October 21, 2018, 1:44 am
nx دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
فنون تجزیه و تحلیل سیستمها در مدیریت
نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع كاملترین و جدیدترین چارچوب فكری است كه بشر امروزی در راه كشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است كه مرحله تكامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع كرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوه تفكر : سیر تكاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحله جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :
1ـ مرحله منطق ارسطویی،2ـ مرحله منطق تجربی ،3ـ مرحله منطق سیستمی ،
منطق ارسطوییمنطق ارسطو یا طرز فكر ارسطویی خود در واقع سنتز یا تركیب كاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس كار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به كلیات می رسید و پس از استقرا به شیوه قیاس می رفت كه برعكس استقرا بررسی قضایا از كل به جزء است . اعتقاد بر این است كه روش استدلال مبتنی بر تصورات كلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است كه او را مؤسس فلسفه مبتنی بر كلیات عقلی می دانند .
اساس فلسفه افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فكر سقراط است ، به این صورت كه به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلكه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی كه چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند كه به حواس درك نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یكی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مكان و ابدی وكلی . بنابراین پدیده های اطراف ما كه به ذهن میرسند پرتو یا انعكاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .
ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون كاملترین منطق دوره خود را ارائه داده و معروف است كه ضمن رد نظریه افلاطون گفته است :« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »ارسطو به عنوان واضع منطق چنین ارائه طریق می نماید كه چون زبان و سخن وسیله بروز فكر و عقل انسان است ، می بایستی چگونگی الفاظ و دلالتهای آنها و تركیبشان را برای جمله بندی معلوم كنیم تا از ابهام و اشتباه جلوگیری شود . سپستصور و تصدیق ، ذاتی و عرضی ، جزئی و كلی را مشخص نمود و ضمن ارائه معیارهای مفهومی از قبیل قضایای شرطیه و حملیه ، صغری و كبری و نحوه اخذ نتیجه وصورت بستن قیاس ، انواع برهان را تمیز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود .
اساس منطق ارسطو استدلال قیاسی است ـ قیاس از سه قضیه تركیب می شود و قضیه سوم نتیجه ای است كه از دو قضیه دیگر حاصل می گردد . قضیه اول را كبری و دوم را صغری می نامند و این دو قضیه می بایستی قبلاً ثابت یا ثبت فرض شده باشند . به عنوان مثال انسان می میرد ( قضیه كبری ) ، سقراط انسان است ( قضیه صغری ) ، پس سقراط می میرد ( نتیجه ) یك نوع استدلال قیاسی است .
به طوری كه ملاحظه می شود اصول استدلال قیاسی ناشی از یك نوع عمل ذهنی است كه حتی ذهن هم عمل مهمی انجام نمی دهد ، زیرا نتیجه در واقع در بطن مقدمه است و به همین علت تا زمانیكه بشر در قالب منطق ارسطو فكر می كرد پیشرفت بسیار كند بود و حتی می توان گفت كه ركود فكری برای بیست قرن به بشر مستولی گشت . دوره ركود فكری كه قرون وسطی زمان مشخص آن است دارای خصوصیاتی به این شرح بوده است :
1ـ در این دوره كسب علم فقط در انحصا طلاب علوم دینی بود . پدیده های فیزیكی ( عینی ) برمینای عوامل متافیزیكی ( تصوری ) توجیه می شد . به وضوح كسب علم جنبه جزمی یا دگماتیستی داشت ، به این صورت كه علم فقط در تایید آن چیزی كه قبلاً مورد قبول قرار گشته بود ، مورد استفاده قرار می گرفت .2ـ دانشمندان دوره قرون وسطی تصور می كردند كه دانشمندان قدیم درخت علم را به حد كمال رسانیده اند و دیگر چیزی نیست كه به آن اضافه كرد و وظیفه متأخرین فقط یادگیری است و برای هر كس كافی بود كه در اثبات نظر خود متوسل به عقیده یكی از گذشتگان شود و پذیرش فكر قدما به حدی آمیخته با تعصب بود كه مخالفان را تكفیر و حتی اعدام می كردند ( كما اینكه در مورد گالیله ایتالیایی چنین حكمی صادر شد ، زیرا او نظریه حركت زمین را عرضه كرد و چون این نظر مخالف فكر قدما بود به اعدان محكوم شد ، ولی چون از نظر خود عدول نمود و توبه كرد از مرگ نجات یافت ) .
منطق ارسطویی به خاطر علل و اسبابی كه در زیر اشاره می كنیم به تدریج از رونق افتاد :1ـ اختراع دستگاه چاپ كه انتشار كتاب یا وسیله حمل و انتقال دانش را آسان نمود ،2ـ در اثر تسلط عثمانیها بر یونان بسیاری از دانشمندان یونانی به همراه كتابهایی قدیمی به ایتالیا و دیگر نقاط اروپا مهاجرت كردند و اروپاییان مستقیماً به منابع دانش دست یافتند ،
3ـ ایجاد اختلافات مذهبی كه به تأسیس مذهب پروتستان منتهی گردید و در میان تمام مردم غرب جنبشی فكری آغاز شد ،4- كشف آمریكا و راه دریای به اسیا كه میدان وسیعی برای رابطه اروپاییان با سرزمین های دیگر فراهم كرد .اگر چه می توان این موارد را ظاهراً موجب تجدید حیات علم و ادب ( رنسانس ) به حساب آورد ولی به هر حال این علل خود معلول پیشنهادی دیگری هستند در هر صورت در اوایل قرن شانزدهم زمینه برای مخالفت با منطق ارسطویی آماده شد و فرنسیس بیكن انگلیسی ( 1560ـ1625) روش علمی خود را بر مشاهده ، تجربه و استقرا بنا نهاد .
رنه دكارت فرانسوی ( 1596ـ1650) نقص منطق بیكن را كه بی توجهی به قدرت تفكر بود رفع نمود و با اختراع هندسه تحلیلی و تكمیل جبر و مقابله و رسالات فلسفی متعدد ، قدرت فكر بشر را در بررسی مسائل و پدیده های جهانی به ثبوت رساند .
مباحث مربوط به نحوه تفكر و اساس تشخیص حقیقت و راه صواب از خطا به آخرین مراحل خود رسیده بود و در اینجا بود كه ایجاب می كرد فكری قوی راهنمای جتمعه دانشمندان گردد و نقطه عطفی درتاریخ علم به وجود آورد . امانوئل كانت (1724ـ1804) این مهم را انجام داد . كانت در كشف حقیقت موجودات ، حس و تجربه را تنها وسیله علم پنداشت و درمیزان اعتماد به معلومات به نیروهای سه گانه ذهن اشاره می كند كه عبارتند از : حس ، فهم و عقل . با توجه به این سه قوه ، بحث مربوط به صحت و سقم یك پدیده را موضوع نقادی عقل مطلق نظری قرار داد . كانت با ارائه بحث دیگری تحت عنوان نقادی عقل مطلق عملی پدیده های رفتاری را در قالب علم اخلاق توجیه می نماید . مباحث مربوط به فلسفه كانت بسیار پیچیده می باشد و در زمان او كاملترین مباحث فلسفی را شامل می گشت . با ساده كردن بیش از حد این فلسفه ، شاید بتوان گفت كه به نظر كانت انسان قدرت درك امور را به طور مطلق ندارد ، بلكه فقط قادر به درك امور به طور نسبی می باشد .
بحث فلسفه كانت را با اشاره به اهمیت آن از زبان مرحوم محمد علی فروغی به اتمام می رسانیم . بر اساس استنتاجات دانشمند مذكور در سده شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا اندیشمندانی ظاهر شدند كه معتقد بودند كه در ظرف دو هزار سال اخیر علم و حكمت چندان پیشرفتی نكرده و سیرش تقریباً متوقف مانده است ، از این لحاظ به فكر چاره افتادند و روشهایی تازه برای تحقیق علمی ایجاد كردند و به همین علت در سده هفدهم و هیجدهم جنبش علمی و فلسفی بسیار گسترده ای در اروپا روی داد . كلیه رشته های علمی از قبیل نجوم ، ریاضیات طبیعیات به كلی زیر ورو گردید و آنقدر توسعه یافت كه از قلمرو فلسفه خارج شد و فیلسوفان مجبور شدند آنها را به علمای متخصص واگذارند . فلسفه نیز خود وارد مرحله جدیدی شد و كانت فیلسوف آلمانی با ارائه نظریه نقادی خود ورق فلسفه را نیز برگردانید .1
پس از كانت نوبت به جورج ویلهم فردریك هگل (1770 ـ1831) می رسد كه تا حدود یك ربع قرن پس ز كانت زندگی كرد . مشخصات كلی فلسفه هگل این است كه از نظر فهم بین پدیده های جهانی تضاد وجود دارد و حال آنكه عقل به آن جا می رسد كه این تضاد ساختگی است زیرا در هستی ، نیستی است و در نیستی ، هستی است و اموری كه به تصور درمی آیند همه اعتباری و نسبی هستند و بدون منظور داشتن نیستها تصور آن امور به درستی برای ذهن میسر نخواهد بود ، مانند اینكه روشنی در برابر تاریكی قابل درك است و بینایی وقتی دست می دهد كه روشنی با سایه همراه شود . پس هر مفهومی باید با نقیض خود جمع شود تا معنی تامی به دست دهد.
هگل این منطق خود را عمومیت می دهد به این صورت كه در برابر هر پدیده یا تزی ( برنهاده ) ضدی وجود دارد كه آنتی تز ( برابر نهاده ) نامیده می شود . از جمع این دو ، تركیب كاملتری به نام سنتز ( هم نهاده ) به وجود می آید و باز این سنتز به صورت تز خودنمایی می كند ودر برابرش آنتی تز دیگری ظاهر می شود و از تركیب آن دو مجدداً سنتز دیگری ایجاد می گردد و به این ترتیب پدیده ها در سیر تحول و تكامل قرار می گیرند ، این تئوری كه جوهر آن حركت و تكامل است دیلكتیك نامیده می شود . اساس این نظریه را فیخته یكی دیگر از دانشمندان آلمانی كه همزمان با هگل بود ارائه داد و هگل آنرا تكمیل نمود و توسط كارل ماركس به خدمت اندیشه سوسیالیسم درآمد و عنوان دیالكتیك ماتریالیسم گرفت . همانطوری كه هگل تحولات دیالكتیكی خود را به مرحله ای می رساند كه در برابر تز نهایی آنتی تزی ظاهر نمی شود ، ماركس نیز تحولات دیالكتیكی ماتریالیستی جامعه را به مرحله كمال نهایی كه از نظر او كمونیسم است می رساند .
پس از ارائه فلسفه كانت و سپس هگل جهت فكر و كار فلاسفه از ماوراء الطبیعه ( متافیزیك ) به دنیای موجود و قابل مشاهده گرایید ؛ و از این لحاظ دانشمندان معروف مانند اگوست كنت (1798ـ1857) جان استوارت میل (1806ـ1873) و ربرت اسپنسر (1820ـ1903) تجربه و مشاهده را مبنای تفكر علمی قرار دادند .1در این ضمن ، سر رشته تكامل اندیشه منطق علم ظاهراً ازدست درمی رود ، ولی درواقع منطق علم به مقتضای هر رشته علمی رو به تكامل نهاد ، كما اینكه منطق ریاضیات با طبیعیات اختلاف دارد و چون علم به رشته های گوناگونی تقسیم شده بود ، از این لحاظ سیر تكاملی تحولات فلسفه یا منطق علم از هماهنگی برخوردار نگردید ولی ناگفته نماند كه برخلاف این عدم هماهنگی ظاهری منطق جدید علم به خصوص از اوایل قرن حاضر با قدرت شروع به تبلور كرد .
منطق سیستمی این منطق جدید علم یا فلسفه دانش یا چارچوب تفكران علمی تحت عناوین مختلف ظاهر گشت . در جامعه شناسی فانكشنالیستها ، اقتصاد كینزو پیروان او، در روانشناسی معرفین نظریه گشتالت و حوزه روانی و در ریاضیات آلبرت اینشتین با قانون نسبیت خود از این منطق جدید استفاده كردند .منطق جدید در بین دانشمندان مدیریت تحت عنوان نظریه سیستمها شناخته شد . پس از این مقدمه كوشش ما به شناخت این منطق و كاربرد آن در مدیریت سازمان معطوف خواهد شد .
بحث درباره نظریه سیستمها به ترتیب زیر خواهد بود :1ـ تعریف سیستم و انواع آن 2ـ اهمیت و هدف از نظریه سیستمها 3ـ مقدمات طرز فكری سیستمی 4ـ مشخصات عمومی سیستمها
تعریف سیستم و انواع آنبه ساده ترین زبان سیستم عبارت از : مجموع واحد یا كل متشكل ازاجزای مربوط به یكدیگر می باشد . این تعریف در مفهوم عام خود شامل هر شئی واحدی كه از اجزای مربوط به یكدیگر ساخته شده باشد ، می گردد . مجموعه واحد چیزی است غیر از جمع اجزا . شناسایی این مفهوم در درك نظریه سیستمها اهمیت زیادی دارد ، از این لحاظ با ذكر مثالهای مختلف كوشش می شود تا منظور از بحث روشن شود .
1ـ نیروی لازم برای شكستن دو چوب باهم چیزی است غیر از نیروی لازم برای شكستن آنها به طور جداگانه ، زیرا چوبها با یكدیگر به صورت سیستم واحدی در می آید و نیرویی به مراتب بیشتر از دو نیرویی كه جهت شكستن هر دو چوب لازم است مورد نیاز است .
2- كشاورزان مناطق كم آب به خوبی می دانستند كه چنانچه آب قنات را در استخر جمع كنند كاربرد آن برای آبیاری به مراتب بیشتر خواهد بود به همین علت یك ، دو یا سه شبانه روز آب چشمه یا قناتی را در استخر مزرعه جمع می كردند ، سپس دریچه زیر آب استخر را برای چند ساعتی باز می كردند ، نتیجه این بود كه اگر آب از منبع اصلی مستقیماً برای آبیاری می رفت می توانست حداكثر هزار متر مربع از زمین را آبیاری كند و حتی در بعضی مواقع آب كم حتی به سرزمین مورد نظر برای آبیاری نمی رسید، حال آنكه همان میزان آب یه شكل واحد می تواند یك هكتار ( ده هزار متر مربع) از همان زمین را آبیاری كند .3ـ مورخین می نویسند: چنانچه هواداران لطفعلی خان زند آخرین دودمان زندیه می توانستند به صورت یك مجموعه واحد ( سیستم ) درآیند ، در آخرین نبرد خود در اطراف كرمان شكست نمی خوردند .
4- قدرت تولیدی صد نفر به طور انفرادی با قدرت تولیدی صدنفر به صورت یك سازمان یا مجموعه واحد كه بر اساس تقسیم كار منظم شده است اختلاف فاحش دارد.در تعریف و تشخیص سیستم نكته مهم دیگری نهفته است و آن عبارت از ارتباط اجزا با یكدیگر می باشد . نحوه ارتباط بین اجزای سیستم ، شكل ،خاصیت و نتیجه كار سیستم را مشخص می كند . با یك مقدار معین از مواد اولیه برای ساختمان می توان انواع و اقسام ساختمان با اشكال مختلف و قدرت مقاومت گوناگون بنا كرد . با ذكر یك مثال اهمیت ارتباط اجزا تشریح می شود : در حدود هفت قرن قبل سقفی درمسجد جامع اصفهان زده شد كه معروف به سقف بی ملاط است ؛ می گویند این سقف بدون استفاده از مواد چسبنده گچ و گل و یا ساروج ساخته شده است و سازنده آن روابط آجرهای سقف را آنچنان با یكدیگر تنظیم كرده است كه هنوز پابرجا است و شاید قرون متمادی دیگری نیز پابرجا باشد . در برابر این سیستم ساختمان ،
سقفی دیگر ( سقف فرودگاه مهرآباد ) را در نظر گرفت كه با محكمترین وسایل و مواد ساخته شده باشد و به جای خاك و گل از سیمان ، آهن و بتون آرمه استفاده به عمل آید ، این سقف ممكن است پس از مدت كوتاهی مثلاً ده سال فرو ریزد ؛ كما اینكه فرودآمد .منظور از بیان این مطلب این است كه با اهمیت روابط اجزا توجه شود . در یك نظام اجتماعی نیز وضع به همین ترتیب است . روابط و رفتار اجزای یك نظام اجتماعی با یكدیگر می تواند نظام جامعه ای را چون سقف بی ملاط مستحكم و یا برعكس ، چون سقف فرودگاه متزلزل و ویران سازد ( علت ریزش سقف فرودگاه در بهمن 1353 این بود كه روابط اجزا یا از ابتدا كاملاً صحیح نبود ، یا اینكه قبل از سقوط بدون توجه به منطق مجموعه سیستم یكی از ستونهای زیر سقف را برداشتند و روابط اجزا غیر منطقی گردید .)
انواع سیستماصولاً سیستمها به دو گروه تقسیم می شوند : سیستم باز1 و سیستم بسته 2 . چنانچه سیستمی با محیط خود ارتباط داشته باشد سیستم باز خوانده می شود ، مانند انسان كه از محیط خوراك و هوا دریافت می كند .اشیا و جمادات نیز می توانند به شكل سیستم باز درآیند . اصولاً می توان گفت كه اتقلاب صنعتی اول بر این اساس بود كه افراد بشر این توانایی را یافتند كه در قالب سیستم باز انرژی یا نیرو را از شكلی به شكل دیگر تبدیل كنند و به جای استفاده از ماشینهای طبیعی ( انسان و حیوانات ) از ماشینهای مصنوعی استفاده كنند .
به طوری كه ملاحظه می شود ماشینهای مصنوعی نیز مانند ماشینهای طبیعی به صورت سیستم باز كار می كنند ، مثلاً موتور اتومبیل ، كشتی و هواپیما با استفاده از هوا و مواد نفتی كار می كنند و نیرو تولید می كنند . همان طوری كه انسان و حیوان نیز هوا و غذا مصرف می كنند و انرژی تولید می نمایند .در اواخر جنگ دوم جهانی انقلاب صنعتی به وقوع پیوست . در این مرحله ماشینها به منظور تغییر و تبدیل اطلاعات ساخته شدند ، نه انرژی . دانش سایبرنتیك ( علم ارتباطات و كنترل ) به عنوان ركن اساسی این انقلاب شناخته شده است . این دانش با الگوهای كار اطلاعات در یك سیستم یا از یك سیستم به سیستم دیگر مربوط است . بر اساس این دانش انسان می تواند كنترل ماشینها را به طور خودكار به خود ماشین بسپارد .
دامنه شمول سیستمهای باز به مراتب وسیعتر از انسان و ماشین است ،همچنین شامل كلیه سازمانهایی نیز می شود كه انسان و ماشین اجزای آنها را تشكیل می دهند .
كلیه سازمانهای اداری و بازرگانی به صورت سیستم باز كار می كنند ، زیرا هر سازمانی از طریق وارد كردن افراد انسانی ، مواد ، وسایل و اطلاعات و انجام عملیاتی درداخل خود كالا یا خدمتی به محیط خود صادر می كند و این عمل تا زمانی كه محیط برای محصول سیستم ارزش قائل است ، ادامه می یابد . به عنوان مثال یك بیمارستان خصوصی یا عمومی را می توان ملاحظه نمود ؛ پزشك ، بیمار ، پرستار ، دارو و وسایل وارد بیمارستان می شوند و پس از عملیات نتیجه كار سیستم به صورت مداوای بیمار كه درواقع خدمتی به افراد خارج از سیستم بیمارستان است ، ظاهر می شود . چنانچه روزی مردم برای نحوه كار بیمارستان و مداوای بیماران خود ارزشی قائل نشوند ، سیستم بیمارستان مزبور یكی از مهمترین اقلام وارداتی خود را از دست می دهد و بیمارستان تعطیل و مضمحل می شود و سیستم از كار ، باز می ایستد.
سیستم بسته ان است كه با محیط خود هیچگونه ارتباطی ندارد . چنانچه عامل محیطی بتواند خود را داخل نماید ، سیستم بسته از بین می رود . بهترین نمونه سیستم بسته یك ذره اتم است . چنانچه به طریقی امكان نفوذ به داخل یك ذره اتم حاصل شود ، هسته اتم متلاشی و تبدیل به انرژی می شود .
ادامه خواندن مقاله فنون تجزيه و تحليل سيستمها در مديريت
نوشته مقاله فنون تجزيه و تحليل سيستمها در مديريت اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 1:44 am
nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تغییر قوانین بانكی بعد از انقلاب ( شكل گیری بانكداری اسلامی بعد از انقلاب)آنچه در بانكداری اسلامی مد نظر است كارآمدی بانكداری بدون ربا در ایجاد عدالت اجتماعی است. بانكداری اسلامی بایستی اولین هدف نظام اقتصاد اسلام را كه عدالت اجتماعی است تامین كند.در ایران به دنبال پیروزی انقلاب و برقراری جمهوری اسلامی ، لزوم استقرار نظام اقتصاد اسلامی بعنوان یكی از ضرورتهای اساسی كشور مطرح شد.
مهمترین اقدام عملی در این جهت می توانست ریشه كن كردن ربا از سیستم بانكی كشور باشد تا بدین وسیله بنیان یك اقتصاد توحیدی مبتنی بر قسط و عدل گذارده شود.به همین منظور پس از انقلاب در سال 1358 اقداماتی در جهت اسلامی كردن نظام بانكی بعمل آمد ، كه این اقدامات را می توان در كوششهای اولیه برای حذف بهره و برقراری كارمزد در سیستم بانكی و تاسیس بانك اسلامی و توسعه صندوقهای قرض الحسنه خلاصه نمود.
در همین راستا شاهین شایان آرانی مشاور بانك توسعه اسلامی در گفت وگو با خبرنگار موج توضیحاتی از موانع و چالشهای موجود بر سر راه بانكداری اسلامی توضیحاتی ارایه دادند كه در ذیل خواهنده می شود .
موج – لطفاً در ابتدا مبحث بانكداری را در سیستم بانكی كشور شكافته و اشكالاتی كه در این خصوص دیده می شود بیان دارید؟ج – دو بحث در بانكداری ایران مطرح است كه یكی بانكدرای اسلامی و دیگر بانكداری دولتی.در ابتدای انقلاب تمام بانكها هم اسلامی و هم دولتی شدند یعنی بانكهای اسلامی دولتی تاسیس شد و بسیاری از مشكلاتی كه در نظام بانكداری كشور مشاهده می شود نشات گرفته از دولتی بودن بانكها است.
مشكلاتی از قبیل عدم كارایی نظام بانكی ،پروسه های طولانی تصمیم گیری ، نظامهای كنترلی و نظارتی بسیار سفت و غیر منعطف ،هزینه های به شدت بالای عملیات و اجرایی در فعالیت بانكی عمدتاً نشات گرفته از تفكر دولتی حاكم بر نظام بانكی است .بحث اسلامی شدن نظام بانكی كشور و كل اقتصاد كشور معتقد است قانون عملیات بانكی بدون ربای طراحی شده در ابتدای سالهای انقلاب به نوع خود قانون خوبی بوده و ابعاد اسلامی فعالیت بانكی را دیده است .
مشكل این است كه این قانون چون در دست یك عده دولتمرد پیاده و اجرا می شده، بازنگری و اصلاح نشده است .حال بحث اسلامی شدن بانكها خیلی مشكل ساز نبوده چون در غالب قانون بانكداری بدون ربا مسایل منطقی و روشن تشریح شده است در جاهایی نیازمند اصلاح بوده اما خود قانون در زمان خود كامل بوده است.مشكل ، لایه مدیریت تفكر دولتی است كه حاكم بر سیستم بانكی شده است
و سیستم بانكی اسلامی را از پویایی خارج كرده حال یك پدیده دیگر هم وجود دارد كه به دلیل عدم پویایی نظام بانكداری اسلامی ،مدیران بانكهای كشور هم كه از قبل از انقلاب در سیستم بانكی اجبار به كار داشتند باور نداشتند كه بانكداری اسلامی را بتوان پیاده كرد چون ایران در زمان خود جزو معدود كشورهایی بود كه بانكداری اسلامی را به تمام و كمال اجرا كرد و در آن زمان خیلی تجربه طولانی مدت و حرفه ای نداشت .خیلی از مدیران باور نداشتند كه این امر شدنی است هنوز این فرهنگ بر روش تصمیم گیری خیلی از مدیران بانكی ما حاكم است به همین دلیل یك حالت عدم باور و قبولی در نظام بانكی ما هم وجود داشت كه كاررا برای پیاده سازی بانكداری اسلامی مشكل كرد .
موج- این عدم باور مدیران دولتی چه تاثیرات منفی بر روی عملیات بانكی كشور گذاشته است ؟ج- عدم باور و داشتن آشنایی با تجربه نو اصطكاك ایجاد می كند و یك نظام ضد انگیزه برای پیاده سازی بانكداری اسلامی است.اگر بانكداری اسلامی قابل اجرا نبود بانكهای بزرگی در كشورهای آمریكا یا انگلیس هیچ كدام فعالیت بانكداری اسلامی را رونق نمی دادند پس شدنی است چراآنها می توانند و ما نمی توانیم ؟!!
با سفرهایی كه به كشورهای دیگر صورت داده ام به عینه پیاده سازی این قانون را دیده ام .با حضور بانكهای خصوصی در سیستم بانكی كشور تا حدودی تفكر دولتی رقیق شده است و كمك به پویایی و سرویس دهی بهتر می كند اما مشكلاتی چون انتقال مدیران دولتی به بانكهای خصوصی دیده می شود كه همان فرهنگ را در غالب بخش خصوصی نشان می دهند .معتقدم بعد از كمی جلو رفتن باید مدیران دولتی از بانكهای خصوصی برداشته شوند .
موج – بحث رقابت بانكها نیز از مواردی است كه شایان ذكر است ،این امر چه تاثیری می تواند بر توسعه هر چه بیشتر قانون بانكداری اسلامی بر بانكهای ما داشته باشد ؟ج – بحث دیگری كه بوجود آمده این است كه اجازه داده نشده بانكهای داخلی چه خصوصی یا داخلی با یكدیگر رقابت كنند .اگر اجازه داده شود بانكهای خارجی در قالب قانون بانكداری اسلامی كشور ما فعالیت كنند و رقیب بانكهای داخلی ما شوند مشكلی ایجاد نخواهد شد .
پویایی و نوآوری از بانك مركزی توقع می رود چون برای نظارت بانك مركزی باید خود به روز باشد و اجازه دهد تا ابزارهای جدید مالی به صحنه برای كمك به سپرده گذاران و وام گیرندگان وارد شود .موج – گفته می شود در سایر كشورها عقود اسلامی با اسامی دیگر مورد استفاده قرارمی گیرند ، اما بانكداری اسلامی به نظر كارشناسان اقتصادی به سختی دست یافتنی است و باید نام بانكداری بدون ربا بیشتر بر آن نهاده شود ،نظر شما چیست ؟
ج- اسم نباید زیادمورد توجه باشد بلكه عملكرد مهم است .بانك یك تعریف دارد و نهاد واسط وجوه است بطوریكه بانك منابع مردمی را به صورت سپرده های خرد جمع می كند و با نگهداری و دید كارشناسی منابع را در حوزه های مختلف اقتصادی تقسیم می كند .بانك یك واسط است كه متعهد می شود در مقابل سپرده گذاران و واسط جوابگو در مقابل وام گیرندگان باشد .بانك یك نهادی است كه سپرده های مردمی را طبق قانون جذب می كند و از اهرم بالای مالی می تواند استفاده كند و چون با مردم طرف است نهادهای ناظری چون بانك مركزی از حساسیت ویژه ای برخوردار می شوند.
این پدیده در نهادهای مالی دیگر وجود ندارد و شركتهای سرمایه گذاری منابع مردم را جذب می كنند و در غالب سهام می فروشند .با توجه به ثبت منابع مردمی در غالب تسهیلات وسرمایه گذاریهای مختلف توسط بانكها با اضافه كردن چاشنی اسلامی ،بحث ربا و مسایل عام المنفعه شدت پیدا می كند و غلیظ می شود به عبارتی بانك اسلامی باید منابع را از مردم در بخش سپرده ها یا صور دیگر در غالب رفتارهای غیرربوی جذب كند .
ازطرف دیگر وقتی منابع را تقسیم می كند و در غالب سرمایه گذاریها یا تسهیلات وام می دهد باید در غالب یكی از عقود اسلامی باشد كه تعریف شده و ماهیت ربا ندارد .حال اینكه با بكارگیری نوآوری و ابتكار باید دید منابع سپرده ای در قالب چه عقودی جذب شوند تا ماهیت ربوی نداشته باشند كه خود این امر یك مسئله است .موج – آیا در بانكداری بدون ربا از جهت فقهی و حقوقی آیا این حق است كه به صورت گزینشی عقدها برگزیده شود ؟
ج- انتخاب به اختیار مدیریت بانك است بطوریكه برای بانكهای دولتی می توان تكلیف كرد اما برای بانكهای خصوصی نمی توان عقودی خاص را مشخص كرد چون بانك خصوصی باید منافع سپرده گذاران را ببیند تا طبق تصمیم كارشناسی و مدیریت بانك چگونگی تعیین عقود صورت گیرد .موج – حال استفاده از عقدهای مبادله ای كه بر اساس نرخهای سود معین طراحی شده اند با حكمت تحریم ربا و روح بانكداری بدون ربا در تعارض هستند یا خیر ؟
ج – بحث مهندس مظاهری هم به نوعی در همین راستا است.این امر بستگی به ماهیت رابطه دو طرف یعنی كسی كه پول می دهد و كسی كه پول می گیرد دارد اگر روحیه مشاركت در ریسك و سود زیان باشد تعیین نرخ سود ماهیت ربوی ندارد .ربا زمانی خود را با جدیت نشان می دهد كه گفته شود در قرض داده شده هیچگونه مشاركتی نباشد . در بانكدرای اسلامی اعطای وام درغالب اعطای اعتبار نیست بلكه وام دهی مبتنی بر دارایی است .
شهید بهشتی می گوید اگر پولی قرض داده شود و در سال بعد بازپس گرفته شود اگر تورم پوشش داده شود ربا نیست اما تورم گرفته شود ربا است .موج – بحث قرض الحسنه در بانكداری اسلامی كه مبادله با خدا محسوب می شود در بانكهای ما با توجه به تعیین جوایز نفیس و دیگر موارد دیده شده طی چند سال گذشته در صندوقهای تاسیس شده بدون مجوز بانك مركزی ، مغایرت دیده می شود آیا خود شبهه ایجاد نمی كند؟
ج – بانكهای ما بعد از انقلاب دولتی و اسلامی شدند یكسری خدمات اضافه قرض الحسنه در فعالیتهای بانكی گذاشتند البته شایان ذكر است كه قرض الحسنه فعالیت بانكی نیست اما به صورت خدمات اضافه بانكها در اختیار بانكها قراردادند .حال خود فعالیت قرض الحنسه توسط صندوقها صورت می گیرد و در غالب نظارت و فعالیت بانكی نمی گنجد و با ارایه طرح تاسیس بانك قرض السحنه در راستای سیاستهای دولت و بانك مركزی كه امری غلط است و تناقض محض با اصطلاحات بانكداری اسلامی دارد.
ارایه این طرح به علت نگرانی بزرگ شدن صندوقهای قرض الحسنه و عدم نظارت است با تجمیع آنها و تحت نظارت بانك مركزی یك مدل مسخره طراحی شده و یكی از جدیدترین ابتكارات عجیب و غریبی است كه با خود اصطلاح بانكداری مغایرت دارد.در این راستا سئوالی كه پیش می آید این است كه آیا صندوقها باید نظارت شوند كه جواب مثبت است و توسط بانك مركزی باید صورت گیرد ، به جای این كار باید كار قرض الحسنه به كل از بانكها گرفته شود و هر صندوقی كه می خواهد تاسیس شود زیر نظر بانك مركزی فعالیت كند .
موج – طرح جدید مهندس مظاهری مبنی بر چهارراهكار پیگیری وصول مطالبات بانكها را چگونه ارزیابی می كنید ؟ج – این طرح درست به نظر می رسد بطوریكه هیات مدیره بانك مكلف است تمیهدات لازم و نظامهای عدالتی و كنترلی و دریافت و پرداخت وام را طراحی كند .
نگاهی به اصلاح قوانین بانكی قبل و بعد از انقلابنایب رییس کمیسیون اصل نود اظهار داشت: با گذشت 28 سال از انقلاب اسلامی هنوز سیستم بانکی کشور نتوانسته است اقتصاد اسلامی را از نظر تئوری و چارچوب های فکری لازم عینیت بخشد و نتیجه آن ضربه به اقتصاد کشور بوده است.
علی عسگری نماینده مشهد در گفتگو با خبرنگار پارلمانی حیات گفت: اقدام اخیر رهبر معظم انقلاب در اجرای اصل 44 گویای این مساله است که شعار نه شرقی، نه غربی در ارتباط با نظام اقتصادی کشور هنوز رعایت نشده است و قالب اقتصادی مورد نظر اندیشمندان اسلامی همچون شهید بهشتی که خود واضع قانون اساسی بودند، دست خوش تفکرات وارداتی شده است.وی افزود: در اوایل انقلاب اقتصاد دولتی وشرقی مربوط به اردوگاه کمونیستی شوروی، وجه قالب اقتصاد کشور شد،
در ادامه هم به عنوان برون رفت از این مساله به نظامات غربی روی آوردند و تکنوکرات ها و متخصصان تحصیل کرده اروپایی عهده دار مسوولیت های کلان اقتصادی در کشور شدند.نماینده مشهد ادامه داد: نتیجه این شد که نظامات فکری غرب، جایگزین اقتصاد اسلامی مورد نظر افرادی همچون شهید بهشتی و سایر تئوری پردازان اسلامی کشور شد.عسگری با بیان اینکه سیستم فعلی نظام بانکداری کشور نیازمند تحولات اساسی است خاطرنشان کرد:
نظام بانکی و اقتصادی فعلی یک اقتصاد کاملا دولتی است، یعنی دولت خود را به شکل مطلق صاحب سرمایه های مردم می داند و سعی می کند با برخوردهای دستوری چه در گذشته و چه درحال، مدیریت نظام اقتصادی کشور را در دست بگیرد و اقتصاد ما برای خروج از چنین وضعیتی نیازمند تغییر در نظام اقتصادی کاملا دولتی است و لایحه اصل 44 می تواند از نقطه نظرات مختلف راهگشا باشد.
عضو کمیسیون اصل نود با اشاره به اینکه ما هنوز هم نظام بانکداری بدون ربا را در سیستم بانکی عملیاتی نکرده ایم گفت: نظام بانکی بدون ربا به عنوان قانون مصوب نهادهای قانون گذار و شورای نگهبان به جهت ناکارآمد بودن سیستم بانکی هنوز در اقتصاد بانکداری ما اجرا وعملیاتی نشده است و بیشتر در عناوین و اصطلاحات تغییر صورت گرفته است.وی ادامه داد: مخصوصا با راه اندازی بانک های خصوصی رقابت در ارتباط با سود بانکی بین بانک های دولتی و خصوصی پیش آمده و نتیجه آن افزایش سرسام آور بهره های بانکی است.
ادامه خواندن مقاله تغييرات قانون بانكي قبل و بعد از انقلاب
نوشته مقاله تغييرات قانون بانكي قبل و بعد از انقلاب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
October 21, 2018, 1:44 am
nx دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
فصل اول : تخریب بخش اول
– عملیات مقدماتی تخریب ماده 1- قبل از اینكه عملیات تخریب شروع شود ، باید بازدید دقیقی از كلیه قسمتهای ساختمان دردست تخریب بعملآمده و در صورت وجود قسمتهای خطرناك و قابل ریزش، اقدامات احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر، حائل و ستونهای موقتی جهت مهار آن قسمتها بعمل آید. ماده 2- قبل از شروع كار، جریان برق، گاز، آب و سایر خدمات مشابه با اطلاع و نظارت سازمانهای مربوطه بطور مطمئن قطع و در صورت نیاز به برقراری موقت آنها، این عمل باید با موافقت و نظارت سازمانهای ذیربط و رعایت كلیه احتیاطات و مقررات ایمنی مربوطه انجام گردد.
ماده 3- منطقه خطر در اطراف ساختمان دردست تخریب باید كاملاً محصور و علامات خطر و هشداردهنده نصب گردد و از افراد غیر مسئول به منطقه محصورشده جلوگیری بعمل آید. ماده 4- در هنگام شب، مرز منطقه محصور شده باید با نصب چراغهای قرمز و یا علائم مشخصه دیگر از قبیل تابلوهای شبرنگ و غیره مشخص گردد. ماده 5- كلیه راههای ورودی و خروجی ساختمان دردست تخریب بجز راهی كه برای عبور و مرور كارگران و افراد مسئول در نظر گرفته شده، باید مسدود گردد. ماده 6- كلیه شیشههای موجود در دربها و پنجرهها باید قبل از شروع عملیات تخریب درآورده شده و محل مناسبی انبار گردد.
ماده 7- عملیات تخریب باید از بالاترین قسمت یا طبقه شروع و به پائینترین قسمت یا طبقه ختم گردد، مگر در موارد خاصی كه تخریب بطور یكجا و استفاده از مواد منفجره در فونداسیون و از راه دوربا رعایت كلیه احتیاطات و مقررات ایمنی مربوطه و كسب مجوزهای لازم انجام و یا از طریق كشیدن با كابل و واژگون كردن و یا از طریق ضربه زدن با وزنههای در حال نوسان انجام شود. ماده 8- در مواردی كه عمل تخریب از طریق كشش و واژگون كردن انجام میشود، باید از كابلهای فلزی محكم استفاده شده و كلیه كارگران و افراد مسئول در فاصله مناسب و مطمئن و كاملاً دور از منطقه خطر نگهداشته شوند. ماده 9- در مواردی كه از وزنههای در حال نوسان برای تخریب استفاده میشود باید در اطراف محل اصابت وزنه میدان عملی به عرض 5/1 برابر ارتفاع ساختمان در نظر گرفته شود.
ماده 10- وزنههای در حال نوسان مذكور در ماده فوق باید بترتیبی كنترل گردند كه بجز ساختمان دردست تخریب بهجای دیگر اصابت ننمایند. ماده 11- از تخریب قسمتهائی از ساختمان كه باعث تخریب و ریزش ناگهانی قسمتهای دیگر ساختمان گردد باید جلوگیری بعمل آید. ماده 12- در پایان كار روزانه، قسمتهای دردست تخریب نباید در شرایط ناپایداری كه در برابر فشار باد یا ارتعاشات آسیبپذیر باشند، رها گردند. ماده 13- مصالح و مواد حاصل از تخریب هر قسمت یا طبقه باید بموقع به محل مناسبی منتقل گردد و از انباشته شدن آن بترتیبی كه مانع از انجام كار شده و یا استحكام طبقات پائینتر را بخطر اندازد،
جلوگیری بعمل آید. ماده 14- میخهای موجود در تیرها و تختههای حاصل از تخریب باید بلافاصله بداخل چوب فرو كوبیده و یا كشیده شود. ماده 15- در صورت لزوم، جهت جلوگیری از پخش گرد و غبار ناشی از تخریب باید در فواصل زمانی مناسب قسمتهای دردست تخریب بوسیله آبفشان مرطوب گردد. ماده 16- كلیه پرتگاهها و دهانههای موجود در كف طبقات و سایر قسمتها باستثناء دهانههائیكه برای حمل و انتقال مواد و مصالح حاصل از تخریب و یا لوازم كار مودر استفاده قرار میگیرند، باید بوسیله نرده یا حفاظهای مناسب محصور یا پوشانده شوند. ماده 17- در محوطه تخریب باید گذرگاههای مطمئنی برای عبور و مرور كارگران در نظر گرفتهشود.
این گذرگاهها باید روشن و فاقد هرگونه مانع باشد. ماده 18- باستثناء پلكانها، راهروها و نربانها و درهائیكه برای استفاده كارگران بكار میرود باید كلیه راههای ارتباطی دیگر ساختمان در تمام مدت تخریب مسدود گردد. ماده 19- اگر ساختمان دردست تخریب بیش از دو طبقه و یا بلندتر از هشت متر از كف پیادهرو بوده و فاصله ساختمان از پیادهرو یا معبر كمتر از پنج متر باشد باید راهرو سرپوشیده موقتی برای تمام طول ساختمان با عرض متناسب در پیادهرو از چوب یا مصالح مقاوم مشابه ساخته شود و روشنائی لازم طبیعی و یا مصنوعی بطور دائم برای این راهرو تأمین گردد. ماده 20- سقف راهروهای سرپوشیده باید حداقل در حدود 700 كیلوگرم بر مترمربع فشار را تحمل نماید و در صورتیكه از این سقفها برای گذراندن برخی مصالح نیز استفاده شود باید حداقل 1500 كیلوگرم بر مترمربع فشار را تحمل نماید. ماده 21- بمنظور جلوگیری از خطرات ناشی از سقوط مصالح ساختمانی، اطراف خارجی سقف راهروهای سرپوشیده باید دارای حفاظ كاملی از چوب یا توری فلزی مقاوم با ارتفاع حداقل یكمتر باشد. این حفاظ ممكن است حداكثر نسبت به سقف زاویه 45 درجه بطرف داخل داشته باشد.
ماده 22- در صورتیكه راهروهای سرپوشیده دارای درهائی برای بارگیری مصالح و غیره باشد این دربها باید همواره بسته باشد مگر در مواقع بارگیری و حمل كه باید مراقبت كافی بعمل آید. ماده 23- سقف راهروهای سرپوشیده كه از الوار ساخته میشود باید حداقل پنج سانتیمتر ضخامت داشته باشد اجزاء متشكله راهرو باید بهم و به كف مهار شده باشد. ماده 24- اگر ساختمان در دست تخریب از معبر یا پیادهرو بیش از پنج متر فاصله داشته باشد میتوان بجای ایجاد راهروی سرپوشیده از حصار یا نرده استفاده كرد. ماده 25- در محلهای ورود و خروج كارگران به ساختمان مورد تخریب باید راهروهای سرپوشیده با حداقل 3 متر طول و عرض نیم متر بیش از عرض درب ورودی ساخته شود تا از سقوط مصالح بر روی آن جلوگیری بعمل آید. ماده 26- مصالح ساختمانی نباید بوسیله سقوط آزاد بخارج پرتاب شود مگرآنكه پرتاب از داخل كانالهای چوبی یا فلزی انجام گیرد.
ماده 27- كانالهای چوبی یا فلزی كه برای هدایت مصالح بخارج بكار میرود چنانچه بیش از 45 درجه شیب داشته باشد بایستی از چهار طرف كاملاً مسدود باشد، باستثنای دهانههائی كه برای ورود و خروج مصالح تعبیه گردیده است. ماده 28- دهانه خارجی كانالهای چوبی یا فلزی باید مجهز به دریچه محكمی بوده و در هنگام كار بوسیله یك نفر كارگر مراقبت شود و در سایر مواقع درب آن مسدود باشد و همچنین در ابتدای كانالهای مزبور نیز باید تدابیر و احتیاطات لازم برای جلوگیری از سقوط اتفاقی كارگران بداخل دهانه ورودی بكار برده شود. ماده 29- محل نگهداری ابزار و وسائل ساختمانی و ساختمانهای موقت كارگران باید در جائی قرار داشته باشد كه در معرض خطر ریزش و یا سقوط مصالح و مواد حاصل از تخریب نباشد. ماده 30- كلیه كارگران و افرادی كه در عملیات تخریب دخالت دارند، باید مجهز به كلاه ایمنی مناسب باشند و همچنین در صورت لزوم و بنا به موقعیت و اقتضای كار باید دستكش، كفش، عینك و ماسك حفاظتی مناسب مطابق با ضوابط آئیننامه وسائل حفاظت انفرادی در اختیار آنها گذارده شده و نظارت و كنترل لازم در مورد استفاده از آنها بعمل آید
. بخش سوم – تخریب و برچیدن دیوارها ماده 31- دیوار یا قسمتی از دیوار كه ارتفاع آن بیش از 22 برابر ضخامت آن است، نباید بدون مهارهای جانبی آزاد بماند. ماده 32- برای خراب كردن و برچیدن دیوارهای نازك و مرتفع و فاقد استحكام كافی بطریق دستی باید از داربست استفاده شود. ماده 33- در مواردی كه دیوار از طریق واردآوردن نیرو و فشار تخریب میگردد، باید كلیه كارگران و افراد از منطقه ریزش دور نگهداشته شوند.
ماده 34- قبل از خراب كردن هر یك از دیوارهای داخلی یا خارجی باید سوراخها و دهانههائی كه تا فاصله سه متر از محل تخریب در كف طبقه قرار دارد بوسیله مصالح مقاوم بابعاد كافی پوشانده شود مگر آنكه در طبقات پائین مطلقاً كارگری كار نكند و یا راههای ورود باین طبقات قبلاً مسدود باشد. ماده 35- دیوارهائی كه برای نگهداری خاك زمین یا ساختمانهای مجاور ساخته شدهاند، نباید تخریب گردند مگرآنكه قبلاً آن خاك برداشته شده و یا ساختمان مربوطه بوسیله شمع و سپر محافظت شده باشد. بخش چهارم – تخریب و برچیدن طاقها ماده 36- در طاقهای ضربی چه هنگامیكه سوراخ در آن ایجاد میشود و چه هنگام تخریب آن باید آجرها و مصالح بین دو تیرآهن تا تكیهگاههای طاق بطور كامل برداشته شود. ماده 37- هنگام تخریب طاق پس از برداشتن قسمتی از طاق ، باید روی تیرآهنها یا تیرچهها بطور عرضی الوارهائی حداقل به ضخامت 5 سانتیمتر و به عرض 25 سانتیمتر به تعداد كافی گذارده شود تا كارگران بتوانند در روی آنها مستقر شده و بكار خود ادامه دهند.
ماده 38- هنگام تخریب طاق، باید طبقه زیر آن بطوری مسدود شود كه هیچیك از كارگران نتوانند در آن رفت و آمد كنند. بخش پنجم – تخریب و برچیدن اسلكت فلزی ساختمان ماده 39- در صورت استفاده از جرثقیل برای پائین آوردن تیرآهنها وقطعات فولادی، مقررات آئیننامه حفاظتی وسائل حمل و نقل و جابجا كردن مواد و اشیاء در كارگاهها باید رعایت گردد. ماده 40- پس از تخریب و برداشتن طاق اگر نصب جرثقیل ساختمانی روی تیرآهن ضروری باشد باید قبلاً بوسیله الوار تمام اطراف محل نصب جرثقیل بجز قسمتی كه برای حمل وسائل و مواد لازم باشد، پوشانده شده و بطرز محكم و مطمئن استقرار یابد . ماده 41- هنگام استفاده از جرثقیلها و وسائل مشابه باید یك سلسله علامات مشخص بكار رود و تمام افرادیكه با این گونه وسائل كار میكنند قبلاً آموزش لازم را برای آشنائی و بكار بردن علامات مذكور دیده باشند.
ماده 42- هنگام پائینآوردن تیرآهنهای بریده شده بوسیله جرثقیل، برای حفظ تعادل و جلوگیری از لنگر بار باید از طناب هدایتكننده نیز استفاده شود. ماده 43- از سوار شدن روی بار و آویزان شدن كارگران به كابل دستگاههای بالابر باید جلوگیری بعمل آید. ماده 44- هنگام استفاده از جرثقیل برای حمل كپسولهای اكسیژن و استیلن باید از محفظههائی استفاده شود كه این كپسولها بطور مطمئن در آن مستقر شده باشد. ماده 45- قبل از بریدن تیرآهن باید احتیاطهای لازم بمنظور جلوگیری از نوسانات آزاد تیرآهن بعد از برش بعمل آید تا صدمهای باشخاص و یا وسائل یا استخوانبندی ساختمان مورد تخریب وارد نیاید.
ماده 46- پائین آوردن تیرآهنهای بریده شده باید بطور آهسته انجام شود و انداختن آنها از بالا مطلقاً ممنوع است. ماده 47- هنگامیكه تخریب ساختمان فلزی بدون استفاده از جرثقیل انجام میگیرد، باید قبل از برداشتن تیرآهنها و ستونهای هر طبقه بلافاصله زیر آن با الوار پوشانیده شود. بخش ششم – تخریب دودكشهای بلند، برجها و سازههای مشابه ماده 48- دودكشهای بلند، برجها و سازههای مشابه نباید از طریق انفجار یا واژگونی تخریب شوند، مگرآنكه قبلاً محدوده حفاظتشده و مطمئنی با وسعت كافی در اطراف آن در نظر گرفته شده باشد. در صورتیكه قرار باشد سازههای فوقالذكر بطریق دستی تخریب گردد، باید از داربست استفاده شود. ماده 49- بتناسب تخریب سازههای مذكور از بالا به پائین سكوی داربست نیز باید بتدریج پائین آورده شود، بترتیبی كه همواره محل استقرار كارگران مربوطه پائینتر از نقطه بالائی سازه بوده و این اختلاف ارتفاع كمتر از 50 سانتیمتر و بیشتر از 150 سانتیمتر نباشد. ماده 50- از ایستادن و استقرار كارگران در بالای سازههای مذكور باید جلوگیری بعمل آید.
ماده 51- مصالح حاصله از تخریب سازههای مورد بحث باید از داخل به پائین ریخته شده و برای جلوگیری از تجمع مصالح باید قبلاً دریچهای در پائینترین قسمت سازه جهت تخلیه آن ایجاد شود. ماده 52- تخلیه مصالح حاصله از تخریب مذكور در ماده فوق، فقط باید پس از توقف كار تخریب انجام شود. ماده 53- در صورت استفاده از بالابر، تكیهگاه آن باید مستقل از داربست باشد.
فصل دوم : گودبرداری و حفاری بخش اول
عملیات مقدماتی گودبرداری و حفاری ماده 54- قبل از اینكه عملیات گودبرداری و حفاری شروع شود، اقدامات زیر باید انجام شود: الف – زمین مورد نظر از لحاظ استحكام دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد. ب – موقعیت تأسیسات زیرزمینی از قبیل كانالهای فاضلاب، لولهكشی آب ، گاز، كابلهای برق، تلفن و غیره كه ممكن است در حین انجام عملیات گودبرداری موجب بروز خطر و حادثه گردند و یا خود دچار خسارت شوند، باید مورد شناسائی قرار گرفته و در صورت لزوم نسبت به تغییر مسیر دائم یا موقت و یا قطع جریان آنها اقدام گردد. ج – در صورتیكه تغییر مسیر یا قطع جریان تأسیسات مندرج در بند ب امكان پذیر نباشد باید بطرق مقتضی از قبیل نگهداشتن بطور معلق و یا محصور كردن و غیره، نسبت به حفاظت آنها اقدام شود.
د – موانعی از قبیل درخت، تختهسنگ و غیره از زمین مورد نظر خارج گردند. ه – در صورتیكه عملیات گودبرداری و حفاری احتمال خطری برای پایداری دیوارها و ساختمانهای مجاور دربرداشته باشد، باید از طریق نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب ایمنی و پایداری آنها تأمین گردد. بخش دو – اصول كلی گودبرداری و حفاری ماده 55- اگر در مجاورت محل گودبرداری و حفاری كارگرانی مشغول بكار دیگری باشند، باید اقدامات احتیاطی برای ایمنی آنان بعمل آید. ماده 56- دیوارههای هر گودبرداری كه عمق آن بیش از یك متر بوده و احتمال خطر ریزش وجود داشته باشد، باید بوسیله نصب شمع، سپر و مهارهای محكم و مناسب حفاظت گردد، مگر آنكه دیوارهها دارای شیب مناسب (كمتر از زاویه پایدار شیب خاكریزی) باشد. ماده 57- در مواردی كه عملیات گودبرداری و حفاری در مجاورت خطوط راه آهن ، بزرگراهها و یا مراكز و تأسیساتی كه تولید ارتعاش مینماید، انجام شود باید تدابیر احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب برای جلوگیری از خطر ریزش اتخاذ گردد.
ماده 58- مصالح حاصل از گودبرداری و حفاری نباید بفاصله كمتر از نیم متر از لبه گود ریخته شود. همچنین این مصالح نباید در پیادهروها و معابر عمومی بنحوی انباشته شود كه مانع عبور و مرور گردد. ماده 59- دیوارههای محل گودبرداری و حفاری در موارد ذیل باید دقیقاً مورد بررسی و بازدید قرار گرفته و در نقاطی كه خطر ریزش یا لغزش بوجود آمده است، وسائل ایمنی نصب یا تقویت گردد. الف – بعد از یك وقفه 24 ساعته یابیشتر در كار. ب – بعد از هرگونه عملیات انفجاری. ج – بعد از ریزشهای ناگهانی. د – بعد از صدمات اساسی به مهارها. ه – بعد از یخبندانهای شدید. و – بعد از بارانهای شدید.
ماده 60 – در محلهائی كه احتمال سقوط اشیاء به محل گودبرداری و حفاری وجود دارد، باید موانع حفاظتی برای جلوگیری از واردشدن آسیب به كارگران پیش بینی گردد. همچنین برای پیشگیری از سقوط كارگران و افراد عابر بداخل محل گودبرداری و حفاری نیز باید اقدامات احتیاطی از قبیل محصوركردن محوطه گودبرداری، نصب نردهها موانع، علائم هشداردهنده و یا ایجاد گذرگاههای موقت، مطمئن و ایمن انجام شود. ماده 61- شبها در كلیه معابر و پیادهروهای اطراف محوطه گودبرداری و حفاری باید روشنائی كافی تأمین شود و همچنین علائم هشداردهنده شبانه از قبیل چراغهای احتیاط ، تابلوهای شبرنگ و غیره در اطراف منطقه محصور شده نصب گردد.
ماده 62- قبل از قراردادن ماشین آلات و وسائل مكانیكی از قبیل جرثقیل، بیل مكانیكی، كامیون و غیره و یا انباشتن خاكهای حاصل از گودبرداری و حفاری و مصالح ساختمانی در نزدیكی لبههای گود، باید شمع، سپر و مهارهای لازم جهت افزایش مقاومت در مقابل بارهای اضافی در دیواره گود نصب گردد. ماده 63- درصورتیكه از وسائل بالابر برای حمل خاك و مواد حاصل از گودبرداری و حفاری استفاده شود، باید پایههای این وسیله بطور محكم و مطمئن نصب گردیده و خاك و مواد مذكور نیز باید با محفظه ایمن و مطمئن بالاآورده شود.
ماده 64- هرگاه دیواری جهت حفاظت یكی از دیوارههای گودبرداری مورد استفاده قرار گیرد باید بوسیله مهارهای لازم پایداری آن تأمین شود. ماده 65- در صورتیكه از موتورهای احتراق داخلی در داخل گود استفاده شود، باید با اتخاذ تدابیر فنی، گازهای حاصله از كار موتور بطور مؤثر از منطقه كار كارگران تخلیه و خارج گردد. ماده 66- چنایچه وضعیت گود یا شیار بنحوی است كه روشنائی كافی با نور طبیعی تأمین نمیشود باید جهت جلوگیری از حوادث ناشی از فقدان روشنائی از منابع نور مصنوعی استفاده شود. ماده 67- درصورتیكه احتمال نشت و تجمع گازهای سمی و خطرناك در داخل گود وجود داشتهباشد باید با اتخاذ تدابیر فنی و نصب وسائل تهویه، هوای منطقه تنفسی كارگران بطور مؤثر تهویه گردد.
ماده 68- در مواردیكه حفاری در زیر پیادهروهای ضروری باشد، باید جهت پیشگیری از خطر ریزش اقدامات احتیاطی از قبیل نصب مهارهای مناسب با استقامت كافی انجام و با نصب موانع، نردهها و علائم هشداردهنده ، منطقه خطر بطور كلی محصور و از عبور و مرور افراد جلوگیری بعمل آید. ماده 69- در گودها و شیارهائی كه عمق آنها از یك متر بیشتر باشد، نباید كارگر را به تنهائی بكار گمارد. ماده 70- در حفاری با بیل و كلنگ باید كارگران بفاصله كافی از یكدیگر بكار گمارده شوند. ماده 71- در شیارهای عمیق و طولانی كه عمق آنها بیش از یك متر باشد، باید بازاء حداكثر هر سی متر طول، یك نردبان كارگذارده شود.
لبه بالائی نردبان باید تا نود سانتیمتر بالاتر از لبه شیار ادامه داشته باشد. بخش سوم – راههای ورود و خروج به محل گودبرداری و حفاری ماده 72- برای رفت و آمد كارگران به محل گودبرداری باید راههای ورودی و خروجی مناسب و ایمن در نظر گرفته شود. در محل گودهائی كه عمق آن بیش از 6 متر باشد، باید برای هر شش متر یك سكو یا پاگرد برای نردبانها، پلهها و راههای شیبدار پیشبینی گردد این سكوها یا پاگردها و همچنین راههای شیبدار و پلیكانها باید بوسیله نرده های مناسب محافظت شود. ماده 73- عرض معابر و راههای شیب دار ویژه وسائل نقلیه نباید كمتر از چهار متر باشد و در طرفین آن باید موانع محكم و مناسبی نصب گردد.
در صورتیكه این حفاظ از چوب ساخته شود. قطر آن نباید از بیست سانتیمتر كمتر باشد. ماده 74- در محل گودبرداری باید یك نفر نگهبان مسئول نظارت برورود و خروج كامیونها و ماشینآلات سنگین باشد و نیز برای آگاهی كارگران و سایر افراد، علائم هشداردهنده و معبر ورود و خروج كامیونها و ماشینآلات مذكور نصب گردد. ماده 75- راههای شیبدار و معابری كه در زمین های سخت ( بدون استفاده از تخته های چوبی ) ساخته میشود، باید بدون پستی و بلندی و ناهمواری باشد.
فصل سوم : داربست
تعریف: داربست هر ساختار موقتی شامل یك یا چند جایگاه ، اجزای نگاهدارنده، اتصالات و تكیهگاهها است كه در طی اجرای هر گونه عملیات ساختمانی از قبیل تعمیرات، نماسازی، تخریب، تمیزكاری، رنگآمیزی یا سایر كارهای مشابه بمنظور دسترسی به بنا و حفظ و نگاهداری كارگران یا مصالح در ارتفاع، مورد استفاده قرار میگیرد. بخش نخست: مقررات كلی ضرورت استفاده از داربست ماده 76- كلیه كارهائی را كه نتوان در ارتفاع با استفاده از نردبان یا وسایل دیگر بطور اطمینانبخشی انجام داد بایستی برای كارگران داربستهای مناسب و كافی فراهم كرد.
ماده 77- برپاكردن ، پیاده كردن و دادن تغییرات اساسی در داربستها باید فقط تحت مدیریت و نظارت یك شخص با كفایت ومسئول و حتیالمقدور بوسیله كارگرانیكه در اینگونه كارها تجربه كافی دارند انجام گیرد. كیفیت اجزای داربست ماده 78- اجزای داربستها و كلیه وسائلی كه در آن بكار میرود باید از مصالح مناسب و مرغوب ، طوری طراحی، ساخته و آماده شود كه واجد شرایط ایمنی كار برای كارگران بوده و توانائی پذیرش بارها و فشارهای وارده را داشته و در شرائط مناسبی نگاهداری شوند. ماده 79- قطعات چوبی كه در ساخت داربست ها بكار میروند بایستی از كیفیت مرغوبی برخوردار بوده و الیاف بلندی داشته باشند.
در وضعیت خوبی قرار داشته و رنگ نشده باشند. هیچ نوع كاری روی آنها انجام نگرفته باشد و عاری از هرگونه عیب خطرناك و بدون گره و پوسته و كرمخوردگی و پوسیدگی باشند. ماده 80 – تدبیرهای لازم اتخاذ شود تا تختهها و الوارهائیكه برای ساخت داربست بكار میروند، در برابر تركخوردگی محافظت شوند. ماده 81- وسایلی كه برای ساخت داربستها بكار میروند بایستی در شرایط خوبی در انبار نگاهداری شوند و از وسایل نامناسب جدا گردند. ماده 82- از طنابهائیكه با اسیدها یا مواد خورنده و فرساینده دیگر در تماس بودهاند، یا معیوبند نباید بكار گرفته شوند. ماده 84- در داربست نباید میخهای چدنی بكار برده شود. پایداری و فراهم كردن داربست ماده 85- داربستها بایستی با ضریب اطمینانی تا چهار برابر حداكثر بارگیری طراحی شوند.
ماده 86- برای برپاكردن داربست باید وسایل كافی فراهم و بكار گرفته شود. ماده 87- هر داربستی باید بطور مناسب و كافی مهار گردد. ماده 88- بجز داربستهای مستقل، هر داربستی باید در فاصله های مناسب در دو جهت عمودی و افقی محكم به ساختمان مهار شود. ماده 89- هر سازه و هر وسیلهای كه بعنوان تكیهگاه جایگاه كار مورد استفاده قرار میگیرد، باید طبق استاندارد فنی ساخته شده و پایه محكمی داشتهباشد و با میل مهارها و مهاربندی مناسبی استوار گردد. ماده 90- پایههای داربست باید بطور مطمئن و محكمی مهار شده باشد تا مانع نوسان و جابجائی و لغزیدن داربست گردد. ماده 91- در داربستهای مستقل دست كم یك سوم تیرهای حامل جایگاه ، تاپیادهشدن كامل داربست باید در جای خود باقی بماند و برحسب مورد به تیرهای افقی یا به تیرهای عمودی بطور محكمی بسته شود. ماده 92- هرگز نباید برای تكیهگاه داربست یا ساخت آن از آجرهای لق، لولههای فاضلاب، بلوكهای غیر متصل سفال، بشكه، جعبه یا مصالح نامطمئن دیگر استفاده شود. ماده 93- بخشهای فلزی داربست نباید تركخودرگی، زنگزدگی یا عیبهای دیگر داشته باشند كه احتمالاً به استحكام آن زیانی وارد سازد.
ماده 94- داربستها باید طوری متصل ، جاافتاده و مهاربندی شوند كه در صورت استفاده معدنی از داربست جابجا نشوند. ماده 95- برای جلوگیری از خطر افتادن اتفاقی مصالح ساختمانی یا ابزار كار از طبقات مختلف داربست بایستی اقدامات احتیاطی زیر بعمل آید: الف – نصب توری یا سرپوش مناسبی در طبقات زیرین. ب – نصب پاخوری بارتفاع 15 سانتیمتر در لبه جایگاه. ماده 96- میخهائیكه برای اتصال اجزای داربست چوبی بكار میرود باید بابعاد و كلفتی مناسب و تعداد كافی باشند و تا انتها بطور كامل كوبیده شوند نهاینكه نیمه كاره رها شده و سپس خم گردد. بازرسی و تعمیرات ماده 97- پیش از برپا كردن هر داربست شخص واجد شرایطی باید همه بخشهای داربست را بررسی نماید: (الف) – دستكم یك بار در هفته. (ب) – پس از هر وضعیت نامناسب جوی و هر توقف دراز مدت كار و نباید آنها را بكار برد مگر آنكه از هر نظر با كیفیتی كه برای بكارگیری آنها تعیین شده منطبق باشد.
ماده 98- هیچ بخشی از داربست را نباید پیاده كرد و داربست در حالتی بجا گذاشت كه بتوان از بخشهای باقیمانده استفاده كرد، مگرآنكه بخش بجا مانده منطبق با این مقررات باشد. ماده 99- هر داربستی كه كارفرما انرا در دسترس كارگرانش میگذارد خواه آنرا برپا كرده باشد یا نه باید پیش از بكارگیری شخص صلاحیتداری آنرا بررسی كند تا اطمینان حاصل نماید كه: (الف) – داربست در وضعیت پایداری است. (ب) – وسایلی كه برای ساخت آن بكار رفتهاند سالماند. (ج) – داربست برای انجام كاری كه از نظر گرفته شده مناسب است. (و) – تجهیزات ایمنی لازم در جای خود قرار دارند. ماده 100- اگر قسمتی از داربست احتیاج به تعمیر داشته باشد نباید قبل از رفع نقص و تعمیر داربست بكارگران اجازه كاركردن در روی آن داده شود. ماده 101- بعد از اتمام كار روزانه باید كلیه ابزار و مصالح از روی داربست برداشته شود. ماده 102- در موقع پیاده كردن داربست باید كلیه میخها از قطعات پیادهشده كشیده شود.
استفاده از داربست ماده 103- جابجائی، انباركردن مصالح ساختمانی، عبور و كاركردن روی داربست باید با احتیاط انجام گیرد و از هر ضربه ناگهانی به داربست اجتناب گردد مانند پریدن و جفت زدن روی تخته جایگاه. ماده 104- در طول مدت استفاده از داربست باید دائماً نظارت شود تا بار بیش از اندازه و مصالح ساختمانی غیر لازم روی آن نهاده نشود. ماده 105- تا آنجا كه امكان دارد بار روی داربستباید بطور یكنواخت توزیع گردد، تا از عدم تعادل خطرناك داربست اجتناب شود. ماده 106- از داربستها نباید برای انبار كردن مصالح ساختمانی استفاده شود مگر مصالحی كه برای انجام كار فوری مورد نیاز باشد. ماده 107- در مواقعیكه هوا طوفانی است و باد شدید میوزد كار را باید قطع كرد تا آنكه تمام احتیاطهای لازم اتخاذ شود. ماده 108- در مواردیكه روی جایگاه داربست برف یا یخ وجود داشته باشد نباید كارگران روی آن كار كنند،
مگر آنكه كلیه برف یا یخ از روی داربست برداشته شود و روی آن ماسه نرم ریخته شده باشد. ماده 109- در قسمتهائی از كابل یا طناب داربست كه احتمال بریدگی یا سائیدگی میرود باید با تعبیه بالشتك از آن محافظت بعمل آورده شود. ماده 110- هنگامیكه در مجاورت خطوط نیروی برق احتیاج به نصب داربست باشد باید مراتب قبلاً باطلاع اداره برق رسانده شود تا ترتیب مقتضی برای جلوگیری از خطرات احتمالی داده شود مانند ایزولاسیون كابلهای برق فشار ضعیف. نصب دستگاههای بالابر روی داربست ماده 111- هرگاه لازم شود روی داربست دستگاه بالابر نصب گردد باید: ( الف) – بخشهای متشكله داربست بدقت بازرسی شوند و در صورت لزوم بنحو مناسبی به مقاومت آن افزوده شود. (ب ) – از حركت و جابجائی تیرهای افقی داخل دیواری جلوگیری شود. ( ج ) – در صورت امكان ، پایههای عمودی بطور محكمی به بخش مقاوم ساختمان و در محلی كه دستگاه بالابر باید نصب گردد،
متصل و مهار شوند. ماده 112- هرگاه سكوی دستگاه بالابر بین ریلها جابجا نشود یا هرگاه بهنگام بالا یا پائین رفتن بار امكان برخورد آن با داربست وجود داشته باشد باید برای جلوگیری از گیر كردن بار به داربست، سرتاسر ارتفاع آن با نردههای عمودی پوشیده شود. بخش دوم : جایگاه كار قواعد كلی ماده 113- كلیه داربستهائیكه كارگران بر روی آن كار مینمایند باید داری تعداد كافی جایگاه كار باشد. ماده 114- هیچ بخشی از جایگاه كار نبایستی بر روی آجرهای لق، لولههای آب ، دودكش و سایر مصالح غیر مطمئن و نامناسب قرار گیرد. ماده 115- از جایگاه داربست نبایستی استفاده شود مگر آنكه ساخت آن باتمام رسیده و وسایل حفاظتی لازم بطور مناسبی نصب شده باشد. ماده 116- پهنای جایگاه با در نظر گرفتن نوع كار بایستی مناسب باشد و در هر بخش آن باید گذرگاه بازی به پهنای 60 سانتیمتر فارغ از هر مانع ثابت و مصالح انباشتهشده فراهم گردد.
ماده 117- در هیچ موردی پهنای جایگاه كار نباید از اندازههای زیر كمتر باشد: (الف) – 60 سانتیمتر اگر از جایگه فقط برای عبور اشخاص بكار میرود. (ب) – 80 سانتیمتر اگر از جایگاه برای نهادن مصالح ساختمانی استفاده میشود. (پ) – 110 سانتیمتر اگر از جایگاه برای نگاهداری جایگاه یا سكوی بلندتر دیگری استفاده میشود. (د) – 150 سانتیمتر اگر از جایگاه هم برای نگاهداری سكوی بلندتر دیگر و هم برای نصب و شكلدادن به سنگها استفاده میشود. ماده 118- بطور كلی حداكثر پهنای سكوئی كه با تیرهای داخل دیواری نگاهداری میشود، نباید از 160 سانتیمتر بیشتر شود. ماده 119- در صورت امكانیك فضای خالی بالای سری دستكم بارتفاع 180 سانتیمتر بایستی بالای جایگاه كار در نظر گرفته شود.
ماده 120- جایگاه هر داربست پایهای بایستی دستكم یك متر پائینتر از منتهی علیه تیرهای عمودی قرارگیرد. ماده 121- تختهها و الوارهائی كه جزئی از جایگاه كار بشمار میایند و یا بصورت پاخور لبه جایگاه بكار برده میشوند باید دارای شرایط زیر باشند: (الف) – با درنظر گرفتن فاصله بین تیرهای تكیهگاه جایگاه، كلفتی آنها ایمنی لازم را تأمین نماید، و در هیچ موردی كلفتی آنها از 50 سانتیمتر كمتر نباشد. (ب) – پهنای آنها دستكم 15 سانتیمتر باشد. ماده 122- هر تخته و هر الوار كه جزئی از جایگاه كار بشمار میاید نباید بیش از 4 برابر كلفتی تخته یا الوار از انتهای تكیهگاه تجاوز نماید. ماده 123- تختهها و یا الوارها نباید روی همدیگر قرار گیرند مگرآنكه احتیاطهای لازم بعمل آمده باشد، مانند متصلكردن قطعاتی كه دوسر آن پخت شده است تا خطر زمینخوردن بحداقل كاهش یابد و جابجائی چراغهای دستی بآسانی صورت گیرد. ماده 124- تختههای زیرپائی كه در ساختمان یك جایگاه بكار میرود بایستی از نظر كلفتی متحدالشكل باشند. ماده 125- تختهها و یا الوارهائی كه جزو سكوی كار بشمار میآیند باید حداقل با سه تكیهگاه نگاهداری شوند،
مگر آنكه فاصله بین تیرهای افقی پشت سرهم تكیهگاه و كلفتی تختهها طوری باشد كه خطر شكم دادن بیش از حد و بلند شدن سر دیگر تخته در بین نباشد. ماده 126- جایگاههای كار باید به شیوهای ساخته شوند كه تختهها و یا الوارهای تشكیلدهنده آنها، هنگام استفاده معمولی جابجا نشوند. ماده 127- هر سكو یا جایگاه كه بیش از 2 متر بالای زمین یا كف قرار دارد باید دارای تختهبندی نزدیك بهم باشد یا چنان پهلوی یك دیگر الوار كوبی شدهباشد كه هیچ نوع ابزار و لوازم كار و مصالح از لای آنها به پائین سقوط ننماید. حفاظگذاری (حفاظت از سقوط) ماده 128- هر بخشی از جایگاه كار یا محل كاری كه بلندی آن بیش از 2 متر است و امكان دارد شخص از بالای آن بیافتد بایستی دارای جانپناه با شرایط زیر باشد: 1- حفاظ از جنس مرغوب و مناسب و دارای استحكام كافی باشد.
2- نرده بالائی یك الی 15/1 متر بالای سطح جایگاه قرارگیرد. 3- برای جلوگیری از سرخوردن كارگران و افتادن مصالح ساختمانی و ابزار كار از روی جایگاه پاخوری در لبه باز به بلندی 15 سانتیمتر نصب گردد. 4- نرده میانی بین پاخور و نردده بالائی قرار داده شود. ماده 129- حفاظهای نردهای و پاخورهای لبه جایگاه داربست باید در سوی داخلی ستون عمودی مهر شوند. ماده 130- نردهها، پاخورها و وسایل دیگر حفاظتی كه جایگاه داربست بكار رفتهاند نباید از جای خود برداشته شوند مگر در زمانی و در حدی كه برای ورود اشخاص، حمل یا جابجائی مصالح ساختمانی لازم است. ماده 131- جایگاههای داربستهای معلق باید از هر سو دارای حفاظ نردهای و پاخور باشند،
امٌا : (الف) – اگر كار طوری باشد كه نتوان حفاظ بلندتری گذارد، نیازی نیست كه بلندی حفاظ طرف دیوار بیش از 70 سانتیمتر باشد. (ب) – اگر كاگران روی سكو یا جایگاه نشسته كار میكنند، گذاردن حفاظ و پاخور سوی دیوار الزامی نیست ولی در این حالت جایگاه بایستی دارای طناب، كابل یا زنجیرهائی باشد تا برای كارگران بصورت دستگیرههای محكمی باشند و در زمان سرخوردن كارگر قابلگرفتن باشد. ماده 132- فاصله بین دیوار و جایگاه باید تا حد امكان كم باشد. مگر هنگامی كه كارگران روی سكو نشسته كار میكنند در این حالت فاصله بین دیوار و جایگاه نباید از 45 سانتیمتر بیشتر باشد. بخش سوم – داربست پایه چوبی تیرهای عمودی ماده 133- تیرهای عمودی پایه بایستی : (الف) – عمودی یا كمی بسوی ساختمان تمایل داشته باشند. (ب) – بحد كافی نزدیك بهم قرارداده شوند تا در هر اوضاع و احوالی كه ممكن است پیش آید،
ثبات داربست تضمین گردد. ماده 134- كلفتی پایهها بایستی: (الف) – برحسب حداكثر باری كه انتظار میرود تحمل نمایند تعیین گردد. (ب) – همسطح بالاترین تیر افقی، دستكم 8 سانتیمتر باشد. ماده 135- هرگاه پایه عمودی داربست چوبی بایستی از طریق اتصال بلندتر شود. (الف) – پایه پائینی به تیر بالائی بایستی بوسیله برش نیم و نیم بهم میخ شود مشروط بر اینكه طول قطعه رویهم قرارگرفته از یك متر كمتر نباشد و ارتفاع داربست از 8 متر تجاوز ننماید. (ب) – باید مقطع مسطح تیر بالائی روی مقطع مسطح پایه پائینی قرار گیرد و دو قطعه حداقل بوسیله دو صفحه چوبی با ضخامت مناسب كه طول آن كمتر از یك متر و عرض آنها كمتر از عرض پایه نباشد بهم متصل گردند و استحكام و اتصال آنها به پایه بوسیله میخها كاملاً تأمین شدهباشد.
در صورتیكه پایهها از چوب گرد باشند باید محل اتصال تختهها باین قطعات قبلاً بهشكل مسطح درآید. (ج) – پایهای كه ارتفاع آن زیاد شده بایستی بوسیله تیرهای افقی، تیرهای افقی داخل دیواری و یا تكیهگاههای مناسب دیگری حمایت شود. ماده 136- ثبات پایههای عمودی باید از راههای زیر تأمین گردد: (الف) – با فرو كردن در عمقی از زمین كه میزان آن برحسب جنس خاك تعیین میشود . (ب) – با قراردادن آنها روی تختهها یا زیرپایه(زیرسری)های مناسب دیگر به شیوهای كه از لغزش آنها جلوگیری كند. (ج) – یا با هر وسیله مناسب دیگر. ماده 137- هرگاه دو داربست بایستی در گوشه ساختمان بهم متتصل شوند یك پایه عمودی باید در گوشه بیرونی داربست، در محل برخورد گذاردهشود.
تیرهای افقی ماده 138- تیرهای افقی داربست باید عملاً تراز باشند و بوسیله پیچها، گیرهها، طنابها یا وسایل مؤثر دیگر بطور محكمی به پایههای عمودی بسته شوند. ماده 139- دوسر انتهائی تیرهای افقی متوالی همسطح باید روی پایه عمودی، بهمدیگر محكم بسته شوند مگرآنكه از وسایل خاصی استفاده گردد كه همان استحكام را تضمین نماید. ماده 140 – دو تیر افقی متوالی بایستی دستكم باندزه یك متر ریهم بیافتند(همدیگر را بپوشانند). ماده 141- از برپائی داربستی كه سرهای انتهائی تیرهای افقی آن فاقد تكیهگاه است باید اجتناب شود در هر صورت بار نبایستی بر روی سرهای انتهائی تیرهای افقی كه تكیهگاهی ندارند، قرار دادهشود. ماده142 – فاصله عمودی بین ردیفهای تیرهای افقی نبایستی از چهار متر تجاوز نماید. ماده 143- تیرهای افقی بایستی در سرتاسر طول افقی داربست ادامه داشته باشد.
ماده 144- در مواقع ضروری برای جلوگیری از خطر بارهای سنگین، تیرهای افقی بایستی بطور مناسبی مانند محكمبستن با گیره یا وسایل مؤثر دیگر تقویت شوند. ماده 145- تیرهای افقی بایستی برای پایداری داربست تا اتمام كار بر روی پایهها باقی بمانند. تیرهای افقی داخل دیواری ماده 146- تیرهای افقی داخل دیواری داربست كه جایگاه كار روی آنها قرار میگیرد باید از یك قطعه ساخته شده و مستقیم و بطور محكمی به تیرهای افقی متصل گردند. ماده 147- اگر از تیرهای افقی استفاده نشده باشد، تیرهای افقی داخل دیواری باید به تیرهای عمودی بسته شوند و روی گوههائی كه به طرز محكمی ثابت شده، تكیه داشته باشند. ماده 148- اگر نتوان یك سر انتهائی تیرافقی داخل دیواری را بدیوار تكیه داد آن تیر بایستی با وسایل مؤثر دیگر نگاهداری شود.
ماده 149- تیرهای افقی داخل دیواری كه بدیوار تكیه داده میشوند باید بدون كوچككردن سطح مقطع آن حداقل ده سانتی در داخل دیوار فرو روند. ماده 150- ابعاد تیرهای افقی داخل دیواری بایستی با وزنی كه میباید تحمل كنند متناسب باشند. ماده 151- فاصله بین دو تیر افقی داخل دیواری پشت سرهم كه جایگاه را نگاهمیدارند بایستی با درنظرگرفتن باری كه باید تحمل كنند جنس تختههای جایگاه تعیین گردد. ماده 152- بطور كلی برای تختههائی كه 50 میلیمتر یا بیشتر ضخامت دارند فاصله یاد شده نباید از 2 متر بیشتر شود. مهر كردن یا اتكای ثابت و استحكام جانبی. ماده153- داربستهای پایه چوبی كه بقسمتهای محكم و قابل اطمینان ساختمان مهارشدهاند بایستی بوسیله تیرها و تختههای ضربدری از بالا به پائین در تمامی طول داربست، در نقاط برخورد تیرهای افقی و پایههای عمودی محكم بسته شوند،
تا از كجشدن داربست جلوگیری شود. بخش چهارم – داربست فلزی لولهای مقررات كلی ماده 154- داربستهای فلزی لولهای باید: (الف) – از مواد مناسبی مانند لولههای فولادی یا فلز مشابهی كه استقامتی نظیر فولاد دارد ساخته شدهباشد. (ب) – استحكام كافی برای نگاهداری باری را كه میباید تحمل نماید با ضریب اطمینان چهار داشتهباشد. ماده 155- تمام قطعات عمودی و افقی داربستهای فلزی لولهای باید بطور مطمئنی بهمدیگر متصل شوند. ماده 156- در مواقع ضروری برای جلوگیری از خطر، داربست فلزی لولهای باید بطور مورب و ضربدری در فواصل مناسب و در جهت مختلفه محكم بسته شود. ماده 157- داربستها با قطعات فلزی نباید در نزدیكی و در بالای مناطقی كه خطر خطوط و تجهیزات برقدار وجود دارد برپا شوند و در هر صورد باید در فاصله ایمنی قرار گیرند بعلاوه مفاد ماده 110 این آئیننامه نیز باید مراعات شود. ماده 158- لولههائی كه در داربستهای فلزی لولهای بكار میرود باید مستقیم و عاری از زنگزدگی، خوردگی، قرشدگی و سایر معایب باشد.
ماده 159- سرهای انتهائی لولههای فلزی بایستی صاف باشند تا در افزایش ارتفاع داربست و سایر اتصال دهی منطقه اتكا و اتصال كاملاً روی همدیگر قرارگیرند. ماده 160- لولهها بایستی باندازه و با مقاومت مناسب برای باری كه میباید تحمل نمایند ساخته شوند و در هیچ مورد قطر خارجی آها كمتر از 5 سانتیمتر نباشد. پایههای عمودی ماده 161- پایهها در داربستهای فلزی لولهای باید همیشه در وضعیت عمودی نگاهداری شوند. ماده 162- اتصالات در پایههای عمودی برای داربست فلزی لولهای بایستی بطریق زیر باشد: 1- متصل به تیرهای افقی یا سایر قطعات مقاوم كه مانع جابجائی آنها شود. 2- به تناوب طوری بسته شود كه اتصالات مجاور در یك سطح نباشد. ماده 163- با درنظر گرفتن مواد مداولی كه در داربستهای فلزی بكار میرود فواصل بین پایههای عمودی نباید از اندازههای زیر تجاوز نماید: 1- 8/1 متر برای كارهای سنگین با قابلیت تحمل 350 كیلوگرم بر مترمربع. 2- 3/2 متر برای كارهای سبك با قابلیت تحمل 125 كیلوگرم بر مترمربع. تیرهای افقی ماده 164- تیرهای افقی باید: 1- به پایههای عمودی بسته شود و 2- اتصالات تیرهای افقی نباید در طبقات مختلف مستقیماً رویهم قرار گیرد. ماده 166- فاصله عمودی بین تیرهای افقی نباید از 2 متر تجاوز نماید.
ماده 167- هرگاه داربست فلزی لولهای به مصالح بنائی ساختمان متصل میشود تیرهای افقی بایستی بطور مطمئن و محكم به مصالح بنائی بوسیله صفحات ثابتشده یا سایر وسایل مؤثر دیگر متصل گردد. ماده 168- هرگاه جایگاههای كار از جای خود برداشته میشوند، كلیه تیرهای افقی باید برای حفظ پایداری داربست در محل خود باقی بمانند. تیرهای افقی داخل دیواری یا دستكها تعریف: تیرهای افقی داخل دیواری یا دستكها بخشی از داربست هستند كه برروی آنها جایگاه كار قرار دارد. داربستهائی كه بوسیله دو ردیف پایه حمایت میشوند هر دو سرتیرهائی كه جایگاه بر روی آن قرار دارد بر روی تیرهای افقی قرار میگیرند كه در اینصورت دستك نامیده میشوند. ماده 169- در داربستهای فلزی لولهای یك دستك باید كنار هر پایه عمودی قرارگیرد.
ماده 170- فاصله معمولی بین هر كدام از دستكها در داربستهای فلزی لولهای نباید از 5/1 متر تجاوز نماید. ماده 171- فاصله دستكها برای كارهای سنگین در داربستهای فلزی لولهای نباید از 90 سانتیمتر و برای كارهای نیمه سنگین از 15/1 متر تجاوز نماید. ماده 172- وقتیكه تیرهای افقی داخل دیواری بدیوار ساختمان تكیه دارند بایستی دستكم 10 سانتیمتر در داخل دیوار فرو روند. اتكای ثابت و مهاركردن ماده 173- داربستهای فلزی با یك ردیف پایه بایستی بطور مطمئنی بدیوار ساختمان مهار شود. ماده 174- خصوصیات اتكای ثابت بایستی چنین باشد: 1- لولههای مهار در نقاط برخورد پایهها با تیرهای افقی به نمای خارجی داربست بسته شوند. 2- لولههای مهار به مصالح بنائی بطور مطمئنی بسته شوند. 3- اولین، آخرین و یكیدرمیان از پایهها بوسیله لولههائی به ساختمان مهار شوند بصورت متناوب یعنی از هر تیر افقی بعدی همان پایه. نردهگذاری ماده 175- پاخورها بایستی پیچشده یا بطور مطمئنی به پایه ثابت شود یا بطرز مناسبی به تختههای جایگاه متصل گردد. ماده 176- نرده حفاظتی بایستی بوسیله اتصالیهای مناسبی به پایه متصل شود. ضمناً لولههای ضربدری نباید بعنوان حفاظ بكار بردهشود.
ماده 177- جانپناه جایگاه داربستهای پایه لولهای بایستی بر طبق مقررات مواد 128 تا 130 این آئیننامه تهیه شود. علاوه بر آن در صورد امكان در طرف خارج داربست در محل احداث جایگاه توری حفاظتی مناسب و مطمئنی بسته شود. اتصالات ماده 178- مفاصل و اتصالات داربستهای فلزی لولهای باید: 1- فولاد چكشخوار و غیره قابل خوردشدن یا از مواد مشابهی با همان مشخصات و استقامت باشد. 2- دقیقاً و بدرستی بوسیله قفل و بست و یا بوشن و یا سهراهی و چهارراهی بر روی سرتاسر قطعات سطوح اتكای مورد استفاده متصل گردند. بنحویكه اتصالات هرز نبوده و حركت و لرزش نداشتهباشد.
ماده ش179- اتصالات نباید: 1- ایجاد تغییرشكل در لولهها نماید. 2- خودشان تغییرشكل یابند. ماده 180- وقتیكه از خاصیت اصطكاك برای سفتكردن اتصالات استفاده میشود اینگونه اتصالات نباید در جابجائی بعنوان نیروی اولیه كشش مورد استفادهقرارگیرند. ماده 181- اتصالات دارای پیچ و مهره باید تا آخرین دندانه كاملاً پیچ و سفت شوند. بخش پنجم – داربستهای معلقی كه جایگاه آن با راهاندازی دستی كار میكنند. ماده 182- تیرهای پیشآمده باید: (الف) – دارای مقاومت و سطح مقطع كافی برای تأمین استحكام و پایداری داربست باشند. (ب) – بطور عمودی به نمای خارجی ساختمان نصب گردند و (ج) – با دقت نصب شود تا مناسب با ركابها و كفه فلزی جایگاه باشد. ماده 183- بخش پیشآمده این تیرها از ساختمان باید بگونهای باشد تا در موقعیكه جایگاه كار (پلاتفورم) در حالت آویزان ثابت شده فاصله جایگاه از نمای خارجی ساختمان از 30 سانتیمتر بیشتر نباشد مگر در موارد استثنائی كه در ماده 132 بآن اشاره شده. ماده 184- تیرهای پیشآمده بایستی بوسیله پیچ یا وسایل مشابهای بطور مطمئنی به اجزای اصلی ساختمان اتكای ثابت داشته و مهار شوند. ماده 185- پیچهای مهار بایستی بخوبی سفت شوند و بطور مطمئنی تیرهای پیشآمده به اتكای كیسههای شن یا سایر وزنههای تعادل آزاد وول مهار میشود وسایل فوق بایستی بطور اطمینان بخشی به تیرهای پیشآمده بسته شوند.
ماده187- قلابهای آویزان و سقفهای فلزی حمال بایستی از فولاد مناسب چكشخوار یا مواد دیگری كه داری مشخصات مشابه فولاد باشد ساخته شوند. ماده 188- در انتهای هریك از تیرهای پیشآمده یا در انتهای هریك از تیرآهنهای حمال بایستی پیچهای متوقفكننده نصب شود. ماده 189- طنابهای آویز باید: (الف) – از الیاف بلند و نوع عالی یا سایر رشتههای طبیعی یا فیبرهای مصنوعی با كیفیت مشابه یا طناب سیمی ساخته شود و (ب) – دستكم دارای ضریب اطمینان 10 برای رشتهها و فیبرها و حداقل 6 برای سیم فولادی باشد.
ماده 190- طنابهای آویز باید دور پولیها و قرقرههای مناسبی جمع شوند تا اینكه جایگاه كار قادر باشد بطور اطمینان بخشی بالا یا پائین برود. ماده 191- طنابهای آویز باید بطور مناسبی در مقابل سائیدگی و زدگی محافظت شوند. ماده 192- پولیها و قرقرههای جمعكننده طنابها و كابلها بایستی بوسیله كابلها به جایگاههای كار (پلاتفورم) متصل شوند. جایگاههای كار(پلاتفورم) ماده 193- طول جایگاههای كار ( پلاتفورمهای) داربستهای معلق با راهاندازی دستی نبایستی از 8 متر و در عرض از 60 سانتیمتر تجاوز نماید. ماده 194- پلاتفورمها باید: (الف) – بوسیله دو یا چندین طناب یا زنجیرآویزان باشند كه از هم بیش از 5/3 متر فاصله نداشته باشند. (ب) – بوسیله نردههای یك قطعهایكه برروی ركابهای فلزی تكیه دارند محافظت شده و این ركابها به طنابها و زنجیرهای آویز متصل شوند.
ماده 195- در هیچ زمانی طناب میانی نباید بیشتر از هریك از دو طناب كناری آن كشیده شود. ماده 196- پلاتفورمها باید بر روی تسمهها یاركابهائی از فولاد ملایم یا آهن سخت با سطح مقطع مناسب سوار شوند. تسمه و ركابهای فلزی بایستی حداكثر بفاصله5/3 متر از یكدیگر قرار گیرند. ماده 197- ركابهای پلاتفورم بایستی از زرتختههای جایگاه عبوركرده و بطور محكلم بآنها بسته شوند. راهاندازی ماده 198- نباید بیش از دو نفر كارگر و در یك زمان بر روی جایگاه داربست معلق با راهاندازی دستی كار نمایند. ماده 199- جایگاه دو یا چندین داربست معلق بار راهاندازی دستی نباید بوسیله تخته یا وسایل دیگر بهم اتصال داده شوند.
ماده 200- در مواقعیكه داربست معلق با راهاندازی دستی كار نمی نماید بایستی به ساختمان بسته شود یا به سطح زمین پائین آورده شده و ابزار و سایر مصالح وآت آشغال از روی آن برداشته شود. ماده 201- داربستهای معلق با راهاندازی دستی قبل از بكارگیری بایستی بوسیله دوبار بارگیری در مسافت كوتاه آزمایش شود. ماده 202- در داربستهای معلق با راهاندازی دستی كه كارگران برروی جایگاه آن نشسته كار میكنند بایستی وسایلی پیشبینی شود تا جایگاه را دست كم در 45 سانتیمتر نگهدارد تا هنگام تكانخوردن داربست، مانع برخورد زانوهای كارگران با دیوار گردد. بخش ششم – داربستهای معلق با راهاندازی ماشینی جایگاه ماده 203- تیرهای پیشآمده: تیرهای پیشآمده باید تماماًبا مقررات مواد 182 تا 185، 187 و 188 تطبیق داشتهباشد. ماده 204- فقط تحت شرایط بینهایت استثنائی باید از وزنههای تعادل بعنوان وسایل نگهدارنده تیرهای پیشآمده استفاده شود. كابلهای آویز ماده 205- فقط كابلهای آویز فولادی كه با مقررات ماده 189 (ب) منطبق است بایستی در داربستهای معلق با راهاندازی ماشینی جایگاه بردهشود.
ادامه خواندن مقاله آئيننامه حفاظتي كارگاههاي
نوشته مقاله آئيننامه حفاظتي كارگاههاي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:00 am
nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمهدر جهان صنعتی امروز كه كشورها، دولتها، شركتها و موسسات صنعتی و تجاری تحت تاثیر رقابتهای تنگاتنگ قرار دارند، توجه به كیفیت محصول و بهبود مستمر آن از اهمیتی خاص و ویژه برخوردار است. افزایش كیفیت تولید فرآورده های مختلف صنعتی، خدمات ارائه شده و پویایی علوم و فنون در صنایع تنها در شناخت واستفاده بهتر از قواعد و چهارچوبهای تعیین شده پیرامون انتخاب، تولید و آزمون مواد و قطعات به عنوان راهكار اساسی در جهت نیل به فن آوری و ارتقاء صنعتی،
میسر است. به بیان دیگر، با بهره گیری مناسب از استانداردهای تدوین شده و معتبر بین المللی و ملی برای طراحی، انتخاب و كنترل قطعات و مواد، زمینه برای نهادینه كردن كاربرد استاندارد و حركت به سوی تولیدات با كیفیت بالا و بهبود مستمر كیفیت فراهم می آید. بدیهی است با اعمال این رویه و به كارگیری استانداردهای معتبر، قابلیت لازم برای توسعه بازارهای داخلی و زمینه رقابت در بازارهای بین المللی برای محصولات صنعتی هر كشوری پدید خواهد آمد. به علاوه با توجه به تغییر و تحولات كنونی در تجارت جهانی، كه از یك طرف با ایجاد سازمان تجارت جهانی (WTO) روابط اقتصادی كشورهای جهان به سمتی غیر از آنچه كه در گذشته بوده است، پیش می رود و از طرفی دیگر، خروجی های حاصل از جلسات متعدد و تصمیم گیری های اینگونه سازمانها اثری بسیار سریع در روند فعالیتهای تجاری به وجود می آورد، لزوم به كارگیری استانداردها ملموس تر و قوی تر شده است.
استاندارد چیست؟ استاندارد نظمی است مبتنی بر نتایج استوار علوم ، فنون وتجارب بشری در رشته ای از فعالیتهای عمومی كه به صورت قواعد، مقررات و نظامنامه و به منظور ایجاد هماهنگی و وحدت رویه، توسعه تفاهم، تسهیل ارتباطات، صرفه جویی در اقتصاد، حفظ سلامت و گسترش مبادلات بازرگانی داخلی و خارجی به كار می رود. به طور كلی استاندارد به معنای قانون، قاعده، اصل و ضابطه می باشد.
حركت در جهت ارتقاء امور فنی، صنعتی و اقتصادی در جوامع بشری نیازمند استاندارد است. تدوین و تنظیم استانداردها در سراسر جهان توسط موسسات و مراكزی تحت عنوان “موسسات و مجامع استاندارد” و امور مربوط به استانداردكردن توسط گروهی از افراد ذینفع و علاقه مند و با در نظر گرفتن موارد عمومی و یا فنی مورد نظر به صورت تدوین یك یا چند استاندارد صورت می پذیرد. البته ممكن است تدوین استاندارد ها در سطح ملی توسط موسسات دولتی و یا با همكاری بخشهای خصوصی صورت پذیرد.
تعریف استاندارد واژه استاندارد، هشت قرن پیش از زبان فرانسه با عنوان اتاندارد (Etandard) وارد زبان انگلیسی شد و از نظر ریشه لغت، به فعل اكستند (Extend) لاتینی به معنی گستره كردن و برافراشتن باز می گردد. اما واژه استاندارد در زبان انگلیسی، از نظر علمی و فنی دارای دو معنی كاملا متفاوت می باشد. الف) مقیاس اندازه گیری كه در فرانسه امروزی آن را اتالون Etalon)) می نامند.ب) به معنای كتابچه حاوی مقررات و اصول برای تنظیم امور فنی، علمی و تجاری كه در فرانسه به آن نرم (la norm) گفته و در آلمان به معنای (Norm) و در ریشه لاتین آن (Normn) یعنی گونیا به كار می رود.
نكته 1: در ایران واژه استاندارد به معنی تثبیت شده، توسط مرحوم غلامحسین مصاحب پیشنهاد شد كه این كلمه هرگز رواج نیافت.تعاریف دیگر استاندارد: استاندارد بیان شرایطی است كه باید برای دستیابی به یك هدف معین رعایت شود و قابل استفاده مكرر است. همچنین به معنای هر نوع نظم ثابتی كه در مجاری امور پدیده ها جاری می باشد و نیز استاندارد به معنای هر معیار و مقیاسی است كه با آن بتوان كیفیت و كمیت اموری را مورد سنجش قرار داد.
انواع استانداردهای عمومی و اساسیبه طور كلی استانداردها به چهار دسته به شرح زیر تقسیم می شوند:– استاندارد كارخانه ای Factory Standard))– استاندارد ملی (National Standard)– استاندارد منطقه ای (Local Standard)– استاندارد بین المللی (International Standard)
1- استاندارد كارخانه ای : استاندارد كارخانه ای حاصل و شامل اتفاق نظرات بخشهای مختلف یك كارخانه تولیدی در زمینه طراحی، تولید، كنترل و سایر عملكردها می باشد. تدوین و اجرای استاندارد كارخانه ای توسسط موسسات و كارخانجات صنعتی به عنوان یك موضوع مهم و اصلی مورد توجه قرار گرفته است.
علاوه بر مزایای فراوان تدوین این اسناد، اجرای سیستم به روز رسانی و بازنگری استانداردهای كارخانه ای همگام با توسعه و پیشرفتهای فنی عملأ زمینه همراه بودن هر سند را با آخرین فن آوریهای موجود فراهم می سازد. از جمله استانداردهای كارخانه ای، می توان استانداردهای STD شركت ولوو، استاندارد SIA شركت ساكایی ژاپن، استاندارد مهندسی EDS شركت دوو، استانداردهای كارخانه ای كمپانی بنز و دهها نمونه دیگر را نام برد كه بسیاری از آنها مورد تایید موسسات استاندارد كشورهای متبوع قرار گرفته و به عنوان مبنا و بخشی از استانداردهای ملی هر كشور مطرح شده اند. استانداردهای كارخانه ای خود به دو دسته یعنی استانداردهای فنی و تكنیكی و استانداردهای اجرایی و مدیریتی تقسیم می شوند.
2- استانداردهای ملی: این استاندارد پس از بررسی و مشورت، توسط متخصصان و كارشناسان فنی صنایع و بازرگانی به منظور حفظ منافع ملی (منافع تولید كننده و مصرف كننده) در هر كشوری تدوین می شود كه البته وظیفه اصلی تدوین استانداردهای ملی در هر كشور به عهده سازمانها و موسسات استاندارد كشور می باشد، بدیهی است ممكن است این گونه سازمانها دولتی، نیمه دولتی و یا خصوصی باشند. از جمله استانداردهای ملی می توان به استاندارد ملی ایران با علامت اختصاری ISIRI، استاندارد ملی آلمان (DIN)، استاندارد ملی ژاپن ( JIS)، استاندارد ملی آمریكا ( ANSI)، استاندارد ملی انگلستان (BSI)، استاندارد ملی روسیه سابق (GOST)، استاندارد ملی فرانسه (AFNOR) و … اشاره نمود.
نكته 2: در كشور ما موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران متولی تهیه و تدوین استانداردهای ملی می باشد كه عمدتأ از استانداردهای ملی كشورهای ژاپن، آلمان و انگلیس و استاندارد بین المللی ISO كمك گرفته می شود.
3- استاندارد منطقه ای: این استاندارد توسط گروهی از افراد ذینفع در دو یا چند كشور همجوار كه در صنایـع مشتركند و یا دارای داد و ستد بارزگانی هستند، تدوین می گردد. اجرای این استاندارد باعث تسهیل در ارتباطات فنی و بازرگانی با یكدیگر و حتی با سایر كشورها می شود. از جمله این استانداردها می توان به استاندارد EN (Europaisches Komitee fur Norming) كه با همكاری 15 كشور اروپایی متحد تدوین شده است و یا استاندارد COPANT كه ویژه كشورهای پان امریكن (سازمان كشورهای آمریكایی) می باشد، اشاره كرد.
4- استاندارد بین المللی : این استاندارد حاصل توافق نظرات كارشناسان ذیربط ممالك عضو سازمان بین المللی استاندارد است، كه البته در ابتدا ممكن است تصور شود كه اهداف استانداردهای ملی و منطقه ای با استانداردهای بین المللی مشترك باشد. برای تعیین این موضوع باید اشاره كرد كه هدف نهایی این استانداردها چنین بیان می شود “توانایی عملكرد در تمام سطوح “و هدف از استاندارد كردن در سه سطح قبلی نیز مشابه تعریف ارتقاء فعالیت در مورد انواع استانداردهای جهانی و یا تعمیم استانداردهای بین المللی در زمینه های علمی، فن آوری و اقتصادی می باشد. از جمله استانداردهای بین المللی می توان به استانداردهای (ISO) و استاندارد (IEC) اشاره نمود.
ادامه خواندن مقاله استاندارد AI SI – SAE
نوشته مقاله استاندارد AI SI – SAE اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:02 am
nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
با شنیدن صورت مسئله یا وسوسه میشویم كه هرچه سریعتر دست به قلم ببریم، یا خود را چنان موضوع دشواری روبهرو میبینیم كه دستیابی به راهحل آن غیر ممكن به نظر میرسد. گاه اینطور به نظر میرسد كه بزودی با طرحی شكفت دنای را متحول خواهیم كرد و گاه درمانده و مستأصل نمیدانیم كه از كجا میباید آغاز كنیم. بسیاری بیمهابا دست به قلم میبرند و اغل در نهایت به راهحلی نیز دست پیدا میكنند. اما آیا این تمام ماجرا است؟
پیش از آغاز به كار طراح یا تیم طراحی، اتفاقات بسیاری میافتد كه طراحات كم تجربه اهمیت چندانی به آنها نمیدهند. در جریان طراحی نیز بسیاری از مراحل چندان ضروری به نظر نمیرسد. گاهی آنقدرپیش پاافتاده كه اگر انجام همشوند جایی ثبت نخواهد شد. شاید تجربه داشته باشید كه چگونه با صرف زمانی قابل توجه روی موضوعی بیاهمیت، از كاراساسی در قسمتی مهم بازماندهاید. آغاز واقعی كجاست؟ مرحلهی بعدی چیست؟ چگونه آغاز كنیم؟ مرحلهی چیست؟ و مراحل بعدی؟ برای طی هر مرحله نیازمند چقدر زمان هستیم؟ كدام محك و معیار گویای اجرای صحیح مراحل اجرا شده است؟ و درنهایت آخر كار كجاست؟
مسؤولیت صددرصد:خلاء بزرگی وجود دارد كه اغلب این سؤالات را بیپاسخ میگذارد و آن این ذهنیت و بدوی است كه مكانیزه شدن مانع بروز خلاقیت است. نسل سنتی طراحان معتقدند كه روشهای خلاقیت سیستماتیك مانع رائهی طرحهای بدیع است. آنها استاندارد شدن روشها و فرایندها را در طراحی نفی میكنند و تنها به فعالیتی صرفا ذهنی و آزاد«طراحی» میگویند. آیا تا به حال به تفاوتهای طراحی صنعتی و نقاشی یا موسیقی فكر كردهاید؟ عمیقترین جنبهی این تفاوتها به بعد «مسئولیت» درآنها برمیگردد. بدونشك خطی كه ت نها از سرگذر ذهن بركاغذ نقش شده است لیاقت تولید و عرضه شدن را ندارد كه درغیر این صورت مفسده برانگیز و حادثه جوست.
طراحان، اغلب بیش از آنچه میپندارند مسؤول هستند. خطوطی كه آنها با اعتماد به نفس بر صفحهی كاغذ یا نمایشگر رایانه ترسیم میكنند، تاثیرات شگرفی بر زندذگ گروههای انسانی میگذارند. بهعقیدهی ویكتورپایانك، طراحان در برابر9 گروه زیر مسئوولیت مستقیم دارند:1- سرمایهگذاران2- تیم طراحی3- تأمینكنندگان (مواداولیه و قطعات)4- تولید كنندگان5- توزیعكنندگان6- پرداخت كنندگان7- استفاده كنندگان8- جامعه9- محیط زیستكسی، باید سرمایهگذاران را مطمئن كند كه درگیر خطر غیر معقولی نشدهاند. تیم طراحی نیز در مورد حسن شهرت و زمانی كه صرف می كند نگران است. تأمینكنندگان، تولیدكنندگان و توزیعكنندگان نیز نگران موجودیت خود هستند. پرداختكننده، مهمترین كسی است كه باید برای خرید توجیه شود. رضایت استفادهكننده، یكی از اركان رضایت خریدار است. جامعه دراین میان حقوق ویژهی خود را داراست و توجه به محیط زیست نیز دیگران بدل به حساسیتی جهانی شده است.
طراحی كنترل نشده و خطی غیرمستدل میتواند منافع و حتی موجودیت گروه كثیری را به مخاطره اندازد. بدین ترتیب یك فرایند طراحی در قالب یك پروسهی خود پیشروند كه بدرستی معلوم نیست به كجا میرود، دارای اعتمادپذیری كافی نیست. طراحی میباید در قالبی مشخص با قابلیت برنامهریزی، هدایت، كنترل و ارزیابی تعریف شود. بهطور طبیعی، چنین قالبی یك مجموعهی سایبرنتیكی خواهد بود. یعنی طراحی میتواند سازوكار مدونی باشد كه با اعداد و ارقام شبیهسازی بوده و به معیارهای دقیق سنجش و ارزیابی است.
مدیریت طراحیمدیریت طراحی، پركنندهی خلاء اساسی نهفته دردل طراحی سنتی و حكایت نگاهی مسوول و بسیار كلینگر برگسترهی طراحی است. مدیریت طراحی از دستور كار طراحی آغاز شده و تا اخذ رضایتمندی از بازار مصرف ادامه مییابد. با یك تعریف آغاز كنیم.تعریف: مدیریت طراحی، علم بهكارگیری صحیح عوامل درگیر دریك فعالیت طراحی است. یكنكته: مدیریت طراحی، مدیریت بریك تیم طراحی نیست. مدیریت بریك تیم طراح زیرمجموعهی مدیریت طراحی محسوب میشود. یك فعالیت طراحی معمولا با دستور كار طراحی آغاز میشود كه فرهنگی آن به آن میگویند یك تعریف دیگر:دستور كار طراحی: نسخهی رسمی، كتبی و قابل استناد صورت مسئله است.
این نسخهی رسمی از صورت مسئله كه بهطور طبیعی از سوی كارفرما میشود، نیازمند پاسخی رسمی است از سوی تیم طراحی، كه اصطلاحا به آن (proposal) یا طرح پیشنهادی میگوییم.طرح پیشنهادی، پیشنهاد رسمی، كتبی و قابل استناد طراح یا تیم طراحی است درمورد چگونگی انجام، زمان تحویل و نحوهی تضمین انجام پروژه ژ، طرح پیشنهای، مبتنی بر تحقیق، اعداد و ارقام مستند و روش علمی میشود.بدیهی است بر استفاده از مشاوران با استفاده از مشاوران باسابقه در تهیهی طرح پیشنهادی، مبتنی برتحقیق اعداد و ارقام مستند و روش علمی تهیه میشود.بدیهی است براستفاده از مشاوران باسابقه در تهیهی طرح پیشنهادی بشدت تأكید میگردد. نمیتوان انتظار داشت كه هر طرح یا تیم طراحی درمورد هر صورت مسالهی ارائه شده دارای اطلاعات كافی برای تهیهی پاسخی مستدل و علمی باشد.
ارائهی طرح پیشنهادی یا انجام مشاوره ممكن است با تغییر دردستور كه طراحی منجر شود. این تغییر به ایجاد تغییرات مشابه در طرح پیشنهادی میانجامد و این فرایند رفت و برگشتی آنقدر ادامه پیدا میكند تا در نهایت به ر ضایتی دوطرفه منتهی گردد. ادامهی این رضایت دوطرفه میتواند انعقاد یك قرارداد باشد.هرچه دورهی برنامهریزی پروژه اساسیتر باشد تعداد و عمق خطاها احتمالی درجریان انجام كار كمتر بوده و مجموعه حرفهییتر عمل خواهد كرد.
برنامهریزی:الف: تعیین استراتژی: به این سؤال پاسخ دهید: رویكرد اصلی صورت مسئله چیست؟یا درواقع: سؤال بحرانی صورت مسئله كدام است؟ طرح یك مثال برای توضیح جامعتر میتواند مفید باشد. یك شركت تولید لوازم خانگی، قصد دارد طرح آیندهی جاروی برقیاش را به شما سفارش دهد.– آیا سفارشدهنده در پی طراحی در امتداد مدلهای گذشته است؟ـ آیا سفارش دهنده درپی ایجاد انقلاب درروندی است كه تابه حال دنبال میكرده است؟ـ آیا سفارشدهنده درپی ایجاد انقلاب درمفهوم وسیلهی بهعنوان جاروی برقی است؟بدیهی است طراحان حق اظهارنظر و طرح پیشنهاد دارند. اما در نهایت این سفارش دهندگانند كه تعیینكنندهی استراتژی حاكم بر محصول آیندهی خود هستند.ب ـ استراتژی طراحی و ماهیت طرح در انتخاب فرایند طراحی مؤثر هستند. پاسخ بخ سؤالات تعیین استراتژی طراحی، مشخصكنندهی ماهیت و جنس صورت مسئله است. بعضی صورت مسئله نگاه تحقیقی به طراحی دارند.
مثل:« راهحلی برای رفع مشكل تداخل ترافیك خودروها و افراد پیاده درمیدان ولیعصر ارائه كنید.» گاه این نگاه ذاتی و خلاق و نوگرا دارد. مثل: « وسیلهای طراحی كنید كه معلولان فاقد دوپا را دربالا رفتن از پله خودكفا سازد.» این تفكیك نگرشها به معنای این نیست كه دراولی وجه خلاقه و در دومی تلاش محققانه ضروری نیست. اما بدیهی است كه محور طراحی در این دوصورت مسئله یكسان نیست.براین دوصورت مسئله یكسان نیست. براین اساس كریستوفر جونز، شش روش زیررا به عنوان موثرترین و جامعترین فرایندهای طراحی برای حلگونههای متفاوت مسئلهها معرفی میكند.
1- جستوجوی سیستماتیك هدف: حل مسائل طراحیای كه ماهیت منطقی دارند.2- تحلیل مقادیرهدف: افزایش ضرایی كه به كمك آن سازمانهای طراحی و ساخت میتوانند هزینههای محصول را كاهش دهند.3- مهندسی سیستمهاهدف: ایجاد سازگاری بین اجزای داخلی یك سیستم و محیط آن.4- سیستم انسان ـ ماشینهدف: ایجاد سازگاری داخلی بین اجزای انسانی و ماشینی یك سیستم و سازگاری خارجی بین آن سیستم و محیطی كه درآن كار میكند.5- كشف محدودههاهدف: یافتن محدودههایی كه درآن راه حلهای قابل قبول وجود دارد.6- تفكیك اجزاهدف: افزایش تأثیر طراحی كه بیشتر تكیه بر تحلیل و ارزیابی داشته است.پس از انتخاب روش طراحی، یك گروه اساسی مطرح میگردد كه به دنبال تعیین حداقل زمان مورد نیاز برای انجام هریك از مراحل فرایند طراحی است.پ ـ زمانبندی:براساس سادگی یا پیچیدگی فرایند طراحی، اقدام به تدوین گانت چارت و سی پیام مینماییم. زمان تخصیص داده شده به هر مرحله ثبت میشود و این ثبت به مفهوم تعهد طراح یا تیم طراحی به این زمانبندی است.
ت – آمادهسازی:آیا برای انجام تمام مراحل طراحی فضای مناسب وجود دارد؟ آیا همهی تجهیزات و لوازم مورد نیاز دردسترسی هستند؟ آیا تمام افراد مورد نیاز دعوت به كارشدهاند؟ آیا با آنها قراردادی بسته شده است؟ وقتی به تمام این سؤالات پاسخ مثبت دادیم تقریبا میشود گفت آمادهی طراحی شدهایمث ـ اگر یك تیم درگیر طراحی شده است، آیا تكلیف نمودار سازمانی، شرح وظایف، تقسیم مسوولیتها و تفویض اختیارات روشن شدهاست؟ باید مسوول هرفعالیتی تعیین گردد. تشریح وظایف و حدود اختیارات افراد نیز گامبعدی را تشكیل میدهد.
ادامه خواندن مقاله مديريت طراحي
نوشته مقاله مديريت طراحي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
October 21, 2018, 1:59 am
nx دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمهای بر مهندسی صنایع و سیستمهاچكیدهدر این مقاله تاریخچه شكلگیری و تكامل مهندسی صنایع و تغییر آن از مهندسی صنایع سنتی به مهندسی صنایع و سیستمها شرح داده میشود. مهندسی صنایع و سیستمها، تعریف و جایگاه آن در سازمان بررسی میشود. در پایان به برخی از فعالیتهای مهندسی صنایع و سیستمها اشاره میشود. تاریخچه مهندسی صنایع، سیر شكلگیری مهندسی صنایع تا جنگ جهانی دوم، تكامل مهندسی
صنایع بعد از جنگ جهانی دوم، ارتباط مهندسی صنایع با مدیریت، تحقیق در عملیات، مهندسی سیستم، علوم كامپیوتر، علم آمار، علم مدیریت، مهندسی فاكتورهای انسانی، رشته مهندسی صنایع و سیستمها، تعریف مهندسی صنایع، نقش مهندسی صنایع و سیستمها در سازمان، حوزههای فعالیت مهندسی صنایع و سیستمها شامل مطالعات امكانپذیری، استقرار كارخانه یا سازمان، طرحریزی واحدهای صنعتی و خدماتی، برنامهریزی حمل و نقل، جانمایی بخشها، ارزیابی كار و زمان، كنترل موجودی، برنامهریزی تولید، سیستمهای برنامهریزی مواد موردنیاز، برنامهریزی نگهداری و تعمیرات، كنترل كیفیت، مدیریت و كنترل پروژه، برنامهریزی نیروی انسانی و سیستمهای حقوق و دستمزد، مهندسی فاكتورهای انسانی و سیستمهای اطلاعات از جمله مباحث این مقاله هستند.
كلیدواژه : مهندسی صنایع؛ مهندسی سیستمها؛ تاریخچه؛ تعریف؛ جایگاه؛ فعالیتها
1- تاریخچه مهندسی صنایع1-1- سیر شكلگیری مهندسی صنایع تا جنگ جهانی دوم
اولین فعالیتهای مهندسی صنایع مربوط به اقتصاددانهای كاربردی و صنعتگرها است كه در حدود سالهای 1800 در انگلستان شكل گرفت. آدام اسمیت1 ، اقتصاددان معرف اسكاتلندی، در سال 1776 در كتاب ثروت ملل ایده تقسیم كار را برای بهبود بهرهوری مطرح كرد. پیادهسازی این ایده روی فعالیت سوزن سازی در یك كارگاه نشان داد كه با تقسیم فعالیت به چهار عملیات جداگانه، خروجی 5 برابر افزایش یافت. وقتی كه یك كارگر تمام فعالیت را انجام میداد در هر روز 1000 سوزن تولید میكرد ولی وقتی 10 كارگر به چهار فعالیت تخصصی و جداگانه گمارده شدند میتوانستند 48000 سوزن تولید كنند. علاوه بر اینكه ظرفیت تولید افزایش یافت، اسمیت نشان داد كه با این ایده هزینه ساخت نیز كاهش مییابد. اسمیت علت كاهش هزینه ساخت را چنین بیان كرد:
انجام یك كار توسط یك نفر به صورت مكرر باعث به وجود آمدن مهارت خاص در آن فرد برای انجام آن كار میگردد بنابراین میتواند در زمان كمتری آن را به پایان رساند. صرفهجویی در زمان از دست رفته كارگر برای تغییر از یك كار به كار بعدی اختراع ابزار جدید و مخصوص برای انجام هر یك از كارها
چارلز ببج2 در تكمیل ایده اسمیت بیان كرد كه با گماردن هر كارگر به یك كار خاص، دیگر به مهارت و تجربه زیاد در كار ساخت و تولید نیاز نبوده و نرخ پرداخت به كارگران نیز میتواند كمتر باشد و بدین شكل هزینه تولید كاهش مییابد. وی نتیجه یافتههای خود را در سال 1835 با عنوان «اقتصاد ماشینآلات و سازندگان3 » ارائه نمود.
در تولید ماشین بخار توسط ماتئو بولتون4 و جیمز وات5 ، استفاده از سیستمهای مدیریت شامل استانداردها، روشهای پیشبینی، استقرار كارخانه، طراحی كارخانه و سیاستهای حقوق و پاداش در شكل ابتدایی خود برای كمك در هدایت، مدیریت و كنترل كارخانه آغاز شد.توسعه مهندسی صنایع در آمریكا در سالهای اول 1900 توسط فردریك تیلور6 ، پدر مهندسی صنایع، آغاز شد. بر خلاف آدام اسمیت و چارلز ببج كه نظریهپرداز و نویسنده بودند، تیلور كسی بود كه از طریق انجام فعالیتهای صنعتی و بر اساس آزمایش به توسعه اصول و مفاهیم پرداخت و توجه خود را روی روشهای علمی انجام كار و مدیریت یك واحد تولیدی متمركز ساخت. تا قبل از تیلور كارها بر اساس حسابهای سرانگشتی انجام میشد و از استانداردهای علمی، برنامهریزی مدیریتی و رویههای تحلیل خبری نبود. هدف تیلور تغییر این وضعیت به شرایطی بود كه نشان دهد مدیریت یك فعالیت علمی است و نه یك فعالیت اتفاقی و باری به هر جهت. وی چهار خطمشی زیر را مورد توجه قرار داد:
برای هر عنصر كاری یك پایه علمی توسعه دهید و آن را جایگزین روشهای سرانگشتی كنید. برای هر كار، بهترین كارگر را انتخاب كنید به جای اینكه كارگر خود، كار خود را انتخاب كند. كار را به طور مساوی بین مدیریت و نیروی كار تقسیم كنید به طوری كه هر یك وظایف و مسئولیت متناسب با خود را دارا باشد. روح همكاری بین مدیریت و نیروی كار را توسعه دهید به طوری كه كار بر اساس خطمشی اول و دوم انجام پذیرد.در راستای هدف تیلور (یعنی مدیریت علمی) افراد دیگری از جمله گیلبرت7 و گانت8 به توسعه روشهای علمی و سیستماتیك برای مطالعه و اندازهگیری كار، برنامه ریزی و زمانبندی تولید پرداختند. تا پیش از سال 1930 رشد چشمگیری در توسعه مهندسی صنایع ایجاد شد و حوزههایی تحت عناوین زیر شكل گرفت:
روشهای كار اندازهگیری كار طراحی كارخانه سیستمهای پاداش و حقوق ارزیابی كار تئوری سازمان فاكتورهای انسانی
برنامهریزی و كنترل تولیدتا اواخر سالهای 1940، توسعه مهندسی صنایع بر اساس روشهای سنتی كه توسط تیلور، گانت و گیلبرت پایهگذاری شده بود ادامه یافت. فلسفه وجودی مهندسی صنایع با توجه به نگرش و هدف به وجودآورندگان آن، ارائه راهحلهای مؤثر و كارا برای مسائل مربوط به طراحی، تحلیل و ارزیابی بود.1-2- تكامل مهندسی صنایع بعد از جنگ جهانی دوم
شكلگیری مهندسی صنایع به همراه تدوین فلسفه وجودی، مفاهیم، اهداف و مشخص شدن حوزههای كاربرد از یك طرف و از طرف دیگر ظهور حوزههای جدید قابل كاربرد در مهندسی صنایع طی سالهای جنگ جهانی دوم و بعد از آن، مهندسی صنایع را به حوزهای تبدیل نمود كه دارای معانی متفاوت نزد افراد مختلف بود. بهترین روش درك مهندسی صنایع جدید، درك چگونگی ارتباط آن با دیگر حوزههاست. معمولترین حوزههای مرتبط با مهندسی صنایع عبارتند از: مدیریت، علوم كامپیوتر، علم آمار، تحقیق در عملیات، علوم مدیریت9 ، مهندسی فاكتورهای انسانی و مهندسی سیستمها. در ادامه هر یك از حوزههای اشاره شده، شرح داده شده و با مهندسی صنایع مقایسه میشوند.
1-2-1- مدیریتبین همه حوزههای اشاره شده، مدیریت قدیمیترین در تاریخ بشری است. بیشتر كتابهای مدیریت، توسعه مدیریت را با بحث روی مفاهیم علمی تیلور آغاز میكنند و خیلی از نویسندگان آن كتابها، تیلور را «پدر مدیریت علمی» مینامند همانگونه كه مهندسین صنایع وی را «پدر مهندسی صنایع» مینامند. در اینجا این پرسش مطرح میشود كه آیا مفاهیم مدیریت علمی تیلور تعمیمی دانشگاهی از مهندسی است یا مدیریت. بخشی از مدیریت با نام مدیریت تولید دارای وجه مشتركی با مهندسی صنایع است. در اینجا نیز از دید مدیریت، مدیریت تولید به جنبه هدایت منابع انسانی تولید توجه دارد در صورتی كه مهندسی صنایع به تحلیل، طراحی و كنترل سیستمهای بهرهور میپردازد. منظور از سیستم بهرهور سیستمی است كه محصول یا خدمت تولید میكند. به عبارتی میتوان گفت متخصصان مدیریت مجری سیستمهایی هستند كه توسط مهندسین صنایع تحلیل، طراحی و ارزیابی شدهاند.
1-2-2- تحقیق در عملیاتدر جنگ جهانی دوم، نیروی نظامی انگلیس و آمریكا تیمهایی مركب از ریاضیدانان، آماردانها، دانشمندان فیزیك، مهندسین، بیولوژیستها و روانشناسها تشكیل دادند تا مسائل مختلف عملیاتی نظامی را مورد تحلیل قرار دهند. به عنوان مثال نیروی دریایی آمریكا 70 تحلیلگر از علوم مختلف را به كار گرفت. از آنجایی كه این تیمها برای تحقیق روی فعالیت ها و عملیات نظامی تشكیل شده بودند، چنین تحقیق، تحلیل و بررسی را «تحقیق در عملیات10 » نامیدند. تیمهای تحقیق در عملیات به مسائلی از جمله مسائل زیر پاسخ دادند:
تعیین محل استقرار تجهیزات رادار چگونگی جستجوی زیردریاییهای دشمن چگونگی تخریب مینهای دریایی در دریاهای اطراف ژاپن تعیین اندازه بهینه ناوگانهای حمل مواد توسعه استراتژیهای مانور ناوهای جنگی هنگام حمله دشمن
همانطور كه گفنه شد تا اواخر سالهای 1940 توسعه مهندسی صنایع مبتنی بر روشهای سنتی تیلور، گانت و گیلبرت بود. بعد از جنگ جهانی دوم و در اواخر سالهای 1940 و اوایل 1950، تحقیق در عملیات به واسطه موفقیتهای به دست آمده در جنگ، جای خود را در فعالیتهای صنعتی، بخشهای خدماتی و سازمانهای دولتی و خصوصی باز كرد. مفاهیمی كه توسط تیلور، گانت، گیلبرت و دیگران توسعه داده شده بودند نیازمند تحلیل كمی دقیقتر و روشهای سیستمگرا بودند كه تا آن زمان به صورت سنتی به كار گرفته میشدند. ظهور تحقیق در عملیات، نقطه عطفی در تحول روشهای مهندسی صنایع بود كه
نتیجه آن توسعه روشهای كمی، الگوریتمهای ریاضی و . . . بود كه در بكارگیری مؤثر مفاهیم توسعه یافته توسط تیلور و دیگران استفاده شدند. ممكن است این پرسش مطرح شود كه آیا مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات یك نظام واحد هستند یا دو نظام جدا از هم؟ همانطور كه دیده شد تاریخ مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات جدای از هم است اما فلسفه وجودی هر دو یكی است یعنی ارائه راهحلهای موثر و كارا برای مسائل مربوط به طراحی، تحلیل و ارزیابی.تحقیق در عملیات یك روش عملی برای حل مسائل مدیریت است. این نظام شامل ساخت توصیفها یا مدلهای ریاضی، اقتصادی و آماری از مسائل تصمیمگیری برای بررسی شرایط پیچیدگی و نااطمینانی است. همچنین تحلیل روابط تعیینكننده پیامدهای محتمل تصمیمات اتخاذ شده و ارائه شاخصهای مناسب اثربخشی برای ارزیابی اهمیت نسبی گزینههای موجود از دیگر اهداف این نظام است.
تفاوت اصلی دو نظام مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات در حوزه تحلیل و نوع مدلها و متدولوژی است كه هریك استفاده میكنند. توسعههای اولیه مهندسی صنایع در ارتباط با كارگاههای ساخت و به شدت مبتنی بر استفاده از روشهای سیستماتیك ذهنی به جای استفاده از روشهای ریاضی بوده است. بعضی از این روشها شامل برنامهریزی فرایند، بهبود روشها، استانداردسازی زمان انجام كار و ارزیابی كار میباشند كه از جمله روشهای سنتی مهندسی صنایع به شمار میآیند. اما در سی سال اخیر، بخش اعظم فعالیتهای مهندسی صنایع از طریق تكنیكهای تحلیلی مبتنی بر مفاهیم ریاضی كاربردی صورت گرفته است.
تحقیق در عملیات معمولاً با عملیات یك سیستم موجود شامل انسان و ماشین سر و كار دارد. این رشته میتواند در سیستمهای مختلف از جمله سیستمهای نظامی، فروشگاهها، كارخانهها، مزارع، مراكز خدماتی و غیره برای كنترل موجودی، توزیع مواد خام و ساخته شده، بررسی خطوط انتظار، تبلیغات، بهینهسازی حمل و نقل و تصمیمگیری به كار رود. معمولاً هدف، بهینهسازی یا استفاده بهتر از مواد، انرژی، انسان و ماشینآلاتی است كه در سیستم موجود است.
1-2-3- مهندسی سیستمدر حالی كه تحقیق در عملیات با توجه به منابع فعلی سیستم به حل مسئله و ارائه راه حل میپردازد مهندسی سیستمها بر طراحی و برنامهریزی سیستمهای جدید برای انجام بهتر عملیات فعلی یا اجرای عملیات، وظایف یا خدماتی كه تا به حال به كار گرفته نشدهاند تأكید میكند. به عبارت دیگر تحقیق در عملیات تغییر رویههای سیستم را پیشنهاد میكند در حالی كه مهندسی سیستمها تغییر كل یا بخشی از یك سیستم و جایگزین نمودن سیستم جدید را پیشنهاد میكند.
با این توضیح مشخص میگردد كه فلسفه وجودی مهندسی سیستمها نیز همانند مهندسی صنایع سنتی و تحقیق در عملیات ارائه راهحلهای مؤثر و كارا برای مسائل مربوط به طراحی، تحلیل و ارزیابی است اما با نگرشی متفاوت از آنها. مهندسی سیستمها نیز مانند تحقیق در عملیات با ظهور خود و ارائه تكنیكهای مؤثر در طراحی و تحلیل، مهندسی صنایع سنتی را تحت تأثیر قرار داد.
1-2-4- علوم كامپیوترنقش و تأثیر كامپیوتر بر رشتههای مختلف علمی بر كسی پوشیده نیست. مهندسی صنایع نیز به عنوان حوزهای كه با حجم زیاد اطلاعات از یك طرف و محاسبات تكراری و طولانی از طرف دیگر سر و كار دارد تأثیر قابل ملاحظهای از فناوری كامپیوتر دریافت نموده است. فناوری كامپیوتر موجب به وجود آمدن الگوریتمهای جدید طراحی و تحلیل، نرمافزارهای مختلف موردنیاز در مهندسی صنایع، فرایندهای جدید ساخت و تولید مانند طراحی و تولید به وسیله كامپیوتر11 ، سیستمهای تولیدی انعطافپذیر12 و سیستمهای تولید یكپارچه كامپیوتری13 شده است. این دگرگونی مهندسی صنایع سنتی را تحت تأثیر قرار داده و مباحث جدیدی را در این حوزه مطرح نموده است.
1-2-5- علم آماربیشتر پدیدههای مورد بررسی در مهندسی صنایع به جای جنبه قطعی14 ، جنبه تصادفی15 دارند. به عنوان مثال خرابی تجهیزات بر اساس قاعده معینی رخ نمیدهد بلكه به صورت اتفاقی و تصادفی خراب میشوند. پارامترهای تعیینكننده در فرایندهای تولید معمولاً در یك مقدار مشخص غیرقابل كنترل هستند و دامنهای برای آن تعریف میشود و تغییر پارامتر در این دامنه به صورت احتمالی خواهد بود. مدت زمان ساخت و تولید یا ارائه خدمات در بیشتر موارد دارای توزیعی احتمالی است. شرایط فوق و بسیاری از شرایط احتمالی دیگر باعث میشوند كه تحلیل، طراحی و ارزیابیهای موردنیاز مهندسی صنایع توأم با شرایط احتمالی و نااطمینانی باشد. بنابراین بكارگیری علم آمار گریزناپذیر خواهد بود. دخالت علم آمار در ابعاد مختلف موردنیاز، مهندسی صنایع سنتی را تحت تأثیر قرار داده است.
1-2-6- علم مدیریتعلم مدیریت رشتهای است كه در ارتباط تنگاتنگ با تحقیق در عملیات در دهه 1960 توسعه یافته است. تكنیكهای مورد استفاده در این رشته همان تكنیكهای تحقیق در عملیات هستند اما تفاوت آن با تحقیق در عملیات در حوزه كاربرد آن است كه بیشتر در امور اداری، بازرگانی و مدیریت صنعتی مطرح میگردند. امروزه تفاوتی بین این دو قائل نمیشوند و معمولاً با هم و به شكل OR/MS مطرح میگردند.
1-2-7- مهندسی فاكتورهای انسانیسیستمهای مهندسی صنایع بر خلاف سیستمهای سختافزاری، مانند مهندسی الكترونیك اغلب تركیبی از انسان و ماشین هستند و طراحی سیستمهای انسان- ماشین نیازمند تعیین بهترین تركیب از عناصر انسانی و ماشینی است. این نیازمندی ضرورت آگاهی مهندسین صنایع از روانشناسی صنعتی و مهندسی فاكتورهای انسانی را توجیه مینماید.
1-3- مهندسی صنایع و سیستمهاشكلگیری و تكامل مهندسی صنایع و تعامل آن با حوزههای مرتبط طی سالهای 1800 تا 1970 باعث تدوین حوزه یا رشتهای به نام مهندسی صنایع و سیستمها شده است. نمودار زیر این روند تكاملی را بیشتر روشن میسازد.
2- تعریف مهندسی صنایعتعریف رسمی زیر توسط IIE16 برای مهندسی صنایع ارائه شده است كه بدون هیچ تغییری قابل كاربرد برای مهندسی صنایع و سیستمهاست:«مهندسی صنایع عبارتست از طراحی، بهبود و استقرار سیستمهای مركب از انسان، مواد، اطلاعات، تجهیزات و انرژی. مهندسی صنایع با دستیابی به دانش و مهارت تخصصی در علوم ریاضی، فیزیكی و اجتماعی به همراه اصول و روشهای تحلیل و طراحی مهندسی نتایج و خروجیهای مورد انتظار چنین سیستمهایی را تعیین، پیشگویی و ارزیابی میكند».
اگر چه واژه صنایع معمولاً برای سازمانهای تولیدی بكار میرود اما قابل كاربرد برای هر گونه سازمان است.3- نقش مهندسی صنایع و سیستمها در سازمان
با توجه به تعریف ارائه شده از مهندسی صنایع و سیستمها، چنین میتوان نتیجه گرفت كه در هر سازمان، مهندسی صنایع و سیستمها به عنوان مركز هماهنگكننده بین تمام عناصر سازمان عمل میكند. این نقش میتواند در قالب ابزار پشتیبان مدیریت ظاهر شود. همانطور كه قبلاً نیز اشاره شد مهندسین صنایع و سیستمها نقش طراح، تحلیلگر و برنامهریز را به عهده دارند و مدیریت سازمان مجری طرحها و برنامههای ارائه شده خواهد بود. اگر چه مهندسین صنایع و سیستمها میتوانند در قالب مدیرانی كارآمد نقش ایفا كنند اما با درگیر شدن در مشكلات اجرایی، از نقش اصلی خود باز میمانند. نمودار زیر نقش هماهنگكنندگی مهندسی صنایع و سیستمها را نمایش میدهد.
بسته به حجم فعالیت و اندازه سازمان، واحد مهندسی صنایع و سیستمها میتواند در سطح مدیریت یا زیرمجموعه یكی از مدیریتها مطرح گردد. ساختار سازمانی داخلی یك واحد مهندسی صنایع و سیستمها باید بر اساس اصول طراحی سازمانی و شرایط خاص سازمان مورد نظر طراحی گردد. همچنین باید حیطه فعالیت موردنیاز برای عملی ساختن مأموریت محول شده به این واحد تحلیل شده و در قالب گروههای منطقی از وظایف و فعالیتها شكل داده شود. این گروهها میتوانند به عنوان بخشهای مختلف این واحد در نظر گرفته شوند.
4- حوزههای فعالیت مهندسی صنایع و سیستمهادر این بخش فعالیتهای مختلف مهندسی صنایع در قالب نمونههای عملی و پرسش معرفی شده و شرح مختصری از هر یك از فعالیتها ارائه میشود. لازم به ذكر است كه نمونههای اشاره شده واقعی نبوده و فقط برای استفاده در معرفی فعالیتها بیان شدهاند. همچنین توضیحات ارائه شده به شكل عمومی بوده و با هدف معرفی مهندسی صنایع و سیستمها به صورت كلی تهیه شده و معطوف به یك سازمان خاص نیستند. نمیتوان گفت كه توضیحات ارائه شده به تمام فعالیتهای مهندسی صنایع و سیستمها اشاره میكند ولی بخش اعظم فعالیتهای این رشته را پوشش میدهد. توضیحات مختصر بوده و به جزئیات تكنیكها و روشها اشارهای نشده است.
4-1- مطالعات امكانپذیریدر چند سال گذشته تعدادی كارخانه تولیدكننده فرش ماشینی در سطح كشور احداث شده است. گفته میشود مجموع ظرفیت تولید این كارخانهها بیش از نیاز داخلی بوده و در این شرایط به دلیل كیفیت پایین تولیدات و ناتوانی در رقابت با كشورهایی چون آلمان، توانایی جذب بازارهای خارجی را ندارند. در احداث این كارخانهها چه ملاحظاتی باید در نظر گرفته میشد تا وضعیت فعلی پیش نیاید؟
قبل از احداث هر واحد تولیدی یا خدماتی باید مطالعه و بررسی بازار، پیشبینی میزان فروش، اقتصادی بودن و . . . تحت مطالعات امكانپذیری و در سه دسته امكانپذیری اقتصادی، فنی و مالی مد نظر قرار گیرند. اقتصاد مهندسی و تكنیكهای تحلیل هزینه و سود از جمله ابزاری هستند كه در این راستا بكار گرفته میشوند.
امكانپذیری اقتصادی: آیا تولید مقرون به صرفه خواهد بود؟ از لحاظ هزینه آیا قابل رقابت با سایر تولیدكنندگان میباشد؟امكانپذیری فنی: آیا فناوری موجود پاسخگوی نیاز است؟ تخصص لازم در كشور وجود دارد؟ خرید ماشینآلات امكانپذیر است؟ آیا مشكل لوازم یدكی، نگهداری و تعمیرات و . . . وجود ندارد؟
امكانپذیری مالی: با فرض امكانپذیری اقتصادی و فنی، آیا بازار مصرف پذیرای محصول تولید شده خواهد بود؟ آیا سود معقول بدست میآید؟ نقطه سربسر هزینه و سود كجاست؟4-2- استقرار كارخانه یا سازمانگفته میشود مكان فعلی استقرار بعضی از سازمانهای تولیدی و خدماتی مناسب نیست و به همین دلیل هزینههای زیادی را باید متحمل گردند؟ چه نكاتی در استقرار و انتخاب مكان این سازمانها باید در نظر گرفته میشد؟
عواملی از قبیل دسترسی به نیروی كار، تاریخچه كارگری منطقه، تأثیر صنایع موجود بر نیروی كار، دسترسی به نیروی برق، آب، گاز و دیگر سوختها، آلودگی آب، امكان دفع فاضلاب، میزان حمل و نقل و دسترسی به جاده، منابع مواد اولیه و فاصله آن از محل كارخانه، دسترسی به بازار مصرف، امكان استفاده از بازار محلی، منازل و واحدهای مسكونی، سطح تحصیلات، رفاه و بهداشت، امكانات تفریحی، مشخصات جغرافیایی و اقلیمی منطقه، وضعیت آب و هوا، وجود مركز آتشنشانی و امدادرسانی، وجود هماهنگی بین واحدهای تولیدی در منطقه، رویكرد مسئولین منطقه، وضعیت صنایع مكمل در منطقه و میزان سهولت دسترسی به منابع مالی برای سرمایهگذاری باید در استقرار و انتخاب مكان در نظر گرفته شوند. در مبحث استقرار سازمان یا كارخانه، این عوامل به شكل سیستماتیك و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها بهترین مكان استقرار انتخاب میشود. روشهای تصمیمگیری، رتبهبندی و مدلهای ریاضی مكانیابی از جمله تكنیكهایی هستند كه برای این منظور بكار گرفته میشوند.
4-3- طرحریزی واحدهای صنعتی و خدماتیفرض كنید قرار است كارخانههایی با حوزههای تولید مواد غذایی، مواد شیمیایی، خودرو و لوازم الكترونیك احداث شوند؟ به نظر شما چه تخصصهایی در طرحریزی هر یك از این واحدهای صنعتی موردنیاز است؟ به ترتیب در هر حوزه آیا تخصص مهندسی صنایع غذایی، مهندسی شیمی، مهندسی مكانیك و مهندسی الكترونیك برای طرحریزی كافی است؟ هر یك از این تخصصها در چه فعالیتهایی از طرحریزی مفید واقع میشوند؟ آیا این تخصصها آنگونه شناخت و دركی كه مهندس صنایع و سیستمها از سیستمهای تولیدی و خدماتی دارد را دارا میباشند؟ آیا طرحریزی هر یك از این كارخانهها به یك تیم طراحی نیاز ندارد؟ هماهنگكننده این تیم باید چه تخصصی داشته باشد؟ چه تخصصی میتواند از مجموع نظرات تخصصهای مختلف نتیجهگیری كند؟
طرحریزی واحدهای صنعتی و خدماتی یا هر گونه سازمان دیگر ممكن است نیازمند تخصصهای مختلفی باشد كه در رأس آنها تخصص مهندسی صنایع و سیستمها قرار دارد. طرحریزی از جمله فعالیتهایی است كه در آن از بیشتر تكنیكهای مهندسی صنایع استفاده میشود. معمولاً مراحلی كه در طرحریزی در نظر گرفته میشود عبارتند از:
(1) مطالعات امكانپذیری(2) طراحی محصول(3) طراحی فرایند ساخت( مسیر توالی عملیاتهای مختلف روی قطعات)(4) طراحی عملیات ساخت (با كدام ماشین، كدام اپراتور، چگونه، چه مقدار فشار و چه مواد اولیه و . . .)(5) طرحریزی واحدها (چه نوع ماشینآلات، چه نوع استقرار، چه نوع ابزار، ایستگاههای كاری و . . .)(6) طرح ساختمان و تأسیسات(7) برآورد هزینههای انجام كار
(8) ارزیابی مالی طرح(9) ساخت ماشینآلات(10) تهیه زمین، آمادهسازی زمین و ساختمان(11) خرید ماشینآلات و آموزش پرسنل(12) نصب و راهاندازی ماشینآلات(13) شروع تولید(14) انبار و توزیع(15) فعالیتهای بازاریابی برای توسعه و گسترش دامنه فعالیتها(16) بررسی مشكلات اجتماعی و سعی در رفع آن (بازخورد اطلاعات و مشكلات)
ادامه خواندن مقاله مقدمهاي بر مهندسي صنايع و سيستمها
نوشته مقاله مقدمهاي بر مهندسي صنايع و سيستمها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:01 am
nx دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
پنج دسته كلی (1- عملكردی ،2- سختی و قدرت ، 3- دوام ، 4- مقاومت جوی ، 5- صدا ) آزمونهای بوستر را تشكیل می دهند . در این پروژه به آزمونهای عملكردی خواهیم پرداخت و سعی خواهیم نمود زیر آزمایشهای این گروه را تا حد امكان تشریح نموده و هدف از انجام هر یك را به اختصار توضیح دهیم . قبل از وارد شدن به مبحث فوق ابتدا اصطلاحاتی را كه در متون استاندارد مورد استفاده قرار گرفته است را عنوان می كنیم : میله فشار (Pushrod) : میله خروجی بوستر است كه وظیفه انتقال نیرو به پمپ ترمز را دارد .میله ترمز (Operatingrod) : میله ورودی بوستر كه به پدال ترمز متصل است و وظیفه انتقال نیرو به بوستر را دارد .پیشروی مؤثر (Effective stroke) : میزان پیشروی میله فشار كه حداقل می بایست به اندازه حداكثر پیشروی پیستونهای پمپ ترمز برای رسیدن به حداكثر فشار خروجی باشد. نیروی نهایی عملكرد (Full loadworking point) : نقطه ای است كه بیشترین نیروی خروجی به واسطه عملكرد بوستر به دست می آید . از این نقطه به بعد عملاً نقش بوستر حذف شده و نسبت تغییرات نیروی خروجی به تغییرات نیروی ورودی تقریباً برابر یك خواهد بود . این نقطه را Vacum Run – Outpoint نیز می گویند . زیرا خلاء از بوستر كاملاً خارج شده است .
انجام آزمونهای عملكردی اغلب برای اطمینان از صحت عملكرد و نیز سلامت محصول بوده لذا اكثراً در انتهای خط مونتاژ و به طور صد در صد بر روی محصولات و یا قبل از انجام آزمونهای طولانی مدت دوام و یا سختی و قدرت انجام می گیرند .پیشروی مؤثر میله فشار (Effective stroke of push rod) : برای رسیدن به حداكثر فشار خروجی در پمپ ترمز می بایست پیستونها حداكثر كورس خود را طی نمایند .تغذیه این مقدار پیشروی به وسیله میله فشار صورت می پذیرد پس میله فشار باید حداقل به میزان حداكثر كورس پیستونهای پمپ ترمز .قابلیت پیشروی داشته باشد . این آزمون برای حصول اطمینان از این قابلیت انجام می گردد به گونه ای كه پس از ایجاد خلأ mmhg 10+ـ500 در بوستر نیروی معادل kgr50 به میله ترمز اعمال نموده و سپس میزان حركت میله فشاراندازه گیری می شود.
لقی حركت میله ترمز (Operating rod play stroke) : برای اینكه خلاصی حركت میله ترمز برای رسیدن به یك نیروی خروجی در محدوده مجاز باشد . این آزمون انجام می گردد. روش انجام آن بدین گونه است كه ابتدا خلأ mmhg 10+ـ500 را به بوستر وصل نموده و نیرویی مععادل kgf 2 به میله فشار وارد می كنیم (در این هنگام هیچگونه نیروی ورودی به میله ترمز اعمال نشده است ) سپس به میله ترمز به اندازه ای نیرو وارد می شود كه نیروی خروجی kgf 5 قرائت گردد. در این هنگام پیشروی میله ترمز اندازه گیری می شود .این مقدار می بایست در بیشترین اندازه خود (mm) 7/0 باشد.
نشتی هوا (Air tightness ) :این آزمون در وضعیت «بدون عملكرد» و «عملكرد» انجام می شود . همانطور كه می دانید بوستر محفظه ای است كه توسط دیافراگم به دو قسمت تقسیم شده است . هنگامی كه بوستر هیچگونه عملكردی ندارد این دو قسمت با هم در ارتباط بوده و خلأ ایجاد شده در هر قسمت با هم در ارتباط بوده و خاأ ایجاد شده در هر دو قسمت از بوستر به یك میزان است . اطمینان از اینكه این دو محفظه بوستر با فضای خارج هیچگونه ارتباطی ندارد امری ضروری است . لذا در حالت بدون عملكرد خلأ mmHg 10+ـ500 را در بوستر ایجاد نموده و پس شیر ارتباطی منبع خلأ با بوستر قطع می شود . میزان افت خلأ را پس از 15 ثانیه در بوستر اندازه گیری می كنیم . این میزان می باید حداكثر mmHg 25 باشد.
در حالت عملكردی ، ارتباط این دو محفظه با هم قطع شده و محفظه اول (محفظه كاری) با اتمسفر ارتباط برقرار می كند ؛ اختلاف فشار به وجود آمده در دو محفظه بوستر ، عمل تقویت را انجام می دهد . پس اطمینان از قطع بودن ارتباط دو محفظه در حالت عملكرد نیز اهمیت داشته ، لذا برای حصول این اطمینان خلأ mmHg 10+ـ500 را به بوستر متصل كرده و پس از قرار دادن ترمز در موقعیت 10 +ـ70 درصد پیشروی مؤثر با اعمال نیروی بیشتر از نیروی Full load ارتباط منبع خلأ با بوستر قطع می شود . میزان افت خلأ پس از مدت زمان 15 ثانیه حداكثر mmHg 25 مجاز است .
مشخصات ورودی و خروجی (Input/output chartacteristic) : در این آزمون كه یكی از مهمترین آزمونهای این بخش است .به ارزیابی خصوصیات عملكردی بوستر می پردازیم . این آزمون به منظور بدست آوردن یك منحنی رفتاری و عملكردی از بوستر در طول پیشروی مؤثر انجام می شود و می بایست به طور پیوسته و با نرخ پیشروی ثابت ترسیم گردد. بدیهی است این منحنی به دلیل ثابت نبودن نرخ پیشروی بر روی اتومبیل و با نیروی متغیر ورودی قابل دستیابی نخواهد بود .
بوستر را روی پایه ها قرار داده و بستهای پایه ها رابا گشتاور مناسب ، سفت و محكم می بندیم و مطمئن می شویم كه راستای اعمال نیروی ورودی كاملأ در جهت محور بوستر و در راستای میله فشار قرار گرفته باشد . مكانیزم به گونه ای طراحی می شود كه بوستر بعد از رسیدن به پیشروی مؤثر ، كاملاً به موقعیت اولیه خود باز گردد . نیروسنجی برای اندازه گیری نیروی ورودی(N9000-0)در بین مكانیزم اعمال نیرو و میله ترمز و همچنین نیروسنجی برای اندازه گیری نیروی خروجی (N9000-0 ) پس از میله فشار و در جلوی بوستر مطابق شكل (2) قرار می گیرد دقت اندازه گیری 5/0 درصد است .
همچنین یك وسیله اندازه گیری خطی به منظور مشخص نمودن میزان پیشروی نیز در دستگاه تعبیه شده است . سپس بوستر به وسیله یك لوله كه بر سر راه آن یك شیر كنترل ، یك گیج خلأ و یك شیر قطع و وصل وجود دارد به منبع خلأ وصل می گردد . با راه اندازی دستگاه و اعمال نیروی ورودی به میله ترمز تغییرات نیروی ورودی و خروجی به صورت یك منحنی مطابق شكل (3) برای هر بوستر ترسیم می گردد . در این منحنی كه رفتار بوستر در یك سیكل رفت و برگشت مشخص گردیده نقاط مختلفی وجود دارد كه هر كدام بیانگر رفتاری از بوستر است این نقاط به شرح ذیل هستند:
APPLY :منحنی رفتبوستر كه در واقع همان منحنی رفتاری بوستر است .
Release :برگشت كامل منحنی و بوستر به حالت اولیه خود بدون اینكه نیروی ورودی بر روی میله فشار باشد .
Cutin : نیروی ورودی مورد نیاز برای عمل كردن دریچه سوپاپی كه به منظور كنترل نئوماتیكی بوستر تعبیه شده تا تولید یك نیروی خروجی .این نقطه را Working stating point نیز می نامند .
Vacuum run outline :این خط با دو یا چند نقطه بر روی منحنی ورودی /خروجی تعریف می شود كه در این منطقه از منحنی اثر خلأ در بوستر از بین رفته و لذا نسبت نیروی خروجی به نیروی ورودی نیز تغییر می كند به نحوی كه دیگر نسبت تغییرات نیروی خروجی به تغییرات نیروی ورودی برابر یك خواهد بود .
Vacuum run out point : از تقاطع دو خط vacuum run out line و power slop به دست می آید این نقطه كه به Full load working point نیز معروف است كه در آنجا بیشترین نیروی خروجی به ازای نیروی كمكی بوستر به دست می آید .
Initial rise : این نقطه كه Jump up نیز نامیده می شود از تقاطع خط power slope و خط عمود بر Cutin به دست می آید .در واقع در این نقطه ارتباط بین دو محفظه بوستر با هم قطع شده و محفظه اول كه در سمت پدال ترمز قرار دارد با اتمسفر ارتباط برقرار می كند .ارتباط ناگهانی محفظه كاری با اتمسفر و اختلاف فشار بین دو محفظه بوستر موجب پرش ناگهانی و ایجاد نیروی خروجی تا نقطه initial rise می گردد.
Hysteresis : اختلاف تغییر نیروی خروجی به ازای تغییر نیروی ورودی .این عملكرد در بالای Initial rise و پایین تر از Vacuum run out point است . این نقطه در بعضی از استانداردها به Servo ratio نیز معروف بوده و در شكل با نسبت d/c نشان داده شده است .
Return cut – out : نیرو یوردی كه در آن نیروی خروجی كاهش یافته و به صفر می رسد . برای مدل های مختلف بوستر ، اعداد و ارقامی برای هر یك از موارد بالا به عنوان استاندارد طراحی مطرح شده و محدوده عملكرد صحیح بوستر مشخص شده است . لذا با توجه به مدل بوستر و منحنی به دست آمده صحت كاركرد بوستر معین می گردد. در روبرو نمونه ای ا زمنحنی یك بوستر سالم آورده شده است .
زمان برگشت (Return characteristic) : در این آزمون زمان برگشت میله ترمز به حالت اولیه اندازه گیری می شود . با این آزمون عكس العمل فنر و مكانیزم بوستر برای برگشت به حالت اولیه و نیز باز بودن مجاری هوا در بدنه سوپاپ كنترل می گردد زیرا در اثر بسته بودن مجاری ، عمل مكش در یكی از محفظه های بوستر رخ داده و مانع برگشت سریع میله ترمز و یا اهرم پدال خواهد شد. روش تست به این ترتیب است كه پس از اتصال خلأ به بوستر ، نیرویی بیش از نیروی Fulload به میله ترمز وارد كرده و ناگهان میله ترمز را رها می كنیم . زمان بازگشت میله ترمز به موقعیت اولیه ، اندازه گیری می گردد . این زمان می بایست از 5/1 ثانیه كمتر باشد.
عملكرد در دمای پایین (Low temperture working) : در این آزمون هدف ، سنجش عملكرد بوستر و خصوصاً قطعات لاستیكی آن در برودت و سرما است . ابتدا بوستری كه آزمونهای عملكردی قبلی را به خوبی گذارنده باشد پس از ثبت نتایج آن در داخل یك محفظه سرد با دمای c2+ـ30- (در بعضی از استانداردها c 3+ـ40- نیز ذكر شده ) و به مدت 16 ساعت قرار داده سپس در همان دما آزمونهای نشتی و I/O بر روی آن انجام می گیرد با این توضیح كه Servo ratio و Initial rise می توانند 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند.
عملكرد در دمای بالا (High temperature Working) : در این آزمون نیز عملكرد بوستر و خصوصاً قطعات لاستیكی آن در گرما حرارت ، مورد ارزیابی قرار می گیرد . شرایط آزمون دمای c 2+ـ120 و مدت 3 ساعت برای یك بوستر سالم است . پس از تست نیز مطابق آزمون برودت كلیه آزمونهای نشتی با بار و بدون بار و I/O به روی بوستر و در همان محفظه گرم انجام می گیرد . نقاط Servo ratio و Initiale می توانند 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند. 80 درصد یا بیشتر از مقدار اندازه گیری شده در دمای محیط باشند.
تحلیلی بر آزمونهای مجموعه بوستر استاندارد KES D-C 65 از آزمونهای بیان شده در این گروه ، نشتی هوا و مشخصات ورودی و خروجی بود و عنوان شد كه در آزمون ورودی و خروجی ، رفتار بوستر توسط نموداری كه بیانگر ورودی است مورد ارزیابی قرار می گیرد و در آزمون نشتی هوا ، افت خلاء در 70% پیشروی میله ترمز اندازه گیری می شود . از نقایص آزمون نشتی می توان به این نكته اشاره كرد كه افت خلاء در حین عمل ترمزگیری محاسبه نشده و مورد ارزیابی قرار نمی گیرد در حالیكه بعضاً مشاهده می گردد، نمودار رفتاری بوستر در حین عملكرد با پرسشهای ناگهانی همراه بوده كه اكثراً بدلیل بروز نشتی در طول پیشروی میله ترمز و یا میله فشار اتفاق افتاده است .همانطور كه گفته بودیم بوستر ترمز محفظه ای است كه بین پدال به دو قسمت تقسیم شده است . این دو قسمت را محفظه كاری و محفظه خلاء نامیده ایم .وقتی كه هیچ فشاری به پدال ترمز اعمال نشده است ، شیر مكش هوا بسته و شیر خلاء باز بوده و در این حالت هر دو محفظه خلاء و كاری دارای فشار یكسانی در حدود Kpa70 پایین تر از فشار اتمسفر هستند.
البته این در حالتی است كه موتور اتومبیل روشن بوده تا بواسطه جابجایی پیستونها هوای داخل بوستر از راه منیفلید و لوله ورود خلاء تخلیه گردد.زمانی كه به پدال ترمز فشار اعمال می گردد ، شیر خلاءبسته شده و شیر مكش هوا باز می شود كه نتیجه این عمل قطع ارتباط دو محفظه با هم و نیز ارتباطی محفظه كاری با اتمسفر را موجب می گردد . در اثر این ارتباط و اختلاف فشار موجود هوای محیط بداخل محفظه كاری هجوم آورده و نیرویی را بر سطح پیستون اعمال می كند . نیروی رانش و كششی كه در اثر اختلاف فشار بین دو محفظه بر سطح پیستون اعمال می گردد همان نیروی تقویتی مورد نظر بوده كه در نهایت موجب پیشروی آسانتر میله و نیز فشار سازی پمپ ترمز خواهد شد تا اعمال ترمزگیری با صرف نیروی كمتری از جانب راننده انجام پذیرد . حال اگر مجرایی به غیر از شیر مكش هوا برای ارتباط با اتمسفر وجود داشته باشد چه رخ خواهد داد ؟
جهت دست یابی به پاسخ این سؤال دو آزمون طراحی شده بطوریكه برروی یك بوستر و در هر دو طرف آن شیری تعبیه شد.در آزمون اول شیری را كه در دو طرف محفظه كاری قرار داشت در حین عملكرد و در حدود میانه كورس برای لحظه كوتاهی باز كردیم تا هوای محیط بتواند از راه دیگری بداخل بوستر جریان یابد . نتیجه كار در نمودار شكل (2) نشان داده شده است.همانطور كه از نمودار مشخص است نیروی ورودی برای یك لحظه كاهش یافته ولی همچنان افزایش نیروی خروجی را شاهد هستیم . این بدان معنی است كه راننده برای یك لحظه زیر پای خود را خالی حس می كند . حال چقدر این میزان نشتی بیشتر باشد احساس خالی شدن زیر پانیز بیشترخواهد شد بطوریكه گاهی اوقات مشاهده شده است پدال با اندك نیرویی تمامی كورس را به خودی خود طی نموده و خودرو ناگهان متوقف می شود.در آزمون دوم شیر تعبیه شده در قسمت محفظه خلاءرا تقریباً در میانه كورس برای لحظه كوتاهی باز و بسته می كنیم .
همانطور كه در نمودار شكل (3) مشخص است بر خلاف حالت قبلی برای لحظه ای نیروی ورودی افزایش یافته ولی نیروی خروجی بدون تغییر و ثابت مانده است . این بدین معنی است كه راننده در هنگام ترمز گرفتن با مقاومت پدال ترمز مواجه شده و بنابراین برای گرفتن ترمز باید نیروی بیشتری را صرف كند . در این حالت به اصطلاح ترمز زیر پای راننده چوب شده است .این حالت به این دلیل رخ می دهد كه برای یك لحظه اختلاف فشار بین دو محفظه كاهش یافته و ضریب تقویت نیز كاهش می یابد . گاهی اوقات مشاهده شده است كه بدلیل بروز نشتی بیش از حد در محفظه خلاء فشار در این قسمت بیشتر از فشار محفظه كاری بوده و در نتیجه تبدیل به یك نیروی مقاوم در برابر نیروی پای راننده و در نتیجه پیشروی پیستون شده است .
خالی كردن ترمز و یا چوب شدن آن به عوامل دیگری نیز در سیستم ترمز می تواند بستگی داشته باشد كه در آینده به این عوامل نیز اشاره خواهیم كرد.كاربرد ابزارهای بهبود كیفیت Desing Of Experiments :
تعریف طراحی آزمایشات :DOE عبارت است از ایجاد تغییرات هدفمند در ورودیها یا مشخصه های یك فرآیند به منظور آزمایش و مشاهده تغییرات حاصل در خروجیها یا نتایج. در واقع یك فرآیند ،تركیب ماشینها ، مواد ، روشها ، انسان ، محیط و اندازه گیریهای مربوطه تشكیل شده كه در نهایت منجر به تولید یك محصول یا خدمت می گردد . طراحی آزمایش یك راهكار علمی است كه به شما این امكان را می دهد تا در زمینه درك بهتر از فرآیند ،دانش بیشتری (به صورت سیستماتیك) كسب نموده و بر چگونگی اثر مشخصه های ورودی بر نتایج ، احاطه پیدا كنید .
اجرای DOE بر روی بوستر ترمز در شركت صنعت و هنر آزمونهای عملكرد (PERFORMANCE) بر روی مجموعه بوستر ترمز كه شامل نه آزمایش است ، زمینه را برای آزمونهای مراحل بعد (سختی و قدرت ، دوام ، مقاومت جوی و صدا) فراهم می سازند . در بین آزمونهای عملكرد ،آزمایش input/out put characteristic بسیار حائز اهمیت است . زیرا پس از انجام آن خصوصیات بوستر مشخص می گردد .در انجام این آزمایش دستگاه I/O با اعمال نیروی یكنواخت به میله ترمز (operating rod) به عنوان نیروی ورودی و اندازه گیری نیروی خروجی بوستر ، منحنی (ورودی – خروجی) رفتار بوستر ترمز را رسم می نماید.
در این منحنی پارامترهای INITIAL RISE, POWER SLOPE , CUTIN مشخص می شود . با توجه به موارد ذكر شده و شناخت به اینكه تغییرات ابعادی اندك در برخی قطعات بوستر ، در نتایج پارامتر Initial Rise موثر واقع خواهد شد ، تصمیم به اجرای DOE بر روی مقدار پاسخ Initial Rise برای بهبود مستمر فرآیند ساخت بوستر ترمز گرفته شد.
اهداف اجرای DOE بر روی بوستر ترمز به قرار زیر است :1- تعین مؤثرترین و مهمترین عوامل كنترل فرایند و كاهش موثر هزینه ههای كیفیت نظیر ضایعات ، دوباره كاری و بازرسی .2- تعیین نحوه تأثیر مشخصه های كنترلی یا ورودی های فرایند بر روی مشخصه های كیفی یا عملكردی فرآیند و محصول در كوتاهترین زمان و با كمترین هزینه ممكن. 3- مدل سازی فرآیند و تعیین رابطه ورودیها و خروجی های (محصول یا عملكرد) فرآیند و اقدام جهت بهبود مستمر محصول و فرآیند با كمترین هزینه و در كوتاهیرین زمان .4- غیر حساس نمودن مشخصه های كیفی نسبت به عواملی كه امكان كنترل آنها وجود ندارد و باعث افزایش ضایعات و نقصان عمل كرد مشخصه های كیفی می گردد.5- تعیین محدوده مجاز یا تلرانس عوامل كنترل فرآیند (به صورت علمی ) به نحوی كه عملكرد یا مشخصه های كیفی مورد نظر همیشه در محدوده مجاز تعریف شده قرار بگیرند . 6- تدوین دانش فنی عملكردی (شناخت ) محصول یا فرآیند با توجه به عملكرد و مشخصه های كیفی آنها و اقدام برای كاهش مؤثر هزینه و زمان توسعه و بهبود محصول و فرآیند .
چگونگی اجرای طرح :اجرای DOE را به دو فاز: 1 – طراحی آزمایش ، 2- انجام آزمایش ، تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری تقسیم نمودیم .خلاصه ای از فاز طراحی آزمایش بر روی بوستر خلأ ترمز ارائه می گردد.فاز 1 ؛ طراحی آزمایش در بررسی های اولیه با نظر سنجی و استفاده از تجربیات كارشناسان ومهندسین شركت (Brainstorming) پنج عامل به عنوان مؤثرترین عوامل تأثیر گذار بر نتایج Initian Rise و هر یك از این عوامل در دو سطح (حد پایین و حد بالا ) مشخص گردید.:A – عمق بدنه سوپاپ Valve Body Depth B – سختی دیسك واكنش Reaction Dask Hs C- ارتفاع پیستون سوپاپ Reaction Piston Height D- اندازه شیار پیستون سوپاپ Reaction piston groove E- ارتفاع درب بوستر Reacr shell height در نتیجه5 = K (تعداد عوامل موثر ) 2=P (تعداد سطوح عوامل )می شود.. بنابراین Run=pk=25=32 (تعداد اجرا در طرح عاملی كامل )محاسبه خواهد شد .در این طرح پنج درجه آزادی مربوط به اثرات اصلی و 10 درجه آزادی مربوط به اثرات متقابل دو گانه می شود . با توجه به اینكه بعضی از اثرات مرتبه بالاتر ناچیز هستند ، می توان از یك طرح عاملی كسری2/1 (Fractional Factorial Design) با 16 اجرا استفاده نمود و اطلاعاتی در مورد اثرات اصلی و اثرات متقابله مرتبه پایین بدست آورد :Run =Pk/2=Pk-1=25-1=16 تعداد اجرا در طرح عاملی كسری 2/1
جدول اجرای طرح :علامت منفی در جدول نشانه حد پایین اندازه اثر (Low) و علامت مثبت در جدول نشانه حد بالای اندازه اثر(High) است .تعداد تكرار پاسخها (Response) برای اینكه با حداقل 95 درصد اطمینان (=5) به جواب صحیح برسیم 3 یا بیشتر است (n5) . درنتیجه به ازای n=3 تعداد كل بوسترهایی كه بایستی مونتاژ وآزمایش گردند 48 عد است .
اثرات متقابل :E=ABCD مولد طرح كسری یك دوم است AB-AC-AD-BC-CD-ABC-ABD-ACD-BCD-E=ABCDیكسان قرار دادن E و ABCD به این معنی نیست كه اثرات Eو ABCD یكسان هستند ، بلكه بدین معنی است كه ارزیابی ستون های مذكور را نمی توان از یكدیگر جدا كرد ، اگر مشخص شود كه ستون E مهم است ، یا به خاطر E است یا به خاطر ABCD و یا تركیبی از هر دو تعیین رابطه معرف به شكل زیر است :I=E*E=(ABCD)=(ABCDEستونواحد (ستونی كه مقدار كدی آن تماماً 1+ باشد .)I=ABCDEرابطه معرف با رابطه معرف تعریف تمامی اثرات دیگر نام شده در یك طرح عاملی كسری ،امكان پذیر است .تفكیك پذیری (RESOLUTION) از رابطه معرف مشخص می گردد كه تفكیك پذیری طرح پنج است .(RV) .در یك طرح با تفكیك پذیری پنج؛الف – اثرات اصلی با اثرات اصلی و نیز با اثرات متقابل درجه دو دگرنام نمی شود .ب ـاثرات متقابل درجه دو با اثرات متقابل درجه دو دگر نام نمی شود ولی با اثرات متقابل درجه سه دگر نام می شوند .
اثرات دگر نام:قبل از اجرای آزمایشات اثرات دگر نام جدول طرح بایستی بررسی گردد تا بتوان در صورت ایجاد اثرات دگر نام شده نامطلوب موارد ذیل را اعمال نمود :الف – می توان مولد دیگری را انتخاب نمود .ب- به اجرای تعداد بیشتری آزمایش مبادرت ورزید.ج – تعداد یك عامل یا بیشتر را ثابت نگه داشت .باضرب هر اثر در رابطه معرف ، هم اثر (دگر نام) آن اثر تعین می گردد.
كاربرد ابزارهای بهبود كیفیت در فاز اجرا و تحلیل آزمایش ،با اجرای طرح عاملی كسری پنج عامل با 16 آزمایش و 3 بار تكرار ،هر آزمایش داده هایی بشرح جدول (1) بدست آمده است . مقادیر میلنگین مقادیر پاسخ (Initial Rise) بدست آمده برای 3 تكرار از هر آزمایش (اجرا) می باشد.در مرحله اول تحلیل داده ها،میانگین پاسخها را برای هر مجموعه ستون مقادیر (-)و سپس برای هر مجموعه ستون مقادیر (+) محاسبه می كنیم.حال به رتبه بندی عوامل از لحاظ تأثیر آنها در متغیر پاسخ می پردازیم در این مرحله سه راه پیش رو داریم.1- بررسی ترسیمیالف – ترسیم نمودار تأثیردر این نمودار توسط شیب خط ، درجه تأثیر عوامل تأثیر سنجیده می شود، یعنی هر چه شیب خط زیادتر باشد ،عامل تأثیر گذارتر می باشد.ب – ترسیم نمودار پاراتواز روی نمودار pareto عامل یا عواملی كه بیشترین تأثیر را روی متغیر پاسخ دارند می توان مشخص نمود. محاسبه كه در جدول شماره (2) صورت پذیرفت در رسم نمودار پاراتو بكار می رود.
2- تجزیه و تحلیل واریانسبه غیر از ابزار نموداری ، ابزار عددی نیز می تواند در تجزیه و تحلیل تأثیر عوامل به ما یاریی دهند . بهترین ابزار ،ANOVA (Analys of Variance) می باشد .این تكنیك نه تنها با رتبه بندی مقادیر f عوامل مؤثرتری را مشخص می كند بلكه حتی احتمال خطا در تشخیص مؤثرتربودن عوامل را نیز تعیین می كند. (درصد احتمال اینكه عامل مؤثر نبوده و مؤثر در نظر گرفته شده است.)مدل سازی رگرسیون Regression Modeling به وسیله روش مدل سازی رگرسیون می توان رابطه ریاضی بین عوامل مؤثر و متغییر پاسخ را محاسبه نمود .معادله پیش بینی: Y=Y+(A/2)A+(B/2)B+(C/2)C+……
ترسیم نمودار تأثیر برای ترسیم نمودار تأثیر ،میانگین پاسخ را در تنظیمهای (-)و(+) برای هر اثر رسم نموده و با یك خط راست آنها را بهم وصل می كنیم .شیب هر خط اهمیت هر عامل را نشان می دهد.نمودار (1)
با توجه به نمودارهای فوق ،روشن است كه مهمترین اثرها و اثرات متقابل A,B,ACD,CD می باشند. برای بررسی وجود اثر متقابل (CD) نمودار اثر متقابل بین عوامل D و C را رسم می نماییم . نمودار (2).با توجه به اینكه شیب دو خط (هر خط نشان دهنده دو سطح برای عامل می باشد.) متفاوت است ، یعنی با تغییر یك عامل اثر عامل دیگر تغییر می كند . بنابراین وجود اثر متقابل CD اثبات می گردد.این نتایج از طریق رسم نمودار پاراتو نیز قابل بررسی می باشد .
ترسیم نمودار پاراتو پیش فرض مراحل فوق ، نرمال بودن داده ها می باشد . برای تست نرمال داده ها ، می بایست از تجزیه و تحلیل باقیمانده استفاده كنیم . با توجه به اینكه نمودارنرمال پلات بصورت یك خط راست تقریبی است (نمودار(4))و chart نیز تحت كنترل است ، نرمال بودن داده ها مشخص می گردد.
در انتهای بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده مشخص گردید كه : الف – سختی دیسك واكنش ب – عمق بدنه سوپاپ ج – تركیب اندازه ارتفاع و شیار پیستون سوپاپ بعنوان عواملل تأثیر گذار در نتیجه آزمون مشخصه های ورودی- خروجی بوستر می باشند.با بدست آوردن معادله پیش بینی پارامتر Rise Initial از نتایج حاصله ،می توان از این معادله ریاضی اندازه قطعاتی كه در فوق بعنوان عوامل مؤثر شناخته شده اند را مشخص نمود بطوریكه تهیه و بكاربردن این قطعات در بوستر باعث می گردد به نتیجه Initial Rise پیش بینی شده ای دست یابیم.معادله ریاضی پیشبینی در تعیین دقیق اندازه قطعات برای رسیدن به یك جواب مطلوب ما را یاری می دهد.پس با استفاده از روش DOE می توان مدل ریاضی از عملكرد اجزاء دستگاهها بدست آورد و بدین ترتیب محدوده متغییرها را بطور كامل مشخص نمود .
پمپ ترمز پمپ ترمز در سیستم هیدرولیك فشار هیدرولیكی لازم را تولید و نیروی مورد نیازش را از پدال ترمز و یا از طریق بوستر می گیرد و آن را مستقیماً به باقیمانده سیستم ترمز اصلی اعمال می كند در واقع پمپ ترمز قلب سیستم ترمز می باشد علاوه بر این مایع ترمز كه مهمترین مایع موجود در خودرو می باشد را در خود نگهداری می كند.پمپ ترمز یك مداره (Single Master Cylinder) پمپ ترمز شامل قطعاتی از قبیل : پوسته – پیستونها – كاسه نمدهای اولیه و ثانویه – مخزن روغن – فنر و غیره می باشد . یك نمونه از انواع پمپ ترمز در شكل 2 نشان داده شده است كه توسط میله فشار پیستون آن تحت تأثیر نیروی ورودی قرار می گیرد پیستون توسط دو قطعه لاستیكی (كاسنمد اولیه و ثانویه ) با دیواره سیلندر آببندی شده است . دیواره سیلندر كاملاً پولیش خورده می باشد . و تا صافی سطح مناسبی صیقل شده است .هنگامیكه پیستون توسط پدال به جلو رانده می شود مایع درون سیلندر تحت فشار قرار می گیرد و از كانال خروجی روغن كه در انتهای پوسته قرار دارد همچنین از طریق خطووط لوله در مجموعه مونتاژ شده سیستم ترمز ،نیروی لازم را به سیلندرها اعمال می كند .
ارتباط بخش تحت فشار سیلندر با مخزن به كمك یك سوراخ تعادل خیلی كوچك امكان پذیر می باشد این دریچه كوچك به فاصله خیلی كم از كاسنمد اولیه قرار دارد و پس از به حركت در آمدن پیستون و عبور آن از دریچه تعادلی فشار به درون پوسته افزایش می یابد به همین دلیل است كه می توان نقش پوسته را به عنوان یك مخزن تحت فشار پر اهمیت دانست با توجه به اهمیت فوق العاده ترمز در وسایل نقلیه و نقش حیاتی آن افزایش ضریب اطمینان از عملكرد صحیح سیستم هیدرولیكی همواره مورد توجه سازندگان بوده است برای كاهش خطا و جلوگیریاز بروز هر گونه نقص با روش های مختلفی ضریب اطمینان قابل افزایش می باشد. یعنی دو پمپ ترمز بطور موازی به پدال ترمز وصل شود .
مشكل این روش ، تقسیم عملكرد پدال بین دو پمپ ترمز می باشد این روش برای تقسیم بندی خروجی پدال به نسبتهای مورد نیاز هر سیلندر مشكل می باشد به همین دلیل است كه پمپ ترمز دو مداره استفاده می شود كه در ادامه آن را بررسی می كنیم .
ادامه خواندن مقاله تحليلي بر آزمونهاي مجموعه بوستر استاندارد KES D – C 65
نوشته مقاله تحليلي بر آزمونهاي مجموعه بوستر استاندارد KES D – C 65 اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:03 am
nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مهندسی و معماری سیستمهاچكیدهدر ایجاد سیستمهایی كه نمونههایی از آنها موجود است، مهندسی سیستمها به كار گرفته میشود. پیچیدگی این گونه سیستمها معمولاً كم است. اما وقتی موضوع ایجاد یك سیستم جدید یا سیستمهای پیچیده كه دارای كنترلپذیری كم هستند، مطرح میشود مهندسی سیستمها پاسخگو نخواهد بود و معماری سیستمها استفاده میشود. این مقاله به معرفی معماری سیستمها، مقایسه معماری سیستمها با مهندسی سیستمها، و متدولوژی معماری سیستمها میپردازد.كلیدواژه : معماری سیستمها؛ مهندسی سیستمها؛ ایجاد سیستمها؛ سیستمهای پیچیده؛ سیستمهای اجتماعی؛ متدواوژی
بیشتر مطالب این مقاله از ركتین (1991) و مایر و ركتین (2000) گرفته شده است.1- مراحل ایجاد سیستمها
هر پروژهای، چه ساخت یك كلبه باشد چه یك هواپیما، با ظهور یا حضور كاربر بالقوه، یك احساس نیاز و یك مجموعه از منابع شامل منابع انسانی و فیزیكی آغاز میشود. با بررسی تاریخچه پروژهها، میبینیم كه بیشتر پروژهها به عنوان تطبیق تكاملی و تدریجی ساختارهای موجود انجام میشوند. به عنوان مثال ساختار یك كشتی سالهاست كه طراحی شده است. این ساختار بر پایه اصولی شكل گرفته كه كمتر تغییر یافته است. آنچه تغییر میكند و تكامل مییابد تواناییهای آن ساختار از ابعاد مختلف است؛ مواد اولیه استفاده شده، قابلیتهای فنی، ظاهر و غیره. به عنوان مثال دیگر میتوان به یك سیستم اطلاعات مدیریت اشاره كرد. اصول چنین سیستم اطلاعاتی چندین سال است كه پایهریزی شده است و بیشتر تلاشهای صورت پذیرفته در جهت پیادهسازی، اجرا و
تكمیل آن بوده است. در چنین پروژههایی تنها اقتباس سادهای از ساختارهایی میشود كه مقصود و مفهوم آنها كاملاً روشن و بدیهی است. مراحلی كه در ایجاد چنین سیستمهایی طی میشود در شكل 1 آمده است (خطهای وصل كننده به عمد بدون جهتند، یعنی این فرایند رفت و برگشتی است):
اولین مشكلی كه در چنین فرایند سرراستی اتفاق میافتد هنگامی است كه یك نوع جدید از ساختار در راستای مفاهیم ساختار موجود مورد نیاز باشد كه اصول و فناوریهای جدیدی را طلب كند. اینجاست كه به یك نوع فعالیت مهندسی نیاز است (شكل 2).
هر چه ساختار پیچیدهتر میشود جریان پروژه نیز پیچیدهتر میشود. معمولاً جریان پروژههای سیستم را در قالب «مدل آبشاری1» به صورت زیر نمایش میدهند (شكل 3):
در چنین فرایندی گروههای متفاوتی انجام وظیفه میكنند و مهندسین سیستم عهدهدار تطبیق عناصر ساختار در جاهایی هستند كه «فصل مشتركها2» نامیده میشوند.
2- پیچیدگی در سیستمهاواژه «پیچیدگی3» از ابعاد گوناگون قابل بررسی است. از دیدگاه كمی و ریاضی، بهترین راه شناخت پیچیدگی آن است كه آن را به مثابه یك مفهوم آماری در نظر بگیریم؛ یعنی مفهوم پیچیدگی، برحسب احتمال قرار گرفتن یك سیستم در یك حالت خاص و در یك زمان معین، به بهترین وجه قابل تشریح است. در حالی كه از دیدگاه غیركمی، پیچیدگی را كیفیت یا خاصیتی برای سیستم تلقی میكنند كه در اثر تلفیق پنج عامل (رضائیان 1376، 100-102) زیر به وجود میآید:(1) تعداد عناصر تشكیل دهنده سیستم
(2) میزان تعامل عناصر مختلف سیستم(3) نحوه تعامل عناصر مختلف سیستم(4) ویژگیهای هر یك از عناصر سیستم(5) درجه نظام یافتگی ذاتی سیستم
بنابراین اكتفا به برخی از شاخصهای مذكور برای تشخیص میزان پیچیدگی، گمراه كننده است. در واقع، برای به دست آوردن یك شاخص معنیدارتر، باید علاوه بر «تعداد عناصر» و «میزان تعاملهای میان آنها»، «نحوه تعامل»، «ویژگیهای هر یك از عناصر» و «درجه نظام یافتگی سیستم» نیز مورد ملاحظه قرار گیرند. به این ترتیب، تحلیلگر میتواند با استفاده از مجموعه این پنج شاخص، به مجموعه حالتهای ممكن قابل تصور برای سیستم دست یابد. برای مثال هنگام تعیین حیطه نظارت یك سرپرست، اگر كار خیلی تكراری باشد و اعضای گروه نیز خوب آموزش دیده باشند، با فرض اینكه هیچ تلاش عمدی برای به زحمت انداختن سرپرست انجام نشود، و نسبت بالایی از تعاملهای بالقوه به تعامل بالفعل تبدیل نشود، سیستم موردنظر، سیستمی ساده تلقی میشود. البته مجموعه قوانین و
رویههای موجود نیز ممكن است موجب كاهش قابل ملاحظه تعاملهای مذكور شود. بنابراین، پیچیدگی یك مفهوم نسبی است كه در اثر تعامل مجموعه عوامل پنجگانه مذكور معین میشود (نه فقط برخی از آنها، نظیر «تعداد عناصر» و «میزان تعامل»). برای مثال، سرپرستی كه دو متخصص انرژی (كه یكی ذغال سنگ را به مثابه امیدواركنندهترین منبع انرژی آینده در نظر میگیرد و دیگری بر مزایای انرژی هستهای تأكید دارد؛ یعنی وجود دیدگاههای متفاوت) زیر نظر وی كار میكنند، در مقایسه با كسی كه حدود بیست مهندس نفت را سرپرستی میكند، با سیستمی بمراتب پیچیدهتر مواجه است.
در واقع دو عامل اول به پیچیدگی «ساختاری» و سه عامل آخر به پیچیدگی «رفتاری» سیستم اشاره دارند. آنچه كه در این جا مدنظر ماست بیشتر پیچیدگی رفتاری است. در پیچیدگی ساختاری تعداد عناصر سیستم خیلی زیاد بوده و میزان تعامل بین آنها بسیار زیاد یا حتی بیشمار است. در پیچیدگی رفتاری روابط علت و معلول كاملاً روشن نیستند و نتایج كوتاه مدت و بلند مدت خیلی متفاوتند. اقدامات اعمال شده بر روی بخشهای مختلف سیستم نتایج متفاوتی دارند و ممكن است دخالتهای حساب شده و روشن، نتایج غیر قابل پیشبینی و غیر منتظره داشته باشند. رفتار كلی سیستم به سختی قابل پیشبینی است. رفتار كلی سیستم در كل قابل مشاهده نبوده و اندازهگیری آن مخرب یا غیر قابل انجام است. به سختی میتوان پیچیدگی رفتاری را بر اساس قوانین حاصل از نظریات بیان نمود چرا كه داده كافی و پایا وجود ندارد (ساسمن 2000).
برای مثال، قوانین و مقررات مدون حاكم بر نحوه تعامل عناصر سیستم و عوامل تعیین كننده ویژگیهای آن عناصر، بر میزان پیچیدگی سیستم اثر میگذارند. برخی برای سنجش میزان پیچیدگی یك سیستم از دو عامل یا معیار «تعداد عناصر تشكیل دهنده سیستم» و «میزان تعامل عناصر مختلف سیستم» استفاده میكنند كه ممكن در برخی موارد سطحی و گمراه كننده باشد. اگر كسی بررسی خود را به این دو بعد محدود كند، به مسیری هدایت میشود كه ممكن است موتور ماشین سواری را در شمار سیستمهای بسیار پیچیده قرار دهد. زیرا موتور ماشین از تعداد قطعات زیادی تشكیل شده و به همین میزان نیز میان اجزای آن تعامل وجود دارد. همچنین براساس این دو شاخص پیچیدگی
، تعامل میان دو نفر انسان (یك سیستم اجتماعی)، در شمار سیستمهای بسیار ساده قرار میگیرد زیرا این سیستم فقط دو عنصر دارد و میان آنها فقط دو رابطه تعاملی قابل تصور است. در صورتی كه اگر فرد مذكور، در تحلیل خود به نقش سه عامل دیگر مؤثر بر پیچیدگی (یعنی «نحوه تعامل عناصر مختلف سیستم»، «ویژگیهای هر یك از عناصر» و «درجه نظام یافتگی ذاتی سیستم») نیز توجه كند، به نتیجه دیگری خواهد رسید. در مورد موتور ماشین، تحلیلگر مشاهده خواهد كرد كه میزان تعامل موجود میان قطعات آن، از قوانین و توالی معینی تبعیت میكنند و ویژگیهای عناصر آن از پیش تعیین شدهاند. بدین ترتیب با استفاده از این پنج شاخص پیچیدگی، تحلیلگر متوجه میشود كه موتور ماشین در واقع یك سیستم بسیار ساده است در حالی كه سیستم «تعامل میان دو انسان» كه به ظاهر ساده به نظر میرسید، در واقع سیستم بسیار پیچیدهای است زیرا ویژگیهای هیچ یك از عناصر آن، از پیش قابل تعیین نیستند. از آنجا كه احتمال شرطی بودن رفتار آنها، علیرغم وجود برخی قوانین ثابت در مكالمه و تعامل، بسیار كم است، نتیجه نهایی تعامل یا گفتگو قابل پیشبینی نیست زیرا عناصر این سیستم در رعایت یا عدم رعایت آداب معاشرت، آزادی عمل دارند و درجه قابلیت پیشبینی حالت نهایی برخورد آنها، بسیار پایین است. بنابراین، تحلیلگر متوجه میشود كه این سیستم دو نفره، در واقع یك سیستم بسیار پیچیده است.
3- پیچیدگی و كنترلپذیری (رضائیان 1376، 80-83)در صورتی كه ویژگی «میزان پیچیدگی» را مبنای طبقهبندی سیستمها فرض كنیم، مجموعهای مشتمل بر سیستمهای ساده، سیستمهای پیچیده، و سیستمهای بسیار پیچیده قابل تشخیص خواهد بود.
سیستم ساده، سیستمی است كه تعداد اجزای تشكیل دهنده آن كم بوده و روابط محدودی میان آنها برقرار باشد در حالی كه سیستم پیچیده، سیستمی است كه دارای اجزای بسیار زیاد و به هم وابستهای باشد و سیستم بسیار پیچیده نیز سیستمی است كه شناسایی و تشریح دقیق اجزاء و ویژگیهای آن، امكانپذیر نباشد.
ویژگی دوم (قابلیت پیشبینی) با ماهیت سیستم از حیث «میزان قطعی بودن یا احتمالی بودن»، سر و كار دارد. در این مورد، دو وضعیت قابل تصور است: در وضعیت اول، اجزای سیستم به گونهای كاملاً قابل پیشبینی با یكدیگر تعامل دارند در حالی كه در وضعیت دیگر، رفتار سیستم قابل پیشبینی نیست، ولی ممكن است آنچه اتفاق میافتد، قابل پیشبینی باشد.
رفتار سیستمهای قطعی قابل پیشبینی است و سازمانها در شمار مصادیق آنها قرار نمیگیرند (برخلاف سیستمهای باز كه شامل سازمانها نیز میشوند). از این رو، بندرت جلب توجه میكنند. مجموعه سیستمهای قطعی، سیستمهایی نظیر قرقره، ماشین تحریر، ماشینهای اداری، پردازش قطعات بر روی خط تولید، پردازش خودكار چك در بانك، و غیره را در بر میگیرد كه در همه آنها خروجی سیستم از طریق نظارت بر ورودیهای سیستم، كنترل میشود.
پس از سیستمهای قطعی ساده، سیستمهای قطعی پیچیده مطرح میشوند كه فقط از حیث «درجه پیچیدگی» با هم تفاوت دارند؛ برای مثال، كامپیوترها كه بسیار پیچیدهتر از «سیستمهای قطعی ساده» هستند، به طور كاملاً قابل پیشبینی كار میكنند. وجوه تمایز این دستهها، نسبی و نامعین است. برای مثال، كامپیوترها به منزله سیستمهای قطعی پیچیده مطرح شدند در حالی كه ممكن است از نظر یك متخصص، فاقد پیچیدگی باشند. همچنین بسیاری از افراد، موتور یك خودرو را سیستمی پیچیده به شمار میآورند در حالی كه همین سیستم، از نظر «نیروهای فنی» یك سیستم قطعی ساده محسوب میشود. در همه مثالهای فوق، ماهیت سیستم «یك حالته» است یعنی رفتار آن به وسیله ترتیب ساختاری عناصر تشكیل دهندهاش معین میشود زیرا اگر ترتیب عناصر یك «سیستم قطعی» صحیح باشد، طبق الگویی كه برایش تعیین شده است، عمل خواهد كرد.
اگر تعداد حالتهای قابل تصور برای نتایج عملكرد یك سیستم، بیشتر از یك باشد، ماهیت سیستم «احتمالی» است. مجموعه مصادیق سیستمهای احتمالی، از سادهترین موارد ممكن (مانند پرتاب سكه كه فقط دو حالت محتمل دارد) تا پیچیدهترین سیستمهای اجتماعی و سازمانها را (كه حالتهای محتمل بسیاری برای آنها قابل تصور است) در بر میگیرد.
مثالهایی نظیر سیستم كنترل كیفیت و تناوب توقف دستگاهها، برای سیستمهای احتمالی ساده مطرح میشوند. در فرایندهای تولید دستی، با توجه به تفاوتهای فردی كاركنان، ممكن است كیفیت محصولات تولیدی متفاوت باشد به همین دلیل، برای تضمین حداقل كیفیت مورد نظر، از فنون كنترل كیفیت آماری استفاده میشود. همچنین با توجه به میزان فرسودگی قطعات و تناوب استفاده از یك ماشین، باید آن را در فواصل زمانی معینی تعمیر كرد. در چنین مواردی نیز توصیه میشود كه برای كنترل، از روشهای آماری استفاده شود.
با افزایش پیچیدگی یك سیستم احتمالی و افزوده شدن بر تعداد حالتهای ممكن برای آن، پیشبینی نتایج عملكرد و كنترل رفتار آن سیستم، دشوارتر خواهد شد. در واقع، كنترل ورودیهای یك سیستم قطعی ممكن است به پیشبینی خروجیهای آن بینجامد در حالی كه كنترل ورودیهای یك سیستم احتمالی فقط میتواند به پیشبینی دامنه نوسانات خروجیها منجر شود.
سیستمهایی نظیر انسان، سازمانهای بزرگ، و سیستمهای اقتصادی و اجتماعی، نمونههایی از سیستمهای احتمالی بسیار پیچیده هستند. اینگونه سیستمها، حالتهای رفتاری و علمكردی متغیری دارند. برای مثال، یك سازمان بزرگ كه خود از خرده سیستمهای زیادی تشكیل شده است، با سیستمهای بیرونی متعددی مانند دولت، رقبا، اتحادیهها، تأمین كنندگان مواد اولیه، و بانكها سر و كار دارد. گاهی تعامل واحدهای داخلی و اجزای تشكیل دهنده سازمان با خرده سیستمهای محیطی، آنقدر با ظرافت و پویایی صورت میگیرد كه تعریف تفصیلی سیستم را غیرممكن میسازد.
سیستمهای احتمالی ساده با روشهای آماری كنترل میشوند. در حالی كه سیستمهای احتمالی پیچده را باید با روشهای پیچیده پژوهش در عملیات كنترل كرد. البته كارآیی روشهای پژوهش در عملیات نیز محدود است به طوری كه برای كنترل «سیستمهای احتمالی بسیار پیچیده» (كه به طور دقیق قابل تعریف نیستند) كفایت ندارند زیرا این گونه سیستمها، جزئیاتی غیرقابل تعریف دارند و نمیتوان آنها را با «روش سنتی تجزیه و تحلیل» بررسی كرد.در محیطهای كاری بندرت با سیتمهای قطعی مواجه میشویم زیرا بیشتر سیستمها، هم از حیث ساختاری و هم از حیث رفتاری، سیستمهایی احتمالی به شمار میآیند. در واقع هر سیستمی كه علمكرد آن احتمالاً توأم با درصدی از خطاست، سیستمی احتمالی محسوب میشود. بررسی اینگونه سیستمها و روشهای كنترل آنها، معمولاً به صورت مجرد و انتزاعی انجام میگیرد. با وجود این، نتایج حاصل از این بررسیها، در سیستمهای واقعی نیز قابل استفاده هستند.4- پیچیدگی در سیستمهای اجتماعی
سیستمهای اجتماعی، سیستمهای بسیار پیچیدهای از جنبه ساختاری و رفتاری هستند. انسان به همراه نقشهای خود، اصلیترین جزء این گونه سیستمهاست. هر سیستم اجتماعی شامل تعداد قابل ملاحظهای از افراد، گروه و واحدهای سازمانی است كه از جنبههای مختلفی با هم دیگر تعامل دارند. فرهنگ، ارزش، اعتقادات، مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و حرفهای چیزهایی است كه بر نحوه تعامل بین آنها تأثیر میگذارد. اثرات ناشی از این عوامل و نحوه تعاملات حاصل به سختی قابل بررسی است. عناصر سیستمهای اجتماعی از پویایی زیادی برخوردارند. سیستمهای اجتماعی كمتر نظم یافته هستند و به مرور زمان تغییر میكنند. اهداف سیستمهای اجتماعی در طول زمان دستخوش تغییر میشوند. به عنوان یك سیستم باز، محیط سیستمهای اجتماعی تأثیر زیاد بر آن میگذارد و تشخیص این تأثیر دشوار است. اطلاعات در مورد شرایط سیستم كم یا غیرقابل دستیابی است. مسائل سیستمهای اجتماعی چند بعدی، مهم و وابسته به یكدیگر هستند.
شرایط فوق عموماً در سیستمهای اجتماعی وجود دارند اما میزان پیچیدگی در بین سیستمهای اجتماعی متفاوت است. به عنوان مثال، پیچیدگی در یك سازمان بوروكراتیك كمتر از پیچیدگی یك سازمان نوآورانه است و پیچدگی یك جامعه خیلی بیشتر از پیچیدگی یك سازمان معمولی است. آنچه كه در اینجا مد نظر ماست سیستمهای اجتماعی بسیار پیچیده هستند كه كاهش پیچیدگی آنها دشوار یا غیر ممكن است.
5- ایجاد سیستمهای پیچیدهآنچه در مورد مراحل ایجاد سیستم در بخش 1 گفته شد مراحل عمومی همه سیستمها بود. اما در سیستمهای پیچیده این مراحل به تنهایی نمیتوانند پاسخگوی ما باشند. در سیستمهای پیچیده ممكن است نیازها و مسائل به خوبی تعریف نشده باشند. سفارش دهنده سیستم تصویر و آگاهی كامل از آنچه كه مطلوب اوست ندارد. نیازهای وی ممكن است با هم سازگار نباشند. ساختار سیستم مانند سیستمهای معمول تعریف شده نیست. مفاهیم و مبانی سیستم موجود نیستند یا مدون نشدهاند. روشهای كمی و استفاده ازروشهای تحلیلی نمیتواند همه ابعاد سیستم را مورد بررسی قرار دهد چرا كه خیلی از عناصر، ویژگیهای آنها و تعامل آنها با دیگر عناصر دارای مبانی روشن، تعریف شده و كمی نیستند. مهندسی سیستم نمیتواند به صورت كامل مفاهیم و مبانی سیستم را تعریف و تدوین نماید. خروجیهای سیستم به سادگی قابل پیشبینی نیستند. عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فناورانه زیادی بر سیستم تأثیر میگذارند.
شرایط فوق باعث میشوند در كنار توسعه مهندسی سیستمها، حوزه معماری سیستمها نیز شكل گرفته و توسعه یابد كه ریشه در مقایسه مهندسی ساختمان و معماری ساختمان و رابطه بین آنها دارد. مهندس ساختمان با استفاده از اصول مهندسی سعی در ارائه طرحی دارد كه دارای ویژگیهای فنی و كاربری مورد نیاز بوده و نكات مهندسی در آن رعایت شده باشد. اما معمار ساختمان سعی در ارائه ساختاری دارد كه تا حد ممكن منطبق بر نیاز مشتری باشد و عوامل اقلیمی، فرهنگی، زیباشناختی، همخوانی با محیط و غیره در آن رعایت شده باشند. بخشی از كار معمار ساختمان هنری و ذهنی است كه از تجربه، شناخت و بینش حاصل شده است و جنبه كمی و مهندسی ندارد.6- معماری سیستمهامعماری در پاسخ به مسائل بسیار پیچیدهای ظاهر میشود كه نمیتوانند با استفاده از قواعد و رویههای از پیش وضع شده حل شوند. تعریف كلاسیك معماری عبارتست از «طرحریزی و ساخت ساختارها». اگر واژه «ساختار» در سطح وسیعتری شامل آرایشها و تركیبها، چارچوبها و شبكهها و سیستمها فرض شود آنگاه معماری سیستمها، طرحریزی و ساخت سیستمهاست. معماری سیستمها تركیبی از اصول و مفاهیم سیستمها و معماری است. به بیان دیگر معماری سیستمها، نظریه سیستمها و مهندسی سیستمها را با نظریه، رسم و رسوم و حرفه معماری تركیب میكند. هسته معماری در مفهومسازی4 سیستم است. در زیر مقایسهای بین واژگان معماری و مهندسی شده است:
ساختار5 (یا معماری6 ) ماشین7 معماری8 مهندسی9 معمار10 مهندس11
اساس معماری، ساختاربندی12 است. ساختاربندی یعنی تبدیل شكل13 به كاركرد14 ، ایجاد نظم و ترتیب در هرج و مرج یا تبدیل ایدههای ناقص شكل گرفته یك مشتری به یك مدل مفهومی عملی. ایجاد تعادل بین نیازها، هماهنگ كردن فصل مشتركها و بین افراط و تفریط حد واسط را گرفتن، فنون كلیدی ساختاربندی هستند.
7- معماری سیستمها در مقابل مهندسی سیستمهایك بعد از مقایسه معماری و مهندسی سیستمها، بررسی جایگاه آنها در مراحل ایجاد سیستمهاست. در شكل 4 مدل آبشاری ترسیم شده از مراحل ایجاد سیستم در بخش 1، توسعه داده شده و جایگاه معماری سیستمها در آن مشخص شده است. جایگاه معماری چه در شكل زیر و چه در عمل، به جای اینكه به طور مستقیم در جریان ایجاد سیستم قرار گیرد در یك طرف آن قرار داشته و موازی با آن است. ارتباط بین مشتری و معماری باید خیلی قوی باشد به گونهای كه اغلب معمار نماینده مشتری است حتی اگر از جهت قراردادی به واسطه سازنده یا شخص ثالثی استخدام شده باشد.
ادامه خواندن مقاله مهندسي و معماري سيستمها
نوشته مقاله مهندسي و معماري سيستمها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:05 am
nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
چكیدهدر این مقاله تعادل بین كار و زندگی و ضرورت مدیریت كردن آن به منظور جلوگیری از عوارض عدم تعادل بین كار و زندگی، بررسی شده و اشاره شده است كه تعارض بین كار و زندگی مسئله اغلب افراد، سازمانها و جوامع است و شدت و ضعف آن با سطح پیشرفت فناوری و توسعهیافتگی، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، سیاستها و برنامههای سازمانها و دولتها، و ویژگیهای فردی رابطه دارد. همچنین،
با توصیف و تشریح عوامل مؤثر بر ایجاد تعارض بین كار و زندگی در كشورهای پیشرفته صنعتی، فهرستی از عوارض ناشی از آن ارایه شده و با این استدلال تاریخی كه بسیاری از مسائل امروز كشورهای صنعتی میتواند مشكل آینده كشورهای درحال توسعه باشد؛بر اهمیت مدیریت تعادل بین كار و زندگی تأكید شده است. با توجه به ابعاد و گستره موضوع كه فرد، سازمان و جامعه را تحت تأثیر خود قرارمیدهد و با رویكردی سیستمی، همه افراد جامعه، در هر سطح
و در هر شغلی؛ مسئولیت دارند در راه ایجاد تعادل بین كار و زندگی گام بردارند. صاحبنظران و اندیشمندان علوم اجتماعی نیز بهعنوان پیشگامان این حركت وظیفه دارند با گسترش فرهنگ تعادل در كار و زندگی؛اهمیت موضوع را برای همه افراد؛ بهویژه مدیران و تصمیمگیران جامعه؛ تشریح و تبیین كنند و راهحلهایی برای پیشگیری یا حذف و كاهش عوارض عدم تعادل در كار و زندگی بیابند.
مقدمهسالها پیش آلوین تافلر(1980) در كتاب «موج سوم» خود پیشبینی كرده بود كه با تغییر فناوری؛ بهویژه در عرصه ارتباطات و اطلاعات؛ شیوه كار و زندگی و رابطه انسانها دچار دگرگونیهای اساسی خواهدشد. زمانی كه وی در حال نوشتن این اثر بود تعداد رایانههایی كه به صورت شبكهای فعالیت داشتند بسیار اندك بود، ولی او بهخوبی پیشبینی كرد كه با گسترش این شبكهها بسیاری از افراد خواهند توانست وظایف
شغلی خود را در خانه انجام دهند. بهطورمثال، مدیران میتوانند فرایند تولید و عملیات تجاری را كنترل و هدایت و منشیها هم میتوانند بدون حضور در محل كار، بسیاری از امور دفتر یك مدیر را پیگیری كنند. وی نتیجه چنین تغییری را شكل گرفتن كلبههای الكترونیك دانست كه درآن اشكال مختلفی از خانواده، تركیبی مطلوب از عشق و دیگر فضیلتها در رابطه با كار را بهنمایش خواهد گذاشت. بخش اول پیشبینی نویسنده بهخوبی مشهود و قابل لمس است ولی درنتیجهگیری وی از این شرایط جای تردید فراوان است.
در زمان انتشاركتاب موج سوم؛ خوانندهای از یك كشور در حال توسعه شاید چنین تصور میكرد كه سالها طول خواهد كشید تا امواج مورد نظر تافلر به مرزهای كشورش برسد؛ اما این امواج در زمانی بسیار كوتاه از طریق فناوریهای جدید مانند اینترنت؛ ماهواره؛ تلفن همراه و مانند آن قبل از پایان هزاره دوم از مزرها گذشت و حتی وارد حریم امن و خصوصی افراد شد.
هلهله شادی اندیشمندان موافق این تغییرات و تحولات و نگرانی سایر اندیشمندان از این پیشرفتهای اعجابآور و مهارنشدنی دو روی یك حقیقت واحد است كه جای تأمل و بررسی دارد. در اواخر هزاره دوم؛ كاستلز (1382) در كتاب سه جلدی خود كه با عنوان فارسی « عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ »
ترجمه شده، بخشی از نتایج این تحولات را بهتصویر كشیده است. در كتاب وی نه تنها شواهدی برای برخی از خوشبینیهای تافلر در مورد روابط افراد خانواده بهچشم نمیخورد؛ بلكه شواهدی از اشكال و مناسبات خانوادگی، حتی در برخی از جوامع شرقی مانند تایوان، ارایه شده است كه بدون قضاوت ارزشی در این زمینه، حداقل در فضای فرهنگی حاكم بر جامعه ما رفتارهایی غیرطبیعی و نابهنجار تلقی میشود.
نگرانیهای حاصل از این تحولات، بهویژه در عرصه خانواده، به اقداماتی از سوی دولتها و سازمانها برای ایجاد تعادل بین كار و زندگی منجر شده است. تعیین روزی بهنام «روز تعادل بین كار و زندگی» در ایرلند و ماهی بهنام «ماه كار و خانواده» در آمریكا و همچنین ایجاد شركتهای مشاوره و سایتهای اینترنتی برای گسترش فرهنگ تعادل بین كار و زندگی و یافتن راه حل برای بهبود روابط افراد خانواده، همگی شواهدی بر اهمیت روزافزون این بحث است(تاد، 2004: 7).
تعریف و تاریخچه موضوع به دلیل پیچیدگی و چند وجهی بودن موضوع تعادل بین كار و زندگی؛ اغلب در درك و تفسیر آن مشكلاتی بهوجود میآید. براثر همین برداشت نادرست است كه بسیاری از افراد كار و زندگی را به دو امر كاملاً جدا از هم تقسیم میكنند و با درمقابلهم قراردادن اولویتهای فرد و سازمان، كار و زندگی را بهعنوان« بازی مجموع صفر»
ZERO-SUM GAME) درنظر میگیرند كه منافع یكطرف به ضرر طرف مقابل تمام میشود( هاروارد بیزنس ریویو، 2000). علاوه براین، از آنجا كه عوامل مختلفی در سطح اجتماع( مانند اقتصاد، فرهنگ، سیاست، و;)، سازمان(فرهنگ سازمانی، مدیریت، حوزه فعالیت، و;)، و فرد ( ویژگیهای شخصیتی، جنسیت، وضعیت تأهل، موقعیت سازمانی، میزان درآمد، و;)، در تعبیر و تفسیر موضوع تعادل بین كار و زندگی دخالت دارند؛ ارایه یك تعریف قابل قبول برای همه افراد؛ در همه زمانها و مكانها امری غیرممكن است.
چنین مشكلی در تعریف تعادل بین كار و زندگی به معنای آن نیست كه نمیتوان به وجوه اشتراك و اهدافی كه در این موضوع نهفته است، دست یافت. سایت اینترنتی تعادل بین كار و زندگی(2005)، دو مفهوم اساسی را برای ایجاد اشتراك ذهنی در این مورد مفید دانسته است كه عبارتند از: موفقیت و خشنودی. این دو مفهوم به چراهای بسیاری پاسخمیدهد: چرا شما كارمیكنید؟
چرا درآمد بیشتری میخواهید؟ خانهجدید، فرستادن بچهها به مدرسه، انجام موفقیتآمیز كار و ;؟ سؤالهایی است كه پاسخ به آنها تا حد زیادی ما را به درك تعادل بین كار و زندگی نزدیك میكند. خشنودی در اینجا مفهوم گستردهای دارد كه رضایت، شادی، عشق، و هر نوع خوشی در زندگی را شامل میشود. موفقیت و خشنودی دو وجه متعامل از یك واقعیتاند كه یكی بدون دیگری معنای خود را از دست میدهد
. اگر به اطراف خود نگاه كنیم؛ افراد زیادی را خواهیم یافت كه به موفقیتهای مهمی در زندگی دستیافتهاند ولی نشانی از خشنودی در چهره آنها دیده نمیشود؛ یا حداقل آنگونه كه شایسته است، شاد نیستند. اگر افراد بتوانند در هر لحظه از زندگی خود موفقیت توأم با شادی را تجربه كنند، به این تعریف نزدیك میشویم كه بگوییم « تعادل در كار و زندگی یعنی یك روز سرشار از موفقیت و خشنودی در چهار بخش از زندگی: كار، خانواده، دوستان، و خود ».
در تعریف دیگری؛ شرایطی كه در آن آزادی كاركنان در پرداختن به فعالیتها و مسئولیتهای دلخواه خود؛ خارج از محیط كار مخدوش نشود؛ تعادل در كار و زندگی تلقی شده و این به معنای آن است كه باید كارها بر مبنای عقلانیت و هوشمندی بیشتری سازماندهی و به نحو مؤثرتری انجام شود.درطول تاریخ، كار به عنوان یكی از راههای اساسی مشاركت اجتماعی و بیان شخصیت و عظمت انسان بوده و انسان خود را با كار معنا كرده است؛ با وجود این، كار تنها راه مشاركت اجتماعی نیست و تمامی وجود انسان در كار خلاصه نمیشود. نیاز انسان به آرامش و استراحت، بر عهده گرفتن مسئولیتهای اجتماعی، صرف وقت برای خانواده و مانند آن، ابعاد دیگری از فلسفه وجودی انسان را تشكیل میدهند.
كار و خانواده میتوانند اثر متقابل و نقش مكمل برای یكدیگر داشته باشند؛ با كار كردن نیازهای خانواده برآورده میشود و حمایت خانواده موجبات تقویت روحی و جسمی كاركنان برای انجام موفقیتآمیز وظایفشان را فراهم میآورد. این بحث بهظاهر ساده؛ مناقشات حاشیهای بسیار زیادی را دامن زده است.
یكی از سؤالهای اساسی در این زمینه این است كه رابطه كار و زندگی چگونه باید تعریف و تنظیم شود و پاسخ به این سؤال نیز ممكن است به تعداد جوامع و حتی افراد یك جامعه متفاوت باشد. آنچه امروز برای شما تعادل در كار و زندگی محسوب میشود، شاید فردا مفهوم دیگری داشته باشد، با وجود این، لازم است همه افراد، سازمانها و جوامع به این موضوع بیندیشند و پاسخ و راهكاری مناسب با شرایط؛ اهداف و ارزشهای خود بیابند. بی توجهی به این امر موجب تعارض در كار و زندگی میشود كه نتایج زیانباری درپیدارد.
جیم برد( به نقل از جوشی و همكاران، 2002) پیشبینی كرده است كه در 30 تا 40 سال آینده، تعادل بین كار و زندگی به مهمترین موضوع محیطهای كار در آمریكا تبدیل خواهد شد و لازم است سازمانهای این كشور در این زمینه برنامههای راهبردی داشته باشند تا بتوانند از عوارض عدم تعادل در كار و زندگی در امان بمانند.
عوامل و شرایط بروز عدم تعادل در كار و زندگییكی از عواملی كه موجب تعارض بین كار و زندگی میشود، ساعات كارطولانی است. در آغاز رایانهای شدن فرایند تولید و گسترش فناوری اطلاعات برخی از صاحبنظران بر این عقیده بودند كه جوامع صنعتی با خیل عظیم بیكاران مواجه خواهند شد و زمان فراغت بهحدی زیاد میشود كه پركردن این اوقات خود به معضل بزرگی تبدیل خواهد شد. این پیشبینیها چندان هم درست از آب درنیامد و بازار كار نهتنها با چنان مشكلی مواجه نشده بلكه با چشمپوشی از برخی نوسانها و تفاوتهای بین كشورها، توانست تعداد بیشتری از زنان را جذب كند.
بر اساس پیشنهاد اتحادیه اروپا در سال 1995، به منظور حفظ سلامتی و ایمنی كاركنان؛ حداكثر ساعات كار آنان 48 ساعت در هفته تعیین شد. یك گزارش منتشر شده در سال 2000، نشان داد كه متوسط ساعات كار كاركنان انگلیسی كه بالاترین ساعات كار را داشتهاند برابر با 6/43 ساعت در هفته؛ بوده است
. در آلمان متوسط ساعاتكار 1/40 ساعت؛ درفرانسه 6/39 ساعت و در ایتالیا 5/38 ساعتبودهاست(جوشی و همكاران، 2002: 7). گزارش دیگری كه درسال 2003 منتشر شد نشان داد كه در فرانسه و ایتالیا ساعات كار تغییری نكرده بود ولی در انگلستان متوسط ساعات كار به 6/39 ساعت در هفته كاهش یافته بود. براساس این آمار، متوسط ساعات كار كاركنان ژاپنی 2/42 ساعت و كاركنان امریكایی 6/42 ساعت در هفته بوده كه بیانگر بیشتر بودن متوسط ساعات كار دو كشور یاد شده نسبت به كشورهای عضو اتحادیه اروپاست(
كولینگ، 2005: 2)تفاوت در ساعات كار طولانی نه تنها بین كشورهای مختلف مشاهده میشود، بلكه افراد، گروهها و سطوح مختلف شغلی نیز ساعات كار متفاوتی در هر یك از این كشورها دارند و دلایل و انگیزههای آنها نیز برای سپری كردن ساعات بیشتری در محیط كار متفاوت است. مطالعات متعددی در كشورهای صنعتی نشان داده است كه برخی از كاركنان، از جمله مدیران و كاركنان متخصص، بیش از 60 ساعت در هفته كار میكنند و بین بخشهای مختلف اقتصاد، كاركنان هتلها و پس از آن كاركنان بخش كشاورزی بالاترین ساعات كار را دارند. همچنین، پژوهشها نشان میدهد كه ساعات كار طولانی بین مردان رواج بیشتری دارد( كولینگ، 2005: 20).
طی پژوهشی در یكی از شركتهای بزرگ صنعتی ایران كه نگارنده نیز در آن مشاركت داشته است. مشخص شد كه مدیران عالی این شركت بیش از60 ساعت در هفته كار میكنند و این در حالی است كه شغل آنها بسیار استرسزاست و در طول روز وظایف پیچیده و متنوعی را انجام میدهند. مدیران یادشده معتقد بودند كه خود را یكسره وقف كار كردهاند و بین كار و زندگی آنان تعادل وجود ندارد. البته این یافته را نمیتوان تعمیم داد و برای توصیف و تجزیه و تحلیل وضعیت ساعات كار در ایران بین سطوح مختلف و در حوزههای مختلف اقتصادی و نیز دلایل و انگیزههایی كه موجب ساعات كار طولانی میشود، لازم است پژوهشهای متعددی انجام شود.
در مورد دلایل و انگیزههای افراد در داشتن ساعات كار طولانی تفاوتهای زیادی وجود دارد و در مطالعات انجام شده به مواردی مانند درآمد بیشتر، پیشرفت شغلی، حفظ شغل فعلی، رقابت با همكاران در كسب سمتهای بالاتر، خدمت به جامعه و فرار از استرسهای خانه و مانند آن، اشاره شده است.
ادامه خواندن مقاله نقش و اهميت کار در زندگي
نوشته مقاله نقش و اهميت کار در زندگي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
October 21, 2018, 5:07 am
nx دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بورس چیست ؟ مفاهیم اولیه بورس و سرمایهگذاری(قسمت اول) Bourse کلمه ای فرانسوی است که معنای آن در زبان فرانسه “کیف پول ” می باشد. بورس و مفهوم آنBourse کلمه ای فرانسوی است که معنای آن در زبان فرانسه “کیف پول ” می باشد.سهم
نشان دهنده مالکیت یک فرد (حقیقی یا حقوقی) در یک شرکت می باشد. بازار اولیه دارایی هایی که برای اولین بار توسط شرکت ها یا دولت عرضه می شونددر این بازار پذیره نویسی می شوند.در واقع پذیره نویسی سهام و افزایش سرمایه توسط شرکت ها فعالیت در بازار اولیه است.بازار ثانویه
دارایی هایی که ابتدا در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفته است در بازار ثانویه مورد معامله مجدد قرار میگیرد که این فعالیت عمدتاً در بورس اوراق بهادار صورت میگیرد.نکته :توجه کنید که بازار بورس بازار ثانویه است ، یعنی در بورس اوراق بهادار شرکتی تاسیس نمیشود و فقط سهام شرکت های پذیرفته شده ( که قبلاً تاسیس شده اند ) مورد معامله قرار میگیرند. به همین دلیل بازار بورس، بازار ثانویه است. شرکت سهامی خاص
شرکتی است که سهام آن در اختیار عده محدودی است شرکت سهامی عام شرکتی است که خرید سهام آن برای عموم آزاد است. شرکت های حاضر در بورس باید حتماً سهامی عام باشند.قیمت اسمی
قیمت اولیه سهم در بازار اولیه است که در حال حاضر در بورس تهران قیمت اسمی سهام 100 تومان می باشد. این قیمت فقط قیمت اسمی سهم می باشد، یعنی شرکت در روز نخست قیمت هر سهم خود را 100 تومان تعیین کرده است و سهامداران این مبلغ را برای خرید هر سهم شرکت پرداخته اند. سرمایهگذاری
سرمایهگذاری یعنی صرف نظر کردن از مصرف در زمان حال به امید مصرف بیشتر در آینده.سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار به معنای خرید سهام معمولاً با دو دیدگاه انجام میشود. بهرهبردن از افزایش قیمت آن و یا سرمایهگذاری برای بهره بردن از سود سالیانه سهم.دیدگاههای سرمایهگذاری بر این اساس دیدگاههای سرمایهگذاری به 3 دسته تقسیم می شوند: کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت معمولاً به سرمایهگذاری با دید 3 تا 4 ماه کوتاهمدت گفته میشود و به سرمایهگذاری با دید 3 ماهه الی یکسال میانمدت و به سرمایهگذاری با دید بیش از یکسال معمولاً بلندمدت گفته میشود. پرتفوی
عبارتست از سبد سهامی که برای کاهش ریسک سرمایهگذاری تهیه میشود.کارگزار بنگاههای معاملاتی هستند که خرید و فروش سهام توسط آنها صورت میگیرد. در این معاملات ، کارگزار وکیل تامالاختیار فروشنده و خریدار هستند. سال مالی
عبارتست از یک سال که ابتدای آن شروع فعالیت مالی و انتهای آن پایان فعالیت مالی است .در پایان هر دوره مالی هیات مدیره موظف به ارائه گزارش عملکرد خود در دوره گذشته و طرحهای آتی خود میباشند.سهامداران برای محاسبه سود و زیان یک شرکت دوره خاص را انتخاب میکنند که در پایان آن دوره هیات مدیره موظف به گزارش دادن عملکرد خود در آن دوره و طرحهای خود در دوره آتی میباشد. این دوره هر زمانی بر اساس موافقت اکثر سهامداران میتواند باشد،ولی آنچه در کشور ما و در بورس ما مرسوم است یک سال کامل است که به آن سال مالی گفته میشود. در برخی از شرکت ها در سایر بورسهای جهان دیده شده است که از فصل مالی و یا شش ماه مالی نیز استفاده شده است. ایام مالی طولانی تر باعث تعدیلات بیشتر در سود های اعلامی در ابتدای دوره توسط شرکت ها میشود. و هیچ تاثیر خاصی ( در بازار کارا ) بر روند قیمت شرکت ندارد. بازار بورس چیست؟
بازار بورس مکانی است که درآن سهام شرکتهای گوناگون تولیدی خدماتی و سرمایه گذاری داد و ستد می شود. مردم به بازاربورس بازارسهام هم می گویند. اما نام رسمی و قانونی آن “بورس اوراق بهادار” می باشد.” که منظوراز اوراق بهادارهمان برگه های سهام شرکتهاست. به مکانی که در آن عمل داد و ستد انجام می گیرد “تالار معاملات بورس “گفته می شود.
اصلی ترین تالارمعاملات بورس کشوردر تهران – خیابان حافظ – تقاطع جمهوری واقع است. ورودعموم مردم درآن آزاد است. برای آشنایی با نحوه داد وستد سهام دربورس می توان با مراجعه به تالارهای معاملات بورس به طورعملی آشنا شد وسپس با مراجعه به کارگزاری های مختلف بورس که درمکانهای مختلف شهرها پراکنده هستند فرم درخواست خرید سهم شرکت مورد نظررا تکمیل و در پایان سال مالی و پس ازبرگزاری مجمع عمومی عادی متناسب با حجم سهامی که خریداری شده از سود مناسب و قطعی که معمولا دو برابر سود بانک هاست برخوردار شد.(حدود 40 درصد در سال )
درشهرستانهای دورافتاده کشورنیزعلاقمندان می توانند ازطریق شعب مرکزی بانک ملی جهت خرید سهام شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهاداراقدام نمایند. البته برای خرید سهام از روش خرید و فروش الکترونیکی هم میتوان استفاده نمود. برای این منظورباید اول به یکی ازشعب بانک توسعه صادرات درسراسر کشورمراجعه نموده و حساب بانکی افتتاح کنید و فرم درخواست خدمات خرید و فروش الکترونیکی سهام را تکمیل نموده و کلمه عبور password دریافت کنید. بعد ازطریق اینترنت به سایت بانک توسعه صادرات ایران وارد شوید و به نشانی .WWW .edbi .IR
سپس فرم مخصوص خرید و فروش سهام و همچنین فرم وکالتنامه برداشت از حساب را تکمیل نمایید. البته برای استفاده ازاین خدمات باید پست الکترونیکی (Email) داشته باشیم. فرم تکمیل شده در ساعات اداری فورا دردستورکار قرارمی گیرد و درساعات غیر اداری درابتدای صبح روزبعد در دستور کار قرار خواهد گرفت.
مشخصات بارز بازار بورس چیست ؟ 1/ وجود مکانی مشخص برای داد و ستد سهام 2/ قیمت شفاف سهام 3/ قدرت نقد شوندگی سهام بازاربورس چه منافعی برای جامعه دارد ؟
*کنترل نقدینگی درجامعه بازاربورس یک فرصت سرمایه گذاری مطلوب برای سرمایه گذاران با سرمایه های اندک ایجاد می کند و زمینه توزیع عادلانه ثروت را مهیا می کند. مزیت های کلان آن برای جامعه عبارتند از * رشد تولید نا خالص ملی و مهار تورم *استفاده از پس اندازهای خرد وکوچک مردم
*هدایت سرمایه های سرگردان *کمک به رشد صنعتی شدن کشور وظیفه کارگزاریها چیست ؟
از دیگرسوالات و پرسشهایی که مردم معمولی جامعه از فعالان بازارمی پرسند این است که چرا باید به کارگزاریها مراجعه کنیم ؟ آیا میتوانیم خودمان مستقیما به تالاربورس برویم و سهام خریداری کنیم ؟ کارگزاریها وکیل و نماینده تام الاختیاربرای خرید و فروش سهام هستند و بدون واسطه آنها هیچ کس نمی تواند درتالار بورس خرید و فروش کند. حضورمردم درتالاربورس الزامی نیست بلکه آنها جهت مشاهده تابلوی قیمت های تالار بورس و مشورت کردن با سایرسهامداران و دلگرمی دادن به یکدیگردرهنگام افت قیمت ها در تالارمعاملات بورس حضورمی یابند.
اما حضوردر دفتر کارگزاری الزامی است و باید شخصا با به همراه داشتن شناسنامه و یک برگه فتوکپی شناسنامه و کارت ملی جهت خرید سهام شرکت دلخواه خود به کارگزاری مورد نظرمراجعه نموده و فرم مخصوص دستورخرید سهام را تکمیل نمود تا کد عملیاتی صادر شود و درمراجعات بعدی با ارایه کد کارهایمان سریع ترانجام شود.
سهم چیست ؟هرشرکت سهامی به قسمت هایی مساوی تقسیم می شود که به هر یک ازاین قسمت ها یک سهم گفته می شود ومعمولا قیمت اسمی سهم در ایران 1000 ریال است. اگربخواهیم سهام را براساس حقوق دارنده سهم طبقه بندی کنیم دو نوع سهم داریم: *سهام عادی
*سهام ممتاز سهامداران عادی که درواقع مالکان اصلی شرکت هستند دارای حقوق و مزایایی می باشند که عبارتند از : 1-حق دریافت سود سهام(EPS) 2-حق رای دادن درمجامع عمومی عادی و فوق العاده 3-حق تقدم درخرید سهام جد ید
4-حق باقیمانده دارایی پس ازانحلال شرکت 5-حق اطلاع ازفعالیت های شرکت
دارندگان سهام ممتازعلاوه برمزایای فوق الذکردرهنگام انحلال شرکت نسبت به دارندگان سهام عادی در دریافت ارزش اسمی سهام خود اولویت دارند. چه سهمی بخریم ؟ باید سهام مورد نظررا پس ازمشورت با افراد مورد اعتماد و با مطالعه و تحلیل انتخاب کرد. سرمایه گذاران در بازارسهام علاقمندند به یکی از سه شکل زیر سرمایه گذاری کنند:
1-سرمایه گذاری کوتاه مدت یعنی سهام خاصی را می خرند و پس از 3 الی 4 ماه می فروشند. 2-سرمایه گذاری میان مدت که سهام خود را به مدت یکسال نگه می دارند و بعد تصمیم می گیرند که کدام را بفروشند و کدام را نگه دارند. 3-سرمایه گذاران بلند مدت که بیش ازیکسال سهام خود را نگه می دارند.
البته گروهی هم هستند که هرهفته سهام قبلی را می فروشند وسهام جدیدی می خرند که اصطلاحا به نوسان گیرمشهورند. تصورنکنید لزوما نوسان گیرها بیش ازدیگران سود می برند.کسانی هستند که بلند مدت سرمایه گذاری می کنند و ازسرمایه گذاری خود کاملا راضی هستند. برای سرمایه گذاری بهتراست هرچند ماه یک بار با اشخاص واجد الصلاحیت همچون کارگزاران بورس و یا شرکتهای مورد اعتماد مشورت کرد که آیا سهام شرکتی را که خریداری نموده اید نگهدارید یا بفروشید. هم اکنون در بازاربورس تهران و شهرستانها سهام حدود 400 شرکت مختلف تولیدی – خدماتی – سرمایه گذاری داد و ستد می شود که درزمینه های مختلف فعالیت می کنند و این زمینه های اقتصادی عبارتند از: کشاورزی / دامپروری وخدمات وابسته استخراج ذغالسنگ استخراج کانی های فلزی فرآورده های غذایی صنایع قند صنایع چرم صنایع چوب شرکت های تولیدی شرکتهایی هستند که کالای خاصی را تولید می کنند مثلا شرکت سیمان تهران/سیمان تولید می کند یا شرکت دارویی فارابی دارو تولید می کند. شرکت های خدماتی شرکتهایی هستند که در زمینه خدمات رسانی فعالیت می کنند مثل بانک اقتصاد نوین/بانک کارآفرین /شرکت حمل و نقل توکا شرکت های سرمایه گذاری شرکتهایی هستند که فعالیت عمده آنها درزمینه دارایی مالی است ودرصدی ازسهام شرکتهای دیگر را درسبد سهام خود دارند و صرفا دریک زمینه فعالیت نمی کنند.
7 نکته مهم جهت خرید سهامنکته اول:درهنگام خرید سهام سعی کنید شرکتی را انتخاب کنید که جزو فهرست پنجاه شرکت فعال تر و برتر بورس باشد (چون فورا نقد می شود ). نکته دوم :
با توجه به این که شرکت های سرمایه گذاری دردهها شرکت دیگرسرمایه گذاری نموده اند بنابراین ریسک خرید کمتری داشته واحتمال سقوط و کاهش ارزش سهام آنها کمتراست و معمولا رشد افزایشی دارند. نکته سوم:
تمام سرمایه خود را درون یک شرکت نگذارید و صرفا سهام یک شرکت را خریداری نکنید. نکته چهارم: برای انتخاب شرکت مورد نظر خود از شرکتهای فعال در این زمینه و کا رگزاران مشورت بخواهید.
نکته پنجم:سهام شرکتهایی را خریداری نمایید که از پتانسیل بالایی برخوردارند و از نظر سرمایه هم بصورتی باشند که تحت تاثیر فعالیت سفته بازان قرار نگیرند.
نکته ششم:سایتهای بورسی معتبر و صفحات بازار بورس روزنامه های اقتصادی را به خوبی مطالعه کنید و از راهنمایی های روزنامه ها و سایتهای اقتصادی استفاده کنید. نکته هفتم: سعی کنید سهام شرکتی را خریداری کنید که محصولات آن شرکت به کشورهای خارجی هم صادرمی شوند.جایگاه بورس كجاست؟گروه بورس- اینكه تا چه اندازه محیط بورس، زمینه پذیرش ایفای نقش جدید برای تسریع روند خصوصیسازی را دارد؟ پرسشی است كه برای بسیاری از تحلیلگران بازار، بدون پاسخ مانده است.
برخی بر این باورند كه ابلاغیه اخیر درباره اصل 44 مسوولیتهای سنگینی را برای سازمان خصوصیسازی باز تعریف كرده است، چراكه این سازمان ضمن وكالت ارزشیابی و قیمتگذاری شركتها، شرایط را برای عرضه در بورس فراهم كند. اما به نظر میرسد مسوولیتها و كاركردهایی كه سیاستگذار برای مدیریت بازار تعریف كرده است، هم سنگینتر و هم فراتر از كارایی كنونی هر سازمان دیگر از جمله بازار سرمایه است. چنانچه بازار سرمایه نتواند از ایفای نقشهای باز تعریف شده جدید، در حوزه اجرای سیاستهای كلان اقتصادی در كشور برآید، بیم جدی آن وجود دارد كه موارد صدر اصل 44 به جای خصوصیسازی به عمومی شدن غیركارآمد، میل پیدا كند. هم اكنون به وضعیت و مطلوبیت بازار سرمایه میتوان با دو رویكرد متفاوت (اما در ماهیت یكسان) توجه كرد: نخست رویكرد «آنچه كه نیست» و دوم رویكرد یعنی «آنچه كه باید باشد». درباره «هستها»ی بازار اینكه شاید برای نخستین مرتبه است كه در دوران برقراری حاكمیت
جمهوری اسلامی، در بالاترین سطوح سیاستگذاری كشور، تا این اندازه به سرمایهگذاری و قیمتگذاری از طریق بورس توجه داده میشود. این برای «حوزه اجرایی كشور» با تمام دغدغههایی كه وجود دارد، مهمترین «داشته» است. نه دولت هشتم، نه دولت هفتم و ششم و نه مجلس ششم و پنجم از چنین فرصت تاریخی كه برای شكلگیری آن تلاش كردند، برخوردار نشدند. رسانهها هم برای تشریح این فرصت در برابر دولت نهم و اینكه دولت نهم چه بهرهبرداری از آن میكند، تلاش گستردهای داشتند، اما یك واقعیت وجود دارد،
و آن اینكه افكار عمومی همیشه تحت تاثیر امواج رسانهای و فضاسازیهای متعارف در كشور قرار نمیگیرند و همه نظارهگر «حوزه اجرایی» و فعالیتهای «ستاد» مربوطه هستند. همه نظارهگر هستند تا مشاهده كنند چه اولویتهایی در برابر «ستاد» قرار دارد و «آنچه باید باشد» چیست؟ به عنوان نمونه بورس در این میان چه نقشی دارد؟ و برای اجرای «ابلاغیه» در بازار سرمایه چه تحولاتی شكل بگیرد؟ اگر چه در «فضای رسانهای شده» و هیجانهای روز اعلام شده كه برای اجرای سیاستهای جدید «خصوصیسازی»، برنامههای بورس تشریح خواهد شد، اما به نظر نمیرسد با توجه به حجم گسترده امور جاری در «سازمان» و فضای بازار بتوان برنامه خاصی را اعلام كرد.
ادامه خواندن مقاله سهام وبورس
نوشته مقاله سهام وبورس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:09 am
nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
سفالگری باستانی هنر سفال سازی نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصی دارد، چه همین قطعههای كوچك سفال كه به ظاهر ناچیز به نظر میرسد، ما را به زمانه و زندگانی مردم آن روزگاران میرساند. فن سفال سازی درایران، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است. به نوشته گیرشمن
، در حدود ده هزار سال پیش، كسانی كه دركوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به شكار و تهیه خوراك، به ساخت ظروف سفالی نیز اشتغال داشتهاند. این نظریه كه بیشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازی را از ایران میدانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسی هنر ایران «مداركی كه اخیراً به دست آمده قویاً موجب اثبات فرضیههای چند سال اخیر است مبنی بر این كه كشاورزی و شاید صنایع پیوسته به آن یعنی : كوزهگری و صنعت سفالسازی و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است».
نقوش سفال در باستانگل رس كه ماده اولیه مورد نیاز در هنر سفالگری است انسان را قادر مینماید تا از آن، جهت ساخت ظروف مختلف سفالین استفاده كند. این ظروف كه در ابتدای امر ساده و دست سازند بیشتر جهت رفع نیازمندیهای اولیه زندگی و تعدادی نیز بر اساس اعتقادات مذهبی در مراسم مختلف از جمله تدفین كاربرد داشتهاند.
به تدریج با اختراع چرخ سفالگری در هزاره پنجم ق.م و بعد از آن رواج لعاب به عنوان پوشش و تزیین ظروف، در دوران تاریخی عمدهای در تولید آثار سفالی ایجاد گردید. نقوش حیوانی- گیاهی و انسانی جایگزین نقوش ساده هندسی شدند. ساخت ظروف به شكل پیكرههای حیوانات از قبیل بز ، كاو نر كوهاندار ، سگ و گوزن رواج یافت به این گونه ظروف كه معمولا آبریزی در لبه آنها دیده میشود ریتوان میگویند. ریتون كه سیر تكاملی آن تا دوره ساسانی ادامه پیدا میكند
به عنوان ساغر و ظرف نوشیدنی پیشكشی مورد استفاده قرار میگرفته است. در قرون اولیه اسلامی شیوه سفالگری كم و بیش همانند دوره قبل از اسلام (ساسانی) ادامه پیدا كرد. از قرن سوم هجری در صنعت سفالگری دگرگونی و تحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر فن لعابدهی و نقوش و نیز استفاده از كتیبه جهت تزیین ظروف و ظروف زرینفام به مراحل پیشرفتهای رسید. به طوری كه اوج این تحولات را از اواخر عصر سلجوقیان و خوارزمشاهیان میتوان مشاهده نمود. در كنار آثار سفالی، روند تكاملی و تحولات چشمگیر صنعت زیبای آبگینه را نمیتواند نادیده گرفت. قدمت این صنعت زیبا و ظریف به 2500 تا 3000 سال ق.م میرسد و احتمال میرود كه سازنده اولین اشیا شیشهای مصریان باشند.
هنرمند سفالگر پیش از تاریخ ایران با نقاشی روی سفالینهها گویی شعر میسرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصری ساده، اشیاء و حیوانات و انسان را مینمایاند، مثلاً خطوط موّاج موازی در درون یك دایره و مستطیل، نشاندهنده آب است و مثلثی كه سطح آن چهارخانه بندی شد، نشانگر كوه یا مربعی كه با خطوط افقی و عمودی تقسیم و خطوط موّاج در آن ترسیم شده، احتمالاً نشانه زمین زراعتی است.
جانوران منقوش روی ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غیره. امّا برخلاف نقاشی غارها در اینجا شكل واقعی حیوان مورد توجه نبوده، بلكه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زیرا كه آرایش سفالینه در كار سفالگر اهمیت بیشتری دارد: او به دلخواه، شكل طبیعی را به شكل تجریدی تبدیل میكند تا بدین ترتیب مقاصد تزیینی خود را برآورده سازد.
در این دوره بدنه سفال لطیف و درخشان شد و در تمام تپهها و دهكدههای باستانی كم و بیش این مراحل طی شده است. میتوان گفت كه این مراحل به دوره تمدنی بستگی داشته است. مثلاً زمانی كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانههای مردم نیز از گل و چینه ساخته شده بود، امّا در مرحلهای كه سفالها نازك و صیقلدار شد، خانهها نیز با خشت و آجر ساخته شدهاند.
مقایسه سفال اشكانی و ساسانیدر دوره اشكانیان به سبب توجه خاص به ظروف زرین و سیمین، ساخت ظروف سفالینی رو به كاهش نهاد. از ویژگیهای سفالگری این زمان، باید به لعاب ظروف اشاره كرد. رنگ این لعابها سبز روشن تا آبی فیروزهای رنگ بود. اشیاء باقی مانده از این دوره، شامل خمرههای بزرگ برای انبار آذوقه، تابوتهای سفالی با نقش انسان و ظروف گلدان شكل و قمقمههایی كه با لعاب تزیین شدهاند.
در دوره ساسانیان با اینكه هنر ـ صنعت و معماری رو به كمال گذاشت، ولی صنعت سفالسازی پیشرفت چندانی نداشت. شاید این گونه تزیینات ساده ظروف بدون لعاب، پایهای شد برای به وجود آمدن ظروف با نقش افزوده (باربوتین) اوایل دوره اسلامی. هر چند در طی ادوار تاریخی اهمیت هنر فلزكاری تا حدودی هنر سفالگری را تحت الشعاع قرار داده بعلت توجه به جنبه های اقتصادی، هنرمنداندر توسعه هنر فلز كاری به فعالیت پرداختند اما علیرغم توسعه فلزكاری ، ساخت ظروف سفالین با شكال گوناگون برای استفاده روزمره و طبقات كم در آمد ادامه پیدا كرد. از اواسط دوره اشكانیان نوآوریهائی درهنر سفالگری بوجود آمده یكی از آنها ساخت نوعی لعاب معروف به لعاب قلیائی برنگهای سبز و ابی و تیره بودكه برای پوشش ظروف سفالین و همچنین تابوت هاب سفالین مورد استفاده سفالگران قرار می گیرفت.
در قرون اولیه اسلام شیوه سفالگری، كم و بیش همانند دوره قبل از اسلام ادامه پیدا كرد بخصوص گروهی از سفالینه های بی لعاب قرون اولیه اسلامی شباهت چشمگیری به ظروف سفالین قبل از اسلام ومخصوصا اواخر دوره ساسانی دارند.از قرن سوم هجری در هنر و صنعتسفالگری وتحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر لعاب دهی تزئین و نقوش بمراحل بسیار پیشرفته ای رسید و ماركز سفالگری متعددی در اكثر نقاط مختلف ایران بویژه در شمال و شمالشرقی بوجود آمد. از جمله مراكز مهم سفالگری می توان شوش در جنوب غرب، استخر، سیراف، در جنوب نیشابور جرجان، آمل و ساری را در شمال ایران نامبرده.
از همین روزگار درنتیجه ارتباط اقتصادی و تجاری با خاور دور، بخصوص چین، شیوه سفالگری از تاثیر و نفوذ متقابل بی نصیب نماند
ادامه خواندن مقاله مقايسة سفال اشكاني و ساساني
نوشته مقاله مقايسة سفال اشكاني و ساساني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:11 am
nx دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بخش های اساسی هر سیستم قدرت الكتریكی :هر سیستم قدرت الكتریكی از سه بخش اساسی به شرح زیر تكمیل می شود.1- مراكز تولید نیروگاه ها: این مراكز انرژی الكتریكی را تولید كرده و از طریق خطوط انتقال آن را به مراكز تولید منتقل می كنند .2- سیستم های انتقال : جهت انتقال انرژی الكتریكی از مراكز تولید كه اغلب در فواصل دور از مراكز تولید كه اغلب در فواصل دور از مراكز بار قرار گرفته اند و به منظور انتقال قدرت های بزرگ ، از سیستم های انتقال استفاده می شود .3- سیستم های توزیع انرژی الكتریكی مورد نیاز مشتركین را با ولتاژ اولیه توزیع یا ولتاژ ثانویه توزیع تامین می كنند .در شكل زیرشمای كلی و تك خطی یك سیستم قدرت نشان داده شده است.
فشار ضعیف ترانس كاهنده ترانس كاهنده ف.توزیع ترانس كاهنده انتقال ترانس افزاینده ژنراتور6-11-20 KV 132,230 400KV ,63,66 KV 20 KV 400 3 220 1 20 /40020KV/132KV 132KV 66/20 KV20KV /230 KV 230 /66 ,63 KV 63/20 KV20 KV/ 400 KV 400 /66 ,63 KVولتارژهای مورد استفاده در مملكت ما و تقسیم بندی آن ها از نظر انتقال و توزیع و فوق توزیع .ولتاژهای مورد استفاده در مملكت ما به شرح ذیل است .400V,6V,11KV,20KV,33KV.63KV,66 KV,132KV,230KV,400KVتوضیح 1) ولتاژهای تا 1000 ولت را فشار ضعیف واز 1KV تا 50KV را فشار متوسط و از 50KV با بالا را فشار قوی می نامند .توضیج 2) ولتاژهای 6KV و 11KV در برخی از كارخانجات مورد استفاده قرار می گیرند.توضیح 3) ولتاژهای 20KV . 33KV ولتاژهای اولیه توزیع می شوند .نكته: وزارت نیرو 20KV را به عنوان ولتاژ اولیه توزیع استاندارد نموده است ولی در برخی از نقاط ایران 33KV نیز وجود دارد .توضیح 4) ولتاژهای 132kv,66kv, 63kv ولتاژهای فوق توزیع محسوب می شوند.توضیح 5) ولتاژهای 132kv گاهی نیز به عنوان ولتاژ انتقال ولی 230kv و 400kv ولتاژهای انتقال محسوب می شوند .
انواع پست (از نظر قرار گرفتن تجهیزات در داخل یا خارج پست )پست های سر پوشیده : (بسته) كه قسمت سوئیچ یا در آن در داخل محفظه شیشه ای قرار دارند كه داخل آن محفظه گاز sf6 قرار دارد كه این گاز به عنوان عایق مورد استفاده قرار می گیرد – مانند پست 400 بندرعباس و پست 400 فولاد مباركه .از این پست ها در محل هایی استفاده می شود كه فضا كم باشد یا هوای اطراف پست بنا به دلیلی آلوده باشد . طبیعاً در پست های سر پوشیده كه داخل محفظه شیشه ای قرار دارد فاصله بین تجهیزات كمتری می باشد .پست های باز : پست هایی هستند كه قسمت سوئیچ یارد فضای آزاد قرار می گیرد كه در این پست ها عایق هوای اطراف می باشد .قسمت سوئیچ یارد : منطقه ای از پست كه تجهیزات كلید زنی تابش بارها و كلید های قدرت و وسایل اندازه گیری در آن قمست قرار دارد.
شناسنامه ایستگاه1) سال احداث : 13612) مجری ساختمانی : شركت امانی ساختمانی توانیر3) شركت سارنده تجهیزات : اكسپورت – ایمپورت4) كشور : آلمان شرقی5) مونتاژ : شركت پیمانیر6) سال بهره برداری : طرح موقت : 1365 – طرح دائم : 13677) ظرفیت بار : 250 مگا وات آمپر 8) مساحت كل پست : 90000 متر مربع 9) مساحت اتاق فرمان : 400 متر 10) تعداد فندانسیون : 624 قطعه11) تعداد ترانس قدرت : 2 دستگاه12) تعداد خط ورودی : دو خط 230 كیلو ولت13) تعداد خط خروجی : 14 خط 63 كیلو ولت
حد اكثر بار 140 مگا وات ساعت (اسفند 1373) – نسبت تبدیل:20/63/230 kvنوع ترانس قدرت : كاهنده V,E,M – نوع كلید فشار قوی : اسپرن شو Minoil و sf6 اینرگوین وست – تعداد كلید قدرت 230 KV : (4 دستگاه سه فاز ) جمعاً 12 عدد – تعداد كلید قدرت 63 : 18 دستگاه (سه فاز) جمعاً 54 كلید – تعداد سكسیونر 63 : 81 عدد (سه فاز ) جمعاً 243 عدد – تعداد ترانس جریان 230 : 6 مجموعه (سه فاز ) جمعاً 18 عدد – تعداد ترانس جریان 63 : 22 مجموعه (سه فاز) جمعاً 66 عدد – تعداد ترانس ولتاژ 230: 4 مجموعه (سه فاز ) جمعاً 12 عدد – تعداد ترانس ولتاژ 63 : 18 مجموعه (سه فاز ) بعلاوه یك دستگاله تك فاز جمعاً 55 عدد – تعداد C.V.T 230 : 4 دستگاه – برق اضطراری مصرف داخلی : دیزل ژنراتور یا قدرت 250 كیلو وات ساعت – نوع رله : G.E.G – تعداد برقگیر 230 : 12 دستگاه – طرح توسعه خطوط 63: 4 خط (بی) 63KV – سال اجرای طرح توسعه : 1370 – سال بهره برداری طرح توسعه : 1372 – تست تانژانت دلتا : 1368- 1373- تست ترموویژن : 1373- تحویل موقت ترانس ك 1370 – تحویل دائم ترانس : 1373 – عایق بندی طرف 20 كیلو ولت ترانس ها : 1373 – عایق بندی داخل پانل 380ولت : 1371 – تعویض اینترلاك خط خروجی : 1371 – نصب تلفن D.T.S : 1373 – تعویض سیستم بوشلینگ نوترال ترانس : 1374 – در مدار قرار گرفتن ریكلزر خط خروجی : 1372- احداث فنداسیون ترانس های توسعه : 1372 – نصب تجهیزات مركز تلفن E.M.S : 1370 – تنظیم پت ترانس های كمكی روی پست 1 : 1368-
وسایل ارتباطی1) بی سیم S.T.C : یك دستگاه تماس یا دیس پانپیگ مركزی توزیع و تعدادی ازپستها .2) تلفن D.T.S : یك دستگاه تماس مستقیم با دیسپانپیگ مركزی .3) تلفن P.L.C : اتاق فرمان 2 دستگاه ، نگهبانی 1 دستگاه ، دفتر 1 دستگاه وسایل اطفاء حریق تجهیزاتجهت ترانس ها : سیستم اطفاء حریق اتوماتیك از نوع گاز نیتروژن جهت دیزل خانه : سیستم اطقاء حریق اتوماتیك از نوع گاز CO2 جهت كابل و وسایل برقی : كپسول گاز CO2 وسایل گرمایی و خنك كننده :اتاق فرمان : یك دستگاه ایركاندیشن 8 تن اتاق رله : یك دستگاه ایركاندیشن 5 تن
دیزل خانه : هیتر برقی پند تعریفظرفیت بار : مقدار باری كه ما مجحاز هستیم با در نظر گرفتن تلفات پایین از یك دستگاه بگیریم .فونداسیون : محلی كه دستگاهها و سایه ها و … روی آن قرار می گیرند كه تمام آن از جنس سیمان می باشد و به طور كلی از كارهای ساختمانی یك ایستگاه به شمار می رود .خط خروجی : خط هایی كه از پست برای تغذیه واحدهای در نظر گرفته شده خارج می شود .خط ورودی : خط هایی هستند كه برای تغذیه پست به پست وارد می شود .
قسمت های اساسی پست در یك نگاهرله بورد – قسمت LV AC – قسمت PLC – باطری خانه – دیزل خانه رله بورد : قسمتی كه كلید پانل های مربوط به رله ها در آن جا نصب می شود . قسمت LVAC : قسمتی از پست كه كلیدهای 380 ولت مصرف داخلی و شارژر 125 ولت در آن قرار دارد .باطری خانه : قسمتی كه باطری های P.L.C و 125 ولت و مركز تلفن و R.T.V در آن جا قرار دارد .(POWER LINE CARIER : P.L.C) دیزل خانه : در این قسمت دیزل خانه و قطعات مربوط به آن قرار دارد كه در بحث دیزل خانه به طور مفصل شرح داده خواهد شد .اتاق فرمان : شامل قسمتهای زیراست :پانل های مربوط به پست های 63 KV پانل های مربوط به پست های 230 KV و بی ها تپ چنجر ترانسفورماتور –دستگاههای ثبات –دستگاه ایركاندیشن-
حال به شرح قسمت های گفته شده می پردازیم :پانل های مربوط به پست های 63 KV :پانل 63 كیلو ولت شهرضا یك : شماره خط این پست 616 و شماره تابلوی آن F21 است (F21 LINE NO ,MR 616) این پانل پانل پست های 63 كیلو ولت است كه دارای صفحه های نمایشگر و كلیدهایی به شرح زیراست .
در قسمت بالای پانل دو ردیف سه تایی سه تایی صفحه نمایشگر وجود دارد كه سه تا ردیف اول به نام ترانسدیوستر و نمایشگر رقعی (TRM- DS) كه برای جریان و برحسب آمپر است و سه تای ردیف دوم به ترتیب ترانسدیوستر و نمایشگر رقمی (TRM-2D052) برای توان راكتیو و برحسبMVAR و ترانسدیوستر و نمایشگر رقمی (TRM D 100) برای ولتاژ و بر حسب KV و ترانسدیوستر و نمایشگر رقعی (TRM- 2DO51) برای توان اكتیو و بر حسب MW است .
سه نمایشگر ردیف اول آمپر سه فاز را نشان می دهد كه در طی روز هر ساعت 1 بار برای آمار بار خط یاداشت می شود و این سه رقم تقریباً با هم مساوی هستند برای همین یكی از این سه رقم یاداشت می شود مساوی نبودن یكی از سه رقم یاداشت می شود . مساوی نبودن یكی از این سه رقم به دلیل خطراتی دستگاه و تنظیم نبودن آن است و سه نمایشگر ردیف دوم نیز در طول روز هر ساعت 1 بار یاداشت می شود بعد از این دو ردیف دو پنجره آلارم وجود دارد كه هر كدام از این پنجره به هشت قسمت تقسیم می شود (دو قسمت اول به رنگ قرمز و 6 قمست بعدی به رنگ زرد است ).
این پنجره ها از نوع طرح توسعه ایندگوین وست (ENERGoinvest) است كه ساخت كشور یوگسلاوی می باشد .نكته : به طور كلی قسمت قرمز نشانگر قطع و قسمت های زرد خبر دهنده می باشد .لكاس بندی آلارم ثبت شده بر روی پنچره آلارم یك فیدر 63 كیلو ولت از نوع طرح ایندگوین وست ست 230 مباركه.
قطع P.T.N، دیستانس قطع P.T.N ، E/F یا 0/CDistance p.T.NTrip 0/c & E/F P.T.NTripعقب ماندن رله همراهی كننده عقب ماندن N1 ، مدار قطع بریكر (دژنكتور) Flofew REL -Fail COB Trip ciro n failكمبود گاز یا هوا 1 بریكر (دژنگتور) كنترل كننده P.T.N دیستانسCOB- LOWGAS & AIR 1 DIST P.T.NINORERATIVEفیوز معیوب P.T.N ، دیستانس قطع V.T.M.C.BDIST P.T.NFUSE Failure V.T.M.C.BTRIP
قطع P.T.N جهت E/F كمبود گاز یا هوای بریكر (دژنكتور)DIR . E/FP.T.N. TRIP C.B -LOWGAS&AIRZ 0قطع مدار بریكر (دژنكتور) عقب ماندن منبع تغذیه AC ،سكسیونر و بریكر (دژنكتور)C.B TRIPCIRC .N-2-FAIL C.B.& ISOL – A0CSupply Failاتو ریكلوزر در حال پیشرفت قفل شده بوسیله هواAIRInrrogrs AIRLOCK OUTكمبود گاز CT عقب ماندن منبع DC ، كنتور یا P.T.NC.T LOWGAS CONT& P.T.NDOCSAPPLY FAIL
این پانل شامل كلیدهایی برای تست لامپ (TEST LAMP) و پاك كردن آلارم (RESET) و كلیدی به نام (ACCept) است .تذكر : پانل پست 63 كیلو ولت شهرضای دو نیز مانند شهرضای یك از نوع طرح اینرگوین- وست می باشد شماره خط این پست 615 و شماره تابلو F20 است .پانل پست 63 كیلو ولت صنایع فولاد 2و1 :
این پانل از نوع طرح كلیدهای اسپرن شو Mir oil است كه دارای دو ردیف 6 تایی صفحه نمایشگر برای اندازه گیری جریان و توان اكتیو و راكتیو و ولتاژ می باشد كه در هر ساعت یك بارتوسط اپراتور ثبت می شود قسمت آلارم دو قسمتی است كه شامل دو قسمت زیر است پنجره آلارم هشت قسمتی و 16 كلید در چهار دریف چهار تایی
نبود سیگنال DC در حفاظت كنترل خرابی مدار كلید بریكر منبع تغذیه AC گرمای سیم پیچ فنرDC- AB SENCEPROTETION CONTROLSIGNALLING CIRCUITTBREACKERDISTURBEDSRRING WINDINGHEATING AC SUPPLLYتعویض كلید خراب (Q1-Q3-Q10) قطع رله آندر ولتاژSWITCH REPLICADIS TURBED(Q1-Q3-Q10) UNDER VOLTAGETRIPخرابی فیوز PT خرابی قطعی مدارPT FUSe FAILURE قطع حفاظت اصلی PROTEG TION TRIP
پانل فرادمبه 2و1، پانل صفا شهر 1 و با ما 2، پانل صفا شهر 2 و با ما 1 ، پانل نفس نقش جهان 2و1 و پانل هفت تیر 2و 1 مانند صنایع پست فولاد است .پانل مربوط به پست های 230 كیلو ولت و بی ها :
پانل پست 230 كیلو ولت نقش جهان و پانل پست 230 كیلو ولت نشاط اصفهانی نیز دارای صفحه های نمایشگر ولتاژ و جریان و توان اكتیو و راكتیو است و دارای سه ردیف 8 تایی پنجره آلارم مانند پست های 63 كیلو ولت است . پانل مربوط به بی اوبی 2 دارای یك صفحه اندازه گیری فركانس است كه فركانس بی ها را بر حسب هرتز می دهد این صفحه به اندازه صفحه نمایشگر پانل های یاد شده است این دو پاتل دارای سخه ردیف پنجره آلارم هشت قسمتی كه شرح آن ها داده می شود .آلارم قطع منبع تغذیه كننده كنترل DC (Q1-Q2) رله مضاعف همراه كننده عقب مانده (Q1-Q2)LOSS OF DCCONTROL ALARMSUPPLY (Q1-Q2) FOLLOWERDOUPLICOT RelayFail (Q1-Q2)
قطع منبع تغذیه AC موتور گرمایی (Q1-Q2) Loss of A.CMotor Heating Supply (Q1-Q2) آلارم های نا هماهنگ (Q1-Q2) Polediser pancy(q1-q2) Alarm
تپ چنجر ترانسفورماتور :برای تغییر ولتاژ خروجی به كار می رود .دستگاههای ثبات كننده : برای ثبت كردن حوادث و … به كار می رود كلیه اشكال ها و خط هایی كه در پست اتفاق می افتد با واسطه كدهای مشخص شده ثبت می كند كه با بررسی این كدها نحوه خطا ، علت خطا و مكان خطا مشخص می گردد . چند دسته از آنان را در زیر به صورت مختصر شرح می دهیم .
1- ثبات Fauit . locator . and .Fault. recorder :مشخص كننده نوع فالت و محل فالت در طول خط است . این دستگاه به دستگاه ثبت اشكالات و محل اشكالات معروف است .2- وقایع نگار : ماشین تحریری كه به یك مینی كامپیوتر مجهز است كه كلیه اشكالات و آلارم هایی را كه بر روی تابلوی كنترل ظاهر می شود با زمان دقیق ثبت می نماید .3- دستگاه ثبت اطلاعات : این دستگاه اطلاعات مختلف را به وسیله ترانسدیوستر به سیگنال الكتریكی تبدیل و به اتاق فرمان ارسال می نماید .4- ماشین تحریر كامپیوتری : مانند وقایع نگار عمل كرده و اغلب در مراحل كنترل (مراكز دیسپا پنیگ) و در ارتباط با كامپیوتر ها كار می كند .5- دستگاه ثبات تجهیزات : دستگاهی كه برای ثبت كمبودهای هر سیستم پست به كار می رود مانند ثبت كردن روغن ترانس دستگاه ایركاندیشن : این دستگاه كه بر دو نوع پنچ تن و هشت تن است برای گرم و سرد كردن اتاق فرمان به كار می رود .
ترانس ها TRANSترانس قدرت : ترانس قدرت جهت افزایش و یا كاهش ولتاژ به كار برده می شود به عبارت دیگر ولتاژ تولید شده توسط مبدل ها را به منظور و انتقال انرژی الكتریكی از محل تولید به مصرف افزایش می دهد و در محل مصرف توسط ترانس دیگری كاهش داده می شود .
ترانس قدرت كاهنده ولتاژ پست :قدرت : 125 M VAنسبت تبدیل : 230/63/20KVگروه برداری : gngnod 11 تپ چنجر : ON loadاتصالات : اولیه y ، ثانویه y ، ثالثیه سیستم خنك كنندگی : OFAFتپ نرمال : 13 (230KV)وزن روغن : تن 59وزن كل ترانس : 218 تن تعداد فن : 75 عدد تعداد تپ: 25 عدد تغییر ولتاژ به ازای هر ولت : 2300ولتامپدانس در صد : H-V/T.V H. V/T.N A. V /T.V17/8 تپ تپ تپ 1 13 25 31/5 30/6 301 12/1 11/3 10/7این ترانس ساخت كشور آلمان شرقی بر طبق استاندارد V.E.M می باشد .
فن هافن ها به این گونه عمل می كنند كه اگر درجه حرارت 55 درجه سانتیگراد باشد فن ها وارد مدال می شوند و شروع به كاركردن می كنند و اگر هوا گرمتر شود مثلاً 75 درجه سانتیگراد برسد پمپ روغنی نیز به كمك آن می آید و در 100 درجه سانتیگراد ترانس آلارم می دهد اگر این درجه حرارات از 100 درجه سانتیگراد بیشتر شود به 110 درجه سانتیگراد برسد تریپ رخ می دهد اگر از 60 درجه سانتیگراد یا همان 55 درجه سانتیگراد پایین تر باشد فن 4 از مدار خارج می شود .
كونسرواتوریك منبع از روغن است كه بالای ترانس قرار دارد كه این منبع كونسرواتور نام دارد . گرما موجب انبساط روغن می شود كه این انبساط حجم روغن را افزایش می دهد . با افزایش یافتن روغن (حجم روغن ) ، روغن به كونسر واتور وارد می شود (در اثر سرما درست بر عكس این حالت رخ می دهد یعنی روغن دیگر به كونسرواتور وارد نمی شود و در ترانس وظیفه معمول خود را انجام می دهد .)
سیلیكاژل یا سیلیكاژنسیلیكاژل یك نوع رطوبت گیر می باشد كه وظیفه آن گرفتن رطوبت روغن است این رطوبت در اثر انقباض یا انبساط روغن حاصل می شود .تذكر : جنس بدنه این ترانس از فولاد می باشد.
گروه برداری yn yn 0 D 11یعنی سیم پیچ اولیه آن Y كه از زمین شده ، ثانویه آن Y كه زمین شده (زاویه سیم پیچ های اولیه و ثانویه صفر است ) و ثالیثه آن است كه اختلاف فاز 11 درجه دارد البته به تعداد 30 تا 11 درجه كه حمعاً می شود 330 درجه بوشینگ هابوشینگ های ترانس از یك سری بوشینگ های ورودی 230KV و خروجی 63 كیلوولت و 0 كیلو ولت تشكیل شده است .تذكر : سر راه كوسرولاتور به ترانس رله بوخكلز قرار دارد .سیستم خنك كنندگی OFAFO : OIL روغن F: Force نیرو A : Air هوا
نیرو F:Forceاین عبارت به این معنی است كه پمپ روغن را موتور می چرخاند و فن ها نیز توسط موتور كار می كنند .تذكر : تپ یا همان تپ چنجر با ولتاژ نسبت عكس دارد اگر تپ بالا باشد ولتاژ پایین است و بالعكس اگر تپ پایین باشد ولتاژ بالا است .چند مثال عددی :تپ 1 ولتاژ حدوداً 252 كیلو ولت (بالا)تپ 13 ولتاژ حدوداً 230 كیلو ولت (نرمال)تپ 25 ولتاژ حدوداً 252 كیلو ولت (پایین)دیوار ضد آتش : این دو دیوار بین دو ترانس قرار دارد و دارای مزایای زیراست .اگر یكی از ترانس ها به دلیلی دچار آتش سوزی شد این دیوار مانع از آن می شود كه آتش به ترانس دیگر آسیب برساند و دیگر این كه در شرایط عادی از تاثیر حرارت یكی از ترانس ها به ترانس دیگر جلوگیری می كند .تابلوی فرمان آتش نشانی : در این تابلو كپسول آتش نشانی و گاز N2 قرار دارد اگر سیم پیچ های داخلی ترانس به دلیلی آتش گرفت این سیستم وارد عمل می شود و روغن را از ترانس خارج می كند .
این روغن ها به داخل یك حوضچه سر پوشیده مخصوصی كه در اطراف ترانس تعبیه شده است می ریزد كه برای باید تصفیه شود .تابلوی مصرف داخلی ترانس : این تابلو در كنار ترانس قرار دارد . برق ترانس و فن ها و … را تهیه می كند .بوشیلینگ نوترال : مركز صفر سیم ستاره ترانس را به زمین وصل می كند تا اگر اضافه جریانی در اثر صائقه و كلید زنی رخ داد به ترانس آسیب نرسد . بوشلینگ نوترال خط ورودی معمولاً بزرگتر از بوشلینگ نوترال خط خروجی است .
اجزایی از ترانس قدرت كه جهت كنترل و بهره برداری بهینه باید مورد بررسی مداوم قرار گیرد :سطح روغن : بوسیله نشان دهنده سطح (LEVEL in dicator) كه به صورت شیشه ای یا عقربه ای مغناطیسی در محل می باشد مشخص می گردد حدود تغییرات مجاز (كم یا زیاد شدن سطح روغن ) بستگی به درجه حرارت محیط و میزان بار عبوری از ترانس دارد .فشار روغن : توسط رله فشاری اندازه گیری و در صورتی كه فشار از حد مجاز بیشتر باشد این رله عمل كرده ، باعث ایزولاسیون ترانس می شود .حرارت سنج : به منظور اندازه گیری درجه حرارت روغن و سیم پیچ استفاده می گردد .
تپ چنجر ترانس : تپ چنجر ترانس بر دو نوع است تپ چنجرهای آنلود (onload) ، تپ چنجرهای آفلود (of load) تپ چنجرهای Onload : تپ چنجرهایی هستند كه قابل تغییر زیر بار می باشند .مثال : اگر در مواقعی ولتاژ تثبیت شده بیش از حد سست تنظیم شده باشد رگولاتور ولتاژ آن را مقایسه كرده و دستور به تغییر تپ به منظور كاهش ، اتومات صادر می شود و با لعكس اگر ولتاژ خروجی از حد ست تنظیمی نرمال باشد به همین سبك عمل می كند .تپ چنچرهای of load : تپ چنجرهایی هستند كه غیر قابل زیر بار می باشند و اگر نیاز به تغییرات تپ باشد باید بار زا روی ترانس برداشته شده ، قطع و ایزوله (ارت) گردد و در این صورت تغییرتپ صادر می شود (در ترانس های توزیع و بعضی از ترانس های 400 كیلو ولت این گونه است ) ترانس های توزیع پنچ تپ دارد كه به ازای هر تپ 500 ولت كاهش یا افزایش ولتاژ در خروجی داریم .تذكر : تپ چنجر بیشتر روی سیم پیچ اولیه قرار می گیرد به دو دلیل مهم : 1- در سیم پیچ اولیه آمپر دور پایین می باشد . 2- به منظور دسترسی به تعمیرات آسان تر و تعمیر و سربندی راحت تر .
ترانس های اندازه گیریبر دو نوع هستند : ترانس جریان (cT) و ترانس ولتاژ (C.V.T -V.T -P.T)ترانس جریان یا CT : ترانس جریان برای اندازه گیری جریان مورد استفاده قرار می گیرد و طرز اتصال آن در مدار به صورت سری است . مدار ترانس جریان فاقد فیوز و كلید است .
محل نصب ترانس جریان : ترانس جریان كنار دیژنكتور نصب می گردد یا روی ترانس قدرت كه به نام CT بوشینگی نام گذاری می شود از لحاظ ساخت بر سه نوع است كه بالا، كد وسط ، كد پایین ، طبق استاندارد جریان ثانویه ترانس جریان یك یا دو یا پنچ آمپر می باشد كه برحسب نیاز و شرایط یكی از آن ها استفاده می شود . ثانویه جریان در هنگام كار هیچ گاه نباید باز است چون باعث سوختن CT می شود تعدادی از وسایل كه از CT تغذیه می شود عبارتند از : رله اوركارنت OC ، نشان دهنده آمپرمتر ، نشان دهنده وات و وار ، كنتورهای اكتیو و راكتیو ، رله دیستانس ، رله دیفرانسل .CT ها را معمولاً به شكل زیر نشان می دهند :
كلاس دقت CT : این عدد میزان خطای هر CT را بیان می كند و به صورت یا نمایش داده می شود . آلفا درصد خطای CT به ازای برابر شدن جریان و بیانگر نوع جریان CT است .P : برای CTهای حفاظت (Protection) M :برای ct های اندازه گیری (measuring)N : چند برابر شدن جریانروی بدنه ترانس جریان نوشته هایی است كه آنها را شرح می دهیم :IN : جریان نامی ترانس جریان .I1N : جریان نامی اولیه.I2N : جریان نامی ثانویه .نسبت جریان حرارتی دائمی : مثلاً 1/2IN را یعنی 20% اضافه بار دائمی كه CT می تواند تحمل كند و براساس سفارش می توان 5/1 تا 2 برابر اضافه بار گرفت (تذكر : توصیه می شود كه از نسبت CT آمپر بیشتری كشیده نشود ) .
مشخصات CT 1) یك ترانس جریان كاهنده جریان می باشد .2) دارای قدرت كم می باشد 3) سیم پیچ اولیه به مدار قدرت وصل است یا در مسیر عبور جریان متصل است .4) سمت ثانویه آنها از طریق تجهیزات اندازه گیری مناسب اتصال كوتاه می باشد .(نظیر كنتورها و روله ها ، كنترلها) .5) عایق بندی مناسب مدارهای اندازه گیری و حفاظتی از ولتاژ6) حفاظت وسایل از اضافه بار
ترانس جریا ن 230 كیلو ولت پست : ترانس جریان 230 این پست ساخت كشور آلمان شرقی (طبق استانداردV.E.M) و در شش مجموعه سه فاز (مجموعاً 18 عدد ) مورد بهره برداری قرار گرفت . نسبت تبدیل و كلاس دقت این ترانس به شرح زیر است .400-800-1200/5 45VA CL : /5 600-1200 / 5 45VA CL : 5P56
CTهای پست از زبان اپراتورتذكر 1 : VA ها برای مصرف خود CT است تذكر 2 : منظور از CL كلاس دقت CT است تذكر 3 : منظور از عبارت 5P56 این است كه اگر جریان نامی ای برابر 56 از CT عبور می كند خطای آن 5 می باشد (در صد خطا ).
توضیح اینكه 230Ct پست از نوع كد پائین است كه در آن جهت خنك كردن و عیاق بندی سیم پیچ ها از روغن استفاده شده و دارای 5 كد می باشد كه از یك كد برای اندازه گیری و از كدهای دیگر جهت حفاظت (تغذیه رله ها) استفاده می شود . جنس بدنه CT از سرامیك مخصوص می باشد . شكل ظاهری آن یه صورت دوقلو می باشد(چون كه پایین است) و سیم پسچ از یك طرف وارد و از طرف دیگر خارج می شود . جهت خطوط 230 كیلو وات فقط از كدهای 5/800 استفاده می شود .ترانس جریان 63 كیلو وات پست : این ترانس نیز ساخت كشور آلمان شرقی (طبق استاندارد V.E.M ) است . نسبت تبدیل و كلاس دقت این CT به شرح زیر است :150-300-600 /5A 45 VA CL : /5150-300-600 /5A 45 VA CL : 5P321200-1600-2000 /5A 45 VA CL : 5P321200-1600-2000 /5A 45 VA CL : /51200-1000-2000 /5A 45 VA CL : 5P401200-1600-2000 /5A 45 VA CL : 5P64
از نظر عملكرد با CTهای 230 یكی است و فقط از نظر قدرت و عایق بندی با هم فرق دارند جنس بدنه آن نیز از سرامیك مخصوص است برای خطوط 63 كیلو ولت در خروجی ترانس و CTهای مربوط به كوپلینگ فقط از كد 5/2000 استفاده شده و در CT های خروجی فقط از كد 5/600 استفاده می شود . CTهای 63 نیز دو قلو هستند چون كد پایین هستند . در طرح توسعه 63 كیلو لت ،نوعی CT وجود دارد كه به صورت كه بالا است و از گاز SF6 به عنوان عایق و خنك كننده سیم پیچ استفاده شده كه فشار این گاز حدوداً در شرایط عادی 6/1 بار باشد این CTها ساخت كشور یوگسلاوی و شركت ایندگوین وست است .
چگونگی كاهش خطا در CT : برای كاهش و به حداق رساندن خطای یك CT بایستی دارای یك منحنی مغناطیسی به صورت خط مستقیم بوده باشد و این شرایط وقتی امكان پذیر است كه :1- هسته CT از جنس مخصوصی طرح شده و ساخته شود .2- ظرفیت متناسب با CT در نظر گرفته شود .تذكر : خاطی CTدر هنگام اتصال كوتاه در پری ویدهای (پریودهای) اول زیادی بوده و ممكن است Ct به زودی اشباع شود بنابراین در طراحی Ct برای رله های عمل كننده سریع این مسئله باید مد نظر باشد .منحنی های زیرچگونگی منحنی مغناطیسی را با توجه به جنس هسته نشان می دهد :
AT/CmAmpper -turne percon length At/cmA: old -rolled non- orientsilicin steel.B : old -rolled – orientsili con steel.C: nickel -iron (80 percent nicket)
ادامه خواندن مقاله تقسيم بندي يك سيستم قدرت الكتريكي
نوشته مقاله تقسيم بندي يك سيستم قدرت الكتريكي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:13 am
nx دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تاریخچه بیمه در ایران بیمه به مفهوم امروزی آن در ایران سابقه چندانی ندارد. در حدود سال “1280” هجری شمسی در دو مؤسسه روسی بنام “نادژدا” و “كافكازكوری” در ایران شروع به كار كردند كه پس از انقلاب بلشویكی تعطیل شدند. بعد از آن شركت بیمه انگلیسی “آلیانس” نمایندگی خود را در ایران تأسیس كرد و شركتهای دیگر انگلیسی و آلمانی و سوئیسی در ایران شروع به فعالیت نمودند. بعدها شركت بیمه دولتی شوروی بنام “اینگستراخ” نیز در ایران شعبهای تأسیس كرد و تعداد این شركتها بتدریج افزایش یافت.
فعالیت شركتهای بیمه خارجی در ایران كه در بدو امر مفید به نظر میرسید به صورتی درآمده بود كه برای اقتصادی ملی به جار نفع، زیان آور بود از یك طرف این شركتها با استفاده از عدم اطلاع بیمه گذاران در مقابل پوششهای محدود حق بیمه كلانی مطالبه و دریافت میكردند و به بهانه های گوناگون از پرداخت خسارت سرباز می زدند و از طرف دیگر سالانه مقدار قابل توجهی ارز به صورت حق بیمه از كشور خارج مینمودند.
بیمه در ایران قبل از سال “1314” كه شركت سهامی بیمه ایران تأسیس گردید، نمایندگی های خارجی یكی پس از دیگری تعطیل شده و فقط دو شركت كه نمایندگی شركتهای بیمه “اینگستراخ” روسیه و “یوركشایر” انگلیس را داشتند باقی ماندند و این شركتها حتی تا بعد از تشكیل حكومت جمهوری اسلامی و قبل از تاریخ “4/4/58” كه شورای انقلاب شركتهای بیمه را ملی و نمایندگی های خارجی را منحل اعلام كرد به فعالیت خود در ایران ادامه میدادند. قبل از انقلاب اسلامی در ایران یك شركت بیمه دولتی (شركت سهامی بیمه ایران) و چهارده شركت بیمه خصوصی و نمایندگی خارجی (شركتهای بیمه: ملی، شرق، آریا،
ساختمان و كار، حافظ، ایران و آمریكا، البرز، آسیا، امید، تهران، پارس، دانا و شركتهای نمایندگی اینگستراخ و یوركشایر) فعالیت میكردند و از سال “1351” بیمه مركزی ایران جهت هدایت امر بیمه در كشور و نظارت بر شركتهای بیمه تشكیل گردید. بعد از انقلاب ابتدا در سال “1358” با مصوبه شورای انقلاب شركتهای بیمه خصوصی ملی شده و نمایندگیهای خارجی تعطیل گردید و از شهریور ماه “1360” به جز شركتهای بیمه “آسیا” و “البرز” فعالیت سایر شركتهای ملی شده متوقف گردید. از سال “1367” براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی علاوه بر شركت سهامی بیمه ایران كه یك شركت بیمه دولتی بود، شركتهای بیمه “البرز” و “آسیا” هم دولتی شد و یك شركت بیمه دولتی دیگر كه فقط اجازه فعالیت در بخش بیمه اشخاص به آن داده شد به نام شركت بیمه “دانا” تشكیل گردید. در حال حاضر پنج شركت بیمه دولتی علاوه بر تهران كه مركز اصلی آنان است با ایجاد شبكه نمایندگی و تأسیس شعب در اغلب شهرهای كشور به امر بیمه گری می پردازد.
نگاهی به صنعت بیمهاز صنایع بسیار با ارزش هر جامعه می توان از صنعت بیمه كه خود به نوعی باعث توسعه روزافزون آن جامعه می شود، یاد كرد. امروز در تمامی جوامع توسعه گرا، بیمه را عاملی مهم در توسعه كشورها می دانند زیرا معتقدند بیمه در رشد بخشهای مختلف اقتصادی نقش برجسته ای را ایفا می نماید و با پوشش خسارات ناشی از انجام فعالیتهای اقتصادی و توسعه ای جامعه، انگیزه های سرمایه گذاری را نیز افزایش می دهد. به عبارت بهتر صنعت بیمه به عنوان مجموعه ای از بنگاههای اقتصادی هزینه ها و منافع خود را درنظر می گیرد و
در نقطه بهینه به گونه ای عمل می كند تا حداكثر خدمات را با حداقل هزینه ارائه دهد كه این باعث حركت سریع توسعه در جامعه می شود. اما بیمه در اقتصاد و جامعه ما از چه جایگاهی برخوردار است؟ پاسخ این پرسش به نحوه نگرش ما به بیمه و توقعاتی كه از این صنعت مهم داریم بازمی گردد. شاید بسیاری از ما بیمه را كاری صرفاً اقتصادی تصور كنیم یا آن را فعالیتی اقتصای – اجتماعی بدانیم كه اتفاقاً جنبه اجتماعی آن قابل توجه تر است. در شرایط جدید جوامع، عملكرد بیمه دیگر نمی تواند با آنچه كه در گذشته عمل كرده است،
شبیه باشد. امروز اگر مشتریان شركتهای بیمه ای هیچ انگیزه ای برای بیمه كردن خود و دارائی هایشان نداشته باشند و صرفاً با اجبار به آن روی آورند، زمینه رقابت را در شركتهای بیمه از بین خواهند برد اما واقعاً چند درصد از مردم، سازمانها، مدیران و متخصصان از بیمه استقبال می كنند برای پاسخ بایــــد گفت، تا چه اندازه به خواسته های قبلی این افراد پاسخ مثبت و منطقی داده شده است؟ اگرچه طی یك دهه گذشته صنعت بیمـــه رشد قابل قبولی داشته اما هنوز آن طور كه باید به نیازهای اولیه مشتریان خود نگاه عمیقی نكرده است.
یكی از ویژگیهای شركتهای بیمه، محوری بودن آنها در مسایل مالی است كه علاوه بر تامین امنیت فعالیتهای اقتصادی ازطریق ارائه خدمات بیمه ای، با مشاركت و بكارگیری صنایع مالی انباشته شده نزد خود در بازارهای مالی، می توانند موجب تحرك و پویایی و نیز رشد و توسعه بازارهای سرمایه شوند. با وجود نقش اساسی و تعیین كننده صنعت بیمه در رشد بازارهای مالی كشور، نهادهای فعال در این بازارها آن طور كه باید از انسجام و سازمان یافتگی لازم برخوردار نیستند و به صورت سنتی فعالیت می نمایند كه این
موجب اثرگذاری نامطلوب بر فرایند رشد و توسعه سایر بخشهای اقتصادی خواهدشد. محاسبه توان بالفعل صنعت بیمه كشورمان در مقایسه با متوسط كشورهای درحال توسعه و توسعه یافته، نشان می دهد كه مشاركت این صنعت در بازار سرمایه به صورت بالقوه بین 30 تا 100 درصد قابل افزایش است.به نظر می رسد صنعت بیمه كشور با مشكلات بازارهـــای مالی و تنگناهایی روبرو می باشد كه برای رفع این مشكلات باید راهكارهایی چون آزادسازی و مقررات زدایی در بازارهای مالی و بازار بیمه و نیز ایجاد فضای رقابتی گسترده تر در این بازارها ازطریق امكان مشاركت بخش خصوصی اجرا گردد.تدبیر نیز در گزارش ویژه این شماره خود ضمن پرداختن به تعاریفی از صنعت بیمه به بررسی وضعیت حال و آینده این صنعت و نیز مطالعه عملكرد بیمه های دولتی و غیردولتی در كشورمان می پردازد و درنهایت نگاهی به تنگناها و مشكلات جاری در این صنعت با توجه به فضای كسب و كار صنعت بیمه در كشور خواهد انداخت.
بیمه، مدیریت بیمهتدبیر: نخستین پرسش ما درباره بیمه و مدیریت بیمه از آقای آسوده بود. وی دیدگاه خود را در این خصوص اینگونه بیان كرد، بیمه نوعی تعاون است كه یك گروه كه در مقابل خطر یا خطرات مشترك قرار دارند و در جبران خساراتی كه به یك یا چند تن از اعضای گروه وارد می شود، مشاركت می كنند.فرض كنید یك گروه هزارنفره وقتی وارد یك قرارداد بیمه می شوند، ممكن است احتمال خطر برای دو یا سه نفر آنها وجود داشته باشد ولی معلوم نیست كه برای كدامیك از آنهاست. آنها با پرداخت مبلغی ناچیز كه حق بیمه نامیده می شود، در مقایســه
با خسارت بیمه تعهد مـی كنند كه خسارات وارد بر اعضای این گروه را جبران كنند. البته این خسارات ممكن است بر مال، شخص، سرمایه یا ماشین آلات وارد شود. در تعریف دیگر، بیمه را انتقال ریسك معنی كرده اند یعنی یك فرد با پرداخت مبلغی به عنوان حق بیمه، ریسك تحقق خطرات را به بیمه گر منتقل می كند، بیمه گرها هم گاهی اوقات این خطرات بزرگ را كه می پذیرند با مكانیزم بیمه اتكایی به بیمه گران دیگری منتقـل می كنند در آن حالت با حق بیمه ای كه مـــــی پردازند، خطراتـی را كه خود بیمه كرده اند، نزد یك شركت ثالث، بیمه می كنند.در تعریف مدیریت بیمه، بهتر است بگوییم مدیریت شركتهای بیمه، زیرا ما تعریفی در خصوص مدیریت ریسك داریم كه محدود به شركتهای بیمه نمی شود یعنی هر سازمانی یك نوع ریسك دارد كه مدیران آن سازمان یا كارخانه ملزم هستند
بررسی كنند كه وقتی قرار است تركیبی از نیروی انسانی، سرمایـه و دارایی ها را به كار گیرند، دارایی ها یا نیروی انسانی را چه خطراتی تهدید می كند و احتمال تحقق این خطرات چیست و به طور كلی چگونه می شود از بروز خطرات پیشگیری كرد. مثلاً اگر یك كارخانه در مرحله طراحی است می توان زمین آن را طور ی انتخاب كرد كه در معرض سیل نباشد. به این فرایند شناسایی و ارزیابی ریسك و نحوه برخورد با ریسك گفته می شود كه گاهی بعد از شناسایی و ارزیابی ممكن است ریسك ها، كاهش یابد كه از طریق انتقال به یك دستگاه دیگر امكان پذیر است. الزاماً انتقال ریسك محدود به بیمه نمی شود. گاهی اوقات یك كارخانه كه
محصولات خود را بین خریداران در شهرهای مختلف توزیع می كند، اگر حمل و نقل را به یك شركت دیگر واگذار كند، از بسیــاری از ریسك ها پرهیز كرده است مثل خطر تصادفات. این معنای مدیریت ریسك است. اما درباره مدیریت بیمه فكر می كنم منظور مدیریت سازمانهای بیمه است كه در این سازمانها یا شركتهای بیمه باید مطالعه شود كه چه عواملی در اختیار مدیریت است. در صنعت بیمه اعتقاد براین است كه بیمه یك حرفه است و حرفه عمده سرمایه و نیروی انسانی است كه در بیمه اهمیت دارد پس در مدیریت بیمه، مدیریت منابع انسانی نقش ویژه ای دارد. در این رابطه باید اضافه كنم كه دستگاههای بیمه ای بسیار اطلاعات بر هستند یعنی بیمه براساس اینكه اگر بخواهد حق بیمه ای را تعیین یا ریسك ها
را ارزیابی كند باید اطلاعات مربوط به گذشته و حال را داشته باشد و آینده را نیز پیش بینی نماید. تا براساس این اطلاعات به تحلیل بپردازد. چنین اطلاعاتی براساس خطرات گوناگون، مشتریان متفاوت و درجه ریسك گوناگون تهیه می شود كه لازمه اش وجود منابع اطلاعاتی قوی است. بنابراین اهمیت تكنولوژی در این شرایط بسیار مهم است. در مورد توزیع بیمه، تكنولوژی نیز بسیار اهمیت دارد. زیرا بااستفاده از تكنولوژی های جدید وقت كمتری از مشتریان گرفته می شود و ساده تر و سریع تر بیمه نامه ها در اختیار آنها قرار می گیرد. اگر روزی هم خسارتی اتفاق بیفتد، می توان بااستفاده از تكنولوژی، سریعاً خسارت را ارزیابی، تعیین و پرداخت كرد. بنابراین مساله نیروی انسانی و تكنولوژی های اطلاعات از مسایل
مهم در مدیریت موسسات بیمه ای تلقی می شوند. علاوه براین، بیمه یك موسســــه مالی است یعنی منابع مالی را از بیمه گزاران می گیرد تا در آینده به صورت خسارت به آنها بپردازد.بیمه به عنوان یك موسسه مالی، مدیریت منابع مالی و سرمایه گذاری در مدیریت شركتهای بیمه را نیز برعهده دارد. در این میان مساله سرمایه هم بسیار مهم است زیرا توان شركتهای بیمه در نگهداری ریسك ها به سرمایه و ذخایر آنها بستگی دارد.
تدبیر: آقای عباس زادگان نیز در تعریفی از بیمه و مدیریت بیمه چنین گفت: اساساً بیمه به منظور ساماندهی و مدیریت برانواع خطرات و تهدیدها (ریسك) و انتقال عوارض آن از جامعه، سازمان، محیط كار و سپردن آن به افراد خبره كه در شركتهای بیمه سازماندهی می شوند، بوجود آمده است. بیمــه های خصوصی به منظور تنوع بخشی به محصولات بیمه ای، گسترش دسترسی مردم و رقابتی كردن خدمات بیمه ای شكل گرفته است.
فضای كسب و كار صنعت بیمهاینكه فضای كسب و كار صنعت بیمه در كشورمان مناسب است و بستر لازم برای رشد این صنعت مهیاست، پرسش بعدی ما از آقای ضمیری بود وی با ذكر تاریخچه ای از صنعت بیمه از سال 1358 تا امروز، این فضا را چنین تشریح كرد.پس از انقلاب اسلامی و ملی شدن شركتهای بیمه در تاریخ 1358/4/4، بیمه مركزی ایران در اداره امور شركتهای بیمه دخالت مستقیم پیدا كرد و به منظور تقویت نیروی انسانی شاغل در بیمه مركزی ایران و شركتهای بیمه، اقدام به جذب تعداد محدودی از كارشناسان بیمه ای و مالی نمود.صنعت بیمه كشور در زمان ملی شدن (چهارم تیرماه سال 1358) هنوز به رشد و بلوغ كامل نرسیده بود و تاثیر اتفاقات مربوط به وقوع انقلاب در كشور، می توانست موجودیت آن را به مخاطره اندازد. بنابراین شورای انقلاب برای حفظ و نگهداری
صنعت بیمه كشور و در جهت تقویت آن برای خدمت به مردم، اقدام به ملی كردن شركتهای بیمه خصوصی نمود. در آن مقطع، هیات مدیره مشتركی مركب از نمایندگان اعضای مجمع عمومی شركتهای بیمه (وزرای امور اقتصادی و دارایی، بازرگانی، برنامه و بودجه، بهداری، كار) به اتفاق رئیس كل بیمه مركزی ایران و مدیرعامل شركت سهامی بیمه ایران، اداره شركتها را برعهده گرفت. هیات مدیره مشترك به منظور اصلاح ساختار صنعت بیمه، پس از دو سال از تاریخ ملی شدن (شهریور سال 1360)، فعالیت شركتهای بیمه ملی شده به استثناء شركتهای بیمه آسیا و البرز را متوقف نمود. به این ترتیب، نوعی ادغام عملی در
فعالیت دو شركت باقیمانده صورت گرفت. بیمه مركزی ایران و هیات مدیره مشترك به منظور تثبیت جایگاه قانونی شركتهای بیمه و تمركز اداره امور آنها در وزارت امور اقتصادی و دارایی، اقدام به تهیه مقدمات قانون نحوه اداره امور شركتهای بیمه نمودند كه براساس آن اولاً همه شركتهای بیمه اعم از شركت سهامی بیمه ایران كه به عنوان یك شركت دولتی فعالیت می كرد و شركتهای بیمه آسیا، البرز و دانا، دارای اساسنامه متحدالشكل، آیین نامه استخدامی مشترك و مقررات یكسان شدند؛ ثانیاً سهام همه آنها متعلق به دولت اعلام شد. به این ترتیب، تصویب قانون نحوه اداره شركتهای بیمه در سال 1367 توسط مجلس شورای اسلامی، نقطه عطفی در تعیین تكلیف شركتهای بیمه و بیمه مركزی ایران به شمار می رود.از این تاریخ، فعالیت بیمه در كشور تحت مدیریت دولت و همسو با سایر بخشهای اقتصادی در خدمت اقتصاد كشور قرار گرفت. به این ترتیب سازماندهی جدید شركتهای بیمه، عملاً در سال 1360 و قانوناً در سال 1367 شروع شد.
تدبیر: چگونگی فضای كسب و كار از نگاه آقای وادیدار را با هم می خوانیم:با گذشت بیش از هفتاد سال از فعالیت شركتهای بیمه خارجی و ایرانی در صنعت بیمه كشور، این پدیده مهم اقتصادی جایگاه واقعی خود را در زندگی مردم و در عملیات تجاری، بازرگانی و سایر فعالیتهای اقتصادی و صنعتی پیدا نكرده است كه بخشی از آن مربوط به عدم آموزش كافی در جهت نهادینه كردن فرهنگ بیمه در جامعه می باشد ناگفتــه نماند كه عوامل اجتماعی و اقتصادی نیز در این امر موثر بوده اند. مقولاتی همچون بانك و
بیمه از نیازهای اولیه و اساسی جوامع بشری است كه ارتقا و رشد آن نیاز به ابزاری خاص دارد. توسعه فناوری اطلاعات در جهت تدوین راهكارهای مناسب برای تبلیغات بیمه و اطلاع رسانی بهینه و افزایش آگاهی مردم نسبت به جنبه های تامینی بیمه، بخشی از این ابزارها می باشند. از موارد دیگری كه اشاعه فرهنگ بیمه را به دنبال خواهد داشت آشنایی قشر جوان با این مقوله می باشد كه باید از سالهای اول تحصیل& همراه با درج موضوع بیمه در كتب درسی برای
آشنایی بااهداف و آثار فردی و اجتماعی و اقتصادی آن، شروع شود. خوشبختانه در چندسال اخیر قدمهای مثبتی در این زمینه برداشته شد كه نتیجه آن افزایش ضریب نفوذ بیمه از 0/35 درصد در سال 1372 به 1/02 درصد در سال 1381 بوده است و ضریب نفوذ بیمه درسال 1382 به رقم 1/12 درصد افزایش یافته است و پیش بینی می شود تا 5 سال آینده به رقم 2 درصد برسد كه خود نشان دهنده وجود بستر لازم برای رشـد این صنعت مــــی بـاشد.آقای آسوده نیز بااشاره به قدمت حضور شركتهای دولتی و خصوصی در صنعت بیمه، این فضا را پررقابت دانست و چنین گفت:
از نظر فضای كسب و كار می دانید كه در حال حاضر پنج شركت بیمه دولتی و حدود هفت شركت بیمه ای خصوصی داریم كه شركتهای بیمه های خصوصی در ابتدای راه هستند امیدوارم ورود این شركتها باعث افزایش رقابت در صنعت بیمه شود. اگر این رقابت سالم باشد باعث خیر برای اقتصـاد، بیمـه گر و بیمه گذار است. البته می تواند رقابت ناسالم هم وجود داشته باشد كه این بستگی به نظارت بیمه مركزی دارد.
اینكه بگوییم فضای كسب و كار در صنعت بیمه ایده آل نیست، درست است زیرا رقابت میان شركتهای بیمه ای كم است. از طرفی، بیش از 95 درصد از سهم بازار، در اختیار شركتهای بیمه ای دولتی قرار دارد پس باید به سمتی برویم كه این سهم با دید پنجساله به 40 درصد برسد و سهم بخش خصوصی افزایش یابد. برای اینكه صنعت بیمه، حرفه ای تر عمل كند، می توان سندیكای بیمه گران را تاسیس كرد. بعد از انقلاب چون اكثر شركتهای بیمه دولتی بودند، چیزی به نام سندیكا وجود نداشت اما امروز كه تعداد زیادی از شركتهای دولتی و خصوصی بیمه ای باهم فعالیت دارند. فعال شدن سندیكا ضروری به نظر می رسد تا همكاری میان آنها گسترده شود، آیین رفتـــــار حرفه ای میان آنها جاری شود و سرمایه گذاریهای مشتركی در زمینه مسایلی چون به كارگیری تكنولوژی های اطلاعاتIT یا مسایل تحقیق و توسعه(R&D) ، انجام گیرد. بااین فعالیتها می توان بسیاری از نابسامانی ها را سازمان داد.
اما آقای عباس زادگان بر میزان آگاهی مردم نسبت به صنعت بیمه تاكید كرد و این فضا را چنین توضیح داد:فضای كسب و كار با عامل فرهنگ بیمه و میزان آگاهی مردم نسبت به خدمات بیمه ای سنجیده می شود. شاخص اصلی این عامل ضریب نفوذ بیمه ای است كه حاصل تقسیم سرمایه گذاری در بخش بیمه به GDP است. این شاخص هم اكنون در حد 1/12 درصد است كه نسبت به گذشته رشد خوبی را نشان می دهد، اما تا رسیدن به مرز 3 درصد كه متوسط كشورهای توسعه یافته است، فاصله زیادی دارد. در سالهای اخیر بیمه ایران باحضور در محل كار مردم، (كه بخش دوم آن از 10 تیرماه و حضور در واحدهای تولیدی آغاز می شود)، برگزاری گردهمایی و انتشار گسترده اطلاعات چاپی كوشیده است به توسعه آگاهی مردم در
حوزه بیمه یاری رساند.این پرسش نیز با آقای غلامی مطرح شد. وی با ذكر تاریخچه ای از صنعت بیمه در كشورمان اظهار داشت:- صنعت بیمه صنعتی است كه بیش از 65 سال از قدمت آن می گذرد یعنی از ابتدایی كه اولین شركت بیمه ایرانی در كشور ایجاد شد. قبل از آن شركتهای خاصی بودند كه تحت عنوان شعب یا نمایندگی های شركتهای بیمه خارجی در ایران فعالیت می كردند و بعد از فعال شدن اولین شركت بیمه ایرانی در سال 1314، بیمه كشور، بستری ملی به خود گرفت و بانام شركت بیمه ایران تاسیس شد.بعد از تاسیس این شركت، فضا برای ایجاد شركتهای دیگر بیمه هم باز شد. این فضا كماكان ادامه داشت تا انقلاب اسلامی ایران واقع شد.در سال 1358 به دنبال ملی شدن بانكها توسط شورای عالی انقلاب
، متعاقباً بیمه ها هم ملی اعلام شدند و اداره امور شركتهای خصوصی ملی شده در اختیار دولت قرار گرفت به عبارت دیگر از سال 58 امر تصدی و نیز امر اجرا، به دولت واگذار شد.در زمان ملی شدن شركتهای بیمه تعداد 12 شركت بیمه خصوصی در كشور فعالیت داشتند كه بعد از ملی شدن آنها طبیعتاً چون اداره امور توسط دولت صورت می پذیرفت نیازی به وجود 12 شركت بیمه از یك سو و بیمه ایران به عنوان یك بیمه دولتی از سوی دیگر، وجود نداشت.به این جهت هیات مدیره مشترك شركتهای ملی شده تصمیم گرفتند كه تعدادی از این شركتها را به صورت فعال جاری نگه دارند و فعالیت سایر شركتها را متوقف سازند.به
شركتهایی كه فعالیت جاری آنها متوقف شد، اجازه داده شد كه تعهدات گذشته خود را به روز برسانند (حسابها را تسویه كنند). به این ترتیب دو شركت بیمه آسیا و البرز نگه داشته شدند و فعالیت جاری 10 شركت بقیه متوقف شد.این وضعیت تا سال 67 ادامه داشت و به خاطر بروز برخی برخوردها و دیدگاههای مختلف نسبت به ملی شدن شركتهای بیمه، تعریف مشخصی به لحاظ قانونی برای شركتهای بیمه ملی شده وجود نداشت. از سوی دیگر دستگاههای مختلف دولتی نیز به دلیل وجود این تناقض برخوردهای متفاوتی بااین مقوله داشتند.برخی، این شركتها را دولتی و برخی غیردولتی تلقی می كردند. در تعریف غیردولتی بودن، تعریفی از خصوصی وجود نداشت و به همین علت مشكلاتی برای ادامه فعالیت این شركتها به وجود آمد، ضمن اینكه می بایست
تكلیف سهام شركتهـای ملی شده نیز روشن می شد مثلاً مشخص می شد كه این سهام متعلق به كیست؟ مجموعه این مسائل باعث شد كه در سال 1367 بیمه مركـزی ایران از طریق دولت لایحـه ای را تحت عنوان نحوه اداره موسسات بیمه به مجلس شورای اسلامی تقدیم كند.این لایحه تصویب شد و به موجب قانون، شركت بیمه ایران، آسیا و البرز به صورت شركتهای بیمه ای كه در همه رشته ها مجاز به فعالیت بودند تعیین شدند و كلیه سهام آنها به دولت تعلق
گرفت و اجازه پیدا كردند در ارائه خدمات به مشتریان خود رقابتهایی داشته باشند و مجاز بودند در همه زمینه ها چون بیمه عمر، اشخاص و; فعالیت كنند و از بین سایر شركتهای بیمه كه فعالیت جاری آنها متوقف شده بودشركت بیمه دانا ایجاد و شركتهای دیگر در آن ادغام شدند.به موجب این قانون بیمه دانا مجاز شد فقط در زمینه بیمه های اشخاص فعالیت نماید. شاید علت تصویب این قانون این بوده كه رشد رشته بیمه های اشخاص و بیمه عمر تناسب لازم را با رشد بیمه های اموال نداشته است و میزان رشد بیمه اموال بسیار كمتر بوده است البته به لحاظ تخصصی و ماهوی، بین بیمه های عمر و بیمه اموال تفاوت كلی وجود دارد به همین علت است كه در خیلی از كشورها شركتهای بیمه
به صورت مستقل و تخصصی فعالیت می كنند كه فقط در زمینه بیمه عمر است. بیمه نامه های بیمه عمر مدت شان طولانی تر از بیمه اموال است، این در حالی است كه در بیمه های اموال عموماً مدت بیمه نامه ها یكساله است و طبیعتاً فرصت سرمایه گذاری از حجم حق بیمه های استحصال شده بسیار كمتر است. این مزیتی است كه كشورها را ترغیب می كند تا به طور مستقل شركتهای بیمه عمر داشته باشند، پس بااین نگرش، شركت بیمه عمر دانا قانوناً تاسیس شد.ولی باتوجه به مشكلات عدیده ای كه به وجود آمد در سالهای اولیه ی دهه 1370 به موجب یك ماده واحده كه از طریق دولت به مجلس داده شد بیمه دانا اجازه یافت تا در همه رشته های بیمه مانند سایر شركتها نیز فعالیت نماید.بنابراین در این مقطع زمانی چهار شركت بیمه كه همه سهام آن متعلق به دولت و هم تصدی و اجرا و مدیریت آن در اختیار دولت قرار داشت
در كنار هم در عرصه صنعت بیمه آغاز به كار كردند. البته این شركتها قاعدتاً مجاز بودند در سرویس دهی و عرضه خدمات نیزرقابت نمایند.همچنین براین اساس شورای عالی بیمه كه یكی از اركان بیمه مركزی ایران است نرخ حق بیمه ها را تعیین و تصویب می كند و در موارد معدودی كه تعرفه ای تعیین نشده است شورای عالی بیمه شركتها را موظف كرده است كه نرخ مورد عمل خود را از بیمه مركزی ایران استعلام و دریافت نماید.در فضای كسب و كار فعلی فرض براین است كه برای بیمه نامه های مختلف، حق بیمه های مشخص و تعریف شده ای وجود دارد و لذا قانوناً رقابت در نرخ برای شركتها میسر نیست و تنها زمینـه برای رقابت، در سرویـــس های برتر است.سالهای متمادی این صنعت در انحصار دولت بود و باتوجه
به وجود مشكلات و مسائل متعدد كه طی چندسال گذشته برای مصرف كنندگان بیمه و جامعه بیمه گذاران وجود داشت (از جمله كیفیت خدماتی كه انتظار داشتند دریافت كنند) و نیز باتوجه به عدم رشد قابل انتظار در صنعت بیمه كشور، بیمه مركزی براساس مطالعات گسترده به این نتیجه رسید كه صنعت بیمه كشور می بایست از انحصار و اختیار دولت خارج و اجازه داده شود كه بخش خصوصی هم بتواند در این بازار به فعالیت بپردازد.به همین جهت طی چند سال گذشته، بیمه مركزی ایران از طریق دولت با تقدیم لایحه ای به مجلس شورای اسلامی قانونی را به تصویب رساند كه به موجب آن شركتهای بیمه خصوصی هم قادر به تاسیس شدند.بعد از تصویب این قانون تعدادی از شركتهای بیمه خصوصی طی تشریفاتی از بیمه مركزی ایران پروانه فعالیت اخذ كردند و در حال حاضر 7 شركت بیمه خصوصی اجازه فعالیت دارند كه شركت بیمه كارآفرین یكی از این شركتهاست كه از سال 1382 آغاز به فعالیت نموده است.تدبیـر: آیا بستـر لازم برای رشد فضــای كســب و كار در این صنعت وجود دارد؟
آقای غلامی: باتوجه به فرازونشیب هایی كه صنعت بیمه كشور در دهه های اخیر داشته است و باعنایت به فضای جدیدی كه برای فعالیت بیمه خصوصی ایجاد شده است، انتظار می رود كه در سالهای آینده هم به رشد بیشتری در صنعت بیمه كشور دست یابیم و هم رضایتمندی جامعه بیمه گزاران از گرفتن خدمات، بیشتر شود. اما باید به این واقعیت توجه داشتـه باشیم كه طی سالهـای پس از ملـی شدن، شركتهای بیمه و شرایط اقتصادی حاكم بر كشور، از رشد و توسعه واقعی كه صنعت بیمـه كشور فی الواقع مستحق دســــت یافتن به آن بود محروم شدند.اگرچه بخشی از این محرومیت در سالهای آخر دهه 70 با ایجاد فضاهای كاری بیشتر
حتی توسط شركتهای بیمه دولتی حاصل شده است، اما هنوز امكان رشد و توسعه بیشتر در این صنعت كه قابل دستیابی هم هست وجود دارد كه می بایست با فراهم سازی فضای مناسب، به آن دست یافت. مثلاً می بایست در دیدگاههای سنتی و قدیمی خود در ارتباط با چگونگی فروش و عرضه بیمه، تعدیل ایجاد كنیم كه تصور می كنم با حضور بخش خصوصی و رقابتهایی كه ایجاد خواهد شد به بخشی از این تعدیل دست یابیم. امروز باتوجه به شرایط اقتصادی كشور در صنعت بیمه، رشته های جدیدی ایجاد و عرضه می شود
كه متقاضیان بسیار خوبی نیز دارد. مثلاً بیمه های اعتباری و شاخه های مختلف آن و یا برخی از بیمه های كشاورزی مدرن و بیمهء گلخانه ای كه در گذشته حداقل تقاضا برای خرید این بیمه ها وجود داشت یا با انواع بیمه مسئولیت كه بعد از به اجرا درآمدن قانون مجازات اسلامی در كشور، خرید بیمه های مسئولیت از سوی افراد مختلف بسیار جدی مورد تقاضا قرار گرفت كه حجم بسیار بالایی از پوشش های بیمه ای را طبعاً در بر می گیرد.
به اعتقاد من بیمه مركزی هم به عنوان هدایت كننده و هم نظارت كننده صنعت بیمه كشور می بایست بستر و شرایطی را به صورت مساوی برای شركتهای بیمه فراهم كند تا فضای رقابتی حرفه ای بتواند در این صنعت بوجود بیاید و توسعه یابد.از جمله كارهایی كه بیمه مركزی می تواند انجام دهد ایجاد تغییر در روش نظارتی گذشته است مانند حذف تعرفه ها، چرا كه هرگونه سیاستگذاری و نظارت بر فعالیت شركتهای بیمه می بایست به بهره گیری مناسب مصـــرف كنندگان و بیمه گذاران منتج شود و بیمه مركزی به جای نظارتهای جزئی تعرفه ای می بایست اهتمام خود را بر نظارتهای كلی مالی استوار سازد. به این صورت كه دست شركتهای بیمه در همه رشته ها برای تعیین نرخها و حتی حق بیمه باز باشد و بیمه مركزی ایران تنها به لحاظ جلوگیری از انحصارپذیری از برخی
شركتهای بیمه به نظارت مالی این شركتها بپردازد.امروز این روش نظارتی در مجموعه صنعت بیمه كشورهای مختلف پذیرفته شده است. این روش را در بخش نظارتهای مالی، (SOLVENT CONTROL) نام گذاشته اند و در حقیقت یك روش حرفه ای و روتین است كه مزاحمت های اجرایی را برای شركتهای بیمه ای كه تمایل دارند به سمت حرفه ای بودن بروند، ایجاد نمی كند.
نقش دولت در رشد یا افول صنعت بیمهتدبیر: بسیاری معتقدند كه تصدی گری دولت در برخی امور باید كاهش یابد. اما باتوجه به جوان بودن بخش خصوصی در صنعت بیمه، آیا كم رنگ تر شدن نقش دولت در این صنعت، باعث توسعه یا عدم توسعه بیشتر صنعت بیمه كشورمان خواهد شد؟ این پرسشی است كه در این مصاحبه مطرح شد.
ادامه خواندن مقاله مديريت بيمه
نوشته مقاله مديريت بيمه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
October 21, 2018, 5:15 am
nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
نقش منابع طبیعی آب در رشد اقتصادیخیلی ها بر این عقیده اند که فراوانی منابع طبیعی می تواند مشوق رشد اقتصادی باشد. در عین حال، تجربه بسیاری از کشورهایی که منابع طبیعی قابل توجه داشته اند و به خصوص تاثیر منابع طبیعی بر رشد اقتصادی به شدت ناامیدکننده بوده است. به حدی که شماری هم بر این گمانند که در درازمدت، منابع طبیعی زیاد بر رشد اقتصادی تاثیر منفی خواهد گذاشت و به همین خاطر از «مصیبت منابع» سخن می گویند.
برای روشن شدن «مصیبت منابع» می توان از 4 عامل سخن گفت. عامل اول اینکه به نظر می رسد کشورهایی که دارای منابع طبیعی زیاد هستند در ایجاد و گسترش زمینه های فرهنگی لازم برای رشد اقتصادی کم کاری می کنند. عامل دوم، تاثیر درآمدهای ناشی از منابع طبیعی بر میزان پس انداز در اقتصاد است.
یک توضیح «مصیبت منابع» این است که در اغلب مواقع افزایش درآمد ناشی از فروش منابع طبیعی، موقتی است؛ یا آن فرآورده طبیعی به اتمام می رسد یا اینکه با کاهش قیمت در بازارهای جهانی روبه رو می شود و اما در کوتاه مدت، وقتی اقتصاد با افزایش درآمدهای صادراتی روبه رو می شود یکی از پیامدهای مخربش، افزایش مصرف – فراتر از توان تولیدی اقتصاد در درازمدت- است ( بنگرید به اقتصاد ایران که به طور متوسط هرساله نزدیک به 40 میلیارد دلار کسری تراز پرداخت های تجارت غیر نفتی آن است، یعنی کالاهایی است که در اقتصاد مصرف می شوند و با درآمدهای نفتی تامین مالی می شوند).
حفظ میزان مصرف بالا، به خصوص فراتر از توان تولیدی اقتصاد در عمل به معنای پایین بودن میزان پس انداز و احتمالاً به همین دلیل، کمی سرمایه گذاری است که نتیجه اش رشد پایین اقتصادی است. گاه پیش می آید که با یک پیش گزاره نادرست، مبنی بر دائمی بودن درآمد بالای صادراتی، حکومت در این کش
ورها حتی دست به وام ستانی می زند و مدتی بعد که واقعیت های زمینی نمودار می شوند، سیاست پردازان خاطی تغییر می کنند و اقتصاد می ماند با بدهی خارجی. همین جا بگویم و بگذرم که «مصیبت منابع» به واقع و فی نفسه نه به خاطر منابع طبیعی، بلکه به خاطر شیوه استفاده از منابع مالی ناشی از آن است. البته اگر درآمدهای ناشی از صدور فرآورده های طبیعی، صرف افزودن بر توان تولیدی، بهبود بازدهی، گسترش زیرساخت ها- راه و راه آهن و امکانات بندری- بهبود آموزش و بهداشت بشود، رشد اقتصادی هم بیشتر خواهد شد.
عامل سوم، به فرآیند صنعتی شدن در این اقتصادها مربوط می شود. درآمدهای ناشی از صدور فرآورده های طبیعی، معمولاً باعث مخدوش شدن ساختار اقتصاد می شود. همان طور که پیش تر گفتیم، یکی از پیامدهایش رشد واردات و به خصوص، رشد واردات محصولات صنعتی است. یکی از پیامدهای افزایش واردات، محدود شدن دایره عملکرد برای صنایع داخلی در این کشورها است. کم نیستند کسانی که احتمالاً، ورشکستگی واحدهای داخلی را نشانه بهبود بازدهی در اقتصاد می دانند ولی ایراد اساسی به این دیدگاه این است که برای دوره پس از فرونشستن درآمدهای ارزی ناشی از فروش فرآورده های طبیعی، برنامه یی و حرفی برای زدن ندارد.
به عبارت دیگر، روشن نیست وقتی که درآمدهای ناشی از صدور فرآورده های طبیعی کاهش می یابد، تکلیف اقتصاد وابسته به واردات چه باید بشود. در اینجا نمونه ایران بسیار مناسب است. در همین سه ماه گذشته، براساس آمارهای رسمی خبر داریم که کسری تراز پرداخت های تجارت خارجی ایران 10 میلیارد دلار بود. البته فعلاً دلارهای نفتی هست و «غمی» نیست. ولی معلوم نیست وقتی این دلارها آب بروند، چه باید کرد؟ در اینجا، مسائل مربوط به «بیماری هلندی» هم باید مورد توجه قرار بگیرد.
عامل نهایی هم، عمدتاً به عرصه سیاست ربط دارد. پرسش این است که دولت در این شرایط چه می کند؟ یعنی بسته به سیاست های دولتی، می توان «مصیبت منابع» را دگرسان کرد، ولی متاسفانه به جز موارد معدود- من حداقل به غیر از نروژ نمونه دیگری نمی شناسم- شاهد این سیاست های موثر و مفید نبوده ایم. آیا با در پیش گرفتن سیاست های لازم، بین بخش منابع طبیعی و دیگر بخش های اقتصادی، رابطه های پیش نگرانه و پس نگرانه ایجاد می کند یا خیر؟ آیا از درآمدهای ناشی از صدور فرآورده های طبیعی، برای گسترش زیرساخت ها و بهبود آموزش و بهداشت استفاده می شود یا خیر؟
در اغلب موارد، شواهد موجود نشان می دهد که وجود این نوع درآمدها، عدم کارآیی دولت را بیشتر می کند و شاهد در پیش گرفتن، سیاست های مخرب هستیم. منظورم از سیاست های مخرب، یکی عدم توجه به یا نظام مالیاتی در اقتصاد است یا اگر به طور دیگری گفته باشم، درآمدهای ناشی از صدور این فرآورده های به صورت «یارانه های گسترده» درمی آید، در بسیاری موارد دیگر، نمود بیرونی اش به صورت فقدان یک نظام مالیاتی درمی آید. گذشته از مصائب اقتصادی، عدم وابستگی دولت به درآمدهای مالیاتی، به صورت عدم پاسخگویی دولت به مردم درمی آید و فرآیند سیاست را به فساد بیشتر می کشاند.
منابع طبیعی و توسعه پایداركشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی حساس خود، اكنون در مقطعی از تاریخ و در مرحله ای از توسعه قرار گرفته است كه تحت هر شرایطی باید مقوله امنیت غذایی و توسعه پایدار را به طور جدی مورد توجه قرار دهد. تحقق این امر هم زمانی ممكن است كه بتوانیم منابع طبیعی خود را حفظ كرده و آنها را به نحو مطلوب بهره برداری کنیم. مسلما بدون حفاظت از منابع آب، خاك، جنگل، مرتع و بهره برداری بهینه از آنها نمی توان به توسعه پایدار و تولید مطمئنی در كشاورزی دست
یافت. در حال حاضر منابع طبیعی تجدید شونده موجود در شرایط نامطلوبی، مورد بهره برداری قرار می گیرند. اگر چه این هشدارها به طرق مختلف به مسئولین داده می شود ولی از آنجا كه كشور ایران متنعم از ذخایر نفت و گاز است متاسفانه توجه چندانی به منابع طبیعی نمی شود. از طرفی این موضوع را باید در نظر داشت که نفت، چه بخواهیم و چه نخواهیم روزی تمام می شود و از هم اکنون باید منابع دیگری را جایگزین آن نمود. در این مورد نقش بهره گیری بیشتر از منابع طبیعی تجدید شونده تعیین كننده است.
اكنون رشد و تعالی جوامع، بر مبنای معیارهای گذشته ارزیابی نمیشود بلكه میزانپایبندی جوامع به مسایل زیست محیطی و حفاظت از منابع طبیعی و به ویژه درسالهای اخیر، رعایت اصول توسعه پایدار و حفظ تنوع زیستی، یعنی حفظ طبیعت و گسترش فرهنگ آن معیارهایی اساسی برای ارزیابی رشد جوامع به شمار می روند. در جهان امروز، توسعهپایدار و حفظ منابع طبیعی و محیط زیست،
به عنوان دو فراز و هدف ارزشمند،یگانگی بوم شناختی طبیعت و جامعه را نه تنها در سطح كشورها بلكه در سطح كرهمسكونی مورد توجه قرار دادهاند. تفكر زیست محیطی زمین شاید بتواند بسیاری از آمال و آرزوهای بشری را تحققبخشد اما این امر ممكن نخواهد بود مگر از طریق ترویج و نشر گسترده و مستمرفرهنگ زیست محیطی در میان اقشار مختلف جامعه.
مسایل زیست محیطی امروزهدامنه وسیعی پیدا كرده و از حد مسایل فنی گذشته عمیقا دارای مفهوم اجتماعیهستند. به هر حال دستیابی به مفهوم توسعه پایدار در كنار حفاظت از منابع طبیعیو محیط زیست، وظیفه خطیری است كه بر عهده سازمانها، نهادها، مسئولان و كلیهدست اندركاران مسایل توسعه و محیط زیست گذاشته شده است چنین وظیفهخطیری جدیت و تلاش همه جانبهای میطلبد
كه باید بر آن همت گماشت. اما سئوالیكه هم اكنون فرا روی ماست این است كه به جای ادامه شیوههای غارتگرانهای كهطبیعت را به نحوی خطرناك از مایه تهی و نظامهای حامی حیات را نابود میكند،چگونه میتوان با ورود در معاملهای سودبخش با طبیعت، بر سرعت توسعهاجتماعی – اقتصادی افزود؟ چگونه میتوان مفهوم همزیستی جامعه و طبیعت را جانشین مفهوم سلطه برطبیعت كرد؟ آن هم در زمانی كه شواهد علمی به نحو روز افزونی حاكی ازمخاطرات ناشی از داد و ستدی ویرانگر است. اكنون زمان آن رسیده است كه در قبال قصور و بی تفاوتیخویش نسبت به طبیعت به جبران مافات بپردازیم تا از این طریق برای نسلهای آیندهمحیطی قابل زیست فراهم آید.
ادامه خواندن مقاله اقتصاد منابع طبيعي آب
نوشته مقاله اقتصاد منابع طبيعي آب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 5:17 am
nx دارای 88 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
فراهم كردن منبع برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان – زبان شناختی فصل اولمعیار سازی تست نامیدن در مقولههای اسامی و افعال 1-1 بیان مسئله 2-1 كاربردهای عمومی 3-1 تعریف مفاهیم
فصل دوم (مباحث نظری) 1-2 مقدمه 2-2 مدل پردازش واژگانی 3-2 مكانیسمها – سطح بازشناسی – پردازش معنایی – برونداد واژگان 4-2 آسیبها – سطح بازشناسی – درونداد واژگانی – پردازش معنایی – برونداد واژگانی 5-2 كاربردهای كلینیكی مدلواژگانی – جدول ارزیابی تكالیف واژگانی
فصل سوم (معرفی تست) 1-3 مقدمه 2-3 موارد كاربردی مجموعه 3-3 ساختار تست – انتخاب گزینه – طبقهبندی اطلاعات قراردادی – شكل دستوری افعال در مجموعه 4-3 ساختار لیستهای تطبیق داده شده – بسامد – سن فراگیری – میزان آشنایی – شاخصهای دیگر – قابلیت تصویر – پیچیدگی بینایی 5-3 زیرگروه لیستها 6-3 اطلاعات بدست آمده از شركتكنندگان سن بدون آسیب مغزی 7-3 نحوه استفاده و اجرای این مجموعه بعنوان یك وسیله ارزیابی 8-3 فرمهای معرفی 9-3 راهنمائیهایی برای ارزیابی و آزمودن بیماران آفازیك 10-3 ارزیابی رفتارهای بیمار آفازیك
فصل 4 (اجرای تست) 1-4 ساختار تست شی و عمل – شماره آیتم – هدف – پاسخ اولیه – مدت زمان ارائه پاسخ – یادآوری 2-4 شرایط تحصیلی و سنی شركتكنندگان 3-4 جداول ارزیابی – نامیدن اسامی – نامیدن افعال
فصل 5 (بحث و نتیجهگیری) 1-5 تهیه جدول آماری 2-5 نتیجهگیری 3-5 جداول نتایج • تست نامیدن اسامی • تست نامیدن افعال
واژهنامه منابع
فصل 1
1-1بیان مسألهاز آن جائیكه عمومیترین و رایجترین عارضه و علامت در آفازی، آنومی یا نام پریش است، نیاز به یك آزمون استاندارد در این زمینه (به طور خاص) احساس میشود. از این رو هدف ما از تهیه تست مذكور، فراهم كردن منبعی برای تمرینات بالینی، تحقیقات در آفازی و همچنین تحقیقات روان – زبان شناختی میباشد. بعلاوه از آنجا كه بیشتر تستهای به كار برده شده در این زمینه بر نامیدن اسامی تأكید دارند، در تمرینات بالینی به نوعی نیاز به ارزیابی كاملتر شناخت فصل احساس میشود و تأكید بر طراحی در جاهایی وجود دارد كه بطور خاص، نقایص فعلی را مورد توجه قرار میدهند.
2-1 كاربردهای مجموعهدر تحقیقات روان بازشناختی كه روی افراد بزرگسال انجام میشود ممكن است از دادههایی استفاده شود كه با نظام بازنمائی ذهنی اسامی و افعال در واژگان ارتباط دارند. یعنی كه به كاربردن الگوهایی از قبیل: تصاویر متحرك (انیمیشن)، نامیدن واژگان مكتوب، تكالیف، قضاوت واژگانی ، مطالعات اولیه و … . همچنین موارد هماهنگ شده در مجموعه برای مطالعات تصویربرداری مغزی در گروه بیماران آفای و افراد غیر آسیب مغزی مفید خواهد بود.در تحقیقات بر روی بزرگسالان مبتلا به آسیب زبانی ، میتوان از تصاویر و برچسبهای كلامی نوشته شده در نامیدن تصاویر، خواندن، نوشتن دیكته و تكرار استفاده كرده كه این موارد را میتوان به آسانی برای استفاده به عنوان یك تست اداركی و استفاده در تكالیف تحقیقی تصویر- كلمه تنظیم كرد.از آن جائیكه یافتههای مشابه را میتوان در كیفیتهای مختلف به كار برد، این مجموعه قادر به فراهم ساختن نشانههایی است كه ما را از وجود كمبود مدالیته خاص در اسامی و افعال آگاه میسازد.
در این مجموعه میتوان آیتمهای اسامی را براساس طبقات معنایی گروهبندی كرد، مانند حیوانات، آیتمهای غذایی و مشاغل و به منظور آشكار ساختن كمبودهای نامیدن طبقات ویژه مورد استفاده قرار داد. در این مجموعه شمار زیادی از آیتمها در رسیدن به اهداف ارزیابی بالینی مؤثر خواهند بود.ارزیابی درستی نامیدن تصاویر، با به كارگیری مجموعه آیتمها در قبل و بعد از درمان به درمانگر اجازه خواهد داد كه دقیقاً تأثیرات مداخلهای را اندازهگیری میكند. در نهایت انتظار میرود كه این اطلاعات برای رسیدن به اهداف درمانی، چه بسا مفید باشند. شمار زیاد تصاویر شی و عمل ، این امكان را به درمانگران میدهندكه صورتهای فراوانی از فعالیتهای درمانی را با استفاده از تصاویر و نامهایشان طرحریزی كنند. برای مثال ممكن است از بیماران خواسته شود تصاویری را انتخاب كنند كه به طریقی با یكدیگر در ارتباطند، یا تصویر یك فعل را با تصویر شیء مناسب هماهنگ كنند و یا تصاویری را برگزینند، كه عنوانشان با صدای خاصی آغاز میشود.
3-1 تعریف مفاهیممسیرهای درونداد : وسیلهای برای انتقال اطلاعات مورد توجه شامل: موضوعات شنیداری، كلامی، نوشتاری، بینایی و ژسچرهامسیرهای برونداد : شامل گفتار، نوشتار و ژسچرها میباشد.آسیبهای معنایی در مقوله خاص (ویژه): آشفتگی در درك یا تولید مقولههای معنایی انتخابی، همراه با عملكرد حفظ شده در دیگر مقولهها.سیستم واژگانی : مجموعه پیچیده و پراكندهای از مكانیسمهای حفظ بازنمائی برای كلمات، اسامی و افعال آشنا و نیز پردازشهای لازم جهت كدشكنی و كدسازی محركهای ناآشنا.
قضاوت واژگانی: تكلیفی كه در آن بیمار تصمیم میگیرد كه آیا محرك ارائه شده یك كلمه یا اسم واقعی است یا كلمه و اسم بیمعنی است.در ونداد واجی واژگان: مكانیسم ذخیره بازنماییهای كلمات بیانی آشنا، كه قبلاً شنیده شدهاند.برونداد واجی واژگان: مكانیسم دخیره بازنمائیهای كلمات بیانی آشنا كه قبلاً تولید شدهاند.آفازی بینایی : آسیب مدالیته ویژه بینایی در نامیدن اشیاء مشاهده شده در حضور پردازش معنایی پایه. این پردازش معنایی پایه از طریق شرح و تفصیل یا ژسچر مربوط به شیءدیده شده، كه فرد در نامیدن آن ناتوان است، مشخص میشود.كری خاص كلمه : آسیب مدالیته ویژه شنیداری در پردازش در ونداد گفتاری.سیستم معنایی: مكانیسم واژگانی مسئول در ذخیره بازنمای معنایی برای ژسچرها، اسامی و كلمات آشنا.بازنمائیهای بینایی اشیاء : مكانیسم نگهداری حافظهها برای اشیائی كه قبلاً مشاهده شدهاند.
فصل 2
1-2 مقدمهدر سخن گفتن، بازیابی واژگانی بعنوان یك فرآیند رقابتی عمل میكند و این امر با تعیین میزان تأثیری كه بافت معنایی در نامیدن تصویر و واژه بر جای میگذارد، محقق میشود.در تستها و آزمونهای انجام شده در این زمینه، مشخص شده، زمانیكه طبقات معنایی آیتمها مشابه هستند، مدت زمان نامیدن تصویر به مراتب طولانیتر از زمانی است كه مضمون آیتمها از طبقات مختلف هستند . در حالیكه اگر این آیتمها در بافت معنایی نامیده شوند، نتایج معكوسی حاصل میگردد. یعنی در بافتی كه آیتمها از طبقات مشابه هستند، نامگذاری این آیتمها در مدت زمان كوتاهتری صورت میگیرد.بطور كلی این یافتهها، مهر تأییدی بر این ادعا هستند كه در فرآیند سخن گفتن، تأثیر مداخلهای بافت معنایی، رقابتی را در فرآیند بازیابی ورودیهای واژگانی نشان میدهد .
روانشناسان در پرداختن به سازمانبندی حافظه واژگانی ، اغلب به سازمانبندی اسامی موجود در ذهنشان تمایل بیشتری نشان میدهند .اساساً حوزه اسم- شیء به مطالعات حافظه واژگانی مرتبط است و صرفاً بخش دانش واژگانی را بازنمایی میكند، بعبارت دیگر، با هدف بررسی سازمانبندی معنایی، به توسعه تئوریها و ابزارهایی میپردازد كه باید به مواردی فراتر از كلمات تعمیم داده شوند.شباهت معنایی موجود در میان كلمات، بر بسیاری از تكالیف درگیر كننده تولید گفتار تأثیر میگذارد. به عنوان مثال هنگامیكه كلمهای مخدوش كننده و به لحاظ معنایی مرتبط وجود دارد، گویندگان در نامیدن تصویر نسبت به زمانیكه كلمه موجود فاقد ارتباط است و كلمه نامرتبط، كندتر عمل میكنند (به عبارت دیگر مدت زمان نامیدن طولانیتر میشود).
زمانیكه گویندگان تصاویر را در یك بافت معنایی مشابه مینامند، تأثیرات مداخلهای این تشابهات نسبت به زمانیكه عمل نامیدن در بافت معنایی متفاوت و مجزائی صورت میگیرد، افزایش مییابد .بطور كلی در این زمینه اتفاق نظر وجود دارد كه این تأثیرات، به ویژگیهای فرآیند بازیابی واژگانی اشاره دارند و البته این بازیابی واژگانی به لحاظ اداركی هدایت شده میباشد. در طول فرآیند بازیابی، بازنمائی واژگانی معنایی كلمه هدف به همراه دیگر بازنمایی مرتبط معنایی فعال میگردد. تداخل تصویر- كلمه و تأثیرات بافت معنایی به تقابل میان این بازنمائیهای متفاوت اشاره دارد .
در حیطه بازیابی واژگانی، دو تئوری در رابطه با كاركردهای نیمكرههای مغزی مطرح میگردد. مطابق با تئوری اول یا تئوری فعال سازی، مسئله اینگونه مطرح میگردد كه در حین بازیابی واژگانی، دیگر معانی فرعی یك كلمه نیز بازنمایی میگردد ولی براساس تئوری دوم یا تئوری مهار این معانی به مرحله بازنمایی و كدگذاری واجی نرسیده و از تولید معانی فرعی جلوگیری بعمل میآید و فرد فقط معنی اصلی كلمه هدف را بیان میدارد .در اینجا این سئوال مطرح میگردد كه چطور پیچیدهترین زمینهها، نامیدن اشیاء و افعال میباشند؟ جواب این سئوال را بطور خلاصه میتوان اینگونه عنوان كرد كه بدلیل دشوار بودن شناسایی حوزههایی مفهومی اولیه در این زمینهها، نامیدن آنها نیز مشكل میباشد.شعاری از تئوریهای متفاوت بازنمایی معنایی، تأثیرات مجزا و متفاوت معنایی را پیشبینی میكنند.
بویژه آنهایی كه بازنمائیهای معنایی پراكنده و همپوشانی اصلی میان آنها را عنوان میكنند . بعلاوه بازنمائیهای معنایی اشیاء و افعال متفاوت است.در زمینه شیء، اعضاء مقوله ، تأثیرات قوی و مهمی دارند. بویژه در بیمارانی كه بطور انتخابی در مقولهای از شناخت آسیب میبیند و یا آن را مورد غفلت قرار میدهند از قبیل حیوانات ، قسمتهای بدن میوهها و سبزیجات .در این دیدگاه این احتمال وجود دارد كه تأثیرات متفاوت معنایی در میان مقولههایی كه بطور تدریجی برانگیخته شدهاند، مشاهده نگردد، در اینصورت باید بعنوان گروههای قابل جداسازی عمل شوند زیرا از دیگر زمینههای دانش و آگاهی مستقل میباشند. در مقابل احتمال بروز تأثیرات درجهبندی شده در میان مقولههایی وجود دارد كه بطور تدریجی تحریك و برانگیخته نشدهاند. این با طرحهای مطابق با همپوشانی اصلی (بیتوجه به اعضاء مقوله) متفاوت است، طرحهایی كه شباهت معنایی میان مقولهها را معین میكنند .
در حوزه عمل یا فعل، مرز بین مقولهها بخوبی تعریف و معین نشده است. برای توضیح چنین تفاوتهایی میان اشیاء و افعال در سال 1979 پیشنهاد شد كه در حوزه اشیاء تعیین اعضای مقوله و سازمانبندی سلسله مراتبی مناسب، از مهمترین اصول سازمانبندی میباشند. در حالیكه حوزه عمل به شیوه شبه ماتریكسی سازمانبندی شده است. افعال در این روش با نمونههایی در زمینههای متفاوت شامل ویژگیهای عمومی (مثل قصد و تعمد)، زمینههای معنایی متضاد و بدون سازمانبندی سلسله مراتبی واضح، قرار میگیرند .
در اینجا این نكته حائز اهمیت است كه تفاوت معنایی با شباهت بینایی مرتبط است (بویژه در تكالیفی كه در آنها از تصاویر كمك گرفته میشود)طبق گزارشی در سال 2001 مشخص شد كه تفاوتهای معنایی، بطور چشمگیری احتمال اشتباهات معنایی را پیشبینی میكنند. مثل گفتن دست به جای پا .در زمانیكه شباهت بینایی میان تصاویر، برای پاسخگویی به مدل قبلی در نظر گرفته شده باشد. این شباهتها بطور قابل توجهی شباهت معنایی را نشان دادند. این مسئله، شباهت بینایی كه برای افعال در نظر گرفته شده است را شامل نمیشود. بطور كلی از تفاوتهای معنایی میان افعال و اشیاء چنین استنباط میشود كه هر دو زمینه، اصول سازمانبندی پایه و مشابهی را تعقیب میكنند ولی اساساً این موضوع به سازمانبندی مشابه در زمینههای افعال و اشیاء نیاز ندارد.
طبق نظریهای در سال 2001، فضای معنایی كه از ویژگیهای تولید شده توسط گوینده نتیجه میشود. برای افعال و اشیاء متفاوت است. بویژه در حوزه اشیاء، مقولهها و مرزهای مقولهای به خوبی معرفی شدهاند. در مقابل برای افعال، موار مقولهای بخوبی جمعبندی نشده، به عبارت دیگر دچار از هم گسیختگی است و مرز مقولهها و گروههای متفاوت نیز خوب تعریف نشدهاند .
با این حال این تفاوتها در نتیجه استفاده از ابزارهای متفاوت پدیدار نمیگردد و ماحصل، وجود تفاوتهایی در اصول ویژگیهای تولید شده توسط گوینده میباشد. با وجود این تفاوتها، بطور عملی نشان داده شده كه مقیاسهای مشتق شده از شباهت معنایی (تولید شده با استفاده از ابزارهای مشابه و یكسان در هر دو زمینه) اهمیت تأثیرات تداخل در یك تكلیف نامیدن را با موفقیت پیشبینی میكند .
2-2 مدل پردازش واژگانیحال در این جا به یكی از مدلهای درك و تولید كلمه یا پردازش واژگانی میپردازیم. بطور كلی میتوان بین بازیابی واژگانی و نامیدن تمایز قائل شد. دراینصورت، نامیدن مهارتی است كه علاوه بر بازیابی واژگان، چندین فرآیند ویژه دیگر را نیز در برمیگیرد. پس آنومی كه یكی از عمومیترین علائم آفازی است نیز آسیب نامیدن نمیباشد، بلكه آسیب بازیابی واژه است.مدل پردازش واژگانی كه در شكل 1-2 نشان داده شده براساس مطالعات افراد طبیعی و آسیب دیده مغزی توسعه یافته است. این مدل شامل سیستم پیچیدهای از بخشهای متصل و پراكنده است كه امكان پردازش انواع مختلف اطلاعات واژگانی را فراهم میكند. (شكل 1-2 كه در زیر آمده)كلمات نوشتاری ژسچرهای مشاهده شده اشیاء كلمات
سیستم معناییمتعاقب فعالسازی ساختارهای حسی محیطی با هر شكل از درونداد حسی ، مكانیسمهای شناختی در سیستم عصبی مركزی برای پردازش و عكسی العمل در مقابل آن درونداد راهاندازی میشوند. سپس پردازشهای حركتی محیطی برای طرحریزی و اجرای یك پاسخ درشكل گفتار، نوشتار و یا ژسچر، فرمانهایی را صادر میكنند.كارآیی سیستم اعصاب مركزی با حفظ اطلاعاتی كه فرد قبلاً تجربه كرده، افزایش پیدا میكند. تا آنجا كه تجارب پردازشكننده بعدی، موازی با آن اطلاعات بتواند فراهم گردد . بنابراین به جای اینكه یك بازنمایی جدید با هر تجربه شكل گیرد (یعنی گرداوری اطلاعات)، بازنمائیهای فراهم شده قبلی در سیستم واژگانی میتواند از حافظه فعال شده و مجدداً به كار گرفته شود (یعنی آدرس اطلاعات)3-2 مكانیسمها
– سطح بازشناسی متعاقب پردازش حس اولیه، فرآیند بازشناسی محرك منجر به فعالسازی بازنمائیهایی میشود كه با محرك ورودی تطابق نزدیكی دارند.
– پردازش معنایی زمانیكه بازنمایی سطح بازشناسی به فعالسازی مناسب میرسد، در سیستم معنایی فعالیتی ایجاد میشود. بازنماییهای معنایی دربرگیرنده دانش كلی ذخیره شدهایست كه گویندگان یك زبان به تقسیم آن، مبادرت میورزند. سیستم معنایی میتواند از هر مسیر دروندادی كسب شود و به هر برونداد تبدیل گردد (براساس قصدی كه فرد دارد). بازنمائیهای معنایی، ظاهراً شبكهای از اطلاعات مربوط به كلمات، اشیاء و عقاید را درگیر میكند كه شامل نسبتهای وابسته، مرتبط و هماهنگ میشود.
– برونداد واژگانزمانیكه بازشناسی رخ میدهد و معنا، برای یك كلمه، شی یا ژسچرها فعال میشود، پاسخ با فعالیت برونداد واژگانی آغاز میشود. همانند ساختارهای سطح بازشناسی، برونداد واژگان نیز دارای مسیر ویژه میباشد و حافظههای مجزائی برای كلمات نوشتاری و گفتاری آشنا و نیز ژسچرها وجود دارد. به نظر میرسد كه تفاوتهای گروه كلمات (اسامی و افعال) در سطح برونداد واژگانی بازنمایی میگردد.
4-2 آسیبها– آسیبهای سطح بازشناسی این آسیبها به دو دسته تقسیم میشوند. آسیبهای دسته اول به بازنمائیهای بینائی وارد میشود و دسته دوم، آسیبهایی هستند كه بر بازنمائی شنیداری یا طبق مدل آسیب، به درونداد واجی وارد میگردد.از آسیبهای دسته نخست میتوان به آسیبهای وارد بر مكانیسم بازنمائیهای شیء مشاهده شده اشاره كرد، كه بر اجرای تكالیف واژگانی كه نیازمند پردازش بینایی هستند، تأثیر خواهد گذاشت. برای مثال در آزمون كلینیكی ممكن است بیماران در نامیدن تصاویر آسیب دیده باشند، در نتیجه این افراد در تكالیف مربوط به جور كردن كلمه با تصویر، در آزمون درك، مشكل خواهند داشت. در مقابل، همان بیمار ممكن است در پاسخ به دیگر دروندادهای حسی از قبیل؛ تعاریف گفتاری، جور كردن كلمه با كلمه قادر به نامیدن باشد.
اختلال در پردازشهای بینایی اولیه پیش از فعال سازی بازنمائیهای شیء دیدنی، در شكلگیری یك مفهوم برای شیء دیده شده دخالت میكند و در عین حال ممكن است به اشكال ادراكی یا یكپارچه آگنوزی بینایی منجر گردد . این بیماران كه تیز حسی با ادراك بینایی مناسبی دارند ممكن است قادر به كپی كردن یك نقاشی خطی یا حتی جور كردن نقاشیهای ساده نباشند. آنها معانی كوچكی از تصاویر دیده شده بدست میآورند، ولی آگاهی حفظ شده آنها از تشابه و تكامل اشیاء، این امكان را به آنها میدهد كه نسبت به ویژگیهای بینایی اشیاء نامیده شده در تكالیف، قادر به پاسخگویی باشند.اجرای مناسب تكالیف بینایی به پردازشهای اولیه بینایی از قبیل: جور كردن نقاشیهای خطی یا كپیكردن یك شكل وابسته میباشد. خطاهای نامیدن میتواند شامل بد ادراكی بینایی، شكست و ناتوانی در پاسخ (من نمیدانم) باشد.
بیماران ممكن است در تكالیفی كه نیازمند آگاهی از ساختار یك محرك بینایی است، آسیب دیده باشند، از قبیل تمییز و تشخیص اشیاء آشنا و معلوم از اشیاء مهمل (بیمعنی).پدیدهای كه اغلب در حوزه آگنوزیهای شیء دیده شده درباره آن بحث میشود. آفازی بینایی میباشد، سندرمی كه توسط فرند در سال 1886 م شرح داده شد.برخی بیماران با نقص نامیدنی مواجهند كه محدود به مدالیته بینایی است، مانند آگنوزی بینایی. این افراد با وجود اینكه میتوانند عملكرد اشیاء دیده شده و گروه اشیاء را در طبقات یا مقولهها توضیح دهند و یا حتی ژستچری مناسب با كاربرد شیء ارائه دهند. قادر به نامیدن آن شیء و بحث پیرامون رد معانی نامناسب با شیء دیده شده (موجود در آگنوزی بینایی) نیستند.
برخی آفازی بینایی را به آسیب دستیابی بینایی به معنا نسبت میدهند . آنها پیشنهاد میكنند كه آسیب نامیدن شیء به مسیر دروندادی ویژه (مثل بینایی)، اختصاص دارد، چرا كه اگرچه مكانیسمهای پردازش شیء دیده شده سالم است ولی بازنمائیهای شیء دیده شده، قادر به فعال ساختن بازنمائیهای معنایی كامل برای اشیاء مشاهده شده نمیباشد. به این وسیله برخی اطلاعات معنایی جهت گروهبندی مقولهای و یا برای فراهم كردن یك ژسچر مناسب برای بیمار، در دسترس میباشد و در عین حال بازنمائیهای كامل معنایی برای نامیدن دقیق تصویر باید فعال شود.
برخی محققین، آفازی بینایی را به اختلالی نسبت میدهند كه طی آن ابزارهای غیر معنایی درگیر در فعالسازی برونداد واجی واژگان، آسیب میبینند، در حالیكه بطور ثابت، مسیر پردازش بینایی به معنا سالم است .نكته مهم در این بحث آنست كه نواقص نامیدن شیء در مسیر درونداد ممكن است به درجات مختلف آسیب در مكانیسم بازنمائیهای بینایی بیانجامد. درمانگر باید دامنه كامل توانائیهای بیمار را در تكالیف كلامی و بینایی ارزیابی كند، تا از این طریق بتواند تشخیص دهد، چه جنبهای از پردازش بینایی شیء در یك پاسخ بیمار متأثر شده است .
– آسیبهای درونداد واژهتأثیر انتخابی آسیب به درونداد واجی واژگان ممكن است در تمام تكالیفی كه نیازمند پردازش كلمه بیانی (شنیده شده توسط بیمار) میباشند، آسیبی بر جای بگذارد. كه از آن جمله میتوان به تكالیف شنیداری جور كردن كلمه با تصویر، نامیدن برای تعاریف گفته شده یا ژسچر برای دستور كلامی اشاره كرد. همین بیماران ممكن است درك مناسبی از كلمات نوشتاری نشان دهند.
بر این اساس بیمارانی با كری خالص كلمه گزارش شده است. به نظر میرسد كه برخی بیماران، از نوعی آسیب ادراكی پیش واژگانی برخوردارند كه بر پردازش واج و دیگر انواع تحریكات شنیداری تأثیر میگذارد . آن دسته از بیمارانی كه با آفازی ورینكه تشخیص داده میشوند ممكن است آسیبهای مرتبط با درونداد واژگان نیز داشته باشند. این بیماران آسیب درك شنیداری مسیر درونداد ویژه داشتند. از آنجا كه این بیماران درك موارد نوشته شده را حفظ كرده بودند، پردازش معنایی، به نظر بدون نقص میآمد و آسیب درك شنیداری از قرار معلوم به مراحل واجی و پیش معنایی واژگانی پردازش، مربوط بوده.
تأكید برخی تئوریهای اولیه بر این امر بود كه پردازش شكل نگارشی یك كلمه در نتیجه فعالیت واجی رخ میدهد ، با این حال اگر وابستگی پردازش نگارشی به پردازش واجی وجود داشته باشد، بیماران با اختلال عملكردی درونداد واجی، ضرورتاً باید از نتیجه مستقیم آسیبهای درك خواندن برخوردار باشند.بنابراین بیماران با آسیب انتخابی درونداد واجی، شواهد بیشتری برای مكانیسمهای درونداد موازی و مجزای پردازش واجی و نگارشی كلمه فراهم میكند.طبق مطالعات حاصل از بیماران ورنیكه و كری خالص كلمه و … به نظر میرسد كه در قسمت خلفی فوقانی كورتكس منطقه گیجگاهی چپ، یك منطقه مهم و حیاتی برای كمك به اطلاعات درونداد واجی واژه، وجود دارد.
– آسیبهای وارد بر مكانیسمهای پردازش معناییبیمارانی با آسیب معنایی در اجرای تمام تكالیفی كه نیازمند میانجیهای معنایی هستند، با مشكل مواجهند. كه از آن جمله میتوان به تكالیف درك كلمات نوشتاری و گفتاری، تفسیر و شرح معنای اشیاء و ژسچرها و نامیدن تصاویر و گفتن و نوشتن اشاره كرد.
زمانیكه مكانیسمهای زیر واژگانی تبدیل حرف به صدا، برای كدگذاری و كدشكنی كلمات نوشتاری نیز در دسترس نیستند، تكالیف خواندن شفاهی كلمه و نوشتن دیكته نیز متأثر میشوند. اگر طرح سیستم معنایی واحد درست باشد، عملكرد افراد آسیب دیده مغزی در عین اینكه با آسیب سیستم معنایی همراه است باید آسیبهای مشابهی نیز به لحاظ كمی و كیفی در تكالیف واژگاین نشان دهد.
محققان برای اثبات این ادعا، این آسیب را در برخی بیماران با ضایعات عروقی و آسیب عصب شناختی پیشرونده شرح میدهند.برای مثال بیماری بنام K.E در سال 1995 توسط هیلس و همكارانش شرح داده شد . این بیمار در تكالیف واژگانی، نسبت مشابهی از خطاهای معنایی را نشان میداد، در نتیجه محققین عنوان میداشتند كه آسیب، نوعی بد عملكردی یك مكانیسم معنایی واحد را بازنمایی میكند.
دیگر بیماران، آسیبهای واژگانی را نشان دادند كه احتمالاً باید عملكردی سیستم معنایی در ارتباط است. اما اختلالات عملكردی، با آشفتگی مراحل درونداد یا برونداد سیستم معنایی مرتبط به نظر میرسد. همچنین محققین، اشخاص زبان پریشی را گزارش كردند كه آسیبهای درك و نامیدن مجزائی داشتند و در مقولههای معنایی ویژه، آسیب انتخابی و یا حفظ انتخابی نشان میدادند. این محققین، تفكیك مقولههای معنایی را به نوعی داده معنایی در شبكه پیچیدهای از زیر سیستمها، همراه با جریاناتی از مسیرهای درونداد حسی و روشهای برونداد شكل میگیرد . نقایص مقولههی ویژه پدید میآید. یعنی آشفتگی زیر سیستمهای انتخابی منجر به آسیب مقولههای معنایی ویژه میشود.
برخی محققین نیز بیان میكردند كه سیستمهای معنایی بطور كامل جوابگوی موارد مشاهده شد، در بیماران مبتلا به مقوله ویژه نیست. آنها عنوان میكردند كه آسیب به زیر سیستمهای انتخابی پردازش معنایی مثل پردارش بینایی چگونه منجر به آسیب مقولههای مشخص مثل میوهها و سبزیجات میشود، در عین اینكه بر سایر مقولههایی كه دانش بینایی، یك مختصه حیاتی آن است ، تأثیری بر جای نمیگذارد. به بیان دقیقتر این محققین در سال 1998 پیشنهاد كردندكه آسیبهای مقوله ویژه بدلیل تركیب در ارتباطات تشكیل دهنده بازنمائیهای معنایی، برای اعضای یك مقوله رخ میدهد. اگر ویژگیهای مهم، در یك ناحیه عصبی طبقهبندی شود كه بواسطه اختلال عصبی آسیب دیده است، هر مفهومی كه شامل آن ویژگیها در بازنمائیهای معنایی خود باشد، تأثیر خواهد پذیرفت. ولی تئوری زیر سیستمهای معنایی، به خوبی جوابگوی بیمارانی كه در نتیجه آسیب پردازش معنایی، آسیبهای تعمیم یافتهتری در مقولهها داشتند، نبود. در این موارد، فرض وجود سیستم معنایی واحد كه اطلاعات را برای تمامی مسیرهای درونداد و روشهای برونداد پردازش میكند، حساب شدهتر به نظر میرسد.
در نهایت، یافتههای حاصل از مطالعات ضایعات عصبی بر این اصل تأكید دارند كه نواحی تالاموسی و نواحی خلفی اكسی پیتال- بریتال- تمپورال چپ در بازنمائی عصبی مكانیسمهای معنایی، نقشی حیاتی ایفاء میكنند.
– آسیب در مكانیسمهای برونداد واژگانیدر مواردیكه اختلال عملكرد با برونداد واجی واژه مرتبط است، این احتمال وجود دارد كه بیمار در تمام تكالیف كلامی وابسته به یكپارچگی بازنمائیهای واجی، آسیب ببیند. در نتیجه بیماران در تمام تكالیف نامیدن شفاهی با مشكل مواجه خواهند بود (نامیدن تصویر، نامیدن برای تعاریف). حتی ممكن است در خواندن شفاهی بویژه در كلمات بیقاعده (استثناء) نیز مشكل داشته باشد.
پردازشهای زیر واژگانی نیز برای هدایت دقیق تلفظهای این كلمات نامناسب میباشد.خطاهای تولید ممكن است به اشكال مختلفی چون خطاهای معنایی، پارافازیهای واجی و نئولوژی ظاهر شود. تنوع در شكل خطاهای كلامی، آسیبهای مختلفی را بازنمایی میكند كه میتواند در یك مرحله از پردازش برونداد واجی واژه رخ دهد. برخی افراد در فعالسازی برونداد واژه با مشكلات بیشتری مواجهند كه به پاسخهای اشتباه یا خطاهای معنایی میانجامد. دیگران ممكن است یك آشفتگی اختلال مؤثر بر ساختار درونی داشته باشند كه منجر به پاسخهای نئولوژی (واژه پردازی) شود ، یا پردازشهای واجی Post-Lexical كه منجر به پارامازیهای واجی میگردد.
محققین با مشاهده از هم گسیختگی ارتباط واژگانی در بیماران آسیب دیده مغزی به ویژگیهای اصلی ساختار سیستم واژگانی پی بردند. به عنوان مثال برخی بیماران، با آسیبهای انتخابی در برونداد واجی مواجهند در مقابل عملكرد تولید كلمات نوشتاری حفظ شده است. یك ارتباط گسیختگی از این گروه تمایزی میان برونداد نوشتاری و برونداد واجی واژگان ایجاد میكند كه برونداد نوشتاری در برخی بیماران با آسیبهای برونداد واجی، سالم باقی میماند.با این حال معمولاً آسیب عصب شناختی بر مكانیسمهای چندگانه واژگان تأثیر میگذارد. بنابراین بیماران ممكن است در تكالیف واژگانی متنوعی آسیب ببیند (به عنوان مثال آسیبهای دوگانه برونداد نوشتاری و كلامی و یا آسیبهای دوگانه درونداد و برونداد واجی و …)
طبق مطالعاتی كه در سال 1991 تا 1995 توسط Hillis و Caramazza صورت گرفت، پیشنهاد شد كه از هم گسیختگی موجود در میان طبقات دستوری (اسم و فعل) در بیماران به برونداد خاصی باز میگردد كه در سطح برونداد واژگان بازنمایی میشود.به نظر میرسد نواحی مجزای عصبی با آسیبهایی در ارتباط است كه به برونداد واجی واژگان تأثیر میگذارد. بویژه محققین نوعاً آسیبهای بازیابی اسم را برای بیمارانی با آفازی روان و آسیبهای كرتكس خلفی پری سیلوین چپ در نظر گرفتند كه شامل نواحی تمپورال میگردید .در مقابل، آسیبهای بازنمائی فعل با آفازیهای ناروان و ضایعات فرونتال چپ ارتباط داشتند.
بطور كلی از طریق مكانیسمهای سیستم واژگانی، راهی به یك سیستم معنایی بازمیگردد و در نتیجه تعامل این مكانیسم با سیستم معنایی، معنای كلمه برای برونداد و درونداد واژگانی فراهم میگردد. بعلاوه نواحی مجزای مغزی دربازنمائیهای دانش واژگانی درگیر میشوند. بطور كلی در فرآیند بازنمایی دانش واژگانی، نیمكره چپ نقش اصلی را بر عهده دارد در عین حال نیمكره راست میتواند در جنبههای اصلی پردازش معنایی واژگان همكاری و مشاركت داشته باشد .
5-2 كاربردهای كلینیكی مدل واژگانیاین مدل با هدف بررسی مفاهیم رویكرد عصب روانشناختی، چارچوبی برای پردازش كلینیكی تدارك میبیند. این چارچوب مفاهیم واضحی در بعد ارزیابی واژگان دارد.در عصب روانشناسی شناخت ، هدف ارزیابی، مشخص كردن آسیبهای زبانی بیماران با رعایت یك مدل شناختی میباشد. در واقع مدل پردازش واژگانی مبنایی برای بحث درباره آسیبهایی است كه بطور ویژهای به درك كلمه بیانی و تولید آن مرتبط میباشد. براساس این ارزیابیها، درمانگران، آسیبهای مربوط به مكانیسم واژگانی را كه در الگوی عملكرد آسیب دیده و سالم دخالت دارند شرح خواهند داد.
در یك ارزیابی كه با هدف شناسایی آسیبهای سیستم واژگانی شكل گرفته، هدف اصلی مقایسه مسیرهای درونداد و روشهای برونداد میباشد.ارزیابی واژگانی باید شامل تنوعی از تكالیف پردازش تك كلمات باشد كه طی آن درمانگران بطور منظمی مسیرهای درونداد و روشهای برونداد را تغییر دهند و الگوهای عملكرد و اجرای تكالیف را تحلیل كنند. ارزیابی واژگانی (جدول 1-2) نوعاً شامل تكالیف اصلی خواهد بود. از قبیل نامیدن شفاهی تصاویر، نامیدن نوشتاری تصاویر، نامیدن برای شرح گفتاری، خواندن شفاهی كلمه، نوشتن دیكته، درك شنیداری كلمه و درك كلمه نوشته شده.
تكالیف واژگانی در ارزیابی (جدول 1-2)تكالیف درونداد تكالیف بروندادتطبیق كلمه شنیداری با تصویر نامیدن شفاهی تصویر- نامیدن نوشتاری تصویرتطبیق كلمه نوشتاری با تصویر نامیدن شفاهی برای تعاریف گفته شدهتأثیر كلمه شنیداری – تصویر نامیدن نوشتاری برای تعاریف گفته شدهتأثیر كلمه نوشتاری – تصویر خواندن شفاهی كلمهجور كردن ارتباطات معنایی نوشتن دیكتهقضاوت واژه شنیداری بازنمایی نام براساس لمس شیءقضاوت واژه نوشتاری نامیدن با صداهای محیطیدستهبندی مقولهای ژسچر اشیاء مشاهده شده
فصل 3
1-3 مقدمههدف ما از تهیه این تست، فراهم كردن منبعی برای تمرینات كلینیكی، تحقیقات در زمینه آفازی و همچنین تحقیقات روان – زمان شناختی بود.در تمرینات بالینی به نوعی، نیاز به ارزیابی كاملتر شناخت فعل احساس میشود و تأكید بر طراحی درمانهایی وجود دارد كه به طور خاص نقائص فعلی را مورد توجه قرار میدهند.
در حال حاضر شمار تحقیقاتی كه به پردازش فعل و تفاوتهای پردازشی موجود میان افعال و اسامی میپردازند، رو به افزایش است.این تحقیق در میان شركتكنندههای بزرگسال طبیعی، كودكان طبیعی و كودكان با آسیبهای زباین خاص و بیماران آفازیك اجرا شده است.تا به امروز در حوزه نامیدن اسامی مطالعات زیادی صورت گرفته و در حال حاضر ما نسبت به عوامل تعیینكننده در دسترسی به آنها، شناخت كافی داریم. انگیزه شكلگیری این تست نیز از این حقیقت ناشی میشود كه شناخت ما نسبت به عوامل تعیینكننده در دسترس به افعال كم است.
محققان و درمانگران از مجموع تصاویر موضوعی كه توسط Sondgrass و Vonder wort در سال 1980 تهیه شده است، به دفعات استفاده كردهاند. در این مجموعه محققین با یافتههایی سر وكار دارندكه با یافتههای موجود در آزمایشگاههای مختلف و حتی در میان كشورها قابل مقایسه است و این مزیت این تست محسوب میشود.توصیف و نمایش افعال در تصاویر ثابت یا نقاشیهای خطی ، از نمایش اسامی مشكلتر است. بنابراین این فرض كه به جای نقاشیهای خطی بهتر است اقداماتی در قالب تصاویر متحرك انجام دهیم، مطرح شده است. با این وجود Berndt و Mitchum و Haendiges عملكرد نامیدن شیء و عمل بیماران آفازی را در مواجهه با نقاشیهای خطی و تصاویر متحركی كه به روی نوار ویدئو ایجاد شده بودند، مقایسه كردند. آنها با مقایسه عملكرد نامیدن در مواجهه با دو شیوه اجرا شده مذكور به هیچ تفاوتی دست نیافتند.
از آن جا كه معتقدیم كاربرد این قالب بازنمایی در بسیاری از جلسات تحقیقی و كلینیكی آسانتر است، بر آن شدیم تا مجموعهای از تصاویر شیء و عمل را كه با هم جور شدهاند، تهیه كنیم. علیرغم این حقیقت، حتی در حوزه افعالی كه ممكن است به طور واضح (غیر دو پهلو) توصیف نشوند، با پارهای از محدودیتها مواجهیم.بعنوان مثال نمایش افعال ارتباطی در قالب نقاشیهای خطی كار مشكلی است (افعالی چون give (دادن)- buy (خریدن)- sell (فروختن).در این مجموعه، تصاویر شیء و عمل بر پایه متغیرهای روان – زبانشناختی تدارك دیده شده بودند كه از آن جمله میتوان به فراوانی لغت مكتوب ، سن فراگیری ارزیابی شده و میزان آشنائیت برچسبهای كلامی تصاویر اشاره كرد.
ادامه خواندن مقاله آفازي (آنومي)
نوشته مقاله آفازي (آنومي) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 2:50 am
nx دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
صنعت ریخته گریریختهگری جزء یكی از روشهای تولید میباشد. اصولاً تكنولوژی تولید ریختهگری به دو قسمت تقسیم میشود: 1- استفاده از قالبهای موقت: دراین روش قطعات تولید شده از ریختن مذاب قالب(كه براساس كوبیدن مواد نسوز در اطراف مدل معین به وجود آمده است) به دست میآید. قالبهای موقت خود به سه دسته ماسهای ـ پوستهای و سرامیكی تقسیم میشود. در روش ماسهای مدل كه ممكن است
از جنس چوب و یا فلز باشد در محفظه قالب قرار میگیرد. درون قالب را از ماسه پر میكنند و سپس میكوبند كه این ممكن است به صورت دستی و یا توسط ماشین انجام شود. در جریان قالبگیری دستی اصولاً كوبیدن ماسه و خارج كردن مدل، ایجاد سیستم با مهارت كارگر انجام میگیرد و معمولاً سرعت اصلی و اولیه كار بدین صورت است كه تولید قالبهایی با دیوارههای تقریباً نازك صورت میگیرد به طوری كه قسمتهای خارجی قالب تحتتأثیر شكل داخلی و محفظه قالب قرار میگیرند. این قالبها نسبتاً سبك وزن بوده و به راحتی قابل حمل و نقل میباشد. مواد قالب عبارتند از ماسههای ریز و خشك، ذرات سیلس یا زیر
كشت كه معمولاً حاوی %7 -2 چسب و زرین است كه در حرارت سخت میشود.روش كار بدین صورت است كه این ماسهها را روی مدل میریزند و سپس با شعله، این ماسهها و قالب را حرارت میدهند، استحكام سریع و كامل قالب را میتوان با افزایش درجه حرارت تأمین نمود و در چنین مواردی درجه حرارت 300-450C است. قالبهای سرامیكی به نوعی از قالب اطلاق میگردد كه از مواد نسوز مایع حاصل گردیده باشد و بالطبع از مواد بسیار نرم كه سطوح یكنواخت و صاف ایجاد میكنند تشكیل گردیدهاند. دقت زیاد ابعاد، سطوح صاف قطعه ریختگی و قابلیت استفاده
در مورد تمام آلیاژها از مزایایی است كه به گسترش و استفاده از قالبهای سرامیكی كمك مینماید. برای تهیه مدل در مرحله اول به جای ساختن مدل بایستی قالب فلزی ساخته شود و از روی چنین قالبی مدل را از مواد اولیه قابل گداز (موم) تولید مینمایند. جنس مدل معمولاً از موم میباشد. در تهیه قالب، معمولاً مدل را در یك محلول، كه حاوی ذرات نسوز ریز است، فرو برده و چنین محلولی دیوارههای اولیه محفظه قالب را ایجاد مینماید و سپس این پوشش در جریان هوا خشك میشود. 2- استفاده از قالبهای دائمی: اصول كلی چنین روشی بر استفاده از قالبهای دائمی فلزی قرار دارد كه فلز مذاب به طرق مختلف و یا
مستقیماً و یا با اعمال فشار و نیروی خارجی به محفظه تزریق میگردد. قابهای دامنی نیز خود به دستههای مختلف تقسیم میشوند كه چند مورد آن توضیح داده میشود. در روشی قالبهای دامنی ساده (تحت سنگینی مذاب) عمل مذاب رسانی مشابه ریختهگری در ماده است. به طوری كه محل ریختن مذاب نسبت به قطعه بالاتر میباشد تا نیروی حاصل از اختلاف ارتفاع و ایجاد انرژی پتانسیل قادر به تبدیل به انرژی جنبشی بوده و باعث پرشدن قالب گردد. این سیستم مختص آلیاژهایی كه بسیار سیال(روان) میباشند، است و با توجه به سرعت انجماد امكان پرشدن قاب تضمین میگردد.
برای تولید بیشتر و بهتر معمولاً قالبها را از نوع چدن مرغوب و یا فولاد انتخاب میكنند و سطوح محفظه قالب را از یك لایه مواد نسوز پوشش میدهند حرارت اولیه برای قالبها الزامی است. نوع دیگر ریختهگری قالبهای دائمی، ریختهگری تحت فشار در قالبهای فلزی میباشد كه به ریختهگری دایكاست مرسوم است. دایكاست یا ریختهگری تحت فشار عبارتست از روش تولید قطعه از طریق تزریق مذاب تحت فشار به درون قالب. روش دایكاست از این نظر كه در آن فلز مذاب به درون حوزهای به شكل قطعه موردنظر رفته و پس از سرد شدن قطعه مورد نظر بدست میآید، بسیار شبیه ریختهگری میباشد. تنها اختلاف بین این دو روش در نحوه پركردن حفره قالب است. در قالب دایكاست فلز مذاب تحت فشار با سرعت بیشتری به درون قالب میرود و به همین دلیل با دایكاست قطعات با اشكال پیچیدتری را میتوان تولید كرد.
چدن چیست؟چدن (Cast iron)، آلیاژی از آهن- کربن- سیلیسیم (Fe-C-Si) است که همواره محتوی عناصری در حد جزئی (کمتر از 1/0 درصد) و غالبا عناصر آلیاژی (بیشتر از 1/0 درصد) بوده و به صورت حالت ریختگی یا پس از عملیات حرارتی به کار برده میشود.
چدن ها در ریخته گریبا وجود کاهش قابل توجه در تولید چدنها در طول دهه گذشته، چدنها به عنوان مهمترین آلیاژهای ریختگی مورد توجه بودهاند. محبوبیت ریشه ای چدنها در ریخته گری اشکال پیچیده با هزینههای پایین تولید، قیمت تمام شده نسبتا پایین و محدوده وسیع خصوصیاتی که قابل دسترسی توسط کنترل دقیق ترکیب و سرعت خنک کردن بدون تغییرات بنیانی و اساسی در روشهای تولید، است.
چدن خام آهن، اغلب از کانه های اکسید یا کربنات که گوگرد، آرسنیک و غیره از آنها زدوده شده باشد با برشته کردن در هوا، و کاهش با کربن تهیه میشود. کانه آهن با کک و کربنات کلسیم آمیخته شده و در یک کوره بلند که دمای بیشینه آن 1300 درجه سانتیگراد است. گرم میشود ناخالصیهای عمده اسیدی به کمک سرباره (کلسیم سیلیکات، آلومینات و غیره) خنثی میشود و توده فلزات مذاب به صورت چدن خام به بیرون جریان مییابد چدن خام شامل 2 الی 4 درصد کربن و اندکی گوگرد، فسفر و سیلسیم است. چدن مذاب را به صورت خام یا پس از افزودن فلزهای آلیاژ دهنده، برای بهبود خواص چدن، در قالبهایی از ماسه یا فلز و بر حسب نوع مصرف، آنها را به صورت اشکال مختلف در میآورند.
آلیاژهای چدن فلزهای آلیاژ دهنده برای بهبود کیفیت چدن برای مصارف ویژه به آن افزوده میشوند. آلیاژهای چدن در کارهای مهندسی که در آنها چدن معمولی ناپایدار است به کار میروند و حتی ممکن است در مواردی نیز، مثلا ساخت میل لنگ، جانشین فولاد شوند. در هر حال، با دارا بودن مزایایی از قبیل از قیمت تمام شده تولید پایین توام با قابلیت ریخته گری، استحکام، قابلیت ماشین کاری، سختی، مقاومت در برابر سایش، مقاوم در برابر خوردگی، انتقال حرارت و جذب ارتعاش در این آلیاژ آن را از سایر آلیاژهای ریختگی آهنی متمایز ساخته است.
انواع ساختارهای زمینه چدن اساس خواص مکانیکی چدن به زمینه آن بستگی دارد. به همین دلیل است چدن ها را با عبارت ساختار زمینه آنها برای مثال انواع پرلیتی یا فریتی توصیف میکنند. مهمترین ساختار زمینه چدن عبارتند از: فریت فریت محلول جامد Fe-C است که به طور قابل ملاحظهای Si و مقادیر کمتری Ni ,Cu ,Mn در آن حل شدهاند. فریت نسبتا نرم، چکش خوار، استحکام کم، مقاومت به سایش ضعیف، شکست خوب، ضریب هدایت گرمایی نسبتا خوب و قابلیت ماشینکاری خوبی است. یک زمینه فریتی را میتوان به طور ریختگی تولید کرد اما اغلب با عملیات حرارتی باز پخت (تابکاری) میتوان به آن دست یافت.
پرلیت مخلوطی از فریت و سمانتیت Fe<sub>3</sub>C است که توسط واکنش یوتکتیک از استینیت تشکیل شده و نام پرلیت از ظاهر صدف گونهاش مشتق شده است. پرلیت نسبتا سخت و از چقرمگی کمتری برخوردار بوده و ضریب هدایت گرمایی کم و در ضمن از ماشینکاری خوبی برخوردار است. وقتی فاصله بین دانههای پرلیت در زمینه کم میشود خواص مکانیکی افزایش مییابد مقدار کربن پرلیت در فولادهای غیر آلیاژی 08 % است در حالی که در چدنها بسته به ترکیب چدن و سرعت خنک شدن متغیر بوده و حتی می تواند کمتر از 05% در چدن های پرسیلسیم باشد. فریت- پرلیت
ساختار مخلوطی است که غالبا برای رسیدن به خصوصیاتی بینابینی از آنچه که در فوق شرح داده شده به کار گرفته میشود. بینیت این ساختار میتواند به صورت ریختگی با افزودن عناصر آلیاژی Mo و Ni به مقادیر معین تولید شد. در ضمن جهت اطمینان بیشتر میتوان توسط عملیات حرارتی آستمپر نیز به این ساختار رسید. این آلیاژ، با توجه به صرفه اقتصادی اخیرا توانستهاند نقش موثری بویژه در مهندسی خودرو، قطعات دنده ها، قطعات انتقال نیرو داشته باشند. مزایای چدن های گرافیت کروی آسمتپر عبارتند از: استحکام کششی بالا توام با چقرمگی، انعطاف پذیری و استحکام خوب، مقاومت به سایش و خراش، ظرفیت بالای جذب صدا و کارکرد، خواص ریخته کری خوب، فرم پذیری نزدیک به شکل نهایی حتی در شکل های خیلی پیچیده، قابلیت ماشینکاری خوب در حالت ریخته و حدود 10% صرفه جویی در وزن در مقایسه با فولاد.
آستنیت برای پایدار نگاه داشتن این فاز در طول عمل خنک شدن یک عنصر آلیاژی با مقدار زیاد و معینی لازمست. چدن گرافیت ورقه ای و گرفیت کروی آلیاژی (نیکل- سخت) چدن هایی با زمینه آستنیتی و دارای خواص عالی حرارتی مقاومت به خوردگی و نیز غیر مغناطیسی هستند. این زمینه میتواند خصوصیات چقرمگی خوب، مقاومت به خزش، تنش پارگی تا دمای 800 درجه سانتیگراد و یک محدوده گسترده ای از انبساط حرارتی که تابع از Si موجود در چدن است را نشان دهد. انواع چدن های ریخته گریچدن ها به دو گروه اصلی تقسیم بندی میشوند، آلیاژهایی برای مقاصد عمومی که موارد استعمال آنها در کاربردهای عمده مهندسی است و آلیاژهای با منظور و مقاصد ویژه از جمله چدن های سفید و آلیاژهای که برای مقاومت در برابر سایش، خوردگی و مقاوم در برابر حرارت بالا مورد استفاده قرار میگیرند. چدن های عمومی (معمولی):
این چدن ها جزو بزرگترین گروه آلیاژهای ریختگی بوده و بر اساس شکل گرافیت به انواع زیر تقسیم بندی میشوند: o چدن گرافیت لایه ای یا چدن خاکستری ورقهای o چدن گرافیت مالیبل یا چدن چکشخوار o چدن گرافیت کروی یا چدن نشکن o چدن گرافیت فشرده یا کرمی شکل چدن های سفید و آلیاژی مخصوص:
این چدن ها با آلیاژهای چدنی معمولی فرق میکنند. میزان عنصر آلیاژی در آنها بیش از 3% بوده و لذا آن را نمیتوان توسط مواد افزودنی به پاتیل اضافه کرده و به یک ترکیب پایه استانداردی رسید. این چدن های آلیاژهای به آلیاژهای عاری از گرافیت و گرافیتدار تقسیم بندی میشوند و به صورت های مقاوم به خوردگی، دمای بالا، سایش و فرسایش میباشند.
o چدن های بدون گرافیت: چدن سفید پرلیتی: مقاوم به سایش چدن سفید مارتنزیتی (نیکل-سخت): مقاوم سایش چدن پر کرم (33-17 %Cr): مقاوم به خوردگی، سایش و حرارت o چدن های دارای گرافیت: چدن سوزنی: استحکام بالا و مقاوم به سایش
آستنیتی: شامل دو نوع نیکروسیلال یعنی نیکل سیلسیم بالا و نیکل مقاوم (Ni-resist) و هر دو مقاوم به حرارت و خوردگی فریتی: شامل دو نوع چدن، پر سیلسیم (15%) مقاوم در برابر خوردگی و چدن 5%سیلسیم در سیلال مقاوم در برابر حرارت
برخی از کاربردهای چدنها: • در تولید قطعات ریختگی تحت فشار از جمله شیر فلکه ها، بدنه های پمپ قطعات ماشین آلات که در معرض شوک و خستگی هستند، میل لنگ ها، چرخ دنده ها، غلتک ها، تجهیزات فرایند شیمیایی، مخازن ریختگی تحت فشار و; • برای خودرو و صنایع وابسته به آن مثلا در ساخت مفصل های فرمان، دیسک ترمزها، بازوها، میل لنگها و چرخ دندهها، صفحه کلاچها و; • در راه آهن، کشتیرانی و خدمات سنگین و دیگر جاهایی که نیاز به مقاومت در برابر شوک است مثلا در تجهیزات الکتریکی کشتیها، بدنه موتور، پمپ ها، بست ها و غیره
• قطعات غیر فشاری برای کاربردهای درجه حرارت بالا برای مثال در ساخت قطعات و جعبه های درگیر با آتش، میله های شبکه، قطعات کورهها، قالبهای شمش، قالبهای شیشه، بوتههای ذوب فلز.
• اگر چدن های غیر آلیاژی به طور کلی مقاوم به خوردگی بویژه در محیط های قلیایی هستند، چدنهای نیکل مقاوم و نیکروسیلال و نیکل و کروم بالا به صورت برجستهای مقاوم به خوردگی در محیط هایی مناسب و مختص به خودشان هستند. مهمترین کاربرد این چدنها در پمپهای دندهای حمل اسید سولفوریک، پمپها و شیرهایی که در آب دریا مصرف میشوند، قطعات مورد استفاده در سیستم های بخار و جابجایی محلول های آمونیاکی، سود و نیز برای پمپاژ و جابجایی نفت خام اسیدی در صنایع نفت هستند.
آلیاژهای ریخته گری چدن هادر میان انواع فلزات و آلیاژ های ریختگی چدن ها بیشترین مقدار مصرف را دارا بوده و اندوخته های علمی و تجربی درباره آن ها نیز بسیارند . برای آنان که در ارتباط مستقیم و یا غیر مستقیم با ساخت قطعات چدنی هستند این احساس وجود دارد که چدن ریزی در مقایسه با دیگر فلزات ریخته گری روش ساده ای است . کیفیت هر محصول تولیدی ریشه در نیاز و فرهنگ آن جامعه دارد . کشوری که متکی به سیستم حمل ونقل دستی است می تواند قطعات ریختگی با کیفیت نازل را پذیرا باشد . در ارتباط با تکنولوژی تولید قطعات چدنی چنانچه مرحله طراحی سیستم های راهگاهی و تغذیه گذاری مهمترین جزء این مراحل نباشد از اصولی ترین قسمت های آن خواهد بود . امروزه این مرحله به عنوان ابزار بسیار مفیدی جهت کنترل معایب در قطعات بویژه عیوب انقباضی و بهره دهی قطعات ریختگی به شمار می رود. طراحی راهگاها و تغذیه بدون توجه به متغیرهای بسیاری که در مرغوبیت قطعات ریختگی موثر است انجام گیرد که
متغیرهایی نظیر کیفیت متالوژیکی مذاب و نوع مخلوط سازنده قالب و روش ریخته گری در ارائه طرح سیستم راهگاهی و تغذیه مؤثر است لذا طرح باید این عوامل را شناساوی کرده و بر اساس شناخت کافی آن ها نوع سیستم لازم را انتخاب کند . لذا موفقیت هنگامی بدست می آید که طراح و یا گروه طراحی در ارتباط نزدیک با بخش تولید قرار گرفته و نوعی سیستم راهگاهی و تغذیه را انتخاب کند که حتی المقدور بتواند معایب و نارسائی های مرحله تولید را جبران کندتوضیحاتی پیرامون صنعت ریخته گری چودن
مبانی سیستم های راهگاهی یک از عوامل لازم در تهیه قطعات ریخته گری سالم آگاهی از چگونگی رفتار مذاب از هنگام ورود به داخل قالب تا مرحله خاتمه انجماد آن است . با نگرشی به قطعات ریختگی بجای مانده از زمان های بسیار دور می توان دریافت که ریخته گران گذشته تا چه حد به اهمیت راهگاه گذاری صحیح قطعات توجه داشته اند .
مطالعه سیستم های راهگاهی ( Gating systems ) بدون آشنایی به رفتار انقباضی مذاب و مسئله تغذیه گذاری ( Risering ) قطعات امکان پذیر نیست . به همین دلیل لازم است در طراحی سیستم های راهگاهی چگونگی انقباض مذاب ( Liquid shirinkage ) قبل از شروع انجماد و در مرحله انجماد ( Solidification shrinkage ) نیز مد نظر قرار می گیرد .
و ظایف یک سیستم راهگاهی مناسب به شرح ذیل است : 1- انتقال مذاب از بوته به محفظه قالب با سهولت انجام پذیرد . 2- حرکت مذاب در مجاری و راهگاها با حداقل حرکت اغتشاشی انجام گیرد .3- مذاب به گونه ای وارد قالب گردد که سردترین قسمت بار به دورترین قسمت محفظه قالب رفته و گرم ترین آن در راه گاها باقی بماند این حالت موجب می شود تا از ایجاد حفره های انقباضی مذاب در قطعه ریخته گری جلوگیری گردد .
4- راهگاها آنقدر بزرگ در نظر گرفته شوند که مذاب بتواند اولاً محفظه قالب را کاملا پر کرده و ثانیا به تغذیه قطعات ریختگی کمک کند . معایبی که در اثر عدم دقت در طراحی سیستم های راهگاهی امکان وجود دارند عبارتند از : 1- وارد شدن ماسه شلاکه ( Slag ) و ناخالصی ها ( Impurities ) به همراه مذاب به محفظه قالب خصوصا تجمع در بالا قالب .
2- خشن شدن سطح قطعه ریختگی 3- جذب گاز در مذاب و ایجاد مک و حفره در قطعه ریختگی 4- اکسید شدن بیش از حد مذاب 5- ایجاد حفره های انقباضی در قطعه ریختگی 6- نفوذ مذاب در ماهیچه ها
قبل از پرداختن به چگونگی طراحی یک سیستم راهگاهی باید اجزاء مختلف آن را شناخت که در شکل اجزاء یک سیستم راهگاهی نشان داده شده اند . اصل بقاء انرژی : قانون برنولی ( Bernoulli,s equation ) در یک سیستم بسته جمع جبری انرژی همواره مقدار ثابتی می باشد . درون این سیستم بسته امکان تبدیل صورت های مختلف انرژی به یکدیگر وجود دارد در حالی که جمع جبری انرژی های موجود در سیستم ثابت می ماند .
هر مایع در حال جریان درون یک سیستم بسته دارای سه نوع انرژی می باشد : الف ) انرژی پتانسیل : عبارت است از انرژی واحد وزنی از مایع که در ارتفاع h از صفحه مبنا قرار گرفته است .Ep = hب ) انرژی فشاری انرژی حاصل از فشاری است که بر واحد وزن مایع اعمال می گردد . Epr = p/که در آن گاما وزن مخصوص و ح فشار می باشد .
ج ) انرژی تحرکی توسط عزم حرکتی واحد وزن مایع متحرکی که با سرعت v در حال جریان است بیان می گردد .Ek = v2/2gجریان آرام و اغتشاشی مایع ( Laminar and turbulent flow )
جریان هر مایعی درون یک کانال می تواند به دو صورت آرام یا اغتشاشی انجام گیرد . حرکت مایع بصورت آرام هنگامی است که سرعت جریان آن در یک کانال از دیواره کانال تا مرکز آن به تدریج افزایش یابد . از نظر تئوری بر اساس این تعریف سرعت جریان مذاب در دیواره راهگاهها را می توان صفر در نظر گرفت و در مرکز سطح مقطع سرعت در حداکثر مقدار خود می باشد .
سرعت پرشدن قالب از مذاب و طراحی تنگه ( Choke ) به کمک بعضی از قوانین فیزیکی ذکر شده می توان سرعت پر شدن قالب از مذاب را محاسبه کرد . برای انجام این منظور لازم است سطح مقطع آن قسمتی از راهگاهها را که کمترین حجم مذاب در واحد زمان را می تواند از خود عبور دهد بدست آوریم . این سطح مقطع اصطلاحا تنگه نامیده شده و با Ac نشان داده می شود .
در اکثر موارد تنگه در نزدیکی سطح جدایش قالب تعبیه می گردد . شکل زیر یک سیستم راهگاهی را نشان می دهد که تنگه در محل تماس راهگاه اصلی ( R ) و راهگاه فرعی ( G ) احداث گردیده است . H ارتفاع مذاب از سطح بالای حوضچه تا خط جدایش و S راهگاه بارریز و L ارتفاع تا بالای محفظه قالب و X ارتفاع مذاب پرشده در بالای قالب از سطح جدایش می باشد که متغیر است .
شیب دادن راهگاه بارریز( The tapering of the sprue ) راهگاه بارریز یک کانال عمودی است که مذاب را از حوضچه به داخل راهگاه اصلی هدایت می کند . در شروع ریختن مذاب سرعت جریان آزاد مذاب در راهگاه بارریز به همراه افزایش فاصله آن از سطح حوضچه افزایش می یابد .
به هر حال در صورتی که راهگاه بارریز به جای مخروط ناقص به صورت استوانه ای باشد ایجاد فضای خالی در طول راهگاه بارریز تنها در مراحل اولیه ریختن مذاب به داخل قالب می باشد . علت این امر آن است که به علت وجود تنگه در سیستم راهگاهی مذاب ریخته شده در قالب بلافاصله باعث پر کردن کامل راهگاه بارریز می گردد به همین دلیل در سیستم راهگاهی صحیح طراحی شده برای چدن ریزی در موارد بسیار ی از راهگاه های بارریز بدون شیب استفاده می گردد . فشار و سرعت در راهگاه های فرعی
بطور کلی دو نوع سیستم راهگاهی از نظر فشار روی مذاب و سرعت جریان مذاب وجود دارد که عبارتند از : سیستم فشاری و غیر فشاری ویژگی سیستم فشاری آن است که سرعت سیلان مذاب در راهگاه فرعی و بر مبنای کل ارتفاع فرواستاتیکی مذاب در قالب تعیین می شود در حالی که سیستم غیر فشاری عامل تعیین کننده این سرعت ارتفاع مذاب در راهگاههای فرعی می باشد که کاملا از مذاب پر نباشد و از طرف دیگر سیستم راهگاهی را هنگامی فشاری گویند که کنترل میزان مذاب ورودی به محفظه قالب توسط سطح مقطع بین راهگاه اصلی و همه راهگاههای فرعی انجام گیرد در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاه های فرعی کمتر از سطح مقطع راهگاه بارریز می باشد .
در سیستم غیر فشاری کنترل میزان مذاب ورودی به محفظه قالب توسط سطح مقطع تحتانی راهگاه بارریز و قسمتی از راهگاه اصلی که در مجاورت راهگاه بارریز قرار دارد انجام می گیرد . در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی از سطح مقطع راهگاه بارریز بیشتر بوده و در نتیجه فشار مذاب در راهگاه بارریز گرفته می شود .
محاسبات سیستم راهگاهی طراحی و محاسبات سیستم راهگاهی بدون آشنائی به مبانی فیزیک و متالوژی چنانچه غیرممکن نباشد حداقل بیسار مشکل است . در روش قالب گیری ماشینی مواردی دیده می شود که برای پرهیز از مخارج زیاد تهیه تعدادی مدل مشابه قطعات با اشکال مختلف را روی یک صفحه مدل قرار می دهند این عمل توصیه نمی گردد زیرا تنوع قطعات ریختگی در یک قالب طراحی سیستم راهگاهی و تغذیه گذاری قطعات را با مشکلات زیادی روبرو می سازد . بهترین طرح ساده ترین طرح است لذا بهتر است تا حد امکان از قطعات مشابه در یک قالب استفاده گردد.
ادامه خواندن مقاله ريخته گري چدن
نوشته مقاله ريخته گري چدن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 2:50 am
nx دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
صنعت ریخته گریریختهگری جزء یكی از روشهای تولید میباشد. اصولاً تكنولوژی تولید ریختهگری به دو قسمت تقسیم میشود: 1- استفاده از قالبهای موقت: دراین روش قطعات تولید شده از ریختن مذاب قالب(كه براساس كوبیدن مواد نسوز در اطراف مدل معین به وجود آمده است) به دست میآید. قالبهای موقت خود به سه دسته ماسهای ـ پوستهای و سرامیكی تقسیم میشود. در روش ماسهای مدل كه ممكن است از جنس چوب و یا فلز باشد در محفظه قالب قرار میگیرد. درون قالب را از ماسه پر میكنند و سپس میكوبند كه این ممكن است به صورت دستی و یا توسط ماشین انجام شود. در جریان قالبگیری دستی اصولاً كوبیدن ماسه و خارج كردن مدل، ایجاد سیستم با مهارت كارگر انجام میگیرد و معمولاً
سرعت اصلی و اولیه كار بدین صورت است كه تولید قالبهایی با دیوارههای تقریباً نازك صورت میگیرد به طوری كه قسمتهای خارجی قالب تحتتأثیر شكل داخلی و محفظه قالب قرار میگیرند. این قالبها نسبتاً سبك وزن بوده و به راحتی قابل حمل و نقل میباشد. مواد قالب عبارتند از ماسههای ریز و خشك، ذرات سیلس یا زیر كشت كه معمولاً حاوی %7 -2 چسب و زرین است كه در حرارت سخت میشود
.روش كار بدین صورت است كه این ماسهها را روی مدل میریزند و سپس با شعله، این ماسهها و قالب را حرارت میدهند، استحكام سریع و كامل قالب را میتوان با افزایش درجه حرارت تأمین نمود و در چنین مواردی درجه حرارت 300-450C است. قالبهای سرامیكی به نوعی از قالب اطلاق میگردد كه از مواد نسوز مایع حاصل گردیده باشد و بالطبع از مواد بسیار نرم كه سطوح یكنواخت و صاف ایجاد میكنند تشكیل گردیدهاند. دقت زیاد ابعاد، سطوح صاف قطعه ریختگی و قابلیت استفاده در مورد تمام آلیاژها از مزایایی است كه به گسترش و استفاده از قالبهای سرامیكی كمك مینماید. برای تهیه مدل در مرحله اول به جای ساختن مدل بایستی قالب فلزی ساخته شود و از روی چنین قالبی مدل را از مواد اولیه قابل گداز (موم) تولید مینمایند. جنس مدل معمولاً از موم
میباشد. در تهیه قالب، معمولاً مدل را در یك محلول، كه حاوی ذرات نسوز ریز است، فرو برده و چنین محلولی دیوارههای اولیه محفظه قالب را ایجاد مینماید و سپس این پوشش در جریان هوا خشك میشود. 2- استفاده از قالبهای دائمی: اصول كلی چنین روشی بر استفاده از قالبهای دائمی فلزی قرار دارد كه فلز مذاب به طرق مختلف و یا مستقیماً و یا با اعمال فشار و نیروی خارجی به محفظه تزریق میگردد. قابهای دامنی نیز خود به دستههای مختلف تقسیم
میشوند كه چند مورد آن توضیح داده میشود. در روشی قالبهای دامنی ساده (تحت سنگینی مذاب) عمل مذاب رسانی مشابه ریختهگری در ماده است. به طوری كه محل ریختن مذاب نسبت به قطعه بالاتر میباشد تا نیروی حاصل از اختلاف ارتفاع و ایجاد انرژی پتانسیل قادر به تبدیل به انرژی جنبشی بوده و باعث پرشدن قالب گردد. این سیستم مختص آلیاژهایی كه بسیار سیال(روان) میباشند، است و با توجه به سرعت انجماد امكان پرشدن قاب تضمین میگردد. برای تولید بیشتر و بهتر معمولاً قالبها را از نوع چدن مرغوب و یا فولاد انتخاب میكنند و سطوح محفظه قالب را از یك لایه مواد نسوز پوشش میدهند حرارت اولیه برای قالبها الزامی است. نوع دیگر ریختهگری قالبهای دائمی، ریختهگری تحت
فشار در قالبهای فلزی میباشد كه به ریختهگری دایكاست مرسوم است. دایكاست یا ریختهگری تحت فشار عبارتست از روش تولید قطعه از طریق تزریق مذاب تحت فشار به درون قالب. روش دایكاست از این نظر كه در آن فلز مذاب به درون حوزهای به شكل قطعه موردنظر رفته و پس از سرد شدن قطعه مورد نظر بدست میآید، بسیار شبیه ریختهگری میباشد. تنها اختلاف بین این دو روش در نحوه پركردن حفره قالب است. در قالب دایكاست فلز مذاب تحت فشار با سرعت بیشتری به درون قالب میرود و به همین دلیل با دایكاست قطعات با اشكال پیچیدتری را میتوان تولید كرد.
چدن چیست؟چدن (Cast iron)، آلیاژی از آهن- کربن- سیلیسیم (Fe-C-Si) است که همواره محتوی عناصری در حد جزئی (کمتر از 1/0 درصد) و غالبا عناصر آلیاژی (بیشتر از 1/0 درصد) بوده و به صورت حالت ریختگی یا پس از عملیات حرارتی به کار برده میشود.
چدن ها در ریخته گریبا وجود کاهش قابل توجه در تولید چدنها در طول دهه گذشته، چدنها به عنوان مهمترین آلیاژهای ریختگی مورد توجه بودهاند. محبوبیت ریشه ای چدنها در ریخته گری اشکال پیچیده با هزینههای پایین تولید، قیمت تمام شده نسبتا پایین و محدوده وسیع خصوصیاتی که قابل دسترسی توسط کنترل دقیق ترکیب و سرعت خنک کردن بدون تغییرات بنیانی و اساسی در روشهای تولید، است.
چدن خام آهن، اغلب از کانه های اکسید یا کربنات که گوگرد، آرسنیک و غیره از آنها زدوده شده باشد با برشته کردن در هوا، و کاهش با کربن تهیه میشود. کانه آهن با کک و کربنات کلسیم آمیخته شده و در یک کوره بلند که دمای بیشینه آن 1300 درجه سانتیگراد است. گرم میشود ناخالصیهای عمده اسیدی به کمک سرباره (کلسیم سیلیکات، آلومینات و غیره) خنثی میشود و توده فلزات مذاب به صورت چدن خام به بیرون جریان مییابد چدن خام شامل 2 الی 4 درصد کربن و اندکی گوگرد، فسفر و سیلسیم است. چدن مذاب را به صورت خام یا پس از افزودن فلزهای آلیاژ دهنده، برای بهبود خواص چدن، در قالبهایی از ماسه یا فلز و بر حسب نوع مصرف، آنها را به صورت اشکال مختلف در میآورند.
آلیاژهای چدن فلزهای آلیاژ دهنده برای بهبود کیفیت چدن برای مصارف ویژه به آن افزوده میشوند. آلیاژهای چدن در کارهای مهندسی که در آنها چدن معمولی ناپایدار است به کار میروند و حتی ممکن است در مواردی نیز، مثلا ساخت میل لنگ، جانشین فولاد شوند. در هر حال، با دارا بودن مزایایی از قبیل از قیمت تمام شده تولید پایین توام با قابلیت ریخته گری، استحکام، قابلیت ماشین کاری، سختی، مقاومت در برابر سایش، مقاوم در برابر خوردگی، انتقال حرارت و جذب ارتعاش در این آلیاژ آن را از سایر آلیاژهای ریختگی آهنی متمایز ساخته است.
انواع ساختارهای زمینه چدن اساس خواص مکانیکی چدن به زمینه آن بستگی دارد. به همین دلیل است چدن ها را با عبارت ساختار زمینه آنها برای مثال انواع پرلیتی یا فریتی توصیف میکنند. مهمترین ساختار زمینه چدن عبارتند از:
فریت فریت محلول جامد Fe-C است که به طور قابل ملاحظهای Si و مقادیر کمتری Ni ,Cu ,Mn در آن حل شدهاند. فریت نسبتا نرم، چکش خوار، استحکام کم، مقاومت به سایش ضعیف، شکست خوب، ضریب هدایت گرمایی نسبتا خوب و قابلیت ماشینکاری خوبی است. یک زمینه فریتی را میتوان به طور ریختگی تولید کرد اما اغلب با عملیات حرارتی باز پخت (تابکاری) میتوان به آن دست یافت.
پرلیت مخلوطی از فریت و سمانتیت Fe<sub>3</sub>C است که توسط واکنش یوتکتیک از استینیت تشکیل شده و نام پرلیت از ظاهر صدف گونهاش مشتق شده است. پرلیت نسبتا سخت و از چقرمگی کمتری برخوردار بوده و ضریب هدایت گرمایی کم و در ضمن از ماشینکاری خوبی برخوردار است. وقتی فاصله بین دانههای پرلیت در زمینه کم میشود خواص مکانیکی افزایش مییابد مقدار کربن پرلیت در فولادهای غیر آلیاژی 08 % است در حالی که در چدنها بسته به ترکیب چدن و سرعت خنک شدن متغیر بوده و حتی می تواند کمتر از 05% در چدن های پرسیلسیم باشد.
فریت- پرلیت ساختار مخلوطی است که غالبا برای رسیدن به خصوصیاتی بینابینی از آنچه که در فوق شرح داده شده به کار گرفته میشود. بینیت
این ساختار میتواند به صورت ریختگی با افزودن عناصر آلیاژی Mo و Ni به مقادیر معین تولید شد. در ضمن جهت اطمینان بیشتر میتوان توسط عملیات حرارتی آستمپر نیز به این ساختار رسید. این آلیاژ، با توجه به صرفه اقتصادی اخیرا توانستهاند نقش موثری بویژه در مهندسی خودرو، قطعات دنده ها، قطعات انتقال نیرو داشته باشند. مزایای چدن های گرافیت کروی آسمتپر عبارتند از: استحکام کششی بالا توام با چقرمگی، انعطاف پذیری و استحکام خوب، مقاومت به سایش و خراش، ظرفیت بالای جذب صدا و کارکرد، خواص ریخته کری خوب، فرم پذیری نزدیک به شکل نهایی حتی در شکل های خیلی پیچیده، قابلیت ماشینکاری خوب در حالت ریخته و حدود 10% صرفه جویی در وزن در مقایسه با فولاد.
آستنیت برای پایدار نگاه داشتن این فاز در طول عمل خنک شدن یک عنصر آلیاژی با مقدار زیاد و معینی لازمست. چدن گرافیت ورقه ای و گرفیت کروی آلیاژی (نیکل- سخت) چدن هایی با زمینه آستنیتی و دارای خواص عالی حرارتی مقاومت به خوردگی و نیز غیر مغناطیسی هستند. این زمینه میتواند خصوصیات چقرمگی خوب، مقاومت به خزش، تنش پارگی تا دمای 800 درجه سانتیگراد و یک محدوده گسترده ای از انبساط حرارتی که تابع از Si موجود در چدن است را نشان دهد.
انواع چدن های ریخته گریچدن ها به دو گروه اصلی تقسیم بندی میشوند، آلیاژهایی برای مقاصد عمومی که موارد استعمال آنها در کاربردهای عمده مهندسی است و آلیاژهای با منظور و مقاصد ویژه از جمله چدن های سفید و آلیاژهای که برای مقاومت در برابر سایش، خوردگی و مقاوم در برابر حرارت بالا مورد استفاده قرار میگیرند. چدن های عمومی (معمولی):
این چدن ها جزو بزرگترین گروه آلیاژهای ریختگی بوده و بر اساس شکل گرافیت به انواع زیر تقسیم بندی میشوند: o چدن گرافیت لایه ای یا چدن خاکستری ورقهای o چدن گرافیت مالیبل یا چدن چکشخوار o چدن گرافیت کروی یا چدن نشکن o چدن گرافیت فشرده یا کرمی شکل چدن های سفید و آلیاژی مخصوص:
این چدن ها با آلیاژهای چدنی معمولی فرق میکنند. میزان عنصر آلیاژی در آنها بیش از 3% بوده و لذا آن را نمیتوان توسط مواد افزودنی به پاتیل اضافه کرده و به یک ترکیب پایه استانداردی رسید. این چدن های آلیاژهای به آلیاژهای عاری از گرافیت و گرافیتدار تقسیم بندی میشوند و به صورت های مقاوم به خوردگی، دمای بالا، سایش و فرسایش میباشند.
o چدن های بدون گرافیت: چدن سفید پرلیتی: مقاوم به سایش چدن سفید مارتنزیتی (نیکل-سخت): مقاوم سایش چدن پر کرم (33-17 %Cr): مقاوم به خوردگی، سایش و حرارت o چدن های دارای گرافیت:
چدن سوزنی: استحکام بالا و مقاوم به سایش آستنیتی: شامل دو نوع نیکروسیلال یعنی نیکل سیلسیم بالا و نیکل مقاوم (Ni-resist) و هر دو مقاوم به حرارت و خوردگی فریتی: شامل دو نوع چدن، پر سیلسیم (15%) مقاوم در برابر خوردگی و چدن 5%سیلسیم در سیلال مقاوم در برابر حرارت
برخی از کاربردهای چدنها: • در تولید قطعات ریختگی تحت فشار از جمله شیر فلکه ها، بدنه های پمپ قطعات ماشین آلات که در معرض شوک و خستگی هستند، میل لنگ ها، چرخ دنده ها، غلتک ها، تجهیزات فرایند شیمیایی، مخازن ریختگی تحت فشار و; • برای خودرو و صنایع وابسته به آن مثلا در ساخت مفصل های فرمان، دیسک ترمزها، بازوها، میل لنگها و چرخ دندهها، صفحه کلاچها و; • در راه آهن، کشتیرانی و خدمات سنگین و دیگر جاهایی که نیاز به مقاومت در برابر شوک است مثلا در تجهیزات الکتریکی کشتیها، بدنه موتور، پمپ ها، بست ها و غیره
• قطعات غیر فشاری برای کاربردهای درجه حرارت بالا برای مثال در ساخت قطعات و جعبه های درگیر با آتش، میله های شبکه، قطعات کورهها، قالبهای شمش، قالبهای شیشه، بوتههای ذوب فلز.
• اگر چدن های غیر آلیاژی به طور کلی مقاوم به خوردگی بویژه در محیط های قلیایی هستند، چدنهای نیکل مقاوم و نیکروسیلال و نیکل و کروم بالا به صورت برجستهای مقاوم به خوردگی در محیط هایی مناسب و مختص به خودشان هستند. مهمترین کاربرد این چدنها در پمپهای دندهای حمل اسید سولفوریک، پمپها و شیرهایی که در آب دریا مصرف میشوند، قطعات مورد استفاده در سیستم های بخار و جابجایی محلول های آمونیاکی، سود و نیز برای پمپاژ و جابجایی نفت خام اسیدی در صنایع نفت هستند.
آلیاژهای ریخته گری چدن هادر میان انواع فلزات و آلیاژ های ریختگی چدن ها بیشترین مقدار مصرف را دارا بوده و اندوخته های علمی و تجربی درباره آن ها نیز بسیارند . برای آنان که در ارتباط مستقیم و یا غیر مستقیم با ساخت قطعات چدنی هستند این احساس وجود دارد که چدن ریزی در مقایسه با دیگر فلزات ریخته گری روش ساده ای است . کیفیت هر محصول تولیدی ریشه در نیاز و فرهنگ آن جامعه دارد . کشوری که متکی به سیستم حمل ونقل دستی است می تواند قطعات ریختگی با کیفیت نازل را پذیرا باشد . در ارتباط با تکنولوژی تولید قطعات چدنی چنانچه مرحله طراحی سیستم های راهگاهی و تغذیه گذاری مهمترین جزء این مراحل نباشد از اصولی ترین قسمت های آن خواهد بود . امروزه این مرحله به عنوان ابزار بسیار مفیدی جهت کنترل معایب در قطعات بویژه عیوب انقباضی و بهره دهی
قطعات ریختگی به شمار می رود. طراحی راهگاها و تغذیه بدون توجه به متغیرهای بسیاری که در مرغوبیت قطعات ریختگی موثر است انجام گیرد که متغیرهایی نظیر کیفیت متالوژیکی مذاب و نوع مخلوط سازنده قالب و روش ریخته گری در ارائه طرح سیستم راهگاهی و تغذیه مؤثر است لذا طرح باید این عوامل را شناساوی کرده و بر اساس شناخت کافی آن ها نوع سیستم لازم را انتخاب کند . لذا موفقیت هنگامی بدست می آید که طراح و یا گروه طراحی در ارتباط نزدیک با بخش تولید قرار گرفته و نوعی سیستم راهگاهی و تغذیه را انتخاب کند که حتی المقدور بتواند معایب و نارسائی های مرحله تولید را جبران کندتوضیحاتی پیرامون صنعت ریخته گری چودن
مبانی سیستم های راهگاهی یک از عوامل لازم در تهیه قطعات ریخته گری سالم آگاهی از چگونگی رفتار مذاب از هنگام ورود به داخل قالب تا مرحله خاتمه انجماد آن است . با نگرشی به قطعات ریختگی بجای مانده از زمان های بسیار دور می توان دریافت که ریخته گران گذشته تا چه حد به اهمیت راهگاه گذاری صحیح قطعات توجه داشته اند .
مطالعه سیستم های راهگاهی ( Gating systems ) بدون آشنایی به رفتار انقباضی مذاب و مسئله تغذیه گذاری ( Risering ) قطعات امکان پذیر نیست . به همین دلیل لازم است در طراحی سیستم های راهگاهی چگونگی انقباض مذاب ( Liquid shirinkage ) قبل از شروع انجماد و در مرحله انجماد ( Solidification shrinkage ) نیز مد نظر قرار می گیرد .
و ظایف یک سیستم راهگاهی مناسب به شرح ذیل است : 1- انتقال مذاب از بوته به محفظه قالب با سهولت انجام پذیرد . 2- حرکت مذاب در مجاری و راهگاها با حداقل حرکت اغتشاشی انجام گیرد .
3- مذاب به گونه ای وارد قالب گردد که سردترین قسمت بار به دورترین قسمت محفظه قالب رفته و گرم ترین آن در راه گاها باقی بماند این حالت موجب می شود تا از ایجاد حفره های انقباضی مذاب در قطعه ریخته گری جلوگیری گردد . 4- راهگاها آنقدر بزرگ در نظر گرفته شوند که مذاب بتواند اولاً محفظه قالب را کاملا پر کرده و ثانیا به تغذیه قطعات ریختگی کمک کند . معایبی که در اثر عدم دقت در طراحی سیستم های راهگاهی امکان وجود دارند عبارتند از :
1- وارد شدن ماسه شلاکه ( Slag ) و ناخالصی ها ( Impurities ) به همراه مذاب به محفظه قالب خصوصا تجمع در بالا قالب . 2- خشن شدن سطح قطعه ریختگی 3- جذب گاز در مذاب و ایجاد مک و حفره در قطعه ریختگی 4- اکسید شدن بیش از حد مذاب 5- ایجاد حفره های انقباضی در قطعه ریختگی 6- نفوذ مذاب در ماهیچه ها
قبل از پرداختن به چگونگی طراحی یک سیستم راهگاهی باید اجزاء مختلف آن را شناخت که در شکل اجزاء یک سیستم راهگاهی نشان داده شده اند . اصل بقاء انرژی : قانون برنولی ( Bernoulli,s equation ) در یک سیستم بسته جمع جبری انرژی همواره مقدار ثابتی می باشد . درون این سیستم بسته امکان تبدیل صورت های مختلف انرژی به یکدیگر وجود دارد در حالی که جمع جبری انرژی های موجود در سیستم ثابت می ماند .
هر مایع در حال جریان درون یک سیستم بسته دارای سه نوع انرژی می باشد : الف ) انرژی پتانسیل : عبارت است از انرژی واحد وزنی از مایع که در ارتفاع h از صفحه مبنا قرار گرفته است .Ep = hب ) انرژی فشاری
انرژی حاصل از فشاری است که بر واحد وزن مایع اعمال می گردد . Epr = p/که در آن گاما وزن مخصوص و ح فشار می باشد . ج ) انرژی تحرکی توسط عزم حرکتی واحد وزن مایع متحرکی که با سرعت v در حال جریان است بیان می گردد .Ek = v2/2g
جریان آرام و اغتشاشی مایع ( Laminar and turbulent flow ) جریان هر مایعی درون یک کانال می تواند به دو صورت آرام یا اغتشاشی انجام گیرد . حرکت مایع بصورت آرام هنگامی است که سرعت جریان آن در یک کانال از دیواره کانال تا مرکز آن به تدریج افزایش یابد . از نظر تئوری بر اساس این تعریف سرعت جریان مذاب در دیواره راهگاهها را می توان صفر در نظر گرفت و در مرکز سطح مقطع سرعت در حداکثر مقدار خود می باشد .
سرعت پرشدن قالب از مذاب و طراحی تنگه ( Choke ) به کمک بعضی از قوانین فیزیکی ذکر شده می توان سرعت پر شدن قالب از مذاب را محاسبه کرد . برای انجام این منظور لازم است سطح مقطع آن قسمتی از راهگاهها را که کمترین حجم مذاب در واحد زمان را می تواند از خود عبور دهد بدست آوریم . این سطح مقطع اصطلاحا تنگه نامیده شده و با Ac نشان داده می شود .
در اکثر موارد تنگه در نزدیکی سطح جدایش قالب تعبیه می گردد . شکل زیر یک سیستم راهگاهی را نشان می دهد که تنگه در محل تماس راهگاه اصلی ( R ) و راهگاه فرعی ( G ) احداث گردیده است . H ارتفاع مذاب از سطح بالای حوضچه تا خط جدایش و S راهگاه بارریز و L ارتفاع تا بالای محفظه قالب و X ارتفاع مذاب پرشده در بالای قالب از سطح جدایش می باشد که متغیر است .
شیب دادن راهگاه بارریز( The tapering of the sprue ) راهگاه بارریز یک کانال عمودی است که مذاب را از حوضچه به داخل راهگاه اصلی هدایت می کند . در شروع ریختن مذاب سرعت جریان آزاد مذاب در راهگاه بارریز به همراه افزایش فاصله آن از سطح حوضچه افزایش می یابد . به هر حال در صورتی که راهگاه بارریز به جای مخروط ناقص به صورت استوانه ای باشد ایجاد فضای خالی در طول راهگاه بارریز تنها در مراحل اولیه ریختن مذاب به داخل قالب می باشد . علت این امر آن است که به علت وجود تنگه در سیستم راهگاهی مذاب ریخته شده در قالب بلافاصله باعث پر کردن کامل راهگاه بارریز می گردد به همین دلیل در سیستم راهگاهی صحیح طراحی شده برای چدن ریزی در موارد بسیار ی از راهگاه های بارریز بدون شیب استفاده می گردد . فشار و سرعت در راهگاه های فرعی
بطور کلی دو نوع سیستم راهگاهی از نظر فشار روی مذاب و سرعت جریان مذاب وجود دارد که عبارتند از : سیستم فشاری و غیر فشاری ویژگی سیستم فشاری آن است که سرعت سیلان مذاب در راهگاه فرعی و بر مبنای کل ارتفاع فرواستاتیکی مذاب در قالب تعیین می شود در حالی که سیستم غیر فشاری عامل تعیین کننده این سرعت ارتفاع مذاب در راهگاههای فرعی می باشد که کاملا از مذاب پر نباشد و از طرف دیگر سیستم راهگاهی را هنگامی فشاری گویند که کنترل میزان مذاب ورودی به محفظه قالب توسط سطح مقطع بین راهگاه اصلی و همه راهگاههای فرعی انجام گیرد در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاه های فرعی کمتر از سطح مقطع راهگاه بارریز می باشد .
در سیستم غیر فشاری کنترل میزان مذاب ورودی به محفظه قالب توسط سطح مقطع تحتانی راهگاه بارریز و قسمتی از راهگاه اصلی که در مجاورت راهگاه بارریز قرار دارد انجام می گیرد . در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی از سطح مقطع راهگاه بارریز بیشتر بوده و در نتیجه فشار مذاب در راهگاه بارریز گرفته می شود .
محاسبات سیستم راهگاهی طراحی و محاسبات سیستم راهگاهی بدون آشنائی به مبانی فیزیک و متالوژی چنانچه غیرممکن نباشد حداقل بیسار مشکل است . در روش قالب گیری ماشینی مواردی دیده می شود که برای پرهیز از مخارج زیاد تهیه تعدادی مدل مشابه قطعات با اشکال مختلف را روی یک صفحه مدل قرار می دهند این عمل توصیه نمی گردد زیرا تنوع قطعات ریختگی در یک قالب طراحی سیستم راهگاهی و تغذیه گذاری قطعات را با مشکلات زیادی روبرو می سازد . بهترین طرح ساده ترین طرح است لذا بهتر است تا حد امکان از قطعات مشابه در یک قالب استفاده گردد.
ادامه خواندن مقاله تاريخ اسلام و صفويان
نوشته مقاله تاريخ اسلام و صفويان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
↧
October 21, 2018, 2:50 am
nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمه این نوع از مشاوره اختصاص به دانش آموزان مدارس دوره راهنمایی اختصاص دارد که در آینده برای کمک و راهنمایی آنها در زمینه انتخاب رشته تحصیلی در دوره دبیرستان ، انتخاب رشته تحصیلی دانشگاهی ، اطلاع از مقررات و شرایط و قوانین مدرسه یا دانشگاه و یا هر مساله و مشکلی که در محیط تحصیل برای آنها ممکن است پیش بیاید دارد. رفع این نوع مسائل یا مشکلات به عهده مشاوران تحصیلی است.
ضرورت توجه به دوران راهنمایی تحصیلیآغاز دوران راهنمایی تحصیلی شروع دوران نوجوانی کودکاناست.کمک به نوجوان برای یافتن و شناخت توانائیها، امکانات و ظرفیتهای درونی می تواند نقطه شروع تربیت این دوران پر آشوب باشد که خود راه را برای یکی از مختصات این مرحله یعنی یافتن هویت و نقش اجتماعی باز می کند.
حیات جمعی و نیاز به عضوی از گروه بزرگتر بودن مقدمه فعالیتهای اجتماعی می شود و از آنجا که در عصر حاضر تحصیلات نقش و تاثیر زیادی در دستیابی به این مهم دارد راهنمایی تحصیلی مقدم بر راهنمایی شغلی قرار می گیرد. در سیستم آموزشی ما دوره راهنمایی تحصیلی بعد از ابتدایی این وظیفه را به عهده دارد. یعنی در این دوران دانش آموزان به رشته های تحصیلی مناسب هدایت می شوند. هرچه هدایت تحصیلی صحیح تر و با روشهای اصولی تر انجام گیرد نتایج کاملتر و موفق تری به دنبال خواهد داشت. بروز و ظهور استعدادهای فردی در دوره نوجوانی هر چند روند
راهنمایی تحصیلی را آسانتر می کند ولی به گفته متخصصین این امر اطلاعاتی که از بررسی استعدادهای کودکان 12 یا 13 ساله به دست می آید برای راهنمایی قطعی کافی نیست. نتایج تحصیلی می تواند مکمل این اطلاعات بوده و روند راهنمایی را اعتلا بخشد. در این راستا وضعیت درسی و نمرات دانش آموزان دوره راهنمایی اهمیت ویژه ای دارد. ولی تکیه صرف به نمرات شاید خالی از اشكال نباشد
چرا که توجه به این مساله بدون در نظر گرفتن آسیب شناسی نمرات اکتسابی کاری ناقص و ناتمام خواهد بود. اینکه علت پایین بودن یا بالا بودن معدل درسی ناشی از چه عامل یا عواملی است می تواند مبحث گسترده ای را بر روی فعالیت مشاوره در این دوران بگشاید. اغلب داشتن وضعیت درسی ضعیف نه به علت کندذهنی و هوش پایین شاگردان بلکه می تواند ناشی از دلایل متفاوت چون عدم شناخت روش های صحیح مطالعه و یادگیری و یا حتی دشواریهای خاص آغاز دوران نوجوانی و بلوغ باشد
که با تشخیص و راهنمایی به موقع می توان از افت نمرات دانش آموزان جلوگیری کرد. بدون علت یابی و یافتن دلایل واقعی افت2تحصیلی در این دوره نمی توان بالا یا پایین بودن معدل درسی را ملاک انتخاب رشته تحصیلی قرار داد. پایه راهنمایی تحصیلی را می توان به عنوان بهترین زمان برای آشنا ساختن دانش آموزان با راهها و روشهای مختلف یادگیری و ترویج یادگیری معنا دار غنیمت شمرد .
خیال بافی، تنوع علایق و عقاید، میل به مباحثه و مخالفت با اطرافیان که همگی مقدمه پختگی عقلی است فرصتی و زمینه مناسبی است برای ایجاد شوق و انگیزه به مطالعه و عادت دادن نوجوان به مطالعه. قبل از اینکه امتحان و نمره ملاکی شود برای هدایت دانش آموزان به سمت رشته های درسی که مستلزم تحصیلات طولانی است یا رشته هایی که مقدمه مهارت آموزی و دستیابی به شغل و حرفه خاص، بایستی ناموفقیت درسی دانش آموزان دوره راهنمایی مورد بررسی قرار گیرد و به علت یابی و و رفع مشکلات مطالعه و یادگیری پرداخت.
افت تحصیلیافت تحصیلی ، افت عملکرد تحصیلی و درسی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نا مطلوب است. چنانچه فاصله قابل توجهی بین استعداد بالقوه و استعداد بالفعل فرد در فعالیت های درسی مشهود باشد چنین فاصله ای را افت تحصیلی می نامند. لذا افت تحصیلی فقط در مردودی و یا تجدیدی و یا ترک تحصیل خلاصه نمی شود و در مورد هر دانش آموزی که یاد گیری او کمتر از توان و استعداد بالقوه و حد انتظار باشد صدق می کند.بنا براین شامل دانش آموزان تیز هوش هم می شود که ممکن است دچار افت تحصیلی و کم آموزی باشند.
3علل افت تحصیلی دانش آموزان در مقطع راهنمایی جنسیت جنسیت دانش آموزان که طبق مطالعات انجام شده دختران در علوم ادبی و پسران در علوم ریاضی و فنی توانایی بهتری دارند، همچنین طبق گزارش های وزارت آموزش و پرورش میزان مردودی در پسران بیشتر از دختران است. عوامل جسمانی: دانش آموزانی که دارای بنیه ضعیف هستند و از سلامت عمومی کامل برخوردار نیستند نمی توانند به اندازه کافی کوشش و فعالیت داشته باشند این دسته از افراد بخاطر دارا بودن استعداد ابتلا به انواع بیماری ها نظیر گواتر، صرع ، تومورهای مغزی ، برخی از نقص ها و معلولیت های بدنی نظیر معلولیت های بینایی و شنوایی و گیرایی از پیشرفت درسی باز می مانند و دچار عقب ماندگی درسی می شوند. سازش نایافتگی رفتاری :اختلالات رفتاری در میان کودکان و نوجوانانی که افت تحصیلی دارند به مراتب بیشتر از دانش آموزان عادی است : نا سازگاری هایی چون پر خاشگری ، بیش فعالی ، بی قراری کم رویی شدید و انزوا طلبی ، در خود فرو ماندگی ، بی توجهی ، تخاصم از عوامل مؤثر در افت تحصیلی است.
علل خانوادگی و اجتماعی : یکی دیگر از عوامل مهم در افت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عوامل خانوادگی است. خانواده اولین مکانی است که کودک در آن زندگی می کند و تربیت می یابد ، بسیاری از روانشناسان معتقدند که شخصیت کودک در شش سال اول زندگی شکل می گیرد. بنابراین ، خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی می تواند نقش بارزی در افت و پیشرفت تحصیلی داشته باشد . عمده ترین عوامل خانوادگی مؤثر در پیشرفت تحصیلی عبارتند از :
1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده 2- شرایط اجتماعی و اقتصادی3- تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده4- تعداد اعضای خانواده5- اشتغال کودکان6- ارتباط بین اولیا و مربیان7- حاکمیت ارزش های مادی8- اشتغال مادران9- اثرات تلویزیون10- طلاق والدین11- اعتیاد والدین
.شرایط آموزشگاهی :دسته دیگری از عوامل که می تواند تأثیر به سزایی در میزان موفقیت و افت تحصیلی دانش آموزان داشته باشند عوامل مربوط به مدرسه و معلم هستند. مهم ترین عوامل آموزشگاهی که بر پیشرفت یا شکست مؤثرند عبارتند از: 1- روابط معلم و دانش آموز 2- شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی 3-کتاب های درسی و موارد آموزشی 4- آماده کردن درس و نمره دادن 5- فضای کلاس و تسهیلات مدرسه 6- تعویض مکرر معلمان 7- مهارت معلمان 8- ارزشیابی 9- نا هماهنگی برنامه ها و روش های آموزشی 10- انتظارات مد رسه از دانش آموزان 11- شلوغ بودن کلاس های درسی و;..
شرایط اقتصادی معلمین : شرایط اقتصادی امروزه به گونه ای رقم می خورد که روز به روز لایه های اجتماعی بیشتری زیر خط فقر قرار می گیرند ، در چنین شرایطی فرهنگیان کشور اغلب در آمدی کمتر از این دارند ، در حالی که در کشور های توسعه یافته معلمین از میان نخبه ترین افراد جامعه انتخاب می شوند و نیازهای مادیشان تا حد اشباع تأمین می شود . در ایران مشهود است که آموزش و پرورش به دلیل سطح نازل دستمزد ها ، آخرین انتخاب جوانان جویای کار است.متأسفانه این موضوع باعث شده تا معلمان به کارهایی که در خور مقام والای ایشان نیست
روی آورند نظیر مسافر کشی و یا تجدید کردن دانش آموزان در جهت گرفتن تدریس خصوصی ، یا فروختن سوالات امتحانی به دانش آموزان پیش از امتحان. راهکار این معضل را می توان در رویکرد دولت به آموزش و پرورش و اختصاص اعتبار مورد نیاز برای ایجاد مراکز و فضاهای آموزشی و رسیدگی به امور معیشتی فرهنگیان و جلوگیری از چند شغله شدن آنان است. 5شرایط علمی معلمین :آموزش و پرورش از دو طریق نیروهای خود را جذب می کنند ، 1- نیروهای تربیت شده در مراکز تربیت معلم و مدرس 2- نیروهای جذب شده از دانشگاه های دیگر و از طریق مصاحبه و آزمون . معلمینی که شروع به کار می کنند از همان ابتدا نباید وارد سیستم آموزش شوند بلکه باید یک دوره کار آموزی کامل را ببینند ، اطلاعات معلمین تنها محدود به کتاب های درسی می شود. دوره های ضمن خدمت صرفاً برای گرفتن امتیازات استفاده می شود و اگر امتیازات نباشد معلمین رغبتی برای گذراندن دوره ها ندارند و گروه های آموزشی به مفهوم فعلی تأثیری برروندکیفیت آموزشی ندارند. ایجاد انگیزه در معلم به نحوی که بتواند آن را به دانش آموز خود انتقال دهدیکی از نکات بسیار مهم است که درگروه های آموزشی باید به صورت مداوم ومؤثربه آن پرداخته شود.
ضرورت مشاوره تحصیلی در زمینه جلوگیری از افت تحصیلیبرخی از دانش آموزانبه خاطر شرایط ویژهای که دارند بیشتر در معرضافت تحصیلیهستند و برخی از آنها افتان وخیزان تجربه هایی از افت تحصیلی داشتهاند. برخی از علل افت تحصیلی این دانش آموزانبه عوامل بیرونی مثل خانواده ،مدرسهو ; که در بالا ذکر شده مربوط میشود. و برخی از علل ،علل فردی هستند مثل انگیزه خود دانش آموز ،
ادامه خواندن مقاله مشاوره تحصيلي در دوره راهنمايي
نوشته مقاله مشاوره تحصيلي در دوره راهنمايي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 2:50 am
nx دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
آسانسور و تاریخچه آن
مخترع آسانسورآسانسور و تاریخچه آنتاریخچه آسانسور در ایراناصول عملكرد آسانسورنیازها و سلایق کودکان در طراحی آسانسورسیستم محرکه آسانسورهای سریعآسانسور چی خاطره ای كه كم كم ازنگاه ها محو می شودتحلیل عملکرد پرده گوش و ناراحتی فشار گوش برای آسانسورهای فوق سریعنكاتی پیرامون نصب آسانسورهای هتل
منبع:www.parslift.com1386/08/30 – 12:20 ب.ظ
مخترع آسانسور ااز منارهای بلند کلیساهای قرون وسطی چنین برمی آید که معماران و سازندگان بنا از صدها سال پیش قادر به ساخت بناها و ساختمان های بلند بوده اند. اما یک عامل بازدارنده وجود داشت که مانع از ساخت ساختمان های بلند به عنوان محل کار یا زندگی مردم می شد. این عامل بازدارنده چیزی نبود جز پله. یک مکانیک آمریکایی به نام الیشا گونوذ اتیس، تحولی را در این زمینه به وجود آورد. اختراع اتیس بسیار ساده بود. یک چرخ ضامن دار که در صورت پاره شدن طناب، مانع از سقوط کامل اتاقک آسانسور می شد و اتاقک تنها به اندازه چند پا با فشار می افتاد. او اختراع خود را در سال 1854 میلادی در نمایشگاه نیویورک به نمایش گذاشت. اختراع او سرآغاز استفاده از آسانسورهای بی خطر بود. آسانسور و تاریخچه آنآسانسور وسیله حمل و نقل عمودی است مه با سیستم تعلیق و تعادل نیروی محرکه عمل جابه جایی انجام می دهد در واقع برای آشنایی بیشتر با این وسیلهباید گفت که بشر در قرن های گذشته از بالابر استفاده کرده است اما پایه گذار علمی و طراح آسانسور امروزی دانشمند و ریاضی دان بزرگ اتوود است که با ساختن ماشین اتوود که عبارت بود از دو وزنه که با یک نخ به یکدیگر مربوط می شدند و روی قرقره ها بالا و پایین می رفتند توانست طرج ابتدایی یک آسانسور را ارائه دهد اما اولین آسانسور به شکل امروزی که دارای ترمز ایمنی بود توسط اوتیس در آمریکا ساخته و آزمایش شده و سپس بعد از آن دیگران نیز به ساخت انواع آسانسور دست زدند و صنعت آسانسور شکل گرفت نکاتی درباره ایمنی و استفاده از آسانسور آسانسور راننده یا خلبان ندارد و به صورت شبانه روز آماده کار می باشد مسافرین بیرون آسانسور فرمان احضار می دهند و مبدا و مقصد را مشخص می نمایند و در زمان مناسب پاسخ می دهد بنابراین فشارهای مجدد بر روی دکمه های احضار کابین کاری بیهوده است مسافرین درون کابین فرمان حرکت می دهند و مقصد را مشخص می نمایند این وسیله قادر به شناسایی مسافرین از نظر سن قد مونث و یا مذکر و بیمار یا سالم بودن و میزان وزن دقیق مسافرین نمی باشد اذل در پاره ای از موارد به وسیله بسیار خطرناکی تبدیل می شود دکمه های فرمان در محلی نصب شده است که کودکان کمتر از هفت سال قادر به احضار و صدور فرمان نباشند ولی همواره باید به خاطر بسپاریم که هرگز کودکان به تنهایی نباید از این وسیله استفاده نمایند با ایجاد شرایط مناسب فضای بازی و گاهی مذاکره دست جمعی با کودکان و نوجوانان باید به صورت جدی و کامل از بازی با آسانسور جلوگیری نماییم در هنگام استفاده از آسانسور حتما باید به ظرفیت نهائی آن توجه شود ظرفیت ها معمولا 4 6 8 10 12 15 18 20 و ; می باشند که باید بر روی پلاک مشخصات در کابین نصب باشد معمولا کابین آسانسور به صورتی طراحی و ساخته می شود که حداکثر ظرفیت به سختی در آن جا شوند زیرا استفاده خارج از ظرفیت خطرات بسیار جدی در بر دارد که قابل قیاس با انواع خودروها و وسایل دیگرنیست اصولا آسانسور باید مجهز به سیستم آلارم ظرفیت مجاز و غیر مجاز باشد ولی رعایت ظرفیت آسانسور توسط مصرف کنندگان در اولویت قرار دارد هرگز در هنگام وارد شدن به کابین آسانسور در حال گفتگو به صورت عقب یا از پهلو اقدام ننمایید همواره در هنگام ورود به کابین آسانسور از وجود کابین در مقابل خود مطمئن شوید و رو به کابین وارد شوید.روش های ساده اطمینان از وجود روشنایی کابین دیدن تصویر خود در آینه کابین و مشاهده افراد درون کابین است در اوقاتی که ساختمان خلوت است حتی الامکان به تنهایی از آسانسور استفاده ننمایید اگر زمانی در آسانسور محبوس شدید هرگز خوف نکنید و نهراسید اول بر ترس خود غالب شوید و کنترل منطقی خود را به دست آورید سپس دست به اقدامات زیر بزنید زنگ خطر آسانسور را به صدا در آورید تا برای کمک و خارج نمودن شما از بیرون اقدام نمایند اگر در کابین تلفن نصب است از آن برای درخواست کمک استفاده نمایید اگر هیچ یک از این دو نبود ضمن حفظ خونسردی از تلفن همراه خود استفاده نمائید در غیر این صورت با صدای بلند ولی خونسرد مکررا در خواست کمک نمائید تاریخچه آسانسور در ایرانآسانسور به صورت امروزی در حدود 50 سال پیش وارد کشور شده است و اولین نمایندگی فروش آسانسور در کشور مربوط به یک شرکت سوئیسی می باشد که توسط یک شرکت ایرانی وارد شد و بعد از آن نیز شرکت های خارجی دیگر در این زمینه فعالیت داشتند اولین کارخانه در ایران توسط وزارت مسکن و شهر سازی در سال 1350 در شهر صنعتی البرز قزوین تحت لیسانس یک شرکت سوئیسی بنا گردید و بعد از آن نیز کارخانجات دیگری توسط شرکت های خارجی در ایران فعالیت نمودند ولی با توجه به تحریم وسایل بعد از انقلاب و بر اساس ضرورت و نیاز شروع به فعالیتهای تولیدی در زمینه ساخت قطعات یدکی آسانسور نمودند و در واقع آسانسور به صورت تلفیقی در کشور تولید و نصب گردید تا اینکه در دهه 70 مجوز واردات آزاد شده وبه تبع آن واحدهای فروش آسانسور به صورت رسمی و غیر رسمی بوجود آمدندصنعت آسانسور جهان از زمانی که با نیروی برق کار می کند قدمتی یکصد و پنجاه ساله دارد، هر چند عمر بالابرها در جهان به بیش از ده هزار سال می رسد و اولین چرخ چاه خود از اولین بالابرها بوده است. مهمترین شرکت های تولید آسانسور در جهان اوتیس و شیندلر با قدمتی حدود یکصدو پنجاه سال می باشند. اما صنعت آسانسور ایران قدمتی هشتاد ساله دارد. البته اگر گفته های بدون مدرک در مورد نصب آسانسور در کاخ گلتسان توسط ناصر الدین شاه را نادیده بگیریم، اولین آسانسورها که آنهم البته اثری از آنها بجا نیست در پالایشگاه آبادان در دوران حکومت احمد شاه قاجار نصب شده است. اما آنچه مسلم و قابل بررسی است اولین آسانسور ها در ساختمانهایی که در زمان پهلوی اول ساخته شده است نصب شده و در ساختمانهای اطراف میدان امام خمینی (میدان سپه سابق) مثل باشگاه افسران ستاد ارتش، کتابخانه ملی آثار آن وجود دارد و بسیاری از آنها توسط کارشناسان خارجی و به کمک نسل اول متخصصین صنعت آسانسور ایران نصب و راه اندازی شده است.نسل اول ساختمانهای بیش از سه طبقه در ایران در دوران پهلوی اول و آپارتمان سازی بصورت امروزی از سال 1335 در دوران پهلوی دوم شروع شده است. بنابراین دوران رشد صنعت آسانسور ایران را زا سال 1335 به بعد باید نامگذاری کرد.ابتدا آسانسورها کامل و بسته بندی شده از خارج از کشور به ایران وارد شده است. لیکن بتدریج شرکتهای ایرانی فروش و نصب آسانسور در ایران بوجود می آیند و در سال 1345 اولین کارگاه تولید درب و کابین توسط اوکسن الکسانی با کپی برداری از روی درب و کابینهای شرکت های اروپایی بوجود می آید.در سال 1345 در طرح های وزارت مسکن و شهرسازی برای آپارتمان سازی برنامه ریزی شده و ایجاد شهرک های مسکونی در اطراف شهرهای بزرگ برای ساخت اولین کارخانه آسانسورسازی در ایران برنامه ریزی می شود.در سال 1350 کلنگ ساخت اولین کارخانه آسانسورسازی ایران با نام ایران شیندلر در زمینی به مساحت چهل هزار متر مربع واقع در شهر صنعتی البرز قزوین به زمینی زده می شود و در سال 1353 این کارخانه با ظرفیت اولیه تولید چهارصد دستگاه آسانسور تحت لیسانس شیندلر سوئیس به بهره برداری می رسد و بطور همزمان جهت پرورش نیروی متخصص در نصب آسانسورهای خود مبادرت به برگزاری دوره های کامل آموزشی تئوری و عملی نصب آسانسور می نماید که در هر دوره حدود 20 نفر تکنسین موفق به کسب مدرک مهارت نصب می شوند و این دوره ها از سال 1354 تا 1357 ادامه داشت و امروز دانش آموختگان آن دوره ها زبده ترین و کارآمدترین افراد در صنعت آسانسور در ایران می باشند و اغراق نمی باشد اگر از شرکت آسانسورسازی ایران شیندلر به عنوان مادر صنعت نوین آسانسور در ایران یاد کرد. همچنین بطور همزمان اولین کارخانه سازنده قطعات آسانسور در ایران با نام تسلا ــ ایران تولید خود را شروع می کند.در سال 1354 کارخانه آسانسور و پله برقی ایران در ابهر تأسیس و مدتی بعد تحت لیسانس هاوس هان آلمان شروع به تولید می کند. شرکت اوتیس آمریکا نیز اقدام به خرید زمینی در شهر صنعتی ساوه نموده و برنامه ریزی برای تأسیس کارخانه می کند.همچنین در سال 1355 شرکت تولیدی ایران امباربا کارخانه تولید آسانسور خود را در شهر صنعتی رشت تأسیس و تولید آسانسور را تحت لیسانس امباربا اسپانیا آغاز می کند.در کنار شرکت های تولیدی فوق حدود سی شرکت نصب و فروش آسانسور هم در ایران تا سال 1357 دائر می شود که بعضی از این شرکت ها نمایندگی فروش شرکت های فوق را در تهران و شهرستان ها دریافت می کنند. همچنین چهار یا پنج کارگاه تولید درب و کابین هم ایجاد می شود که شرکت های فروش و نصب آسانسور را یاری می دهند. بدین ترتیب تا قبل از بثمر رسیدن انقلاب و ضعیت صنعت آسانسور ایران بشرح فوق است.پس از انقلاب:کار شناسان خارجی از ایران می روند و ایران تحریم اقتصادی می شود و واردات قطع می شود.1- شرکت ایران شیندلر که بیشتر سهام آن متعلق به بانکهاست با ملی شدن بانک ها عملاً دولتی می شود و توسط وزارت مسکن و شهرسازی اداره می شود.2- شرکت آسانسور و پله برقی ایران که سهام آن خصوصی است با عدم ورود آسانسور از خارج تعطیل می شود.3- پروژه اوتیس آمریکا نیمه کاره باقی می ماند. زمین آن در شهر صنعتی ساوه و دفتر فروش آن در تهران مصادره می شود و وزارت بازرگانی عهده دار اداره آن می شود.4- شرکت ایران امباربا که با سرمایه گذاری بانک صنعت و معدن و سرمایه گذار خصوصی ایجاد شده با خروج سرمایه گذار خصوصی از ایران توسط بانک صنعت و معدن اداره می شود5- شرکتشروع جنگ:پس از انقلاب در سال 1359 جنگ ایران و عراق آغاز می شود و عملاً آپارتمان سازی بجز در موارد ضروری تعطیل می شود، و در نتیجه آسانسور ایران رو به رکود می رود. چون ایران در محاصره اقتصادی واقع شده است قطعات آسانسور مورد نیاز در ایران ساخته می شود، بسیاری از قطعات که در گذشته ساخت آن قابل بررسی هم نبود در سال های بعد از انقلاب در ایران ساخته می شود.خاتمه جنگ و دوران بازسازی:بلافاصله پس از پایان جنگ در سال 1367 صنعت ساختمان در ایران شروع به رشد می کند و بالنتیجه صنعت آسانسور ایران نیز به حرکت در می آید. لیکن بدون حضور شرکت هایی که قبل از انقلاب در ایران سرمایه گذاری کرده اند، بغیر از شرکت ایران شیندلر که هنوز تحت لیسانس شیندلر سوئیس فعال است.پس ازجنگ تا به امروز شش شرکت تولید کننده آسانسور در ایران که دارای مجوز از وزارت صنایع و معادن هستند فعال بوده اند:1- شرکت ایران شیندلر تحت لیسانس شرکت شیندلر سوئیس در شهر صنعتی قزوین ( این شرکت اکنون به شرکت سرمایه گذاری شاهد تعلق دارد).2- شرکت آسانسور و پله برقی گیلان ( ایران امباربا سابق در سال 1380 منحل شده است).3- شرکت گستره طوس در مشهد.4- شرکت اطلس تک در تهران.5- شرکت آسانسورسازی دماوند در تهران و دماوند.6- شرکت آسانسور و پله برقی افرند در تهران.
همچنین بیش از یکهزار شرکت نصب و سرویس ( واحد طراحی موتاژ) در سراسر ایران مشغول بکارند که کارشان فروش و مونتاژ و سرویس دهی به آسانسور است.تعداد یکصدو بیست کارگاه کوچک و بزرگ در سراسر ایران بکار ساخت درب کابین و قطعات آسانسور مشغولند.تعدادی نمایندگی فروش آسانسورهای وارداتی از جمله اوتیس، تیسن، کونه، گلداستار، فوجی، ام پی و ;چند واحد خدمات فنی مهندسی.مجموعه صنعت آسانسور و پله برقی ایران را تشکیل می دهند.ایران در حال حاضر، بیش از دویست هزار آسانسور و پله برقی نصب شده دارد.نحوه عملكرد آسانسور
اصول عملكرد:یك آسانسوربرقی با نیروی محركه كششی دارای اتاقكی است كه ازكابلهای فولادی آویزان است و این كابلها برروی قرقره محرك شیار دارحركت می كنند.كابلهای فولادی از یك طرف به بالای اتاقك و از طرف دیگر به قاب وزنه تعادل متصل می شوند.وزنه تعادل ازمیزان بار روی موتور الكتریكی به اندازه اختلاف وزن موجود میان اتاقك همراه با بار و وزنه تعادل یا اصطكاك كم می كند.این اختلاف وزن را ((بار غیر متعادل))می نامند.وزنه تعادل معمولاً 40 تا 50 درصد وزن اتاقك به علاوه بار آن و اصطكاك وزن دارد. اصطكاك معمولاً 20 درصد وزنه تعادل است.
انواع كابل كشی:1-كشش تك رشته ای:این شكل از كابل كشی معمولاً همراه با ماشینهای گیر بكسی به كارمی رود، اما از آن می توان برای ماشینهای بدون گیربكس با سرعتهای پایین تر 1.75 تا 2.5متر بر ثانیه نیز استفاده كرد.در این دو حالت معمولاً زاویه تماس كابل فولادی باقرقره محرك به ترتیب 140 و 180 است.قرقره محرك به ندرت از چنان قطری برخوردار است كه در فاصله میانی مركز اتاقك و وزنه تعادل قرار گیرد،به همین دلیل استفاده از قرقره انحراف ضرورت پیدا می كند.
2-كشش دو رشته ای:چون استفاده از قرقره انحراف خطر لغزش كابل فولادی را در نتیجه كاهش سطح اصطكاك كابل با قرقره محرك افزایش می دهد ، می توان از قرقره دو رشته ای استفاده كرد.از این روش در آسانسورهای پر سرعت وسنگین بار استفاده می شود3-كابل كشی 2 به 1 :
از این روش گاهی به همراه ما شینهای گیربكسی در سرعتهای پایین تر اتاقك یعنی در حدود 1.75 تا 3 متر بر ثانیه استفاده می شود.در این حالت سرعت اتاقك و وزنه تعادل نصف سرعت محیطی قرقره محرك است و این بار روی قرقره را به نصف كاهش می دهد وامكان استفاده از موتورهای پر سرعت را فراهم می سازد كه نسبت به موتورهای كم سرعت ارزانتراند.
ادامه خواندن مقاله آسانسور و تاريخچة آن
نوشته مقاله آسانسور و تاريخچة آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧
October 21, 2018, 2:50 am
nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
اعتیاد چیست؟اعتیاد یــك «بیمارى اجتماعی» است كه عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى كه بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می گردد.اعتیاد به موادمخدر یكى از مهمترین مشكلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است كه عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب ركود اجتماعى در زمینه هاى مختلف مىگـــــردد .
همچنین ویــرانگری هاى حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیارى از ارزشها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدى به مخاطره مىاندازد.پدیده شوم قاچاق موادمخدر بیش از آنكه فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه مافیاى اقتصاد بین المللى باشد، ابزارى كارآمد،
مؤثر و راهبردى در گسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان بر كشورهاى توسعه نیافته است. تحلیلگران مسائل سیاسى و اجتماعى بر این باورند كه در تهاجم و نفوذ فرهنگی، پدیده موادمخدر مهمترین عامل به تباهى كشیدن و انحطاط اخلاقى جوامع به شمار می رود. متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر در جامعه امروزى به حدى است كه حتى قشر متفكر و تحصیل كرده را نیز به سمت خود كشانده است. مبارزه با اعتیاد نیز قطعاً بیش از آنكه ماموریتى در راستاى وظایف مصرحه نیروى انتظامى باشد، اقدامى است استراتژیك در مقابله با ابزار نظام سلطه جهانى در انحطاط اخلاقى جوامع با اهداف خاص سیاسی.
اعتیاد بعنوان یك آسیب اجتماعی، هیچ گاه بطور كامل ریشه كن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل میتوان آنرا به كنترل در آورد. در این راستا تلاش ما بر این است تا با ارتقاء سطح آگاهى اقشار مختلف جامعه پیشگیرى از اعتیاد را بر درمان معتادین مقدم بداریم. به امید روزى كه جامعه اى داشته باشیم كه اگر هم در آن فرد معتادى وجود دارد، درصدد نجات خویشتن باشد.
مواد مخدرانواع فرآورده هاى گیاهان خشخاش، شاهدانه، كوكا و تركیبات شیمیایى مشابه كه مصرف آنها موجب اعتیاد می گردد.انواع مواد مخدر :1- سستی زا 2- توهم زا3- توان افزامراحل اعتیاد :1- مرحله آشنایى:
این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روى غرور و كنجكاوى خود فرد شروع می شود.2 ـ مرحله شك و تردید :در این مرحله فرد با مبارزه با امیال خود می پردازد.3 ـ مرحله اعتیاد واقعى :در صورت ادامه مصرف در مرحله شك و تردید فرد به مرحله اعتیاد واقعى مى رسد. در این مرحله پدیده «تحمل» باعث میشود كه فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگى قبلى برسد.
توصیه پیشگیرانه (دوستانه) به جوانان و نوجوانان: 1. خطرات و عوارض مصرف مواد اعتیادآور را خوب بشناس.2. به هر كس كه به تو مواد تعارف كرد محكم و قاطع بگو «نه» اینكه ما بتوانیم به دوست خودمون «نه» بگیم خودش یك هنر است. افراد خوش فكر هر تعارفى كه مخالف سلامتى شونه براحتى رد مىكنن.
3. جوابهایى از قبل براى اصرار زیاد اطرافیانت آماده كن. پیشاپیش به این جمله ها فكر كن «خیلى كیف داره» ، «شنگول میشی» ، «سرحال میشی» و اگر كمى تردید كنى میگن: «بچه ننه ای» ، «ترسویی» ، «اول تجربــــه كن بعد بگو بده» ، «هنوز مرد نشدی»، «پس چرا فلانى كشید و معتاد نشد ؟ و …
4. موادمخدر را حتى یك بار هم امتحان نكن. هیچكس توى دنیا نمیتونه به تو اطمینان بده كه یكبار مصرف كردن معتادت نمیكنه. اصلاً مگه معتادى وجود داره كه بخاطر معتاد شدن مصرف مواد را شروع كرده باشه؟ پس این همه معتاد از كجا اومدن؟!!! یا دوست دارى پریدن از طبقه بیستم یك ساختمان یا لمس كردن سیمهاى بدون روكش برق را حتى براى یك بار هم امتحان كنی؟5. یادت باشه كه كشیدن سیگار مقدمه ایه براى اسارت در چنگال اعتیاد به موادمخدر. 6. از رفت و آمد در مكانهاى آلوده و دوستى با افراد مشكوك پرهیز كن.
7. از دوستى با افرادى كه اختلاف سنى اونا با تو زیاده خوددارى كن. 8. مواد اعتیادآور سم كشنده ایه كه اثراتش به تدریج ظاهر میشه. 9. به صحبتهاى پدر و مادرت كه خیرخواهترین دوستان تو هستن اطمینان كن. ارتباطت را با اونا محكم كن. 10. اعتقادات و پایبندى مذهبى خودتو تقویت كن. 11. با مطالعه، ورزش و تفریحات سالم براى اوقات فراغت خودت برنامه ریزى كن. 12. اونى كه موادمخدر رو به جوونا معرفى میكنه، چهره اش فرقى با دیگران نداره. پس دوستان و نزدیكان خودتو خوب بشناس.
13. بعضیها فكر میكنن با بقیه فرق دارن و هر وقت كه اراده كنن مىتونن مصرف مواد رو كنار بگذارن، در حالى كه این طرز تفكر منجر به اعتیاد میشه. 14. به هنگام سختى و ناراحتى با پدر و مادر و یا یك بزرگتر مطمئن و قابل اعتماد مشورت كن. 15. اگه نمىتونى حرفتو به اونا بزنى مشاورین نیروى انتظامى با جان و دل حرفهاى تو رو میشنون و كمكت میكنن.بیشترین تأثیر مخرب اعتیاد بر اركان خانواده وارد مى آید، همانطورى كه مؤثرترین عامل پیشگیرى از اعتیاد نیز نهاد خانواده است.علل و زمینه های گرایش به اعتیاد و راه های پیشگیری از آنبلای هستی سوز
طبق تحقیقات کارشناسان امور اجتماعی و روان شناسان ، علل و انگیزه های گرایش به اعتیاد بسیارند و ما در اینجا به اجمال به برخی از آنها اشاره می کنیم .1- بلوغ و نوجوانیدوران بلوغ و نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی به شمار می رود. در این دوره ی سنی خصوصیاتی از قبیل تشخص طلبی ، اعلام استقلال ، مخالفت جویی ، خودنمایی ، تبعیت از گروه های مرجع و ده ها صفت دیگر بروز می کند. دوره جوانی زمان بحران و شورش است. جوان با دارا بودن ویژگی خاص خود به دنبال هیجان است و در این راه اغلب به بیراهه کشیده می شود.نتایج بررسی ها نشان می دهد که نوجوانان و جوانان ، بیشتر از گروه های سنی دیگر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرند.
2- اختلافات خانوادگی و تضاد و کشمکش بین والدیندرگیری های خانوادگی بین والدین موجب می شود که فرزندان از مراقبت و کنترل لازم برخوردار نباشند. این وضعیت و فضای نامناسب و نامساعد خانوادگی و عدم صمیمیت بین افراد خانواده موجب می گردد که فرزندان چنین خانواده ای برای خود دوستانی بیابند و با اهمال وغفلتی که در پرورش آنها شده، به سوی اعتیاد سوق داده شوند.
3- دوستان ناباب و معتادبرخی از افراد سست عنصر و بی اراده وقتی می بینند دوستانشان با مصرف مواد مخدر نگرانی ها و گرفتاری های روحی خود را ” خاموش می کنند ” ، و حالت” آرامش” و” شادی موقتی” به دست می آورند، از روی کنجکاوی ترغیب می شوند تا با چند بار مصرف ، حالتی مانند آنان به دست آورند. اما همین گرایش موقت موجب اعتیاد می گردد و یک عمر بدبختی و پشیمانی را در پی می آورد.
4- نابسامانی های زندگی و بیکاریبیکاری و فرار از مشکلات زندگی و عدم توانایی فرد در روبرو شدن با مسائل اجتماعی از دیگر عواملی هستند که موجب می شوند شخص، مواد مخدر را پناهگاهی برای خود تلقی کند و به آن پناه ببرد.5- تنهایی، احساس بی پناهی، نداشتن دوستان خوبتنهایی و بی کسی و شکست های اجتماعی و نداشتن دوستانی صالح، امین، دلسوز و مهربان نیز ممکن است فرد را به طرف اعتیاد سوق دهد.6- فشارهای عصبی و روانیدر اکثر اوقات عوامل روانی و فشارهای عصبی ، کششی برای اعتیاد در فرد به وجود می آورد. مشکلات و نیازهای روانی و عاطفی برآورده نشده و عوامل نامساعد و ناراحت کننده ی زندگی ، شخص را به طرف مواد مخدر سوق می دهد.
7- لذت های نفسانی زودگذرگروهی نیز با تصوری نادرست برای پیدا کردن آرزوهای گمشده خود به مصرف مواد مخدر روی می آورند و آن را منبع لذت و خوشحالی و رفع نیازمندی های خود می پندارند.
ادامه خواندن مقاله اعتياد و راههاي ترک آن
نوشته مقاله اعتياد و راههاي ترک آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.
↧