Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد راديكال زير مدول ها

$
0
0
 nx دارای 77 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چكیده:در این پایان نامه همه حلقه ها یكدار و جابجائی و همه مدول ها یكانی هستند این پایان نامه شامل یك مقدمه و هفت فصل است. فصل اول شامل هدف، پیشینه تحقیق و روش كار می باشد. فصل دوم شامل تعاریف و قضایای مقدماتی است. فصل سوم شامل خواص اساسی زیر مدول های اول است. فصل چهارم شامل خواص –M رادیكالها است هدف عمده فصل پنجم برهان قضیه زیر می باشد. قضیه 1: فرض كنیم R یك حلقه باشد. آن گاه R در فرمول رادیكال صدق می كند در صورتی كه یكی از شرایط زیر برقرار باشد.الف) برای هر -R مدول آزاد F,F در فرمول رادیكال صدق كند.ب) برای هر مدول A، .ج) R تصویر همومرفیسم S است كه S در فرمول رادیكال صدق می كند.د) برای هر R- مدول A faithful، A در فرمول رادیكال صدق كند.در فصل ششم R یك دامنه ایده آل اصلی است و A مدول آزاد Rn در نظر گرفته شده است. و هدف عمده فصل ششم و هفتم برهان قضیه زیر می باشد.قضیه 2: فرض كنیم R یك دامنه ایده آل اصلی و P, A=Rn زیر مدولی از A باشد. آن گاه عبارات زیر هم ارزند.الف: P جمعوند مستقیم A اس ت.ب: P بسته است.ج: اگر آن گاه P اول است و dim P<n . مقدمه:در سال 1991 R.L.McCasland و M.E.Moore مقاله ای تحت عنوان رادیكال های زیر مدول ها نوشتند این پایان نامه شرحی است بر مقاله فوق. فصل اول این پایان نامه شامل هدف و پیشینه تحقیق می باشد. فصل دوم شامل تعاریف و قضایای مقدماتی است. فصل سوم خواص زیر مدول های اول می باشد. فصل چهارم شامل خواص -M رادیكال ها می باشد.فصل پنجم با تعریف مفاهیم پوش یك زیر مدول یا E(B) و M-radB شروع شده است. و ارتباط بین زیر مدول های تولید شده توسط آنها با رادیكال زیر مدول ها بررسی شده و همچنین شرایط هم ارزی كه یك حلقه می تواند در فرمول رادیكال صدق كند بررسی شده است.در فصل ششم حلقه R یك حلقه PID و مدول A نیز مدول آزاد Rn در نظر گرفته شده است و نشان می دهیم اگر B زیر مدول A باشد آن گاه اگر و تنها اگر dim B=dim A و در فصل هفتم با تعریف مدول های بسته نشان داده می شود كه اگ ر R دامنه ایده آل اصلی و P , A=Rn زیر مدول A باشد آن گاه شرایط زیر هم ارزند.1) P جمعوند مستقیم A است. 2) P بسته است. 3) اگر باشد آن گاه P اول است و dim P<n . فصل اول:هدف، پیشینه تحقیق و روش كار هدف: بررسی خواص اساسی از زیر مدول های اول و خواص -M رادیكالها و هدف نهایی بررسی مفاهیم پوش یك زیر مدول و برهان قضیه 1 و 2 گفته شده در مقدمه و چكیده پایان نامه می باشد. پیشینه تحقیق و روش كار:برای گردآوری این پایان نامه از ژورنالهای مختلف ریاضی در گرایش جبر موجود در كتابخانه های معتبر مانند IPM استفاده شده است و هنوز در هیچ كتاب درسی در سطح كارشناسی ارشد و دكترا مفاهیم فوق نوشته و بررسی نشده است. فصل دوم:تعاریف و قضایای مقدماتی تعریف(1-2): مجموعه R همراه با دو عمل دوتائی + و . را یك حلقه گوئیم اگر، الف) (R , +) یك گروه آبلی باشد.ب) به ازاء R a,b,c ، a(b c) = (a b)cج) به ازاء هر R a,b,c (قانون توزیع پذیری چپ) a(b+c) = ab+ac(قانون توزیع پذیری راست) (b+c) a= ba+caتعریف(2-2): حلقه R را تعویض پذیر(یا جابجائی) گوئیم هر گاه: تعریف(3-2): اگر حلقه R نسبت به عمل ضرب دارای عضو همانی باشد آنگاه این عضو را با 1R، یا به طور ساده با 1، نمایش می دهیم و آن را یكه R می نامیم تذكر: در سراسر پایان نامه R حلقه جابجایی و یكدار فرض می شود.تذكر: اگر R حلقه ای یكدار بوده و به ازاء هر داشته باشیم ab=ba=1 آنگاه a را یك واحد(یا عضو وارون پذیری) می نامیم.تعریف(4-2): گوئیم حلقه R بدون مقسوم علیه صفر است هر گاه: یا تعریف(5-2): هر حلقه جابجائی، یكدار و بدون مقسوم علیه صفر را دامنه صحیح می نامیم.تعریف(6-2): زیر مجموعه S از حلقه R یك زیر حلقه R است اگر: تعریف(7-2): زیر حلقه I از R را ایده آل R نامیم هر گاه: تعریف(8-2): ایده آل I از حلقه R را، ایده آل سره نامند هر گاه: و می نویسیم :تعریف(9-2): ایده آل P از حلقه R را ایده آل اول نامند هر گاه: یا تعریف(10-2): اگر I یك ایده آل از حلقه R باشد آنگاه: را حلقه خارج قسمتی R بر I نامند.تذكر: اگر R جابجائی و یكدار باشد آنگاه نیز جابجائی و یكدار است.لم(11-2): فرض كنید P ایده آل حلقه R باشد آنگاه:P ایده آل اول است اگر و تنها اگر دامنه صحیح باشد. تعریف(12-2): دامنه صحیح D را دامنه ددكنید نامند هر گاه هر ایده آل آن به صورت حاصل ضرب، ایده آلهای اول باشد.تعریف(13-2): ایده آل سره M از حلقه R را ایده آل ماكزیمال نامند هر گاه M داخل هیچ ایده آل سره از R قرار نگیرد.تعریف(14-2): فرض كنیم R حلقه جابجائی و یكدار باشد. در این صورت R را یك میدان نامیم هر گاه هر عضو ناصفر آن دارای وارون ضربی باشد.لم(15-2): فرض كنیم R حلقه و M ایده آلی از حلقه R باشد آنگاه:M یك ایده آل ماكزیمال R است اگر و تنها اگر میدان باشد. تعریف(16-2): فرض كنیم X زیر مجموعه ای از حلقه R باشد. فرض كنیم خانواده همه ایده آلهای R شامل X باشد. آنگاه را ایده آل تولید شده توسط X نامیده و با علامت(X) نمایش می دهند.تذكر: علامت X مولدهای ایده آل(X) نامیده می شود.اگر در این صورت گویند(X) یك ایده آل متناهیا تولید شده است.تذكر: در حالت خاص وقتی كه X={a} باشد داریم: تعریف(17-2): حلقه R را یك حوزه ایده آل اصلی نامیم هر گاه R حوزه صحیح باشد و هر ایده آل آن توسط یك عضو تولید شود.تعریف(18-2): در حلقه R، گوئیم عنصر b,a را می شمارد و می نویسیم a | b هر گاه: تعریف(19-2): عنصر p را در حلقه R اول گوییم هر گاه: یا تعریف(20-2): حلقه R را حوزه تجزیه یكتا گویند هر گاه R حوزه صحیح باشد و هر عضو آن را بتوان به صورت حاصلضرب متناهی و منحصر بفرد از عناصر اول نوشت.تعریف(21-2): ایده آل P از حلقه R را یك ایده آل اولیه نامیم هر گاه اولا و ثانیا تعریف(22-2): فرض كنیم I ایده آل حلقه R باشد. رادیكال ایده آل I را به صورت نمایش می دهند و عبارت است از: لم(23-2): اگر R یك حلقه و I ایده آلی از حلقه R باشد در اینصورت كه در آن P ایده آل اول حلقه R و شامل I است.لم(24-2): اگر P یك ایده آل اولیه باشد آنگاه رادیكال P یك ایده آل اول است. تعریف(25-2): فرض كنیم Q یك ایده آل اولیه باشد و داشته باشیم ، آنگاه گوئیم Q یك ایده آل -P اولیه است.مثال(26-2): در حلقه Z از اعداد صحیح به ازاء هر عدد اول p ایده آل تولید شده توسط p كه آن را به صورت(p) نمایش می دهیم یك ایده آل اول است. مثال(27-2): ایده آلهای (p4) , (p3) , (p2) و ; و ایده آلهای اولیه هستند زیرا: پس (pn) یك -(p) اولیه است.تعریف(28-2): عنصر a در حلقه R را خودتوان گوئیم هر گاه a2=a. تعریف(29-2): ایده آل I از حلقه R را ایده آل رادیكال نامند هر گاه .تعریف(30-2): فرض كنیم R’ . R دو حلقه باشند نگاشت را یك همومورفیسم حلقه نامند هر گاه: تذكر: اگر f پوشا نیز باشد یك اپی مرفیسم و اگر f یك به یك باشد آنگاه f یك منومورفیسم نامیده می شود.تعریف(31-2): اگر f اپی مرفیسم و منومرفیسم باشد آنگاه f یك ایزومرفیسم نامیده می شود.تعریف(32-2): فرض كنیم R یك حلقه یكدار و M گروهی آبلی باشد. اگر تابعی مانند موجود باشد به قسمی كه در شرایط زیر صدق كند گوئیم M یك -R مدول چپ است. تذكر: -R مدول راست مشابها تعریف شود.تعریف(33-2): فرض كنیم M یك -R مدول، و N زیر مجموعه غیر تهی از M باشد در اینصورت گوئیم N زیر مدول M است و می نویسیم هر گاه: (1 (2 تعریف(34-2): منظور از زیر مدول تولید شده توسط m از -R مدول M، مجموعه ای به صورت زیر است: تعریف(35-2): فرض كنیم P یك زیر مدول از -R مدول M باشد. گوئیم P زیر مدول سره M است هر گاه باشد.تعریف(36-2): فرض كنیم R یك حلقه و F یك -R مدول باشد. در اینصورت گوئیم F یك -R مدول آزاد است هر گاه خانواده از عناصر F موجود باشد به قسمی كه هر عضو F را بتوان به صورت منحصر به فرد از تركیبات خطی این عناصر نوشت. بعبارت دیگر: تعریف(37-2): فرض كنیم M و N دو R مدول باشند. در اینصورت نگاشت f از M به توی N را یك همریختی R- مدولی بین M و N نامید هر گاه شرایط زیر برقرار باشد: تعریف(38-2): اگر یك همریختی -R مدولهای M و N باشد منظور از هسته f و تصویر f مجموعه هایی به شكل زیر هستند: لم(39-2): اگر یك همزیختی -R مدولی باشد در اینصورت Kerf , Imf به ترتیب زیر مدولهای N و M هستند.قضیه(40-2): فرض كنیم یك همریختی -R مدولی باشد و فرض كنیم A زیر مدول M و B زیر مدول N باشد. در اینصورت f(A) و f-1(B) به ترتیب زیر مدولهای N و M هستند و بالاخره: قضیه(41-2): اگر یك اپی مرفیسم باشد در اینصورت تناظری یك به یك بین زیر مدولهای A از M كه شامل Kerf هستند و زیر مدولهای B از N برقرار است و این تناظر، حافظ جزئیت است یعنی: تعریف(42-2): فرض كنیم A یك -R مدول و P زیر مدول آن باشد. گوییم P زیر مدول اول A است هر گاه باشد و برای و از بتوانیم نتیجه بگیریم كه .تعریف(43-2): زیر مدول N از -R مدول M را اولیه نامند هر گاه:1) N زیر مدول سره M باشد.2) یا تعریف(44-2): فرض كنیم R یك حلقه و B یك -R مدول باشد. در اینصورت پوچساز B مجموعه ای به صورت زیر می باشد: تعریف(45-2): -R مدول M را تابدار گویند هر گاه برای هر عضو مخالف صفر M مثل .تعریف(46-2): -R مدول M را بدون تاب گوئیم هر گاه برای هر و برای هر ، اگر داشته باشیم rm=0 بتوان نتیجه گرفت كه r=0 یا m=0 .تعریف(47-2): -R مدول M را متناهیا تولید شده گویند هر گاه اعضاء در M موجود باشد به طوریكه هر عضو M را بتوان به صورت تركیب خطی از این عناصر با ضرایب در R نوشت.تعریف(48-2): فرض كنیم R حلقه و M یك -R مدول باشد. در اینصورت گوئیم M در شرط زنجیری صعودی(A.C.C) برای زیر مدولهایش صدق می كند هر گاه هر زنجیر صعودی از زیر مدولهایش ایستا باشد. یعنی برای هر زنجیر صعودی به صورت زیر: ی موجود باشد بطوریكه برای هر k كه داشته باشیم Mn=Mk .تعریف(49-2): حلقه R را یك حلقه نوتری می گوئیم هر گاه هر زنجیر صعودی از ایده آل هایش ایستا باشد یعنی اگر: یك زنجیر صعودی دلخواه از ایده آلهای R باشد آنگاه موجود باشد، به طوریكه برای هر داشته باشیم: تعریف(50-2): حلقه R را آرتینی می گوئیم هر گاه هر زنجیر نزولی از ایده آل هایش ایستا باشد یعنی اگر یك زنجیر نزولی دلخواه از ایده آلهای R باشد آنگاه موجود باشد، به طوریكه برای هر داشته باشیم:Ak=Anتعریف(51-2): فرض كنیم R یك حلقه و یك خانواده از -R مدولها باشد و {fi} یك خانواده از همریختی های -R مدولی بین Mi و Mi-1 باشد. در اینصورت رشته: را دقیق گویند هر گاه Imfi+1=kerfi .تعریف(52-2): -R مدول P را تصویری گویند هر گاه برای هر رشته دقیق مثل و هر همومرفیسم یك همریختی بین P و A مثل موجود باشد به قسمی .تعریف(53-2): -R مدول M را ضربی گویند هر گاه برای هر زیر مدول N از M یك ایده آل از حلقه R مانند I موجود باشد بطوریكه N=IM.تعریف(54-2): -R مدول M را یكانی گویند هر گاه برای هر داشته باشیم: .تعریف(55-2): فرض كنیم M یك -R مدول و N زیر مدول M باشد. در اینصورت گویند N جمعوند مستقیم M است هر گاه زیر مدول N’ از M موجود باشد به قسمتی كه: تعریف(56-2): -R مدول M را صادق گویند هر گاه AnnM=0.تعریف(57-2): فرض كنیم R حلقه جابجائی و I ایده آل R باشد. یك تجزیه اولیه برای I بصورت است بطوریكه Qiها، -Pi اولیه باشند. این تجزیه را تجزیه اولیه كاهش یافته نامیم هر گاه شرایط زیر برقرار باشد:1) P1، ;;..، Pn، n ایده آل اول متمایز R باشند.2) به ازاء هر j=1,2,…..,n داشته باشیم .قضیه(58-2): فرض كنیم R حلقه جابجائی و یكدار بوده و B یك -R مدول باشد كه در شرط A.C.C روی زیر مدولهایش صدق می كند. در این صورت هر زیر مدول A از B، یك تجزیه اولیه كاهش یافته دارد. لم(59-2): فرض كنیم R حلقه جابجائی و یكدار و B یك -R مدول باشد در این صورت اگر زیر مدول C از B دارای تجزیه اولیه باشد آنگاه C دارای تجزیه اولیه كاهش یافته است.لم(60-2): هر -R مدول تصویر همریخت یك -R مدول آزاد است.برهان: فرض كنیم M یك -R مدول باشد و عناصر M را توسط مجموعه ، اندیس گذاری كرده و بدین ترتیب FM كه مجموعه ای به صورت زیر است به عنوان یك -R مدول آزاد در نظر گرفته می شود. پس هر عضو FM به صورت می باشد كه در آن و . اكنون تابع را با ضابطه زیر تعریف می كنیم: به وضوح خوش تعریف و همریختی پوشا از FM به M می باشد.لم(61-2)(قانون مدولی ددكیند): فرض كنیم A و B و C زیر مدولهایی از -R مدول M بوده و فرض كنیم باشد. در این صورت داریم: برهان: ابتدا فرض كنیم در این صورت و .چون است لذا و موجود است به قسمی كه x=b+c. از آنجاییكه است لذا . اما و و A یك زیر مدول است لذا است لذا و می باشد. پس است یعنی .برعكس: فرض كنیم باشد لذا و موجود است به قسمی كه x=b+c اما و از طرفی لذا می باشد. پس و لذا .تعریف(62-2): را یك مجموعه مرتب جزئی می گوئیم هر گاه سه خاصیت زیر برقرار باشد: تعریف(63-2): فرض كنیم یك مجموعه مرتب جزئی باشد و یك زیر مجموعه در اینصورت عضو u از را یك كران بالا برای می گویند اگر برای هر ، داشته باشیم .تعریف(64-2): رابطه روی را مرتب كلی می گوئیم اگر مرتب جزئی باشد و برای هر x و y كه در قرار دارند همواره یا .لم زرن(65-2): فرض كنیم یك مجموعه مرتب جزیی و با ترتیب كلی باشد( دلخواه است)، در این صورت اگر دارای كران بالا در باشد آنگاه دارای عضو ماكزیمال است.تعریف(66-2): یك -R مدول ساده است هر گاه تنها زیر مدول های M، M,{0} باشند، N زیر مدول ماكزیمال M است اگر و تنها اگر یك -R مدول ساده باشد.تعریف(67-2): فرض كنیم M یك -R مدول و N زیر مدول M باشد. مجموعه از R را با (N:M) نمایش می دهیم كه در حالت خاص اگر N=0 آن گاه را نابود ساز M می نامیم و آن را با نمایش می دهیم.لم(68-2): (N:M) ایده آلی روی R است.تعریف(69-2): فرض كنیم M یك R- مدول بوده و P ایده آل اول R باشد P را وابسته به M گوئیم هر گاه وجود داشته باشد و به طوری كه . مجموعه همه ایده آلهای اول وابسته به M را با AssR(M) نمایش می دهیم. فصل سوم:خواص اساسی از زیر مدولهای اول خواص اساسی از زیر مدولهای اول(1-3) تعریف: فرض كنیم R یك حلقه و M یك -R مدول باشد. زیر مدول حقیقی N از -R مدول M را اول یا(-P اول) گوییم هر گاه برای هر r از R و برای هر m از M كه داشته باشیم: یا . به سادگی دیده می شود كه P=(N:M) یك ایده آل اول است.(2-3) تعریف: فرض كنیم M یك -R مدول و N زیر مدول M باشد. N را جمعوند مستقیم M گوییم هر گاه برای بعضی زیر مدول N’ از M .(3-3) تعریف: فرض كنیم A یك دامنه صحیح و M یك -A مدول باشد. یك عضو را عضو تابدار گوییم اگر یعنی توسط عناصر غیرصفر A خنثی می شود. عضوهای تابدار M تشكیل زیر مدول از M می دهند. این زیر مدول كه زیر مدول تابدار نام دارد با T(M) نشان داده می شود.(4-3) تعریف: اگر T(M)=0 مدول M را مدول فارغ از تاب می نامیم.(5-3) مثال: هر جمعوند مستقیم از یك مدول فارغ از تاب اول است. به ویژه هر زیر فضای حقیقی از یك فضای برداری اول است.برهان: فرض كنیم M مدولی فارغ از تاب و N یك جمعوند مستقیم آن باشد لذا داریم: (K زیر مدول دلخواه M) در نتیجه . فرض كنیم نتیجه می گیریم . از آنجایی كه و متعلق به N هستند پس نیز متعلق به N می شود. همچنین پس . لذا پس در نتیجه یعنی نتیجه می گیریم فرض كنیم . داریم لذا . M مدول فارغ از تاب است، پس .لذا پس . لذا N زیر مدول اول است. به ویژه چون هر فضای برداری یك مدول فارغ از تاب است و هر زیر فضای آن نیز جمعوند مستقیم است پس هر زیر فضای یك فضای برداری اول است.(6-3) تعریف: فرض كنیم M یك -R مدول باشد، زیر مدول N از M را محض گوییم هر گاه به ازای هر ، .(7-3) نتیجه: زیر مدول حقیقی N از -R مدول فارغ از تاب M، محض است اگر و تنها اگر N اول باشد و N:M={0}.برهان: فرض كنیم M یك -R مدول فارغ از تاب باشد لذا T(M)=0 و N زیر مدول حقیقی M باشد كه محض است. پس داریم به ازای هر . نشان می دهیم N اول است. فرض كنیم و لذا پس لذابرای بعضی nهای متعلق به N M مدول فارغ از تاب است پس r=0 لذا پس N زیر مدول اول است. حال نشان می دهیم N:M={0}. فرض كنیم متعلق به N:M باشد، آنگاه لذا . از طرفی پس rN=rM فرض كنیم لذا وجود دارد nای متعلق به N كه rm=rn در نتیجه r(m-n)=0 و و M مدول فارغ از تاب است پس m-n=0 در نتیجه m=n پس ، از طرفی پس N=M كه به تناقض می رسیم زیرا N زیر مدول حقیقی M است این تناقض ناشی از فرض نادرست پس N:M={0}.برعكس: فرض می كنیم N زیر مدول حقیقی از -R مدول فارغ از تاب M باشد و N اول باشد و N:M={0}. نشان می دهیم N زیر مدول محض است یعنی به ازای هر داریم اگر r=0 حكم برقرار است. فرض كنیم باشد. در نظر می گیریم در نتیجه وجود دارد mای متعلق به M به طوری كه x=rm همچنین . لذا ، N زیر مدول اول است لذا یا . چون لذا پس یعنی .حال فرض كنیم لذا وجود دارد n ای متعلق به N كه x=r n و پس زیر مدول است بنابر تعریف(33-2) لذا پس . از I و II نتیجه می شود یعنی N زیر مدول محض M است. (8-3) مثال: زیر مدول تابدار T(M) از مدول M روی یك دامنه صحیح اول است اگر .برهان: . پس T(M) زیر مدول حقیقی M است. حال فرض كنیم و عضوهایی از M را در بر دارد كه پوچساز آنها غیرصفر باشد لذا . پس وجود دارد ای متعلق به R كه a(re)=0 پس (ar)e=0 و چون لذا Ann(e)=0 پس داریم ar=0 ( دامنه صحیح) پس داریم r=0 لذا یعنی T(M) اول است.(9-3) مثال: فرض كنیم B ابر حلقه، حلقه A باشد یعنی . در این صورت برهان: چون ، پس B می تواند یك -A مدول باشد(بنا به تعریف(32-2) و چون P ایده ال اول B است لذا P زیر مجموعه حقیقی B است(بنا به تعریف(9-2)داریم {به ازای هر }= P:ABفرض كنیم (P ایده ال اول) به ازای هر ، ، و(بنا به تعریف(7-1)) حال فرض كنیم(P ایده ال اول B) به ازای هر (10-3) تعریف: مجموعه شامل همه مقسوم علیه های صفر روی M را با ZR(M) نمایش می دهیم. به عبارت دیگر داریم:{ وجود داشته باشد متعلق به M كه (11-3) مثال: {0} زیر مدول اول از -R مدول M است اگر و تنها اگر AnnR(M)=ZR(M).برهان: فرض كنیم {0} زیر مدول اول از -R مدول M باشد نشان می دهیم AnnR(M)=ZR(M). قبل از اینكه حكم را ثابت كنیم نكته ای را بیان می كنیم:نكته: اگر N زیر مدولی از -R مدول M باشد داریم N:RM=AnnR(M/N) برهان: داریم فرض كنیم لذا داریم r(M/N)=0M/N پس r(m+N)=0 به ازای هر .پس به ازای هر لذا پس به همین ترتیب لذا AnnR(M/N)=N:RM حال به اثبات مثال می پردازیم.فرض كنیم پس rM=0 یعنی rm=0 به ازای هر . {0} زیر مدول اول M است پس {0} زیر مدول حقیقی M است، لذا وجود دارد متعلق به M كه rm0=0 پس لذا حال فرض كنیم پس وجود دارد متعلق به M كه {0}.rm=0 زیر مدول اول و پس از طرفی بنا بر نكته گفته شده (0):M=AnnR(M) پس یعنی پس طبق I و II داریمAnnR(M)=ZR(M)برعكس: فرض كنیم AnnR(M)=ZR(M). ثابت می كنیم {0} زیر مدول اول است. زیرا اگر M={0} آن گاه ZR(M)={ } و AnnR(M)=R و در حالی كه طبق فرض داریم R=AnnR(M)=ZR(M)={ }. پس حتما {0} زیر مدول حقیقی M است. حال فرض كنیم یعنی لذا پس . پس {0} زیر مدول اول -R مدول M است.(12-3) گزاره: a) فرض كنیم N زیر مدول اولیه از -R مدول M باشد آنگاه N اول است اگر و تنها اگر N:M ایده ال اول R باشد.b) اگر k زیر مدول -P اولیه از M باشد كه شامل یك زیر مدول -P اول است آنگاه k نیز -P اول است.برهان: (a)- فرض كنیم N زیر مدول اول -R مدول M باشد، ثابت می كنیم N:M ایده ال اول است. را در نظر می گیریم كه . پس به ازای هر . فرض كنیم ، لذا وجود دارد كه پس لذا و N اول است پس یا ولی ما فرض كردیم پس و N اول است پس یا ولی زیرا اگر باشد چون N زیر مدول M است می شود كه با (*) تناقض دارد. لذا حتما . پس N:M ایده ال اول حلقه R است.برعكس: فرض كنیم N زیر مدول اولیه باشد و N:M ایده ال اول R باشد. نشان می دهیم N زیر مدول اول است. در نظر می گیریم ، چون N اولیه است وجود دارد عدد صحیح مثبتی چون k كه یعنی كه به ازای هر لذا ایده ال اول است پس لذا N زیر مدول اول است.b) K زیر مدول -P اولیه از M و شامل زیر مدول -P اول است. فرض كنید كه در آن . در این صورت عدد صحیح و مثبت مانند m وجود دارد بطوریكه یعنی . بنابراین . اما نتیجه می دهد و بنابراین . بطور خلاصه و نتیجه می دهد و لذا K یك زیر مدول اول از M است بنابراین K:M=Rad(K:M)=P، یعنی K یك زیر مدول -P اول از M است. (13-3) تعریف: فرض كنیم R یك حلقه باشد. اگر به ازای هر وجود داشته باشد xی متعلق به R به طوری كه axa=a آنگاه حلقه R را مطلقا مسطح می گوییم.(14-3) تذكر: بنا به آنچه در [7] صفحه 169، تمرین 12 آمده است هر ایده ال اولیه از یك حلقه مطلقا مسطح اول است.(15-3) نتیجه: اگر M یك مدول روی حلقه مطلقا مسطح R باشد آن گاه هر زیر مدول اولیه از M اول است. برهان: N زیر مدول اولیه M است و حلقه R، مطلقا مسطح است لذا بنا بر تذكر(14-3) N:M ایده ال اول است.فرض كنیم چون N اولیه است، وجود دارد عدد صحیح مثبتی چون k به طوری كه لذا به ازای هر پس و N:M ایده ال اول است پس لذا N زیر مدول اول است.(16-3) قضیه: فرض كنید N زیر مدول حقیقی از -R مدول M باشد و N:M=P. آن گاه احكام زیر معادلند:a) N یك زیر مدول اول از M است.b) M/N یك –R/P مدول فارغ از تاب است.c) N:M(r)=N به ازای هر r متعلق به R-P.d) N:MJ=N به ازای هر ایده ال J زیر مجموعه P نباشد.e) N:R(e)=P به ازای هر e متعلق به M-N.f) N:RL=P به ازای هر زیر مدول L از M كه به طور حقیقی شامل N .g) Ass(M/N)={P}.h) P=ZR(M/N).برهان: زیر مدول حقیقی M و P=N:M و N زیر مدول اول است. نشان می دهیم M/N یك –R/P مدول است. زیرا لذا به ازای هر i.حال نشان می دهیم M/N مدول فارغ از تاب است. فرض كنیم در نتیجه پس وجود دارد به طوری كه و چون و N اول است پس . بنابراین r+P=P در نتیجه AnnR/P(m+N)=0 لذا مدول M/N یك، -R/P مدول فارغ از تاب است. .فرض كنیم M/N یك –R/P مدول فارغ از تاب است یعنی T(M/N)=0 نشان می دهیم N:M(r)=N به ازای هر r متعلق به R-P. چون پس كه P=0R/P داریم. اما بنا بر فرض خلف و M/N فارغ از تاب است.AnnR/P(m+N)=0بنابراین r+P=P یعنی كه یك تناقض است لذا .فرض كنیم J یك ایده ال از حلقه R باشد بطوریكه لذا عضوی مانند موجود است. اكنون . فرض كنید یعنی و به ویژه و لذا اما و لذا بنابر بنابراین در نتیجه . .داریم N:MJ=N به ازای هر نشان می دهیم N:R(e)=P به ازای هر . فرض كنیم یعنی به ازای هر لذا . چون پس به ازای هر j پس به ازای هر j. لذا در نتیجه یعنی حال فرض كنیم در نتیجه . طبق فرض در نتیجه لذا لذا وجود دارد jای به طوری كه از طرفی) (e پس یعنی به ازای هر j لذا به ازای j=1 داریم . چون حلقه R جابجایی است لذا در نتیجه و و ; یعنی به ازای هر j كه با (*1) تناقض دارد. این تناقض ناشی از فرض نادرست است لذا یعنی فرض زیر مدول M باشد، وجود دارد پس بنا بر فرض اكنون بنابراین N:L=P فرض كنیم به ازای هر زیر مدول L از M به طور حقیقی شامل N، N:RL=p نشان می دهیم N زیر مدول اول است. زیر اگر داریم لذا پس یعنی لذا به همین ترتیب عكس این مطلب نیز درست است و لذا (*) برقرار است.از طرفی N:N=R پس لذا N زیر مدول اول است ما باید دو مطلب را ثابت كنیم.ابتدا اینكه P یك ایده ال اول حلقه R است و دوم اینكه Ass(M/N)={P} قبلا از اثبات شده است لذا P ایده ال اول حلقه R است. اكنون فرض كنیم . در اینصورت از طرف دیگر چون پس و بنابر فرض بنابراین و لذا Ass(M/N)=P . .فرض كنیم Ass(M/N)={P}، نشان می دهیم P=ZR(M/N). از فرض نتیجه می شود وجود دارد به طوری كه AnnR(x)=P. و زیرا اگر m+N=N آن گاه AnnR(x)=R=P یعنی N:RM=R لذا N=M كه مخالف فرض گزاره است.پس لذا پس حال فرض كنیم لذا وجود دارد طوری كه لذا و چون Ass(M/N)={P} لذا لذا . . .فرض كنیم P=ZR(M/N)={وجود داشته باشد كه } نشان می دهیم N زیر مدول اول است. لذا پس N زیر مدول اول است.(17-3) گزاره: اگر N یك زیر مدول از -R مدول M بوده و P=N:M یك ایده ال ماكزیمال R باشد. آن گاه N زیر مدول اول است. بویژه m M یك زیر مدول اول از –R مدول M است، برای هر ایده ال ماكزیمال m از R به طوری كه .برهان: فرض كنیم N:M=P یك ایده ال ماكزیمال R باشد، لذا R/P یك میدان است و M/N یك –R/P مدول است زیرا: لذا M/N به عنوان یك فضای برداری روی میدان R/P می تواند در نظر گرفته شود. همچنین M/N یك –R/P مدول فارغ از تاب است زیرا وجود دارد به طوری كه (r+P) (m+N)=0M/Nطبق خواص فضای برداری m+N=0 لذا یعنی T(M/N)=N=0M/N لذا بنابر قضیه(16-3)، N زیر مدول اول است.تذكر: N زیر مدول حقیقی M است زیرا اگر N=M آن گاه P=N:M=R كه با ماكزیمال بودن P در تناقض است.حالت خاص: فرض كنیم m یك ایده ال ماكزیمال R باشد. آن گاه mM یك زیر مدول اول M است اگر باشد، طبق فرض داریم mM زیر مدول حقیقی M است.{ به ازای هر m’ متعلق به به ازای هر ( زیرا اگر mM:M=R آن گاه R M=mM و R حلقه یكدار است لذا M=mM كه با فرض در تناقض است) ولی m ایده ال ماكزیمال حلقه R است پس از رابطه(*) نتیجه می شود m=mM:M=P و چون m ایده ال ماكزیمال است لذا P، هم ماكزیمال می شود پس بنا به قسمت اول گزاره mM زیر مدول اول است.(18-3) نكته: در [4]، صفحه 200 و گزاره 9 آمده است اگر M یك –R مدول نوتری و m یك ایده ال ماكزیمال باشد آن گاه زیر مدول حقیقی از M یك زیر مدول –m اولیه است اگر و تنها اگر برای بعضی kهای صحیح مثبت. حال گزاره ای را بیان می كنیم كه نتیجه(17-3) می باشد و مشابه گزاره 9، صفحه 200 در [4] است.(19-3) گزاره: فرض كنیم N زیر مدول حقیقی از –R مدول M باشد و فرض كنیم m ایده ال ماكزیمال R باشد، در اینصورت N، -m اول است اگر و تنها اگر . در نتیجه اگر N یك زیر مدول –m اول باشد، آن گاه هر زیر مدول حقیقی M شامل N نیز –m اول است.برهان: طبق فرض داریم N زیر مدول حقیقی M و m ایده ال ماكزیمال R است.فرض كنیم N، -m اول باشد نشان می دهیم .m=N:M و N زیر مدول اول است لذا بنا بر گزاره(12-3) قسمت a N:M ایده ال اول است. فرض كنیم .و N، -m اول است لذا به ازای هر داریم لذا به ازای هر داریم لذا یعنی پس داریم برعكس: فرض كنیم ایده آل ماكزیمال و N زیر مدول حقیقی M باشد نشان می دهیم N زیر مدول –m اول است.{به ازای هر k متعلق به M و }= N:Mدر گزاره(17-3) نشان دادیم كه m=mM:M، همچنین داریم لذا پس ایده ال ماكزیمال است لذا N:M=R یا m=N:M اگر N:M=R داریم و R حلقه یكدار پس و لذا M=N كه با فرض در تناقض است. لذا m=N:M پس N:M ماكزیمال است لذا بنا برگزاره(17-3)، N زیر مدول اول است و چون m=N:M، لذا N، -m اول است اگر k زیر مدول حقیقی M باشد كه N را در بر داشته باشد چون N، -m اول است پس در نتیجه و m ایده ال ماكزیمال لذا k نیز –m اول می شود.برای اثبات گزاره(20-3) دو گزاره كه به ترتیب در صفحات 29 و 32 در [5] مطرح شده است را بیان می كنیم.گزاره(1): فرض كنید M یك –R مدول و N یك زیر مجموعه غیر تهی از M باشد آن گاه احكام زیر معادلند:a) N زیر مدول M است.b) RN=N.c) به ازای هر و به ازای هر .برهان: طبق تعریف زیرمدول و تعریف RN معادل بودن احكام فوق بدیهی است.گزاره(2): فرض كنیم M یك –R مدول چپ غیر صفر با مجموعه مولد متناهی باشد. آن گاه هر زیر مدول حقیقی از M مشمول یك زیر مدول ماكزیمال است. بویژه M زیر مدول ماكزیمال دارد.برهان: فرض كنید k زیر مدول حقیقی M باشد. وجود دارد دنباله متناهی از اعضای M مثل x1,x2,…,xn به طوری كه M=K+Rx1+…+Rxn فرض كنیم دنباله x1,x2,…,xn كوتاهترین دنباله ای است كه همراه با k، M را تولید می كند قرار می دهیم L,L=K+Rx2+…+Rxn زیر مجموعه حقیقی M است زیرا دنباله x2,…,xn دنباله ای كوتاهتر از x1,x2,…,xn است. قرار می دهیم P را مجموعه همه زیر مدولهای حقیقی M شامل L,L زیر مجموعه حقیقی M است و شامل L نیز هست لذا و در اینصورت P غیرتهی است.P با رابطه یك مجموعه مرتب به ترتیب جزیی است. (رجوع شود به(62-2)زیر مدول N از M شامل L واقع در P است اگر و تنها اگر زیرا اگر آنگاه N زیر مدول حقیقی M و شامل L است. لذا . اگر در اینصورت N زیر مدول حقیقی M و شامل L است. پس حتما زیرا اگر آن گاه N=M كه تناقض است. فرض كنیم یك زنجیر غیرتهی از مجموعه مرتب به ترتیب جزیی P باشد. قرار می دهیم .ادعا: V زیر مدول M است. برهان: فرض كنید در اینصورت لذا از آنجایی كه یك زنجیر است لذا و چون Ny زیر مدول M است. لذا بنا بر گزاره(1) داریم لذا . پس V زیر مدول M است. x1 در هیچ یك از اعضای زنجیر وجود ندارد لذا نشان دادیم كه هر زنجیر غیرتهی در P یك كران بالا در P دارد كه همان اجتماع است. لذا بنا به اصل ماكزیمال، P دارای یك عضو ماكزیمال است. مانند N، لذا زیر مدولی از M كه از N بزرگتر باشد. در ضمن x1 را هم شامل نباشد در P وجود ندارد در نتیجه .پس N زیر مدول حقیقی ماكزیمال M شامل k است. در حالت خاص قرار می دهیم k=0.(20-3) گزاره: اگر N زیر مدول ماكزیمال –R مدول M باشد آن گاه N زیر مدول اول بوده و N:M ایده ال ماكزیمال R است.برهان: از آنجایی كه N زیر مدول ماكزیمال است پس N زیر مدول حقیقی M است و همچنین M/N یك –R مدول ساده است(رجوع شود به (66-2) پس دوری می شود یعنی وجود دارد به طوری كه حال تعریف می كنیم. f همومورفیزم پوشاست زیرا: به ازای هر واضح است كه تابع f پوشاست. بنابر قضایای همومورفیزم داریم:(mR ساده) اگر P=ker f آن گاه P ایده ال ماكزیمال R است. پس N:M ایده ال ماكزیمال است لذا بنا بر گزاره(17-3)، N زیر مدول اول است.(21-3) نتیجه: اگر M یك مدول متناهیا تولید شده باشد، آن گاه هر زیر مدول حقیقی از M مشمول یك زیر مدول اول است. ادامه خواندن مقاله در مورد راديكال زير مدول ها

نوشته مقاله در مورد راديكال زير مدول ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>