Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله ‌دکوراسيون داخلي

$
0
0
 nx دارای 93 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : دکوراسیون داخلی دکور: فضایى به ظاهر بزرگهنگامى كه فضایى از وسعت كمى برخوردار بوده و صرفنظر از كارایى، به لحاظ ظاهرى نیز كوچك و دلگیر به نظر مى رسد، به كارگیرى راهكارى بسیار ساده و كاربردى دكوراسیونى آن قدر مى تواند تاثیرگذار و مفید فایده باشد، گویى كه دیوارها به عقب رانده شده و فضا به طور واقعى بزرگتر شده است. پیشنهادات ارائه شده در ذیل از آن جمله اند:•••• رنگ انتخاب رنگى مناسب براى فضاى مذكور از جمله مهمترین اقدامات براى وسیع تر كردن آن به لحاظ ظاهرى است. این موضوع تنها به انتخاب رنگى براى دیوارها و سقف محدود نمى شود بلكه كفپوش انتخابى و همچنین رنگ لوازم دكوراسیونى و كاربردى موجود و یا مورد نظر براى فضا نیز از اهمیت بسزایى برخوردارند زیرا در یك محیط، درست است كه دیوارها بیشترین و بزرگترین سطوح را تشكیل مى دهند ولى بخش زیادى از آنها با قرارگیرى لوازم در مقابلشان و همچنین نصب دیواركوب ها و تابلو ها پوشیده شده و در واقع این وظیفه به عناصر دكوراسیونى یادشده منتقل مى شود. بنابراین براى پوشش دیوارها و سقف فضایى كوچك از یك رنگ روشن و یا لااقل از تنالیته هاى مختلف همان رنگ بهره گیرید. به كارگیرى رنگ هاى تیره و به خصوص گرم، دیوارها را نزدیك تر به نظر مى رساند. این موضوع در مورد پوشش كف نیز به همان میزان حائز اهمیت است. هرچه كفپوش انتخابى شما تیره تر باشد، وسعت كف محیط كوچك تر به نظر مى آید برعكس كفپوش هاى روشن و به خصوص صیقلى مانند سنگ و سرامیك كه بازتابى از نور را نیز به همراه دارند، سبب بزرگتر جلوه دادن كف محیط مى شوند.• طرحعلاوه بر رنگ، طرح نیز در این جریان، نقش مهمى را عهده دار است. این موضوع، از پوشش دیوارها و كف گرفته تا پارچه هاى مورد استفاده در لوازم دكوراسیونى مانند پرده، رومبلى، روتختى و غیره همگى را شامل مى شود. به طوركلى هرچه كاربرد طرح كمتر باشد، فضا از وسعت بیشترى به لحاظ ظاهرى برخوردار خواهد شد.• نورفضاهاى پرنور بزرگتر به نظر مى رسند بنابراین انجام هر اقدامى كه نور موجود در محیط را افزایش دهد در افزایش ظاهرى وسعت نیز كارساز خواهد بود. یكى از دلایل پیشنهاد به كاربردن رنگ هاى روشن براى سطوح نیز موضوع انعكاس نور بیشتر این قبیل رنگ ها است. لذا اگر در فضاى مورد نظر پنجره اى دارید كه با پرده نسبتاً ضخیمى پوشیده شده است، پرده اى نازكتر را جایگزین كرده تا از حداكثر میزان نور طبیعى بهره گیرید. در نورپردازى یك فضا با نور طبیعى و در نتیجه دستیابى به هدف مورد نظر یعنى بزرگتر جلوه كردن فضا، به جز دریافت حداكثر میزان ممكن از نور خورشید راه مهم دیگرى وجود ندارد ولى در نورپردازى توسط منابع غیرطبیعى، دست باز است. شما مى توانید با انتخابى صحیح از لوازم نورپرداز، فضایى پرنور و نورپردازى هدفمند داشته باشید. به عنوان مثال در یك فضا هرچه دیوارها روشن تر باشند، فاصله شان از یكدیگر بیشتر نشان داده شده و فضا بزرگتر جلوه مى كند. این كار نیز به راحتى با چراغ هاى هالوژنى امكان پذیر است. این روزها در اغلب خانه هاى نوساز بر روى سقف فضاهاى عمومى مانند اتاق نشیمن و پذیرایى حاشیه اى از سقف كاذب طراحى مى كنند كه داخل آن چراغ هاى هالوژن تعبیه شده است. بنابراین كافى است این چراغ ها را به سمت دیوار هدایت كنید. البته این كار توسط هالوژن هاى ریلى نیز عملى است. در مبحث افزایش نور محیط چه حاصل از یك منبع طبیعى و چه منبع مصنوعى، آینه نقش بسزایى دارد. براى این منظور آینه اى را در مقابل آن منبع نورزا بر روى دیوار نصب كرده و از بازتاب نور توسط آن، براى نورانى تر كردن فضا استفاده كنید.• ابعادهرچه در محیط از لوازم دكوراسیونى و كاربردى بزرگ و عظیم الجثه ترى استفاده كنید بخش اعظمى از فضاى موجود با لوازم پر شده و هرچه فضاى خالى كمترى وجود داشته باشد، محیط كوچك تر به نظر مى رسد.• خطوط افقىایجاد خطوط افقى بر روى یك و یا چند دیوار فضاى كوچك مورد نظر آن هم از طریق كاربرد عناصر دكوراسیونى، یكى از راه هاى افزایش وسعت آن دیوار و در نتیجه فضا خواهد شد. براى این منظور روش هاى بسیارى وجود دارد:1- با چسباندن كاغذدیوارى نوارى بر روى یك و یا دو دیوار مهم از یك فضا و یا ایجاد نوارى چاپى با استفاده از تكنیك استنسیل یا مهر دیوارهاى اصلى یك فضا را بزرگتر جلوه دهید. البته توجه داشته باشید كاربرد این كاغذها بر روى كلیه دیوارهاى فضا، محیطى بسته و محدود را سبب شده و فضا را از آنچه هست كمتر نشان مى دهد.2- نصب هر گونه دیواركوب در قالب تابلو، آینه، طبقه، زوار و غیره به صورت افقى در طولى بلند و متناسب با طول دیوار، روش دیگرى براى ایجاد خطوط افقى مورد نظر است. به طور كلى در كلیه راهكارهاى فوق، هدف هدایت چشم بر روى خطى افقى واقع بر روى دیوار است. به این ترتیب به جاى آنكه چشم طول یك دیوار را با سرعت گذر كند، وقفه اى حتى چند ثانیه اى داشته و همین مدت زمان كم، عاملى براى طویل تر نمایاندن طول دیوار در ذهن مى شود. ریزه كارى هاى دكوراسیونبر خلاف تصور برخى از خانم ها، براى تغییر دكوراسیون منزل نیاز به هزینه هاى سنگین و گزاف نیست. راه هاى زیادى وجود دارد كه با انجام آنها مى توانیم خانه اى زیبا و دلنشین بسازیم. فقط كافى است ذوق و سلیقه مان را به كار ببریم و از وسائل به نظر بیهوده و دورریختنى حداكثر استفاده را ببریم. در اینجا به معرفى ریزه كارى هایى مى پردازیم كه مى تواند شما را در چیدمان منزل به بهترین وجه یارى نماید. براى زیبا و صمیمى جلوه نمودن اتاق نشیمن مبلمان را در فاصله هاى نزدیك به هم قرار دهید. از پارچه هاى رنگى ندوخته و بلند به جاى پرده اتاق یا رو مبلى استفاده نمایید. براى روشنایى اتاق به جاى نصب لوسترهاى بزرگ از تعدادى لامپ هالوژن و شمع استفاده كنید. تعدادى شمع در اشكال مختلف جمع آورى كنید و در كنار پنجره و روى میز و یا اپن آشپزخانه قرار دهید. از پارچه هاى ساده و بى استفاده با كمك روبان و پارچه هاى رنگى مى توانید زیباترین پرده آشپزخانه یا رومیزى را تهیه كنید. اگر قصد تعویض مبلمان اتاق نشیمن را دارید از خرید مبلمان بزرگ و تیره خوددارى كنید. مطمئناً گذاشتن یك مبل راحتى یا كاناپه با طرحى متفاوت در گوشه اتاق زیبا و شكیل تر از قراردادن چندین دست صندلى و مبل است.اشیاى قدیمى را دور نریزید. با انداختن یك رومیزى رنگى روى چهارپایه هاى چوبى قدیمى مى توانید بهترین میز عسلى (میز كنار مبل) را داشته باشید. عكس هایتان را در آلبوم تلمبار نكنید. برخى از آنها را قاب كنید و روى میز یا بوفه قرار دهید این گونه هم خاطرات دلنشین یادآورى مى شود و هم اتاق جلوه اى زیبا پیدا مى كند. اگر جاى اضافه براى گذاشتن كتابخانه دیوارى ندارید یك گوشه اتاق را از كف تا سقف قفسه بزنید كه هم جایى باشد براى كتاب، CD، آباژور، گلدان و حتى اثاثیه غیرضرورى. الزاماً تمامى مجسمه و اسباب زینتى را نباید از مغازه هاى لوكس فروشى تهیه كرد. گاهى مجسمه هاى كاغذى و كاردستى هاى كودكان زیباتر از مجسمه هاى خراطى شده آفریقایى است 10 ایده برای دكوراسیون داخلی منزلهمه ی ایده های تغییر دکوراسیون مستلزم صرف وقت و هزینه ی زیاد نیست. اگر به دنبال چند ایده برای طراحی دکوراسیون داخلی برای تغییر دادن خانه تان هستید، این 10 مورد می تواند کمکتان کند. 1 تنظیم چیدمان مبلمان و لوازم خانه را تغییر دهید: مبلمان را از کنار دیوار برداشته و سعی کنید آنها در زوایای جدیدتر و گیراتر بچینید. مثلاً قرار دادن کاناپه به صورت مورب در یک اتاق نشیمن باریک باعث می شود که اتاق وسیعتر نشان دهد.2 یک دیوار را رنگ کنید: یکی از دیوارهای مهم خانه که در معرض توجه نیز هست را به رنگ دلخواهتان رنگ کنید. تابلوها و لوازن هنری از آن آویزان کنید و مبل جدید و زیبایی در آن قسمت قرار دهید. (البته دقت داشته باشید که رنگ آن با سایر لوازم خانه هماهنگ باشد) 3 از گل و گیاه استفاده کنید: گل و گیاه می تواند حال و هوای تازه ای به خانه بیاورد. اگر علاقه ای به رسیدگی به گل و گیاه ندارید، می توانید از گل ها و درختچه های مصنوعی استفاده کنید. کیفیت گل های مصنوعی هم آنقدر خوب شده است که به سختی می توان آنها را از گل طبیعی تشخیص داد.4 یک قالیچه محلی در نقطه ای بیندازید: قالیچه های محلی وسیله ی بسیار خوبی برای اتاق های گفتگو و نشیمن به شمار می رود. قالیچه ای متناسب با اسباب و لوازم اتاق انتخاب کنید و آن را پایین میز بیندازید. 5 تابلو و آینه از دیوارها آویزان کنید: تابلوهایی آویزان کنید که شخصیت و روحیه شما را منعکس کند. سعی کنید از قاب های تزئینی تر و زیباتر استفاده کنید. هنگام آویزان کردن دقت کنید که تابلو از هر قسمت خانه قابل مشاهده باشد و گیرا باشد.6 مجسمه ها را در یک جا جمع کنید: مجسمه ها و پیکره های کوچک و مرتبط با هم را در قسمتی از خانه که مورد توجه است کنار هم قرار دهید. این مجسمه ها را به صورت های فانتزی و متنوع بچینید. 7 از کوسن های تزئینی استفاده کنید: این بالشتک ها و کوسن های تزئینی به سادگی رنگ و بوی جدیدی به خانه می دهد و مبلمان منزل را نیز باشکوه تر جلوه میدهد.8 لامپ ها و لوسترها را عوض کنید: لوسترها و لامپ ها جزء وسایلی هستند که خیلی زود بر بیننده آشکار می کنند که سبک چیدمان خانه تان قدیمی است یا جدید. به دنبال لوسترهایی باشید که جدیدتر و فانتزی باشند، و ضمناً با لوازم و رنگ بندی خانه تان نیز هماهنگ باشند.9 لحاف ها و رواندازها نیز مثل کوسن های تزئینی، به اتاقتان رنگ می دهد. این رواندازها و روتختی ها در انواع جنس ها و رنگ ها موجود می باشد. با توجه به روحیه و سلیقه ی خود زیباترین را انتخاب کنید.10 لوازم اضافی را از جلوی دید بردارید: وسایل و لوازم اضافی باعث از بین رفتن جلوه ی اتاق می شود. برای برگه ها، اسباب بازیهای بچه ها، و سایر اسباب و وسایلی که شکل اتاق را بر هم می زند، جای مخصوصی تدارک ببینید. عجله نكنید اول برنامه ریزى سپس خریدهنگامى كه قصد خرید كالایى را دارید شاید در آن لحظه تنوع موجود در جنس، فرم و دیگر خصوصیات ظاهرى، كاربرد و بسیارى نكات دیگر راجع به آن را مدنظر قرار نداده ولى پس از مراجعه به فروشگاه هاى مربوطه به یك باره با انبوه متنوعى از آن كالا مواجه مى شوید كه ممكن است تصمیم گیرى شما را سخت كرده و یا با توجه به محدودیت زمانى باقى مانده و شلوغى خیابان ها در این روزهاى پایانى سال، مجبور به انتخابى عجولانه شوید كه در نهایت به پشیمانى بینجامد. حال تصور كنید حاصل این تصمیم ناگهانى و نادرست یكى از لوازم دكوراسیونى- كاربردى مانند سرویس مبلمان باشد در این صورت چقدر مشكل ساز خواهد شد، زیرا با وجود نامناسب بودن این قبیل لوازم به هر دلیل معمولاً امكان تعویض و یا پس دادن وجود نداشته و به طور كلى به جهت بزرگ بودن ابعاد آنها چندان هم راحت نیست؛ لذا مجبور خواهید شد آن را با تمام مشكلاتش در فضاى خانه تان تحمل كنید. در همین راستا اگر شما نیز در این روزهاى پایانى اسفندماه قصد خرید سرویس مبلمانى را براى خانه تان دارید، هنگام تنظیم این لیست مذكور به نكات زیر نیز توجه كنید: 1- در مراحل تصمیم گیرى و انتخاب، ویژگى هاى محیط تان را نیز در نظر بگیرید: شرایط فضایى كه در فكر خرید مبلمانى براى آن هستید، مانند وسعت و نور، نقش موثرى در انتخاب رنگ، طرح پارچه، ابعاد، مدل، سبك و دیگر مشخصات یك سرویس مبلمان مناسب آن محیط دارا است كه به پاره اى از آنها به اجمال اشاره خواهیم كرد: الف – تاثیر ویژگى هاى مكان در انتخاب رنگ مبلمان: به طور كلى یك مبل از یك اسكلت اصلى چوبى یا فلزى و مقدارى پارچه تشكیل شده است كه با توجه به مدل آن، میزان كاربرد هر یك از این دو نسبت به هم متفاوت بوده و در نتیجه شما شاهد نماى بیشترى از چوب یا فلز و یا حتى پارچه (در مبلمان تمام پارچه) خواهید بود ولى به هر حال رنگ غالب موجود چه در پارچه چه در چوب یا فلز، مى بایست با توجه به شرایط یاد شده مكان موردنظر انتخاب شود. به عنوان مثال در صورتى كه نور موجود در فضا كم باشد شما با محدودیت در انتخاب رنگ پارچه و یا چوب و فلز مواجه خواهید بود. به این ترتیب كه براى فضاهاى كم نور انتخاب مبلمانى با پارچه و یا اسكلت تیره رنگ، نه تنها محیط را تاریكتر مى كند بلكه به لحاظ دیدارى از وسعت آن نیز مى كاهد. حال آنكه برعكس اگر در چنین محیطى مبلمانى به رنگ روشن چیده شود، نور موجود در فضا افزایش یافته و مكان نیز بزرگتر جلوه خواهد كرد. حال در مورد فضاهایى كه از نور كافى بهره مند هستند تنها عاملى كه مى تواند مانع انتخاب رنگ هاى تیره شود، كم بودن وسعت فضا است یعنى با وجود آنكه یك محیط از نور زیادى هم بهره مند باشد ولى از آنجایى كه رنگ هاى تیره علاوه بر جذب نور خاصیت كوچك كردن فضا به لحاظ دیدارى را نیز دارا هستند، كاربرد مبلمان تیره در فضاى كوچك و حتى پرنور نیز جایز نیست. حال ذكر این نكته ضرورى است كه در مقایسه میان دو ویژگى نور و وسعت یك فضا، اهمیت وسعت بیشتر است. زیرا مشكل كمبود نور تنها به اوقات روز اختصاص داشته كه آن هم در صورت تمایل با كمك نورپردازى مصنوعى قابل جبران است. بنابراین اگر فضاى مورد نظر شما نیز با وجود وسعت زیاد از نور كافى به هنگام روز برخوردار نیست، در صورت تمایل مى توانید مبلمانى با رنگ تیره در محیط بچینید به شرط آنكه نورپردازى مناسب هم در روز و هم در شب انجام پذیرد. ب _ نقش محیط در انتخاب طرح پارچه مبلمان: همان ویژگى هاى فضا كه در انتخاب رنگ مبلمان تاثیر مى گذارند (وسعت و نور)، در انتخاب طرح پارچه آن نیز موثر هستند. در یك مبلمان بیشترین سطح امكان پذیر براى كاربرد طرح و نقش، پارچه آن است لذا پارچه انتخابى به لحاظ طرح هم مى بایست با اسكلت مبلمان (در مبل هاى تركیب چوب و پارچه یا فلز و پارچه) به لحاظ مدل، سبك و رنگ هماهنگ باشد و هم با توجه به شرایط محیط انتخاب شود. به عنوان مثال انتخاب پارچه اى براى مبلمان تمام پارچه كه داراى طرح هاى پر و فشرده و رنگ هاى تند و تیره است هم فضایى شلوغ و درهم ایجاد مى كند و هم از نور و وسعت ظاهرى محیط موجود مى كاهد در صورتى كه طرح هاى خلوت و رنگ هاى ملایم براى فضاى كوچك عكس نتایج فوق را خواهد داشت و در ضمن محیطى آرام و دلپذیر را سبب مى شود ولى این موضوع به این معنا نیست كه هرگز از طرح هاى شلوغ در فضاى نه چندان بزرگ و حتى كوچك استفاده نشود بلكه به كارگیرى همان طرح ها براى حداقل یكى از اجزاى سرویس، مانند كاناپه و یا دو مبل تكى اصلى، در كنار بقیه اجزا با پارچه ساده، عاملى براى ایجاد تنوع و تركیبى زیبا و متفاوت خواهد بود. در واقع شما مجبور نیستید كه براى همه اجزاى یك سرویس مبلمان تنها از یك و یا حتى دو پارچه و طرح استفاده كنید بلكه شما مى توانید از پارچه هاى مختلف با طرح ها، رنگ ها و حتى جنس هاى گوناگون ولى هماهنگ با هم و با محیط انتخاب كنید. این امكان براى استفاده از پارچه اى با طرح هاى متنوع، حتى در اجزاى یك مبل نیز وجود دارد. به عنوان مثال شما مى توانید پارچه تشك كف را طرحدار و بقیه بدنه را ساده انتخاب كنید البته یكسان بودن جنس پارچه و هماهنگى طرح و رنگ آن براى این منظور ضرورى است.چگونه خانه خود را تمیز كنیم برخلاف تصور همگان ، خانه دارى كار بسیار سخت وپیچیده اى است. ریزه كارى هاى خاص خود را دارد كه اگر نتوان به خوبى آنها را انجام داد تمیز كردن خانه كه به نظر آسان مى آید، دشوار مى گردد. در اینجا به معرفى ریزه كارى هایى مى پردازیم كه مى تواند راهنماى خانم ها باشد.جوش شیرین: جوش شیرین هم مصرف خوراكى و دارویى دارد و هم ضدعفونى كننده است.1- براى تهیه در بیسكویت و كیك مى توان از جوش شیرین استفاده كرد. 2- براى براق كردن جواهرات به كار مى رود. 3- درد ناشى از نیش زنبور را تسكین مى دهد. 4- براى نظافت یخچال و لكه گیرى اجاق گاز به كار مى رود.تمیزكردن حباب چراغ: حباب چراغ ها را ماهى یك بار بشویید. براى انجام این كار ابتدا چراغ را از سرپیچ باز كنید و با پارچه آغشته به كف و صابون گرم پاك كنید.پاك كردن وسایل سفید آشپزخانه: براى تمیزكردن وسایل سفید آشپزخانه روى آنها را ابتدا با پارچه اى خیس نمدار كرده سپس پودر كف شوى (زمین شوى) را روى آن ریخته و چند دقیقه صبر كرده سپس با اسكاچ آن را تمیز كنید اگر نرفت كمى بعد به آن مایع سفیدكننده بزنید. رفع رسوب كترى:مقدارى مساوى آب و سركه درون كترى ریخته و بگذارید بجوشد سپس از روى حرارت برداشته و تمام شب به همان حالت بماند، سپس كترى را تمیز كنید.تمیزكردن تلفن: به كمك یك تكه پنبه و الكل یا كمى عطر تلفن را پاك كرده و حالت روز اول را به آن بدهید.گودافتادگى فرش:براى رفع گودافتادگى كمى توى گودال ها آب ریخته و بگذارید سه _ چهار ساعت در همان حال بماند، سپس برس را روى آن بكشید. براى درخشندگى فرش مقدارى نشاسته ذرت روى فرش بپاشید و بعد از یك ساعت با جاروبرقى روى آن را جارو بكشید. نظافت وسایل چرمى:صندلى ها و وسایل چرمى را با مخلوطى از سفیده تخم مرغ كه خوب زده اید و كف كرده و چند قطره سركه مى توانید به راحتى تمیز كنید.گردگیرى:براى گردگیرى پارچه متقالى را در دیگ آب كه مقدارى كم موم یا وازلین در آن ریخته ایم گذاشته و روى حرارت قرار دهیم، مایع كه به جوش آمد پارچه را از آب درآورده حال پارچه تبدیل به یك پارچه چربى مى شود كه این پارچه براى گردگیرى خوب است. براى پاك كردن شیشه ها پارچه بدون پرز را به آب و صابون آغشته كنید و از راست به چپ و از بالا به پایین روى شیشه بكشید و با دستمال دیگرى خشك كنید.ماشین لباسشویى:براى اینكه عمر ماشین لباسشویى زیاد شود ماهى یكى دو بار روى قسمت هاى استیل و لاستیكى آن وازلین بمالید و با پارچه نرم و لطیفى آن را مالش دهید. سوختگى با اتو:براى از بین رفتن سوختگى (خفیف) پارچه با اتو، لكه زرد را خیس خیس كرده و با پارچه زبرى مانند كیسه حمام روى آن كشیده سپس با پنبه آغشته به آب اكسیژنه روى آن بمالید و یا مى توان نصف پیاز را روى آن مالید حال مى بینید كه اثرى از سوختگى نیست.رفع بو از ظروف:براى برطرف كردن بوى ظروف كافى است كه كمى آب گرم مخلوط با گرد خردل روى آن ریخته سپس بشویید و بعد با آب آن را شست و شو داده سپس ظرف را خشك كنید. رفع بوى كپك از ظروف چایخورى و قهوه خورى:اغلب قورى و یا قهوه جوش را كه مدتى مصرف نكنیم بوى خاصى مى گیرد مانند بوى كپك زدگى. براى جلوگیرى از این عیب یك حبه قند داخل آن انداخته این حبه قند بوى داخل ظرف چایخورى یا قهوه خورى را به خود مى گیرد و شما وقتى این ظرف را مورد استعمال قرار مى دهید بوى كپك از بین رفته است. تمیزكردن رادیاتور شوفاژ:براى این كار زیر و رو و اطراف رادیاتور را روزنامه خیس قرار مى دهیم سپس با دمیدن هواى جاروبرقى آن را تمیز كرده، سپس با یك دستمال نمدار و یك برس دسته بلند بین پره هاى رادیاتور را پاك كنید.تمیز كردن پرده ها:پرده هاى نخى را قبل از شستن به مدت 15-10 دقیقه در آب سرد یا ولرم خیس كرده تا گرد و غبار جمع شده بر روى آن جدا شود. پرده را به آرامى بلند كرده سپس آب كثیف را تعویض كنید سپس پرده ها را در محلول كف صابون و آب ولرم قرار داده و با ملایمت آن را بشویید (توجه: نباید آن را چنگ بزنیم) سپس سه بار پرده را با آب ولرم بشویید. حال اگر از ماشین لباسشویى استفاده مى كنیم ابتدا دستگاه را روى درجه كم مقدماتى قرار داده و شست و شوى بعد را هم دو دقیقه با درجه كم تنظیم كرده و شست وشو دهید و قبل از اینكه كاملاً خشك شود با اتو به موازات الیاف طولى آن اتو بكشید. پرده هاى تورى را هم قبل از اینكه كاملاً خشك شود در جاى خود آویزان كنید. ایده هاى بزرگ براى فضاهاى كوچكآیا منزل شما كوچك است؟ براى همه وسایلتان جاى كافى ندارید؟ آیا به دلیل انبار شدن وسایل متعدد در اتاق ها هیچ وقت مرتب به نظر نمى رسند؟ چاره چیست؟ ما به شما راه هاى استفاده بهینه از حداقل فضا را نشان مى دهیم و روش هایى براى به كارگیرى رنگ و تامین فضاى انبارى در اتاق هاى كوچك به شما پیشنهاد مى كنیم. انتخاب دقیق و هوشمندانه مبلمان براى چنین فضاهایى یكى از بهترین راهكارهاى طراحى دكوراسیون موفق در خانه اى كوچك است. تا حد امكان از مبلمان چندمنظوره براى این اتاق ها بهره بگیرید. به عنوان مثال از كاناپه هاى تخت خوابشو مى توانید به خوبى سود ببرید یا با قرار دادن چند كوسن بر روى تخت خواب یك نفره اى كه در كنار دیوار قرار دارد از آن به عنوان كاناپه نیز استفاده كنید. اندازه گیرى قاب پنجره به منظور ساختن یك كمد زمینى كه از سطح روى آن نیز بتوان به عنوان نشیمن استفاده كرد یكى از راه هاى ساخت یك انبارى پنهان است. اگر پنجره اتاق در فرورفتگى دیوار قرار گرفته باشد، مى توانید صندوقى چوبى به ابعاد متناسب با عرض و طول فرورفتگى دیوار بسازید كه از جلو یا بالا باز شود و از آن براى جا دادن لوازم ریز و درشت استفاده كنید ضمن آنكه با قرار دادن چند تشكچه كوچك و تعدادى كوسن از آن به عنوان فضایى براى نشستن نیز بهره مى برید. این صندوقچه هاى چندكاره ضمن ایفاى نقش یك انبارى كوچك پنهان مى توانند كاربردهاى دیگرى نیز داشته باشند مانند میز وسط اتاق و یا میزهاى كنار مبل. جعبه هاى چوبى را مى توان در ابعاد مختلفى ساخت مثلاً یك جعبه كوچك با ارتفاع بلند، طول برابر با عرض تخت خوابى دونفره و عرض حدود 30 سانتى متر مى تواند به جاى تاج تخت مورد استفاده قرار گیرد و اگر از دو طرف در داشته باشد جاى مناسبى براى نگهدارى ملحفه ها خواهد بود. سطح روى آن نیز براى قرار دادن آباژور، چیدن كتاب و یا لوازم تزئینى قابل استفاده خواهد بود. خرید مبل هایى كه فضاى داخل قسمت نشیمن آنها خالى است و به صورت كشویى یا لولایى باز مى شوند مى تواند كمك بزرگى به افزایش فضاى انبارى در اتاق هاى كوچك باشد. زیر آماده سازى فضاهایى در اتاق هاى كوچك براى پنهان كردن خرده ریزهاى روزمره رازى است كه در به وجود آوردن انبارى ها نهفته است. از فرورفتگى ها و ویژگى هاى معمارى اتاق نیز تا حد امكان سود ببرید. نصب طبقات در فرورفتگى دیوار مى تواند فضاى مفیدى را در اختیار شما قرار دهد كه قابل استفاده براى جاى دادن تلویزیون، سایر لوازم صوتى و یا حتى كامپیوتر و ملزومات آن باشد. این طبقات براى چیدن كتاب یا لوازم دكورى نیز مناسب هستند. چنانچه امكان داشته باشد مى توان با نصب درهاى لولایى یا كشویى یا حتى یك پرده پارچه اى متناسب با طرح و رنگ دكوراسیون اتاق آن را محصور و از نظرها پنهان كرد. فرورفتگى دیوار و یا وجود یك ستون كه بخشى از دیوار را مجزا مى كند هرقدر كم عرض باشد هنوز قابل استفاده است و نباید از آن چشم پوشى كرد. یك كمد دیوارى حتى مى تواند به یك اتاق كار كوچك براى شما تبدیل شود. در فضاهاى كوچك حتماً در مورد رنگ و نور دقت كنید. اتاق هاى كوچك اغلب كم نور هستند اما رنگ كردن دیوارها با سفید یا كرم استخوانى تنها راه حل پاسخگو نیست. سایه روشن هایى مثل آبى كم رنگ و یاسى یا سبز روشن و كرم مى توانند یك اتاق را بزرگتر از آنچه هست نشان دهند. اتاق هاى كوچك را خوب نورپردازى كنید. نور كافى مانع دلتنگ به نظر رسیدن اتاق مى شود. پرده هاى كركره اى یكى از بهترین انتخاب ها براى پنجره ها در اتاق هاى كوچك هستند زیرا با چنین پرده هایى شما مى توانید میزان نور مورد نیاز خود در اتاق تنظیم كنید. ضمن آنكه پرده هاى مدل دار براى فضاى كوچك شلوغ بوده و مناسب نیستند. استفاده از یك آباژور پایه دار هم براى تامین نور مصنوعى كافى بسیار مفید است. آباژور پایه دار را مى توانید در زمان مورد نیاز به نزدیك میز آرایشى، كمد دیوارى یا محل مطالعه انتقال دهید و در هر زمان نور كافى براى كار را تامین نمایید. نصب آینه در اتاق هاى كوچك مى تواند تاثیر بسزایى در بازتاب نور در اتاق داشته باشد. آینه هاى قدى فضا را بزرگ تر نشان مى دهند و آینه هاى كوچك تر نیز با بازتاب نور موجب انتشار بهتر آن در فضا مى شوند. در بسیارى از آیین هاى دكوراسیونى مانند فنگ شویى آینه به دلیل بازتاب انرژى هاى مثبت عنصرى مفید محسوب مى شود.در دستشویى و حمام نیز اگر جاى كافى براى نصب یك كابینت در زیر كاسه دستشویى داشته باشید فضاى مناسب براى نگهدارى از وسایلى از قبیل حوله، صابون، شامپو و سایر وسایل مخصوص شست وشو فراهم خواهد شد. دکور: دفتر كار خانگى وجود یك دفتر كار خانگى در اغلب خانه هاى امروزى یك ضرورت است- نه فقط به منظور انجام امور كارى بلكه به این دلیل كه در اكثر منازل دست كم یك كامپیوتر كه یكى از وسایل ارتباطى مهم عصر ما است وجود دارد. به دلیل وجود كامپیوتر امروزه بسیارى از افراد مى توانند تمام یا بخشى از كار خود را در منزل و فقط از طریق اینترنت و پست الكترونیكى انجام دهند. جاى دادن دستگاه كامپیوتر و ملزومات آن و گاه نمابر خود به یك دفتر كار كوچك نیاز دارد. براى داشتن این دفتر كار خانگى احتیاج به فضاى زیاد و حتى یك اتاق كامل نیست و فقط با برنامه ریزى و طراحى دقیق مى توان به آن دست یافت. اگر از افرادى هستید كه كار خود و یا دست كم بخشى از آن را در منزل انجام مى دهید براى قرار دادن لوازم و وسایل كارتان و نصب كامپیوتر به فضایى ثابت نیاز دارید. این فضا ممكن است گوشه اى از یك اتاق باشد كه خود كاربردى غیر از دفتر كار دارد. بنابراین باید كل اتاق به نوعى طراحى شود كه هر دو كاربرد را امكان پذیر سازد. با اختصاص یك میز در گوشه اى از خانه مى توان چنین فضایى را تامین كرد اما توجه داشته باشید براى این منظور میز خیلى كوچكى را به این دلیل كه مثلاً در فرورفتگى دیوار جا مى گیرد انتخاب نكنید بلكه اندازه هاى میز را با توجه به ابعاد وسایلى كه باید روى آن چیده شود در نظر بگیرید، با اندازه گیرى مانیتورتان شروع كنید، سپس به این اندازه ها جاى لازم براى سایر وسایل و تحرك كافى خودتان را نیز بیفزایید. همچنین در صورت امكان با انتخاب میز هایى كه جاى عبور سیم در آنها تعبیه شده به سیم ها و كابل هاى متعدد مربوطه سروسامان دهید. مكانى كه میز را در آن قرار مى دهید باید جایگزینى صحیح شما نسبت به میز و صفحه مانیتور را امكان پذیر سازد. براى محاسبه عرض میز كار، 60 سانتى متر را براى مانیتور در نظر بگیرید و به آن 25 سانتى متر دیگر بابت صفحه كلید اضافه كنید. در صورتى كه فضاى كافى براى میزى با چنین عرضى ندارید ممكن است از میز هایى كه جاى مخصوص صفحه كلید كشویى دارند استفاده كنید. هنگام انتخاب صندلى یك صندلى راحت گردان را در نظر بگیرید. اگر میز كار و كامپیوترتان در یكى از اتاق هاى پر رفت و آمد قرار دارد لازم است راهى براى پوشاندن آن در مواقعى كه مورد استفاده نیست بیابید. براى جدا كردن فضاى كار از بقیه اتاق مى توانید از روش هایى مثل نصب پرده یا دیوارك (پاراوان) استفاده كنید. اما یكى از بهترین فضاهایى كه مى توانید به دفتر كار خانگى تبدیل كنید یك كمد دیوارى پرعمق است. كمد دیوارى باید عمق كافى براى جاى دادن میز كارى كه بتوان مانیتورى روى آن قرار داد داشته باشد. در این صورت مى توانید با انتخاب یك میز كشویى فضاى كافى براى صفحه كلید و كار بر روى میز را نیز تامین كنید. به این ترتیب پس از پایان كارتان مى توانید میز كشویى را جمع كنید و درهاى كمد را ببندید تا دفتر كار شما به طور كامل از نظرها پنهان شود. به جاى میز كار مى توانید از طبقات خود كمد كه با ارتفاع مناسب جهت كار شما نصب شده اند استفاده كنید. فقط كافى است ارتفاع طبقات كمد را مطابق با نیاز خود محاسبه كنید و سپس از استحكام طبقات نصب شده اطمینان حاصل كنید. كمدى را انتخاب كنید كه زمان كار در مسیر رفت و آمد اعضاى خانواده نباشد تا بتوانید در آرامش كار كنید. اگر قصد دارید دفتر كارتان را در یك كمد برپا كنید توجه داشته باشید كه فاصله میان وسایل الكتریكى شما به اندازه اى باشد كه هوا در میان آنها جریان یابد زیرا این وسایل اغلب مقدار زیادى حرارت تولید مى كنند. نورپردازى یكى دیگر از مهم ترین مراحل كار است. نور معمولى یك اتاق اغلب روشنایى كافى براى فضاى كار شما را تامین نخواهد كرد. از این رو بهتر است از یك چراغ مطالعه كه نور آن قابل تنظیم است بهره بگیرید تا بتوانید نور را به صورت دلخواه بر روى نقطه مورد نظر تنظیم نمائید و در ضمن از بازتاب آن بر روى صفحه مانیتور پیشگیرى كنید. براى نورپردازى داخل كمد مى توانید در آن چراغ هاى سقفى نصب كنید و كلید آنها را به صورتى طراحى كنید كه با بازشدن در كمد روشن شده و با بستن درها خاموش شوند. به منظور تنظیم نور طبیعى محل كارتان، اگر در نزدیكى پنجره قرار دارد، یك سایبان روى پنجره نصب كنید. پس از نورپردازى نوبت به تامین جاى كافى براى نگهدارى از وسایل گوناگون مورد نیاز شما است. میز كار شما باید كشوها یا فایل هاى كافى براى نگهدارى از لوازم التحریر و ده ها وسیله دیگر كه ممكن است در یك دفتر كار خانگى مورد نیاز باشند داشته باشد. در یك دفتر كار كوچك نیز دسته هاى متعدد كاغذ وجود دارند كه باید در جعبه ها یا كشوهاى مجزا سامان داده شوند، زیرا فراهم كردن جاى مناسب براى این كاغذ ها مانع از پخش شدن آنها بر روى میز و ایجاد نمایى شلوغ و نامنظم براى دفتر كار خانگى شما خواهد شد. اگر فضاى كار شما محدود باشد نیز مى توانید طبقاتى روى دیوارى كه میز به آن تكیه دارد نصب كنید و به این ترتیب فضاى كافى براى چیدن كتاب ها، CD ها و بسیارى از وسایل دیگر را فراهم كنید. عرض طبقات را به اندازه كافى در نظر بگیرید و فاصله بین آنها را چنان انتخاب كنید كه قرار دادن كتاب هایى با ابعاد بزرگ تر در آنها امكان پذیر باشد. همچنین مى توانید فایل هاى مقوایى متعددى براى نگهدارى از مجلات، بروشورها و جزوات مختلف در این طبقات بچینید. پس از آنكه هر یك از وسایل در جاى خود قرار گرفته شما دفتر كارى منظم و مرتب خواهید داشت كه به سبب رنگ خاكسترى وسایل و لوازم كامپیوتر نمایى جدى و بسیار ساده دارد.در آخر با افزودن یك یا چند شىء رنگین دكوراتیو كه مورد علاقه شما هستند به این مجموعه روح ببخشید.ایده اى متفاوت براى اتاق نشیمن هرگاه صحبت از دكوراسیون و طراحى داخلى خانه مى شود، بى گمان ذهن بسیارى از ما متوجه هزینه هاى زیاد براى خرید بوفه و ویترین هاى شیشه اى و مجسمه هاى چینى مى شود. اما برخلاف تصور همگان، تغییر دكوراسیون به معنى خرید تجهیزات تزئینى بزرگ و جاگیر نیست، بلكه استفاده مناسب از فضا و ساخت یا خرید اسبابى است كه در عین شیك بودن بسیار ساده و كارآمد هستند و نقش مهمى در چیدمان منزل ایفا مى كنند.یكى از ایده هایى كه معمولاً خانم ها براى جداسازى اتاق نشیمن و پذیرایى در خانه پیاده مى كنند استفاده از پاراوان هاى چوبى است.گرچه این پاراوان ها به دلیل حكاكى و خراطى هاى زیبایى كه بر رویشان شده بسیار شكیل هستند ولى براى آپارتمان هاى كوچك اصلاً مناسب نیستند. زیرا به دلیل رنگ تیره اى كه دارند موجب كوچك جلوه كردن اتاق مى شوند و فضا را تاریك و بسته نشان مى دهند.بهترین راه براى جداسازى اتاق نشیمن از پذیرایى در آپارتمان هاى نقلى، به كار گرفتن ایده هاى هنرمندانه است.شما مى توانید به جاى قرار دادن پاراوان هاى چوبى و شیشه اى كه براى خریدشان هزینه گزافى را باید متحمل شوید، یك ویترین چوبى ساده نظیر همان كه در تصویر مى بینید، سفارش دهید. عرض و طول و ارتفاع این ویترین 45 ، 90 و 224 است كه البته شما مى توانید این اعداد را متناسب با متراژ منزل تغییر دهید. این ویترین 6 طبقه دوسویه كه به صورت هلالى ساخته شده، مى تواند هم محل مناسبى براى گذاشتن وسایل زینتى نظیر قاب عكس، گلدان و ظروف قیمتى و عتیقه باشد و هم وسیله اى كه اتاق هاى منزل را به گونه اى ساده و شیك از هم جدا سازد.   ادامه خواندن مقاله ‌دکوراسيون داخلي

نوشته مقاله ‌دکوراسيون داخلي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله سيستم کنترل داخلي چيست

$
0
0
 nx دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : سیستم کنترل داخلی در معنای وسیع کلمه و در ارتباط با مجموعه ای از هدفها به شرح زیر تعریف می شود:«هر سیستم یا مجموعه ای از کنترلها ، اعم از مالی و غیرمالی،که برای دستیابی به اطمینانی منطقی تحقق موارد زیر برقرار میشود»: 1-اثر بخش و کار آمد بودن عملیات2-قابل اتکا بودن اطلاعات مالی و گزارشگری آن 3-رعایت قوانین و مقررات(1)چرا سیستم کنترل داخلی سودمند است؟سیستم کنترل داخلی به دلایل زیر سودمند است:1-واحد های اقتصادی هم از لحاظ اندازه و هم از لحاظ پیچیدگی فعالیت چنان رشد میکنند که کنترل مستقیم و انفرادی آنها نا ممکن میشود و از این رو، استقرار کنترل های داخلی برای اعمال مدیریت و سرپرستی در راستای برنامه های استراتژیک ، ضروری می گردد.2- واحد های اقتصادی دارای الزاماتی قانونی می باشند که باید به آنها عمل کنند، از این رو باید کنترل های داخلی لازم را برای شناسایی و کنترل میزان رعایت اینگونه الزامات قانونی ، برقرار نمایند. 3- واحد های اقتصادی با انواع مخاطرات در زمینه های ، مالی ، اداری و تجاری روبرو می باشند که هدفها و سیاستهای سازمانی آنها را چه از درون و چه از برون تهدید میکنند . مدیران اجرایی و غیر اجرایی واحد های اقتصادی برای انجام دادن وظیفه مباشرت خود نسبت به صاحبان سرمایه ، مسئولیت این مخاطرات را در هر سازمان به عهده دارند . در نتیجه وجود کنترلهای داخلی برای تشخیص ، ارزیابی و کنترل اینگونه مخاطرات ، ضروری است . عناصر تشكیل دهنده سیستم كنترل داخلی اثر بخش كدام است؟ عناصر تشكیل دهنده سیستم كنترل داخلی اثر بخش عبارت است از :1- بررسی موثر و كارآمد توسط مدیریت غیراجرایی، مانند كمیته حسابرسی 2- وجود سیستم های كنترل مدیریتی شامل تعیین و تدوین هدفها و برنامه ها، نظارت و سرپرستی یا كنترل مسائل مالی و سایر عملیات و همچنین اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی. وجود ساختارهای مناسب سازمانی، سیاست های مناسب اداره امور كاركنان و روشهای نظارت و بررسی از جمله ابزارهای لازم است تا این كنترل ها به گونه ای اثر بخش اعمال شود. نقش اصلی این سیستم ها تعیین وظایف و مسئولیت هاست. 3- وجود سیستم ها و روشهای كنترلی مالی و عملیاتی. شامل محافظت از دارایی هاف تفكیك وظایف، روشهای صدور مجوز و تصویب و سیستم های اطلاعاتی.4- وجود یك واحد حسابرسی داخل یاثر بخش كه طبق اصول و استانداردهای حسابرسی داخلی و سایر قوانین و مقررات فعالیت كند.چنانچه سیستم كنترل داخلی اثر بخش نباشد چه روش می دهد؟ امروزه نیاز به استقرار یك سیستم اثر بخش كنترل داخلی« بعنوان جزیی لاینفك از مدیریت آمد1»به شدت مورد توجه قرار گرفته است. مطالب زیادی در این باره در روزنامه های انگلستان به چاپ رسیده است. دلیل توجه مطبوعات انتشار گزارش كدبری (Cadbury) است كه واكنشی بود درباره نگرانی جامعه نسبت به مسایل مربوط به استانداردهای گزارشگیری و حسابدهی. رسواییهای مالی در بخش خصوصی ورشكستگی بانك BCCI و شركتهای ماكسون (MAXWELL) و پلی پك (POLLY PECK) نیز بر شدت این موضوع افزود. ورشكستگی بانك تجارت برینگز (Barings) در چند سال پیش، سبب بحث هایی جدی پیرامون نارسایی های سیستم كنترل داخلی شده است كه منجر به تحمل زیانهای جبران ناپذیر گردید. گزارش كدبری با تحقیق درباره موجه بودن یا نبودن ضعفهای موجود در سیاستهای مدیریت، ابهام در گزارشگیری مالی و عملكرد ضعیف حسابرسی، تلاشی بود برای كاهش انتقادهای عمومی. گزارش یاد شده بر لزوم ایجاد تغییرات برای بهبود استانداردها تاكید كرده و پیشنهادهایی در مورد كنترل های داخلی، گزارش گیری عملكرد مدیریت و نقش حسابرسان، بویژه درباره گزارشگیری مالی و مسئولیت حسابدهی، ارائه كرده است. چرا سیستم كنترل داخلی با موسسات خدماتی عمومی مربتط است؟گرچه گزارش كدبری اساسا درباره شركت های سهامی عام بود، اما در مورد گزارشگیری مالی و مسئولیت حسابدهی موسسات عمومی نیز نگرانیهای مشابه ای وجود دارد. پیدایش و گسترش زمینه های رقابتی، ایجاد واحدهای اقتصادی خاص دربازارهای داخلی و گرایش هر چه بیشتر به مدیریت با سبك و روشهای تجاری، جو و فرهنگ متفاوتی را به وجود اورده است كه با روشهای سنتی موسسات خدمات عمومی، یعنی كار بدون انگیزه، مغایرت دارد. این تغییر و تحولات نیاز به اعمال مراقبت و توجه ویژه را برای حصول اطمینان، هم از ایجاد و استقرار سیستم های خوب و مناسب اداره امور شركت ها و هم از اعمال صحیح آن ها، افزایش می دهد. اساسی ترین جزء این فرایند، وجود حسابرسی اثربخش است. گزارشهایی چون گزارش كمیته حسابهای عمومی درباره نحوه صحیح تجارت عمومی یا گزارشان حسابرسان مناطق شهرداری، خطرات شكست برنامه ها را به گونه ای كامل توصیف كرده است.در واقع عملكرد سست و ضعیف موسسات خدمات عمومی باعث شده است تا كمیته ای در ارتباط با استانداردهای رفتاری در بخش عمومی ایجاد شود. در مورد اینكه مدیران و اعضای سطح بالای سازمان ها، اعم از اجرایی یا غیراجرایی، یا نسبت به وظایف و مسئولیت های سازمانی خود دایر بر اداره امور سازمان به حفاظت از وجوه عمومی و استفاده ان در امور ارزشمند آگاه نیستند یا مسئولیت های خود را به طور كامل انجام نمی دهند، نگرانیهایی وجود دارد. هیات مدیره و مدیران سازمان ها برای انجام دادن وظایف و مسئولیت های خود به تكیه محیط كنترلی اثر بخش نیاز مبهم دارند. اصول حسابرسی مولفان، والتر بی میگز، اُ . ری . ویتینگتون، كرت پینی، رابرت اف میگز / ترجمه : عباس ارباب سلیمانیكنترل های داخلی وجوه نقد:امور مالی شركت، كه معمولا زیر نظر خزانه دار است، بیشترین مسئولیت امور مربوطه به وجوه نقد را به عهده دارد. انجام امور دریافت و تحویل وجوه نقد به بانك؛ امضای چكها سرمایه گذاری وجوه نقد مازاد بر نیاز و حفاظت از وجوه نقد، اوراق بهادار قابل داد و ستد و سایر دارای های قابل داد و ستد از جمله وظایف امور مالی است. علاوه بر این، امور مالی باید بودجه وجوه نقد را تهیه و در مورد نیاز،‌ ترتیب تامین مالی كوتاه و بلند مدت را بدهد. مناسبترین حالت ان است كه وظایف امورمالی و حسابداری به گونه ای تلفیق شود كه از برآورده شدن موارد زیر اطمینان دهد:1- مقام وجوه نقدی كه باید وصول می شد در واقع دریافت شده به دقت ثبت گردیده و به موقع به بانك واگذار شده است.2- پرداختهای نقدی تنها برای هدفهای محاز صورت گرفته و به درستی ثبت دفاتر شده است. 3- موجودی وجوه نقد در حد كفایت، نه بیشتر و براساس پیش بینی دریافت و پرداختهای مربوط به عملیات عادی نگهداری شود. مطالعه و بررسی جزئیات روشهای عملیاتی هر واحد تجاری برای مقاصد تشخیص و تدوین روشهای كنترلی موثر، ضروری است. اما برخی رهنمودهای كلی وجود دارد كه برای اداره خوب امور وجوه نقد در هر گونه واحد تجاری مفید است. این قواعد كلی برای دستیابی به كنترل های داخلی وجوه نقد می تواند به شرح زیر خلاصه شود: 1- به هیچ یك از كاركنان اجازه داده شود كه تمام امور مربوط به یك معامله را از ابتدا تا انتها به تنهایی انجام دهد 2- امور مربوط به حفاظت وجوه نقد را از امور دفترداری ان تفكیك كنید.3- امور مربوط به دریافت وجوه نقد را تا سر حد امكان، متمركز كنید.4- وجوه دریافتی را بیدرنگ در دفاتر ثبت كنید.5- مشتریان را ترغیب كنید كه بابت وجوه پرداختی خود،‌رسید دریافت كنند و جمع مولدهای صندوی را ( بطور مرتب) مشاهده و كنترل كنید.6- دریافتهای هر روز را دست نخورده به بانك بسپارید. 7- تمام پرداختهای نقدی را با چك انجام دهید به جز پرداخت هزینه های اندك كه از تنخواه گردان پرداخت می شود.8- صورت مغایرات بانك، همه ماهه و توسط شخصی تهیه شود كه مسئولیتی در مورد صدور چك یا حفاظت از وجوه نقد نداشته باشد، صورت مغایرات تهیه شده باید توسط یكی از روسای مربوط، كنترل و بررسی گردد. دلایل زیادی وجود دارد كه سپردن تمامی وجوه دریافتی هر روزه به بانك را توجیه می كند. سپرده هر روزه تمامی وجوه دریافتی به معنای این است كه وجوه كمتری در صندوق می ماند تا سبب انگیزه ای برای برداشت باشد بعلاوه،‌سپردن هر روزه کلیه وجوه دریافتی سبب می شود از جایگزینی وجوه دریافتی روزهای بعد به جای كسریهای احتمالی پیشگیری گردد. هر گونه تاخیر در به حساب خوابانیدن چكهای دریافتی از مشتریان احتمال خطر وصول نشدن آنها را افزایش می دهد. علاوه بر این، باقی ماندن وجوه دریافتی در صندوق به منزله وجوه نقد بی استفاده است كه آن، نشانه وجود دارایی غیرمولد سود می باشد.   ارزیابی سیستم کنترل داخلی:حسابرسی داخلی باید سیستم کنترل داخلی سازمان را شناسایی و ارزیابی کند تا بتواند درباره کفایت و اثر بخشی آن گزارش ارائه دهد .اعمال کنترلها ، از انجام شدن فرآیند فعالیت ها در راستای هدفهای سیستم ، اطمینان به وجود می آورد. هدفهای اصلی سیستم کنترل داخلی به قرار زیر است :الف)اطمینان یافتن از اجرای درست سیاستها و رهنمود های مدیریت در راستای دستیابی به هدفهای سازمان . ب)حفاظت از داراییها . ج)اطمینان یافتن از مربوط ، قابل اتکا و درست بودن اطلاعات به گونه ای که تا حد امکان ، از کامل و دقیق بودن اسناد و مدارک اطمینان حاصل شود .د)اطمینان یافتن از رعایت الزامات قانونی . حسابرسی داخلی هنگام ارزیابی سیستم کنترل داخلی باید اثر کنترلها را بر یکدیگر و بر سیستمهای مرتبط بسنجد .حسابرسی داخلی باید تمام سیستمهای سازمان را به عنوان اجرای بخشی از برنامه کار خود ، شناسایی کند حسابرسی داخلی باید معیارهای لازم و مناسبی را برای سیستمهای مورد آزمون در نظر بگیرد تا بر اساس آن بتواند کفایت کنترلها و میزان کمک آنها را در دستیابی به هدفهای سیستم تعیین کند . مراحل حسابرسی سیستمهای سازمان معمولا به ترتیب زیر است :1-شناسایی مشخصات سیستم . 2- تعیین هدفهای کنترل .3-شناسایی کنترلهای مورد انتظار برای دستیابی به هدفهای کنترل .4-مقایسه سیستم با کنترلهای مورد انتظار .5-ارزیابی کنترلهای موجود در سیستم از لحاظ هدفهای کنترل .6-آزمون کنترلهای موجود در سیستم به منظور تعیین اثر بخشی آنها نسبت به هدفهای کنترل .7-آزمون عملکرد کنترلهای موجود در سیستم . 8-ارائه نظر درباره کفایت و اثر بخشی کنترلها و درست و مناسب اعمال شدن آنها سیستم كنترل داخلی دریافت های نقدی:-فروشهای نقدی:قویترین كنترل برایفروشهای نقدی زمانی بدست می آید كه دو یا چند نفر از كاركنان (معمولا یك فروشنده و یك صندوق دار) در هر معامله مشاركت داشته باشند. رستوران ها و كافه تریاها اغلب از صندوق داری استفاده می كنند كه به صورتحسابهای تهیه شده توسط یكی دیگر از كاركنان را از مشتریان دریافت می كنند. بلیتهای با شماره ردیف چاپی سینماها عموما توسط متصدی گیشه فروخته می شود و بلیت خریداری شده به نگهبان در ورودی سینما ( كه شخصی غیر از متصدی گیشته است) ارائه می گردد تا تماشاگر، اجازه ورود به سالن سینما را پیدا كند. چنانچه بلیت های سینما با صورتحساب های رستوران ها بطور پیاپی شماره گذاری شده باشند و حساب تمام شماره ها پس داده شود، این تقسیم مسئولیت معامله، عامل موثری در پیشگیری از تقلب خواهد بود. در بیشه خرده فروشیها شرایط به گونه ای است كه تنها یكی از كاركنان، جنس را می فروشد، كالا را تحویل مشتری می دهد، و جه معامله را دریافت می كند و معامله را ثبت می نماید. در اینگونه شرایط، استفاده از صندوق های نواردار ( برای دریافت وجوه ) سیستمهای استقرار پایانه در محل فروشنده یا ماشین های صدور صورتحساب ( چند نسخه ای) می تواند از نادرستیها پیشگیری كند. ویژگی های پیشگیرانه صندوق های نواردار عبارتند از :1- نمایش مبلغ فروش به گونه ای كه در دیدریس مشتری باشد. ادامه خواندن مقاله سيستم کنترل داخلي چيست

نوشته مقاله سيستم کنترل داخلي چيست اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بندر امام خميني (ره)

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بندر امام خمینی (ره) پیشگفتار مجموعه حاضر حاصل تلاشی است كه طی آن سعی گردیده است تا جایگاه تاریخی و ساختار اجتماعی و شرایط جغرافیائی و آب و هوائی بندر امام خمینی (واقع در استان خوزستان) به خوانندگان و علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ این قطعه ارزشمند از خاك میهن معرفی شود، از آنجا كه هدف اصلی در آ‏فرینش این مجموعه شناخت وجوه فرهنگی و تاریخی این شهر بوده است، سعی بسیار به عمل آمده است تا از ارائه آمار و ارقام كه هم موجب ملال خواننده و هم اینكه گذشت زمان باعث غیرقابل استناد شدن آنها می‌شود پرهیز به عمل آید، اگر درجایی از كتاب آمار و ارقامی آورده شده است در مقام اجرای حكم ضرورت بوده است، دیگر اینكه با توجه به اهداف پیش گفته، در تألیف كتاب، علی رغم نقش انكار ناپذیر صنایع و تأسیسات عظیم صنعتی موجود در بندر امام كه هر یك به تنهایی نقش به سزایی درچرخه اقتصاد كشور دارند به هیچ روی قصد ارائه گزارش در مورد آنها را نداریم جز در آنجا كه به طریقی با موضوعات طرح شده‌ی ما ارتباط پیدا می‌كنند. در همین ابتدا ذكر این نكته ضروری می‌نماید كه : بندر امام همچون مادری مهربان ورنجدیده، این همه كارخانه و مجتمع و تأسیسات صنعتی را در آغوش خویش جا داده است ( كه وجود یك شهر كافیست) و رنج رشد و بزرگی و بلوغ آنها را به جان خویش خردیده است اما اینك و با كمال تأسف شاهد بی مهری این فرزندان فراموشكاریم كه زحمات طاقت فرسای مام خویش را بر طاق نیسان نهاده اند و قدم شایسته ای برای رفع مشكلات عدیده‌ی وی كه بعضاً معلول وجود خود آنهاست برنمی‌دارند. بجاست كه فرزندان موصوف در حد وسع خویش در حفظ و نگهداری گاهواره های خود بكوشند و سعی بلیغ نمایند تا رنگ و روی آن و روی آبرومندی به آن ببخشند. بدون شك بندر امام خمینی و اهالی سختكوش آن نقش ارزنده‌ای در زنجیره ‌ی اقتصاد كشور داشته و دارند لیكن متاسفانه حركت چشمگیر و قدم شایسته ای در جهت شناسایی زوایای فراموش شده‌ی تاریخی و فرهنگی این شهر كه یكی از دروازه‌های اصل ورود كالا به كشور و بزرگترین بندر میهمان نیز هست ، صورت نگرفته است، دقیقاً به همین دلیل هنگامی كه یكی از اهالی در سفر به خارج از استان قصد معرفی شهر موطن خویش را به دیگران دارد، نیازمند ارائه توضیحات فراوانی در این زمینه است. نگارنده كه خود در این خاك تفتیده قدم به عرصه‌ی گیتی نهاده است و هم در این خاك بالیده است در جهت ادای دین به زاد بوم خویش و اهالی مهربان و خونگرم و با فرهنگ آن به كتابت این مجموعه دست زده است. برای هر چه پربارتر شدن این مجموعه سعی بسیار شده است تا هرچند به گونه ای با تاریخ و گذشته بندر امام در ارتباط بوده است (اعم از اسناد مكتوب و خاطرات و اطلاعات شفاهی معمرین) مورد استفاده قرار گیرد. در این راه دهها جلد كتاب تاریخ وسفرنامه و مقاله مورد مطالعه و بررسی و كنكاش واقع و با غالب مطلعین در این زمینه مصاحبه به عمل آمده است. به عنوان مثال، با صرف بیش از یكسال وقت و از میان 95 هزار برگ سند تاریخی تعداد 1411 برگ سند تاریخی، اداری استخراج گردیده است كه قدمت بسیاری از آنها به بیش از هفتاد سال می‌رسد، ما حصل این كندوكاو انشاء الله در كتابی تحت عنوان ( بندر امام خمینی از منظر اسناد تاریخی) به چاپ خواهد رسید، ضمناً برای تجسم روشن تر بندر قدیم، با یاری جستن از اهالی، عكسهایی از بندر در ابتدای تاسیس جمع آوری و در قسمت های مختلف كتاب به چاپ رسیده است. امید است مكتوب حاضر بتواند، همچون جرعه‌ای، اندكی از تشنگی ذهن جویا و پویای جوانان اهل بندر كه از گذشته بندر چیزی ندیده و نشینده‌اند، بكاهد. از آنجا گفته‌اند: فقط دیكته نانوشته، غلط ندارد، مؤلف كار خود را از عیب و نقص و اشتباه بری نمی‌داند، لیكن رجاء واثق دارد كه اهل نظر با سعه صدر و بزرگواری خطاهای احتمالی را خواهند بخشید، و درجهت اصلاح در چاپهای بعدی و تنویر ذهن نویسنده، موارد را متذكر خواهند شد.  در اینجا جا دارد تا از تمامی كسانی كه بنحوی با كمك به این حقیر، مرا در تدوین این مجموعه یاری دادند، از همین ابتدا سپاسگزاری و تشكر خویش را اعلام نمایم. تركیب جمعیتی و جغرافیایی تاریخی بندر: همزمان با آغاز احداث اسكله‌های ششگانه بندر و همچنین كشیده شدن خط آهن شمال به جنوب در سال 1328 موج كارگران جویای كار از شهرهای مختلف كشور و بخصوص از استانهای همسایه به سوی بندر سرازیر شد و ایشان بدین ترتیب شالوده احداث بندر امام خمینی را بنیان نهادند، بافت غالب جمعیتی شهر را تركیبی از استانهای ذیل تشكیل می‌داد. 1- استان لرستان (غالباً الیگودرزیها) 2- استان ایلام (كلها) 3- استان همدان (غالباً‌اسدآبادیها) 4- بوشهریها 5- ماهشهری‌ها و هندیجانی‌ها زیستگاه ساكنان اولیه بندر در پنج محله و یا كمپ بود كه عبارت بودند از : 1- كمپ تركها 2- كمپ الگودرزیها 3- كمپ كردها 4- كمپ (علی جعفر) (تگزاس) 5- بیست فامیلی( ناظم آباد) لازم به ذكر است كه بجز مهاجرینی از استانهای یاد شده، اقلیتی از سایر نقاط كشور در شهر سكونت و اشتغال داشتند، اما به هر حال لرها- كردها- اعراب و تركها اقوام اصلی تشكیل دهنده موزاییك انسانی بندر امام هستندكه گذشت زمان آنها را با ظرافت و زیبایی در كنار هم چیده است. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و مهاجرت ساكنان شهرهای آبادان وخرمشهر به بندر امام (‌سربندر) آمار هموطنان عرب ساكن بندر امام بنحو چشمگیری افزایش یافت و از حق نباید گذشت كه وجود آنها به رونق كسب و كار در بندر كمك شایانی كرده است. هر چند افزایش نامتعارف جمعیت شهر، حاشیه نشینی را موجب گردیده است و این موضوع در نفس خود موجب بروز ناامنی‌هایی است. از آنجا كه بر پایی بندر قدیم در زمینی ناآماده و بدون در نظر گرفتن هر گونه اصول شهرسازی و معماری صورت گرفته بود، شهر بیشتر به یك اردوگاه اسكان موقت شباهت داشت تا مكانی مناسب برای زیست دائم. مصالح بكار رفته در ساخت بناها غالباً چوبها و الواری بود كه بوسیله كشتی ها و در لابلای محموله آنها به بندر آورده می‌شد. كف كوچه‌ها و معابر فاقد هر گونه كف پوش و یا زیرسازی و جویهای روباز آن مملو از لجن و مأمن انواع حشرات و جایگاه جانوران موذی همچون موش بود. همانگونه كه پیشتر گفتیم شهر از بدیهی ترین امكانات و تأسیسات زیربنای همچون آب لوله كشی و سیستم فاضلاب شهری بی بهره بود و آب مصرفی اهالی به وسیله راه آهن توسط واگن‌های تانكر دار از محل رودخانه گرگر به بندر حمل و توسط سقایان در شهر توزیع و به فروش می‌رسید. در كنار تمامی خانه‌ها نیز جایگاه سرپوشیده‌ای به شكل حوض ساخته شده بود كه فاضلاب منزل به آنجا وارد و سپس توسط اشخاصی كه از عهده این كارشان برمی‌امدند، بوسیله سطل خارج و در دریا تخلیه می‌شد، همین شیوه دفع فاضلاب بخوبی می‌تواند وضعیت بهداشتی شهر درآن روزگار را در مقابل چشمان خوانندگان ترسیم كند. در چنین شرایطی، اهالی از داشتن وسایل رفاهی همچون كولر، یخچال، تلویزیون و مكانهای تفریحی و ورزشی نیز بی بهره بودند، لیكن علیرغم تمامی این محرومیت‌ها همانگونه كه در بخش‌های دیگر خواهد آمد، ورزشكاران نامی و اشخاص مستعد و فرهیخته‌ای از میان این مردم برخاسته‌اند كه وجود هر كدامشان به تنهایی می‌تواند مایه افتخار شهری شود. شرایط طاقت فرسای زندگی، چنانكه اشاره شد، بندر را تبدیل به یك تبعید گاه ذبح آور برای مخالفان سیاسی حكومت شاه نموده بود كه از میان آنها می‌”وان از آیت الله توسلی نام برد. (ناخدا عباس دریانورد) در جریان جستجوهای خود در آثار مكتوب و مجموعه منابعی كه حاوی اطلاعاتی در ارتباط با بندر امام بوده است به نام مرحوم ناخدا عباس دریانورد برخوردم. این ناخدای دریادل كاپیتان نخستین ناو نیروی دریایی به نام (مظفری) بوده است، اما می‌توان او را كریستف كلمب بندر نیز نامید، چرا كه براساس مدارك موجود ایشان كاشف راه دریایی خود موسی منتهی به بندر امام است و پیشنهاد وی منجر به احداث تأسیسات بندری در محل فعلی خود شد و بنا به گفته خود ایشان در خاطرات مكتوبی كه از ایشان بجا مانده است، سالهای متمادی در بندر بسر برده است وبندر را كه در آن زمان تازه متولد شده بود، برای برداشتن گامهای نخستین خود یاری داده است. یكی از وجوه بارز این شخصیت تاریخی، ادبی، نوحه‌های شیوا و دلنشینی بوده است كه این بزرگوار در رثای شهدای دشت كربلا سروده است و تا آخرین روزهای حیات پربار خود آنها را با لحن سوزناك خود در مجالس عزاداری امام حسین و یارانش می‌خوانده است. هم اكنون نیز شاهدیم كه نوحه‌های ناخدا عباس گرمابخش مجالس عزاداری شهدای كربلا در سرتاسر استان‌های خوزستان و بوشهر می‌باشد. به رغم آنكه ناخدا عباس از تحصیلات آكادمیك برخوردار نبوده است از خط خوش و قریحه سرشاری سود می برده است. در اشعاری كه از وی بر جای مانده است اشاراتی به سربندر رو بندر قدیم می‌بینیم از جمله: گویند به من زود چرا پیر شدی وز بندر شاپور چرا پیرشدی بنگر رفقای رذل تو مرد شدند تو چون خر وامانده به گل گیر شدی بیزارم از این ریاست و دفتر خویش مأیوسم از این امور و سربندر خویش تا چند تحمل و چنین زجر كشم از این همه موذیان دور و بر خویش نظر به خدمات تأثیر گذار ناخدا عباس به بندر، نگارنده طی نامه‌ای خطاب به اعضای محترم شورای شهر بندر امام، از آن شورا درخواست كرده‌ام كه به خیابان، میدان و یا محله‌ای به یاد مرحوم ناخداعباس دریانورد نامگذاری شود. ادامه خواندن مقاله بندر امام خميني (ره)

نوشته مقاله بندر امام خميني (ره) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله فرم ها ونقش هاي نمادين درمساجد ايران

$
0
0
 nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : رحمان احمدی ملکی مدرس دانشکد تجسمی دانشگاه هنرمساجد اسلامی درسرزمین ایران،مثل هم ممالک اسلامی،جلوه ای اززیباییهای بصری ونمون بارزی ازتلفیق وارتباط فرم های نمادین با باور-های عمیق اعتقادی است. اشکال الگویی وارتباطات سمبولیک درتمامی جوانب ونماهایشان به وضوح دیده می شود.« اساساً هنرهای دینی،به خصوص مساجد اسلامی دریک امر مشترکند وآن جنب سمبولیک آنهاست،زیرا درهم این هنرها،جهان سایه ای ازحقیقت ومرتبتی متعالی-ازآن است. ازاینجا درهنرهاهرگزقید به طبیعت که درمرتب سایه است وجود ندارد. به همین جهت هرسمبولی،حقیقتی ماوراء این جهان پیدا می کند. سمبول ها اینجادرمقام دیداری است که از مرتب خویش نزول کرده است تا بیان معانی متعالی کند. این معانی جزبا این سمبول ها وتشبیهات به بیان نمی آیند،هم چنان که قرآن ودیگرکتب دینی برای بیان حقایق معنوی،به زبان رمزواشاره سخن می گویند.»درمعماری مساجد نیز،نقوش گچبری ها،آجرکاری ها وکاشیکاری ها برمبنای معنای سمبولیک – هریک ازآنها وحس پویای زیبا پسندی مذهبی مردمان انتخاب می شوند. ختایی ها،اسلیمی ها ودیگرنقوش کاشیکاری که با رنگ های ملایم وتضادهای دلنشین کنارهم ودرلابلای هم می خزند، چشم را با منحنی های بیکران به هم بافته شان به مسیرهای بی انتهای ماًمنی نامعلوم وبهشتی گم شده سوق می دهند.بیشترین قسمت سطوح کاشیکاری به رنگ های سردی چون زنگاری ها،فیروزه ای ها ولاجوردی ها تعلق دارد. لاجوردی ها ورنگ های آبی خام ، عمق دارند که آدمی رابه بی نهایت وبه جهانی خیالی ودست نیافتنی می برند.آبی گستردگی ووسعت آسمان صاف رابه یاد می آورد. نشان صلح است وبهجت وفرحناکی ورنگ بی گناهی ؛ نورآبی، کسانی راکه بی قرارند،آرام می کند. آبی همواره متوجه درون است وجنبه های -گوناگون روح آدمی را نشان می دهد، درفکروروح او وارد می شود وبا روان او پیوند می خورد، آبی معنی ایمان می دهد واشاره ای است به   فضایی لایتناهی وروح . برای مردم مشرق زمین، آبی سمبل جاودانگی است. وقتی به تاریکی تیرگی می گراید، معنی وهم،بیم، وغم واندوه، یا مرگ وفنا به خود می گیرد. مردمان آیین پردازباستان ، به قداست فیروزه ای معتقد بودند. به زعم آنها، فیروزه سوی چشم را زیاد می کرد.رنگ رویش وتعالی بود، نازایی وبی باری را ازبین می برد، عزّت وسلامت نفس می آورد،ونقشی داشت درچیرگی نوربر ظلمت .لاجورد رنگ عالم مثال است، حکمت عالی عالم علوی است. تماشای این رنگ، تماشای وسعت درون است، رسیدن به شعوررازناک وشهود متعالی است. آبی لاجورد، هست تمثیل مراقبه ومشاهده است. بیانگر بیکرانگی آسمان آرام وتفکربرانگیز سحرگاهان صاف وصمیمی است. درزمین کاشیکاری، این رنگ به نهایت گویایی می رسد وهمچون سین فراخ لاجوردین سپهر،تمامیت فضای میان نقش هارا می آکند ونقوش زیرزرد ونارنجی درمیان آن، بسان ستارگانی درآسمان بیکران شب هنگام،می درخشد وبه هم پیوستن این ستارگان روشن به طریق مسیرها وخطوط باریک با رنگ های شاد وروشن، جریان وتموج بی دریغ چشم نوری است که درچرخش ها ودوران های بی پایان،همچون آوندهای جاری درخت زندگی، به برگ های منتزع وختایی های رنگین می رسند که گونه های متنوع هرکدام، به منزل ورق های سبزدفترهستی است که چشمه-های سرزمین نگاه را به ضیافت سفر قداست می خواند.این نقش ها- که اغلب ازنقوش گیاهی،برگ ها ودرختان پیچان نشاًت گرفته اند- درخت تعالی گرا وروبند زندگی را درباغ های آرمانی انسان، تداعی می کنند. جریان ورویش این درخت،درخرامش خطوط سیال ونقش های گوناگون، زایند دنیایی ازرموزواسرارعمیق سر به مهری استکه درشاخه های بی شمار وسیالت امواج روان،گسترش یافته وگوشه های فراموش شد خاطرآدمی را با خام خیال محشون ازتصاویرپاک ورنگ های زیبا می سازد. گل ها،برگ ها وریاحین تجرید شده،هرکدام رایحه ای پنهانی درخود دارند.رایح آن بهشت ازلی، آن آرمانشهرزیبا وباغ های موعود فرحبخش خیال آدمی. عطربهشت عدن وباغ رضوان وعطرسایه سارگل ها ودرختان خم شده ونقش بسته برچشم کوثر. این گل ها،برگ ها ودرختان که درفرش ها ونگارگری ایران نیز به چشم می خورد، بیانگر دنیای مثالی، وتمثیلی ازفردوس برین وماًمنی برای تجدید اشتیاق وتعلق خاطرآدمی وتداعی ذهنی لذتبخش وی به نیستان ازلی گم کرد اوست.   دراغلب این نقوش،نوشته نقش کارسازومهمی ایفا می کند. خطوط نسخ وکوفی، به سیالیت آب زلال وبه نرمی نسیم سحرگاهی، درلابلای نقوش،یاروی آنها می لغزند وآیات نورواشارات قداست رابرآنها می نگارند. دراکثراین گونه موارد، خط نسخ سفید رنگ ،روی نقش ها ونقش ها ونوشته های دیگرودرپرد نزدیک ،به چشم می خورد. بعد ازآن خط کوفی بنایی که اغلب به رنگ طلایی است، سپس نقوش درشت وروشن که با زمین تضاد چشمگیزی برقرارمی سازد وآخرسرنقوش کوچک که با تضاد کم وبه حالت محو ونا مشخص، سطوح کوچک زمینه را می پوشانند وگهگاه حتی به چشم نمی آیند.وبدین ترتیب دراین نوع کاشیکاری،کلام ونقوش پرده پرده به عرص عیان ومنظرچشم می رسند وبه تعبیرامروز،درچندین پلان درورای هم قرارمی گیرند واین عمل باعث توجه بیشترنگاه وتفکر بیشترتماشاگردراعجاب کارهنرمندانی می شود که نفس نفس زندگی شان شیفت کلام الهی واثرشان نمون مجسم خلاقیت وآفرینش به عاریت گرفته شده ازمنبع فیاض خالق مطلق است. درچنین عرصه ای، هرعاملی که به کارگرفته می شود وهر فنی که مای زایش وآفرینش اثری است، نشان ازجهان علوی دارد وهرنقش ورنگ، درمقام نماد وسمبل، بیانگرچیزی از همان عالم است وهنرمند دراین فرایند،درمقام انسانی است که به صورت، دیداروحقیقت اشیاء درورای عوارض وظواهرمی پردازد.او- صنعتگری است که هم عابد است وهم زائر؛و وجودی که با اثر این هنرمند ابداع می شود،نه آن وجود طاغوتی هنراساطیری وخدایان میتولوژی است ونه حتی خدای قهروسخط یهودیان،یعنی« یهوه»، بلکه وجود مطلق ومتعالی حق عزوشاًنه واسماء;.. الحسنی است که با این هنر،به ظهورمی رسد. وبرای این است که صورت خیالی هنراسلامی متکفل محاکات وابداع نورجمال ازلی حق تعالی است؛ نوری که جهان درآن آشکارمی –شود وحسن جمال اورا چون آینه جلوه می دهد.در حقیقت بود این جهانی، رجوع به آن حسن وجمال علوی دارد وعالم فانی درحد ذات خویش،-نمودی وخیالی بیش نیست. درواقع،هنرمند معتقد ،مجازرا واسط حقیقت می بیند وفانی را مظهرباقی. به عبارتی،اوهرگزبه جهانی فانی توجهی ندارد،بلکه نقش رخ محبوب است که این جهان را برایش خوش می آراید. ونشان اوست که درقدم به قدم حرکت دستش وهرگوشه گوش اثرش به عناوین وجلوه های گوناگون به ظهورمی رسد. پس اوبا رخ حق وجلو رخ حق، درمجالی ومظاهراعیان ثابته- که عکس تابش حق اند ودیدار وجه الهی- سروکارپیدا می کند.   صورت خیالی دراین مرتبه برای هنرمند مشاهده ومکاشف شاهد غیبی و واسط حضورو تقرب به اسم اعظم الهی وانس به حق تعالی است وبدین اعتباراو،«لسان الغیب»وترجمان اسرار» الهی می شود وقطع تعلق ازماسوی ا; پیدامی کند ومقام ومنزل حقیقی یعنی توحید که مقام ومنزل – محمود انسانی است سیر می کند. هنرمند دراین مسیر،در ختایی ها، اسلیمی ها وخطوط دواروحت درنقوش منتظم که نماد تحکم وریتم مستقرند ودرسطوح رنگارنگ کاشی ،-تذهیب وحتی نقاشی – که به نحوی مانع حضور وقرب به جهت جاذب خاص است- نمایش عالم ملکوت ومثال را، که عاری ازخصوصیات زمان ومکان وفضای طبیعی است، می بیند. دراین نمایش کوششی برای تجسم بعد سوم وخطاهای دید انسانی نیست . تکرارمضامین و صورت ها،همان رفتن به اصل است. هنرمند در این مضامین ازالگویی ازلی، نه ازصورمحسوس بهره می جوید، به نحوی که گویا صورخیالی او به صورخیالی اوبه صورمثالی عالم ملکوت می پیوندد.هنرمند مسلمان ازکثرت می گذرد تا به وحدت نایل آید. انتخاب نقوش هندسی واسلیمی وختایی وکم ترین استفاده ازنقوش انسانی و وحدت این نقوش دریک نقطه، تاًکیدی براین اساس است. طرح های هندسی که به نحو بارزی وحدت درکرت وکثرت دروحدت نمایش می دهد ،همراه – بانقوش اسلیمی که نقش ظاهری گیاهی دارند،آن قدرازطبیعت دور می شوند که ثبات را درتغییر نشان می دهند وفضای معنوی خاصی را ابداع می کنند که رجوع به عالم توحید دارد.تفکر توحیدی چون دیگرتفکرهای دینی واساطیری،درمعماری مساجد تجلی تام وتمام پیدا می کند.معماری مساجد وتزیینات آندرگنبد ومناره ها،موزائیک ها وکتیبه ها ونقوش مقرنس کاری، فضایی راابداع می کند که آدمی را به روحانیت فضایی ملکوتی پیوند می دهد;.بهره گیری از تاق- های ضربی وگنبدها چون نشانه ای ازآسمان ها وانحناها وفضاهای چند سطحی، واین گونه تشبیهات واشارات درهنراسلامی ،عالمی پر ازرمزو راز را ایجاد می کند که باهم صور وعالم ماًنوس درجهان مادی،متفاوت ومتباین است.طراحان ومعماران مساجد در دور اسلامی ، سعی می کنند تاهم اجزای بنا را به صورت مظاهری ازآیه های حق تعالی ابداع کنند، خصوصاً درایران که این امربه حد اعلای خویش می رسد. هنرمندان ابنی دوران اسلامی درایران، درنقش ساختمانی ونحو آجر چینی ونقوشی که به -صورت کاشی کاری وگچ بری وآینه کاری و;..کار شده است، توحید ومراتب تقرب به حق را به نمایش می گذارند وبنا را چون مجموعه ای متحد وظرفی مطابق با تفکرعمیق اعتقادی جلوه گرمی سازند.   هنرمندان وطراحان درمساجد، چون دیگر معماری های اسلامی، به تضاد میان فضای- داخل وخارج وحفظ مراتب، توجه می کنند. هنگامی که انسان وارد بنا می شود. میان درون وبرون تفاوتی آشکار مشاهده می کند. این حالت در مساجد به کمال خویش می رسد، به این معنی که آدمی باگشت میان داخل وخارج ،سیر میان وحدت وکثرت، وخلوت وجلوت می کند. هرفضای داخلی خلوتگاه ومحل توجه به باطن، وهرفضای خارجی جلوتگاه ومکان توجه به ظاهر می شود. یا به عبارتی دیگر، فضا، اجزاء ونقوش بنا دربیرون، میدان مشاهده وسیر دراشارات ودر درون تفکر ومکاشفه در عالم درون است. بنابراین، نمایش معماری درعالم اسلام، به خصوص در معماری مساجد نمی خواهد هم امور را درصرف ظاهربه تمامیت رساند وازسیروسلوک درباطن چشم پوشی کند. وبه همین اعتبار،هنر وهنرمندی به معنی عام درتمدن اسلامی، عبادت وبندگی وسیرو سلوک از ظاهربه باطن است. دردرون مسجد،برخلاف بیرون که کاشیکاری بیشتربا آجر کاری عجین شده است، نقوش کاشی با سفیدی نقوش گچبری همراه می شود. حتی در ازمساجد، فضای داخلی عاری ازکاشیکاری وسطوح رنگی بوده وهم قسمت ها با گچبری ومنقرنس ها ومضرس های سفید پوشانده شده- اند، که هم چنان که اشاره شد- تضاد چشمگیری را با فضای پرنقش ورنگ بیرون برقرارمی سازد واین موضوع به فضای داخلی مسجد،آرامش وقداست خاصی می بخشد که این قداست به نسبت زیاد،ازرنگ سفید فضا وازبی رنگی وبی نقشی سطوح داخلی نشاًت می گیرد،چرا که رنگ سفید،به –خصوص وقتی با نوعی خلوت،تفکروسکوت همراه باشد، الهامگر نوعی بزرگی پاک واندیش بالندگی است. سفیدی حتی«در بسیاری ازاشیاءی طبیعی نیزبه نحو صفابخشی زیبایی را تعالی می بخشد،چنان که گویی فضیلتی ازذات خود بدان اشیاء ارزانی می دارد- چنان که درمورد مرمر ومروارید وگل یاس چنین است- بعضی از ملت های مختلف به طریقی دراین رنگ نوعی قداست وتاًثیر– گذاری تشخیص داده اندوشاید علت این که بعضی ازسلاطین ورهبران قدیم،عنوان «امیرپیل سپید»را بالاتراز دیگرنسبت های بلند و والای قلمرو خود قرارداده بودند،همین وسعت ومهابت سفید می باشد. درفلسف حیات ورمزهای مردمان،این رنگ نشان بسیاری چیزهای مؤثروبزرگ بوده است همچون عصمت نوعروسان وبرکت پیری.یا مثل تقدس آتش سپید زبانه کشیده نزد زرتشتیان، ولباس روحانیان زرتشتی، که نشانه ای است از همان احساس احترام وحرمت، ونیزپاکی دورازدسترسی که برای روحانیت ومقام آن تصورشده است. جام سپید ازآن«چیستا»،ایزد حکمت ونشان کرامت خردمندان و وارستگان ;.دراسرار اعلای مذاهب ،این رنگ نشان بی عیبی الهی وقدرت پروردگارشده است.درمیان سرخپوستان باستان،دادن کمربند سفید پوست، دارای مفهوم آیینی وسیعی بوده ونشان بزرگ ترین افتخاربوده است .دربسیاری ازنقاط عالم،سفیدی درپوستی که برگردن قضات می افکنند،حاکی ازعظمت نمادین وعدالت درداوری است. هم چنین این رنگ دربسیاری از فرهنگ های ملل، خبرآورنوعی شادی وبشارت نیزشده است. چنان که درمیان رومیان،سنگ سفید نشان روزخوش بود» ودرمیان قبایل- دیرین عرب وترک، پارچه وعلامت -سپید،نشان صداقت وصمیمیت درون وپاکی وآرامش ضمیربود. البته هم این معانی ورموزرنگ سفید وخصایص آیینی آن، که به حالت خواسته یا ناخواسته درذهن معماران آثاراسلامی ودرهیئت وجام درونی وگاه بیرونی این بناها(به خصوص درمناطق کویری)متجلی می گردد،علی رغم گوناگونی نظرات وتشتت اعتقادی که این رنگ درفرهنگ های قبلی داشته،درمسجداسلامی ،شکل واحد وتوحیدی به خود می گیرد،از اعتقادات ومعانی بومی وتصورات قومی فراتررفته ودرجهت بیان حالات قدسی وآن روح عبادتگرونیایشگری قرارمی گیرد که دیده برنقطه ای واحد ونوری متجلی ازمنبع فیاض وحدانیت دارد. ادامه خواندن مقاله فرم ها ونقش هاي نمادين درمساجد ايران

نوشته مقاله فرم ها ونقش هاي نمادين درمساجد ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پيشگيري كننده هاي تزريقي

$
0
0
 nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پیشگیری كننده های تزریقی (جمعیت و تنظیم خانواده چكیده روشهای تزریقی یكی از روشهای پیشگیری از حاملگی است كه موقت وطولانی اثر است و بطور منظم بصورت عضلانی تزریق می گردد كه اثربخشی آن حدود 100 درصد است كه DMPA و NET-EN و لیونل از پرمصرف ترین روشها هستند. كه این روشها با جلوگیری از تخمك گذاری و نامساعد كردن مخاط رحم عمل می كنند و بهترین زمان تزریق آن 5 روز اول قاعدگی است. از عوارض آن تغییرات قاعدگی، افزایش وزن، سردرد، افسردگی و دیگر موارد را می‌توان نام برد و بطور كلی افرادی كه خونریزی واژینال بدون علت مشخص دارند و یا برای سرطان سینه و سرویكس و رحم دارو دریافت می كنند و یا سابقه آن را دارند نباید از این روشها استفاده كنند این روشها از STI (بیماری منتقله از راه جنسی) جلوگیری نمی كنند. حاملگی بطور معمول بین 18-12 ماه بعد از قطع DMPA اتفاق خواهد افتاد. مقدمه : در حدود 37 سال از كشف داروهای ضدبارداری تزریقی می گذرد و امروز حدود 150 كشور جهان به میزان قابل توجهی از این داروها استفاده می كنن.(16) حدود 5/1 میلیون نفر در چین و آمریكای لاتین تزریق ماهانه هورمون را به عنوان روش پیشگیری از حاملگی انتخاب نموده اند (17) داروهای تزریقی كه بیشتر در جهان مورد استفاده اند شامل موارد زیر است: • DMPA• لیونل • NET-ENDMPA با نام تجاری دپو- پروورا Noristerateپیشتاز همه این روشهای طولانی اثر تزریقی می باشد. (17) DMPA در بیش از 90 كشور و NET-EN در بیش از 40 كشور دنیا به عنوان روشهای پیشگیری از حاملگی تائید شده اند.(17) علاوه بر این روش های تركیبی و كوتاه اثر دیگری نیز وجود دارد كه به طور خلاصه از آنها سخن به میان خواهد رفت. CICS « تزریقی های تركیبی»نام وسایل پیشگیری از بارداری تركیبی تزریقی یا CICS به یك گروه جلوگیری از بارداری هورمونی كمكی اطلاق می گردد كه به وسیله تزریق در عضله داده می‌شود. اصطلاح تركیبی نشان می دهد كه این مواد قابل تزریق شامل پروژسترون و استروژن با هم است. نام تجاری استروژن طبیعی پروژستینCyclofen Estradiol Cypionat(5 mg) DMPA(25mg)Mesigyna Estradiol Valerate (5mg) Norethistrone enantateNET-EN (50mg)Deladroxate Estradiol enantate(10mg) Dihydroxy-ProgesteroneAcetophenid (150mg) دو مورد اول تولیدات جدیدی است كه درسرتاسر جهان استفاده می گردد اما مورد سوم بیشتر در برخی كشورهای آمریكای لاتین مورد استفاده قرار می‌گیرد . (11) علاوه بر این به این تركیبات، تزریقی های كوتاه اثر نیز می گویند كه مقادیر تركیبی و میزان و زمان تزریق آنها را در جدول زیر می تواند دید. لیونل (Cyclofen)یا سیلكوپروورا DMPA (25mg)25 میلی گرم استرادیول سیپیونات تزریق ماهانه 5/0 میلی لیتر عضلانیNorethin droneEnathate (Mesigyna ) 50mg 5 میلی گرم استرادیول والرات تزریق ماهانه 200 میلی گرم عضلانیدی هیدروكسی پروژسترون استوفناید و استرادیول انانیتPeriutal 150 میلی گرم دی هیدروكسی پروژسترون استوفنایدو 10 میلی گرم استرادیول انانیت مهلت تزریق CICS رسماً 3 روز است و اگر متقاضی بعد از این مدت آمد 33-27 روز بعد از تزریق قبلی او را آگاه كنید كه تاخیرات در تزریق ریسك حاملگی را افزایش می دهد.(11) روش های تزریقی طولانی اثر:مهمترین آمپولهای موجود MPA طولانی اثر Depo-provera است. در این میان نامهای دیگر آمپولهای تزریفی شامل موارد زیر است. (17) 1) دپوپروورا (Depo-provera) 2) نوریسترات (Nori Sterat)3) دپو (Depo) 4) نت ان NET-EN5) نوریژست (Norigest) 6) شوت The Shot دپو پروورا (DMPA):كه با عنوان را ولرا (Depo- Ravolera TM) نیز شناخته می‌شود. یك وسیله پیشگیری از بارداری طولانی مدت است. (12) كه حاوی مدروكسی پروژسترون استات (DMPA) كه مشابه پروژسترون طبیعی كه به وسیله تخمدان در طی نیمه دوم سیكل قاعدگی تولید می گردد، می باشد( 9) محل و زمان تزریق: محل تزریق در سرین یا قسمت بالای عضله بازو به صورت تزریق های منظم هر 13-12 هفته ای می باشد (19) مقدار تزریق: مقدار طبیعی تزریق به میزان 150 میلی گرم می باشد. (3) مكانیسم عمل:1) پیشگیری از تخمك گذاری (14) 2) كلفت و غلیظ كردن موكوس مدخل رحم (سرویكس ) به اندازه ای كه اسپرم نتواند تخمك را بارور كند .(12)‌ 3) تغییر دادن آستر رحم به گونه ای كه هیچ تخم بارور شده ای نتواند لانه گزینی و رشد نماید. (12) میزان اثربخشی در مورد DMPA تقریباً 100 درصد است. (1) شروع تزریق: در حدود 3 روز ابتدایی پریود برای ایجاد اثر كنتراسپیتوفوری می باشد و در صورتی كه DMPA در زمان دیگری از سیكل تزریق گردد بهتر است برای 7 روز از اشكال دیگر پیشگیری از بارداری استفاده شود (12) زمان شروع DMPA در قاعدگی : اولین تزریق در یكی از 5 روز اول قاعدگی است و تا یك هفته نیز از یك روش كمكی مثل كاندوم استفاده می‌شود. (15) مادران غیر شیرده : 1- پس از زایمان : اولین تزریق DMPA بلافاصله پس از زایمان و تا 3 هفته پس از آن امكان پذیر بوده و نیازی به برگشت قاعدگی نیست. 2- پس از سقط : استفاده از آن تا 5 روز بعد از سقط 3 ماهه اول یا دوم امكان پذیر است تزریق DMPA پس از این فاصله زمانی (5 روز) منوط به دریافت پاسخ منفی تست بارداری B-HCG از آزمایشگاه و رعایت سایر شرایط خواهد بود. مادران شیرده 1- درصورت قاعده شدن : مشابه مورد اول می باشد. 2- در صورت قاعده نشدن و تغذیه انحصاری شیرخوار با شیر مادر مصرف DMPA باید 6 هفته بعد از زایمان شروع شود. 3- به دنبال قطع یك روش: اگر فرد در 5 روز اول قاعدگی مراجعه كند می‌توان بلافاصله آنرا شروع كرد، در غیر اینصورت تا فرا رسیدن دوره قاعدگی بعدی برای تزریق ، از كاندوم استفاده شود.(15) مزایا1- با آمیزش جنسی مداخله نمی كند. 2- می تواند آ‎ندومتریت را كاهش دهد (با كلفت كردن آستر رحم )3- به كاهش شیوع سرطان رحم كمك می كند. 4- ریسك برفك و بیماری التهابی لگن (PID) را كاهش می دهد ( یك عفونت كه می تواند منجر به عقیمی شود) 5- می تواند توسط زنانی كه قادر به استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری حاوی استروژن نمی باشند، استفاده شود (12)‌ 6- برای زنانی كه خوردن قرص را فراموش می كنند مفید است (2) 7- كاهش عفونت قارچی كاندیدا 8- كاهش 50 درصد عفونت دستگاه تناسلی و لگن PID9- بدلیل ایجاد آمنوره و خونریزی كم قاعدگی هماتوكریت (HCT) افزایش می یابد. (17) ادامه خواندن مقاله پيشگيري كننده هاي تزريقي

نوشته مقاله پيشگيري كننده هاي تزريقي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌پست مدرنيسم

$
0
0
 nx دارای 107 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پست مدرنیسم Post Modern اصطلاحی که برای پست مدرن در نظر گرفته شد و انتخاب آن در دهه 80 سبک خاصی برگشت که نه تنها عقاید و ایده های اصلی بلکه تئوریها و نظریه های مختلف طراحان سراسر دنیا را نیز در بر گرفت . در معماری پست مدرن این اصطلاح بطور رسمی و موثر ف مدرنیسم خالص را رد می کند از نئوکلاسیک حمایت کرده به توصیف آن می پردازد . عمومی ترین تفسیر این اصطلاح برای اهداف هر گونه طراحی است . و پیروان آن را هنر مندان معاصری تشکیل می دهند که طرفداران سر سخت باهاوس نیستند و سبکهایی از جمله ، نئودادا ، نئواکسپر سیونیست ، پانک ، پاسیفیک و مدرن را قبول دارند . پست مدرن مانند «آرت دکو» که آخرین سبک بین المللی مطرح است ، تاریخ هنر و تکنولوژی جدید را با تمایل به سمت تزئینات در هم آمیخته تا از نظر تجاری نیز مورد قبول عامه باشد . ارتباط مکاتب گوناگون در این سبک کلی ، ویژگیهای تصویر آن است ، نه فلسفی بودن آن و این ویژگی ها عبارتند از اشکال هندسی زنده ای که شناور بودن آن را نشان می دهد . خطهای دندانه ای (زیگزاک ، لایه های متعدد و تصاویر قطعه قطعه ، هماهنگی های دلپذیر و تکنیکهای نقاشی از جمله پاستل و تأکیدات بر تاریخ هنر و طراحی از خصوصیات آن است . پست مدرن تا قبل از این که بر روی آن ، این اسم گذاشته شود ، وجود داشته ، در اواخر دهه 50 و 60 یک نوع پست مدرن ناقص در آرت نوا ، آرت دکو و آثار آنها دیده شده حتی قبل از آن هم در سال 1947م مجموعه آثار گرافیکی با اشکال هندسی در رنگهای زنده به صورت کلاژ و سه بعدی دیده شده .«اتورسوت ساس»طراحی که مجموعه آثارش این گونه بوده از جمله همین هنرمندان است . او در سال 1980 .م به این نتیجه رسید که نمی تواند محیط شهری را بهتر کند . در نتیجه تصمیم گرفت که خانه را که آخرین قلمرو آزادی بشر است مجدداً طراحی کند . آنهم یک طراحی با مبلمان پارچه هایی با رنگهای زنده و فضاهایی شبیه کارتونهای مصور و شاد . طراحی برای روی جلد آلبوم – طراح : جرج هاردی و ریچارد مانینگ- سال 1981 م. اولین هدایای پست مدرن در سوئیس از «باسل» بود ، جائی که «ولف گانگ وین گارد» در سال 1968 م به هیئت علمی مدرسه تکنیکی دولتی باسل پیوسته بود . وین گارد نظم و ترتیب و ظرافت و تمیزی سبک سوئیس را کنار گذاشته و تصاویر جدید را بوجود آورد با وجودی که وین گارد از سبک رسمی سوئیس استفاده می کرد ، سبک باسل او نوعی آزادی عصر کامپیوتر از فضای دو بعدی را ایجاد می نمود . بسیاری از دانشجویان اروپایی و آمریکایی که با وین گارد کار می کردند ، روش خلاق او را مورد توجه قرار داده و گسترش دادند تا سبک مشخص و بارزی برای دهه هشتاد میلادی بوجود آید . «دان فریدمان» طراح آن دوره که اهل نیویورک بود از باسل فارغ التحصیل شده و بعد در دانشگاه «ییل» و «سانچی پرچیس» تدریس می کرد ، از برجسته ترین اساتید این سبک بود . فریدمان پروژه های جالب و مهیجی را هدایت کرد که رابطه بین سبک آوانگارد ( پیشرو) و کاربردهای طراحی عملی را مورد آزمایش قرار داد ، او در سال 1973 م چنین نوشت : «خوانایی یعنی توانایی ساده ، واضح موثر خوانی ، اغلب با قابل خواندن بودن و جالب بودن و لذت بخش بودن در تضاد است .»روش فریدمان در آموزش طراحی آمریکا بازتابی شایان توجه داشت در لوس آنجلس «آبریل گری من » من طراح و «جیم ادگرز» عکاس با استفاده از عکاسی حرکتی که با زبان تصویری جدید توأم بود بوجود آوردند. طراحی صفحه تبلیغ مجله – طراح : مک نایت کافر – آمریکا – سال 1947 م . آنها ایده های باسل را با «پاپ فانک» کالیفرنیا به هم آمیخته و چیزی شبیه به آثار »هیپ نوسیس » استودیوی طراحی جلد آلبوم بریتانیا و طراحی پوستر ژاپنی با نام «تانادوری یوکو» بوجود آورند . بعدها «گرایمان» با استفاده از تصاویر انتزاعی کامپیوتری این سبک را گسترش داد . هم زمان گروهی از طراحان سانفرانسیسکویی که تحت تأثیر «رابرت ونتوری» و «مایکل گراوز» معمار قرار داشتند . سوژه های تزئینی پست مدرن را توسعه دادند که از ویژگی های نئوکلاسیک مدرن نشأت گرفته بود . طراحی روی جلد بروشور – طراح ماتیو لیبووتیز – آمریکا – سال 1945 . م اساتید آکادمی «گران بروک» در تپه های «بلوم فیلد» میشیگان طراحی را بر اساس تئوری تجزیه و تحلیل زبان ادبی و فلسفی ارائه دادند . محدودیتهای ارتباط تصویری انتزاعی را می توان با یافتن این موضوع که چند نوع معنی را می توان از طریق یک طراحی بیان کرد ، مورد آزمایش قرار داد ، با وجودی که این تئوری اساساً تزئینی است ، و آن را می توان به بهترین نحو در آثار طراحی عملی معاصر و هنرمندان استودیو دامبار و طراحی کل مشاهده کرد . همراه با کنکاش تحلیلی طراحی گرافیک ، رویه های بارز و غیر منتظره نیز وجو «پانک» در انگلستان بوجود آمد و به صورت یکی از شاخه های موسیقی راک معرفی شد و مطرح شد و در زمینه های گوناگون فرهنگی محلی خصوصاً در لندن ، نیویورک و لوس آنجلس – رشد کرد . طرحها با سرعت و دیدگاه اقتصادی کنترل می شد . پوسترها و روزنامه هایش با استفاده از کاغذهای پاره – پاره شده و نوار چسب درست می شد . در مطبوعات غیر قانونی ترین حالتهای کمدی که دیده می شد ، در نوشته های پانک هم می شد دید . پانک سوئیسی از تصاویر بهتر و واضح تری استفاده می کرد و در آخر به موج جدید تجارتی تبدیل گردید . طراحی بسته‌بندی (پکیج) – طراح : جان جی ، موج نو آمریکا سال 1983 . م .«گری پانتر» به عنوان یک کاریکاتوریست افسوس می خورد و می گوید پانک یک پدیده صادق بود . در حالی که موج جدید ، یک اصطلاح لفافه ای است . علی رغم بر چسب پست مدرن سبک طراحی در دهه 80 را باید مجموعه ای از تمام اجزای گوناگونش دانست . شواهد نشان می دهد که لغات و اصلاحاتی که در تمام رسانه های گروهی دیده شده همه برای محصولات گوناگون به کار گرفته و مشترک است و با حداقل حساسیت زیبایی شناسی که عمدتاً از سبکهای طراحان خاصی تکامل می یابد و به صورت یک مد محسوب می شود و فقط زمان است که می تواند سرشت واقعی و اهمیت آن را نشان دهد . طراحی بسته‌بندی (پکیج) – طراح : جان جی ، موج نو آمریکا سال 1983 . م .از آنچه تا به حال گفته شد به این مهم می توان رسید ، عصر ما که بی تردید یکی از مشخصه هایش دگرگونی عظیم در چگونگی انتقال اطلاعات و گسترش ارتباطات جمعی است مقتضیات و قواعد تازه ای را در قلمرو هنر و فرهنگ به منصه ظهور رساند . انسان معاصر در پی بهره مندی از عرصه ها ، شیوه ها و روشهایی است که او را سریع تر و موثر تر به پیامها و مفاهیم گوناگون رهنمون سازد . تبلیغات و ترغیب مخاطبان و حتی سرگرمی و از همه مهم تر تبادل اطلاعات و اخبار در جامعه ای که از مختصات هنر گرافیک می باشد تأثیر بسزایی داشته است . این نکته مورد توجه قرار گرفت که در روند دگرگونی های مختلف بخصوص فرهنگی بنا گردید ذهن و زبان نو چگونه انقلابی در زبان هنر بوجود آورد و همچنین دیده شد که نقش گرافیک به عنوان هنر ارتباط جمعی و انتقال جذاب موضوع و ماندگار پیام در عصر ما ، اهمیت و اولویت خاصی یافته است و شاهد تکاپوی هنرمند برای تعریف ارتباط خود با جهان بودیم . به عبارت دیگر کوشش او برای آن بود که از دیدگاه معین و مشخص به مسأله پاسخ دهد . زمانی هنرمند به دیدگاهها و پیشرفتهای صنعتی پاسخ داد و پیشرفتهای تکنولوژی را در طراحی های هنری خود مد نظر گرفت و زمانی دیگر افزایش تولیدات تحسین بر انگیز توسط پیشرفته ترین ماشین آلات صنعتی مورد توجه قرار گرفت و همین باعث شد که ذوق و سلیقه از مدار تولید حذف شود و صنایع دستی و صنعت گران که آخرین بازماندگان سنت هنری قرون وسطی بودند مانند گذشته اهمیت نداشتند و در دوره ای تا آغاز جنگ جهانی اول طغیانی در برابر تمامی حس پذیریهای سبک اولیه گرافیکی به منصه ظهور رسید و پدیده ای هنری پا گرفته در نیمه اول قرن 19 میلادی به نام هنر نو پیوند نزدیکی با انقلاب صنعتی داشت و کشف انرژی های جدید و تفکرات جدید در این قرن و اختراعات پی در پی باعث شد که مناظر و دیدگاهها و شیوه زندگی دگرگون شود و پیشروان این سبک در تمامی سطوح در طراحی ، انقلابی به پا کردند و شاهد بودیم که هنر نو یک حرکت آوانگارد بود و چگونه مواد سنتی را بکار گرفت و آنها را در خدمت اهداف خود در آورد . پس از آن دیدیم که در اوایل قرن بیستم راهی دیگر مورد توجه هنرمندان قرار گرفت و صنعت به عنوان یک حقیقت و واقعیت زندگی پذیرفته شد و به عنوان یک اصل در پیشرفت تبلیغات مطرح شد ، چرا که در این دوران هدف از تبلیغ فروش محصولات با راه های سود آور بود و بشر خسته از صنعتی به بیان احساسات و عواطف شخصی خود پرداخت و ایده آل آرمانی توسط جوانان مورد توجه قرار گرفت و همچون کلیه انقلابات هنری به اظهار و خودنمایی پرداخت . رویگردانی از واقعیت خارجی و دستیابی به بیان خیالی بود و چون دردی مشترک زبانی جهانی یافت و این روش که در اواخر سده نوزدهم میلادی پا گرفت واقعیت را در مقابل کنکاشهای دیگر قرار داد . حرکتی جهت تحقق فلسفه جان راسکین بود که می گفت : «هنر حقیقی باید هم زیبا باشد هم مفید». در این دوران هنرمندان در جستجوی روشهایی بودند که از سبکهای تاریخی حاکم مبرا باشد و اما بی تردید این هنرمندان نمی توانستند از تأثیرات مکاتب پیش نیز جدا بمانند لذا به ناچار در این راستا به بهره گیری از سبکهایی روی آوردند که کمتر شناخته شده بود . بدین ترتیب تمام شکلها یا شیوه هایی را که انتزاع مبتنی بر اندیشه های شرقی و قرون وسطی بود دنبال کردند . آنچه که مهم است تجمع گروههای مختلف در هر برهه از دوران هنری است که در نهایت زیر شاخه های مختلفی را از یک سبک بوجود می آوردند . طراحی گرافیک تا همان التهاب هنرهای مختلفی را از یک سبک بوجود می آوردند . طراحی گرافیک تا همان التهاب هنرهای دکوراتیو پیش می رفت و با جنگ جهانی تمام شکلهای هنر سرمایه داری از طرف گروهی که هنر را صرفاً برترین حالت بیان دانستند و به جستجوی راههای غلبه بر موانع سنتی در حیطه آفرینشهای هنری برآمدند . در اواخر قرن بیستم سبک خاصی مورد استفاده قرار گفت که نه تنها پایه عقاید اصولی استوار بود بلکه اساس تئوریها و عملکردهای مختلف طراحان را در سراسر دنیا به دست آورد با ظهور پست مدرن باز گشت به گذشته مد نظر قرار گرفت . با شرح مختصری از آنچه در این ترجمه ذکر شده ما بر آنیم تا در آینده ای نه چندان دور به بررسی زیر سبکهای هر مجموعه بپردازیم و سیر تحول عظیم گرافیک جهان را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار دهیم . شاید گامی در اعتلای گرافیک ایران داشته باشیم . به امید آن روز پست مدرنیسم پست مدرنیسم :تاریخ فرهنگ و اندیشه را از آغاز تاکنون ، می توان به سه دوره سنت گرایی ، تجدد گرایی ( مدرنیسم ) ، پساتجدد گرایی ( پست مدرنیسم) تقسیم کرد . وقتی که اکنون به گذشته می نگریم ، تمام دوران قبل از مدرنیسم ، دوره سنت گرایی می شود . پس از آن دوره تجدد گرایی است که محمد رضا ریخته گران نکته ظریفی را در مورد آغاز آن توضیح می دهد : «برای مدرن شدن ، یک مبنای هستی شناختی و آنتولوژیک در کار است و آن مبنا ، به محاق رفتن وجهه روحی و قلبی در وجود آدمی و اصل قرار گرفتن وجهه دنیوی وجود اوست . به خود واژه مدرن اگر توجه کنیم ، از حیث ریشه شناسی می بینیم که به هیچ وجه ، مقید به معنای جدید و اکنون و حاضر نیست . بلکه مدرن از جنبه لغت ، به معنای در حد و اندازه آوردن است . یعنی bringing to a measure . این measure و اندازه و صورت عربی کلمه اندازه یعنی هندسه ، اصل معنای مدرن است . بنابر این ، می توانیم بگوییم که دوران مدرن ، دوران غلبه فکر ریاضی و نگاه مهندسی به عالم است . دوران مدرن ، دورانی است که در آن این مرتبه از هستی ، اصل گرفته می شود ».در دوره مدرنیسم ، برخی متفکران ، هر کدام رخنه ای در مبانی تجدد گرایی وارد کردند و زمینه ساز پدید آمدن گرایشی شدند که به صورت آگاهانه از دهه 1950 به بعد شکل گرفت . این گرایش برای آنکه بعد از دوره تجدد و مدرنیسم پدید آمد ، پست مدرنیسم یا پساتجدد گرایی نامیده شد . «اصطلاح پست مدرنیسم ، نخستین بار در سال 1975 در بحث یک معمار جوان به نام چارلز جنکس مطرح شد که از آموزه کارکرد گرایی یا فونکسیو نالسیم ، خسته شده بود . آموزه ای که شعار معماری مدرن بود ». پروفسور کریستوفر ویتکام ، در مقاله هنر برای پژوهش هنر ، می گوید : «حالا که مدرنیسم در پایان راه است ، ما با یک دوره جدید مواجه هستیم و نامی که به آن داده شده ، پست مدرنیسم است و تنوع گیج کننده ای دارد. بعضی معانیش ، ضد مدرن است و معانی دیگرش مفهوم دوباره دیدن مدرنیسم می باشد . (;) من هویت پست مدرنیسم را گونه ای از پوچ گرایی داداییسم جدید می شناسم .» او در جای دیگری از همین مقاله ، گفته است : « در جنگ ویتنام ، یک دهکده ویتنامی را خراب کردند ، به این منظور که آن را از کمونیسم حفظ کنند ! به نظر می رسد که در مورد هنر هم همین گونه شده باشد . هنر را خراب کردند به منظور نجات آن .»نقاشی پست مدرنیست ، بیشتر با نشانه ها سروکار دارد تا با محتوا و هر گونه که تمایل داشته باشد ، از نمادها ، اساطیر ، تصاویر تاریخی و علایم استفاده می کند . «پست مدرنیسم ، مدرنیته ای است فراسوی متافیزیک ، که دیگر رویای نهایی در سر نمی پروراند ، اما همچنان روح آزمایشی و عقلی و انتقادی علم و هنر ، فردباوری و دموکراسی مدرن را حفظ کرده است ». پست مدرنیسم ، حاصل این ویژگی مدرنیسم است که مدرن اصلاً و ذاتاً به سرعت کهنه می شود تا دوباره خود را بازسازی کند . هنرمند پست مدرنیست ، بیگانگی و تنهایی انسان را در جهان کنونی چون مشکلی غیر قابل حل پذیرفته است و در نتیجه ، هرگونه اعتراض او ، حالت واکنشی دفاعی را دارد . متمایز کردن تغییراتی که به راستی شرایط لازم مدرن سازی هستند ، از تغییراتی که اغلب با مدرن سازی همراهند – اما پیش شرط یا پیامد بی چون و چرای آن نیستند – تقریباً ناممکن است . در ارزیابی یک فرایند خاتمه یافته مدرن سازی ، برآورد اینکه کدام متغیر ها اصلی ، کدام کمکی و کدام صرفاً تصادفی هستند ، ممکن نیست . افزون بر آن ، متغیر ها را – چه مربوط به گذشته و چه حال – نمی توان از هم جدا کرد ، بلکه باید آنها را به آن گونه که مجموعه مهای به هم پیوسته ای از شرایط ، رخداد ها و پیامدها را می آفرینند ، درک کرد و باز شناخت . تفاوت عمده این سه جریان یعنی سنت گرایی ، تجدد گرایی و پساتجدد گرایی ، در چگونگی موضع آنها نسبت به عقل است . سنت گرایان ، برای شناخت کل هستی ، عقل را به هیچ وجه کافی نمی دانند و از نگاه آنان با عقل فقط بخش کوچکی از جهان هستی یعنی طبیعت فیزیکی اطراف را می توان شناخت ؛ اما بخش با اهمیت تر هستی را باید با مراجعه به سنت شناخت و عقل برای شناخت این بخش از جهان هستی ، کارایی لازم را ندارد . تجدد گرایان ، به کافی بودن عقل برای شناخت هستی معتقدند و می گویند با همین عقل و بدون نیاز به ابزار و منبع دیگری ، می توان جهان هستی را شناخت . پساتجددگرایان ، در مقابل سنت گرایان که موافقت مشروط با عقل داشتند و در مقابل مدرنیست ها که موضعشان نسبت ه عقل ، موافقت مطلق بود ، معتقد به مخالفت مطلق با عقل هستند و به اعتقاد آنها ، تصویری که عقل از جهان هستی در اختیار ما می گذارد، مات و مبهم است . اما گروه اخیر ، در عین حال ، ابزار و منبع دیگری هم برای تصحیح این تصویر سراغ ندارند . از مشهور ترین متفکران این گروه ، نیچه را می توان نام برد . انتقاد نیچه ، متوجه عنصر جوهری مدرنیسم ، یعنی خردباوری است . او درست دریافته بود که «بشر در آخرین منزل مدرنیته ، توانایی هایش را از دست می دهد » به گمان نیچه ، سرنوشت محتوم دنیای مدرن ، نیهیلیسم است و بازگشت به جهان سنتی ناممکن :«در جامعه سنتی ، این دین است که تصویر کلی از جهان را در اختیار فرد می گذارند و توجیه نهایی رفتار اخلاقی به عهده جهان بینی دینی است . در دنیای مدرن اما ، دین دیگر مرجع نهایی نیست و به جای آن علم بر این مسند نشسته است . پیامد قطعی رد تفسیر دینی از جهان و قبول تفسیر علمی به جای آن ، بی گمان تهی شدن زندگی از معنا ، بی هدف نمودن هستی ، توجیه ناپذیری ارزش ها و در نتیجه پیروزی نیهیلیسم است». «هنوز شاید شرایط زمانی قضاوت قطعی در مورد پیش بینی نیچه ، فرا نرسیده باشد اما شک نیست که کلیت و جوهر گفته او کاملاض درست است . ژیلدا بورد در کتاب تاریخ هنر خود ، مدرن ها و دیگران ، نسبت به فقر هنر معاصر تاکید می کند و اینکه بدون شک ، جریانات و گرایشات موجود ، مثلاً اصالت اندیشه هنر مفهومی ، توانایی جبران آن را ندارد . وی تاکید می نماید : همان گونه که انسان نمی تواند تنها با نان زندگی کند ، هنر نیز نمی تواند تنها به نیروی فرم ها و رنگ ها به حیات خود ادامه دهد ». پست مدرنیسم‌ها • مفهوم واژه پست مدرنیسم • تاریخچه‌ی واژه‌ی پست مدرنیسم • بعضی از کاربرد‌های متفاوت واژه‌‌ی پست مدرنیسم پست مدرنیسم همه جا هست با این که از زمان رواج اصطلاح پست مدرنیسم سه دهه می گذرد اما نحوی گسترش آن در عرصه ی فرهنگ سرگذشتی نسبتاً پیچیده دارد . صرف نظر از این که این اصطلاح قبلاض چند بار به صورت پراکنده به کار رفته بود ( که در ادامه ی این فصل به برخی از آنها می پردازیم) پست مدرنیسم عمدتاً به عنوان مقوله ای دانشگاهی و مرتبط با تحولات خاصی در عرصه ی ادبیات و علوم انسانی آغاز شد اما خیلی زود به اصطلاحی توصیفی برای انواع تغییرات مطرح شده در عرصه فرهنگ و جامعه ی معاصر تبدیل شد . به عنوان مثال ، یک استدلال این بود که مردم دیگر به پیشرفت تکنولوژیک اعتقادی ندارند و از آنجایی که اعتقاد به پیشرفت تکنولوژیک به یک دوره مشخص تاریخی مدرنیستی ، تعلق دارد ، تصور بر این بود که اصطلاح پست مدرنیسم می تواند عصر جدید ما را ، که عصر سر خوردگی و نا امیدی است ، به نحو شایسته ای توصیف کند . در هر حال ، پست مدرنیسم تا اواسط دهه ی 1980، به شکلی در آمد که بعضی مواقع می شد آن را به عنوان اصطلاحی مبهم و کلی برای هر چیز به کار برد . تا اواسط دهه ی هشتاد ، پست مدرنیسم اغلب در بسیاری از حوزه ها (مانند معماری ، سیاست یا ادبیات) در برنامه های هنری رادیو ، ساعت های فرهنگی آخر شب تلویزیون و ضمیمه های مردم پسند روزنامه های یکشنبه بحث و بررسی می شد . آنچه در این مباحث مطرح می شد غالباً تلاش برای یافتن معنای احتمالی واژه ای همچون پست مدرنیسم یا رد کردن صریح آن بود . طرفداران دیدگاه دوم بر این عقیده بودند که پست مدرنیسم شعار روز دهن پرکنی است که تاریخ مصرف آن به زودی به پایان خواهد رسید . امروزه سیل کتابهایی که در مورد پست مدرنیسم نوشته می شود کاهش چشمگیری یافته و بحث های داغ و احساساتی جای خود را به ارزیابی و سنجش خردمندانه داده است . در برخی حوزه ها ( مثلاً در دنیای هنر ) ، به نظر می آید این واژه ، البته نه ضرورتاً ، و مباحثی که به آن ارتباط دارد ، رفته رفته آگاهانه به دست فراموشی سپرده می شود ، در حالی که مباحث نظریه ی پست مدرن در دنیای غرب با رشته های علوم انسانی کاملاً تنیده و تلفیق شده است . بنابر این با کمی اغراق می توان گفت که پست مدرنیسم بر این نکته تأکید دارد که به بخشی از گفت و گوی روز مره تبدیل شده است . در نتیجه ، بررسی دقیق آن چه بسا خالی از فایده نباشد . این کتاب راهنمایی برای تحقق این امر است . معانی چند گانه می توان روانکاوی خواند و بنیانگذار آن ، زیگموند فروید ، را شناخت و مفاهیم اساسی روش روانکاوی را توصیف کرد ، اما در مورد پست مدرنیسم کار به این سادگی ها نیست . پست مدرنیسم به معنای دقیق کلمه یک مکتب فکری نیست ؛ جنبش فکری یکپارچه ای هم نیست که هدف یا زاویه دید مشخصی داشته باشد و نظریه پرداز یا سخنگوی واحدی نیز ندارد . این امر ناشی از آن است که تقریباً همه ی رشته ها ، از فلسفه و مطالعات فرهنگی گرفته تا جغرافی و تاریخ هنر ، آرائی در زمینه ی پست مدرنیسم مطرح کرده اند . در هر حوزه ، کتاب ها و نشریات ادواری با زاویه ی دید خاصی در مورد پست مدرنیسم منتشر شده اند و هر یک از این حوزه ها آن را به شیوه ی خود تعریف کرده اند . خلاصه این که ، پست مدرنیسم به سرعت فراگیر شده است . با در نظر گرفتن کثرت رشته ها و ارجاعات پست مدرنیسم ، معانی آن زیاد شده و همه اینها به طور کلی به جای روشن کردن آن ، ماهیتش را مبهم تر کرده اند . مشکل از اینجا ناشی می شود که معنای پست مدرنیسم در یک حوزه لزوماً با معنای آن در حوزه ی دیگر همخوانی و سازگاری ندارد . بنابر این در حال حاضر پست مدرنیسم مفهومی است پیچیده و مشکل ؛ آن قدر که حقیقتاً چندین پست مدرنیسم وجود دارد و یا ، حداقل ، دیدگاه های متنوعی در این زمینه وجود دارد . عجیب این که پست مدرنیسم از یک طرف در فرهنگ عامه ( پسند) به چشم می خورد و از طرف دیگر در مجلات و کتب دانشگاهی ، موضوعی بحث انگیز است . برخی از حوزه ها از پست مدرنیسم خسته شده اند ، و به دنبال جایگزین هایی برای آن هستند . برخی نیز تازه به آن عادت می کنند . در بعضی حوزه ها ، پست مدرنیسم میانری کاملاً تثبیت شده برای طیفی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی است . در عین حال ، برخی حوزه ها همچنان درباره ی سودمندی پست مدرنیسم تردید دارند . حتی در گفت و گو های روز مره بین افرادی که معمولاً در مورد موضوعات سیاسی یا اجتماعی اظهار نظر می کنند پست مدرنیسم چندین کاربرد دارد . به عنوان مثال ، پست مدرنیسم را می توان به مثابه ی یک اصطلاح مبهم برای توصیف هر ساخته ی معاصر بشر به کاربرد که تا حدی عجیب و غریب بنماید . از این هم مبهم تر ، ان را می توان همچون عنوانی کلی برای دوره ی تاریخی فعلی ما به کار برد . این واقعیت را نیز در نظر داشته باشید که معنای پست مدرنیسم دقیقاً در حوزه هایی ( مثل نقد ادبی ) که خود منشأ پست مدرنیسم بوده اند بررسی شده است و به نظر می رسد تنها چیزی که قطعیت دارد این است که پی بردن به ماهیت پست مدرنیسم آسان نیست . یک اصطلاح انعطاف پذیر ممکن است این تصور برای شما ایجاد شود که می توانیم پست مدرنیسم را بر هر چیزی که بخواهیم اطلاق کنیم ، و شاید این نکته تا اندازه ای حقیقت داشته باشد .پست مدرنیسم را به چند صورت تعریف کرده ایم :• وضعیت فعلی جامعه • مجموعه نظراتی که در تلاشند این وضعیت را تعریف کرده یا توضیح دهند • سبکی هنری یا رویکردی در ساخت چیزها • واژه ای که در متون متفاوت برای در ر گرفتن جنبه های مختلف همه ی موارد فوق به کار می رود . تعاریف فوق تنها چهار برداشت درباره ی ماهیت پست مدرنیسم است . ممکن است برداشت های دیگری نیز وجود داشته باشد . البته عملاض جدا کردن این چیزی به نام سبک هنری پست مدرن وجود داشته باشد ، نظریه پرداز پست مدرنیسم ممکن است این نکته را بررسی کند که این سبک چگونه به وضعیت پست مدرن در جامعه مربوط می شود و یا چگونه از آن نشأت می گیرد . در این کتاب ، به همهی چهار تعریف بالا اشاره شده است اما دومین تعریف در فهرست بالا به تعریف پذیرفته شده در این کتاب نزدیک تر است . بهترین کار این است که به جای تلاش برای ارائه ی تعریفی جامع از پست مدرنیسم آن را به عنوان مجموعه ای از دیدگاه های متعدد در مورد اوضاع و شرایط فعلی در نظر بگیریم ، یعنی این که پست مدرنیسم را مجموعه ای از مفاهیم و مباحث بدانیم نه یک چیز خاص . حتی می توانیم تا آنجا پیش برویم که بگوییم پست مدرنیسم به جز همان مجموعه و مباحث مربوط به خود پست مدرنیسم چیز دیگری نیست . دوران جدید پست مدرنیسم انعطاف پذیری زیادی دارد ، اما بی معنا نیست و پی بردن به معنای آن نسبتاً آسان است . البته پست مدرنیسم همچنان معانی ضمنی خاصی دارد از قبیل ابهام و پیچیدگی و نخبه گرایی ، که ظاهراً همیشه به واژه هایی مربوط می شوند که دارای خاستگاه به اصطلاح روشنفکرانه اند ، اگر چه نظریه های مربوط به پست مدرنیسم اغلب به صورت بسیار انتزاعی بحث می شوند ، پست مدرنیسم می تواند به همان اندازه به موضوعات بسیار ملموس و عینی تر نیز بپردازد . چند موضوع مشخص وجود دارند که در اشکال متفاوت پست مدرنیسم پیوسته مطرح می شوند و فصل های این کتاب روی هم رفته بر محور آنها تنظیم شده است . در مجموع ، محور این موضوعات این است که معنای زندگی در عصر حاضر چیست و این که چگونه می توان آنها را به بهترین وجه توصیف کرد ؛ به عبارت دیگر این موضوعات : • بر این اشاره دارند که جامعه ، فرهنگ و سبک زندگی امروز با صد ، پنجاه یا حتی سی سال پیش تفاوت چشمگیری دارد . • به اموری ملموس از قبیل توسعه ی رسانه های همگانی ، جامعه ی مصرفی و فن آوری اطلاعات می پردازند . • بر این اشاره دارند که انواع پیشرفت های فوق بر درک ما از امور انتزاعی تر مانند معنا ، هویت و حتی واقعیت تأثیر می گذارند . • بر این نکته تأکید دارند که روش های قدیمی تحلیل ، دیگر مفید نیستند و برای درک اوضاع عصر حاضر باید رویکرد ها و واژه های تازه ای ایجاد کرد . دوران تکوین شاید بزرگ ترین مشکل پست مدرنیسم باشد . پیشوند post به معنای پس است و واژه ی modern را می توان به معنای فعلی یا امروزی دانست . حال این سوال مطرح می شود که چگونه می توان پس از مدرن بود ؟ چگونه   ادامه خواندن مقاله ‌پست مدرنيسم

نوشته مقاله ‌پست مدرنيسم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌ رضا عباسي نقاش توجيه گراي چهره هاي زمان

$
0
0
 nx دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : رضا عباسی نقاش توجیه گرای چهره های زمان چکیده : رضا عباسی از عنرمندان برجسته ی مکتب اصفهان ست. پیش از بررسی ویژگی های آثار رضا عباسی، تو ضیحی مختصر در مفهوم مکتب در هنر لازم می باشد. مکتب در هنر به یک محیط جغرافیایی کفته می شود که گروهی از هنرمندان در آن محیط بع هم حشر و نشر دارند. مکتب اصفهان با تفاوت هایی که با سایر مکاتب هنری سده های هشتم یا یازدهم هجری دارد یکی از بارور ترین مکاتب هنری ست و، رضا عباسی در رأس آن، از نوابع هنر عصر صفویان به شمار می آید. او هنرمندی ست که سنت های هنری زمان خود را به کناری زده و به آفرینش آثاری کاملاً متفاوت می پردازد. ایتفاده از نسبت های زیاضی و نانعنول در زمان، طراحی نیرومند و واقعی گرا، رنگامیزی ساده و تخت، تکیه بر موضوع و کمتر پرداختن به زمینه، چهره سازی و چهره پدازی، درون گرایی و توجیه گرایی نیرومند و غیره; از ابداعات اوست او هنرمندی ست پیشگام که مورد بث مهری پژوهندگان زمان خود قرار گرفته است. کلید ـ واژه ها :مکتب اصفهان؛ رضا عباسی و مکاتب پیش از او؛ زیبایی شناسی رضا عباسی و ابداهات تازه ی او؛ رضا عباسی، نقاشِ طراح و چهره پرداز. مقدمه: شاید لازم باشد برای درک ویژگی های هنر ایران نخست اصطلاح مکتب را بررسی کنیم و سپس به ویژگی های آثار هنرمندان وابسته به یک مکتب بحث و گفتگو نماییم .ُاصطلاح « مکتب » را تاریخ هنرنویسان اروپایی و بویژه فرانسوی در مورد هنر سده های چهاردهم تا هفدهم به کار بردند ؛ در آغاز جریان های هنری ایران را به نام حکومت های غالب بر ایران نام گذاری کردند، برای مثال ، اصطلاحات مکتب ایلخانی، مکتب تیموری ، و غیره، که به هیچ وجه در ارتباط با ادراک و مفهوم خودشان از « مکتب» نبود. بزودی در صدد رفع این اشتباه بر آمدند و نام گذاری جریان های هنر ایران به نام شهرها و موقعیت های جغرافیایی انجام گرفت . واژه ی مکتب که نخستین بار در قلمرو فلسفه و ادبیات به کار گرفته شد، شامل اندیشه یی غالب ست که گروهی از گروندگان به آن در باره ی آن بحث و گفتگو و مجادله دارند. در صورتی که در قلمرو هنر، مکتب به یک محیط جغرافیایی اطلاق شده و می شود که گروهی از هنرمندان درآن محیط با یکدیگر حشر و نشر دارند، برای مثال، گفته می شود مکتب پاریس، مکتب پاسیفیک، مکتب نیویورک،و حتی مکتب انگلستان با ایتالیا یا فرانسه.. عدم آگاهی مترجمان ایرانی که متأسفانه اغلب هم مترجمان توانا، و بیشتر آنها در ادبیات و در فلسفه از آگاهی های زیادی برخوردارند، ولی « ناهنرمند » بوده اند و می باشند ، سبب شده است که این مفهوم در زبان فارسی امروز جای خود را باز نیابد و همان تعبیر هایی که در فلسفه و در ادبیات می شود در هنر هم به کاربرده شود . این اشتباه تا جایی رواج یافته است که جریان ها و نهضت های بزرگ هنری را نیز به مکتب تعبیر کرده اند (برای مثال مکتب نئو-کلاسیک یا مکتب امپرسیونیسم و غیره;) و یا شیوه های شخصی هنرمندان را نیز مکتب گفته اند ( برای نمونه : مکتب لئونار داوینچی و غیره) . اینچنین، ما درین نوشتار مکتب را به معنای یک محیط و موقعیت جغرافیایی بررسی می کنیم که تمام موقعیت های سیاسی، جغرافیایی زمان و باورها در آن موقعیت و مکان جغرافیایی ویژه، نیرو های برانگیزاننده ی هنرمندان در آفرینش آثارشان می باشند. اینچنین ست که مکتب های هنری ایران در سده های هفتم تا دوازدهم هجری ( سیزدهم تا هیجدهم مسیحی) به وجود می ایند . بنابرین، هنگامی که ، برای نمونه، از مکتب شیراز یا تبریز سخن می گوییم منظورمان جریان هنری ست که در شیراز یا در تبریز آفریده شده است؛ و هنگامی که نام مکتبی با شماره یی مشخص می گردد، بیانگر آن ست که درآن محیط جغرافیایی مکتبهای متعددی ایجاد شده اند . برای مثال ار مکتب شیراز 1، شیراز 2 و یا 3 سخن خواهد رفت و یا مکتب تبریز 1 و تبریز 2 بسیار شناخته شده و ار هم متمایز می باشند. حتی برای اصفهان هم، به باور من باید از اصفهان 1 و اصفهان 2 و اصفهان « واسطه » (که واسطه ی مکتب اصفهان و مکتب شیراز 2 با مکتب شیراز 3 یا هنر دوران زند و قتجار ست) سخن گفت؛ که اصفحان1 به رضا عباسی می انجامد و اصفهان 2 دوران دگردیسی هنر نقاشی در اصفهان و ظهور تکچهره سازی به جای ترکیب بندی های هنری، تصویر سازی و صفحه آرایی کتاب ها ست و در آن نیز حد اقل دو سبک متفاوت تمیز داده می شود که یکی تقلید از شیوه های غربی و بر سنت های ایرانی استوار و دیگری که بیشتر به وسیله ی رضا عباسی ابداع شده و رونق گرفته است، شیوه ی منحصراً ایرانی و نگارگرانه است.و سپس شیوه ی « واسطه » است مه در آن دوباره مصور سازی کتابها آغاز می شود ولین پرداز تصویر ها به روال گذشته و به روش سنتی نیست. رنگا تند و صریح می شوند، ریزه ماری ها از میان می روند، اندازه های نگاره ها تغییر می کنند و ; که در ادامه ی آن و با تغییراتی اساسی مکتب شیراز 3 شکل می گیرد. از آن پس افول نگارگری مکتب اصفهان و گزیبنش شیوه ی نقلید و دوگانه سازی( مثنی سازی) توسط هنرمندان ست . درین زمان با نفوذ « فرنگی سازی» در دوران افشاریان به ویزه توسط ابوالحسن ، هنر نگار گری ایران از مسیر تحول در جهت حفظ اصلت های ایرانی باز می ماند در دوران زند و قاجار نقاشی های با اندازه های بزرگ و گاهی در اندازه های واقعی انسان و شاید نیز فراتر از آن رواج می یابد، با این حال هنوز روش کار کاملاً ایرانی ست و نمی توان آنرا تقلیدی از هنر باختر زمین دانست . البته شاید شمایل های مذهبی روسی تا اندازه یی در این نقاشی ها مؤثر بوده اند ولی نه تا آن اندازه که هنرمند را به بازسازی محض وادارند. در زمینه ی خرد نگاری ها، در شی راز آقا لطفعلی و داوری وصال تلاشی همه جانبه برای تحول هنر نگارگری پیش می گیرند که بسیاری از ابداعهای رضا عباسی و پیروان او مورد توجه آنان بوده است و شایسته است که در مقالتی دیگر به تفصیل از آن سخن رود.. [این نوشتار چکیده ی جهل و پنج سال مطالعه و بررسیِ نویسنده در مکتب های هنری ایران : شیراز 1، 2 ، و 3 ، مکتب هرات، مکتب تبریز 1 و 2، و مکتب اصفهان 1 و 2 ، می باشد و به هیچ وجه از منابع و پژوهش های ناآگاهانه ی نویسندگان باختری و اروپایی بر گرفته نشده است.] رضا عباسی کیست ؟ رضا عباسی، نابغه ی نگارگریِ ایرانی در سده ی دهم هجری [ شانزدهم مسیحی] ، مشهور ترین نقاشان عهد صفوی از مكتب اصفهان ست و، متأسفانه آنچنان كه باید و شاید زندگی نامه ی وی ثبت تاریخ نشده است. حتی نویسنده ی گلستان هنر كه معاصر او بوده است از او نامی نبرده است. به نظر می آید كه مؤلف این كناب ، همانند وازاریِ ایتالیایی در سده ی شانزدهم ایتالیا، از هر هنرمندی كه با وی دوستی یا رفاقتی نداشته است، نامی نبرده و یا به كوچكی نام برده است. و به دلیل اینكه نویسندگان دوران های پس از صفویان اغلب به گلستان هنر استناد می كرده اند ، رضا عباسی تقریباً به فراموشی یا حدِ اقل به بی توجهی سپرده شده است. رضا عباسی، او بزرگترین نقاش مكتب اصفهان 1 و بنیان گذار اصفهان 2 ، در عهد صفوی ست كه بدون اغراق می توان گفت مبتكرترین و خلاق ترین هنرمندان این دوران نیز به شمار می رود. او سنت های عهد تیموریانِ مكاتب هرات و بخارا و مشهد را رها می کندد ، و از زیبایی شناسی های متنوع ایرانیِ رایج در دوران تیموریان ، یعنی مكتب هرات و نیز مكتب تبریز1 و 2 كه همه شان میراث خواران مكتب شیراز 1 هستند، به تدریج كناره می گیرد . شاید در نقاشی های « صحنه پردازی » و رواییِ دوران جوانی خود ( آغازهای مکتب اصفهان 1) بیشتر پیرو مكتب تیریز 2 بوده است ولیكن، بزودی در می یابد که نقاشی تنها تصویر گری کتاب یا صحنه آرایی روایتها و داستانهای کهن، یا تزیین دیوار های کاخها و خانه های اشرافی نیست و می تواند نشان دهنده ی مردم عادی ، پیشه ها و حرفه ها، و حالت های درونگرای زندگانی روزمره باشد. لذا با گستاخی و جرأت تمام در عین حفظ شیوه های طراحی ایرانی که بر اصالت خط و حرکت در سوهای مختلف فضای اثر، رنگ یکدست و ناب، تثبیت اندیشه و غیره ; استوار ست ، به تکچهره سازی و تک شخصیت پردازی می آغازد، و در آعاز، همانند اسلاف خود از خطوط نرم و سیالِ خمیده و منحنی هایی که در سو هاس مختلف فضای ذهن حرکت می کنند استفاده می نماید، و بتدریح به نشان دادن حالت های توجیهی و درونگرا در تکچهره های خود علاقه مند می شود و درین مسیرِ تحول هنریو به ویژه برای تشدید حالت های چهر ها، از خطوط خشن و راست نیز کمک می گیرد. اینچنین، با گستاخی و جرأت می توان از « زیبایی شناسیِ رضا عباسی» به مثابه ی یك شیوه ی تازه ی تركیب بندی و اجرا در هنر ایرانی نام برد. رضا عباسی هنرمندی ست که در عین حفظ سنت های تصویری گذشته، سنت شکنی گستاخ و نیرومند ست . او سنت های تصویری مکتب های شیراز، هرات و تبریز را که مشهورترین و پر بارترین مکاتب هنری سده های هشتم تا یازده هجری بودند محترم می شمارد و به نخوی « تأییدشان » می کند، خود نیز نوآوری های تازه یی را در قلمرو طراحی و نگارگری و حتی در رنگامیزی وارد هنر ایران می کند که تا آن زمان پیشینه یی نداشته و یا آنکه هنرمندان پیش از او جرأت ابراز آنها را نداشته اند. رضا عباسی اصولی را از مکتب هرات به وام می گیرد ولیکن بزودی کنار می گذارد. اصولی را هم از مکتب تبریز 2 و از مکتب قزوین می گیرد . اگر تسخیر فضای حاشیه ها در مکتب هرات فراگذراندن عناصر تصویر به بیرون و برای ایجاد ارتباط بیرون و درون ست و اگر در مکتب تبریز 2 و بویژه نزد سلطان محمد ارتباط فضای درون با فضای بدون مرز و سیال و عرفانی بیرون ست و بیننده را در بینهایت فراسوی تصویر شناور می سازد، و اگر در مکتب تبریز با زرافشانی کردن حاشیه ها وحدت اثر و هماهنگی های لازم میان متن و حاشیه را توجیه می کنند، و اگر نسبتهای چارچوب نقاشی ها معمولاً نسبت های 1/ 414 ،1 و یا 1/ 500 ،1 می باشد ، رضا عباسی این گستاخی را دارد که این سنت ها را همه تجربه کند و سپس آنها را در هم شکند و بنیانی تازه برای نقاشی خود بر پا سازد که هیچ کس پس از او جرأت پیروی از او را نداشته باشد. شاید اگر او مورد بی مهری نویسندگان و منتقدان هم عصر خود ( مانند نویسنده ی گلستان هنر) شده است، به دلیل همین سنت شکنی ها و نوآئوری ها بوده است. با جرأت می توان مدعی شد که رضا عباسی در تلاش برین بوده است که شیوه وسبکی ویژه برای خود ابداع کند که تا آن زمان مود توجه کسی قرار نگرفته بود. او در عین احترام کذاشتن به شیوه های متفاوت زیبایی شناسی هنر ایران، مرزهای این زیبایی شناسانه ی پیشین را در هم می شکند، و زیبایی شناسی نوینی را ایجاد می کند که هیچ حدّ و مرزی ندارد ولی با اینحال در قاب اثر محبوس« خانه نشین » ست و این خانه نشینی توسط تشعیر رنگی ِ تمام و کمالِ حاشیه ها تشدید می شود. او در طراحی، در رنگامیزی، در کنار گذاردن برخی از زیبایی شناسی های رایج در کذشته و ابداع زیبایی شناسی های نوین، استفاده از نسبت های نا متعارف در زمان و تصویر گری صفحات دستنوشته ها به روال مرقعات جداگانه ، تشعیر رنگین تقریباً همه ی نقاشی های خود، و ادراکی تازه از شکل و رنگ و قلموگیری و طراحی، گزینش طراحی به منزله ی هنری جدا از نگارگری و تصویر سازی دستنوشته ها، شیوه یی ویژه ی خود دارد و برداشتی نو از فضای تضویری و اهمیت بیش از اندازه به انسان بویژه در تکچهره هایش را ارائه می کند. رضا عباسی در جهان هنرهای ایرانی نخستین کسی ست که تفکر اروپایی دوران باززایش هنری (رنسانس) را که به جدا دانستن شکل و زمینه باور داشتند تا جایی که شکل ها را با یک خط « دوره گیری » محصور می کردند، در کارهای خود اعمال می کند. آیا او از شیوه ی ایتالیایی دوران باززایش آگاهی داشته است ؟ پاسخ به باور من منفی ست زیرا اگر چنین بود می بایستی همانند آثار اروپایی فضای زمینه را با عنصر اصلیِ نقاشی پیوند می داد و از فضای جغرافیایی اصفهان برای زیباتر و دل انگیزتر کردن نقاشی های خود بهره می جست و کمک می گرفت. علاوه برین، زضا عباسی آثار دوران باززایش هنری (رنسانس)، از زیبایی شناسی « افقی ـ عمودی » بر خوردارند و عنصر اصلیِ اثر در یک پنج ضلعی (یا ده ضلعی) منتظم ترکیب شده اند و تناسبات مسلط بر آثار، نسبت های یک سوم به دوسوم ست، مگر در موارد نادری که از نسبت های طلایی استفاده شده است. رنگها در یک هماهنگی (که معمولاً با افزودن یک ملاط قهوه یی ـ سرخ و یا قهوه یی ـ سبز، در ارتباط با نیاز موضوع، به هم نزدیک شده اند) می باشند و رنگ همیشه بر خط تسلط دراد. در صورتی که در زیبایی شناسی رضا عباسی به یک شیوه ی خاص توجه نشده است. رضا عباسی در صحنه آرایی ها و تصویر گری کتاب، زیبایی شناسی خود را بر حسب موضوع تغییر می دهد. برای مثال، در صحنه های رزمی از گونه یی زیبایی شناسیِ « باروک» یعنی حرکت در همه سو های فضا و یک ترکیب بندی قطری و اغلب بر اساس ایجاد « عدم تعادل پایدار » [ که در سده های هیودهم و هیجدهم نسیحی از اصول ثابت و پذیرفته شده ی جریان بزرک باروک اروپا بود ] و به کمک خطوط سیال و خمیده ، استفاده کرده است، حتی تکچهره های ایستاده و یا زنان خفته و لمیده اش نیز از همین حرکت خمیده خطی و سیال تبعیت می کنند و اغلب نیز ترکییب بندی قطری دارند. اما؛ در صحنه های بزمی بطور معمول از ترکیب بندی های ایستا و بر اساس خطوط و حرکت های افقی ـ عمودیِ صریح بهره گرفته است. تفاوتی که در ترکی بندی های ایستای دوران باززایش ایتالیا (رنسانس) و ترکیب بندی های ایستای آقا رضا وجود دارد، استفاده از خط های صریح و آشکار در ترکیب های آقا رضاست که به نقاشی های او ظهوری ترسیمی و نگاشتاری (گرافیکی) می دهد. شایان توجه است که در همه ی حالات و ترکیب بندی ها، از صحنه پردازی ها و تجهره ها، همیشه حرکت های خمیده خطی و سیال گوهر آفرینش های آقا رضا ست؛و آنجا که رضا عباسی به فکر استفاده از خطوط راستِ زاویه دار می افتد، با ظرافت و مهارتی ویژه ی خود، خَمِش بدنها را حفظ می کند. اینجا ست که باید حقسقتاً از زیبایی شناسی رضا عباسی سخن گفت. علاوه بر آنچه که گفته شد، رضا عباسی کوشیه است که گونه یی زیبایی شناسی ویژه ی هود ابداع کند که پس از او مورد تقلید بسیاری از نگارگران قرار گرفته است و هنوز هم برای برخی از آنان یک سنت تصویری شده است.زیبایی شناسی رضا عباسی : ویژگی های این زیبایی شناسی عبارتند از : ــ شناور بودن شکل و زمینه در فضای تصویر، یا به عبارت دیگر تعلیق عناصر اثر در یک فضای بدون مرز؛[ شاید هدفش متجلی کردن مفهوم جمله ی قرآنیِ « کلٌ فی فلکٍ یسبحون » باشد] .تسخیر فضای بیرونی که در بسیاری از نقاشی های مکتب هرات و تبریز 2 عنصر تأکید بر محتوای اثر بود ، و در مکتب هرات با مرزبندی مشخص و قاطع، و در مکتب تبریز بدون مرز و شناور در فضای بینهایت و عرفانی بیرونی بود، در اینجا با تعلیق و شناور بودن خودِ عناصر ترکیب در محدوده ی ترکیب جبران می شود. به نظر می آید رضا عباسی می خواهد « تعلیق » را در ژرفای فضا تجربه کند؛ در عین اینکه گاهی به پیروی از مکتب هرات فضای بیرونرا پساز مرتبط کردن با فضای درونی مرزبندی می کند ولی نه به آن مفهوم که در مکتب هرات رایج ست بلک برای ایجاد شکلهای تازه (تصویر 1). ــ عدم ارتباط زمینه با عنصر اصلیِ اثر، که در عین حفظ حرکت اصلیِ درونیِ اثر، فضای زمینه را سیال و رؤیایی کرده و سبب می شود که بیشتر توجه بیننده بر عنصر اصلی معطوف گردد؛ این شیوه یی ست که در دوران باززایش هنری (رنسانس) مترقیِ ایتالیا نیز در آثار هنرمندان بزرگ « کلاسیک » چون لئونار دو وانسی ، رافائل و دیگران مورد استفاده قرار گرفته است. با این تفاوت که زمینه در آثار ایتالیایی منظره یی بدون ارتباط با تصویرست و در آثار رضا عباسی نهالی ست کمرنگ که فضای تهی را به حرکت در می آورد و توجه بیشتر بیننده را به عنصر اصلی ترکیب که ، درین موارد، تکچهره یی تمام تنه بیش نیست، جلب می کند؛ درین زمینه سازی ها تنها از اصل « پرهیز از فضای تهی » استفاده می کند و به زیبایی شناسی « ذره گرایی » بی توجه می ماند . عدم استفاده از « منطق فشردگی » نیز به او کمک می کند که عنصر اصلی را بیشتر نمایان سازد. ــ رضا عباسی تلاش برین دارد که تکلف های دو مکتب هرات و تبریز را کنار گذارد و چهره ها و ترکیب بندی های خود را هرچه بیشتر ساده کند. برای او همین اندازه که بیننده بتواند موضوع تصویر را درک کند و از آن لذت برد بسنده است. او نمی خواهد قدرت و توانایی های خود را در رنگامیزی و چینش عناصر در صفحه به مخاطب خود ابراز دارد، او می خواهد که اگر درویشی، زنی خفته ِ لمیده، چوپانی، بانویی در حال طنازی ، جوانی خوش پوش و ثزوتمند، و ; را طراحی و یا نقاشی می کند، بیننده و مخاطب اثر او درویشی، زنی خفته ِ لمیده و غیره ; را ببیند و.این همان اندیشه یی ست که چهار سده پس از او پابلو پیکاسو را مفتون می سازد و در دام خود گرفتار می کند. او می گوید: « من اگر یک بدن برهنه ی زنی را نقاشی می کنم ، هدفم این نیست که زنی زیبا را نشان دهم، هدفم این ست که بیننده تشخیص دهد که این سینه است و آن چشم یا بینس ست و آن ران یا بازو ست » و;. – رضا عباسی از خط به همان خوبی استفاده می کند که از رنگ. ار بررسی مجموعه ی آثار او چنین استنباط می شود که او طراحی را هنری مستقل و جدا از نقاشی می داند و برای آن اهمیت بسیار زیادی قایل ست در عین اینکه آنرا پایه ی اصلی نقاشی هم می داند. بنابرین از خط برای طراحی شکل های ترکیب بندی هایش به گونه یی استفاده نمی کند که برای قلم گیری هایش. خطوط طراحی در ترکیب بندی ها ساده و یکنواخت هستند، در حالی که در طراحی های منفرد او از چهره ها و از انسان ها، توجیهی هستند و به تقویت محتوای طر\ کمک می کنند. قلم گیری هازی او به گونه یی دیگر و اغلب رنگی هستند . گویا او رنگ و قلم گیری را مکمل یکدیگر و لازم و ملزوم هم می داند. – رضا عباسی اندازه های رایج در مکتب هرات، تبریز و قزوین را، که عموماً اندازه هایی مبتنی بر جذر عدد 2 (1 بر 1/414 ) می باشد به کناری می گذارد و در عوض از جدر اعداد 3 ،4 ، 5 و 6 یعنی 732/1 ، 2 ، 2/236 و 2/449 استفاده می کند.. در موارد متعددی نیز از نسبت 1 بر 841/1 استفاده کرده است ، که نسبتی ست بسیار بغرنج و در دوران گوتیک اروپا برای پنجره شیشه یی های چند لتی و کشیده مورد استفاده قرار می گرفته است. در حالی که رضا عباسی از آن برای برخی از تکچهره ها و اغلب تصویرگری کتابها ار آن بهره گرفته است. کارهای آغازین او از اندازه هاس سنتیِ نگارگران گذشته بر خورداند ولیکن هنگامی که به منصب ریاست کتابخانه ی شاهی منصوب می شود، به تغییرات اساسی در نگارگری می پردازد. – سودادن نقاشی که هنری ست تجسمی به سوی نگاشتارگرایی (گرافیسم) از ابداع های رضا عباسی ست و آنهم به هنگامی که اروپا و غرب هنوز ادراک و دریافتی از هنر « گرافیک « به مثابه ی یک هنر مستقل نداشته اند و تنهاحکاکی (گراوور) را هنری ترسیمی به شمار می آوردند، رضا عباسی هنری را به وجود می آورد که نگاشتار گرایی ناب (= ترسیمی گرایی = گرافیسم) می باشد. نگاره های ترسیمی او الگوهایی نیرومند برای آقا لطفعلی در دوران زندیان و قاجاریان می شود که با همیاری یاوری « مکتب شیراز 3 » را بنیان می گذارد. ــ استفاده از حرکت های افقی ـ عمودی به کمک خطوط صریح و تعیین کننده که همزمان ترکیبی در گستره ی نخست صفحه ی ترکیب ایجاد می کند و نیز، در ظاهر ژرفای صحنه را هم از میان می برد؛ تفاوتی که میان حرکت های افقی ـ عمودی رضا عباسی و معاصران باختریِ او وجود دارد در گزینش نوع و گونه حرکت ست. خط های رهنمون کننده ی حرکت رد آثار غربی راست و مستقیمند و در آثار رضا عباسی، خمیده خط هایی هستند که در عین افقی و عمودی بودن در سوهای مختلف فضا در حرکتند. ــ حرکت های پویا و ترکیب قطری در صحنه های رزمی، اسطوره یی و برانگیزاننده با پردازی به شیوه ی اسلاف خود و بویژه هنرمندان مکتب تبریز 2 ؛ احتمال زیاد برین ست که این گونه ترکیب بندی ها کارهای آغازین رضا عباسی باشند و یا سفارش هایی هستند که می بایستی محتوای تصویری سفارش را به اجرا درآورد. این آثار ، باوجود این، چیزی از مکتب هرات یا تبریز به وام نگرفته اند و بارقه های ابداعات بعدیِ او به صراحت مشاهده می گردد. ــ استفاده ی زیاد از رنگ های نیرومند و شاد در ترکیب های خود که سبب شده است برخی از منتقدان اروپایی او را ادامه دهنده ی مکتب تبرِز 2 معرفی کنند؛ در حالی که رنگ های شاد و نیرومند تنها ویژگیِ مکتب تبریز نیستند، بلکه کثرت رنگ ها، کثرت شخصواره ها، کثرت عناصر گیاهی و تزیینی را نیز باید منظور داشت.ــ رضا عباسی از سفید گذاشتن حاشیه های تصویر بیزار ست . او دوست نارد « تسخیر فضای بیرونی » را با بیرون راندن بخشی از تصویر از قاب نقاشی و یا به درون کشاندن عناصر بیرونی، بیرون و درون را به هم مربوط سازد، او تصویر خود را در فضای دو بعدی ویژه ی تصویر می نگارد ولی فضای بیرونی، یعنی حاشیه ها را نیزاز تصویر طراحی شده ی پرندگان و موجودات دیگر و با رنگی که سبب بهتر دیده شدن محتوای تصویری گردد، می پوشاند. این ابتکار از پس از رضا عباسی سنت نگارگران اصفهان می شود [ به آثار مرحوم حاج میرزا آقای امامی و شاگردان او، به ویژه مرحوم حاج حسین اسلامیان توجه شود] . ــ تکچهره های رضا عباسی، در عین اینکه بر زمین استوارند در حال حرکت بوده و در فضای اثر معلق و شناور می باشند.گویا آنان در راه رفتن پاها را بر زمین نمی گذارند و با گونه یی پرواز عرفانی راه می پیمایند. در تکچهره های او، حتی اگر تصویر صاحبان قدرت و شاهزادگان باشند فروتنی و تواضعی خاص همراه با شکوه و بزرگی دیده می شود و در زنهای او، ایستاده یا خفته ِ لمیده، شرم و حیای ویژه یی وجود دارد که ازشاکله های زنان ایرانی ست و کمتر در نقاشی های دیگر نقاط جهان تصویر شده است. ــ جدایی متن و زمینه را نیز باید از ویژگی های آثار رضا عباسی دانست. این جدایی در آثار اروپایی و باختر زمین هم از دوران باززایش هنری به بعد به وجود آمده است کههنرمندان سده های پانزدهم و شانزدهم نهایت بهره برداری از آن داشته اند. در توضیح تفاوت میان این اندیشه ی اروپایی (جدایی شکل و زمینه) [که تا نیمه های نخست سده ی بیستم هم در مدارس هنری اروپا آموزش داده می شد] ، با شیوه ی رضا عباسی باید گفت که، در شیوه ی اروپایی زمینه به گونه یی (برای مثال ، با یک منظره ی خیالی) به شکل که هدف اصلیِ هنرمند بوده است مرتبط می گردد، در حالی که در شیوه ی رضا عباسی و بویژه در تکچهره های او، زمینه با یک « ته رنگ » بسیار لطیف و اثیری شکل را در بر می گیرد بدون اینکه با عنصر اصلی اثر در ارتباط باشد و گاهی این زمینه ی اثیری با شاخه یا درختی گیاه مانند و با رنگی که تنها یک یا دو زینه ی رنگی از زمینه جدا می شود، آذین می گردد. این گیاه در اکثر آثار، حرکتی در جهت حرکت اصلی و کلی تصویر داردو چهره ها یا عنصر های اصلی تصویرعموماً در طرف چپ تصویرند [ روبروی راستِ بیننده ] و سوی حرکت و نگاه آنها به سمت راست صفحه می باشد. این شیوه اجازه می دهد که عنصر اصلی بخوبی دیده شود و همه ی توجهات را به سوی خود جلب کند. گاهی اتفاق می افتد که عنصر اصلی اثر بیش از یک چهره باشدو جانداری دیگر، انسان یا حیوانی نیز بر آن افزوده گردد. این دگردیسی ها در محتوای تصویری اثر، تغییری در شیوه ی رضا عباسی ایجاد نمی کنند. درین زیبایی شناسی، عنصر اصلیِ ترکیب یا تکچهره ها ، بیشترین فضای صفحه را به خود اختصتص می دهند.نتیجه : اگر توصیفی را که الکساندر پاپادوپولو، فرانسوی، استاد متوفای دانشگاه سوربون پاریس، ازنقاشیِ ایران کرده است که: « انقلابی که در سده ی بیستم در تمام شئون هنرهای تجسمی در اروپا اتفاق افتاد، در سده ی شانزدهم در ایران اتفاق افتاده است »، (اسلام و هنر مسلمان، انتشارت مازنو، پاریس)، را باور کرده و بپذیریم، پس از بهزاد و سلطان محمد، رضا عباسی جای ویژه یی درین انقلاب هنری برای خود دارد: او نابغه یی بی بدیل و نخستین هنرمندِ ایجاد کننده ی هنر ترسیمی یا نگاشتاری (گرافیک) در ایران می باشد. ابداعات و ابتکارهای او در قلمرو هنرهای تجسمی و هنرهای ترسیمی بی شمارست که جا دارد گروهی پژوهشگر بخش از زندگی خود را در مورد او و آثار او صرف کنند وچراغ هایی فراراه نسل آینده ایران بیفروزند. والسلام ُ حبیب الله آیت اللهی، خرداد 1385 خورشیدی هجری ادامه خواندن مقاله ‌ رضا عباسي نقاش توجيه گراي چهره هاي زمان

نوشته مقاله ‌ رضا عباسي نقاش توجيه گراي چهره هاي زمان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌تاريخچه هنر معرق روي چوب

$
0
0
 nx دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تاریخچه هنر معرق روی چوب مقدمه تاریخی معرق در معنای كلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است كه از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شكل می گیرد. تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر كاشی كاری ، بدون شك رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تكوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه كه در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد كرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی كاشی كاری بدین سبك است. كاشی كاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شكوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر كاشی كاری پدید آمد. این شكوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز كاشی كاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی كه در كاشی كاری معرق به كار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای كاشی كاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشكال مانند اسلحه جنگی در هنر كاشی كاری دوران قاجاریه نمایان شد . از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی كمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن كوشا بوده اند. وجه تشابه كاشی كاری معرق با معرق كاری روی چوب در شیوه ی عمل است كه در هر دو ، نقش ها از تركیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شكل می گیرد. یكی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است كه در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شكل تقسیم شده است: مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است كه نقشهای اسلیمی معرق كاری شده در این قسمت جای گرفته است. سابقه ی معرق كاری و آموزش آن در اداره كل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر كشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یكی از واحدهای اداره كل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تكامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره كل در سال 1346 به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یكی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذكور به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی كل هنرهای سنتی دنبال كرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشكیل می دادند كه طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند. از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به كاركرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره كل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در كنارآن كارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید كمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد. در طی سالیان، معرق همپای حركت زمان پیشرفت كرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حركت این هنر، باید به اولین كارگاه منبت و معرق اشاره كرد كه در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره كرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد كرد. ابتدا اهم فعالیت آن كارگاه، منبت كاری بود و به تدریج در كنار آن هنر معرق نیز پای گرفت. این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تكیه گاه صندلی به كار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می كردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذكر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت. در آن ایام، شیوه معرق كاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق كه هنرمندان ابتدا به وسیله كارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می كندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای كه اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چكی، دوربُری می كردند و در محل مقرر قرار می دادند. نخستین تاریخی كه در مورد اشباع نقش های كنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار كار است كه به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یك زن است كه توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اكنون دو تابلوی مذكور در نمایشگاه اداره كل هنرهای سنتی نگهداری می شوند. عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای كندن سطح چوب به فكر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از كنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود . نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است كه نقش پیكار دو سوار با یك شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان كلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اكنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند. به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شكارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج كرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود كه همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فكری این نوآوری از نقش های منبت كاری شده ی درهای كاخ مرمر شكل گرفت. تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این كه محمد طاهر امامی كه در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود ، در اندیشه ی به كارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یك راكت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد. ) در سال 1335، تعدادی پاراوان و بوفه ی معرق كاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهدا شد كه هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینه سیاه به محمد غفوری محول شد . وی با تهیه ماده سیاهی تركیب یافته از جوهر نیكروزین، پارافین و لاك الكل، قسمت های آسیب دیده را ترمیم كرد. لازم به توضیح است كه تا قبل از شناخته شدن جوهر نیكروزین برای سیاه كردن زمینه اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می كوبیدند و سپس در الكل حل كرده و مقداری پارافین به آن اضافه می كردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیله پنبه بر روی شیء مورد نظر منتقل می كردند. این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشه نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سال های 36 یا 37 یك پاراوان كوچك با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینه سیاه كه به شیوه ی معرق های چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبك معرق در میان انواع آن جای گرفت. در ادامه این تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و آشیانه به وجود آورد كه مرغ تماماً از جنس صدف تهیه شده و كاملاً برجسته است و تنها به وسیله یكی از بالهایش به زمینه ی تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت. در میان آثار معرق روی چوب كه تاكنون به وجود آمده ، «معرق خاتم» چنانكه از نامش برمی آید، تركیبی از دو هنر بیان شده است كه مقام ویژه ی خود را از دیر باز حفظ كرده است. از بدو پیدایش كارگاه منبت و معرق، نوع ساده ی معرق خاتم در میان شمسه ی نقش های گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به كار گرفته می شد. در سال 1337 در كارگاه خاتم سازی ، میز تحریری با نقش سیمرغ و اژدها، به سرپرستی شادروان علی نعمت تهیه شد و برای نقش های مذكور از برش های خاتم با رنگهای متنوع استفاده كردند كه همه به شیوه ی معرق، دُوربری و جاسازی شده بود. این تجربه ، انگیزه ی خلق تابلویی با طرح یك طوطی از خاتم های رنگی شد كه در سال 1342 توسط عزیزالله ویزایی، خارج از محیط كارگاه ها به مرحله اجرا در آمد و در سال 1349 اكبر سریری نخستین هنرمندی بود كه از این شیوه جهت ایجاد نقش یك پرنده بر روی تابلو استفاده كرد و بدین ترتیب این سبك معرق با نام «معرق خاتم» متداول شد. در ادامه این دگرگونی ها در سال 1349 تابلویی به سبك امپرسیونیسم از طبیعت یك روستا كه توسط رضا شهابی (یكی از شاگردان كمال الملك) نقاشی شده بود، به وسیله ی محمد طاهر امامی با رعایت اصول سبك یاد شده به صورت معرق ساخته شد. از آن پس تا به امروز، شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم كه این تحولات عبارتند از : – نمایش بُعد از طریق فضاسازی ، كه تحولی در تركیب بندی های سطح گذاشته است.(تابلو بزم درویشان). – استفاده از فلزات و سنگ (تابلو گلدان گل و زنان عشایر) – نمایش نقش در دو سطح (دو پلانه) – نشان دادن عمق با استفاده از پلی استر (تابلو عقاب)آموزش ساخت پاراوانپاراوان یا دیوارک یکی از تفکیک کننده های ساده و زیبا است که به راحتی می توان بوسیله آن بخشی از یک اتاق را جدا کرد. ضمن اینکه متحرک بودن پاراوان این امکان را می دهد که در مواقع لازم آن را جمع کنیم و یا جای آن را تغییر دهیم.برای ساخت یک پاراوان به وسایل زیر نیاز داریم:¤چهار قطعه پانل چوبی یک اندازه به ابعاد دلخواه تصویری از یک پاراوان¤ نه 9عدد لولای ظریف میخ و چکش¤ پارچه ای که طرح شاد و رنگ متناسب با مبلمان و دکوراسیوناتاق مورد نظر به اندازه کافی برای پوشاندن سطح روی پاراوان¤ پارچه ساده یا طرح دلخواه برای روکش کردن پشت پاراوان¤ صابون خیاطی و قیچی¤ پشم شیشه نازک به اندازه کافی برای پوشاندن روی پاراوان¤ ماشین منگنه¤ نوار قیطان یک سانتی متری به اندازه محیط پانل ها چسب حرارتی   1- یکی از پانلها را بر روی پارچه اصلی که برای رویه پاراوان در نظر گرفته ایم قرار می دهیم و با صابون خیاطی طرح دور آن را بر روی پارچه می کشیم. پارچه را با در نظر گرفتن 10 سانتی متر فاصله از خطی که رسم کرده ایم می بریم. 2- با استفاده از پارچه ای که بریده ایم بعنوان الگو به تعداد پانل های پاراوانمان از پارچه اصلی و سپس از پارچه پشت پاراوان می بریم و سپس با همین الگو به تعداد پانلهای پاراوان قطعاتی به شکل الگو از پشم شیشه می بریم. 3- یک لایه پشم شیشه را بر روی یکی از پانل ها قرار می دهیم و سپس یکی از روکش های اصلی پاراوان را بر روی پشم شیشه قرار داده و لبه های پارچه و پشم شیشه را خوب کشیده و به طرف زیر پانل می بریم و با منگنه به زیر پانل متصل می کنیم. هنگام منگنه کردن پارچه و پشم شیشه آنها را خوب از همه طرف می کشیم تا سطح روی پانل صاف و بدون چین باشد. 4- منگنه ها را به فاصله 25 سانتی متر از یکدیگر می زنیم و دور تا دور پارچه را با منگنه به پانل چوبی نصب می کنیم. در گوشه های پانل برای تمیزتر شدن کار پارچه را به صورت مورب با زاویه 45 درجه تا می کنیم و خوب می کشیم و به طرف پشت پانل می بریم. این مراحل را برای روکش کردن پانل های دیگر نیز انجام میدهیم.5- پانل ها را برگردانده پارچه پشت پانل را روی سطح بدون پوشش آنها قرار می دهیم و از هر چهار طرف زیر پارچه تا می کنیم و با منگنه به پانل متصل می کنیم. کل دور پارچه پشت را نیز به پانل منگنه می کنیم. 6- برای پوشاندن منگنه ها با چسب حرارتی یک نوار قیطان را بر روی ردیف منگنه ها در کنار لبه پارچه پشت پانل ها می چسبانیم. حالا پانل ها را با استفاده از لوله ها و میخ به هم متصل می کنیم. پاراوان ما آماده است. یک روش ساده تر برای ساخت پاراوان رنگ کردن پانل های چوبی است. می توانیم تصاویر دلخواه خود را فتوکپی کرده و پس از بریدن بر سطر پانلهای چوبی رنگ شده بچسبانیم و سپس چند لایه وارینش بر روی آنها بزنیممحمد طاهر امامی 1308 هـ . ش – آباده شیرازفرزند احمد (سرپرست کارگاه منبت صنایع مستظرفه 1312)درجهء یک هنری در زمینهء معرق، منبت و مشبک (1367) زندگینامه: محمد طاهر فرزند هفتم احمد امامی (5 پسر و 3 دختر – پسر چهارم) در آباده شیراز دیده به جهان گشود، وی که از 9 سالگی در کارگاه پدر رفت و آمد داشت در درون خود تحولی دید و شگفتا که در همان سال ها دریافت به این هنر عشق میورزید، پس تحت حمایت پدر، برادران (علی و خلیل) به رموز این هنر(معرق و منبت) آشنا شد و به برکت همجواری اساتیدی چون شهمیرزادی و زابلی نیز شکوفایی هنر در او دو چندان گشت تا اینکه در سال 1324کارمند رسمی اداره هنرهای ملی شد، در سال 1338کارگاه کوچکی در نزدیکی محل زندگی و اداره خود برپا کرد در این کارگاه علاوه بر تعلیم، آثار بدیعی را نیز خلق کردند که بعنوان مثال رحل قرآن (مشبک)، جعبه های قاشق چنگال (معرق)، تابلوهای دیوار کوب (معرق)، میزهای عسلی و پذیرائی و سفارشاتی برای منازل شخصی مانند بوفه و سرویس پذیرائی، نهار خوری (معرق و منبت) و; از این دست هستند. آثار: استاد در سال 1353 از اداره هنرهای ملی بازنشسته شدند، در ذیل به نمونه آثاری ساختند و یا در ساخت آن شرکت داشتند اشاره میشود: 1) تابلوی برجسته معرق و منبت سیمرغ آشیانه 1341 – این تابلو تحول نوینی را در هنر معرق بوجود آورد این تابلو اولین معرق سه بعدی و تلفیقی از هنر مجسمه ساز ی با منبت و معرق می باشد(مکان: موزه هنرهای ملی) عکس: سیمرغ آشیانه2) مبلمان استیل منبت و معرق (کارگروهی برای مجلس)(برندهء جایزه نمایشگاه لندن)3) میز معرق 24 نفره ( کارگروهی، برندهء مدال طلا در نمایشگاه بروکسل)4) منبر معرق، منبت، گره چینی و معرق دوار و خط به سفارش مسجد هامبورگ آلمان 1347 (مکان: موزه هنرهای ملی – کار گروهی، معرق گنبد و خطوط کار استاد طاهر امامی) عکس: منبر5) تابلوی گل و مرغ معرق و منبت برجسته – 13536 ) پاروان معرق با عاج و صدف و استخوان – 1344 – مجموعه کاخ های سعدآباد7) میز معرق از عاج و صدف و چوبهای زینتی – 1334 – سفارت ایران در لندن8) میز معرق منبت کنفرانس 24 نفره طرح عیسی بهادری – سفارت لندن – 13749) صندلی هخامنشی معرق و منبت – 1346 – با همکاری استاد پرویز زابلی (مکان:‌موزه هنرهای ملی) عکس: صندلی هخامنشی 10) به انضمام سفارش هائی که متاسفانه اطلاعاتی از زمان ساخت و مکان آن ها در دست نمی باشد، مانند: ستون معرق در منزل شخصی (شمیران) تابلو و مبلمان منزل شخصی رحیمی نژاد(تهران) سرویس مبلمان، پذیرائی، نهار خوری و بوفه، منزل شخصی فیروزی(تهران) عکس: نهارخوری فیروزیسرویس کامل پذیرائی، نهار خوری و بوفه، منزل شخصی ضرغامی(کانادا)تابلوی پیر چنگ زن منزل شخصی لاله(تهران)سرویس معرق قهوه خوری چهار نفره منزل شخصی آزمایش(نامعلوم)کوزه تمام معرق(نامعلوم)و تابلوی شام آخر مسیح – به سرقت رفته از منزل استاد (نامعلوم)و; آخرین افتخار استاد، اجرای معرق بیش از یکصد اسماء متبرکه در زمینه خاتم بروی عرق چین حضرت رضا(ع) می باشد ( با همکاری فرزندان و نظارت ایشان) به سفارش آستان قدس رضوی 1376. تدریس: متاسفانه ایشان در سال 1351 بر اثر سانحه تصادف نیمی از بدنشان فلج شد و دیگر نتوانستند با دستان خود اثری خلق کنند، اما این حادثه در ارادهء آهنین استاد کار ساز نبود چرا که ایشان به تدریس و آموزش روی آرودند و به پرورش هنرمندانی در این زمینه پرداختند از این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:• تدریس خصوصی در کارگاه خانگی – سالهای 1360 الی 1383 – خیابان تهران نو تهران• تدریس در مجتمع دانشگاه هنر 1369 تهران• تدریس و مدیریت هنرسرای سنتی طاهر امامی – 1368 – خیابان خردمند تهران• تدریس و مدیریت آموزشگاه هنرهای زیبا – 1365 – خیابان ابن سینا تهران تحقیقات: استاد در این مدت نیز به تحقیق و مطالعه به روی چوبها و عناصر دیگر در این هنر می پرداخت، امروزه استفادهء بیش از 70 نوع چوب و فلزات و حتی جواهر و سنگ ها در معرق مدیون زحمات چندین ساله استاد می باشد، به انضمام شناسائی 120 رنگ در گردو که به اعجاز درخت گردو معروف می باشد، علاوه بر آن زمینه رنگ مشکی، قهوه ای، ابر و باد و رنگ های دیگر در معرق ابتکار این هنرمند خوش ذوق می باشد. نمایشگاه ها: استاد در نمایشگاه های بسیاری در داخل و خارج از کشور به صورت مستقیم حضور و یا حتی آثارشان شرکت داشتند، از این دست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:• نمایشگاه مونترال 1985م میز کنفرانس 24 نفره طرح استاد بهادری – کار گروهی هنرمندان فرهنگ و هنر برنده مدال طلا و اعطای دیپلم هنری• نمایشگاه صنایع دستی لندن – 1334 – میز چنگ اسلیمی از جنس گردو • نمایشگاه دهه فجر لندن 1373 – – 50 اثر هنری و یک میز کنفرانس منبت و معرق 24 نفره با نظارت کامل استاد طاهر امامی و یک تابلو با اجرای استاد در سال 1335• نمایشگاه هنر ایران دوسلدروف آلمان 1370 – لوح تقدیر• نمایشگاه متخصصین نگارگری چوب در کاخ موزهء سعدآباد 1376 – لوح تقدیر• نمایشگاه چلستون اصفهان – دانشگاه مجتمع هنر 1369- لوح تقدیر• نمایشگاه باغ ارم شیراز – گروهی از هنرمندان 1370• نمایشگاه بین المللی بروکسل 1338 – میز 24 نفره نقش اسلیمی مرحوم عیسی بهادری – کسب مدال طلا ( کار گروهی هنرمندان )• نمایشگاه آثار جاویدان معرق 1376 – سعدآباد ( گروه شاگردان استاد) مرمت آثار:استاد در تعمیر و مرمت آثار قدیمی تبحر و ظرافت خاص داشتند، ایشان افتخار مرمت اماکن متبرکه را نیز در کارنامه خود دارند: • تعمیر و مرمت اجناس قدیمی و عتیقه در سفارت ایران در لندن – 1374 – سرپرست گروه• تعمیر ضریح حضرت شاهزاده حسین(ع) – قزوین – 1340• تعمیر ضریح حضرت رقیه و زینت(س) • تعمیر، مرمت و روغن کاری آثار منبت، معرق و مشبک در هنرهای ملی ایران 1372 لوح های تقدیر:• لوح تقدیر روز بزرگداشت جهانی صنایع دستی از دانشگاه هنر 1381• لوح تقدیر روز جهانی صنایع دستی 20 خرداد – دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی• لوح تقدیر از نمایشگاه هنر ایران دوسلدروف آلمان 1370 • لوح تقدیر از نمایشگاه متخصصین نگارگری چوب در کاخ موزهء سعدآباد 1376 • لوح تقدیر از نمایشگاه چلستون اصفهان – دانشگاه مجتمع هنر 1369 متاسفانه از سال 1383 به این سو، استاد به دلیل ضعف جسمانی و بستری بودن نتوانستند به نظارت، تعلیم و تدریس ادامه دهند و کارگاه خانگی ایشان نیز جمع آوری شد. زندگی تندیس استاد فرشچیان در روبه‌روی موزه فرشچیان، مجموعه فرهنگی سعدآبادفرشچیان متولد 1308 هجری در اصفهان است. پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود با دیدن استعداد فرزندش، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد.فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعه آثار هنرمندان غربی در موزهها پرداخت. بنا بر گفته وی در موزه‌های اروپا، اول کسی بود که وارد موزه می‌شد با بسته‌ای از کتاب و قلم، و در نهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج می‌شد.پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد. محمود فرشچیان، هم اکنون در نیوجرسی آمریکا ساکن است و سفرهای دوره‌ای و فصلی به ایران دارد.فیلم مستندی نیز با عنوان عشق‌پرداز به کارگردانی محمد هادی کاویانی، با حضور استاد عزت الله انتظامی، پرویز پورحسینی و با صدای زیبا بروفه در نکوداشت او ساخته شده‌است که در آیین رونمایی کتاب پنجم استاد به نمایش در آمد.برخی آثار• «ضامن آهو»: طرحی از شمایل امام رضا • «پنجمین روز آفرینش»: در این تابلو همه مخلوقات زمینی و آسمانی به ستایش پروردگار مشغول‌اند. • «عصر عاشورا»: استاد در مورد نحوه طراحی این اثر جاویدان میگوید: «سه سال پیش از انقلاب روز عاشورا مادرم مرا نصیحت کرد و گفت: به روضه گوش کن تا چند کلمه حرف حساب بشنوی. و من با ایشان گفتم: من اول در اتاقم کاری دارم بعد خواهم رفت. حال عجیبی به من دست داد. وارد اتاق شدم، قلم را برداشتم و تابلوی عصر عاشورا را شروع کردم. قلم را که برداشتم تابلویی شد که الآن هست بدون هیچ تغییری».این اثر توسط استاد به موزه آستان قدس رضوی اهدا شد.Foolad 2 ‏12 ژانویه 2009، ساعت 19:24 (UTC) • طراحی ضریح امام رضا • آخرین تابلوی او «کوثر» به نام خانم فاطمه زهرا (س) می‌باشد. منتخبی از جوایز• 1379: انضمام نام هنرمند در فهرست روشنفکران قرن بیست و یکم • 1372: نشان درجه یک هنر • 1364: تندیس طلایی اسکار ایتالیا • 1363: نشان هنر نخل طلایی ایتالیا • 1363: تندیس طلایی اروپایی هنر، ایتالیا • 1362: دیپلم آکادمیک اروپا، آکادمی اروپا، ایتالیا • 1361: دیپلم لیاقت دانشگاه هنر، ایتالیا • 1360: مدال طلای آکادمی هنر و کار، ایتالیا • 1352: جایزه اول وزارت فرهنگ و هنر، ایران • 1337: مدال طلای جشنواره بین‌المللی هنر، بلژیک • 1331: مدال طلای هنر نظامی، ایران محمود فرشچیان (1308) حافظ – محمود فرشچیان 1374 محمود فرشچیان به سال 1308 شمسی در اصفهان ، دیده به جهان گشود . پدرش ، حاج غلامرضا فرشچیان ، از تجار فرش بود و در کار هنر قالی بافی دست داشت . این زمینه مساعد برای پرورش ذوق و شوق او در راه آشنایی با هنر موثر افتاد . از سالهای پیش از مدرسه از روی نقشه های قالی طرح میزد ، تا به تدریج دستش در کار نقش پردازی روان گردید . فرشچیان در طی تحصیلات مقدماتی در محضر استاد میرزاآقا امامی اصفهانی هنرمند چیره دست و پرآوازه دیار اصفهان ، به آموختن نقاشی دلبستگی تمام پیدا کرد و دل در گرو نقشهای زیبا بست . او از کار هنر احساس رضایت و شادمانی داشت . از کلاس هفتم دبیرستان فرشچیان قدم به هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گذاشت و چهار سال در آن جایگاه عاشقی ، زیر نظر استاد عیسی بهادری ، استاد نابغه و توانمند نقاشی قالی ، مینیاتور ، نقاشی رنگ و روغن ، به فراگیری اصول و مبانی طراحی نقوش سنتی (نقشه قالی ، تذهیب ، مینیاتور) پرداخت . بدون شک نقش استاد عیسی بهادری در پرورش و خلاقیتهای محمود فرشچیان نقشی فوق العاده ارزشمند بود .استاد در بیان احساس و تجسم شعرگونه عواطف ، به شیوه ای کاملا جدید موفق به هماهنگی و همگامی میان مضمون و محتوا و شکل و فرم نقاشی هایش گردید و این مشخصه اصلی کار او در نقاشی شد . فرشچیان در جوانی بسیار پرتلاش و خستگی ناپذیر به کار و طراحی نقوش مختلف میپرداخت . او در مطالعه آثار تاریخی شهر اصفهان (چهل ستون ، عالی قاپو ، مسجد شیخ لطف الله و ; طرحهای اسلیمی و ختایی کاشیکاری های بی نظیر آن آثار سر از پا نمیشناخت و چون محققی موشکافانه این نقش ها را مطالعه میکرد . فرشچیان حتی در دوره سربازی نیز دست از قلم و رنگ برنداشات و آثاری دیدنی آفرید که مورد تشویق مقامات قرار گرفت . جنسیت: مردتولد و وفات: (1296 – ; ) شمسیمحل تولد: ایران – تهران – تهرانشهرت علمی و فرهنگی: منبتّ‌کاراز سال 1310ش در اداره کل صناعت و معادن به فعالیت هنری پرداخت. مدت هفت سال در نزد استاد احمد امامی آباده‌ای دور عملی هنرهای زیبای کشور را گذراند و مدرک کارشناسی گرفت. از سال 1320ش با عنوان استاد کارگاه منبت به استخدام اداره صناعت درآمد. در سال 1358ش بازنشسته شد و بعد در دانشگاه الزهرا و مجتمع دانشگاهی هنر مشغول تدریس گردید. استاد زابلی مدتی نیز در هنر معرّق کار کرده که حاصل آن تابلوئی است بیضی شکل به‌‌‌نام شیخ صنعان و دختر ترسا که در حال حاضر سازمان حفاظت از میراث فرهنگی آن را نگهداری می‌کند.گرمای عشق 1378 محمود فرشچیان سال 1329 بعد از 6 سال فعالیت و کسب هنر در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ، فرشجیان به کسب دیپلم عالی نائل آمد . آثار سالهای شاگردی ایشان هنوز در مرکز هنرستان ، موجود است . او در طراحی و شناخت و بکارگیری رنگها فوق العاده قدرتمند و قوی است . این قدرت قلم و صلابت و استواری خطوط قلم گیری است که از او هنرمندی پرآوازه و مشهور ساخته است . از نظر محتوا و مضمون ، آثار استاد عمدتا با الهام از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی ساخته و پرداخته شده اند . سخن آخر اینکه امروز استاد فرشچیان از پس نزدیک به پنجاه سال کسب هنر و مهارت در کار نقاشی و خلق نقشهای دلنشین و جشم نواز ، هنرمندی است که به جرآت میتوان او را صاحب سبک جدید در نقاشی ایرانی (مینیاتور) دانست . ادامه خواندن مقاله ‌تاريخچه هنر معرق روي چوب

نوشته مقاله ‌تاريخچه هنر معرق روي چوب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله رنگ و بيان اسطوره اي آن در معماري

$
0
0
 nx دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه:دیدگاه نقد اسطوره گرا، علی رغم روبه رو شدن با مخالفت هایی که طی قرون جدید با ادعای دروغین و غیرواقعی بودن آنها به همراه داشته، با پدیدار گشتن روانکاوی عمقی و توجه فروید به یونگ به عنوان موسسان بزرگ این مکتب به افسانه ها، رؤیاها، اقوام کهن و ; طلیعه ای نو را در نمایاندن اساطیر نوید می دهد؛ و بدین ترتیب در پی اثبات تئوری « تاریخ مقدس » همگام با ناخودآگاه جمعی یونگ، مصادیق و نمونه هایی در طول تاریخ بشری جستجو شده اند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و یک صورت سمبلیک (الگوی کهن) را به وجود آورده اند. قبل از پرداختن به مقوله رنگ به عنوان یک صورت سمبولیک در معماری، این سؤال مطرح است که یک صورت یا فرم سمبولیک چیست؟ « ارنست کاسیرر » فرم یا صورت سمبلیک را گونه ای انرژی روح می داند که از طریق آن محتوای ذهنی معنی با نشانه ای محسوس و ملموس مرتبط است. مبحث رنگ در معماری به عنوان یک صورت سمبولیک در این گفتار از دو منظر مورد توجه است: در بخش نخست تعریفی که از رمزشناسی رنگ مورد نظر است، مطابق تعریفی است که « کاسیرر » از اسطوره ارائه می دهد. او برای اسطوره با تفکر عقلانی همپایه زبان و تفکر علمی قائل شده و روش پژوهش او مقابله و مقایسه « میتوس » با «لوگوس» یعنی اسطوره با تفکر عقلانی است. او در بینش نقادانه خود درباره اسطوره سعی دارد عقاید مختلف را در نظام خود جای دهد. از دیدگاه او اسطوره فقط معنایی دینی ندارد، بلکه مدلولی کیهانی را نیز داراست. کاسیرر شناخت شناسی کانت را گسترش می دهد که نه فقط نسبیت خاص و عام اینشتین و مکانیک کوانتوم، بلکه زبان، فلسفه هنر، ادبیات و نیز فلسفه اسطوره شناسی را هم در برمی گیرد. او همچنین اسطوره را شیوه خاصی از عینیت بخشیدن به جهان می داند و اسطوره را شکل معینی از تجربه دانسته و تفسیر می کند. ; در قسمت دوم آنچه بیشتر مورد توجه است بعد متافیزیکی رنگ به عنوان یک صورت سمبولیک در معماری آئینی است و بیشتر نزدیک به دیدگاهی است که « رودولف اوتو » آن را تعریف می کند. « اوتو » واژه ای به نام « نومن » را مطرح می سازد که از آن به عنوان یک موجود ماوراء طبیعی، اراده الهی و تعابیری از این قبیل یاد می کند. او تجلی نومن را با هماهنگی اضدادی نظیر دفع و کشش، جلال و جمال و ; می داند و « میت » را یکی از وجود اصلی نومن می داند. چنین برداشتی از اسطوره خصوصاً از دیدگاه دینی قابل تامل است، اما لازم به ذکر است که هر یک از این دیدگاه ها در جایگاه خود نیاز به نگرشی ژرف دارد و بعضاً چنان در هم تنیده اند که تفکیک آنها ناممکن می نماید، چنانکه منظور از این تقسیم بندی نیز جدایی و انفصال این دیدگاه ها به طور صرف نیست، همانگونه که کاسیرر نیز در دستگاه شناخت شناسی خود متافیزیک که سوژه این اسطوره را به تعبیر خودش « تکوین خدا » می داند از یاد نبرده و به آن توجه داشته است. « اسطوره و صورت های سمبولیک » الف) اعداد اسطوره ای و رنگ ها:عدد یکی از مضامین صوری است که بر ساختار جهان اسطوره حاکم است، در سیستم شناخت تئوریک کاسیرر، عدد حلقه رابط مهمی است که می تواند در مورد گوناگون ترین و نامشابه ترین محتویات به کار رود و از این طریق آنها را به وحدت مفهومی برساند. در سمبولیسم رنگ های سه، چهار و هفت دارای جوهریت اسطوره ای- دینی هستند. از این دیدگاه سه به عنوان عدد و به عنوان مثلث در هندسه معرف بنیادی از روح، جان و جسم است، که تمامی مخلوقات را به وجود می آورد و چهار (چهار رنگ که عبارتند از رنگ های اولیه در چشم) نمایانگر مربع در هندسه و همچنین کیفیات تاثیرگذار طبیعت (سرما، گرما، رطوبت، خورشید)،کیفیات تاثیرگذار فصول سال، کیفیات تاثیرگذار ماده (آتش، آب، هوا، خاک)، چهار جهت اصلی و نمونه هایی از این دست که پیامد آن عدد زوج چهار که مونث است، به همراه سه، اصل مذکر، هفت را که رمز کمال مطلق است پدیدار می کنند. این اعداد دارای تجربیات مختلفی در معماری نیز هستند که همراه با دیگر مضامین اسطوره ای است. تقدس عدد هفت (سمبولی از تخته هفت رنگ) از کهن ترین گهواره فرهنگ بشری در بین النهرین به همه جهات ساطع شده است و این عدد از دیرباز مورد توجه خاص اقوام و ملل بوده و اغلب در امور اهریمنی و شر به کار رفته است. قدیمی ترین قومی که به هفت توجه کرده اند قوم سومر است، زیرا آنان برای اولین بار متوجه سیارات شدند و آنها را به صورت ارباب انواع می پرستیدند. قداست عدد هفت در آیین مهری نیز سبب شده که مدارج رسیدن به کمال در این آئین همانند تصوف دوره اسلامی، هفت مرحله باشد. در تاریخ ایران این عدد توجه شایانی دارد: پایتخت مادها در قلعه همدان، دورتادورش هفت دیوار بود، قبر کوروش در دشت مرغاب بر روی یک صفه قرار گرفته که بر هفت سنگ مرمر استوار است و هفت پله دارد. در نوروز کهن روی سفره هفت شاخه از درخت های مقدس (زیتون، بید، انار و ;) می گذاشتند و در هفت پیاله سکه سفید و نو می انداختند. هفت سین در سفره نوروز بازمانده این رسم کهن است. در شاهنامه هفت خان سرگذشت رستم است هنگامی که برای نجات کیکاووس به مازندران می رود و هفت آفت بزرگ را از بین می برد. همچنین مطابق تورات آفرینش عالم در شش روز تمام شد و روز هفتم خداوند به آرامش و استراحت گذراند و ; ب) اسطوره های ایرانی و رنگ:تجلی اسطوره در ایران باستان خاصه با طلیعه زردشت و تبلور فره ایزدی (اهورامزدا) و آیین های خاص آن بیش از پیش نمایان شد و جاودانگی اساطیر براساس مفاهیم و تعالیم زردشت ضمان بیشتری یافت. در مواجهه خود با اساطیر ایرانی ودر مبحث اسطوره شناسی رنگ ها، دو رنگ سرخ (سمبولی از آتش) و آبی (تجلی لوتوس) را شاید بتوان بیش از دیگر رنگ ها متضمن محتوایی اسطوره ای (و تا حد زیادی آیینی) دانست، براین اساس آتش مقدس که فرزند اهورامزدا دانسته می شد، سرخی آن از سمبول های ماندگار این دوران کهن به شمار می آید و به همین دلیل است که ما خصوصاً در قبل از اسلام رنگ سرخ را دارای مضامین اسطوره ای زیادی می بینیم. آیین چهارشنبه سوری که یادگار این دوران است، خود بیانگر جایگاهی است که سرخی (آتش) نزد ایرانیان داشته است. آنان قبل از نوروز به آتشکده می رفتند و معتقد بودند در این روز فروهرهای نیاکان به زمین می آیند و آتش راهنمای آنهاست. همچنین در اسطوره های ایرانی گاهی رنگ سرخ به عنوان نمودی از خون، مظهر باروری آورده شده است، چنانکه پس از رفتن سیاوش به توران زمین و ازدواج او با فرنگیس و پادشاهی او و در نهایت کشته شدن او، از خون او گیاه (مظهر باروری) به وجود می آید. از دیگر مضامین آشنا و سنتی ایرانی نیلوفر آبی است است (حتی اهورامزدا) نیز بارها با یک شکوفه نیلوفر آبی نمایش داده شده است) که تقدس و گستره آسمانی آن را بعد از اسلام نیز به وفور نمایان می بینیم. در روایات کهن ایرانی گل نیلوفر آبی را جای نگهداری فر زردشت که در آب نگهداری می شد می دانستند. آبی و در گفتاری دیگر، نیلوفرآبی برخلاف رنگ سرخ بعد از اسلام نیز به کرات خصوصاً در کاشیکاری ها به همراه درخت مقدس از مضمون های آشنا و سنتی طرح های عصر اسلامی به شمار می رود. نیلوفر، نیلپر، لوتوس و ; در فارسی گل آبزاد یا گل زندگی نامیده می شود. در اساطیر کهن هندی نیلوفریکی از نشانه های بزرگ آفرینش و از نشانه های ایزدان بانوان معروف هند به شمار می رفته است. در اساطیر ایرانی نیلوفر، گل ناهید به شمار می رفته و ناهید تصویر اصلی مادینه هستی در روایات دینی ایران قدیم بوده است. رنگ کبود نیلوفرعلاوه برتصاویر معمولی گاهی مظهر ماتم و عزا به حساب آمده است: و آنگاه بانوی پرغرور عشق خود را دیدمدر آستانه پرنیلوفر بارانکه پیرهنش دستخوش بادی شوخ بودو آنگاه بانوی پرغرور باراندر آستانه نیلوفرهاکه از سفر دشوار آسمان باز می آید (احمد شاملو)صادق هدایت در نثر سوررئال خود، بوف کور، مکرراً از گل نیلوفر آبی سخن رانده است:« ; روبه روی او دختری با لباس سیاه بلند خم شده به او گل نیلوفر آبی تعارف می کرد و ; » نمونه ها و مصادیق اسطوره های کهن، چه در ادبیات و چه در معماری قابل مشاهده است، به طوری که مقولاتی نظیر تضاد رنگ ها، تعادل رنگ ها، هماهنگی رنگ ها و مواردی از این دست در این نمونه ها شایان توجه است؛ مثلاً در مقوله تضاد رنگ ها که نمایان ترین تجلی آن به صورت دو رنگ سیاه و سفید مطرح می شود باز در بوف کور مشاهده می کنیم که « هدایت » بارها و بارها از ثنویت ظاهری سیاه و سفید گفته و رنج و عذاب روح تامه بشری را که به دو جزء تقسیم شده و سرگشته و در جستجوی رسیدن به یگانگی است، بیان کرده است: من این جزیره سرگردان رااز انقلاب اقیانوسو انفجار کوه گذر داده امو تکه تکه شدن راز آن وجود متحدی بود که از حقیرترین ذره هایش آفتاب به دنیا آمد (فروغ فرخزاد)به تعبیر سیروس شیما، بوف کور گلایه ای است از این کثرت و ثنویت به انزوا کشیده، بوف کور داستان مرد است و روان زنانه درونش (آنیما) به طوری که سیاه نماد آنیماست و حکایت از پررمزو راز بودن و ناخودآگاه بودن آن دارد همچنان که yin به رنگ سیاه است. متافیزیک صورت های سمبولیک (اسطوره دینی):از جایگاه ساحت قدسی هنر، رنگ ها متضمن مراتبی هستند و آنها را نماد حالات و مراتب وجود در عالم می دانند. نجم الدین رازی در مرصادالعباد، مقام نفس را دارای نور ازرق، حاصل ترکیب نور روح با ظلمت نفس می داند ; با زیاد شدن نور روح و کم شدن ظلمت نفس نور سرخ مشاهده می شود و با غلبه کردن نور روح، زرد پدیدار می گردد. پایان یافتن ظلمت نفس نور سفید و حاصل آمیخته شدن نور روح با صفای دل نور سبز است و آخرین مرحله و با صاف شدن کامل دل، نوری چون نور خورشید نمایان می گردد. همچنین به هر یک از هفت اندام لطیف و هفت پیامبر وجود مطابق با اینکه عارف به چه مرحله ای از شهود رسیده باشد رنگی خاص را متصف دانسته اند، چنانکه: 1) لطیفه قالبیه که عبارت است از اندام جسمی لطیف و آدم وجود رنگ خاکستری دارد2) لطیفه نفسیه یا نفس فرومایه، نوع وجود و به رنگ آبی است.3) لطیفه قلبیه پایگاه من معنوی است و ابراهیم وجود و به رنگ سرخ است.4) اندام ذکر و مناجات، موسی وجودند و سفیدند. 5) لطیفه خفیه مرکز سر است و عیسی وجود نام دارد و رنگ خاص آن اسود نورانی است.6) لطیفه روحیه مرکز روح است و داوود وجود نام دارد و به رنگ زرد است.7) لطیفه حنفیه است که مرکز الهی است و محمد نام دارد و به رنگ سبز است. سبز درخشان یا به رنگ زمرد به عقیده کوربن، رنگ سبز مناسب ترین رنگ ها برای بیان سرغیب الغیوب است. رنگ در معماری آئینی: اسلام و مسیحیتدر میان ادیان ابراهیمی، اسلام و مسیحیت توجه بیشتری به مقوله هنر دینی و مبانی سمبولیک آن معطوف داشته اند و بروز آن در معماری مذهبی هر یک نیز قابل مشاهده است. توجه به این مضامین به اندازه ای است که در عهد عتیق خداوند به موسی دستور می دهد که لباس کاهنان را از نخ های آبی، ارغوانی، قرمز و رشته های طلایی فراهم کند; در شرح زندگی پاتریک مقدس اشاره ای است به این که موسی هشت رنگ در لباس روحانی هارون نهاد. باید این هشت رنگ که همه رمز و نقش اند در جامه های روحانی پیدا گردد. پس آمده است: چون کشیش به رنگ زرد نگاه کند در می یابد که جسمش چیزی جز خاک و غبار نیست و نیز رنگ آبی که در لباس هارون جای داشت فرمانی به او بود که لذات دنیوی را از دل براند. آبی رنگ آسمان و پذیرفته شده برای جشن های فرشتگان است، آبی آیت صلح، آگاهی، دوراندیشی مسیحی و عشق به جمال است. ریزش نور از پنجره های کلیساهای گوتیک، اوج تجلی نور و رنگ و رمزپردازی آنها در آیین مسیحی است. شیشه های رنگی کلیساهای گوتیک را گشایشی به سوی بهشت توصیف کرده اند. بورکهات در نوشته های خود چنین بیان می کند: « نوری که توسط شیشه های رنگین شکسته شده دیگر نارسیدگی وخامی دنیای بیرون نیست؛ بلکه امید است و سعادت ابدی ». در عین حال رنگ آن شیشه بند خود به نور تبدیل شده یا به بیانی صریح تر، روشنایی روز به وساطت رنگ شفاف و درخشان شیشه، غنای درونی خود را برآفتاب می اندازد. رنگ غالب در شیشه بند منقوش آبی است که نمودگار ژرفا و آرامش آسمان است وبه طورکلی کاراکتر اسرارآمیز رنگ آبی عمدتاً به صورت سکوت و آرامش جلوه می کند و اغلب اوقات رنگ لباس حضرت مریم با رنگ آبی رنگ آمیزی شده است. در شیشه بندهای منقوش، رنگ های قرمز، زرد و سبز که کمتر به کار می رود، گرانمایه تر می نماید و تصور ستارگان، گل ها، در و گوهر یا قطرات خون مسیح را به خاطر می آورد و به همین جهت است که خصوصاً رنگ قرمز در مسیحیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است و خون (شراب) مسیح قداست تاریخی خود را جاودان نموده است. رنگ طلایی نیزکه خصوصاً بعد از رسمیت یافتن آیین مسیح توسط کنستانتین، به دلیل اشرافی بودنش نمود فراوان یافت، از رنگ هایی است که در مسیحیت بسیار شایان توجه است به گونه ای که حتی زرگری به عنوان شریف ترین حرفه ابدی در خدمت کلیسا دانسته شده است. در اسلام سمبولیسم سبز، متضمن عالی ترین معانی عرفانی است و بالاخص در اطراف نام خضر (ع) تجلی می کند، خضر سبزپوش جاوید است. عطار در منطق الطیر از قول طوطی می گوید:خضر مرغانم از آنم سبزپوش تا توانم کرد آب خضرنوشو مقصود از آب خضر، آب حیات است. خضر خود پیامبری است که از آب حیات خورده و زندگی جاوید پیدا کرده است. به او هماره سبز و نیز سبزگون هم می گویند. در عقل سرخ پیر به سالک می گوید: « اگر در طلب چشمه آب زندگانی هستی خضروار پای افراز در پای کن که همان آشنایی با رازی است که به کمک آن می توان از کوه قاف گذشت و به سرچشمه زندگی رسید. » من در این زندان آهن مانده بازز آرزوی آب خضرم در گذارهمچنین در اسلام رنگ سبز به صورت امید، باروری و ابدیت است که دو بعد ذاتی آن، گذشته (آبی) و آینده (زرد) می باشد و در تضاد با آن زمان حال (قرمز) نشان داده شده است. براساس سنت، هنگام نزول وحی افق به رنگ سبز در می آمد اما در زمان معراج، پیامبر اکرم در آخرین مرحله سفر خود به حضور پروردگار با پارچه دیبای سبزی موسوم به رف رف که از آسمان آویزان بود عروج کرد. از امامان شیعه در مورد اهمیت رنگ سبز اقوال متعددی موجود است؛ برای مثال از قول امام علی النقی (ع) است که پروردگار این شال را از زمرد سبز ساخت، آسمان رنگ سبز خود را از این شال وام می گیرد; رنگ سیاه نیز در اسلام به همراه رنگ سبز، رنگ خاص اهل بیت دانسته شده است. رنگ سیاه نوری درخشان است که خود می تواند جلوه های نهان الهی را پیدا کند. رنگ سیاه نمادی است از فنا شدن خود، که شرط لازم برای متکامل شدن است. رنگ سیاه پوششی برای کعبه، راز وجود نور خدایی و رنگ الهی است. از نظرگاه شارح گلشن راز، سیاهی و تاریکی که در مرتبه ای برای ارباب کشف مشهود است همانا نور ذات مطلق است:این فقر حقیقتی است الحقآنجاست سوار وجه مطلقشیشه فنا در این نیام استآن نور سیه درین مقام است.نور سیاه از نهایت قرب به حق برای آدمی ظاهر می شود. این حکایت از نهایت ظهور جمال حق می کند که سالک از شدت ظهور می سوزد، چنانکه سهروردی آب زندگانی را در ظلمات می جوید; همچنین سیاه را نماد اصل فرا وجودی دانسته و آن را وجود مطلق به مفهوم متعارف هم بالاتر قرار داده اند.رنگ و نور:رد سده 7 ق. م زردشت در کتاب مقدس اوستا به پیروان وارسته خود وعده می داد که به باغ بهشت یا مینو، منور به نوری ناب، تجزیه پذیر و زاینده همه رنگ ها راه خواهند یافت و عده ای که در میانه سده 6 ه.ق مبنای حکمت متعالی شهاب الدین سهروردی قرار گرفت; در بینش اسلامی نیز رنگ در وهله نخست از دیدگاه روحانی در نظرگرفته شده است. آنچه معرف ثنویت نور و ظلمتی است که در نهان خلقت آسمانی وجود دارد بنابر بیان جلال الدین رومی دنیای رنگ نیز نمی تواند خالی از تضاد باشد و شگفتی در این است که رنگ از چیزی بدون رنگ نشات می گیرد: شب نبد نور و ندیدی رنگ راپس به ضد نور پیدا شد تو رادیدن نور است آنگاه دید رنگوین به ضد نور دانی بی درنگ آنچه بدون رنگ است نور محض، قلمرو سلطنت وجود منزه و یگانه مطلق است که در آن هیچ اجزایی وجود ندارد. غزالی سختی شناخت خدا را مربوط به درخشش او می داند و به سبب درخشش نور وجود اوست که توانایی ادراک او وجود ندارد. چنانکه درک نوری که در وراء رنگ ها تجلی می کند و رنگ ها توسط آن آشکار می شوند توسط متضادش میسر است و اگر توسط سایه « متضادش » پوشیده نمی شد، وجود آن قابل درک نبود ;. وجود نور مطلق نخستین، خدا، روشنایی جاوید و آشکاری به جهان می بخشد که همه چیز را به وجود می آورد و هرچیزی را درجهان از نور وجود او مشتق شده است: ادامه خواندن مقاله رنگ و بيان اسطوره اي آن در معماري

نوشته مقاله رنگ و بيان اسطوره اي آن در معماري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌کروماتوگرافي

$
0
0
 nx دارای 128 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کروماتوگرافی کروماتوگرافی بر اصول کل پخش فاز بنیان نهاده شده است. به طور خلاصه، در این روش جریان یک فاز از کنار (یا از داخل) فاز ساکنی میگذرد و در این حال فاز ساکن اجزای آنرا به طور انتخابی خارج میکند. این خروج یک عمل تعادلی است و مولکولهای اجزاء دوباره داخل فاز متحرک میشوند. هنگامی که ثابت پخش دو یا چند جزء در این دو فاز با هم متفاوت باشند، اجزای مربوط در فاز متحرک میشوند. هنگامی که ثابت پخش دو یا چند جزء در این دو فاز با هم متفاوت باشند، اجزای مربوط در فاز متحرک از هم تفکیک میشوند. به طور ساده میتوان گفت که هر چه فاز ساکن یک جزء را محمتر نگه دارد، در صد مولکولهای جزئی که بی حرکت نگه داشته شده بیشتر میشود. جزء دیگری که با شدت کمتر نگه داشته میشود نسبت به جزء اول در فاز متحرک درصد مولکولی بیشتری خواهد داشت. بنابراین به طور متوسط مولکولهای جزئی که با شدت کمتر نگه داشته میشوند، نسبت به مولکولهای دیگر با سرعت بیشتری از روی فاز ساکن میگذرند (در جهت جریان) و در نتیجه اجزای مربوط به قسمتهای مختلف فاز ساکن (باندها) منتقل میشوند. فاصله باندها به طور خطی به مسافتی که در ستون طی میشود بستگی دارد. به طور کلی هر چه مسافت طی شده بیشتر باشد، فاصله باندها زیادتر خواهد شد. یادآور میشود که اجزای مخلوط باید ضرایب پخش متفاوتی داشته باشند تا بتوان آنها را به کمک پخش فاز تفکیک کرد. در صورتی که این ضرایب به هم نزدیک باشند، اجزای مربوط فقط به طور جزئی به باندهای جداگانه تفکیک میشوند. البته میتوان طول مسیر را زیاد کرد و به اجزاء فرصت داد تا بیشتر از هم جدا شوند. کروماتوگرافی (chromatoghraphy) ، در زبان یونانی chroma یعنی رنگ و grophein یعنی نوشتن است. اطلاعات اولیه پر کاربردترین شیوه جداسازی مواد تجزیه‌ای کروماتوگرافی است که در تمام شاخه‌های علوم کاربردهایی دارد. کرماتوگرافی گروه گوناگون و مهمی از روش‌های جداسازی مواد را شامل می‌شود و امکان می‌دهد تا اجزای سازنده نزدیک به هم مخلوط‌های کمپلکس را جدا ، منزوی و شناسایی کند بسیاری از این جداسازی‌ها به روش‌های دیگر ناممکن است. سیر تحولی رشد • اولین روش‌های کروماتوگرافی در سال 1903 بوسیله میخائیل سوئت ابداع و نامگذاری شد. او از این روش برای جداسازی مواد رنگی استفاده کرد. • مارتین و سینج در سال 1952 به پاس اکتشافاتشان در زمینه کروماتوگرافی جایزه نوبل دریافت کردند. کروماتوگرافی چهار نوع مهم دارد که بر اصول توصیف شده بالا متکی هستند. این انواع عبارتند از کروماتوگرافی گازی (کروماتوگرافی تفکیکی گاز مایع)، کروماتوگرافی ستونی، کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) و کروماتوگرافی کاغذی. كروماتوگرافی ستونیدر كروماتوگرافی ستونی جسم بین فازهای مایع و جامد پخش میشود. فاز ساكن جسم جامدی است و این جسم اجزای مایعی را كه از آن میگذرد به طور انتخابی در سطح خود جذب میكند و آنها را جدا میكند. اثرهایی كه باعث جذب سطحی میشوند همان اثرهایی هستند كه موجب جذب در مولكولها میشوند. این اثرها عبارتند از: جاذبه الكترواستاتیكی، ایجاد كمپلكس، پیوند هیدروژنی، نیروی واندروالس و غیره. برای جدا كردن یك مخلوط با كروماتوگرافی ستونی، ستون را با جسم جامد فعالی (فاز ساكن) مانند آلومینا یا سیلیكاژل پر میكنند و كمی از نمونه مایع را روی آن میگذارند. نمونه ابتدا در بالای ستون جذب میشود. سپس حلال استخراج كننده ای را در داخل ستون جریان میدهند. این فاز مایع متحرك، اجزای مخلوط را با خود میبرد. ولی به علت نیروی جاذبه انتخابی فاز جامد، اجزای مربوط میتوانند با سرعتهای مختلفی به طرف پایین ستون حركت كنند. تركیبی كه با نیروی كمتری جذب فاز ساكن شود سریعتر خارج میشود زیرا كه درصد مولكولی آن در فاز متحرك از تركیبی كه با نیروی زیادتری جذب فاز ساكن میشود بیشتر است. اجزای تفكیك شده را میتوان مجددا به دو روش به دست آورد:1) مواد جامد ستون را میتوان خارج كرد و قسمتی از آنرا كه حاوی باند مورد نظر است برید و با حلال مناسب استخراج كرد.2) چون باندها با زمانهای مختلفی خارج میشوند میتوان آنقدر حلال را از ستون عبور داد تا باندها از انتهای آن خارج شوند و در ظرف جداگانه ای بریزند.معمولا روش دوم كاربرد بیشتری دارد.در مورد اجسام رنگین میتوان باندهایی را كه به طرف پایین ستون می آیند مستقیما مشاهده كرد. اما در مورد اجسام بیرنگ نمیتوان تغییرات را مستقیما مشاهده كرد. با این حال بسیاری از اجسام در هنگام تابش نور ماورای بنفش فلوئورسانس پیدا میكنند و در چنین مواردی از این خاصیت جهت مشاهده باندها استفاده میشود. معمولا برای پی بردن به جریان عمل كروماتوگرافی ستونی حجمهای كوچك و ثابتی (مثلا 25 میلی لیتر) از محلول استخراج شده را جمع آوری میكنند. سپس حلال آنها را تبخیر میكنند تا ببینند جسمی در آنها وجود دارد یا خیر. گرچه ممكن است یك جسم در چند ظرف پخش شود، ولی اگر حجم هر جزء نسبتا كم گرفته شود (مثلا كمتر از 10% حجم ستون) معمولا باندهای مختلف در ظروف مختلف جمع آوری میشوند. روش دیگری كه برای پی بردن به وضع تفكیك مناسب است آن است كه محلول استخراج شده در فاصله زمانی مختلف با كروماتوگرافی لایه نازك مورد بررسی قرار گیرد. تعدادی از جاذبهای جامدی كه عموما مصرف میشوند عبارتند از: آلومینا، سیلیكاژل، فلورسین، زغال چوب، منیزیم اكسید، كلسیم كربنات، نشاسته و شكر. معمولا شیمیدانهای آلی از آلومینا، سیلیكاژل و فلورسین بیشتر استفاده میكنند.آلومینا (Al2O3) تركیب قطبی بسیار فعالی است كه قدرت جذب زیادی دارد و به سه صورت موجود است: خنثی، شسته شده با اسید و شسته شده با باز. آلومینای بازی برای تركیبهای اسیدی و آلومینای اسیدی برای تركیبهای بازی قدرت تفكیك خوبی نشان میدهد. در تركیبهایی كه به شرایط اسیدی و بازی حساسیت دارند و واكنش شیمیایی دارند باید از آلومینای خنثی استفاده كرد. آلومینا با قطبیت زیادی كه دارد تركیبهای قطبی را به شدت جذب میكند و در نتیجه ممكن است استخراج آنها از ستون را مشكل كند. فعالیت (قدرت جذب) آلومینا را میتوان با افزایش كمی آب كاهش داد، درجه فعالیت آلومینا با درصد وزنی آب موجود مشخص میشود. سیلیكاژل و فلورسین هم قطبی هستند ولی قطبیت آنها از آلومینا كمتر است. برای اینكه جاذبهای جامد نیروی موثر تری داشته باشند، باید اندازه ذرات آنها یكنواخت و سطح مخصوص آنها زیاد باشد. چنین سطحی باعث تسریع تعادل جسم در دو فاز میشود. این حالت در ایجاد باندهای باریك اهمیت دارد.در تعیین شرایط یك تجربه كروماتوگرافی باید به ماهیت فاز مایع (حلال) مصرفی توجه كرد. حلال نیز میتواند در جسم جامد جذب شود و به این وسیله برای جذب مواضع جذبی كه در سطح جامد وجود دارند، با جسم حل شده رقابت كند. چنانچه حلال قطبی تر باشد و شدیدتر از اجزای مخلوط جذب شود، تقریبا تمام اجزاء در فاز مایع متحرك باقی میمانند و تفكیكی كه در ضمن تجربه صورت میگیرد ناچیز خواهد بود. در نتیجه برای این كه تفكیك خوب انجام شود باید قطبیت حلال استخراجی به طور قابل ملاحظه ای كمتر از اجزای مخلوط باشد. به علاوه باید اجزای مخلوط در حلال حل شوند، زیرا در غیر این صورت اجزا به طور دایم در فاز ساكن ستون جذب میشوند و در آن باقی میمانند. قدرت استخراجی حلالهای مختلف (یعنی توانایی آنها در انتقال یك جسم معین به پایین ستون) بترتیب زیر از بالا به پایین زیاد میشود: هگزان , كربن تترا كلرید , تولوئن , بنزن , دی كلرومتان , كلروفرم , اتیل اتر , اتیل استات , استونپروپانول, اتانول , متانول , آب در یك كروماتوگرافی ستونی ساده نمونه را در بالای ستون میگذارند و در طول تفكیك از حلال واحدی استفاده میكنند. بهترین حلال انتخابی، حلالی است كه بیشترین فاصله را در باندها ایجاد كند. چون احتمالا بهترین حلال در اثر تجربه بدست می آید، گاهی راحتتر است كه در انتخاب حلال برای كروماتوگرافی ستونی از روش كروماتوگرافی لایه نازك استفاده شود. تعداد زیادی از تجربه های كروماتوگرافی لایه نازك را میتوان با استفاده از حلالهای مختلف، در زمان نسبتا كوتاهی انجام داد. معمولا بهترین حلال یا مخلوط حلالی كه به این روش به دست می آید برای كروماتوگرافی ستونی مناسب است. معمولا از روشی كه به استخراج تدریجی (یا جزء به جزء) معروف است استفاده میشود. در این روش برای ظهور كروماتوگرام از یك سری حلالهایی استفاده میكنند كه قطبیت آنها مرتبا رو به افزایش میرود. در شروع با یك حلال غیر قطبی (معمولا هگزان) ممكن است یك باند به طرف پایین ستون حركت كند و از آن خارج شود و در این حال باندهای دیگر در نزدیكی ابتدای ستون باقی بمانند. سپس حلالی كه قطبیت آن اندكی بیشتر است به كار میبرند. در حالت ایده آل باید یك باند دیگر خارج شود و در این حال بقیه باندها در عقب آن باقی بمانند. چنانچه قطبیت حلال یكباره زیاد بالا رود، ممكن است تمام باندهایی كه باقی مانده اند یكباره از ستون خارج شوند. بنابر این باید در هر مرحله قطبیت حلال به مقدار كم و با قاعده معینی افزایش یابد. بهترین راه انجام این كار آن است كه از حلالهای مخلوط استفاده شود و تعویض كامل حلال چندان مناسب نسیت. طریقه پر كردن ستون بسیار اهمیت دارد زیرا ستونی كه خوب پر نشود اجزاء را هم خوب تفكیك نمیكند. جسم پرشده باید همگن باشد و در آن هوای محبوس یا حباب بخار وجود نداشته باشد. آماده سازی ستون كروماتوگرافییك بورت 50 میلی لیتری را در حالت عمودی به گیره ای ببندید. شیر بورت باید بسته و چرب نشده باشد. بورت را با اتر نفت (60-30 درجه ) تا نزدیكی درجه 40 میلی لیتری آن پر كنید و به كمك یك لوله شیشه ای طویل كمی پشم شیشه را به انتهای بورت فرو برید. درون بروت به حدی شن بریزید تا ارتفاع 1 سانتی متری بالای پشم شیشه را بپوشاند. پس از خروج كامل حبابهای درون شن، در حالی كه به آرامی به دیواره بورت ضربه میزنید 15 گرم آلومینا را به داخل لوله بریزید. هنگام پایین رفتن آلومینا ستون را تكان دهید. این اعمال به پر شدن یكنواخت ستون كمك میكنند. جدار داخلی بورت را كه آلومینا به آن چسبیده با اتر نفت اضافی بشویید. برای محافظت از آلومینای پر شده یك لایه 1 سانتی متری شن در بالای ستون قرار دهید. شیر بورت را باز كنید و بگذارید تا حلال خارج شود و درست به بالای لایه شن بالایی برسد. حال ستون برای قرار دادن نمونه مخلوط مورد تفكیك آماده است. کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) کروماتوگرافی لایه نازک نوعی کروماتوگرافی جذبی جامد – مایع است و اصول آن مانند کروماتوگرافی ستونی است. ولی در این مورد جسم جاذب جامد را به صورت یک لایه نازک در روی یک قطعه شیشه یا پلاستیک محکم پخش میکنند. یک قطره از محلول نمونه یا مجهول را در نزدیکی لبه صفحه میگذارند و صفحه را همراه مقدار کافی از حلال استخراج کننده در ظرفی قرار میدهند. مقدار حلال باید آنقدر باشد که فقط به سطح زیر لکه برسد (شکل الف). حلال به طرف بالای صفحه میرود و اجزاء مخلوط را با سرعتهای متفاوت با خود میبرد. در نتیجه ممکن است تعدادی لکه روی صفحه ظاهر شود. این لکه ها روی یک خط عمود بر سطح حلال ظرف قرار میگیرند (شکل ب). این روش کروماتوگرافی بسیار آسان است و به سرعت هم انجام میشود. این روش برای تفکیک اجزاء یک مخلوط بسیار مفید است و همچنینی میتوان از آن برای تعیین بهترین حلال استخراج کننده جهت کروماتوگرافی ستونی استفاده کرد. در TLC میتوان از همان مواد جامد که در کروماتوگرافی ستونی استفاده میشود استفاده کرد و در این میان سیلیکا و آلومینا بیشتر به کار میرود. معمولا جسم جاذب را با مقدار کمی از ماده نگهدارنده مانند گچ شکسته بندی، کلسیم سولفات و یا نشاسته مخلوط میکنند تا جسم جاذب چسبندگی لازم را پیدا کند و به صفحه بچسبد. صفحه ها را میتوان قبل از مصرف تهیه کرد و یا از ورقه های پلاستیکی آماده که در بازار موجود است استفاده نمود. یکی از مزایای مشخص TLC آن است که احتیاج به مقدار بسیار کمی از نمونه دارد. در بعضی موار میتوان تا مقدار 9-10 گرم را تشخیص داد. اما ممکن است اندازه نمونه تا 500 میکرو گرم برسد. در نمونه های زیاد میتوان از تجربه های تهیه ای استفاده کرد. در این تجربه ها لکه های مختلف را میتراشند و با یک حلال مناسب میشویند (استخراج میکنند). و برای شناسایی (از طریق طیف سنجی) به کار میبرند. تشخیص لکه های رنگین در روی کروماتوگرام آسان است و برای تعیین محل لکه های اجسام بیرنگ روشهای متعددی وجود دارد. برای مثال میتوان با تابش نور ماوراء بنفش به صفحه محل لکه، ترکیبهایی را که خاصیت فلوئورسانس دارند مشخص کرد. به روش دیگر میتوان جسم جاذب را با ماده فلوئورسانس دار بی اثر دیگری مخلوط کرد. هنگامی که نور ماوراء بنفش به این صفحه بتابد، لکه اجسامی که نور ماورای بنفش را جذب می کنند ولی خاصیت فلوئورسانس ندارند در زمینه فلورسانس دار صفحه به صورت تیره رنگ ظاهر میشوند. در بسیاری موارد دیگر، از معرفهای آشکارساز دیگری استفاده میکنند. این معرفها را میتوان بر روی کروماتوگرام پاشید و لکه ها را ظاهر کرد. سولفوریک اسید، که بسیاری از ترکیبات آلی را به ذغال تبدیل میکند و محلول پتاسیم پرمنگنات نمونه هایی از معرفهای آشکار ساز هستند که به این روش مصرف میشوند. ید نیز معرف آشکار ساز دیگری است که مصرف میشود. در این مورد صفحه را دز ظرفی میگذارند که محیط آن از بخار ید اشباع باشد. بسیاری از ترکیبات آلی ید را جذب میکنند و لکه آنها روی کروماتوگرام رنگین (معمولا قهوه ای) میشود. در شرایط معین سرعت حرکت ترکیب نسبت به سرعت پیشرفت حلال (Rf) خاصیت مشخصی از ترکیب است. برای تعیین این مقدار مسافتی را که جسم از خط شروع تا وسط لکه را طی کرده است اندازه میگیرند و آنرا به مسافتی که حلال پیموده تقسیم میکنند. این مسافت را با خط شروع یکسانی میسنجند. بخش عملی تفکیک مواد رنگی برگ سبز چند میلی لیتر از مخلوط 2 به یک اتر نفت و اتانول را همراه با چند برگ سبز در هاونی بگذارید و برگها را با دسته هاون له کنید. مایع بدست آمده را به یک قیف جدا کننده منتقل کنید و همان حجم آب مقطر به آن اضافه کنید و تکان دهید. فاز آبی پایینی را دور بریزید. این شستشو را دو بار انجام دهید و هر بار فاز آبی را دور بریزید. و آب تازه اضافه کنید.لایه آلی (بالایی) را به ارلن کوچکی منتقل کنید و به آن 2 گرم سدیم سولفات بدون آب اضافه کنید (برای آب گیری). یک نوار 10 سانتی از ورقه کروماتوگرام سیلیکاژل تهیه کنید و یک لکه 1 الی 2 میلی متری از محلول ماده رنگی را طوری بر روی صفحه قرار دهید که حدود 1 و نیم سانتی متر از انتهای آن فاصله داشته باشد (برای گذاشتن لکه از لوله مویین تمیز استفاده کنید). صبر کنید تا لکه خشک شود. برای جداسازی از حلال بنزن – استون با نسبت 7 – 3 (حجمی) مطابق توضیحات بالا استفاده کنید. ممکن است تا هشت لکه رنگین مشاهده شود. این لکه ها به ترتیب کاهش مقدار Rf عبارتند از کاروتنها (دو لکه نارنجی)، کلروفیل a (آبی – سبز)، کلروفیل b (سبز) و زانتوفیلها (چهار لکه زرد). توصیف کروماتوگرافی کروماتوگرافی را به دلیل اینکه در برگیرنده سیستمها و تکنیکهای مختلفی است نمی‌توان به طور مشخص تعریف کرد. اغلب جداسازی‌ها بر مبنای کروماتوگرافی بر روی مخلوطهایی از مواد بی‌رنگ از جمله گازها صورت می‌گیرد. کروماتوگرافی متکی بر حرکت نسبی دو فاز است ولی در کروماتوگرافی یکی از فازها بدون حرکت است و فاز ساکن نامیده می‌شود و دیگری را فاز متحرک می‌نامند. اجزای یک مخلوط به وسیله جریانی از یک فاز متحرک از داخل فاز ساکن عبور داده می‌شود. جداسازی‌ها بر اساس اختلاف در سرعت مهاجرت اجزای مختلف نمونه استوارند. روش‌های کروماتوگرافی روش‌های کروماتوگرافی را می‌توان ابتدا بر حسب ماهیت فاز متحرک و سپس بر حسب ماهیت فاز ساکن طبقه‌بندی کرد. فاز متحرک ممکن است گاز یا مایع و فاز ساکن ممکن است جامد یا مایع باشد. بدین ترتیب فرآیند کروماتوگرافی به چهار بخش اصلی تقسیم می شود. اگر فاز ساکن جامد باشد کروماتوگرافی را کروماتوگرافی جذب سطحی و اگر فاز ساکن ، مایع باشد کروماتوگرافی را تقسیمی می‌نامند. انواع کروماتوگرافی هر یک از چهار نوع اصلی کروماتوگرافی انواع مختلف دارد:• کروماتوگرافی مایع – جامدo کروماتوگرافی جذب سطحی o کروماتوگرافی لایه نازک o کروماتوگرافی تبادل یونی o کروماتوگرافی ژلی• کروماتوگرافی گاز – جامد• کروماتوگرافی مایع – مایعo کروماتوگرافی تقسیمی o کروماتوگرافی کاغذی• کروماتوگرافی گاز- مایعo کروماتوگرافی گاز – مایع o کروماتوگرافی ستون مویین مزیت روشهای کروماتوگرافی • با روشهای کروماتوگرافی می‌توان جداسازی‌هایی را که به روش‌های دیگر خیلی مشکل می‌باشند انجام داد. زیرا اختلافات جزئی موجود در رفتار جزئی اجسام در جریان عبور آنها از یک سیستم کروماتوگرافی چندین برابر می‌شود‌. هر قدر این اختلاف بیشتر شود قدرت جداسازی مواد بیشتر و برای انجام جداسازی مواد نیاز کمتری به وجود اختلافات دیگر خواهد بود. • مزیت کروماتوگرافی نسبت به ستون تقطیر این است که نسبتا آسان می‌توان به آن دست یافت با وجود اینکه ممکن است چندین روز طول بکشد تا یک ستون تقطیر به حداکثر بازده خود برسد ولی یک جداسازی مواد کروماتوگرافی می‌تواند در عرض چند دقیقه یا چند ساعت انجام گیرد. • یکی از مزایای برجسته روش‌های کروماتوگرافی این است که آنها آرام هستند. به این معنی که احتمال تجزیه مواد جداشونده به وسیله این روش‌ها در مقایسه با سایر روش‌ها کمتر است. مزیت دیگر روش‌های کروماتوگرافی در این است که تنها مقدار بسیار کمی از مخلوط برای تجزیه لازم است به این دلیل روش‌های تجزیه‌ای مربوط به جداسازی مواد کروماتوگرافی می‌توانند در مقیاس میکرو و نیمه میکرو انجام گیرند. • روش‌های کروماتوگرافی ساده سریع و وسایل مورد لزوم آنها ارزان هستند. مخلوط‌های پیچیده را می‌توان نسبتا به آسانی به وسیله این روش‌ها به دست آورد. مواد نوع کروماتوگرافیمواد شیمیایی مشابه کروماتوگرافی تقسیمیمواد شیمیایی غیر مشابه کروماتوگرافی جذب سطحیگازها و اجسام فرار کروماتوگرافی گازیمواد یونی و معدنی کروماتوگرافی تبادل یونی در ستون کروماتوگرافی کاغذی یا لایه نازکالکترفورز ناحیه‌ایمواد یونی و غیر یونی کروماتوگرافی تبادل یون یا ژلیمواد زیستی و ترکیباتی با جرم مولکولی نسبی بالا کروماتوگرافی ژلی الکتروفورز انتخاب بهترین روش کروماتوگرافی انتخاب نوع روش کروماتوگرافی بجز در موارد واضح (مانند کروماتوگرافی گازی در جداسازی مواد گازها) عموما تجربی است. زیرا هنوز هیچ راهی جهت پیش بینی بهترین روش برای جداسازی مواد اجسام مگر در چند مورد ساده وجود ندارد. در ابتدا روش‌های ساده‌تر مانند کروماتوگرافی کاغذی و لایه نازک امتحان می‌شوند. زیرا این روش‌ها در صورتی که مستقیما قادر به جداسازی مواد نباشند نوع سیستم کروماتوگرافی را که جداسازی مواد بوسیله آن باید صورت بگیرد، مشخص می‌کنند آنگاه در صورت لزوم از روش‌های پیچیده‌تر استفاده می‌شود. از فهرست زیر می‌توان به عنوان یک راهنمای تقریبی استفاده کرد‌. در جداسازی‌های مشکل وقتی که روش‌های ساده فاقد کارایی لازم هستند روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HELC) می تواند جوابگو باشد.ستون کروماتوگرافی جذب سطحی برای جداسازی مواد یک مخلوط ‏‏‏‎، می‌توان از ستون استفاده کرد. داخل این ستون با جامد فعالی مانند آلومین (فاز ساکن) پر شده است و با حلالی مانند هگزان (فاز متحرک) پوشیده شده است. هرگاه نمونه کوچکی از مخلوط در بالای ستون قرار گیرد ، نواری از ماده جذب شده تشکیل می‌شود، حلال با عبور خود از میان ستون اجزای مخلوط را با خود حمل می‌کند. جداسازی کامل سرعت حرکت هر جزء‏ ، به میزان جذب سطحی آن بر روی ماده داخل ستون بستگی دارد. به این ترتیب ، ماده‌ای که کم جذب شده است، سریع‌تر از ماده‌ای که زیاد جذب شده است، حرکت می‌کند. واضح است که اگر اختلاف بین جذب‌های سطحی به حد کافی زیاد باشد، جداسازی مواد کامل انجام خواهد گرفت. اجزایی که قابلیت جذب بالاتری دارند، در قسمت بالای ستون و اجسامی که کمتر جذب می‌شوند در قسمت‌های پایین ستون ، جذب خواهند شد. نیروهای بین اجزا این نیروها ممکن است یا از نوع نیروهای واندروالسی ، مانند نیروهایی که در مورد آلومین است یا از نوع نیروهای الکترستاتیک باشند، مانند جداسازی یون‌ها بوسیله کروماتوگرافی تبادل یونی که در آن فاز ساکن یک ماده مبادله کننده یون است ، یا ممکن است از یک ستون که از ماده مناسب متخلخلی پر شده، برای جدا کردن مواد حل‌شده بر اساس اندازه مولکول آنها استفاده کرد، مانند کروماتوگرافی ژلی.کروماتوگرافی لایه نازک نمونه ویژه‌ای از کروماتوگرافی جذب سطحی است که در این روش ، به جای اینکه جاذب را در یک ستون استوانه‌ای پر کنیم، آن را بصورت لایه نازک روی یک صفحه شیشه‌ای یا لایه پلاستیکی یا ورقه فلزی قرار می‌دهیم. مقایسه با کروماتوگرافی تقسیمی روش‌های جذب سطحی ، برای جداسازی مواد انواع مختلف ترکیبات شیمیایی بهتر هستند. ظرفیت یک ستون جذب سطحی ، در واحد حجم ، غالبا بزرگتر از ظرفیت یک ستون تقسیمی بوده و گاهی این اختلاف خیلی زیاد است.کروماتوگرافی تبادل یونی اطلاعات اولیه کروماتوگرافی تبادل یونی در ستون‌ها ، بطور انحصاری ، کاربرد رزین‌های تبادل یونی محدود می‌شود زیرا این مواد به طور عمده خواص مطلوبی ، مانند پایداری مکانیکی و شیمیایی و یکنواختی اندازه دانه‌ها ( ذرات ) دارند، پودر سلولز که آن گرده‌های تبادل یونی به طریق شیمیایی قرار داده شده باشند نیز برای جداسازی مواد در ستون‌ها به کار می‌رود. ورقه‌هایی از سلولز عمل شده فوق و ورقه‌های سلولز پر شده با رزین‌های تبادل یونی را در روش کروموتوگرافی کاغذی برای جداسازی‌هایی که شامل تبادل یونی هستند، می‌توان مورد استفاده قرار داد. توصیف در کروماتوگرافی تبادل یونی جداسازی مواد از نوع کروماتوگرافی که در آنها رزین به جای جاذب در کروماتوگرافی جذبی قرار می‌گیرد، است. مقادیر زیادی از رزین‌های تبادل یونی برای جدا کردن کامل یون‌ها از محلول در آزمایشگاه و نیز در مقیاس صنعتی به کار می‌روند. یعنی از جداسازی‌های فوق العاده جالب عبارتند از جداسازی مواد لانتایندها، آکتینیدها و اسیدهای آمینه. رزین‌های متداول تبادل یونی رزین‌های متداول تبادل یونی که به طور مصنوعی ساخته می‌شوند، بر پایه قالب غیر محلولی از یک بسپار بزرگ ، معمولا پلی استیرن ، استوار هستند. ولی بعضی از آنها متکی بر اسید متا اکریلیک هستند. نوع اول با بسپار کردن استیرن در حضور مقدار کمی از دی وینیل بنزن ساخته می‌شود. دی وینیل بنرن میزان اتصالات عرضی را که عامل مهمی در کروماتوگرافی است کنترل می‌کند. اتصالات عرضی ، بسپار را به حالت نامحلول در می‌آورد. اگر میزان اتصالات عرضی خیلی کم باشد رزین مستعد جذب مایع اضافی می‌شود و در نتیجه آماس زیادی می‌کند، در حالی که اتصالات عرضی زیاده از حد ، ظرفیت تبادل رزین را ، احتمالا به علت ممانعت فضایی کم می‌کند. گرده‌های قطبی که باعث خواص تبادل یون در رزین می شوند به جز در مورد اسید پلی متا اکریلیک، بعد از عمل بسپار شدن به رزین اضافه می‌شوند. با بسپار شدن در یک امولسیون آبی می‌توان دانه‌هایی با اندازه‌های معین تهیه کرد و در این صورت است که رزین‌ها برای عمل یون زدایی و اهداف کروماتوگرافی به کار می‌روند. بعضی از رزین‌ها را به شکل ورقه می‌سازند که در این صورت غشاهای تبادل یونی به دست می‌آیند. این غشاها به این صورت کاربردی در کروماتوگرافی ندارند ولی می‌توان از آنها برای نمک‌زدایی محلول‌ها ، که ممکن است یک عمل مقدماتی ضروری برای یک جداسازی مواد کروماتوگرافی مورد نظر باشد، استفاده کرد. • مواد مبادله کننده یون : تبادل گرهای کاتیونی و آنیونی دو نوع عمده مواد مبادله کننده یون هستند که آنها را به نوبه خود می‌توان بر حسب قدرتشان به اسید و باز تقسیم‌بندی کرد.• تبادل‌گر کاتیونی : گروه‌های قطبی در تبادل‌گرهای کاتیونی، که یا و یا می‌باشند، خاصیت اسیدی دارند این گروه‌‌ها به مولکول‌های بسپار به طور قطعی متصل هستند و در معرض محلول‌ حاوی یون‌هایی که باید حذف یا جدا شوند، قرار می‌گیرند.گروه‌های قطبی در تبادل گرهای آنیونی گروه‌های آمونیوم نوع سوم یا چهارم هستند و مثل هم عمل می‌کنند. تبادل‌گر آنیونی بیشتر به شکل کلرید هستند تا به شکل هیدروکسید زیرا کلریدها پایدارتر هستند. خواص رزین‌ها • باید دارای گروه‌های مبادله کننده تک عاملی باشد. برای رزین‌های جدید هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد ولی محصولات اولیه که از فنل ساخته می‌شدند چند عاملی بودند و خواص تبادل آنها بستگی به PH محلولی که در آن قرار می‌‌گرفتند، داشت. از این نقطه نظر این رزین‌ها برای کروماتوگرافی مناسب نبودند.• باید درجه اتصالات عرضی کنترل شده داشته باشد. 4 – 8 % بهترین درجه برای کروماتوگرافی است. • گستره اندازه ذرات باید تا آنجایی که ممکن است کوچک باشد. • اندازه ذرات باید، تا آنجایی که عملی است کوچک باشد. مزیت اساسی کروماتوگرافی تبادل یونی در کروماتوگرافی ، محلول‌های بکار رفته اکثرا رقیق هستند و در نتیجه روش شستشو بیشتر به کار می‌رود و اغلب جداسازی‌های بسیار رضایت بخشی به دست می‌آید. در مورد رزین‌ها تجزیه جانشینی و تجزیه مرحله‌ای و شستشوی تدریجی همگی به کار می‌روند. ولی از تجزیه جبهه‌ای استفاده نمی‌شود. روش دیگر شستشو ، تحت عنوان گزینش پذیری ، نیز کارآیی مفیدی دارد. این روش به تغییر فعالیت یون‌هایی بستگی دارد که باید بوسیله عامل شوینده‌ای که با یون‌ها تشکیل کمپلکس می‌دهد جدا شوند.تشکیل کمپکس بدون شک عامل مهمی در سایر روش‌های کروماتوگرافی ، مخصوصا در جداسازی‌های معدنی روی کاغذ است، ولی در هیچ یک از سایر روش‌ها این موضوع به همان وسعت که در کروماتوگرافی تبادل یونی استفاده شده، مطالعه نشده است. یکی از قدیمیترین و جالب‌ترین موفقیت‌ها در کروماتوگرافی تبادل یونی جداسازی مواد لانتایندها در یک رزین اسید قوی و با استفاده از یک محلول سیترات تامپونی برای شستشو است. کروماتوگرافی نمک زنی در روش کروماتوگرافی نمک‌زنی ، از رزین‌های تبادل یونی برای جداسازی مواد غیر الکترولیت‌ها ، با شستن آنها از ستون به وسیله محلول‌های آبی یک نمک ، استفاده می‌شود. اجسام جدا شده بوسیله این روش ، اترها ، آلدئیدها ، کتون‌ها و آمین‌ها هستند. تبادل‌گرهای یون معدنی بعضی از نمک‌های معدنی برای پر کردن کاغذ و آماده سازی آن به منظور استفاده در جداسازی‌ها که بر اثر تبادل یون صورت می‌گیرند، بکار می‌روند. یکی از دلایل توجه به مواد معدنی این است که تبادل‌گرهای یونی رزینی بر اثر تابش مستعد خراب شدن هستند. بنابراین در حقیقت برای استفاده با محلول‌های خیلی فعال مناسب نیستند. اگر چه برای جداسازی مواد ، به عنوان مثال ، مخلوط‌های اکتیندها یا موفقیت به کاربرده شده‌اند. مواد معدنی دارای مزایای دیگری مانند گزینش پذیری خیلی زیاد برای بعضی از یون‌ها مانند روبیدیم و سزیم و توانایی در برابر محلو‌ل‌های با دمای بالا هستند. به علاوه تبادل گرهای یونی معدنی وقتی که در آب قرار می‌گیرند به مقدار قابل توجهی آماس نمی‌کنند و حجم آنها با تغییر قدرت یونی محلول در تماس با آنها تغییر نمی‌کند. از طرف دیگر ، بعضی از مواد معدنی معایبی مانند انحلال پذیری یا والختی در بعضی از PHها که در آن معمولا رزین‌ها پایدارند، دارند یا ممکن است در محلول‌هایی که رزین‌ها غیر محلول هستند، حل شوند. همچنین تبادل‌گرهای یونی معدنی ممکن است به شکل بلورهای ریز باشند که به علت ممانعت از عبور فاز متحرک ، برای پر کردن در ستون‌ها مناسب نیستند. اگر چه راههایی برای فائق آمدن به این مشکل وجود دارد سیستم های كروماتوگراف یونی Metrohm Online آنالیز كننده فرآیند كروماتوگراف یونی onlineمدل i811 كروماتوگراف یونی online مدل i811 كمپانی Metrohm ، آنالیز كروماتوگرافی یونی مطلوب و منطبق با صنایع را مهیا می‌‌سازد. این امر به خاطر كاربری آسان آن، قابلیت اطمینان بالا حتی در شرایط عملیاتی سخت، حداقل نیاز به منبع خارجی، ضریب امنیت بالای داده‌ها و البته نتایج دقیق و تكرار پذیر آن می‌باشد. در این دستگاه از سالها تجربه Metrohmكمپانی در آنالیز online استفاده شده است.كروماتوگراف یونیonline مدل i811 را می‌توان برای متناسب ساختن با هر كاربرد عملی تطبیق داد . دستگاههای تك كاناله جهت آنالیز و تعیین كاتیونها و یا آنیونها بكار برده می‌شود در حالی‌كه سیستم دو كاناله آن جهت تعیین همزمان كاتیونها و آنیونها مورد استفاده قرار می‌گیرد. ترتیب نمونه برداری، به‌راحتی قابل برنامه ریزی است. در هر كدام از ده جریان نمونه مجزا ، تعیین كمی و كیفی یونها مقدور می‌باشد. كارت‌های كنترل در یك نگاه اجمالی به مصرف كننده نشان می‌دهد كه آیا غلظت‌های تعیین شده منطبق با مقادیر از پیش تنظیم شده می‌باشد یا خیر.مشخصات فنی • سیستم كروماتوگراف یونی online یك كاناله و یا دو كاناله• ده جریان نمونه• انعطاف پذیر، قابلیت انطباق با هر كاربرد عملی كروماتوگرافی یونی• پمپ دو پیستونه با كمترین پالس كه نیاز به یك منبع خارجی گاز را حذف می‌نماید. • سیستم فرو نشاننده Metrohm، جهت فرونشانی شیمیایی• آشكار ساز هدایت سنجی با پایداری دمایی عالی بهتر از 01/0 درجه سانتیگراد و حفاظت كامل الكتریكی به خاطر وجود محفظه فارادی • تعبیه دوتا چهار شیر توكار شش راهه• سیگنال به نویز كم برای ایجاد بیشترین حساسیت• وجود باطری پشتیبان هنگام قطع برق كه باعث می‌شود تا 30 دقیقه این قطعی برق، تاثیر روی عملیات آنالیز نداشته باشد.• ابعاد محفظه (چرخك‌ها و قطعات برآمده مدنظر نمی‌باشند)عرض 920 میلی متر ارتفاع 1860 میلی مترطول 642 میلی متروزن تقریبا” 450 كیلوگرمسیستم كروماتوگراف یونی Online مدل i811 از قطعات درجه یك استفاده می‌كند، همان‌طور كه در سیستمهای مدولار كیفیت آنها به اثبات رسیده است. كل دستگاه را می‌توان از راه دور كنترل نمود و به گونه‌ای طراحی شده است كه افراد غیر شیمی‌دان نیز می‌توانند از آن استفاده نمایند. كروماتوگراف یونی Onlineمدل i811، استانداردهای جدید جهت آنالیز Online را با در نظر گرفتن نسبت قیمت به كارآیی، راحتی كار برای مصرف كننده، اطمینان و كیفیت نتایج تجزیه، در اختیار می‌نهد. آنالیز كننده فرآیند كروماتوگراف یونی online فشرده مدل i821كروماتوگراف یونی Online فشرده مدل Metrohm 821، دامنه كروماتوگراف‌های یونی Online منطبق با صنایع را گسترش می‌دهد. تا ده جریان نمونه متفاوت را می‌توان به‌راحتی برای آنالیز انتخاب كرد. طراحی كروماتوگراف یونی Online فشرده مدل i821، آنالیز مطمئن آنیونها با فرونشانی یا بدون فرونشانی و نیز آنالیز كاتیونها تا میزان كمتر از ppb را میسر می‌سازد. عملكرد ساده، میزان امنیت بالا برای داده‌ها، آزادی عمل زیاد و نتایج دقیق حتی تحت شرایط محیطی بسیار بحرانی نظیر خطوط تولید و یا سالن‌های ماشینی را تضمین می‌نماید. با استفاده از دستگاه كروماتوگراف یونی Online، آنالیزهایی كه قبلاً امكان تعیین آنها بصورت Online نبود با هزینه اجرایی كم، امكان پذیر می‌باشد. هنگامی كه زمان نگهداری و حفظ فرا رسد، نرم افزار این هشدار را به شما می‌دهد. كار نگهداری را می‌توان به سرعت و از همه مهمتر، به راحتی انجام داد.كروماتوگراف یونی Online فشرده مدل i821، به صورت یك كاناله موجود می‌باشد كه شامل یك كامپیوتر استاندارد صنعتی، یك منبع جریان بدون وقفه، حدوداً با آزادی عمل 45 دقیقه‌ای، یك مودم جهت نگهداری و حفاظت، نرم افزار و كارت كنترل جهت نتایج اندازه‌گیری شده و بررسی آنها، كالیبراسیون و نظارت بر عملكرد كنترل آنالیز و شیر انتخاب نمونه ده راهه می‌باشد. این دستگاه روی یك چهار چرخه متحرك عرضه می‌شود و جهت نصب شدن روی دیوار آماده شده است. مشخصات فنی • آشكار ساز هدایت سنجی در محفظه فارادی با پایداری دمایی بهتر از 01/0 درجه سانتیگراد.• پمپ دو پیستونه سری با پالس بسیار كم• عدم نیاز به یك منبع خارجی گاز• تعیین و اندازه گیری آنیون‌ها با فرو نشاننده شیمیایی و یا بدون آن• حد آشكارسازی برای آنیونها و كاتیونها به ترتیب كمتر از ppb i20 و كمتر از ppb i50• ده جریان نمونه• شیر انتخاب نمونه ده راهه• پمپ پریستالتیك دو كاناله جهت احیا و شستشوی فرونشاننده• پمپ پریستالتیك دو كاناله برای محلول نمونه و استانداردها• باطری پشتیبان UPS برای حداكثر تا 45 دقیقه عملیات در حین قطع برق• نرم افزار كنترل از راه دور و مودم• ابعاد محفظه ( چرخك‌ها و قطعات برآمده مد نظر قرار نمی‌گیرند )عرض 650 میلی مترارتفاع 1860 میلی مترطول 642 میلی متروزن تقریباً 240 كیلوگرم سیستمهای مدولار كروماتوگرافی یونی پیشرفته پمپ دو پیستونه مدل i818، اكنون مجهز به جدیدترین نسل كنترل الكترونیكی می‌باشد. جریان حلال، كاملا” دقیق و عمدتا” عاری از پالس و نوسان می‌باشد. مركز جداسازی كروماتوگراف یونی مدل i820، با دارا بودن محفظه گرمایی ستون، پایداری دمایی بهینه را در كل سیستم تضمین می‌نماید.تغییرات واضحی نیز در فرم نرم افزار بوجود آمده است. نرم‌افزار IC Net 2.3، شاهد ورود IC Cap می‌باشد. با ورود نرم افزار جدید IC Cap، كار با سیستم كروماتوگرافی یونی آسانتر می‌شود، به طوری كه آنالیز با یك كلیك ساده امكان پذیر می‌باشد. عملكرد و كنترل سیستمهای پیچیده با این نرم افزار مانند بازی بچه‌گانه می‌باشد! با استفاده از پروتكل محافظت شده، ارتباط بین بخشهای مختلف سیستم تضمین شده و بهینه می‌گردد. جدیدترین نسخه نرم افزار كروماتوگرافی یونی Metrodata كاملاً سازگار با “ i21 CFR Part 11 ” می‌باشد.سیستم ابتكاری كروماتوگراف یونی پیشرفته Metrohm، توسط كامپیوتر كنترل می‌شود. تعداد كنترل‌های روی دستگاه به كمترین تعداد خود كاهش پیدا كرده است. شیمی مرطوب، كاملاً از لوازم الكترونیكی و كنترل آن مجزا گشته است. كروماتوگرافی با قابلیت برجستهآنالیز دقیق از ppm تا ppt، از میلی گرم تا نانو گرم در لیتر . محفظه گرمایی ستون باعث كاهش بیشتر حد تشخیص و افزایش دقت می‌شود. پمپ با فشار بالای بهینه شده، میزان پالس را به كمترین مقدار كاهش می‌دهد و میزان سیگنال به نویز را افزایش می‌دهد. آنالیز انعطاف پذیر یونها را می‌توان به صورت مجزا و به سرعت با هر كاربردی سازگار كرد. روش آماده سازی نمونه Metrohm (MISP)، كار را به میزان قابل توجهی سهل و آسان نموده و دقت نتایج را بهبود می‌بخشد.آنالیز آسان به صورت معتبر توسط هر شخصی، با اطمینان قابل كنترل می‌باشد. IC Cap، به عنوان یك رابط سبب می‌شود كه سادگی كار تا حد یك بازی بچه‌گانه شود و باعث می‌شود از خطاهای كاربر جلوگیری شده و در ضمن به چند زبان قابل اجرا می‌باشد.آنالیز مقرون به صرفه، هزینه‌های نگهداری كم، سرویس آسان، عدم نیاز به منبع گاز خارجی، عدم نیاز به واحد فرونشاننده برای اندازه‌گیری كاتیونها و تضمین 10ساله فرونشاننده آنیونی Metrohm (MSM)، از جمله خصوصیات این سیستم می‌باشد. MIC-1 پیشرفته – سیستم آنیونی وكاتیونی مدولار با فرونشاننده الكترونیكی سیستم كروماتوگرافی یونی MIC-1 پیشرفته، متشكل از سه بخش می‌باشد كه شامل: پمپ دوپیستونه i818 با پالس كم، مركزجداسازی كروماتوگراف یونی i820 و آشكارساز كروماتوگراف یونی مدل i819 با كارآیی زیاد می‌باشد. اندازه‌گیری آنیونها و كاتیونها با این آرایش بدون فرونشاننده شیمیایی امكان پذیر می‌باشد. این سیستم با كارآیی زیاد بسیار مقرون به‌صرفه می‌باشد. فرونشاننده الكترونیكی ویژه آشكارساز كروماتوگراف یونی مدل i819، اندازه‌گیری مقادیر غلظت خیلی كم (كمتر از ppb 10) برای كاتیونها و آنیونها را ممكن می‌سازد. آون حرارتی ستون و پمپ كروماتوگراف یونی با پالس كم، نسبت سیگنال به نویز را بهبود می‌بخشد.هنگامی كه كار بدون فرونشاننده شیمیایی انجام پذیرد تعداد حلال ممكن به عنوان فاز متحرك نامحدود خواهد بود. در این حالت مشكلات جداسازی دشوار را می‌توان بدون هیچ گونه محدودیتی حل كرد. سیستم مزبور را می‌توان با نمونه‌بردار خودكار فشرده‌ مدل i813 یا پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی مدل i838، به صورت اتوماتیك درآورد. MIC-2 پیشرفته – سیستم آنیونی مدولار با فرونشاننده شیمیایی این سیستم مدولار آنیونی همراه با فرونشاننده الكترونیكی و شیمیایی، بیشترین انعطاف پذیری ممكن را تضمین می‌نماید. اگر فقط با فرونشاننده الكترونیكی كار كنید، در انتخاب حلال كاملاً آزاد می‌باشید. از آن جایی كه حساسیت برای اندازه‌گیری آنیونها را برخلاف اندازه‌گیری كاتیونها می‌توان با استفاده از فرونشاننده شیمیایی افزایش داد، این سیستم حاوی واحد فرونشاننده Metrohm «MSM» می‌باشد كه در مركز جداسازی كروماتوگراف یونی مدل i820 جاسازی شده است. واحد پمپ انتقال دهنده سیال كروماتوگراف یونی مدل i833 جهت پمپ كردن اسید و آب به منظور احیا و شستشو بكار می‌رود. مركز جداسازی مدل i820 مجهز به آون حرارتی ستون، باعث كاهش حد تشخیص به ‌ویژه هنگامی‌كه كار با پس زمینه بالا صورت می‌گیرد می‌شود.البته از این سیستم نیز می‌توان جهت تعیین كاتیونها استفاده كرد. در این حالت، واحد پمپ و فرونشاننده به سادگی خاموش می‌شود. بعد از تغییر ستون و حلال، سیستم كاتیونی دستگاه شما جهت كار آماده می‌باشد. اتوماتیك كردن ساده با پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته i838، بدون احتیاج به كابل‌های اضافی امكان‌پذیر می‌باشد. MIC-3 پیشرفته – سیستم كاتیونی و آنیونی با فرونشاننده شیمیاییاندازه‌گیری كاتیونها با فرونشاننده الكترونیكی؟ اندازه‌گیری آنیونها با فرونشاننده الكترونیكی و شیمیایی؟ اندازه‌گیری مستقل به طور موازی؟ هیچ مشكلی با سیستم تركیبی كروماتوگرافی یونی آنیونی/ كاتیونی MIC-3 پیشرفته بوجود نمی‌آید. دو كانال كاملاً مجزا كه می‌توان آنها را توسط نرم ‌افزار به طور همزمان و مستقل از یكدیگر كنترل كرد و امكان كار بهینه در سطح كارایی بسیار بالا وجود دارد. قابلیت‌های مهم و برجسته این سیستم از قبیل نسبت زیاد سیگنال به نویز، عملكرد صفر كننده خودكار، قابلیت انطباق دامنه و مقیاس كامل آن، سیستم پمپ با پالس پایین و غیره، باعث می‌شود كه آماده سازی نمونه با یك روش پیش تغلیظ به صورت معمول انجام پذیرد. این كار سبب سادگی و تسریع در كار می‌شود و در ضمن در هزینه‌ها صرفه جویی صورت می‌گیرد. فرونشانی شیمیایی، تنها در مورد اندازه‌گیری آنیونها قابل استفاده می‌باشد. سیستم «MSM» مقاوم در برابر فشار و نیز به طور كامل مقاوم در برابر حلال می‌باشد. حتی اسید سولفوریك با غلظت 2 مول بر لیتر نیز اثر نامناسبی بر آن ندارد. این بدان معنی است كه طول عمر آن بالا و هزینه نگهداری آن كم می‌باشد. اتوماتیك سازی با پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته مدل i838، امكان پذیر می‌باشد. MIC-4 پیشرفته- سیستم كاتیونی مدولار با فرونشاننده الكترونیكی و پیش تغلیظ نمونه سیستم كاتیونی یا آنیونی مدولار MIC-4 پیشرفته با فرونشاننده الكترونیكی و پیش تغلیظ نمونه، در مقایسه با سیستم ساده كاتیونی/ آنیونی كه شامل پمپ مدل i818، آشكارساز مدل i819 و مركز جداسازی مدل i820 می‌باشد، دارای دو جزء دیگر یعنی پردازنده كروماتوگراف پیشرفته مدل i838 و ستون پیش تغلیظ است كه به جای محفظه نمونه روی شیر تزریق قرار می‌گیرد. پمپ پریستالتیك پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته مدل i838، استانداردها و سپس نمونه‌ها را به ستون پیش تغلیظ انتقال می‌دهد. نمونه تغلیظ شده سپس به سمت ستون جداسازی شسته می‌شود. هنگامی‌كه بتوان سیستم را به عنوان یك سیستم كاملاً بسته همراه با ظروف آب بندی شده راه اندازی كرد، امكان كالیبراسیون و كار تا حد ppt امكان‌پذیر می‌باشد . این سیستم با قیمت مناسب با فرونشاننده الكترونیكی كار می‌كند. سطح زیر پیك و ارتفاع آن به طور مستقیم متناسب با غلظت یون خاص در سراسر دامنه وسیع می‌باشد. بدین خاطر است كه به منظور كار سریعتر و آسانتر می‌توان از كالیبراسیون تك نقطه‌ای استفاده كرد. MIC-5 پیشرفته – سیستم آنیونی مدولار با فرونشاننده شیمیایی و پیش تغلیظ نمونهسیستم آنیونی مدولار (MIC-5 پیشرفته) همراه با فرونشاننده شیمیایی و پیش تغلیظ نمونه، امكانات متعددی را برای آشكارسازی غلظت‌های كم و خیلی كم فراهم می‌سازد. حتی آشكارسازی مطمئن و دقیق آنیونها در غلظت‌های زیر میزان ppt به ‌راحتی امكان پذیر می‌باشد. پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته مدل i838، امكان اتوماتیك كردن سیستم را تا میزان زیادی میسر می‌سازد. از آنجایی كه فرونشاننده شیمیایی بكار برده می‌شود، معمولا” كالیبراسیون چند نقطه‌ای مورد نیاز می‌باشد كه با پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته مدل i838 می‌توان آن ‌را به طور خودكار و تكرار پذیر انجام داد. فقط با چند تغییر، این سیستم را می‌توان از یك سیستم آنیونی با فرونشاننده شیمیایی و پیش تغلیظ نمونه به یك سیستم كاتیونی كاملاً خودكار همراه با فرونشاننده الكترونیكی و بدون پیش تغلیظ نمونه تبدیل كرد.بار دیگر طراحی و انعطاف پذیری سیستمهای مدولار كروماتوگراف یونی پیشرفته Metrohm، هزینه خود را خود تامین می‌كند. MIC-6 پیشرفته- سیستم آنیونی مدولار با فرونشاننده شیمیایی، پیش تغلیظ نمونه و حذف ماتریسمعمولاً خود آنالیز نیست كه باعث ایجاد مشكلاتی می‌شود، بلكه ماتریس نمونه كه آنالیز در آن صورت می‌گیرد نیز مشكل ساز خواهد بود. سیستم آنیونی مدولار MIC-6 پیشرفته همراه با فرونشاننده شیمیایی، پیش تغلیظ نمونه و حذف ماتریس آماده سازی نمونه را از دو جهت آسان می‌سازد. از یك طرف اثرات ماتریس را حذف می‌نماید و از طرف دیگر از روش پیش تغلیظ نمونه برای تتعیین دقیق و معتبر غلظت‌های كم استفاده می‌كند. نمونه موجود در یك ماتریس بوسیله پمپ پریستالتیك پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته مدل i838، وارد محفظه نمونه شیر B می‌شود.با تعویض جهت شیر تزریق، آب دیونیزه شده با استفاده از واحد پمپ انتقال دهنده سیال مدل i838 جهت انتقال نمونه به ستون پیش تغلیظ قرار گرفته در شیر تزریق A در مركز جداسازی مدل i820، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در همان لحظه از آب دیونیزه شده جهت شستشوی آلاینده از ستون پیش تغلیظ استفاده می‌شود. این مراحل را می‌توان تا حد لازم تكرار كرد. هنگامی‌ كه حجم نمونه غنی شده به قدر كافی زیاد شود، شیر تزریق A باز شده و نمونه به ستون جداسازی ارسال می‌گردد كه در این حالت نمونه بدون ماتریس مزاحم می‌باشد. حذف ماتریس باعث می‌شود كه طول عمر ستون‌های كاتیونی و آنیونی به طور چشمگیری افزایش پیدا كند. پیش تغلیظ نمونه دامنه كاربردها را افزایش می‌دهد.اتوماتیك كردن باعث كاهش هزینه برای هر نمونه خواهد شد. با سیستم كروماتوگراف یونی پیشرفته Metrohm با خاطری آسوده می‌توانید تمام نیازهای خود را بر آورده سازید. MIC-7 پیشرفته- سیستم آنیونی مدولار با فرونشاننده شیمیایی و دیالیزآماده‌سازی اتوماتیك نمونه، به طور روز افزونی، جزء لاینفكی از یك سیستم كروماتوگرافی یونی با كارآیی بالا می‌گردد. با ورود روش دیالیز كه حق امتیاز آن در دست Metrohm است، نقطه عطف جدیدی برای نیل به این هدف، بنا نهاده شده است.تعیین آنیونها و كاتیونها در آب میوه، محصولات شویشی خاك، شیر و یا امولسیون‌های روغن را می‌توان به سرعت و بدون هیچ‌گونه مشكلی با سیستم دیالیز MIC-7 پیشرفته Metrohm و بدون آسیب دیدن ستون جداسازی انجام داد. دیالیز نه تصفیه، نه استخراج و نه هضم می‌باشد. در روش دیالیز، یون‌ها از محلول نمونه به داخل پذیرنده نمونه از طریق نفوذ از طریق غشاء عبور می‌كنند. بعد از مدت زمان كوتاهی، یك تعادل غلظتی میان محلول نمونه و محلول پذیرنده تثبیت می‌شود. تعداد یون‌ها در محلول نمونه كاهش پیدا نمی‌كند زیرا آنها به طور دائم و ثابت مجدداً تولید می‌شود. هنگامی‌كه یون‌ها از میان غشای تقریباً بدون مانع، انتقال می‌یابند، ذرات بزرگتر (ماتریس) به ‌راحتی از كنار غشای دیالیز عبور می‌كنند. این عمل باعث كاهش اثرات ماتریس به كمترین مقدار خود می‌شود.روش دیالیز Metrohm مطابق اصل ثبت شده (جریان ساكن) كار می‌كند. حدود 10 میلی‌لیتر از نمونه از غشای دیالیز با استفاده از پمپ پریستالتیك تعبیه شده در پردازنده نمونه كروماتوگراف یونی پیشرفته مدل i838، هنگامی‌ كه محلول پذیرنده در حال سكون می‌باشد عبور می‌كند. محلول پذیرنده به محفظه نمونه مركز جداسازی مدل i820 انتقال یافته و نمونه به روش معمولی آنالیز می‌شود.تكرار پذیری بالا، طول عمر طولانی غشا، سرعت دیالیز بالای 98 درصد و سطح آشكارسازی بسیار پایین برای آنیونها و كاتیونها، سیستم دیالیز كروماتوگراف یونی پیشرفته Metrohm را به یك وسیله قدرتمند جهت فائق آمدن بر مشكلات كاربردی پیچیده تبدیل می‌نماید. ادامه خواندن مقاله ‌کروماتوگرافي

نوشته مقاله ‌کروماتوگرافي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله روانشناسي رنگها

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه می‌شود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگ‌های دیگر نیست تعریف رنگ در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه می‌شود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگ‌های دیگر نیست. آزمایش‌های بعدی نشان داد که با ترکیب نورها می‌توان رنگ‌های مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود می‌آورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی می‌گویند. بعضی از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی می‌کنند و نور سفید می‌سازند. این رنگ‌ها را نیز رنگ‌های مکمّل می‌نامند. تاثیرات رنگ‌ها از نظر روان‌شناسی با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند امّا برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است. رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند. روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد   تاثیرات رنگ‌ها از نظر روان‌شناسی با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند امّا برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است. رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند. روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این روش: • از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می‌شود. • از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می‌شود. • از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می‌شود. • از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می‌شود. • از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود. اغلب روان‌شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می‌نگرند و می‌گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ‌ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن‌ها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آن‌ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت. روان‌شناسی رنگ‌های مختلف 1- روان‌شناسی رنگ سیاه • سیاه تمام نورها در طیف رنگ‌ها را جذب می‌کند. • سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می‌شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود. • رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است. • در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود. • رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد. 2- روان‌شناسی رنگ سفید • رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است. • رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد. • رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند. 3- روان‌شناسی رنگ قرمز • رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است. • رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است. • رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است. • رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است. افرادی که به رنگ قرمز بیش از بقیه رنگها علاقه دارند عموماً افرادی پر انرژی و خوش مشرب هستند. آن ها تمایل زیادی به حرکت کردن دارند اما در خصوص چگونگی آن چندان فکر نمی کنند. قرمزها همه جا می خواهند اول باشند، فعال و نیرومندند اما جنبه های زیاده روی در آن ها زیاد است و اگر نتوانند آن را تحت کنترل خود در آورند برایشان مشکل ساز می شود. بسیار عمل گرا هستند و اصرار دارند که حتماً و تحت هر شرایطی دست به عمل بزنند . برخی از قرمزها به دلیل فعالیت زیاد ، بخشی از بنیه جسمانی خود را از دست می دهند . آن ها باید یاد بگیرند انرژی شان را صرف امور ارزشمند کنند و بیش از هر چیز نیاز به برباری دارند. 4- روان‌شناسی رنگ آبی • آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است. • رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن می‌آورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است. • رنگ آبی، می‌تواند احساس غم، درون‌گرایی یا گوشه‌گیری را در بعضی افراد به وجود آورد. • رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاق‌های آبی کارآیی بیشتری دارند. • رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگ‌هاست امّا یکی از رنگ‌هایی است که کمترین اشتها را بر می‌انگیزد. در برخی از برنامه‌های کاهش وزن توصیه می‌شود که غذای خود را در بشقاب‌های آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکی‌ها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمّی بودن آن در نظر گرفته می‌شود. • رنگ آبی می‌تواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد. آبی ها طبیعتی ملایم دارند. به گونه ای که اغلب افراد در کنار آنها احساس آرامش می کنند. آنها بیش از سایرین به دنبال کشف حقیقت هستند و اغلب تمایلات فلسفی دارند. آبی ها ذاتاً افرادی رقابت جو نیستند اما افراد متمایل به طیف رنگ های گرم حسادت آنها را بر می انگیزند. آبی ها نباید بگذارند تحت هیچ شرایطی حس سحادت در آنها اوج بگیرد ! چرا که در این حالت خطر ساز می شود. آنها هم نیاز دارند که قدری به قوای جسمانی خود بیشتر برسند. 5- روان‌شناسی رنگ سبز • رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است. • رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است. • پژوهشگران دریافته‌اند که رنگ سبز می‌تواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، می‌توانند مطالب را با سرعت بیشتری از حدّ معمول بخوانند و درک کنند. • رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار می‌رفته است. • از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده می‌شود. • رنگ سبز باعث کاهش استرس می‌شود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار می‌کنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش می‌شوند. سبزها روحیه ای متعادل دارند و پیش از انجام هر کاری به خوبی تعمق و اندیشه می کنند، به همین دلیل برایشان بسیار دشوار است اگر از آنها بخواهیم که یک تصمیم آنی بگیرند. سبزها به طور طبیعی به طبیعت علاقه دارندو اطراف شان را نمادهایی از طبیعت پر کرده است.اما ایرادشان در این است که گاهی در جاهایی که نباید حرف بزنند لب به سخن می گشایند! آنها کارهایشان را به طور مداوم ارزیابی می کنند و به انتقاد از خود می پردازند، حتی اگر دیگران عملکرد آنها را در این زمینه تحسین کرده باشند. آنها تنفر شدیدی از محدودیت دارند و حس می کنند که محدودیت روحشان را به بند می کشد.یک فرد علاقمند به رنگ سبز همیشه نیاز دارد تجربه های جدیدی را به زندگی خود وارد کند. به همین دلیل زندگی سبزها هرگز یک نواخت نیست!!! 6- روان‌شناسی رنگ زرد • رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است. • رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس می‌کند، بیشتر از بقیه رنگ‌ها چشم را خسته می‌کند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر می‌تواند باعث چشم درد یا در حالت‌های خاص از دست دادن بینایی گردد. • رنگ زرد می‌تواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته می‌شود اما بیشتر مردم در اتاق‌های زرد رنگ، هیجانشان را از دست می‌دهند و بچه ها نیز در اتاق‌های زرد رنگ بیشتر گریه می‌کنند. • رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان می‌گردد. • چون رنگ زرد، از بقیه رنگ‌ها زودتر دیده می‌شود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد. 7- روان‌شناسی رنگ ارغوانی • رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است. • رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است. • رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود. 8- روان‌شناسی رنگ قهوه‌ای • رنگ قهوه‌ای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینان‌پذیری است. • رنگ قهوه‌ای همچنین می‌تواند حس غم و انزوا را به وجود آورد. • رنگ قهوه‌ای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن می‌آورد. • رنگ قهوه‌ای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی می‌تواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد. 9- روان‌شناسی رنگ نارنجی • رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژی‌زا در نظر گرفته می‌شود. • رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن می‌آورد. • رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد. افرادی که رنگ اولشان نارنجی است ، بسیار پر شور و پر حرارت هستند. معمولاً بیش از دیگران حرف می زنند و دوست دارند فعالیت هایشان زود به نتیجه برسد و به چشم بیاید، آن ها به طور کلی دوست دارند در مرکز توجه باشند. آنها افرادی خلاق ، عمل گرا ، و انعطاف پذیرند ، آنها زیاد فکر می کنند ولی رؤیا پردازند و چون افکارشان از زمان حال خیلی جلوتر است ، به اندازه کافی و درست برای آنها برنامه ریزی نمی کنند. آرمانهایشان اغلب ناتمام می ماند و در نتیجه زود نا امید می شوند. فرد نارنجی اگر مهارتی داشته باشد علاقمند است که به سرعت آن را به دیگران هم آموزش دهد. او این کار را صرفاً به دلیل خیرخواهی انجام نمی دهد ! بلکه این کار روح او را ارضا میکند. نارنجی ها بیش از بقیه به داشتن تعطیلات و استراحت طولانی بعد از یک فعالیت گسترده نیاز دارند. آنها بدون تعطیلات اصلاً نمی توانند زندگی کنند . اگر بخواهید نارنجی ها را وادار کنید که به طور مداوم کار کنند کار آیی شان به طرز محسوسی پایین می آید. اگر شما یک فرد نارنجی هستید بدانید که شور و حرارت مورد نیاز برای انجام کارها در بالاترین حد ممکن در شما وجود دارد ، اما در عین حال نیاز دارید قبل از انجام هر کاری آن را به خوبی بررسی کرده و بی گدار به آب نزنید! 10- روان‌شناسی رنگ صورتی • رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است. • رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند. • با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرامتر از قبل شدند رنگ فیروزه ای: اغلب ظاهری آرام و سرد دارند و در عین حال سرشار از انرژی و نیروی سرزندگی هستند. آنها افرادی محبوب هستند زیرا عمیقا دوست دارند به دیگران کمک کنند. یک فرد فیروزه ای بسیار انعطاف پذیر است و همیشه آغوشش را برای تغییر و تحولات باز می گذارد.آنها قدرت تصمیم گیری بسیار بالایی دارنداما باید مواظب باشند در اثر اخذ تصمیمات مکرر در این زمینه دچار توهم نشوند خواص درمانی رنگها: استفاده از رنگ قرمز سیستم عصبی را تحریک می کند و موجب ترشح آدرنالین و در نتیجه تحرک بیشتر می شود. رنگ قرمز برای درمان کم خونی و سرماخوردگی مفید است اما در زمان ابتلا به تب ، ورم و زخم نباید مورد استفاده قرار بگیرد! چون باعث می شود زخم دیرتر بهبود یابد. رنگ نارنجی انرژی بدن را افزایش می دهد و موجب تسریع در امر گردش خون می شود. برای بهبود زخمها ، درد مفاصل ، زخم معده، تب خال و بیماری های کلیه مفید است. اما از آنجا که نارنجی یک رنگ محرک است در مواردی که فرد مبتلا به بیماریهای ذهنی یا روانی است ، استفاده از این رنگ توصیه نمی شود. استفاده از رنگ سبز باعث افزایش دفع مواد سمی از بدن انسان می شودو به بهبود عملکرد قلب و ریه ها کمک می کند. در مورد درمان تومورها و کیست ها هم می تواند مؤثر باشد. به لحاظ تأثیر گذاری روانی نیز استفاده از رنگ سبز می تواند حس وظیفه شناسی و مسؤؤلیت را در افراد تقویت کند. استفاده از رنگ زرد نیز به بهبود گردش خون در بدن انسان می انجامد و به تقویت عضله های قلب منجر می شود و سیستم لنفاوی بدن را نیز تحریک می کند. استفاده از رنگ زرد در ضمن برای مبتلایان به بیماری دیابت نیز مفید است. ادامه خواندن مقاله روانشناسي رنگها

نوشته مقاله روانشناسي رنگها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌رشد و تکامل حرکتي در طول عمر

$
0
0
 nx دارای 195 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : رشد و تکامل حرکتی در طول عمر کاربرد رشد حرکتی را در بعد از دوره‌ی کودکی و تا پایان عمر جایز می‌دانیم.مهارت‌های حرکتی به‌طور معمول در اواخر دوره‌ی نوجوانی و در دوره‌ی جوانی کامل می‌شوند.واژه‌شناسی در رشد حرکتی1) نمو (growth): معنی نمو افزایش کمی در اندازه است. منظور از نمو جسمی افزایش توده یا اندازه جسم از طریق زیاد شدن واحدهای کامل زیستی است. یعنی واحدهایی که از پیش بخش‌های مختلف بدن را تشکیل داده‌اند. مثلاً پاها از نظر طولی بلندتر می‌شوند نه این‌که یک بخش تازه به پا اضافه شود.موقعی که اندازه هر واحد یا قسمت در کل زیادتر شود، طول بدن با حفظ شکل خود، بیشتر می‌شود. دوره‌ی نمو جنسی (تغییر در اندازه مطلق) در انسان معمولاً از زمان لقاح تا سنین 22-19 سالگی است. 2) رشد (development): واژه‌ی رشد مکمل نمو است و دلالت بر فرایند تغییری می‌کند که دائمی است و به ظرفیت عملی سازماندار و خاصی منجر می‌شود. یعنی حالتی که فرد می‌تواند به طور کامل نقش موردنظر را انجام دهد. رشد ممکن است به شکل تغییر کمی و کیفی یا هر دو رخ دهد. لذا رشد حرکتی فرآیندی سنی است که دائمی و دارای توالی بوده و در طی آن انسان از حرکات ساده به حرکات بسیار منظم، مهارت‌های پیچید‌ه‌ی حرکتی و در نهایت، انطباق مهارت‌ها که همراه با فرارسیدن پیری صورت می‌گیرد پیشرفت می‌کند. این فرآیند تنها به دوره‌ی نمو جنسی محدود نمی‌شود. رشد در طول عمر انسان تداوم دارد. 3) بالیدگی (maturation): این واژه به طور اخص مربوط به بالیدگی فیزیولوژیک یا جسمی است بالیدگی جسمی پیشرفت کیفی در ساختارهای زیستی است و امکان دارد به یافته اندام یا پیشرفت یک سیستم در بالیدگی عموماً از پیشرفت در راستای بالیدگی جسمی ناشی می‌شود که در واقع حالت بهینه یکپارچه‌شدن سیستم‌های مختلف بدن یک فرد و توانایی برای تولیدمثل است. پیرشدن یا فرآیند افزایش سن: واژه‌ی پیرشدن علی‌رغم سن تقویمی بر فرآیند نمو در پیری دلالت می‌کند. به طور اخص پیرشدن فیزیولوژیک ما را به تغییرات مداوم ملکولی، یافته‌ای و ارگانیزمی ارجاع می‌دهد. غیر از وقایعی مانند تولد و آغاز دوره‌ی ماهیانه، دوره‌های سنی از یکدیگر جدا نیستند و این نشانه‌ای از ماهیت دائمی بودن رشد و نمو و بالیدگی است.سنین تقویمی برای دوره‌های مختلف رشد:دوره‌ی رشد سن تقریبیپیش از تولدرویانی 8-2 هفتگیجنینی 8 هفتگی تا تولد نوزادی تولد تا 4 هفتگیطفولیت تولد تا 1 سالگی کودکیکودکی اولیه (پیش دبستانی) 6-1 سالگیکودکی ثانویه (پیش نوجوانی) 10-6 سالگینوجوانیدختران 8 یا 10 تا 18 سالگیپسران 10 یا 12 تا 20 سالگیبزرگسالیجوانی 40-18 سالگی میانسالی 60-40 سالگیسالمندی 60 سالگی به بالاملاک‌های مرحله‌ از دیدگاه پیاژه:1) خصلت اصلی مرحله تغییر کیفی است یعنی این‌که آن مرحله شامل رفتار تازه‌ای شود که در مرحله‌ی قبل مشاهده نمی‌شد. (مثلاً کودکی که قبلاً نمی‌توانست با دو پا بپرد الان این عمل را انجام می‌دهد) 2) مراحل بعدی نتیجه‌ی پیوستگی و همجوشی مراحل قبلی است. خصلتی که به آن یکپارچگی مرتبه‌ای گویند. (مثلاً کودک از پرش با یک پا به پرش با دوپا پیشرفت می‌کند و هر مرحله روی مرحله‌ی قبل بنا می‌شود)3) در هر مرحله رفتار به طور تدریجی ظاهر می‌شود و با رفتار مرحله‌ی قبل از طریق فرآیند تحکیم ترکیب می‌شود (مثلاً موقعی که کودک حرکت پرتاب کردن از بالای را یاد می‌گیرد این کار را ابتدا با قدم برداشتن در همان سمتی که دست پرتاب‌کننده قرار دارد و سپس در حالی که با پای مخالف قدم برمی‌دارد انجام می‌دهد)4) کودک رفتار مرحله‌ی قبل را دوباره‌کاری می‌کند به‌طوری‌که پس از مدتی برگشت به مرحله‌ی قبلی غیرممکن می‌شود.5) مراحل دوره‌های انتقالی هستند یعنی این‌که از یک مرحله به مرحله‌ی دیگر منجر می‌شوند لذا تنظیم وجود آن‌ها عملی نیست. (از مرحله‌ی 1 به 2 و از 1 به 3 نه از 1 به 3 و دوباره به 2) 6) کلیه‌ی افراد باید از طریق مراحل مشابه پیشرفت کنند و مراحل را نمی‌توان به صورت جهشی گذراند.7) حرکت به طرف مرحله‌ی تازه با عدم تعادل بین ساختارهای ذهنی کودک و محیط تحریک می‌شود این فرآیند تعادل در پایان هر مرحله به طور نسبی پایدار است لیکن در دوره‌ی انتقال بین مراحل، ن 8) فرد چیزی را که پیاژه کلیت ساختاری نامیده است به عنوان الگوی رفتاری در هر مرحله حفظ کرده از ارتباط بین آن‌ها واحد نظام یافته‌ای را به وجود می‌آورد تمامی شیوه‌های مختلف رفتار، خصلت‌های رفتاری آن مرحله را نشان می‌دهند.9) برای افراد این امکان وجود دارد که الگوی رفتاری معین یا سطحی از تفکر را بدست آورند اما بلافاصله آن رفتار تازه را در کلیه‌ی وضعیت‌ها و کارهای ممکنی که در پیش‌رو دارند به کار نبرند، این فاصله‌ی زمانی درام کاربرد رفتارهای جدید در یک مرحله را رفتار جابه‌جا شده‌ی افقی گویند (تغییرات مرتبه‌ای در رفتار را که با این خصلت‌ها منطبق می‌شوند مراحل گویند) دیدگاه‌های زیستی در برابر دیدگاه‌های روانشناختی:معمولاً رشد از دو دیدگاه زیستی و روانشناختی ملاحظه می‌شود. در دیدگاه زیستی، بخش‌های مختلف بدن و بافت‌ها مورد مطالعه قرار می‌گیرند. این مطالعه در بعضی از اوقات در سطح سلول و در پاره‌ای از مواقع در سطح ارگانیسمی انجام می‌شود.در دیدگاه روانشناختی، ا نسان در مقام یک موجود عاطفی و متفکر مطالعه می‌شود که رفتار او بازتابی از فرآیند رشد است.نظریه‌های رشد: 1) دیدگاه بالیدگی: در دهه‌ی 1930 توسط آرنولد گزل مطرح شد. نظر مهم او در مورد رشد، تحت تأثیر نظریه به بازپیدایی بوجود آمد- تصور ما از پدیدآیی فردی یا رشد انسان، بازتابی از پدید آیی نوعی اوست.کزل معتقد بود که تاریخ هستی و تکامل انسان، تعیین‌کننده نظم و توالی ثابت رشد است و میزان توالی رشد به طور فردی تعیین می‌شود. او بالیدگی را به عنوان فرآیند کنترل شده از طریق عوامل درونی (ژنتیکی) و نه خارجی (محیطی) بیان کرد. او چنین تصور می‌کرد که عوامل محیطی به بطور موقت در میزان رشد تأثیر می‌گذارند. زیرا عوامل ارثی نهایتاً کنترل رشد را به عهده دارند. سورتل مک گروه تغییرات رفتار حرکتی را ناشی از رشد دستگاه عصبی فرض کرد. او بالیدگی دستگاه عصبی مرکزی (CNS) را عامل راه‌اندازی برای ظهور مهارت‌های جدید دانست. (سیستم عصبی مرکزی، سیستم اصلی کنترل‌کننده است)متخصصان رشد به سیستم عصبی به عنوان تنها دستگاهی که پیشرفت رفتار را راه‌اندازی می‌کند می‌نگرند در نقشی برای سایر سیستم‌ها قائل نیستند. و نیز رشد را یک تغییر کیفی می‌دانند. 2) دیدگاه توصیفی: این دیدگاه به توصیف کیفی حرکت و تغییر ضوابط گروه‌های سنی تأکید داشت. الف) شاخه‌ی توصیفی- هنجاری: لپن شاد. گلاسو. رادیک (دهه‌ی 1950)رشد حرکتی را می‌توان از طریق ضوابط گروه شی توصیف کرد.هر چند این افراد تحت تأثیر دیدگاه بالیدگی قرار داشتند اما توجه خود را در تأثیرات رشد متمرکز کردند تا فرآیندهای اساسی رشد که در زمینه‌ی بدست آوردن نتایج مهم بود.ب) شاخه‌ی زیست- مکانیکی: کلاسو و هالورسون (دهه‌ی 1960)رشد حرکتی را می‌توان توالی پیشرفت در الگوهای حرکتی تعریف کرد.رشد یک فرآیند کمی است. 3) دیدگاه رفتاری: بیشتر دیدگاه‌های رفتاری، فرد را یک موجود واکنشی می‌دانند که تحت تأثیر محرک‌های خارجی است و نسبت به آن‌ها خود واکنش نشان می‌دهد. از این نظر، ارتباط محرک و پاسخ واحدهای اساسی رفتار هستند.نظریه‌ی یادگیری اجتماعی باندورا: باندورا به تقویت پاسخ نسبت به یک محرک به عنوان یک وسیله‌ی قدرتمند که می‌تواند رفتار را شکل دهد می‌نگرد. او هم‌چنین بسیاری از رفتارهای یاد گرفته شده را تقلید از مدل‌های موفقیت‌آمیز، نسبت می‌دهد. به عبارت دیگر، تقویت مشاهده‌ای به عنوان یک تقویت مستقیم بسیار ارزشمند است.رفتارگرایان در مقابل طرفداران دیدگاه بالیدگی مثل کزل بر آثار محیطی در رشد تأکید دارند. باندورا این اصل مسلم رفتاری را در حد متوسط می‌داند. او به مفهوم تقابل بین فرد در محیط اصرار می‌ورزد. از دیدگاه نظریه‌ی یادگیری اجتماعی: 1- از تقویت و پاداش برای پالایش رفتار و دستیابی به مدل درونی استفاده می‌شود. 2- رفتار با تقویت‌های مستقیم و تقلیدی شکل می‌گیرد.4) از دیدگاه شناختی (ارگانیسمی): طرفدار اصلی این دیدگاه ژان پیاژه است. نظر او حاکی از ان است که فرد در محیط بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند به عبارت دیگر، بین فرد در محیط تعادل روی می‌دهد. که فرد غیرفعال نموده بلکه در مقابل جنبه‌های یعنی از محیط کاملاً فعال است.اصول پایه: رشد شامل عملکرد افراد بر روی محیط زندگی خود است. فرد یک موجود کنشی است به تغییرات کمی و کیفی اعتقاد دارند.در نظر پیاژه فرآیند رشد شامل نمو زیستی، تجارب کودکان و انتقال اجتماعی اطلاعات و نگرش‌های بزرگسالان به ویژه والدین به فرزندان می‌باشد. کودکان برای ایجاد حالت تعادل بین محیط و خود تمایل ذاتی دارند. 5) دیدگاه پردازش اطلاعات: در دیدگاه پردازش اطلاعات، پژوهشگران سعی می‌کنند رفتار را براساس فرآیندهای ادراکی- شناختی توضیح دهند. این دیدگاه بر اساس مدل کامپیوتر و مغز انسان طراحی شده است. رفتارگرایان به واسطه‌ی تأکید به ارتباط محرک و پاسخ، بازخورد و آگاهی از نتایج در این دیدگاه تأثیر قابل توجهی گذاشتند. اطلاعات از طریق زنجیره‌ای از عملکردها و دستکاری‌ها منجر به پاسخ می‌شود (حرکت)اصول پایه: فرد یک موجود واکنشی می‌دانند و به تغییرات کیفی متمرکز می‌شوند.6) دیدگاه بومشناختی: (ecological perspective) این دیدگاه تأکید زیادی بر روابط بین فرد و محیط دارد. در این دیدگاه در شاخه‌ی متفاوت با هم وجود دارد که یکی بر روی ادراک و دیگری بر روی کنترل و هماهنگی حرکتی تأکید و تمرکز دارند. در مقابل دیدگاه بالیدگی، این دو شاخه رشد حرکتی را ناشی از سیستم‌های زیادی می‌دانند و آن را تنها به سیستم عصبی مرکزی نسبت نمی‌دهند.دیدگاه بومشناختی قائل بر این است که یک عامل مرکزی کاملاً حرکت را پوشانیده و بر آن سایه افکنده است. ادراک از محیط، به طور مستقیم انجام می‌شود و عضلات در گردهمایی‌ تجمع پیدا می‌کنند تا تصمیمات لازم از طرف مغز را کاهش دهند. الف) دیدگاه سیستم‌های پویا: پیتر کالگر، اسکات کلسو و میش تبردی این نظریه را در زمینه‌ی کنترل و هماهنگی حرکتی توصیف کردند. آنان معتقدند که سیستم‌های متعدد فیزیکی وشیمیایی رفتار را تا میزان معینی محدود می‌کند. در این صورت تعداد نامحدودی از احتمالات به یک مجموعه‌ی قابل تنظیم منحصر می‌شود. تجمع عضلات می‌تواند بدون فرمان‌های جزئی و تفصیلی عصبی از سیستم عصبی مرکزی که در صورت نامحدود بودن احتمالات رفتاری ضروری است. عامل هماهنگ کردن حرکات باشد. تجمع عضلات که برای کار در وضعیت ویژه‌ای حاصل می‌شود ساختار هماهنگ نامیده می‌شود. 1) احتمال خودسازمانی همزمان یا همایش سیستم‌های بدن نخستین اصل نظریه‌ی سیستم‌های پویاست.حرکت ناشی از عوامل ذیل است:1) خودسازمانی سیستم‌های بدن2) ماهیت محیط اجرا کننده3) تقاضاهای مربوط به انجام حرکتدر این دیدگاه روابط نزدیکی بین فرد و محیط و حرکت ملاحظه می‌شود. 2) افراد از سیستم‌های بسیار پیچیده و هماهنگ تشکیل می‌شوند. حتی ساده‌ترین حرکت مستلزم هماهنگی سیستم‌های زیادی است.(سیستم عضلانی- سیستم اسکلتی- سیستم قامت- سیستم‌های حسی و ادراکی- ;)سیستم‌های بدن با یکدیگر رشد نمی‌کنند. برخی به تندی بالیده می‌شوند و بعضی به کندی رشد می‌کنند. کودک زمانی می‌تواند مهارت جدیدی (مانند راه رفتن) را ارجا کند که کندترین سیستم‌های لازم برای اجرای آن مهارت به درجه معینی از رشد رسیده باشند. می‌توان هر سیستم یا سیستم‌هایی از این قبیل را به عنوان کنترل‌کننده‌ی میزان رشد برای آن مهارت شناخت. زیرا رشد آن سیستم در آن زمان، میزان رشد را کنترل می‌کند. مثلاً در مورد راه رفتن، قدرت عضلانی کنترل‌کننده‌ی میزان رشد است زیرا باید به فلات معینی برسد تا کودک راه رفتن را آغاز کند. اصول نظریه‌ی سیستم‌های پویا با اصول نظریه‌ی بالیدگی تفاوت بسیاری دارد.3) ماهیت غیرمداوم رشد تغییرات کیفی در عملکرد مهارت ممکن است غیرمداوم باشد حتی اگر با عامل افزایشی یا کاهشی مداوم مانند سرعت همراه شود. رشد دارای ماهیت غیرمداوم است. لذا الگوهای حرکتی جدید به جای الگوهای قدیمی قرار می‌گیرند.دیدگاه سیستم‌های پویا، رشد را به عنوان رشد موازی سیستم‌ها می‌داند. هر سیستم دوره‌ی رشد خود را دارد سیستمی که دیرتر رشد می‌کند ممکن است به عنوان کنترل‌کننده، میزان رشد عمل کند و میزان رشد فرد را محدود سازد. دیدگاه سیستم‌های پویا به تغییرات سیستم‌ها در پیری نیز می‌پردازد.ب) دیدگاه ادراکی- کنشی: این مدل را کیسبون مطرح کرد گیسبون چنین نظر دارد که رابطه‌ی تنگاتنگی بین سیستم ادراکی و سیستم حرکتی وجود دارد و این دو سیستم در حیوانات و انسان با هم رو به تکامل می‌روند. در این دیدگاه نمی‌توان مفهوم ادراک را مستقل از حرکت مطالعه کرد. همین‌طور رشد ادراک و رشد حرکت باید با یکدیگر مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرند و نمی‌توان در حالی‌که محیط اطراف فرد نادیده گرفته شده است. او را بررسی کرد. کیسبون برای توصیف عملکردهای اشیاء محیطی، واژه‌ی فراهم‌سازی را بکار برد. رابطه‌ی بین فرد و محیط چنان در هم آمیخته شده است که خصلت‌های فرد معانی اشیاء را تعریف می‌کند. معانی ضمنی آن این است که مردم اشیاء محیطی را نسبت به خودشان می‌سنجند نه نسبت به شیء میزان شده. مثلاً شخصی که می‌خواهد بداند که آیا می‌تواند از یک ردیف پله بالا برود نه تنها ارتفاع هر پله را در نظر می‌گیرد بلکه آن را با اندازه گام و بدن خود می‌سنجد. برای نشان دادن مقیاس بدنی از ابعاد درونی (متناسب با اندازه‌ی بدن) استفاده می‌شود نه ابعاد بیرونی لذا ممکن است توانایی با تغییر فرد یا تغییر کند بنابراین در این حالت الگوهای حرکتی جدیدی ظهور می‌کنند.در هر سنی رسیدن به یک هدف حرکتی بستگی به وضعیت فرد دارد. زیرا او دارای شکل و اندازه‌ی معینی است و همچنین اشیاء محیطی که موجب حرکات معینی می‌شوند. (نیز دارای شکل و اندازه‌ی معینی هستند) کیسبون همچنین این ایده را که سیستم عصبی مرکزی عامل اجرای محاسبات نامحدود اطلاعات مربوط به محرک برای تعیین سرعت و جهت شخص و اشیاء در حال حرکت است را رد کرد.به طبق گفته‌های گیبسون، افراد با حرکت دائمی چشم‌ها، سر و بدن می‌توانند به طور مستقیم محیط خود را درک کنند. این فعالیت یک میان جریان بصدی بوجود می‌آورد که اطلاعات مربوط به هر دو عامل فضا و زمان را تأمین می‌کند. ملاً تصویر یک اتومبیل که از مقابل می‌آید روی شبکیه چشم راننده لحظه‌ی تصادف را بدست می‌دهد.از دیدگاه گیبسون فرد می‌تواند به طور مستقیم لحظه‌ی تصادف را درک کند به انجام محاسبات پیچیده‌ی سرعت و مسافت برای پیش‌بینی محل و زمان برخورد و وقوع تصادف نیاز ندارد. اصول پایه: محیط حرکات میعنی را برای افراد فراهم می‌کند. حرکت به طور مستقیم با سیستم عصبی مرکزی درک می‌شود. فرد را یک موجود کنشی می‌داند.طبیعت در برابر تربیت: یکی از مسائل رشد حرکتی مساله‌ی طبیعت در برابر تربیت است که بعضی اوقات توارث در برابر محیط یا فطری‌گرایی در برابر تجربی‌ نگری نیز خوانده می‌شود یکی از سوالات اساسی انسان مربوط به منبع رفتارهای جدید است چگونه طفل به مرحله اجرای مهارت تازه‌ای مثل راه رفتن می‌رسد در حالی‌که پیش از آن نمی‌توانست این کار را انجام دهد. توضیحات سنتی به یکی از عوامل ارثی یا محیطی متمرکز می‌شود و آنرا منبع اصلی رفتار جدید می‌داند. فطری‌گرایان مدعی هستند که رفتار جدید در ژن‌ها ذخیره شده است. و با بالیدگی فرد ظاهر می‌شود. تجربه‌گرایان می‌گویند جذب اطلاعات از محیط موجب بروز رفتارهای تازه می‌شوند.در واقع برخی بر این عقیده‌اند که توارث در رشد اثر اصلی را دارد در حالیکه دیگران معتقدند محیط عامل‌ اثرگذار اصلی در رشد است. لذا اگر عوامل محیطی تعیین‌کننده‌ی اصلی رفتار حرکتی باشند والدینی که بخواهند فرزند خود را ورزشکار بار بیاورند ممکن است محیط کودک خود را به شکل و شیوه‌ی معینی بسازند. از طرف دیگر اگر عوامل ژنتیکی غالب باشد. والدین یا مربیان ورزش بسیار کم می‌توانند سطح استعدادهای کودک را از قابلیت ذاتی او فراتر ببرند. امروزه تعداد کمی از نظریه‌پردازان و مربیان، موضع افراطی یکی از این و را پذیرفته‌اند. زیرا هیچ‌کدام از این دو به طور انحصاری ثابت نشده‌اند. بنابراین توجه بیشتری باید به طرف مکانیسم‌های رابطه‌‌ای رشد معطوف شود. یعنی اینکه سرشت و تربیت چگونه با یکدیگر تعامل پیدا می‌کنند تا تغییرات رشد حاصل شود. در واقع دیدگاه معاصر تصدیق می‌کند که محیط و وراثت با هم عجین هستند و رفتار حرکتی متأثر از تعامل بین محیط و وراثت است. دوره‌های حساس: یک دوره‌ی حساس یا بحرانی کننده‌ زمانی است که در طی آن فرد بیشترین آمادگی را برای پذیرفتن اثر یک حادثه یا عامل آرام کننده دارد. این دوره ممکن است زمانی نباشد که یک واقعه مؤثر است بلکه زمانی باشد که بیشترین احتمال برای تأثیرگذاری بر روی فرد وجود دارد.رفتارگرایان با این امر که افراد در طی یک دوره‌ی زیستی بیشترین آمادگی را برای پذیرفتن اثر یک عامل یا واقعه دارند به شدت مخالفند. به نظر می‌رسد در مورد برخی از جنبه‌های رشد انسان مانند یادگیری زبان و دوبینی چنین دوره‌هایی وجود داشته باشد. پیوستگی در برابر گسستگی: دلیل موجه برای آشکار شدن ناگهانی رفتارهای جدید و پیوستگی پیشرفت فرآیندهای رشد برای متخصصان رشد به صورت معما درآمده است. ظهور منقطع مهارت‌های جدید یک فرآیند گسسته است. کودک، نشستن، ایستادن، راه رفتن و سخن گفتن را به طورغیرمنتظره شروع می‌کند. بنابراین می‌توان به رشد از جنبه‌ی مراحل نگریست که محور این رفتارهای تازه است. اغلب دلایل نظری رشد شامل ایده مراحل رشد است.افراد در سیستم‌های جسمی آنها به طور همزمان و پیوسته در حال تغییرند. شاید این تغییر در تمام اوقات با میزان یکسانی صورت نگیرد و ملاحظه کنید که ظهور مهارت‌های جدید که غالباً به بافت یا وضعیت بستگی دارد نیز به این موضوع افزوده می‌شود. عمومیت در برابر تغییرپذیری: تناقض دیگر در رشد حول و حوش موضوع رشد نوعی (فیلوژنی) در مقابل اختلالات فردی رشد فردی (آنتوژنی) دور می‌زند. انواع جانوران در رشد خود وجه تشابه زیادی را به نمایش می‌گذارند و تا اندازه‌ی زیادی از یک الگوی تابعی پیروی می‌کند.با این حال اختلافات فردی نیز در رشد وجود دکودکان مختلف می‌توانند همه به استفاده از گذرگاه‌های متفاوت به نقطه‌ی مشابهی در رشد برسند. هر فردی دارای تجارب متفاوتی با دیگری است حتی دوقلوها. متخصصان رشد مربیان و والدین باید بتوانند رفتار فردی را در چهارچوب رفتارهای عمومی و اختلافات فردی مورد توجه قرار دهند. فصل دوم: نمو جسمی، بالیدگی و فرآیند افزایش سننمو و بالیدگی بدن و سیستم‌های آن با افزایش سن کودک حاصل می‌شود اما الزاماً سرعت یکنواختی ندارد.اندازه‌گیری‌های نمو: انسان سنجی جسمانی شاخه‌ای از علوم که شامل نموانسانی و اندازه‌گیری بدن است انسان‌سنجی جسمانی نامیده می‌شود.شاخص‌های اندازه‌گیری آن شامل قد، وزن، طول اندام، پهنای پهن و محیط اندام می‌شود و ترکیب بدن1) قد: قد کودکان را تا سن 3 سالگی در حالت خوابیده اندازه‌گیری می‌کنند و از آن سن به بعد کودک به حالت ایستاده اندازه‌گیری می‌شود. وسیله‌ی اندازه‌گیری قدسنج نامیده می‌شود سپس با مقایسه‌ی آن با میانگین‌های تعیین شده برای رده‌های سنی مختلف می‌توان وضعیت نسبی فرد را براساس رتبه درصدی بیان کرد. 2) وزن: رقم وزن به تنهایی نمی‌تواند اطلاعات مربوط به ترکیب بدن را ارائه می‌دهد. 3) ترکیب بدن: وزن بدن به دو قسمت تقسیم می‌شود: وزن چربی و وزن بدون چربی (شامل استخوان، عضله، اندام‌ها و سایر بافت‌های جز چربی) و روش‌های غیرمستقیم اندازه‌گیری چربی بدن عبارتند از: الف) اندازه‌گیری وزن بدن در زیر آب ب) پتاسیم 40: در این روش مقدار پتاسیم 40 که بدن به طور طبیعی می‌تواند دفع کند سنجیده می‌شود زیرا مقدار آن به طور نسبی متناسب با وزن بدون چربی بدن است. ج) اندازه‌گیری ضخامت چربی زیرپوستی: عملی‌ترین روش در محیط‌های تفریحی- ورزشی و آموزشی است که با استفاده از کالیبر انجام می‌شود. رقم بدست آمده توسط کالیپر را در یک معادله‌ی جبری قرار داده، چگالی بدن و وزن چربی آن را تخمین می‌زند. این معادلات باید متناسب با وضعیت نژادی سطح آمادگی جسمی جنسیت افراد پس از بلوغ باشد. چون مثلاً کودکان در بافت استخوانی خود دارای آب بیشتر و مواد کانی کمتری نسبت به بزرگسالان هستند لذا استفاده از معادلات مربوط به بزرگسالان به منظور تخمین وزن چربی ممکن است به حد نصاب‌های بیشتری نیانجامد. 4) اندازه‌گیری محیط اندام: اندازه‌گیری‌های محیط و اندام‌ها بازتاب قطر داخلی و مقطع عرضی آن‌ها است. اندام‌های موردنظر برای اندازه‌گیری عبارتند از: سر، گردن، کمر، نشیمنگاه، ران، بازو، ساق‌پااندازه‌گیری محیط سر برای کودکان بسیار مهم است از آنجا که محیط سر بطور طبیعی برای هر سن در یک دامنه‌ی محدودی قرار دارد. لذا کم و زیادی آن از حد تعیین شده ممکن است دلیل ناهنجاری رشد عصبی باشد. مثلاً افزایش سریع اندازه‌ی محیط سر که به طور متناوب انجام شده است ممکن است نشانه‌ی بیماری هیدوسفالی و جمع شدن آب در مغز باشد که نتیجه‌ی افزایش مایع مغزی- نخاعی است. 5) پهنای بدن: برای اندازه‌گیری پهنانی بدن فاصله بین دو زائده‌ی استخوانی توسط پهناسنج اندازه‌گیری می‌شود. مانند فاصله‌ی بین دو زائده‌ی اخرمی و کتف‌ها برای اندازه‌گیری پهنای شانه یا لبه‌ی استخوان لگن برای اندازه‌گیری پهنای نشیمنگاه از تقسیم پهنای شانه بر پهنای نشیمنگاه می‌توان نسبت مفیدی را برای مشاهده تغییرات نسبی بدن بدست آورد. این نسبت به طور قابل ملاحظه‌ای نشان دهنده تفاوت‌های جنسی مربوط به نمو و بلوغ است. که این نسبت در مردان بیشتر از زنان است. سایر شاخص‌های اندازه‌گیری محیط اندام عبارتند از: پهنای مچ دست، پهنای زانو و فاصله بین زوائد بزرگ استخوان‌های ران6) طول بخش‌های بدن: از طریق سنجش اندازه‌ی بخش‌های مختلف بدن میتوان اندازه‌ی نسبی هر بخش از بدن را با توجه به اندازه‌ی کل آن تعیین کرد. پژوهشگران از دستگاه انسان‌سنجی جسمی برای اندازه‌گیری طول بخش‌های بدن استفاده می‌شود مثلاً مشاهده‌ی قد در حالت نشسته می‌تواند به ما کمک کند تا نسبت بخش‌های مختلف بدن را در طی نمو تشریع و توصیف نماییم.اندازه قد در حالت نشسته- طول قامت= اندازه طول پاها پس از این‌که قد در حالت نشسته به دست آمد می‌توان نسبت آن‌را به طول قامت محاسبه کرد. که این نسبت در دوره‌ی طفولیت بیشتر از دوره‌های بعد است و با نمو طولی پا در طی دوره‌ی کودکی کاهش می‌یابد و با سرعت، اندازه‌ پاها به اندازه‌ی تنه و سر نزدیک‌تر می‌شود.اندازه‌گیری بالیدگی: بالیدگی پیشرفت به سمت بلوغ از نظر کیفی است و نمو کمی در آن موردنظر نیست ایده‌آل آن است که بتوان به‌طور مستقیم میزان و چگونگی بالیدگی را اندازه‌گیری کرد. زیرا بالیدگی و سن تقویمی دقیقاً با هم ارتباطی ندارند. سن تقویمی: تعداد سنوات، ماه‌ها و روزهایی است که از هنگام تولد، فرد پشت سرگذاشته است. لیکن دو کودک با سن تقویمی مشابه ممکن است به طور فاحشی از نظر بالیدگی جسمی با هم اختلاف داشته باشند. یکی ممکن است زودرس باشد یعنی میزان بالیدگی از میانگین همسالانش سریع‌تر باشد لذا از نظر جسمی بالیدگی بیشتری حاصل شده باشد. در حالی‌که دیگری ممکن است دیررس بوده و میزان بالیدگی او از میانگین همسالانش کندتر باشد. مشکل بتوان بالیدگی را تنها از روی اندازه‌ی بدن استنباط کرد. بالیدگی امری کیفی است نه کمی لذا بهترین روش برای اندازه‌گیری بالیدگی، روش مستقیم است. چون بالیدگی و سن تقویمی با هم هماهنگی لازم را ندارند.روش‌های مستقیم اندازه‌گیری بالیدگی:1) سن اسکلتی: مفیدترین روش سنجش بالیدگی تعیین سن اسکلتی توسط رادیوگرافی است.از روی استخوان‌های مچ دست و گاهی نیز استخوان‌های طویل یا دندان‌ها عکس‌برداری می‌شود.هر 6 ماه یا هر سال یک‌بار به‌کار می‌رود.برای تعیین سن اسکلتی کودک، باید رادیوگرافی‌های او را با رادیوگرافی‌های استاندارد رشد استخوان مقایسه کرد.قسمت‌های سیاه یا خاکستری در عکس‌های رادیوگرافی، غضروف است که هنوز استخوانی و سخت نشده‌اند وقتی این قسمت‌ها به استخوان تبدیل شوند به رنگ مات دیده می‌شوند.مراکز استخوانی و اندازه‌ی آن‌ها با افزایش رشد استخوان زیادتر می‌شود. معایب- مسائل فنی و دقت کار، هزینه‌ی زیاد آن2) دندان درآوردن: این روش به 2 مقطع زمانی محدود می‌شود: 6 ماهگی تا 3 سالگی و 13-6 سالگی (دندان‌های دائمی)ظاهر شدن دندان‌های شیری و دندان‌های دائمی هر دو از تربیت خاصی برخوردار است و کودکانی که زودرس باشند، زودتر دندان درمی‌آورند. (این روش محدود به زمان خاصی است) 3) مشخصات جنسی ثانویه:مقیاس‌های 1 تا 5 ؟؟ را برای هر یک از مشخصات تعیین و سپس با مقایسه‌ی آن با عکس‌های استاندارد درجه‌ی رشد و بالیدگی فرد را ارزیابی کرد.رشد موهای صورت و زیربغل را نیز می‌توان به عنوان شاخص بالیدگی به کار برد.این روش در دوره‌ی نوجوانی برای سنجش میزان بالیدگی به کار می‌رود. روش‌های مستقیم سنجش بالیدگی به سایر شیوه‌ها ارجح است. اما فقط در محدوده‌ی زمانی معینی قابل اجرا است. در پاره‌ای از اوقات باید میزان بالیدگی را از روی سن تقویمی استنباط کرد. در این صورت استنباط باید براساس اندازه‌گیری‌های انسان‌سنجی جسمی انجام شود.منحنی نمو: اندازه‌گیری‌های انسان سنجی جسمی غالباً به صورت منحنی درمی‌آید. الف) منحنی فاصله‌ای: در صورتی که در فواصل زمانی معین، مقدار و میزان نمو اندازه‌گیری و در روی منحنی منعکس گردد منحنی بدست آمده را منحنی فاصله‌ای می‌گویند. (مانند علامت زدن قد کودک بر روی دیوار هر سال روز تولدش)موارد مهم در منحنی فاصله‌ای:1) سرعت یا میزان نمو: مواقعی که شیب منفی زیاد است نمو سریع است و در جایی که شیب کمی داشته باشد و یا به صورت فلات است سرعت نمو کم بوده است.2) نقاط عطف: زمان‌هایی است که دوره‌ی انتقالی از یک دوره‌ی تند به کند یا بالعکس است.ب) منحنی سرعت:با تعیین نقاط افزایش میزان نمو بدست می‌آید و در اینجا افزایش تراکمی در فواصل زمانی معین مورد نظر نیست.در آن میزان نمو نقاط عطف منفی فاصله‌ای را می‌توان به خوبی نشان داد.بیشترین سرعت نمو توسط بالاترین نقطه‌ی منحنی و کمترین سرعت توسط نقاط پایین نشان داده می‌شود و نقطه‌ی عطف منفی فاصله‌ای در این منحنی، قله اوج منحنی نامیده می‌شود. ج) منحنی شتاب: در منحنی شتاب تغییرات میزان نمو منعکس می‌شود.بر دوره‌هایی از سن کودک تأکید دارد که میزان تغییر ثابت سریع یا کند بوده است.همان‌طوری که بر روی منحنی فاصله‌ای هم می‌توان مشخص کرد اولین دوره‌ی عادت ماهیانه بعد از حداکثر سرعت نمو ظاهر می‌شود. رشد بهنجار پیش از تولد: فرآیند نمو از لحظه‌ی تشکیل نطفه آغاز می‌شود. رشد اولیه دقیق بوده و عوامل ژنتیکی آنرا تنظیم می‌کند. بنابراین ژنها جنبه‌های مختلف رشد طبیعی یا ناهنجاری‌های مادرزادی را تعیین می‌کنند.همزمان با نمو رویانی جنین نسبت به عوامل محیطی در رحم مادر حساس می‌شود که عبارتند از: کیسه‌ای که جنین در آن رشد می‌کند.مواد غذایی که از طریق گردش خون مادر به او می‌رسد. عوامل محیطی مثل فشارهای غیرطبیعی خارجی ویروس‌ها و داروهای موجود در جریان خون مادرعوامل محیطی می‌توانند به طور مثبت یا منفی بر نمود و بالیدگی مؤثر باشند.عوامل ژنتیکی و محیطی هر دو بر روی نمو رویانی و جنینی به طور طبیعی اثر می‌گذارند. رشد رویانی:شکل‌گیری سلول‌های جنسی: مطالعات ژنتیکی که رنگ چشم و مو، پتانسیل ساختار اسکلتی و ; تعیین می‌کند در ژن‌ها به صورت مولکول‌های DNA قرار گرفته‌اند. ژن‌ها روی کروموزوم‌ها و کروموزوم‌ها به شکل رشته‌های باریک در داخل هسته قرار دارند. انسان دارای 23 جفت کروموزوم در کلیه‌ی سلول‌های خود است. به غیر از سلول‌های جنسی که در هنگام شکل‌گیری از طریق نوعی کاهش کروموزومی به نام میوز تکثیر می‌شوند یعنی هر سلول جنسی به دو سلول مشابه تقسیم می‌شود و فقط یک کروموزوم به سلول‌های جنسی تکثیرشده می‌رود. اینکه کدام یک از آن‌ها به هر سلول جدید برود شانسی و تصادفی است. لذا احتمال بروز تفاوت‌های زیادی در فرزندان هر زوج وجود دارد. هر یک از والدین فقط 23 کروموزوم در سلول نطفه سهیم هستند. نمو سلول بارور شده و تمایزپذیری:ژن‌ها رشد دائمی رویان را در یک الگوی قابل پیش‌بینی و دقیق هدایت می‌کنند. سلول تخم یا زیگوت طی تقسیم میوز که در آن تمامی 22 جفت کروموزوم به سلول‌های بعدی منتقل می‌شوند تقسیم می‌شود اول 2 تا بعد 4 تا 8 تا و بعد از 4 روز تشکیل پلاستوسیت: که دارای 6 سلول است که 5 سلول توده‌ی مرکزی را تشکیل می‌دهند. زمانی که بلاستوسیت 6-5 روز از عمرش می‌گذرد در دیواره‌ی رحم کاشته می‌شود. (10 روز پس از لقاح) توده‌ی سلولی داخلی با ادامه‌ی تصمیمات خود تشکیل سه لایه از بافت‌ها را می‌دهد و همزمان سلول‌های جدید نقل مکان می‌کنند.اکتودرم (خارجی): بشره‌ی پوست، مینا، بافت عصبی- مو- ناخن- گیرنده‌هی حسی. جفتفرودرم (میانی): غشاء میانی پوست- دندان- بافت پیوندی- ماهیچه- خون استخوان‌بندی- کرتکس آدرنال- دستگاه‌های گردش خون و دفع آندروم (داخلی): لاله گوش و شنوایی- صفیره- مثانه- رحم- پروستات- گوارش- تنفس- کبد- غدد بزاقی و مترشحه داخلی و تولیدمثل – تیموس و تیروئید.تمایزپذیری: بطور کلی 8 هفته اول بعد از عمل لقاح تمایزپذیری سلول‌ها و تشکیل اندام‌های مختلف بدن است.فرآیند تفکیک و تمایز سلول‌ها و تشکیل بافت‌ها و اندام‌های بدن را تمایزپذیری می‌گویند.تشکیل بافت‌ها و اندام‌های مختلف بدن در زمان‌های قابل پیش‌بینی انجام می‌شود.از هفته 8-2: این دوره را مرحله رویانی می‌نامند. رشد جنینی: دوره‌ی بعد از مرحله رویانی را مرحله رشد جنینی می‌نامند. در این دوره نمو با ادامه تمایزپذیری سلول‌های جنین همراه است به ظرفیت‌های عملی خود می‌رسند. ادامه نمو اندام‌ها و بافت‌ها به 2 صورت است:الف) افزایش تعداد سلول‌ها: مثل بافت‌های خون، استخوان، جگرب) افزایش حجم سلول‌ها: مانند مغز و شش‌ها هم‌چنین نمو در دو جهت رخ می‌دهد که عبارتند از: سربی دمی (سفالوکودال): ساختارهای صرد صورت سریع‌تر از بالاتنه و نیز بالاتنه سریعتر از اندام‌های پایین بدن رشد می‌کنند.مرکز به سمت خارج: رشد تنه جلوتر از قسمت‌های نزدیک اندام‌ها به مراتب سریع‌تر از بخش‌های پایانی اندام‌هاست.قابلیت شکل پذیری:برخی از سلول‌ها دارای کیفیت عجیبی به نام شکل‌پذیری هستند. یعنی: این قابلیت که می‌توانند عملکرد جدیدی را ایجاد کنند. در صورتی که برخی از سلول‌های یک سیستم صدمه ببیند، سلول‌های باقیمانده تحریک شده، نقش سلول‌های صدمه دیده را اجرا می‌کنند.سلول‌های بافت عصبی درجه‌ی بالایی از خاصیت شکل‌پذیری دارند. لذا ساختار ترکیب شیمیایی و عملکرد آن‌ها قبل و بعد از تولد قابل تغییر است.عوامل محیطی و نمو قبل از تولد: الف) تغذیه جنین: سیستم تغذیه یکی از عوامل محیطی است که بیشترین اثر را به رشد جنین دارد.از نظر ساختاری عضو رابط برای تغذیه جنین، جفت (placenta) است. این شبکه مویرگی در مراحل رشد اولیه‌ی رویانی از قشر خارجی آن و بافت مادری ساخته می‌شود.جفت در واقع از دو جدار موازی که توسط خون مادری پر شده است تشکیل می‌شود. در این بخش شبکه‌های پنجه‌ای کشیده شده‌اند و از این طریق تبادل مواد را بین مادر و جنین افزایش می‌دهند. 4) چون این دستگاه‌ها در بعضی از اطفال در مقایسه با دیگران زودتر پیشرفت می‌کنند،لذا میزان ظاهر شدن حرکات پایه‌ای در اطفال متفاوت است شرایط محیطی نیز نقش مهمی در اختلافات فردی به عهده دارد.5) کودکان از طریق فراگیری مهارت‌های حرکتی پایه، کنترل محیط خود را بدست می‌گیرند. فراگیری این مهارت‌ها به ترتیب معینی رخ می‌دهد.حرکات انتقالی پایه: کودکان عموماً در 5 سالگی کنترل بالاتنه خود را بدست می‌آورند.بر طبق قیاس رشد کنترل حرکات تمامی تنه در خلال سه ماه بعد کسب می‌شود.غلتیدن از پشت به روی شکم:کودکان 8 ماهه در صورتی که به پشت و در حالت خوابیده قرار داده شوند می‌توانند بغلتند و در روی شکم خود قرار بگیرند.در حدود 9 ماهگی، اطفال می‌توانند این حرکات انتقالی را به ترتیب انجام داده و به حالت سینه‌خیز درآیند. (سینه‌خیز رفتن وضعیتی است که در آن هنوز شکم طفل در موقع حرکت روی زمین کشیده می‌شود در صورتی که منظور از چهار دست و پا رفتن موقعی است که طفل روی دست‌ها و زانوهای خود حرکت می‌کند و شکم او از زمین فاصله دارد) مراحل توصیفی پیشرفت تا رسیدن به حرکت انتقالی ایستاد طبق نظر مک گرو:1) بازتاب راه رفتن (تولد تا 5 ماهگی): موقعی که طفل بر روی سطحی به صورت ایستاده نگه داشته شود قدم برداشتن به طور بازتابی توسط او انجام می‌شود. و مراکز پایین‌تر مغز حرکت را کنترل می‌کنند.2) بازداری (5-4 ماهگی): بازتاب راه رفتن کاهش می‌یابد.مراکز بالاتر مغز مانع کنترل بخش‌های پایین‌تر هستند.طفل کنترل سر خود را بدست می‌آورد.3) انتقال (5/7-4 ماهگی): هرگاه طفل روی سطحی بصورت ایستاده نگه داشته شود حرکت قدم برداشتن یا پرش روی پا را انجام می‌دهد.طفل به بهترین نمو می‌توان تنه خود را کنترل کند.4) قدم برداشتن ارادی (9-5/7 ماهگی): هرگاه طفل توسط یکی از بزرگتران هدایت شود حرکت راه رفتن را انجام می‌دهد.طفل می‌تواند کنترل بهتری روی پاها از خود نشان دهد.5) قدم برداشتن مستقل (15-9 ماهگی):طفل با تمامی کف پا قدم برمی‌دارد. حرکات، توجه و آگاهی کمتری را از غشاء مغزی می‌طلبد.حرکت راه رفتن بیشتر به شکل خودکار انجام می‌شود.6) پیشرفت راه رفتن از پاشنه به پنجه (از 18 ماهگی به بعد)7) بالیدگی در راه رفتن (5/2 سالگی) کودک دست و پای مخالف را همزمان تاب می‌دهد.کنترل‌کننده‌های سرعت: ممکن است تعدادی از دستگاه‌های بدن تا حدی رشد کرده باشند که اجرای مهارت تازه‌ای عملی باشد، لیکن چندتایی دیگر هنوز به آن درجه از رشد که لازمه شروع حرکت است نرسیده باشند لذا رفتار جدید تا موقعی که سیستم‌های باقیمانه رشد کافی نکنند، به تعویق می‌افتد. متخصصان رشد طرفدار سیستم‌های پویا این سیستم را کنترل‌کننده‌های سرعت رشد یا محدودکننده‌های سرعت رشد آن رفتار به خصوص می‌گویند یعنی اینکه این سیستم‌ها سرعت رشد را محدود می‌کنند. علمای بالیدگی دستگاه عصبی را پیوسته به عنوان یک کنترل‌کننده سرعت رشد می‌شناسند اما طرفداران مکتب سیستم‌های پویا بسیاری از سیستم‌های مختلف بدن از جمله دستگاه عصبی را به عنوان کنترل کننده سرعت رشد می‌شناسند.1) سیستم‌های کنترل‌کننده رشد حرکت انتقالی چهار دست و پا رفتن: مهارت‌های پایه و اساسی برای حرکت چهار دست و پا رفتن عبارتند از:1) سینه‌خیز رفتن به طوری که سینه و شکم روی زمین قرار گرفته باشند. 2) وضعیت چهار دست و پا در سطح پایین به طوریکه شکم از زمین جدا شده و پاها به طور قرینه و همزمان حرکت می‌کند.3) وضعیت چهاردست و پا در سطح بالا و متمایل کردن بدن به جلو و عقب 4) چهاردست و پا رفتن همراه با دست و چای مخالف و به طور متناوب برای انتقال از متمایل کردن بدن به جلو و عقب، به حرکت چهار دست و پا رفتن کودک باید از وضعیت حرکت اندام‌ها با هم به وضعیت حرکت دست و پای مخالف پیشرفت می‌کند. یعنی به الگوی تازه‌ای از حرکت دست و پا برسد. گلدفیلدی می‌گوید: آن‌چه باعث شروع این حرکت می‌شود: آشنایی با وضعیت سر- دست‌یابی به دست پرسر- لگد زدن است.حرکت چهار دست و پا زمانی شروع می‌شود که قدرت عضلانی دست‌ها و همچنین تعادل روی دو پا و یک دست به حدی برسد که کودک دست برتر خود را انتخاب کرده باشد. پیشرفت در چهار دست و پا رفتن می‌تواند انعکاس رشد این سیستم‌ها و عملکردهای مربوط به آنها باشد.رشد 3 عملکرد مستقل و کمک‌کننده به رشد سینه‌خیز رفتن2) سیستم‌های کنترل کننده رشد حرکت انتقالی راه رفتن:تلن اظهار داشت که عوامل کنترل‌کننده رشد راه رفتن عبارتند از: الف) قدرت عضلانی لازم در تنه و عضلات راست کننده پا. به طوریکه به کودک اجازه دهد تا وضعیت ایستاده قامت را بر روی سطح اتکاء نسبتاً کوچکی حفظ کنند.ب) رشد تعادل در حدی که کودک بتواند عدم تعادل ناشی از انتقال وزن بدن را از روی یک پا به پای دیگر جبران کند.در واقع برای دو حرکت پایه انتقالی راه رفتن و چهار دست و پا رفتن، قدرت عضلانی، وضعیت قامت و تعادل ظاهراً عوامل محدودکننده مهم هستند.حرکات پایه چنگ زدن و گرفتن: طبق نظر هالورسون:در چنگ‌زدن‌های اولیه: 1) طفل شیء را با کف دست گرفته می‌فشارد.2) او به زودی آن را در کف دست و نزدیک به انگشت شست می‌گذارد و در نهایت 3) از انگشت شست و سایر انگشتان به شکل گاز انبری برای گرفتن آن استفاده می‌کند.نزدیک شدن‌های اولیه دست به شیء با دقت کم یا بدون دقت است. 1) طفل سعی می‌کند دست خود را دراز کند و از بالا روی آن قرار دهد. 2) بعداً او ممکن است برای دسترسی به اشیاء از هر دو دست استفاده کند، زیرا خطا با یک دست ممکن است آن‌ها را به طرف دست دیگر هل دهد. لذا طفل می‌توانید شیء را از بین دو دست خود بفشارد.3) در حدود سن 10 سالگی طفل می‌تواند پیوسته و به طور مستقیم یک دست خود را به شیء نزدیک کند و آنرا بگیرد.نوع چنگ زدن سن بر حسب هفتهبدون تماس 16 هفتگیفقط تماس 20 گرفتن اولیه 20گرفتن با فشار (چلاندن) 24گرفتن با دست 28گرفتن با کف دست 28گرفتن با کف دست به سمت بالا 32گرفتن با کف دست به سمت پایین 36گرفتن پا انگشتان 52گرفتن از بالا با انگشتان 52طرفداران مکتب بالیدگی ظهور وضعیت تازه چنگ زدن به اشیاء را به بالیدگی دستگاه عصبی مرتبط ساختند در حالیکه طرفداران دیدگاه پردازش اطلاعات. مراحل رشد چنگ زدن را به میزان رشد و پیشرفت ظرفیت شناختی طفل مربوط کردند و آنها این حرکت را حاصل فراگیری برنامه‌های حرکتی بیشتر توسط کودک دانستند.دسترسی:انواع دسترسی عبارتند از:1) حرکات پیش از دسترسی (تولد تا 4 ماهگی)2) دسترسی هدایت شده بصری (8-4 ماهگی)3) دسترسی فراخوانده شده بصری (9 ماهگی به بعد) الف) حرکات پیش از دسترسی: نظریه‌های سنتی دلالت بر آن دارد که نوزادان دارای حرکات پیش از دسترسی هستند که محدود به حرکات هیجانی، پرتابی و رفلکسی اندام‌ها می‌شود.اما پوور و همکارانش مدعی هستند که نوزادان حرکات هماهنگ چشم و دست را انجام می‌دهند. آنها مشاهده کردند که نوزادان می‌توانند به طرف اشیاء دست دراز کنند و حرکات گرفتن را انجام دهند اگر چه تماس واقعی با شیء شانسی و تصادفی باشد. این گونه حرکات بازکردن مفاصل دست را حرکات پیش از دسترسی نامیده‌اند. 1) اشیایی که در حال حرکت هستند بهتر از اشیاء ساکن باعث بروز حرکات پیش از دسترسی می‌شوند.2) از طرف دیگر وقتی اطفال نگاه خود را روی شیء نگه دارند بیشتر حرکت چنگ زدن را تکرار می‌کنند.پیش از دسترسی و خوددسترسی وجود دارد که عبارتند از: 1) نوزادان از اطلاعات بصری برای هدایت دست به طرف شیء استفاده نمی‌کنند.2) نوزادان برای رسیدن به شیء از اطلاعات بینائی خود استفاده نمی‌کنند.3) نوزادان همیشه شکل دست خود را متناسب با ویژگی و شکل اشیاء در نمی‌آورند.4) نوزادان در حرکت پیش از دسترسی به ندرت به اشیاء هدف خود دسترسی پیدا می‌کنند.ب) دسترسی هدایت شده بصری: موقعی که طفل به سن 4 سالگی می‌رسد امکان موفقیت او در حرکت دسترسی و گرفتن اشیاء تا اندازه زیادی افزایش می‌یابد. در فاصله 7-4 ماهگی1) اطفال به طور فزاینده از بینایی خود برای هدایت دست‌ها به طرف شیء مورد نظر استفاده می‌کند آنها معمولاً قبل از تماس با آن، چندین اصلاح در حرکت دست خود انجام می‌دهند. 2) اطفال در این سن در صورتی که محل یک شیء تغییر کند، وضعیت دسترسی خود را با آن سازگار می‌کنند و موقعی که به آنها اجازه داده نشود تا دست‌های خود را ببیند عمل دست زدن آنها متوقف می‌شود.3) اطفال در حدود سن 4 ماهگی متناسب با مکان و نحوه نزدیک شدن به شیء مورد نظر، به دستهای خود شکل می‌دهند.4) دسترسی هدایت شده بصری در حدود 7 ماهگی کاملاً جا می‌افتد.ج) دسترسی فراخوانده شده بصری:1) در اواخر سال زندگی، بخش ابتدایی حرکت دسترسی طفل به قدری دقیق می‌شود که نیازی به حرکت اصلاحی دست خود نخواهد داشت و چنانچه نیازی به آن باشد بسیار جزئی خواهد بود.2) طفل در این موقع دیگر نیازی به دیدن دستهایش برای تکمیل حرکت دست زدن ندارد.3) در پایان سال با پیشرفت بیشتری در دست زدن به اشیاء پیدا می‌شود. طفل به سرعت نحوه شکل دادن به دست خود را یاد می‌گیرد و شکل دست او با توجه به شیء به مراتب مناسب‌تر از گذشته است. دسترسی دو دستی:افراد ماهر می‌دانند اشیایی را که برای یک دست بزرگند باید دو دستی گرفت آنها دست دیگر را مکمل دست اول به کار می‌برند. مثلاً کودک ممکن است با یک دست ظرفی را بگیرد و با دست دیگر در آنرا باز کند.حرکات دست و بازوی نوزادان غیرمتقارن است.1) نخستین حرکت در اندامی نوزاد (استفاده از دو دست یا دو پا به طور همزمان) در حدود 2 ماهگی و با کشیدن و بلندکردن دستها مشاهده می‌شود.2) در طی چندماه پس از آن، اطفال می‌توانند دستهای خود را در وسط بدن به هم متصل کنند.3) اطفال تقریباً درحدود 5/4 ماهگی با هر دو دست برای گرفتن اشیاء به آنها نزدیک می‌شوند ابتدا یکی از دو دست شیء را گرفته و سپس دست دیگر به آن ملحق می‌شود. 4) از سن 5 سالگی به بعد گرفتن دو دستی رو به کاهش می‌رود.5) طفل در 7 ماهگی بر حسب اینکه در چه وضعیتی قرار گرفته باشد یا اینکه اندازه وزن و شکل شیء چقدر باشد یک یا دو دست خود را برای گرفتن اشیاء به کار می‌برد. نزدیک شدن به شیء گرفتن آن در این سن، به طور همزمان و در فضا یا هر دو دست انجام می‌شود. هر دو دست حرکت خود را به طرف شیء در یک زمان آغاز می‌کنند و هر دو در یک زمان به شیء مورد نظر می‌رسند. 6) اطفال از 8 سالگی به بعد حرکت همزمان دو دست را کمتر به کار می‌برند بطوریکه می‌توانند با دو دست دستکاری کنند.7) در پایان سال اول زندگی، کودکان می‌توانند دو شیء را با دستهای خود بگیرند به طوریکه در هر دو دست یکی از آن دوشیء قرار گرفته باشد. سپس دو شیء را به هم می‌زنند. کودکان دراین سنین می‌توانند آن‌ها را از هم جدا کنند یایکی را داخل دیگری قرار دهند کودکان بلافاصله می‌توانند همزمان به طرف دو شیء حرکت کرده و آنها را بگیرند. کودکان تا پایان سال دوم زندگی نمی‌توانند حرکات تکمیلی را با هر دو دست انجام دهند برای مثال در ظرف را با یک دست باز کرده و با دست دیگر از داخل آن چیزی بردارند.تفاوت‌های موجود بین دختران و پسران از نظر کمیت اجرا:تفاوت موجود بین دختران و پسران در مهارت‌هایی که نیاز به پیش‌بینی، انطباق و زمان عکس‌العمل دارد به سن مربوط نمی‌شود بلکه، در مهارتهای ظریف که نیاز به هماهنگی چشمی- حرکتی است و نیز مهارتهای مربوط به انعطاف‌پذیری، تفاوتهای کمی آن هم به نفع دختران وجود دارد.این تفاوت‌های مختلف در دختران و پسران، نشان‌دهنده عواملی است که در هر یک از دو جنس به گونه‌ای متفاوت وجود دارد و به کمیت اجرا اثر می‌گذارد.عوامل موثر بر کمیت اجرا:کمیت اجرا انعکاسی از عوامل مختلفی از جمله:الگوهای رشدی- اندازه و ساختمان بدن- ترکیب بدن- قدرت-هماهنگی است.تـأثیر عوامل فوق بویژه در دو انتهای پیوستار اجرا بیشتر مشهود است. مثلاً یک کودک بسیار سنگین یا بسیار ضعیف در آزمون‌های کمی نمرات خوبی نمی‌گیرد. در مقابل یک کودک زودرس و عضلانی امتیاز خوبی خواهد گرفت. لذا یکی یا ترکیبی از سیستم‌های بدن، عوامل محیطی یا قشرهای یادگیری ممکن است علت تفاوت‌های فردی یا گروهی در امتیازات یا رکوردهای کمی باشد. حتی در دوران جوانی نیز ممکن است یکی یا تعدادی از سیستم‌های بدن به عنوان کنترل کننده میزان مهمارتی عمل کند.باید در نظر داشت که ویژگی‌های مشخص، قد بلندتر، ترکیب عضلانی بیشتر و بافت عضلانی و قدرت بیشتر به پسران در مقایسه با دختران در اجرای اعمال (مهارت‌های) مخصوصی برتری می‌دهد.اما در مورد مهارت‌های حرکتی که نیاز به هماهنگی ظریف و دقت دارد: دختران در مهارتهایی که نیاز به سرعت و دقت در گرفتن دارد و به همان نسبت در لی لی از پسران برتر بودند. (هالورسون و ویلیامز) ضمناً توماس و فرنچ با روش تجزیه و تحلیل متا، برتری دختران را در اعمال مربوط به هماهنگی چشمی- حرکتی و انعطاف‌پذیری تأیید کردند.عملکرد حرکتی دردوره بزرگسالی: افراد در سنین میانسالی و بزرگسالی ممکن است نتوانند در سطح یک بزرگسال جوان مهارتهایی را که سرعت جزء اصلی آن است حفظ کند. لیکن ممکن است مهارتهایی که نیاز به دقت دارد حفظ کرده یا در آن پیشرفت کنند یا ممکن است در حین کاهش سطح کمی مهارت کیفیت آنرا حفظ کنند.– بزرگسالان می‌توانند مهارتهای خود را پالایش و کامل کنند. لیکن فرآیند افزایش سن بر اجرای مهارتهای آنها تاثیر می‌گذارد.کنترل‌کننده‌های میزان رشد حرکتی در بزرگسالان:در فرآیند افازیش سن سیستمی که تحلیل می‌رود می‌تواند موجب تغییر رفتار گردد مثلاً کاهش قدرت عضلانی یا کندشدن سیستم‌های عصبی تا یک نقطه بحرانی و حساس موجب می‌شود که فرد حرکاتش را با سرعت و قدرت کمتر و در دامنه محدودتری اجرا کند.کمیت اجرا در بزرگسالانکاهش رکود در میانسالی خیلی تدریجی است. این کاهش پس از 60 سالگی بویژه در زنان، قابل توجه است و پس از 75 سالگی نسبتاً برجسته و زیاد است.کاهش قدرت و سرعت در دهه‌های 70 و 80 سالگی می‌تواند مبین کاهش دقت در این گروه‌های نسبی باشد.این امکان وجود دارد که کاهش مختصر سلول کمی اجراها در سنین پیری به تغییرات کیفی مربوط باشد یا ممکن است الگوهای حرکت پایدار باشد و کاهش در سطوح کمی اجراها به عوامل آمادگی جسمانی مانند کاهش قدرت و یا هنجارهای اجتماعی مربوط باشد.   ادامه خواندن مقاله ‌رشد و تکامل حرکتي در طول عمر

نوشته مقاله ‌رشد و تکامل حرکتي در طول عمر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله روشهاي صرفه جويي از در و پنجره دوجداره

$
0
0
 nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اعمال اصلاحاتی در پوسته ساختمان، تجهیزات HVAC و سیستم‌‌های روشنایی و همچنین روش‌های راهبردی و نگهداری در این فهرست پیشنهاد شده بودند.در این فهرست، تكیه بسیاری بر روی ساختمان‌های صنعتی و همچنین ملاحظات عمومی HVAC شده بود.این فهرست در زمان خود به دلیل ملاحظات انرژی آن دوران، با استقبال بسیار مناسبی روبه‌رو شد. تكیه بسیار بر روی ساختمان‌های صنعتی و همچنین ملاحظات عمومی موجود در آن زمان بود.امروزه نیز حفاظت از منابع انرژی و صرفه‌جویی در مصرف آن، یك اولویت اصلی برای مالكان ساختمان به شمار می‌آید، روندی كه به نظر می‌رسد فراتر از موج به وجود آمده در مورد قیمت نفت، گاز و برق و همچنین عدم قطعیت تامین این مواد، همچنان ادامه داشته باشد.هرچند فهرست سال 1975 دارای موارد صرفه‌جویی در انرژی بوده كه امروزه نیز همچنان دارای اعتبار است، اما اصلاحات بسیاری نیز در هنر صرفه‌جویی در انرژی صورت گرفت. بدیهی است كه اشاره به تمام موارد مرتبط با این زمینه امكان‌پذیر نیست و هدف از این فهرست، تنها ارائه ایده‌ای از پیشرفت‌های در حال انجام در زمینه سیستم‌های دارای بازدهی انرژی بالا است، نه مستند ساختن تمام راه‌های صرفه‌جویی در انرژی. برخی از روش‌های قدیمی مانند «تعمیر پنجره‌های شكسته» از این لیست حذف شده و در عوض یك بخش جدید با نام «شیوه‌های موثر» به این فهرست اضافه شده‌اند.همچنین، فهرست مذكور جهت سهولت استفاده به بخش‌های فرعی تقسیم شده است. مهندسان بایستی موارد ذكر شده در این فهرست را مورد ارزیابی قرار دهند تا اطمینان حاصل كنند كه این روش‌ها، برای ساختمان‌های موردنظرشان مناسب و ایمن هستند. شیوه‌های موثر 1 – در برنامه‌های عملكردی فراتر از دستورالعمل‌های اجباری، به شكل داوطلبانه شركت كنید.به عنوان نمونه‌ای از این برنامه‌ها، می‌توان برنامه «راهبری در طراحی انرژی و محیط‌زیست LEED» اشاره كرد. 2 – اطمینان حاصل كنید كه طراحی موجود با دستورالعمل‌های صرفه‌جویی در انرژی «در صورت قابل اعمال بودن» و یا استانداردهای ASHRAE تطابق داشته باشد. 3 – مدارك بهره‌برداری و نگهداری سیستم را به روز نگاه داشته و مطمئن شوید كه كاركنان این بخش دارای دانش فنی لازم بوده، آموزش‌های لازم را دریافت كرده، اطلاعات لازم را در اختیار داشته و در وظایف خود به صورت فعال عمل می‌كنند. 4 – اهدافی كه مورد مصرف و نیاز به انرژی تدوین كرده و آنها را با پرسنل عملیاتی در فواصل زمانی مناسب مورد ردیابی و بحث قرار دهید. 5 – برای اینكه چرخه عمر ساختمان را در طول مراحل طراحی، ساخت و بهره‌برداری در ذهن داشته باشید، به صورت گروهی عمل كنید. 6 – به ساكنان ساختمان مورد درك و گزارش دادن كیفیت هوای داخل و مشكلات انرژی آموزش داده و روش‌هایی برای تشویق آنان در این زمینه در نظر بگیرید. 7 – در بازنگری‌های عمومی و هم‌ارز طراحی برای آشنایی با دستورالعمل‌ها و استانداردها شركت كنید. 8 – شركت در سازمان حرفه‌ای را تشویق كرده، آموزش‌هایی در مورد شیوه‌های تداوم‌پذیر تدارك ببینید، در نشریه‌های كیفیتی مشترك شوید و پایگاه‌های اینترنتی مفید را نشانه‌گذاری كنید.ساختمانپوسته ساختمان:به‌كارگیری پوسته‌های دارای كیفیت بالا و فضاهای ارتقادهنده عایق‌كاری و همچنین مناطق تهویه‌ای دیگر، نفوذ هوا در ساختمان را به حداقل برسانید آزمایش‌هایی را برای اطمینان از برآورده شدن معیارهای طراحی مشخص كنید. از بیشترین مقادیر عملی عایق‌كاری برای بام، دیوارها و شیشه‌های ساختمان بهره بگیرید.تامین آسایش ساكنان و در عین حال حداكثر كاهش ممكن در اندازه سیستم‌های مكانیكی را لحاظ كنید.در ورودی ساختمان از درهای خودكار یا گردان استفاده كنید. مطابق توصیه ASHRAE، استفاده از این درهای می‌تواند در مقایسه با درهای یك لنگه یا دو لنگه معمولی، تا 75درصد از نفوذ هوا در ساختمان بكاهد. از شیشه‌های دو سایه جداره پر شده با آرگون با پوشش مخصوص اعمال شده توسط كارخانه «ضریب سایه پایین» استفاده كنید. از نورگیرها و یا سایبان‌ها جهت كمك به كاهش باز سرمایشی در طول ساعات اوج بار استفاده كنید. سعی كنید تا حد امكان از سایه درختان و گیاهان در اطراف ساختمان بهره بگیرید. با استفاده از برنامه‌های نگهداری، ارتقای جدی برای ورودی و پوسته ساختمان، مقاومت بدنه ساختمان را در مقابل نفوذ هوا حفظ كرده و بهبود بخشید. سیستم‌های مكانیكی/ الكتریكی كلیات: تحقیق انرژی انجام دهید و یا از یك محل دیگر با كاربرد مشابه كاربرد مورد نظرتان دیدن كنید. به طور دوره‌ای، بارهای موجود در ساختمان را دوباره ارزیابی كنید تا مطمئن شوید كه سیستم HVAC و اجزای مختلف آن دارای ظرفیت مناسبی بوده و از نظر عملكردی دارای توازن هستند. از برنامه‌های توزیع استفاده كنید به قسمتی كه تامین آسایش و روشنایی برای ساكنین، تنها در هنگام حضور افراد انجام گیرد. همیشه كنترل مناسبی بر روی هوای خارجی داشته باشید تا از جریان اضافی هوای خارج در شرایط حاد دمایی جلوگیری كرده و در عین حال كیفیت هوای مناسب را در تمام اوقات حضور افراد حفظ كنید. برای اكونومایزرهای هوا از كنترل آفتابی استفاده كنید. كنترل‌ها كنترل‌هایی برای كاربرد و نگهداری راحت با امكانات عیب‌یابی خودكار و دیگر قابلیت‌های ردیابی خطا طراحی كنید.محل حس‌گرها و حلقه‌های كنترل را بررسی كرده و آنها را در صورت لزوم دوباره كالیبره كنید تا شرایط طراحی برای تامین رفاه ساكنین و همچنین صرفه‌جویی در مصرف انرژی حفظ شود. رفع مشكلاتی كه نیاز به مدخلات دستی و یا تعمیرات محدودكنندگی عملكردی دارند، سیستم كنترل را در وضعیت كاركرد در حالت طراحی حفظ كنیدهر زمان كه امكان آن وجود داشت، سیستم‌های كنترل خود را به انواع جدیدتر كنترل اتاق یا فضای كاری ارتقا دهید. كاركرد صحیح نرم‌افزار كنترلی را بررسی نمایید تا از عدم وجود خطا در برنامه‌ها اطمینان حاصل كنید. در صورت لزوم برای اضافه كردن خصوصیات جدید مانند برنامه‌ریزی‌های بهبود یافته و یا ظرفیت بیشتر تنظیمات اپراتور، سیستم را ارتقا دهید. در هنگام لزوم، كنترل‌ها و سیستم كنترلی را ارتقا دهید. جایگزین كردن سیستم‌های پنوماتیكی با كنترل مستقیم دیجیتال، می‌تواند بسیار موثر باشد. سعی كنید خصوصیات شبكه را برای بهبود اخطاردهی و پاسخگویی نگهداری سیستم و همچنین عكس‌العمل نشان دادن به علامت‌های انرژی بدون وقفه، به سیستم اضافه كنید. یك برنامه نگهداری مناسب را كه شامل بررسی‌های دوره‌ای برای كنترل دمپرها، اتصالات، شیرهای كنترلی و دیگر ابزارهای مكانیكی كنترل است، به كار بگیرید. از ایستگاه‌های كاری ارتقا یافته برای ارائه اطلاعات بیشتر به اپراتورها استفاده كنید. از كنتورهای فرعی برق استفاده كنید. همچنین، ثبت‌كننده‌های موقت در سیستم نصب كرده و یا سیستم كنترل را برای ردیابی ناهنجاری‌های بار و برنامه‌ریزی‌های انجام شده توسعه دهید. سیستم‌های هوا سیستم‌های فن از نوع حجم ثابت را به سیستم‌های حجم هوای متغیر VAV تغییر دهید تا حجم هوای سیستم و مصرف انرژی در شرایط اوج باز كاهش یابد. سیستم‌های مكانیكی كنترل حجم هوای سیستم‌های VAV را با كنترل حجم هوای فركانس متغیر VFD جایگزین كنید.كنترل تنظیم استاتیك كانال ثابت فن‌ها را با تنظیم مجدد استاتیك كانال شبكه‌ای با كنترل ناحیه‌ای مستقیم حجم فن برای كاهش مصرف انرژی در بارهای جزیی جایگزین كنید.استانداردهای طراحی نصب و نگهداری را برای كاهش نفوذ دمپرها، كانال‌‌های هوا و سقف‌های كاذب بهبود دهید. همچنین، طراحی و نگهداری كانال‌ها و عایق‌بندی آنها را برای تامین جریان هوای موثر و یكنواخت بهبود دهید. سیستمی طراحی و نگهداری كنید كه بتواند هوای خارج را تا الزامات واقعی موجود در تمام اوقات كنترل كند. از بكارگیری كویل‌های پیش گرمایش مجدد و همچنین عملكرد بازدارنده‌ چنین كویل‌هایی در صورت امكان اجتناب كنید. سیستم‌هایی را برای ارتقای دمای هوای مخلوط و همچنین برای تنظیم مجدد دماهای سطوح سرد و گرم در شرایط بار جزیی طراحی و راه‌اندازی كنید. اندازه‌ فیلترها را درست انتخاب كنید و از بكارگیری فیلترهای بیش از حد لزوم اجتناب كنید. همچنین، فیلتری با اثربخشی مناسب برای محل مورد نظر در نظر بگیرید. مطمئن شوید كه فیلترها در اطراف لبه‌های دارای نشتی نباشند. اخطاردهنده‌هایی را مشخص و نصب نمایید تا اختلاف فشار را در هر مجموعه فیلتر اندازه‌گیری كرده و اخطارهایی در صورت لزوم به سیستم مدیریت مشعل ارسال كند. از یك برنامه نگهداری فیلترها بهره بگیرید تا مطمئن شوید كه تغییرات برای به حداكثر رساندن بازدهی و به حداقل رساندن هزینه‌های فیلتر انجام گرفته‌اند. در مورد VFD و فن‌های دارای شروع ملایم، از زنجیر برای حصول بازدهی بالاتر استفاده كنید. تمام تسمه‌های فن‌ها را به صورت دوره‌ای بازدید كرده و در صورت لزوم آنها را تعویض كنید. مسیرهای مكش هوای خارج را در صورت لزوم جابه‌جا كرده یا تغییر جهت دهید تا مكش‌های تخلیه به داخل ساختمان به حداقل برسد. خروجی‌ها و مسیرهای برگشت هوا را طوری طراحی و نگهداری كنید كه مانعی بر سر راه آنها وجود نداشته باشد. سیستم‌های تخلیه در زمان عدم حضور افراد، تمام فن‌های تخلیه را قطع كنید. سیستم‌های تخلیه را بررسی نمایید تا مطمئن شوید كه تنها مقدار هوای لازم با تخلیه می‌كنند. در صورت امكان، مقادیر هوای تخلیه را از دستشویی‌ها، آزمایشگاه‌ها و غیره تا حداقل سطح قابل قبول، كاهش دهید. فن‌های تخلیه اتاق‌ها و فرآیندها را كنترل كنید تا تنها زمانی كه افراد در اتاق حضور دارند و یا زمانی كه دستگاه در حال كار است، این فن‌ها در حال كار باشند. یك ابزار بازیافت انرژی برای احیای انرژی از ساختمان و سیستم‌های تخلیه هوای فرآیند نصب كنید. راهكارهای عملیاتی ابداع كنید كه زمانی كه هودهای آزمایشگاهی و فن‌های تخلیه در حال استفاده نیستند، بسته بوده و خاموش شوند. صرفه‌جویی انرژی در پنجره‌هاپنجره‌ها از نظر صرفه‌جویی انرژی نقش حساسی دارند، چرا كه حدود 30% از كل تلفات حرارتی ساختمان از پنجره‌ها صورت می‌گیرد، به همین دلیل پنجره‌هایی كه در جای خوبی نصب نشده‌اند یا خوب محافظت نمی‌شوند، می‌توانند هزینه سوخت را بسیار بالا ببرند.اگر تصمیم دارید ساخت ساختمان جدیدی را شروع كنید، با یك مشاور آشنا به اصول صرفه‌جویی تماس بگیرید، اما اگر می‌خواهید ساختمان موجود خود را بهینه‌سازی كنید و از هزینه‌های خود بكاهید، این راهنما می‌تواند راهنمای خوبی برای شما باشد. جلوگیری از تلفات حرارتی پنجره‌ها یك پنجره با شیشه تك جداره تقریباً 10 برابر یك دیوار عایقكاری شده هم اندازه خود تلفات حرارتی دارد. چنین پنجره‌ای سه مشكل عمده ایجاد میكند:بالا بودن تلفات حرارت، فراهم نشدن آسایش ساكنین، بخار گرفتن پنجره‌ها.برای كاستن از مشكلات ناشی از پنجره‌ها، می‌توان از راههای مختلف یك لایه هوای ساكن بین محیط داخل و خارج ایجاد كرد، با انجام این كار تلفات حرارتی پنجره به نصف كاهش می‌یابد. برای ایجاد این لایه هوا راه‌های مختلفی وجود دارد. دو جداره كردندو جداره كردن شیشه هر پنجره‌ای باعث بالا رفتن كارآیی آن می‌شود، بویژه پنجره‌هایی كه پرده‌ای روی آنها نصب نشده است.پنجره دو جداره، دارای دو شیشه می‌باشد كه بین آنها یك فضای كاملاً درزبندی شده قرار گرفته است. این فاصله معمولاً بین 6 تا 20 میلیمتر است.اگر اینفاصله هوایی 15 میلیمتر انتخاب شود، بهترین كارآیی بدست می‌آید. دو جداره كردن پنجره با وجود اینكه اتلاف حرارت را كاهش می‌دهد، جلوی ورود نور و گرمای خورشید را نمی‌گیرد. بنابراین در فصول گرم سال برای كاهش ورود گرما به داخل ساختمان باید جلوی تابش مستقیم خورشید به پنجره را گرفت.در كنار اینها، دو جداره كرده پنجره‌ها باعث كم شدن ورود سر و صدا به داخل ساختمان می‌شود و نیز بخارگیری پنجره‌ها در فصول سرد سال كاهش می‌یابد.برای دو جداره كردن پنجره یك جداره موجود می‌توان یك لایه دیگر از شیشه یا اكریلیك شفاف دیگر روی آن نصب كرد و فضای بین آنها را كاملاً درزبندی كرد. در این فضا باید مقداری ماده جاذب رطوبت قرار داد تا رطوبت این فضا را كاملاً بگیرد. پركردن با گاز در برخی از پنجره‌های دو جداره، فضای میانی را با گازهایی مانند آرگون و كریپتون پر میكنند تا كارایی آنها حدود 10% افزایش یابد. عایق‌های ویژه پنجره این عایقها را كه به شكل برچسبهای شفاف ساخته می‌شوند به راحتی می‌توان بر روی شیشه پنجره‌ها چسباند و بخشی از خواص پنجره‌های دو جداره را در آنها به وجود آورد. این برچسبها باعث می‌شوند ورود گرما دار تابستان تا 80% كاهش یابد. علاوه بر این انواع كم تابش این محصولات (Low-E) قادرند تلفات حرارتی و زمستانی را نیز تا 30% كاهش دهند.این عایقها از نظر قیمت با پنجره‌های دو جداره قابل رقابت هستند. بویژه در ساختمانهای موجود كه تعویض پنجره‌ها با پنجره‌های دوجداره هزینه زیادی به همراه خواهد داشت. ادامه خواندن مقاله روشهاي صرفه جويي از در و پنجره دوجداره

نوشته مقاله روشهاي صرفه جويي از در و پنجره دوجداره اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌خاکبرداري

$
0
0
 nx دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : خاکبرداری  آغاز هر کار ساختمانی با خاکبرداری شروع میشود . لذا آشنایی با انواع خاک برای افراد الزامی است. الف) خاک دستی: گاهی نخاله های ساختمانی و یا خاکهای بلا استفاده در محلی انباشته (دپو) می­شود و بعد از مدتی با گذشت زمان از نظر ها مخفی میگردد. معمولا این خاکها که از لحاظ یکپارچگی و باربری جزء خاکهای غیرباربر دسته بندی میشوند در زمان خاکبرداری برای فونداسیون  ساختمان ما دوباره نمایان میشوند. باید توجه نمود که این خاک قابلیت باربری ندارد و میبایست بطور کامل برداشت شود. شناختن خاک دستس بسیار آسان است، وجود قطعات و اجزای دست ساز بشر مانند آجر، موزاییک، پلاستیک و ; در خاک نشان دهنده دستی بودن خاک است. شکل: خاک دستی، که آماده شده است تا پی های ساختمان (فونداسیون ها و شناژها) روی آن اجرا شوند. قطعات آجر و آشغال را در داخل خاک مشاهده می کنید.  ب) خاک نباتی: خاک های فرسوده و یا نباتی سطحی به خاکهایی گفته میشود که ریشه گیاهان در آن وجود داشته باشد این خاک برای تحمل بارهای وارده از طرف سازه مناسب نمی­باشد. برای شناختن خاکهای نباتی کافی است به وجود ریشه درختان و گیاهان – برگهای فرسوده و سستی خاک توجه شود. این خاک با فشار انگشتان فرو می­رود.   ج)خاک طبیعی بکر(دج): به خاکی که پس از خاک نباتی قرار دارد خاک طبیعی بکر میگویند توجه داشته باشید که همواره میبایست فونداسیون برروی خاک طبیعی بکر اجرا گردد. در شهر بم خاک طبیعی مقاومت لازم برای تحمل وزن ساختمان و فونداسیون را دارد.           در شکل زیر هر سه نوع خاک را مشاهده می کنید   شکل: در این شکل خاک دستی- خاک نباتی و خاک طبیعی دست نخورده را به ترتیب از بالا به پایین مشاهده می کنید. همانطور که می بینید خاک نوع اول و دوم مردود می باشند.  تذکر: ریختن آب آهک به منظور بالا بردن مقاومت خاک دستی و نباتی به هیچ عنوان مورد تایید نمی باشد و نمی­توان خاک دستی و نباتی را با استفاده از آب آهک قابل استفاده نمود.  بیاموزیم: اکنون که با انواع خاک آشنا شدید توجه به نکات زیر بسیار لازم است: الف ) در زمینهایی که فاقد هرگونه رویش گیاهی است حداقل عمق خاکبرداری 15 سانتی متر میباشد . ب ) رسیدن به خاک طبیعی دست نخورده (بکر) میبایست حتما توسط مهندس ناظر تایید شود. توجه داشته باشید که مهندسین ناظر با مشخصات خاک بکر کاملا آشنا هستند. ج) برای آماده سازی بستر برای بتن پی ها باید ابتدا 10 سانتی متر بتن با سیمان کم ریخته شود به این ترتیب عمق خاکبرداری باید حداقل 10 سانتی متر بیشتر از عمق مورد نیاز برای پی ها باشد. آماده سازی بستر، شفته ریزی و بتن مگر پس از انجام خاکبرداری باید بستر خاک را برای اجرای پی آماده کنیم. برای این کار از بتن با سیمان کم ( 100 تا 150 کیلوگرم سیمان در هر متر مکعب بتن) که به بتن مِگر موسوم است استفاده می شود. به این ترتیب که روی خاک حداقل 10 سانتی متر بتن با سیمان کم می ریزیند و سپس روی آن را با ماله صاف می کنند تا برای بتن ریزی پی­ها آماده شود.           همچنین در صورتی که پس از خاکبرداری و رسیدن به خاک مناسب، لازم بود تا برای رسیدن به تراز کف پی ها از مصالح پر کننده استفاده نماییم و یا پیمانکار اشتباها بیش از حد لازم خاکبرداری نماید و فضای خالی بوجود اید برای پر کردن فضای خالی باید از بتن یا مصالح مناسب دیگر طبق نظر دستگاه نظارت و با هزینه پیمانکار استفاده نماید.      البته در شهر بم، برای رسیدن به عمق مورد نظر جهت اجرای بتن مگر و آغاز قالب بندی برای فونداسیون از شفته آهک استفاده میشود. استفاده از شفته آهک توصیه نمی شود اما با توجه به اینکه قیمت تمام شده آن پایین تر و بیشتر در دسترس می باشد لذا لازم است نکات زیر حتما رعایت شود تا در به دست آمدن کیفیت بهتر ما را یاری کند. شفته ریزی:             شفته آهكی كه با دوغاب ساخته و خوب عمل‌آوری شده باشد، دارای مقاومت 7 روزه معادل 5 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع و تاب 28 روزه حدوداً 10 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع خواهد بود كه این مقاومت برای بستر پی ساختمان یا راه كاملاً مناسب می‌باشد. 1- آهک مصرفی میبایست حتما برای استفاده در شفته قبلا بصورت کامل شکفته شده باشد و پس از سرند شدن برای تهیه شفته مورد استفاده قرار بگیرد. شکل: آهک شکفته و سرند شده و آهک نشکفته را مشاهده می کنید.   2- آهک باید حتما به صورت دوغاب با خاک درشت دانه مخلوط گردد . 3- بهتر است که مخلوط شفته آهک در کنار فونداسیون ساخته شود تا براحتی بتوان آن را به داخل محل خاک برداری منتقل کرد. در شکل های بعدی اجرای صحیح و اجرای نادرست را مشاهده میکنید.   شکل: روش صحیح شفته ریزی شکل : روش نادرست شفته ریزی 4- دقت شود که بتن مگر حتما پس از عمل آوری کامل شفته آهک و رسیدن آن به گیرش اولیه بر روی آن اجرا شود تا آب بتن توسط شفته جذب نشده و موجب پوکی بتن مگر نگردد . 5- توجه شود که بر روی شفته اجرا شده تا زمانی که شفته به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع نرسیده است بارگذاری صورت نگیرد ( شفته آهکی زمانی به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده است که اثر کفش شما پس از راه رفتن بر روی آن باقی نماند.( برای حصول این منظور بازدید مهندس ناظر از شفته ریزی قبل از اجرای بتن مگر الزامی است . شکل: شفته آهکی که هنوز قابل بارگذاری نیست. رد پا هنوز روی آن باقی می ماند.  6- باید توجه نمود که هر چه میزان رس در خاک مصرفی برای شفته بیشتر باشد میزان آهک مصرفی نیز باید بالاتر رود.   بتن مگر             بتن مگر یا به تعریفی بتن رگلاژ کف قالبندی فونداسیون در حقیقت یک بتن با مقدار سیمان کم (100 تا 150 کیلوگرم سیمان بر مترمکعب) است که جهت آماده سازی بستر خاکبرداری شده برای آرماتوربندی و صفحه گذاری اجرا میگردد توجه به نکات ذیل جهت اجرای بتن مگر الزامی است : 1- قبل از اجرای بتن مگر حتما خاک بستر را مرطوب نمایید تا آب بتن جذب خاک نگردد و کیفیت آن پایین نیاید . 2- در صورتی که بتن مگر را بر روی شفته آهک اجرا میکنید حتما توجه داشته باشید که شفته به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده باشد . ( شفته آهکی زمانی به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده است که اثر کفش شما پس از راه رفتن بر روی آن باقی نماند  3- شفته آهک میبایست قبل از اجرای بتن مگر مرطوب شده باشد تا آب بتن را جذب نکند. توجه داشته باشید زمانی که آهک هنوز جذب آب داشته باشد موجب پوکی بتن مگر میشود. 4- بتن مگر جهت پاکسازی کف و اجرای دقیقتر فاصله گذاری آرماتوربندی از کف انجام میگردد بنابراین به تمییز و یکنواخت بودن سطح آن دقت کنید تا آرماتوربندی بهتری داشته باشید   شکل: یک نمونه بتن مگر ریخته شده را مشاهده می کنید. همانطور که می بینید سطح بتن کاملا صاف و یکنواخت بوده و اگر قبل از بتن ریزی پی جارو شود (خاک و آشغال ها جمع­آوری شوند.) یک بستر بسیار مناسب می باشد. 5- معمولا بتن مگر توسط دستگاههای مخلوط کن ( بتونیر ) کوچک ساخته میشود دقت نمایید که حداقل دو (2) دقیقه پس از اضافه کردن آب، بتن درون دستگاه به خوبی مخلوط شود و سپس مورد استفاده قرار بگیرد. 6- بعد از ریختن بتن مگر با توجه به دمای هوا حدود 10 ساعت سطح آن را مرطوب نگه دارید(با پاشیدن آب) و بعد از گذشت یک (1) روز می توانید عملیات بعدی را شروع کنید و روی بتن مگر راه بروید. قالب بندی پی (فونداسیون) با آجر بعد از اینکه بتن مگر ریخته شد و مقاومت لازم را بعد از یک روز به دست آورد اگر از قالب مدفون (آجر چینی) استفاده می شود نوبت به قالب بندی پی ها می رسد.              در بم برای قالب بندی پی از آجر استفاده میشود. رعایت نکات زیر در قالب بندی برای هر چه بهتر اجرا شدن پی مفید است. 1- یکنواخت بودن آجرچینی پی و ایجاد سطح صاف و بدون خلل و فرج برای پی ها مفید و بلکه لازم است. 2- مقاومت آجر چینی، در صورتی که پشت آن خاک دستی (خاک نا مناسب) باشد اهمیت زیادی دارد چرا که نیروی خاک به سمت داخل باعث شکسته شدن قالب آجری خواهد شد. شکل: همانطور که در شکل مقابل می بینید فشار خاک پشت قالب آجری به دلیل اینکه خاک دستی و نامرغوب است باعث شکسته و کج شدن قالب در تمام طول شده است. این موضوع مقاومت پی را به مقدار زیادی پایین خواهد آورد. ضمن اینکه اصلاح آن هزینه بسیار زیادی را در بر خواهد داشت.  3- همچنین درصورتی که پشت آجرچینی خالی است مقاومت قالب آجری اهمیت زیادی دارد به طوری که باید وزن بتن و نیروی لرزاندن (ویبره) بتن و وزن کارگر را تحمل کند. در صورتی که دیوار آجری در حین بتن ریزی دچار شکستگی و جابجایی شود باعث تخریب پی خواهد شد. بازسازی دیواره و توقف عملیات بتن ریزی و ایجاد پیوستگی بین بتن قدیم و جدید هزینه های زیادی به دنبال خواهد داشت. 4- درصورتی که امکان داشته باشد خیلی خوب است که یک لایه نازک سیمان کاری روی قالب آجری صورت گیرد. این کار برای کسب مقاومت بتن و عملکرد خوب آن بسیار مناسب است.  5- اگر لایه سیمان کاری صورت نگرفت حتما باید روی قالب آجری یک لایه پلاستیک ضخیم و مناسب برای جلوگیری از جذب آب بتن توسط آجر کشیده شود.     شکل: پلاستیک ضخیم که دور قالب آجری کشیده شده است.  تذکر: قالب بندی نکردن پی و استفاده از دیواره خاکی به جای قالب فقط در صورتی مجاز است که اولا خاک غیر ریزشی باشد (به مرور دانه های خاک داخل پی نریزند) و ثانیا خاکبرداری بسیار تمیز و دقیق صورت گرفته باشد و دیواره خاک صاف باشد. با توجه به نحوه عملیات خاکبرداری و پی کنی که در شهر وجود دارد تقریبا استفاده نکردن از قالب آجری غیر مجاز است.  بیاموزیم: قالب بندی فلزی بهترین نوع قالب بندی می باشد. البته نکات و پیش­بینی­های لازم برای استفاده از قالب فلزی از جمله، اضافه خاکبرداری برای بستن قالب، پر کردن پشت پی بعد از باز کردن قالب با پرکننده­های مناسب و دسترسی کم به قالب فلزی باعث می­شود که استفاده از قالب فلزی در شهر بم استقبال چندانی نداشته باشد. 6- در صورت نیاز و تمایل میتوان پس از گیرش اولیه بتن فونداسیون و با اطلاع مهندس ناظر ساختمان نسبت به جمع آوری قالب­بندی آجری برای استفاده مجدد آجر آن در ساختمان اقدام نمود.   بتن ریزی  بتن آماده توسط ماشینهای حمل بتن (میکسر) برای شما آورده میشود، توجه به نکات زیر برای اجرای یک بتن ریزی صحیح الزامی است: 1- از افزودن آب به بتن حمل شده بدون اجازه مهندس ناظر اکیداً خودداری شود. ( معمولا کارگران برای سهولت کار خود و روانی بیشتر بتن به آن آب می­افزایند که این امر از مقاومت بتن به شدت میکاهد لذا توجه به این امر بسیار دارای اهمیت میباشد.) 2- معمولا ً مقداری از بتن در ابتدای تخلیه از میکسر دارای دانه بندی نا مناسبی میباشد. باید دقت شود این بتن که دارای کیفیت نا مناسب جهت بتن ریزی میباشد، مورد مصرف کارهای ساختمانی قرار نگیرد. 3- قبل از بتن ریزی حتماً باید درون قالبهای فونداسیون که آرماتور گذاری شده است از خاکهای ریزشی و نخاله های ساختمانی کاملاً پاکسازی گردد 4- در زمان بتن ریزی استفاده از دستگاه ویبره الزامی است، پیمانکاران موظف هستند قبل از آغاز بتن ریزی از سلامت دستگاه ویبره خود اطمینان حاصل نمایند . شکل: استفاده از دستگاه لرزاننده بتن (ویبراتور) برای خارج کردن هوای بتن و بالابردین مقاومت بتن لازم و ضروری می باشد و بتن ریزی بدون لرزاندن آن عملا بتن مناسبی را حاصل نخواهد شد.    5 . برای آنکه آجرهای قالبندی فونداسیون آب شیرآبه بتن را جذب نکند استفاده از پوشش پلاستیکی (کاور)  الزامی است. 6- قبل از اینکه بتن ریزی آغاز شود برای اینکه آب بتن سریعا توسط بستر خارج نشود لازم است بستر بتن­ریزی مرطوب شود، البته باید مراقب بود تا آب در کف پی جمع نشود و فقط رطوبت وجود داشته باشد. شکل: آب پاشی بستر پی قبل از بتن­ریزی. نگهداری بتن پی  بعد از آنکه بتن ریخته شد و گیرش اولیه پیدا کرد (بعد از حدود 15 ساعت) عملیات خاصی برای نگهداری بتن باید آغاز شود. این عملیات که به عمل­آوری یا نگهداری بتن موسوم است باعث می شود تا به مشخصات مورد نظر برای بتن که در طراحی در نظر گرفته شده است دست پیدا کنیم و مقاومت و دوام بتن را بالا ببریم.  1- تمامی مقاطعی که بتن ریزی میگردد تا 3 روز باید آب پاشی شده و تا هفت روز مرطوب نگه داشته شود. این عمل در بالا بردن کیفیت بتن بسیار حائز اهمیت است.  2- از مصرف بتن باقیمانده ایی که بدون نظارت مهندس ناظر با افزودن آب برای استفاده مجدد آماده میشود جدا خودداری نمایید .  3- به عنوان یک روش بسیار مناسب و مطمئن می توان از پوشش پلاستیکی که اطراف قالب می گذاریم استفاده کنیم، به این ترتیب که اطراف پلاستیک را مقداری بیشتر در نظر بگیریم و بعد از بتن­ریزی لبه های پلاستیک را روی بتن برگردانیم.     ادامه خواندن مقاله ‌خاکبرداري

نوشته مقاله ‌خاکبرداري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله سبک سازي ساختمان ها

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مهندسین و معماران سازنده ساختمان در دنیا با استفاده از بتن سبک در قسمت های مختلف بنا با سبک کردن وزن ساختمان به طور مستقیم ( به لحاظ سبکی ویژه این نوع بتن ) و صرفه جویی در مصرف انرژی بطور غیر مستقیم ( به لحاظ عایق بودن این نوع بتن در مقابل سرما و گرما و در نتیجه کاهش میزان مواد سوختی ) , از لحاظ اقتصادی امروزه گام های بلند و مهمی برداشته اند .   فوم بتن مصالحی است جدید که برای مصارف مختلف در ساختمان بکار می رود.باید اشاره کرد خواص فیزیکی منحصر به فرد این محصول ، آن را بتنی سبک و عایق با مقاومت لازم و کیفیت مطلوب می نماید . این محصول از ترکیب سیمان , ماسه بادی (ماسه نرم ) , آب و فوم ( ماده شیمیائی تولید کننده کف ) تشکیل می شود . ماده کف زا در ضمن اختلاط با آب در دستگاه مخصوص , با سرعت زیادی , حباب های هوا را تولید و تثبیت نموده و کف حاصل که کاملا پایدار می باشد در ضمن اختلاط با ملات سیمان و ماسه بادی در دستگاه مخلوط کن ویژه , خمیری روان تشگیل می دهد که به صورت درجا با در قالب های فلزی یا پلاستیکی قابل استفاده می باشد .لازم به ذکر است این خمیر پس از خشک شدن با توجه به درصد سیمان و ماسه بادی دارای وزن فضایی از 300 الی 1600 کیلو گرم در متر مربع خواهد بود .   گفتنی است ویژگی های عمده فوم بتن را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد::1-عامل اقتصادی : سبکی وزن با مقاومت مطلوب فوم بتن یا توجه به نوع کاربرد آن , بطور کلی به لحاظ اقتصادی مخارج ساختمان را میزان قابل ملاحظه ای کاهش می دهد 2- سهولت در حمل و نقل و نصب قطعات پیش ساخته : حمل و نقل قطعات پیش ساخته : حمل و نقل قطعات پیش ساخته با فوم بتن هزینه کمتری را نسبت به قطعات بتنی دربرداشته و نصب قطعات بعلت سبکی آنها . بسیار آسان می باشد 3- خواص فوق العاده عایق بودن در مقابل گرما , سرما و صدا : فوم بتن به علت پائین بودن وزن مخصوص آن یک عایق موثر در مقابل گرما , سرما و صداست . ضریب انتقال حرارتی فوم بتن بین65 0/0 تا (435/0 k cal / m2 hc می باشد ( ضریب هدایت حرارتی یتن معمولی بین 3/1 تا 7/1 واحد 4- خصوصیات عالی در مقابل یخ زدگی و فرسایش ناشی از آن و مقاومت در برابر نفوذ رطوبت و آب : نظر به اینکه فوم بتن در قشرهای سطحی دارای تخلخل فراوان می باشد در نتیجه شکاف های موئین و و درزهای کمتری در سطح ایجاد می شود و اگر پوشش فوم بتن با ضخامت کافی مورد استفاده قرار گیرد در مقابل خطر نفوذ باران و رطوبت مقاومت مطلوبی خواهد داشت . 5- مقاومت فوق العاده در مقابل آتش : مقاومت فوم بتن در مقابل آتش فوق العاده می باشد . 6- قابل برش بودن : به دلیل قابل برش بودن با اره نجاری و میخ پذیر بودن آن . کارهای سیم کشی و نصب لوازمبرقی و تاسیسات خیلی سریع و به راحتی قابل عمل خواهد بود . شایان ذکر است از کاربرد فوم بتن در ساختمان می توا د به موارئد زیر اشاره کرد:1- شیب بندی پشت بام2- کف بندی طبقات3- بلوک های غیر بار بر سبک4- پانل های جدا کننده یکپارچه و نرده های حصاری جهت محوطه و کاربری در موارد خاص   بتن حرارتیبتن سبک تا کنون ( در ایران ) بصـورت سنتی و با استفاده از دانه های سبک وزن مانند پوکه های معـدنی ،‌پوکه صنـعتی وبتن سبک گازی تولید شده است و هر کدام از نظر جذب رطوبت ، تخریب طبیعت و ; معایبی دارند. ولی در حال حاضر در دنیا نوعی بتن سبک با تزریق حباب هوا به مخلوط ماسه و سیـمان تولید مـی شود که علاوه برهر چه سبکتر شدن بتن ، ساز گاری کامل با طبیعت و محیط زیست را دارا می باشد. امروزه در دنیای صنعت ساختـمان با وجـود بتن سبک دارای تــحولاتی شـده که متاسـفانه در کشـور ما به چشـم نمی خورد. استفاده از بتن سبک در ساختمان از دو جهت حائز اهمیت است : اولاً‌: سبک کردن وزن ساختمان ثانیا: صرفه جویی در مصرف انرژی که به لحاظ اقتصادی نیز جایگاه خاصی دارد. از بتن سبک ( فوم سٍم) جـهت مصـارف مختلف در ساختـمان می توان استـفاده کرد چرا که می توان از آن به لحـاظ خواص فیزیکی منحصر بفردش بتنی عایق ، با کیفیت و همچنین با مقــاومت لازم ارائه کرد . این بتن از ترکیب سیمان ، ماسه ، آب و فــوم با درصـد های مختلـف ( بسـته به نیاز) تشــکیل می شـود که با یـک سری دستگا ه های مخصوص آماده می گردد و می توان از آن بصورت در جا و یا در قالبهای مختلف استفاده نمود . از این نوع بتن می توان ، بتنی با وزن مخصوص 300 الی 1600 کیلو گرم برمتر مکعب ساخت . ( بتن معمولی حدود 2400 کیلو گرم بر متر مکعب می باشد) ضمناً‌هر گونه نازک کاری براحتی روی آن قابل اجراست و چسبندگی بسیار خوبی با سیمان و گچ دارد. خصوصیات بتن سبک: صرفه جویی اقتصادی : استفاده از بتن سبک ( فوم سٍم ) مخارج ساختمـان را به میزان قابل توجـه ای کاهش می دهد که می توان از دو جهت بررسی نمود: ‌کاهش بار مرده ساختمان : این عامل باعث کاهش هزینه اسکلت و همچنین فنداسیون می گردد . نکته : کاهش بار مرده ساختمان ، خسارت کمتری در زمان زلزله در پی خواهد داشت. صرفه جویی در مصرف انرژی : با توجه به راحتی در عمل بریدن و سوراخ کردن این نوع بتن شاهد کاهش هزینه اجرا تاسیسات خواهیم بود و در زمان بهره برداری از ساختـمان نیز بعلت عایق بودن بدنه ساختمان ، کاهش هزینه قابل توجه ای در بر خواهد داشت . عایق گرما ، سرماو صدا: بتن سبک ( فوم سٍم ) بعلت پائـین بودن وزن مخصوص و همـچنین متخلخل بودن آن یک عایـق مناسب برای گرما ، ســرما و صـدا می باشد و به همیـن علت باعث صرفه جـویی در استفاده از وسائل گرما زا وسـرما زا می گردد . ( ضریب انتقال حرارت فوم سٍم بین 65/0 تا 5/. می باشد ولی بتن معمولی بین 3/1 تا 7/1 است)همچنین عایق صدابودن این نوع بتن باعث جلوگیری از ورود صداهای اضافی می گردد که بعنوان یک فاکتور فاهی مورد توجه طراحان می باشد. مقاوم در مقابل یخ زدگی : یکی ازخصوصیات این بتن عدم نفوذ پذیری آب( رطوبت) در آن می باشدکه خود باعث عدم یخ زدگی و فرسایش ناشی از آن می گردد و در نتیجه دارای طول عمر بیشتری برای مناطق سردسیر می باشد . مقاوم در مقابل آتش : این نوع بتن ( فوم سٍم ) در مقابل آتش مقاومت فـوق العاده ای دارد ، بطوریکه یـک دیوار با ضخامت 8سانتی متر با وزن مخصوص 600 تا 800 کیلو می تواند تا 1200 درجه سانتیگـراد را تحمل نماید و قاعد تاًدر وزن های کمتر غیرقابل احتراق می باشد . سهولت در حمل ونقل قطعات پیش ساخته : قطعات پیش ساخته با بتن سبک نسبت به قطعات بتنی معمولی هزینه ی ترانسپورت کمتری دارد و همچنین نسبت آنهاآسانتر است . قابل برش بودن : این نوع بتن در وزنهای 600 الی 900 براحتی با اره بخاری بریده می شود که کارهای بنایی و همچنین سیم کشی وتاسیسات بسیار سریع و راحت صورت می گیرد . بتن سبک EPS برای اولین‏بار در کشور و با بهره‏گیری دانش فنی کشور آلمان, بتن سبک EPS توسط تولیدکنندگان ایرانی ساخته شد. بتن EPS که در سال 1349 برای اولین بار توسط مهندس شهربراز فرح مهر (پدر بتن ایران) وارد کشور شد, توسط این متخصص صنعت بتن طراحی و با استفاده از ماشین‏آلات داخلی ساخته شد. این محصول که مخلوطی از سه ماده سیمان, ماسه و گرانول EPS است. در وزن‏های مختلفی اعم از 450 کیلو و 1500 کیلو در مترمکعب قابل ارایه برای ساختمان‏سازی است. گفته می‏شود؛ محصول فوق ضد حریق, ضد زلزله و با تبادل حرارتی بسیار عالی بوده و سبب تعدیل وزن تیرآهن و فونداسیون در ساختمان شده و توجیه اقتصادی بسیار بالایی خواهد شد. از دیگر مشخصات این محصول می‏توان به عایق صدا, سرعت عمل سه برابر آجر و سفال و عدم نیاز به خاک گچ و ملات ماسه و سیمان در نصب اشاره کرد. تولیدکنندگان این محصول معتقدند؛ تمامی جزئیات بتن سبک EPS در کشور فراهم شده و هیچ وابستگی به خارج در حال حاضر وجود ندارد. آنها همچنین, از تولید انبوه این محصول در آینده‏ای نه چندان دور و پس از به ثبت رسیدن آن به صورت روزانه خبر دادند. گفتنی است, ماشین‏آلات تولید این محصول نیز در صورت وجود امکانات مالی قابل تولید در کشور خواهد بود. لازم به ذکر است, استفاده از بتن EPS 30 تا 40 درصد هزینه‏های ساختمان را کاهش داده و از آنجایی که عایق حرارتی بوده, بهینه‏سازی مصرف سوخت را نیز به همراه خواهد داشت. محصول فوق قابلیت نصب رنگ روغن, پلاستیک , کنیتکس, چسب موکت و کاشی را نیز داراست. کاربرد بتن سبک ( فوم سِم ) در ساختمان:شیب بندی پشت بام :بهترین مصالـح به لـحاظ سبـکی ، محکمی و همچنین اقتــصادی بـرای شیـب بندی بتن فوم سٍم می باشد و می توان آن را به صورت یکپارچه استفاده نمود .(بتن با وزن 300 الی 400کیلو ) • کف بندی طبقات : با توجه به خصوصیات فوم سٍم می توان بعد از اتمام کار تا سیسات ،تمامی کـف طبقات، محوطه و بالــکن ساختمان را با آن پوشانیدوعملیات بعدی را روی آن انجام داد.(بتن با وزن 300 الی 400 کیلو گرم) • بلوکهای غیر بار بر : با بــلوکهای تو پـر فــوم ســٍم می تــوان( بـا ابـعاد دلخـواه ) تــمام تیغـه بنـدیهـا،دیوار های جــدا کنــــنده ساختـمان رابـا استفاده از چسب بتن یـا ملات بتن انجام داد.بااستفاده از اینبلوکهاعلاوه برجلو گیری ازسنگین شدن ساختمان،عملیات حمل ونصب نیزبسیار سریع صورت می گیرد و دستمزد کمتری هزینه می شود . و پـس از اجـرای صحـیح دیــوار می توان مستقیـماً روی آن گچ یا دیگر پوششهای دلخواه را انجام داد.( وزن مخصوص 600 الی 800 کیلو ) • دیوار های جدا کننده یکپارچه : از این بتن می توان پنـلهای جدا کننـده مسلح ساخـت که برای دیوار محوطه، نماهای ساختمـان ، دیـوار سوله و ;کاربرد دارد .همچنین بعلـت خصوصـیات عایـق بودن این بتــن می توان از آن برای دیوارهای سرد خانه ها ،گرم خانه ها( موتور خانه)سالنهای ضدصدا بصورت یکپارچه با قالب بندی عمری استفاده نمود.( وزن مخصوص 1200 کیلو ) کاربرد های دیگر بتن سبک ( فوم سِم ): عایق سازی لوله های حرارتی و برودتی • عایق سازی لوله های گاز و کابلهای برق • جایگزین بتن سبک هوادار بجای خاک در پشت دیوارهای حائل • پوشش سازهای زیر زمینی بجای خاک مانند کانال های زیر زمینی • استفاده در راه ، پل ، تونل ، فرودگاه ، سد سازی و ; • استفاده در ساخت فضاهای سبز • ساخت قطعات تزئینی ( مجسمه سازی ) • قابلیت استفاده ازبتن فوم سِم درساخت ساختمانهای پیش ساخته . پس از انقلاب صنعتی،نظربه اهمیت تهویه درساختمان با بهره مندی ازدستاوردهای تکنولوژیک، ساختاربدنه بیرونی ساختمان از دوجنبه مورد توجه قرار گرفت:1- نما به عنوان حائلی بین شرایط فیزیکی و اقلیمی بیرون ساختمان نظیرباد،باران و صدابه داخل.2- نمابه عنوان نمایشگر هویت حجمی وزیبایی ساختمان.لذا در دنیای غرب شیشه با تغییرات کیفی وکمی در تولید به عنوان عنصری لاینفک در ساختمان مطرح ماند ولی نحوه به کارگیری آن در ساختمان وسایرموارد،دچارتغییرات اساسی گردید. ادامه خواندن مقاله سبک سازي ساختمان ها

نوشته مقاله سبک سازي ساختمان ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله انيميشن و انيميشن هاي تلويزيوني

$
0
0
 nx دارای 66 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : انیمیشن و انیمیشن های تلویزیونی انیمیشن انیمیشن تلویزیونی چگونه ساخته می شود؟فرایند تولید یک برنامه زنده تلویزیونی سرراست است. نویسنده ها با نوشته هایشان می آیند. هنرمندان متن را مقابل چند دوربین و مخاطبان داخل استودیو اجرا می کنند. فیلم ویرایش و تصحیح می شود و نمایش برای پخش آماده است (البته موضوع را ساده بیان کردیم, اما به هرحال نحوه تولید برنامه تلویزیونی به طور ساده این چنین است). تولید یک برنامه تلویزیونی انیمیشن خیلی بیشتر کار می برد و تعداد زیادی از افراد صدها ساعت برای درست کردن آن کار می کنند. در انیمیشن های سنتی استاندارد این طوری است که هر فریم از انیمیشن باید به وسیله دست کشیده شود. مقدارفیلمی که یک انیمیشن 30 دقیقه ای را تشکیل می دهد, 30000 فریم جداگانه دارد. منبع عکس:Fox Broadcasting Company به طور نمونه, یک برنامه انیمیشن نیم ساعته باید از هشت مرحله عبور کند:1- نوشتن متن2- خواندن به شکل خلاصه3- ضبط صداها و تصحیح حاشیه ها و زواید صداها4- درست کردن تخته سیاه داستان5- انیمیشن کردن6- رنگ آمیزی7- تصحیح رنگ8- اضافه کردن افکت های صدا و موزیک نوشتن متنمعمولاً تیمی از نویسندگان جمع می شوند تا ایده هایشان را درباره داستانی که قرار است انیمیشن شود بیان کنند. بعد از مدت زیادی که صرف جمع آوری فکرهای بکر می شود, تیم نویسندگان محتوای نهایی داستان ها را محدود می کنند. سپس تهیه کنندگان انیمیشن هر داستان را به یک نویسنده یا تیم نویسنده به خصوصی محول می کنند. بعد از آن که یک نویسنده خلاصه و طرح کلی یک داستان را آماده کرد, تعدادی از نویسندگان دیگر جمع می شوند تا درباره داستان بحث کنند. به این ترتیب همه مشکلات را تشخیص می دهند و لطیفه ها جدیدی را پیشنهاد می دهند. برخلاف نویسندگان برنامه های زنده تلویزیونی, نویسندگان نمایش های انیمیشن خیلی درباره شرایط اجرایی تولید نگرانی ندارند. “دیو کرینسکی” کارگردان اجرایی کارتون “پادشاه هیل” توضیح می دهد که شما می توانید در انیمیشن خیلی مکان ها داشته باشید. بنابراین موقعی که می نویسید واقعاً خیلی درباره تولید فیزیکی کار نباید نگران باشید. به طور کلی اگر نویسنده بتواند چیزی را تصور کند می تواند آن را در نمایش انیمیشن هم نشان دهد. منبع عکس:Fox Broadcasting Company توضیح عکس: در یک نمایش زنده تلویزیونی, این که همه روبوت ها و بیگانه ها و کشتی های فضایی برای نمایش دادن درست شوند و یا افسانه های علمی تخیلی به نمایش درآیند گران تمام می شود و کاری پرهزینه است. همچنین کرینسکی می گوید که از انیمیشن لذت می برد چون در آن می توان کارهایی را با شخصیت ها انجام داد که با هنرپیشه های واقعی نمی توان به طور موفقی انجام داد. در انیمیشن شما کمی بیشتر از نمایش های عادی تلویزیونی دستتان باز است. اما بعضی بعضی شرایط هم بدتر از پخش تلویزیونی زنده است. مثلاً در این برنامه ها شما می توانید بشنوید که مخاطبان می خندند و به نتیجه زحمات نویسندگان و تولید کنندگان پاسخ می دهند در حالی که کار انیمیشن با تأخیر همراه است و نمی توان بازتاب آن را سریع دریافت کرد. دریافت نکردن پاسخ فوری باعث می شود تا نویسندگان و تولیدکنندگان زیاد به استعدادشان در زمینه کمدی متکی باشند تا فرایند تهیه انیمیشن را طی کنند. لازمه این کار هم بسیاری از تجدیدنظرها و بازبینی ها در طول تهیه انیمیشن است.خواندن به شکل خلاصه موقعی که کار نویسنده یا تیم نویسندگی با متن تمام شد, زمان خواندن به شکل خلاصه و فهرست وار فرا می رسد. در فهرست خوانی, هنرپیشه های انتخاب شده, همه نویسندگان نمایش و هرکس دیگری در اداره که مشغول به کاری نیست در یک اتاق جمع می شوند و روی متن کار می کنند. منبع عکس:Fox Broadcasting Company خلاصه خوانی خیلی مهم است. زیرا نویسندگان سرانجام می فهمند که کلماتشان موقعی که به صدای بلند بیان می شود چه بازتاب و صوتی پیدا می کند. نویسندگان و تهیه کنندگان از نزدیک به واکنش مخاطبان توجه می کنند و درباره آن چه که باید انجام دهند یا نباید انجام دهند, یادداشت برداری می کنند. بعد از فهرست خوانی, نویسندگان جمع می شوند تا درباره همه مشکلات بحث کنند و راه هایی را پیدا کنند که متن را بهتر می کند. به طور خلاصه نویسندگان و تهیه کنندگان روی متن ویرایش و تصحیح نهایی را انجام می دهند و اجازه نمایش و ضبط آن را صادر می کنند.ضبط و تصحیح حاشیه ها و زواید صوتی وقتی که متن نهایی می شود, زمان ضبط صدای هنرپیشه ها فرا می رسد. برای حذف کردن هر صدای اضافی ای, هنرپیشه ها همه صداهایشان را در یک استودیوی در حال ضبط, ضبط می کنند. تفاوت ها در فرایند و پردازش نهایی کار به این که تهیه کننده چه چیزی را ترجیح می دهد, بستگی دارد. در برخی نمایش ها صدای هر هنرپیشه جدا از دیگران ضبط می شود و هر خط متن با تفاوت در تن و آهنگ صدا ضبط می شود. اما بعضی ترجیح می دهند تا صدای هنرپیشه ها را در حالی که با هم کار می کنند ضبط کنند. به همان شکلی که نمایش های رادیویی کلاسیک تولید می شدند. منبع عکس:Fox Broadcasting Company در هر مورد, لازم نیست که بازیگران به طور کامل در جلسات ضبط حضور داشته باشند. بعضی از هنرپیشه ها ممکن است در شغل های دیگری مشغول به کار باشند یا به دلایل دیگر در دسترس نباشند. اگر این طوری باشد آنها می توانند خط هایی که باید بخوانند را در تاریخ دیگری بخوانند و بعداً این صداهای ضبط شده جدید را می توان داخل ضبط نهایی وارد کرد.بعد از این که هنرپیشه ها مکالمه هایشان را ضبط کردند, زمان به هم متصل کردن تکه های شنیداری نمایش فرامی رسد. بخش هایی که از هنرپیشه ها ضبط شده گرفته و گردآوری می شود و مدت آن به اندازه طول مدتی که برای نمایش کارتون در نظر گرفته شده محدود می شود و نویسندگان و تهیه کنندگان را راضی کند و سپس این مکالمه ها به خانه انیمیشن فرستاده می شود.تخته سیاه داستان و کار هنری تخته سیاه داستان storyboard اولین قدم در اضافه کردن هنر به کلمات متن است. تخته سیاه داستان از صفحات کاغذی تشکیل شده که فضایی هم برای کارگردان در آن در نظر گرفته شده تا کارگردان نقشه طرح کند که داستان چگونه انیمیشن خواهد شد. به طور نمونه تخته سیاه داستان شامل ناحیه ای در داخل یک باکس است که دراین باکس یک طرح کلی نه چندان محکم و نهایی از کار نوشته شده. این طرح کلی خطوطی درباره شخصیت ها و مسیری که دوربین می پیماید است که در زیر تصویر نوشته شده. اگرچه تخته سیاه داستان روی کاغذ است, ولی واقعاً خیلی مهم است. چراکه استخوان بندی نمایش است.در انیمیشن, تخته سیاه داستان باید بسیار جزء به جزء همه چیز را تشریح کند. جزئیات زاویه های دوربین و نماها خیلی مهم هستند. چون از این طریق حس زمان و هنرنمایی شخصیت ها به ما منتقل می شود. \منبع عکس:Fox Broadcasting Company همچنین در تخته سیاه داستان کارگردان برای این که به متن نهایی برسد شروع می کند به ایده دادن در مورد طرح کلی تا به محض این که صداهای ضبط شده می رسد بتوان کشیدن صفحات نهایی را شروع کرد.هنگامی که تهیه کنندگان, تخته سیاه داستان اولیه را تأیید می کنند, انیماتورها می توانند طراحی های کلیدی برای داستان را انجام دهند. این هنرمندان به طور کامل کار را انیمیشن نمی کنند بلکه لحظات مهمی از هر نما را در یک صحنه نمایش طراحی می کنند و همه پس زمینه های لازم (داخل اتاق ها, چشم انداز خیابان و غیره) برای داستان را نیز رسم می کنند. به منظور حفظ یکپارچگی هر شخصیت, انیماتورها به ورقه های مدل رجوع می کنند. ورقه های مدل مجوعه ا ی از طراحی ها درباره این است که هر شخصیت چگونه باید به نظر برسد. ورقه های مدل شخصیت و نسبت های بدن هر شخصیت را به تصویر می کشد. به خصوص نسبت اندازه های هر شخصیت با دیگر شخصیت ها و در موقعیت های متفاوت را از چند زاویه نشان می دهد. این ابزار بسیار مهم و حیاتی ای است که کارکردی مثل هنرپیشه های واقعی را به شخصیت های انیمیشن می دهد. بدون این راهنما, یک انیماتور ممکن است یک شخصیت را متفاوت با انیماتور دیگر طراحی کند و چنین به نظر برسد که اندازه و ظاهر شخصیت در طول نمایش تغییر می کند.انیمیتیک و رنگ بعد از این که تهیه کنندگان تخته سیاه کامل شده داستان را تأیید کردند, زمان ساختن انیمیتیک فرا می رسد. یک انیمیتیک طرح کلی خیلی ابتدایی از انیمیشن است که بعضی اوقات “امتحان قلم” نامیده می شود. انیمیتیک تقریباً شبیه به تخته سیاه داستان متحرک است. انیماتورها طراحی های کلیدی را انجام می دهند و از آنها عکس می گیرند به طوری که نمایی از آن چه تولید نهایی به آن شبیه می شود را ارایه کنند. به خاطر این که کار کاملاً انیمیشن نیست, شخصیت ها حرکت های ناگهانی و پرتکان دارند و حرکت دهانشان همیشه با صداها هماهنگ نیست. تهیه کنندگان, انیمیتیک را برای کسب اطمینان در مورد شکل اجرا و زمان بندی کار واقعی مورد استفاده قرار می دهند. همچنین مرحله انیمیتیک آخرین فرصت برای تهیه کنندگان است تا در مسیر حرکت داستان تغییرات اساسی انجام دهند. بعد از این مرحله هر تغییر بزرگی در کار پرهزینه خواهد بود و پیشنهادی است که وقت را به هدر می دهد. منبع عکس:Fox Broadcasting Company بعد از این که مرحله انیمیتیک کامل شد و همه تغییرات اعمال شد, انیماتورهای آمریکایی طراحی های کلیدی شان را به یک استودیوی انیمیشن در کره می فرستند. امروزه تهیه کنندگان تلویزیونی آمریکایی به شرکت های کره ای مزد می دهند چون که صنعت انیمیشن کره هزینه اش نسبتاً پایین است و به هنرمندان آموزش دیده زیادی دسترسی دارد. انیماتورهای آمریکایی چند فریم کلیدی از کار تهیه می کنند. انیماتورهای کره ای با انیمیشن کردن هر فریم در داخل- بین هر فریم کلیدی کار را شروع می کنند. به طوری که هنگامی که در این مرحله متحرک سازی انجام می شود, ما حرکت های روانی را می بینیم. بعد از این مرحله, مرحله کشیدن و رنگ آمیزی شروع می شود. انیماتورها هر فریم را با جوهر در داخل اسلایدهای با جنس استات شفاف می کشند و سپس نقاشی رنگ می شود. از آن جایی که تکنولوژی رایانه ای پیشرفت می کند, بیشتر نمایش ها به صورت دیجیتالی کشیده و رنگ می شوند. موقعی که مرحله کشیدن و رنگ کردن کامل می شود, هر اسلاید بر روی تصویر پس زمینه انیمیشن قرار داده می شود و از آن عکس گرفته می شود تا یک فریم آفریده شود. فیلم ظاهر می شود و به ایالات متحده فرستاده می شود تا قدم بعدی درفرایند ساختن کارتون برداشته شود. محصول تمام شده رنگ نامیده می شود.تصحیح حتی اگر یک محصول کاملاً انیمیشن شده در دست داشته باشید, بازهم لزوماً نمایش پایان یافته نیست. ممکن است در رنگ ها اشتباه شده باشد که به عکسبرداری دوباره نیاز باشد یا تهیه کنندگان ممکن است از شوخی یک صحنه خوششان نیاید. عکسبرداری دوباره انیمیشن ممکن است پرهزینه باشد بنابراین تصحیح کنندگان حقه هایی پیدا کرده اند تا به نتایج دلخواه برسند. با بعضی از تصحیح های خلاقانه می توان تغییرات بسیار زیادی به وجود آورد. حتی می توان دوباره برای انیمیشن هدف گذاری کرد تا شخصیت هایی داشته باشیم که حرف های جدیدی می گویند یا می توانیم از داستان های دیگر عکسبرداری کنیم. ما صحنه های کاملی از نماهای مختلف برای نمایش های مختلف می سازیم (به این ترتیب می توان از این صحنه ها در بخش های مختلف کارتون استفاده کرد). کاری که در نمایش زنده تلویزیونی نمی توان انجام داد. این یکی از دلایلی است که شخصیت ها در نمایش های انیمیشن معمولاً همان لباس قدیمی شان را بر تن دارند. برای این که برای حفظ هماهنگی آسان تر است که انیمیشن ها را از قسمت های دیگر مجموعه قرض بگیریم.حاشیه های صوتی و امتیازموقعی که کار تصویرسازی متوقف می شود, تهیه کنندگان نمایش را به دپارتمان صدا می دهند و مهندسان صدا بخش های پر سر و صدا را پاک می کنند و افکت های صدا را اضافه می کنند. برای بیشتر نمایش ها, افکت های صدا انجام می شود که تن های یک نمایش را تعیین می کنند. به طوری که می توانیم در فیلم پارس سگ ها و جیک جیک پرندگان را بشنویم.موزیک هم می تواند روی تن یک نمایش تأثیر بزرگی بگذارد. در دپارتمان صدا همه صداهای لازم برای انیمیشن جور می شود. بعد از این مرحله بخش های صدا با سطح عکسبرداری ترکیب می شود. مهم است که مطمئن شویم صدای یک شخصیت موزیک زمینه را نپوشاند یا آن که افکت صدا به طور غیرطبیعی بلند نباشد.بعد از ماه ها کار, در نهایت یک قسمت از کارتون پایان یافته. شرکت تولید کننده نوار اصلی یک قسمت از کارتون را به شبکه تلویزیونی, تلویزیون کابلی, ماهواره و; حمل می کند. تا آن موقع قسمت های بسیار بیشتری وارد خطوط شده و در فرایند تولید قرار گرفته. انیمیشن رایانه‌ای(Computer animation یا 3D animation)هنر ساخت تصاویر پویا(متحرک) با استفاده از رایانه است که یکی از زیرمجموعه‌های گرافیک رایانه‌ای و انیمیشن است.بیشتر به وسیله‌ی گرافیک 3بعدی رایانه ساخته می شود،هرچند که از گرافیک 2بعدی رایانه هم هنوز به طور وسیع برای کارهای کم حجم و رندرینگ بلادرنگ سریع استفاده می‌شود.گاهی هدف انیمیشن خود رایانه است ولی گاهی هم هدف رسانه دیگری است،مانند فیلم.همچنین از آن به عنوان یک سی‌جی‌آی(تصورات ساخته‌ی رایانه یا پندار ساخته‌ی رایانه) یاد میشود،به ویژه هنگامی که از آن در فیلم‌ها استفاده میشود. برای اینکه تصور حرکت تصاویر ثابت ایجاد شود،یک تصویر روی صفحه‌ی رایانه نمایش می‌یابد و سپس فورا با یک تصویر تازه که شبیه به تصویر پیشین است ولی کمی با آن تفاوت دارد، جایگزین می‌شود.این،همان تکنیکی است که در تلویزیون و فیلم از آن استفاده می‌شود. انیمیشن رایانه‌ای جانشین دیجیتالی بی چون و چرای هنر انیمیشن حرکتِ ثابت(stop motion) مدلهای 3بعدی و فریم به فریم تصاویر 2بعدی است.برای انیمیشن‌های 3بعدی،اشیاء(مدل‌ها) روی مانیتور رایانه ساخته(مدل‌سازی) می‌شوند و پیکر‌های 3بعدی به یک اسکلت مجازی مجهز می‌شوند.برای متحرک کردن پیکرهای 2بعدی،از اشیاء(تصاویر) جدا و لایه‌های شفاف جدا استفاده می‌شود،با یا بدون اسکلت مجازی.سپس دست و پا،چشم‌ها ،دهان،لباس و دیگر اجزای پیکر، به وسیله‌ی انیماتور در فریم‌های کلیدی جابجا می‌شوند.تفاوت‌های ظاهری بین فریم های کلیدی،به صورت خودکار توسط رایانه در فرآیندی مشهور به تویینگ(tweening) یا مورفینگ(morphing) محاسبه می‌شود.در پایان،انیمیشن رندر(render) می‌شود. در انیمیشن‌های 3بعدی،همه‌ی فریم‌ها باید پس از اینکه مدل‌سازی پایان یافت رندر شوند.در انیمیشن‌های 2بعدی برداری،فرآیند رندرینگ فریم کلیدی فرآیند تصویرسازی است،درحالی‌که فریم‌های میانی(بینی) چنانکه لازم باشند رندر می‌شوند.برای نمایش‌های از پیش ضبط شده،فریم‌های رندر شده،به یک فرمت یا رسانه‌ی دیگر مانند فیلم یا تصویر دیجیتال منتقل می‌شوند.همچنین ممکن است فریم‌ها به صورت بلادرنگ درحالی‌که به کاربر نهایی نمایش داده می‌شود رندر شوند.انیمیشن‌های کم‌حجمی که به‌وسیله‌ی اینترنت ارسال می‌شوند(مانند فلش‌های 2 بعدی،X3D و ;) معمولا از نرم‌افزاری در رایانه‌ی کاربر نهایی به عنوان یک جریان متناوب یا انیمیشن حجیم از پیش بار(Load) شده برای رندرینگ بلادرنگ استفاده می‌کنند.انیمیشن و صوت در وب انیمیشن یکی از مهمترین مولفه هایی است که وب را از بقیه رسانه ها مشهور ترکرده است . درجات مختلف انیمیشن از تصاویر Gif انیمیشن ساده تا عناصر تعبیه شده سه بعدی و محیط های مجازی می توانند دسته بندی شوند و به محسوس شدن حس حرکت و درگیر کردن تعدادی از کاربران کمک میکند. انیمیشن انیمیشن یکی از مهمترین مولفه هایی است که وب را از بقیه رسانه ها مشهور تر کرده است . درجات مختلف انیمیشن از تصاویر Gif انیمیشن ساده تا عناصر تعبیه شده سه بعدی و محیط های مجازی می توانند دسته بندی شوند و به محسوس شدن حس حرکت و درگیر کردن تعدادی از کاربران کمک میکند. بعضی اوقات از این انیمیشن ها برای جلب توجه و در مواقع دیگر برای شرح و تفصیل مفاهیم استفاده می شود . طرح و ابزار هدفمند نه تنها فواید انیمیشن را از مسیر خود منحرف نمیکند بلکه به ارزش آن نیز میافزاید.بیشتر انواع انیمیشن های پایه Gif Animated و فایلهای Macromedia Flash می باشند . Animated Gif فایلهای (Gif Animator ) : در قبل گفتیم که یک فایل انیمیشن از جمع آوری عکسهای ساکن و حرکت آنها در توالی رشته با سرعت و تکرار طراحی شده است . خیلی از لوگوها با Gif Animated طراحی شده است . اغلب آگهی ها فایلهای Gif هستند که خود با حرکتشان برای آگهی چرخش ایجاد میکنند . فایلهای Gif Animator برای نمایش اطلاعات اضافی در مکانی مانند صفحه نمایش می توانند خیلی مفید باشند و توانایی جلب نظر کاربران را نیز دارند و حرکت را در فرم قالب عادی به صفحات ساکن اضافه می کند . رویدادهای ماوسی Rollovers : رویدادهای ماوسی حرکتی است که با رد شدن مکان نمای ماوس بر روی مکانهای معین صفحه ایجاد حرکت میکند. به طور معمول رویدادهای ماوسی همراه با المانهای Navigation کاربرد دارند و آنها با نشان دادن عکس العمل نسبت به عملیات کاربر ، کاربر را درگیر می کنند و با کاربر بصورت متقابل عمل می کنند و نیز بعضی از عناصر را بصورت ابر اتصال نشان می دهند . در حالت عادی ابر متن هایی که در صفحه بصورت پیش فرض قرار دارند به رنگ آبی هستند و زیر آنها خط کشیده شده است و این روش ظاهر صفحه را کمی متفاوت میکند. فایلهای Flash : Macromedia Flash بطور چشمگیری مورد قبول همگان قرار گرفته است. Flash یک فرم جدیدی از انیمیشن را که در قبل ایجاد آن آسان نبود , معرفی می کند و در حالی که پهنای باند را حفظ می کند رسانه ای غنی عرضه می کند . اجتناب از Animation : اسکرول کردن متن ها یکی از انواع انیمیشن هایی است که کاربران مایل به استفاده از آن نیستند . برای دادن اطلاعات خیلی مهم نباید اسکرول ایجاد شود زیرا احتمالا کاربران توجه کمی به آنها خواهند کرد . صوت صوت متفاوت از بقیه مندرجات است و کاربران برای دریافت آن رسانه به نوع نمایش استناد نمی کنند و محدودیت های سایز مانیتور ، سیستم عامل و عمق و بیت رنگی نیز در آن وجود ندارد . اصوات می توانند به دو روش جداگانه انتشار داده شوند . کاربر باید صوت را بارگذاری کند و سپس مراحل اجرا آن سیستم شروع می شود و یا فایل صوتی می تواند در قالب رشته ای توزیع شود . کیفیت اجرای هر فایل ضبط شده وابسته به مراحل و قالبهای استفاده شده و کیفیت دستگاه خروجی سیستم کاربر برای فایل دیجیتالی می باشد . بارگذاری صوت : اولین صورت Audio در وب بارگذاری آن فایل می باشد . یک فایل می تواند در یک صفحه وب تعبیه شود و همراه با سایر فایلها مانند عکسها بارگذاری شود . باید در نظر داشته باشید که زمان بارگذاری فایلهای صوتی بزرگ زیاد است و بر خلاف فایلهای متنی نیاز به حافظه بیشتری برای ذخیره و اجرا دارند . زمان بارگذاری یک فایل صوتی در مقایسه با زمانی که آن فایل اجرا می شود زیادتر است و این مورد برای کاربران خیلی مناسب نیست . فایلهای صوتی تعبیه شده از بقیه قالبهایی که به کاربر برای بارگذاری اجازه نمی دهد متفاوت است . آنها جزء مولفه های ضروری سایت هستند و غیر قابل تفکیک می باشند . توصیه میشود فایلهای صوتی را تعبیه نکنید و به جای آن به کاربر اجازه دهید که خود آنها را بارگذاری کند و گوش دهد . در حال حاضر یک فایل تعبیه شده صوتی همراه با متن در وب استفاده می شود فایل Flash می باشد . فایلهای Flash فایلهای صوتی را بی اندازه در سایز کوچک می کنند و بصورت جریانی برای کاربر تبدیل می کنند و زمان بارگذاری آن را برای کاربر کاهش می دهند .   جدول زیر فایلهای صوتی و پسوندهای آن را نشان می دهد : انتشار صوت : مزیتی که در روش انتشار صدا با فایلهای صوتی بارگذاری شده است این میباشد که کاربر مجبور نیست که به فایل گوش دهد. به مجرد آنکه اتصال با سرور منتشر کننده صدا برقرار می شود یک حافظه موقت ایجاد می شود . فایل صوتی اجرا میگردد . یک فایل صوتی 10 MB را در نظر بگیرید ، بارگذاری آن با یک ارتباط با خط تلفن غیر ممکن است . در این نوع قالبها فایل زمانی که بارگذاری می شود می تواند اجراء شود و زمان انتظار برای تحویل آن به کاربر کاهش می یابد . نمایش زنده قالبهای صوت برای انتشار تکنولوژی مفید می باشد . گوش دادن به یک فایل صوتی بصورت Online که در همان زمان کاربر منتشر می شود می تواند با گوش دادن به رادیو قابل مقایسه باشد . وقتی انتقال جریان صورت می گیرد بارگذاری کامل میشود و سپس در حافظه ذخیره می شود . شبکه جریان صوت را به صحنه هدایت می کند . Real Palayer این توانایی را دارد که جریانی از فایلهای صوتی ویدوئویی را از میان ارتباط آهسته 28.8 kb با کیفیت قابل قبولی اجرا کند. ویدئو : ویدئو در گسترش تکنولوژی Multimedia می باشد که در وب مورد استفاده قرار می گیرد تاثیر بسزایی دارد . در حال حاضر ویدئو برای کاربرانی که از Dialup استفاده می کنند از کیفیک خوبی برخوردار نیست . دیدار هر سایت های جدید و بزرگ مثالهایی از فایلهای ویدئویی جاری که با استفاده از Real Player و Media Player و ; سایر برنامه ها اجرا می شود را ارائه می کند . در اینتکنولوژی از( ویدئو) بطور معمول قدر تفکیک کمی دارد . حرکت قاب آنها کند و دارای عدم تعادل است و در ابعاد نیز کوچک هستند ولی اکثر اوقات به طور معمول قابل مشاهده و فهم هستند . مانند صوت فایلهای ویدئو نیز می تواند بارگذاری و اجرا شود و بصورت جریانی به سمت کاربر جاری شود و پس از قطع جریان با نرم افزارهای اجرا کننده اجرا شود . انتخاب ویدئو و استفاده از آن با زیاد شدن پهنای باند افزایش یافته است . ویدئو کنفرانس ، تبدیل کنندگان داده در وب ، دوربین های وب به عنوان وسایل حمل و نقل در وب مورد استفاده قرار می گیرد . ویدئو بر روی وب نباید برای اشخاصی که در خارج از شبکه مثل LAN یا اینترانت هستند اجباری باشد . شما باید اتصالاتی ایجاد کنید و با ایجاد آنها به کار اختیار دهید که خود را انتخاب کند . برای کلیپ های ویدئویی باید زمان اختیاری رادر حدود چند دقیقه برای انتشار صوت برای کمک به حفظ پهنای باند و بارگذاری، زمان ایجاد کنید . Internet TV : Internet TV هنوز به عنوان یک جزء محکم و ثابت توسعه پیدا نکرده است و عموما هنوز به عنوان وسیله ای برای ارتباط مردم با اینترنت نیست ولی بیشتر کارشناسان بر این باورند که این کار به زودی انجام خواهد شد . به طور معمول میکروسافت این تکنولوژی را داراست که نام آن Web TV می باشد و قسمتی از استراتژی آن افزایش سود برای مصرف کننده می باشد . کنترل این وسیله شبیه به جعبه کابل و ارتباط با اینترنت با یک سرعت خط بالا می باشد . برای استفاده از Web TV کاربران نیاز به یک خط تلفن برای ارتباط با تلویزیون بر روی اینترنت دارند . به محض ارتباط کاربران می توانند تمام اعمال خود را مانند موج سواری در دریا بر روی اینترنت انجام دهد . کاربران می توانند از یک سایت دیدن کنند و تمامی عکسهای آن را مشاهده کنند و عکس العملهایی نیز برای کاربران در نظر گرفته شده که کاربران میتوانند محصولات در دسترس داخل سایت بازدید کنند . شرکتهایی مثل سونی و فیلیپس در این تکنولوژی با Web Tv – www.webtv.net متحد هستند.خلق موسیقی موفق برای انیمیشن – قسمت اول جمعه 2 تیر 1385 ، سحر شهاب مطلب زیر گفته های چهار آهنگساز پرکار درباره درگیریهای خلاقانه ای است که یک آهنگساز در رابطه با خلق موسیقی انیمیشن با آن روبرو است. این چهار هنرمند دنیس م. هنیگان Denis M. Hannigan، دان گریدی Don Grady، جودی گری Jody Gray و جیمز ل. ونابل James L. Venable توصیه ها و تجربیات خود را در اختیار آهنگسازان، طراحان، کارگردانان و تهیه کنندگان قرار داده اند.   به احتمال زیاد هنگامی که یک صحنه از فیلم یا برنامه تلویزیونی ما را به خنده یا گریه وادارد، یک قطعه موسیقی هم آنرا همراهی میکند. موسیقی ابزاری اساسی است که فیلمسازان برای ایجاد یک حال و هوای خاص، جا انداختن یک شخصیت و پیش بردن یک صحنه از آن استفاده میکنند. موسیقی برای انیمیشن شرایط و مقررات خاص خود را می طلبد و این چهار آهنگساز در گفتگویی با مجله Animation World از ارتباط خود با تهیه کنندگان، کارگردانان و طراحان سخن گفته و توضیح داده اند که چگونه با کار خود مرتبط شده و در زمان نوشتن یک موسیقی به چه چیزهایی فکر میکنند. دنیس م. هنیگان، هولیگان میوزیک Hooligan Music آهنگساز مجموعه روگراتز Rugrats، گربه سگ CatDog، دنیای بیکمن Beakman’s World و در سال 2002 برنده جایزه بیشترین اجرای یک موسیقی متن از ASCAP (انجمن آهنگسازان، نویسندگان و ناشران آمریکا) برای آهنگسازان انیمیشن، توانایی سر و کار داشتن با مسائل فنی و ضرب العجل ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مسائل میتوانند شامل ضرب العجل های کوتاه، جدولهای زمان بندی نادرست و همچنین روش نقل و انتقال فایل موسیقی باشد (روشهایی مانند ProTools که یک کارگاه صوتی دیجیتالی است ، sessions، نوارهای کاست و ریل، پست الکترونیکی فایلهای موسیقی و مانند اینها). من چند پروژه همزمان در دست داشتم که هر کدام شرایط خاص خودش را داشت. داشتن تجربه کار با نوازندگان زنده هم بسیار مهم است، به خصوص اگر تهیه کننده/کارگردان بخواهد در فیلم حال و هوای موسیقی زنده موجود باشد.اجرای این خواسته نیازمند چاپ تعداد بیشتری از نتهای موسیقی، جلسات ضبط اضافه و طبعا زمان بیشتر خواهد بود.   کارگردانی که به دنبال یک آهنگساز میگردد، هنگام شنیدن نوار نمونه کار آهنگساز ابتدا به این نکته توجه میکند که این موسیقی تا چه اندازه میتواند مکمل تصاویر فیلم باشد. یکی از مواردی که باید وجود داشته باشد، حس زمان شناسی عالی است- موسیقی باید داستان را به جلو ببرد، نه اینکه آنرا کند و ملال آور کند. از آنجایی که داستان و گفتگوها در اولویت قرار داردند، موسیقی باید آنها را تقویت کند نه اینکه بر این عناصر مهم غالب شود. فراموش نکنید که داشتن قابلیتهای متعدد، توانایی نوشتن برای نوازندگان واقعی، پر کردن جدول زمان بندی همه بسیار مهم هستند، اما آیا موسیقی کاری را که باید، انجام میدهد؟ آهنگساز هنگام صحبت درباره یک پروژه تازه با کارگردان یا طراح باید چند پرسش تعیین کننده را مطرح نماید: موسیقی مورد نظر آنها چه سمت و سویی دارد؟ آیا برای توضیح آنچه میخواهند، مثالی دارند؟ خط مشی کلی پروژه چیست و مخاطبین آن چه کسانی هستند؟ آیا در این اثر ترانه ای هم وجود دارد؟ آیا آنها به دنبال یک چیدمان موسیقایی تازه و اوریژینال هستند یا یک سبک خاص مانند موسیقی ارکسترال، راک یا مانند اینها را ترجیح میدهند؟ برای مثال، من در مجموعه گربه سگ، من از مجموعه سازهایی با ویژگیهای عجیب و غریب استفاده کردم که شامل سازدهنی بیس و گیتار دوبرو Dobro (نام تجاری برای نوعی گیتار رزوناتور resonator guitar) هم بود.در کار دیگری به نام Recess من روش سنتی تری را پیش گرفتم و برای ارتباط برقرار کردن با احساسات مورد نظر تهیه کننده و هماهنگی با گفتگوها، از اجرای ارکسترال استفاده کردم. یک پرسش مهم دیگر این است که بفهمید کارگردان چه مقدار موسیقی را برای این پروژه درنظر دارد. مقدار موسیقی مورد نظر او میتواند طیف وسیعی را از موسیقی لب به لب گرفته تا اندکی موسیقی در گوشه و کنار کار را دربر میگیرد. هنگامی که گفتگوی زیادی در کار باشد، نوع ساز و بلندی صدای آنها هم نقش مهمی ایفا میکند. آهنگسازان و کارگردانان هر دو، باید مراقب علایم هشدار دهنده ای باشند که به معنای از حد خارج شدن موسیقی است. یکی از این علایم زمانی است که به نظر میرسد انیمیشن خوب به پیش نمیرود یا زمان بندی/آهنگ حرکت ناموزون است. گاهی به نظر میرسد که موسیقی بیش از حد جلب توجه میکند و داستان/اتفاق در مقابل آن کمرنگ میشود. گاهی سبک موسیقی طوری است که به جای تقویت یا داشتن تضاد مطلوب با تصویر به شدت با آن ناسازگار است. به یاد داشته باشید هنگامی که موسیقی در بهترین حالت خود باشد، شما دیگر هنگام تماشای انیمیشن به موسیقی آن فکر نمیکنید مگر اینکه صحنه ای خاص یا کل پروژه بر پایه اجرای موسیقی یا خواندن ترانه بنا شده باشد. دان گریدی آهنگساز مجموعه ماجراهای جانی کوئست (Jonny Quest) – که برای آن کاندید جایزه تلویزیونی امی (Emmy) شد – انگلیسی جادویی (Magic English سریالی از کمپانی دیسنی)، چندین سریال و فیلم تلویزیونی دیگر دیسنی از جمله دو انیمیشن تلویزیونی دیو و دلبر (Beauty And The Beast)، داستانهای محبوب کریسمس (Favorite Christmas Stories) و موسیقی چندین بازی بر مبنای فیلمهای دیسنی از جمله پیترپن (Peter Pan)، پوکاهانتس (Pocahontas) است. دان گریدی معتقد است که : در اصل ما از پنج نوع موسیقی استفاده میکنیم که با هر پروژه ای جور درمی آید. بعضی آهنگسازان یکی از این پنج نوع را بهتر از چهارتای دیگر انجام میدهد، تعدادی از آنها در دو یا سه نوع از آن مهارت دارند و آهنگسازانی هم هستند که از انجام همه آنها برمی آیند. تمام اینها به وسعت تواناییها و دانش آهنگساز بستگی دارد. این پنج نوع عبارتند از اجرای ارکسترال، صداسازی و طراحی صدا ( کار طراح صدا تهیه و تنظیم تمام صداهای فیلم غیر از دیالوگ است که در اینجه منظور افکتهای صوتی است که انواع ساز ایجاد میشود)، موسیقی مطابق با معیارهای روز/ مردم پسند، موسیقی منطقه ای و موسیقی یا ترانه مناسب زمان/مکان.   از نظر من این پنج عرصه تمام جنبه های مختلف یک پروژه را پوشش میدهند. با این وجود کارگردانان/تهیه کنندگانی هستند که در ابتدا نمیدانند چه میخواهند.از این حرف منظور بدی ندارم، میخواهم بگویم که آنها خیلی از چیزی که میخواهند مطمئن نیستند. به همین جهت آنها به آهنگساز و حس غریزی او تکیه میکنند و میخواهند ببیند او به چه نتیجه ای میرسد. در یک فیلم انیمیشن کارگردان، تهیه کننده و طراح باید درباره نوع موسیقی که به بهترین شکل به کارشان بخورد فکر کنند. این اولین موردی است که باید بررسی شود، مورد دوم این است تمایل شخصی خودشان چیست؟ در بسیاری از موارد اولویت این دو مورد جابجا میشود و در نتیجه کارگردان/تهیه کننده به آنچه مورد تایید شخص خودشان است فکر میکنند و بعد متوجه میشوند که این انتخاب چندان کمکی به فیلم نمیکند. من متاسفانه یک بار با کارگردانی مواجه شدم که عاشق درامز (سازهای کوبه ای) بود، من هم برایش با درامز کار کردم اما در انتهای پروژه کمپانی سازنده متوجه شد که در استفاده از درامز زیاده روی شده است. گاهی اوقات آهنگساز میتواند قضاوت بهتری داشته باشد و باید در مقابل آنچه که از اثر دریافت میکند، بهترین عکس العمل را نشان دهد. آهنگساز قبل از شروع کردن یک پروژه جدید، باید بپرسد که مخاطبین او چه کسانی هستند و رده سنی و جنسیت آنها چیست؟ ما قرار است برای چه افرادی جذاب باشیم؟ من گاهی هنگام انجام دادن کار برای رده سنی 8 تا 13 برای کمپانی دیسنی دچار مشکل میشوم. مانند کتاب پو (ماجراهای وینی پو The Book of Pooh) و دامبو (Dumbo)، مشکل این است که چیزی که به نظر تهیه کننده برای بچه ها جالب است، با آنچه من، به عنوان آهنگساز در نظر دارم متفاوت است. من دو بچه 8 و 12 ساله دارم، پس من درواقع میتوانم تست تماشاگر را با آنها انجام دهم. شاید آنها از نظر موسیقی کمی بیشتر از بچه های دیگر اطلاعات داشته باشند، چون در محیطی موزیکال بوده اند. با وجود این من همواره به همان نتیجه همیشگی میرسم که این است: یکی از وظایف آهنگساز این است که تهیه کننده را به ترکیب کردن هر دو نقطه نظر تشویق کند. بسیاری از آهنگسازان تسلیم خواسته های کارگردان میشوند و ما کارمان برآورده کردن دیدگاه های کارگردان است. و این اولین اصل کار ما است. با این وجود ما باید سعی کنیم که این پروژه را تا جایی که میتوانیم ارتقا دهیم، بنابراین من به خصوص هنگامی که مخاطب بچه های کوچک باشند، سعی میکنم که یک پله از حد عادی بالاتر بروم. بسیاری از تهیه کنندگان تصور میکنند که باید یک موسیقی پر سرو صدا و شلوغ داشته باشیم اما این اصلا واقعیت ندارد. من فکر میکنم شما از همان ابتدا میتوانید بچه های کوچک را، حتا زمانی که در رحم مادر هستند، با موسیقی جالبتری آشنا کنید. در خصوص رابطه بین آهنگساز و تهیه کننده/کارگردان باید بگویم که هر تهیه کننده/کارگردانی با دیگران متفاوت است، پس شما باشد کار را با نوشتن برای “آنها” آغاز کنید. من با کارگردانی کار میکردم که قبلا سه مرتبه با هم کار کرده بودیم و هربار به محض اینکه صدا از حد میانه به سمت زیر شدن متمایل میشد، اعتراض میکرد و میگفت “راستش من اصلا این هارپ (چنگ) را در این قسمت دوست ندارم، سازهای زهی را هم همینطور، خیلی صدای زیری دارند” به این ترتیب هنگامی که من فیلم سوم او را کار میکردم، همه چیز تیره و خموده بود. این خانم به هیچ وجه با یک جور هارپ، ساز زهی و پیانو کنار نمی آمد. اتفاقا من در یک مهمانی که این خانم هم در آن حضور داشت بودم و شنیدم که او از اتفاقی که در کودکی برایش افتاده بود، برای کسی تعریف میکرد. برادر کوچک او با یک هفت تیر ترقه ای در گوش او شلیک کرده بود و از آن زمان به بعد گوش او مشکل پیدا کرده بود و بعضی صداها در گوش او صدای وزوزی ناراحت کننده ایجاد میکردند. من با عصبانیت به او گفتم “تو هیچ وقت این ماجرا را برای من نگفته بودی!” و او گفت” این ماجرا چه ربطی به کار دارد؟” و من گفتم:” تو با هارپ زیر و پیانو و همه اینها مشکل ری، پس این قضیه خیلی هم به کار ربط دارد” پس حالا متوجه شدید که بد نیست گاهی آدم استودیو را ترک کند و به مهمانی برود. گاهی مشکلات در جاهایی نامنتظر حل میشوند. در کل، هیچ اشکالی ندارد که آهنگساز از کارگردان یا تهیه کننده بپرسد “آیا در این موسیقی چیزی هست که واقعا ناراحتت میکند؟ آیا تو به دلیل خاصی از کلارینت بدت می آید؟” اما اینرا هم بگویم که اگر شما در همان طول موجی که دو نفر دیگر در آن هستند، حرکت نکنید، به درد کار با این پروژه نخواهید خورد.جودی گری، آهنگساز مجموعه هفتگی سگ ترسویی به نام شهامت Courage the Cowardly Dog، تمام فیلمهای کوتاه لونی تونز Looney Tunes موجود در اینترنت، کارتونهای ویژه شبکه Cartoon Network و تعداد بسیاری از کارتونهای تلویزیونی دیگر است. تاثیر متقابل، حس تشخیص کلی و داشتن طبع نمایشی و کمدی یکسان از جمله مواردی هستند که آهنگساز و کارگردان باید در آن شریک باشند. اینکه یک کارگردان قادر باشد احساسات و افکار خود را با عبارات موسیقایی ابراز کند و همچنین اگر آهنگساز بتواند افکار کارگردان را بخواند و منظور او را درک کند، امتیاز بسیار بزرگی خواهد بود. البته یک شرط لازم دیگر علاقه واقعی به جادوی سیال و دیوانه وار انیمیشن است. هنگامی که تهیه کننده یا کارگردان یک پروژه، آهنگسازی را در نظر میگیرد، ابتدا باید حس کند که موسیقی این آهنگساز بر او تاثیر گذاشته است. او باید به یاد داشته باشد که نمونه کاری که آهنگساز ارایه میکند از آثار تازه او است و او این موسیقی را بر اساس سلیقه یک کارگردان یا تهیه کننده دیگر ساخته است. این نمونه کار نشاندهنده کاری است که او “انجام داده” و نشان نمیدهد که او قادر به انجام چه کارهایی است. پیشنهاد من به آهنگسازان این است، در عین اینکه نمونه کار شما میتواند راهگشا باشد، اما اگر برای یک یا دو دقیقه از پروژه پیشنهادی یک موسیقی بسازید، میتواند بسیار سودمند باشد. در واقع این کار شما را بلافاصله در تیم آنها قرار میدهد و موجب میشود که باب یک گفتگوی خلاقانه گشوده شود. هنگامی که یک آهنگساز پروژه جدیدی را آغاز میکند، او باید کارگردان/تهیه کننده را تشویق کند درباره جزئیات پروژه صحبت کند. اول بپرسید آنها چه نوع موسیقی را درنظر دارند، سپس بنشینید و به خوبی به صحبتهای آنها گوش فرا دهید. جیمز ل. ونابل (James L. Venable) آهنگساز مجموعه و فیلم بلند The Powerpuff Girls ، Samurai Jack، Clerks the Cartoon و 3 South من همیشه میخواهم کارگردانانی که با من کار میکنند متوجه شوند که با آهنگسازی سر و کار دارند که خوب به حرفشان گوش میدهد و از پس هر کاری برمی آید. من کوشش کرده ام به آهنگسازی تبدیل شوم که به کارگردان برای تقق بخشیدن به ایده هایش کمک میکند و همواره تغییر را میپذیرد. به نظر من هنگام انتخاب آهنگساز باید با ذهن باز عمل کرد و از افراد جدید هم استفاده نمود. در ضمن کارگردان هم باید آماده شنیدن تمام بخشها و جنبه های موسیقی آهنگساز باشد. چیز خوبی که در مورد آهنگسازان میشود گفت این است که میتوانند با انواع موسیقی کار کنند و این چیزی است که یک اثر انیمیشن میطلبد. پس با آهنگساز ملاقات کنید یا لا اقل تلفنی حرفهایش را بشنوید تا متوجه شوید آنها از نظر موسیقی با چه برخوردی راحت تر هستند. من شانس زیادی داشتم که چنین فکر بازی را در کوین اسمیت (Kevin Smith) و اسکات موزیر (Scott Mosier) دیدم و با آنها در پروژه های کلرکس کارتونی (Clerks the Cartoon) و جی و باب ساکت باز میگردند (Jay and Silent Bob Strike Back) همکاری کردم. در کل اگر من با کارگردانان و تهیه کنندگان بی تعصب برخورد نمیکردم، بسیاری از کارها را انجام نداده بودم. پس لزومی ندارد بگویم چرا طرفدار چنین طرز فکری هستم. تهیه کننده، طراح و کارگردان در ابتدای یک پروژه باید یک گفتگوی خلاقانه با آهنگساز داشته باشند و از او بخواهند نمونه کاری برایشان بیاورد که تا جای ممکن به آنچه گفته شده نزدیک باشد. اگر صحنه ای از فیلم آماده شده، میتوانید از او بخواهید یک موسیقی کوتاه برای آن بنوسد. این روشی ساده تر، کم تنش تر و ارزانتر برای آغاز کار با یکدیگر است. البته نمونه کاری که آهنگساز به سلیقه خود تهیه میکند، درواقع به گروه فیلمسازی میگوید که او به کدام آثار خود بیشتر علاقه دارد و کدامها موجب مباهات او هستند اما داشتن یک نمونه کار کوتاه اما دقیق، بسیار موثرتر است. به نظر من کسانی که مسئول انتخاب آهنگساز هستند باید به دنبال موسیقیی باشند که آنها را در حیطه احساسی متاثر کند. من علاقه دارم انواع موسیقی مورد علاقه گروه فیلمسازی را کشف کنم. بعد سعی میکنم نوع موسیقی مناسب برای پروژه را پیدا کنم. دانستن اینکه چه نوع موسیقی یا چه ترانه یا قطعه ای برای تهیه کننده/کارگردان جالب نیست هم، میتواند مفید واقع شود. من به کارگردانان/تهیه کنندگان و طراحان توصیه میکنم که همواره به یاد داشته باشند که یک “حرفه ای” را استخدام کرده اند، پس به پیشنهادات او توجه کنند، شاید او نظری داشته باشد که از آنچه فکر میکردید نتیجه بهتری داشته باشد. من اعتقاد دارم که موسیقی میتواند نقشهای زیادی بر عهده بگیرد. میتواند مجموعه اتفاقات احساسی داستان را تقویت کند، قسمتهای مختلف را به هم متصل کند، به روند داستان کمک کند و مانند اینها. کلید موفقیت این است که بدانیم از موسیقی چه میخواهیم و اینکه این موسیقی این نیازها را برطرف میکند یا خیر. شکی نیست که اگر صحنه ای قبل از افزودن موسیقی به آن بهتر باشد، ما یک هشدار مهم دریافت کرده ایم. شاید این حالت به این معنی باشد که موسیقی نامناسب است یا اینکه اصلا در اینجا به موسیقی نیازی نیست. نگرانیهای خود را با کارگردان/تهیه کننده در میان بگذارید، زیرا یک آهنگساز خوب فیلم به به هر کوششی دست میزند تا مشکل را برطرف شود تا در نهایت گروه فیلمسازی از نتیجه کار بسیار راضی باشند.صدا گذاری در انیمیشنبنابر تعریف انیمیشن سنتی، “انیمیشن ایجاد توهم حرکت از تصاویر بی حرکتی است که با سرعت 24 فریم در ثانیه نمایش داده شود”. این تعریف انواع تکنیکهای ساخت انیمیشن سنتی را دربر میگیرد و با صدا گذاری برای انیمیشن ارتباطی مستقیم دارد. در سلسه مطلبی که در این باره میخوانید در جاهایی اشاره شده می شود که فیلمبرداری بر اساس ریتم موسیقی انجام میشود. برای داشتن تصور دقیقتر از این جمله، باید بدانیم که فیلمبرداری انیمیشن به صورت تک فریم انجام میشود و حتا در دستگاههای مدرن کامپیوتری نیز، هر تصویر یک فریم تعریف میشود که در نرم افزارهای مختلف پشت سر هم چیده میشود و نمایش پشت سرهم این تصاویر توهم حرکت را برای بیننده ایجاد میکند. هرچقدر تعداد تصاویری که یک حرکت را میسازند بیشتر باشد، حرکت آرامتر و روانتر خواهد بود و بالعکس، هر چقدر تصاویر کمتر باشند سرعت حرکت بیشتر میشود. به این معنا که اگر برای نشان دادن راه رفتن یک شخصیت، از یک سیکل 6 تصویری استفاده کنیم، سرعت قدم برداشتن او بسیار کندتر از حالتی خواهد بود که تنها از 4 تصویر استفاده شود. به این ترتیب انیماتور میتواند با دانستن زمان و ریتم موسیقی، سرعت حرکت عناصر تصویری را تنظیم کند. به یاد داشته باشید که هر فریم واحدی از زمان و برابر 24/1 ثانیه است و این کار با محاسبه دقیق اما ساده ریاضی قابل اجرا خواهد بود. رابطه صوت و تصویربین صوت و تصویر متحرک ارتباط خاصی برقرار است که در فیلمهای انیمیشن، این رابطه بیش از پیش استثنایی میشود. به نظر میرسد که عناصر بصری انیمیشن و نوار صوتی آن، نسبت به انواع دیگر فیلمها، از شراکتی صمیمانه تر و بسیار خلاقانه برخوردارند. شاید دلیل بروز چنین رابطه ای را بتوان به عوامل زیر نسبت داد: • انطباق عالی صوت و تصویرشیوه ساخت انیمیشن و فن آوری خاص آن، درجه بالاتری از انطباق یا سینکرونایز (Synchronize) صوت و تصویر را میطلبد.دست طراح انیمیشن در هردو محدوده صوت و تصویر از است و کنترل تمام و کمال کار در دست او است. به این ترتیب یک تصویر یا یک صدا میتواند با دقتی تا حد یک دهم ثانیه در جای خود قرار گیرد. • وابستگی قوی بین انیمیشن و موسیقیانیمیشن و موسیقی دارای زیربنای ریاضی مقدماتی هستند و با سرعتی معین پیش میروند. ریتم یا ضرباهنگ قطعه موسیقی اندازه گیری میشود و این ضربه ها در جدول مخصوصی با زمان تعریف شده قرار میگیرد و در واقع واحدهای موسیقی به واحدهای زمان تبدیل میشوند. به گفته میشل دوورتی (Michel Dougherty) در کتاب انیمیشن The Animation Book : طرح های بصری و موسیقایی از عناصر مشترکی برخوردارند. انسان هم موجودی است که همواره به دنبال الگوها و نقوش درونی هرچیز بوده و این طبیعت ذاتی ما است که به اجرای یک طرح موسیقایی که از کنار هم قرار دادن نتها، فاصله ها، سازبندی، زمینه و ریتم تشکیل شده، گوش فرا دهیم. ما به طور خودکار ادامه یک ملودی را پیش بینی میکنیم و منتظر نتیجه آن میمانیم. اگر این ترکیب بندی موافق با آنچه انتظار داشتیم پیش برود، حس خوشایند به نتیجه رسیدن و رها کردن در ما ایجاد میشود. اگر پیش بینی ما نادرست از کار دربیاید، احساس ناراحتی خواهیم کرد و توجه ما بیشتر به موضوع جلب میشود و به این ترتیب ممکن است یک الگوی مشابه با آنچه در ذهن داشتیم را به شکلی پیش بینی نشده و تازه پیدا کنیم و بسیار لذت ببریم. یک انیماتور با استعداد، به علاوه رهبر/آهنگساز و تدوینگر، به خوبی روانشناسی طراحی موسیقی را درک میکنند و با دستکاری آگاهانه الگوهای مختلف بصری مانند تکرار و ریتم، حرکت شخصیتها و پس زمینه، قابل پیش بینی بودن داستان و ضرباهنگ و تدوین اثر نهایی، به تحریک عکس العملهای موازی و همسو میپردازند تا جایی که انیمیشن میتواند جریان ممتدی از نقوش و طرحها ایجاد کند و در این زمان، این ابزار دارای طبیعتی مشابه موسیقی میگردد. • اصوات غلو شده یا کنایه آمیزترکیب تصاویر انیمیشن و جلوه های صوتی غیرواقعی، ترکیب کنایی دیداری – شنیداری را به وجود می آورد که در اکثر اوقات جنبه ای فکاهی پیدا میکند. برای مثال منطبق کردن قدمهای آهسته با صدای سنج یا قرار داغدن صدای موتور خودرو بر روی تصویر دویدن سریع میتواند علاوه بر ایجاد ترکیبی مفرح، تاثیر تصویر را تشدید نماید. • انرژی جنبشیدر انیمیشن جلوه های صوتی سینکرونایز شده به عنوان منبع انرژی جنبشی به کار میروند. در انیمیشنهای کلاسیک هالیوود هم بیشتر نوار صوتی از صداهایی چون بومب، دنگ، تامب و پینگ تشکیل شده تا انرژی صحنه را افزایش دهد. اگر این اصوات تعیین کننده ضرباهنگ صحنه باشند باید قبل از فیلمبرداری انیمیشن ضبط شوند و مانند هر نوار صوتی دیگر اندازه گیری و زمان بندی شده تا انیمیشن بر اساس آنها فیلمبرداری شود.در نوشته قبل راجع به رابطه صوت و تصویر، نحوه انطباق آنها، وابستگی بین انیمیشن و موسیقی، اصوات غلو شده یا کنایه آمیز، جلوه های صوتی و ; صحبت کردیم. در ادامه مبحث “صدا گذاری در انیمیشن” توجه شما را به روشهای مختلف صداگذاری جلب می کنیم. صدا گذاری بر روی انیمیشن می تواند : از قبل هماهنگ سازی شده باشد در این حالت موسیقی و جلوه های صوتی حرکان کلیدی قبل از فیلمبرداری از تصاویر انجام میشود و انیمیشن بر اساس صدا فیلمبرداری میشود. به این ترتیب اصوات از قبل هماهنگ شده اند. بیشتر صداها به این شیوه تهیه میشوند. هماهنگ سازی از قبل، بهترین روش برای رسیدن به انطباق دقیق بین تصویر و صدا است که این مهم، یکی از سرگرم کننده ترین جنبه های انیمیشن برای تماشاگران است. به علاوه این روش به انیماتور کمک میکند تا یکی از مشکلترین مسائل خود را حل کند، چگونه آهنگ حرکات را تنظیم کند یا به عبارت دقیقتر، چگونه فواصل دقیق هر حرکت را تعیین کند. به محض اینکه یک صدا یا یک قطعه موسیقی ضبط شده،تجزیه و در جدول نوشته شود، به یک عامل قاطع تعیین کننده مبدل میشود و به انیماتور میگوید که هر حرکت چگونه باید بنابر نقاط اوج و فرود آن تنظیم شود. بعدا هماهنگ سازی شوددر این حالت، تصاویر قبل از ضبط صدا فیلمبرداری میشوند. جلوه های صوتی برای تکمیل و تعیین موقعیت کلی ( فضا سازی و چیدمان کلی) به کار میروند و در واقع در اینجا صدا بر اساس تصویر ایجاد شده است. این جلوه های صوتی معمولا در مرحله پس از تولید (پس از تدوین تصویر) اضافه میشوند زیرا به ندرت تعیین کننده ضرباهنگ تصویر هستند. اگر انیماتور بر اساس نوار از پیش ضبط شده صدا کار کرده باشد هم، صداهایی مانند بسته شدن در، زنگ زدن تلفن، شلیک اسلحه و مانند آن، متناسب با تصویر تهیه شده و به حاشیه صوتی اضافه میشود. به گفته میشل دوورتی، برای بیشتر کسانی که کار انیمیشن را آغاز میکنند، تصویر در اولویت اول قرار دارد و موسیقی، جلوه ها و عناصر صوتی دیگر هنگامی به فیلم اضافه میشوند که تمام کارهای تصویری انجام شده و کار “بسته” شده باشد. اگر کار شما یک اثر تجربی یا انتزاعی است، کار کردن با یک نوار صوتی حاضر و آماده هم میتواند دست و پا گیر باشد. در چنین مواردی راه بهتر این است که قبل از آماده کردن اصوات، کار با تصاویر را به انجام برسانید. اگر در نهایت، کار تصویری بدون حضور صدا، موفق باشد، حساب کنید که با حضور صدا تا چه حد قوی خواهد بود. اکثر انیماتورها در خفا به این حقیقت اعتراف میکنند که 70% اثر انیمیشن وابسته به صدای آن است. اصلا هماهنگسازی نشده باشدموسیقی هماهنگ نشده زمانی است که موسیقی به طور دقیق با تصویر زمان بندی نشده است و در این حالت موسیقی و فیلم هر دو “هنر زمان” محسوب میشوند. البته حتا در اتخاب تصادفی موسیقی هم، منطبق شدن دقیق تصویر و صدا در جاهایی پیش خواهد آمد. اما حتا موسیقی تنظیم نشده و نامنطبق هم، نقشی زیربنایی برای حرکتی که میبینیم ایجاد میکند. پیش نویس صوتی چیست ؟پیش نویس صوتی یا Scratch track، اولین یادداشتهای موسیقی و صدای فیلم است که معولا همزمان با تهیه فیلمنامه تصویری یا storyboard آماده میشود. تهیه این پیش نویس به طراح بسیار کمک میکند تا از همان ابتدا کار زان بندی حرکات را دقیقتر انجام دهد. دو نکته را فراموش نکنید:در انیمیشن، حرکات فشرده و خلاصه شده هستند : دانستن این نکته که روند حرکات در انیمیشن بسیار سریعتر انجام میشود به ما یادآوری میکند که جلوه های صوتی آرشیوی در اکثر موارد برای انیمیشن غیر قابل استفاده اند زیرا از نظر زمان با یکدیگر منطبق نخواهند شد- مسافت بین دو شهر در انیمیشن به یک چشم برهم زدن طی میشود اما در زندگی واقعی، برای طی آن باید ساعتها رانندگی کرد. قانون اولیه در صدای انیمیشن : اولین قانون در جلوه های صوتی انیمیشن این است که هیچ رابطه ای بین شیئ که میبینیم و منبع اصلی صدای آن وجود ندارد. برای مثال، پای اسبها هنگام دویدن صدای مشهور “تلق تولوق” را به وجود نمی آورد، بلکه این صدا از برخورد دو پوسته نارگیل ایجاد میشود. همین بی ربط بودن است که جذابیت و فانتزی یک انیمیشن را به مراتب افزایش میدهد. ادامه خواندن مقاله انيميشن و انيميشن هاي تلويزيوني

نوشته مقاله انيميشن و انيميشن هاي تلويزيوني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله رياضي

$
0
0
 nx دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : عنوان صفحه 1-1) مقدمه 22-1) عملیات ریاضی 71-2-1) معكوس ضرب 103-1) سیستم اعدادمبنای در هم وابسطه 124-1) تبدیل اعداد به سیستم اعداد مانده‌ای و برعكس 221-4-1-) تبدیل اعداد از سیستم باینری به سیستم مانده‌ای 245-1) انتخاب پیمانه 26 سیستم اعداد مانده‌ای (باقیمانده) سیستم اعداد مانده‌ای یك سیستم اعداد صحیح است، كه مهمترین ویژگی‌اش بطور ذاتی انتقال رقم نقلی مجازی در جمع و ضرب و تفریق‌هاست، همچنین نتجه جمع و تفریق و ضرب اعداد ما در مرحله اول بدون در نظر گرفتن طول اعداد مشخص می‌شود، متأسفانه در سیستم اعداد مانده‌ای عملیات ریاضی دیگری مانند تقسیم و مقایسه و شناسایی علامت خیلی پیچیده و كند هستند از مشكلات دیگر سیستم اعداد مانده‌ای این است كه چون با سیستم اعداد صحیح كار می‌كند در نتیجه نمایش اعداد اعشاری در سیستم اعداد مانده‌ای خیلی ناجور است با توجه به خواص سیستم اعداد مانده‌ای نتیجه می‌گیریم كه در اهداف عمومی كامپیوترها (ماشین حساب‌ها) به صورت كاملاً جدی نمی‌تواند مطرح بشود. بهرحال ، برای بعضی از كاربرها كه اهداف خاصی دارند مثل بسیاری از انواع فیلترهای دیجیتال، تعداد جمع و ضرب‌هایی كه اساساً بزرگتر تعداد و درخواست بزرگی دامنه و شناسایی سرریز، تقسیم و شبیه این‌ها، سیستم اعداد باقیمانده خیلی جذاب و جالب می‌تواند باشد. 1-1) مقدمه سیستم اعدادمانده‌ای اساساً بوسیله یك مبنای چندتائی (N – تائی) و نه یك مبنای واحد مثل از اعداد صحیح مشخص می‌شود. هر كدام از ها باقیمانده پس از تقسیم یك عدد بر آن‌ها است.عدد صیح X در سیستم اعداد مانده‌ای بوسیله یك N -تائی مثل نمایش داده می‌شود كه هر یك عدد غیرمنفی صحیح است كه در رابطه زیر صادق است: X0101010101010 2012012012012 -4-3-2-1012345678جدول 1-1 نمایش اعداد در سیستم اعداد مانده‌ای به پیمانه‌ بزرگترین عدد صحیحی است بطوریكه معروف است به باقیمانده X به پیمانه Mi ، و در روش نوشتن اعداد هر دو و با یك مفهوم استفاده می‌شوند. مثال 1-1 سیستم اعدادمانده‌ای 2- باقیمانده‌ای با پیمانه‌های را ملاحظه كنید در این سیستم نمایش عدد صحیح x=5 به صورت نمایش داده می‌شود كه و از رابطه‌های زیر بدست می‌آیند. چونكه چونكه بنابراین در این سیستم اعداد مانده‌ای با پیمانه‌های و عدد صحیح 5 به صورت (2,1) نشان داده می‌شود. عدد X لزوماً نباید یك عدد صحیح مثبت باشد بلكه می‌تواند عدد صیح منفی هم باشد برای مثال اگر X=-2 باشد آنگاه چونكه چونكه نكته‌ای كه در اینجا وجود دارد این است كه ها مثبت تعریف می شوند . بنابراین عدد صیح -2 در سیستم اعداد مانده‌ای با پیمانه‌های و بصورت نمایش داده می‌شود. جدول 1-1 اعداد صحیح در محدوده [-4,8] را در سیستم اعداد مانده‌ای به پیمانه نمایش داده است. همانطور كه از جدول 1-1 مشخص است نمایش مانده‌ای یك عدد صحیح منحصر بفرد است در حالی كه بر عكس این مطلب درست نیست و نمایش صحیح دو یا چند عددمانده‌ای ممكن است یكسان باشد برای مثال نمایش صحیح (1،1) هم عد یك می‌شود و هم عدد هفت، پس در نتیجه ما باید دامنه اعدادی را كه نمایش داده می شوند محدود كنیم، همنطور كه از جدول 1-1 مشخص می‌شود نمایش مانده‌ای دوره‌ای است و تكرار می‌شود و در اینجا محدوده تكرارش شش است، ما در سیستم اعداد مانده‌ای به پیمانه فقط شش نمایش مختلف دادیم چونكه دو مقدار مختلف سه مدقار مختلف می‌توانند به خود بگیرند، بنابراین ما باید ناحیه نمایش را به شش عدد محدود بكنیم، دو ناحیه‌ممكن در جدول مشخص شده‌اند، اولی و دومی است. در حالت كلی در سیستم اعدادمانده‌ای می‌توان گفت كه تعداد نمایش‌های غیرتكراری برابر است با كوچكترین مضرب مشترك پیمانه‌‌ها، كه به صورت زیر نمایش داده می‌شود. و از همین عنصر برای محدود كردن ناحیه نمایش استفاده می‌كنیم. كوچترین مضرب مشترك پیمانه‌ها كوچكترین عدد است كه همه پیمانه‌ها بر آن تقسیم می شوند . برای مثال كوچكترین مضرف مشترك اعداد 2 و 3 عدد 6 می‌شود. ولی كوچكترین مضرب مشترك اعداد 2 و 4 عدد 4 می‌شود . بزرگترین ناحیه ممكن عبارت است از حاصلظرب همه پیمانه‌ها در همدیگر و برای بدست آوردن بزرگترین ناحیه ممكن ما باید پیمانه‌ها را دو به دو نسبت به هم اول انتخاب كنیم، دو پیمانه و را نسبت به هم اول گوییم اگر كه بزرگترین مقسوم علیه مشترك آنها یك باشد. و معمولاً به این شكل می‌نویسیم برای مثال اعداد 4 و 9 نسبت به هم اول و هستند اگر چه خودشان هیچكدام عدد اول نیستند و اعداد 4 و 24 نسبت به هم اول نیستند چونگه بزرگترین مقسوم علیه مشترك آنها عدد 4 می‎باشد اگر دو عدد خودشان اول باشند قطعاً نسبت به هم نیز اول هستند مثلاً اعداد 2 و 3 و یا 5 و 7 و ……. حال ما عدد M را بدست آورده‌ایم، حال ما می توانیم یك ناحیه M تائی از اعداد صحیح را به عنوان محدوده نمایش سیستم اعداد مانده‌ای مربوطه در نظر گرفت، اگر كه اعداد صحیح مثبت احتیاج داشته باشیم می‌توان ناحیه [O,M-1] را در نظر گرفت و اگر درجائی دیگر اعداد منفی هم مطلوب بودند می‌توانیم ناحیه را به این صورت تعریف كنیم كه اگر M زوج باشد و اگر M فرد باشد. . اگر به جدول 1-1 نگاه كنیم و ناحیه [0,5] را بررسی كنیم متوجه می‌شویم كه هیچ دو عددی از آن شبیه هم نیستند. سیستم اعداد مانده‌ای یك سیستم وزنی نیست، سیستم وزنی را به این شكل تعریف می‌كنیم كه اگر سه عدد داشته باشیم آنگاه بعد از تبدیل به یك سیستم اعداد دیگر به ترتیب به صورت در بیایند اگر كه باشد آنگاه به این سیستم یك سیستم اعداد وزنی گفته می‌شود ولی سیستم اعداد مانده‌ای در این خاصیت شبیه سیستم اعداد عمومی كه وزنی می‌باشد نیست. به عنوان مثال عدد 5 در سیستم اعداد مانده‌ای به صورت (2,1) نشان داده می‌شود كه بزرگتر از عدد 2 می‌باشد كه در سیستم اعداد مانده‌ای به صورت (2,0) نشان داده می‌شود. اما عدد 1 در سیستم اعداد مانده‌ای به صورت (1 ، 1) نمایش داده می‌شود كه كوچكتر از عدد 4 می‌باشد كه در سیستم اعداد مانده‌ای به صورت (0 ،1) نشان داده می‌شود. 112 عملیات ریاضیعمل جمع در سیستم اعداد مانده‌ای اساساً به صورت زیر تعریف می‌شود. و در حالت كلی جمع k عدد به شكل زیر انجام می‌شود و به طور مشابه عمل ضرب در سیستم اعداد مانده‌ای به صورت زیر تعریف می‌شود. و در حالت كلی ضرب K عدد ، به شكل زیر انجام می‌شود. اثبات معادلات بالا در مرجع شماره 7 آمده است. مثال 2-1برای جمع دو عدد y=2 , x=1 در سیستم اعداد مانده‌ای به پیمانه‌ ، اولین كاری كه انجام می‌دهیم این است كه هر كدام از این اعداد را در سیستم اعداد مانده‌ای با این پیمانه نمایش می‌دهیم كه نمایش این اعداد به ترتیب به صورت (1 ، 1) و (0 ، 2) می‌باشد. تتیجه نهایی برابر (1 ، 0) در سیستم اعداد مانده‌ای با پیمانه (3,2) است كه نمایشگر عدد 3 می‌باشد. ضرب دو عدد X و ‎ در هم نیز به صورت زیر است. نتیجه ضرب X و Y در همدیگر در این سیستم (2,0) می‌شود كه نمایشگر عدد 2 می‌باشد.برای انجام عمل تفریق اول ما معكوس جمع را تعریف می‌كنیم، معكوس جمع عدد c به پیمانه را به این صورت تعریف می‌كنیم. چونكه برای مثال به بیانی دیگر، معكوس جمع یك عدد را می‌تواند مكمل باقیمانده نسبت به پیمانه‌اش باشد و سپس در ادامه معادله تفریق را به صورت زیر تعریف می‌كنیم. در اینجا از تعریف معكوس جمع استفاده می‌كنیم و به شكلی دیگر كه در پایین آمده عمل تفریق می‌نویسم. برای مثال اگر دو عدد Y=3 , X=5 در سیستم اعداد مانده‌ای با پیمانه داشته باشیم آنوقت عمل تفریق x-y به صورت زیر انجام می‌شود. كه (2,0) نمایشگر مقدار2 می‌باشد. ادامه خواندن مقاله رياضي

نوشته مقاله رياضي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تأملي كوتاه در رابطه فرهنگ و تكنولوژي تكنـوپـولـي

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : منبع:– نیل پستمن، تكنوپولی (تسلیم فرهنگ به تكنولوژی)، مترجم: دكتر صادق طباطبائی، سروش، تهران 1372 مقدمهاغلب انسانها به «تكنولوژی» به عنوان یك رفیق قابل اعتماد می نگرند؛ به دو دلیل، نخست اینكه: تكنیك و صنعت زندگی را آسان تر، تمیزتر و طولانی تر می سازد. مگر از یك دوست و رفیق چه توقعی غیر از اینها می توان داشت؟ دوم اینكه: تكنیك از مدتها قبل و از همان آغاز رابطه ای بسیار نزدیك و در عین حال انعطاف ناپذیر با فرهنگ داشته است. به دلیل همین نزدیكی و اثرگذاری، بررسی تاثیر تكنولوژی در فرهنگ چندان ضروری به نظر نمی رسیده است. تكنیك در زمره آن گروه از دوستان است كه اعتماد و متابعت ما را طلب می كند؛ و از آنجا كه این دوست نعمتهای بیشماری را به ما ارزانی می دارد، اغلب انسانها به خواسته او تن داده و اعتماد به او و متابعت از او را پذیرفته اند. اما چهره این دوست بخش تاریكی نیز دارد، هدایای او مستلزم هزینه های سرسام آوری است. اگر بخواهیم خطرات آن را گوشزد كنیم باید بگوییم كه رشد افسار گسیخته و غیرقابل كنترل تكنولوژی، تمام چشمه ها و كانونهای لازم زندگی و حیات را نابود می سازد. تكنولوژی مبانی اخلاقی را از فرهنگ زدوده و روابط روحی و روانی انسانها را، كه در حقیقت ارزشهای حیات انسانی است، به گور می سپارد. به طور خلاصه: تكنولوژی برای ما هم دوست است و هم دشمن. قضاوت تاموسدر یكی از آثار افلاطون، به نام فایدروس (Phaidros) به داستانی برمی خوریم درباره یكی از پادشاهان مصر علیا به نام تاموس.«روزی یكی از خدایان به نام تئوت (Theuth) نزد تاموس میهمان بود. تئوت صاحب اختراعات و دانشهای بیشماری بود، از جمله، اعداد، علم حساب، هندسه، نجوم و كتابت. او اختراعات خود را به شاه عرضه داشته و از او می خواهد كه مصریان را با این اختراعات آشنا ساخته و آنان را بهره مند كند.» سقراط سپس چنین ادامه می دهد: «تاموس درباره هر كدام از این اختراعات سوال می كرد و بسته به پاسخی كه از تئوت درباره فواید و كاربرد هر كدام می شنید، براساس استنباط خود كه كدام را مفید و یا مضر تشخیص می داد، وی را تمجید و یا سرزنش می كرد، بیان تمام آنچه كه تئوت درباره فواید و كاربرد اختراعات خود به شاه گفته است موجب اطاله كلام می گردد. اما زمانی كه او موضوع «كتابت» و اختراع «حروف» را مطرح كرد، به شاه گفت: این هنر و فن خرد مصریان را بهبود بخشیده و قدرت حافظه آنان نیز به وسیله این حروف افزوده خواهد شد. چه مهم ترین كاربرد این حروف كمك به یادآوری اندوخته های ذهنی است. شاه در پاسخ گفت: ای تئوت هنرآفرین! فردی لازم است تا خواص آنچه را كه آفریده ای روشن سازد ولی شخص دیگری نیز لازم است كه فواید و مضرات آفریده های تو را برای كسانی كه از آن استفاده می كنند گوشزد نماید. حتی خود تو به عنوان پدر و خالق حروف نتیجه ای را كه از فراگیری آن حروف بیان كردی خلاف فایده ای است كه از آنها برشمردی؛ این حروف ذهن آموزنده را بیشتر به طرف فراموشی سوق می دهد. زیرا اعتماد و اتكا به این وسیله، كه از خارج باعث یادآوری و به خاطر آوردن محفوظات است، نیروی درونی و خلاقه دماغی او را كه مایه اصلی قدرت حافظه است می كاهد و كم كم از بین می برد. آنچه تو اختراع كرده ای، در حقیقت برای تقویت حافظه نیست، بلكه وسیله ای است برای حفظ یك خاطره. و آنجا كه می گویی به كمك این حروف صاحب خرد و شعور برتر می شوند، در حقیقت سرابی را نشان می دهی بدون آنكه به آبی دسترسی باشد. چه زمانی كه آنان مطالبی را می بینند، بدون آنكه آنها را آموخته باشند، خیال می كنند جزو دانایان هستند در حالی كه نادانانی هستند كه برای اجتماع نكبت می آفرینند و این در شرایطی است كه خود را خردمند و صاحب شعور می دانند. امروزه بر هر كس كه حداقل لحظاتی به این واقعیت بیندیشد، این نكته كه گفتیم مبرهن است؛ اما با وجود آن، در حول و حوش خود انبوهی از «تئوت» های مصر و متعصب و پیامبران پرخروشی را كه فقط با یك چشم ، قدرت نگریستن دارند می بینیم كه فقط به تواناییهای صنعت و تكنیك چشم دوخته اند، بدون آنكه به این جنبه نیز بپردازند كه تكنولوژی چه چیزهایی را ویران ساخته است. این گونه افراد را می توان «تكنوفیل» (دلباختگان تكنولوژی) دانست كه مانند یك عاشق كه به معشوق خود نظاره می كند، به تكنیك می نگرند بدون آنكه لحظه ای نقاب از دیگر چهره آن برداشته و یا حتی ذره ای به عواقب آتی آن بیندیشند. این چنین انسانهایی خطرناكند و باید با احتیاط با آنان روبه رو شد. واقعیت این است كه قراردادی منعقد می شود كه براساس آن تكنیك هم می دهد و هم می ستاند. فقط كسانی كه دارای قدرت تعقل و عقل سلیم هستند می توانند خود را از هیجان زدگیهای ناشی از تحول و نوآوری تكنیك مصون نگاه دارند و عنان از كف ندهند.این است كه اگر در موردی و یا زمینه ای راه را برای صنعت و تكنیك بازگشودیم، باید تمام تبعات آن را بپذیریم. زیرا هر چه را كه در توان و بالقوه داراست و بدان منظور فراهم آمده است به انجام خواهد رساند. تنها وظیفه ای كه ما عهده دار آن هستیم در این خلاصه می شود كه این كاربرد و هدف و وظیفه تكنولوژی را بشناسیم. به عبارت دیگر اگر راهی را برای ورود تكنیك به فرهنگ خود باز كردیم، باید این امر را با بصیرت و چشمان باز انجام دهیم. تكنولوژیهای مهم، «دانش انحصاری» را برای بهره مندان از خود پدید می آورد و این افراد اطلاعاتی را در «انحصار» خود می گیرند و این دقیقا همان نكته ای كه تاموس بیان می دارد: كسانی كه با بهره گیری و یا به كارگیری تكنولوژی خاصی را در كنترل خود دارند، خواسته یا ناخواسته و رفته رفته صاحب اقتداری خاص و تسلطی انكارناپذیر خواهند شد و آن را بر كسان دیگری كه از این قدرت محرومند و افسار این تكنولوژی را در دست ندارند بی رویه اعمال می كنند.به این ترتیب، اگر بتوان این واقعیت را یك توطئه نامید، می توان گفت كه این امر توطئه یك جامعه و فرهنگ است علیه خودش.در اینجا فقط به ذكر یك مثال می پردازم كه چگونه تكنولوژی جدید برداشت جدیدی از «آنچه واقعیت دارد» را به جای استنباط قدیمی آن باعث می شود، و چگونه با خلق یك مفهوم جدید از یك واقعیت قدیم، استنباط قدیمی را از همان واقعیت به گور می‌سپارد. این روش به ظاهر بی اشكال ارزیابی آموخته های یك دانش آموز و یا دانشجو را در نظر بگیرید. با دریافت پاسخ سوالاتی كه از یك داوطلب در امتحان می شود، به او «نمره» می دهیم. این روش در نزد و ذهن اغلب قریب به اتفاق ما امری طبیعی می نماید، چنانكه هرگز درباره ماهیت آن نمی اندیشیم و از معنای واقعی آن غافل هستیم. شاید درك این مطلب برای اغلب ما دشوار باشد كه اعداد و نمره در واقع یك ابزار و وسیله و اگر بهتر بخواهید یك تكنولوژی است كه ما به كمك آن قضاوت خود را درباره دیگران اعلام می داریم. چه بسا باشند كسانی كه درك این نكته برایشان مشكل باشد كه كاربرد این ابزار و تكنیك چقدر شگفت آور و نامناسب است. برای اولین بار در سال 1792 در دانشگاه كمبریج، براساس پیشنهاد یك استاد به نام ویلیام فاریش انشا و نوشته های دانشجویان را با نمره ارزیابی كردند. در مورد این ویلیام فاریش اطلاع زیادی در دست نیست و جز معدودی افراد كسی درباره او و از او چیزی نشنیده است. با این همه پیشنهاد او برای تعیین مقدار كمی قدرت تفكر انسانی، گام تعیین كننده ای شد برای ساختار جدیدی از مفاهیم ریاضی و به ریاضیات و معیارهای آن مفهوم و تصوری دیگر اعطا كرد. اگر بتوان قدرت كیفی یك اندیشه را با عدد مشخص كرد، پس به تبع آن باید بتوان قدرت كیفی بخشایش، عشق،‌ نفرت، زیبایی، آفرینندگی، هوشمندی، و حتی تندرستی را با ارقام و اعداد بیان و ارزیابی نمود. هنگامی كه گالیله اظهار داشت زبان طبیعت، زبان ریاضیات است، هرگز به ذهنش خطور نمی كرد كه حوزه و میدان احساسات بشری و تواناییها و معارف انسانی را در درون این زبان- ریاضیات- بگنجاند. اما امروزه روز اغلب ما به چنین كاری مشغولیم. روان شناسان ما، جامعه شناسان و آموزگاران و مربیان ما عدم استفاده از اعداد را برای ارزیابی كارهاشان غیرممكن می دانند. آنها بر این عقیده اند كه دانش قابل اعتماد را بدون كمك از اعداد نه می توان تحصیل كرد و آموخت و نه می توان بیان كرد و ارزش گذاری نمود. من نمی خواهم ادعا كنم كه این برداشت و تصور، احمقانه و یا خطرناك است، بلكه می گویم، حداقل عجیب و درخور شگفتی و تعمق است و شگفت آورتر اینكه بسیاری از ما در این امر هیچ شگفتی و نكته درخور توجه و تعمق نمی بینیم. اگر گالیله، شكسپیر یا توماس جفرسون می شنیدند كه از فلان شخص انتظار قدرت خلاقه بیشتری می رود زیرا درجه هوش و ذكاوت او 134 است و یا آن دیگری دارای درجه حساسیت 2/7 است و یا مثلا ارزش مقاله این شخص دربارهرشد و شكوفایی كاپیتالیسم با عدد 20 و در مقابل نوشته دیگری با عدد 12 ارزیابی شده است، از هوش می رفتند. اگر ما در این سیستم نمره گذاری و ارزشیابی فایده و ارزشی می بینیم، صرفا بدان دلیل است كه تفكرات و تخیلات ما در اثر تكنولوژی اعداد آن چنان تغییر یافته است كه برداشت ما از جهان و این دنیا كاملا متفاوت با آنان شده است. برداشت و انتزاع ذهنی ما از آنچه واقعا موجود است، با آنان تفاوت پیدا كرده است. به عبارت دیگر، در هر وسیله و ابزاری یك تمایل درونی و گرایش عقیدتی وجود دارد كه جهان را آن طور كه این وسیله و تكنیك ایجاب می كند بسازیم و بشناسیم و نه جور دیگری، استنباط، قدرت تالیف و ادراك، نوع ادراك و برداشت ما و حتی موضعگیری و موقف و منظر ما نسبت به همه چیزها و حوادث اطرافمان قابلیت استفاده از ابزار و تكنیكی است كه به كار گرفته ایم و از این رو با بینش و درك دیگرانی كه از این تكنیك بی تاثیر مانده اند تفاوت فاحش دارد. این همان عقیده مارشال مك لوهان است در كلام قصار مشهورش كه : «رساله همانا پیام است». و یا كارل ماكس هنگامی كه بیان می دارد: «تكنولوژی نوع رفتار و ارتباط انسان را با طبیعت تعیین می كند و نیز تعیین كننده كیفیت رابطه انسانهابا یكدیگر است.» همچنین ویتگن اشتاین با دقت و نگرش به ابتدایی ترین وسایل صنعتی و تكنیكی مورد استفاده‌ ما می گوید: «زبان نه فقط مركب و وسیله نقلیه افكار قضاوت تاموس است كه به تئوت اظهار داشته بود. به طور خلاصه می توان گفت كه این نكات همان ضرب المثل حكیمانه قدیمیان است كه «هركس كه چكش در دست دارد، در همه جا میخ می بیند» و اگر بتوانیم این پند و ضرب المثل را تعمیم دهیم، می گوییم: «هركس مداد در دست دارد، در همه جا فهرست و لیستهای مختلف می بیند» یا «هركس دوربین عكاسی در دست دارد، در همه جا عكس و تصاویر می بیند» یا «هركس كامپیوتر در دست دارد همه جا را پر از كد و داده ها می بیند» و بالاخره «هركس یك فرم یا یك كارنامه در دست دارد، همه جا را پر از اعداد می ببیند». هرگاه یك تكنولوژی راه خود را برای نفوذ باز كرد و خود نیز در مسیر تكامل و رشد قرار گرفت، این تاثیرات و آن تغییراتی كه برشمردیم آنقدر بطی و دور از انتظار صورت می گیرد كه هیچ كس را یارای آن نیست كه آگاهانه و با وقوف كامل به پایان كار، خود را فقط برنده و بهره مند از كاربرد این تكنیك از آب درآورد. چه كسی می توانست با اختراع ساعت پیش بینی كند كه سرانجام كاربردی آن به چه منظور خواهد بود و چه علایق و اهدافی را در پی خواهد داشت. اختراع ساعت به پایان قرن 12 و آغاز قرن 13 برمی گردد. هدف از اختراع آن این بود كه اوقات هفتگانه مراسم عبادی را در كلیسای بندیكتین منظم سازد و به برنامه های انجا نظم موردنظر را ببخشد. صدای زنگهای كلیسا، آغاز برنامه های عبادت و تذكار را اعلام می داشت و این ساعت فقط وظیفه داشت كه فواصل زمانهای موردنظر را منظم و یكسان سازد و همین طور هم بود. اما راهبگان و اصحاب كلیسا هرگز به ذهنشان هم خطور نمی كرد كه با این وسیله علاوه بر تنظیم زمان برنامه عبادت و نماز، زمان معامله انسانها با یكدیگر و حتی معامله و خرید و فروش انسانها- برده داری- تنظیم و هماهنگ می شود، و بدین ترتیب بود كه حوالی قرن 12 ساعت از كلیسا به درآمد و زندگی كارگر و زحمتكش و تاجز و دیگران را نظم و مقرراتی نوین بخشید.لوئیس مامفورد معتقد است كه برقراری نظم و نظام در تولید و ساعات كار و محصولات استاندارد و هماهنگ با اختراع و كاربرد ساعت مكانیكی،‌امكانپذیر گردید و كاپیتالیسم بدون ساعت راه به جایی نمی برد. نكته جالب توجه، متناقض و جان كلام در اینجاست كه ساعت را برای تنظیم و سامان دادن به عبادت جمعی و اظهار حاجات درونی انسانها با خالق خود اختراع كردند و به كار گرفتند، اما سرانجام همین وسیله تبدیل به یك تكنولوژی شد كه تامین كننده و نظم دهنده به حوایج برونی و تحصیل و انباشتن پول و سرمایه شد. در نزاع بین خدا و دیو سرانجام ساعت، دومی را برگزیده آن هم مرموزانه و بدون سرو صدا و غیرقابل پیش‌بینی. نتایج و سرانجام پیش بینی نشده این تكنیكها همواره سد راه كسانی بوده است كه اعتقاد داشتند می توانند جهت و مسیری را كه این تكنیك ما را بدان سوق می دهد، شناسایی كنند. همان گونه كه تاموس می گوید: حتی به خالقان و مخترعین این تكنولوژیها نیز نمی توان به عنوان منجیان و یا پیامبران قابل اعتماد تكیه كرد. اگر گوتنبرگ كاتولیك، مخترع صنعت چاپ، خبردار می شد كه لوتر، معلون ضد كاتولیك، تكنیك چاپ را یك هدیه الهی می داند- كه می تواند به وسیله آن عقاید پروتستانهای ضد كاتولیك را به میزان گسترده ای نشر داد- از وحشت چه می كرد و چه بر سرش می آمد؟ لوتر بر خلاف گوتنبرگ متوجه شد كه به وسیله صنعت چاپ می توان كلمات خدا را با تولید انبوه كتاب، در روی هر میز آشپزخانه ای قرارداد و بدین ترتیب هر مسیحی را به كیش خود درآورد، و حتی به عقیده لوتر، هر فرد معتقد به مسیحیت را به یك پاپ برای خودش تبدیل كرد. در نزاع بین وحدت مذهبی و تفرقه مذهبی صنعت چاپ، راه دومی را هموارتر ساخت. تردیدی نداریم كه گوتنبرگ متعصب كاتولیك و مخترع چاپ، هرگز چنین امكانی و سرانجامی به ذهنش نیز خطور نمی كرد. هنگامی كه مربیان، صاحبان شركتهای بزرگ، وعاظ و سیاستمداران سوالات خود را بر سر فواید عملی این یا آن تكنیك مطرح می كنند، در مقام قیاس شبیه همان سگ خانگی هستند كه آرام و خوشحال به خوردن گوشت اهدایی سارق مشغول است و سارق با خاطری جمع سرگرم چپاول كالای موردنظر خود است. ممكن است معدودی از این انسانها به این امر آگاهی داشته باشند ولی ظاهر امر نشان می دهد كه آن را جدی نمی گیرند. یك تكه بزرگ گوشت كه با مهربانی هدیه می شود، حداقل غم تامین غذای این وعده را از بین می برد. اما چگونه می توان شاهد بود كه سارق وارد خانه شده است و نه تنها با اعتراضی و مانعی روبرو نمی شود بلكه اصلا كسی هم از ورود او مطلع نمی گردد. از ابزار تا تكنوكراسییكی از جملات مشهور كارل ماركس، كه به صورت كلمات قصار درآمده و در نوشته پرتكلف او به نام فقر فلسفه اظهار شده، چنین است: «چرخ دستی ریسندگی جامعه را به سوی حاكمیت فئودالها سوق می دهد و ماشین ریسندگی برخلاف آن جامعه را به زیر سلطه سرمایه داران صنعتی می كشاند. فرهنگها را اصولا می توان به سه نوع متمایز از یكدیگر تقسیم كرد؛ فرهنگ ابزارها، فرهنگ تكنوكراسی و فرهنگ انحصار تكنولوژی. در حال حاضر در این كره خاكی ما، نمونه هایی از هر كدام از این سه نوع یافت می شود، هر چند فرهنگ نخست رو به افول گذارده است. با سیر و سفر به نقاطی دور افتاده از جهان می توان مظاهر فرهنگ ابزار را مشاهده كرد. با مشاهده چنین فرهنگی باید به خاطر داشته باشیم كه تا قرن هفدهم تمام فرهنگهای جوامع مختلف فرهنگ ابزار و آلات بوده است. لازم به تذكر نیست كه از جامعه ای به جامعه ای وجوه اشتراك همه این فرهنگها در این بود كه آنها این ابزار را به دو منظور و برای تامین دو هدف اختراع می كردند، یا این ابزارها می بایست نیازهای مشخص و اساسی زندگی مادی انسانها را برآورده می كردند، نظیر استفاده از نیروی آب یا باد برای آسیاب كردن، استفاده از پروانه های بزرگ و سخت برای توربین و مصارف دیگر و یا می بایستی در خدمت مظاهر و سمبلهای عقیدتی، در استخدام هنر و قدرت آفرینندگی انسان و یا در سیاست و افسانه ها و سنن و آداب و مسائل دینی به كار می رفتند، نظیر بنای قلعه ها و كلیساها و معابد مذهبی و یا اختراع ساعت برای نظم و سامان بخشیدن به زمان عبادتهای جمعی. این عقیده و پایبندی به آن بود كه گاه اختراعات را هدایت می كرد و ضرورت ساخت ابزاری را مطرح می كرد و حتی برای كاربرد پاره ای از این ادوات محدودیتها و یا شرایطی را قائل می شد. میزان و كمیت یك تكنولوژی و یك ابزار كه در جامعه مبتنی بر فرهنگ ابزار وارد می شود به هیچ وجه نقش اساسی و تعیین كننده در تحولاتی كه باعث می شود ندارد. به عبارت دیگر شاخصه تاثیر یك تكنیك در یك جامعه با كمیت آن بستگی تعیین كننده ای ندارد.اصطلاح «فرهنگ ابزار» رابطه انسانهای آن جامعه را با مبانی اعتقادی و سیستم اجتماعی شان و این ابزار مشخص می سازد. این ابزار به هیچ وجه عناصر مهاجم و مداخله گر در یك سیستم اجتماعی نیستند و در ورای كاربرد اجتماعی تداخل و یا نفوذی در مبانی جهان بینی و اعتقادی آن اجتماع نداشتند.به عبارت دیگر این ابزار و آلات بود كه در خدمت ایدئولوژی قرار داشت. ادامه خواندن مقاله تأملي كوتاه در رابطه فرهنگ و تكنولوژي تكنـوپـولـي

نوشته مقاله تأملي كوتاه در رابطه فرهنگ و تكنولوژي تكنـوپـولـي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بازشناسي نمايش و هنرهاي نمايشي

$
0
0
 nx دارای 251 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بازشناسی نمایش و هنرهای نمایشی 1-1: چیستی هنر نمایش آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب، رسوم و مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیت‌های انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد.انسان بدوی برای تسلط‌یافتن بر محیط زندگانی و برای شناخت و کنترل نیروهای سرکش طبیعت شروع به خلق شخصیتهای جادویی با کمک لباس، گریم و ماسک می‌کند. چه این انسان می‌پنداشت که با خلق این شخصیت‌ها و اجرای مراسم سحر و جادو می‌تواند بر جادوگران و گیاهان تأثیر نهد و آنها را در خدمت خود گیرد. از سوی دیگر، انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون (رقص) می‌کند. بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادویی و حرکات موزون است که شکل می‌گیرد. آئین و مراسم جادویی که اولین هسته‌های نمایشی را در درون خود پرورش می‌دهند، روش تعلیم بودند، زیرا مشخصه جامعه ابتدایی نداشتن زبان نوشتاری است و اجرای آیین و مراسم جادویی وسیله‌ای برای انتقال دانش و سنن یک قوم به نسلهای بعدی است. آئین برای مهارکردن حوادث احتمالی آینده اجرا می‌شود. آئین و مراسم جادویی که گفتیم ریشه‌های تئاتر اند غالباً برای بزرگداشت نیروی فوق طبیعی، پیروزی در شکار یا جنگ، گذشته یک قوم و یک قهرمان به کار می‌روند. آئین‌ها می‌توانند سرگرم کننده و لذت بخش باشد پیدا است غالب این عملکردها را می‌توان با درجات و روشهای متنوع و گوناگونی در تئاتر نیز به کار می‌گرفت لذا می‌توان به این نتیجه رسید که آئین‌های بدوی و تئاتری که ما می‌شناسیم به وضوح با هم مربوطند. آئین‌ها و تئاتر از عوامل اساسی مشابهی استفاده می‌کنند: موسیقی، حرکات موزون (رقص)، گفتار، لباس اجراکنندگان، تماشاگران و صحنه. گاه تئاتر و آئین در هم ادغام شده‌اند، اما در جوامع پیشرفته هر یک کارکرد معین خود را دارند. اگر چه باید گفت که مرز میان این دو، همیشه به دقت روشن نیست. در اکثر آئین‌نامه‌های ابتدایی بهره‌گیری از رقصهای پانتومیم به همراه موسیقی ضربی ضروری است و گاه صدای آوازی نیز ضرورت می‌یابد. گفتار و دیالوگ در آئین‌ها از ضرورت کمتری برخوردارند، اما گریم و لباس از وسایل اصلی اجرای آئین به شمار می‌آیند. یکی از پیشکسوتان و یا روحانیان تمرین سختی را برای اداره حسن اجرای آئین به کار می‌گیرد که کاملاً با کارگردانی تئاتر قابل مقایسه است «مکان اجرا». و اگر تماشاگری وجود داشته باشد «تالار نمایش» نیز از ضروریات به شمار می‌روند. تنظیم فضای اجرای آئین بسیار متنوع است گاه مکانی دایره‌ مانند برگزیده می‌شود که توسط تماشاگران احاطه می‌گردد و گاه صحنه‌ای در نظر گرفته می‌شود که پس زمینه آن را با گونی رنگ شده یا با قابی از پارچه می‌پوشانند و تماشاگران در سه سوی صحنه می‌نشینند، یا می‌ایستند و گاه فضایی باز به عنوان پس زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرد مثل کنار دریا، بنابر آنچه آمد، آیا هیچ تفاوت قابل ملاحظه‌ای میان مراسم آئینی و تئاتر وجود ندارد؟ برخی محققان هنوز خط فاصل روشنی بین این دو می‌کشند، در حالی که بعضی معتقدند تفاوتها آن قدر ناچیز است که اکثر آئین‌ها را باید جزئی از تاریخ تئاتر به شمار آورد. البته این اختلاف نظرها را نمی‌توان حل کرد اما شاید بتوان با توجه به بعضی فرضیه‌های بنیادی زمینه اختلاف را کاهش داد. اول آنکه ذهن انسان نمی‌تواند آشوب را تحمل کند. بنابراین جستجوی نظم و پرسش علت چیزها امری است ابدی. (جهان چگونه بوجود آمد؟ چرا پدیده‌های طبیعی رخ می‌دهند یا تکرار می‌شوند، عمل و عکس‌العمل‌ انسان‌ها ناشی از چیست؟) از درون این پرسش‌ها، در هر عصری انسان مفاهیمی را در مورد رابطه خود با خدایان، با جهان، با جامعه و با خویشتن تنظیم و قاعده‌بندی می‌کند. دوم اینکه انسان مذهب، علم نهادی سیاسی و اجتماعی و هنر خود را از طریق این مفاهیم شکل می‌دهد. سوم اینکه، تئاتر در هر عصری اعتقادات رایج همان عصر را درباره انسان و جایگاه او در جهان وجامعه منعکس می‌کند. اگر این فرضیه‌ها را بپذیریم، چنین می‌نماید که در آغاز فعالیتهای تئاتری از طریق آئین‌ها بوجود آمدند. زیرا در آن هنگام آئین‌ها اولین وسایلی بودند تا مردم توسط آنها نقطه‌نظرهای خویش را درباره خود و جهان قاعده‌بندی کنند. در سده چهارم قبل از میلاد، ارسطو گفت انسان به حسب طبیعت خود جانوری مقلد است و از تقلید کردن از اشخاص، چیزها و حرکات دیگران و نیز از تماشای تقلید لذت می‌برد. در سده بیستم عده‌ای روانشناسان اظهار کردند انسان دارای استعداد خیال‌پردازی است و از این طریق می‌کوشد واقعیت بیرونی را مناسب حال خود و آنچنانکه در زندگی روزمره با آن برخورد می‌کند بازسازی کند از این رو تئاتر به انسان امکان می‌دهد تا اضطرابها و ترسهای خود را عینیت ببخشد تا بتواند با آنها برخورد کند یا امیدها و رویاهایش را یابد. همچنین وسیله‌ای می‌شود که انسان توسط آن جهان خود را تعریف کند یا از طریق آن از واقعیتها‌ی تلخ بگریزد. اما نه غریزه مقلد انسان، نه میل وافر برای خیال‌پردازی هیچ‌یک ما را به تئاتر راهبر نخواهد شد. پس توضیح بیشتری لازم است. شاید بتوان گفت یکی از شرایط ضروری برای پیدایش تئاتر فراهم آمدن درک نسبتاً پیچیده‌ای از جهان است که در آن امکان داشتن نظر گاه عینی و بیطرفانه از مسائل انسانی وجود داشته باشد. مثلاً یکی از علائم این فرا یافت، ظهور یا بروز یک برخورد کمدی با مسائل است، زیرا برای آنکه در راه خیر و سعادت مردم از معیارهای جدی صرفنظر کرده و معیارهای مضحک را برگزینیم، نیاز به بینشی عینی و بی‌طرفانه داریم. علامت دیگر، گسترش حسن زیبایی شناختی است. مثلاً هنگامی که فرا یافت‌های انسان از جهان خود تغییر می‌کند، اغلب از اجرای آئین و توسل به اسطوره‌ها برای رسیدن به خوشبختی صرفنظر می‌کند. در این حال طبعاً تا مدتی آئین را تنها به عنوان بخشی از برنامه‌های سنتی و آموزشی خود حفظ می‌کند سرانجام به این نتیجه می‌رسد که این داستانها و متنهای نمایشی را تنها به خاطر کیفیتهای زیبایی شناسی ارزیابی کند، و نه به خاطر ارزش مذهبی یا اجتماعی آنها. دو شرط دیگر نیز، که مربوط به حس زیبایی شناسی، دارای اهمیت‌اند: پیدا شدن اشخاصی که می توانند عناصری تئاتری را به تجربه‌هایی متعالی و فراتر بدل کنند و جامعه‌ای که قادر باشد ارزش تئاتر را به عنوان فعالیتی مستقل و ویژه بپذیرید. چرا که تئاتر آموزش می‌دهد، ارشاد می‌کند و سرگرم می‌کند و نیز در راه کشف جهان و انسان و الهام بخشیدن به تماشاگران گام برمی‌دارد. تئاتر همواره با انسان بوده است و فرهنگهای مختلف با آن رفتاری گوناگون داشته‌اند: گاه به داشتن تئاتر مباهات می‌نمودند و گاه همچون عامل فساد جامعه تکفیر و طردش می‌کردند. بر این برخوردهای متفاوت و تناقض‌آمیز دو علت عمده را می‌توان برشمرد: نخست تنوع و پیچیدگی تئاتر، که قادر است از پیش پا افتاده‌ترین حرکات نمایشی و تفریحی تا متعالی‌ترین جنبه‌های معرفت بشر را به نمایش بگذارد. دیگر دامنه‌ نفوذ و اقتدار فرهنگی آن، در قرون وسطی تئاتر سراسر در خدمت آموزشهای اخلاقی و تجسم بخشیدن به داستانهای انجیل قرار می‌گیرد پس از رنسانس اروپا، انسان همچون وجودی زمینی اما لایق رسیدن به کمال تعریف می‌شود، پس انسان‌گرایی و واقع‌گرایی بر ضوابط فلسفی و فرهنگی و به تبع آن بر تئاتر زمان، حاکم می‌گردد و شخصیتهای اساطیری در درام‌ها جای خود را به انسانهای واقعی می‌سپارند. هنگامی که کپرنیک اعلام می‌کند زمین و به تبع آن انسان مرکز عالم نیست، تئاتر آرمان‌گرا و بزرگ‌نمایی پدید می‌آید تا اشتیاق رسیدن به جاودانگی را پاسخ گوید، عقل‌گرایی عصر نئوکلاسیسم، احساس‌گرایی عصر رمانتیسم، طبیعت‌گرایی عصر علم و انقلابهای سیاسی و اجتماعی و بالاخره تکنولوژی همه تئاتری مناسب با فرایافت دوران خود را به وجود می‌آورند. در شرق، اما تئاتر راه و رسالت دیگری در پیش می‌گیرد. از آنجا که انسان شرقی شکافی میان تفکر و دین قائل نیست، همه اعمال بشر، چه روحانی و چه مادی، همواره به سوی هدفی واحد میل می‌کنند: رستگاری در فرهنگ شرق رستگاری خود ارزشی غایی است که هم ناشی از دیانت و هم بانی فلسفه و علوم است. تئاتر شرقی به جای زیان و مفاهمی تعقلی و واقع‌گرایانه زبان تمثیلی را برمی‌گزیند و ترکیبی از دین، آئین، اخلاق و سرگرمی است. این تئاتر می‌کوشد تماشاگر خود را آرامشی روحانی ببخشد و او را با حیات درونی خویش و با نظم جهان هماهنگ سازد تا سرانجام او را به رستگاری هدایت کند. هر چند داستانها و حوادث هیجان‌انگیز در تئاتر شرق فراوان است اما قصد آنها به هیچ وجه داستان‌گویی و ایجاد هیجانهای کاذب نیست. در این تفکر تمام عالم هستی، حتی شخصیتها و صحنه‌ها، تمثیل و مظهری از تجلیات وجودند. ظواهر هر چه باشند، هدف نهایی با بیانی غیرمستقیم برانگیختن احساسات کیفی و حالات ویژه انسانی است. 1-2: بازشناسی وضعیت هنر نمایش در جهان 1-2-1: تاریخچه و سیر تحول هنر نمایش در اروپاتماشاخانه یا تئاتر قبل از هر چیز محل انجام دادن یک عمل دراماتیک است که توسط عده‌ای در برابر عده‌ای دیگر به نمایش در می‌آید و معمولاً به یاری حرف، حرکت، موسیقی، رقص و نور و دکور صورت می‌پذیرد. تماشاخانه اما تنها مکانی برای نمایش دادن نیست، نکته‌ای که بسیار اساسی است و باید به آن توجه داشت این است که تماشاخانه قبل از هر چیز مکانی اجتماعی است که دو دسته یا دو گروه گرد هم می‌آیند. گروه نخست نمایشگران هستند و گروه دیگر کسانی که تماشاگراند. بنابراین تماشاخانه یک مکان تبادل فرهنگی است و محل ارتباط فیزیکی این دو گروه. بنابراین بنا به ماهیتی که این ارتباط فرهنگی دارد و بنا به تعریفی که هر جامعه‌ای از فرهنگ و ارتباط فرهنگی دارد، خود به خود معنی و تشخص این مکان در هر دوره و فرهنگی عوض می‌شود. به همین دلیل در هر دوره و مرحله‌ای از تاریخ اجتماعی و در نزد همه جوامعی که دارای ارزش‌های جامعه مدنی‌اند، تئاتر صرفنظر از شکلهای بسیار اولیه و خام آن، پدیده‌ایست سخت وابسته به فرهنگ شهری، به جاییکه در آن نهادهای اجتماعی نیرومند و مفاهیمی چون دموکراسی، آزادی، عدالت، فرهنگ و غیره دارای ارزش و عملکرد دقیق و واقعی خود هستند. به همین دلیل در فرهنگ‌های کهنی که مبتنی بر رسوم آئینی یا بافت سنتی- روستایی هستند، شما نه دموکراسی می‌بینید نه به آن شکل عدالت اجتماعی، نه حقوق فردی افراد و نه نهادی چون تئاتر و تماشاخانه. از این نظر هر جامعه دارای رشد و شکوفایی اساساً جامعه‌ای است که به ارزش‌ها و نهادهای فوق دست یافته باشد. به هر حال هر فرهنگی که به طرف تئاتر رفته و آفریده، ساختاری را که برای بیان مسائل فرهنگی- اجتماعی خود بوجود آورده، تنها نشانگر شرایط اقتصادی‌اش نیست، بلکه به مراتب مهمتر از آن بازتاب ساختارها و ایده‌های اجتماعی آن است. از این رو می‌توان گفت که شکل و ساختار تماشاخانه و نحوه تقسیم شدن مردم و جایگزینی آنها در چارچوب آن، هم به ساختار اجتماعی- اقتصادی و در نهایت بافت طبقاتی جامعه بستگی دارد و هم به میزان اهمیت آرمانها و کیفیت اهدافی که یک جامعه برای خود تعیین کرده است. علاوه بر این، رابطه صحنه و جایگاه تماشاگران منطبق بر نیازهای درام شناسی هم هست و از قوانینی پیروی می‌کند که برطبق آن جامعه‌ای «جهان» را به نمایش می‌گذارد به عبارت دیگر آنچه که به یک ساختار تئاتری هویت می‌بخشد، درام شناسی یا روانشناسی نوع نمایشهاست. مثلاً برخی از نمایشها مانند نمایش «نو» ژاپن که نوعی نمایش آئینی است قبل از هر چیز دنباله اعتقادات ذن- بودیسم آنهاست در قرون پیشتر، به همین علت معماری تئاترش، دنباله معماری معابر کهن آنهاست و ما نمی‌توانیم تئاتر نو را که یک تئاتر آئینی است و بسیار معنوی و دارای تمرکز درونی، در یک ساختار تئاتر قرن نوزدهم اروپایی اجرا کنیم. بحرانی که نزدیک به یک قرن است هنر نمایش دنیا با آن روبروست ناشی از جهش‌های بزرگ و تحولات بسیار نیرومندی است که در تمام عرصه‌های علمی، اقتصادی، فنی، فرهنگی رخ داده و باعث شده است که تمام ساختارهای اجتماعی زیر و رو شود و با زیر و رو شدن این ساختارها، چیزی که در عرصه هنر نمایش هم به سرعت تغییر کرد عملکرد تئاتر و دگرگونی در شکل و ساختار آن بود. این دگرگونی را در سه دسته و گونه می‌توانیم ببینیم: 1) تغییر موضوع یا دگرگونی در عملکرد اجتماعی تئاتر تا پیش از این (اواخر قرن 19) عملکردی که برای تئاتر می‌شناختند، عملکرد سرگرم‌کنندگی بود. اما بعد از این تاریخ تعهدات اجتماعی، ارزش آموزش و اهمیت فرهنگ بسیار نیرومند شد. چون در اواخر قرن 19، به دلیل تحولات سیاسی، جامعه در اغلب کشورهای اروپایی صحنه درگیریهای بسیار بزرگ و بنیادین بود و چون هنرمند هم خود را دور و جدا از این تحولات سیاسی- اجتماعی نمی‌دانشت بنابراین هنر هم از حالت حاشیه‌ائی و تزئینی درآمد و برای خود مسئولیت و عملکرد اجتماعی پیدا کرد. 2) پیدایش وسایل فنی جدید در صحنه: دگرگونی عملکرد تئاتر در جامعه و ایجاد فضاهای نو بیان نمایشی تنها ناشی از بحران‌های اجتماعی نبوده، عامل مهم دیگر آمدن وسایل بیان صحنه‌ای نوین در عرصه‌های نور و صدا و امکانات طراحی صحنه بود. این پدیده‌ها به نوبه خود باعث دگرگون شدن ساختار و ساختمان تئاتر شدند زیرا با این تکنولوژی مدرن، تحرک ریتم، تنوع مکان‌ها و تمرکز چشم و گوش وسیع‌تر از پیش و مهمتر از آن دقت در جزئیات فنی بی‌نهایت بیشتر از گذشته شد. با آمدن دستگاه‌های صوتی جدید، کاربرد موسیقی یا ایجاد دکور آهنگین و فضاهای صوتی از طریق صدا نیز کاملتر از گذشته به کار گرفته شد و مشکل فاصله صحنه و سالن تا حدود بسیار زیادی از بین رفت. 3) کثرت سبکهای گوناگون: باید یادآوری کرد تا پیش از بحران‌ها و تحولات اجتماعی جدید، جهان‌بینی جامعه کمابیش یکدست بود. به عبارت دیگر هر چه جامعه سنتی تر باشد جهان بینی یکدست تر است به عنوان نمونه در قرون وسطی و حتی یونان باستان. از نظر دیدگاه فلسفی و ایدئولوژی تعاریف کلی نسبت به جهان متنوع نیست، یگانه است. در عوض به دلیل تحولات اجتماعی بزرگ و تأثیر قاطع آنها بر تفکر و اندیشه معاصر، هنر معاصر به هیچ وجه یکدست نیست. بلکه هنری است که کثرت تعریف و سبکهای گوناگون دارد. چون اساساً برخاسته از جهان‌بینی‌های متعدد و متنوع است. گفتن ندارد که این گونه کثرت‌گرایی تا چه پایه باعث دگرگونی اساسی در مفاهیم درام شناسی، و در نتیجه ضرورت پیدایش فضاهای جدید منطبق بر این گونه آثار است. کلود لوی استروس بزرگترین مردم شناس قرن بیستم اعتقاد دارد که هنر مدرن هرگز از اعماق ناخودآگاه فردی هنرمند سرچشمه نمی‌گیرد، بلکه از قواعد دقیق تبعیت می‌کند. او معتقد است سه ویژگی بارز هنر مدرن عبارتند از: 1- اعتبار داشتن آفرینش فردی براساس فردانیت هنرمند، و هویت فردی او- که تا پیش از این چنین چیزی وجود نداشت- زیرا در جوامع بدوی تمایز بین فرد و جمع در مورد شرایط آفرینش هنری چندان معنی نداشت. 2- بازنمایی، که هدف اصلی آن دلالت است و نشانگر عینیت و واقعیست. 3- آکادمیسم، یا رفتن به سوی سبکهای براساس ژانرها و زیبایی شناسی‌های خاصی که قبل از هر چیز نشانگر تمایل آگاهانه و منظم در فعالیت هنری است. یعنی هنرمند به جای آنکه با اشیاء رابطه داشته باشد، به سنت هنری و یا به سرمشق استادان بزرگ توجه می‌کند. بنابراین در جهان مدرنی که این سه ویژگی بارز را در عرصه فرهنگ و هنر دارد، نمی‌توانیم تأثیر آن را بر هنر نمایش نبینیم. لازم به ذکر نیست که تأثیر مجموعه عوامل و انگیزه‌های فوق باعث شد تا بزودی، بحران از ساختارهای اجتماعی و سبک‌ها، موضوع را به معماری تماشاخانه بکشد. حال باید دید بحران در کجا دهان باز کرده و معماری معمول و پذیرفته شده تئاتر چه ویژگی‌هایی داشت؟ آنچه که در اواخر قرن 19 به عنوان معماری تماشاخانه تقریباً به شکل جهان شمول- پذیرفته شده بود و تا حدود چهل سال پیش در طراحی و ساخت تماشاخانه‌های ویژه اپرا هم تکرار می‌شد (همچون تالار وحدت تهران)، نوع ساختاری بود که به آن اصطلاحاً تئاتر ایتالیایی می‌گویند. اما بدیهی است قبل از هر چیز یادآوری کنیم که این ساختار هم نتیجه یک تحول و تکوین تاریخی است و شکل نهایی آن مراحلی را پشت سر نهاده و یک روزه فراهم نیامده است. بدون تردید این شهر و ارزشهای مدنی آن بود که از نظر معنی و ماهیت و ارتباطش با دیگر نهادهای اجتماعی جایگاه تئاتر را مشخص می‌کرد، و تعیین می‌نمود که هنر نمایش چه ارزش فرهنگی و یا چه ارزش مالی دارد و چه اقشاری به آنجا می‌روند. برای آنکه بدانیم چگونه و چطور به تئاتر امروز رسیده‌ایم، باید گرایشهای نیرومندی را که شهر تا این تاریخ شناخته و در فرهنگهای بزرگ خود نشان داده را بررسی کنیم. مهمترین معماری تماشاخانه‌ای که در روزگاران گذشته و دوران باستان بشر به آن رسیده، آمفی تئاترهای یونان کهن است. (تعداد 48 تئاتر بزرگ از آن زمان باقی مانده که بنای همه آنها از سنگ است. تئاترها را تا پیش از آن از چوب می‌ساختند) آنچه که در مورد «تئاتر یونان» اهمیت گفتن دارد اینست که تئاتر یونان بیشتر از هشاد سال دوام نیاورد و عمر آن از سال 404 تا 472 ق.م. به درازا کشید و بعد از آن هر چه هست، افول و سقوط فرهنگ یونانی است. در آن هشتاد سال دوران شکوفایی، که در تمام زمینه‌ها هنرمندان بزرگی کار می‌کردند. هنر تئاتر هنری تزئینی و جدا از توده‌های مردم نبود، بلکه هنری بود زنده و متعلق به دورانی که در آن مفاهیم کار، عبادت و تفریح یکی بود. در اینجا هنر نمایش در چهارچوب جشنواره‌های مذهبی بزرگی که در ارتباط با پدیده‌ها و طبیعت بود برگزار می‌شد. و برای اجرای آن نیز تمام دولتمردان شهر را بسیج می‌کردند. زیرا هنر نمایش تنها سرگرمی نبود، عبادت بود و در مقیاس وسیع‌تر، اغلب یک جشن ملی به حساب می‌آمد. در ضمن عاملی هم بود برای تعیین الگوهای رفتاری، تحکیم قوانین اجتماعی، از میان برداشتن فاصله میان فرد و جمع و خودآگاه و ناخودآگاه، به همین دلیل تمام شهر در برپایی آن شرکت می‌کردند. ساختاری که برای مکان اجرای این نمایش پیدا کردند، به گونه‌ایی بود که اکثریت ساکنان شهر را در خود جای می‌داد. به همین دلیل تماشاخانه ابعاد بسیار وسیعی داشت و معمولا در کنار معابد مقدس ساخته می‌شد. تماشاخانه بزرگی چون اپیداروس که در سال 340 ق.م. ساخته شده است، یا همه سادگی وسعت خود دو فضا بیشتر ندارد: ارکسترا یا جایگاه گروه کر و اسکنه یا ساختمانی چهارگوش که بر لبه دایره ارکسترا قرار دارد. این آمفی‌تئاتر که با زاویه 240 درجه و متکی به یک تپه ساخته شده است می تواند 14 هزار تماشاگر را در خود جای دهد. این در حالی است که ایالات آتیکا – که آتن مرکز آن بود- در آن زمان تنها 150 هزار نفر جمعیت داشت. گروه کر با آوازهایی که می‌خواند و حرکت‌های موزونی که می‌کرد در واقع دنباله گروه کاهنان دیونیروس به شمار می‌رفت. جایگاه گروه کر با همسرایان، ارکسترا بود و بازیگران روی اسکنه می‌ایستادند. اسکنه ارتفاع کمی داشت و دارای سه در برای ورود بازیگران و قهرمانان بود. اسکنه بعدها به «سن» تغییر نام و شکل دارد. البته بنا به ضرورت، دکورهای چند وجهی به این طراحی ثابت هم اضافه می‌شد، حتی با خبریم که در دوره هلینگ، ماشینهای حمل و نقل برای ظهور خدایان و قهرمانان هم به کار می‌بردند. و به مرور به اسکنه، طبقه دیگری هم می‌افزودند. در وسط ارکسترا هم نقطه‌ایی بود که به آن «تیمله»، مذبح یا قربانگاه می‌گفتند. که به نظر می‌رسد از ابتدا به منظور قربانی کردن بز بدرگاه دیونیروس ساخته شده است. در جلوی اسکنه هم راهرو باریکی بود که به آن پروس کنیون می‌گفتند. کامل کننده هویت این مجموعه این حرکت نهانی بود که دو روز پیش از آغاز شدن جشنواره، کاهن ها مجسمه «دیونیزوس» را در «تیمله» استوار می‌کردند. عملی نمادین برای اینکه اعلام کنند، برپایی جشنواره و اجرای هنر تئاتر برای آنها از مذهب و عبادت جدا نیست. در چهارچوب این تئاتر، مهم موضع‌گیری فلسفه یونانی‌ها در برابر جهان است. یعنی بیان نقطه نظرهای فلسفه یونانی، کنجکاویی که به دنبال توضیح رابطه انسان با خدا و سرنوشت اوست. این دوره متاسفانه به دلیل درگیریهای داخلی یونان خیلی زود سقوط کرد. پس از افول فرهنگ یونانی، یونان از نظر سیاسی هم سقوط کرد. اما در عوض روم در راه پیشرفت گام نهاد و بزودی دوره شکوفایی و امپراتوری اش فرا رسید. اگر در فرهنگ فلسفی یونان، تئاتر جایگاه والایی بود برای یکی شدن افراد جامعه در حضور ایزدان و ماوراءالطبیعه، در فرهنگ روم که اساسا فرهنگی ارتشی و سطحی بود، و مانند فرهنگ یونان غنی و بی واسطه و فرهنگی مادر نبود، خشونت به جای اندیشه نشست. جامعه دگرگون شد و تظاهرات جنگجویی و نظامی گری همه جا را فرا گرفت. به همین علت در زندگانی رومی‌ها تفریح و سرگرمی سطحی، جایگاه مهمی یافت. و به جای نمایشهای عمیق با جوهر فلسفی، به نمایش واژه‌هایی خونین و خشن روی آوردند. آمفی‌تئاترهای یونانی تبدیل شد به میدانی برای جنگهایی که در آن گلادیاتورها با هم می‌جنگیدند، و یا مسیحیان زندانی را جلو شیرهای گرسنه می‌انداختند، و یا این مکان به جایگاه مسابقات ارابه‌رانی اختصاص می‌یافت. سطحی‌نگری فرهنگی طبقاتی- ملیتاریستی روم باعث شد تا در معماری تماشاخانه هم، که از یونان به ارث برده بودند، تحولی بسیار معنی‌دار ایجاد کنند. ارکسترا که جایگاه همسرایان و نماد دین و دموکراسی بود به جایگاه نشستن سرداران، قضات و سناتورها تبدیل شد. و اسکنه را پس از اندکی تعرض، به صحنه اصلی نمایش تبدیل کردند و پس از وصل کردن ارکسترا و اسکنه به یکدیگر، تاترون یا پله های شیب دارد آمفی تئاتر را هم که به شکلی دموکراتیک تمام افراد شهر را در کنار هم قرار می‌داد، به شکلی عمودی و طبقه طبقه درآوردند. که در آن طبقات اجتماعی مختلف به نسبت قدرت و ثروتی که داشتند، نزدیک به صحنه می‌نشستند. طبقه آخر به توده‌های مردم رسید. و برای حفظ کردن خواص نشست، از باد و باران و آفتاب، سقف هم پوشیده شد. به طور مثال تماشاخانه پمپه در روم با قطر 160 متر و ظرفیت 27 هزار تماشاگر، مشخصاتی چنین داشت. ساختمان این تماشاخانه دقیقاً منعکس کننده ساختار اجتماعی جامعه طبقاتی روم بود. دگرگونی معماری تماشاخانه به همین جا خاتمه نیافت. زیرا با سقوط امپراتوری روم و آغاز «قرون وسطی»، هنر نمایش به شکل‌های دیگری درآمد و ساختارهای دیگری برای محل اجرای نمایش یافتند. دوره‌یی که ما از آن با عنوان قرون وسطی نام می‌بریم، دوره هزار ساله‌ای است که نصفش رمانسک و نصفش گوتیک است و از قرن 5 تا 15 به درازا کشید. به دلیل گستاخی‌های اهل نمایش دوره امپراتوری روم، در نشان دادن چهره منفی از مسیحیان و برخی بی پروایی های ضد اخلاقی دیگر، در ابتدای حکومت کلیسا، هنر نمایش چندان مقبول کشیشان نبود. اما به مرور زمان دریافتند که هم برای سرگرم کردن خود و هم برای آموزش توده‌های مردم، می‌توان از زبان نمایش برای بیان رنج‌های مسیح و حواریونش سود برد. قبل از آنکه کشیشان به این نکته پی ببرند، که از هنرهای نمایشی می‌توان برای تبلیغات مذهبی استفاده کرد، گروه‌های دوره گرد و سیار، در یک شرایط اجتماعی و معیشتی بسیار بد، نه به شکل مذهبی، بلکه مردمی – قرنها بود که به شکلی خام و ساده، به مناسبتهای خاص برای مردم به اجرای نمایش می‌پرداختند. کار اینها این بود که خرکهایی در میادین، کوچه و بازار مکاره و یا حتی در قصر بزرگان برپا کنند و به اجرای نمایش بپردازند. صحنه آنها ساده و تخت بود. معمولا با تصویر پرده‌ایی منقوش در عمق صحنه بدون بعد. در ارتباط مستقیم با تماشاگران و در جوار کار و زندگی روزمره آنان. پس از دیدن کار این بازیگران دوره گرد، کشیشان نیز در قرن نهم، به این فکر افتادند و در درون کلیسا، به زبان لاتین و برای خود به اجرای نمایش پرداختند. اما توفیق کار چنان بود که، تماشاگران دیگر یافت. به گونه‌ایی که سرانجام در سال 1264 م. نمایش از محوطه درونی کلیسا به محوطه بیرونی و میدانچه جلو کلیسا منتقل شد. مسیحیت همیشه این هشیاری را داشته است که از هنرهای تجسمی، نقاشی و پیکره سازی برای شرح مصائب مسیح و آموزش مبانی و اصول مسیحیت استفاده کند. در اینجا نیز هوشمندی به خرج داد و پس از آنکه دیدند مردم زبان لاتین را به خوبی نمی‌فهمند، کلیه نمایش‌ها را به زبان ملی و محلی عرضه کردند. و به زودی مراحل تهیه و تولید هنر نمایش را به صنفی خاص واگذار کردند که به نوعی موضوع اثر در ارتباط با شغل آنها بود. مثلاً اجرای توفان نوح را به صنف کشتی سازان سپردند. به مرور استقبال پیش از حد مردم باعث شد که هنر کم کم از دست کلیسا خارج شده اما همچنان از لحاظ تصویب متن و تاثیر شیوه اجرا تحت کنترل و نظارت کلیسا باقی ماند. و در تعیین موضوع و تصویب هر سه شکل عمده نمایش آن دوره، یعنی: «میسر»ها، «میراکل»ها و «مورالیته»ها دخالت آشکار می‌کردند. اجرا ابتدا جلوی میدانچه کلیسا بود اما در قدم بعدی محل اجرا را جباجا کردند، معماری تئاتر روی گاریهایی ثابت منتقل شد که دنبال هم قرار می‌گرفتند و معمولا بهشت و دوزخ و برزخ را به نمایش می‌گذاشتند، ویژگی عمده این نمایشها، زبان ساده عوامانه، بازیهای نمادین، لحن کمیک و تزئینات فانتزی گاریها بود. در یک مرحله پیش رفته تر، گاریها به حرکت درآمدند و در بین مردم در سطح شهر می‌گشتند. حال این تئاتر بود که به سراغ مردم می‌رفت و نه مردم به سراغ تئاتر. در نهایت مهمترین ساختاری که به آن می‌رسیم، «تئاتر رنسانس» است. این تئاتر بر اساس ایده کشف دوباره انسان است. با این جهان‌بینی که قهرمانانه نگاه را از آسمان به پایین و انسان متوجه کرد. تمام تلاش انسان این بود که، بعد از کنارگذاشتن ماهیت مذهبی و نپرداختن به آن، هویت خود را پیدا کند. و اولین چیزی که بعنوان ریشه خود پیدا کرد، فرهنگ و اومانیسم یونان و روم باستان بود. مرحله تکوینی دیگر ساختار تئاتر در دوره الیزابتن است در نیمه دوم قرن شانزدهم و نیمه اول قرن هفتم. خوب دقیق شویم ساختار تئاتر «گلوپ» شکسپیر، به عنوان نمونه از تئاتر این دوره، بیشتر شبیه یک داربست یا چهارچوب موقتی است با چند سکو در حیاط یک مهمان خانه که مردم از پنجره‌های اتاق طبقات مختلف آن می‌توانستند نمایش را نگاه کنند. این تماشاخانه در سه طبقه ساخته شده بود و از سه سو تماشاگران، صحنه را در بر می‌گرفتند. خود صحنه هم که ممیزی شکل بود و تا دل تماشاگران پیش رفته بود کلا سه طبقه داشت. صحنه باز بود و دارای سقفی کاهی و دو ستون، پرده‌ای در عمق و عرض 12 متری، بازیگرها، لباسهای پرزرق و برق می‌پوشیدند، که این خود به جای فقر دکور نشسته بود و عملا جای آن را گرفته بود. به این ساختار گاه «جلوآمده» می‌گویند این تئاتر از نظر رنگ و ماهیت ساختاری بسیار غنی دارد. حین اجرا معمولا با نوشته ها محل واقعه را معین می‌کردند و گاه حتی پیش می‌آمد که چندین صحنه را با هم نشان می‌دادند طبقات خرد دست و عادی، ایستاده نمایش را می‌دیدند و افراد طبقه ممتاز، با پرداخت پولی به مجریان، در حاشیه صحنه صندلی می‌گذاشتند و نمایش را نگاه می‌کردند. بدون تردید ساختار این تئاتر بیشتر از هر چیز دیگر مشابه تئاتر اسپانیا در اواخر قرن پانزدهم است. که «گورال» نامیده می‌شد. و ساختارش حیاط‌های خلوتی تداعی می‌کرد که توسط چند ساختمان محاصره شده است. به هر حال آنچه که در این دوره اهمیت دارد این است که، عرضه تئاتر تنها یک ساختمان مسافرخانه اتفاقی نیست، ساختمان تئاتر، قصر بود، میدان و خانه بزرگان و حتی بازار مکاره بود. و بزودی گروه هایی پیدا شدند که به موضوعاتی پرداختند اساسا زمینی، شاد بر مبنای عشق و سرنوشت زمینی انسان. آنچه که در ساختار تئاتر مهم است تا بدان اشاره شود، این است که هنرمندان تلاش کردند بین مفهوم آمفی تئاتر- که یک مفهوم یونانی است- و صحنه دارای پرسپتکتیو ایتالیایی (که در رنسانس خیلی رایج شده بود) آشتی برقرار کنند. و به مرور تئاتری بوجود آمد که بعدها- البته در شکل تکامل یافته‌اش- همان شد که در اواخر قرن 19 با آن، بحران را آغاز کردیم. این تئاتر که از تلفیق آمفی تئاتر و صحنه دارای پرسپکتیو درست شد، یک تئاتر مکعبی و بسته بود. اولین بار معماری به اسم پالادیو پیدا شد که تئاتری به اسم المپیک درویسانس ایتالیا ساخت (1584م.) این آغاز شروع تئاتر رنسانس به شکل مدرن آن بود، که بر اساس استنباط معماران، هنرمندان، متفکرین دوره رنسانس از فرهنگ یونان و رم پیش از مسیحیت گرفته شده بود. آنچه که از مشخصات بارز این تئاتر به حساب می‌آید این است که ساختار آن دو قسمت جدا از هم دارد: یک قسمت صحنه نامیده می شود که بسته است و قسمت دوم که به جایگاه مردم اختصاص دارد. عمق صحنه را معمولا بیشتر می‌گرفتند. مثل تئاتر «ماره» پاریس که عمق صحنه در آن 9 متر است به نسبت 5 متر عرض. یعنی برای بوجود آوردن پرسپکتیو نهایت تلاش را می‌کردند. و پرده‌ایی بود که صحنه را از تالار جدا می‌کرد. ماشین‌ها و تشکیلاتی نیز در زیر صحنه تعبیه کرده بودند که به وسیله آن می‌شد دکور قصه های تصویری را به وجود آورد. همچنین صحنه این تماشاخانه «آوان سن» ای داشت با لبه‌ای اندکی برجسته برای پوشاندن ردیف چراغهای جلو صحنه. نکته قابل توجه این است که معماری رنسانس بیشتر وامدار میراثهای رومی است، ساختار تئاتر این دوره که آن را تئاتر ایتالیایی می‌نامند، یکبار دیگر ترجمان روابط اقتصادی- اجتماعی جامعه خودش بود. یعنی قدرتمندان و ثروتمندان در همکف و نزدیک به صحنه و روبرو می‌نشستند تا بهترین دید را داشته باشند و سایر طبقات که قدرت کمتری داشتند به لژها و طبقات بالاتر می‌رفتند، که معمولا دید خوبی نداشتند. مفهوم این نوع تئاتر این بود که هر قدر پول بیشتری داشته باشی، فرهنگ بیشتر و بهتری داری، هر قدر از نظر اجتماعی قدرتمندتر باشی، به درجات بهتر و بالاتر از فرهنگ دسترسی پیدا می‌کنی، یعنی تئاتر یک مفهوم واقعاً طبقاتی داشت. در واقع سلسله مراتب اجتماعی را نشان می‌داد. این تئاتر تا حدود سال 1870م. یک مکان ایده‌آل بود یعنی همه آن را پذیرفته بودند حتی لژهای اطراف را که نزدیک به همکف بود، خانواده‌های اشرافی و ثروتمند اجاره می‌کردند و در آنجا معمولا صحبت و معامله می‌کردند، یا مقدمات عشق و ازدواج فراهم آورده و حتی در آن دسیسه و توطئه می‌چیدند. آن موقع تئاتر مفهوم دیگری داشت و مفهوم ارتباط مستقیم تماشاگر با صحنه را نداشت. پژوهش در ساختارهای نوینی که با زبان و دوره مناسب تراند، و به عبارت دیگر جستجوی شکل‌های نو از سال 1870 م. به این طرف آغاز شد. به راستی چرا این تردید در مورد ساختار تئاتر ایتالیایی بوجود آمد؟ هم معماران، هم کارگردانان، و هم آنهایی که تئاتر نگار بودند و هم تئوریسیتها، به طور جدی تصمیم گرفتند که ساختار تئاتر را متحول کنند. و بر مبنای جستجوهایی که می‌کردند، معماریهای متنوع و گوناگونی بوجود آوردند، با انگیزه‌های مختلف که اولین آنها انگیزه زیبایی شناسی بود. می‌گفتند عملا همه تماشاگران به یک اندازه خوب نمی‌بینند و خوب نمی‌شنوند. زیرا دوسوم مردم رو به صحنه نیستند. در دو طبقه بالا هیچ دیده نمی‌شود و در هر لژ تنها دو نفری خوب می‌بینند که جلو نشسته‌اند و در جمع از هشتصد نفر تماشاگر تئاتر، چهارصد نفر نمایش را در تمامیت خود نمی‌بینند. ابعاد دکور از کف می‌رود و یک سوم تماشاگران نمایش را خوب نمی‌شنوند. در این گونه تماشاخانه‌ها، صحنه که جایگاه ذهنیت و تالار که مکان واقعیت بود، – و به عقیده زیبایی شناس ها در تقابل همیشگی با یکدیگر- باید به گونه‌ای دیگر عمل کرد. باید نقطه اشتراک جدی تری برای این دو جهان ذهنی و واقعی پیدا می‌شد. حالا دیگر بحث بر سر انگیزه‌های اجتماعی بود. تأکیدی بود که بر ضرورت مردمی کردن با دموکراتیزه کردن تئاتر بوجود آمده بود. تحولات اجتماعی نیرومند اواخر قرن نوزده، که ضربه بزرگ آن را کمون پاریس زد و بعد از آن تحولات اجتماعی نیرومندی در تمامی طبقات بوجود بیاید. حال راه حل عملی برای مردمی کردن تئاتر و ایجاد یگانگی در صحنه و سالن این بود که برگردیم به عمل دراماتیک. آدولف آپیا طراح بزرگ سوئیسی گفته است: «برای ایجاد فضایی واحد باید یک بار دیگر به آئین‌هایی که در یونان بود برگردیم. باید آئین‌ها و مراسم را بازآفرینی کنیم» اما منظور از عمل دراماتیک چه بود؟ تا آن روز بازیگرانی که در خدمت اشراف بودند، به جای بازی تنها دکلمه می‌کردند. رو در روی سالن و مخاطبان مودبانه می‌ایستادند و بی حرکت تنها سخن می‌گفتند. بنابراین حرکت و عمل غایب بود. نفس همین برگشتن به عمل، کار بازیگران را خیلی مهم جلوه داد و بازی آنها چند بعدی و پررنگ شد. به همین دلیل از دکور دو بعدی صرفنظر کردند. و به سمت تعاریف جدیدتری از دکوراسیون رفتند. زمانی که کار بازیگر به اینجا رسید و دیگر متن نمایشنامه در خدمت اشرافیتی نبود که بخواهد تنها موسیقی این متن را بشنود، آمدند و به مکان بازی و عمل صحنه‌ای توجه کردند. یعنی هنرمندی که تا دیروز از اشراف سفارش می‌گرفت و باید مرتب و مودب در مقابل او می‌ایستاد و دکلمه می‌کرد، با بالاگرفتن تحولات اجتماعی دیگر مستقل شده بود. دیگر وابسته به سفارش دهنده پولدار نبود، مشروعیت خودش را در وابستگی به تحولات اجتماعی پیدا می‌کرد، در این که حالا باید طرف فقرا و طبقات پایین و ستمدیده را بگیرد. چون حالا ارزشهای دراماتیک تنها موسیقی متن نیست، در عمل دراماتیکی است، سرشار از خون و حرکت و تصاویر نیرومند اجتماعی. و دیگر هم مهم نیست که طبقه اشراف خوشش بیاید یا نه. در برگشتن به این واقعیت که تصویری ملموس و کشف دوباره مکان بازی آندره آنتوان نقش بسیار بزرگی داشت، او نحوه بازی سه بعدی بازیگر را «تئاتر تابلو» که خاص تئاتر ژانری بود، جایگزین کرد. با این ویژگی ها دیگر محیط فرهنگی تئاتر، محیطی بود که معمولا از طبقات پایین دفاع می‌کرد. به هر حال با توجه‌ای که به عمل دراماتیک و مکان بازی کردند، نظریه‌پردازان بزرگی آمدند و در این باب تئوریهایی صادر کردند. مثلا آدولف آپیا مطرح کرد که بازیگر مهمترین عنصر تئاتر است و یا ادوارد گردون کریگ انگلیسی گفت: که ما در صحنبه ابر عروسکهای عظیمی احتیاج داریم تا بتوانیم مفاهیم حقیقی را بیان کنیم. ژاک کوپو فرانسوی هم اعتقاد داشت که باید به بداهه سازی و بازی پویایی بازیگر در شکل سنتی آن برگشت، که پر از انرژی، حرکت، شادی و زندگی است. مه یرهولد از نظریه‌پردازان بزرگ روس هم نظریه بیومکانیک را مطرح کرد. که تئاتری بود برای ایجاد ارتباط واقعی ما بین صحنه و سالن براساس حضور و کار بازیگر، که اساس کار تئاتر است آمدند و نقطه دید مرکزی به جای نقطه دید محوری مطرح کردند. در نتیجه پرسپکتیو کم کم رها شد. سپس کادر صحنه را که دست و پا گیر بوده حذف گردد. پس از آن صحنه‌های پیشرفته در میان تماشاگران «مهمیزی» بوجود آمد. و اندک اندک به صحنه‌های مرزی رسیدند. عوامل دیگری هم، به این شادابی و تحرک کمک کردند. یکی از آنها نیروی برق یا الکتریسیته بود که در حد یک اکتشاف معمولی و ساده نبود و خیلی از بزرگان از جمله برتولت برشت آن را فرشته فقرا لقب دادند می‌گفتند برق فقیر و غنی را یکی می‌کند. این تحرک که در فضاسازی به وجود آمد به شادابی صحنه بسیار کمک کرد. نور کافی، تحرک بی اندازه، قدرت مسیریابی، تمرکز بر نقاط خاص، انعطاف بیش از حد و توانایی فراوان در فضاسازی از ویژگی‌های نیروی برق بود که تا پیش از آن صحنه چنان ارزش و تأثیری را تجربه نکرده بود.   پوشش دیوارها و کفنازک کاری این فضاها با توجه به کاری که در آن انجام می شود باید اجرا شوند و در مقابل ضربه هایی که در اثر جابجایی الوارها و یا قطعات دکور به دیوارها وارد می شود، مقاوم باشند. با توجه به اینکه کف سن از چوب ساخته می شود بعضی از منابع برای اینکه احساس کارکنان و طراحان در هنگام کار بر روی دکور در هماهنگی با محیط صحنه باشد، پیشنهاد پوشش کف کارگاه یا قطعات کلفت چوبی را ارائه می نمایند ولی به علت بالا بودن هزینه آن، کف کارگاه اکثرا از بتن مسطح یک دست با تعبیه درزهای لازم در آن اجرا می شود که می توان پوشش های مقاوم کننده لازم را نیز بر روی آن بکار برد. اتاق کارکنان در کنار کارگاه نجاری محلی محصور شده با پانل های سبک و شیشه برای استراحت کارکنان و سرپرست و ضمنا نگهداری وسائل کوچک کارگاهی و مدارک مربوط به کار مورد نیاز است. فضای مونتاژقطعات مختلف دکور ساخته شده برای یک نمایش، با قطعات موجود از نمایش های قبلی که از انبار آورده می شوند و یا مجموعه جدید هماهنگی دارند در این بخش به صورت آزمایشی مونتاژ شده و در کنار هم قرار داده می شوند. ابعاد این بخش باید به اندازه ابعاد صحنه بزرگ باشد و ارتفاع آن باید بیشتر از بلندترین قطعه در نظر گرفته شود. می بایست امکان آویزان نمودن بخش هایی ازدکور، که در صحنه به صورت معلق مورد استفاده قرار می گیرند، به سقف باشد و بدین منظور در این بخش نیز می توان از لوله های بالا رونده با حلقه ها و طناب های مربوطه استفاده نمود ترجیحا کف این قسمت از چوب کلفت و به صورت کاملا هم تراز باید ساخته شود. تا قطعاتی که باید در کنار یکدیگر قرار گیرند، قابل تنظیم باشند. ترجیحا باید فضای جداگانه ای برای این بخش داشت ولی در تئاترهایی با فضای کوچک تر می توان از فضای میانی کارگاه با کنار هم چیدن میزهای کار برای این منظور استفاده نمود. 1-5-1-7-2: کارگاه نقاشی در مسیر آماده سازی دکور، قطعات آن در این فضا رنگ آمیزی می شوند. ابعاد کارگاه نقاشی می بایستی به ترتیبی باشد که دستیابی به نقاط مختلف قطعات ساخته شده به راحتی امکان پذیر سازد ولی قطعه ای که ابعادش می تواند مسئله آفرین باشد، پرده ای است که معمولا در قسمت عقب صحنه از آن استفاده می شود. نقاشی پرده پشت در تئاترهای با سن پروسنیوم کاربرد دارد و دردکور باله و اپرا بسیار مهم است، ابعاد آن به ابعاد صحنه و عمق آن بستگی می یابد و متقابلا ابعاد چهارچوب نقاشی را تعیین می کند. تجهیزات کارگاه نقاشی در رابطه با تهیه و پخت رنگ و پاشیدن آن و شستشوی وسایل نقاشی می باید در قسمتی از کارگاه نقاشی فضایی را در نظر گرفت. وسایلی از قبیل سینک بزرگ آب با آب گرم و سرد و اجاق برقی برای پخت و گرم کردن رنگ باید در این قسمت تعبیه شوند. برای پاشیدن رنگ از نظر بهداشتی، باید اصول خاصی را رعایت نمود و این عمل در فضای مخصوصی با تهویه لازم امکان پذیر است. در کارگاه نقاشی می بایست شرایط مشابه همان وضعیتی را که دکورها بر روی صحنه به معرض نمایش قرار داده، خواهند شد فراهم آورد، لذا نصب چندین نورافکن برای ایجاد نور مصنوعی به صورتی که در صحنه مورد استفاده قرار می گیرند لازم است. البته بسیاری از نقاشان ترجیح می دهند که در زیر نور طبیعی کار نمایند در این حالت نور شمال بهترین نور می باشد و از تابش مستقیم آفتاب به درون کارگاه باید اجتناب ورزید. پرده پشت صحنه پس از جمع و لوله شدن حدود 15 متر طول خواهد داشت و ارتباط کارگاه نقاشی با صحنه می بایست بصورتی باشد که حمل این توپ پارچه به سن بدون صدمه زدن به بقیه اشیاء در مسیر پیمودن راه انجام گیرد. ضوابط آتش نشانی در بعضی موارد مقاومت دو ساعته در مقابل آتش را برای دیوار بین کارگاه نقاشی و صحنه ایجاب می نمایند. 1-5-1-7-3: کارگاه ملزومات صحنه وسایل و ملزومات صحنه از مواد مختلفی ساخته و تهیه می شوند. چوب، فلز، گچ، پارچه، لاستیک و پلاستیک بخصوص پلی استرین و فایبرگلاس موادی هستند که در ساخت ملزومات صحنه مورد استفاده قرار می گیرند. وسائل کارگاه ملزومات صحنه می تواند شامل یک سینک آب مجهز به آب سرد و گرم باشد، چند اجاق برقی و یک سکوی کار به عرض 80 سانتیمتر و میزها و یا سکوهای کار به عرض 401 که می توان در اطراف آنها کار کرد نیز می توانند از تجهیزات این اتاق به شمار آیند، اتصالات برق برای وسایل برقی و قفسه بندی و طبقه بندی برای قراردادن وسایل نیز از تجهیزات این بخش به شمار می آیند اگر کارهای فلزی نسبتا زیاد باشد، بهتر است این بخش قسمت مجزایی برای خود داشته باشد. در سالهای اخیر پلاستیک نقش مهمی را در این بخش پیدا نموده است. بخصوص پلی استرین منسبط شونده که می تواند به راحتی به شکل های مختلف تراشیده شود. رنگ کردن وسائل صحنه بیشتر در همین قسمت انجام می شود و لذا بد نیست که اتاق مخصوص برای پاشیدن رنگ با تجهیزات آن در این قسمت در نظر گرفت. انبار ملزومات صحنه لوازم مورد نیاز نمایشی که در حال اجرا است دربخش انبار لوازم صحنه نگهداری می شوند ولی به طور کلی فضایی برای نگهداری طولانی تر ملزومات صحنه ضروری می باشد این وسایل می توانند در نمایش های متفاوتی و یا در تکرار برنامه ای مجددا مورد استفاده قرار گیرند. این فضا می بایست برای وسایل زیر در نظر گرفته شود: وسایل مبلمان از قبیل میزها، صندلی ها، صندلی راحتی، کتابخانه، میز تحریر، قالی و فرش و پارچه های پوشاننده صحنه که می توان آنها را لوله کرد و به صورت توپ نگهداری نمود. این توپ را می توان بر روی میله های نصب شده بر دیوارها قرار داد. وسایل کوچکتر دیگر از قبیل بلورجات، ظروف چینی و سفالی، کاردها و چنگال ها و غیره را می بایست در گنجه های مخصوص نگهداری نمود. برای نگهداری اسلحه و ادوات جنگی در صورت حقیقی بودن می بایست انبار مخصوص پیش بینی نمود که دسترس به آنها تابع ضوابط خاص باشد. 1-5-1-7-4: بخش لباس و خیاطی دوخت لباس به مثابه یک روند تولیدی است و برای داشتن راندمان مطلوب باید براساس اصولی در مراحل مختلف به پیش برده شود. در این بخش علاوه بر برش، دوخت و پرو باید امکانات رنگرزی و رنگ کاری لباس موجود باشد. همچنین ساخت انواع کلاه، وسائل جنبی و حتی کفش می تواند مورد نظر باشد و فضای لازم برای این امر در طرح منظور شود. برای برش کاغذهای الگو می توان از میزی به ابعاد 180*90 سانتیمتر استفاده نمود. اطراف این میز باید آزاد باشد تا گردش به دور آن به راحتی انجام گیرد. برش پارچه در مرحله بعدی بر روی میزی به ابعاد 120 *240 سانتیمتر انجام می گیرد، اطراف این میز نیز باید آزاد باشد. برای فضای اختصاصی هر میز باید مساحتی در حدود 12 تا 14 متر مربع در نظر گرفت. برای تکمیل کار از مانکن های خیاطی استفاده می شود، که هر کدام از آنها با احتساب محیط اطراف برای کار با آنها مساحتی حدود 4 مترمربع را اشغال می نمایند، هر چرخ خیاطی و میز و صندلی مربوط به آن مساحتی در حدود 12 متر مربع را اشغال می نماید. میزهای دیگری که به کار دوزندگی و سایر کارها در سالن خیاطی می آیند ابعادی در حدود 75*120 سانتیمتر دارند، هر کدام از این میزها با صندلیشان حدود 6 متر مربع فضا را اشغال می نمایند. نور کلی کارگاه خیاطی باید نوری متمایل به سفید باشد ولی بهتر است که چراغ های قابل تنظیم در نزدیکی هر چرخ خیاطی تعبیه شود تا به هنگام لزوم نور بیشتری را در اختیار چرخ کاران قرار دهند. میزهای اتو می توانند به صورت ثابت باشند ولی بیشتر مرسوم است که از میزهای متحرک خانگی استفاده شود. در نزدیک هر محل اتوکشی یک میز برای قرارداد لباس ها و سایر ملزومات مورد نیاز است. هر محل اتوکشی به حدود 7 مترمربع فضا نیاز دارد. وسیله دیگری که می تواند مفید باشد جعبه های چرخ دار است که وسایل خیاطی را می توان در آن قرار داد. کارگاه خیاطی می بایست دارای یک سینک با آب سرد و گرم باشد. انبار بهتر است که پارچه ها و مواد اولیه خیاطی را در یک اتاق مجزا نگهداری نمود توپ های پارچه معمولا به عرض یک متر هستند ولی پارچه های پرده ای حدود 130 سانتیمتر عرض دارند، قفسه بندی خاصی را می توان برای نگهداری توپ های پارچه لباسی و توپهای پرده ای در نظر گرفت، کشوها و جعبه ها در طبقات نیز می توانند برای انبار کردن مواد خرازی مورد استفاده قرار گیرند.لباس های ساخته شده تا هنگامی که در کارگاه خیاطی نگهداری می شوند به جالباسی آویزان هستند، این جالباسی ها می توانند بصورت فیکس و یا ترجیحا قابل حرکت ساخته شوند. دوخت لباسهای زنانه و مردانه در یک فضا انجام می شود ولی برای اتاق پرو به فضای جداگانه نیاز است. اتاقهای پرو ابعادی حدود 10 متر مربع دارند و در آنها آینه های لازم می بایست پیش بینی شوند. انبار لباس محلی برای انبار لباس مورد نیاز است و تا زمانی که لباس ها در خود تئاتر نگهداری می شوند بهترین طریق نگهداری آنها آویزان نمودن آنها بر روی جالباسی و رخت آویز است. چنانچه گروه به مسافرت برود و قصد به اجرا درآوردن نمایش به صورت سیار را داشته باشد باید لباسها را در جامه دانهایی به ابعاد 90*65*65 سانتیمتر قرار داد. این جامه دان ها باید به صورتی باشند که دو نفر قادر به حرکت دادن آنها باشند و درها و کریدورها مانعی در حمل آنها ایجاد نکنند.1-5-1-7-5: رنگرزی و رنگ کاری پارچه جهت رنگرزی و نقاشی پارچه و پاتینه نمودن آن و اسپری رنگ فضای خاصی مورد نیاز است. در این فضا دیگ جوشاندن رنگ در کنار سینک بزرگی قرار داده می شود این سینک مجهز به آب سرد و گرم باید باشد. رنگ ها برای نقاشی لباس بر روی سکوی دیگری که با ورقه های پلاستیک پوشیده شده اند، با یکدیگر مخلوط می گردند. رنگ ها در نزدیکی این محل بر روی قفسه ها و یا در گنجه ها نگهداری می شوند. نقاشی بر روی میز و یا سکویی که پوشش پلاستیکی دارد انجام می گیرد. اتاق خشک کن اتاق خشک کن می بایست در مجاورت اتاق رنگرزی باشد. پارچه های تر بر روی میله هایی آویزان می شوند، این میله ها می توانند گالوانیزه فولادی و یا فولادی با پوشش پلاستیک باشند. این میله ها به ارتفاع انسان و با فاصله 50 سانتیمتری قرار داده می شوند و طول هر میله حدود یک متر و نیم پیشنهاد می شود. کف این قسمت باید به نحوی شیب داده شود که آبهای حاصله از چکیدن قطرات را جمع آوری و توسط لوله ای به خارج هدایت نماید. سرعت خشک شدن پارچه ها بستگی به گردش هوای گرم دستگاههای خشک کن دارد. 1-5-1-7-6: کلاه دوزی و ملزومات آن کارهای کلاه دوزی فضای مخصوص به خود را برای ساخت و انبار نیاز دارد، چنانچه این قسمت در بخش لباس قرار داده شود می باید امکانات جداگانه ای را به صرف انجام این کار در گوشه ای از کارگاه به آن اختصاص داد. ساخت و دوخت کلاه و تزیینات آن بوسیله ماشین دوخت و دست تواما انجام می گیرد، کار در این قسمت به صورت نشسته در پشت محل کاری به ابعاد 100*75 سانتیمتر انجام می گیرد. هر محل کار برای خود نیاز به کشو برای قراردادن ابزار کار و قفسه بندی برای جا دادن مواد دارد. این قسمت می باید دارای یک سینک آب مجهز به آب سرد و گرم باشد. سکویی که شعله گاز و یا صفحه اجاق برقی را بتوان بر روی آن قرار داد، در گوشه ای باید تعبیه شود. داشتن نور طبیعی برای این محل بسیار مناسب است ولی نور مصنوعی هم می تواند جوابگو باشد، چراغ های اختصاصی برای ماشین های دوخت و اتوکشی می باید در نظر گرفته شوند. ساخت کلاه گیس ساخت کلاه گیس نیز امکانات مشابهی را لازم دارد. برای نگهداری کلاه گیس ها یک انبار که هوای آن بطور مطلوب تهویه گردد در نظر گرفته شود. این انبار باید مجهز به طبقاتی به عمق 30 سانتیمتر باشد تا بتوان کلاه گیس ها را در جعبه تعبیه یا بر روی مانکن نگهداری کرد. یک کابین خشک کننده برای کلاه گیس های مرطوب لازم است. 1-5-1-7-7: کفاشی پوتین و کفش ها از عناصر مهم لباس نمایش هستند در برخی از تئاترها تشکیلات خاص تولید آن موجود است، این بخش نیز باید سکوها و ماشین آلات مخصوص به خود را داشته باشند و مجهز به یک سینک آب سرد و گرم باشد. در این بخش نور کافی چه طبیعی و یا مصنوعی و پریزهای برق لازم است. برای نگهداری وسائل و مواد نیز محل هایی را می بایست پیش‌بینی نمود. 1-5-1-7-8: جواهرات و زینت آلات زینت آلات برای صحنه نمایش معمولا از خارج از تئاتر اجاره می شوند ولی چنانچه تولید آنها توسط خود تئاتر مورد نظر باید در گوشه ای از کارگاه ملزومات صحنه، نسبت به تهیه امکانات آنها اقدام نمود. میز مربوطه می باید به ارتفاع 105 سانتیمتر باشد و باید یک برش نیم دایره به قطر 45 سانتیمتر برای هر محل کار در آن تعبیه نمود. گاز برای جوش دادن و یک سینک و سیستم تخلیه مقاوم در مقابل اسید نیز مورد احتیاج است. 1-5-1-7-9: ساز و برگ نظامی و اسلحه ها برخی از نمایشنامه ها بخصوص نمایشنامه های کلاسیک ایجاب می نمایند که هنرپیشه ها با خود ادوات جنگی از قبیل شمشیر، تفنگ و سایر اسلحه ها را حمل نمایند. بدین جهت در برخی از تئاترها کارگاههایی جهت ساخت اسلحه در نظر گرفته می شود. این قسمت می بایست مجهز به دستگاههای جوش، لحیم کاری، سمباده کاری، صیقل دادن و پولیش کاری باشد. در انبار اسلحه ها می بایست نکات ایمنی خاصی را رعایت نمود و هر گونه اقدام در این رابطه زیر نظر مقامات ذیصلاح صورت گیرد. ادامه خواندن مقاله بازشناسي نمايش و هنرهاي نمايشي

نوشته مقاله بازشناسي نمايش و هنرهاي نمايشي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله خلاصه و تحليل كتاب سمفوني مردگان

$
0
0
 nx دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اثر عباس معروفی پیش از هر چیز باید گفت: كه سمفونی مردگان یك شاهكار است. هفته نامه دی ولت- سوئیس [دود ملایمی زیر طاق های ضربی و گنبدی كاروانسرای آجیل فروشها لمبه می خورد و از دهانه جلوخان بیرون می زد. ته كاروانسرا چند باربر در یك پیت حلبی چوب می‌سوزانند و گاه اگر جرأت می كردند كه دستشان را از زیر پتو بیرون بیاورند، تخمه هم می شكستند.] آسمان برفی بر زمین گذاشته بود كه سال ها بعد مردم بگویند همان سال سیاه، نیمی از مردم به سرپناه‌ها خزیده بودند، نیمی دیگر به ناچار با برف و سرما پنجه در پنجه زندگی را پیش می بردند. برف همه را واگذاشته بود. سكوتی غریب كوچه و خیابان را گرفته بود. لوله های آب یخ زده بود، ماشین ها كار نمی كرد، در خیابانها كپه های برف روی هم تلنبار شده بود. كاسب ها پیاده رو را روفته بودند، اما هنوز نیم متری از بارش شب پیش روی زمین خوابیده بود.] و درست در اثنای یك یخ زدگی اجتماعی، یكنفر درب را از روی دریچه‌ی لنز برمی‌دارد و صحنه، قبل از اینكه سمفونی آغاز به نواختن كند- با تمام سروصداها و سكوت ها و روشن و خاموشی پروژكتورهای سالنِ نمایش- در مقابل یك لنز مزاحم، تكاپوی خود را آغاز می كند. سمفونی ایی آغاز می شود كه سازهایش همراه با مخاطب كوك می شوند- برخلاف همسری اركستری های نمایشی، كه همه چیز در جلو دیدگانِ تماشاچی، خوب و مرتب است- كسی پروژكتورهای سالن را قبل از آغاز برنامه امتحان می كند، و اگر شنونده‌ی خوبی باشیم، سالنی را تصور خواهیم كرد كه هراز گاهی یك گوشه‌ی آن روشن و خاموش می شود و در هر بار روشن و خاموشی، شاهد یك پره از یك شخصیت یا حادثه خواهیم بود. اورهان، آیدین، آیدا، پدر، مادر، جمشید، مارتا،‌ مرد قهوه چی، یك خانه، یك كارخانه، یك قهوه خانه، یك كاروانسرا و آدمها و مكانهای دیگری كه هر یك نمایانگر خاطره ای هستند از سفها، دوره ها، قشرها و خلاصه، یك شهر، با همه‌ی حرفهایی كه برای نگفتن دارد. در پرتو این تاریك و روشن، نمایی از شهری یخ زده به چشم می خورد، در اواخر دوره‌ی رضاخانی، كه جزئیات حقایق تاریخی بر سوراخ سمبه های دیوارها و درهایش دلمه بسته اند، و تنها نویسنده ای می ماند و نت‌هایی كه سالها بعد از دیروز رقم زده می شوند. و سمفونی ای به دست می آید با ردپای رئالیسم انتقادی با تم مرگ. [روزنامه‌ایی از پاچه شلوارش درآورد و خواند: «همه در سكوت مرگ فرو رفته‌اند. شهر خالی از سكنه است. درخت ها سوخته اند. زن ها فاحشه شده اند. نان خالی هم گیرشان نمی آید. و نمی دانند چطور خودشان را گرم كنند. و تنها در انتهای شهر، در باغ سرسبزی هیتلر و معشوقه اش زندگی نسبتاً آرامی دارند. این عكس هیتلر است كه با دست فتح بلگراد را نشان می دهد. پیش …»گفتم :‌برو بخوابگفت: این عكس،‌ شهر بلگراد را نشان می دهد كه تقریباً ویران شده است.گفت: قانون در این مملكت بیست و چهار ساعت است. فوقش چهل و هشت ساعت.]آدمی كه «گفت:»، در روشن- خاموش شدن دوباره‌ی پروژكتور باسازی كه هنوز كوك نشده است، در مقابل مخاطب، برای اولین بار با چهره‌ایی مجنون، كه برایش طرح مرگ می كشند، رخ می نماید، محزون ترین ساز سمفونی. كه حضورش تنها با جای پایی كه از وی روی برف مانده. در ته مانده‌ی خاطرات دیگران به چشم می خورد. سازی بی پروا كه در داستان متولد می شود، اوج می گیرد، و در جنون گم می شود. آدمی كه: [درجه حرارت بدن آدم به چهل و دو كه برسد، آدم مرده است. پس قبول كن كه مرده ها حرارتشان چهل و دو درجه است.] و به این ترتیب،‌ روشن فكری خلق می شود، كه در تمام طول سمفونی دنبال خودش می گردد و دست آخر، دیوانگی را پیدا می كند. [آیدین، از همان ابتدا بچه‌ی سربه راهی نبود، شیطان در رگ و ریشه اش وول می خورد، توی گوش هاش وز وز می كرد،‌ او را به تقلا وامی‌داشت و از او آدمی ساخته بود كه امان دیگران را ببرد و بیچاره كند.پدر پرسید: دنبال چی می گردی؟دنبال خودم.] با این همه، در جایگاه اجتماعی خود،‌ هم چنان در مرز مرفه ها باقی می ماند، و بویی از دردهای قشر فقیر نبرده است، گرچه درد بسیار كشیده است. بیشتر، درد مرفه بی‌درد را، دردی كه برایش شاهد بودیم، ابداً درد جامعه‌ی خاكستری داستان را ندارد. در برخورد با باربرها می گوید: [آقا داداش، این همه جمعیت، قاشق از كجا می‌آورند؟اورهان ، بعضی هم با دست غذا می خورند.] در گوشه‌ی دیگری از این هم نوازی همیشگی، ساز دیگری به چشم می خورد، ساز سكوت. سازی كه در تمام بخشهای داستان حضور دارد و پایه های داستان را از اساس می جود و تنها نگاه می كند.معصومیتی، كه حضورش را تنها با نگاه كردن به تمام حوادثی كه می گذرند، اعلام می كند. رد پایی كه در كرانه های شهرهای امروزه، در هر دكان واكس و آدامس فروشی قابل دیدن است. آدمهایی كه هر روز با چتر سیاه و بزرگ و زهوار دررفته ای پدر، از جایی در زندگی پرواز می كنند. حاصل داستان تلخ زندگی آدمهایی در بحبوحه‌ی جنگ. درها و دیوارها را می گرفتند، تا دشمن به خانه‌شان وارد نشود. و چتربازهایی كه بر سر شهر آوار می شوند و روی آن خیمه می زنند. چتربازهایی كه احترام قفل ها و كلون ها و زنجیر درها را به سخره می گیرند، امنیت از دست رفته‌ی داستان اند. [یوسف،‌ هر روز روی ایوان محو تماشای چتربازها می شد و ساعت ها آن جا می ماند. نه تشنه اش می شد، نه نان می خواست و نه جایی می رفت. شبانه روز روی ایوان بود. روزی تصمیم گرفت خودش پرواز كند. این كار به راحتی عملی می شد. به اتقا پدر رفت. چتر سیاه و بزرگ پدر را برداشت، با چند تكه طناب خود را به چتر متصل كرد، بر روی بام ایستاد و پرواز كرد. همه‌ی واقعه به همین شكل بود كه مادر سالهای سال به بچه هاش می گفت برادر بزرگشان پرواز كرده كه به این روز افتاده.] [آیدا، آیدا، آیدا عضوی از خانواده كه كمتر خاطره‌ای از او در ذهن مانده بود. حتی آیدین هم سال ها بعد هر چه فكر می كرد نمی توانست چیزی از بچگی‌های این دختر بیاد بیاورد. نه حرف، نه جنجال، نه حضور، در پستوی خانه نم كشیده بود.] و از هم سرایان موسیقی داستان، دو دسته می مانند. دسته زاغهایی كه در عمیق كاجهای سبز زندگی می كنند واعظان كین جلوه در محراب و منبر می‌كنند چون به خلوت می‌روند، آن كار دیگر می كنندكه ایاز پاسبان، نمونه‌ی كاملیاز بقایای این نسل است. و دسته‌ی دیگر، دسته ای خاكستری اند كه در كنار این خانواده‌ی مرفه، هم زیستی مسالمت آمیز دارند. زندگی نمی كنند، فقط هم زیستی دارند. در قهوه خانه چای می نوشند و در عقب كاروانسرا (چوب می سوزانند و اگر جرئت كنند دستشان را از زیر پتو بیرون بیاورند، تخمه هم می شكنند. در كارخانه های لرد جان می كنند و یا در بازار شیرینی فروش ها- همان سال كه آتش گرفت و تا 6 ماه از فشاری ها شربت می آمد و باران شیرین می بارید- بدبخت می شوند. فعل و فاعل بازی نویسنده درباره‌ی این قشر،‌در كنار یك خانواده مرفه كه اتفاقا نقش اول داستان نیز هستند، آدم را تنها به اعتراف در قدرت نویسنده در استفاده از كلمات و توصیفات برای جمعبندی طبقات مختلف آدمها وامی دارد. گرچه از زندگی شخص نویسنده، اطلاعات چندانی در دست نبود كه بدانیم جایگاه خود ایشان در كجای این آدم كده است، اما مطلب جالبی توجه آدم را جلب می كند و آن این است كه در اكثر داستان ها حد و مرزی بین ثروتمندان داستان و قشر مذهبی دیده می شود. كه برخلاف این عادت در این داستان،‌ ثروتمندان ردپای مذهبی دارند ثروتمندان مذهبی یا مذهبان ثروتمند! لحظه ای بعد، در گوشه ای دیگر از سالن، نور گرد پروژكتور روی یك ساز دیگر روشن می شود. كسی كه در برف گیر كرده و داستان روی آن آغاز و پایان می یابد. تصویر پسری به نام اورهان، ساز ثابت این سمفونی. سازی كه در منفعت خود بسیار خوب می نوازد و در محافظه كاری خویش،‌ تك نوازی می كند. شخصیتی كه روی زانوهای پدر می نشینید و پدر،‌ پسته‌ی جویده شده در دهانش می گذارد و در دیدگاه سنتی،‌ افراطی، مذهب گرایی داستان، یعنی پدر، تائید شده است. و در بخشهای مختلف سمفونی، در برخورد با آیدین، آیدا،‌ مادر، یوسف و … قطعات ماندگاری را می آفریند. در برخورد با آیدا و مادر، نقش پدر را می گیرد. و برای آیدین برادر، قابیل است. و در معصومیت صحنه‌ی آخر داستان یوسف، برادر می شود. ولی نه بر فراز چاهی كه یوسف را در آن گذاشتند. بلكه در نمونه‌ی گودتر از چاه‌، كه بر بالای گور می ایستد در حالی كه برادرش در زیر پایش جان می كند ولی همچنان از جویدن پایه های داستان باز نمی ایستد.و در هجوم سختی های جامعه تبدیل می شود به: [آرزو می كرد حیوان باشد، پشم گرمی تمام تنش را پوشانده باشد و هر وقت طعمه خواست بزند به جمعیت. یك بچه، آنجا كنار فشاری آب به میله های باغچه‌ی پیاده رو كش و قوس می آمد و آدم ها می گذشتند.] و تنها نقش كه از اورهان داستان در ذهن می ماند تجلی خاطراتی است كه اورهان سمفونی زندگی كه هر روز از كنارمان رد می شوند و حرف می زنند و كودكی كه كنار باغچه كش و قوس می آید، برایشان فقط طعمه‌ایست در پیله ابریشم. و نهایتاً سمفونی،‌ نواختن خود را آغاز می كند. داستان در برف آغاز می شود. در برف اوج می گیرد و در برف می سوزد! موو … مان اول، برادری را به تصویر می كشد كه با هذیانِ گذشته ها، در برف به دنبال رد پای برادر می گردد و محتویات سمفونی، هذیان خاطرات است كه از مردگان داستان نقل می شود- موومان. آنچه ظاهراً در موسیقی، بخش كننده‌ی جملات و كلمات است، امروز از پس كوچه های ذهن مخاطب، سوء استفاده می كند تا خاطره‌ی موومیایی نقش اول داستان را برای مخاطب زنده كند. – در موومانهای بعد هذیان جنگ جهانی مرور می شود. با جامعه ایی رضاخانی- روسی- هیتلری- انگلیسی و آدمهایش، كه از جنگ یاد می كنند. اگر پدر باشیم. قطعا برخورد متفاوتی با پسر خواهیم داشت. طرز تفكری كه در چالشی بی‌وقفه با یكدیگر، امتداد می‌یابد. [پدر گفت: همه‌ی قضایا بر سر این است كه خون ناحق ریخته شود. آیدین گفت: نخیر، اینطور نیست. می خواهند، مملكت را بگیرند كه اینطور از بالا و پایین حمله كرده اند.– بچه جان ، تو بهتر می فهمی یا من؟– اگر به خاطر خون باشد،‌ خوب چرا جنگ می كنند؟ زالو بیندازند.– لابد مثل تو كه داری جان مرا می گیری.]جالب است كه در جای جای داستان، وقتی از خاطرات كودكی بچه ها سخن رانده می‌شود، از شنای با پدر در شورابی و از مادر كه لقمه های غذا را در دهان بچه ها می‌گذارد، همه چیز زیبا می نماید. این گذشته‌ی دور و زیبا برای این داستان حرفهای بسیار برای نگفتن دارد.از شیطنت بچه ها و تشرهای پدر گفته می شود، و زندگی فلاكت بار آدمها، تا برسیم به یكی از معدود روزهایی كه پدر به مغازه نمی رود تا اسم بچه ها را در مغازه بنویسد. حركتی كه بیانگر حضور گرما در متن یك خانواده سنتی است. اما گرمای نسبی این خانواده دیری نمی پاید. چرا كه سربازان دشمن از همین دوز، وارد داستان می شوند. و بدبختی به طور ممتد، تك نواز داستان می شود، با داستان یوسف اوج می گیرد و با آیدا به خانه‌ی بخت می رود!! [كت و شلوار سرمه ای رنگ به تن داشت و كراوات آبی كمرنگ زده بود. و خط ریشش پایینتر از حد معمول بود و قدی بلند داشت و سبیلش آنكادر شده نبود، به آكلادمی مانست]. از نظر مادی و اقتصادی در سطحی بالاتر از بقیه‌ی ثروتمندانِ داستان. روزنه‌ی امیدی برای دختر داستان كه در پستوی خانه نم كشیده است. این توصیف ذهن آدمی را باز می گذارد برای تصور شخصیتی،‌ شخص كه با روشن فكری غربی برای آزادی مردم شرق به پا می خیزد، رویایی عمل می كند، با صحبت های دلنشین، و لیكن همین مصلح باعث خودكشی می شود. [آیدا چشم باز كرد،‌ تای خودش را كه دید، لبخند زد. لب هاش داغمه بسته بود. آیدین گفت: امروز خیلی خوشگل شدی. آیدا خندید و سرش را كمی كج كرد. تا آن روز كسی چنین حرفی بهش نزده بود. و چقدر دلش می خواست با آیدین حرف بزند و چقدر آیدین خوب بود. دست هاش را برد لای موهاش و گفت: شوخی نكن. آیدین گفت: باور كن آیدا. وقتی چشم هات بسته بود. مثل فرشته ایی بودی كه چشم هاش بسته است. آیدا گفت: حالا چی؟ حالا هم مثل فرشته ای هستی كه چشم هاش باز است.] ادامه خواندن مقاله خلاصه و تحليل كتاب سمفوني مردگان

نوشته مقاله خلاصه و تحليل كتاب سمفوني مردگان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>