nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمهکمتر كسی را می توان یافت که در کودکی مورد آزار و اذیت این وآن قرار نگرفته و به نوعی تنبیه نشده باشد. كودکان همواره آسیب پذیر ترین اقشار جامعه هستند که به دلائل مختلف از جمله پایین بودن سن و نداشتن مهارتهای کافی قادر به حفاظت و حمایت کامل از خود نبوده و نیازمند حمایت بزرگسالان و به خصوص والدین خود هستند. اینان انسانهایی هستند كه اغلب با حقوق
خود آشنا نیستند و نمی توانند در برابر انواع بدرفتاریها در خانواده از خود محافظت کنند. این معضل بزرگ اجتماعی كه از آن به عنوان كودك آزری یاد می شود همه جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر گرفته وآثار کوتاه مدت و بلند مدت متعددی را هم در شرایط فعلی و هم بر آینده او یعنی دوران بزرگسالی بر جای می گذارد ؛ اثراتی که گاه بسیار جبران ناپذیر است.
كودک آزاری یعنی هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث زیان روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود. شکل های متعددی از کودک آزاری وجود دارد که آثار آن می تواند آشكار یا مخفی باشد و تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری است که علائم آن قابل ردیابی است. ممانعت از حاضر شدن کودک در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیرزمین از اشکال مخفی کودک آزاری است. طبق تعریف پیمان نامه جهانی حقوق کودک، افرادی كودك محسوب می شوند كه زیر 18 سال سن داشته باشند (20). اما از نظر سازمان
بهداشت جهانی انسان از بدو تولد تا سن 15 سالگی كودك نامیده می شود( 10 ) و کودک آزاری از نظر این سازمان عبارت از هرگونه آسیب و یا تهدید سلامت جسم، روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک یا هرگونه کوتاهی و غفلت و انجام هر نوع عملی است که موجب آزار جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی کودک شده و به رشد و سلامتش ضربه بزند. معمولا کودکان بیمار, نارس، بدخلق، بازیگوش و بهانه گیر و کودکانی که ناخواسته به دنیا می آیند در معرض آزار هستند. انواع كودك آزاری
به طورکلی آزار و شکنجه کودکان به چهار دسته تقسیم می شوند: آزار جسمی : شامل كبود شدگی، سوختگی، خراشیدگی، جراحت، ورم و آثار كمربند، دست و لگد، چنگ و دندان و ناخن است. کودک آزاری جسمی و بدنی اولین نوع کودک آزاری است که بیشتر در خانواده های نیازمند و در معرض از هم پاشیدگی اتفاق می افتد. کار پیش از موعد کودکان در مزرعه و کارگاههای زیر زمینی و خیابانها پیش از15 سالگی و نیزکودک ربایی که به
منظور انتقام گرفتن از والدین و یا باج خواهی مالی صورت می گیرد از مصادیق عمده کودک آزاری جسمی در تمام کشورهای جهان است. در مواردی کودک آزاری های جسمی منجر به مرگ می شود كه اغلب در خانواده های از هم پاشیده و به دلیل اعتیاد و یا زندانی بودن یکی از والدین اتفاق می افتد.
آزار جنسی : شامل تجاوز به عنف و استثمار جنسی است. آزار جنسی یکی از اشکال کودک آزاری محسوب می شود که متاسفانه سیر فزاینده و نگران کننده ای به ویژه در کودکان دختر دارد. نمایش رفتارهای جنسی، تجاوز و تماس و هر گونه بهره برداری از کودکان جهت کسب لذایذ و ارضای میل جنسی، آزار جنسی محسوب می شود. در سراسر جهان بیش از 300 هزار دختر و
پسر جوان به عنوان کودکان سرباز وجود دارد که بسیاری از کودکان در سن زیر 10 سال قرار دارند و در این میان اکثر دختران سرباز مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند. در همین ارتباط، یکی از سیاستهای به خصوص در جنگ بالکان وادار کردن دختران سرباز به بارداری و حفظ فرزند دشمن بود که در نهایت در بسیاری موارد به خودکشی این دختران منجر شد.
آزار عاطفی : شامل آزار روحی، كلامی و آسیب ذهنی است كه منجر به اختلال رفتاری، شناختی، عاطفی و یا فكری در كودك می شود. کودک آزاری روانی همانند فحش، توهین، تبعیض، تحقیر، سرزنش و خدشه دار کردن شخصیت کودک است که علاوه بر خانواده های مشکل دار در خانواده های نسبتا مرفه جامعه نیز دیده می شود . متاسفانه بسیاری از والدین این موارد را کودک آزاری به شمار نمی آورند( 4)
قصور در حق كودكان : همان غفلت و بی توجهی همه جانبه به كودك است كه او را از رشد و پیشرفت انسانی محروم می سازد. قصور در حق كودكان بر سه نوع می تواند باشد : قصور جسمی : شامل عدم مراقبت پزشكی، گرسنگی و خواب آلودگی، كثیف بودن و عدم پوشاك مناسب، ضعف در مراقبت و شرایط ناسالم وغیر بهداشتی خانه می باشد. هر عمل که به علت غفلت موجب وارد آمدن آسیب جسمی به یک کودک شود از طرف افراد بالغ و به صورت صدمه به پوست و بافتهای سطحی سر، بخشهای داخلی و سیستم استخوانی نمایان شود کودک آزاری جسمی نام میگیرد.
قصور آموزشی : همان باز داشتن کودکان از تحصیل به دلیل مشکلات اقتصادی است. یکی از مفاد پیمان نامه حقوق کودک بر تحصیل کودکان تاکید دارد و به همین دلیل ممانعت از تحصیل کودکان نیز نوعی کودک آزاری به شمار می رود. هم در قانون اساسی و هم در مفاد آیین نامه حقوق کودک آموزش کودکان تا سنینی اجباری است.
قصور عاطفی : شامل غفلت و بی توجهی به نیاز های روحی و عاطفی و شخصیتی کودکان و آفرینش و خلاقیت توسط آنها است که آخرین مورد آن شایع ترین نوع کودک آزاری محسوب می شود(16).
آثار و تبعات كودك آزاری حقوق کودکان هر روزه توسط عده ای نادیده گرفته می شود و هر روز کودکانی در چهار دیواری خانه هایشان مورد شکنجه و آزار قرار می گیرند، بی آنکه در جامعه انعکاسی یابد و یا مورد کوچکترین حمایت اجتماعی قرار گیرند. در بسیاری از موارد زمانی که کودک مورد آزار قرار می گیرد خانه را ترک می کند و در این میان ممکن است مسائلی پیش آید که نتوان جبران کرد. بی شک
یکی از تاثیرات کودک آزاری عواقبی است که در سنین بعدی کودک و بر ذهن او به عنوان عضوی در جامعه بر جای می ماند. کودکانی که مورد آزار قرار می گیرد در بزرگسالی همواره احساس خلاء، ناامنی عاطفی و روانی خواهند كرد ، مسئولیت پذیریشان کم شده و معمولا منزوی و مردم گریز، نامهربان و پرخاشگر از آب در می آیند ؛ كه اگر به این معضل رسیدگی نشود اینان همان جوانان
عاصی و بزهکار ناخواسته آینده خواهند بود. زیرا کودکانی که آزار می بینند لاجرم خود آزار رسان می شوند. به تعبیر دیگر کودکانی که در دوران طفولیت بی هیچ حمایت اجتماعی مورد اذیت و آزار عضوی از خانواده یا شخص خارج از خانواده قرار گرفته باشد، نمی تواند در بزرگسالی به خدمت جامعه ای در آیند که رنج و آرامش کودکی آنها را نادیده گرفته است.
گفتیم یكی از انواع كودك آزاری ها تنبیه بدنی كودكان توسط والدین است. باورهای نادرست مبتنی بر این که” بسیاری از افراد موفق جامعه در کودکی کتک خورده اند” مانع از ردیابی عوارض گسترده این رفتار در میان کودکان و نوجوانان می شود که در آینده افراد بالغ جامعه خواهند بود. متاسفانه معمول این است كه وقتی بچه ها کم سن و سال هستند مادرها اغلب مبادرت به تنبیه بدنی آنها می کنند که این امر در آنها احساس ناامنی و طرد شدن ایجاد می كند و وقتی بزرگتر می شوند و به سنین نوجوانی می رسند، غالبا از سوی پدرشان مورد تنبیه قرار می گیرند كه نتیجه آن ایجاد
احساس حقارت در آنهاست. در حالیكه تنبیه بدنی به هر شکلی و در هر سطحی آسیب رسان است. این آثار در موارد شدیدتر به دو صورت افراط و تفریط دیده می شود: فرد یا گوشه گیر و منزوی می شود یا پرخاشگر و خشن. روانشناسان و جامعه شناسان عموما بر این عقیده هستند که اگر از تنبیه بدنی کودک برای تربیت فرزندان استفاده کنیم، به آنها یاد می دهیم که از ما بترسند و در نهایت مشکلات روانی متعددی – از جمله نفرت و خشم – را در آنها نهادینه می کنیم (14).
در اکثر مواقع والدینی که کودکان خود را مورد آزار و اذیت قرار میدهند به طور ناخود آگاه، به وسیله مکانیزم دفاعی همانند سازی خود را مانند فرد مهاجم کرده و با فرزندان خود به پرخاشگری میپردازند و به این ترتیب، احساس کمبودها وناتوانیهای خویش در دوران کودکی را به صورت تنبیه و آزار کودک بروز میدهند. آن دسته از والدینی که اقدام به این گونه كارها می كنند سعی در جبران ناتوانیهای خود دارند. آنها وقتی فرزندانشان را به خاطر رفتارهای نامعقولشان تنبیه بدنی می
کنند، متوجه نیستند زمانی که با عصبانیت به پرخاشگری با کودک می پردازند و او را کتک می زنند به او با زبان بی زبانی یاد می دهند که هر وقت عصبانی شوند می توانند دیگران را تنبیه نمایند. در حالیکه واقعیت این است كه کودک به هنگام کتک خوردن به اشتباه خود فکر نمی کند و این ادب کردن ها هیچ ثمره ای ندارد جز ترس و پرخاشگری در کودک و از بین رفتن صمیمیت او با والدین و همچنین پنهان کاری، شب ادراری و در نهایت شکل گیری شخصیتی منزوی و خشن در آنها.
به طور كلی پیامدها و عوارضی كه ناشی از كودك آزاری می تواند بروز دهد عبارتند از : 1 عدم اعتماد به نفس 2 انحراف جنسی 3 بدبینی نسبت به دیگران 4 خشم و عصبانیت5 خودآزاری6 خود زنی7 گرایش به خودكشی 8 رفتار منفعلانه و انزواگرایانه9 نگرانی و ترس10 شكست تحصیلی11 احساس غمگینی و اضطراب 12 دیدن كابوس 13 اعتیاد به مواد مخدر 14 استفاده از مشروبات الكلی (14)
آمار كودك آزاری بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت در سال 1999، 40 میلیون کودک زیر 14 سال در سراسر جهان در معرض انواع کودک آزاریها قرار گرفته اند. در ایالات متحده بیش از سه میلیون کودک مورد آزار قرار گرفته به مراکز حمایت از کودکان این کشور گزارش شده است. 3250 مورد مورد سوء
استفاده جنسی قرار گرفته اند كه از این تعداد 911/ 121 نفر خود از خانه فرار كرده و 602/ 51 نفر توسط والدین از خانه بیرون رانده شده اند. 47 درصد از گزارشهای مربوط به سوء استفاده جنسی مربوط به اعضای خانواده شامل پدران، ناپدری، عمو، دایی و برادر بزرگتر انجام گرفته و 49 درصد توسط اشخاص شناخته شده مانند معلمان، مربیان، پزشكان، مدیران، كشیشان، همسایه ها و مسئولین سازمانهای جوانان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند، 4 درصد توسط افراد غریبه بوده است و 40 درصد روسپیان در خانه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند ( 14) .
کمیته ملی پیشگیری از کودک آزاری گزارش می دهد که در حال حاضر 22 درصد این کودکان آسیب جسمی و 8 در صد سوء استفاده جنسی، 54 درصد قصور، 4 درصد بدرفتاریهای عاطفی و 12 درصد سایر موارد گزارش شده است. اعلامیه این کمیته به مناسبت روز جهانی کودک در سال 2003 می گوید از سال 1988 تا 1997 کودک آزاری در دنیا 41 درصد افزایش داشته و هر دو دقیقه یک کودک توسط یکی از والدین یا هردو مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. و هر روز تقریبا هزار کودک توسط یکی از والدین مورد بدرفتاری و اذیت واقع می شوند(18)
یک گزارش دیگر حاکی است در سال 2001 بیست و پنج درصد کودکان پنج ساله از اینترنت استفاده كرده اند که در سال 2004 این رقم بیشتر از تعداد بزرگسالان بود. در این میان 50 درصد آنها به تنهایی وارد اینترنت شده اند و 28 درصد به پورنوگرفی دسترسی داشته و 44 درصد این کودکان از طریق اینترنت مورد آزار جنسی قرار گرفته اند( همان ).
آمار مربوط به کودک آزاری كشورمان در سال سال گذشته نشان می دهد که بیشترین کودک آزاری با 6/70 درصد جسمی بوده است که از این میان کتک زدن با کمربند، دست، کابل و سوزاندن بیشترین روش کودک آزاری جسمی کودکان بوده است. کتک زدن با دست، سوزاندن با قاشق داغ، کشیدن گوش و موی سر کودک، گذاشتن فلفل در دهان کودک و; از اشکال مختلف کودک آزاری جسمی است که به دفتر انجمن گزارش شده است. آزار روحی و عاطفی با 4/28 درصد در مرتبه دوم نوع کودک آزاری قرار دارد که شامل تحقیر، توهین، اخراج از خانه، ممانعت از تحصیل، وادار کردن کودک به تکدی گری، غذا ندادن و; می باشد.
آزار جنسی با 4 درصد در مرتبه سوم کودک آزاری قراردارد.این آمار نشان می دهد 3/6 درصد ازکودک آزاریها و به عبارتی دومین جایگاه، آزارهای جنسی بوده است که البته به نظر می رسد درصد این نوع آزار بالاتر از این رقم بوده كه به دلیل تابلو بودن مساله و برخی ملاحظه کاری ها از سوی والدین و یا شرم کودک بیان نشده است. این نوع سوء استفاده ها اغلب از سوی همسایگان، نزدیکان و اقوام صورت گرفته و سنین 3 تا 6 سال را شامل شده است که پسران بیشترین قربانیان آن بوده اند. سایر کودک آزاری ها به شکل 4/4 درصد فرار از خانه، 5 درصد از موارد اخراج از خانه، 4/4 حبس در خانه و حمام، ممانعت از ملاقات با مادر مطلقه 1/3 درصد، مسامحه و بی توجهی به نیازهای اساسی کودک 5/2 درصد، سو استفاده از کودکان در تکدی گری و ممانعت از تحصیل 8/3 درصد بوده است.
بر اساس آمار فوق 54 درصد از کودکان آزار دیده دختر وبقیه پسر هستند. پدران با 54 درصد بیشترین درصد کودک آزاری را به خود اختصاص داده اند و نامادری با 5/13 درصد در مرتبه دوم آزار رسانان به کودکان قرار دارند.مادران با 8/10 درصد، معلم و مدیر مدرسه با 8/10، ناپدری، پدر و نامادری باهم، هر کدام با 4/5 درصد در مرتبه بعدی قرار دارند (1).
به اعتقاد کارشناسان و مسئولین امر 30 درصد موارد کودک آزاری ها در خانواده های از هم پاشیده و درمعرض طلاق رخ داده و تنها 20 درصد کودکان خیابانی کشور واقعا بی سرپرست و فاقد سرپناه هستند و نزدیک به 80 درصد آنها محصول بی توجهی، بدسرپرستی و نابسامانی خانواده هستند. همچنین 50 درصد خشونت و بدرفتاری نسبت به کودکان در خانواده هایی که پدیده شوم اعتیاد در آن ریشه افکنده به چشم می خورد.
تنبیه و خشونت در فرهنگ مردم از نظر جامعه شناسان، خانواده مانند سکه دو رویی است که روی مثبت آن پناهگاه و ماوایی است که در آن محبت، امنیت و آرامش حکمفرماست و از فرد در مقابل مشکلات سخت و پرفشار زندگی روزمره حمایت و حفاظت می کند. اعضای خانواده در هر شرایطی به یکدیگر عشق می ورزند، از یکدیگر مراقبت می کنند. اما روی دیگر سکه تنش و ناسازگاری درون خانواده، کشمکش، خشونت و فرار است و قدرت به طور نامساوی بین والدین، کودکان و همسران تقسیم شده كه فرد غالبمرد است. والدین صاحب اختیار فرزندانشان هستندو به خود حق می دهند تا برای تربیت فرزندانشان به هر شیوه ای که صلاح می دانند عمل کنند و در این راه حتی از تنبیه های سخت جسمی و
روانی نیز کوتاهی نکنند. همچنین در بسیاری از موارد خانواده ها به دلیل اعتقادات مذهبی خود، سعی می کنند رفتار کودک را به سمتی که خود قبول دارند سوق دهند که در بسیاری از موارد کودک قبول نمی کند و این سبب اختلاف والدین با کودک و بروز مساله کودک آزاری و خشونت علیه او می شود..
گاهی شنیده می شود که می گویند “بچه باید کتک بخورد تا آدم شود” و بسیار نکته های دیگر که به وفور در گفتگوهای مردم دیده می شود. این حکایت از رخنه کردن خشونت در فرهنگ کشور ما دارد. در این زمینه برخی از موافقان می گویند تنبیه های جزئی مانند پشت دستش زدن آسیب چندانی به كودك نمی رساند و فقط به او گوشزد می کند که باید رفتارش را درست کند. اما
کارشناسان می گویند که عرف بودن حتی یک تلنگر باعث می شود که سوء رفتار با کودکان جدی گرفته نشود و فقط رفتارهای شدیدتر از آن – اگر شناسایی شود – مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد. اما شناسایی سوء رفتارهای شدید و پیگیری آنها با دشواری های زیادی روبروست. بر اساس همین گرایش نادرست فکری و تربیتی است که در ایران بیش از 50 درصد والدین در خانواده های ایرانی معتقدند که تنبیه به عنوان یک ابزار تربیتی برای کودک لازم است و 40 درصد والدین ایرانی نیز به تنبیه بدنی گرایش دارند.
رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی نیز در بین گروههای مختلف اجتماعی گاهی به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد. کما اینکه در بعضی از کشورها سوءاستفاده جنسی از کودکان به عنوان یك مشکل شناخته نمی شود. در ایران نیز مردم معمولا این مسائل را مخفی
نگاه می دارند. مثلا مواردی وجود دارد که مادر به خوبی از ارتباط جنسی محارم با فرزندش اطلاع دارد اما برای حفظ آبرو به روی خود نمی آورد. بنابراین سوءاستفاده جنسی از کودکان به علت طبیعت شنیعی که دارد اغلب پنهان می ماند و به علت سکوت کودک بسیار دیر آشکار می شود و در نتیجه اکثرا یافته ها و شواهد فیزیکی که موضوع را اثبات کنند وجود ندارد.
متاسفانه علیرغم تاکید فراوانی که در دین مبین اسلام نسبت به تکریم کودک و محبت به او شده است اما فقر فرهنگی و غفلت خانواده نسبت به اخلاق دینی و آموزه های تربیتی اسلامی و جهل و ناآگاهی والدین از حقوق کودک آزار و اذیت کودکان همواره ادامه دارد.
علل بروز كودك آزاریکودک آزاری در تمام اقشار جامعه رخ می دهد و فقط شامل یک گروه خاص نمی شود و عوامل زیادی به این روند صعودی دامن می زند. یكی از عوارض كودك آزاری پرخاشگر شدن كودكان است. پرخاشگری رفتار کلامی است که با زور و اجبار بر علیه فرد اعمال می شود و از چند عامل به وجود می آید که یکی از آنها وضعیت شخصیتی و وجود اختلال روانی در افراد پرخاشگر است، عامل دیگر شرایط اجتماعی است که ممکن است به صورت فقر یا تبعیض موجب ابراز پرخاشگری شود. اکثر
افراد پرخاشگر که به عنوان مجرم در زندان ها محکومیت خود را می گذرانند مبتلایان به اختلال شخصیت اجتماعی هستند و این اختلال زمینه قبلی دارد. باید توجه داشت بی رحمی هایی که نسبت به کودکان می بینیم با توجه به ضربه های روحی و روانی که به آنها می زند خود را در جایی دیگر نشان می دهد.
خشونت در جامعه عموما ناشی از نهادینه شدن آن در خانواده است. معمولا والدین به صورت ناخودآگاه همان رفتاری را با فرزندان خود انجام می دهند که در دوران کودکی شاهد آن بوده اند. اصولا رفتار های والدین جنبه آموزشی مستقیم هم دارد. نمونه پدری که با فرزندان خود با خشونت رفتار می كند معتقد است که یک پدر خوب باید آنقدر اقتدار داشته باشد كه فرزندانش از او حساب ببرند و به این ترتیب به طور مستقیم، خود را نمونه پر خاشگری برای فرزند قرار می دهد.
طبیعی است كه خانواده در سلامت جامعه، کاهش آسیب های اجتماعی و انتقال فرهنگ ملی و مذهبی به نسل آینده نقش به سزایی دارد. وقتی فقر و تنگدستی در خانواده ای رسوخ پیدا می کند نباید توقع داشت که سلامت آن دچار خدشه نشود. همچنین بی سرپرستی، بیکاری و عدم درآمد، کمرنگی ارزش های ملی و مذهبی، اعتیاد، طلاق، عدم مهارت های کافی در خانواده به منظور برخورد با معضلات و آسیب های اجتماعی از جمله عواملی هستند که استحکام و دوام
خانواده ایرانی را در معرض آسیب قرار می دهد.از دیگر عوامل بروز کودک آزاری در میان خانواده ها می توان از فضای خشونت آمیز محیط زندگی، انتظارهای غیر واقعی و نابجا از کودکان بدون توجه به توانایی های آنها، برآورده نشدن آرزوهای دوران کودکی والدین و انتظار تحقق آنها از سوی فرزندان، بد سرپرستی و طلاق، ازدواج های مجدد، و کیفیت نامطلوب زندگی، بیماری های روانی و عدم تعادل شخصیتی، بروز رفتارهای شدید عصبی نظیر جنون آنی در والدین، تجربه مورد آزار قرار گرفتن
خود والدین در دوران کودکی، خلاء های قانونی در رابطه با حقوق کودکان، تعداد زیاد فرزندان و پر جمعیتی خانواده، فقدان آموزش مهارتهای زندگی مخصوصا دررابطه با زوج های جوان به دلیل عدم تجربه لازم در برخورد با کودکان، غفلت از مسایل تربیتی و پروشی در مدارس و معلولیتها نام برد.( 4) كودك آزاری اصلی ترین عاملی است که در فرار دختران تاثیر بسزایی دارد. بیشترین نوع آزاری که بر دختران فراری وارد شده است طبق آمار شامل آزار جسمی، آزار روحی و روانی و آزار جنسی است و در درجه دوم آزار عاطفی است که در قالب آزارهای کلامی و غیر کلامی مانند مسخره کردن، تهدید به اخراج از خانه، ناسزا گفتن، تبعیض قائل شدن، توجه زیاد سرپرست به تنبیه کودکان و ایراد گرفتن به طرز پوشش تجلی می كند.
آزارهای جسمی از طریق كتک خوردن برای هر خطایی در منزل، به خاطر دیر آمدن به منزل، کسب نمره پایین در درس ها و بسیاری از مسائل دیگر اعمال می شود. برخی رفتار های خشونت آمیزانسان ها صرفا به خاطر فقدان مهارت های زندگی از جمله مهارت حل مساله ظهور می كنند. شتابزدگی و تمایل روانشناختی به حل سریع مساله موجب می شود که توسل به خشونت به عنوان راه حلی که سریع به جواب می رسد مطلوبیت پیدا کند.
فقر، میلیونها کودک را از سرپناه آموزش و دسترسی به اطلاعات محروم کرده است، به طوریکه بیش از نیمی از کودکان جهان به واسطه فقر، جنگ، بیماری و ایدز از دوران کودکی مطلوبی بهرهمند نبوده و میلیونها کودک نیز از حقوق خود محرومند. بی شک در خانواده هایی که از سطح رفاهی و اقتصادی مناسبی برخوردار نیستند، وجود اختلالات شخصیتی و سابقه بیماری های روانی، معلولیت های مغزی، هوشی و یا بعضی بیماری ها نظیر ابتلای والدین به برخی از بیماری های روانی و اعتیاد و زندانی شدن یکی از والدین دلایل عمده افزایش کودک آزاری در جامعه است.
درصد قابل توجهی از کودک آزاری ها در خانواده هایی رخ می دهد که والدین به خصوص پدر به افسردگی و بیماری های حاد روانی و یا اعتیاد مبتلایند، به طوریکه به هنگام فشار ناشی از مشکلات در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و به ضرب و شتم کودک می پردازند که گاهی این مساله تا حد مرگ پیش میرود.
آنچه مسلم است علت كودك آزاری مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری، عدم مهارت، اعتیاد، فقر،بیکاری، تعلیم و تربیت نادرست، افت اخلاق اجتماعی، زندانی شدن در یک محیط و عدم امکانات و فضای تفریحی، اختلالات روانی و مهاجرت خانواده ها، اعتیاد و نا آگاهی والدین است. آخرین بررسی های انجام شده حكایت از آن دارد كه کودک آزاری در ایران در خانواده های فقیر، سخت گیر، معتاد، تک والدینی، والدین ناتنی و والدینی که خود تجربه آزار دیدن در کودکی را داشته اند و نیز آنهایی که شغل خود را از دست داده اند بیشتر دیده می شود.
همچنین حدود نیمی از تولدها در کشور ما ناخواسته است که این امر زمینه بروز کودک آزاری را افزایش میدهد، همچنین افزایش جمعیت، مهاجرت به شهرها و به تبع آن ناتوانی خانواده در تامین معاش نیز می تواند در بروز کودک آزاری نقش مهمی داشته باشد.
ادامه خواندن مقاله مقابله با كودكآزاري (مروري بر راهكارهاي موجود)
نوشته مقاله مقابله با كودكآزاري (مروري بر راهكارهاي موجود) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.