیق خود نمونه های بالینی را مورد بررسی قرار دادند و ارتباط منفی بین حرمت خود و مشكلات رفتاری را در دانش آموزان نوجوان ارجاع شده به كلینیك ها به دست آوردند. میزان حرمت خود در این دانش آموزان پایین تر از میزان حرمت خود در دانش آموزان دیگر بود. پترسون و همكاران (1992) متوجه شدند كه پسران پرخاشگر حرمت خود تحصیلی پایین تری نسبت به پسران فاقد پرخاشگری دارند و بین حرمت خود تحصیلی و بزهكاری همبستگی منفی وجود دارد. از طرفی پژوهشگران در توجه خود به واكنش های افراد به سبك هایی كه آنان در رویارویی با «حرمت خود آسیب دیده» اتخاذ می كنند، معطوف ساخته اند و بدین نتیجه رسیده اند كه در مقابله با حرمت خود پایین، تغییرات بین فردی قابل ملاحظه‌ای وجود دارد چه، تجربه احساس بی ارزشی خود تحت تاثیر متغیرهای متعددی قرار می‌گیرد، شیوه های ارزیابی مختلف، راهبردهای مقابله ای، عوامل مقاومت و آسیب پذیری از جمله متغیرهایی هستند كه تعیین می كنند چگونه حرمت خود پائین تجربه می‌شود و آثار آن چه هستند. در این میان رابطه راهبردهای مقابله ای با حرمت خود پایین حایز اهمیت است. چه استفاده از سبك های مقابله ای كارآمد مقاومت فرد را در برابر حرمت خود پایین افزایش می‌دهد. برای مثال این باور كه امكان تعدیل رابطه بین حرمت خود پایین در ابعاد اجتماعی و تحصیلی با مشكلات رفتاری ارتباطی وجود دارد در نتایج تحقیقات ویندل و ویندل (1996) درباره نوجوانان نشان داده شده است. كسیدی و لانگ (1996) سبك حل مسأله را به عنوان فرآیندی شناختی- رفتاری تعریف می كند كه افراد به واسطه آن راهبردهای موثر برای مقابله با موقعیت های مسأله‌زا در زندگی روزمره را شناسایی و پیشنهاد می كنند (نقل از محمدی و صاحبی، 1380). درزویلا و گلدفرید (1971، نقل از هاگا و همكاران، 1995) حل مساله را به عنوان فرایندی رفتاری خواه از نوع آشكار یا شناختی تعریف كرده اند كه الف) انواعی از پاسخ‌های متناوب بالقوه سودمند را جهت مقابله با موقعیت های دشوار در دسترس قرار می دهد. ب) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بین شقوق مختلف افزایش می دهد. (محمدی و صاحبی،1380). احساس حقارت و وابستگی از مشخصات عمده فرد با حرمت خود پایین است كه او را به بی‌كفایتی و ناتوانی در تصمیم‌گیری‌های سنجیده در مواجهه با موقعیت‌های مساله‌زا و فشارآور سوق داده و به ابراز واكنش‌های تكانشی و هیجانی وادار می كند. یافته ثابت این ادعا بر پایه نتایج تحقیقات (باتل، 1987؛ هارتر و همكاران، 1991؛ لوچمن و لامپرون، 1986؛ توث و همكاران، 1992؛ سیلورستون و سالسالی، 2003) آشكار می‌سازد كه دانش آموزان دارای مشكلات رفتاری ارتباطی اغلب حرمت‌خود‌كلی پایین از خود نشان می‌دهند. سیلورستون و سالسالی (2003) با مقایسه دو گروه از دانش‌آموزان واجد مشكلات رفتاری ارتباطی و فاقد مشكلات رفتاری دریافت كه گروه واجد مشكلات رفتاری ارتباطی نسبت به گروه فاقد مشكلات رفتاری ارتباطی به طور معناداری راه حل‌های متنوع كمتری ایجاد می‌كنند. هم چنین او دریافت كه آزمودنی‌های دارای مشكلات رفتاری ارتباطی نسبت به آزمودنی‌های بدون مشكلات رفتاری ارتباطی تصمیمات سودمند كمتر و برانگیختگی بیشتری اتخاذ می كنند. با این همه، هر چند پژوهش های انجام شده در زمینه‌ی رابطه‌ی اختصاصی سه متغیر حل مساله، حرمت خود و مشكلات رفتاری ارتباطی بسیار محدود است اما اینكه راهبردهای حل مساله ممكن است به بسیاری از درمان جویان در مقابله با مشكلات رفتاری ارتباطی كه در اثر پایین بودن حرمت خود به وقوع می پیوندند كمك كنند دور از انتظار نیست چرا كه به نظر می رسد می توانند در كاهش شدت نشانه های مشكلات رفتاری ارتباطی و یا از شروع نشانه‌های اختلالات رفتاری ارتباطی پیشگیری به عمل آورند (سیلورستون و سالسالی، 2003). نتایج تحقیق (نزو و پری، 1989، سیلورستون و سالسالی 2003) نیز حاكی از این است كه سبك حل مسأله یك روی آورد درمانی رفتاری- شناختی و سودمند برای درمان حرمت خودِ آسیب دیده دانش آموزان نوجوان دارای مشكلات رفتاری قابل دفاع به نظر می‌رسد. به لحاظ اینكه سبك حل مساله كه از ساختارها و فرایندهای شناختی- رفتاری است به واسطه آن فرد راههای موثر سازگاری با موقعیت‌ها و رویدادهایی كه منجر به واكنش‌های رفتاری ارتباطی می‌شود را كشف می كند، بنابراین آموزش شیوه‌های حل مساله راهی جهت دستیابی به ساخت های شناختی افرادِ با حرمت خود پایین است. مشخص كردن این ساخت های شناختی می تواند راهنمای درمانگران و پرورش كاران در آموزش مهارت های مقابله ای باشد. در تمامی روی آوردهای روان درمانگری تلاش اصلی بر آموختن مهارت های مقابله ای كارآمد به افراد آسیب دیده رفتاری ارتباطی می‌باشد. بنابراین تلاش های آنان می تواند متمركز بر كمك به مراجعان به ویژه دانش آموزان نوجوان برای رشد و گسترش منابع جدید یا شناسایی منابعی باشد كه اكنون در دسترس آنهاست (سیلورستون و سالسالی، 2003) لذا دانستن سبك حل مسأله در نوجوانان دارای مشكلات رفتاری ارتباطی می تواند در این زمینه راهگشا باشد. همچنین بررسی این شیوه ها در دانش آموزان نوجوان مبتلا به اختلالات رفتاری ارتباطی گامی دیگر در جهت شناسایی بهتر و دقیق تر ماهیت این اختلالات خواهد بود. در همین رابطه نزو (1986) یك مدل پنج مرحله ای شامل 1- جهت گیری 2- شناسایی مشكل و تعیین اهداف، 3- ایجاد راه حل های دیگر، 4- ملاحظه پیامدها و تصمیم گیری و 5- طرح ریزی و برری موفقیت را پیشنهاد می كند كه اگر به نحو سودمندی به كار گرفته شود فرد را نسبت به عوامل فشارآور بیرونی مقاوم و در برابر «ضعف حرمت خود» كمتر آسیب پذیر می سازد. براین اساس حل مساله می تواند به عنوان یك مدل موثر از درمان مستقیم مورد توجه قرار گیرد. چه یافته های اسپیواك و شوره (1974) پیش از این نیز نشان داده اند كه حل مسأله بین فردی، عامل كلیدی در اصلاح حرمت خود والدینی و اتخاذ روش های سازگاری مناسب با والدین است. با به كارگیری روش حل مساله بین فردی می توان بین كودكا ادامه خواندن مقاله تأثير آموزش سبك حل مسئله بر ميزان حرمت خود دانش آموزان سنين 12 تا 13 ساله داراي مشكلات رفتاري ارتباطي در دوره راهنمايي تحصيلي

نوشته مقاله تأثير آموزش سبك حل مسئله بر ميزان حرمت خود دانش آموزان سنين 12 تا 13 ساله داراي مشكلات رفتاري ارتباطي در دوره راهنمايي تحصيلي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي جايگاه ايران در بازار جهاني نفت

$
0
0
 nx دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی جایگاه ایران در بازار جهانی نفت مقدمه در این مقاله سعی خواهد شد با توجه به مجموعه داده ها و اطلاعات مطرح شده در كه جایگاه ایران در بازار جهانی نفت تبیین شود. در عین حال در این مقاله، موازنه موجود میان درون گرایی و برون گرایی در سیاست گذاری و اداره صنعت نفت وگاز كشور بررسی می شود و پیامدهای آن مورد مطالعه قرار می گیرد. درنهایت نیز روشهای ایجاد موازنه جدید میان این دو عرصه با توجه به منافع ملی كشور در بخش نفت و گاز بررسی خواهد شد. این مقاله از دو بخش تشكیل شده است.بخش اول چشم اندازی از وضعیت كنونی بخش نفت در ایران ارائه می كند در این بخش ابتدا امكانات و تواناییهای كشور در بخش انرژی مورد بررسی قرار می گیرد و سپس اهداف سیاستهای حال حاضر و آتی بخش انرژی و همچنین اقدامات انجام شده و در مسیر این سیاستها، بررسی می‌شود. با مجموعه مطالب بخش اول، تصویری از جایگاه ایران در صنعت نفت جهان به دست خواهد آمد. بخش دوم فصل عرصه های درون گرایی برون گرایی در سیاست گذاریها و اداره امور بخش نفت و گاز كشور را مورد بررسی قرار می دهد. بدین ترتیب با ارائه الگوی جدیدی از توازن میان درون گرایی و برون گرایی در سیاستهای نفت و گاز كشور ،‌راه های ارتقای جایگاه ایران در بازار انرژی جهان تبیین می شود. بخش اولجایگاه ایران در بازار نفت جهاندراین بخش تصـویری نسبتاً جامع از زوایای مختلف صنعت نفت وگاز ایران ارائه می شود تا ازطرق آن، جایگاه كشورمان در بازار انرژی جهان مشخص شود. برای تبیین این جایگاه،مسائل مربوط به ذخایر انرژی ،‌توان و ظرفیت تولید،‌ مصرف روندهای حاكم بر این عرصه ها تبیین خواهد شد. در قسمت دیگر این بخش، به اهداف و سیاستهای بخش انرژی كشور وفعالیتهای صورت گرفته در این زمینه اشاره خواهدشد. بدین ترتیب مجموعه مطالب این بخش،تصویری از صنعت نفت و گاز ایران و جایگاه جهانی آن، ارائه خواهد كرد. ذخایر نفت وگاز جداول 1-1و2-1، وضعیت ذخایر نفت وگاز ایران را در ابتدای سال 1382نشان می دهد. درای دو جدول،‌ذخایر انرژی قابل استحصال ایران به تفكیك نفت، میعانات گازی وگاز طبیعی در خشكی و دریا ذكر شده است. جدول 1-1 نشان می دهد كه بازیافت اولیه نفت در مناطق خشكی ودریایی ایران در حد 155 میلیارد بشكه و بازیافت ثانویه،‌ 57/32 میلیارد بشكه است كه در مجموع به 57/187 میلیارد بشكه می رسد(1). البته رقم 187 میلیارد بشكه جنبه برآوردی و تخمینی دارد. یعنی با توجه به ساختار طبیعی مخازن و با استفاده از روش های افزایش بازیافت می توان چنین حجمی از ‹‹نفت در جای اولیه›› را استخراج كرد.به عبارت دیگر، رقم 187 میلیارد بشكه، حداكثر میزانی است كه با توجه به شناخت كنونی از مخزن و كاربرد روشهای ازدیاد بازیافت می توان از مخازن برداشت كرد. براین اساس،باید نفتی را تا كنون از مخازن برداشت شده است از این رقم كسر كرد تا ذخیره قابل استحصال نفت بدست آید. همان طور كه در جدول 1-1 نشان داده شده است، تا پایان سال 1381 در مجموع 77/56 میلیارد بشكه نفت و میعانات گازی از مخازن ایران برداشت شده است وبرهمین اساس 80/130 میلیارد بشكه نفت قابل استحصال وجود دارد. از آنجا كه درآمار رسمی شركت ملی نفت ایران ذخیره نفت در جای اولیه كشور 561 میلیارد بشكه ذكر شده است، می توان از تقسیم این رقم بركل نفت قابل برداشت كشور یعنی 187 میلیارد بشكه به ضریب بازیافت نفت پی برد.براین اساس، رقم 33 درصد به عنوان ضریب بازیافت به دست می آید كه با توجه به تجارب قبلی ایران تا حدی خوشبینانه به نظر می رسد. بنابراین شاید بتوان گفت كه ذخایرنفت قابل استحصال كشور نیز براساس برآوردهای خوشبینانه اعلام شده است. جدول 2-1 نیزحالی از آن است كه مجموع ذخایر گاز طبیعی شناخته شده كشورمان ابتدای سال 1382 در حد 86/28 تریلیون متر مكعب بوده كه از این میزان 11/2 تریلیون متر مكعب تا پایان سال 1381 برداشت شده و 75/26 تریلیون متر مكعب آن باقی مانده است. ایران با دارا بودن این حجم عظیم از ذخایر نفت وگاز در سطح جهان مقام دوم را هم در زمینه نفت و هم در زمینه گاز به خود اختصاص داده و از این جهت از موقعیت منحصر به فردی برخوردار است در صورتی كه مجموع ذخایر نفت و گاز ایران را بر مبنای انرژی حرارتی هر بشكه نفت خام در نظر بگیریم،‌ حجم ذخایر هیدروكربوری كشور به 297 میلیارد بشكه می رسد. در این حال اگر برای هر بشكه نفت 15 دلار و برای هر بشكه میعانات گازی 20 دلار و برای هر متر مكعب گاز طبیعی 4 سنت در نظر بگیریم، ثروت ملی ایران از نظر این منابع، به 3 هزار و 240میلیارد دلار می رسد(4). تولید وصادرات تولید نفت ایران در اوایل سال 1383 بین 6/3 تا 2/4 میلیون بشكه در روز بوده است. دراین سال، ایران پس از عربستان، آمریكا و روسیه در مقام چهارم تولید كنندگان نفت در جهان قرار گرفت(7). گفتنی است كه ایران سالهاست كه مقام دوم را پس از عربستان در زمینه تولید نفت در اوپك در اختیار دارد. در زمینه تولید گاز طبیعی نیز، حجم تولید ایران در سال 1383 به حدود 120 میلیارد متر مكعب رسید. از این میزان، 10میلیارد متر مكعب گاز سوزانده شده و ما بقی برای تزریق به چاه های نفت،مصارف داخلی و صادرات اختصاص داده شده است. ایران در زمینه تولید گاز طبیعی در دنیا، در پایان سال 82، مقام چهارم جهان را به خود اختصاص داد و پس از روسیه، آمریكا وكانادا قرار گرفت(8). صادرات گاز طبیعی ایران از سال 2001 به تركیه با فراز و نشیبهای بسیاری كه عمدتاً ناشی از عدم اجرای تعهدات از جانب تركیه بود، آغاز شد. اساسا در شرایطی كه بهای نفت در بازار از سال 2003به بعد، روندی صعودی را آغاز كرده،بهای گاز طبیعی در ایران مدت كاهش یافته است. به طوریكه وزیر نفت در نخستین همایش بین المللی صادرات گاز كه در اردیبهشت ماه سال 83 در تهران برگزار شد، از روند موجود در زمینه كاهش بهای گاز صادراتی ابراز نگرانی كرد وگفت با چنین وضعیتی،‌ ممكن است در طرحهای صدور گاز،مشكل مالی پدید آید. به گفته وزیر نفت،برای اطمینان از انتقال مقادیر مورد نیاز گاز از منابع تولید به مناطـق مصـرف،‌ بـاید تـا سال 2020،حـدود 300میلیارد دلار در كـشور سرمایه گذاری شود(10). ایران، طرحهای گسترده ای را برای صادرات گاز به هند، پاكستان، ارمنستان، نخجوان و اروپا مورد بررسی و مذاكره قرار داده است. همچنین توافقات ایران برای صادرات گاز به امارات و كویت نیز، پیشرفت زیادی كرده است. در راستای طرحهای موجود برای افزایش صادرات گاز،20 درصد از ظرفیت تولید گاز كشور،‌ برای صادرات اختصاص پیدا كرده است. در این میان، میدان گازی پارس جنوبی به عنوان مهمترین مركز تولید گاز ایران مورد توجه ویژه قرار دارد(11). مراحل توسعه این میدان عظیم گازی، به 26 فاز تقسیم شده است. با توسعه كامل این میدان امكان تولید روزانه 800 میلیون متر مكعب گاز طبیعی و750 هزار بشكه میعانات گازی فراهم خواهد شد. تا پایان سال 82، قرارداد مربوط به توسعه 10 فاز این میدان امضا شد. تا پایان سال 1383 نیز 5 فاز این میدان فعالیت خود را با تولید روزانه 125 میلیون متر مكعب گاز و 200 هزار بشكه میعانات گازی آغاز كردد. به گفته كارشناسان هر فاز این میدان،‌ به طور متوسط سالانه5/1 میلیارد دلار برای كشور درآمد ایجاد می كند(12). ایران در چند سال اخیر توجه ویژه ای به افزایش تولید محصولات پتروشیمی معطوف كرده و نتایج قابل توجهی نیز در این ارتباط به دست آمده است. مجموع تولیدات پتروشیمی ایران در پایا سال 82 به 14 میلیون تن بالغ شد كه از این میان 7/4 میلیون تن از محصولات این بخش به خارج از كشور صادر شد . بدین ترتیب ایران در سال 82 یك درصد از صادرات جهانی محصولات پتروشیمی و 9 درصد صادرات خاورمیانه را به خود اختصاص داد(13) . مصرف ذخایر عظیم نفت و گاز در كشور،‌الگوی مصرف انرژی در ایران را به سوی اتكای شدید به مصرف این فرآورده ها هدایت كرده است. به طوریكه نفت و گاز در مجموع 97 درصد مصارف انرژی كشور را تامین می كند . در سال 80، مصرف نفت وگاز در ایران به حدود 600 هزار بشكه مربوط به مصرف گاز طبیعی بوده است. روند مصرف انرژی در خلال سالهای 1346 تا 1380 ، بیانگر رشد متوسط سالانه 5 درصدی انرژی در ایران است كه در نوع خود رشد بسیار بالایی محسوب می شود. در عین حال اگر شاخص شدت انرژی از رشد اقتصادی بیشتر بوده و همین امر به كاهش مستمر بهره وری در مصرف منابع انرژی در كشور منجر شده است. همان طور كه در فصل سوم بیان شـد یكـی از پیامدهای منفی را نتیریسم، در كشورهای نفت خیز، مصرف زدگی در عرصه های مختلف و از جمله در بخش انرژی است. بررسیهای آماری حاكی از آن است كه در سال 1346 برای تولید یك میلیون ریال كالا و خدمات، معادل94/4 بشكه نفت خام مصرف شده است. این رقم با رشد متوسط 2/3 درصدی سالانه در سال 1379به 3/13 بشكه معادل نفت خام رسیده است. مساله قابل توجه در اینجا این است كه بخش عمده افزایش مصرف انرژی مربوط به بخش های خانگی، تجاری و حمل ونقل بوده است. به طوریكه سهم انرژی كشور در این دوره در بخشهای پالایشگاهی،‌ صنعت و كشاورزی نسبت به بخشهای خانگی و تجاری و حمل ونقل كاهش پیدا كرده است(14). مصرف بی رویه و كم بازده نفت وگاز در ایران یكی از چالشهای مهم بخش نفت در كشور به شمار می رود. پیش از این به مشكلات و چالشهای ناشی از رشد بی رویه مصرف فرآورده های نفتی همچون بنزین در كشور اشاره شد. یكی دیگر از چالش های عمده رشد مصرف انرژی، كاهش توان صادراتی ایرا در بخش نفت و گاز است. جایگزینی گسترده گاز طبیعی با نفت در كشور در دو دهه اخیر، از شدت بحران ناشی از افزایش شدید مصرف در داخل تا حدی كاسته است با این حال،‌ معضل مصرف بی رویه منابع انرژی همچنان به قوت خود باقی است. در هر حال برآورده های كارشناسی حاكی از آن است كه نسبت صادرات به تولید نفت خام و فرآورده های نفتی در كشور، از سطح 90 درصد در اواسط دهه 1350 به حدود 65 درصد در زمان كنونی تقلیل پیدا كرده است. در صورت عدم تغییر بنیادین در الگوی مصرف نفت خام و فرآورده های آن در كشور پیش بینی می شود كه این نسبت در سالهای بعد به حدود كمتر از 50 درصد كاهش یابد(15). سرمایه گذاری سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران در سالهای پس از انقلاب و جنگ طی چند سال عملاً متوقف شد. پس از آن محدودیت های قانونی در داخل كشور و فشارها و تحریمهای خارجی نیز موانع قابل توجهی در خصوص جذب سرمایه گذاری خارجی در این بخش ایجاد كرد. ایران در فاصله سالهای 1374 تا پایان 1382، مجموعاً 18 قرارداد در قالب بیع متقابل برای توسعه بخش نفت وگاز امضا كرد. محوریت این قراردادها با بخش گاز است به طوریكه از حدود 25 میلیارد دلار تعهد ایجاد شده در قالب این قراردادها، 5/17 میلیارد دلار آن به طرحهای توسعه صنعت گاز اختصاص پیدا كرده است(16). به گفته وزیر نفت، با به نتیجه رسیدن مجموع قراردادهای بیع متقابل ایران كه تا پایان سال 82 امضا شده است، تولید روزانه 272 میلیون متر مكعب گاز طبیعی، 890 هزار بشكه نفت خام و 405 هزار بشكه میعانات گازی در روز محقق خواهد شد. همچنین از محل این قراردادها، ایران به ظرفیت تولید 5 میلیون تن گاز مایع در سال دست خواهد یافت. براین اساس، با در نظر گرفتن 20 دلار برای هر بشكه نفت خام،‌ با به نتیجه رسیدن قراردادهای بیع متقابل،‌ معادل 19 میلیارد و300 میلیون دلار در سال ارزش صادراتی برای كشور ایجاد خواهد شد. با در نظر گرفتن ارزش جایگزینی گاز با مصرف فرآورده های نفتی در داخل درآمدهای كشور از محل این قراردادها،‌ به 26 میلیارد دلار و 300 میلیون دلار می رسد(18). بدین ترتیب مشخص می شود كه از محل قراردادهای بیع متقابل ایران در چند سال آتی، در مجموع ظرفیت تولید نفت خام و میعانات گاز كشور حدود 3/1 میلیون بشكه در روز افزایش پیدا می كند. در صورتیكه كاهش 200 تا 250 هزار بشكه سالانه ظرفیت تولید نفت كشور را مد نظر قرار دهیم،‌روشن خواهد شد كه با اجرای این قراردادها، به میزان قابل توجهی برظرفیت تولید نفت كشور افزوده نخواهد شد. نكته قابل توجه دیگر این است كه از مجموع 8 قرارداد منعقد شده به جز قرارداد آزادگان در بخش نفت، 2/7 میلیارد دلار تعهد در بخش بالادستی نفت كشور ایجاد شده است كه از این رقم تنها 2/4 میلیارد دلار سرمایه گذاری در این بخش صورت عملی به خود خواهد گرفت(20). وضعیت مخازن نفت و گازوجود نفت در 75 مخزن جداگانه در مناطق خشكی و 20 میدان دریایی در فلات قاره ایران به اثبات رسیده و توسعه آنها اقتصادی ارزیابی شده است. این در حالی است كه بخش اعظم تولید نفت كشور تنها به 22 مخزن دردریا محدود شده است(21). چنانكه در صفحات آتی توضیح آن خواهد آمد، یكی از مناسبترین راه ها برای ظرفیت سازی جهت افزایش تولید نفت در ایران، تزریق گاز به مخازن نفت كـشور اسـت. در واقع ویژگی خاص مخازن نفتی ایران و حجم عظیم ذخایر گازی كشور، ایجاب می كنـد كه با اجرای گسترده برنامه های تزریق گاز به مخازن نفتی،‌ بهترین راه افزایش ظرفیت تولید نفت در كشور را در پیش بگیریم. یكی دیگر از ویژگی ادامه خواندن مقاله بررسي جايگاه ايران در بازار جهاني نفت

نوشته مقاله بررسي جايگاه ايران در بازار جهاني نفت اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله وظيفه مادر و تربيت فرزند در سال‌هاي آغاز زندگي

$
0
0
 nx دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : وظیفه مادر و تربیت فرزند در سال‌های آغاز زندگی   مقدمهخوشحالی یا بد حالی، بهروزی یا سیه روزی هر یك از انسان‌ها در گرو «تربیت» است و این مهم به عواملی همچون ساختار فرهنگی خانواده (پدر، مادر، برادر، خواهر، دایی، عمه، خاله، عمو و دیگر بستگان نزدیك سببی و نسبی)، محیط آموزشی، محیط زندگی، محیط كار، حاكمیت سیاسی كشور و كم و كیف تعلیمات بستگی دارد. این عوامل با یكدیگر ارتباط طولی و تكمیلی دارند و در عین حال می‌توانند همدیگر را خنثی یا تخریب كنند به هر جهت همه این عوامل به نوعی در قبال انسان و تعلیم و تربیت او مسئولند و در این بین، مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزندش، پیشتر و مهمتر از دیگران است. و البته نقش مادران جایگاه مخصوص به خود را دارد چرا كه اخلاق اعضای جامعه، به اخلاق مادران وابسته است. در اثر فعالیت اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی مادر، تمدنی انسانی و معنوی یا تصنعی و ماشینی پدید می آید. خشونت‌ها، سبك سری‌ها، لجاجت‌ها حدود زیادی بستگی به طرز فكر مادر دارد. جامعه بی‌تفاوت یا حساس، تمدنی ویرانگر یا آباد كننده بستگی به افراد دارد كه در دامان مادران رنگ و خوی گرفته‌اند. صلح‌ها و جنگ‌ها غالبا از درون خانواده به ویژه مادران پایه‌گذاری می‌شود. وظایف مادر در دوران جنینی (تغذیه)اگر چه پدر و مادر در ساختمان اصلی كودك، سهیم می‌باشند، زیرا تخمك زن و اسپرم مرد باید فرزند را بسازند ولی مادر، از نظر اینكه متجاوز از نه ماه باید جنین را در رحم خود نگاه دارد، به شرایط زندگی جنین مستقیما موثر است. پس سهم و مسئولیت او در ساختمان فرزند سالم بیش از پدر خواهد بود: پدر پس از انجام عمل زناشویی هیچ دخالتی در طرز رشد و نمو جنین ندارد. این مادر است كه باید شرایط خاصی را در این مدت اجرا نماید و در طور زندگانی كند در جنین اثری خواهد داشت نظر به اینكه جنین غذای خود را از طریق مادر دریافت می‌كند باید مادر، شرایط غذایی خود را هماهنگ با احتیاجات رشد جنین نماید. غذای مادر و تاثیر آن در جنینتردیدی نیست كه جنین غذای خود را از بدن مادر می‌گیرد و چنانكه در روایات، به این مطلب تصریح شده است.خداوند در قرآن می‌فرماید: 1- «ما انسان را در رنج آفریدیم یعنی آن چنانكه در شكم مادر به رنج اندر است، او را آفریدیم، غذای جنین از چیزی است كه مادر می‌خورد و می‌آشامد» 2- «وقتی جنین در شكم مادر قرار گرفت صورت او مواجه با پشت مادر است. دست‌های او روی پیشانی، و چانه او روی زانون است به هیبت شخص محزون و اندوهناك پس او مانند اسیری است كه به وسیله رشته‌ای از ناف خود به ناف مادرش مربوط است، و به وسیله آن تا روزی كه برای تولد او معین گشته است از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های مادر استفاده می‌كند». بنابراین به اهمیت خوراك مادر پی می‌بریم: غذایی كه مادر می‌خورد به وسیله خون جذب شده و از این راه مورد استفاده بافت‌های مختلف بدن مادر و جنین قرار می‌گیرد. وقتی مواد لازم جهت ساختمان بدن جنین در جریان خون مادر وجود داشت، جنین می‌تواند آنچه برای رشد خود احتیاج دارد به دست آورد . اگر خوراك مادر فاقد مواد ضروری نباشد در این صورت خون، مواد مورد احتیاج بدن را از بافت‌های مادر گرفته، در دسترس او می‌گذارد. و بدیهی است این عمل وقتی صورت می‌گیرد كه مواد مورد بحث، در بدن مادر وجود داشته باشد. بنابراین به خوبی می‌توان فهمید مادر كه اندازه كافی و صحیح نخورد برای او و جنینی كه در رحم دارد چه پیش می‌آید برای توضیح احتیاجات غذایی یك آبستن و مقایسه آن با احتیاجات یك زن بالغ و عادی جدولی را در اینجا می‌آوریم: جدول مقایسه‌ای اجتیاجات یك فرد بالغ با زن حامله مواد غذایی روزانه زن حامله شخص بالغكالری 2600-2800 2400-2500پروتئین بر حسب گرم 85-100 60كلسیم بر حسب گرم 5-1 8%فسفر بر حسب گرم 2 32%-1ویتامین A‌بر حسب واحد بین الملل 1000 500ویتامین B1‌بر حسب میلی گرم 2 5%-1ویتامین B2‌بر حسب میلی گرم 5-2 2اسیدنیكوتی نیك بر حسب میلی گرم 18 15ویتامین C‌ بر حسب میلی گرم 100 70ویتامین D‌بر حسب واحد بین الملل 400-800 –ویتامین pp بر حسب میلی گرم 2-5 – فقدان ویتامین مادر ابتدای آبستنی، علاوه بر اینكه باعث كاهش وزن كودك و رشد جنین می‌شود ایجاد ناهنجاری‌های پایدار و خطرناكی می‌كند كاهش مواد ویتامین‌دار را در زمان آبستنی همواره باید مورد دقت قرار داد، زیرا علایم سریری در اعضا هرگز نمی‌تواند وجود آن را آشكار سازد. به هر زن آبستنی باید از ابتدا حاملگی، به طور مرتب ویتامین‌های یاد شده در جدول را تجویز كرد؛ همچنین جبران كمبود مواد غذایی ضروری است. مادری كه از نظر جسمانی و روانی سالم و قوی نباشد، و رعایت بهداشت غذایی را بكند، به ندرت ایجاد اطفال ناهنجار خواهد كرد و اگر ناهنجاری هم در كار باشد مربوط به عواملی ارثی است در بدن زنی كه فاقد مواد لازم است، و در خون او این فقدان دیده می‌شود، بیماری او مسلم خواهد بود و اگر غذای لازم و ضروری را نخورد نه تنها به خوردن زن زیان می‌رساند بلكه جنین نیز از عوارض این زیان مصون نیست. مهمترین غذاهایی كه در برنامه خوراك هر مادری باید دیده شود آنهایی است كه پروتئین و كلسیم و آهن و تمام مواد و ویتامین را دارا باشد. و در بعضی اوقات باید «دید» را نیز علاوه نمود. كلسیم و پروتئین، استخوان و ساختمان بدن را می‌سازد، و آهن خون تهیه می‌كندو ویتامین‌ها برای فعالیت عادی تمام سلول‌های بدن مورد احتیاج است موارد دیگری در غذاهای روزانه ما وجود دارد كه حرارت و قدرت ایجاد می‌كند از قبیل، قند و نشاسته و چربی. اگر مادر، بیش از اندازه چاق شود مواد غذایی راباید به حداقل تقلیل دهد. نكته مهم دیگر در تغذیه دوران بارداری، رعایت تنوع غذایی است بهترین راه، استفاده از مواد غذایی قابل دسترس در محل وسفره خانواده است. و البته باید توجه داشت كه نیازهای غذایی در این دوران افزایش می‌یابد. وضع تغذیه مادر در زمان بارداری، حتی در اخلاق و مقدار ضریب هوشی و استعداد كودك تاثیر فراوان دارد، زیرا رشد اعصاب و مغز كودك از غذای مادر است پس هر نوع غذایی جسمی و روحی روی كودك اثر خواهد گذاشت. و همچنین باید به نوع غذا و حلال بودن آن توجه خاصی داشته باشد، زیرا تاثیر بسیار زیادی بر روی اخلاق، رفتار و ایمان كودك می‌گذارد. در اینجا به دلیل اهمیت تغذیه مادر، تعدادی از مواد لازم و غذاهایی را كه دارای آن مواد می‌باشند نام می‌بریم:آهن: لوبیا، باقلا، عدس، گوشت، سیب، انگور، خرما، هویج، توت فرنگی، اسفناج، گلابی، گندم، برگ چغندر، كلم، انار، بادام، موز، بلوط و پسته.مواد آهكی: شیر، ماست، پنیر، حبوبات مثل گندم، میوه‌ها مثل گلابی، سیب و برگ سبز نباتات. كلسیم: شیر، ماست، پنیر، حبوبات مانند جوانه گندم، سبزی‌های خشك، انجیر، بادام، گوشت‌های مختلف، فندق، زردی تخم مرغ، كاكائو، شیردان، سیرابی، دل، قلوه، سبزی‌های تازه، كلم، كاهو، ترب، نارنج، لیمو، پرتقال و گوجه فرنگی غذاهایی كه مادر نباید مصرف كند.زنان باردار باید توجه داشته باشند كه بهتر است تعداد دفعات تغذیه خود را زیاد كنند؟ اما در هر مرتبه شكم خود را پرنكنند، چون به روده‌ها فشاری علاوه بر فشار رحم وارد كرده وباعث یبوست می‌شود. خوردن شیرینی‌های تازه و خامه‌دار و پرخوری، شكم زن آبستن را سنگین می‌كند. زنان باردار حتی المقدور باید از خوردن نمك اجتناب كنند؛ به خصوص درسه ماه آخر بهتر است نمك خورده نشود.خوردن زیاد گوجه فرهنگی سبب ناقص الخلقه شدن فرزند می‌شود ماست ترش برای زن حامله خوب نیست. نباید هیچ تند مزه یا تلخ مزه‌ای را خورد از مصرف مواد غذایی كه سبب خون ریزی حیض می‌شود خودداری نمایند، نخود، كنجد، لوبیا. استفاده از غذاهای تند، خمیردندان، با اسانس زیاد، استفاده زیاد از ادویه جات، فرزند را دچار اگزما می‌كند، غذاهای مانده به خصوص گوشت‌ها و كنسروها، نان زیاد، غذاهای یكنواخت، افراط در خوردن ادویه مثل خردل و دارچین و قرص نعنا، چایی پررنگ، افراط در خوردن برنج پوست كنده غذاهای پرچربی، سرخ كردنی‌ها، غذاهای شور مثل ماهی شور، خیارشور، آجیل، سوسیس و كالباس و قهوه از جمله غذاهایی هستند كه نباید مصرف شوند.توصیه‌های عبادی در ایام بارداری به مادران عزیز توصیه می‌شود برای داشتن فرزندانی با سیرت و صورت نیكو در حد امكان به دستور زیر عمل كنند:ماه اول: روزهای پنجشنبه و جمعه سوره «یس» و «الصافات» بخواند و به شكم بدمد در وقت گفتن اذان و اقامه دست روی شكم بگذارد. هر روز بر 2 عدد خرما سوره «قدر» بخواند و آن را ناشتا بخورد. ماه دوم: روزهای پنجشنبه و جمع سوره «الملك» را تلاوت كند. روز پنجشنبه 140 مرتبه و روز جمعه صد مرتبه صلوات با «و عجل فرجهم» بگوید دست را روی شكم بگذارد و صلوات كبیر بخواند.ماه سوم: روزهای پنجشنبه و جمعه سوره «آل عمران» را قرائت كند 14 متربه با صلوات «و عجل فرجهم» بخواند قبل از نماز دست را روی شكم گذارد. و صلوات كبیر را بخواند. ماه چهارم: روزهای پنجشنبه و جمعه سوره «الدهر» بخواند و در تمام نمازها در یك ركعت سوره «قدر» را بخواند.ماه پنجم: روزهای پنجشنبه و جمعه سوره «الفتح» تلاوت كند. در یك نماز سوره «النصر» بخواند و بعد از نماز دست را روی تربت كشیده بر شكم بمالد.ماه ششم: روزهای پجشنبه و جمعه سوره «واقعه» را قرائت كند.شب‌ها در یك نماز سوره «التین» بخواند و بعد از هر نماز دست بر تربت كشیده و بر شكم بمالد.ماه هفتم: از ماه هفتم به بعد، پس از نماز صبح، سوره «انعام» را بر بادام بخواند و سپس آن را بخورد و این كا را تا 40روز ادامه دهد. خواندن اذان و اقامه و نماز شب را فراموش نكند.روزهای پنجشنبه و جمعه سوره «یس» و «تبارك» در تمام ماه‌های هفتم، هشتم، و نهم سوره «نور» را قرائت كند و در نماز یومیه سوره «قدر» و «توحید» را بخواند.ماه هشتم: علاوه بر موارد ذكر شده در ماه هفتم، به موارد زیر عمل شود:روزهای شنبه بعد از نماز صبح سوره «قدر»؛ ده مرتبه؛ روزهای یكشنبه بعد از نماز صبح دو مرتبه سوره «والتین»؛ روزهای دوشنبه سوره «یس»؛ روزهای سه شنبه سوره «فرقان»؛ روزهای چهارشنبه سوره «دهر»؛ روزهای پنجشنبه سوره «محمد» و روزهای جمعه سوره «الصافات» تلاوت نماید.ماه نهم: در نماز ظهر یا عصر سوره «والعصر» و «الذاریات» بخواند. در روزهای پنجشنبه سوره «حج» و در روز جمعه سوره «فاطر» را تلاوت كند.تاثیر شیر در تربیت كودك درشروع شیر دادن ذكر «بسم الله الرحمن الرحیم» را فراموش نكنید. در روایتی از پیامبر اسلام (ص) وارد شده است: هر امر با ارزش و مهمی كه بدون این ذكر انجام شود ناقص و بدون نتیجه خواهد ماند.با یاد امام حسین (ع) به كودك خود شیر بدهید، به استناد آنچه وارد شده است كه حضرت فرمودند: «ای شیعه من هر گاه آب گوارا می‌نوشید مرا یاد كنید»مادر در هنگام شیر دادن باید كودك را نگاه كند و با او حرف بزند و در سخن گفتن به ایام شهادت و ولادت ائمه (ع) توجه كند و نگران فهم كودك نباشد. مادری كه می‌خواهد فرهنگساز باشد و فرهنگ اهل بیت (ع) را به كودك خود منتقل كند، لازم است فرهنگ دین داشته باشد و با فرهنگ دین كودك را تغذیه و پرورش دهد.صبر و آرامش، عصبانیت و تندخویی، افكار سالم و یا غیر سالم، گذشت و رافت اسلامی و یا لجاجت و انتقام گیری‌ شما، همه و همه بر روی كودك تاثیر خواهد گذاشت. پس آینده فرزندتان در گرو اعمال و برخورد شما مادران است. اهمیت مادر در تكوین شخصیت كودككودكی وقتی می‌بیند این مادر است كه بیش از همه از او پرستاری و مواظبت می‌كند، انواع خوراكی‌های گوارا برایش فراهم می‌آورد و به او صادقانه مهر می‌ورزد میان آنان یك رابطه محبت آمیز و استوار برقرار می‌شود. كودك صلاح خود را در پیروی از دستورهای مادر می‌داند اما اگر مادر موجودی خونسرد، بی‌قید یا بی‌ترحم باشد ممكن است كودك را به واكنش‌های شدید وادارد و او را موجودی خودخواه، نادان، سنگدل و غیر قابل اعتماد به شمار آورد. این نگرش‌های مثبت و منفی در «ساخت روانی» كودك دارای تاثیری بس عمیق است. مدارك و شواهد تحقیقی ثابت كرده‌اند كه ارتباط میان مادر و فرزند؛ نه تنها از زمان تولد، بلكه حتی پیش از آن نیز اثر مهمی در رشدروانی كودك دارد. اشتیاق مادر به داشتن یا نداشتن كودك دلیلی بر این مدعاست و دارای اثری تعیین كننده در رابطه مادر و كودك است. شخصیت مادر و نگرش او نسبت به كودك نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. مادر خونسرد و بی‌تفاوت و مادر پرمحبت و وظیفه‌شناس هر كدام در ساخت روانی كودك تاثیرهای متفاوتی دارند. همچنین، مادری كه به فرزندش آزادی و ابتكار عمل می‌دهد با آن مادری كه در هر یك از اعمال فرزند خود به دقت نظارت دارد فرزند جداگانه‌ای تربیت می‌كند. بعضی از روانشناسان معتقدند میان مادرانی كه خود به فرزندانشان شیر می‌دهند مهر مادری و فرزندی بیشتری وجود دارد تا مادرانی كه چنین نمی‌كنند. گروهی دیگر از روانشناسان اعتقاد دارند كه نگرش گرم و سرد مادر نسبت به كودك موجب سازگاری و ناسازگاری كودك در آینده می‌شود، بررسی‌ها نیز تایید كرده‌اند مادرانی كه برای مدتی طولانی با گرمی محبت به پسرانشان از شیر خود داده‌اند بیش از همه فرزندان سازگاری داشته‌اند. اما دختران در همین شرایط سازگاری نسبی داشته‌اند و پسران و دختران كه از مادران سر و كم محبت شیر خورده‌اند اغلب دارای مشكلات رفتار بوده‌اند. كودكستان جای آغوش مادر را نمی‌گیردیكی از جریان هایی كه در جهان غرب به وجود آمد، در نقاط دیگر جهان نیز رواج پیدا كرد و لطمه‌های بزرگی به شخصیت كودكان و در نتیجه به جامعه بشریت زد تاسیس كودكستان‌ها هر چند از جهت ظاهری بسیار مدرن و پاكیزه است ولی هرگز عواطف و احساسات كودك را ارضا نمی‌كند و مزایای تربیتی را كه گفته شد تامین نمی‌نماید.زنی كه فرزندش را ترك كرده، و فقط در فكر انجام كار خارج از خانه است، نه تنها خصال مادری را از دست داده و مظهر بی‌احساسی شده است، بلكه سبب ایجاد عقده بی‌مادری فرزندش گشته است و آنها را كودكی بد خلق، حسود، لجوج وسركش بار آورده است.مطابق سرشماری دقیق، این دسته از كودكان كه در دوران كودكی از محبت مادری محروم بوده‌اند، بعدا نه محبت اشخاص دیگر را پذیرفته و نه خود بر كسی ابراز محبت كرده‌اند؛ در تمام عمر نیز فردی لجوج و سركش و تندخو و عصبانی، خودخواه و بدبین خواهند بود. همه مردم را دشمن خود می‌پندارند و به جای ابراز لطف و عطوفت با دیگران، خود را برای مبارزه با آنان آماده می‌سازند. تجربیات دقیق به خوبی نشان دده كه عدد جانیان، دزدان و گانگسترها در میان جوانانی كه محروم از محبت مادری بوده‌اند بیشتر ازسایرین دیده شده است. دانشمندانی كه درباره پرورش كودكان مطالعه می‌كنند. پانزده كودك را از ده ماهگی به مدت سه سال در پرورشگاه مخصوص پرورش یافته بودند با پانزده كودك دیگر كه در خانه و تحت نظر پدر و مادر بزرگ شده بودند. مقایسه كرده و به این نتیجه رسیدند كه دسته اول علاوه بر اینكه از نظر سن و علاقه و آشنایی با محیط عقب افتاده‌تر از دسته دوم بودند ضریب هوش آنها (IQ) در حدود 68 درصد بود، در صورتی كه در كودكان دسته دوم صد درصد بود درباره رشد قوای جسمانی نیز دانشمندان با تجربیات خودروی 108 كودك به این نتیجه رسیدند، «كودكان از مادر جدا شده دیرتر از كودكان عادی به راه می‌افتند، دیرتر می‌نشینند، دیرتر می‌ایستند، دیرتر به زبان می‌افتند و دیرتر جمله سازی می‌كنند » و به هر حال به اثبات رسیده بود كه كودكان درسه سال اول زندگی اگر دو از مادرش پرورش یابند گرفتار تاخیر رشد جسمانی، روانی و روحی می‌شوند و اولین نشانه زندگی آن تاخیر در تبسم كردن است به طوری كه كودكان به طور طبیعی در دو ماهگی بلكه زودتر كاملا تبسم می‌كنند و مادر را خوشحال می‌سازند، در صورتی كه كودكان پرورشگاه معمولا خیلی دیرتر دهان به تبسم می‌گشایند. تجربیات اغلب دانشمندان ثابت كرده است كه محرومیت از مادر در سه سال اول زندگی اهمیت بیشتری از سنین دیگر دارد و با مادرانی كه برای رسیدن به لذت‌های شخصی، خود را وظیفه‌دار تربیت فرزندانشان نشان نمی‌دهند باید با نظر جنایت نگریست، این مادر است كه می‌تواند نهال عطوفت را در قلب كودكش بكارد و نهال دوستی را با نهاد او روبه‌رو سازد این مادر است كه می‌تواند نهال ایمان و تقوا و تعهد را در مزرعه روح و قلب او به طوری بنشاند كه تا آخر عمر از میوه‌های شجره طیبه «تربیت» صحیح استفاده كند و به كمال و سعادت برسد تا در بزرگی در بهشت جاوید زندگی كند.فن روانشناسی و تجربه ثابت كرده است ك كودك طبعا دوست می‌دارد فردی كه از او پرستا ری می‌كند محبت و عواطف خود را فقط به این كودك متوجه كند، در وجود این كودك متمركز نماید و حال آنكه در كودكستان این خواسته طبیعی كودك هرگز عملی نمی‌شود، زیرا یك پرستار از چند كودك پرستاری می‌كند و هر یك از این كودكان می‌خواهند توجه پرستار را فقط متوجه به او شود و از اینكه می‌بیند توجه پرستار به غیراز او به دیگران نیز معطوف شده است ناراحت می‌شود، «تشدید این رقابت‌ها در میان كودكان موجب به وجود آمد حقد و عداوت در میان آنها می‌شود» در نتیجه به جای روییدن بذر محبت و به وجود آمدن شخصیت و استقلال فردی بذر حقد و عداوت در دل كودكان می‌روید و این حقدها و عداوت‌ها در دوره‌های بعدی زندگی اثر نامطلوب خواهد داشت. ادامه خواندن مقاله وظيفه مادر و تربيت فرزند در سال‌هاي آغاز زندگي

نوشته مقاله وظيفه مادر و تربيت فرزند در سال‌هاي آغاز زندگي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live