Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله بررسي وضعيت سيستم هاي اطلاعات بيوشيمي آزمايشگاه هاي بيمارستان هاي آموزشي درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشکي

$
0
0
 nx دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی وضعیت سیستم های اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاه های بیمارستان های آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، 1385 چکیدهسابقه و هدف: فعالیت اصلی بخش بیوشیمی بالینی، فراهم کردن اطلاعات مربوط به بیوشیمی به منظور مدیریت بیماران می باشد. مدیریت اطلاعات تولید شده در این بخش، نیاز به یک سیستم اطلاعاتی دارد که در این پژوهش وضعیت سیستمهای اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی درمانی شهید بهشتی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی، 13 سیستم اطلاعات بیوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه مطابق با حجم جامعه بود. داده ها به روش مشاهده و پرسش و به وسیله ابزارهای چک لیست و پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در 100 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی، هر سه نوع داده های مربوط به بیمار، نمونه ها و تستها جمع آوری می شود.با وجود این که در کلیه این سیستمها به منظور جمع آوری داده ها از فرم درخواست آزمایش، برچسب نمونه و کامپیوتر استفاده می گردد ولی فقط در 08/23 درصد آنها از شبکه های ارتباطی بدین منظور استفاده می شود. در این سیستمها، پردازش داده ها توسط نرم افزارهای پردازش داده و اتوآنالایزرها صورت می گیرد و نرم افزارهای آماری فقط در 69/7 درصد آنها مورد استفاده قرار می گیرد. در 100 درصد سیستمها نیز، اطلاعات توسط برگه های گزارش دهی و کامپیوتر توزیع می شود در حالی که در هیچ یک از این سیستمها از کارت مادر و وسایل سمعی- بصری بدین منظور استفاده نمی گردد.46/78 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی دارای افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات هستند.همچنین یافته ها نشان می دهد که 92/76 درصد این سیستمها به صورت مستقل و 08/23 درصد آنها به سیستم اطلاعات بیمارستان متصل می باشند.نتیجه گیری: با وجود این که به بعضی از اجزای سیستم توجه می شود ولی برخی اجزا مورد بی توجهی قرار گرفته است که بیشتر به دلیل عدم مکانیزاسیون کامل سیستمهای اطلاعات بیوشیمی می باشد. کلمات کلیدی: آزمایشگاه بالینی، سیستم اطلاعات بیوشیمی، پردازش داده های بیوشیمی، تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مقدمهبیوشیمی علمی است که درباره ترکیبات و واکنشهای شیمیایی موجودات زنده بحث می کند. در بیوشیمی پزشکی، بازتابهای ناشی از تغییرات این واکنشها و رابطه آنها با بیماریهای مختلف مورد بررسی قرار می گیرد (1).شیمی بالینی، بیوشیمی بالینی یا شیمی پاتولوژی جزئی از آزمایشگاه بالینی است که در اواخر قرن 19 با انجام تستهای ساده بر روی اجزای مختلف خون و ادرار به وجود آمد. متعاقبا، تکنیکها و روشهای دیگری نیز به کار گرفته شدند. امروزه بخشهای بیوشیمی آزمایشگاهها اغلب مکانیزه شده اند و آزمایشات انجام شده در آنها پایش شده و از نظر کنترل کیفیت مورد بررسی قرار می گیرند (2). این بخش، انواع آزمایشات کمی و کیفی را بر روی نمونه هایی مانند خون، ادرار، مایع مغزی- نخاعی، مایع آمنیوتیک، مدفوع، خلط، بافتهای بدن و دیگر مواد انجام می دهد (2، 3، 4) ولی به طور متداول، اغلب آزمایشات بر روی خون و سرم انجام می گیرند تا انواع مواد و ترکیبات شیمیایی خون را مشخص نمایند و از این طریق موارد غیرطبیعی را نشان دهند (5).فعالیت اصلی بخش بیوشیمی بالینی، فراهم کردن اطلاعات مربوط به بیوشیمی به منظور مدیریت بیماران می باشد. این اطلاعات زمانی دارای ارزش هستند که دقیق و معتبر باشند و پزشک را برای یک تشخیص درست راهنمایی کنند (6). بیش از 700 تست بیوشیمی وجود دارد که حدود 3/1 تستهای آزمایشگاهی را تشکیل می دهد (2، 7). نتایج حاصل از این تستها در تأیید یا رد یک تشخیص، پیش آگهی، پایش و غربالگری موارد بیماری مورد استفاده قرار می گیرد (6، 8).تعداد تستها به دلیل ایجاد روشهای تشخیصی جدید و پیدایش آنالایزرهای خودکار به طور شگرفی در 20 سال اخیر افزایش یافته و در نتیجه، میزان داده ها و اطلاعات ایجاد شده توسط آنها نیز به طور نسبی زیاد شده است. نیاز برای پردازش این داده ها، مدیزیت اطلاعات تولید شده و ارائه آنها به روش منظم، دقیق و بموقع به بخشهای دیگر بیمارستان، منجر به استفاده از سیستمهای اطلاعاتی گردیده است (9، 10).سیستم اطلاعات بیوشیمی سیستمی برای مدیریت داده ها و فعالیتهای بخش بیوشیمی است. این سیستم جمع آوری، پردازش و توزیع یا ذخیره اطلاعات را به عهده دارد و بخش بیوشیمی بر اساس آن فعالیتهای تخصصی، مدیریتی و مالی خود را انجام می دهد (3، 11، 12، 13، 14). این سیستم اطلاعاتی مانند هر سیستم اطلاعاتی دیگر دارای اجزایی است که شامل داده، سخت افزار (ابزار و ماشین)، نرم افزار (برنامه ها و روشهای کاری)، افراد و شبکه های ارتباطی می باشد (15) که در این پژوهش، وضعیت سیستمهای اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی درمانی شهید بهشتی از نظر وجود این اجزا مورد بررسی قرار می گیرد. مواد و روش هااین پژوهش از نوع توصیفی است. جامعه پژوهش شامل 13 سیستم اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاههای بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی می باشد. حجم نمونه منطبق بر حجم جامعه است. در این پژوهش، گردآوری داده ها به روش مشاهده و پرسش به وسیله ابزارهای چک لیست و پرسشنامه بوده است و تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آمار توصیفی و در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی می باشد. یافته هادر زمینه داده های موجود، یافته های حاصل نشان می دهد که 100 درصد سیستم های اطلاعات بیوشیمی دارای داده های مربوط به بیمار، نمونه ها و تستها هستند (جدول 1).با وجود این که در کلیه این سیستمها (100 درصد) به منظور جمع آوری داده ها از فرم درخواست آزمایش، برچسب نمونه و کامپیوتر استفاده می گردد ولی فقط در 08/23 درصد آنها از شبکه های ارتباطی بدین منظور استفاده می شود. در 92/76 درصد آنها از فرم های کاغذی و در31/92 درصد از دفاتر ثبت پذیرش درخواستها استفاده می شود. بارکد در هیچ یک از این سیستم ها مورد استفاده قرار نمی گیرد. در این سیستمها، پردازش داده ها توسط نرم افزارهای پردازش داده و اتوآنالایزرها صورت می گیرد و نرم افزارهای آماری فقط در 69/7 درصد آنها مورد استفاده قرار می گیرد. در 100 درصد سیستمها نیز، اطلاعات توسط برگه های گزارش دهی و کامپیوتر توزیع می شود در حالی که در هیچ یک از این سیستمها از کارت مادر و وسایل سمعی- بصری بدین منظور استفاده نمی گردد. از خطوط شبکه ارتباطی نیز فقط در 08/23 درصد آنها استفاده می شود (جدول 2).46/78 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی دارای افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات هستند (جدول 3).همچنین یافته ها نشان می دهد که 92/76 درصد این سیستمها به صورت مستقل و 08/23 درصد آنها به سیستم اطلاعات بیمارستان متصل می باشند (جدول 4).بحثتیتز بیان کرده که داده های مربوط به بیمار، نمونه ها و تستها به عنوان واحدهای اساسی اطلاعات در یک LIS می باشند و باید در سیستم اطلاعاتی هر بخشی از آزمایشگاه وجود داشته باشند (3) که در سیستمهای اطلاعاتی تحت مطالعه نیز، تمام این داده ها موجود هستند.در ارتباط با ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه جمع آوری داده ها، به طور میانگین در 54/61 درصد سیستمهای اطلاعات بیوشیمی از فرم درخواست آزمایش، برچسب نمونه، انواع فرمهای کاغذی، دفاتر ثبت درخواستها، کامپیوتر و خطوط شبکه استفاده می گردد و در هیچ یک از این سیستمها به علت عدم مکانیزاسیون کامل از بارکد استفاده نمی شود. پزشک به علل مختلف، اقدام به درخواست آزمایش می کند و پرستاران، این درخواستها را همراه با سایر داده های مورد نیاز در فرم درخواست وارد کرده و به آزمایشگاه می فرستند (16، 3). همچنین بیشاپ در مورد برچسب نمونه ها می گوید که نمونه ها باید در زمان جمع آوری و توسط فرد جمع آوری کننده، برچسب زده شوند تا از دقیق و درست بودن داده های برچسب نمونه، اطمینان حاصل شود (17). در سیستمهای مکانیزه که می توانند به آنالایزرها نیز متصل شوند هر نمونه که توسط سیستم به صورت خودکار بارکد زده شده است به داده های فرم درخواست مخصوص به خود مرتبط می شود (18). همچنین تیتز بیان می کند که مراکزی که سیستم اطلاعات بیمارستانی دارند وارد کردن داده ها از طریق کامپیوتر صورت می گیرد (3). در سیستمهای اطلاعاتی تحت مطالعه نیز که به صورت نیمه مکانیزه هستند و درخواستها به صورت دستی به آزمایشگاه ارسال می شود وجود فرم درخواست کاغذی و برچسب نمونه ها برای وارد کردن داده ها ضروری است ولی در سیستمهای مکانیزه که درخواست پزشک از طریق شبکه توسط کامپیوتر آزمایشگاه و بخشهای بیوشیمی دریافت می شود ارسال فرم درخواست کاغذی یک دوباره کاری است. در این سیستمها به دلیل عدم مکانیزاسیون کامل از بارکد به منظور شناسایی نمونه ها استفاده نمی گردد، بنابراین باید از برچسب نمونه استفاده شود. در سیستمهای تحت مطالعه از دفاتر ثبت پذیرش درخواستها در 31/92 درصد و از انواع فرمهای کاغذی در 92/76 درصد موارد استفاده می شود. یزدیان در این باره می گوید که اغلب آزمایشگاهها، دفاتر مخصوصی برای پذیرش بیمار و ثبت آزمایشات درخواست شده دارند (19). در سیستمهای مکانیزه به دلیل ثبت پذیرش بیمار و درخواستهای آزمایش در کامپییوتر، نیازی به این دفاتر نیست هر چند که از آنها به عنوان پشتیبان در سیستمهای کامپیوتری استفاده می شود که در صورت خراب شدن و یا از کار افتادن این سیستمها می توان مورد استفاده قرار داد. فرم های کاغذی نیز شامل برگه های دفترچه بیمه یا برگه های دیگر می باشد که اغلب در مورد درخواستهای بیماران سرپایی یا موارد اورژانسی به کار می رود که از این موارد تا حد امکان نباید استفاده شود و درخواستها در فرم درخواست نوشته شود.در این سیستمها در 08/23 درصد موارد به دلیل وجود سیستم اطلاعات بیمارستان از خطوط شبکه ارتباطی استفاده می گردد ولی به علت عدم مکانیزاسیون کامل از بارکد و وسایل سمعی- بصری استفاده نمی شود.در ارتباط با ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد استفاده در زمینه پردازش داده ها این نتایج حاصل شد که در کلیه سیستمهای اطلاعات بیوشیمی به منظور پردازش داده ها از اتوآنالایزرها و نرم افزارهای پردازش داده استفاده می شود که در این دستگاهها، برنامه های انجام آزمایشات و پردازش داده های حاصل تعریف شده است. در 92/76 درصد آنها از اسپکتروفتومتر و کلریمتر؛ در 85/53 درصد از فلیم فتومتر، 08/23 درصد الکتروفورز و در 69/7 درصد از PH متر و کالومتر استفاده می گردد. بیشاپ در زمینه تجهیزات بخش بیوشیمی می گوید که با وارد شدن اولین اتوآنالایزر توسط تکنیکون، دستگاههای خودکار دیگری نیز ایجاد شدند. افزایش حجم تستها، سریعتر شدن زمان گردش کارها و کاهش دادن هزینه ها باعث ایجاد فشار در زمینه توسعه و بهبود اتوآنالایزرها شده است. امروزه، انواع اتوآنالایزرها وجود دارند که می توانند اغلب تستهای بیوشیمی را آنالیز کرده و محاسبات لازم را انجام دهند. همچنین وی بیان می کند که بیشتر دستگاههای پردازش داده های آزمایشگاهی به صورت اجزای کامپیوتری هستند که با نرم افزارهای خاص به یک یا چند آنالایزر و سیستم اطلاعات آزمایشگاه متصل هستند (17). در کلیه سیستمهای اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه نیز، به منظور پردازش داده ها از اتوآنالایزرها استفاده می شود که توسط نرم افزارهایی برنامه ریزی شده و تقریبا قادر به انجام و محاسبه اغلب تستها می باشند. در این سیستمها از نرم افزارهای آماری به علت عدم شناخت اهمیت و کاربرد آنها کمتر استفاده می شود در حالی که این نرم افزارها، قابلیت بالایی برای محاسبه و نمایش شاخصهای آماری تستها دارند. در ارتباط با ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد استفاده در زمینه توزیع اطلاعات، نتایج نشان می دهد که در کلیه سیستمهای اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه به منظور توزیع اطلاعات از برگه گزارش دهی و کامپیوتر استفاده می شود. از کارت گزارش دهی تجمعی در 39/15 درصد و خطوط شبکه های ارتباطی نیز در 08/23 درصد این سیستمها استفاده می گردد. لینه در این باره می گوید که فعالیت نهایی آزمایشگاه، گزارش دهی نتایج است که گزارش آزمایشگاهی را به وجود می آورد (18). یک روش دیگر برای گزارش دهی به نام گزارش دهی متوالی نیز وجود دارد که در آن، آزمایشگاه از یک کارت مادر یا کارت گزارش دهی تجمعی (CRC ) استفاده می کند. در طول دهه گذشته، کامپیوترها به عنوان یک ابزار ضروری در آزمایشگاهها شناخته شده اند. تأثیر آنها بر روی مدیریت اطلاعات در مراحل قبل و بعد آزمایش، بیشتر از تأثیر آنالایزرهای خودکار در مرحله آنالیز نمونه ها بوده است. در سیستمهای اطلاعات کامپیوتری، نتایج به صورت دستی یا از طریق رابطهای آنلاین، مستقیما وارد سیستم می شود (20). همچنین لینه می گوید که در سیستمهای مکانیزه، نتایج مستقیما از طریق پرینترها و یا منیتور بخشها در دسترس کاربران قرار می گیرد که در این صورت، سرعت دستیابی به اطلاعات افزایش می یابد (18). در سیستم های اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه به دلیل عدم وجود پرونده الکترونیکی کامل در بیمارستانها (حتی در بیمارستانهایی که سیستم اطلاعات بیمارستان دارند) که نتایج از طریق شبکه در آن قرار بگیرد با وجود سیستمهای اطلاعاتی مکانیزه و نمایش نتایج توسط منیتور بخشها نیز، همچنان باید از برگه های گزارش دهی در کنار شبکه کامپیوتری استفاده کرد. در سیستمهای اطلاعاتی نیمه مکانیزه، نتایج به صورت دستی وارد کامپیوتر می شود سپس پرینت نتایج گرفته شده و در اختیار بخشها قرار می گیرد. از دفاتر ثبت نتایج نیز در 62/84 درصد سیستم های اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه استفاده می شود. یزدیان می گوید که اغلب آزمایشگاهها، دفتر مخصوصی برای ثبت نتایج آزمایشات دارند (19). با توجه به این که در همه این سیستمها، نتایج وارد کامپیوتر شده و پرینت گرفته می شود نیازی به این دفاتر نیست مگر این که به عنوان پشتیبان از آنها استفاده شود. در 54/61 درصد این سیستمهای اطلاعاتی از تلفن استفاده می شود. هنری می گوید که گزارشات شفاهی یا تلفنی یک مشکل بزرگ در بسیاری از آزمایشگاهها هستند (20) بنابراین نباید از تلفن برای این منظور استفاده کرد. از کارت مادر و وسایل سمعی _ بصری نیز در هیچ یک از سیستم های اطلاعاتی تحت مطالعه استفاده نمی شود. در ارتباط با افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات بخشهای بیوشیمی، نتایج نشان می دهد که در کلیه سیستم های اطلاعات بیوشیمی تحت مطالعه، کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه و تکنسین ها به طور کامل در جمع آوری داده ها فعالیت می کنند. به منظور پردازش داده های حاصل در 31/92 درصد این سیستمها، تکنولوژیستها فعالیت دارند و برای این منظور در هیچ یک از آنها، متخصص بیوشیمی وجود ندارد. برای توزیع اطلاعات نیز، کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه به طور کامل در تمام سیستمهای تحت مطالعه فعالیت می کنند. – افرادی که در زمینه جمع آوری داده های بخشهای بیوشیمی فعالیت می کنند شامل کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه هستند که بیمار را پذیرش کرده، فرم درخواست را تحویل می گیرند، موارد ثبت شده را با داده های هویتی بیمار چک کرده و بیمار را در زمینه کارهایی که باید/ نباید قبل از نمونه گیری انجام دهد، راهنمایی می کنند. همچنین تکنسینها که نمونه ها را جمع آوری کرده، برچسب می زنند سپس آنها را آماده، ذخیره و به بخش منتقل می نمایند. – افرادی که در زمینه پردازش داده های بیوشیمی فعالیت می کنند شامل تکنولوژیستها هستند که مرحله به مرحله، تستهای درخواستی را انجام می دهند، نتایج را ارزیابی و تفسیر می نمایند، داده ها را با همدیگر تلفیق کرده و آنالیزهای آماری بر روی آنها انجام می دهند، مسائل به وجود آمده را بررسی، حل و در صورت نیاز خدمات مشاوره ای ارائه می دهند. همچنین متخصص بیوشیمی که نتایج به دست آمده از پردازش داده ها را مرور کرده و آنها را از نظر کنترل کیفیت مورد بررسی قرار می دهد و در صورت نیاز، توضیحاتی را به صورت تفسیری به این گزارشات اضافه می نماید و نیز رئیس هر بخش که نتایج را تأیید کرده و اجازه گزارش دهی نتایج و اطلاعات مورد نیاز را می دهد. – افرادی که در زمینه توزیع اطلاعات بیوشیمی فعالیت می کنند شامل کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه هستند که نتایج و گزارشات مورد نیاز را ارائه می دهند (21، 18، 8، 22، 23). هنری می گوید که نیروی انسانی مهمترین جزء در هر فعالیت مراقبت بهداشتی است. همچنین وی ابراز می دارد که هر سازمانی، روشی برای طبقه بندی جایگاههای شغلی دارد که شامل مشخص کردن سطوح یا انواع جایگاههای موجود در سازمان می باشد. وظایف و مسئولیتهای هر جایگاه، اساس تعیین افراد در آن جایگاه شغلی می باشد (20). در سیستمهای اطلاعات بیوشیمی نیز هر فردی متناسب تحصیلات و قابلیتهای خود، جایگاه شغلی خاصی دارد که وظایف مخصوص به خود را انجام می دهد. در این سیستمها، تمام جایگاههای شغلی در ارتباط با جمع آوری داده ها وجود دارند. در زمینه پردازش داده ها در 31/92 درصد این سیستمها، تکنولوژیست وجود دارد که با توجه به نقش آنها در پردازش داده ها، باید این جایگاه شغلی در کلیه سیستمهای اطلاعاتی وجود داشته باشد تا پردازش داده ها به صورت دقیق و درست انجام گیرد. در زمینه توزیع اطلاعات نیز کارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه به طور کامل فعالیت می کنند. ولی به طور کلی، همه این افراد باید در زمینه مفهوم و نقش سیستمهای اطلاعاتی در بخشهای خود توجیه شده و دانش و اطلاعات لازم را در این زمینه کسب نمایند. در زمینه ویژگی سیستمهای اطلاعات بیوشیمی در بخشهای تحت مطالعه، قابل ذکر است که92/76 درصد این سیستمها به صورت مستقل و 08/23 درصد آنها به سیستم اطلاعات بیمارستان متصل است. واجلاتوس در مقاله ای بیان کرده که برای راه اندازی یک سیستم اطلاعات مکانیزه باید زیرساختار تکنولوژی اطلاعاتی سیستم در بخشهای مربوط و بیمارستان وجود داشته باشد. همچنین، وی ابراز کرده که سیستمهای اطلاعاتی موجود در آزمایشگاه ممکن است به صورت مستقل و جدای از سایر سیستمهای اطلاعاتی باشند. همبسته کردن اینها با سایر سیستمها بستگی به اهداف و اصول همبسته کردن، میزان تبادل اطلاعات، کاربرپسند بودن، قابل اعتماد و مقیاس پذیر بودن آنها دارد. ولی به طور کلی با مکانیزه کردن این سیستمها و اتصال آنها به یکدیگر، تبادل اطلاعات به آسانی و به شیوه ای مناسب صورت می گیرد. وی در مورد تجربه راه اندازی سیستم اطلاعات آزمایشگاه در بیمارستان جی. جنی ماتاز یونان ذکر می کند که قبل از راه اندازی سیستم اطلاعات مکانیزه، در بخش بیوشیمی فقط آنالایزرها به یک کامپیوتر مستقل، متصل بودند (24). نتایج این بررسی نیز نشان داد که بیمارستانها و بخشهای آزمایشگاهی بیمارستانهای تحت مطالعه – به عنوان مراکز بزرگ بهداشتی و درمانی- در حال مکانیزه شدن هستند و با ایجاد زیرساختار تکنولوژی اطلاعات و شبکه های ارتباطی، سیستمهای دستی جای خود را به سیستمهای مکانیزه داده اند ولی این مکانیزاسیون به میزان کم و در اغلب سیستمها به صورت ناقص می باشد که به دلی ل فقدان زیرساختار مکانیزاسیون کامل در بخشهای بیوشیمی، آزمایشگاهها و دیگر بخشهای بیمارستان است و باعث شده اغلب سیستمها به صورت نیمه مکانیزه و مستقل باشند و تبادل داده و اطلاعات مورد نیاز به راحتی صورت نگیرد. جدول 1: توزیع فراوانی مطلق و نسبی داده های قابل گردآوری در سیستم های اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه فراوانی نوع داده ها تعداد درصد داده های مربوط به بیمار 13 100 داده های مربوط به نمونه 13 100 داده های مربوط به تست 13 100 جدول 2: توزیع فراوانی مطلق و نسبی ابزارها و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد استفاده در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات بخش بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه فراوانی نوع تجهیزات تعداد درصد در زمینهجمع آوری داده ها فرم درخواست آزمایش 13 100 برچسب نمونه 13 100 بارکد 0 0 انواع فرم های کاغذی 10 92/76 دفاتر ثبت پذیرش درخواست ها 12 31/92 کامپیوتر 13 100 خطوط شبکه ارتباطی 3 08/23 وسایل سمعی- بصری 0 0 در زمینه پردازش داده ها نرم افزارهای پردازش داده 13 100 اتوآنالایزرها 13 100 اسپکتروفتومتر و کلریمتر 10 92/76 فلیم فتومتر 7 85/53 الکتروفورز 3 08/23 PH متر 1 69/7 کالومتر 1 69/7 نرم افزارهای آماری 1 69/7 در زمینه توزیع اطلاعات برگه گزارش دهی 13 100 کارت مادر 0 0 کارت گزارش دهی تجمعی (CRC) 2 38/15 دفاتر ثبت نتایج 11 62/84 کامپیوتر 13 100 وسایل سمعی- بصری 0 0 تلفن 8 54/61 خطوط شبکه ارتباطی 3 08/23 جدول 3: توزیع فراوانی مطلق و نسبی افراد مسئول در زمینه جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات بخش های بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه فراوانی افراد مسئول تعداد درصدکارکنان بخش اداری یا بهداشتی آزمایشگاه 13 100تکنسین های بخش بیوشیمی 13 100تکنولوژیست های بخش بیوشیمی 12 31/92مسئول بخش بیوشیمی 13 100متخصص بیوشیمی 0 0 جدول 4: توزیع فراوانی مطلق و نسبی ویژگی سیستم های اطلاعات بیوشیمی آزمایشگاه های تحت مطالعه فراوانیویژگی سیستم اطلاعاتی تعداد درصد مستقل 10 92/76متصل به سیستم اطلاعات بیمارستان 3 08/23جمع 13 100 ادامه خواندن مقاله بررسي وضعيت سيستم هاي اطلاعات بيوشيمي آزمايشگاه هاي بيمارستان هاي آموزشي درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشکي

نوشته مقاله بررسي وضعيت سيستم هاي اطلاعات بيوشيمي آزمايشگاه هاي بيمارستان هاي آموزشي درماني وابسته به دانشگاه علوم پزشکي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله انقلاب اسلامي ايران

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : انقلاب اسلامی ایران انقلاب در لغت به معنی زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن و نظیر این معانی است قرآن مجید هم این کلمه را هر جا بکار برده به همین مفهوم به کار برده است نه به مفهوم اصطلاحی رایج آن در امروز ماده انقلاب تقلیب، منقلب، ینقلب و امثال اینها در قرآن آمده است. از جمله: و من ینقلب علی عقیبه فلن یضرا… شیئا … (آیه 144- سوره آل عمران) و ما محمد رسول قدخلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم )144-آل عمران).این آیه در جنگ احد در آن هنگام که شایعه شد رسول خدا کشته شده است و بدنبال آن عده زیادی از مسلمانان فرار کردند نازل شد. آیه خطاب به مؤمنان می گوید محمد پیامبری بیش نیست که قبل از او هم پیامبران دیگری بودند یعنی هر پیامبری که آمده است مردن دارد کشته شدن دارد محمد برای شما از جانب خدا پیامی آورده است خدای او زنده است اگر فرضاً بمیرد یا کشته شود آیا شما باید به عقب برگردید. در اینجا حرکت اسلامی به تعبیر قرآن حرکت به جلو است و بازگشت این گروه از دین به معنی برگشت به عقب و یا انقلاب است. انقلاب در تعبیر قرآن یعنی رو در جهت پشت قرار گرفتن و پشت در جهت رو … فلاسفه انقلاب را به جایی می گویند که ذات و ماهیت یک شیی لزوماعوض شده باشد انقلاب در عربی معنای ثوره و در اصطلاح انگلیسی به معنای «رولوسیون» است. انقلاب به معنایی که در جامعه شناسی مطرح است همان دگر شدن است حتی نباید بگوییم دگرگون شده زیرا دگرگون شدن یعنی اینکه گونه و کیفیتش جور دیگر شود. به عوض باید بگوییم دگر شدن یعنی تبدیل شدن به موجودی دیگر. انقلاب به معنای نوعی شدن است. و در هر اصطلاحی لغوی، فلسفی و فقهی امری است از نوع فعل لازم. انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟1 – فرق انقلاب اسلامی یعنی انقلابی که ماهیت اسلامی و راه اسلامی و هدف‏ اسلامی دارد با اسلام انقلابی (اصطلاح ” اسلام انقلابی ” به وسیله گروههای فرقان و منافقین رایج‏شد البته ممکن است افراد دیگری نیز این اصطلاح را به کار برده باشند بدون آنکه مقصود آنها را در نظر داشته باشند) یعنی اسلامی که ماهیت و راه و هدف انقلابی دارد به عبارت دیگر فرق میان آنجا که اسلام هدف و معیار انقلاب است باآنجا که انقلاب ، هدف و معیار اسلام است . 2 – نقش وارد کردن خود آگاهی طبقاتی و تضاد طبقاتی در شعور مردم و اینکه از نظر اسلام انقلابی یگانه راه همین است برخلاف انقلاب اسلامی که به هویت اسلامی و هویت الهی قائل است . 3 – راجع به ریشه مذهب ، از دیده اسلام انقلابی ، خود اسلام و مذهب‏راستین تاریخ خاسته از طبقه محروم است و همیشه جنگها جنگ مذهب علیه‏مذهب بوده است و کفر خود مذهب است نه بی مذهبی ، و اینکه اسلام همواره دعوت به جنگ با مذهب کفر کرده است‏ نه به جنگ با لامذهبی مثلا ماتریالیسم و مارکسیسم که این جنگها اختراع‏ مذهب شرک است ! 4 – یکی از تفاوتهای این دو بینش قضاوت درباره اخلاق است از نظر اسلام‏ انقلابی ، مبارزه محور است ، آنتی تز بودن ، محور و اساس است، بر خلاف انقلاب اسلامی . 5 – تفاوت دیگر در خوشبینی و بدبینی نسبت به گذشته و تاریخ است ازنظر اسلام انقلابی گذشته سراسر ظلم و ظلمت و تاریکی است و جهان تاکنون به‏ ناحق و باطل برپا بوده است ، بر خلاف انقلاب اسلامی که معتقد است همواره غلبه با حق است . 6 – تفاوت دیگر در آینده تاریخ است که هر دو به آینده تاریخ و بشریت‏ خوشبینند اما اسلام انقلابی آینده را و پیروزی را از محرومین می‏داند و انقلاب اسلامی از انسان مؤمن عامل به رشد فکری و اخلاقی و پیوستگی به عقیده‏ و ایمان رسیده . 7 – از نظر اسلام انقلابی در طول تاریخ همواره مذهب علیه مذهب می‏جنگیده ‏نه مذهب علیه لامذهبی ، و اکنون نیز وظیفه مذهب جنگیدن علیه مذهب است‏ پس مذهب توحید و شرک همواره در برابر یکدیگر بوده اند نه مثلا اسلام و مسیحیت یا یهودیت ، یا اسلام و الحاد ، اسلام و ماتریالیسم که این جنگها انحراف است ! 8 – از نظر اسلام انقلابی خاستگاه مذهب توحیدی محرومینندو خاستگاه‏ مذهب شرک ، اغنیا و مترفین ، و جنگ مذهب با مذهب همین جنگ دوطبقه‏ است ! فرق انقلاب با کودتافرق انقلاب با کودتا این است که انقلاب ماهیت مردمی دارد ولی کودتا چنین نیست در دومی ، یک اقلیت مسلح و مجهز به نیرو ، در مقابل اقلیت دیگری که حاکم بر اکثریت جامعه است ، قیام میکنند و وضع‏ موجود را در هم میریزد و خود جای گروه قبلی قرار میگیرد و این استقرار ارتباطی به صالح یا ناصالح بودن کودتاگران ندارد آنچه که اهمیت دارد اینست که در کودتا اکثریت مردم از حساب خارج هستند و در فعل و انفعالات نقشی ندارند. ما ایرانیها در دوره عمر خودمان ، کودتاهای زیادی‏ دیده ایم اگر چه دست اندرکاران آنها ، نام انقلاب روی عمل خود گذاشته‏ اند در 1952 میلادی در مصر ، چند افسر که رأس آنها ژنرال نجیب و جمال‏ عبدالناصر قرار داشتند علیه حکومت موجود کودتا کردند اما در جریان این‏ کودتا که به انقلاب مشهور شد ، مردم مصر ، بپانخاستند و این بود که با رفتن آن افسران ، کان لم یکن شیئا مذکورا ، گوئی هیچ چیز وجود نداشته‏است در ایران خودمان ، در سال 1299 سید ضیاء و رضاخان کودتا کردند. یکی از خیابان های تهران در روز کودتااما در این مورد هم مردم از حساب خارج بودند در تاریخ معاصر در چند قرن اخیر ، غیر از معدودی از تحولات عمیق اجتماعی نظیر انقلاب کبیر فرانسه ، انقلاب‏ اکتبر و چیزی که بشود نام انقلاب بر آن گذاشت واقع نشده است تازه حتی‏ در انقلاب روسیه و یا در انقلاب چین ، ارتشی قوی و منظم در کنار مردم‏ وجود داشت در میان این کودتاها و شبه انقلابها ، انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب به‏تمام معنی واقعی است که در واقع اگر قرار باشد نظیری برای آن پیدا کنیم‏ ، شاید بتوانیم انقلاب صدر اسلام را مثال بزنیم ماهیت انقلابی این انقلاب‏ ، از بسیاری از انقلابهای اصیل در تاریخ ، اصیلتر است در این انقلاب ، توده مردم یک سرزمین ، اکثریت افراد یک ملت ، از زن و مرد و پیر و جوان ، با دست خالی ، اما با روحیه ای انقلابی علیه یک رژیم قدرتمند قیام کردند و به پیروزی رسیدند. در نقطه مقابل انقلاب ، اصلاح قرار داد معمولا تغییراتی که در یک جامعه روی میدهد ، اگر بنیادی نباشد ، یعنی جامعه را از نظر بنیاد و ساختمان اصلی و نظامات حاکم ، دگرگون نسازد ، بلکه تنها تغییراتی در جهت بهبود اوضاع بوجود آورد اصلاح مینامند انقلاب و اصلاح تنها در مورد اجتماع صادق نیستند بلکه درباره افراد نیز صدق میکنند گاهی دیده می‏شود که وضع سلوک اخلاقی و رفتار اجتماعی یک فرد نسبت به گذشته بهتر می‏شود و اما گاهی نیز ، اساسا دگرگونی روحی در افراد پیدا می‏شود ، آنچنانکه گوئی این آدم امروز همان فرد سابق نیست توبه در اصطلاح بمعنی ایجاد یک انقلاب روحی و یک دگرگونی بنیادی در طرز عمل و سلوک و رفتار است. چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران -=انقلاب اسلامی ایران علل چهارگانه وقوع انقلاب را، در نوع نیرومند آن نشان داد: =- 1-نارضایتی عمیق از شرایط حاکم با شاخص هایی مانند خستگی و تنفر مردم از وعده تکراری و دروغین رسیدن به دروازه های تمدن بزرگ شاه و شعارهای طردکننده رژیم مانند مرگ بر شاه و نظام شاهنشاهی نابود باید گردد، آشکار بود. برخلاف همه یا بیشتر انقلابهای معاصر که تنها گروههای خاصی در آنها شرکت داشتند در ایران اکثر قریب به اتفاق جمعیت کشور از رژیم پهلوی ابراز تنفر می کردند. با توجه به این واقعیت که ناخشنودی مردم با جنبه های فکری و عقیدتی آمیخته گردید می توان گفت نارضایتی در ایران از دیگر انقلابهای معاصر شدیدتر و عمیق تر بود. 2-گسترش و پذیرش اندیشه و ایدئولوژی جدید جایگزین در انقلاب اسلامی با شاخص شعارهای انقلابیان در بیان آرمان های جدید که در تظاهرات های خیابانی، سخنرانی ها و نوشته های زمان وقوع انقلاب دیده می شد و بی توجهی همگانی به شعارهای گروههای غیر اسلامی به رغم تبلیغات گسترده آنها قابل مشاهده بود. به طورکلی، در پی شکست مارکسیسم و ناسیونالیسم، با تلاش گروههای اسلامی، اندیشه احیای دین و بازگشت به خویشتن روز به روز نیرومندتر شد و کسانی که در انقلاب شرکت جستند به اینکه ایدئولوژی اسلامی باید جایگزین ایدئولوژی قدیم حاکم گردد، معتقد گردیدند. از سوی دیگر جمعیت پذیرنده آرمانهای انقلاب اسلامی نیز که بر خلاف سایر انقلابهای معاصر بسیار بود، به گونه ای که می توان گفت جز بخشی از روشنفکران که با عقاید مارکسیستی یا لیبرالی در انقلاب شرکت داشتند و عموم مردم از آرمانهای اسلامی و اندیشه های امام خمینی طرفداری می کردند. افزودن بر این اصالت فرهنگی ایدئولوژی انقلاب ایران از تفاوتهای عمده انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای معاصر است. 3-در وقوع انقلاب اسلامی، وجود نوعی رهبری ویژه همراه با ساختارهای خاص نقش آفرین مانند نهاد روحانیت، شبکه مساجد و انجمن های اسلامی نیز آشکار بود. رهبری هوشمند و بلامنازع امام خمینی، اعتماد خاص مردم به وی و پیوند دینی و تاریخی روحانیت و مردم وضعی استثنایی پدید آورد و به موفقیت سریع در برانگیختن نارضایتی از وضع موجود، گسترش آرمانهای انقلاب اسلامی، ایجاد و گسترش روحیه انقلابی و بسیج عمومی انجامید. شعارهایی مانند «نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است» «حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله»، «تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست» بر پذیرش همگانی رهبری امام خمینی در انقلاب اسلامی گواهی دهد. 4-روحیه انقلابی در انقلاب اسلامی با شاخصهایی چون عدم تسلیم انقلابیان در برابر اقدامات رفرمیستی رژیم شاه؛ (مانند تغییر نخست وزیران، آزادی زندانیان سیاسی و آزادیهای کنترل شده مطبوعات) و بی توجهی آنان به اقدامات سرکوب گرانه (مانند حکومت نظامی) مشخص می شود. برای کاوش در زمینه چگونگی وقوع انقلاب اسلامی مانند هر انقلاب دیگر باید به تاریخ کشور مرجوع کرد. از سوی دیگر، در بحث چگونگی وقوع انقلاب، توجه به ماهیت انقلاب بسیار راه گشا می نماید. ماهیت دینی انقلاب اسلامی و پیروزی سریع آن که با این ماهیت ارتباط داردبازگو کننده نقش مهمتر تعدادی از علل مربوط به چگونگی وقوع انقلاب اسلامی است. علتهایی مانند دین مبین اسلام، مذهب تشیع و ویژگی ظلم ستیزی و عدالت خواهی آن، نهضتها و حرکتهای شیعی گذشته، مراسم مذهبی (عزاداری در ماههای محرم و صفر به ویژه روزهای تاریخی تاسوعا و عاشوراحسینی)، نهاد روحانیت و ارتباط دائمی آن با مردم و رهبری هوشمند و قاطع امام خمینی. در حقیقت فرهنگ مذهبی مردم ایران به رغم نمودهای آشکار فرهنگ پرزرق و برق غربی، نهادهای فرهنگی تاریخی و رهبری امام خمینی در ایجاد و پیروزی سریع انقلاب نقش اساسی داشت. نقش اسلام درتکوین و پیروزى‏انقلاب ایران اسلام در شکل‏گیرى و تکوین انقلاب نقش اساسى و تعیین کننده داشته است. منظور از اسلام در این فیش «مکتب تشیع‏» است که مذهب رسمى جامعه ایران قلمداد مى‏شود و مشتمل بر جهان‏بینى و نظام فقهى، حقوقى، سیاسى و اخلاقى خاص خود مى‏باشد. با توجه به آنچه گفته شد، به منظور تبیین فرضیه فوق، بحث را در محورهاى ذیل پى مى‏گیریم: • سرشت دین و انقلاب • خطوط کلى اسلام و انقلاب اسلامى • ‏اسلام ‏زدایى ‏رژیم ‏گذشته‏ و واکنش ‏نیروهاى‏ مذهبى • رهبرى • نقش مساجد • نمادهاى اسلامى • روحیه شهادت‏طلبى و ایثارسرشت دین و انقلاب گفتگو پیرامون موضوع این نوشتار مبتنى بر یک سلسله فرض‏هاست; از جمله پذیرش این مطلب که اسلام با سیاست آمیخته است و این دو یکى هستند. مساله دیگر بحث قلمرو دین است. بحث در این است که سرشت و ماهیت دین نسبت‏به تغییرات اجتماعى و انقلاب چیست‏به دیگر سخن، آیا قلمرو و گستره دین شامل پدیده‏هایى چون انقلاب نیز مى‏شود؟ و آیا دین مانع انقلاب است‏یا برانگیزاننده آن؟ دیدگاه‏هاى متعددى پیرامون این مساله وجود دارد. برخى مذهب را صرفا براى پاسخگویى به نیازهاى روحى و فردى قلمداد مى‏کنند. بر اساس این پندار، دین یک سلسله تعالیم اخلاقى و پند و اندرز است. در این رویکرد، دین نظامى از باورها و ایده‏هاى مجزا و فارغ از موقعیت‏هاى اجتماعى و سیاسى جامعه است. این تلقى بیشتر با آیین تحریف شده مسیحیت و تحولات پس از رنسانس، که منجر به جدایى دین از سیاست ‏شد، منطبق است. اسلام با این نگرش به شدت مخالف مى‏باشد. دیدگاه دیگر نسبت‏به دین نگرش محافظه‏کارانه دارد. تحلیل مارکسیستى از دین در این چارچوب قابل ارزیابى است. بر اساس این رویکرد، دین تنها در خدمت‏برخى از اقشار جامعه مى‏باشد. یکى دیگر از دیدگاه‏ها نگرش مثبت و خلاق نسبت‏ به دین است. (2) بر اساس این رهیافت، دین کارکردهاى مؤثرى از خود در عرصه اجتماع باقى مى‏گذارد و دربردارنده راهبردهایى به منظور تاثیرگذارى بر همبستگى و یکپارچگى اجتماعى و تنظیم زندگى انسان در عرصه اجتماع است. بر اساس این دیدگاه، مذهب مى‏تواند میزان خشونت در جریان انقلاب را افزایش دهد. انقلاب فرانسه با هدف جدایى دین از سیاست صورت گرفت. لذا، در تکوین این انقلاب، آیین مسیحیت نقشى نداشت و رهبران این انقلاب نه تنها دخالت مذهب را در امور سیاسى منع مى‏کردند، بلکه بر اساس فرهنگ منتج از تحولات پس از عصر نوزایى، مذهب را صرفا در قلمرو مسائل شخصى قلمداد کردند. (3)همچنین در صدد تبیین این مساله هستیم که انقلاب اسلامی نقطه مقابل انقلاب فرانسه است. ریشه این انقلاب از اسلام است و با هدف احیاى دین و حاکمیت ارزش‏هاى دینى در عرصه اجتماع شکل گرفت. خطوط کلى اسلام و انقلاب اسلامى اسلام مبتنى بر یک نظام ارزشى است. در این نظام ارزشى، ویژگى‏ها و مشخصه‏هاى جامعه سیاسى آرمانى عرضه شده است. رهبران دینى بر اساس نظام ارزشى، شیوه‏ها و راهکارهاى عملى دگرگون‏سازى جامعه در جهت دستیابى به جامعه آرمانى را ارائه مى‏دهند. اسلام در کارپردازى روش‏ها و شیوه‏ها، در مقایسه با سایر مکاتب، ملاک‏ها و معیارهاى ویژه‏اى دارد که با آنچه امروزه در جهان متداول است، متفاوت مى‏باشد. حرکت در چارچوب اسلام و حاکمیت اخلاق و اینکه اسلام استفاده از هر وسیله در جهت دستیابى به هدف را مجاز نمى‏شمرد، از خطوط کلى حاکم بر این شیوه‏هاست. قرآن کریم بسیارى از ابعاد نظام آرمانى اسلام را مشخص کرده است. تاریخ سراسر مبارزه شیعه نیز الهام‏بخش جامعه ایرانى در خلق انقلاب اسلامى بود. ارائه درک صحیح، دقیق و سازنده از تاریخ اسلام و تحول، موجب دگرگونى فکر و اندیشه مردم است. به اعتقاد برخى از محققان، محرک اصلى ایجاد انقلاب در ایران روح حاکم بر تفکر و جهان‏بینى اسلامى بود. پیش از ایجاد انقلاب جمعى در عرصه اجتماع، انقلاب فردى در درون رخ مى‏دهد. (4) قرآن کریم مى‏فرماید: مردم و جامعه تغییر نمى‏کنند، مگر آنکه خود افراد یکایک تغییر و تحول یابند. (5)ازآنجا که در جهت ایجاد انقلاب در اندیشه، باید در جهان‏بینى و وضعیت روحى جامعه تحول ایجاد شود، از رسالت‏هاى مهم پیامبران و رهبران الهى‏علیهم‏السلام دگرگونى فکر و اندیشه است. نظام اعتقادى اسلام نقش مهمى در موضع‏گیرى انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و باورهاى جامعه از استحکام منطقى بیشترى برخوردار باشد نقش فعال‏ترى در مواجهه با مشکلات و مصایب ایفا مى‏کند، روح حقیقى توحید نفى فراعنه و طواغیت را در پى دارد و در رویارویى و مبارزه با شرک و ظلم قدرت مقاومت و پایدارى مى‏دهد. یکى از نویسندگان خارجى معتقد است که عقاید تشیع به‏گونه‏اى است که عناصر مبارزاتى و نیروى انقلابى به نحو چشمگیرى در آن وجود دارد و مقاومت علیه‏مقتدرترین‏ظالم‏هاراتوجیه‏مى‏کند. (6) اعتقاد به حیات اخروى، الهام‏بخش مبارزه در چارچوب آرمان شهادت‏ طلبى و رسیدن به فوز عظیم و یا پیروزى و اجراى حدود الهى در جهان است. نبوت و امامت نیز گویاى سیره رفتارى و گفتارى رهبران دینى به عنوان اسوه و راهنماى مردم به شمار مى‏رود. زندگى سراسر مبارزه و جهاد ائمه اطهارعلیهم‏السلام در تاریخ پرافتخار تشیع، درس بزرگى براى پیروان آنان در طول تاریخ است. از این‏رو، تحولات انقلاب در طول تاریخ پس از عصر غیبت ریشه در قیام عاشورا و موضع‏گیرى سیاسى – مبارزاتى ائمه‏علیهم‏السلام دارد. نظام حقوقى اسلام، ضرورت حاکمیت الهى در جامعه و ایجاد حکومت، عنصر اجتهاد و نهاد مرجعیت، ابوابى چون جهاد، امر به معروف و نهى از منکر نقش مهمى در اتخاذ روش‏هاى انقلابى در مواجهه با حکام غیردینى دارد. در نظام تربیتى اسلام نیز عناصر مهمى براى مواجهه با طواغیت وجود دارد. استاد شهید مطهرى‏رحمه الله معتقد است که نفى روحیه تمکین و سازش و در مقابل، واجد روحیه پرخاشگرى بودن، طرد و انکار از زمینه‏هاى مهم عصیان و مقاومت علیه رژیم‏هاى ضد دینى به شمار مى‏رود. (7)شعارهاى آرمانى اسلام از قبیل آزادى، برابرى، برادرى و عدالت ‏خواهى از ملاک‏هاى مهم نظام تربیتى اسلام است که با اهداف مشخص، افراد جامعه را در گسستن زنجیرهاى اسارت و بردگى یارى مى‏دهد. در یک نگرش کلى کارکردهاى مهم ایدئولوژیک دین از سویى، به چالش طلبیدن وضع موجود جامعه و از سوى دیگر، ترسیم آینده‏اى مطلوب و آرمانى و ارائه راهکارهایى براى حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است. ‏اسلام ‏زدایى ‏رژیم ‏گذشته‏ و واکنش ‏نیروهاى‏ مذهبى در روند شکل‏گیرى انقلاب در ایران، اسلام‏زدایى رژیم گذشته به مثابه یکى از شاخص‏هاى متمایز کننده آن به شمار مى‏رود. بر اساس اندیشه شیعى، حکام سیاسى، فاقد مشروعیت‏حکمرانى مى‏باشند. با شکل‏گیرى جنبش‏ها و نهضت‏هاى اصلاح و احیاى دینى، طى صد سال اخیر، اسلام از موانع عمده در مقابله با استعمار و استبداد به شمار مى‏رفته است. در عصر حاکمیت پهلوى، این رژیم، که با مساعدت استعمارگر انگلیس روى کار آمده بود، اسلام‏زدایى و سنت‏ستیزى از اصول ثابت‏سیاسى‏اش محسوب مى‏شد. محورهاى عمده اسلام‏زدایى رژیم گذشته را مى‏توان در موضوع‏هاى ذیل برشمرد: ملى‏گرایىاز آنجا که دین در جامعه عامل همبستگى به شمار مى‏رفت و با امیال رژیم گذشته سازگار نبود، لذا، درصدد برآمد با تاکید بر ملى‏گرایى ناسیونالیسم، آرمان دیگرى را که در همبستگى ملى، کارکردهایى مشابه دین اسلام ایفا مى‏کند جایگزین آن نماید. از این‏رو، فلسفه سیاسى آن رژیم بر اساس ملى‏گرایى استوار گردسده بود. ملى‏گرایى داراى دو جنبه داشت: از سویى، اسلام‏زدایى را وجهه همت‏خود قرار مى‏داد و از سوى دیگر، به تبلیغ باستان‏گرایى مى‏پرداخت. محورهاى مهم باستان‏گرایى، که در جهت اسلام‏ستیزى مطرح شده است، بر سیاست‏هاى ذیل استوار بود: الف اسطوره‏سازى ملى: تکیه بر پیشینه تاریخى، راهى در جهت کسب مشروعیت رژیم تلقى مى‏شد و شاه به عنوان مظهر وحدت ملى و حافظ ایران‏زمین معرفى مى‏گردید. (8) ب برگزارى جشن‏ها و یادبودهاى واهى: در عصر پهلوى اول، یادبود هزاره فردوسى با هدف تاکید بر زبان فارسى، ملیت ایرانى و آیین زرتشتى و شاهنشاهى در مقابل دیانت اسلام مورد تاکید قرار گرفت و در عصر پهلوى دوم، جشن‏هاى 2500 ساله با تبلیغات فراوان داخلى و خارجى و با هزینه هنگفت در تخت جمشید برگزار شد که منجر به واکنش شدید حضرت امام خمینى ‏رحمه الله و مجامع و محافل مذهبى در داخل و خارج گردید. (9)ج بازنویسى تاریخ باستان: رژیم گذشته در جهت فراموشى و تحقیر فرهنگ و تمدن اسلامى، به بازنویسى آثار تاریخ باستان اقدام کرد و کوشید تاریخ 2500 ساله به‏گونه‏اى نوشته شود که دوره اسلامى کمرنگ، حقیر و عامل عقب‏ماندگى جامعه قلمداد گردد. د تاکید بر زبان فارسى و حذف واژه‏هاى عربى: یکى از ابعاد باستان‏گرایى احیاى زبان فارسى کهن و حذف واژه‏هاى عربى بود. هدف از این اقدام، انقطاع فرهنگى جامعه با پیشینه دینى آن بود. این سیاست در بسیارى ازکشورهاى اسلامى و از جمله ترکیه اعمال شد، اما در ایران با مقاومت اندیشمندان دینى و مردم مواجه گردید و به شکست انجامید. تخریب عقاید و تضعیف ایمان مردمالقاى شبهه با هدف تضعیف فرهنگ دینى یکى از اقدامات رژیم گذشته بود. رژیم با استخدام نویسندگان، احکام دینى را در قالب مکتوباتى چون رمان و داستان به استهزا مى‏گرفت و با انتشار کتاب‏هایى، که توسط مستشرقان و غربزدگان نوشته مى‏شد، در القاى بى‏دینى، پوچ‏گرایى و شبهه تلاش داشت. از دیگر اقدامات رژیم، تضعیف اندیشمندان دینى و مراجع بود. نگارش مقاله «رشیدى مطلق‏» در حمله به رهبر انقلاب در سال 1351 از جمله این اقدامات مى‏باشد. نگارش این مقاله موجب واکنش مردمى و رخداد قیام‏19 دى و شتاب گرفتن انقلاب در ایران گشت. جایگزینى قوانین عرفى به جاى قوانین اسلامى در محاکم قضایى، از دیگر اقدامات رژیم در جهت اسلام‏زدایى بود که از سال 1305 آغاز گردید و تا پیروزى انقلاب تداوم و تعمیق یافت. (10)دامن‏زدن به فساد و فحشا از دیگر اقدامات رژیم قبل در این جهت‏بود که با هدف بى‏تفاوت‏سازى و انفعال نسل جوان جامعه شکل مى‏گرفت. (11) تقویت ادیان ساختگى و تحریک اقلیت‏هاى دینى از دیگر مظاهر اسلام‏زدایى آن رژیم به شمار مى‏رفت. گسترش روابط با اسرائیل و حمایت از بهاییان نیز از سیاست‏هاى مهم آن رژیم بود که موجب اعتراض شدید حضرت امام خمینى ‏قدس سره قرار گرفت. وابستگى و غربزدگى در حالى که در منابع دینى بر نفى سلطه کفار بر مسلمانان تاکید شده است و در قرآن کریم، مسلمانان از روابطى که منجر به نفوذ و استیلاى کفار بر جوامع اسلامى باشد برحذر داشته شده‏اند، (12)رژیم پیشین با حمایت دول استعمارى روى کار آمد. از این‏رو، به آنها وابسته بود و فرهنگ غرب را در ایران رواج مى‏داد. تصویب قانون کاپیتولاسیون در سال‏1343، که موجب اعتراض گسترده امام خمینى ‏رحمه الله و مردم شد، از نمونه‏هاى مهم این امر به شمار مى‏رود. رهبرى رهبرى از دیگر شاخص‏هاى اسلام در انقلاب ایران محسوب مى‏شود. رهبرى این انقلاب در شخصیت امام خمینى ‏رحمه الله تبلور یافته بود. رهبرى در حرکت انقلابى، نقش هماهنگ‏کننده اصلى نیروهاى درگیر را ایفا مى‏کند. در رویکرد نظرى، درباره نقش رهبرى در انقلاب‏ها دیدگاه‏هاى متفاوتى وجود دارد. برخى آن را از جنبه روان‏شناختى مورد ارزیابى قرار مى‏دهند که متاثر از روانکاوى فروید است. ریمون آرون مردم جامعه را از نظر فکرى به سه دسته کلى تقسیم مى‏کند: دسته اول: تولیدکنندگان اندیشه و نظریه‏پردازان انقلابى; دسته دوم: انتشاردهندگان آن و کسانى که به اشاعه، ترویج و توزیع اندیشه‏هاى دیگران مى‏پردازند. دسته سوم: مصرف‏کنندگان آن. رهبر، نظریه‏پرداز انقلاب است و ویژگى‏هاى شخصیتى او،قدرت‏ونفوذکلامش‏ازعوامل‏مهم‏جلب‏وفادارى‏مردم‏مى‏باشد. (13) ضرورت وجود رهبرى در مبانى اندیشه سیاسى اسلام، امرى انکارناپذیر است. حکومت و پیشوا، هر دو، از ضروریاتى‏اند که صرف‏نظر کردن از آن ممکن نیست. از بین بردن موانع استفاده از شیوه‏هاى مشروع (نه تحمیلى و قهرى) و پیشبرد مبارزات در قالب مفاهیم اسلامى براى افراد جامعه قابل درک است. (14)از ویژگى‏هاى رهبرى انقلاب ایران آن بود که مبارزه و انقلابش بر پایه دین و معنویت‏بود و عمل به وظیفه به عنوان یک اصل حاکم اصالت داشت. قدرت رهبرى بر اتکال به خداوند و پذیرش عمیق مردمى استوار بود. پایان دادن به افسانه «جدایى دین از سیاست‏» از دیگر ویژگى‏هاى رهبرى بود که مبارزه را به کانون اصلى یعنى شاه معطوف کرد. مخاطبان رهبرى، توده‏هاى مسلمان انقلابى بودند، نه احزاب و گروه‏هاى خاص. امام خمینى‏قدس سره از روزهاى آغازین انقلاب در سال 1342، آمریکا و اسرائیل را اساس بدبختى‏هاى جامعه برشمردند و تا پایان نهضت‏بر آن پافشارى نمودند. در مقایسه با نهضت‏هاى پیش از انقلاب، از جمله مشروطه و ملى شدن نفت، امتیاز انقلاب سال‏1357 آن بود که از موضع فقاهت و مرجعیت‏برخوردار بود. رهبر انقلاب و شاگردان فکرى ایشان با ترسیم تصویرى واقعى از دین، نقش مهمى در احیاى فکر دینى و انقلاب ایجاد کردند. رهبرى در جهت ایجاد انقلاب، در جهان‏بینى و نظام ارزشى حاکم تاثیر مهمى از خود بر جاى گذاشت. بسیارى از مفاهیم دینى، که مورد سوء استفاده رژیم واقع مى‏شد – وجهه‏اى از دین که پاسخگوى مشکلات عصر و از امعیت‏برخوردار بود – مورد بازنگرى واقع گردید و تلقى صحیح و جدیدى از آن ارائه شد. از سوى دیگر، از میان بردن موانع احتمالى، که ممکن است در پیشبرد حرکت انقلابى ایجاد سد کند، از سوى رهبرى کنار زده شد. در این راستا، تمسک به «تقیه‏» براى کند کردن حرکت انقلابى در سال‏هاى آغاز نهضت تحریم گردید. از دیگر کارهاى ویژه رهبرى دمیدن روح اعتماد به نفس و مقابله با خودباختگى در مردم بود. با ارتباطى که رهبرى انقلاب ایران با روحانیت داشت، شبکه وسیعى از نیروهایى که مروج و بیان‏کننده اندیشه و فکر رهبرى در نقاط گوناگون کشورند، شکل گرفت و به مثابه یک حزب سیاسى در ایران عمل کرد، در حالى که ویژگى‏هاى ظاهرى حزب را نداشت. تجربه تاریخى یکصد سال گذشته ایران نیز نشانگر نقش اندیشمندان دینى و روحانیت در تحولات اجتماعى است. پیام‏هاى رهبرى در قالب مفاهیم اسلامى نقش مهمى در بسیج مردمى در طول شکل‏گیرى انقلاب داشته است. تحلیل محتواى این پیام‏ها و موجى که توسط آن در بین مردم ایجاد مى‏شد بیانگر ماهیت و محتواى فکرى این انقلاب است. مهم‏ترین هدفى که رهبرى در بسیارى از اعلامیه‏ها بدان پاى مى‏فشرد اعلاى کلمه حق و استحکام مبانى دینى بود که رژیم گذشته در صدد محو و نابودى آنها مى‏کوشید. .با نگاهى به مواضع رهبرى در روند شکل‏گیرى نهضت، مشاهده مى‏کنیم که نخستین مخالفت‏ها از سوى امام خمینى‏قدس سره، که در آن قید اسلام و سوگند به قرآن کریم حذف شده بود، در اعتراض به لایحه «انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى‏» آغاز شد. در جریان همه‏پرسى آن نیز اعتراضات وسیعى از سوى رهبرى آغاز شد که منجر به اعتراضات وسیع مردم‏درشهرهاى‏گوناگون‏گردید. فاجعه کشتار مدرسه فیضیه در سال 1342 و قیام 15 خرداد، که منجر به شهادت صدها تن شد، نتیجه واکنش رهبرى در قبال سیاست‏هاى ضد اسلامى رژیم بود. شهادت فرزند امام راحل‏رحمه الله در سال‏1356 و اعتراض رهبر انقلاب به شاه در همان سال از نقاط عطف حوادثى به شمار مى‏رود که در نهایت، منجر به سقوط رژیم شاه در سال‏1357 گردید. نقش مساجد نقشى که مساجد در جریان انقلاب ایفا کردند یکى دیگر از مشخصه‏هاى اسلام در تکوین انقلاب به شمار مى‏رود. مساجد یکى از کانون‏هاى مهم تجمع و تبادل پیام‏هاى انقلاب و تعمیق جریان انقلاب محسوب مى‏شدند. در رویکرد نظرى، سازماندهى و تشکل از عناصرى است که برخى از نظریه‏پردازان انقلاب بر آن تاکید کرده‏اند. از منظر اینان، بدون یک چارچوب سازمانى براى مبارزه، گروه‏هاى انقلابى در نوعى سرگشتگى و تحیر به سر خواهند برد. چارلز تیلى، از جمله نظریه‏پردازان انقلاب، معتقد است که انقلاب‏ها بر اساس گسیختگى اجتماعى به وجود نیامده‏اند. وى بر نقش سازماندهى در ایجاد انقلاب تاکید بسیارى دارد. (16) سازمان باید قادر باشد که ارتباط منظمى میان انقلابیان با یکدیگر، انقلابیان با توده مردم و این دو با رهبرى ایجاد کند. رسالت دیگر سازمان، اطلاع‏رسانى و ابلاغ پیام‏هایى است که دسترسى بهنگام به آنها، نقش مهمى در برنامه‏ریزى و هدایت توده مردم دارد. به هر میزان که رهبر از کمیت و کیفیت نیروهاى انقلابى و وسعت و دامنه اقدامات آنان و از بازتاب رژیم نیز اطلاعات کافى داشته باشد، دقیق‏تر عمل خواهد کرد و ضریب خطاى کمترى خواهد داشت. در تکوین انقلاب اسلامى، نهادهایى چون مساجد نقش سازماندهى نیروهاى درگیر با رژیم را ایفا مى‏کردند. مساجد، که یکى از تجلیات فرهنگ اسلامى محسوب مى‏شوند، در بقاى اولیه آنها در صدر اسلام نیز، علاوه بر آنکه به مثابه کانونى براى عبادات محسوب مى‏شدند، مرکز فعالیت‏هاى اجتماعى نیز به حساب مى‏آمدند. از سوى دیگر، در حملات دشمنان به جهان اسلام نیز مساجد از اولین کانون‏هایى بوده‏اند که مورد تخریب و هتک حرمت قرار گرفته‏اند. (17) مسجد در طول تاریخ اسلام از همان آغاز، کانون عبادت، آموزش، پایگاه قضایى و داورى منازعات، کانونى براى ارتباط جمعى و تبادل اخبار و پایگاه جهاد و حرکت‏هاى انقلابى بوده است. با رواج خرافه‏ها و تغییر در مفاهیم دینى و به دنبال افول تمدن اسلامى، کارکردهاى مسجد نیز دچار دگرگونى شد. البته تحولات فرهنگى پس از عصر نوزایى در غرب نیز منجر به دین‏ستیزى در عرصه اجتماع گردید. مسجد در چند قرن اخیر، صرفا کانونى در جهت عبادت تلقى مى‏شده است. نهضت احیاگرى حضرت امام خمینى‏رحمه الله، که موجب احیاى مفاهیم، نمادها و تحلیل‏هاى اسلامى بود، موجب تحول در کارکرد دین و ایفاى همان نقش‏هاى اولیه‏اى گردید که مسجد داشت. امام راحل‏قدس سره در این زمینه فرمودند: «مسجد در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش حرکت‏هاى اسلامى بوده است. از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مى‏شده است و از مسجد قواى اسلامى براى سرکوبى کفار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام (حرکت مى‏کرده است) و همیشه در صدر اسلام، مسجد مرکز حرکات و مرکز جنبش‏ها بوده است.» (18) از دیدگاه رهبرى، مساجد به منزله سنگرند که باید از آنجا به دشمن شبیخون زد، (19) محلى براى انقلاب فردى; یعنى مرکز تجمعى براى نمازهاى جماعت، که نمایشى از وحدت و همدلى مؤمنان است، (21) و محلى براى تبادل اخبار جامعه و تعمیق بینش سیاسى – فرهنگى و مذهبى مردم. امام امت‏رحمه الله در این زمینه در سال‏1357 در پیامى اعلام مى‏کنند که گویندگان در مساجد وظیفه دارند مصایب رژیم را در طول پنجاه سال سلطنت پهلوى به اطلاع مردم برسانند و آنها را آگاه کنند. (22)امروزه در جهان اسلام مساجد محل تجمع انقلابیان است. از این‏رو، رژیم‏هاى حاکم بر کشورهایى نظیر مصر، الجزایر و سایر کشورها مى‏کوشند مساجد را تحت کنترل خود درآورند و سخنرانان مساجد را از طریق دولت منصوب نمایند. نتیجه آن که نقشى که مساجد در شعله‏ور ساختن و گرم نگه‏داشتن انقلاب تا پیروزى آن به عهده داشتند و تعرضى که رژیم به برخى مساجد داشت، که منجر به تعطیلى و بستن برخى حسینیه‏ها و مساجد و آتش‏زدن بعضى از آنها گردید، نشان‏دهنده ماهیت انقلاب و به عبارت دیگر، نقش اسلام در تکوین و شکل‏گیرى انقلاب است. در سال‏هاى پیش از انقلاب، برخى از مساجد به دلیل برخوردارى از سخنرانان انقلابى و حضور انقلابیان در آنها، از شهرت ویژه‏اى برخوردار بودند. در شهرها و مراکز استان‏ها مساجد خاصى کانون اصلى و مرکز تجمع انقلابیان بود و مساجد کوچک‏تر نقش پایگاه‏هاى نیمه فعال را ایفا مى‏کرد. نمادهاى اسلامى نمادهاى اسلامى نشانه همبستگى جامعه محسوب مى‏شوند. تاسوعا، عاشورا و اعیاد اسلامى از جمله این نمادها هستند. رژیم پیشین مى‏خواست روزهایى چون جشن تاجگذارى را به عنوان جایگزین معرفى کند و این نمادها را، که ریشه در اسلام و فرهنگ ایران داشت، کمرنگ جلوه دهد و از بین ببرد. نمادهاى اسلامى از دیگر شاخص‏هایى است که بیانگر نقش اسلام در تکوین انقلاب است. بزرگترین اعتراضات مردمى در طول انقلاب در تاسوعا و عاشوراى حسینى شکل گرفته است. قیام 15 خرداد نیز مصادف با ایام عاشورا بود. در سال‏1357، بیش از دو میلیون نفر در تهران در راهپیمایى این روز شرکت کردند که موجب شگفتى ناظران خارجى شد. (23) برگزارى مراسم یادبود براى شهدا از دیگر نمادهاى دینى است که موجب تداوم حرکت انقلاب شد. این کار از سال‏1356 شروع گردید. یک نویسنده خارجى در این زمینه مى‏نویسد: «برگزارى مراسم چهلم از بهترین نمونه‏هاى استفاده از سنت‏هاى شیعى در جهت اهداف سیاسى بود.» (24) حضرت امام خمینى‏رحمه الله با توجه به نقشى که محرم و صفر در تکوین و تداوم انقلاب داشت، بر حفظ سنت‏هاى آن تاکید فراوانى داشتند و آن را ضامن حفظ و تداوم انقلاب مى‏شمردند. (25) حمید عنایت نیز در این زمینه مى‏نویسد: «امام خمینى شاید بیش از هر متاله شیعه، که داراى منزلتى قابل قیاس با وى باشد، خاطره کربلا را با احساس جارى از ضرورت سیاسى به کار گرفت.» (26) به این ترتیب، مى‏توان نتیجه گرفت که نقطه آغاز انقلاب، موقعیت‏ها و ایامى بود که در آن انقلاب شتاب فزاینده‏اى به خود مى‏گرفت. ایام و موقعیت‏هاى مذهبى متعلق به اسلام نظیر تاسوعا، عاشورا و اربعین امام حسین‏علیه‏السلام از این قبیل بود. انقلاب اسلامى در میان انقلابهاى بزرگ جهان مقایسه انقلاب اسلامی ایران با انقلاب فرانسه و روسیه که بزرگترین انقلابهای ‏معاصر اروپا و جهان خوانده شده و منشاء رواج گفتمان لیبرالیستى و سوسیالیستى در قرن‏گذشته شدند، نشان مى‏دهد که چگونه انقلاب اسلامى ایران، از جهات متعدد،عمیق‏تر، جدى‏تر و مردمى‏تر از آن دو بوده و گفتمان سومى را به بشریت معاصر عرضه‏کرده است. سعى شده که انقلاب اسلامى با انقلابهاى فرانسه و روسیه که از بزرگترین‏و معروفترین انقلابهاى جهان مى‏باشند در وجوه اقتصادى، سیاسى و اجتماعى مقایسه‏شود. • موقعیت اقتصادى رژیم‏هاى پیش از انقلاب • اقتدار نظامى رژیمهاى پیش از انقلاب • پیچیدگى و استحکام رژیم‏هاى قبل از انقلاب • قدرت اجتماعىموقعیت اقتصادى رژیم‏هاى پیش از انقلاب در فرانسه در دوران قبل از انقلاب 1789 نشانه‏هاى روشنى دال بر وخامت موقعیت اقتصادى از هر لحاظ وجود داشته و این کشور از پنجاه سال قبل از انقلاب، دچار مشکلات و بحرانهاى مالى و اقتصادى فراوانى بودکه روزبروز بر دامنه و ابعاد آن افزوده مى‏گشت. شرایط اقتصادى در روسیه نیز قبل از انقلاب، از آغاز دهه اول قرن بیستم وضع مطلوبى نداشت. دو جنگ‏خارجى که در این دوره اتفاق افتاد بر شدت نابسامانیهاى اقتصادى افزود، رکود اقتصادى که تا سال 1909دوام داشت‏شرایط ناگوارى را براى کارکنان و دهقانان ایجاد کرده بود، از یک سو بیکارى را سخت دامن مى‏زد واز سوى دیگر شرایط کار و میزان درآمد این دو طبقه را طاقت فرسا و غیر قابل تحمل ساخته بود اعتصاباتى که‏در این دوران کارگران راه مى‏انداختند عمدتا ماهیت اقتصادى داشت و مرتبا بر تعداد اعتصابات و شماره‏شرکت کنندگان در اعتصابات افزوده مى‏گشت. حال آنکه در ایران، در اواخر حکومت‏شاه رژیم، ایران در مطلوبترین سطح از قدرت اقتصادى که در تمام‏سلطنت 57 ساله رژیم پهلوى بى‏سابقه بود به سر مى‏برد. با افزایش سریع و غیر قابل پیش‏بینى درآمد نفت ،رژیم ایران نه تنها تبدیل به یکى از دولتهاى ثروتمند شده بود بلکه جامعه ایرانى را به یک جامعه کاملامصرفى تبدیل کرده بود. (3) بدین ترتیب ملاحظه مى‏گردد در حالى که دولتهاى فرانسه و روسیه از نظراقتصادى در بدترین شرایط بودند و در حقیقت در مرحله ورشکستگى نهایى قرار داشتند دولت ایران با توجه‏به افزایش ناگهانى و غیر قابل پیش‏بینى قیمت نفت از نظر ذخائر ارزى و توانائیهاى مالى در مطلوبترین ومناسبترین شرایط اقتصادى در تاریخ خود بوده است. اقتدار نظامى رژیمهاى پیش از انقلاب از مهمترین و در عین حال محسوسترین ابزار قدرت و اعمال حاکمیت هر رژیم سیاسى به ویژه نظامهایى‏که با بحرانها و فشارهاى داخلى مواجه مى‏باشند و نیاز به تهدید و ارعاب و احیانا سرکوب حرکتهاى معارض ومخالف خود را دارند قدرت نظامى آنها مى‏باشد. هر گاه در یک نظام سیاسى، قدرت نظامى از انسجام لازم‏برخوردار نباشند و روحیه خود را در اثر شکستیهاى پى در پى از دست‏بدهد و همچنین دولت‏بخاطرمشکلات اقتصادى امکان تامین تدارکات و خواسته‏هاى آنها را نداشته باشد و در نهایت قدرت نظامى اعتقاد وایمان خود را به رژیم سیاسى از دست‏بدهد نه تها قدرت سیاسى قادر به بهره‏بردارى از چنین نیروى نظامى‏براى سرکوب قدرت اجتماعى معارض نخواهد بود، بلکه خود بصورت یک مدعى خطرناک درآمده و احیانا به‏گروههاى اجتماعى مخالف خواهد پیوست و احتمال سقوط قدرت سیاسى را شدیدا افزایش خواهد داد. فرانسه در طول پنجاه سال قبل از انقلاب مدت 26 سال در جنگ و منازعات مهم بین‏المللى بوده است ودر این منازعات جز یک ایالت، نه تنها چیزى بدست نیاورده، بلکه شکستها و خسارتهاى عظیم مالى، جانى وارضى به همراه داشته و قابل پیش‏بینى بود که افسران ارتش نسبت‏به سرکوب مقاومت در دوره‏اى که بحران‏برعلیه مقامات دولتى افزایش یافته بود بى‏علاقه باشند و این امر موجب اختلاف و تضاد سیاسى و اجتماعى‏شد به طورى که نهایتا هر حرکت محدودى را براى سرکوب مخالفین پادشاه و طبقات محافظه کار مسلط غیرممکن مى‏ساخت و زمینه را براى پیروزى انقلاب فرانسه مهیا کرد. موقعیت نظامى روسیه نیز در اروپا بدلیل جنگهاى کریمه و جنگ 1905 تغییر کرده بود. کشورى که در1815 تنها قدرت قوى قاره اروپا بود و بعد از 1848 به نظر مى‏رسید که هنوز فاصله زیادى با سایر قدرتهاى‏اروپایى داشت‏بعد از جنگ کریمه به حد یکى از چند قدرت مساوى، تنزل یافت و تا زمانى که تزار در سن‏پطرزبورگ حاکم بود هرگز موقعیت 1815 را پیدا نکرد. جنگ جهانى اول از نظر وسعت و مدت و نزدیکى به‏مرزهاى روسیه از جنگ روس و ژاپن به مراتب مهمتر بود و تاثیر بیشترى در داخل کشور بر جاى گذاشت‏بطوریکه قواى نظامى این کشور را کاملا به تحلیل برده و سربازان کست‏خورده و بازگشته از جبهه را بصورت‏مدعیانى براى قدرت سیاسى حاکم درآورد و به همین علت‏بود که انقلاب روسیه در اوج اشتعال جنگ جهانى‏اول بوجود آمد. با این ترتیب ملاحظه مى‏گردد که نظام سیاسى حاکم بر روسیه قبل از انقلاب نه تنها نیروى نظامى و قواى‏مسلح نیرومند و وفادار به قدرت سیاسى با خود نداشتند بلکه ارتشى شکست‏خورده، روحیه از دست داده وعاصى شده از نظام با پیوستن به کارگران اعتصابى نقشى مهم در پیروزى انقلاب بازى کردند. اما ارتش شاهنشاهى ایران بر خلاف فرانسه و روسیه در طول حداقل 57 سال قبل از پیروزى انقلاب درهیچ جنگ خارجى مهمى شرکت نکرده بود. بیش از هر پادشاهى در ایران محمدرضا شاه به نیروهاى مسلح‏توجه داشت. او بعنوان فرمانده نیروهاى مسلح، احساس مى‏کرد که یک ارتش قوى و نیرومند و در عین حال‏وفادار به پادشاه، نه تنها مى‏تواند نظام سیاسى او را در قبال مخالفین داخلى حفظ کند بلکه با توجه به جاه‏طلبیهایش مى‏تواند ابزار و اهرم لازم را براى دخالت در امور منطقه و همسایگانش و پیشبرد اهداف بین‏المللى‏او فراهم نماید. مى‏توان با قاطعیت ادعا کرد در فرانسه و روسیه از نظر نظامى با توجه به شکستهاى پى در پى در جنگهاى‏متعدد ضعیف‏ترین و نامطمئن‏ترین وضعیت‏بوده و ارتشهاى آنها نه تنها حمایت لازم را از نظام سیاسى حاکم‏نمى‏کردند بلکه نسبت‏به انقلابیون گرایش نشان داده و بعضا به آنها مى‏پیوستند، در حالیکه ارتش ایران دربهترین شرایط از نظر نیرو و تجهیزات بوده و جز در موارد استثنایى و آن هم به صورت پراکنده، تا آخرین ‏لحظات عمر رژیم شاه نسبت‏به نظام وفادار باقى مانده و اکثرا در سرکوب انقلابیون نیز کوتاهى نکردند. (4) کشورهاى مورد بررسى ما هر سه از جمله کشورهایى هستند که نه تنها داراى موقعیت استراتژیکى مهم وحساس مى‏باشند بلکه بعنوان قدرتهاى بالفعل یا بالقوه بزرگ محسوب مى‏شوند و در طول تاریخ نقش فعالى‏در روابط بین‏الملل جهانى و منطقه‏اى بازى کرده و مى‏کنند. بدیهى است‏که در قبال تحولات انقلابى این کشورها چه قبل از پیروزى و چه بعد ازپیروزى کشورهاى دیگر بویژه کشورهاى همسایه و ذینفع عکس‏العمل‏نشان داده و به نفع قدرت سیاسى حاکم و یا بالعکس در جهت‏حمایت ازگروههاى اجتماعى معارض فعال مى‏گردند. در نتیجه مسئله واکنش‏بین‏المللى از جمله عوامل مهمى است که در بررسى قدرت و توانائیهاى‏رژیم سیاسى حاکم قبل از انقلاب ضرورت دارد که مورد توجه و دقت کافى‏قرار گیرد. در فرانسه قرن 18 با توجه به جنگهاى طولانى که لویى پانزدهم وشانزدهم با کشورهاى همسایه خود منجمله اتریش، روسیه، انگلیس و اسپانیا داشت نه تنها در شرایط بحرانى دوران انقلاب از حمایت آنهابرخوردار نبود بلکه همه این دول همسایه در جهت تضعیف لویى ‏شانزدهم تلاش کرده و متقابلا به حمایت از گروههاى معارض و مخالف‏برخواستند. روسیه نیز از این نظر تفاوت چندانى با فرانسه نداشت‏بدین معنا که‏جنگ جهانى اول و درگیرى مستقیم روسیه تزارى در جنگ با آلمان،عثمانى و ژاپن دشمنى این دولتها بویژه دولت قدرتمند و نوپاى آلمان رابرعلیه خود داشت‏به طوریکه لنین با حمایت و امکانات فراهم شده این‏دولت توانست‏به انقلابیون روسیه ملحق شده، و پایه انقلاب بلشویکى ‏اکتبر 1917 را بریزد. از طرف دیگر با توجه به اینکه دولتهاى روسیه تزارى‏یعنى فرانسه و انگلیس خود مستقیما با آلمان و متحدینش درگیر بودندامکان هیچ نوع حمایتى از تزار روسیه در شرایط بحرانى نداشتند. اما دولت ایران و رژیم شاه از حداقل یک دهه قبل ازسقوط خود علیرغم وجود شرایط دو قطبى با توجه به‏پایان جنگ سرد و آغاز دوره آرامش (5) و همزیستى‏مسالمت‏آمیز از حمایت کامل دو ابرقدرت، و قدرتهاى‏بزرگ و منطقه‏اى، تا آخرین روزهاى حکومتش برخورداربود و متقابلا انقلابیون ایران از هیچگونه حمایت‏بین‏المللى برخوردار نبودند. با این ترتیب در حالیکه دولتین فرانسه و روسیه ازنظر حمایت‏بین‏المللى در شرایط نامناسب به سرمى‏بردند و دول اروپایى اغلب نسبت‏به رژیمهاى این دوکشور در شرایط قبل از انقلاب نظر مساعدى نداشته وبعضا تخاصم بودند و نه تنها هیچگونه حمایتى ازنظامهاى سیاسى در آن شرایط نکردند بلکه در مواردى به‏حمایت از انقلابیون پرداختند دولت ایران از این نظر درشرایط مطلوبى به سر مى‏برد. پیچیدگى و استحکام رژیم‏هاى قبل از انقلاب در هر نظام و سیستم سیاسى وجود ابزارهاى قدرت‏از جمله قدرتهاى اقتصادى، نظامى ادامه خواندن مقاله انقلاب اسلامي ايران

نوشته مقاله انقلاب اسلامي ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تجارت زنان

$
0
0
 nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تجارت زنان مقدمهاز ابتدای دهه 1990 میلادی، موضوع قاچاق زنان در سطح جهانی ابعاد گسترده ای یافت بعضی کشورها در امر واردات زنان یا خروج آن به صورت کالا و کارگر مبنی فعالیت دارند.استفاده صنفی و ابزاری از زنان در دوره های مختلف از جوامع بشری به منظور بهره برداری سیاسی، مادی و جنسی همواره مورد توجه عده ای از اشخاص مسئول، سیاستمداران، سودجویان مادی و افراد هوسران بوده حتی قبل از ظهور دین مبین اسلام حتی قبل از ظهور دین مبین اسلام دختران به علت اینکه شاید در جنگ ها به اسارت دشمن در آمده در تملک دیگری قرار می گرفتند توسط اعراب زنده به گور می شدند.متأسفانه در خاورمیانه خصوصاً کشورها ی شیخ نشین حاشیه خلیج فارس این جریان رنگ به خصوصی به خود گرفته و یادداشتهای کلان عده ای از مفسدین سودجو را بر آن داشته تا با تشکیل شبکه های سازمانیافته نسبت به شکار دختران و زنان کشورهای منطقه و انتقال آنان به دبی اقدام نمایند. ره آورد و محصول این جریان اشاعه فحشا و منکر در جوامع اسلامی و ریختن دیوار اعتقادات آماد اجتماع و ترویج فرهنگ ابتذال می باشد.قاچاق زنان یکی از جنایات حائز آثار اخلاقی و اجتماعی قابل توجهی بوده و از رشد فزاینده ای برخوردار است. حسب برخی اظهار نظرها، قاچاق اشخاص امروزه در نیان انواع تجارت، جنایت سازمان یافته سریعترین رشد را داشته و توسط شبکه های ناشناخته اداره می شود.سعی شده در تحقیق حاضر به بررسی و عوامل و گستردگی موضوع و در انتها به تحلیل یافته ها و ارائه راهکارها و پیشنهاد برای کاهش این پدیده غیر اخلاق ی پرداخته تا ان شاءالله در آینده شاهد حذف آن از جامعه عزیزمان باشیم.بیان مسألهظاهراً قرن ها از سقوط شیوه برده داری در سراسر جهان می گذرد اما با کمال تأسف باید گفت که شمار بردگان در سال های آغازین قرن بیست و یکم در سایه دکترین نظم نوین جهانی بسی افزون تر در بردگان قرن شانزدهم و هفدهم میلادی است. بردگانی که خرید و فروش می شوند و ناخواسته به پست ترین و شنیع ترین کارها یعنی تن فروشی و روسپی گری تن می دهند.روسپیگری و انحرافات جنسی از کهن ترین و با سابقه ترین کج رویهای بشری که رد پای آن را می توان در طول تاریخ مشاهده کرد.مسئله قاچاق اشخاص، معمولاً بر اساس قاچاق زنان، کودکان، یا قاچاق برای بهره کشی جنسی مورد بحث قرار می گیرد در حالی که قاچاق پدیده ای بسیار گسترده تر در سطح جهانی به شمار می رود. به طوری که بسیاری از زنانی که در گریز از فقر و جستجوی یافتن یک زندگی بهتر به ترک خانه و میهن خود دست زده اند، نه تنها به آن دست پیدا نکرده بلکه بیش از پیش در گردابی فرورفته که هیچ راه گریزی نمی توان یافت.بسیاری از این زنان که اثیر دست قاچاقچیان انسان می شوند، تنها قصد دارند با پیدا کردن کاری نسبتاً پر درآمد خود و خانواده خویش را از فقر شدیدی که گرفتار آن هستند برهانند، اما گرفتار شده و سرنوشتی به مراتب سیاه تر از میهن پیدا می کنند. انسانهای بی اراده، سرگشته و بی هدف در جامعه، با رفتارهای خارج از عرف و ضد قانون به کانونهای نا امنی و ناهنجار تبدیل شده و با وارد نمودن آسیبهایی به اجتماع، به نوعی زمینه تهدیدات خارجی را نیز فراهم می آورند. لذا این سؤال مطرح می گرد که چه عواملی در بروز این مسئله نقش داشته و چگونه و با چه راهکارهایی می توان آنرا کنترل و کاهش داد؟ اهمیت مسأله پژوهشمسأله تجارت زنان پدیده ای اجتماعی است که نیاز به پژوهش وسیع و بررسی و کار تحقیقاتی دارد. اگر پیشگیری و درمان نشود با گسترش آن سلامت اخلاقی و اجتماعی را تهدید بلکه دستخوش نابسامانی خواهد نمود. تجارت زنان و دختران در چند سال اخیر افزایش چشمگیری داشت شماراین این زنان هر سال از 700 هزار تا 2 میلیون نفر درسال برآورد می شود. در بسیاری ازکشورها مجازاتی برای قاچاقچیان انسان وجود ندارد و احتمال شناسایی و دستگیری آنها بسی ار اندک است. بهره جویی از روابط جنسی- ابتدائی ترین مسائل انسانی- تا به آنجا پیشرفته که شبکه های اقتصادی «زن» را مانند کالایی صادراتی در فهرست اقلام سودآور قرار داده اند و با تمسک به هر وسیله ای راه را برای کسب درآمد ه رچه بیشتر خود فراهم می کنند.فرهنگ سازی تدریجی درست ترین راه است، اما در برابر هجوم این موج چگونه می توان ساکت ماند؟ جامعه ماتحت شرایط جهانی شدن ومتأثر از برنامه های ضد اخلاقی ماهواره، اینترنت و ; و نیز عدم برنامه ریزی برای نسل پویا و تأثیر گذار جهان و عدم به کار گیری انرژی فوق العاده آنان در جهت مثبت اختلافات فراوانی را چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان در خود جای داده که تجزیه و تحلیل وضعیت کنونی منجر به اتخاذ تصمیمات جدید و صدور دستورالعمل هایی است نقش پلیس را در پیشگیری از ناامنی پر رنگ می نماید.رفتار این افراد کم توجه به جامعه سبب ایجاد بی اعتمادی اجتماعی، انحرافات اجتماعی و شیوع بیماری هایی مختلف گشته، جامعه ای که اکثر افراد آن را جوانان تشکیل می دهند نیازبه مراتب در برابر هر یک از این تهدیدات را داشته و دارند.بی بندو باری زنان موجب افزایش تعداد بیماران مقاربتی و ایدز، کم شدن آمار ازدواج، افزایش نرخ طلاق، افزایش سقط جنین های غیر قانونی وتولد کودکان می شود که این کودکان به قاچاق مواد مخدر و تن فروشی کشیده می شوند.اهداف پژوهشدر سطح نظام اجتماعی، مدیریت نیازها شامل بررسی و شناخت نیازها و ذائقه های جامعه، عرصه های تغییر و تحول در نیازها، مشک لات و معضلات در ارضای نیازها، هم راستایی نهادهادر سرمایه گذاری برای ارضای نیازهای واقعی از ضرورتهای اساسی است که در ارتباط وسیعی با امنیت اجتماعی دارد.اهدافی را که می توان در پژوهش به دنبال آن بود شناسایی دلایل اغفال این افراد قصد و انگیزه ای که از خروج کشور ب آن مرتبط است اغفال صورت گرفته، شناسایی خلاهای موجود حقوقی قانونی فرهنگی و ;، ایجاد در روشهای جایگزین و همچنین شرایط چگونه فراهم می گردد تا شخصی از کشور خارج اسناد مدارک تهیه گردد.این افراد دانسته یا ندانسته وجه بین المللی ایران را در معرض خطر قرار داده و سبب خدشه دار شدن استقلال و تمامیت ارضی گردیده و این سبب می گردد تا پیشنهاداتی گردد تا در مبارزه مؤثر واقع گردد. همچنین این طرز برخ ورد سبب ایجاد نوعی آرامش روانی نیز برای خانواده ها می گردد.با نگاهی به صفحات روزنامه ها و سایت های اینترنتی در می یابیم که در سالهای اخیر قاچاق زنان و دختران و حتی کودکان چه ابعادی رو به رشدی به خود گرفته است و در دورتان پیشرفتهای صنعتی وعلمی مسئله ای نیست که انسان را به فکر چاره جویی نیندازد.شناسایی زمینه قاچاق زنان، ریشه هاو جوانب مختلف این پدیده و مراکزی همچون آرایشگاه ها و ویدئوکلوپ ها سالن های ورزشی و ; و قول های کاذب برای کاریابی اخذ کارت اقامت در خارج و قبولی در دانشگاه ها می باشد. حال به هر دلیلی فرد به راه کشیده شده برخورد جامعه طوری باید باشد که در فرد ذهنیت ایجاد نگردد که به سمت خلاف خود بازگشته و زمینه برای ادامه کار برای او فراهم شود بلکه شرایطی فراهم شده که احساس امنیت و آرامش بنماید . سؤالات تحقیق1- به طور کلی برای شکل گیری یک شبکه فساد به چه امکانات نیاز است.2- زنان و دختران در چه مکانهایی شناسایی می گردند.3- باندها از چه روشی برای خروج زنان و دختران استفاده می نمایند.4- قوانین و مقررات موجود در ایران و جهان به چه صورت می باشد.5- چه اقداماتی در ایران برای جلوگیری از فعالیت باندها و اغفال افراد صورت گرفته است. بردگی اخذ کار و خدمات از هر فردی یا تصاحب هویت قانونی و یا شخصیت هر زنی توسط خشونت، سوء استفاده یا وضعیت سلطه گر، بیگاری، فریب و دیگر اشکال زورگویی می باشد. بهره کشیشامل بهره برداری از فحشای دیگران، یا اشکال دیگر بهره برداری جنسی، کار یا خدمات اجباری، به بردگی گرفتن یا اعمال مشابه بردگی، استثمار یا استخراج اعضا است.تن فروشیفردی است که در قبال اختیار گذاردن جسم خود در برابر افراد دیگر هزینه ای دریافت می کند.زنان خیابانیتن فروشی در قبال دریافت پول یا کالا که افرادی شاغل در یک حرفه کاذب هستند حرفه ای که بیشترین ارتباط را با صنعت در حال پیشرفت سکس در جهان دارد.فاحشهزنی را گویند که آزادانه و بی پروا در حالی که هیچگونه وسیله دیگری برای تأمین زندگی ندارد به طور مداوم و مکرر با هر کس و به اولین پیشنهاد بدون رد یا انتخاب طرف، در مقابل دریافت وجه به عمل جنسی عادی تن دردهد چون منظور اصلی و نهایی خریدو فروش روابط جنسی است.روسپی زنی است که از راه خود فروشی امرار معاش می کند و جز این راه در آمدی ندارد و تحت نظارات خاصی پیشرو کار خود ادامه می دهد.روسپی گریرفتاری که در برخی از زنان آسیب پذیر ایجاد می گردد تا تقاضای جن سی خود را از دیگران طلب نمایند. روسپیگری، گرچه از حرفه های ک هن است، نسبتاً تازه پیدا شده و تاریخ ظهور آن از زمان پیدایش مدنیت و مالکیت خصوصی است.قوادیعبارتست از جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط پا انداز افرادی که دو یاچند تن فروش را سرپرستی می کنند.ترمینال جنسیعنوانی است که برخی از متخصصان جامعه شناسی به پایگاه قاچاق دختران و زنان جوان به کشورهای دیگر داده اند در این ترمینال دختران و زنان جوان را با وسوسه پولدار شدن و کسب درآمدهای سرشار از ایران خارج و کشورهای آن سوی خلیج فارس به باندهای فساد و فحشا می فروشند.سند مسافرت یا هویت تقلبی 1- ساختن یا تغییر مادی متقابلانه سندتوسط هرکسی به جز شخصی که قانوناً مجاز به صدور چنین صندی از جانب دولت است.2- به ناروا از طریق تدلیس، فساد مالی یا اکراه و یا به هر طریق غیر قانونی دیگر صادر شده باشد.3- توسط کسی غیر از دارنده واقعی مورد استفاده قرار گیرند.دوسپی مردی است که در قبال و یا به طمع پول، کالا، خدمات، خد مات جنسی را ارائه می دهد.دوسپی گری افزایش تعدادزنان نسبت به مردان موجب شده تا به اندازه هر زن یک مرد وجود نداشته باشد بنابراین حجم تقاضای جنسی زنان افزایش پیدا کرده و رفتاری را در برخی از مردان آسیب پذیر ایجاد می کند رفتاری که می توان آن را دوسپی گری نامید.قاچاق زنان1- استخدام، انتقال، حمل و نقل و پناه دادن اشخاص بوسیله تهدید یا زور و یا تقلب به منظور بهره کشی از اشخاص، اسم جدید این جرم (قاچاق زنان) بردگی نوین می باشد.2- تمام اعمال، استخدام و یا انتقال یک زن در سراسر مرزهای بین المللی برای کار یا خدمات بی حرمتی یا تهدید به بی حرمتی، سوء استفاده، بیکاری، فریب و یا به صورت اشکال زورگویی را در برمی گیرد.3- اخذ کار و خدمات از هر زنی یا تصاحب هویت قانونی و یا شخص هر زنی توسط عوامل خشونت، سوء استفاده یا وضعیت سلطه گر، بیکاری، فریب و دیگر اشکال زورگویی می باشد.4- خارج کردن یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیر مجاز یا افراد مرزهای کشور با میل یا اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوء استفاده ازقدرت یا موقعیت خود یا سوء استفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده به قصد فحشا یا برداشت اعضا و جوارح، بردگی و ازدواج.5- تحویل گرفتن یا انتقال دادن یا مخفی نمودن یا فراهم ساختن موجبات اخفاء فرد یا افراد موضوع بند 5 پس از عبور از مرز با همان مقصود.امنیت دارای تعاریف گوناگونی است که به دو نمونه آن اشاره می شود.– عبارتست از نیل به سطحی از اطمینان خاطر برای تحصیل و صیانت منافع ملی.– عبارتست از توانایی کشور در رفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود.امنیت ملیامنیت ملی به معنای امنیت کل یک هویت اجتماعی- سیاسی است. منظور از امنیت ملی توانایی یک کشور در حفظ ارزش های خودی در برابر تهدیدهای خارجی است.امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطی که به یک کشور امکان می دهد از تهدید بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه پیشبرد آنرا توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و انسانی و تأمین وحدت و موجودیت کشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانه گام بر دارد. اصطلاحات خارج نمودن دختر زیر 16 سال از اختیار والدین بدون رضایت آنها Abductionسقط جنین و بیرون آوردن جنین از رحمقبل از اتمام مدت حمل Abortionزنای محصن یا محصنه Adultryلواط ادامه خواندن مقاله تجارت زنان

نوشته مقاله تجارت زنان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آموزش، تنبيه، تشويق

$
0
0
 nx دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آموزش، تنبیه، تشویق محیط ایدهآل محیطی است که در آن، طفل در دبستان از امکانات آموزشی بسیار عالی برخوردار است و در منزل هم گذشته از کمک والدین با سواد، از انواع و اقسام سرگرمیهای آموزنده برخوردار است.منظور ما محیطی است که در آن طفل معصوم بعد از صرف 4 یا 5 ساعت از بهترین ساعات عمر خود در مدرسه، ساعات بیکاری را با بازی فوتبال در کوچهها و درگیری با پسر همسایه پر میکند. روشهای آموزشی که در گذشته با تنبیه بدنی همراه بود ، کاملا نکوهیده و در خور ملامت است .در بعضی مدارس دانش آموزان میبایست کتکهای روز جمعه را پنجشنبه نوش جان میکردند و یا سیاه کردن انگشتان به وسیله مداد که در اکثر مواقع توانایی انجام تکالیف را از دانش آموزان به کلی سلب میکرد. در این دوره متاسفانه، بعضی از مواقع دانش آموزان با مساله کتک کاری نوعی زندگی مسالمت آمیز را در پیش می گرفتند؛به این صورت که تنبیه شدن از بخشهای لاینفک آموزشگاهی آنان شده بود هدف این گونه تنبیهات جز خشونت و رفع عقده نبوده است .این اعمال کاملا غیرانسانی و با اصول انسانی سازگار نیستند و نخواهند بود. بتدر یج با گذشت زمان ، از شدت این گونه تنبیهات کاسته و تهدید جایگزین آن شد. ته دیدی جدی و البته گاهی موارد، در قالب تشویق ! همان سیاست تنبیه و تشویق یا چماق و شیرینی.در این نوع از محیطهای آموزشی که چند سالی به طول انجامید دانش آموز می دانست که تنها با ارائه درست درس میتواند از زیر ضربات طاقت فرسای اولیای آموزشگاه جان سالم به در برده و تشویقهای آنان یا اولیای خانه و حتی دوست و آشنا را به قیمت صرف وقت گرانبهایش با خواندن اجباری چند کتاب با جملات قلنبه سلنبه ، متوجه خود سازد. در چنین محیطهایی، از یکسو از بیم تنبیه ها و از سوی دیگر در مواجهه با تشویقهای کذایی، عمر دانش آموز تلف میشد طی این دوره ، دانش آموز لحظهای درس را برای درس نخواندند. هدفشان از درس خواندن یا اصولا فرار از تنبیه بود ، یا وصال به تشویق ! نتیجه این که میل باطنی نقشی نداشت.امکانات آموزشی برای دانش آموزان محرکی مثبت است ، اگر این عنصر نباشد، رکود خودنمایی میکند و در نتیجه استعدادها از بین می روند. باید به نحوی محرکی را به وجود آورد تا این استعدادها پژمرده نشوند. امروزه عنصر تشویق ، به تنهایی نقش بازی می کند و با کمی دقت میتوان دریافت که چقدر نتیجه این بازی مایه تاسف است ؛ چرا که هدف دانش آموز، کسب تشویق خواهد شد نه کسب دانش. جالب این که، خارج از چارچوب درس و مدرسه ، مطالعه کتب ساده و یا مشکل ، همراه با لذتی وصف نشدنی است چون نه تشویقی در کار است و نه تنبیه.میل باطنی فعال شده و نقشش را بخوبی ایفاء میکند اما این زمان برای خیلیها زیاد به طول نمیانجامد؛ چرا که وحشت از آینده که خود معلول عواملی از جمله بیکاری ، فقر مادی ، نابسامانیهای اقتصادی ، اجتماعی است ، مسیر مطالعه را تغییر میدهد. قصور در امر مطالعه ویران کننده سعادت آینده است درس را باید در آرامش فکری خواند. هیچ یک از موارد به تنهایی موثر نخواهند بود ، اگر امکانات آموزشی کافی در دسترس نباشد. تشویق تشویق در جلسه مشاوره، مجموعه فعالیتهائى است که مر اجع را به ادامه کارش ترغیب مىکند و او را در مسیر پیشرفت و بهبود قرار مىدهد. تشویق نوعى پاداش است که براى تقویت رفتار مطلوب و ادامه آن به مراجع ارائه مىشود. بهعنوان مثال، مشاور با گفتن جملاتى نظیر مرد توانائى هستی، مىتوانى معقول باشی، و مىتوانى این مشکل را حل کنی مراجع را به خودکاوى بیشتر تشویق مىکند و باعث مىشود که او عقاید و افکار خویش را دقیقتر، عمیقتر مورد بررسى قرار دهد. از جانب دیگر، تشویق بیش از حد موجب مىگردد که مراجع به مشاور وابستگى پیدا کند و استقلال خود را از دست بدهد. همچنین تشویق صحیح و مناسب از نگرانى و ناامنى مراجع مىکاهد. روشهاى تشویق به نظر برامر و شوستروم (1968) در جلسه مشاوره ک اربرد روشهاى تشویق را مىتوان بهشرح زیر بیان کرد: 1. استفاده از کلمات تائیدکننده نظیر بلى درست است، توانائى انجام آنرا داری. در اینجا هدف آن است که با استفاده از کلمات تائیدکننده، در مراجع احساس امنیت و اعتماد نسبت به مشاور و جلسه مشاوره بهوجود آید. 2. پیشبینى نتایج احتمالى مشاوره، روش دیگرى براى تشویق مراجع است. مشاور در جلسه مشاوره، درباره نتایج احتمالى و تغییراتى که در مراجع بهوجود خواهد آمد با او به صحبت مىنشیند. بهعنوان مثال، مشاور به مراجع مىگوید که بر اثر مشاوره، رفتارش در جهت مقبول و مناسبى تغییر خواهد کرد، و یا آنکه در زمینه تحصیلات به موفقیتهائى دست خواهد یافت، و یا نمرات بهترى در ریاضى و فیزیک خواهد گرفت. 3. ایجاد شرایط و امکانات مناسب در جلسه مشاوره، براى مراجع تشویقکننده است بهعنوان نمونه، برقرارى رابطه حسنه مشاورهاى و پذیرش مراجع، شوق و رغبتى در او براى ادامه بحث بهوجود مىآورد. 4. آشنا ساختن مراجع به این حقیقت که مشکلش منحصر بهفرد نیست و دیگران نیز کم و بیش با مشکلاتى همانند او مشکل او مواجه هستند، مىتواند تشویقکننده باشد. تشویق رفتارهاى خوب نگرانى درباره تأثیرات احتمالى تلویزیون، از دیرزمان، بر توجهاتى که به دیگر عرصههاى مربوط به تماشاى تلویزیون، در کودکان مىشده، اولویت داشته است. چه مدت است که مفهوم جعبه گوشهخانه به مثابه هیولایى یک چشم موجه شمرده مىشود؟ این مکان که رفتارهاى بد بهنمایش درآمده در تلویزیون، مىتواند الگوهایى در اختیار بینندگان جوان مستعد بگذارد تا از آن کپىبردارى کنند را نمىتوان ساده گرفت. اما این فرضیه – که عموماً غالب بهنظر – مبنى بر اینکه آشکارا ثابت شده است که تلویزیون تأثیر بدى دارد، سادهسازى بیش از حد هر دو، یعنى هم آنچ ه جعبه به منازل مىآورد، و هم نحوه برخورد کودکان با آن، است. برنامههاى تلویزیون شامل نمونههاى بسیارى از رفتارهاى خوب است. برنامههایى که در آن مردم با مهربانی، جوانمردى و سخاوت رفتار مىکنند. بههمان اندازه، منطقى بهنظر مىرسد که فرض کنیم این تصویر نیز نمونههایى در اختیار کودکان قرار مىدهند تا از آن کپىبردارى کنند. بنابراین، در این فصل این پرسش را مطرح خواهیم کرد که آیا تلویزیون رفتارهاى خوب را در میان کودکان ترویج مىکند؟ اگرچه کارى در این زمینه صورت گرفته است بهوسعت کار انجام شده در زمینه تأثیر خشونت تلویزیون بر کودکان نیست، اما تحقیقات مهمى وجود دارد که روشهاى مختلفى را نشان مىدهد که تلویزیون مىتواند یا باید، در شرایط خاص، تأثیرات بسیار مفید و مطلوبى بر کودکان بگذارد. آموزش رفتار خوب مدارک روزافزون بسیارى نشان مىدهد که نمونه رفتارى خوبى که درتلویزیون به نمایش در مىآید، مىتواند کودکان راتشویق کند تا رفتار بهترى در پیش گیرند. پژوهش ن شان داده است که بینندگان جوان مىتوانند یاد بگیرند که چگونه به شیوه مطلوبتر یا پذیرفته شدهتر اجتماعى رفتار کنند. آنها این رفتارها را نه تنها از طریق تماشاى برنامههاى مخصوص آموزشى کسب مىکنند، بلکه با تماشاى نمونه برنامههایى که در آن رفتار خوب به تصویر کشیده و براى مخاطبان عمومى تهیه مىشوند، نیز بهدست مىآورند. مدارک موجود براى تأثیرات جامعهگرایانه تلویزیون را مىتوان بهچهار نوع دستهبندى کرد: – مطالعات آزمایشگاهى انجام شده بر روى برنامههاى از پیش آماده شده تلویزیون یا موضوعات فیلم. – مطالعات آزمایشگاهى بر روى موضوعات برنامههایى که بهمنظور آموزش مهارتهاى اجتماعى تهیه شدهاند. – مطالعات آزمایشگاهى بر روى موضوع برنامههاى انتخاب شده از میان مجموعه برنامههاى مردمى تلویزیون. – مطالعات میدانى که میزان تماشاى برنامههاى داراى محتواى جامعهگرایانه را با میزان تمایلات رفتارى جامعهگرایانه مرتبط مىسازد. پژوهشگران بااستفاده از این روشهاى مختلف، درباره قابلیت تلویز یون براى تأثیر بر کودکان در جهت نشان دادن سخاوت و ابراز نکردن خودخواهی، نشان داد رفتار دوستانه و اندیشیدن به خرسندى نهایى و نه طلب سریع پاداش براى انجام هر کارى تحقیق کردهاند. تلویزیون وداورىهاى اخلاقى بیشتر تحقیقات انجام شده بر روى تأثیرات بالقوه خوب تلویزیون، بر انواع مختلف رفتارهاى اجتماعى مرتبط با شخصیت متمرکز هیچگونه تأثیر مستقیمى بر قضاو ت و استدلال اخلاقى بینندگان دارد؟ انتقادهاى اولیه بهطور اخص، نگران دیدگاههاى اخلاقى و معنویى بود که از طریق تلویزیون آموزش داده مىشد. دیدگاه منتقدان این بود که این رسانه تأثیر مخربى القا مىکند. نگرش برخى از منتقدان این است که تلویزیون اغلب نشان مىدهد که اعمال غیر مشروع یا غیر اخلاقى مؤثر واقع مىشوند. حتى مجری ان قانون در تلویزیون بهگونهاى نشان داده مىشوند که قواعد را نادیده مىگیرند، کدهاى اخلاقى را زیر پا مىگذارند و بهشکل پرسش برانگیزى اغماض وافراط مىکنند، پیام نهفته در این محتوا این است که بد بودن، اغلب بهتر از خوب بودن مؤثر واقع مىشود. برعکس، مدافعان برنامههاى تلویزیونى استدلال کردهاند که تأثیر تلویزیون بر نگرش اخلاقى جوانترین بینندگانش، در درجه نخست، تأثرى مثبت است. برنامههاى تلویزیون بهطور مرتب، مسئلهاى اخلاقى را به شکل جذابى مطرح مىکنند که توجه مخاطبان را بهخود، جلب و جذب مىکند. مردم با مجموعهاى از مسائل و بحرانهاى اخلاقى مواجه مىشوند که در نمایشها مطرح یا در برنامههاى سرگرم کننده بازى مىشوند، و نیز در برنامههاى مستند و آموزشى نشان داده مىشوند. نمایشهاى سریالی، شخصیتها را بهگونهاى نشان مىدهد که آنقدر ظولانى با مشکلات اخلاقى دست و پنجه نرم مىکنند، که مخاطب را بر آن مىدارند تا با رخدادها و موقعیتها آشنا شوند. برنامهها گفت و گوى تلویزیونی، اعضاى عادى جامعه را بهتصویر مىکشد که سفره دل خود را جلو میلیونها بیننده مىگشایند، و اغلب بر ژرفترین نبههاى زندگى خصوصى خود متمرکز مىکنند. تلویزیون از طریق این نوع تجر بیات مىتواند به مثابه نوعى معلم اخلاق یا مشاوى ایفاى نقش کند، و بینندگان را، از پیر و جوان، تشویق کند که مشکلات مهم اخلاقى را منعکس سازند. با این وجود تا این زمان تحقیقات کمى چه در رد و چه در اثبات هر نوع تأثیر تلویزیون برر ارزشها و استدلال اخلاقى کودکان صورت گرفته است. تحقیقات درباره پرورش داورىهاى اخلاقى با کار گلبرک (Kholberg) تحت کنترل درآمده است. در این چارچوب، تصور مىشود که استدلال اخلاقى در کودکان، طى مجموعهاى از مراحل پرورش مىیابد، و هر مرحله موفقیتآمیز، نشانگر سطح موفقیتآمیزترى از درک نظم اخلاقى دنیایى اجتماعى است. در این مسیر، کودک در هر مرحله، مرتبهاى از جنبههاى اخلاقى را در ارتباط با ایجاد تمایز بین خوب و بد مىآموزد. در چنین نظامی، یک نتیجه مقدماتى این است که اگر عملى مجازات نشود، در آنصورت طبق تعریف مىبایست از نظر اخلاقى پذیرفته شده باشد و بنابراین از نظر معنوى درست باشد. یک پرسش کلیدى این است که آیا تلویزیون به این شیوه استدلال مىکند؟ تلاش براى یافتن این پرسش شامل مطالعهاى است که رو ى پسرها و دخترهاى 4-5 ساله، 7-8 ساله و 10-11 ساله انجام شده است. نخست از این کودکان مصاحبهاى بهعمل آمد تا قابلیتهاى استدلال اخلاقى آنها بیشتر شناسایى شود. بهعلاوه، مادر هر یک از کودکان با ثبت خاطرات روزانه مربوط به تماشاى تلویزیون کودکان بهمدت دو هفته، و نیز تهیه اطلاعات وسیعى درباره عادت خانوادگى تماشاى تلویزیون در زمان گذشته، پژوهشگران را یارى کردند. پژوهشگران سپس از فنون آمارى استفاده کردند تا روابط موجود بین گزارش بهدست آمده از اظهارات بینندگان مبنى بر عادات تماشا در کود کان و خانوادههایشان و نیز نگرش و ارزشهاى اخلاقى کودک را بیازمایند. در میان کودکان کمسن وسالتر، تماشاى مستمرتر تلویزیون، بالنسبه با استدلال اخلاقى بهدست آمده بود، همبستگى داشت. این نتیجه درمورد دو گروه سنى بزرگتر بهدست نیامد. درمیان کودکان 4-5 سال، کل میزان تماشاى تلویزیون با ماهیت ارزشهاى اخلاقى مرتبط بود و نه ترجیحات کودک براى تماشاى انواع خاصى از برنامهها. بنابراین، هیچگونه نمودگارى وجود نداشت که نشان دهد تمایل براى تماشاى انواع خاصى از برنامهها. بنابراین، هیچگونه نمودگارى وجود نداشت که نشان دهد تمایل براى تماشاى نوع خاصى از برنامه این ا حتمال را بهوجود آورد که پرورش اخلاقى کودکان را ضایع سازد. اگرچه، در میان کودکان 7 تا 8 سال، آنهایى که تماشاى کمدىهاى خانوادگى را ترجیح مىدادند، درک پرورش یافتهترى نسبت به اهمیت کمک به مردم نیازمند، داشتند. این یافته جالب بود، بهان دلیل که موضوعات بسیارى از این نمایشها را منعکس مىکرد. یافتهاى که در ارتباط ب ا تشویق کم این ارزشها و نگرشها بهوسیله تلویزیون بیان شده، گزارشى است که این نوع درک را در میان بالاترین گروه سنى کودکان نسبتاً ضعیف یافت؛ لازم بهذکر است که این کودکان، علاقه خاصى به نمایشهاى پر جنب و جوش و ماجراجویانهاى داش تند که مخاطب اصلى آنها بزرگسالان بودند. کمبود تحقیقات انجام شده درباره تلویزیون و استدلال اخلاقى بدان معنى است که درک ما از ماهیت و اهمیت هر نوع نقشى که این رسانه در اموزش کودکان در جهت تشخیص درست از نادرست ایفا مىکند، ناقص و ناهمگون باقى مىماند. تشویق غیر مادى همچنین از نکات مهم در تشویق این است ک بکوشیم تا حدود امکان تشویقها کمتر صورت مادى پیدا کند. تکیه اساسى روى جنبههاى غیرمادى ب اشد. اینامر بدان خاطر است که اگر بنا شود ما براى هر کار خوبى از کودک سرمایهگذارى مادى کنیم: 1. پول و ثروت ما قد نمىدهد از آن بابت که براى مؤثر واقع شدن تشویق ناگزیریم در هر مرحله تشویق مادى خود بیش از دفعات قبلى باشد. مثلاً اگر دفعه اول معادل 20 ریال سرمایهگذارى کنیم دفعات بعد باید بترتیب 25-30-40 و ; ریال باشد. و گرنه تشویق ما از نوع تکرار مکرر خواهد بود که اثرش را از دست مىدهد. 2. کودک تدریجاً فردى مادى مسلک و مال دوست و در آن افراطى بعمل مىآید و در برابر هر کارى که انجام مىدهد انتظار مادى خواهد داشت در حالیکه ما در حال و آینده نیاز داریم به افرادى که در مواردى لازم براى حفظ و سلامت حیات اجتماعى از جان و مال خود سرمایهگذارى کرده، توقعى هم از کسى نداشته باشند. 3. در سایه چنین تشویقى عادت غلطى در کودک پدید مىآید که بعدها قابل تداوم و ادامه نیست. زیرا او دیر یا زود وارد اجتماع مىشود و همان توقعات را از اجتماع دارد و طبیعى است که اجتماع آن را برآورده نکند. و این خود مایه ترک وظیفه بخاطر یأس و سرخوردگى است. مىدانیم که اجتماع حتى در تشویق کلامى مفت و بىمایه سهلانگار است تا چه رسد به آن چیزهائى که بار مالى به همراه دارد. تشویق کودکان خجالتی کودکان خجالتی خود را به برخوردهای اجتماعی و همزیستی با دیگران تشویق نمایید. برای اینکار راههای زیادی وجود دارد ، به عنوان مثال ، اگر کودک خجالتی در هنگام سلام یا خداحافظی ، نخواهد به شخص چیزی بگوید ، سعی کنید او را وادار به دست دادن برای سلام یا خداحافظی نمایید.دست دادن قدمی است در مسیر درست. راه دیگر این است که با کودک دیگری وارد یک بحث هیجان انگیز بشوید و هنگامی که بحث داغ شد ، از کودکتان سؤال کنید که نظر وی در مورد موضوع مورد بحث چیست و البته مراقب باشید که وی را زیاد تحت فشار قرار ندهید زیرا ممکن است مقاومت بیشتری ایجاد کند. به یاد داشته باشید که کودک در بعضی روزها بهبودی نشان خواهد داد و بعضی روزها خیر.برای کودکان خجالتی یک هدف معقول و دشوار این است که هر روز حداقل یک کلمه به یک فرد جدید بگوید. سایر موارد مناسب ، می تواند صحبت کردن در مقابل همه افراد کلاس ، شرکت کردن در بازی های تیمی یا پرسیدن یک سؤال از معلم باشد. صورتهاى عملى تشویق مسأله تشویق کودک را چگونه به مرحله اجرا و عمل درآوریم؟ چه کنیم که کودک در درون خود احساس شوقى کند و در باطن خویش خشنود باشد که فلان عمل را انجام داده است؟ راههاى شادمان کردن کودک بخاطر عمل موردنظر ما کدامند؟ ذکر کلمات محبتآمیز غرض ذکر عبارات و کلماتى است که جنبه مهر و علاقمندى فرد و هم دیدگاه احترامى مربى را به کودک نشان دهد. طفل بر اثر آن دریابد که عملش مورد رضاى والدین یا مربى بوده و آنها او را بر این اساس بیش از پیش مورد محبت قرار دادهاند. کلماتى مثل عزیر من، پسرجان من، آقا، خانم، شاگردخوب، الفاظى چون بفرمائید، تشریف بیاورید، آفرین برتو پسرم، دخترمن، و ; مىتواند حاکى از این محبت باشد و البته سعى داریم که این کلمات سرسرى و تصنعى نباشد که طفل از آن سر در مىآورد. معرفى عمل آن در حضور جمع در خانه یا مدرسه، نزد خواهر و برادر و یا نزد دانشآموزان کلاس سعى دارى فردى را که عمل خوبى انجام داده معرفى کنیم و عمل او را مورد ستایش قرار دهیم. این روش براى همه دانشآموزان در همه سنین و مخصوصاً براى نوجوانان و بالغان بسیار مؤثر است. شک نیست که براى دیگران باید توضیح داد که چرا عمل او مورد تقدیر است . البته جمع کلاس را وا مىداریم که به افتخار عملکرد خویش ابراز شادمانى کنند، صلواتى بفرستند، تکبیرى بگویند و بالاخره علاقه و رضامندى خود را اعلام دارند. معرفى و ارائه آثار ممکن است طفلى عمل پسندیدهاى چون نوشتن مشق با خط زیبا را انجام داده، نقاشى زیبائى کرده، وسیله خوب و زیبایى ساخته، هنرى را در خطاطى به کار برده و ; از راههاى تشویق او آن است که آن را مورد تأیید قرار داده و به بچه ها عرضه کنیم. ممکن است طفلى عمل پسندیدهاى چون نوشتن مشق با خط زیبا را انجام داده، نقاشى زیبائى کرده، وسیله خوب و زیبایى ساخته، هنرى را در خطاطى به کار برده و ; از راههاى تشویق او آن است که آن را مورد تأیید قرار داده و به بچه ها عرضه کنیم. ادامه خواندن مقاله آموزش، تنبيه، تشويق

نوشته مقاله آموزش، تنبيه، تشويق اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله کاربرد راديو ايزوتوپ ها ( عناصر راديواکتيو ) در پزشکي

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی در پزشکی کاربرد رادیو ایزوتوپ ها ( اتم های یک عنصر را که عدد اتمی یکسان و عدد جرمی متفاوت دارند ، ایزوتوپ های آن عنصر می نامند ــــ بارهای مثبت که همان تعداد پروتون ها می باشند را عدد اتمی و مجموع تعداد پروتون ها و نوترون های هسته یک اتم را عدد جرمی آن می گویند ) در سه زمینه متمرکز است که عبارتند از تشخیص ، درمان و تحقیق به عنوان مثال P ( با عدد جرمی 32 یک گسیلنده بتا با نیمه عمر 3/14 روز ) برای درمان یک نوع بیماری خونی ( Polycythema ) به کار می رود . این عنصر پس از تغذیه توسط بیـــمار ، در مغز استخوان جمع می شود و تولید سلولهای قرمز خون را کند می کند و به این ترتیب در درمان برخی بیماری های خونی موثر است. PU ( با عدد جرمی 238 ) در ساخت تنظیم کننده قلب ( گام ساز Pacemaker ) در صنعت پزشکی کاربرد دارد. در یک قلب سالم انقباض قلب با یک پالس الکتروشیمیایی شروع می شود . انقباض از گره سینوس ( Sinus Node ) نزدیک به قسمت فوقانی قلب شروع می شود و به طرف پایین گسترش می یابد. در بعضی اشخاص به دلایل مختلف ، قلب به طور همزمان با پالس گره سینوس نمی زند و به همین علت یک تنظیم کننده قلب یا گام ساز که در زیر پوست کار گذارده می شود ، قلب را تحریک می کند.برای درمان بعضی از سرطان ها AU ( با عدد جرمی 198 یک گسیلنده گاما با نیمه عمر 7 / 2 روز ) را به طور فیزیکی در داخل سلول های بیمار کار می گذارند . اشعه گاما سلول ها را از بین می برد و به تدریج فعالیت این طلای پرتوزا به یک سطح قابل چشم پوشی می رسد.کاربرد ردیاب ها نیز در اکثر موارد بسیار حائز اهمیـت است . مثلا مقدار کمـــــی از NaCl شامـــــل Na ( با عدد جرمی 24 و نیمه عمر 15 ساعت ) ب ه داخل خون تزریق می شود . با تعقیب انباشت پرتوزایی با یک شمارشگر گایگر ، گردش خون را می توان زیر نظر گرفت . اگر مانعی سر راه جریان وجود داشته باشد ، ممکن است اکتیویته شدیدا در محل مانع کاهش یابد و به این وسیله می توان محل دقیق آن را تعیین کرد.Tc ( با عدد جرمی 99 و عدد اتمی 43 یک گسیلنده بتا ) و Ga ( با عدد جرمی 67 و عدد اتمی 31 ) برای آشکار سازی بعضی از انواع غده های مغزی به کار رفته اند .عناصر پرتوزا بعضی از انواع غده ها را از نظر جذب ترجیح می دهند و جذب آنها می شوند . با ردیابی این جذب از خارج ، محل و نوع غده را اکثرا می توان تشخیص داد.رادیوداروها و چشمه های رادیواکتیو برای پزشکی هسته ایسودمندترین رادیو ایزوتوپها در پزشکی هسته ای رادیوایزوتوپهای تابش کننده گاما می باشند ،زیرا پرتوهای تابش شده از این مواد در درون بدن را می توان از بیرون بدن به سادگی تشخیص داد. اندازه های کاربردی مواد رادیواکتیو در روشهای تشخیص از دید جرم بسیار اندک است – نزدیک به میکروگرم – بگونه ایکه این مواد بر روند کارهای فیزیولوژیک بدن اثری ندارند.رادیوایزوتوپها بیشتر به گونه ترکیبی ، وارد بدن می شوند. ترکیب های یاد شده مولکولهای نشاندار هستند. یک مولکول نشاندار مولکولی است که یک یا چند اتم آن رادیواکتیو باشد.ترکیبات رادیواکتیو، داروهای رادیواکتیو یا رادیوداروها باید از استانداردهای ویژه خالص بودن شیمیایی و دارویی برخوردار باشد. بیشتر رادیوداروهای پزشکی هسته ای از شرکتهای بازرگانی دارویی که چگونگی ویژگیهای رادیوداروها را کنترل می کنند خریداری می شوند. تنها کاری که پزشک یا کاربر باید انجام دهد بکارگیری جدولی برای تعیین اندازه دگرگون شده این رادیوداروها از زمان آخرین اندازه گیری اکتیویته آنهاست.برای نشاندار کردن مولکولها شماری از رادیوایزوتوپها بکار برده می شود. این رادیوایزوتوپها بیشتر تابش کننده های گاما و دارای ویژگیهای گوناگون فیزیکی هستند. نمونه این رادیوایزوتوپها رادیوایزوتوپهای 53I , 43Tc , 79Au , 15P , 31Ga و 000 می باشند که به راههای گوناگون تهیه می شوند. البته باید یادآوری کرد که رادیوایزوتوپهای مناسبی از عنصرهای کلیدی هیدروژن و اکسیژن و کربن وجود ندارد، ولی امروزه با به کارگیری شتابنده هایی مانند سیکلوترون در بیمارستانهای پیشرفته ،برخی از سختی های کار از میان برداشته شده است. برای نمونه رادیوایزوتوپهایی را – در جایگاه مصرف – تولید می کنند که نیم عمر چند دقیقه ای دارند .نمونه این رادیوایزوتوپها Ga , Fe , F , O می باشد. O با نیم عمر دو دقیقه ای به سرعت جذب بدن می شود و در همین زمان کوتاه می توان بررسیهای دقیق فیزیولوژیک انجام داد. شماری از رادیوایزوتوپهای کاربردی در پزشکی از ژنراتورهایی بدست می آیند که درباره آنها بیشتر گفتگو خواهد شد. رادیوایزوتوپهای مورد استفاده در کارهای تشخیصی باید تابش کننده گاما بوده – گاهی پوزیترون بکار می رود – و نیم عمر مناسب کارتشخیصی را داشته باشند.از با ارزش ترین رادیوایزوتوپها در کار تشخیص ، Tc اس ت که شمار فراوانی از ترکیب های شیمیایی کاربردی را با آن نشاندار می کنند. تکنسیم بصورت پرتکنتات سدیم ( NaTco12 ) برای نشاندار کردن بکار می رود. درتهیه این مولکولها در آغاز پرتکنتات به یون Tc کاهش داده شده و سپس آنرا با ماده شیمیایی دلخواه بصورت کمپلکس در می آورند. ماده شیمیایی آْماده است و تنها باید پرتکنتات بگونه ای استریل و بدون پیروژن به آن افزوده شود و پس از چند دقیقه ترکیب برای کاربری آماده است. راندمان این فرایند شیمیایی به 90 درصد می رسد و باقیمانده ترکیب نشده به گونه ناخالصی درترکیب وجود خواهد داشت. به علت تابش شدید پرتو در ترکیب ،ترکیب های یاد شده می توانند دی ناتوره شوند از این رو ترکیب بدست آمده باید در همان روز بکار برده شود و اگر اجبار در نگهداری آنها وجود داشته باشد، باید با افزودن نگهدارنده های مناسب در دمای پایین نگهداری شوند.رادیوایزوتوپهای پرکابرد پزشکی بیشتر از ژنراتورها بدست می آیند. دو رادیوایزوتوپ بسیار پرکاربرد برای کارهای تشخیصی و درمانی رادیوایزوتوپهای Tc و I می باشند. نیم عمر 8 روزه I اجازه می دهد که آن را به جاهای دور دست انتقال دهند. این رادیو دارو در درمان سرطان تیروئید و همچنین کنترل پرکاری آن نقش اساسی دارد. تکنیسم با نیم عمر 6 ساعته اجازه می دهد که بیشتر کارهای تشخیصی به آسانی انجام پذیرد.رادیوایزوتوپ ها ( عناصر رادیواکتیو ) در پزشکی رادیو ایزوتوپ ها چیستند؟بسیاری از عناصر شیمیایی دارای ایزوتوپ هستند. ایزوتوپ یک عنصر با خود عنصر دارای پروتون های برابری است (برابر با عدد اتمی) اما تفاوتشان در تعداد نوترون هاست. در یک اتم ، در حالت طبیعی، تعداد الکترون های خارجی برع پروتون ها و نوترون هاست. 82 عنصر پایدار و 275 ایزوتوپ پایدار مربوط به این عناصر نیز وجود دارد.وقتی ترکبی از نوترون ها و پروتون ها بوجود آید که در قبلا در طبیعت وجود نداشته اند ، این محصول مصنوعی خواهد بود و غیر پایدار است و به آن ایزوتوپ رادیو اکتیو یا رادیوایزوتوپ نامیده می شود. همچنین بسیاری از ایزوتوپ های طبیعی غیر پایدار، از واپاشی بسیار کهن اورانیوم و توریوم ناشی می شود. کلا حدود 1800 رادیو ایزوتوپ وجود دارد. هم اکنون 200 رادیو ایزوتوپ در حال استفاده است که برخی از آنها باید به طور مصنوعی تولید شوند.رادیو ایزوتوپ ها را می توان به روش های گوناگونی تولید کرد.البته غالبا بوسیل گیر انداری نوترون در راکتور اکتیو می شوند. برخی نیز توسط سیکلوترون تولید می شوند که در این روش پروتون به هسته القا شده و هسته دارای پروتون اضافی می شود. هسته های رادیو ایزوتوپ معمولا با انتشار ذرات آلفا یا (و) بتا به حالت پایدار می رسند. که می تواند با انتشار اشعه گاما همراه باشد. این فرایند واپاشی رادیو اکتیو نام دارد.رادیو ایزوتوپ هایی که در پرتو پزشکی به کار می ر وند ، “رادیو دارو” نام دارند. پزشکی هسته اییک شاخه از پزشکی است که از تشعشع برای تشخیص و درمان بیماری استفاده می کند. تیرویید، ریه، استخوان و قلب و بسیاری از دیگر اضای بدن، براحتی قابل عکسبرداری هستند و بی نظمی در آنها قابل آشکارسازی است. پنج جایز نوبل به کسانی داده شده که از مواد رادیواکتیو در عکسبرداری استفاده کرده اند. در کشورهای پیشرفته (26% جمعیت جهان) فراوانی تشخیص بوسیل پرتو پزشکی 19% در سال است. همچنین درمان بوسیل رادیو ایزوتوپ ها حدود یک دهم این مقدار است. استفاده از رادیو دارو ها در حال افزایش به مقدار 10% در سال است.پزشکی هسته ای در سال 1950 بوسیل پزشکانی توسعه یافت که از ید 131 برای تشخیص بیماری تیرویید استفاده کردند.تشخیصروشهای تشخیصی در پزشکی هسته ای، از تصویر گرهای رادیو اکتیوی استفاده می کنند که منتشر کنند گاما از داخل بدن هستند. این تصویرگر ها عموما رادیو ایزوتوپ های کوتاه عمری هستند که به ترکیبات شیمیایی متصل شده اند. آن ها از طریق تزریق، استنشاقی یا خوراکی قابل انتقال به بدن هستند. بوسیل گاما های انتشار یافته از داخل بدن می توان تصاویری را از زاویه های مختلف داخل بدن به دست آورد که می تواند بافتهای غیر عادی را مشخص کند. این تصاویر بوسیل کامپیوتر قابل بهینه سازی هستند.یکی از جدیدترین این تصویربرداری ها PET می باشد. (برای توضیح بیشتر کلیک کنید) درمان آسیب زدن به تقسیم بندی سریع سلول ها بوسیله تشعشع دارای اهمیت بالایی برخوردار است. از همین طریق، رشد برخی سرطان ها را می توان کنترل کرد. پرتو افکنی خارجی به وسیل اشعه گاما ،که از کبالت 60 منتشر می شود، همچنین شتابدهند خطی اشعه X ، می توانند این کار را انجام دهند. پرتو دهی داخلی بوسیل اشعه گاما و ذره بتا ، نیز قابل انجام است. ید 131 معمولا برای درمان سرطان تیرویید استفاده می شود ، که شاید موفق ترین درمان سرطان باشد. همچنین از آن برای درمان اختلالات غیر بدخیم تیرویید نیز استفاده می شود. ایریدیوم 192 بطور ویژه در سر و سینه(پستان) مورد استفاده قرار می گیرد. آنها بشکل سیم درست شده و به قسمت مورد نظر بدن وارد می شود. پس از رسیدن به دوز مورد نظر ، باید سیم ها از بدن خارج شوند. این براچی تراپی (brachytherapy) (روشی که در آن م اده رادیو اکتیو مستقیما در بدن قرار می گیرد) در کل دوز کمی را به کل بدن منتقل می کند و دارای قیمت پایینی است.برای درمان لوکمیا (leukaemia) (نوعی سرطان مغز استخوان) بوسیل کشت مغز استخوان ، باید سلول های معیوب بوسیله تابش دهی رادیو اکتیو نابود شوند تا بتوان مغز استوان سالم را جایگزین آن کرد. بسیاری از درمان ها مسکن هستند. برای مثال، استرانسیوم 89 و بیشتر از آن ساماریوم 153 برای تسکن درد استخوان ناشی از سرطان به کار می روند. رنیوم 186 نیز محصولی جدید برای این هدف است. یک روش جدید TAT نام دارد که مخفف Targeted Alpha Theray است به معنی آلفا تراپی هدفمند است. این روش برای سرطان های پراکنده به کار می رود. تابش مقداری کم از آلفا های پر انرژی به بافت ، سبب می شود که کسر عظیمی از انرژی تابشی به هدف برخورد کند. یک حامل رادیو نوکلئید های منتشر کنند آلفا را به مکان مورد نظر منتقل می کند. تحقیقات آزمایشگاهی افق های جدیدی را برای درمان لوکمیا ، تومور های مغزی و سرطان پوست روشن می سازد.یک پیشرفت تجربی در این زمینه Boron Neutron Capture Therapy(درمان بوسیله گیر اندازی نوترون توسط بور) بوسیله بور 10 است که در تومور بدخیم مغزی متمرکز می شود. بعد بیمار بوسیل نوترون حرارتی مورد تابش قرار می گیرد که شدیدا بوسیل بور جذب می شود و ذرات آلفای پر انرژی را برای کشتن سلول های سرطانی آزاد می کند. در این روش به جای آنکه رادیو ایزوتوپ به مریض داده شود، مریض در معرض نوترون ها قرار می گیرد.پرتو درمانی در درمان بیماری های سمج و ماندگار موفق عمل کرده و درضمن دارای عوارض جانبی کمی است. دوز تابشی به میزان هر درمان ، 20 تا 60 گری است.تحلیل بیوشیمیایی آشکار سازی و تشخیص مواد رادیو اکتیو کار ساده ایست حتی اگر مقدار آن کم باشد. به همین دلیل می توان مولکول موارد بیولوژیکی را در خارج از بدن (In Vitro) بوسیله رادیوایزوتوپ ها نشانگذاری کرد. پاتولوژیست ها صدها آزمایش را برای تعیین اجزای خون، پلاسما، ادرار، هورمون ها، آنتی ژن ها و بسیاری دیگر را با استفاده از رادیوایزوتوپ ها به کار برده اند. این روش به Radioimmuno موسوم است. رادیو دارو های تشخیصیاز نقطه نظر شیمیایی ، هر عضو بدن عملکردی متفاوت با بقیه دارد. پزشکان و شیمی دان ها ، مقداری از مواد شیمیایی را که توسط اعضای بدن جذب می شود را مشخص کرده اند. مثلا تیرویید ید را جذب می کند ، مغز برخی قندها را مصرف می کند. با این دانش پرتو پزشکان مواد رادیو ایزوتوپ را به مواد بیولوژیکی مختلف می چسبا نند. پرتو پزشکی تشخیصی می تواند برای اندازه گیری میزان خون شارش یافته به مغز مورد استفاده قرار گیرد. همچنین برای بررسی عملکرد کبد، ریه، قلب، کلیه ها و دستیابی به مغز استخوان و اقدامات تشخیصی مشابه مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از کاربردهای دیگر پیش بینی اثرات درمان است.خیص ناچیز است. مریض در قبل و بعد از آزمایش چیز ناخوشایندی را احساس نمی کند و اثرات باقیمانده از ماده در مدت کوتاهی از بین می رود. غیر تهاجمی بودن آزمایش، طبیعت این روش است که می توان از خارج بدن به آزمایش بدن پرداخت.رادیوایزوتوپی که برای تشخیص و آزمایش به کار می رود باید منتشر کنند گاما باشد تا در هنگام خارج شدن از بدن، داخل را به ما نشان دهد. همچنین باید دارای نیمه عمر کوتاهی باشد تا زیاد در بدن باقی نماند.رادیوایزوتوپی که به کرات استفاده می شود تکنسیوم 99m می باشد که در 80% پرتوپزشکی ها مورد استفاده قرار می گیرد. حدود 40000 بار در روز. تکنسیوم 99m به دلایل زیر برای مصارف پرتو پزشکی رادیو نوکلئید خوبی است:_ نیمه عمری حدود 6 ساعت دارد و در عین حال که زمانی طولانی برای بررسی فرایند های متابولیکی است، زمان کوتاهی برای به حداقل رسانی تابش به بدن است._ تکنسیوم 99m بوسیل فرایندی که “ایزومریک” نامیده می شود واپاشی می شود که گاما های کم انرژی و الکترون منتشر می کند. تا زمانی که انرژی پرتو بتا بالا نباشد برای بدن زیان آور نیست._ اشع گامای کم انرژیی که از بدن خارج می شود به راحتی توسط دوربین ها (آشکارسازها) آشکارسازی می شوند. “ژنراتور” تکنسیوم که یک محفظه سربی است که لوله ای شیشه ای محتوی رادیو ایزوتوپ را پوشانده است ، برای بیمارستان ساخته شده است و محتوی مولبدیوم 99 با نیمه عمر 66 ساعت است که تدریجا به تکنسیوم 99 واپاشی می ش ود. Tc-99 وقتی که لازم باشد شسته و تصفیه می شود. بعد از دو هفته یا کمتر ژنراتور برای شارژ مجدد بازگردانده می شود.از ژنراتوری مشابه برای تولید روبدیوم 82 استفاده می شود که در عکسبرداری PET استرانسیوم 82 با نیمه عمر 25 روز به کار می رود.از عکسبرداری MPI (Myoc کرونر قلب استفاده می کند.برای عکسبرداری PET اصلی ترین رادیو دارو فلور دی اکسی گلوکوز (FDG) نام دارد. F-18 با نیمه عمر کمتر از دو ساعت ، به عنوان نشانگر استفاده می شود. FDG بدون اینکه نابود شود با سلول ها ترکیب می شود که نمایانگر خوبی برای متابولیسم سلول است.در دارو های تشخیصی ، تمایل زیادی برای استفاده از ایزوتوپ های تولید شده توسط سیکلوترون ، مثل F-18 وجود دارد که استفاده وسیعی در PET و CT/PET دارد. این فرایند در عرض دو ساعت در سیکلوترون انجام می شود.رادیو دارو های درمانیدر برخی شرایط درمانی، برای نابودی و یا ضعیف کردن سلول های غیر عادی پرتو درمانی مفید است. رادیو ایزوتوپی که پرتو را تولید می کند می تواند در عضو مورد نظر جاگذاری شود (مشابه همان روشی که برای تشخیص به کار می رفت). در بسیاری موارد ، اشعه بتا است که باعث نابودی سلول های نامطلوب می شود. این رادیو تراپی است. رادیوتراپی کوتاه مدت ، به براچی تراپی معروف است و در حال تبدیل شدن به اصلی ترین روش درمانی است.هرچند، کاربرد درمانی مواد رادیو اکتیو کمتر از کاربرد تشخیصی است ، هر چند که توسع آن مهم و در حال رشد است. یک رادیوداروی ایده آل یک منتشر کنند بتای قوی و همچنین گامای کافی برای عکسبرداری باید باشد ، مثل لوتیسم 177 که از ایتربیوم-176 (Yb) ساخته می شود که خود ایتربیوم-176 با تشعشع زایی به ایتربیوم-177 و فورا به لوتیسم-177 (Lu-177) تبدیل می شود. ایتریوم-90 (Y-90) نیز برای درمان برخی سرطان های دستگاه لنفاوی و استفاده از آن برای درمان آرتروز نیز در حال گسترش است.ید-131 و فسفر-32 نیز برای درمان استفاده می شوند. ید-131 برای درمان تیرویید که دچار سرطان یا شرایط غیر عادی مثل پرکاری تیرویید شده باشد، بکار می رود. در بیماری پریاخته خونی که تعداد گولبول های قرمز خون تولیدی توسط مغز استخوان بالا می رود، از فسفر-32 برای جلوگیری از این ازدیاد استفاده می شود.در یک روش جدید (و هنوز آزمایشی) از بور-10 استفاده می کند که در تومور متمرکز می شود. بعد، بدن بیمار توسط نوترون مورد تابش قرار می گیرد و بور که دارای سطح مقطع جذب نوترون بالایی است ، آلفاهای پر انرژی را برای کشتن سلول های سرطانی منتشر می کند.برای TAT ، اکتانیوم-225 با انتشار 3 ذر آلفا به دخترش بیسموت-213 تبدیل می شود که برای نشانگذاری مولکول های هدف به کار می رود.تحقیقات پزشکی مهم در سرتاسر جهان برای چسباندن رادیو نوکلیید ها به مواد شیمیای بیولوژیکی مثل آنتی بادی ها، انجام گرفته است. نشانگذاری سلول ها می تواند برای درمان انواع بیماری ها مورد استفاده قرار گیرد.مسمومیت رادیوایزوتوپدر سال 2006 در بریتانیا ، یک شهروند جدید که قبلا عضو سازمان اطلاعات روسیه بود ، توسط پلونیوم مسموم شده و کشته شده بود. که مرگی طولانی م دت و دردآور است. پلونیوم دارای 26 ایزوتوپ است ، که همگی رادیو اکتیو هستند. که 250 میلیارد برابر سمی تر از اسید هیدروسیانیک است و در یک اسید رقیق قابل حل است. (این اولین عنصری است که توسط ماری کوری در سال 1898 کشف شد و به نام کشور یعنی Poland (لهستان) نامگذاری کرد. ایرن ،دختر او، توسط همین پلونیوم در یک حادثه آزمایشگاهی مسموم شد و در سن 59 سالگی با بیماری سرطان خون درگذشت)پلونیوم-210 محصول یکی مانده به آخر واپاشی U-238 است ، قبل از آنکه با واپاشی آلفا به سرب تبدیل شود(به حالت پایدار برسد). این ناشی از واپاشی بتای Pb-210 (در سری واپاشی U-238 ) به Bi-210 که به سرعت با واپاشی بتا به Po-210 تبدیل می شود. این در هرجای طبیعت که اورانیوم موجود باشد رخ می دهد. به هر حال به خاطر نیمه عمر کوتاهش(138 روز) مقدار کمی Po-210 در اورانیوم وجود دارد (در حدود 01mg/tonne ). مقدار Po-210 در خاک حتی کمتر از این مقدار است اما در تنباکو مقدارش بیشتر است و اثرات آن را می توان در ادرار برخی افراد سیگاری مشاهده کرد. Po-210 را همچنین بوسیل در معرض تابش نوترون قرار دادن Bi-209 می توان بدست آورد. روسیه از Po-210 بعنوان منبع حرارتی در فضاپیما های با عمر کوتاه و قمرهای مصنوعی استفاده کرده است. همچنین می تواند راکتورهای با سیستم خنک کنندگی سرب-بیسموت را به کار بیندازد. که در اثر بمباران نوترونی، با Po-21 0 آلوده شده باشد. به خاطر نیمه عمر کوتاهش، یک گرم Po-210 حدود 5000 بار رادیواکتیو تر از رادیوم است. اما 138 روز زمان به اندازه کافی طولانیی برای تولید و انتقال و توزیع آن می باشد، پیش از آنکه توانش کم شود. همچنین به حاملش خطرات چندانی را انتقال نمی دهد، چون اشعه آلفا در داخل بدن خطرناک است و در بیرون از بدن، پوست نیز می تواند از ورود آن جلوگیری کند. بهر حال، دوز های معمولی در صورتی که از طریق روده جذب بدن نشود و یکی دو روز بیشتر طول نکشد ، اثری بر بدن حامل آن نخواهد داشت. در بر خی روش ها مثل TAT که از میزان پایین آلفا استفاده می شود، باید در یکی از ترکیبات بیولوژیکی بدن حل شده و توسط این ترکیبات به بافت های سرطانی برسد. ادامه خواندن مقاله کاربرد راديو ايزوتوپ ها ( عناصر راديواکتيو ) در پزشکي

نوشته مقاله کاربرد راديو ايزوتوپ ها ( عناصر راديواکتيو ) در پزشکي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله دختران فراري

$
0
0
 nx دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : دختران فراریمقدمه : همه روزه شاهد درج عكسهایی از كودكان و نوجوانان در جراید رسمی كشور هستیم كه بدون اطلاع والدین، خانه و كاشانه خود را ترك نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده‌اند و چشمان مضطرب خانواده‌ای را بی‌صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته‌اند. البته این تنها بخش كوچكی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده كه دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیده‌اند در صورتیكه بسیاری از خانواده‌های بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نموده‌اند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایر ان وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفته‌اند. همچنین منزل مراجعت می‌كنند؟ یا آنكه بوسیله نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل می‌گردند؟ یا با در پیش گرفتن كاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه می‌دهند ؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتكاب جرمی دستگیر شده و پس از تشكیل پرونده تحویل كانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی اس ت كه در صورت همكاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد كه متأسفانه ارائه نگردیده است. فصل اول :كلیات تحقیق اهمیت مسأله:در تحقیقی كه در سال 1365 بوسیله انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال می‌باشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطه نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذكر نموده‌اند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یكصد میلیون كودك و نوجوان در جهان وجود دارد كه در كوچه‌ها و خیابانها زندگی می‌كنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:1 . نوجوانان چرا خانه‌های خود را ترك می‌كنند؟ 2 . نوجوانان در مدتی كه خانه را ترك می‌كنند كجا بسر می‌برند؟3 . اوقات خود را چگونه و با چه كسانی سپری می‌كنند؟4 . هزینه‌های زندگی خود را از چه محلی تأمین می‌كنند؟گروه فراریان دختران از خانه و كاشانه رقم عمده‌ای را تشكیل می‌دهند. آنها به هر علتی از خانه فرار كرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر می‌برند. اختلافات خانوادگی، وضع مدرسه و تحصیل، روابط بین دوستان و اطرافیان همه مسائلی هستند كه ممكن است به امنیت، استقلال و شخصیت نوجوانان لطمه بزنند و آنها را دچار نگرانی كنند و در این موارد است كه ما باید آنها را درك كنیم و به آنها كمك كنیم تا بتوانند استقلال و امنیت از دست رفته خود را باز یابند. این كار ارزش آن را دارد كه قبلاً مورد توجه قرار گیرد و از آن پیشگیری گردد. تعریف علمی واژه‌ها:فرار بخشی از رفتار ناسازگارانه‌ای است كه كودكان و نوجوانان مرتكب می‌شوند كه ابتداء برای رفع نیازهای عادی خود یا پركردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار دیگری از قبیل دزدی، ولگردی، روی می آورند. از همه مهمتر یافتن افراد همسن و سال خود در پاركها و كوچه‌ها و خیابنها به تشكیل گروههای بزهكاری مبادرت می‌ورزند.نوجوانی:نوجوانی به دوره‌ای اطلاق می‌شو د كه حدفاصل بین كودكی و میانسالی است 18 – 12 سالگی و آغاز بزرگسالی، به عبارت دیگر فرد از كودكی به بزرگسالی، از مرحله‌ای می‌‌ گذرد كه نوجوانی گویند «نوایی‌نژاد، 1366».عی، تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارند. تعیین سن دقیقی برای آغاز و پایان آن امكان‌پذیر نیست ولی معمولاً نوجوانی در دختران سنین 15 – 11 و در پسران 16 – 12 سالگی را شامل می‌شود.كجروی یا انحراف: انحراف نوعی درد، عارضه یا بیماری است كه آن را آسی ب اجتماعی نام نهاده‌اند. بدین خاطر كه آ ثار و عوارض آن در اجتماع ظهور می‌یابد. فصل دوم :فرار دختران از خانهمقام زن در جهان‌بینی اسلامی:اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست؟ لازم است به مسأله سرشت زن و مرد كه در سایر كتب مذهبی نیز مطرح است توجه كنید، قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است، قرآن با كمال صراحت در آیات متعددی می‌فرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده‌ایم یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است این است كه زن عنصر گناه است و از وجود زن شر و وسوسه برمی‌خیزد. قرآن داستان بهشت آدم را مطرح كرده ولی هرگز نگفته است كه شیطان یا مار، حوا را فریفت و حوا ادم را، قرآن نه حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی می‌كند و نه او را از حساب خارج می‌كند قرآن می‌گوید: به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت مسكن گزینید و از میوه‌های آن بخورید قرآن آنجا كه پای وسوسه شیطانی را به میان می‌كشد ضمیرها را به شكل تثنیه می‌‌آمد و می‌گوید: شیطان آن دو را وسوسه شیطانی را به میان می‌كشد ضمیرها را به شكل تثنیه می‌ آورد و می‌گوید: شیطان آن دو را وسوسه كرد یا شیطان آن دو را به فریب راهنمای ی كرد و یا شیطان در برابر هر دو سوگند یاد كرد كه جز خیر آنها را نمی‌خواهد.در قانون اساسی كشورمان در بسیاری قوانین تساوی مرد و زن به وضوح دیده می‌شود. برای مثال بند 14 از اصل 3 قانون اساسی «تأمین تساوی عموم در برابر قانون» با اصل بیستم «همه افراد ملت» اعم از زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.ولی مطابق برخی اصول، زنان اجازه ورود به برخی حیطه‌ها را ندارند برای نمونه طبق اصل 115، رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب گردد. البته در این پژوهش مجالی نیست تا به تحلیل قانون اساسی و سایر قوانین مدنی، حقوقی و كیفری و یا مقرارت فقهی بپردازیم فقط به این مقدار بسنده می‌كنیم كه در حال حاضر در جامعه‌مان زنان با محدودیت‌هایی مواجه هستند بدون آنكه دلیلی برای آن وجود داشته باشد. با توجه به تمام مطالب به نظر می‌رسد جامعه ما به متمایز بودن وظیفه مردان و زنان معتقد است و انتظار دارد زنان در خانه نقش بارزتری را ایفاء كنند. فرار دختران از خانه:فرار نوجوانان و جوانان از خانواده امروزه در جهان به عنوان یك مسأله و مشكل اجتماعی توجه صاحبنظران را به خود جلب كرده است اهمیت این مسأله از آنجا بیشتر آشكار می‌شود كه جامعه‌‌شناسان بقاء جامعه را در گرو بقای خانواده و موفقیت و شكست جامعه را در سلامت و یا گسستگی نهاد خانواده، یافته‌اند خانواده به عنوان سازمان اجتماعی كوچكی برخوردار از روابط تعاملی والدین ـ فرزندان است و روابط فرزندان، والدین و سایر اعضاء خانواده چون شبكه و نظامی در هم پیچیده است كه افراد آن در كنش متقابل با یكدیگر و این نظام در مجموعه‌ای از نظامهای اجتماعی بزرگتر قرار گرفته است جامعه بزرگتر خود جزئی از زمینه فرهنگی برای الگوهای رفتاری خانواده است و در تثبیت یا تزلزل آن تأثیر دارد. كانون خانواده، اساسی‌ترین سهم را در آن دارد. مسیر رشد، دوره بلوغ و نوجوانی از حساس‌ترین مراحل زندگی است كه از آن به عنوان دوره بحران یا دوره بی‌سر و سامانی روحی تعبیر می‌شود، در این مرحله اگر والدین درك و شناخت درستی از شرایط روحی، عا مشتاقانه و آگاهانه همراهی نكند امكان بروز كجروی و رفتارهای نابهنجار از سوی آنان افزایش خواهد یافت، فرار نوجوانان و جوانان از خانه یك زنگ خطر و هشدار است كه علاقمندان و دلسوزان جامعه را برای حفظ كیان خانواده و سلامت و تعادل جامعه به چاره‌اندیشی فرار می‌خواند.اصطلاح نوجوان فراری بر كسی اطلاق می‌شود كه منزل را بدون قصد بازگشت ترك نماید، به نظر می‌رسد این پدیده از معضلات خانوادگی و اجتماعی فراگیر در سطح جهان است و طی سالهای اخیر در كشورها، رو به افزایش است، «اقلیما، 4: 1380» برای مثال: انجمن كودكان در انگلستان اطلاعات زیر را در مورد كودكان فراری گزارش كرده است:هر سال 100000 كودكزیر 16 سال فرار می‌كنند. 80 درصد فراری‌ها از مشكلات موجود در خانه فرار می‌كنند، به دلائلی از قبیل خشونت، آزار و تعارض با والدین. 4/1 بچه‌های فراری، اولین فرارشان قبل از 8 سالگی است.3/1 پسرها و 5/1 دخترها وقتی كه اولین بار فرار می‌كنند 11 ساله هستند.بسیاری از بچه‌های فراری بعد از یك روز به خانه بر‌می‌گردند و آسیب جدی‌ای نمی‌بینند، اگر چه 4/1 از آنها در شرایط سختی می‌خوابند، مثلا: در كوچه‌ها، روی زمین و یا ایستگاه اتوبوس.7/1 بچه‌ای فراری مورد تجاوز جنسی یا حمله‌های خشونت‌بار و یا هر دو قرار می‌‌گیرند.41 درصد فراریها، از مدرسه اخراج شده‌اند «انجمن كودكان انگلستان 1999»دكتر مصطفی اقلیما در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل مؤثر در بازگشت مجدد زنان و دختران آسیب دیده اجتماعی بر مراكز باز‌پروری سازمان بهزیستی، معتقد اس ت كه از جمله آسیب‌های اجتماعی، مسأله فرار دختران از خانواده و به دنبال آن مسأله روسپیگری است و با مطالعه در علل این پدیده و به خوبی روشن می‌شود كه فقط بیكاری، جنگ، تنوع‌طلبی، فریب‌خوردگی، طردشدگی، شكست در عشق، تمایل بر درآمد بیشتر، علل جنسی و عوامل خانوادگی مهمترین عواملی هستند كه هر روز بر تعداد لطمه‌های جد ید روسپیگری می‌‌افزاید با توجه به اینكه در جامعه ما این مسأله به عنوان جرم محسوب می‌گردد افرادی كه مرتكب چنین عملی می‌گردند به مراكز باز‌پروری جهت انجام فعالیتهای بازپروری ارجاع می‌گردند. «اقلیما، 1380: چكیده» نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی در انحراف:نقش مسائل اجتماعی در انحراف: وقایع اجتماعی و امور جریانات آن در رفتارهای انحرافی دارای نقش و تأثیری فوق‌العاده است آن چنان كه حتی عده‌ای از جامعه‌شناسان آن را علت اصلی آسیب‌های اجتماعی ذكر كرده‌اند از مسائل اجتماعی كه در دامن زن به انحرافات و یا زمینه‌سازی در آن اثر دارند موارد بسیاری را می‌توان نام برد كه برخی از آنها عبارتند از: تراكم جمعیت:گسترش روزافزون صنعت و توسعه، بدون توجه به نظارت جوانب آن خود سبب تراكم جمعیت بیش از اندازه است كم اثر شده و فقر و محرومیت افزایش می‌یابد در نتیجه زمینه برای آسیبها فراهم می‌گردد.بررسی‌ها دور كیم نشان داده است افزایش جنایات با تراكم و افزایش جمعیت، نسبت مستقیم دارد در اماكن پرجمعیت، شلوغ، سوءاستفاده‌ها، فحشاء اعتیاد بیشتر ب ه چشم می‌خورد و این امر در جوامع صنعتی ودر توسع‌ه‌های شهرنشینی بیشتر نمایان است زیرا در جوامع متراكم و پرجمعیت، كنترل‌‌ها ضعیف شده و به سبب تعارض فرهنگی، و رسوم اخلاقی گوناگون و ایدئولوژیهای متفاوت موجب می‌گردد كه دوستی‌های متقابل كاهش یابد و امكان آشنایی‌های عمیق از بین رفته و روابط صوری شود. محل سكونت: همیشه این سئوال مطرح است كه چه رابطه‌ای بین محیط اقامت و انحرا ف وجود دارد؟ پاسخ این پرسش در مناطق بسته به موقعیت فرق می‌كند تفاوت روشنی كه بین میزان انحرافات شهرهای‌بزرگ و پایتختها و شهرهای‌كوچك و روستانشین وجود دارد، بیانگر این واقعیت است.برای مثال محل سكنای متصل بر خطوط راه‌‌ آهن یا كارگاهها یا اماكن صنعتی و یا مناطق گرم و دور افتاده نیز محیط مناسبی به شمار نمی‌رود از آنجا كه اغلب، طفل یا نوجوان مقیم این‌گونه اماكن، همواره احساس محرومیت می‌كند چه بسا كه گرفتار طغیان و عصیان نیز می‌‌گردد كه اغلب بر ارتكاب جرائم منجر می‌شود، اقامت در محلات پست یكی از عوامل مساعد كننده زمینه انحراف است. مناطق جرم‌‌ خیز:در بیشتر شهرهای صنعتی مجرمین در نواحی نامناسب و فقیر شهر زندگی می‌كنند و البته آنچنان نیست كه در مناطق اغنیا از جرم و انحراف خبری نباشد، بلكه در آنجا كمتر آشكار است در نواحی فقیرنشین، بیكاری، هرج‌و‌مرج، بیماری، انحراف دائماً رو به توسعه است. بیشترین بودجه رفاهی و درمانی درست در مناطق جرم‌خیز صرف می‌شود، سوءاستفا ده و دزدی، فحشاء و دیگر آلودگیها مربوط به این مناطق است. اگر دولتها بودجه‌ای را كه به دستگیری، حبس، محاكم این افراد اختصاص می‌دهند برای سلاح آن صرف كنند به صرفه‌تر است.اغلب جرائم در مناطق فقیر و كثیف شهر صورت می‌گیرد و یا در زاعه‌ها و مناطق پرت و متروكه و یا شلوغ و پرهیاهو، این امری است كه در كشورهای دیگر هم مصداق دارد.مهاجرت:مهاجرت‌های بی‌حساب و حركتهای دائمی مردم از منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگر، مشكلات بسیاری را در رابطه با آسیبهای اجتماعی پدید می‌‌‌آورد، مهجران به سختی می‌توانند خود را با شرایط قانونی و حیات جدید و از همه مهمتر، فرهنگ آن منطقه سازگار كنند. ضمن اینكه افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت در یك محدوده و منطقه مسأله اجتماعی پدید می‌آورد.مهاجرین در طریق جا انداختن تثبیت موقعیت خود گاهی رفتار ی خلاف انتظار از خود بروز می‌دهند و البته این امر درباره نسل اول مهاجران اندك است و نسل‌های بعد كه خود را در آن منطقه صاحب آب و گل یافتند، زیادتر می‌گردند. كودكان مهاجر كه در اقلتند از وجود والدین احساس شرمساری می‌كنند و این خود منشأ بسیاری از نابسامانیهاست. گسستگی روابط، كاهش دوستی‌ها و صمیمیت‌ها، طرح اندك روابط متقابل، دیر مأنوس شدن با محیط اجتماعی خود سبب پیدایش و گسترش دشواری است. ماهیت زندگی شهری:ماهین زندگی در شهر همانند عاملی از عوامل انحرافی است اصولاً این نوع زندگانی فرار از دست قانون، پلیس، اختفاء از نظر قدرتها را بیشتر مهیا و آماده می‌سازد و همچنین در شهرهای‌بزرگ بسیار از درهای خوشگذرانی و بطالت بر روی اشخاص خصوص اً جوانان باز است. آنان می‌توانند در اوقات فراغت روشهای غیر قانونی را فراگیرند، طبیعتاً در شهرهای‌بزرگ، مجال انتشار خانه‌های فساد و دوایر قماربازی زیاد است، در حالیكه این انگیزه‌ها در مناطق كم جمعیت بسیار نادر است. دوستان و رفقا:تكوین شخصیت فرد، متكی به عناصر موجود در محیط داخلی و خارجی اوست، در این میان پدر و مادر نقش اساسی دارند، وقتی جوان با شخص منحرف ا رتباط دارد عملاً منحرف می‌گردد.همنشینی اطفال با دوستان منحرف كه در سنین بلوغ به سر می‌برند اثرات عمیق‌تر و نتایج شدیدتری به دنبال دارد، اگر فردی در ابتدای سنین نوجوانی با افراد شرور بالغ برخورد داشته باشد، شخصیت او به طرز شدیدی تحت تأثیر قرار می‌گیرد، خواه این برخورد به صورت تصادفی و یا غیر مترقبه و یا به طور تماس دائم باشد، و اعم از اینكه شناسایی در خانواده انجام پذیرد یا در خارج از منزل، در هر حال جوان كم سن و سال از عناصر شخصیت دوست بالغ خود متأثر می‌شود و نسبت به عناصر نادرست شخصیت او اعتقاد پیدا می‌كند. انحراف آن دوست بزرگتر را شجاعت و شهامت تصور می‌كند و دشمنی با دیگران را نشانه مرد بودن تلقی می‌كند. تأثیر عوامل فرهنگی بر انحراف:فرهنگ را می‌توان شامل عقاید و افكار، دانش و تربیت، آداب و رسوم و سنن، اخلا ق و رسوم اخلاقی، فلسفه و هنر، ادبیات، ابداعات و اختراعات دانست یا مجموعه‌ای در مواریث اجتماعی كه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود، كار فرهنگ، تعیین و تنظیم قواعد و آداب و رسوم جامعه است و می‌تواند از عوامل كنترل كننده به حساب آید كه همه شئون زندگی انسانها را زیر نظر می‌گیرد. برخی از جرم‌شناسان معتقدند كجروی و انحراف حاصل از تضادهای فرهنگی و منحرف پرورش یافته فرهنگ جامعه‌خویش است و پای‌بندی به فرهنگ جامعه است كه او را كجرو بار آورده است. تأثیر عوامل اقتصادی بر انحراف:عدم تأمین اقتصادی، روشهای كسب پول و مبارزه با نداری، نداشتن شغل و مسكن نامناسب، عدم امكان بهره‌مندی از غذا، بهداشت و بلاخره با فقر دست به گریبان بودن، تنگدستی، بیكاری و . . . زمینه را برای تن‌در‌دادن به بسیاری از كجرویها فراهم می‌نماید، البته اگر موجبات رشد و پیشرفت اقتصادی و امكان رفاه و آسایش پدید آید، همه مسائل و دشواریهای بشر حل نخواهد شد، اما اگر احتیاجات اولیه انسان برآورده شود مانع بسیاری از مفاسد و آلودگی‌ها خواهد شد.فشارهای اقتصادی موجب پیدایش تجاوزات، اعتیاد و تن‌دادن به روسپیگری می‌ش ود. با پیشرفت اندیشه بشری و ظهور عقاید جدید درباره تربیت، اهل تحقیق بر وجود تأثیر عوامل اقتصادی در تعیین شخصیت و رفتار انسان پی‌ بردند و متوجه شدند كه انحراف به صورت بارزی با فقر و اقتصاد نادرست ارتباط دارد. گرسنگی و برهنگی، كمبود موادغذایی و عدم ارضای نیازمندیهای ضرفراد جوان را برای پذیرش انحراف آماده می‌كند و این آمادگی وقتی با عوامل كمك كننده دیگری همراه شد به احتمال زیاد باعث سقوط می‌گردد.خلاصه اینكه، فقر ذاتاً سبب انحراف نیست، ولی بی‌گمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است كه اگر نتوان در قبال آنها مبارزه كرد، خواه‌ناخواه انسان را به زانو در می‌آورد. اغلب محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات كه باعث عدم اطمینان اجتماعی است متكی به عامل فقر است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. خانواده و انحراف:نخستین محیطی كه كودك در آن پرورش می‌یابد و در رفتار بعدی فرد فوق‌العاده مؤثر است، خانواده است. آنچنان كه حتی عده‌ای از جرم‌شناسان آن را عامل سلامت یا بیماری آینده فرد ذكر كرده‌اند و مخصوصاً ظهور آثار آن را در دوره جوانی فوق‌العاده دانسته‌اند.جامعه‌شناسان رابطه‌ای بین جنایات و حیات خانوادگی یافته‌اند به طور‌یكه میزان جنایات را در خانواده از هم گسسته بسیار زیاد می‌دانند. رویدادهای خانواد گی در سرنوشت افراد مؤثرند، روابط ناخوشایند والدین، فوت و طلاق، جدایی و متاركه، مشكلات بسیاری برای افراد می‌آفرینند.مطالعات انجام یافته دانشمندان و متخصصان علوم اجتماعی و انسانی و دستورات و راهنمایی‌هایی كه پیامبران الهی برای هدایت و رشد و كمال و تربیت انسانها از منبع وحی ابلاغ كرده‌اند بر نقش نهاد خانواده به عنوان اصلی‌ترین كانون پرورش و تربیت تأكید شده است.خانواده، زنجیره ارتباطی اجتماع و تضمین كننده آرامش و ثبات جامعه است. كودكان نخستین وابستگی‌‌‌های عاطفی نزدیك و صمیمی خود را در خانواده برقرار می‌سازند و درونی‌كردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در ان آغاز می‌كنند.كاركرد عاطفی خانواده از نیاز انسان به محبت و وابستگی‌ها ناشی می‌شود، بدون وجود محبت و احساس پیوستگی، خانواده ممكن است با مشكلات عاطفی و روانی مواجه گردد. دختران نوجوانی كه كمبود محبت دارد به هركس كه سر راه او قرار گیرد و به او اظهار محبت كند علاقه‌مند می‌شود و چه بسا در این مسیر تباه شود. خشونت والدین و اثرات آن:انظباطهای سخت و خشن، مانع رشد فكری، بدنی، اخلاقی و عاطفی كودكان می‌شود. فرزندانی كه در چنین خانواده‌هایی رشد نموده‌اند، زمینه های ابتكار و خلاقیت در آنها كمرنگ شده و همواره در تصمیم‌گیری مردد هستند، غالباً افرادی بی‌ارده بار آمده و در نتیجه كرامت انسانی آنها مخدوش می‌گردد. هنگامی كه به خاطر انظباط سخت، آزادی فرد محدود و یا نقش‌ها از بین برود امر تربیت دچار خطر می‌گردد و امكان رشد را از آنان سلب می‌نماید، كنجكاوی‌هایشان را می‌‌كشد،طفل را وا می‌دارد كه راه خموری، بی‌حالی، غیرفعال بودن را در پیش بگیرد و از راه و رسم رشد فرو ماند.این خطر هنگامی شدید می‌شود كه والدین هراز گاهی فرزندان خود را وسیله‌ای برای فرونشاندن خشم فرد قرار دهند و طفل را به باد كتك و خشونت گیرند. بی‌رحمی‌های پدر، كتك‌كاری او به قصد كشت، چنان ناامنی و وحشتی در آنان پدید می‌آورد كه گاهی خواب و قرار از آنان می‌ستاید. فساد و آلودگی والدین:اعتیاد و سرگرمیهای آلوده در محیط خانواده، از عوامل ویران كننده و متلاشی كننده بنای خانواده و تربیت است. كودكی كه شاهد آلودگی‌‌ها و انحرافات والدین خویش است از آنها درس می‌آموزد، ولی درس خطرآفرین و ویران كننده والدین با عمل انحرافی خود الگوی بدن برای كودك خود می‌شوند حتی اگر كودك در سنی باشد كه ار این مسائل سر در نیاورد مشاهده آن برای او خطرناك است.خانه‌ای در آن آمد و شد برای افراد ناباب و معاشران آلوده باشد خانه خوبی نیست زمینه‌ساز انحرافات فكری و اخلاقی برای كودكانی است كه در آنجا زندگی می‌كنند.بررسی‌های آسیب‌شناختی نشان داده است كه حاصل اعتیاد را در این س ردی كانون و سستی پیوند عاطفی در این كانون و وارض ناشی از تبهكاران و آلودگی والدین، بدآموزی تقلید ناروا، احساس شرمساری، نابسامانی زندگی، استعداد انحراف و سرانجام منجر شدن به ارتكاب جرم می‌باشد معمولاً والدین و اعضاء معتاد خانواده، تنه ا فكر تهیه مواد جهت رفع خماری خود بوده و نسبت به فرزندان و سایر اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمی‌كنند زندانی دوربند شدن والدین به خصوص مادر كه كانون مهر و شرافت و پاكدامنی طفل می‌باشد علاوه بر اینكه باعث جدایی طفل از مادر می‌گردد باعث عوارض نابهنجاری خواهد گردید. از دیگر عوامل خانوادگی كه در بروز انحراف و بزهكاری مؤثر است، می‌توان از طرد و بی‌مهری، توجه بیش‌‌ از حد به فرزندان، عدم مراقبت و بی‌توجهی والدین و سرپرستان بر امور فرزندان و خانواده و فقر مالی خانواده، مرگ یا جدایی والدین، نفاق و ناسازگاری والدین نام برد. (اقلیما، 81: 1380 ـ 45) فصل سوم:علل فرار چه كسانی از خانه فرار می‌كنند؟همه انسانها اگر در جایی كه به سر می‌برند «اعم از خانه و محل كار» احساس رضایت نكنند و فضای حاكم بر محیط موجب رنج و عذابشان شود، به فكر فرار می‌افتند. ولی از میان خیل انسانهای ناراضی و ناراحت، درصد بسیار كمی فكر خود را عملی می‌كنند و آنهایی كه مانده‌اند سعی كرده‌اند مشكلات و موجبات ناراحتی خود را در محیط بر طرف كنند یا خود را با شرایط موجود تطبیق دهند تا محیط قابل قبول و تحمل‌پذیر گردد.تمایل بر فرار از محیط در مورد جوانها به خصوص در افراد 12 ساله تا 20 ساله قویتر و جدی‌تر است. فرار از خانه برای نوجوان، نتیجه یك مسأله عاطفی و لاینحل، برای خانواده یك مسأله مربوط به روابط متقابل و برای جامعه یك مسأله احتمالی است. فرار نوجوان از خانه، یك مشكل و معضل حاد و عمومی مبتلا به نهاد خانواده نیست، ولی نمود آشكاری از وجود مسأله‌ای عمیق‌تر و پیچیده‌تر به نام مسأله ارتباط نوجوان با والدین است.نوجوان گاهی برای رهایی از رنج و ناراحتی، نجات از سرزنش‌های مداوم و تحقیرهای مكرر و خردشدن شخصیت خود از خانه می‌گریزد. گاهی برای مقابله و نتبیه والدین و گاهی به خاطر احساس بی‌پنهای و عدم امنیت. پشت‌پا زدن به عواطف و پای بندیهای موجود در خانواده و نادیده گرفتن انتظارات جامعه مسلماً یك نوع رفتار عادی و طبیعی به‌هنجار نیست ولی عكس‌العمل طبیعی و به هنجار، رویارویی و برخورهای كسالت‌آور وجوانان فراری از خانه مانند ولگردن برای تهیه مایحتاج زندگی خود و خوراك، مرتكب سرقت، جیب‌بری و اعمال منافی عفت، خودفروشی، و در دختران آشنایی با افراد مفسد به فحشاء كشانده می‌شوند. شرایط عمومی افراد فراری:بررسی‌ها نشان داده است كه افراد فراری از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی دارای این شرایط هستند: از نظر فردی: اختلال‌منش دارند، افرادی ضعیف‌ الاراده‌اند، حساس و زودرنجند، عقب‌ماندگی درسی دارند، برای امور غیر درسی ارزش بیشتری قائلند، برخی از آنها عقب‌ماندگی ذهنی دارند، شخصیتی تلقین‌‌‌پذیر داشته و یا به انحرافات و اختلالات و بیماریهای روانی از جماه صرع، اسكپرونرمنی پارانویا مبتلا هستند و به علت عدم تكوین شخصیت، ثبات و انظباط اجتماعی ندارند. اگر چه افراد باهوش هم در بین آنها اندك نیست و حتی در بین آنها نوابغ هم دیده می‌شود.برخی از اینان كه البته بیشترشان نوجوانند دچار رنج عصبی هستند، بیخوابی دارند، احساس گناه آنان را آزار می‌دهد، دسته‌ای از این اطفال و نوجوانان از لحاظ وضع جسمی و روانی سالم و عاری هستند. ممكن است تحت تأثیر محیط خانوادگی و م حیط تحصیلی برای تفریح و خوشگذرانی و یا تقلید از فیلم‌ها و ماجراجویی اقدام به فرار كنند.از نظر خانوادگی:به علت نفاق، ناسازگاری، اهتیاد پدر و مادر، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، كمبود محبت، از هم گسیختگی خانواده «طلاق، جدایی، فوت» و عدم مراقبت و بی‌توجهی والدین و سرپرستان نسبت به امور تحصیلی بویژه در خانواده‌های پر جمعیت، ترس از تنبیه در صورت عدم موفقیت در تحصیل، اقدام به فرار از منزل و ترك تحصیل می‌كنند. اطفال نازپرورده كه دائم تحت مراقبت، نظارت شدید قرار دارند برای كسب آزادی و استقلال از خانه فرار می‌كنند. از نظر اجتماعی:اغلب در منطقه‌ و محیطی زندگی كرده‌اند كه مناسب برای داشتن حیات شرافتمندانه نبوده است. در محیط اجتماعی‌شان رفتار ضد اجتماعی، آلودگی، اعتیاد وجود داشته است. با تیپ بی‌‌بندوبار و پرخاشگر مواجه بوده‌اند. بدآموزی در زندگی‌شان بسیار بوده است، مشكل انظباطی و اخلاقی داشته‌اند. منطقه زندگی‌شان منطقه شكست، خواری‌ها، سرافكندگی‌ها بوده و این خود زمینه را برای محدود ساختن فرد و حوزه معاشرتی او فراهم كرده است. (همان منبع، 148 و 149)كاتر در مقاله‌ای تحت عنوان «شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری آن» علل فرار از منزل را به شرح زیر می‌داند:1) اجتناب از عواقب و نتایج ناخوشایند رفتار یا اعمالی كه فرد انتظار دارد، در آینده با آن مواجه شود. مثل تهدید به تنبیه و یا تنبیه والدین در مقابل شكست تحصیلی فرزند.2) فرار از دام مواجهه با تجربه‌ای مستمر و پیش‌رونده نامطلوب. دردناك یا سخت در زندگی مثل آزار جسمی و جنسی در منزل.3) پیشگیری از ترك فعالیتها، ارتباطات یا دوستی‌هایی كه برای فرد مهم و با ارزش به نظر می‌رسند مثل جلوگیری والدین از معاشرت نوجوانان با دوستانش بدون جایگزینی و با تحكم.4) به منظور بودن با افرادی كه به رغم ایشان حمایتگر، مشوق و فعال هستند، مثل زندگی با همسالان.5) برای بودن با افراد یا مكانهایی كه آنها را از مشكلات دیگر زندگی‌شان دور می‌سازد.6) تغییر یا توقف آنچه كه در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد مثل ازدواج نامناسب توأم با تهدید والدین. همچنین معتقد است مشكلاتی كه خطر بروز فرار كودكان و نوجوانان را افزایش می‌دهد عبارتند از:1) كودك آزاری یا غفلت نسبت به كودك. 2) استفاده از الكل یا مواد مخدر.3) طلاق یا جدایی كه مواجهه با آن بدرستی انجام نشده است.4) رفتار متضاد و، مماند والدین كه با تخیلات نامناسب نوجوان تركیب شده باشد.5) آمیزش با یك گروه همسالان ضد اجتماع6) مرگ یكی از اعضای خانواده كه مواجهه با آن به درستی انجام نشده باشد.در كنفرانسی كه در اكتبر سال 2000 در شهر ادمونتون با عنوان فراهم كردن امنیت در مورد افراد معلول و كاهش خطر آزار و سوءرفتار برگزار شد، یكی از مقالات مطروحه با عنوان سوءرفتار با افراد معلول و یك شخص از این مقاله در مورد علائم هشدار دهنده بود و در آن یكی از اثرات سوءرفتار را فرار از خانه ذكر كردند. اقسام فرار:فرار اقسام مختلفی دارد. از جمله فرار صرعی، فرار هیستریك، فرار فراموشی و فرار معمولی، كه در این پژوهش فرار معمولی مورد نظر بوده است. در فرار صرعی: بیمار ممكن است دست به جنایت یا قتل بزند و بعد از اتمام آنها را فراموش كند. در فرار عادی كاملاً بر فعالیتهای خود، چه قبل و چه بعد از فرار آگاهی دارد «بیرجندی، 1346» به عقیده راندوشستروم میل به فرار از زیر بار فشارهای خانوادگر و اجتمایی و پناه بردن به محیطی كه نیازهای نوجوان در آن بهتر صورت پذیرفته و مورد توجه قرار گیرد همیشه در فكر نوجوانان وجود دارد. در این دوره تمایل به عضویت در گروههای اجتماعی به اوج می‌رسد «راندوشستروم، 1356» نوجوان می‌خواهد از سیطره خانواده آزاد بوده ت ا فردیت و استقلال خود را احساس كند. «شاری نژاد، 1364» قائمی امیری در كتاب خود تحت عنوان آسیبها و عوارض اجتماعی، پیرامون علل فرار چنین می‌نویسد: «فرار از جمله پدیده‌هایی است كه عوامل مختلفی می‌تواند سبب آن گردد.تحقیقات انجام شده در كنورهای مختلف هر یك به بخشی از عوامل مؤثر در بروز فرار اشاره دانسته‌اند كه در اینجا به تناسب امكانات به تعدادی از آنها، اشاره می‌‌شود:1 – وجود شرایط تنبیه و اذیت و آزار كودك و طاقت‌فرسا بودن محیط خانه 2 – فرار به علت انتقام گرفتن از والدین3 – از هم گسیختگی خانواده و نبودن سرپرست در خانه4 – فرار به منظور جلب توجه دیگران5 – وجود نامادری یا ناپدری در خانه6 – تبعیض در خانه7 – دوستان ناباب و مشكل‌دار8 – آموزشهای نادرست «بالاخص فیلم‌های نیمایی و ویدئویی مبتذل»9 – ریسك و ماجراجویی و انجام كارهای متهورانه علل فرار:1 – فقدان یكی یا هر دو والدین:فقدان والدین هم برای فرار و هم برای اجتماع عواقب وخیمی را به دنبال دارد. اكثر محققین آن را یكی از مهمترین علل ولگردی، عقب‌ماندگی د رسی و تمایل به بزهكاری ذكر كرده‌اند. «صاح ب الزمانی، 1347» یكی از روانشناسان آلمانی در تحقیقی نشان داد كه 40 درصد كودكانیكه در مدرسه مردود شده‌اند اطفال محروم از پدر و 30 درصد بی‌مادر بوده‌اند.تحقیق دیگری در آلمان نشان می‌دهد كه از میان 2704 تبهكار نوجوان بیش از 43 درصد از داشتن یكی از والدین محروم بوده‌اند. تحقیقات انجام شده در آمریكا نیز این موضوع را مورد تأیید قرار داده است. در تحقیقی كه در مورد دخترانیكه در دارالتادیب نگهداری می‌شوند انجام شده نشان داده است كه 70 درصد آنان از یك طرف یا دو طرف یعنی هم از مادر و هم از پدر محروم بوده‌اند. «صاحب الزمانی، 1347»2 – جدایی و طلاقجدایی و طلاق یكی از عوامل مهم ایج اد نابسامانی در روح كودك و نوجوان به حساب آمده و گاهی وی را بر انجام كارهای سخت و نادرست توانا می‌سازد. تحقیقات فراوانی این مطالب را تأیید نموده كه بسیاری از بزهكارن نوجوان و مجرمین مسن‌تر از خانواده‌های كمتر در اثر طلاق به جامعه تحویل داده شده‌اند و محصول مستقیم طلاق به حساب می‌آیند. فحشاء تكدی، پرخاشگری، ناسازگاری، توقف یا ایست تحصیلی، مشكلات متعدد شخصیتی، بیماریهای عصبی و روانی و هزاران آسیب اجتماعی دیگر در كنار سایر عوامل مربوط می‌شود «كیهان، 1309». یك پژوهش در كانون اصلاح و تربیت مشهد نشان می‌دهد كه 26 نفر از آنان متعلق به خانواده‌هایی بوده‌اند كه در آنان طلاق رخ داده است. «احمدی، 1361»گریف می‌‌نویسد: «اگر پدر فوت كرده باشد عاطفه مادر می‌تواند تا حدی آن را جبران نماید ولی طلاق وضع دیگری پیدا می‌كند، زیرا اكثراً با مشكلات فراوانی نظیر زدوخورد، منازعه و كشمكشهای پدر و مادر و عدم توافقهای آنها روبر وست و یا گرفتار خصومت نامادری است. «جگسون، 1957» دكتر خزائی در كتاب خود تحت عنوان بزهكاری اطفال چنین می‌نویسد: «در كشور فرانسه هر ساله نزدیك به 2500 ولگرد كمتر از 18 سال نزد قاضی فرستاده می‌شوند تا تحت اقدامات تربیتی و حمایتی قرار گیرند. این افراد كه اغلب از خانواده جدا شده‌اند فرار اختیار كرده‌اند.ضمن ولگردی غالباً به فحشاء و پسرها به روابط جنسی مردانه می‌پردازند. حمایت از این قبیل اطفال و پیشگیری از سقوط آنان در دامهای تبهكاری نیز امروزه شدیداً مورد توجه متخصصین می‌باشد «خزائی، 1373».فرار به مبناء انتقام از والدین: بچه‌ها اصولاً دوست دارند در برابر اعمال ناشایست و یا زندگی ناسازگارانه‌ای كه دارند، دست به تلافی بزنند و با افكار محدود خود این تلافی را به شكل فرار ظاهر می‌كنند. برخی از این افراد برای انجام مقصود خویش ماهها اقدام به جمع‌آوری پول توجیبی خود كرده و حتی در بعضی موارد اشیاء قیمتی را از خانه ربوده تا بتوانند با فروش آن پولی را بدست آورده و دیگر محتاج والدین نباشد، اینها اكثراً در روزهای اول فرار با دست و دلبازی فراوان پولهایی را كه همراه دارند خرج می‌كنند. لیكن پس از گذشت چند روزی كه پولشان ته كشید تازه به فكر می‌افتند كه چه كنند؟و این مرحله حساسترین مرحله گریز آنها از خانه و كاشانه می‌باشد. متأسفانه، تعداد زیادی از والدین به علت بی‌اطلاعی و نادانی با فرزند خود بدرفتاری می‌كنند و موجب می‌شوند كه ناراحتیها و غمهای آشكار و پنهان كودك آنها جانشان را بخورد و بعید نیست بعدها هم به صورت عقده‌های گوناگون كه در مسیر كودك و نوجوان نقش بسته به اشكال دیگر تجلی كند.عدم درك صحیص والدین از موفقیت خاص نوجوانان، عدم درك صحیح والدین از موقعیت خاص نوجوانان و سوءبرخورد آنان با نوجوانان نیز می‌تواند مشكلاتی را بوجود آورد. زیرا والدین به شرایط خاص نوجوانان كه نیازمند كسب تجربه و استقلال می‌باشد، توجه نداشته با دخالتهای بی‌مورد و بی‌جا، روح او را آزار نموده و سبب بروز طغیان و سركشی در وی می‌گردند. اگر پدر و مادر این واقعیت روحی و روانی را درك نكنند كه آنرا پدیده‌ای غیر طبیعی به شمار آورند و اجازه ندهند تا نوجوان این مرحله را پشت‌سر گذارند، فاصله بین دو نسل هر روز عمیق‌تر شده تا جاییكه پدر و فرزند قادر به تحمل یكدیگر نخواهند بود و عاقبت می‌توانند سبب فرار نوجوان از خانه گردد. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد كه 82 درصد نوجوانان مورد مصاحبه قادر نبوده‌اند مسائل و مشكلات خود را با والدین خود در میان گذارند. «ملك‌ آبادی. 1355». در یك نظرخواهی كه از نوجوانان سطوح راهنمایی و دبیرستان به عمل آمده است این سؤال مطرح شد كه در برخورد با مسائل و مشكلات مایلند آنرا با چه كسانی در میان گذارند؟ دوست، معلم، والدین و . . . متأسفانه تنها 23 درصد پاسخ‌دهندگان والدین را انتخاب كرده، آنها را محرم اسرار خویش دانسته‌اند، این پاسخ ضعیف حاكی از آن است كه والدین نتوانسته‌اند رابطه عاطفی سالمی با فرزندان خود برقرار نمایند. «سعیدی، 1371». وجود ناپدری یا نامادری:وجود نامادری و برخورد غرض‌آلود و آكنده از تبعیض او با فرزندان شوهر نیز می‌تواند محیط خانه را به محیطی ناامن برای زندگی نوجوان تبدیل نماید. تحت چنین شرایطی وقتیكه تحمل آن ا ز عهده نوجوانان خارج می‌گردد، فرار را بر قرار در آن خانه ناامن ترجیح می‌دهند. نامادریها غالباً به محض تولد اولین فرزند خود با فرزندخوانده‌ها از در ناسازگاری در می‌آیند و از آنها بهانه‌ های عجیب و غریب می‌گیرند. آنها را به بداخلاقی و انحرافاتیكه اكثراً زاییده فكر و اندیشه خودشان است متهم می‌كنند. در این مرحله هنگامی كه نوجوان با بی‌مهری و كج‌خلقی نامادری مواجه می‌شود، به تدریج مقاومت و تحمل خود را از دست داده و ناگزیر از خانه فرار می‌كند. «مكتب مام، شماره 86». فقر عاطفییكی از عوامل مهم ترك خانواده محسوب می‌شود. اگر خانه كه باید محل امنی برای تأمین نیازهای عاطفی كودك و نوجوان باشد به محیطی عاری از محبت و عواطف مبدل شود طبیعی است كه نوجوان حساس و زودرنج‌تر شده و در جستجوی محبت پا را از خانه بیرون گذاشته و در میان گروههای هم سن و سال یا دسته‌جات خلافكار وارد شود. تجارب تلخی برایش فراهم می‌سازد می‌گریزد و از اینكه خود را شریك یا عضوی از آن گروه بداند روی برمی‌گرداند. زیرا توان همسازی رفتار خود با آنان را ندارد.سیروس ایزدی به تحقیقی كه پیرامون علل فرار نوجوانان در كانون اصلاح و تربیت كرج به انجام رسانیده‌اند اشاره نوجوانان احساس طرد شدگی می‌كند. محیط طوری است كه نیازها و عواطف او را كه برای رشد شخصیت‌اش لازم و ضروری است مانند استقلال، قبول‌شدن و یافتن محلی برای تخلیه هیجانات را نادیده گرفته و می‌‌كوشد او را در سطح یك كودك نگهدارد نوجوان ترجیح می‌دهد كه از خانه فرار نماید، «ایزدی، 1355».نقش محبت و تأثیر خانواده به خصوص در سالهای اولیه رشد كودك انكارناپذیر است. كودكانیكه از مراقبت و نوازش مادر محروم بوده و در پرورشگاهها نگهداری می‌شوند، رشد عادی آنان دچار اختلال شده و حتی برخی از صاحب‌نظران اعتقاد دارند كه بر رشد ذهنی و هوشی آنان نیز تأثیر منفی گذارد. كودكان برای رشد متعادل جنسی و روانی و اجتماعی نیاز مبرمی به آرامش و امنیت و محبت در خانواده دارند. الاین ایدر می‌گوید: «ما فرصت پیدا نمی‌كنیم تا به حرف فرزندان و نوجوانان خود توجه كنیم». بنابر گزارش وزارت دادگستری تنها در سال 1988 میلادی، 127 كودك و نوجوان توسط والدین به زور از خانه اخراج شده‌اند كه این مسأله حاكی از سردی روابط خانوادگی و نابودی پیوندهای عاطفی در آن می‌باشد. «اطلاعات، 1369». تحقیقات نگارنده نیز این مطلب را تأیید كرده است به عنوان مثال نوجوانی اظهار داشت: «پدر و مادرم همیشه مرا مورد شماتت قرار می‌داده‌اند و می‌گفتند اگر تو به دنیا نمی‌آمدی وضع ما خیلی بهتر بود، اصلاً تو بد قدم بودی، حتی در مواردی گفته بودند تو اصلاً بچه ما نیستی، از اینجا برو و من هم در یك فرصت مناسب از خانه فرار كردم». گاهی نیز علت فرار، تنهایی یا احساس تنهایی بیش از حد نوجوان در خانه است. نوجوان احساس می‌كند شدیداً تنهاست و كسی از اعضای خانواده با وی تماس عاطفی ندارد و مورد توجه و محبت قرار نمی‌گیرد. تحقیقات نشان داده است كه احتمال بروز بزهكاری نوجوانان در خانواده‌هایی كه خصومت متقابل، بی‌اعتنایی و بی‌احساسی وجود دارد حتی از خانواده‌های از هم پاشیده بیشتر است «ماسن، 1981». شكست تحصیلی و نگرانی از سرزنش یا تنبیه والدین:شكست تحصیلی و نگرانی از سرزنش یا تنبیه والدین یكی دیگر از عوامل فرار از خانه محسوب می‌‌‌شود. آمار نشان می‌دهد كه گریز از خانه در ماههای خرداد تا شهریور به شدت افزایش پیدا می‌كند. به طوریكه در روزهای عادی هر روز 3 نفر و در روزهای امتحان و اعلام نتیجه هر روز 5 نفر كودك و نوجوان از خانه فرار می‌كنند. این آمار در اواخر شهریور ماه و در اوایل مهر كه نتایج امتحانات تجدیدی تحصیلی را مشخص می‌كنند از 5 نفر در روز نیز تجاوز می‌كند، كه این امر می‌تواند رابطه فرار با شكست تحصیلی را مشخص نماید. پس از فرار از خانه اقدام به خودكشی نماید «كیهان». تحقیقات در امریكا نشان می‌دهد كه 95 درصد 17 سالگان فراری و بزهكار در اثر شكست تحصیلی مدرسه را ترك كرده بودند «صفوی، 1364».تحقیقات انجام شده در كانون اصلاح و تربیت مشهد نیز ارتباط بین فرار و شكست تحصیلی را مورد تأیید قرار داده است «علوی، 1361». در تحقیقی كه پیرامون علل انحراف اخلاقی و فرار دختران بوسیله انجمن اولیاء و مربیان انجام گرفته است نشان می‌دهد كه 30 درصد افراد مورد پژوهش علت اصلی فرار خود را شكست تحصیلی قید نموده‌اند «فراهانی، 1365». اطلاعات بدست آمده نشان می‌دهد كه 90 درصد نوجوانان فراری قبل از اقدام به فرار مدرسه را ترك نموده و به دیگر سخن، ترك تحصیل نموده‌اند. حدوداً 90 درصد، به كرات از مدرسه بدون عذر‌موجه گریخته‌‌اند. در صورتیكه در گروه كنترل تقریباً 77 درصد پاسخ دهندگان سخت‌گیری و وجود شرایط تنبیه:سختگیری و وجود شرایط تنبیه عامل دیگری در بروز پدیده فرار است: تحقیقات مكرر كوك نشان می‌دهد كه كودكانیكه در خانواده‌های معمولی و سخت‌گیر تربیت یافته‌اند امكان بیشتری برای انحراف آنان وجود دارد، همین تحقیق درصد افراد پرورش یافته در خانواده‌های سخت‌گیر را 7/26 درصد و در خانواده‌های معمولی 8/15 درصد ذكر كرده است. شلدوون و الینورگلوك در تحقیقات خود نشان داده‌اند كه سخت گیری و فشار بیش از حد والیدن خصوصاً پدر یكی از عوامل مهم فرار از خانه محسوب می‌شود. در این شرایط تنها عده معدودی از نوجوانان ارتباط خود را با خانواده حفظ می‌كنند «مهران، 1354».دكتر تیم انداز در مقاله‌ای كه در مجله دانشكده بچاپ رسیده اظهار می‌دارد: « والدینی كه به فرزندان خود آزادی بدون قید و شرط می‌دهند، همانطور دچار مشكلات می‌شوند كه والدین سخت‌گیر زیرا اغلب فرزندان آنها خودخواه، نظم‌ناپذیر، و بی‌ توجه بار می‌‌آیند به قول هاروكس، ریشه هر نوع انحراف و بزهكاری نوجوانان را باید در خلال اطلاعات ناقص یا سختگیریهای بیجا و غیرمنطقی بزرگسالان جستجو كرد. البته نباید تصور كرد كه مفهوم ضمنی آن لجام گسیختگی و لاقیدی نوجوان است. بلكه توجه كردن به زندگی نوجوان در حقیقت نوعی احترام گذاردن به نیازهای منطقی و پذیرفتن خواسته‌ها و تفریحات مشروع آنان می‌باشد «شایو ریان، 1378». بنابر گزارش وزارت دادگستری امریكا تنها در سال 1988 میلادی، 45 هزار تن به علت «سختی زندگی» از خانه فرار كرده‌اند. زیرا تقریباً 100 درصد نوجوانان فراری نیز آنها به زنجیر بسته و ساعتها در زیر زمین خانه حبس نموده‌اند و همین فشارهای جسمانی و روانی بوده كه فكر فرار از خانه را در ذهن و مخیله آنها بروز كرده است و آنرا در فرصتی مناسب عملی ساخته‌اند. فقر اقتصادی نیز عاملی مهم و زمینه‌ساز پدیده فرار بوده است. فقر اقتصادی یكی از عوامل زمینه‌ساز در بروز پدیده «فرار» به حساب می‌آیدو وجود فقر طبیعتاً كج‌خلقی والدین و آسیب‌پذیری آنان را به دنبال دارد و همین امر سبب می‌شود تا نوجوان حساس و زودرنج را در جستجوی كار به بیرون از خانه و گاهی شهر و دیار راهی شهرهای بزرگ نماید.بعلاوه والدین نیز در تذمین معاش خویش تن به كارهای سخت و طاقت‌فرسا داده و شبانگاه كه خسته و كوفته به خانه باز می‌گردند. در برابر تمینات كودكان خود با خشونت و كتك‌كاری آنها را ساكت می‌كنند. این گونه افراد معمولاً برا بهره‌گیری از نیروی كار فرزندان تمایلی در فرستادن آنها به مدرسه نیز از خودشان نشان نمی‌دهند و همین امر آنها را در مسیر فرار از خانه و ارتكاب جرم قرار می‌دهد. تمایل به دیدن نقاط دیدنی: تحت تأثیر فیلمهای سینماییو ماجراجویی جوانان، قصه‌ها و ماجراهای جسورانه به تقلید از قهرمانان فیلم یا قصد فی‌المثل برای بدست آوردن گنج یا زندگی مطلوب، خانه و كاشانه خود را ترك می‌كنند اكثراً با گروهی از دوستان هم سن‌و‌سال اقدام به اینكار می‌كنند و پس از مدتی غلط‌بودن محاسبات خود را به تجربه دریافته و سرافكنده و پشیمان نزد والدین خود بازمی‌‌گردند. فصل چهارم : نحوه ارائه خدمات به دختران فراریژنحوه ارائه خدمات در ایران به افرادی كه از خانه فرار می‌كنند:در ایران، ارائه خدمات به این افراد توسط چند ارگان انجامئ می‌شود از جمله سازمان بهزیستی كشور و شهرداری، سازمان بهزیستی در قالب طرح بازپروری زنان و دختران آسیب‌دیده اجتماعی طرح «مداخله در بحران» و طرح «خانه سلامت» بر ارائه خدمات می‌پردازد. البته درصدی از مددجویان مراكز كودكان خیابانی سازمان بهزیستی و خانه‌های سبز و ریحانه شهرداری، شامل كودكان و نوجوانان فراری هم می‌شود. چون موضوع تحقیق در مورد مراكز نگهداری دختران فراری است فقط به توصیف طرحهای مربوط به زنان و دختر ان در معرض آسیب و یا آسیب‌دیده اجتماعی می‌پردازیم. مركز باز‌پروری زنان و دختران آسیب‌دیده اجتماعی:به استناد ماده واحده لایحه قانونی راجع به تشكیل سازمان بهزیستی كشور مصوب مورخ 24/3/1359 شورای انقلاب با الحاق اصلاحیه 24 مرداد ماه 1359 و اصلاحات و الحاقات به عمل آمده در جلسه 19/11/1375 مجلس شورای اسلامی، در خصوص تجدید تربیت منحرفین اجتماعی «آسیب دیدگان اجتماعی» و نظر بر اجرای نهاد آئین‌نامه اجرائی مصوب هیأت محترم وزیران به شماره 60615/ت 85/هـ مورخ 3/3/71 در رابطه با دختران و زنان در معرض آسیب اجتماعی حاد و زنان آسیب‌دیده اجتماعی مسئولیت بازپروری به منظور اصلاح، بازتوانی بازگشت به زندگی سالم اجتماعی به سازمان بهزیستی واگذار گردید كه در سازمان با عنایت به كمبود اعتبار، كمبود نیروی متخصص، عدم تجهیزات و نداشتن ساختمان مناسب و مطابق استاندارد جهت بازپروری نهایت سعی و تلاش را در این امر بكار می‌‌برد. ادامه خواندن مقاله دختران فراري

نوشته مقاله دختران فراري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله PLC و کاربردهاي آن

$
0
0
 nx دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : PLC و کاربردهای آن کنترل کننده‌های منطقی برنامه پذیر 1- كنترل كننده منطقی برنامه پذیر :پیشرفت های چشمگیر فن آوری نیمه هادی در زمینه ساخت ریزپردازنده و حافظه های با حجم بالا امكان ساخت كنترل كننده های منطقی الكترونیكی برنامه پذیر را فراهم آورد . در این كنترل كننده ها بر خلاف كنترل كننده های مبتنی بر قسمت های الكترومكانیكی ، برای تغییر منطق كنترل كافی است بدون تغییری در سیم كشی یا قطعات ، فقط برنامه كنترل را تغییر دهیم ، در این صورت می توانیم از یك كنترل كننده منطقی برنامه پذیر هر جا كه خواسته باشیم استفاده نماییم . شكل 1-1 یك كنترل كننده منطقی برنامه پذیر را بگونه نمایشی تعریف می نماید . شكل 1- 1 : شمای كلی یك كنترل كننده منطقی برنامه پذیرمزایای استفاده از كنترل كننده های منطقی :1- استفاده از PLC حجم تابلوهای فرمان را كاهش می دهد .2- استفاده از PLC مخصوصاً در فرآیندهای پیچیده موجب صرفه جویی فراوان در هزینه می گردد .3- PLC استهلاك مكانیكی ندارد ، بنابراین علاوه بر طول عمر بیشتر نیازی به سرویس و تعمیرات دوره ای ندارد .4- مصرف انرژی PLC بسیار كمتر از مدارهای رله ای است .5- PLC نویزهای صوتی و الكتریكی ایجاد نمی كند .6- طراحی و اجرای مدارهای كنترل منطقی با PLC آسان و سریع است .7- ایجاد تغییرات ( Modifications ) و تنظیمات در PLC آسان و سریع است .8- عیب یابی مدارات كنترل و فرمان با PLC سریع و آسان است و معمولاً PLC خود دارای برنامه عیب یابی می باشد .2- ساختمان داخلی PLCساختمان داخلی یك PLC كم و بیش مانند ساختمان داخلی هر سیستم ریزپردازنده دیگر است . شكل 1-2 حالت كلی مربوط به ساختمان داخلی یك PLC را بیان می نماید . شكل 1-2 : ساختمان داخلی PLC 3- روش و زبان برنامه نویسی PLCهر PLC دارای زبان برنامه نویسی خاص خود بوده كه رابط مابین كاربر و سخت افزار PLC می باشد . بوسیله برنامه كنترل است كه یك PLC پروسه مورد نظر را كنترل می نماید . از آنجا كه مهمترین گروه علمی _ شغلی مرتبط با PLC گروههای مرتبط با مهندسی برق می باشند لذا سازندگان PLC اقدام به طراحی زبانهای برنامه نویسی خاصی نمودند كه به دانسته های قبلی این گروه كاری نزدیكتر باشد . مهمترین روشهای برنامه نویسی عبارتند از :برنامه نویسی به روش فلوچارتی CSF ( Control System Flowchart ) یا نمایش جعبه ای تابع FBD ( Function Block Diagram )در این روش برنامه بصورت بلوكی نوشته شده كه در آن هر بلوك بیانگر یك عملگر ( Operation ) می باشد .بدین ترتیب برنامه های نوشته شده به روش FBD عبارتند از یك سری جعبه كه به یكدیگر متصل گردیده اند .روشهای فوق الذكر معمولاً بطور مستقل كاربرد چندانی ندارد و اغلب برای عیب یابی و یا شناخت منطق كنترل سیستم ناشناخته بسیار مفید است . شكل پایین یك نمونه برنامه نوشته شده به روش CSF را نمایش می دهد . Siemensبرنامه نویسی به روش لیست جملات STL ( Statement List )در این روش هر عمل منطقی توسط یك جمله یا عبارت مناسب نوشته می شود . مثال ارائه شده در شكل پایین نمونه ای از برنامه نوشته شده به روش STL را نمایش می دهد . در این مثال حرف A بیانگر دستور AND می باشد . نكته قابل توجه در این روش برنامه نویسی آن است كه هر PLC دارای كد دستورات منحصر بفردی می باشد كه این دستورات به نوع CPU بكار رفته بستگی دارد .روش STL نیازهای گرافیكی بسیار كمتری نسبت به دو روش قبل دارد ، لذا نوع و تعداد دستورات قابل درك واجرا در این روش بسیار از روش های LAD و FBD می باشد . به همین دلیل برنامه هایی كه به روش LAD یا FBD نوشته می شود معمولاً قابل تبدیل به STL می باشد در حالیكه عكس این قضیه همواره امكان پذیر نیست . نمونه برنامه نوشته شده به روش STL و برنامه معادل آن به روش CSF 3- كنترل كننده های منطقی برنامه پذیر امروزیاز اولین سالهای تولد PLC تاكنون بیش از سه دهه می گذرد . در این مدت شاهد تغییرات بسیار در ساختار PLC ها بوده ایم . از جمله این تغییرات می توان به افزایش سرعت عملكرد ، توانایی كار با سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال و همچنین برخوردار شدن از امكانات ارتباطی ( Communication ) سریع و … اشاره نمود .برای برنامه نویسی PLC های قدیمی نیاز به یك Programmer مخصوص بود كه این امر قیمت تمام شده یك سیستم كنترل منطقی با PLC را افزایش می داد . در حال حاضر امكان برنامه ریزی PLC ها با استفاده از كامپیوترهای شخصی فراهم گردیده است و این امر سهولت و صرفه جویی قابل ملاحظه ای را ایجاد نموده است . 4- نحوه كار PLCدر ابتدای راه اندازی ، مانند هر سیستم مبتنی بر پردازنده ، در PLC نیز برنامه سیستمی اجرا می گردد . پس از اجرای برنامه سیستمی و چك شدن سخت افزار، در صورتی كه شرایط لازم برای ورود به حالت اجرا ( RUN ) فراهم باشد ، برنامه كاربر فرا خوانده می شود .برای اجرای برنامه كاربر ابتدا تمام ورودی های PLC بطور یكجا فرا خوانده می شود و وضعیت آنها ( صفر یا یك ) در مكانی بنام تصویر ورودی ( Input – Image – Area ) نوشته می شود . PLC در خلال اولین Scan برنامه ، از داده های تصویر ورودی استفاده می نماید . توجه نمایید در صورتی كه در طول اولین Scan ، تغییراتی در ورودی ها حاصل شود ، این تغییرات تا Scan بعدی به مكان تصویر ورودی ها منتقل نمی گردد .PLC ضمن Scan برنامه كاربر نتایج حاصل را درمكانی بنام تصویر خروجی ( Output – Image – Area ) می نویسد و بعد از اجرای كامل برنامه و در پایان ، نتایج را بطور یكجا به خروجی ها ارسال می دارد .خواندن یكجای ورودی ها و ارسال یكجای خروجی ها ، صرفه جویی قابل توجه ای در زمان بدنبال دارد ، زیرا خواندن یا نوشتن با آدرس دهی یك به یك زمان زیادی را به خود اختصاص می دهد .از جمله مزایای دسترسی به مكانهای تصویر خروجی یا ورودی آن است كه امكان Set یا Reset نمودن هر یك از بیت های ورودی یا خروجی را مستقل از وضعیت فیزیكی آنها فراهم می نماید و این كار مزیت بزرگی به هنگام عیب یابی یا آزمایش یك برنامه نوشته شده محسوب می شود . روش فوق در عین مزایایی كه ذكر گردید ، مسئله ای بنام زمان پاسخ دهی برنامه ( Program Response Time) را بوجود می آورد . زمان پاسخ دهی مدت زمانی است كه طول می كشد تا PLC تمام برنامه كاربر را Scan نماید و در این مدت تغییرات بوجود آمده در ورودی ها وارد مكان تصویر ورودی نمی گردد و خروجی ها نیز به حالتی كه در Scan قبلی بودند باقی می ماند این امر در فرآیندهایی با سرعت تغییرات زیاد ، مشكل ساز است مخصوصاً زمانی كه برنامه كاربر طولانی بوده و مدت زمان زیادی صرف Scan برنامه می گردد .همچنین گاهی ملاحظات ایمنی لازم می دارد كه تغییرات آنی بعضی از ورودی ها همواره مورد توجه قرار گیرد كه در این صورت زمان پاسخ دهی ممكن است مانع از ثبت به موقع این تغییرات شود .برای حل این مشكل در زبانهای برنامه نویسی دستورات خاصی گنجانده شده است . با توجه به سرعت بالای PLC های امروزی و كندی فرآیندهایی كه توسط آن كنترل می گردند ( سیستم های الكترو مكانیكی ) زمان پاسخ دهی در شرایط عادی ، معمولاً مشكلی ایجاد نمی نماید . شكل پایین طرز كار PLC را بیان می دارد . نگاهی به داخل PLC یكPLC درواقع كامپیوتری است كه با آنچه احتمالاً درباره آن شنیده اید یا با آن كار كرده اید فرق دارد .بیشتر مردم با كامپیوترهای خانگی آشنایی دارند . نوع دیگری رایانه نیز وجود دارد كه به عنوان رایانه كنترل فرآیند شناخته می شود . هر چند كه این رایانه نیز داده ها را پردازش می كند ولی وظیفه اصلی آن كنترل فرآیندهای صنعتی و تولیدی است ( ماشین آلات تولید ، روباتها ،خطوط تولید و… ).هر چند كه این رایانه ها ممكن است صفحه كلید نیز داشته باشند ، ورودی های كنترل آنها سوئیچها وحسگرها هستند و خروجی های آنها علاوه بر نمایشگرها و چاپگر ، سیگنالهای كنترلی برای انواع موتورها ، سولنوئیدها و ;می باشند. 5- واحدهای تشكیل دهنده PLC در PLC های كوچك ، پردازنده ، حافظه نیمه هادی ، ماژول های I/O و منبع تغذیه در یك واحد جای داده شده اند . در PLC های بزرگتر ، پردازنده و حافظه در یك واحد ، منبع تغذیه در واحد دوم و واسطه های I/O در واحدهای بعدی قراردارند . ابزار برنامه نویسی ، كه معمولاً یك واحد پردازنده با صفحه نمایش و صفحه كلید می باشد ( بعنوان مثال یك كامپیوتر شخصی ، یك PG در خانواده زیمنس و یا كنسول در خانواده Omron ) به عنوان یك واحد مجزا از طریق یك سیم به واحد اصلی متصل می گردد .شكل پایین قسمتهای اصلی یك سیستم پردازش در PLC را نمایش می دهد .حافظه ثابت سیستم ، حاوی برنامه ای است كه توسط كارخانه سازنده تعبیه شده است . این برنامه وظیفه ای مشابه سیستم عامل Dos دردستگاههای PC دارد كه بر روی تراشه های خاصی بنام حافظه فقط خواندنی ( ROM ) قرار گرفته است . برنامه های ثابت در ROM ، درحین عملیات CPU نمی توانند تغییر یابند یا پاك شوند . برنامه موجود در این حافظه غیر فرار به هنگام قطع تغذیه CPU نیز حفظ می شود .اطلاعات حافظه تغییر پذیر بر روی تراشه های نیمه هادی ذخیره می شود كه امكان برنامه ریزی ، تغییر و پاك كردن آنها توسط برنامه ریز میسر است . این حافظه عمدتاً از نوع حافظه های با قابلیت دسترسی تصادفی ( RAM ) انتخاب می گردند .اطلاعات موجود درحافظه های RAM با قطع تغذیه ، پاك می گردند .اغلب CPU ها مجهز به یك باتری پشتیبان هستند . بنابراین اگر تغذیه ورودی قطع شود و متعاقباً منبع تغذیه نتواند ولتاژ سیستم را تامین كند ، باتری پشتیبان برنامه ذخیره شده در RAM را حفظ می كند . همانگونه كه در شكل پایین ملاحظه می گردد ، قسمت پردازنده دارای ارتباطاتی با قسمت های مختلف داخل و خارج خود می باشد . واحدهای اصلی تشكیل دهنده سیستم پردازش در PLC 6- پردازندهتمام پردازنده های رایانه ای ، به گونه ای طراحی شده اند كه بتوانند محاسبات منطقی و حسابی را انجام دهند . این عملیات بوسیله ریزپردازنده ( Microproccessor ) و از طریق بكارگیری دستورالعمل های متفاوت انجام می گیرد .ریزپردازنده ها بر حسب میزان قدرت طبقه بندی می گردند . دو عامل در تعیین میزان قدرت ریزپردازنده ها عبارتند از تعداد بیت ها و سرعت پالس ساعت (Clock ) .ریزپردازنده های فعلی امكان پردازش داده ها ، بصورت 4 ، 8،16 یا 32 بیتی را دارا می باشند .هرچه تعداد این بیتها بیشتر باشد ، قدرت پردازنده بیشتر است . میزان پالس ساعت ، سرعت اجرای هر دستورالعمل را نشان می دهد . محدوده سرعت پالس ساعت در حال حاضر از محدوده 1MHz تا 66MHz متغیر می باشد .جدول ارائه شده در شكل پایین تعدادی از میكروپروسسور های معروف را مقایسه نموده است .تعدادی از PLC ها از ریزپردازنده های عنوان شده در جدول فوق الذكر بهره می گیرند و تعدادی دیگر از آنها از CPU های انحصاری خود كارخانه سازنده استفاده می نمایند . با اختراع پردازنده های پنتیوم ، نسل جدید PLC ها نیز با بكارگیری این پردازنده های سرعت بالا پا به عرصه صنعت گذاشته اند . از جمله این PLC ها می توان به خانواده های C7 و M7 از شركت زیمنس اشاره نمود . 8085 8-bit 1MHz8086 16-bit 4.77MHz80186 16-bit 8MHz80286 16-bit 12.5MHz80386 32-bit 33MHz80486 32-bit 50MHz مقایسه تعدادی از ریز پردازنده های معروف 7- (ماژول ها ی ورودی و خروجی Input / Output )ماژول ورودی به صورت الكترونیكی چهار كار اصلی را انجام می دهد . اولاً این ماژول حضور یا عدم حضور سیگنال الكتریكی در تمام ورودیها را بررسی می كند . این سیگنالهای ورودی، وضعیت قطع یا وصل سوئیچها ، حسگرها و سایر عناصر در فرآیند تحت كنترل را نمایش می دهند . ثانیاً این ماژول سیگنال مربوط به وصل بودن را از نظر الكتریكی به سطحی DC كه توسط مدارات الكترونیكی ماژول I/O قابل استفاده باشد ، تغییر می دهد . برای سیگنال ورودی قطع ، هیچ تبدیل سیگنالی صورت نمی گیرد و نشان دهنده حالت قطع است . ثالثاً این ماژول ، جداسازی الكترونیكی را با جداكردن خروجی ماژول ورودی از ورودی اش به صورت الكترونیكی انجام می دهد . در نهایت این ماژول سیگنالی را كه توسط CPU سیستم PLC قابل تشخیص است ، ایجاد می كند .تمام این وظایف در طرح شكل پایین نشان داده شده است . طرح ماژول ورودی PLCشكل فوق فقط مدار یك ترمینال رانمایش می دهد . تمام ترمینالهای یك ماژول ، دارای مدار یكسان هستند . بلوك اولیه سیگنالهای ورودی را از سوئیچها ، سنسورها و غیره دریافت می نمایند .سیگنالهای AC ، در واحد مبدل DC كه به یكسوسازها ، المانهای مربوط به كاهش ولتاژ و تنظیم كننده ها مجهز است ، به سیگنالهای DC تبدیل می شوند . برای سیگنالهای DC به نوعی از مدارات مبدل DC به DC نیاز است . خروجی این مبدل مستقیماً به ورودی CPU متصل نمی شود ، چون این امر در صورت یك جهش ولتاژ یا نقص فنی در مدار ممكن است ، سبب آسیب دیدن CPU شود. به عنوان مثال اگر واحد مبدل دچار اتصال كوتاه شود ، ولتاژ 120 ولت متناوب در ورودی مستقیماً به CPU می رسد و چون CPU با ولتاژ 5 ولت مستقیم كار می كند ، احتمال سوختن آن زیاد خواهد بود . بلوك جداسازی ( Isolator ) ، CPU را از چنین صدمه ای حفظ می نماید . این جداسازی معمولاً توسط جداسازهای نوری ، همانطور كه در شكل نمایش داده شده است ، انجام می گردد . قطع و وصل سیگنال ، از طریق فعال شدن یك اشعه نورانی ( تولید شده توسط یك LED ) و نهایتا فعال سازی توسط یك ترانزیستور نوری به خروجی این طبقه منتقل می گردد .ماژول خروجی به گونه ای عكس ماژول ورودی عمل می نماید . یك سیگنال DC كه از CPU ارسال می گردد ، در هر ماژول خروجی به سیگنال الكتریكی با سطح ولتاژ مناسب به صورت AC یا DC كه توسط دستگاهها قابل استفاده باشد ، تبدیل می گردد . شكل پایین نمودار بلوكی یك ماژول خروجی را نمایش می دهد . طرح ماژول خروجی PLC 8- انواع سیستم های PLCدر صنعت PLC بیش از یكصد كارخانه با تنوع بیش از هزار مدل از انواع مختلف PLC فعالیت می نمایند .این نمونه های مختلف دارای سطوح مختلفی از كارآیی می باشند .PLC ها را می توان از نظر اندازه حافظه یا تعداد ورودی / خروجی دسته بندی نمود . جدول ارائه شده در شكل پایین نمونه ای از این تقسیم بندی را نمایش می دهد . اندازه PLC تعداد خطوط I/O اندازه حافظهكوچك 40/40 1Kمتوسط 128/128 4Kبزرگ بیشتر از 128 / بیشتر از 128 بیش از4K دسته بندی PLC هاالبته برای ارزیابی قابلیت یك PLC باید ویژگی های دیگری نظیر پردازنده ، زمان اجرای یك سیكل ، سادگی زبان برنامه نویسی ، قابلیت توسعه و غیره را در نظر گرفت .در یك تقسیم بندی PLC ها در دو غالب PLC های با كاربرد محلی و PLC های با كاربرد وسیع تقسیم می گردند . 9- PLC ها با كاربرد محلی : این نوع PLC ها برای كنترل سیستم هایی با حجم كوچك با تعداد ورودی و خروجی های محدود استفاده می گردند . به علت قابلیت محدود تر ، این نوع P LC ها برای كنترل همزمان تعداد كمتری از پروسه ها و یا كنترل دستگاههای مجزای صنعتی مورد استفاده قرار می گیرند . اغلب شركت های سازنده ، این نوع PLC ها را به همراه سایر PLC ها به بازار ارائه نموده اند ولی برخی از شركت های سازنده آنرا با نام میكرو PLC به بازار ارائه می نمایند . ازجمله این نوع PLC ها می توان به نمونه های زیر اشاره كرد :1-مینی PLC ساخت كارخانه زیمنس آلمان با نام LOGO 2- مینی PLC ساخت كارخانه تله مكانیك فرانسه با نام Zelio 3- PLC مولر آلمان4-PLC ، LG كره 10- PLC های بزرگ با كاربرد گسترده :این نوع PLC ها برای كنترل سایت كارخانجات بزرگ ، از جمله كارخانجات سیمان ، پتروشیمی و… استفاده می گردند . معمولاَ در این نوع صنایع ، PLC ها یا پورت های ورودی ، خروجی درقسمت های مختلف سایت كارخانه وجود داشته و كنترلی محلی بر قسمت های تحت پوشش خود انجــام می دهند .سپس اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روشهای مختلف انتقال DATA به اتاق كنترل مركزی منتقل شده كه در آن محل با استفاده از روش های مختلف مونیتورینگ صنعتی ، اطلاعات را به شكل گرافیكی تبدیل كرده و بر روی صفحه مونیتور نمایش می دهند . در این حال اپراتور تنها با دانستن روش كار با كامپیوتر و بدون نیاز به اطلاعات تخصصی می تواند سیستم را كنترل نماید .از جمله این PLC ها می توان به نمونه های زیر اشاره كرد :1- خانواده PLC های S5 و S7 زیمنس آلمان2- خانواده PLC های OMRON ژاپن3- خانواده PLC تله مكانیك فرانسه4- خانواده PLC میتسوبیشی ژاپن5- خانواده PLC ، LG كره6- خانواده PLC آلن برادلی آمریكا 7- …… میكرو PLC ساخت شركت زیمنس ( LOGO ) – ماژول اصلی بهمراه ماژول های اضافی PLC نوع GM7 از شركت LG بهمراه ماژول های اضافی نمونه های مختلف PLC های خانواده CPM1A از شركت Omron نمونه های مختلف میكرو PLC های شركت Moller نمونه ای از PLC خانواده CS1 از شركت Omron PLC نوع GM4 از شركت LG PLC خانواده S5 ( (CPU 115Uاز شركت زیمنسمعرفی روش برنامه‌نویسی LADبرنامه نویسی به روش نردبانی ( Ladder ) از آنجا كه تمام نقشه های كنترل و فرمان منطقی قبل از ظهور PLC ها به صورت نردبانی و یا چیزی شبیه به آن تهیه و طراحی می شد ،لذا سازندگان PLC این روش برنامه نویسی را بعنوان یكی از روشهای ممكن برنامه نویسی انتخاب نمودند . شكل پایین یك نمونه برنامه نویسی به زبان LAD را نمایش می دهد .در این روش آن دسته از عناصر نردبان كه تابع یا عمل خاص و پیچیده ای را انجام می دهند برای سهولت با یك جعبه نمایش داده می شوند .دستورات نوشته شده به روش نردبانی به ترتیب از چپ به راست و از بالا به پایین انجام می گردند . یک برنامه کنترلی مجموعه دستورالعمل هایی است که به سیستم PLC جهت کنترل پروسه فرمان هائی صادر می کند . در نتیجه این برنامه باید به زبان خاص و طبق قوانین و دستورات قابل درک برای PLC باشد .در زبان برنامه نویسی S7 برنامه ها را می توان به صورت های زیر نوشت :1- نردبانی LAD2- فلوچارتی CSF3- عبارتی STLکه ما در این بخش شرح مختصری از روش برنامه نویسی LAD می پردازیم .در این روش , هر دستور یا خط برنامه به صورت نماد اتصال و سیم پیچ مدارهای فرمان رله ای نشان داده می شود . در نتیجه ساختار برنامه در این روش تقریبا شبیه به شکل مدارهای فرمان رله ای می باشد . این طرز نمایش از قدیم در سیستم های رله ای متداول بود , نقشه های مدار فرمان اکثرا به این روش ترسیم می شوند . به همین دلیل این طرز نمایش تا حد زیادی مانوس و مورد پسند کسانی است که با سیستم های رله ای کار کرده اند . علاوه بر این , روش نردبانی به سادگی قابل درک بوده , نقشه ای که به این روش ترسیم شود درست مانند نقشه الکتریکی مدار فرمان همان سیستم است.نمونه ای از این روش برنامه نویسی که مورد استفاده پروژه ما می باشد را در ذیل آورده ایم: معرفی خانواده‌ی S7 – 200آشنایی با PLC خانواده S7 زیمنس (سخت افزار) خانواده PLC های S7 زیمنس از جمله كنترل كننده های ساخت شركت زیمنس آلمان بوده كه نسبت به نمونه های قبلی ساخت این شركت دارای قابلیت های سخت افزاری و نرم افزاری بسیار گسترده تری می باشند . این خانواده شامل كنترل كننده های سری 200 ، 300 و 400 بوده كه در هر سری انواع مختلفی از CPU با قابلیت های متفاوت در دسترس می باشد . دراین جزوه به بررسی PLC های خانواده S7-200 پرداخته شده و در قسمت های مختلف و در صورت نیاز به قابلیت های سایر نمونه ها نیز اشاره خواهد شد . s7-200 CPUتركیبی از یك واحد پردازشگر مركزی ، منبع تغذیه و پایانه ها I/O مجتمع و پورت ارتباطی و چراغهای وضعیت در یك قطعه می باشد . باولتاژهای230/24 مورد ایتفاده قرار می گیرد. : CPUو ظیفه پردازش مركزی را به عهده دارد و برنامه را اجرا می كند و اطلاعات را برای كنترل كار با پروسه اتوماسیون ایجاد می كند . منبع تغذیه : توان الكتریكی را برای واحد پایه و ماژولها ی اضافی متصل فراهم می كند.ورودیها و خروجیها : پایانه ها ی كنترلی سیستم می باشند . ورودیها سیگنال قطعات حوزه مثل سنسورها، كلید ها و سوئیچ ها میباشند ،خروجی ها دارای انواع رله ای و ترانزیستوری میباشند و پیچها ، موتورها ،شیرها ، لامپها و یا دیگر قطعات را در پروسه كنترل می كنند. ادامه خواندن مقاله PLC و کاربردهاي آن

نوشته مقاله PLC و کاربردهاي آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله همسر آزاري

$
0
0
 nx دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : همسر آزاری همسرآزاری از آسیب های اجتماعی پنهان است كه معمولاً در محیط بسته خانه شكل گرفته و سبب عدم اطمینان و از هم گسیختگی كانون خانواده می شود. قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده، در مرحله نخست، زنان و پس از آن كودكان و سالمندان و سرانجام مورد توجه و بررسی كارشناسان قرار گرفته و شاید بهترین دلیل برای توجه به این امر، مطرح شدن مسئله حقوق زنان و آگاهی این قشر از حقوق و مزایای خود در برابر همسرانشان است. مقوله همسرآزاری از جمله اخبار داغی است كه اگر هر روز هم در صفحات حوادث روزنامه ها دیده نشود، دست كم هر چند روز یك بار با مطالبی به صورت گزارش یا مقاله های گوناگون به آن پرداخته می شود. در اینجا كوشیده ایم تا با نگاهی گزارش گونه و تحلیلی این مسئله را مورد بررسی قرار داده و به نكات و راه كارهای تازه ای در این باره اشاره كنیم. پدیده ای با عنوان آزار همسر و فرزندان مقوله ای است كه به طور طبیعی در هر جامعه ای به صورت های گوناگون وجود دارد. خشونت فیزیكی و بدنی مانند صدمه زدن به اشیای منزل و ضرب و شتم همسر یا خشونت روانی و كلامی مانند تحقیر، بهانه جویی نسبت به چهره و شرایط جسمانی زن و ابراز تنفر نسبت به بستگان وی و همچنین خشونت اجتماعی شامل منع اشتغال و تحصیل، ممنوعیت ارتباط با بستگان حتی به صورت تلفنی كه بیشتر در استان های غربی كشور شایع است. خشونت اقتصادی مانند نپرداختن خرجی و در نهایت صدمات و آزارهای جنسی از طریق تحمیل نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وی به خاطر اعتیاد و غیره، مهم ترین و شایع ترین انواع همسرآزاری مردان نسبت به زنان است. به طور كلی از هر 10 زن، پنج نفر و از 10 مرد، سه نفر یا بیشتر مورد آزار روحی و جسمی توسط همسر خود قرار می گیرند كه آمار آزار جسمی در زنان بیشتر ا ست. برای ریشه یابی چرایی و عوامل موثر در ایجاد و شكل گیری همسرآزاری، ابتدا باید تعریف جامع و مانعی برای آن ارائه داد. برای همسر آزاری مصادیق بسیاری می توان یافت كه نمونه بارز آن امعه پذیری فرد، نحوه پرورش وی، فقر فرهنگی و مسائل اقتصادی در همسرآزاری نقش زیادی دارند. دكتر محمدرضا شمس انصاری ریشه های همسرآزاری را علاوه بر اختلالات روحی و روانی زوجین، فشارهای محیطی نیز می داند و می گوید: «فشارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی و نیز به دلیل این كه فرد قادر نیست به خوبی از پس اداره زندگی خود برآید، سبب ایجاد انگیزه برای آزار همسر به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه می شود. اختلالات شخصیتی و زمینه های ژنتیكی هم از دیگر عوامل همسرآزاری است.» این روان پزشك پزشكی قانونی می افزاید: «گاهی زن و شوهر پیش زمینه ذهنی داشته و تحریك پذیر می شوند و از نظر فكری منتظر جرقه ای برای آزار یكدیگرند. علاوه بر اینها، مهریه های سنگین و بعضاً غیرقابل پرداخت و دخالت اطرافیان نیز به این امر دامن می زند.» دكتر شمس انصاری عدم علاقه و وابستگی زوجین به هم را نیز یكی دیگر از این عوامل می داند. وی بر این باور است كه آزار همسر لزوماً آگاهانه صورت نمی گیرد و ادامه می د هد: «در بیشتر مواقع فرد نمی داند كه حركات و رفتارش برای طرف مقابل آزاردهنده است. از سویی هم مشاهده كتك ها، ناسزاها و رفتارهای ناشایست در خانواده و نیز داشتن افكار خرافی و نادرست از جمله شك به همسر و ترس از خیانت وی در خانواده، سبب نقش بستن این عوامل در ضمیر ناخودآگاه فرد و تأثیر در زندگی وی می شود.»پژوهشگران نیز بر این باورند كه در حقیقت، ریشه همسرآزاری تك علتی نبوده و عوامل بسیاری به ویژه اعتیاد و الكلیسم با آن رابطه ای نزدیك دارند. همسرآزاری همان كه پیشتر هم گفته شد، خاص یك جامعه نبوده و معمولاً هم زنان بیش از مردان قربانی چنین آزارهایی می شوند. به طوری كه در انگلستان از هر 10 زن یك زن به حد مرگ از شوهر خود كتك می خورد. در ایالت متحده نیز در هر 15 ثانیه زنی مورد تهاجم قرار می گیرد و این به روشنی نشان می دهد كه خشونت علیه زنان، حتی در كشورهای به اصطلاح پیشرفت ه نیز وجود دارد. در بسیاری از كشورهای در حال توسعه، همسرآزاری و به ویژه زن آزاری، بخشی از فرهنگ و روال طبیعی زندگی بوده و زنان نیز آن را به عنوان یك مسأله عادی در زندگی خود پذیرفته اند. برای نمونه، به كار بردن جملاتی مانند مرد اگر زنش را كتك نزد مرد نیست یا غ یرت ندارد و ; خود سبب ایجاد فرهنگ همسرآزاری در این جوامع می شود. در عربستان زن از حق و حقوق پایینی برخوردار است؛ تا آنجا كه حق رأی، رانندگی، وكالت و; را ندارد و البته به آن معترض نیست! گاه همسران، به ویژه مردان چنین می اندیشن د كه با آزردن همسر خود و اختیار كردن همسر دیگری، زندگی شان بهتر خواهد شد و از این واقعیت غافلند كه امكان دارد زندگی تازه از آنچه كه پیش از این بود هم بدتر باشد. این حقوقدان بر این باور است كه در حقیقت برخی خشونت ها علیه همسر نسبی بوده كه به فرهنگ یك جامعه بستگی دارد و نمی توان آن را به تمام جوامع تعمیم داد. وی در این باره می افزاید: «نظر به این كه بیشتر خشونت ها علیه زنان صورت می گیرد، هر قدر زنان از حقوق خود آگاه تر باشند، این موضوع نیز كمرنگ تر می شود. در واقع می تو ان گفت كه با اصلاح قوانینی كه به ضرر و زیان زنان است، این مسئله كمتر می شود.» اصولاً هرچه فرهنگ ضعیف تر و سواد كمتر باشد، آزار همسران نسبت به هم بیشتر و به صورت آزار جسمی شایع است. در طبقات مرفه و تحصیل كرده این معضل بیشتر به صورت آزار روانی وجود دارد كه عوارض آن، گاه از آزار جنسی به مراتب بدتر است. همسرآزاری به طور كلی بیشتر متوجه زنان است؛ اما گاه مردانی كه سن بالا و قدرت بدنی كمتری دارند یا دارای نقص و ایراد جسمی هستند نیز ممكن است توسط همسر خود كه از آنان جوان تر است، مورد آزار قرار گیرند. به گفته دكتر خرمشاهی، بر اساس پژوهش های انجام شده، زنانی كه مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند به طور تقریبی 11 درصد بی سواد، 48 درصد دارای سواد ابتدایی، 38 درصد دیپلم و سه درصد بالاتر از دیپلم بوده اند. همسرآزاری آسیبی است كه به آسانی می تواند مقدمه ای باشد برای ابتلا به بیماری های صعب العلاج روحی و روانی. ایجاد انواع دردهای معده، پادرد، سردرد، ریزش مو، بیماریهای قلبی و همچنین افسردگی، بیماریهای روانی و; پیامد آزار و اذیتی است كه همسران به صورت ناخواسته یا خودخواسته به یكدیگر روا می دارند. دادگاه خانواده، راهی برای رهایی افراد- به ویژه زنان- برای مبارزه با آزار همسر و حفظ بنیان خانواده به خاطر فرزندان ابتدا راه حل صبر و بردباری پیش گرفته و در نهایت برای رهایی به دادگاه خانواده می روند؛ اما همیشه هم انگیزه مراجعه به دادگاه جدایی از همسر نیست و همیشه هم ماجرا به نفع فرد شاكی تمام نمی شود در پژوهشی كه بر روی مراجعان به دادگاه خانواده صورت گرفته است، 60 نفر از صد نفر زنی كه مورد آزار شوهرانشان قرار گرفته بودند، به دادگاه مراجعه كرده و 31 درصد آنها صرفاً برای طلاق، 60 درصد تنها برای زهرچ شم گرفتن و تنبیه شوهر و الباقی به خاطر تشكیل پرونده و ایجاد سابقه برای اتفاقات احتمالی در آینده به آنجا آمده بودند. در راهروهای دادگاه خانواده زنانی به چشم می خورند كه هر یك با چهره های نگران و توأم با تشویش و اضطراب در پی احقاق حقوق خود آمده اند.این روزها دادگاه های خانواده چنان مملو از این زنان است كه جایی برای راه رفتن ندارند. در پزشكی قانونی نیز چه بسیار زنانی دیده می شوند كه آمده اند تا آثار ضرب و جرحی كه بر آنان وارد شده را در آنجا ثبت و حق خود را طلب كنند. زنی 42 ساله كه به دادگاه خانواده آمده بود، می گفت: «10 سال است كه با شوهرم ازدواج كرده ام كه كارگر خانه ما بود. پس از ازدواج، دو دانگ از خانه ام را به نامش كردم. پس از چندی چون بچه دار نشدم، مرا تهدید كرد كه اگر بقیه خانه را به نامش نزنم، دوباره ازدواج خواهد كرد تا بچه دار شود. من ساده وقتی این كار را كردم، متوجه شدم وی پنج سال است كه ازدواج مجدد كرده و حالا به دنبال این هستم كه خانه را از او پس بگیرم. او به اندازه ای آزارم می دهد تا مهرم را ببخشم و مرا طلاق دهد.» زنی 24 ساله با گریه می گفت: «پس از ازدواج متوجه شدم كه شوهرم الكلی و معتاد به مواد مخدر است. هنگامی كه اعتراض كردم، مرا خام كرد و شبی به من گفت كه تو هم استفاده كن. من هم چند بار پس از استفاده، احساس كردم كه دارم عادت می كنم. روزی متوجه شدم كه شوهرم به من خیانت كرده است. وقتی اعتراض كردم، به من گفت كه اگر اعتراض كنی به خانواده ات می گویم كه حشیش مصرف می كنی;» مردی 39 ساله كه با چهره ای برافروخته در راهروی دادگاه خانواده با كلافگی قدم می زد، می گفت: «از شش ماه پیش، همسرم دائماً در فكر بود و با من بدرفتاری می كرد تا او را طلاق دهم. من به خاطر پسر دوساله ام كه نمی خواستم بی مادر شود، این كار را نكردم.» وی نگاهی به دوروبرش می اندازد و می گوید: «همسرم غذا نمی پخت، به كارهای خانه نمی رسید و همه اش داد و فریاد به راه می انداخت. روزی به خان ه آمدم و دیدم كه به همراه بچه از خانه رفته و تا امروز در هر جا سراغ آنها را گرفته ام، كسی از آنها خبری ندارد و نتوانسته ام پیدایشان كنم.» مسئولان مراجع قضایی كشور، عوامل بسیاری را از جمله مهریه های سنگین باعث به وجود آمدن چنین معضلاتی می دانند. قاضی حسینی ضمن بررسی این عوامل می گوید: «مهریه های سنگین كه این روزها وجود دارد، گاه سبب اختلاف و درگیری زوجین با همدیگر می شوند، علاوه بر آن، مرد برای خلاص شدن از پرداخت مهریه، به قدری زن را مورد آزار قرار می دهد تا مهرش را ببخشد و جانش را رها سازد!» رئیس شعبه 261 دادگاه خانواده می افزاید: «برای انسان اعم از زن و مرد، قانون ضوابط و مقررات ویژه ای مشخص كرده و البته بالاتر از قوانین جاری هر كشور، بحث مسائل اخلاقی و پای بندی به مسائل دینی و اعتقادی است. چنانچه از چارچوب ترسیم شده در تعاریف قانونی، اخلاقی و اعتقادی به ضرر شریك زندگی حركت شود، با این رفتار موجبات رنجش خاطر وی را فراهم می كند.» قاضی حسینی بر این باور است كه برخی علل همسرآزاری ازدو اج های هوسی و زودگذر است كه دو طرف به اندازه كافی از یكدیگر شناخت ندارند و پس از مدتی به آزار هم روی می آورند. از لحاظ آماری معمولاً برای همسر آزاری اطلاعات درستی در دست نیست،چرا كه دست كم در كشور خودمان، زنانی كه مورد آزار و تهاجم قرار می گیرند؛ اغلب به خاطر حفظ آبرو و بنیان خانواده یا وساطت فامیل این مسئله را كتمان كرده و حتی به دادگاه خانواده نیز مراجعه نمی كنند. عده ای هم از ترس بیشتر شدن آزارها، سكوت را به اعتراض ترجیح می دهند. هر چند برای رهایی از آزار همسر راه های گوناگونی از جمله استفاده از قانون از طریق مراجعه به دادگاه های خانواده وجود دارد؛ اما این روش همیشه هم كارساز نبوده و تنها به صورت مقطعی بر این معضل سرپوش می گذارد.كارشناسان بر این باورند كه فرد همسرآزار، به ویژه فردی كه به طور ناخودآگاه همسرش را آزار می دهد؛ اگر به خود نیاید، همواره این رویه را ادامه خواهد داد. تجربه نشان داده كه بهترین راهكار برای هر معضل و مسئله ای، در وهله نخست پیشگیری از آن و عوامل ایجاد كننده آن است. از این رو لازم است كه هم خانواده ها و هم جامعه برای ایجاد و شكل گیری یك فرهنگ درست و ریشه یابی چرایی چنین معضلاتی بكوشند. بالا بردن سطح آگاهی افكار عمومی از طریق رسانه، بهبود و ثبات اقتصادی، تربیت افراد و آموزش از كودكی و انجام مشاوره با كارشناسان می توانند از برخی مشكلات در خانواده بكاهند، باید به جوانان آموخت كه نخست چرا و با چه هدف و منظوری تصمیم به ازدواج گرفته و ازدواج می كنند. در ثانی صرف ازدواج كردن و شروع زندگی مشترك آن قدرها مطرح نیست كه حفظ و ادامه منطقی آن. همسران باید به این باور برسند كه شریك زندگی آنها نه تنها دشمنشان نیست؛ بلكه یگانه كسی است كه در نهایت آنها را حمایت خواهد كرد و می توانند در شادی و غم مرهمی باشند بر روی زخم های یكدیگر و به هم تكیه كنند: ما زمانی بهترین یاران عالم بوده ایم در صف شادی و غم پشت سر هم بوده ایم بی تعارف ما زمانی عاشق هم بوده ایم روی زخم یكدگر همواره مرهم بوده ایم; آنها باید بدانند كه در دنیای ماشینی امروز، بستگان و فرزندان هر قدر هم كه به آنها علاقه مند باشند و خود را موظف به رسیدگی به والدین در زمان پیری بدانند، باز هم نمی توانند جای خالی یك همسر خوب را برای والدین خود پر كنند. اگر حسن نیت، عدم حساسیت های بیجا، همدردی و صداقت در بین زوجین وجود داشته باشد و طرفین ضمن انعطاف پذیری با یكدیگر هماهنگ شوند، كمتر شاهد خشونت و دعوا در خانواده ها خواهیم بود. در عین حال با چنین رویه ای در محیط خانواده، آموزش های غیرمستقیمی نیز درباره نحوه برخورد و رفتار با همسر به فرزندان داده می شود. بدین ترتیب آنها به طور ناخودآگاه می آموزند تا در آینده در زندگی مشترك خود چگونه با همسران شان به درك متقابل برسند.خشونت علیه زنانخشونت علیه زنان بزرگترین رسوایى حقوق بشر در عصر جدیداست. این جمله اى است كه یكى از مسؤولان سازمان عفو بین الملل بر زبان مى آورد ومعتقد است كه این معضل فراگیر و شامل تمام فرهنگ ها و جوامع فقیر و غنی مى شود. معضلى جهانى كه البته از دیدگاه مدافعان حقوق بشر، قابل توقف ودرمان پذیر است، مشروط بر آنكه دولت ها همكارى كنند ؛ قوانین اصلاح شوند؛ زنان به حقوق خوی ش آگاه شوند ویك نهضت جهانى در حذف خشونت علیه زنان شكل گیرد تا خشونت در خانواده ، خصوصى تلقى نشود وخشونت در چارچوب جنگ ها وبحران ها نیز موضوعى ملى به شمار نیاید. درسال 1993 براى نخستین بار جامعه بین المللى حقوق بشر، رسماً خشونت علیه زنان را حتى در زندگى خصوصى خانواده ها، به عنوان یكى از موارد نقض بنیادین ح قوق بشر به رسمیت شناخت. در همان سال در كنفرانس جهانى حقوق بشر در وین، حقوق زنان ودختران به عنوان جزء لاینفك حقوق بشر اعلام شد و خشونت جنسى و همه اشكال آزار و بهره كشى جسمى، جنسى و روانى ناشى از تبعیض ، تعصب فرهنگى و قاچاق بین المللى زنان، مغایر با كرامت و حرمت انسان شناخته شد. پروانه هاى فراموش ناشدنى تعیین روز جهانى مقابله با خشونت علیه زنان به 25 نوامبر 1981 ، یعنى 24 سال قبل بر مى گردد.دراین تاریخ و در اولین جلسه بزرگ فمنیست هاى آمریكاى لاتین، كه در بوگوتا پایتخت كلمبیا برگزار شده بود، 25 نوامبر سالروز قتل «خواهران میرابال» به دست رژیم نظامى مورد حمایت آمریكا در دومنیكن به عنوان روز جهانى مقابله با خشونت علیه زنان انتخاب شد. خواهران میرابال در سال 1960 در راه مبارزه براى دموكراسى به طرز فجیعى توسط رژیم «تروخیلو» كشته شدند. پاتریا، مینروا وماریا ترزا سه خواهر بودندكه در جمهورى دومنیكن زندگى مى كردند و همراه همسرانشان در چارچوب یك نهضت دموكراسى خواه درصدد سرنگونى رژیم نظامى ژنرال تروخیلو بودند. رژیم تروخیلو همانند اكثر رژیم هاى نظامى آمریكاى لاتین از دیدگاه آمریكا سدى در برابر نفوذ كمونیسم به شمار مى رفت. این سه خواهر كه دو تن از آنان دانشگاهى بودند، بارها بازداشت و تحت فشار قرار گرفتند و یكى از آنان، یعنى پاتریا بنیانگذار نهضت مقاومت سرى علیه تروخیلو بود. در نوامبر 1960 ژنرال تروخیلو اعلام كرد كه دو مشكل اساسى اوكلیسا و این خواهران هستند. چند روز پس از این سخنان، خواهران میرابال در حالى كه قصد رفتن به زندان وملاقات با همسرانشان را داشتند، در یك تصادف رانندگى مشكوك جان سپردند، اگرچه تروخیلو یك سال پس از این واقعه در اثر مبارزات مردمى از كار بركنار شد. خواهران میرابال كه «پروانه هاى فراموش ناشدنى» لقب گرفته بودند، الهام بخش مبارزاتى شدند كه نه تنها دردفاع از دموكراسى بلكه در مقابله با خشونت علیه زنان بود. در دسامبر 1999 نیز، مجمع عمومى سازمان در هشتاد و سومین جلسه خود، براساس گزارش كمیته اجرایى و با توافق نمایندگان 79 كشور، روز جهانى حذف خشونت علیه زنان را 25 نوامبر قرار داد. طبق تعریف سازمان ملل «خشونت علیه زنان» چنین تعریف شده است: «خشونت علیه زنان به معناى اعمال هرگونه خشونت براساس جنسیت است، كه پیامد احتمالى آن صدمه یا آزار فیزیكى، جنسى ، روانى ، مالى ، آموزشى، سیاسى و اجتماعى زنان است ، صرف نظر از اینكه در محیط هاى عمومى و یا در زندگى خصوصى رخ دهد. خشونت در طول تاریخ همواره از جانب افرادى كه داراى اهرم هاى قدرت (فیزیكى ، اقتصادى و اجتماعى ) بوده اند، اعمال شده است. خشونت علیه زنان تجلى تاریخى رابطه قدرت نابرابر میان زن و مرد است. خشونت به اشكال متفاوت بروز مى كند ودامنه وسیعى را در بر مى گیرد، از خ شونت هاى بدنى تا اشكال پیچیده و پنهان آن، به صورت خشونت هاى جنسى، روانى و; و در نهایت حذف زنان ازكلیه عرصه ها. ادامه خواندن مقاله همسر آزاري

نوشته مقاله همسر آزاري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله اصول کلي درباره ي مدولها

$
0
0
 nx دارای 83 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اصول کلی درباره ی مدولها تعریف: گیریم یک گروه آبلی جمعی باشد، آنگاه یک -مدول چپ نامیده می شود اگر:به ازای هر عضو از و هر عضو از ، ضرب که متعلق است به تعریف شده باشد بطوریکه در اصول زیر صدق کند. البته در بالا نکته: مدول راست مشابها تعریف می شود. تعریف: فرض کنیم نگاشتی از مدول بتوی – مدول باشد. گوئیم یک خطی یا یک همریختی است. اگر بطوریکه تعریف: گیریم یک -مدول چپ و باشد. مکن است اتفاق بیفتد که وقتی آنگاه عضو هستند. در اینصورت گوئیم زیر مدول است.( یا می گوئیم توسیع است.) تذکرالف- اگر زیر مدول باشد، ا«گاه نگاشت شمول ، یک -همریختی است.ب- اگر زیر مدول باشد، آنگاه نگاشت طبیعی ،یک –همریختی است.ج- اگر دو – همریختی باشند، آنگاه ترکیب آنها یک – همریختی است.د- گیریم دو همریختی از بتوی باشد و برای هر ،اگر آنگاه ، در اینصورت نگاشتی از بتوی است و می توان به سادگی تحقیق کرد که یک – همریختی است. این همریختی خاص، نوشته شد و با استفاده از این نمایش، ما(جمعی) برای همریختی های از بتوی تعریف کردیم. با این جمع، مجموعه همریختی های از به تشکیل یک گروه آبلی می دهند که با نشان می دهیم. البته اگر جابجایی باشد سادگی می توان نشان داد که یک – مدول هم است.(چرا؟)(ه) فرض کنیم همریختی، باشند و فرض کنیم همریختی باشند .آنگاه تعریف: الف- اگر هر گاه آنگاه را تکریختی (منومور فیسم) گویند. ب- اگر را بتوی بنگارد، آنگاه را اپی مور فیسم گویند. ج- اگر هم تکریختی، هم برو ریختی(اپی مور فیسم) باشد گوئیم ایزومور فیسم(یکریختی) است و می نویسیم در این حالت نگاشت معکوس، ایزومور فیسم است و ایزومور فیسم های معکوسی نامیده می شوند.تذکر: همریختی های ، ایزومور فیسم های معکوسی هستند اگر و تنها اگر هر دو نگاشت های همانی باشند.منظور از زوج یک – مدول همراه با زیر مدولش است و منظور از – مدول است بطوریکه که در آن تصویر است.فرض کنیم و زیر مجموعه وابسته باشد. آنگاه ولذا با این مقدمه می توان نگاشت را تعریف کرد که به سادگی ثابت می شود که یک همریختی است. نگاشت نگاشت القایی نامیده می شود.نگاشت القایی، این خاصیت مشخص می شود که دیاگرام زیر را جابجایی می کند:و نگاشتهای قائم، نگاشتهای طبیعی اند.توجه داشته باشید که اگر اپی مور فیسم باشد، آنگاه تیراپی مور فیسم است.در اینجا لازم است توضیحی مختصر در مورد جابجایی بودن یک دیاگرام بدهیم. الف) دیاگرام مربعی جابجایی است اگر ب) دیاگرام مثلثی جابجایی است اگر ج) دیاگرام جابجایی است اگر حال به مطلب مربوط به نگاشت القایی بر می گردیم. فرض کنیم یک همریختی باشد که زیر مدول از را به عضو صفر از می نگارد و لذا د این حالت، نگاشت القایی را به توبی می نگارد و با این واقعیت مشخص می شود که دیاگرام زیر جابجایی است. حال فرض کنیم که همریختی هایی از بتوبی باشند، همریختی از بتوبی باشد. آنگاه بعلاوه وقتی یک حلقه جابجایی است و آنگاه تصویر و هسته:گیریم یک – همریختی باشد. اگر بنویسیم آنگاه که تصویر نامیده می شود، شامل تمام اعضایی به شکل است که و همچنین که هسته نامیده می شود. از اعضایی تشکیل شده که به صفر نگاشته می شوند. بطور خلاصه داریم: حال می خواهیم دو نماد جدید معرفی کنیم: یادآوری می کنیم که یک تکریختی است اگر و تنها اگر یک اپی مور فیسم است اگر و لذا یک ایزومورفیسم است اگر تنها اگر قضیه1: فرض کنیم یک اپی مور فیسم باشد. آنگاه نگاشت القایی نیز ایزومورفیسم است. برهان:چون یک اپی مور فیسم است لذا نیز اپی مور فیسم است. بنابراین کافیست نشان دهیم منومور فیسم( تکریختی) است. یعنی اینکه فرض کنیم و گیریم اگر آنگاه یعنی لذا در نتیجه بنابراین و قضیه ثابت می شود.چون یک اپی مور فیسم است.( با هسته ی ). قضیه نشان می دهد که یک ایزومور فیسم مانند وجود دارد.به همین دلیل اغلب ظاهر نمی شود هر چند در مواقع خاص این در مفهوم و نقشهای متفاوتی بازی می کنند. مدولهای تولید شده توسط زیر مجموعه هافرض کنیم یک -مدول و خانواده ای از اعضای باشد. سیستم از پارامتر های دلخواه است. زیر مجموعه ای از شامل تمام اعضایی که بفرم ( و تقریبا برای تمام ها ) می توانند نوشته شوند. تشکیل یک زیر مدول از باشد، گوئیم مولدهای هستند.فرض کنیم مولدهای باشند اگر برای هر بصورت منحصر بفرد معین شود. آنگاه پایه ی هستند. مدولی که دارای پایه ای باشد، مدول آزاد نامیده می شود.فرض کنیم یک -مدول آزاد با پایه ی باشد و فرض کنیم یک – مدول باشد و خانواده ای از اعضای با همان اندیس باشند. آنگاه همواره یک – همریختی یکتا مانند وجود دارد که واضح است که بصورت تعریف می شود. فرض کنیم خانواده ای از نمادها باشد، مجموعه تمام جمعهای صوری ، در نظر می گیریم که هر عضو است و تقریبا برای همه ی ها برای این جمع صوری به راحتی می توان جمع و ضرب تعریف کرد. اگر این کار را انجام دهیم، نتیجه آن یک – مدول خواهد بود. حال را با جمع صوری برای در نظر می گیریم که در آن هر عضو مدول نمایشی منحصر بفرد به شکل دارد. بنابراین مدول، آزاد است و پایه آن است. این مدول ، مدول آزاد تولید شده توسط نمادهای نامیده می شود.قضیه2: برای هر – مدول مفروض ، مدول آزاد و اپی مور فیسم وجود دارد. اگر توسط عضو تولید شود. آنگاه می تواند با پایه ای از عضو انتخاب شود. برهانگیریم یک سیستم از مولدهای باشد و سیستم اندیس دار منشاء به نمادهای متمایز باشد. فرض کنیم مدول آزاد تولید شده توسط بوده و یک همریختی باشد که آنگاه دارای خاصیتی است که مورد نیاز تکمیل اثبات قضیه است.قضیه3: فرض کنید یک مدول آزاد، یک همریختی و یک اپی مور فیسم از همریختی باشند. آنگاه همریختی وجود دارد بطوریکه دیاگرام زیر جابجایی باشد. برهانفرض کنید پایه ای برای باشد، آنگاه عضوی از است.( به زاری هر ) چون یک اپی مور فیسم است سپس عضو از چون وجود دارد که چون آزاد است. بنابراین یک همریختی وجود دارد بطوریکه و بنابراین و در نتیجه روی پایه ی با هم برابرند و در نتیجه روی تمام اعضای با هم برابرند. یعنی حاصلضرب مستقیم و حاصلجمع مستقیممفهوم حاصلجمع مستقیم مدولها و حاصلضرب مدولها که در اینجا بحث خواهیم کرد. برای نظریه مان مهم و اساسی است. فرض کنیم خانواده ی از مدولهای باشد که در آن اندیس دلخواه است. خانواده ی که به ازای هر متعلق به است را در نظر می گیریم و جمع و ضربی از اعضای تعریف می کنیم. با این جمع و ضرب، یک مدول تولید می شود که با نمایش می دهیم و ضرب مستقیم از مدولهای می نامیم.از این ضرب مستقیم می توانیم زیر مدولی شامل تمام خانواده های که ( به ازای تقریبا همه ی ها) انتخاب کنیم. این زیر مدول را با نشان داده و جمع مستقیم خارجی مدولها می نامیم.اگر متناهی باشد آنگاه ضرب مستقیم و جمع مستقیم خارجی با هم برابرند.خصوصیت اصلی ارتباط بین ها و حاصلضرب مستقیم آنها را می توان با تعریف همریختی های کانونی بصورت زیر نشان داد. که در اینجا چه نگاشتی از عضو بتوبی عضوی از است که در آن مولفه ی فرام برابر و سایر مولفه ها صفرند. همچنین نگاشتی از عضوی از بتوبی مولفه ی فرام آن است. این نگاشتها دارای ویژگی زیر هستند. برای حاصلجمع مستقیم ، نگاشتهای کانونی مشابهی داریم: که دارای ویژگی های زیر هستند: در حالت کلی فرض کنیم که خانواده ای از مدولها باشد. خانواده ی از همریختی را که است را در نظر بگیریم. این -همریختی ها، همریختی را تعریف می کنند که عضو از به توبی نگاشته می شوند. اگر همریختی یک ایزومور فیسم باشد. آنگاه گوئیم یک نمایش انژکتیو از بعنوان یک حاصلجمع مستقیم از مدولها ست. در این صورت همریختی هایی منحصر بفرد مانند وجود دارند بطوریکه: در واقع اگر انگاه نگاشت را به می برد.بنابراین می خواهیم گفت یک نمایش کامل از بعنوان جمع مستقیم است. برای نمایش کامل داریم: فرض کنید خانواده ای از مدولهای بوده و خانواده ای از همریختی ها باشد که این خانواده از همریختی ها، همریختی را معین می کند که عضو به نگاشته می شود. اگر همریختی یک ایزومورفیسم باشد، گوئیم یک نمایش پروژکتیو از بعنوان ضرب مستقیم است. در این حالت همریختی های وجود دارند که: گوئیم یک نمایش کامل از بعنوان ضرب مستقیم از مدولهاست.حال فرض کنیم یک مدول و خانواده ای از زیر مدولها باشد. اگر هر درای نمایش یکتایی به فرم باشد، که و به ازی تقریبا همه ها آنگاه گوئیم حاصلجمع متقسیم داخلی زیر مدولهای است. بنابراین یکریختی کانونی بین و حاصلجمع مستقیم خارجی وجود دارد که به نگاشته می شود. همچنین همریختی های را داریم که همان ویژگیهای بیان شده فوق را دارند یعنی: و در اینجا نگاشت اولی نگاشت شمول و نگاشت درس یک عضو از را به جمله ی فرام از نمایش آن بعنوان جمع می برد.قضیه4: فرض کنیم یک سیستم از مدولها و همریختی ها باشد که در روابط زیر صدق کند: آنگاه یک نمایش کامل را از بعنوان جمع مستقیم است اگر و تنها اگر به ازای هر اگر متناهی باشد، آنگاه شرط لازم و کافی برای این است که نمایش کامل از بعنوان ضرب مستقیم است.برهانفرض کنیم که به ازار هر برقرار باشد و همریختی را که را به می نگارد در نظر می گیریم. ما می خواهیم نشان دهیم که این نگاشت ایزومورفیسم است. ابتدا توجه می کنیم که اگر انگاه و این نشان می دهد که یک تکریختی است. حال کافی است نشان دهیم پوشاست. فرض کنیم آنگاه و بویژه به ازای تقریبا هر بنابراین به ازای تقریبا ه ر داریم . در نتیجه حال چون لذا تصویر آن در برابر است با لذا اپی مور فیسم است. در نتیجه یکریختی است. در نتیجه نشان دادیم که نمایش جمع مستقیم است. این واقعیت که وقتی یک نمایش جمع مستقیم است، آنگاه برقرار است. قبلا ثابت شده است.حال فرض می کنیم که متناهی، باشد فرض کنیم که عضوی دلخواه از باشد ، آنگاه تصویر در نگاشت است که توسط مشخص و تعریف می شود. بنابراین در هر حالت یک اپی مور فیسم است که می توان گفت که یک نمایش حاصلضرب مستقیم است. بنابراین چون لذا می بینیم که اعضایی از هستند که دارای تصویر برابری در هستند. در نتیجه که نشان می دهد حکم ثابت شده است. در نهایت، فرض کنیم برای تکمیل اثبات، کافی است ثابت کنیم که تکریختی است. که می توان گفت باید نشان دهیم اگر به ازای هر آنگاه و این بدیهی است زیرا تعریف: فرض کنیم زیر مدولی از مدول باشد اگر حاصلضرب مستقیم داخلی دو زیر مدول باشد. که یکی از آنها است. آنگاه می گویئم جمعوند مستقیم است.تعریف: یک تکریختی مستقیم، نامیده می شود اگر جمعوند مستقیم باشد. اپی مورفیسم مستقیم نامیده می شود اگر جمعوند مستقیم باشد. در این حالت می گوئیم فاکتور( عامل) مستقیم است.نهاد اختصاری: فرض کنید یک همریختی باشد. اگر همریختی دیگری از بتوی وجود نداشته باشد. بهتر است از نماد استفاده کنیم، این نمادها برای همریختی را نماد اختصاری گوئیم. در این نماد، ترکیب دو همریختی بصورت یا نوشته می شود. برای مثال اینکه نشان دهیم دیاگرام زیر جابجایی است، می نویسیم در نماد اختصاری، اگر آنگاه تصویر تحت همریختی بصورت یا نوشته می شود.گزاره 1:همریختی مستقیم است اگر و تنها اگر یک همریختی موجود باشد بطوریکه اپی مور فیسم مستقیم است اگر و تنها اگر همریختی موجود باشد بطوریکه برهان:قسمت اول گزاره را ثابت می کنیم. قسمت دوم مشابه است. ابتدا فرض کنیم که مستقیم باشد. قرار می دهیم. آنگاه زیر مدول از وجود دارد که ( جمع مستقیم) تکریختی ، ایزو مور فیسم از بتوی را تعیین و مشخص می سازد. بعبارت دیگر یک ایزو مور فیسم است که نگاشت کانونی مربوط به تجزیه است. فرض کنیم ایزومور فیسم معکوس باشد و قرار دهیم . آنگاه بر عکس فرض کنیم همریختی داریم که قرار می دهیم. باید نشان دهیم که (جمع مستقیم) اگر آنگاه که داریم: بنابراین که نشان دادیم که هر عصر از می تواند بصورت نوشته شود که و ، حال فرض کنیم که که می خواهیم نشان دهیم که و در نتیجه ثابت می کنیم که ( جمع مستقیم). برای ملاحظه می کنیم که اما به ازای عضو دلخواه از لذا و بنابراین و چون نتیجه می دهد که پس اثبات کامل می شود. نتیجه : هر اپی مور فیسم که در آن آزاد است. مستقیم است.برهانفرض کنیم نشانگر نگاشت همانی روی باشد. با استفاده از قضیه 3 می توان یک همریختی پیدا کرد، بطوریکه اگر دیاگرام جابجایی باشد. در نتیجه حال اثبات نتیجه با استفاده از قضیه3 بدست می آید. دنباله های همریختی هافرض کنیم یک دنباله3 جمله ای از مدولها و همریختی ها باشد. گوئیم یک صفر رشته است اگر یا اگر گوئیم دقیق است اگر بعنوان مثالهای مهم، یک تکریختی است اگر و تنها اگر دقیق باشد، همچنین یک اپی مور فیسم است و اگر و تنها اگر دقیق باشد.در حالت کلی، دنباله که ممکن است متناهی، نامتناهی یا نیم نامتناهی باشد، صفر رشته نامیده می شود اگر هر دسته سه تایی یک صفر رشته باشد؛ و دقیق نامیده می شود اگر هر دسته سه تایی دقیق باشد.اگر زیر مدولی از باشد آنگاه دنباله کانونی دقیق است.تعریف: نباله دقیق مستقیم یا شکافته نامیده می شود اگر جمعوند مستقیم باشد.بعنوان مثال اگر جمع مستقیم از به باشد، آنگاه دنباله کانونی دقیق شکافته می شود.همچنین هر دنباله دقیق شکل که در آن آزاد است، شکافته می شود.گزاره2:اگر دنباله مفروض از مدولها و همریختی باشد. آنگاه برای اینکه دنباله دقیق شکافته باشد، لازم و کافی است که همریختی های موجود باشد که: تذکر: ملاحظه ی می کنیم که با استفاده از قضیه 4 ، معادل این است که یک نمایش کامل از به عنوان جمع مستقیم باشد.برهان: فرض کنیم که یک دنباله دقیق شکافته باشد. آنگاه و ( جمع مستقیم) به ازای زیر مدول دلخواه از است.فرض کنیم همریختی های کانونی مربوط به این تجزیه مستقیم باشند آنگاه و ایزومورفیسم هستند. چون ایزومور فیسم های معکوس هستند اگر قرار دهیم آنگاه چون ( با استفاده از فرض)بعلاوه وبنابراین برعکس: فرض کنیم که همریختی های را داشته باشیم به طوری که برقرار باشد ابتدا نشان می دهیم که دقیق باشد. چون پس یک تکریختی است و چون پس یک اپی مور فیسم است. همچنین چون پس .فرض کنیم در این صورت بنابراین در نتیجه: لذا دقیق است. برای اینکه نشان دهیم شکافنده است، کافی است نشان دهیم که مستقیم است، و این از گزاره 1 چون بدست می آید.فرض کنیم که لذا و بنابراین که در نتیجه و بنابراین همریختی را که را به می نگارد در نظر می گیریم. این همریختی روی صفر می شود لذا یک همریختی را القا می کند که همریختی را در نظر می گیریم که بسادگی مشاهده می شود که این همریختی روی صفر می شود و لذا – همریختی زیر را القا می کند: که و ( عضو دلخواه) و حال چون داریم: در نتیجه یک همریختی بصورت القا می کند که هسته آن برابر است با اگر نشان دهیم همانی نشان داده ایم که یک منومورفیسم است و بنابراین برابر صفر است. بعبارت دیگر آن نتیجه می دهد که و این برهان را کامل می کند.فرض کنیم و قرار می دهیم آنگاه چون هر عضو حاصلجمع متناهی از اعضای به فرم است. کافی است نشان دهیم که داریم.بنابراین و لذا برهان قضیه تکمیل می شود. قضیه5: گیریم دنباله ای دقیق از مدولهای راست باشد و فرض کنیم یک مدول چپ آزاد باشد . آنگاه دنباله دقیق است. در نتیجه ی مشابه برای حالتی که نقش مدولهای راست چپ را عوض کنیم وجود دارد)برهان: استفاده از قضیه 4 کافی است نشان دهیم یک تکریختی است. فرض کنیم می خواهیم نشان دهیم. چون آزاد است، فرض کنیم پایه ای برای باشد آنگاه با توجه به نتیجه قضیه3 ، که برای تقریبا همه ی ها، لذا خواهیم داشت . و بنابراین برای تقریبا همه ی ها چون یک تکریختی است، بنابراین برای تقریبا همه ی ها و در نتیجه خواص اساسی قضیه6: نگاشت با تعریف یک یکریختی است. اگر جابجایی باشد یک همریختی است. برهانبدیهی است چون پس: بنابراین یک همریختی است بعلاوه اگر بناراین از به می رسیم و این نشان می دهد که یک تکریختی است.حال کافی است نشان دهیم پوشا( بروریختی) است.فرض کنیم آنگاه نگاشت یک همریختی است. برای این همریختی و این نشان می دهد که یک همریختی است. در آخر، فرض کنیم جابجایی، باشد و آنگاه یعنی فقط همریختی نیست بلکه همریختی هم است. فرض کنیم همریختی باشند و متغیری از باشد آنگاه یک خطی است(از بتوی ) در اینصورت یک همریختی است از بتوی بنابراین نگاشت به نظر می رسد که همریختی است و آنرا با نشان می دهیم. معمولا می نویسیم. وقتی یک حلقه ی جابجایی باشد، آنگاه یک همریختی از به است. ادامه خواندن مقاله اصول کلي درباره ي مدولها

نوشته مقاله اصول کلي درباره ي مدولها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تاريخچه ي مختصراز جوشکاري دستي قوس برقي(S.M.A.W)

$
0
0
 nx دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تاریخچه ی مختصراز جوشکاری دستی قوس برقی(S.M.A.W) قوس برقی در سال 1807توسط سرهمفری دیوی کشف شد ولی استفاده از آن در جوشکاری فلزات به یکدیگر هشتاد سال بعد از ین کشف ، یعنی در سال 1881 اتفاق افتاد. فردی به نام آگوست دیمری تنز در ین سال توانست با استفاده از قوس برقی و الکترود ذغالی صفحات نگهدارنده انباره باطری را به هم متصل نمید.بعد از آن یک روسی به نام نیکولاس دی بارنادوس با یک میله کربنی که دسته ی عیق داشت توانست قطعاتی را به هم جوش د هد. وی در سال 1887 اختراع خود را در انگلستان به ثبت رساند.ین قدیمی ترین اختراع به ثبت رسیده در عرصه جوشکاری دستی قوسی برقی می باشد.فریند جوشکا ری با الکترود کربنی در سالهی 1880و1890در اروپا و آمریکا رواج داشت ولی استفاده از ولت زیاد (100 تا 300ولت)و آمپر زیاد (600تا 1000آمپر)در ین فریند و فلز جوش حاصله که به علت ناخ الصیهی کربنی شکننده بود همه باعث می شد ین فریند با اقبال صنعت مواجه نشود.جهش از ین مرحله به مرحله فریند جوشکاری با الکترود فلزی در سال 1889 صورت گرفت.در ین سال یک محقق روس به نام اسلاویانوف و یک آمریکیی به نام چارلز کافین(بنیانگذار شرکت جنرال الکتریک)هرکدام جداگانه توانستند روش استفاده از الکترود فلزی در جوشکاری با قوس برقی را ابداع نمیند.در آغاز قرن بیستم جوشکاری دستی با قوس برقی مورد قبول صنعت واقع شد. علیرغم یرادهی فراوان(استفاده از مفتول لخت و بدون روکش)مورد استفاده قرار گرفت.در آمریکااز مفتول لخت که داری روکش نازکی از اکسید آهن که ماحصل زنگ خوردگی طبیعی و یا بخاطر پاشیدن عمدی آب بر روی کلافهی مفتول قبل از کشیده شدن نهیی بود استفاده می شد و گاهی ین مفتول لخت با آب آهک آغشته می شد تا در هر دو وضعیت بتواند ثبات قوس برقی را بهتر فراهم آورد.آقی اسکار کجل برگ سوئدی را بید پدر الکترودهی روکش دار مدرن شناخت وی ن خستین شخصی بود که مخلوطی از مواد معدنی و آلی را به منظور کنترل قوس برقی و خصوصیات مورد نظر از فلز جوش حاصله با موفقیت به کار برد.وی اختراع خود را در سال 1907 به ثبت رساند.ماشینهی جوشکاری با فعالیت هی فوق الذکر به روند تکاملی خود ادامه می دادند.در سالهی 1880 مجموعه ی از باطری پر شده به عنوان منبع نیرو در ماشین هی جوشکاری به کار گرفته شد. تا ینکه در سال 1907 نخستین دستگاه Generator جوشکاری به بازار آمریکا عرضه شد. جوشکاری با گاز یا شعله جوشکاری با گاز یا شعله یکی ازاولین روشهی جوشکاری معمول در قطعات آلومینیومی بوده و هنوز هم در کارگاههی کوچک در صنیع ظروف آشپزخانه و دکوراسیون و تعمیرات بکارمیرود. در ین روش فلاکس یا روانساز یا تنه کار بری برطرف کردن لیه اکسیدی بکار میرود.مزیا:سادگی فریند و ارزانی و قابل حمل و نقل بودن وسیل محدوده کاربرد:ورقهی نازک 8/0تا 5/1میلیمترمحدودیتها:باقی ماندن روانساز لابلی درزها و تسریع خوردگی – سرعت کم – منطقه H.A.Zوسیع است .قطعات بالاتر از 5/2میلیمتر را به دلیل عدم تمرکز شعله و افت حرارت بین روش جوش نمیدهند.حرارت لازم در ین روش از واکنش شیمییی گاز با اکسیژن بوجود می ید.حرارت توسط جابجیی و تشعشع به كار منتقل می شود. قدرت جابجیی به فشار گاز و قدرت تشعشع به توان چهارم درجه حرارت شعله بستگی دارد. لذا تغییر اندکی در درجه حرارت شعله می تواند میزان حرارت تشعشعی و شدت آنرا بمقدار زیادی تغییر دهد.درجه حرارت شعله به حرارت ناشی از احتراق و حجم اکسیژن لازم بری احتراق و گرمی ویژه و حج م محصول احتراق(گازهی تولید شده) بستگی دارد. اگر از هوا بری احتراق استفاده شود مقدار ازتی که وارد واکنش سوختن نمی شود قسمتی از حرارت احتراق راجذب کرده و باعث کاهش درجه حرارت شعله می شود.بنابرین تنظیم کامل گاز سوختنی و اکسیژن لازمه یجاد شعله بادرجه حرارت بالاست. گازهی سوختنی نظیر استیلن یا پروپان یا هیدروژن و گاز طبیعی نیز قابل استفاده است که مقدار حرارت احتراق و در نتیجه درجه حرارت شعله نیز متفاوت خاهد بود. در عین حال معمولترین گاز سوختنی گاز استیلن است.تجهیزات و وسیل اولیه ین روش شامل سیلندر گاز اکسیژن و سیلندر گاز استیلن یا مولد گاز استیلن و رگولاتور تنظیم فشار بری گاز و لوله لاستیکی انتقال دهنده گاز به مشعل و مشعل جوشکاری است.استیلن با فرمول C2H2 و بوی بد در فشار بالا ناپیدار و قابل انفجار است و نگهداری و حمل و نقل آن نیازبه رعیت و مراقبت بالا دارد.فشار گاز در سیلندر حدود psi 2200است و رگولاتورها ین فشار را تا زیر psi 15 پیین می آورند.و به سمت مشعل هدیت می شود.(در فشارهی بالا یمنی کافی وجود ندارد).توجه به ین نکته نیز ضروری است که اگر بیش از 5 مترمکعب در ساعت ازاستیلن استفاده شود از سیلندر استن بیرون خواند زد که خطرناک است.بعضی اوقات از مولدهی استیلن بری تولید گاز استفاده می شود. بر اساس ترکیب سنگ کاربید با آب گاز استیلن تولید میشود. CaC2 + 2 H2O = C2H2 + Ca(OH)2روش تولید گاز با سنگ کاربید به دو نوع کلی تفسیم میشود. 1-روشی که آب بر روی کاربید ریخته میشود.2-روشی که کاربید با سطح آب تماس حاصل میکند و باکم و زیاد شده فشار گاز سطح آب در مخزن تغییرمی کند. رگولاتورها(تنظیم کننده هی فشار) هم داری انواع گوناگونی هستند و بری فشارهی مختلف ورودی و خروجی مختلف طراحی شده اند.رگولاتورها داری دو فشارسنج هستند که یکی فشار داخل مخزن و دیگری فشار گاز خروجی را نشان میدهند. رگولاتورها در دو نوع کلی یک مرحله ی و دو مرحله ی تقسیم میشوند که ین تقسیم بندی همان مکانیزم تقلیل فشار است. ذکر جزییات دقیق رگولاتورها در ینجا میسر نیست اما اطلاع از فریند تنظیم فشار بری هر م هندسی لازم است(حتما پیگیر باشید). کار مشعل آوردن حجم مناسبی از گاز سوختنی و اکسیژن سپس مخلوط کردن آنها و هدیتشان به سوی نازل است تا شعله مورد نظر را یجاد کند. اجزا مشعل: الف-شیرهی تنظیم گاز سوختنی و اکسیژن ب-دسته مشعلج-لوله اختلاط د-نازل قابل ذکر ینکه طرحهی مختلفی درقسمت ورودی گاز به لوله اختلاط مشعل وجود دارد تا ماکزیمم حرکت اغتشاشی به مخلوط گازها داده شود و سپس حرکت گاز در ادامه مسیر در ادامه مشعل کندتر شده تا شعله ی آرام بوجود ید.در انتها یادآور می شود مطالب بسیار زیادی در ین خصوص وجود داشت که بدلیل عدم امکان نمیش تصاویر که عمدتا اسکن هم نشده اند بیش از ین به شرح و توضیح آنها نپرداختم.از جمله ین مطالب شناسیی نوع شعله(از لحاظ قدرت و کاربرد) بود.یا نشان دادن چ ند نوع رگولاتور از نمی شماتیک و ; . پیچیدگی((Distortionپیچیدگی و تغییر ابعاد یکی ازمشکلاتی است که در اثر اشتباه طراحی و تکنیک عملیات جوشکاری ناشی میشود. با فرض اجتناب از ورود به مباحث تئوریک تنها به ین مورد اشاره میکنیم که حین عملیات جوشکاری به دلیل عدم فرصت کافی بری توزیع یکنواختبار حرارتی داده شده به موضع جوش و سرد شدن سریع محل جوش انقباضی که میبیست در تمام قطعه پخش میشد به ناچار در همان محدوده خلاصه میشود و ین انقباض اگر در محلی باشد که از نظر هندسی قطعه زاویه دار باشد منجر به اعوجاج زاویه ی(Angular distortion) میشود.در نظر بگیرید تغییر زاویه ی هرچند کوچک در قطعات بزرگ و طویل چه یراد اساسی در قطعه نهیی یجاد می کند. حال اگر خط جوش در راستی طولی و یا عرضی قطعه باشد اعوجاج طولی و عرضی(Longitudinal shrinkage or Transverse shrinkage) نمیان میشود. اعوجاج طولی و عرضی همان کاهش طول قطعه نهیی میباشد. ین موارد هم بسیار حساس و مهم هستند.نوع دیگری از اعوجاج تاول زدن یا طبله کردن و یا قپه Bowing)) میباشد. ذکر یکی از تجربیات در ین زمینه شید مفید باشد. قطعه ی به طول 20 متر آماده ارسال بری نصب بود که بنا به خواسته ناظرمیبیست چند پاس دیگر در تمام طول قطعه جوش داده میشد.تا ساق جوش 2-3میلیمتر بیشتر شود.بعد از انجام ینکارکاهش 27میلیمتری در قطعه بوجود آمد. وین یعنی فاجعه .چون اصلاح کاهش طول معمولا امکان پذیر نیست و اگر هم با روشهی کارگاهی کلکی سوار کنیم تنها هندسه شکل رااصلاح کرده یم و چه بسا حین استفاده از قطعه آن وصله کاری توان تحمل بارهی وارده را نداشته باشد ویرادات بعدی نمیان شود.بهترین راه بری رفع ین یراد جلوگیری ازبروز Distortion است. و(طراح یا سرپرست جوشکاری خوب) کسی که بتواند پیچیدگی قطعه را قبل ازجوش حدس بزند و راه جلوگیری از آن راهم پیشنهاد بدهد. بعضی راهکارهی مقابله با اعوجاج:1- اندازه ابعاد را کمی بزرگتر انتخاب کرده ;بگذاریم هر چقدر که میخواهد در ضمن عملیات تغییر ابعاد و پیچیدگی در آن یجاد شود.پس از خاتمه جوشکاری عملیات خاص نظیر ماشین کاری;حرارت دادن موضعی و یا پرسکاری بری برطرف کردن تاب برداشتن و تصحیح ابعاد انجام میگیرد.2- حین طراحی و ساخت قطعه با تدابیر خاصی اعوجاج را خنثی کنیم.3- از تعداد جوش کمتر با اندازه کوچکتر بری بدست آوردن استحکام مورد نیاز استفاده شود.4-تشدید حرارت و تمرکز آن بر حوزه جوش در ینصورت نفوذ بهتری داریم و نیازی به جوش اضافه نیست.5- ازدیاد سرعت جوشکاری که باعث کمتر حرارت دیدن قطعه میشود.6- در صورت امکان بالا بردن ضخامت چراکه در قطعات با ضخامت کم اعوجاج بیشتر نمود دارد.7- تا حد امکان انجام جوش در دوطرف کار حول محور خنثی 8- طرح مناسب لبه مورد اتصال که اگر صحیح طراحی شده باشد میتواند فرضاً مصالح جوش را در اطراف محور خنثی پخش کند و تاحد زیادی از میزان اعوجاج بکاهد.9- بکار بردن گیره و بست و نگهدارنده باری مهار کردن انبساط و انقباض ناخواسته درقطعه عوامل مهم بوجود آمدن اعوجاج :1- حرارت داده شده موضعی , طبیعت و شدت منبع حرارتی و روشی که ین حرارت به کار رفته و همچنین نحوه سرد شدن 2- درجه آزادی یا ممانعت بکار رفته بری جلوگیری از تغییرات انبساطی و انقباظی. ین ممانعت ممکن است در طرح قطعه وجود داشته باشد و یا از طریق مکانیکی (گیره یا بست یا نگهدارنده و خالجوش)اعمال شود. 3- تنش هی پسماند قبلی در قطعات و اجزا مورد جوش گاهی اوقات موجب تشدید تنش هی ناشی از جوشکاری شده و در مواردی مقداری از ین تنش ها را خنثی میکند.4- خواص فلز قطعه کار واضح است که در شریط مساوی طرح اتصال(هندسه جوش) و جوشکاری مواردی مانند میزان حرارت جذب شده در منطقه جوش و چگونگی نرخ انتقال حرارت و ضریب انبساط حرارتی و قابلیت تغییر فرم پذیری و استحکام و بعضی خواص دیگر فلز مورد جوش تاثیر قابل توجهی در میزان تاب برداشتن دارد. مثلا در قطعات فولاد آستنیتی زنگ نزن مشکل پیچیدگی به مراتب بیشتر از فولاد کم کربن معمولی میباشد.توضیحاتی پیرامون WPS & PQR در نظر بگیرید در کارخانه ی بزرگ که تعداد زیادی پروژه در دست انجام است مسوول کنترل کیفی و یا ناظر هستیم. و با انواع و اقسام حالات جوشکاری برخورد میکنیم ;.انواع الکترودها، ورقها با ضخامتهای متفاوت، ماشینهی مختلف که تحت شریط خاصی تنظیم شده است ،جوشكاران كه اغلب به روش سنتی(بدون رعایت اصول علمی)جوشكاری میكنند را در نظر بگیرید. بهترین کار چک کردن کار با کتابچه ی است که به عنوان WPS (Welding Pr ocedure spcification)معروف است. هر چند کاربرد اصلی ین دفترچه بری پرسنل تولید است اما در واقع زبان مشترک تولید کننده و بازرس و ناظر میباشد که در بعضی مواقع کارفرماهی بزرگ خودشان WPSمورد قبول خود را به سازنده اریه میکنند و بنی بازرسی ها را بر اساس آن قرار میدهند. فکر میکنم تا حدودی مفهوم را ساده کرده باشم. استاندارد مرجعAWSَ حدود 170 نوع اتصال را با پوزیشنهی متفاوت معرفی کرده و انواع پارامترهی جوشکاری را بری تمامی انواع فریندها(SMAW-MIG/MAG-TIG-SAW-…)معرفی کرده ین متغیرها شامل محدوده ضخامت مجاز بری نوع اتصال –دامنه تغییرات مجاز بری آمپر- ولتاژ-قطر الکترود-نوع پودر-زاویه کونیک کردن-روش پیشگرم و پسگرم-و ; میباشد. که بخشی از وظیفه QC_MAN کنترل میزان تطابق روش جاری جوشکاری با روش مشخص شده در WPS است. در بعضی از موارد خاص که استاندارد روش خاصی اریه نداده اغلب یک طراح جوش بنا به تجربیات خود پروسیجری اریه میدهد. در بعضی شرکتهی بزرگ بری هر پروژه ی یک دفترچه WPS موجود است اما از آنجا که روشها و امکانات موجود هر کارخانه اغلب ثابت است لذا بنظر میرسد که نیازی به -WPS های متفاوت نباشد. و تجربه نشان داده که بری کارهی مشخص و ثابت بهتر است یک WPS تهیه شود و از تعدد یجاد مدارک و مستندات دست و پا گیر جلوگیری شود. یک WPS معمولی میتوانید در حدود 200-250 صفحه باشد.یعنی به همین تعداد اتصالات مختلف را نشان داده و روش جوشکاری مربوطه را توضیح داده است.PQR (Procedure Qualification Record)ابتدا توضیح کوتاهی در مورد خود PQR لازم است که بید گفت PQR نتیج آزمیشات مخرب و غیر مخرب در مورد یک نوع مشخص جوش است.که از طرف آزمیشگ اههی معتبر بید اریه شود.حال به ین سوال میرسیم که از کجا اعتبار یک WPS را بفهمیم؟ و مدیران خط تولید یا تضمین کیفیت و یا ناظران و کنترل کیفیت چطور از اعتبار WPS اطمینان حاصل میکنند؟قطعا آن قسمت از WPSکه از متن استاندارد استخراج ش ده نیاز به ینکار ندارد چراکه تمامی موارد پیشنهادی استاندارد هم حاصل تجربیات گروه زیادی از متخصصان بوده است و فلسفه استفاده از استاندارد کوتاه کردن مسیر تجربه است تا زودتر به نتیجه دلخواه برسیم.ولی جدا از نحوه برداشت ما از استاندارد در ستاندارد AWS مشخصا به ین موضوع اشاره شده که بری موارد پیشنهادی استاندارد نیازی به PQR نیست.اما بری آن مواردی که از استاندارد استخراج نشده و پیشنهاد واحد طراحی و یا مشاور طرح بوده بید حتما PQR تهیه شود. روش تهیه PQR:فرض کنیم نیاز داریم بری 70 نوع از انواع اتصالات PQR تهیه کنیم.یا بید 70نمونه تهیه کنیم؟ و یا ین کار عاقلانه است؟ مسلما خیر.بنابر جداول مربوط به تهیه نمونه بری PQR میتوان تعداد بسیار کمتری بری تییدیه روش جوشکاری (PQR) تهیه کرد به ین ترتی ب که در جداول مربوطه بنا بر تغییرات ضخامت قطعات در اتصالات شبیه به هم تعداد نمونه و نوع و تعداد آزمیشات بری آن نمونه معرفی شده. که پس از فرستادن قطعات به ازمیشگاههی ذیصلاح و گرفتن جواب مثبت میتوان به آن WPS اعتماد کرد و جوشکاری را آغاز کرد.مثال:فرض کنید دفترچه WPS را برای تهیه PQR در اختیار دارید.مراحل زیر بری تهیه PQRپیشنهاد میشود.1-اتصالاتی که در استاندارد وجود دارد را تنها با متن اس تاندارد مطابقت دهید تا چیزی از قلم نیفتاده باشد و تلرانسها دقیقا استخراج شده باشد و نظیر ین;2-در مورد اتصالات شبیه به هم با مراجع به استاندارد یکی از پرکاربردترین ضخامتها را انتخاب کنید.بری کارهی سازه ی و اتصال نوع Grooveفرض كنید که 45 نوع ضخامت مختلف به شما معرفی شده .بهترین کار ین است که با مراجعه به جداول استاندارد بهترین نمونه بری تهیه PQR انتخاب كنیم كه این بهترین انتخاب اغلب پرکاربردترین یا حساسترین اتصال است.مثلا Grooveبا ضخامت 30-30که بنابر جدول استاندارد میبینیم که ین نوع اتصال محدوده ضخامتیmm 3 تاmm 60 را با اعتبار میبخشد یعنی بری ضخامت 2 تا 60 دیگر نیازی به تهیه PQR نداریم و ی ن از مزیی استفاده از استاندارد است.3-حال که نمونه مورد نظر را انتخاب کردیم بید در ابعاد مشخص(طول و عرض) که باز هم در استاندارد آمده است آنرا تهیه کنیم و توسط یک جوشکار که داری کارت صلاحیت جوشکاری در حالت مربوطه(1G-2G-1F-2F و غیره) است جوشکاری انجام شود.4-قطعه مور نظر را به آزمیشگاههی معتبر ارسال میکنیم تا تحت تستهی مختلف قرار گیرد. ین تستها اغلب خمش کناره-رادیوگرافی-ماکرواچ-شکست و ; است.5-پس از اعلام نتیجه مثبت آزمیشگاه میتوان جوشکاری را آغاز نمود. نکاتی در مورد جوشکاری فولادهی ضدزنگ و ضدخ وردگیخصلت اصلی فولادهی استنلس(ضد زنگ) مقاومت در برابر زنگ خوردگی است (داشتن کرم بیش از 12% موید همین مطلب است).نیکل موجود در ین فولادها حتی به مقدار زیاد هم نمیتواند به تنهیی مقاومت در برابر خوردگی را زیاد کند.ولی خنثی سازی ین فولاد را تثبیت می کند و عموما عامل افزیش مقاومت به خوردگی موضعی(Pitting) است . به منظور اطمینان از تشکیل کاربیدهی پیدار که باعث افزیش مقاومت به خوردگی بین دانه ی میشود افزودن Ti و Nb به انواع معینی از فولادهی کرم-نیکل دار ضروری است. 1-فولادهی ضد زنگکرم و کربن عناصر اصلی ینگونه از فولادها را تشکیل میدهد. هر چند که مقدار کربن کمتر از 04/0درصد است تاثیر کرم بر استحکام کششی حتی در مقادیر 13 و 17و 20درصد بسیار ناچیز است. در حالیکه در مقادیر زیادتر کربن با عملیات حرارتی مناسب امکان دستیابی به استحکام کششی مناسب و عملیات مکانیکی مورد نظر فراهم میشود.با توجه به ریزساختار فولادهی کرم دار را به شرح زیر میتوان دسته بندی کرد:الف-فولادهی کرم دار-فریتی(12 تا 18 درصد کرم -1/0درصد کربن)ب- فولادهی کرم دار-نیمه فریتی(12 تا 14 درصد کرم -08/0 تا 12/0 درصد کربن)ج-فولادهی کرم دار-مارتنزیتی(12 تا 18 درصد کرم و بیش از 3/0 درصد کربن)د- فولادهی کرم دار-قابل عملیات حرارتی(12 تا 18 درصد کرم -15/0 تا 20/0 درصد کربن)ین دسته بندی را در مورد جوش پذیری نیز میتوان تکرار کرد. تحت شریط حرارتی نامناسب فولادهی فریتی(گروه الف) تمیل به تشکیل دانه هی درشت نشان میدهند. انرژی حرارتی ناشی از جوشکاری منجر به رشد دانه بندی میشود که نمیتوان آنرا با پس گرمیش برطرف نمود.در نتیجه کاربید رسوب میکند و در مرز دانه هی فریت باعث شکنندگی و کاهش شدید مقاومت به ضربه فلز جوش میشود.بری غلبه بر ین حالت بید از الکترود آستنیتی تثبیت شده با 19 درصد کرم و 9 درصد نیکل استفاده نمود.فلز جوش ی که بدین ترتیب حاصل میشود داری خاصیت آستنیتی و مقاومت به ضربه بالا است.فلز جوشی که بدین طریق حاصل میشود از نظر مقاومت به خوردگی مطابق فولددهی ضدزنگ فریتی میباشد اما از نظر ظاهر با فلز مبنا تفاوت رنگ دارد.در صورتیکه اجبار در یکرنگی باشد بید از فیلر متال مشابه( مثلا 18 درصد کرم به همراه کمی Ti)استفاده شود.Tiدر مقادیر جزیی نقش موثر در ریز دانه کردن فلز جوش دارد.بعلت رابطه گریز ناپذیر بین رشد دانه ها با از دست رفتن استحکام ضربه ی چاره ی جز کاستن از تنش هی حرارتی ناشی از عملیات جوشکاری وجود ندارد و بری نیل به ین منظور تمهیداتی نظیر الکترود با قطر کم و سرعت جوشکاری بیشتر و پیش گرمیش 200تا 300 درجه سانتیگراد بید به کار رود.پس گرمیش در حدود 700 تا 800 درجه سانتیگراد خاصیت استحکام به ضربه فلز جوش را بهبود میدهد.همچنین آنیلینگ(Annealing)به مدت کم نیز باعث تجمع کاربید شده و تا حدی شکنندگی فلز جوش را جبران میکند و همینطور به تنش گیری نیز کمک میکند. ولی ه رگز باعث رفع کامل درشت دانگی HAZ نمیشود.اقدامات مشابهی حین جوشکاری فولادهی نیمه فریتی و کوئنچ تمر شده با 12 تا 14 درصد کربن (دسته ب ) نیز ضروری است. میدانیم که سرد کردن سریع باعث تشکیل فاز شکننده مارتنزیتی میشود لذا ضرورت دارد که درجه حرارت قطعه حین انجام جوش بالا نگهداشته شود. قطعه کار ابتدا 300 تا 350 درجه پیش گرم میشود.درجه حرارت بین پاسی ((Inter pass 300 درجه مناسب است و از ین کمتر نبید شود.ضمنا قطعه کار بید بلافاصله در دمی 700 تا 760 درجه پس گرم شود.ین سیکل حرارتی در مجموع باعث یجاد فلز جوشی با ساختار یکنواخت و چقرمه در کل طول درز جوش میشود و خطر شکنندگی و رشد دانه ها را تا حدود زیادی مرتفع میکند.فولادهی کرم دار مارتنزیتی (دسته ج)معمولا قابل جوش نیستند و صرفا به منظور تعمیر و اصلاح عیوب جوشکاری بر روی آنها انجام میپذیرد. بری جوشکاری فولادهی کرم دار با 12 تا 14 درصد کرم مقدار کربن در فیلر متال نبید از 25/0درصد تجاوز کند.ین نوع فولاد در هوا سخت میشود.از ینرو هیچ اقدام پیشگیرانه موثری به منظور غلبه بر سخت شده HAZوجود ندارد.اما با اعمال پیش گرم زیاد که با پس گرم بلافاصله قطعه همراه باشد میتوان تاحدودی مشکل را برطرف کرد و سختی نامطلوب را در حد پیینی نگاه داشت.دمی پس گرم 750 تا 800 توصیه میشود و کمتر از ین دما ممکن است باعث تاثیر منفی در مقاومت به خوردگی شود. آنیلینگ در حرارتی بین650 تا 650 درجه ممکن است باعث رسوب کاربید و بروز خوردگی بین دانه ی شود. ادامه خواندن مقاله تاريخچه ي مختصراز جوشکاري دستي قوس برقي(S.M.A.W)

نوشته مقاله تاريخچه ي مختصراز جوشکاري دستي قوس برقي(S.M.A.W) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بازرسي چشمي جوش

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بازرسی چشمی جوش مقدمهدر بسیاری از برنامه های تدوین شده توسط سازنده جهت کنترل کیفیت جوش محصولات سازه ای در مهندسی عمران، از آزمون چشمی (Visual Test که باختصار VT نیز گفته می شود) به عنوان اولین تست و یا در بعضی موارد به عنوان تنها متد ارزیابی بازرسی فنی جوش، استفاده می شود. اگر آزمون چشمی در جوشکاری و اتصالات جوشی بطور مناسب اعمال شود، ابزار ارزشمندی می تواند واقع گردد. بعلاوه یافتن محل عیوب سطحی جوش، بازرسی چشمی می تواند بعنوان تکنیک فوق العاده کنترل پروسه برای کمک در شناسایی مسائل و مشکلات ما بعد از ساخت بکار گرفته شود. آزمون چشمی روشی برای شناسایی نواقص و معایب سطحی جوش در سازه می باشد. نتیجه حاصل شده، هر برنامه کنترل کیفیت که شامل بازرسی چشمی می باشد، باید محتوی یک سری آزمایشات متوالی انجام شده در طول تمام مراحل کاری جوش در ساخت سازه باشد. بدین گونه بازرسی چشمی سطوح معیوب جوشکاری شده که در مراحل ساخت اتفاق می افتد، میسر می شود. کشف و تعمیر این عیوب در زمان فوق، کاهش هزینه قابل توجهی را در بر خواهد داشت. بطوری که نشان داده شده است بسیاری از عیوبی که بعدها با روش های تست های پیشرفته تری کشف می شوند، با برنامه بازرسی چشمی قبل، حین و بعد از عملیات جوشکاری به راحتی قابل کشف می باشند. سازندگان فواید یک سیستم کیفیتی که بازرسی چشمی منظمی داشته است را بخوبی درک کرده اند. میزان تاثیر بازرسی چشمی جوش هنگامی بهتر می شود که یک سیستمی تمام مراحل پروسه جوشکاری (قبل، حین و بعد از جوشکاری) را بپوشاند و نهادینه شود.   بازدید یا بازرسی چشمی جوش (visual-weld-inspection) یکی از مهم‌ترین و پر‌کاربرد‌ترین روش‌های بازرسی است. بازرسی چشمی ساده و ارزان است و به دستگاههای گران احتیاج ندارد. بازرسی چشمی در هیچ زمانی نباید دست کم گرفته شود. بررسی نقشه های سفارش، قبل از ساخت نیز از اشتباهات اجتناب پذیر پرده بر می‌دارد. پی بردن به اشتباه و رفع نواقص طرح قبل از ساخت از دوباره کاری و اتلاف سرمایه جلوگیری می‌کند. از شرایط سطحی قطعه و ارزیابی دقیق ظاهر آن خیلی موارد مشخص می‌شود. بعضی از شرایط ظاهری می‌تواند تعیین کننده پذیرش یا عدم پذیرش قطعه شود به ویژه زمانی که اطلاعات بدست آمده از بازرسی چشمی با استفاده از روشهای دیگر بازرسی تکمیل گردد. برای کشف ناپیوستگی‌های غیر قابل مشاهده توسط چشم و یا ناپیوستگی‌های موجود در زیر سطح خارجی ممکن است نیاز به مراحل دیگر بازرسی باشد. به هر حال هر روش نوع بازرسی غیر مخرب (non-destructive inspection) که انجام شود، تنها پس از انجام کامل بازرسی چشمی انجام می‌پذیرد. برای بازرسی چشمی نور خیلی اهمیت دارد. زیرا بعضی از عیوب سطحی فقط زیر تابش نور صحیح (تابش نور تحت زاویه مناسب) آشکار می‌شوند. چراغ های بازرسی متعدد و متنوعی به بازار عرضه شده است. این چراغ ها می‌توانند شدت نور را به منظور ایجاد به‌ترین کنتراست (سایه روشن) جهت بازرسی چشمی موفقیت آمیز تنظیم نمایند. بازرسی چشمی جوش در دو شکل مختلف انجام می‌شود:1 بررسی چشمی ظاهر خارجی جوش: ظاهر جوش باید با ملزومات نقشه‌های مهندسی منطبق باشد و باید در مقایسه با به‌ترین جوش‌کاری ممکن انجام گردد. این کار قبل از همه باید به وسیله خود جوش‌کار انجام گیرد. جوش‌کاری باید به محصولی که از زیر دستش بیرون می‌آید افتخار کند. هر مساله‌ای که باعث شود که جوش از نتیجه ایده‌آل خود فاصله بگیرد، از چشم جوش‌کار دیده می‌شود و باید باعث شود که به دنبال افزایش مهارت جوش‌کاری خود برود. 2 بررسی طبق مدارک رسمی بازرس جوش: معمولا بازرس باید به صورت رسمی آموزش دیده و تایید شده باشد و حداقل توان بینایی مورد نیاز او به وسیله یک متخصص بینایی‌سنجی رسمی مورد بررسی، تایید و مستند شده باشد. بازرسی چشمی باید مطابق با روال تعریف شده رسمی انجام گیرد. زمانی که بازرسی چشمی جوش انجام می‌شود، بازرس مورد تایید جوش باید مطمئن شود که تمام ملزومات اسپک روند جوش‌کاری (welding procedure specification) یا WPS به درستی در نظر گرفته شده‌اند. این کار به وسیله چک کردن لیست آماده شده و تایید این که تمام عبارات تحقق یافته‌اند انجام می‌شود.بازرسان چشمی جوش باید از ملزومات کدها و استانداردها آگاه باشند، توانایی تشخیص مواد پایه و مصرفی را مطابق با مدارک و نشانه‌ها داشته باشند، ابعاد را اندازه‌گیری کنند و تلرانسها را کنترل نمایند، فیت‌آپ شدن مناسب، آماده‌سازی، فرآیند، محل‌ها، پیش‌گرمایش جوش و پارامتر‌های جوش‌کاری را در زمان لازم مورد بررسی قرار دهد. مواردی که به وسیله بازرسی چشمی قابل تشخیص هستند:بازرسی چشمی جوش، می‌تواند نقاط بحرانی را که در خواص خارجی قابل دیدن در تمام جوش‌ها به وجود می‌آید نشان دهد. بازرسی چشمی فقط عیوب ماکروسکوپی سطحی را کشف می‌نماید و آمادگی سطحی قطعه را برای آزمایشهای غیرمخرب بعدی نشان می‌دهد. این عیوب می‌توانند شامل ترکهای سطحی، ، شکل نادرست جوش و ، انحراف در اندازه باشند. وسایل مورد استفاده در بازرسی چشمی:برای انجام بازرسی چشمی مناسب، نیاز به نورپردازی کافی و احتمالا ذره‌بین کم قدرت داریم. سطوحی که برای دید بدون مانع قابل دست‌رسی نیستند نیاز به کمک اضافی مانند آینه (دندان‌پزشکی یا مانند آن)، بوراسکوپ (borescope) و ابزار باریکی که دارای نورپردازی و ذره‌بینی هستند و می‌توانند وارد منفذهای باریک شوند می‌باشد. برخی از وسایل متداول بازرسی چشمی به شرح زیر هستند:• ذره بین با بزرگ‌نمایی تا حدود 10 • وسایل اندازه‌گیری• الگو یا شابلن مخصوص• چراغ سیار یا چراغ قوه• بورسکوپ (borescope) اطلاعات عمومی .در بسیاری از برنامه های تدوین شده توسط سازنده جهت كنترل كیفیت محصولات،از آزمون چشمی به عنوان اولین تست و یا در بعضی موارد به عنوان تنها متد ارزیابی بازرسی ،استفاده می شود.اگر آزمون چشمی بطور مناسب اعمال شود،ابزار ارزشمندی می تواند واقع گردد.بعلاوه یافتن محل عیوب سطحی، بازرسی چشمی می تواند بعنوان تكنیك فوق العاده كنترل پروسه برای كمك در شناسایی مسائل و مشكلات مابعد ساخت بكار گرفته شود. آزمون چشمی روشی برای شناسایی نواقص و معایب سطحی می باشد.نتیجتا هر برنامه كنترل كیفیت كه شامل بازرسی چشمی می باشد،باید محتوی یك سری آزمایشات متوالی انجام شده در طول تمام مراحل كاری در ساخت باشد.بدین گونه بازرسی چشمی سطوح معیوب كه در مراحل ساخت اتفاق می افتد،میسر میشود. كشف و تعمیر این عیوب در زمان فوق،كاهش هزینه قابل توجهی را در بر خواهد داشت.بطوری كه نشان داده شده است بسیاری از عیوبی كه بعدها با روشهای تست پیشرفته تری كشف می شوند،با برنامه بازرسی چشمی قبل،حین و بعد از جوشكاری به راحتی قابل كشف می باشند.سازندگان فایده یك سیستم كیفیتی كه بازرسی چشمی منظمی داشته است را بخوبی درك كرده اند. میزان تاثیر بازرسی چشمی هنگامی بهتر می شود كه یك سیستمی كه تمام مراحل پروسه جوشكاری(قبل،حین و بعد از جوشكاری) را بپوشاند،نهادینه شود. قبل از جوشكاری. قبل از جوشكاری ،یك سری موارد نیاز به توجه بازرس چشمی دارد كه شامل زیر است:مرور طراحی ها و مشخصاتچك كردن تاییدیه پروسیجرها و پرسنل مورد استفادهبنانهادن نقاط تست نصب نقشه ای برای ثبت نتایجمرور مواد مورد استفادهچك كردن ناپیوستگی های فلز پایهچك كردن فیت آپ و تراز بندی اتصالات جوشچك كردن پیش گرمایی در صورت نیاز اگر بازرس توجه بسیار دقیقی به این آیتم های مقدماتی بكند،می تواند از بسیاری مسائل كه بعدها ممكن است اتفاق بیافتد،جلوگیری نماید.مساله بسیار مهم این است كه بازرس باید بداند چه چیزهایی كاملا مورد نیاز می باشد.این اطلاعات را می توان از مرور مستندات مربوطه بدست آورد.با مرور این اطلا عات،سیستمی باید بنا نهاده شود كه تضمین كند ركوردهای كامل و دقیقی را می توان بطور عملی ایجاد كرد. نقاط نگهداری.باید بنا نهادن نقاط تست یا نقاط نگهداری جایی كه آزمون باید قبل از تكمیل هر گونه مراحل بعدی ساخت انجام شود، در نظر گرفته شود. این موضوع در پروژه های بزرگ ساخت یا تولیدات جوشكاری انبوه،بیشترین اهمیت را دارد. روشهای جوشكاری. مرحله دیگر مقدماتی این است كه اطمینان حاصل كنیم آیا روشهای قابل اعمال جوشكاری ،ملزومات كار را برآورده می سازند یا نه؟مستندات مربوط به تایید یا صلاحیت های جوشكاران هر كدام بطور جداگانه باید مرور شود.طراحی ها و مشخصات معین می كند كه چه فلزهای پایه ای باید به یكدیگر متصل شوند و چه فلز پركننده باید مورد استفاده قرار گیرد.برای جوشكاری سازه و دیگر كاربردهای بحرانی،جوشكاری بطور معمول بر طبق روشهای تایید شده ای كه متغیرهای اساسی پروسه را ثبت می كنند و بوسیله جوشكارانی كه برای پروسه ،ماده و موقعیتی كه قرار است جوشكاری شود،تایید شده اند،انجام می گیرد.در بعضی موارد مراحل اضافی برای آماده سازی مواد مورد نیاز می باشد.بطور مثال در جاهایی كه الكترودهای از نوع كم-هیدروژن مورد نیاز باشد،وسایل ذخیره آن باید بوسیله سازنده در نظر گرفته شود. موادپایه. قبل از جوشكاری ، شناسایی نوع ماده و یك تست كامل از فلزات پایه ای مربوطه باید انجام گیرد.اگر یك ناپیوستگی همچون جدالایگی صفحه ای وجود داشته باشد و كشف نشده باقی بماند روی صحت ساختاری كل جوش احتمال تاثیر دارد.در بسیاری از اوقات جدالایگی در طول لبه ورقه قابل رویت می باشد بخصوص در لبه هایی كه با گاز اكسیژن برش داده شده است. مونتاژ اتصالات. برای یك جوش،بحرانی ترین قسمت ماده پایه،ناحیه ای است كه برای پذیرش فلز جوشكاری به شكل اتصال،آماده سازی می شود.اهمیت مونتاژ اتصالات قبل از جوشكاری را نمی توان به اندازه كافی تاكید كرد.بنابراین آزمون چشمی مونتاژ اتصالات از تقدم بالایی برخوردار است. مواردی كه قبل از جوشكاری باید در نظر گرفته شود شامل زیر است: زاویه شیار (Groove angle)دهانه ریشه (Root opening)ترازبندی اتصال (Joint alignment)پشت بند (Backing) الكترودهای مصرفی (Consumable insert)تمیز بودن اتصال (Joint cleanliness)خال جوش ها (Tack welds)پیش گرم كردن (Preheat) هر كدام از این فاكتورها رفتار مستقیم روی كیفیت جوش بوجود آمده،دارند.اگر مونتاژ ضعیف باشد،كیفیت جوش احتمالا زیر حد استاندارد خواهد بود.دقت زیاد در طول اسمبل كردن یا سوار كردن اتصال می تواند تاثیر زیادی در بهبود جوشكاری داشته باشد.اغلب آزمایش اتصال قبل از جوشكاری عیوبی را که در استاندارد محدود شده اند را آشكار می سازد،البته این اشکالات ،محلهایی می باشند كه در طول مراحل بعدی بدقت می توان آنها را بررسی كرد.برای مثال،اگر اتصالی از نوع T (T-joint) برای جوشهای گوشه ای(Fillet welds)، شكاف وسیعی از ریشه نشان دهد،اندازه جوش گوشه ای مورد نیاز باید به نسبت مقدار شكاف ریشه افزوده شود. بنابراین اگر بازرس بداند چنین وضعیتی وجود دارد،مطابق به آن ،نقشه یا اتصال جوش باید علامت گذاری شود، و آخرین تعیین اندازه جوش به درستی شرح داده شود. حین جوشكاری. در حین جوشكاری،چندین آیتم وجود دارد كه نیاز به كنترل دارد تا نتیجتا جوش رضایتبخشی حاصل شود.آزمون چشمی اولین متد برای كنترل این جنبه از ساخت می باشد.این می تواند ابزار ارزشمندی در كنترل پروسه باشد.بعضی از این جنبه های ساخت كه باید كنترل شوند شامل موارد زیر می باشد: (1) كیفیت پاس ریشه جوش()weld root bead(2) آماده سازی ریشه اتصال قبل از جوشكاری طرف دوم(3) پیش گرمی و دماهای میان پاسی(4) توالی پاسهای جوش (5) لایه های بعدی جهت كیفیت جوش معلوم(6) تمیز نمودن بین پاسها(7) پیروی از پروسیجر كاری همچون ولتاژ،آمپر،ورود حرارت،سرعت. هر كدام از این فاكتورها اگر نادیده گرفته شود سبب بوجود آمدن ناپیوستگی هایی می شود كه می تواند كاهش جدی كیفیت را در بر داشته باشد. پاس ریشه جوش. شاید بتوان گفت بحرانی ترین قسمت هر جوشی پاس ریشه جوش می باشد.مشكلاتی كه در این نقطه وجود دارد;در نتیجه بسیاری از عیوب كه بعدها در یك جوش كشف می شوند مربوط به پاس ریشه جوش می باشند.بازرسی چشمی خوب روی پاس ریشه جوش می تواند بسیار موثر باشد.وضعیت بحرانی دیگر ریشه اتصال در درزهای جوش دو طرفه هنگام اعمال جوش طرف دوم بوجود می آید. این مساله معمولا شامل جداسازی سرباره(slag) و دیگر بی نظمی ها توسط تراشه برداری(chipping)،رویه برداری حرارتی(thermal gouging) یا سنگ زنی(grinding) می باشد.وقتی كه عملیات جداسازی كاملا انجام گرفت آزمایش منطقه گودبرداری شده قبل از جوشكاری طرف دوم لازم است.این كار به خاطر این است كه از جداشدن تمام ناپیوستگی ها اطمینان حاصل شود.اندازه یا شكل شیار برای دسترسی راحت تر به تمام سطوح امكان تغییر دارد.پیش گرمی و دماهای بین پاس. پیش گرمی و دماهای بین پاس می توانند بحرانی باشند و اگر تخصیص یابند قابل اندازه گیری می باشند.محدودیت ها اغلب بعنوان می نیمم،ماكزیمم و یا هر دو بیان می شوند.همچنین برای مساعدت در كنترل مقدار گرما در منطقه جوش،توالی و جای تك تك پاسها اهمیت دارد .بازرس باید ازاندازه و محل هر تغییر شكل یا چروكیدگی(shrinkage) سبب شده بوسیله حرارت جوشكاری آگاه باشد. بسیاری از اوقات همزمان با پیشرفت گرمای جوشكاری اندازه گیری های تصحیحی گرفته می شود تا مسائل كمتری بوجود آید.   آزمایش بین لایه ای . برای ارزیابی كیفیت جوش هنگام پیشروی عملیات جوشكاری،بهتر است كه هر لایه بصورت چشمی آزمایش شود تا از صحت آن اطمینان حاصل شود.همچنین با این كار می توان دریافت كه آیا بین پاسها بخوبی تمیز شده اند یا نه؟ با این عمل می توان امكان روی دادن ناخالصی سرباره در جوش پایانی را كاهش داد.بسیاری از این گونه موارد احتمالا در دستورالعمل جوشكاری اعمالی،آورده شده اند.در این گونه موارد،بازرسی چشمی كه در طول جوشكاری انجام می گیرد اساسا برای كنترل این است كه ملزومات روش جوشكاری رعایت شده باشد. بعد از جوشكاری. بسیاری از افراد فكر می كنند كه بازرسی چشمی درست بعد از تكمیل جوشكاری شروع می شود.به هر حال اگر همه مراحلی كه قبلا شرح داده شد،قبل و حین جوشكاری رعایت شده باشد،آخرین مرحله بازرسی چشمی به راحتی تكمیل خواهد شد.از طریق این مرحله از بازرسی نسبت به مراحلی كه قبلا طی شده و نتیجتا جوش رضایت بخشی را بوجود آورده اطمینان حاصل خواهد شد. بعضی از مواردی كه نیاز به توجه خاصی بعد از تكمیل جوشكاری دارند عبارتند از:(1) ظاهر جوش بوجود آمده(2) اندازه جوش بوجود آمده(3) طول جوش(4) صحت ابعادی(5) میزان تغییر شكل(6) عملیات حرارتی بعد از جوشكاریهدف اساسی از بازرسی جوش بوجود آمده در آخرین مرحله این است كه از كیفیت جوش اطمینان حاصل شود. بنابراین آزمون چشمی چندین چیز مورد نیاز می باشد.بسیاری از كدها و استانداردها میزان ناپیوستگی هایی كه قابل قبول هستند را شرح می دهد و بسیاری از این ناپیوستگی ها ممكن است در سطح جوش تكمیل شده بوجود آیند. ناپیوستگی ها . بعضی از انواع ناپیوستگی هایی كه در جوشها یافت می شوند عبارتند از:(1) تخلخل(2) ذوب ناقص(3) نفوذ ناقص در درز(4) بریدگی(سوختگی) كناره جوش(5) رویهم افتادگی(6) تركها(7) ناخالصی های سرباره(8) گرده جوش اضافی(بیش از حد) در حالی كه ملزومات كد امكان دارد مقادیر محدودی از بعضی از این ناپیوستگی ها را تایید نماید ولی عیوب ترك و ذوب ناقص هرگز پذیرفته نمی شود. برای سازه هایی كه تحت بار خستگی و یا سیكلی (Cyclic) می باشند، خطر این ناپیوستگی های سطحی افزایش می یابد. در اینگونه شرایط،بازرسی چشمی سطوح ،پر اهمیت ترین بازرسی است كه می توان انجام داد.وجود سوختگی كناره (Undercut)،رویهم افتادگی(Overlap) و كنتور نامناسب سبب افزایش تنش می شود؛ بار خستگی می تواند سبب شكستهای ناگهانی شود كه از این تغییر حالتهایی كه بطور طبیعی روی می دهد، زیاد می شود.به همین خاطر است كه بسیاری اوقات كنتور مناسب یك جوش می تواند بسیار با اهمیت تر از اندازه واقعی جوش باشد،زیرا جوشی كه مقداری از اندازه واقعی كمتر باشد،بدون ناخالصی ها و نامنظمی های درشت،می تواند بسیار رضایت بخش تر از جوشی باشد كه اندازه كافی ولی كنتور ضعیفی داشته باشد. برای تعیین اینكه مطابق استاندارد بوده است ،بازرس باید كنترل كند كه آیا همه جوشها طبق ملزومات طراحی از لحاظ اندازه و محل(موقعیت) صحیح می باشند یا نه؟اندازه جوش گوشه ای(Fillet) بوسیله یكی از چندین نوع سنجه های جوش برای تعیین بسیار دقیق و صحیح اندازه تعیین می شود. در مورد جوشهای شیاری(Groove) باید از لحاظ گرده جوش مناسب دو طرف درز را اندازه گیری كرد.بعضی از شرایط ممكن است نیاز به ساخت سنجه های جوش خاص داشته باشند. عملیات حرارتی بعد از جوشكاری. به لحاظ اندازه،شكل، یا نوع فلز پایه ممكن است عملیات حرارتی بعد از جوش در روش جوشكاری اعمال شود.این كار فقط از طریق اعمال حرارت(گرما) در محدوده دمایی بین پاس یا نزدیك به دمای آن ،صورت می گیرد تا از لحاظ متالورژیكی خواص جوش بوجود آمده را كنترل نمود. حرارت دادن در درجه حرارت دمای بین پاس،ساختار بلوری را به استثناء موارد خاص تحت تاثیر قرار نمی دهد.بعضی از حالات ممكن است نیاز به عملیات تنش زدایی حرارتی داشته باشند.بطوری كه قطعات جوش خورده بتدریج در یك سرعت مشخص تا محدوده تنش زدایی تقریبا °F1100 تا F °1200 (590 تا 650 درجه سانتی گراد) برای اكثر فولادهای كربنی گرما داده می شود.بعد از نگهداری در این دما به مدت یك ساعت برای هر اینچ از ضخامت فلز پایه،قطعات جوش خورده تا دمای حدود °F600 (315 درجه سانتی گراد) در یك سرعت كنترل شده سرد می شود. بازرس در تمام این مدت مسئولیت نظارت بر انجام كار را دارد تا از صحت كار انجام شده و تطابق با ملزومات روش كار اطمینان حاصل نماید. آزمایش ابعاد پایانی. اندازه گیری دیگری كه كیفیت یك قطعه جوشكاری شده را تحت تاثیر قرار می دهد صحت ابعادی آن می باشد. اگر یك قسمت جوشكاری شده بخوبی جفت و جور نشود،ممكن است غیر قابل استفاده شود اگرچه جوش دارای كیفیت كافی باشد.حرارت جوشكاری ، فلز پایه را تغییر شكل داده و می تواند ابعاد كلی اجزاء را تغییر دهد.بنابراین، آزمایش ابعادی بعد از جوشكاری ممكن است برای تعیین متناسب بودن قطعات جوشكاری شده برای استفاده موردنظر مورد نیاز واقع شود. قبل از عملیات جوشکاریمواردی که قبل از جوشکاری نیاز به توجه بازرسی فنی به روش چشمی دارد بصورت زیر است:مرور طراحی ها و مشخصاتWPS چک کردن تاییدیه پروسیجرها و پرسنل مورد استفادهPQR بنانهادن نقاط تستنصب نقشه ای برای ثبت نتایجمرور مواد مورد استفادهچک کردن ناپیوستگی های فلز پایهچک کردن فیت آپ و تراز بندی اتصالات جوشچک کردن پیش گرمایی در صورت نیاز اگر بازرس جوش توجه بسیار دقیقی به این آیتم های مقدماتی داشته باشد، به طور یقین می تواند از بسیاری مسائل که بعدها ممکن است اتفاق بیافتد، جلوگیری نماید. مساله بسیار مهم این است که بازرس فنی باید بداند چه چیزهایی کاملا مورد نیاز می باشد. این اطلاعات را می توان از مرور مستندات مربوطه بدست آورد. با مرور این اطلاعات، سیستمی باید بنا نهاده شود که تضمین کند رکوردهای کامل و دقیقی را می توان بطور عملی ایجاد کرد. پس بازرس علاوه بر دانش بازرسی فنی نیز می بایست در مورد هدف جوش و محل های استفاده دانش لازم و کافی نیز داشته باشد، به عنوان مثال یک بازرس فنی جوش در سازه علاوه بر دانش فنی جوش می باست دانش مهندسی عمران نیز داشته باشد تا بتواند با شناخت خود از سازه و شناسایی نقاط حساس و بحرانی توجه بیشتری بر بازرسی خود در این نواحی داشته باشد. نقاط نگهداریباید بنا نهادن نقاط تست یا نقاط نگهداری جایی که آزمون باید قبل از تکمیل هر گونه مراحل بعدی ساخت انجام شود، در نظر گرفته شود. این موضوع در صنعتی سازی، پروژه های بزرگ ساخت یا تولیدات جوشکاری انبوه، بیشترین اهمیت را دارد. روشهای جوشکاریمرحله دیگر مقدماتی این است که اطمینان حاصل کنیم آیا روش های قابل اعمال جوشکاری، ملزومات کار را برآورده می سازند یا نه؟ مستندات مربوط به تایید یا صلاحیت های جوشکاران هر کدام بطور جداگانه باید مرور شود. طراحی ها و مشخصات معین می کند که چه فلزهای پایه ای باید به یکدیگر متصل شوند و چه فلز پرکننده باید مورد استفاده قرار گیرد.برای جوشکاری سازه و دیگر کاربردهای بحرانی،جوشکاری بطور معمول بر طبق روش های تایید شده ای که متغیرهای اساسی پروسه را ثبت می کنند و بوسیله جوشکارانی که برای پروسه، ماده و موقعیتی که قرار است جوشکاری شود، تایید شده اند، انجام می گیرد. در بعضی موارد مراحل اضافی برای آماده سازی مواد مورد نیاز می باشد. بطور مثال در جاهایی که الکترودهای از نوع کم هیدروژن مورد نیاز باشد، وسایل و ابزار ذخیره آن باید بوسیله سازنده در نظر گرفته شود. موادپایهقبل از جوشکاری ، شناسایی نوع ماده و یک تست کامل از فلزات پایه ای مربوطه باید انجام گیرد. اگر یک ناپیوستگی همچون جدالایگی صفحه ای وجود داشته باشد و کشف نشده باقی بماند روی صحت ساختاری کل جوش تاثیر دارد. در بسیاری از اوقات جدالایگی در طول لبه ورقه قابل رویت می باشد بخصوص در لبه هایی که با گاز اکسیژن برش داده شده است. ادامه خواندن مقاله بازرسي چشمي جوش

نوشته مقاله بازرسي چشمي جوش اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي

$
0
0
 nx دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی قسمت چهارم: سیاست های ارزیتصحیح نظام ارزی کشور مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، رفرم بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. انجام این امور در چارچوب مناسبات حاکم بر کشور اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود. در پی تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، در مارس 2002 سیستم چند نرخی ارز در ایران برچیده شد و جای خود را به یک سیستم تک نرخی شناور داد که قرار است بر مبنای موازین اقتصادی اداره شود! اما متجاوزاز بیست سال سیاست ارزی ج.ا. خسارات هنگفتی بر اقتصاد ایران وارد آورد. این سیاست بخاطر ماجراجویی های سیاسی رژیم و بی کفایتی مدیریت اقتصادی آن بر کشور تحمیل شد، وبه دلیل ماهیت رانت خواری و رانت دهی نظام سیاسی رژیم گسترش و تداوم یافت. سیاست ارزی ج.ا. از یکسو موجب گسترش و تشدید ناکارآیی در بخش های تولیدی، تخصیص نا مطلوب منابع، نا به هنجاری ساختار تولید، نا به هنجاری الگوی مصرف، تضعیف تولیدات داخلی، تضعیف صادرات غیر نفتی، رشد بیمارگونه بخش تجاری، و اتلاف انبوه منابع اقتصادی شده، و از سوی دیگر فساد اقتصادی و اداری پ ر دامنه و بیسابقه ای را پدید آورده است. این سیاست، در کلیت خود نظام اقتصادی کشور را تبدیل به سیستمی بس نا به هنجار کرده که برون رفت از آن مستلزم یک تلاش ملی وسال ها ممارست است. موفقیت سیستم ارزی جدید مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصا دی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، اصلاح بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. در غیر این صورت، سیاست جدید پایدار و موثر نخواهد بود. در سیستم چند نرخی گذشته بطور متوسط متجاوز از %80 درآمد ارزی دولت با نرخی نزدیک به یک پنجم نرخ بازار در اختیار موسسات دولتی و نهادهای انقلابی گذاشته میشد. در سیستم تک نرخی جدید این موسسات ارز خود را به قیمت بازار تامین میکنند، اما ما به تفاوت بین نرخ بازار و نرخ رسمی گذشته به آنها پرداخت میشود. بدون کاهش این یارانه ها، سیستم ارزی جدید عمدتا یک شگرد حسابداری محسوب خواهد شد که تنها هزینه یارانه هایی را که قبلا بطور ضمنی پرداخت میشد، اکنون آشکار میسازد. سیستم چند نرخیروی کار آمدن ج.ا. همراه بود با بحران ارزی، که به دلیل اتخاذ سیاست های اقتصادی نا مناسب، و به دنبال آن اشغال سفارت آمریکا، تحریم اقتصادی آمریکا، و سپس جنگ ایران و عراق ابعادی غیر قابل کنترل یافت. لذا، طی دهه هشتاد سیاست ارزی ج.ا. عبارت بود از انحلال بازار آزاد، ثابت (فیکس) کردن نرخ برابری ریال، و تخصیص منابع ارزی از طریق دستگاه اداری دولت و کنترل مرکزی تجارت خارجی. طی دهه 90، پس از پایان جنگ عراق، دولت ج.ا. طی چند مرحله اقدام به ساده کردن نظام ارزی کشور و ابقا تدریجی مکانیزم بازا ر آزاد کرد. با اینهمه، طی این دهه نظام ارزی همچنان یک سیستم چند نرخی باقیماند، همراه با کنترل شدید واردات و مبادلات ارزی، که میزان پیچیدگی و محدودیت های آن در واکنش به شرایط داخلی و خارجی، به ویژه نوسانات قیمت نفت، تغییر میکرد. در 21 ژانویه 1991 دولت تعداد نرخ های رسمی (دولتی) ارز را از 7 نرخ به 3 نرخ تقلیل داد که عبارت بودند از: 1 نرخ رسمی 70 ریال در برابر یک دلار آمریکا برای صادرات نفتی، واردات کالاهای ضروری، واردات پروژه های استراتژیک، پرداخت بدهی های خارجی، و ارز دانشجویی2 نرخ رقابتی 600 ریال برای هر دلار برای واردات کالاهای سرمایه ای، لوازم تولید، مواد خام و کالاها و خدمات تولیدی که شامل ارز رسمی نمیشدند3 نرخ شناور که توسط بانک ها، بر مبنای نرخ آزاد تعیین میشد برای صادرات غیر نفتی، واردات غیر ضروری و خدمات علاوه بر سه نرخ رسمی، یک نرخ ارز آزاد نیز معرفی شد، که توسط بازار آزاد تعیین، و برای انجام سایر مبادلات آزادانه خرید و فروش میشد. در 21 مارس 1993 دولت سه نرخ رسمی فوق الذکر را حذف، و یک نر خ نیمه شناور واحد را جایگزین آنها کرد. همزمان بسیاری از محدودیت های ارزی و وارداتی نیز کنار گذاشته شد. سطح نرخ جدید، که ابتدا برابر 1500 ریال در مقابل دلار آمریکا اعلام شد، بصورت روزانه توسط بانک مرکزی تعیین واعلان میگردید. نرخ جدید بخش قابل ملاحظه ای از پرداخت های ارزی، یعنی پرداخت های مربوط به بدهی های خارجی و واردات ضروری را شامل نمیشد، که همچنان بر مبنای نرخ رسمی دلاری 70 ریال انجام میگرفتند. با اینهمه، به علت افزایش فشار بدهی های خارجی و رشد بیرویه واردات، و متعاقبا کاهش قیمت نفت، سیاست جدید دوام نیآورد. در دسامبر 1993، برای مقابله با این ضعیت، دولت مجبور شد نرخ رسمی را در سطح بالاتر، یعنی دلاری 1750 ریال ابقا کند. در مه 1994 یک نرخ رسمی جدید، موسوم به نرخ صاداراتی، نیز به بازار ارز اضافه شد، که در سطح 2345 ریال در برابر دلار آمریکا، تمام مبادلات مربوط به صادرات غیر نفتی و اردات غیر ضروری را شامل میشد. در سال بعد، افزایش نرخ تورم و تشدید تحریم اقتصادی آمریکا موجب کاهش ارزش ریال شد. در مه 1995، نرخ صادراتی به 3000 ریال، و نرخ بازار آزاد به 6200 ریال افزایش یافت. در جولای 1997، بانک مرکزی اقدام به عرضه اوراق ارزی در بازار بورس تهران کرد. به این ترتیب نرخ جدید دیگری، موسوم به نرخ بورس تهران، وارد بازار ارز شد، که سطح آن در ابتدای کار نزدیک به 5000 ریال در برابر دلار آمریکا بود. در دو سال اول، که درآمد نفت پایین بود، بانک مرکزی نتوانست مقدار ارزی را که برای تامین سطح تقاضا لازم بود به بازار بورس عرضه کند. لذا، برای کنترل فشار تقاضا اقدام به سهمیه بندی ارز کرد. وارد کنندگان، حتی آنها که دارای پروانه رسمی بودند، میبایست مدتی طولانی منتظر بمانند تا اعتبار نامه ارزی لازم را دریافت کنند. در نتیجه، اضافه قیمت ارز آزاد به نرخ بورس تهران از %20 به %50 افزایش یافت. بالاخره، در سا ل 1999 بانک مرکزی مجبور شد تا قیمت ارز را در دو مرحله، %20 در مارس 1999 و %16 در مه 1999 افزایش دهد. در مجموع، طی سال مالی 99/1998 قیمت دلار در بازار بورس تهران %42، ودر سال 2000/1999 %20 افزایش یافت. بین جولای 97 و مارس 2000، در ایران چهار نرخ رسمی وجود داشت که عبارت بودند از:1 نرخ رسمی، که بین 1736 تا 1767 ریال در برابر دلار آمریکا نوسان میکرد، و برای پرداخت بدهی های خارجی، واردات ضروری، و کلیه واردات موسسات دولتی و نهادها بک ار میرفت2 نرخ صادراتی، برابر 3000 ریال در مقابل دلار، برای صادرات غیر نفتی 3 نرخ بورس تهران، یک نرخ نیمه شناور که در سال 2000 حول 8000 ریال نوسان میکرد و برای سایر واردات بکار میرفت4 نرخ بین بانکی یا مذاکره ای که توسط بانک ها، برای انجام مبادلات بین بانکی مذاکره و تعیین میشد. این نرخ در اواخر 1998 و اوایل 1999 که عرضه ارز در بازار بورس تهران کم بود و سهمیه بندی میشد، به میزان قابل ملاحظه ای بالاتر از نرخ ارز بورس تهران بود. اما در سال 2000 که عرضه ارز در بورس تهران افزایش یافت، با فاصله کمی حول نرخ ارز بورس تهران نوسان میکرد.علاوه بر چهار نرخ رسمی فوق، ارز توسط صراف های رسمی، به قیمت کمی بالاتر از نرخ بورس تهران نیز خرید و فروش میشد. همچنین یک بازار سیاه وجود داشت که توسط صراف های غیر رسمی کنترل میشد، و عمدتا مبادلات غیر رسمی و قاچاق را در بر میگرفت. بین مه 1999 و مارس 2000 بانک مرکزی توانست با استفاده از افزایش ق یمت نفت عرضه ارز را در بازار بورس تهران افزایش دهد و نرخ دلار را در این بازار حول 8000 ریال تثبیت کند. به این ترتیب، فزونی نرخ ارز آزاد به نرخ ارز بورس تهران به %2 کاهش یافت، و به تدریج وارداتی که قبلا به قیمت ارز صادراتی انجام میگرفت به ارز بورس تهران منتقل شد. در مارس 2000 نرخ ارز صادراتی حذف، و نرخ بورس تهران به نرخ غالب برای انجام مبادلات بخش خصوصی تبدیل شد. طی سال مالی 2002/2001، نرخ رسمی تورم بطور متوسط نزدیک به %12 بود، و دولت، به علت افزایش قیمت نفت، دارای درآمد ارزی قابل ملاحظه ای بود . لذا، بانک مرک زی توانست نوسانات نرخ ارز بورس تهران را همچنان حول 8000 ریال حفظ کند. برای آنکه بتوان در پس این ساختار بغرنج و تغییرات پی در پی ویژه گی های برجسته سیاست ارزی ج.ا. را در یافت، میبایست به سهم بخش دولتی در تخصیص منابع ارزی، و عملکرد آن در برابر نوسانات درامد ارزی نفت توجه کرد. به علت رشد بیرویه بخش دولتی سهم بسیار بزرگی از درآمد ارزی کشور به بخش دولتی تخصیص داده میشود. بعلاوه، به علت پایین بودن کارایی و نا به هنجاری های ساختاری، بخش دولتی هنگام کاهش درآمد ارزی نفت نمیتواند ت قاضای ارزی خود را با سرعت و به نسبت مناسب کاهش دهد، اما هنگام افزایش درآمد ارزی به سرعت بسط یافته و ارز بیشتری را میبلعد. در نتیجه، دراین معادله بخش خصوصی به زائده ای تبدیل میشود که همواره سهم کوچکی از درآمد ارزی نفت به ان تخصیص داده میشود. بخش خصوصی از افزایش درآمد ارزی به نسبت بهره کمتری میبرد، اما از کاهش درآمد ارزی به نسبت بیشتر متاثر میشود. طی دوره مورد نظر، بطور متوسط نزدیک به %80 درآمد ارزی نفت با ق یمت ارزان، یعنی یک پنجم بهای ارز آزاد، جهت تامین نیازهای موسسات دولتی و نهادها (از جمله پرداخت بدهی های خارجی و تامین واردات ضروری) به بخش حکومتی (یعنی موسسات دولتی و نهادها) تخصیص داده میشود. درمجموع، وقتیکه قیمت نفت، و در نتیجه درآمد ارزی دولت کاهش مییابد، بودجه ارزی بخش حکومتی به همان نسبت کاسته نمیشود. لذا، عرضه ارز به بخش خصوصی شدیدا کاهش یافته، محدودیت های ارزی و وارداتی-صادراتی تشدید شده، و حجم ناچیزی از مبادلات توسط ارز آزاد انجام میگیرد. برعکس، هنگامیکه قیمت نفت بالا میرود، تخصیص ارز به بخش خصوصی افزایش یافته، محدودیت های ارزی و وارداتی-صادراتی کاسته شده، و حجم بیشتری از مبادلات توسط ارز آزاد انجام میگیرد. برای مثال، بین مارس 1997 و مارس 2000، با افزایش قیمت نفت، سهم نرخ رسمی در کل ارز فروخته شده توسط دولت از %96 به %72 کاهش یافت. علاوه بر قیمت نفت، شرایط اقتصاد داخلی نیز درانتخاب سیاست ارزی دولت اثر میگذارد. افزایش نسبی نرخ تورم (نسبت به سایر کشورها) سبب کاهش ارزش ریال میشود. طی دهه 90، هر گاه که افزایش نرخ تورم شدید بوده است، دولت به منظور جلوگیری از سقوط ریال به سیاست ارزی بسته روی آورده، برای مبادلات ارزی نرخ های رسمی ثابت تعیین کرده، و با وضع قوانین متعدد اقدام به کنترل تقاضای ارز کرده است. همچنین، هر زمان که به علت افت درآمد نفت تخصیص ارز به بخش خصوصی شدیدا کاهش یافته است، دولت به منظور کنترل تقاضای ارز، بخش خصوصی را به لایه های مختلفی تفکیک کرده، و با توجه به و ویژه گی های اقتصادی هر لایه، و ملاحظات سیاسی، برای هرلایه نرخ ارز خاصی را تعیین، و با وضع قوانین و با استفاده از ابزارهای اداری اقدام به کنترل تقاضای ارز کرده است. کنترل قیمت نفت در بازار جهانی در اختیار ایران نیست. لذا، در مکانیزم فوق عامل بازدارنده اصلی در اجرای یک سیاست ارزی مطلوب بخش دولتی است، که به علت رشد بیرویه، پایین بودن کارایی، و نا به هنجاری های ساختاری بیشترین حجم درآمد ارزی کشور را میبلعد، و بخش قابل ملاحظه ای از آنرا به هدر میدهد. در سوی دیگر این معادله، یعنی عر ضه ارز، این مناسبات مانع از آن میشوند که بخش خصوصی بتواند نقش مطلوب خود را ایفا کرده و از طریق افزایش صادرات غیر نفتی ارز لازم را برای کشور تامین کند. در واقع مناسبات موجود، با برهم زدن سیستم انگیزه ها، سودآوری فعالیت های تولیدی را کاهش داده و بخش خصوصی را به سوی فعالیت های دلالی میراند. برای تقلیل شدت ضربه پذیری اقتصاد کشور دربرابر نوسانات قیمت نفت، اخیرا دولت اقدام به تاسیس صندوق پول نفت(Oil Stabilisation Fund) کرده است. لذا، وقتیکه قیمت نفت بالا است، بخشی از درآمد ارزی نفت در این صندوق پس انداز میشود تا در مواقعی که قیمت نفت به زیر روند بلند مدت خود تنزل میکند مصرف شود. این سیاستی درست است که میبایست سال ها قبل اتخاذ میشد. اما باید توجه داشت که این ابزار اقتصادی هنگامی میتواند کارا باشد که اقتصاد داخلی کما بیش در حالت تعادل باشد. وقتیکه اقتصاد داخلی دچار نا به هنجاری ه ای شدید ساختاری است و برای مدتی طولانی کاملا از تعادل خارج شده است، این ابزار حلال مشکلات نخواهد بود. بر عکس، به احتمال قوی بخش قابل ملاحظه ای از سرمایه آن برای کنترل فشار ناشی از نا به هنجاری های ساختاری به هدر خواهد رفت. پیآمدهای سیستم چند نرخیویژه گی اصلی سیاست ارزی ج.ا. عبارت است از پرداخت یارانه به واردات. همانطور که اشاره شد، دولت بخش عمده درآمد ارزی نفت را به قیمتی برابر یک پنجم نرخ بازارآزاد دراختیارارگان های دولتی و نهادها میگذارد تا بتوانند کالاهای مورد نظر را با ارز ارزان (دلاری 175 تومان) وارد کنند. در واقع، این پرداخت یارانه بطور غیر مستقیم به واردات است. در سال 2/2001، ارزش یارانه های غیر مستقیم ارزی بالغ بر5 بلیون دلار، یعنی %21 بودجه رسمی دولت بود. در مجموع، حجم کل یارانه های غیر مستقیم ارزی بالغ بر %6 تولید ناخالص ملی کشور اس ت. این یارانه ها دارای پیآمدهای منفی گسترده ای برای اقتصاد کشور میباشند، که عمده ترین آنها به قرار زیر است: 1 یارانه های غیرمستقیم ارزی با پایین آوردن هزینه واردات، تناسب سودآوری بخش ها را به زیان تولیدات داخلی برهم زده، موجب تضعیف رشد تولیدات داخلی، ا ز جمله صادرات غیر نفتی میشوند. 2 در بخش تولیدات داخلی، یارانه های مذکور موجب تشویق بخش هایی میشوند که در روند تولید از کالاهی وارداتی بیشتری استفاده میکنند (بخش های واردات بر و سرمایه بر)، که موجب تضعیف مجدد تولیدات داخلی میشود.3 تضعیف تولیدات داخلی و ترغیب تولیدات سرمایه بر و واردات بر (یعنی مکانیزم های 1 و 2 بالا) موجب پایین آمدن ضریب اشتغال زایی فعالیت های اقتصادی میشود، که مبارزه با بحران بیکاری را دشوارتر میکند. 4 بخش عمده این یارانه ها به موسسات دولتی ونهادها تخصیص داده میشود، که در آنها باروری و کارآیی تولید، به دلایل گوناگون، بسیار پایین است. لذا، سیاست ارزی مزبور موجب تخصیص نامطلوب منابع اقتصادی شده، بخش قابل توجهی ازاین منابع را به هدر میدهد، و مانع از آن میشود که منابع تولیدی به بخش های پویا و کارای اقتصاد سرازیر شوند. در واقع، این مکانیزم اقتصاد کشور را در چنبره رکود محبوس میکند، و مانع از تحصیل رشد اقتصادی لازم برای حل بحران اقتصادی کشور میشود. 5 یارانه های غیر مستقیم ارزی سبب میشوند که قیمت ها نتوانند هزینه واقعی تولید و فرصت های از دست رفته را منعکس کنند. در زمینه کالاهای مصرفی، این امر موجب مصرف بیرویه و پیدایش یک الگوی مصرف غیر بهینه میشود. در عرصه تولید، نا به هنجاری سیستم قیمت ها موجب کاهش کارایی و باروری تولید، و انتخاب تکنولوژی نامطلوب میشود. برایند این مکانیزم، تخصیص نامطلوب منابع و به هدر رفتن ثروت کشور است.6 دلیلی که غالبا برای پرداخت این یارانه ها ارائه میشود حمایت از اقشار کم درآم د و مبارزه با فقر میباشد. اما، این یارانه ها تنها اقشار کم درآمد را هدف قرار نمیده ند، بلکه تمام گروه های اجتماعی را در بر میگیرند. در واقع، حجم عمده این یارانه ها غالبا نصیب اقشار پر درآمد میشود. برای مثال، مبالغی که از طریق یارانه های غیر مستقیم ارزی نصیب پر درآمدترین دهه (یک دهم، percentile) جامعه میشود بین 2 تا 4 برابرسهم فقیرتری ن دهه جامعه است. حذف این سیستم نه تنها موجب بهبود تخصیص منابع و افزایش کارایی خواهد شد، بلکه درآمد حاصله از آن میتواند سرمایه لازم برای حل بحران اقتصادی و پیشبرد برنامه اصلاحات اقتصادی را نیز فراهم کند. همچنین، بخشی از درآمد حاصله را میتوان صرف ایجاد یک نظام امنیت اجتماعی کرد تا فشار تورمی حاصله را بر اقشار کم درآمد خنثی کند (برای توضیحات بیشتر به مقاله قبلی، “نا به هنجاری سیستم یارانه ها” مراجعه کنید). برای مثال، چنانچه دولت یارانه های غیر مستقیم ارزی را حذف، و مبلغ حاصله را بطور مساوی بین افراد کشور تقسیم کند، سطح رفاه مصرفی جامعه %69 افزایش خواهد یافت، که %72 آن نصیب خانواده های کم درآمد خواهد شد. استفاده بخشی از این مبلغ برای افزایش سرمایه گذاری و ارتقا باروری تولید تاثیر مثبت به مراتب بیشتری خواهد داشت. علاوه بر کنترل عرضه ارز، دولت با وضع قوانین و با استفاده از ابزارهای اداری مختلف تقاضای ارز را نیز کنترل میکند. اشکال و ابزارهای عمده این کنترل عبارتند از:• گروه بندی کالاهای وارداتی بر اساس درجه الویت و تعیین نرخ ارزی و ضوابط وارداتی مشخص برای هر گروه • صدور پروانه واردات و جلوگیری از وارداتی که دارای پروانه رسمی نمیباشند• لزوم گشایش اعتبار ارزی قبل از اقدام به خرید کالا و سپردن وجوه لازم به بانک مرکزی• گرفتن تعهد از صادر کنندگان برای فروش درآمد ارزی خود به بانک مرکزی به قیمت تعیین شده، و ظرف حداکثر یک مدت معین. این مکانیزم موجب پیدایش یک دستگاه اداری عریض و طویل، و تشدید بیساب قه فساد اقتصادی شده است. برگه پروانه واردات، به محض دریافت، دارای ارزش میباشد و به قیمت قابل ملاحظه ای در بازار خرید و فروش میشود. دریافت پروانه واردات، علاوه بر ضوابط اقتصادی ، به درجه وابستگی سیاسی به رژیم و آمادگی پرداخت رشوه نیز بستگی دارد. زیاد قید کردن قیمت واردات، و کم قید کردن قیمت صادرات، برای دریافت ارز بیشتر (با استفاده از فاکتورهای نادرست و پرداخت رشوه) یکی دیگر از اشکال فساد اقتصادی این مکانیزم اداری است. همچنین، مکانیزم فوق انباشته از قوانین دست و پاگیر است که موجب افت کارایی و تضعیف تولیدات داخلی، از جمله صادرات غیر نفتی میشود. برای مثال صادر کنندگان متعهدند درآمد ارزی خود را، پس از خروج کالا از مرزهای کشور، ظرف مدت تعیین شده (نزدیک 3 تا 8 ماه)، و به قیمت تعیین شده، که تا سال 2000 کمتر از نصف قیمت ارز در بازار آزاد بود، به ب انک مرکزی واگذار کنند. اما در مورد برخی از کالا ها (مانند فرش) صادر کنندگان غالبا کالای خود را به صورت اعتباری به وارد کننده خارجی میدهند و پول خود را تنها هنگامی دریافت میکنند که وارد کننده کالای مزبور را فروخته باشد. در این موارد قوانین موجود سبب می شوند که صادرکنندگان ایرانی نتوانند کالاهای خود را با قیمت و ضوابط مطلوب صادر کنند. طی دو دهه گذشته، ویژه گی دیگر سیاست ارزی ج.ا.، همانطور که در بالا اشاره شد، عبارت بوده است از تغییرات پی در پی و شدید نرخ ارز. میزان این تغییرات غالبا بیشتراز نرخ سود متداول در بخش تولیدی بوده است. در چنین فضایی بخش خصوصی نمیتواند اقدام به برنامه ریزی بلند مدت برای سرمایه گذاری و رشد تولید کند. در نتیجه به فعالیت های تجاری و فعالیت های سطحی و کوتاه مدت روی آورده است. در مجموع، سیاست ارزی ج.ا. یکی از اهرم های عمده مکانیزم رانت خواری در این رژیم میباشد، که علاوه بر شیوع فساد، بخش قابل ملاحظه ای از ثروت کشور را به هدر میدهد. همچنین، این سیاست با مخدوش کردن سیستم انگیزه های اقتصادی موجب رشد بیرویه و نا متناسب بخش تجاری، و تشدید نا به هنجاری ساختاری اقتصاد شده است. سیاست ارزی ج.ا. دچار یک تناقض بنیادین است، به این معنی که برای کنترل بحران ارزی دولت تدابیری اتخاذ میکند که با تضعیف تولیدات داخلی، ترغیب واردات، و تشدید نا به هنجاری های ساختاری بحران ارزی را بازتولید میکند. وضعیت موجود در پی تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، در مارس 2002 سیستم ارز چند نرخی برچیده شد و جای خود را به یک سیستم تک نرخی شناورداد که توسط سیستم بانکی کنترل و تنظیم میشود. با توجه به بالا بودن قیمت نفت، دولت توانسته است نه موسسات دولتی و نهادهای انقلابی ارز خود را به قیمت بازار تامین میکنند، اما ما به تفاوت بین نرخ بازار و نرخ رسمی گذشته توسط دولت به آنها پرداخت میشود. طی 18 ماه گذشته بخش عمده اندوخته صندوق پول نفت(Oil Stabilisation Fund) صرف پرداخت این یارانه ها شده است. این تغییر، حتی در حد محدود خود، دارای اهمیت است. تا قبل از یکسان سازی نرخ ارز در مارس 2002 ، هزینه این یارانه های ارزی در بودجه دولت منعکس نبود. اما بعد از مارس 2002 به بودجه دولت یک قلم جدید اضافه شده است تا هزینه این یارانه ها را منعکس کند. آشکار کردن هزینه یارانه های ارزی به خودی خود دارای اهمیت است، زیرا اکنون مسئولین امورحداقل میتوانند متوجه هزینه فرصت های از دست رفته سیاست های ارزی خود باشند. اما نکته کلیدی آن است که یارانه های غیر مستقیم ارزی هنوز پرداخت میشوند، و نا به هنجاری های ناشی ازپرداخت آنها همچنان ادامه دارد. بدون کاهش این یارانه ها، سیستم ارزی جدید عمدتا یک شگرد حسابداری محسوب خواهد شد که تنها هزینه یارانه هایی را که قبلا بطور ضمنی پرداخت میشدند، اکنون آشکار میسازد. در واقع نظام ارزی ج.ا. هنوز یک سیستم چند نرخی است، کما بیش با تمام مشکلاتی که در بالا اشاره شد. چشم انداز آیندهبدون کاهش و حذف یارانه های ارزی که به موسسسات دولتی و نهادها پرداخت میشود، سیستم ارزی جدید پایدار نخواهد بود – به ویژه، چنانچه قیمت نفت تنزل کند. اما حذف این یارانه ها بدون تغییرات بنیادین در ساختار اقتصاد سیاسی کشور میسر نخواهد بود. همانطور که در بالا اشاره شد، عامل بازدارنده اصلی از تصحیح سیستم ارزی کشور عبارت است از بخش دولتی که به علت رشد بیرویه، پایین بودن کارایی، و نا به هنجاری های ساختاری بیشترین حجم درآمد ارزی کشور را میبلعد، و بخش قابل ملاحظه ای از آنرا نیز به هدر میدهد. در سوی دیگر این معادله، یعنی عرضه ارز، مناسبات حاکم بر اقتصاد ایران مانع از آن میشوند که بخش خصوصی بتواند نقش مطلوب خود را ایفا کرده و از طریق افزایش صادرات غیر نفتی ارز لازم را برای کشور فراهم آورد. در واقع مناسبات موجود، با برهم زدن سیستم انگیزه ها، سودآوری فعالیت های تولی دی را پایین آورده و بخش خصوصی را به سوی فعالیت های دلالی میراند. تصحیح نظام ارزی کشور مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، رفرم بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. انجام این امور در چارچوب مناسبات حاکم بر کشور اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود. ادامه خواندن مقاله اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي

نوشته مقاله اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله امام على (ع) و قاسطين

$
0
0
 nx دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمهیكى از بزرگترین ابعاد شخصیت امیرالمؤمنین (ع) كه او را میان بزرگان عالم متمایز مى‏سازد، پاى بندى دقیق او به ارزش‏هاى الهى در تمام حركت‏ها و انتخاب‏ها و خواستن‏ها و نخواستن‏هاست، او هرگز ایمان خود را قربانى هیچ مصلحتى هر قدر هم بزرگ باشد، نكرد و خوشنودى مردم را به خوشنودى خداوند ترجیح نداد. این ویژگى سبب شد كه گروهى به خاطر همین ارزش‏ها شیفته و فریفته او شوند و در مقابل، گروهى هم تاب تحمل او را نداشته باشند و با او دشمنى كنند، دوستان او تا سر حد جان پیش رفتند و گاهى حتى درباره او افراط كردند و دشمنان او ناجوانمردانه ترین تهمت‏ها را به او زدند و لعن و سب او را عبادت شمردند! و به گفته ربیع‏بن خیثم: كسى چون على نبود كه دوستدار او شدیدترین محبت را به او داشته باشد و دشمنان او شدیدترین دشمنى را با او داشته باشد. (1) در زمان رسول خدا (ص) كه قامت دین با شمشیر كج او راست شد و افراد بسیارى از مشركان و سردمداران كفر به دست او هلاك شدند، گروه هاى به خاطر خونخواهى كشته شدگان خود، كینه او را به دل گرفتند و این كنیه حتى پس از مسلمان شدن آنان نیز ادامه یافت؛ و اینكه مى بینیم پیامبر خدا در هر فرصتى از فضایل او و آثار سودمند محبت او سخن مى گفت، براى زدودن این كینه‏ها بود ولى كینه‏ها آنچنان عمیق بود كه به این آسانى از میان نمى رفت، بلكه حتى سفارش‏هاى مكرر پیامبر، باعث مى شد كسانى به على (ع) حسد برند و با او دشمنى كنند . این در حالى بود كه على (ع) به خاطر همان ویژگى كه گفتیم، در میان اصحاب پیامبر، دوستداران و عاشقانى داشت كه در همان عصر پیامبر به عنوان شیعه على شناخته مى شدند و پیامبر در حق آنان فرموده بود: هذا و شیعته هم الفائزون (2) او و شیعه او همان نجات یافته گان هستند. و در تفسیر «خیر البریه بهترین مردم» كه در سوره بینه آمده است خطاب به على فرموده بود : انت یا على و شیعتك. (3) منظور، تو و شیعیان تو هستند. پس از رحلت پیامبر، كینه‏ها و دشمنى‏ها با شدت بیشترى ادامه یافت و بخصوص زمانى كه پس از بیست و پنج سال خانه نشینى، مردم با او بیعت كردند و او را به عنوان رهبر سیاسى جامعه برگزیدند، هم جاه طلبانى كه حكومت امام را در راستاى منافع خود نمى دیدند و هم دشمنان دیرینه امام كه كینه‏هاى بدر و حنین را به دل داشتند و خواهان دست اندازى به حكومت بودند، پرچم مخالفت را بر افراشتند و به جنگ او رفتند، در این كشمكش‏ها گروهى نادان و كج فكر هم پیدا شدند كه به تفسیر غلطى كه از دین داشتند، امام را مورد حمله قرار مى دادند: ناكثین، قاسطین، مارقین. آنچه در این نوشتار مورد بررسى قرار خواهد گرفت درگیرى امام با گروه «قاسطین» یعنى معاویه و یاران او است و نشان خواهیم داد كه چگونه این گروه كه خود را در بطن جامعه اسلامى جا زده بودند، همواره هدفشان محو اسلام راستین و رسیدن به قدرت، آن هم از نوع جاهلى و اشرافى بود و خواهیم دید كه جنگ صفین در واقع ادامه جنگ احد بود و تنها شعارها عوض شده بود. اكنون این موضوع را به استناد به روایات و گزارش هایى كه در كتاب‏هاى تاریخى و حدیثى آمده است، مورد بحث قرار مى دهیم. حكومت علوى و دشوارى‏هاى موجود با گذشت بیست و پنج سال از رحلت پیامبر اسلام و به روى كار آمدن متناوب سه خلیفه، بدعت‏ها و تبعیض‏ها و كج روى‏هاى بسیارى در میان امت اسلامى پدید آمد و پیكر اسلام زخمدار شد . براى امیرالمؤمنین كه همه چیز خود را در راه اسلام فدا كرده بود براى تقویت و گسترش اسلام رنج‏هاى فراوانى كشیده بود، پیدایش این وضعیت درد آور بود و از آن سخت‏تر اینكه او براى حفظ اساس اسلام مجبور به سكوت و مدارا و تحمل وضع موجود بود و به تعبیر خودش صبر مى‏كرد اما چونان كسى كه استخوان در گلویش گیر كرده باشد و یا ریگ به چشمانش رفته باشد. (4) البته امیرالمؤمنین به عنوان نماینده راستین اسلام هر كجا كه فرصت را مناسب مى‏دید تذكرات لازم را مى داد و اعتراض مى كرد ولى چون قدرت در دست دیگران بود توانایى جلوگیرى از انحرافات را نداشت. امت اسلامى كه طعم تلخ دورى از امیرالمؤمنین را چشیده بود و تجربه دردناك بیست و پنج سال محرومیت از حكومت حق و عدل را داشت، پس از كشتن عثمان روى به سوى امام آورند و او را به عنوان رهبر سیاسى خود برگزیدند و مهاجر و انصار و اهل حل و عقد با او بیعت كردند و امام كه هرگز در اندیشه ریاست‏طلبى نبود و حكومت را تنها براى اجراى احكام اسلامى و عدالت مى‏خواست، قدرت لازم را براى پیاده كردن اهداف خود و تصحیح مسیر اسلام به دست آورد. انحراف‏ها وتبعیض‏ها در میان مردم به صورت یك فرهنگ پذیرفته شده، جا گرفته بود و مبارزه با آن سخت دشوار بود و لى امام وظیفه داشت كه با آن مبارزه كند و بهاى سنگین آن را نیز بپردازد، از این رو از همان آغاز، اصلاحات را شروع كرد و به افزون طلبانى كه سالها به بیت المال دست اندازى كرده بودند، اعلام نمود كه در حكومت علوى جایى براى آنها نیست و حتى باید درباره گذشته خود نیز حساب پس بدهند او در نخستین خطبه‏اى كه پس از بیعت مردم با او، ایراد كرد، از اصلاحاتى بنیادین و تحولى عمیق خبر داد و فرمود: ; ألا و ان بلیتكم قد عادت كهیئتها یوم بعث الله نبیه (ص) و الذی بعثه بالحق لتبلبلن بلبله و لتغغربلن غربله ولتساطن سوط القدر حتى یعود اسفلكم اعلاكم و اعلاكم اسفلكم. (5) آگاه باشید كه گرفتارى شما همانند روزى كه پیامبر مبعوث شد، بار دیگر به شما روى آورده است، سوگند به كسى كه او را به حق مبعوث كرده است به سختى مورد آزمایش قرار مى‏گیرید و غربال مى‏شوید و مانند دیگ به هنگام جوش آمدن زیر و رو خواهید شد آن چنان كه پایین شمابالا و بالاى شما پایین شما خواهد شد. و نیز فرمود: و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملك به الاماء لرددته فان فى العدل سعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق. (6) به خدا سوگند اگر آن (عطایاى عثمان) را پیدا كنم در حالى كه مهر زنان قرار گرفته و یا كنیزان با آن خریدارى شده‏اند، بر مى‏گردانم، زیرا كه در عدالت گشایشى است و آن كس كه عدالت بر او گران آید تحمل ستم بر او تنگ‏تر است. همچنین او از كنار گذاشتن حاكمان و عاملان ناشایسته خبر داده بود و در مقابل كسانى كه او را در این باره نصیحت مى‏كردند این آیه را خوانده بود: و ما كنت متخذ المضلین عضدا. (7) و هرگز، گمراهان را یاور نخواهم گرفت. و اعلام كرده بود كه در كار دین مداهنه و سازش نخواهد كرد: لا اداهن فى دینى و لااعطى الدنیه فى أمرى. (8) در دین خود مداهنه نمى‏كنم و در كار خدا خوارى نمى‏پذیرم. این اظهارات سبب شد كه افزون خواهان و جاه طلبان، امید سازش را از دست بدهند و با اندیشه براندازى با امام مخالفت كنند و لذا كسانى چون طلحه و زبیر كه با امام بیعت كرده بودند، بیعت خود را با امام شكستند و با سوء استفاده از موقعیت عایشه به تدارك نیرو براى جنگ با امام بپردازند و جنگ جمل را به وجود آورند، ایشان همان «ناكثین» بودند واز سوى دیگر معاویه كه از طرف امام از حكومت شام بر كنار شده بود، به بهانه خونخواهى عثمان وبا تحریك مردم شام، جنگ صفین را به وجود آورد و اینان همان «قاسطین» بودند، همچنین در جریان صفین به طورى كه به تفصیل آن خواهیم پرداخت، در مسأله پذیرش حكمیت از سوى امام، گروهى نادان و مقدس مأب به مخالفت و ستیز با امام برخاستند و جنگ نهروان را به وجود آوردند و اینان همان «مارقین» یا خوارج بودند، و بدین گونه سه جنگ داخلى به امام تحمیل شد. جالب این است كه پیامبر خدا (ص) جنگ امام با سه گروه ناكثین و قاسطین و مارقین را پیش بینى كرده بود و طبق روایات متعدد و معتبر، این حوادث را پیشاپیش به على(ع) خبر داده بود و به حقانیت على(ع) در این فتنه‏ها تأكید كرده بود و مسلمانان را از مخالفت و دشمنى با او بر حذر داشته بود. در این باره روایات بسیارى، هم از طریق شیعه و هم از طریق اهل سنت وارد شده و مى‏توان آنها را به چند دسته تقسیم كرد: 1 ـ روایاتى كه در آنها پیامبر خدا مسلمانان را از جنگ و ستیز با على بر حذر داشته و دشمنى و جنگ با او را، دشمنى با خدا و پیامبر تلقى كرده است. قال رسول الله (ص): حرب على حرب الله و سلم على سلم الله. (9) پیامبر خدا فرمود: دشمن على دشمن خدا و آن كه تسلیم او است، تسلیم خدا است. قال رسول الله (ص): یا على حربك حربى و سلمك سلمى. (10) پیامبر خدا فرمود: اى على دشمن تو دشمن من و آن كه تسلیم توست تسلیم من است. این مضمون با تعبیرهاى گوناگون و با اسناد متعدد از پیامبر نقل شده است. (11) 2 ـ روایاتى كه پیامبر خدا از وقوع فتنه هاى پس از خود خبر داد و على (ع) را مأمور مقابله با آنها كرده است. در روایتى، پیامبر خدا (ص) از وقوع فتنه‏ها و پیدایش انحراف‏ها در میان امت پس از خود خبر داد و على(ع) از او پرسید كه در این هنگام با آنان به عنوان ارتداد رفتار كنم و یا به عنوان فتنه؟ پیامبر فرمود: به عنوان فتنه. (12) و در روایت دیگرى، جابر بن عبدالله انصارى گفت: در حجه الوداع در منا نزدیك‏ترین شخص به پیامبر بودم كه فرمود: شما را چنین نیابم كه پس از من رجوع كرده و كافر شده‏اید و بعضى از شما گردن بعضى را مى‏زند، به خدا سوگند كه اگر چنین كنید مرا در لشكرى خواهید دید كه با شما مى‏جنگد، سپس به پشت سر خود برگشت و گفت: یا على را یا على را یا على را (سه مرتبه) دیدیم كه جبرئیل به او اشاره كرد، به دنبال آن خداوند چنین نازل كرد: و اما نذهبن بك فانا منهم منتقمون یعنى اگر ما تو را از دنیا ببریم، قطعا از آنان انتقام مى‏كشیم. (13) این مضمون نیز با تعبیرهاى گوناگون و با اسناد متعدد وارد شده است. (14) 3 ـ روایاتى كه در آنها پیامبر دشمنان و خروج كنندگان به على را گروه ستمگر «فئه باغیه» معرفى كرده و بر حقانیت على در جنگ با آنها تأكید نموده است: قال رسول الله (ص): یا على ستقاتلك الفئه الباغیه و انت على الحق، فمن لم ینصرك یومئذ فلیس منى. (15) یعنى یا على بزودى گروه ستمگر با تو مى‏جنگد در حالى كه تو بر حق هستى، پس هر كس در آن روز تو را یارى نكند از من نیست. 4 ـ روایاتى كه در آنها پیامبر خدا خبر داده است كه على(ع) براى تأویل قرآن مى‏جنگد همانگونه كه من براى «تنزیل» آن جنگیدم: عن النبى (ص) إنه قال لعلى (ع): تقاتل یا على على تأویل القرآن كما قاتلت على تنزیله . (16) یعنى پیامبر به على فرمود: یا على تو بر اساس تأویل قرآن مى‏جنگى همانگونه كه من براى تنزیل آن جنگیدم. منظور پیامبر از این تعبیر این بود كه پیامبر براى تثبیت اسلام و اثبات حقانیت قرآن و اینكه آن از جانب خدا نازل شده با مشركان جنگید و على نیز براى زدودن انحرافات از اسلام و تاویل درست قرآن با كسانى كه مسلمان بودند ولى دچار كج‏فهمى شده بودند، باید بجنگد. 5 ـ روایاتى كه در آنها پیامبر خدا (ص) به طور مشخص از سه گروه نام مى‏برد كه در آینده با على خواهند جنگید و على (ع) را مأمور دفع فتنه آنها مى‏كند، آن سه گروه عبارتند از : ناكثین، قاسطین، و مارقین. ـ روزى پیامبر خدا به منزل ام سلمه آمد و در آن حال على (ع) هم وارد شد، پیامبر به ام سلمه فرمود: یا ام سلمه هذا و الله قاتل القاسطین و الناكثین و المارقین. (17) اى ام سلمه به خدا سوگند كه این شخص كشنده قاسطین، ناكثین و مارقین است. ـ قال على (ع): امرنى رسول الله بقتال الناكثین وا لمارقین و القاسطین (18) على (ع) فرمود: پیامبر خدا جنگ با ناكثین و مارقین و قاسطین را به من فرمان داده است . این مضمون با تعبیرهاى گوناگون و با اسناد فراوانى در كتب شیعه و سنى نقل شده است و در برخى از این روایات جزئیات بیشترى از این جنگ‏ها ارائه شده است. (19) علاوه بر این مضامین در برخى از روایات به خصوص از معاویه رئیس گروه قاسطین نام برد شده و پیامبر دستور داده است كه هر گاه معاویه را بر منبر من دیدید او را بكشید. (20) صدور مجموعه روایاتى كه نقل گردید و طى آن پیامبر خدا از وقوع جنگ هایى میان على (ع) و مخالفانش خبر داده و برخى از جزئیات آن را هم ذكر كرده است یك نوع معجزه براى پیامبر خدا به حساب مى‏آید و به گفته ابن ابى الحدید این خبر از دلائل نبوت پیامبر است زیرا كه به روشنى از آینده خبر داده است. (21) البته وقوع فتنه هایى پس از پیامبر خدا به طور كلى قابل پیش بینى بود، زیرا از نظر جامعه‏شناسى، هر انقلابى پس از مرگ رهبر اصلى آن، در درون خود دچار تنش‏هایى مى‏شود، گروهى با افزون‏طلبى خواهان سهم بیشترى مى‏شوند و گروهى كه از روى اجبار، ارزشهایى انقلاب را پذیرفته بودند با بهانه هایى سعى در نابودى آن مى‏كنند و گروهى در تفسیر آن دچار اشتباه مى‏شوند و طبیعى بود كه اسلام نیز پس از رحلت پیامبر با چنین گروه هایى روبر شود و على بن ابى طالب(ع) براى حفظ اسلام و زدودن انحرافات از چهره آن مجبور بود كه با این گروه‏ها بجنگد، زیرا كه او نماینده اسلام راستین و تالى تلو پیامبر بود همانگونه كه در تفسیر این آیه شریفه به آن تأكید شده است: افمن كان على بینه من ربه و یتلوه شاهد منه. (22) آیا كسى كه حجت آشكارى از پروردگارش دارد و شاهدى از (خویشان) او به دنبال اوست (مانند كسى است كه چنین نیست؟) طبق روایات بسیارى، در این آیه منظور از كسى كه دلیل روشنى از پروردگارش دارد پیامبر خدا و منظور از شاهدى كه او را دنبال مى‏كند على بن ابى طالب(ع) است. (23) بنابراین، جنگ‏هاى امیرالمؤمنین با مخالفان پس از به قدرت رسیدن او به طور كلى قابل پیش بینى بود ولى جزئیاتى كه در اخبار پیامبر آمده از طریق اعجاز بیان شده است. قاسطین چه كسانى بودند؟ دیدیم كه پیامبر خدا در پیش بینى‏هاى خود از آینده اسلام، از گروهى به نام «قاسطین» خبر داد كه امیرالمؤمنین با آنان خواهد جنگید. اكنون ببینیم كه منظور از «قاسطین» چیست و اینان چه كسانى بودند؟ قاسطین از ماده «قسط» مشتق شده كه در زبان كه عربى از واژه هایى است كه دو مفهوم ضد هم دارد و به این گونه واژه‏ها كه در زبان عربى كم نیست «اضداد» گفته مى شود، در این گونه موارد از ریشه یك لغت ضد آن را در نظر مى‏گیرند مانند واژه «عجمه» كه به معناى گنگى است ولى «اعجام» به معناى رفع گنگى است و «نفق» كه به معناى شكاف است ولى «انفاق» به معناى پر كردن شكاف است و «تحكیم» به معناى قبول حكمیت است ولى «محكمه» به معناى گروهى است كه تحكیم را قبول ندارند. در اینجا نیز «قسط» به معناى عدل است ولى «قاسط» كسى است كه مخالف عدل است و ستمگرى مى‏كند. (24) قرآن كریم از ستمگرانى كه مخالف قسط و عدل هستند به عنوان «قاسطون» یاد كرده و آنان را وعده جهنم داده است: و اما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا. (25) و قاسطان هیزم جهنم هستند. با توجه به مفهوم لغوى «قاسطین» مى‏گوییم منظور از آنان آن گروه از دشمنان و مخالفان حكومت امیرالمؤمنین بودند كه با ستمگرى و زور گویى در برابر حكومت عادلانه او ایستادند و به قصد دست اندازى به حكومت، با او از سر جنگ در آمدند و آنان معاویه و یاران او بودند كه زیر بار حكومت امام نرفتند و با بهانه‏هاى واهى قصد بر اندازى حكومت او را داشتند . در پیش بینى هاى پیامبر، گاهى از این گروه به عنوان قاسطین یاد شده و گاهى هم به آنان «فته باغیه گروه ستمگر» اطلاق شده است. همچنین در اظهارات امام نیز معاویه و یاران او «قاسطین» نامیده شده‏اند: عن على (ع) قال: امرت ان اقاتل الناكثین والقاسطین و المارقین ففعلت ما أمرت به؛ فاما الناكثون فهم اهل البصره و غیر هم من اصحاب الجمل، و اما المارقون فهم الخوارج و اما القاسطون فهم اهل الشام و غیرهم من احزاب معاویه. (26) على (ع) فرمود: من مأمور شده بودم كه با ناكثین و قاسطین و مارقین جنگ كنم و مأموریت خود را انجام دادم، ناكثون همان اهل بصره و جز آنها از یاران جمل بودند و مارقون همان خوارج بودند و قاسطین اهل شام و جز آنها از هواخواهان معاویه بودند. و در جاى دیگر امام از اصحاب معاویه به عنوان اهل «بغى» و از یاران جمل به عنوان اهل «نكث» و از خوارج به عنوان اهل «فساد» یاد مى‏كند: الا و قد امرنى الله بقتال اهل البغى و النكث و الفساد فى الارض. (27) آگاه باشید كه خداوند مرا به جنگ با اهل ستم و پیمان شكنى و فساد در زمین فرمان داد . همچنین امام در برخى از اظهارات خود اصحاب معاویه با همان قاسطین را به عنوان فاسقان معرفى كرده است: فلما نهضت بالامر نكثت طائفه و مرقت اخرى و فسق آخرون. (28) و چون به امر حكومت برخاستم گروهى پیمان شكنى كردند و گروهى از دین خارج شدند و دیگرانى هم فاسق شدند. به هر حال منظور از قاسطین همان معاویه و یاران او هستند كه سرسخت‏ترین دشمنان حكومت علوى بودند و براى بر اندازى آن توطئه‏هاى بسیارى كردند كه از همه آنها مهم‏تر جریان جنگ صفین بود كه به امام تحمیل كردند و تفصیل آن خواهد آمد، این جنگ باعث كشته شدن حدود هفتاد هزار نفر از سپاه امیرالمؤمنین(ع) شد (29) و به طورى كه خواهیم دید، جنگ صفین زخمى عمیق بر پیكر اسلام بود و پى آمدهاى ناگوارى براى جهان اسلام داشت كه از جمله آنها پیدایش گروه خوارج و شهادت امیرالمؤمنین و به حكومت رسییدن معاویه را مى‏توان نام برد. چهره‏هاى سرشناس قاسطین گفتیم كه «قاسطین» همان دشمنان امیرالمؤمنین بودند كه در كنار معاویه قرار داشتند و با حكومت على (ع) مخالفت مى‏كردند، در اینجا برخى از چهره‏هاى شاخص و سرشناس حزب قاسطین را كه در جریانات سیاسى نظامى نقش مهمى داشتند، به طور اجمال معرفى مى‏كنیم تا ماهیت اصلى آنان روشن شود: 1 ـ معاویه ابن ابى سفیان رهبر حزب قاسطین، معاویه بود او در سال هشتم هجرت در حالى كه 28 سال داشت در جریان فتح مكه از روى اكراه و اجبار مسلمان شد، عمر در زمان خلافت خود او را والى شام كرد و مورد اعتراض برخى از صحابه از جمله حذیفه قرار گرفت. (30) عثمان نیز او را در مقام خود تثبیت كرد و او حدود بیست سال در شام حكومت مى‏كرد و تصویر مردم شام از اسلام به همان صورتى بود كه او ساخته بود، پس از قتل عثمان و بیعت مردم با امیرالمؤمنین، او زیر بار نرفت وعلاوه بر توطئه‏هاى خود دیگران را نیز بر ضد امام مى‏شورانید. او طلحه و زبیر را تشویق به نقض بیعت و جنگ با امام كرد. (31) و مى‏توان گفت كه علاوه بر جنگ صفین كه تفصیل آن خواهد آمد، در دو جنگ جمل و نهروان نیز دست معاویه در كار بود. او پس از شهادت امیرالمؤمنین با حیله‏ها و شیطنت‏هاى خاصى كه داشت باعث پراكنده شدن فرماندهان سپاه امام حسن شد و امام حسن را مجبور به صلح كرد. او قاتل حجر بن عدى و عمر وبن حمق وبسیارى از شیعیان بود، پدر او ابوسفیان همواره با پیامبر اسلام جنگید و در جریان فتح مكه از روى اكراه مسلمان شد و مادر او هند در جنگ احد باعث كشته شدن حمزه عموى پیامبر شد و جگر او را در دهانش جوید و به هند جگر خوار معروف شد. اگر چه معاویه به ظاهر مسلمان شده بود ولى پیامبر همواره از او ناراحت بود واو را نفرین مى‏كرد (32) و در حق او فرمود: هر گاه معاویه را بر منبر من دیدید او را بكشید. (33) او كینه خاصى با بنى هاشم و حتى شخص پیامبر اسلام داشت. یك روز مغیره بن شعبه به او پیشنهاد كرد كه اكنون كه خلافت را قبضه كرده‏اى با بنى هاشم از در مهربانى در آى، معاویه در پاسخ او اظهار داشت كه ابوبكر و عمر و عثمان خلافت كردند و رفتند و نامى‏از آنان باقى نماند ولى نام محمد هر روز پنج مرتبه در اذان گفته مى شود واى بر تو پس از این دیگر چه مى‏ماند جز اینكه این نام دفن شود. (34) 2 ـ عمر و بن عاص او پنجاه سال پیش از هجرت از مادرى زناكار متولد شد، مادرش او را به پنج نفر نسبت مى‏داد و سرانجام او را به عاص بن وائل ملحق كرد. (35) ومیان او و پدرش فقط 13 سال تفاوت سنى وجود داشت (36) وعاص كسى بود كه همواره پیامبر خدا را هجو مى‏كرد و همو بود كه پیامبر را «ابتر» خطاب كرده بود و سوره كوثر در پاسخ به او نازل شد. (37) خود عمرو نیز پیامبر را هجو مى‏كرد و آزار مى‏داد و پیامبر او را لعنت مى‏كرد. (38) او در جریان صلح حدیبیه مسلمان شد (39) و چون با فنون جنگ آشنایى داشت، پیامبر او را در جنگ ذات السلاسل فرمانده لشكر كرد و همو بود كه در عهد عمر، مصر رافتح نمود و تا زمان عثمان والى مصر بود تا اینكه عثمان او را از حكومت مصر عزل كرد. (40) او در جریان جنگ صفین فرمانده سپاه شام و مشاور معاویه بود و توطئه‏ها و حیله گرى‏هاى او در جنگ صفین، از جمله جریان قرآن به نیزه كردن او در تاریخ معروف است. همچنین او در مسأله حكمیت،ابوموسى اشعرى را فریب داد و در تثبیت حكومت معاویه كوشش فراوان كرد . امیرالمؤمنین در نامه‏اى خطاب به عمروعاص فرمود: تودین خود را تابع دنیاى كسى كردى كه گمراهى او آشكار است. (41) و نیز در جاى دیگرى فرمود: عمروعاص با معاویه بیعت نكرد مگر اینكه با او شرط نمود كه سهمى به او بدهد و در برابر زیر پاگذاشتن دین عطیه اى به او ببخشد. (42) عمروعاص در سال 43 هجرى در حالى كه از جانب معاویه والى مصر بود هلاك شد و ثروت بسیارى از خود به جاى گذاشت، گفت شده كه او هفتاد بار شتر طلا داشت. (43) 3 ـ عبید الله بن عمر او كسى است كه وقتى ابولؤلؤ عمر را كشت و فرار كرد، به تلافى قتل پدر، سه نفر از جمله دختر كوچك ابولؤلؤ را كشت. (44) امیرالمؤمنین حكم به قصاصى او كرد ولى عثمان او را مورد عفو قرار داد و او از ترس امام از مدینه به محلى در نزدیكى‏هاى كوفه فرار كرد و در آنجا روى زمینى كه عثمان به او داده بود كار مى‏كرد. (45) پس از كشته شدن عثمان وبیعت مردم با على (ع) عبید الله از كوفه به شام گریخت و به معاویه ملحق شد. (46) پیوستن او به معاویه فرصت تبلیغاتى خوبى براى معاویه پیش آورد و او از عبیدالله خواست كه بالاى منبر برود و به على ناسزا بگوید و او را مسؤول خون عثمان معرفى كند ولى عبید الله از ناسزا گفتن به على خوددارى كرد ولى قول داد كه او را به خون عثمان ملزم كند اما چون بالاى منبر رفت چیزى در این باره نگفت و در برابر سئوال معاویه اظهار داشت كه دوست نداشتم درباره مردى كه عثمان را نكشته با قاطعیت شهادت بدهم. (47) عبید الله در جنگ صفین فرمانده سواره نظام معاویه بود و در همان جنگ كشته شد، دراینكه قاتل او چه كسى بود، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد بعضى‏ها گفته‏اند او به دست امیرالمؤمنین كشته شد ودر بعضى از روایات از مالك اشتر و عمار یاسر و حریث بن جابر نام مى‏بردند. (48) یكى از همسران او كه دختر هانى بن قبیصه بود، از سپاه امیرالمؤمنین خواست كه جنازه او را تحویل بدهند وآنان جنازه را به او تحویل دادند. (49) 4 ـ عبدالرحمان بن خالد بن ولید او نیز مانند پدرش از دشمنان امیرالمؤمنین بود، او از طرف عثمان والى حمص از بلاد شام بود. (50) و در جریان جنگ صفین پرچم شام در دست او بود و این در حالى بود كه برادرش مهاجر در سپاه امیرالمؤمنین بود. (51) عبد الرحمن آنچنان در حق امیرالمؤمنین بدى كرده بود كه آن حضرت در قنوت نماز خود او را همراه با چند نفر دیگر لعن مى‏كرد. (52) او در مدت خلافت معاویه همچنان والى حمص بود و در سال 46 به وسیله زهرى كه معاویه به او داد كشته شد و این پس از آن بود كه اطرافیان معاویه به او توصیه كرده بودند كه عبدالرحمن را به ولى عهدى خود برگزیند و معاویه با برداشتن او از سر راه، امر ولایت عهدى را به پسرش یزید واگذار نمود. (53) 5 ـ عبد الله بن عمروبن عاص او با اینكه به برترى و فضیلت امیرالمؤمنین ایمان داشت. (54) در عین حال به خاطر دنیا پرستى و جاه‏طلبى همراه با پدرش عمروبن عاص در كنار معاویه بود و در جنگ صفین فرماندهى جناح راست سپاه شام را به عهده داشت. (55) او در زمانى كه معاویه به حكومت مطلق رسید والى كوفه شد و پس از هلاكت پدرش در مصر، از سوى معاویه به ولایت مصر منصوب شد. (56) به گفته ابن سعد، او بعدها از شركت خود در جنگ صفین اظهار پشیمانى مى‏كرد و مى‏گفت: اى كاش ده سال پیش از آن مرده بودم.! (57) گفته شده كه عبدالله فقط یازده سال از پدرش كوچكتر بود او زودتر از پدرش مسلمان شد و در جریان فتنه‏گرى پدرش در كنار معاویه، پدرش را سرزنش مى‏كرد. (58) 6 ـ مراون بن حكم او دو سال پس از هجرت متولد شد. و در عهد عثمان كاتب او بود و در زمان معاویه هم از سوى او حاكم مدینه شد. (59) هنگامى كه والى معاویه در مدینه بود در خطبه‏هاى نماز جمعه على(ع) را دشنام مى‏داد. روزى امام حسن(ع) به او گفت: خداوند پدر تو حكم را هنگامى كه تو صلب او بودى از زبان پیامبر لعنت كرده است، پیامبر فرمود: خدا حكم و آنچه را كه ازاو زاده مى‏شود لعنت كند . (60) او پس از كناره‏گیرى معاویهبن یزید بن معاویه از خلافت، مدعى خلافت شد و بنى امیه با او بیعت كردند. با اینكه او از نظر سنى نمى توانست از پیامبر حدیث نقل كند، در عین حال روایاتى را از پیامبر نقل كرده و بخارى هم برخى از آنها را آورده است و بعضى از محدثان به همین جهت از بخارى ایراد گرفته‏اند. (61) 7 ـ معاویه بن حدیج اونیز از دشمنان امیرالمؤمنین ویكى از سران سپاه معاویه بود و در جنگ صفین شركت داشت (62) او نیز از كسانى بود كه همواره امیرالمؤمنین را سب مى‏كرد (63) او به دستور عمروعاص محمدبن ابى بكر را كشت. (64) و در زمان یزیدبن معاویه از سوى او حكومت مصر را داشت. (65) 8 ـ ضحاك بن قیس او شش سال پیش از وفات پیامبر به دنیا آمد و در جریان فتح دمشق شركت داشت (66) و از سران سپاه معاویه در جنگ صفین و فرمانده قلب لشكر بود، امیرالمؤمنین او را لعنت مى‏كرد. (67) او رئیس‏شرطه معاویه بود و از كسانى بود كه پس از جنگ صفین به دستور معاویه به شهرهاى عراق وقلمرو حكومت امیرالمؤمنین یورش مى‏برد و امام به وسیله حجر بن عدى فتنه او را دفع كرد (68) او پس از مصالحه امام حسن با معاویه از سوى او حاكم كوفه شد. (69) 9 ـ بسربن ارطأه او نیز از فرماندهان سپاه معاویه بود و در جریان جنگ صفین با شخص امام روى در روى قرار گرفت ولى از ترس مرگ (مانند عمرو عاص) در برابر امام كشف عورت كرد و خود را از مرگ نجات داد. (70) او از سفاكان تاریخ بود و در جریان حملاتى كه به شهرهاى مدینه و مكه و یمن كرد بى مهابا شیعیان على رامى‏كشت او در مدینه خانه‏هاى اصحاب على را بر سرشان خراب كرد و در یمن زنان مسلمان را به اسیرى وبردگى گرفت و آنان را فروخت. (71) و در مكه دو پسر خرد سال عبید الله بن عباس به نام‏هاى عبد الرحمن و قثم را سر برید (72) و در شهرهاى نجرن و جیشان و صنعاء و حضرموت از بلاد یمن مى‏گشت و هر كس را كه رابطه‏اى یا علاقه‏اى به على(ع) داشت وحشیانه مى‏كشت. (73) هنگامى‏كه خبر جنایت‏هاى بسر به گوش امیرالمؤمنین رسید، سخت ناراحت شد و به او نفرین كرد و او بعدها دیوانه شد. (74) 10 ـ ابو الاعور سلمى او نیز از سران سپاه معاویه در جنگ صفین بود، وقتى مالك اشتر او را به مبارزه طلبید، از مقابل او فرار كرد و هم او بود كه با جمعى از سپاه شام آب را به روى سپاه امام بست . (75) امیرالمؤمنین در قنوت نماز خود، او و چند تن دیگر را لعنت مى‏كرد. (76) 11 ـ حبیب بن مسلمه او از دشمنان سر سخت امیرالمؤمنین بود و در جنگ صفین فرماندهى بخشى از سپاه معاویه را بر عهده داشت. (77) پیش از جنگ صفین، معاویه حبیب بن مسلمه را با چند نفر دیگر نزد امیرالمؤمنین فرستاد و توسط او به امام پیام داد كه قاتلان عثمان را تحویل بدهد، او وقتى نزد امام رسید، ضمن تجلیل از عثمان به امام گفت: قاتلان عثمان را به ما تحویل بده و خودت نیز از خلافت كناره‏گیرى كن و كار مسلمانان را به شورى واگذار! امام در پاسخ او سخنان تند و قاطعى گفت و او امام را تهدید به جنگ كرد. (78) 12 ـ شرحبیل بن سمط كندى او در جنگ معاویه بر ضد امیرالمؤمنین طرف معاویه بود و به گفته ابن اثیر او تأثیر فراوانى در مخالفت و جنگ با على و تحریك مردم شام داشت. (79) او با جریر بجلى فرستاده امیرالمؤمنین به شام مذاكراتى نمود و على (ع) را قاتل عثمان معرفى كرد. (80) شرحبیل كه در شهر حمص زندگى مى‏كرد، از زاهدان شام به حساب مى‏آمد و در میان مردم آن سامان نفوذ بسیارى داست، معاویه با نقشه‏ها و نیرنگ‏هاى خود او را چنان فریب داده بود كه روزى نزد معاویه آمد وبه او گفت: توعامل امیرالمؤمنین (عثمان) و پسر عموى او هستى، اگر این آمادگى را دارى كه با على و قاتلان عثمان بجنگى تا انتقام خود را بگیریم و یا كشته شویم، تو را حاكم خود مى‏دانیم وگر نه تو را عزل مى‏كنیم و كس دیگرى را حاكم مى‏سازیم و همراه با او جهاد مى‏كنیم تا خون عثمان را بگیریم یا هلاك شویم. (81) اودر جنگ صفین در سپاه معاویه بود و با سپاه على (ع) مى‏جنگید (82) شرحبیل ارتباط نزدكى با معویه داشت و همپالگى او بود و در ملاقات با اشخاص همراه و مشاور معاویه بود. (83) و بعدها از طرف او والى شهر حمص شد. (84) عزل معاویه، انگیزه‏ها و پیامدها هنگامى‏كه انقلابیون و شورش كنندگان بر عثمان او را كشتند و با على‏بن‏ابى طالب(ع) بیعت كردند مسئولیت سنگینى بر عهده امام قرار گرفت و امام باید اصلاحات را شروع مى‏كرد و تحولى عمیق در جامعه به وجود مى‏آورد، یكى از فورى‏ترین كارها كوتاه كردن دست نااهلان و افراد بى تقوا كه از سوى عثمان به ولایت شهرها منصوب شده بودند، از سرنوشت مسلمانان بود، در رأس این افراد معاویه قرار داشت كه یك حكومت اشرافى در شام تشكیل داده بود و ارزشهاى اسلامى را زیر پا گذاشته بود، امام لحظه‏اى درنگ نكرد و او را از كار بر كنار نمود. امام به خوبى از پى آمدهاى این اقدام سریع آگاه بود ولى به طورى كه خواهیم گفت، از نظر دینى و سیاسى چاره‏اى جز آن نداشت. اقدام به عزل معاویه مورد انتقاد برخى از مصلحت اندیشان قرار گرفت، آنها معتقد بودند كه این كار باعث مخالفت و سركشى معاویه خواهد بود و این براى حكومت نوپاى امام خطرناك است. و باید امام صبر مى‏كرد و پس از آن كه معاویه و مردم شام با او بیعت كردند و حكومت او تثبیت شد، آن وقت معاویه را عزل مى‏كرد. از جمله كسانى كه چنین عقیده‏اى داشتند، مغیره بن شعبه و عبدالله بن عباس بودند. ابن عباس مى‏گوید: به خانه على رفتم و مغیره بن شعبه را دیدم كه با او خلوت كرده است، مرا منتظر گذاشت تا اینكه از نزد او بیرون آمد. گفتم: این شخص به تو چه مى‏گفت؟ امام گفت : او پیش از این به من اظهار داشت كه عبدالله بن عامر و معاویه و عمال عثمان را در حكومت‏هاى خود تثبیت كن تا از مردم براى تو بیعت بگیرند، آنان شهرا را آرام و مردم را ساكت مى‏كنند ولى من با این پیشنهاد او مخالفت كردم و گفتم: به خدا قسم اگر ساعتى از روز مهلت داشته باشم، نظر خود را اعمال خواهم كرد و اینان را والى نخواهم كرد و مانند چنین افرادى شایسته ولایت نیستند. مغیره از پیش من رفت و من مى‏دانستم كه او معتقد است كه من اشتباه مى‏كنم سپس نزد من برگشت و گفت: من پیش از این مصلحت تو را در آن دیدم كه به تو اظهار كردم و تو در آن با من مخالف كردى، ولى بعدا نظر دیگرى پیدا كردم و من فكر مى‏كنم كه تو به نظر خودت عمل كنى و آنان را بر كنار سازى و از كسانى كه به آنان اطمینان دارى كمك بگیرى كه خدا كفایت مى‏كند و آنان از نظر قدرت ناتوان‏تر از آن هستند كه بودند. ابن عباس مى‏گوید: به على گفتم او نخست تو را نصیحت كرده ولى بار دوم به تو خیانت كرده است. على گفت: چگونه مرا نصیحت كرده است؟ ابن عباس گفت: تو مى‏دانى كه معاویه و یاران او اهل دنیا هستند، هر گاه آنان را تثبیت كنى براى آنان مهم نیست كه چه كسى خلافت را در دست دارد و هر گاه آنان را عزل كنى، خواهند گفت: خلافت را بدون مشورت گرفته و عثمان را كشته است. (85) در این روایت كه از طبرى نقل كردیم، مغیره خواهان تثبیت همه عاملان عثمان از سوى امیرالمؤمنین است ولى در روایت شیخ طوسى و ابن شهر آشوب چنین آمده كه او فقط خواستار تثبیت معاویه شد و اظهار داشت كه فعلا او را بر كنار نكن وقتى كارها محكم شد اگر خواستى عزل كن و امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ او فرمود: اى مغیره آیا در فاصله تثبیت و بر كنارى او، زنده بودن مرا تضمین مى‏كنى؟ مغیره گفت: نه. امام فرمود: هرگز چنین نخواهد بود كه خداوند از من راجع به تولیت معاویه بر دو نفر از مسلمانان در یك شب سیاه پرسش كند. آنگاه امام این آیه را خواند: و ما كنت متخذ المضلین عضدا (86) و من هرگز گمراهان را یاور نخواهم گرفت. (87) بدینگونه امام، پیشنهاد مغیره و ابن عباس و سایر كسانى را كه احیانا از روى مصلحت خواهى خواستار تثبیت موقت معاویه بودند با قاطعیت رد كرد و معاویه را بر كنار نمود. البته تنها معاویه نبود كه از كار بر كنار شد بلكه امام همه عاملان عثمان را عزل كرد جز ابوموسى اشعرى را كه از سوى عثمان حاكم كوفه بود و به اصرار مالك اشتر در حكومت تثبیت كرد. (88) ابن قتیبه در مورد معاویه مطلبى دارد كه در منابع دیگر دیده نمى شود ومغایر با شیوه شناخته شده امیرالمؤمنین است، او چنین اظهار مى‏دارد كه امیرالمؤمنین به مغیره بن شعبه پیشنهاد حكومت شام را داد ولى او قبول نكرد و سخن قبلى خود را تكرار نمود و از امام خواست كه معاویه را در شام تثبیت كند و امام به معاویه نوشت: تو را در حكومت و اموالى كه در اختیار دارى والى كردم، پس بیعت كن و با هزار نفر از اهل شام نزد من آى و معاویه در پاسسخ شعرى را فرستاد كه مضمون آن تهدید به جنگ بود. (89) تا آنجا كه بررسى كردم در هیچ منبعى این مطلب را نیافتیم و مورخانى كه در این باره به تفصیل سخن گفته‏اند و جزئیات واقعه را آورده‏اند، چنین چیزى را ذكر نكرده‏اند بلكه ضد آن را آورده‏اند. طبرى نقل مى‏كند كه ابن عباس به امام گفت: صلاح دید من این است كه معاویه را تثبیت كنى، وقتى با تو بیعت كرد، كندن او از جایگاهش به عهده من باشد. امام گفت: نه به خدا سوگند، جز شمشیر چیزى به او نخواهم داد. و چون امام اصرار ابن عباس را دید به او گفت: وظیفه تو گفتن نظر خویش است ولى تصمیم‏گیرى با من است و اگر با حرف تو مخالفت كردم از من اطاعت كن، ابن عباس گفت: چنین خواهم كرد و كم‏ترین حقى كه بر مى‏دارى اطاعت كردن است. (90) ابن جوزى نقل مى‏كند كه امام در پاسخ ابن عباس و مغیره گفت: به خدا سوگند هیچ یك از آنان را حاكم نخواهم كرد. ابن عباس باز اصرار كرد امام فرمود: به خدا سوگند كه چنین كارى هرگز نخواهد شد. (91) مسعودى نقل مى‏كند كه امام در پاسخ این پیشنهاد ابن عباسس فرمود: به خدا سوگند كه در دین خود سازش نخواهم كرد و در كار خود متوسل به ریا نخواهم شد و چون ابن عباس اصرار كرد، فرمود: نه به خدا سوگند كه معاویه را حتى دو روز حكومت نخواهم داد. (92) البته دنیورى نقل مى‏كند كه امام در پاسخ مغیره گفت: در این باره فكر مى‏كنم. (93) ولى ابن مطلب اگر هم از امام صادر شده باشد ـ كه خود جاى تردید است ـ بدان معنا نیست كه امام در عزل معاویه تردید داشت بلكه براى آن بود كه مغیره را كه شخص مستقیمى نبود از سر خود رها كند بعدها مغیره گفته بود كه بار اول على را نصیحت كردم و بار دوم به او خیانت كردم و او همان كسى است كه از امام جدا شد و به مكه رفت. (94) اساسا حكومت دادن به معاویه هر چند كه به صورت موقت و به تعبیر امام فقط دو روز باشد، از امیرالمؤمنین كه نماینده همه ارزش‏هاى اسلامى‏است بعید است و به طورى كه خواهیم گفت حتى از نظر سیاسى نیز این كار به مصلحت امام نبود. در راستاى همین سیاست، امام طى نامه‏اى از معاویه خواست كه با او بیعت كند و از مردم شام نیز بیعت بگیرد و همراه با جمعى از یارانش نزد امام بیاید. (95) كسانى كه به عمق مسائل توجه ندارند، ظاهر بینانه از امام انتقاد كرده‏اند كه چرا او سخن نصیحت گران را نپذیرفت و بلافاصله معاویه را عزل كرد؟ اگر او معاویه را هر چند به طور موقت در حكومت تثبیت مى‏كرد؟ این همه گرفتارى‏ها و جنگ‏ها پیش نمى آمد و این تعداد از بزرگان اصحاب و از جمله خود او به شهادت نمى‏رسیدند و مسلمانان دچار این مصیبت هاى هولناك نمى شدند. انتقاد كنندگان معتقدند كه على (ع) در فن سیاست وارد نبود وحتى شخصى چون ابن سینا على را داشمندتر از عمر ولى عمر را سیاست‏مدارتر از على مى‏داند. (96) و یا حتى در زمان خود امیرالمؤمنین كسانى معاویه را زرنگ‏تر از على مى‏دانستند و امام در پاسخ آنها فرمود: و الله ما معاویه بادهى منى و لكنه یغدر و یفجر. (97) به خدا سوگند كه معاویه زیرك‏تر از من نیست بلكه او حیله مى‏كند و از راه گناه وارد مى‏شود. همانگونه كه گفتیم، انتقاد كنندگان از سیاست امام در عزل معاویه، به ژرفاى كار پى نبرده‏اند و ظاهر بینانه قضاوت مى‏كنند. اگر كسى درست بیندیشد خواهد دید كه عزل معاویه علاوه بر این كه اقدامى‏مطابق با ارزشهاى اسلامى بود، از نظر سیاست هم كارى درست و منطقى و عاقلانه بود. براى روشن شدن مطلب این موضوع را در سه قسمت مورد بحث قرار مى‏دهیم: 1 ـ امام سخت پاى بند اسلام و آموزه‏هاى دینى بود و در طول عمر خود هرگز حاضر نشد به خاطر مصلحت جویى حقیقت را فدا كند و از مسیر اسلاام خارج شود یك نمونه آن جریان شوراى پیشنهادى عمر بود كه جون عبدالرحمان بن عوف به او گفت كه با تو بیعت مى‏كنم مشروط بر اینكه به قرآن و سنت و روشن شیخین (ابوبكر و عمر) عمل كنى، امام عمل كردن به قرآن و سنت را پذیرفت ولى عمل به روشن شیخین را قول نداد و به همین جهت، از انتخاب به خلافت در آن شورا بازماند. (98) اگر او یك وعده دروغ و بر خلاف حق مى‏داد و حتى بعدها هم به آن عمل نمى‏كرد عنان خلافت به دست او بود؛ ولى او هرگز به خاطر رسیدن به قدرت حاضر به دروغ گفتن نبود. در جریان عزل معاویه نیز چنین شد و او حاضر نبود به خاطر مصلحت، حكومت ستمگران را بر مسلمانان حتى به طور موقت امضا كند و لذا به طورى كه پیشتر نقل كردیم، او با تمسك به آیه شریفه: و ما كنت متخذ المضلین عضدا تكلیف شرعى خود مى‏دانست كه دست ستمگران را از سرنوشت مسلمانان كوتاه كند.او مى‏فرمود: من یا باید بامعاویه بجنگم و یا دین به محمد كافر شوم. (99) او بارها از پاى بندى خود به حق و راستى سخن گفته و خاطر نشان كرده است كه او نیز راه‏هاى حیله و نیرنگ را مى‏داند ولى پاى بندى به دین او را از این كار باز مى‏دارد: ـ و لقد اصبحنا فی زمان قد اتخذ اكثراهله الغدر كیسا و نسبهم اهل الجهل فیه إلى حسن ا لحیله، مالهم قاتلهم الله قد یرى الحول ا لقلب وجه الحیله و دونها مانع من امر الله ونهیه فیدعها رأى عین بعد القدره علیها و ینتهز فرصتها من لاحریجه له فی الدین (100) همانا در زمانى هستیم كه بیشتر مردم، حیله گرى را زرنگى مى‏شمارند و نادانان آنها را به حسن تدبیر نسبت مى‏دهند آنان را چه شده است؟ خدا آنان را بكشد! چه بسا كسى كه در كوره حوادث بزرگ شده و به فراز و نشیب‏ها آگاه است راه حیله‏گرى را مى‏داند ولى امر و نهى الهى مانع او است و با اینكه توانایى انجام آن را دارد، آشكارا، آن را رها مى‏سازد، ولى كسى كه پروایى در دین ندارد از آن فرصت استفاده مى‏كند. ـ والله ما معاویه بادهی منى و كلنه یغدر و یفجر و لولا كراهیه الغدر لكنت من ادهى الناس و لكن كل غدره فجره و كل فجره كفره. (101) به خدا سوگند كه معاویه زیرك‏تر از من نیست بلكه او حیله مى‏كند و از راه گناه وارد مى شود اگر نبود كه نیرنگ را ناپسند مى‏دارم، من از زیرك‏ترین مردم بودم ولى هر نیرنگى گناه است و هر گناهى نوعى كفر است. و بدین سان امام خط مشى كلى خود را مشخص مى‏سازد و با شفافیت تمام سیاست مبتنى بر ارزش‏ها را اعلام مى‏دارد و عزل معاویه نیز در راستاى همین طرز فكر و شیوه حكومت امام بود. 2 ـ مطلب دیگر این كه عزل معاویه حتى از نظر سیاسى و مصالح حكومت نیز كارى واقع بینانه و درست بود. زیرا كسانى كه پس از قتل عثمان با امام بیعت كرده بودند؛ بزرگ‏ترین ایرادى كه بر عثمان داشتند به كار گماردن حاكمان ناشایست و به خصوص معاویه بود. وقتى معاویه در دوران گرفتارى عثمان نزد او رفت، عثمان به او گفت: سپاه تو كجاست؟ معاویه گفت من فقط با سه نفر به مدینه آمده‏ام. عثمان گفت: خداوند خویشاوندى تو را پیوند ندهد و تو را یارى نكند و به تو جزاى خیر ندهد، به خدا سوگند كه كشته نمى شوم مگر براى تو و مردم به من خشم نكرده‏اند مگر به جهت تو. (102) او درست مى‏گفت و مردم به خاطر حاكمان ستمگرى كه عثمان به كار گمارده بود و به خصوص به خاطر معاویه بر او شوریده بود مسلمانان راجع به تولیت معاویه بر شام و ظلم ستمى كه به مردم مى‏كند، باعثمان صحبت كردند و او عذر آورد كه پیش از من عمر هم او را والى شام كرده بود اما مسلمانان عذر او را نپذیرفتند و جز به بركنارى معاویه به چیزى قانع نشدند . (103) همان كسانى كه به خاطر وجود امثال معاویه عثمان را كشتند، با امیرالمؤمنین بیعت كردند و پر واضح است كه على نمى‏توانست و نباید عمال عثمان و به خصوص معاویه را درمقام خود تثبیت كند و گر نه مورد خشم یاران خود قرار مى‏گرفت و همان اعتراضى را كه به عثمان داشتند به ا و هم وارد مى‏كردند. ابن ابى الحدید از شخصى به نام «ابن سنان» نقل مى‏كند كه گفته است «اگر على خلافت خود را با تولیت معاویه بر شام و تثبیت او شروع مى‏كرد، در آغاز كار به همان چیزى گرفتار مى‏شد كه عثمان در پایان كار به آن گرفتار شده بود و این كار باعث خلع او و قتل او مى‏شد . حتى اگر از نظر شرعى این كار روا بود و مسؤولیتى نداشت از نظر سیاست نادرست و زشت بود و باعث شورش و مخالفت مى‏شد. (104) در منابع تاریخى آمده است كه مردى از مصر به نام سودان بن حمران مرادى به امام گفت: ما با تو بیعت كردیم ولى اگر در میان ما مانند عثمان عمل كنى، تو را نیز مى‏كشیم. (105) 3 ـ خود امام بارها در خصوص معاویه با عثمان صحبت كرده بود و او را به سبب تولیت معاویه بر شام سرزنش كرده بود. او در گفتگویى با عثمان از ولایت معاویه به شدت انتقاد كرد و عذر عثمان را كه عمر هم او را والى كرده بود نپذیرفت و گفت: معاویه از عمر مى‏ترسید ولى اكنون كارهایى مى‏كند و آن را به تو نسبت مى‏دهد و تو بر او غضب نمى كنى. (106) با این وجود چگونه امام مى‏توانست پس از رسیدن به قدرت لحظه‏اى به حكومت معاویه رضایت بدهد؟ به گفته طه حسین: «على نمى توانست حكام عثمان را سر كار باقى بگذارد زیرا وى بارها عثمان را در گماشتن آن حكام سرزنش كرده بود، چون كه رفتار آن حكام با مردم شرم آور بود . از این رو على نمى توانست حكامى‏را كه دیروز خواهان بركنارى آنان بود، امرزو ابقایشان را خواستار شود». (107) 4 ـ معاویه دشمنى دیرینه‏اى با امام داشت و این به دوران پیش از اسلام و نزاعى كه میان بنى هاشم و بنى امیه بود بر مى‏گرد این دو قبیله همواره با یكدیگر دشمنى و رقابت داشتند . (108) و در عهد رسول الله ابوسفیان پدر معاویه جنگ‏هاى خونینى بر ضد پیامبر و على راه انداخته بود و على (ع) در جنگ بدر تنها در یك روز سه تن از نزدیكان معاویه را كشته بود و كینه‏هاى مربوط به بدر و حنین و احد، مانند آتشى در دل معاویه زبانه مى‏كشید و همواره در صد انتقام‏گیرى از على بود و دیدیم كه چون یزید پسر معاویه، حسین (ع) پسر على را كشت، آرزو مى‏كرد كاش پدرانم كه در بدر كشته شدند زنده بودند و مى‏دیدند كه چگونه انتقام آنان را گرفته‏ام . (109) این كینه‏ها و دشمنى‏ها همواره وجود داشت و گاه و بى‏گاه ظهور و بروز مى‏كرد و بارها میان على و معاویه درگیرى هایى به وجود مى‏آمد از جمله در ایام عثمان وقتى معاویه مى‏خواست از مدینه به شام رود با تندى به على گفت: اگر پس از من یك مو از سرعثمان كم شود، تو را با صد هزار شمشیر مى‏زنم! (110) با توجه به این سابقه‏ها، امام چگونه مى‏توانست با معاویه كنار بیاید و او را از سوى خود حاكم سرزمین پهناور شام كند و با او از در سازش و تفاهم در آید؟ 5 ـ مطلب دیگر این كه اگر امام سخن مغیره وا بن عباس را مى‏پذیرفت و به طور موقت معاویه را در مقام خود تثبیت مى‏كرد تا پس از راست شدن كار او را بر كنار كند، بدون شك معاویه از قصد امام آگاه مى‏شد و او زیرك‏تر از آن بود كه نفهمد او را فریب مى‏دهند و او هرگز به امام اعتماد نمى كرد و براى حفظ موقعیت خود در آینده نقشه‏هاى خود را در جهت مخالفت با امام عملى مى‏ساخت و حتى از این فرصت بهره بردارى تبلیغى مى‏كرد و به مردم مى‏گفت : على مرا شایسته حكومت مى‏داند. معاویه به خوبى مى‏دانست كه على با او بالاخره برخورد خواهد كرد و تفاهم میان این دو امكان ندارد این مطلب را عمروعاص نیز طى نامه‏اى به معاویه تذكر داد و بلافاصله پس از بیعت مردم با على و بر گرداندن اموال عمومى از خانه عثمان به بیت المال، به معاویه نوشت : هر آنچه مى‏خواهى بكن چون پسر ابوطالب هر مالى را كه دارى از تو خواهد گرفت. (111) 6 ـ معاویه از اول در خلافت طمع داشت و از هنگامى‏كه معاویه به دعوت عثمان به مدینه آمد و در یك جلسه مشورتى در جهت تسلط بر اوضاع شركت كرد این قصد او آشكار شد و به گفته طبرى، چون عثمان عمال خود را جمع كرد معاویه پس از آمدن به نزد او همواره طمع خلافت داشت (112) و حتى برخى از اطرافیان او نیز از قصد او آگاهى داشتند و لذا پس از تمام شدن آن جلسه كعب كه پشت سر عثمان حركت مى‏كرد گفت: به خدا سوگند امیر پس از او كسى است كه سوار قاطر شده است واشاره به معاویه كرد (113) و مردى به نام حجاج بن‏خزیمه كه بلافاصله پس از كشته شدن عثمان به شام رفت و خبر قتل عثمان را به او رسانید، به معاویه امیرالمؤمنین خطاب كرد و او را تشویق به مقاومت در برابر على نمود. او بعدها به مردم شام افتخار مى‏كرد و مى‏گفت: من (نخستین بار) به معاویه امیرالمؤمنین گفتم. (114) اساسا معاویه از مدت‏ها پیش براى خلافت زمینه سازى مى‏كرد و به طورى كه خواهیم گفت، معاویه خود در قتل عثمان مؤثر بود و هیچ گونه كمكى به او نكرد، گویا مى‏خواست عثمان زودتر از میان برود تا زمینه و بهانه براى او فراهم شود. البته معاویه جرئت آن را نداشت كه بلافاصله پس از قتل عثمان خود را خلیفه مسلمین اعلام كند و مهمترین مانع او بیعت مردم با على بود و براى شكستن این سد به چندین نفر از اصحاب پیامبر كه میان مردم وجهه‏اى داشتند مانند طلحه و زبیر و عبدالله بن عمر نامه نوشت و از آنها خواست كه خلافت رابر عهده گیرند و قول داد كه با آنها بیعت خواهد كرد (115) و این اقدام تنهابراى تضعیف على(ع) بود. معاویه پیش از آن كه فرمان بر كنارى خود از حكومت شام را از امام دریافت كند، به وسیله نائله همسر عثمان از قتل او با خبر شد و نائله نامه‏اى همراه با پیراهن خون آلود عثمان به معاویه فرستاده بود (116) او كه هنوز نامه‏اى از امام دریافت نكرده بود، خونخواهى عثمان و انتقام از قاتلان او راعنوان كرده بود و آن را مقدمه‏اى براى دست اندازى به خلافت قرار داده بود. در همین راستا، معاویه به شرحبیل زاهد حمص نامه نوشت و از او خواست كه با معاویه به عنوان امیر منطقه شام بیعت كند تا خون عثمان را بگیرد، شرحبیل نوشت: خون خلیفه پیشین را كسى مى‏تواند بگیرد كه خلیفه مسلمین باشد نه امیر منطقه، از این جهت من با تو به عنوان خلیفه مسلمین بیعت مى‏كنم. وقتى نامه شرحبیل به معاویه رسید سخت خوشحال شد و نامه را براى مردم شام خواند و از آنان به عنوان خلیفه مسلمین بیعت گرفت سپس باب مكاتبه با على را گشود. (117) بنابر این معاویه از آغاز درطمع خلافت بود و به حكومت شام رضایت نمى داد و تثبیت او در این مقام مانع توطئه‏ها و مخالفت‏هاى او نمى‏شد. البته طبق بعضى از روایات تاریخى، معاویه به جریر بجلى فرستاده امام به شام پیشنهاد كرد كه امام شام و مصر را در اختیار من بگذارد و پس از خود كسى را تعیین نكند، دراین صورت من خلافت او را تأیید مى‏كنم. (118) ولى به طورى كه مشروحا به جریان مذاكره جریر بجلى با معاویه خواهیم پرداخت، هدف معاویه از این پیشنهاد وقت گذرانى براى جمع آورى نیرو و آماده شدن به جنگ با امیرالمؤمنین بود و او در این پیشنهاد خود صداقت نداشت. با توجه به مجموع آنچه گفتیم، امام هم به خاطر پاسدارى از ارزشهاى دینى و هم به خاطر مصالح سیاسى، معاویه را از حكومت عزل كرد و این اقدام پى آمدهاى مهمى داشت كه از جمله آنها تبادل نامه‏هاى گوناگون میان امام و معاویه و تحریك افرادى چون طلحه و زبیر توسط معاویه در جهت رودررویى با امام و خونخواهى عثمان و جنگ صفین بود. تبادل نامه میان امام و معاویه پس از آنكه مردم با امام بیعت كردند، امام عاملان خود را به شهرها فرستاد و از جمله سهل بن حنیف را به عنوان والى شام به آن دیارگسیل داشت، در نزدیكى‏هاى تبوك گروهى از سپاه شام راه را بر او بستند و گفتند: اگر تو را عثمان فرستاده است، مرحبا بر تو ولى اگر كسى دیگرى فرستاده است از همین جا بر گرد و سهل از آنجا برگشت. (119) پس از این جریان امام نامه‏اى به معاویه نوشت و آن را توسط سبره الجهنى به شام فرستاد ولى معاویه به این نامه پاسخ نداد و فرستاده امام را برگردانید (120) البته طبرى كه این جریان را نقل مى‏كند متن نامه را نمى آورد ولى ظاهر این است كه این همان نامه‏اى است كه در نهج البلاغه آمده و گفته شده كه امام این نامه را پس از بیعت مردم با او به معاویه نوشت، متن نامه چنین است: «از على امیرالمؤمنین به معاویه بن ابى سفیان، اما بعد، تو خود از معذور بودن من درباره شما و روى گردانى من از شما آگاهى دارى، تا اینكه شد آنچه باید مى‏شد و باز داشتن از آن ممكن نبود، داستان دراز و سخن بسیار است، آنچه گذشت، گذشت و آنچه پیش آمد، پس از آنان كه نزد تو هستند بیعت بگیر و با گروهى از یاران خود نزد من بیا. (121) ظاهرا این نخستین نامه امام به معاویه پس از بیعت مردم با او است و ابن ابى الحدید متن دیگرى را نقل مى‏كند كه تقریبا شبیه همین مضمون است. (122) امام طى این نامه از معاویه خواست كه با او بیعت كند و به مدینه آید و به طورى كه ملاحظه مى شود لحن ملایمى دارد. ولى معاویه كه هواى خلافت بر سر داشت مردم شام را جمع كرد و از آنها براى خونخواهى عثمان بیعت گرفت. (123) معاویه كه پاسخ نامه نخستین على را نداده بود پس از سه ماه توسط شخصى به نام قبیصه طومار سفیدى به سوى امام فرستاد كه فقط در بالاى آن نوشته شده بود: ازمعاویه به على و زیر آن مهر معاویه بود و هیچ مطلبى در آن درج نشده بود، وقتى فرستاده معاویه آن طومار را به امام داد و امام نوشته‏اى در آن ندید به فرستاده گفت: چه چیزى پشت سر تو بود؟ او گفت: آیا در امان هستم؟ امام فرمود: آرى قاصدها در امانند و كشته نمى شوند. او گفت: من قومى‏را ترك كردم كه جز قصاص به چیز دیگرى راضى نیستند. امام گفت: قصاص از چه كسى؟ او گفت: از خود تو، و من شصت هزار پیرمرد را دیدم كه زیر پیراهن عثمان گریه مى‏كردند و آن را بر منبر دمشق نصب كرده بودند. (124) پس از این جریان و تا شروع جنگ صفین نامه‏هاى متعددى میان امام و معاویه رد و بدل شد و شاید تعداد آنها به سى نامه برسد و سید رضى در نهج البلاغه شانزده نامه از امام به معاویه را نقل كرده است و ما لزومى نمى بینم كه همه آن نامه‏ها را در این جا نقل كنیم و فقط نكات برجسته آنها را مى‏آوریم: 1 ـ امام در نامه‏هاى خود همواره معاویه را نصیحت كرده و او را از افتادن در دام شیطان بر حذر داشته و آخرت را به او یاد آورى كرده است. در نامه اى پس از نصیحت‏هایى خطاب به معاویه نوشته است: «از خدا بترس و از كسانى نباش كه به خدا امیدى ندارند و شایسته كلمه عذاب خدا شده‏اند، همانا خداوند در كمین اسست و بزودى دنیا به تو پشت مى‏كند و براى تو حسرتى باقى مى‏ماند» (125) و در نامه‏اى دیگر نوشته است: «در مورد آنچه در اختیار دارى از خدا بترس و در حق خداوند بر تو نظر كن و به معرفت چیزى كه در ندانستن آن معذور نیستى، بر گرد، همانا اطاعت نشانه‏هایى روشن و راه هایى نورانى و روش‏هایى آشكار دارد كه هوشمندان در آن گام مى‏نهد و نابخردان باآن مخالفت مى‏كنند .» (126) و در نامه‏اى دیگر نوشته است: «; (اى معاویه) از روزى بر حذر باش كه افرادى كه كارهاى پسندیده انجام داده‏اند خوشحالند و كسانى كه شیطان را زمامدار خود قرار داده‏اند سخت پشیمانند;» (127) 2 ـ در برخى از نامه‏ها، معاویه به خاطر كارهاى خلافى كه كرده مورد سرزنش شدید امام قرار گرفته است از جمله در نامه‏اى مى‏نویسد: «سبحان الله! چقدر به هوا و هوس‏هاى بدعت‏آمیز و سرگردان كننده وابسته شده‏اى، آنهم همراه با ضایع كردن حقیقت‏ها و دور افكندن پیمان هایى كه مطلوب خداوند است و بر بندگانش حجت دارد;» (128) و در نامه دیگرى خطاب به معاویه مى‏نویسد: «گروه بسیارى از مردم را تباه كردى و با گمراهى خود آنها رافریب دادى و آنها را در موج دریاى خود انداختى به گونه‏اى كه تاریكى‏ها آنان را فرا گرفت و شبهه‏ها به آنان روى آورد;» (129) و نیز مى‏نویسد: «چگونه خواهى بود هنگامى‏كه پرده از این دنیایى كه تو در آن هستى فرو افتد؟ تو به آرایش این دنیا خوشحال شده‏اى و فریب لذت آن را خورده‏اى، دنیا تو را خوانده و تو اجابت كرده‏اى و تو را با خود كشیده و تو از آن پیروى كرده‏اى و به تو فرمان داده و تو اطاعت نموده‏اى، بزودى در جایى قرار مى‏دهد كه هیچ سپرى تو را از آن نجات نمى دهد;» (130) 3 ـ همچنین امام در نامه هایى، گذشته معاویه و خاندان او را یادآورى كرده است در نامه‏اى مى‏نویسد: «; اى معاویه! از كى شما رهبران رعیت و زمامداران این امت شدید؟ بدون آن كه سابقه‏اى در اسلام و شرافتى والا داشته باشید;» (131) و نیز مى‏نویسد: «; همان شمشیرى كه با آن جد و دایى و برادرت را در یك مكان (میدان بدر) زدم نزد من است; چقدر به عموها و دایى‏ها شباهت دارى، همانان كه شقاوت و تمناى باطل آنان را وادار كرد كه محمد (ص) را انكار كنند و به طورى كه مى‏دانى به خاك و خون افتادند;» (132) و نیز مى‏نویسد: «; اسیران آزاد شده جاهلیت و فرزندانشان را با امتیازات میان مهاجران نخستین و ترتیب درجه‏ها و تعریف طباقاتشان چه كار؟ هیهات كه پیكانى صدایى مى‏دهد كه از او نیست و محكوم قصد حكومت دارد، اى انسان چرا در جاى خود نمى نشینى;» (133) و نیز مى‏نویسد: «اینكه مى‏گویى ما از فرزندان عبد مناف هستیم. ما نیز چنانیم ولى امیه مانند هاشم و حرب مانند عبدالمطلب و ابوسفیان مانند ابوطالب نیستند و مهاجر مانند اسیر آزاد شده و فرزندان صحیح النسب مانند منسوب به پدر، و حق جو مانند باطل خواه و مؤمن مانند مفسد نیست;» (134) 4 ـ در برخى از نامه‏ها، امام سابقه خود را در اسلام و شخصیت والایى كه دارد، به معاویه یاد آور مى شود. از جمله در نامه‏اى مى‏نویسد: «; شگفتا از این روزگار! كه مرا هم سنگ كسى قرار داده كه چون من گام بر نداشته و سابقه‏اى چون سابقه من كه هیچ كس مانند آن را پیدا نكرده، ندارد;» (135) و نیز در نامه‏اى پس از ذكر اینكه حمزه سید الشهداء و جعفر طیار از ماست، مى‏نویسد: «; اگر نبود كه خداوند نهى كرده كه انسان خود را بستاید، گوینده‏اى فضایل بسیارى را مى‏گفت كه دل‏هاى مؤمنان آن را مى‏شناسد و گوشهاى شنوندگان از شنیدن آن ناراحت نیست، كسى را كه تیرش به خطا رفته رها كن، ما ساخته شده پروردگار هستیم و مردم ساخته شده ما هستند. عزت و برترى و بخشش ما بر قوم تو، مارا از آن باز نداشت كه با شما اختلاط كنیم، همانند قبایل هم طراز ما از شما همسر گرفتیم و به شما همسر دادیم در حالى كه شما در این پایه نبودید و چگونه چنین باشد در حالى كه پیامبر از ماست و تكذیب كننده از شما و شیر خدا (حمزه) از ماست و شیر پیمان‏ها (ابوسفیان) از شما و دو سرور جوانان اهل بهشت (حسن و حسین) از ما هستند و كودكان آتش (مروان) از شما و بهترین زنان جهانیان (فاطمه) از ماست و حمال هیزم (زن ابولهب) از شما، و چیزهاى بسیارى كه درباره ما و شماست;» (136) 5 ـ در برخى از نامه‏ها به تهمت و انتقادهاى معاویه پاسخ‏هاى روشنى مى‏دهد. معاویه در نامه‏هاى متعددى كه به امام فرستاد، ضمن بدگویى‏هاى وقیحانه انتقادها و تهمت هایى را عنوان كرد كه امام از همه آنها پاسخ داد كه از جمله آنها است: الف. دخالت داشتن امام در قتل عثمان، معاویه در چندین نامه امام را متهم مى‏كند كه در كشته شدن عثمان دخالت داشته است و یا از او مى‏خواهد كه قاتلان عثمان را تحویل بدهد . در این باره معاویه در نامه‏اى خطاب به امام مى‏نویسد: «; تو بودى كه مهاجرین را بر عثمان تحریك كردى و انصار را از او دور ساختى پس نادان از تو تبعیت كرد و ناتوان با تو قوت گرفت و اهل شام چیزى جز جنگ با تو را نمى خواهند تا اینكه قاتلان عثمان را تحویل بدهى و پس از آن خلافت به مشورت مسلمانان گذارده شود ;» (137) و در نامه دیگرى خطاب به امام مى‏نویسد: «; تو نزد یاران عثمان مورد تهمت هستى، به قاتلان عثمان پناه دادى و آنان بازوى تو و یاران تو و اطرافیان تو هستند. به من گفته شده كه تو از خون عثمان خود را كنار مى‏كشى اگر راست مى‏گویى قاتلان او را در اختیار ما قرار بده تا آنها را بكشیم;» (138) امام در پاسخ این تهمت معاویه و درخواست او در جهت تحویل قاتلان عثمان، طى نامه‏هاى متعددى، مطالب روشن و آگاه كننده‏اى را عنوان مى‏كند از جمله در نامه‏اى خطاب به معاویه مى‏نویسد. «; اى معاویه به جانم سوگند كه اگر به دیده خرد بنگرى و تابع هوا و هوس نباشى مى‏بینى كه من نسبت به خون عثمان بیزارتر از مردم بودم و مى‏دانى كه من از آن به كنار بودم، مگر اینكه حقیقت را بپوشانى و آنچه را كه برایت آشكار است پوشیده بدارى.» (139) و در نامه دیگرى اظهار مى‏دارد كه امام تا آنجا كه ممكن بوده به عثمان كمك رسانده ولى معاویه با دفع الوقت و كوتاهى در كمك رسانى به عثمان به او خیانت كرده است، مى‏نویسد : «; سپس كار مرا با عثمان ذكر كردى، بر توست كه درباره او كه خویشاوند تو بود، پاسخت دهند كه كدام یك از ما دشمنى اش با عثمان بیشتر و در كشته شدن او مؤثرتر بود؟ آیا كسى كه یارى خود را از وى دریغ نداشت و از او خواست كه بنشیند و از (كارهاى تحریك كننده) خود دارى كند یا كسى كه عثمان از او كمك خواست ولى او درنگ كرد و مرگ به سراغ او آمد ;» (140) و نیز مى‏نویسد: «; و اما پرگویى تو درباره قاتلان عثمان و كشته شدن او، تو عثمان را هنگامى‏یارى كردى كه پیروزى را براى خود مى‏خواستى و آنگاه كه یارى تو به سود او بود اورا خوار كردى.» (141) و در مورد تحویل قاتلان عثمان به معاویه چنین مى‏نویسد: «; درباره قاتلان عثمان زیاد سخن گفتى، پس آنچه را كه مردم قبول كرده‏اند تو هم بپذیر، آنگاه داورى آنان را پیش من آر تا تو و آنان را بر كتاب خدا ملزم كنم ولى آنچه تو مى‏خواهى مانند فریب دادن كودك است هنگامى‏كه مى‏خواهند او را از شیر باز دارند.» (142) در نامه دیگرى در این مورد خطاب به معاویه مى‏نویسد: «; اینكه مى‏گویى: قاتلان عثمان را به من تحویل بده، تو را با عثمان چه كار؟ تو مردى از بنى امیه هستى و فرزندان عثمان به این كار از تو سزاوار ترند. اگر گمان مى‏كنى كه تو نسبت به خون پدرشان از آنان قوى‏تر هستى، به اطاعت من در آى آنگاه داورى آنان پیش من آر تا تو و آنان را بر پیروى از حجت وادار كنم;» (143) اینكه امام معاویه را در قتل عثمان به نوعى شریك مى‏داند، اشاره به یك واقعیت مسلم تاریخى است كه معاویه در زمان محصور بودن عثمان عمدا از یارى كردن به او كوتاهى نمود و هدفش این بود كه عثمان كشته شود و خون او را بهانه قرار دهد و به خلافت برسد. به گفته یعقوبى، معاویه پس از كمك خواهى عثمان، دوازده هزار نفر را فرستاد و گفت در محلى منتظر باشید تا خبرى ازعثمان برسد، او یك نفر را نزد عثمان فرستاد تا خبر بیاورد، وقتى او نزد عثمان رفت عثمان به او گفت كه آیا كمك آورده است یا نه؟ او گفت: آمده‏ام تا از وضع تو آگاه شوم و بعد كمك بیاورم، عثمان گفت: نه بلكه آمده‏اى تا من كشته شوم . (144) ابو ایوب انصارى نیز در نامه‏اى به معاویه نوشت: همانا كسى كه عثمان را منتظر گذاشت و اهل شام را از یارى كردن به او باز داشت تو بودى. (145) شبث بن ربعى نیز در نامه‏اى به معاویه نوشت: تو دوست داشتى كه عثمان كشته شود و آن را بهانه قرار دهى. (146) همچنین ابن اعثم نقل مى‏كند كه عثمان كه خود را در خطر دید به معاویه نامه‏اى نوشت و از او كمك خواست و این نامه را توسط مسوربن مخرمه به او فرستاد، چون مسور نزد معاویه آمد و نامه عثمان را خواند، معاویه گفت: اى مسور من آشكارا مى‏گویم كه در آغاز كار به آنچه خدا دوست دارد عمل كرد ولى بعدا تغیر داد و خدا نیز سرنوشت اورا تغییر داد آیا براى من سزاوار است كه آنچه خدا تغییر داده برگردانم. (147) ب. مورد دیگرى كه معاویه در نامه هاى خود به امام ایراد گرفته این بود كه او به ابوبكر و عمر و عثمان حسد ورزیده و آنها را بد مى‏دانسته است. معاویه این موضوع را بدان جهت مطرح مى‏كرد كه تا از امام سخنى بر ضد شیخین صادر شود و او آن را دستاویز قرار دهد. اودر نامه‏اى به امام نوشت: «; افضل مردم پس از پیامبر و خیر خواه‏ترین آنها براى خدا و رسولش خلیفه پس پیامبر سپس جانشین او و سومى خلیفه مظلوم عثمان بود و تو به همه آنها حسد ورزیدى و به همه آنها ظلم كردى;» (148) امام در پاسخ آن نوشت: «; و اینكه گفتى به خلفا حسد نمودم و از آنها دورى كردم و به آنها ستم روا داشتم، اما ستم كردن، به خدا پناه مى‏برم كه چنین باشد و اما دورى كردن ودوست نداشتن كار آنها چیزى است كه من به سبب آن از مردم عذر خواهى نمى كنم;.» (149) و نیز در این باره در نامه‏اى دیگر خطاب به معاویه نوشت: «; اینكه گمان كردى كه برترین مردم در اسلام فلان و فلان است، چیزى را گفتى كه اگر هم درست باشد به تو ربطى ندارد و اگر نادرست باشد صدمه‏اى به تو وارد نمى‏شود، تو را با برتر و غیر برتر چكار؟;» (150) ج. مورد دیگر از انتقادهاى معاویه كه در نامه‏هاى او پس از جنگ جمل منعكس است كشته شدن طلحه وزبیر و ناراحتى عایشه و نیز انتقال امام از مدینه به كوفه بود، او در نامه‏اى خطاب به امام مى‏نویسد: «; تو دو پیرمرد اسلام، ابو محمد طلحه و ابو عبدالله زبیر را كه به بهشت وعده داده شده‏اند و قاتل یكى از آنها در آتش است، كشتى و ام‏المؤمنین عایشه را راندى و او را خوار ساختى; دیگر اینكه تو دارالهجره (مدینه) را ترك كردى;» (151) امام در پاسخ او نوشت: «اینكه درباره كشته شدن طلحه و زبیر و رانده شدن عایشه و انتقال من به میان دو شهر (بصره و كوفه) نوشتى، اینها كارهایى است كه تو از آن غایب بودى و عذر آن به تو نمى رسد.» (152) و در نامه دیگر مى‏نویسد: «; طلحه و زبیر با من بیعت كردند سپس بیعت مرا شكستند و نقض آنان مانند رد آنان بود و من براى همین با آنان جهاد كردم تا اینكه حق استوار شد و فرمان خدا آشكار گشت در حالى كه آنان ناپسند مى‏داشتند;» (153) 6 ـ از جمله مطالبى كه در نامه‏هاى متبادل میان امام و معاویه به چشم مى‏خورد تهدید به جنگ است كه از هر دو طرف واقع شده است. معاویه در چندین نامه امام را تهدید به جنگ كرده است از جمله در نامه‏اى مى‏نویسد: «; تو بیعتى برگردن ما ندارى و تو را طاعتى بر ما نیست و تو نرد ما مقبولیت ندارى و براى تو و یارانت پیش ما جز شمشیر نیست، سوگند به خدایى كه معبودى جز او نیست، قاتلان عثمان را هر كجا باشند دنبال مى‏كنیم و آنها را مى‏كشیم و یا روح ما به خدا ملحق شود ;» (154) و در نامه دیگرى مى‏نویسد: «آماده جنگ و تحمل ضربت باش، به خدا سوگند كه كار به آنجا كه مى‏دانى خواهدكشید;» (155) امام نیز پس از مأیوس شدن از به راه آمدن معاویه و پس از اتمام حجت، او را به جنگ تهدید نمود؛ از جمله در نامه‏اى خطاب به معاویه نوشت: «; اینگه گفتى براى من و یارانم چیزى جز شمشیر نزد تو نیست، پس از گریاندن خنداندى ! كى فرزندان عبدالمطلب را دیده‏اى كه به دشمن پشت كنند و از شمشیر بترسند؟ پس كمى صبر كن كه حریفت به میدان خواهد آمد، بزودى آن كس كه تو او را طلب مى‏كنى تو را طلب خواهد كرد و آنچه از آن دورى مى‏كنى به تو نزدیك خواهد شد و من در میان سپاهى عظیم از مهاجران و انصار و تابعان به سوى تو خواهم آمد، سپاهى كه بسیار انبوه است و غبارش (به هنگام حركت) آسمان راتیره مى‏كند، آنها لباس مرگ پوشیده‏اند و بهترین ملاقات براى آنها ملاقات با پروردگارشان است. فرزندان بدر و شمشیرهاى هاشمى همراه آنهاست كه فرود آمدن تیزى آنها را در برادر و دائى و جد و خاندانت به یاد دارى و آن از ستمگران دور نیست.» (156) همچنین امام در نامه دیگرى نوشت: «; گویا تو را مى‏بینم كه فردا مانند ناله كردن شتران از بارها، از جنگ ناله مى‏كنى و من و یارانم را به سوى كتابى مى‏خوانید كه با زبان آن را گرامى مى‏دارید و در قلب آن را انكار مى‏كنید.» (157) جالب است كه امام در این نامه، قرآن به نیزه كردن سپاه معاویه را پیش بینى مى‏كند. این بود قسمتى از مضامین نامه هایى كه میان امام و معاویه رهبر گروه قاسطین رد و بدل شد. گاهى گفته مى شود كه چرا امام این قدر با معاویه مكاتبه نمود و بهتر بود كه به او اعتنا نمى‏كرد، ولى این كار براى اتمام حجت به معاویه و اهل شام لازم بود و لذا مى‏بینیم كه با وجود این نامه‏ها، باز هم گروهى از اصحاب امام پیش از آغاز جنگ صفین به امام پیشنهاد كردند كه باز هم به معاویه و یاران او نامه بنویسد و آنان را به اطاعت خود بخواند تا كاملا حجت بر آنان تمام شود و امام نیز پیشنهاد آنان را عملى كرد و نامه‏اى به معاویه و همراهان او نوشت و آنان را به حفظ خون مسلمانان دعوت كرد ولى معاویه در پاسخ آن شعرى نوشت و بر جنگ اصرار كرد. (158) معاویه و جریر بجلى فرستاده امام به شام پس از یاران جنگ جمل و انتقال امام از مدینه به كوفه كه خود داستان مفصلى دارد، امام تصمیم گرفت كه كار معاویه را یكسره كند و به خود سرى‏هاى او در شام خاتمه دهد. در این هنگام جریربن عبدالله بجلى حاكم همدان وارد كوفه شده بود و چون از قصد امام آگاهى یافت پیشنهاد كرد كه امام او را به سوى معاویه بفرستد تا معاویه را به راه آورد. او به امام گفت: من با معاویه دوستى دارم، بگذار پیش او بروم و او را به اطاعت تو دعوت كنم. مالك اشتر به امام گفت: او را نفرست كه به خدا سوگند میل او به معاویه است. امام گفت: او را رها كن تا ببینیم چگونه به سوى ما بر مى‏گردد. (159) امام پیشنهاد جریر را پذیرفت و چون خواست او را اعزام كند به او گفت: مى‏بینى كه اصحاب پیامبر كه اهل دین و اندیشه هستند در كنار من قرار گرفته‏اند و من تو را براى اهل شام انتخاب كردم چون پیامبر درباره تو گفته است كه تو از نیكان اهل یمن هستى. با نامه من نزد معاویه برو اگر به آنچه كه مسلمانان وارد شده‏اند وارد شد كه هیچ و گرنه پیمان صلح را لغو كن و به او برسان كه من به امیر بودن او راضى نیستم و مردم نیز به جانشینى او رضایت نمى دهند. جریر با نامه امام به شام رفت و بر معاویه وارد شد و پس از حمد و ثناى الهى گفت: اى معاویه مردم مكه و مدینه و بصره و كوفه و حجاز و یمن و مصر و عروض و عمان و بحرین و یمامه با پسر عمویت (على) بیعت كرده‏اند و كسى جز مردم این قلعه‏هایى كه تو در آن هستى باقى نمانده است، اگر سیلى از بیابان‏هاى آن جارى شود آن را غرق مى‏كند و من نزد تو آمده‏ام و تو را به آنچه باعث هدایت و رشد تو در بیعت با این مرد مى شود دعوت مى‏كنم . جریر پس از ذكر این سخنان، نامه امام را تحویل معاویه داد. (160) نامه امام به معاویه كه توسط جریر به او داده شد با تفاوت هایى اندكى در منابع تاریخى فراوانى آمده است. (161) و مرحوم سید رضى نیز قسمت هایى از آن را در نهج البلاغه آورده و ما اكنون ترجمه متن آن نامه را به نقل از وقعه صفین در زیر مى‏آوریم: «بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، بیعت با من در مدینه حجت را بر تو كه در شام هستى تمام كرده است چون همان كسانى كه با ابوبكر و عمر و عثمان بیعت كرده بوند به همان گونه با من بیعت كرده‏اند، به گونه اى كه دیگر نه كسى كه حاضر است مى‏تواند كس دیگر را انتخاب كند و نه كسى كه غایب است مى‏تواند آن را نپذیرد، همانا شورى حق مهاجران وانصار است، پس اگر بر مردى اتفاق كردند و او را امام نامیدند خوشنودى خداوند در آن خواهد بود. پس اگر كسى به قصد اعتراض یا بدعت از آن بیرون شود، او را به آن بر مى‏گردانند و اگر امتناع كرد، با او به سبب پیروى از غیر راه مؤمنان مى‏جنگند و خدا او را به آنچه خود خواسته وادار مى‏كند و او را به جهنم مى‏برد و چه بد جایگاهى است. همانا طلحه و زبیر با من بیعت كردند آنگاه، بیعت مرا شكستند و پیمان شكنى آنها مانند رد آن بود و من با آنها جهاد كردم تا اینكه حق آمد و فرمان خدا آشكار شد دوست داشتنى‏ترین كار براى من درباره تو عافیت توست مگر اینكه خودت، خودت را در معرض بلا قرار بدهى، پس اگر خود را در معرض آن قرار دهى با تو مى‏جنگیم و از خداوند كمك مى‏جویم. تو درباره قاتلان عثمان بسیار سخن گفتى، پس به آنچه مسلمانان وارد شده‏اند وارد شو آنگاه داورى آنان را به من واگذار كن تا تو و آنان را به كتاب خدا وارد سازم، ولى اینكه تو مى‏خواهى مانند فریب دادن كودك از شیر است. به جان خودم سوگند اگر با عقل خود بنگرى و هواى نفس خود را كنار بگذارى، مرا بى زارترین قریش نسبت به خون عثمان مى‏یابى. و بدان كه تو از «طلقا اسیر آزاد شده در اسلام» هستى كه خلافت براى آنان حلال نیست و نمى توانند در شورا قرار گیرند. و به سوى تو و كسانى كه نزد تو هستند، جریر بن عبدالله را كه از اهل ایمان و هجرت است فرستادم، پس بیعت كن و نیرویى جز از خدا نیست» (162) چون معاویه نامه را خواند، بلافاصله جریر به پا خاست و خطاب به معاویه و جمعیت حاضر در آنجا خطبه‏اى خواند، او در این خطبه سعى كرد كه ابهامات موجود را از میان بردارد و حاضران را در جریان چگونگى بیعت مردم با على و چگونگى كار طلحه و زبیر و جنگى كه در بصره با آنان اتفاق افتاد بگذارد و این بهانه معاویه را كه عثمان او را حاكم شام كرده از او بگیرد. ا و پس از حمد و ثناى الهى و فرستادن درود بر پیامبر چنین گفت: «اى مردم كار عثمان حاضران در مدینه را عاجز و ناتوان كرد تا چه رسد به كسانى كه از آن غایب بوده‏اند، همانا مردم بى چون و چرا با على بیعت كردند و طلحه و زبیر هم از كسانى بودند كه با او بیعت كردند آنگاه بى هیچ دلیلى بیعت خودرا شكستند. آگاه باشید كه این دین فتنه‏ها را تحمل نمى‏كند و عرب نیز شمشیر را نمى پذیرد، دیروز در بصره فاجعه اى رخ داد كه اگر تكرار شود آرامشى براى مردم نخواهد بود، عموم مردم با على بیعت كرده‏اند و اگر خداوند كارها را به ما محول مى‏كرد جز او كس دیگرى را انتخاب نمى‏كردیم و هر كس با این كار مخالفت كند مورد مؤاخذه و عتاب قرار مى‏گیرد. اى معاویه تو هم در آنچه مردم وارد شده‏اند وارد شو، و اگر بگویى كه عثمان مرا عامل خود كرده و هنوز عزل نكرده است، اگر این سخن روا باشد دین خدا برپا نمى‏شود و هر كس كارى را كه در دست او است نگه مى‏دارد، ولى خداوند از خلیفه قبلى حقى بر خلیفه بعدى قرار نداده است و این كارها را به صورت حقوقى قرار داده كه برخى از آن برخى دیگر را نسخ مى‏كند.»پس از سخنان جریر، معاویه اظهار داشت كه من و یارانم در این باره مى‏اندیشیم و خواست نظر اهل شام را بداند ولذا دستور داد كه منادى ندا دهد كه نماز بر پاست پس چون مردم در مسجد اجتماع كردند به منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى و تعریف از شام و مردم آن گفت: اى مردم! شما مى‏دانید كه من جانشین امیرالمؤمنین عمر بن خطاب و عثمان بر شما هستم، من درباره كسى كارى انجام نداده‏ام كه شرمنده باشم، من ولى عثمان هستم كه مظلوم كشته شد و خداوند مى‏گوید: «آن كسس كه مظلوم كشته شود، ما به ولى او تسلط دادیم ولى در كشتن اسراف نشود» سپس گفت: من مى‏خواهم نظر شما را راجع به قتل عثمان بدانم. در این هنگام كسانى كه در مسجد حاضر بودند به پا خاستند و اظهار داشتند كه ما خواستار انتقام خون عثمان هستیم و بر این كار با معاویه بیعت كردند و گفتند كه در این راه جان و مال خود را فدا خواهند كرد. (163) روز بعد، جریر بار دیگر از معاویه خواستار بیعت با على شد او گفت: اى جریر این یك كار آسانى نیست وعواقبى دارد بگذار در این باره بیندیشم پس ازآن افراد مورد اعتماد خود را فرا خواند و با آنها در باره مأموریت جریر مشورت كرد. از جمله كسانى كه معاویه با آنان مشورت كرد شرحبیل بن سمط زاهد معروف شهر حمص بود كه در شام نفوذ فراوانى داشت. در همان ایام شرحبیل نزد معاویه آمده بود، معاویه درباره مأموریت جریر با او سخن گفت واضافه كرد كه على بهترین مردم است جز اینكه او عثمان را كشته است، اكنون من خودم را آماده شنیدن سخنان تو كرده‏ام و من مردى از اهل شام هستم هر چه را كه آنان بپسندند مى‏پسندم و هر چه را كه آنان مكروه بدارند من نیز مكروه مى‏دارم . شرحبیل گفت: من اكنون بیرون مى‏روم بعدا نظر خود را خواهم گفت. او بیرون رفت و معاویه پیش از آن كسانى را در بیرون آماده كرده بود كه با شرحبیل سخن بگویند و على را قاتل عثمان معرفى كنند، آنها همه شان به شرحبیل گفتند كه عثمان را على كشته است وبدینگونه شرحبیل فریب خورد و خشمناك به سوى معاویه برگشت وگفت: اى معاویه همه مردم مى‏گویند كه عثمان را على كشته است، به خدا سوگند اگر با على بیعت كنى تو را از شام بیرون مى‏كنیم و یا تو را مى‏كشیم، معاویه گفت: من با شما مخالفت نخواهم كرد و من جز مردى از اهل شام نیستم. شرحبیل گفت: پس این مرد را نزد رفیقش برگردان. (164) توطئه معاویه در فریب دادن شرحبیل، او را گامى به هدف خود نزدیك ساخت و توانست شخص صاحب نفوذى مانند شرحبیل را كاملا با خود هم‏سو كند و این در تشویق مردم شام به جنگ با على، تأثیر فراوانى داشت. البته پیش از این مجلس نیز معاویه به شرحبیل كه در حمص بود نامه نوشته بود و رضایت او را در خونخواهى عثمان جلب كرده بود ولى این بار توفیق بیشترى نصیب او شده بود وشرحبیل كاملا براى جنگ با على به عنوان قاتل عثمان مصمم شده بود. نصربن مزاحم روایت قبلى را چنین ادامه مى‏دهد: شرحبیل از نزد معاویه به خانه حصین بن نمیر آمد و گفت: به جریر پیام بده كه نزد ما آید و حصین به او پیام داد كه شرحبیل نزد ماست تو هم بیا و جریر در خانه حصین با شرحبیل روبرو شد شرحبیل به او گفت: تو با موضوع مبهم نزد ما آمده‏اى تا ما را در دهان شیر بیفكنى و مى‏خواهى شام را با عراق پیوند بدهى و على را مدح مى‏كنى در حالى كه او قاتل عثمان است، خداوند در روز قیامت از آنچه گفته‏اى پرسش خواهد كرد. جریر گفت: اى شرحبیل اینكه گفتى با كار مبهمى نزد شما آمده‏ام، چگونه مبهم است در حالى كه مهاجرین و انصار در آن اتفاق دارند و طلحه و زبیر به خاطر رد آن كشته شدند؛ و اما اینكه مى‏گویى شما را به دهان شیر افكنده‏ام تو خودت خودت را به دهان شیر افكنده‏اى؛ و اما پیوند اهل شام به اهل عراق بر اساس حق بهتر از جدایى آنها بر اساس باطل است؛ و اینكه مى‏گویى على عثمان را كشته، به خدا سوگند این جز انداختن تیر تهمت از راه دور نیست، بلكه تو به دنیا میل كردى و در دل تو در زمان سعدبن ابى وقاص چیزى بود. گفتگوى این دو نفر به گوش معاویه رسید، كسى نزد جریر فرستاد و با او تندى كرد. (165) جریر نامه‏اى به شرحبیل نوشت (166) و طى اشعارى اورا نصیحت كرد، این نامه در شرحبیل تأثیر نمود و با خود گفت: به خدا شتاب نخواهم كرد و نزدیك بود كه از یارى معاویه كنار بكشد ولى معاویه كسانى را گماشت كه مرتب نزد او رفت و آمد مى‏كردند و جریان قتل عثمان را بزرگ جلوه مى‏دادند و آن را به على منسوب مى‏كردند و نزد او شهادت دروغ مى‏دادند و نامه‏هاى جعلى ارائه مى‏كردند تا جایى كه نظر او را برگردانیدند و عزم او را محكم كردند. (167) جالب اینكه هم شرحبیل و هم جریر هر دو اهل یمن بودند، شرحبیل از قبیله بنى كنده و جریر از قبیله بجیله بود (168) و اگرچه در نقل نصر بن مزاحم وابن ابى الحدید نیامده، ولى ابن اثیر گفته است كه شرحبیل دشمن جریر بود و معاویه به همین جهت شرحبیل را دعوت كرد تا با جریر مناظره كند و كسانى چون بسربن ارطأه و یزیدبن اسد وابوالاعور سلمى ودیگران را سر راه او گذاشت تا نزد او شهادت دهند كه على عثمان را كشته است. شرحبیل باجریر مناظره كرد سپس در شهرهاى شام مى‏گشت و مردم را به خونخواهى عثمان دعوت مى‏كرد، در این باره شعرهایى سروده شده از جمله نجاشى گفته است: شرحبیل ماللدین فارقت امرناولكن ببغض المالكى جریر (169) ادامه خواندن مقاله امام على (ع) و قاسطين

نوشته مقاله امام على (ع) و قاسطين اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله استاندارد روش اندازه‏گيري اوره و ازت آمونياكي در خوراك دام و طيور

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : استاندارد روش اندازه‏گیری اوره و ازت آمونیاكی در خوراك دام و طیور 1 ـ هدف هدف از تدوین این استاندارد تعیین روشهای اندازه‏گیری اوره و ازت آمونیاكی در خوراك دام و طیور می‏باشد . 2 ـ دامنه كاربرد این استاندارد جهت اندازه‏گیری اوره و ازت آمونیاكی در خوراك دام و طیور كاربرد دارد . 3 ـ نمونه‏برداری طبق استانداردهای روش نمونه‏برداری در مواد غذائی عمل شود . 4 ـ روش كار 4-1- اندازه‏گیری اوره به طریق اسپكتروفتومتری 4-1-1- وسایل مورد نیاز ـ اسپكتروفتومتر با حداكثر باند 2/4 در طول موج 420nm با سلهای یك سانتیمتری 4-1-2- معرفها و مواد مورد نیاز : 4-1-2-1- محلول پارادی متیل آمینوبنزالدئید 1 16 گرم پارادی متیل آمینو بنزالدئید را در یك لیتر الكل و 100 میلی‏لیتر اسید كلریدریك حل نمائید . این محلول برای یك ماده پایدار می‏ماند . 4-1-2-2- اسید استیك 4-1-2-3- محلول استات روی : 22 گرم استات روی 2H2O 2(,OAC)Zn را در آب حل كرده و 3 میلی‏لیتر اسید استیك بآن اضافه نمائید سپس آن را تا حجم 100 میلی‏لیتر رقیق نمائید . 4-1-2-4- محلول فروسیانور پتاسیم : 10/6 گرم فروسیانور پتاسیم 6 3H2O(,CN) K2Fe را در آب حل كرده و به حجم 100 میلی‏لیتر برسانید . 4-1-2-5- زغال اكتیو ـ (60 – G) 4-1-2-6- محلول بافر فسفات با 7 = PH 4-1-2-7- محلولهای استاندارد اوره : الف : محلول استاندارد اولیه با غلظت 5ml/mg 5 گرم اوره را با دقت یك میلی‏گرم در آب حل كرده و سپس آن را تا حجم یك لیتر برسانید . ب : محلولهای استاندارد مورد استفاده با غلظتهای 0/2 , 0/4 , 0/6 , 0/8 , 1 , 1/2 , 1/4 , 1/6 , 1/8 و 2 میلی‏گرم اوره در 5 میلی‏لیتر : به ترتیب 2,4,6,8,10,12,14,16,18,20 میلی‏لیتر از محلول اولیه (5ml/mg) را برداشته و در بالن ژوژه‏های 50 میلی‏لیتری ریخته و هر ك دام را با محلول بافر فسفات 7 به حجم برسانید . ج : محلول مرجع : محلول اوره استاندارد با غلظت 1/mg5ml را كه بشرح فوق تهیه گردیده بعنوان استاندارد مرجع بكار ببرید . این محلول در حرارت كمتر از 24 درجه سلسیوس به مدت یك هفته ثابت می‏ماند . 4-1-3- رسم منحنی استاندارد اوره : از هر یك از محلولهای استاندارد اوره ( طبق بند ب ) 5 میلی‏لیتر برداشته و در لوله‏های 25 میلی‏لیتری ریخته و به هر كدام 5 میلی‏لیتر محلول DMAB اضافه نمائید و یك محلول شاهد نیز حاوی 5 میلی‏لیتر محلول بافر 7 باضافه 5 میلی‏لیتر محلول DMAB تهیه نمائید . لوله‏ها را كاملا تكان داده و بگذارید 10 دقیقه در بن ماری 25 درجه سلسیوس بماند . سپس جذب هر یك از محلول‏ها را در طول موج 420nm با استفاده از سلهای یك سانتیمتری در مقابل شاهد ( با جذب صفر ) بخوانید . آنگاه میزان جذب محلولها را در مقابل غ لظت‏ها رسم نمائید . منحنی بدست آمده بایستی به صورت خط راست باشد در غیر این صورت آزمایش بایستی تكرار شده و محلول DMAB نیز تازه تهیه گردد . 4-1-4- روش اندازه‏گیری نمونه : یك گرم از نمونه آسیاب شده را وزن نموده و در یك بالن ژوژه 500 میلی‏لیتری ریخته و بآن یك گرم زغال اكتیو و حدود 250 میلی‏لیتر آب , 5 میلی‏لیتر محلول استات روی و 5 میلی‏لیتر محلول فروسیانور پتاسیم اضافه نمائید . سپس مخلوط را به مدت 30 دقیقه كاملا با تكان دهنده تكان دهید و پس از آن حجم آن را با آب به 500 میلی‏لیتر برسانید . آنگاه بگذارید بماند تا رسوب ته نشین گردد . سپس آن را با استفاده از كاغذ صافی واتمن شماره 40 صاف كرده بطوریكه محلول صاف شده كاملاؤ شفاف باشد . 5 میلی‏لیتر از محلول صاف شده را در یك لوله آزمایش ریخته و بآن 5 میلی‏لیتر محلول DMAB اضافه كرده و كاملا تكان دهید . همراه با نمونه یك محلول استاندارد مرجع ( طبق بند ج ) و یك محلول شاهد نیز تهیه نموده و آنها را در بن‏ماری با حرار ت 25 درجه سلسیوس به مدت 10 دقیقه قرار دهید سپس میزان جذب نمونه و استاندارد را در مقابل شاهد در طول موج 420nm قرائت نموده و درصد اوره را طبق فرمول زیر محاسبه نمائید . = درصد اورهA1 = میزان جذب استاندارد مرجع W = وزن نمونه بر حسب میلی‏گرم در حجم مورد آزمایش می‏باشد . 4-2- روش اندازه‏گیری ازت اوره‏ای و آمونیاكی در خوراك دام و طیور 4-2-1- وسایل مورد نیاز ـ بالنهای كجدال با ظرفیت 500 میلی‏لیتر 4-2-2- معرفها و مواد مورد نیاز 4-2-2-1- محلول ضد كف 4-2-2-2- محلول كلرور كلسیم : 25 گرم كلرور كلسیم ( CaCl2 ) را در 100 میلی‏لیتر آب حل نمائید . 4-2-2-3- معرف متیل رد : یك گرم متیل رد را در 200 میلی‏لیتر الكل حل نمائید . 4-2-2-4- اسید كلریدریك نرمال 4-2-2-5- محلول سود نرمال 4-2-2-6- اوره خالص به فرمول شیمیائی 2(NH2)Co) 4-2-2-7- محلول اوره آز : محلول تازه اوره آز در آب را با غلظتی تهیه كنید كه هر 10 میلی‏لیتر محلول خنثی اوره آز , ازت موجود در 0/1 گرم یا بیشتر اوره خالص را تغییر دهد . برای این منظور باید ابتدا میزان قلیائیت و همچنین فعالیت آنزیم اوره آز تعیین گردد . الف : تعیین قلیائیت محلول اوره آز میزان قلیائیت اوره آز تجارتی را بشرح زیر تعیین نمائید . 0/1 گرم از اوره آز را در 50 میلی‏لیتر آب حل كرده و با محلول 0/1 نرمال اسید كلریدریك در مقابل معرف متیل رد تیتره نمائید . پس از بدست آوردن حجم اسید كلریدریك 0/1 نرمال مصرف شده یعنی میزان قلیائیت آنزیم , در موقع تهیه محلول اوره آز به ازاء هر 0/1 گرم اوره آز حل شده در آب , همان حجم اسید كلریدریك 0/1 نرمال كه در بالا بدست آورده‏اید , اضافه نمائید و بدین ترتیب محلول خنثی تهیه شده است ب : تعیین میزان فعالیت آنزیم اوره آز ابتدا یك محلول یك درصد خنثی اوره آز تهیه كنید ( حدود 50 میلی‏لیتر ) سپس چند نمونه 0/1 گرمی اوره خالص توزین نموده و به بالن كجدال منتقل نمائید و به هر كدام از بالنهای محتوی 0/1 گرم اوره خالص حجم‏های متفاوتی از محلول یك درصد اوره آز خنثی اضافه كنید و مانند آنچه كه در روش آزمایش شرح داده می‏شود مراحل هضم و تقطیر را ادامه دهید . میزان فعالیت اوره آز را از روی مقدار محلول اوره آزی كه اوره را به طور كامل تبدیل كرده است محاسبه كنید . تبدیل كامل اوره آز از طریق بازیابی كامل ازت به وسیله تقطیر تعیین می‏گردد . 4-2-3- روش اندازه‏گیری نمونه مورد آزمایش 2 گرم نمونه را در بالن كجدال ریخته و حدود 250 میلی‏لیتر آب و 100 میلی‏لیتر محلول اوره آز بآن اضافه نمائید . در بالن را كاملا بسته و بگذارید یكساعت در حرارت آزمایشگاه و یا 20 دقیقه در حرارت 40 درجه سلسیوس باقی بماند . سپس خنك نمائید . ( اگر نمونه بیش از 5 درصد اوره داشته باشد مقداری محلول اوره آز به آن اضافه كنید .) سپس درب و گردن بالن را با چند میلی‏لیتر آب شس ته و حدود 2 گرم اكسید منیزیم و 5 میلی‏لیتر محلول كلروركلسیم و 3 میلی‏لیتر ضد كف اضافه نمائید . و عمل تقطیر را در بالن كجدال انجام دهید و در قسمت گیرنده حجم معینی اسید كلریدریك نرمال قرار دهید و عمل تقطیر را ادامه داده تا حجم ظرف محتوی اسید كلریدریك به 100 میلی‏لیتر برسد آنگاه محلول اسید را در مقابل متیل رد با سود نرمال تیتر نمائید و میزان ازت را طبق فرمول زیر محاسبه نمائید . = درصد ازت اوره ای و آمونیاكی كه در آن : A = حجم اسید كلریدریك نرمال بكار برده شده B = حجم سود مصرفیخوراك دام و طیور و آبزیان-اكسید منیزیم مورد مصرف در مكمل های معدنی ویژگی ها و روش های آزمون1 هدفهدف ازتدوین این استاندارد تعیین ویژگی های فیزیكی ، شیمیایی ، نمونه برداری ، روش های آزمون، بسته بندی ، نشانه گذاری و شرایط نگهداری و انبارداری اكسید منیزیم است . 2 دامنه كاربرد این استاندارد در مورد اكسید منیزیم برای مصرف در مكمل های معدنی خوراك دام و طیور و آبزیان بسته بندی شده كاربرد دارد . 3 مراجع الزامی مدارك الزامی زیر حاوی مقرراتی است كه در متن این استاندارد به آنها ارجاع شده است. بدین ترتیب آن مقررات جزئی از این استاندارد محسوب می شود. در این مورد مراجع دارای تاریخ چاپ و یا تجدید نظر اصلاحیه ها و تجدید نظرهای بعدی این مدارك مورد نظر نیست. معهذا بهتر است كاربران ذینفع این استاندارد امكان كاربرد آخرین اصلاحیه ها و تجدید نظرها ی الزامی زیر را مورد بررسی قرار دهند. در مورد مراجع بدون تاریخ چاپ و یا تجدید نظر آخرین چاپ و یا تجدیدنظر آن مدارك الزامی ارجاع داده شده مورد نظر است. استفاده از مراجع زیر برای كاربران این استاندارد الزامی است.1- ISO 6497.2 2001 Animal feeding stuffs – sampling .2- ISO 5515.1979 De composition of organic matter prior to analysis – wetmethod3- استاندارد ملی ایران 6275 : سال 1381 ویژگیها وروشهای آزمون زئولیت درخوراك دام و طیور و آبزیان4- استاندارد ملی ایران 1320 : سال 1372 ویژگیها و روشهای آزمون اكسید منیزیم جهت مصرف در صنایع آرایشی5- استاندارد ملی ایران 1728 : سال 1356 ویژگیها و روشهای آزمون آب برای مصارف آزمایشگاهی4 اصطلاحات و تعاریف در این استاندارد اصطلاحات و/یا واژه ها با تعاریف زیر به كار می رود :4-1 مكمل معدنی مجموعه ای از املاح معدنی و افزودنی های مجاز است كه به دلیل كمبود آنها در جیره غذایی دام و طیور و آبزیان , اضافه نمودن آنها به جیره باتوجه به احتیاجات دام ضروری است .4-2 افزودنی های مجازبه موادی گفته می شود كه شامل مواد اشتهاآور ، رنگهای خوراكی مجاز ، طعم دهنده های مجاز ، اسیدهای آمینه ، آنزیم ها ، داروهای ضد باكتریایی ، انگلی ، قارچی ، آنتی اكسیدان ها و سایر مواد افزودنی مجاز می باشد .4-3 قابلیت دسترسی زیستی مكمل هابخشی است از مواد مكمل خوراك دام كه می تواند برای نگهداری , تولید و تولید مثل مورد استفاده دام قرار گیرد .4-4 افت حرارتی1 ( L.O.I )تغییر وزن نمونه خشك شده پس از عمل سوزاندن اف ت حرارتی نامیده می شود كه شامل كاهش آب پیوسته ، دی اكسید كربن به شكل كربنات های فرار ، كربن و مواد آلی ، اكسیدهای سولفور و تركیبات قلیایی فرار است . قبل از گذاشتن نمونه در كوره بایستی آنرا در دمای 2±110 درجه سلسیوس خشك نموده و پس از قرار دادن در خشكانه توزین نمود . دو گرم از نمونه خشك توسط كوره الكتریكی ودر دمای 25±1000 درجه سلسیوس سوزانده و L.O.I محاسبه می شود.4-5 اكسید منیزیم یك ماده معدنی با فرمول شیمیایی MgO ( magnesium oxide ) می باشد كه از سنگ های معدنی كربناته ( سنگ آتش )2 می باشد كه با روش زیر فرآیند می شود : سنگها پس از استخراج توسط آسیاب چكشی به اندازه های موردنظر تقسیم شده به داخل كوره های گردان كلسینه كننده هدایت می گردد . در كوره كلسینه كننده ، پس از جدا شدن دی اكسید كربن، به حالت اكسید در آمده سپس با استفاده از آسیاب به پودر نرم تبدیل می شود و به عنوان منبع منیزیم در مكمل های معدنی خوراك دام مورد استفاده قرار می گیرد .4-6 داممنظور از دام در این استاندارد گاو ، گوساله ، گوسفند ، بز ، طیور و آبزیان پرورشی است . 5 ویژگی ها 5-1 ویژگی های فیزیكی اكسید منیزیم5-1-1 اندازه ذرات تمام ذرات اكسید منیزیم باید حداكثر 200 میكرومتر ( حدود 80 مش ) باشد . همچنین اندازه ذرات باید به طور كامل یكنواخت باشد.رنگ اكسید منیزیم باید سفید تا سفید متمایل به صورتی كم رنگ باشد . اكسید منیزیم باید بی بو بوده و اگر در آب مقطر به صورت تعلیق درآید نباید هیچگونه بوی نامطبوعی تولید كند . 5-2 ویژگی های شیمیایی اكسید منیزیمویژگی های شیمیایی اكسید منیزیم باید مطابق جدول شماره 1 باشد .جدول شماره 1- ویژگی های شیمیایی اكسید منیزیم روش آزمون میزان ویژگی براساس ماده خشك ردیفطبق بند 7-1 این استاندارد 0/3 ( بیشینه )درصد رطوبت 1طبق بند 7-4این استاندارد 0/90( بیشینه )درصد اكسید منیزیم 2طبق بند 7-2این استاندارد 100 ( بیشینه )میلی گرم در كیلوگرم سرب 3طبق بند 7-2 این استاندارد 20 ( بیشینه )میلی گرم در كیلوگرم كادمیوم 4طبق بند 7-3این استاندارد 200 ( بیشینه )میلی گرم در كیلوگرم فلوئور 5طبق بند 7-2این استاندارد 30 ( بیشینه )میلی گرم در كیلوگرم جیوه 6طبق بند 7-2این استاندارد 40 ( بیشینه )میلی گرم در كیلوگرم آرسنیك 7طبق بند 7-5این استاندارد 3 ( بیشینه ) درصد افت حرارتی 8 یادآوری : در جدول شماره 1 بیشینه میز ان فلوئور برای طیور 60 میلی گرم در كیلوگرم و برای آبزیان پرورشی 20 میلی گرم در كیلوگرم باید باشد . 6 نمونه برداری 6-1 مقررات كلیدر انتخاب نمونه , حفظ و حمل نمونه های آزمایشی دستورات زیر باید رعایت شود :6-1-1 نمونه ها نباید در فضای آزاد كه امكان آلودگی نمونه ها وجود دارد برداشته شود .6-1-2 وسایل نمونه برداری باید خشك و تمیز باشد .6-1-3 بـاید دقت شود كه نمـونه های از توده اصلی جنسی كه مورد نمونه برداری واقع می شود , باشد و وسایل نمونه برداری آلودگی پیدا نكنند .6-1-4 برای اینكه نمونه برداری واقعی باشد محتوی هر ظرف را در هنگام نمونه برداری باید به طور كامل مخلوط نمایند .6-1-5 نمونه ها باید در ظروف شیشه ای به طور كامل در بسته , خشك و تمیز و یا ظروف مناسب دیگر گذاشته شود . اندازه ظروف نمونه باید طوری باشد كه تمام حجم آن بوسیله نمونه پر شود .6-1-6 هر ظرف محتوی نمونه باید با سرپوش مناسبی بعد از پركردن بسته و مهر شود و یا كلیه اطلاعات راجع به نمونه برداری نشانه گذاری شود و همچنین تاریخ نمونه برداری و تاریخ تولید باید در روی ظروف نمونه نوشته شود .6-2 مقدار و تعداد نمونه در صورتی كه محموله بصورت فله باشد تا 5/2 تن حداقل 7 نمونه و بیش از 5/2 تن بصورت ریشه دوم تعداد تا حداكثر 100 نمونه برداشت شود . در صورتی كه محموله بصورت بسته بنـدی شده باشد باید به شرح جدول 2 نمونه گیری انجام شود . جدول شماره 2 تعداد بسته ها حداقل تعداد نمونه 4-1 همه بسته ها16-5 4بیش از 16 ریشه دوم تعداد تا حداكثر 100 بسته لازم به اشاره است كه مقدار نمونه های برداشت شده را باید بخوبی مخلو ط نموده و از آن یك نمونه جهت انجام آزمون های لازم به میزان حداقل نیم كیلوگرم تهیه نمود . 7 روش های آزمون كلیه مواد مصرفی باید با خلوص تجزیه ای1 بوده و آب مقطر نیز باید مطابق استاندارد ملی ایران 1728 سال 1356 : ویژگیها و روشهای آزمون آب برای مصارف آزمایشگاهی باشد .7-1 روش اندازه گیری رطوبت 7-1-1 وسایل لازم7-1-1-1 ترازوی دقیق آزمایشگاهی با دقت 001/0 گرم7-1-1-2 گرمخانه ( آون )7-1-1-3 خشكانه7-1-2 روش اجرای آزمون ابتدا یك ظرف توزین نمونه را در گرمخانه قرار داده تا به وزن ثابت برسد سپس ظرف را در خشكانه قرار داده و پس از خنك شدن وزن كنید. سپــس تعداد 2 گرم نمونه به دقت وزن نموده و در دمای 2 ± 105 درجه سلسیوس بمدت 2 ساعت داخل گرمخانه قرار دهید. بعد از این مدت نمونه را بیرون آورده و در خشكانه قرار داده پس از خنك شدن وزن كرده و از فرمول 1 به شرح زیر ماده خشك و رطوبت را محاسبه كنید . ( m1 + w1 ) – (m1 + w2 )فرمول 1 ———————————— = درصد ماده خشك wدرصد رطوبت = درصد ماده خشك – 1001m = وزن ظرف توزین نمونه1w = وزن اولیه w2 = وزن نمونه7-2 تعیین مقدار سرب , كادمیوم , جیوه و آرسنیك 7-2-1 وسایل لازم 7-2-1-1 دستگاه جذب اتمی ( اتمیك ابزورپشن ) 7-2-1-2 ترازوی دقیق آزمایشگاهی با دقت 001/0 گرم7-2-1-3 اجاق برقی 7-2-2 مواد لازم 7-2-2-1 اسید كلریدریك غلیظ 7-2-2-2 اسید نیتریك غلیظ 7-2-2-3 محلولهای استاندارد با غلظت های مشخص7-2-3 روش آماده سازی نمونهابتدا 2 گرم از نمونه موردنظر به ارلن منتقل كرده و به آن 20 میلی لیتر آب مقطر دوبار تقطیر شده ( به طور ترجیحی آب یون زدایی شده ) و 10 میلی لیتر اسید نیتریك غلیظ اضافه كرده , ارلن روی اجاق برقی (هات پلیت ) قرار دهید(تا زمانی كه تشكیل دود خرمایی رنگ 2NO قطع شود ). در صورت عدم حل شدن نمونه، اضافه كردن اسید نیتریك تا 50 میلی لیتر به دفعات ادامه یابد . پس از حل شدن كامل نمونه ( در این حالت نمونه باید به طور كامل زلال و شفاف باشد) در بالن 100 میلی لیتری به حجم رسیده شود. سپس به روش خاص دستگاه جذب اتمی, مقدار جذب آنها را اندازه گیری و یادداشت كنید. جذب فوق را با سری استانداردهای موردنظر مقایسه كرده و غلظت را به دست آورید .7-3 اندازه گیری فلوئور به روش یون سنجی7-3-1 وسایل لازم7-3-1-1 دستگاه یون سنج 7-3-1-2 ترازوی دقیق آزمایشگاهی با دقت 001/0 گرم 7-3-2 مواد لازم7-3-2-1 كربنات سدیم 7-3-2-2 كربنات پتاسیم 7-3-2-3 اسید كلریدریك غلیظ 7-3-2-4 كلرید سـدیم 7-3-2-5 اسید استیك 7-3-2-6 محلول بافر7-3-2-7 سیكلو هگزان دی آمین تترا استیك اسید ( C.D.T.A ) 7-3-2-8 محلول سود ده مولار 7-3-3 روش اجرای آزمونحدود 1 گرم نمونه را وزن كرده سپس داخل ارلن در پیچ دار ریخته و به آن 90 میلی لیتر اسید كلریدریك غلیظ به اضافه10 میلی لیتر آب مقطر اضافه كرده در حمام آب 70 درجه سلسیوس بمدت 15 دقیقه قرار دهید تا محلول شفافی بدست آید . می توان آنرا داخل یك بشر آب گرم كه روی اجاق برقی است قرار داد. سپس محلول حاصل را تا حدود دمای محیط سرد نموده و در یك بالن به حجم 250 میلی لیتر رسانده می شود 25 میلی لیتر از این محلول داخل بالن ژوژه 100 ریخته می شود .طرز تهیه محلول های استاندارد فلوئور : 10 میلی لیتر از محلول استاندارد فلوئور 1000 در بالن ژوژه 100 میلی لیتری ریخته می شود.10 میلی لیتر از محلول استاندارد 100 را در بالن ژوژه 100 میلی لیتری ریخته می شود .به 25 میلی لیتر از محلول نمونه ، 4-3 میلی لیتر كربنات سدیم10 درصد اضافه می شود. از محلول بافر مخصوص با 7-6= pH به همه , 50 میلی لیتر اضافه می شود و سپس همه به حجم100 رسانده می شود. هر كدام را در بشر خودش قرار دهید. اول استاندارد10 و سپس استاندارد 100 به دستگاه داده می شود. دستگاه باید كالیبره شده باشد و نمونه را كه داخل بشر است روی بهم زن مغناطیسی قرار داده ، الكترود مربوط به فلوئور داخل آن قرار داده می شود و عـدد بدست آمده یادداشت می شود . از فرمول 2 درصد فلوئور محاسبه می شود.عدد خوانده شده فرمول 2 —————— = درصد فلوئور10 × وزن نمونه 7-4 روش اندازه گیری اكسید منیزیم ( MgO )7-4-1 اساس روش در این روش از تفاوت حجم EDTA مصرفی برای تیتر كردن مجموع كلسیم و منیزیم و EDTA مصرفی برای تیتر كردن كلسیم در حضور شناساگرهای مناسب اكسید منیزیم محاسبه می شود .7-4-2 مواد لازم 7-4-2-1 محلول اسید كلریدریك 1 : 1 حجم مشخصی از اسید كلریدریك غلیظ با حجم مساوی آب مقطر رقیق می شود .7-4-2-2 محلول اسید تارتاریك 2 درصد2 گرم از اسید تارتاریك در 100 میلی لیتر آب مقطر حل می شود .7-4-2-3 محلول گلیسیرین 1 : 1حجم مشخصی از گلیسیرین با حجم مساوی آب مقطر رقیق می شود.7-4-2-4 محلول هیدروكسید پتاسیم 4 مولار ( 224 گرم در لیتر )224 گرم هیدروكسید پتاسیم وزن شده و داخل یك بشر 500 میلی لیتری قرار گیرد و در حدود 300 میلی لیتر آب حل شود و به حجم 1000 میلی لیتر رسانده شود .7-4-2-5 محلول تامپون 10pH= 54 گرم كلرید آمونیوم در حدود 300 میلی لیتر آب حل شده و 450 میلی لیتر آمونیاك غلیظ به آ ن اضافه و به حجم 1000 میلی لیتر رسانده شود . 7-4-2-6 محلول تری اتانول آمین 1 : 1حجم مشخصی از تری اتانول آمین با حجم مساوی آب رقیق شود .7-4-2-7 شناساگر كلسین 1/0 گرم كلسین داخل هاون با 10 گرم كلرید سدیم به طور كامل ساییده و مخلوط شود .7-4-2-8 شناساگر اریوكروم بلك T ادامه خواندن مقاله استاندارد روش اندازه‏گيري اوره و ازت آمونياكي در خوراك دام و طيور

نوشته مقاله استاندارد روش اندازه‏گيري اوره و ازت آمونياكي در خوراك دام و طيور اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله نظريههاى تدريس

$
0
0
 nx دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نظریههاى تدریس در طول بیست سال اخیر، در زمینه تدریس، نظریههاى قابل توجهى طرح و ارائه شده است که تعداد زیادى از آنها بتازگى توسط گانیه (Gagne) و دیک (Dick) (1984) مورد بررسى و تجدیدنظر قرار گرفتهاند. با توجه به تمامى این نظریهها مىتوان گفت که تاکنون نظریهپردازان موفق به ارائه یک نظریه تدریس هماهنگ و واحد نشدهاند. از جمله این نظریهها مىتوان به نظریه تنیسون (Tennyson) (1980)درباره مفهوم تدریس، نظریه اسکاندورا (Scandura) (1977) درباره نظریه ساخت تدریس و نظریه لاندا (Landa)(1976) و برخى افراد دیگر درباره چگونگى تدریس و نظریه کیس (Case)(1978 ) که براى تدریس کودکان پیشدبستانى و کودکستان کاربرد دارد، اشاره کرد. کلیه نظریههاى ارائه شده در مورد تدریس، به نوعى با یکدیگر تفاوت دارند، ولى با وجود این، مىتوان تمامى نظریههاى مختلف را در قالب و چهارچوب بزرگترى تحتعنوان یک نظریه جامع تدریس ارائه کرد. موارد اختلاف میان نظریههاى کوچک و فرعى با نظریه جامع را مىتوان در درجه یا میزان کلى و عمومى بودن آنها یا اهدافى که در پیش دارند یا هر دو جستجو کرد. نظریه جامع تدریس مىتواند براى معلم و مربى مفید و سودمند باشد و آنها را در رویارویى با نظریههایى که با یکدیگر بىارتباطند، یارى نماید. تدریس از تدریس، همانند یادگیری، تعریفهاى متعددى ارائه شده است. بعضى تدریس بیان صریح معلم درباره آنچه باید یاد گرفته شود مىدانند و گروهى دیگر تدریس را همورزى متقابلى مىدانند که بین معلم و شاگرد و محتوا در کلاس درس جریان دارد. عده زیادى از مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت فراهم آوردن موقعیت و اوضاع و احوالى که یادگیرى را براى شاگردان آسان کند تدریس نامیدهاند. از بررسى مجموع تعار یف ارائه شده در این زمینه مىتوان نتیجه گرفت که تدریس یک فعالیت است، اما نه هر نوع فعالیتی، بلکه فعالیتى که آگاهانه و بر اساس هدف خاصى انجام مىگیرد، فعالیتى که بر پایه وضع شناختى شاگردان انجام مىپذیرد و موجب تغییر آنان مىشود، اگر چه هنوز هستند کسانى که بر اساس الگوها و روشهاى سنتی، تدریس را تنها به تلاش و فعالیت معلم در کلاس درس اطلاق مىکنند. در هر صورت، اگر یادگیرى را تغییر در رفتار ارگانیسم بر اثر تجربه بدانیم، بدون شک، فعالیتى که موقعیت را براى تغییر فراهم کند یا ایجاد موقعیتى که تجربه را آسان نماید و تغییر لازم را در شاگرد سبب شود، تدریس نام دارد. در نتیجه، عمل تدریس یک سلسله فعالیتهاى مرتب، منظم، هدفدار و از پیش طراحى شده است؛ فعالیتى که هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیرى است. فعالیتى که بصورت تعامل و رفتار متقابل بین معلم و فراگیر جریان دارد؛ یعنى ویژگىها و رفتار معلم در فعالیتها و اعمال شاگردان تأثیر مىگذارد و بالعکس، از ویژگىها و رفتارهاى آنان متأثر مىشود. این تأثیر ممکن است بصورت مستقل یا غیرمستقل به وقوع بپیون دد؛ به عبارت دیگر، تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحى منظم و هدفدار معلم براى ایجاد تغییر در رفتار شاگرد. این تعریف دو ویژگى خاص براى تدریس مشخص مىکند: 1. وجود تعامل یا رابطه متقابل بین معلم و شاگرد. 2. هدفدار بودن فعالیتهاى معلم. بنابراین، اگر فعالیت معلم در کلاس بصورت رفتار متقابل و بر اساس هدف خاصى صورت نگیرد، به هیچوجه مفهوم تدریس به آن اطلاق نخواهد شد. ممکن است معلمى در کلاس درس صحبت کند یا تمرین حل کند، اما به مفهوم واقعی، تدریس نداشته باشد؛ زیرا به فعالیتهاى پراکنده و یکجانبه معلم که هیچگونه تغییرى در شاگردان ایجاد نکند، تدریس گفته نمىشود. همچنین به آن نوع یادگیرى که از طریق فیلم، تلویزیون، کتاب و غیره صورت مىگیرد، تدریس اطلاق نمىشود و فیلم و کتاب و تلویزیون نیز معلم نیستند؛ یا کسانى که بطور جنبى به کار تدریس اشتغال مىورزند، مانند کسى که به کلاس درس نظم مىدهد، هدفهاى کلاس را تهیه و تنظیم مىکند یا به تصحیح اوراق امتحانى مىپردازد، نمىتوان الزاماً عنوان معلمى داد و کارش را تدریس دانست. (سیف، علىاکبر- 1368.) تدریس مفاهیم مختلفى را در بر مىگیرد، مانند نگرشها، گرایشها، باورها، عادتها و شیوههاى رفتار و بطور کلی، انواع تغییراتى که مىخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم. تغییر در زمینههاى فوق نه تنها از نظر مشخصات متفاوت است، بلکه فرایندهاى یادگیرى متناسب با آنها نیز با هم متفاوتند؛ مثلاً تدریس در زمینه تغییرات عاطفى با تدریس در زمینههاى شناختى یا روان – حرکتى یکسان نیست. تحقیق، اکتشاف، بررسى و پژوهش، آزمایش و خطا، گوش کردن و خواندن، همه تجربههاى متفاوتى هستند که منجر به یادگیرى مىشوند و ممکن است در فرایند تدریس اتفاق بیفتند، ولى شرای ط لازم براى کسب چنین تجاربى یکسان نخواهد بود. نکته مهم در فرایند تدریس این است که معلم مشخص کند چه باید یاد گرفته شود تا بر اساس آن محتواى آموزشى و فعالیتهاى متناسب با درک و فهم شاگردان فراهم گردد. در واقع، توجه به سه نکته زیر در جریان تدریس لازم و ضرورى است: 1. تدریس باید هدف داشته باشد. 2. روش تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد، یعنى بیانکننده آن چیزى باشد که قرار است یاد گرفته شود. 3. مفاهیم به طریقى ارائه شود یا شرایط تغییر به طریقى فراهم گردد که مطابق فهم و توانایى شاگردان باشد. بنابراین، معلم باید توجه داشته باشد که طراحى سنجیده و آگاهانه فعالیتهاى مربوط به تدریس نخستین گام به سوى تدریس مبتنى بر هدف و مقصود خواهد بود. یک نظریه تجویزى تدریس در فرایند آموزشى و در شرایط خاص، ممکن است هدفها به ترتیب پشت سر هم قرار گیرند و حالت تسلسلى داشته باشند، به طورى که هر هدف وسیلهاى براى رسیدن به هدف بعدى و هدف بعدى نیز وسیلهاى براى رسیدن به هدف بعد از خود باشد. در این صورت، هر یک از هدفهاى آموزشى بر اساس هدف پیش از خود بنا مىشود، مگر نخستین هدف. اگر در تدریس، هدف معینى را – به عنوان حالت آرمانى یا هدف نهایى (desired state) – براى شاگرد در نظر داشته باشیم و اگر حالت و موقعیت اولیه (initial state) او را بدانیم، مىتوانیم محتواى درس (subject matter) را مشخص کنیم؛ یعنى آنچه را باید آموخته شود تعیین کنیم. محتواى درس را مىتوان از طریق تفریق حالت مطلوب (هدف نهایى تدریس) و حالت موجود ( رفتار ورودی) بدست آورد. محتواى درس مىتواند به بخشها و هدفهاى جزئى و کوچکتر تجزیه شود. بعد از تجزیه هدفها به هدفهاى کوچکتر، عمل مرتب کردن (sequencing) انجام مىگیرد و در نهایت، برنامه درسى تدوین مىشود. از هدف تدریس تا برنامه درسى هدف نهایى تدریس یا حالت مطلوب هدف نهایى تدریس یا حالت مطلوب به وسیله مجموعهاى از تکالیف که مستلزم پایهاى از آگاهى و معلومات مشخص و ساخت فکرى و فرایندهاى شناختى معین است تعیین مىشود. از دیدگاه شناختی، فقط تعیین هدف نهایى تدریس بر حسب محتواى نظریه یا بر حسب رفتارى که شاگرد در پایان جریان تدریس از خود بروز مىدهد، کافى نیست. هدف نهایى تدریس، بیشتر مستلزم یک ساخت فرایند شناختى معین و مشخص است. بنابراین، هدف نهایى تدریس باید برحسب سه جنبه زیر توصیف شود: الف- هدف شناختى را مىتوان یک هدف شایسته و مناسب تلقى کرد و هدف شایسته را به وسیله دستهاى از مهارتها تعیین کرد که فرد قادر است آنها را در کلاس درس انجام دهد. این قبیل مهارتها را مىتوان از طریق به کار بردن اطلاعات مربوط به نظر یههاى پرسشى (مثلاً ریاضیات یا تاریخ) و با استفاده از ملاکها و تفسیر آزمونهاى معیارى (criterion referenced test) یا تحلیل آزمونهاى عینى تعیین کرد. در هر صورت، هدف نهایى تدریس با تعیین دستهاى از مهارتها که به عنوان وظایف و تکالیف آموزشى کلاس تعریف شدهاند، مشخص مىشود. ب- هر دسته از این وظایف و تکالیف مستلزم توانایىهاى فکرى و شناختى خاصى است. براى اداى تکالیف، آگاهى و معلومات مشخصى موردنیاز است. این پایه آگاهى را مىتوان با شیوههاى تحقیقى لازم تعیین کرد. بعلاوه، باید توجه داشت که پایه آگاهى هر فرد ساخت ویژه خود را دارد که باید بررسى و ارزی ه فعالیتهاى خاص مستلزم فرایندهاى شناختى معین است. فرایندهاى موجود در یک مجموعه معین از تکالیف را مىتوان از طریق تحلیل ذهنى یا تجربى مشخص کرد. تحلیل تجربى شامل مطالعه و تحقیق فرایندهایى است که به وسیله متخصصان در حل تکالیف مطرح شدهاند. تحلیل ذهنى نیز شامل ساخت و ایجاد یک عمل محاسباتى یا حداقل، یک عمل ابتکارى و اکتشافى متناسب با حل تکالیف داده شده است. حالت موجود (ابتدایى) فعالیتهاى آموزشى به منظور رسیدن به هدفهاى نهایى تدریس، با توجه به حالت اولیه ( اطلاعات پایه) شاگرد، امکانپذیر است. شناخت اطلاعات پایه براى تعیین محتواى درس لازم و ضرورى است. آزمونهاى معیاری- قراردادى این امکان را به معلم مىدهد تا مجموعه تکالیفى را که شاگرد قادر به انجام دادن آنهاست مشخص کند. چنانچه هدف، اندازهگیریِ حافظه کوتاهمدت یا سنجش مهارت خاصى باشد، آزمونهاى توانایى ویژه (special ability tests) را مىتوان مورد استفاده قرار داد. شیوههایى که متخصصان در ارزیابى ساختارها و فرایندهاى شناختى به کار بردهاند، براى ارزیابى معلومات و نیازهاى شناختى شاگردان مناسب است. این شیوهها، در مواقعی، نه تنها معلومات یا فرایندهاى ناشناخته شاگرد را ارزیابى مىکند، بلکه اطلاعات نادرست، تصورات و مفاهیم غلط، قوانین نامناسب یا استفاده نابجا از آنها را نیز آشکار مىسازد. تجزیه و تحلیل محتواى درس و ساخت برنامه درسى هدفهاى کلى تدریس را مىتوان به فعالیتها یا اهداف جزئى تجزیه کرد. در چنین حالتی، فرد نه تنها مىتواند به هدف کلى برسد، بلکه احتمالاً مىتواند به هدفهاى مختل ف دیگرى نیز دست یابد. در تجزیه هدفها، روابط هدف کلى با هدفهاى جزئى یکى از مسائلى است که باید مورد توجه قرار گیرد و هنگام تهیه برنامه درسى فراموش نشود. از جمله مسائلى که در جریان تبدیل و انتقال هدفها به هدفهاى جزئى به هم پیوسته و منظم و مرتب حائز اهمیت است، مىتوان چند مورد را نام برد: روابط بین هدفهاى جزئی، انتظارات و خواستههایى که بنابر هدفهاى جزئى از شاگردان مىرود، فرایند و ساخت فکرى شاگردان و احتمال تأثیر هر هدف جزئى در تسهیل، منع یا بازدارى تحقق هدفهاى بالاتر. کاربرد کنشهاى تدریس کاربرد اعمال تدریس را در موارد زیر مىتوان مورد توجه قرار داد: 1. کنش تدریس براى برانگیختن مطالعه و تحقیقى که داراى آثار و پیامدهاى تعلیم و تربیت باشد، بسیار مفید است. اگر کنشهاى تدریس را شرایط لازم و ضرورى براى یادگیرى به شمار آوریم، باید بپذیریم که بدون کنشهاى تدریس، امکان یادگیرى در مدرسه وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، ممکن است براى تحلیل و تعمیم نظریههاى یادگیرى در موقعیتهاى مختلف، از کنشهاى تدریس استفاده شود. شناخت کنشهاى تدریس نه تنها در نوع فعالیت معلمان مؤثر است، بلکه در به کارگیرى مواد آموزشی، شرایط تدریس و نوع فعالیت شاگردان تأثیر خواهد داشت؛ زیرا به قول گیج (Gage)، تحقیقى که علل و میزان تأثیر معلم بر شاگرد را آشکار سازد، در ف رایند تدریس داراى بیشترین اهمیت است. 2. کنشهاى تدریس در طراحى آموزشی، کاربرد مؤثر دارد. شناخت پایه علمى و رفتار ورودى شاگردان، شرایطى که کنشهاى تدریس در آن مؤثرند و دادههایى که هدف نهایى تدریس تعیین مىکند، همگى مىتوانند در کیفیت طراحى آموزشى مؤثر باشند. 3. از کنشهاى تدریس مىتوان در انتخاب روشها و شیوههاى تدریس استفاده کرد؛ مثلاً در طرح زیر دو شیوه تدریس، سخنرانى و بحث گروهى هدایت شده، بررسى شدهاند. علامت + بیانگر ارتباط میان یک هدف فرضى با شاگرد فرضى و همچنین، نشاندهنده روشهایى است که کنشهاى تدریس، ممکن است از طریق آنها بدست آید. اگر علامتهاى منظور شده در جدول، در جریان تحقیق و آزمایش، اثبات و پذیرفته شود، مىتوان نتیجه گرفت که ترکیب روش سخنرانى با یک بحث هدایت شده شیوهاى عالى در تدریس مبتنى بر هدف است. انتخاب یک شیوه تدریس مناسب شیوه های تدریس کنشهای تدریس سخنرانی بحث گروهی هدایت شده انگیزش + + اطلاعات + + جریان اطلاعات + + ذخیره سازی و جبران + + انتقال اطلاعات + + کنترل وهدایت + +عوامل مؤثر در تدریس تدریس امر سادهاى نیست. معلم در تدریس با متغیرهاى متفاوتى سر و کار دارد. او سعى مىکند با دستکارى و کنترل متغیرهاى مختلف، وضعیتى بوجود آورد که یادگیرى حاصل شود. شناخت و کنترل همه عوامل و متغیرهاى دخیل کار آسانى نیست و شاید بتوان گفت غیرممکن است. بدون شک، در ایجاد محیط یادگیرى عواملى همچون ویژگىهاى معلم و شاگرد، ساخت نظام آموزشی، محتواى آموزشى و دهها متغیر دیگر مىتواند مؤثر باشد. بدیهى است که معلم نمىتواند همه عوامل مذکور را تحتکنترل درآورد. ممکن است سؤال شود اگر کنترل همه عوامل مذکور امکانپذیر نباشد، معلم چگونه مىتواند شرایط مطلوب را با توجه به دخالت متغیرهاى متعدد و غیر قابل کنترل، بوجود آورد. در پاسخ به چنین س ؤالى باید گفت: درست است که معلم نمىتواند همه متغیرهاى دخیل را تحتکنترل قرار دهد، اما شناختن چنین عواملى او را قادر خواهد ساخت که در تنظیم فعالیتهاى تدریس، تصمیمى آگاهانه بگیرد. اگر معلم از نظریههاى تدریس – یادگیرى شناخت دقیق و علمى داشته باشد، قوىتر و دقیقتر مىتواند در ایجاد وضعیت مطلوب یادگیرى فعالیت کند. ویژگىهاى شخصیتى و علمى معلم اساسىترین عامل براى ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهاى آموزشی، معلم است. اوست که مىتواند حتى نقص کتابهاى درسى و کمبود امکانات آموزشى را جبران کند یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایى در ایجاد ارتباط عاطفى مطلوب به محیطى غیرفعال و غیرجذاب تبدیل کند. در فرایند تدریس، تنها تجارب و دیدگاههاى علمى معلم نیست که مؤثر واقع مىشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیرى و تغییر و تحول شاگرد تأثیر مىگذارد. دیدگاه معلم و فلسفهاى که به آن اعتقاد دارد، در چگونگى کار او تأثیر شدیدى مىگذارد، بطورى که او را از حالت شخصى که فقط در تدریس مهارت دارد خارج مىکند و بهصور انسان اندیشمندى در مىآورد که مسؤولیت بزرگ تربیت انسانها بر عهده اوست. بر شمردن ویژگىهاى معلم کار چندان آسانى نیست؛ زیرا جوامع مختلف با فلسفهها و نگرشهاى مختلف، انتظارات متفاوتى از معلم دارند، ولى مىتوان به ویژگى هاى کم و بیش مشترکى که لازم است معلمان در همه جا داشته باشند اشاره کرد. ویژگىهاى شخصیتى معلم و نقش آن در تدریس در این مبحث، ابتدا به بررسى ویژگىهاى شخصیتى معلمان و سپس به تأثیر و نقش رفتار آنان در فرایند تدریس مىپردازیم. در روند این بررسی، بیشتر به تحلیل نوع نگرش و روابط معلم نسبت به شاگردان مىپردازیم و آنان را به دو گروه تقسیم مىکنیم. معلمان شاگردنگر این گروه از معلمان، شاگردان را هسته مرکزى فعالیت خود قرار مىدهند و آنان را محور اصلى فعالیتهاى آموزشى مىدانند. آنان فعالیت و رشد همهجانبه شاگردان را در نظر مىگیرند و مواد درسى و انتقال دانش را براى پرورش آنها به کار مىبرند. این گروه، بطور کلی، به پرورش استعداد شاگردان شوق فراوان دارند. البته نباید تصور کرد که معلمان دیگر هیچ توجهى به شاگردان ندارند، بلکه مىتوان گفت که این دسته از معلمان بیشتر از دیگران، شاگردان را در نظر دارند، و رفتارشان نسبت به شاگردان به گونهاى است که توجه هر مشاهده کنندهاى را در نخستین برخورد به خود جلب مىکند. معلمان شاگردنگر اگر اطلاعات و دانش زیادى هم داشته باشند، انتقال همه آنها را به شاگردان چندان مهم نمىدانند، بلکه بیشتر فعالیت خود را بر آموزش و پرورش شاگرد متمرکز مىکنند. اینان از میان علوم، بیشتر به علوم انسانى و بویژه روانشناسى توجه دارند. گروه شاگردنگر را مىتوان به دو دسته کوچکتر شاگردنگر فردی و شاگردنگر جمعی تقسیم کرد. شاگردنگر فردى به ویژگىهاى فردى شاگردان، بیشتر توجه دارد و یکایک آنان را شناسایى و با هر کدام مطابق خصوصیات فردى آن رفتار مىکند، در حالى که شاگردنگر جمعى بیشتر به جمع شاگردان و پرورش جم عى آنان توجه دارد و یک به یک آنان را مورد توجه قرار نمىدهد. این گروه از معلمان با استفاده از روانشناسى پرورشى و روانشناسى نوجوانى در جهت تربیت و پیشرفت کلى همه شاگردان تلاش مىکنند. رفتار این معلمان نسبت به رفتار معلمان شاگردنگر فردى رسمىتر است. این دسته از معلمان چندان به عواطف و درخواستهاى شاگردان توجه ندارند. معلمان درسنگر معلمان درسنگر، بیشتر به درس اهمیت مىدهند تا پرورش شاگردان. تمام کوشش آنها بر این است که به هر طریقى که شده درس را به شاگردان انتقال دهند. گروه درسنگر به شاگردان و تفاوتهاى فردى آنان توجه ندارند یا آن را چندان مهم تلقى نمىکنند. به نظر این گروه، شاگردان موظف هستند که درس را بطور کامل یاد بگیرند و به معلم پس بدهند. به اعتقاد افراد این گروه، حقایق علمى شاگردان را براى زندگى اجتماعى آماده مىسازد و به همین دلیل، کسب دانش در درجه اول اهمیت قرار دارد. این معلمان به علوم و فنون رغبت فراوان دارند. بسیارى از دبیران دبیرستانها و جمعى از معلمان مدرسه ابتدایى و گاهى تعدادى از استادان نظام آموزشى جامعه ما را این دسته از معلمان تشکیل مىدهند. گروه درسنگر را نیز مىتوان به دو گروه کوچکتر درسنگر علمی و درسنگر فلسفی تقسیم کرد. گروه درسنگر علمى بیشتر به رشتههاى علمى علاقهمند هستند و مىکوشند تا از این نظر، دانش خود را روز به روز گسترش دهند. با آنکه مطالب درسى آنها گیرایى درسهاى فلسفى و اجتماعى را ندارد، به سبب اطلاعات وسیعى که در رشتههاى علمى دارند، مىتوانند شاگردان را به سوى خود جلب کنند. تأثیرى که معلمان درسنگر علمى در شاگردان مىگذراند، ناشى از شخصیت آنان نیست، بلکه زاده وسعت اطلاعات آنهاست. چنین تأثیرى معمولاً تأثیر تعلیمى است نه تربیتی، ولى بطور غیرمستقیم شا هد تأثیر تربیتى هم هستیم. اگر چه علاقه این گروه از معلمان بیشتر به رشتههاى علمى و مواد درسى است تا شاگردان، دلبستگى آنان به علم باعث مىشود که گاهى شاگردان با علاقه فراوان در کلاس درس ایشان حاضر شوند. این گروه از معلمان اگر به نیاز و علاقه شاگردان توجه کنند و با آنها ارتباط مطلوب برقرار سازند، مىتوانند معلمان خوب و مفیدى باشند و تأثیر مثبتى در شاگردان بگذارند. گروه درسنگر فلسفى با اینکه به درس بیشتر از شاگردان توجه دارند، اما چون اغلب به مسائل کلى و اجتماعى مىپردازند، کلاس ایشان گیر است. شاگردان نسبت به این معلمان گرایش بیشترى دارند. این گروه با شخصیت بارزى که دارند، به عنوان س رمشق و انسان آرمانى مورد توجه شاگردان واقع مىشوند و تمام توجه آنان را به خود جلب مىکنند تا جایى که شاگردان نسبت به ویژگىها و امکانات خود غافل مىشوند و براى بسط شخصیت خود مجالى نمىیابند. چنین معلمانی، معمولاً به فردیت شاگردان توجه نمىکنند و به روش تدریس هم اعتنایى ندارند، اما به علت آرمانگرایى خاص و شخصیت بارز و نافذى که دارند، شاگردان را مجذوب خود مىکنند، بطورى که شاگردان نه تنها آنان را براحتى مىپذیرند، بلکه الگوى زندگى خود نیز قرار مىدهند. اگر چه تأثیرى که این گروه از معلمان در شاگردان مىگذارند، ممکن است تا مدتها دوام داشته باشد، احتمال دارد که آنان بدون توجه به توانایىها و قابلیتهاى خود، تمام رفتار و عقاید معلمان خود را مو به مو اجرا کنند و هیچگونه ابتکار و نوآورى از خود نشان ندهند. ویژگىهاى شخصیتى و علمى معلم(2)تأثیر شخصیت و رفتار معلم در فرآیند تدریس در فرایند تدریس، رفتار و کردار معلم از اهمیت خاصى برخوردار است. براى شاگردان، عمل و رفتار معلم معیار مناسبى است براى ارزشیابى مطالب، گفتهها، وصایا و رهنمودهاى او. بنابراین، معلم باید در رفتار و اعمالش آنقدر بزرگوار باشد که نمونه و الگوى شاگردانش قرار گیرد. شاگردانش را آزاده بار بیاورد و به آنان بیاموزد که انسانیت قابل تحقق است و خود نیز نمونه تحقق یافته انسانیت باشد. (وزارت آموزش و پرورش؛ معلم و خانواده.) شهید ثانى در کتاب مُنْیهُ الْمُرید فى آدابِ المفید و المستفید، درباره ویژگىهاى معلم چنین مىگوید: – معلم باید داراى خلوص نیت باشد و در جهت هدفهاى الهى و انسانى گام بردارد، از درون و بیرون متوجه خدا باشد و در تمام شئون زندگانى خود به او متکى گردد. داراى حسنخلق، علو همت و عفتنفس باشد. با اهل دنیا و مستکبران، پیوندى برقرار نسازد تا بتواند حرمت و ارزش دانش را نگهبانى کند. معلم بر فرض آنکه داراى عذر موجهى باشد، نباید میان کردار و گفتارش دوگانگى و تفاوت وجود داشته باشد. او نمىتواند عملى را تحریم کند که خود مرتکب آن شود، و یا انجام عملى را واجب و حتمىالاجرا معرفى کند و خود پایبند آن نباشد. (شهیدثانی، زینالدین بن علی- 1362.) – معلم نباید این حق را به خودش بدهد که شاگرد را – به دلیل اینکه یک نسل از او دیرتر به دنیا آمده است یا چند سال از او کوچکتر است – پذیرنده همه حرفهایش بداند. معلم باید هنگام تدریس به همه شاگردان توجه کند. اغلب شاگردان، مخصوصاً در دوره راهنمایى و سالهاى اول دبیرستان، با توجه به اقتضاى سنى خود، به توجه بیشتر معلم نیاز دارند و دوست دارند که به اظهارنظرهاى آنان توجه شود و طرف مشورت قرار گیرند. اگر معلم به این مسأله اساسى توجه نکند و شاگردانش را در تصمیمگیرىها دخالت ندهد یا همیشه از تعداد خاصى نظرخواهى کند، شاگردانش براى جلبتوجه او و اثبات وجود خود، دست به کارهایى خواهند زد که نظم کلاس در هم بریزد و تدریس دچار شکست شود. – معلم نباید در برخورد با شاگردان عدالت را فراموش کند. او نباید بین شاگردان تفاوت و تمایز قائل شود. اگر شاگردان احساس کنند که معلم بین آنها تبعیض قائل شده است، به او توجه و اعتماد نخواهند کرد. نگاه محبتآمیز معلم، همانند صداى او، باید بهطور یکسان شامل حال همه شاگردان شود؛ زیرا تمام رفتار معلم براى شاگردان قابل تعبیر و تفسیر است، حتى مسیر آمد و شد او بین خانه و مدرسه. این مسأله بویژه در شهرهاى کوچک و در مدارس مناطق روستایى بسیار حائز اهمیت است. – معلم باید وقتشناس باشد. معلم خوب کسى است که زود تر از شاگردان وارد کلاس شود و دیرتر از آنان از کلاس خارج شود تا بتواند براى شاگردان الگوى نظم و ترتیب باشد. وضع ظاهرى و سخن گفتن معلم از عواملى هستند که در تدریس او اثر مىگذارند. معلمى که با لباس کثیف و نامرتب و بطور کلی، سر و وضعى نامناسب وارد کلاس مىشود، نمىتواند الگوى مناسبى براى شاگردان باشد. او باید سادهپوشى و تمیزپوشى را همواره رعایت کند، با لحن مهربان و صمیمى صحبت کند و از تکیه کلامهاى بىمورد اجتناب ورزد، آهسته صحبت نکند و به گونهاى صحبت کند که همه شاگردان براحتى صداى او را بشنوند. تأثیر شخصیت علمى معلم بر فرایند تدریس معلم هر اندازه داراى رفتار انسانى مطلوبى باشد، ولى از نظر علمى ضعیف و ناتوان تلقى شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل همراه با تسلط علمى معلم، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار مىسازد. معلمى از نظر علمى قوى است که به روشهاى ارائه محتوا و چگونگى برقرارى ارتباط، آگاه و بر آنها مسلط باشد. معلم باید از نظریههاى جدید ارتباطی، از دانشهاى جدید روانشناسى و علوم رفتاری، بویژه روانشناسى تدریس و یادگیری، آگاهى کافى داشته باشد.آگاهى از علوم اجتماعی، بویژه روانشناسى اجتماعى نیز او را یارى خواهد کرد تا فرهنگ و ویژگىهاى خاص طبقات اجتماعى شاگردان را تا حدودى بشناسد و با شناخت خصوصیات فردى و اجتماعى آنان، به برنامهریزى فعالیتهاى آمو زشى بپردازد. روش تدریس باید متناسب با اصول آموزش و پرورش و خصوصیات شاگردان انتخاب شود؛ زیرا وظیفه اساسى معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نیست، بلکه مهمترین وظیفه او همکارى و راهنمایى یکایک شاگردان براى رسیدن به هدفهاى مطلوب تعلی م و تربیت است. تسلط بر محتوا و موضوع درس، از مهمترین ویژگىهاى معلم است. با وجود اینکه دامنه علوم حتى در یک رشته خاص، بسیار وسیع و گسترده شده است و کمت ر کسى مىتواند به همه آنها دست یابد، لازم است که معلم حداقل بر مطالبى که تدریس مىکند مسلط باشد. او براى تحقق چنین منظورى باید مطالعه مستمر و دائم داشته باشد. اگر معلمى در مسائل علمى ضعیف باشد و نتواند به پرسشهاى شاگردان پاسخ دهد، مسلماً در کار خود شکست خواهد خورد. معلم باید همیشه بر آگاهىهاى خود بیفزاید. او باید در زمینه کار خود با یافتههاى جدید در ارتباط دائم باشد. اگر معلمى از این امر غافل شود، در امر تدریس ناچار از تکرار مکررات خواهد بود. مطالعه دائم براى معلم بیش از هرکس دیگرى لازم و ضرورى است. نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفه معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کارى به ج امعه ندارد، در حالى که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان مىآموزند تا بهتر زندگى کنند. اگر آموزش رسمى با زندگى اجتماعى و حقیقى آنان ارتباط نداشته باشد، چندان اهمیت و اعتبارى نخواهد داشت. بیشتر اوقاتِ شاگردان در خارج از محیط مدرسه مىگذرد، پس معلم باید در زندگى اجتماعى نیز راهنماى شاگردان باشد. راهنمای ى معلمان سبب مىشود که زندگى واقعى در نظر شاگردان معنى پیدا کند. آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصى به خود مىگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه به شرایط تاریخى جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهاى والاى جامعه پیشرفته و انسانى آشنا کند. از آنجا که جامعه پیچیده و پویا به انسانهاى اندیشمند و باریکبین نیاز دارد، معلم باید سع ى کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنان را با آرمانهاى ارزشمند انسانى آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتى که کسب مىکند، تلاش مىکند تا در تحرک و پویایى جامعه خود به سوى پیشرفت، سهمى مؤثر داشته باشد. معلم علاوه بر داشتن محتواى غنى علمی، باید از فنون و مهارتهاى آموزشى آگاه باشد. او باید هدفهاى آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت، به فعالیتهاى آموزشى خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشى باشد و با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهاى آموزشىاى که مربیان تربیتى با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهى داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روشهاى صحیح تدریس و فنون کلاسداری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیرى را فراهم کند. معلمى که بر محتوا مسلط است ولى با روشهاى تدریس ناآشنا است، ممکن است قادر به فراهمکردن موقعیت مناسب یادگیرى نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتواى غنى علمى و آشنایى با روشهاى تدریس، با برنامهریزى و طراحى آموزشى آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهاى تدریس خود را بطور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدرس هدفدارى داشته باشد. ویژگىهاى شاگردان و تأثیر آن در فرایند تدریس آگاهى از فرایندهاى شناختى شاگردان در سنین مختلف از ضرورىترین وظایف معلم است؛ زیرا فرایند شاگرد، علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعى و تجارب گذشته از عواملى هستند که همواره در روش کار معلم در کلاس اثر مىگذارند. لاش و بسیارى از صفات مطلوب و نامطلوب را با خود از خانواده به درون مدرسه مىآورند. اگر معلمى تصور کند بدون شناخت شاگردان و بدون آگاهى از فرایند رشد ذهنی، عاطفى و اجتماعى آنان و حتى بدون همکارى والدین مىتواند در اداى وظایف آموزشى موفق باشد، سخت در اشتباه است. معلم نمىتواند بدون توجه به ویژگىهاى شاگردان، آنان را به کار کردن وادارد و به عبارت دیگر، کار را بر آنان تحمیل کند؛ زیرا فعالیتهاى عقلی، اخلاقى و اجتماعى شاگرد تابع اراده معلم نیست. تدریس معلم باید بر اساس نیاز، علاقه و توانایىهاى ذهنى شاگردان تنظیم شود. البته این بدان معنا نیست که شاگردان هر چه دلشان خواست مىتوانند انجام بدهند، بلکه به این معناست که فعالیت و کار مدرسه باید مورد علاقه و دلخواه شاگردان باشد. آنان باید خود شخصاً عامل باشند، نه اینکه اعمال و وظایف از طرف معلم بر آنان تحمیل شود. قانو ن علاقه یا رغبت که بر کارکرد فکرى بزرگسالان حاکم است، به طریق اولی درباره کودکان و شاگردان مدارس نیز صادق است، بویژه اینکه علایق کودکان هنوز از انتظام و اتحاد لازم برخوردار نیست. ساخت ذهنی، هوش و تجربههاى علمى شاگرد موضوع دیگرى است که در روش تدریس باید به آن توجه شود. ساخت ذهنى کودکان با ساخت ذهنى بزر گسالان متفاوت است؛ بنابراین، معلم باید برنامه و مواد آموزشى را مطابق سطح درک و فهم شاگردان عرضه کند تا براى آنان قابل جذب باشد؛ یعنى برنامه درسى و نوع و مقدار تکلیف باید براساس مراحل رشد ذهنى و توانایىهاى مختلف شاگردان پىریزى شود؛ زیرا هر غذاى فکرى (برنامه در سی) براى همه سنین به یک اندازه مناسب نیست. معلم باید توجه داشته باشد که سیر تکوینى مراحل رشد، از لحاظ سن و محتواى تفکر، یکبار براى همیشه و بطور ثابت تعیین نشده است؛ بنابراین، او مىتواند به مدد روشهاى سالم، بازده کار شاگردان را افزایش دهد، و حتى رشد معنوى آنان را بىآنکه به استحکام آن لطمهاى بزند، تسریع کند. (پیاژه، ژان- 1367.) معلم باید به شاگردان فرصت دهد تا دانش خود را خودشان بسازند. کودکان بیشتر از آنکه به آموزش مستقیم نیازمند باشند، به فرصتهاى یادگیرى مستقیم محتاجند؛ بنابراین، بهتر است که معلمان تا حد امکان از آموزش و انتقال مستقیم مفاهیم بکاهند و به فراهم آوردن فرصتهاى یادگیرى و ترتیب دادن مواد آموزشى براى ایجاد موقعیت مطلوب یادگیرى اقدام کنند. موقعیت اجتماعى شاگرد از عوامل دیگرى است که بر تدریس معلم مؤثر است. شاگردان در فرایند اجتماعى شدن، نیازمند الگوى سالم هستند تا بتوانند ساخت مطلوب شدن را در خود بیافرینند. والدین و معلمان نخستین الگوهاى مؤثر در تشکیل شخصیت شاگردان به شمار مىروند؛ زیرا در آغاز جریان رشد اجتماعی، افراد بالغ همیشه سرمشق هرگونه صفات اجتماعى و اخلاقى هستند، اما این وضع چندان بىخطر نیست؛ مثلاً وجههاى که معلم در نظر شاگرد دارد، سبب مىشود که شاگرد اظهارات وى را بپذیرد و این پذیرش او را از تفکر باز مىدارد. این عمل، ایمان مبتنى بر اقتدار دیگران را جانشین اعتقاد فردى شاگرد مىسازد و اجازه نمىدهد که در راه تفکر و گفت و شنود که موجد عقل است – گام بردارد. در فرایند آموزش، همکارى متقابل شاگردان به اندازه عمل بزرگسالان اهمیت دارد. این همکاری، از لحاظ عقلی، بهتر از هر امر دیگرى مىتواند مبادله واقعى اندیشه را تسهیل کند و شاگردانى با ذهنهاى نقاد و تفکر منطقى پرورش دهد. در زمینه اخلاقى نیز همین امر صادق است؛ به این معنى که کودک، بد و خوب را صرفاً آن چیزى تلقى مىکند که با قاعدهاى که بزرگسالان وضع کردهاند، مطابق باشد. این اخلاق، یعنى اخلاق اتکالى یا اطاعت از دیگران، شاگردان را به انواع کجرفتارىها سوق خواهد داد. اینگونه اخلاق قادر نیست کودک را به استقلال وجدان فردی، یعنى اخلاق مبتنى بر خیر- در مقابل اخلاق مبتنى بر تکلیف – سوق دهد. در نتیجه، کودک براى درک ارزشهاى اساسى جامعه دچار شکست مىشود. شناخت مسائل یاد شده مىتواند به معلم در فرایند آموزشى و اتخاذ روش مناسب تدریس کمک کند. تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشى در فرایند تدریس ساخت نظام آموزشى هر جامعه، اعم از نگرشها، باورها، برنامهها و آیین نامهها، مىتواند روش تدریس معلم را تحتتأثیر قرار دهد. آئیننامههاى خشک و انعطافپذیر، تصمیمگیرىهاى غیرتخصصى در پشت درهاى بسته، گزینش معلم، توجه یا عدم توجه نظام آموزشى به نیازهاى شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام به محتوا و برنامهها به ج اى رشد و تحول همهجانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشیابىهاى اصولى و غیراصولی، همه و همه مىتوانند فعالیت مدرسه، از جمله تدریس معلم را تحتتأثیر قرار دهند. در بررسى ساختار نظام آموزشی، از نظر برنامه و چگونگی اجرا، دو نظام کاملاً متمایز مىتوان تشخیص داد. برنامه متکى بر اصالت مواد درسى برنامه متکى بر اصالت مواد درسی، داراى ویژگىهاى زیر است: 1. هدف آموزش و پرورش انتقال محتواى برنامه درسى از یک نسل به نسل دیگر است. 2. یک برنامه ثابت براى همه کشور اجرا مىشود. 3. محتواى برنامه مقید به متن تنظیم شده است. 4. هر درس بطور مستقل و جدا و بدون ارتباط با مواد دیگر تدریس مىشود. 5. رعایت انضباط یکنواخت در آموزش مواد درسى براى همه معلمان الزامى است. 6. نتیجه فعالیت آموزشی، از نظر معلم و شاگرد ، بیشتر به حافظه سپردن و گذراندن امتحان و گرفتن نمره است. 7. اجراى برنامههاى آموزشى بیشتر به سمت نگهدارى و ارائه یک نظام ثابت آموزشى سوق داده مىشود. در چنین نظامی، معلم آزادى عمل و ابتکار چندانى ندارد. او بدون توجه به تفاوتهاى فردی، محتوایى یکسان را با روشى ثابت، به همه شاگردا ن ارائه مىدهد و با توسل به شیوههاى درست و نادرست، سعى مىکند بر تعداد قبولى شاگردان کلاس بیفزاید. برنامههاى درسى براى شاگردان خسته کننده است و آنان از محیط مدرسه و کلاس چندان رضایتى ندارد. برنامه متکى بر رشد همهجانبه شاگرد برنامه متکى بر رشد همهجانبه شاگرد داراى ویژگىهاى زیر است: 1. هدف آموزش و پرورش رفع نیازهاى آنى و آتى شاگرد و جامعه است. 2. برنامه بر حسب مقتضیات منطقه و نوع مدرسه و توانایى شاگردان تنظیم مىشود. 3. محتواى برنامه به فعالیتهاى فردى و گروهى شاگردان بستگى دارد و معلم همواره نقش راهنما را بعهده دارد. 4. یادگیرى مواد درسى پیوسته و همراه با کشف و حل مسأله است. 5. معلمان در اجراى برنامه و انتخاب مواد درسى آزادى عمل و اختیارات بیشترى دارند. 6. نتیجه فعالیتهاى آموزشی، بصورت ارضاى حس نیاز به یادگیرى و کمک به رشد متعادل شخصیت شاگردان، مورد بررسى قرار مىگیرد. 7. تنظیم و پیشرفت برنامههاى آموزشى امرى مداوم و پیگیر است. در چنین نظامی، علایق، توانایىها و نیازهاى شاگردان محور فعالیتهاى آموزشى قرار مىگیرد و معلم ابتکار و خلاقیت بیشترى در امر تدریس از خود نشان مىدهد. یادگیرى به محفوظات ختم نمىشود، بلکه پرورش تفکر و رشد همهجانبه شاگرد مورد توجه واقع مىشود. مدرسه با زندگى واقعى شاگردان ارتباط نزدیک دارد و شاگردان از بودن در مدرسه و فعالیتهاى آن احساس لذت مىکنند. ادامه خواندن مقاله نظريههاى تدريس

نوشته مقاله نظريههاى تدريس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله گاو ودامپروري

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : گاو ودامپروری زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشك نقش مهمی در كنترل بیماریهای متابولیكی در زایمان یا دوره نزدیك به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیكی كه با یكدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند. اختلالات عمده متابولیكی در گاوها تازه زا عبارتند از: 1- تب شیر 2- ادم یا خیز پستانی 3- كتوزیس4- سندرم كبد چرب5- جفت ماندگی6- جابجایی شیردان 7- اسیدوزیس8- لنگش (Laminitis) تب شیر:تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یكی از اختلالات متابولیكی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اكثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد. علایم عمومی بروز تب شیر:– از دست دادن اشتها– عدم فعالیت دستگاه گوارش – سرد شدن گوشها و خشك شدن پوزهعلایم اختصاصی بروز تب شیر:– عدم تعادل حین راه رفتن– زمین گیر شدن گاو كه این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:– ایستادن همراه با لرزش– افتادن روی سینه – افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریكات محیطیتغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل كاهش سطح كلسیم خون است, حد طبیعی كلسیم در خون گاوهای خشك 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، كه این مقدار در حین زایمان به كمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح كلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذكر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون كاهش می یابد كه این كاهش سطح كلسیم خون همراه با كاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.سطوح كلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dlبروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dlبروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl علل بروز تب شیر:تب شیر در اثر خروج كلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح كلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم كلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل كلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور كلی تب شیر با تعادل آنیونها و كاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری كلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب كلسیم از دستگاه گوارش.در بدن تعادل كلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و كاهش سطح كلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حركت كلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به كمبود كلسیم موجب تحریك 1و25 دی هیدروكسی (ویتامین D ) می شود كه باعث افزایش جذب كلسیم در روده كوچك میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.درمان:روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوكونات كلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراكی 100 گرم كلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی كلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی كه به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید. پیشگیری:راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف كلسیم در دوره خشكی گاو می باشد تا اینكه گاوها نسبت به كمبود كلسیم سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای كلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی كه در دوره خشكی با جیره های محدود از نظر كلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده كوچك آنها نسبت به تحریك هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد. جهت محدود كردن مصرف كلسیم در دوره خشكی از راههای زیر می توان استفاده نمود.– كاهش مصرف كلسیم به 50 گرم در روز (كمتر از 5/0%جیره)– كاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (كمتر از 35/0%)تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى كلسیم بالا از قبیل یونجه خشك و سیلاژ در دوره خشكی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف كلسیم در دوره خشكی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم. استفاده از مكمل نمكهای آنیونی در جیره گاوهای خشك روش موثر دیگر در پیشگیری از بروز بیماری تب شیر می باشد. نمكهای آنیونی با افزایش آزادسازی كلسیم از استخوانهابروز تب شیر را كاهش می دهند همچنین نمكهای آنیونی در جیره های با سطوح كلسیم بالا نیز موثر می باشند(150 گرم در روز).باید توجه نمود، زمانی كه سطح كلسیم جیره پایین است از نمكهای آنیونی نباید استفاده گردد بنابراین آگاهی از تركیبات جیره غذایی بویژه علوفه ها از نظر مواد معدنی اهمیت بسیار زیادی دارد. pH ادرار با تغییرات حالت اسیدی پایه تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین دامداران با كنترل نمودن pH ادرار در تعیین میزان استفاده مناسب از نمكهای آنیونی در جیره های گاوهای شیری می توانند استفاده كنند. كتوزیس:این اختلال متابولیكی در نتیجه عدم تغذیه مناسب بویژه از لحاظ انزژی در اوایل شیر دهی روی میدهد. با كاهش تدریجی سطح گلوكز خون ذخایر بدنی مورد استفاده قرار می گیرد و معمولاً 10 روز تا 6 هفته بعد از زایمان در اوایل شیردهی گاوهای پرتولید مبتلا به كتوزیس تحت كلینیكی یا كتوزیس اولیه می شوند.مسائل دیگری نظیر جفت ماندگی، جابجائی شیردان از عوامل مستعد كننده كتوزیس هستند. علائم بروز كتوزیس:– كاهش اشتها بویژه در جهت مصرف غلات– عدم فعالیت شكمبه– كاهش وزن– كاهش تولید شیردو تغییر عمده كه در بیماری كتوزیس روی میدهد كاهش سطح گلوكز خون و افزایش سطح كتون بادیهای خون است سطح نرمال گلوكز خون در گاوهای شیری در حدود 50 میلی گرم در دسی لیتر خون است. blood components of normal and ketotic cowketotic normal blood28 52 Glucose42 3 Kerones plasma32 3 NEFA8 14 Triglycerides تشخیص:آزمایشاتی جهت كنترل سطوح كتونها در شیر و ادرار وجود دارد. شیر گاو در حدود نصف سطح كتون بادیهای خون را دارد در حالیكه سطح كتون بادیهای ادرار چهار بار از سطح كتون بادیهای خون بیشتر است.آزمایش ادرار جهت تشخیص وجود كتون بادیها در بسیاری از گاوها در اوایل شیر دهی مثبت می باشد كه نیازی هم به درمان ندارد بهر صورت نتیجه منفی آزمایش نمایانگر عدم بروز كتوزیس می باشد آزمایش شیر دقیق تر نتیجه تعیین كتوزیس را می دهد.درمان:در تمام روشهای درمانی كتوزیس هدف افزایش سطح گلوكز خون و كاهش آزاد سازی ذخایر بدنی می باشد.تزریق وریدی گلوكز:این روش سریعترین راه برای رساندن گلوكز به بدن گاو می باشد و ظاهراً استفاده از تزریق گلوكز درمان قطعی می باشد.استفاده از هورمون:گلوكوكورتیكوئیدها(كورتیزون) موجب تولید گلوكز از بافتهای پروتئین می گردد, هچنن استفاده از ACTH (هورمون آدرنوكورتیكوتروپیك ) ترشح گلوكوكورتیكوئید را تحریك می نماید.استفاده از قندهای خوراكی:پروپیونات سدیم و پروپیلن گلیكول دو قند خوراكی می باشد كه در كبد گاو برای تولید قند ها بكار می رود این مواد را می توا ن یا از طریق خوراك یا بطور آشامیدنی به میزان 250- 450 گرم در روز بدنبال درمان با گلوكز یا هورمون بكار می روند.پیشگیری:– جلوگیری از افزایش وزن در گاوها ی شیری در اواخر شیردهی یا دوره خشكی، افزایش وزن علاوه بر كاهش اشتها در گاوهای تازه زا امكان بروز مشكلات مربوط به كبد چرب را افزایش می دهد. بنابراین امتیاز بدنی گاو در زایمان باید بین 3- 5/3 باشد.– تغذیه با 4/2 كیلوگرم غلات به ازای هر گاو در اواخر آبستنی (3 هفته قبل از زایمان ).– افزایش مصرف انرژی بعد از زایمان با استفاده از تعلیف یونجه مرغوب.– استفاده از جیره مخلوط و در صورت عدم امكان محدود نمودن به 2- 4 كیلو گرم غلات در هر وعده غذایی.– كاربرد نیاسین، به مقدار 6 گرم در روز 2-10 روز كه 2 هفته قبل اززایمان باید آغاز گردد.سندرم كبد چرب:در اوایل شیردهی اغلب گاوهای شیری در تعادل منفی انرژی هستند كه این حالت منجر به تجزیه چربی ذخایر بدنی و افزایش سطوح اسید های چرب غیر اشباع NEFA در خون می گردد وقتی اسید های چرب در خون افزایش می یابد كبد شروع به افزیش ذخایر اسید های چرب آزاد نموده و اسید های چرب آزاد در كبد به تری گلیسیرید ها تبدبل می گردد. عارضه سندرم كبد چرب معمولاً در گاوهای شیری چاق چند روز قبل از زایمان روی می دهد.علایم:نشانه های این اختلال متابولیكی مشابه بیماری كتوزیس می باشد، این سندرم معمولاً با سایر اختلالات متابولیكی مانند تب شیر، كتوزیس و ورم پستان مشابه بوده و در كل با اختلال در اشتها و افسردگی دام نمایان می شود . درمان:گاوهای مبتلا به سندرم كبد چرب نسبت به درمان جواب نمی دهند معمولاً روشهای درمانی این بیماری با روشهای درمانی كتوزیس مشابه است مثل تزریق داخل وریدی گلوكز. در بیشتر موارد درمان اقتصادی نبوده و حذف گاو مناسب ترین راه است. پیشگیری:مناسب ترین راه پیشگیری از بروز سندرم كبد چرب, مدیریت تغذیه ای صحیح و جلوگیری از آزادسازی اسید های چرب جهت به حداقل رساندن تعادل منفی انرژی بخصوص در اوایل شیر دهی می باشد. وضعیت بدنی گاوها در اواخر شیر دهی و دوره خشك باید تحت كنترل قرار گرفته و از نظر وزن بدن در حد متعادل باشند معمولاً وضعیت بدنی گاوها در دوره خشكی باید در محدوده 5/0 ± متغیر باشد. جفت ماندگی:جفت ماندگی معمولاً مربوط به ناتوانی در جدا شدن جفت از جداره رحم می باشد. در گاوهای سالم و نرمال جفت طی یك ساعت یا اندكی بیشتر بعد زایمان از رحم خارج می شود. جفت ماندگی به حالتی اطلاق می شود كه جفت 12 ساعت بعد از زایمان خارج نشود. مشكل جفت ماندگی بیشتر در تلیسه ها در شكم اول و گاوهای مسن معمول می باشد. همچنین در زایمانهای نادر دو قلو نیز جفت ماندگی ملاحظه میگردد. علل جفت ماندگی:1- چسبیدن جفت به جدار رحم كه با كاهش وزن بدن مرتبط می باشد. اتصال جفت با رحم در ماههای آخر آبستنی سست تر گردیده و این عمل در 5 روز قبل از زایمان با ترشح هورمون استروژن انجام می گیرد. بنابراین گاوی كه پنج روز دیر تر یا زودتر از موعد مقرر وضع حمل نماید احتمال بروز جفت ماندگی افزایش می یابد.2- عدم انقباض یا سستی رحم یا هر عاملی كه باعث توقف یا ضعف ماهیچه های منقبض كننده رحم شود (مانند تب شیر) موجب بروز اختلال در دفع جفت توسط رحم می گردد. 3- عفونت و بیماری اندامهای بدن، این عوامل موجب آلودگی دستگاه تولید مثلی شده و با تولید تب بالا موجب سقط جنین می گردد از طرفی عارضه جفت ماندگی احتمال عفونت دستگاه تولید مثل را افزایش می دهد. بیماریهای مستعد كننده این شرایط شامل:– بروسلوزیس – ویروس اسهال گاو – لپتوسپیروز— عفونت دستگاه تنفسی گاو كمبود ویتامین A یا بتا كاروتن, سلنیوم, ید و عدم تعادل كلسیم و فسفر احتمال بروز جفت ماندگی را افزایش می دهد. گاوهای چاق مستعد جفت ماندگی بوده و اینحالت در گاوهای مستعد تغذیه شده با سیلاژ ذرت و غلات تقویت می گردد.پیشگیری:– به حداقل رساندن عوامل استرس زا مانند گرما, رطوبت, تهویه نامناسب و تراكم.– برنامه تغذیه مناسب در دوره خشكی.– اجرای برنامه های واكسیناسیون بر علیه بیماریهای عفونی.– وضعیت بدنی مناسب در طول دوره خشكی.– استفاده از مكملهای ویتامین E و سلنیم در طول دوره خشكی. جابجائی شیردان:جابجائی شیردان به حالتی اطلاق می گردد كه شیردان ( معده حقیقی) از وضعیت طبیعی خود به سمت چپ یا راست منحرف گردد. وضعیت طبیعی شیردان نزدیك به كف شكم متمایل به راست است در حدود 80- 90 % از جابجائی های شیردان بطرف چپ می باشد, جابجائی شیردان از محل طبیعی خود بطرف زیر شكمبه و به سمت چپ دیواره حفره شكمبه موجب گیر كردن شیردان شده و در اثر فشار وارده از سوی محتویات شیردان بیشتر جابجا می گردد و مملو از گاز شده و نفخ می كند حدوداً 90 % جابجایی های شیردان در طول 6 هفته بعد از زایمان روی می دهد.علایم جابجایی شیردان:– عدم تغذیه – كاهش تولید شیر– خمیدگی پشت– كاهش میزان مدفوع یا اسهال ملایم در روزهای اول و مدفوع با رنگ تیره و بد بوعلل جابجایی شیردان:– جابجایی شیردان می تواند در اثر فشار وارده توسط جنین به دستگاه گوارش در طول زایمان اتفاق بیفتد.– عوامل مستعد كنده شامل تب شیر, سندرم كبد چرب و ورم پستان – عوامل تضعیف كننده انقباضات ماهیچه ایی و تجمع گاز در روده در اثر جیره های با سطوح غلات بالا.درمان: – غلتاندن گاو به حالت پشت در موارد خفیف– جراحی كه معمولاً مقرون به صرفه نیستپیشگیری:– مورد توجه قرار دادن برنامه های غذایی قبل اززایمان و تغذیه با خوراك های حجیم در جیره گاوهای خشك– تغییر تدریجی جیره مرحله خشكی به جیره مرحله شیرواری ادامه خواندن مقاله گاو ودامپروري

نوشته مقاله گاو ودامپروري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اقتصاد ورزش

$
0
0
 nx دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اقتصاد ورزش وجود خیل مشتاقان ورزش در مسابقات ورزشی، هواداران متعصب و پرو پا قرص تیم های ورزشی ونیز هواداران سلامتی و تندرستی كه بی وقفه خواهان خدمات مناسب سریع و متنوع ورزشی می باشند، باعث شده كه ورزش به عنوان یك صنعت پرطرفدار و پردرآمد در جهان شناخته شود. شركت های اسپانسر ورزشوجود خیل مشتاقان ورزش در مسابقات ورزشی، هواداران متعصب و پرو پا قرص تیم های ورزشی ونیز هواداران سلامتی و تندرستی كه بی وقفه خواهان خدمات مناسب سریع و متنوع ورزشی می باشند، باعث شده كه ورزش به عنوان یك صنعت پرطرفدار و پردرآمد در جهان شناخته شود. به گونه ای كه برای مثال در آمریكا این صنعت با ارزش حدود 3/2 میلیون دلار در رده بیستم صنایع ایالات متحده آمریكا قرار دارد.علیرضا ایزدی، دكتر فریده هادوی استادیار دانشگاه خوارزمی و دكتر محمد احسانی استادیار دانشگاه تربیت مدرس طی تحقیقی جامع درخصوص شركت های اسپانسر ورزش به این نتایج دست یافته اند كه امروزه بازاریابی و سودآوری، هدف اساسی اغلب شركتهای دولتی و خصوصی در سراسر جهان است. به طوری كه صاحبان سرمایه در جهت كسب شهرت، اقدام به احداث فضاها و ارائه خدمات ورزشی، تولید پوشاك و لوازم ورزشی و نیز برگزاری مسابقات درآمدزا می كنند.اطهاری یك كارشناس ورزش در این خصوص می گوید: كسب شهرت از مسیر ورزش به دلیل خیل عظیم طرفداران پر وپاقرص در دنیا، موجب شده است كه بسیاری از صاحبان سرمایه برای سودآوری بیشتر و حتی سیاسیون در جهت كسب شهرت به ورزش روی آورند. به طور مثال سیلویو برلوسكونی نخست وزیر ایتالیا از جمله این افراد است كه صاحب بزرگترین باشگاه ورزشی ایتالیا یعنی میلان است.در این راستا به طورحتم، نقش رسانه های گروهی مانند نشریات روزانه و هفتگی یا ماهانه و نیز رسانه های دیداری و شنیداری مانند رادیو و تلویزیون در جهت دستیابی به این اهداف بسیار اساسی جلوه می كند.دكتر فریده هادوی در این باره می گوید: البته تبلیغات از طریق رسانه ها از جمله رادیو و تلویزیون با اسپانسرشیب ورزشی تفاوتهایی دارد. اسپانسرشیب، همكاری و همیاری مالی و یا كمك غیرنقدی به یك فعالیت برای رسیدن به اهداف تجاری است و در حقیقت یكی از اجزای غیر مستقیم بازاریابی است. این موضوع علاوه بر اینكه برای شركت سودآور است نفع جامعه را نیز به همراه دارد. در حالی كه تبلیغات رسانه ای یك ابزار مستقیم جهت ارتباط با مشتریان است و منافع آن مختص شركت است. در حال حاضر سرمایه گذاری اسپانسرها در سطح جهانی به حدی افزایش یافته كه از 2 میلیارد دلار در سال 1984 به 16/23 میلیارد دلار در سال 1999 افزایش یافته است. امروزه اسپانسرها نه تنها در فعالیتهای ورزشی بلكه در فعالیتهایی مثل رخدادهای موزیكال و فستیوال های هنری نیز شركت می كنند. اما برجسته ترین این فعالیتها، ورزش است و فقط در سال 1997 حدود 67 درصد از كل این نوع شركتها، در زمینه ورزش فعالیت كردند.دكتر محمد احسانی درباره اهمیت اسپانسرشیب ها برای رسیدن به اهداف خاص می گوید: اسپانسرشیب می تواند یك روش ارزشمند برای رسیدن به بازار جدید و حفظ موجودی مشتریان باشد. اسپانسرشیب می تواند فروش را افزایش دهد، گرایشها را تغییر دهد، آگاهی ها را بالا ببرد و روابط با مشتریان را دائمی سازد. در دنیای امروز شركتها ترجیح می دهند كه از اسپانسرشیب های ورزشی به عنوان یك زبان بین المللی استفاده كنند. بخصوص در ورزشهای پرطرفدار كه بینندگان جهانی دارد و فراتر از سد زبان و فرهنگ حركت می كنند. به طوری كه اسپانسرهای ورزشی یك واسطه منحصر به فرد و در حال پیشرفت، جهت ارائه یك پیام فراگیر جهانی می باشند. امروزه تبلیغ از طریق اسپانسر شیب ورزشی خیلی جذاب است به طوری كه پیام آنها در یك محیط آرامتر نسبت به یك محیط تبلیغی بازرگانی به مشتریان خواهد رسید. بنابراین اسپانسرشیب ورزشی امكان ارائه پیام ها را به صورت مؤثرتری فراهم می كند.علاوه بر این اسپانسرشیب ورزشی یك ابزار بازاریابی است به طوری كه اثربخشی و پوشش تلویزیونی مناسبی دارد و از سد فرهنگها تجاوز می كند و دید فوق العاده ای ایجاد می كند. این موضوع با نگاه دقیق تر چنین است، در حالی كه لذت جالبی در تماشای یك مسابقه ورزشی وجود دارد، لذت واقعی آن از آنجا به دست می آید كه افراد با یك تیم برای رسیدن به پیروزی رقابت می كنند. این موضوعی است كه كمك می كند ورزش به وسیله ای برای تبلیغ و همكاری تبدیل شود.علیرضا ایزدی درباره اهداف اسپانسرشیب های ورزشی می گوید: تقریباً مانند همه اهداف تبلیغات، علت و هدف اسپانسرشیب فعالیتهای ورزشی را می توان به در دو گروه اهداف مستقیم و غیرمستقیم دسته بندی كرد. هدف مستقیم تأثیر بر رفتار كوتاه مدت مشتری و افزایش فروش است و هدف دوم و غیر مستقیم نیز در نهایت منجر به افزایش فروش در بلند مدت است. با این تفاوت كه تمركز اصلی آن افزایش آگاهی مشتریان و خلق تصویری از شركت مورد نظر در ذهن طرفداران ورزش است. سایر اهداف غیرمستقیم اسپانسرشیب ورزش نیز مستحكم كردن روابط با مشتریان و برطرف كردن تهدیدات سایر رقبا است.وی تصریح دارد: نكته مهم و قابل توجه دیگر درخصوص اسپانسرشیب های ورزشی نتیجه بخش بودن آن است. اكثر مطالعات انجام شده نشانگر نتیجه مثبت این فعالیت است و یكی از این مثال های بارز، شركت ویزا بوده است. این شركت اعلام كرد كه آگاهی عموم از فعالیت شركتش به دنبال وابستگی به بازیهای المپیك و تأمین بخشی از هزینه های آن در بین سالهای 1986 تا 1998 حدود 23 درصد درآمدش را افزایش داد.اما یك كارشناس ورزش درخصوص بحث اسپانسرشیب های ورزشی در ایران می گوید: شاید بتوان گفت كه اسپانسرشیب های ورزشی در طول 3 سال اخیر بیشترین فعالیت را داشته اند و تیم ملی فوتبال از جمله رشته های ورزشی بوده كه از این موضوع بهره مند شده است و توانسته با این نوع همكاری بسیاری از مشكلات خود را حل كند. همچنین باشگاه های ورزشی بزرگ كشورمان نیز در طول این سال ها توانسته اند مشكلات چندین ساله خود را حل كنند وبا تبلیغ روی پیراهن های خود از این مسیر بهره مند شوند.در میان رشته های ورزشی در ایران رشته فوتبال تاكنون توانسته است مورد هدف اسپانسرشیب ها قرار گیرد و باشگاه های بزرگی چون استقلال، پرسپولیس و پاس درواقع با داشتن اسپانسرهای قوی توانسته اند كه با تقویت موقعیت مالی خود، وضعیت خود را تثبیت كنند و مقداری از نگرانیهای زندگی ورزشی خود را بكاهند.درواقع اسپانسرشیب های ورزشی در ایران دوسویه عمل كرده اند هم به بنیه ورزش قهرمانی كمك كرده و هم از منافع آن در جهت جذب مشتریان سود جسته اند.البته هنوز هم پتانسیل های داخلی خوب و زیادی در ایران وجود دارد تا بتوان در رشته ها و حوزه های متنوع ورزش، از آن بهره جست.این كارشناس می افزاید: در برنامه درازمدت فدراسیون جهانی فیفا و كنفدراسیون فوتبال آسیا تأكید شده است كه اسپانسرها در بخش باشگاههای مطرح فعال شوند و به این موضوع نیز بسیار كمك رسانده اند، به طوری كه در این راه موفق هم شده اند، بسیاری از كشورها را از این مسیر در جهت توسعه ورزش بهره مند كنند و شاید فقط تعداد انگشت شماری مانند كشور میانمار و یا كره شمالی كه از سیاست های بسیار بسته ای برخوردارند از این موضوع بهره مند نشده اند!این كشورها هنوز هم نتوانسته اند فوتبال حرفه ای داشته باشند. اما در مقابل كشورهایی مانند امارات متحده عربی، قطر، مالزی و استرالیا و از این دست تاكنون از این روش ها توانسته اند از تجهیزات ورزشی و قهرمان سازی و حرفه ای كردن ورزش خود بسیار سود ببرند. شاید به جرأت بتوان گفت كه سردمداران این جریان كشورهای ژاپن و كره جنوبی بوده اند كه در طول 6 سال گذشته بسیار مؤثر عمل كرده اند. كشور چین نیز با این روند به اجبار برای حرفه ای شدن ورزش خود حركت كرده است و اسپانسرهای مالی برای خود مهیا كرده است.این كارشناس ورزشی در ادامه می گوید: امروزه فوتبال بدون پوشش حرفه ای و نداشتن اسپانسر امكان ادامه حیات ندارد. فوتبال یك ورزش پرخرج است.وی در ادامه درباره یكی از منابع مهم درآمدزایی ورزش بویژه رشته فوتبال در ایران می گوید: پخش بازی های ورزشی بویژه فوتبال از طریق تلویزیون های خصوصی، هم اینك در دنیا منبع درآمد بسیار خوبی برای باشگاههای ورزشی محسوب می شود. اما این موضوع در تلویزیون ایران به دلیل دولتی بودن و عدم وجود بخش خصوصی، مسكوت مانده است. با وجود تأمین برنامه 90 دقیقه ای از طریق پخش مستقیم فوتبال و امكان پتانسیل بسیار بالای تماشاگر از این طریق، سیمای ایران مخارج آن را تأمین نمی كند.هم اینك تلویزیون برای تأمین و تولید یك فیلم 90 دقیقه ای حداقل 300 میلیون تومان هزینه می كند. اما برای پخش مستقیم یك مسابقه و بازی ورزشی پر بیننده اینگونه عمل نكرده است!وی می گوید: لازم است اتحادیه باشگاههای ایران مصوبه ای را در داخل خود بگذرانند و با حمایت فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت بدنی حركتی صحیح را در این بخش آغاز كنند. البته موفقیت آن در یك تشكیلات دولتی حاكم بر صدا و سیمای ایران مانند یك آرزوی دور می ماند!گفتنی است هم اینك در بسیاری از كشورهای اروپایی بخش قابل ملاحظه ای از درآمد ملی و اقتصادی آنان از محل فعالیت های ورزشی است. این رقم در فرانسه معادل 2 تا 3 درصد درآمد اقتصادی سالانه این كشور است. همچنین با توجه به رشد و توسعه رشته های مختلف ورزشی مانند تنیس، دو و میدانی، بسكتبال، والیبال در كنار فوتبال، باشگاهها توانسته اند از حمایت ها و همكاری های مالی خوبی از طریق اسپانسرشیب ها بهره مند شوند.مدیریت بازاریابی در ورزشبرای تعریف بازاریابی و اسپانسر شیب در ورزش می توان گفت در واژه نامه انگلیسی كلمات متعددی در مفاهیم متنوع بكار رفته است. سازمان های ورزشی برای انجام یك رویداد، باید در بازاریابی و همكاری آن با رسانه ها، برای تبلیغ و جذب اسپانسرها تلاش كنند، تا از این طریق بتوانند در ایجاد و توسعه منابع مورد نیاز خود از جمله بنیه مالی قوی، منابع انسانی و تجهیزات، بهره مند شوند.دكتر محمد احسانی، استادیار دانشگاه تربیت مدرس اصفهان در این باره می گوید: در این راستا برای استفاده صحیح و مناسب بازاریابی و اهداف تجاری باید همكاری دوطرفه و سودآوری مشترك ایجاد شود. زیرا اسپانسر شیب صدقه دادن نیست و فقط افراد پول خود را یك طرفه هزینه نمی كنند. بلكه همكاری و سودآوری دوطرفه مدنظر است. البته در زمان های بسیار دورتر اسپانسرهایی هم وجود داشتند كه در برپایی جشن های گلادیاتوری، فقط پول می دادند اما در رنسانس تغییراتی انجام شد و از سال 1631 میلادی تبلیغات برای اسپانسرها شروع شد و از سال 1924 تا 1970 پیشگامان این رشته تغییرات چشمگیری در این زمینه بوجود آوردند و از سالهای 1970 تا 1984 دوره پیشرفت در این زمینه لقب گرفت و از سال 1984 با پیشرفت سریع، درآمدهای زیادی برای ورزش بوجود آمد و از 1990 دیگر هر اسپانسری برای ورزش مورد قبول واقع نشد و برای گرفتن اسپانسر برای ورزش ارزش های اخلاقی و معنوی نیز مورد توجه قرار گرفت. برای مثال شركت مالبورو به عنوان اسپانسر مسابقات اتومبیلرانی فرمول یك حذف شد و از این دوران یعنی سال 2000 به این سو دوران تكنولوژی نامگذاری شد و عرصه تازه ای در بخش بازاریابی در ورزش رخ داد.وی می گوید: اسپانسرهای معروفی كه در ورزش سرمایه گذاری كرده اند شامل شركت راه آهن انگلستان در ،1852 اسپانسر روپاند در 1861 در كریكت بریتانیا، بوریل 1898 در فوتبال، 1906 كوكاكولا در بیسبال آمریكا، 1930 كراچینی در لیگ راگبی آمریكا، 1934 فورد در بیسبال آمریكا، 1957 وایت برد در مسابقات اسب دوانی بریتانیا، 1961 كمپانی ژیلت در كریكت انگلیس و در 1968 جان پیر در مسابقات اتومبیلرانی فرمول یك انگلیس بوده است. رابطه متقابل ورزش و اقتصادعقیده غالب در بین مردم بعضی از جوامع نگریستن به ورزش به مانند یك كالای مصرفی است و از اهمیت آن در تولید و رشد و توسعه اقتصادی و توزیع بهتر درآمدها غافل اند.هر چند پرداختن به ورزش نیازمند به هزینه های بالای زیربنایی است ولی این هزینه ها را نمی توان در كنار مخارج و هزینه های مصرفی قرار داد.عقیده غالب در بین مردم بعضی از جوامع نگریستن به ورزش به مانند یك كالای مصرفی است و از اهمیت آن در تولید و رشد و توسعه اقتصادی و توزیع بهتر درآمدها غافل اند.هر چند پرداختن به ورزش نیازمند به هزینه های بالای زیربنایی است ولی این هزینه ها را نمی توان در كنار مخارج و هزینه های مصرفی قرار داد.امروزه به همان نسبت كه درآمدهای ملی صرف ورزش می شود در بعضی از رشته های ورزشی در كوتاه مدت و در بعضی از دیگر رشته های ورزشی در درازمدت می توان میزان برگشت سرمایه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشاهده نمود.به دنبال سرمایه گذاری در ورزش میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم افزایش می یابد و در كنار آن امكان جذب درآمد از طریق برگزاری مسابقات بین المللی، جذب گردشگران و سطح سلامت و بهداشت جسمی و روانی جامعه افزایش می یابد.مانع اصلی در روند سرمایه گذاری در بخش ورزش كشورها عدم رؤیت منافع قابل برگشت حاصل از این سرمایه گذاری به صورت مستقیم می باشد. در حالی كه نگرش مثبت به ورزش و امور جنبی آن سودهای سرشاری را به طور مستقیم و غیرمستقیم در آینده نصیب آنان می نماید.وجود نگرش مثبت در جوامع پیشرفته نسبت به ورزش، سبب سرمایه گذاری در امر ورزش به منظور بالا بردن سطح سلامت و تندرستی و تأثیر بر افزایش سطح بهره وری در تولید گشته و همین امر سبب شده كه رفته رفته بیشتر كشورهایی كه قبلاً توجه آنچنانی به آن نشان نمی دادند سهمی رو به افزایش، برای سرمایه گذاری در امور ورزشی قایل شوند.چنان كه بودجه تربیت بدنی و ورزش در كشورهای توسعه یافته یا بعضی از كشورهای در حال توسعه با سرعت بی سابقه ای افزایش یافته است. چرا كه این گونه كشورها به تأثیرات درازمدت ورزش از لحاظ رشد و توسعه اقتصاد ملی واقف گشته اند.ورزش یك سرمایه گذاری درازمدت است كه اثر آن در رشد و توسعه معلوم و محرز است. سرمایه گذاری در ورزش از جمله سرمایه گذاری هایی است كه دارای دوران باروری هم كوتاه مدت و هم درازمدت می باشد. كه با پرداختن به آن می توان نتایج اجتماعی فرهنگی و نتایج اقتصادی شایان توجهی را به دست آورد و در تأمین نیازهای جامعه و رفاه ملی كوشید. اثرات اقتصادی ورزشبرای رویدادهای ورزشی كه در درون جوامع مختلف به وقوع می پیوندد دو نوع سرمایه گذاری توسط جامعه انجام می گیرد:الف) سرمایه گذاری كه جامعه با به كارگیری مالیات های عمومی در این زمینه انجام می دهد و انتظار دارد كه رویدادهای ورزشی توجه تماشاگران و گردشگران ورزشی زیادی را به جامعه و اجتماع آنها جلب نموده و با ورود این ملاقات كنندگان رونق تجاری بیشتری در جامعه ایجاد گردد، مانند كره و ژاپن «علی رغم آن كه تا قبل از برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 2002 با ركود نسبی اقتصادی و كاهش درآمدهای ملی مواجه شده بودند برای هر چه باشكوه تر برگزار شدن این دوره مسابقات حدود 10 میلیارد دلار(حدود نیمی از درآمد آن سال ایران) برای احداث و نوسازی ورزشگاه ها، جاده ها، پل ها، هتل ها، مراكز تفریحی، اقامتی، توریستی و تأمین امنیت هزینه كردند.»(روزنامه ایران 7)با برگزاری این مسابقات ركود نسبی حاكم بر اقتصاد ژاپن و كره از بین رفت و رونق اقتصادی دوباره به این كشورها بازگشت و طبق برآورد دولت كره جنوبی سود حاصل از برگزاری این مسابقات در این كشور از شروع تا پایان برگزاری مسابقات از ورود تماشاگران و توریست های طرفدار فوتبال تا فروش كالاها و غیره، بالغ بر بیست میلیارد دلار(بیش از درآمد كشور ایران در آن سال) برای كشور كره جنوبی سود دربرداشته است.پس هدف از هزینه مالیات ها برای برگزاری وقایع ورزشی كسب درآمد و ثروت جدید و كسب اعتبار و حیثیت جهانی می باشد. كه انتظار دارند در آینده نه چندان دور لااقل كسب كنند.ب) سرمایه گذاری نوع دیگری برای رویدادهای ورزشی سرمایه گذاری خصوصی است كه هدف از این نوع سرمایه گذاری كسب سودهای آنی و منافع كوتاه مدت می باشد كه تأثیر مهمی در جامعه برجای نمی گذارد.ولی سرمایه گذاری جمعی، در زمینه ورزش و رویدادهای ورزشی دارای اهداف و زمینه های اجتماعی اقتصادی وسیع تری است. ساكنان یك اجتماع به شیوه های مستقیم مانند كارمندان و یا كاركنان دولتی و یا با شیوه غیرمستقیم مانند بازاریان یا مصرف كنندگان كالاهای تجاری; به دولت مالیات پرداخت می كنند، دولت ها بخشی از این مالیات ها را در جهت گسترش فعالیت های تفریحی و خدماتی در اجتماع یا شهرهای مورد نظر برای برگزاری مسابقات یا رویدادهای ورزشی هزینه می كنند و با هزینه این مالیات ها و فراهم آمدن امكانات لازم امكان جذب بیشتر بازدیدكنندگان و گردشگران داخلی به خصوص خارجی را فراهم می آورند، با ورود گردشگران بر میزان مصرف، در بخش های مختلف اقتصادی افزوده شده و در نتیجه سبب رونق بخش های اقتصادی می گردد.این بخش ها یا مستقیماً با ورود گردشگران در ارتباط هستند مانند هتل ها، رستوران ها و كلاً مراكز خدماتی یا غیرمستقیم با گردشگران در ارتباطند و به تهیه امكانات مورد نیاز آنها می پردازند. وزیر اقتصاد آلمان در مورد فینال جام جهانی فوتبال 2002 می گوید، به غیر از این كه به عنوان یك آلمانی فوتبال دوست از قرار گرفتن تیم ملی فوتبال آلمان به عنوان یك طرف فینال جام جهانی به شدت خوشحالم، از طرف دیگر نمی توانم به عنوان وزیر اقتصاد آلمان خوشحالی مضاعفم را از رشد اقتصادی قابل توجه و افزایش میزان مصرف در كشور كه به واسطه همین پیروزی ها به وقوع پیوسته را پنهان كنم.»(روزنامه ایران 7)همچنین چند تن از مقامات بلند پایه تیم های ملی برزیل، تركیه و كره جنوبی و ژاپن (جام جهانی 2002 كره و ژاپن) نیز در پی كسب موفقیت های تیم های فوتبال كشورشان به صراحت از رشد اقتصادی قابل توجه سخن به میان آورده اند و این اظهارات، خود نشان از تأثیر ورزش و رویدادهای مهم ورزشی بر كشورهای مختلف دارد. منابع حمایتی ورزش های حرفه ای و ورزش های همگانیدر یك تقسیم بندی كلی ورزش را می توان به دو بخش حرفه ای و همگانی تقسیم نمود، یك گروه نسبتاً كوچك در رأس هرم، كه شامل ورزشكاران حرفه ای و قهرمانان ورزشی، مثل قهرمانان رقابتهای ملی و یا رقابتهای بین المللی اند كه این نخبگان و قهرمانان به سه طریق مورد حمایت مالی واقع می شوند، این منابع مالی عبارتند از:الف) حامیان ملی چون شركتهای تجاری ورزشی و غیر ورزشی.ب) حمایت مالی از جانب تماشاچیان ورزشیپ) حمایت مالی ناشی از حق پخش های تلویزیونی و رسانه های گروهی.هدف اصلی و نهایی نخبگان ورزشی برآورده كردن خواسته های حامیان مالی خود بوده كه عمدتاً تحت تأثیر خواسته های تجاری آنان قرار می گیرد. گاهی مواقع حكومتها نیز به حمایت مالی از ورزشهای سطح بالا یا كاملاً حرفه ای نخبگان، برای دستیابی به اهداف سیاسی یا اقتصادی در سطح ملی یا بین المللی مبادرت می ورزد و برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود، موفقیت در ورزشهای بین المللی و ورزشهای حرفه ای (نخبگان ورزشی) یا رأس هرم را هدف خود قرار می دهند و دو شیوه را برای موفقیت به كار می گیرند كه شامل هزینه مستقیم پول و سرمایه بر روی این نوع از ورزشها، دیگری تسلط بر بازارهای نقل و انتقال، شرط بندیهای ورزشی، كاهش یا افزایش مالیاتها و غیره می باشد.در مقابل ورزش حرفه ای در پائین هرم، ورزش همگانی و تفریحی را داریم كه بخشی از مردم به عنوان تماشاچی و بخشی دیگر برای سلامتی و تندرستی، بخشی نیز برای لذت بردن و گذران فراغت به ورزش می پردازند كه منابع حمایت مالی این بخش شامل موارد زیر می باشد:الف) یكی از منابع تأمین مالی ورزشهای توده ای دولتها هستند. تحلیل های اقتصادی دخالت دولت در ورزشهای توده ای (پایین هرم)، مثل ورزش در بین گروه ها و اجتماعات كوچك مدارس و دانشگاه را امری منطقی و مناسب دانسته زیرا سرمایه گذاری در این بخش ها به مانند رأس هرم دارای سوددهی بالایی نبوده اما دارای منافع جمعی است.سازمانها و شركتهای خصوصی یا افراد حقیقی و حقوقی تمایل زیادی به سرمایه گذاری در این بخش (پایین هرم) به خاطر پایین بودن منفعت شخصی از خود نشان نمی دهند. دولت در این بخش بیشترین هزینه را نسبت به دیگر سرمایه گذاران خصوصی انجام می دهد. این سرمایه گذاری دارای نتایج مستقیمی برای دولت در كوتاه مدت نبوده ولی در دراز مدت منافع زیادی را برای دولت و عموم مردم به دنبال می آورد. ب) منبع حمایتی دیگر در ورزش همگانی (توده ای) بخش اختیاری یا داوطلبانه است. سهم بخش اختیاری در ورزش بزرگ و حجیم می باشد، ولی مهم ترین منبع حمایتی این بخش مقدار زمانیست كه داوطلبان با مشاركت در امور مربوط به ورزش بدون دریافت چیزی به انجام كارهای مختلف در امور ورزشی می پردازند. تعیین برآورد ارزش پولی این زمان صرف شده كه به طور اختیاری به وسیله داوطلبان ارائه می گردد به راحتی امكان پذیر نیست. باید اشاره نمود كه فعالیت بخش اختیاری یا داوطلبانه بین دو بخش خصوصی و دولتی بسیار كم رنگ می باشد.كلاً حكومت و بخش اختیاری (داوطلبانه) ورزشهای تفریحی را در بازار ورزش حمایت می كنند، ولی در ورزش حرفه ای یا نخبگان پول زیادی برای پرداختن به امر ورزش به وسیله بخش تجاری هزینه می شود با توجه به سرمایه و پول در گردش در بخش ورزش حرفه ای دولت باید مالیات معتنابهی از مشاركت بخش تجاری در ورزش نخبگان دریافت كرده و در حمایت از ورزش توده ای یا عمومی هزینه نموده تا امكان رشد بیشتر آن فراهم آید. تحلیل اقتصاد صنعت ورزش ایران نتیجه یك تحقیق نشان داد: سهم صنعت ورزش از GDP ایران ‌1/1% است كه به طور معنی‌داری كم‌تر از شاخص جهانی است. این تحقیق كه با عنوان «بررسی وضعیت اقتصادی صنعت ورزش ایران در سال‌های ‌80 تا ‌84» در ششمین همایش بین‌المللی تربیت‌بدنی و علوم ورزشی ارایه شد، وضعیت صنعت ورزش ایران را طی این ‌4 سال بررسی كرد.به گزارش ایسنا، در نتایج این تحقیق آمده است:« هزینه‌های مصرف نهایی خانوارهای ایرانی سال ‌1380 با ‌394215 میلیاد ریال (‌20/53%) از GDP كشور را به خود اختصاص می‌دهد. از این مقدار ‌311026 میلیارد ریال (‌90/78%) مربوط به هزینه‌های خانوار شهری و ‌83189 میلیارد ریال (‌10/21%) متعلق به هزینه‌های خانوار روستایی است. در سال ‌1384، متوسط هزینه‌های خالص سالانه یك خانوار شهری، ‌2/59 میلیون ریال بوده كه شامل ‌45 میلیون ریال (‌9/75 درصد) هزینه‌های غیر خوراكی و ‌3/14 میلیون ریال (‌1/24 درصد) هزینه‌های خوراكی و دخانی است و از ‌45 میلیون ریال هزینه خالص غیرخوراكی سالانه یك خانوار شهری تنها ‌2/2 میلیون ریال (‌9/4 درصد) هزینه تفریحات، سرگرمی‌ها و خدمات فرهنگی شده است كه ورزش جزو این قسمت است.هم‌چنین در این سال متوسط هزینه‌های یك خانوار روستایی ‌5/37 میلیون ریال بوده كه شامل ‌2/23 میلیون ریال (‌8/61 درصد) هزینه‌های غیر خوراكی و ‌3/14 میلیون ریال (2/38 درصد) هزینه‌های خوراكی ودخانی است. كه تنها یك میلیون ریال (‌1/4 درصد) هزینه تفریحات، ‌سرگرمی‌ها و خدمات فرهنگی كه بخش ورزش جزو این قسمت می‌باشد، شده است. در سال ‌1384 متوسط درآمد سالانه یك خانوار شهری در حدود ‌7/53 میلیون ریال و یك خانوار روستایی در حدود ‌5/34 میلیون ریال است.صنعت ورزش از ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت بسیار بالایی است. مطالعات اخیر حاكی است كه سهم صنعت ورزش از GDP كشورهای مختلف حدود ‌75/0 تا 4/4 درصد است. در حالی كه سهم این صنعت از GDP ایران ‌1/1% به طور معنی‌داری كمتر از شاخص جهانی است.»محقق می‌گوید:« وجود پروژه‌های درآمدزایی در ورزش مانند بخش‌های تولید لباس و كالای ورزشی، واردات و صادرات كالاهای ورزشی از جمله امروزه واردات دستگاه‌های پیشرفته بدن‌سازی و علی‌الخصوص واردات مكمل‌های غذایی ورزشی از طریق فدراسیون و شركت‌های خصوصی، تبلیغات فعالیت‌های عمرانی و; از جمله بخش‌های پردرآمدی است كه می‌تواند میلیاردها تومان سود را برای گردانندگان امروز ورزش كشور به ارمغان بیاورد. برای رسیدن به این سودو در نهایت توسعه صنعت ورزش در كشور محقق بر آن شده است كه وضعیت اقتصادی صنعت ورزش ایران را در سال‌های ‌80 تا ‌84 را مورد بررسی قرار دهد. از دهه ‌1960 اقتصاد و ورزش به مدد گسترش رسانه‌ها با یكدیگر به تعامل پرداختند و روند موسوم به تجاری شدن ورزش شكل نوینی به خود گرفت. این تعامل دارای سودمندی‌های متقابلی برای هر نهاد ورزش و اقتصاد بود. از یك سو اقتصاد به كمك مخاطب پرشمار در عرصه ورزش توانست بازار مناسبی برای تبلیغ و ترویج فرآورده های خود دست و پا نماید؛ و از سوی دیگر ورزش نیز توانست با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، ضمن افزایش توانمندی در عرصه زیرساخت‌ها و رشد و گسترش كمی و كیفی، وضعیت اقتصادی ورزشكاران را متحول كند و فضای جدیدی موسوم به حرفه‌ای شدن را به وجود آورد. صنعت ورزش در آمریكا نوعی ماشین اقتصادی است كه سالانه میلیون‌ها دلار درآمد به همراه دارد. هر چند صنعت ورزش دارای بخش‌های متعددی است؛ اما، همگی در یك نقطه یعنی تولید یعنی “محصول یكتای ورزش” اشتراك دارند. »این محقق آورده است:« محصولات ورزشی به كالها و خدمات، رویدادها، آموزش و اطلاعات ورزشی تقسیم می‌شود. هر كدام از محصولات ورزشی می‌تواند به نوبه خود بر روی تولید ناخالص داخلی (GDP) و ارزش افزوده تاثیر بگذارد. سهم GDP حاصل از صنعت ورزش برخی از كشورهای پیشرفته بیش از چهار درصد گزارش شده است و جایگاه این صنعت را بین دیگر صنایع ارتقا بخشیده است.صنعتی شدن ورزش و تفریحات سالم یكی از رویدادهای مهم قرن گذشته به شمار می‌رود. مولین (‌1983) برای اولین بار از ورزش به عنوان یك صنعت یاد كرد. او اشاره داشت هرگونه فعالیت ورزشی آماتور و حرفه‌ای كه موجبات افزایش ارزش افزوده كالا و خدمات ورزشی را فراهم كند، صنعت ورزش محصوب می‌شود. پیتز، فیلدینگ و مایلر در تایید تعریف مولین همه محصولات، كالاها، خدمات، اماكن و افراد مرتبط با ورزش را اجزای صنعت ورزش معرفی می‌كنند. در جای دیگر پیتزواستاتلر (‌1996) در رابطه با تعریف صنعت ورزش بر بازارهای مرتبط با ورزشس، آمادگی و تفریحات سالم تاكید دارند. در كل صنعت ورزش به مجموعه فعالیت‌های مرتبط با تولید و بازاریابی كالاها و خدمات ورزشی گفته می‌شود كه در ارتقای ارزش افزوده نقش داشته باشند. پاركز و همكاران (‌2006)،‌ اجزای صنعت ورزش را براساس نوع فرآورده مرتبط با آنها به سه دسته تقسیم كرده‌اند. كه شامل سه بخش عملكرد ورزشی، تولیدات ورزشی و توسعه ورزشی در صنعت ورزش می‌باشد. دایر ملور، میستیلیس و مولز (‌2005) مهمترین نقش رویدادهای ورزشی را جذب گردشگر و پوشش رسانه‌ای معرفی می‌كنند. ولی علاوه بر آن، به نقل و انتقالات بازیكنان، صدور مربی، فروش بلیط، تبلیغات میادین ورزشی، ایجاد امكانات و تاسیسات ورزشی، شرط بندی‌ها و جذب حامیان مالی كه از جمله دیگر دستاوردهای رویدادهای ورزشی به عنوان اصلی‌ترین محصول این صنعت است،‌ نیز می‌توان اشاره كرد. هانی (‌2006) در تحقیقی كه درمورد ارزیابی اندازه‌ای مربوط به صنعت ورزش در اقتصاد ملی استرالیا انجام داده بیان كرد كه اگر هدف ورزش مقایسه صنعت ورزش با كل اقتصاد باشد قضیه متفاوت است و مقایسه تولید ناخالص ملی بخش ورزش GDSP با تولید ناخالص داخلی (GDP) ممكن است تا حدی به هم مربوط باشند با این وجود GDP ارزیابی می‌كند كه باید كل هزینه روی ورزش باشد.» بنا به تحقیقات انجام شده، اجزای اصلی صنعت ورزش در كره‌جنوبی شامل كالاها، خدمات و تسهیلات ورزشی است. بخش خدمات به سه قسمت جداگانه بازاریابی، مرحله‌بندی و اطلاعات ورزشی تقسیم می‌شود.هم‌چنین در استرالیا صنعت ورزش را براساس محصولات ورزشی به چهار قسمت عمده تقسیم كرده‌اند.1- خدمات حرفه‌ای: مربیان، ورزشكاران، پزشكان ورزشی و مراكز آمادگی جسمانی 2- كالاها و تجهیزات: پوشاك، كفش، تجهیزات3- رویدادها: مدیران و برنامه‌ریزان4- رسانه‌ها: رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله پاركز و همكاران (‌2007)، اجزای صنعت ورزش را براساس نوع فرآورده مرتبط با آنها به سه دسته تقسیم كرده‌اند كه شامل سه بخش عملكرد ورزشی، تولیدات ورزشی و توسعه ورزشی در صنعت ورزش است. ارزش تولیدات نظام‌های اقتصادی نشان دهنده توان اقتصادی یك كشور می‌باشد. یكی ازشاخص‌های مهم اقتصادی كه تا حد بسیار زیادی توانایی اقتصاد یك كشور را در تامین نیازهای مصرفی جامعه مشخص می‌كند، تولید ناخالص داخلی (GDP) است كه عبارتند از: مجموع تولید كالاها و خدمات بخش‌های مختلف اقتصادی كه در محدوده جغرافیایی یك كشور طی یك دوره زمانی خاص، مثلا یك سال به دست می‌آید و از سه روش تولید، درآمد و هزینه قابل محاسبه است. یادآور می‌شود؛ در این تحقیق، پس از جمع‌آوری و طبقه‌بندی داده‌های مربوطه، صنعت ورزش در دو بخش تولید ناخالص داخلی كشور و تولید ناخالص داخلی بخش ورزش و بررسی تعیین سهم وضعیت اقتصادی صنعت ورزش از كل اقتصاد كشور، به همراه تغییرات آن از سال 1380 تا ‌1384، محاسبه و ارایه می‌شود قبل از بررسی ابتدا تغییرات هزینه‌های مصرفی كشور در قالب چهار گروه مصارف هزینه‌ای خصوصی، دولت،‌ تشكیل سرمایه و مبادلات خارجی مطالعه شد. سپس محاسبات مربوط به GDP بخش ورزش، با استفاده از هزینه‌های ورزشی كشور در قالب زیرگروه‌های فوق انجام شود.این تحقیق عنوان پژوهشی است كه از سوی “یحیی كیان مرز” دانشجوی كارشناسی ارشد دانشگاه ارومیه در ششمین همایش بین‌المللی تربیت‌بدنی و علوم ورزشی كیش ارایه شد. ورزش در ایران همیشه به عنوان یکی از مباحث فرعی در اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است. موضوعی که در کشورهای توسعه یافته به عنوان یک رکن مهم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به آن نگاه می شود. کشورهایی نظیر آلمان، بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی خود را از طریق رونق اقتصادی ورزش به دست می آورند. اما در ایران کمتر از 1 درصد از تولید ناخالص داخلی از طریق اقتصاد ورزش تامین می شود.اقتصاد از جمله مقوله هایی است که در همه ی حوزه ها نقش اساسی را ایفا می کند. در حوزه ی ورزش نیز این نقش اساسی مشهود است. حال این سوال مطرح می شود که در بخش ورزش این ساز و کارهای اقتصادی چقدر می تواند مفید به فایده و نقش تعیین کننده ای در جهت گیری ورزش کشور داشته باشد. در پاسخ باید گفت زوایای زندگی و اجرامی که در کنار ما هستند همیشه تازگی خودش را دارد. اما چون ما به همه ی علوم آگاهی نداریم و در حقیقت ضعیف هستیم؛ سالها طول می کشد تا آن اشکال را بشناسیم و به ماهیت آن پی ببریم. زمانی وقتی در کشتارگاه کشتاری می کردند وحیوانی را سر می بریدند؛ فقط گوشت آن را استفاده می کردند و مشتقات آن به دور ریخته می شد. اما امروزه از تمامی بخش های حیوانی مثل گوسفند استفاده می شود. پس خداوند هر چیزی که آفریده است با ارزش است.کلید دروازه های اقتصادی دنیا نیز در حال حرکت به سوی ورزش است. یعنی جایگاه ورزش به شدت درآمد زا ودر حال انحصاری کردن اقتصاد دنیا است. امروزه ورزش رتبه دهم معادلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دنیا را به خود اختصاص داده است و این رتبه هر روز در حال پیشرفت و اوج گرفتن است. اگر کشوری مثل ایران یک چشم انداز بیست ساله برای ورزش ترسیم کند؛ می تواند به اندازه ی درآمد نفت از ورزش درآمد کسب کند! مثلاً کشوری مانند برزیل چندین میلیون دلار از انتقال و جا به جایی بازیکن به دست آورده است. و در حال حاضر برنامه ریزی کرده است که برای انتقال 200 هزار بازیکن که اگر هر کدام را در حد 30 میلیون دلار فرض کنیم، درآمدی به رقم نجومی به دست آورده است. اگر بخواهیم مقایسه ای بین پول نفت و جا به جایی بازیکن انجام دهیم؛ باید بگوییم در شرایط فعلی که نفت به بشکه ای تقریباً 130 دلاررسیده است در مقاسیه با یک بازیکن برزیلی باید چندین هزار بشکه ی نفت صادر کرد تا معادل با قیمت یک بازیکن فوتبال شود. این امر بدون شک نیازمند ساز و کارهایی است که بیشتر در کشور های توسعه یافته مشاهده می شود که نشان می دهد آنها در این زمینه بسیار کار کرده اند. مثلاً در زمینه گردشگری در کشور ما این صنعت ظرفیت توان جذب سرمایه را دارد. اما توان استفاده از آن را نداریم. کشورهایی مثل اسپانیا به اندازه ی درآمد نفتی ما از توریسم جذب سرمایه می کنند واین نشاندهنده ی این است که منابع ما و کشور هایی مثل اسپانیا برابر است. شاید در برخی حوزه ها ما ثروتمندتر باشیم؛ اما به دلیل سوء مدیریت نمی توانیم از آن بهره برداری کنیم. ورزش مثل معدن طلایی می ماند که در جایی دور دست باشد و نتوان از آن بهره برد. مثلاً طی یک آمار جالب کشورهایی که هم اکنون جزو فیفا (فدراسیون جهانی فوتبال) هستند، تعدادشان از اعضای کشور های عضو سازمان ملل بیشتر است و نشان می دهد که ورزش دیگر در شرایط تاًثیرگذاری نیست و نبض اقتصادی دنیا را در دست دارد. البته دستیابی به جایگاه ورزشی بالا برای کشورهای در حال توسعه ای مثل ایران احتیاج به زمان دارد. ایران کشوری 75 میلیون نفری است و از این جعمیت جوان می توان 100 هزار بازیکن آماده ی ترانسفر داشت و این یعتی یک قطب اقتصادی سازنده. یعنی این که شما آنقدر زیر ساختهای کشور را می سازید که دیگر نیازی به وارد کردن داروی ضد افسردگی به کشور نیست! پس ترویج ورزش در کشور باعث می شود در بعد اجتماعی نیز جامعه از یک شادابی برخوردار شود. مثلاً مقدار زیادی پول برای مبارزه با مواد مخدر در کشور هزینه می شود یا امکانات بسیاری اعم از بیمارستان، دکتر، پرستار، ساختمان، و کلاً تاُسیسات برای درمان بیماران فراهم می شود ؛ اما اگر همین پول در عرض 5 سال صرف زیرساختهای کشور شود ، موضوع اعتیاد و افسردگی هم به صورت چشمگیری کاهش می یابد. و اگر روزی به این درک برسیم که برای ورزش هزینه نمی کنیم بلکه سرمایه گذاری می کنیم، ورزش کشور خیلی پیشرفت خواهد کرد. حتی در بخش مسکن هم حدود 30 تا 40 درصد سود دهی وجود دارد ولی در زمینه ورزش در سال بیش از حدود 60 درصد سود دهی وجود خواهد داشت. مثلاً اگر به کسی بگویید که مدرسه ی فوتبالی راه اندازی کند؛ حتی به شما می خندد! یعنی این باور وجود ندارد که ورزش سود ده است. دلیل آن هم این است که ورزش را اقتصادی ندیده ایم و تفکرات اقتصادی در ورزش نیامده است. اما به وضوح دیده می شود که امروزه یک بازیکن برای یک فصل 100 میلیون دلار پول می گیرد. در ایران این مقدار به 200 میلیون تومان هم می رسد ! در مورد نقش دولت در زمینه مشکلات اقتصادی دنیای ورزش باید گفت: دولت در ایران هم پول را می دهد و هم مورد عتاب ورزشی ها قرار می گیرد. دولت بدون برنامه به بیشتر باشگاه ها پول می دهد و این باشگاه ها هم بازیکنی را به قیمت 50 میلیون تومان می خرند. در حالی که قیمت آن بازیکن 50 میلیون تومان نیست و این باعث تورم زیادی می شود. در لیگ ایران 150 میلیارد تومان هزینه می شود عمده ی این پول را هم دولت پرداخت می کند. در حالی که ارزش کل لیگ برتر فوتبال ایران بالاتر از 70 میلیارد تومان نیست! این به معنی آن است که وقتی پول حاصل دسترنج شما نباشد، آن را به راحتی خرج می کنید;در جام جهانی گذشته آلمان ها از یک توپ ساده ی ورزشی به سادگی 7میلیارد دلار سود بدست آوردند. یعنی حتی برای کوچکترین مسایل ورزشی خود برنامه ریزی دارند.آنها به اندازه ی هزینه 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس از فروش توپ، پول بدست آوردند. آن ها اجزای ورزش را شناخته اند و برای لحظه لحظه ی آن برنامه ریزی اقتصادی می کنند. اگر حقوق همه به عدالت رعایت شود دیگر باشگاهی از دولت ناراضی نخواهد بود.هم اکنون از 150 میلیاردی که در لیگ هزینه می شود؛ بالغ بر 120 میلیارد آن را دولت می پردازد. درحالی که دولت وظیفه ای در این مورد ندارد، اما چون مدیریت منابع صحیح نیست، باشگاه ها همیشه از دولت طلبکارند;پس اگر به ورزش به دیده ی اقتصادی نگریسته شود؛ می توان بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را حل کرد. و شاید در آینده ای نه چندان دور اوضاع اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور عزیزمان ایران را به گونه ای رقم زد که ما ایرانیان از آن پس به ایران و نام پر غرورش بیشتر افتخار کنیم; به امید آن روز . “گزیده ای از مصاحبه ی علی فتح الله زاده، مدیر عامل باشگاه فرهنگی_ورزشی استقلال تهران در مورد محبوبیت علم نوپای «اقتصاد ورزش»بسیاری از ورزش‌های پرطرفدار امروز جهان با کسب درآمدهای کلان از حق پخش تلویزیونی مسابقات خود و جذب اسپانسرهای مختلف که مایل به تبلیغ در حیطهء ورزش هستند به تجارت‌های پرسود بدل شده‌اند و جالب این که در اکثر موارد این رشته‌ها فاقد تجربه و دانش در نظرات مدیریتی خود و شاخه‌های مدیریت اقتصادی خود هستند و البته این وضعیت باعث شده که دانشجویان رشته‌های اقتصادی و مدیریت به دنبال به دست آ‌وردن موقعیت‌های مناسب در این حیطه باشند. مدیران بسیاری از رشته‌های ورزشی هم متوجه شده‌اند که نیازمند رهبران متفکرتر، کارآمدتر و مجهز به علم روز با تفکرات حرفه‌ای هستند. نایجل بانیستر مدیر اجرایی موسسهء ام‌بی‌اس ورلد شاخهء اجرایی مدرسهء علوم اقتصادی منچستر می‌گوید: «حیطهء صنعت ورزش و اقتصاد ورزش شاخه‌های بسیار جوانی هستند و این باعث می‌شود که در آن‌ها نیاز به علم و تجربه بسیار محسوس باشد; برای آن که متوجه اهمیت این مساله شوید به مسابقات المپیک فکر کنید، مدیران بخش‌های مختلف این مسابقات باید با بودجهء‌های کلان، پروژه‌های بزرگ و کارمندان پرشمار و مراجعان پرشمارتر کنار بیایند، اگر آن‌ها علم و شناخت و کارآمدی نداشته باشند نتیجهء عملکرد آن‌ها احتمالا چیزی در حد فاجعه خواهد بود.» MBS یکی از اولین موسسات انگلستان است که در حیطه‌های اقتصادی و صنعتی مرتبط با ورزش فعالیت می‌کند. ماه گذشته بود که این موسسه با همکاری مدرسهء اقتصادی منچستر دورهء تحصیلی در رشته‌های «اقتصاد ورزش» و «مدیریت ورزش» را پایه‌گذاری کرد. هدف از پایه‌گذاری این رشته تربیت متخصصان حرفه‌ای است که بتوانند در حیطه‌های اقتصادی، مدیریتی و تبلیغاتی با فدراسیون‌ها، باشگاه‌ها و کمیته‌های اجرایی و میزبانی مسابقات کشورهای مختلف همکاری کنند. موسسهء آموزشی ایف اجوکیشن استرالیا هم یکی از موسسات پیشقدم در تربیت متخصصان علوم مدیریت و برنامه‌ریزی در رشته‌های ورزشی است که البته دوره‌های آموزشی آن به صورت دوره‌های کوتاه‌مدت برگزار می‌شود. جالب این که بسیاری از دوره‌های آموزشی این موسسه خاص مدیران یا افراد شاغل در فدراسیون‌های جهانی یا منطقه‌ای است. این موسسه اخیرا کلاس‌های برنامه‌ریزی، مدیریت، ارتباطات و تبلیغات را برای مدیران فدراسیون‌های جهانی دوچرخه‌سواری، اسکی و والیبال برگزار کرده است و سالانه بیش از بیست نفر از افراد شاغل در حیطه‌های مختلف ورزش در استرالیا هم در دوره‌های آن شرکت می‌کنند. جان کورمک مدیر بخش آموزش مدیریت ورزش این موسسه می‌گوید: «تجربهء ما نشان داده افرادی که در این دوره‌ها شرکت می‌کنند در کار خود در آینده موفق‌تر خواهند شد. ما در آیندهء نزدیک دوره‌های طولانی‌تر با مدارک معتبر در این رشته‌ها راه‌اندازی خواهیم کرد.» کریس سالی مدیر بخش تحقیقات اقتصادی مدرسهء‌اقتصاد منچستر می‌گوید: «نگاهی به ورزش راگبی می‌تواند ما را متوجه نیاز ورزش به داشتن مردانی با علم اقتصاد و مدیریت بکند. ورزش راگبی در چند سال اخیر با رشد فزایندهء محبوبیت و توجه همگانی روبه‌رو شده است و حالا مسابقات جام‌جهانی و مسابقات تیم‌های برگزیده موسوم به هفت کشور و حتی بازی‌های دوستانهء این ورزش مورد استقبال تماشاگران قرار می‌گیرد و شبکه‌های تلویزیونی هم برای به دست آوردن حق پخش این مسابقات رقابت می‌کنند، حالا این ورزش با درآمد کلانی روبه‌رو شده است اما فاقد مدیران با تجربهء کافی برای استفاده از این فرصت و گسترش این ورزش در جهان و رسیدن به سطح بالاتری از موفقیت و سودآوری است». کورمک با اشاره به تجربه‌های ناموفق میزبانی در مسابقات مختلف می‌گوید: «یکی از مواردی که ما در دوره‌های آموزشی خود روی آن متمرکز می‌شویم و به تجزیه و تحلیل دقیق جوانب آن می‌پردازیم تا مشخص شود که چرا و چگونه یک شکست مطلق در حیطهء اقتصاد ورزشی رخ می‌دهد، میزبانی مسابقات زمستانی سالت لیگ سیتی کاناداست، مسابقاتی که با وجود پتانسیل‌های فراوان اسیر سوءمدیریت فراوان و به یک فاجعهء مطلق بدل شد. ما تمام ابعاد و جوانب این مسابقات از لحاظ اقتصادی و مدیریتی را مورد بررسی قرار می‌دهیم تا دانشجویان ما از این تجربهء ناتمام برای برنامه‌های آینده درس بگیرند.» حضور در دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت و بلندمدت این موسسه‌های آموزشی کار سختی نیست. پل دیویس معاون اجرایی سابق کمیتهء پارالمپیک انگلستان که برای تحصیل در رشتهء «مدیریت اقتصادی ورزش» در ام بی اس ورلد ثبت‌نام کرده می‌گوید که اکثر دروس مدرسه به صورت مکاتبه‌ای و آنلاین انجام می‌شود و دوره‌های حضوری تنها یک هفته در هر سه ماه است. او می‌گوید که تحصیل دو ونیم ساله در این رشته قطعا به او کمک خواهد کرد که در کارش موفق‌تر باشد.بانیستر هم به نکتهء جالبی اشاره می‌کند: «در حال حاضر بسیاری از مدیران ورزش برای سروسامان دادن به امور اقتصادی و ارتباطی خود متخصصان این حیطه‌ها را استخدام می‌کنند اما بین اقتصاد عمومی و اقتصاد ورزش تفاوت‌های زیادی وجود دارد، شاید فردی که کاملا از علوم اقتصادی آگاه است نتواند در حیطهء اقتصاد و مدیریت ورزش موفق باشد. این شاخه در حال حاضر یک شاخهء مجزا و گسترده است که افراد درگیر با آن باید با اصول آن کاملا آشنا شوند. فعالیت در این رشته‌ها علم خاص آن و تخصص مطلق آن را می‌خواهد.»   ورزش اقتصادی، نیازمند فهم اقتصاد ورزش استانسان، اقتصادی‌ترین آفریده خداوند متعال است. از این نظر كه فرآیند هزینه- فایده را در تمامی امور زندگی دنیایی‌اش رعایت می‌كند و چنانچه در متن قنوت نمازهای پنج‌گانه تكرار میكند،دنیای خوب را زمینه‌ساز آخرت خوب می‌داند و همین رابطه را از خالق خود، در هر نماز می‌خواهد. علمای اقتصادی این رشته علمی را چگونگی استفاده از منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود دانسته‌اند و هر انسانی بتواند با منابع محدود در اختیار، طیف طولانی‌تری از نیازهایش را برآورده كند،اقتصادی‌تر و به عبارتی بهره‌مندتر است. نگرش علمی به اقتصاد روشه‌ای علمی را در پی دارد و استفاده از روشه‌ای علمی، محصولات علمی یعنی دارای استانداردهای ملی، منطقه‌ای و جهانی را به عنوان دستاورد ارایه می‌كند. یعنی در یك بررسی ساده،میتوان از كیفیت،ستانده یا خروجی یك سیستم به اندیشه، روش و عملیات و دقت نظر در فرآیند تولید پی برد. با این مقدمه، می‌توان به خروجی‌ها، دستاوردها، نتایج و پیامدهای پدیده مهیج، فراگیر، علمی، گسترده و جهانی ورزش و به تعبیر ایرانی آن تربیت‌بدنی نگریست. یعنی پرسید منابع را چقدر، چگونه و به چه كسانی می‌دهیم و آنها با چه اندیشه، روش، مدیریت و عملیاتی این منابع را به محصول، خروجی و دستاورد در سطح داخلی و بین‌المللی تبدیل می‌كنند؟شباهت‌های زیادی میان باشگاه‌داری و بنگاه‌داری وجود دارد، هر چند متاسفانه در ایران امروز، برخی افراد باشگاه‌داری را با تیمداری اشتباه می‌گیرند و به هر رشته ورزشی همانگونه می‌نگرند كه به تیم باشگاهی و چنین است كه ما نام شكست‌هایمان را تجربه می‌گذاریم و هر روز نیز بر تجربیاتمان افزوده می‌شود. مدیریت ورزش، یك گرایش تعریف شده و معلوم در دنیای مدیریت است كه وجه تشابه آن با مدیریت به مفهوم كلان و عام آن، در كمیت‌پذیری ورودی‌ها و خروجی‌ها به منظور ارزیابی و پایش و سنجش آن است و در ایران امروز، مدیریت ورزش در برخ مواقع به محط به كارگیری افرادی تبدیل شده است كه شاید از عهده انجام اولین وظایف مدیریت در سایر بخشها برنمی‌آیند.در مدار توسعه، ورزش همگانی پایه ورزش قهرمانی است و معماری توسعه از جایی آغاز میشود كه كودكان هر مملكت آموزش می‌بینند و پرورش می‌یابند. یعنی به موازات یكدیگر جسم و روحشان، توانمند و تنومند می‌شود. در این مدار، زنگ ورزش زنگ بازی نیست و درس ورزش، مانند سایر دروس، آزمون و دشواری‌های خاص خود را دارد. آرزوی بنده به عنوان یك علاقه‌مند به ورزش این است كه فرزندان فردای این مرز و بوم، دارای جسم و روح سالم و قوی باشند و فرآیند تربیت و تعلیم قهرمانان آنقدر جدی گرفته شود كه به كشف و یافتن تصادفی قهرمانان ورزش نبالیم و ننازیم. مختصر آنكه قهرمانان را باید ساخت نه اینكه یافت و بعد از استفاده كوتاه مدت به دور انداخت و فراموش كرد. می‌توان نتیجه گرفت كه ورزش پدیدهای چند وجهی با ماهیت اجتماعی، كاركرد اقتصادی و نتایج ملی و سیاسی است و با این پدیده باید به مثابه نهادهای نوین مورد نیاز توسعه كشور مواجه شد. به این معنی كه برنامه‌ریزی علمی، مشاركت فعال بخش خصوصی، نگاه بلندمدت، استفاده از روش‌های نوین مدیریت، آموزش از پایه‌ای‌ترین سطوح و هزینه فایده در تمامی فدراسیون‌ها، رشته‌ها، ورزشگاه‌ها و تورنمنت‌ها به عنوان اركان این تفكر، جدی گرفته شود. ورزش اقتصادی، نیازمند فهم اقتصاد ورزش است و پایه فهم اقتصاد ورزش، معیارهای صحیح اندازه‌گیری توانایی افراد، تعیین سرمایه مورد نیاز، نظارت علمی و كارشناسانه، مطالعه تطبیقی و الگوبرداری از كشورهای توسعه یافته است. جمع جبری این گزاره ها،شاید فرصت كارآفرینی ورزشی یا پیدایش كارآفرین ورزش را فراهم كند. البته اگر این افراد به تیغ ملامت و تیرگی حسادت و ناجوان‌مردی در رفاقت و قدرشناسی از خدمت نواخته نشوند. كم نیستند آنها كه چنین می‌اندیشند و كم نیستند آنهایی كه توان اجرای این اندیشه را دارند. حلقه مفقوده، فرصت فعالیت این افراد است كه امیدوارم روزی به دست آید.   ادامه خواندن مقاله اقتصاد ورزش

نوشته مقاله اقتصاد ورزش اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله خواص آب

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : خواص آب آب مایعی بی بو ، بی مزه و قابل حمل است که از دو عنصر هیدروژنو اکسیژن تشکیل شده اشت. آب یک حلال جهانی است به این معنی که بسیاری از عناصر می توانند به راحتی در آن حل شوند. آب شیرین نسبت به آب اقیانوس ذرات حل شده کمتری در آب دارد زیرا آب اقیانوس شامل مقدار زیادی نمک حل شده است. آب در زندگی انسان اهمیت بسیاری دارد بطوریکه بدون آن زندگی امکان پذیر نخواهد بود. در حقیقت هیچ موجود زنده ای وجود ندارد که بتواند بدون آب به حیاتش ادامه دهد.بیشتر آب روی زمین از خروج گازهای آتشفشانی سرچشمه می گیرد.جو یا اتمسفر زمین این آب را حفظ می کند و به مرور زمان آن را به چرخش در می آورد همان چیزی که از آن به عنوان چرخه ابنام میبریم . آب تبخیر می شود و ابر را تشکیل می دهد و ابرها نیز باران و برف را تولید می کنند که در رودخانه ها، دریاچه ها،مخازن زیرزمینی و اقیانوس ها جمع می شوند که این ها به عنوان منابعی برای تبخیرهای بعدی هستند. آب ماده کاملی برای چرخه آب است. زیرا دارای نقطه جوش بالا و نقطه انجماد ایین است. ساختار مولکولی آب بسیار شبیه به ساختار یک خرس عروسکی است . اتم های هیدروژن و اکسیزن دارای یک پیوند کووالانسی بسیار محکم هستند.پیوند میان مولکول های آب ،پیوند هیدروژنی نام دارد که د ارای جاذبه ضعیفتری است .اتم های هیدوزن یک مولکول آب به اتم های اکسیژن سایر مولکول های مجاور آب چسبیده است. اینپیوندهای شیمیایی برای فعالیت های شیمیایی بسیار مهم هستند . مولکول هایی که جذب آب می شوند مانند الکل و شکر ،”ابگرا” یا آبدوست نامیده می شوند همه مولکول ها این خاصیت را ندارند که از نظر علمی آنها را “آب ترس” یا “فراری از اب ” می نامند مانند روغن و چربی و نفت. آب دارای نیروی کشش سطحی است . کشش آب باعث شده است که به راحتی بتواند مواد سنگین را نیروی سطح خود به حالت شناور نگه دارد. مولکول های اب سطح یک حوض آرام و ساکن تمایل به فرو رفتن در مایع را دارند به همین جهت سطح مایع بسیار محکم و سفت است . علت سفت و محکم بودن سطح مایع کشش سطحی است.کشش سطحی در شکل گیری قطره های مایع نقش اساسی دارد این قطره ها به راحتی تغییر شکل می دهند و تمایل زیادی دارند تا به واسطه نیروهای چسبندگی سطح لایه به شکل کروی در ایند. بهر حال کشش سطحی همچنین این توانایی را داردکه حشرات در حال پرواز را که بطور تصادفی در اب می افتند را به دام اندازد و به انها این اجازه را ندهد که از آب خارج شوند. صابون ها و پاک کننده ها با کاهش کشش سطحی آب موجب تمیزی پارچه ها می شوند. این ویژگی باعث می شود آب به نقاط کثیف نفوذ پیدا میکنند. بعضی از حشرات کوچک می توانندروی سطح اب حرکت کنند به این دلیل که وزن آنها به اندازه ای نیست که بتواند بر نیروی کشش سطحی غلبه کند و در اب فرو رود. چادرهای معمولی عایق باران هستند در حالیکه پارچه های نازک ، آب را از خود عبور می دهند و اب به راحتی می تواند در آنها نفوذ کند . اما خنگامی که انگشتان روی چادر مکشید در واقع نیروی کشش سطح آنرا مشکنید و ممکن است باران در آن نفوذ کند. اب می تواند بر نیروی گرانش غلبه کند و از کناره های یک لوله باریک بالا رود. در واقع مولکول ها خود را به دیواره لوله نزدیک می کنند و خود را به بالا می کشند. ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا اب به بالای لوله مویین برسد.چرخه آبچرخه آب(چرخه هیدرولوژی هم نامیده می شود) مسافرتی است كه آب در حین چرخش و انتقال از زمین به آسمان و بازگشت مجدد به زمین انجام می دهد. گرمای خورشید، انرژی لازم برای تبخیر آب از سطح زمین(اقیانوسها، دریاچه ها و غیره) را فراهم می كند. گیاهان هم آب را به هوا پس می دهند(این فرآیند تعریق نامیده می شود). بخار آب متراكم شده و قطرات ریزی را در ابرها به وجود می آورد. هنگامی كه ابرها با هوای سرد بالای سطح زمین برخورد می كنند بارندگی(باران، تگرگ یا برف) آغاز شده و آب به خشكی(یا دریا) برمی گردد. قسمتی از بارش، بر روی خشكیها می بارد. بخشی از آب، بین لایه های سنگ ورس محصور می شود كه این آب محصور شده، آب زیرزمینی نامیده می شود. اما قسمت عمده آب، به صورت روان آب جریان می یابد(روی سطح زمین یا زیرزمین) تا در نهایت به صورت آب شور به دریا برگردد. چرا دریاها شورند؟آبی كه در رودخانه ها جریان دارد، مقادیر اندكی از نمكهای معدنی را از سنگ و خاك بستر رود می كند. این آب كه دارای اندكی نمك است، به سمت دریاها و اقیانوسها جریان می یابد. به هنگام تبخیر(وانجماد یخهای قطبی) تنها آب اقیانوسها تبخیر می شود و نمك به صورت محلول در اقیانوس باقی مانده و تبخیر نمی شود. بنابراین با گذشت زمان، آب باقیمانده شورتر و شورتر می شود.آب ماده ای فراوان در کره زمین است. به شکل های مختلفی همچون دریا، باران، رودخانه و; دیده می شود. آب در چرخه ی خود، مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود؛ اما از بین نمی رود. هر گونه حیات محتاج آب می باشد. انسان ها از آب آشامیدنی استفاده می کنند؛ یعنی آبی که کیفیت آن مناسب سوخت و ساز بدن باشد. با رشد جمعیت، منابع آب طبیعی در حال تمام شدن هستند و این مسئله، سبب نگرانی بسیاری از دولت ها در سراسر دنیا شده است. گاهی به دلیل مشکلات کمبود آب، این ماده را جیره بندی می کنند تا مصرف آن را تعدیل نمایند. فرمول شیمیایی آب آب نوعی ماده مرکب است که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن ساخته شده است. آب را جزو دسته مخلوط ها طبقه بندی نمی کنند، چون خواص آب نه به خواص هیدروژن شبیه است و نه به خواص اکسیژن. از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، یک مولکول آب به وجود می آید. یک قطره آب دارای تعداد بی شماری مولکول آب می باشد. معادله شیمیایی واکنش بین هیدروژن و اکسیژن و تشکیل آب از قرار زیر است: 2H2 + O2 = 2H2O هر مولکول آب دارای یک ناحیه ی مثبت و یک ناحیه ی منفی است که این دو ناحیه در دو طرف مولکول آب واقع شده اند. شیمی دان ها با کمک شواهد به این نتیجه رسیده اند که مولکول آب شکل خطی ندارد، یعنی به این صورت نیست که دو اتم هیدروژن به صورت خطی در دو طرف یک اتم اکسیژن قرار گرفته باشند (HــOــH). بلکه مولکول آب حالت خمیده ای دارد که اتم های هیدروژن در سر مثبت مولکول و اتم های اکسیژن در سر منفی مولکول آب تجمع پیدا نموده اند. اشکال متغیر آب در اشکال متفاوتی بر روی زمین یافت می شود. تنها ماده ای است که در طبیعت به هر سه حالت جامد، مایع و گاز وجود دارد. ابرها در آسمان، موج دریا، کوه یخی، توده های یخی در دل کوه ها و منابع آبی زیرزمینی تنها چند شکل از آب می باشند. طی اعمال تبخیر، میعان، انجماد و ذوب، آب مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود. این پدیده تبدیل آب را چرخه بزرگ آب می نامند. از آنجا که بارندگی در صنعت کشاورزی و همچنین برای خود بشر بسیار با اهمیت است، به اشکال مختلف بارندگی نام های به خصوصی اطلاق می شود. بارندگی معمولاً به صورت باران است. دیگر اشکال آن، تگرگ، برف، مه و شبنم می باشند. همچنین، از برخورد نور با قطرات باران، رنگین کمان پدید می آید. آب های روی سطح زمین، نقش های مهمی ایفا می کنند؛ رودخانه ها آب مورد نیاز کشاورزی را فراهم می کنند و دریاها هم وسیله ای برای تجارت و مبادله کالاها محسوب می شوند. توده های یخی و آبشارها هم از دیگر اشکال آب هستند. فرسایش به وسیله ی آب، نقش مهمی در شکل محیط زیست ایفا می کند.به علاوه، دره ها و دلتاهای حاصل از رسوبات رودخانه ها، محلی برای سکنی گزیدن انسان ها بوده است. آب به داخل زمین هم نفوذ می کند و آب های زیرزمینی را ایجاد می کند. آب های زیرزمینی را می توان با کندن چاه یا قنات استخراج نمود. البته آب های زیرزمینی به شکل چشمه یا چشمه آب گرم هم به سطح زمین می آیند. آب املاح و مواد معدنی مختلفی دارد که بر حسب آن مواد، طعم و مزه اش بسیار تفاوت می کند. البته ما انسان ها خود، قادریم که آشامیدنی بودن آبی را ارزیابی کنیم؛ مثلاً از آب شور دریا و یا آب های بدبوی باتلاق ها استفاده نمی کنیم. بلکه آبی می نوشیم که سالم بوده و مناسب نیازهای بدنمان باشد. اهمیت آب در زندگی آب خواص مهمی دارد که در زندگی ما بسیار با ارزشند. از جمله: • حلال بسیار خوبی است. • چگالی بالایی دارد و جالب این که وقتی یخ می زند یا حرارت می بیند، چگالی آن کاهش می یابد. • گرمای تبخیر آب بالاست. یعنی برای تبدیل مقدار کمی آب به بخار، گرمای زیادی لازم است. این خاصیت برای بدن ما بسیار با اهمیت می باشد؛ گرمای اضافی بدن با تبخیر تنها مقدار کمی از آب بدن از طریق منافذ پوست تعریق کاسته می شود. نیروی کشش سطحی آن به طور شگفت انگیزی زیاد است. گهگاه شاهد نشستن حشرات روی سطح آب بوده ایم. اگر به دقت به طرز قرار گرفتن حشره روی سطح آب نگاه کنید، متوجه می شوید که سطح آب زیر پای حشره، مانند یک تشک ابری فرو می رود؛ اما پاره نمی شود. • آب مواد مختلف از جمله شکر و نمک را به راحتی در خود حل می کند. بسیاری از واکنش های شیمیایی تنها در حضور آب انجام می شوند. البته پاره ای مواد با آب مخلوط نمی شوند، مثل لیپیدها و دیگر مواد هیدرات کربن دار. غشاء سلولی که حاوی لیپیدها و پروتئین است، از این خاصیت آب سود جسته و تعاملات محتویات سلولی با مواد شیمیایی خارج سلول را به دقت تحت کنترل دارد. • یکی دیگر از خواص جالب آب، حالت جامد آن، یعنی یخ می باشد. هنگامی که آب بر اثر سرما به یخ تبدیل می شود، انبساط می یابد؛ بدین معنا که حجم بیشتری را اشغال می کند. نابراین، حجمی از یخ که هم حجم آب اولیه است جرم کمتری دارد. به این علت می گویند که چگالی یخ از آب کمتر است و همین مسئله باعث می شود که یخ روی آب شناور بماند. در حالی که در بیشتر موارد، چگالی ماده جامد از حالت مایع آن بیشتر است. این ویژگی آب سبب می شود که بر خلاف بسیاری از مایعات، آب از سطح شروع به انجماد کند. این پدیده را بارها به هنگام شروع یخ زدن آب، درون فریزر منزلتان دیده اید؛ در زمستان با یخ زدن سطح آب دریاچه ها، لایه عایقی از یخ ایجاد می شود که این لایه، از یخ زدن لایه های زیرین خود جلوگیری می نماید. در این شرایط، ماهی ها و دیگر آبزیان می توانند در مناطق گرم تر زیرین به حیات خود ادامه دهند. • دیگر ویژگی غیر عادی آب، ظرفیت گرمایی بالای آن می باشد. ظرفیت گرمایی یک جسم، مقدار گرمایی است که به جسم می دهیم تا دمایش، 1 درجه سانتی گراد افزایش یابد. جالب است بدانید که مقدار گرمایی که لازم است تا دمای 1 گرم آب را 1 درجه سانتی گراد افزایش دهد، حدود 10 برابر مقدار گرمایی است که برای 1 گرم آهن لازم است. آب در زندگی روزانه وجود هر گونه حیات، متکی به وجود آب است. آب در بیشتر فرایندهای متابولیسمی بدن، نقش حیاتی دارد. هنگام گوارش غذا، مقادیر قابل توجهی آب مورد استفاده قرار می گیرد. تقریباً 70 درصد وزن بدن را آب تشکیل می دهد. برای عملکرد درست، بدن روزانه به 1 تا 7 لیتر آب نیاز دارد البته این میزان آب به مقدار فعالیت بدن، دمای هوا، رطوبت و دیگر عوامل بستگی دارد. آب از طریق ادرار، مدفوع، تعریق و همچنین از طریق بازدم به شکل بخار آب دفع می شود. بدن انسان به آبی نیاز دارد که نمک یا ناخالصی های دیگر ( مثل باکتری یا دیگر عوامل بیماری زا و یا مواد شیمیایی) نداشته باشد. البته برخی مواد محلول در آب طعم و مزه آن را بهتر هم می کنند. در هر حال، آبی که مناسب نوشیدن باشد، به آب آشامیدنی معروف است. امروزه، با توجه به رشد روز افزون جمعیت، میزان سرانه آب آشامیدنی کاهش یافته است. راه حل های تحت بررسی، تولید بیشتر آب، بهبود توزیع و جلوگیری از هدر رفتن آن می باشد. مصرف آشکار و نهان آب تحقیقات آماری در بسیاری از کشورها نشان می دهد که میانگین مصرف روزانه آب برای هر نفر، حدود 300 لیتر است. در حالی که مصرف نهان آب برای هر نفر، حدود 6000 لیتر و از قرار زیر می باشد: • آبیاری کشتزارها و تهیه و تولید مواد غذایی 2600 لیتر • تأمین انرژی 2400 لیتر • صنایع و معادن 700 لیتر • امور بازرگانی و خدمات 34 لیتر منبع کمیاب در بسیاری از کشورها، آب نوعی منبع استراتژیک محسوب می شود. بسیاری از جنگ ها از جمله جنگ 6 روزه در خاور میانه، بر سر به دست آوردن منابع آبی بیشتر صورت گرفت. البته کارشناسان، مشکلات بیشتری را هم پیش بینی می کنند که به دلیل رشد جمعیت، آلودگی آب ها و گرم شدن زمین حادث می شود. آب آشامیدنی آب های آشامیدنی را از چشمه ها، قنات ها و یا چاه ها استخراج می کنند. بنابراین، برای تولید بیشتر آب می توان چاه های بیشتری ساخت. باران و دریا هم از دیگر منابع آبی هستند که البته به عنوان آب آشامیدنی مناسب نیستند. این گونه آب ها را باید تصفیه نمود. روش های معروف تصفیه آب، تقطیر و جوشاندن می باشند. آب، فرهنگ و مذهب در بیشتر ادیان از جمله اسلام، مسیحیت و یهودیت، آب ماده پاک کننده محسوب می شود. برای مثال، در مسیحیت غسل تعمید را در کلیسا با آب انجام می دهند. در بسیاری ادیان همچون اسلام نوعی مراسم عبادی وجود دارد که در آن، مرده را با آب پاک شستشو می دهند (غسل). در دین اسلام هم تنها پس از وضو گرفتن (شستن بخش هایی از بدن با آب پاک) می توان فریضه نماز را به جا آورد. در مذهب شینتو (مذهب ژاپنی) در تمام مراسم عبادی از آب برای پاکیزه ساختن بدن فرد یا مکان خاصی استفاده می شود.خصوصیات شیمیایی آبآب تركیب شیمیایی از هیدروژن و اكسیژن است. آب ماده‌ای بی‌رنگ، بی‌بو و بی مزه است. هیدروژن و اكسیژن را روی جدول تناوی نشان دهید. از بچه‌ها بپرسید كه آیا می‌دانند هیدروژن چیست. عنصر هیدروژن یك گاز است. از بچه‌ها بپرسید آیا می‌دانند اكسیژن چیست. عنصر اكسیژن یك گاز است. بنابراین آب تركیبی از دو گاز است كه حالتی از ماده و ماده‌ای كاملاً متفاوت را تشكیل می‌دهد. آب برای زندگی هركس بسیار مهم است. بر روی این موضوع تأكید كنید، زیرا از آنجا كه آنها بسیار با آب آشنا هستند، آنرا مسلم فرض می‌كنند. شاید بخواهید دیدگاههای زیست محیطی را درباره اهمیت آب تمیز برای حیات بشر و بسیاری از موجودات، به دانش‌آموزان القاء‌ كنید.آب جزء پراهمیتی برای موجوداتی است كه روی زمین زندگی می‌كنند. اگرچه چندان به چشم نمی‌آید، اما تنها 3 درصد تمام آبهای كره زمین آب شیرین هستند (3/2 بصورت یخ و 3/1 بصورت آب زیرزمینی) و 97 درصد آن آب شور است كه مورد استفاده اغلب سیستم‌های متابولیسمی و موجودات خشكی نیستند. انسانها خواستار آب شیرین هستند. در بسیاری نواحی مردم بیشتر از میزان آب شیرین و تمیز هستند. روشهای تمیز كردن آب در حال توسعه روزافزون است. محصول نهایی به عنوان «آب بازیافت شده» عنوان میشود. به جای آب شیرین طبیعی، انسانها كارخانه‌هایی ساخته‌اند كه آب شیرین تولید می‌كند. آنها از فیلتر كردن، تجهیزات مكانیكی بیشتر، ضدعفونی كننده و میكروارگانیسم‌ها برای تمیز كردن آب استفاده می‌كنند. واژه «آب بازیافت شده» به این معنی است كه آب بصورت طبیعی و یا با روشهایی كه توسط افرادی كه تقاضای آب دارند، تولید شده است.آلودگی آب (Water Pollution ) • آلودگی آب مشکل بزرگی است. به طوری که نتایج پژوهش پیرامون آن از صدها بلکه هزاران مقاله ، مجله و کتاب تجاوز می‌کند. • بنظر شما چه کسانی مشکل آلودگی آب را بوجود می‌آورند؟ چه کسانی بهای تمیز کردن آب را خواهند پرداخت؟ تاریخچه • در نوامبر سال 1986 بر اثر ریزش موادی شامل جیوه و انواع مواد آلی سمی مانند آفت کشها در رودخانه راین ، تمام آبزیان از شهر بال سوئس تا ساحل هلند کشته شدند. در سالهای اخیر با غرق شدن تانکرهای بزرگ نفتی اقیانون پیما یا به گل نشستن آنها آسیبهایی به حیات دریایی وارد آمد. • در سال 1983 بر اثر 11000 واقعه آلوده کننده در حدود 120 میلیون لیتر مواد آلوده کننده در آبهای ایالات متحده تخلیه شده است. تعریف آلودگی آب سال 1969 برای آلودگی آب تعریفی ارائه داد: آلودگی آب عبارت است از افزایش مقدرا هر معرف اعم از شیمیایی ، فیزیکی یا بیولوژیکی که موجب تغییر خواص و نقش اساسی آن در مصارف ویژه‌اش شود. عوامل آلوده کننده آب : آب یکی از مهمترین و بنیادی‌ترین عامل حیات موجودات زنده است از این نظر جلوگیری از آلودگی آب نیز به همان نسبت مهم و مورد توجه می‌باشد عوامل آلوده کننده آب بسیار گوناگون‌اند و می‌توانند هم منابع آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی را آلوده کنند. عوامل آلوده کننده آبهای زیرزمینی : o کانیهای موجود در معادن سطحی که در اثر تغییر و تبدیل به عامل آلوده کننده مبدل می‌شود. مثلا آب جاری سطحی ( حاصل از باران و …) هنگام عبور از معادن زغال سنگ ، دی‌سولفید آهن « II ) ( پریت ) همراه با زغال سنگ را در خود حل کرده و سپس در اثر واکنش ، هوا آنرا به اسید سولفوریک تبدیل می‌کند. اسید حاصل ضمن عبور از لایه‌های مختلف مخازن زیرزمینی ، موجب آلوده شده آن می‌شود. o جمع شدن فاضلابهای شهری بویژه اگر در یک حوزه آهکی و یا شنی وارد شوند از آن که در معرض باکتریها قرار گیرند و تجزیه شوند، مستقیما و براحتی به مخازن زیرزمینی نفوذ پیدا کرده و موجب آلوده شدن آنها می‌شود. o ضایعات رادیواکتیوی : یکی از عوامل آلوده کننده مهم منابع آبی زیرزمینی است که امروزه یکی از راههای رفع آنها که در حقیقت مشکل بزرگی برای صاحبان تکنولوژی هسته‌ای نیز به شمار می‌رود دفن آنها در زیر زمین است علاوه بر دفن ضایعات رادیواکتیو در زیر زمین ، همه انفجار های هسته‌ای زیر زمینی نیز موجب آلوده شدن آبهای زیر زمینی می‌شود. • عوامل آلوده کننده آبهای سطحی: o آلوده کننده‌های صنعتی :بسیاری از ضایعات صنعتی به آبزیان زیانهای جدی می‌رسانند. این ضایعات برای خنثی شدن مقدار زیادی از اکسیژن محلول در آب را به مصرف رسانیده و موجب کاهش اکسیژن مورد نیاز برای آبزیان می‌شود و تهدید به مرگ می‌کنند. از طرف دیگر بسیاری از خود این ضایعات سمی بوده و موجب مسمومیت آبزیان می‌شوند مانند فلزات سنگین ، جیوه ، سرب ، مس و غیره. وارد شدن ترکیبات فسفردار و نیتروژن‌دار در آب موجب رشد جلبک‌هائی می‌شود که ضمن ایجاد بو و مزه غیر طبیعی آب ، اکسیژن آب را مصرف کرده و باعث کاهش میزان آن و بروز صدمات و تلفات آبزیان می‌شود. o فاضلاب خانگی :کلیه پاک کننده‌ها که وارد آبهای سطحی می‌شوند ترکیباتی را در آبها وارد می‌کنند که اگر خنثی نشوند و یا توسط میکرو اورگانیسم‌ها تجزیه و تخریب نشوند بصورت سمی مهلک زیان بسیاری برای آبزیان ببار می‌آورند.س o حشره کشها ، سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی:که از ضروریات توسعه کشاورزی است نا خواسته موجب آلودگی آبهای سطحی می‌شوند. مانند ددت DDT را نام برد. چشم انداز الودگی آب • ذخایر آبهای ما در آینده چگونه خواهد بود؟ • آب آلوده شده برای %75 مردم جهان در کشورهای رو به توسعه مسئله بسیار جدیتری است. • %80 بیماریهای جهان ناشی از آبهای آلوده شده است. در مقابل درصد بالای بیماری چه کنترلهایی انجام شده است؟ • آیا تلاشی که برای بهبود کیفیت آب انجام شده کافی می‌باشد؟ • آینده ذخایر آبها با این روند پیشرفت و تکنولوژی روز چگونه خواهد بود؟ خصوصیات فیزیکی آب آب در محدوده دمایی وسیعی، یك مایع باقی می‌ماند كه بین 0 تا 100 درجه سانتی‌گراد، یعنی بین دمای یخ زدن و جوش است. این دمایی است كه اغلب بخشهای كره زمان كه دارای حیات هستند، در این محدوده دمایی قرار دارند.آب گرمای ویژه بسیار بالایی دارد كه بدین معنی است كه می‌تواند گرمای بیشتری را قبل از تغییر دمایش از دست دهد و یا به دست آورد. این امر در ثابت مانند دمای بدن پستانداران مانند خود ما مهم است. شروع تبخیر انرژی زیادی به خود اختصاص می‌دهد، زیرا گرمای نهان تبخیر بالایی دارد. به همین دلیل، آب حوضچه‌ها و دریاچه‌ها به كندی تبخیر می‌شود و بقای بسیاری از اشكال حیات به این امر بستگی دارد. آب، در حالت جامد خود دارای چگالی كمتری از حالت مایع خود است، بطوریكه یخ به جای اینكه در آب غرق شود، روی آن شناور می‌ماند. این خصوصیت به حیات اجازه می‌دهد در نواحی قطبی و نیمه قطبی كه یخ روی آب شناورند، گسترش یافته و در زیر سطح آب نیز وجود داشته باشند. اگر چگالتر از آب بود، در آب فرو می‌رفت و یخ بیشتری روی آن شكل می‌گرفت. در نتیجه، تمام حیات درون آبها، در یخ نقاط بسیاری از جهان كه آب دمای یخبندان را دارد، محبوس می‌ماند. كشش سطح آب (توانایی یك جسم در چسبیدن stickبه خودش) باعث می‌شود كه یك ماده اجسام سنگین را بر روی خود شناور نگه دارد. آب نه تنها به خود می‌چسبد، بلكه به سطوح دیگر می‌چسبد و این به آب اجازه می‌دهد برخلاف جاذبه حركت كند، و این پدیده برای گیاهان، هنگام انتقال آب از خاك به برگهایشان بسیار مهم است. این حركت رو به بالا به نام ئولینگی یا حركت لوئینگی شناخته شده است. ادامه خواندن مقاله خواص آب

نوشته مقاله خواص آب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اعتياد

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه اعتیاد یكی از معضلات اساسی جامعه ماست و مهار و تهدید آن نیازمند توجه به وجوه گوناگون آن است. غیر از اینكه در سطح كلان از این معضل، جامعه زیان‌های انسانی و مادی بسیار می بیند، به طوری كه بخشی از نیروی فعال و یا در معرض خطر فعالیت با مصرف مواد مخدر، اسیر آن می‌شوند و برخی برای مقابله با آن (جلوگیری از توزیع و شیوع مواد و مبارزه با قاچاقچیان و بازپروری معتادان) زمان و هزینه بسیاری صرف می‌كنند و در نتیجه بخشی از سرمایه ملی این گونه هدر می‌رود، در سطح خرد نیز، هم فرد معتاد و هم اعضای خانواده وی با مشكلات بسیاری مواجه می‌شوند، علاوه بر این كه اعتیاد، معتادان را به انحراف و ناهنجاری‌های دیگر نیز سوق می‌دهد.قطعاً برای كاهش اعتیاد در جامعه راه‌های بسیاری وجود دارد: برخورد با باندهای بزرگ قاچاق، برخورد با قاچاقچیان و توزیع كنندگان خرد، برخورد با معتادان، افزایش آگاهی مردم و ایمن‌سازی افراد و خانواده‌ها از این جمله‌اند. در این میان، با توجه به این كه تظاهر اجتماعی اعتیاد، وجود فرد معتاد است، نحوه برخورد با آن اهمیت ویژه‌ای می‌یابد.نحوه برخورد با معتادان را می‌توان در چهر گروه جای داد:الف) آنان را بازپروری كرد. ب) آنان را زندانی كرد.ج) آنان را اعدام كرد.د) آنان را آزاد گذاشت و به حال خود رها كرد.این چهار طریق خود متكی بر سه پیش‌فرض است: اول آنكه معتاد، فردی بیم ار و اعتیاد نوعی بیماری قابل درمان است. از این‌رو، باید معتادا ن را مورد بازپروری قرار داد. دوم آنكه معتاد مجرم است و اعتیاد نوعی جرم. از این جهت باید با معتادان برخوردهای تنبیهی شكل گیرد. این برخوردها به اشكال گوناگون خواهد بود، از جمله زندانی كردن و اعدام. منتها اعدام نوعی مجازات است كه جامعه، بیشتر از شخص معتاد از آن تأثیر می‌پذیرد و سوم آنكه معتادان بیچارگانی هستند كه دیگر اصلاح‌ناپذیرند و باید آنان را آزاد گذاشت و به حال خود رها كرد تا زمان مرگشان فرا رسد.در رویكرد اول نظر بر این كه جامعه، خود نیز مسوول اعتیاد است و باید از طریق بازپروری معتادان هزینه این مسؤولیت را بپذیرد. ولی در رویكرد دوم نظر بر این است كه فرد معتاد مقصر است و خود او باید هزینه اعتیادش را بپردازد.در پیمایش ملی ارزشها و نگرش‌های ایرانیان (1382) پرسشی با این چهار شیوه برخورد طراحی شد كه در این گزارش یافته‌های آن ارائه می‌شود. تعریف اختلالات مربوط به اعتیاد یا مبتنی بر كمیت، فراوانی و یا شدت رفتارهای مواد جویانه از طرف بیمار می‏باشد و یا اینكه اصطلاح ”مصرف غیر قانونی مواد“ مبنای ت عریف اختلالات مربوط به اعتیاد قرار می‏گیرد.امروزه در محافل دانشگاهی به جای اعتیاد از وابستگی به مواد (substance dependence) نام برده می‏شود، هر چند كه در میان مردم این بیماری ”اعتیاد“ و خود بیمار به عنوان معتاد شناخته شده است.بیمار وابسته به مواد علیرغم تجربه مشكلات متعدد ناشی از مصرف مواد قادر بر قطع مصرف آن نیست. مصرف مواد یك الگوی رفتاری ناسازگارانه و بیمار گونه است كه بروز علائم رفتاری، روانی، شناختی و جسمی به اختلالهای بالینی در فرد مصرف كننده منجر می‏شود. این اختلالها عبارتند از:1-ایجاد تحمل: بیمار در دفعات بعدی مصرف مواد برای رسیدن به سطح قبلی روانی و جسمانی ناشی از اثر مواد باید مقادیر بیشتری از آن را مصرف كند.2-بروز علائم ترك: عدم مصرف مواد علائم جسمانی و روانی ترك مانند بیقراری، اضطراب، بیخوابی، درد عضلات، اسهال و استفراغ ظاهر می‏شود. 3-تمایل بعدی: هوس، در بیشتر بیماران پس از قطع مصرف مواد وجود دارد ولی بیمار قادر به كنترل هوس و ترك مصرف این كار نمی‏باشدبیمار برای تهیه مواد، هزینه، وقت و سرمایه‏های دیگران و خانواده را مصرف می‏كند.4- 5-درپی استمرار مصرف مواد با تغییرات روانی و رفتاری در بیمار، مشاركت وی در فعالیتهای خانوادگی، اجتماعی، تفریحی و شغلی كاسته می‏شود.6-علیرغم آگاهی بیمار از عوارض جسمانی و روانی مصرف مواد، بیمار قادر به عدم استفاده از آن نمی‏باشد. در تعریف علمی برای اینكه فردی را بیمار وابسته به م واد بدانیم لازم است حداقل 12 ماه الگوی مستمر مصرف مواد را داشته باشد.موضوعات مطرح‌شده در بالا نكات آموزشی برای بیماران، خانواده آنان و همه افراد جامعه به‌ویژه جوانان است. همه باید این نكات را بدانند، و بدانند كه حتی یك‌بار مصرف هم ممكن است فرد را به‌سوی این همه مشكل بكشاند. سوء مصرف مواد (substance abuse)در مقابل بیماران ”وابسته“ كسانی هستند كه اقدام به مصرف می‏كنند ولی با مشخصاتی كه در بالا برای بیماران وابسته به مواد ذكر شد مطابقت ندارند. در این گروه شدت مصرف به حدی نمی‏باشد كه وابسته تلقی شوند. این گروه از بیماران بارها و به طور متناوب مواد مصرف می‏كنند. الگوی مصرف این دسته بر خلاف گروه بالا مقاومت ناپذیر نبوده و جنبه اجباری ندارد. اما بهرحال نتایج مصرف و مخرب مواد را در پی دارد. از این موارد می‏توان غیبت از مدرسه، محل كار، درگیری با همكاران و دوستان، عدم انجام تعهدات اجتماعی و خانوادگی، بی توجهی ب ه فرزندان و خانواده و; را نام برد. الگوی مصرف به هر گونه‏ای كه باشد می‏تواند با مخاطرات فیزیكی مانند مصرف مواد هنگام رانندگی و خطرهای فراوان به دنبال آن همراه گردد. به‌خاطر داشته باشیم یك‌بار مصرف ممكن است موجب سوءمصرف یا مصرف تفریحی شود و مصرف تفریحی موجب مصرف دائم و اعتیاد شده و خطر بعدی اعتیاد مصرف تزریقی و ایدز است. علل و عوامل مؤثر بر اعتیاد اعتیاد یك بیماری زیست شناختی، روانشناختی و اجتماعی است. عوامل متعددی در سبب شناسی سوء مصرف و اعتیاد مؤثر هستند كه در تعامل با یكدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می‏شوند. عوامل مؤثر بر فرد، محیط فرد و عوامل اجتماعی، عوامل در هم بافته‏ای هستند كه بر یكدیگر تأثیر می‏گذارند. آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد كننده بروز اعتیاد و نیز عوامل محافظت كننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد 1- شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامهای پیشگیرانه لازم برای آنان2- انتخاب نوع درمان و اقدامهای خدماتی، حمایتی و مشاوره‏ای لازم ب رای معتادان عوامل مخاطره آمیزعوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است. از عوامل مخاطره آمیز فردی می‏توان به دوره نوجوانی، استعداد ارثی، صفات شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش مثبت به مواد و موقعیتهای پر خطر اشاره نمود. 2- از بین عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی نیز می‏توان عوامل مربوط به خانواده، دوستان، مدرسه و محل سكونت را نام برد. 3- از میان عوامل مخاطره آمیز اجتماعی نیز به عواملی چون فقدان قوانین و مقررات جدی ضد مواد مخدر، بازار مواد، مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی، كمبود فعالیتهای جایگزین، كمبود امكانات حمایتی، مشاوره‏ای و درمانی، توسعه صنعتی، محرومیت اجتما عی ـ اقتصادی اشاره نمود. درمان اعتیاد مرحله سم زدایی (detoxification)1-نخستین گام برای بیمارانی است كه وارد برنامه‏های درمان و توانبخشی ترك مواد مخدر می‏شوند. ساده‏ترین راه برای سم زدایی درمان علامتی بیماران به صو رت سرپایی با داروهای مسكن، آرام بخش و خواب آور می‏باشد. 2- مداخله‏های غیر داروییبا توجه به اینكه اعتیاد به مواد مخدر یك بیماری مزمن و عود كننده است و عوامل و شرایط زیستی و روانی ـ اجتماعی منجر به گرایش مجدد به مصرف مواد مخدر پس از تكمیل دوره درمانی می‏شود ضروری است كه مراكز درمان اعتیادپس از تكمیل دوره سم زدایی برای مدتی كه احتمال عود اعتیاد زیاد است ارتباط مراجعان با مراكز درمانی را حفظ نمایند. مطالعات مختلف نشان داده است كه میزان عود در معتادان به الكل و مواد مخدر بسیار بالا است و سه چهارم افرادی كه دوره درمان را كامل نموده‏اند در فاصله یكسال پس از تكمیل درمان عود مجدد داشته‏ا ند. درمانهای غیر دارویی با هدف مداخله‏هایی مانند تغییر نگرشهای نادرست فرد معتاد، آموزش مهارتهای لازم برای مقابله با عوارض جسمی و روانی ترك و تحمل بهتر آنها و مداخله در محیط بیمار با درگ یر نمودن خانواده در راستای درمان بیمار و ایجاد یك شبكه اجتماعی حمایت از وی و در نهایت كمك در جهت یادگیری مهارتهای شناختی و حرفه‏ای لازم در پیدا كردن شغل مناسب و قابل قبول وی و یا انجام بهتر وظایف شغلی خود می‏باشد. سرانجام بازگشت به جامعه به عنوان یك فرد عادی و بهره‏گیری از یك زندگی معمول با لذات واقعی آن است. بیمار و خانواده به‌خاطر داشته باشند كه قادر نیستند به تنهایی این‌همه كار انجام دهند. روانپزشك، پزشكان عمومی آموزش‌دیده، روانشناسان بالینی، مشاوران، مددكاران و پرستاران متخصص در این رشته لازم است حتماً در كار درمان همراه نظارت داشته باشند.روش های نوین ترك اعتیاددر این مقاله ما نمی خواهیم كسی را به جرم اعتیاد محاكمه و پس درمان كنیم .به نظر ما اعتیاد یكی از پدیده های بیمار گونه در جوامع به شمار می آید و اعتیاد نیز مانند سایر بیماری های مزمن یك نوع بیماری محسوب میشود.همانطوری كه عوامل زیادی سبب بیماری سرطان و رشد آن در بدن میشوند ، برای اعتیاد نیز عوامل مسبب وجود دارند كه اگر به موقع تشخیص داده نشده ویا درمان نشوند سبب هلا كت خواهند شد.این علت ها میتوانند به خاطر مشكلات روحی روانی دوران كودكی،عوامل ژنتیكی، سابقه اعتیاد در خانواده و افراد فامیل نزدیك ، مشكلات اقتصادی، بحران های زندگی ، مناسبت و بر قراری روابط با افراد معتاد و هزاران دلیل دیگر باشند.اعتیاد به تریاك و مشتقات آن به عنوان یك مشكل فزاینده بر زندگی اقتصادی،شخصی و سلامت روانی و اجتماعی افراد جامعه تاثیر میگذارند.خواص مشتقات تریاك (هروئین ، تریاك ،شیره و..)بسیار شبیه به هم میباشند.اعتیاد به مواد مورفینی سبب تخریب احساسات افراد نسبت به خود و كاهش اعتماد به نفس واقعی در آنها میشود .نهایتا اعتیاد به مواد مخدر سبب تخریب محیط خانوادگی ،ترك شغل ،بروز افسردگی،عصبانیت ،و خشونت خواهد شد و چهارچوب قوای روانی فرد را به مخاطره میاندازد.افراد معتاد معمولا مایل به تنهایی هستند و معمولا در جمعی شركت میكنند كه مانند آنها درآن جمع نیز حضور داشته باشند.بد قولی، انجام ندادن به موقع وظایف محوله ،دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن ، ترك شغل ، دوری از دوستان و خویشاوندان سالم از مشخصات افراد معتاد است نظر ما درباره اعتیاد × از نظر ما اعتیاد به عنوان یك بیماری بدنی ،روحی و روانی میباشد و هر كدام باید با روش پزشكی صحیح ودر محیطی كامنلا محترمانه و عاری از باز خواست ویاحقیر مورد شنا سا یی ودرمان قرار بگیرند.× ما معتقدیم كه فرد معتاد باید برای ترك اعتیاد كمترین درد و ناراحتی را تحمل كند.×ما از بالاترین استانداردهای درمانی و مجرب ترین پزشكان ودارای مجوز رسمی برای درمان اعتیاد كمك می گیریم.×ما معتقدیم كه هر فردی ممكن است روزی معتاد شود.پس این موضوع را نباید مخصوص افراد و یا ایل و تبار خاصی دانست .بنا بر این باید همیشه اسرار این افراد را در محیط درمانی محفوظ نگه داشته و با احترام خاص بیماران با آنها برخورد نماییم.× برخی از معتادان ممكن است پس از درمان دوباره به اعتیاد روی بیاورند و این مورد در علم پزشكی به نام (عود بیماری) خوانده میشود كه یكی از اجزای ل ینفك اكثر بیماری های انسانی و حیوانی به شمار می آید.عود بیماری ممكن است به خاطرسهل انگاری بیمار در استغاده از داروها ویا عدم رعایت توصیه های ایمنی بوده و یا ممكن است به خاطر ماهیت خاص بیماری و ضعف سیستم عمومی بدن در شرایط مختلف باشد.هم چنین ممكن است عوامل مستعد كننده بیماری بار دیگر در محیط بیمار حاضر شده و سبب تشدید بیماری در حال درمان شوند.لذا به نظر ما هرگز نباید فكر كنیم كه ابتلای مجدد بیمار به اعتیاد باید دلیلی بر بی توجهی و بی احترامی به او باشد.×ما معتقدیم كه درمان باید مقرون به صرفه باشد.اعتیاد از دید پزشكی وابستگی به مواد مخدر به صورت یك بیماری جسمی و روحی است كه ریشه در عوامل روانشناختی، ژنتیكی، محیطی و اقتصادی فرد دارد.این بیماری بر روی سیستم عصبی مركزی افراد تاثیر می گذارد وبه علت مصرف دراز مدت مواد مخدر ایجاد می شود .آیا میدانید كه بدن انسان نیز خودش مواد شبیه به تریاك تولید میكند؟بلی ،رشته های عصبی در مغز انسان موادی را تو لید میكنند كه دارای خواص مواد مخدر بوده وبه نام مواد مخدر طبیعی (اندورفین )معروفند.این مو.اد در زمان های لازم در بدن انسان تولید میشوند وسبب خوشحالی و احساس لذت در شخص می شوند .بدن انسان در موارد لازم به بهترین نحو از این مواد استفاده میكند ودرد ورنج ناشی از آسیبهای اجتماعی را كاهش میدهد.مصرف مواد مخدر چه تاثیری بر بدن انسان میگذارد.؟ زمانی كه ما مواد مخدر را مصرف میكنیم ، در حقیقت این مواد را از خارج وارد بدن خود كرده ایم و به بدن خود اجازه نمیدهیم كه در مواقع لزوم این مواد را بسازد. ما در واقع با این كار سبب میشویم كه رشته های عصبی بدن ما دیگر این كار را انجام ندهند وبه مواد مخدر غیر طبیعی وابسته شوند.به عبارت دیگر ، مواد مخدر مصنو عی جای مواد مخدر طبیعی را خواهند گرفت .اگر فرد معتاد مصرف مواد مخدر را به طور ناگهانی قطع كند ، چه اتف با یك موقعیت نا خواسته مواجه میشود.سلول های عصبی كه به خاطر ورود مواد مخدر تنبل شده بوده و یا از كار افتاده بودند نمیتوانند در زمان كوتاه توانایی های خودشان باز یابی كنند و نهایتا فرد دچار بحران بدنی (درد عضلات ، آبریزش بینی و اشك ریزش و اسهال ،ناراحتی معده ، درد شدید عضلانی و استخوانی .و…(میشود كه برای او بسیار ناخوشایند است .ترك اعتیاد به روش سنتیدر برنامه های ترك اعتیاد به روش سننتی سعی بر آن داشتند كه به تدریج كارسم زدایی را در بدن فرد انجام دهند.برای اینكار در مدت طولانی چند روز تا چندین هفته برنامه های خاصی را برای بیمار در نظر می گرفتند و از انواع دارو های مسكن وآرامبخش و جایگزین های مورفین (متادون ،كدئین،..)استفاده میكردند .این كار به صبر و حوصله زیادی نیاز داشت ودر اغلب موارد درد و ناراحتی بیمار سبب استفاده بیش از حد متادون و كدئین در دوره درمانی می شد وهمین عامل سبب اعتیاد جدید و نهایتابرگشت مجدد فرد به سوی اعتیاد بود .با توجه به تحقیقات انجام شده در سطح جهان استفاده از روش س نتی ترك اعتیاد (مصرف تدریجی متادون به عنوان داروی جایگزین)نتوانسته اعتیاد به هروئین را كاهش دهد .ترس از احساس درد ناشی از قطع مصرف مواد مخدرا ز مهمترین عوامل به شمار می آید و این موضوع سبب برگشت انها به اعتیاد خواهد شد .اعتیاد مشكل افراد طبقه پایین جامعه نیست .در حال حاضر بسیاری ازافراد تحصیل كرده و در سطوح اقتصادی بالا نیز به انواع مختلف از مواد مخدر وابسته ان د.روش جدید درمان اعتیاد این روش به نام روش سم زدایی فوق سریع (UROD)معروف است .در این روش ظرف مدت 4 تا 6 ساعت همه سموم موجود در بدن فرد معتاد ازبدنش بدون كمترین نارحتی تخلیه شده و مواد درمانی مناسب جایگزین خواهند شد .در این روش فرد در تمامی مدت انجام سم زدایی در حالت بیهوشی بوده و دقیقا زیر نظر یك متخصص بیهوشی و. دو پرستار مجرب است .هدف از انجام این روش آن است كه اول: سموم بیمار از بدنش خارج شوند دوم: داروی مناسب برای جایگزینی به جای مورفین وارد بدنش شود.سوم :به بدن فرد اجازه دهند تا در زمان لازم تا وقتی كه قادر به تولید مجدد اندورفین به اندازه كافی شود از این مواد جایگزین برای جلوگیری از عود بیماری استفاده كند .این مواد داروی نالتروكسان خوانده میشوند .استفاده از این دارو به صورت موقتی سبب نتایج زیر میشود.1-حالت روحی جستجو برای مواد مخدر را در افراد پس از مرحله درمان كاهش میدهد.2-=اثر مورفین را خنثی میكند3- در طول زمان به بدن كمك میكند كه به توانایی های ط بیعی سیستم عصبی خودش برسد.در تحقیقاتی كه در ایالت كالیفرنیا انجام شد اعلا م گردید كه پس از اجرای این روش در 55% موارد تا مدت شش ماه اعتیاد مجدد مشاهده نشده است . پذیرش بیماران معمولا خود فرد یا همسرش و یاافراد درجه اول خانواده ویا دوستان بسیار صمیمی او برای ترك اعتیاد فرد با مراكز درمانی تماس میگیرند.بیمار برای آماده ش دن جهت درمان مراحل زیر را طی میكند×قبل از هر چیز یك معالینه بالینی كامل قلب و ریه و سیستم عصبی الزامی است × سپس آزمایشات لازم جهت بر رسی سیستم قلبی و ریوی و كلیه و كبد فرد انجام خواهند شد × نهایتا بیمار توسط متخصص بیهوشی كه درمانگر اصلی نیز میباشد معاینه می شود ودر صورت نبودن مشكل خاصی دستور بستری داده میشود بعدازظهر روز قبل از درمان بیمار بستری میشود صبح فردا عملیات درمانی برای بیمار اجرا میشوند.آیا پس از این مرحله درمانی بیماربه مراقبت های دیگری نیز نیاز دارد؟باید بگوییم كه از دیدگاه پزشكی.این مرحله به عنوان قدم اول تلقی می شود.بیماران ممكن است از نظر روحی روانی به مشاوره با متخصصین روانشناسی نیاز داشته باشند كه در صورت لزوم متخصصین مجرب به آنها كمك خواهند كرد تا ریشه های اصلی ابتلا به اعتیاد را در خودشان شناسایی نموده وازآنها پرهیز نمایند.امید واریم كه مقاله فوق توانسته باشد اطلا عات كافی را در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد. موئسسه ایران زمین با تمام توان خویش در خدمت عزیزانی است كه خواستار ترك اعتیاد میباشند وبا حفظ كامل اسرار خصوصی بیماران مشاوره های لازم را برای موفقیت در ترك اعتیاد ارایه خواهد داد .اعتیاد ، فحشا و ایدز ؛ سه محور مهم در ایران 82 با تعطیلی مراكز فساد پس از پیروزی انقلاب، تصور می رفت كانون های زمینه ساز آسیب و فساد اجتماعی تعطیل و ریشه كن شده است و چنین باوری در ذهن مسئولان كشور منجر به نادیده گرفتن هشدارهای كارشناسان آسیب های اجتماعی و جامعه شناسی شد كه رشد پنهان ریشه نیمه قطع شده اعتیاد، فحشا و بزهكاری را به عنوان منشا دیگر آسیب های اجتماعی خرد و كلان گوشزد می كردند. اكنون در روزهای پایانی بیست و پنجمین سال بعد از پیروزی انقلاب، آمار واقعی از آسیب های اجتماعی، تكان دهنده است. ضمن آنكه سرفصل آسیب های اجتماعی از محدوده اعتیاد، فحشا و بزهكاری بسیار گسترده تر شده و وسعت یافته است.وسعتی كه اكنون از حوزه دسترسی خارج بوده و در مقابل سودآوری حاصل از مواد مخدر، فحشا و بزهكاری آنچنان است كه تخصیص ناچیز بودجه های مقرر در بخش پیشگیری از آسیب های اجتماعی و مقابله های امنیتی حتی كفاف انجام تحقیقات جامع و دستیابی نظری به راهكارهای عملی را هم نمی دهد.• اعتیاد: بنا بر آخرین آمار رسمی، تعداد معتادان كشور صرف نظر از تفكیك در نوع مصرف، نزدیك به سه میلیون نفر اعلام شده است. این رقم شامل تعداد افرادی است كه به طور دائم از انواع مواد مخدر مصرف كرده و زندگی آنان وابسته به مصرف مواد مخدر است. اما با احتساب مصرف كنندگان تفننی، این رقم به بیش از سه میلیون نفر افزایش می یابد ضمن آنكه سه میلیون و 700 هزار مصرف كننده داروهای روان گردان نیز در معرض خطر اعتیاد قرار دارند. هر چند كه مسئولان دولتی، با اعمال فشارهای موجود كه عمدتا ناشی از كاستن بار روانی و تنش اجتماعی در سطح جامعه بودهاز سوی دیگر آمار رسمی معتادان كه براساس دو عامل دستگیری معتادان مجرم و معرفی معتادان داوطلب به ترك اعتیاد به 85 مركز درمانی، دولتی تهیه كنشی پنهان بوده و فرد معتاد همواره در پی مخفی ترین زوایای تعریف نشده است. ضمن آنكه مبتنی بر گفته كامبیز محضری؛ كارشناس دفتر پیشگیری و امور اعتیاد سازمان بهزیستی كشور، تنها 10 درصد از معتادان كشور سعی در ترك و درمان اعتیاد خود داشته و به مراكز درمانی مراجعه می كنند و بیش از 80 درصد آنان مجددا به مصرف مواد روی می آورند. بنابراین با نگاهی به آمار مراجعات معتادان خود معرف به مراكز درمانی دولتی و خصوصی در سال 81 كه رقمی حدود 60هزار نفر گزارش ش ده است می توان برای تعداد معتادان كشور، رقم فرضی حدود 6 میلیون نفر را تخمین زد كه چندان هم با واقعیت فاصله ای ندارد. لازم به یادآوری است كه رقم معتادان كل كشور در سال 75 ، 500هزار نفر گزارش شده است.طبق نتایج بررسی مشترك دفتر كنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد و سازمان بهزیستی كشور در سال های 77 و 78 ، 4/93 درصد از معتادان ایرانی را مردان متاهل و در گروه سنی 23 تا 44 سال شامل شده اند. بنابراین با در نظر گرفتن همان رقم تقریبی 6 میلیون معتاد در كشور، بیش از 5 میلیون نفر آنان صاحببیش از 5/3 میلیون كودك «پدر معتاد» و حدود 5/3 میلیون زن «شوهر معتاد» در كشور وجود دارد كه امنیت روحی، روانی، جنسی، اخلاقی و اجتماعی آنان به دلیل اعتیاد پدر و همسر در معرض تهدید قرار داشته و می توانند در آینده ای نه چندان دور، از اعضای جدید كانون اعتیاد باشند.آمارهای رسمی اعلام كرده اند كه در حال حاضر بیش از 140هزار زن در كشور مواد مخدر مصرف می كنند و لازم به تكرار است كه به دلیل ماهیت اعتیاد، معتاد سعی در پنهان داشتن اعمال خود داشته و آمارهای «رسمی» به هیچ وجه منبع قابل اطمینانی برای تحقیقات كارشناسی و تصمیم گیری در سطح كلان نیست.كارشناسان دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی كشور اعلام كرده اند كه با احتساب رشد سالانه اعتیاد به میزانی بیش از سه برابر رشد جمعیت كشور تا سال 1400-18 سال آینده _ كشور ایران با جمعیتی حدود 100میلیون نفر، بیش از 17میلیون معتاد را در خود جای خواهد داد.در عین حال در حالی كه میزان سرمایه در گردش ناشی از قاچاق مواد مخدر در دنیا با رقم بیش از 1600 میلیارد دلار پس از درآمد قاچاق اسلحه بالاترین میزان سودآوری را به خود اختصاص داده است، گفته می شود كه زیان دهی اعتیاد در ایران در هر سال به ازای هر معتاد بیش از 5/1 میلیون تومان است و با لحاظ كردن رقم فرضی 6 میلیون معتاد در كشور، جامعه ایران سالانه 900 میلیارد تومان درآمد خود را در سیاهچال اعتیاد به خاك می سپارد. این رقم صرف نظر از سود در گردش خرید و فروش مواد مخدر در كشور است كه شنیده شده به رقمی بیش از 5 00 میلیون دلار در سال بالغ می شود. با این حال، كل بودجه سازمان بهزیستی كشور به عنوان یكی از كانون های اصلی در پیشگیری و درمان اعتیاد در سال 82 ،35 میلیارد تومان است و به نظر می رسد كه كوتاه نگری دولت در این زمینه، ناشی از همان تصویر اشتباه و محصول پس از آن است. حتی توجه به همین نكته كه از یك آسیب اجتماعی و از گذر دولتی، آماری به دست می آید و این آمار به عنوان آمار رسمی تنظیم می شود بخشی از آن سانسور می شود و بخشی از آن اجازه انتشار می یابد و براساس آنچه منتشر شده تصمیم گیری می شود یك زن گ خطر برای كارشناسان است. ماهیت ذاتی آسیب های اجتماعی در پنهان ماندن آنهاست و اگر با رفتار نابه هنجار اجتماعی بر مبنای آمار رسمی برخورد شود، این خطای ذهن، ما را به نتایجی نابخشودنی هدایت خواهد كرد. زیرا بر مبنای همان آمار رسمی كه ناچار به آشكار شدن داشته تصمیم گیری می شود، بودجه اختصاص می یابد و حتی محدوده تلاش ها برای مبارزه با آن آسیب اجتماعی در چارچوب همان آمار رسمی گسترش می یابد.با وجود 1925 متر مرز مشترك با دو كشور افغانستان و پاكستان كه تولید بیش از 2500 تن مواد مخدر را در اختیار دارند و میزان تولید مواد مخدر در افغانستان در سال 2003 از رشد 30 درصدی برخوردار بوده است، كشور ایران برای قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار بوده و راه ترانزیت و انبار مواد مخدر برای دیگر نقاط دنیاست.به رغم اظهارات سیدمصطفی سیدهاشمی، نایب رئیس كمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی مبنی بر ذخیره 30 درصد از تریاك، 19 درصد از هروئین و 5 درصد از حشیش مصرفی سایر كشورها در ایران، نیروی انتظامی و سایر عوامل مسئول در كشف و دستگیری محموله های مواد مخدر و باندهای قاچاق نیز تاكنون چندان موفق نبوده و با كشف روزانه نیم تن از مواد مخدر كه صرفا 15 درصد مصرف كل كشور را شامل می شود و باقی به استثنای میزان مصرف داخلی به كشورهای دیگر ارسال می شود، نتایج تلاش نیروهای انتظامی در انهدام 1500 باند قاچاق مواد م خدر طی 24 سال گذشته خلاصه می شود.• ورودشان را جشن می گیرند: زیرمجموعه اعتیاد، ورود اعضای جدید به كانون معتادان است. آنچه كه طی چند سال اخیر، نگرانی همراه با دستپاچگی مسئولان را به دنبال داشته درگیری گروه سنی زیر 18 سال با مسئله اعتیاد است. درحالی كه تا پیش از این گروه سنی بالای 20 سال، گروه هدف مواد مخدر محسوب می شد اكنون خبرهای موثقی از گرایش روبه افزایش دانش آموزان به مصرف مواد مخدر شنیده می شود.نتایج بررسی ها نشان می دهد كه استعمال دخانیات در بین جوانان نسبت به سال 79 ،12 درصد رشد داشت و در سال 82، تحقیقاتی بر استعمال گسترده دخانیات در سطح مدارس ابتدایی و راهنمایی انجام گرفته است. بنابر اعلام جمعیت مبارزه با دخانیات، 38 درصد از دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان سیگار می كشند كه تنها 8 درصد از این میزان، به استعمال دخانیات از دیده تفننی نگاه می كنند. بنابر اعلام دفتر پیشگیری وزارت آموزش و پرورش در سال 82، سن گرایش دانش آموزان به سیگار، به 12 سال كاهش یافته و دانشگاه علوم پزشكی ایران نیز اعلام كرده كه در سال 82، مصرف قرص های شادی آور در 11 درصد از دانش آموزان مقطع دبیرستان گزارش شده است. این 11 درصد در مجموعه 50 هزار مصرف كننده قرص های شادی آور در ایران قرار دارند.اگرچه كه سازمان ها و نهادهای مسئول طی چند سال اخیر همواره سعی در انكار این واقعیت داشته اند كه مصرف مواد مخدر چه برای مصرف و چه برای ارتزاق و امرار معاش از راه فروش، هنوز در سطح مدارس مشاهده نشده و شاید با انكار این واقعیت، تلاش می كردند كه بار مسئولیت خود را نسبت به جمعیت 18 میلیون نفری زیر 18 سال سبك كنند اما اعلام ستاد مبارزه با مواد مخدر مبنی بر اختصاص 25 میلیارد ریال برای پیشگیری از اعتیاد دانش آموزان در سال 82 و اعلام مرتضی حاجی؛ وزیر آموزش و پرورش از وجود 600 هزار دانش آموز در معرض اعتیاد در كشور، زمینه ساز افشا و تایید تولد نوزاد مواد مخدر در مدارس شد و آشكار شد كه از تولد این نوزاد، مدتی طولانی می گذرد هر چند كه سن واقعی او در شناسنامه ثبت نشده باشد.چندی بعد نیز نتایج یك تحقیق انجام شده در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی نشان داد كه 25 درصد دانش آموزان مقطع راهنمایی به موادمخدر گرایش دارند و احتمال آن وجود دارد كه 5 درصد آنان مواد مخدر مصرف كرده باشند.كارشناس مسئول مشاوره سازمان آموزش و پرورش شهرستان های استا ن تهران نیز در بهمن ماه سال جاری اعلام كرد كه : «فقط در مدارس شهرستان های استان تهران بیش از 6500 دانش آموز در معرض خطر اعتیاد قرار دارند و 18 نفر از دانش آموزان معتاد در این مدارس تاكنون شناسایی شده اند»..با اظهارات این كارشناس مسئول، زنگ خطر بار دیگر به صدا درآمد كه در دیگر نقاط كشور و به خصوص كلان شهرهایی كه به دلیل موقعیت خاص منطقه، به عنوان انبار مواد مخدر كشور شناسایی شده اند، این خطر رو به افزایش است. آمار دیگری كه واكنش سریع مسئولان در تكذیب آن را به دنبال داشت خبری مبنی بر اعتیاد 47 درصد از دانشجویان در سال تحصیلی 80 _ 79 و استعمال مواد مخدر برای نخستین بار پس از ورود به دانشگاه توسط 5/72 درصد از دانشجویان بود كه به خصوص نسبت به وضعیت خوابگاه ها در زمینه سازی شرایط مصرف موادمخدر هشدار می داد. این آمار بلافاصله از سوی دفتر مركزی حراست وزارت علوم و معاونت فرهنگی نمایندگی مقام رهبری در دانشگاه ها تكذیب شد.• فحشا: سازمان بهزیستی كشور به عنوان نهاد متولی ساماندهی و بازپروری زنان و دختران آسیب دیده همواره بر آمار 5 هزار نفری زنان روسپی در كل كشور پافشاری كرده و از پذیرفتن واقعیت وجود حداقل 20 تا 30 برابر این رقم خودداری می كند.آمار سازمان بهزیستی كه صرفا مبتنی بر ورودی مراكز بازپروری این سازمان بوده موجبات این شگفتی را فراهم می آورد كه ظاهرا كارشناسان آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی با مفهوم واقعی روسپی گری بیگانه هستند. روسپی گری هم مثل اعتیاد، نمای كمرنگ آشكار و نمود وسیع پنهان دارد. در حالی كه كارشناسان آسیب های اجتماعی خارج از سازمان، مبتنی بر تحقیقات بی واسطه خود خبر از كاهش سن فحشا تا 13 سالگی و وجود 15 تا 20 هزار زن آسیب دیده فقط در شهر تهران می دهند ضمن آنكه طی 7 سال گذشته سن فحشا از 28 سالگی به كمتر از 20 سال كاهش یافته، انكار وجود حداقل 200 هزار زن روسپی و آسیب دیده در كشور از سوی سازمان بهزیستی و شورای اجتماعی وزارت كشور هیچ توجیه علمی ندارد. بنابه گفته رئیس كانون وكلای تهران، بیش از 50 درصد پرونده های تجاوز به عنف به دلیل شرمساری قربانیان از بیان جزئیات، مطرح نشده و مسكوت می ماند. معاون مجتمع قضایی اطفال اعلام می كند كه در تهران هیچ مركز مشاوره برای هدایت دختران فراری وجود نداشته و نتایج یك پژوهش نشان داده كه نخستین تجربه جنسی 60 درصد از دختران فراری در نخستین هفته فرار آنان اتفاق می افتد و این دختران گاه مجبورند برای كسب سرپناه و مقادیر ناچیز پول، یك تا دو بار در طول یك روز تن به ارتباط جنسی ناسالم بدهند.آخرین آمار فرار از منزل اعلام شده از سوی سازمان ملی جوانان در سال 80 نشان می دهد كه 90 درصد فراریان در محدوده سنی 13 تا 21 سال قرار داشته و عمده ترین دلایل فرار از منزل، صرف نظر از جنسیت، درگیری با خانواد، فقر مالی، اغفال توسط دوستان، بدسرپرستی، بی سرپرستی، جاذبه های شهری و رابطه نامشروع عنوان شده و انگیزه 43 درصد دختران فراری از ترك خانه، گریز با جنس مخالف بوده است.قاچاق زنان به خارج از كشور در حالی كه از سوی مقامات نیروی انتظامی تكذیب می شود كه شنیده می شود دولت امارات چندی پیش نسبت به اخراج زنان روسپی ایرانی از این كشور به دولت ایران هشدار داده است. به رغم وجود یك میلیون و 200 هزار زن سرپرست خانوار سالانه تنها سه هزار خانوار زن سرپرست به خانواده تحت پوشش سازمان بهزیستی برای دریافت خدمات حمایتی و مستمری، ماهانه در حدود 18 هزار تومان افزوده می شوند. افزایش سن ازدواج، كاهش سن طلاق و رشد نرخ طلاق در جامعه كه به عنوان منشا بروز آسیب های اجتماعی متع دد عنوان می شود از جمله عوامل موثر در رشد نرخ پدیده روسپی گری طی سال های اخیر بوده است.فقر اقتصادی به عنوان زمینه ساز بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی بیش از 20 میلیون نفر از جمعیت ایران _ 15 تا 17 درصد خانواده ها _ را در معرض درگیری با انواع بحران های اجتماعی قرار داده است. در حالی كه خط فقر در ابتدای سال82، رقم ماهانه 200 تا 250 هزار تومان در تهران، 50 تا 80 هزار تومان در روستا ها و در سایر كلان شهرها 180 تا 200 هزار تومان اعلام شده ، در حال حاضر 10 میلیون نفر از جمعیت كشور زیر خط فقر و خط فقر مطلق و 10 میلیون نفر نیازمند و روی خط فقر مطلق هستند و تعداد خانوارهای فقیر مطلق در كشور رقمی حدو د 5/2 تا 3 میلیون خانوار بوده و 7 میلیون خانوار نیز زیر خط فقر قرار دارند.• ایدز : رأس مافوق مثلث آسیب های اجتماعی به بحث ایدز ختم می شود. به نظر می رسد كه تابوی طرح مسئله بیماری ایدز در ایران تا حدی شكسته شده و شاید رشد چشمگیر بیماری و موارد فوت ظرف حداقل 7 سال گذشته و حتی طی ماه های اخیر مسئولان را به رغم خواست قلبی شان ناچار به شكستن این تابو و طرح علنی آن در جامعه كرد.و در حالی كه تعداد مبتلایان به ایدز در سه ماهه دوم سال 82 بنا به گفته رئیس مركز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت به 5هزار و 780 نفر رسیده بود در نیمه دوم اسفند ماه، آخرین آمار وزارت بهداشت خبر از وجود 6337 مورد آلوده به ایدز می داد. در آبان ماه عضو كمیته كشوری مبارزه با ایدز از آلودگی یك نفر از هر 250 هزار نفر جمعیت 20 تا 49 سال به ایدز بدون در نظر گرفتن كودكان و افراد میانسال خبر داد. مبتنی بر آمار موجود در جدول تعداد مبتلایان و با تفكیك علت ابتلا مشاهده می شود كه در 9 سال اول، میزان ابتلا از راه اعتیاد تزریقی در هر سال، كمتر از 10 مورد و طی همین فاصله از راه آمیزشی حدود 30 مورد، اما از راه خون و فرآورد های خونی حدود 40 مورد بوده است.اما از سال 75، موارد ابتلا از راه اعتیاد تزریقی بالای 200 مورد، از راه آمیزشی بیش از 50 مورد و از راه خون و فرآورد ه های خونی كمتر از 10 مورد گزارش شده است.در عین آنكه ابتلا از راه اعتیاد تزریقی با دربرگیری بیش از8/62 مبتلایان همچنان در صدر فهرست عوامل ابتلا به ایدز قرار دارد و راه آمیزشی با 3/7 درصد به عنوان دومین عامل شناسایی شد. اما این نگرانی هم اخیرا به صورت علنی ابراز شده كه ویروس ایدز، انتقال از طریق روابط جنسی را بر اعتیاد تزریقی ترجیح داده و اكنون الگوی ابتلا به ایدز در حال تغییر است.از سوی دیگر معتادان تزریقی علاوه بر استفاده از سرنگ مشترك و آلوده، به دلیل بی بند و باری های جنسی و روابط جنسی خارج از كانون خانواده از سوی هر دو عامل تهدید می شوند كه این وضعیت در سال های اخیر، پنجره تازه ای را بر كارشناسان بیماری های عفونی و رفتاری گشوده است. «ابتلای زنانی كه شوهران آنان به دلیل اعتیاد تزریقی یا روابط جنسی متعدد غیررسمی، به ایدز مبتلا شده اند.» در حالی كه تاكنون 95 درصد از مبتلایان مرد و 5 درصد زن بوده اند اما به دلیل مشاهده رشد تعداد مبتلایان زن و افزایش تعداد زنان مبتلا به ایدز كه به مراكز درمانی مراجعه كرده اند این نگرانی ابزار قدرتمندی را در اختیار كارشناسان آسیب های اجتماعی و بهداشتی قرارداد كه بتوانند نیروهای انتظامی و امنیتی كشور را در توزیع سرنگ رایگان و یكبار مصرف در میان معتادانی كه در سطح جامعه پراكنده هستند توجیه كنند. مسئله ای كه چند سال پیش با مخالفت اكید مسئولان رده اول انتظامی و امنیتی مواجه شد و معتقد بودند كه با توزیع سرنگ «مجوز قانونی مصرف موادمخدر را صادر كرده اند.» اما رشد تصاعدی ابتلا به ایدز از راه اعتیاد تزریقی، نظر مسئولان امنیتی را تا این حد تعدیل كرد كه از یك ماه گذشته تیم های مشترك ستاد مبارزه با موادمخدر و سازمان ملل متحد سه منطقه شهر تهران را – دروازه غار، میدان شوش و سه راه آذری- به عنوان آسیب پذیرترین مناطق انتخاب كرده و بین معتادان تزریقی كه در گوشه و كنار خیابان مشاهده می كردند سرنگ یكبار مصرف توزیع كردند و آنان را از مصرف مشترك سرنگ با دیگر معتادان برحذر داشتند. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشكی نیز در همان ایام اعلام كرد كه تمامی داروخانه ها موظف به عرضه بدون قید و شرط سرنگ یكبار مصرف شده اند. هرچند كه بحث رایگان بودن سرنگ ها در داروخانه ها هنوز مورد مناقشه قراردارد. همچنین اعلام شد كه از سال 83 در شهرهای مشهد، كرمانشاه و شیراز نیز طرح آزمایشی توزیع سرنگ رایگان برای معتادان پرخطر اجرا خواهد شد. اخباری نیز مبنی بر احداث پاتوق های بهداشتی تزریق در استان كرمانشاه، شنیده شد، اما به نظر می رسد كه توزیع سرنگ یكبار مصرف و وسائل پیشگیری كه در شهر كرمانشاه كه تعداد معتادان تزریقی و مبتلایان به ایدز آن از دیگر نقاط كشور بیشتر گزار ش شده، به صورت بسته های بهداشتی و در یك كلینیك خیریه درمان و آموزش پیشگیری از ایدز به صورت رایگان در اختیار معتادان تزریقی قرار می گیرد، تنها راه حل عملی متناسب با بودجه وزارت بهداشت در جهت درمان و پیشگیری از ایدز و اعتیاد بوده است. چنان كه مسعود پزشكیان؛ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشكی در بهمن ماه 82 اعلام كرد كه «با وجود بودجه فعلی این وزارتخانه، توانایی پیشگیری از ایدز و اعتیاد را نداریم.» از سوی دیگر توزیع سرنگ در میان معتادان تزریقی، راه كاهش ابتلا از راه اعتیاد است و در حالی كه به تأیید كارشناسان، الگوی ابتلا به ایدز در ایران از اعتیاد تزریقی به روابط جنسی ناسالم در حال تغییر بوده و یكی از اركان غیرقابل انكار در بحث روابط جنسی ناسالم، وجود زنان روسپی و پدیده فحشاست، این مسئله با سكوت كارشناسان مواجه شده است. كارشناسان آسیب های اجتماعی و بهداشت اقرار می كنند كه به دلیل ممنوعیت روسپی گری، هیچ گونه اقدامی در جهت پیشگیری از ابتلای این زنان یا مشتریان آنان به ایدز یا دیگر بیماری های مقاربتی ممكن نیست و زنان روسپی محروم از هرگونه آموزش در زمینه پیشگیری هستند، ضمن آن كه پنهان بودن پدیده فحشا، سدی است كه كارشناسان بهداشتی و آسیب های اجتماعی حتی به طور غیررسمی و داوطلبانه هم نتوانند این زنان یا مشتریان آنان را از خطر ابتلا به ایدز آگاه كرده و وسائل پیشگیری در اختیارشان قرار د هند. اما در بحث ایدز هم، همانند بحث اعتیاد و فحشا نگرانی كارشناسان از ابتلای گروه سنی كمتر از 20 سال به این بیماری رو به افزایش است.مبتنی بر آمار گزارش شده از سال 65 تا ابتدای دی ماه 82 از تعداد 6337 مورد شناسایی شده آلوده به HIV و ایدز در كشور، 67 نفر در گروه سنی 5 تا 14 سال و 601 نفر در گروه سنی15 تا 24 سال قرار داشته اند كه به ترتیب 5/1 و 9/13 درصد از آمار موارد شناسایی شده ر ا شامل می شوند. در این بخش هم مسئولان ناچار به پذیرفتن واقعیت شده اند. در حالی كه سنت و فرهنگ غالب همواره جامعه ایرانی را به پنهان داشتن واقعیاتی كه پایه و اساس تداوم زندگی مشترك بوده، تشویق كرده است، عواقب این پنهان كاری و ایجاد محدودیت هایی كه هیچ منطق حاكمی بر آن جاری نبوده و سلیقه ای اعمال شده منجر به این شده كه نوجوان و جوان ایرانی كه به دلیل شرایط خاص اجتماعی، در معرض انواع بحران ها هم قرار داشته از هیچ مفری برای گریز از محدوده اجبارها چشم پوشی نكنند ادامه خواندن مقاله اعتياد

نوشته مقاله اعتياد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ارائه راهكارهايي براي صرفه جويي در مصرف انرژي

$
0
0
 nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ارائه راهكارهایی برای صرفه جویی در مصرف انرژی چكیده با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حركت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حد امكان از هدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. در این تحقیق كارهایی كه بایستی در این زمینه انجام بگیرد مورد بررسی قرار گرفته و نمونه‌هایی از كارهایی كه می‌توان انجام داد به تفضیل ارائه شده‌اند. از جمله كارهای علمی و كاربردی می‌توان به موارد زیر اشاره كرد: 1- استفاده از تكنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست. 2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلف. 3- بهینه‌سازی واحدهای صنعتی و تولیدی. 4- بالا نگهداشتن قیمت انرژی. 5- یافتن كاربردهای جدید برای موادی كه به وفور یافت می‌شوند و فعلاً كم مصرف هستند. 6- استفاده از انرژیهای نو و تجدیدپذیر. 7- آموزش مصرف انرژی به افراد از طریق رسانه‌های ارتباط جمعی. 8- توسعه فرهنگ عامه مردم در جهت مصرف كمتر و بهینه از انرژی. كلمات كلیدی: صرفه‌جویی، مصرف انرژی، راهكارها، جدید، بهینه سازی، بالا بردن فرهنگ عامه. مقدمه كشور پهناور ایران دارای منابع و ذخایر بزرگ انرژی است. در حال حاضر تعداد 85 میدان نفتی كشف شده در كشور وجود دارد. از لحاظ ذخایر گازی، ایران دومین مقام را در جهان دارد. ذخایر گازی باقیمانده در ایران در حدود 2616 تریلیون متر مكعب می‌باشد. منابع دیگر انرژی مثل ذغال سنگ و … نیز در كشور وجود دارد ]1[. با توجه به افزایش مصرف انرژی، محدود بودن منابع طبیعی، حركت در راستای طرح توسعه پایدار و حفظ محیط زیست بایستی تا حدامكان از حدر رفتن و تلف شدن انرژی جلوگیری شود. برای این منظور بایستی در زمینه استفاده بهینه از منابع انرژی در كشور قدمهایی برداشته شود. واژه بهینه‌سازی ترجمه كلمه optimization است كه در ریاضیات مفهوم خاص خود را دارد و در كشور ما نیز در زمینه های مختلف از جمله انرژی مورد استفاده قرار گرفته ‌است. بهینه‌سازی مصرف انرژی برای یك فرایند می‌تواند به صورت موضعی (Local) و یا بصورت جامع (Global) برای یك سیستم كه متشكل از چندین فرایند است، انجام شود. بر اساس تئوری بهینه‌سازی، نتیجه بهینه‌سازی برای چندین فرایند به صورت جداگانه الزاما برابر با نتیجه بهینه‌سازی به صورت جامع نیست و بنابر تعریف، بهینه‌سازی به صورت جامع می‌تواند در برگیرنده تركیبی از دو فرایند و یا چندین فرایند باشد. اعمال بهینه‌سازی بصورت جامع نیاز به درك صحیح دینامیك انرژی ‌بری تجهیزات هر یك از فرایندها دارد و به مراتب پیچیده‌تر از به كارگیری روش بهینه سازی موضعی می‌باشد. روشهای كنترل كه بر اساس دینامیك انرژی بری و نظارت بر تمامی فرایندها كار می‌كنند و یا تكنولوژیPinch كه مبتنی بر اصل كاهش مصرف انرژی از طریق تركیب فرایندها و یا Process integration است، از جمله روشهای بهینه سازی به صورت جامع هستند ]2[. به غیر از تقسیم‌بندی روشهای بهینه‌سازی به موضعی و جامع، تقسیم‌بندی دیگری نیز وجود دارد كه بر اساس هزینه های لازم برای انجام بهینه‌سازی می‌باشد و عبارتند از روشهای با هزینه پایین یا بدون هزینه، روشهای با هزینه متوسط و روشهای با هزینه بالا. از روشهای بدون هزینه می توان به موارد زیر اشاره كرد: انتخاب سوخت و یا حامل انرژی بهتر، تنظیم ساعات كاری، تنظیم نورپردازی، تنظیم دمای سیستم آبگرم، تنظیم فشار در سیستمهای هوای فشرده و … ]2[. در این تحقیق كارهایی كه می‌تواند در زمینه كاهش مصرف انرژی مفید واقع شود در چند گروه دسته‌بندی شده و در هر مورد مثالهایی كه از روشهای گفته‌ شده استفاده كرده‌اند و نتیجه مطلوب گرفته‌اند بیان شده ‌است. پیشنهادات برای كاهش مصرف انرژیكارهایی كه می‌توان برای كاهش مصرف انرژی پیشنهاد داد به شرح زیر می‌باشند.1- استفاده از تكنولوژیهای جدید و مواد اولیه بهتر و سازگار با محیط زیست یكی از مواردی كه باعث كاهش مصرف انرژی می شود استفاده از تكنولوژیهای جدید و مواد اولیه با كیفیت بالا می‌باشد. اكثر واحدهایی كه در كشور وجود دارند قدیمی بوده و نشتیهای زیادی در قسمتهای مختلف آنها وجود دارد یا راندمان آنها پایین است و بعضی وقتها كیفیت محصولات تولیدی قابل قیاس با مشابه‌های خارجی نیست. لذا بهتر است در مورد صنایع موجود در كشور بررسیهای علمی و دقیق‌تر انجام گیرد تا واحدهایی كه انرژی بالایی مصرف می‌كنند شناسایی شوند و در راه تغییر فرایند و كارهای دیگر اقدام شود. از جمله كارهایی كه در كشورهای مختلف در این زمینه انجام شده‌است می‌توان به موارد زیر اشاره كرد: 1-1- استفاده از MDEA (متیل دی اتانل آمین) در صنایع پالایش گاز و شیرین‌سازی آن: در صورت استفاده از این ماده، ظرفیت واحد بالا، انرژی مورد نیاز كم و در نتیجه كاهش سرمایه‌گذاری را باعث می‌شود. این آمینها می‌توانند تا غلظتهای بالای 50% مورد استفاد قرار گیرند ولی آمینهای خیلی خورنده مثل MEA و DEA حداكثر تا غلظتهای به ترتیب 15 و 30% می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. آمینهای بر پایه MDEA در غلظتهای بالا فعالیت بیشتری برای حذف گازهای اسیدی دارند. بنابراین هر گالن از محلول حجم بالایی از گاز را تصفیه خواهد كرد. همچنین اپراتورها می‌توانند جریان برگشتی را كم كنند و در نتیجه توان كمتری برای كار پمپها لازم است. همچنین در ریبویلر به خاطر اینكه انرژی كمتری برای شكستن پیوند بین آمین و گاز اسیدی لازم است، انرژی كمتر مصرف می شود. انتخاب پذیری بالای MDEA باعث صرفه‌جویی در مصرف انرژی می‌شود و نیز به علت خاصیت خورندگی كم آن، طول عمر تجهیزات افزایش می‌یابد و هزینه‌های نگهداری نیز كمتر می شود. برای مثال واحدی را در نظر بگیرید كه از حلال MDEA برای تصفیه MM scfd 60 گاز طبیعی و حذف سولفید هیدروژن تا كمتر از ppm 4 استفاده می‌كند. در این حالت 9 میلیون Btu بر ساعت انرژی مصرف می شود. اگر از DEA استفاده شود برای تصفیه MM scfd 45 مقدار انرژی مصرفی 16 میلیون Btu بر ساعت خواهد بود. مشاهده می شود كه در استفاده از MDEA، 33% گاز بیشتر با 56% انرژی كمتر تصفیه می‌شود و در صورت تبدیل واحد از DEA به MDEA، ظرفیت واحد از 75 به 90 افزایش می‌یابد ]3[. خوشبختانه در پالایشگاه گاز در عسلویه نیز از این ماده استفاده می‌شود. 1-2- استفاده از لامپهای گوگردی: كه در محیطهای شهری و هم صنعتی كاربرد خوبی دارند و از لامپهای فلورسنت روشنایی بیشتر و بازده بیشتری دارند. از جمله ایرادهای این محصولات، سمی بودن تركیبات گوگرد در اثر شكستن و آلوده كردن محیط زیست است. بنابراین آنها در یك محفظه شیشه‌ای محكم تعبیه شده‌اند ]4[. 1-3- استفاه از شیشه‌های دوجداره، پنجره‌های PVC و عایق كردن درز پنجره‌ها: عامل اتلاف گرما و سرما در منازل در زمستان و تابستان پنجره‌ها هستند كه محل تعبیه، تعداد و نوع آن مهم است. در این زمینه مدل‌سازیهای كامپیوتری و شبیه‌سازیهایی انجام شده‌است. جدیدترین این تحقیقات، تكنولوژی DOE-2.1E است كه مفیدترین شبیه‌سازی بوده است.در این زمینه همچنین می‌توان به موارد زیر اشاره كرد. استفاده از میكرو ویو برای گرم كردن مواد شیمیایی كه علاوه بر كاهش مصرف انرژی، سازگار با محیط زیست نیز می‌باشد ]5[. تولید اتیلن گلیكول و پروپیلن گلیكول به روشی كه حداقل انرژی را مصرف می كند. با استفاده از این روش 32 تریلیون بی‌تی‌یو انرژی صرفه‌جویی می‌شود ]6[. 2- استفاده بهینه از مواد و بازیابی آنها در صنایع مختلفدر بیشتر صنایع كشور به خاطر ناقص انجام گرفتن واكنشها، قدیمی بودن دستگاهها، تكنولوژیهای قدیمی و تخصصی نبودن مسئولیتها مواد با ارزش زیادی در پسابهای واحدها وارد شده و دور ریخته می‌شوند. در این زمینه هم می‌توان با انجام تحقیقات لازم اقدام به بازیابی این مواد كرد. از كارهای انجام گرفته در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:2-1- بازیابی فلزات با ارزش از كاتالیزورهای مستعمل: سالیانه مقدار زیادی از كاتالیزورهای مورد استفاده در صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی‌ها به صورت مستعمل انبار می‌شوند كه دارای فلزات با ارزشی همچون پلاتین، كبالت، مولیبدن و … می‌باشند. این فلزات قابل بازیابی بوده و بازیافت آنها از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه است و با احداث واحدی می‌توان این كار را انجام داد. در كشورهای مختلف شركتهایی وجود دارند كه به این كار مشغول هستند ]7[. 2-2- بازیابی و استفاده مجدد متانول مصرفی: سالانه حدود 198 میلیون كیلوگرم متانول سمی در آمریكا تولید می شود. برای مثال در واحد خالص‌سازی پروكسید هیدروژن FMC توانسته‌اند با استفاده از روش تقطیر بخار تا 90% متانول را از پساب بازیابی كنند. استفاده از این روش باعث كاهش تولید پسابهای حاوی متانول در حدود 2/2 میلیون پوند بر سال با كاهش مصرف انرژی در حدود 2/19 بیلیون Btu بر سال شده‌ است. بعلاوه این سیستم باعث شده است تا شركت FMC در هزینه عملیاتی سالیانه‌اش 5/1 میلیون دلار صرفه‌جویی كند. شواهد نشان می دهد كه در جاهای دیگر نیز می خواهند از این تكنولوژی استفاده كنند ]8[. ادامه خواندن مقاله ارائه راهكارهايي براي صرفه جويي در مصرف انرژي

نوشته مقاله ارائه راهكارهايي براي صرفه جويي در مصرف انرژي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>