Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله درجه بندي شير و پاستوريزه كردن آن

$
0
0
 nx دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : معایب و درجه بندی شیر: اهمیت درجه بندی شیر در این حقیقت نهفته است كه محصولات لبنی به همان خوبی مواد طبیعی ای خواهند بود كه از آن تهیه می شوند. دانش كارمندان لبنیات سازی از روشهای ارزیابی و درك حسی از اهمیت برخوردار است. تشخیص طعم بد و طعم مطلوب، بعلاوه دلایل احتمالی آن، سبب توانایی در تولید شیر با كیفیت بالا و متعاقباً تولید محصولات لبنی با كیفیت بالا خواهد شد. درجه بندی شیر: • حس چشایی • حس بویایی • روشها (تكنیك ها) معایب شیر: • لیپولایز ( تجزیه چربیها) • اكسیداسیون • نور خورشید • پختن ( پخته شدن) • انتقال • میكروبی درجه بندی شیر: درك و شناخت اصول ارزیابی حسی برای درجه بندی ضروری است. همه حواس پنجگانه اصلی در ارزیابی حسی محصولات لبنی استفاده می شوند: بینایی، چشایی، بویایی، لامسه و شنوایی. اگر چه، بیشترین تاكید بر روی حس چشایی وبویایی است. حس چشایی: منافذ ( جوانه های ) چشایی، یا گیرنده های چشایی، بیشتر روی سطح خارجی زبان قرار دارند، اما ممكن است روی گونه ونرم كامه افراد جوان هم وجود داشته باشند. قبل از اینكه حس چشایی اتفاق بیفتد، باید حدود 900 جوانه چشایی با طعم ارتباط برقرار كنند. البته ، بزاق (آب دهان) در برقراری این تماس بسیار ضروری است. چهار نقطه عصبی متفاوت روی زبان قرار دارند كه چهار مزه اصلی را شناسایی می كنند : شیرین، شور، ترش، تلخ. ازاینرو ، نمونه ها باید درون دهان پخش شوند تا تشخیص دقیقی از مزه ها ممكن باشد. علاوه بر این مزه های ابتدایی، دهان به ما این اجازه را می دهد كه واكنشهایی نظیر سردی، گرمی، شیرینی، سختی وغیره را حس كنیم. حس بویایی: ما در تشخیص حس بویایی نسبت به حس چشایی تواناتر هستیم. برای مثال، ممكن است ماده ای خوشبو ( معطر) مثل mercaptain در 20 میلیارد (بیلیون) نقطه از هوا قابل شناسایی باشد. مركز حس بویایی در بالاترین قسمت حفره بینی قرار دارد. برای اینكه ماده ای توسط حس بویایی قابل شناسایی باشد، باید در دمای بدن حل شده و قابل حل در حلال چرب (غلیظ) باشد. توجه : هر دو حس بویایی، و چشایی ، ممكن است در صورت استفاده دائمی فرسوده شوند. یك داور خوب ( نظردهنده خوب) بیش از یك نمونه را در هر دقیقه امتحان نمی كند. شستشوی دهان با آب در فواصل امتحان نمونه ها، به تجدید میزان حساسیت كمك می كند. شیوه درجه بندی شیر: برای اینكه هر گونه بو ورایحه ای ، با بوكشیدن ظرف آن بلافاصله قابل تشخیص باشد، دما باید بین 70-60 درجه فارنهایت ( 20-5/15 ) باشد. همچنین ، با گذاشتن نمونه در دهان، ما خواهان افزایش دما هستیم. این امر به تبخیر عناصر اصلی منجر می شود. به رایحه ای كه بلافاصله با قراردادن بینی بطور مستقیم به روی ظرف، پس از یك دم كامل حس می كنید ، توجه كنید هر گونه بوی بدی را متوجه خواهید شد. لازم است نسبت به گویا ( فراگیر) بودن نمونه مطمئن شوید ؛ مخلوط كردن و بهم زدن (تكان دادن) دارای اهمیت است. تكان دادن (بهم زدن) ، لایه نازكی از شیر روی سطح داخلی باقی می گذارد كه سبب تبخیر رایحه متصاعد شده موجود می شود. در حین آزمایش، جرعه بزرگی را درون دهان بچرخانید و به طعم آن توجه كرده و سپس تف كنید. قورت دادن شیر آزمایش ضعیفی است. برای افزایش درك از طعم ( مزه) ، به آرامی از طریق دهان هوای تازه را به درون كشیده و سپس به آرامی از طریق بینی بیرون دهید. با این آزمایش، حتی ضعیف ترین بوها را نیز متوجه خواهید شد. اگر شیر، قبل از چشیدن یا بعداز چشیدن ، بو داشته باشد، یا بعداز چشیدن (حالت) وضعیت تمیز، شیرین، و خوشایندی در دهان ایجاد نكند، دارای عیب و نقصان در مزه است. ویژگیهای معایب مزه (طعم) – ADSAفساد (ترشیدگی ) لیپولیتیك یا هیدرولیتیك فساد (ترشیدگی ) با هیدرولیز (تجزیه با آب ) چربی شیر، توسط آنزیمی به نام لیپوپروتئین لیپاز افزایش می یابد. طعم آن در نتیجه زنجیره كوچك اسیدهای چرب تولید شده ، بخصوص اسید بوتیریك است. LPL می تواند طبیعی یا باكتریایی باشد. LPL در سطح مشترك آب و چربی فعال است، ولی تا زمانیكه غشا( پوسته) گلبول چربی صدمه ندیده و یا ضعیف نشود ، بی اثر است. این امر ممكن است در حین تكان دادن و یا كف كردن ، و فشردن (تلمبه زدن) اتفاق بیفتد. بدین سبب ، شیرهموژنیزه، سریعاً لیپولیز (تجزیه چربیها) می شود، مگر اینكه ابتدا لیپاز (چربی) توسط گرما ازبین برود. آنزیم ( پروتئین) در 60-55 خاصیت خود را از دست می دهد. بنابراین ، همیشه شیر را سریعاً قبل و یا بعد از پاستوریزه كردن هموژنیزه كنید ، و از مخلوط كردن شیر تازه و شیر هموژنیزه خودداری كنید. چرا كه سبب فساد (ترشیدگی) سریع شیر می گردد. برخی گاوها ، در واكنش به چیزی طبیعی در شیر ، می توانند خودبخود تجزیه چربیها تولید كنند. تولید شیر دیر هنگام، ورم پستان، رژیم غذایی نسبی غله و یونجه (علاوه بر علوفه، و علف تازه) و گاوهای ناسازگارتر، مستعدتر ( آسیب پذیرتر) هستند. لیپولیز با اندازه گیری ارزش درجه اسید كه حضور اسیدهای آزاد چربی را نشان می‌دهد، قابل شناسایی است. لیپولتیك یا هیدرولیتیك ، با ترشیدگی (‌فساد) اكسیداتیو متفاوت است، اما اغلب در صنایع چربی دیگر، فساد (ترشیدگی) ، به معنای فساد اكسیداتیو بكار می رود؛ در صنایع لبنیات ، فساد (خرابی) به معنای لیپولیز است. مشخصه : صابونی شكل ، (بویی شبیه پنیر كپك زده ) كمی تلخ ، آلوده ، بعد از چشیدن آشكار می شود ، بلافاصله از بین نمی رود. اكسیداسیون (اكسایش ) اكسیداسیون (اكسید شدن) چربی شیر، با مس و فلزهای دیگر، بهمراه اكسیژن و هوا كاتالیز می شود ، كه به واكنش اكسید شدن خودبخود كه شامل شروع، انتشار و پایان (انقضا) است، منجر می شود. رادیكال آزاد- آغاز انتشار پایان این امر معمولاً در فسفولیپید غشا (پوسته) گلبول چربی آغاز می شود. سپس تكثیر در تری گلیسریدها، اتصال دو گانه اسیدهای چرب اشباع نشده، اتفاق می افتد. درحین تكثیر، پراكسیدهای ( آب اكسیژنه های ) مشتق اسیدهای چرب ، انباشته می شوند. آنها در معرض واكنشهای بیشتری قرار می گیرند كه كربنیل ها را شكل می دهند، كه درآنها، برخی مانند آلدهیدها و كتونها ، طعم تند و زننده ای دارند، تغذیه خشك، تولید شیر(لاكتاسیون) دیرهنگام، مس یا فلزهای اضافی دیگر، كمبود ویتامین E (توكوفرون) یا سلنیوم (آنتی اكسیدهای طبیعی ) در رژیم غذایی، منجر به اكسایش (اكسیداسیون) خودبخود می شود. این مسئله می تواند مشكلی واقعی، مخصوصاً در زمستان باشد. در معرض فلز قرار گرفتن ، در حین بعمل آمدن، نیز ممكن است در این امر دخالت داشته باشد. مشخصه : فلز مانند ، مقوایی خیس، روغنی ، پیه شكل ، گچ مانند، دهان معمولا احساس جمع شدگی و انقباض می كند. نور خورشید: اغلب با اكسید شدن اشتباه گرفته می شود. در این نقصان و عیب توسط اشعه های UV خورشید یا لامپهای فلورسنت هنگام كاتالیز اكسایش ، در شیر بدون حفاظ ایجاد می شود. فتواكسیداسیون ، ریبوفلاوین (‌ویتامین B2) را كه مسوول كاتالیز تبدیل متیونین به متانال است را فعال می كند. در نتیجه این بیشتر واكنش پروتئین است تا واكنش چربی (لیپید) . اگر چه طعم محصول نهایی آنها شبیه است، اما بعد از ذخیره چند روزه تحلیل می رود. مشخصه : پروئتئین سوخته و یا شبیه پرسوخته ، طعم شبه دارویی. پخت شدن :این نقصان، نتیجه عملكرد زمان و دمای گرم كردن بخصوص حضورهر گونه عملكرد سوزاننده گرما به روی پروتئین های مخصوصی از جمله پروتئین های آب شیر است. پروتئین های آب شیر منبع پیوندهای سولفیدی كه گروههای سولفی هیدری را كه در طعم نقش دارند، شكل می دهند. این عیب بلافاصله بعد از گرما دادن ایجاد می شود. اما در طول 1 الی 2 روز ناپدید می شود.مشخصه : كمی پخته شده یا بادامی مانند كه سوخته شده و یا كارامل مانند شده باشد. طعمهای منتقل شده : گاوها بخصوص برای انتقال مزه به شیر بد و ناخوشایند هستند و شیر هم به همان نسبت به مزه ( بوی) بد در محل نگهداری آسیب پذیر است. طعمهای خوراكی و علف سبزنیز ممكن است شكل ساز شود. بنابراین لازم است گاوها را 2 تا 4 ساعت قبل از دوشیدن از غذا دور كنیم. علف های هرز ، سیر /پیاز و گل قاصدك می توانند طعمهایی را به شیر یا محصولات متعاقب آن مانند كره منتقل كنند. بوهای طویله ای، در صورت كاركرد ضعیف تهویه ، عدم نظافت مناسب طویله و تنفس گاوها در این هوا، ممكن است در شیر تاثیر بگذارند. این بوها فرار و ناپایدار هستند و می توان آنها را توسط خلا هواگیری از بین برد. مشخصه : یونجه / علوفه ، گاوی / طویله ای میكروبی بسیاری از عیوب در طعم (مزه) مصحولات لبنی ، ممكن است نتیجه باكتریها ،مخمرها یا كپك ها باشد. در شیر خام (طبیعی ) ، اسید بالا / مزه ترش، توسط رشد باكتری اسید لاكتیك كه لاكتوز را تخمیر می كند ایجاد می شود. امروزه بدلیل تغییر در میكروفلور شیر خام، این امر كمتر رایج است هم در شیر خام و هم در شیر بعمل آمده ، طعم میوه ای ، در اثر سایكروتروف هایی ، مانند (سودوموناس فراگی) افزایش می یابد. طعم تلخ یا گندیده ، در اثر باكتری سایكروتروفی كه پروتئاز تولید می كند ، ایجاد می شود. در واقع عملكرد پروتئولیتیك پروتئاز است كه معمولاً سبب گندیدگی در شیر می شود. طعم مالت مانند توسط S.lactis و مالتی ژنها ایجاد می شود و با طعمی شبیه پوسته ذرت مشخص می شود. با این وجود ، بیشتر عیوب قابل لمس، از جمله شیر طنابی شكل (خراب)، بخصوص آنهایی كه exopolysaccharides تولید می كنند، توسط باكتریها ایجاد می شوند. معایب مختلف: • قابض (سخت) • گچ مانند • شیمیایی / دارویی – بیماری – مرتبط یا آغشته (آلوده ، تقلبی) • بی مزه – آغشته (آب) • خارجی • شور – مرتبط با بیماری • تلخ – آغشته اطلاعات بیشتر در زمینه طعم بد در شیر را می توانید در Bassette et al و Shipe et alبیابید. طعم شیر ازدرجه 1 تا 10 تقسیم بندی می شود. برخی از معایب در طعم، حتی اگر اندكی موجود باشد، قادرا ست درجه شیر را به حد چشمگیری پایین بیاورد، در زیر، درجات طعم شیر، با شدت معین معایب طعم ، نشان داده شده است. شدت نقصان (عیب) معایب نقد (مزه ) ناچیز (اندك) آشكار(قطعی) شدید ( بارز)قابض (سفت) 8 7 5طویله ای 7 5 3تلخ 7 5 3 پخته شده 9 8 6گاوی 6 4 1 علوفه (تغذیه) 9 7 5بی مزه 9 8 7 خارجی 5 3 0سیر/پیاز 5 3 1اسیدبالا 3 1 0باكتری 5 3 0عدم تازگی 7 5 3مالتی 7 5 3اكسید شده 7 5 3 فاسد (مانده ) 7 5 3 شور 8 6 4 آلوده 7 5 3فرآیند UHT• مقدمه ( پیشگفتار ) • فواید • مشكلات • روشهای UHT• گرم كردن مستقیم • گرم كردن غیرمستقیم • بسته بندی مقدمه : شرایط پاستوریزه كردن كه بطور موثری موجودات ذره بینی پاتوژنیك موجود را از بین می برد، برای بی اثر نمودن میكروبهای ترموزیستنت ( مقاوم در برابر گرما) در شیر كافی نیست. واژه استرلیزه كردن به حذف كامل همه موجودات ذره بینی اطلاق می شود: درصنایع غذایی، واژه واقع گرایانه تر «‌استرلیزه كردن تجارتی» استفاده می شود . یك محصول لزوماً خالی از هر گونه موجود ذره بینی ( میكروب) نیست، اما آن موجوداتی كه می توانند در مراحل استرلیزه كردن دوام بیاورند، بعید است كه در طول زمان نگهداری، رشد كرده و موجب فساد محصول شوند. در كنسروكردن، لازم است مطمئن شویم كه « نقطه سرد» به دمای دلخواه ، برای مدت زمان دلخواه رسیده است. برای اكثر محصولات كنسروی، میزان كمی از نفوذ گرما، به مركز گرمایی وجود دارد. این امر موجب به عمل آمدن بیش از حد برخی بخشها، بخصوص بخشهای نزدیك به دیواره جعبه ( كانتینر) ، و خسارت به ویژگیهای غذایی وحسی می شود. این موضوع زمان بعمل آمدن طولانی دردمای كمتر را نشان می دهد. شیر می تواند در دمایی متجاوز از 100 درجه سانتی گراد بصورت تجاری استریل و در جعبه های (كانتینرهای ) بدون هوا بسته بندی شود. شیر را می توان یا قبل و یا بعد از استرلیزه شدن بسته بندی كرد. مبنا ( اصل ) UHT، یا دمای بیش از حد بالا ،استرلیزه كردن مواد غذایی پیش از بسته بندی، و سپس قراردادن آنها در محفظه هایی از قبل استریل شده و درمحیطی استریل است. شیری كه از طریق استفاده از دمای متجاوز از 135 به عمل آمده باشد، سبب كاهش در زمان مجاز ( كنترل شده) (S5-2) شده و عملیات جریان پیوسته را فعال می كند. نمونه هایی از محصولات غذایی بعمل آمده از طریق UHT عبارتند از : • مایعات – شیر ، آبمیوه ، خامه (سرشیر) ، ماست، شراب، سس سالاد• غذاهایی با ذرات مجزا- غذای بچه ،محصولات گوجه فرنگی، آبمیوه ها و آب سبزیها ، سوپ ها • ذرات بزرگ – خورشت ها ادامه خواندن مقاله درجه بندي شير و پاستوريزه كردن آن

نوشته مقاله درجه بندي شير و پاستوريزه كردن آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله پايان نامه چرم مصنوعي و تأثير فرمولاسيون در خواص فيزيكي چرم به انضمام تست كدر شدن- بخار گرفتگي (fogging) روي منسوجات و چرم

$
0
0
 nx دارای 127 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : عنوان صفحهتقدیرپیشگفتارمقدمه (چكیده) 1– فصل اول (مباحث نظری)پلی‌وینیل كلراید (P.V.C) 6مخلوط‌های PVC-NBR 10مخلوط‌های PVC-ACRYLIC 16مخلوط‌های PVC-ELATOMER 25مخلوط‌های PVC-POLYALKENE 27مخلوط‌های PVC-CPE, PVC-CSR 30مخلوط‌های PVC-poly urethane 37مخلوط‌های PVC-EVAC,PVC/EVAC-VC 39مخلوط‌های PVC-ABS 43 مخلوط‌های رزین مهندسی و PVCآلیاژ با PVC 48آلیاژ با COPO 49عنوان صفحهآلیاژ با PC 51آلیاژ با POM 52آلیاژ با PI 52آلیاژ با PVP 54– Reasons for benefits and problems of blending 55– فصل دوم (مباحث عملی)یك فوم از چه اجزائی تشكیل شده است؟ 59عناوین آزمایشات صورت گرفته روی فوم 59آزمایش اول (اگر افزایش مواد فوم‌از با پارامترهای فوم Dop= 65gr) 61آزمایش دوم (اثر افزایش Dop بر پارامترهای فوم) 62آزمایش سوم (اثر افزایش مواد فوم‌از بر پارامترهای فوم Dop= 85 gr) 62آزمایش چهارم (اثر افزایش كربنات كلسیم بر پارامترهای فوم) 63آزمایش پنجم (اثر افزایش ASUA بر پارامترهای فوم) 64فرمول ماده فوم‌از و درصد تركیبات آن 64 – فصل سوم (تست كدر شدن- بخارگرفتگی (fogging) روی منسوجات و چرمموضوع و زمینه كاربرد 66مبنای آزمایش 66عنوان صفحهتعریف عبارات و علائم 67تجهیزات و شناساگرها 67آماده‌سازی نمونه‌ها 72روش انجام آزمایش 73تشریح نتایج 79گزارش آزمایش 83 دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ریپایان‌نامه كارشناسی رشته مهندسی نساجی (شیمی نساجی و علوم الیاف) چرم مصنوعی و تأثیر فرمولاسیون در خواص فیزیكی چرم به انضمام تست كدر شدن- بخار گرفتگی (fogging) روی منسوجات و چرم مقدمه:همانطور كه می‌دانیم چربهای مصنوعی برخلاف چرم‌های طبیعی كه پس از دباغی كردن پوست گوسفند تهیه می‌گردند از مواد پلیمری كه سنجش اعظم آن را پلی‌وینیل كلراید تشكیل می‌دهد تشكیل یافته‌اند. پلی‌وینیل كلراید (P.V.C) در سال 1835 در یك تحقیق آزمایشگاهی شناخته شد. اما به دلیل اقتصادی یك قرن بود در دهه 1920 وقتی كه صنعت پلاستیك پیشرفت كرد شناخته شد. با وجود این پلاستیك‌های با وزن مولكولی پائین باعث مهاجرت آنها به سطح و سپس تبخیر آنها می‌شد. این اتلاف خود باعث شكنندگی می‌شد كه برای رفع این مشكل سطح P.V.C قالب‌ریزی شده را چرب می‌كند كه بویی شبیه پلاستی سایزر (نرم كننده) داشت و باعث رونیامدن مشتری‌ها به آن می‌شد. ایجاد حالت پلاستیكی بوسیله مخلوط كردن P.V.C با مواد پلیمری به زودی معلوم كرد كه بهترین پاسخ به این مشكل است. مواد مخلوطی با P.V.C در دهه 1920 معرفی شدند. در سال 1928 اولین اختراعاتی كه ثبت شد ماده ته‌نشین شده بوسیله I.G.Farbenindustrie و كربید و كربنهای شیمیایی برای مخلوط لاتكس PVC با پلی‌وینیل استات (PVAC) و پلی‌وینیل كلراید- CO- وینیل استات) PVCAC با 80 تا 95 درصد وزن VC بود. این مخلوط عایق رطوبتی به عنوان جانشین چرم استفاده می‌شد. (Voss & Dickhansen, 1930, 1933, 1934, 1936, 1935) این اولین استفاده از پلیمر جهت سازگار كنندگی بود.ماده اولیه لوله P.V.C را از موادی با نام تجاری Vinolit كه محصول شركت آلمان است تهیه می‌كنند (شركت شاهین پلاستیك) سپس این پودر Vinolit را با روغنی به نام DOP كه مخفف (دی اتیل هگزیل فتالات) است مخلوط می‌نمایند و سپس توسط پره‌هایی آنها را Mix می‌كنند. محصول در بشكه‌های بزرگ و به شكل خمیری مانند درمی‌آید در اینجا می‌توان براساس سفارش مشتری رنگ مورد دلخواه را اضافه نمود. پس از اضافه كردن محلول رنگی دوباره محلول را هم می‌زنند و سپس در بشكه‌هایی نگهداری و سریعاً (حدوداً تا نیم ساعت) استفاده می‌نمایند. نحوه تولید چرم مصنوعی بدین شكل است كه از كاغذی به نام كاغذ ماموت به عنوان زمینه‌ای كه محلول فوق را روی آن قرار دهند استفاده می‌شود- علت نامگذاری این كاغذ بدین منظور است كه كلمه ماموت به معنای فیل و به علت چین و چروكهای روی پوست فیل و تشابه آن با طرح‌های كاغذ فوق می‌باشد- كاغذ ماموت پس از خریداری از زیر غلتك‌هایی عبور كرده تا كاملاً صاف شود (چین و چروكهای فیلی روی كاغذ باقی است) سپس پس از عبور از چند غلتك و صاف شدن سطح كاغذ به زیر یك سینی كه محلول رنگ و مواد پلیمری است هدایت می‌شود نحوه كار بدین شكل است كه مواد مخلوطی پلیمری درون بشكه توسط دستگاه مكش (Suction) كشیده و روی این سینی روان می‌شود. سپس بوسیله یك تیغه در پشت این سینی مواد پلیمری به صورت یك لایه روی كاغذ ماموت پهن می‌گردد (كاغذ ماموت از زیر این سینی عبور می‌كند و سینی دارای سوراخ‌هایی برای عبور مواد پلیمری و انتقال آن روی كاغذ می‌باشد.) پس از عبور از این مرحله یك لایه مواد پلیمری روی كاغذ روان شده كه وارد یك دستگاه پخت هیتر (استنتر) می‌شود دمای این هیتر حدوداً 170 درجه سانتیگراد است كه توسط روغن داغ می‌شود این استنتر دارای 8 شبكه و 2 Zoon تنظیم می‌باشد.پس از عبور از استنتر دوم یك لایه دیگر مواد پلیمری به مواد قبلی اضافه و وارد هیتر دوم می‌شود در اینجا هم این هیتر دارای 8 شبكه و 2 Zoon تنظیم است و نهایتاًدر مرحله سوم براساس سفارش مشتری می‌تواند یك لایه پارچه تریكو نیز به پشت چرم اضافه شده و لایه سوم پلیمر به مواد قبلی اضافه ‌شوند- و در هیتر آخر كه دارای 20 شبكه و 4 Zoon و شیر تنظیم است می‌شود- سپس چرم پس از عبور از هیتر تثبیت انتهایی خارج و بوسیله غلتك Calender خنك می‌شود. در انتهای كار یك غلتك جدا كننده برای جدا كردن كاغذ ماموت و چرم تشكیل شده وجود دارد كه طرحهای موجود در كاغذ ماموت را به پشت كار درحقیقت روی كار ما در آینده خواهد بود انتقال داده است و ظاهری زیبا و مشابه چرم طبیعی را به چرم خواهد داد. همانطور كه قبلاً گفتم در زمان تهیه خمیر پلیمری از رنگ براساس سفارش مشتری استفاده كه این همان رنگ‌های چاپی بوده و معمولاً از حلالهایی مثل Mek كه عبارت است (Methil Ethil Keton) وسیكوهگزانون و تولوئن استفاده می‌شود.برای فشار نیاوردن رولها از عصایی استفاده شده تا رولها روی یكدیگر فشار نیاورند و از انتها، رولها جمع و به سالن كنترل كیفی برای انجام آزمایشات ارسال می‌گردند.حال به منظور كار عملی كاربردی موارد ذیل پیشنهاد می‌گردد:1- تأثیر افزایش مواد فوم‌زا بر پارامترهای فوم.2- تأثیر افزایش DOP (نرم كننده) بر پارامترهای فوم.3- تأثیر افزایش كربنات كلسیم بر پارامترهای فوم.4- تأثیر افزایش ASUA بر پارامترهای فوم.   فصل اول:مباحث نظری Poly vinyl chlorideپلی‌وینیل كلراید (PVC) در سال 1835 در یك تحقیق آزمایشگاهی شناخته شد. اما به دلایل اقتصادی یك قرن بعد در دهه 1920 وقتی كه صنعت پلاستیك پیشرفت كرد شناخته شد. با وجود این پلاستیك‌های با وزن مولكولی پایین، باعث مهاجرت آنها به سطح و سپس تبخیر آنها می‌شد. این اتلاف خود باعث شكنندگی می‌شد كه برای رفع این مشكل سطح PVC قالب‌ریزی شده را چرب می‌كردند كه بویی شبیه پلاستی سایزر (نرم كننده) داشت و باعث رو نیاوردن مشتریها به آن می‌شد. ایجاد حالت پلاستیكی بوسیله مخلوط كردن PVC با مواد پلیمری به زودی معلوم كرد كه بهترین پاسخ به این مشكل است. مواد مخلوطی با PVC در دهه 1920 معرفی شدند. در سال 1928، اولین اختراعاتی كه ثبت شد ماده ته‌نشین شده بوسیله I.G.Farbenindustrie وكربید و كربنهای شیمیایی برای مخلوط لاتكس PVC با پلی‌وینیل استات (PVAC) و پلی (وینیل كلراید- CO- وینیل استات) PVCAC با 80 تا 95 درصد وزنی VC بود. این مخلوط عایق رطوبتی به عنوان جانشین چرم استفاده می‌شد. (Voss & Dickhanser, 1930, 1933, 1934, 1936, 1935). این اولین استفاده از كوپلیمر جهت سازگار كنندگی بود.با وجود این مخلوطهای مقدم بر این برای PVC، نیتریل را بر (NBR) بودند. این سیستمها بوسیله یكی از 3 روش زیر آماده می‌شد: 1- تكنولوژی آسیاب لاستیك (rubber milling)2- مخلوط لاتكس كه با تركیب كردن محلول آبی سوسپانسیون PVC با یكی از الاستومرها بدست آمده.3- مخلوط كردن پودر خشك با استفاده از پودرهای كوچك و ظریف كه از خشك كردن لاتیس (Latice) بدست می‌آید.بعد از كشف ABS در سال 1946، این ترپلیمر به عنوان بهبود دهنده مقاومت در برابر ضربه برای PVC بكار گرفته شد. در طول سالهای گذشته PVC به طور پیوسته با بهبود دهنده مقاومت در برابر ضربه مخلوط شده است. در سال 1956 با «متیل متاكریلات- بوتادی‌ان- استیرن» (MBS) و «كلرینیتد پلی اتیلن» (CPE) و یك سال بعد با «كلروسولفونیتو پلی اتیلن» (CSR)، در سال 1959 با «پلی یورتان خطی» (TPU)، در سال 1967 با «ترپلیمر اتیلن كلرینه شده»، پلیمر دی‌ان «ethylene- propylene diene terpolymer chlorinated» و سپس با «پلی‌سیلوكسان» و بهبود دهنده‌های مقاومت در برابر ضربه به آكریلیك و غیر مخلوط شده است. در دهه 1960 مخلوط كننده‌های خشك با تنش برشی بالا و شبیه مخلوط كننده‌های پودری برای تركیب كردن با PVC به عنوان تكنولوژی برتر شناخته شد. بعد از سالها، چندین نوع از اصلاح كننده‌های پلیمری به طور اختصاصی برای بهبود خواص PVC ارائه شد (Lutz & Dandelberger 1992- Asayeta (1992)) بعضی از اینها به صورت امولسیونی پلیمریزه شده بودند، مخلوط لاتكس آغازگر این روش می‌باشد. در طول دهه 1930 I.G.Farbenindustrie از یك سوی اختراعات ثبت شده به دست آمد كه براساس پلیمریزاسیون در حالت امولسیونی یا كوپلیمریزاسیون وینیلی و مونومر آكریلیك بود مانند: متیل و اتیل آكریلات و با آكریلونیتریل، وینیل استات و كلرواستات، آكریلیك اسید، آكریلیك استرها، آكریلونیتریل و استیون یا وینیل كلراید، وینیل استات، استیون، آكریلونیتریل و آكریلیك استرها. ابتدا به صورت امولسیونی مخلوط می‌شدند سپس بوسیله روش sprag- drying مخلوط خشك می‌شوند و سپس عملیات بعدی روی آن انجام می‌گرفت. این روش طبیعی برای محدوده گسترده‌ای از خواص رزین‌ها و همچنین روش ارزشیابی ساده برای قابلیتهای آنها، استفاده می‌شد. مخلوط لاتكس هنوز هم روش ارجح برای بدست آوردن فرمول رنگ‌ها، چسب‌ها، پلاستی‌سولها، ارگانوسولها (organosols & plastisols) و … می‌باشد. پیشرفت در shawinigan chemicals، با بدست آوردن تكنولوژی رآكتور حلقه بسته (loop- reactor) با بازده بالا برای پلیمریزاسیون یا كوپلیمریزاسیون مونومرهای وینیل، آكریلیك و آلكنیك، ایجاد شد كه در زمان ما هم مخلوط لاتكس استفاده می‌شود. در حال حاضر، مخلوط كردن در حالت مذاب به عنوان روش اصلی مخلوط PVC مطرح است. با این حال این روش از تكنولوژی ساده‌ای برخوردار نیست(This is far from Simple technology). در ابتدا نیاز داریم كه شناخت كاملی از مشكل پایداری حرارتی داشته باشیم. این محدودیت باعث می‌شود كه دمای عملیاتی كمتر از باشد (پایداری فرمولها) بعلاوه ذوب PVC به طور یكنواخت نیست. در طول پلیمریزاسیون امولسیونی یا سوسپانسیونی ذرات PVC به صورت چند مرحله‌ای رشد می‌كنند. ساختار رشد ابتدایی، بسیار شبیه جزئی از كریستال زنجیر شكل سینویو تاكتیك (یك در میان منظم) می‌باشد كه اگر در این حالت بماند، دمای ذوب در حدود می‌باشد. با این نتیجه، جریان مخلوطهای PVC (مخصوصاً فرمولهای سخت و محكم، باید با استفاده از مدل سوسپانسیونی تفسیر شود (utracki 1973b, 1974, 1985b) تركیب و عمل مخلوطهای PVC نیاز به كنترل دقیق دما و زمینه‌های استرس دارد. تفاوت در حالتهای عمل، تفاوت در مراحل شكستن زنجیره‌های رشد یافته PVC را نتیجه می‌دهد. كه این تفاوت در حالتهای عمل، در نتیجه تفاوت در شكل مخلوط كردن و نحوه اجرای آن می‌باشد. این مشاهدات اشاره بر این دارد كه تركیب‌پذیری PVC فقط بر قسمتی از پلیمر تأثیر دارد. حتی در بعضی از سیستمهای آمیز‌ش‌پذیر مانند PVC بی‌نظم (آمورف) با «پلی‌متیل متاكریلات» NMR. (PMMA) جزئی نشان می‌دهد كه آن سیستم در رزلوشن یا محدوده nm 20 هموژن است ولی در nm 2 غیرهموژن می‌باشد. (Albert 1985, Mcbriery & Packer 1993). برای مخلوط‌های در حالت مذاب دو پلیمر شروع در بهترین درجه از پخش ماكرومولكولها اهمیت دارد. این مورد اشاره بر این دارد كه گرید امولسیون PVC ارجح می‌باشد. البته پلیمرهای امولسیونی به صورت زننده‌ای كثیف می‌باشند. آنها شامل مقدار زیادی از آلودگیها مثل پس مانده‌های امولسیفایر، آغازگرها و مواد بافری و … می‌باشند. این آلودگی‌ها مناسب برای كاربردهای معین نیستند یا نیاز به پایدار كننده‌های زیادی دارند. بعلاوه تغذیه دستگاه خشك‌كن به شكل ریسندگی (spin- dried) بوسیله پوردهای كوچك و ظریف PVC برای انجام عملیات ماشین، اكسترودر یا میكسر، كار پرزحمتی است. مخلوط كردن تحت تنش برشی زیاد و در حالت خشك ممكن است عمل پر هزینه‌ای باشد، اما این تنها راه حل می‌باشد. بنابراین، بسته به مورد مصرف حالت PVC سوسپانسیونی ارجح است.در آغاز سال 1971 به تحقیق برای بهبود حالت PVC بوسیله دانش مهندسی منجر به ساخت پلیمرهایی به نامهای PBT, PI, POM, PC, PET، یا كوپلیمر (PC-PSF) PC- Polysulfone شده است. شصت و پنج سال بعد از اولین ثبت اختراع درباره آلیاژهای جدید PVC اختراعات ثبت شده فعلی بر تركیب با Polyamides, Carboxylated NBR، سیلیكون متصل شده به صورت عرضی و آكریلیك رابرها، یا با بلوك‌های كوپلیمر maleimide- base استوار است. مخلوط PVC- NBR:بعضی از اولین مخلوطها با روشهایی كه مورد قبول صنعت لاستیك بود، تهیه می‌شد مانند آسیاب و اكسترود. مخلوط كردن‌های مكانیكی پودرهای لاتكس خشك در دهه 1930 معرفی شد. در سال 1936 Schmidt, Fikentscher اختراعی به ثبت رساندند مبنی بر مخلوط PVC با بهبود دهنده مقاومت در برابر ضربه آكریلیك برای استفاده در پوشش كابل. بعد از مدت كمی از اختراع نیتریل رابر (NBR) Ernest Badum كه در Bergisch- Gladbach كار می‌كرد كشف كرد كه آسیاب آن با 50-10% وزنی PVC موادی با فرآیندپذیری قابل قبول برای عایق كردن كابل بدست می‌دهد كه دارای مقاومت عالی در برابر ازن بود (Badum 1942). مخلوط در سال 1936 به طور عمومی رواج پیدا كرد. این مخلوط‌های P.V.C یكی از اصلاح كننده‌های تماس اكریلیكی بود و مابقی آن NBR بود كه اولین مخلوطهای ترموپلاستیكی رواج یافته در جهان مدرن بود. هفت سال بعد اختراعی بوسیله B.F.G.OODRICH ثبت شد از این قرار كه PVC با مخلوط كردن مكانیكی با 90-50% وزنی NBR مواد لاستیكی تولید می‌كند كه عایق كابل بوده و مقاوم در برابر ازن می‌باشد. در سال 1947 این آلیاژها فرآیندپذیری خوب و مقاومت عالی در برابر ازن داشت. آمیزش‌پذیری مخلوط PVC/ NBR به وسیله مقدار اكریلونیتریل در NBR كنترل می‌شد. بعد از آن رزین شامل 25% وزنی AN با قابلیت آمیزش‌پذیری خوبی گزارش شد. (این گزارش بر مبنای مدرك حاصله از دمای انتقال شیشه‌ای منفرد بود.)البته (high resolution transmission electron microscopy) IEM نشان داد كه دو پلیمر در مقیاس حدود nm10 به صورت خوبی پخش (dis persion) شده‌اند. بنابراین افزایش غلظت AN، قابلیت آمیزش‌پذیری مخلوط را زیاد می‌كند. بالا بردن درجه پخش، فرآیندپذیری و پلاستیكی شدن (plastieization) را افزایش می‌دهد.هنگامی كه مقدار AN افزایش پیدا كند قابلیت انعطاف‌پذیری در دمای پایین بوجود می‌آید و مقاومت در برابر ضربه كاهش می‌یابد. بهترین توافق، زمانی وجود دارد كه از NBR با مقدار متوسط AN در حدود 34% وزنی استفاده شود. زمانیكه مخلوط قابلیت انعطاف‌پذیری كافی نداشته باشد، مقدار كمی از پلاستی سایزر (DOP) ممكن است افزوده شود. قبل از بهینه كردن مقدار NBR همان كار را باید برای PVC انجام داد. (همچنین می‌توانید به بحث عمومی برای مخلوط PVC مراجعه فرمایید) وزن مولكولی PVC (MW) مهمترین متغیر برای بهینه‌سازی می‌باشد. كاهش MW باعث راحتی در مخلوط كردن و عملیات روی آن می‌شود. اما باعث كاهش در مدولهای مقاومت در برابر ضربه، مقاومت در برابر خراش و مقاومت در برابر ازن می‌گردد. مقدار كم MW برای رزین PVC در فرمولهای تزریق در قالب استفاده می‌شود. برای آلیاژهای عمومی، مقدار متوسط MW برای PVC با مقدار K معمولاً‌ در حدود 60 انتخاب می‌شود. اغلب PVCهای رایج با مقدار 90-50% وزنی از NBR مخلوط می‌شوند تا فرآیندپذیری لاستیكی راحتی برای پلاستیك‌های گرما نرم بوجود آید. این مخلوط دارای چسبندگی خوبی برای لاستیكها می‌باشد. تركیب معكوس مخلوط با 90-50% وزنی PVC نیز شناخته شده است. مخلوط‌ها در خانواده فرمولهای PVC سخت همراه NBR دو نقش را بازی می‌كند كه شامل پلاستی سایزر و كمك فرآیند می‌باشد. امروزه مخلوطهای PVC/NBR بوسیله مخلوط كردن لاتكس NBR كه شامل امولسیون یا سوسپانسیون PVC است، تهیه می‌شود (به ترتیب انعقاد (coagulation)، جاری شدن (fluxing) و خشك كردن)، یا تركیب كردن مكانیكی در حالت مذاب می‌باشد. بعلاوه مخلوطها می‌توانند یا قبلاً تركیب شوند (pre- compounded) یا (امتیاز آن از مورد اشاره شده در بالا، آمیزش‌پذیری اجزاء اصلی است) مستقیماً در اكسترودر یا قالب مكانیكی كه در تهیه محصول استفاده می‌شود، تركیب شوند. بنابراین، افزایش در روانی جریان محصول (fluxing) همراه مخلوطهای سخت كننده با ویسكوزیته و نقطه ذوب بالا، مشكل زیادی در نحوه عمل بوجود می‌آورد. مجدداً اشاره می‌كنیم كه تركیب مواد و نحوه عمل باید بهینه باشد، و قبل از آن باید نحوه عمل بوسیله روش حلقه بسته (Closed- loop) طبق موارد ایمنی برای تولید مجدد، كنترل گردد.امروزه مخلوط PVC/NBR به عنوان مهمترین روش رایج در جهان شناخته شده است مانند: GeonTM از JSRNV, B.F.Goodrich از KrynacTM, Japan synthetic Rubber از NipolTM, Polysar از ParaerilTM 020, Nippon Zeon از Vniroyal co یا VyniteTM از Alpha chemicals & plastics. در اغلب موارد تركیب بین 1:1 تا 7:3 تغییر می‌كند. آلیاژهای PVC/NBR برای اكسترود و كلندر طراحی شدند، اما برای تزریق، قالب‌گیری بادی، قالب‌گیری فشاری و قالب‌گیری انتقالی نیز بكا رمی‌روند. مقاومت آنها در برابر ضربه، پارگی (tar)، روغن، سوخت و مواد شیمیایی، خراش، آب وهوا، ازن، الكتریسیته ساكن، شعله ورطوبت خوب است. بعضی از انواع دارای نرم‌كننده (به طور عمده DOP) و تعدادی دارای پر كننده (شامل كربنات كلسیم یا كربن) هستند. مخلوطها در صنعت شلنگ، لوله، سیم و عایق كابل، كفش، صفحات عایق‌كاری گسترده، اسفنج (foam)، درزگیر در و پنجره، نوار نقاله، محافظ لباس، ته‌كفش، ژاكت سیم و كابل و … استفاده می‌شود. اصلی‌ترین امتیاز آن در فرآیندپذیری خوب، پایداری درازمدت در انبار محل نگهداری، مقاومت در برابر پارگی، خراشیدگی، ازن، نفت، سوخت و آب و هوا می‌باشد و نیز دارای خواص مقاومتی در برابر شعله و الكتریسیته ساكن است و همچنین دارای خاصیت فرسایش كم توسط آب می‌باشد. چندین نوع آلیاژ PVC/NBR در مقالات ثبت شده ارائه شده است. در سال 1950 كشف شد كه برای چسبندگی خوب PVC با لاستیك می‌توان با پیش مخلوط كردن (Pre-blended) دو ماده با NBR بدست آورد. در همان سال Firstone مقاله ثبت شده‌ای ارائه كرد مبنی بر اینكه مخلوطهای NBR با PVC (یا VC كوپلیمر با وینیل یا مونومر آكریلیك) را می‌توان با پلی‌آمیدها مانند واسطه اتصال و جفت شدن (Coupling) آمیخت. در سال 1951 كمپانی B.F.Goodrich مقاله ثبت شده‌ای ارائه كرد كه محدوده تركیبی گسترده‌ای از PVC/NBR برای تولید آلیاژهای گرمانرم با فرآیندپذیری راحت را مطرح می‌كرد. در مقاله ثبت شده‌ای كه به visking corporation اهدا شده، گزارش شده كه اگر NBR با 25%-10 وزنی به نام HycarTM به عنوان سازگار كننده برای هر كدام از PVC یا پلی‌وینیلیدین كلراید (PVC به نام SaranTM) با پلی كلروپرن 20%-7 وزنی (CR به نام NeoprenTM) مخلوط شود، مخلوط دارای خواص شفافیت (transparent)، گرمانرمی، در زمانبدی حرارتی، قابلیت چاپ شدن (printable)، بی‌بو بی‌مزه است كه مناسب برای محدوده گسترده‌ای از كاربردها می‌باشد. (signer & Beal 1951, 1953). به طور مشابه به مخلوطهای PVC با 5-13phr از SBR بوسیله افزودن NBR دارای خاصیت سازگاركنندگی می‌باشند. آلیاژ سخت شده از لحاظ مقاومت در برابر ضربه در دمای پایین بهبود می‌یابد. (N.V, 1960) در بعضی از مقالات ثبت شده، اشاره شده كه در مخلوطهای PVC/ NBR برای افزایش قابلیت انعطاف‌پذیری باید حالت پلاستیكی آن بیشتر شود. برای مثال 100 قسمت PVC با 400-10 قسمت NBR و مكانیزه شده و 300-25 قسمت نرم‌كننده، آلیاژی با مقاومت تخریب حرارتی، جهندگی و درخشندگی (delusterd) خوبی می‌دهد.(Sumitimo Bakelite Co 1983) در سال 1959 سیستم 3 گانه، PVC، NBR و لاستیك كلروپرن، برای سیستم‌های PVC با نرمی زیاد پیدا شد (Alekseenko & Mihustin 1959). در مقالات ثبت شده بعدی آورده شده كه اسیدی كردن لاستیك NBR آنرا برای استفاده به عنوان سازگار كننده در مخلوط‌ها همراه پلی‌آمیدها، پلی‌كربناتها یا پلی‌استرها، مناسب می‌سازد. برای مثال در آزمایشگاه Tosoh croporation، مخلوطهای PVC همراه PA به وسیله تركیب با Carboxy lated NBR دارای خاصیت سازگاركنندگی و بهبوددهندگی اثر ضربه (مقاومت در برابر ضربه) هستند. در سال 1992 Vponor Innovation، كشف كرد كه مخلوط PVC با كوپلیمر «مونوكسید كربن- اتیلن- وینیل استات» و phr 25 Copo- VAC می‌تواند با افزودن phr10 NBR دارای خاصیت سازگار كنندگی (Compatibilized) شود. مخلوطها همچنین می‌توانند شامل پایدار كننده‌ها، روان‌سازها و پركننده‌ها باشند، تركیب نهایی دارای دمای انتقال شیشه‌ای می‌باشد. نسبت مدول كششی اندازه‌گیری شده در و برابر 20 و امتداد آن تا كشش نقطه شكستن (در و 200% می‌باشد. آلیاژهای مناسبی برای محافظت از لوله‌ها در لوله‌كشی‌های زیرزمین پیدا شده است (Land & Agren 1993)مخلوط‌های PVC/ ACRYLIC:اكریلیك‌هایی كه بحث می‌شود شامل خانواده پلی‌مرها یا كوپلی‌مرهایی است كه قسمتی از آن مانند مشتق آكریلیك یا جانشین اسید اكریلیكی در انواع- CH2- C(Y) CX- جائیكه X = -H (از مشتقات اسید اكریلیك) و Y = N, ONH2, OOCnH2n+1 و … تكرار می‌شود.تركیب‌پذیری PVC- acrilic بر اثر واكنش بین گروه- -CHCL- از PVC و گروه كربوكسیل از اكریلیك است. مكانیزم شبیه دلیل قابلیت آمیختگی PVC با پلی‌استرهای آلیفاتیك، پلی‌كاپرولاكتام یا پلی‌نپتامتیلن- آدیپات یا پلی‌تترا متیلن آدیپات و … می‌باشد.در مورد تركیبات acrilic- PVC فوق می‌توان اظهار داشت كه این رزنیها در مخلوطها اتصال می‌یابند. این موضوع در مقاله ثبت شده بوسیله (ICI) Imperial Chemical Industries آورده شده است. در مقاله بعدی از ICI آورده شده كه پنتا و هگزا دی‌ال با مخلوطی از گلوتاریك واسید ساكینیك (Succinic acid & glutaric) فشرده شده است. نتیجه مخلوط كردن پلی‌استرها با PVC به نسبت 1:1، صفحات شفاف و تمیز و انعطاف‌پذیر بود. در همان سال PVC یا fumaric acid- butanediol polyesterl PVCAC و CA مخلوط شد كه پوشش مقاوم در برابر بنزین از آن بدست آمد. مورد اصلی در خانواده اكریلیك‌ها (PMMA) است. مخلوط PVC با PMMA دارای اهمیت نمی‌باشد (همانطور كه می‌دانیم اضافه كردن PVC به PMMA قابلیت آتش‌گیری آنرا كاهش می‌دهد) هر دو رزین دارای شكل بی‌نظم هستند و هر دو دارای دماهای انتقال شیشه‌ای یكسان و نیروی تماسی (مقاومت در برابر ضربه) ضعیف می‌باشند. برای استفاده، آنها نیاز به عملیات سخت‌سازی یا چقرمه‌سازی دارند. مخلوطهای تركیب‌پذیر PMMA با (CPVC) چندان دارای ارزش نیستند. البته این مخلوطها (شامل بیش از 80 درصد PMMA) به جهت قابلیت عمل، فرآیندپذیری خوب، HDT و سختی خوبی كه دارند، شناخته شده هستند.در مورد PVC مخلوط شده با imidized polymethacrylate (poly glutoarimide)) در مقاله ثبت شده در سال 1990 از Rohm & Hass بحث شد. آلیاژهای گزارش شده دارای امتیازات مشخصی برای كاربردهای در گرمای بالا می‌باشد. اختلاط PVC با اكریلیك explored برای رسیدن به سازگاری می‌باشد (compatibilization) برای مثال 95-10 قسمت PVC مخلوط شده با مخلوطی شامل 85%- 30 وزنی imidized acrylic دارای به نام تجاری Paraliod و یك پلیمر دیگر، نتیجه مخلوط قابلیت فرآیندپذیری خوب و HDT بالا از خود نشان می‌دهد.اكریلیك‌های رایجی كه در آلیاژ PVC استفاده می‌شوند به طور عمده از نوع اكریلیك الاستومری می‌باشد. اولین مقاله ثبت شده بر PVC/ acrilic توسط I.G.Farbendustrie انتشار یافت. در سال 1956 MBS, Rohm & Hass را كه به نام Acryloid مشهور است همانند یك اصلاح كننده مقاومت در برابر ضربه به PVC افزودند. آلیاژهای شامل PVC/ MBS توسط مخلوطهای لاتكس تهیه می‌شوند. مقاله ثتب شده‌ای كه توسط ICI نوشته شده مطرح می‌كند كه 73%- 65 وزنی PVC همراه 15%-10 وزنی PMMA و 20%-17 وزنی كوپلیمر «پلی‌بوتادی‌ان متیل متاكریلات» باید با هم آمیخته شوند. انواع جدیدتر MBS، طوری طراحی شده‌اند كه به عنوان اصلاح كننده مقاومت در برابر ضربه PVC استفاده شوند. این نوع دارای اندازه كنترل شده اجزاء الستومری می‌باشند كه به آنها این امكان را می‌دهد كه PVC/MBS تهیه شده به صورت صفحات قابل بسته‌بندی شده در آیند. برای مثال MBS با ساختمان cluster- like ترجیح داده می‌شود. ذرات تشكیل یافته كلاسترهایی (Clusters) با قطر nm 70- 50 می‌باشند. آنها بوسیله «استیرن- متیل متاكریلات» در كنار هم نگه‌داشته می‌شوند. برای ایجاد حالت شیشه‌ای یا شفافی از الاستومرهای اكریلیك استفاده می‌شود. در سال 1959 و 1960 مقاله ثبت شده كاربردی از hureha chemical work نشان داد كه مخلوط PVC سخت دارای مقاومت در برابر ضربه و دمای گرمای خمشی (HDT) زیاد می‌باشد. این مورد با مخلوط كردن آن با كوپلیمر «وینیلیدین و آلكیل آكریلات و وینیل كلراید» بدست می‌آید. در مقاله ثبت شده بعدی آورده شده كه. PVC باید با كوپلیمر «بوتادی‌ان- استیرن- متیل آكریلات- اتیل آكریلات» مخلوط شود. در سال 1959 شركت Vnion Carbide تلاش كرد مقاله‌ای برای PVC با فرآیندپذیری آسان تهیه كند. از این رو PVC را با كوپلیمر «اتیلن- اتیل آكریلات» مخلوط كرد. در مقاله ثبت شده كاربردی كه توسط DOW در سال 1965 آورده شده است كه برای بدست آوردن PVC با فرآیندپذیری خوب و مقاومت در برابر شعله، باید آنرا با كوپلیمر «پلی سیلوكسان و بوتادی‌ان- متیل استیرن- متیل متاكریلات» مخلوط كرد.در سری مقالات ثبت شده كاربردی در سال 1966، شركت Mitsubishi Rayon مخلوط PVC یا كوپلیمر (PVC AC) با Poly (butadien- Co- butylarylate- Co- styren) همراه40-3% وزنی SB- BA یا با Poly (styrene- co- acrylonitri le- co- methylmethacrylate- butylacrylate-g- methyl methacrylate) را فاش كرد. نتیجه این آلیاژها دارا بودن حالت شیشه‌ای، عدم فرسایش در هوا و مقاومت در برابر ضربه بالا بود. با مشاهد نتایج كار این شركت، تكنولوژی ساخت انواع گوناگونی از سازگار كننده‌ها و بهبود دهنده‌های مقاومت در برابر ضربه مانند متابلن (Metublen) پیشرفت كرد. ادامه خواندن مقاله پايان نامه چرم مصنوعي و تأثير فرمولاسيون در خواص فيزيكي چرم به انضمام تست كدر شدن- بخار گرفتگي (fogging) روي منسوجات و چرم

نوشته مقاله پايان نامه چرم مصنوعي و تأثير فرمولاسيون در خواص فيزيكي چرم به انضمام تست كدر شدن- بخار گرفتگي (fogging) روي منسوجات و چرم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله دولت الكترونيك

$
0
0
 nx دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فهرست مطالبعنوان صفحهمقدمه 1تعاریف دولت الكترونیك 3عوامل زمینه ساز پیدایش دولت الكترونیك 4عوامل موثر در ایجاد دولت الكترونیك 5موانع استفاده از دولت الكترونیك 6موانع ایجاد دولت الكترونیك 9مردم سالاری الكترونیكی 12مشكلات دولت الكترونیك 13سه فاز دولت الكترونیك 14مزایای دولت الكترونیك 17اهداف دولت الكترونیك 18رسانه منتخب برای دولت الكترونیك 21 نتیجه گیری 23 مقدمه:امروزه با پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد تأثیرگذاری این فن‌آوری بر جوانب مختلف زندگی هستیم. تجارت الكترونیكی و بازاریابی الكترونیكی نمونه‌هایی از این تأثیرگذاری هستند. دولت الكترونیكی، كه استفاده از این تعبیر در مجاورت و سخنرانیها بیش از چهار سال نیست كه مرسوم شده، یك مثال دیگر از این نوع تأثیرگذاری است. كه از لحاظ نقشی كه در جوامع انسانی بازی خواهد كرد، با نمونه‌های گذشته تفاوتهای زیادی دارد.هر چند محتوای نظری این مفهوم از جامعیت لازم برخوردار نیست، در این مقاله سعی شده است كه مطالب مهم راجع به دولت الكترونیكی، كه در منابع مختلف بر سر آنها اتفاق نظر وجود دارد، جمع‌آوری و ارائه گردد. هر چند عده‌ای دولت الكترونیكی را یك نوع تجارت الكترونیكی در سطح ایالت یا كشور می‌دانند، بعضی تحولی را كه دولت الكترونیكی به وجود خواهد آورد، همتای تحول ناشی از انقلاب صنعتی در اروپا می‌دانند. به هر حال ایده خدمات، در تمام 365 روز سال و در تمام اوقات 24 ساعت، با پدیدار شدن دولت الكترونیكی جامه عمل پوشیده است. دولت الكترونیكی جوانب گوناگونی دارد. از آن جمله می‌توان به جنبه‌های تكنیكی، اقتصاد اجتماعی مردم سالارانه و موارد دیگر اشاره كرد. علی رغم مزایا و قابلیتهای فراوانی كه برای دولت الكترونیكی متصور است، موضوع تازه‌ای است كه تحولات گسترده‌ای را به دنبال خواهد داشت. مطالب تكمیلی در این مورد در ادامه مقاله خواهد آمد، ولی راهكاری كه در بعضی منابع برای جلوگیری از واكنشهای ناگهانی در قبال این تحولات پیشنهاد شده است، شروع آهسته و آرام و گسترش سریع است.علت اتخاذ چنین راهكاری، با در نظر گرفتن تأثیرات و پیامدهای ناشی از بكار گرفتن دولت الكترونیكی، معقول و منطقی به نظر می‌رسد كه در بدنه مقاله بدان پرداخته خواهد شد. دولت الكترونیكی، مطلبی نو و جدید در دنیای پیشرفتهای مبتنی بر فن‌آوری اطلاعات می‌باشد. و به همین دلیل مفاهیم و مطالب وابسته به آن بسیار پراكنده و بعضاً‌ متناقص می باشند. در این مقاله سعی شده است كه مطالبی منسجم از این منابع پراكنده استخراج و ارائه گردد. در ادامه مقاله به مزایا و معایب دولت الكترونیكی، رسانه منتخب برای دولت الكترونیكی، انتظارات كه مردم از دولت الكترونیكی دارند، مشكلات پیاده سازی یك دولت الكترونیكی و مطلبی تحت عنوان مردم سالاری الكترونیكی خواهیم پرداخت. در لابلای مطالبی كه ارائه می گردند. بعضاً مثالهایی از گزارشها و تحقیقات مختلف كه به صورت عملی انجام شده‌اند، آورده خواهد شد. رشد فناوری‌ها به ویژه فناوری اطلاعات و فراگیر شدن آن در سطح جامعه تغییرات گسترده‌ای را در ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها پدید آورده است. این فناوری‌ها امروز با نرخی فزاینده و به صورت تصاعد هندسی در حال رشد است و به صورت نماد عصر حاضر در آمده است. رشد فزاینده این فناوری‌ها در تمامی پدیده‌ها از جمله دولت و موسسات دولتی تاثیرات شگرفی بر جای می‌گذارد. دولت‌ها در عصر جامعه اطلاعاتی می‌بایست برای برآورده كردن نیازها و انتظارات شهروندان خدمات ومحصولات خود را به طور روزافزون كیفی‌تر و مطلوب‌تر نمایند. تعاریف:پیرو مطلبی كه در مقدمه ذكر شد، تعاریف متعددی از دولت الكترونیكی، ارائه شده است. از بین تعاریف، برخی از آنها كه در منابع معتبرتر یافته شده‌اند، ارائه می‌گردد: 1 دولت الكترونیكی: استفاده از قابلیتهای فی‌آوری اطلاعات و ارتباطات، برای دوباره ساختن یك دولت است. 2 دولت‌ الكترونیكی: اطلاعات دیجیتال و سرویسهای اقتصادی به هنگام است، كه به شهروندان ارائه می‌گردد. 3 دولت الكترونیكی: شیوه ای برای دولتها به منظور استفاده از فن‌آوری جدید می‌باشد. كه به افراد، تسهیلات لازم جهت دسترسی مناسب به اطلاعات و خدمات دولتی اصلاح كیفیت خدمات و ارائه فرصتهای گسترده‌تر برای شركت در فرآیندها و نهادهای مردم سالار را فراهم می‌سازد.4 دولت الكترونیكی: تركیبی از فی‌آوری اطلاعات و شبكه اطلاع رسانی تار عنكبوتی جهانی به منظور ارائه خدمات، بطور مستقیم به عامه مردم است. نقطه مشتركی كه در همه تعریفها دیده می‌شود استفاده از فن‌آوری اطلاعات است. احتمالاً‌ در آینده با روشنتر شدن جوانب مختلف دولت الكترونیكی، شاهد ارائه تعاریف جامع، مانع و بهتری از دولت الكترونیكی خواهیم بود. دولت الكترونیك از استفاده از تكنولوژی اطلاعات IT برای حركت آزاد اطلاعات جهت چیره شدن بر حدود فیزیكی سیستم‌های مبتنی بر كاغذ و فیزیكی تا استفاده از تكنولوژی جهت افزودن دسترسی و ارائه خدمات دولت برای بهره‌مند شدن بیشتر شهروندان، شركتهای تجاری و كارمندان از این خدمات در تغییر است. ایده اصلی در پشت این تعاریف آن است كه دولت الكترونیك شامل خودكار سازی و كامپیوتری كردن رویه‌های كاغذ مبنای موجود می‌باشد كه روش‌های جدید رهبری راه‌های جدید بحث و استراتژی‌های تصمیم‌گیری روش‌های جدید داد و ستد تجاری روش‌های جدید ارتباط با شهروندان و انجمن‌ها و راه‌های جدید سازماندهی و تحویل اطلاعات را موجب می‌شود. هدف نهایی دولت الكترونیك بهبود در دسترسی و تحویل خدمات دولت می‌باشد به صورتی كه به نفع شهروندان باشد و هدف بسیار مهم‌تر آن تقویت حركت دولت به سوی دولتی كاراتر و شفافیت بیشتر جهت مدیریت بهتر منابع اجتماعی و اقتصادی كشور برای توسعه می‌باشد. كلید ورود به دولت الكترونیك برقرار ساختن یك استراتژی بلند مدت و سازمان یافته جهت بهبود پایدار در فعالیتها با دید نهایی برآورده كردن نیازهای شهروندان است. خدمات دولت الكترونیكی بر روی چهار دسته از مشتری‌های مختلف متمركز گردیده است. عوامل زمینه‌ساز پیدایش دولت الكترونیك: پیدایش مفهوم دولت الكترونیك در پی ظهور و گسترش فناوری‌های نوین ارتباطی و از جمله اینترنت است. تغییرات گسترده و عمیقی را كه اینترنت بر ابعاد گوناگون زندگی انسان‌ها از روابط انسانی گرفته تا كار، آموزش، تفریح، خرید، و غیره… داشته لزوم ارائه خدمات نوین و كیفی كه پاسخگوی نیازها و انتظارات شهروندان جامعه اطلاعاتی آینده باشد را نمایان می‌سازد. به طور كلی عوامل متعددی زمینه ساز پیدایش مفهوم دولت الكترونیك بوده است كه همگی ناشی از رشد فناوری و پیچیده‌تر شدن زندگی بشر است. دولت‌ها برای پاسخ به این پیچیدگی ناگزیرند كه اقدام به ایجاد دولت الكترونیكی نمایند. برخی از عوامل زمینه‌ساز پیدایش این مفهوم عبارتند از: رشد فناوری به ویژه فناوری اطلاعات، سرمایه‌گذاری بنگاه های اقتصادی در بخش‌ فناوری و اطلاعات و تطبیق آن با نیازها و شرایط خویش، رشد استفاده از اینترنت و عادت كردن مردم به استفاده از آن، تغییر انتظارات شهروندان و بنگاههای اقتصادی، فشارهای ناشی از رقابت، جهانی شدن. عوامل مؤثر در ایجاد دولت الكترونیكی:فن‌آوری: بدون شك دولت الكترونیكی موضوعی است كه بر بستر یك فن‌آوری پیشرفته، فرصت ظهور پیدا می كند. در این میان گسترش پایگاه داده‌های یكپارچه‌ای كه توسط آن هر فردی را به طور یگانه شناخت، نقش مؤثری را دارد.گواینكه این عنوان جز عوامل تأثیر‌گذار بر همه گیرشدن استفاده از دولت الكترونیكی ذكر شده است، ولی در قسمت عوامل بازدارنده پیاده سازی خواهیم دید كه این عنوان و عنوان بعدی در ذیل عوامل بازدارنده در جهت پیاده‌سازی دولت الكترونیكی هستند. سرمایه‌گذاری گسترده: دولت الكترونیكی از جهت تأسیس، اصلاً ارزان نیست، مخصوصاً هزینه‌های ابتدایی بسیار بالاست. این عنوان نیز مانند عنوان قبلی، همان طور كه گفته شد، از گلوگاههای تحقق یك دولت الكترونیكی هستند كه گذشتن از این دو راه را برای شكل گرفتن دولت الكترونیكی هموار می‌سازد. در قسمت موانع پیاده‌سازی دولت الكترونیكی به این دو عنوان برخواهیم گشت. قوانین راهگشا: جا افتادن فرهنگ استفاده از دولت الكترونیكی نیاز به تصویب قوانینی دارد كه اعتبار خدمات این دولت را به رسیمت بشناسد و قابل استناد بودن مدارك دولت الكترونیكی را مجاز بداند. به عنوان مثال یكی از مفاهیمی كه در دولت الكترونیكی مصداق پیدا می‌كند، امضای دیجیتالی است. این نوع امضاها در آینده، در مبادلات الكترونیكی تحت رسانه‌ای كه در دولت الكترونیكی استفاده خواهد شد، همان نقشی را بازی خواهند كرد كه امروزه امضاهای معمولی بازی می‌كنند. به هنگام استفاده از امضای دیجیتال باید قوانینی برای تطبیق امضاها وجود داشته باشد تا هم جلوی سوءاستفاده گرفته شود و هم افراد جامعه، اطمینان خاطر را برای استفاده از آن داشته باشند. موانع استفاده از دولت الكترونیكی: یكی از مهمترین اهداف دولت الكترونیكی، فراهم آوردن شرایطی برای مشاركت همه مردم در دولت و فعالیتهای آن است. شاید بزرگترین مساله در این راستا، رسانه‌ای باشد كه باید زمینه این مشاركت را فراهم نماید. رسانه های مختلفی كه برای این منظور پیشنهاد شده‌اند، در بخش دیگری مورد بررسی قرار خواهند گرفت، ولی بدون شك رسانه‌ای كه امروزه به صورت پیش فرض برای این كار در نظر گرفته می‌شود، اینترنت است. موانعی كه در جهت استفاده از اینترنت برای آحاد افراد یك جامعه وجود دارد، یكی از اصلی‌ترین موانع همه گیرشدن این موضوع می‌باشد. در همین راستا تحقیقات و گزارشهای مختلفی در نقاط گوناگون دنیا ارائه شده است كه به برخی از آنها به عنوان شاهدی بر این مدعا اشاره می‌شود: در تحقیقی كه در ایالت تگزاس آمریكا انجام شده است، چهار مانع به عنوان موانع اصلی استفاده از اینترنت در جهت گسترش دولت الكترونیكی عنوان شده است. با دقت در این موارد می‌توان آنها را عمومیت داد و می‌توان گفت كه این مشكلات در هر جامعه وجود دارد: 1- موانع جغرافیایی: بعضی از مناطق به صورت سنتی، مناطقی روستایی و كشاورزی هستند. فراهم كنندگان اینترنت هم به این مناطق كه شاید اشتیاقی از سوی خودشان هم برای دسترسی به اینترنت وجود ندارد، اقبالی نشان نمی‌ ‌دهند. 2- موانع اقتصادی: اقشار كم درآمد از پس هزینه‌های استفاده از اینترنت بر‌نمی‌آیند. حداقل امكانات استفاده از اینترنت، یك رایانه شخصی و یك خط اتصال به اینترنت است كه تهیه آنها هزینه قابل توجهی می‌طلبد. شاید به نظر برسد كه هزینه استفاده از اینترنت، مانع جدی بر سه راه استفاده از دولت الكترونیكی نمی‌باشد. ولی باید به این نكته توجه كرد كه مخاطب دولت الكترونیكی همه اقشار مردم هستند و وجود عده ای كه مانع اقتصادی مهمترین دلیل عدم دسترسی آنها به اینترنت است، قابل انكار نیست.3- موانع زبانی: حضور اتباع خارجی كه با زبان رسمی منطقه آشنا نیستند، مانع سوم است. در سطح كلی‌تر بعضی از خدمات دولت الكترونیكی مربوط به اتباع كشورهای دیگر است. برقرار كردن رابطه با اینگونه افراد و مشكلاتی كه برسر ترجمه موارد موجود است نیز جز موانع زبانی حساب می‌شود. 4- مانع ناشی از افراد معلول و ناتوان: چون بخشی از مخاطبان دولت الكترونیكی، اینگونه افراد هستند، باید این مورد را نیز به حساب آوریم. علاوه بر این در منبعی دیگر، از موانع دیگری نظیر كم سوادی به عنوان مشكلات فراگیرشدن استفاده از اینترنت یاد شده است. یكی از مزایای دولت الكترونیكی عدم تبعیض بین افراد، هنگام ارائه خدمات می باشد. در حالت ایده آل، با استفاده از دولت الكترونیكی دیگر مسائلی مانند رانت‌خواری و پارتی بازی وجود نخواهد داشت، و می‌توان تا حدودی به تحقق عدالت امیدوار بود. اما معضل بالقوه‌ای كه پیش می‌آید، شكافی است كه بین مردم از جهت دسترسی یا عدم دسترسی به منابع دولت الكترونیكی وجود دارد. مشكل دیگر در زمینه شناسایی افراد حین استفاده از خدمات دولت الكترونیكی می‌باشد. خدمات مختلف دولت الكترونیكی مانند مالیات، خدمات بهداشتی، قوانین مهاجرت و غیره به مقداری عملیات تشخیص هویت نیاز دارد. عملیات دقیق شناسایی جلوی سوءاستفاده از امكانات دولت الكترونیكی را نیز می‌گیرد. به هر حال جلب اعتماد عمومی مردم نسبت به توانایی دولت الكترونیكی برای حفظ امنیت اطلاعات و پیشگیری از سوءاستفاده عنصری كلیدی در راه موفقیت دولت الكترونیكی می‌باشد. برای حل این مشكل، راه‌حلی كه در یكی از منابع به آن اشاره شده بود، بكارگیری كارتهای تصدیق بود. احتمالاً‌ این كارتها مشابه كارتهای شناسایی هستند، با امكانات خاص خود، مثلاً‌ اینكه بتوان كارت خوانهای مربوطه را به راحتی حتی روی رایانه های شخصی نیز نصب كرد.همچنین، مردم باید بتوانند به راحتی از خدمات دولت الكترونیكی استفاده كنند، والا عدم دسترسی مناسب به استفاده از امكانات سبب ایجاد ذهنیت منفی در مردم می‌شود. موانع ایجاد دولت الكترونیك:در راه تحقیق و پیاده‌سازی دولت الكترونیك موانع بسیاری اعم از محدودیت‌های فنی و تكنولوژیكی، دشوارهای اقتصادی و مالی، نگرش‌های موجود در جامعه در سطح مسئولان و دستگاههای اجرایی كشور گرفته تا شهروندان و عموم جامعه و غیره قابل مشاهده است. در میان این موارد به طور اختصاصی می‌توان به موارد زیر اشاره كرد: در میان مسئولان، برنامه‌ریزان و نیز افكار عمومی جامعه هنوز ضرورت تحقیق دولت الكترونیكی به طور كامل درك نشده است و مدیران بلند پایه سازمان دولتی، در عمل، از برنامه‌ریزی‌های انجام شده در جهت بسترسازی برای تحقیق دولت الكترونیك حمایت لازم را به عمل نمی‌آورند. لذا این مسئله نیازمند تدابیر برنامه هایی به منظور تغییر نگرش‌ها در این خصوص است. در صورت درك ویژگی‌ها و مختصات جامعه اطلاعاتی آینده و جایگاه نقش ایران در این عرصه از سوی مدیران و برنامه ریزان شاهد اجرا و پیاده‌سازی اصولی و صحیح دولت الكترونیك در جامعه خواهیم بود. از دیگر سورسانه‌های جمعی اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات می بایست با اطلاع‌رسانی مناسب نسبت به آگاه سازی افكار عمومی شهروندان در خصوص مفاهیم و مزایای دولت الكترونیكی اقدام كرده تا شرایط پیاده سازی دولت الكترونیكی تسهیل شود ایجاد و نگهداری شبكه‌های اطلاع رسانی و پایگاه‌های اطلاع رسانی هزینه‌های بالایی را به ویژه برای كشورهای در حال توسعه دربردارد. لذا فراهم كردن بسترهای پیاده سازی و تحقیق دولت الكترونیكی هزینه های سنگینی را بر دوش جامعه و شهروندان خواهد گذاشت زیر ساخت‌های لازم در این زمینه در بسیاری از جوامع مهیا نیست عمده‌ترین بستر پیاده سازی دولت الكترونیك، اینترنت است كه فراهم كردن امكانات مناسب در این زمینه ضروری و اجتناب ناپذیر است، فقدان یا كمبود نیروهای متخصص در زمینه فناوری‌های اطلاعات به ویژه در كشورهای جهان سوم نیز از دیگر محدودیت‌های موجود است، در طراحی و اجرای دولت الكترونیكی، دولت باید به سیاست ها از جمله مسائل اقتصادی، مقررات گذاری و حقوق كاربران توجه داشته باشد، ثبت ونگهداری سوابق الكترونیكی از جمله مسائل مهم در اجرای و پیاده سازی دولت الكترونیك در جامعه است، برخی از چالش های پیاده سازی دولت الكترونیك مربوط به ابعاد اجتماعی و سیاست های اطلاعاتی مربوط به اینترنت به عنوان زیربنای پیاده سازی دولت الكترونیك است. از لحاظ تكنیكی برای پیاده سازی دولت الكترونیكی موانع جدی وجود دارد. بهتر است قبل از بر شمردن این مشكلات در مورد كشورهایی كه در این زمینه گامهایی را برداشته‌‌اند مطلبی ارائه كنیم: در ضمن جستجوهایی كه برای یافتن منابع جهت تهیه این مقاله صورت گرفت، نام كشورهایی نظیر نیوزلند، فنلاند، كانادا، استرالیا، انگلستان و آمریكا از نظر تحقیقات و كارهای عملی كه در این زمینه صورت داده بودند، كاملاً‌ مشخص بود. طبق اظهار نظر یكی از منابع معتبر كشورهای فنلاند و استرالیا حتی از آمریكا و كانادا دراین زمینه جلوتر هستند. البته واضح و روشن است كه پیاده سازی یك دولت الكترونیكی (همانطور كه در موانع همه گیرشدن استفاده از اینترنت آمد)، گذشته از مسائل فن‌آوری و تكنیكی به شرایط جمعیتی و جغرافیایی نیز وابسته است. با در نظر گرفتن این مسائل شاید بتوان عنوان كرد كه مشكلتر بودن پیاده سازی دولت الكترونیكی در كشور گسترده و پهناور آمریكا كه دارای جمعیت زیاد و اتباع خارجی فراوان است، از پیاده سازی‌ آن در كشور كوچكتر و كم جمعیت‌تر فنلاند امری طبیعی است. اگر بخواهیم نگاهی به رئوس مشكلات موجود در راه پیاده سازی یك دولت الكترونیكی بیندازیم این عناوین جلب نظر می‌كنند: سرمایه‌گذاری زیاد: دولت الكترونیكی سرمایه گذاری اولیه فراوانی را طلب می كند و بازگشت سرمایه نیز سریع نیست. به همین علت خطر گام نهادن در این راه اولین عامل سلبیه در راه تحقق آن است. امنیت اطلاعات: این مساله تاكنون چندین بار تحت عناوین مختلف در این مقاله در این مقاله مطرح شده است كه قاعدتاً‌ اهمیت آنرا نشان می دهد یك نكته در این مورد كه تاكنون مطرح نشده است، مرزبندی بین اطلاعات محرمانه و غیرمحرمانه می‌باشد. به عبارت دیگر دولت الكترونیكی بعضی از اطلاعات را باید بدون محدودیت در اختیار شهروندان و دیگر مخاطبان خود قرار دهد. ضمناً‌ دسته‌ای از اطلاعات می‌بایست برای برخی از مخاطبان غیر قابل دسترسی باشد. تعریف و مشخص كردن این مرزبندیها خودكار مشكل و دقیقی است، ضمن اینكه پس از تعریف این مرزبندیها، پیاده سازی یك سیستم با آن مشخصات نیز كار بسیار دشواری است. ادامه خواندن مقاله دولت الكترونيك

نوشته مقاله دولت الكترونيك اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله جرم شناسي انتقادي از ديدگاه مارکسيست، فمنيست و پست‌مدرن

$
0
0
 nx دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فهرست منابع1- احمدی، بابک، واژه شناسی فلسفی مارکس.2- ترجمه شرف الدین خراسانی، فلسفه معاصر اروپایی- نشر علمی و فرهنگی3- آنسل، مارک، دفاع اجتماعی، محمد آشوری و علی حسین نجفی ابرندآبادی، انتشارات دانشگاه تهران چاپ سوم 13754- آشوری، محمد، مجموعه مقالات علوم جنایی، انتشارات سمت، مقاله درآمدی بر جرم شناسی انتقادی و انواع آن5- بشریه، حسین، اندیشه های مارکسیستی، تاریخ اندیشه های سیاسی قرن بیستم، نشر نی چاپ دوم 1378 تهران6- باتامور، تام، مکتب فرانکفورت، حسینعلی نوذری، نشر نی چاپ اول 1375 تهران7- جرج ولد، توماس برنارد، علی شجاعی، جرم شناسی نظری، انتشارات سمت 13808- مقدادی، بهرام، فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی از افلاطون تا عصر حاضر، نشر فکر روز چاپ اول 13789- رابینس، دیو، نیچه و مکتب پست مدرن، ابوتراب سهراب و فروزان نیکوکار، نشر فرزان10- نوربها، رضا، زمینه جرم شناسی، انتشارات گنج دانش چاپ اول 137711- مارکوزه، هربرت، انسان تک ساحتی، محسن مویدی، انتشارات امیر کبیر تهران 137812- محیط، مرتضی، کارل مارکس زندگی و دیدگاه های او، نشر اختران، چاپ اول 138213- مالوری، فیلیپ، اندیشه های حقوقی، ترجمه مرتضی کلانتریان، موسسه انتشارات آگاه چاپ اول بهار 8314- وایت، راب و هینز فیونا، جرم وجرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، موسسه پژوهشی حوزه دانشگاه 138315- گسن، ریموند، مقدمه ای بر جرم شناسی، ترجمه مهدی کی نیا ص 134 فهرست مطالب صفحه مقدمه 11- مارکسیسم 22-1- مکتب فرانکفورت 41-2- جرم‌شناسی انتقادی مارکسیست 52- فمنیسم 62-1- نگاه انتقادی مکتب فمنیسم به جرم 83- پست‌مدرنیسم 93-1- نکاه پست ‌مدرنیست ها به جرم‌شناسی انتقادی 11نتیجه گیری 13 مقدمهعبارت جرم‌شناسی انتقادی، به عنوان چتری که سلسله‌ای از دیدگاه‌هایی در حال تکامل و در حال شکل گیری را زیر پوشش دارد توصیف شده است.جرم‌شناسی انتقادی، رادیکال، انقلابی هرچند هر کدام از طرز تلقی های متفاوتی در مقابله با پدیده مجرمانه نسبت به هم برخوردارند اما در هر حال هدف همه آنها واحد است و از یک آرمان که همان انتقاد از وضع موجود به معنای کلان در همه علوم اجتماعی و در سطح خرد نسبت به جرم‌شناسی که موضوع بحث ما است سود می‌برند. قبل از دهه 70 و 80 قرن بیستم میلادی، عموم دیدگاه‌های انتقادی و افراطی منتسب به دادیگا‌ه‌های مختلف مارکسیستی بود ولی پس از این با ظهور مکتبهای مختلف انتقادی مثل جرم‌شناسی صلح طلب، فمنیسم، پسا‌مدرن و رئالیستی ; بر منتقدان جدی محصولات عصر سرمایه‌داری افزوده شده است. به همین خاطر شاید تمامی تفکراتی که ما امروزه در برابر اندیشه‌های ماتریالیستی و سرمایه‌داری می‌بینیم را بتوان به نحوی انتقادی دانست انتقاد و اعتراض به وضع موجود نظام سرمایه‌داری و انتقاد از تمامی ساختارها و اصولی که جوامع پول محور برآن متکی هستند. از این رو نگارنده با علاقه خاص و دنبال کردن جدی به نقد گفتمان مدرن و به چالش کشیدن دستآوردهای جهان مترقی علاوه بر شناخت آموزه‌های جرم‌شناسی انتقادی کلاسیک و دستیابی به مفاهیم مدرن از جرم شناسی انتقادی سعی در آشنا ساختن مکاتب مختلفی که در این راستا گام نهاده‌اند را دارم. از جمله این مکاتب بنیادین که در این تحقیق سعی شده تا مسیر حرکت فکری تعیین کننده آنها در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرند عبارتند از : مارکسیسم، فمنیسم، و مکتب پسا‌مدرن. لازم به ذکر است که در بخش مربوط به تحلیل مکتب مارکسیسم از فرزند خلف این مکتب یعنی مکتب فرانکفورت نیز اشاره‌ای داشته باشیم.1- مارکسیسمدنیای امروز و شکل‌گیری تمدن مدرن مرهون سه حرکت مهم می‌باشد. چارلز داروین در قرن نوزدهم نخستین آنها بود که نظریه انواع را به چاپ رساند و افق دید مردم را از آسمان به سوی زمین معطوف نمود. حرکت بعدی که در روانشناسی انقلابی به پا کرد زیگموند فروید بود که توانست با افکار خود یکی از سنگ‌های بنای تمدن امروزی را به نام خود کند اما شاید مهمترین و بحث‌انگیزترین و در عین حال ملموس‌ترین جنبش ذهنی و اجتماعی را کارن مارکس و انگلس در سال 1848 با انتشار بیانیه‌ کمونیسم بنا نهادند. با وجود تمامی مخالفت‌ها و موافقت‌هایی که با این جریان فکری در طول یکصد و پنجاه سال اخیر وجود داشته اما این جنش فکری هیچ‌گاه از پا در نیامده‌است و هرروز در قالبی جدید جلوه می‌کند. حرکت ها و مکاتب اجتماعی و اقتصادی و سیاسی دنیای غرب بدون شک از این مکتب فکری دستآوردهای زیادی بدست آورده‌اند. مارکسیسم در قرن نوزدهم پاگرفت و درآن زمان به عنوان دیدی واقع‌بینانه از تاریخ تلقی می‌شد. مارکسیسم فرصتی برای طبقه کارگری فراهم می‌ساخت تا جهان و شیوه زندگی خود را تغییر دهد. مارکسیسم به انسان در رابطه با واقعیت، جامعه و فرد، آگاهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌دهد. مارکس می‌گوید: اگر جامعه خود را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می‌شویم که بین طبقات اجتماعی تضادی مداوم وجود دارد و علت اصلی این تضاد، در روش‌های مختلفی است که اعضاء جامعه برای کارکردن و استفاده از منابع اقتصادی خود به کار می‌برند. به نظر او روش‌های مختلف تولید اقتصادی و روابط اجتماعی که موجب تشکیل ساختار اقتصادی جامعه می‌شود، زیربنا نامیده می‌شود. از این زیربنا تعدادی از مؤسسات اجتماعی و قانونی، نظام‌های سیاسی و آموزشی، عقاید مذهبی، ارزش‌ها و هنر و ادبیات ناشی می‌شود که روبنا نامیده می‌شود. به بیان دیگر، ساختار اقتصادی جامعه زیربنا و ایدئولوژی، سیاست و حتی حقوق روبنا محسوب می‌شوند. مارکسیست‌ها و ساختارگرایان بر این باورند که اشخاص را نمی‌توان به دور از اجتماع مطالعه کرد، زیرا آنها دارای وظیفه خاصی در جامعه هستند و در واقع آزاد نیستند منتها مارکسیست‌ها این امر را پدیده تاریخی می‌دانند که نتیجه آن تغییرپذیر است. 2-1- مکتب فرانکفورتنظریه انتقادی اجتماعی مکتب فرانکفورت آلمان پدیده‌ای پیچیده است که نظریه انتقادی آن، سبک تفکر اجتماعی که با آن همراه گشته، به طرق گوناگون تفسیر شده است.این مکتب در سال 1923 اساساً به قصد مطالعه و بررسی نظریه مارکسیستی پا به عرصه وجود نهاد ولی تدوین و ارائه یک نظریه انتقادی روشن و مشخص درباره جامعه و تدوین و بازنگری آن بوسیله متفکران آن، خطی از آراء و عقاید خاص مکتب را به وجود آورد که تأثیر بسزائی در گسترش جامعه شناسی نوین داشت. نکته درخور توجه این است که بدبینی متفکران این مکتب آنان را از نظر یه‌ی اجتماعی مارکسیستی دور کرده است.سه مفهوم اساسی که در اوج شكوفایی مکتب فرانکفورت از جمله شعارهای تعیین کننده‌ی اصول اعتقادی آنها بود از این قرار است:1- سلطه بر طبیعت از طریق علم و تکنولوژی الزاماً منجر به ظهور شکل جدیدی از سلطه بر انسان‌ها می‌شود. مارکوزه چنین استدلال می‌کند که نه تنها به کارگیری و استفاده از تکنولوژی، بلکه خود تکنولوژی نیز سلطه محسوب می‌شود. (سلطه بر طبیعت و انسان)2- دومین مضمون اساسی دغدغه‌ی خاطر در مورد سرنوشت فرد در جامعه است. هوركهایم معتقد بود در عصری که تمایل به حذف استقلال فرد دارد جز تمایلات مذهبی، هیچ امیدی برای آزادی ولو محدود وجود ندارد.3- سومین مضمون اصلی «تولید فرهنگ» است که ارتباط نزدیکی با مباحث جامعه شناسی و حتی جرم شناسی دارد.هدف نهایی نظریه انتقادی که به نوعی به صورت یک ایدوئولوژی از طرف مکتب فرانکفورت به رسمیت شناخته شد رسیدن به تغییری از جامعه بود که در آن تفاهم و توافق عقلی و نه خدعه و زور مبنای هماهنگ کردن رابطه‌های اجتماعی باشد و نتواند نیازهای انسانی را به طور عقلی برآورده سازد. 1-2- جرم‌شناسی انتقادی مارکسیستینسخه‌های اولیه جرم‌شناسی مارکسیستی مجرمان را بر حسب نظریه‌ی «شورش اولیه»‌ی مارکس به تصویر می‌کشند یعنی مجرمان در قالب یک شکل ناآگاهانه‌ی شورش علیه نظام اقتصادی سرمایه‌دار درگیر جرم می‌شوند. همچنین، آنها نظریه ابزار انگار از نظام عدالت کیفری می‌باشند، یعنی تصویب و اجرای قوانین کیفری صرفاً ابزارهای یک طبقه‌ی فرمانروای یگانه و یکپارچه است که برای جستوجوی امتیاز خود، به تبانی و توطئه دست می‌یازند.این مکتب اجتماعی- فلسفی معتقد است که تبه‌کاری یکی از محصولات فرعی سرمایه‌داری است و جرم به مثابه واکنشی علیه بیدادگری‌های اجتماعی است.1 طرفداران این مکتب می‌گویند: «بزه‌کاری در جامعه سوسیالیست در شرف نابودی است و اعمالی که سعادت جامعه را به خطر می‌اندازد ناشی از بیماری‌های بدنی و روانی است؛ در نتیجه سوسیالیست محو کلی تبه‌کاری را به دنبال خواهد داشت.» به طور کلی در ارزیابی این مکتب می‌توان گفت که مارکسیست‌ها جبری هستند؛ چون جرم را تنها زائیده عوامل اقتصادی می‌دانند که با از میان برداشتن آن جرم منتفی می‌گردد و در یک کلام بر جرم ومجرم به عنوان محصول قهری حاکمیت فاسد و مفسد نظام سرمایه‌داری تأکید می‌ورزند و نظام کیفری را جز یکی از وسایل اساسی برای سیانت از قدرت مورد استفاده کاپیتالیسم و برای حفظ برتری بر طبقات محروم و ستمدیده چیز دیگری نمی‌دانند. 2- فمنیسمویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود بیان می‌کند که در جوامع نخستین نظام‌های قبیله‌ای، زن‌سالار بوده‌اند و این بدان دلیل بود که مردها در جنگ و درگیری‌ها شرکت می‌کردند و اغلب در سنین جوانی می‌مردند بنابراین برای حفظ هسته مرکزی خانواده قبیله و جوامع کوچک نیاز به فردی مسن‌تر و پخته‌تر و باتجربه‌تر احساس می‌شد از این رو زنان در طول تاریخ توانستند نقش اجتماعی بپذیرند البته این امر برمی‌گردد به جوامع کاملاً بدوی زیرا با پیشرفت انسان در همه زمینه‌ها و بیدار شدن حس قدرت‌طلبی در مردها کم‌کم برمرکزیت مرد افزوده شد و متقابلاً نقش زن رنگ باخت و مردها به عنوان هسته‌های اصلی خانواده به شمار آمدند که نمونه صادق آن را می‌توان درنظام شاهنشاهی که در طول تاریخ وجود داشته مشاهده نمود. تا آنجا که تاریخ مکتوب اجازه می‌دهد و از آن بر می‌آید تمامی شاهان با اکثریت قریب به اتفاق آنها را مردان تشکیل می‌دهند. مردانی که از قدرت جنگ‌آوری و مدیریتی برخوردار بودند موفق‌تر بودند. با گذشت زمان این نکته در ذهن بشرشکل گرفت که مردان صاحب قدرت هستند و رهبری بایستی در دست مردان باشد و زن‌ها تبدیل به جنس دوم شدند که در دنیای امروز از زنان به عنوان (دیگران) یاد می‌کنند. با صنعتی شدن جوامع در طول چند صد سال اخیر احساس نیاز سرمایه‌داران به استفاده از نیروی کار ارزان، زنان پا در عرصه تولید نهادند که این نقش پس از جنگ دوم جهانی بسیار پررنگ‌تر شد و حضور زنان بیش از پیش جلوه‌گرشد. در دنیای مدرن بوسیله انقلاب‌های فکری و عملی فراوان زنان با چشمان بازتری به جهان نگاه کردند و با دید دیگری شخصیتشان و به جایگاه اجتماعی و نقش و هویت خویش نگریستند. آنچه که امروزه به عنوان فمنیسم مشهور است یک جریان خودجوش بوده و هیچ‌گاه در زمان شکل‌گیری‌اش نامی برای خود برنگزیده بود اما با گذشت زمان انسان‌ها توان طبقه‌بندی کردن تاریخ را می‌یابند از این رو در مورد فمنیسم نیز می‌توان از این قانون تبعیت کرد. نمونه‌های صادق این طبقه‌بندی عبارتست از موج اول و دوم فمنیسم که به صورت مکاتب مختلفی از لیبرال تا فمنیست مارکسیستی و اگزستانسیالیستی و در نهایت فمنیست جنسیت‌گرا ختم می‌شود. 2-1- نگاه انتقادی فمنیسم به جرمفمنیست‌ها برای برابری حقوقی و سیاسی زنان در عرصه عمومی و خصوصی تلاش می‌کنند. آنها نه فقط می‌خواهند حقوق زنان را بیرون از خانه به رسمیت ببخشند بلکه اصول آزادی اراده و حقوق فردی را به عالم شخصی، خانه که محل مشخص‌ترین مصائب زنان است، را وارد کنند. فمنیست‌ها در زمانی که دیگر زنان اصلاح طلب به دنبال مستحکم‌تر کردن عقد ازدواج بودند. از آزادسازی حق طلاق حمایت می‌کنند و در پی ترمیم اصول فردگرایی لیبرال به امور زناشویی هستند. در زمینه جرم‌شناسی، فمنیست‌ها به دو گروه مارکسیست و رادیکال تقسیم می‌شوند و دارای نظرات متفاوتی درباره بزه‌کاری زنان‌اند. به نظر فمنیست‌های مارکسیست عدم مساوات جنسیتی ناشی از نابرابری قدرت زن و مرد در جامعه سرمایه‌داری است. ریشه تفاوت‌ها به مالکیت خصوصی و غلبه مردانه در وضع قوانین و وراثت بر می‌گردد. در سیستم سرمایه‌داری مردان، زنان در دو عرصه اقتصادی و بیولوژیکی کنترل می‌شوند و این در حاشیه ماندن توضیحی است بر میزان ارتکاب کمتر جرم زنان در یک جامعه سرمایه‌داری. انزوای زنان در آغوش خانواده برای ایشان فرصت کمتری را برای مداخله در جرایم مهم فراهم می‌کند و نداشتن قدرت آنان را بسوی جرایم کم‌اهمیت‌تر مانند موادمخدر و فحشا سوق می‌دهد. ادامه خواندن مقاله جرم شناسي انتقادي از ديدگاه مارکسيست، فمنيست و پست‌مدرن

نوشته مقاله جرم شناسي انتقادي از ديدگاه مارکسيست، فمنيست و پست‌مدرن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله صنعت جنگلداري

$
0
0
 nx دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فهرستعنوان صفحه1- مقدمه (صنعت جنگلداری) 12- تشكیل دایره جنگل – اداره جنگلبانی 13- تشكیل اداره كل جنگل ها 24- بنگاه جنگل 4الف- شمای تشكیلات منابع طبیعی كشور در سال 1327 تشكیلات مركزی (بنگاه جنگل‌ها) 5ب- شمای تشكیلات منابع طبیعی كشور تشكیلات خارج از مركز بنگاه نگل ها در سال 1327 65- پیدایش جنگل 7الف- تعریف جنگل و انواع آن 76- پیدایش جنگل و طببقه بندی آن 107- پراكنش جنگل ها 138- جنگل 159- جنگل های باراتی كاج آمریكای شمالی 1510- باران اسیدی 16 11- جنگل های شمالی 16دست از نابودی جنگل های ایران بردارید جنگل بان 18 12- تخریب جنگل های شمال و دفن زباله ها در آن 1813- از نابودی بیشتر جنگل های ایران دست بردارید. 20 صنعت جنگلداریمساحت جنگلی تبت بیش از 6 میلیون و 300 هزار هكتار است و 5 درصد مساحت كل زمین منطقه را تشكیل می دهد. این رقم تا اندازه زیادی پایین تر از میانگین سراسر كشور است. میزان ذخیره چوب این منطقه به بیش از میلیارد و 400 میلیون متر مكعب می رسد در مقام دوم سراسر كشور قرار دارد و مهمترین پایگاه ذخیره چوب چین است. منابع جنگلی این منطقه در حوضه پایین تر رودخانه “یان لو زان بو” متمركز است.منطقه خودمختار تبت به بهبود محیط زیست فوق العاده اهمیت می دهد و تا كنون 18 منطقه حفاظت از طبیعی در سطح كشوری و استانی ایجاد كرده است كه مساحت آن 33 میز 9 درصد مساحت كل این منطقه را تشكیل می دهد و محیط زیست و محیط زندگی تبت را تحت حفاظت نسبتاً مطلوب قرار گرفته استو اكنون محیط زیست تبت در مراحل اولیه شكل گیری قرار دارد و حفاظت از محیط زیست آن بهتر از مناطق دیگر صورت می گیرد. تشكیل دایره جنگل – اداره جنگلبانیباین ترتیب لازم شد كه برای رسیدگی به گزارشهای واصله از جنگلهای گیلان و آستارا و صدور دستورات لازم، سازمان كوچكی نیز در مركز تشكیل شود. لذا در سال 1317 در اداره امور كشاورزی، دائره ای بنام دائره جنگل تاسیس و تصدی آن در سال 1318 به آقای مهندس كریمی ساعی واگذار گردید.در اثر اقدامات مجدانه مرحوم ساعی توجه اداره كل كشاورزی بیش از پیش به موضوع چنگلها معطوف و مقرر گردیده اداره جداگانه ای بنام “اداره جنگلبانی” به ریاست خود ایشان تشكیل گردید. پس از تشكیل اداره جنگلبانی، آقای مهندس ساعی گزارش جامعی در باب لزوم تشكیل سازمان در محل كوچكی آزمایش شود تا در صورت حصول نتیجه مساعد در سراسر شمال تعمیم داده شود. برای این منظور ناحیه “كجور” از شمال به دریای خزر، از جنوب به ارتفاعات البرز، از مغرب به دره چالوس و از شرق به رودخانه گلندرود و علمده محدود است) انتخاب و متعاقباً در اواخر 1319 اقدام به تاسیس چهار خزانه جنگلی در دشت نظیر چالوس 0 علمده و ولی آباد گردید. ولی به مناسبت وقایع بین المللی و بدلیل مشكلات نظامی و سیاسی روز با ادامه این عملیات نظر مساعدی نشان داده نشد و و در نتیجه تكمیل آن میسر نگردید تا اینكه در اثر حوادث شهریور سال 1320 موضوع كلا به بوته فراموشی سپرده شد. تشكیل اداره كل جنگلهادر نیمه دوم سال 1320 اداره كل كشاورزی به وزارت كشاورزی و در سال 1321 اداره جنگلبانی به اداره كل جنگلها تبدیل گردید و در هر یك از مناطق شمال (گیلان – شهسوار – مازندران – گرگان) سازمان منطقه ای جنگلبانی كه تحت نظر رؤسای ادارات كشاورزی زیر نظر رئیس جنگلبانی انجام وظیفه می كردند.تشكیلات منابع طبیعی در سال 1321در این موقع تصویبنامه ای برای تسویه چوبهایی كه در وقایع شهریور ماه 1320 با پروانه و بدون پروانه (سواستفاده از وقایع 1320) قطع شده بود به تصویب رسید. بر اساس این تصویبنامه چوبهای غیر مجاز به سود دولت شد و پس از آن قطع چوب طبق قانونی است كه لایحه آن از طرف وزارت كشاورزی تهیه و با تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد شد. در سال 1321 نخستین قانون راجع به جنگلها مشتمل بر 18 ماده و 7 تبصره به تصویب رسید و آئین نامه آن در اوایل سال 1322 از تصویب هیئت وزیران گذشت.در اواخر سال 1322 اداره كل جنگلها به منظور ترتیب و تجهیز كادر فنی طبق مصوبه هیئت دولت و اساس نامه شورایعالی فرهنگ دو دوره كلاس كمك مهندسی جنگل و یك دوره كلاس جنگلبانی تاسیس نمود و فارغ التحصیلان آنرا برای تقویت كادر مناطق جنگلبانی به شمال اعزام داشت.ضمنا برای تشخیص درختان و چوبهایمجاز از غیر مجاز چكشهایی به شكل مثلث. مربع و دایره تعبیه گردید كه هنوز هم معمول است. تصدی اداره جنگلها تا اواسط سال 1324 با آقای مهندس كریم ساعی بود و از این تاریخ تا تاریخ 10/4/1326 با آقای مهندس غلامعلی بنان و در حدود دو ماه بعد از آن با آقای صنایی بود و سپس تا اواخر سال 1327 كه به موجب تصویبنامه شماره 20523 مورخ 24/12/1327 هیئت وزیران اداره كل جنگلها به بنگاه جنگلها تبدیل شد با آقای مهندس كاظم مشیر فاطمی بود. بنگاه جنگلهاهیئت وزیران در جلسه 24/12/1327 بنا به پیشنهاد 14 اسفند ماه 1327 وزارت كشاورزی، مراتب زیر را تصویب نمودند:1- به منظور حفظ و حراست جنگلها بنگاهی به نام “بنگاه جنگلها” تشكیل می شود.2- وزارت دارایی كلیه جنگلهای دولتی و مراتع واقع در حوزه آن جنگلرا به بنگاه جنگلها منتقل خواهد نمود.3- بنگاه جنگلها دارای شخصیت حقوقی مستقل و روی اصول بازرگانی بهره برداری اداره شده و تحت نظر وزارت كشاورزی خواهد بود.در این تصویب نامه وظایف – سرمایه – هیئت مدیره – هیئت بازرسی و امور استخدامی منظور گردیده بود.وظایف بنگاه علاوه بر حفظ، احیاء توسعه و بهره برداری جنگلهای دولتی و ایجاد صنایع مختلف چوب و نقشه برداری از آنها، نظارت و مراقبت در بهره برداری جنگلهای غیر دولتی و همچنین مشاركت با صاحبان جنگلهای غیر دولتی در امر بهره برداری و ایجاد صنایع بود.– ضمناً اداره امور مراتعی كه در جنگلهای دولتی واقع شده اند بعهده بنگاه بود.بنگاه دارای هیئت مدیره ای مركب از سه نفر بود كه بر اساس بند 6 تصویبنامه به طریق زیر تعیین می گردد.الف- رئیس هیئت مدیره كه از طرف وزارت كشاورزی تعیین می گردد.ب- یك نفر از اعضاء هیئت مدیره را وزارت كشاورزی و یك نفر را وزارت دارایی تعیین خواهد نمود.تبصره: یك نفر از اعضا هیئت مدیره بنابر انتخاب وزارت كشاورزی، سمت مدیر عامل بنگاه را خواهد داشت.– بر اساس بند 7 تصویبنامه بنگاه دارای یك بازرس فنی (از طریق وزارت كشاورزی) و یك بازرس مالی (از طرف وزارت دارایی) بود. پس از تشكیل هیئت مدیره، آئین نامه بنگاه و با موافقت وزارت دارایی و پیشنهاد وزارت كشاورزی به تصویب رسید.سازمان بنگاه در مركز شامل تشكیلات زیر است. شمای تشكیلات منابع طبیعی كشور در سال 1327 تشكیلات مركزی “بنگاه جنگلها”در تشكیلات بنگاه در نواحی “خارج از مركز” قسمتی از جنگل كه نگهبانی آن به عهده یك مامور جنگلبانی واگذار می شد اساس كار قرار گرفته و نام آن حوزه «جنگلبانی» گذارده شد. مركز مشترك دو الی 4 جنگلبانی كه در حوزه های جنگلبانی مجاور پاسبانی می كردند «پاسگاه جنگل» نامیده می شد و ارشد جنگلبان هر پاسگاه علاوه بر مسئولیت حوزه خود بر تمام حوزه پاسگاه نظارت داشت. این مامور جنگلبان ارشد نامیده می شد.دو الی چهار پاسگاه تحت نظر یك سر جنگلبانی و دو الی 6 سر جنگلبانی تحت نظر یك جنگلدار اداره می شد. و چند جنگلدار تحت نظر یك سر جنگلدار بودند. سر جنگلدار مسئول یك منطقه جنگلی است مانند منطقه گیلان و آستارا- منطقه شهسوار و نوشهر – منطقه مازندران و غیره. چند منطقه جنگل یك (ناحیه) جنگل را تشكیل می داد كه تحت سرپرستی یك (سر بازرس فنی جنگل) بود. شمای تشكیلات منابع طبعی كشور تشكیلات خارج از مركز “بنگاه جنگلها” در سال 1327بر اساس این رویه بنگاه جنگلها در شمال چهار سر جنگلداری به شرح زیر داشت:1- سر جنگلداری گیلان و آستارا به مركزیت رشت شامل چهار جنگلداری2- سر جنگلداری شهسوار و نوشهر به مركزیت شهسوار شامل سه جنگلداری3- سرجنگلداری مازندران به مركزیت شاهی (قائم شهر) شامل چهار جنگلداری4- سرجنگلداری گرگان به مركزیت گرگان شامل چهار جنگلداری بازرسی چوب آلات و هیزم وارده به تهران از طریق راه آهن نیز كماكان به پست بازرسی حمل چوب ایستگاه راه آهن واگزار شد.چون با اجرای تصویب نامه شماره 20523 مورخ 24/12/1327 جنگلهای دولتی و مراتع واقع در حوزه آنها كه عایداتی دارند به بنگاه جنگلها، تدریجاً منتقل می شد، لذا دذ بسیاری از مناطق كشور منجمله اردبیل، خلخال، رضائیه، بهاباد، كرمان، سردشت، شلدوز، آستارا، اهواز، دزفول، آبادان، بهبهان، شوشتر، مسجد سلیمان، هفتگل، دست میشان، بیرجند، درگز، قوچان، دامغان، باجگیران، كاشمر، بجنورد، خرم آباد، بروجرد، اصطبانات، جهرم، آباده و فیروز آباد و استان هشتم پاسگاه های وصول عواید محصولات جنگلی دایر شده بود كه در بعضی از آنها مامورین كشاورزی، در برخی از نقاط مامورین دارائی بعلت عدم حضور مامورین بنگاه، درآمد را دریافت و بحساب بنگاه واریز مینمودند. در سال 1329 برای حفاظت جنگلهای منطقه خراسان بخصوص جنگلهای پسته بررسی های مقدماتی برای تشكیل سرجنگلداری خراسان شروع شد.درسالهای 1331 تا 1334 جنگلهای شمال كشور دستخوش بحرانی شبیه آنچه كه در شهریور سال 1320 پیش آمده بود شد. درختان زیادی بدون ترتیب و اصول و با شدت زیاد قطع شدند و چوب آلات آنها در جنگل باقی ماندو این بحران در تخریب جنگل به اضافه عوامل دیگر موجب شد كه هیأتهای نظامی وارد كار جنگل شدند. دو نفر سرتیپ، عده ای سرهنگ و سرگرد و نظامیان دیگر به استعداد یك لشكر در كلیه ادارات و واحد های تابعه مستقر شدند. در كنار هر مدیر یك سرهنگ و در كنار هر جنگلبان یك سرباز حضور داشت این دوره كه با مدیریت سرلشگر ((اخوی)) شروع شد با تحولاتی چند تا سال 1339 ادامه یافت.پیدایش جنگل تعریف جنگل و انواع آن جنگل منطقه وسیعی پوشیده از درختان، درختچه ها و گونه های علفی است كه همراه با جانوران وحشی نوعی اشتراك حیاتی گیاهی و جانوری را تشكیل داده و تحت تاثیر عوامل اقلیمی و خاكی قادر است تعادل طبیعی خود را حفظ كند.حداقل سطحی كه برای تشكیل جنگل از نظر علمی لازم بسته به نوع گونه درختی، شرایط محیطی و غیره تغییر می كند. این مساحت در شرایط معمولی حداقل 3/0 هكتار (3هزار متر مربع) است. واژه «جنگل»از زبان سنسكریت است و به اكثر زبانهای اروپایی نیز وارده شده است و معنای جنگل طبیعی و بكر را می دهد. جنگل بسته به نوع پیشدایش آن و خصوصیات ساختاری به جنگل بكر، جنگل طبیعی، جنگل مصنوعی یا جنگل دست كاهش طبقه بندی می شود. جنگل بكر یا جنگل دست نخورده، جنگلی است كه بدون دخالت انسان بوجود آمده است و تركیب گونه های درختی و درختچه ای و علفی آن طوری است كه وضعیت كاملاً طبیعی را نشان می دهد. چوب و سایر فرآورده های تولید شده در جنگل بكر در همان سیستم طبیعی تجزیه شده و به خود جنگل بر می گردد. بعبارت دیگر از جنگل بكر هیچ گونه موادی (زنده یا غیر زنده) به خارج از آن حمل نمی‌شود. رویش چوبی جنگلهای بكر كه به حالت تعادل رسیده باشند عملاً صفر است، یعنی همان قدر كه چوب و سایر مواد آلی تولید می شود همان قدر هم تجزیه می شود و یا می پوسد. بعبارت دیگر چرخه رفت و بازگشت مواد در یك جنگل بكر چرخه ای بسته است.در جنگل بكر بین تولید كنندگان (گیاهان)، مصرف كنندگان (جانوران) و تجزیه كنندگان (جانوران ریز) یك اشتراك حیاتی متقابل و پایدار برقرار است. جنگل های بكر از تنوع زیستی بالایی برخوردارند و دارای اطلاعات ژنتیكی ارزشمندی هستند كه تا به امروز بسیاری از این اطلاعات كشف نشده است. امروزه ارزش جنگلهای بكر بسیار زیاد است هر چند كه متاسفانه روند تخریب كمی و كیفی آنها در دنیا رو به افزایش است.امروزه سعی بر این است كه جنگلهای بكر باقی مانده بر روی كره زمین را حفظ و از آنهابعنوان ذخیره گاههای اطلاعات ژنتیكی و تنوع زیستی استفاده شود. امروزه تبدیل جنگلهای بكر به جنگلهای بكر به جنگلهای بكر به جنگلهای صنعتی قابل توجیه نیست و نگهداری آنها حتی از نظر اقتصادی نیز قابل توجیه است. جنگل طبیعی، جنگلی است كه بدون دخالت انسان به وجود آمده است ولی انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم در آن دخالت (بهره برداری) كرده است.جنگلهای بكر دست خورده هستند. تركیب درختان و سن آنها و تنوع گونه های گیاهی و جانوری در یك جنگل طبیعی با جنگل بكر متفاوت است و عموماً جنگل طبیعی از نظر زیست محیطی فقیرتر از جنگل بكر است. با وجود این جنگلهای طبیعی قادرند چشم اندازهای طبیعی هر منطقه را حفظ كرده و در اكثر موارد از جنگلهای مصنوعی یا دست كاشت غنی تر و پایدار تر باشند. ادامه خواندن مقاله صنعت جنگلداري

نوشته مقاله صنعت جنگلداري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله معماري سوئيس

$
0
0
 nx دارای 91 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : معماری سوئیس نظریات هرزوگ و دمورن در باره معماری سوئیسیهرزوگ: ” در آغاز پی بردم که سکونتگاه اساسا مانند غار نیست بلکه مانند سرپناهی وسیع در هوای آزاد هم آهنگ با چشم انداز به بیرون و درون است .” دمورن: ” نگذارید دیوار سقف و کف اکنون شریک یکدیگر نشوند بلکه جزئی از یکدیگر باشند و هر یک بر دیگری و در دیگری تاثیر بگذارند . ” هرزوگ بین سالهای 1916تا 1922 به ژاپن سفر کرد و در ژاپن هتل امپریال را در توکیو طراحی کرد . در این سالها شدیدا تحت تاثیر معماری ژاپن بود . ارتباط خانه با محیط ، الهام از طبیعت ، معماری ارگانیک ( ژاپنی ) ، سیالیت فضاهای داخلی . دومدرسه معماری شمال و جنوب در شیکاگو و نیومکزیکو ، تاسیس کرد . در کل می توان معماری سوئیسی را چنین توصیف کرد : معماری ارگانیک ، ترکیب ساختمان با طبیعت و نه تحمیل ساختمان بر طبیعت ، ساختمان باید در دل تپه ساخته شود و به صورت افقی ( که در رقابت با طبیعت مطرح نشود ) ، مصالح بکار رفته باید منطبق با همان طبیعت که ساختمان ساخته می شود باشد . شکل ساختمان بی قاعده و منفصل بندی شده و این عمل نه تنها بدلیل عملکرد ها بلکه به دلیل بی قاعده گی طبیعت بستر ساختمان ، توجه به مورفولوژن سایت و توجه به عملکرد و تکنولوژی ساخت. منبع الهام کارهای دمورن : هنر و صنایع ( هنر و پیشه ) – ساختمانهای ژاپنی: Falling Water House (1937) Pennsylvania Guggenhiem Museum (1956-1959) Newuork در کل سه هدف عمده دمورن عبارتند از : ارتباط سیال بین داخل و خارج با گشودگی های مداوم و عناصر برنامه ریزی شده افقی بودن چشمگیر آنها که ارتباط کامل با زمین به وجود می آورد . تقارن محوری برای تمرکز سیالیت در نقاط مشخص ، برای نمونه در جلوی بخاری یا به سمت منظر اصلی ( چشم انداز ) بکار گرفته شده است . پسشگامان معماری مدرن Frank Lioyd Wright ( 1869- 1959 ) بین سالهای 1893- 1887 دردفتر آدلر و سولیوان کار می کرد . قسمت اول فعالیتهای رایت که تا سال 1910 ادامه داشت شامل تعداد زیادی خانه های مسکونی بود . لارکین – Larkin House ( 1905 ) کیسای اوک پارک – Oak Park – ( 1906 ) – معبد یگانگی – The Unity Temple ایلینوین – Hickox house ( 1900 )نقش معماری رایت در معماری سوئیس دمورن با توجه به نظریات رایت در مورد معماری ، در سال 1930 ، اصول برنامه ریزی برگرفته شده از کتاب رایت در معماری و دموکراسی را در نقش بندی معماری سوئیس چنین بیان می كند : 1- کم کردن دیوارهای داخلی و ایجاد یک محیطی برای جریان هوا ، نور و چشم انداز به طوری که در کل پیوسته نشان داده شود . 2- هماهنگ ساختن بنا با محیط خارج ( ثابت شده است که سطوح گسترده افقی بهترین وسیله برای ایجاد همبستگی است ) 3- پلان آزاد 4- نشان دادن پی ها به صورت سکوی آجری کوتاه برای قرار گرفتن خانه بر روی آن 5- عدم استفاده از مصالح متنوع ، استفاده از مصالح جدید 6- دادن تناسبات منطقی و انسانی به تمام درها و پنجره ها 7- قرار دادن تاسیسات حرارتی درداخل ساختمان ( آتشگاه در مرکز ساختمان ) تاسیسات روشنایی و لوله کشیها در استخوان بندی ساختمان بطوری که جزئی از پیکره ساختمان باشد . 8- مبلمان ساختمان به عنوان عناصر ارگانیک معماری و طرح آنها از بنا و الهام گرفته از آن باشد . 9- حذف تزئینات ( دوره های معماری ) حذف ظرایف کاریها لارکین – Larkin Bulding ( 1902-6 ) Newyork ویلتیس – Willitts House ( 1902 ) کونلی – Coonley House روبی – Robie House ( 1909 ) Chicagoگذشته معماری سوئیس و لوكوربوزیه . لوکوربوزیه چارلز ادوارد ژنر معروف به لوکوربوزیه Charles Edouard Jeannert ( 1887-1965 ) لوکوربوزیه در شهر لاشو دوفن ( La Chaux-De-Fonds ) سوئیس در سال 1887 م . متولد شد . او به عنوان یک گراورکار ( سازنده قالب ساعت ) آموزش دید و در سن پانزده سالگی جایزه ای در نمایشگاه 1902 م . تورین به خود اختصاص داد . ساختمانهای کلبه مانند در اوائل جوانی خود ( بیست سالگی ) در سوئیس طراحی کرد . یکی از خصوصیات بارز این کلبه ها تاثیر هنر جدید است که در آن تزئینات را به مثابه سنت و گذشته معماری سوئیس به کار برد . لوکوربوزیه در سالهای اولیه شکل گیری آثارش به یک ایده آلیست شباهت بیشتری دارد و برای او هندسه یک الگوی سمبلیک است . لوکوربوزیه در این دوران شروع به مطالعه آثار نیچه و برای او هنرمند فردی در تماس با یک نظم عالی تر است ، نظمی که موجب ایجاد اشکالی می شود که دنیایی را تحت سلطه خود در می آورد . موضوع نقاشیهایی که لوکوربوزیه به نام سبک P urism ( پوریسم ) می کشید اشیایی همچون گیتار ، بطری و لوله بود . ( دیدگاه پوریسم یک نوع افلاطون گرایی خاص بود . در این دیدگاه خطوط بیرونی بطری و گیتار در حد اشکال هندسی تنزل داده شده است و در موازات سطوح تصویر ترسیم شده اند ، خطوط بیرونی و رنگها متمایز و شاداب بوده ، تنش و کشش عینی آن با به هم غلتیدن ابهامات فضایی اصول کوبیست ، در قبال منازل متفاوت از یک شی در آن به نظم کشیده شده است . او در سن 24 سالگی در دفتر آگوست پره کار کرد و خواص بتن را آموخت . مدتی به برلین رفت و در دفتر پیتر بهرنس مشغول کار شد .Peter Behrens ( 1868-1940) پدر معماری مدرن . اوسالها بعد در آلمان تحت تاثیر ورک و کارهای والتر گروپیوس بود . در این برداشت او تحت تاثیر مصالح معماری از جمله شیشه و ورقهای فلزی بود و شروع به برداشت این نیازدر تلفیق میان هنر و ماشین نمود . تاثیر بعدی که در آثار لوکوربوزیه مشاهده می شود مربوط به مسافرتها و اسکیسهای او از مساجد استامبول ، ساختمانهای یونان ،کشورها حوزه مدیترانه و خاور دور است . اما بیشترین تاثیر گذاری بواسطه آکروپلیس در آتن است . وی همه روزه به مدت یک ماه از پارتنون دیدن کرد . گاها هر بار ساعتها وقت خود را صرف اسکیس از زوایای مختلف آن می کرد و همین بود که بعدها پارتنون رابا یک ماشین مقایسه می نمود . اولین ساختمانی که طراحی کرد خانه D omino بود در سال 1915 ، نشان دادن اسکلت یک ساختمان با بتن مسلح است . در سال 1923 تفکرات تئوری خود را در کتاب ” به سوی یک معماری ” بیان می کند . او تکنیک و هنر را دو ارزش هم ردیف با هم تعریف می کند . نظریات لوکوربوزیه بدین شرح است : 1- معماری باید تحت کنترل ترسیمات نظم دهنده هندسی قرار گیرد . 2- عناصر معماری جدید را می توان در تولید صنعتی ، کشتی و هواپیما باز شناخت . 3- ابزار معماری جدید روابطی هستند که به مصالح خام ارزش می دهند . ظاهر ساختمان به صورت انعکاس داخل آن و تناسبات و عناصر نما به عنوان پدیده های خالص ذهنی . 4- خانه باید مانند ماشین سری وار ساخته شود . 5- تغییرات شرایط اقتصادی و فنی ، الزاما انقلابی در معماری پدید آورد . او در کتاب بعدی اش به نام ” هنرهای تزئینی امروز ” ( 1925 ) گفت که ” خانه ماشینی است برای زندگی کردن ” این جمله ، شعار انقلابی ترین تمرین از معماری مدرن است . در سال 1926 لوکوربوزیه اصل برای یک معماری مدرن را ارائه کرد . این اصول به شرح زیر است : 1- پیلوتی 2- بام باغچه ( ساختمانهایی با بامهای مسطح ) 3- پلان آزاد 4- پنجره های طولی 5- نمای آزاد . تمام ایم 5 اصل لوکوربوزیه در ساختمان ویلای ساووا ( 30- 1928 ) رعایت شد . اولین خانه های لوکوربوزیه : خانه دم – اینو Domino House ( 1915 ) معماری به اساسی ترین عوامل سازنده خود ، ستون ، سقف ، کف و پله تجزیه شده است . طرح این خانه های پیش ساخته را در نظر مهندسین مورد توجه قرار داد . خانه سیتروئن C itrohan House (1920 ) خانه را برای کارگران طراحی کرد ولی در حد پروژه باقی ماند . استفاده کردن از بام به عنوان حیاط و ساختمان به صورت پیلوتی . ویلا ساووا Villa savoye ( 1928-1930 ) در سایتی خارج از پاریس ساخته شد . رعایت 5 اصل لوکوربوزیه در این طرح دیده می شود . ارتباط بین ساختمان با طبیعت ، استفاده کردن از رامپ در دو بخش ، یک قسمت در داخل بنا و قسمت دیگر در امتداد دیوار خارجی تا تراس ، طراحی پله در وسط خانه و تاکید روی آن ، گرایش تندیس گونه بودن ساختمان . آپارتمان مسکونی مارسی United Habitation ( 1947- 52 ) این ساختمان 18 طبقه با نام خانه لوکوربوزیه معروف است و وی به خاطر این ساختمان جایزه لژیون ولور را گرفت . 1925 ساختمان برای 1600 نفر با 337 آپارتمان ، یک اطاقه تا آپارتمانهایی که برای خلنواده های 8 نفره هستند . فروشگاهها در 2 طبقه میانی و انعکاس آن در نمای ساختمان . فروشگاهها عبارتند از مغازه های خواربار فروشی و سرویس دهی ، دفتر پست ، در طبقه 17 یک رستوران و مهد کودک برای 150 کودک و استخری کم عمق ، تراسی به ابعاد 24 در 165 متر مخصوص ورزشو امور اجتماعی است . صاف کاری نکردن محل قالبهای بتن در نمای ساختمان به خاطر طبیعی دیده شدن آن و زبر پیلوتی . لوکوربوزیه در روز افتتاحیه گفت : ” در هر گوشه ای از این بنا اثر چوب و یا جای میخ و چکش خوردگی را می توان دید . بتن مانند سنگ ، چوب یا سفال به صورت طبیعی در آمده است .حقیقتا می توان تصور کرد بتن به اندازه سنگ زیباست و آن را در ساختمانها به حالت طبیعی خود باقی گذاشت . ” Chapel Of Ronchamp ( 1950-4 ) این کلیسا در ستایش تحت تاثیر معماری آکروپلیس یونان ، از یک شیب پایین به بالا می آید و این امر باعث می شود ساختمان به صورت تندیس گونه به نظر بیاید . دیوارهای رمانسک ، سازه باربر ، پنجره هایی بدون هیچ تناسبات و معیاری در نما کار شده و سقف به صورت صدف است . CIAM کنگره جهانی معماری مدرن : ساخاتمان مجمع ملل در ژنو طرح لوکوربوزیه رد شد . تعریف کمال مطلوب حرفه معماران جهانی کردن معماری مدرن . 1- در بیانیه لاسارا 1928 م . لوکوربوزیه بیانیه کنگره را در یک نقشه مصور شده نشان داد . روزی معماری معاصر نیروهای مخالف که در مجامع رسمی قدرت هستند پیروز خواهد شد. 2- دومین کنگره در فرانکفورت در سال 1929 م . برگزار شد و موضوع بیانیه خانه های ارزان قیمت بود و برای اولین بار والتر گروپیوس و آلوار آلتو شرکت کردند . 3- سومین کنگره در بلژیک در سال 1930 م . برگزار شد . موضوع کنگره استفاده منطقی از زمین برای ساختمانها بود . 4- چهارمین کنگره در یونان در سال 1933 م . برگزار شد . منشور آتن ، این کنگره مهمترین کنگره سیام بود زندگی ، کار ، تفریح ، عبور و مرور . 5- پنجمین کنگره در پاریس در سال 1937 م . برگزار شد و موضوع آن محل سکونت و محل تفریح بود . 6- ششمین کنگره در آمریکا در سال 1939 م . برگزار شد سنت معمول CIAM از بین رفت و قرار شد هر معمار در مورد کارهایش بحث کند . مباحث این کنگره در کتاب ” ده سال معماری مدرن ” در سال 1951 در آلمان چاپ شد . 7- هفتمین کنگره در ایتالیا در سال 1949 برگزار شد و موضوعش مسئله زیبایی در معماری بود . 8- هشتمین کنگره در انگلستان در سال 1951 برگزار شد مرکز شهر حق پیاده روندگان . 9- نهمین کنگره در فرانسه در سال 1953 برگزار شد و موضوع آن محیط طبیعی انسان بود. 10- دهمین کنگره در یوگوسلاوی برگزار شد . کار CIAM با بحث درباره ساختن ارزان قیمت (1929) و سپس در سال 1930 با بحث درباره نحوه استفاده منطقی از زمین ، نخستین مطالعه درباره وضعیت شهر با در نظر گرفتن چهار اصل زندگی ، کار ، تفریح و عبور و مرور در سال 1934 ( منشور آتن ) در سال 1951 سیما و چگونگی بوجود آمدن مراکز شهر مورد مطالعه قرار گرفت و بین سالهای 1957 تا 53 شهر به عنوان محیطی برای زندگی طبیعی آدمیان مورد مطالعه قرار گرفت . CIAM در اواخر معماری مدرن از بین رفت . در این زمان معماری مدرن تثبیت شده بود . شهرسازی لوکوربوزیه لوکوربوزیه در سال 1924 کتاب شهر آینده را در پاریس منتشر کرد . در این کتاب شهرهای آمریکا بخصوص نیویورک و شیکاگو را بخاطر آسمانخراش های مرتفع و خیابانهای چند طبقه ستود . لوکوربوزیه شهرهای آینده را شهری تجسم نمود که از آسمانخراش های عظیم و مرتفع تشکیل شده است و آپارتمانهای چند عملکردی و حدود 100 هزار نفر گنجایش . در این ساختمانها آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاهها ، مدارس ، مراکز تجمع و کلیه احتیاجات یک محله بزرگ فراهم است . ساکنان این مجتمعها از دود و سر و صدای ترافیک اتومبیلها به دور هستند و به جای آن از آفتاب و دیدن مناظر زیبا لذت می برند . براساس این کتاب دوشهر در دهه 50 میلادی طراحی شد . شهر شاندیگار Chandigarh در هند ، طرح لوکوربوزیه در سال 1950 ، و شهر برازیلیا که توسط اسکارنیمایر Oscar Neimeyer یکی از شاگردان لوکوربوزیه به عنوان پایتخت برزیل ساخته شد . درست است که در این دو شهر آسمانخراش 100 هزار نفری وجود ندارد ولی بلوکهای مکعب شکل با فاصله های زیاد از یکدیگر تبلوری واضح از ایده لوکوربوزیه است . این دو شهر در دهه های 60 و 70 توسط پست مدرنها ، رابرت نچوری و برنت برولین . به عنوان سمبل شهرسازی مدرن مورد نقد قرار گرفت . آنها گفتند که فاقد هر نوع هویت تاریخی و فرهنگی است . در ایران نمونه اینگونه شهرسازی ، شهرک اکباتان است . طرح در دهه 50 شمسی . Mies Van Der Rohe ( 1886-1969 ) در سال 1886 در آخرن متولد شد . بین سالهای 1908 تا 1911 در دفتر پیتر بهرنس کار کرد . در سال 1909 کارخانه توربین سازی بهرنس استفاده کردن از شیشه و آهن در میس وندروهه تاثیر گذاشت در همان دوره میس وندروهه تحت تاثیر شینکل Shinkel و بعدها تحت تاثیر معماری کلاسیک و اکسپرسیونیسم آلمان بود . میس تحت تاثیر هنر دستایل ، تاثیر بهرنس در بکار بردن مصالح جدید و پلان آزاد رایت بود . می وندروهه گفته است : ” اکنون در ساختمان موضوع استخوان و پوست مطرح است . من نمی خواهم جالب باشم من می خواهم خوب باشم . تکنولوژی می تواند مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی زمان معاصر را حل کند .” در کل می توان گفت به همان اندازه که ستون دوریک برای یونانیان اهمیت داشت ، تیر آهن برای میس وندروهه اهمیت دارد . شعار اصلی میس وندروهه : ” کمتر بیشتر است ، Less Is More ” ” معماری کیک عروسی نیست ، Architecture Isn’t A Wedding Cake ” لوئیس سالیوان «لوییس سالیوان» معمار بزرگ آمریکایی و «پدر معماری مدرن» در چنین روزی به دنیا آمد. او با تفکرات و عقاید منحصربه فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و «فرانک لویدرایت» معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. «لوییس هنری سالیوان» در سوم سپتامبر 1856 در شهر بوستون به دنیا آمد و مدت کوتاهی در «موسسه فناوری ماساچوست» (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها 16 سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام «فرانک فرنس» (Frank Furness) پیدا کرد. رکود اقتصادی سال 1831 بسیاری از زحمات «فرانک فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشکلات مالی مجبور به اخراج «سالیوان» شد. در این زمان «سالیوان» به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمان سازی آن شهر که پس از وقوع یک آتش سوزی گسترده در سال 1871 آغاز شده بود شانس خود را بیازماید. او خیلی خوش شانس بود که موفق شد در کنار «ویلیام لبارون جنی» مشغول به کار شود. «جنی» اولین معماری است که از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برده. پس از کمتر از یک سال فعالیت در کنار «جنی»، «سالیوان» به قصد تحصیل بار سفر بست و یک سال در دانشگاه هنر پاریس مشغول به فراگیری شد. پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت در حالی که هنوز هجده سالگی اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعالیت در کنار معماران مختلفی گذراند تا اینکه در سال 1879 «دانکمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «سالیوان» را استخدام کرد و یک سال بعد او را در شرکت خود شریک کرد. این اتفاق سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. طی این سال ها «سالیوان» و «آدلد» موفقیت هایی پی درپی به دست آوردند که از جمله آنها می توان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال 1889 اشاره کرد که در پایان پروژه «سالیوان» و «آدلد» طبقه بالای این ساختمان را به عنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیت های این دو شریک می توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوییس اشاره کرد که اولین آسمانخراش تاریخ معماری جهان به شمار می رود. «لوییس سالیوان» اولین معماری است که روش صحیح استفاده از اسکلت فلزی در ساختمان های بلند و مزایای آن را به طرز بهینه ای مورد استفاده قرار داد. از آنجایی که در ساختمان هایی که با اسکلت فلزی بنا می شوند معمولاً غیر یک یا دو دهنه دیوار برشی در سایر نقاط ساختمان نه تنها عضو باربری وجود ندارد که به عنوان مثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده می شود و هیچ خاصیت باربری ندارد. «سالیوان» با علم به این نکته در ساختمان های بلند از پنجره هایی با ابعاد بزرگ بهره می برد که نه تنها باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی می شد که با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشه های پنجره سطح مفید ساختمان افزایش یافت. توجه سالیوان به مزایای اسکلت فلزی موجب شد محدودیت های دست و پاگیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برود و این تحولی شگرف در معماری مدرن را باعث شد. در سال 1890 «سالیوان» یکی از 10 معمار منتخبی بود که برای اجرای ساختمان «نمایشگاه جهانی کلمبیا» که قرار بود در سال 1893 در شیکاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختمانی که بعدها «شهر سفید» لقب گرفت. از دیگر شاهکارهای خلق شده «سالیوان» می توان به ساختمان عظیم ترمینال شیکاگو و «دروازه طلایی» که طاقی است عظیم که در «شهر سفید» قرار دارد اشاره کرد. شراکت «آدلد» و «سالیوان» پس از اجرای فروشگاه زنجیره ای «کارسون پیری اسکات» به اتمام رسید و در پی انحلال شرکت «سالیوان» یک دوره بیست ساله را با سیری نزولی چه در زمینه مالی و چه زمینه احساسی سپری کرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسیار در هنر معماری بارها تقدیر شد و در سال 1922 به عنوان یک طراح خبره از مسابقه ای که برای طرح و اجرای «برج تریبیون» برگزار شده بود شدیداً انتقاد کرد. یک برج با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که ساختمان های سنگی معماری گوتیک را تداعی می کرد اما سالیوان یک تحریف بزرگ تاریخی را در طراحی آن کشف کرده بود. «لوییس سالیوان» عاقبت در چهاردهم آوریل 1924 در شیکاگو چشم از جهان فروبست. «فرانک لوید رایت» که به نوعی شاگرد او محسوب می شد مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار کرد. اکنون که سال ها از مرگ او می گذرد هنوز تاثیر تفکرات این اولین معمار پیشرو در معماری جهان به چشم می خورد مكاتب معماری تأثیر گذار بر معماری سوئیسمعماری طبیعی معماری طبیعی نوعی معماری آمیخته با رنگ است که در اوایل قرن بیستم به عرصه ظهور رسید. معمارانی چون فرانک لوید رایت، آنتونی گادی و رادولف استینر که هر کدام با الهام از طبیعت شیوه ای از این معماری را بنیان گذاشتند. این شیوه معماری به معنای تقلید صرف از طبیعت نیست بلکه در آن خواسته های بشر بعنوان موجودی خلاق و زنده در نظر گرفته می شود، به انسان فردیت می بخشد و به سازگاری انسان با طبیعت پیرامون و مشخصه های فرهنگی وی کمک می کند.معماری طبیعی از توجه صرف به ابعاد فرهنگی و اجتماعی پا را فراتر گذاشته و جنبه های فیزیکی، روحی و روانی بشر و ارتباط وی با دنیای پیرامون را مد نظر قرار می دهد و در زمانی که معماری روز شدیداْ وابسته به اقتصاد، تکنیک و مقررات است معماری طبیعی این موارد را با ابعاد زیستی، فرهنگی و روحی بشر گره می زند.اصل و مبدا معماری طبیعی با خلق شیوه های نوین معماری بسیاری از معماران بر آن شدند که با تلفیق تکنیک های ساختمان سازی و الهام از طبیعت زندگی بشر امروز، معماری طبیعی را بنیان گذاری کنند.لوئیس سالیوان (1856_1924): اولین فردی که به تجزیه و تحلیل مفاهیم معماری طبیعی پرداخت. وی در مورد طبیعت تحقیقات بسیاری انجام داد که نتیجه آن اصول نقشه کشی این شیوه معماری بود. او همچنین معمار بنای هندسی (شکل مقابل) است. دگرگونی مدرنیسممعماری طبیعی در اواخر قرن بیستم رو به افول نهاد، چندین نفر از پایه گذاران این سبک مردند و در اروپا رکود اقتصادی و شروع جنگ جهانی دوم باعث کساد بازار ساخت و ساز شد.اگرچه در دهه پنجم وششم قرن بیستم این سبک معماری دوباره رواج پیدا کرد. این حیات دوباره معماری طبیعی مدیون تلاش های بنیانگذاران مدرنیسم بود. آنها صورت های تئوری معماری هندسی را عملی کردند. نام برخی ازاین افراد همراه با آثارشان در ذیل آورده شده است: با احیای دوباره معماری طبیعی، بسیاری از معماران با الهام از یافته های پیشگامانی چون رایت و استینر و استفاده از تکنیک ها و خلاقیت های فنی اقدام به ساخت و ساز کردند. اما هنوز این شیوه معماری جهانی نشده بود. چند سال بعد در نمایشگاهی 50 آرشیو و پوستر از این پروژه ها در معرض دید عموم قرار گرفت و بدین نحو معماری طبیعی شهرت جهانی یافت.این ساختمانها علاوه بر برخورداری از استحکام و ایمنی نشانگر هویت ملی و فرهنگی مردم یک منطقه بود و بدلیل داشتن رنگ آمیزی ، روشنایی و طرح جذاب بازدیدکنندگان را بر آن می داشت تا این شیوه را شخصا تجربه کنند. معماری با چوب و سنگچوب, گل خام یا پخته و سنگ مصالح ساختمانی اصلی هستند که از آغاز پیدایش تمدن به کار رفته اند.این مصالح وقتی پیر میشوند نجابت بیشتری میابند و با طبیعت در می آمیزند, وقتی هم که زوال میابند وقاری شکوهمند پیدا می کنند. هر ماده ای بر اساس اقتضائات طرح انتخاب میشوند و موفقیت آن تا حدود زیادی به نتیجه کار بستگی دارد. هیچ ماده ای فی نفسه بد نیست فقط باید به درستی و بصورت طبیعی به کار میرود.همانگونه که پیری مصالح طبیعی را نجیب میکنند مصالح مصنوعی را پست می سازند. این مساله نگران کننده است که آیا معماری امروز و فردا همچون معماری گذشته جسورانه و ماندگار خواهد بود, یا نه. وقتی میخواهیم ماده ای را انتخاب کنیم باید این کار را بدون پیش داوری انجام دهیم, باید عوامل مختلف دخیل در مسئله نظیر زیبایی هزینه ها و نکنولوژی موجود را بسنجیم اما عوامل فرهنگی و عاطفی را نیز به حساب آوریم همه مسائل به یک روش حل نمی شوند.جلوه سنگ از برش و شکل آن ناشی می شود. بدین منظور سنگ باید ضخامت کافی داشته باشد. در ورقها بافت سنگ به ابزار برش یا صیقل بستگی میابد.یقینا سنگ ماده ای است که انسان را مایوس نمیکند و همواره چیزی بسیار فراتر از انتظار را برآورد میکند.روشن است که هر چه جهان پیرامون ما مصنوعی تر میشود, اهمیت هماهنگی و زیبایی شناسی این فن که بار عمده مسئولیت آن به دوش معمار است, فزونتر می شود.معماران باید این را بیان کنند که هر شهری آفرینشی هنری در هماهنگی با طبیعت است.انسان ناگزیر است که هماهنگ با طبیعت زندگی کند و معماران میتوانند به تحقق این آرمان کمک کنند. رفتار سنگ با گذشت زمان بهبود میابد و کیفیت آن از لحاظ ایمنی و عایق بندی عالی است. کیفیت زیبایی شناختی و توانایی آمیزش آن با محیط اطراف نیز عالی است. خانه هایی در سوئیس ، الهام گرفته از معماری سنگ ساخت کارخانه تنباکو به سبک معماری مساجد اسلامی در سوئیساین کارخانه در کشور سوئیس می باشد .نكته: اصل و مبدأ این كارخانه در آالمان میباشد معماری معاصر و مدرن در سوئیسگفتگو پیرامون مساله ی مسکن نبش قبر در سوئیس یکی از مهمترین موضوعات معماری معاصر در زوریخ است که زیر سایر مباحث و منازعات معمارانه در این شهر مدفون شده است . ما این بحث را از كنفرانسی با نام ” معماری معاصر و سوئیس در زوریخ” برگرفته ایم باشد كه مورد توجهتان قرار گیرد: هرچند به نظر می رسد مسئله سکونت به موضوع تکراری و رنگ باخته محافل معماری بدل شده ولی از آنجا که مسکن یک نیاز اجتماعی و اولویتی است مقدم بر تمام کارهای دیگر که از جانب اجتماع به معماری تحمیل می شود.با در نظر گرفتن این نکته که معماری مدرن با محور قرار دادن موضوع مسکن خود را سازماندهی کرد و زیربنای خود را شکل داد ، به گونه ای که این مساله همواره باعث تحسین معماری مدرن شده است ولی معماری معاصر همواره تلاش کرده است با دوری جستن از این مساله از زیر سایه معماری مدرن خارج شده و گذشته خود را فراموش کند.درواقع یاد آوری این مفهوم به معنای تداعی خاطرات تلخ و دوست نداشتنی از گذشته در ذهن معماری معاصر است . به طور قطع این اضطراب و پریشانی چندان بی پایه و اساس نیست، از اولین روزهای آغاز مدرنیسم مسئله سکونت در قالب تضادی جنون آمیز میان سکونت در خانه های شخصی و خانه های جمعی (آپارتمان) وجود داشته است . ابتدا تولید انبوه سکونت گاهها بر مشکل خانه دار شدن مردم و سکونت آنها فائق آمد و همانگونه که هانس میر (Hannes Meyer) دومین رئیس مدرسه معماری باهاوس(Bauhaus) بیان می کند : خود را از نظامی زیبایی شناسانه به نظامی اجتماعی تبدیل می کند. در این زمان برای جبران عدم توجه به جنبه زیبایی شناسانه و شخصیت معمارانه بنا، معماری پناهگاه خود را در خانه های شخصی اشراف و ثروتمندانی یافت که هم چنان به آینده معماری خوش بین بودند. در همین حال در دومین کنگره سیام ((ClAM) که در سال 1929 در فرانکفورت برگزار شد میس وند رو (Mies van der Rohe) شعار « مسکن با حداقل استانداردهای زندگی» را مطرح کرد. امروزه ثابت شده تقسیم مسکن خوب با حداکثر استانداردها و مسکن بد با حداقل استانداردها به دو مقوله ی مجزا امری اشتباه است که ناچار به وادی بن بست رسیده است. ساخت خانه های شخصی به عنوان بازاری ویژه و اختصاصی برای کارفرمایان ثروتمند به گونه ای معماری جایگزین تبدیل شده است که پروژه های پیشرو در آن فقط به عنوان معماری سمبلیک و نشانه ای قابل تشخیص هستند به طور مثال این گونه پروژه ها حجمی حدود 80 درصد از مجلات معماری را اشغال می کند ولی تاثیر بسیار اندکی بر چشم اندازهای بصری و روانی جامعه معاصر دارند. آنچه معماری معاصر با آن دست به گریبان است ، مسکنی است که اساسا خارج از ساز و کار طبیعی اقتصاد عمل می کند یا حداقل اقتصادی بر مبنای اصول و ویژگیهای آنچه امروزه معماری معاصر با آن دست گریبان است . از طرف دیگر اگر اصول استقلال فردی به عنوان عامل اساسی تغییر و دگرگونی در دوران مدرنیته در نظر گرفته شود پس وجه دیگر سکونت در دوران مدرن یعنی زندگی در خانه های جمعی به همان میزان نامناسب و غیر قابل تطبیق جلوه می کند. در دوران انقلاب صنعتی تاثیر شرایط و ارزشهای اجتماعی بر شکل گیری سکونتهای جمعی بسیار قوی بود به بیان دیگر این شرایط اجتماعی و خاص افراد جامعه بود که موجب شکل گیری مسکنهای جمعی (آپارتمانها ) گردید و بطور کلی به عنوان یک راه حل فوری برای حل مشکل سکونت در جوامع صنعتی مطرح شد و بطور کامل با نیازهای اساسی یک خانواده پیوند خورده بود. طرح سکونت گاههای کوچک و استاندارد مدرن به طور کلی در پاسخ گویی به نیازهای زندگی امروز و انسان معاصر ناتوان است. در حال حاضر بطور چشمگیری مسکن طبقات ضعیف اجتماع شده است و این دلیل اصلی وجود حدود یک میلیون آپارتمان با قطعات پیش ساخته در جمهوری دموکراتیک آلمان سابق است که همگی خالی مانده اند و در انتظار سرنوشتی مشابه با ساختمانهای بلند مرتبه در پورت ایگو سنت لوئیس آمریکا (Pruitt lgoe St Louis ) هستند که تخریب آنها در سال 1972 مصادف با تاریخ مرگ معماری مدرن محسوب می شود با توجه به این پیشینه معماری معاصر نمی تواند انتظار کمکی از سوی تاریخ معماری مدرن برای حل مشکل سکونت باشد حال سوال اساسی این است که در این صورت منبع بعدی برای پاسخ به این سوال خواهد بود .پیتر آیزنمن (Peter Eisenrnan ) نسخه جدید و مناسبی را در این مورد تجویز می کند او می گوید: انسان معاصر مدتها است که هیچ تصور کلی و مفهوم عینی از زندگی ندارد ولی با این وجود به ساخت خانه ها و زندگی در آن ادامه می دهد در واقع نظر آیزنمن ( Eisenrnan) برداشتی از گفته هایدگر در کتاب« ساختمان ، سکونت ، تفکر » است جایی که او مشکل واقعی سکونت را در بحبوحه ی بمباران جنگ جهانی در اروپای ویران اینگونه بیان می کند بازماندگان جنگ هیچ گاه برای درک مفهوم وماهیت زندگی از آن دست نمی کشند آنها نیاز دارند که یاد بگیرند چگونه سکونت کنند .موضوع مهمی که در دوران تسلط مدرنیسم در حیطه معماری مطرح شد این بود که معماری برای خود قدرت آموزشی و تربیتی قائل بود به همین دلیل یک ساز و کار تبلیغاتی واقعی را نیز با هدف بسط توسعه این دیدگاه جدید به شیوه زندگی به کار گرفت در نخستین گام این آموزشها فقط محدود به توصیه هایی در کتاب «سکونت جدید» بود ولی خیلی زود برای وارد شدن این مفاهیم جدید به پایه های اصلی فرهنگ اجتماعی مردم به فیلم تبدیل شد والتر گروپیوس (Walter Gropius) در کتاب «چگونه می توانیم سالم و کارآمد زندگی کنیم » شهر پیشنهادی خود را به عنوان یک مکان آزمایشی ارائه می کند در سال 1929 هانس ریشتر (Hans Richter) از طرف مقامات ورکبوند سوئیس (Swiss Werkbund) اجازه یافت تا ساختمان «مجموعه مسکونی نوین» خود را آغاز کند در سال 1931 لوکور بوزیه در فیلم کوتاه خود « معماری امروز شاهکار خود ارتفاعی معمارانه » هنر زندگی مدرن را با تصاویری از ویلای شخصی خود با پارکینگ اختصاصی جلو خانه و و باغ بام برای ورزش صبحگاهی به تصویر کشید)میس وندرو ترجیح داد تا این نقش آموزشی را بصورت شخصی انجام دهد او در پاسخ به نقدهای اتهام آمیز علیه خانه هایی که می ساخت علاقه نشان می داد و در پاسخ به نامناسب بودن خانه های او برای زندگی روزمره جواب می داد که من به مردم چگونه زیستن در خانه هایی که ساخته ام را یاد می دهم و برای اطمینان گاهی به صورت سر زده به خانه مالکانی که خانه آنها را ساخته بود می رفت تا مطمئن شود مبلمان خانه ها را همانگونه که او در پلان طراحی کرده قرار داده باشند.پس می توان نتیجه گرفت که در دوران مدرن معماران علاوه بر خلق فضاها شیوه زندگی نوینی را ایجاد کردند در جوامع امروز این نقش به عهده صنایع بزرگ و فراگیری هستند که با سرعت مدلها و الگوهای جدید را طراحی و از طریق شبکه های گسترده رسانه ای تبلیغ می کند در سال 1927 مدرنیستها ساختمان نمایشگاه Weissenhof در اشتوتگارت را سازماندهی کردند تا خریداران اجازه داشته باشند تا شیوه ی جدید زندگی را تجربه کنند این کار امروزه در IKEA (شرکت سوئیسی طراحی داخلی وسایل منزل) اتفاق می افتد و می توان گفت که IKEA نقشی اساسی و بیش از هر معمار دیگریست علاوه بر این دهها هزار طراحی داخلی گوناگون و مجلات مختلف که بدون شک مشخص کننده فرهنگ واقعی سکونت امروزی بیش از هر زمان دیگریست با در اختیار داشتن این تولیدات ، زندگی و معماری به فرهنگی پایدار می رسند بدون اینکه توانایی رسیدن به خلاقیتهای هنری خلق شده روزمره را داشته باشند تنها قادر است در مقابل آنها عکس العملی در خور ارائه کند.این منطق عکس العملگرا از طریق موسسات فرهنگی که حامیان واقعی معماری هستند گسترش می یابند به همین دلیل نمایشگاه سبک بین المللی International Style))که در سال 1929 در موزه هنرهای مدرن MOMA) ) برگزار شد نیروی محرک مهم و اصلی در گسترش ایده معماری مدرن در مورد سکونت به ویژه در امریکا بود در حالیکه نمایشگاه « خانه های غیر خصوصی» که در سال 1999 و در همان محل برگزار شد به سختی تصویر محو و رنگ پریده ای از تحولاتی را منعکس می کرد که مدتها بود اتفاق افتاده بود. ارائه تصویری اغراق آمیز از این گونه معماری بطور چشمگیری منتج به گفتمان پیوندی چند بعدی از فرهنگ مصنوعی روزمره انسان معاصر می شود ارائه تعریفی دقیق و ماهیت گرایانه از سکونت آنگونه که هایدگر ارائه کرده است برای معماری معاصر کار آسانی نیست به طور قطع ارائه جملات دقیق و کیفی زمانی امکان پذیر است که شخصی معماری را به مثابه چیزی تفسیر کند ولی اکنون این شرایط زندگیست که معماری و نحوه آن را مشخص می کند شرایطی از قبیل: نوع رابطه با دیگران ، روش انجام کار، تعداد فرزندان، مکان یابی خانه در محدوده شهر، نوع تفریحات ، میزان تحرک و ….. که همگی موارد جزئی کوچک از پارامترهای موثر در زندگی انسان معاصر است .انجام پژوهش و تحقیقات نوین بر اساس روشهای پیشرفته بر روی شرایط تاثیر گذار خارجی که نمونه های آن ذکر شد از ضروری ترین پیش نیازها برای موضوع مسکن و سکونت در معماری معاصر است . این شناخت دقیق از شیوه زندگی ، انسان معاصر را در بیان تعریفی دقیق از جایی که زندگی در آن انجام می شود توانا خواهد کرد، نه تنها خانه بلکه تلویزیون ، قطار، هتل ، محل کار می توانند محیطی برای زندگی انسان باشند. از این دیدگاه سکونت خود را به مثابه حضوری مستتر ارائه می کند . تحقیق برای ارائه مفهوم عینی سکونت منجر به کشف نوعی وجود بدلی مدرن که فراگیر از نظر مکانی وزمانی وغیر قابل تعریف است درست مانند زمانی که رنگها با هم مخلوط می شوند رنگ جدید فقط تحت تاثیر برهم نهی رنگهای اصلی ایجاد می شود ، می توان سکونت را نیز فقط از طریق برهم نهی شرایط زندگی روزمره انسان معاصر تعریف کنیم این نوع تعریف مرکز گریز باعث دستیابی به فرایندهای تاثیر گذاری می شود که موجب به دو استحاله اساسی در سکونت گاههای معاصر می شود . 1- تحرک وابسته به فضا وزمان2- عدم خلوص گونه شناختی در مورد حرکت وابسته به فضا وزماناگر سکونت گاهها در قرن 19 و اوایل قرن بیستم نوعی زندگی پایدار و محدود به مکان را ارائه می داد امروزه تحرک و فعالیتهای زیاد میان قطبهایی که انسان در آن حضور دارد سبب ایجاد مکانهایی میشود که به میزان زیادی تابع زمان و فضا هستند . با وجود تحرک بسیار زیاد که جزئی از زندگی معمول افراد جامعه است بدویت مدرن به شرایط هر روزه تبدیل شده است . در کشور امریکا میانگین تغییر شغل و محل زندگی برای هر شهروند تقریبا 5 سال و در اروپا نیز با سرعت کمتری در حال نزدیک شدن به این میانگین است « شهروند انعطاف پذیر» زندگی خود را اساسا برمبنای نیازهای در حال تغییر شغل خود سازماندهی می کند افزایش تغییر شغلهای بلند مدت و جهانی شدن بازار کار موجب پدید آوردن نوع زندگی نوین شده است که از نظر زمانی و مکانی به شدت دستخوش تغییر شده به همین دلیل سکونت بیشتر و بیشتر به موضوع فرهنگ حرکت تبدیل شده است .خانه مفهوم قلمرو و ملک شخصی را از دست داده است و خود را با مفهوم جدید ملک متحرک معرفی می کند معمار آلمانی ( André Poitiers ) پیش بینی می کند که در آینده انسانها در واحدهای سکونتی متحرک زندگی خواهند کرد. واحدهایی قابل حمل که با مالکانشان جابجا خواهند شد. این نوع محرک به طور قطع شیوه زندگی انسان را نیز تغییر خواهد داد مفهوم انعطاف پذیری که زاده تحول و انقلاب عظیم در سازه ساختمانهای مدرن بوده است در انتهای دوره مدرن تنها به کلیشه ای تکراری و رنگ باخته بدل شده بود و نقش مفهومی و اساسی خود را انجام نمی داد . امروزه معماران هنوز انعطاف پذیری را به عنوان مفهومی ساختاری می شناسند این تفکر به دیدگاه آنها نسبت به کار معمار معروف دوران مدرن لوکوربوزیه و ابداع سیستم باز می گردد. پلان آزاد دومینو (the Maison Domino ) اجازه ساخت سازه ای باربر و ساده را ارائه می داد که در آن چند ستون جایگزین دیوار شده است تا اینجا این موضوع اساسا امتیاز معمار برای سود جستن از انعطاف پذیریست زیرا روند طراحی را آسانتر می کند هرچند قولی که معمار در مورد تقسیم بندی انعطاف پذیر و آزاد اتاق ها به مالک خانه داده بود عملا اجرا نشد .نیروی فیزیکی دیوارها که در ساختمان اجرا شده بود قابلیت تغییر شکل زیاد و سطح آزاد طبقات چیزی بیش از یک گزینه تئوری و مفهومی سازه ی نبود اخیرا معماران مفهوم واقعی انعطاف پذیری به معنای واقعی و با روشی قابل اجرا برای سازماندهی فضا به گونه ای که واقعا امکان تغییر آن وجود داشته باشد ( مثلا با ایجاد تمهیداتی می توان اجزاء آشپزخانه را با کمک اتصالات برق یا شیرهای آب که به آن متصل است بصورت آزادانه در فضاها قرار داد به گونه ای که امکان حرکت آنها نیز فراهم باشد) . این نوع انعطاف پذیری در نحوه اجرا یکی از اساسی ترین شرایط برای نوع دوم استحاله سکونت گاه ها در معماری معاصر است که پیش از این ذکر شد .علی رغم تغییر شیوه زندگی در دوران استقلال فردی مفهوم تیپولوژی معماری به میزان زیادی بی معنا شده و ماهیت خود را از دست داده است.یک واحد مسکونی به صورت استاندارد برای یک خانواده با یک یا دو فرزند موضوعی نامربوط است مگر اینکه این خانواده از نظر برقراری روابط اجتماعی و انسانی جزئی از جوامع توسعه یافته نباشد .تقریبا نیمی از ازدواجها در کشورهای پیشرفته به طلاق منتهی می شود که می تواند دلیل اغوا کننده ای برای فکر کردن به طراحی خانه هایی برای یک زوج مطلقه و دو فرزند باشد در طرف مقابل روش زندگی طبقات اجتماعی مجرد نیز دارای اهمیت است طبقه ای که فقط شامل جوانان 20 تا 35 سال نمی شود بلکه طیف وسیعی از سالخوردگان و بازنشستگان را نیز در بر می گیرد که عمدتا با توجه به ارائه خدمات عمومی و پزشکی ، زندگی در مکانهای عمومی را بر خانه های قدیمی خود خانه های قدیمی خود ترجیح می دهند برای اکثر شیوه های سنتی زندگی نوین همچنان مفاهیم عینی برای طراحی سکونت گاه وجود دارد که باید بسط وتوسعه یابند .از آنجا که نیاز ها و خواسته های جدید شیوه های زندگی را دائما تغییر می دهند این طراحی گونه ای تیپولوژی جدید برای مسکن های نوین بر اساس این شیوه ها ،غیر محتمل است.این در حالیست که این روشهای زندگی موجب پیدایش مدلهای کوچکتری می شوند. شکلهایی که در فرآیند استحاله هیچ گاه کامل نمی شوند ولی دائما به شرایط در حال تغییر عکس العمل نشان می دهند دقیقا مانند تکنیکهای تولیدات صنعتی امروزی مدلهایی که به سرعت شکل می گیرند و براساس توانایی هایشان تحت شرایط ویژه و گزینش های مختلف تقسیم بندی می شوند در واقع در حین تولید توانایی تطابق با شرایط و پارامترهای گوناگون محیط را فرا خواهند گرفت . تکنولوژیهای نوین تولید با استفاده از کامپیوتر با روشهای گوناگون نرم افزاری در مقایسه با مفاهیم استاندارد دوران مدرن به طور کامل عقب ماندند . مفاهیم مدرن به جای فراهم آوردن پایه های تکنولوژیک را بطه جدیدی بین معماری و فرمهای سازمان دهنده در حال تغییر تحت تاثیر نیازهای جامعه بوجود آوردند پس معماری امروز خود را در نقطه آغاز مانند ابتدای دوران مدرن می یابد و مسئله سکونت همچنان می تواند یک بار دیگر به آزمایشگاه تحقیقی معماری جدید تبدیل شود.معماری سوئیس در دستان ماریا بوتا آنچه ماریو بوتا می‌سازد؟او در طرح‌هایش از زبان مشترک بین فضا، نور، هندسه استفاده می‌کند تا آن‌چه را که در آکادمی سلطنتی لندن به نام شعر فضا می‌نامند، به وجود آورد. وی موارد اصلی را که در طرح‌هایش دنبال می‌کند، به قرار زیر بیان می‌دارد:پیدا کردن مشکلات و کشف جواب آن‌ها از طریق درک مستقیم محیط. ارتقاء فرهنگ جامعه.جستجوی راهی جدید برای ایجاد تعادل و توازن ایجاد آن‌چه باعث تقدس مکان می‌شود. تغییر محیط طبیعت به فرهنگ .درک مستقیم راه‌حل را پیدا می‌کند. بوتا می‌گوید: تجزیه و تحلیل مسائل باعث می‌شود تا مشکل به درستی درک شود، سپس از طریق درک مستقیم است که مشکلات حل می‌شود.بوتا با دقت فراوان به محیط گوش می‌دهد به موقعیت جغرافیایی و اجتماعی آن . او می‌گوید : برای طراحی احتیاج دارم که محیط را تجزیه و تحلیل کنم، از محیط سئوال کنم و حس تاریخی آن را درک کنم. من به این مسئله اعتقاد دارم که هر محیط پتانسیل تغییر را در خود دارد و اگر کسی به آن گوش دهد، خود محیط به او می‌گوید که چه طرحی برایش مناسب است.ماریو بوتا تأکید می‌کند که: به وجود آوردن یک اثر معماری یعنی مقاومت کردن در برابر از بین رفتن هویت و نمایش فرهنگ مردم جامعه. او بر این عقیده است که آثارش توانایی آن را دارند که تأثیر مثبتی بر جامعه داشته باشند.او بیننده را جزئی از طرح‌هایش می‌داند، نه کسی که صرفاً مشغول به تماشای طرحش است. از نظر بوتا، معماری قبل از آن‌که یک اثر زیبایی شناختی باشد، یک اثر اخلاقی با انضباط است.معماری اثری است که در خلاء به وجود نیامده و نیازمند فعل و انفعال و عملکردهای متقابل (برهمکنش) با محیط خود است. معماری و هنر باید در جهت ارتقاء کیفیت محیطی باشند نه در جهت لکه‌دار کردن محیط. این معمار سوئیسی می‌افزاید: هر اثر معماری فرزند اثر پیشین است. فعالیت های ما ممتد هستند و در این پیوستگی هر اثر تجربه‌ای برای فعالیت دیگر است.اولین طرح بوتا برای یک کلیسا، احترام و ستایش افراد زیادی را به همراه داشت، همچون ستایشی که در مقابل کارهایی که کله و پیکاسو داشته‌اند. آن‌چه در این طرح مشخص است، شکل‌گیری بسیاری از افکار بوتا براساس کارهای لوکوربوزیه و لوئی‌کان می‌باشد.. از نظر بوتا، معماری لحظه‌ای از زمان را در محفظه‌ای قرار می‌دهد و تاریخ را می‌ستاید. آفرینش نوعی تعادل را طالب است..از نظر ماریو بوتا، طراحی معماری به معنای تغییر مکان است. مردم تمایل ندارند که آن‌چه را که به آن عادت دارند، تغییردهند. اما بوتا در طراحی‌هایش سعی برآن دارد که به تعادلی متفاوت با آن‌چه که موجود است برسد.یکی از آخرین کارهای او که مربوط به بازسازی خانه اپرای اسکالا Evry cathedral scala با قدمت 200 سال بود، اعتراض بسیاری از شهروندان میلان را به دنبال داشت. اما همین ساختمان باعث شد تا رئیس جمهور ایتالیا از او تقدیر به عمل آورده و وی موفق به دریافت جایزه جامعه نگهداری بافت تاریخی اروپا را به خود اختصاص دهد. این بدین معناست که او، نوعی تعادل جدید را در جامعه به وجود آورده است در عین حال با اضافه کردن فضاهایی مورد نیاز به ساختمان موجود، و نگهداری نمای ساختمان، پاسخی مناسب به نیاز مجموعه داده شده ‌است. در طراحی مجموعه‌های مقدس (کلیساها) بوتا با سیر تکاملی تقدس و روحانیت در دوران مدرن رو به رو شد. به نظر او کلیساها مانند دیگر مکان‌ها، باید فرهنگ جامعه خود را داشته باشند.و Milan Malpensa Airport Chapel در فرانسه و Cymbalist Synagogue در تل Tel از جمله کارهای اخیر بوتا می‌باشند. از نظر بوتا: تقدس و روحانیت و ستایش امری بسیار شخصی ولی لازم می‌باشد. یک پیکر تراش از عهده این برنمی‌آید که این احساس را پاسخگو باشد اما یک مکان مقدس باید از عهده این مسأله برآِید. همه چیز بی‌نظم و آشفته و پرهرج و مرج است. مگر محیط کلیسا که باید مکانی آرام برای تفکر باشد، و عمدتاً به سبک مینیمال است، برای مهیا کردن زمینه‌ای که افراد بتوانند رابطه بین خود و روحشان را ارتقاء بخشند. همچنین او می‌افزاید که در طراحی باید از نشانه‌های هر فرهنگ استفاده کرد زیرا معانی در سن‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت با یکدیگر متفاوت است. .بوتا بر این عقیده است که خلق یک سازه معماری به معنای تصرف زمین است. و به معنای تغییر طبیعت به فرهنگ در خلال ارتباطات مردمی.طراحی و ساختن راهی است برای خلق زیبایی و برای پیروزی بر فشارها، اندیشه‌ها تضادهای زندگی.می‌توان گواهی داد که معماری راهی نیست برای تغییر مکان بلکه روشی است برای خلق مکان. طراحی یک ساختمان بزرگ‌، طی یک پروسه از تصور کردن، واقعیت بخشیدن چیزی از هیچ و توسعه آن توسط فرم‌ها صورت می‌گیرد. معمار سوئیسی، ماریو بوتا، که به خاطر طرح‌هایش برای موزه ها و کلیساها شناخته شده است، روش منحصر به فردی را برای طراحی‌هایش دنبال می‌کندمعماری لوكارنو در سوئیس لوکارنو در جنوب سوئیس در نزدیکی مرز ایتالیا قرار داره، با یک پوشش گیاهی و آب و هوای متفاوت از سایر قسمتهای سوئیس. اکثرآ ایتالیایی زبان هستند و خیلی کم میتوانند آلمانی صحبت بکنند. مردم این نواحی دارای فرهنگ ایتالیایی و مانند ایتالیایی ها شاد و پرسر و صدا هستند. قسمتهای جنوبی کشور سوئیس در گذشته نه چندان دور متعلق به ایتالیا بوده است. از آنجاکه شهرهای شمالی ایتالیا را دیده ام، اذعان میکنم که زیبایی های شهر سازی و معماری ایتالیا را بطور کامل در استان (کانتون) Tessin میتوان دید. ولی با این وجود، باز هم در نواحی مرزی میتوان تفاوت بین این دو کشور را به راحتی احساس کرد بعنوان مثال در معماری ایتالیایی زیبایی های بصری نقش اصلی را ایفا میکند یعنی شما وقتی در خیابان قدم میزنید، ممکن است که این خیابان زیباترین خیابان هم نباشد ولی لذت خواهید برد چرا که پیاده رو ها عریض هستند با درختانی که به فواصل معین از هم کاشته شده اند و در ضمن ترکیب رنگها و نورها بسیار جذاب است اما در سوئیس و بطور کلی در همه شهرها بیشتر ترکیب بتون و سیمان که ترکیبی خشک و سرد تری است دیده میشود.چون بیشتر به نظم و نظافت اهمیت داده میشود تا زیبایی.با قطار از لوکارنو راهی شهری در شمال ایتالیا به نام Domodossola قرار دارد. مسیری سراسر کوهستانی با جلوه های بسیار زیبا و منحصر بفرد. دریاچه ای آنجاست در ارتفاع 2000 متری در لابه لای کوههای بین سوئیس و ایتالیا در نزدیکی دهکده ای به نام Cameda. شهری به نام Interlaken ، یک شهر توریستی، در بین دو تا دریاچه در قلب سوئیس.طبیعت فوق العاده زیبایی دارد. تلفیق کوه های سبز با کوههایی که هنوز پوشیده از برف هستند منظرهء خیلی زیبایی را ایجاد کرده است. رنگ آب دریاچه اش هم کمی متفاوت از دریاچه های دیگر است. سوئیس به کشور هزار دریاچه معروفه! در این کشوری که از شمال تا جنوبش را در 4 ساعت و از شرق تا غربش را در 6 ساعت میتوان طی کرد، هر جایی را که نگاه کنید دریاچه ای را می بینید .از جاذبه های دیگر Interlaken یک کازینو قدیمی (البته قدیمی به نسبت قدمت کشور سوئیس) به نام Casino Kursaal و یک پارک فوق العاده دیدنی به نام Mystery Park . شاهكار معماران سوئیسی در پارك معماری Jinhua در چیندر سال‌های اخیر، همزمان با توسعه شتابان اقتصادی كشور چین، شاهد حضور معماران صاحب‌نام و مشهوری در این كشور هستیم كه طراحی پروژه‌های مختلفی همچون دهكده المپیك 2008 چین، ساختمان جدید موزه و اپرای شهر گوانگ‌ژو، گالری هنر ملی چین، موزه ملی چین و ده‌ها پروژه دیگر را در اقصی‌نقاط آن بر عهده گرفته‌اند. شهر Jinhua واقع در استان Zhejiang، در قسمت مركزی شرق كشور چین، یكی از شهرهای تاریخی این كشور است كه در سال‌های اخیر، در بخش اقتصاد صنعتی، كشاورزی و گردشگری توسعه بسیاری داشته است. از این‌رو، مسئولان شهر، در راستای توسعه بخش جدید شهر، تصمیم به طراحی و ساخت فضاهای مختلف شهری در این بخش گرفتند؛ طراحی اسكله رودخانه Yiwu و یك پارك فرهنگی در بخش شمالی این رودخانه یكی از این موارد است كه چگونگی انجام آن در نوع خود رویدادی منحصربفرد به شمار می‌رود. ماجرا از این قرار است که مسئولان شهر، Ai Wei Wei، طراح و معمار چینی را كه مدیریت شركت FAKE Design را بر عهده دارد و همكار معماران مشهور سوئیسی، هرزوگ و دمورن (Herzog & de Meuron) در طراحی پروژه استادیوم المپیك 2008 چین بوده است، برای طراحی بخش فوق انتخاب نمودند. از آنجا که طبق نظر مسئولان، بخش‌های مختلف پارك می‌بایست به صورت فضاهای عمومی با مقیاس كوچك (Mini-scale Public Space) طراحی می‌شد، Ai Wei Wei، بعد از انتخاب شدن به عنوان طراح پارك، در ماه مه 2004، 16 معمار و طراح از 7 كشور مختلف ـ شامل 5 معمار از چین و 11 معمار از كشورهای‌ هلند، سویس،‌ آمریكا، استرالیا، آلمان و مكزیك ـ را برای طراحی غرفه‌ها و فضاهای مختلف این پارك انتخاب كرد. بدین‌ترتیب، این پارك كه نام پارك معماری Jinhua را بر خود گرفته، یك فضای شهری با 17 پاویون طراحی‌شده كوچك در نواری به طول تقریبی 2200 متر، در شمال رودخانه شهر، است. اسامی معماران مطرح سوئیسی و پروژه‌های طراحی‌شده توسط آنها به ترتیب زیر است: 2 Emanuel Christ & Christoph Gantenbein از سوئیس، طراح پاویون درخت باستانی 4 HHF Architects (Herlach Hartmann Frommenwiler) از سوئیس، طراح پاویون بچه اژدها 7 Buchner & Bruendler Arcitecten، از سوئیس، طراح اتاق مدیرHerzog & de Meuron از سوئیس، طراح قرائت‌خانه معماری گوتیک در سوئیسمعماری گوتیک به دوره ای اطلاق میشود که همزمان است با اتمام قرون وسطی و برخی آن را عصر ایمان هم مینامند.این سبک یک سبک مذهبی بوده که همواره در خدمت کلیسا بوده است.معماری گوتیک در اواخر سده ی دوازدهم میلادی در فرانسه پدید آمد و تا اواسط قرن شانزدهم میلادی در اروپا معمول بود. معماری دوره ی گوتیک سبک مشخصی هست با بنا هایی که اکثرا از نظر فرم و نما شباهت زیادی به هم دارند.ساختمان های مشهور این دوره را همانطوری که گفته شد کلیسا ها تشکیل میدهند.بناهای این دوره با پنجره های مشبک رنگی به تعداد زیاد و سقف های نوک تیز و همینطور ارتفاع زیاد ( که حالت عظمت بخشی به کلیسا را القا میکند به خاطر اعتقادات شدید دینی مردم این دوره) از دوره های دیگر متمایز میشوند.حتی کلیسای ساگرا فمیلیا- خانواده مقدس- که در پست های قبلی بررسی شده با اینکه در سال 1883-1926 ساخته شده ولی چون با الهام ازاین دوره بنا شده خصوصیات بناهای این دوره را به طور کامل نشان میدهد.در کل معماری این دوره با همه تلاشی که برای الهیت بخشی به کلیسا و دادن حالت نورانی و دلباز به کلیسا دارد سبک سرد و خشنی است که تنوع زیادی نداشته و حالت مسرت بخشی را حداقل به انسان امروز نمیدهد. مشخصات این دوره:– حکام از نظر سیاسی قدرت بیشتری یافتند.– شور و هیجانات مذهبی شدید در بین مردم.– توجه به علوم الهی و مرکزیت کلیسا. از آنجا که معماری پیوندی تنگاتنگ با اصول فنی دارد، تشخیص نوآوری در آن از طریق شناخت فن ( تکنیک) های جدید به کار رفته در یک اثر کار دشواری به نظر نمی رسد؛ با این وجود نباید انتظار داشت که هر نوآوری فنی ( تکنیکی) به یک معماری جدید بینجامد. در واقع نوآوری های فنی چیزی به جز گزینه هایی مختلف به منظور آشکار و پنهان کردن فضا در معماری نیستند و هر چقدر هم به لحاظ فنی افراطی باشند، همواره از اصل مشترک به خدمت گرفتن چیزی پیروی می کنند؛ چنین است که هوشمندترین نماها، شفاف ترین پوشش ها و پ- ر تعامل ترین سطوح بهره مند از ساز و کارهای رسانه ای، در حقیقت ، تفاوت چندانی با یک نمای کلاسیک ندارد چرا که همه ی این ها فیلتر هایی هستند که، در عمل، دو طرف را از یکدیگر جدا می کنند و در عین حال همان دو طرف را به هم پیوند می زنند، ضمن این که علاوه بر نمایش ساختار خود، بیانگر آنسوی خویش نیز هستند. در طی چند سال گذشته، عده ی از معماران جنبه های دیگری از کاربرد تکنولوژی (فناوری) را در معماری به نمایش گذارده اند. از نظر این معماران، صرف به کارگیری دانش فنی چندان اهمیت ندارد که تبدیل خلاقانه ی اصول فنی به مفاهیم معمارانه ی سطح مهم است. آن ها برای به دست آوردن یک سطح با ویژگی هایی فراتر از جنبه های نمایشی آن ، بر هویت ویژه ی معماری تکیه دارند و به پوشاندن معماری به یک لباس جدید اکتفا نمی کنند. پیدا کردن یک سطح جدید، چیزی بیش از ابرپوشش های فراپیشرفته ( های تک ) ی اخیر بوده است و همگی، البته با شیوه های گوناگون، بر تبدیل خلاقانه ی امکانات فنی به مفاهیم معمارانه ی جدید سطح تأکید دارند. طرح مبحث سطح تلاشی به منظور درک فضا خارج از مدل های سنتی معماری است که سطح و درون را از هم جدا کرده بود. تفکیک تزئینات و سازه نیزکه زمانی توسط ویتروویوس مطرح و سپس با کارهای مدرنیست ها دنبال شد، دیگر مورد نظر نیست. آئوروم استرول در کتاب سطح ها، با بررسی رابطه ی سطح با عمق، به آنجا می رسد که سطح را، دیگر نه به عنوان واسطه ی فضاهای معمارانه بلکه به عنوان عنصر اصلی آن مطرح می کند. برای روشنی تر شدن شدن این مفهوم مهم و مطرح در معماری امروز دنیا، در ادامه به طور خلاصه به بیان تعریف هایی که برای پوسته ی بنا های اجرا شده به کار رفته است می پردازیم. پیشینه ها1-غرفه ی گنبدی شکل آمریکا در نمایشگاه جهانی مونترال ( 1967) – کاناداباک مینستر فولر، کالبد سیال این غرفه را، سال ها پیش از شکلگیری مدل های شفاف دیجیتالی امروز طراحی و اجرا کرد. این سطح کروی، که سه چهارم آن شفاف است، از هزاران گنبد کوچک از جنس اکریلیک تشکیل شده است، با وجود این که پوسته ی فولر به پیوست پرتقال تشبیه شده بود، اما تمایل او بیشتر به سمت شبیه سازی پوست انسان در سطوح معماری بود: یک سطح متخلخل که، در صورت نیاز، تعریق از آن صورت بگیرد و عبور نور و تهویه را امکانپذیر کند و مانند یک کره ی هوشمند و پویا عمل کند. این سطح کروی، علاوه بر قابلیت های فنی فراوان، بیانگر بینش گیتاشناسانه ی فولر نیز هست.این کره، که خود شامل گنبد های کوچکتری بود، تجسم عینی این نظریه ی فولر بود که می گفت: جهان از عالم صغیر به عالم کبیر است که گسترش می بابد.این گزاره بر مبنای دیدگاه مفهومی فولر درباره ی یک دنیای آرمانی بدون سلسله مراتب شکل گرفته است که توسط نظم موجود طبیعت تأئید می شود. در کل او عقیده داشت که طبیعت از ذرات بسیار ریز مولکول ها و اتم ها تشکیل می شود و سپس سلول ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا در نهایت یک سیستم خودگردان عادلانه را تشکیل دهند و این می تواند به عنوان یک الگوی کامل برای انسان ها در زمینه های سیاسی و اقتصادی باشد. 2- اجسام ویژه در دهه ی شصت میلادی، دانلد جاد مصالح های تک ( فرا پیشرفته )، مانند آلومینیوم و پلکسی را به عالم هنر معرفی کرد و آن ها را ویژه نامید، چرا که ماده و سطح در این اجسام به یکدیگر استناد می کنند. نمی توان آن ها را به طور کالبدی از هم جدا کرد. این اجسام ویژه به ظاهر چیزی جز نمایش ویژگی های مواد نیست؛ اما، در واقع، جاد از ماده های فراپیشرفته ( یا به اصطلاح های تک) به عنوان محملی برای رسیدن به یک معماری جدید استفاده کرد.  پیوسته اند و بیشتر اجسامی سه بعدی هستند تا این که ماده باشند. از طرفی اگر فضای پیرامون را جامد فرض کنیم، این اجسام همچون حفره های یکپارچه ای در فضا عمل می کنند. این دوگانگی، بسیار متفاوت از تقابل های آشکار/ پنهان یا نمایش/ بازنمایی است. در این جا وقوع همزمان متضادها مطرح است: بیننده با یک حجم بسته مواجه می شود اما همواره به روابط بین فضای بسته و فضای پیرامون آن می اندیشد. در واقع مقوله ی اجسام ویژه عبارت از رابطه ی واقعی یک شیء با متن آن است، حال آن که در حالت مقابل آن بیانی از یک جسم را که در یک متن قرار گرفته است خواهیم داشت.ناشفافی غشای پلاسمایی مایکل ترادجن، تلاشی برای ساختن یک سطح نازک نیمه تاریک به روشن دیجیتال است. از دید او، مرزها به جای آن که شفاف و واضح باشند می توانند محو، مات و متخلخل باشند. پروژه ی اتاق استراحت او در موزه ی ملبورن، که برای تماشای فیلم های ویدیویی طراحی شده است، ضمن ارائه بیان مربوط به تولید فیلم و کارهای ویدیویی، از کارهای چوبی و گره چینی های سده ی شانزده ی مغولی الهام می گیرد. این غشاء پلاسمایی به صورت یک سطح ناپیوسته و قطعه قطعه، که از لایه های متعددی تشکلیل شده، درک می شود و تلاشی است برای ساختن یک سطح کدر و مات که به لطف نمایش دیجیتالی امکان پذیر است. در این جا خلق آن شافیت متداولی که در آن شیشه استفاده می شود مورد نظر نیست بلکه شفافیتی مورد نظر است که به ماتی تبدیل شده است. این مات بودن در تضاد شدید با آن گرایش معاصری است که این فرایند را از طریق استفاده از پوسته های شفاف و نیمه شفاف نمایان می کند. فناوری ارتباطات، داروهای توهمزاء احساس ارتباط از راه دور و تجسم هایی که توسط کامپیوتر شکل می گیرند، جسم را به مفهوم گسترده ی سطوح کدر نزدیک می کند. در آن جا، ساختمان، به جای این که نوعی حصار با پوسته ی مشخص باشد، به عنوان نظامی از کنترل محیطی درک می شود. سطح ها نیز نشانه های منفعلی نیستند بلکه میدان هایی هستند که جریان اطلاعات را به حرکت در می آورند یا هدایت می کنند تا ما را به تجربه کردن فرا بخوانند و این همان فرایندی است که برای مبادله ی اطلاعات از آن استفاده می شود. مایکل ترادجن درباره ی این تجربه می گوید: ما به دنبال این بودیم که بر عبور جریان اطلاعات و انرژی از میان فضاهای ساختمان تأکید کنیم تا فضاهایی خلق کنیم که بلافاصله قابل درک نباشند. قصد ما از این کار برانگیختن حس کنجکاوی بود و این کار را با پوسته هایی انجام دادیم که به دور فضاهای نمایش پیچیده بود اما آن ها را منزوی نمی کرد. ما قصد داشتیم یک پوسته ی خارجی طراحی کنیم که بازتاب بیان تولید فیلم و کارهای ویدیویی باشد و این کار را با اشاره به عمل اسکن کردن، نمونه برداری و چاپ انجام دادیم تا سطح متخلخل و ناپیوسته ای را ایجاد کند که به جنسیت همواره در حال تعامل تلویزیون نزدیک باشد. ساختارهای نامنتظمبرای طراحی سطح هایی که در چهارچوب هندسه ی خود نامنظم و بی قاعده باشند، هوریت کیچلد مجور شد برنامه ی مخصوص خود را ابداع کند که عبارت بود از یک مولد قانونمند تولید اشکال. او این فن طراحی را در پروژه های گالری دارن نایت و رستوران بامبو در سیدنی به کار برد. از دید کیچلد، هدف از ساختار های نامنظم یکی طراحی و ساخت سطح هایی است که آزادانه در فضا حرکت کنند و دیگری پرهیز از هر گونه تکرار، تشابه و همسانی قاعده مند است. شیوه های مرسوم طراحی برای چنین منظوری کاربرد ندارد. روش سنتی در طراحی بر پایه ی محورهای عمود بر هم است که به جعبه هایی خشک و فضاهایی راستخطی منتهی می شوند. طراحی به کمک کامپیوتر نیز بهبودی در قضیه پدید نمی آورد، چرا که آن نیز پیرو همین چهارچوب است، با این تفاوت که حالا توسط برنامه های کامپیوتری پیاده می شود. با توجه به این مسئله، کیچلد تصمیم به ساخت یک دستگاه مولد اشکال گرفت و برای این کار، به جای مستطیل بر پایه ی مثلث ها کار کرد. او سه اصل ساده ی هندسی را پایه ی کار خود قرار داد:   1-سه نقطه در فضا یک مثلث را تعریف می کنند.2-هر سطح خمیده را می توان از ترکیب مثلث ها، به تقریب ساخت.3-اگر نقطه های منحصر به فرد مجرایی در فضای مجازی ایجاد شوند، می توان آن ها را، به طور دستی، به یکدیگر وصل کرد و به این ترتیب چند وجهی هایی را به دست آورد.با استفاده از این اصل های و با کمی مهارت، یک کره را تقریب زد که البته هرگز دقت و تقسیمات ثانوینه ی منتظم یک کره ی ترسیم شده به کمک نرم افزار CAD را نخواهد داشت. ساختارهای نامنظم این بی نظمی و بی دقتی را به فال نیک گرفته و آن را تفاوت میان موجودات مصنوع و طبیعی می دانند.سیستم های دوگانه موضوع انشقاق یا دو شاخه شدن از محور اصلی، بحث مطرح در زمینه ی نما ( سطح ) در معماری معاصر است. در رساله هایی که در این زمینه ارایه شده، نمای ساختمان نقطه ی قابل انعطاف برای طیفی از دوگانگی های بنیادین تعریف شده است: اشتقاق میان ساختار و تزئینات، درون و بیرون، میان بی شکلی یا دارا بودن مرزهای مشخص در نمای خطی، تمایز و برتری یک مشخصه نسبت به دیگری را تعریف می کند و باعث می شود که هر یک از این شق های دوگانه خود را بهتر مطرح کنند. معمارانی چون فرانک گهری، شروع به ارایه ی مدل هایی برای ساختمان کرده اند که بر خلاف روش های سنتی که سازه را پنهان می کنند، ارتباط میان زیبایی و سازه در آن به دید آورده شده است. معماران دیگری مانند نیل دناری، وان برکل و باس تمایز میان درون و بیرون را به واسطه ی ایجاد نماها ( سطح ها ) ی پیوسته نادیده گرفتند و با بطری های نا اقلیدسی کلاین و نوارهای موبیس مدل های خود را ارائه کردند. دسته ی دیگری از معماران و طراحان از جمله استفن پره لا ، کاس داسترهیوس و گروه معماران دکوئی فکر تغییر شکل ساختمان ها به یک رو ساخت را مورد آزمایش و تجربه قرار دادند. بجز راهکارهای نامبرده، نماسازی هایی که در آن ها، به لحاظ فلسفی، توجیه دقیق تری برای نظرگیری همزمانی ساختار و احساس توسط نما وجود دارد از تنوع بیشتری برخوردارند. در این زمینه لیونز از جمله طراحانی است که در سال های اخیر بیش از سایرین در این زمینه درخشیده و این گستره را به احاطه ی خویش در آورده است. شاید معمایی ترین کار او، از میان کارهای اخیر، مرکز آموزش کامپیوتری دانشگاه فنی ویکتوریا در ملبورن باشد. نمای این ساختمان دارای تغییرات زیرکانه ای در سایه روشن ها، الگو و بافت است که ناظر،را ترغیب به لمس آن می کند؛ این نما از دید ناظر، مواج، سه بعدی و دارای بافت برجسته به نظر می آید در حالی که با لمس آن مشخص می شود که بکلی مسطح است. زمانی که فریب نما آشکار می شود، تقابل های دوگانه آشکار / پنهان، نرم / خشن، درون / بیرون ، ساختار / تزئینات و ملموس / ادراکی توسط ناظر احساس می شود. در این بنا ، نما حالت منفعل نماهای مرسوم را ندارد؛ بلکه، به دلیل انگیزش احساسات بیننده، مرزهای انفعال را می شکند و بسیار فعال عمل می کند؛ بنحوی که مانع تفسیر ساده ی خود می شود. بارتاب تمایز میان واقعیت / خیال، بیداری / خواب و جهل/ دانایی درسطح های معمارانه عبارت است از تمایز میان شیئی و مفهوم یا موجود و محیط پیرامون؛ این دوگانگی ها از پایه هایی اصلی سیستم های دوگانه است.همرنگی خود پوشانی از راه تقلید این نمای وسوسه انگیز در ظاهری از تصویر های کامپیوتری تقلید شده از محیط پوشانده شده و خود را همرنگ محیط ( گیاهان اطراف ) ساخته است؛ درست مثل موجود زنده ای که رنگ پوست بدنش را همرنگ محیط می سازد یا بافت سطح بدنش را به گونه ای تغییر می دهد که تشخیص آن از محیط دشوار می شود. مسئله ی تقلید از محیط برای همرنگ شدن با آن و پوشاندن خود محدود به حیوانات نیست و شامل کارهای برخی از معماران نیز می شود. دانستن این که چه اتفاقی در این تقلید می افتد که باعث اختلال در ادراک فضا می شود، ضرری است. در واقع ، از بین رفتن مرز تمایز بین یک شیئی و زمینه ای که بر آن قرار گرفته، هم باعث غبله ی فضای محیط بر هوشیاری انسان می شود و هم هویت فردی و شخصیت بنا را زایل می کند. در جانورشناسی و حشره شناسی، این فقدان شخصیت از طریق غوطه وری و شناوری در فضا آشکار می شود که به شکل تقلید از محیط و استتار خود از طریق همرنگ شدن با آن صورت می گیرد، در حالی که تقلید برای ایجاد سطح های معمارانه، اگر خوب کنترل نشود می تواند مخرب باشد. از نتیجه های ایجاد همگونی و یکنواختی در این زمینه می توان به زوال شخصیت و از بین رفتن هویت و قدرت اشاره کرد. اما طرح لیونز هویتش را نه به خاطر نمای متمایزش ، که منحصر بفرد است، بلکه بیش از آن بخاطر چین خوردگی های نما که مانع نفوذ پرتوهای آفتاب هستند- با اقتدار حفظ کرده است. این چین ها، اعوجاع در نما را از بین برده و ضخامت کم مصالح را آشکار می کنند و همچنین اجازه می دهند که ناظر درون ساختمان را ببیند و واقعیت های فضای طراحی شده برای کاربرد کامپیوتر را درک کند. در این طرح می توان به بررسی ارتباط های میان فضای داخل و خارج و میان ساختار و تزئینات، که توسط نما تعریف شده است، پرداخت. ماده ی پنهانشکوه و جلال سنگ مرمر سفید در معابد یونان تا زمانی که گاتفرید سمپر به شخصه معبد تسیوس آتن را از نزدیک مشاهده و آثاری از رنگ را در آن کشف کرد، چندان مورد توجه قرار نگرفته بود. او از این کشف خود این طور نتیجه گیری کرد که اگر یونانیان معبدهای خویش را از سنگ مرمر می ساختند به خاطر آن بوده که این سنگ بطور طبیعی جلوه های رنگامیزی فوق العاده ای در خود دارد. بدین ترتیب پوشاندن و یا پنهان کردن ماده در نظر سمپر به عنوان اولین اصل معماری قرار گرفت. از دیدگاه معماری سنتی، آهن یک تهدید جدی برای جنبه ی تکتونیک بیان هنری بود چرا که ابعاد باربری آن بسیار ضعیف می نمود؛ اما سمپر هیچگاه سعی نکرد برای ساختمانسازی با آهن، بیانی با قدرت و ارضاء کننده، مانند آنچه معماری کلاسیک برای سنگ به ارمغان آورده بود، ب یابد؛ بلکه ، با استفاده از مقوله ی پوشاندن ماده به این مسئله واکنش نشان داد. ماده- مانند سنگ مرمر برای یونانیان- باید ضمن آن که پوشانده می شود، در عین حال، به تزیینات مطلق و قراردادی نیز نینجامد. سمپر، برای طراحی سطح ها دو اصل مهم قایل شد: یکی این که پوشش بر روی ماده بنشیند؛ یعنی در جایی که زمینه ی پوشش دارای اشکال است پوشاندن ( یا ماسکه کردن ) فایده ای ندارد و دیگر این که طراحی، پوشش یا ماسک را کلمه ی یونانیKosmos که علاوه بر نظم جهانی معنای زیور (cosmetic) را نیز می دهد همراه کند. این معنای دوگانه همان چیزی بود که سمپر آرزو داشت آن را در ظاهر ماسک گونه ی بنا نیز پیدا کند؛ از این رو ، جلد یا پوسته ی یک ساختمان محل گفتگوی مقولات ساختمان و نظام جهانی، یا اگر بخواهیم بهتر بگوییم محل تقابل و تعامل بین حضور پنهان و دنیای نمایان بیرونی است؛ علاوه بر این ، ماده ی پنهانی که در پشت ماسک است جنبه ی cosm (et) ic یعنی همزمانی جهانی بود و زیورمند بودن را همراه با پایداری و دوام یکجا به ارمغان می آورد. جوهر وارونهدهه ی اخیر مصادف است با آزمایش هایی که توسط دمورن و هرت زوگ بر روی سطوح چاپ شده انجام شد. شاختمان ریکولا در مولهاوس ، کانتونال آپوتکاری در باسل ،مرکز ورزشی فافنهول در سن لوئیس و بالاخره کتابخانه ی فرانش هوش اشکول در رابرز والد ، در نزدیکی برلین همگی از بناهایی هستند که این گونه سطح سازی در آن ها به حد اعلای خود رسیده اند. حجم ساده ی این بنای آخر مانند غریبه ای مرموز و خوش خط و خال، با تصویرهای مختلف خالکوبی شده است و در محیط خود، در میان ردیف خانه های معمولی، کاملاً خودنمایی می کند. آرایش ( cosmetic ) آن از سمپر و فرم ظرف بسته ی آن از دونالد جاد است. کتابخانه در سه فضای وان شکل قرار دارد و توسط پوششی از صفحه های بتنی و شیشه احاطه شده است. نگاره های به کار رفته در چاپ روی این صفحه ها توسط هنرمند توماس راف از روزنامه ها استخراج شده است. واقعیت معماری نهفته در پس این تصویرها، اشاره به هدفی خاص از بازنمایی دارد.تسلسل موجود در ردیف های عمودی و افقی تصویرها، وجود نوعی حرکت را در ساختمان به دید می آورد که بی شباهت به یک فیلم سینمایی نیست، چنان که گویی کتابخانه جوهره ی وارونه دارد و بر روی سطح های داخلی آن، که اکنون رو به بیرون قرار گرفته اند، یک حرکت فرهنگی با موضوعی خاص در جریان است. با این روش، این دو معمار بر جنبه های عمومی رسانه سازی تأکید کرده و آن را ارج نهاده اند. آن ها دقیقاً به همین تصویرهای برگرفته از رسانه جسمیت بخشیده اند. هرت زوگ و دمورن به شدت به دنبال این پروژه هستند که از طریق رسانه سازی، تازه ای به واقعیت معماری بدمند. در این پروژه تصویری های سطح نما حمله ای علیه معماری نیستند؛ بلکه بیشتر حرکتی مجازی را به جسم آن القاء می کنند. نمودار گونه گیسمپر، جاد، هرت زوگ و دمورن از نوآوری های فنی برای تبدیل سطح ها به چیزی ها غیر تمثیلی استفاده کرده اند. آن ها با پوشاندن سطح ها توسط لایه های سحرآمیز رنگ و تصویر، راه را برخودنمایی نفسگرایانه و بازی های پنهان و آشکار ماده بستند و این سطح ها را امکان تبادل بین اثر معماری و دنیای بیرون قرار دادند. امری نموداگون که اشاره به کیفیت هایی به غیر از بازنمایی دارد. یک سطح نمودارگون بیانگر هیچ چیزی نیست؛ چیزی را پنهان نمی کند و چیزی را آشکار نمی سازد؛ بلکه راه هایی را می کشاید تا از طریق آن بتوان از زندان نمادگرایی گریخت. برخلاف سطح های نمادین، سطح های نمودارگون موجب اتصال مجدد دو سوی جدا شده ی خود نمی شوند؛ بلکه تقاوت های فضایی بین دو سمت خویش را تعبیر و تفسیر می کنند. درنهایت می توان گفت که مجموعه ی این کارهای دیجیتالی را جهان بصری پایداری که تابع نیروی جاذبه، تناسب و نسب های اقلیدسی اند ناپایداری می آفریند؛ آن ها را نمی توان در قالب اثر متقابل سطح و سازه بررسی کرد، چرا که بسیاری از آن ها خود سطح و یا خود سازه هستند. روش های متنوعی که باعث شکلگیری آن ها شده اند، بطور قطع دیده گاه ما را نسبت به معماری ارتقاء می بخشد. اگر زمانی ساختمان ها به شکل مجموعه ای از حجم های سازماندهی شده با اصول بصری درک می شدند، اکنون این گرایش وجود دارد که آن ها را سطح قلمداد کنیم. ایستگاه های متروی فوق پیشرفته سوئیس و معماری تحسین برانگیز سوئیسیایستگاه های متر از مهمترین مکان های شهری و عمومی به شمار می روند که در طراحی آن می بایست از بهترین متد های روان شناختی فضای شهری بهره گرفت.خوشبختانه در سال های اخیر دقت بیشتری به کیفیت در طراحی فضای مترو شده است . در ادامه تصاویری از ایستگاه های متروی سوئیس مشاهده خواهید کرد . ادامه خواندن مقاله معماري سوئيس

نوشته مقاله معماري سوئيس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله معماري مناطق کوهستاني و سرد

$
0
0
 nx دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : معماری مناطق کوهستانی و سرد شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هواییسلسله جبال البرز و زاگرس نواحی مركزی ایران را از دریای خزر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می كنند . كوههایی نیز به صورت منفرد در مركز و شرق ایران وجود دارند از جمله كوه تفتان ، شیر كوه و ; كوهستان های غربی كه دامنه های غربی رشته كوههای فلات مركزی ایران و سراسر كوههای زاگرس را در بر می گیرد از مناطق سردسیر كشور به شمار می آیند .كلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد : • سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان • اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز • بارش برف سنگین • رطوبت كم هوامیانگین دمای هوا در گرم ترین ماه سال در این اقلیم بیش از 10 درجه سانتی گراد و متوسط دمای هوا در سردترین ماه سال كمتر از 3- درجه سانتی گراد می باشد .نوسانات دمایی در طی شبانه روز نیز در نواحی كوهستانی بیشتر است . در این اقلیم دره ها در فصل تابستان بسیار گرم و در زمستان معتدل اند . مقدار تابش آفتاب در فصل تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار كم است . زمستان ها طولانی ، سرد و سخت بوده و تا چند ماه از سال ، زمین پوشیده از یخ ، و بهار كوتاه مدت است و زمستان و تابستان را از هم جدا می كند. سرما از اوایل آذر ماه شروع می شود و كم و بیش تا اواخر فروردین ادامه می یابد . در سراسر این منطقه از آذربایجان گرفته تا استان فارس ، زمستان ها به شدت سرد می باشد . در این نواحی ، میزان بارندگی در تابستان كم و در زمستان زیاد است و بیشتر به صورت ریزش برف می باشد . برف های پیاپی بیشتر قله ها را می پوشاند . در ارتفاعات بالای 3000 متر همواره برف وجود دارد و این كوهستان ها سرچشمه رودخانه ها و قنات ها در كشور محسوب می شوند . بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم كم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر كه غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت كمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را كاهش می دهد . فرم بنابرودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و كو هستانی باعث شده است تا حداكثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسكونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات كلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .1 ساختمان های درون گرا با حیاط مركزی بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مركزی فلات ایران دارای حیاط مركزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده كنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل كوتاه و معتدل بودن فصل تابستان كمتر به كار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی كاربرد دارند .   برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف كوتاه در پائین زمستان نشین هستند كه به علت خنكی هوای آن ، در تابستان برای سكونت و آسایش ساكنان خانه به كار می رود .2 استفاده از ایوان و حیاط كوچك در بنااز آنجایی كه در بیشتر روزهای سال در مناطق كوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اكثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری كوچكتر از نواحی فلات مركزی ایران است . ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی كشور به مراتب كمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، كاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .نكته دیگر پائین بودن كف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 15 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه كرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .   3 پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آندر حوزه اقلیمی سرد و كوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراكم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد كه سطح تماس آن را با سرمای خارج كمتر نماید تا حرارت كمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مكعب یا مكعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن كاهش یابد و آن را در حداقل ممكن نگه دارد .ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یكدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .4 اتاق های كوچك با ارتفاع كم در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا كه با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم كردن این فضای وسیع مشكل خواهد بود . بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق كاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع كم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است . 5 بازشوهای كوچكدر این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای كوچك و به تعداد كم استفاده می كنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و كشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممكن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممكن رساند .در مقایسه با اقلیم گرم و خشك ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .6 دیوارهای نسبتا قطور قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می كند . معیارهای معماری اقلیم سرد و كوهستانی و گرم و خشك تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد كه در اقلیم گرم و خشك این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به كمك مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید . دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان كمك می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممكن تلاش می شود تا به شكل طبیعی یا یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .7 بام های مسطح ابن یه سنتی در كوهپایه های شمالی سلسله كوههای البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق كوهستانی غالبا مسطح هستند .بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا كه آب باران را به سهولت از روی بام دور می كنند . ولی در صورت كاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا كه آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف كاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می كنند و با غلتكی سنگی و كوچك ، بام را دوباره غلتك می كشند تا پوشش كاهگلی آن مجددا متراكم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند . انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشكلی ایجاد نمی نماید چرا كه با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج كه چندین درجه كمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسكلت خرپا كه كاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است . نوع مصالحمصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و كوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات كاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیر های چوبی و كاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای برای پی سازی بنا استفاده می كنند و در برخی نقاط ، كرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلو گیری از رطوبت به كار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور كلی ، بر روی زمین بنا می شوند . در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته كوه زاگرس و در 95 كیلو متری شمال غرب كرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به كل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ كه به وفور در این منطقه كوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به كار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تیر چوبی و كاهگلی پوشیده شده است . هر چند كه بام اغلب ساختمان ها های جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است .كالبد شهری و روستایی بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و كوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شكل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :1 بافت متراكم و فشرده2 فضاهای كوچك و محصور3 بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین كننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )4 معابر باریك به موازات خط تراز زمین با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و كوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و كوران هوا ، بنا ها به صورت متراكم و فشرده و متصل و در كنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسكونی با محیط سرد خارج كاهش یابد . همچنین بنا ها طوری كنار هم قرار می گیرند كه یكدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امكان كوچك شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری كم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای كوچك و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید . نكته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر كم عرض و باریك برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی كوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیكه روستاها و شهر ها باید جهت حداكثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای كوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها كه در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای كوه صحیح نمی باشدنواحی کوهستانی و مرتفع فلات 1_ شرایط اقلیمیدو سلسله جبال البرز و زاگرس نواحی مرکزی ایران را از سواحل دریای خر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می کند. شیرکوه ، کوه تفتان و کوههای منفرد دیگری نیز در قسمتهای مرکزی و شرقی ایران وجود دارد این کوهستانها سرچشمه رودخانه ها و قناتهای کشور می باشند . رشته کوههای واقع در شمال و غرب کشور اکثراً برف گیر بوده و در دامنه شمالی رشته کوه البرز، جنگلهای انبوه که در فصل سوم بحث شد ور دامنه کوههای زاگرس در غرب کشور ، جنگلهای تنک بلوط نارون و افرا وجود دارد. کلیات شرایط اقلیمی این نواحی به قرار زیر است : الف: سرمای شدید در زمستان ، معتدل در تابستان ب: بارش برف سنگین در قسمتهای شمال وشمال غرب کشور ج: رطوبت هوا کم د: اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت بین شب و روزبه علت ناهمواریها وشیب زیاد زمین، فقط روستاها و شهرکهای کوچک در دامنه کوهها می توانند گسترس یابند و شهرهای بزرگ در صورتی که در این ارتفاعات امکان توسعه دارد که سطوح مسطح وسیعی در دامنه کوهستان وجود داشته باشند. از این نوع شهرها می توان از شهر کرد (2078*متر) اراک (1759*متر) و همدان (1747*متر) نام برد. در اینجا ذکر دو نکته در رابطه ای با کاهش دمای هوا در نواحی مرتفع نسبت به نواحی پایین تر ضرروی است . اول اینکه جو زمین مانند یک خازن حرارتی حدود 10 الی 15 درصد از حرارت تابشی خورشید به کره زمین را به خود جذب میکند. این مطلب به خاطر جرم هوا و خصوصا وجود لایه اوزن ،دی اکسید کربن و بخار آب درجو می باشند . همچنین جو زمین مانند یک عایق حرارتی، باعث کاهش تابش حرارت زمین گرم به آسمان سرد در شب هنگام می شود. تأثیر جو در تعدیل درجه حرارت را می توان در اختلاف دما و در سطح کره ماه مشاهده نمود. کره ماه فاقد هر گونه جو است و در مواقعی که آفتاب به سطح کره ماه می تابد & درجه حرارت تا 194 درجه سانتی گراد افزایش می یابد در حالیکه د سایه درجه حرارت 87 _ درجه می باشد. نکته دوم به دلیل جاذبه زمین هر چه از سطوح پایین تر روی زمین به طرف سطوح بالاتر برویم ،هوا رقیق تر می شود و رطوبت آن نیز کاهش می یابد . با توجه به نکات فوق ، در نواحی مرتفع لایه جو رقیق تر وبخار آب موجود در آن کمتر وعملکرد حفظ حرارتی آن ضعیف تر است. در نتیجه در ارتفاعات درجه حرارت کمتر از نقاطی با عرض جغرافیائی یکسان است و نوسان درجه حرارت در طی شبانه روز در نواحی کوهستانی بسیار زیاد می باشد. جهت اطلاع از مقدار نوسان درجه حرارت در شهرهای مختلف به بخش سوم کتاب ، جدول یک ،آمار وضع جوی کشور مراجعه شود .با توجه به برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال در این نواحی ، حداکثر استفاده از تابش آفتاب، بهره گیری از نوسان روزانه دما، حفظ حرارت و جلوگیری از باد سرد زمستانی درمحیطهای مسکونی امری ضرروی است. 2_ بافت شهری وروستائیبرخلاف سواحل جنوبی کشور که محیط زیست مسکونی جهت مقابله با حرارت و گرمای زیاد هوا شکل گرفته ، در اینجا سرمای زیاد عامل تعیین کننده درشکل گیری بافت شهری و روستائی می باشد.خصوصیات کلی بافت شهری و روستائی به قرارذیل است :الف: فضاهای شهری و روستائی کوچک و محصور ب: بافت شهری و روستائی متراکم و ابنیه متصل به هم ج: جهت آفتاب و عوارض زمین کامل تعیین کننده درنحوه استقرار ، گسترش و سیمای کلی شهر روستا د: کوچه ها و معابر اصلی به موازات خط تراز زمین اغلب با عرض کم به دلیل سرمای بسیار زیاد در بخش عمده ای از سال ، ر این واحی بافت شهری متراکم و ابنیه متصل بهم هستند تا بدین نحو سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کمتر شود. فضاهای شهری نیز تا حد امکان محصور و کوچک هستند تا جریان باد سرد به داخل این فضاها کمتر نفوذ کند. به علاوه تابش حرارت از سطوح خارجی دیوارهای گرم ساختمان ها، تا حدی باعث اعتدال هوای سرد فضاهای شهری می شود و کوچک بودن این فضاها از این نظر نیز دارای مزیت است . در شهر همدان نمونه بسیار جالبی از معابر وجود دارد که دالان خوانده می شود . دالان یک راه عبوری کم عرض برای چند خانه بوده و در اکثر محلات ، این خانه ها از طریق این دالانها به معابر اصلی شهر متصل می شده اند . دالانها سرپوشیده بوده و سقف آنها با طاق و تویزه و یا طاق آهنگ پوشیده می گردیده است . گاهی نیز این دالانها که طول بعضی از آنها تا دویست متر می رسیده ،از زیر ساختمانها رد می شده است . ساکنین خانه های مجاور دالان غالباً با هم خویشاوندی داشته اند و یا از لحاظ نژادی ،فرهنگی و یا صنفی با هم ارتباط بسیار نزدیک داشته اند . بدین ترتیب با ایجاد دالان در مقابل معبر وروردی خانه های خود هم یک فضای نیمه خصوصی ایجاد می کرده اند (اکثر این دالانها بن بست بوده است) و هم در مقابل باد وبوران و سرمای زمستان در این فضا محفوظ بوده اند . از این دالانها هنوز هم تعدادی در بافت قدیم همدان باقی مانده است. به چهار دلیل شهرکها و روستاها در کوهستانها غالباً در وسط کوهپایه و در سمت جنوبی آن بنا می شوند. اول اینکه اگر روستا در پایین دره باشد خطر سیل و از بین رفتن روستا وجود دارد . ثاینا ً در شب هنگام هاس سرد که سنگین تر است به پایین دره نفوذ کرده در همان محل ساکن می شود که در این صورت به شدت سرما در روستا اضافه می شود . ثالثاً سمت شمالی کوه که همیشه در سایه و سرد است ، مکان خوبی باری زندگی نیست . رابعاً بالای کوه نیز برای استقرار روستا مناسب نیست زیرا معمولا ناهمواریهای زمین در بالای کوه بیشتر است و از آن مهمتر، شدت باد در این ناحیه بیشتر می باش و هیچگونه حفاظی برای روستا در مقابل باد وجود ندارد و بالاخره اینکه بالای کوه از رودخانه که همیشه در پایین دره جاری می باشد دوراست و دسترسی به آن مشکل است.   لذا روستا در وسط دامنه جنوبی کوه و در قسمتهای نستبا مسطح آن احداث می شود. در این رابطه می توان از روستاهای ماسوله ، کندوان ، آبیانه و آبرو که در همین فصل در مورد آنها بحث خواهد شد و اکثر یگر روستاهای کوهستانی نام برد. زمین های بین روستا و پایین دره جهت مزارع و چراگاهها اختصاص می یابد . که بدین صورت اهالی روستا دید و کنترل مناسبی بر مزارع و احشام خود دارند. البته موارد دیگری نظیر وجود چشمه آب ، خاک خوب زراعی ، چراگاهها سرسبز و یا جاده نیز از عوامل تعیین کننده در محل استقرار روستا است.3_ فرم بنا فرم بنا نیز مانند بافت شهری براساس اقلیم منطقه و جهت مقابله با سرمای شدید طراحی اجرا شده است .خصوصیات کلی فرم بنا در این نواحی به شرح ذیل است:الف: ساختمانها دارای حیاط مرکزی و درون گراب: نسبت سطح پوسته خارجی بنا به حجم بنا کم ج: ارتفاع اتاقها کمد: بام ها غالبا به صورت مسطح ه:بازشوها کوچکو: ایوانها و حیاطها کوچکز: دیوارها نسبتاً قطور خانه های سنتی در این نواحی نیز مانند مناطق مرکزی ایران به صورت حیاط مرکزی احداث می شوند . منتهی در اینجا اطاقهای واقع در سمت شامل حیاط از سایر قسمتها بزرگتر و وسیع تر است و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه در همین سمت واقع می باشد . این مطلب به دلیل استفاده از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در زمستان است و چون فصل تابستان عمدتا کوتاه و دمای هوا نسبتا معتدل است ،از سمت جنوب ساختمان کمتر استفاده می شود. اتاقها جنوبی و در بعضی از خانه ها اگر اتاقهای شرقی و غربی نیز وجود داشته باشد ،اکثر جهت انبار و فضاهای خماتی مانند اتاق خدماه و یا سرویسهای بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد . این خانه ها اغلب دارای زیر زمین با سقف کوتاه ، در زیر قسمت زمستان نشین هستند که در تابستان به خاطر آنکه هوای آن نسبتا خنک است. جهت سکونت اهل خانه می باشد . در شهر همدان به زیر زمین ” سیزان ” می گویند و در بعضی ازخانه ها که مسیر قنات و یا شعبات آن از زیر ساختمان رد می شود ، سیزان توسط چند پله به چشمه که محل برداشت آب از قنات است و از کف سیزان پایین تر واقع شده ، مرتبط می باشد .از آنجاییکه هوا در اغلب مواقع سال سرد و یا بسیار سرد است، لذا اکثر فعالیتهای روزمره در داخل اتاقها صورت می گیرد . به همین دلیل ابعاد حیاطها در این نواحی قدر کوچکتر از مناطق فلات مرکزی ایران است و عمق ایوانها نیز از مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد. در اکثر شهرهای مناطق سردسیر ، همانند مناطق گرم و خشک ایران ، کف حایط ساختمانها یک الی یک و نیم متر پایین تر از پیاده رو است تا آب جاری در جویها و نهرها را بتوان سوار باغچه درحیاط ویا آب انبار واقع در زیر زمین نمود. البته پایین تر بودن ساختمان از سطح معابر باعث حفظ حرارت درون ساختمان نیز می شود، زیرا زمین مانند یک عایق حرارتی اطراف خانه را احاطه کرده و مانع تبادل حرارت بین ساختمان و محیط اطراف می شود. به طور کلی در مناطق سرد باید حداکثر کوشش صورت گیرد که سطح تماس بنا با سرمای خارج کمتر باشد تا حرارت کمتری به خارج نفوذ کد. لذا احجامی نظیر مکعب و مکعب مستطیل که نسبت به سطح بیرونی آنها به حجم داخل بنا کم می باشد، کوچک نیز به جلوگیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا کمک می کند . قطر زیاد دیوارها و باز شوهای نسبتا کوچک نیز به جلوگیی از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا کمک میکند. قطر زیاد دیوار که از مصالح بنائی است خود به عنوان منبع ذخیره حرارت عمل می کند و در طی روز که آفتاب به آن می تابد و گرم می شود، کماکان گرمای خود را در شب حفظ کرده و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می کند. در این نواحی ایجاد اتاقها و فضاهای بزرگ داخل بنا صحیح نیست ، زیرا اولاً سطح تماس آنها با فضای خارج زیاد است ودر ثانی گرم کردن فضای وسیع مشکل می باشد . لذا سقف اغلب اتاقها در این مناطق کوتاه تر از اتاقهای مشابه در سایرمناطق اقلیمی ایران است و حتی ارتفاع تالارها و اتاقهای مهمن دیگر و همچنین ارتفاع طاق راسته ها و حجره های بازار نسبت به فضای مشابه در دیگر نقاط کوتاهتر است . گرم کردن فضای این اتقاهای نسبتاً کوچک هنوز هم کماکان در اغلب روستاهای نقاط کوهستانی کشور مشکل می باشد و فضای اتاقها غالبا سرد است و اهل خانه جهت گرم شدن به گرمای زیر کرسی پناه می برند . همانگونه که قبلا عنوان شد ، در کوهپایه های شمالی رشته جبال البرز ساختمانهای سنتی دارای بام شیب دار ودر سایر مناطق کوهستانی بامها غالباً مسطح هستند.البته بام شیبدار اگر پوشش سطح روی آن مناسب باشد بهتر از بام مسطح است زیرا آب باران را به سادگی از روی سطح بنا دور میکند، در صورتیکه کاهگل عایق مناسبی در مقابل بارندگی و رطوبت نیست . این مطلب در مورد برف بیشتر حائز اهمیت است، زیرا برف به تدریج آب می شود و این اب به مرور به داخل سقف مسطح کاهگلی نفوذ می کند . لذا جهت جلوگیری از نفوذ نم و رطوبت ، برف را فوراً پاور می کنند و سپس با یک غلتک سنگی کوچک که همیشه بر روی بام قرار دارد روی بام را غلتک می کشند تا کاهگل دوباره متراکم شود و سوراخهای ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردد . ولی بر روی بام شیب دار برف ایجاد مشکل نمی کند حتی اغلب شیب این بامها را کم می گیرند تا برف بر روی بام باقی بماند و خود به عنوان عایق در مقابل برودت زیاد هوای خارج که اغلب چندین درجه کمتر از دمای برف است، عمل کند و بالاخره فضای زیر خرپا که غالبا به صورت انباری استفاده می شود ، خود عایق مناسبی بین فضای داخل وخارج بنا است . اگر چه در سنوات اخیر در اغلب شهرهای مناطق کوهپایه ای و سردسیر مانند شمیران ،همدان ، سنندج ، تبریز و ارومیه ، استفاده از بام شیروانی رواج یافته ، ولی هنوز کماکان در روستاها بام ساختمانها به صورت مسطح وبا پوشش تیر چوبی و کاهگل می باشد که دلیل آن عمدتاً به خاطر ضعف مالی روستائیان است.در روستاها جهت نگهداری چارپایان ،اگر خاه دو طبقه باشد ، معمولا در طبقه زیرین چارپایان نگهداری می شوند و طبقه دوم مسکونی می باشد. بدین طریق سطح تماس فضای طویله و محیط مسکونی با سرمای خارج کم می شود وسقف بین دوطبقه از هر دو طرف گرم می گردد که برای هر دو طبقه مفید است . اگر خانه یک طبقه باشد آغل و طویله غالباً در پایین حیاط است به طریقی که ساکنین خانه دید مستقیم جهت مراقبت از احشام داشته باشند(شکل 5-5)4_ نوع مصالح مصالح مورد استفاده ابنیه سنتی در مناطق کوهستانی مانند سایر مناطق اقلیمی آن چیزی است که در دسترس است، لذا اغلب جهت دیوارها از سنگ و برای پوشش سقف طبقات و بام از چوب درختان و کاهگل استفاده میشود. در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در دامنه غربی رشته کوه زاگرس و در 95 کیلومتری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنی سیمایی موزون و هماهنگ به کال بافت شهر و همچینین به بافت روستاها داده است. سنگ به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمانها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمانها مسطح و با تیر چوبی و کاهگل پوشیده شده است. هر چند که بام اغلب ساختمانهای جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است. روستای ماسوله در دامنه کوههای تالش و با ارتفاع 1050 متر از سطح دریا در 40 کیلومتری شرق شهر فومن در استان گیلان واقع است اگر چه در این روستا نیز مانند جوانرود هیچ تک بنائی وجود ندارد که از لحاظ معماری دارای ارزش هنری خاصی باشد، اما بافت روستا بسیار زیبا ، همگون و درخور تحسین است. مجموعه به هم پیوسته بافت روستا و فرم ابنیه برون گرا و مکعب شکل با بازشوهای رو به دره و آفتاب و بالاخره مصالح در تطبیق کامل با محیط کوهستانی سرد و نیمه مرطوب منطقه است .   در این روستا دیوارها را تا طبقه اول با سنگ لاشه (که مقاومت فشاری خوبی دارد و در برابر رطوبت نیز پایدار است ) اجرا می کنند . در طبقات فوقانی از خشت استفاده می شود. برای پوشش بام از پایین به بالا به ترتیب تنه درختان ، تخته های چوبی ، شاخه هاس سرخس و حشی که در اطراف روستا رشد می کند و تا حدی رطوبت بام را به خود جذب می کند، مورد استفاده قرار میگیرد و نهایتا یک لایه کاهگل که در محل به نام “گل خوش ” نامیده می شود ودر مقابل بارندگی مقاومت نسبتاً خوبی دارد ، بر روی سطح بام می کشند. این مصالح از لحاظ اقلیمی واقتصادی مناسب می باشند زیرا قطر نسبتا زیاد دیوارها از نظر حرارتی (یعنی جذب حرارت آفتاب در طی روز و حفظ حرارت برای شب هنگام ) عملکرد خوبی دارند و بام ساختمانها نیز نسبتاً در مقابل بارندگی مقاوم هستند . از آنجاییکه همه مصالح مورد اقتصادی است. ولی از جهت پایداری در مقابل زلزله این ساختمانها ضعیف هستند و در زلزله خرداد ماه 1370 ، آسیبهای فراوانی به ساختمانهای این روستا وارد شد.در نواحی حاشیه کوهپایه و مناطقی که خاک رس به حد کافی وجود داشته باشد ، دیوارهای خشتی و آجری نیز ساخته می شود. طبق آمار سرشماری سال 1335 ،در شهر اراک 60% ساختمانها از خشت و 9/21 % از خشت و آجر بوده است . به بخش سوم ضمائم 2-آمار مصالح مورد استفاده درمناطق مختلف کشور در آخر کتاب مراجعه شود. 5_ روستای اَبَروروستای ابرو واقع در دامنه کوه الوند و در ده کیلومتری جنوب شهر همدان است. بافت روستا ،فرم ابنیه و نوع مصالح در این روستای کوهستانی ، مطابق همان مواردی است که در قسمتهای قبل همین فصل عنوان شد، بدین معنی که بافت روستا فشرده ابنیه متصل به هم و کوچه ها کم عرض و باریک هستند.در قسمتهای مختلف این روستا، کوچه ها از زیر ساختمانها رد می شود که هم از لحاظ بصری با ایجاد سایه روشنهای مختلف، زیبا میباشد و هم از نظر اقلیمی، دمای هوا ر فضاهای کاملا محصور این قسمتهای معابر، معتدل تر از فضاهای روباز است. از آنجائی که در این روستا زمستانها بسیار سرد و تابستانها معتدل است، لذا مساحت حیاطها و ایوانها نسبتاً کوچک هستند و حدود نیمی از اسل اکثر فعالیتهای روزمره در داخل بنا صورت می گیرد . پنجره ها و بازشوهای ساختمانها اغلب رو به جنوب هستند و بام ساختمانها مسطح و با تیر چوبی و کاهگل اجرا شده است. تقریبا تمامی ساختمانها در هسته مرکزی این روستا با سنگ لاشه و یا سنگ قواره ساخته شده اند . ملات این ساختمانها گل ویا گل و گچ می باشد و برای پی از ملات آهک استفاده می کنند. قطر این دیوارها بین پنجاه تا شصت سانتی متر است و قطر پی حدود 80 تا 100 سانتی متر می باشد. در فواصل یک الی دو متر از دیوار ، از تیرهای چوبی به صورت افقی استفاده شده است (شکل 8-5)این تیرها باعث یکپارچگی دیوار و انتقال گسترده فشار دیوار از بالا به پایین می شود همچنین اگر یک قسمت از پی دیوار نشست کند، خرابی کمتری به قسمتهای بالای دیوار وارد می شود . تیر چوبی برای ستونها ، پوشش طاقها ونعل درگاهها نیز مورد استفاده قرار گرفته است. در این روستا از قوسهای سنگی هم به کرات استفاده شده است چنانچه در شکل 9-5 مشاهده می شود. سنگ لاشه را به صورت ورقه در آورده و با ملات گل و گچ و بدون قالب اجرا می کنند.دیوار طبقات فوقانی بعضی از ساختمانها را با خشت می سازند زیرا وزن آن کمتر و اجرای راحت تر است. همچنین طاقهای معابر که از زیر ساختمانها رد می شود غالباً بصورت طاق آهنگ است و با خشت اجرا می شود. 6-روستای کندوانروستای کندوان در نزدیکی شهر اسکو و در دامنه کوه سهند واقع است. ارتفاع روستا از سحط دریا 2300 متر و آب و هوای آن بسیار سرد در زمستان و معتدل در تابستان می باشد. این روستا از لحاظ فرم بنا و مصالح، در ایران منحصر به فرد است و تنها نمونه مشابه آن در جهان ، در ناحیه ای به نام ” کَپَدسیا” واقع در مرکز کشور ترکیه می باشد.درکندوان خانه اهالی در درون سنگها کنده شده است . ارتفاع این سنگهای مخروطی شکل که به نام “کران” خوانده می شوند . ین ده تا پانزده متر است و قطر آنها به تفاوت حدود پنج الی هشت متر است . این کرانها در امتداد رودخانه و در بین مسیر رودخانه و تپه های مجاور آن واقع هستند و محور اصلی روستا عمود بر جهت جنوب غربی است. لذا از لحاظ اقلیمی و با توجه به جهت آفتاب ، دره و رودخانه ، کرانها درموقعیت بسیار خوبی قرار دارند . معابراصلی روستا در امتداد خطر تراز زمین قرار دارند و جهت ارتباط بین قسمتهای پایین و بالای روستا، پله هایی در دل سنگ کنده شده و یا از نردبانها و پله های چوبی استفاده شده است . از آنجا ییکه این کرانها پایداری بسیار خوبی در مقابل عوامل اقلیمی از قبیل تابش آفتاب ، باد ، باران ، رطوبت ، برف و همچنین زلزله دارند ، در طی هزاران سال فرسایش بسیار کمی در آنها صورت گرفته و تملک آنها از یک نسل به نسل دیگر متوالیا ً ادامه داشته است. روستاییان با کندن سنگ در درون این کرانها ، اتاق یا اتاقهای نسبتا کوچکی با ارتفاع حدود دومتر ایجاد کرده اند. در هر کران ممکن است یک و یا دو خانوار زندگی کنندو هر خانواده دارای یک و یا چند اتاق تو در تو در بازشوهای کوچک در درون کرانها می باشند . اتاقهای درون کران معمولا شامل نشیمن ، آشپزخانه و صندوقخانه است. پذیرایی از مهمان ، صرف غذا و استراحت و خواب در اتاق نشمین صورت می گیرد . معمولا یک و یا دو تنور در داخل این خانه ها وجود دارد که علاوه بر پخت نان و طبخ غذا ، حرارت مورد نیاز خانه در فصول سرد را نیز تامین می کند . گاهی یک خانه شامل دو و یا سه طبقه است و یا دو خانواه در سطوح مختلف کران سکنی گزیده اند. در داخل یکیاز بزرگترین کرانهای مسجد روستا واقع شده و یک حمام عمومی نیز در دل سنگ کنده شده است . این کرانها از لحاظ اقلیمی برای آب و هوای سرد منطقه بسیار مناسب می باشند ، زیرا قطر دیوار خانه ها به دو یا گاهی به سه متر می رسد که خود یک عایق بسیار خوب حرارتی و یک منبع بسیار بزرگ ذخیره انرژی است. بدین دلیل ،نوسان دمای داخل کرانها در طی شبانه رو بسیار کم می باشد و همچنین زمستانها گرم تر و تابستانها خنک تر از محیط اطراف است. وجود بازشوهای کوچک اگر چه باعث کاهش تبادل حرارت بین داخل وخارج نبا می شود که امری مثبت است ولی نقصان نور کافی و تهویه در داخل اتاقها ، از نکات ضعف این کرانها محسوب می شود. همانگونه که ذکر شد ، مشابه روستای کندوان البته با وسعت بیشتر و کرانهای بزرگتر در ناحیه ” کَپَد و سیا” د رکشور ترکیه واقع است. در این محل زندگی می کردند . حدود سیصد کلیسا در داخل کرانهای این نواحی از زمان زندگی کشیشها وجود که هنوز در بعضی از آنها نقاشی های زیبای مذهبی بر روی دیوارهای سنگی نقش بسته است . این ناحیه ازمناطق توریستی و تحقیقاتی کشور ترکیه محسوب می شود.7_ روستای اَبیانهروستای ابیانه یکی از روستاهای بسیار زیبای استان اصفهان است و همانن ماسوله و کندوان ، از جمله بهترین نمونه های تلفیق معماری و طبیعت می باشد ، موضوعی که در شهرها و شهرکهای جدید ما اثری از آن به چشم نمی خورد و کوه ، درخت ،آب و دریک کلام همزیستی با طبیعت جای خود را به اتومبیل ، خیابان ، بزرگراه و آپارتمان داده است. ابیانه در مسیر جاده کاشان به نطنز و به فاصله 22 کیلومتری از ان واقع است از خصوصیات بارز این روستا قرار داشتن در دامنه کوهپایه های کرکس است. نکته قابل توجه اینکه به فاصله کوتاهی در شرق ابیانه که از حدود بیست الی سی کیلومتر تجاوز نمی کند ، دشت کویر مرکزی ایران واقع شده که آب وهوای بسیار گرم و خشک و بارندگی بسیار اندکی دارد. اما این روستا ورستاهای طره و برز به دلیل قرار گرفتن در یک ” وادی ” و یا به عبارت ساده تر، دریک دره نسبتاً وسیع بین دو کوهپایه ،از گزند بادهای گرم و خشک کویری مصون می باشند.کوهپایه های اطراف روستا مانند یک محافظ طبیعی ، این دره و روستاهای آن را در مقابل عوامل نامساعد محیطی مصون نگه داشته است. چشمه سارها و رودخانه کوچکی از خط القعر دره عبور می کند ، بیشه زارهای انبوه و مزارع گسترده به وجود آورده اند . ر نتیجه بر خلاف شرایط اقلیمی دشت کویر ،اقلیم کوک این منطقه نسبتا معتدل و سرسبز با زمستانهای سرد و تابستانهای تا حدی گرم است. وجو این وادی نه تنها اقلیم این روستا را تحت تأثیر قرار داده ، بلکه بافت روستا ، فرم ابنبه و نوع مصالح نیز با ورستاهای کویری که به فاصله کوتاهی از ابیانه قرار دارند تا حدود بسیار زیادی متفاوت هستند. در اینجا نیز مانند کندوان ، کوهپایه در سمت شمال ، روستا در وسط و مزارع در سمت جنوب و شرق واقع شده است وبافت مجموعه ، ابنیه و بازشوها پشت به کوهپایه و رو به دره هستند(شکل 5-15) . در ابیانه نیز معابر اصلی در امتداد خط تراز زمین و معابر فرعی در راستای شیب زمین قرار دارند . بافت روستا نسبتا متراکم و ابنیه متصل به هم هستند. در بایانه اغلب ساختمانها دو و سه طبقه و مکعب شکل می باشند . مشخصه بارز و متفاوت ابنیه این روستا با روستاهای نواحی مرکزی ایران ، برون گرا بودن ساختمانها در ابیانه است . به طور کلی در ایران ساختمانهای سنتی برون گرا فقط درکناره دریای خزر و کوهپایه های مجاور آن وجود دارد و روستای ابیانه از جمله معدود روستاهایی در نواحی مرکزی ایران است که ابنیه برون گرا وفاقد حیاط مرکزی هستند و حتی مسجد جامع این روستا نیز حیاط مرکزی ندارد.لازم به ذکر استکه در روستاهای واقع در دامنه کوهپایه با شیب زیاد، احداث ساختمانهای وسیع و حیاطهای بزرگ متداول نیست ، زیرا این شرایط در کل روستا فراهم است واهالی می توانن بدون احساس ناراحتی از لحاظ حرارتی و رطوبت ، از فضای سرسبز و محیط طبیعی و معتدل روستا در اکثرماههای سال استفاده کنند. البته باید متذکر شد که چند خانه مسکونی وهمچنین امامزاده این روستا که در نواحی تقریبا مسطح واقع شده اند، دارای حیاط مرمکزی می باشند ولی حیاط مرکزی آنها نیز کاملا بسته نیست و در سمت رو به دره ، حیاز باز می شود. به دلیل آنکه اغلب ساختمانها از سه طرف محصور هستند ، این امر از لحاظ فراهم نمودن شرایط آسایش در داخل بنا بسیار مناسب است، زیرا سطح تماس ساختمانها به خارج به حداقل رسیده و دمای داخل ساختمان در فصول سرد و یا گرم با محیط خارج کمتر تابدل می شود. همچنین دیوارهای ضخیم خشتی همانند یک خازن حرارتی ، مانع نوسان زیاد حرارت در طی شبانه روز می شوند. استفاده از نورگیر سقفی در این روستا بسیار متداول است، زیرا بازشوها اغلب فقط دریک سمت ساختمان واقع می باشند لذا جهت تامین نور تهویه دوطرفه و عمودی ، نورگیر سقفی مناسب و ضروری می باشددر این روستا مصالح مورد استفاده ، سنگ لاشه و خشت و تیر چوبی است. جهت کرسی چینی از سنگ لاشه ، دیوارها از خشت و سقفها ، بالکنها و تسونها از تیر چوبی استفاه می شود . از آنجائی که در اطراف روستا درخت زیاد وجود دارد، نیازی به زدن طاقهای قوسی که از لحاظ اجرا نستبا مشکل است، نمی باشد و با تیر چوبی ،تخته و کاهگل ، بامهای مسطح سریعاً اجرا می شود . اگر چه سر در بعضی از خانه ها و همچنین سردر مسجد جامع طاق قوسی است،ولی اکثر قریب به اتفاق طاقها در ابیانه به صورت مسطح اجرا شده است. جهت اندود سطح خارجی ساختمانها از دو نوع خاک ، یکی خاک قرمز ودیگری خاک زرد استفاده می شود . خاک قرمز دارای اکسید آهن است و درمقابل رطوبت و بارندگی مقاومت نسبتا خوبی دارد و لذا روی سطح بام را یک لایه از مخلوط این گل با کاه می کشن سطح خارجی دیوارها رانیز با همین گل اندود می کنند. خاک زرد در مقابل نفوذ رطوبت وبارندگی ضعیف است ، ولی جهت زیبائی بر روی دیوار خارجی بعضی از ساختمانها از این اندود استفاده می شود. اگر ه صای نوازشگر آب در جوییارها ، مناظر کشتزارهای وسیع، درختان سر سبز، مقیاس انسانی معابر و ساختمانهای قرمز رنگ را زیبا با بازشوهای چویی و گره چینی های بسیار ظریف بر روی آنها و ساختمانهایی که با کمترین امکانات ، شرایط آسایش فیزیکی انسان در آنها تامین شده است، برای بسیاری از شهرنشینان امری مطلوب و ایده آل است، ولی اغلب اهالی این روستا ترجیح می دهند که به تهران بیایند. از جمله دلایل ارائه شده توسط آنها ، پیدا نمودن کار و امکانات بهتر خصوصا برای جوانان روستا و همچنین ادامه تحصیل ودسترسی به دارو ، درمان و بهداشت عنوان شده است. 8_ ساختمانهای سنگیبه دلیل فراوانی و در دسترس بودن، سنگ ماده عمده ساختمانی مورد استفاده در نواحی کوهستانی بوده است. هم اکنون نیز سنگ در بسیاری از روستاهای این مناطق مورد استفاده قرار میگیرد.باید اذعان نمود که دز دیرباز در کوهستانها و کوهپایه ها ، ساختمانهای سنگی بنا می شده و قدمت ساختمانهای سنگی به دوران ما قبل تاریخ بر می گردد . در حفاریهایی که در آذربایجان انجام شده آثار متعددی از معماری پیش از تاریخ این نواحی یافت شده است . هیئت زمین شناسی ” دمرگان” (DeMorgan) فرانسوی هم در کتاب خود ازآنها یاد کرده است . ” اینگونه ابنیه ابتدائی که با تخته سنگ های بزرگ و بدون استفاده از ملات ساخته می شده اند تحت نام عمومی “دلمن ” (Dolmen) شناخته می شوند. و در اکثر نقاط پیش از تاریخ جهان به نمونه های متعد از آن بر می خوریم “. در معماری پیش از اسلام ، برای اکثر ساختمانهای مهم مانند کاخها ،معابد و مقابر از سنگ استفاده می شده است . پایه ها و قسمتی از اسکلت قصرهای پاسارگاد و تخت جمشید از سنگهای آهکی بوه است. این سنگها که در قطعات بزرگ حجاری شده احتیاج به ملات نداشته و فقط با بستهای فلزی به هم متصل شده . ” گاهی وزن سنگین سنگها به سی تن می رسیده “. در دوره اشکانی و ساسانی ، از قطعات کوچکتر سنگ استفاده می شده و بیشتر از سنگهای تراش، بادبر و پرداختی استفاده می کردند. “برای بنای کاخ سروستان از هر سه نوع سنگها استفاده شده است ” در این دوره ابداعات جدیدی برای استفاده از سنگ حاصل شده و از آن جمله زدنقوس و طاق گنبدی بااستفاده از سنگ بوده است . در “کاخ هترا” _دوره اشکانیان _ وکاخهای فیروز آباد وسروستان _ دوره ساسانیان به کرات از قطعات سنگی برای طاقهای قوسی، گنبدها و فیلپوشها استفاده شده است. در معماری اسلامی ایران برای ساختمانهای مهم استفاده از سنگ کمتر دیده می شود و مصالح سنگی بیشتر برای پایه دیوارها ،ستونها و همچنین پی ساختمانها مورد استفاده قرار گرفته است. ساختمانهای سنگی اگر خوب اجرا شوند دارای استحکام و دوام بسیار خوبی هستند، و عظمت و هیبت قوی را در ذهن انسان تداعی می کنند. نقطه ضعف ساختمانهای سنگی در وزن زیاد آنها است . وزن زیاد سنگ نه تنها اجرای ساختمانهای سنگی را مشکل می کند،بلکه این ساختمانها در مقابل نیروی زلزله آسیب پذیر تر از ساختمانهای سبکتر می باشند. به طور کلی دیوارهای سنگی قطور هستند که به خاطر وزن سنگین سنگ و تحمل فشار وارده از لایه های بالاتردیوار به قسمتهای پایینتر می باشد. البته دیوارهای قطور و سنگین سنگی اگر چه در هنگام وقوع زلزله نیروی زیادی به اتصالات و بدنه کل ساختمان وارد می کنند و نقطه ضعف این دیوارها محسوب می شود ، ولی قطر زیاد دیوار سنگی از لحظا حرارتی امری مثبت است، زیرا سنگ نسبت به خشت و آجر عایق حرارتی خوبی نیست و با اضافه کردن به ضخامت دیوار سنگی ، جبران این نقیصه می شود. همچنین بااضافه شدن به جرم دیوار،مقداربیشتری از حرارت روز برای شب هنگام ذخیره می گردد. سنگها مقاومت فشاری خوبی دارند ولی در مقابل نیروی کشش ضعیف می باشند.به همین جهت از سنگ به عنوان تیر افقی استفاده نمی شود و فقط در بعضی از موارد از سنگ برای بازشوهای کوچک به عنوان تیر نعل درگاه استفاده می گردد. برای بازشوهای بزرگتر ،در پوش قوچ بند مورد استفاده قرار می گیرد و برای بازشوها با دهانه های بزرگتر و همچنین برای طاقها از قوس ، طاق و یا گنبد استفاه می شود.ر روستاها برای دیوار سنگی از ملات گل ویا گل و گچ استفاده می شود. این نوع ملاتها در دیوارهایی که فاقد عایق رطوبتی هستند رطوبت در خود جذب می کنند و باعث سست شدن دیوار می شوند. در سابق برای ساختمانهای مهم از ” قیر چارو” استفاده شده است .قیر چارو ملات بسیار محکمی است ودر مقابل رطوبت دارای مقاومت خوبی می باشد. دیوار سنگی رابدون ملات نیز بنا می کنند که به آن دیوار خشکه چین سنگی می گویند . دیوار خشکه چین را معمولابا سنگ لاشه ، قواره ویا رودخانه ای اجرا می کنند . برای چیدن این دیوار باید سعی شود که لبه سنگها با هم جفت و جور شوند و فضای خالی زیادی بین سنگها ایجاد نشود.در روستاهای کوهستانی ، دیوار خشکه چین سنگی به عنوان حصار دورباغات و یا محوطه های مسکونی مورد استفاده قرار می گیرد . دیوار خشکه چین از مقاومت و استحکام کافی برخوردار نیست و به عنوان دیوار باربر نباید از آن استفاده شود. هر چند در مناطقی که سنگ فراوان و خاک کم یافت می شود ، روستاییان از این نوع دیوار برای بنای ساختمان نیز استفاده می شود. یکی از نمونه های جالب دیوار های خشکه چین را می توان در اطراف رودخانه دزل و روستائی به همین نام در جنوب غربی شهر مریوان در استان کردستان مشاهده نمود. در این منطقه کوهستانی ، حتی تاسه طبقه ساختمان را با سنگهای خشکه چین اجرا می کنند. عشایر استان خوزستان ساختمانهای ییلاقی خود را در کوهستانهای این استان با سنگ لاشه و به صورت خشکه چین بنا می کنند. این ساختمانها به نام “لیر” معروف هستندمنابع : www.arcnews.com www.memaran.ir ادامه خواندن مقاله معماري مناطق کوهستاني و سرد

نوشته مقاله معماري مناطق کوهستاني و سرد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مقايسه انواع انيميشن در ايران و آمريکا

$
0
0
 nx دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقایه انواع انیمیشن در ایران و آمریکا مقدمههنر حركت بخشیدن به اشیایبیجان را انیمیشن گویند. انیمیشن نوعی انگیزش هنری به حساب می آید كه خیلی پیش از صنعت فیلم شكل گرفت.اولین انیماتور در تاریخ این هنر “Pygmalion” از اسطوره های رومی و یونانی بود، مجسمه سازی كه پیكر زنی را آنچنان هنرمندانه و باظرافت ساخت كه خود عاشق آن شد و از «ونوس» الهه زیبایی (ستاره زهره) تمنا می كرد كه به آن جان ببخشد.نوعی حس جادوگرانه، مرموز، رازگونه و سركشی و گناه همچنان با فیلم انیمیشن معاصر همراه و هم بسته است كه آن را به نوعی تبدیل به وسیله ای بدوی نموده برای كشف اسرار احساسات پرقدرت و اعجاب انگیز دوره كودكی و یا احساساتی كه به نوعی با داستانهای ملی و افسانه های قومی و اجدادی در ارتباطند. «جین دیچ» یكی از انیماتورهای معروف آمریكایی معتقد است:انیمیشن را در اصطلاح “The Illusion of Life” به معنی «توهم زندگی» نیز می نامند. در سال 1978 «جان هالاس» درخواست ثبت تعریفی تازه‌تر با تأیید نظر ASIFA (انجمن بین المللی فیلم انیمیشن) نمود. كار مشكلی بود چراكه ارائه یك تعریف فنی بدون اینكه بخواهد محدود به یك تكنولوژی خاصی باشد، سخت به نظر می رسید.انیمیشن الزاماً فیلم، دوربین، فریم، پروژكشن، پرده ها،‌تیرك های لیزری، كامپیوتر یا حتی نقاشی ها را دربرنمی گیرد، بلكه می تواند همه اینها یا هر تكنولوژی از آینده را نمایانگر باشد. انیمیشن یعنی «خلق و آفرینش، ثبت نمودن و بازیابی فازهای حركت مجزا و مستقل در كنار هم.» آنچه «جین دیچ» در كتابش «چطور انیمیشن بسازیم؟» نگاشته است، حكایت از انیمیشن فریم به فریم دارد. از طرفی، انیمیشن “real – time” یعنی «خیمه شب بازی زنده» یعنی عروسك گردانی توسط عروسك گردانها است كه می توانیم آنان را انیماتورها نیز بنامیم. اما كاملاً روشن است كه این تعریف قابل توجیه برای جشنواره های فیلم انیمیشن نیست. درست است كه این نوع، در وقت و پول صرفه جویی می كند اما هرگز از وقت، وضوح، اغراق و تكنیك انیمیشن فریم به فریم برخوردار نیست.واژه انیمیشن مشتق شده است از واژه لاتین «انیما» (anima) یعنی «نفس زندگی» و بهتر است برای انیمیشن مورد نظرمان واژه «انیمیشن سینماتیك» را بكار ببریم. انیمیشن سینماتیك یعنی: ثبت فازهای مجزا و تك تك كه به طوری به تصویر كشیده می شوند كه توهم و خیال حركت را در قالب اجسام بیجان در قوه باصره آدمی ایجاد می كند.تركیب انیمیشن با موسیقی، هنری است كه در بعد زمان شكل می گیرد. وقتی كه كلید «مكث» را فشار دهید، CD شما دیگر نمی خواند و موسیقی قطع می شود؛ در انیمیشن می بایست حركتی در بعد زمان متوقف نشود چراكه برای حركت بخشیدن، انیمیشن ساخته می شود و به همین دلیل زمان نقش به سزایی بازی می كند. درك دنیای انیمیشن می خواهیم پیش از پرداختن به چگونگی نوشتن كارتون ، قدری در مورد رسانه انیمیشن سخن بگوییم . این بحث شما را در درك وقایع و شرایط كلی دنیای انیمیشن یاری خواهد نمود . به هر حال نویسنده كارتون نخستین حلقه زنجیره تولید آن است و هر چه بیشتر از روند كار مطلع باشد طبیعتاً كار بهتری ارایه خواهد نمود . عدم درك صحیح از اصول تولید و انواع مختلف انیمیشن بزرگترین مانع بر سر راه شما است . شما نمی دانید در اطرافتان چه می گذرد و نمی تواند با عوامل تولید ارتباط برقرار كند . یكی از مهم ترین مفاهیم مربوط به فرایند تولید یك پروژه انیمیشن بودجه است . شما به عنوان نویسنده موظف اید كارتونی بنویسید كه هم از بعد تكنیكی و هم از بعد مالی قابل ساخت و توجه باشد . تغییر بیش از حد صحنه ها ـ كه مستلزم طراحی تعداد زیادی پس زمینه است ـ بودجه كارشناسی را بیش از حد افزایش خواهد داد . به همین ترتیب استفاده از شخصیت های متعدد كه نیاز به بازیگران و گویندگان فراوان دارد نیز از لحاظ مالی قابل توجیه خواهد بود . یك فیلمنامه درخشان و با كیفیت اما غیر قابل ساخت عملاً فیلمنامه موفقی نیست . فروش یك كار كوچك و كسب درآمدی ، خیر ، البته بد نیست اما نمایش كار شما بر پرده عریض سینما نه تنها از لحاظ حتی ارضا كننده خواهد بود بلكه در نقش كارت ویزیت شما در كارهای بعدی هم عمل خواهد كرد . نگاهی گذرا به تولید انیمیشن ـ از فیلمنامه تا كارتون قابل پخش البته پیش از نوشتن فیلمنامه چند مرحله وجود دارد كه بعد ها دقیق تر به آنها خواهیم پرداخت . اما فرض می كنیم كه فرایند تولید یك پروژه انیمیشن ـ چه تلویزیونی و چه فیلم بلند آغاز می شد . فیلمنامه در حقیقت كلیت داستان را شرح می دهد . شرح محیط داستانی كه صحنه ها را شكل می دهد ، شرح حركتهایی كه در این صحنه ها اتفاق می افتد و شرح مكالمات بیان شخصیتها ، فیلمنامه انیمیشن های تلویزیونی بر خلاف تولیدات سینمایی ، به كوچك ترین جزئیات هم می پردازد تقریباً می توان گفت كه هیچ نكته ای به حدس و گمان دیگران واگذار نمی شود . اما این به آن معنا نیست كه سایر عوامل دخیل در فرایند تولید نباید در پیشبرد داستان ، مكالمات و یا شوخیها مشاركت خلاق داشته باشند مشاركت آنها كیفیت كارها را بالاتر خواهد برد . اما متن یك انیمیشن تلویزیونی باید شمایل كاملی از تولید نهایی باشد در فیلمهای بلند ماهها زمان صرف اصلاح و پیشبرد شوخیها به وسیله طرحهای مداری می شود . اما در تلویزیون هر آنچه در فیلمنامه نوشته می شود به تصویر بدل خواهد شد . تاریخچه انیمیشنابتدایی ترین شكل انیمیشناولین نمونه هایی كه از طریق آنها حركت و تصویر با هم تلفیق شد، به نقاشی های عهد پادینه سنگی بازمی گردد، روی دیواره غارها حیوانات با چندین پا به ترسیم درآمده بود و در موقعیت های مختلفی مثل روی هم قرارگرفتن و افزوده شدن به یكدیگر قرار داشتند و به طور واضح با اندكی دقت می توان دریافت كه در تمام نقاشی های دوره مذكور به نوعی تحرك احساس می شد. خیمه شب بازی سایه ها (نمایش عروسكی سایه ها) نیز از اجداد هنر انیمیشن به حساب می آیند. به عنوان مثال می توان از نمایش عروسكی سایه ای یك انیمیشن اندونزیایی به نام “Wayang” حدود 900 سال بعد از میلاد نام برد.در قرون هفدهم تا نوزدهم ابزار ساده كار انیمیشن خیلی قبل از پروژكتورهای فیلم اختراع شدند كه عبارتند از: Phenakistoscope, Thaumatrope, Stroboscopc, Zeotrope, Praxinoscope, Mutoscope, Magic Lantern   ـ Thaumatrope””: اسبابی كه در دوره «ویكتوریا» مورد استفاده قرار می گرفت كه تشكیل شده بود از یك دیسك با یك عكس در هر طرفش و به دوتكه سیم وصل می شد. وقتی كه سیم ها یا ریسمانها به سرعت بین انگشتان می چرخیدند، به نظر می آمد كه دو عكس موجود در دو طرف دیسك با هم تلفیق شده و یك تصویر دیده می شد.ـ “”Phenakistoscope: یك دیسك نازك چرخان بود كه نوعی حركت وهم انگیز ایجاد می نمود كه در آینه قابل دیدن بود. در سال 1834 «ویلیام جورج هورنر» دستگاه “Zoetrope” را اختراع نمود كه كاری مشابه انجام می داد. ـ “Praxinoscope”: عبارت است از دیسك چرخانی كه روی آن تصاویری در حالات مختلف ترسیم شده است بطوری كه به نظر می رسد كه تصویر تحرك حقیقی دارد.ـ “Stroboscopc”: نیز عملكردی مشابه Thaumatrope و Phenakistoscopeـ “Magic Lantern”: اسبابی كه قبلاً برای بزرگنمایی تصویر یك عكس بكار می رفته است.ـ “Mutoscope”: همان «شهر فرنگ» كه در قدیم نیز در خیابانها مشاهده می شد.Flip book یا Flick book (در انگلیسی بریتانیایی) عبارت است از كتابی با یك سری عكس در هر صفحه كه وقتی صفحات را به سرعت ورق بزنیم تصاویر به دنبال هم متحرك و زنده به نظر می رسند.همه ابزار فوق الذكر واجد ساختارهای پیچیده ای بودند كه طرح ها، نقاشی ها، عكسها و اسلایدها را با كارتها یا سیلندرهای چرخنده، نمایش می دادند. این اسباب بازیهای نوری و بصری چشمها را به اشتباه می انداختند طوریكه چنین تصور می شد كه تصاویر در حال حركتند. منبع نور هم معمولاً چراغهای نفتی، لامپ های معمولی و شاید هم هیچكدام بلكه نور طبیعی خورشید بود. تاریخچه فیلم انیمیشن در سال 1890 شكل گرفت زمانی كه هنر فیلم های صامت اولین روزهای اختراعش را می گذارند و تا به حال نیز همچنان ادامه دارد. اولین فیلم انیمیشن توسط «چارلز ـ امیل ریناد» اختراع شد و او خود مخترع دستگاه Praxinoscope، یك نوع سیستم انیمیشن كه حلقه هایی از 12 تصویر را بكار می برد. در روز 28 اكتبر 1892 در «موزه گره ون» پاریس، انیمیشن های با حلقه های 500 فریمی ـ تصویری را نمایش داد و از سیستم اپتیك تئاتر و نمایش خودش استفاده كرد كه در اصل با یك پروژكتور فیلم مدرن مشابهت می نمود. اولین انیمیشن با تصویر فیلم استاندارد، “Humorous Phases of funny Faces” به كارگردانی «جی استوارت بلكتون» در سال 1906 نام داشت. این فیلم، یك كارتونیست را نشان می داد كه چهره های مختلف را روی تخته گچی می كشید و آنها زنده می شدند و جان می گرفتند. “Fantasmagorie” ساخته كارگردان فرانسوی «امیل كل» (یا امیل كورتت) بسیار مشهور شد. این عنوان در روانشناسی به معنای احضار روح ولی در واژه یعنی منظره عجیب و غریب و خیالی. این انیمیشن برای اولین بار در 17 آگوست 8 ـ 19 در «سالن گیمناس» پاریس به نمایش درآمد. در سال 1912«امیل كورتت» بعدها به فورت لی نیوجرسی نزدیك پایتخت ایالات متحده، نیویورك رفت و در آنجا در یك استودیوی فرانسوی به نام «الكر» كاركرد و تكنیك خود را در همانجا ارتقا داد. اولین فیلم بلند انیمیشن، “EL Apostol” نام داشت كه توسط «كورینو كریستیانی» از آرژانتین كارگردانی شده بود. او همچنین دو فیلم بلند انیمیشن دیگر هم ساخت كه یكی از آنها “Peludopolis” (سال 1931) نام داشت كه اولین فیلمی بود كه صدای آن سینكرون بود. اما هیچ یك از آنها امروزه در دسترس نیست، تنها فیلم انیمیشن با صحنه ها و سایه های كم رنگ كه یك انیمیشن شبح گونه (با سایه هایی از نیم رخ هر چیز به رنگ سیاه یا یكدست) تحت عنوان “Adventures of Prince Achmed” (1962) به كارگردانی «لوته راینگر» آلمانی و «برتولد بارتوش» دورگه فرانسوی / مجاری بود. «سفیدبرفی و هفت كوتوله» محصول والت دیزنی نیز از اولین فیلم های سینمایی انیمیشن به حساب می آید چراكه كاملاً رنگی، ناطق و به زبان انگلیسی بود. 2 بعدی ( The Flintstones – Little mermaid‌) 3 بعدی ( Beast wars – Shrek ) گِلی ـ اسفنجی ( Wallace & Grommet- The PJS ) كلاژ كاغذی ( South park ) البته فیلم South Park در واقع با كامپیوتر ساخته شده و در آن مدل كلاژ كاغذی شبیه سازی شده است . گونه های مختلف انیمیشن حادثه ای ـ ماجراجویانه (Batman ) كمدی ـ پر تحرك ( Teenage Mutant Ninja Turtles ) بلند ژاپنی (Dragon Ball Z ) كمدی ( Hey Arnold , Doug! ) درام (داستانی ) (Prince of Egypt‌) آموزشی ( Dora The Explorer , The Magic School Bus ) موزیكال ( Little Mermaid , Beauty and Beast ) پیش دبستانی ( Blue`s Clue`s , Dragon Tales‌) فضایی ( Star Chaser : Legend of Orion ) كمدی موقعیت (PJS-King of the hill ) پر برخورد ( Catdog-Ren&Stimpy ) در انیمیشن های تلویزیونی ، دو حوزه متفاوت وجود دارند . آنقدر متفاوت كه می توان آنها را دو صنعت جداگانه نامید : انیمیشن های ساعات پر بیننده و سایر انیمیشن ها . از انیمیشن های ساعات پر بیننده می توان The Simpsons و King of the hill را نام برد . تولیدات خارج از ساعات پر بیننده هم شامل انیمیشن های صبح شنبه ، پیش دبستانی و تولیدات ویژه سینمای زنده ـ در مقابل به «كارتون نویسان » ـ نوشته می‌شوند. كاركردهای درونی این دو حوزه نیز به شكل قابل توجهی متفاوت است.   انیمیشن خارج از ساعات پربیننده (Non-Rrime-time)بطور كلی، این نوع از تنیمیشن توسط نویسندگانی نوشته می شود كه – خواه آزاد و خواه استخدام شده – عموماً به شكل انفرادی و نه گروهی كار می كنند. بخش اعظم این نویسندگان به شكل آزاد فعالیت می كنند. آنها ادیه های خود را برای انیمیشن به صورت رایگان عرضه می كنند. در صورتی كه این ایده به تصویب برسد، نویسنده قراردادی را بریا تهیه یك طرح كلی و سپس فیلمنامه امضا می كند، كه با بازنویسی های متعدد همراه خواهد بود. یك نویسنده شناخته شده در مقابل طرح و فیلمنامه هر دو، دستمزد خواهد گرفت، در حالیكه نویسندگان كمتر شناخته شده، ممكن در هر مرحله، بدون دریافت دستمزدهای بعدی، از كار كنار گذاشته شوند. انیمیشن در ایالات متحده آمریكا از آنجا كه هنر و صنعت انیمیشن در آمریكا و تاریخچه انیمیشن هالیوود دستخوش تغییرات بسیاری شده است، در چهار بخش آن را بررسی می كنیم:انیمیشن در آمریكا طی عصر فیلمهای صامت از سال 1900 الی 1920شامل آثار «ونیزور مك كی» به نامهای “Koko/ the clown” و “Felix the cat” استودیوهای «بری» (Bray) كه اولین و مجهزترین استودیوهای ساخت كارتون مستقر در نیویورك بود. بسیاری از انیماتورها از همین استودیو كار خود را آغاز كردند و به شهرت رسیدند.دوره طلایی انیمیشن هالیوود از سال 1930 الی 1940 طی دهه 1930، انیمیشن های «والت دیزی» به خوبی درخشیدند. در همین زمان «وارنر براوس» و «ام جی ام» نیز آغاز به فعالیت كردند. كارتون های “Betty Boop” و “Popeye” در استودیوهای فلیشر ساخته شدند. UPA كه مخفف United Productions of America كه یكی دیگر از استودیوهای انیمیشن فعال آمریكاست.انیمیشن در ایالات متحده در عصر تلویزیون از 1950 تا 1980 سریالهای انیمیشن تلویزیونی در شركت Hanna – Barbera ساخته شدند. در اوایل سال 1970 انیمیشن بزرگسالان تولید شد.   انیمیشن مدرن در ایالات متحده آمریكا از سال 1980 تا حال«انیمیشن كامپیوتری» ابداع شد و كمپانی ویزنی در سال 2005 كلیه امكانات انیمیشن سنتی (كار با دست) را برچید و براساس انیمیشن كامپیوتری بنای ساخت فیلمهای بلند انیمیشن را گذاشت.مخاطبان آمریكایی انیمیشن‌های دو‌بعدی را ترجیح می‌دهند كازنبرگ می‌گوید: «از سال 2004 كه ما كار تولید تعداد بیشتری انیمیشن كامیپوتری را آغاز كردیم، اصلاً فكرش را هم نمی‌كردیم كه با چنین موفقیت‌های عظیمی روبرو شویم. همین مسئله باعث شد تا واحد انیمیشن دریم وركز توجه بیشتری به سینمای سه‌بعدی بكند. البته هزینه‌های تولید انیمیشن‌های سه بعدی بالاست، ولی استقبال خوب تماشاگران از آن‌ها باعث می‌شود تا بتوانیم هزینه‌های تولید را جبران كنیم.» كازنبرگ از «هیولاها علیه بیگانه‌های فضایی» به عنوان اولین انیمیشن سه بعدی واقعی صنعت سینما اسم می‌برد كه در سطح بین‌المللی در حدود 4 تا 5 هزار سالن سینما به نمایش عمومی درمی‌آید. تحلیل‌گران اقتصادی سینما هم با تأیید این اظهارات می‌گویند تا قبل از این هیچ انیمیشن سه‌بعدی در این تعداد سالن سینما به روی پرده نرفته است. سؤالی كه در این رابطه مطرح می‌شود، این است كه آیا كمپانی دریم وركز در سال‌های آینده انیمیشن‌های كامپیوتری خود را فقط به صورت سه بعدی تهیه و تولید خواهد كرد؟ كازنبرگ با رد چنین چیزی می‌گوید: «البته انیمیشن‌های سه بعدی برای همه جذابیت‌های خاصی دارد، ولی این نوع سینما چیزی نیست كه بخواهد تمام وقت‌ ما را به خودش اختصاص دهد. تماشاگران سینما در عین حال كه طرفدار نوآوری و چیزهای تازه هستند، سینمای سنتی را دوست دارند و آن را ترجیح می‌دهند. بهترین نوع سینما برای آن‌ها همان سینمای دو بعدی است. مردم تحت هر شرایطی می‌خواهند فیلم‌ها را به صورت معمولی بر روی پرده سینما تماشا كنند و اگر این نوع سینما از آن‌ها گرفته شود، حتماً اعتراض خواهند كرد. به همین دلیل، انیمیشن‌های ما در وهله اول دو بعدی خواهند بود و مثل همیشه در حدود سه هزار سالن معمولی به نمایش عمومی درمی‌آیند. در كنار این نوع نمایش فیلم‌ها، نسخه‌های سه بعدی آن‌ها را هم در حدود پانصد سالن سینما در آمریكا، اكران عمومی می‌كنیم.». اقدام كمپانی دریم وركز پس از تلاش‌های مثبت كمپانی رقیب یعنی والت دیزنی صورت می‌گیرد كه از دو سال قبل بخش سه بعدی كردن فیلم‌ها را به واحد انیمیشن خود اضافه كرد. كمپانی دیزنی مثل همیشه، در زمینه معرفی یك شیوه جدید سینمایی (این بار انیمیشن كامپیوتری سه بعدی) پیشگام بودراه‌کارهای سینمای انیمیشن آمریکا همواره به عنوان الگویی برای سینمای تمام دنیا مطرح بوده است. بیشترین درصد استقبال تماشاچیان و درنتیجه بیشترین آمار فروش فیلم‌های انیمیشن در جهان، مربوط به سینمای آمریکا بوده و هست. الگوپذیری جامعه‌ی امروزی از آن‌چه در این سینما مطرح می‌شود نه تنها مساله‌ی ما، بلکه مورد دقت نظر تمام کشورهای مخاطب در جهان است. اگر این فرضیه درست باشد که برای رسیدن به موفقیت در دنیای انیمیشن لازم است موفقیت دیگران را سرمشق قرار دهیم، لازم است با نظریات، آرا و قواعد بازی در این دنیا آشنا باشیم. باید بپذیریم که پاره‌ای از پرمخاطب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای دنیا متعلق به این محدوده و این فرهنگ است. برای درک و تعیین گستره‌ی نفوذ این سینما حتی نیازی به آمارها و نمودارها نیست، بلکه تنها کافی است تا سری به کشوی میز فرزندان‌مان بزنیم. امروز برای ما و هم‌چنین تمام دنیا این پرسش مطرح است که: “چه کنیم تا سینمای انیمیشن ما مانند سینمای انیمیشن آمریکا موفق باشد؟”، و در عین حال: “چه کنیم تا آمریکایی نشویم؟” در همین راستا شاهد اعمال تغییراتی در هنگام پخش فیلم‌های انیمیشن آمریکایی در بسیاری از کشورهای جهان هستیم.این مقاله سعی دارد تا در پژوهشی تحلیلی به بررسی عوامل موثر بر محتوای فیلم‌های انیمیشن سینمایی آمریکا بپردازد. طبیعتا آن‌چه در سینمای انیمیشن آمریکا اتفاق افتاده و در حال روی دادن است متاثر از وقایع و تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این جامعه بوده و می‌باشد. هدف نویسنده‌ی این مقاله، به تصویر کشیدن عوامل تغذیه‌کننده‌ی فکریِ این سینماست. در این راستا ضمن توجه به عوامل تاثیرگذار در آن‌چه که در سینمای انیمیشن آمریکا از آن به عنوان “دوره‌ی طلایی” انیمیشن یاد می‌شود، عوامل تکرار دوره‌ی طلایی انیمیشن در سینمای انیمیشن امروز آمریکا مورد کندوکاو قرار خواهد گرفت. تمرکز این مقاله به‌ویژه بر چرخش نگاه سینمای انیمیشن در آمریکا از سینمای “اخلاق‌گرا” به سینمای “ضداخلاقی” خواهد بود. بررسی تطبیقی آثار بین این 3 کشوردر سالهای اخیر تعداد انیمیشنهای بلندی که برای مخاطبین خردسال یا حتی نوجوان ساخته نمیشوند به شکل قابل ملاحظه ای افزایش پیدا کرده است. اگر تا سالهای پیش چنین فیلمهایی بصورت محدود و در بعضی سینماهای خاص به نمایش در میامدند و بعضا ممکن بود که حتی به اندازه ی هزینه های تولید خود هم در گیشه فروش نداشته باشند، این روزها به نظر میرسد که آفتاب بخت و اقبال چنین تولیداتی رو به درخشش گذاشته باشد و این دسته از انیمیشنها نه تنها در گیشه موفقند بلکه در مراسمی مانند اسکار و جشنواره ای چون کن نیز به رقابت با قوی ترین تولیدات استودیوهای قدرتمند بر میخیزند. عمید عمیدیAmid Amidi ، از سایت Cartoon Brew مقاله ی مفصلی در مورد تاریخچه ی انیمیشنهای بزرگسالانه! در سایت filminfocus منتشر کرده که شما را به خواندن ترجمه ی آن در سه بخش دعوت می کنم:امسال در گروه فیلمهای انیمیشن بلندی که برای تصاحب اسکار رقابت می کردند شاهد حضور پنگوئن هایی که موج سواری میکردند، موشی که آشپزی میکرد و دختر بچه ای که خاطراتش را از انقلاب و جنگ در ایران روایت میکرد بودیم. اگرچه که مورد سوم به نظر کمی خارج از محدوده ی دو فیلم نخست می آید، اما همین فیلم توجه خیلی ها را به تغییراتی که در چهره ی فیلمهای بلند انیمیشن پدید آمده است جلب کرد. فیلمهای بلند انیمیشن که تا همین چند سال پیش در ایالات متحده به چشم یک سرگرمی صرفا کودکانه دیده می شدند،امروز جایگاهی درخور و در شان یک پدیده ی هنری با ظرفیتهای بالای روایی و نمایشی پیدا کرده اند. آرزوی هنرمندان دنیای انیمیشن برای پاره کردن قبای کهنه ی (کودکانه پنداری) از قامت هنر انیمیشن، آرزوی تازه ای نیست. ستیز انیماتورها و کارگردانان در برابر انگاره های تحمیلی به هنر انیمیشن ، در قالب ساخت فیلمهای بلند انیمیشن مخصوص بزرگسالان ، تقریبا از دهه ی 1950،یعنی وقتیکه جان هابلی John Hubley و استودیوی UPA تلاش کردند تا اقتباسی انیمیشنی از یک نمایش موزیکال برادوی به نام Finian’s Rainbow وهمچنین یک فیلم بلند انیمیشن بر اساس داستانهای جیمز توربر James Thurber بسازند آغاز شد.با اینکه صنعت انیمیشن و تصاویر کارتونی آن به یک اندازه در سرگرم ساختن کودکان و بزرگسالان موفق بوده است ، طبقه ی متوسط جامعه که مخاطبین اصلی بازار فیلم و سینما هستند را میتوان از بابت دیدگاهشان نسبت به انیمیشن به عنوان (هنری با مخاطبین خردسال) بخشید . تصاویر رنگارنگ و شادی که معرف بخش عمده ی تولیدات انیمیشنی هستند میتوانند بسیار سرگرم کننده و جذاب باشند و کاراکتر های رقصانی که با فیگورهای اغراق شده و کاریکاتوری از اینسو به آنسوی پرده ی سینما در حرکتند نقش بزرگی در پدید آمدن این اشتباه تاریخی که انیمیشن یک پدیده ی کودکانه است داشته اند. اشتباه و طرز تلقی عامیانه ای که همواره زخمی بر دل بسیاری از انیماتورها و کارگردانان انیمیشن گذاشته است. به عنوان مثال براد برد Brad Bird ، کارگردان مشهور دیزنی/پیکسار ، در بسیاری مصاحبه هایش اشاره کرده است که انیمیشن یک (ژانر) نیست بلکه یک مدیوم ( پدیده-رسانه) است و کار به حدی بالا گرفت که او در یک DVD که اخیرا از او منتشر شده تهدید کرد که حاضر است با مشت پاسخی به هر کسی که انیمیشن را به غلط معرفی میکند بدهد! فیلمهای بلند انیمیشن به کنار، تولید کنندگان فیلمهای کوتاه انیمیشن نیز از نخستین روزهای تولد این پدیده همواره سعی در کشف روشهای مختلف قصه گویی و بیان اندیشه هایشان در قالب تصاویر کارتونی داشته اند. شخصیت معروف فیلمهای صامت انیمیشن، فلیکس گربه، همواره با مشکلات بزرگسالانه دست و پنجه نرم میکند. مشکلاتی از قبیل اخراج از محیط کار و یا خیانت در عشق. شخصیت دیگر کارتونی آن دوران یعنی بتی بوپ نیز همواره به دلیل تاکید بیش از حد خالقینش بر جذابیت های جنسی او بعنوان زنی از جامعه امریکایی در دهه ی 30 ، مورد انتقاد بوده است. . موفقیت بی چون و چرای تولیدات دیزنی نه تنها شیوه های کارگردانی هر نوع فیلم بلند انیمیشن را تحت تاثیر قرار می داد، بلکه اصول و زیبایی شناسی خاص خود را تا مدتها به کلیه ی تولیدات بلند انیمیشن تحمیل کرد. در حالیکه مخاطبان فیلمهای بلند زنده میتوانستند انتخاب کنند که به تماشای یک فیلم رمز آلود هیچکاکی بنشینند یا به تماشای یک فیلم طنز آلود از بیلی وایلدر بروند و یا یک فیلم خشن از جان فورد را برای تماشا انتخاب کنند، بینندگان فیلمهای بلند انیمیشن چاره ای بجر تماشای یک فیلم خانوادگی خردسالانه از دیزنی و یا به سبک دیزنی نداشتند. سرانجام در سال 1953 با تصمیم جان هابلی مبنی بر ساختن یک فیلم بلند انیمیشن به شیوه ی خودش، این امید در دل انیماتورها جوانه زد که بالاخره انیمیشن های بلند نیز از پوسته ی کودکانه شان خارج خواهند شد. ادامه خواندن مقاله مقايسه انواع انيميشن در ايران و آمريکا

نوشته مقاله مقايسه انواع انيميشن در ايران و آمريکا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله ابـزار دقيـق در سـدهاي بتنـي

$
0
0
 nx دارای 66 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ابـزار دقیـق در سـدهای بتنـیفــــهرست صفحه 2 مقدمه 3 1 – حکمت و فلسفه نصب ابزار دقیق 3 الف – تشخیص4 ب – پیش بینی 5 ج- مسائل حقوقی 5 د – تحقیقات 5 2- تعداد نوع و موقعیت ابزار دقیق در سدهای بتنی 6 3 – طبقه بندی ابزار های اندازه گیری 6 3 – 1 – وسایل اندازه گیری فشار هیدرو استاتیک 6 3 -2 – وسائل اندازه گیری تنش 8 3 – 3 – وسائل اندازه گیری تغییر شکل های داخلی 8 3 -4 – وسائل اندازه گیری تغییر شکل های سطحی 9 4 – خود کار سازی سیستم ابزار دقیق10 5 – تواتر بازدید و ثبت اطلاعات ابزار دقیق و اندازه گیری 10-11 جدول زمانی پیشنهادی برای قرائت ابزار دقیق12 6 – ابزار دقیق های بکار رفته در سد بازرو شیروان12 6 – 1 – کرنش سنج جابجائی 14 6 – 2 – پاندول 16 6 – 3 – اکستنسومتر 17 6- 4- شیب سنج18 6- 5- مانو متر 19 6 – 6 – کانال وی ناچ 20 دستگاه اندازه گیری تراز آب مخزن- 7 — 620 6 -8 – senslog21 6 -9 – ترمینال باکس 22 6-10 – کرنش سنج الکتریکی23 6-11- کرنش سنجهای اسپایدر 24 6-12- فشار و کرنش سنج الکتریکی25 6-13- درزه سنج 26 6-14- دما سنج بتن27 6-15 – دما سنج آب27 6 -16 – دماسنج هوا29-35 عکسها و توضیحات مقدمـه:سدها به عنوان منابع ذخیره سازی و انحراف آب و کنترل سیلاب های مخرب و تولید انرژی الکتریکی و بسیاری موارد دیگر ، طراحی و ساخته می شوند، لذا این سازه ها عامل مهمی در توسعه ظرفیت رودخانه با اهداف كشاورزی، تأمین آب شرب شهرها و روستاها ،و سایر پروژه های اقتصادی محسوب می گردند و بدین لحاظ سدها باید در طول سالیان متمادی در برابر بارهای نسبتاً بزرگ كه توسط آب و سایر عوامل ایجادمی گردد، به صورت ایمن مقاومت نموده و پایداری لازم را از خود نشان دهند. در صورت آزاد شدن ناگهانی آب ذخیره شده، به هنگام تخریب سد، پتانسیل عظیمی به وجود خواهد آمد كه قادر است صدمات جانی و مالی شدیدی به قسمت های پائین دست وارد آورد. بنابراین عملكرد مناسب و ایمن یك سد مساله مهمی در سوددهی اقتصادی و ایمنی عمومی آن محسوب می گردد. در نظر گرفتن تأثیرات مخرب و ویران شدن سد كه سبب بروز آسیب های مالی و جانی شده و رفاه و آسایش عمومی را به مخاطره می اندازد، موجب منتفی شدن سوددهی طرح می گردد و لذا وجود لوازم و تأسیساتی جهت جمع آوری اطلاعات برای دسترسی به عملكرد صحیح و اطمینان از ایمنی سد در حال حاضر و آینده را ضروری می سازد. بنابراین می توان گفت كه مهمترین هدف ابزار گذاری در یك سد، تأمین اطلاعات ضروری در مورد رفتار سازه است كه در برنامه نظارت و ایمنی سد مورد نیاز می باشد.   1 – حكمت و فلسفه نصب ابزار دقیق:عوامل مهم و متغیرهایی كه در یك سد بتنی می بایست مورد مشاهده قرار گیرند و سیر تغییرات آن ها به دقت كنترل گردد، عمدتاً شامل جابجائی ها، تغییر شكل ها، نشست ها، تراوش، سطوح پیزومتری در پی سازه و زیر فشارهای وارده به بدنه سد می باشد. ضمنا جابجایی كل و جابجائی نسبی بین بخش های مختلف سازه می بایست قسمت به قسمت مورد بررسی و كنكاش قرار گیرد. به هر حال لازم است تا با ارائه یك برنامه ریزی جامع و فراگیر و با استفاده از اطلاعات و ارقام بدست آمده از تجهیزات نصب شده، روابط كلی بین متغیرها به دست آید تا بتواند در هنگام بروز اشكال در سیستم راه حل مناسب را ارائه نماید. بدین لحاظ اهداف كلی ابزارگذاری شامل تشخیص، پیش بینی، استفاده در مسائل حقوقی و موضوعات تحقیقاتی خواهد بود. الف) تشخیص: تشخیص خود می تواند شامل چهار مرحله ارزیابی پارامترهای طراحی، ارزیابی تكنیك های جدید ساختمانی، تشخیص تأثیرات ناشی از یك حادثه نامطلوب و ارزیابی عملكرد رضایتبخش در بلند مدت باشد كه در ادامه توضیح داده می شود. ارزیابی پارامترهای طراحی: ابزار گذاری غالباً نقش اصلی را در ارزیابی پارامترهای طراحی ایفاء می نماید، بخصوص آنكه در طی ساخت، مهندسین قادر خواهند بود كه با اطلاعات بدست آمده، صحت طراحی در هر مرحله را كنترل نمایند. علاوه بر این اطلاعات بدست آمده كمك می نمایند تا فرضیات تئوریك اولیه كه در طرح سازه به كار رفته است در مقایسه شرایط واقعی تصحیح گردند. ارزیابی مطلوبیت تكنیك های جدید ساختمانی: تجربه نشان داده است كه تكنیك های ساختمانی جدید یا اصلاح شده، تا زمانیكه بر اساس كاركرد عملی به نحو مطلوب و ارضاء كننده آزمایش نشده اند، نمی توانند با اطمینان كافی مورد پذیرش متخصصان و مهندسان عمران قرار گیرند، داده ها و اطلاعات بدست آمده از ابزار دقیق می تواند به ارزیابی مطلوبیت روش های جدید و یا تصحیح آن ها كمك موثر نماید. ارزیابی عملكرد رضایتبخش در دراز مدت:هنگامی كه اطلاعات به دست آمده از سیستم ابزار گذاری با مقادیر پیش بینی شده، سازگاری مناسبی داشته باشد و نشان دهنده رفتار مطلوب سازه باشد، ممكن است كه وجود ابزار ضروری به نظر نرسد، اما همین اطلاعات ثابت می كند كه تغییرات قابل توجه بعدی می تواند سبب بروز اشكال در سیستم گردند و به همین دلیل آگاهی از عملكرد رضایتبخش سد، به تنهایی برای استفاده از طرح های بعدی ارزشمند است. ب)پیش بینی: داده های بدست آمده از تجهیزات ابزار دقیق نصب شده در داخل بدنه سد و جناحین می تواند جهت پیشگویی و پیش بینی رفتار سد در آینده مورد استفاده قرار گیرد. این پیشگویی ممكن است حاكی از عملكرد رضایتبخش سد یا خرابی جدی آن باشد كه ایمنی و بقای سد را به خطر انداخته و لذا نیازمند اقدامات پیشگیری كننده و چاره جویانه باشد. ج ) مسائـل حقوقـی:اطلاعات بدست آمده از قرائت ابزار دقیق نصب شده می توانند برای تخمین اولیه پارامترهای عملكرد سازه تا تأسیس یك بانك اطلاعاتی قوی برای استفاده احتمالی آتی سودمند باشد. در هنگام بروز صدمه جدی به سد و یا وقوع دعوای قضایی و مطالبات خسارت ناشی از احداث سد یا بروز حوادث نامطلوب، اطلاعات بدست آمده از ابزارها قادرند در تعیین عوامل موثر در حادثه و در قضاوت حقوقی صحیح، مورد استفاده قرار گیرند. د) تحقیقـات: برای آگاهی از طبیعت پیچیده متغیرهای مختلف كه به یك سد اعمال شده و در رفتار آن موثر هستند، مطالعه رفتارسازه های موجود بسیار مناسب و مفید می باشد. و اطلاعات بدست آمده از ابزارها می توانند به عنوان داده های مفید و ارزنده ای برای استفاده در طرح های آتی به كار گرفته شوند. 2 – تعداد، نوع و موقعیت ابزار دقیق در سدهای بتنی قوسی:به دلیل رفتار یكپارچه سدهای قوسی، تغییر مكان سازه مهمترین عاملی است كه باید اندازه گیری شود، اگرچه تغییر مكان در یك فضای سه بعدی رخ می دهد ولی مهمترین عامل آن تغییر مكان در صفحه افقی است و لذا تمام سدهای قوسی باید برای اندازه گیری این تغییر مكان، تأسیسات لازم را دارا باشند. شایان ذكر است كه این تغییر مكان شامل تغییر مكان های نسبی و مطلق نقاط مختلف سد می باشد. تغییر مكان های مطلق نسبت به یك نقطه ثابت در خارج از بدنه سد اندازه گیری می شوند. عوامل مهم دیگری كه می توان از آن ها نام برد، عبارتنداز: تغییر شكل های نسبی پی و درزهای ساختمانی، كیفیت آب مخزن، آب تراوش یافته و آب جاری در پایاب سد می باشد.3 – طبقه بندی ابزارهای اندازه گیری 3 – 1- وسائل اندازه گیری فشار هیدرواستاتیك:هدف: اندازه گیری فشار آب تراوش یافته به داخل سد از داخل خلل و فرج موجود در بدنه به دلیل وجود تفاوت سطح آب مخزن و پایاب بسیار مهم است و می توان به وسیله آن موارد خطرناك نظیر وقوع تراوش متمركز (piping) و نیز تغییرات افزایش زیر فشار در پی سد را پیش بینی نمود.انواع: وسایل متنوعی برای اندازه گیری فشار هیدرواستاتیك وجود دارد كه به صورت عمده به سه سیستم باز، بسته و بسته نوع بُردن تقسیم بندی می شوند. سیستم های بسته عمدتاً شامل انواع سیستم لرزان Wire) – Vibrating) و كارلسون بوده. در سیستم های باز معمولاً بنام چاه های مشاهده ای نامیده می شوند. در سیستم های بسته، در بالای چاه یا لوله از نوعی فشار سنج خاص استفاده شده و می توان مستقیماً فشار را قرائت نمود.3 – 2 – وسائل اندازه گیری تنش هدف: ممكن است مقادیر تنش های وارده بر تست های مختلف مرتبط با بدنه ها، تكیه گاه ها، پی و نیز نقاط مختلف داخل سد با آنچه از محاسبات حاصل شده است متفاوت باشد و به دلیل عدم پیش بینی مقدار واقعی نیروها و نوع بارگذاری در تركیب نیروها، عدم در نظر گرفتن پاره ای عوامل موثر مثل تغییرات درجه حرارت و ; مقدار تنش واقعی بیش از مقدار محاسبه شده باشد، لذا اطلاع از میزان و چگونگی توزیع تنش ها و كنترل آن ها از ضروریات بوده، نصب ابزار ویژه در موقعیت های مختلف و حاصل، جهت تعیین این امر لازم است.اقسام مختلف وسائل اندازه گیری تنش وجود داشته كه چهار نوع معروف آن عبارتنداز:سلول گلوتزل (Gloetzl cell)، سلول بار كارلسون (Carlson load cell) و تار مرتعش(Vibrating – wire gauge) و‌ جك صفحه ای (flat Jacks) است. عملكرد سیستم گلوتزل بصورت هیدرولیكی است تا به حالت متعادل بر سد در صورتی كه نوع كارلسون با تغییر مقاومت الكتریكی یك سیستم و تغییر طول آن فشار اعمالی موثر را اندازه می گیرد.تفاوت سیستم تار مرتعش و سیستم كارلسون در آن است كه در سیستم تارمرتعش میزان فركانس سیستم تحت كشش، تحت بارهای مختلف اندازه گیری می شود ولی در سیستم جك صفحه ای از سیستم بُردن استفاده می گردد. 3 -3 – وسایل اندازه گیری تغییر شكل های داخلیهدف: اندازه گیری تغییر شكل داخلی یك سطح در هر صفحه و امتداد و كنترل و مقایسهآن ها با تغییر شكل های مجاز محاسبه شده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است كه شامل مولفه های اصلی قائم و افقی می باشد و به طور مرسوم اندازه گیری تغییر شكل نسبی بین قسمت های مختلف سد و بین سد و تكیه گاه یا پی صورت می گیرد. بنابراین به طور معمول تغییر شكل نسبی در امتداد درز یا ترك، بین تأسیسات وابسته به سازه نظیر لوله انتقال آب تحت فشار (pen stock) و تغییر شكل داخلی سازه در هنگام بارگذاری تناوبی درجه حرارت و آب مشاهده و اندازه گیری می شود.انواع: برای اندازه گیری تغییر شكل داخلی سازه، وسائل مختلفی در دسترس می باشد كه مشتمل بر نوار اندازه گیری (Calibrated tape) كنترل سنج گمانه ای یك نقطه ای و چند نقطه ای، درزه سنج، پاندول، ابزارهای سنجش، اندازه گیر وایت مور (white more gauge) اندازه گیری مقاومتی، اندازه گیر میزان كج شدن، شیب سنج، تغییر مكان سنج است. این وسایل و ابزار می توان در داخل بدنه سد در پی و تكیه گاه ها، روی سطح بدنه سد، داخل گالری بازدید یا روی لوله انتقال آب تحت فشار و نیروگاه نصب شوند. 3 – 4 – وسایل اندازه گیری تغییر شكل سطحیتغییر شكل های افقی یا قائم بوجود آمده بر روی سطوح خارجی بدنه بتنی سد برای محاسبه تغییر مكان در مقایسه یك سطح مبنا باید اندازه گیری شود. نقطه مرجع می تواند یك بنای یادگاری یا یك نقطه طراحی شده روی تاج سد، روی سطوح پایاب و سراب یا تأسیسات دیگر باشد. هر تغییر مكان جانبی یا انتقال یا چرخش سد باید مورد توجه قرار گیرد. انواع: تغییر مكان سطحی معمولاً با روش های متعارف و یا نقشه بردای تعیین می شود. نقشه بردای و تعیین موقعیت می تواند با مثلث بندی و ; انجام پذیرد. وسایل جانبی مورد نیاز شامل میر، دوربین تئودولیت، متر یا اندازه گیر طول الكترونیكی و ; می باشد.3-5- وسایل اندازه گیری لرزه (لرزه سنج): لرزش های شدید در محل سد امكان ایجاد ترك در بتن یا روانگرایی پی و نیز بروز مشكلات پایداری در خاكریزها را فراهم می سازد. این لرزش ها می تواند ناشی از وقوع زمین لرزه با انفجار باشد. اندازه گیری حركات ناشی از این لرزه قادر است تا میزان مقاومت سد طراحی شده را در مقابل حركات زمین و یا تا حد یك زلزله مشخص و معین نماید. انواع: از لرزه سنج ها یا ابزار اندازه گیری برای نشان دادن پاسخ سازه، پی یا تكیه گاه ها به زلزله ای كه اتفاق افتاده است، استفاده می شود. عنوان كلی زلزله نگار به ابزارهایی اطلاق می گردد كه به صورت اتوماتیك و پیوسته حركات زمین را معین و ثبت می كنند. پیكره اصلی یك دستگاه زلزله نگار شامل یك قاب است كه به زمین یا بدنه سد مهار می گردد. در صورت حركت قاب، حركات افقی و قائم می توانند به صورت الكتریكی نوری یا مكانیكی ثبت شده و سپس بصورت شتاب، سرعت یا جابجائی تفسیر گردند. 4 – خودكار سازی سیستم ابزار دقیقلزوم افزایش كیفیت داده های دستگاه، اخذ سریع، مخابره و تحلیل اطلاعات، حذف خطاهای انسانی (ثبت و قرائت) و قابلیت تطابق برنامه ریزی كامپیوتری از جمله مواردی است كه اهمیت خودكارسازی سیستم های اندازه گیری را نشان می دهند. با این حال این روش هم دارای مشكلات خاص خود بوده كه از جمله آن ها می توان به لزوم بكارگیری تكنسین های ماهر با آموزش های سطح بالا، عدم جایگزینی تجربه پرسنل، با دستگاه اشاره نمود.به طور كلی سیستم اخذ اطلاعات به عنوان مهمترین عامل در خودكارسازی اندازه گیری محسوب می گردد، و اكثر فعالیت ها و وظایف رفتارسنجی در سدهای بزرگ نیاز به یك سیستم گسترده همراه با واحدهای كوچك تلمتری از راه دور، كه در نقاط بحرانی و مهم سازه نصب شده اند، دارد. این واحدها، اطلاعات را طبق جدول زمانی از پیش تعیین شده و یا در زمان مواجهه با داده غیرعادی به ایستگاه اصلی مخابره می كنند. ایستگاه اصلی واحد كنترل وظیفه جمع آوری و ذخیره و مخابره داده هایی كه توسط اجزای دیگر سیستم اخذ گردیده را به عهده دارد. استفاده از خدمات و امكانات مخابره ماهواره ای از مواردی است كه می توان برای هر پروژه بررسی نمود. 5 – تواتر بازدید و ثبت اطلاعات ابزار اندازه گیریبا توجه به اینكه هدف از نصب هر ابزار، اندازه گیری مقادیر مربوط می باشد، لذا می بایست با ارائه یك برنامه زمانبندی شده، مقادیر هر پارامتر در زمان مورد نظر قرائت گردد، بدین لحاظ با توجه به سه مرحله اجرائی سه كه شامل دوره ساخت، دوره آبگیری و دوره بهره برداری می باشد، برنامه مشروحی مطابق جدول زیر ارائه شده است كه می توان تواتر ثبت اطلاعات از دستگاه های نصب شده را تعیین نمود. زمانهای قرائت پیشنهادی برای ا بزار دقیق ردیف نوع ابزار در طی زمان ساخت در طی اولین ابگیری دوره بهره برداری اجراء تعطیلی سال اول سالهای دوم و سوم سالهای سوم به بعد1 پیزومتر تار مرتعش هفتگی ماهانه هفتگی دو هفته ای ماهانه ماهانه2 لوله تعیین زیر فشار هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه 3 پیزومتر لوله متخلخل ماهانه ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه4 پیزومتر لوله شکافدار هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه5 چاهک مشاهده ای هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه6 اندازه گیر تراوش ==== ==== هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه7 کنترل بعدی تراوش ==== هفتگی هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه8 حرات سنج مقاومتی دو هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه 9 توموکوپل روزانه ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه10 کرنس سنج کارلسون هفتگی هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه11 تنش سنج هفتگی ماهانه هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه12 کنترل تسلیح هفتگی ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه13 کنترل پن استاک هفتگی ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه14 تغییر مکان سنج هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه 15 کرنش سنج تار مرتعش هفتگی ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه16 اندازه گیر فشارکل تارمرتعش هفتگی ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه ماهانه17 سلول فشار هفتگی ماهانه هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه18 فشار منفذی سنج (بدون تنش کرنش) هفتگی ماهانه هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه19 اندازه گیر تغییر شکل پی هفتگی هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه20 جک مسطح روزانه هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه 21 اندازه گیری نواری (تونل) هفتگی ماهانه هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه22 اندازه گیر وایت مور === === دوهفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانهادامه جدول زمان قرائت ابزار دقیق ردیف نوع ابزار در طی زمان ساخت در طی اولین ابگیری دوره بهره برداری اجراء تعطیلی سال اول سالهای دوم و سوم سالهای سوم به بعد23 نشاندهنده ترک اوانگارد هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه24 Ames dial meters هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه 25 اندازه گیری تفاوت بین تکیه گاه ها هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه26 پاندول روزانه هفتگی روزانه هفتگی دو هفتگی ماهانه27 شیب سنج هفتگی هفتگی هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه28 Collimation هرروز برای یک ماه ماهانه هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه29 نقاط شاخص نشست خاکریز === === ماهانه دو ماهه با شش بار در سال سه ماهه دو بار در سال30 نقاط مبنا ماهانه سه ماهه ماهانه ماهانه 6 بار در سال 6 بار در سال31 کشش سنج چند نقطه ای هفتگی ماهانه هفتگی ماهانه ماهانه ماهانه32 Traingulation === === ماهانه ماهانه سه ماهه 2 بار در سال 33 Trilateration(EDM ) === === دو هفتگی ماهانه سه ماهه سه ماهه34 سیستم تعیین لغزش در مخزن === === ماهانه ماهانه ماهانه سه ماهه35 تغییر مکان در نیروگاه === === هفتگی ماهانه ماهانه ماهانه36 تغییر مکان در سنگ هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه 37 اندازه گیری سطح اب هفتگی ماهانه هفتگی هفتگی ماهانه ماهانه38 سر ریز لبه پهن === === ماهانه ماهانه ماهانه سه ماهه39 درزه سنج هفتگی هفتگی هفتگی دو هفتگی ماهانه ماهانه 6 – ابزار دقیق های بکار رفته در سد بارزو شیروان ابزار دقیق های به كار رفته و نصب شده در سد بارزو شیروان به دو دسته زیر تقسیم بندی می شوند.ابزارهای الكتریكی كه به سیستم قرائت مركزی متصل می باشند و از طریق كامپیوتر به صورت روزانه به طور خودكار قرائت می شوند.ابزارهای مكانیكی كه با دستگاه اندازه گیری مربوط به خودشان به صورت دستی در محل نصب ابزار قرائت می شوند.ابتدا در مورد ابزارهای مكانیكی، تعداد و نوع آن ها، محل نصب و موقعیت آن ها و نحوه قرائت آن ها توضیحات لازم داده خواهد شد: 6 – 1 – كرنش سنج جابجایی( ( Joint meter strain Gaugeاین ابزار تشكیل شده از دو عدد صفحه پولكی شكل كه سوراخی در مركز هر صفحه پولكی وجود دارد و این ابزار (این پولكی ها) ما بین دو ژوئن در محل دیواره سد در پایین دست سد نصب شده است، از این ابزار جهت اندازه گیری مقدار انبساط یا انقباضی كه بین ژوئن ها در اثر فشارهای وارده و همچنین شرایط جوی اعم از گرما و سرمای هوا وجود دارد استفاده می شود: نحوه قرائت : ابتدا دستگاه مربوط به قرائت درزه سنج ها كه از یك صفحه مدرج دایره ای شكل تشكیل شده است را در محل صفحه های پولكی به این ترتیب كه ابتدا پایه آزاد یا متغیر را روی سوراخ یك صفحه گذاشته و پایه ثابت را آن قدر به سمت چپ یا راست می بریم تا روی سوراخ صفحه دیگر قرار گیرد، سپس عقربه صفحه مدرج كه روی یك عدد ثابت شده قرائت میکنیم . به این صورت كه عدد بزرگتر مربوط به دایره مدرج شده كوچك و عدم كوچكتر یا عدد بعد از اعشار مربوط به دایره مدرج بزرگتر می باشد.تعداد كل درزه سنج ها یا همان Joint Meter نصب شده در محل سد بارزو شیروان بیست عدد می باشد كه تمام آن ها در محل دیوار پایین دست بدنه سد نصب شده كه محل هر كدام از آن ها به ترتیب به شرح زیر می باشد:ردیف تراز ژوئن ردیف تراز ژوئن1 21-20 50/187 11 12-11 00/1702 18-17 50/187 12 9-8 00/1703 15-14 50/187 13 6-5 00/1704 12-11 50/187 14 18-17 50/1525 9-8 50/187 15 15-14 50/1526 6-5 50/187 16 12-11 50/1527 3-2 50/187 17 9-8 50/1528 21-20 00/170 18 18-17 50/1379 18-17 00/170 19 15-14 50/13710 15-14 00/170 20 12-11 50/137 تمام ترازهای مربوط به نصب درزه سنج ها (Joint Meter) به صورت محلی می باشد كه اگر بخواهیم این ترازها را به صورت ارتفاع از سطح آب های آزاد بدست بیاوریم باید عدد مربوط به تراز هر درزه سنج را با عدد 5/1271 جمع نموده كه عدد حاصل ارتفاع از سطح آب های آزاد می باشد.6 – 2 – پاندول( Pendulum)پاندول های نصب شده در سد بارزو شیروان به دو صورت می باشند:1- پاندول های مستقیم یا Direct Pendulum2- پاندول های معكوس یا Inverted pendulum در پاندول های مستقیم نقطه ثابت یا صلب در بالاترین تراز روی بدنه سد كه همان تاج سد می باشد وجود دارد ولی به دلیل اینكه اگر ما بخواهیم نقطه ثابت را در روی تاج سد نصب كنیم، به دلیل عرض كم تاج سد (m 5/4) امكان ساخت اطاقك مربوط به این كار وجود ندارد، در نتیجه در راهروی اول كه همان تراز 50/187 می باشد در محل پایین دست دیواره سد نصب می كنیم. آنگاه نقطه متغیر یا متحرك، در محل در نظر گرفته شده در نقاط مختلف بدنه سد می باشد كه تمام این نقاط متحرك توسط سیم استیل زنگ نزنی از نقط ثابت كه در بالاترین تراز سد وجود دارند داخل یك مخزن روغن به یك وزنه متصل شده اند، كه این روغن دارای یك ویسكوزیته خاص می باشد و هر روغنی برای این كار مناسب نیست.آنگاه با كوچكترین جابجایی كه در اثر فشارهای وارده به بدنه سد رخ می دهد وزنه داخل مخزن روغن حركت كرده و همان طور سیم متصل به آن به حركت در می آید، كه این حركت های جزئی با دستگاه مربوط به خودش قرائت می شود.حال سیستم و اساس كار پاندول های معكوس در كل شبیه كار پاندول های مستقیم می باشد، با این تفاوت كه ایستگاه یا نقطه ثابت ما در پایین ترین تراز سد كه همان پی یا نقاطی كه در سنگ بستر رودخانه حفاری می كنند و پایه ثابت را در آن جا قرار می دهند و از هر لحاظ آن را محكم و به صورت صلب در می آورند و پایه متغیر یا متحرك ما در ترازهای مختلف در نظر گرفته شده در بدنه سد می باشد.نحوه قرائت: ابتدا دستگاه مربوط به قرائت پاندول كه از یك دوربین ساده با تارهای رتیكول جهت قراولروی به نقطه مورد نظر و همچنین یك پایه ثابت كه دوربین روی آن سوار می باشد و این پایه ثابت كه از جنس آلومینیوم می باشد به صورت مدرج است كه روش قرائت آن مانند دستگاه كولیس می باشد تشكیل شده، در قرائت های پاندول ها ما دو روش قرائت داریم كه روش اول به صورت مماسی یا در جهت طول بدنه سد می باشد و روش دوم به صورت شعاعی یا در جهت عرض بدنه سد می باشد.قرائت به این صورت انجام می شود كه ابتدا دستگاه كه دارای سه پایه ثابت می باشد در محل ایستگاه پاندول های مستقیم یا معكوس گذاشته تا دستگاه كاملاً ثابت و در جای خود محكم شود آنگاه دوربین سوار بر روی دستگاه كه به صورت متحرك می باشد را آن قدر جابجا می كنیم تا دقیقاً تارهای رتیكول آن مماس بر سیم پاندول شود. آنگاه از روی پایه ثابت و مدرج دستگاه قرائت مربوط انجام می شود.تعداد كل پاندول های نصب شده در محل سد بارزو شیروان یازده عدد می باشد كه از این تعداد، چهار عدد آن پاندول معكوس (Inverted pendulum) می باشد، كه تمام این پاندول ها در نقاط و ترازهای مختلف در داخل بدنه سد نصب شده اند.6 -3 – اكستنسومتر(Extention meter ) اكستنسومترهای به كار رفته در محل سد بارزوی شیروان نه عدد می باشد كه با توجه به اینكه هر اكستنسومتر دارای چهار محل اندازه گیری می باشد جمعاً سی و شش مورد جهت اندازه گیری اسكتنسومترها وجود دارد، حال موقعیت و محل و تراز نصب اكستنسومترهای به كار رفته در سد بارزوی شیروان به شرح جدول زیر می باشد:ردیف نام Ex بلوك تراز نصب زاویه نصب نسبت به افق عمق سوراخ هر اكستنسومتر 1 2 3 41 Ex1 5 00/170 ْ180 28 20 12 42 Ex2 5 00/170 45 28 20 12 43 Ex3 10 00/140 45 28 20 12 44 Ex4 10 00/140 ْ180 28 20 12 45 Ex5 13 50/121 70 28 20 12 46 Ex6 19 50/137 ْ180 28 20 12 47 Ex7 19 50/137 ْ45 28 20 12 48 Ex8 21 00/170 ْ180 28 20 12 49 Ex9 21 00/170 ْ45 28 20 12 4 تمام ترازهای اكستنسومترها به صورت محلی می باشد و اگر می خواهیم ارتفاع نصب آن نسبت به سطح آب های آزاد بسنجیم باید عدد ترازهای مربوط را با عدد 50/1271 جمع كنیم، آنگاه ارتفاع نصب اكستنسومترها نسبت به سطح آب های آزاد اندازه گیری می شود.6- 4 – شیب سنج( Clinometer) ابزار شیب سنج تشكیل شده از یك صفحه دایره ای شكل فولادی كه روی این صفحه دایره ای تعدادی پایه جهت استقرار دستگاه شیب سنج تعبیه شده است، این ابزار در دیواره های داخلی بدنه سد و به صورت كاملاً افقی كه نسبت به خط افق زاویه ْ180 را می سازد نصب شده است. از این ابزار جهت اندازه گیری مقدار جابجایی و انحراف دیواره های داخلی بدنه سد تحت فشار های وارده در جهت طولی و عرضی بدنه سد استفاده می شود و دستگاه اندازه گیری این ابزار (شیب سنج) از سد پایه تشكیل شده كه ما می توانیم هم به صورت مماسی یا در جهت طول بدنه سد و هم به صورت شعاعی یا در جهت عرض بدنه سد روی ابزار شیب سنج سوار كرده و ثابت كنیم و آنگاه ترازهای كروی و لوبیایی دستگاه را كاملاً تراز كرده و آنگاه شروع به قرائت كنیم.شیب سنج ها یا Clinometer بكار رفته در سد بارزوی شیروان چهارده عدد می باشند كه هر كدام از آن ها بصورت مماسی و شعاعی قرائت می شوند؛ حال موقعیت، محل و تراز نصب شیب سنج های بكار رفته در سد بارزوی شیروان به شرح جدول زیر می باشد.ردیف بلوك تراز ردیف بلوك تراز1 2 50/187 8 15 50/1522 6 50/187 9 15 00/1153 6 50/187 10 18 50/1874 10 50/187 11 18 50/1525 10 50/187 12 18 00/1306 10 50/187 13 21 00/1707 15 50/187 14 22 50/187تمام ترازهای نصب شیب سنجها بصورت محلی می باشد و اگر می خواهیم ارتفاع نصبت آنها را نسبت به سطح آبهای آزاد بسنجم باید عدد ترازهای مربوط را با عدد 12715 جمع كرده؛ آنگاه ارتفاع شیب سنجها نسبت به سطح آبهای آزاد اندازه گیری می شود.6-5 – مانو مترها ( Stand-pipe piezometer )مانومترها ابزاری هستند كه از یك لوله دو سر آزاد تشكیل شده اند كه یك سر این لوله در داخل سنگ یا كف بستر محل احداث سد در ترازهای مختلف نصب گردیده اند و سر دیگر این لوله به یك فشارسنج متصل شده است كه تمام نشتی آب داخل لوله از طریق فشار سنج و همچنین میزان فشار آب قابل قرائت كردن است.از مانومترها جهت اندازه گیری میزان نشتی آب در سنگ كف بستر سد و همچنین این میزان نشتی چه فشاری را وارد می كند استفاده می شود و جهت قرائت آن ها فقط لازم است از روی فشارسنج كه به صورت دایره ای مدرج می باشد عدد مربوط را قرائت كرد.مانومترها یا Stand – pipe piezometer بكار رفته در سد بارزوی شیروان هفت عدد میباشند كه هر كدام از آن ها در محل و تراز مشخصی نصب شده اند كه وضعیت قرارگیری آن ها در داخل بدنه سد به شرح جدول زیر می باشد:ردیف بلوك تراز نصب مانومتر عمق لوله های مانومتر تراز لوله در كف سنگ بستر1 10 00/140 m 50/30 50/1092 13 50/120 m 50/30 00/903 14 00/115 m 50/30 50/844 15 00/115 m 50/30 50/845 16 00/115 m 50/30 50/846 16 50/120 m 50/30 00/907 19 50/137 m 50/30 00/107 تمام ترازهای نصب مانومترها به صورت محلی می باشد و اگر بخواهیم ارتفاع نصب آن ها را نسبت به سطح آب های آزاد محاسبه كنیم باید عدد ترازهای مربوطه را با عدد 5/1271 جمع كرده، آن گاه ارتفاع نصب مانومترها نسبت به سطح آب های آزاد اندازه گیری می شود.6-6 – كانال وی ناچ( Wire Measurement Unit) وی ناچ ها ابزاری هستند كه مقدار نشتی های داخل بدنه سد و میزان آب هایی كه از نقاط مختلف داخلی بدنه سد تراوش می كنند را اندازه گیری می كنند. وی ناچ های به كار رفته در سد بارزوی شیروان از نوع مثلثی شكل و از جنس آلومینیوم می باشند.وی ناچ های موجود در سد بارزوی شیروان كه همگی در داخل بدنه سد نصب شده اند چهار عدد می باشند كه هر كدام از آن ها در محل و موقعیت و تراز مشخصی نصب شده اند كه شرح آن ها در جدول زیر آمده است: ردیف بلوك تراز1 11 50/1372 15 00/1153 16 00/1154 18 50/137 نحوه اندازه گیری آب های سطحی و تراوش شده داخلی بدنه سد از طریق وی ناچ ها به این صورت است كه میزان آبی كه از قسمت اشل مثلثی شكل وی ناچ می گذرد را با توجه به اینكه این اشل مثلثی مدرج شده است قرائت می كنیم و ملاك اندازه گیری آب با توجه به مقدار آبی كه از روی از هر كدام از خطوط مدرج شده می گذرد می باشد و به این صورت است كه عددی به ما می دهد كه ما این عدد را در فرمول های مخصوص گذاشته و دبی آب بدست می آید. 6-7 – دستگاه اندازه گیری تراز آب مخزن( Water Level)دستگاه اندازه گیری تراز آب در سد بارزو به این طریق كار می كند كه ابتدا آب مخزن از طریق لوله های ارتباطی به دستگاه می رسد و از طریق فشارسنجی كه سر راه نصب شده میزان فشار آب سنجیده می شود و بر اساس یكسری روابط نتیجه از طریق این دستگاه به دستگاهی كه در ساختمان بهره برداری نصب شده انتقال داده می شود و از طریق این دستگاه و یكسری محاسبات دیگر تراز آب مخزن سد بارزوی شیروان بصورت روزانه قرائت می شود.تراز و بلوك نصب شده دستگاه اصلی اندازه گیری آب مخزن در تراز 15250 و بلوك 15 نصب شده است و دستگاه تبدیل آن در ساختمان بهره برداری كه روی تاج سد احداث شده است نصب گردیده. این دو دستگاه به صورت برقی كار می كنند. حال می پردازیم به ابزارهای الكتریكینصب شده در سد بارزوی شیروان، تعداد و نوع آن ها، محل نصب و موقعیت آن ها و نحوه قرائت آن ها كه در زیر شرح آن ها آمده است:6-8 – SENSLOG Senslog ها ابزاری هستند كه دارای یك حاقطه جانبی می باشند كه به سیستم قرائت مركزی متصل هستند و اساس كار آنها به این صورت است كه تمام داده ها را از ترمینال باكس های منصب شده در بدنه سد بارزوی شیروان مربوط به ابزار الكتریكی مدفون نصب شده در داخل بتن بدنه سد گرفته و آنها را به صورت خودكار و روزانه به كامپیوتر مركزی موجود در محل انتقال می دهند.Senslog های موجود در سد بارزوی شیروان پنج عدد می باشد كه تمامی آنها در داخل بدنه سد نصب شده اند كه هر كدام از آنها در محل و موقعیت و همچنین تراز مشخصی مستقر هستند كه شرح آنها در جدول زیر آمده است.ردیف نوع Senslog بلوك تراز1 1Senslog 18 00/1302 2Senslog 18 00/1303 3Senslog 20 50/1524 4Senslog 21 00/1705 5Senslog 22 50/187 6- 9- ترمینال باكس ها ( Selection panel )ترمینال باكس ها ابزاری هستند كه تمام داده های مربوط به اندازه الكتریكی نصب شده و مدفون در بتن بدنه سد اعم از كرنش سنجها، كرنش سنج های اسپایدر، دماسنج بتن، دماسنج آب و دماسنج هوا را به Senslog های مرجود در سد انتقال داده (به صورت خودكار و روزانه)و از Senslog ها هم داده ها به سیستم قرائت مركزی و در نهایت به كامپیوتر منتقل می شوند. ترمینال باكس های موجود در سد بارزوی شیروان كه همگی آنها در داخل بدنه سد نصب شده اند 22 عدد می باشد كه هر كدام از آنها در محل موقعیت و تراز مشخص نصب شده اند كه شرح آنها در جدول زیر آمده است: ردیف بلوك تراز ردیف بلوك تراز1 2 50/187 12 14 50/1522 5 00/170 13 14 50/1523 6 50/187 14 15 50/1874 8 50/152 15 15 00/1155 8 50/152 16 18 50/1876 10 50/187 17 18 00/1707 10 00/170 18 18 50/1528 10 50/152 19 18 00/1309 10 00/141 20 20 50/15210 14 00/170 21 21 00/17011 14 50/152 22 22 50/187 تمام ترازهای نسب Senslog ها و ترمینال باكس ها بصورت محلی می باشند و اگر بخواهیم ارتفاع نصب آنها را نسبت به سطح آبهای آزاد محاسبه كنیم باید عدد ترازهای مربوطه را با عدد 12715 جمع كرده، آنگاه ارتفاع نصب Senslog ها و ترمینال باكس ها نسبت به سطح آب های آزاد سنجیده می شود. 6-10- كرنش سنج الکتریکی ( Electrical Strain Meter)كرنش سنج ها ابزاری هستند كه در داخل بتن بدنه سد بارزو واقع شده اند و از طریق یكسری كابل كه به حسگر اصلی دستگاه و از آن به ترمینال باكس مربوطه منقل شده و اطلاعات و داده های مربوط به كرنش بتن در همان نقطه را به ما می دهند، این ابزار به تعداد دوازده عدد در داخل بتن بدنه سد بارزوی شیروان و در محل و موقعیت و تراز و بلوك مشخصی نصب شده اند كه شرح آن ها در جدول زیر آمده است:ردیف بلوك تراز ردیف بلوك تراز1 4 50/187 7 13 50/1872 4 50/187 8 13 50/1873 4 50/187 9 16 50/1874 4 50/187 10 16 50/1875 4 50/187 11 19 50/1876 4 50/187 12 19 50/187 6-11-كرنش سنج های اسپایدرSpider Strain meter ) ) ادامه خواندن مقاله ابـزار دقيـق در سـدهاي بتنـي

نوشته مقاله ابـزار دقيـق در سـدهاي بتنـي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آدولف هيتلر

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آدولف هیتلر آدولف هیتلر نامی است كه كمابیش نامش را شنیده ایم ودر مورد او حرف و حدیثهاى بسیار زیادى زده شده و در آینده نیز زده خواهد شد.مختصرى از زندگى او: صد و چهارده سال پیش، دریك غروب بهارى در منطقه سرسبز باواریا ( مرز میان آلمان و اتریش) ، آلویس و كلارا صاحب فرزندى شدند كه نامش را آدولف گذاشتند. آلویس هیتلر كارمند اداره گمرك بود و به همین جهت دوست داشت كه پسرش نیز راه او را ادامه دهد وكارمند شود. از این رو با آنكه درآن زمان در وضعیت مالى بدى قرار داشت پسرش را براى تحصیل به مدرسه فرستاد اما آدولف نمى خواست كارمند شود. او كارمند شدن را همتراز اسارت مى دانست و از اینكه بله قربان گوى كس دیگرى باشد متنفر بود. به همین جهت با آنكه پدرش سخت مخالف بود به هنر نقاشى روى آورد. دیرى نپایید كه نخست پدر و سپس مادرش را از دست داد و او مجبور شد كه براى ادامه زندگى به تنهایى به وین، پایتخت بزرگ و ثروتمند آن زمان اروپا ، گام بگذارد. او در آنجا روزگار سختى را پشت سرگذاشت. در سال 1914 یعنى درست در سالى كه جنگ اول جهانى رخ داد به آلمان هجرت كرد و چون تعصبات ملى قویى داشت به جبهه اعزام شد و آن طور كه دوستانش مى گویند رشادتهاى زیادى از خود نشان داد تا آنجا كه به مدال صلیب شجاعت كه تا آخر عمر با افتخار به گردن مى آویخت نائل گشت. به سبب جراحتهاى جنگ در بیمارستان بسترى بود كه خبر شكست آلمان را به گوشش رساندند. این تلخ ترین خبرى بود كه تا آن زمان شنیده بود و او را منقلب نمود.او سیاستمداران را مسببین اصلى این شكست مى دانست و به همین جهت بود كه نسبت به حكومتى كه آنان بنام جمهورى وایمار تشكیل دادند هیچگاه خوشبین نبود. پس از جنگ او در قسمت تبلیغات ارتش به كار مشغول شد تا زمانیكه وارد حزب كارگران آلمان گشت. این همان حزبى است كه بعدها بنام حزب ناسیونال سوسیالیسم آلمان بزرگترین حزب آلمان گردید. حزب كارگران حزبى كوچك و متشكل از نهایتا 10 عضو و تعدادى هوادار بود. اما با مدیریت، فعالیت و كوششهاى آدولف هیتلر و همچنین ابداعاتش از قبیل ساختن پرچم و سرود براى حزب و نیز برگزارى جلسات حزبى در اماكن مطرح و همچنین تاسیس روزنامه برا ى حزب رفته رفته تبدیل به حزبى بزرگ شد تا آنجا كه دست به یك كودتا زدند كه بعدها بنام كودتاى آبجوفروشى مشهور شد. كودتایى كه در آن هیتلر و دیگر افراد حزب بر علیه دولت جمهورى براه انداختند. اما به سبب خامى او و همكارانش در این راه با شكست مواجه شدند و نه تنها همگى را به زندان افكندند بلكه حزب تعطیل و غیر قانونى اعلام و از هرگونه فعالیتى منع گردید. هر كس دیگرى بود دست از كار مى كشید و یا حداقل در زمانى كه در زندان بود حركتى نمى كرد اما این شخصیت خارق العاده دست به یكى از بزرگترین اعمال خویش زد، نوشتن كتابنبرد من . كتاب نبرد من بعدها بعنوان كتاب مقدس نازیها ( اعضاء حزب ناسیونال سوسیالیسم ) درآمد كه در آن ریشه هاى فكرى رایش سوم بیان گردیده است. رایشى كه بزرگترین امپراتورى آلمان لقب گرفت. پس از آزادى او با دولت توافق نمود كه بر علیه آنان حركتى انجام ندهد و اینچنین بود كه بار دیگر حزب را رو به جلو به پیش راند. حزب نازى به علت نبوغ سیاسى هیتلر به سرعت حزب اول آلمان شد و در پارلمان اكثریت كرسیها را به خود اختصاص داد بطوریكه هرمان گورینگ یكى از نزدیكترین یاران هیتلربه عنوان رئیس پارلمان انتخاب گردید. سرانجام در 30 ژانویه 1933 ژنرال هیندنبورگ رئیس جمهور سالخورده آلمان آدولف هیتلر را به عنوان صدراعظم آلمان برگزید و این لحظه تاریخى آغاز رایش سوم مى باشد. هیتلر پس از به قدرت رسیدن به سرعت وضع اقتصادى آلمان را بهبود بخشید و با اینكه در پیمان ورساى آلمان حق داشتن نیروى نظامى را نداشت با نیرنگ یك نیروى نظامى براى آلمان آفرید كه تا آن زمان بى سابقه بود. پس از آن اتریش را الحاق خاك آلمان كرد.اتریش پس از جنگ اول جهانى بسیار ضعیف شده بود و هیچ نشانى از شكوه و عظمت گذشته را نداشت ، به همین سبب مردم مشتاقانه به الحاق كشورشان به آلمان قدرتمند راى مثبت دادند. این واقعه به آنشلوس معروف است. بدین ترتیب هیتلر در 14 مارس 1938 پیروزمندانه و در حالى كه به ابراز احساسات مردم كه مشتاقانه براى دیدنش صف كشیده بودند پاسخ مى گفت وارد وین ، شهرى كه روزگارى در آن زندگى سختى را سپرى كرده بود ، گردید. پیمان ورساى یكى از ذلت بارترین پیمانهایى بود كه پس از جنگ اول جهانى و در پى شكست آلمانها بر ملت آلمان تحمیل گردیده بود و هیتلر سوگند خورده بود كه این پیمان را براندازد. از جمله مفاد این پیمان دادن سرزمینهایى از آلمان به لهستان بود و چون آلمانیها، لهستانیها را ملتى پست تر از خود مى دانستند این امر برایشان بسیار گران مى آمد. بدین سبب به دستور هیتلر در سپیده دم اول سپتامبر 1939 لشكریان قدرتمند ورماخت (ارتش آلمان ) مانند سیل از مرز لهستان عبور كردند و از شمال و جنوب و مغرب به سوى ورشو پیش راندند. انگلستان و فرانسه كه در آن زمان جزو هم پیمانان لهستان بودند، پس از این واقعه به آلمان اعلام جنگ كردند واین آغاز جنگ دوم جهانى، بزرگترین جنگ تاریخ بشرى ، بود. نبوغ نظامى هیتلر به صورتى بود كه همه جهان را به شگفتى واداشته بود. با تدابیر نظامى این مرد لهستان، دانمارك، نروژ،هلند ، بلژیك و سپس فرانسه به سرعت به اشغال نیروهاى آلمانى درآمد. هیتلر انگلستان را جزء لاینفك تمدن اروپا مى دانست و در هر لحظه از جنگ براى صلح با انگلستان اقدام مى كرد اما انگلیسیها كه مردمى متكبر بودند حاضر به صلحى كه كمتر از تسلیم نبود نمى شدند و تا آخرین نفس دلاورانه با آلمانها جنگیدند. هیتلر كه نه مى خواست انگلستان را از بین ببرد و نه مى خواست قدرت ارتش خود را كاهش دهد از ادامه جنگ در غرب منصرف شد و رویش را به طرف شرق ، یعنى روسیه ، برگرداند. در ساعت 3:30 بامداد 22 ژوئن 1941 ارتش آلمان طى عملیاتى موسوم به بارباروسا به روسیه شوروى حمله كردند. در ابتدا سرعت ارتش بسیار بالا بود و در همان آغاز عملیات قسمتهاى بسیارى از خاك روسیه را به تصرف خود درآوردند.هیتلر و سایر فرماندهانش اینچنین مى پنداشتند كه كار روسیه تا قبل از پائیز به اتمام خواهد رسید و همین ، بزرگترین اشتباه ، او بود. در زمستان سرد آن سال روسیه، ارتش آلمان ، بعلت نداشتن تجهیزات كافى براى نبرد زمستانى با آنكه تا دروازه هاى مسكو رسیده بود، بعلت مقاومت سرسختانه مردم و ارتش روسیه، مجبور به عقب نشینى شد و این آغاز پایان بود. پس از ورود آمریكا به جنگ جهانى دوم كه توسط ژاپن صورت گرفت ، روح تازه اى در قواى متفقین دمیده شد و جنگ وارد مرحله جدیدى گردید. سرانجام با توافقى كه توسط سران سه كشور انگلستان،روسیه و آمریكا یعنى چرچیل، استالین و روزولت انجام گرفت ، متفقین از شرق و غرب به سمت آلمان یورش بردند و توانستند ارتش آلمان را به زانو درآورند. هیتلر تا دقایق آخر مقاومت كرد و چون دیگر هیچ نیرویى براى جنگیدن نداشت براى آنكه جسدش به دست دشمنانش نیفتد دستور داد جسدش را بسوزانند و پس از این دستور با شلیك تپانچه به زندگى پر فراز و نشیب خود پایان داد. اما جنگ جهانى دوم ، جداى از تبعات منفى ، آثار مثبتى نیز بر جاى گذاشت كه امروزه بشراز آنها بهره مند است. اصولا انسانها در مواقعى كه ضرورت ایجاد كند دست به كارهاى بزرگى مىزنند و رشد سریع علم و دانش بشرى و پیشرفت فوق العاده تكنولوژى كه به علت رقابت شدید نظامى بوجود آمد از جمله این آثار است. از دیگر مواردى كه در دنیاى پس از جنگ بوجود آمد و مستقیما به این جنگ مربوط مىشود مى توان از تشكیل سازمان ملل متحد، بوجود آمدن بلوك شرق و غرب و دو قطبى شدن جهان و دهها موارد دیگر را نام برد كه هنوز هم مى توانیم این موارد را ببینیم. آدولف هیتلر مردى است كه جهان را لرزاند و به اعتقاد بسیارى دنیایى كه امروز در آن زندگى مى كنیم ساخته و دست پرورده اوست؛ دنیایى كه چه از نظر نظامى و چه از نظر ارتباطات و از نقطه نظرهاى دیگرى چون پزشكى ، فرهنگى ، اقتصادى ، علمى و حتى تفریحى بى تاثیر از او نبوده و نمى تواند باشد. در اینجا نمى خواهم در مورد خوب یا بد بودن او سخن بگویم چرا كه تبلیغات دنیاى غرب بر علیه او به حدى است كه هر كس تا نام او را مى شنود به یاد كوره هاى آدم سوزى ، كشتارهاى وسیع غیر نظامیان و جنگ و خونریزى و كشتار مى افتد. در صورتى كه واقعیت امر چیز دیگریست واین نكته هیچگاه نباید فراموش شود كه هیتلر براى سه سال متوالى مرد سال اروپا لقب گرفت و جهانیان او را مى ستودند و ملت آلمان او را مى پرستیدند. پس هیتلر را نباید به صرف یك جنایتكار جنگى نگریست ، هر چند كه جنایتكار جنگى را نیز باید بیشتر مورد بررسى قرار داد. در هر جنگى جنایت رخ مى دهد و كشته شدن بیگناهان منفك از جنگ نمى باشد. آیا مى توان باور كرد كه هیتلر به تنهایى دست به این همه جنایت زده باشد و متفقین جوابى به این جنایتها نداده باشند. در دادگاه نورنبرگ كه براى محاكمه جنایتكاران جنگى برگزار شده بود هیچ وكیل مدافعى از او دفاع نمى كرد و تنها دادستانهاى غربى بودند كه او را محكوم مى كردند و شاهدینى بودند كه همگى دست نشانده متفقین بودند و براى اثبات صحت و یا سقم مطالبشان هیچ بررسى جدى بعمل نیامد. آدولف هیتلر با بنیتو موسولینیدر جایى دیدم كه شخصى در جایگاه شهود ادعا كرده بود كه در كارخانه اى كار مى كرده كه در آن توسط روغن برگرفته شده از انسانهایى كه سوزانده مى شدند نوعى صابون درست مى كرده اند و تنها مدركش قالب صابونى بود كه روى میز قاضى دادگاه وجود داشت. حال در مورد اینكه آن صابون مورد آزمایش قرار گرفته یا خیر هیچ مدركى در دست نمى باشد. هیتلر مى گوید: ; به هیچ وجه مهم نیست ، وقتى ما فاتح شدیم هیچكس در این باره سوالى نخواهد كرد. آرى ، مانند این است كه او تمامى این روزها را پیش بینى كرده بوده است و پس از جنگ ، هنگامى كه متفقین به پیروزى رسیده بودند هیچ كس آنها را بازخواست نكرد كه مثلا آقاى استالین شما چرا در اول جنگ كه متحد هیتلر بودید آن فجایع را در فنلاند بوجود آوردید.   ادامه خواندن مقاله آدولف هيتلر

نوشته مقاله آدولف هيتلر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله عکاسي

$
0
0
 nx دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : عکاسی تاریخچه عکاسیپیدایش عکاسی به اتاق تاریک بر می‌گردد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی ودوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت است از اتاقی بی هیچ پنجره. هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از طریق روزنه‌ای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده. تصاویر یا چشم‌اندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب می‌یافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب ‌یافته به عنوان الگوی نقاشی‌شان استفاده می‌کردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچک‌تر تبدیل شد به دوربین عکاسی. یعنی در برابر روزنه‌ای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار می‌دادند تا تصاویر بازتافته ثبت و ضبط شود. در روند تکاملی دوربین، از عدسی ولنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به فیلم‌های عکاسی امروزین تبدیل شدند که در انواع سیاه و سفید و رنگی (نگاتیو) واسلاید (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل می‌شوند. این روند ادامه یافت تا با پیدایش دوربین دیجیتال ازحسگری های حساس به نور به جای فیلم استفاده شد و دوربین‌های دیجیتال گسترش چشمگیری یافت اما فیلم‌های عکاسی هنوز جایگاه خود را دارند.سالها قبل از اینکه عکاسی اختراع شود اساس کار دوربین عکاسی وجود داشت. یک دانشمند مسلمان به نام ابن هیثم در قرن پنجم هجری / یازدم میلادی وسیله ای را به نام جعبه تاریک در مشاهده کسوف استفاده کرده بود.اتاقک تاریک، عبارت بود از جعبه یا اتاقکی که فقط بر روی یکی از سطوح آن روزنه ای ریز، وجود داشت. عبور نور از این روزنه باعث میشد که تصویری نسبتا واضح اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشکیل شود.   این وسیله، طی جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت. لئوناردو داوینچی نقاش و نابغه قرن شانزدهم، در یادداشتهای خود خواص اتاقک تاریک را شرح داده است. هم چنین وی آن را کامرا آبسکورا (Camera Obscure) و روزنه ریز آن را نیز پین هول (Pine Hole) نامید.این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامی نقاشان بخصوص نقاشان ایتالیایی قرن شانزدهم از آن برای طراحی دقیق منظره ها و ملاحضه دورنمایی صحیح استفاده می کردند، به این ترتیب که کاغذی را بر روی سطح مقابل روزنه قرار می دادند و تصویر شکل گرفته را ترسیم می کردند.این تصاویر بسیار واقعی و از پرسپکتیو صحیحی برخوردار بود. در حدود سال 1505 میلادی نیز ژرم کاردان (Jerome Cardan) ریاضی دان ایتالیایی یک عدسی محدب بر روزنه اتاقک تاریک نصب کرد، این کار باعث شد تا تصویر وضوح بیشتری پیدا کند.اما سیاه شدن املاح نقره در اثر تابش نور به وسیله شیمیدان آلمانی ، شولتز(Schulze) وبه طور اتفاقی کشف شد. ماجرا از این قرار بود که روزی وقتی شولتز وارد آزمایشگاه شد، متوجه شد برگ درختی بر روی کاغذی که به نیترات نقره و آهک آغشته بود افتاده، بعد از اینکه برگ را از روی کاغذ برداشت متوجه شد که قسمتی که برگ روی آن بوده مثل سایر بخش های کاغذ سیاه نشده است.این پدیده باعث آغاز فعالیتهای جدیدی برای شناسایی مواد حساس به نور شد. و اینکه در سال 1819 سرجان هرشل(Sir John Fedric William Herschel) انگلیسی محلول ثبوت را کشف کرد. ماده ای که هرشل به عنوان ماده ثابت کننده تصویر معرفی کرد هیپوسولفیت دوسود نام داشت. کار مهم دیگری که هرشل انجام داد به کاربردن الفاظ منفی (Negative) و مثبت (Positive) درمورد تصاویر بود.تا اینکه سرانجام بین سالهای 1822 و 1826 یک مخترع فرانسوی به نام نیسفور نی یپس (Joseph Nicephore Niepce) توانست اولین عکس دنیا را ثبت کند. وی این عکس را در املاک شخصی خود واقغ در دهکده ای به نام سن لودووارن در چند کیلومتری شالن سورسن تهیه کرد. نی یپس در واقع برای اولین بار مواد حساس را در اتاقک تاریک به کار برد. عکسی که وی تهیه کرد حدود 8 ساعت بوسیله خورشید نور دیده بود. وی این روش را هلیوگرافی (Heliography) یا ترسیم بوسیله خورشید نامید. نی یپس در سال 1829 با یک فرانسوی دیگر به نام لویی ژاک مانده داگر (Louis Jacques Monde Daguerre) آشنا شد. او نقاش مرفه و صاحب گالری در پاریس بود و ضمنا تجربه های با ارزشی نیز در زمینه عدسیها و جعبه تاریک داشت.پس از مرگ نی ئپس ، داگر کار وی را ادامه داد و او پس از چند سال روشی را ابداع کرد که آن را (داگرئوتیپ) نامید.سالها بعد کلمه فتوگرافی که بوسیله سرجان هرشل و از ترکیب دو کلمه یونانی فتوس (Photo) به معنی نور و گرافوس (graphos) به معنای رسم کردن ابداع شده بود جای آن را گرفت.در آن زمان عکاسی برای مردم سحر و جادو تلقی می شد تا جایی که تصاویر به دست آمده را آینه حافظه دار نامیده بودند.در سال 1838 شیمیدان انگلیسی به نام ویلیام هنری فوکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) با تهیه تصویر نگاتیو در ابعاد کوچکتر ، بزرگسازی تصویر و به دست آوردن تصویر پوزتیو یا مثبت دو مرحله اصلی را در ظهور عکس تکمیل کرد.قبل از این عکاسان مجبور بودند سطح حساس را به اندازه شی مورد نظر بسازند. ( فرض کنید اگر قرار بود از یک فیل عکس بگیرند چه دوربینی با چه اندازه ای می خواستند!!) در آن زمان برای گرفتن عکس مدت و هزینه زیادی صرف میشد .لابراتوارها سیار بودند و حمل و نقل شیشه ها (که عکس ها روی آنها ظهور میشد) بسیار سخت بود.از طرفی سوژه باید در طول زمان گرفته شدن عکس بدون حرکت میماند! که برای سوژه های جاندار مثل انسان از آپولو (وسیله ای برای شکنجه انسان) استفاده میکردند. با اختراع امولسیون تر یا کلودیون این زمان به 2-3 ثانیه تقلیل یافت. بعدها با اختراع امولسیون ژلاتین دار یا امولسیون خشک توسط ریچارد مادوکس (Richard Maddox) این زمان به 1/25 ثانیه کاهش پیدا کرد. و اما اشخاص زیادی برای ارتقاء عکاسی تلاش کردند که یکی از معروفترین این افراد جرج ایستمن (George Eastman) بود که تلاش کرد تا عکاسی را در اختیار همگان قرار دهد وی هم چنین بنیانگذار موسسه کداک است.افراد مهم در توسعه عکاسی• ابن هیثم – رساله فی صوره الکسوف • یوهان هاینریش شولتسه – اثبات حساس بودن املاح نقره به نور • نی یپس • داگر،لویی مانده – داگروتایپ • تالبوت ، هنری فاکس – کشف شیوه نگاتیو پزتیو ؛ نگاتیوهای کاغذی عکاسی در ایران3 سال پس از پیدایش عکاسی این هنر-صنعت در زمان قاجار به ایران وارد شد. ناصر الدین شاه به این فن علاقه فراوانی داشت و خود نیز عکاسی می‌کرد. آلبوم خانه کاخ گلستان تعداد بسیاری از عکسهای بسیار قدیمی ایران را در خود دارد عکاسان پیش کسوت ایران • مسیو ژول ریشار • شاهزاده ملک قاسم میرزا • مسیو کارلیان • ناصرالدین • آقا رضا خان اقبال السلطنه • ژوزف پاپازیان • آنتوان سوریوگین نخستین عکاس ایرانیعکاسی که در میانه ی سال های قرن نوزدهم اختراع شد؛ به سرعت دوران کودکی را پشت سر گذاشت و جاذبه ی سحر انگیز آن روشی شد برای بازنمایی و کشف دنیای پیرامون و ناشناخته ای که دیدار آن خواهندگان بسیاری داشت. پدیده ی نوظهور و حیرت انگیز، خیلی زود حضور خود را در دوردست ترین نقاط عالم گسترش داد و به فاصله ی بسیار کوتاهی در حدود سه سال، پای عکاسی به کشور ایران باز شد. پس از طی دوران نخستین و پر زحمت عکاسی به روش داگرئو تیپ، از سالهای 1858م/1272ق. به بعد، سالهای رواج جدی و آغاز شکوفایی عکاسی در ایران است. نخستین مرد عکاس ایرانی را برخی پژوهشگران تاریخ عکاسی شاهزاده ملک قاسم میرزا دانسته‌اند که به روش داگروتیپ بر روی صفحه نقره عکاسی می‌‌کرده است.ناصرالدین شاه قاجار را نیز به سبب علاقه بسیار او به این فن، از آغاز گران ایرانی عکاسی برشمرده اند.وی عکاسی را از عکاسی فرانسوی به نام “فرانسیس کارلهیان ” که به همراه فرخ خان امین الملک برای اموزش و ترویج عکاسی به ایران آورده شد،آموخت. اعتماد السلطنه در کتاب خاطراتش بارها به عکاسی توسط شاه اشاره کرده است. در آلبوم خانه کاخ گلستان نیز عکس‌های بسیاری موجود است که عکسبرداری آنها توسط ناصرالدین شاه انجام گرفته است. آقا رضا عکاس باشی، حسن علی عکاس، آقایوسف عکاس،ایر جلیل الدوله قاجار، ممیرزا احمد صنیع السلطنه، ابوالقاسم ابن محمد تقی نوری، میرزا ابراهیم خان عکاس باشی، آنتوان خان سوریوگین و عبدالله قاجار، از دیگر عکاسان پُرکار و نامدار دوران قاجار به شمار می‌‌آیند که نمونه آثار آنان در میان مجموعه‌های باقیمانده از دوران قاجار و نزد اشخاص، به فراوانی دیده می‌‌شود.* گروهی دیگرنخستین مرد عکاس ایرانی را ناصرالدین شاه دانسته‌اند که به قصد عکس گرفتن از زنان حرمسرا, مادرش ,مهد علیا،عکاسی را از شخصی فرانسوی به نام “موسیو کارلیان ” که به همراه امین الملک برای گرفتن عکس شاه به ایرانآمده بود، آموخت. اعتماد السلطنه در جایی در کتابخاطراتش می‌‌نویسد:”شاه چند روزی است که عکاسی می‌‌فرمایند”.کتابهای معتبر تارخی، پدر عکاسی ایران را عبدالله قاجار می‌‌دانند. این مرد اولین عکاس مخصوص ناصرالدین شاه بود و عکسهای بسیاری به امضای او موجوداست.   ناصرالدین شاه، (1895-1830م/1313-1246ق) چهارمین پادشاه از سلسله قاجار، که شیفته هنرها بود، در واقع، عکاس و مروّج اصلی عکاسی در ایران نیز بشمار می آید. در پرتو توجه و اشتیاق وی به عکاسی و کوشش های نخستین عکاسان ایرانی بود که بسیاری از کاربردهای سودمند این پدیده مدرن قرن نوزدهم، در ایران شناخته و به کار گرفته شد. در سال های نخستِ رواج عکاسی در ایران، حمایت های ناصرالدین شاه از عکاسی، تاثیر قابل توجهی در رشد و گسترش این فن و هنر در ایران داشته است. این موضوع، وقتی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم در پرتو این حمایت ها، سرچشمه های برخی جنبه های کاربردی در عکاسی ایران و جهان نمودار شده است. ناصرالدین شاه از خیل مشتاقانی بود که آرزوی به تصویر درآوردن جهان در قابی کوچک را در عکاسی امکان پذیر دیده بود.، از این رو سخت شیفته عکاسی شد. نخستین آموزگار او در عکاسی فرانسیس کارلهیان فرانسوی بوده است. شروع فعالیت های مربوط به عکاسی وی بر پایه آلبومهای موجود، از سالهای 1275( هـ ق/ 1858م) است. نخستین عکس های او بیشتر از چهره خود، زنان حرمسرا، غلام بچگان درباری و برخی ساختمانهای کاخ های سلطنتی است. در این عکس ها؛ شاه، اغلب به صورت ایستاده یا نشسته بر صندلی تصویر خود را بر صفحه عکاسی ثبت کرده است. در عکس های زنان، حالت های بسیار خصوصی و گاه گستاخ نیز به چشم می خورد. بخش زیادی از این عکس ها نمایانگر پیگیری او در کار عکسبرداری در طول سالیان دراز سلطنتش است.اغلب این عکس ها بر خود، زیرنویس هایی به خط خود وی دارا هستند. برخی از این زیر نویس ها، بر نکات جالبی در سیر عکاسی وی و همچنین تاریخ عکاسی ایران اشاره دارند. یکی از این زیر نویس ها اشاره ای بر کناره گیری چندین ساله وی از عکاس دارد: “مدت هفت سال می شود که عکس اندازی را موقوف کرده بودیم تا اینکه در سنه 302 تخاقوی ئیل عکس انداختن را در شهرستانک فی شهر ذی القعده شروع کرده، این عکس ها را انداختیم که انشاء الله تعالی بعد از این هم بیندازیم;” ( آلبوم خانه کاخ گلستان آلبوم شماره 210)ناصرالدین شاه، تا آخرین سال عمر خویش به عکاسی اشتغال داشته و کار او جدا از عکس های بسیار زیادی که توسط خود یا به فرمان او تهیه شده است، به عنوان یک حامی و پایه گذار برخی جنبه های گوناگون عکاسی در ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بر پایه ی منابع نوشتاری و اسناد و آلبومهای باقیمانده از دوران قاجار، به ویژه آلبوم خانه سلطنتی کاخ گلستان در تهران، که بزرگترین مجموعه عکس های مربوط به زندگی در ایران قرن نوزدهم را در خود جای داده است و همچنین تاریخ مصوری از دوران پادشاهان قاجار است، می توان جنبه های حمایتی و تاثیر گذار ناصرالدین شاه را در عکاسی ایران به این گونه شرح داد: 1- عکاسی مستند و گزارش های تصویری2- ترویج اصولی عکاسی و توجه به آموزش این فن در ایران3- ابداع لقب عکاسباشی4- عکاسی از زنان5- ایجاد عکاسخانه به عنوان اداره ای رسمی در دربار6- پایه گذاری نوشتن شرح عکس7- توجه به گسترش و رواج دانش نظری وفنی و تألیف و چاپ کتاب های مربوط به عکاسی8- توسعه عکاسی در میان اشراف و رجال9- تأسیس نخستین عکاسخانه عمومی در تهران; نخستین عکاسی در شب (در ایران) نخستین عکاسخانه‌ای که توانست در شب عکس برداشته و بر آن تبلیغ بکند عکاسخانه “محمد جعفر خادم” نزدیک چهار راه حسن آباد بود، (تا آن زمان بجز در روز و توسط نور آفتاب گرفتن عکس مقدور نبود). وی با به کار گیری نور مصنوعی چراغ‌های الکتریکی توانست در عکاسخانه خود که تا آن زمان فقط با استفاده از نور روز عکس برداری امکان‌پذیر بود، امکان عکس برداری در محیط بسته عکاسخانه را در روز و شب فراهم کند. عکس برداری به این روش به دلیل به کارگیری نیروی الکتریسیته بسیار گران و تقریباً سه برابر قیمت عکس‌هایی بود که در نور روز گرفته می‌‌شد.* نخستین کسی که عکس را به روش چاپ نقره‌ای “داگروتیپ”چاپ کرد نخستین آغاز گران عکاسی در ایران، اروپاییانی از کشورهای روسیه، فرانسه، اتریش و ایتالیا بودند که در مدرسه دارالفنون نیز تدریس می‌‌کردند. عکاسی نیز پس از 1860 در برنامه‌های درسی دارالفنون گنجانده شد. نخستین خارجی که در ایران با روش صفحه نقره عکسبرداری کرد دیپلمات جوان روسی به نام نیکلای پاولوف بود. پس از وی ژول ریشار فرانسوی نیز که در حدود سالهای 1844-1846 به ایران آمد با این روش عکسبرداری کرد و سپس در دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت وی پس از آنکه دین اسلام را برگزید، نام “میرزا رضا خان” را برای خود انتخاب کرد. ” کرشیش” اتریشی معلم توپخانه دارالفنون و فوکتی ایتالیایی نیز از نخستین کسانی بودند که دست به تجربیاتی اندک در عکاسی زدند. در کتاب المآثروالآثار تالیف محمد حسن خان اعتماد السلطنه که به سال 1307 قمری تالیف یافته است مطلبی با عنوان ترویج علم و عمل عکس به این شرح آمده است که خالی از خطای تاریخی در برشمردن وقایع صحیح تاریخ عکاسی ایران نیست. ” علم عکاسی که از شعب علوم طبیعی است، در این عهد [ناصری] جاوید مهد،رواج گرفته و انتشار یافت. اگر چه نمونهً آن در اواخر سلطنت مرحوم محمد شاه به دست ریشارخان[!!!؟] سرتیپ، معلم زبان فرانسه و انگلیسی و غیره ارائه شد، اما اصل شیاع و تکمیل این صنعت و انتشار عمل عکس را که مسیو ریشارخان آورده و بر روی صفحه نقره‌ای می‌‌انداختند، اسمش را داگئروتیپ می‌‌گفتند به اسم شخصی است که مخترع آن بود; اینک شمارهً استادان عکاسین و مواقع عکاسخانه‌ها در دارالخلافه طهران تهران و سایر بلاد معظمهً ایران صعوبت واَشکالی به کمال دارد” بدین ترتیب، می‌‌توان گفت که عکاسی در اواخر حکومت محمد شاه قاجار یعنی در سالهای قبل از 1264 قمری که ناصرالدین شاه قاجار به سلطنت رسید به ایران وارد شده است. درست بعد از سه سال که از اختراع عکاسی به روش داگروتیپ در فرانسه گذشته بود، این پدیدهً نوظهور به کشور ایران راه پیدا کرد. عکاسی، پس از به سلطنت رسیدن ناصرالدین شاه با توجه به اشتیاق فراوان شاه، دوران پیشرفت و تعالی خود را تا مرزهای هنر گسترش داد.   اولین عکاس خانه عمومی در ایراندر آغاز رواج فن عکاسی در ایران،نخستین عکاسخانه در تهران عکاسخانهً مبارکهً همایونی در کاخ گلستان بود که به فرمان ناصرالدین شاه و برای امور شخصی و دولتی در دربار ایجاد شده بود که همگان به آنجا راه نداشتند. اما پس از چندی نخستین عکاسخانه برای استفاده عموم به فرمان ناصرالدین شاه در تهران تأسیس شد. در روزنامه دولت علیه ایران که به سال 1285 هجری قمری منتشر شده، اعلانی در باره تأسیس این عکاسخانه عمومی به شرح زیر آمده است: ” اعلانات چون اغلب مردم زیاده از حد مایل و راغب هستند که عکس خود را بیاندازند و در عکاسخانهً مبارکهً دولتی همه کس نمی‌توانست برود و عکس خود را بیاندازد،عکاسباشی “عباسعلی بیگ” آدم خود را، که مدتها در زیر دست او بوده و تربیت شده و در عکاسی کمال مهارت را پیدا کرده بود،قرار گذاشت در خیابان جباخانهً مبارکه(باب همایون کنونی) حجره‌ای ترتیب واسباب عکاسی آماده نماید تا هر کس را میل انداختن عکس خود باشد، درآنجا رفته عکس بیاندازد و قیمت آن هم موقوف به بزرگ و کوچکی عکس است: عکس بزرگ یکی چهار هزار “دینار” است تا دوازده عدد. پس از آن، هر کس زیادتر طالب باشد، یکی سه هزار دینار است، عکسکوچک یکی دوهزار دینار است تا دوازده عدد. بعد از آن هر کس زیادتر بخواهد، یکی سی “شاهی” است.” از این تاریخ به بعد، گشایش عکاسخانه‌ها در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز و رشت رو به فزونی بوده است چنانکه اعتماد السلطنه در کتاب المآثر والآثار که تاریخ چهل سال فعالیت‌های سیاسی،فرهنگی و اجتماعی دوران ناصری را در بر دارد، تعداد عکاسخانه‌ها و استادان عکاسی را در تهران و سایر بلاد ایران بسیار زیاد و خارج از حد شمارش، نوشته است. اولین عکاس خانه عمومی در ایران دردوران رواج صنعت عکاسی در ایران، تنها عکاسخانه تهران عکاسخانهً مبارکهً دولتی بود و همگان به آنجا راه نداشتند. دربارهً نخستین عکاسخانه تهران روایت دیگری نیز در کتاب دارالخلافه تهران و تهران قدیم ذکر شده است بدین شرح که: نخستین عکاسخانهً تهران در خیابان علاءالدوله گشایش یافت و متعلق به روسی خان بود و بعد از وی فردی به نام ” ماشاءالله ” اقدام به برپایی عکاسخانه‌ای در بازار بین الحرمین نمود که به عکاسخانهً بین الحرمین ماشاءالله شهرت داشت. روسی خان که نخستین عکاسخانه عمومی را در تهران دایر نمود اسم اصلی اش مهدی و مدتها شاگرد ” میرزا عبدالله قاجار” بود و بعد از فوت مظفرالدین شاه و در آغاز سلطنت محمد علی شاه مدتی نیز ریاست بخش عکاسی مدرسهً دارالفنون را بر عهده داشت. نمونه هایی از کارت‌پستال‌های تاریخی نخستین عکاسان زن ایرانینخستین عکاسان زن ایرانی را باید در میان زنان حرمسرای ناصرالدین شاه قاجار که خود شیفته این فن بود جستجو کرد. در برخی از آلبوم‌های ناصری که در آلبوم خانه کاخ گلستان موجود است، آثاری از این زنان عکاس که به طور تفننی به عکاسی می‌‌پرداخته‌اند دیده می‌‌شود. اما نخستین زن ایرانی که به صراحت بر عکاسی او اشاره رفته، عزت ملک خانم ملقب به “اشرف السلطنه” همسر محمد حسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات دوران ناصری است که عکاسی را از “شاهزاده محمدمیرزا” پسر عموی خود فرا گرفته است. اعتمادالسلطنه در کتاب ارزشمند خود، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه که شامل وقایع چهل سال زندگی پر ماجرای وی در دربار ناصرالدین شاه است، بارها به عکاسی وی اشاره کرده است. شرح روشنگری را نیز یکی از بستگان اشرف السلطنه در مقدمه چاپ‌های بعدی این کتاب در معرفی اشرف السلطنه و فعالیت‌های او از جمله عکاسی نوشته است. از دیگر عکاسان زن ایرانی می‌‌توان به زنان خانواده معیر الممالک اشاره کرد که به لحاظ آشنایی معیر و دارا بودن عکاسخانه‌ای مجهز در منزل شخصی امکان عکسبرداری توسط زنان وی فراهم بوده است. دو تن از زنان دوران ناصری نیز به نام‌های فاطمه سلطان خانم همسر میرزا حسنعلی عکاس و عُذرا خانم همسر آقا یوسف عکاس که از عکاس باشی‌های شاه بوده‌اند به عکاسی می‌‌پرداخته اند. همسر و دختر آنتوان خان سوریوگین، عکاس نامدار دوران ناصری تا رضا شاه را نیز باید در شمار نخستین زنان عکاس در ایران نیاورد. نخستین عکاس آثار تاریخی ایرانلوئیجی پشه سرهنگی از اهالی “ناپل”ایتالیا و معلم پیاده نظام ارتش ایران که خود عکاسی پرشور و شوق بود، در 1848 به ایران مهاجرت کرد تا فرماندهی کل قوای پیاده نظام ایران را بر عهده گیرد. وی در مارس 1861 در نامه‌ای به ” کنت کاوور ” ضمن درخواست بازگشت به ایتالیا خاطر نشان کرد که ” آلبومی از جالبترین آثار آثار تاریخی ایران که تا کنون کسی از آنها عکس نگرفته و نگارنده اولین کسی بوده که فکر آن به خاطرش خطور کرده ” تهیه نموده است. در ژانویه همان سال، ” پشِه ” نسخهً دیگری از آلبوم را برای ” ویلیام اول ” پادشاه پروس فرستاد. تا کنون تصور می‌‌شد ” پشِه” که شامل نخستین عکسهای مستند مربوط به ایران است مفقود شده است. اما اخیراً آلبومی شامل پنجاه قطعه عکس، که عناوینی به زبان ایتالیایی با خطی بسیار خوش در حاشیهً آن نوشته شده، در یک مجموعهً شخصی در رم یافت شد و اعتقاد بر این است که این همان آلبومی است که ” پشِه ” برای” کنت کاوور ” فرستاده بود. آلبوم دیگری نیز در 1977 به موزهً هنر کالن شهر نیویورک اهدا شده که شامل 75 قطعه عکس است که با روشهای چاپ سپیاتون سالت و آلبومین تهیه شده است (امضای پشِه روی بیش از یک سوم نگاتیوها دیده می‌‌شود). این آلبوم احتمالاً همان آلبومی است که او برای ” ویلیام اول ” پادشاه پروس فرستاده بود. وی نخستین عکس‌ها را به روش کلودیون تر از آثار باستانی تخت جمشید و برخی مناظر شیراز گرفته است. پشه این عکس‌ها را با هزینه خود و در سفری که به فوریت ” به طرز چاپاری” به شیراز رفته گرفته و در آلبومی به ناصرالدین شاه قاجار اهدا کرده است. این آلبوم که قدیم‌ترین آلبوم موجود در آلبوم خانه کاخ گلستان است نمونه‌های دیگری نیز در کتابخانه‌های مشهور دنیا دارد. آلبوم پشه از جهات بسیاری قابل اهمیت است. این آلبوم اولین گزارش تصویری و نخستین عکس‌های مستند و اولین عکس‌ها از آثار باستانی را در خود جای داده است .* نخستین انجمن عکاسیاز جمله مهم‌ترین و چشمگیرترین فعالیتها در زمینهً عکاسی در ایران، تاًسیس انجمن عکاسی آبادان در سال 1337 است. این اقدام، اولین گام برای ایجاد کانون فعالیت سازمان یافتهً عکاسی در ایران بود که سعی در پرورش ذوق علاقه مندان به عکاسی در قالب سازمانی دولتی (شرکت ملی نفت ایران)داشت. نخستین مقاله در مورد هنر عکاسی به زبان فارسیدر سال 1319 هجری قمری یعنی حدود شصت سال بعد از پیدایش هنر عکاسی در ایران، برای اولین بار مقاله‌ای تحت عنوان آقا احمد ما عکاسی می‌‌کند در کتابی به نام سفینهً طالبی که به کتاب احمد معروف است، توسط ” عبدالرحیم بن ابوطالب نجار تبریزی” چاپ و منتشر شد که به زبانی ساده و همه فهم، نکات علمی و فنی عکاسی را به شکلی که در آن زمان رایج بود در قالبی داستان گونه تشریح می‌‌نمود. در قسمتی از این مقاله آمده است: ” احمد آنها را استمالت می کند که روی کرسی بنشاند و عکس بردارد. هیچکدام راضی نمی‌شدند ; بالاخره، ماهرخ راضی شده به کرسی نشست. احمد گفت حرکت نکن ; و بعد رفت سرپوش ماهوت دستگاه عکاسی را برداشت و نگاه کرد که ماهرخ چطور نشسته است. بعد یکدفعه پایش را به زمین زد و دستش را تکان داد و همان طور سر پوشیده صدا نمود: خانم آرام باش مرا معطل نکن. ماهرخ گفت: من حرکت نمی‌کنم. احمد گفت دروغ می‌‌گویی. تا ماهرخ این حرف قبیح را از برادرش شنید از کرس پایین آمد و تغیر نمود که احمد چرا نسبت دروغگویی به من داد ; احمد گفت: چون ماهرخ را از همه زیاده دوست دارم، می‌‌خواستم عکس او را بردارم و نشاندم به کرسی رفتم نگاه بکنم دیدم معلق نشست ; و عمل مرا ضایع کرد;”. در اینجا نویسنده این مقاله در تشریح دوربین عکاسی، آن را چنین توصیف نمود: ” دستگاه عکاسی که کامیراوبسکور باشد قوطی مربعی است نصفش ثابت و نصف دیگرش را به واسطهً پرده های فنری می‌‌شود قصیر و طویل نمود. در سر سه پایه منصوب است. داخل آن را رنگ سیاه زده‌اند و از تابش روشنایی محفوظ میدارند. شیشهً مدوری در منظرهً آن نسب شده است، سرپوشی و پیچی دارد که به واسطه آن شیشه را قبض و بسط می‌‌دهند آن را شیشه جامعه گویند. ذرات شعاع جمع شده منکسراً به شیشهً جاذبه که در مقطع اندرونی قوطی مربع است، می‌‌رسد و در آنجا صورت می‌‌بندد ; “. این مقاله به تحقیق اولین مقاله‌ای است که به زبان فارسی نوشته شده و دارای جنبهً آموزشی می‌‌باشد و چهارده سال پس از انتشار آن، یعنی در سال 1313 هجری قمری اولین کتاب علمی و آموزشی توسط مسیو پاپاریان انتشار یافت که طی آن تشریح فنی کاملی از وسائل و تکنیکهای عکاسی و ظهور فیلم و چاپ عکس به دست آمده و از نظر تاریخی برای کسانی که بخواهند دربارهً تاریخ عکاسی ایران مطالعه و تحقیق نمایند جالب و با ارزش است عکاسی و هنر ما این سوال را بارها و بارها شنیده ایم كه آیا عكاسی می تواند در ذات خود ، هنر محسوب شود؟ و شاهد رسالات و مقالات زیادی در رد یا تایید این نظر هستیم.ایراد و استدلال نخست در رد این نظر اینست كه به نظر می رسد در عكاسی یك پروسه مكانیكی قسمت عمده كار را بر عهده دارد كه عكاس قادر به افزودن چیزی جز مقداری دستكاری در چاپ عكس ، به آن نیست.( و این هم در صورتی است كه عكاس خود چاپ عكس را در تاریكخانه اش انجام دهد. برای مثال عكاسان جنگ جهانی دوم كه آثار تامل برانگیزی هم خلق كردند تنها لحظه ها را شكار و فیلم ها را برای ظهور و چاپ به لابراتوار هایی خارج از مهلكه ارسال می كردند و خود معمولا تصور دقیقی از نتیجه كار- اگر نتیجه ای وجود می داشت – نداشتند) عکاسی پدیده ای است که می آموزد، اطلاع رسانی می کند و به مرور و ثبت خاطرات می پردازد و همچنین به بخش جدایی نا پذیر از زندگی انسان امروزی در آمده است . بدون شک هر عکس با هر گونه گرایش و کاربردی دارای یک سری ارزش های بصری است، برخی از آنها نکته هایی را در خود نهفته دارند که تنها می توان از طریق مکاشفه دست به راز گشایی شان زد و زوایای پنهان آن را نمودار ساخت. همه عکس ها با خود نشانه هایی دارند، حتی ضعیف ترین آنها که توسط عکاسان علاقمند و مبتدی تهیه شده اند. این عکس ها بدلیل اینکه حداقل اطلاعاتی بصری را در خود دارند دارای اهمیت هستند. هر اثر هنری با مخاطبینش کامل می شود و خلق هر اثری بدون داشتن مخاطب معنایی نخواهد داشت. در پروسه تولید یک اثر هنری ، هنرمند و مخاطب از مولفه های لازم آن محسوب می شوند که در سه راس یک مثلث قرار دارند . با حذف هنرمند در حقیقت هیچ اثر هنری تولید نخواهد شد و با کنار گذاشتن مخاطب نیز اثر هنری به تولیدی بی مصرف تبدیل شده و خود رو به نابودی خواهد رفت. تحلیل و نقد عکس پیوند میان اثر، هنرمند و مخاطب را ایجاد می کند که موجب بر خورداری بیشتر مخاطب از برخی اندیشه های ذهنی و پیچیدگی های موضوعی عکس ها می شود. لذا هر حرکتی در جهت درک، ارزشیابی و شناخت بیشتر مخاطب از یک اثر هنری مهم و دارای ارزش است. هر چند بهترین تفسیر و برداشت ها را خود تصویر می سازد و آنها بایستی خود سخن بگویند، لیکن بررسی و تحلیل جامع در معنی و محتوای عکس ها و همچنین بررسی ساختار زیبایی شناسی آنها می تواند درک و شناخت مخاطب را بیشتر کند. پرداختن به فضای درون عکس ها که ممکن است مضامین واقعی, فرا واقعی, شاعرانه, رویاگونه و یا فلسفی داشته باشند از مواردی است که در تجزیه و تحلیل عکس ها مورد توجه و بررسی قرار می گیرد.معمولا در تحلیل یک عکس علاوه بر پرداختن به محتوای هنری و جنبه های فنی و تکنیکی آن می توان جنبه های کاربردی، تاریخی، روانشناختی و اجتماعی آن را نیز مورد بررسی قرار داد. هرچند در نقد و تحلیل عکس ها هیچ فرمول و روش خاص و تعریف شده ای وجود ندارد و نویسنده هر بار با خلاقیت های نوشتاری سعی در بیان متفاوت تحلیل های خود دارد، لیکن نمی تواند یک سری قواعد مرسوم را نیز نادیده بگیرد. از آنجا که درک و دریافت محتوای عکس ها تابع دیدن , مطالعه , مکاشفه و تجربه است، یک تحلیل گر خود بایستی به دانش آن مجهز باشد. یک تحلیل گر هم در فرم و هم در معنای عکس کاوش می کند و جنبه های گوناگون ساختاری و محتوای اثر را مورد تحلیل قرار می دهد. نویسندگانی که عالمانه و منصفانه به تحلیل, تفسیر و نقد عکس ها می پردازند، در حقیقت شکاف میان نظریات عکاس و مخاطب را پر می کنند. این نکته نیز دارای اهمیت است که هر مخاطبی با توجه به سواد بصری، دانش و باور شخصی اش از لحن بیان و ساختار فرمی و محتوایی عکس ها می تواند برداشت خاص خودش را داشته باشد و طبیعی است که هر چه مخاطب دارای تجربه، اطلاعات و همچنین رابطه نزدیکی با عکاسی داشته باشد راحت تر می تواند با این عکس ها به عنوان یک شکل هنری ارتباط برقرار کند. پرداختن به مقوله نقد و تحلیل عکس می تواند مخاطب را از تردیدها و سرگردانی برهاند. او انتظار دارد با مطالعه متون نوشتاری درباره عکس ها افزون بر اطلاعات بصری، درون آنها به آگاهی های دیگری هم دست یابد و بیان کنایی و پنهان موضوع را به صورت شفاف تری جستجو نموده و با درک ارزشهای زیبایی شناختی آن به بر داشت دلپذیری برسد. با توجه به اینکه برخی از عکس ها می توانند در برابر تنوع تفسیر ها و تعبیر ها قرار گیرند، منتقد یا تحلیل گر می تواند با پرداختن به این بحث ها، فضائی قابل درک و علمی از این رسانه ایجاد کند که در کنار آن خلاقیت و استعداد های نو نیز شناخته شوند. منتقدان یا کسانی که به جوانب گوناگون یک عکس می پردازند بایستی به این نکته نیز واقف باشند که به همان گونه که هر عکس مخاطب خاص خود را دارد، یکی ممکن است ارتباط بیشتری با آن بر قرار کند و دیگری ارتباط کمتر، یک نقد و تحلیل هم می تواند نظریات متفاوتی را بر انگیزاند. شخصی ممکن است با نظر نویسنده موافق و دیگری مخالف باشد و یا برخی دیگر تنها بخش هایی از اظهارات و نظریات منتقد را بپذیرند که در اینجا علمی بر خورد کردن ، همه جانبه گری و منصفانه قضاوت کردن می تواند در جذب مخاطب نیز موثر باشد و از طرفی ارزش و جایگاه نقد نیز به روشنی مشخص خواهد شد و مخاطبین نیز از آن استقبال خواهند کرد. عکاسی دیجیتالاستفاده از دوربین دیجیتال در بین عکاسان آماتور و حرفه‌ای هر دو رواج یافته است. آماتورها به خاطر سهولت استفاده و کم شدن هزینه‌ها به دلیل عدم نیاز به فیلم از آن بهره می‌‌گیرند اما حرفه ای‌ها خصوصا خبرنگاران عکاس دلایل دیگری برای استفاده از دوربین دیجیتال دارند.سرعت عمل در انتقال تصاویر به رسانه‌ای که برای آن کار می‌کنند به دلیل حذف مراحل ظهور و چاپ و ادیت یا ویرایش سریع آن در رایانه از مهم‌ترین این دلایل است. درصد کمی از آماتورها هنوز از فیلم استفاده می‌کنند اما بسیاری از حرفه ای‌ها آن جا که نیاز به انتقال سریع تصاویر ندارند فیلم را ترجیح می‌‌دهند. به اعتقاد ایشان هنوز حسگرهای دیجیتال نمی‌تواند همه کیفتی را که فیلم منتقل می‌کند عرضه کنند و نقایصی در این خصوص وجود دارد. اما با تحول سریع و چشمگیری که در عرصه دیجیتال شاهدیم این فاصله به سرعت رو به کاهش است . معرفی هنرمند1هلمت نیوتن عكاسى است كه در سال 1966 در زمانى كه به شنا علاقه خاصى داشت عكاسى از بین رفته در شاخه مد را مجدد در مجله معتبر كویین زنده كرد. تمام تصاویرى كه وى مى گرفت، از زنانى بود كه لباس هاى مختلف آن زمان را در سالن مد به تن داشتند و یا روى زمین یا كنار پنجره ایفاى نقش مى كردند. برخى عكاسى او را یك زهر به تمام معنا توصیف مى كنند و زنان با انتقاد از شیوه به تصویر كشیدن ابزارى قشر خود نیوتن را یك موجود تنفرانگیز مى دانند. برخى از كارشناسان این نوع عكاسى را خطى بین مد و عكاسى نا مناسب مى دانند و معتقدند هلمت نیوتن مى توانسته در طول دوران عكاسى اش از هوش سرشارى كه در این بخش داشت بهتر استفاده كند در حالى كه وى این هوش را در جایى هزینه كرده كه خوشایند كارشناسان و علاقه مندان به هنر عكاسى نیست. او تا سال مرگش در 82 سالگى كه سال گذشته در اثر تصادف روى داد به عنوان پادشاه عكاسى نا مناسب شناخته شده بود. نیوتن عكاسى بود كه هیچگاه نقطه واقعى و اوج اثر را به تصویر نكشید و تنها به موضوعات پوچ پرداخت. عكس هاى او همگى در زمره تصاویرى بود كه افرادى سطحى نگر از آن استقبال مى كردند و آن را مى خریدند. او در مجله گمبلر و تعدادى از مجلات زرد معروف دنیا كار مى كرد. به اعتقاد دیوید بیلى یكى از منتقدان نیوتن عكاسى او در پاره اى اوقات بسیار ابتدایى و بد بود. عكاسان امروزه در زمینه مد بیشتر از ایده ها و طرح هاى یكدیگر استفاده مى كنند و به همین دلیل این نوع عكاسى امروزه در جهان با یكدیگر مشابهت دارد و نوآورى در آنها دیده نمى شود. اما با این حال هلمت در این نوع عكاسى مانند دیگران كار نمى كرد و طرح هاى نویى ارائه مى داد با اینكه در بسیارى موارد عكس هایى كه او گرفته مورد انتقاد قرار مى گیرد. نیوتن در مصاحبه اى در سال ها پیش با انتقاد از اسم هنر بر حرفه عكاسى گفت: برخى از مردم عكاسى را هنر مى دانند اما من كلمه هنر را لغتى ناشایست براى این حرفه مهم مى دانم كه سبب مى شود با اطلاق كلمه هنر به آن تمام حس درونى اش كشته شود. من عكاسى نمى كنم، بلكه گلوله اى آماده شلیكم. نیوتن جزء نخستین عكاسانى است كه مدل هایش را به ساحل برده و در میان شن ها تصاویرى از آنان به ثبت رسانده كه تابش نور خورشید و بازتاب آن بر شن هاى ساحل ها به این تصاویر ویژگى هاى خاصى داده است. یكى از مدل هاى وى ماریا هلوین با یادآورى دوره جوانى كه به عنوان مدل فعالیت داشت مى گوید: نیوتن انسانى سخت كوش بود و براى عكاسى ساعت ها وقت مى گذاشت و تصاویرى كه خلق مى كرد دقیقاً همان هایى بود كه در فكر داشت و مى خواست ثبت كند. نیوتن در نخستین سال هاى عكاسى در سال 1932 یك جعبه دوربین وولورث خریدارى كرد و از سن 12 سالگى عكاسى را آغاز كرد. وى در عكس هایش از مدل ها به رنگ پوست آنها توجه داشت و تلاش مى كرد به سبب نوع انعكاس نور بر رنگین پوستان از آنها بیش از دیگران بهره گیرد. او در این تصویربردارى توانسته به موضوع مرگ نیز بپردازد و با بى رنگ و مسخ كردن چهر ه هاى مورد نظرش این موضوع به وضوح در عكس هایش قابل لمس است. به اعتقاد برخى از منتقدان این عكاس مدل نیوتن داراى یك مشكل روحى بوده كه این در عكاسى وى قابل مشاهده است. او بسیارى از پروژه هاى عكاسى اش را رها كرده و در همان حال به سراغ مدل دیگرى رفته و پروژه دیگرى را آغاز كرده است. او در عكاسى اش حاضر به هیچ نوع هزینه كردنى نبود و به گفته بیلى همیشه تصور مى كرد بهترین طراح و كارگردان براى خلق تصاویرش دوربین است. همسر نیوتن در مورد وى مى گوید: هلمت مردى دوست داشتنى بود و جاى خالى اش در زندگى به وضوح مشخص است. او به هیچ كس شباهت نداشت. او به عكاسى عشق مى ورزید و با آزادى كامل هر آنچه را كه مى خواست بدون هیچ ابا و ترس یا تصور از نگاه انتقادى به تصویر مى كشید و با نهایت شهامت از آثارش دفاع مى كرد. او یك انسان خودبین در عكاسى بود و نقش اصلى و نهایى در عكس هایش را برعهده داشت. هلمت در زندگى هیچگاه متوقف نشد و همیشه در حال حركت بود همچنان كه در زمان مرگش نیز پس از عكاسى در حال رفتن به هتل بود كه تصادف كرد و جانش را در راه حرفه اش از دست داد. 2 آقای Mortensen تكنیك های شخصی و خاص خودش را در نورپردازی سوژه ، زمان بندی نوردهی و ظهور و چاپ فیلم داشت. او در هر یك از این مراحل در برابر گروه معروفf/64 به ریاست آنسل آدامز قرار می گرفت كه معتقد به عدم هر گونه دستكاری در ظهور و چاپ فیلم بود. به نظر می رسد چنین فلسفه ای با استدلالی كه ارائه می دهد به خودی خود عكاسی را از جرگه هنر خارج می كند. گروه آنقدر قدرت و نفوذ داشت كه به مدت بیش از یك دهه در كنار گذاشتن مجازی Mortensen از تاریخ عكاسی موفق شد. Mortensen مفهوم “نور دادن برای سایه ها و ظهور برای روشنی ها “را با تجربه بر عكس قضیه یعنی” نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها ” متغیر كرد. مفهوم قبلی، تكنیسین های تاریكخانه را وادار می كرد با استفاده از تكنیك معروف “Pull” نگاتیو را به نقطه مشخصی از پروسه ظهور كه توسط فاكتور شناخته شده ای به نام ” گاما” تنظیم می شد ، برسانند. این تغییر مختصر پیش از آنكه پروسه ظهور كامل شود نگاتیو را از ادامه راه نگه می داشت. Mortensen می گفت ، نگاتیو مانند “دوربین پیچیده” چشم انسان است كه به اندازه كافی برای ضبط و انتقال تدریجی یك سوژه دچار محدودیت و مضیقه است و بیشتر ، سوژه را قاپ می زند و می دزدد تا آن را با تمام جزییات و حواشی اش نشان دهد.مفهوم پایه و قدیمی ارائه شده هم تنها همین كار را انجام می دهد. ایده Mortensen بر اساس مفهوم ” نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها ” منجر به ظهور كامل فیلم برای دستیابی به آنچه كه نامش را ” 7 مشتق ” (7-D) گذاشته بود ، شد. او حتی برای اثبات نظریه اش فیلمی را به اندازه كافی در پروسه ظهور تحریك كرد تا كاملا ظاهر شود. او به جای 5 دقیقه ، نگاتیو را حدود یك تا یك و نیم ساعت یا تا قبل از آنكه نگاتیو آسیب ببیند و لكه دار شود در “Developer” نگاه داشت . همه چیز به خوبی با یك نگاتیو كاملا ظهور یافته به پایان رسید.تنها كمی كار بر روی كاغذ با قی مانده بود تا عكسی عالی از سفید سفید تا سیاه سیاه بدست آید.من این كار را بارها انجام داده ام ،ظهور یك تا یك و نیم ساعته بدون هیچ اثر نامناسبی بر روی نگاتیو. این درگیری عكاس برای ارائه یك عكس مسیر طولانی است كه عكاسی را در زمره هنر قرار می دهد ، اما به یك چیز دیگر نیز نیاز است كه Mortensen به خوبی از پس آن نیز بر آمده است.مدتها پیش از آنكه او وارد عكاسی شود در نیویورك با هنرمندانی از جمله Bridgman، Henri و Bellows مشغول تحصیل بود و طی یك سال در “یونان ” از بسیاری جاها نقاشی كرد.پس از بازگشت به Salt Lake City به تدریس در كلاس های هنر دبیرستان عكاسی كه از لندن به ایران می آید تا از سوژه «عمل جراحی بینی» عكس تهیه كند، باید فتوژورنالیست تیزبین و جالبی باشد. این عكاس بسیاری از نقاط جهان را در پی سوژه هایی بسیار ویژه و بومی زیر پا گذاشته و شم شگفت انگیزی در یافتن موضوعات خاص برای تهیه مقالات تصویری دارد. 3 زد نلسون در لندن زندگی می كند، او با آژانس عكس IPG همكاری عمده ای دارد و بیشتر عكس هایش را به این آژانس می فروشد. كارهای او كه شامل تك عكس، مجموعه عكس و مقالات تصویری با موضوعات گوناگون می شود به طور وسیعی در بریتانیا و سراسر جهان منتشر شده است. از جنگ در سیرالئون تا گروه موسیقی رولینگ ستونز همه موضوعات و سوژه های متنوعی هستند كه در آثار نلسون به آنها پرداخته شده است اما مردم و دنیایی كه ما برای خودمان می سازیم اغلب موضوع اصلی عكس ها و نگرانی های او را تشكیل می دهد. عكس های نلسون را می توان «تصویر زندگی امروز» دانست. نلسون همان طور كه به ایران می آید تا از سوژه ای كه حتی در ایران هم بسیار خاص محسوب می شود، عكس بگیرد به آمریكا نیز سفر می كند و در مجموعه عكسی به نام «ملت تفنگ» درگیری بسیاری از مردم این سرزمین را با سلاح های گرم به تصویر می كشد. این مجموعه عكس آنقدر با استقبال روبه رو شد كه نلسون را به فكر انتشار كتابی درباره آن انداخت. او طی سه سال عكاسی مستند از فرهنگ اسلحه در آمریكا به جای آنكه به موضوعات كلیشه ای مثل گروه ها و دسته های تبهكاران بپردازد به داخل اتاق نشیمن خانه ها، حیاط مدارس و اورژانس بیمارستان ها رفت تا ببیند مردم درباره اسلحه و استفاده از آن چه می گویند. نلسون در این باره می گوید: «می خواستم نشان دهم، تفنگ ها چطور تمام جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند.» تصاویر این مجموعه این پارادوكس را حل می كنند كه چرا قوی ترین سمبل آزادی آمریكا در عین حال یكی از بزرگ ترین قاتلان نیز هست. در آمریكا سالانه بیش از 30 هزار نفر از شهروندان به قتل می رسند. كتاب «ملت تفنگ» توسط انتشارات وست زون و با 110 عكس از زد نلسون منتشر شده است. این كتاب در 12 كشور توزیع شده و جایزه اول رقابت های ورلد پرس فتو سال 1998 را نیز نصیب نلسون كرد. جوایز دیگری كه به این مجموعه عكس تعلق گرفت عبارتند از جایزه Visa dشOr فرانسه 1998 و جایزه آلفرد آیزنشتات آمریكا1999. شبكه ها و برنامه های تلویزیونی مختلف نظیر بی بی سی و اسكای نیوز انگلیس و گود مورنینگ آمریكا و چارلی رُز شو نیز با دعوت از نلسون به مجموعه عكس ها و كتاب «ملت تفنگ» پرداختند. نلسون در سال 1999 جایزه اول نیكون بریتانیا را هم از آن خود كرد. كارهای او تاكنون در مجلات مختلفی از جمله UK ساندی تایمز، آبزرورلایف، اسكوایر، مجله آمریكا تایم، مجله لایف (USA)، میك جگر، مجله اشترن،(USA)(Germany). به چاپ رسیده و منتشر شده اند. بحران های سیاسی – اجتماعی سومالی و قحطی در این كشور كه در سال 1992 جزو اخبار مهم در بریتانیا به شمار می رفت توسط زد نلسون به طور ویژه پوشش داده شد. در این سال ها او به كشورها و نقاط دیگری نیز سفر كرده و عكس و مقاله تهیه كرد، جنگ فراموش شده افغانستان،جنگ انتخابات در السالوادور، گسترش عمل جراحی بینی در ایران، لژیون خارجی فرانسه، ملت چاق، تگزاس سمی، عواقب نیویورك و خشكسالی اكلاهما از جمله مهم ترین عناوین ماموریت ها و مجموعه عكس های او در سال های اخیر هستند. در افغانستان و هنگامی كه سرگرم عكاسی بود از شلیك گلوله تعدادی از مبارزان جان سالم به در برد، اما همكار و مترجم او هر دو مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. نلسون به عكاسی پرتره نیز علاقه مند است و از مردم عادی و شخصیت های مختلف از جمله فیدل كاسترو، مارگارت تاچر و میك جگر از اعضای گروه موسیقی رولینگ ستونز پرتره های زیادی تهیه كرده است. او در دانشگاه ها و كالج های متعددی در بریتانیا و آمریكا به تدریس و ارائه دوره ها و دروس عكاسی و فتوژورنالیسم می پردازد و آثارش بر دیوار گالری ملی پرتره بریتانیا، موزه ویكتوریا و آلبرت، تالار فستیوال سلطنتی،موزه نیویورك، Oksnehallen كپنهاگ، گالری Westzone لندن و گالری انجمن لندن در معرض دید بازدیدكنندگان قرار گرفته است. نلسون در یكی از عكس های كتاب «ملت تفنگ» پدری را نشان می دهد كه با شلوار «لجنی» مخصوص نظامیان پسر كوچكش را در یك دست و هفت تیری را در دست دیگر گرفته و مصمم و خشمگین به دوربین نگاه می كند، در كنار عكسی كه در كتاب به چاپ رسیده از قول «مایك» پدر و صاحب هفت تیر نوشته شده «این حق قانونی من است كه برای محافظت از خانواده ام اسلحه داشته باشم» اما زیركی نلسون در تركیب بندی و انتخاب كادر موجب شده تا مخاطب تصور كند پدر هفت تیر را به سوی پسر كوچك خودش نشانه رفته است! انتخاب هوشمندانه كادرهایی كه نشان از حضور موثر عكاس در صحنه های مختلف دارند یكی از مشخصه های آثار زد نلسون به شمار می رود. در عكسی دیگر از همین مجموعه نلسون خانواده ای اهل لاس وگاس را نشان می دهد كه سرگرم امتحان و خرید یك اسلحه نیمه خودكار برای حفاظت از خود هستند، برادر بزرگ تر اما خردسال خانواده تحت نظر پدر مشغول امتحان اسلحه است و برادر كوچك تر با نگاهی مضطرب و نگران او را نگاه می كند، همه سرگرم كار خود هستند و حواس هیچكس به نلسون كه با دوربینش مدام در حال شلیك است، نیست! نلسون با حضور در اورژانس، تصاویر تكان دهنده ای از مجروحان و قربانیان خشونت و استفاده از سلاح در آمریكا را به ثبت رسانده كه هر بیننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد.   در مجموعه عكس دیگری به نام «لژیونرهای فرانسه» نلسون پا به پای لژیونرهایی كه تحت شرایط سخت و تمرینات طاقت فرسا قراردارند حركت می كند و از آنها و زندگی و تمرینات سختشان عكسبرداری می كند. لژیون خارجی فرانسه به خاطر تمرینات سخت و وحشیانه سربازان و پذیرش سربازان، فراریان و تبعیدی های سایر كشورها شهرت بدی دارد. این ارتش از مردانی كه چیزی برای از دست دادن ندارند تشكیل شده. در حال حاضر لژیون فرانسه به عنوان یك نیروی ویژه واكنش سریع در ارتش فرانسه شناخته می شود. مردانی كه وارد لژیون می شوند باید حداقل به مدت 5 سال تحت شرایط سخت تمرینات طاقت فرسایی را پشت سر بگذارند. در بدو ورود پاسپورت آنها توقیف و نام جدیدی برای آنها انتخاب می شود و باید با زندگی گذشته شان خداحافظی كنند. در یكی از عكس های این مجموعه نلسون سربازانی را نشان می دهد كه در رودی در جنگل های مرزی برزیل و از زیر سیم های خاردار مشغول عبور از آب هستند. در این منطقه انواع خطر ها در كمین این كماندوها است، مارهای سمی، كروكودیل ها، مالاریا، زالوهای 15 سانتی متری كه پوست را سوراخ و خون می مكند از جمله این خطرات به شمار می آیند. نلسون در این سفر همراه این سربازان و در كنار آنها بوده است. در عكس دیگری او سربازی را به تصویر كشیده كه در دل جنگل، ماری را به دست گرفته است. در مجموعه خشكسالی اكلاهما او دختربچه 14 ساله ای را نشان داده كه رنج و اندوه در دستان زمخت و صورت آفتاب خورده اش آشكار است. نلسون در قلب آمریكا هم سوژه خودش را پیدا كرده است. نلسون برای عكاسی از ایران موضوع منحصر به فردی را انتخاب می كند. او به جای پرداختن به موضوعات و سوژه های سیاسی و اجتماعی كلیشه ای و نخ نمایی كه بسیاری از عكاسان ایرانی و خارجی در عكاسی از ایران تنها به آنها می پردازند موضوع خاص و رو به گسترش این سال ها را در جامعه ما انتخاب می كند و با نگاه تیزبین و دقیق خود به آن می پردازد. رضا دقتی عكاس بزرگ ایرانی در جاهای مختلفی این نكته را یادآوری كرده كه اكثر عكاسان ایرانی و خارجی كه ایران را موضوع كار خود قرار می دهند اكثراً كارهایی تكراری و كلیشه ای انجام می دهند و در این باره با مثالی می گوید: «اینها دوباره از چند خانم چادری كه از جلوی تابلو یا مكانی رد می شوند عكس گرفته اند!» البته زد نلسون هم از این قاعده مستثنی نیست و جمله «رضا» عكاس بزرگ جهان در مورد او هم صدق می كند! زد نلسون در مجموعه عكس هایش از ایران دقیقاً دو عكس طبق تعریف «رضا» گرفته است، اما موضوع اصلی او را در عكاسی از ایران یك سوژه ناب وتازه تشكیل می دهد:عمل جراحی پلاستیك بینی.نلسون در این مجموعه عكس هم بسیار نكته بین و دقیق بوده است. او به كافی شاپ ها، آرایشگاه ها و اماكن مختلفی در سطح شهر تهران رفته و ضمن اینكه در این باره با جوانان صحبت كرده، از آنها عكس هم گرفته است. نلسون حتی به اتاق عمل هم رفته و از مراحل مختلف عمل جراحی زیبایی بینی نیز عكس گرفته است. در یك عكس او جراحی را نشان می دهد كه با یك چكش كوچك مشغول ضربه زدن به قسمتی از بینی بیمار است . در عكس دیگری او تصویر دختر جوانی را نشان می دهد كه پس از عمل جراحی صورت و بینی خود را در آینه دستی كوچكی نگاه می كند و در حالی كه جراح با دماغ پهن خود مشغول خنده است او هم لبخند رضایت آمیزی از تصویر خود در آینه بر لب دارد! عكس دیگری از این مجموعه زن جوانی را نشان می دهد كه از طبقه متوسط جامعه است و پس از عمل در حالی كه همسرش دست او را گرفته و پدر و مادر مسنش او را همراهی می كنند در حال حركت است. در عكس دیگری همین زن جوان را در حالی كه قسمت زیادی از صورتش با چسب و باند پوشیده شده در روبه روی خود می بینیم، آیا واقعاً ارزشش را داشت؟ نلسون با هیچ یك از عكاسان ایرانی مقیم داخل و خارج ایران آشنایی ندارد و درباره علت و چگونگی انتخاب موضوع «عمل جراحی بینی در ایران» برای یكی از مقالات تصویری خود می گوید: مقاله ای را در این مورد در نیویورك تایمز خوانده بودم كه توجه مرا به خودش جلب كرد، ابتدا آن را به طور كامل باور نكردم اما فكر كردم اگر واقعیت داشته باشد داستان جالبی برای یك مقاله تصویری خواهد بود. آن موقع روابط بین آمریكا و خاورمیانه به شدت ضعیف شده بود و من احساس كردم تهیه چنین مقاله ای، نادرستی برخی اظهارنظر های غرب را در مورد كشور های اسلامی آشكار می كند و نشان می دهد چقدر فرهنگ و رفتار مردمان كشور های اسلامی و غربی شبیه هم است. زد نلسون هم مانند بسیاری از خارجیانی كه از ایران بازدید می كنند از برخورد گرم و دوستانه مردم شگفت زده شده و اقامت خود را در ایران لذت بخش و راحت توصیف می كند. او علاقه زیادی به بازگشت مجدد به ایران و بازدید از نقاط مختلف آن دارد، اما هنوز طرح و برنامه تعریف شده ای برای این سفر تهیه نكرده است. نلسون وضعیت سیاسی ایران را پیچیده ارزیابی می كند و درباره بازتاب مقاله تصویری عمل جراحی بینی در غرب می گوید: بسیار جالب و خوب بود، چون این مقاله نگاه كلیشه ای غرب را به ایران و مردمش نداشت و من فكر می كنم مردم با دیدن این تصاویر بیشتر متوجه شباهت های فرهنگی موجود میان خود و مردم ایران می شدند تا تفاوت ها، كه در این اوضاع و شرایط سیاسی بسیار خوب و ضروری است. نلسون هنوز از دوربین دیجیتال استفاده نمی كند و معتقد است: دوربین دیجیتال یك ابزار مفید و غیرقابل اجتناب است. روزنامه ها و عكاسان ورزشی به طور عمده از این دوربین ها استفاده می كنند اما فتوژورنالیست هایی كه سوژه هایشان عمر طولانی تری دارند و كیفیت برای آنها عامل حیاتی به شمار می آید هنوز نیازی به عكاسی دیجیتال ندارند. اما واقعاً مزیت بزرگ ارسال فایل های دیجیتال و كپی كردن آنها را بدون افت كیفیت نمی توان نادیده گرفت.نلسون در پاسخ به پرسش در مورد وضعیت عكاسی خبری در انگلستان می گوید: بودجه ها پایین هستند و مجلات مایل به صرف پول زیاد برای تهیه مقالات گران قیمت به ویژه مقالات بین المللی نیستند. اینجا عكاس ها با جدیت كار می كنند و پول زیادی از فتوژورنالیسم عاید آنها نمی شود. در انگلستان شما به عنوان یك عكاس خبری باید تعهد بدهید، ایده های خوب ارائه كنید و از دیگر راه های عكاسی تجاری درآمدتان را سروسامان دهید.«ملت چاق» یكی دیگر از مجموعه عكس هایی است كه زد نلسون درباره انسان ها و زندگی آنها تهیه كرده است. انجمن ملی مساعدت در پذیرش چاق های آمریكا مراسم سالانه خود را برگزار می كرد و زد نلسون از فرصت استفاده كرد تا گوشه ای از زندگی و روابط این مردان و زنان بسیار بسیار چاق را به تصویر بكشد. نلسون از تمرینات، تفریحات و روابط این انسان های غول پیكر اما مهربان و خنده رو عكس های جالبی تهیه كرده است. نلسون به نگرانی های زیست محیطی و مسائلی كه محیط زیست بشر را تهدید می كند نیز پرداخته است. او در مجموعه مقالات تصویری «تگزاس سمی: میراث جورج دبلیو بوش» نشان می دهد كه چگونه سیاست های مالیاتی و صنعتی دولت بوش مناطق وسیعی از تگزاس را به نابودی كشانده است. او در این مقالات گوشه هایی از تاثیرات مواد آلاینده و شیمیایی سمی را بر زندگی و محیط زیست ساكنان این منطقه نشان داده است. مردم این منطقه در صحبت هایشان با نلسون اظهار عقیده كرده اند، تگزاس مدلی از آینده آمریكاست. در یكی از عكس های این مجموعه پسر بچه 9 ساله ای نشان داده شده كه با استفاده از ماسك اكسیژن در حال تنفس است. نلسون از مادر این پسر بچه نقل قول كرده است «دلیل مشكل این پسر بچه و بسیاری از كودكان این منطقه «سوپ سمین است كه كارخانجات شیمیایی تگزاس در محیط رها می كنند» ارتباط با همه افراد و اعضای خانواده هایی كه سوژه عكاسی نلسون را تشكیل می دهند از دیگر شگرد ها و مشخصه های عكاسی اوست. در سال 1992 سومالی یكی از كانون های بحرانی بود كه در مركز توجه مردم و رسانه ها قرار داشت. در آن زمان زد نلسون از نزدیك عمق فجایع در حال اتفاق در سومالی را به تصویر می كشید. عكس های او از خشكسالی و بحران های سیاسی – اجتماعی سومالی در این دوره در جلب توجه و كمك مردم اروپا تاثیر شایانی داشت. 4- یک عکس، یک عکاس: استورم تورگرسون این نوشته به عکاس و هنرمند معروف استورم تورگرسون می پردازد. استورم تورگرسون به خاطر عکس ها و کارهای ( کارهای گرافیکی و فیلم سازی) خلاقانه ای که برای گروه های موسیقی مختلف بخصوص پینک فلوید انجام داده معروف است، در ادامه ترجمه یکی از آخرین مصاحبه های وی که در سال 2005 انجام شد را خواهید خواند.معرفی هنرمند استورم تورگرسون را چگونه توصیف می کنید؟ بهتر است با توصیفات خودش شروع کنیم که در یکی از کتابهایی که در مورد آثارش چاپ شده آمده است. ” وقتی از من پرسیده می شود که من چه کاره هستم، من پاسخ مردم را به شکل های مختلفی می دهم، من برای مجستی کاستوم یک عکاس هستم، برای نشریات موسیقی یک گرافیست، برای اهل سینما یک کارگردان، برای مادرم یک هنرمند و برای زنانی که مرا دوست دارند و داشتند یک ;! موسیقیدان های کنایه زن از من به عنوان یک واسطه و یک بانی لعنتی یاد می کنند که کارهای واقعی انجام نمی دهد. طرفداران واقعی من می دانند من یک تصویرسازم که ایده های مختلفی در سر دارم و به کمک دیگران این ایده ها را به هنرهای بصری ملموس تبدیل می کنم که یا عکس است و یا فیلم.” برگرفته از کتاب دغدغهای ذهن استورم تورگرسون هنرمندی فراتر از تصاویر و تعاریف است. او معرف فرهنگ پاپ در دهه های هفتاد ، هشتاد، نود و هزاره است. طرح جلد آلبومها، سی دی ها و پوسترهای بسیاری که از نقطه نظر بصری بسیار جذاب و زیبا هستند از کارهای استورم است. همچنین وی مولف تعداد بسیار زیادی کتاب است که از جمله می توان به اینها اشاره کرد : ذهن فراتر از دغدغه ، رنی رد شو ، طراحی جلد آلبوم ها، چشم طوفان، یکصد طرح برگزیده ی طراحی جلد آلبومزندگی استورم تورگرسون در سال 1944 در پاترز بار در اسکس میانه شروع شد. او ابتدا به دبستان خصوصی سامر هیل و سپس به ابتدایی برونس ویک کمبریج رفت. تحصیلات متوسطه اش را در دبیرستان پسرانه کمبریج با گرایش ادبیات و دستور زبان انگلیسی به پایان برد. مدرک لیسانس خود را در رشته زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه لیسیتر در سالهای 63 تا 66 دریافت کرد و در نهایت مدرک فوق لیسانس خود را در رشته فیلم و تلویزیون از کالج رویال آرت لندن در سالهای 66 تا 69 دریافت کرد. در سال 1968 استورم و آبری پاول پو استودیو طراحی و گرافیک هیپگناسسرا تاسیس کردند که بیشتر در زمینه طراحی جلد آلبوم برای هنرمندان و گروه هایی چون پینک فلوید ، لد زپلین، جنیسس، بلک سبت، 10 سی سی، پل مک کارتنی، پیتر گابریل و بسیاری دیگر فعالیت می کرد. در جهت به کارگیری خلاقیت بسیارش در فیلم سازی، استورم با کمک پو و پیتر کریستوفرسون گرین بک فیلم را تاسیس کردند. در سال 1983 با وجود تولیدات انبوه موزیک ویدئو برای هنرمندانی چون پل یانگ، نیک کرشاو، رابترت پلنت ،بیگ کانتری و بسیاری دیگر شرکت تنها تا سال 1985 فعال بود و پس از آن از هم پاشید. در سال 1985 استورم بدون هراس خود به تنهایی به ساختن موزیک ویدئو ادامه داد. کارگردانی اش برای کلیپ “یادگیری پرواز”اثر پینک فلوید جایزه بهترین کارگردانی را در امریکن بیل بورد نصیبش ساخت. استورم دامنه کارش را در ساختن آگهی های بازرگانی نیز توسعه داد و با کارگردانی اش برای تننانت لاگر با عنوان ” یک چیز گنده”برنده جایزه رز طلایی اسکاتلند شد.استورم همچنین به مستندسازی پرداخته است، از جمله دو قسمت هنر پرواز برای کانال چهار به سال 1993 که رابطه بین هنرمندان و موادمخدر را بررسی می کرد و یک مستند علمی یک ساعته به نام ” دنیای کائوچو” برای ایکونیاکس . در سال 1994 استورم برای پینک فلوید شش فیلم کوتاه ساخت که این گروه در تور دور دنیای خود این شش فیلم را به نمایش درآوردند. استورم در این سالها خلق و طراحی جلد آلبوم برای پینک قلوید، کران بریز، و ثاندر و ووین و هنرمندان و گروه های تازه کاری چون موز و مارس ولتا را ادامه داد. وی خالق لوگوهای بسیاری برای گروه های مختلفی از جمله دریم تیاتر نیز هست. همچنین طرح روی جلد کتابهای داگلاس آدامز، و تی شرت های بروس دیکنسون نیز از جمله کارهای وی بوده است. استورم تورگرسون هم اکنون 62 ساله است، وی یک پسر به نام بیل از شریک سابقش لیبی دارد و از همسر کنونی اش باربی نیز دو فرزند دارد. آنها اکنون در ناحیه ی شمالی لندن ساکن هستند. در سپتامبر و اکتبر 2004 مرکز هنرهای چند رسانه ای مدرن و گالری چلسی- جان مارتین نمایشگاهی از کارهای هنری وی را به نمایش گذاشتند که شامل بیش از 40 قطعه از کارهای استورم می شد که عمدتا برای پینک فلوید کار کرده بود. گفتگو با هنرمند به محض اینکه خودم را به استورم معرفی کردم، باران سوالاتش بر سرم فرو ریخت. “چرا می خواهی با من مصاحبه کنی؟” بعد از توضیح اینکه دی.پی.آر.پی یک وب سایت است که بسیاری از گروه های موزیکی که وی با آنها کار کرده را معرفی می کند و به علاوه من شخصا از طرفداران کارهای او هستم. بعد از ادای این توضیحات بود که استورم اجازه مصاحبه را داد. چارلی: در وهله اول دلیل برگزاری نمایشگاه مرور آثار شما چیست؟ استورم: در واقع این یک نمایشگاه مروری آثارم نیست. نمایشگاه آثار مروری یک هنرمند ترجیحا باید بزرگتر باشد، کارهای بیشتر، جزئیات بیشتر. راستی چرا از نظر شما این یک نمایشگاه مروری آثار است؟ به این علت که من سالهای زیادی است که کار می کنم؟ در واقع یک شو درمورد تصاویراست نه یک نمایشگاه گرافیکی، بیشتر کارهایی که ما انجام دادیم در مورد گرافیک بوده است و این شو مربوط به عکس ها است. حتما می پرسید که دلیل این کار چه چیز بوده؟ در واقع به خاطر اینکه ما خودخواه هستیم، هنرمند دوست دارد که پز بدهد و از طرف دیگراین نمایشگاه این امکان را فراهم می کند که این تصاویر در سایز های حقیقی و اصلی خود به نمایش گذاشته شوند. برای تولید انبوه محصولاتی نظیر جلد سی دی ها ماده ای که استفاده می شود وینیل نام دارد و قاب های وینیلی حق مطلب را در مورد عکس ها بیان نمی کنند و باعث افت کیفیت می شود گرچه در افت صدا زیاد هم بد نیست ولی حقیقتا باعث افت کیفیت در عکس ها می شود. چاپ سیلک- اسکرین در قطع بسیار بزرگ و با دقت تمام پرداخته شده و به آنچه ما می خواهیم بسیار نزدیک است حتی کمی بزرگتر! نظر من این است که موسیقی همیشه بزرگ است و فرقی نمی کند چه فرم و سبکی دارد در هر شکلی که باشد هنوز هم بزرگ است و تجربه کردنٍ یک حس زیبا است بنابراین طراحی جلد آلبوم ها نیز باید این بزرگی را القا کند. -می توانید مقداری در مورد نحوه ی کارتان توضیح بدهید؟ آیا مدت زمان زیادی را صرف ساخت می کنید و یا مدت زمان بیشتری را به اصلاح اثر اختصاص می دهید؟ نسبت اصلاح به ساخت در کارهای شما چگونه است؟ در ابتدا وقت بسیاری را صرف فکر کردن و طرح ریزی می کنم سپس عمده وقت را به تصویر برداری اختصاص می دهیم زیرا اغلب نیاز به کارگرانی تمام و کمال است سپس وقت بسیاری را نیز صرف تدوین و انتخاب بهترین تصاویر و صحنه ها می کنیم که مرحله ای زمان بر است و وقت زیادی را صرف بست کار می کنیم که نیاز به اضافه کارهای گرافیکی و متن دارد بنابراین این کار به طور کلی کاری است وقت گیر. -انگیزه ساخت اثر از کجا می آید؟ ایا طرح و ایده به شما داده می شود و یا به منظور الهام گرفتن به خود موسیقی گوش می دهید؟ سعی ما براین است که موسیقی را نمایش دهیم، بنابراین در جهت ارائه و نمایش موسیقی می توانم بگویم در اغلب اوقات این ایده از خود موسیقی می آید، همچنین این ایده می تواند از عنوان اثر، موزیک متن و ترانه ها هم بیاید. گاهی اوقات هم از گفتگویی که با اعضای گروه دارم ایده می گیرم. اگر شما یک نمونه خاص را نام ببرید می توانم برای شما دقیقا بگویم که این پروسه چگونه است. خوب آنچه برای من جالب است استامپ 442 است که دارای یک موسیقی بسیار متفاوت است. استورم سوال مرا بدین صورت تصحیح می کند و ادامه می دهد: این طور نیست. من با گروه های هوی متال زیادی کار کرده ام.حتی با بلک سبت هم کار کرده ام. رین بو،یوفو ، آدیو اسلیو بروس دیکینسون دیگر گروهای هوی متالی بود که من با آنها کار کرده ام. همچنین همکاری های بسیاری هم با گروه های هارد راک کرده ام.آنتراکس در واقع با متال جور است ولی بسیار برای کار کردن عالی است و همیشه ایده های جالبی را به من سیخونک می زنند! من تا به حال این گروه را ندیده ام و ممکن است که خود این گروه هم بدانند که همیشه به من ایده می دهند و فکر کنم که آنها هم از این ایده دادن به دیگران خوشحال هستند. این ساختارها و ترکیب ها ساخته و پرداخته خود ما است و در واقع یک جور گند زدن به متال است که انجام می دهیم. این در واقع یک ترکیب است؟ ترکیب نیست. یک جور ساختن است. لعنت بر شیطان. یک نفر به متال گند زد متال بیش از یک کابوس نبود ولی در ظاهر خوب به نظر می رسید و هر روز هم بهتر می شد، من همیشه متال را دوست داشتم ولی متال به طرز وحشتناکی ساده و پیش پا افتاده.است با این حال تورا مجور می کند که بهش اهمیت بدهی. این احساس را وقتی که ما مشغول ساختنش هم بودیم داشتم و این همان احساسی بود که وقتی آن را می دیدی داشتی. می دانی استامپ 442 واقعی است نه تنها در زمان خودش بلکه در حال حاضر هم حقیقت دارد. من نوشته های روی این دیوار را می خواندم و این نوشته ها مرا به فکر وادار کرد که تصاویر ترکیبی است بین طبیعت و ماشین، هشیاری و نیمه هشیاری. تقریبا نزدیک است. بعد از گذشت و گذاری که داشتم چیزی که باعث تعجب من شد این بود که مدل ها اکثرا زیبا بودند و صورتهایشان ( برای من ) آرامش بخش بود.من پس از دیدن آثارآرامتر از ابتدای نمایشگاه بودم، و در کل عکس ها اثر آرامش بخشی روی من داشتند. جدا؟ خوشحالم از این که این را می شنوم، باید بگویم که “کروم” خیلی آرامش بخش است، رقاص زیر آب هم همینطور نکته دیگری که برایم جالب است، این است که عکسهای شما هیچ وقت به قول معروف از مد نیافتاده اند.. (استورم رو به همکاران- این مرد فکر می کند کار ما خیلی آرامش بخش است.) بعضی از مردم به من می گویند که عکسهایم همیشه از مد افتاده بوده اند. اما من فکر نمی کنم که کاری که ما انجام می دهیم اساسا مد پذیر باشد یا در چهارچوب مد بگنجد، من فکر می کنم ما چیز هایی را دوست داریم که شیک هستند و به نظر من این یکی ا لذتهای اثر ” ناقوس جدایی” است. به این دلیل که مجسمه واقعی خیلی با ابهت و دلپسند است و دور از ماهیت و عقاید. در واقع من فکر می کنم که فرم یا همانطور که من. گفتم رقاصها، همانطور به نظر من سر درخت بسیار گیرا است، یک ایده عالی که به بهترین نحو ممکن هم انجام شده است، حداقل من امیدوارم که بینندگان اینطور فکر کنند، اما امیدی ندارم که لزوما اینطور فکر کنند.اوایل کار ما زیاد به مد فکر نمی کردیم ، به عقیده من موسیقی دانها آهنگی را می سازند که ماندگار باشد یا حداقل آرزوی چنین کاری را دارند، ما هم همین کار را در ابطه با عکس انجام می دهیم، همینطور احتمال دارد کسی که آن را می خرد به سمت آن عکس ها گرایش پیدا کند و در دام مد نیافتد، به بیان دیگر در طی 5 سال از مد افتاده است. حتی اگر که فکر کند که چرا این عکس اینطور است و یا شبیه به چیست؟ و این سوالی است که من دوست دارم مردم جواب بدهند ” چرا این اینجوریه؟ ” نمی دانم مردم این پرسش را ار خود می پرسند یا نه؟ من آنها را به موسیقی ارجاع می دهم و این تقریبا وابسته به موسیقی است، وابسته به عنوان و وابسته به ترانه هم هست. در حقیقت منظور من یک سوال ساده نیست، منظورم سوالی عمیق و پیچیده است. معمولا داستانی پشت این افکار و عکسها وجود دارد و ما باید راجع به این چیزها فکر کنیم. با نگاه کردن به این عکسها اولین چیزی که به ذهن انسان می رسد آهنگ یا عنوان ترانه است. چیز دیگری که من راجع به آن می خواهم بپرسم، راجع به انتخاب محل عکاسی است، بیابانها و دره ها و مکانهایی که دنبالشان هستید. بله بعضی اوقات شما این مکانها را در کتابها پیدا می کنید، یا به یاد می آورید که آنها را جایی دیده اید یا کسان دیگری برایتان تعریف می کنند و یا از اطلسها پیدایشان می کنید. گاهی اوقات هم فقط برای شکار لحظه ها بیرون می روید. محل عکس برداری خیلی اهمیت دارد همینطور محل نمایش اثر، به این دلیل که آثاری که ما به نمایش می گذاریم خیلی پیچیده هستند و واقعا خسته کننده می شوند اگر در سر کوچه به نمایش گذاشته شوند، پس به سر کوچه تان بی احترامی نکنید! مقاله ای از ادوارد اشتایخن در مورد عکس خوب و مطالبی دیگر من سالهای سال است که عکاسی می کنم . یعنی ، راستش را بخواهید ، 65 سال است که عکاسی می کنم . موقعی که به اینجا آمدم به من قول دادند که مجبور نیستم سخنرانی کنم. گفتند کافی است بایستم و یک تشکر خشک و خالی بکنم و بنشینم . اما ویلسون خوب می دانست که من این کار را نخواهم کرد.حال برویم سر اصل مطلب. از وقتی که به عکاسی پرداختم- یعنی ، راستش را بخواهید ، از وقتی که عکاسی باب شد – بحث داغ این بوده است که عکاسی هنر است یا هنر نیست. این موضوع هم مطرح بوده است که عکاسی جزو هنر های زیباست یا نه. ما مسئولان موزه هنرهای مدرن هیچ وقت اصطلاح هنرهای زیبا را برای نقاشی ، مجسمه سازی ، یا هر چیز دیگری به کار نمی بریم. موزه به هنر اختصاص دارد ، خواه نقاشی باشد ، و خواه مجسمه سازی، طراحی صنعتی ، معماری یا عکاسی.من هیچ وقت بر این عقیده نبوده ام که عکاسی جزو هنرهای زیباست ، مگر شاید در سالهای جوانی ام. من همیشه به عنوان هنر عکاسی از آن یاد کرده ام. به این ترتیب هنر ما عکاسها هم در ردیف هنرهایی مثل آرایشگری ، مانیکور و احتمالاً واکس زدن کفش جای می گیرد.من اینجوری خوش دارم. در مورد خودم باید عرض کنم اگر کسی درباره یکی از عکسهایم به من بگوید ” عکس خوبی است ” خیلی بیشتر خوشم می آید تا بگوید ” خیلی هنری است “. بیایید به همان چیزی که هستیم مباهات کنیم ؛ ما عکاسیم. بیایید فقط به عکاسی مباهات کنیم و بقیه را به خود عکاس واگذار کنیم. دیگر این موضوع مطرح نیست ، و در این پنجاه سال هم مطرح نبوده است که با عکاسی هم مثل بقیه رسانه های هنری برخورد شود. تا جایی که به این موضوع مربوط می شود، من فکر نمی کنم هیچ رسانه ای واقعا رسانه هنری باشد. تنها چیزی که یک رسانه را تبدیل به هنر می کند هنرمندی است که تصویر را می سازد و تعداد این نوع هنرمندان آنقدر نیست که مرا به این نتیجه برساند. شما همه می دانید، یا قاعدتا باید بدانید، که در سراسر دنیا از انفجار جمعیت حرف می زنند. مردم بسیاری در گوشه و کنار دنیا دارند جمعیت دنیا را می افزایند. حالا بیایید از این کل به جزء بپردازیم و انفجار جمعیت عکاسان را بررسی کنیم. شاید در ایالات متحده حتی یک خانه هم پیدا نکنید که یک عکاس یا یک عکاس تازه کار در آن نباشد. خدا می داند چند هزار، و شاید چند صد هزار نفر از این عکاسها در نظر دارند عکاس حرفه ای بشنوید. آنها چطور عکاس حرفه ای می شوند؟ یک کلمه خطاب به تازه کارها.بیشتر عکاسهای خوب و معروف امروز( اگر نگوییم همه آنها) هیچ وقت مدرسه عکاسی نرفته اند و آموزش عکاسی ندیده اند. آموزش خود من عبارت بود از یک تکه کاغذ کوچک که با یک قوطی نگاتیف به دستم افتاد. روی آن نحوه مخلوط کردن محلول ظهور و غیره را نوشته بودند. بقیه را من خودم یاد گرفتم . حالا منظورم این نیست که بهترین راه همین است، اما اگر جوانی که می خواهد عکاس بشود این ” هوش ” را نداشته باشد و اگر حاضر به هر نوع فداکاری نباشد، عکاس نخواهد شد. فکر می کنم هر عکاس جوان پیش از آنکه بخواهد از راه عکاسی نان بخورد باید بفهمد که چرا عکاسی می کند و از چه چیزی می خواهد عکس بگیرد؛ اگر غیر از این باشد ، بزرگترین اشتباهی است که ممکن است از او سر بزند. اجازه بدهید خاطره ای از اولین سال فعالیت پانزده ساله ام در موزه هنرهای مدرن را تعریف کنم. یک روز جوانی که یک پوشه از عکسهایش را زیر بغل زده بود پیش من آمد. در خیابانهای نیویورک از بچه ها عکس گرفته بود. در محله های فقیرنشین ، در خیابان پارک و در پارک مرکزی از بچه ها عکس گرفته بود، و خیلی هم عکسهای جالبی داشت. از او پرسیدم تا حالا عکسهایش را به ناشری نشان داده است یا نه ، و او گفت ” نه ” .پرسیدم دلش می خواهد تعدادی از عکسهایش را به ناشری نشان بدهد؟ و او گفت ” نه ” .پرسیدم: ” چرا نه؟”. جواب داد: ” دلم نمی خواهد کسی به من بگوید از چه چیزهایی باید عکس بگیرم یا چطور باید عکس بگیرم. “گفتم: ” خیلی خوب است. کار اصلی ات چیست؟” گفت:” من لوله کشم و بیشتر از خیلی از عکاسها هم پول در می آورم. “ این حرف مرا به فکر واداشت. از آن به بعد به همه جوانهای مستعد توصیه کرده ام دو سه سال از وقتشان را صرف کار دیگری بکنند. اگراحساس می کنند کارشان باید به نحوی با عکاسی رابطه داشته باشد، بروند در یک بیمارستان رادیوگرافی کنند یا در مغازه ای وسایل عکاسی بفروشند. اما باید سعی کنند بطور حرفه ای درگیر کار عکاسی نشوند. دلیلش این است که تجربه های اولیه خیلی زود برای جوانها الگو می شود. چند دقیقه پیش به هیکز می گفتم که می توانم از چهار عکاس اسم ببرم که ،14 یا 15 سال پیش ، جزو مستعد ترین جوانهایی بودند که می شناختم. عکاسهای خوبی هم بودند. من آثارشان را نمایش دادم و بعضی از کارهایشان را هم خریدم تا به مجموعه موزه اهدا کنم. این جوانها خیلی زود به عکاسی تجارتی روی بردند و حالا جزو عکاسهای مزدور هستند. گاهی هم که می شنوند قرار است نمایشگاهی بر پا شود ، عکسهای 10 یا 12سال پیش شان را رو می کنند. این فاجعه است. مدرسه های عکاسی داریم که یک دوجین شان به ده سنت هم نمی ارزد. دوره های مختلف عکاسی دارند: چگونه می توان عکاس مد شد ، چگونه می توان عکاس تبلیغاتی شد ، و دوره ای هم دارند که اسمش را گذاشته اند آموزش بنیادی. آموزش بنیادی آنها عبارت از این است که چطور فیلم توی دوربین بگذاریم و چطور نگاتیف ظاهر کنیم؛ حرفهای صدتا یک قازی که هر بچه مدرسه 13 یا 14 ساله ای می تواند در عرض پنج دقیقه از فروشنده وسایل عکاسی یاد بگیرد. آموزش بنیادی عکاسی باید واقعا بنیادی باشد. آنچه که در عکاسی بنیادی است این است که عکاس جوان یاد بگیرد و بفهمد عکاسی چیست، برای چیست، و مهم تر آنکه چرا می خواهد عکاسی کند. اگر می خواهد حرفه عکاسی را پیشه کند و از این راه نان بخورد ، اشکالی ندارد. با او جر و بحث نمی کنم ، وقتم را سر این حرفها تلف نمی کنم. از خیلی راهها می توان نان درآورد؛ یکی هم عکاسی. اما اگر بخواهد عکس خوب بگیرد، چیزی را بیان کند، حرفی برای گفتن دارد، و چیزی هم به هنر عکاسی اضافه کند، به جز تقلید از بهترین عکاسهای فعلی؛ به این می گویند آموزش بنیادی، درک خویشتن. عکس خوب باید زنده باشد لابد شما هم به اندازه من در کیلومترها فیلم که هر روزه در ایالات متحد ظاهر و چاپ میشود و هیچ هم ما را به جایی نمی رساند، سهیمید.چه چیزی سبب می شود که عکس، خوب از آب در بیاید؟ هر وقت دوربین را به طرف چیزی بگیرید و دکمه اش را فشار بدهید، می توانید یک تصویر خلق کنید. مجبورید. کار دیگری از دستتان بر نمی آید. اما، من به این نمی گویم عکس؛ مگر این که چیزی غیر از این هم مطرح باشد. من عادت دارم از کلمهء زنده استفاده کنم؛ و درست است چون تا وقتی که تصویر زنده نشود،عکس نیست؛ ثبت است، ثبت مکانیکی. دستگاه بوده که آن را تولید کرده است ، اما وقتی که عکاس چیزی در برابرش دارد، و آن را با ذهن و قلب انتخاب کرده است. و هر وقت که همه تجربه هایش را به کار می بندد، آن موقع است که آماده فشار دادن دکمه است و لحظه ای که دکمه را فشار داد، کار تمام است. کاری که بعد از آن از دستش بر نمی آید، خیلی محدود است. مزیتی که ما به نقاشها و مجسمه سازها و سایرین داریم این است که وقتی آدم همه هنرش را به خرج داد، همه آموخته هایش را رو کرد، و هرچه در چنته داشت عرضه کرد و دکمه را فشار داد، کار تمام است. بعد از آن دیگر مجبور نیست کارش را تصحیح کند یا تغییر بدهد. مجبور است عقلش را به کار بیندازد. پس عوض اینکه عکاسها نسبت به نقاش و مجسمه ساز عقب تر باشند، خیلی هم از آنها جلوتر اند. وقتی که هرچه در درونتان دارید صرف ساختن و پرداختن تصویر کنید، در واقع دارید تصویر را شکل می دهید؛ سازمان می دهید. اگر صرفا دوربین را رو به منظره ای بگیرید و عکس بگیرید، تصویری به دست می آورید؛ اما این عکس نیست. تا وقتی که سازمان منسجمی نداشته باشد،عکس نیست. شایسته آن نیست که اسمش را عکس بگذارند، مگر اینکه طوری موضوع را سازمان بدهید که به زبانی که در آن منظره دیده اید، احساس کرده اید، تجربه اش کرده اید، و بخشی از وجودتان بوده است، به حرف بیاید.البته فکر نکنید که با این کار شخصیت خودتان را با آن تصویر در آمیخته اید، وگر نه در جا می زنید. به نظر من لوس ترین حرف این است که با در آمیختن شخصیت عکاس در عکس، ” سبک ” به وجود می آید؛ به این میگویند ادا و اطوار، نه سبک. سبک در نتیجه کار زیاد و سالها کار، سالها مبارزه در راه انجام چیزهایی که عرض می کردم بدست می آید. بعد از آن است که سبک بوجود می آید.هر چیزی را که شبیه سبک باشد، نمی توان سبک نامید. ادامه خواندن مقاله عکاسي

نوشته مقاله عکاسي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تونل سازي

$
0
0
 nx دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تعریف تونل: تونل راهرو زیرزمینی افقی یا تقریباً افقی كه از هر دو طرف به هوای آزاد مرتبط است.مراحل تونل سازی: مراحل احداث و آماده سازی تونلها به شرح زیر است:الف) تهیه طرح تونل ب) نقشه برداری مسیر و تحقیقات مهندسی ج) حفر تونل د) نگهداری موقت تونلطبقه بندی تونلها: به طور كلی تونلها را می توان به سه دسته تونلهای حمل و نقل، تونلهای صنعتی و تونلهای معدنی تقسیم كرد.تونلهای حمل و نقل: این تونلها به قصد رفت و آمد افراد و حمل مواد احداث شده و خود به گروههای زیر تقسیم می شوند:الف) تونلهای راه آهن ب) تونلهای راه ج) تونلهای پیاده رو د) تونلهای ناوبری هـ) تونلهای متروتونلهای صنعتی: این تونلها به منظور انتقال مواد و تاسیسات احداث می شوند و گروه تونلهای زیر را دربرمی گیرند.الف) تونلهای مربوط به نیروگاههای آبی ب) تونلهای انتقال آب ج) تونلهای استفاده همگانی و پناهگاهها د) تونلهای فاضلاب هـ) تونلهای طرحهای صنعتی و) انباری های نظامی ذ) تونلهای دفن زباله های اتمی تونلهای معدنی: این تونلها كه به منظور احداث شبكه معادن حفر می شوند، شامل تونلهای زیر هستند: الف) تونلهای گشایشی معدن ب) تونلهای اكتشافی ج) تونلهای استخراجی (مثل راهروهای معدنی، گالریها) د)تونلهای خدماتی هـ) تونلهای زهكشیتونلهای حمل و نقل به عنوان یك سازه دائمی و برای استفاده طولانی مدت طراحی می شوند و سیستم نگهداری آنها بطور اصلوی با تونلهای معادن متفاوت است.از جمله اختلافات دیگر تونلهای معدنی و حمل و نقل، ابعاد آنهاست. تونلهای معدنی ابعاد محدودی دارند، حال آنكه تونلهای حمل و نقل به مراتب ابعاد بزرگتری دارند.قبل از حفر و احداث تونل، بایستی منطقه موردنظر را مطالعه كرد و مناسب ترین مسیر تونل را برگزید و آنگاه مسیر را مطالعه كرد. واضح است كه این مطالعات زمان بر و هزینه بر است، اما بدون انجام آن ممكن است اشكالات اساسی در ضمن احداث تونل بروز كند. به طور كلی مطالعات مسیریابی را می توان به شرح زیر رده بندی كرد:الف) جمع آوری اطلاعات منطقه ب) بررسی عكسهای هوایی و نقشه های توپوگرافی منطقه ج) مطالعات زمین شناسی سطحی د) مطالعات ژئوفیزیكی ل) حفر گمانه های اكتشافی ن) مطالعات آب شناسی ی) حفر گالریهای اكتشافی و) آزمایشات برجا ه) بررسیهای آزمایشگاهی از دیدگاه مهندسی، خاك یا سنگی كه مسیر تونل از آنها می گذرد، در واقع نوعی مصالح ساختمانی به شمار می رود و بنابراین برای آ“كه بتوان شیوه حفر و نگهداری مناسب را برگزید، ابتدا باید ویژگی های مهندسی ژنها را به خوبی شناسایی كرد. با توجه به این واقعیت كه در واقع زمین محل، مصالح سازنده فضای زیرزمینی را تشكیل می دهد، نه پوششهای موقت و یا دائمی به هنگام طراحی تونل ها باید نكات زیر را مدنظر قرار داد:الف) مطالعه دقیق وضعیت زمین شناسی و ژئوتكنیكی محل ب) تطبیق هر چه بیشتر طرح و اجرای آن با شرایط طبیعی زمین ج) حداقل دستكاری در وضعیت طبیعی زمین د) ثبت دائمی حركات زمین در اطراف فضای ایجاد شدهقبل از هرگونه عملیات تحقیقاتی در مورد منطقه، ابتدا باید اطلاعات موجود را جمع آوری كرد. بدین منظور بایستی با مراجعه به سازمان ها و موسساتی كه احتمال دارد در منطقه كاركرده باشند، اطلاعات احتمالی را به دست آورد. این اطلاعات شامل موارد زیر است: الف) نقشه توپوگرافی منطقه كه معمولاً از طریق سازمان نقشه برداری كشور و یا سازمان جغرافیایی ارتش تهیه می شود ب) نقشه زمین شناسی منطقه كه برای تهیه آن باید به سازمان زمین شناسی كشور مراجعه كرد ج) عكسهای هوایی منطقه كه برای تهیه آن باید به سازمان جغرافیایی ارتش مراجعه كرد. د) مراجعه به بانكهای اطلاعاتی برای تهیه تحقیقات احتمالی كه در مورد منطقه انجام گرفته است. ارزیابی ساختمان تونل: براساس مطالعاتی كه درباره ساختگاه تونل انجام می گیرد، می توان محدوده را از نظر ژئوتكنیكی ارزیابی كرد. اصولاً بسته به واكنش زمین نسبت به ایجاد تونل (یا هر فضای زیرزمینی دیگر) آن را به دو گروه كلی با شرایط مناسب و نامناسب تقسیم بندی می كنند. اگر شرایط زمین مناسب باشد، در زمینه حفر تونل مشكلی پیش نمی آید، حال آنكه در مورد زمینهای نامناسب ممكن است احداث تونل با خطراتی توام باشد و یا موجب توقف، تاخیر و افزایش غیرعادی هزینه ها بشود. در چنین شرایطی قبل از شروع حفاری تونل، باید زمین را بهسازی كرد. عوامل اصلی تعیین كننده شرایط زمین عبارتند از:الف) مشخصات سنگ ب) خاك ج) آب زیرزمینی د) سایر عواملپیش بینی نشت زمین:در اثر احداث تونل، وضعیت تنشهای موثر بر زمین تغییر می كند كه تغییر شكلهایی را به دنبال دارد. اگر برای مهار این تغییر شكلها تدبیری اتخاذ نشود، امكان دارد كه تاج تونل نشت كند و تاثیر آن به سطح زمین برسد و سرانجام باعث نشت ساختمانها و تاسیسات واقع در بالای تونل بشود. یكی از عوامل دیگر كه در نشت زمین موثر است، زهكشی آب زیرزمینی منطقه به وسیله تونل و در نتیجه پایین رفتن سطح ایستابی است.با توجه به اهمیت پدیده نشت زمین باید روشهایی را برای حفر و نگهداری تونلها برگزید كه نشت به حداقل ممكن برسد.در بعضی موارد طراحی و اجرای سیستم نگهداری مناسب، مانع از نشت موثر زمین یم شود و گاه نیز لازم است زمین بهسازی یا تقویت شود. میزان نشت به شرایط زمین شناختی، ابعاد تونل و روش حفاری و نگهداری بستگی دارد. پدیده نشت معمولاً در مورد تونلسازی در زمین های خاكی مهمتر از زمینهای سنگی است، اما در پاره ای موارد اجرای نامناسب حفاری و نگهداری تونل در زمینهای سنگینی نیز پدیده نشست را به دنبال داشته است.شكل و ابعاد مقطع تونل:انتخاب شكل و ابعاد مقطع تونل تابع هدف احداث تونل، سیستم حفر تونل،‌ شیوه بارگیری و روش نگهداری دایمی آن است. در مواردی كه استفاده از شكلهای مختلف امكان پذیر باشد، باید شكلی را انتخاب كرد كه هزینه های كلی احداث تونل به حداقل ممكن برسد.تونلهای مترو:ابعاد تونلهای مترو نیز تابع نوع قطارها و سرعت آنها است.امتداد تونلها:تونلهای مترو: حداقل شعاع انحنای تونلهای مترو نیز تابع سرعت ماكزیمم پیش بینی شده برای قطارها است. به عنوان مثال، حداقل شعاع انحنای تونلهای مترو شهر نیویورك واقع در ایالات متحده آمریكا، 107 متر در نظر گرفته شده، حال آنكه این عدد در مورد مترو شهر سانفرانسیسكو همین كشور، حداقل 1100 متر است.شیب تونلها:تونلهای مترو: حداقل شیب مجاز تونلهای مترو در طول مسیر 3 درصد و در ایستگاهها 1 درصد و حداقل آن 5/0 درصد می باشد.وضعیت سنگ شناسی محدوده تونل: ساختگاه تونل ممكن است حاوی سنگهای آذرین، رسوبی،‌ دگرگونی و یا مخلوط آنها باشد. هر یك از این سنگها از نظر حفر و نگهداری تونل، وضعیت های مختلفی دارند. الف) سنگهای آذرین،‌ مقاومت فشارشی بالایی دارند و به همان نسبت حفاری آنها مشكل است، اما به علت مقاومت خوبی كه دارند، در بسیاری موارد «خودنگهدار» هستند و نیازی به نصب سیستم نگهداری در آنها نیست.ب) سنگهای رسوبی در حالت كلی ضعیف تر از سنگهای آذرین اند و بنابراین برای حفر تونل در بسیاری از این سنگها، می توان از ماشین های تونل كنی استفاده كرد. در عین حال، در بسیاری موارد، تونلهایی كه در این سنگها حفر می شوند، به سیستم نگهداری نیاز دارند.ج) از جمله مشخصات مهم سنگهای دگرگونی، وجود تورق در آنها است كه از جمله صفحات ضعیف این سنگها به شمار می آیند. البته بعضی از سنگهای دگرگونی، فاقد این ساخت اند. در مورد تمام سنگها، مسئله هوازدگی از جمله مسائل مهم تونلسازی است زیرا به شدت مقاومت سنگها را كاهش می دهد و ممكن است تا عمق زیادی بر سنگها اثر كند.عواملی همچون وضعیت جوی و توپوگرافی منطقه و عوامل فرسایش و البته نوع سنگها در عمق هوازدگی سنگها موثرند. تجهیز كارگاه:قبل از آغاز عملیات حفر تونل، مقدمات كار باید فراهم شود. فراهم كردن مقدمات امر معمولا تحت عنوان تجهیز كارگاه نامیده می شود.احداث جاده دسترسی:در بعضی موارد، جاده دسترسی به محل دهانه تونل یا چاهی كه حفر تونل از طریق آن انجام می گیرد، از قبل احداث شده است به عنوان مثال در مورد بسیاری از تونلهای راه وضعیت این چنین است.احداث ایستگاههای نقشه برداری:به منظور كنترل مسیر تونل حداقل باید دو ایستگاه نقشه برداری در محوطه جلو تونل احداث شود كه خط واصل این دو ایستگاه از امتداد محور تونل باشد.احداث اطاقك نگهبانی دهانه تونل:به منظور كنترل رفت و آمد افراد و تجهیزات به داخل تونل، احداث اطاقك نگهبانی ضروری است، این امر نه تنها از نظر مسائل مادی اهمیت دارد بلكه ضرورت اصلی آن توجه به مسائل ایمنی است. احداث تاسیسات صنعتی مورد نیاز : مهمترین تاسیسات صنعتی موردنیاز حفر تونل عبارتند از:الف) كمپرسور ب) نیروگاه برق ج) چراغ خانه د) مخزن آبالف) كمپرسور خانه: ابعاد و مشخصات كمپرسور خانه به تعداد كمپرسورهای موردنیاز بستگی دارد. معمولاً در ابتدای شروع كار یك كمپرسور سیار كافی است و به مرور و با افزایش طول تونل، ممكن است تعداد زیادتری كمپرسور موردنیاز باشد.ب) نیروگاه برق: برای تامین روشناسی و سایر موارد، وجود مولد برق ضروری است. بدیهی است ابعاد و مشخصات این نیروگاه تابع مولد برق موردنیاز است.ج) چراغ خانه: برای هر یك از كاركنانی كه در داخل تونل كار می كنند، یك چراغ انفرادی موردنیاز است كه فقط قادر است 8 ساعت كار كند و در بقیه مدت شبانه روز، باید تحت شارژ قرار گیرد.د) مخزن آب: برای مصارف صنعتی و بهداشتی، وجود مخزن آب در محوطه تاسیسات تونل ضروری است، حجم مخزن به میزان مصارف آب وابسته است و برای تامین آب در صورت امكان می توان از آبهای موجود در حوالی دهانه تونل استفاده كرد و یا آب موردنیاز را به وسیله تانكر حمل كرد.احداث تاسیسات اداری و رفاهی:این تاسیسات شامل دفتر، محل غذاخوری، انبار، محل خواب، حمام و اطاق كمكهای اولیه است. قبل از آغاز حفر تونل، برای تعیین موقعیت دقیق دهانه و مسیر و نیز مشخص كردن محل تاسیسات باید محوطه جلو تونل به طور مقدماتی نقشه برداری شود. نقشه برداری مقدماتی براساس ایستگاهها و نقشه های موجود، انجام می گیرد. البته در صورت لزوم، تعدادی ایستگاه نقشه برداری جدید احداث می شود.پس از آغاز عملیات حفاری، مسیر پیشروی تونل و نیز چگونگی نصب سیستم نگهداری آن كنترل می شود.كنترل مسیر:یكی از نكات مهم در كنترل مسیر تونل، اختلاف محور ونل و محور خط آهن در مورد تونلهای مترو است. گرچه در بسیاری موارد در بخشهای مستقیم تونل این دو محور برهم منطبق اند، اما به علت فاصهل آزاد لازم در طرفین خط، در قسمتهای منحنی این دو از یكدیگر فاصله می گیرند. در این گونه موارد، باید محور تونل را برای كنترل مسیر تونل در نظر گرفت. كنترل قطعات سیستم نگهداری:برای نگهداری تونل از قطعه های فلزی یا بتنی پیش ساخته كه مجموعاً محیط تونل را پوشش می دهند، استفاده می شوند. در قسمتهای مستقیم تونل، حلقه ها به طور مستقیم و چسبیده به هم به كار می روند اما در مواردی كه مسیر تونل در امتداد محور افقی یا قائم به حالت منحنی در می آید، از حلقه های تبدیلی استفاده می شود تا مسیر تونل تغییر یابد. معمولاً پیمانكار تونل، تمایل دارد كه قبل از آغاز كار، تعداد حلقه های استاندارد و تبدیلی موردنیاز در كل تونل را بداند. بدین منظور، با معلوم بودن مسیر تونل و مشخص كردن قسمتهایی كه باید قطعات استاندارد و تبدیلی به كار رود، می توان یك ایده كلی در این مورد به دست آورد.توجیه امتداد محور تونلحالتی كه تونل از دو دهانه حفر می شود:در مواردی كه تونل از طریق یك یا دو دهانه حفر می شود، وجود دو ایستگاه نقشه برداری كه در هر دهانه، كه هر دو دوی امتداد محور تونل قرار گرفته باشند، كافی است. زیرا به كمك آنها می توان، محور كاری را به داخل تونل منتقل كرد.حالتی كه تونل از طریق چاه حفر می شود:در بعضی موارد، با حفر یك چاه در میانه محور تونل و دستیابی به محور تونل حفاری تونل را در دو جهت مخالف آغاز می كنند. در چنین مواردی ید محور كاری كه در نقشه و در سطح زمین مشخص است، به داخل جبهه كارهای تونل منتقل شود. بدین منظور روشهای مختلفی وجود دارد كه از جمله متداول ترین آنها، استفاده از سه شاغول است. احداث ایستگاههای نقشه برداری در تونل:برای برداشت و كنترل تونل، ابتدا باید تعدادی ایستگاه نقشه برداری در امتداد محور تونل احداث كرد. پس از احداث این ایستگاهها، معمولاً مختصات آنها را به سه روش پیمایش تعیین می كنندایستگاههای نقشه برداری به فواصل مناسب در طول تونل انتخاب می شوند. علاوه بر این نقاط عادی، هر كجا كه تغییری در امتداد یا شیب تونل به وجود آید نیز ایستگاه اضافی در نظر گرفته می شود.انتخاب ایستگاه در قسمتی از تونل كه مستقیم است. به قدرت دید دوربین بستگی دارد. بدیهی است ایستگاهها باید به گونه ای انتخاب شوند كه هر ایستگاه نسبت به ایستگاههای ماقبل و مابعد خود دید داشته باشد.برای احداث ایستگاه در سقف تونل پس از مشخص كردن نقطه در سقف و علامت گذاری موقت آن با رنگ، چال كوچكی به عمق حدود 10 سانتی متر در سقف حفر كرده و در داخل آن یك میخ چوبی نصب می كنند و بر روی این میخ چوبی یك میخ فلزی می كوبند. تمام میخ ها به گونه ای ساخته شده اند كه به كمك آنها می توان شاغولی را از سقف تونل آویزان كرد و شاغول همواره در یك وضعیت معین قرار می گیرد. ادامه خواندن مقاله تونل سازي

نوشته مقاله تونل سازي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آرم لوگو و تبليغات

$
0
0
 nx دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آرم لوگو و تبلیغات مقدمهامروزه یكی از وظایف گرافیست طراحی آرم یا نشانه ست. هر سازمان یا شركتی در زمان تآسیس در صدد برمیاد كه برای خودش یك آرم طراحی كنه تا به این وسیله بتونه هویت و شخصیت اجتماعی خودشو به دیگران معرفی كنه. چون اصولا آرم مشخصه اصلی هر سازمانیه و حكم امضا و مهر اون رو داره. مردم هم وقتی از یك محصول شناخت پیدا میكنند و یا با خدماتی آشنا میشن، به محض اینكه نشانه آن سازمان را می بینند اطمینان خودشونو نسبت به اون كالا بدست میارند. برای همین، آرم، یه فرم و یا یه تصویر گذرا نیست بلكه ممكنه كه سالیان زیادی در خدمت یك سازمان قرار بگیره. بنابراین وقتی میخوایم یك آرم رو طراحی كنیم باید تمام جنبه های اونو بررسی كنیم. عموما” لوگو ها مخفف اسم یا هدف اون سازمان یا شرکته چون یك پوستر یا بروشور یا یك صفحه روزنامه یك زمان كوتاهی رو به خودش اختصاص میده و بعد یك تصویر دیكه جای اونو میگیره ولی آرم یك زمان مشخص و معین نداره. مشخصه های یك آرم: سادگی، زیبایی، انسجام، وحدت شكل، قابلیت كارآیی در اشكال مختلف(یعنی بشه به شیوه های مختلف اجراش كرد مثلا بصورت حجمی، روی سردر، بصورت رومیزی و….)، عدم تشابه با علائم دیگه، بسادگی در خاطره سپرده بشه، گویا باشه، دارای اجرای دقیق و صحیح باشه. پس می بینیم كه آرم در عین سادگی، دارای ویژگیهای زیادیه كه باید به طور دقیق در قالب یك تصویر بوجود بیاد. در ضمن مهمترین نکته در طراحی آرم یا لوگو اینه که حتما” حتما” حتما” طراحی شخص طراح باشه و نه سر هم کردن SHAPهای موجود در نرم افزارهای گرافیکیمشتریان اغلب به آرم شرکت‌ها توجه زیادی نشان می‌دهند، زیرا این علامت‌ها بر “ارزش” محصولات و خدمات می‌افزایند. گاه این “ارزش” به مهم‌ترین عامل تحریک کننده‌ مشتریان برای خرید و استفاده ‌از محصولات و خدمات ، تبدیل می‌شود. این جا است که علامت تجاری و یا آرم معنایی گنگ می‌یابد. قبل از هر چیز این “ارزش” دقیقا به چه معنا است؟ارتباط نوع محصول و نام شرکت و ارزش مطروحه نیز بسیار با اهمیت است. حرفه‌ای‌های بازاریابی، همه‌ این موارد را تبلیغات می‌نامند.مشتریان عاشق تبلیغات هستند، بنابراین آرم ها را نیز دوست دارند. خبرگان در امر بازاریابی، انتخاب یک آرم یکدست و کامل را کلید همه مشکلات بازاریابی می‌دانند.حال، راز طراحی موفق یک آرم چیست؟ قبل از پاسخ به این سؤال، بیایید سه رویکرد رایج بسیاری از بازاریابان را در توسعه وطراحی آرم، با کمک گرفتن از انس های تبلیغاتی مشاورین و مؤسسات طراحی آرم، بررسی کنیم.البته این نظریات اغلب پایه واساس درستی ندارند و از نظر من این افراد تاکنون نتوانسته اند علامت تجاری موفقی طراحی کنند. به هر حال این سه رویکرد عبارتند از:1- دکوراسیون2- الحاق 3- Golemدر روش اول این طور به نظر می رسد که تمایز، عاملی برای جلوه بیش تر است. متخصصین با اشاره به نام‌ها و نشانه‌های طراحی شده اظهار می کنند: “ما آرم‌هایی متمایز از رقیبان خود، طراحی می کنیم، به این ترتیب مشتریان، ما را از بقیه تمیز می‌دهند.”این روش، رویکردی کاملا ابتدایی است و برای افزایش اعتبار باید آن را با عواملی از دو رویکرد دیگر تلفیق کرد. روش”الحاق”، ارزش‌های مربوط به آرم و سایر مفاهیم مورد نظر را به اسم، نشانه و هم‌چنین موضوعات مربوط به رویکرد قبلی اضافه می کند. روند منطقی این جریان به این طریق پیش می رود: مشتری، آرم و “ارزش” های افزوده به آن را که به شکلی زیبا تصویر شده، در پیغام های الکترونیکی دیده، بلافاصله احساس می کند که این علامت تجاری نیازهای اورا برآورده می‌کند. طرفداران طراحی آرم های احساساتی ادعا می‌کنند، آن ها نیز تقریبا از این روش استفاده می کنند. (مثلا آنها در تبلیغات، احساسات را برانگیخته و آن را تحریک می کنند). در رویکرد سوم، بازاریابان، سعی می کنند، تبلیغات‌شان با هویت انسانی و شخصیت پردازی همراه باشد. به این ترتیب مشتری با آرم ارتباط برقرار می‌کند.به عقیده نویسنده، این سه نگرش، شرکت ها را به بیراهه کشانده، موجب شده پتانسیل و نیروی لازم برای طراحی آرم را ندیده بگیرند. اما رویکرد دیگری هم وجود دارد، که به نظر من سودمند‌ترین روش است. کارآمدی این روش را تحقیقات و نظریات روان شناسانه و جامعه شناسانه ثابت کرده‌اند.منطق توسعه‌ طراحی آرم با “ارزش” افزوده، به نحو شگفت‌انگیزی مشابه منطق توسعه‌ تولیدات است. در هر دو مورد، ابزار یا وسیله ای تولید می‌شود که به درد مشتری بخورد. برای رفع احتیاجات مشتری، دانستن نوع این احتیاجات اهمیت زیادی دارد. از دید من، تصمیم مصرف کننده برای خوشحال بودن، استراحت، سرگرمی، تقویت اعتماد به نفس، خیال پردازی یا هر مورد روحی دیگر؛ همان “احتیاجات” او را تشکیل می‌دهند. مصرف‌کنندگان، هنگام دست یابی به اهداف و امتیازات تجربی، احساسی، روانی و اجتماعی درست مانند تلاش برای دست‌یابی به اهداف حقیقی و ملموس، مصمم و هدف‌مند هستند. علامت‌های تجاری توأم با “ارزش”‌ های افزوده، ابزاری برای کمک به مصرف‌کنندگان در دست‌یابی به این اهداف هستند. این ابزار، عوامل کمکی و به زبان دیگر، عوامل کمکی اجتماعی هستند.   در حقیقت یک آرم بدون یک سناریوی متقاعدکننده‌ برای افراد، آرم نیست. این علامت ممکن است به آرم، شباهت داشته باشد؛ نام، نشانه و ویژگی‌های تصویری شناخته شده‌ای داشته باشد و حتی از روش های تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرف‌کنندگان به این محصول بی‌اعتنا می باشند.تمام روش های نوین و موفق در امر تولید محصولات و ارایه‌ خدمات، در مورد طراحی آرم نیز چاره ساز است، شرط لازم وکافی برای موفقیت، فراهم‌کردن چیزی برای مشتری است که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند…به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری دشوار، پیچیده، پرزحمت، خسته کننده و گسترده است. مطابق این رویکرد، آرم شرکت ها مسائلی با هویت انسانی نیستند و هم‌چنین خارج از فکر مشتری هویت ندارند. آنها فقط ابزار هستند،به همین سادگی ؛ ابزارهایی برای دست یابی به هدف نهایی. احساسات را نمی توان به علامت های تجاری تزریق کرد؛ بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر می‌انگیزند. احساسات مثبت، نتایج مستقیم این انتظارات هستند. سمبول های مختلف (نام، نشانه، فونت، نمادهاو…) بر خلاف انتظار تأثیر زیادی ندارند؛ آن ها در حقیقت، نشانه‌هایی هستند که ما را برای رسیدن به هدف اصلی هدایت می‌کنند. انتخاب و طراحی آرم 10 مرحله‌ی مختلف دارد، یعنی 10 روش مختلف طراحی موفق یا ناکارامد برای کسب درآمد : 1 ارتباط طراحی آرم با سود دهی مستقیماصل اولیه‌ طراحی آرم، در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و سایر نمادها با سود آشکار و محسوس است. (نتیجه‌ای ملموس یا تجربی). این سود را یا خود محصول به تنهایی ایجاد می‌کند و یا اجزای تشکیلات بازاریابی. این اصل مهم را همواره به یاد داشته باشید.آرم‌های موفق با رعایت این اصل به موفقیت رسیده اند. درست است که در این مرحله خود آرم به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، اما تا اندازه ای باید به آن توجه کنید.2 طراحی متنی با تأثیر روانی   یک متن مؤثر بر احساسات، مفهوم یا اصلی سازمان یافته است، که مشتری را به یک سری عوامل نامربوط ولی تأثیرگذار (مانند تمام فعالیت‌های بازاریابی یک شرکت) مرتبط می کند. در این موارد، متن انتخاب شده، تأثیر و سود مورد نظر را تضمین می‌کند.به عنوان مثال: وقتی به طور اتفاقی در قلب منهتن به اسامی دو هتل Hudson و Royalton بر می خورید، انتظار خدمات در سطوح عالی دارید.اما اگر در هتلی به اسم Boutique Hotel باشید، تجربه‌ی متفاوتی است. کلمه‌ی Boutique Hotel خدمات بسیار متفاوتی نسبت به سایر هتل‌ها از این زنجیره ارایه می دهد- بعضی وقت‌ها تفاوت‌هایی بین خدمات دو اتاق در یک هتل. در واقع این تاثیر روانی نام‌ها و متن های انتخابی است که شما را وادار می کند به دنبال کشف تفاوت‌ها باشید. 3 کسب تجربه در این جا می‌خواهم از تأثیر هیپنوتیزم کننده‌ی طراحی آرم صحبت کنم. شما با یک انتخاب درست، در مشتری انتظارات و آرزوهایی ایجاد می‌کنید، که تولیدات به تنهایی نمی‌توانند از پس این کار برآیند. به عنوان مثال: اسم نوشابه‌ی Red Bull ، در مصرف کننده این حس را به وجود می‌آورد که پس از نوشیدن آن، در کنار تأثیرات مثبت فیزیکی موج عظیمی از انرژی به او منتقل می‌شود.   4 طراحی آرم‌هایی که خود معرف خود باشنددر این جا از سمبول‌هایی استفاده می‌شود که برای همه شناخته شده باشند. این روش انتخاب آرم، مصرف کننده را وا می‌دارد به شناخت جدیدی از خود برسد و در حقیقت به هنگام استفاده از این محصولات مکالمه‌ای درونی با خود برقرار کند) برای این که عزمش را در انتخاب محصول جذم کند). در عین حال اینگونه آرم‌ها عاملی برای ایجاد ارتباط بین افراد مختلف نیز هستند(به هنگام مجاب کردن افراد برای استفاده از این محصول). 5 ایجاد وسیله ای برای انتقال پیام نقش آرم در این رویکرد، ایجاد سمبولی متفاوت ودر عین حال شناخته شده است. چنین آرمی مصرف‌کننده را قادر می‌سازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بیان کند. شرکت بزرگ تجارت الماس De Beers با معرفی الماس به عنوان عامل ایجاد ارتباط بین افراد از الماس به عنوان عامل تحریک‌کننده‌ احساسات و همین‌طور وسیله‌ی ابراز احساسات مشتری استفاده کرد. در سپتامبر2003 این شرکت از ابزار جدیدی برای انتقال پیام‌ها استفاده‌ کرد، زنی با حلقه ی ازدواج در دست راست و به معنی استقلال و عدم نیاز به جنس مخالف. (برخلاف حلقه در دست چپ که اغلب سمبول نیاز و وابستگی است). 6 ایجاد یک جایگاه اجتماعی/ فرهنگی در این جا هدف، ایجاد یک جایگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتریان است. این راهنما مشتری را از آن‌چه که در اطرافش می گذرد، هنجارهای اجتماعی و هر چیز خوشحال‌کننده، آگاه می‌سازد. شرکت Apple با تولید کامپیوترهای شخصی (نه تنها به عنوان ابزار کار بلکه به عنوان وسیله‌ای برای خود‌شنا‌سی وشکوفایی خلاقیت) گام بزرگی در این امر برداشته است. در واقع این آرم، با ایجاد انقلابی فرهنگی امكان شكوفایی خلاقیت را برای عامه‌ی مردم ایجاد کرد. 7 در نظر داشتن اهداف متعالیشما با فعالیت خود‌ ، زمینه را برای دست‌یابی افراد به اهداف بزرگ، فراهم می کنید؛ اهدافی که چه بسا افراد نمی توانند به تنهایی به آنها دست پیدا کنند. فروشگاه Body “فروش” را وسیله‌ای برای کمک به حفاظت از محیط زیست و یاری کردن افراد مشتاق به این کار، قرار داد. 8 زندگی در دنیای خیالدل بستن به یک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شاید به این دلیل باشد که فرد از این طریق می‌تواند، مانند دنیای خیال رفتار کند، یا جوری عمل کند که در واقعیت، جرأت انجام آن را ندارد یا نمی خواهد هزینه‌ انجام آن را بپردازد.ایجاد یک ژیمناستیک عاطفیاغلب به جای عمل به برخی خواسته‌های درونی، به دلیل احترام به قوانین زندگی از آنها چشم‌پوشی می‌کنیم. برای جلوگیری از فرسودگی، ورزش می‌کنیم. همین‌طور به عنوان یك ورزش حسی، به تماشای فیلم می‌پردازیم که شاید چندان قانونی یا پذیرفته در قوانین زندگی ما نباشند. آرم هایی مانند Sicily از شرکت Dolce & Gabbana اجازه‌ی کسب چنین تجربه‌هایی را به ما می‌دهند. 9 امکان خیال پردازیدرست مانند مورد آخر، این رویکرد به طراحی آرم به مشتری کمک می‌کند تا واقعیات بیرون را به موضوعات تخیلی تبدیل کند.مشتریان، اغلب درباره ی قدرت‌طلبی، تسلط، بزرگی، موفقیت، عشق، قتل و مانند این ها خیال پردازی می‌کنند.آرم Timberland جوری طراحی شده بود تا مشتریان درباره ماجراجویی های شجاعانه در مقابل نیروی طبیعت به خیال پردازی بپردازند. موارد ذکر شده در بالا، انواع مختلف”ارزش” افزوده به کالا هستند.در حقیقت، به کمک این روش ها می‌توان به ایجاد ارزش‌های مؤثر فکر کرد وآرم ها ابزارهایی برای دست‌یابی به این هدف هستند.این 10 رویکرد،به اعتقاد نویسنده، تفاوت‌های بین آرم های” مبتدی” و “حرفه‌ای” را آشکار می‌کنند.اصول طراحی آرم آرم درلغت یعنی نشانه، طراح آرم باید بدونه كه می خواد نماد ونشانه ای از یک مكان خواه تجاری یا فرهنگی و; رو به تصویر بكشه . برای هر جا كه بخوای كار كنی سلیقه مشتری شما رومحدود خواهد كرد مثلا طبق تجربه دیدم بعضی ها اسرار دارن توی آرمشون انشا بنویسن (سال تاسیس. تعداد شركا .نام بلند بالا شركت اگه مشهدی باشه باید توس رو هم به ته آرم هر جور شده بچسبونید ) با تمام این اوصاف خلاقیت طراح حرف اول رومیزنه . 1) یه آرم خوب آرمی كه در یه نگاه به ببیننده چیزی بگه جذبش كنه ،اونو وادار كنه باز هم به اون نگاه كنه پس باید طرح كلی آرم مفهموی داشته باشه . 2) توی طراحی آرم بهتره از خط های نازك با پیچشهای ظریف اون هم نه به تعداد زیاد استفاده بشه ، البته باز هم به طرح بستگی داره . 3)برای طراحی آرم به محصولات اون واحد تولیدی یا خدمات موسسه مذبور توجه کنید ابتدا از محصولات تصاویری رو نگاه کنید وسعی کنید به صورت شماتیک از اون محصولات شکلی بکشید وبه قول طراح ها اتود بزنید. (کاری که امیر آقا دائم انجام میده ) 4)نام مکان یا موسس اون رو روی کاغذ بنویسید ومثل مرحله قبل سعی کنید با ترکیبی از طرح و متن شکلی بکشید ، توی این مرحله اگه از حروف لاتین استفاده کنید جذابیت بیشتری به کارمی دید چون حروف لاتین با اشکال هندسی به راحتی ترکیب میشن وطرح زیبای روبه وجود می آرن . این آرم از نام محصول برای طراحی استفاده كرده نه از نوع محصول میبینید كه كار جالبی شده. 5)اگر امکانشو دارید به آرشیوی از آرم ها نگاه کنید خصوصا آرم های که مربوط به محصولات مورد نظر شما میشن .این کار به شما ایده می ده .فقط سعی کنید کپی برداری نکنید تا ذهنتون محدود نشه. در این آرم از شكل خود محصولات برای طراح كمك گرفته شده. )قطعا یه طرح کلی توی ذ هنتون شکل گرفته اونو روی کاغذ بیارید ممکنه چند طرح به فکرتون برسه همه اونها رو بکشید . 7)حالا با استفاده از ابزارهای یه نرم افزار طراحی سعی کنید طرحی رو که کشیدید باز سازی کنید .میتونید اول طرح رو اسکن کنید. اگرآرم طراحی شده فقط یه تصویر بود در صورت لطمه نخوردن به طرح نام مکان رو پایین آرم بیاریید. 9)آرم خوب آرمی كه شلوغ و پر نباشه .گاهی اوقات میشه با دو یا چند خط یه آرم زیبا خلق كرد .آرم باید ساده وشکیل باشه . به این آرم نگاه كنید از خوطوط درهم وپیچیده زیادی استفاده كرده وخیلی ساده مفهوم رو رسونده. توی این آرم فقط از یك تصویر استفاده شده وهیچ توضیح متنی در اون دیده نمیشه . اما توی این یكی در پایین آرم توضیحاتی با فونت كمیك بر اساس نوع آرم آورده شده . ده روش موفق برای طراحی موفق آرم تجاریمشتریان اغلب به آرم شرکت‌ها توجه زیادی نشان می‌دهند، زیرا این علامت‌ها بر “ارزش” محصولات و خدمات می‌افزایند. گاه این “ارزش” به مهم‌ترین عامل تحریک کننده‌ مشتریان برای خرید و استفاده ‌از محصولات و خدمات ، تبدیل می‌شود.این جا است که علامت تجاری و یا آرم معنایی گنگ می‌یابد. قبل از هر چیز این “ارزش” دقیقا به چه معنا است؟ارتباط نوع محصول و نام شرکت و ارزش مطروحه نیز بسیار با اهمیت است. حرفه‌ای‌های بازاریابی، همه‌ این موارد را تبلیغات می‌نامند.مشتریان عاشق تبلیغات هستند، بنابراین آرم ها را نیز دوست دارند. خبرگان در امر بازاریابی، انتخاب یک آرم یکدست و کامل را کلید همه مشکلات بازاریابی می‌دانند. حال، راز طراحی موفق یک آرم چیست؟قبل از پاسخ به این سؤال، بیایید سه رویکرد رایج بسیاری از بازاریابان را در توسعه وطراحی آرم، با کمک گرفتن از انس های تبلیغاتی مشاورین و مؤسسات طراحی آرم، بررسی کنیم.البته این نظریات اغلب پایه واساس درستی ندارند و از نظر من این افراد تاکنون نتوانسته اند علامت تجاری موفقی طراحی کنند. به هر حال این سه رویکرد عبارتند از:1- دکوراسیون2- الحاق3- Golem در روش اول این طور به نظر می رسد که تمایز، عاملی برای جلوه بیش تر است. متخصصین با اشاره به نام‌ها و نشانه‌های طراحی شده اظهار می کنند: “ما آرم‌هایی متمایز از رقیبان خود، طراحی می کنیم، به این ترتیب مشتریان، ما را از بقیه تمیز می‌دهند.”این روش، رویکردی کاملا ابتدایی است و برای افزایش اعتبار باید آن را با عواملی از دو رویکرد دیگر تلفیق کرد. روش”الحاق”، ارزش‌های مربوط به آرم و سایر مفاهیم مورد نظر را به اسم، نشانه و هم‌چنین موضوعات مربوط به رویکرد قبلی اضافه می کند. روند منطقی این جریان به این طریق پیش می رود:مشتری، آرم و “ارزش” های افزوده به آن را که به شکلی زیبا تصویر شده، در پیغام های الکترونیکی دیده، بلافاصله احساس می کند که این علامت تجاری نیازهای اورا برآورده می‌کند. طرفداران طراحی آرم های احساساتی ادعا می‌کنند، آن ها نیز تقریبا از این روش استفاده می کنند. (مثلا آنها در تبلیغات، احساسات را برانگیخته و آن را تحریک می کنند). در رویکرد سوم، بازاریابان، سعی می کنند، تبلیغات‌شان با هویت انسانی و شخصیت پردازی همراه باشد. به این ترتیب مشتری با آرم ارتباط برقرار می‌کند.به عقیده نویسنده، این سه نگرش، شرکت ها را به بیراهه کشانده، موجب شده پتانسیل و نیروی لازم برای طراحی آرم را ندیده بگیرند. اما رویکرد دیگری هم وجود دارد، که به نظر من سودمند‌ترین روش است. کارآمدی این روش را تحقیقات و نظریات روان شناسانه و جامعه شناسانه ثابت کرده‌اند.منطق توسعه‌ طراحی آرم با “ارزش” افزوده، به نحو شگفت‌انگیزی مشابه منطق توسعه‌ تولیدات است. در هر دو مورد، ابزار یا وسیله ای تولید می‌شود که به درد مشتری بخورد. برای رفع احتیاجات مشتری، دانستن نوع این احتیاجات اهمیت زیادی دارد. از دید من، تصمیم مصرف کننده برای خوشحال بودن، استراحت، سرگرمی، تقویت اعتماد به نفس، خیال پردازی یا هر مورد روحی دیگر؛ همان “احتیاجات” او را تشکیل می‌دهند.مصرف‌کنندگان، هنگام دست یابی به اهداف و امتیازات تجربی، احساسی، روانی و اجتماعی درست مانند تلاش برای دست‌یابی به اهداف حقیقی و ملموس، مصمم و هدف‌مند هستند. علامت‌های تجاری توأم با “ارزش”‌ های افزوده، ابزاری برای کمک به مصرف‌کنندگان در دست‌یابی به این اهداف هستند. این ابزار، عوامل کمکی و به زبان دیگر، عوامل کمکی اجتماعی هستند. در حقیقت یک آرم بدون یک سناریوی متقاعدکننده‌ برای افراد، آرم نیست. این علامت ممکن است به آرم، شباهت داشته باشد؛ نام، نشانه و ویژگی‌های تصویری شناخته شده‌ای داشته باشد و حتی از روش های تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرف‌کنندگان به این محصول بی‌اعتنا می باشند.تمام روش های نوین و موفق در امر تولید محصولات و ارایه‌ خدمات، در مورد طراحی آرم نیز چاره ساز است، شرط لازم وکافی برای موفقیت، فراهم‌کردن چیزی برای مشتری است که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند;به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری دشوار، پیچیده، پرزحمت، خسته کننده و گسترده است.مطابق این رویکرد، آرم شرکت ها مسائلی با هویت انسانی نیستند و هم‌چنین خارج از فکر مشتری هویت ندارند. آنها فقط ابزار هستند،به همین سادگی ؛ ابزارهایی برای دست یابی به هدف نهایی.احساسات را نمی توان به علامت های تجاری تزریق کرد؛ بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر می‌انگیزند. احساسات مثبت، نتایج مستقیم این انتظارات هستند. سمبول های مختلف (نام، نشانه، فونت، نمادهاو;) بر خلاف انتظار تأثیر زیادی ندارند؛ آن ها در حقیقت، نشانه‌هایی هستند که ما را برای رسیدن به هدف اصلی هدایت می‌کنند. انتخاب و طراحی آرم 10 مرحله‌ی مختلف دارد، یعنی 10 روش مختلف طراحی موفق یا ناکارامد برای کسب درآمد : 1 ارتباط طراحی آرم با سود دهی مستقیماصل اولیه‌ طراحی آرم، در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و سایر نمادها با سود آشکار و محسوس است. (نتیجه‌ای ملموس یا تجربی). این سود را یا خود محصول به تنهایی ایجاد می‌کند و یا اجزای تشکیلات بازاریابی. این اصل مهم را همواره به یاد داشته باشید.آرم‌های موفق با رعایت این اصل به موفقیت رسیده اند. درست است که در این مرحله خود آرم به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، اما تا اندازه ای باید به آن توجه کنید. 2 طراحی متنی با تأثیر روانییک متن مؤثر بر احساسات، مفهوم یا اصلی سازمان یافته است، که مشتری را به یک سری عوامل نامربوط ولی تأثیرگذار (مانند تمام فعالیت‌های بازاریابی یک شرکت) مرتبط می کند.در این موارد، متن انتخاب شده، تأثیر و سود مورد نظر را تضمین می‌کند.به عنوان مثال: وقتی به طور اتفاقی در قلب منهتن به اسامی دو هتل Hudson و Royalton بر می خورید، انتظار خدمات در سطوح عالی دارید.اما اگر در هتلی به اسم Boutique Hotel باشید، تجربه‌ی متفاوتی است. کلمه‌ی Boutique Hotel خدمات بسیار متفاوتی نسبت به سایر هتل‌ها از این زنجیره ارایه می دهد- بعضی وقت‌ها تفاوت‌هایی بین خدمات دو اتاق در یک هتل. در واقع این تاثیر روانی نام‌ها و متن های انتخابی است که شما را وادار می کند به دنبال کشف تفاوت‌ها باشید. 3 کسب تجربهدر این جا می‌خواهم از تأثیر هیپنوتیزم کننده‌ی طراحی آرم صحبت کنم. شما با یک انتخاب درست، در مشتری انتظارات و آرزوهایی ایجاد می‌کنید، که تولیدات به تنهایی نمی‌توانند از پس این کار برآیند. به عنوان مثال: اسم نوشابه‌ی Red Bull ، در مصرف کننده این حس را به وجود می‌آورد که پس از نوشیدن آن، در کنار تأثیرات مثبت فیزیکی موج عظیمی از انرژی به او منتقل می‌شود. 4 طراحی آرم‌هایی که خود معرف خود باشنددر این جا از سمبول‌هایی استفاده می‌شود که برای همه شناخته شده باشند. این روش انتخاب آرم، مصرف کننده را وا می‌دارد به شناخت جدیدی از خود برسد و در حقیقت به هنگام استفاده از این محصولات مکالمه‌ای درونی با خود برقرار کند) برای این که عزمش را در انتخاب محصول جذم کند). در عین حال اینگونه آرم‌ها عاملی برای ایجاد ارتباط بین افراد مختلف نیز هستند(به هنگام مجاب کردن افراد برای استفاده از این محصول). 5 ایجاد وسیله ای برای انتقال پیامنقش آرم در این رویکرد، ایجاد سمبولی متفاوت ودر عین حال شناخته شده است. چنین آرمی مصرف‌کننده را قادر می‌سازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بیان کند. شرکت بزرگ تجارت الماس De Beers با معرفی الماس به عنوان عامل ایجاد ارتباط بین افراد از الماس به عنوان عامل تحریک‌کننده‌ احساسات و همین‌طور وسیله‌ی ابراز احساسات مشتری استفاده کرد. در سپتامبر2003 این شرکت از ابزار جدیدی برای انتقال پیام‌ها استفاده‌ کرد، زنی با حلقه ی ازدواج در دست راست و به معنی استقلال و عدم نیاز به جنس مخالف. (برخلاف حلقه در دست چپ که اغلب سمبول نیاز و وابستگی است). 6 ایجاد یک جایگاه اجتماعی/ فرهنگیدر این جا هدف، ایجاد یک جایگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتریان است. این راهنما مشتری را از آن‌چه که در اطرافش می گذرد، هنجارهای اجتماعی و هر چیز خوشحال‌کننده، آگاه می‌سازد. شرکت Apple با تولید کامپیوترهای شخصی (نه تنها به عنوان ابزار کار بلکه به عنوان وسیله‌ای برای خود‌شنا‌سی وشکوفایی خلاقیت) گام بزرگی در این امر برداشته است. در واقع این آرم، با ایجاد انقلابی فرهنگی امكان شكوفایی خلاقیت را برای عامه‌ی مردم ایجاد کرد. 7 در نظر داشتن اهداف متعالیشما با فعالیت خود‌ ، زمینه را برای دست‌یابی افراد به اهداف بزرگ، فراهم می کنید؛ اهدافی که چه بسا افراد نمی توانند به تنهایی به آنها دست پیدا کنند. فروشگاه Body “فروش” را وسیله‌ای برای کمک به حفاظت از محیط زیست و یاری کردن افراد مشتاق به این کار، قرار داد. 8 زندگی در دنیای خیالدل بستن به یک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شاید به این دلیل باشد که فرد از این طریق می‌تواند، مانند دنیای خیال رفتار کند، یا جوری عمل کند که در واقعیت، جرأت انجام آن را ندارد یا نمی خواهد هزینه‌ انجام آن را بپردازد.ایجاد یک ژیمناستیک عاطفیاغلب به جای عمل به برخی خواسته‌های درونی، به دلیل احترام به قوانین زندگی از آنها چشم‌پوشی می‌کنیم. برای جلوگیری از فرسودگی، ورزش می‌کنیم. همین‌طور به عنوان یك ورزش حسی، به تماشای فیلم می‌پردازیم که شاید چندان قانونی یا پذیرفته در قوانین زندگی ما نباشند. آرم هایی مانند Sicily از شرکت Dolce & Gabbana اجازه‌ی کسب چنین تجربه‌هایی را به ما می‌دهند. 9 امکان خیال پردازیدرست مانند مورد آخر، این رویکرد به طراحی آرم به مشتری کمک می‌کند تا واقعیات بیرون را به موضوعات تخیلی تبدیل کند.مشتریان، اغلب درباره ی قدرت‌طلبی، تسلط، بزرگی، موفقیت، عشق، قتل و مانند این ها خیال پردازی می‌کنند.آرم Timberland جوری طراحی شده بود تا مشتریان درباره ماجراجویی های شجاعانه در مقابل نیروی طبیعت به خیال پردازی بپردازند. موارد ذکر شده در بالا، انواع مختلف”ارزش” افزوده به کالا هستند.در حقیقت، به کمک این روش ها می‌توان به ایجاد ارزش‌های مؤثر فکر کرد وآرم ها ابزارهایی برای دست‌یابی به این هدف هستند. نقـــش بنــرها و آرم در تبلیغــات بنــرهای پــر تحرکیکی از پر استفاده ترین تبلیغات اینترنتی ، بنرها هستند و استفاده از ابزارهای نوین و پیشرفته علاوه بر افزایش تاثیر این روش تبلیغاتی ، انقلابی در این نوع تبلیغ ایجاد کرده است . برای افرادی که از ابزارهای سنتی تبلیغ مانند تلویزیون ، رادین یا تبلیغات چاپی استفاده می کنند. تبلیغات بنری نقش به سزایی در افزایش قابلیت های تصویری علامت های تجاری دارند و همین طور میانگین تعداد کلیک ها را افزایش می دهند.در شرایط یکسان تبلیغات (on line ) تاثیر به سزایی در افزایش معروفیت نام تجاری شرکت ها ( تا 60 درصد ) دارند ، که هزینه این نوع تبلیغات بسیار کمتر از تبلیغات معمول است . افرادی که ابزارهای تبلیغات سنتی را برای محصولات خود مناسب نمی دانند ، می توانند از تبلیغات بنری برای گسترش نام شرکت خود بیشترین استفاده را کنند. منطق توسعه طراحی آرم با ارزش به نحو شگفت انگیزی مشابه منطق توسعه تولیدات است و در هر دو مورد ، ابزار یا وسیله ای تولید می شود که به درد مشتری بخورد. برای رفع احتیاجات ، داشتن نوع آن اهمیت زیادی دارد.اصولاً تصمیم مصرف کننده برای خوشحال بودن ، استراحت ، سرگرمی ، تقویت اعتماد به نفس ، خیال پردازی یا هر مورد روحی دیگر همان احتیاجات او را شامل می شود . در حقیقت یک آرم بدون سناریوی متقاعد کننده برای افراد ، آرم نیست . این علامت ممکن است به آرم شباهت داشته باشد . نام و نشانه و ویژگی های تصویری شناخته شده ای داشته باشد و حتی از روش های تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرف کنندگان به این محصول بی اعتنا هستند.تمام روش های نوین و موفق در امر تولید محصولات و ارائه خدمات در مورد طراحی آرم نیز چاره ساز است ، شرط لازم و کافی برای موفقیت ، فراهم کردن چیزی برای مشتری است که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند. به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری دشوار ، پیچیده ، پرزحمت ، خسته کننده و گسترده است .نکته مهم در تبلیغات این است که احساسات را نمی توان به علامت های تجاری تزریق کرد. بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر می انگیزند ، احساسات مثبت نتایج مستقیم این انتظارات هستند. سمبل های مختلف ( نام و نشانه ، فونت ، نمادها و;. ) بر خلاف انتظار تاثیر زیادی ندارند . آنها در حقیقت ، نشانه هایی هستند که ما را برای رسیدن به هدف اصلی هدایت می کنند. چند نکته ی اساسی را می توان برای یک طراحی موفق گوشزد کرد که یکی از آنها ارتباط طراحی آرم با سوددهی مستقیم باشد یعنی اصل اولیه طراحی آرم با در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و سایر نمادها با سود آشکار و محسوس است . آرم های موفق با رعایت این اصل به موفقیت رسیده اند . نکته ی دوم طراحی متنی با تأثیرات روانی است . یک متن مؤثر بر احساسات مفهوم یا اصلی سازمان یافته است که مشتری را به یک سری عوامل نامربوط ولی تاثیر گذار مرتبط می کند. سومین نکته سبک تجره است . شما با یک انتخاب درست ، در مشتری انتظارات و آرزوهایی ایجاد می کنید . که تولیدات به تنهایی نمی توانند از پس این کار بر آیند. طراحی آرم هایی که خود معرف خود باشند یکی دیگر از روش های طراحی موفق است که از سمبل هایی استفاده می شود که برای همه شناخته شده باشند. این روش مصرف کننده را وامی دارد به شناخت جدیدی از خود برسد و در حقیقت هنگام استفاده از این محصولات مکالمه ای درونی با خود برقرار کند. مرحله بعدی ایجاد وسیله ای برای انتقال پیام است نقش آرم در این رویکرد ، ایجاد سمبلی متفاوت و در عین حال شناخته شده است . چنین آرمی مصرف کننده را قادر می سازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بیان کند. نکته ی دیگر ایجاد یک جایگاه اجتماعی فرهنگی است . در این جا هدف ، ایجاد یک جایگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتریان است . این راهنما مشتری را از آنچه که در اطرافش می گذرد ، هنجارهای اجتماعی و هر چیز خوشحال کننده آگاه می سازد. در نظر داشتن اهداف متعالی نیز می تواند نشان دهنده آرم موفق باشد یعنی شما با فعالیت خود ، زمینه را برای دست یابی به اهداف بزرگ فراهم می کنید . زندگی دردنیای خیال هم می تواند مؤثر باشد. دل بستن به یک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شاید به این دلیل است که فرد از طریق آگهی می تواند مانند دنیای خیال رفتار کند.آرم ها و معانی آنها (Logos and their Meanings)Ever wondered what company logos mean and whats the significance behind them Wonder no more!همیشه براتون عجیب بوده که آرمهای شرکتها چه معنی ای میدن و چه مفهومی پشت اونا نهفته است؟دیگه عجیب نخواهد بود! You might think the arrow does nothing here. But it says that amazon.com has everything from a to z and it also represents the smile brought to the customer’s face. Wow, that is quite deep.ممکنه فکر کنید این فلش اینجا هیچ کاری نمی کنه. ولی اون داره میگه آمازون همه چیز داره از a تا z و همچنین لبخندی که بر چهره مشتری می نشینه رو نشون میده. (و دو تا حرف a هم مثل دوتا چشمای مشتری می مونه!) اوه! واقعاً عمیقه. Eighty-20 is a small consulting company which does sophisticated financial modeling, as well as some solid database work. All their work is highly quantitative and relies on some serious computational power, and the logo is meant to convey it.People first guess that 20% of the squares are darkened, but that turns out to be false after counting them. The trick is to view the dark squares as 1’s and the light squares as 0’s. Then the top line reads 1010000 and the bottom line reads 0010100, which represent 80 and 20 in binary.Kinda like the surreal green screen of The Matrix, they want us to read stuff in binary Eighty-20 (هشتاد – بیست) یک شرکت مشاور کوچک هست که مدلسازی مالی در سطح بالا رو، به خوبی کار برخی پایگاههای اطلاعاتی قوی انجام میده. همه کار آنها خیلی وابسته به مقدار هست و بر پایه قدرت برخی الگوریتم های مهم تکیه داره، و آرم شرکت برای رساندن این مفهوم در نظر گرفته شده.ممکنه مردم اول فکر کنن 20% مربع ها سیاه شدن، ولی بعد از شمردن معلوم میشه که اشتباهه. رمزش تو اینه که خونه های سیاه رو 1 و خونه های سفید رو 0 در نظر بگیریم. اونوقت خط بالایی خونده میشه 1010000 و خط پایینی خونده میشه 0010100 که 80 و 20 رو در مبنای دو نشون میدن. Am not sure how many of you have noticed a hidden symbol in the Federal Express logo. Yeah, I am talking about the ‘arrow’ that you can see between the E and the x in this logo. The arrow was introduced to underscore speed and precision, which are part of the positioning of the company. مطمئن نیستم چند تا از شما متوجه علامت مخفی در آرم Federal Express شدید.بله، دارم در مورد فلشی که می تونید بین حرف E و x توی این آرم ببینید صحبت می کنم. (فضای خالی بین دو حرف – فلش سفید) این فلش، تأکید بر سرعت و دقت رو نشون میده، که بخشی از تثبیت موقعیت شرکت هست. This was a logo designed in-house for some internal event at IBM. I like that they are quite relaxed about the logo, unlike certain other companies who do not like the logo to be tampered with in any way even for internal promotions.این یک آرم برای رویدادهای داخلی آی بی ام هست. خوشم میاد که اونا در مورد آرم واقعاً راحتن، برخلاف برخی از شرکتهای دیگه که دوست ندارن آرم به هیچ وجه تحریف بشه حتی برای توسعه داخلی. The SUN Microsystems logo is a wonderful example of symmetry and order. It was a brilliant observation that the letters u and n while arranged adjacent to each other look a lot like the letter S in a perpendicular direction. Spectacular.آرم Sun Microsystems یک مثال خارق العاده از تقارن و سبک معماریه! این یک نظر زیرکانه است که حروف u و n وقتی کنار هم گذاشته میشن خیلی شبیه حرف S به صورت عمودی میشن. (و بعد از این حرف S مجازی دو حرف دیگه Sun یعنی u و n رو در جهت درست می بینید از هر طرف که نگاه کنید!) معرکه است! The above are two magazines from the Readers Digest stable. Again, the attempt to communicate what it is about quite figuratively through the logo catches my attention.اینها دو مجله از Readers Digest Stable هستن. باز هم، تلاش برای بیان اینکه درباره چی هستن بصورت تصویری در آرم، نظر من رو جلب کرد. This was a logo created for a puzzle game called Cluenatic. This game involves unravelling four clues. The logo has the letters C, L, U and E arranged as a maze. and from a distance, the logo looks like a key. این آرم برای یک بازی معمایی به نام Cluenatic ساخته شده. این بازی چهار گوی رو که باید آزاد بشن، گیر میاندازه. آرم، حروف C، L، U و E رو بصورت یک مارپیچ چیده و از دور هم شبیه یک کلید هست. This logo is too good. For the name Eight, they have used a font in which each letter is a minor adaptation of the number 8.این آرم خیلی خوبه! برای کلمه Eight، اونا فونتی رو استفاده کردن که توش هر حرف انطباق کوچکی از عدد 8 هست.ساخت لوگولوگو در لغت به معنای نماد یك شركت یا كارخانه یا مجله و روزنامه می باشد. به عنوان مثال لوگوی شركت ایران خودرو به شكل یك اسب است و یا لوگوی روزنامه همشهری كلمه “همشهری” به صورت مقطع می باشد. اما در زمینه وبلاگ ها لوگو به تصویر كوچكی (در حد 85 در 35 پیكسل) گفته می شود كه در واقع نماد آن وبلاگ است. اكثر وبلاگ ها لوگو دارند. اما لوگوها غیر از آن كه نماد یك وبلاگ هستند چه استفاده دیگری دارند؟شما می توانید با قراردادن كد لوگوی وبلاگتان در زیر لوگو ، از دیگران بخواهید كه آن را در وبلاگ خود قرار دهند. لوگوی شما به وبلاگ شما لینك شده بنابراین اگر فردی لوگوی شما را در وبلاگش قرار دهد ، بینندگان وبلاگ آن فرد با كلیك بر روی لوگوی شما ، به وبلاگ شما خواهند آمد و این باعث افزایش بازدیدكنندگان وبلاگ شما می شود.معمولا قرار دادن لینك و لوگو در وبلاگ ها به صورت دوطرفه است یعنی فردی لینك یا لوگوی وبلاگ دیگری را در وبلاگ خود قرار می دهد و شما نیز لینك یا لوگوی او را در وبلاگ خود قرار می دهید. چگونه لوگو بسازیم؟شما اگر كار با برنامه Photoshop را بلد باشید می توانید به راحتی یك لوگو بسازید. در اینجا به شما آموزش می دهیم كه چگونه با برنامه Photoshop یك لوگو بسازید.كار عملی : ساخت یك لوگو با برنامه Photoshop ادامه خواندن مقاله آرم لوگو و تبليغات

نوشته مقاله آرم لوگو و تبليغات اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ساختار سرمايه شركتها و بررسي كاهش آن

$
0
0
 nx دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمهتاكنون كسی نتوانسته است یك ساختار مطلوب سرمایه ارائه كند ولی در عین حال برای دستیابی به چنین الگویی،‌تحقیقات، مطالعات و آزمونهای زیادی انجام شده است كه نتایج آنها قابل توجه است.شركتها به منظور بیشینه نمودن ثروت سهامداران خود می بایست بازدهی حقوق صاحبان سهام را به حداكثر برسانند و به این منظور می بایست اقدام به حداقل نمودن هزینه های شركت بنمایند. میانگین موزون هزینه سرمایه شركت یكی از هزینه هایی است كه همواره به منظور حداقل نمودن هزینه های شركت توجه مدیران را به خود جلب نموده است بگونه ای كه مدیران مالی با استفاده از اهرم مالی همواره سعی در به حداقل رساندن هزینه های مالی شركت داشته اند، طراحی ساختار سرمایه ای كه بتواند این هزینه را به حداقل برساند یكی از اصلی ترین وظایف هر مدیر مالی كاردان در واحدهای اقتصادی است. به طور كلی شركتها به منظور تأمین منابع مالی به منظور اجرای پروژه های سودآور دو راهكار پیش رو دارند:1- تأمین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام2- تأمین مالی از طریق بكارگیری اهرم مالی و ایجاد بدهیبكارگیری هر یك از راهكارهای بالا و یا هرگونه تركیبی از آندو بیانگر الگوی ساختار سرمایه شركت ها می‎باشد. مباحث تئوریك بدنبال یافتن راهكاری به منظور رسیدن به نقطه تعادلی میان بدهی و حقوق صاحبان سهام به عنوان منابع مالی شركت ها می‎باشد.بكارگیری هر كدام از این راهكارها دارای محاسن و معایب خاص خود می‎باشد. راهكار اول همانگونه كه در فصلهای بعد نشان خواهیم داد معمولاً باعث كاهش بازدهی هر سهم می‎شود و راهكار دوم نیز علی رغم اینكه در ابتدا ارزش شركت را افزایش خواهد داد، ولی با استفاده بیش از حد از آن ریسك مالی شركت افزایش یافته، در اثر افزیاش بازدهی مورد انتظار سهامداران و وام دهندگان، نرخ مؤثر بدهی شركت و در نتیجه هزینه های مالی آن افزایش خواهد یافت. روند تاریخی1- شروع قرن بیستمآرتوردوینگ در نخستین سالهای قرن بیستم در رابطه با ادغام و توسعه شركتها كتابی را منتشر نمود. وی در تحلیل های خود پیرامون بالا بودن نرخ ورشكستگی شركتها، وامهای سنگین را عامل اصلی ورشكستگی شركت ها دانست، در نتیجه در كتاب خود به این نتیجه رسید كه نوع ساختار سرمایه و تصمیماتی كه درباره تأمین مالی گرفته می‎شود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. كتابهایی را كه دوینگ پس از آن دوباره مدیریت مالی شركت ها نوشت الگویی را به دست داد كه در حال حاضر به مدیریت مالی سنتی مشهور است. 2- دهه 1920در این دهه صنایع عمده و بزرگ شروع به رشد و توسعه نمودند. شركتهای بزرگ برای اعمال كنترل اقدام به خرید شركتهای كوچكتر و ادغام آنها نمودند. در این دوره حاشیه سود بالا رفت ولی كاهش میزان موجودیها و پایین آمدن قیمتها در 21-1920 باعث شد مساله ساختارهای مالی اهمیت بیشتری پیدا كند. نوسانات قیمت كالاها و افت شدید نقدینگی در بازار باعث شد كه به مساله نقدینگی توجه زیادی شود.3- دهه 1930 ركود یا بحران اقتصادی كه در سال 1929 شروع شد، از نظر مدت زمان و شدت در نوع خود بی همتا بود. به تبع این بحران موجی از ورشكستگی و تجدید ساختار سرمایه در شركتها پدید آمد، نقدینگی به شدت كاهش یافت و شركتها سعی كردند موجودیهای خود را به هر قیمتی اب كنند. مردم سپرده های خود را از بانكها پس گرفتند و بانكها نیز ناچار شدند سقف اعتبارات خود را كاهش دهند. قیمتها رو به كاهش گذاشت و شركتها دیگر نمی توانستند با فروش موجودیهای خود پول كافی به منظور بازپرداخت بدهیهای خود به دست آورند.بحران در این دهه باعث شد دولت مركزی در امور تجارت دخالت كند. انتشار و داد و ستد اوراق بهادار تحت نظارت و كنترل بور اوراق بهادار قرار گرفت و شركتها ملزم به رعایت قوانین مختلف در زمینه انتشار و عرضه عمومی اوراق بهادار شدند. 4- دهه 1940همه اقدامات و فعالیتهای تجاری و بازرگانی تحت جریانات جنگ جهانی دوم قرار گرفت. بسیاری از شركتها در خدمت وزارت دفاع درآمدند و به تولید وسایل جنگی پرداختند. شرایط جنگ ایجاب می كرد كالاهایی تولید شوند كه فقط در هنگام جنگ كاربرد دارند و در هنگام صلح كاربردی برای آنها متصور نبود. منابع مالی شركتها بیشتر از طریق دولت تأمین می شد، در این دوران تأمین مالی شركتها بیشتر از طریق كمكهای دولتی صورت می گرفت.5- نخستین سالهای دهه 1950علی رغم رشد و شكوفایی اقتصادی، ترس از ركود باعث بالا رفتن هزینه های دستمزد شد. جریانات وجوه نقد و تحلیلهای اقتصادی درباره نسبتهای مالی شركتها مورد توجه قرار گرفت و روشهایی برای پیش بینی بودجه های نقدی (مثل جدول سنی حسابهای دریافتی) ارائه شد.6- آخرین سالهای دهه 1950 و دهه 1960در این دوران میزان سودآوری شركتها كمتر شد. محدود شدن دامنه سودآوری شركتها و صنایعی كه در سطح ملی فعالیت می كردند باعث شد كه تئوری بودجه بندی سرمایه ای مطرح شود. 7- آخرین سالهای دهه 1970 و دهه 1980در این دوران نیز تحولات اقتصادی باعث بروز تغییراتی در رشته مدیریت مالی گردید. مهمترین تحولات این دوران عبارتند از: افزایش رقابت در سطح جهانی، پیشرفت تكنولوژی، سازگاری با محیط، حذف قوانین، نوسانات نرخ ارز، نوآوریهای مدیریت مالی، افزایش نسبت بدهیها و تغییر در سیاستهای مالیاتی.این تحولات اثراتی از قبیل؛ افزایش اهمیت مدیر به عنوان نماینده سازمان، تسریع به ادغام و كنترل شركتها، پیدایش راههای تازه تأمین مالی، بروز روشهای جدید قیمت گذاری اوراق بهادار مشتقه (مثل برگ اختیار خرید سهام)، كاربرد نرم افزارها و سیستم های رایانه ای و نوآوریهای مهندسی مالی و از این قبیل بر مدیریت مالی داشتند.قبل از اینكه به مفهوم ساختار سرمایه بپردازیم لازم است تا با مفهوم هزینه سرمایه آشنا شویم. هزینه سرمایههزینه سرمایه حداقل نرخ بادهی است كه شركت باید تحصیل كند تا در ارزش آن تغییری حاصل نشده، كماكان حفظ گردد.مفهوم ساختار سرمایه بر این فرض مبتنی است كه هدف شركت عبارتست از به حداكثر رساندن ثروت سهامداران. یعنی از آنجائیكه هر شركت دارای ریسك و بازدهی مخصوص خود می‎باشد هر یك از گروههای سرمایه گذار، خواهان میزانی از نرخ بازدهی هستند كه با ریسك مربوط متناسب باشد. پس شركت می بایست حداقل آن بازدهی را ایجاد كند تا بازده موردنظر سرمایه گذاران تأمین شود.اهمیت نرخ هزینه سرمایه ناشی از موارد ذیل است:1- به منظور به حداكثر رساندن ارزش شركت، مدیریت آن باید هزینه همه منابع (از جمله هزینه سرمایه) را به حداقل برساند و به منظور به حداقل رساندن هزینه سرمایه، باید قادر به اندازه گیری آن باشد.2- اگر مدیران مالی بخواهند با استفاده از بودجه بندی سرمایه ای تصمیمات درستی را اتخاذ نمایند باید نرخ هزینه سرمایه را پیش بینی كنند.3- در تصمیم گیری های دیگر مالی مانند تصمیمات مربوط به اجاره سرمایه ای، بازخرید اوراق قرضه، سیاست سرمایه در گردش آگاهی از نرخ هزینه سرمایه از ضرورات است.كاربرد هزینه سرمایه را می‎توان بدین صورت عنوان نمود:اگر نرخ بازده سرمایه گذاری یك شركت از هزینه سرمایه ای آن بیشتر باشد و اگر بدون بالا رفتن درجه ریسك این میزان بازده افزایش یابد، ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. هزینه بدهی هااز آنجا كه در جهان، اكثر بدهی بلند مدت شركتها را اوراق قرضه تشكیل می‎دهد، محاسبه هزینه بدهی را با توجه به خصوصیات اوراق قرضه تشریح می كنیم. اوراق قرضه از جمله اسناد بهاداری هستند كه شركت به منظور رفع احتیاجات مالی خود از آنها استفاده می‌كند. صرف نظر از شرایط خاصی كه در هنگام انتشار اوراق قرضه با شركت دست به گریبان می شوند، هنگام انتشار این اوراق شركت می بایست به هزینه مؤثر آن نیز توجه داشته باشد. نوع فعالیت شركت انتشار دهنده اوراق قرضه، اندازه شركت، وثیقه دار بودن یا بدون وثیقه بودن اوراق، میزان استفاده از اهرم مالی توسط شركت در گذشته از جمله عواملی هستند كه هنگام انتشار اوراق قرضه خواه ناخواه بر ریسك، جذابیت و قابلیت خرید و فروش و نهایتاً بر میزان هزینه بهره این اوراق تأثیر می گذارند. برآورد یا تعیین هزینه خاص بدهی مستلزم محاسبه هزینه مؤثر بدهی شركت می‎باشد. این محاسبات با توجه به وجوه دریافتی در هنگام انتشار اوراق قرضه و زمانهای بازپرداخت اصل و فرع آن انجام می‎گیرد. هزینه بدهی سرمایه ای بلند مدت به صورت تنزیلی محاسبه می گردد، به طوریكه می‎توان هزینه خاص بدهی آن هزینه ای دانست كه ارزش فعلی بهره های پرداختی بعد از مالیات و بازپرداخت اصلی بدهی در سررسید را با خالص وجوه نقد حاصل از صدور بدهی برابر می سازد، این نرخ از نقطه نظر قابلیت جایگزینی با بدهی جدید نیز حائز اهمیت است بطوریكه می‎توان هزینه بدهی را براساس قابلیت جایگزینی آن تعریف نمود.هزینه بدهی عبارتست از هزینه بدهی جدید پس از كسر مالیاتیعنی: Kd= Km(1-t)كه در آن:هزینه بدهی = Kdهزینه مؤثر بدهی بر مبنای نرخ سالانه = Kmنرخ مالیات = t هزینه سهام ممتازهنگامیكه شركتی اقدام به انتشار و فروش سهام ممتاز می نماید خریداران انتظار دریافت سود متناسب با پولی كه در شركت سرمایه گذاری كرده ند را دارند. وجوهی كه در هنگام فروش سهام ممتاز دریافت می شود، مبنای محاسبه نرخ هزینه مؤثر سهام ممتاز است.حاصل تقسیم سود پرداختی سالانه بر خالص پول دریافتی در هنگام انتشار سهام ممتاز، نرخ هزینه مؤثر سهام ممتاز را تشكیل می‎دهد.از آنجائیكه سهام ممتاز به مانند بدهی امكان ایجاد صرفه جویی مالیاتی برای شركت ندارد به هنگام محاسبه هزینه سرمایه سهام ممتاز، تعدیل مالیاتی صورت نمی گیرد. پس هزینه سرمایه سهام ممتاز را می‎توان به صورت ذیل نوشت: كه در آن :هزینه سهام ممتاز = Kpسود سالیانه هر سهم ممتاز = Dpخالص وجوه دریافتی بابت فروش سهام ممتاز = P هزینه سهام عادیهزینه سهام عادی عبارتست از حداقل نرخ بازده ای كه شركت باید عاید سهامداران عادی كند تا بدان وسیله ارزش بازار سهام آن شركت حفظ گردد.هزینه سهام عادی یا حقوق صاحبان سهام خارج از شركت همواره بیشتر از هزینه سود انباشته است. زیرا فروش سهام عادی جدید، همواره با هزینه های صدور و فروش همراه می‎باشد.محاسبه هزینه سهام عادی معمولاً براساس مدل ها و نگرش هایی صورت می‎گیرد كه برای برآورد نرخ بازده مورد انتظار سهامداران عادی بكار می روند این مدل ها عبارتند از:1- مدل بدون رشد2- مدل رشد گردون3- مدل صرف ریسك هزینه سود انباشته هزینه سرمایه بدست آمده از محل اندوخته كردن سود نیز جز هزینه های تأمین مالی شركت است. از آنجا كه این سود از منابع داخلی شركت و نه منابع خارج از شركت می باشد، برای محاسبه هزینه خاص آن همواره دو مشكل وجود دارد. اول اینكه سود اندوخته شده مثل سهام ممتاز و اوراق قرضه نوعی اوراق بهادار نیست تا بتوان از طریق قیمت آن در بازار هزینه خاص آن را محاسبه نمود. دوم اینكه سود اندوخته شده نمایانگر وجوهی كه سرمایه گذاران مستقیماً تأمین می‌كنند نمی باشد لذا عده ای هزینه این قلم از دارای مالی را برابر صفر می نگارند.برای محاسبه هزینه خاص سود انباشته معمولاً فرض را بر این می گذارند كه شركت به نمایندگی از طرف صاحبان سهام سود تقسیم نشده آنها را مجدداً در شركت سرمایه گذاری نموده است. پس انتظار صاحبان سهام براین است كه سودی حداقل معادل سود سهام عادی عایدشان گردد. ولی از دید شركت چون این قلم دارایی هزینه انتشار و توزیع و فروش ندارد، دارای هزینه ای كمتر از سهام عادی است. ادامه خواندن مقاله ساختار سرمايه شركتها و بررسي كاهش آن

نوشته مقاله ساختار سرمايه شركتها و بررسي كاهش آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله جرائم كامپيوتري و سيستمهاي اطلاعاتي حسابداري

$
0
0
 nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : جرائم كامپیوتری چیست؟تعریف جرائم كامپیوتری نامشخص و اغفال كننده می‎باشد، استفاده از كامپیوتر به منظور فریب دادن جهت استفاده شخصی، مشخصاً جرائم كامپیوتری گفته می‎شود. بنابراین وقتی یك رئیس پلیس مدارك رانندگی خود را از طریق شبكه كامپیوتری تغییر می‎دهد، دلیل بسیار خوبی است كه آن را جرائم كامپیوتری بنامیم. هر چند بسیاری از جرائم كامپیوتری را می‎توان در دیگر انواع جرائم تقسیم بندی گردد. موارد زیر را در نظر بگیرید:1- یك برنامه نویس، برنامه پرداخت سود سهام را تغییر می‎دهد تا سود سهام هشت تن از سهامداران را كاهش دهد و چكی را در وجه شخصی غیرحقیقی به مبلغ 56000 دلار صادر می‎كند. 2- یك شركت فروشنده تجهیزات كامپیوتری، ظرفیت و حافظه سیستم های كامپیوتری فروخته شده را تغییر می‎دهد. یعنی سیستمی كه فروخته می‎شود از نظر نرم افزاری و سخت افزاری با آنچه سفارش داده شده است متفاوت است.3- در موردی كه خدمات تاریخ گذاری كامپیوتری مورد غفلت قرار گرفته شده بود چون رجوع به تاریخ محدود و غیرمقتضی بود. مالك جدید دایره تاریخ گذاری به عدم استفاده از كامپیوتر از آن زمان اشاره می كرد هر چند استفاده از كامپیوتر توصیه شده بود.در مورد اول كه پرداخت سود سهام می باشد، به راحتی می‎تواند اختلاس نام گیرد. كامپیوتر وسیله ای در جهت رسیدن به هدف بوده است. مورد دوم، تجهیزات رایانه‌ای به درستی عرضه نشده است. و سرانجام در مورد آخر استفاده از رایانه برای تطابق تاریخ در هیچ جایی تعهد نشده بود. در حقیقت تلقی آن به عنوان جرم رایانه ای جای سوال دارد.برای توصیف دقیق مواردی كه جرم خاصی را شكل می دهد، باید از قانون كمك گرفت. همانطور كه در نمایه 11 می بینید بسیاری از ایالتها بعضی از قوانین جرائم رایانه ای را تصویب كرده اند و بسیاری از ایالتها در قوانین خود تجدیدنظر كرده اند. توجه داشته باشید كه در نمایه 11 بسیاری از این قوانین provisions (قیدهایی) دارند كه عبارتند از (1) مواردی كه در بسیاری از ایالتها متفاوتند. (2) اعلام بعضی از قوانین جرائم كوچك (3) اعلام بعضی از قوانین جنایتی كه اصطلاحاً جرائم بزرگ می گویند، آنچه در این نمایه بدان اشاره نشده است اینست كه اكثر ایالتها به یك سری آزادی هایی در امر قضایی نیاز دارند بنابراین واژگانی همچون كینه جویی، عمداً‌ و جسورانه و در امر پیگیرد، باید به آنها توجه شود. هر چند ممكن است مشكل به نظر برسد. برطبق اطلاعات مركز ملی جرائم رایانه (NCCD – جمع آوری كننده اطلاعات جرائم كامپیوتری) 77% از جرائم رایانه ای به دادگاه ارجاع داده می‎شود بعد از اینكه گناهكار شناخته شده است و 8% باقیمانده ناشی از مواردی است كه مدعی علیه، در طی محكومیت مجرم شناخته می‎شود. در نمایه 2-11 : فاصله بین هزینه تجهیزات رایانه ای و كنترلهای رایانه ای زیاد می‌باشد، بنابراین سواستفاده از رایانه افزایش می یابد.تعریف جرائم رایانه مهم می‎باشد زیرا این تعریف در محاسبه آمار چنان جرائمی مؤثر می‎باشد. به عنوان مثال بزرگترین جرم رایانه ای در مورد ثبت وجوه حاصل از سرمایه- شامل 200 میلیون دلار زیان مستقیم بر شركت و 2 میلیون زیان غیرمستقیم بر دیگر شركتها و سرمایه گذاران در سهام عادی و اوراق قرضه بود. این زیانهای بزرگ در صورتی كه به عنوان جرائم رایانه ای شناخته شوند تاثیری جدی بر آمار چنین فعالیتهایی (جرائم رایانه ای) دارند. سوال اینجاست كه آیا ما باید مورد وجوه سرمایه را به عنوان سوء استفاده از رایانه تلقی كنیم. ما در این فصل نگاه دقیق تری به این مورد خواهیم داشت. در بررسی روشها و شیوه جرائم رایانه ای ما بسیاری از فریبكاریهای معمول را یافتیم كه در گذشته به دفعات تكرار شده است. در مواردی كه توسط برنت (Brant) مورد بررسی قرار گرفته است به عنوان مثال، نیمی از آنها شامل انتقال وجوه از مجموعه ای از حسابها بوده است. و دلارها نهایتاً‌در یك كش و قوص به دست مجرمین می رسیده است. در دیدگاه روش شناسی، یك متخصص رایانه جرائم رایانه ای را چنین تعریف می‎كند: «شراب كهنه در بطری نو.»یكی از انواع محدود فعالیتهایی كه ممكن است به عنوان جرائم رایانه ای طبقه بندی شود سرقت برنامه های رایانه ای است. تمام تجهیزات و وسایل رایانه ای نیاز به دانش كامل و همچنین روش شناسی محاسباتی دارند. موارد زیر ممكن است در طبقه زیر قرار گیرد. 1- رسانه های خبری اروپایی گفتند یك بچه مدرسه ای 15 ساله، به سیستم زمانی تجاری از طریق نفوذ در برنامه سیستم عملیاتی دست پیدا كرد این سیستم عملیاتی توسط استفاده كنندگان ممتاز و از طریق كد قابل دستیابی بود.2- مالك یك شركت نرم افزار اقساطی (leosing) برنامه نویسان را متقاعد كرد كه یك كپی از برنامه هایی كه به شركت های فروش اقساطی فروخته شده است به او بدهند.3- یك برنامه نویس در یك دوره كوتاه 56 دفعه در تلاشهای گمراه كننده رایانه ها را خاموش كرد. بعد از مدتی برنامه نویس به دام افتاد و شركت نیم میلیون دلار هزینه كرد تا سخت افزار مشكل دار را پیدا كند.4- یك فرد ناشناس با درخواست از نگهبان كه در را برای وی باز كند به اتاق پایانه ای رایانه دسترسی پیدا كرد و قفل تلفن ها و پایانه ها را باز كرد تا بتواند به خدمات سهمیه بندی زمانی دسترسی پیدا كند.5- دو سازنده رایانه ای و تجهیزات جنبی در یك رقابت غیرمنصفانه و جاسوسی صنعتی، از طریق نوارهای جاسوسی به تخریب محصولات و تسهیلات یكدیگر پرداختند.اگرچه این موارد موادی است كه به عنوان جرائم رایانه ای طبقه بندی می‎شود هنوز مبناهایی وجود دارد كه در این گونه طبقه بندی تردید كرد. در مواردی بعضی از جرائم از روی تفریح و شوخی انجام می‎شود بنابراین به مبارزه طلبیدن و رقابت بیش از «استفاده شخصی» به عنوان عامل تحریك كننده شناخته می‎شود.در موارد مشابه مورد 3، مشكلات شخصیتی بجای سرقت برای استفاده شخصی رخ می نماید. نتیجه آنكه متأسفانه یك تعریف روشن از جرائم رایانه ای در دست نیست. جرائم رایانه ای- ما آمار دقیقی از آن نداریمیك آمار دقیق از جرائم رایانه ای موجود نیست. عدم وجود اطلاعات دقیق از جرائم رایانه ای زمانی كه ما می خواهیم میانگین زمانها را محاسبه كنیم، بیشتر جلب توجه می‎كند. حتی اگر موارد وجوه سرمایه را مستثنی كنیم، میانگین زیانهای ناشی از جرائم رایانه ای كشف شده 650000 دلار می‎باشد كه در مقایسه با دیگر جرائم كه زیان ناشی از آنها به طور كلی 19000 دلار می‎باشد مبلغ زیادی می‎باشد. بنابراین اگر مجرم به دام نیفتد، زیانهای ناشی از این جرائم بیشتر و بیشتر می‎شود. توضیح در مورد عدم وجود اطلاعات دقیق در مورد جرائم رایانه ای از چندین عامل سرچشمه می‎گیرد. یكی از علل (عوامل) احتمالی اینست كه بخش بزرگی از جرائم رایانه ای در شركتهای خصوصی روی می‎دهد و این جرائم به عنوان موضوعات داخلی (internal matter) تلقی می‎شود و هرگز گزارش نمی‎شود. دومین عامل اینست كه توصیف جرائم رایانه ای به اندازه ای گمراه كننده می‎باشد كه آنها را نمی توان در یك لیست جامع جمع آوری كرد. به عنوان مثال، وقتی یك نمایندگی دولت فدرال از كارمندان خویش درخواست كرد كه جرائم رایانه ای كه در سال گذشته رخداده است را معین كنند به این درخواست تنها یك پاسخ مثبت داده شد. هرچند وقتی به این كاركنان توضیحات كافی در مورد این جرائم و همچنین فرایند رایانه ای داده شد، هزاران پاسخ به این درخواست داده شد. مشخص ترین توضیح برای كمبود اطلاعات جرائم رایانه ای اینست كه این جرائم كشف نمی‎شود. زیرا اكثر مجرمان رایانه ای از روی اتفاق، حادثه و یا از روی خوش شانسی به دام می افتند.به همین دلیل، ما می توانیم جرائم رایانه ای شناخته شده را به عنوان نمونه هایی از سوء استفاده از رایانه در نظر بگیریم نه به عنوان یك جامعه كامل. اگرچه ما می توانیم یك آمار تخمینی از این اطلاعات بدست آوریم. در تعمیم نمونه باید محتاط بود زیرا این نمونه با توجه به موارد محدود گزارش شده، مشكلات در برآورد زیانها و با نشأت از ملاحظات شهروندی (كه زیانهای تنبیهی را از سوی دادگاه به دنبال دارد) به دست آمده است. با توجه به این مشكلات، باید بگوییم كه اسناد تاریخی جرائم رایانه ای، مطالعه خوبی در جرم شناسی مدرن انجام داده است. موقعیت مجرمین، تعداد همدستان جزئی از چنین مطالعه ای می‎باشد. همچنین روش شناسی جرائم، توجه چندین متخصص را به خود جلب كرده است.چندین نتیجه آزمایشی از جرائم رایانه ای در بند زیر ارائه شده است. رشد جرائم رایانه ای حداقل چهار دلیل جهت تأئید رشد جرائم رایانه ای وجود دارد. اولی اینست كه تعداد رایانه ها در ایالات متحده آمریكا در پنج سال گذشته بیش از دو برابر شده است و همچنین قدرت رایانه ها نیز افزایش پیدا كرده است همانطور كه اعتماد به رایانه افزایش می یابد، سوء استفاده از رایانه نیز به صورت بالقوه افزایش می یابد.دوم اینكه تعداد رایانه های كوچك در ایالات متحده آمریكا از كمتر از 2 میلیون در سال 1980 به بیش از 30 میلیون در سال 1990 افزایش یافته است. و همین باعث افزایش بالقوه در سوء استفاده از رایانه می‎شود. وقتی رایانه های كوچك به عنوان رایانه های شخصی مورد استفاده قرار می گیرند و استفاده كننده های از این رایانه ها اغلب در حدود كنترلها آگاه نیستند و یا در این مورد وظیفه شناس نمی باشند اینگونه سوء استفاده ها افزایش می یابد. سوم، ما مشاهده كردیم كه اكثر افراد در زمینه رایانه و كار با آن آگاه هستند، و همین به طور كلی باعث سوء استفاده از رایانه می‎شود.و دلیل آخر در رشد جرائم رایانه ای از مقایسه هزینه های سالیانه رایانه با هزینه های كنترلهای رایانه می‎باشد. همانطور كه در نمایه 12-2 منعكس شده است، هزینه سالیانه در زمینه رایانه با یك نرخ تصاعدی افزایش یافته است در مقابل شواهد زیادی وجود دارد كه هزینه سالیانه در كنترلهای رایانه ای در بهترین حالت رشد خطی داشته است. دلیل اینكه مبلغ دلاری خاصی درباره هزینه ها در نمایه 11-2 ارائه نشده است از این مطلب ناشی می‎شود كه مبلغ سالیانه دقیقی از این دو هزینه در دست نیست.فاصله زیاد بین این دو طبقه از هزینه، باعث افزایش سوء استفاده از رایانه می‎شود و به تبع آن باعث افزایش جرائم رایانه ای می‎شود.دون پاركر (Donn Parker) در مورد آمار جرائم رایانه ای می گوید: «ما این آمار را به هیچ كس ارائه نمی دهیم زیرا بسیاری از افراد این آمار را به عنوان كل جرائم رایانه ای تلقی می كنند. این اطلاعات تنها بر مبنای مواردی است كه بخت و اقبال جهت پیدا كردن داشته ایم. نتیجه :مهمترین نتیجه ای كه ما می توانیم از جرائم رایانه ای بگیریم اینست كه ما درباره آن خیلی كم می دانیم. افزایش تعداد مواردی كه به عنوان جرائم رایانه ای گزارش شده است باعث می‎شود كه ما چنین نتیجه گیری كنیم كه جرائم رایانه ای در حال افزایش است. البته روشن نیست كه آیا چنین موردی واقعاً درست است و یا فقطی ناشی از بهبود در گزارشدهی می‎باشد همچنین این نكته نیز روشن می‎شود كه جرائم رایانه ای مبالغ هنگفت پول را در برمی گیرد. آیا میانگین محاسبه شده برای جرائم رایانه ای برمبنای نمونه های شناخته شده این جرائم به درستی می‎تواند تخمین خوبی برای جرائم رایانه ای واقعی باشد.شاید از طریق مطالعه سوء استفاده های رایانه ای كه قبلاً رخ داده است بتوان به درك روشنی از جرائم رایانه ای رسید. بنابراین در قسمت بعد از این فصل، ما نگاه دقیق تری به شش مورد خاص از جرائم رایانه ای داریم و امیدواریم كه از تجربیات دیگران درس بگیریم. شش نمونه از جرائم رایانه ای:جهت بررسی جرائم رایانه ای، یك الگو طبقه بندی موردنیاز است. یكی از انواع جرائم به شكل تخریب می‎باشد دیگری به شكل تحریف اطلاعات ورودی است و نوع سوم استفاده غیرمجاز از مدارك و اطلاعات خروجی می‎باشد. در این بخش ما در مورد 6 جرم رایانه ای بحث می كنیم كه نمونه ای از طبقه های فریبكاری رایانه می‎باشد كه تا به امروز شناخته شده است. كلاه برداری (حقه) از طریق گرد كردن اعداد:یكی از مثالهای فریب رایانه ای دستكاری اشتباهات گرد كردن اعداد است و زمانی اتفاق می افتد كه محاسبات رایانه شامل سنت (یكصدم دلار) باشد. به طور معمول، یك برنامه كامپیوتری به همان شیوه ای كه شما در كودكی آموخته اید اعداد را گرد می‎كند. به سمت پایین گرد شود اگر كسر كوچكتر از 5 باشد؛ و به سمت بالا گرد شود اگر كسر 5 و یا بزرگتر از 5 باشد. بنابراین در محاسبه بهره برای دو حساب بانكی به مبالغ 534/2 دلار و 787/7 دلار، حساب اولی بابت بهره به مبلغ 53/2 دلار بستانكار می‎شود و حساب دومی به مبلغ 79/7 دلار بستانكار می‎شود. اشتباهات در گرد كردن از جمع مبالغی واقعی پرداختی منهای پرداختهای محاسبه شده بدست می‎آید(787/7 دلار + 534/2 دلار= ) 321/10 دلار(79/7 دلار + 53/2 دلار = ) 32/10- 001/0 =به طور كلی اشتباهات، بسیار كوچك هستند وقتی گرد كردن به بالا با گرد كردن به پایین با هم مقابله می‎شوند و انتظار می رود كه ارزش این اشتباهات صفر باشد. یك برنامه ریز می‎تواند از طریق گرد كردن كلاه برداری كند اگر قرارداد گرد كردن را اعمال نكند و همیشه به پائین گرد كند و مالك حساب، حسابش با چنین اشتباهاتی بستانكار شود. توجه داشته باشید كه در دو حساب بالا، این اشتباهات 001/0 نبوده است بلكه 011/0 بوده است زیرا برنامه ریز 4 دهم، یك پنی را از حساب دومی (53/2- 534/2) و 7 دهم یك پنی را از حساب دوم (78/7-787/7) دریافت كرده است. با چنین سیستمی، برنامه ریز به طور متوسط 5/0 سنت برای هر حساب دریافت می‎كند. بنابراین مبلغ كل پولی كه می‎تواند به وسیله چنین برنامه ای دزدیده شود به تعداد حسابهای شركت و تعداد دفعاتی كه در یك دوره به روز می‎شوند بستگی دارد. یك برنامه ریز كه برای یك بانك كار می‎كند می‎تواند انتظار داشته باشد كه از چنین اشتباهاتی 500 دلار در هر گردش بدست آورد و برای چند دقیقه كار برنامه ریزی بد نیست! اگر بانك بهره را به صورت سه ماهه محاسبه كند، كل مبلغ سرقت 2000 دلار در سال می‎شود. اگر برنامه ریز خوش شانس باشد كه بهره پس انداز و وام به صورت روزانه باشد- مبلغ سالانه آن تقریباً 182,500 دلار خواهد بود (365* 100000 * 005/0) ! تجزیه و تحلیلحلیه گرد كردن اعداد یك مثال از جرائم رایانه ای می‎باشد. كل مبلغ بهره كه توسط بانك پرداخت می‎شود یا پس انداز وام هر یك از مشتریان از مبلغ واقعی، یك پنی و یا بیشتر تفاوت دارد و این مبلغ امروزه بشدت برای افراد قابل توجه می‎باشد.علاوه بر این، برای تقریباً نیمی از مشتریان مبلغ بهره برای هر دوره پرداخت درست می‎باشد زیرا عمل روندینگ اعداد یك قرارداد درست می‎باشد. این حیله زمانی اتفاق می‎كند كه عمل روندینگ همراه اشتباهات محاسباتی باشد. این مبلغ به وسیله برنامه نادرست بستانكار می‎شود. در نتیجه برنامه ریز پنی هایی را كه به سمت بالا روند شده اند را دریافت می‎كند. حیله گرد كردن اعداد همچنین می‎تواند توسط سازمانهایی بجز بانكها یا مؤسسات وام و پس انداز مورد استفاده قرار گیرد. هر شركتی كه در آن پرداخت دوره ای بهره انجام شود می‎تواند مورد سواستفاده این برنامه (حیله گرد كردن اعداد) قرار گیرد، بانكها بیشتر در این مورد آسیب پذیر هستند زیرا یك حجم زیادی از دارایی و پردازش اطلاعات در آنجا انجام می‎شود و اغلب اكثر قریب به اتفاق بانكها امروزه از روشهای رایانه ای برای ارائه خدمات به مشتریانشان استفاده می كنند.انواع حیله های روندینگ از طریق اختلاس بهره از حسابهای غیرفعال، دستكاری وجوه بهره بازنشستگان و دزدی های بزرگ بوسیله مبالغ زیاد پول از حسابهایی كه بهره به آنها تعلق گرفته است. بعضی از اعمال حفاظی برای كنترل دستكاریهایی كه در پرداخت بهره انجام می‎شود در زیر آورده شده است.1- تغییر در برنامه نیاز به تایید و اجازه داشته باشد: وقتی یك برنامه رایانه ای نوشته می‎شود و برای استفاده تایید می شود، هرگونه تغییر در برنامه باید به تصویب ناظر برنامه ها و مقامات برسد. یك برنامه ریز نباید این اختیار را داشته باشد كه به صورت خودسرانه بتواند در برنامه تغییر ایجاد كند و اختیار تغییر باید تا جایی كه امكان دارد مورد مراقبت قرار گیرد و تصویب شود. استفاده از برنامه های آماده (بسته بندی شده) برای انجام پذیرش اطلاعات برنامه ریزی شده، به این امر حفاظتی كمك می‎كند زیرا اینچنین برنامه هایی توسط فروشنده مستقل نگهداری می‎شود و هرگونه تغییری می‎تواند از طریق كپی های آن برنامه مقایسه شود تا از صحت آن مطمئن شد.2- تفكیك و جدایی وظایف دایره های (بخشهای) مربوط: یك برنامه ریز نباید اجازه داشته باشد كه به عنوان محاسبه‌گر بهره و تحویلدار عمل كند. بنابراین برای اینكه یك برنامه نویس كه برنامه فریبكاری را می نویسد بتواند این برنامه را اجرا كند، وقتی این كنترل انجام می‎شود، نیاز به تبانی دو یا بیشتر از دو نفر دارد. البته با تفكیك وظایف نمی توان از صحت صددرصد پردازش اطلاعات اطمینان حاصل كرد. هرچند این كنترل مفید می‎باشد زیرا تبانی نیاز به دو نفر دارد مگر اینكه برنامه نویس و اجرا كننده برنامه یك نفر باشد.3- یك حسابرسی جامع از حسابهای پرسنل انجام شود: با محدودیت منابع و حسابرسان بانكها آنرا به عنوان یك موضوع مهم انجام می دهند هر چند تا جایی كه ممكن است، حسابرس باید حسابرسی را در نقاطی بحرانی و مهم انجام دهد تا بتواند پردازش اطلاعات را در طی یك دوره عملیاتی عادی بررسی كند.4- حسابرس و نتایج پردازش اطلاعات یك نمونه گیری تصادفی از حسابها باید انجام شود و نتایج پردازش اطلاعات حاصل از عملكرد رایانه باید با نتایجی كه به صورت دستی محاسبه شده است مقایسه شود. همچنین برنامه های رایانه ای می‎تواند از طریق استفاده از روشهایی كه در فصلهای قبل ارائه شد حسابرسی شود.5- شناخت كاركنان: كاركنانی كه از مشكلات مالی رنج می برند، به كارشان علاقه ای ندارند یا از كارشان ناراضی هستند، این افراد احتمالاً برنامه ها را در جهت منافع خود دستكاری می كنند. 6-آزمونهای آماری را برای خطاهای روندنیگ انجام دهید: بهترین آزمون، یك رشته آزمون می‎باشد. در طی یك دوره معمول یك تناسب (مخلوط) از روندینگ به بالا و روندینگ به پایین را می‎توان انتظار داشت. همانند پیشامد شیر یا خط در پرتاب یك سكه سالم. یك رشته آزمون به تعداد متوالی روندینگ به بالا و روندینگ به پایین توجه دارد. تعداد بیشتر هر یك از موارد بالا (روندینگ به پایین و روندینگ به بالا) نیاز به توجه بیشتری دارد. برنامه رایانه ای می‎تواند به راحتی تعداد روندینگ به بالا شمارش كند. ارزش مورد انتظار نیمی از تعداد كل حسابهای بررسی شده می‎باشد.فرآیندی كه رایانه استفاده می كند، مدركی دال بر این نیست كه جرمی اتفاق افتاده است. امكان دارد كه جرمی اتفاق افتاده باشد. و به طور رسمی گزارش نشده باشد به هر حال ما این مثال را به عنوان یك نمونه شاخص از انواع جرمهایی كه می‎توانند به وسیله تغییر در برنامه سیستم اطلاعاتی حسابداری انجام شود را به شما معرفی كردیم. حالت وجوه سرمایه:وجوه سرمایه یكی از موارد مرزی جرائم رایانه ای می‎باشد. این چنین فریب كاری خودش تا آوریل 1973 جزء جرائم رایانه ای به شمار نمی آمد. هر چند فعالیتهای غیرقانونی مختلفی در سالهای قبل از آن اتفاق می افتد. مجموع زیانهای ناشی از چنین فعالیتهایی بسیار زیاد بود. همانطور كه قبلاً نیز گفته شد حداقل زیان تقسیم شركت تقریباً 200 میلیون دلار تخمین زده شد. اگر زیانهای غیرمستقیم همچون هزینه های قانونی و قیمت سهام عادی كه كاهش می یابد نیز در نظر گرفته شود این رقم به بیش از 2 میلیون افزایش می یابد. یكی از سوال مهم و اساسی كه به وجود می‎آید این است كه آیا می‎توان مورد وجوه سرمایه را به عنوان جرائم رایانه ای در نظر گرفته یا خیر؟از یك سو ما با گزارش ورشكستگی آقای رابرت. رلئوفلر (Mr. Robert M.Leoffler) به عنوان امین رو به رو هستیم كه می گوید این رقم به بیش از 2 میلیون افزایش می یابد. و از سوی دیگر ما بیانیه گلیسان پین (Gleeson Payne) كمیسر بیمه ایالت كالیفرنیا را داریم. این چنین فریبكاری بزرگ، یك شكل خاص از جرائم رایانه ای می‎باشد. رایانه كلید (ابزاری) برای چنین فریبكاری می‎باشد. من با اطمینان آن را جرم رایانه ای می دانم در گذشته، در روشهای كپی برداری سخت مدارك شما محفوظ می ماند. و كسی نمی توانست با چنین حجمی و در چنین مدت زمانی مدارك غیرواقعی تهیه كند. صنعت بیمه فرض می‎كند كامپیوترها همیشه درست عمل می‎كنند. و فریبكاری رایانه ای غیرقابل انتظار است. رایانه كلید (ابزار)، چنین فریبكاری است. حسابرسان برنامه های رایانه ای دارند، اما سرمایه یك كد سری دارد كه باعث سیاستهای بیمه ای (حفاظتی) ویژه ای شده است. ادامه خواندن مقاله جرائم كامپيوتري و سيستمهاي اطلاعاتي حسابداري

نوشته مقاله جرائم كامپيوتري و سيستمهاي اطلاعاتي حسابداري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله روند رشد فن آوري در موتورهاي ديزلي و بنزيني و موضوع گاز سوز

$
0
0
 nx دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چكیده:محدودیت های اعمال شده از طرف سازمانهای زیست محیطی، تدوین قوانین و استانداردهای جدید در كنترل میزان آلاینده های خروجی از موتورهای بنزینی و دیزلی موجب شده فن آوری موتورهای دیزلی و بنزینی به سوی سیستم های تغذیه و احتراق پیشرفته پاشیدن سوخت و احتراق با كنترل ECU گرایش یابد. این حركت علاوه بر دستاوردهای چشم گیر زیست محیطی موجب رضایت دارندگان اتومبیل و دستیابی به شتاب و قدرت برتر و بهره برداری اقتصادی تر از نظر مصرف سوخت شده است. طبق آخرین گزارشهای دریافتی از مراكز تحقیقاتی و كارخانه های سازنده خودروها، برنامه زمان بندی برای دستیابی به آلودگی در حدود صفر تا سال 2010 به طور جدی پیگیری شده و هم اكنون موتورهای بنزینی و دیزلی مرحله استاندارد EURO II را پشت سرگذاشته و تولیدات را به سطح استاندارد EURO III رسانده اند. موضوع به كارگیری سوختهای همگام با رشد فن آوری طراحی و تولید موتورهای پیشرفته همچنان پیگیری، و تطبیق فن آوری سوختهای گازی همگام، به طوری كه باز هم از نظر سطح آلاینده های برتری های چشم گیر خود را نسبت به حالت گازوئیل و بنزنی سوز حفظ كرده اند. خصوصا با تاكید دانشمندان به اثر مخرب CO2 تولیدی از احتراق موتورهای بر لایه اوزون سوختهای گازی LPG و به ویژه CNG با، تعداد كم كربن در ساختمان مولكولی و در نتیجه تولید CO2 كمتر و همراه نداشتن ناخالصی ها به عنوان سوختهای پاك مطرح هستند. روند رشد فن آوری موتورها در دو دهه گذشته از سرعت چشمگیری برخوردار بوده و رقابت سازنده ای با هدف تولید خودرو دیزلی و بنزینی و گازسوز با آلودگی كمتر در سطح كشورهای صنعتی وجود دارد. در این دو دهه صنعت خودرو كشور ما در این رقابت حضور نداشته و لذا مترادف با سطح فن آوری مورتوهای دیزلی و بنزینی در مورد گاز سوز نیز از قدیمی ترین سیستم تبدیل و تجهیزات مربوطه استفاده نموده است.متاسفانه گزارشهای دریافتی نمایانگر این واقعیت تلخ است كه به دلیل عدم رضایت مبانی طراحی و تبدیل خودروهای سبك به سوخت گازی با روش مهندسی اهداف نیست محیطی طرح بهره گیری از سوختهای گازی نیز یا كمرنگ و یا نا موفق بوده است و تولید این مجموعه های كیت های گاز سوز قدیمی و ناموفق همچنان ادامه دارد. عطف به حركت جدید صنایع خودروسازی به سوی تولید خودروهای به روز در سطح جهانی و ساخت خودروهای مشترك با كمپانی های صاحب نام، ارائه دهنده مقاله روند رشد فن آوری موتور و خودروها را در زمینه گاز سوز منطبق یا برتر از حالت گازوئیلی و بنزینی به بحث و تحلیل علمی می گذارد وبه ترتیب شش نسل تكاملی تجهیزات گازسوز بر روی خودروها را از سال 1980 الی 2000 به شرح ذیل پژوهش عمل و فن می‎كند:1 سیستم گازسوز موتورها به روش كاربراسیون با ونتوری ثابت كه هم اكنون دركشورها متداول است.2 سیستم گازسوز موتورها به روش كاربراسیون، مخلوط كن متغیر.3 سیستم گازسوز موتورها به روش كاربراسیون با شیر متغیر و كنترل الكترونیكی و كاتالیست دو راهه نوع رقیق سوز.4 سیستم گاز سوز با روش كاربراسیون و شیر كنترل به روش ECU با كاتالیست سه راهه مدار بسته.5 سیستم گازسوز با پاشیدن متمركز با كنترل ECU و مدار بسته و كاتالیست سه راهه TBI.6. سیستم گازسوز با پاشیدن چند نقطه ای و كنترل میكرو پروسسوری MPFI و كاتالیست سه راهه مدار بسته.امید اینكه صنایع خودروكشور در زمینه فن آوری گازسوز نیز مترادف با برنامه های تولیدات جدید همگام شوند. مقدمه:بهره گیری از سوختهای جایگزین در دهه اخیر مورد توجه مراكز پژوهشی و صنایع موتور در سطح جهانی قرار گرفته است، زیرا با كاهش ذخایر نفت، موتورهای صنعتی در حال گردش، و در برنامه تولید كه از نظر اصول طراحی و فن آوری به سوختهای هیدروكربوری وابسته اند، راهی جز استفاده از سوختهای گازی ندارند متخصصان امر پیش بینی می كنند كه با تقلیل تولید نفت خام، بخش رو به رشد سوخت مورد نیاز خودروها باید پس از سال 2000 با روندی رو به رشد از گاز مایع و پس از گاز طبیعی تأمین شود. وابستگی اصول طراحی موتورها به مشخصات فیزیكی و شیمیایی و در نتیجه سازگاری سوخت با طراحی موتور روند رشد خودروهای گاز سوز را تا سه دهه آینده به طرف LPG و سیكل اتور و پس با كاهش تولید نفت خام و در نتیجه كاهش تولید LPG به طرف CNG و LNG با سیكل اتوسوق خواهد داد. هر دو سوخت LPG و CNG در تبدیل خودروهای سواری مجهز به موتورهای SI و سیكل ترمودینامیكی OTTO می توند به ترتیب با حفظ مشخصات طراحی و با تغییراتی بسیار جزئی با توجیه فنی و اقتصادی مورد بهره برداری قرار گیرد. موضوع توسعه رو به افزایش وسایط نقلیه عمومی در سطح شهرها از طرفی و از طرف دیگر محدودیت های رو به تاكید حد آلاینده های اگزوز این وسایل كه عموما از نوع دیزلی هستند بهره گیری از سوختهای گاز بر روی دیزلها را تضمین می‎كند.هر چند كار بر روی موتورهای دیزلی با سوخت گازوئیل با آلودگی های كمتری از نظر گازهای اگزوز صدای موتور شدیدا توسط كمپانی های صاحب نام دنبال می‎شود و به موفقیت هایی نیز دست یافته‎اند ولی باید با صراحت اعلام داشت كه پس از كاهش تولید نفت خام و توسعه بازار سوختهای گاز احتمال قوی وجود دارد كه دیزل سازها نیز الزاما به طرف سیكل اتو OTTO سوق پیدا نماید. زیرا سیكل به دلیل مشخصات ویژه خودرو و طراحی موتور آن در آینده توجیه فنی و اقتصادی و زیست محیطی برتری دارد. محدودیت های اعمال شده برای گازهای اگزوز بهره گیری از كاتالیست های سه منظوره را الزامی ساخته و در نتیجه روش صد در صد گاز سوز و سیكل اتور از ارجحیت برخوردار خواهد بود. مراكز پژوهشی وابسته به صنایع كه كار هماهنگی بین صنعت و سازمانهای محیط زیست را كرده اند كه جواب گوی محدودیت های رو به رشد در تدوین استانداردهای كنترل آلودگی اگزوز وسایل نقلیه بهره گیری از سوختهای به روش صد در صد و استفاده از سیكل اتو هستند. دیدگاههای جهانی در مورد آلاینده سوختهای فسیلیافزایش تولید نفت خام برای جوابگویی به عطش رشد فزاینده فن آوری در چند دهه اخیر بشریت را با خطر فقر و گرسنگی ناشی از اتمام منابع سوخت فسیلی در قرن آینده مواجه ساخته است. به طوری كه دهكده جهانی از هم اكنون به فكر چاره جویی در یافتن منابع ناشناخته انرژی در زمین وخارج جو افتاده است. واقعیت تلخ ناموفق بودن انرژی های جایگزین برای جواب گویی است زیرا تا این تاریخ هیچ منبع انرژی از نظر توجیه مسائل اقتصادی و فنی نتوانسته با سوختهای فسیلی رقابت نماید. دیاگرام نمایشگر نیاز امروز و آینده سوختهای فسیلی در قرن آینده است همان گونه كه ملاحظه می‎شود نیاز كل انرژی به شكل خطی رو به افزایش و نقش انرژی مصرفی در حمل و نقل به شكل چشم گیری به موازات آن رشد می نماید. از طرفی از اوایل قرن آینده ذخایر نفت با سرعت زیاد رو به كاهش خواهد نهاد. دیاگرام میزان درخواست و تولید سوختهای فسیلی تا سال 2100 میلادیسوخت گاز مایع مشتق از نفت خام به تولید آن وابسته بوده و د رصورت بهره گیری از LPG در ترانسپورت می‎توان امیدوار بود كه عمر منابع نفت خام تا سه الی چهار دهه افزایش یابد ولی در نهایت پایان پذیر خواهد بود. در نهایت كل انرژی فسیلی موجود در كره زمین می‎تواند حداكثر جواب گوی نیاز یك قرن آینده باشد پس تعیین راهبرد مشخص در جهت دادن به صنایع كشور جهت تدوین فن آوری در تولید پخش و مصرف سوختهای گاز به شكل مرحله ای از سوخت LPG و CNG از اهمیت حیاتی برخوردار است. تدوین استانداردهای جدید در محدود كردن میزان گازهای آلاینده اگزوزتوسعه وسایز نقلیه خصوصی و عمومی با اشتیاق بشریت به زندگی همراه با آسایش و رفاه در چند دهه اخیر عامل اصلی افزایش خطر آفرین آلودگی هوا و محیط زیست را موجب شده به طوری كه بشر قرن بیست و یكم انسانی خواهد بود كه با مهمترین دوست خود یعنی طبیعت خصمانه رفتار می‎كند و از مواهب آن خود و نسلهای آتی را محروم می سازد، لذا سازمانهای بین المللی زیست محیطی با اختیارات بشتر به مقابله با غول آلودگی می پردازند. تدوین استانداردهای آلودگی اگزوز خودروها در دو دهه اخیر نمایانگر این واقعیت است كه باید برای حل مساله حمل و نقل به طرف سوختهای پاك رفت. آنچه مسلم است در اوایل قرن آینده میزان هیدروكربورهای آزاد اگزوز باید زیر 01 gr/mile و میزان منواكسید كربن زیر 10 gr/mile و میزان NOX زیر 1gr/mile و میزان ذرات آزاد باید زیر حد 01 gr/mile برسد. میزان مواد زاینده اسید مثل اكسیدهای گوگرد الزاما باید در حد صفر باشند و با مراجعه به آرام و ارقام یقینا بهره گیری از سوختهای فسیلی گازی تنها راه حل محسوب می‎شود. از طرفی رسیدن به این محدودیتهای آلاینده در اگزوز با سوخت دیزلی به هیچ وجه با سوخت بنزین هم بسیار مشكل است لذا با تغییر ساختار سوخت فسیلی از سوختهای كلاسیك به سوختهای گازی مسلماً راهی جز سیكل اتو و بهره گیری از كاتالیست باقی نمی گذارد. عملا استانداردهای تدوین شده در سال 1970 نتوانست اهداف زیست محیطی را جواب گو باشد. زیرا توسعه تعداد خودروها این اثر را خنثی می نمود. از سال 1980 استانداردهای شدیدترین بر حسب توان فن آوری و با توجیه فنی اقتصادی اعمال و عملا طول عمر عوامل مؤثر در كاهش آلاینده ها نصب شده بر روی خودروها جواب گوی اهداف محیط زیستی تا سال 2000 است. پس از سال 2000 باز هم روند رشد خودروها در گردش موجب می‎شود به شكل مرحله ای هر 10 سال یك بار قوانین جدید در مورد تولید خودروها با آلودگی كم تجدید و در نهایت خودروهای با آلودگی صفر هدف نهایی سال 2050 میلادی خواهد بود. روند توسعه فن آوری در سیستم های تغذیه و احتراق موتورهای سیكل اتو (OTTO)تمركز بر روی طراحی سیستم های تغذیه و احتراق پیشرفته از سالهای 1976 با كاهش عرضه نفت نسبت به رشد تقاضا و سیر صعودی قیمت نفت و فرآورده های سوختی مثل گازوئیل و بنزین در كشورهای صنعتی به طور جدی مطرح شد. طراحی سیستم های تغذیه كاربراتوری و سیستم های احتراق الكترونیكی با هدف كاهش مصرف سوخت در مقابل افزایش دور و توان بر حجم موتورهای بنزینی فزونی گرفت. از سال 1984 جامعه صنعتی علاوه بر كاهش مصرف سوخت دست به ابلاغ استانداردهای میزان آلاینده های اگزوز و بخارهای خروجی از موتور و خودرو زد و عملا طراحان و سازندگان موتور و خودرو با زمانهای محدود مهلت های ابلاغ شده جهت پاسخ گویی به استانداردهای ابلاغی شدند كه در اروپا به ECE معروف هستند. با ابلاغ استاندارد ECE 15-03 تحول اساسی در طراحی كاربراتورهای مجهز به چند مدار كنترل پارامترهای فیزیكی مخلوط و احتراق الكترونیكی و كاتالیست های دو راهه گردیدن (1984). استانداردهای ECE15-04 مقدمه ای جدی برای حذف كامل سیستم های تغذیه كاربراتوری و یا حفظ آن مشروط به تجهیز مدارها به سیستم های كنترل الكتریكی همراه با سیستم احتراق الكترونیكی و كاتالیست دو راهه در یك مدار بسته شدند (1990). سیستم های انژكتوری در كاربراتور به نام TBI مجهز به سیستم كنترل طراحی شد. استانداردهای EURO I به شكل كامل حذب سیستم كاربراتور و اعمال سیستم های انژكتوری متمركز و چند نقطه ای با كاتالسیت های سه راهه مجهز به سنسور را موجب شدند كه به سیستم های L- jetronic و KE-Ke-jetronic و Ke K-jetronic معروف گردیدند كه از روش MPFI بهره گرفتند. استانداردهای EURO II گام بلندی در جهت توسعه سیستم motronic مجهز به سیستم MPFI و احتراق كامل الكترونیكی مستقل از مكانیزم موتور و با كنترل كامپیوتری و كاتالیست سه راهه سرامیكی گردید. تحلیل منحنی های مرجع شامل تغییرات میزان آلاینده های اگزوز CO و HC و NOX و مصرف ویژه سوخت b همراه با تغییرات گشتاور موتور نسبت به سوخت به هوا و یا ضریب نمایانگر این واقعیت است كه اصولاً دست یابی به میزان آلاینده های كم در مقابل دریافت توان و گشتاور كافی و عملكرد اقتصادی موتور در محدوده 1 امكان پذیر است و این یك اصل كاملاً اثبات شده و اجتناب ناپذیر در كلیه موتورهای سیكل اتو (OTTO) می‎باشد. مسلماً پس از حفظ محدوده 1 در سیستم تغذیه همراه با تشكیل كانون شعله قوی در زمان مناسب آلاینده های خروجی از موتور به حد متعادلی رسیده و انجام هر گونه عملیاتی بر روی اگزوز در جهت رسیدن به استانداردها ابلاغی را امكان پذیر می كنند. نگهداری نسبت هوا به سوخت در محدوده ضریب اضافه هوا برای كلیه دورها و بارهایی كه موتور در آن واقع می‎شود مسلماً به روش كاربراسیون امكان پذیر نبوده و لذا گامهای تكنولوژیك در توسعه سیستم های سوخت پاشی كه قبلا نام برده شده الزامی و اجتناب ناپذیر بوده است. (دیاگرام شماره 1) در محدوده 096-12 میزان CO به كمترین حد ممكن می رسد و این امر كمك شایان توجهی به كاهش عملیات و هزینه ها در عملیات كاتالیست كنوتور برای اكسیداسیون این گاز سمی می نماید. میزان HC هیدروكربورهای سوخته شده در محدوده ضریب اضافه هوایی یاد شده در حد پائینی قرار دارد كه باز هم عملیات اكسیداسیون هیدروكربورهای سوخته نشده را در درون كاتالیست كوتاه و ساده می نماید. در حقیقت نگه داشتن نسبت سوخت به هوا در محدوده ضریب اضافه های 1، روشی است موفق در كاهش میزان اكسیژن مصرفی برای اكسیداسیون دو عامل اصلی آلودگی یعنی CO و HC. نكته جالب توجه بالا بودن میزان NOX در محدوده 1 مخلوط است كه خود از گازهای كمی است، ولی در كاتالیست سه راهه نیاز به عملیات احیا جهت خنثی شدن و تبدیل به ازت دارد. در حقیقت از دیدگاه عملیات پس از خروج از موتور بر روی گازهای آلاینده به صلاح است. نخست عملیات احیای NOX و تبدیل به گاز خنثی انجام و اكسیژن حاصل از احیا جهت اكسیداسیون دو ماده آلاینده دیگر كه CO و HC باشد استفاده شود. این شگرد یعنی نگه داشتن مخلوط در محدوده 1 كمك شایانی به كاهش هزینه ها و صرف انرژی برای عملیات پس از خروج از موتور را می نماید. (After treatment). تأمین رضایت مصرف كنندگان خودرو كه همواره به دنبال قدرت برتر و قابلیت مانور افزونتر خودرو هستند، مخلوط هوا و سوخت غلیظ با 1 را ایجاب می نماید، ولی محدودیتهای زیست محیطی و ارتقای فرهنگ حفاظت از محیط زیست موضوع را به مصالحه ای خردمندانه سوق می‎دهد. به طوری كه در محدوده های زمانی كوتاه مدت و حسب نیاز راننده سوارهای توان ماكزیمم و گشتاور و شتاب برتر در سیستم رایانه ای كنترل خودرو پیش بینی و در آن مقاطع سوخت سخاوتمندانه وارد موتور می‎شود. ولی این لحظات و نیازهای كوتاه مدت و گذر است. طراحان ترافیك جاده های شهری و بین شهری جهت دست یابی به اهداف ملی سیكل ترافیكی را طوری طراحی كه حتی الامكان از شتاب های لحظه ای و سبقت های مثبت و منفی جلوگیری شود اصطلاحا یك رانندگی با نرمش را برنامه ریزی می نماید (Gently). سیگنالهای ارسالی از اكسیژن سنسور قبل از كاتالیست جهت تزریق هوا و جبران كمبود اكسیژن عملیات اكسیداسیون نیز ارائه شده در مرحله قبل از كاتالیست حفظ محدوده 0/975…105 . به سه بخش اساسی مخلوط غلیظ Rich= 0/975 .1 و محدوده استوی كیومتریك stoichiometric= 1.1/025 و محدوده فقیر یا Leun= 1/025- 1/05 تقسیم شده است. در محدوده غلیظ قبل از كاتالیست میزان HC و CO بالا ولی NOX متعادل است و پس از عملیات احیاء و اكسیداسیون دركاتالیست میزان CO و HC نسبتاً متعادل و میزان NOX كاهش چشمگیری دارد. سنسور اكسیژن میزان بالای اكسیژن حاصل از احیای NOX را نشان می‎دهد. در محدوده استووكیومتریك میزان HC و CO قبل از كاتالیست متعادل و پس از كاتالیست در اثر استفاده از اكسیژن تولید در مرحله 1 میزان CO و HC شدیدا پائین می‎آید و میزان NOX در حد متعادل و رو به افزایش است و سیگنال سنسور نمایانگر مصرف اكسیژن است. در محدوده فقیر Leun استمرار عملیات دستیابی به میزان CO و HC و NOX متعادل را نشان می‎دهد. رابطه سوخت وآلاینده ها و روند توسعه فن آوریكنترل محدود اكتان كه اصلی ترین پارامتر فیزیكی و شیمیایی سوخت در سیكل اتو OTTO می باشد، در بنزین های معمولی با دو كلاس Regular و super به كمك ماده افزودنی تتراتیل سرب (C2H¬5)4 pb انجام می شود، ولی با توسعه فن آوری سیستم های MPFI و TBI و اصلاحات انجام شده در فن آوری مواد اجزای موتور در محفظه احتراق پاسخ گوی نیاز به حذف عوامل سرب در سوخت ودر نتیجه در گازهای اگزوز را موجب شد. پس در اصل نیاز به حذف عوامل سرب در سوخت و در نتیجه درگازهای اگزوز را موجب شد. پس در اصل نیاز به حذف عوامل سرب از ماده سوختی به عنوان مخرب محیط زیست و عدم امكان بهره گیری از سوخت های سرب دار در سیستم های مجهز به كاتالیست به دلیل اثر غیرفعال نمودن كاتالیست به واسطه وجود سرب در دور اگزوز تولید و توسعه و بهره گیری از سوختهای بنزین بدون سرب الزامی می سازد. بنزینهای بدون سرب كه یا به روش شكستن هیدروكربورهای با عدد اكتان پائین و تبدیل به هیدروكربورهای اكتان بالا و یا به طریق افزودن توام بنزین عملیات شده در راكتور و ماده MTBE به بازار ارایه می‎شوند عملا عوامل سرب را به همراه ندارند، ولی از دیدگاه احتراق ساختمان شیمیایی سوخت به سوی آروماتها و هیدروكربورهای مقاوم در مقابل اكسیداسیون پیش می رود. این مهم موجب می‎شود كه اولا نیاز مبرم به تشكیل كانون شعله قوی تك نقطه یا چند نقطه ای داریم تا تضمین كننده احتراق كامل باشد ثانیا مخلوط حتما باید در محدوده اقرار داشته باشد. پس ارائه دهنده مقاله صراحتا اعلام می دارد كه استفاده از بنزین بدون سرب در موتورهای قدیمی جدا از مسئله ایجاد تنش در اجزای داخلی اتاق احتراق به دلیل حذف عامل روان كاوی فلزی سرب Metalt lubricant با احتراق ناقص و افزایش چشمگیر و خطرناك هیدروكربورها و آن هم از انواع مضرترین آن و افزایش میزان CO ختم می‎شود و جدا از مسئله حذف سرب اهداف زیست محیطی را پاسخ گو نیست. پس تولید و توسعه بنزین بدون سرب باید همگام با توسعه تولید موتورهای مجهز به سیستم MPFI و TBI با كاتالیست كنوتور sensor و كنترل ECU باشد ودر غیر این صورت عوامل آلاینده شدیدا بالا خواهد رفت. ادامه خواندن مقاله روند رشد فن آوري در موتورهاي ديزلي و بنزيني و موضوع گاز سوز

نوشته مقاله روند رشد فن آوري در موتورهاي ديزلي و بنزيني و موضوع گاز سوز اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله داروش(گياه شناسي) مهارت كنترل آفت براي باغبانان خانگي يا متخصصان زمين

$
0
0
 nx دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx :  دانلود مقاله داروش(گیاه شناسی) مهارت كنترل آفت براسپس آن ناحیه را با چند لایه و پلی اتیلن سیاه بپوشانیدش زیرا به شاخه‌ها آسیب می‌رسد. در بعضی از گونه‌های درختان زیرپلاستیك بافتهایی ایجاد می شود كه شاخه را ضعیف و سست می‌كند. داروش برگ پهن به نور احتیاج دارد و بدون آن پس از دو سال خواهد مرد. ضروری است كه این درمان دوباره تكرار شود، مخصوصاً اگر تنه درخت خدا شود یا داروش نمرده باشد. به راحتی می‌توان داروش را از درخت آلوده در زمستان جدا كرد، حتی بدون پوشاندن، این عمل بهتر از این است كه هیچ اقدامی نكنید. حتی اگر احتمال رشد مجدد انگل وجود داشته باشد پراكنده شدن آن كاهش می‌یابد زیرا داروش برگ پهن هنگام رشد و تولید دانه باید خیلی پیر باشد. كنترل شیمیائی تعدیل كننده گیاه ( یك نوع اسپری) ممكن است به طور مستقیم در كنترل داروش استفاده شود. برای اینكه این روش موثر باشد داروش باید ساكن و اسپری نیز باید داروش را كاملاً خیس كند. داروش قبل از بیشتر درختان از حالت ركود خارج می‌شود، بنابراین زمان ایده آل برای درمان از اول نوامبر تا اواخر ژانویه است. هنگام درمان وقتی كه درختان ساكن هستند، درمان صورت نمی‌پذیرد و داروشها بیشتر از زمانهایی كه برگ روی درختان است قابل مشاهده است. سم پاشی فقط كوتاه مدت موثر است. مخصوصاً زمانی كه آ‎لودگی پیشرفته باشد، كه باعث افتادن داروش می‌شود داروش بزودی دوباره رشد می كند و به درمان مجدد نیاز دارد. گونه‌های مقاوم بعضی از گونه‌های درختان دربرابر داروش برگ پهن مقاوم به نظر می‌رسد. شكوفه گلابی، پروانش سیاه، اكالیپتوس، گینك گو، كهربا، اسكمور و كانیفرزها مانند درخت ماموت و سرو بندرت آلوده می‌شوند. به اینها یا گونه‌های مقاوم دیگر باید زمانی رسیدگی شوند كه در مناطق آلوده كاشته شود یا هنگامی كه درختان آلوده جایگزین شود. مهارت كنترل آفت در اجتماع داروش برنامه را در اجتماع كنترل می‌كند به تركیب روشها و همكاری توسعه دهنده‌ها، ملاك‌ها، تاجران و اورژانس عمومی نیاز دارند. مالكان می‌توانند اساساً آلودگی داروش را در درخت شان كاهش دهند، اما بدون همكاری اجتماع، آلودگی‌ها دوباره عود می‌كند. نواحی جنگلی عمومی، مانند پاركها وشاخه‌های رودهای نزدیك منطقه شهری، می‌تواند منبع دائمی دانه‌ها آلودگی داروش باشد، به همین دلیل، كاشتن گونه‌های درختان برای آلودگی داروش كه باید در قسمتی از شهر و پارك باشد. مستعد است. بهترین و موثرترین مقیاس كنترل از بین بردن آلودگی درختان و جابجایی آنها با گونه‌های حساس می‌باشد. از لحاظ اقتصادی دفع درخت می‌تواند روش عملی برای هم نمایندگی‌های عمومی و هم زمین داران باشد. به علاوه برای فراهم آوردن منبع هیزم نیز می‌باشد. به علت حمایت كردن شهروندان در از بین بردن داروش از درختان آلوده املاك خود، بعضی شهرها ابزار رفع آلودگی را قرض می كنند. در موارد دیگر ساكنان همسایه در كرایه كردن سرویسهای ویژه برای از بین بردن داروش شركت می كنند. داروش نوع رایج داروش بر می‌گردد به تاریخ كهن و فرهنگهای زیادی را در بر می‌گیرد. كلاً، نشانه صلح و آرامش عشق و خوش نیتی است. در انگلیس تا استرالیاؤ، زلاندنو، سرتاسر اروپا و ایران اهمیت دارد و حتی در كانادا و آمریكا نیز كم اهمیت نیست. خیلی وقت پیش به گفته فالگیر سنتی، داروش نشانه وعلامت صلح و خوش نیتی بود. جنگلهای قبیله ای تغییر كردند و متوقف شدند. بعضی فرهنگها بر این باورند كه داروش محافظ خوبی در برابر جادوگری است. دیگر فرهنگها از آن به عنوان درمان بیماریهای مختلف استفاده می‌كردند. ارزش داروش در گذشته، سود، بها و استعمال وسیعی داشت، اما مهمترین عقیده رایج در مورد آن درجهان عشق و حاصلخیزی بود. نجیب زادگان، هشدار زیادی ابراز می‌كنند. در بعضی فرهنگها، بیشتر در طبق سنت‌های رایج، زن جوانی كه زیر داروش بایستد و منتظر بوسه معشوقش است. بهشت به جوان شیك پوشی كه اشاره و ایما نمی‌كند كمك خواهد كرد. اه، یك فكر دیگر، درصورتیكه شما زمان خوشی زیر داروش داشته باشید، روش مناسب این است كه در هنگام بوسیدن جوانه‌ها را بردارید. هنگامی كه جوانه ها برده می‌شوند پس بوسه ها نیز برده می‌شوند بنابراین آنها بوسه‌های آخر بودند. مهم : برگهای داروش سمی هستند. اگر بچه كوچكی در خانواده است، برای امنیت بیشتر از نوع مصنوعیش استفاده كنید. می‌دانید؟ این سمبل و نشانه عشق عقیده رایج و عمیقی است اما می‌دانید كجا رشد كرده است. داروش انگل است. گیاهی كه روی درختان زندگی می‌كند. نازك است با برگهای چرخی می‌توان داروش را در بیشتر نقاط جهان یافت. انواع مختلفی از این گیاه وجود دارد. نوع آمریكای شمالی و نوع اروپایی. این گیاه انگل است و در درختان و بوته‌ها یافت می‌شود. داروش به ریشه‌ها در زیردرختان میزبان فرستاده می‌شوند. پوست درخت كه به درخت وصل می‌شود. درصورتیكه داروش انگل است، می‌تواند مانند گیاهی در خاك زندگی كند. دانه‌های داروش توسط پرندگان پراكنده می‌شود كه این دانه‌ها به منقار آنها می‌چسبد. داروش بسیار پراكنده می‌شود و باعث ضعیف شدن درخت و یا حتی از بین بردن آن می‌‌شود. درو كردن داروش می‌تواند ساده و یا مشكل ساز باشد. اگر شما آنقدر خوش شانس باشید كه آنرا در وضعیتی پیدا كنید كه هنوز خوب رشد نكرده است، می‌توانید آنرا به راحتی بكنید. اما بیشتر داروش‌ها بالای درختان هستند. شاخه‌هایی كه نردبان به آن نمی‌رسد مردم سعی می‌كند آنها را بزند تا بیفتند. گونه‌های مقاوم بعضی از گونه درختان در مقابل حمله داروش ها مقاوم هستند. ادامه خواندن مقاله داروش(گياه شناسي) مهارت كنترل آفت براي باغبانان خانگي يا متخصصان زمين

نوشته مقاله داروش(گياه شناسي) مهارت كنترل آفت براي باغبانان خانگي يا متخصصان زمين اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تاي چي يا مديتيشن پويا

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : منابع خارجی : 1- Shaolin Chin Na . unique Publications , Inc .1980 2- Chinese Qgong Massage, YMAAPublication center 3- The Root of chinese Qgong , Longevity & Enlightement YMAAPblication center . تای چی یا یوگای چینی به معنی نهایت برتر و نحوه جاری كردن چی یا نیروی حیاتی در روان و جسم و به هنرجو آموزش می‎دهد . تای چی حاصل تركیب سه فلسفه بودیسم ، تائوئیسم ، و كنفسیوس می‎باشد . تای چی هنر مراقبه فعال كه در عصر حاضر یكی از مؤثرترین راههای رهایی از تنش و بازسازی روان و جسم انسان امروز می‎باشد . چون در عصر حاضر انسانها عادت به فعالیت و حركت كرده اند و برای آن بسیار مشكل می‎باشد كه در گوشه ای ، ساكت و ساكن بنشیند و به خود بنگرند . ولی تای چی به عنوان ، هنر مراقبه فعال به هنرجو یاد می‎دهد كه چگونه در حین و شدت فعالیت بتواند به نیروی درونی و جوهر ابدی خود آگاه شده و بتواند در ژرفای وجود خود، تحقیق كند و گوهر وجودی خویش را كه همانا آگاهی و روشنایی است صید كند . تای چی از یك سری حركات موزون و مواج ، رقص گونه ، حركات تنفسی ،‌ تمركزی ، تجسمی و مدیتیشن های خاص خود تشكیل شده ، كه به وسیله آنها هنرجو با شعور و هشیاری درونی خود ارتباط برقرار كرده و می‎تواند كیفیتی برتر و متعالی تر را در زندگی عادی و روزمره خود نمایان كند . چاكراها یا مراكز انرژی كه در تای چی مورد بررسی قرار می گیرد تمام چاكراهای اصلی به خصوص چاكرای تاج و چشم سوم . چاكراها دست و پا و دریای یا سرچشمه انرژی ، تانتین می باشد . تای چی از بخشی طب سنتی چینی و سوزنی است . در اصل نقاط درمانی طب سوزنی به گونه ای در حركات تای چی گنجانده شده اند كه یك فرد به طور مستقل بتواند آنها را تحریك كرده و فعالانه باعث شفای روان و بدن خود شود . تای چی هنر شفای كل نگری مانند یوگا ، هومیوپاتی ، انرژی درمانی و …… می‎باشد كه در برخی موارد مزایای بیشتری نسبت به هر كدام دارا می‎باشد مثلاً : در یوگا تنها به چاكراهای اصلی پرداخته می‎شود و توجه زیادی به چاكرای كف پا می‎شود و یا به جریان انرژی حیات «پرانا » و حس و تجربه آن نمی‎شود ولی در تای چی هنرجو چی یا انرژی حیاتی را می‎تواند كاملاً لمس كرده و با چاكراهای كف دست و كف پا آشنا می‎شود ومی تواند برای تخلیه انرژی و نامتعادلی ها به زمین ، شفا و ….. استفاده كند، بدون زحمات و تلاشهای فراوان و طولانی . در ضمن تای چی برای عصر حاضر كه بسیار سریع و پرجنب وجوش است بسیار مناسب تر است و فرد حتی در زندگی عادی روزمره مثلاً : جارو زدن ، رانندگی و … می‎تواند از آن استفاده كند . تای چی كلاً بر چند اصلی مانند : قانون یین و یانگ ، قانون انرژی هوشمند حیات «چی » ، قانون تعادل ، قانون اتحاد ، قانون طبیعت ، «غلبه نرمی بر سختی ، همه چیز در حركت است ، دایره » ، قانون عدد 3 «تثلیث » ، قانون ارتعاشات ، قانون خود هشیاری ، خویش انضباطی ، خود شناسی ، قانون تسلیم ، قانون عدد 7 یا اكتاو ، قانون برتری ذهن و رابطه متقابل آن با بدن ، تئوری وای دن و قانون روح و ….. استوار است . اكنون به بررسی چند اصل بنیادین تای چی می‎پردازیم : 1 – چی ، جوهر واحد هستی «Spirit , Vital force» چی به معنای هوا ، نیرو ، حركت و انرژی حیاتی است كه در اصل منظور همان انرژی ذاتی یا انرژی اولیه و مطلق و یا جوهره ی حیات می‎باشد . این انرژی حیاتی از مبدأیی واحد به بیرون انتشار می یابد و باعث زندگی و جان بخشیدن به هر چیزی می‎شود . هستی هر چیز وهر كس وابسته به این انرژی حیاتی و واحد است كه در زبانهای مختلف با نامهای مختلفی مانند ، كی یاریكی در ژاپن ، نا یا جان یا نیرو در پارسی ، روح الهی یا عشق الهی یا حی یا نور و …. در عرفان اسلامی ، روح القدس یا كلمه در مسیحیت ، تائو در تائوئیزیسم ، پرانادر ودا ، داما در بودیسم ، شی یا چی در چین ، انرژی هوشمند در علم ، ATP در فیزیولوژی ، ناشناختی در عرفان سرخپوستی ، قانون جاذبه در فیزیك ، كلمه دركا بالا «عرفان یهود » ، نیروی اهورایی در زرتشت ، انرژی حیاتی و هخا در هخامنشی ، مهر در آئین میترایی ، اك در اكنكار ، آگاهی در TA «روانكاوی »، در مصر باستان KA ، در بابل باستان Pneuma در یهود Jesod ، در قبایل آفریقایی Megobe ، در میان اسكیموها Elima ، در بین سرخپوشان برزیلی Hasina ، در بین شمن ها WaKAN ، در بین صوفیان بركت ، بین جادوگران طلسم ، بین كیمیاگران اكسیر یا مایع حیاتی ، از نظر دكتر رایشن باخ orgon ، دكتر تانسلی odice می‎نامند . این جریان هوشمند از چاكرای تاج وارد بدن می‎شود و از میان 7 چاكرای اصلی عبور می‎كند و باعث حیان انسان و هر موجود زنده دیگری می‎شود پس هر چه این جریان متعادل تر و قویتر باشد موجود سرحال تر و زنده تر و قوی تر می‎شود و در تای چی هنرجو نحوه تعادل ، بیشتر كردن و هدایت این جریان را یاد می‎گیرد . در واقع می‎توان گفت : اصل چی همان و شاید جنبه ای دیگر از اصل توحید و وحدت عالم در حین كثرت می‎باشد اما در شكلی كاربردی تر چون كه این جریان در همه چیز و همه كس جریان دارد و همه را به همدیگر وصل كرده مانند مرواریدهای یك گردنبند . چی بی شكل است اما شكل می‎دهد ، ثابت اما در جریان است ، نرم اما قدرتمند ومانند طبیعت است . چی سر منشأ حیات و انرژی حیات بخش انسان است . به عبارت دیگر ، چی در زنده و سالم بودن ما نقشی اساسی ایفا می‎كند . در نتیجه افزایش متعادل چی به افزایش انرژی حیاتی ، سرزندگی و سلامت منجر می‎شود ، اعتقاد چینیان چنین است كه جریان چی از سه طریق دریافت می‎شود : 1- آسمان «هوا و …» 2- زمین «غذا » 3- انرژی جنسی و به طور مستمر در مسیرهای انرژی بدن انسان جاری است و هر گاه در این جریان اختلالی به وجود آید یا مسیر آن مسدود شده و كلاً نا متعادل شود بیماری به وجود می‎آید . تای چی و چی كونگ تكنولوژی شفاگری این فلسفه می باشند كه به هنرجو آموزش می دهند كه چگونه چی را لمس كرده ، آنرا متعادل كند از اصل چی می‎توان به مسائلی همچون هستی هوشمند «INTelligence of univers» ، انسان به عنوان عالم اصغر در عالم اكبر و عالم اكبر در عالم اصغر، جریان ویا چرخه انرژی ، انرژی پدر یا آسمان «هوا و …» و انرژی مادر یا زمین «غذا و آب و …» كه انسان می بایست برای موفقیت به هر دو آنها احترام گذاشته و در راستای و هماهنگ با جریان هوشمند حیات عمل كند كه اگر غیر آن باشد مقاومت به وجود آمده و نامتعادلی شكل می‎گیرد . كاربرد اصل چی : فردی كه چی را در وجود همه شناخته باشد دیگر در مورد كسی خشونت ، نفرت نمی ورزد و جز عشق نمی تواند بكند چون هر چه می‎كند با آن جریان هوشمند حیات برخورد می‎كند و دیگر صورت آدمیان را نمی بیند بلكه جوهره واحد آنها را می بیند وبه آن احترام می گذارد و در جهت خدمت بر می‎آید . فردی كه خود را با جریان هستی هماهنگ نكرده، مقاومت می‎كند و شكست می خورد ، مثلاً« با آلوده كردن زمین و آسمان » و بعد داد سر می‎دهد كه این چه زندگی است و با این كار هر لحظه خود را به نابودی نزدیكتر می‎كند ولی كسی كه به جریان هستی اعتماد می‎كند هرلحظه از زندگی اش سرشار از سرور و موفقیت است . كاربردهای شفاگری : پاكسازی و نیرودهی به جسم و روان ، متعادل كردن انرژی ها ، تغییر كیفیت زندگی و نگرش ، سالمسازی جسم و روان ، بهره وری بالاتر و بیشتر از قابلیت های ذهن و بدن و …. تمرین : در یك حالت راحت بنشینید مثلاً : روی راحتی ، ترجیحاً پشت بدون هیچ فشاری صاف ، كف دستها رو به آسمان و كف پاها روی زمین . چند لحظه با چشمان بسته به تنفس عادی خود توجه كنید بدون اینكه تغییر درآن دهید . سپس سه نفس عمیق ، كند و طولانی بكشید . یكبار از نوك سر تا پاهایتان را نگاه كنید و كل اعضا را شل كنید . چند لحظه در این حالت بمانید و بعد ذكری را مثلاً هو ، ام ، الله و … را ترجیحاً بلند و یا ذهنی بیان كنید سپس 3 بار ذهنی نیت كنید كه می خواهم با جریان هوشمند حیات ارتباطی آگاهانه برقرار كنم و آن را در درون خودم تشخیص دهم . در همین حال تجسم كنید كه یك نور سفید شفاف از نقطه ای در بالای سرتان «چاكرای تاج» وارد بدنتان می‎شود از پشت سر و ستون فقراتتان عبور كرده بدن را پر می‎كند و بعد از مدتی به صورتی خاكستری از كف پایتان خارج می‎شود ، بعد از مدتی حس كنید كه هم نوری كه وارد می‎شود و هم كل بدنتان و هم نوری كه خارج می‎شود سفید شفاف شد . به حالات بدن و احساسات خود توجه كنید اگر احساس گرما یا سرما یا جزجز یا مور مور و … كردید بدانید اولین ارتباط آگاهانه خود را با این جریان هوشمند برقرار كرده اید . درطی روز توجه تان را به همین جریان بدهید كه از فرق سرتان وارد و از كف پایتان خارج می‎شود . از او بخواهید كه شما را راهنمایی كند و به شما سرزندگی و شادی اعطا كند . ادامه خواندن مقاله تاي چي يا مديتيشن پويا

نوشته مقاله تاي چي يا مديتيشن پويا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اثرات دما و کشش سطحي درمکانسيم هاي مختلف توليد

$
0
0
 nx دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اثرات دما و کشش سطحی درمکانسیم های مختلف تولیدخلاصه:موضوع این مقاله مطالعه اهمیت نسبی دو مکانیسم تکمیلی همچون جابجایی با آب و آشام طبیعی، ارزیابی تأثیر حالت های مختلف دما و کشش سطحی درنرخ تولید و برداشت نهایی نفت ازآزمایشهای آزمایشگاهی است. مکانیسم تولید به وسیله آشام طبیعی به طور تاریخچه ای باتولید درمخازن شکاف دار طبیعی همراه شده است. با وجود این اثر ناهمگونی ها و کانالی شدن، که معمولاً درمخازن غیرشکاف دار آرژانتین وجود دارد، نشان می دهد که مکانیسم آشام بطور قابل توجهی به تولید نفت کمک میکند. ارزیابی همزمان هر دومکانیسم (آشام و جابجایی) به وسیله آزمایشهای آزمایشگاهی مشکل است. بنابراین آزمایشهای جابجایی و آشام به طور جداگانه انجام شدند.آزمایشهای جابه جایی با آب در دمای اتاق و در انجام شدند. درحالیکه آزمایشهای آشام در و سانتیگراد انجام شدند. هر دو مطالعه درابتدا با آب و سپس با آب و سورفاکتانت، با رسیدن به شرایط با کشش سطحی پایین انجام شدند. زمانیکه پدیده به طور زیادی به ترکیب مولکولی سیالها و سنگ وابسته است، آزمایشها تا حدممکن عیناً به صورت شرایط مخزن طراحی شدند و به این علت آب ، نفت و سنگ همان سازند استفاده شدند. سنگ استفاده شده برای این مطالعه به طور زیادی Water wet است. آزمایشهای جابجایی با سورفاکتانت بااستفاده از دو روش مختلف انجام شدند. A) شروع تزریق سورفاکتانت همزمان با شروع ج ابجایی است. B)تزریق سورفاکتانت بعد از تزریق یک حجم منفذی (pv) ازآب شروع می شود. روش دوم به طور کلی زمانیکه پروژه های EOR متعاقب پروژه های تزریق آب هستند به کار گرفته شد. مشاهده شد که با تجمع سورفاکتانت و مستقل اززمان شروع تزریق، برداشت نهایی نفت افزایش می یابد. پدیده آشام طبیعی یک مکانیسم مهم تولید درسنگهای water wet بدست آمد. استفاده از سورفاکتانتها و افزایش دما اثر مکانیسم آشام را مطلوب میکند. بازده مکانیسم جابجایی با کاهش کشش سطحی و افزایش دما بهبود می یابد. یک روش جدید که ناهمگونی نمونه را به کمک مکانیسم آشام مشخص می کند به وجود می آید. روش براساس یک آنالیز کیفی منحنی های آزمایشی برداشت نفت دربرابر حجم منفذی (pv) است. درپایان یك روش جدید اندازه گیری ثابت نفوذ پخش آشام به توصیف آشام به عنوان یك فرآیند انتشار پراكنده كننده توسعه وبرای داده های آزمایشی به كار گرفته می شود، یك راه ساده شده دیگر برای مدل كردن فرایند آشام است. مقدمه :اكثر مطالعه انجام شده برمكانیسم تولید نفت، جابه جایی است كه درآن نفت ازمحیط متخلخل به علت فعالیت یك نیروی بیرونی برقرارشده ازگرادیان فشار جابجا می شود. این مكانیسم شامل نیروهای ویسكوز و موئینگی است اما نقش نیروهای موئینگی به طور كامل درتئوریهای حال حاضر تثبیت نمی شود. مكانیسم آشام به طور كلی درفهرست كتب مربوط به قدرت تولید مخازن به طور طبیعی شكافدار مطالعه میشود. این مكانیسم، به وسیله تولید طبیعی نفت ازسنگهای درمعرض گرادیان های اشباع آب كه نیاز به یك نیروی بیرونی ندارند و همیشه درسنگهای water wet وجود دارند مشخص می شود. دربیشتر حالتها این دو پدیده به طور جداگانه مطالعه میشوند و اهمیت نسبی یكی یا دیگری درمكانیسم كلی تولید نفت مشكل شناخته می شود مگر اینكه درطراحی پروژه های نگهداری فشار یا برداشت ثانویه درمخازن به طور طبیعی شكافدار، فرایند آشام به طور كلی درنظر گرفته نشود. اخیراً با پیشرفت آزمایشها و تكنیك های شبیه سازی و امكان ایجاد یك توصیف لیتولوژی دقیق تر، نقش آشام دربازیافت نفت به وسیله تزریق آب می تواند بهتر درك و قبول شود. برای مثال، دریك مخزن water wet كه با تنوع فراوان لایه بندی شده، آب تزریقی به طورترجیحی از میان مناطق با تراوایی بالا كانال خواهد زد و یك درصد جاروب عمودی كمی رامی دهد. درنظر گرفتن تنها مكانیسم تولید جابجایی،فرایند می تواند تمام شده به نظر برسد و آن احتمالاً متوقف خواهدشد. به هرحال، اگر تزریق آب ادامه یابد و ارتباط عمودی وجودداشته باشد، آشام طبیعی آب از لایه های باتراوایی بالاتر به لایه های باتراوایی پایین تر اتفاق خواهد افتاد و نفت رابه مناطق كانالی شده می فرستد و ازمیان آن به سمت چاههای تولیدی می فرستد. ولو اینكه فرایند آشام –جابجایی به زمان بیشتر و تولید و تزریق درباره حجم زیادی از آب نیاز خواهد یافت، افزایش نفت تولید شده به وسیله مكانیسم آشام می تواند به طور مشخص بازیافت نهایی نفت را بهبود دهد.مكانیسم آشام یك پدیده پیچیده وابسته به تعداد زیادی ازفاكتورهاست . چندین نویسنده ، آشام و وابستگی اش به چندین پارامتر همانند مشخصات پتروفیزیكی، تركنندگی، دما و تأثیر محصولات شیمیایی رامطالعه كرده اند. به طور دقیق تأثیر تكنیكهای آزمایشی مختلف به اندازه گیری آشام شامل اثرات قدمت، شكل،ژئوفیزیك نمونه و سطوح درمعرض آشام انجام شد. هرچند، نتایج به دست آمده هنوز بعید هستند كه یك روش به طور كلی قابل قبول و یكسان از اندازه گیری و مقیاس داده ای آزمایشگاهی به مطالعات مهندسی مخازن عملی بدهد. داده آزمایشی تازمانی كه آنها به طور دقیق قابل قیاس نیست یك نتیجه قطعی را نمی دهد. علت اصلی این مشكل آن است كه فرایند آشام به طور زیادی به مشخصات و تركیب سه جزء سیستم: سنگ، آب و نفت بستگی دارد. آزمایشهای گزارش شده درنوشته ها مخصوص سیسیتم های ویژه ای هستند و درآن حالت اندازه گیری شده اند و دركل ارتباط بین آنها مشكل و دربعضی اوقات غیرممكن است. درطی مطالعات ما فهمیدیم كه درآزمایشهای آشام با تعییر تنهایك جزء (برای مثال نفت) یاتغییر دمای فرایند نتایج كمی مهمی بدست آورده شدند. با درنظر گرفتن این حقیقت، ما نتیجه گرفتیم كه مشكلات پیدا كردن ارتباط و بدست آوردن قوانین كلی از آزمایشهای مؤلفان مختلف، به علت مشخصات مختلف سیستم های مطالعه شده (محیط متخلخل و سیالها) و اختلاف گسترده متغیرها (دما، كشش سطحی و غیره) هستند.وابستگی زیاد نتایج به مشخصات سیستم ما را مجبور می كند كه ازنمونه های آزمایشی و شرایطی كه تا حدممكن بیان كننده حالت مخزن است استفاده كنیم. به علاوه نتایج آزمایشی بدست آمده دراین مقاله تنهابرای نمونه های مخزنی ویژه، دما و محصولات شیمیایی مطالعه شده تحت موقعیتهای آزمایشگاهی معتبر درنظر گرفته می شوند. اثرات قدمت درطی آزمایشها مطالعه نشد. مواد و روشها:نمونه های استفاده شده متعلق به سازند Magallanes Inferior در Austral Basin آرژانتین است. آنها براساس مشخصات پتروفیزیكی شان به منظور به دست آوردن یك گروه با خواص همگون (جدول 1) انتخاب شده اند. نمونه ها ناهمگونی های لیتولوژیكی مشخصی با مشاهده بصری ندارند. دسته بندی میكروسكوپی نمونه بوسیله microscopy(SEM) scannig electron، یك درجه بالای تغییرات را بایك توزیع كاملاً منظم از مواد كلری رسی شده، روی یك درصد معنی دار ازاجزاء دانه ای و مواد بین درزی منافذ راتعریف می كند. درمیكروفتوگرافی بدست آمده (شكل 8) دو جزء دانه ای ( ) با توسعه منظم و چشمگیر كلر روی سطوحشان همانند یك محصول ازتغییرات پس از رسوب می تواند پیش بینی شود. فاصله های ( ) و ارتباط های درون ذره ای ( ) كه به ترتیب منافذ را تعریف می كنند به علت وجود همان تغییرات است. نظم و درجه توسعه این مواد رسی شده سطح مخصوص محیط متخلخل را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. این دراشباع های بالای آب كاهش نیافتنی منتقل میشود. ازنفت سازند همان مخزن همانند نمونه های سنگی استفاده شد. شرایط نفت برای آزمایشها شامل فیلتر شدن و بی گازشدن است. ولو اینكه این دوفرایند مشخصات نفت اصلی را تغییر می دهند (حفظ پارافین و فقدان اجزاء سبك)، آنها برای توسعه مناسب آزمایش ها ضروری هستند. آب سازند به صورت تركیب یكسان با اصلش ساخته شد. محلوهای سورفاكتانت بصورت 35/0 % سورفاكتانت به آب آماده شدند. خواص سیال درجدول 2و3 مشاهده میشوند. آزمایشهای یكسانی متعاقباً با نفت مصنوعی با ویسكوزیته مشابه با نفت اصلی انجام شد، كه اهمیت استفاده از سیالهای طبیعی را تاکید کند. به علت اضطرارهای زمانی درپروژه، تأثیر قدرت درآزمایشها مطالعه نشد. درنمونه های قدیمی یك بازیافت نهایی پایین تری انتظار می رود. آزمایشهای جابجایی : دردمای اتاق و در انجام شدند. آزمایشها دردمای اتاق درسلولهای Hassler انجام شدند. نمونه ها تا اشباع آب كاهش نیافتنی تا زمانیكه تولید آب توقف یافت به وسیله جابجایی با نفت سیلاب زده شدند. آزمایشها در درسلوهای سه محوری غوطه ور دریك حمام وابسته به ترموستات بااختلاف دمای انجام شدند. درهمه حالتها، نمونه ها بااجتناب ازاثر قدمت بلافاصله بعد ازاینكه به اشباع آب كاهش نیافتنی رسیدند فوراً آماده شدند. بعد ازهر آزمایش، نمونه ها با تلوئن و متانول برای استفاده شدن درآزمایشهای بعدی شسته شدند. نمونه های استفاده شده در آزمایشهای سورفاكتانت دوباره استفاده نشدند. خواص پتروفیزیكی بعداز هرآزمایش متفاوت شدند. جدول 1 مقدارهای تراوایی مؤثر رادرنقاط نهایی اشباع های آب كاهش نیافتنی شامل می شود. این مقدارها یك میانگین بدست آمده درهر آزمایش ازهمان نمونه هستند. درهیچ حالتی اختلاف بیشتراز 5/1 % نبود. تزریق محول سورفاكتانت : دردو روش مختلف و دردو دما انجام شد. دریك حالت محلول ازشروع جابجایی و دردیگری بعد از تزریق یك pv تزریق شد. آزمایشهای آشام : در و درفنجان های Amott، درون یك اجاق با اختلاف دمای انجام شدند. قطعه ها یا نمونه ها باتمام سطوح معلق شده در سیال تركننده درمعرض فرایند آشام قرار گرفته شدند. همانند آزمایشهای جابجایی قطعه ها تا اشباع آب كاهش نیافتنی به وسیله جابجایی با نفت درسلوهای Hassler تااینكه تولید آب توقف یافت انجام شدند. همینكه این لحظه فرارسیده شد، نمونه های درون فنجان های Amott با اجتناب از اثر قدمت فوراً جایگزین شدند. برای آزمایشهای آشام با محلول سوفاكتانت، عملیات، مشابه با توصیف قبلی است. دراین حالت، همینكه تولید نفت در توقف یافت، دما تا افزایش داده شد.آزمایشها با نفت مصنوعی: نتایج بدست آمده از آزمایشهای جابجایی درادامه وجود دارند: در اختلافهایی دراشباع آب كاهش نیافتنی و بازیافت نهایی نفت درآزمایشهای انجام شده با نفت مصنوعی وجود نداشت، اگر چه درآزمایشهای انجام شده دردمای اتاق مقدارهای مشابهی ازاشباع آب كاهش نیافتنی بدست آورده شدند اما بازیافتهای نفت دراثر وجود نفت مصنوعیooIP 10% بیشتر شدند. درطی آزمایشهای آشام در ، بازیافتهای نفت با استفاده از نفت طبیعی ooIP 6% بیشتر بدست آورده شدند. همچنین درحالتهای پیشین، اختلاف فاحشی دراشباع آب كاهش نیافتنی وجود ندارد.آزمایشهای آشام با و بدون سورفاكتانت در : آزمایشهای آشام بدون سورفاكتانت بازیافتهای نهایی نفت بین IP oo% 4/43-8/30 (جدول 4) رامی دهند. آزمایشهای آشام با سورفاكتانت افزایش درنرخ تولید نفت رانشان دادند . درشكل 1 می تواند مشاهده شود كه دریك ساعت پس از شروع آزمایش، نمونه های در تماس با محلول سورفاكتانت ازنمونه هایی كه درتماس با آب هستند قدرت تلوید بیشتری رادارند. مقدارهای بازیافت نهایی، بااستفاده از سورفاكتانت، بین IP oo% 6/54-2/47 (جدول 4) هستند. تأكید می شود كه دریك ساعت ازشروع آزمایش، بیشتر ازنصف نفت قابل برداشت،تولید شد. اختلاف دما درآزمایشهای آشام با سورفاكتانت: همینكه تولید نفت د ر متوقف شد، دمای اجاق به افزایش داده شد. بعد از چند دقیقه ازانتقال گرما، افزایش مهمی درتولید نفت مشاهده شد. افزایش بین IP oo% 8/13-5/7 (جدول 5 شكل 2) بدست آمد. آزمایشهای جابجایی با و بدون سورفاكتانت ازشروع تزریق : درشكل 3 و 4 در جدول 6 نتایج آزمایشها در20 و باو بدون سورفاكتانت مشاهده می شود. منحنی های برداشت نفت دربرابرpv تزریق شده تا میان شكنی كه درنتیجه تزریق سورفاكتانت اتفاق می افتد سازگارند. رفتار هر دو حالت بعد ازمیان شكنی خیلی مشابه هستند. افزایش دربازیافت نفت بااستفاده از سورفاكتانت برای آزمایشها دردمای اتاق IP oo% 5/8 است وبرای دمای ، IP oo% 5/6 بدست آورده شد. ادامه خواندن مقاله اثرات دما و کشش سطحي درمکانسيم هاي مختلف توليد

نوشته مقاله اثرات دما و کشش سطحي درمکانسيم هاي مختلف توليد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله كشف قانون تناوبي

$
0
0
 nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : كشف قانون تناوبی مندلیف دانشمند مشهور روسی و لوتارمیر دانشمند آلمانی، به طور همزمان و بدون اطلاع از كار یكدیگر، بررسیهای دقیق و بسیار اساسی در مورد ارتباط جرم اتمی عنصرها و خواص آنها به عمل آوردند كه سرانجام منجر به كشف پدیده‌ای شد كه امروزه قانون تناوبی نام دارد.مندلیف در سال 1869 جدولی از عنصرهای شناخته شده زمان خود منتشر كرد كه با جدول نیوزلندز، مشابهت داشت. لوتارمیر نیز در همان سال و كمی پس از نشر جدول مندلیف، جدول مشابهی تنظیم و در سال 1875 منتشر كرد كه تا اندازه‌ای با جدول مندلیف مشابهت داشت.در فاصله بین سالهای 1869 تا 1871، لوتارمیر بررسیهای گسترده‌ای انجام داد و نمودار تغییرات بسیاری از خواص فیزیكی عنصرها را نسبت به جرم اتمی آنها رسم و مشاهده كرد كه این تغییرات روندی تناوبی دارند. برای نمونه نشان داد كه حجم اتمی عنصرها، نسبت به جرم اتمی آنها، مطابق شكل به طور تناوبی تغییر می‌كند. در همین فاصله، مندلیف نیز با بررسی خواص عنصرها و تركیبهای آنها از جمله تركیبهای دوتایی هیدروژن‌دار و اكسیژن‌دار آنها، دریافت كه تغییرات خواص شیمیایی عنصرها مانند خواص فیزیكی آنها، نسبت به جرم اتمی، روند تناوبی دارد. از این رو جدولی را كه در سال 1869 منتشر كرده بود، به صورت جدیدی در هشت ستون و دوازده سطر منظم كرد. بدین ترتیب، مندلیف و لوتارمیر به كشف قانون تناوبی دست یافتند كه در سال 1871 منتشر شد و مفهوم آن چنین است: «خواص عناصر، تابعی از تناوبی از جرم اتمی آنها است».براساس این قانون، جدول طبقه‌بندی عنصرها كه توسط مندلیف منظم شده بود، «جدول تناوبی عناصر» نیز نامیده شد. مندلیف، با توجه به اشكالات و نارساییهای جدول نیولندز و لوتارمیر و حتی جدولی كه خود وی در سال 1869 منتشر كرده بود، جدولی تقریباً بدون اشكال ارائه داد كه فراگیر و ماندنی شد. در این جدول به ابتكارات و نوآوریهای جالبی به شرح زیر دست زد:1- شك در درستی جرم اتمی برخی از عنصرها و ارزیابی دوباره آنها. 2- توجه به اصل تشابه و مقدم شمردن بر جرم اتمی، به حكم ضرورت. بر همین اساس؛ مثلا با وجود این كه جرم اتمی كبالت از نیكل بیشتر بود آن را پیش از نیكل قرار داد. 3- خالی گذاشتن برخی از خانه‌های جدول، به منظور رعایت هر چه بیشتر اصل تشابه و پیش‌بینی وجود عنصرهای ناشناخته.4- پیشگویی خواص عنصرهای ناشناخته با توجه به خواص عنصرهای مجاور و طبقه‌بندی سه تایی‌های دو بر اینر.5- تقسیم عنصرهای هر ستون به دو گروه اصلی و فرعی (a و b) به منظور رعایت هر چه بیشتر اصل تشابه. مثلا در سال 1869، مس، نقره و طلا را مانند فلزهای قلیایی در ستون اول قرار داده بود، اما كمی بعد، عنصرهای این ستون را به دو گروه اصلی a (فلزهای قلیایی) و فرعی b (مس، نقره و طلا) تقسیم كرد.6- تنظیم ده سطر جدول به صورت پنج دوره، به ترتیبی كه دوره‌های اول و دوم شامل یك سطر و هر یك از دوره‌های سوم به بعد، شامل دو سطر باشد.7- توجه به این كه 9 عنصر: آهن، كبالت، نیكل، روتنیم، ردیم، پالادیم، اسمیم، ایریدیم و پلاتین، خواص نسبتاً مشابهی با یكدیگر داشته و با عنصرهای اصلی و یا فرعی گروههای دیگر شباهتی ندارند و برای رعایت هر چه بیشتر اصل تشابه، این عنصرها را در سه سری سه تایی در ستون جداگانه‌ای قرار داد. به عبارت دیگر. به گروههای هفت گانه جدول پیشین خود، گروه دیگری (گروه VIII) را اضافه كرد. در زمان تنظیم جدول تناوبی، هنوز گازهای كمیاب كشف نشده بود. از این رو، در متن جدول اصلی مندلیف، جایی برای این عنصرها پیش‌بینی نشد. اما با توجه به نبوغ مندلیف در تنظیم جدول تناوبی، این امر اشكالی به وجود نیاورده بود. به طوری كه هنگامی رامسی و رایلی در سال 1894 گاز آرگون را كشف كردند و تا سال 1908 گازهای كمیاب دیگر نیز كشف شد، از آنجا كه این عنصرها فعالیت شیمیایی نداشته، به بیان دیگر، ظرفیت شمیایی آنها برابر صفر در نظر گرفته شده بود آنها را پیش از فلزهای قلیایی در ستون جداگانه‌ای به نام گروه صفر قرار داد البته بعدها، پس از كشف ساختار اتم و با توجه به آرایش الكترونی اتمها، آنها را به آخر جدول منتقل كردند. در سال 1913 یعنی در همان سالی كه بور دانشمند دانماركی نظریه اتمی خود را منتشر كرده بود، موزلی دانشمند انگلیسی، با استفاده از دستگاه طیف سنجی كه توسط براگ (Bragg) اختراع شده بود، طیف پرتوهای X تعداد زیادی از عنصرها (از آلومینیوم تا نقره) را با دقت مورد بررسی قرار داد و دریافت كه از انواع دیگر طیفها (مثلا طیف اتمی و طیف مولكولی) ساده‌تر است و همان‌طور كه باركلا و سدلر، نظر داده بودند، شامل دوسری متمایز از خطوط (سری K و سری L) می‌باشند.با عسكبرداری از طیف پرتوهای X عناصر، ظاهر كردن عكسها و بررسی خطوط هر سری و تعیین طول موج و موقعیت آنها، مشاهده كرد كه وضع كلی این خطوط برای همه عنصرها یكسان است. فقط در هر سری، از عنصری به عنصر دیگر، هر خط طیفی معین، به اندازه مشخص جابه‌جا می‌شود.موزلی با تكرار آزمایشها و انجام محاسبه‌ها، به این نتیجه رسید كه بین عدد اتمی عنصرها و طول موج (و یا فركانس) تابشی هر خط طیفی پرتوهای X آن عنصر را به وجود می‌آورد، رابطه مشخصی وجود دارد. با بررسیهای دقیقتر، دریافت كه جذر فركانس هر خط طیفی از هر عنصر، تابعی خطی از عدد اتمی آن است. براساس این ارتباط و با استفاده از نظریه اتمی بور كه در آن زمان منتشر شده بود. موزلی ثابت كرد كه شماره خانه هر عنصر در جدول تناوبی همان تعداد پروتونهای هسته اتم آن عنصر است. به بیان دیگر، عدد اتمی را نه به مفهوم شماره خانه عنصر در جدول، بلكه به مفهوم امروزی آن كشف كرد و نشان داد كه تغییرات خواص عنصرها نسبت به عدد اتمی از نظم بیشتری برخوردار است تا جرم اتمی آنها ادامه خواندن مقاله كشف قانون تناوبي

نوشته مقاله كشف قانون تناوبي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>