nx دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
نظریه سیستمها در مدیریت
نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع كاملترین و جدیدترین چارچوب فكری است كه بشر امروزی در راه كشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است كه مرحله تكامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع كرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوه تفكر : سیر تكاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحله جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :
1ـ مرحله منطق ارسطویی،2ـ مرحله منطق تجربی ،3ـ مرحله منطق سیستمی ،منطق ارسطویی
منطق ارسطو یا طرز فكر ارسطویی خود در واقع سنتز یا تركیب كاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس كار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به كلیات می رسید و پس از استقرا به شیوه قیاس می رفت كه برعكس استقرا بررسی قضایا از كل به جزء است . اعتقاد بر این است كه روش استدلال مبتنی بر تصورات كلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است كه او را مؤسس فلسفه مبتنی بر كلیات عقلی می دانند .
اساس فلسفه افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فكر سقراط است ، به این صورت كه به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلكه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی كه چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند كه به حواس درك نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال
نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یكی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مكان و ابدی وكلی . بنابراین پدیده های اطراف ما كه به ذهن میرسند پرتو یا انعكاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون كاملترین منطق دوره خود را ارائه داده و معروف است كه ضمن رد نظریه افلاطون گفته است :
« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »ارسطو به عنوان واضع منطق چنین ارائه طریق می نماید كه چون زبان و سخن وسیله بروز فكر و عقل انسان است ، می بایستی چگونگی الفاظ و دلالتهای آنها و تركیبشان را برای جمله بندی معلوم كنیم تا از ابهام و اشتباه جلوگیری شود . سپستصور و تصدیق ، ذاتی و عرضی ، جزئی و كلی را مشخص نمود و ضمن ارائه معیارهای مفهومی از قبیل قضایای شرطیه و حملیه ، صغری و كبری و نحوه اخذ نتیجه وصورت بستن قیاس ، انواع برهان را تمیز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود .
اساس منطق ارسطو استدلال قیاسی است ـ قیاس از سه قضیه تركیب می شود و قضیه سوم نتیجه ای است كه از دو قضیه دیگر حاصل می گردد . قضیه اول را كبری و دوم را صغری می نامند و این دو قضیه می بایستی قبلاً ثابت یا ثبت فرض شده باشند . به عنوان مثال انسان می میرد ( قضیه كبری ) ، سقراط انسان است ( قضیه صغری ) ، پس سقراط می میرد ( نتیجه ) یك نوع استدلال قیاسی است .
به طوری كه ملاحظه می شود اصول استدلال قیاسی ناشی از یك نوع عمل ذهنی است كه حتی ذهن هم عمل مهمی انجام نمی دهد ، زیرا نتیجه در واقع در بطن مقدمه است و به همین علت تا زمانیكه بشر در قالب منطق ارسطو فكر می كرد پیشرفت بسیار كند بود و حتی می توان گفت كه ركود فكری برای بیست قرن به بشر مستولی گشت . دوره ركود فكری كه قرون وسطی زمان مشخص آن است دارای خصوصیاتی به این شرح بوده است :
1ـ در این دوره كسب علم فقط در انحصا طلاب علوم دینی بود . پدیده های فیزیكی ( عینی ) برمینای عوامل متافیزیكی ( تصوری ) توجیه می شد . به وضوح كسب علم جنبه جزمی یا دگماتیستی داشت ، به این صورت كه علم فقط در تایید آن چیزی كه قبلاً مورد قبول قرار گشته بود ، مورد استفاده قرار می گرفت .2ـ دانشمندان دوره قرون وسطی تصور می كردند كه دانشمندان قدیم درخت علم را به حد كمال رسانیده اند و دیگر چیزی نیست كه به آن اضافه كرد و وظیفه
متأخرین فقط یادگیری است و برای هر كس كافی بود كه در اثبات نظر خود متوسل به عقیده یكی از گذشتگان شود و پذیرش فكر قدما به حدی آمیخته با تعصب بود كه مخالفان را تكفیر و حتی اعدام می كردند ( كما اینكه در مورد گالیله ایتالیایی چنین حكمی صادر شد ، زیرا او نظریه حركت زمین را عرضه كرد و چون این نظر مخالف فكر قدما بود به اعدان محكوم شد ، ولی چون از نظر خود عدول نمود و توبه كرد از مرگ نجات یافت ) .منطق ارسطویی به خاطر علل و اسبابی كه در زیر اشاره می كنیم به تدریج از رونق افتاد :
1ـ اختراع دستگاه چاپ كه انتشار كتاب یا وسیله حمل و انتقال دانش را آسان نمود ،2ـ در اثر تسلط عثمانیها بر یونان بسیاری از دانشمندان یونانی به همراه كتابهایی قدیمی به ایتالیا و دیگر نقاط اروپا مهاجرت كردند و اروپاییان مستقیماً به منابع دانش دست یافتند ،
3ـ ایجاد اختلافات مذهبی كه به تأسیس مذهب پروتستان منتهی گردید و در میان تمام مردم غرب جنبشی فكری آغاز شد ،4- كشف آمریكا و راه دریای به اسیا كه میدان وسیعی برای رابطه اروپاییان با سرزمین های دیگر فراهم كرد .اگر چه می توان این موارد را ظاهراً موجب تجدید حیات علم و ادب ( رنسانس ) به حساب آورد ولی به هر حال این علل خود معلول پیشنهادی دیگری هستند در هر صورت در اوایل قرن شانزدهم زمینه برای مخالفت با منطق ارسطویی آماده شد و فرنسیس بیكن انگلیسی ( 1560ـ1625) روش علمی خود را بر مشاهده ، تجربه و استقرا بنا نهاد .
رنه دكارت فرانسوی ( 1596ـ1650) نقص منطق بیكن را كه بی توجهی به قدرت تفكر بود رفع نمود و با اختراع هندسه تحلیلی و تكمیل جبر و مقابله و رسالات فلسفی متعدد ، قدرت فكر بشر را در بررسی مسائل و پدیده های جهانی به ثبوت رساند .
مباحث مربوط به نحوه تفكر و اساس تشخیص حقیقت و راه صواب از خطا به آخرین مراحل خود رسیده بود و در اینجا بود كه ایجاب می كرد فكری قوی راهنمای جتمعه دانشمندان گردد و نقطه عطفی درتاریخ علم به وجود آورد . امانوئل كانت (1724ـ1804) این مهم را انجام داد . كانت در كشف حقیقت موجودات ، حس و تجربه را تنها وسیله علم پنداشت و درمیزان اعتماد به معلومات به نیروهای سه گانه ذهن اشاره می كند كه عبارتند از : حس ، فهم و عقل . با توجه به این سه
قوه ، بحث مربوط به صحت و سقم یك پدیده را موضوع نقادی عقل مطلق نظری قرار داد . كانت با ارائه بحث دیگری تحت عنوان نقادی عقل مطلق عملی پدیده های رفتاری را در قالب علم اخلاق توجیه می نماید . مباحث مربوط به فلسفه كانت بسیار پیچیده می باشد و در زمان او كاملترین مباحث فلسفی را شامل می گشت . با ساده كردن بیش از حد این فلسفه ، شاید بتوان گفت كه به نظر كانت انسان قدرت درك امور را به طور مطلق ندارد ، بلكه فقط قادر به درك امور به طور نسبی می باشد .
بحث فلسفه كانت را با اشاره به اهمیت آن از زبان مرحوم محمد علی فروغی به اتمام می رسانیم . بر اساس استنتاجات دانشمند مذكور در سده شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا اندیشمندانی ظاهر شدند كه معتقد بودند كه در ظرف دو هزار سال اخیر علم و حكمت چندان پیشرفتی نكرده و سیرش تقریباً متوقف مانده است ، از این لحاظ به فكر چاره افتادند و روشهایی تازه برای تحقیق علمی ایجاد كردند و به همین علت در سده هفدهم و هیجدهم جنبش علمی و فلسفی بسیار گسترده ای در اروپا روی داد . كلیه رشته های علمی از قبیل نجوم ، ریاضیات طبیعیات به كلی زیر ورو گردید و آنقدر توسعه یافت كه از قلمرو فلسفه خارج شد و فیلسوفان مجبور شدند آنها را به علمای متخصص واگذارند . فلسفه نیز خود وارد مرحله جدیدی شد و كانت فیلسوف آلمانی با ارائه نظریه نقادی خود ورق فلسفه را نیز برگردانید .
ادامه خواندن مقاله نظرية سيستمها در مديريت
نوشته مقاله نظرية سيستمها در مديريت اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.