nx دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
ادبـیـات داسـتـانـیهر روایتی كه خصلت ساختگی و ابداعی آن به جنبه های تاریخی و واقعیش غلبه كند و نیز به آثار روایتی منثور ادبیات داستانی گویند. شامل قصه، رمان، رمانس داستان كوتاه می شود.قصه: به آثاری كه در آن ها تاكید بر حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و تكوین آدم ها و شخصیت هاست قصه می گویند. حوادث قصه را به وجود می آورند و دارای زبانی نقلی و روایتی هستند. و سه خصوصیت عمده قصه ها عبارتند از: خرق عادت، پیرنگ ضعیف و كلی گرایی. قصه ها معمولاً پایانی خوش دارند.
رمانس: قصه خیالی منثور یا منظومی است كه به وقایع غیرعادی و شگفت انگیز توجه كند و ماجرای عجیب و غریب و عشقبازی های اغراق آمیز یا اعمال سلحشورانه را به نمایش گذارد. تریستان و ایزوت ژوزف بدیه.رمان: مهمترین و معروف ترین شكل تبلور یافته ادبی روزگار ماست. دن كیشوت سروانتس شاهزاده خانم كلو مادام دولافایت و رمان های آلن رنه لوساژ ژیل بلاس
نثر روایتی خلاقه ای با طول شایان توجه و پیچیدگی خاص كه با تجربه انسانی همراه با تخیل سر و كار داشته از طریق توالی حوادث بیان شود و در آن گروهی از شخصیت ها در صحنه ای مشخص شركت كنند.داستان كوتاه: داستان و روایت به نسبت كوتاه خلاقه ای است كه نوعاً سر و كارش با گروهی محدود از شخصیت هاست كه در عمل منفردی شركت دارند و غالباً با مددگرفتن از وحدت تأثیر بیشتر به آفرینش حال و هوا تمركز می یابد تا داستان گویی. (ادگار آلن پو، گوگول، گی دو موپاسان، چخوف، كافكا، جویس، لاردنر، همینگوی ;)انواع داستان كوتاه:
1-داستانهای پیرنگی: حادثه پردازانه با پایانی شگفت انگیز و لطیفه دار. (عروسك پشت پرده هدایت و هدیه كریسمس اوهنری كباب غاز جمال زاده.)2- برشی از زندگی: (وسه چخوف و یه ره نچكا علوی)
3- داستان های نمادین و تمثیلی: (پزشك دهكده كافكا، قفس صادق چوبك.4- داستان های شخصیتی: (سلمانی لاردنر ،شوهرآمریكایی جلا ل آل احمد)5- داستان هایی با لحظه تجلی یا ظهور: (خرچسونه میرصادقی، مردگان جیمز جویس.)6- داستان هایی با روایت ساده و بی آلایش: از عملی كه هنرمندانه ساخته شده و در پس ظاهر مفهومی دارد. (ده سرخپوست همینگوی و عدل چوبك.)
7- تركیب از داستان كوتاه و مقاله با پیرنگ های متعدد.سه خصوصیت مهم داستان كوتاه:1-پیرنگ غنی، 2-روانشناسی فردی و گروهی و تجزیه و تحلیل های روحی و خلقی، 3-حقیقت مانندی.داستان:تصویری است عینی از چشم انداز و برداشت نویسنده از زندگی. داستان نمایشی كوششی است كه سازگاری افكار و عواطف را موجب می شود.تعریف داستان: داستان اصطلاحی برای روایت یا شرح و روایت است و دربرگیرنده نمایش تلاش و كشمكشی است میان دو نیروی متضاد و یك هدف.اگر دو نیروی متضاد در درون یك شخص تجلی یابند آن شخصیت اصلی خوانده می شود.ای. ام. فورستر: داستان نقل وقایع است به ترتیب توالی زمان. در مثل ناهار پس از چاشت و سه شنبه پس از دوشنبه و تباهی پس از مرگ می آید.اركان داستان از نظر ارسطو: آغاز، میانه، پایان.داستان برای چیست؟1ـ گذراندن اوقات فراغت و سرگرمی و لذت بردن از خیال پردازی.2-كنجكاوی و آرزوی درك كنه واقعیت و به بیانی دیگر دریافت اطلاعات. (شاهكارهای ادبی)نقل داستان به شیوه های مختلف صورت می گیرد و این شیوه ها (زاویه دید) بین نویسنده و مخاطب ارتباط برقرار می كند و باخبر می شویم كه برای شخصیت ها در صحنه داستان، حوادثی اتفاق می افتد. نظم و ترتیب این حوادث بر عهده پیرنگ است و پیرنگ مواد و مصالح را از داستان می گیرد و آنها بر اساس علت و معلولی تنظیم می كند و به آن آغاز و میانه و پایانی می دهد تا مضمون یا دورنمایه را مجسم كند.
پیرنگ (الگوی حادثه)تعریف ارسطو: پیرنگ تركیب كننده حوادث و تقلید از عمل است.تعریف پیرنگ: پیرنگ وابستگی موجود میان حوادث داستان را به طور عقلانی تنظیم می كند.پیرنگ نه تنها به شكل اثر مربوط است، بلكه با محتوای آن نیز ارتباطی عمیق دارد.
تفاوت پیرنگ با داستان:پیرنگ كالبد و استخوان بندی وقایع است و سلسله حوادث را از آشفتگی بیرون می آورد و داستان وحدت هنری پیدا می كند و باید توجه كرد كه پیرنگ خلاصه داستان نیست.1-پیرنگ به شخصیت وابسته است:
1-شخصیت محوری داستان: شخصیت اصلی یا محوری2-شخصیتی كه در برابر شخصیت اصلی یا قهرمان قرار می گیرد: شخصیت مخالف3-شخصیت های مقابل شخصیت اصلی یا شخصیت هایی كه شخصیت مخالف را بهتر نشان می دهند: شخصیت مقابل.4-شخصیتی كه شخصیت اصل به او اعتقاد كرده و با او اسرار مگو را در میان می گذارد: شخصیت همراز
2-پیرنگ همیشه با كشمكش سر و كار دارد:گره افكنی: در داستان عاملی است برای به وجود آوردن كشمكش های داستان.1-كشمكش جسمانی، 2-كشمكش ذهنی، 3-كشمكش عاطفی، 4-كشمكش اخلاقی.حالت تعلیق یا هول و ولا: با گسترش پیرنگ كنجكاوی خواننده بیشتر می شود و شور و اشتیاق بریا دنبال كردن ماجرای داستان زیادتر به نحوی كه با قهرمان یا یكی از شخصیت های داستان همذات پنداری می كند و عاقبت كار آن شخصیت او را در حالت انتظار و دل نگرانی نگاه می دارد، كه به دو صورت پیش می آید:
1-راز سر به مهری به میان می آید. 2-شخصیت یا شخصیت های داستان در وضعیت و موقعیت دشواری قرار می گیرند.بحران: لحظه ای كه نیروهای متقابل برای آخرین بار با هم تلاقی می كنند و عمل داستانی را به نقطه اوج می رساند و دگرگونی در زندگی شخصیت داستان ایجاد كرده و تغییری قطعی در خط اصلی داستان به وجود می آورد.
نقطه اوج یا بزنگاه: بحران به نهایت خود برسد و به گره گشایی داستان بینجامد.گره گشایی: وضعیت نهایی رشته حوادث است و سرنوشت شخصیت اصلی یا شخصیت های داستان تعیین می شود.
انواع پیرنگ:1-پیرنگ بسته: پیرنگی است كه از كیفیتی پیچیده و تودرتو و خصوصیت فنی نیرومند برخوردار باشد و نظم ساختگی حوادث بر نظم طبیعی آن مقدم باشد. در داستان های اسرارآمیز به كار گرفته می شود.2-پیرنگ باز: پیرنگی كه نظم طبیعی حوادث بر نظم ساختگی و قراردادی آن غلبه دارد و در این نوع داستان ها گره گشایی وجود ندارد: داستان های چخوفشخصیت:
تعریف شخصیت: اشخاص ساخته شده ای را كه در داستان و نمایشنامه ظاهر می شوند. در اثر روایتی یا نمایشی فردی است كه كیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل و آنچه كه می گوید و می كند وجود داشته باشد.در شخصیت پردازی سه عامل مهم باید مورد توجه قرار گیرد:1-شخصیت ها در رفتار و خلقیاتشان ثابت قدم و استوار باشند.2-شخصیت ها برای آنچه كه انجام می دهند انگیزه معقولی داشته باشند.3-شخصیت ها باید پذیرفتنی و واقعی جلوه كنند.
شیوه های شخصیت پردازی1- ارائه صریح شخصیت ها با یاری گرفتن از شرح و توضیح مستقیم. (كلیدر، شوهر آهو خانوم)2- ارائه شخصیت ها از طریق عمل آنان با كسی كه شرح و تفسیر یا بدون آن.3- ارائه درون شخصیت، بی تغییر و تفسیر. (رمان های جریان سیال ذهن).شخصیت ایستا، شخصیت پویا:
شخصیت ایستا: شخصیتی در داستانی است كه تغییر نكند یا اندك تغییری را بپذیرد. (خورشید شاه شخصیت داستان سمك عیار)شخصیت پویا: شخصیتی است كه یكریز و مداوم در داستان، دستخوش تغییر و تحول باشد.تغییر و تحولات شخصیت باید سه شرط داشته باشد:1-در حد امكان آن شخصیت باشد كه این تغییرات را موجب می شود.
2-تغییرات باید به حد كافی معلول اوضاع و احوالی باشد كه شخصیت در آن قرار می گیرد.3-باید زمان كافی وجود داشته باشد تا آن تغییرات به تناسب اهمیتش به طور باوركردنی اتفاق بیفتد.انواع شخصیت1- شخصیت های قالبی: شخصیت هایی كه نسخه بدل یا كلیشه شخصیت های دیگری باشند.2- شخصیت های قراردادی: شخصیت های شناخته شده دارای خصوصیتی سنتی و جاافتاده، مثل غول ها، دیوها، جن و پری های قصه های قدیمی و نیز آدمهای خسیس و دلقك ها و عیارها و پهلوانان و ; كه از مشخصات آنها تازه نبودن خصوصیت های آنهاست.3- شخصیت های نوعی: نشانی دهنده خصوصیات گروه یا طبقه ای از مردن و نمونه ای است برای امثال خود. شخصیت های تیپیك.
4-شخصیت های تمثیلی: جانشین شونده هستند و جانشین فكر، خلق و خو یا صفتی می شوند. دوبعدی هستند.5-شخصیت های نمادین: نویسنده را قادر می سازد مفاهیم اخلاقی یا كیفیات روحی و روشنفكرانه را به قالب عمل درآورد.6- شخصیت های همه جانبه: این شخصیت ها با جزئیات بیشتر و مفصل تر تشریح می شوند و خصلت های فردی آنها، ممتاز از شخصیت های دیگر است.انواع شخصیت از نظرگاه ای.ام.فروستر:
1-ساده: به صورتی ساده و احمقانه نشان داده می شوند.2-جامع: شخصیت جامع یا پیچیده قابلیت ایجاد غافلگیری در خولاننده را دارد و به واقع نمایی بیشتر در داستان منجر می شود.حقیقت مانندی داستان: (معیار سنجش داستان)كیفیتی است كه داستان را پیش چشم خواننده مستدل و محتمل جلوه می دهد و موجب پذیرش آن می شود.تعریف حقیقت مانندی: كیفیتی كه در عمل داستانی و شخصیت های اثری وجود دارد و احتمال ساختی قابل قبول از واقعیت را در نظر خواننده فراهـم می آورد.حقیقت مانندی آثار را به سه صورت تحقق می یابد:1-حقیقت مانندی داستان های واقع گرایانه (رئالیستی)
2-حقیقت مانندی داستان های خیال و وهم (فانتزی)3- حقیقت مانندی در قصه ها
درونمایه: (مضمون)ایجاد وحدت و هماهنگی در داستان بر عهده درونمایه است و هر داستان خوبی از درونمایه یا فكر و اندیشه ناظر و حاكم بر داستان شكل می گیرد و درونمایه تمام عناصر داستان را انتخاب می كند و هماهنگ كننده موضوع با دیگر عناصر داستان است.تعریف درونمایه:درونمایه فكر اصلی و مسلط در هر اثر هنری است، خط یا رشته ای كه در خلال اثر كشیده می شود و وضعیت و موقعیت های داستان را به هم پیوند می دهد. به بیانی دیگر، درونمایه را به عنوان فكر و اندیشه حاكمی تعریف كرده اند كه نویسنده در داستان اعمال می كند و می گویند كه جهت فكری و ادراكی نویسنده اش را نشان می دهد.انواع درونمایه: Socius1-جسمانی Physical 2-عضوی آلی و ارگانیك Organic 3- اجتماعی 4-نفسانی و فردی Social 5-ربانی درنمایه، پیام داستان نیست:زیرا پیام عنصر مشخص اخلاقی است و جنبه ای مثبت و آموزنده دارد و درونمایه ممكن است از این كیفیت برخوردار باشد یا نباشد.
نحوه ارائه درونمایه:نویسندگان در داستان خود از بیان صریح درونمایه های داستان پرهیز می كنند و راههایی غیرمستقیم را برای ارائه آن انتخاب می كنند بدین طریق تأثیرش بر خواننده بیشتر می شود.موضوع: (قلمرو خلاقیت)
تعریف موضوع: شامل پدیده ها و حادثه هایی است كه داستان می آفریند ودرون مایه را تصویر می كند،به عبارت دیگر موضوع قلمرو یست كه درآن خلاقیت می تواند درونمایه خود را به نمایش بگذراد.انواع موضوع ها:1-داستان های حادثه پردازانه (پیرنگی): مانند داستان های لطیفه دار، حادثه پردازانه تام و لطیفه وار تیپیك
2-داستان های واقعی: فشردن حداكثر زندگی در حداقل فضا3-داستان های وهمناك: واقعیت آن ها اغلب محرز است اما كلیت و عمومیت ندارد.4-داستان های خیال و وهم (فانتزی): دوری آگاهانه از دنیای واقعی 0(علمی، تمثیلی،
نمادین و سورئالیستی)5-داستان های واقع گرایی (رئالیسم)، جادویی: الگوهای واقع گرایی با خیال و وهم و عناصر رؤیاگونه درهم می آمیزند و جا عوض می كنند و تركیبی به وجود می اید كه به هیچ كدام از عناصر سازنده اش شبیه نیست و حوادث در عین واقعی بودن جنبه اسطوره ای پیدا می كنند. (صدسال تنهایی ماركز)الف- داستانهای حادثه پردازانه:
1-داستان های حادثه پردازانه تامدارای یك واقعه بزرگ مركزی است كه حوادث دیگر برای توضیح و توجیه آن آورده می شود.2-داستانهای لطیفه دار:بر اساس حادثه ای شگفت آور و سرگرم كننده نوشته شده است و كمتر توجهی به واقعیت و اصالت زندگی دارد و حقیقت مانندی ضعیفی دارند. داستان لطیفه وار، داستانی است كه در ضمن توالی حوادث استقبال یافته، بعد چی؟ توسعه یابد، به جای آنكه داستانی از گسترش پیرنگ سازمان یافته، چطور؟ چرا؟ برخوردار باشد.سه خصوصیت عمده داستان های لطیفه وار:1-حادثه ای اتفاقی و نادر محور داستان قرار می گیرد.2-فاقد پیرنگی محكم و استوار است.3-غالباً حرف و پیامی را ابلاغ نمی كند.داستان های لطیفه دار تیپیك:با داشتن خصوصیت داستان های لطیفه وار، حرف و پیامی نیز دارد و در ضمن با خصلت ها و خصوصیت های دیرپای و عمیق بشری سر و كار دارد.ب-داستان های خیال و وهم1- داستان های علمی:عكس العمل بشریت را نسبت به پیشرفت های علم و تكنیك به نمایش می گذارد واساس آن وقتی گذاشته می شود كه بشر با دستاوردهای علم و تكنیك آشنا شد مانند داستان های ژول ورن
خصوصیات داستان های علمی:1-بیان صرف نظریه علمی نیست.2-شرح چگونگی پدیده ها و تبیین رویدادها اهمیت قطعی دارد.3-برون یابی دستاوردهای علمی موجود و تعمیم آنها4-گریز به ناممكن بر اساس منطق و امكانات علمی5-پدیده هایی كه در این گونه داستان ها به آن پرداخته می شود، امكان پذیرند نه قطعی و واقعی.6-پیشگویی یا پیش بینی آینده نیز هرچند جلوه ای از گزینه ای دیگر را در آینده در بر دارد.2-داستانهای تمثیلی:داستان هایی است كه در آنها درونمایه و خصلت و سیرت، جانشین دیگر مفاهیم می شوند و دو بعد دارند: بعدی كه مورد نظر نویسنده است و بعدی كه در آن درونمایه و خصبت و سیرت و ; مجسم می شود مانند داستان ماهی سیاه كوچو.لو از صمد بهرنگی.3-داستان های نمادین و سورئالیستی:داستان هایی است كه در آن مفاهیم اخلاقی یا كیفیت روحی و روشنفكرانه به قالب عمل درمی آید و محتوای آن خواننده را به چیزی بیشتر از خودش راهنمایی می كند.تمثیل و نماد:یك تمثیل، تفسیری است از یك مضمون خودآگاه، در حالی كه یك فرد یا نماد، بهترین بیان ممكن است برای یك مضمون ناآگاه است كه طبیعتش را تنها ممكن است حدس زد چرا كه هووز شناخت نشده است.
زاویه دید:( زاویه روایت)شیوه ای است كه نویسنده با آن مصالح و موارد داستان خود را به خواننده ارائه می كند و در واقع رابطه نویسنده را با داستان نشان می دهد. در كل داستان تأثیر بسیاری دارد، زیرا سازمان بندی داستان در گرو آن است.
زاویه دید حاوی چند معنی است:1-زاویه دید جسمانی: با وضعیت زمانی و مكانی سر و كار دارد.
ادامه خواندن مقاله در مورد ادبـيـات داسـتـانـي
نوشته مقاله در مورد ادبـيـات داسـتـانـي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.