nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مكملهای رژیم غذایی كراتین مونو هیدرات در 5 سال گذشته معمول شده اند . مطالعات تغذیه ای مكملهای كراتین بطور دو پهلو اثرات انرژی زایی را نشان نداد. این نظریه كه بارگیری CR به میزان 30-20 گرم در روز برای 7-5 روز باعث افزایش كارایی درحین تمرینات سنگین خصوصاً تمرینات مقاومتی می شود. پیشنهاد می شود كه مكملهای كراتین ممكن است سازگاری زیادی با پیشرفت تمرینات مقاومتی داشته باشد. به علاوه مطالعات Vitro , Vivo نشان می دهد كه مكمل كراتین ممكن است به تنهایی موجب افزایش پروتئین در عضلات اسكلتی شود. مطالعات جدید زیادی اثرات مكملهای كراتین در طی تمرینات استقامتی را ارزیابی كردند. گزارشهای مفیدی مبنی بر افزایش قدرت یا حجم چربی آزاد پس از مصرف 12-4 هفته ای كراتین بصورت كنترل شده وغیر كنترل شده وتحت برنامه های R T وجود دارد. مطالعات 4 هفته ای دیگر مقایسه مكملهای تجارتی كراتین با مكمل آزاد را در افزایش حجم چربی كراتین بر روی ( FFM) وانجام ورزشهای مقاومتی گزارش می كند، به هرحال تحقیقات دیگر نشان داده است كه مصرف كرادتین برروی FFM هیچ اثری نمی كند یا پیشرفت قابل ملاحظه ای در بعضی والبته نه همه ورزشها ندارد. تمرینات مقاومتی انفرادی باید همراه انتخاب با مطالعه مكمل كراتین باشد زیرا بیشتر احتمال مصرف CR وجود دارد.
با این حال نقش آنها نشان می دهد كه عوامل متعددی مطالعه غیر معمول جمعیت را توضیح می دهد. برنامه های متفاوت تمرینی استفاده می شود كه هركدام یقین می رود ارائه كند بهترین محرك تمرینی را، آنها باید متقاعد شوند كه در طی مطالعه كمی تا چندین ماه این برنامه هیچ صدمه ای به آموزششان نمی رساند، در بهترین حالت این موجب كاهش در Subject poal و در بدترین حالت موجب تحریك ضعف تمرینات می شود . آنها می توانند مقاومت كنند سختی های شدید تمرینات را به دلیل حالت مشروطشان ممكن است كه نشان دهد افزایش اندازه بافتهای معمولیشان . بنابراین توانایی با اثبات اثرات CR اگر معلوم باشد بستگی پیدا خواهد كرد به توانایی افزایش و حضور اندازه عضله این ممكن است آشكار بكند نتایج دو پهلوی مطالعات volec و همكارانش منطقه سطح مقطع بخشهای بزرگ تارهای ماهیچه ای ازنظر افقی بزرگتر نبود در گروه كراتین نسبت به PLacebo بعد از تمرینات مقاومتی.
همزمان نشان دادند كه كراتین سبب یك افزایش بزرگتر در اندازه تار می شود. تغییرات ذاتی در اندازه گیریهای بافت برداری ممكن است توضیح دهد اندازه تار كوچكتر را در گروه CR قبل از تمرینات ومتعاقباً بزرگتر شدن آن را بعد از مصرف CR . بعد از تمرینات اولیه تفاوتهایی به روش آماری بوسیله استفاده ANCOVA در تار ماهیچه ای گزارش شد. گروه كراتین نشان داد افزایش تارهای عضلانی بزرگ بطور بارزی فقط در نوع تارهای IIA كه فقط 11% از نمونه های فیبر را تشكیل می دهد. مورد هرچه كه باشد به نظر می رسد كه خاصیت مكمل كراتین باید كمك كند در مطالعه ای كه به آزمودنیهای تحت تمرینات استقامتی نیازی نداشته باشد كه تمریناتشان آن را تغییر بدهد اما باید بتوان افزایش عضلانی این را اندازه گیری كرد. بر اساس این مشاهدات این مقاله ارزیابی كرده است تأثیر مكمل CR برروی پاسخهای مكانیكی و هایپرتروفی عضله چهار سر ران QF بر روی داوطلبان تمرینات مقاومتی با electromyostimulation بررسی كرده . این رژیم تمرین افزایش در اندازه عضله در یك زمان كوتاه را نشان می دهد و تكیه نمی كند به تلاشهای ارادی و بنابراین اثرات پتانسیلی PL را از بین می برد ونیازی ندارد كه افراد (آزمودینها) بطور مشخص تمریناتشان را تغییر دهند. زیرا EMS می تواند موجب كاهش كراتین فسفات شود كه سبب از بین رفتن نیرو می شود. طرح ما آزمایش شد به گمان اینكه CR باعث كاهش خستگی وافزایش بارگیر ی درهر جلسه تمرین می شود. بنابراین موجب افزایش رشد عضله میشود. ما استفاده كردیم از یك طرح كنترل شده double blind placebo منطقه سطح مقطع رانها عضله چهار سراندازه گرفته شد با استفاده از تصویر برداری تشدید مغناطیسی. گشتاور در حین هر عمل كانسنتر یك و اكسنتریك از تمرینات EMS ثبت شد برای كمك به بارگیری و خستگی. به دلیل اینكه روش تصویر برداری هردوران را اسكن میكند. همچنین ارزیابی كردیم تغییرات اندازه عضله راست چهار سر را بطور میانگین بعنوان مصرف كننده فرضی (یعنی در طی تمرین مقاومتی بدون برنامه بر طبق یكی از برنامه های موجود).
روش هاموضوع ها و پروتكل های عمومی: 32 فرد داوطلب به مشاركت شدند. روشها، خطرها و استفاده مطالعه توضیح داده شد و به اطلاع آنها رسید كه هر یك از آنها بصورت كتبی باید رضایت دهند. بعد از تصویب به وسیله مؤسسه پژوهشی به عنوان تحقیق بر روی آزمودنیهای مرد دانشگاه گیورجیا. برای شركت كنندگان نمایش داده شد كاربرد كراتین مونوهیدرات و تحمل با EMS . هیچ كدام از آنها مكملهای CR را در طی 2 ماه قبل مصرف نكرده بودند. تصاویر MRI به منظور تعیین سطح مقطع عضله چهار سر ران گرفته شد. سپس به هر یك از آزمودنیها assigned با كراتین مونوهیدرات به مقدار (20 گرم در روز به مدت 7 روز، 5 گرم در روز بعد از این) یا یك حالت (pl) sucrose placebo در یك طرحduble blind بعد از بارگیری در 8 هفته پروتكل EMS عملی شد با QF چپ. آزمودنیها ادامه دادند RT را بصورت داوطلبانه بر روی دو اندام تحتانی در حالیكه رژیم غذایی آنها مطابق میلشان بود. به دنبال تمرینات EMS مجموعه دیگری از تصاویر MRI گرفته شد. 14 آزمودنی به دلایل شخصی حذف شدند یا به دلیل تطابق ضعیفی كه داشتند با این شرایط نتوانستند ادامه دهند (CR, N=8,40% , PL,N=6 , 50% , P=0.5952) بعنوان نتیجه 17 مرد و 1 زن با سال ( متوسط ) كه به طور تفریحی آزمایش RT را انجام دادند برای انتهای تحتانی مطالعه را تمام كردند.
تصویربرداری MR : آزمودنیها آموزش داده شدند با خودداری كردن از فشار سنگین به وسیله رانها برای دست كم 72 ساعت قبل از تصویربرداری. در امتداد محور رانها تصاویر MR گرفته شد. (TR/TE 2000/30 , 60,1-cm ضخامت برش , 05-cmgap, 256×256 matrix, 40-cm FOV,1 NEX) این تصاویر با استفاده از یك میدان مغناطیسی ابررسانا به شدت 15 تسلا از شركت جنرال الكتریك در شهر میلواكی گرفته شد. بعد از تنظیم فضایی قبل و بعد از تمرینات EMS تصاویر مقایسه شدند. و منطقه سطح مقطع عضله چهار سر ران معین شد برای هر برش ران با استفاده از یك عمل گر كور با استفاده از نرم افزار NIH. مقادیر مربوط به 10 برش اول پایین تر از سمت عضلات سرینی بدن میانگین گرفته شد تا مقدار میانگین منطقه سطح مقطع QF بدست آید زیرا این ناحیه نشان دهنده بزرگترین سطح مقطع QF است. تصویربرداری MR یك اندازه گیری قابل اعتماد منطقه سطح است، با ضریب اطمینانی بیش از 098 در آزمایشگاه ماست.
مكملهای غذایی:در طی هفته بعد از گرفته شدن تصاویر MR ، آزمودنیها مصرف كردند یك نوشیدنی با طعم شیرینی را به مقدار 20 گرم آمیخته با 5 گرم CR منوهیدرات دیگر، یا شكر (گروه PL) برای 4 وعده در روز مكملها مخلوط می شدند با آشامیدنیهای طعم دار دیگر و در صورت امكان با غذاها مصرف می شدند. این روش كه در هر وعده غذایی 5 گرم CR منوهیدرات یا دارونما (PL) مصرف شود در روز در حین تمرینات EMS. مكملها توزیع شدند در یك هفته (بارگیری) و دو هفته (تمرینات EMS) متناوباً در جلسه هایی كه حاوی دستورالعمل مصرف آنها هم بود.
تمرینات EMSتاثیرات رفتارهای QF در 8 هفته (16 جلسه ای) تمرینات EMS قبلاً برای افراد توضیح داده شد. قبل از مشاهده تصاویر MR و شروع تمرینات، آزمودنیها گزارش كردند با آزمایشگاه در 3 موقعیت جداگانه در حداقل 24 ساعت برای آشنایی با تست حداكثر انقباض ایزومتریك اختیاری (MVC) تحمل آنها نسبت EMS معلوم شود. در آغاز تمرینات، جریان EMS قرار داده شد با بیرون آوردن گشتاور نیروی ایزومتریك در 45 درجه در زیر افقی معادل با تقریباً 70% از MVC . بعد از 60 ثانیه برگشت به حالت اولیه، این روش سپس استفاده شد و موجب شد ارتباط پیدا كند با مراحل تمرینی EMS.
برای مطمئن شدن از پیشرفت اضافه بار، گشتاور ایزومتریك در شروع هر جلسه تمرین به میزان تقریبی 2% در هفته افزایش داده شد به كمك افزایش جریان. حجم تمرینات همچنین افزایش یافت از سه جلسه در طول هفته های اول و دوم به چهار جلسه در طول هفته های سوم و چهارم و با پنج جلسه در طول سرانجام هفته چهارم از تمرینات.
اطلاعات گشتاور در 100 هرتز جمع آوری و به فرمت ASCII برای تحلیل نگهداری شد. گشتاور (Nm) در 45 درجه پایین هوریزنتال برای هر كنسنتریك (Tcon) و اكسنتریك (TECC) توضیح داده شد. نسبت به خط شروع QFCSA برای اندام چپ (NM.cm-2) . مقادیر حداكثر و حداقل برای Tcon و TECC در هر دوره استفاده شده بود برای محاسبه شاخص برجستگی بارگیری بر روی هر دوره محاسبه شد بعنوان ناحیه زیر داخل مركز یا خارج مركز منحنی گشتاور كه جدا شده بود بوسیله پیش تمرینات QFCSA اندام چپ ( : زمان گشتاور لازم)
تمرینات مقاومتی داوطلبانه:آزمودنیها آموزش داده شدند كه تمرینات داوطلبانه خودشان را بر روی هر دو اندام تحتانی با استفاده از یك رژیم غذایی مورد سلیقه خودشان ادامه دهند. در اغلب موارد مقدار مصرف كراتین را به طور تفریحی بالا می بردند، تمریناتشان تحت نظر نبود و یا تغییر پذیر نبود.
تحلیلات آماری:تحلیلات آماری اجرا شد با استفاده از نرم افزارstat view 5.0 بر روی كامپیوترهای Macintosh . مشخصات توصیفی گروه ها و مقادیر زمینه ای قدرت (MVC و قدرت مخصوص) تحلیل شده با استفاده از ANOVA مستقل یك طرفه. اندازه گیریهای مكرر ANOVA كه به كار برده شده با دوره های 3-1 نخستین و آخرین جلسات تمرین برای تحلیل متغیرهای تمرینات تجربی (روش علمی= حالت × جلسه) بارگیری عضله (دوره×جلسه× وضعیت ؛ TCON , TECC . TTICON , TTIECL) و خستگی عضلانی (كار*دوره * جلسه* حالت؛ FICON , FIECC) منطقه سطح مقطع برای هر QF تحلیل شده با استفاده از یك ANOVA دو طرفه با اندازه گیریهای مكرر روی زمان (زمان*حالت) تغییر درصد در منطقه سطح مقطع QF، و با تغییرات نسبی در TTI , FI (دوره 1 ، اولین VS آخرین نوبت) و متوسط TTICON و TTIECC در طی تمرینات. سطح معنی داری برای همه تحلیلات دوره ای در نظر گرفته شد كه برای آنها P<0.05 باشد مقادیر P گزارش شد بدون تصحیحات مربوط به تخلف در مصرف sphericity . اگر یك برهم كنش معنی دار به چشم می خورد مقادیر میانگین گروه یا جفت های آزمون ttest مقایسه می شد تصحیح Bonferroni-Dunn براساس داده های روتر و همكاران.r=0.98) آزمون ( =080 , Retest نشان داده كه 16 آزمودنی برای آشكار كردن برهم كنش زمان x شرایط كافی است تا پاسخ رشد را به EMS نشان دهند. (تفاوت QF CSA تا 50% یا بیشتر در بین گروه ها).
نتایج :هیچ تفاوتی بین گروه ها در تمرینات مقاومتی وجود نداشت (P=0.5206 : تكرار و P=0.6393 و سالها) سن (P=0.6670) وزن (P=0.7983) یا ارتفاع (P=0.3257). قبل از تمرینات، هیچ یك از MVC (P=0.4109) یا قدرت مخصوص (P=0.4964) اختلافی بین گروه ها فرقی نمی كرد. همه آزمودنیها شفاهاً معین شدند كه مصرف كنند مكملهای تجویز شده را جریان افزایش یافت از در طی 16 جلسه مربوط به EMS و بین گروه اختلافی گذاشته نمی شد (جلسه * حالات موثر P=0.4968) حداكثر گشتاور نسبت به اندازه عضله بطور برجسته افزایش یافت در پیش تمرینات (TCON , P<0.0001 , TECC P<0.0001 : تاثیر جلسه) انتگرال زمانی گشتاور انجام شده (TTICON , P<0.0001 , TTIECC ,P<0.0001 : تاثیر جلسه). این نتایج منعكس كننده فعال شدن بیشتر عضله در حین اینكه جریان EMS افزایش پیدا می كرد. بازگشت به حالت اولیه طولانی تر بین جلسات خستگی كمتر در طی دوره ها در تمرینات بود. (FI : P=0.0002: تاثیر جلسه). حداكثر گشتاور (TCON , TECC) در شروع هر دوره در طی هر جلسه تمرین كاهش یافت. (P<0.0001 : تاثیر دوره) و اما این كاهش یافته بود در طی تمرینات (جلسه* برهمكنش دوره : TCON , P=0.0423 , TECC P=0.0003). این پاسخها بین گروه ها اختلاف نداشت (حالات* جلسه * برهم كنش دوره : TCON , P=0.9380 , TECC P=0.9383 حالات * برهمكنش جلسه : FI , P=0.8093). در هر جلسه تمرین، خستگی كنسنتریك برای هر دوره مشابه بود، اما خستگی اكسنتریك برای مجموع دوره ها زیاد بود.
ادامه خواندن مقاله رژيم غذايي مكملهاي كراتين وسازگاري عضلاني با مقاومت اضافه بار
نوشته مقاله رژيم غذايي مكملهاي كراتين وسازگاري عضلاني با مقاومت اضافه بار اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.