nx دارای 141 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
عملیات در عراق: درسهایی برآینده
تاریخ انتشار: دسامبر 2003 ناشر: وزارت دفاع انگلستانمندرجاتفصل 1- مقدمهفصل 2- طرح ریزی و تشكیل قوافصل 3- درس هایی از عملیات
عملیات شبه جزیره فاورویدادهای عملیات اخیر: رهنمودهایی برای آیندهفصل چهارم- محیط دریاییعملیات ضد مینفصل پنجم- محیط زمینی– جنگ بصرهفصل ششم- محیط هواییعملیات نظامی نیروی هوایی سلطنتی بریتانیافصل هفتم- همكاری در قالب یك ائتلاففصل هشتم- لجستیك– جنگ در صحرا
فصل نهم- مدرمفصل دهم- سبز و اطلاعاتیفصل یازدهم- عملیات پس از درگیریفصل دوازدهم- كمبود آب، جبران خسارات و هزینه ها پیوست A- وقایع نگاریپیوست B- نیروهای اعزام شدهپیوست C- آمار
فصل اول- مقدمه1-1 در اوایل سال 2003، حدود 46 هزار نیروی نظامی بریتانیایی در عملیات نظامی علیه رژیم صدام حسین در عراق به ائتلاف تحت رهبری آمریكا پیوست. عملیات نظامی در تاریخ 20 مارس 2003 آغاز شد و در اول ماه مارس همان سال، پرزیدنت جورج بوش، پایان عملیات اصلی نظامی را اعلام كرد، اما با این حال، رژیم بعثی عراق ظرف 4 هفته سرنگون شد و بخش زیادی از خاك عراق
تحت كنترل نیروهای ائتلاف درآمد. پیش زمینه جنگ، طرح ریزط اعزام نیروها و مراحل رزمی عملیات در عراق، اولین بازتابها تشریح شدند. این كتاب تحلیل عمیق تری از دروسی كه ما در عملیات فرا گرفته ایم و شرح مفصل تری از مأموریت های خاص نظامی را ارائه كرده و تداوم فعالیت های نیروهای ائتلاف جهت استقرار ثبات و آرامش در عراق را پس از پایان مرحله ای رزمی عملیات شرح می دهد.
فرآیند دروس وزارت دفاع انگلستان 2-1- وزارت دفاع انگلستان فرآیند جامع و تثبیت شده مناسبی را برای شناسایی و پیاده سازی دروس فرا گرفته شده از عملیات دارد. این فر ایند به تمام یگان های ارتش، هیئت های وزارت دفاع و آژانس هایی كه به طور مستقیم در یك عملیات شركت داشته اند، خواه در جبهه جنگ یا جای دیگر، نیاز دارد تا گزارش های آزادانهای را در قالب زنجیره فرماندهی از تجارب آنها ارائه نماید. چنین
گزارش هایی حیطه هایی را روشن می كنند كه كارها به خوبی انجام شده اند، اما تمركزعمدی بر شناسایی درس هایی در حیطه هایی دارند كه در آینده به تداوم بهبود آنها نیاز داریم. این فرایند منجر به نگارش و تدوین گزارش داخلی در مورد عملیات می شود و پیاده سازی دروس شناسایی شده ای كه الزامی و امكان پذیر هستند به طور نزدیكی مورد نظارت قرار می گیرد. این كتاب به
همراه كتاب «اولین بازتابها»، گزارش ارائه شده توسط وزارت دفاع به پارلمان انگلستان (مجلس عوام) و افكار عمومی را در خصوص نتایج این فرآیند در عملیات عراق را ارائه می نماید.3-1- شناسایی و ارزیابی دروس فرا گرفته شده از عملیات، كار وقتگیری است و از این رو عدم انجام قضاوت های لحظهای و اتخاذ تدابی رسنجیده در جهت پاسخگویی به دروسی كه ممكن
است با توجه به شرایط یك عملیات خاص، منحصر به فرد باشند، اهمیت زیادی دارد. علاوه بر این، گرداوری شواهد تحلیلی برای حمایت از دروس فردی، با اهمیت است و پس از آن می توان قضاوت دقیقی در مورد اقداماتی كه جهت پاسخگویی به دروس شناسایی شده انجام می شدند را انجام داد. بودجه دفاعی محدود است و از این رو، اتخاذ تصمیمات دشواری برای اولویت بدنی تقاضا برای
مناهج نیز مورد نیاز هستند و باید عواملی مانند شرایط اقتصادی و ریسك عملیاتی را نیز به حساب آورد. تمام دروسی كه به اقدام نیاز دارند، در قالب اقداماتی دسته بندی شده اند كه موجب حصول اطمینان از هرچه عملی تر انجام شدن آنها یا انجام آنها براساس مقتضیات منابع می شوند.4-1- ورترسیم دروس فرا گرفته شده از عملیات نیروهای ائتلاف در عراق، در وحله اول باید زمینه عملیات را تدوین و تبیین كرد. این عملیات، اصولاً یك عملیات آمریكایی و تحت رهبری آمریكا بود كه نیروهای بریتانیا با مشاركت در طرح های آمریكا موجب تكمیل و تقویت توانایی های نیروهای ایالات متحده شدند. توانایی ها و امكانات نظامی نیروهای ائتلاف به نحوی به طور موثر در صحنه جنگ
غالبشدند كه مقاومت نیروهای عراقی به سرعت در هم شكسته شد. عملیات در زمان مورد نظر نیروهای ائتلاف آغاز و انجام شد. برای مثال نیروهای ائتلاف توانستند در شرایط مختلف جوی و در ساعات مختلف روز و شب عملیات خود را انجام دهند. علاوه بر این، نیروهای مسلح عراق در جریان جنگ اول خلیج به شدت تضعیف شده بودند و با وجود یك دهه تحریم و اعمال محدودیت های
نظامی بر علیه رژیم عراق نتوانستند در شرایط مختلف جوی و در ساعات مسلح عراق در جریان جنگ اول خلیج به شدت تضعیف شده بودند و با وجود یكدهه تحریك و اعمال محدودیت های نظامی بر علیه رژیم عراق، نتوانستند یك جبهه دفاعی هماهنگ را جهت مقابله با حمله نیروهای ائتلاف ایجاد كنند. 5-1- اكنون شناسایی بهترین و مقورن به صرفه ترین راه حل ها جهت تدوین هر یك از دروس فرا گرفته شده ادامه دارد. با شناسایی و تعیین صحت و ثقم راه حل ها، راه حل های مذكور هرچه سریعتر پیاده سازی و اجرا می شوند، بازبینی زیادی در دست انجام هستند كه موجب شكل گیری خط مشی جدیدی می شوند كه در این گزارش به آن اشاره شده است. مساعدت تغییرات، حتی اكنون نیز موجب بهبودی عملیات در حال اجرا در عراق می شوند كه از جمله آنها می توان به
ابلاغیه بسیج نیروهای ذخیره اشاره كرد. در صورتی كه راه حل مفاهیم هزینه ای قابل ملاحظه ای داشته باشند، جهت پیش برد طرح ریزی وزارت دفاع مد نظر قرار می گیرند فرآیند دروس حیطه های زیادی از موفقیت را نیز شناسایی كرده است و در این راستا، این فرآیند جهت پشتیبانی و بهبود شیوه های فعلی استفاده خواهد شد. از آنجایی كه این دورس موجب تسهیل كارهای وزارت دفاع در تبیین تمام جنبه های عملیات می شوند، تجارب ما در طول جنگ عراق موجب بهبود علمیات
نظامی آتی انگلستان خواهند شد و در توسعه استراتژی عملیات نظامی برون مرزی نیروهای مسلح بریتانیا مثمر ثمر خواهند بود.
فصل دوم- طرح ریزی و تشكیل قوادروس كلیدی• تشكیل و اعزام موفق و سریع نیروهای متعادل مشترك 46 هزار نفری، یكدستاورد استثنایی بود و توانایی وزارت دفاع بریتانیا در تحقق استراتژی عملیات نظامی برون مرزی بریتانیا را تصدیق می كند.• با وجود ویژگی غیر قابل پیش بینی عملیات اضطراری و ضربتی، وزارت دفاع باری تشكیل موثر
نیروهای به خوبی آموزش دیده و تجیزه شده و با آمادگی ضروری جهت برآوردن نیازهای دفاعی بریتانیا و استراتژی عملیات نظامی برون مرزی، باید روش شناسای خود را مورد بازبینی قرار دهد. • نیازمندی های مبرم عملیاتی (UORs) ، بخش كلیدی از فرآیند طرح ریزی عملیات بودن و نقش قابل ملاحظه ای را در تداوم موفقیت آن ایفا كردند.
• تمام شكاف های موجود در زمینهی امكانات را نمی توان به سرعت تحت اقدامات و نیازمنددی های مبرم عملیاتی برطرف كرد. از این رو باید توانایی های كلیدی رزمندگان را مد نظر قرار داده و برای حصول اطمینان از تحویل آنها در چهارچوب های زمانی طرح ریزی، باید برنامه تجهیزاتی خود را مورد بازبینی قرار دهیم.• توسعه و تكامل فرآیند های مورد نیاز برای تجهیزات ویژه وظیفهای در حوزه های پیچیده تر را باید از قبل پیش بینی كرد تا به این ترتیب بتوان دستیابی به توانایی عملیاتی در چهارچوب محدوده زمانی را تسهیل كرد.درس های كلیدیاكتلفا كند، بلكه باید توانایی عملیاتی را نیز فراهم نماید. تامین «نیازمندی های مبرم عملیاتی» باید زمان لازم برای یكپارچه سازی و آموزش نیروها را به وجود آورد.تشكیل قوا1-2- همانگونه كه اشاره شد ایجاد و اعزام موفقیت آمیز یك قوای متعادل مشترك 46 هزار نفری، توانایی وزارت دفاع بریتانیا در تطبیق با استراتژی عملیات نظامی برون مرزی بریتانیا را تصدیق كرد و در عین حال، توسعه نیروها در مقیاس زمانی كوتاهتری نسبت به مقیاس زمانی مجاز برای ساختار دهی و منبع یابی نیروهای مسلح انجام گرفت. این دستاورد علی رغم كارشكنی های نامعلوم
سیاسی و دیپلماتیك جهت به تاخیر انداختن زمان شروع عملیات نیروهای نظامی بریتانیا در جنوب عراق و عدم شركت آنها در عملیات نظامی شمال غرق گردید، حاصل شد. این دو عامل تاثیر قابل ملاحظه ای بر تدارك تسهیل شده نیروهای اعزامی آماده انجام عملیات داشتند. نیروها با استفاده از ساز و كارها (مكانیزم ها) و راه حل های عملی كه موجب كنار گذاشتن، آمادگی و منبع یابی فرضیات شدند، سازماندهی گردیدند و این خود گویای تعهد نیروهای نظامی و پرسنل غیر نظامی ارتش بریتانیا است.2-2- آماده سازی مقدمات تشكیل قوا برای تمام ؟ سرویس نظامی ارتش بریتانیا، متاثیر از نیاز به
فراهم كردن 19 هزار نفر برای ایجاد توانایی رزمی اضطراری در طول محله تیپ آفندی بود. در عین حال، این امر اولویت اصلی وزارت دفاع انگلستان در طول زمان اتخاذ تصمیم نهایی جهت شروع عملیات عراق بود كه اتخاذ گردید. گروه گردان نوك حمله نیز باید به عنوان ذخیره استراتژیك بریتانیا حفظ می شد. از سوی دیگر، تشكیل قوا با بروز بلاتكلیفی در مورد مواضع شمال عراق پیچیده تر نی
ز شد زیرا تحت این شرایط نیروهای انگلیسی باید از طریق مرزهای تركیه وارد خاك عراق می شدند و این بلاتكلیفی تا اوایل ژانویه 2003 كماكان لاینحل باقی مانده بود. جبهه جنوبی عراق به ساختار متفاوتی از نیروهای انگلیسی و یك تیپ افغانی از نیروها نیاز داشت. از این رو تركیب نیروهای ارتش انگلستان در جنگ به چند یگان مانند تیپ شانزدهم حمله هوایی محدود شد و این یگان ها نیز وقت كمی برای آماده سازی خود جهت اعزام به منطقه داشتند. بالطلبع، این تیپ نیروهای كمتری را نسبت به چهارچوب زمانی دستور اعزام (نیروهایی كه دراین بازده زمانی قابل آماده سازی
هستند» مهیا كرد.3-2- رهنمودهای جاری آمادگی نیروهای بریتانیا شامل زمان لازم برای اعزام نیروها یا انجام آموزش درون جبهه ای (منطقهای) نمی شود. علاوه بر این، هر یك از سرویس های نواحی روش ونگرش متفاوتی را برای آماده سازی جهت اجرای عملیات دارند. با آنكه نیروهای هوایی و دریایی باید توانایی آن را داشته باشند كه پس از مدت كوتاهی از ورود به منطقه عملیات جنگ را آغاز كنند اما انجام تمرینات نظامی خاص منطقه عملیات و آماده سازی لجیستكی نیروها كه در خشك به اجرای عملیات می پردازند، وقتیگر است. این امر به دلیل آن است كه مكان عملیاتی و محیط محلی عوامل بسیار تاثیر گذاری در فعالیت این قبیل نیروها به شمار می آیند.4-2- روش شناسی فعلی برای تعیین آمادگی مورد نیاز، براساس مدلی است كه تحول خطی از وضعیت زمان صلح به تحول برای جنگ و جنگ عملی را مفرض می كنند.جنگ عملی تحول برای جنگ صلحاما عملیات اخیر نشان می دهد كه این مدل برای تحقق استراتژی عملیات نظامی برون مرزی در عصری كه باید پیش بینی های لازم برای محموعه ای از شرایط اضطراری غیر منتظره را انجام داد،
چندان مناسب نیتس. پیشنهاد می شود كه تشكیل عناصر نیرو در زمینه آمادگی و مفاهیم «ابلاغیه حركت» (مفهومی كه در وزارت دفاع بریتانیا برای اشاره به دستور آماده سازی نیروها بریا شركت د رجنگ به كار می رود. م) مورد بازبینی قرار گیرند.مفاهیم عملیات عراق برای ساختار قوا5-2- درس هایی فرا گرفته شده از عراق و سایر دروس فرا گرفته شده از عملیات اخر در تعدیل مجدد برنامه دفاعی مد نظر قرار گرفته خواهند شد. نتایج این امر در سال 2004 مشخص خواهند شد.نیازمندیهای مبرم عملیاتی6-2- بسیاری از تجهیزاتی كه به طور خاص برای عملیات عراق تامین شدند، تحت روش به خوبی تثبیت شدهی «نیازمندی های مبرم عملیاتی» به دست آمدند. اما برخی از شكاف های موجود در توانایی و امكانات از طریق اجرای زودتر از موعد برنامه هیا فعلی تجهیزاتی از میان رفتند. موفقیت
بسیار مهم در تحویل تجهیزات بر طبق معیار بسیار ضروری زمان و عملكرد، مرهول مشاركت فوق العاده پیمانكاری در مقابله با تغییرنسبتاً دیر هنگام انجام شده در تركیب نیروها و محدودیت های اعمال شده بر مشورت اولیه با صنایع، است. برای به حداقل رساندن وقفه های زمانی تامین در آینده باید محدودیت های اعما شده بر مشاركت اولیه صنعتی مورد تجدید نظر قرار گیرند. تحویل
تجهیزات به دلیل جلو افتادن موعد اعزام نیروها نیز تا حدی پیچیده شد، زیرا با مشخص شدن زمان احتمالی شروع عملیات، لازم بود تا برخی از تجهیزات به طور مستقیم در جبهه تحویل داده شوند. با آنكه در اكثر موارد، تحویل تجهیزات قابل انجام بود. اما بنا به دلالیلی برخی از تجهیزات را نمی توان قبل از آغاز عملیات مهیا كرد.7-2- فرآیند «نیازمندی های مبرم عملیاتی» در صدد است تا راه حل مقورن به صرفه ای برای كاستی های خاص موجود د رامكانات مربوط به یك عملیات بخصوص، فراهم كند. این فرآیند از
انباشت تجهیزات و ذخایر برای تمام عملیات احتمالی قبال درك، جلوگیری می كند. در طول مرحله قبل از اعزام عملیات بیش از 190 مورد نیازمندی های مبرم عملیاتی» برای امكانات تجهیزاتی تصویب شده بودند كه هزینه آنها معادل 510 میلیون پوند (لیره استرلینگ) بود. لازم بود برخی از «نیازمندی های مبرم عملیاتی» به دلیل استطاعت برآمدن از عهده مخارج آنها، از قبل شكاف های شناخته شده موجود در امكانات كه در برنامه تجهیزات اعتبار ”نها تامین نشده بود را پر كنند. برخی از این نیازمندی ها موجب افزایش تسلیحاتی موجود جهت برآوردن نیازمندی های یك عملیات
گسترده می شدند. سایر كاستی های موجود در امكانات (مانند كاستی های دخیل در سیستم های پیچیده تری مشعل ناوهای جنگی و هواپیماها)، به دلیل زمان های تاخیر طویل و خیل در تامین آنها، برطرف نشدند. از این رو برای حصول اطمینان از اینكه می توان امكانات كلیدی جنگلی را در چهارچوب های زمانی طرح ریزی تحویل داد، محبور شدیم تا توانمندی ها (امكانات) كلیدی جنگی را مد نظر قرار داده و برنامه و برنامه تجهیزاتی را مورد بازبینی قرار دهیم به دلیل زمان های تاخیر طولانی در تامین دارایی های ضروری ، تحویل سایر امكانات از طریق تخصیص مجدد تجهیزات پایگاه
های دیگر به نیروهای شركت كننده در عملیات امكان پذیر شد. از این رو شاید لازم بود تا كشتی ها و هواپیماها برای اقلام جدیدی از تجهیزات، اصلاح می شدند و برای انجام این امر اقدامات لازم انجام و موانع موجود رفع گردیدند تا توانایی و امكانات لازم در چهارچوب زمانی كه باید برای این عملیات خود را آماده می كردیم، فراهم شود. تامین تجهیزات در مدت زمان كوتاهی بریا انجام
عملیات گویای اتكا و اطمینان ما به سایر كشورها جهت امنیت آمادی بریتانیا است. این امر ریسك پذیر است و باید در آن تجدید نظر شود.8-2- ایجاد مركز عملیات لجستیكی سازمان لجستیك دفاعی ، نقش كلیدی را در حصول اطمینان از تحویل تجهیزات، از جمله «نیازمندی های مبرم عملیاتی»، در جبهه بر طبق اولویت ها «قرارگاه دائمی مشترك » (عنوان ستاد مشترك در ارتش بریتانیا) ایفا كرد. حتی ردیابی «نیازمندی های
مبرم عملیاتی» از زمان شكل گیری نیازمندیها. تصویب تا تحویل آنها از صنایع به آمیزهای از سیستم های اطلاعاتی، پایگاه های داده ها و مكانیزم های گزارش دهی متكی است. این امر موجب بروز مشكلاتی در به دست آوردن اطلاعات كامل و دقیق از فرآیندهای فعالیت «نیازمندی های مبرم عملیاتی» كامل و دقیق از فرآیند فعالیت «نیازمندیهای مبرم عملیاتی» گردید. یك محیط داده ای مشترك موثر برای «نیازمندی های مبرم عملیاتی» جهت ارائه تصویر مشتركی از فرآیند «نیازمندی
های عملیاتی» به بخش های دخیل در تامین می توان در حل این مشكل موثر باشد.علاوه بر این ثابت شد كه ردیابی تمام تجهیزات و آمارها در جبهه كار دشتورای است (توضیحات بیشتر را در فصل هشتم مطالعه كنید).9-2- اگرچه چهارچوب های زمانی محدود برای تحویل «نیازمندی های مبرم عملیاتی» به این معنی است كه افراد زمان كافی برای تمرین یا آشنایی با تجهیزات جدید را ندارند، اما ارزیابی اولیه گزارش «اولین بازتاب ها» نشان دد كه تجهیزات جدید، ارزش افزوده ای (مزیت افزوده ای) را در عملیات بوجود نیاوردند. تحلیل های بعدی نشان دادند كه در برخی موارد خصوصاً در زمینه تجهیزات ارتباطی و سیستم های اطلاعاتی كاربران نتوانستند توانایی لازم برای استفاده از تجهیزات را كسب كنند.
فرماندهان همواره كاملا قادر به استفاده از امكانات مازاد موجود و نحوه استفاده احتمالی آنها در تركیبی جهت ایجاد یك تاثیر موثر نبودند. «نیازمندی های مبرم عملیاتی» درصدد بودند تا شكاف های موجود ادواتی با نیروهای آمریكایی (مانند تجهیزات بقای هوا برد) را از میان ببرند و این اقدامات تنها زمانی موثر واقع شدند كه آموزش افراد كامل شده بود.در برخی موارد كه آموزش افراد فقط در جبهه انجام می شد، موحب تاخیر در دستیابی به توانای
ی كامل عملیاتی می گردید. 10-2- با این حال، بخش عمده ای از «نیازمندی های مبرم عملیاتی» در افزایش و ارتقاء سریع توانمندی ها بسیار موفق بودند. كاهش اثر سوء خاك جبهه بر روی تانك جنگلی «چنجر » نقش مهمی را در نرخ (دسترسی بسیرا بالا به تانك ها ایفا كرد (پاراگراف 7-5 را مطالعه كنید). توپ های سبك كوچك (پاراگراف 11-5 را مطالعه كنید). توپ های سبك كوچك (پاراگراف 11-5 را مطالعه
كنید) نشان دادند كه سلاح بسیار خاص و موثری هستند. در دریا، شناور جدید «آب كم عمق» كه به تجهیزات مین روی مجهز بود، موجب كاهش خطر مین های دریایی عراقی موجود در آب های ساحلی و رودخانه ها شد (پاراگراف 7-4 را مطالعه كنید). محافظت از نیروهای بریتانیایی با
استفاده از سیستم “Blue Force Tracking” آمریكایی ها بهبود یافت و موجب افزایش آگاهی موقعیتی نیروهای زمینی بریتانیایی و سایر تجهیزات شناسایی رزمی گردید. «نیازمندی های مبرم عملیاتی» جهت افزایش تعداد هواپیماهای قادر به تحویل بمب های هدایت شده نیز با موفقیت استفاده شد و سلسله از ای ماجولهای پزشكی و موجودی های اضافیث از بمبهای هدای شونده
و سایر تسلیحات را فراهم كرد. از زمان پایان مرحله رزمی عملیات، تدارك هماهنگی شده هوایی تجهیزات برای 5 هزار نیرومستقر در عراق، موجب بهبود شرایط زندگی و معیشتی آنان شده است. وزارت دفاع بریتانیا اكنون در حال بررسی خرید تجهیزات ویژه ای است كه آموزش افراد برای استفاده آتی از آنها می تواند مفید باشد.
فصل سوم- درس هایی از عملیاتدرسهای كلیدی • عملیات عراق گستره ای كه نیروها مسلح بریتانیا در آن جهت ارائه تواناییهای سریع نظامی مورد نظر در «بازبینی استراتژیك دفاعی (SDR)» سال 2002 را تعیین كرد.• عملیات نشان داد كه علی رغم نیاز به بهسازی و تداومآن دكترین جنگلی بریتانیا كه تا حد زیادی براساس تمایلات فرماندهی عملیات، جنگ نمایشی و تاثیر قطعی استوار است، دقیق و به جا
• این عملیات مهر تاییدی بود برای نیاز به بریتانیا به نیروهای همه جانبه ای كه به سرعت قادر به اجرای عملیات كوچك و متوسط به طور عادی هستند و در عین حال می توانند با پیش آمدهای بزرگ و مهم مواجه شوند.• در كل كنترل و فرماندهی (C2) ایجاد شد برای این عملیات به خوبی عمل كرد. با این حال وزارت دفاع دكترین فرماندهی و كنترل عملیات ها برون مرزی را تحت بازبینی در سایه تجربیات كسب شده در عراق حفظ خواهند كرد.
• عملیات نامی برون مرزی به یك ساختار مشترك سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی (CIS) نیاز دارد تا دسترسی امن، قابل اطمینان و به جای اطلاعاتی را برای تمام بخش های دخیل از طریق زنجیره فرماندهی فراهم نماید. این ارم به طور حتم شامل قابلیت اجرای عملیات با سیستم های بالقوه نیروهای ائتلاف، به خصوص سیستم های نیروهای آمریكایی می شود.درسهای كلیدی
• سطح پشتیبانی پیمانكاری مورد نیاز برای ارائه توانایی عملیاتی سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی (CIS) عملیات برون مرزی، به ملاحظات دقیقی نیاز دارد. برای اجتناب از اتكای بیش از حد به پمیانكاران (منظور تامین كنندگان خصوصی) باید پرسنل ماهر نظامی كافی را آموزش داد و تربیت كرد. وزارت دفاع در حال بررسی این موضوع است.• در سطح تاكتیكی تجهیزات رادیویی انفرادی نیروهای بریتانیای یك موفقیت قابل ملاحظه ای بود كه مزیت ارتباطات موثر بلادرنگ با پایین ترین سطح رزمی را به همراه داشت.• ساختارهای اطلاعات، از جمله سوح تخصصی و كارشناسی اعزام شده به سیستم های ارتباطاتی و اطلاعاتی پشتیبانی كننده، برای حصول اطمنان از مطابقت آنها با چالش های عملیات مدرن و نیاز به هماهنگی با متحدان و شركای بالقوه مورد بازبینی قرار گیرند.
• تمرینات فردی و جمعی كه بر پیچیدگی فرآیندهای اطلاعاتی فعلی و سیستم های مربوطه تاثیر می گذارند، برای متخصصین، پرسنل ستاد و فرماندهان مورد نیاز هستند.• مادر تعداد مترجمان با كمبود مواجه بودیم. به این دلیل وزارت دفاع برنامه ویژه ای را برای آموزش و تربیت نیروها مترجم خود در دست اجرا دارد.
1-3- بازبینی استراتژیك دفاعی (SDR) نشان داد كه نیروهای بریتانیای باید توانایی اجرای عملیات برون مرزی را توسعه دهند و نیروهای متعادل و آماده ای باید فراهم شود. توانایی تاثیرگذاری قطعی (قاطعانه) در سناریوهای مختلف جهان بی ثبات و غیر قابل بپیش بینی امروز را داشته باشند
. فصل جدید بازبینی استراتژیك دفاعی به بررسی مفاهیم 11 سپتامبر، عملیات نظامی پس از آن بر علیه تروریسم، خطر ناشی از كشورهای یاغی و رشد تهدیدات نامتقارن پرداخت. این بازبینی به این نتیجه گیری رسید كه بریتانیا باید قادر به همكاری با متحدان، شركا باشد و در صورت لزوم خود به تنهایی با چالش های جهان تهدید كننده امنیت و منافع ملی مقابله كند. عملیات عراق نشان
داد كه نیروهای بریتانیایی تا چه بعد مسافتی می توانند در این دیدگاه را محقق كنند. 2-3 عملیات نظامی نیروهای ائتلاف در عراق، آمیزه ای از كاربرد انبوه نیروی هوایی بر علیه اهداف و مواضع رژیم لقب و نیروهای عراقی به همراه حمله سریع از سمت جنوب بود كه به سرعت به سمت بغداد پیشروی كرد و توانست رژیم عراق را سرنگون كند. در سطح استراتژیك، عملیات
كوشید تا حساب مردم عراق را از رژیم آن جدا كند و در این راستا از اقدامات روانی و انتخاب اهداف گزینشی بهره گرفت. نیروهای زمینی ائتلاف موظف به از میان بردن یا تسلیم نیروهای گارد ریاست جمهوری و ارتیش منظم عراق و اجرای عملیات امنیتی و استقرار بود. این امر با استفاده گسترده از نیروهای ویژه و سبك كه در كل عراق برای انهدام اهداف مهم و تسخیر مواضع مهم اقتصادی و
نظامی فعالیت می كردند، محقق شد مانور زمینی به طور كلی از طریق حملات هوایی كه به طور قابل ملاحظه ای توان دفاعی دشمن را متزلزل كردند تسهیل شد. در این حملات هوایی از بمباران های هر فسمند استفاده شد و مهمات به كار رفته عموماً از نوع مهمات هدایت شونده بودند.3-3- این عملیات به صحت نشان داد كه علی رغم نیاز مستمر به بهسازی نیروها، دكترین جنگلی بریتانیا كه تا حد زیادی بر مبنای اصول فرماندهی ماموریت، جنگ مانوری و تاثیر قاطع است، دكترین دقیق و سنجیده ای است. این عملیات توانایی نیروهای بریتانیایی در اجرای موثر عملیات دوشادوش نیروهای آمریكایی را نیز محك زد (فصل هفتم را مطالعه كنید) موفقیت عملیات قاطع و سریع در عراق گویای اثر آمیزه ای از نیروهای سبك متخصص، دارایی های زرهی بسیار بسیار و پشتیبانی هوایی هماهنگ شده بود. حمله به شبه جزیه ناو نمونه خوبی از پیشرفت نیروهای
بریتانیایی در ایجاد تاثیر مشترك و در كنار هم قرار دادن توانمندی ها و امكانات هر سه سرویس نظامی ارتش برای دستیابی به یك هدف واحد بود. با این حال در حوزه های خاصی ماندن یكپارچگی هوایی- زمینی، دكترین تاكتیكی و عملیاتی هنوز به طور كامل گویایی عملیات حساس زمانی و شبكه ای نیستند. در كل عملیات نظامی، آن دسته از نیروهای بریتانیایی كه در واضع دشمن پیاده شده بودند و از پشتیبانی پیچیده داخلی از عملیات آگاه بودند، پیش از حد انتظار ظاهر شدند.4-3- همانگونه كه «كتاب سفید دكترین 2003» و جمع بندی می كند، سطح بحران های فعلی و بعدی و سلسله گسترده ای از وظایف نظامی كه بریتانیا باید آن ها را انجام دهد، تقاضای زیاد و درستی را برای وجود نیروهای مسلح به وجود می آورد. در عراق نیروهای بریتانیایی به طور همزمان جنگ بسیار حساسی را به وجود می آورد. در عراق نیروهای بریتانیایی به طور همزمان جنگ بسیار حساسی را اجرا كردند و در عین حال به اجرای عملیات استقرار مواضع و كمك رسانی بشر
دوستانه اجرا كردند و در عین حال به اجرای عملیات استقرار مواضع و كمك رسانی بشردوستانه نیز پرداختند. چنین كار پیچیده ای به نیروهای قاطعی نیاز دارد كه باید قادر باشند كه به طور مرتب و سریع عملیات كوچك و متوسط را انجام داده و در عین حال قادر به ایجاد قوای مناسب برای مواجهه با پیش آمدهای بزرگ و غیر عادی باشند.
فرماندهی كل5-3- هر سه فرمانده نیروهای بریتانیایی (دریایی، هوایی و زمینی) تحت كنترل تاكتیكی فرماندهان یگان های آمریكایی مربوطه خود فعالیت می كردند كه سابقه موفق و روشنی در رهبری عملیات نظامی NATO و منطقه خلیج فارس داشتند. این آرایش فرماندهی در خصوص نیروهای هوایی به بهترین شكل عمل كرد و روابط كاری موثری در تمام سطوح ایجاد شد. اما آرایش فرماندهی
نیروهای زمینی كاملا متفاوت بود. زیرا قرارگاه «تیپ یكم تفنگداران دریایی» آمریكا در رأس زنجیره فرماندهی نیروهای ائتلاف بود و نقش فرماندهی را میان قرارگاه تیپ زمینی بریتانیا و قرارگاه تیپ زمینی آمریكا ایفا می كرد. گردان یكم زرهی بریتانیا تحت فرماندهی تیپ یكم تفنگداران دریایی آمریكا به بهترین شكل عمل كرد و از رهبری مقتدرانه و آگاهی چند میلیتی تیپ یكم تفنگداران
دریایی آمریكا بهره گرفت و به این ترتیب پیوندهای قوی حرفه ای راكه قبلا میان ارتش های بریتانیا و آمریكا وجود داشت را تقویت كرد.6-3- در خصوص فرماندهی و كنترل ملی، ژنرال Sir John Reithرئیس عملیات مشترك به عنوان فرمانده مشترك نیروهای بریتانیایی انتخاب شد و رئیس عملیات مشترك به عنوان فرمانده مشترك نیروهای بریتانیایی انتخاب شد و مسئول اجرای عملیات ستاد كل دفاعی بود و حق اعمال فرماندهی بر تمام نیروهای بریتانیایی شركت كنده در عملیات را دارا بود. ستاد عملیات مشترك از طریق ستاد مشترك مسئولیت های وی را به فرمانده نیروهای
عملیاتی ملی (مارشال نیروی هوایی Sir Brain Burridge و فرماندهان عملیاتی بریتانیا در منطقه ابلاغ و اعمال می كرد. با این حال، این امر ساختارهای فرماندهی آمریكا را تضعیف نمی كرد و موجب بروز پیچیدگی در سطوح عملیاتی و تاكتیكی شد، اما این دكترین به عنوان دكترین ملی ذخیره نیروهای بریتانیایی به كار رفت و تضمین كرد كه آنان تنها مأموریت هایی را بر عهده می گیرند كه مورد تایید فرماندهان بریتانیایی است. این دكترین نیز باید به نحوی مورد بازبینی قرار گیرد.
سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی (CIS)زیرساختارهای سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی بریتانیا به راحتی نمی توانستند نیازمندی های مبادله اطلاعات عملیات عراق را پشتیبانی كنند. نیروهای بریتانیایی مجبور شدند تا بر سیستم های ارتباطی متفاوتی اتكا كنند كه از طریق گذرگاه های اطلاعاتی و سطوح كاربری متفاوتی به یكدیگر متصل شده بودند. یكپارچه سازی این امكانات به تامین تجهیزات دیگری از طریق فعالیت
«نیازمندی های مبرم عملیاتی» و مهارت پرسنل اعزام شده متكی بود. برخی از گذرگاه های اطلاعاتی نمی توانستند حجم ترافیك اطلاعاتی به وجود آمده را مدیریت كنند و موجب اختلال
مبادله اطلاعات و برقراری ارتباط میان نیروهای دریایی، هوایی و زمینی بریتانیا می شدند. سطح محدود قابلیت عملیات پذیری میان سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی آمریكا و بریتانیا نیز بر توانایی عملیات پذیری نیروهای آمریكایی و بریتانیایی خوب بود. اما در سطح تاكتیكی، تجهیزات ارتباطی انفرادی نیروهای بریتانیایی یك موفقیت قابل ملاحظه ای بود كه امكان فرماندهی و كنترل در سطح گروهان و دسته ها را به وجود می آورد. از سوی دیگر تفنگ های دریایی آمریكا نیز 5 هزار دستگاه
از این تجهیزات را خریداری كرد. “Clansman” كه در حال حاضر سیستم اصلی ارتباطات تاكتیكی نیروهای بریتانیایی است از سال 2004 جایگزین سیستم Bowman می شود و د رعین حال علی رغم مشكلات قبلی، قابلیت اطمینان را در عملیات بوجود می آورد.8-3- پشتیبانی نامناسب از تجهیزات سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی ارسالی، هزنیه عمومی را در واحدهای متصدی آن به وجود می آورند و اطمینان قابل توجهی بر پشتیبانی پیمانكاران در بریتانیا به وجود آمد. این عملیات در عین حال كاستی های موجود در آموزش سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی در خوبی حوزه ها را به خصوص فناوری شبكه ای را روشن ساخت.اطلاعات9-3- اطلاعات خش مهمی را در تمام جنبه ها و در تمام سطوح این عملیات نظامی ایفا كرد. این فعالیت دامنه وسیعی از تحلیل علایق و منافع رژیم عراق تا هدف گذاری خاص یگان های مجزای نظامی و یكپارچه سازی و تحلیل اطلاعات طیف وسیعی از مناهج فنی و سایر منابع را در بر می
گیرد. زمان و تاثیرات حاصله از طریق عملیات زمینی، هوایی و دریایی به طور مستقیم به كیفیت، دسترسی و به هنگام بودن اطلاعات ارائه شده مستقیم به كیفیت، دسترسی و به هنگام بودن اطلاعات ارائه شده بستگی داشت كه این امر به طور قابل ملاحظه ای با استفاده از مناهج آمریكایی و سایر كشورهای شركت كننده در ائتلاف تقویت شد.اما عراق از سال 1991 یعنی زمان آغاز جنگ اول خلیج یك سوژه اطلاعاتی بود. اما میزان اطلاعات موجود به حدی كم بود كه كفاف نیازمندی های اطلاعاتی یك عملیات نظامی جدید را نمی داد.
نقاط ضعف كلیدی و نقاط حیاتی به خوبی شناسایی شده بودند و این امر امكان ایجاد تاثیرات موثر در اوایل جنگ را به وجود آورد.در كتاب «اولین بازتابها» بر این نكته تاكید شدند كه به واسطه افزایش قابل ملاحظه ای تقاضا به اطلاعات و نیاز به سرویس دهی نیازمندی های سریع و چند لایه جنگ، سازمان های اطلاعاتی با چالش مواجه شدند. ما به این نتیجه رسیدیم كه برای تضمین اینكه تناسب ساختارها و متخصصین
و قابلیت اطمینان آنها برای غلبه بر این چالش كافی است، ما باید در ساختارها و متخصصین و افراد اعزامی خود تجدید نظر كنیم، ارتباط بیشتر بین عناصر ملی و نیروهای ائتلاف و سیستم های امن ارتباطی، یك لازمه مهم به شمار می رفت. عصر توانایی های شبكه ای به افزایش زمان كسب اطلاعات نیاز داشت و اطلاعات انسانی، زبان شناسی، مهارت های تصویربرداری و فنی از اهمیت خاصی برخوردار بودند.
عملیات شبه جزیره فاوتیپ سوم كماندویی نیروی دریایی سلطنتی (3cdo Bde) ماموریت داشت تا زیرساختارهای نفتی عراق در شبه جزیره فاو كه جز اهداف اصلی طرح جنگلی نیروهای ائتلاف به شمار می رفت را اشغال كنند. شكست این ماموریت می توانست اقدام متقابل عراقی ها را به دنبال داشته باشد و می توانست موجب یك بحران زیست محیطی در شمال خلیج فارس شود. علاوه بر این حوزه های
نفتی نقش حیاتی را در توان اقتصادی عراق داشتند. در نزدیكی پایگاه جزیره فاو، نفت از طریق یك ایستگاه توزیع و چهار خط لوله بزرگ منتقل می شود كه فاصله آنها از سكوهای نفتی و گاز تغذیه كننده 25 مایل دریایی است. در این فاصله نفت كش ها پهلو گرفته اند. (شكل 1 را نگاه كنید). این زیر ساختار یكی از اهداف استراتژیك نیروهای ائتلاف به حساب می آید.
یكی از بخش های كلیدی طرح عملیات حفاظتی، محافظت از شبه جزیره فاو برای تامین امنیت گروه عملیاتی ضد مین بود. زیرا این گروه در حال مین روبی آب راهه خاور عبدالله بود تا راه دریایی را به سوی ام قصر باز كند. تا تیپ سوم كماندویی (3 cdo Bde) بتواند به طور همزمان ام قصر را اشغال كند. ام قصر به عنوان تنها بندر عمیق عراق، قطب حیاتی برای رساندن كمك های بشردوستانه به حساب می آمد.
فشار بر تسهیلات فرودگاهی و بندرگاهی در كویت به دلیل تهاجم آبی خاكی وسیع و سنگین نیروهای آمریكایی به جزیره فاو، جذابیت خاصی داشت ، زیرا شبه جزیره فاو تنها منطقه ساحلی عراق بود و نیروهای مستقر در آن را می شد از طریق زمین، دریا و هوا پشتیبانی كرد و در عین حال مقراملی نیروی دریایی عراق به شمار می رفت. 40 گروه كماندویی گروه عملیات آبی خاكی
نیروی دریایی سلطنین با استفاده از هلی كوپتر و فراهم كردن لجستیك ضروری برای پشتیبانی از تیپ ساحلی به فاو منتقل شدند. مابقی نیروهای تیپ سوم كماندویی به طور مستقیم از طریق هوا به كویت منتقل شده و در مناطق نزدیك در صحرا مستقر شدند. قرارگاه تیپ سوم كماندویی، هنگ های 40 و 42 و 29 كماندویی نیروی هوایی سلطنتی، اسكادران های مهندسی كماندویی 59 و 131 و سایر نیروهای تیپ تماماص در اختیار عملیات بودند.
این یك عملیات مشتر بود كه حوزه های مسئولیت آن در اختیار فرماندهان یگان های دریایی هوایی و زمینی بود. این عملیات از سوی دیگر یك عملیات «مركب» با نیروی ایالات متحده، تحت فرماندهی كلی ایالات متحده بود. برای فراهم كردن قوای لازم جهت تسخیر ام قصر تفنگداران دریایی آمریكا یگان دریایی اعزامی پانزدهم خود را تحت فرمان تیپ سوم كماندویی قرار داد كه گویای توجه دو جاانبه توسعه یافته نیروی دریایی ما و تفنگداران دریایی آمریكا بود.
عملیات فاو یك حمله كماندویی شبانه كلاسیك هلی كوپتری بود، زیرا اولین اقدام نیروی متعارف زمینی جنگ، دستاورد استراتژیك مهمی به شمار می رفت و در شب 20 مارس 2003، نیروهای تیپ سوم كماندویی در كویت و كشتی های مستقر در خلیج مستقر شدند و آماده بودند تا برای حمله بر 80 فروند هلی كوپتر سوار شوند. پس از چند روز كه اوضاع جوی نامساعد بود شرایط جوی و شرایط روشنایی مناسب حمله بود اما هدف استراتژیك اشغال زیر ساختارهای نفتی به این
معنی بود كه نباید در انجام این عملیات تاخیر كرد. آغاز عملیات راس ساعت 22 به وقت محلی بود و در وحله اول یك سری بمباران بر علیه مواضع شناسایی شده و دشمن انجام گرفت كه با شلیك مهمات تهاجمی مشترك مستقیم (JDAM) آمریكا از هواپیماهای 18- F آمریكایی و توپ های مستقر بر روی هواپیماهای AC-BO همراه بود. گردان چهلم كماندویی انگلستان و نیروهای
آمریكایی بر طبق طرح برنامه ریزی شده در منطقه هدف پیاده شدند و بدون هیچ تلافتی توانستند 230 نفر از نیروهای عراقی را به اسارت بگیرند. علاوه بر این، نیروهایی نیز به طور همزمان از طریق هوا و دریا در سكوهای نفتی و گازی دریایی عراق پیاده شدند.از قبل مشخص كه یكی از بهترین گردان های زرهی ارتش عراق در اطراف بصره سمتقر است و لازم بود تا عدم حمله این گردان به نیروهای كماندویی مستقر در فاو اطمینان حاصل شود. حمله ثانویه هوایی توسط گردان 42 كماندویی و با استفاده از هلی كوپترهای تفنگداران دریایی آمریكا
پس از یك ساعت حركت خود را آغاز كردند. هلی كوپترهای كبرا با استفاده از توپ های تعبیه شده بر روی آنها توانستند سایت های پیاده سازی نیروها را پاكسازی كنند و گردان چهل دو دوم كماندویی در شمال فاو پیاده شد و سریعاً توپسخانه دشمن كه سكوهای نفتی را تهدید می كرد را منهدم كردند و به این ترتیب امنیت مواضع گردان چهلم كماندویی را تامین كردند . حدود یك و نیم ساعت محل پیاده شدن نیروهای كماندویی زیر آتش توپخانه و توپ های دریایی آمریكایی و بریتانیایی قرار داشت كه در جزیره بوبینان كویت مستقر شده بودند. (شكل یك را نگاه كنید) و در عین حال سه كشتی زرم ناو انگلیسی HMS CHATMAN,HMS MARLBOROUGH,HMS
RICHMOND و یك كشتی استرالیایی HMSA ANZAC در این بمباران و گلوله باران شركت داشتند. به دلیل گرد و خاك زیادی كه در منطقه به هوای برخواسته بود، گردان چهل دو دوم كماندویی دید كمی داشت. از حیث تاكتیكی، هلی كوپتر آمریكایی CH-64 Sea knight قرارگاه نیروهای تیپ شناسایی و دیدبانی را به منطقه تحكت كنترل تیپ اتصال داد تا پیش روی خود در طول ساحل دریا را ادامه دهند. با افزایش میزان ابری بودن هوا، حمله متوقف شد و لازم بود تا قرارگاه تیپ به سرعت مساد دارایی های هوایی را شناسایی و با
استفاده از هلی كوپتر های Puma , chinook نیروی هوایی انگلستان، محل حدیدی را برای استقرار نیروهای گردان چهل دوم كماندویی در پایین است را طرح ریزی كنند. با آنكه پیاده سازی نیروها 6 ساعت و در برخی موارد، چندین مایل دورتر از محل استقرار اصلی آنها محافظت شود كه این امر گویای انعطاف پذیری بسیار بالای تیپ سوم كماندویی است.عملیات شبه جزیره فاودر اوایل صلح آن روز، یگان پانزدهم تنفگداران دریایی از مرزهای عراق عبور كرد و برای اشغال بندر ام قصر به طرف ان پیش روی كرد در طول مسیر پیشروی برخی از نیروهای موسوم به فدائیان مدام به این یگان حمله كردند اما نتوانستند به موفقیت چندانی دست یابند و تلفات جدی را به آن وارد كنند. طرح اولیه همواره وابستگی زیاد به هلی كوپتر ها و نیروهای سوار بر آن داشته است. مهندسانی كه از ساحل و وسایل مین روی عملیات خود را انجام می داده اند، جهت كاهش وابستگی عملیات به نیروی هوایی از طریق هاور كرافت هایی از دریاچه ساحل وارد شدند و تلاش كردند سریعاً بیكن (Beacon) (فانوس) را در ساحل سرخ فاو قرار دهند تا فضای لازم برای پیاده سازی زره پوش های سبك را به وجود آمدند.در كل عملیات تیپ كماندویی به طور كامل موفقیت آمیز بود. سطح مقاومت دشمن كمتر از حد انتظار بود.پس از این اقلام تیپ سوم كماندویی در عملیات دیگری مانند حمله گردان چهلم كماندویی به شهرك ابوالخیب در جنوب شرقی بصره شركت كردند كه نقش مهمی را در سقوطه شهر داشت.
رویدادهای عملیات اخیر: رهنمودهایی برای آیندهطبیعت جگ و نحوه انجام عملیات نیروهای بریتانیایی تفسیر كرده و این تفسیر همچنان ادامه خواهند داشت. با آنكه تجربیات عملیاتی اخیر تا حد زیادی بسیاری از نكات اكترین فعلی ما را تاثیر كرد. محیط استراتژیك سریع التغیر آن را برای توسعه توانایی های انعطاف پذیر بریتانیا جهت انجام عملیات نظامی برون مرزی، غیر ضروری نموده است. از این رو وزارت دفاع انگلستان مفهو مشترك و سطح بالایی از عملیات برای آینده ای را توسعه داده است كه توازن مهمی را میان تداوم و تغیری بوجود می آورد.
عملیات اخیر امكان بروز تضاد میان نیروهایی كه از لحاظ اندازه توان و تاكتیك (نامتقارن) با هم تفاوت داشته راتصدیق كرده است. قدرت رزمی ائتلاف غرب به طور فزاینده ای موجب دست زدن دشمن به اقداماتی شد كه ائتلاف غرب به طور فزاینده ای موجب دست زدن دشمن به اقداماتی شد كه آسیب پذیری ذاتی مورد نظرمان از حیث عرف های اخلاقی و قانونی را مسجل كرد. این امر چالش دشواری را به وجود می آورد. اما وزنه مقابل قدرتمند، توانایی مادر پاسخگویی سریع به شرایط غیر منتظره است. این یكی از دلایل نهادینه شدن مفهوم «چابكی» در دكترین جدید وزارت دفاع بریتانیا
است. «چابكی» ابعاد جسمانی و روانی خاص خود را دارد، اما تا حد زیادی به توانایی افراد در تفكر خلاقانه اتخاذ تصمیمات صحیح و پاسخگویی سریع آنها به شرایط غیر منتظره بستگی دارد. چابكی چهارویژگی كلیدی دارد كه بنابر آن، ما نیروهای مسلح بریتانیا را آموزش، تجهیز و سازماندهی می كنیم. عكس العمل (پاسخگویی)، تنومندی، انعطاف پذیری وفق پذیری.چابكی نیروهای نظامی بریتانیایی در جنگ بی شك بزرگترین نقطه قوت آنها است. اما این امر پذیری و زمان موجود به نحوه تسهیم مناسب اطلاعات در میان مرزهای صنعتی و میزان آموزشی مشترك نیروها برای انجام عملیات مشترك بستگی داشت. در آینده باید عملیات مشترك را بیشتر به نیروها آموزش داد و این آموزش ها باید شامل آموزش نحوه عكس العمل مرتب نشان دادن به سطح تاكتیكی بحرانی نیز باشند.تصمیم گیری تاكتیكی اغلب به حدی سریع انجام می شود كه توانایی ارزیابی مجدد در سطح استراتژیك را برجسته می نماید و دو سطح از فرماندهی را دور می زند. از سوی دیگر تصمیمات
استراتژیك اغلب ممكن است به سرعت برای پاسخ به رویدادهای تاكتیكی اتخاذ شوند. این مشكل در آینده از طریق یك سیستم انطباقی فرماندهی و كنترل (C2) مشخص وشد كه مزیت فلسفه فرماندهی و كنترل را مشخص خواهد كرد. این سیستم به ما این امكان را خواهد داد تا روابط بهتری را میان فرماندهی و كنترل كشف كنیم كه به تصمیم گیری خوب در یك محیط غنی اطلاعاتی بستگی دارند. این امر ما را در تطبیق یكپارچگی بیشتر موافقت نامه های موردی فرماندهی و كنترل كه مشخصه ضرور موفقیت ائتلاف هستند یاری خواهد كرد.مفهوم جدید عملیات ابر مبنای مدیریت ریسك از طریق پافشاری بر اهمیت تسهیم اطلاعات بحرانی در مواضع نیروها، شرایط واهداف آنها اتخاذ خواهد شد، اما محافظت فیزیكی همچنان یك عامل مهم خواهد بود.درس كلیدی• عملكرد نیروهای نیروی دریایی سلطنتی (RN ) در اجرای موفقیت امیز اهدافشان توسعه توانایی های مشترك و بدون مرزی نیروی دریایی سلطنتی از زمان «بازبینی استراتژیك دفاعی» را تصدیق كرد.
• عملیات، ارزش استراتژیك محیط دریا برای به كارگیری قدرت رزمی در ورود به جبهه و پدامند را نشان داد. در این راستا از نیروهای آبی، خاكی، هلی كوپترهای مستقر در دریا، موشك های كروز و آفند دریایی و لجستیك در طول عملیات فاو استفاده شد.• توسعه دكترین ترابری و آبی- خاكی بریتانیا به حساب آوردن تجارب آمریكا در طول عملیات نیاز دارد.• عملیات ارزش بالقوه پشتیبانی معیشتی دریایی از نیروهای زمینی را نشان داد.• عملیات اهمیت توسعه توانایی پشتیبانی دریایی آتی بریتانیا را به عنوان بخشی از توان مقاومت و پیش روی دریایی و پروژه های مشترك كشتی های درمان مجروحان را تصدیق كرد.1-4- نقش اصلی نیروی دریایی سلطنتی در عملیات عراق، تحویل نیروهای آبی- خاكی به جبهه جهت حمله به شبه جزیره فاو بود. سایر نقش های این نیرو تضمین ترانزیت امن پرسنل تجهیزات به جبهه از طریق دریا و تضمین دسترسی به نیروهای مشترك و كمك به پشتیبانی دریایی و نیروهای مشترك بود.عملكرد گروه های عملیاتی نیروی دریایی سلطنتی، توانایی ذاتی برون مرزی این سرویس نظامی را در عملیات مدرن ائتلاف را نشان داد. عملیات ارزش استراتژیك دریا برای به كارگیری نیروی رزمی، ورود به جبهبه و گسیل نیروها، نیروهای آبی- خاكی و پشتیبانی آفندی دریایی را نشان داد.2-4- تهدید اصلی متوجه نیروهای دریایی ائتلاف مین های دریایی، موشك های ضد كشتی،
نامتقارن از سوی ناوچه های سریع تهاجمی دریایی بود. هواپیماهای كشت دریایی نیروهای ائتلاف با انجام كشت های مرتب هوایی، ارزش خود را ثابت كردنئد. پشتیبانی ارائه شده توسط ناوگان دریایی مستقر در خلیج فارس نیز بسیار موفق بود و پشتیبانی لیجستیكی را برای نیروهای پیاده شده در ساحل و نیروهای مستر در دریا و نیز پشتیبانی تانكری به نیروی دریایی آمریكا را ارائه نمود.این امر اهمیت لجستیك دریایی و استقلال پشتیبانی كشور میزبان را به عنوان یكی از عوامل توامند ساز در استراتژی عملیات نظامی برون مرزی ثابت كرد.4-4- در طول مرحله اعزام ما به طور مستمر در معرض تهدیدات بالقوهی نامتقارن قرا رداشتیم. نیروی دریایی حفظ امنیت 60 فروند كشتی تجاری ه 90 درصد تجهیزات ضروری بریتانیا را حمل می كردند و نیز 16 شناور بسیار با ارزش نیروی دریایی و هوایی در طول 5 هزار مایل مسافت را به عهده داشت. بیش از 50 درصد از ناوگان اعزامی، نقش اسكورت را به عهده داشتند.پشتیبانی آب نگاری :
9-4- قبل از آغاز عملیات، اداره آب نگاری بریتانیا چهار ده نقشه جدید ناوگانی و 10 ویرایش از نقشه های استاندارد فاوبری را تهیه كرد كه تمام اطلاعات آب نگاری و نیز جزئیات ساحلی خاص را نشان می دادند. شناور HMS ROEBUCK كه یك شناور بازدید ساحلی است مشمولیت این مبرم در آب راهه های شمالی خلیج فارس به ام قصر را به عهده گرفته بود. بررسی های این شناور
موجب گردآوری به هنگام داده های آب نگاری شد كه در اتقا و روز آمد سازی نقشه ها به كار گرفته شدند. این اقدامات موجب افزایش ایمنی ناوبری كشتیرانی نیروهای ائتلاف فشار و به میزان قابل ملاحظه ای آزادی عمل آنها در عبور از مناطق عملیاتی را افزایش داده و موجب تسهیل حمله به شبه جزیره فاو گردید. ظرفیت و توانایی شناور مذكور برای باز گرداندن آبراهه های منتهی به ام قصر نیز استفاده شد تا تحویل كمك های بشردوستانه را امكان پذیر نماید.كشتی های امدادی ناوگاون سلطنتی 9-4- كشتی های امدادی ناوگان سلطنتی مستقر در خلیج دو سومن كل ناوگان كشتی های امدادی ناوگان سلطنتی)، پشتیبانی لجستیكی موثر و انعطاف پذیری را در كل عملیات ارائه كردند. برای مثال شناورهای نوع LEAF این ناوگان، مقادیر قابل ملاحظه ای از سوخت را برای نیروی دریایی آمریكا و سایر كشتی های نیروهای ائتلاف در خلیج فراهم كرد و این نقطه ضعف مهم را برطرف نمود. كشتی های كوچك امدادی نیز برای تحویل آمادها به ساحل و نیز به ناوگان نیروی دریایی و انجام سایر وظایف ضروری مانند تامین آب سالم و انهدام ضایعات را انجام دادند. اما برخی از كبمودها و كاستی های موجود در طراحی و هدایت آنها بخصوص محدودیت های آنها در توانایی آماد (تداركات رسانی) مجدد به چند كشتی در یك دوره ثابت مشخص گردیدند. علاوه بر این
توانایی محدود دفاعی آنها، سطوح ریسك را در زمان ارائه پشتیبانی لجستیكی به یگان های خط مقدم، سطوح ریسك را در زمان ارائه پشتیبانی لجیستیكی به یگان های خط مقدم، به خصوص یگان هایی ه به امر مین روی می پرداختند را افزایش داد. به علاوه نبود ارتباطات امن ماهواره ای در این شناورها مانع از مبادله امن داده ها و مشارك در توانایی شبكه ای با سایر بخش های ناوگان سلنطتی می شد. پروژه MARS بخش قابل ملاحظه ای از ناوگان كشتی های امدادی را بین سال های 2010 تا 2020 با شناورهای جدید عوض خواهد كرد تا توانایی پشتیبانی دریایی مورد نیاز آتی را فراهم نماید.10-4- اعزام كشتی های بیمارستانی RFA ARGUS به منطقه، یكی از بخش های كلیدی طرح نیروهای ائتلاف بود. با آنكه این كشتی مجروح چندان زیادی را دریافت نكرد. اما توانست امكانات درمانی مناسبی را برای مجروحین اولیه عملیات؟ خصوصاً غیر نظامیان عراقی فراهم كند.
11-4- كشتی تعمیراتی FRA DILIGENCE به تعمیر آسیب های جنگی پرداخت و توسط پرسنل آژانس پشتیبانی ناو جنگی تقویت شد. این كشتی تسهیلات مهم پشتیبانیمهندسی درون جبهه ای را فراهم كرد كه امكان انجام تعمیرات ونگهداری (نت) تعدادی از ناوهای جنگی را در دریا بوجود آورد.عملیات ضد مینماموریت انهدام مین در طول عملیات عراق جهت كمك به حفظ خطوط دریایی ارتباطی و پاكسازی مسیر حركت كشتی ها به سمت ام قصر انجام شد. تا امكان رساندن كمك های بشر دوستانه به داخل عراق را به وجود آورد. كلید دستیابی به اهداف ماموریت بشردوستانه، باز كردن آب راهه خود عبدا… بود كه عراق را از كویت جدا م یكند و مسیر دریایی به سمت بندر ام قصر است. شرایط منامین روی در این آب راهه با وجود آب شور، (دید زیر آبی ضعیف و جزر و مدهای سریع و سرعت جریان آب معادل 4 فات در یك كانال باریك كه نقشه های درستی از آن در دست نبود، كار بسیار دشواری بود.
با آغاز عملیات یك گروه عملیاتی ضربتی مین روی گردآوری شد كه شامل 10 فروند شناور مین روب (MCMV) می شد. این امر میزان نیروهای موجود مین روبی بریتانیا (مندرج در پیوست B) را محدود می كرد كه توسط شناور REA SIR BEDIVERE و چهار كشتی از گردان سی و یكم مین روی آمریكا در بحرین مستقر بودند و با عراق 36 ساعت فاصله داشتند، پشتیبانی شد. های كوپترهای مین روبی آمریكا نیز در این بخش از عملیات نیروهای انگلیسی را یاری كردند. همانگونه كه انتظار می رفت، هلی كوپترهای آمریكایی CH- 53 مجهز به مین روب جدید از سوی آمریكا به نیروهای انگلیسی واگذار شدند كه از كشتی های نیروی دریایی سلطنتی انگلستان، آمریكا و نیروهای دریایی سلطنتی استرالیا كه در كنار ناو USS GUNSTON HALL پهلو گرفته بودند به پرواز درآمدند. علاوه بر این شناور های كوپتر بر HMS ROEBUCK در اختیار گروه عملیاتی بود تا داده ها و توانایی دید یابی مسیرها را فراهم كند.نیروی دریایی سلطنتی انگلستان برای تسریع عملیات سیستم مین كوب دریایی «روباه دریا» آلمان را به خدمت گرفت كه برای مقاومت در سرعت بالای جریان آب و فعالیت در دید كم و استفاده از سیتسم .مین روب كنترل از راه دورShallow water بهینه سازی و اصلاح شده بود.عملیات مین روبی با قایق كشت مین روب خور عبدا… آغاز شد تا هرگونه منطقه مین گذاری شده برسد. راه اشغال جزیره فاو توسط نیروهای زمین را ردیابی كند. دو منطقه مین گذاری شده توسط سیستم های راداری مین یاب ردیابی و شناسایی شدند، اما هنوز 70 عدد مین آبی در آب راهه وجود داشتند. این ذهنیت نیروهای مین روب (تخریب چی) را بر پیشروی متمركز كرد و شرایط جوی با بادی به سرعت 60 فات و طوفان های شن تاثیر سوء خود را به جای می گذارد
شناور HMS BROCKLESBY گروه اولیه سطحی مین روبی كه SWMS را كنترل می كردند را رهبری كرد و در مولد بعد فرماندهی USS DEXTROUS, MCMV كه به ناوبری و گزارش ارتباطات دریایی با مابقی تیزوها می پرداختند را بر عهده گرفت. با استقرار شناورهای MCMV مابقی مین های موجود شناسایی و مفهومشدند و به این ترتیب آبراهه باز شد. با آغاز عملیات در آبراهه و بازگشایی آن عملیات قوامی نیروهای آمریكایی وبریتانیایی در ام قصر آغاز شد كه تسوط خوردوهای زیر آبی بدون سرنشین REMUS پشتیبانی می شد.
محاصره ام قصر در چهار روز انجام شد كه مسیر دریایی لازم برای ناوبری این كشتی های تجاری استاندارد و عملیات پاكسازی نیز به موازات آن انجام شدند. حدود 450 موضع زیر آبی منهدم شدند كه 15 مورد آنها مین بودند.
در 28 مارس، شناور HMS SAN Down، شناور RFA SIRGALHAD را به بندرام قصر یدك كشید و اولین محموله حیاتی كمك های بشردوستانه برای مردم عراق را تحویل داد. این مرحله از عملیات یكی از پیشرفته ترین و تاكتیكی ترین عملیات مین روبی بود كه تا به حال انجام شده بود.
دروس كلیدی• ارزش تامین آفند سنگین مستقیم و غیر مستقیم برای پشتیبانی از نیروهای سبك تر، با این عملیات افزایش یافته است. برای ایجاد مزیت های بیشتر برای تیپ های سبك، لازم است تا این نیروها به همراه نیروهای سنگین آموزش ببینند. این مسئله در صدر كارهای آتی ساختار ارتش انگلستان قرار می گیرد.
• تصمیمات تجهیزاتی اتخاذ شده جهت پاسخ به دروس فراگرفته شده از مانور SAIF SAREEII در این عملیات به اثبات رسیدند. • خودروهای سنگین زرهی مانند تانك چلنجر2 Warrior و AS90 در شرایط و محیط های جغرافیایی مختلف این عملیات به خوبی عمل كردند.• ناوگان خودروهای كوچكتر شناسایی توانایی با ارزشی را فراهم كردند كه فلسفه شناسایی مخفیانه را كم اهمیت نشان دا.د این خودروها باز هم كارایی خود را در طول عملیات استقرار ثابت كردند.• مسلسل اصلاح شده SA80A2 تحت شرایط آزمایشی در عراق به خوبی عمل كرد. تامین مسلسل ها سبك و خمپاره انداز SA80 برای این عملیات سبز ارزش بسیار زیادی دارد. • ارتقاء مقاومت حلقه های مندگلوله در این عملیات نقش موثری را در كاهش تلفات داشت. قرار گرفتن این نوع تجهیزات در زمرهی تجهیزات استاندارد، مد نظر قرار گرفته است.دروس كلیدی• توانایی انجام موثر و مطمئن عملیات در شب توانایی و محافظت نیروها را افزایش داد و از سوی دیگر موجب بهبود پشتیبانی لجستیكی نیز شد. وزارت دفاع در حال بررسی مسائل مربوط بهتجهیزات دید در شب است.• زیر ساختارهای عملیات نظامی بدون مرزی باید به اندازه ای فراهم شوند كه در چهارچوب زمانی معینی تامین شوند كه تناسب دسترسی به خدمات پشتیبانی پرسنلی را برای پرسنل اعزامی بریتانیایی در عملیات پشتیبانی شده به خصوص در مكان های گرمسیری را تضمین نمایند.تجهیزات فردی (شخصی)8-5- پئین های سیاه نظامی و البسه سبز رنگ رزمی استاندارد، به ترتیب برای استفاده در دمای بین Cْ35 تا Cْ39 طراحی شده اند. بالاترین دما در جنوب عراق در طول مرحله رزمی جنگ تنها حدود 31 درجه سانتیگراد بود. با وجود این دما رفته رفته تا ماه های تابستان به حدود 21 درجه سانتیگراد افزایش یافت و نیاز به رنگ های مناسب استتار باعث شد تا وزارتدفاع البسه مخصو
ص محرا را برای تمام نیروهای اعزامی تهیه نماید. (این مورد در فصل هشتم بیشتر توضیح داده شده است.) علی رغم كاستی های بوجود آمده در منطقه، لزوم تهیه البسه و ویژه برای مناطق گرمسیری با لحاظ كردن مقاومت آنها در برابر سائیدگی و پارگی و استفاده از مواد سبك وزن برای بهبود را حتی افراد كفاف تمام كاربران را نمی داد. قماش (پارچه) به كار رفته برای برآوردن این تقاضای رو به رشد از سوی سازمان لجستیك دفاعی همچنان در حال بررسی است. اما تمام البسه و تجهیزات فراهم شده برای پرسنل ارتش مورد آزمایش قرار گرفته اند و با ظاهری قابل قبول
و به اصلاح «مشتری پسند» به آنان ارائه شدند و براساس كیفیت بالا و استاندارد قابلیت اطمینان تامین شدند. پرسنل وزارت دفاع در طول مرحله تولید و بعد از آن، با پیمانكاران ملاقات كردند تا از رعایت استانداردهای مورد نیاز مطمئن شوند و در آمادگاه های ذخیره سازی اقلام، وارسی های اتفاقی (راندوم) البسه داده شده را انجام می دادند.
ادامه خواندن مقاله در مورد عمليات در عراق: درسهايي برآينده
نوشته مقاله در مورد عمليات در عراق: درسهايي برآينده اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.