nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمههرودت مورخ معروف یونانى از نساجى ایران در ادوار قبل از میلاد سخن گفته است. اولین نشانهها از وجود پارچههاى بافته شده در ایران، متعلق به 4000 سال ق.م است؛ که در حفریات شوش بدست آمده است. همچنین بخشى از یک وسیل مخصوص ریسندگى در تپه حصار متعلق به 3000 سال ق.م کشف شده که مىتواند نشانهاى از تکامل ریسندگى در آن دوران باشد. پس از آن یعنى در حدود 2500 تا 2700 ق.م بافندگى کاملاً معمول بوده و پارچههاى مرغوبى از پشم گوسفند و موى بز و یا با رشتههاى طلا و نقره بافته شده است. از روى نمونههاى سنگتراشى باقىمانده از دور مادها، مشخص مىشود که نساجى در این دوران کاملاً مرسوم بوده است.در دوران هخامنشی، نساجى ایران در زمینه بافت پارچههاى پشمى نرم و لطیف بوده؛ همینطور از پارچههاى زرى در این اوان یاد شده که براى لباس و سراپرده بکار مىرفته و معروف بوده است.از دور اشکانى بهجز چند نمون اندک که منسوب به این دوران است، چیز مهمى باقى نمانده است.در دوره ساسانی، صنعت پارچهبافى از صنایع مهم ایرانیان بوده؛ گفته مىشود که هنرى بسیار زیبا و نفیس بود که حتى بیرق امپراتورى روم از آن تهیه مىشد و پارچههاى ابریشمى چین را نیز به شدت تحت تأثیر خود قرار داده در دوره ساسانى فن بافندگى در اوج عظمت خود قرار داشته و پارچههاى ابریشمى که از این دوران به ما رسیده، اشکال و رسمهاى تزئینى شامل مجموعههاى دوایر و اشکال هندسى و تصاویر حیوانات و پرندگان و یا سواران در حال شکار را در معرض دید قرار مىدهد.
در دور اسلامى و اوایل آن صنعت نساجى متأثر از هنر بافندگى ساسانى است و از نظر تکنیک تغییرى حاصل نشده و تنها نقوش و طرحها تغییر کردهاند.در فاصل قرن دوم تا چهارم هـ . ق بافندگى و نساجى در ایران رشد بیشترى داشته و در موز صنایع اسلامى قاهره، نمونههایى از آثار نساجى این دوران نگهدارى مىشود که متعلق به مرو و نیشابور است.در دوره امویان و عباسیان بافت پارچههاى زربفت و ابریشم معمول بوده است. از تفاوت نقوش این دوره با پارچههاى ساسانی، استفاده از خط در حاشیه پارچههاى عصر اسلامى است که از جنس پشم یا ابریشم است.بعضى محققین معتقدند که صنعت نساجى در زمان سلجوقیان به درجه کمال خود رسیده است. شکلهاى تزئینى روى پارچه در این دوره تغییرات زیادى کرد. در عین حال در این دوره تأثیر سبکهاى چینى آغاز شد که طرحهاى دقیق گیاهى و جانورى روى پارچههاى حریر نقش بست. از نمونههاى این دوران، پارچه ابریشمى سبک و نازکى است که روى آن طرح حیوانات و خطوط کوفى بسیار عالى نقش شده و رنگهاى بکار رفته در آن عبارتند از: سبز و سفید بر زمینه طلایى و قرمز تیره و قهوهای.در دوره سلجوقى شهر رى از شاخصترین مراکز پارچهبافى در ایرا ن بود؛ این صنعت در دوران سلجوقى از نظر بافندگی، ابتکار انواع نقشه، و نیز زیبایى رنگ به بالاترین درجه رسیده بود. از مراکز دیگر نساجى در این دوران، یزد، کاشان و تبریز بوده است.
در دو قرن هفتم و هشتم هجرى (دوره مغول)، بخاطر افزایش ورود کالاهاى چین و گسترش تجارت ایران و چین و بعد حملات مغول و آمدن عده زیادى از بافندگان چینى به ایران، تأثیر سبکها و روشهاى تزئینى چین بر صنعت نساجى ایران رو به افزایش نهاد. بر اثر تقاضا براى اجناس چینی، نساجان ایران نیز از این سبک تقلید کردند. وجود طرحهایى از اژدها، و سایر حیوانات افسانهای، گل لوتوس و ابرهاى چینی، که مختص پارچههاى چینى بود، و در پارچههاى ایران به وفور بکار رفت، نشانه این تأثیر است. از مراکز مهم بافندگى در این دوران، هرات، نیشابور، مرو و تبریز بودهاند. منسوجات دوره مغولی، داراى رنگهاى مطبوع و ملایمى بوده است.در دوره تیموریان شهرهاى یزد، اصفهان، کاشان و تبریز، منسوجات خود را به اطراف و اکناف عالم اسلام صادر کردند. پارچهبافى در دوره تیموریان، گام بزرگى در راه رسیدن به تکامل برداشت.
دوره صفوى عصر طلایى براى نساجى و بافندگى ایران بشمار مىآید. پارچههاى دوره صفویه در تمام تاریخ نساجى جهان نظیر ندارد. طرح این پارچهها بسیار متنوع است. پارچههاى ابریشمى و کتانی، دیبا، مخمل و اطلس با زیباترین رنگها به بازارهاى اروپا و روسیه صادر مىشد. در بسیارى از این پارچههاى مجلل، صحنههایى از شاهنامه و وقایع داستانهاى شعراى دیگر، مناظر باغ و شکار گنجانده شده است. رایجترین پارچههاى این دوران، نوعى پارچه ابریشمى است بنام “تافته” که بافت اصفهان و ابیانه است. پارچههاى چندلایى در دوره صفویه مهمترین بخش صنعت بافندگى یزد است. پارچههاى چندلایى با چند تار و چند پود در کاشان نیز بهچشم مىخورد که رویهاى صاف و یکنواخت دارند و بافت اغلب آنها اُریب است.
مخملهاى دوره صفویه از نظر ظرافت نقوش و هماهنگى کامل رنگها بىنظیرند و هنوز در تاریخ پارچهبافى کسى نتوانسته محصولاتى به این زیبایی، و از جهت فنى بىنقص بسازد. کارخانههاى ایران در دوره صفویه بهترین انواع دیبا و مخمل را که گاه با رشتههاى نقره تزئین مىشده، بافتهاند. همچنین پارچههاى نفیس ترمه در شهرهاى یزد و کرمان بافته شده است.
در تزئینات پارچه از موضوعات جشنها و حیوانات و درخت سرو و نارون و یا شاهزادگان در شکارگاه، نیز استفاده مىشده است. مهمترین مراکز نساجى در این دوران، شهرهاى تبریز، اصفهان، کاشان، رشت، مشهد، هرات، قم، ساوه، اردستان، شیروان و سلطانیه بودند.
پارچههاى چاپ قلمکار در فاصله قرون 11 و 12 هـ . ق تولید مىشد. در این زمان که پایتخت اصفهان بود، این شهر خود یکى از مراکز تولید پارچه چاپ قلمکار بود و به شهرت فراوانى دست یافت.در فاصله قرون 12 تا 14 هـ . ق و نیز دوران معاصر، هنر نساجى رونق خود را از دست داد و از تعداد بافندگان کاسته شد. و بافت پارچههاى نفیس تنها در مراکز اندکی، بخصوص در مناطق روستایى و عشایرى صورت مىگیرد.در حال حاضر مراکز مهم تولید پارچههاى دستباف ایران، یزد، خراسان، مازندران، گیلان، خوزستان و گلستان مىباشد. بافت مخمل و زرى در تهران در مراکز میراث فرهنگى و در کاشان و نیز هنرستان هنرهاى زیباى اصفهان انجام مىشود. ترمهبافى نیز بهشکل محدودى در کرمان و یزد انجام مىشود.
حكاكى روى چوب چاپ چوب یكى انواع تكنیك هاى چاپ است كه بعد هنرى اش آن را در جامعه مدرن امروز ماندگار كرده است.امروزه این تكنیك هنرى بیشتر در آسیاى جنوب شرق؛ كشورهاى چین و ژاپن؛ استفاده مى گردد و در آن، متن، تصویر و یا نقوش زینتى بر روى پارچه، لباس و یا كاغذ چاپ مى شوند. چاپ چوب به روشهاى نقش برجسته و نقش منفى صورت مى پذیرد. در حالت نقش برجسته، كاراكتر و یا موضوع اصلى دست نخورده باقى مى ماند و محیط پیرامونى آن بوسیله ابزار قلمزنى و برش، تراشیده مى شوند. در نتیجه سوژه اصلى به صورت تخت رنگ آمیزى شده و بر روى سطح مورد نظر به چاپ مى رسد. فرم نقش منفى، عكس حالت پیشین است. این روش به دلیل ضرباهنگ قلم تراش بر روى چوب و رسیدن به بافت چوب بیشتر مورد استفاده قرار مى گیرد. در چاپ چوب به مانند دیگر تكنیك هاى چاپ امكان چاپ چند رنگ وجود دارد و براى هر رنگ یك قالب چوبى در نظر گرفته مى شود.چه طرح به شكل منفى چاپ شود و یا مثبت سه تكنیك براى آن قابل اجرا است:
1- شیوه مهرى: در این روش طرح مورد نظر به صورت استامپ یا قالب مهرى تهیه شده و بر روى كاغذ و یا هر سطح دیگرى به چاپ مى رسد. این روش در اروپا براى چاپ نقوش زینتى بر روى البسه مورد استفاده قرار مى گرفت. در ایران همینك نیز از قالب هاى مهرى براى طرح زنى بر روى پارچه هاى قلمكار استفاده مى شود.
قلمكارقلمكار به نوعی پارچه چاپ شده به وسیله قالبهای چوبی اطلاق می شود ووجه را از شیوه تولید آغازین خود وام گرفته وهم اینكه به گونه ای گسترده در اصفهان وبه شكلی محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجی دارد. از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری ومزمان با هجوم مغولها یه ایران راه یافتند ودر گذشته اصفهان، شیراز ، بروجرد، همدان، رشت، كاشان، نخجوان، یزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهای فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و; جزو مراكز مهم قلمكـــار به شمار ممی رفتند واز نظر اهمیت پارچه های قلمكار بروجردی در درجه اول قرار داشته است.
قلمكار به نوعی پارچه چاپ شده به وسیله قالبهای چوبی اخلاق می شود ووجه را از شیوه تولید آغازین خود وام گرفته وهم اینكه به گونه ای گسترده در اصفهان وبه شكلی محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق ورواجی دارد.نحوه ابتدایی قلمكار شكل بوده كه از ابتدا با قلم روی پارچه های پنبه ای (واحتمالا ابریشمی) طرحهای مورد نظر را نقاشی نموده وسپس با مواد شیمیایی ویژه ای نسبت به تسبیت رنگها اقلام می كرده اند. لیكن به دلیل فقدان هماهنگی لازم بین نقوش ونیز از آنجا كه این كار مستلزم صرف وقت فراوانی بود تكامل تدریجی قلمكار سازی باعث شد تا برای دسترسی به تولید بیشتر ونیز ایجاد هماهنگی ویكنواختی نقوش استفاده از مهرهای چوبی جایگزین استفاده از قلم می شود وجهت فراهم آمدن امكان استفاده عمومی از پارچه های قلمكار
هایی بر روی كتان، چلوار، كرباس وسایر انواع پارچه نیز رواج یابد وتحقیقا می توان فاصله ی اوایل قرن دهم هجری قمری ( حدود 1502 میلادی) تا اواسط قرن دوازدهم هجری قمری (حدود 1722 میلادی) از اوج قلمكار سازی وروز كار اعتلای هنر وصنعت قلمكار سازان كشور به حساب آورد. چه آنكه در فاصله سالهای یاد شده تقریبا اكثر مردم كشور مصرف كننده پارچه های قلمكار بودند وضمن استفاده از این پارچه جهت تهیه انواع پوشاك به عنوان پرده سفره، پوش، سجاده، رویه لحاف، بقچه، سوزنی حمام، قطیغه، رویه پشتی، دستمال وكتیبه هایی برای تزئین مجالس سوگواری نیز از آن استفاده می كردند وبخشی از تولیدات نیز به خــــارج از كشور صــــــادر می شود.امروز سه روش كه می توان جدا جدا وبا تواما به كار برد وجود دارد:
باسمه كار روی پارچه را، با آمیخته ای از خمیر كتیرا ویــا موم، مهر(باسمه) می زند. آنگاه پارچه را رنگ می زند؛ قسمت مهر شده آن سفید وبدون رنگ می ماند. سپس این مهر را می شویند وبا رنگ دیگر همین كار را تكرار می كنند، گاهی رنگها، قسمتی روی هم قرار می گیرند بدین ترتیب نقشهای گوناگونی پدید می آید. این روش در ایران متداول بوده وهنوز هم برای بعضی از طرحها از آن استفاده می كنند.
باسمه كار، دندانه رنگ مانند زاج، كات یا صمغ گیاهی روی پارچه می زند. وقتی پارچه را با بعضی از مواد رنگ كنند رنگ روی این قسمت از مهر اثر كرده وثابت می شود و وقتی پارچه را بشویند رنگ قسمتهای دیگر شسته شده واز بین می رود فقط این قسمت باقی می ماند. این روش مهمترین روشهاست وتا امروز هم به سبب دو رنگی كه ضمن چاپ چیت باقی می ماند در ایران موسوم است.
باسمه كار رنگ را مستقیما روی پارچه مهر (باسمه) می كند. پاره ای از رنگهای قدیم را می توان به این شكل به كار برد، وهمچنین تعدادی از رنگهای مصنوعی امروز را نیز می توان مستقیما به كار برد وپیشه ور ایرانی این نوع رنگها را برای دو رنگ دیگر به كار می برد. بیشتر چیتسازان ایران قالبساز استخدام می كنند ویا با قالبسازها كه قالب را برای هر نقش تعمیر وآماده می كنند همكاری دارند.
روشی كه امروزه بیشتر چیتسازان ( قلمكارا سازان) اصفهان، كاشان و یزد به كار می برند باسمه چهار رنگ نامیده می شود. نقشه را به دقت به قطعاتی تقسیم می كنند مثل قطعه میانه، حاشیه، گوشه وغیره ، تا اینكه قلمكار بتواند اندازه قالبها را كوچك بگیرد. وچون تمام قسمتها به چهار رنگ مشكی، قرمز . آبی و زرد رنگ می شود برای هر قسمتی باید چهار قالب درست شود . برای تهیه قلمكار نقوش مورد نظر به تفكیك رنگ و حداكثر چهار رنگ بر روی چوبهایی مانند چوب گلابی و زالزالك تراشیده میشود و سپس به شرح جدول زیر رنگهای مورد نظر مصرف تهیه كننده می گردد.
نوع رنگ و مقدار مواد رنگرزی مصرفی مشكی پوست انار 12كیلو – زاج سیاه 300گرم – روغن كرچك 200گرم – كتیرا 800گرم – زنگ آهن قرمز زاج سفید از سولفات آلومینیوم 200گرم – روغن كنجد 25گرم – كتیرا 50گرم – گل سرخ 25گرم آبی نیل پرطاووس 50گرم (3)- نیل نخودی 50گرم – روغن گلیسیرین 15گرم – جوهر گوگرد 3گرم – كتیرا50گرم – شیره انگور 200گرم
سبز اسپرك 200گرم – زاج سفید 50گرم- نیل پرطاووس 50گرم – روغن گلیسیرین 15گرم- كتیرا 50گرم زرد- چوبه 5گرمزرد پوست انار 300گرم (4)- زاج سفید 25گرم – كتیرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم لازم به تذكر است روغن هایی كه برای ساخت انواع رنگها مورد استفاده قرار می گیرد فقط در اینجا محیط رنگرزی مناسب دخالت داشته ومانع از خشك شدن رنگ در داخل شیارهای قالب می شوند وامكان عمر طولانی تری برای قالب را فراهم می سازند واز كتیرا نیز معمولا جهت ایجاد غلظت مطلوب رنگ استفاده می شود وشیوه عمل آوردن آن چنان است كه كتیرا را در مدت 10 روز در آب خیسانده ومایع حاصله را صاف نموده وسپس همراه با سایر مواد تشكیل دهنده هر رنگ مورد استفاده قرار می دهند.
پارچهبرای آماده سازی پارچه جهت رنگرزی این چاپ ابتدا آن را مدتی در آب روان وفراوان شستشو داد تا آهار ومواد زائد موجود در پارچه از آن خارج گردد. چنین پارچه ای نیازمند سفید گری نیز هست وبه همین جهت لازم است پس از شستشو بر روی زمین شنی پهن ومرتبا یوسیله ای بر روی آن آب پاشیده شود تا پس از مدتی بر اثر تابش نور خورشید به رنگ كاملا سفید در آید. گاهی نیز قلمكار سازان ترجیح می دهند زمینه پارچه بر رنگ زرد درآورند وبرای این كار معمولا پارچه شسته شده را در تغارهای مخصوص كه محتوی محلول گرد پوست انار وهلیله با آب است فرو می روند وبه این ترتیب به آن رنگ زمینه زرد می دهند. در مرحله تولید استاد قالب را ابتدا به رنگ سیاه اغشته نموده ودر آن را در نقطه مورد نظر بر روی پارچه می نشاند وبا ضربه مشت باعث انتقال نقش از روی قالب بر روی پارچه می شود. سپس رنگ قرمز به شیوه فوق الذكر چاپ وبعد از خشك شدن رنگ پارچه شستشو داده می شود تا رنگهای اضافی از آن خارج شود .
ادامه خواندن مقاله چاپ قلمکار
نوشته مقاله چاپ قلمکار اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.