Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله بررسي و شناخت خشونتهاي زنان عليه مردان، گزارش شده در روزنامه هاي كشور

$
0
0
 nx دارای 85 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : به تازگی شاهد افزایش پدیده نه چندان جدید خشونت زنان علیه مردان می باشیم. آن امر به صور مختلف آزار و اذیت در قالبهای فیزیكی یا اجتماعی می‎باشد.این تحقیق در نظر داردعل وعوامل به وجود آمدن این پدیده ضد ارزش را به چه صورت فیزیكی مانند همسركشی آزار و اذیت در دوران عقد و یا بعد از آن طلاق و . مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با مراجعه به روزنامه های كثیر الانتشار مانند كیهان اطلاعت همشهری و جام جم موارد درج شده را باتوجه به نظریه كارشناسان و مقالات مربوطه مورد كنكاش قرار دهد و همچنین پیامدها و آثارسوئی را كه این امر (خشونت) در جامعه بر جا می گذاد را بررسی نماید. تاریخچه مطالعاتی «یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثی و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوان اكرمكم عند الله اتقیكم آن الله علیم خبیر»هان ای مردم همانا شما ا زیك مرد وزن آفریدیم و شما را به هیئت اقوام و قبائی در آوردیم تا با یكدیگر انس و آشنای یابید بی گمان گرامی ترین شما د رنزد خداوند پرهیزگاران شماست به خداوند دانای آگاه است. آئین مقدس اسلام به عنوان كاملترین دین وجامع ترین شریعت همواره بر این نكته تأكید می‎كند كه جامعه انسانی از زن و مرد تركیب یافته است و زن ومرد از یك گوهر خلق شده اند بر اساس تعالیم عالیه اسلامی هیچ یك از «مردبودن» و «زن بودن» مایه شرافت برتری ویا افتخار نیست و برتری نزد خداوند تنها بر اساس تقوا می باشد. اسلام خشونت علیه زنان را به هر شكل نمی پسندد ابعاد فقهی خشونت علیه زنان رابه غلط جزئی از فرهنگ اسلامی شد و آزار مربوطه به آن واقعاً نگران كننده است و متأسفانه آما رخشونت علیه زنان در جوامع سنتی بسیار شدیدتر و محسوستر از دریافت می‎شود.در جوامع امروز شاهد پدیده خشونت زنان علیه مردان می باشیم كه با توجه به پایگاههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی زنان در جامعه به صور مختلف قابل رویت می باشد. اولین خشونت در جامعه انسانی را شاید كشته شدن هابیل به دست برادر خود قابیل دانست. و در طی عصرها و قرنها د ر تمدن ها گوناگون پدیده خشونت با توجه به فرهنگها و شرایط زمان خاص آن زمان به صور مختلف دیده می‎شود در مصر باستان شكنجه بردگان به وسیله فراعنه و حمل و نقل سنگها وزین توسط بردگان در زیر شلاقهای سربازان فراعنه كه برای ساختن اهرام و قصرهای آنان بكار می رفت در چین قدیم كشته شدن مردمی رابه عنوان كارگر برای ساختن دیوار چین به بیگاری كشیده شده بودند و تاریخ گواه این مسئله است كه اجساد بسیاری از آنان در لا به لای دیوار مدفون شده است ودر ایران باستان شكنجه و ضرب و شتم مردمان در سلسله های مختلف پادشاهی برای كامروایی پادشاهان و وابسته گان آنها نمونه هایی ماندگار در تاریخ می‎باشد زنان با توجه به فیزیك جسمانی و قدت بدن ضعیفی را دارا می‎باشند دوچندان مورد ظلم و تعدی ظالمان قرار گرفته اند در جوامع امروزی نیز شاهد تنوع این خشونتها علیه زنان می باشیم یك از این نمونه ها «خشونت خانگی می‎باشد خانه را غالباً به عنوان پناهگاه امنیت و خوشبختی تصور می‎شود اما خشونت خانگی بخشی از تجربه بسیاری از زنان است. خشونت خانگی بلای اجتماعی جدیدی نیست در سده های میانه و اوایل صنعتی شدن خشونت نسبت به زنان یك جنبه متداول ازدواج بود تا اواخر قرن 19 هیچ قانونی در انگلستان وجود نداشت كه مانع از آن شود كه مرد همسرش را مورد آزار جنسی قرار دهد به استثنای آسیب جدی یا قتل. زنان اكنون از حمایت قانونی بیشتری برخورد دارند با این همه هنوز این گونه خشونت بسیار رایج است خشونت علیه زنان درخانه گاهی بسیار جزئی تصور می‎شود اما شواهد و مدارك از پناهگاههای زنان مضروب شد خلاف آن را نشان می‎دهد.» نمونه دیگری از این مورد آزار جنسی است كه در محیط كار آسان تر اجرا می گردد آزار جنسی در محل كار می تواند به عنوان استفاده از اقتدار شغلی یا قدرت به منظور تحمیل خواسته های جنسی تعریف می‎شود. اما خشونت فقط مختص به خشونت مردان علیه زنان نمی باشد بلكه عكس این قضیه نیز در جوامع امروزی به وفور یافت می‎شود. حمید رضا عزیزی در مقاله ای جرائم دخترانه (زنانه) را به 3 قسمت تقسیم می‎كند: 1- زنان همه انواع بزهكاری را مرتكب می‎شوند 2- احساس فشار و هراس از داغ «بزهكاری» برای زنان كاملاً جدی است 3- زنان 2 برابر منحرف تلقی می‎شوند یكی بخاطر زیر پا گذاشتن قوانین اجتماعی و دیگر به سبب «غیرزنانه» و «غیرطبیعی» بودن كاری كه انجام داده اند. زیرا برخلاف قواعد رفتار زنانه دست به عمل خلاف زده اند. باید در مورد این فرض كه خشونت منحصرا از ویژگی های تبهكاران مرد است محتاط باشیم. زنان ممكن است خیلی كمتر از مردان در جرایم شركت كنند اما همیشه از شركت در ماجراهای خشن بازداشته نمی‎شوند. بنابراین چرا میزان جرایم و خشونت های زنان كمتر از مردان است. بدیهی است برخی از «جرایم زنانه» بخصوص مانند فحشا وجود دارد كه به خاطر آن زنان محكوم می‎شوند حال آن كه در بسیاری نقاط دنیا مشتریان مرد آن محكوم نمی‎شوند.در حالی كه خشونت علیه زنان به عنوان شرم آورترین مورد نقض حقوق بشر یك جرم بین المللی به شمار می‎آید هنوز بسیاری از زنان قربانی آن می‎شوند. در گیری های جنگ ها، تجاوزهای جنسی، آبستن های اجباری به منظور پاكسازی نژادی و قومی، برخوردار نبودن از آموزش ، ترجیح فرزند پسر بر دختر، خشونت علیه عروسان جوان، ازدواج زودرس و بدتر از همه خشونت های فیزیكی، جسمانی روانی، اجتماعی در نقاط مختلف جهان و … نمادها و ارگان های حقوق بشر را نگران كرده است. این در حالی است كه مرتكبان این خشونت ها از پاسخگویی در امان هستند و هیچ محكمه ای آنان را به محاكمه نمی كشاند. از سوی دیگر نه تنها این، نابرابری ها از زندگی زنان ما نیز رخت بر نبسته است بلكه آمارها و گزارش های تكان دهنده نشان از نقض حقوق آشكار آنان دارد. كافی است نگاهی به آمارهای غیررسمی و گزارش های رسیده از ایلام و بلوچستان و جنوب و مشرق و … بیندازیم تا ببینیم در مناطق محروم كشور حتی شهرهای بزرگ چه بر سر زنان كه از كم ترین حقوق خود بی خبرند می‎آید. مردانه بودن جرایم مردان به علت تفاوت در اجتماعی شدن است. بیشتر فعالیت ها و اشتغالات مردان نسبت به زنان غیر خانگی است. با این كه روند مشاركت زنان در فعالیت های اجتماعی حضور آنها در عرصه عمومی، اشتغال زنان فعالیت های آموزشی و دانشگاهی و … روز به روز بیشتر می‎شود و با این حال اكثر آنها بخش بسیار زیادتر از زندگی خود را در محیط های خانوادگی می گذرانند. به گفته آنتونهی گیدنز اكنون كه به تدریج تقسیمات جنسی از گذشته كم رنگ تر می‎شوند به سختی می‎توان با قاطعیت گفت كه آیا میزان جرایم و الگوهای جرایم زنان شبیه مردان می‎شود یا نه.شكلیدی اسمیت در سال 1978 در چارچوب نظریه «انگ زنی» پژوهش هایی درباره جرایم و خشونتهای زنانه انجام داد و از تحلیل گزارش های دادگاهها دریافت كه دختران بیشتر به این عنوان كه باید سرپرستی و حمایت قرار گیرند به دادگاه كشانده میشوند نه این كه به جرمی متهم شده باشند یكی دیگر از یافته های او این بو دكه دخترها ظاهراً یا سازگارند یا بسیار خلافكار او می گوید، والدین، معلمان و دختران دیگر هم صدا با هم به دختر خلافكار انگ می زنند كه خلاف عرف زنانه عمل می‎كند و رفتار او را باید تقبیح كرد. اما انگ رفتار غیر زنانه باعث می شد كه این دختران با رفتاری پرخاشجویانه واكنش نشان دهند و همچنان درمیان همسالان خود محبوب می ماند با این حال دختران خلافكار با طردشدگی رو به رو بودند این طرد شدگی به خاطر زیر پا گذاشتن قانون و طرد زنانگی بود. دختران قانون شكن وقتی انگ می خوردند، از همسالان عادی خود جدا می افتادند دختران دیگر ارتباط با دختران خلافكار منع می شدند و همین دخترها را بیش از پیش به دارودسته های خلافكار وابسته می كرد. انگ خوردن این دختران سبب میشد به سوی شكلهای افراطی تر به بزهكاری كشیده شوند به گفته اسمیت نتیجه نگرشهای حمایتی ناظران مددكاران اجتماعی و یا سایر عاملان اجرایی نیز چیزی جز همان انگ زدن به رفتار تحت عنوان «هرجایی» یا «هرزه» نبود.همچنین در زونامه جام جم در مورخه 12 مرداد 82 در مقاله ای تحت عنوان «طغیان علیه آرامش زنانه» علل افزایش خشونت در جامعه دختران و زنان را بررسی می‎كند. دراین مقاله آمده است:از نظر جامعه شناسی به رفتارهایی كه از هنجارهای جامعه تبعیت نكنند و میل به خشونت داشته باشند رفتارهای پرخاشگرانه گفته می‎شود. این رفتارها می‎توانند خشونت های زبان و فیزیكی را در خود داشته باشند و جامعه را متحمل زیانهای بسیاری می كنند. رفتارهای خشونت آمیزی كه امروز وقتی از دختران سر می زند از سوی جامعه طرد می‎شود از سوی پسران در نظر جامعه بسیار عادی و متناسب با خوی پسرانه است. در این مقاله از قول یك جامعه شناس این چنین بیان می‎كند: نقش كلیدی رسانه ها در تغییررفتار افراد مهم می باشد به طوری كه نوجوان بر آنچه در فیلمها می بیند بسنده می‎كند شاید هم این فیلمها را در كنار خانواده ببیند و افراد خانواده ناخودآگاه دختری را كه در فیلم رفتارهای پسرانه از خود بروز می‎دهد تحسین كنند به همین دلیل است كه چاقو و وسایل جنایی كه سالهاست در مدارس پیدا می‎شوند اكنون در میان دختران یافت می‎شوند. جامعه شناسان علاوه بر مسائل روانشناختی عوامل محیطی ساختاری و مدیریتی را نیز در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر می دانند. گذر از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرن تضادهایی كه فرد در این شرایط با آنها درگیر می‎شود می‎تواند به عنوان دلیل كلی روند رفتارهای پرخاشگرانه و بسیاری از آسیبهای اجتماعی مطرح باشد دكتر توسلی در مقاله فوق می افزاید: سن ازدواج دختر ایرانی تقریبا شبیه اروپا شده است از سوی دیگر دختران تحصیلات خود را تا سطوح بالا ادامه می دهند و مشكلات زندگی به گونه ای است كه دیگر فكر ازدواج را از سر بیرون می كنند به این ترتیب برخی مشكلات و مسائل كه می توانست با شكل گیری خانواه خود به خود حل شود به بیرون پرتاب می‎شود و اشكال تازه ای از واكنش و نافرمانی ها را پدید می‎آورد. او می افزاید: در جوامع دیگر اگر ازدواج كمتر شده گره هایی روانشناختی افراد از راههای دیگری باز می‎شود ولی ما از یك طرف می خواهیم در یك جامعه سنتی زندگی كنیم و از سوی دیگر زن را به مرحله پیشرفته ای از كار و زندگی اجتماعی سوق دهیم.این جامعه شناس ادامه می‎دهد وقتی این آزادیها از طریق فیلمها و رسانه ها به نسل جوان نشان داده می‎شود و از سوی دیگر امكانات و وسایل گذران اوقات فراغت نسل جوان فراهم نمی‎شود و چشم انداز شغلی و روشنی برای آینده آ نها وجود ندارد این فشارها خود به خود منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه بخصوص در زنان می‎شود.یكی دیگر از مواردی كه اینجانب لازم می بینیم ذكر نمایم تحریك زنان توسط رفتار مردان در طی زندگی زناشویی است. میرشریفی در طی تحقیقی كه در شماره 2284-17- تیر روزنامه اطلاعات انجام داده بیان نمود كه مردان بیشترین تقصیر را در بروز اختلافات زناشویی و كمترین علاقه را برای حل آن دارند بدین ترتیب مردان با رفتارهای آزارده خود باعث بروز زمینه های خشونت در زنان شده و بدون این كه بخواهند مشكل را حل نمایند به رفتارهای ضد ارزش خود ادامه می دهند. بیان مسئله بسیاری از معضلات و آسیبهای اجتماعی كه در عرف جامعه به تابو تبدیل شده اند درصورت بازگو نشدن می‎توانند جامعه را درگیر آسیبهای عمیق اما ناپیدا كنند بنابراین این تابو بایدشكسته شود و جامعه بدون تعصب یا پرده پوشی و با بهره گیری ازنظر كارشناس و متخصصان به درمان و چاره اندیشی منطقی این معضلات بپردازد ریشه آسیبهای اجتماعی و متزلزل شدن پایه های اخلاق در خانواده است و برای حل معضلات اجتماعی ابتدا باید علت فروپاشی اخلاق را در نهاد خانواده ریشه یابی كرد. مساله زن همواره با قدرت همراه بوده است زنان همواره در به قدرت رسیدن مردان و در تحكیم حكومت آنها نقش داشته اند. هر گونه تغییر در ساختار مناسبات خانواده می‎تواند اریكه قدرت مردان را بر هم زند زنان در عین حال نمایندگان و نگهبانان هویت و خصائل ملی هم بوده اند و همینطور نشانگر میزان پایبندی مردان به سنت ها و مذهب به عنوان یكی از پایه های اساسی سنت ظاهر و رفتار اجتماعی زنان تابلویی است كه با آن ارزشهای مردانه نشان داده می‎شود. بررسی دیدگاههای روشنفكران ایران یادآور این واقعیت تلخ است كه مرد روشنفكر ایرانی چه مذهبی و چه لائیك هیگچاه به درستی و جدیت به طرح پرسشهای اساسی درباره چگونگی وضعیت زنان و علل آن نپراخته اند و آن را موضوع اندیشه قرار نداده اند. دلیل آن هم عوامل مختلفی را در بر می‎گیرد عللی كه ریشه در عمیق ترین سنت های ما دارد. توجه به حقوق زنان همواره در میان شعارهای اولیه همه گروههای سیاسی و فعالین اجتماعی بوده است اما اگر این شعارها تحقق نیافته اند فقط به دلیل شرایط سیاسی نبوده است طرح شعارهای سیاسی هیچكدام منافع شخصی و خصوصی گروه طرح كنند را به خطر نمی اندازد. اما عرصه زنان عرصه باورهایی ارزش گذاری شده است و بدین جهت تیر حمله نه فقط قوانین اجتماعی كه ذهنیات افراد را هم مورد تهاجم قرار می‎دهد به طور مثال خشونت زدایی یكی از اركان جامعه مدنی است ولی چگونه می‎شود از خشونت زدایی در سطح اجتماعی حرف زد بی آنكه خشونت در خانواده را بادیدی انتقادی نگاه نكرد و برای رفع آن تلاش ننمود. این امر خود مستلزم روانكاوی دقیقی از مردان و زنان در این كانون اس ت و این آغازی است كه با خوشبینی می‎توان گفت در نسل های دور به تغییراتی بینجامد. گذر به جامعه مدنی اخلاق مدنی هم لازم دارد و در این اخلاق مدنی وقتی صحبت از عدالت است مراد عدالت در همه عرصه هاست. نمی توان از عدالت در سطح جامعه سخن گفت و عدالت در خانواده را نادیده گرفت كه نبود آن به خشونت در خانواده می‎انجامد.خشونت در خانواده به عنوان پدیده ای نابهنجار نه تنها از منظر اخلاقی و ارزشهای انسانی مطرود است به سلامت جسمی و روانی خانواده را به طور مستقیم و غیر مستقیم تهدید می‎كند و نتایج ناخوشایندی را برای جامعه بهمراه دارد. خشونت در همه جوامع شرقی و غربی وجود دارد. اما خشونت علیه مردان به تازگی گسترش زیادی پیدا نموده است. خشونت عواقب جدی بر قربانی خود دارد. از جمله استرس های روانی شدید، بی خوابی ، اضطراب، مصرف زیاد داروهای آرام بخش، مراجعه به بیمارستان ها برای درمان و حتی خروج از بازار كار به خاطر بستری شدن در بیمارستان از دیگر عواقب خشونت این است كه اگر لازم باشد فرد برای پیگیری به مراكز قانون نظیر پلیس، دادگاهها، پزشكی قانونی، مشاورین و مددكاران مراجعه كند حجم این كار مراكز زیاد خواهد شد بنابراین پیامدهای خشونت در درازمدت بسیار قابل تأمل است.یكی از پیامدهای بزرگ اجتماعی خشونت زنان علیه مردان استمرار بخشیدن به یك زندگی نابهنجار است وحتی دریك خانواده كه خشونت وجود دارد فرزندان آن می آموزند و به نوبه خود و در آینده آن را تكرار می كنند و این پدیده به چرخه خشونت معروف است. از عوارض مهم اجتماعی این پدیده فشارزیاد روی دوش سازمانهای دولتی است و بدیهی است وقتی حجم كار زیاد شود. خودبه خود كیفیت تنزل پیدا می‎كند و دیگر اینكه آمار طلاق بالا می رود و هر كدام از زوج ها می خواهند زندگی مستقلی را آغاز كنند. آمار دقیقی در مورد این كه چند درصد طلاقها به علت خشونت زنان علیه مردان می‎باشد در دست نیست ولی بدون شك خشونت یكی از عوامل مهم طلاق است. و فرزند طلاق محبت را در خیابانها جستجو می‎كند. پرداختن به مسئله خشونت زنان علیه مردان كه نیمی از جمعیت را تشكیل می دهند در حقیقت پژوهش علل و عوامل این پدیده را خواهان می‎باشد چرا كه نپرداختن به ریشه یابی این مسئله به غیر از موارد ذكر شده می‎تواند هویت یك جامعه را به خطر بیاندازد. سوالات تحقیق :1 خشونت های زنان علیه مردان بررسی شده در روزنامه های كشور از مهر لغایت اسفند 82 كدامند؟2 چه عواملی موجب افزایش فراوانی خشونت زنان علیه مردان در سالهای اخیر شده است؟3 پدیده خشونت زنان علیه مردان چه پیامدهای اجتماعی برای جامعه خواهد داشت؟ اهداف مطالعاتی 1 هدف از این تحقیق این است كه خشونتهای زنان علیه مردان از مورخ مهر لغایت اسفند 82 را بررسی كند.2 هدف از این تحقیق این است كه عواملی را كه باعث افزایش فراوانی خشونت زنان علیه مردان در سالهای اخیر شده است را مورد توجه قرار دهد.3 هدف از این تحقیق این است كه بررسی نماید پدیده خشونت زنان علیه مردان چه پیامدهای اجتماعی را برای جامعه بهمراه خواهد داشت. حدود مطالعاتی درست است كه موضوع با بررسی و شناخت خشونتهای زنان علیه مردان در سالهای اخیر با رویكردی به مسائل اجتماعی است ولی ناچاریم در تحقیق حاضر به مسائل خشونتهای مردان علیه زنان، مسئله زنان در فرهنگهای مختلف و ویژگی های سنتی و عرفی مناطق مورد اشاره گریزی داشته باشیم. اهمیت مطالعاتی زنان به عنوان نیمی از پیكره جامعه كه وظایف مهم و اساسی نسل آینده را بر عهده دارند همواره در طول تاریخ مورد ظلم و تعدی به انواع مختلف قرار گرفته اند با توجه به گذر جوامع از سنتی به سوی پیشرفته مسائل زنان نیز دچار افت و خیزهایی شده است آنان با توجه به آگاهی های كه به طرق مختلف وتحصیلات بدست آورده اند برای احراز و حقوق و جایگاه خود بعضا دست به اعمال نه چندان درست زده اند البته این امر در مورد عده ای از زنان صادق می‎باشد.پیشرفتهای صنعتی و فرهنگی امروزه می طلبد كه با دیدی درست تر به این قشر آسیب پذیر جامعه نگریسته ودر بدست آوردن حقوق طبیعی و انسانی آنها آنان را یاری رسانیم.هنگمای كه خشونت زنان علیه مردان در ابعاد وسیعتری مورد پژوهشی قرار گرفته شود متوجه می شویم یكی ازدلایل خیزش زنان علیه مردان نادیده گرفتن حقوق طبیعی آنان باشد و یا سكون جامعه از لحاظ اجتماعی در همان مرحله سنتی با توجه به پیشرفتهای صنعتی است كه زنگ خطری برای مهندسان اجتماع می‎باشد كه همگام با پیشرفتهای صنعتی، از لحاظ فرهنگی، اجتماعی نیز جامعه را متحول و به سوی جامعه فرا سنتی هدایت نمایند. با توجه به این مسئله كه طلاق به عنوان یكی از ابزارهای خشونت زنان علیه مردان استفاده می‎شود فرهنگ سازی درست در مورد این مطلب به دختران و پسران و آشنایی آنان به مسائل قبل از ازدواج و انتخاب درست همسر مطالعه و كنكاش در خشونتهای زنان ما را با یكی از آسیبهای جدی خانواده و اجتماع هدایت می‎كند. تعریف اصطلاحاتخشونت : Violence ؛ جانسون: خشونت به مثابه عملی است كه عمدا یا من غیرعمد نامتجانس با رفتار دیگران است.خشونت آن گونه كسی است كه عمدا یا تصادفا هماهنگی متقابل بین رفتارهای اعضای جامعه را دستخوش تغییرمی كند خشونت نوعی رفتار است كه :1 سایرین قادر به هماهنگی با آن نیستند.2 عمدا مانع می‎شود تا افراد جامعه رفتار خود را با آن از پیش هماهنگ سازند و انتظاراتی با ثبات درباره آن در ذهن خویش مهیا كنده خشونت الزاما به معنی قساوت، بی توجهی نیت و یا خشونت عبارت است از نوعی رفتار ضد اجمتاعی و در یك موقعیت سیاسی خشونت مانند انقلاب. تنها در رابطه با نظم و انتظام جامعه كه در آن صورت می پذیرد قابل درك است. خشونت خانگی : Domestic Violence رفتار خشنی كه به وسیله یك عضو خانواده علیه عضو دیگر صورت می‎گیرد شدیدترین خشونت خانگی توسط مرد و این علیه زنان انجام می‎شود. ادامه خواندن مقاله بررسي و شناخت خشونتهاي زنان عليه مردان، گزارش شده در روزنامه هاي كشور

نوشته مقاله بررسي و شناخت خشونتهاي زنان عليه مردان، گزارش شده در روزنامه هاي كشور اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله عــربي

$
0
0
 nx دارای 92 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : انواع كلمه:كلمه در زبان عربی بر 3 قسم است: 1- اسم 2- فعل 3- حرف1- اسم: آن است كه به تنهایی در جمله معنا دارند و بدون داشتن زمان در جمله ایفا می‎شوند. مانند تلمیذ- رجلاسم از لحاظ جنس و تعداد حروف به چهار دسته تقسیم می‎شوند.1- اسم یا مفرد، مثنی، جمع2- اسم یا مذكر، مونث3- اسم یا مجازی، حقیقی4- اسم یا معرفه، نكره 1- اسم مفرد: تنها بر یك نفر، یا یك شیء دلالت می‌كند مانند: مسلم، كتاب، رجلمفرد هیچ علامت و نشانه ای ندارند.2- مثنی: (تثنیه): بر 2 نفر یا دو شیء دلالت می‌كنند علامت آن در عربی (انِ، ینِ) به آخر مفرد مذكر است مانند: طالب طالبانِ ، طالبینِنكته: هرگاه بخواهیم از اسم مفرد مونث مثنی مونث بسازیم از طریق زیر عمل می‌كنیم:1- ه گرد را از آخر آن حذف می كنیم. مومنه مؤمن مومنت مومنتانِ- مومنتینِ2- به جای آن (ت) می گذاریم. 3- سپس علامت مثنی را به آخرش می افزائیم.3- اسم جمع: بر بیش از 2 ، 3 نفر یا بیشتر دلالت می‌كنند.1- جمع مذكر (سالم)جمع بر 3 نوع است 2- جمع مونث (سالم) 3- جمع مكسر (تكسیر)1- جمع مذكر (سالم): علامت آن (ونَ – ینَ) به آخر اسم مفرد مذكر.مانند: مسلم مسلمونَ – مسلمینَ طالب طالبونَ – طالبینَ 2- جمع مونث (سالم): علامت آن (اتِ) به آخر اسم مفرد مونث.نكته: هیچگاه از مفرد مذكر، جمع مونث ساخته نمی‎شوند.«طریقه ساختن اسم جمع مؤنث»1- جمع مونث: از مفرد مونث ساخته می‎شوند مجتهده مجتهد مجتهداتِ بدین ترتیب1- ه گرد را از آخر آن حذف می كنیم.2- به جای آن نشانه جمع مونث (اتِ) به آخرش می افزائیم.نكته: برخی از كلمات هستند كه با (ات) جمع بسته می‎شوند اگر با این وزنها بر جمع مكسر می باشند. 3- جمع مكسر: (تكسیر)وزنهای جمع مكسر عبارتند از:1- هر كلمه ای كه بر وزن (اَفْعالْ ، فَعُولْ) باشند جمع مكسرند.نكته: هر كلمه با 3 حرف (ف ، ع ، ل) خلاصه می‎شوند كه جزء حروف اصلی نامیده می‎شوند.حروف زائد: یك یا 2 حرف به 3 حرف اصلی اضافه شوند را حروف زائد گویند.مانند:اَشرار شرر= شرّ ذَنوُبْ ذنب 2- هر كلمه ای كه بر وزن (فِعالْ) باشند جمع مكسرند. عِبادْ عَبدْ قبار قبر نكته: دو كلمه ای از قبیل (ایّام – اسماء) این دو كلمه بر وزن جمع مكسر می روند اما برای مفرد پیدا كردن طبق (ف . ع . ل) مفردشان بدست نمی آیند كه مفردشان «یوم، اسم» می‎باشد.3- هر كلمه ای كه بر وزنهای زیر باشند جمع مكسرند.وزن: «مَفاعِلْ ، مَفاعِیلْ ، اَفاعِلْ ، اَفاعِیلْ ، فَواعِلْ ، فَواعِیلْ ، فُعَلاء»مثال: مَساجِدْ ، مكاتیب ، اَكابِر ، اَقاریر ، شواعِرْ ، تواریخ ، شُعَراء مفرد: مَسْجِدْ ، مَكْتَبْ ، كِبْرْ ، قدر ، شعر ، تاریخ ، شِعْر اسم مذكر، مونث:1- اسم مذكر : بر جنس نر یا مذكر دلالت می كند، هیچ علامت و نشانه ای ندارند.مانند : مسلم – علی – تلمیذ2- مونث : برجنس زن، یا یكی از نشانه های مونث را به خود دارا باشند مونث است.نشانه های مونث عبارتند از:1- ـه گرد در آخر كلمه : شهاده – عالمه – مومنه2- كلیه اسمهای زن : مریم – زینب – …3- هر كلمه ای كه در آخر آن (ی: الف مقصوره) ، (اء : الف ممدوده) ذكر شوند مونث است.مانند كبری- صغری- موسی- دنیا (دنیی) ، زهراء – حمیراء – شعیراء4- ت در فعل . در ماضی آخرین حرف، در مضارع به اولین حرفذَهَبَ ذَهَبَتْ یَذْهَبُ تَذْهَبُ 5- اعضای زوج بدن كه عبارتند از:(یَدْ): دو دست ، (رِجْلْ): دوپا ، (الاذن): دوگوش ، (العین): دو چشم6- اسامی شهرها و كشورها، قبایل، ایران، طهران، كویت، قریش7- بیشتر جمع مكسر غیراشخاص: مَدارسْ، مَنازِلْ، مَكاتِبْ8- كلماتی از قبیل: (شَمْس، نَفْس، الارضْ، حَربْ، بَیت، دار، نار) : مونث اند. اسم مجازی، حقیقی1- اسم حقیقی: به كلیه اسمهایی كه جاندار باشند چه انسان، چه حیوان، چه گیاه جاندار را اسم حقیقی گویند. جواد، الدیك، شجر)2- اسم مجازی: به كلیه اسمهایی‌كه جاندار نباشند اسم مجازی گویند مانندالجدار، قلم،‌ كتاب.نكته: اسم مذكر، مونث خود بر چند شاخه تقسیم می‎شوند: 1- اسم مذكر: بر 2 نوع است: 2- اسم مونث خود بر 4 نوع است:1- مونث حقیقی : آن است كه علامت مونث را به خود داشته باشند و جاندار مانند: دجاجه – فاطمه – لیلی2- مونث مجازی: آن است كه علامت مونث داشته باشند و بی جان.مانند: محفظه (كیف)، منضده (میز)، املاء ، انشاء ، عاشوراء ، تاسوعاء3- مونث لفظی : آن است كه علامت مونث را به خود داشته باشند اما در واقع بر جنس مذكر دلالت كنند. مثل : موسی، معاویه، حمزه ، مصطفی، طلحه 4- مونث معنوی : آن است كه علامت مونث نداشته باشند اما در واقع خودشان مونث اند. مانند: الام (مادر) ، أختْ (خواهر) ، بنت (دختر)نكته: اعضای زوج بدن، اسامی شهرها و كشورها و كلماتی استثناء از قبیل:«شَمسْ ، نَفسْ ، الارضْ ، حربْ ، بیت ، دار ، نار» مونث معنوی به شمار می روند.«اسم معرفه ، نكره»1- اسم معرفه : اسمی كه بر تمامی اشخاص شناخته شده باشد.2- اسم نكره : اسمی كه ناشناخته باشد را نكره گویند.نشانه‌های معرفه عبارتنداز: (مَعارِفْ شش بُوَد مُضْمِرْ اضافه عَلَمْ و ذو لام و موصول، اشاره)1- داشتن «ال» در ابتدای كلمه : التلمیذ – الرجل – الشجاع 2- كلیه اسمهای عَلَمْ (مرد، زن، شهر، كشور) معرفه به عَلَمْ گویند. محمد، زینب، ایران، تبریز3- كلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام معرفه اند. هو – الذی – ذلك – اَیْنَ 4- هر كلمه ای كه مضاف بر كلمه بعدش باشد آن كلمه مضاف بواسطه كلمه بعدش معرفه به‌اضافه گویند.(یك اسم نكره‌ای كه با یك اسم معرفه بیاید آن اسم نكره به واسطه كلمه بعد معرفه به‌اضافه گویند. بابُ الحوائج درسَــهم «ضمایر» بر دو نوع اند: صرف چهارده صیغه ضمایر منفصل و متصل منفصل متصل منفصل متصلغائب مذكر مفرد هو ـه غائب مونث مفرد هی ـها مثنی هما ـهما مثنی هما ـهُما جمع هم ـهم جمع هُنَّ ـهُنَّ منفصل متصل منفصل متصلمذكر مخاطب مفرد اَنْتَ ـكَ مخاطب مونث مفرد اَنْتِ ـكِ مثنی انتما ـكُما مثنی انتما ـكُما جمع انتم ـكُمْ جمع انتنَّ ـكُنَّ منفصل متصلمتكلم وحده انـا ی مع الغیر نَحْنُ ـنا ضمایر منفصل و متصل خود بر چند نوع اند: 1- ضمایر منفصل بر دو نوعند: 2- ضمایر متصل برسه نوعند: 2- نكره : ناشناخته:نشانه های نكره: 1- تنوین ً ٍ ٌ در آخر كلمه تلمیذً – رجلٌ – شجاعٍ2- داشتن كلمه‌ای كه در آخر آن َ ِ ُ باشند و آن در صورتی نكره است كه كلمه دارای (ال) نباشد.نكته: هیچگاه 2 نشانه در یك جمله نمی آیند.المدرسهٍ = این كلمه غلط است درست آن بدین صورت است: المدرسهِ‌ – مدرسهٍ – مدرسهِنشانه های اسم:1- داشتن «ال» در ابتدای كلمه مانند التلمیذ – الرجل 2- كلیه اسمهای عَلَمْ (به كلیه اسم های مرد- زن- شهر- كشور- علی- مریم- ایران- تبریز)3- كلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام4- هر كلمه ای كه مضاف بر كلمه بعدش باشند آن كلمه مضاف اسم است. بابُ الحوائج5- هر كلمه‌ای كه بعد از حرف جر (فی– مِنْ- الی- عَلی- لِـ- بـِ ) ذكر شود اسم است. مِنْ صنادیق سوالات تجزیه اسم (التحلیل الصرفی)1- چه نوع اسمی است (مفرد، مثنی، جمع) 2- مذكر، مونث3- مجازی، حقیقی 4- معرفه، نكره5- مبنی، معرب 6- منصرف، غیرمنصرف7-جامد، مشتق (درصورت مشتق بودن ازچه نوعی می‌باشند)8- ممدود الاخر، مقصور الاخر، منقوص الاخر، صحیح الاخراز شماره تجزیه 1 تا شماره 4 قبلاً توضیح داده شد. «مبنی، معرب»مبنی: آن است كه حركت حرف آخرش ثابت است.معرب: آن است كه حركت حرف آخر آن تغییر می كند.اقسام مبنی ها در اسم عبارتند از : (1- كلیه ضمایر 2- موصول 3- اشاره 4- استفهام)نكته: فقط «اسم اشاره و مثنی» قسمت مثنی معرب اند.اسم اشاره: نزدیك : «هذانِ، هذینِ – هاتانِ، هاتینِ» دور: «ذانكَ، ذینك- تلكانِ، تلكینِ» اسم موصول خاص: (الذانِ، اللذینِ، اللتانِ، اللتینِ) : قسمت مثنی معرب اند.اسم جامد، مشتق: 1- اسم جامد: تمامی اسم های مفرد را جامد گویند.2- اسم جامد بر دو نوع است:الف- 1- جامد مصدری: تمامی اسمهای مفرد به غیر از مشتقات را جامد گویند كه مشتق را در پیرامون مشتق توضیح خواهیم داد. التلمیذ- الرجل نكته: اسم های جمع مكسر غیرعاقل جامد مصدری گویند. الاسماء – الایامب – جامد غیرمصدری: (كلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام را جامد غیرمصدری گویند و همچنین لفظ (الله) را جامد غیرمصدری گویند. 2- مشتق: آن است كه تنها از بن فعل تشكیل شده باشند. 1- اسم فاعل، مفعول 2- اسم زمان و مكاناقسام مشتق عبارتند از : 3- اسم آلت 4- اسم تفضیل 5- صفت مشبهه 6- صیغه مبالغه (اسم مبالغه)1- اسم فاعل، مفعول: در ثلاثی مجرد بر وزن خودشان ساخته می شوند. نَصَرَ : ناصر (اسم فاعل) ، منصور (اسم مفعول)ثلاثی: فعلی كه ریشه آن دارای سه حرف باشد را ثلاثی گویند: كِتِبوا – نَصَرَ – یَذْهَبانِثلاثی بر دو نوع است:2- ثلاثی مجرد: به اولین صیغه اصلی فعل كه ریشه آن دارای سه حرف باشند را ثلاثی مجرد گویند. كَتَبوا – خَرَجَ2- ثلاثی مزید : علاوه بر ریشه اصلی فعل یك یا دو حرف به سه حرف اصلی اضافه شوند را ثلاثی مزید گویند. یَسْتَخْدِمونَ : از سه حرف بیشتر باشد ثلاثی مزیدنكته : «اسم فاعل ثلاثی مجرد» نكته 1 : 1- هرگاه دومین حرف از حروف اصلی آن (و ، ی) باشند برای ساختن اسم فاعل در ثلاثی مجرد (و، ی) به (ائـ) تبدیل می‌شوند اما برای ساختن اسم مفعول طبق این قاعده بر وزن خودش ساخته می‌شوند. قَوَمَ قائم مقووم (اسم مفعول)نكته 2 – هرگاه سومین حرف از حروف اصلی آن (و) باشند برای ساختن اسم فاعل در ثلاثی مجرد (و) به (ی) ختم می شود اما برای ساختن اسم مفعول طبق این قاعده بر وزن خودش می بریم. وقتی كه آنرا بر وزن خودش بردیم در اینجا (و، ی) در كنار یكدیگر می آیند كه (و) را در (ی) ادغام می كنیم و «ی» تشدید می گیرد. اسم فاعل اسم مفعولرَضَوَ راضی مرضوی مرضّیدَعَوَ داعی مدعوی مدعّیهَدَوَ هادی مهدوی مهدّینكته 3- «نشانه اسم فاعل و مفعول در جمله ثلاثی مجرد» كلمه ای كه در جمله بر «وزن فاعل یا مفعول» باشند مشتق «اسم فاعل یا مفعول» گویند. مانند: الله حاكم علیمٌ و منصورٌ نكته :اما برای ساختن«اسم فاعل، مفعول در غیر ثلاثی‌مجرد (ثلاثی‌مزید) از طریق زیر عمل‌ می‌كنیم:1-ازفعل مضارع ساخته می‌شوند بدین ترتیب مثلاً (از كلمه «قَلَبَ» اسم فاعل، مفعول) باب انفعال 2- حروف مضارعه را از اول آن حذف می كنیم. نْقَلِبُ 3- به جای آن (مُ) می گذاریم. مُنْقَلِبُ4- حركت یك حرف مانده به آخر برای ساختن اسم فاعل ( ِ ) مُنْقَلِبْ و برای ساختن اسم مفعول ( َ ) می گذاریم مُنْقَلَبْ 5- حركت حرف آخر چه برای اسم فاعل، چه برای اسم مفعول ( ْ ) ساكن می كنیم. نكته: «نشانه اسم فاعل، مفعول در جمله ثلاثی مزید»كلمه ای كه در جمله «مُ» باشد آن كلمه مشتق یا اسم فاعل، اسم مفعول است.اِنَّ اللهَ لایُحِبُّ المُسْتَكْبِرینَ و یُرْسِلُ الاَنْبِیاءَ مُبَشِّرینَ و مُنْذَرینَ وزنهای ثلاثی مزید 8 وزن دارند كه عبارتند از:وزن ماضی مضارع مصدر امر1- افعالحَسَنَ اَفْعَلَاَحْسَنَ یُفْعِلُیُحْسِنُ اِفْعالاِحْسانْ اَفْعَلْاَحْسَنْ2- تفعیلقَدَمَ فَعَّلَقَدَّمَ یُفَعِّلُیُقَدِّمُ تفعیلتقدیم فَعَّلْقَدَّمْ3- استفعالخَدَمَ اِسْتَفْعَلَاِسْتَخْدَمَ یَسْتَفْعِلُیَسْتَخْدِمُ اِسْتِفْعالاِسْتِخْدام اِسْتَفْعِلْاِسْتَخْدِمْ4- انفعالقَلَبَ اِنْفَعَلَ اِنْقَلَبَ یَنْفَعِلُیَنْقَلِبُ اِنْفَعالْانقلابْ اِنْفَعِلْاِنْقَلِبْ5- افتعالحَسَبَ اِفْتَعَلَاِحْتَسَبَ یَفْتَعِلُیَحْتَسِبُ اِفْتِعالْاِحْتِسابْ اِفْتَعِلْاِحْتَسِبْ6- تَفاعُلْقَرَبَ تَفاعَلَتَقارَبَ یَتَفاعِلُیَتَقارِبُ تَفاعُلْتَقارُبْ تَفاعِلْتَقارِبْ 7- تَفَعَّلْقَدَمَ تَفَعَّلَتَقَدَّمَ یَتَفَعِّلُیَتَقَدِّمُ تَفَعُّلْتَقَدُّمْ تَفَعِّلْتَقَدِّمْ8- مُفاعِلَهنَصَرَ فاعَلَناصَرَ یُفاعِلُیُناصِرُ مُفاعِلَهمُناصِرَه فاعِلْناصِرْ نكته: باب های افعال و تفعیل برای متعدی كردن بكار می روند اگر فعل لازمی كه به یكی از این باب‌ها بروند متعدی می شود.فَرِحَ (شادمان شد) فَرَّحَ (شادمان ساخت)خَرَجَ (بیرون رفت) اَخْرَجَ (بیرون كرد)نكته : مصدر باب «تفعیل» در برخی كلمات بر وزن «تَفْعَلَه» می آید.تفریق = تفرقه تبصِرَه = تَبْصیرْ نكته : مصدر باب مَفاعِلَه در برخی كلمات بر وزن «فِعالْ» نیز می آید.مُقاتِلَه قِتالْ مُجاهَدَه جِهادْنكته: «طریقه تشخیص باب انفعال با باب افتعال»1- اگر در كلمه ای حرف دوم «ن» و حرف سوم «ت» داشته باشیم از باب افتعال است ولی اگر حرف دوم «ن» و حرف سوم «ت» نباشد از باب انفعال است.فعلهایی كه به باب افتعال می باشند مانند: انتحار، انتقاد، انتظامفعلهایی كه به باب انفعال می باشند مانند: انقلاب، انفجارنكته: مصدرباب افتعال دارای شش‌حرف است، درصورتی كه مصدر باب استفعال هفت حرف دارد. «دومین نوع مشتق: اسم زمان، مكان»هر دو بر وزن «مَفْعَلْ ، مَفْعِلْ» می باشند. حال كلمه را می بریم هر یكی از این دو وزن، اگر كلمه بر معنای زمان یا شروع كاری دلالت كرد اسم زمان است و اگر كلمه بر معنای جاومكان مشخصی دلالت كرد اسم مكان است.مثالهای اسم زمان فقط این كلمات می باشند:مثال: بَدَأَ (وزن: مَبْدَأ) – طَلَعَ (وزن: مَطْلَعْ) – غَرِبَ (وزن: مَغْرِبْ) – شَرِقَ (وزن: مَشْرِقْ)- وَقَعَ (وزن: مَوْقِعْ) – وَعَدَ (وزن: مَوْعِدْ) غیر از این كلمات اسم مكان است مانند سَجَدَ مَسْجِدَ : محل عبادت كردن نَزَلَ مَنْزِل : جا و مكان مشخصینكته: «نشانه اسم زمان و مكان در جمله»كلمه ای كه در جمله (مَ) باشند مشتق یا اسم زمان است یا مكان.الدنیا مَزرعه الاخره اِنَّ مَطْلَعُ الفجر نكته: كلمه ای از قبیل (مُصَلّی) با توجه به اینكه (مُ) نشانه اسم فاعل یا مفعول به حساب می‌شد چون «مُصَلّی» محل عبادت‌كردن و نمازگزاران است این كلمه اسم مكان محسوب می‎شوند.3- اسم آلت: آن است كه بر نام ابزار جنس كار دلالت می‌كنند.وزنهای آن «مِفْعَلْ ، مِفْعالْ ، مِفْعَلَه» می باشند.بَرَدَ (سرما) مِبْرَد (سوهان) سَمَرَ (ملخ) مِسْمارْ (میخ) كَنَسَ (پارو كردن) مِكْنَسَهْ (جاروبرقی) طَرَقَ (كوبیدن) مِطْرَقَه (چكش)قَبَضَ (گرفتن) مِقْبَضْ (دستگیره) قَرَضَ (قرض دادن) مِقَراض (قیچی)كه شاعر در قسمت اسم آلت می سراید:«اسم آلت كه بر آلت دال است مِفْعَلْ ، مِفْعَلَهْ ، مِفْعالْ است» نشانه آن در جمله (مِ ) است. مانند: اِنَّ اللهَ‌ المِعیارِ القلوب 4- اسم تفضیل: برتری یك شخص نسبت به شخص دیگر می باشند همیشه وزن اسم تفضیل برای مذكر (اَفْعَلْ) و برای مونث (فُعْلی) می باشند.مثل: از كلمه (فَضَلَ اسم تفضیل مذكر : اَفْضَلْ ، اسم تفضیل مونث : فُضْلی)5- صفت مشبهه: آن است كه به میزان ثابت، كمی، اندازه، مقدار دلالت می‌كنند. وزنهای آن عبارتند از:وزن: فَعیلْ – فَعوُلْ – فَعَلْ – فَعِلْ – فَعْلْ – فَعْلانْمثال: صغیر – صبور – حَسَنْ – فَهِمْ – سَهْلْ – شعباننكته: اگر كلمه ای بر وزن (اَفْعَلْ ، فُعْلی) اسم تفضیل رفته باشند اگر آن كلمه بر بیان معانی عیب و رنگ دلالت كند، صفت مشبهه است.رنگهای مذكر: الاسود – الاَبْیَضْ – الاحْمَرْ – الاخْضَرْ – الاصفر مونث: سوداء – بیضاء – حمراء – خضراء – صفراءعیب (اَعْمی) كور- نابینا6- صیغه مبالغه (اسم مبالغه):آن است كه به میزان زیادی- فراوانی، كثرت دلالت می‌كنند. وزنهای آن عبارتند از:وزن: فَعِیلْ – فَعوُل – فِعِّیلْ – فِیْعِلْ – فُعُّولْ‌- فَعَّالْ – فَعَّالَهمثال: علیم- شكور- صِدِّیْق- سِیِّد- قُدُّوس- عَلّامْ- صَبّاره نكته: وزن مشترك (فَعِیلْ ، فَعوُلْ) صفت مشبهه با صفت مبالغه :(1) اگر كلمه ای كه بر این دو وزن رفته اگر بر بیان مقدار، كمی، اندازه، ثابت دلالت كند صفت مشبهه است مانند صغیر، قلیل، صبور(2) و اگر كلمه بر بیان معانی زیادی، فراوانی دلالت كند صیغه مبالغه است مانند كبیر، علیم، قدیر، شكور، غفور اسم منصرف و غیرمنصرف (ممنوع من الصرف)1- اسم منصرف : اسمی است كه بعد از حرف جر كسره و تنوین را به خود بپذیرند سَلَّمْتُ علی رجلٍٍنكته: كلیه ضمایر، موصول، اشاره، استفهام، منصرف محسوب می‎شوند.2- اسم غیرمنصرف: آن است كه بعد از حرف‌جر كسره و تنوین جر به خود نمی‌پذیرند بلكه به جای كسره ( ِ ) فتحه ( َ ) به خود می‌گیرند وآن اگر با نشانه‌های غیرمنصرف زیر باشند.نشانه های غیرمنصرف عبارتند از: 1- كلیه اسمهای عَلَمْ مونث: فاطمه، مریم، زینب 2- عَلَمْ غیرعربی: طهران، كورش، آرش3- هر كلمه ای كه در آخر آن (اء‌- ی) یعنی مونث لفظی باشند غیرمنصرف4- اسامی شهرها و كشورها: ایران، تبریز، مكّه5- اغلب صفتی كه بر وزنهای جمع مكسر بروند غیرمنصرف است.وزنهای آن: مَفاعِلْ ، مَفاعیلْ ، اَفاعِلْ، اَفاعِیلْ، فواعِلْ، فواعِیلْ، فُعَلاء مانند: مَساجِدْ ، محاریب، اكابر ، اقاریر، شواعر، تواریخ، شُعراء6- صفت یا اسم عَلَم كه دارای الف و نون زائد باشد غیرمنصرف است.مانند عطشان، رمضان، سلیمان نكته:7- كلیه پیامبران غیرمنصرفند به جز: «محمد، نوح، هود، لوط، شعیب، شئیث» كه منصرفند.نكته:اگر در آخر وزن جمع مكسر با شرایط فوق «ه» باشند منصرف می باشند مانند اساتذه، تلامذه«اسم ممدود الاخر، مقصورالاخر، منقوص الاخر، صحیح الاخر»(1) اسم ممدود: اسمی كه در آخر آن (اء) ختم شوند را ممدودگویند: زهراء- حمیراء- شعیراء(2) اسم مقصور: اسمی كه در بالای آن اسم یك الف كوتاه (ی) ختم شوند را مقصور گویند. موسی- عیسی- دنیا (دنیی)(3) اسم منقوص: اسمی كه به (ی) آخر ماقبل كسره ( ِ ) ختم شوند را منقوص گویند مانند: قاضِیْ، داعِیْ، شاكِیْ (4) اسم صحیح الاخر: اسمی كه نه ممدود باشند، نه مقصور، نه منقوص باشند را صحیح‌الاخر گویند مانند رجل، المسلم، التلمیذنكته (1) : اسم فاعل منقوص: اسمی كه به (ی) آخر ماقبل كسره باشد و بر وزن فاعل باشند را اسم‌فاعل‌منقوص گویند مانند شافِی- قاضِی- داعِینكته (2) : هرگاه اسم فاعل منقوص در جمله در حالت رفع یا جر ذكر شوند ی آخر اسم فاعل منقوص حذف می‎شوند و حرف قبل آن به تنوین جر ( ٍ ) ختم می‎شوند.خَرَجَ …………. (باقی) اِنَّ المسلِمَ ………….. (راضی) سمتُ علی ………… (قاضی) ادامه خواندن مقاله عــربي

نوشته مقاله عــربي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله كارآموزى شركت خودرو سايپا (زانتيا و ريو و تعميرات پرايد)

$
0
0
 nx دارای 84 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه:تصور کنید که روزی برایتان فرا رسیده ( و شاید امروز همان روز باشد ) که بخواهید یک خودرو از خودروهای مختلف کشورمان تهیه نمائید. برای خرید به یک نمایشگاه یا نمایندگی کمپانی می روید. رنگ ، فرم و حتی لیست اسامی خودروها ممکن است مهیج باشد. اما یک نگاه به جیب و یک نگاه هم به آنچه روبرویتان است فکر شما را مشغول می کند و ممکن است تصمیم گیریتان را دچار مشکل نماید. بخصوص در شهرهای بزرگ، وسعت جغرافیایی و حجم سنگین ترافیکی عوامل موثر دیگری هستند که بر شکل دهی ذهنیت شما نسبت به انتخاب اتومبیلتان تاثیر می گذارند. اگر با این سئوالات دست و پنجه نرم می کنید باید بگوئیم جای خوبی آمده اید. یک پایگاه اطلاعاتی موثر به بهترین وجه، ممکن است بتوانید شما را در این زمینه هدایت کند. ما با صدق نیت تلاش می کنیم نتایج بررسی های علمی و عملی خود را از اتومبیل های مختلف ارائه کرده و راه موثری در شناخت از جنس مورد نیازبرای هموطنان عزیز ایجاد نمائیم. آشنایی با اجزا و عمكرد سیستم انژكتوری در مدل زانتیا 2000 اساس كار در سیستم گرفتن اطلاعات از سنسورها و پردازش آن و ارسال یك سری فرمان به عملگرها جهت محاسبه دقیق سوخت است . عملگرها (خروجی) ECU (پردازش) اطلاعات سنسورها (ورودی)سنسورها 1- سنسور دماسنج آب موتور WTS : این سنسور یك حس گر است كه داخل مدار خنك كننده موتور قرار گرفته و با تغییر مقاومت NTC ولتاژهای متغیری به ECU ارسال می كند . وقتی دمای آب موتور پایین است تبخیر سوخت ضعیف شده موتور نیاز به سوخت غنی تری دارد . در این حالت به علت زیادتر بودن مقاومت NTC سنسور آب ولتاژ در مدار ECU و WTS زیاد است . ولتاژ زیاد در ECU از مدار سنسور آب ارسال سوخت زیاد است . وقتی دمای آب موتور افزایش می یابد مقاومت NTC كاهش یافته و به علت ارسال جریان ولتاژ در مدار كمتر می شود در این هنگام ECU با افزایش جریان سوخت ارسالی را كاهش می دهد . 2- سنسور دمای هوا ATS سنسور هوا روی درپوش هواكش نصب شده است و وظیفه دارد دمای هوای ورودی به موتور را به ECU ارسال كند . با ارسال دمای هوا زمان باز بودن انژكتورها در حالت استارت زدن و دور آرام اصلاح شده و نیز روی تایمینگ جرقه و یا گرم شدن هوا مقاومت كاهش یافته و ولتاژهای متفاوتی به ECU ارسال می كند . با گزارش این سنوسر مقدار سوخت و تایمینگ جرقه زنی نیز تغییر می كند و لذا سنسور هوا یكی از سنسورهای مهم سوخت رسانی است .3- سنسور وضعیت دریچه گاز TPS سنسور تعیین وضعیت دریچه گاز TPS روی دریچه گاز سوار شده و نسبت به درصد باز بودن دریچه گاز ولتاژهای متغیر به ECU ارسال می دارد . در نتیجه طول زمان باز بودن سوپاپ انژكتور تعیین می شود . 4- سنسور اكسیژن : این سنسور تشكیل شده از یك بدنه لوله ای سرامیكی پوشیده شده از لایه اكسید سیلیكونیوم (Zr) كه مانند دو الكترود یك باتری كوچك عمل می كند . روی لایه سیلیكونیوم را با فلز پلاتین به ضخامت 10 میكرون پوشانیده اند . تا خاصیت كاتالیزوری اكسیداسیون داشته باشد . لایه خارجی در معرض لوله اگزوز و لایه داخلی در معرض هوای جو قرار دارد . برای محافظت از لایه خارجی آن را با سرامیك متخلخل 100 میكرونی پوشانیده اند و لایه داخلی فقط پوشش فلزی دارد . در دمای 300 درجه تا 900 درجه سانتیگراد وقتی خروجی با سوخت غنی به لایه خارجی می رسد . در دمای زیاد مقدار اكسیژن با سرعت با CO تركیب و CO2 می دهد . بنابراین تجمع اكسیژن در لایه خارجی سنسور حداقل می شود . بر عكس در لایه داخلی اكسیژن هوا به صورت فراوان وجود دارد . اتم های اكسیژن در كنار لایه داخلی یونیزه شده و شارژ مثبت زیادتری را ایجاد می كند . و بر عكس در لایه خارجی شارژ منفی تولید می شود این اختلاف شارژ ولتاژی بین (8/0 تا 1 ولت ) در سنسور بوجود می آید در حالت سوخت ضعیف به علت فراوانی اكسیژن در دود شارژ لایه خارجی با لایه داخلی برابر شده لذا عمل الكتروموتیو به صفر می رسد و ارسال ولتاژ قطع می گردد . این سنسور دارای گرمكن است كه در ابتدای كار گرمكن سنسور را به سرعت به دمای لازم برای اندازه گیری می رساند و عمل اندازه گیری انجام می شود . سنسور اكسیژن در سیستم انژكتوری مدل 1800 دارای گرمكن نبوده و فقط در مدل 2000 زانتیا دارای گرمكن بوده است . 5- سنسور دور سنج و زاویه سنج SKP و سنسور تعیین پیستور اول CMP : سنسور دور سنج موتور وظیفه دارد دور میل لنگ را در دقیقه به اطلاع سیستم مدیریتی EMS و در عین حال زاویه گردش میل لنگ را به اطلاع ECM می رساند . سنسور تعیین سیلندر اول موقعیت پیستون اول در زمان كار را گزارش می دهد . در زانتیا این كار توسط دو دیود نوری به كار رفته مشخص می شود . دیود اول مربوط به تعیین پیستون اول و دیگری مربوط به وضعیت میل لنگ است . روش كار : یك صفحه مشبك روی میلدركو قرار دارد كه از میان پایه دیودهای نوری عبور می كند . تعداد شیارهای زاویه و دور سنج 20 عدد برای هر سیلندر است و سوراخ هم برای تعیین موقعیت سیلندر اول وجود دارد . وقتی صفحه مشبك دلكو می چرخد نور دیود LED از سوراخ مشبك دوار عبور می كند و به آنود دیود فتوسل كه درست پایین جصفحه مشبك نصب شده می رسد و آن را فعال می كند . فعال شدن دیود فتو سل باعث می شود 5 ولت ارسالی از ECU كه در مدار بوده ب ه ترمینال های پشت مقایسه كننده می رسد و باعث می شود 6 ولت به ترانزیستور ECU ارسال داشته و آن را روشن كند در هر دور صفحه مشبك 4 سری سیگنال برای دور سنج و زاویه سنج میل لنگ و یك سیگنال برای تعیین سیلندر اول به ECU ارسال می شود . 6 – سنوسر فشار سنج هوای مانیفولد MAP : این سنسور با اندازه گیری فشار مطلق مانیفولد هوا به صورت غیر مستقیم دبی هوا را تعیین می كند . سنسور MAP نوعی اندازه گیری مقاومت متغیر است كه تغییرات فشار مانیفولد هوا به صورت تغییرات ولتاژ به ECU گزارش می دهد . همچنین فشار هوا در حالت های شتاب گیری بار متوسط و غیر متوسط را اندازه گیری می كند . ECU براساس ولتاژهای دریافتی یك سری پردازش انجام می دهد . این پردازش ها قبلاً به صورت فرمان در حافظه ECU وارد شده و ECU با گرفتن هر ولتاژ متناسب با فرمان ضبط شده در حافظه اش در عملگر ها فرمان لازم را می دهد . سیستم سوخت رسانی انژكتوری زانتیا مدل 2000 این مدار شامل : 1- باك 2- فیلتر فشار ضعیف یا قوی جبران كننده 3- پمپ بنزین 4- لوله های انتقال 5- فیلتر فشار قوی 6- لوله توزیع سوخت 7- انژكتورها 8- رگلاتور كنترل فشار سوخت و لوله برگشت سوخت به باك است . سوخت با فشار 5 اتمسفر توسط پمپ بنزین از لوله به فیلتر فشار قوی ارسال شده سپس به لوله توزیع سوخت رسیده و توسط رگلاتور فشار حدود 3 اتمسفر كنترل شده و با این فشار به انژكتورها ارسال می گردد . عملگرها 1- انژكتور ING انژكتورها از نوع الكتریكی هستند كه با فرمان ECU در زمان مناسب یعنی در حدود 180 درجه قبل از باز شدن سوپاپ هوا به مدت چند میلی ثانیه باز بوده و سوخت با فشار 3 اتمسفر را به موتور تزریق می كند . زمان باز بودن انژكتورها 3 الی 6 میلی ثانیه است و سوخت را به صورت پودر به ترتیب احتراق درآورده 1و3 و 4 و 2 در سر سوپاپ تزریق می كند . 2- سوپاپ كنترل دور آرام ISC در خودروی بنزینی كاربراتوری زانتیا با روشن شدن چراغ بزرگ ، كولر ، فن رادیاتور و موارد دیگر موتور شروع به لرزش می كند . برای رفع این نقیصه در سیستم انژكتوری سوپاپی به نام كنترل دور آرام طراحی و تعبیر شده است . در موقع وارد شدن بار اضافی به موتور در دور آرام سوخت توسط انژكتورها هم اضافه می شود در این موقع برای احتراق كامل ECU زمان باز بودن سوپاپ هوای دور آرام را افزایش می دهد . اگر بخواهیم وضایف این سوپاپ را خلاصه كنیم می توانیم بگوییم :1- تأمین هوای لازم برای حالت سرد كار كردن موتور 2- ثابت نگه داشتن دور آرام موتور3- تأمین هوای مورد نیاز موتور در حالت آرام نسبت به اعمال بار روی موتور 3- سوپاپ برقی كنیستر : این سوپاپ وظیفه دارد بخارات باك را جهت جلوگیری از پخش شدن آن در فضای باز گرفته و در زمانی كه ECU فرمان می دهد آنها را به مانیفولد هوا راهنمایی كند . 4- كوئل دوبل : كوئل در سیستم انژكتوری از نوع هوا خنك بوده و دارای یك خروجی ولتاژ قوی و یك ورودی مثبت و یك خروجی منفی است . 5- رله اصلی Minrail وظیفه این رله تغذیه برق ورودی سنسورها و عملگرهاست وقتی سوئیچ موتور در حالت خاموش در می آید رله اصلی برای 8 ثانیه روشن می ماند و با برق سنسورها و عملگرها را قطع می كند تا آخرین اطلاعات موتور در حافظه ECU ثبت شود . رله اصلی دارای 5 فیش است . فیش شماره 86 به برق سوئیچ متصل است كه این مدار رله اصلی را از طریق اتصال به بدنه كه از فیش شماره 48 به آن داده می شود . فعال می گردد . با باز كردن سوئیچ رله فعال شده و پلاتین های آن وصل می شود در این موقع از فیش شماره 30 برق از جعبه فیوز برق دریافت كرده و عمل كننده های كنیستر شیر خلعی EGR ، سوپاپ هوایی دور آرام و انژكتورها تغذیه می شود . منفی عملگرهای فوق توسط ECU تأمین می گردد . 6- رله فن (فن رل) : رل فن از ECU فرمان گرفته و در دمای 93 درجه سانتیگراد برق موتور فن رادیاتور را روشن و در دمای 87 درجه سانتیگراد برق فن را قطع می كند . 7- پمپ بنزین Feulpomp : پمپ بنزین از نوع توربینی است و در داخل باك قرار دارد وقتی پمپ بنزین از طریق ECU فعال شود پره های پمپ سوخت را به مدار ارسال می كند . سوخت از دور بدنه آرمیچر عبور كرده و از سوپاپ یك طرفه گذشته و به مدار فیلتر می رود . پمپ دارای یك سوپاپ اطمینان است كه در فشار بین 5/4 تا 6 اتمسفر باز شده و سوخت را به باك بر می گرداند . سوپاپ یك طرفه وظیفه دارد سوخت را در مدار سوخت رسانی با پیش فشار لازم در هنگام خاموش شدن موتور نگهداری كند . 8- سوپاپ برقی EGR : وقتی دمای موتور افزایش می یابد تولید اكسیدهای ازت و NOX زیاد می شود برای كاهش تأثیرات زیان آور NOX سعی به خنك نگه داشتن موتور می كند . در دمای 50 تا 60 درجه آب موتور ECU سوپاپ برقی EGR را فعال می كند كه با فعال شدن این سوپاپ دیافراگم EGR حركت نموده و سوپاپ دیافراگم مقداری از دودهای مانیفولد دود را به مانیفولد گاز ارتباط می دهد و موتور به جای تنفس هوای تازه و بنزین از پسماندهای بدون انرژی دود استفاده كرده و گرمای آن را كاهش می دهد . مدار هوا رسانی : مدار هوا رسانی از قسمت فیلتر شروع شده و هوا پس از صاف شدن از لوله خرطومی به داخل ورودی مخزن آرامش جریان می یابد . در این قسمت دو حالت وجود دارد : یا در حالت دور آرام بوده و یا در حالت دور تند . اگر موتور در حالت دور آرام باشد قسمت سمت چپ مدار بسته بوده بنابراین هوا از لوله فرعی سمت راست بوسیله موتور كنترل دور آرام IFC داخل مانیفولد هوا می شود در این قسمت یك مخزن هوای دور آرام برای مواقعی كه به طور ناگهانی از دور زیاد به دور آرام وارد موتور می شود ای ن قسمت نیز دارای یك مخزن هوای دور زیاد است كه در مواقعی كه به طور ناگهانی دور موتور زیاد می شود طراحی گردد . لازم به ذكر است سنسور هوا در ابتدای این مدار نصب شده است . سالنامه ریوریو نخستین بار در پایان دهه 90 میلادی به بازار گشت و در حضور چند ساله اش در بازار توانست به لطف قیمت ارزان در مقابل امکانات و تواناییهایش از فروش مطلوبی برخوردار شود.ضمن آنکه در سال 2003 چهره ظاهری آن مورد بازرسی قرار گرفت و کمی از حالت غیر عادی طراحی اولیه آن کاسته شد. و اما در سال 2005 یکی از بدترین خودروها بود که در آزمایش ایمنی از پنج ستاره دو ستاره را دریافت کرده است.!1) طراحی:طراحی ظاهری آن ساده است و شاید بهترین نقاط طراحی آن خطوط روی در موتور و هماهنگی آن با جلو پنجره و سپر جلو باشد.البته باید نگاهی نیز به طراحی رقبای آن در بازار داخلی داشت.در طیف قیمت کیا ریو خودروهایی همچون پژو 206 و انواع سمند و پژو 405 مهمترین رقبایش را تشکیل می دهد که گذشته از پژو 206 سایرین از طراحی شاهکاری برخوردار نیستند.البته چنین طراحی های ظاهری نیز علاقه مندان خاص خود را دارند خصوصا افرادی که سالهای جوانی را پشت سر گذشته اند چنین خودروهایی را به خودروهایی همچون پژو 206 معمولا ترجیح می دهند .آنچه بیشتر از همه جلب توجه می کند بکارگیری قطعات پلاستیکی با ظاهری نه چندان مرغوب است. و مثبت ترین نکته در این میان اهرم تعویض دنده است ضمن آنکه مواردی همچون پوشش در بر گیرنده بالابر شیشه ها و قاب در برگیرنده ادوات میانی داشبورد و قاب توپی پشت فرمان از موارد منفی است که بیشتر به نظر می رسد. فضای داخلی خودرو برای چهار نفر کافی به نظر می رسد البته اگر سرنشینان جلو بخواهند از راحتی خوبی بهره مند شوند طبیعی است که در چنین خودروهایی سرنشینان عقب بایستی به کاهش رفاهشان رضایت دهند!!! به طور کلی این خودرو برای مسافرتهای کوتاه یا میان شهری مناسب است اما در مسافرتهای طولانی باعث خستگی سرنشینان می شود!!!!2)مشخصات فنی:ریو با پیشرانه 5/1 لیتری 16 سوپاپه در کشورمان عرضه شد که گونه قوی تر آن است.اسن پیشرانه دارای 97 اسب بخار در 5500 دور در دقیقه و گشتاور 132 نیوتون متر در 4500 درو در دقیقه است.چنین توانی برای جثه 1153 کیلوگرمی آن نسبتا کافی به نظر میرسد اما در مقایسه با 405 وسمند کمی ضعیف است! و از نظر رقم نیز تقریبا با توان خودرویی همچون پژو 405 و برابری می کند.اما نکته ای که همانند بسیاری دیگر از چنین خودروهایی نظرتان را جلب خواهد کرد عدم لذت و همچنان در زمان یک شتاب گیری سریع که ناشی از چند عامل بوده :عدم جذابیت نشاندهنده ها غربالک فرمان و صدای موتور به همراه احساسی که در زمان انجام یک شتاب گیری به شما دست می دهد!!! کشش آن نیز در دورهای میانی معمولی است و اگر خواهان توان بیشتر باشید بایشتی همواره نیم نگاهی نیز به یک دنده سنگین تر داشته باشید چون در دورهای 3500 دور هر زمان که پدال گاز را بفشارید پیشرانه اتومبیل عکس العمل سریع را از خود نشان نمیدهد.ابعاد نا مناسب رینگ و لاستیک موجب نوعی گیجی فرمان در سرعتهای بالا و عدم مانورپذیری خودرو می گردد با این حال از حیث هندلینگ با در نظر گرفتن ابعاد نا مطلوب رینگ و لاستیک بایستی نمره قبولی را به آن داد.به طور کلی این خودرو بر خلاف تبلیغاتی که در موردش می شد نبایستی جوان پسند دانست و برعکس مناسب برای افرادی که شور و حال جوانی را پشت سر گذاشته اند و یک رانندگی نسبتا روان برای سرنشینان مهمتر از یک رانندگی همراه با لذت است.طرح خارجی : این ماشین که در گروه خودروسازی سایپا تولید میشود در نمای خارجی دارای طرحی همچون مزدا و یا هیوندای ورنا میباشد . طرح چراغهای جلو و عقب همان طور که ملاحظه میکنید به نوعی مکمل یکدیگر بوده و زیبایی خاصی دارند . دستگیره درها ، سپرها و آینه ها همگی به رنگ بدنه میباشد . در کل این ماشین دارای طرحی جذاب بوده و خریدار قطعا از دیدن ماشین خسته نمیشود . طرح داخلی و امکانات : با و رود به داخل این خودرو با طرحی آشنا رو به رو میشوید . طرحی همچون خودروی مزدا که با اندک تغییری در این ماشین به کار برده اند . اما موضوع قابل توجه و تعجب آور ، شیشه بالابرهای برقی برای یک خودروی ساخته شده در سال 2005 میباشد . همان طور که ملاحظه میکنید این سیستم به صورت دستی میباشد !!! . امکانات این ماشین به غیر از شیشه بالابرهای دستی میتوان به پخش صوت با پخش CD ، تهویه مطبوع دستی ، تنظیم هایصندلی راننده و بغل راننده ، فرمان چهار شاخ زیبا ، دو عدد جالیوانی ، ساعت دیجیتال و غیره میتوان اشاره کرد . در قسمت عقب هم فضای کافی برای سرنشینان وجود دارد . در کل طرح داخلی خوب و زیبا به همراه امکانات نه چندان عالی . موتور و گیربکس : موتور ارائه شده این ماشین برای ایران شامل دو موتور 4 سیلندر میباشد . موتور اول دارای حجم دقیق 1343 سی سی و قدرت 75 اسب بخار و حداکثر سرعت 165 کیلومتر در ساعت میباشد . موتور بعدی که نمونه قوی تری میباشد دارای حجم دقیق 1493 سی سی و قدرت 97 اسب بخار و حداکثر سرعت 175 کیلومتر در ساعت میباشد . شتاب صفر تا صد برای نمونه اول با موتور ضعیفتر 3/14 ثانیه و براینمونه بعدی 6/11 ثانیه میباشد . گیربکس مورد استفاده در این ماشین در نمونه خارجی هم اتوماتیک و هم دستی میباشد . حالا باید ببینیم در ایران کدام گیربکس مورد استفاده قرار میگیرد .دیگر مشخصات این ماشین : طول : 4240 میلیمتر عرض : 1680 میلیمتر ارتفاع : 1420 میلیمتر قیمت بین 11 تا 12 میلیون تومان ابعاد لاستیک : 65/175 بهمراه رینگ 14 اینچی «ریو» به سهامداران سایپا امید دادسایپا برای هر سهم در سال مالی منتهی به 29/12/84 مبلغ 1580 ریال سود خالص پیش‌بینی كرد.به گزارش خبرنگار آسیا روز 25 اردیبهشت ماه 84 اطلاعات مقایسه‌ای از عملكرد واقعی 9 ماهه سال مالی قبل و پیش‌بینی سال مالی منتهی به 29/12/84 شركت سایپا منتشر شد. بر این اساس پیش‌بینی درآمد هر سهم شركت سایپا در سال مالی مورد گزارش با 3500 میلیارد ریال سرمایه به طور خالص 1580 ریال است.این شركت پیش‌بینی درآمد هر سهم سال مالی منتهی به 30/12/83 را با سرمایه 1400 میلیارد ریال در تاریخ 7/4/83 مبلغ 2948 ریال و با سرمایه 3500 میلیارد ریال در تاریخ 5/5/83 مبلغ 1179 ریال و در تاریخ 13/11/83 1260ریال اعلام كرده بود. پیش‌بینی عملكرد سال مالی منتهی به 29/12/84 در مقایسه با پیش‌بینی عملكرد سال مالی قبل به ترتیب فروش 31 درصد افزایش، بهای تمام شده كالای فروش رفته 36 درصد افزایش، سود عملیاتی 25 درصد افزایش و سود پس از كسر مالیات 25 درصد افزایش نشان می‌دهد كه شركت دلایل تغییرات را افزایش فروش به دلیل افزایش تیراژ فروش پراید و راه‌اندازی خط تولید ریو، افزایش هزینه‌های مالی به دلیل سرمایه‌گذاری منابع مالی در پروژه خط تولید خودروی ریو و پروژه تولید پراید در كشور سوریه و افزایش درآمدهای متفرقه به دلیل درآمد حق لیسانس وانت نیسان اعلام كرده است. براساس اطلاعات ارسالی شركت، هیات مدیره سایپا در نظر دارد تقسیم‌مبلغ 4190214 میلیون ریال (1197 ریال به ازای هر سهم) از سود خالص سال مالی 83 و مبلغ 4944750 میلیون ریال (1413 ریال به ازای هر سهم)‌از سود خالص مالی 84 را به مجمع عمومی عادی سالیانه پیشنهاد دهد. به موجب مصوبه مورخ 28/4/83 مجمع عمومی فوق‌العاده صاحبان سهام افزایش سرمایه از مبلغ 3500 میلیارد ریال به مبلغ 200/4 میلیارد ریال (معادل 20 درصد) در اختیار هیات مدیره قرار گرفت.اطلاعات مقایسه‌ای و تفضیلی از عملكرد واقعی 9 ماهه سال مالی منتهی به 30/12/83 و پیش‌بینی سال مالی جاری شركت سایپا به شرح جدول است: اولین محموله خودروهای ریو ساخت سایپا صادر شدشرکت سایپا پس از گذشت یکسال از آغاز تولید خودروی ریو در ایران، اولین محموله این خودروها را به کشور سوریه صادر کرد.به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری گروه صنعتی سایپا، این شرکت قرار است تا پایان امسال حدود 3 هزار دستگاه ریو به سوریه صادر نماید. قیمت ریو های صادراتی سایپا بین 12 تا 13 میلیون تومان است . طبق ارزیابی صورت گرفته تقاضای موجود در بازار سوریه برای خودروی ریو 5 هزار دستگاه در سال است که سایپا این میزان تقاضا را پاسخ خواهد داد . سایپا تاکنون 30 هزار پراید نیز به سوریه صادر کرده که بالاترین آمار خودروهای خارجی سوریه را تشکیل می دهد . ماه گذشته نیز اولین محموله قطعات خودرو سایپا 141 به کشور ونزوئلا صادر گردید . با اضافه شدن ریو به محصولات صادراتی سایپا، سهم این شرکت در صادرات صنعتی کشور افزایش خواهد یافت . این گزارش می افزاید:صادرات خودروی ریو سایپا پس از آن میسر گردید که بر اساس ممیزی سالانه گروه کیفیت شرکت کیا-هیوندای کره جنوبی، در سال 2006، خودروی ریو در سایپا با کسب امتیاز بسیار خوب در بین محصولات 17 شرکت همکار شرکت‌های کیا-هیوندای در کشورهای مختلف، رتبه دوم را کسب کرد. ادامه خواندن مقاله كارآموزى شركت خودرو سايپا (زانتيا و ريو و تعميرات پرايد)

نوشته مقاله كارآموزى شركت خودرو سايپا (زانتيا و ريو و تعميرات پرايد) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مقايسه نحوه برخورد با پديده همجنس بازي دركشورهاي مختلف (اروپائي -اسلامي)

$
0
0
 nx دارای 209 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه انسان دارای دو بعد ملكوت و ناسوت است كه مراتب این دو بعد شامل عقل، روح و غرائز و تمایلات می شود. شگفتی انسان دربرخورداری از این دو بعد متضاد است و هنرمندی انسان در ایجاد تعادل بین ابعاد می باشد كه با كنترل امیال و غرائز حاصل می گردد. شهوت یكی از این غرایز است همانند غرایز دیگر، نه باید سركوب گردد و نه آن كه بی هیچ محدودیتی پروبال داده شود. درتاریخ ملل و مذاهب راه حل هایی برای سازماندهی این غریزه سازنده و در عین حال مخرب اندیشیده شده است یكی ازاین راه حل ها كه با هدف تهذیب اخلاق و تحكیم مبانی خانوادگی است، پیوندی از قواعد طبیعی تولیدنسل است زیرا انحراف جنسی، مخرب و عامل ویرانی فرهنگ ها و جوامع قلمداد می شود . چون انسان موجودی اجتماعی بوده و هر اجتماعی از كنش های متقابل اجتماعی ساخته شده است، لذا هنجارهای اجتماعی چگونگی روابط اجتماعی را معین می نماید. هدایت غریزه شهوت دركانال قواهد تكوین شده دراجتماع امری ضروری و خروج از آن مسیر انحراف جنسی تلقی می گرددكه علاوه بر تزلزل بنیان های اخلاقی و دینی جامعه ، اثرات مخرب برجسم و روان فرد می گذارد چون اصلی ترین مشخصه انسان اجتماعی بودن است و هراجتماعی دارای هنجارهایی برای تنظیم روابط فیمابین اعضای خویش است. لذا عدول و تخطی از این هنجارها گاه آن قدر مهم می نماید كه انحراف نامیده می‌شود. اگر چه انحراف درهر جامعه ای معنایی نسبی داشته و وابسته به طرز تلقی جامعه ارزش ها است و با این معنا چه بسا عملی درجامعه ای انحراف و حتی جرم تلقی شود و درجامعه ای دیگر آن عمل درچارچوب هنجارها و روابط قانونی باشد. اما چون بسیاری از ارزش ها جنبه مطلق داشته به طور ذاتی ارزش محسوب گردیده و تخصلی جوامع از آن ها موجب سقوط جامعه به پرتگاه انحراف خواهد شد1 بیان مسئله هم جنس بازی را نوعی ارتباط جنسی بین افراد یك جنس ذكر كرده اند كه درهمه مذاهب و دربسیاری ازجوامع لغزش بزرگ به حساب آمده و حتی برای آن عقوبت ها و كیفرهائی را درنظر گرفته اند. این امر كه مقدمات آن حتی ممكن است دردوران كودكی گذارده شده و صورت ناآگاهانه‌ای داشته باشد درسنین تمیز و نوجوانی سبب پیدایش و دامنه دار شدن انحراف شده عوارض سخت و نگران كننده برای افراد پدید می آورد . درفلسفه احكام و درباب تحریم و نهی از این گونه روابط ناروا یكی این مسأله ذكر شده است كه تداوم و بقای نسل براثر شیوع این رفتار به خطر می افتد و رغبت و تمایلی به داشتن خانواده و زندگی درافراد پدید نمی آید. اهمیت موضوع درریشه یابی انحراف هنوز امری به غیر از جنبه غریزی و گرایش و تمایل نسبت به ارضاء به چشم نمی آید كه این حالت براساس تحقیق خود ناشی از یكی از جنبه های زیر است:1- عدم دست یابی به ازدواج برای آنها كه درسنین بلوغند و تمنای داشتن همسر درآنان وجود دارد . 2- دگرگونی احساس محبت نسبت به یك فرد كه خود ناشی از انحرافی روانی است و حكایت از اختلال آن دارد. درعین حال محققان صاحب نظر از دو دسته عوامل و انگیزه ها دراین رابطه نام می برند و معتقدند كه وجود و حضور آنها ممكن است سبب پیدایش انحرافی ایجاد كند كه حاصل آن تن دردادن به همجنس بازی می گردد. آن عوامل كلاً‌ عبارتند از: عوامل و انگیزه های اجتماعی، عوامل و انگیزه های روانی است. اهداف موضوع 1-شناسایی این كه ریشه این انحراف درافراد ارثی است یا اینكه افراد براساس گرایش و غریزه جنسی خود دست به این عمل می زنند. 2-آیا اینكه این انحراف كه در افراد ایجاد می شود و گرایش به جنس موافق خود دارند براثر چه عواملی است و ازكجا این عوامل ایجاد می شود.3-شناسایی این كه انحراف همجنس بازی درمردان بیشتر گرایش دارد یا درزنان كه به این عمل دست می زنند. روش تحقیق به صورت اسنادی و كتابخانه ای است.ازلحاظ بعد زمانی این پایان نامه درتیرماه سال 1385 نوشته شده است.ازلحاظ بعد مكانی مكان های چون كتابخانه ملی – مشاركت امور زنان، كتابخانه مجلس كتابخانه گرمسار، مركز آمار و اطلاعات ایران. فصل دوم : انحراف جنسی – مقدمه – تعریف انحراف جنسی – تاریخچه انحراف جنسی – واژه انحراف جنسی – انحراف جنسی از دیدگاه‌های مختلف 1- انحراف جنسی ازنظر جامعه شناسان2- انحراف جنسی از نظر روانشناسان 3- انحراف جنسی از نظر زیست شناسان4- انحراف جنسی از نظر علمای اخلاق 5- قانون و مقررات اجتماعی انحراف جنسی 6- قضاوت جامعه درباره انحراف جنسی مقدمه قبل از اینكه مسایل جنسی از نظر علمی مورد مطالعه قرار گیرد قوانین مذهبی برچنین اعمالی حكم می كرد و مردم آنچه مذهب دستور می داد می پذیرفتند مردم هم اكنون نیز درمسایل جنسی تا حدودی پایبند مذهبند لیكن مذهب بیشتر روی قانون طبیعی این غریزه و طرز استفاده مشروع آن نظر دارد كه هدف آن تولید مثل و بقای نسل است با چنین دیدی آنچه دراین قالب و طرز فكر قرار نگیرد انحراف جنسی خواهد بود. بطور كلی دانشمندان علوم الهی قرون وسطی اعتقاد داشتند همان طور كه چشم برای دیدن است آلت تناسلی انسان نیز فقط برای تولید نسل ایجاد شده و وظیفه ی طبیعی آن تنها ایجاد نسل است. دراین دوره اعمالی كه برای جلوگیری از آبستنی صورت می گرفت نیز نوعی انحراف شناخته شده لذا دانشمندان علوم دینی آن زمان معتقدبودند افرادی كه به مبانی دینی و اصول ماوراء الطبیعه اعتقاد ندارند اعمال جنسی را به خاطر لذت آن انجام می دهند نه به منظور تولید نسل كه هدفی طبیعی است. با توجه به این طر تفكر به شوهرها و خصوصاً زنها چنین القا نموده بود كه این عمل صرفاً برای تولید نسل است و هنگام مقاربت نباید از آن لذت برد و عمل زناشوئی فقط برای بچه دار شدن است چنان چه زنی درهنگام مقاربت دچارلذت می شد آن را یك نوع انحراف می دانستند. چنین طرز تفكری قرنها اعمال جنسی زن و شوهر را هدایت می كرد و حتی هنوز هم بعضی افراد از این طرز تفكر پیروی می كنند1 تعریف انحراف جنسی انحراف جنسی عبارت است از منحرف شدن از حالت هنجار رفتار جنسی. به عبارت دیگر اگر رفتار جنسی ازچهارچوب موازین مقبول خود خارج شود به انحراف تعبیر می شود. البته انحراف مسأله ای نسبی است به عبارت دیگر آنچه دریك فرهنگ و جامعه انحراف خوانده می شود ممكن است درفرهنگ و جامعه دیگر انحراف تلقی نشود موازین اخلاقی، فرهنگی و عرض جامعه تعیین كننده حوزه روابط جنسی سالم است. نكته حائز اهمیت آن است كه رفتارهای جنسی به صورت یك طیف نمی باشد و نمی توان افراد را به دو گروه سالم یا منحرف تقسیم كرد دامنه حالات جنسی از رفتارهای سالم تا منحرف گسترده بوده و دربین آن افراد با درجات انحراف مختلف دیده می شود. دربعضی انحراف خفیف و دربعضی شدید بوده و گاهی چند انحراف باهم دیده می شود . درتببین انحراف جنسی عقاید مختلفی ابراز شده عده ای معتقدند چون ترشح غدد جنسی امری طبیعی محسوب می شود پس اتخاذ هر روشی از جمله همجنس بازی برای ارضای انحراف جنسی سلسله وسیعی از رفتارهای جنسی است كه تعدادی از آن ها شایع بوده و اجتماع در مقابل آن به تجاهل متوسل می‌شود در حالی كه انحراف شدیدتر كمتر رواج داشته اما اجتماع (و قانون) آن را مذموم می شمارد و تقبیح می نماید. در علل انحراف جنسی كه به معنای تمام شامل سادیسم، مازوخیسم حیوان بازی، بچه بازی، خودنمایی جنسی، هم جنس بازی و … می‌شود سخن بسیار رفته است زیست شناسان اختلال در جفت كروموزوم ها و عدم توازن غدد و مخصوصاً هورمون ها را در بروز انحراف مؤثر می دانند. روان شناسان معتقدند كه اكثر منحرفان جنسی به اختلالات شخصیتی و بیماری‌های مختلف روانی از جمله جنون، عصبانیت، آسیب های مغزی اختلال منش (پسیكوپات) و نقص عقل مبتلا بوده و به ضعف كنترل های حقیقی، اخلاقی و پرورش معیوب روابط جنسی دچار می باشند به عنوان مثال شخص سادیست به علت طرد از جامعه و سرخوردگی یا خصومت و رفتار مخرب این ناكامی را جبران می‌كند آن طبیعی محسوب می شود و عده ای دیگر كسانی را منحرف می دانند كه احساس لذت جنسی آنها یا رفتار اكثریت مردم عادی متفاوت باشد .خداوند متعال به طور طبیعی نیاز به جنس مخالف را درغریزه آدمی نهاده است و درجهت تأمین این نیاز طبیعی ازدواج را به عنوان عامل وحدت جسمی و روانی انسان ها برای ساختن نهاد خانواده درمسیر همفكری و مساعدت دررفع نیازهای مادی و روحی مجاز شمرده و نسبت به آن تشویق نموده است اما هدایت غلط غریزه سبب برآورده نشدن نیاز واقعی و ایجاد نیاز كاذب دروجود انسان میگردد. این انحراف گاه ریشه درفقر و عدم وجود امكانات ازدواج داشته و گاهی توجه زودرس و بیش از اندازه به غریزه شهوت موجب دلزدگی از جنس مخالف می شود البته از شرایط اجتماعی نیز نباید غافل بود. تاریخچه انحراف جنسی درگذشته قواعد و مقررات مذهبی بر اعمال جنسی حاكم بود و افراد مردم آنچه را كه مذهب درباره اعمال جنسی مقرر داشته بود، در مناسبات جنسی خود رعایت می كردند. البته اصولی كه مذهب برای این اعمال تعیین كرده بود بسیار است ولی مهمترین آنها پیروی از قاعده طبیعی درامور جنسی بود. بر طبق این قاعده، یگانه هدف عمل جنسی، تولید نسل تقلی شده بود و هرنوع عمل جنسی كه درورای این هدف انجام می گرفت انحراف تلقی می گردید. می دانیم كه انجیل مقرر داشته است: «درتولید و تكثیر نسل كوشش كن» همچنین می‌دانیم كه «اونان» به علت اینكه از تولید نسل خودداری می كرد مجازات شد و عمل وی به عنوان اونانیسم» یك انحراف جنسی شناخته شد.بنابراین هرنوع عمل جنسی كه درگذشته به منظور تولید نسل انجام نمی گرفت انحراف شناخته می شد واین اعمال حتی شامل بعضی از عملیات مقدماتی معاشرت های جنسی نیز می شد. حتی جلوگیری از آبستی و كلیه اعمالی كه بدین منظور انجام می گرفت انحراف شناخته می شد و فهرستی كه برای انحرافات جنسی تهیه شده بود فهرست بسیار طویلی بود كه به غیر از اعمالی كه به منظور تولید نسل انجام می گرفت بقیه را انحراف نشان می داد. به طور كلی حتی اگر عمل جنسی با توجه به جنبه های لذت آور و تلذذ بخشش انجام می‌گرفت یك نوع انحراف جنسی تلقی می شد و دانشمندان علوم دینی آن زمان معتقد بودند افرادی كه به مبانی دینی و اصول ماوراء الطبیعه و متافیزیك اعتقادی ندارند اعمال جنسی را به خاطر لذت آن ها انجام می دهند نه به منظور تولید نسل كه هدف طبیعی و واقعی این اعمال است. بنا به علل مذكور، افرادی دیندار و پارسا شناخته می شوند كه عمل جنسی را فقط به منظور تولید نسل انجام می دادند و سعی می كردند هنگام انجام این عمل هرچقدر كه ممكن است كمتر لذت جنسی كسب كنند بسیاری از افراد نیز برای این كه هنگام عمل مزاجعت كمتر لذت به دست بیاورند به بعضی شیوه های عجیب و قریب دست می زند مخصوصاً‌ معتقد بودند كه زنان هنگام عمل جنسی هیچ نوع لذتی نباید كسب بكنند و اگر زنی عمل مزاجعت را به خاطر كسب لذت جنسی انجام می داد عمل وی را یك نوع انحراف جنسی می دانستند. دربین كلیه اعمالی كه درآن زمان انحراف جنسی شناخته می شدند اعمالی كه به منظور جلوگیری از آبستنی انجام می گرفت ازسایر انحرافات جنسی شدیدتر و خطرناك تر تلقی می گردید. عمل استناد و هم جنس بازی نیز مخصوصاً از انحرافات بسیار خطرناك جنسی به شمار می رفتند و قرن ها عمل هم جنس بازی چون مخالف قواعد طبیعی بود مجازات مرگ داشت و افرادی كه به این عمل مبادرت می كردند اعدام می شدند. تحقیقات علمی ربع قرن اخیراً‌ درباره روش های جنسی معتقدات زمان گذشته را تأیید نمی كند و حتی علوم«پسیك آنالیز» و «پسیكیا تری» چنین طرز فكری را درباره امور و مسائل جنسی محكوم می كند و آن هارا برای بشریت گمراه كننده و مضر می داند ازكلیه تحقیقاتی كه درسال های اخیر درباره امور و مسائل جنسی به عمل آمده نتیجه گرفته می شود اگر مابخواهیم آن دسته از اعمال جنسی را كه به خاطر تولید نسل انجام نمی گیرد انحراف بدانیم باید بطور كلی اصولاً كلیه اعمال جنسی را انحراف تلقی كنیم زیرا به طور یقین می توان گفت تعداد مردان و زنانی كه اعمال جنسی را فقط به منظور تولید نسل انجام می دهند آنقدر نادر است كه اصولاً نمی توانند رقمی را درتحقیقات علمی حائز شود. ازتمام مباحث مذكور كه بگذریم امروزه علم «پسیكیاتری» ثابت كرده است كه بسیاری از هیجانات روحی افراد بشر به وسیله آنچه كه ما آنرا عشق می نامیم و همچنین اعمال جنسی تشفی پیدا می كند. واژه انحراف جنسی واژه انحرافات جنسی به معنای گسترده آن دسته از اعمال جنسی اطلاق می گرددكه متفاوت یا غیر معقول بوده و ازروش های جنسی مورد تصویب قانون و آداب و رسوم اجتماعی پیروی نمی كنند . انحراف جنسی از دیدگاههای مختلف تعریف انحراف جنسی از نظر جامعه شناسان ازنظر جامعه شناسان چنانچه ارضا و لذت و جنسی مورد قبول و تأیید جامعه نباشد انحراف به حساب می آید .انحراف جنسی از نظر روان شناسانروان شناسان معتقدند هرگونه ارضای میل جنسی كه هدفش خارج از حیطه تولید مثل باشد انحراف جنسی است . انحراف جنسی از نظر زیست شناسان زیست شناسان درروابط جنسی فقط به تولیدمثل و بقای نوع توجه دارند و هرگونه آمیزش جنسی كه درراه میل به این هدف نباشد از نظر آنان انحراف به حساب می آید. انحراف جنسی از نظر علمای اخلاق علمای علم اخلاق هر نوع ارضای جنسی كه مورد نكوهش قرار گیرد و بلافاصله به فرد ندامت دست دهد را انحراف جنسی به حساب می آورند به نظر اخلاقیون كسی كه برخلاف تكلیف اخلاق مرتكب خلاف شود دچار ندامت و پشیمانی می گردد و خود را خوشبخت به حساب نمی آورد و پس به نظر این عده انحرافات جنسی یعنی بیرون رفتن از خط فطرت و شریعت دررابطه با غریزه جنسی است. انحراف مذكور به سبب گریز از اجتماع، انزوا، احساس عدم كفایت، حسادت نسبت به دیگران و اثرات سوء جسمانی از قبیل: خستگی، فرسودگی، كم خونی و عوارض خطرناك دیگرمی شود.چنان چه ارضای غرایز جنسی از راهی صورت گیرد كه با فطرت و عقل و شریعت سازگار نباشد تشفی این غرایز باعث انحراف جنسی می شود و شخص مبتلا به این عمل را منحرف گویند كه درجامعه ی ما با چشم دیگر به وی می نگرند . قانون و مقررات اجتماعی انحراف جنسی هنگامی كه قوانین و مقررات اجتماعی را ازنظر جرائم جنسی مورد مطالعه قرار می دهیم ملاحظه می كنیم كه «جرائم جنسی» تقریباً‌ همان «انحرافات جنسی» بوده و انحرافات جنسی عبارت از آن دسته از اعمالی است كه ازحدود و معیار و میزان متعارفی تجاوز كرده و یك عمل نامتناسب و مضر ضداجتماعی بشمار می رود ولی باید دانست معیار و ملاكی كه درهر اجتماع مرز مشروع و مجاز اعمال جنسی محسوب می شود و از آن به بعد این اعمال درحیطه «انحرافات جنسی» درمی آیند متفاوت است و هر اجتماعی این اعمال را تا حدودی مجاز و مشروع دانسته ولی از آن حد به بعد رااجتماع نمی تواند غمض عین كند و ناچار است جزء« جرائم یا انحرافات جنسی» محسوب می شوند . قضاوت جامعه درباره منحرفین جنسی چون انحرافات جنسی حتی ساده ترین آنها از نظر جامعه كثیف و مذموم و مشمئز كننده است واز طرفی طبق قوانین چنانچه كه گفته شده به هر صورت كه باشد جرم محسوب می گردد. لذا عامه مردم درباره ی آنها پیش داوریهائی دارند كه خواه و ناخواه گناه آنانرا نابخشودنی تر جلوه گر می سازد. مهمترین این پیش داوریها عبارتند از: 1- منحرفین یا تكرار اعمال گناه آلود خود جامعه را به خطر می افكنند، اگر از منحرفین خودنما، چشم چران و متمایلین به تغییر جنسیت بگذریم سایر منحرفین درصورت دستگیری و مجازات كمتر دست به تكرار جرم می زنند و آمارهائی كه از این گونه مجرمین دردست است نشان می دهد كه درحدود هفت درصد از محكومین دست به تكرار عمل انحرافی می زنند. 2- منحرفین جنسی به تدریج دامنه انحراف و شدت آنرا بیشتر می كنند و به تدریج به جنایت كاران خطرناكی تبدیل می گردند : اگر چه گاهی منحرفین جنسی از اعمال ملایمتر خود احساس ارضاء جنسی نكرده و ممكن است به خشونت دست بزنند ولی آمار نشان می دهد كه اكثریت منحرفین تا آخر عمر به همان روشی كه از ابتدا از آن رضایت حاصل می كردند ادامه می دهد.3- منحرفین جنسی افراد ضد بشر و خطرناك هستند و درراه ارضاء اعمال گناه آلود خود از قتل وشكنجه خودداری نمی كنند: قتل همراه اعمال انحرافی جنسی بسیار كم است و آمار نشان می دهد كه حدود پنج درصد انحرافات جنسی یا ضرب و جرح توأم است. جنایات و حشتناك عین اعمال انحرافی جنسی وقتی پیش می آید كه فاعل دچار درجاتی از اختلالات دماغی باشد. 4- منحرفین جنسی از بیماری غدد داخلی یا اختلالات آن رنج می برند: تجربه نشان می‌دهد كه انحرافات جنسی حاصل تربیت غلط و تجربه های غیرمتعارف شخص است و تعادل با عدم تعادل هورمونهای جنسی نقش جند زمانی در این مورد ندارد.5- منحرفین جنسی از نظر توانائی شهوانی و نیروی جنسی قدرت فوق العاده دارند: اگر منحرفین جنسی مبتلا به ضعف قوای جنسی نباشند مسلماً قدرتی بیشتر از افراد عادی ندارند این بیماران علاوه برضعف قوای جنسی از بی عرضگی و بی لیاقتی و بی‌شخصیتی و عدم اتكاء به نفس رنج می‌برند و قسمت اعظم آنان عرضه كافی برای انجام اعمال متعارف جنسی را خود نمی بینند. به همین سبب بسیاری از آنان هنگام مقاربت با استفاده از زبان و لیسیدن دستگاه تناسلی طرف جنسی زن و نشیمنگاه و مقعد زن و یا مرد و حتی بوكشیدن مدفوع و خوردن آن و استفاده از ادار معشوق یا معشوقه و یا انزال منی و ترشحات جنسی او یا به دهان كشیدن اندام جنسی و غیرجنسی طرف حتی البسه خاصی از زن و مرد با پوشیدن آن خودرا ارضاء می‌كنند گاهی دیدن عكسها و فیلم های اعمال جنسی برای ارضاء آنان كافی است. این تبه كاران گاهی برای ارضاء تمایلات جنسی خود به شیوه های عجیب و غریبی دست می زنند كه انسان را درعین حالی كه مشمئز و بیزار و متنفر ازچنین كثیف كاریهائی می‌سازد و به تعجب و شگفتی شدید فرو می برد . فصل سوم: انواع انحراف جنسی 1- استمناء و یاخود ارضائی 2- بچه بازی 3- همجنس بازی پیامد های انحراف جنسی انحراف درپسران انحراف دردختران انواع انحراف جنسی 1-استمناء یاخود ارضائی استمناء یا خود ارضائی نوعی تحریك مكانیكی دردستگاه تناسلی است فرد عملاً با خود كاری می كند كه به تخلیه هیجانی منجر گردد این یك انحراف است كه با عكس العمل از نوع جایگزینی رفتاری به جای رفتار دیگر است. استمناء یا خود ارضائی كه درجنس مذكر بسیارشایع است و علت آن سطحی بودن و دردسترس بودن نقطه حساس جنسی است استمناء تا هنگامی كه عادت نشود و به عبارت دیگر اتفاقی باشد جنبه انحراف جنسی پیدا نمی كند.جنبه عادتی یاانحرافی آن موجب گوشه گیری افراد گردیده و كم كم قبح این عمل فراموش می گردد تا جایی كه مبتلایان به این گونه عادت جنسی درپاكها، اتوبوس ها، مجامع عمومی بدون خجالت از دیگران به استمناء می پردازند و موجب جریحه دار شدن عفت عمومی می گردند بعضی از این منحرفین ازدواج می كنند و بچه دار می شوند ولی ارضاء جنسی آنان با وجود داشتن همسر فقط و فقط منوط به استمناء است. 2-بچه بازی قربانیان این انحراف جنسی كودكانی خردسال و متجاوزین اغلب پیرمردان و افرادی با ناتوانی جنسی می‌باشند كه با ملامسه و مصاحبت كودكان ارضاء جنسی می نمایند «تفخیذ». افرادی از این دسته جوانانی بچه باز می باشند و قربانیان خود را برای دخول جنسی (اعم از پسران یا دختران) انتخاب می نمایند این گونه حوادث اغلب موجب صدمه بدنی و نقض عضوی و حتی مرگ می‌گردد والا پیرمردان و ناتوانان جنسی اغلب با مكیدن آلت تناسلی مردانه، لیسیدن مقعد، لیسیدن دستگاه تناسلی زنانه، ویا دیدن منظره ادار كردن و یا چشیدن و بوكردن ادار یا مدفوع فرد مورد علاقه ارضاء جنسی می شوند.3-انحراف همجنس بازی نزد انسان ها اعم از زن و مرد آثاری ازجنس مخالف حتی پس از بلوغ برجا می ماند و درحقیقت همه افراد بشر دارای عوامل جنسی مردی و زنی هر دو هستند و فقط درمردان كامل نری و درزنان كامل مادگی غالب است درصورتی كه درفردی عوامل مزبور كافی نباشد بسته به میزان كمبود آن حالات مختلف جنسی بوجود می آید كه به صورت انواع انحراف ممكن است تجلی نماید كه دررأس آن همجنس بازی قرار دارد و علاوه بر این مسئله توجه به نكات چهار گانه زیر نیز علاقه به هم جنس را ممكن است تسهیل نماید. 1-دو جنسی بودن جنین – درسنین پائین جنینی غدد تناسلی به طور اساسی هم شكل است و بارشد جنین به سوی مردانگی یازنانگی سیر می كند.2-دو جنسی بودن بافتی- كه حتی پس از بلوغ كامل نیز ,آثاری ازجنس مخالف از نظر نسجی برجای می ماند. 3-دو جنسی بودن روانی – كه پسران و دختران تا بروز آثار بلوغ از نظر روانی تمایز جنسی ندارند.4-دو جنسی بودن هرمنی – كه حتی پس از بلوغ هورمونهای مردانه درزنان و زنانه درمردان موجود است هم جنس بازی درمردان و زنان منحرف دیده می شود و به طور اتفاقی دراجتماع مردان بی زن مانند آسایشگاههای پسرانه، سربازخانه ها و یا زنان بی مرد و مثل پانسیون های دخترانه به این عمل مبادرت می نمایند ولی برای بسیاری از مردان و زنان اجتماع این اعمال عادت شده و فقط به این طریق است كه واقعاً‌ ارضاء جنسی می شوند . پیامدهای انحراف جنسی چنان چه بعضی از تحریكات جنسی بدون ارضاء باشد به نوعی ناراحتی روان – تنی منجر می شود. این گونه ناراحتی ها عبارتند از: تندی ضربان قلب، درد درناحیه قلب اشكال درتنفس، سردرد، نگرانی و اضطراب، خستگی فكری و ضعف عمومی است. معمولاً گزارش های این نوع انحرافات دقیق نیست لیكن آمارهای رسمی كه پیرامون كج رویهای اجتماعی انتشار می یابد نمی تواند صددرصد با واقعیت ها تطبیق كند به خاطر این كه تعداد زیادی از این انحرافات شناخته شده نیست و به خاطر طبع محرمانه بودن دلیل این ناخالصی است. همجنس بازان، معتادان و سایر منحرفان جنسی را زمانی پلیس دستگیرمی كند كه محرمانه بودن كارشان برملا می‌شود كه باعث به وجود آمدن فشارهای اجتماعی و عمومی برای دستگیری آنان افزایش می یابد . انحراف جنسی درجوامع مختلف اشكال گوناگون دارد آمار سال 1371 انحراف مربوط به مسایل جنسی كه درمراجع قضایی مطرح شده را درسه مورد به شرح زیر گزارش نموده است:جدول – انحراف جنسینوع انحراف تعدادجرایم نسبت به اطفالدایر كردن اماكن فسادایجاد مزاحمت برای بانوان 273111293انحراف جنسی عللی است كه آنها را می توان بطور كلی درچند بخش تقسیم نمود:1-انحراف جنسی اغلب با اختلال همراه است. تحقیق درمورد 300 مجرم جنسی نشان داد كه 14 درصد آنان از نظر روانی عادی بوده 29 درصد به بیماری خفیف نوروتیك، 35 درصد بیماری شدید نوروتیك، 8 درصد درحد سایكوز، 14 درصد بیماری روانی و 4 درصد دچار نقص عقلی بوده اند. 2-نقص تربیت اولیه جنسی كه دردروه طفولیت تمرین شده و به صورت عادت درآمده. 3-ناكامی های از جانب محیط و اجتماع . انحراف درپسران انحراف درپسران ممكن است درسنین قبل از ده سالگی نیز مشاهده شود لیكن دراغلب موارد صورت تقلیدی دارد و لذا آنچه كه مربوط به جنبه سوءاستفاده دیگران قرار گرفتن می شود ممكن است ناشی از سادگی، زود باوری و گاهی ترس و یا فریفته شدن به اسباب بازی یا شیئی دیگر باشد درنوجوانان تمایل به این ار وجود دارد درحدود ده سالگی به بعد این انحراف معنی پیدا می‌كند به این علت كه ممكن است تجارب ناپسند قبلی برای آنها صورت تحریكی پیدا كند و موجبات بلوغ و بیداری جنسی را مهیا نماید همچنین رفیق بازی و دخالت دراسرار یكدیگر و درنتیجه بدآموزی های همبازی ها ممكن است به مشكل بیفزاید . انحراف در دختران این انحراف دردختران وجود دارد لیكن افراد ناآگاه این مسئله را منحصراً در رابطه با پسران مطرح می كنند.تحقیقات صورت گرفته درجوامع دیگر نشان می دهد كه دختران مخصوصاً درسنین نوجوانی، احساسات بسیار عمیق و برجسته ای دراین باره دارند و ممكن است به دام همسالان یاافراد بزرگتر ازخود بیفتند. همین تحقیقات نشان گر آن است كه میزان این انحراف دردختران (انحراف جنسی) حتی شایعتر از پسران است لیكن با وضعیت آن ها دردنیای حاضر غلبه ی شرح به آنان حیا درخفایشان و كمتر علنی بودن لغزش آن ها دراجتماع سبب می شود كه این مسایل درمورد آن ها كمتر از پسران مطرح شود باید دانست كه آن ها هم دررابطه با وجه های گوناگون درمعرض تحریك شدن قرار می‌گیرند. انحراف از هرسنی كه شروع شود درمرحله نوجوانی توسعه می یابد و درسنین بلوغ به منتهای اوج خود می رسد و این هم برای پسرها و هم برای دخترها مورد تأیید است ولی صور مختلف آن دراین دو جنس فرق می كند . فصل چهارم: جرم شناسی اختلالات و انحراف جنسی درحوزه خانواده 1- بررسی اختلالات جنسی دراسلام 2- جرم شناسی انحراف جنسی 3- جرم انگاری انحراف جنسی درخانواده 4- تأثیر اختلال وانحراف جنسی در خانواده بررسی اختلالات و انحرافات جنسی دراسلام و من آیاته و خلق لكم ازواجاً لتسكنوا الیها وجعل بینكم موده و رحمه ان فی ذلك آیات لقوم یتفكرون .از آیات و موهبت های پروردگار، برقراری زوجیت درمیان موجودات زنده اعم از انسان، حیوان و نباتات است دراین میان پیوند میان زن و مرد از دو جنس مختلف به عنوان احسن مخلوقات از خصوصیات متمایز و ویژه ای برخودار است كه تنها به ارضای غریزه جنسی و یا توالد و تناسل محدود نمی گرددو یكی از موهبت های خلقت كه با گره خوردن عاطفی و روانی زن و مرد درسایه تشكیل خانواده در آیه فوق بدان اشاره شده . سكوت و آرامش زوجین دركنار یكدیگر است این مسأله به قدری درزندگی فردی و شخصی انسان مؤثر گردیده كه قرآن كریم آنرا به عنوان یكی از آیات و نشانه های الهی معرفی نموده است علاوه بر آرامش روحی و روانی زن و مرد كه ریشه در باطن و عمق وجود انسان دارد قرآن كریم به نقش ظاهری و اجتماعی «زوجیت» و تشكیل خانواده اشاره نموده است درآنجا كه می فرماید:هن لباس الكم و انتم لباس لهن زن ومرد را لباس یكدیگر معرفی كرده است لباسی كه معایب و زشتی های ظاهری و جسمی بدن رامی پوشاند و دراجتماع به انسان آبرو و حیثیت اجتماعی می بخشد بدیهی است زمانی زن و شوهر می توانند لباس و پوشاننده معایب یكدیگر باشند كه سكونت و آرامش آنها درسایه زندگی مشترك تأمین و تثبیت شده باشد این مسأله محقق نمی گردد مگر با ارضای نیازهای روانی و جسمی زن و مرد. حال كه بایستی ازدواج و تشكیل خانواده بستر ترقی و تكامل و آرامش زوجین رافراهم آورد به منظور پایبندی، هدفمندی و تكامل زوجین و بارور ساختن این نهال مقدس، قوانینی ازسوی شارع وضع گردیده كه عدم رعایت آنها نه تنها موجب بروز مشكلات اخلاقی و روانی و عدم سكونت و آرامش فرد خواهد بود آنچه در فقه شیعه و عمومات ادله و آیات قرآن كریم و روایات ائمه معصومین درباب رعایت حقوق و تكالیف زن و شوهر بسیار دیده می شود كم نیست. بنابراین هرگونه مصادیق جنسی نا متعارف و غیرطبیعی كه موجب آزار و ضررو زیان جسمی وروحی زن گردد با عمومات قواعد لا ضرر و لاحرج رفع و دفع می گردد.در قرآن كریم اعمالی كه موجب تهییج قرای شهوانی و خروج آن از مسیر عادی شود مورد نهی قرارگرفته و عامل انحطاط برخی جوامع همین امر معرفی شده است. جرم شناسی انحرافات جنسی انحرافات جنسی درغالب كشورها جرم تلقی می شود كه از آن جمله می توان به بیاستوفیلیا یا خوشایند جنسی با تجاوز به دیگران، فائل شهوتی یا تحریك جنسی با قتل، نكروفیلیا یا تمایل جنسی به جسد انسان اشاره كرد.جرم انگاری انحرافات جنسی بعضاً مورد توجه قانونگذار كیفری ایران قرار گرفته است این توجه دردو حیطه قابل بحث است:1-جرم انگاری اعمالی كه معمولاً برخاسته از انحراف جنسی نبوده و میل جنسی درمسیر عادی ولی خلاف قانون وشرع هدایت شده است. 2-جرم انگاری اعمالی كه معمولاً انحراف جنسی محسوب می شوند: از این افعال می توان به هم جنس بازی زنان و مردان اشاره كرد.قانون مجازات اسلامی درباب حدود كه عیناً برگرفته از متون شرعی است به لواط و مساحقه اشاره كرده است. تشویق مردم به فساد و فحشاء و اداره كردن مراكز فساد و فحشاء نیز درماده 639 قانون مجازات اسلامی جرم انگاری شده است. ماده 639- افراد زیر به حبس ازیك تا ده سال محكوم می شوند و درمورد بند «الف» علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه به طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد:الف-كسی كه مركز فساد و یا فحشاء دایریا اداره كند.ب-كسی كه مردم را به فساد یا فحشاء تشویق نموده یا موجبات آنرا فراهم نماید.راشد باورهای فرهنگی جامعه درجهت نگرش به عمل ارتكابی و قبیح دانستن آن نیز عاملی درجهت پیشگیری از وقوع جرم است. امروزه چه بسا اعمالی درقانون جرم شناخته شده اند، اما به علت عدم تطابق آن با ارزش ها و باورهای جامعه، بعضی ازمردم نه تنها تخطی ازقانون را زشت ندانسته بلكه آنرا نوعی زندگی به حساب می آورند .انحرافات جنسی اولاً : درتعارض شدید با ارزش های اخلاقی و دینی جامعه بوده و موجب جریحه دار شدن وجدان عمومی می شود.ثانیاً: تأثیر سوء برروند طبیعی روابط جنسی درجامعه می گذارد و می‌تواند عاملی درجهت عدم تمایل افراد به ازدواج و تضعیف بنیان خانواده باشد. بنابراین پیشگیری و مجازات چنین اعمالی باید مد نظر قانون گذار قرار گرفته و یا انصاف وصف كیفری به این نوع اعمال از بروز مشكلات پیشگیری نماید. توجه به این نكته نیز لازم است كه صرف مجازات به تنهایی كافی نیست و اقدامات تأمینی به ویژه اقدامات درمانی باید نسبت به فرد مجرم صورت گیرد و حتی بزه دیده نیازمند درمان است . جرم انگاری انحراف جنسی درخانواده غریزه جنسی برای بقای مشروع و طبیعی نسل دروجود انسان به ودیعه گذاشته شده است امازمانی كه ازمسیر طبیعی خارج شود آن چه رخ می دهد انحراف جنسی است.دراحصاء علل ایجاد انحرافات جنسی به موارد زیر می توان اشاره نمود:1-بدآموزی 2- تجربیات بد گذشته 3-اختلال های روانی نظیر سرخوردگی 4-احساس بی عرضگی و بی لیاقتی5-عدم اعتماد به نفس 6-اوضاع آشفته ی خانوادگی 7-بی توجهی به قیود و ارزش های مذهبی مطابق مواد قانون مدنی ایران درتعریف تمتعات جنسی مجاز دارای خلاء می باشد و این خلاء به قانون جزا نیز راه یافته است. توضیح این كه قانون مجازات اسلامی به اعمال جنسی انحرافی كه موجب ایذاء و اذیت همسر و ورود ضرر روحی و جسمی به وی می شود اشاره ای ننموده است. تأثیر اختلال و انحراف جنسی درخانواده انسان درزندگی نیازهایی دارد كه برآوردن این نیازها موجب تعادل روحی- روانی و رضایتمندی وی از زندگی می گردد نیاز به وابستگی، عشق، عاطفه و نیازهای جنسی دو نیاز مهم است كه خداوند تعالی نكاح را مجرای رفع آن قرارداده است. برآوردن نیاز جنسی، تعمیق عشق ووابستگی عاطفی را به دنبال دارد و ارتباط این دو امری غیر قابل انكار است در بررسی میدانی تأثیر اختلالات جنسی دردعاوی خانوادگی توجه به چند مسأله ضروری است.اول: تشخیص نیازهای عاطفی و جنسی به علت غیرمحسوس بودن آن امری سخت بوده و افراد آنچنان كه گرسنگی و تشنگی راتشخیص می دهند به نیازهای فوق الذكر توجهی ندارند.دوم: عرف و فرهنگ مرسوم درخانواده ها به ویژه برای زنان حق اعلام تمایلات جنسی و برآوردن آنرا به عنوان یك نیاز طبیعی انسانی جایز ندانسته و حتی زنی كه چنین تمایلاتی را اظهار نماید مورد سرزنش قرار می گیرد. سوم: مشكل بودن اثبات این عوامل به ویژه انحراف جنسی به عنوان علتی برای درخواست طلاق موجب شده كه كمتر به مسأله اختلالات و انحراف جنسی توجه شود. فصل پنجم: همجنس بازی مقدمهتعریف همجنس بازی همجنس گرایی و تاریخچه آن -عوامل همجنس بازی 1-عوامل روان شناختی 2-عوامل روانی اجتماعی 3-عوامل زیستی (بیولوژیك)-آثار همجنس گرایی.-نظرادیان درمورد همجنس گرایی1-اسلام 2-مسیحیت3-یهودیت 4-جامعه شناسان مقدمه :همجنس بازی اصطلاح «هموسكشول» ازپیشوند یونانی «هومو» به معنای «همان» مشتق شده است. عده‌ای فكر می كنند كه این كلمات معنی «برای مردان» می دهد درصورتیكه این تعبیر درباره كلمه مذكور صحیح نیست و این كلمه برای شرح احساسات عشقی دو نفر كه ازجنس یكسان باشند و نسبت به یكدیگر احساسات عشقی داشته باشند اعم از زن یا مرد استعمال می‌شود.هموسكشول یا «عشق به همجنس» یكی از كهن ترین و باسابقه ترین انحرافات بشری است. كلیه ادبیات و نوشته های باستانی ملل قدیم حاكی است كه از قدیمی ترین زمان‌های تاریخی این انحراف با بشر بوجود آمده و بسیاری از مشاهیر و معاریف انسانی به این انحراف مبتلا بوده اند. عكس العمل حكومت های مختلف در گذشته نسبت به این عمل متنوع بوده است. برخی برای مرتكبین این عمل شدیدترین مجازات ها را قائل شده و بعضی نیز تا حدی این عمل را عادی و قانونی تلقی كرده اند. ازطرف دیگر سوابق و اسناد تاریخی حاكی است كه دردنیای قدیم هرموقع كه خواسته‌اند با ازدیاد جمعیت مبارزه كنند عمل «همجنس بازی» را تجویز كرده اند. معروف است كه دریونان باستان و مخصوصاً موقعی كه یونان دارای عالی‌ترین قدرت های نظامی بوده است عمل همجنس بازی تقریباً یكی از خصوصیات اخلاقی و ملی آن ها به شمار می‌رفته است دراین موضوع كاملاً ازمطالعه شعر و شاعری و فلسفه یونان باستان مشهود می‌شود.دركشورهای خاورمیانه هنوز عمل همجنس بازی بین مردم شایع است و دركشورایران از بعد از انقلاب این عمل به نسبت قابل توجهی كاهش یافته است. دركشور چین مخصوصاً در چین شمالی به مشابه مراكز فساد زنان، مراكز فسادی وجوددارد كه ازمردان تشكیل می شودو گرچه البته تعداد آن ها به مراكز فساد زنان نمی رسد ولی معهذا این مراكز رقم قابل توجهی را تشكیل می دهند و شاید علت آن كمی زن دركشور چین باشد.درافریقا دربین اهالی كنگو شمالی نیز عمل «هموسكشول» به حد وفور رواج دارد. «هموسكشول» یا عشق به همجنس را می توان این طور تعریف كرد «منحرف همجنس‌باز» فردی است كه غریزه جنسی او فقط با تماس با همجنس خودش ارضاء می‌شود. به طور كلی می توان گفت كه میل به همجنس بصور خفیف درهر فردی وجود دارد متنها بعضی ازافراد به علت قباحت این عمل خود را كنترل می كنند و هیچ گاه اجازه ابراز این میل را به خود نمی دهند اماباید دانست كه هرگاه این میل دارای ریشه های روانی باشد و در موقع خود تصفیه نشود و یا به علت وجود عوامل محیطی این میل خفیف در بعضی افراد تشدید شود آن وقت به انحراف «هموسكشول» تبدیل می شود.عقاید و نظرات دانشمندان درمورد انحراف «هموسكشول» یكسان نیست. عده ای میل به همجنس را ازخصوصیات بیولوژیستی زندگی اجتماعی افراد بشر دانسته و عقیده دارند به افرادی كه میل داشته باشند غریزه جنسی خود را از این طریق ارضاء كنند نباید عنوان منحرف داده شود ولی بعضی دیگر بنابراین اصل كه «چون هر پدیده و عملی كه مابین افراد اجتماعی دراقلیت واقع شود و سبب بی نظمی دیگران شود انحراف است» پس «هموسكشول» را نیز یك انحراف دانست. مطالبی كه گفته شد كلیاتی درمورد همجنس بازی بود . همجنس بازی چیست همجنس بازی انحراف جنسی ناشی ازشرایط اجتماعی فرهنگی و تربیتی است كه درفردی كه فطرتاً همجنس گرا نیست ظهور می كند. مثلاً درشرایط فشار و سختگیری پیرامون مسائل جزئی جنسیتی، افرادی به ناچار و به علت دسترسی بهتر به هم جنسان خود برای ارضاء غرایز جنسی به همجنس بازی روی می آورند در این حالت اگر این شرایط ادامه پیدا كند فرد به این شرایط عادت كرده و فطرت اصولی جنسی اش كه هماناتمایل به جنس مخالف است به مرور تضعیف می شود و به غلط تصور می شود كه این فرد همجنس گراست. همین طور درشرایط بی بندو باری جنسی، همجنس بازی بسیار مشاهده شده است فرد دراین شرایط به دلیل غوطه ور شدن درمسائل دچار یك نوع تنوع طلبی بیمارگونه می شود و به انحرافات جنسی دچار می شود. دیگر عامل جدی بروز انحراف همجنس بازی، عدم آگاهی كافی از روش ها و اصول ارتباط جنسی خود با مردان دچار یك نوع مرد سالاری عمیق جنسی و به نوعی بهره كشی و آزار شده اند و حقوقشان درآمیزش جنسی به هیچ گرفته شده است پس ازمدتی دچار سردمزاجی و زدگی و ترس از روابط جنسی می شوند. دراین مواقع احتمال خطر همجنس بازی به وجود می آید. چون دراین گونه موارد فرد به یك نفر از جنس خود بیشتر و بهتر می تواند اعتماد كند . همجنس گرایی و تاریخچه آن دراواخر قرن 19 واژه همجنس گرایی توسط یك روانشناس آلمانی به نام كارولی ماریاتبكرت بكار رفت .تمایلات همجنس گرایی (همجنس خواهی) اززمان های بسیار دور درفرهنگ های مختلف وجود داشته است چنین گرایشی – با توجه به این كه بر خلاف سرشت الهی و فطرت معمول بشری بوده است – ازهمان زمان های قدیم توسط اكثر جوامع و مذاهب – به خصوص دین مبین اسلام- مورد نكوهش قرار گرفته است. اما با وجود این واقعیت آشكار، همجنس گرایی (همجنس خواهی) دربسیاری از جوامع وجودی عینی دارد. دربعضی ازقبایل بدوی آفریقائی، مردان به گونه ای آشكار و بی شرمانه پسران خود را به یكدیگر قرض می دهند. در جوامعی كه امكان رابطه بین دخترها و پسرها قبل از پیوند زناشویی وجود ندارد وحتی رابطه های غیر جنسی آن ها كاملاً محدود می گردد شیوع همجنس گرایی (همجنس‌خواهی) شدیداً افزایش می یابد؛ زایرا اگر روابط آشكار دو جنس مقابل را بتوان محدود كرد و اقعیتی به نام تمایلات جنسی را عملاً نمی توان خاموش یا نابود كرد . درنتیجه این گرایشات و تمایلات جنسی ازحالت طبیعی دگر جنس خواهانه به سوی همجنس خواهی، بچه خواهی، حیوان خواهی و سایر انحرافات جنسی (پارافیلیاها) منحرف خواهد گشت.ازسال 1950تا 1973 كمیته بهداشت روانی، همجنس گرایی را یك اختلال روانی برمی‌شمرد ولی درسال 1973 انجمن روانپزشكی آمریكا، همجنس گرایی را به عنوان یك طبقه شخصیتی، كنار گذاشت و درسال 1980 آن را عملاً DSM حذف نمود.دردهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بین المللی بیماری ها و مشكلات بهداشتی وابسته (ICD) آمده است: گرایش جنسی به تنهایی یك اختلال محسوب نمی شود».این تغییر بازتاب تغییری است كه در همجنس گرایی روی داده است چرا كه امروزه همجنس گرایی، سبك دیگری از زندگی محسوب می شودو كم و بیش به طور مرتب به عنوان نوعی تمایل جنسی انسان روی می دهد و یك اختلال بیمار گونه نیست. دیویدها فكینز می گوید: «به نظر نمی رسد مسئله اصل وجود همجنس گرایی باشد بلكه مسئله اصلی ابراز آن است. اصطلاح همجنس گرایی اغلب برای توصیف یك نوع رفتار آشكار شخصی، گرایش جنسی و حس هویت شخصی و اجتماعی به كار می رود وقتی فرض آلفرد كینزی درسال 1948 یكی از نخستین و گسترده ترین مطالعات عمده درمورد میزان بروز همجنس گرایی را انجام داد گزارش كرد.بدین ترتیب كینزی پیشنهاد نمود كه گرایش جنسی را نباید به صورت دو گروه همجنس‌گرا یا دگر جنس گرا طبقه بندی نمود بلكه باید به عنوان یك پیوستار كه درانتهای یك دامنه آن دگر جنس خواهی و درانتهای دیگر همجنس خواهی قرار می گیرد، درنظر گرفته شود . عوامل همجنس بازی انحراف مذكور موجب عوامل همجنس بازی می شود و پیچیدگی موضوع به مشخص نمودن عوامل قدری رامشكل كرده است لذا بعضی از عوامل را به صورت زیر می باشد:1-جداشدن پدر از زندگی، یا خشونت های سنجیده ی او نسبت به فرزند هنگامی كه با صحبت های بی هدف و بدون حدو مرز توأم شود. 2-درمورد زمان باید زمان طفولیت و زمان رشد آن ها مورد توجه و بررسی قرار گیرد چون كه درآن زمان آن ها از توجه كردن به جنسی مخالف خود غافلند و فقط به چند نفر از زنان و دختران پیرامون خود علاقمند می شوند كه ممكن است این علاقه فاقد عشق ادامه پیداكند.3-الگوی تربیتی دختران مادران هستند چنان چه مادری بیش از حد به شوهرش علاقمند باشد میزان علاقمندی و توجه او به دخترش كاسته می شود. 4-احساس امنیت و محرمانه بودن موضوع از طرف دو زن نسبت به هم جهت ارضای تمایلات جنسی یكدیگر بیشتر است. 5-دربعضی موارد نیز دختری كه مادرخود را ازدست میدهد و ازمحبت مادری محروم می شود درپی پیدا كردن زنی است ه جای خالی مادرش را پر كند.6-دانشمندان و روان شناسان مانند آلفرد آدلر، فروید و هونگ عقیده دارند كه دخترها درمسیر تكامل رشد خود نسبت به پسرها وصفات مردانگی آن ها رشك می برند این عمل سبب بعضی ازكارهای خلاف است .1-عوامل روان شناختی عامل موثر دررفتار همجنس گرایانه به طور كلی شناخته نشده است فروید همجنس گرایی را وقفه رشد روانی- جنسی تلقی می كردو به ترسهای اختگی و ترس از تسلط مادر درمرحله پیش اودیپی رشد روانی- جنسی اشاره می كرد.فروید معتقد بود همجنس گرایی درزنان به دلیل فقدان انحلال حسرت آلت به همراه تعارضات او دیپال حل نشده سبب پیدایش همجنس گرایی می شود. فروید همجنس گرایی رایك بیماری روانی تلقی نمی كرد فروید دركتاب «سه رساله درزمینه نظریه تمایلات جنسی» بیان نمود كه «همجنس گرایی در افرادی مشاهده می‌شود كه انحراف جدی دیگری از بهنجاری ندارند كارآیی آن هامختل نشده است و درواقع رشد هوشی و فرهنگی اخلاقی بالایی دارند.»درنظریه استورمز جهت گیری به سوی همجنس را درافرادی یافت كه رشد جنسی زودرس داشته اند نوجوانانی كه تخیلات رشد جنسی آن ها در زمان رشد اجتماعی در خود تحریكی است به خصوص آن هایی كه بلوغ زودرس دارند قوی ترین جاذبه های هیجانی همجنس را دارا می باشند. ازنظریه استورمز چنین برداشت می شود كه رجحان جنسی دربزرگسالی به محیط اجتماعی سال هایی ازنوجوانی بستگی دارد كه درآن سائق جنسی به حداكثر نیرومندی خود می رسد اگر دراین سالها محیط اصولاً ازیك گروه همجنس تشكیل شده باشد رجحان جنسی دربزرگسالی درجهت همجنس خواهی خواهد بود. این نظریه جنسی بر فرض كنش متقابل است بین عوامل زیستی (بیولوژیك) مربوط به بروز سائق جنسی و ازسوی دیگر عوامل اجتماعی و روانی موثر بر رشد اجتماعی .2-علل روانی اجتماعی مطالعات متعددی درچگونگی تربیت افراد هم جنس گرا به عمل آمده است كه براساس خاطرات كودكی افراد هم جنس گرا به این نتیجه رسیده اند كه اغلب آنها دركودكی خود روابط سستی با پدر داشته یا متحمل غیبت طولانی پدر از خانه بوده اند. روانكاوان دیگر مادران آن افراد هم جنس گرا را بیش از حد محافظت كننده یا بیش از حد محرم و نزدیك توصیف كرده اند درمقایسه با زنان غیر هم جنس گرا تعداد بیشتری اززنان هم جنس گرا رابط سست با والدین خود داشته اند بعضی از روانكاوان معتقدند كه هم جنس گرایی درزنها ازحل نشدن روابط با والدین دردروان اولیه كودكی ناشی می‌شود كه درنتیجه روابط نزدیك با مردان ترساننده جلوه كرده وزن به صورت تنها موضوع قابل عشق بازی درمی آید . بدترین نتیجه و عاقبت درافرادی است كه صفات ضد اجتماعی یا جنبه های از رفتار ضد اجتماعی زنانه (درمردها) دارند بطور كلی هرچه من بالاتر باشد احتمال تغییر مسیر میل جنسی كمتراست .3-عوامل زیستی (بیولوژیك)مطالعات اخیر، این نظریه را كه اجزاء زیستی و ژنتیكی ممكن است درگرایش جنسی مؤثر باشند تقویت نموده است.میزان آندروژن های مردان همجنس گرا كمتر از مردان دگر جنس گرا گزارش شده است. به نظر می رسد هورمون های دروان جنینی درسازمان دهی دستگاه عصبی مركزی نقش دارند. حضور مؤثر آندروژن های دروان جنینی درگرایش جنسی نیست به زنان مهم دانسته شده و كمبود آن ها یا عدم حساسیت بافتی نسبت به آن ها ممكن است سبب گرایش جنسی به سمت مردها می شود.دخترهایی كه دردوران جنسی درمعرض مقادیر زیاد آندروژن بوده اند پیش از سن بلوغ معمولاً پرخاشگرند. دریك مطالعه نشان داده شده كه درزنان و مردان همجنس گرا گروهی از سلول های هیپوتالاموس كوچكتر ازمردان غیر همجنس گرا می باشد. آثار همجنس گرایی این انحراف سبب پیدایش آثار و عوارض ناپسند در زندگی فردی واجتماعی مبتلایان می‌شود كه جنبه های زیر مورد بررسی است. -ازجنبه سازش اجتماعی براساس پاره ای بررسی هاآن ها كه همجنس بازند امكان سازش اجتماعی، شغلی و حتی جنسی شان درآینده دچار مخاطره خواهد شد زیرا امكان برآورده شدن نیازشان كه بدان عادت یافته اند نیست و درنتیجه با دشواری های مواجه می شوند رفتار و میل جنسی آنان تا مدتی حتی پس از دوران بلوغ راه و رسم خود رانمی یابد كه این خود در رویدادهای زندگی شان فوق العاده موثر است. -ازنظر روابط خانوادگی آثار بد این انحراف كه كم و بیش درخانواده ها منعكس می شوند كه موجب لغزش ها و ناراحتی هایی می شود كه موجبات ناامنی را دراین رابطه فراهم می آورند دربرخی خانواده ها دیده شده كه فردی از راه انحراف و فریب در مواردی تهدید یا تطمیع فردی از خانواده خود را به آلودگی كشانده است و فردی كه مورد سوء استفاده واقع شده این موضوع را به عللی ازسایر افراد خانواده و اولیای خود پنهان داشته است. – ادامه خواندن مقاله مقايسه نحوه برخورد با پديده همجنس بازي دركشورهاي مختلف (اروپائي -اسلامي)

نوشته مقاله مقايسه نحوه برخورد با پديده همجنس بازي دركشورهاي مختلف (اروپائي -اسلامي) اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله طراحي رباط شوينده

$
0
0
 nx دارای 131 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی متداول شستشوی اتومبیل(عیوب و محاسن)1-1) روش دستی (سنتی)روشهای دستی طبق یك سری علل خاص مورد استفاده قرار می‌گیرند كه تعدادی از این عوامل عبارتند از:1- پایین بودن هزینه راه اندازی و نگهداریهزینه را اندازی تنها شامل خری تأسیسات از جمله پمپ آب، كمپرسور هوا، و در صورتی كه تمایل به ارائه سرویس شستشو با آب گرم نیز باشد،‌ نیاز به یك دیگر آب و مشعل و یك سیستم لوله‌كشی اضافی خواهد بود كه تعداد محدودی از مراكز شستشوی اتومبیل از این سیستم اضافه استفادهع می‌كنند كه در فصول بعدی در مورد هر یك از سیستمهای تأسیساتی بطور كامل توضیحاتی ارائه می‌‌شود. از طرفی با توجه به نبودن سیستم تاسیساتی پیشرفته و یك سیستم ساده، هر تعمیر كار آشنا به تأسیسات از عهده تعمیر آن بر می‌آید و نیاز به تخصص ویژه در این زمینه نمی‌باشد و مزیت دیگر وجود چندین پمپ از كار بیافتد باعث مختل شدن كل سیستم نخواهد شد و سیستم با بقیه پمپها به كار خویش ادامه خواهد داد. 2- پایین بودن هزینه نیروی انسانی:با توجه به شرایط كاری كه اكثر نیروهایی كه در این مراكز مشغول به كار می‌باشند از دستمزد بسیار پایین برخوردارند بطوری كه حتی آگاهی دستمزد كارگران بصورت انعام پرداخت می‌شود.3- جا افتادن این تفكر در روش سنتی اتومبیل تمیزتر می‌شود. از آنجا كه شرایط آب و هوایی و آلودگی موجود در نقاط شهری، در كشورهای مختلف با فرهنگ های مختلف، فرق می‌كند، لذا ماشینهای اتوماتیك طراحی شده در یك كشور،‌ بازده مطلوبی را (گاهاً) در سایر مناطق ندارند و به خوبی از عهده برطرف كردن كامل آلودگیهای مختلف بر نمی‌آیند. كه این خود دلیلی ازجعیت روشهای دستی و سنتی در مقابل مشاشینهای اتوماتیك (كارواشها) در نزد عموم است. 4- سهولت راه اندازی:با توجه به شرایط فوق، تعداد بسیاری از این نوع مراكز سنتی در سطح شهرهای كشورهای كمتر رشد یافته (از جمله شهرهای ایران و خصوصاً تهران) دیده می‌شود.بطوریكه كه در هر منطقه شهری،‌ حداقل یك لی 2 عدد از این دست مراكز وجود دارد كه تماماً زاییده شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی و نیز سهولت راه اندازی آنها است.– دلایلی كه عنوان شد، مزایایی بودند كه باعث می‌شد تا اكثریت سرمایه گذاری و مشتریان به این نوع مراكز سنتی روی آورند ولی این روشها نیز عاری از عیب نیست و این معایب باعث بهره‌گیری از روشهای مدر نیزه می‌گردد، كه اكنون به شماری از این معایب می‌پردازیم؛ 1- لزوم استفاده از فضای زیاد:شرایط حاكم بر سیستمهای دستی از جمله استفاده از چندین پمپ بطور همزمان یعنی شستشوی چندین ماشین در یك زمان كه برای چنین شرایطی نیاز به فضای زیاد برای جادادن ماشین‌ها و همچنین فضا باید به قدری باشد كه آب حاصله از شستشوی ماشین به ماشین های دیگر برخورد نكند. 2- وابستگی شدید به نیروی انسانی:از دیگر معایب سیستمهای دستی وابستگی شدید آنها به نیروی انسانی است.بطوریكه این وابستگی شدید به نیروی انسانی به عنوان یكی از ضعفهای سیستم مطرح می‌باشد چرا كه عوامل متعددی از جمله بالا رفتن درصد خطا و اشتباه در مساعات پایانی كار و طبیعت نكردن هر بخش از یك سیستم و اصلوب یكسان مملول عامل نیروی انسانی می‌باشد.– اتلاف زمانی از آنجا كه درشستشوی دستی از نیروی انسانی استفاده می‌شود، لذا زمان مشخصی برای شستشوی هر ماشین قابل تصور نیست و در شرایط مختلف سرعت كار كارگران متفاوت است كه این خود باعث افزایش وقت و كاهش راندمان در اواخر ساعات كاری گران می‌شود و همچنین پروسه شستشو در این كارواشها به گونه‌ای است كه باعث اتلاف و صرف وقت زیاد می‌شود، چنانچه در بعضی مواقع و یا در بعضی از روزها به دلیل ازدحام مشتری و بالا بودن زمان شستشو، باعث می‌شود تا بسیاری از مشتریان از شستشوی اتومبیل خود صرفنظر كرده و یا به مراكز دیگری مراجعه نمایند.4- مصرف بیش از حد لازم آب و مواد شوینده چون افرادی كه در سیستمهای سنتی از قدام به شستشوی ماشین می‌كنند با توجه به شرایط و میزان آلودگی ماشین روش شستم آنها نیز متفاوت است و با توجه به شرایط و میزان آلودگی ماشین روش شستن آنها نیز متفاوت است و با توجه به خطای همیشگی و با توجه به اتوماتیك نبودن انتقال جهت آب از یك سمت ماشین به سمت دیگر، ماشین آب بسیاری هدر می‌رود و با توجه به آماری كه موجود است برای شستن هر ماشین اكثر كارواشها اصلاً به میزان آلودگی توجهی نمی‌كند و تنها فرض بر این است كه كل سطح ماشین می‌بایست با كف (مواد شوینده) پوشیده شود و روش این كار به گونه‌ای است كه كف بوسیله سطح به روی ماشین پاشیده می شود كه در این روش مواد شوینده بسیاری به هدر رفته و بر روی زمین ریخته خواهد شد.5- راندمان نامطلوب و پایین نتیجه منطقی كلید عوامل فوق، چیزی جز راندمان پایین سیستم نخواهد بود.2-1) روش اتوماتیك (Car wash)با توجه به نكات برشمرده شده در مورد سیستمهای سنتی شستشوی اتومبیل، و اراندمان پایین این روش، نیاز به روش‌های اتوماتیك (car wash) یك امر بدیهی است ولی همین كارواش اتوماتیك بدون عیب نیست و نقایص خاص خود را دارد كه به بعضی از نقایص عمده آن اشاره خواهیم كرد؛ 1- هزینه بالای تعمیر و نگهداری چون در كارواش از مدارهای كنترلی و سیستمهای هیدرولیك استفاده میشود، بنابراین برای تعمیر آنها می‌بایست از افراد مشخص استفاده نمود كه مبالغی را كه برای دستمزد می‌بایست پرداخت شود بالا می‌باشد و یكی از دلایل بالا بودن هزینه تعمیر ونگهداری رباطهای شوینده این است كه این رباطها وارداتی هستند و از كشورهایی مانند آلمان و ایتالیا و … وارد می‌شوند و اغلب برای نصب و یا تعمیر آنها می‌بایست از متخصصان خود آنها استفاده نمود كه دستمزد آنها اغلب بر مبنای دلار می‌باشد كه هزینه بسیار بالایی خواهد داشت. – زیادی هزینه‌های اولیه راه اندازیچندین نوع رباط شوینده وجود دارد كه در فصل بعدی بطور مفصل در مورد آنها صحبت خواهیم نمود. ولی به طور معمول یك نوع رباط شوینده تونلی است كه هزینه بسیار بالایی بر نصب و راه اندازی دارد و به صورت ریلی است و نوع دیگر رباط شوینده بصورت سه برس می‌باشد كه هزینه بسیار كمتری نسبت به رباط شوینده تونلی دارد. 3- استهلاك بالای دستگاههارباطهای شوینده تونلی دارای بیشترین استهلاك در نوع خود می‌باشند چون در یك محیط بسته و مرطوب می‌باشد و چون اكثر قطعات فلزی می‌باشند، بنابراین بعد از مدتی به تعمیر و حداقل چك كردن تمامی قطعات دارد. وچكترین عیباز كار یك قسمت باعث از كارافتادن كل سیستم می‌گردد چرا كه سیستم رباطهای اتوماتیك یك پارچه و به هم پیوسته می‌باشد و با هم هماهنگ هستند خصوصاً در رباطهای شوینده سه برس این هماهنگی بیشتر است و با از كار افتادن مثلاً یك جك هیدرولیك، كل سیستم كار به حالت معلق در می‌آید و این حالت تا پایان عملیات تعمیر باقی خواهد ماند. كه این خود مستلزن وجود یك نیروی متخصص بطور همیشگی است كه این خود باعث بالا رفتن هزینه خواهد شد. فصل دوم:بررسی انواع رباطهای شوینده (كارواش اتوماتیك) همنطور كه در فصل گذشته اشاره شد كارواش های اتوماتیك دو نوع هستند.1- كارواش اتوماتیك تونلی یا ریلی2- كارواش اتوماتیك ثابت یا سه برسحال به شرح كامل هر یك از این دو نوع كارواش اتوماتیك می‌پردازیم:1-2) كارواش اتوماتیك تونلی یا ریلی: علت نامیدن این نوع كارواش به تونلی یا ریلی به این دلیل است كه تمامی تجهیزات شستشو دریك تونل قرار دارد و ماشین بر روی ریل رو به جلو حركت می‌كند و به ترتیب پروسه شستشو انجام میشود و در نهایت از سمت دیگر تونل خارج می‌شود.این نوع كارواش با توجه به تونلی بودن تمامی پروسه شتسشو به صورت مرحله به مرحله و در یك فضای بسته و یا نیمه باز صورت می‌پذریرد. بنابراین می‌بایست زا فضای زیادی استفاده كند و همینطور در این نوع كارواشها ماشین بوسیله غلتكهایی كه به كمك الكترو موكوزو گیر بكس حركت می‌كنند باعث حركت خودرو به جلو می‌شوند و تمامی دستگاه‌ها و تجهیزات بوسیله سنسورهایی كه در طول مسیر قرار دارند تحریك می‌شوند و سیستم شروع به كار می‌كند و عملیات شتسشو را بر روی ماشین انجام می‌دهند كه كار این مكانیزم شستشو بطور كامل شرح داده خواهد شد از محاسبات بزرگ این نوع كارواش این است كه در صورت خرابی یك قسمت، كلیه سیستم از كار نمی‌افتد می توان كار را ادامه داد كار بصورت ناقص انجام خواهد شد مثلاً قسمت پاشیدن آب خراب باشد تا قاب تعمیر شود مثلاً می‌توان خود بصورت دستی‌ همان عمل را انجام داد و كل سیستم را به خاطر نپاشیدن آب از كار نخواهیم انداخت و این بزرگترین مزیت این نوع كارواش می‌باشد. البته به دلیل وبالای این نوع كارواشها، سرمایه گذاران خصوصی از این نوع كارواش استفاده نمی كنند و بیشتر از كارواش‌های اتوماتیك ثابت استفاده می‌‌كنند.تعداد برسهایی كه در این نوع كارواش استفاده می شود به نوع كارواش و سرعت عملكرد كارواش برای شستن هر ماشین یعنی زمانی را كه برای شستن ماشین حرف خواهد نمود بستگی خواهد داشت معمولاً از پنج برای شستشو استفاده می‌كنند. 2-2) كارواش اتوماتیك ثابت یا سه برسعلت نامیدن این نوع كارواش به ثابت یا سه برس به این دلی است كه در این نوع كارواش خودرو به صورت ثابت ایستاده و دستگاه‌ها و تجهیزات شستشو حركت می‌كنند و عمل شستشو را انجام می‌دهند.از قابلیت های ویژه این نوع كارواش كم حجم بودن آن است كه نیاز به فضای زیادی همچون كارواش اتوماتیكریلی ندارد و از لحاظ هزینه نیز بسیار پایین تر از كارواش ریلی است ولی تنها مشكل این سیستم این است كه اگر یكی از قسمتها یا مكانیزه از كار بیافتد كل سیستم تا زمانی كه قسمت از كار افتاده تعمیر نگردد،‌ از كار خواهد افتاد چون به هم پیوسته خواهند بود و این مشكل را تنها به یك طراحی ساده و استفاده از تجهیزاتی كه نیاز به تعمیرات اساسی ندارند و یا در صورت خرابی به تعویض باشد یعنی از قطعاتی كه تعویض آنها بهتر از تعمیر آنها باشد،‌ زیرا زمان تعویض بسیار كمتر از تعمیر خواهد بود بنابراین كل سیستم سریعتر بازیابی خواهد شد. اكثر این نوع كارواشها،‌ از سه برس برای شستشو استفاده می‌كنند كه دو برس برای شستن دو طرف ماشین و یك برس برای شستن سقف و روی ماشین است.3-2) بررسی كلی مكانیزم كارواش اتوماتیكشستشوی ماشین در این نوع كارواش از چندین مرحله تشكیل شده است كه به شرح زیر می‌باشد.1- اولین مرحله شامل آبكشی ماشین است به طوریكه ماشینی بطور كامل خیس شود.2- در این مرحله، كف را به ماشین می‌پاشند.3- حال در این مرحله، برس ها به چرخیدن می‌نمایند و عمل شستشو را انجام می‌دهند.4- دوباره در این مرحله، ماشین آبكش می‌شود .5- مرحله آخر یعنی خشك كردن ماشین می‌باشد.حال به طور دقیق تر و جزئی به مكانیزم و انواع آن می پردازیم:1-مرحله آبكشی:در این مرحله در انواع مختلف و با نازلهای متفاوت عمل پاشیدن آب بر روی ماشین انجام می‌شود، ابتدای مرحله از اینكه ماشین وارد شود سنسورها تحریك شده و باعث به كار افتادن پمپ و در نتیجه پاشیدن آب توسط قابی كه در آن جریان دارد می‌شود.توضیح:‌ البته در بعضی كشورها با توجه به شرایط آب و هوایی و نبودن آلودگی مرحله پاشیدن كف را حذف می‌نمایند ولی در عوض با افزایش قدرت پمپ (دبی خروجی) آب را با سرعت بالا از نازلها خارج نمود و همین امر باعث تمیز شدن ماشین می‌شود و نیازی به پاشیدن و یا برس نمی‌باشد و صرف پاشیدن آب و خشك كردن ماشین تمیز خواهد شد كه این نوع كارواشهای خ 2- مرحله كف پاشی:مرحله پاشیدن كف بصورت‌های مختلفی انجام می‌شود كه طراح بستگی دارد كه از چه روشی استفاده نماید.3- چرخش برسها:تمامی مراحل در كارواش اتوماتیك به دو صورت انجام می‌‌پذیرد یا به صورت مدارهای كنترل فرمان (PLC) و یا به صورت میكروسوپیچ كه در هر و حالت بعد از تحریك سنسورها، برسها شروع به چرخیدن می‌نمایند و در این نوع كارواش چون ماشین متحرك است و برسها ثابت، هر كدام از برسها توسط جك‌هایی پنوماتیكی كه وجود دارد به جلو دارد به جلو حركت می‌كنند تا اندازه‌‌ای كه سنسورها تحریك شوند و بعد جك‌ها ثابت می‌شوند و در نتیجه در همان برسها شروع به چرخیدن می‌نمایند و عمل شستشو را انجام می‌دهند.4- مرحله آبكشی نهایی:در بعضی از كارواشها این عمل را با پاشیدن آب به برسها به طور همزمان عمل شستشو و آبكشی را انجام می دهند و در بعضی دیگر از برسها مانند مرحله اول عمل می‎شود.5- مرحله خشك كردن این مرحله را نیز به دو روش انجام می دهند، در یك روش از فن هایی كه مشخصات آنها به شرح خواهیم داد استفاده می‎شود و در روش دیگر از كمپرسور برای خشك كردن استفاده می‎شود.استفاده از فن ها هم به چند گونه است در بعضی باد را به وسیله نازلها و كانالها تا نزدیكی ماشین می رسانند و در این نوع از فن های نسبتاً كوچكتر استفاده می‎شود ولی در مدل دیگر با توجه به مشخصات فن آنها را در محل های مناسبی از سقف و كنار ماشین نصب می‌كنند تا فن ها از عهده خشك كردن ماشین برآیند.4-2) بررسی مكانیزم كارواش اتوماتیك ثابت (سه برس) و ریلی (تونلی)تمامی مراحل شستشو مانند سری قبل است و تنها براساس طراحی انجام شده نحوه انجام این عمل فرق می‌كند و هر آنچه طراح برگزیده باشد همین روش انجام خواهد شد ولی اصول كلی تغییر نخواهد كرد. در كارواش اتوماتیك تونلی تمامی مراحل پنج گانه شستشو بصورت جداگانه انجام می‎شود و هر قسمت از مكانیزم یكی از مسئولیتهای این عمل را به عهده می‎گیرد یعنی ماشین بر وی ریل حركت می‌كند و هر مكانیزم با سنسور مربوطه تحریك می‎شود و عمل مربوطه را انجام می دهند.ولی در كارواش اتوماتیك ثابت اصول كلی همان است و تنها فرق آن در این است كه تمامی این مراحل با دوبار حركت رفت و برگشت انجام می‎شود یعنی با چهار حركت تمامی این مراحل انجام می‎شود. فصل سوم تجهیزات بكار رفته در رباط شوینده (كارواش اتوماتیك)در همه جا سعی كردیم از ابتدا با ضرایب اطمینان قابل قبول كار كنیم و در خیلی جاها توان تحمل قطعات خیلی بیش از حد موردنیاز است.این كار بخاطر این مساله است كه در صورتیكه در آینده بخواهیم تجهیزات و یا قابلیتهای دیگری به آن اضافه كنیم مجبور نباشیم تمامی قطعات را از اول محاسبه و طراحی كنیم. در جاهاییكه نیاز به بلبرینگ داشتیم سعی شده از بلبرینگهای دو طرف كاسه نمد دار استفاده شود تا نیازی به روغن كاری و آب بندی اضافی نداشته باشیم. ابعادی كه در اینجا مشاهده می‎شود هیچ كدام بصورت تصادفی و سلیقه ای بدست نیامده اند، بلكه هر كدام متناسب با شرایط موردنیاز خود محاسبه شده اند و هر كدام بارها و بارها تصحیح شده اند تا سرانجام به این اعداد رسیده ایم. بنابراین اگر در جایی از پروژه عنوان شد كه مثلاً قطر شفت را 90 mm در نظر می گیریم این عدد بطور اتفاقی به ذهن ما نرسیده است، بلكه این اعداد، اعداد تصحیح شده پس از انتهای كار پروژه هستند. بنابراین در خیلی از جاهای این پروژه ممكن است توضیح كامل نحوه محاسبه ابعاد ذكر نشده باشد.ما در همه جا سعی كردیم ابتدا از استاندارد ISO استفاده كنیم، اما در جاهایی صلاح دیدیم كه از استاندارد DIN استفاده شود.برای انتخاب محركها، كمپرسور، Sensor ها و بلبرینگها و … سعی شده كه همگی از كاتالوگهایی كه در بازار موجود است استفاده شود و از هر كاتالوگ برگه هایی را كه ما استفاده كرده ایم در انتهای پایان نامه آورده ایم. بنابراین دیگر نیازی نداریم كه مثلاً جك را خودمان از اول طراحی كنیم بلكه تنها آنرا از كاتالوگ با توجه به نیازمان انتخاب می‌كنیم. برای انتخاب قطعات پنیوماتیك فقط از كاتالوگهای شركت Festo استفاده شده و بلبرینگها هم تماماً از SKF انتخاب شده اند. سایر موارد هم هر كدام در جای خودشان ذكر خواهد شد. حال به شرح مراحل مختلف طراحی می‎پردازیم و بر اساس خواسته هایمان كه ذكر شد مرحله به مرحله جلو می رویم تا نهایتاً به طرح نهایی ربات برسیم. چون در اكثر جاهای این پروژه از تجهیزات پنیوماتیكی استفاده شده لذا ابتدا به شرح اجزای پنیوماتیكی موجود در این پروژه می‎پردازیم.1-3) معرفی اجزای پنیوماتیكی 1-3-1) تولید هوای فشرده:یك سیستم كنترل نیوماتیك، با ورود و توزیع هوای فشرده به قطعات مختلف آن كار می‌كند. این هوای فشرده باید از نظر مقدار و فشار كافی، متناسب با ظرفیت سیستم باشد. سیستم های نیوماتیك پس از نصب، به خط تأمین هوای فشرده كه به صورت مركزی در یك كارخانه، تولید و توزیع می شود، متصل می گردد. بنابراین همیشه فرض می‎شود كه هوای فشرده به میزان كافی در دسترس است. قطعه اصلی تجهیزات تولید هوای فشرده كمپرسور است كه براساس نیازهای مختلف و با طرح های مختلف ساخته می‎شوند. مشخصات اصلی یك كمپروسر در درجه اول، حجم سیال تحویلی یا ظرفیت كمپرسور است كه در شرایط استاندارد برای دما و فشار، برحسب مترمكعب نرمال در دقیقه (Nm3/min) و یا لیتر نرمال در دقیقه (N1/min) در كمپرسورهای كوچكتر بیان می‎شود. این عدد در واقع حجم هوایی است كه در شرایط محیط وارد كمپرسور می گردد. مشخصه دیگر یك كمپرسور كه در درجه دوم اهمیت قرار دارد، نسبت تراكم است كه در واقع همان فشار خروجی كمپرسور است كه برحسب واحد بار (bar) بیان می‎شود. براساس نوع كمپرسور، ظرفیت ممكن است از چند لیتر در دقیقه تا حدود 50000 مترمكعب در دقیقه تغییر كند. فشار خروجی نیز می‎تواند از چند میلی متر ستون آب تا بیش از 1000 bar متغیر باشد. از نقطه نظر كاربردهای عملی نیوماتیك فقط چند نوع كمپرسور، قابل استفاده می‎باشد. یك واحد نیوماتیك معمولاً با فشار حدود 6 bar كار می كند، البته این مقدار فشار ممكن است از حداقل 2 bar تا حداكثر 15 bar ، در موارد خاص، نیز تغییر كند.2-3) قطعات مدار كنترل نیوماتیك قبل از طراحی و نصب یك سیستم كنترل نیوماتیك، لازم است ابتدا قطعات مختلف به كار رفته در این مدارها و طرز كار آنها كاملاً شناخته شوند. برای یك مهندس طراح مدارات كنترل نیوماتیك یا یك مكانیك این سیستم ها، شناخت عملكرد این قطعات كافی است.2-3-1) سیلندرهای نیوماتیكمعمولاً قطعه ای كه در یك سیستم كنترل نیوماتیك، كار انجام می‎دهد و به عبارت دیگر به عنوان یك عملگر عمل می كند، یك سیلندر نیوماتیك می‎باشد. وظیفه یك سیلندر نیوماتیك، ایجاد حركت های خطی رفت و برگشتی است (حركتهای دورانی توسط موتورهای نیوماتیك ایجاد می‎شوند). بنابراین یك سیلندر نیوماتیك، انرژی پتانسیل موجود در هوای فشرده را به نیروی مكانیكی و حركت تبدیل می‌كند. برخی عملیات كنترلی نیز توسط سیلندرهای نیوماتیك قابل انجام است.ساختمان این قطعات ممكن است كمی با یكدیگر اختلاف داشته باشد. اندازه اتصال قطعات نیوماتیك، معمولاً نشان دهنده ظرفیت و توانایی كاری آن می‎باشد. البته توانایی كاری قطعات با اندازه یكسان و با ماركهای مختلف ممكن است كمی متفاوت باشد .سیلندر هوا، یك قطعه عمل كننده است كه در آن انرژی ورودی ساكن نهفته در هوای فشرده، یا نیروی نیوماتیك، به نیروی مكانیكی خروجی تبدیل شده و در این تبدیل، هوا به اتمسفر تخلیه می گردد. سیلندرهای نیوماتیك از نظر ساختمان و روش نصب استاندارد شده اند. در شكل 1-5 ساختمان اصلی یك سیلندر نیوماتیك نشان داده شده است. انواع خاصی از این سیلندرها نیز ممكن است وجود داشته باشد كه به مورد آن توضیح داده خواهد شد.2-3-2) سیلندرهای یك طرفهیك سیلندر یك طرفه قادر است فقط در یك جهت، حركت كاری انجام دهد. سیلندرهای یك طرفه یك محل اتصال هوای فشرده دارند و در طرحهای مختلفی ساخته شده اند. یكی از ساده ترین انواع این سیلندرها، سیلندر دیافراگمی (شكل 1-6-) است. در این سیلندر به جای پیستون، یك دیافراگم از جنس لاستیك، پلاستیك و یا فلز وجود دارد كه بین دو نیمه بدنه فلزی قرار گرفته است. در این سیلندر یك میله عملگر جای میله پیستون را گرفته است. در بعضی از طرحها، میله عملگر به صورت یك قطعه تخت و مسطح ساخته می‎شود كه می‎تواند مثلاً به عنوان فك گیره از آن استفاده نمود.شكل 2-3- یك سیلندر دیافراگمی سیلندرهای یك طرفه با پیستون واقعی، در مدارهای كنترل نیوماتیك اغلب استفاده می‎شوند. این سیلندرها معمولاً از قطعاتی نظیر بدنه سیلندر، درپوش جلویی و عقبی، پیستون و میله پیستون تشكیل شده اند. قطعات كوچك دیگری نیز نظیر بوش راهنمای میله پیستون، عناصر آب بندی و قطعات اتصال دهنده در ساختمان سیلندر به كار برده شده است. بدنه سیلندر اغلب از لوله فولادی بدون درز ساخته شده كه سطح داخلی آن به روشهای مختلف ماشینكاری كاملاً پرداخت شده است. درپوش های جلویی و عقبی از قطعات ریخته گری (از جنس آلومینیوم یا چدن) ساخته و ماشینكاری می‎شوند. سیلندرهای ساخت تولید كنندگان مختلف معمولاً شبیه به هم هستند و شاید تفاوتهایی در طراحی پیستون خود داشته باشند. معمولاً پیستونها به پكینگ های كاسه ای مجهز هستند. در بعضی از انواع این سیلندرها، بدنه از آلیاژ آلومینیوم ریخته گری ساخته شده كه در آن، درپوش عقبی با بدنه یكپارچه است. این سیلندرها یك محل اتصال هوای فشرده دارند و فقط می‎توانند در یك جهت كار واقعی انجام دهند. می‎توان یك سیلندر یك طرفه را به گونه ای در مدار نیوماتیك قرار داد كه به هنگام فعال شدن مدار به عقب برگردد (یعنی هنگامی كه مدار فعال نیست، میله پیستون به جلو حركت كند) و یا به هنگام فعال شدن مدار به جلو حركت كند (یعنی هنگامی كه مدار فعال نیست، پیستون به عقب بازگردد). به هر حال برگشت به عقب در این سیلندرها یا توسط فنر انجام و یا بر اثر اعمال نیروی خارجی از سوی جسم متصل به آن، عمل برگشت اتفاق می افتد. فنر داخلی این سیلندرها معمولاً به قدر كافی قوی است كه به هنگام برگشت پیستون را با سرعت به عقب برگرداند. معمولاً نیروی این فنر حدود %10-50 نیروی جلو برنده سیلندر تحت فشار هوای 6 bar می‎باشد. البته در این زمینه اصطكاك بین پیستون و سیلندر یك عامل تعیین كننده است.سیلندرهای یك طرفه فقط در یك جهت می‎توانند نیروی كافی اعمال كنند. بنابراین باید از اتصال قطعات سنگین به آنها اجتناب نمود، زیرا ممكن است در كورس برگشت نیروی كافی برای برگرداندن قطعه نداشته باشد. مثلاً می‎توان برای محركه گیره ها با فك های كوچك، از این سیلندرها استفاده نمود. به دلیل استفاده از فنر در این سیلندرها، كورس حركتی آنها محدود بوده و معمولاً از 100 mm تجاوز نخواهد كرد. البته این سیلندرها از نظر میزان هوای مصرفی خیلی اقتصادی تر از سیلندرهای دوطرفه هستند. در به كارگیری سیلندرهای دو طرفه معمولاً فشار كاری به یك اتصال آن وصل می‎شود تا در جهت مطلوب با نیروی كافی حركت كند ولی در اتصال طرف دیگر به فشار بسیار كمتری نیازمند است؛ مثلاً اگر در جهت كاری به 6 mm فشار نیاز داشته باشد، در جهت عكس فقط به 1 bar فشار نیاز خواهد داشت. یك روش دیگر این است كه اتصال حركت برگشت را به یك فشار هوای دائمی با فشار كم (بالشتك هوا) متصل نمود. البته باید توجه داشت در صورتی كه كورس سیلندر زیاد باشد، به هنگام حركت كاری و در انتهای كورس، نیروی مخالف بالشتك هوا نسبتاً زیاد خواهد شد. البته این طرح برای استفاده از گیره های نیوماتیك مناسب نیست. سیلندرهای یك طرفه، تقریباً به نصف هوای مصرف شده در یك سیلندر دو طرفه نیاز دارد. ادامه خواندن مقاله طراحي رباط شوينده

نوشته مقاله طراحي رباط شوينده اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله حوادث و گزارش‌هاي جنايي، عامه پسند

$
0
0
 nx دارای 89 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فصل اول كلیاتی در خصوص حوادث و گزارش های جنایی، عامه پسند – نقش مضاعف مطبوعات– موضوعات عامه پسند– نقش تاًثیر عكس در گزارش های جنایی– یك ماجرای تاریخی و استثنایی از عكاسی جنایی در مطبوعات– آیا رسانه های مشوق جنایت هستند نقش مضاعف مطبوعاتاهمیت مطبوعات و نقش آن در ابعاد گوناگون زندگی افراد انسانی وشكل دهی افكار و انیشه ها غیرقابل انكار است. یكی از اصیل ترین و آموزش دهنده ترین پدیده هایی كه برای جوامع بشری قابل تصور است مطبوعات می باشند كه با نشر مطالب ارزنده بر آگاهی ها و معلومات عموم می افزایند وباعث تنویر افكار و اندیشه ها می شوند و در جامعه دگرگونیهایی را به وجود آوردند كه با نیاز زمان هماهنگ باشد. ولیكن علیرغم نقش مثبت مطبوعات در ابعاد ذكر شده و سایر وجوه همچون اطلاع رسانی، فرهنگ سازی و… آیا این پدیده منفی از خود بر جای گذارد و این امر چگونه میسر می شود؟بعضی از جامعه شناسان و جرم شناسان انتشار جنجالی و مصور دزدیها و جنایات و ماجراهای خلاف عفت و هتك ناموسی را در مطبوعات ، از این نظر كه ممكن است مورد تقلید قرار گیرد زیان آور می دانند. در صورتی كه عده ای دیگر از نظر تقویت حس عدالتخواهی و مبارزه با جرم و جنایت آن را بدون ضرر و حتی مفید می دانند و عقیده دارند چون مطبوعات وسیله ارتباط عمومی و وسیله خبری هستند اخبار را هر چه باشد چه خوب و چه بد باید در معرض اطلاع عموم بگذارند و در نتیجه مردم با روش قضایی و چگونگی آن نیز آگاهی یابند. موضوعات عامه پسنددر میان وقایع مختلف اجتماعی موضوع ها و مسائل متعددی می توان یافت كه از نقطه نظر عاطفی و احساسی، عامه مردم را تحت تاًثیر قرار می دهند و در صورتی كه مطبوعات آنها را منعكس سازند، خوانندگان فراوانی پیدا می كنند. به همین دلیل در بسیاری از ممالك جهان روزنامه های پرتیتراژ آنهایی هستند كه اینگونه اخبار را منتشر می سازند و مورد استقبال عامه كم سواد واقع می شوند.مسائل مورد علاقه در اطراف كانون های عاطفی و احساسی مختلفی دور می زند كه بعضی از آنها عبارتند از:مرگ، فوت شخصیت های بزرگ، تمام مرگ های ناگهانی و غیر عادی (جنایات، خودكشی ها و مرگ های ناشی از حوادث) بیماریها و…حوادث غیر عادی: سوانح طبیعی، معجزه ها و كارهای عجیب مافوق تصور، غول و جن و پری.روابط عاشقی و امیال جنسی: ازدواج، طلاق، تولد، جنایات جنسی، داستان های عشقی، روابط عشقی غیر معمولی و…اختلافات بشری، پول و ثروت، نیكی، رحم و شفقت و… بدیهی است كه مسائل فوق در بسیاری موارد ممكن است با یكدیگر تركیب شوند و ارزش و اهمیت بیشتری پیدا كنند، همانطور كه امكان دارد در خط نزولی علاقه ها نیز علاقه ها و منابع خود شخص با علاقه ها و منافع نزدیكان و همسایگان و هموطنان مشترك باشد و بر اهمیت خبر بیفزاید.به طور مثال اختلافات مالی ممكن است به دزدی و قتل بكشد. هوس ها و امیال جنسی در صورتی كه با مهربانی و شفقت تواًم گردد سبب فریب و پشیمانی می شود. لازم به توضیح است كه اگر وضع یكی از افراد مورد محبت انسان با مسائل مورد علاقه او تركیب شود، مثلاً یك شخصیت بزرگ جهانی با یك ستاره سینما ازدواج كند، خبری هیجان انگیز پدید می آید. بطور كلی تمام مطالبی كه احساسات مختلف انسان را تحت تاًثیر قرار دهند از جهت جلب توجه افراد برای مطبوعات اهمیت فراوان دارند، نقش وتاًثیر عكس در گزارش های جناییتصاویری كه از صحنه های جنایت گرفته می شوند توجه خوانندگان و بینندگان را جلب می كنند. فیلم های تلویزیونی كه در آنها از افراد پلیس و اعمالشان تصاویری نشان داده می شود، جزء پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی است… رواج این فیلم ها، خود فی نفسه اثبات كننده و نشان دهنده اشتیاق لجام گسیخته و علاقمندی بیش از حد مردم به دیدن جنایت و قتل است. عكس های خبری واقعی، بیننده را از دنیای خیالی نماهای تلویزیونی به حادثه اصلی و واقعی كه در خیابان رخ داده است سوق می دهد، عكس های جنایتكاران كه در روزنامه ها چاپ می شود حكم هشداری است به بیننده كه: تبهكاران در شب، در روز و در نیمه شب هم بیكار نمی نشینند، پس نمی توان با عوض كردن ایستگاه و یا خاموش كردن تلویزیون مانع اعمال آنها شد. عكس های خبری، بر این نكته تأكید می دارند كه جنایت همچنان بزرگترین مشكل هركوی و برزن است، وقتی خوانندگان روزنامه ها، خیابانی را كه روز قبل یك مرد در آن تیر خورده است مشاهده می كنند و می بینند همان خیابانی است كه آنها نیز از آن عبور كرده و گذرشان به آن افتاده است، یا بانكی را مشاهده می كنند كه سارقی با تسلیم كردن كاركنانش تمام موجودی آن را به سرقت برده و اتفاقاً آنها نیز پول های خود را در آنجا به ودیعه می سپارند آن وقت آمار بالای بزهكاریها در جامعه معنی ملموس و عینی تری برای آنها پیدا می كند. استفاده مداوم بعضی سردبیران از این گونه عكس ها، كنجكاوی های سیری ناپذیر مردم برای دیدن تصاویر جنایت را بیشتر دامن می زند. خوانندگانی كه برای دیدن عكسی از یك محكوم فراری رغبت نشان ندهند و برای دیدن تصویر آدمی كه به صندوق یك خواروبار فروشی دستبرد زده بی علاقه باشند واقعاً نادرست است.شاید كنجكاوی خوانندگان روزنامه درباره عكس حوادث جنایی، ریشه در این باور و اعتقاد قدیمی- ولی به خطا- داشته باشد كه جانیان از نظر ظاهر با افراد معمولی متفاوت اند. اگر چه روانشناسان، نظریه «چهره جنایتكارانه» را در كرده وبی مورد می دانند، اما خوانندگان شكاك دقت می كنند تاببینند آیا محكوم چشم هایش نزدیك به هم و یا ابروهایش پایین افتاده است یا نه؟ بهر حال، علیرغم تعجب پایان ناپذیر خریدار روزنامه، از شنیدن این خبر، باید گفت كه جنایتكاران افرادی كاملاً عادی اند.تصاویری كه از قتل ها و ضرب و شتم گرفته می شود نه تنها احساسات خوانندگان را تهییج می كنند و كنجكاوی آنها را فرو می نشانند، بلكه اطلاعاتی در اختیار ما می گذارند كه از روی متن و نوشته به دشواری می توان كسب كرد. عكس هایی كه معتادان موادمخدر گرفته می شود نشانگر آن است كه مثلاً ده تن ماده مخدر ماری جوانا حقیقتاً چقدر می تواند خانمان برانداز باشد. عكس هایی كه مثلاً از یك كمینگاه گرفته می شود، نشان می دهد یك تیرانداز از چه فاصله نزدیكی به قربانی ها شلیك كرده است، تصویر تك چهره یك دزد نشانگر آن است كه قیافه مادربزرگی كه به 5 بانك دستبرد زده چقدر غلط انداز و گول زننده بوده است.نویسنده وقایع خبری، در قیاس با كاری كه یك عكس ساده خبری برای تشریح و توصیف یك صحنه جنایت، انجام می دهد، وقت بیشتری باید صرف كند. یافتن لغات و كلمات مناسب برای تشریح و توصیف صحنه مورد نظر ساعت ها وقت لازم دارد.گاهی عكس های جنایی دارای اهمیتی فراتر از ارزش خبری هستند. بیانگر نكاتی هستند به مراتب ظریف تر و مهم تر از گزارشی كه بازگو می كنند، از آنجا كه عكاسان به ندرت از مراحل مختلف یك جنایت یا یك دستگیری واقعی عكس می گیرند؛ بنابراین سردبیران، این گونه عكس های نایاب را بدون در نظرگرفتن میزان اهمیتی كه آن حوادث ممكن است داشته باشند در صفحه اول روزنامه ها چاپ می كنند. ارزش عكس خبری تنها در اهمیت جنایت با عجیب وغریب بودن جرم محدود نمی شود بلكه فوریت و تازگی عكس های گرفته شده نیز در اهمیت آن دخیل اند.سؤال منطقی (آیا رسانه ها مشوق جنایت هستند؟)هنگامی مجرم یا جنایتكار مرتكب جرم یا جنایتی می شود كه منطبق با روش ارائه شده در رسانه های جمعی باشد، بطور طبیعی این سؤال در مغز زنده می شود:آیا رسانه ها مشوق این امر بوده اند؟مسئله دراین حقیقت است كه در سالهای اخیر جنایت و جنحه و طور روزافزونی بالا رفته ، زندگی روزمره مردم نیز مورد هجوم رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها از جمله مطبوعات قرار گرفته است.به هر مطالعات پیگیر در این خصوص به روشنی نشان می دهند كه مسئله مزبور غامض نیز هست، امكان یافتن پاسخی در چند خط به این سؤال وجود ندارد، اما شایان مطالعه و توجه دقیق می باشد. در ارتباط با چاپ و انتشار گزارش های جنایی، چه مطبوعات جدی و طراز اول و چه مطبوعات جنجالی و عامه پسند پر تیراژ، همیشه دو گروه موافق و مخالف وجود داشته است. موافقین و طرفداران انتشار گزارش های جنایی (جرایم) با ارائه نقطه نظرات خود سعی بر این داشته اند كه فرایند آن را خیلی بیشتر از عدم انتشار بشمرند و در مقابل مضرات و مشكلات ناشی از انتشار گزارش های جنایی را ناچیز جلوه بدهند. مخالفین نیز به عكس آنها عمل كرده و اثرات منفی متعددی را بر اینگونه گزارش ها مترتب دانسته اند. در این پژوهش سعی بر این شده كه ابتدا دیدگاه ها و تحلیل های هر دو گروه كالبد شكافی شده و در نهایت به جمع بندی نهایی و ارائه راه كار در زمینه چكونگی انتشار گزارش های جنایی (جرایم) پرداخته شود. فصل دوم معیارها و انگیزه های طرفداران انتشار حوادث و گزارش هایجنایی در مطبوعات (از دیدگاه مثبت و موافق) – اهمیت – واقعگرایی– منع و ترس– اطلاعات– سرگرمی و جذابیت– نتیجه گیری نهایی و نظریات طرفداران انتشار گزارش های جنایی صاحبنظرانی كه انتشار حوادث و گزارش های جنایی را د ر رسانه ها مثبت ارزیابی می كنند معمولاً بر این نكات تاًكید دارند:1- ممكن است برنامه یا صحنه ای یا گزارشی به تزكیه نفس جوانان و خردسالان كمك نموده آنها را از انحراف و گمراهی باز دارد، جوانان به طور ناخودآگاهانه ای مشكلات فردی و شخصی شان را در قالب آنچه می بینند، یا می خوانند، می ریزند و این امر آنان را به ابراز و انتقال ناسازگاریها و تضادهایشان می كشاند، گرچه تمایلات ناهنجار موروثی را نباید فراموش كرد. 2- جامعه نیازمند به گرفتن اطلاعات در تمام زمینه های جنایی و جنحه اش است.3- مسئله ای كه در داستان ها و گزارش های جنایی مطبوعات و در فیلم ها و برنامه ها ی تلویزیونی دنبال می شود، آن است كه فرد شرور حتماً به سزای اعمالش می رسد. یعنی تأكید بیشتر برسرنوشت نهایی مجرم و… این گروه علاوه بر نكات فوق برای انتشار حوادث و گزارش های جنایی معیارهایی را قائلند كه اهم آنها بطور مشروح در این فصل بحث می شوند. اهمیتهربرت گائز در كتاب خود «چه چیزی می تواند خبر باشد» می نویسد:داستان و خبری مناسب چاپ می باشد كه مهم یا جالب توجه باشد. یكی از عناصر كلیدی مهم بودن این است كه مسئله یا موضوع یا رویداد بر روی چه تعداد از مردم تأثیر می گذارد.مهمترین داستان و خبر آن است كه بر روی هر یك از افراد جامعه به نحوی تأثیر بگذارد. تأثیر یا اهمیت مطلب، معیار اولیه سردبیران روزنامه در انتخاب و جا دادن مطلب در روزنامه می باشد. در روزنامه شماره 9 اوت 1985 «فیلادلفیا اینكوویرر» در صفحه 7 خواننده با مقاله های زیر روبرو می شود، اگر توانسته باشد 7 صفحه اول را مرور كرده باشد: 1- سخنگوی دولت هند فاش ساخت كه این كشور توانایی تولید پلوتونیوم، جزء اصلی در ساخت جنگ افزار هسته ای را به دست آورده است.2- پرزیدنت ماركوس، كمك اعطایی اتحاد شوروی را پذیرفت و از فرصت استفاده نموده و دولت آمریكا را به خاطر مداخله درامور موبوط به فیلیپین، مورد سرزنش قرار داد.تولید پلوتونیوم در هند، پدیده میمونی نمی باشد، در حالی كه جنگ افزارهای هسته ای در دست ابرقدرت ها همواره یك خطر بوده است، در دست كشورهای جهان سوم، جایی كه بی ثباتی و تندرویی چیزی غیرعادی نمی باشد، تهدید می تواند شدیدتر باشد. این امر حتی می تواند پرسش هایی را درباره الویت ها با توجه به مسائل و مشكلات اساسی هند مانند: فقر، جمعیت زیاد، عدم اشتغال و فرهنگ فرقه ایی و… برانگیزند. در زمانی كه مقاله درباره ماركوس نوشته شده است، او از یك قدرت قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و دوستی نزدیكی با ریگان داشته است. پس از این جهت باید روابط فیمابین دو دولت، مودت آمیز باشد، اما این مقاله به شكل دیگری اشارت داشته است. كسی كه این مقاله را در ماه اوت 1985 خوانده باشد، نمی تواند سقوط ماركوس از قدرت یا نقش آمریكا را در این سقوط پیشگویی كند. اما مقاله به عنوان یك اعلام خطر، خدمت نمود و بخواننده هشدار داد كه سرانجام یك چیزی اتفاق می افتد كه می تواند به نحوی بر روی او تأثیر بگذارد. از این رو می توان ایراد گرفت كه یك چنین مقاله مهمی چرا به صفحات وسط روزنامه كشیده شده اند.همراه با این مقاله ها ،سردبیر مقاله ای درباره قتل یك رقاصه كاباره را در صفحه اول به چاپ رسانیده بود، چه چیز قتل این رقاصه را اینقدر مهم ساخته بود؟مهم بودن این است كه مطلب چه تعداد از جمعیت را با چه شدت و حدتی و چه فوریتی تحت تأثیر قرار می دهد،‌ داستان این قربانی بستگان او، همكاران و احتمالاً بعضی از مشتری های كافه را به نحوی تحت تأثیر قرار داده است. چنین موضوع هایی به نظر می رسد كه در یكی دو سطر و در بالای صفحات روزنامه درج شوند، كافی می باشد و در اینجا ممكن است این فكر پیدا شود كه روزنامه قصد فروش بیشتر را داشته است.اما شكی نیست كه بعضی مطالب جنایی شایستگی درج در صفحه اول روزنامه را دارند مثل: كشتارهای انبوه، سوء قصدهای سیاسی، رسوایی های وال استریت و امثالهم. دیگر جرائم نیز شایستگی مورد توجه قرار گرفتن مطبوعات را به دلیل اهمیت پیامدهای آنها، دارند قضیه تاوانابرالی در نیویورك، از این دسته می باشد.میس برالی در سن 15 سالگی در نوامبر 1987 ناپدید می شود. چهار روز بعد جسد او در داخل یك كیسه زباله در كنار آبشار واپینگرز پیدا می شود. بستگانش گفتند كه او را دزدیده اند، به سختی مضروب گشته و شكنجه نموده اند. شش مرد مهاجم سپس گیس های او را چیده اند و مدفوع به روی او پاشیده اند و روی سینه اش نوشته اند: «زندگی سیاه!» در پایان مهاجمین او را در كیسه پیچیده و رها ساخته اند تا در سرمای شب زمستان، جان بكند. چندی بعد، تصویر دیگری از رویداد همین قتل برملا می شود. شاهدان عینی گفتند كه میس برالی را دیده اند با همان كیسه زباله ای كه برای حفاظت خود از سرما به دورش پیچیده بود از آپارتمان محل مسكونی كه در حوالی آبشار قرار دارد، بیرون آمده است. پرسنل و گوش ها یش با پنبه پر شده بود كه این نشان می داد او برای حفاظت از سرما، دست به این كار زده است. هیچ شواهدی به دست نیامد كه او در جنگل اطراف سرگردان بوده باشد، هیئت منصفه و روزنامه «نیویورك تایمز» نتیجه گیری كردند كه هر دو شكل تعریف واقعی، جعلی و ساختگی بوده است. این داستان جنایی از نظر مأمورین اجرای قانون و روابط نژادی و در كل برای همه مردم حائز اهمیت بوده است. اگر این رویداد پرده پوشی می شد و روزنامه ها درباره آن مطلب نمی نوشتند، اعتبار و شهرت پلیس ناحیه به شكل غیر قابل ترمیمی خراب می شد، فرماندار و دادستان زیر ابری از اتهام به نژاد پرستی پوشیده می شدند.از این روی، اهمیت مسئله ایجاب می كرد كه مطبوعات به آن توجه نمایند و مردم را روشن سازند. واقعگراییخبرنگاران و روزنامه‌نگاران معمولا با این سوال روبرو می‌شوند كه چرا به جای اخبار بد روی اخبار خوب تكیه نمی‌كنند؟ پاسخ این است كه درباره جهان آن طور كه هست می‌نویسند و با همه زشتی‌هایش و نه تصویر خیالی و زیبایی از آن.این پاسخ رك و سریع می‌تواند پرسش كنندگان را آرام سازد. اما تا چه حد صحیح است؟ آیا خبرنگاران آئینه‌ای را بالای سر جامعه نگاه می‌دارند و حوادث زندگی را صادقانه منعكس می‌نمایند؟ برخی مطبوعات بر روی «قتل» تاكید دارند، گو اینكه از هر دید و نظری، این جرم از نادرترین بزه‌هایی می‌باشد كه اتفاق می‌افتد در بررسی‌های اخبار جنایی روزنامه‌ها، عملا یك یافته مشابه پیدا می‌شود: جرایم خشونت‌آمیز بیش از دیگر انواع بزه‌ها، مورد توجه قرار می‌گیرند. برای مثال، سرقت به احتمال زیاد بیش از نسبت 10 به یك جرایم خشونت آمیز رخ می‌دهد، اما مثل قتل مطرح نمی‌شود. مطبوعات، سالم نشستن هزاران هواپیما را در روز نادیده نمی گیرند، اما گزارش سقوط یك هواپیما را تهیه می‌كنند. خبر یعنی «تازگی و خارج از موارد عادی و پیش پا افتاده بودن» این نظریه جرم را هم در بر می‌گیرد. هیچ گزارشگری خبر نمی‌دهد كه دیروز 46 هزار دانش آموز دبیرستان در هوستون مثل خانم‌ها و آقایان خوب در مدرسه‌ها رفتار كردند اما درباره تنها یك دانش آموز، بیلی باب پوكت، كه مغز معلمش را با طپانچه تركانیده گزارش تهیه می‌كند. منع و ترسبعضی از دست اندركاران مطبوعاتی اعتماد دارند كه انتشار اخبار جنایی در كل به جامعه سود می‌رساند. آنها اظهار می‌نمایند كه اخبار پلیس در ارتباط با از هم پاشیده شدن گروه‌های جنایتكار، بازداشت‌ها، محكومیت‌ها و صدور حكم‌های زندانی طولانی هشدار و اعلام خطری برای خطاكاران می‌باشد كه چه سرنوشتی در انتظار آنها می‌باشد. از جمله مفسرینی كه از این نظریه حمایت می‌نماید، مشهورترین ناشرین، ژوزف پولیترز می‌باشد. دبلیو، اسوان برگ در كتاب «پولیترز» نقل كرده است: «هیچ جرمی، هیچ خدعه و فریبی، هیچ كلاهبرداری، هیچ گناه و فسق و فجوری، وجود ندارد كه در خفا به استمرار خود ادامه ندهد. همه آنها را بی‌پرده رو كنید، آنها را هم بشكافید، توصیف نمایید، به آنها حمله كنید، آنها را در مطبوعات به باد سخره بگیرد، و تقبیح نمایید و … نظر و عقیده عامه مردم آنها را می‌زدایند و محو می‌سازند.»جدا از علاقه بی‌نهایت پولیترز در ارائه مطالب و داستان‌های جنایی در روزنامه‌ها منتقدین گفتند كه او داستان‌های خیالی را به چاپ می‌رساند تا نظر خوانندگان خود را در میان قشر كارگر نو خواسته شهر كه بسیاری از آنها قدرت درك مطلب و اخبار پیچیده‌تری را ندارند، جلب نماید.فرض را بر این بگیریم كه او در كارش مصصم بوده و اعتقاد داشته كه انتشار اخبار جنایی سبب تهذیب آنهایی می‌شود كه مستعد آلودگی هستند. اگر این فرض صحیح باشد، در این صورت تاثیر بازدارندگی، قاعدتا باید با قطع درج مطالب جنایی از میان برود. دیوید پین این تفكر را با نرخ سرقت مسلحانه، دزدی و سرقت اتومبیل در چهار شهر در پیش از درج مطالب جنایی در روزنامه‌ها و قطع انتشار و چاپ چنین مطالبی مقایسه نمود. او این سه جرم را از آن جهت انتخاب نمود كه آنها را مناسب وضع بارداری یافته بود و اما پین، بعد از توقف درج مقاله‌های جنایی، تغییر محسوسی را مشاهده ننمود.خلافكاران ظاهرا با همان روند و گام به تبهكاری‌ها ادامه دادند. به نظر می‌رسد كه بیشتر جرم شناسان از اینكه اخبار جنایی نمی‌تواند مانع بروز جرم شود، ناآگاهند و به همین دلیل، توضیحی برای آن ارائه نكرده‌اند. اما این امكان وجود دارد كه آنها بدان بیندیشند، برای شروع، فرض بر این گرفته می‌شود كه خلافكاران نمی‌توانند از طریق اخبار جنایی از ارتكاب جرم بازداشته شوند. مگر اینكه آنها علاقه‌ای به اخبار داشته باشند، بتوانند بخوانند، مبلغ كمی پول خرج خرید روزنامه بنمایند.این شرایط سبك و ساده به نظر می‌رسد، اما می‌توانند سهل الوصول نباشند. بیشتر خلافكاران از شغل آبرومند و ثابتی برخوردار نیستند، درآمد قابل ملاحظه‌ای ندارند، اغلب نه می‌توانند روزنامه بخوانند و نه با هوش هستند، سر و كار همه به زندان نمی‌افتد و بیشتر آنها هم راهی زندان می‌شوند، مجرمین حرفه‌ای هستند. جرج بتو یكی از روسای پیشین زندان می گوید: «اكثر زندانیان نه با هوش هستند و نه زیرك. و حیله‌گر و نه مانند تبهكاران كه با آب و رنگ روی صفحه تلویزیون یا پرده سینما نمایش داده می‌شوند، بلكه آنها بیچاره‌های احمق و بی منطقی می‌باشند» این داوری خیلی رك و شدید است، اما حقیقت دارد. تنها درصدی معدودی از زندانیان فارغ التحصیل دبیرستان و چند تایی هم با ضریب هوشی صد به بالا می‌باشد. جرم شناسان مشهور خاطر نشان می‌سازند كه هم ضریب هوشی بالا و هم درجه باسوادی، از مشخصه‌های خوب شناخت تاثیر مطالب جنایی بر روی جرم هستند.واقعیت امر این است: آنهایی كه از سواد كمتری برخوردارند و كمتر با هوش هستند، بیشتر مرتكب خلاف می‌شوند.این افراد كمتر یا اصلا روزنامه‌ نمی‌خوانند و همین توضیحی بر این است كه چرا روزنامه‌ها فاقد تاثیر باردارندگی ارتكاب جرم (در مورد مجرمین) می‌باشند.در حالی كه اخبار جنایی تاثیر خیلی كمی بر روی خلافكاران دارند، می‌توانند بر روی قربانیان، بالقوه تاثیر قابل ملاحظه‌ای داشته باشند، به خصوص بر روی آنها كه روزنامه می‌خوانند و اخبار مربوط به جرم و جنایت را جدی می‌گیرند. این اخبار و مطالب می‌توانند خواننده را از گشت و گذار در مناطق و محله‌های خطرناك مثل پارك‌ها و خیابان‌های خلوت و تاریك بر حذر دارند. در آزمایش این فرضیه، «لیندا هیث» در كتاب خود تحت عنوان «تاثیر گزارش‌های جنایی در روزنامه‌ها بر ترس آنها در جاهای ناشناخت» بعضی داستان‌ها بر ترس‌شان می‌افزاید و برخی آنها را متاثر و افسرده می‌سازد. لیندا هیث اظهار می‌نماید موجه نمایی بیشتر مردم كه مایلند خود آنچه را برایشان اتفاق می‌افتد، كنترل نمایند، موجب می‌شود وقتی مطلبی را درباره جنایت می خوانند به دنبال نكته‌ها و اشاراتی بگردند كه چه چیز باعث آسیب پذیری قربانی شده است. اگر بتوانند به چنین اشاراتی برسند، سعی می‌كنند خصیصه‌ای را پیدا كنند كه خودشان را از قربانی متمایز ببیند. وقتی چنین نشانه‌ای را پیدا كردند آرام می گیرند و نتیجه‌گیری می كنند، گر چه خیلی منطقی نیست كه قربانی بعدی نخواهند بود.اما اگر نفهمند چه چیز قربانی را آسیب پذیر ساخته و یا تفاوتی میان خود و قربانی پیدا نكنند، در این صورت ترس بر آنها غلب می‌كند و تصور می‌كنند كه متجاوز به طور اتفاقی و بدون قصد قبلی به قربانیان حمله می‌كند و یا حتی بدتر، خود خواننده نیز ممكن است قربانی بعدی باشد.هیث می‌افزاید: جرم و جنایت تخطی به قوانین اجتماعی است و مرتكب در بعضی موارد كاملا اشكار و وقیحانه، قوانین و معیارهای اجتماعی را زیر پا می‌گذارد. وقتی زنی در یك مزرعه دور افتاده به تفنگ به جان شوهرش كه در خواب است می‌افتد، بدن او را سوراخ سوراخ می‌كند و گوشتش را قطعه قطعه می‌كند و جلوی حیوانات وحشی می اندازد، این یك تجاوز و توهین آشكار به همه جامعه می‌باشد.اقدام این زن متجاوز و هتك حرمت رسوم و شعائر از جمله پیمان و سوگند زناشویی می‌باشد كه باید به یكدیگر عشق بورزند و غمخوارهم در سختی‌ها باشند و از موارد نقش آشكار دیگر عرف اجتماعی، دفن میت است. چنین جرایمی در خاطره‌ها می‌ماند و ترس را در ما زنده نگه می دارد. هیث سپس به نظریه مقایسه معكوس برمی گردد و اظهار می‌دارد، وقتی مردم خود را با آنها كه شانس و اقبال كمتری دارند، قرین و مقابله می‌نمایند، احساس آرامیش بیشتر می‌كنند. این یك خصیصه خوب و معقول نمی‌باشد، اما یك واقعیت است. بیشتر مردم دوست دارند فكر كنند كه چمن آن طرف دیوار مزرعه شان كمرنگ تر است. یك داستان جنایت بی‌رحمانه در سواحل شرقی موجب ترس در مردم در غرب نمی‌شود، بلكه احساس امنیت می‌نمایند و تصور می‌كنند بر خلاف مردمی كه در شرق زندگی می‌كنند، در محیط امنی به سر می‌برند.نیویوركی ها دوست دارند چنین فكر كنند. اگر پیروان عقیده «استفاده عملی از شغل و وظیفه» درست گویند، در این صورت اخبار جرم در روزنامه‌ها می‌توانند عملا موجب كاهش جرم بشوند چرا كه این خبرها موجب می‌شوند كه خواننده بترسد و در خانه بماند و یا در جاهایی تردد نماید كه كمترین شانس قربانی شدن وجود دارد، این خود در واقع دو فرضیه می‌باشد: 1- اخبار جنایی ترس را افزایش می‌دهد و 2-ترس شانس قربانی شدنی را كم می‌كند، درباره فرضیه اول، هیث می‌گوید كه برخی مطالب ترس را افزایش می‌دهند و برخی از شدت آن می كاهند و در مجموعه دو تاثیر یكدیگر را خنثی می‌نمایند . بدین سان پژوهش هیث تلویحا می گوید كه اخبار مربوط به جنایت به آن اندازه تاثیر گذار نیستند كه نرخ ارتكاب جرم را كاهش بدهند. اطلاعاتتعداد معدودی از افراد ممكن است وجود داشته باشند كه مطبوعات را مسئول ارتكاب جرم بدانند، بنابراین وقتی هزاران افراد شرور مرتكب اعمال خلاف اخلاق و قانون می‌شوند، این خبرنگاران نیستند كه بار گناه به گردن آنها گذاشته می‌شود، چون در واقع آنها سعی دارند كه علیه ارتكاب جرم گام بردارند. شاید آنها چنین هم می‌كنند اما بنا به نظریه برخی صاحبنظران این كافی نمی‌باشد، احتمالا مطبوعات باید نظارت و مراقبت درست را هم اعمال بدارند. یك طریق اعمال چنین نظارت و مراقبتی این است كه درباره تهدیدهای محتمل الوقوع به افراد جامعه یك هشدار و اخطار می‌دهند. وقتی از پیش به مردم اخطار داده شود و آنها را متوجه خطر احتمالی بكنند، می‌توانند بسیج شوند و از خود محافظت نمایند. بدینسان برای مثال، گزارش‌ها و پیش بینی‌های وضع هوا به آنها امكان می‌دهد كه خود را برای شرایط جوی خاص آماده كنند. آب و هوا تنها یكی از مسائل بی‌شمار دنیایی می‌باشد كه مردم دوست دارند روزنامه‌هایشان اطلاعات درست در اختیارشان بگذارند، برای مثال كدام خیابان یا ایستگاه قطار زیرزمینی بیشترین تهدید را برای عابرین در بر دارد. اما به جای فراهم آوردن چنان اطلاعات سودمندی، گزارش‌های جنایی معمولا هر زمان یك جنایت با به طور مشروع و مفصل بیان می‌نمایند ولیكن از عمومیت دادن آن طفره می‌روند. اگر گزارش جنایی، رونوشت گزارش دفتر ثبت وقایع پلیس باشد در این صورت آنها فقط حادثه‌ای را تعریف كرده‌اند و به عنوان یك قاعده و اصل، نه یك نتیجه‌گیری عمومی از ماهیت جرم و یا حقایق و وضعیت‌هایی كه منتهی به ارتكاب جرم شده به عمل آورده‌اند و نه اهمیت حقایق را مطرح كرده‌اند. خواننده ناآگاه از جرم، ماهیت جرم و جرم شناسی، برای حفاظت از مایملك و دخترش كه باید تنها به مدرسه و محل كار برود، با یك چنین نظارتی، درستی نمی‌تواند بگیرد.سرگرمی و جذابیتهربرت گانز، مولف كتاب « چه چیزی می‌تواند خبر باشد» می گوید: خبری مناسب و با ارزش است كه مهم و جالب توجه باشد. خیلی از مفسرین معتقدند كه خبرهای جنایی جالب توجه هستند. كار اریكسون در كتاب «یادداشت‌هایی برای جامعه شناسی انحراف» خاطر نشان ساخته است كه روزنامه ها نوعی سرگرمی را برای خوانندگان فراهم می‌آورند (زمانی كه مردم اعدام‌های عمومی یا زندانی شدن افراد خاطی را مشاهده می‌كنند).اینكه چرا خوانندگان مطالب جنایی را جالب توجه می‌بینند روشن نمی‌باشد، آیا وجه تشابهی با قربانی با خاطی می‌بینند؟ یا آنكه علاقه آنها به جرم و جنایت به دلیل حمایت تكان دهندگی آنها ویا غیر قابل پیشگویی كردن چنین رویدادهایی می‌باشد، یا شاید هم اخبار جنایی آن طور كه غلو می‌شود، جالب نباشند.بررسی‌ها نشان می‌دهد كه مسائل جنایی می‌توانند جالب توجه باشند، اما همیشه چنین نیست. مقاله‌های صرفا جنایی كه فقط به شرح ماجرا می‌پردازند، علاقه كمی تولید می‌كنند. نتیجه گیری نهایی و نظریات طرفداران انتشار گزارش‌های جنایی1- برای صدها سال، دانشمندان علوم سیاسی بر این عقیده بوده‌اند كه اگر قرار باشد دموكراسی زنده بماند، عامه مردم باید به اطلاعات و اخبار دسترسی داشته باشند، یك چنین تفكری، كشورها را بر آن داشته است كه در قانون اساسی خود، حراست از آزادی مطبوعات را بگنجانند. اعتقاد همگان بر این است كه آزادی مطبوعات یك موهبت با ارزش می‌باشد. اماباید دید كه روزنامه‌ها از این موهبت چگونه بهره‌برداری می‌كنند. جرم، نه وطن خواهی است و نه یك ارتقا بخشنده سیستم مدنی یا دموكراسی. به نظر می‌رسد برخی مطبوعات در شهرهای بزرگ گرایشی در جهت خلق احساس آشفتگی و مضطرب سازی مردم با درج مسائل جنایی دارند و بدین ترتیب به جای نظم، بی نظمی را تبلیغ می‌نمایند. چرا؟ با چه هدفی؟ آنها بكه نمایندگی از طرف مطبوعات صحبت می‌كنند. اظهار دارند كه اخبار جنایی تاثیرات مثبتی بر روی جامعه و هم بر روی روزنامه‌ها دارند. مایكل استیفنز، كارشناس ارتباط جمعی در كتاب خود با عنوان «تاریخ خبر» می نویسد: «جوامع برای تقویت درك و فهم قوانین و كیفرهای مصرحه در قوانین، وابسته به اخبار تخطی از قانون می‌باشند. جوامع متكی به شرح و تفسیرهای خارج از عرف و معیارها هستند تا روح توافق و هماهنگی عمومی را نسبت به چنان خصایصی به عنوان عادی بودن معیارهای خوب اجتماعی تقویت نمایند. هر یك از اعضای جامعه در واكنش به ترس، اندوه و غم، خشم و غضب، بی‌حرمت ساختن، بی عدالتی سهیم هستند ویك حس مشترك در منظور و سرنوشت پیدا می‌نمایند. 2- برخی نظریه‌های روانكاوی، گزارش‌های جنایی را به مثابه«ملین روانی» می‌شناسند. طبق این نظریه، خواننده گزارش جنایی، تمایلات تهاجمی یا عشقی خود را با حد كافی ارضا می‌كند بدون آنكه از این رهگذر برای خود یا اجتماع خود خطری داشته باشد.«ریموندگس» استاد دانشگاه اكس- مارسی در كتاب «جرم شناسی نظری» و در بحث ارتباط جمعی و تبهكاری می‌نویسد:«از تاریخی كه «لومبروزو» با تاثیر شوم مطبوعات در تبهكاران مهر بطلان زده، یك جریان فكری مهم در زمینه اتهام علیه مطبوعات به وجود آمده كه بیشتر به وسایل سمعی و بصری معطوف شده و مسئولیت مهم توسعه تبهكاری معاصر را به گردن آنها انداخته است. در عوض تعدادی از محققان كه به حرفه ارتباط جمعی اشتغال ندارند ولی منفعت دفاع از این گونه وسایل در نظرشان مسلم است، ادعا می‌كنند كه این تكنیك‌ها انعكاس در وضع اخلاقی مجموعه محیط ندارد و بی گمان فاقد توان جرم زدایی است. بعضی از روانكاوان در ادعای خود تا آنجا پیش رفته‌اند كه وسایل ارتباط جمعی را نمونه‌ای از غم نامه یا نمایش حزن آور باستان با نقش «ملین» شفا بخش تلقی می‌كنند كه به خواننده یا به تماشاگر اجازه می‌دهد تا گرایش‌های پرخاشجویی و عشقی خود را به گونه نمادین، جامه عمل بپوشاند بدون اینكه برای آنان یا برای جامعه خطری در بر داشته باشد. دكتر كاظم معمتمد نژاد نیز در تایید همین مطلب در كتاب وسایل ارتباط جمعی می‌نویسد: «در كنار وظایف تفریحی وسایل ارتباط جمعی، بعضی از روانشناسان و جامعه‌شناسان به نقش درمان روانی اجتماعی آنها نیز توجه می كنند، این دسته از دانشمندان عقیده دارند كه مطبوعات و رادیو و تلویزیون و سینما با انتشار اخبار و داستان‌های جنایی و پلیسی، بیماران روانی بسیاری را كه عقده‌های سركوب شده و تمایلات خشونت آمیز و ناخودآگاه دارند، درمان می‌كنند، زیرا افرادی كه در شرایط نامساعد زندگی برای جبران ناكامی‌ها و شكست‌های خویش ممكن است دست به اعمال خشن و یا ناشایست بزنند، هر گاه نمونه‌هایی از این اعمال در روزنامه‌ها یا مجله بخوانند یا از رادیو بشنوند یا در فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی تماشا كنند، تا حدود زیادی تمایلات درونی آنها به اعمال خشونت ارضا می‌شوند و از قید دلهره‌ها و اضطراب‌های روحی رهایی می‌یابند.البته باید نظر داشت كه وسایل ارتباطی جمعی در این زمینه همیشه نقش مثبت ندارند و در اوضاع و احوال گوناگون- به تناسب شرایط اقتصادی و اجتماعی افراد یك جامعه وسطح آگاهی و فرهنگی آنها -ممكن است آثار نامطلوب اجتماعی پدید آورند. چنین نتایج مطلوبی را مخصوصا می توان در میان نوجوانان تمام جوامع و اكثر افراد كشورهای توسعه نیافته مشاهده كرد. 3-نظر دیگر حاكی از آن است كه جاذبه رویدادهای مختلف جنایی فی نفسه ایجاب نمی‌كند كه در تبهكاری جامعه اثر شومی داشته باشد. برای تعیین رابطه بین جنایت و مطالعه مطبوعاتی كه رویداد جنایی را منعكس می‌سازند، دو نوع تحقیق به عمل آمده است یكی از طریق پرسشنامه و دیگری از طریق بالینی.روش پرسشنامه را بانو لئودو برای در بلژیك به كار برده است تا اینكه یك گروه جمعیت عادی ناكرده بزه را به یا یك گروه بزهكار، در زمینه تمایل‌شان در مطالعه اخبار جنایی مقایسه كند. با پرسشنامه‌ای متضمن رویداد جنایی و تمام مراحل دادرسی، واكنش‌های مختلف پرسش شدگان، در برابر عوامل متهم دادرسی، قاضی، متهم و بزه دیدگان بررسی گردید. در این راه 218 پرسشنامه در اختیار بزهكاران گذاشته شد و 218 پرسشنامه بین افراد ناكرده، بزه توزیع گردید و 150 پرسشنامه به مردان بازداشتی و 10 پرسشنامه هم به زنان بازداشتی توزیع شد، مردان و زنان ناكرده بزه، از نقطن نظرهای مذهبی، زبان و منطقه‌ای نمایندگان یا معرفی جمعیت كل كشور بودند ولی در انتخاب آنها، جنبه حرفه‌ای رعایت نشده است. بر حسب نتایج به دست آمده، از این تحقیق معلوم گردید كه رویداد جنایی مورد مطالعه بزهكاران و افراد ناكرده بزه بوده است ولی درصد افراد ناكرده بزه در مطالعه رویدادهای جنایی بر درصد بزهكارانی كه به مطالعه رویدادهای جنایی می‌پردازند فزونی داشته است، زیرا 38 درصد اشخاص آزاد كه مورد پرسش واقع شده‌اند بر حسب «عادت» به خواندن شرح رویدادهای جنایی می‌پردازند. در مقابل 30 درصد زندانی‌ها به اینكار مبادرت می‌ورزند.بیشتر پرسش شدگان از طبقه جوان بودند. مطالعه رویدادهای جنایی در بین نوجوانان ناكرده بزه و بزهكاران جوان، اختصاص به روزنامه نداشته است. فصل سوم تبعات منفی انتشار حوادث و گزارش‌های جنایی در مطبوعات(از دیدگاه مخالفین و منتقدین)– ادبیات جرم و جنایت– تلقین و تقلید– آموزش جنایی– رشد فزاینده خشونت و پرخاشگری– تشدید احساس ناامنی در افكار عمومی– قهرمان پروری و ایجاد حسن شهرت طلبی– عادی جلوه دادن جنایت و بی‌تفاوتی افراد نسبت به آن– اختلال در امر دادرسی و تاثیر بر روی دادگاه– تبلیغ بی‌نظمی– ارتباطی میان ترس از جنایت و روش‌های رسانه‌های جمعی وجود ندارد– تاثیر منفی گزارش‌های جنایی بر روی كودكان، نوجوانان و جوانان مطبوعات جنجالی و عامه پسند با ماجراهای جنایی و شرح و بسط‌های غیر ضروری و ایجاد جذابیت‌های كاذب خبری، خوانندگان بی‌شماری را به طرف خود جلب و در نتیجه با اختصاص تیراژ بسیار زیاد برای خود به درآمدهای هنگفتی (هم از طریق تیراژ زیاد و هم جذب آگهی‌های تبلیغاتی تجاری) دست می‌یابند و همواره از طرف دانشمندان علوم اجتماعی همچون جامعه شناسان، جرم شناسان، روانشناسان و… سرزنش و مورد حمله واقع شده‌اند. آنها می‌گویند خطری كه این گونه مطبوعات برای جامعه دارند از نقش جنایاتی كه به وقوع پیوسته به مراتب بیشتر است. صرف نظر از اینكه اینگونه مطبوعات از مجرای ارتكاب جنایت تبهكاران سود می‌برند. سرمشق جنایی و یك الگوی دقیق برای ارتكاب جنایتی نظر آنچه واقع شده به دیگر مستعدان می‌آموزند تا چندین نمونه دیگراز آن جنایت اتفاق افتد، با این تفاوت كه در جنایات بعدی، اشتباهات جنایتكاران قبلی تكرار نشود و حتی جنایات ارتكابی فاش نگردد. دكتر سیكارد وپولوزول ضمن انتقاد از روش‌های نادرست مطبوعات، یكی از عوامل بسیار مهم ایجاد كننده حالت‌های جنایی در افراد را داستان‌ها، تفسیرات جنایی و نوشته‌هایی می‌داند كه اعمال خشونت آمیز را به صور مختلف در خلال داستان و به وسیله تصاویر كه می‌تواند میلیون‌ها میكروب سل را در با خود به همه جا ببرد و پخش كند، مطبوعات هم به صورت یك قدرت كامل و مهاجم قوی قادر است عوامل مسری این جنایت را به وسیله نشر اخبار جنایی به همه جا ببرد و كنجكای ناسالم افكار عمومی را جلب نماید. سزار لومبروزو، جرم شناس مشهور راجع به اثر شوم گزارش‌های جنایی می‌نویسد:«تحریكات مرضی، در اثر افزایش معجزه‌آسای مطبوعات جنایی، اكنون صد برابر گذشته است. این گونه مطبوعات پست، فقط برای خالی كردن جیب مردم و كثیف‌ترین متاع، قلم خود را در گندیده‌ترین زخم‌های پوسیده اجتماعی فرو می‌برند و اشتهای خطرناك و فساد انگیز و گمراه كننده ترین كنجكای پست ترین طبقه اجتماعی را تحریك می كنند». تارد، جامعه شناس و روانشناس و جرم شناس فرانسوی در كتاب «عقیده و مردم» می‌نویسد:«مطبوعات جنایی چه نمونه‌های اخلاقی در برابر دیدگان جوان قرار می‌دهند؟ این مطبوعات مخوفترین و ماهرترین وسیله تبلیغاتی تبهكاری محسوب می‌شوند كه انسان حتی به ضرر خود دست به این آتش جانسوز می‌زند و وجود خویش و جامعه خود را فنا می‌سازد. با این مقدمات، اجازه بدهید بگوییم مطبوعات و مدیحه سرایان جنایتكاران خود معاونان اصلی و بسیار قوی جرم هستند زیرا بذر جنایت را آنان با قلم خود، به عنوان گزارش جنایی، در مزرعه وجود و زمینه مساعد نوجوانان می‌افشانند.» برخی نیز اظهار داشته‌اند كه این گونه مطبوعات در قبال حوادث و واكنش آنها بر روی خوانندگان بی‌تفاوت هستند. مهمترین مسئله برای مدیران این مطبوعات افزایش تیراژ نشریات می‌باشد. ادامه خواندن مقاله حوادث و گزارش‌هاي جنايي، عامه پسند

نوشته مقاله حوادث و گزارش‌هاي جنايي، عامه پسند اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله زندگي نامه جلال آل احمد

$
0
0
 nx دارای 80 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمهنزدیك به چهار دهه از خاموشی جلال آل احمد نویسنده و روشنفكر مبرز ما می گذرد. با گذشت هر چه بیشتر زمان حضور اندیشه های وی در عرصه فكر و نقد مسایل اجتماعی بویژه رابطه ما با غرب، روشنفكران و وظایف آن، آزادی قلم و … بیشتر و بحث انگیزتر مطرح می‎شود. از فردای تشكیل جمهوری اسلامی كه تحقق برخی از نظریه های آل احمد را به نوعی دربرداشت جنبه سیاسی و اجتماعی دكترین وی مورد توجه قرار گرفت و شاید بتوان گفت كه جنبه ادبی شخصیت و آثار وی در حاشیه قرار گرفت. حضور جلال آل احمد در جریانات روشنفكری دهه های سی و چهل نمودار شرف و حیثیت جامعه روشنفكران بود. مردی كه تمامی حجم درد و عظمت رهبری روشنفكران زمان خودش را بر دوش كشید و در چهل و شش سالگی دیگر تاب نیاورد و خاموش گشت.چهل و شش سال زندگی كرد و در این میان نزدیك به سی سال نوشت و حدود پنجاه اثر از خود باقی گذاشت. این بخشی از كارنامه زندگی جلال است.جلال آل احمد روشنفكری بود كه حتی مخالفانش در وطن پرستی و عشق او به فرهنگ ملی ایران تردید ندارند. نوشتن برای او عبادت بود. زبان و قلبش صریح بود و صراحتی كه در كمتر كسی می‎توان سراغ گرفت.زنده یاد جلال آل احمد با عشق به حقیقت زیست. زندگی ادبی و اجتماعیش سراسر است از این شیفتگی به حق و تا آخر عمر خویش اینچنین زیست. آثار جلال آل احمد و زندگی پرفراز و نشیبش آنچنان گسترده و گوناگونند كه پرداختن به تمامی جنبه ها، در حوصله این صفحات نمی گنجد. چکیده« جلال آل احمد» متفكری است كه مهمترین دغدغه‌ او در دوران حیاتش ، « بررسی مسائل اجتماعی ایران» بوده است انجام این مهم را قالب داستانها ، مقالات وگزارشهای او می توان به وضوح مشاهده نمود. هر چند رشته‌ تحصیلی آل احمد « ادبیات فارسی » بوده ، تعریف او از « ادبیات» با دیگران متفاوت است. آل احمد به جدال «سنت» و «مدرنیسم» در ایران توجه دارد،‌ جامعه ایران را دچار به هم ریختگی و «آنومی» می داند وبه دنبال ارائه‌ راه حلی برای این جدال است. آل احمد به نوعی « بومی – جهانی » می اندیشد وهویتی برای ایرانی قائل است و خواهان آن می باشد كه ایرانی بتواند حرفش را به تمام جهان بزند. آل احمد با « غربی شدن» به شدت مخالف است،‌ اما با « نوسازی » از این باب كه برنامه ریزی نشده وبرون تدبیر در ایران در حال پیاده شدن است، مخالف می ورزد،‌ نه بانوسازی به فضای مطلق آن . اهمیت خاص غربزدگی از حیث دوران رژیم پهلوی،‌ در این است كه جلال، دو واقعیت مهم را كه به عقیده‌ او تحصیل كردگان ایرانی از آن غافل بوده اند ، فهمیده بود . در مقوله «زنان» آل احمد در آثار داستانی خود ،‌ به دو تیپ از زنان توجه دارد. زن خرافی سنت زده ،‌ و زن غربزده كه به نقد هر دو تیپ می پردازد . زندگی نامه جلال (مثلاً شرح احوالات)در خانواده ای روحانی (مسلمان- شیعه) برآمده ام. پدر و برادر بزرگ و یكی از شوهر خواهرهایم در مسند روحانیت مردند. و حالا برادرزاده ای و یك شوهر خواهر دیگر روحانی اند. و این تازه اول عشق است. كه الباقی خانواده همه مذهبی اند. با تك و توك استثنایی. برگردان این محیط مذهبی را در «دید و بازدید» می‎شود دید و در «سه تار» و گله به گله در پرت و پلاهای دیگر. نزول اجلالم به باغ وحش این عالم در سال 1302 بی اغراق سرهفت تا دختر آمده ام. كه البته هیچكدامشان كور نبودند. اما جز چهار تاشان زنده نمانده اند. دو تاشان در همان كودكی سر هفت خان آبله مرغان و اسهال مردند و یكی دیگر در سی و پنج سالگی به سرطان رفت. كودكیم در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. تا وقتیكه وزارت عدلیه «داور» دست گذاشت روی محضرها و پدرم زیر بار انگ و تمبر و نظارت دولت نرفت و در دكانش را بست و قناعت كرد به اینكه فقط آقای محل باشد. دبستان را كه تمام كردم دیگر نگذاشت درس بخوانم كه: «برو بازار كار كن» تا بعد ازم جانشینی بسازد. و من بازار را رفتم. اما دارالفنون هم كلاسهای شبانه باز كرده بود كه پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها كار؛ ساعت سازی؛ بعد سیم كشی برق، بعد چرم فروشی و ازین قبیل … و شبها درس. و با درآمد یك سال كار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام كردم. بعد هم گاهگذاری سیم كشی های متفرق. بر دست «جواد» ؛ یكی دیگر از شوهر خواهرهایم كه اینكاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد. و توشیح «دیپلمه» آمد زیر برگه وجودم- در سال 1322- یعنی كه زمان جنگ. به این ترتیب است كه جوانكی با انگشتری عقیق به دست و سر تراشیده و نزدیك به یك متر و هشتاد، از آن محیط مذهبی تحویل داده می‎شود به بلبشوی زمان جنگ دوم بین الملل. كه برای ما كشتار را نداشتو خرابی و بمباران را. اما قحطی را داشت و تیفوس را و هرج و مرج را و حضور آزار دهنده قوای اشغال كننده را. جنگ كه تمام شد دانشكده ادبیات (دانشسرای عالی) را تمام كرده بودم. 1325 و معلم شدم. 1326 در حالیكه از خانواده بریده بودم و با یك كراوات و یكدست لباس نیمدار امریكایی كه خدا عالم است از تن كدام سرباز به جبهه رونده ای كنده بودند تا من بتوانم پای شمس العماره به 80 تومان بخرمش. سه سالی بود كه عضو حزب توده بودم. سالهای آخر دبیرستان با حرف و سخنهای احمد كسروی آشنا شدم و مجله «پیمان» و بعد «مرد امروز» و «تفریحات شب» و بعد مجله «دنیا» و مطبوعات حزب توده … و با این مایه دست فكری چیزی درست كرده بودیم به اسم «انجمن اصلاح». كوچه انتظام، امیریه. و شبها در كلاسهای مجانی فنارسه درس می دادیم و عربی و آداب سخنرانی. و روزنامه دیواری داشتیم و به قصد وارسی كار احزابی كه همچو قارچ روییده بودند هر كدام مامور یكیشان بودیم و سركشی می كردیم به حوزه ها و میتینگهاشان … و من مامور حزب توده بودم و جمعه ها بالای پسقلعه و كلك چال مناظره و مجادله داشتیم كه كدامشان خادمند و كدام خائن و چه باید كرد و ازین قبیل … تا عاقبت تصمیم گرفتیم كه دسته جمعی به حزب توده بپیوندیم. جز یكی دو تا كه نیامدند. و این اوایل سال 1323 دیگر اعضای آن انجمن «امیرحسین جهانبگلو» بود و رضای زنجانی و هوشیدر و عباسی و دارابزند و علینقی منزوی و یكی دو تای دیگر كه یادم نیست. پیش از پیوستن به حزب، جزوه ای ترجمه كرده بودم از عربی به اسم «عزاداریهای نامشروع» كه سال 22 چاپ شد و یكی دو قران فروختیم و دو روزه تمام شد و خوش و خوشحال بودیم كه انجمن یك كار انتفاعی هم كرده. نگو كه بازاریهای مذهبی همه اش را چكی خریده اند و سوزانده. اینرا بعدها فهمیدیم. پیش از آن هم پرت و پلاهای دیگری نوشته بودم در حوزه تجدیدنظرهای مذهبی كه چاپ نشده ماند و رها شد. در حزب توده در عرض چهار سال از صورت یك عضو ساده به عضویت كمیته حزبی تهران رسیدم و نمایندگی كنگره. و ازین مدت دو سالش را مدام قلم زدم. در «بشر برای دانشجویان» كه گرداننده اش بودم و در مجله ماهانه «مردم» كه مدیر داخلیش بودم. و گاهی هم در «رهبر» اولین قصه ام در «سخن» درآمد. شماره نوروز 24 كه آنوقتها زیر سایه صادق هدایت منتشر می‎شود و ناچار همه جماعت ایشان گرایش به چپ داشتند. و در اسفند همین سال «دید و بازدید» را منتشر كردم؛ مجموعه آنچه در «سخن» و «مردم برای روشنفكران» هفتگی درآمده بود. به اعتبار همین پرت و پلاها بود كه از اوایل 25 مامور دشم كه زیر نظر طبری «ماهانه مردم» را راه بیندازم. كه تا هنگام انشعاب 18 شماره اش را درآورم. حتی ششماهی مدیر چاپخانه حزب بودم. چاپخانه «شعله ور» . كه پس از شكست «دموكرات فرقه سی» و لطمه ای كه به حزب زد و فرار رهبران، از پشت عمارت مخروبه «اپرا» منتقلش كرده بودند به داخل حزب. و به اعتبار همین چاپخانه ای در اختیار داشتن بود كه «از رنجی كه می بریم» درآمد. اواسط 1326 حاوی قصه های شكست در آن مبارزات و به سبك رئالیسم سوسیالیستی! و انشعاب در آذر 1326 اتفاق افتاد. بدنبال اختلاف نظر جماعتی كه ما بودیم- به رهبری خلیل ملكی- و رهبران حزب كه به علت شكست قضیه آذربایجان زمینه افكار عمومی حزب دیگر زیر پایشان نبود. و به همین علت سخت دنباله روی سیاست استالینی بودند كه می دیدیم كه به چه بواری می‎انجامید. پس از انشعاب، یك حزب سوسیالیست ساختیم كه زیر بار اتهامات مطبوعاتی حزبی كه حتی كمك رادیو مسكو را در پس پشت داشتند، تاب چندانی نیاورد و منحل شد و ما ناچار شدیم به سكوت. در این دوره سكوت است كه مقداری ترجمه می كنم. به قصد فنارسه یاد گرفتن. از «ژید» و «سارتر» و نیز از «داستایوسكی» «سه تار» هم مال این دوره است كه تقدیم شده به خلیل ملكی. هم درین دوره است كه زن می گیرم. وقتی از اجتماع بزرگ دستت كوتاه شد، كوچكش را در چاردیواری خانه ای می سازی. از خانه پدری به اجتماع حزب گریختن و از آن به خانه شخصی. و زنم سیمین دانشور است كه می شناسید. اهل كتاب و قلم و دانشیار رشته زیباشناسی و صاحب تالیف ها و ترجمه های فراوان. و در حقیقت نوعی یار و یاور این قلم. كه اگر او نبود چه بسا خزعبلات كه به این قلم درآمده بود. (و مگر در نیامده؟!. از 1329 به این ور هیچ كاری به این قلم منتشر نشده كه سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد. و اوضاع همین جورها هست تا قضیه ملی شدن نفت و ظهور جبهه ملی و دكتر مصدق. كه از نو كشیده می شوم به سیاست. و از نو سه سال دیگر مبارزه. در گرداندن روزنامه های «شاهد» و «نیروی سوم» و مجله ماهانه «علم و زندگی» كه مدیرش ملكی بود. علاوه بر اینكه عضو كمیته نیروی سوم و گرداننده تبلیغاتش هستم كه یكی از اركان جبهه ملی بود. و باز همین جورهاست تا اردیبهشت 1332 كه به علت اختلاف نظر با دیگر رهبران نیروی سوم، ازشان كناره گرفتم. می خواستند ناصر وثوقی را اخراج كنند كه از رهبران حزب بود؛ و با همان «بریا» بازیها، كه دیدم دیگر حالش نیست. آخر ما به علت همین حقه بازیها از حزب توده انشعاب كرده بودیم. و حالا از نو به سرمان می آمد. در همین سالهاست كه «بازگشت از شوروی» ژید را ترجمه كردم و نیز «دستهای آلوده» سارتر را. و معلوم است هر دو به چه علت. «زن زیادی» هم مال همین سالهاست. آشنایی با «نیما یوشیج» هم مال همین دوره است. و نیز شروع به لمس كردن نقاشی. مبارزه ای كه میان ما از درون جبهه ملی با حزب توده درین سه سال دنبال شد، به گمان من یكی از پربارترین سالهای نشر فكر و اندیشه و نقد بود. بگذریم كه حاصل شكست در آن مبارزه به رسوب خویش پای محصول كشت همه مان نشست. شكست جبهه ملی و برد كمپانیها در قضیه نفت- كه از آن به كنایه در «سرگذشت كندوها» گپی زده ام- سكوت اجباری مجددی را پیش آورد كه فرصتی بود برای به جد در خویشتن نگریستن و به جستجوی علت آن شكستها به پیرامون خویش دقیق شدن. و سفر به دور مملكت. و حاصلش «اورازان- تات نشینهای بلوك زهرا- و جزیره خارك» كه بعدها موسسه تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشكده ادبیات به اعتبار آنها ازم خواست كه سلسله نشریاتی را درین زمینه سرپرستی كنم. و اینچنین بود كه تك نگاری (مونوگرافی) ها شد یكی از رشته كارهای ایشان. و گرچه پس از نشر پنج تك نگاری ایشان را ترك گفتم. چرا كه دیدم می خواهند از آن تك نگاریها متاعی بسازند برای عرضه داشت به فرنگی و ناچار هم به معیارهای او و من اینكاره نبودم. چرا كه غرضم از چنان كاری از نو شناختن خویش بود و ارزیابی مجددی از محیط بومی و هم به معیارهای خودی. اما به هر صورت این رشته هنوز هم دنبال می‎شود. و همین جوریها بود كه آن جوانك مذهبی از خانواده گریخته و از بلبشوی ناشی از جنگ و آن سیاست بازیها سر سالم به در برده متوجه تضاد اصلی بنیادهای سنتی اجتماعی ایرانیها شد با آنچه به اسم تحول و ترقی – و در واقع به صورت دنباله روی سیاسی و اقتصادی از فرنگ و آمریكا- دارد مملكت را به سمت مستعمره بودن می‎برد و بدلش می‎كند به مصرف كننده تنهای كمپانی ها و چه بی اراده هم. و هم اینها بود كه شد محرك «غرب زدگی» – سال 1341- كه پیش از آن در «سه مقاله دیگر» تمرینش را كرده بودم. «مدیر مدرسه» را پیش ازینها چاپ كرده بودم- 1327- حاصل اندیشه های خصوصی و برداشتهای سریع عاطفی از حوزه بسیار كوچك اما بسیار مؤثر فرهنگ و مدرسه. اما با اشارات صریح به اوضاع كلی زمانه و همین نوع مسایل استقلال شكن. انتشار «غرب زدگی» كه مخفیانه انجام گرفت نوعی نقطه عطف بود در كار صاحب این قلم. و یكی از عوارضش اینكه «كیهان ماه» را به توقیف افكند. كه اوایل سال 1341 براهش انداخته بودم و با اینكه تأمین مالی كمپانی كیهان را پس پشت داشت شش ماه بیشتر دوام نیاورد و با اینكه تأمین مالی كمپانی كیهان را پس پشت داشت شش ماه بیشتر دوام نیاورد و با اینكه جماعتی پنجاه نفره از نویسندگان متعهد و مسئول به آن دلبسته بودند و همكارش بودند دو شماره بیشتر منتشر نشد. چرا كه فصل اول «غرب زدگی» را در شماره اولش چاپ كرده بودیم كه دخالت سانسور و اجبار كندن آن صفحات و دیگر قضایا… كلافگی ناشی ازین سكوت اجباری مجدد را در سفرهای چندی كه پس ازین قضیه پیش آمد دركردم. در نیمه آخر سال 41 به اروپا. به ماموریت از طرف وزارت فرهنگ و برای مطالعه در كار نشر كتابهای درسی. در فروردین 43 به حج. تابستانش به شوروی. به دعوتی برای شركت در هفتمین كنگره بین الملی مردمشناسی. و به آمریكا در تابستان 44 به دعوت سمینار بین المللی و ادبی و سیاسی دانشگاه «هاروارد». و حاصل هر كدام ازین سفرها سفرنامه ای. كه مال حجش چاپ شد. به اسم «خسی در میقات» و مال روش داشت چاپ می شد؛ به صورت پاورقی در هفته نامه ای ادبی كه «شاملو» و «رویایی» در می آورند. كه از نو دخالت سانسور و بسته شدن هفته نامه. گزارش كوتاهی نیز از كنگره مردمشناسی داده ام در «پیام نوین» و نیز گزارش كوتاهی از «هاروارد» ، در «جهان نو» كه دكتر «براهنی» در می‎آورد. باز چهار شماره بیشتر تحمل دسته ما را نكرد. هم درین مجله بود كه دو فصل از «خدمت و خیانت روشنفكران» را در می آوردم. و اینها مال سال 1345 پیش ازین «ارزیابی شتابزده» را درآورده بودم- سال 43- كه مجموعه هجده مقاله است در نقد ادب و اجتماع و هنر و سیاست معاصر. كه در تبریز چاپ شد. و پیش از آن نیز قصه «نون و قلم» را- سال 1340- كه به سنت قصه گویی شرقی است و در آن چون و چرای شكست نهضتهای چپ معاصر را برای فرار از مزاحمت سانسور در یك دوره تاریخی گذشته ام و وارسیده. آخرین كارهایی كه كرده ام یكی ترجمه «كرگدن» اوژن یونسكو- است- سال 45- و انتشار متن كامل ترجمه «عبور از خط» ارنست یونگر كه به تقریر دكتر محمود هومن برای «كیهان ماه» تهیه شده بود و دو فصلش همانجا درآمده بود. و همین روزها از چاپ «نفرین زمین» فارغ شده ام كه سرگذشت معلم دهی است در طول نه ماه از یك سال و آنچه بر او و اهل ده می گذرد. به قصد گفتن آخرین حرفها درباره آب و كشت و زمین و لمسی كه وابستگی اقتصادی به كمپانی از آنها كرده و اغتشاشی كه ناچار رخ داده. و نیز به قصد ارزیابی دیگری خلاف اعتقاد عوام سیاستمداران و حكومت از قضیه فروش املاك كه به اسم اصلاحات ارضی جاش زده اند. پس از این باید «خدمت و خیانت روشنفكران» را برای چاپ آماده كنم. كه مال سال 43 است و اكنون دستكاریهایی می خواهد. و بعد باید ترجمه «تشنگی و گشنگی» یونسكو را تمام كنم و بعد بپردازم به از نو نوشتن «سنگی بر گوری» كه قصه ایست در باب عقیم بودن. و بعد بپردازم به اتمام «نسل جدید» كه قصه دیگری است از نسل دیگری كه من خود یكیش … و می بینی كه تنها آن بازرگان نیست كه به جزیره كیش شبی ترا به حجره خویش خوانند و چه مایه مالیخولیا كه به سر داشت …دیماه 1346 اندیشه های جلالمهمترین زمینه های فكری تأثیر گذار بر اندیشه آل احمد را اینگونه می‎توان برشمرد:– «اندیشه های كسروی» كه در مذهب گریزی و مذهب ستیزی اولیه آل احمد تأثیر داشت؛– «اندیشه های ماركسیستی»- اعم از «ماركسیسم- لنینیسم» و «ماركسیسم انتقادی»- كه در ذیل آن، تئوری امپریالیسم «لنین» و افكار «ماركوزه» و تأثیر آن بر اندیشه آل احمد با مستنداتی مورد اشاره قرار گرفت؛– «اگزیستانسیالیسم» نیز از دیگر زمینه های فكری آل احمد بوده كه در این میان وی از افكار «هایدگر»، «سارتر» و «كامو» تاثیرهای عمده ای را خصوصاً در باب «غربزدگی» و «نگرش به ماشین و تكنولوژی» و «نحوه نگارش داستانها» و «همدلی و درون بینی» شخصیتهای داستانی پذیرفته است؛– «نیهیلیسم» (یونسكو، یونگر و داستایوفسكی) نیز در توجه آل احمد و نحوه نگرش او به «تكنولوژی» مهمترین زمینه های فكری تأثیر گذار بر اندیشه آل احمد را اینگونه می‎توان برشمرد:– «اندیشه های كسروی» كه در مذهب گریزی و مذهب ستیزی اولیه آل احمد تأثیر داشت؛ – «اندیشه های ماركسیستی»- اعم از «ماركسیسم- لنینیسم» و «ماركسیسم انتقادی»- كه در ذیل آن ، تئوری امپریالیسم «لنین» و افكار «ماركوزه» و تأثیر آن بر اندیشه آل احمد با مستنداتی مورد اشاره قرار گرفت؛ – «اگزیستانسیالیسم» نیز از دیگر زمینه های فكری آل احمد بوده كه در این میان وی از افكار «هایدگر»، «سارتر» و «كامو» تاثیرهای عمده ای را خصوصا در باب «غربزدگی» و «نگرش به ماشین و تكنولوژی» و «نحوه نگارش داستانها» و «همدلی و درون بینی» شخصیتهای داستانی پذیرفته است؛– «نیهیلیسم» (یونسكو، یونگر و داستایوفسكی) نیز در توجه آل احمد و نحوه نگرش او به «تكنولوژی» بی تأثیر نبوده است؛ ولی او به «پوچ گرایی» آن اندیشه ها توجه چندانی نمی كند؛ بلكه فقط «بیمناك» بودن را از آن اقتباس می‎كند؛– «نیروی سوم» و خصوصاً اندیشه های «خلیل ملكی» نیز از عوامل دیگر اثرگذار بر اندیشه های آل احمد می‎باشد؛– مذهب و مكتب «وابستگی» نیز در زوایای عمده كارهای آل احمد تأثیر گذار بوده است.آنچه ذكر گردید، مهمترین منابعی است كه اندیشه ها و افكار آل احمد از آنها اقتباس نموده است و این به معنای آن نیست كه او فقط ترجمه كننده افكار آنها بوده؛ بلكه آل احمد با رویكرد اقتباسی خود، آن افكار را با مسائل و دغدغه های خود محك زده و بعد از آفرینش تلفیقی نو كه گره گشای مسائل ایران باشد، آنها را عنوان می نموده است. پایگاه اجتماعی جلال1- روحانی زادگیآل احمد قبل از هر چیز، یك «روحانی زاده» بود و دوران كودكی و نوجوانی را در محیط مذهبی خانواده سپری كرده بود: «چنانكه خودش برایم گفته است، در آغاز جوانی سپری كرده بود: «چنانكه خودش برایم گفته است، در آغاز جوانی سخت پایبند مذهب بوده و از نماز شب و جعفر طیار و انگشتر درّ و عقیق و امر به معروف و نهی از منكر، یك دم غافل نبوده است.» (دانشور، 1371). جلال «ریشه های عمیق خانوادگی» داشته و پدر او از روحانیون برجسته ای بوده كه حضرت امام (ره) او را می شناخته است و برای فوت او در قم مراسم برگزار می نماید. آل احمد در بررسی مساله روشنفكری، یكی از زادگاههای آن را روحانیت می داند بر این مبنا روشنفكری خود او را نیز می‎توان متاثر از «روحانی زاده» بودنش می دانست. زیرا این قشر بیشتر از اقشار دیگر با كتاب و مدرسه سروكار دارند. علاوه بر این، مفهوم «رهبری» برای فرزندان روحانیون، از همان آغاز امری ملموس بوده كه این خصیصه نیز آنها را به سمت روشنفكری هدایت می‎كند. در كنار آن ، سختگیریهای مذهبی نیز باعث بی طاقت شدن فرزندان آنها گردیده كه یكجا اصول و فروع را با هم كنار می گذارند. آل احمد در جواب «جمالزاده» كه در نقد مدیر مدرسه تعجب كرده بود كه «در چنین محیط خراب و فاسد و متعفنی، این یك نفر جناب مدیر از كجا این همه حساس و باوجدان و درست بار آمده است!»، می نویسد: «باید به استحضارتان برسانم این فقیر افتخار این را دارد كه در یك خاندان روحانی تربیت شده است.»و به نظر سیمین دانشور: «پدر و فرزند، هر چند از دو راه می رفتند، ولی از نظر شخصیت بسیار شبیه هم بودند. پدرش روحانی قرص و حتی لجوجی بود و تحمل كوچكترین تردیدی را نداشت.» این محیط مذهبی در مرحله اول زندگی (22-1302)، او را مذهبی بار آورده بود و از آنجا كه این وجه مذهبی او ناشی از سختگیریهای مذهبی خانواده بود، در 1322 پشت پا به خانواده می زند و نسبت به مرسومات دینی، سرخورده می‎شود. مرحوم آیت الله طالقانی این سرخوردگی آل احمد را ناشی از همین سختگیریها می داند كه فی المثل او را وادار می نموده اند به «شاه عبدالعظیم» برود و «دعای كمیل» بخواند.بعد از بسته شدن محضر پدر آل احمد در 1310 توسط وزیر عدلیه وقت (علی اكبر داور)، پدر جلال دچار بداخلاقی بیشتری می گردد و سختگیریهای او بیشتر می‎شود. نتیجه این سختگیریها تمایل جلال به حزب توده و نقد مذهب، خصوصاً نقد خرافات سنتی می‎باشد كه در سه تار و زن زیادی مشهود است. اما پس از گذشت دو دهه با برگشت عمیقی به مذهب، «مذهب» را عامل هویت جامعه ایران قلمداد می نماید. 2- معلمیآل احمد پس از بریدن از خانواده و ورود به دانشگاه، معلم دبیرستانهای تهران می‎شود و در دبیرستانهای «شرف» و … به تدریس می پردازد. معلمی آل احمد به عنوان یكی از شاخصهای پایگاه اجتماعی او، باعث شد كه به گفته خود او زاویه دیدش معطوف به فرهنگ شود. او می نویسد:«فرهنگ دریچه ای است كه نگاه من همیشه در چارچوب آن بوده است.»تأثیر معلمی آل احمد را بر اندیشه او به وضوح می‎توان مشاهده نمود. روایت كننده اغلب داستانهای آل احمد «معلم» ها هستند؛ و داستانهای او اغلب از نگاه یك «معلم» بیان می‎شود. داستان «جاپا» و «دفترچه بیمه» در زن زیادی و داستانهای مدیر مدرسه و نفرین زمین و … همگی از زبان معلمها و از زاویه دید آنها خلق شده است. حتی او گاهی در نوشته هایش نیز لحن معلمی به خود می‎گیرد و با حالت آمرانه سخن می گوید و در نامه به «جمالزاده»، این روحیه را متوجه می‎شود و می نویسد: «می بخشید كه به زبان معلمها می نویسم- عادت شغلی است.» آل احمد نظر به معلم بودنش، توجه خود را به مقولاتی كه مربوط به «فرهنگ» و «آموزش» می شود، معطوف می نماید. «بلبشوی كتابهای درسی»، «خط و زبان فارسی» و بخش «فرهنگ و دانشگاه چه می گوید؟» در غربزدگی كاملاً از مسائلی هستند كه آل احمد به خاطر ارتباط شغلی با آنها به طرح معضلات می پردازد.آل احمد درباره معلم بودن خود می گوید:«نمی دانم خانمها و آقایان اطلاع دارند كه من معلمم- كه البته فعلا از افتخار تدریس محرومم- ولی اینجا وضع جوری است كه از صورت معلمی درمیام؛ اما در عین حال نمی خواهم از حدود معلمی خارج بشوم؛ چون فرقی هست بین یك معلم و یك مبلغ. یك مبلغ از «یقین» شروع می‎كند و با یقین حرف می زند؛ و بعد اینكه روش كار یك مبلغ «قیاس» است؛ در حالی كه روش كار یك معلم، «استقراء» است. و من از نظر شغل، معلمم، اما ضمناً خالی از تبلیغ هم نیستم.» (آل احمد، 1346) 3- تحصیل دانشگاهیعلاوه بر این، توجه به تحصیلات آل احمد نیز اهمیت دارد. او فارغ التحصیل رشته ادبیات بود؛ اما- همانگونه كه ذكر شد- آثار داستانی او اغلب «اجتماعیات در ادبیات» می باشند. تحصیل در رشته ادبیات از یكسو و فعالیت سیاسی و حزبی از سوی دیگر، باعث آن گردید كه آل احمد به امور اجتماعی بپردازد و این مهم را با استفاده از قالب ادبیات به ثمر برساند. و با رویكردی جامعه شناختی به مسائل اجتماعی ایران بپردازد. 4- استادی دانشگاههر چند آل احمد از «حاشیه» نشینان دانشگاه بود، ولی چند برای در دانشگاه تدریس داشته است. «سیمین» در مورد وقتی كه «جلال» به اتفاق «ساعد» قصد رفتن به «هروآباد» را برای مطالعه «تات نشینها» داشتند، می نویسد: «می دانست كه باز هم بیكارش می كنند؛ یعنی از درس در هنرسرای عالی نارمك هم معافش خواهند كرد. بار اولش كه نبود؛ به این جور از كار بیكار كردنها عادت كرده بود. پیشترها از تدریس در دانشسرای عالی، از دانشسرای مامازن، از دانشكده علوم تربیتی، پس از 3 سال ، 2 سال، یك سال تدریس، معذورش داشته بودند و اتفاق تازه ای نیفتاده بود كه هنرسرای عالی نارمك راه آن رهروان را نرود.» البته به دلایل سیاسی نیز كلاسهای آل احمد تعطیل می شد ولی اغلب با اعتصاب دانشجویان علیه این اقدام مواجه می گردید. هر چند آل احمد كرسی دانشگاهی نداشت، اما نزد دانشگاهیان از ارج و منزلت خاصی برخوردار بود و معمولاً برای سخنرانی از او دعوت می شد..«گفتگوی دراز با دانشجویان تبریز» یكی از این موارد است كه ابتدا از او خواسته می‎شود از «ادبیات معاصر» سخن بگوید؛ اما او از دانشجویان می خواهد كه جلسه با پرسش و پاسخ آغاز گردد. همچنین «چند نكته درباره مشخصات كلی ادبیات معاصر» را در «تكنیكال اسكول» آبادان ایراد می نماید:«وقتی دانشگاهمان از داشتن كرسی ادبیات معاصر سرباز می زند و بزرگان قوم، به تبعیت از یك رسم كهن، فقط در بند احیاء مردگانند، ناچار آدمی غیردانشگاهی و حقیر چون من باید در یك محفل دانشگاهی دعوی قضاوت درباره ادبیات معاصر را بكند.» آخرین سخنرانی و پرسش و پاسخ او با دانشجویان در یادبود «نیما یوشیج» (17/11/1347) در تالار دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است كه به بررسی وضعیت و رسالت شعر آن زمان می پردازد. آل احمد از محیطهای دانشگاهی چندان دور نبود تأثیر بسزایی بر این محیطها داشت. دانشجویان متعددی به او رجوع نموده و از او راه حل می خواستند. نامه «اصغر شیرازی» به آل احمد- كه او را «استاد آل احمد» خطاب می‎كند- یكی از این نامه هاست. این ارتباط با دانشگاه و فرهنگ باعث آن گردید كه توجه آل احمد به مقوله «فرهنگ» برجسته تر از موضوعات دیگر باشد و در نوشته هایش به دانشگاه و مسائل آن توجه زیادی داشته باشد. 5- روزنامه نگاری«روزنامه نگار» بودن آل احمد نیز از شاخصهای پایگاه اجتماعی آل احمد است. او روزنامه نگار بود و از 1324 – كه اولین اثر خود را در مجله «سخن» به چاپ رسانید- تا اواخر عمر خود این حرفه را دنبال نمود، همین امر او را به روزنامه نگاری حرفه ای تبدیل كرد.روزنامه نگار بودن آل احمد دلیل بر روزمره بودن و سطحی بودن او نیست؛ بلكه با مرور بر سابقه درخشان آل احمد در عرصه نویسندگی و مدیریت روزنامه، متوجه دقت او در مساله یابی و شناخت مسائل روز می شویم. جلال اغلب نوشته های خود را قبل از چاپ به صورت كتاب، در روزنامه ها و مجلات منتشر می كرد. حتی این كار شامل غربزدگی و در خدمت و خیانت روشنفكران نیز كه از كتب پرمحتوای اوست می‎شود. البته اغلب روزنامه ها با چاپ نوشته های آل احمد به تعطیلی كشیده می‎شدند، به همین خاطر او معمولاً خود، امتیاز نشریه ای را می گرفت تا پس از توقیف، شخص دیگری متضرر نشده باشد. یكی از فایده های انتشار مطالب آل احمد در روزنامه ها، وسعت خوانندگان آن بود كه نوشته های او از این طریق برد بیشتری می یافت. البته استقلال جلال در چاپ این «روزنامه ها» و «كتابها» باعث آن شده بود كه برای «خود» بنویسد؛ نه برای كس دیگر؛ و به همین دلیل آنچه را در اندیشه داشت، می نگاشت.آل احمد از آنجا كه متصدی هیچ پست دولتی نبود و دائماً از احراز اینگونه پستها فرار می كرد، نسبت به نظام سیاست حاكم،‌ صریحترین انتقادها را بیان می نمود. حریف شغلی او باعث آزادی در گفتارش شده بود. هر چند آل احمد معلم بود و معلمی نیز شغلی دولتی محسوب می شد، ولی وی به آن هم دل نبسته بود. او همواره می گفت: «بالاتر از سیاهی آقا معلمی كه رنگی نیست.»پدیده غربزدگی از دیدگاه جلالآل احمد از اندیشمندانی است كه در مواجهه با غرب، درصدد اخذ عناصر تمدن غربی، مثل «ماشین»، «تكنولوژی»، «علوم تجربی و فنی» و «دموكراسی» بنیادین و وانهادن خصایص دیگر غرب می‎باشد. برای او، «غرب» كلیتی نیست كه نتوان پاره ای از آن را اخذ كرد؛ بلكه: «ما یك چیزهائی را از غرب لازم داریم بگیریم» و باید رویكردی اقتباسی نسبت به غرب داشته باشیم.آل احمد با غرب در ستیز نبود و در اینكه او را «غرب ستیز» بنامیم، باید تأمل نمود: «گمان می كنم معلوم باشد كه غرض از این طرح [غربزدگی]، مخالفت با غرب نیست یا مقاومت در برابر ماشین و تكنولوژی كه از غرب می آید؛ چون حالا دیگر مسلم است كه ماشین اگر نه سرنوشت اختیاری بشری، دست كم سرنوشت جبری اوست. هیچ دروازه ای نیست كه به روی ماشین بسته بماند. تكنولوژی، ابزار دقیق كار و زندگی مردم قرن بیستم است.» (آل احمد، 1346)او غرب را یك «موجودیت و كلیت یكپارچه» نمی دانست كه نتوان جزئی از آن را برگرفت؛ بلكه معتقد بود:«از غرب یك مقدار چیزها لازم داریم بگیریم؛ اما نه همه چیز را. از غرب یا در غرب، ما در جستجوی تكنولوژی هستیم. این را وارد می كنیم. علمش را هم ازش می آموزیم؛ گرچه غربی نیست و دنیایی است.» (آل احمد، 1346)اینكه ما از غرب چه چیزهائی را نباید بگیریم، موضوعی است كه پس از تشریح مسأله «غربزدگی» به آن اشاره می كنیم، زیرا آنچه نباید اخذ كنیم، اموری است كه خود می توانیم از پس آن برآئیم و غربزدگی ماست كه باعث می‎شود گمان كنیم همه چیز را باید از غرب بگیریم.در یك طبقه بندی كلی می‎توان 3 حوزه فكری عمده را در رویكرد به غرب، از یكدیگر تفكیك نمود: الف- غرب ستایی؛ب- غرب ستیزی؛ج- غرب گزینی.الف- حوزه فكری غرب ستایی: به ستایش هر آنچه از غرب می آید، مشغول است. این حوزه فكری، راه افراط و اغراق را می پیماید و شعار عمده آن عبارت است از: «از فرق سر تا نوك پا فرنگی شدن». ب- حوزه فكری غرب ستیزی: به ستیز با هر آنچه از غرب می آید، می پردازد. این گروه با پیمودن راه تفریط، «در برابر هر چه كه از غرب و كشورهای غربی وارد می شد، موضعگیری شدیداً منفی داشتند و چون غرب را جزء بلاد كفر می دانستند، هر چیزی را كه از غرب می آمد، اعم از اندیشه و یا كالا و مواد غذایی و … ، همه را محكوم به «نجاست» می دانستند و خوردن «گوجه فرنگی» یا «ارمنی بادمجان» را به قول استاد مطهری، جزء مهمترین گناهان می شمردند.»ج- حوزه فكری غرب گزینی : در برخورد با غرب، دست به گزینش می زند و آنچه را لازم می بیند و برای اخذ كردن ، مناسب (چه به جبر و چه به اختیار)، برمی گیرد. این حوزه به ستیز با معایب و نقصانهای غرب و ستایش از محسنات غرب می پردازد. دو حوزه اولیه را كمتر می‎توان «حوزه فكری» قلمداد كرد؛ زیرا در هر دو حوزه، عمل احساسی صورت می‎گیرد و تدبیری در آن موجود نمی باشد. به عبارت دیگر، این دو حوزه «غرب» را به مثابه كلیتی در نظر می گیرند كه قابل تفكیك و تجزیه نمی باشد؛ بنابراین یا می باید آن را به طور كامل پذیرفت و یا اینكه به طور كامل طرد نمود؛ در حالی كه حوزه فكری «غرب گزینی» چنین كلیتی را برای غرب قائل نمی باشد و در پی اخذ اموری از غرب و طرد اموری دیگر می‎باشد. البته اینكه آیا غرب، كلیت یكپارچه ای می‎باشد یا خیر، بحث مجزایی را می طلبد كه در حوصله این مجمل نمی باشد؛ اما با توجه به آثار و نوشته های آل احمد، اینگونه به نظر می رسد كه حداقل او غرب را كلیت یكپارچه نمی داند و به همین دلیل قائل به اخذ پاره هایی از تمدن غرب و وانهادن پاره های دیگر آن می‎باشد.حوزه فكری «غرب گزینی» وجه دیگری نیز دارد و آن «احیا سنت» است. آنچه كه تحت عنوان «بازگشت به خویش» ذكر می شود، در این مقوله می گنجد. البته مراد از «بازگشت»، برگشتن به سنتهای قدیم به طور كلی نمی باشد؛ بلكه در این بازگشت نیز گزینش صورت می‎گیرد، چه آنكه بسیاری از خرافات در قالب سنت، خود را موجه می نمایند و این در حالی است كه این حوزه فكری در صدد احیا سنت اصیل و طرح خرافات است.از آنجا كه رویكرد آل احمد به غرب، «غرب گزینی» است، مهمترین وجه مطرود غرب در نظر او، وجه استعماری آن بوده است.آل احمد «غرب ستیز» نیست؛ بلكه «غربزده ستیز» است. به نظر او كسانی كه گمان می كنند ما باید همه چیزمان را از غرب بگیریم، غربزده اند و نبایست ملاكهای زندگی غربی را گرفت و جانشین ملاكهای زندگی و ادب و هنر خود كرد. ما باید شخصیت فرهنگی- تاریخی خودمان را در قبال هجوم ماشین حفظ كنیم و دچار خودباختگی فرهنگی نشویم. به نظر آل احمد، غربزدگی عارضه ای است كه از بیرون آمده و در محیطی آماده برای بیماری، رشد كرده است.دیدگاه آل احمد در برخورد با غرب، منفعل نیست؛ بلكه «فعال» عمل می‎كند و این از محاسن كار اوست: «نظر مرحوم آل احمد، دست انسان را در عمل می گشاید و برخورد نقادانه با فرهنگ غرب را تلقین می‎كند. می گوید كه «بلائی» و صحیحتر بگوئیم «حادثه ای» آمده است اما در برابر آن نباید دستپاچه شد، نباید دچار اضطراب شد و نباید به تقلید ناشیانه دست برد. باید آن را شناخت و باید كمر همت را بست و به قوت در برابرش ایستاد؛ عناصر قابل جذب را جذب كرد و عناصر قابل طرد را طرد كرد و برای مقاومت، دست به سنت برد و فرهنگ خفته را بیدار كرد.» (سروش، 1371). ادامه خواندن مقاله زندگي نامه جلال آل احمد

نوشته مقاله زندگي نامه جلال آل احمد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله نظريه هاي علوم انساني

$
0
0
 nx دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : خلاصه فصل پنجم و شش كتاب «نظریه های علوم انسانی»نویسنده: ژولین فروند- مترجم: علیمحمد كارداناز صفحه 71 تا صفحه 103 كتاب فهرست مطالبعنوان صفحهفصل پنجم: دیلتای 21- تحصلی بودن علوم انسانی 32- تاریخ روان شناسی 63- روش تأویل در نظر دیلتای 8 فصل پنجمدیلتای (1911-1833) ویلهلم دیلتای نظریه پرداز مسلم علوم انسانی بود و همواره خواهد بود. نخستین كسی است كه در علوم انسانی معرفت شناسی مستقلی را بوجود آورد. پیرو مكتب تاریخی است و مسأله نقد عقل تاریخی را مطرح می‌كند. او شاگرد بوكه و نویسنده شرح احوال شلایر ماخر است. او طرفدار روش تأویل و از فلسفه تحصلی سخت متأثر است. در جوانی به عضویت حلقه برلن (كه باشگاه خودكشی كرده ها نامیده می‎شود) درمی‌آید. او برای روان شناسی تقدم قائل است و با فلسفه اصالت طبیعت مبارزه می‌كند بدون اینكه در دام روش درون نگری گرفتار شود. اندیشه او مانند هر اندیشه دیگری به اوضاع و احوال تاریخی وابسته است. برای عقل و نظامهای عقلانی یعنی علوم اهمیت فراوان قائل است اما از ناتوانی تبیین علمی در غلبه كامل بر نیروهای غیرمعقول هیچگاه غافل نیست. به نظر دیلتای گذشته ما در مقایسه با امر معقول محض غیر قابل اندازه گیری است و این امر مبین توجه او به تجربه شاعرانه ای است كه نظم و نسق منطق را درهم می‌شكند. «آرون» خاطرنشان می سازد در نظریه دیلتای «نقد عقل تاریخی»، نقد تاریخی عقل نیز هست و در حقیقت ضرورت عقل هیچگاه قائم به ذات یا مستقل نیست چون با موانع ناشی از تجربه زندگی شخصی برخورد می‌كند.تحصلی بودن علوم انسانی: سعی دیلتای این است كه نشان دهد علوم انسانی از دید آگوست كنت و استوارت میل علومی تحصلی هستند و میل با طرح مساله روش شناسی مخصوص علوم مربوط به ذهن (روح) به تلاش قابل ملاحظه ای دست زده است. دقیقاً به نام فلسفه تحصلی و علمی است كه دیلتای به ناهمگونی روشهای علوم طبیعی و علوم فرهنگی معتقد می‎شود كه نتیجه نوعی دوگانگی معرفت شناختی است. موضوع آنچه دیلتای «نقد عقل تاریخی» می نامد قطع رابطه با مذهب اصالت طبیعت است و فایده فلسفی آن كمك به فروپاشی فلسفه قرون وسطایی به صورت حق طبیعی، دین طبیعی یا اخلاق طبیعی است. علوم ذهنی (روحی) مستقل از علوم طبیعی است. دیلتای علوم روحی را قائم به ذات و مستقل می داند. دیلتای به مساله روش ها چندان توجه ندارد، او به درك شرایط معقول بودن كه مختص علوم روحی است و بنابراین به سهم تحصلی آنها در شناخت بهتر اشخاص و اشیا دلبستگی خاص دارد. بیشتر آثار او در زمینه معرفت شناسی است. علوم روحی در گیرودار عمل زندگی رشد كرده اند و موضوع آنها مجموعه ای از اثرها و پیمان هایی است كه انسان پیش از آنكه از آنها علمی بسازد می بایستی آنها را آفریده باشد. بشر آفریننده طبیعت نیست ولی آفریننده عالم اجتماعی است. برای مثال سیارات مستقل از اراده بشر وجود دارد اما حقوق جدا از این اراده وجود ندارد. بیان مهم دیلتای:– علوم انسانی از مجموعه ای كه بنا بر منطق تشكیل شده باشد و ساخت آن به ساخت معرفت ما از طبیعت شبیه باشد، پدید نیامده اند.– این علوم را باید به صورتی كه در طی تاریخ رشد كرده است مطالعه كنیم. – علوم روحی دارای اصالت ذاتی هستند. واقعیت روح و واقعیت ماده دو نوع واقعیت نیست. واقعیت یكی بیش نیست. برخلاف ادعای طبیعی مذهبان این واقعیت به یك شیوه قابل درك نیست هم از طزریق تجربه بیرونی و هم از طریق تجربه درونی می‎توان به آن دست یافت و هر دو صورت رواست. عالم روح یا ذهن منحصراً موضوعی تصوری یا آزمایشی نیست، بلكه زیسته نیز هست. پدیده های اجتماعی و روانی با شیوه های علوم طبیعی به تمامی مفهوم نیستند و باید توجه داشت كه «علمی خاص امور روح» وجود دارد كه علم مستقلی است. معرفتی كه مختص علوم طبیعی است حدودی دارد «دیلتای» تأكید می‌كند «این حدود» حدودی بسته به شرایط قدرت تجربی هستند و در علوم طبیعی هر آن به آنها برمی‌خوریم. این حدود بیرونی نیستند بلكه شرایط درون ذاتی معرفت و از آن جدایی ناپذیرند. میان قلمرو طبیعت و قلمرو تاریخ خط فاصلی وجود دارد. دایره معرفت عقلی به دو نیمدایره تقسیم می‎شود كه هر یك از آنها یك دسته از علوم را در مجموعه اصلی از مناسبات از همه نوع گرد می‎آورد و نظامی از علوم اصیل و تحصلی را سبب می‎شود. «نقد عقل تاریخی» به ما می آموزد كه علم مانند حقوق و سیاست، خود اثری انسانی است و چون علوم روحی علوم تاریخی هستند صرفاً موضوع بیرون از انسان را مورد بررسی قرار نمی دهند. بلكه دانشمند از این حیث كه آثار انسانی را به شیوه علمی تجزیه و تحلیل می‌كند «خود» را موضوع بحث می یابد. به عقیده «دیلتای» معقولیت تاریخی در وهله اول، به موجودیت متفرد و متشخص مربوط می‎شود و موضوع علوم انسانی وقوف به واقعیت تاریخی به اعتبار فرد و تشخص آن و تعیین قواعد و غایات رشد فرد معین و نیز دانستن اینكه در تكوین فرد معین چه ملازماتی نقش فعال دارند.این جنبه شخصی و خاص را باید چنانكه هست محترم شمرد و دستاویزی برای انتزاعات غیرعلمی قرار نداد. و در وهله دوم معقولیت تاریخی به این معنی است؛ موضوعاتی كه باید به وسیله علوم مربوط به روح تحلیل شوند افعال یا نهادهایی هستند كه بوسیله نیات هدایت می‎شوند بنابراین به ارزش ها بستگی دارد. تاریخ و روان شناسی دیلتای تاریخی بودن را به دو طریق درك می‌كند.1- نسبیت پدیده ها در زمان گذشته و معرفت این گذشته2- حضور صیرورت در هر عمل انسانی، عملی كه ما در حال انجام دادن آن هستیم. تاریخ، هم تحقیق راجع به امر انجام شده است و هم، بافت حیاتی مدام نیز هست. هر موضوع علوم انسانی تاریخی است چون در حال شدن است. چون علوم انسانی با رشد روح و عمل انسانی گسترش می یابند معرفت تاریخی معرفت به انسان است. پس عقل تاریخی است زیرا هرگز ساخته نشده است. بلكه به طور نامحدود در تاریخ نامحدود تشكیل می‎شود. بین معرفت تاریخی و معرفت طبیعی تمایز وجود دارد. علوم مربوط به طبیعت ما را به سوی نگرشی مبتنی بر موجبیت عالم رهبری می‌كنند. علوم انسانی، عالمی شاعرانه را كه به دست انسان ساخته شده است نمودار می‌سازند. دیلتای روان شناسی آزمایشی را محكوم نمی كند اما چون از احوال شخص و تجارب گذشته او و معنی اینها در مجموع پدیده های حیات غافل است در بهتر شناختن عالم روح (ذهن) سهیم نمی داند. به نظر دیلتای اساس تاریخ، تاریخی نیست بلكه روان شناختی است. دیلتای تاریخ را نوعی روان شناسی در حال شدن می بیند. دیلتای از روان شناسی وصفی جانبداری می‌كند. روان شناسی وصفی شرح و تحلیل مجموعه ای است كه همواره مانند خود زندگی به صورت ابتدایی موجود است. به دو دلیل روان شناسی اساس علوم اجتماعی است. 1- اصالت یا بدیع بودن تجربه بیواسطه زندگی را قبول دارد.2- روان شناسی شرط هرگونه معرفت است. نظریه معرفت دیلتای نوعی روان شناسی در حال حركت است. دیلتای درباره مفهوم ساخت از این حیث كه به وسیله آن می‎توان در یك كل به پیوستگی درونی اجزا مختلف آن خصوصاً به غایت آگاهانه یا ناآگاهانه آنها پی برد تأكید می‌كند. روش تفهم: روشی است كه می‎توان به قلب موضوعی كه مورد تحلیل است رسوخ كرد و از حد تبیین پا را فراتر گذاشت. روش تفهم، روش عقلی استنتاجی است كه از قوانین متداول منطق پیروی می كند، اما چون علاوه بر این بر همدلی لازم برای درك امور فردی مبتنی است به استدلال و روشی صرفاً عقلی شبیه نیست. روش تأویل “hermeneu tique” در نظر دیلتای دیلتای روش تأویل را «فرآیندی» تعریف می‌كند «كه به وسیله آن حیات نفسانی را از روی علائم محسوسی كه مظهر آن است می شناسیم». این روش، صرف نظر از استناد به روان شناسی روش كشف «معنی یا دلالت» “signification” علائم است. وظیفه تاویل، تفسیر گفتارها و نوشتارها و حركات و سكنات خلاصه هر فعل و هر اثر منتها با حفظ جنبه فردی و شخصی آنها در مجموعه ای كه این امور جزء آن هستند. روش تأویل چنانكه دیلتای تصدیق می‌كند بر نظریه ای مبتنی است كه علاوه بر اینكه سعی می‌كند به شیوه ای انتقادی، اجزاء یك كل را دریابد می كوشد به معنی آنها نیز پی برد. تأویل به این مفهوم مانع تلفیق روشهای تفسیر و تبیین نیست زیرا میان این دو روش حد و مرز كاملاً قاطعی وجود ندارد بلكه فقط اختلاف درجه دیده می‎شود. اگر دیلتای را نظریه پردازی بدانیم كه تمایزی خشك میان تفهم و تفسیر قائل است و علوم انسانی را تحلیل صرف امر شخصی و جزیی می شمارد در حقیقت درست نشناختن امری است كه دیلتای آن را روح عینی می داند. منظور از روح عینی در نظریه دیلتای مجموع نمودهای حیات انسان از زبان گرفته تا دین و خود علم است و خلاصه همه علوم روحی در ساختن آن دخیلند. اولین دسته از علوم را دیلتای علوم مربوط به روان شناسی و انسان شناسی می نامد موضوع این علوم صرف نظر از ارزشهایی كه در آنها به كار می رود و صرف نظر از اینكه روش آنها مبتنی بر مذهب اصالت طبیعت باشد یا نباشد تفسیر آحاد فردی است كه اساس تاریخ و جامعه به شمار می روند اما منظور تقدم فرد بر جامعه نیست بلكه افراد و جامعه از نظر دیلتای هر دو در آن واحد وجود دارند. علوم رده اول پایه های دو رده از علوم دیگر را تشكیل می دهند. دیلتای رده اول را علوم اجتماعی و رده دیگر را علوم فرهنگی می نامد. موضوع علوم اجتماعی تتبع سازمان بیرونی جامعه و نهادها و صور آنها از گذراترین تا پایاترین مانند دولت، كلیسا، اصناف و خانواده است. موضوع علوم فرهنگی با فهم عالم ارزشها و غایات اعم از ارزشها و غایات هنری، علمی، دینی، سیاسی یا اخلاقی سروكار دارد كه اساس جهان بینی را تشكیل می‎دهد. فهرست مطالبعنوان صفحهفصل ششم: تقابل میان مذهب اصالت طبیعت و مذهب اصالت تاریخ 11الف- مذهب اصالت طبیعت 11ب- مذهب اصالت تاریخ 15 فصل ششمتقابل میان مذاهب اصالت طبیعت و مذهب اصالت تاریخ این تقابل از فلسفه كانت سرچشمه می‎گیرد. در قرن نوزدهم جانشین تقابلهای میان نفس و بدن، امر مادی و اخلاقی یا روح و ماده می‎شود. دیلتای سهم بزرگی در تقابل میان طبیعت و تاریخ داشته. طرفداران اصالت طبیعت مخالف دین بودند و از بی اعتقادی به خدا دم می زنند.مراد از مذهب اصالت طبیعت در: فلسفه: هرگونه آیینی است كه در تفسیر پدیدارها امر فوق طبیعی یا كلاً عالم ماوراء تجربه را طرد می‌كند. معرفت شناسی: هر نظریه ای كه الگوی علوم طبیعی را تایید و ویژگی علوم انسانی را نفی می‌كند. پیشرفتهای فیزیك و شیمی در قرون هجده و نوزده در اعتقاد به برتر بودن علوم طبیعی مؤثر بودند. كه در آلمان بیشتر پا می‎گیرد. به علت انعطاف پذیری دانشگاه آلمان چون متخصصان علوم طبیعی به فلسفه روی آوردند و صاحب كرسی شدند. برای مثال فیزیكدانانی چون «وونت»، «ماخ» و «وایس زكر». در عصر مذهب «اصالت طبیعت» به علت ساده نگری فلسفی اصالت خود را از دست داده است.خصایص مذهب اصالت طبیعت:1- علوم طبیعی الگوی هرگونه علمیت است. هر رشته ای كه مدعی عنوان علم باشد باید از فنون و روش های این علم تقلید كند و علوم انسانی قواعد و روش های خود را از بیرون اخذ می‌كند.2- این مذهب بدون توجه به جنبه های خاص افراد و بی اعتنا نسبت به اهداف و غایات، همه موضوعات را یكسان می شمارد.3- از آنجا كه این مذهب را ملاك هرگونه علمیت می دانند علوم انسانی را به جهت نارسایی همپایه علوم طبیعی نمی دانند. و قایل به دو نوع علوم هستند، علوم برتر و علوم فروتر. ادامه خواندن مقاله نظريه هاي علوم انساني

نوشته مقاله نظريه هاي علوم انساني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله ترجمه كتاب Political Education and Stability

$
0
0
 nx دارای 97 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فصول 1 و4درس : جامعه شناسی سیاسی معرفی:‌ در زیر اثری از هربت‌هایمن در (سال) 1959، چاپ شده است. سیاست اجتماعی به سرعت گسترش یافته است. نظم زیر گروهی داخل تحقیقات سیاسی می‎باشد. امروزه این تحقیقات مخصوص در حال پایان هستند و شاید بهتر و به صرفه‌تر بود اگر یك گزارش در مورد آن نوشته می‌شد تا اینكه یك كتاب دیگر در این موضوع پوشش داده شود. هر چند من به طور اخص توضیح نمی‌دهم چرا سیاست اجتماعی و تحقیق آن در سالهای 1960 گسترش یافت، نه حتی دلایل سقوط آن را، من به تأثیرات بعضی از پیشرفت های اصلی مربوط ساخته ام. من هم چنین به بعضی از تالیفات مركزی برای نشان دادن این كه كدام برای آنالیز جامعه سیاست معاصر در داخل دموكراسی‌های انگلو- آمریكا است. نیز توجه كرده ام چنانچه این كتابی است كه سعی می‌كند شماری از چیزهای مختلف را بررسی كند. بین یك دولت رقابتی است كه در آن تغییرات كاركترهای فرهنگ سیاسی آنگلو- آمریكایی را آزمایش می كند. در زمانی كه ما نزدیك هستیم تا سالگرد انقلاب امریكا را جشن بگیریم این به نظر می رسد كه هر دو در این زمان مهم است. فرهنگ سیاسی دوباره ارزیابی افكار به عنوان حركات است كه ماندگاری دو سیاست را تهدید می‎كند. همچنین نشان می‎دهد توجهات جامعه شناسی سیاسی را برای استفاده از تاریخ معاصر در راستای هدفش. این كتاب بنابراین مجموعی از مواد خام متضاد است و هر چند محصول نهایی شاید به سلیقه ی همه كس نیاید، آن عكس العمل سنتی در جامعه دارد كه من آن را می‌پذیرم. این كتاب «پایان ایدئولوژی» دانیل بل در یك زندگی سیاسی است. «تعریف دموكراسی كاپیتالیستی»، كه در دوره پیشرفت بخش‌های صنعتی بود. این زاویه دید دیگری از آن زندگی سیاسی است. كه البته با سودمندی از تجربیات تاریخی بیشتر نوشته نشده است. سال‌های 1960 شاهد،‌ سقوط توافقات سیاسی و ایدئولوژی بود. اما در مقایسه سیاست‌های مانده در بریتانیا و ایالات متحده، هر چند بعضی ها ترس‌ها و امیدهاشان را ابراز كردند،‌ هیچ كدام از دولت‌های ریاست جمهوری مدار و پارلمان مدار هنوز به پایان نرسیده‌‌اند. در حالی كه من مخالفم با آنالیز بل، ولی با بسیاری از نكوهش های او از چپ سیاسی، جنگ نمی‌كنم. بخش كاپیتالیست ترتیبی ساده از توافقات برای حكم رانی از یك سطح (طبقه) به سطح (طبقه) دیگر نیست. هم زمان جدایی طبقات تنها جدایی پتانسیل نیروها هستند در بخش مدرن صنعتی و نه لزوما مهم. در واقع آن حركت‌های اجتماعی سیاست است كه آزمایش شده اند. این كتاب قابل توجه و دربرگیرنده مثال‌هایی از تضادهای غیر طبقاتی نیست. حركت‌های پنج بخش نخست بعضی از مشكلات مركزی داخل سیاست اجتماعی سنتی را بررسی می‌كند. بخش (1) توضیح می دهد ارتباط میان پردازش اجتماعی كاركتر سیاست در حالی كه بخش (2) نشان می‌دهد كه چگونه آن رفتار بدست آمده است. نتایجی دارد كه نه تنها برای شخص اما برای سیستم سیاسی كاربرد دارد. در بخش سوم من بحث كردم تحصیلات نرمال ابزار اصلی تحصیلات سیاسی است و آن قابل دسترس می‎باشد. ولی در بریتانیا، و ایالات متحده ایجاد نشد،‌ و مورد توجه قرار گرفتند گونه‌های شهروندی. در بخش چهارم و پنجم الگوهای مشاركت سیاسی مورد توجه قرار گرفته‌اند و پاسخ آن‌ها خوب می‎باشد به ساختارهای ارائه شده، و نقش اجتماعی نیز بررسی شده است. قسمت دوم كتاب بر پایه‌ی مواد پرونده‌ای كشیده شده از حركتهای معاصر سیاست – اجتماع است. این حركتها اساسا برخلاف الگوی درونی قابل ارزیابی هستند. هدف این است كه ببینیم چه مفهوم‌هایی را آنها نگه داشته‌اند برای پردازش آموز‌ه‌های سیاسی و چگونه این مفاهیم ادراك ما را از فرهنگ سیاسی انگو- آمریكایی در بر می‌گیرد. بخش كاركردی روی كلاس مقاومت از نوع تحقیق‌اند. برای در نظر گرفتن شخص كه پذیرفته شده است در این موقعیت، دریافت این مسئله مشكل است زیرا در آن خوب تحقیق نكرده است از نقش سیاست اجتماعی و بر خلاف اینكه كاملا متفاوت از هرنوع تحقیق است این مسئله درك نشده است در انواع مشاهده توسط دانشمندان اجتماعی بسیاری از مردم به من در آماده‌سازی این كتاب كمك كرده‌اند. روس گراهام، روبرت داوس، خواندند وتوجهی نكردند، در حالی كه كوین مك كومریك ،‌ روبرت بنویك،‌ بریان ساتر، سوزاناهندلی، ماری وارنر، نایچل بولس، آلن گرامی، تونی دویسون، مارگوس كانلایف و روبرت ویلكسنیون نظرات خودشان را در مورد بخش‌های خاص ارائه دادند. كوین مك كومریك و اندی رید به اندازه‌ای كافی مهربان بودند كه مبادا با این مخالفت كردن در موضوعات مختلف، مشكل برای من ایجاد كنند. برای بعضی سال ها من فكر می‌كردم در مورد یك رشته در تحصیلات سیاسی در دانشگاه ساسكس ایجاد كنم و دانش آموزان موفق به من نشان دادند بسیاری از دیدگاه‌های ارزشمند ونظرات مقصور در این كتاب و دانشگاه ساسكس مرا تشویق به درس دادن كرد و مرا با سازمان ها كمك كرد و نوشتن این كتاب را سریع كرد در نهایت من مایلم كه سپاسگزاری كنم از ناشر جان ویلی و پسران برای مهربانی‌هایشان و حرفه‌ای گری‌شان البته من مسئولیت قصور در متن نهایی را برعهده می‌گیرم. بخش یك تئوری پشتیبانی اجتماعی. درك كردن تغییرات اجتماعیاستفاده اصلی از مطالعه سیاست این است كه بر روی ساختار تغییرات سیاسی حساب نشود این استفاده از افتخارات گذشته است و هم چنان كه پاسخ‌‌ها در هر دو صورت بسیار و متفاوت هستند. یكی از شاخه‌های اصلی از جامعه‌شناسی مدرن اشاره می‌كند به پاسخی كه به رفتار شخص از ساختار سیاست مربوط است. مواد خام اساسی در این ارتباط پشتیبانی شهروند از تغییر ساختار است. پشتیبانی شهروند چیزی نیست كه بخش‌های معین بتوانند آنها پشت گوش بیاندازند. بنابراین سازمان‌ها ایجاد شده‌اند ولی مشخص نشده است كه هدف آنها حمایت و پشتیبانی است. این پردازش‌ها بی‌گونه‌ای ارجاع داده می‌شوند. چنانچه جامعه سازان به عنوان نماینده های اجتماع در پایه‌ی تئوری تغییرات سیاسی هستند. بدین گونه آن نتیجه‌ای از پردازش اجتماعی است كه در ساختمان پشتیبانی شهروند موثر است تحقیق گذشته در سیاست اجتماعی در مورد كاركرد این تئوری به وسیله پلاتو شروع شد. به علاوه توضیح دادن بسیاری از مشكلات تئوری كه در كنار گسترش اجتماعی ساری از تغییرات است پارسونز هم چنین به تئوری مرتبط توجه می كند كه گوناگونی در جامعه‌ی آمریكایی معاصر ندارد. مفهوم او همراه با مفاد خام برای مطالعه‌ی پردازش هم گون هستند. پل اصلی‌ میان تئوری بزرگ پارسون و بیشتر یافته‌ها در پرتونده‌ی سیاست اجتماعی ساخته شده بود. توسط دیوید اسیتون این شگفت‌آور نیست در بررسی لذت یكسان آن‌ها از به كار گرفتن آنالیزسیستم در مطالعه پدیده‌های اجتماعی در اواخر سال‌های 1950 اسیتون نوشت. یكبار ما ایده‌ی زندگی سیاسی علاوه بر سیستم رفتاری را وفق داریم در هر حال ما راهنمایی شدیم به درخواست دانستن داخل شرایط كه برای سیستم ممكن بی‌ساخت كه خود را نگاه دارد یا تغییر كند كه این ناموفق شدن در نگه داری خویشتن است. در میانه‌ی دهه‌ی 80 بخسی از سیاست اجتماعی مجبور است كه بازی كند در ایجاد تغییرات «به صورت بسیار مهم، تئوری مطالعه از پردازش اجتماعی در زندگی سیاسی خانگی می‌كند. گرایش به دیگران برای درك راهی كه سیستمهای سیاسی می توانند بر روی آن پافشاری‌ كنند حتی چنانچه آن‌ها تغییر می‌كند. برای بیشتر از یك نسل. این یك ساختار معمول است برای بیشتر مدل‌های سیستم سیاسی است سیاست تصور نشده است به عنوان شماری از خروجی‌ها و ورودی‌ها توسط بعضی از تاثیرات میان آن‌ها رجوع شده‌است. به راه كه خروجی‌ها اطلاعاتشان را در تغییر شكل ورودی‌ها می‌گیرند دو ورودی گوناگون درخواست می‌شوند. و پشتیبان كه می‌تواند هر كدام زیر شاخه باشد داخل شماری از قطعات پشتیبان معمولا فكر میشود و عنوان هردو پشتیبان اجتماعی و درخواست واجتماع سازی. درخواست مخالف پشتیبانی هستند در حالی كه آنها باید همچنین ملاقات شوند. همه آنهایی كه به نظر می‌رسند كه استفاده‌ی منابع محدود را گسترش دهند اما اگر پشتیبانی درخواست شده است توسط پردازش اجتماع سازی پس سپس این الگوی درخواست ها است. اجتماعی سازی به نظر می‌رسد كه نوع درخواست ها را متاثر می كند، تراكم به صورتی كه آن نگه داشته شده‌اند و را ه به صورتی كه آن ها ارئه شده‌اند و راه به صورتی كه آن‌ها ارائه نشده‌اند. مقایسه میان درخواست‌ها و پشتیبان شاید كاملا منقطع نیستند. برای تغییر از یك سیاست می‌تواند به اندازه‌ای نتایج درخواست های محدود به عنوان پشتیبان بالاتر باشد. كی تفاوت مهم میان دو مفهوم كه بزرگتر شده‌آند به صورتی كه آنها می توانند قانون مند شوند. این بسیار ساده تر است. كه كنترل كنیم یا شبیه سازی كنیم درخواست‌ها تا اینكه پشتیبان را بسازیم یا از بین ببریم درخواست‌ها بنابراین به نظر بیشتر از پشتیبان توسط فاكتورهای دیگر متاثر می‌شوند. تا اجتماع سازی دولت‌ها به صورت ادامه دار از قانونی سازی استفاده می‌كنند به مفهوم به چالش گرفتن درخواست ها و در بسیاری از موضوعات این هم چنین تاثیر دارد این بسیار سخت است كه درك كنیم پشتیبانی قانونی توسط رد كردن قانون سازی، هر چند این شاید سازمان‌ها و شكل الگوی پشتیبانی را به راه‌های مختلف ببرد. شاید این در بیشتر زمان ها باشد،‌در هر حال پیش از تغییرات واقعی رفتار هنگامی كه دانشمندان سیاسی از تازه‌كاری و اجتماع سازی می‌گویند. آن‌ها فكر می كنند به عنوان فعالیت‌های سیاسی و بیشتر به خصوص سازمان سازی سیاسی فرضیه مركزی است كه زندگی سیاسی یك جامعه حفظ نشود وهر كه از آن پیروری می‌كنند، آن‌ها باید جداگانه باشند كه آماده شده‌اند تا درگیر فعالیت‌های سیسای و نگه‌داری دفترهای سیاسی شوند. برخلاف اعتقادی كه دموكراسی‌ها دارند به هوشمندی شهروندان متوسط نخبگان سیاسی اهمیت ویژه‌ای در سیاست‌های دموكراتیك دارند. شواهد نشان می دهد كه ارزش های دموكراتیك بسیار دفاتر هستند به نخبگان سیاسی تا به شهروندان دیگر فعالان سیاسی می‌توانند دیده نشوند به عنوان مدیران ساختمان ارزش‌های اجتماعی باشند. یك مضمون در تئوری دموكراتیك است كه رهبران سیاسی می‌توانند نمایش دهند اهمیت ساختارهای تحصیلی را زیرا آن‌ها مركز توضیحات سیاسی هستند. راهی كه آن‌ها رفتار می‌كنند با خویشتن متاثر می كند. نه تنها چگونه شهروندان دنبال می‌كنند آن‌ها را به عنوان اشخاص هم چنین چگونه شهروندان سیاستمداران را ارزیابی می‌كنند. مفهوم پشتیبانی اجتماعی می كند شماری از مشكلات تعریف شده را كه در ارتباط با اثرات اجتماعی بعدی تئوری هستند. اسیتون و دنیس پشتیبانی را تعریف كردند به عنوان«احساسات اعتماد، راحتی، بزرگمنشی و مخالفان آن ها كه مسئول شاید مستقیم بعضی از چیزها هستند. اگر پشتیبانی مثبت است. نیازهای فرد آن چیز اگر پشتیبانی نیازهای فرد را نگه دارید یا رد كند از آن چیز آن‌ها پشتیبانی را به دو زیر شاخه تقسیم می‌كنند. جداسازی آزاد ومخصوص پشتیبانی مخصوص حكم رانی ارزش های شخصی است از پاداش ها وعقب ماندگی‌های پدیدار شده بر او از تعلقات به سیستم سیاسی بیشتر و مخصوصا ارزیابی اثرات شخصی از سیاست‌های دولت پشتیبانی آزاد بیشتر د رارتباط با تحقیقات اجتماعی سازی است. زیرا «… اعتماد اصلی نشده وراحتی كه اعضاء‌می‌جویند به چیزهای گوناگون از یك سیستم چنانچه در خودشان پایان می‌یابد» می‌باشد. باور بی‌استناد است كه هر چند شهروندان جداگانه شاید در موقعیت پشتیبانی مخصوص را رد كنند تغییر سیاست تهدید نشده است تنها اگر پشتیبانی آزاد رد نشود. پشتیبانی یك واژه‌ی قوی است كه پیشنهادی دهد فعالیت مثبت از یك بخش جدا این معمولا نیست كه شهروندان خودشان را ابراز كنند در رفتارهای غیر انتزاعی هم چنین بر نیمی از، یا در مقابل با، ایجاد ساختار، زیرا كه بیشتر بخش‌ها می‌پذیرند چیزها را چنانكه هستند، یا اگر شما دوست دارید آن ها را به سادگی موافقت می‌كنند. استیون پیشنهاد می‌دهد سه راه برای ابراز پشتیبانی – در ارتباط با جوامع سیاسی یا به تمام الختیارها، یا «مهمترین» رژیم. شهروندان بریتانیایی و امریكایی می‌توانند معمولا نگه دارنده های اخیر دفترهای سیاسی را ناپسند ببینند برای جوامع سیاسی استیون می‌شود تا در معنی بخشی ملیتی به شهروند وفادار كسی است كه خود را به عنوان یك آمریكایی، بریتانیایی یا هر چیز دیگر شناسایی كند. و این جوانمردانه است كه گفته شود اگر هیچ ایده‌ای در مورد شهروندی معمول وجود ندارد سپس امیدواری به اتفاق افتادن برای تغییرات سیاسی بی گمان باریك هستند. رژیم ساختار موسسه بسیاری شده است و قوانین بازی زندگی سیاسی انجمن‌ها را كنترل می‌كند. این می تواند بحث شود كه شهروند بیشتر ارزش دارد اگر درك كند و موافق قوانین سیستم باشداز اینكه اگ راو بیش از اندازه و بی‌نقد میهن پرست نباشد. این می‌تواند تغییرات سیاسی وابسته به ارزش‌های سیاسی كه كنترل زندگی سیاسی را مهم‌تر می‌داند، ایجاد كند. یك پتانسیل خطر در تاكید بر پشتیبانی شرهوند برای رژیم معیار است كه میعارها می توانند تقدس ایجاد كنند در حالی كه رفتار شهروندان همیشه درك شود. در راه هایی كه پیشنهاد می‌دهد كه معیارها پشتیبانی شده‌اند، یا در نهایت تهدید شده‌اند. تاكتیك اساسی این بود كه الگوهای دادن دیده نشده اند در یك سیاست دموكراتیك «مثال ایالات متحده» و هنگامی كه سطوح ناآگاه و كم رضا كشف نشدند كه پیشنهاد می‌داد كه ایالات متحده با قوانین راهنمایی رفتار مطابق نیستند كه تئوری دموكراسی است و سپس این تئوری بود كه می بایست با شرایط سنجیده شوند. این نشان می‌دهد به كاربران پاسخ های جایگزین از راه‌های پیشنهاد شده از افزایش گسترش شهروندی این نشان می‌دهد به كاربردن پاسخ‌های جایگزین از راههای پیشنهاد شده از افزایش گسترش شهروندی در سیاست‌ها را در راهی مشابه ارگ معیارهای رژیم توسط بعضی شهروندان پشتیبانی نشد سپس ……بیشتر ازا پذیرفتن امكانات كه شاید معیارها و دموكراتیك نیستند یا بر اساس پشتیبانی به دوری جهانی هستند در محیط های واقعی از بررسی در مطالعات سیاست اجتماعی به نظر می‌رسد كه هر دو محدودیت در دید و آشكاری چگونگی در مسیر نشان هستند. اكثریت از تحقیق نگاه كرده است. به راهنمایی كودكان از خودمختاری سیاسی مضمون معمول حول محور تعریف كودك جوان از خود مختاری سیاسی به خصوص توسط رئیس جمهور ایالات متحده است. چنانچه كودك بزرگتر می‌شود او با خود مختاری سیاسی آشنا شود به عنوان یك نقش موسسه ای به عنوان یك جداگانگی مخصوص جالب است كه توجیه كنیم كه بعضی از گذر- فرهنگ های مطالعات دانشمندان سیاسی آمریكایی الگوی تحقیقات- خانگی خود را كپی كرده‌اند. این برای آن‌ها مشكلات فراوانی در ارتباط با بریتانیا كه، سر مسئول از ایالت حكم می راند اما قانونمندی نمی كند. دوم این باور شده است كه اگر خودمختاری سیسای می تواند شخصی كند تصور عمومی را این نشان می دهد ظهور شهروند همراه با مدخل به سادگی درك نشده در زندگی سیاسی را. دومین محل بسیار مهم در بررسی مفهوم وفاداری خوبی را در برمی‌گیرد این درك نشده است كه الگوهای ارتباطی خوبی دیده می‌شوند زیرا كمی سخت است كه سوالات بسازیم و اطلاعات بدست آمده می تواند تعیین كمیت گردد. سخت خواهد بود كه انكار كنیم كه این تصویری از رفتار سیاسی است هر چند یك می‌تواند معنی ارزشمندی داشته باشد هر برت هایمان پیشنهاد می دهد كه تعاریف حزب عمل می‌كند به عنوان قابی مرجع برای شهروند كه می‌‌تواند تغییرات را تحمیل كند. حزب به اشخاص كمك می‌كند كه مانند نكته‌ی – مرجع در بسیاری از راه‌های مشابه به زودی رفتارها را قالب بندی می‌كند در مقابل خود مختاری سیاسی مسئول است كه رفتارهای بعدی را راهنمایی كند. ادامه‌ی ارتباط برای آنها نیروی قدرتمندی ایجاد می كند تا برای تغییرات سیاسی كار كند. این بخش از ادراك خود علوم سیاسی است كه وفاداران حزب در ارتباط با خانواده هستند و از والدین به فرزندان مستقل می‌شود. هر چند این می‌تواند اساسا صحیح باشد بعضی از ارزیابی‌ها در ساختار هستند. كودكان فرانسوی به نظر كمتر ادراك والدینشان را می‌شناسند تا كودكان آمریكایی و در هر موضوع ناقطعیت بزرگتر موجود است وقتی چندین بهجای دو حزب موجود است. حتی سیاست‌های دو حزبی بریتانیا و آمریكا انتقال وفاداری حزبی از ضمانت است. توجهات اخیر در درصد مورد نظر از انتخاب باید وفاداری آن‌ها را جابه جا كند. بیشترین كاربرد عقیق تجربی در این است كه سعی كند توسعه جهت یابی دشوار به سمت سیستم سیاسی را نشان دهد. اگر ثبات از لحاظ ثبات اجتماعی ناشی شود. یك ثبات مشخصی محسوب نمی‌شود. بلكه به عنوان فرمان مبهم و مجهولی نسبت به اختیارات دولتی تفسیر می‌شود. تئوری سیاستهای دموكراتیك مشاركت شهری را تشویق به جریان سیاسی می‌كند و این مسئله دلالت بر بعضی ازمسایل پیچیدگی خاصی در تشكیل سیاست دارد. مشاركت واقعی ممكن است كه بیش از وفاداری شخصی و خشنودی به وضع موجود تفسیر شده باشد. این موضوع ممكن است به خصوص باشد در هر حال شكل اصلی مشاركت –رای- نمونه از نوع دینی را داراست اما همان طوری كه باید باشد نیست: مشاركت به این معنی است كه راهگشای كنترل شهری در تمام جنبه‌های سیاسی باشد و از اینكه فقط یكی را از بین دو عنوانهای نه خیلی متفاوت را انتخاب كند كسی كه در برنامه های نه خیلی متفاوت را طراحی كرده است نكته قابل توجه در مورد مشاركت در این است كه شهر پیچیده در واقع یك شهر فرمانبر است. در جریان ساختار سیاست مدتها شخصی نقشی را داراست كه در جریان ساختار سیاست بازی می‌كند همچنین یك حد و مرزی را رد سیستم خود در نظر دارد. محتوای یادیگیری سیاسی به سه بخش تقسیم شده است نه به دست آوردن تابع حكومتی یادگیری تابعیت و اجتماعی كردن به توابع سیاسی تخصصی وآنچه توابع حكومتی آموزش دیده‌اند. آثار ادبی را تحت شعاع قرار داده است. طوری كه بیشترین موارد در آرمان گرایی از اختیارات سیاسی را یكپارچه خواهد كرد. تابعیت روی توانایی شخصی متمركز می‌شود تا در جریان سیاسی شركت كند. سیاسی نیستند و ساده‌ترین موردی نیست كه بتوان تحقیق را هدایت كرد این اهمیت سریعا نمونه تمایلات را كشف كرد. است كه احتمال دارد مشاركتهای آینده را تحت تاثیر قرار دهد. اكثر تحقیقات زیر خود ثمر بخشی سیاست به مرحله انجام رسیده است گسترده‌ترین مبنای ثمربخشی سیاست توسط انستیون و دنیس طراحی گردیده است. آنها 5 عوامل ممكنه را پیشنهاد دادند: به انداره‌ای كه هر شخصی احساس می‌كند كه او از لحاظ سیاسی قدرتمند است. بر این استوار است كه دولتها به درخواستهایش جواب خواهند داد درك او نسبت به اینكه چطور روش سیاسی كار می‌كند وسایلی كه فرد تحت تاثیر قرار دهد می‌تواند بهكار گرفته شود و سرانجام به اندازه گسترش یابد كه او احساس كند تغییر عملی است. به دور از مسئله خیلی دشوار نسبت به این مقدار ثمر بخشی یافته‌هایشان زیبا هستند البته نه خیلی زیاد چون كاملا غیر منتظره نیستند زیرا نمایشگر یكی از قسمتهای تحقیق سوسیالیستی است كه خوش بینی به هم ریخته‌ای را نشان نمی‌دهد. وقتی او بزرگتر شد از نظر سیاسی موثرتر شد. اما قبل از هشتمین درجه 17 در صد ازنمونه‌هایشان به عنوان قانون در ثمربخشی رده بندی شده بود و فقط 29 درصد ملایم موثر بودند. انواع گوناگون نمونه‌های مهم ظاهر شده برای افراد دارای ضریب هوشی‌های قانونی و قانون جایگزین شده روی نمودار اقتصادی – اجتماعی كمتر از میزان سیاسی موثر بخش بودند با این وجود هیچ تفاوت یكسانی برای ثمربخشی سیاسی وجود نداشت. زنها به طور بارز كمتر از مردها از لحاظ سیاسی درگیر شده بودند. علی رغم یافته‌های پیچیده دو مولف به مشتركات خوش بینی گرایی معمول خاتمه دادند. اما برای تلفیق این گونه معیار (ثمر بخشی سیاسی) و سن تاثیر پذیر، نارضایتی‌های سیاسی در اجتماعات بزرگ پیشرفته ممكن است به آسانی كمتر جلوگیری كند. سرخوردگی با معیار دموكراسی ممكن است شرایط قابل قبول تری را برای رشد پیدا كند. فرض دادن آن با حقیقت مشكل است كه داده‌های خودشان نشان می دهد كمتر از نیمی از هشتمین درجه‌ها رده‌بندی به عنوان قانون در وضع اقتصادی اجتماعی در ثمر بخشی سیاسی بالا هستند اگر در اولین بار موجود نباشد بعدها مشكل خواهد بود تاببینیم چطور تاثیر سیاسی می تواند از نارضایتیهای سیاسی بزرگتر جلوگیری كند.در كنار درجه قابل توجهی از شك اطراف هم معنی محتواتی سوسیالیست حمایت می‌شوند همچنین باعث وحدتهای هم در پیامدهایش وجود دارد. در مقایسه‌ها این اكثر والاترین اشخاص در فرمانبرداری خودشان را در طفره از شرطهایشان اثبات كرده‌اند. در سال 1957 اسیتون اهمیت آموزشی رسمی را در اهمیت سیستم ارجاع داد اما در همان زمان او متفكر شد سیستم می تواند تغییر كند یا همین طور به طور شگرفی چنین گذاشته شود. نقصان خود را حفظ كند. از آن به بعد استیون بیشتر مشتاق شد تا در مورد ایستادگی سیستم صحبت تا در مورد حفظ سیستم در مقایسه سال 1965 او ایستادگی را همراه با تغییر با مدعا پیوست داد چیزی كه لازم است بدانیم چطور سیستمهای سیاسی دوام می‌آورند حتی اگر هم تغییر می‌كردند. سال 1969 تاكید بر بی‌طرفی بیانش نمود. برای اجتماعی كردن سیاسی می‌توانست جاودانی كند ثبات یا بی ثباتی باز طبیعت سیاست را در سیستم سیاسی با ثبات گرایش به كمك كردن به ثبات را خواهد داشت وهمین طور در سیستم سیاسی بی‌ثبات گرایش به از سر شمردن بی ثباتی خواهد داشت. در سال 1971 در قسمت از بیان تغییر مكان یافته است ونیس یكی از همكاران اصلی استیون اجتماعی كردن سیاسی را به عنوان یك روشی را توصیف كرد كه ما را قادر نمی‌سازد اول از همه تغییر و سپس ثبات را بفهمیم. این اهمیت تغییر از بین آثار ادبی اجتماعی كردن سیاسی منعكس شده است گرین اسیتن دلالت بر این دارد كه نقد از اولین تاكید روی ثبات مغرضانه یك نتیجه ای از سردرگمی مشخص است برای دلالت داشتن گرین استین خودش انجام داده است. به این صورت كه اجتماعی كردن سیاسی یكی از راههای حفاظت كردن روشهای سیاسی است به این معنی نیست كه همیشه اشخاص را به معیارهای انجمن مطابقت خواهند داد. اگر این خط متفاوتی از استدلال استیون می‌باشد. كسی كه تظاهر كرد تا دلالت داشته باشد. كه اجتماعی كردن معیار دولتی را منتقل می‌كند البته شاید بی ثباتی سیاسی را ترغیب كند. اشخاص می‌توانند معیارهای علمی را شكست دهند وضعیت استیون گویای درجه انعطاف پذیر است كه به طور تقریبی شبیه به واقعیت عمل می كند. در هر حال اگر ین استین احساس كند شهروندان می توانند از معیارهای اجتماعی نجات یابند پس مشكلی وجود خواهد داشت. اینكه چه طور ان را توجیه كنند این مطلبی است كه شكل خواهد داد ومضمون قسمت این بخش را حالا كافی است مشاركت دهد كتابخانه گرین استین را به یك صمیمی باز كرده است. شكل قابل توجهی وجود دارد آیا تغییر در مدیریت بیشتر از واقع آشكار است فرق بین نگه داری پافشاری و تغییر محبت چیست به حفاظت می‌تواند دیده شود به عنوان سیستم واقعی در شكل غیر قابل تغییر زمانی كه پافشاری در تمام زمان اصلاح آن سیستم را نشان داد. كما بیش غیر ممكن است كه سیستم می توانست كاملا باشد بنابراین تغییر دادن بین سیستمها مشكل شد. كه خودشان سیستمها را حفظ كنند و استقامت ورزند تغییر دادن چقدر تغییر آنها دارند و قبلا می‌توانند تغییر كنند بیش از اینكه حفظ بمانند به شرح پایداری می تواند به طور گسترده‌ای تشكیل شود كه تعدادی سیستم در این پایداری شكل خواهد داد. طبق یك تئوری افراد جوان بیشتر مقابل به ناصر خانی علیه حق از افراد با سن بالا هستند. مخصوصا اگر در آن زمان در زندگیشان جایی كه زندگی بچه‌گیشان را ترك كردند اما هنوز خانواده تشكل نداد. آن دو در همین زمان به سر می‌برند. در بچگی یاد گرفتند توسط والدینشان كه برای حق احترام قائل شوند در بزرگی به سمت تجدید احترام می‌آیند برای حق وقتی كه حقایق اصلی اقتصادی و استقلالی را دارند تا حمایت كنند. ادامه خواندن مقاله ترجمه كتاب Political Education and Stability

نوشته مقاله ترجمه كتاب Political Education and Stability اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله حسن نيت در مباحث حقوقي

$
0
0
 nx دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمهاز یك دیدگاه كلی می توان گفت كه «حسن نیت» به دو طریق و شیوه درقرار دادها كاربرد دارد. به عبارت دیگر حسن نیت درقرار دادها در دو چهره متفاوت ظاهر شده و مورد توجه قانوگذار و حقوقدانان قرار می گیرد. غالباً حسن نیت درقراردادها به عنوان یك الزام و تكلیف برای طرفین قرارداد و از این حیث مورد بررسی قرار می‌گیرد. چهره دیگر حسین نیت آن است كه حسن نیت یكی از طرفین قرارداد و عامل جلب حمایت قانونگذار از او می گردد. دراین چهره معمولاً حسن نیت در میزان مسؤولیت مؤثر بوده و قانونگذار مسؤولیت كمتری برای فرد با حسن نیت به نسبت شخصی كه فاقد حسن نیت است، مقرر می‌كند. ما این دو جنبه چهره حسن نیت را به ترتیب به عنوان حسن نیت در چهره الزامی و تكلیفی و حسن نیت درچهره حمایتی نام گذاشته ایم. اصل حسن نیت درقراردادها، اصلی است كه در نظام حقوقی ایران و درمیان حقوقدانان مورد توجه و عنایت كافی قرار نگرفته است. البته در سالهای اخیر شاهد توجه بیشتری هم در جامعه حقوقی و هم از سوی قانوگذار به آن هستیم. اگر چه باید به این نكته توجه كنیم كه هرچند حسن نیت به عنوان یك اصل كلی كه رعایت آن در قراردادها ضرروی است و به عبارت بهتر اصلی كه باید در قواعد عمومی قراردادها مورد توجه قرار گیرد، مورد بحث قرار نگرفته و از این عنوان بسیار به ندرت در منابع حقوقی و قوانین استفاده شده است، اما جوهره این مفهوم به دفعات و به شیوه های مختلف در كتب فقهی، حقوقی و نیز در قوانین مورد عنایت بوده است، بویژه اینكه دربسیاری از موارد قانونگذار احكامی وضع نموده است كه می توان زیر بنا و مبنای اصلی یا یكی از مبانی اصلی آن احكام را حسن نیت دانست (برای نمونه رجوع شود به مواد، 69، 263، 325، 391، 438ق.م مواد 337، 349، 370 ، 391، 426، 490 و 500 ق.ت) گام نخستین برای آشنایی با كاربرد حسن نیت درقراردادها، تعریف و شناخت مفهوم حسن نیت است. اولین و اساسی ترین گام برای شناخت یک مفهوم و در قلمرو حقوق برای شناخت یک اصل حقوقی، ارائه تعریفی از آن است. این مطلب در مورد حسن نیت که به عقیده برخی تعریف شدنی نیست و نمی توان آن را در قالب یک تعریف آورد و مطابق عقیده ای دیگر ارائه یک تعریف مشخص از آن، کار درستی نیست، اهمیت بیشتری می یابد. از سوی دیگر به لحاظ معنا و محتوای حسن نیت، در برخورد با بسیاری از اصول و نهادهای حقوقی در می یابیم که محتوا و معنای این اصول و نهادها بسیار نزدیک با اصل کلی حسن نیت است و برای شناخت کامل این اصل ناگزیر از توجه به این اصول و نهادها هستیم. همچنین برای شناخت معنا و کاربرد این اصل و نیز آشنایی با سیر تاریخی آن، بررسی تاریخچه حسن نیت بطور اجمال، ضروری می نماید. از گذشته تا کنون نسبت به پذیرش این اصل ایرادها و انتقادهایی مطرح شده و در مقابل نیز پاسخهایی به این ایرادها داده شده و از پذیرش آن دفاع شده است. اما هر گاه این اصل در حقوق قراردادها پذیرفته شود موضوع بعدی که برای شناخت آن و کاربرد آن باید مورد بررسی قرار گیرد آن است که در عمل چگونه می توان ا حراز کرد که یک طرف قرارداد دارای حسن نیت بوده است یا خیر. آیا باید به انگیزه و جنبه های درونی و نیت واقعی او توجه کرد یا ملاکهای عینی و خارجی در این زمینه وجود دارد و باید بکار گرفته شود. آخرین بحث کلی در مباحث شناختی و نظری در مورد حسن نیت آن است که حسن نیت در قراردادها دارای دو چهره است. در چهره اول طرفین ملزم به رعایت این اصل و به تعبیر دیگر رعایت صداقت، درستی و; و خودداری از فریب، خدعه و; هستند و از حسن نیت در چهره دوم مواردی را در نظر داریم که یک طرف قرارداد از روی حسن نیت و با نداشتن آگاهی از یک واقعیت، اقدامی کند و قانونگذار به این جهت او را به طریقی مورد حمایت قرار می دهد. از گذشته تا کنون در سلسله مباحث مربوط به حسن نیت، موضوعی که ذهن حقوقدانان را به خود مشغول کرده است عبارت بوده است از «شناختن و شناساندن مفهوم حسن نیت». حسن نیت را می توان اصطلاحی بسیط دانست. اصطلاحی که به سختی در قالب یک تعریف ساده و سهل می آید و لذا این عقیده مطرح شده که برای شناخت حسن نیت و بکار بستن آن، ارائه تعریفی از آن ضرورت ندارد. با وجود این به طرق و با تعابیر مختلف، سعی در تعریف حسن نیت شده است. بسیط بودن مفهوم حسن نیت و گستردگی آن موجب ارتباط وسیع آن با بسیاری از اصول و نظریه هایی که در واقع، مضمون و محتوای آنها ضرورت پای بندی به اخلاقیات و رعایت صداقت، انصاف و ; است شده و به این ترتیب مشکل شناخت حسن نیت و قلمرو آن دو چندان می شود. در این تحقیق برآنیم که با بحث و بررسی در زمینه تعاریف ارائه شده از حسن نیت در مبحث اول و نیز بررسی اصول و اصلاحات مرتبط با آن در مبحث دوم، به قدر توان در شناسایی این اصل گام برداریم. مبحث اول: تعریف حسن نیتهر گاه واژه «حسن نیت» بکار برده می شود معنای روشن و ساده ای از آن به ذهن متبادر می شود. کمتر کسی را می توان یافت که در درک معنای حسن نیت با مشکل مواجه گردد. تعریفی که افراد مختلف در پاسخ به سوال از معنای حسن نیت می کنند مشابه و نزدیک است. حسن نیت یعنی داشتن صداقت، نیت پاک و بی شائبه و درست. اما هنگامی که صحبت از بکار بردن «حسن نیت» در قراردادها می شود، دیگر، آن سادگی و بدیهی بودن معنا و مفهوم حسن نیت وجود ندارد و سوال و ابهامی جدی از این جهت مطرح می گردد. حسن نیت در قراردادها یعنی چه؟ می توان گفت که مشکل از آنجا ناشی می شود که «حسن نیت در قراردادها» به معنای ورود قاعده ای که جنبه اخلاقی دارد در قراردادها و به تعبیر بهتر در عالم حقوق می باشد. پذیرش ورود و کاربرد «حسن نیت» در قراردادها به معنای آن است که حسن نیت به عنوان یک اصل و قاعده مطرح شود و در نتیجه مسائل و موضوعات حقوقی بهمان ترتیب که در مورد بسیاری اصول و قواعد دیگر مطرح می شود در این مورد نیز مطرح گردد. یعنی بطور خلاصه اولا: باید موضوع الزام آور بودن آن مورد توجه قرار گیرد. ثانیا: آثار و کاربرد آن در مراحل مختلف قرارداد مورد بحث قرار گیرد. ثالثا: و شاید مهمتر از همه، ضمانت اجرا یا ضمانت اجراهایی برای نقض این قاعده در نظر گرفته شود. این گونه مسائل و موضوعات از یکطرف از معنا و مفهومی که برای حسن نیت در نظر گرفته می شود متاثر هستند و از سوی دیگر بر ارائه تعریف و معنایی دقیق و روشن از حسن نیت اثر می گذارند. بنابراین شاید گزاف نباشد اگر گفته شود «حسن نیت در قراردادها» از نظر معنا و مفهوم، سهل و ممتنع است. سهل است چون حسن نیت معنایی نسبتا روشن و ساده دارد و لذا ابتدائا معنایی از این عبارت در ذهن نقش می بندد و ممتنع است چون با شناختی که از قراردادها و نکات و مسائل حقوقی مربوط به آن وجود دارد ارائه تعریف روشن و دقیقی از حسن نیت در قراردادها کار آسانی نیست و فهم و درک معنای آن و تبیین آن مستلزم تعمق و تحقیق ویژه در مورد آن است. اصولا همانطور که در بحث از ایرادها و اشکالهایی که نسبت به حسن نیت در قراردادها و پذیرش آن مطرح خواهد شد ، از جمله مهمترین ایرادها در این زمینه آن است که به کاربردن حسن نیت به عنوان یک اصل در قراردادها در حالی که از نظر معنا و مفهوم، مبهم و مجمل است و نمی توان مرز دقیقی از این جهت برای آن ترسیم نمود، امکان پذیر نیست و به همین جهت ارائه ضابطه مشخص و صریحی برای احراز وجود حسن نیت یا عدم آن دشوار است. با این مقدمه در خصوص معنای حسن نیت و خاطر نشان کردن دشواری مطلب، اکنون به بیان و بررسی تعاریفی که در این زمینه ارائه شده است می پردازیم. بحث معنا و تعریف حسن نیت، هم در نظامها و سیستمهای حقوقی که آن را پذیرفته اند مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است و هم در نظامها و سیستمهای حقوقی که مخالف پذیرش آن در قراردادها هستند. مفاهیم و تعاریفی که در کشورهای مختلف و از سوی حقوقدانان مختلف مطرح شده است یکسان وثابت نیست و تلاش بر آن است که وجوه مشترک این تعاریف و شاخصه های حسن نیت استخراج شده و در نهایت بتوان تعریفی کامل، دقیق و روشن از حسن نیت در قراردادها ارائه نمود. مجموع تعاریفی را که ارائه شده است می توان بر یک مبنا به دو دسته کلی تقسیم نمود. ملاک و مبنای این تقسیم بندی آن است که حسن نیت از جنبه و دیدگاه «مثبت» تعریف شود و یا از جنبه و دیدگاه «منفی» . به عبارت روشن تر گاهی حسن نیت بر این اساس تعریف می شود که مشتمل بر چه چیزهایی است و چه مواردی «حسن نیت» تلقی می شود و گاهی بر این اساس که چه مواردی «حسن نیت» تلقی نمی شود و به تعبیر دیگر سوء نیت محسوب می گردد. الف: تعریف «مثبت» از حسن نیتاصطلاح «حسن نیت» معادل «Good faith» (در حقوق انگلیس و آمریکا و بطور کلی متون انگلیسی)، «Bonne foi» (در حقوق فرانسه) و «Treu und Glauben» (در حقوق آلمان) می باشد. در حقوق رم نیز واژه «Bona fides» بدین منظور بکار برده می شد. . در حقوق رم نیز همانند وضعیت فعلی، اتفاق نظری بر روی معنا و تعریف حسن نیت وجود نداشت. تعاریفی را که از حسن نیت (Bona Fides) ارائه می گردید می توان به چند دسته تقسیم کرد: 1- پای بندی به قول و تعهد : یک فرد باید به تعهد خود پای بند باشد. از منظر حسن نیت و انصاف توافقها باید محترم شمرده شده و رعایت گردند.2- اجتناب از حیله و عدم رعایت انصاف: از جمله معانی که حقوقدانان قرون وسطی و شارحین حقوق رم برای حسن نیت ذکر می کردند و قرابت زیادی با مفهوم حسن نیت در وضعیت فعلی نیز دارد عبارتست از این که بر طبق نظر این حقوقدانان حسن نیت و انصاف به این معناست که هیچ یک از طرفین نباید طرف دیگر را گمراه کرده یا از قِبل او منتفع گردد. برای مثال فروش ملک بدون اعلام اینکه حق ارتفاقی نسبت به آن وجود دارد بر خلاف حسن نیت است. همچنین اجتناب از تقلب ضروری است. فروشنده ای که آگاهانه مال غیر را فروخته و در قرارداد، مسؤولیت خود در صورت تعلق مال به غیر را نفی و سلب کرده است در مقابل خریدار مسؤول می باشد. در مجموع حقوقدانان قرون وسطی چنین نتیجه می گرفتند که حسن نیت به معنای آن است که نباید هیچ گونه خدعه و فریب و تدلیسی وجود داشته باشد. حیله و تقلب (fraud) به دو نوع تقسیم می شد: سببی (Causal) و فرعی (Incidental). تقلب سببی منجر به انعقاد قرارداد توسط یک شخص می گردید به گونه ای که در فرض عدم وجود آن تقلب (و آگاهی از حقیقت) مبادرت به انعقاد قرارداد نمی کرد. تقلب جزئی و فرعی باعث می شد که یک فرد با شرایط زیان بارتری قرارداد منعقد نماید. ازجهت موضوع حسن نیت نیز قراردادها به دو نوع تقسیم می شدند. قراردادهای مبتنی بر حسن نیت (یا از نوع حسن نیت) و قراردادهای حقوقی محض . طرف قرارداد که قربانی حیله و تقلب بود همواره می توانست از بند قرارداد رهایی یابد اما کیفیت این رهایی در دو نوع قرارداد متفاوت بود. قراردادهای مبتنی بر حسن نیت به واسطه حیله و تقلب سببی خود به خود باطل بودند اما قراردادهای حقوقی محض باطل نبودند بلکه طرف قرارداد می توانست موضوع حیله و تقلب را به عنوان یک دفاع مطرح نماید. 3- حسن نیت به معنای انجام کلیه اموری است (بجز موارد مصرح در قرارداد) که از یک فرد درستکار (امین) در چنان معامله ای انتظار می رود. این گونه تعهدات که در حقوق رم، بر مبنای حسن نیت ضروری و الزامی بود در حقوق امروز به عنوان تعهدات ضمنی از آن یاد می شود. بالدوس از شارحین متون رومی پس از دیگر حقوقدانان و شارحین مانند اولپین و پمپنیوس که معانی و تعاریف فوق را برای حسن نیت مطرح کرده اند، عقیده متفاوتی در این مورد دارد. عقیده و کار او در این زمینه مبتنی بر عقاید فلسفی ارسطو و توماس اکیناس بوده است ارسطو در کتاب «اخلاقیات» مبادله را نوعی عدالت معاوضی می داند و به نظر او هر طرف مبادله باید چیزی معادل آنچه بدست می آورد به طرف دیگر بدهد. در جای دیگر حفظ تعهد و پای بندی به آن را یک فضیلت (Virtue) و ناقض تعهد را شبیه یک دروغگو می داند. بالدوس علاوه بر اینکه همانند دیگر شارحین حسن نیت را معادل انصاف و «وجدان» (Conscience) می شناسد اما توجه خاصی به شرط و لازمه دیگری از حسن نیت و انصاف دارد که عبارتست از این شرط که هیچ کس نباید به زیان و به هزینه دیگری دارا شود. این اصل شبیه اصل تعادل (Principle of equality) است که مطابق نظر ارسطو و اکیناس زیر بنای عدالت معاوضی است. از نظر بالدوس این اصل در بعضی متون رومی به صراحت و در برخی دیگر بطور ضمنی آمده است . امروزه نیز تعاریفی که در دیدگاه مثبت از حسن نیت شده است متفاوت است. گاهی برای تعریف و شناسایی آن صرفا اصطلاح دیگری به عنوان معادل و مترادف آن بکار برده شده است تا بر اساس آن، حسن نیت معنا گردد. تعریف حسن نیت به «انصاف» ، «رفتار منصفانه» یا «معقولیت» از مصادیق این گونه تعریف هستند. روشن است که شناخت حسن نیت از این طریق مستلزم آن است که اصطلاحات مربوطه، خود تعریف گردند. ظاهر این است که ارائه این گونه تعاریف مبتنی بر این فرض است که اصطلاحاتی مانند معقولیت و رفتار معقولانه، کاملا شناخته شده و تثبیت شده هستند وارجاع به این اصطلاحات برای فهم و درک معنای حسن نیت کافی است.دسته دیگر تعاریفی هستند که در قالب یک عبارت ولو کوتاه و مختصر ارائه شده اند. برای مثال حسن نیت تعریف شده است به: «استانداردهای معقولِ معامله منصفانه» ، «استانداردهای مشترک کمال، انصاف و معقولیت» ، «صداقت در عمل و رفتار» ، «رفتار شایسته» و «روح همبستگی» . از نظر برخی از استادان فرانسوی، حسن نیت به دو معنا بکار می رود: 1- به یک معنی عبارتست از صداقت در انعقاد و اجرای اعمال حقوقی. 2- به معنی دیگر، عبارتست از باور نادرست و بدون تقصیر به وجود یا عدم یک واقعه، یک حق یا یک قاعده حقوقی. تعریف دوم و نیز این تعریف که حسن نیت عبارتست از «رفتار حاکی از اعتقاد یا اراده رعایت قواعد حقوقی که سبب می شود ذینفع از خشونت قانون دور بماند» بیانگر چهره حمایتی حسن نیت می باشد و تعریفی از حسن نیت به عنوان یک الزام و تکلیف برای طرفین قراردادی و به تعبیر بهتر، ضرورت رعایت صداقت، انصاف و;، نمی باشد. برخی را عقیده بر آن است که برای اینکه یک مفهوم و اصطلاح مانند حسن نیت قابل اعمال باشد همیشه تعریفی مجرد و دقیق از آن ضروری نیست. قاضی رایت قاضی استرالیایی از جمله این دسته است. بنابراین عقیده، حسن نیت به عنوان یک مفهوم مرتبط با واقعیتهای شناخته شده و کاربردهای عملی است. حسن نیت می تواند به عنوان انتظار و تعهد به رفتار صادقانه و منصفانه در اجرای وظایف و تعهدات قراردادی تعریف گردد. به عبارت دیگر میزان معینی از معقولیت از طرفین مورد انتظار است. گفته شده که این تعریف از لحاظ ویژگی و خصیصه آن، بین المللی محسوب شده و جوهره تعاریف متعدد در حقوق داخلی کشورها را داراست. حسن نیت در اجرای قرارداد نیز چنین تعریف شده است: حسن نیت طرفین را ملزم می کند که تعهدات قراردادی خود را منصفانه، صادقانه و به طریق قابل قبول در تجارت و حرفه شان اجرا نمایند. برخی نیز با اشاره به این عقیده که حسن نیت ایده مبهمی است که نسبت به اشخاص مختلف معانی متفاوت دارد عناصر کلیدی مورد تصریح توسط حقوقدانان و دادگاهها را چنین بیان کرده اند: حسن نیت به معنای صداقت و انصاف در ذهن و فکر، معامله منصفانه، وفاداری و خلوص و همچنین عمل نکردن مغایر با یک التزام و تعهد، عدم بهره برداری از موقعیت تفوق نسبت به شخصی که ضعیف و آسیب پذیر است، به حساب آوردن انتظارات مشروع طرف دیگر و معقولیت می باشد. حسن نیت عملا دارای معانی متفاوتی، هم در داخل یک سیستم حقوقی خاص و هم در میان سیستمهای حقوقی است. از سوی دیگر در حالیکه در برخی زمینه های خاص رجوع به آنچه که حسن نیت مقتضی آن است، طبیعی تر است، در برخی زمینه های دیگر ارجاع و اشاره به اینکه چگونه باید ضمانت اجرایی برای سوء نیت در نظر گرفت، طبیعی تر است. بنابراین روشهای مثبت و منفی برای تبیین و تشریح این اصل وجود دارد. پرفسور زیمرمن پس از بیان این مطلب و با لحاظ دیدگاهها و مطالب ارائه شده از سوی حقوقدانان کشورهای مختلف نتایج مهمی را در بحث معنای حسن نیت گرفته که خلاصه آن چنین است: «از نظر همه سیستمهای حقوقی مورد بحث عدم صداقت، سوء نیت تلقی می گردد. البته سیستمهای مختلف حقوقی در مورد اوضاع و احوال و رفتاری که مبتنی بر بی صداقتی تلقی می گردد اتفاق نظر ندارند. از این رو در حالیکه از نظر برخی سیستمها قصور در افشاء حقایق مهم برای طرف دیگر می تواند سوء نیت را تشکیل دهد، دیگر سیستمها (سیستمهای عضو کامن لو و اسکاتلند) اساسا چنین قصور در افشائی را سوء نیت تلقی نمی کنند. جنبه دیگر حسن نیت (علاوه بر صداقت) عبارتست از این فکر که حسن نیت، شخص را به پای بندی به گفته خود ملزم می کند. این معنا می تواند نسبت به همه توافقها بطور کلی اعمال گردد. حسن نیت طرفین یک توافق را به پای بندی به شرایط و مفاد آن ملزم می کند. در اینصورت حسن نیت به عنوان تکیه گاه اصل نیروی الزام آور قراردادها عمل می کند. از مطالعه حاضر و بررسی سیستمهای حقوقی می توان به این نتیجه رسید که حتی امروزه این ایده که هر شخصی می باید به گفته خود (خواه این گفته یک وعده و تعهد باشد و یا صرفا یک اظهار) پای بند باشد حداقل در جایی که با موضوع اتکاء طرف دیگر ترکیب می شود، می تواند به عنوان یکی از نتایج حسن نیت تلقی گردد. نکته جالب آن است که حقوق انگلیس در حالیکه هنوز بواسطه قواعد مربوطه به عوض این موضوع را که همه توافقها قرارداد هستند، نفی و رد می کند واجد دکترینی است تحت عنوان “Promissory estoppel” ناصر «اظهار» و «اتکاء» را تلفیق و ترکیب می کند و به دو معنا، منصفانه تلقی می گردد. هم به این معنا که این دکترین، خشکی قواعد عام حقوقی (از جمله عوض) را مقید، مشروط و تعدیل می کند و هم به این معنا که این دکترین تابع ملاحظات کلی مربوط به انصاف است. معنای سوم حسن نیت که مشترک میان چندین سیستم حقوقی است آن است که یک طرف قراردادی نباید با رفتار غیر معقولانه یا بدون هر گونه نفع مشروعی، وضعیت طرف دیگر را بدتر نماید، این معنا وظیفه وفاداری و صداقت قراردادی را منعکس می کند. گاهی حسن نیت دقیقا به این معناست که طرفین نباید مجاز باشند که به یک امر پوچ و ناپسند استناد کنند و به چنین چیزی نیز پای بند و ملزم نیستند. امر پوچی که حسب ظاهر مبتنی بر توافق آنهاست». در اینجا به عنوان مثال موردی را مطرح ی کنیم که مطابق قرارداد باید 50 کیسه آرد توسط متعهد به متعهد له تحویل گردد و پس از مراجعه به محل اجرای تعهد و تخلیه کیسه های بارگیری شده مشخص می گردد که 49 کیسه آرد تخلیه و تحویل شده است. آیا این مغایر با حسن نیت نیست که متعهد له که هیچ نفع مشروعی در تحویل نگرفتن 49 کیسه ندارد، بدون دلیل و حسب ظاهر قراردادی، تحویل 49 کیسه را نپذیرفته و متعهد را مجبور به بارگیری مجدد و اعاده 49 کیسه و سپس تحویل 50 کیسه با هم نماید؟ پنجمین و آخرین معنایی که برای حسن نیت ذکر شده آن است که برخی سیستمها (نظیر فرانسه و اسپانیا) نقض عمدی قرارداد را واجد خصیصه سوء نیت تلقی می کنند که نتایج متعدد حقوقی بدنبال دارد و آشکارترین آن مسؤولیت نسبت به خسارات است. اما از نظر حقوق آلمان نقض عمدی قرارداد هیچ تفاوتی با نقض بدون تقصیر و از روی بی گناهی قرارداد ندارد. نقض، نقض است و حسن نیت یا سوء نیت موضوع بحث قرار نمی گیرد. البته حقوقدان مذکور پس از بیان معانی فوق بدرستی خاطر نشان می سازد که این پنج معنا همه معانی را که حسن نیت می تواند داشته باشد در بر نمی گیرد. این حقوقدان در پایان کتاب خود تصریح و تاکید می کند که: «حسن نیت مفهومی است که معانی متفاوت داردو برای اهداف و مقاصد مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد. این مفهوم ممکن است قضات را دعوت به آن کند که قواعد خشک و مضیق حقوقی یا شرایط یک قرارداد را محدود و مقید سازند اما آنها را ملزم به انجام این کار نمی کند. تعریف جامع و دقیقی از حسن نیت ممکن نیست. با وجود این انکار نفوذ اصلاح کننده مفاهیمی نظیر حسن نیت، معقولیت یا معامله منصفانه، انصاف در حقوق قراردادها، هم خطا (wrong) و هم نادرست (Incorrect) خواهد بود». یکی از معانی دیگری که برای حسن نیت ذکر شده چنین است: ضرورت وجود محدودیت لازم در منافع شخصی به ملاحظه منفعت بالاتر و مهمتر طرف دیگر. بر این مبنا یک حق یا اختیار و صلاحدید قراردادی نباید به شکل افراطی یا از روی تعدی وجور یا برای هدفی که آن حق برای آن هدف، متعلق قصدو اراده قرار نگرفته است، مورد استفاده قرار گیرد. در قانون متحد الشکل تجارت آمریکا دو تعریف برای حسن نیت ذکر شده است: اول تعریفی کلی از حسن نیت که در قسمت اول این قانون است و دوم تعریفی از حسن نیت که تنها مربوط به تجار و قراردادهای فروش است. به موجب بند 19 ماده 201-1 “حسن نیت به معنای صداقت در عمل، دررفتار و در معامله مربوطه است ” تعریفی که در این ماده آمده است تعریفی است که بطور سنتی برای خرید با حسن نیت مورد استفاده قرار می گرفته و قانون آن را برای اجرای با حسن نیت نیز قابل اعمال دانسته است. به موجب ماده (1)(b) 103-2 « ; حسن نیت در مورد تجار به معنای صداقت در رفتار و رعایت استانداردهای معقول و متعارف تجاری مربوط به معامله منصفانه می باشد» . وجود تعریف قانونی از حسن نیت مانع ایجاد اختلاف نظر در میان حقوقدانان آمریکایی پیرامون معنا و تعریف حسن نیت نشده است و سه حقوقدان آمریکایی بنامهای فارنس ورت ، سامرز و برتن به طرق مختلف این اصل را تبیین و تشریح کرده اند. پرفسور فارنس ورت در اولین مقاله مهم در این زمینه پس از تصویب قانون متحد الشکل، نظر خود را چنین بیان می دارد که وظیفه حسن نیت می تواند منبع آن چیزی باشد که حقوقدانان کامن لو شرط ضمنی می نامند. وظیفه حسن نیت مقرر در قانون می تواند به عنوان مبنایی برای استنباط رشته وسیعی از شروط بکار گرفته شود. پرفسور سامرز در دومین مقاله مهم در این زمینه، دیدگاه متفاوتی را که به دیدگاه «ممنوع کننده» نسبت به حسن نیت مشهور است مطرح کرد که در قسمت بعد (تعریف منفی از حسن نیت) مورد بررسی قرار می گیرد. در سومین مقاله مهم، پرفسور برتن از اینکه نه دادگاهها و نه مفسرین قانون متحد الشکل، استاندارد کاربردی که میان اجرای با حسن نیت و اجرای با سوء نیت تمایز قائل گردد، ترسیم و تبیین نکرده اند، اظهار تاسف می کند. او در این مقاله تلاش کرده است تا استانداردی مبتنی بر انتظارات طرفین ترسیم نماید. استدلال او این است که حسن نیت اِعمال صلاحدید و اختیار در اجرا را که به موجب قرارداد به یک طرف اعطاء شده است، محدود می کند. بنابراین مورد استفاده قرار دادن آن اختیار و صلاحدید در جهت بازیابی فرصتهایی که با انعقاد قرارداد از دست رفته است، سوء نیت تلقی می گردد. به اعتقاد برتن اجرای با حسن نیت زمانی محقق می شود که اختیار و صلاحدید یک طرف برای نیل به هر هدفی در محدوده پیش بینی معقول طرفین در زمان تشکیل قرارداد به منظور دست یابی به فرصتهایی که با انعقاد قرارداد محفوظ و تثبیت شده، اجرا گردد. محور استدلال برتن این است که هر یک از دو طرف قرارداد همیشه دارای فرصتهای صرف نظر شده و از دست رفته می باشد. سوء نیت عبارتست از اینکه یک طرف بخواهد از اختیار و صلاحدیدی که به موجب قرارداد دارد، در جهت بازیابی آن فرصتها استفاده کند. به منظور تعیین اینکه آیا از یک فرصت، در حقیقت صر فنظر شده است یا خیر ضروری است که انتظارات معقول طرف دیگر مورد بررسی قرار گیرد. ذکر یک مثال برای روشن شدن این تحلیل مفید به نظر می رسد. در پرونده Loudenback Fertilizer Co. v. Tennessee phosphate co.(1903) خریدار تعهد کرده بود که در مدت 5 سال سنگ فسفات مورد نیاز خود را از فروشنده (خوانده) خریداری نماید. حرفه خریدار، تولید اسید فسفات و فروش آن به عنوان کود بود. در یک مقطع زمانی بیش از یک سال در طول دوره قرارداد، خریدار به جهت وجود صرفه و سود بیشتر، هیچ گونه سفارشی به فروشنده نداد و اسید فسفات را از تولید کننده دیگری خریداری کرده و می فروخت. اما وقتی که قیمت سنگ فسفات افزایش یافت، خریدار اقدام به سفارش حداکثر مقدار سنگ فسفات که در قرارداد مقرر شده بود کرد. فروشنده از تحویل خودداری کرد و در دعوای مطروحه از جانب خریدار، دادگاه امتناع کرد از اینکه قرارداد را بدین گونه تفسیر کند که به خریدار اجازه می دهد با استفاده از اختیار خود هر گاه خرید اسید فسفات و فروش آن را سودمند می داند اقدام به این کار کند (و از سفارش سنگ فسفات به فروشنده خودداری کند) و هر گاه سفارش سنگ و تولید اسید فسفات را نافع تر می بیند به این کار مبادرت کند. ب: تعریف «منفی» برای شناخت حسن نیتمحور این دیدگاه آن است که نباید و یا نمی توان برای حسن نیت تعریف دقیق، جامع و مثبتی ارائه کرد. بیان دقیق اینکه حسن نیت به چه معناست و در فروض و مصادیق مختلف و فراوان مقتضی چیست غیر ممکن است و لذا مهم آن است که تبیین گردد چه اعمال و رفتاری مغایر با حسن نیت و به تعبیر بهتر از مصادیق سوء نیت تلقی می گردند. تعریف و شناخت حسن نیت بر مبنای آنچه که حسن نیت تلقی نمی شود (تعریف به ضد) دیدگاهی است که توسط یک حقوقدان آمریکایی بنام «سامرز» در مقاله ای تحت عنوان حسن نیت در حقوق عام قراردادها و مقررات مربوط به بیع در قانون متحد الشکل تجارت در شماره 54 مجله حقوقی ویرجینیا مطرح گردید. بخشی از نقد و بررسیها در باب تعریف حسن نیت، بر مبنای این دیدگاه و در مقام رد یا پذیرش آن صورت گرفته است. سامرز چنین استدلال کرد که حسن نیت یکی از آن دسته اصطلاحاتی است که معنای عام مثبتی از خود ندارند بلکه به عنوان استثناء کننده و ممنوع کننده هایی ایفای نقش می کنندکه امور مختلفی را حسب مورد ممنوع می کنند. اثر حسن نیت عبارتست از ممنوع کردن انواع رفتار نادرست و ناشایستی که باید به عنوان اجرای با سوء نیت تلقی گردد.سامرز در نوشته های بعدی در جهت تقویت عقیده خود به توضیح و تفسیر رسمی ذیل ماده 205 از Restatement که پس از اولین مقاله او تدوین شده است اشاره و استناد می کند که در آن آمده است: ارائه فهرست کاملی از انواع سوء نیت غیر ممکن است، اما انواع زیر از جمله مواردی است که در احکام قضایی مشاهده شده است: طفره رفتن از روح معامله، فقدان پشتکار (در اجرای قرارداد)، اجرای ناقص قرارداد بصورت عمدی، سوء استفاده از قدرت و اختیار در جهت تعیین شرایط قرارداد و نیز مداخله در اجرای قرارداد توسط دیگری یا خودداری از همکاری و تشریک مساعی جهت اجرای قرارداد . وی در توجیه عقیده خود می گوید نه تنها شخصی که یک پرونده مربوط به حسن نیت را تجزیه و تحلیل می کند به شکل معقول بر روی آنچه که بر اساس حسن نیت ممنوع شده، تمرکز می کند بلکه قاضی که این اصل را مورد استفاده و استناد قرار می دهد در وهله اول موضوع ممنوع کردن رفتاری معین را مد نظر قرار می دهد و در وهله ثانوی به موضوع تنظیم محتوای مثبت یک استاندارد می پردازد و اساسا ممکن است به این موضوع نپردازد. به عقیده این حقوقدان اگر بنا باشد که حسن نیت نقش خود را ایفاد کند باید غیر محدود باشد نه آنکه در قالب یک تعریف محصور و محدود گردد. دادگاهها باید در پرتو چراغ سبز قانونی، آزاد باشند که همه اشکال مهم و عمده سوء نیت قراردادی را مورد رسیدگی قرار دهند. قانونگذار صرفاً باید قدرت و اختیار لازم را اعطاء کند و نباید که از طریق تعاریف، تلاش در جهت هدایت و راهنمایی بنماید . ادامه خواندن مقاله حسن نيت در مباحث حقوقي

نوشته مقاله حسن نيت در مباحث حقوقي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله رژيم غذايي مكملهاي كراتين وسازگاري عضلاني با مقاومت اضافه بار

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مكملهای رژیم غذایی كراتین مونو هیدرات در 5 سال گذشته معمول شده اند . مطالعات تغذیه ای مكملهای كراتین بطور دو پهلو اثرات انرژی زایی را نشان نداد. این نظریه كه بارگیری CR به میزان 30-20 گرم در روز برای 7-5 روز باعث افزایش كارایی درحین تمرینات سنگین خصوصاً تمرینات مقاومتی می شود. پیشنهاد می شود كه مكملهای كراتین ممكن است سازگاری زیادی با پیشرفت تمرینات مقاومتی داشته باشد. به علاوه مطالعات Vitro , Vivo نشان می دهد كه مكمل كراتین ممكن است به تنهایی موجب افزایش پروتئین در عضلات اسكلتی شود. مطالعات جدید زیادی اثرات مكملهای كراتین در طی تمرینات استقامتی را ارزیابی كردند. گزارشهای مفیدی مبنی بر افزایش قدرت یا حجم چربی آزاد پس از مصرف 12-4 هفته ای كراتین بصورت كنترل شده وغیر كنترل شده وتحت برنامه های R T وجود دارد. مطالعات 4 هفته ای دیگر مقایسه مكملهای تجارتی كراتین با مكمل آزاد را در افزایش حجم چربی كراتین بر روی ( FFM) وانجام ورزشهای مقاومتی گزارش می كند، به هرحال تحقیقات دیگر نشان داده است كه مصرف كرادتین برروی FFM هیچ اثری نمی كند یا پیشرفت قابل ملاحظه ای در بعضی والبته نه همه ورزشها ندارد. تمرینات مقاومتی انفرادی باید همراه انتخاب با مطالعه مكمل كراتین باشد زیرا بیشتر احتمال مصرف CR وجود دارد. با این حال نقش آنها نشان می دهد كه عوامل متعددی مطالعه غیر معمول جمعیت را توضیح می دهد. برنامه های متفاوت تمرینی استفاده می شود كه هركدام یقین می رود ارائه كند بهترین محرك تمرینی را، آنها باید متقاعد شوند كه در طی مطالعه كمی تا چندین ماه این برنامه هیچ صدمه ای به آموزششان نمی رساند، در بهترین حالت این موجب كاهش در Subject poal و در بدترین حالت موجب تحریك ضعف تمرینات می شود . آنها می توانند مقاومت كنند سختی های شدید تمرینات را به دلیل حالت مشروطشان ممكن است كه نشان دهد افزایش اندازه بافتهای معمولیشان . بنابراین توانایی با اثبات اثرات CR اگر معلوم باشد بستگی پیدا خواهد كرد به توانایی افزایش و حضور اندازه عضله این ممكن است آشكار بكند نتایج دو پهلوی مطالعات volec و همكارانش منطقه سطح مقطع بخشهای بزرگ تارهای ماهیچه ای ازنظر افقی بزرگتر نبود در گروه كراتین نسبت به PLacebo بعد از تمرینات مقاومتی. همزمان نشان دادند كه كراتین سبب یك افزایش بزرگتر در اندازه تار می شود. تغییرات ذاتی در اندازه گیریهای بافت برداری ممكن است توضیح دهد اندازه تار كوچكتر را در گروه CR قبل از تمرینات ومتعاقباً بزرگتر شدن آن را بعد از مصرف CR . بعد از تمرینات اولیه تفاوتهایی به روش آماری بوسیله استفاده ANCOVA در تار ماهیچه ای گزارش شد. گروه كراتین نشان داد افزایش تارهای عضلانی بزرگ بطور بارزی فقط در نوع تارهای IIA كه فقط 11% از نمونه های فیبر را تشكیل می دهد. مورد هرچه كه باشد به نظر می رسد كه خاصیت مكمل كراتین باید كمك كند در مطالعه ای كه به آزمودنیهای تحت تمرینات استقامتی نیازی نداشته باشد كه تمریناتشان آن را تغییر بدهد اما باید بتوان افزایش عضلانی این را اندازه گیری كرد. بر اساس این مشاهدات این مقاله ارزیابی كرده است تأثیر مكمل CR برروی پاسخهای مكانیكی و هایپرتروفی عضله چهار سر ران QF بر روی داوطلبان تمرینات مقاومتی با electromyostimulation بررسی كرده . این رژیم تمرین افزایش در اندازه عضله در یك زمان كوتاه را نشان می دهد و تكیه نمی كند به تلاشهای ارادی و بنابراین اثرات پتانسیلی PL را از بین می برد ونیازی ندارد كه افراد (آزمودینها) بطور مشخص تمریناتشان را تغییر دهند. زیرا EMS می تواند موجب كاهش كراتین فسفات شود كه سبب از بین رفتن نیرو می شود. طرح ما آزمایش شد به گمان اینكه CR باعث كاهش خستگی وافزایش بارگیر ی درهر جلسه تمرین می شود. بنابراین موجب افزایش رشد عضله می‌شود. ما استفاده كردیم از یك طرح كنترل شده double blind placebo منطقه سطح مقطع رانها عضله چهار سراندازه گرفته شد با استفاده از تصویر برداری تشدید مغناطیسی. گشتاور در حین هر عمل كانسنتر یك و اكسنتریك از تمرینات EMS ثبت شد برای كمك به بارگیری و خستگی. به دلیل اینكه روش تصویر برداری هردوران را اسكن میكند. همچنین ارزیابی كردیم تغییرات اندازه عضله راست چهار سر را بطور میانگین بعنوان مصرف كننده فرضی (یعنی در طی تمرین مقاومتی بدون برنامه بر طبق یكی از برنامه های موجود). روش هاموضوع ها و پروتكل های عمومی: 32 فرد داوطلب به مشاركت شدند. روشها، خطرها و استفاده مطالعه توضیح داده شد و به اطلاع آنها رسید كه هر یك از آنها بصورت كتبی باید رضایت دهند. بعد از تصویب به وسیله مؤسسه پژوهشی به عنوان تحقیق بر روی آزمودنیهای مرد دانشگاه گیورجیا. برای شركت كنندگان نمایش داده شد كاربرد كراتین مونوهیدرات و تحمل با EMS . هیچ كدام از آنها مكملهای CR را در طی 2 ماه قبل مصرف نكرده بودند. تصاویر MRI به منظور تعیین سطح مقطع عضله چهار سر ران گرفته شد. سپس به هر یك از آزمودنیها assigned با كراتین مونوهیدرات به مقدار (20 گرم در روز به مدت 7 روز، 5 گرم در روز بعد از این) یا یك حالت (pl) sucrose placebo در یك طرحduble blind بعد از بارگیری در 8 هفته پروتكل EMS عملی شد با QF چپ. آزمودنیها ادامه دادند RT را بصورت داوطلبانه بر روی دو اندام تحتانی در حالیكه رژیم غذایی آنها مطابق میلشان بود. به دنبال تمرینات EMS مجموعه دیگری از تصاویر MRI گرفته شد. 14 آزمودنی به دلایل شخصی حذف شدند یا به دلیل تطابق ضعیفی كه داشتند با این شرایط نتوانستند ادامه دهند (CR, N=8,40% , PL,N=6 , 50% , P=0.5952) بعنوان نتیجه 17 مرد و 1 زن با سال ( متوسط ) كه به طور تفریحی آزمایش RT را انجام دادند برای انتهای تحتانی مطالعه را تمام كردند. تصویربرداری MR : آزمودنیها آموزش داده شدند با خودداری كردن از فشار سنگین به وسیله رانها برای دست كم 72 ساعت قبل از تصویربرداری. در امتداد محور رانها تصاویر MR گرفته شد. (TR/TE 2000/30 , 60,1-cm ضخامت برش , 05-cmgap, 256×256 matrix, 40-cm FOV,1 NEX) این تصاویر با استفاده از یك میدان مغناطیسی ابررسانا به شدت 15 تسلا از شركت جنرال الكتریك در شهر میلواكی گرفته شد. بعد از تنظیم فضایی قبل و بعد از تمرینات EMS تصاویر مقایسه شدند. و منطقه سطح مقطع عضله چهار سر ران معین شد برای هر برش ران با استفاده از یك عمل گر كور با استفاده از نرم افزار NIH. مقادیر مربوط به 10 برش اول پایین تر از سمت عضلات سرینی بدن میانگین گرفته شد تا مقدار میانگین منطقه سطح مقطع QF بدست آید زیرا این ناحیه نشان دهنده بزرگترین سطح مقطع QF است. تصویربرداری MR یك اندازه گیری قابل اعتماد منطقه سطح است، با ضریب اطمینانی بیش از 098 در آزمایشگاه ماست. مكملهای غذایی:در طی هفته بعد از گرفته شدن تصاویر MR ، آزمودنیها مصرف كردند یك نوشیدنی با طعم شیرینی را به مقدار 20 گرم آمیخته با 5 گرم CR منوهیدرات دیگر، یا شكر (گروه PL) برای 4 وعده در روز مكملها مخلوط می شدند با آشامیدنیهای طعم دار دیگر و در صورت امكان با غذاها مصرف می شدند. این روش كه در هر وعده غذایی 5 گرم CR منوهیدرات یا دارونما (PL) مصرف شود در روز در حین تمرینات EMS. مكملها توزیع شدند در یك هفته (بارگیری) و دو هفته (تمرینات EMS) متناوباً در جلسه هایی كه حاوی دستورالعمل مصرف آنها هم بود. تمرینات EMSتاثیرات رفتارهای QF در 8 هفته (16 جلسه ای) تمرینات EMS قبلاً برای افراد توضیح داده شد. قبل از مشاهده تصاویر MR و شروع تمرینات، آزمودنیها گزارش كردند با آزمایشگاه در 3 موقعیت جداگانه در حداقل 24 ساعت برای آشنایی با تست حداكثر انقباض ایزومتریك اختیاری (MVC) تحمل آنها نسبت EMS معلوم شود. در آغاز تمرینات، جریان EMS قرار داده شد با بیرون آوردن گشتاور نیروی ایزومتریك در 45 درجه در زیر افقی معادل با تقریباً 70% از MVC . بعد از 60 ثانیه برگشت به حالت اولیه، این روش سپس استفاده شد و موجب شد ارتباط پیدا كند با مراحل تمرینی EMS. برای مطمئن شدن از پیشرفت اضافه بار، گشتاور ایزومتریك در شروع هر جلسه تمرین به میزان تقریبی 2% در هفته افزایش داده شد به كمك افزایش جریان. حجم تمرینات همچنین افزایش یافت از سه جلسه در طول هفته های اول و دوم به چهار جلسه در طول هفته های سوم و چهارم و با پنج جلسه در طول سرانجام هفته چهارم از تمرینات. اطلاعات گشتاور در 100 هرتز جمع آوری و به فرمت ASCII برای تحلیل نگهداری شد. گشتاور (Nm) در 45 درجه پایین هوریزنتال برای هر كنسنتریك (Tcon) و اكسنتریك (TECC) توضیح داده شد. نسبت به خط شروع QFCSA برای اندام چپ (NM.cm-2) . مقادیر حداكثر و حداقل برای Tcon و TECC در هر دوره استفاده شده بود برای محاسبه شاخص برجستگی بارگیری بر روی هر دوره محاسبه شد بعنوان ناحیه زیر داخل مركز یا خارج مركز منحنی گشتاور كه جدا شده بود بوسیله پیش تمرینات QFCSA اندام چپ ( : زمان گشتاور لازم) تمرینات مقاومتی داوطلبانه:آزمودنیها آموزش داده شدند كه تمرینات داوطلبانه خودشان را بر روی هر دو اندام تحتانی با استفاده از یك رژیم غذایی مورد سلیقه خودشان ادامه دهند. در اغلب موارد مقدار مصرف كراتین را به طور تفریحی بالا می بردند، تمریناتشان تحت نظر نبود و یا تغییر پذیر نبود. تحلیلات آماری:تحلیلات آماری اجرا شد با استفاده از نرم افزارstat view 5.0 بر روی كامپیوترهای Macintosh . مشخصات توصیفی گروه ها و مقادیر زمینه ای قدرت (MVC و قدرت مخصوص) تحلیل شده با استفاده از ANOVA مستقل یك طرفه. اندازه گیری‌های مكرر ANOVA كه به كار برده شده با دوره های 3-1 نخستین و آخرین جلسات تمرین برای تحلیل متغیرهای تمرینات تجربی (روش علمی= حالت × جلسه) بارگیری عضله (دوره×جلسه× وضعیت ؛ TCON , TECC . TTICON , TTIECL) و خستگی عضلانی (كار*دوره * جلسه* حالت؛ FICON , FIECC) منطقه سطح مقطع برای هر QF تحلیل شده با استفاده از یك ANOVA دو طرفه با اندازه گیریهای مكرر روی زمان (زمان*حالت) تغییر درصد در منطقه سطح مقطع QF، و با تغییرات نسبی در TTI , FI (دوره 1 ، اولین VS آخرین نوبت) و متوسط TTICON و TTIECC در طی تمرینات. سطح معنی داری برای همه تحلیلات دوره ای در نظر گرفته شد كه برای آنها P<0.05 باشد مقادیر P گزارش شد بدون تصحیحات مربوط به تخلف در مصرف sphericity . اگر یك برهم كنش معنی دار به چشم می خورد مقادیر میانگین گروه یا جفت های آزمون ttest مقایسه می شد تصحیح Bonferroni-Dunn براساس داده های روتر و همكاران.r=0.98) آزمون ( =080 , Retest نشان داده كه 16 آزمودنی برای آشكار كردن برهم كنش زمان x شرایط كافی است تا پاسخ رشد را به EMS نشان دهند. (تفاوت QF CSA تا 50% یا بیشتر در بین گروه ها). نتایج :هیچ تفاوتی بین گروه ها در تمرینات مقاومتی وجود نداشت (P=0.5206 : تكرار و P=0.6393 و سالها) سن (P=0.6670) وزن (P=0.7983) یا ارتفاع (P=0.3257). قبل از تمرینات، هیچ یك از MVC (P=0.4109) یا قدرت مخصوص (P=0.4964) اختلافی بین گروه ها فرقی نمی كرد. همه آزمودنیها شفاهاً معین شدند كه مصرف كنند مكملهای تجویز شده را جریان افزایش یافت از در طی 16 جلسه مربوط به EMS و بین گروه اختلافی گذاشته نمی شد (جلسه * حالات موثر P=0.4968) حداكثر گشتاور نسبت به اندازه عضله بطور برجسته افزایش یافت در پیش تمرینات (TCON , P<0.0001 , TECC P<0.0001 : تاثیر جلسه) انتگرال زمانی گشتاور انجام شده (TTICON , P<0.0001 , TTIECC ,P<0.0001 : تاثیر جلسه). این نتایج منعكس كننده فعال شدن بیشتر عضله در حین اینكه جریان EMS افزایش پیدا می كرد. بازگشت به حالت اولیه طولانی تر بین جلسات خستگی كمتر در طی دوره ها در تمرینات بود. (FI : P=0.0002: تاثیر جلسه). حداكثر گشتاور (TCON , TECC) در شروع هر دوره در طی هر جلسه تمرین كاهش یافت. (P<0.0001 : تاثیر دوره) و اما این كاهش یافته بود در طی تمرینات (جلسه* برهمكنش دوره : TCON , P=0.0423 , TECC P=0.0003). این پاسخها بین گروه ها اختلاف نداشت (حالات* جلسه * برهم كنش دوره : TCON , P=0.9380 , TECC P=0.9383 حالات * برهمكنش جلسه : FI , P=0.8093). در هر جلسه تمرین، خستگی كنسنتریك برای هر دوره مشابه بود، اما خستگی اكسنتریك برای مجموع دوره ها زیاد بود. ادامه خواندن مقاله رژيم غذايي مكملهاي كراتين وسازگاري عضلاني با مقاومت اضافه بار

نوشته مقاله رژيم غذايي مكملهاي كراتين وسازگاري عضلاني با مقاومت اضافه بار اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله موسيقي و رقص

$
0
0
 nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : موسیقی و رقص از جدیدترین آهنگهای سوینگ كه در سالن های امروزی نواخته می‎شود تا نواهای بدوی و ساده ضربات طبل كه اجداد و پیشینیان ما در نقطه ای از فلات دور افتاده و فراموش شده آسیای مركزی به پای آنها جست و خیز می‌كردند موسیقی پیوسته با ضرب پاهایی كه در حال رقص بوده اند همراه بوده است. قبایل بدوی افریقا كه در موسیقی آنان از آنچه ما ملودی می نامیم نشانی دیده نمی‎شود به كمك طبل نواهایی می نوازند و به پای آن نواها به وضع جالب و مهیجی می رقصند. همچنانكه آن قهرمان افسانه ای اساطیر یونان هر بار كه می خواست نیرویش را تجدید كند به زمین می آمد و پا بر سر آن می نهاد، آهنگسازان بزرگ و برجسته نیز هر چند یك بار به سوی رقص روی می آورند تا از نیروی انگیزش آن از اشكال متنوع ضربهای آن و قوه تحرك پایان ناپذیر آن برای قویتر ساختن آثار خود مدد گیرند. بتهوون، باخ، برامس، موزار، سیبلیوس و چایكوفسكی، همه این آهنگسازان بزرگ در برابر رقص یا این جدیدترین و كهن ترین فرم موسیقی سر تعظیم فرود آورده اند. لازم است از یك پزشك، از یك عالم مردم شناس یا از یك متخصص امراض روحی استفسار شود چرا همه ما بی اختیار در برابر ضرب یك آهنگ از خود عكس العملی نشان می‎دهیم. شاید علت این موضوع بسیار ساده باشد و با عمل بیولوژیكی بسیار ساده ای كه عبارت از ضربان منظم قلب ماست ارتباط داشته باشد. به هر حال موسیقی رقص یك شكل از هنر موسیقی است و هر كس كه چند صباحی در این دنیا زیسته، با آن آشنایی پیدا كرده و از آن لذت برده است. زیرا كه قدمت رقص به قدمت پیدایش انسان در روی كره خاك می رسد و شاید هم از آن زودتر پدید آمده باشد و علی رغم كلیه ظرافت كاریهای فنی و ریزه كاری های موسیقی مدرن، هم جدیدترین آهنگهای بوگی ووگی برادوی و هم اثر شگفت آور متعلق به استراوینسكی به نام «تقدیس بهار» بیشتر از آنچه ما باورمان می‎شود به نواهایی كه اجدادمان در جنگها با طبل می نواختند شباهت دارد. • موزار منوئه از سنفنی در می بمل ماژور• واگنر رقص شاگردان از اپرای (ك 543) شماره 29 (دی مایسترسینگر)• یوهان اشتراوس والس (دانوب آبی)• چایكوفسكی موومان سوم از سنفنی پنجم• ریچارد اشتراوس رقص هفت نقاب از «سالومه»• راول لاوالس• استراوینسكی رقص قربانی از بالت تقدیس بهار در اثر ظرافت طبع و ذوق زنان چند نسل پیش اروپا و مردان آراسته و خوش لباس كلاه گیس داری كه در دربارها به گرد آنان پروانه وار می گشتند، در قرن هجدهم رقص جالبی به وجود آمد كه آهنگ زیبای آن در شاهكارهای موزار، هایدن و بتهوون نیز منعكس گردیده است و تا به امروز گوشهای ما را نوازش می‎دهد. زیرا فرم منوئه فقط مرسوم و مورد علاقه دربارهای مجلل و پرشكوه ترین قرن هیجدهم نبود و این فرم در دست آهنگسازان بزرگ نسلهای بعد وسیله مطبوع و دلپذیری جهت بیان احساسات شاد و فرح انگیز آنان گردید. در دوره موزار زنان به آهنگ منوئه سنفنی در می بمل ماژور اثر وی می رقصیدند و هر آینه خواستها و مقتضیات زمان ایجاب نمی كرد كه در هر سنفی موومانی به فرم منوئه گنجانده شود این موومان از سنفنی شماره 39 موزار نیز به فرم دیگری تصنیف می شد. فرم منوئه دوران طولانی و همراه با تحولات جالبی را پیموده است. مدتها به عنوان رقص محبوب وسیله سرگرمی و انبساط خاطر كسانی بوده است كه به آهنگ آن می رقصیدند و پس از آن نیز در سنفی های آهنگسازان بزجسته به اشكال متنوع و جالبی نمودار شده است. ولی در همان زمان كه موزار سنفنی در می بمل خود را تصنیف می كرد و در موومان سوم آن فرم منوئه را به كار می برد، این رقص از جانب رقص شورانگیز و مورد توجه دیگری كه در روستاهای اطراف شهر وین و معمول بود مورد تهدید قرار گرفت. صدها سال بود كه روستاییان اتریشی به رقص مهیج و پرنشاط سه ضربی كه لاندلر نامیده می شد دل بسته بودند. همین رقص بود كه بعدها از طرف واگنر در پرده سوم اپرای خوانندگان استاد به كار رفت تا به اپرای مزبور رنگ و بوی محلی داده شده باشد. اصل و ریشه فرم لاندلر نیز احتمالا چندان اصیل و قابل احترام نبوده است ولی در اواسط قرن هیجدهم این رقص تا بدان پایه آراسته و منزه شده بود كه توانست در شهرهای پراگ و وین نفوذ نماید . در شهر اخیر بود كه این فرم به والس تغییر یافت. مردم این رقص نوظهور و عنان گسیخته و وحشی را در آ‎غاز با وحشت و انزجار تلقی می كردند. در شهر پراگ از طرف دربار سلطنتی فرمانی به تاریخ 18 مارس 1785 صادر شد و طی آن رقص مزبور برای سلامتی زیان آور و از نظر اخلاقی بسیار خطرناك و اغوا كننده اعلام گردید. حتی پس از انقلاب كبیر فرانسه، اشخاصی كه به پاریس سفر می كردند با كمال حیرت و شگفتی متوجه شدند كه پس از آن جنگها و خونریزیها رقص والس استعمال سیگار و سایر عادات و سرگرمیهای مبتذلی كه فقط در خور عوام بود بین مردم آن سامان رواج یافته است ولی به تدریج والس جای خود را باز كرد و در مجامع و سالن های اشراف محافظه كار نیز راه یافت تا آنكه سرانجام به سال 1816 الكساندر دوم تزار روسیه در یك مجلس میهمانی عمومی والس رقصید و این موضوع در مجامع مختلف به عنوان مقبولیت قطعی والس تلقی گردید. پا به پای این ماجراها ضربهای ساده روستایی كه اصل و ریشه والس را تشكیل می داد در دست آهنگسازان نامداری نظیر موزار، بتهوون و شوبرت هر روز به صورتی جالبتر و متنوعتر در می آمد تا آنجا كه والس های اشتراوس (پدر و پسر) به اوج زیبایی و جلال و دلفریبی خود رسید. با وجود آن كه خود رقص آرامتر و نرم تر گردید، آهنگ آن روز به روز غنی تر و پرمایه تر می شد و پس از آنكه مقبولیت آن در شهر وین یا زادگاهش تثبیت گردید به سراسر عالم راه یافت و همه جا را با جلال و فریبندگی خود تسخیر نمود. مغرورترین و موقرترین موسیقیدانان نیز در برابر عظمت و نبوغ یوهان اشتراوس سر تعظیم فرود آوردند و بدین ترتیب والس در سنفنی ها، پوئم سنفنیك ها و اپراها نیز راه یافت.از جمله چایكوفسكی فرم والس را در موومان سوم سنفنی پنجم خود به كار برد تا به یاری آن معجون شگرفی از احساسات شادانگیز و غم افزای خود بیان نماید. در این موومان فرم والس جانشین فرم معمول و مرسوم آن زمان یعنی اسكرتسو گردید و خود اسكرتسو نیز از مدتی پیش جایگزین فرم منوئه شده بود. ریچارد اشتراوس (كه هیچ گونه نسبتی با خانواده اشتراوس اهل وین سازنده والس های معروف ندارد) در اپرای سالومه خود در قسمت رقص هفت نقاب از فرم والس استفاده كرد. این قسمت همان رقص معروفی است كه سالومه به كمك آن موفق می‎شود از هرود ناپدری سست اراده خود فرمان سر بریدن یحیای تعمید دهنده (یحیای مقدس) را دریافت كند. ملودی هایی كه در این قسمت شنیده می‎شود همانهایی است كه در قسمت دیگر اپرا یعنی جایی كه سالومه به یحیی عشق می ورزد و خواستار عشق متقابل وی می گردد به شكل دگرگون شده ای اجرا می گردد. ولی یحیی یا آن چنانكه اشتراوس وی را در اپرای خود نامیده است جوهانان سالومه را تحقیر می نماید و لعن و نفرین نثارش می‌كند. هرود به سالومه وعده داده است كه اگر برای وی برقصد هر چه بخواهد به او بدهد اگرچه دلخواه و مطلوب سالومه نیمی از قلمرو سلطنت وی باشد. سالومه نیز از فرصت استفاده می‌كند و به قصد انتقام گرفتن از یحیی حاضر می‎شود در حضور هرود برقص د. در صحنه رقص، موسیقی آهنگ سكرآور شرقی «رقص شكم» را می نوازد و سالومه به پای آن آهنگ رقصی شورانگیز آغاز می‌كند ولی به تدریج كه رقص پرشورتر و هیجان انگیزتر می‎شود متوجه می شویم كه ضربهای تند و مقطع آن همان ضرب والسهای وین می‎باشد. وقتی به پایان رقص نزدیك می گردیم لحظه ای فرا می رسد كه ضربها متوقف می گردد و سالومه با حالت اندوهباری بر سر سیاهچالی كه یحیی در آن زندانی است می‎آید و بر گرد روزنه آن چرخی می زند و سپس خود را به پای هرود می افكند تا از وی پاداش عظیم و وحشتناك خود یعنی سر جدا شده یحیای تعمیم دهنده را بطلبد. راول نیز در قطعه سنفنیك خود به نام لاوالس فرم والس را به وضع درخشان و جالبی كه ثمره نیروی تخیل و تصور شگرف وی می‎باشد به كار برده است. در این اثر منظره یكی از سالن های مجلل رقص دوران ناپلئون سوم امپراتور فرانسه مجسم می گردد موسیقی با ضرباتی كه در ابتدا آهسته و مبهم است آغاز می‎شود و به تدریج اوج می‎گیرد و آنگاه آكوردهای نامطبوع (دیسونانس) و ضربهای آشفته و دیوانه واری به گوش می رسد و ضمن این فراز و نشیبها آهنگ والس به چندین صورت متنوع شنیده می‎شود. در قسمتی از اثر به عود چرخدار زرینی اشاره می‎شود كه ناپلئون سوم در میهمانی های خصوصی كه دسته اركستر شركت نداشته شخصا آن را برای امپراتریس اوژنی و دوستان صمیمی و نزدیكش می نواخت. بر متن قطعه لاوالس شرح جالبی بدین مضمون نوشته شده است: «جمعیت انبوهی كه به آهنگ رقصی چرخ می خورند دیده می‎شود. سپس اشخاصی در حالی كه دو به دو والس می رقصند نمودار می گردند. ابرهایی كه صحنه را از نظر پنهان داشته بود به تدریج پراكنده می‎شود و از پس آنها سالن رقص بزرگ و مجللی نمودار می گردد و جمع انبوهی كه به رقص مشغولند دیده می‎شود. این منظره لحظه به لحظه روشنتر و نمایانتر می گردد. پرتوی شمعدانهای بزرگ صحنه را كاملاً روشن می‌كند. اركستر آهنگی قوی و پرهیجان می نوازد و سرانجام دربار سلطنتی سال 1855 با تمام شكوه و جلالش در نظر شنونده مجسم می گردد.»استراوینسكی با رقص قربانی كه در بالت «پرستش بهار» گنجانده است بار دیگر ما را به روزگار بشر اولیه باز می گرداند. قبیله ای از بت پرستان روسی در حین اجرای مراسم و تشریفات جشن بهار دیده می‎شوند. از میان گروه رقاصان یكی به جلو می‎آید و رقص شورانگیزی را آغاز می‌كند و آن قدر به پایكوبی خود ادامه می‎دهد تا به عنوان قربانی حاصلخیزی و باروری زمین جان می‎دهد. در این قطعه ناهماهنگیهای صوتی و تعقیدات و پیچیدگیهایی كه در اثر راول شنیده می شد یك قدم پیشتر رفته است. این قطعه شاید قویترین و گویاترین شاهدی بر این نكته باشد كه در موسیقی مدرن، چگونه هنرمند آهنگساز پیوسته می كوشد تا به اصلی‌ترین و طبیعی‌ترین غریزه بشری بازگشت نماید. كوارتت (quartet) :كوراتت، مجموعه ای مركب از چهار بخش سازی یا آوازی و همچنین قطعه ای كه برای این مجموعه نوشته شود. ما بین مجموعه های مختلف سازهای چهارگانه، مهمترین آنها عبارتست از «كوارتت زهی» مركب از دو ویولن، یك ویولا و یك ویولن سل. و نیز قطعاتی برای «كوارتت پیانو» مركب از یك پیانو، یك ویولن، یك ویولا و یك ویولن سل كه توسط آهنگسازان رومانتیك نوشته شده است. كوارتت آوازی (مركب از چهار بخش صدای انسانی) در قرون چهاردهم تا شانزدهم به فراوانی نوشته شده است. ادامه خواندن مقاله موسيقي و رقص

نوشته مقاله موسيقي و رقص اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله عدل جاويدان

$
0
0
 nx دارای 144 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : عدل جاویدانعدل موبد و اقامه قسط ابدی كه هدف از ارسال پیامبران است و قرآن به دان گواهی می‌دهد، دو مرحله دارد: تشریع و اجرا.مقصود از مرحله تشریع، ایجاد قوانین عادله است كه سعادت بشر را تامین كند. این مرحله، به وسیله پیامبران الهی به ویژه پیامبرگ بزرگ و مقدس اسلام انجام شده و بر دنیای بشریت عرضه گردیده است. آغاز پیدایش بشر، با آغاز نخستین مرحله تشریع وقانونگذاری همراه بوده و هیچ وقت بشر از راهنمایی غیبی و آسمانی محروم نبوده است. و پیامبران حق این وظیفه را انجام داده‌اند. این راهنمایان بزرگوار، برای كمك و یاری عقل بشر آمده‌اند تا بتواند دربرابر نفس و خواهل دل مقاومت كند. تا از استعمار عقل به وسیله دل جلوگیری كنند و عقل را از این زنجیر اسارت نجات بخشند.مقصود از استعمار عقل آن است كه دل آن را برای رسیدن به هدف‌های حیوانی به كار برد. دومین مرحله، اجرای قوانین عادله است كه از نظر اهمیت، كمتر از مرحله نخستین نیست. چون قانون صحیح اگر به طور صحیح اجرا نشود، نقض غرض از قانون خواهد بود. قانون بایستی به طور طبیعی اجرا شود و مقداری از خود مردم به درستی به صحت آن پایبند باشند و اجرا كنند.قانونی را كه مردم صحت آن را نفهمند، به درد اجرا نمی‌خورد و عدلی كه با فشار اجرا شود و با زور و قلدری پیاده گردد، عدل نخواهد بود. زور و قلدری، با عدف منافات دارد؛ چون از ظلم و ستم جدا نیست. مردم، بایستی بفهمند كه قانون چیست و قانونگذار كیست و سود قانون چه خواهد بود. در این صورت، خودشان مجری قانون خواهند بود.نیكمردان بایستی بكوشند كه زمینه را برای اقامه قسط، و عدل جاویدان آماده سازند. چون همانطور كه در اغاز سخن یاد شد،در راه امید، باید كوشید تا بدان رسید؛ آن هم امیدی بزرگ كه سرنوشت جهان را برای همیشه دگرگون خواهد ساخت. آماده كردن زمینه، عبارت است از بیدار كردن مردم و هشیار ساختن آن به حقایق و وقایع با رفتار و كردار، نه آن كه با سخن دم از عدل بزنیم و در كردار،ظالمانه رفتار كنیم و در ویترین عدل را نشان دهیم و در درون، آتش ظلم را برافروزیم و هدف عدل را مبرر برای وسیله ظلم ادعا كنیم. عدل موبد روزی به دست برگزیده حق اجرا خواهد شد و رنج و كوشش انبیا، بالاخره به ثمر خواهد رسید.آماده ساختن زمینه، می‌تواند تسریع در ظهور برگزیده حق داشته باشد. مجری عدل همگانی، كسی است كه برگزیده خدا باشد و بداند كه انبیا برای چه آمده اند و چه كرده‌اند و چه خواسته‌اند و خدا آنها را برای چه فرستاده است. او بایستی از نظر دانش و بینش، بر بشر برتری داشته باشد. گذشته از علوم الهی، از دانش طبیعی بشر آگاه باشد. عمرا دزار كرده و تجاربی بسیار اندوخته باشد. دوران‌های بسیاری از تاریخ بشر آگاه باشند. با هزاران گونه از مردم روبه‌رو شده ، از اخلاق و اطوار و احوال و روحیات خلق جهان، با خبر گردیده باشد.جنگ‌ها و صلح‌ها دیده، مقاومت‌ها و پایداریها، شكست‌هاو پیروزیها، تسلیم‌ها و طغیان‌ها، از برابر چشمش گذشته باشد و كیفیت اجرای عدل موبد جهانی را در همه زمان‌ها و نقاط مختلف جهان،در كشورهای بزرگ و كوچك و ملت های گوناگون عالم، در نظر بگیرد.شاید یكی از علل غیبت و طول عمر حضرت قائم آل محمد نیز، همین باشد؛ چون حضرتش بیكار نمی‌نشیند كه تماشاچی باشد، تا روز قیام برسد. وجود شریفش همیشه مورد عنایات خاصه الهی قرار دارد و در ترقی و تكامل است و در دریاهای علم و معرفت غوطه‌وراست.ساعت به ساعت، تجربه می‌اندوزد و از خدای بزرگ، دانش می‌آموزد. علوم بشری ناقص است و نمی‌تواند محیط به همه چیز جهان و به همه جهانیان باشد، از زمان‌های آینده و از مردم آینده آگاهی ندارد و نمی‌تواند اطلاع كافی داشته باشد.تنها علم خدایی است كه از زمان‌های آینده و از مردم آینده آگاهی دارد، و شاگردان مكتب الهی می‌توانند از همه جا و همه چیز و از همه كس اطلاع حاصل كنند و راه اجرا و پیاد كردن قوانین عدل را به خوبی می‌دانند. برای این مردم، انسان موجود شناخته شده خواهد بود و انسان ناشناس، نزد شاگردان مكتب حق مفهومی ندارد؛ چون همه چیز در این مكتب شناخته شده خواهد بود. عقل بشر در استخدام دلعقل بشر كه بایستی راهنمایی او باشد در استخدام دلش است. دل است كه عقل را استثمار می‌كند و آن را بیگار می‌گیرد و به سوی برآوردن خواسته‌ای روانه می‌سازد و عقلی كه نماینده جنبه انسانی بشر است، در خدمت جنبه حیوانی او به سر می‌برد. بایستی به كمك عقل شتافت و وی را از استخدام و بیگاری نجات بخشید دل را مطیع و منقاد عقل قرار داد تا حق به حقدار برسد. چون حق عقل فرماندهی است نه فرمانبری. مهر ایزدی و رحمت الهی این كمك را فراهم كرده و نیكمردانی را فرستاده تا به كمك عقل بشتابند و وی را از بردگی وجانور دو پا و راست قامت، رهایی بخشند، تا كارگر شهرت و برده غضب نباشد، و انحراف به سوی چپ و راست نداشته باشد. راه انسان را ادامه دهدو بس. راهی را كه خودش برمی‌گزیند از راستگرایی و شهوت به دور است و از چپ گرایی و غضب بركنار.این جاست كه رحمت الهی حضرت مهدی را می‌‍فرستد تا عقل بشر را یاری كند و وی را از اسارت و بردگی نجات دهد و جامعه انسانی تشكیل شود و عدل جهانی برقرار گردد.ویژگی حضرت مهدی آن است كه ظهورش با قدرت همراه است، تا بتواند قدرت‌های بزرگ ضد انسانی را بكود، خواه قدرت چپ، خواه قدرت راست، خواه قدرتی كه به نام انسان تشكیل شده باشد. چون جهان در دست این سه قدرت است؛ یكی مظهر شهوت و دیگری مظهر غضب و سومی مظهر هر دو، كه هر سه قدرت، حیوانی هستند و از قدرت انسانی به دور. نظریه مهدیانسان كامل و مقدسی كه رهبری جهان را به دست خواهد گرفت و به كمك عقل بشر خواهد شتافت و برپا دارنده عدالت ابدی و جهانی خواهد بود، در زبان دانش و معرفت «مهدی» نامیده شده است.آیا این نام را اسلام برای حضرتش نهاده است؟ آری.مهدی، كسی است كه ظلم و ستم را از جهان بركند، و خاور و باختر و شرق و غرب را از عدل و داد برای همیشه آكنده سازد.نظریه مهدی، سمبل مبارزه با ظلم و بیدادگری وبرانداختن ستمكاری از صفحه گیتی است چنانچه در گذشته یاد شد، این نظریه از امیدهای اصلی و اجتماعی بشر بوده و هست و در كانون نهاد هر كس، چنین امیدی موجود است، و حضرت مهدی نور این امید است. همه ادیان و مذاهب بشری بدان خبر داده و كسی را نام برده‌اند كه او مهدی خواهد بود..ازمیانی پیغمبر در تورات از جنگی عظیم و جهانی خبر می‌دهد كه دو سوم مردم زمین را نابود می‌كند. سپس پادشاه عادلی آید و جهان را اصلاح فرماید.زیور داود، از آمدن مصلحی نوید می‌دهد كه دریا تا دریا را داد كند و جمیع امت‌های جهان اطاعتش كنند.یهودان و جهودان «عُزیز» نبی را مهدی می‌دانند.مسیحیان و ترسایان، «مسیح» را مهدی می‌خوانند.نزد گبران و زردتشتیان، «بهرام» است كه فرزند سوم زرتشت و یا «سوشنانت» كه جهان را پر از پندار نیك و گفتار نیك و كردار نیك خواهد كرد.بودائیان و برهمائیان كه 220 فرقه گوناگون هستند، انتظار بازگشت پیشوای خود را دارند.ایرانیان باستان، «كیخسرو» را منتظر بودند.می‌گفتند روی نهان كرده و بازخواهد آمد.ولی هیچ یك از ادیان گذشته مانند اسلام، نظریه «مهدی» را محكم و استوار نساخت. نه تنها پیروان خود را به وجود مهدی مژده داد؛ پیروان مذاهب دیگر را متوجه این نظریه نمود و آگاه ساخت كه در مذهب خودشان، اصل وجود مهدی ثابت است. و این یكی از حق‌های بزرگ اسلام بر جامعه بشریت است.آری، عدل موبد از ارمغان‌های اسلام برای اجتماع بشری است.حكومت واحد جهانی، از ارمغان‌های اسلام است. الغای تبعیض‌های نژادی و بیان مسافات خلق، از ارمغان‌ها اسلام استو.الغای طبقات اجتماع و برتری‌های قومی و ملی، از ارمغان‌های اسلام است.اینك بایستی به كاوش پرداخت و تا معلوممان شود كه مهدی كیست و چگونه كسی است و بایستی چگونه باشد.ضرورت عدالتعدالت طلبی در فطرت انسان ریشه دارد و آرمان مشترك همه انسان‌ها و جوامع شناخته می‌شود.اگر بخواهیم از منظر اهداف مكاتب گوناگون به طبقه‌بندی مسائل اساسی اجتماعی بپردازیم باید عدالت را در زمره بنیادی‌ترین نیازهای عمومی قرار دهیم و اشتراك نظر اكثراندیشمندان در زمینه «ضرورت عدالت» را یادآور شویم البته امروزه در جهان غرب دیدگاه‌هایی هم مطرح می‌شود كه عدالت طلبی را در تعارض با تكامل اجتماعی و مانع از دست یابی به رشد و توسعه پایدار معرفی می‌كنند.بدون شك رمز جهان پذیر شدن «عدالت» به تاكید فراگیر ادیان الهی بر ضرورت عدالت و تلاش‌های گسترده پیامبران برای تحقق آن در طول تاریخ باز می‌گردد. و در این راستا، بشر وامدار پیامبران و موحدان است.حضرت آیت الله خامنه ای در سخنانی با اشاره به مجاهدت پیامبران در راه اهداف والای بشری می‌فرماید: انبیا و منادیان حق امروز زنده‌اند، و هدف‌هایی كه در بشر دنبال می‌كردند، با رفتن انها نمرد و به تدریج هدف‌هایشان در واقعیت و جریان تاریخ تحقق یافت.امروز می‌بینید كه در دنیا، ندای عدالت و آزادی هست و روشنفكران عالم، هدف‌هایی را به عنوان هدف‌های عالی اسم می‌آورند كه این همان هدف‌های انبیاست، گر چه خود ندانند كه از كیست.آموزه‌های دینی و سیره معصومین مبین ضرورت انكار ناپذیر عدالت است. امام علی (ع) در هنگام بیعت مردم با ایشان، دلیل پذیرش خلافت را رسالت دانایان در برپایی عدالت دانسته و می‌فرماید:آگاه باشید سوگند به خدایی كه شكافنده دانه و خالق انسان است، اگر حضور بیعت كنندگان حاضر در صحنه نبود و با وجود یاران و همراهان، حجت تمام نمی‌شد و اگر عهد و پیمان خدای یكتا از دانایان نبود كه نباید بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم رضایت دهند، هر آینه ریسمان و مهار شتر خلافت را بر كوهان آن می‌انداختم و جام آفرینش را به جام اولین آن سیراب می‌كردم.امام خمینی در سخنانی با اشاره به سیره عدالت خواهی پیامبران، ضرورت پیگیری اصل عدالت را گوشزد كرده و می‌فرماید:این سیره مستمر انبیا باید در كسانی كه خودشان را تابع انبیا می‌دانند نیز باقی باشد. حكومت اسلام باید اقامه عدل بكند و ما اگر تابع اسلام هستیم و تابع انبیا هستیم، این سیره مستمر انبیا بوده است و اگر تا ابد هم فرض كنید، انبیا بیایند، باز همین است، باز جهات معنوی بشر تا اندازه‌ای كه بشر لایق است ادامه اقامه عدل در بین بشر و كوتاه كردن دست ستم گران است. در همین زمینه حضرت آیت الله خامنه ای همواره توجه به اصل عدالت و ایجاد قسط و داد در كشوررا ضروری دانسته و عدالت اجتماعی را در راس سیاست‌های كلان نظام اسلامی تلقی كرده اند. ایشان مسئولان كشور را به «تقسیم بهینه منابع و امكانات عمومی، دریافت مالیات بر حسب خودداری از درامد، حمایت جدی و قانونی از قشرهای مستضعف جامعه در زمینه‌های مربوط به خدمات دولت و قوه قضائیه و بذل توجه و كمك بیشتر به مناطق محروم فراخوانده‌اند. جایگاه عدالت در اسلامعدل در اسلام- از دیدگاه شیعه- یكی از اصول دین است و زیربنا و فلسفه فروع مكتب محسوب می‌شود. مباحث علمی و عملی عدالت به ویژه در فرایند توسعه وسازندگی اجتماعی، در وهله نخست از قرآن و سخنان پیامبر اكرم و سیره عملی آن حضرت سرچشمه می‌گیرد، سپس از زبان رسای امام علی (ع) تفسیر شد و در طول پنج سال خلافت ایشان، الگوی عینی و عملی آن برای جهانیان ترسیم گردیده است. با وجود آموزه‌های دینی در خصوص قسط و عدل، فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان درباه نقش و جایگاه دقیق عدالت با یكدیگر اختلاف نظر دارند. گروهی از آنان «قسط و عدل» را آرمان نهایی زندگی اجتماعی می‌شمارند و مهمترین رسالت مسئولان جامعه اسلامی را كوشش برای برپایی قسط در میان مردم می‌دانند، اما گروه دیگر، عدالت را تنها وسیله‌ای برای وصول به اهداف و آرمان‌های ارزشی جامعه تلقی می‌كنند و در مقایسه با هدف نهایی جامعه اسلامی، آن را مقدمه و از لوازم اولیه تحقق هدف می‌دانند. اینان به طور كلی،استقرار عدالت اجتماعی را در ردیف دیگر سیاست‌ها و خط مشی‌های كلان نظام اسلامی قرار می‌دهند و برای آن هیچگونه اولویت ویژه ای قائل نیستند.بر اساس نظر نخست، مسئولان و برنامه ریزان جامعه اسلامی باید همواره در بسیج امكانات و هدایت سیاست ها و برنامه‌‌های دراز مدت نظام، عدالت را در نظر داشته باشند، همچنین در صورت عارض هر یك از اصول و ارزش‌ها با اصل عدالت، باید عدالت را بر انها مقدم داشت و نظام اجتماعی را بر اساس رجحان دادن اصل عدالت و اولویت بخشیدن به قسط و داد سامان دهی كرد. هدف اصیل در حقوق اسلام، اقامه عدل درجامعه بشری است و تنها اصلی كه به صورت مطلق بدون كمترین قید و شرطی مطرح است، اصل عدالت است. اصل عدالت، اصول دیگر مانند آزادی، مساوات و … را شكل می‌دهد؛ بدین معنا كه آزادی از نظر اسلام تا آنجا محترم است كه با اصل عدالت در تضاد نباشد و هر گاه اصلی در تعارض با اصل عدالت قرار گیرد، عدالت مقدم خواهد بود. ممكن است گفته شود كه عدالت نیز گاهی تحت الشعاع ارزش های دیگر قرار می‌گیرد برای مثال در جایی كه دادن حق فردی با مصالح اجتماعی در تعارض باشد، برای حفظ نظم، از اجرای عدالت درباره فرد صرفنظر می‌شود. پاسخ این است كه در چنین مواردی، حقوق فردی تحت الشعاع تكالیف اجتماعی قرار گرفته است، یعنی به دلیل وابستگی سعادت فرد به سعادت جامعه، بخشی از قوق شخصی او برای تامین مصالح مهم‌تری كه برای خود او نیز ضروری است و بدون آن ممكن است منافع مهمتری را از دست بدهد، فدا می‌شود؛ پس خود این عمل از مصادیق عدالت است نه معارض با آن. حال اگر بر پایه نظر دوم، عدالت را هم در ردیف سایر اصول ارزشی و انسانی جامعه انسانی بدانیم. دیگر نمی‌توان مسئولان را ملزم ساخت كه در هر شرایطی عدالت را بر اصول دیگر مقدم بدارند. زیرا ممكن است در مواردی حفظ نظم و انضباط، رعایت منافع اكثریت و دفاع از حقوق و آزادی های فردی بر اجرای عدالت ترجیح یابد. در این فرض، عدالت یك راهكار اجتماعی برای دست یافتن به اهداف توسعه تلقی شناخته می‌شود كه در صورت تعارض با دیگر راهكارها یا اركان توسعه، می‌توان برای مدتی از آن چشم پوشید. شایان ذكر است كه مناقشه علمی و فكری درباره جایگاه عدالت در نظام اجتماعی اسلام، در اندیشه برخی پژوهشگران تحت عنوان «عدالت» هدف یا وسیله مطرح شده است. از آن جمله، استاد شهید مطهری است كه به تحقق و بررسی نظریه‌های گوناگون در این زمینه پرداخت است. ایشان این موضوع را از زاویه شناخت «‌هدف نبوت ها و بعثت‌ها» مورد مطالعه قرار داده و با نقد و ارزیابی برخی دیدگاه‌ها. نظر نهایی خویش را مطرح كرده است.از دیدگاه استاد مطهری، قرآن كریم دو هدف اصلی برای پیامبران معرفی كرده و آموز‌ه‌های پیام آوران الهی را مقدمه‌ای برای دست یافتن به این دو هدف دانسته است. ای پیامبر، ما تو را گواه و نوید دهنده و دعوت كننده به سوی خدا به اذن پروردگار و چراغی فروزان فرستادیم.عدل عالمگیراز خواسته‌های فطری بشر، آزادی در سفر و در حضر است، به جا كه می‌خواهد بتواند برود و هر جا كه می‌خواهد بماند، بتواند بماند. این خواسته در این زمان انجام پذیر نیست.تعدد كشورها، مرزهای جغرافیایی، قدرتهای گوناگون، مانع رسیدن بشر، بدین خواسته فطری اش است. سفر. گذرنامه می‌خواهد، اذن خروج می‌خواهد تابتوان از مرز هوایی یا دریایی و یا زمینی خارج شد.به هیچ كشور نمی‌توان داخل شد، مگر آن كه حكومتش اجازه دهد و گذرنامه را ویزاكنند. خارجیان حق ندارند، بدون اجازه دولت، در كشوری سكونت كنند، حق ندارند در آن كشور به كار پردازند و زندگی كنند، مگر آن كه از دولت اجازه بگیرند و پروانه كسب داشته باشند.این خواسته بشر، در عدل عالمگیر و حكومت واحدجهانی، تحقق پذیر است و به یقین روزی خواهد رسید كه بشر بدین خواسته می‌رسد؛ چون خواسته همگانی است و امكان پذیر.مرزها برداشته خواهد شد، كشورها، كشوری واحد خواهند شد. دولت‌ها و حكومت‌ها حكومتی یگانه خواهند شد، و شرق و غرب در اختیار همه افراد قرار خواهد گرفت. از خواسته‌های فطری بشر، مساوات نژادی و عنصری است، تا سپید بر سیاه برتری نداشته باشد، تا اروپایی بر آفریقایی تسلط نداشته باشد. تا عرب بر عجم، فارس بر ترك، پارسی بر هندی تقدم نجوید.این خواسته نیز در عدل عالمگیر و حكومت واحد جهانی محقق می‌شود؛ چون خواسته همگانی است و امكان پذیر.از خواسته‌های طبیعی بشر، مساوات فقیر است با غنی این خواسته نیز در عدل عالمگیر و حكومت واحد جهانی، تحقق پذیر است.الغای سلطه قوی بر ضعیف و مساوات آنها در حقوق، از خواسته های همگانی خلق است و در عدل عالمگیر و حكومت واحد جهانی محقق می‌شود. عدل عالمگیر و حكومت واحد جهانی، آرمان خلق عالم است.حكومتی كه پایه‌اش بر عدل و داد، نهاده شده است. این حكومت، حد و مرز نداردو بشر را از زندانی شدن در شهری و یا در كشوری نجات خواهد داد.مرزهای كشورها برای انسانها، طبیعی نیست و مصنوعی است و ساخته شده دولتهاست، نه خلق مردم.در عدل عالمگیر و حكومت واحد جهانی، تبعیضات نژادی وجود دارد، چون حكومت مردم است نه حكومت نژاد و نه حكومت گروهی خاص. عدل عالمگیر، قوی و ضعیف نمی‌شناسد، ضعیف از مردم است، چنانچه قوی نیز از مردم است و هر دو با یكدیگر مساوات دارند.حكومت واحد جهانی حكومت یك تن نیست، حكومت یك حزب نیست، حكومت خلق است و قدرت در دست مردم است و نه در دست حزب و نه در دست یك تن یا چند تن. مرزبندی كشورها و تبعیضات نژادی به سود دولت‌هاست و نه به سود مردم.این پدیده‌ها از كوتاهی فكر ریشه می گیرد هنگامی كه زمامداران بشر، انسان های كامل شدند، این پدیده ها از جهان زدوده می شود.چه وقت؟ وقتی حضرت مهدی بیاید و عدل عالمگیر را برپا كند و آن را برای خلق جهان ارزانی بدارد و خلق را به خواسته اش برساند.حضرتش در این حكومت مانند یكی از مردم جا دارد و زندگانی می‌كند و راهنما و مجری قانون است.عدل عالمگیر به وسیله زور و قدرت امكان پذیر نیست و حكومت زور بر فرض برقرار شدن دوامی نخواهد یافت. حكومت زور ماندنی نیست و از میان خواهد رفت.حكومت جهانی، بشری است، حكومت ملی نیست و اختصاص به نژاد و عنصری ندارد و ملتی را بر ملت دیگر ترجیح نمی‌دهد. جهان از نظر خواسته و اخلاق و عادات و افكار و رفتار و پسند و ناپسند، متباین هستند؛ پسندیده نزد مردمی، ناپسند، نزد مردم دیگر است.سالیان درزای است كه فكر حكومت واحد جهانی در مغز دانشوران و متفكران بشر راه یافته و نخستین گام برای آنها پس از جنگ جهانی اول به صورت «جامعه ملل» برداشته شد، ولی به عللی چند نتوانست كاری انجام دهد كه یكی از آن علل فقدان قوه مجریه بود. در نتیجه، موسولینی رهبر كشور ایتالیا با خونریزی كشور حبشه را بلعید و جامعه ملل نتوانست از آن جلوگیری كند.حكومت واحد جهانی، تحقق پذیر نیست، مگر در صورتی كه ملت‌ها خواستار آن باشند و آن وقتی است كه عدل عالمگیر به وسیله حاكم عادلی برقرار شود این حكومت، مطلوب طبیعی و عقلی همه افراد بشر خواهد بود، وبدون خونریزی دستگاه‌های امنیتی است.این حكومت كه در كشوری برقرار گردد و عدل در آن پیاده شود، ملت‌های همسایه از آن آگاه می‌شوند و یكی پس از دیگری، الحاق خود را بدان اعلام می‌داند. كشورهای دور دست كه از آن آگاه شدند، بدان محلق می‌شوند و در جرگه دولت‌های مشترك العداله داخل می‌شوند. عدالت، از تعصب نژادی مطلوبتر است. عدل عالمگیر عدل سه بعدی است:عدل دولت بر ملت، عدل ملت بر ملت، عدل ملت بر دولت.عدل دولت بر ملت، عبارت است از عدم تخلف از قانون، كه فاقد زورگویی و استثمار ملی خواهد بود و قانونش قانونی است كه به تصویب الهی رسیده باشد، خدایی كه همه افراد بشر را می‌شناسد و به خصوصیات همگان آگاه است.عدل دولت بر ملت، مانندحكومت علی ولی حكومت آن حضرت پایدار نماند. چون فاقد بعد سوم بود كه عدل ملت بر دولت باشد.آیا ناكثین و قاسطین و مارقین عدالت پیشه بودند؟!آیا اهل كوفه، با علی (ع) به عدالت رفتار كردند؟ و راهنمایی‌های حضرتش را برای جنگ و صلح به كار بستند؟ عدل ملت بر ملت، وقتی محقق می‌شود كه ظلم وستم شخصی از میان افراد ملت بیرون رود. عدل ملت بر ملت، برقراری راستگویی و درستكاری در میان خود افراد این است كه هیچ یك ازآنها در نهان و آشكار به دگری ظلم نكند و ستمی روا ندارد.این است تكامل ملی و رشد افراد نیست ولی ابدی است.در این حكومت، مرزهای مصنوعی جغرافیایی كه دولتها تاسیس كرده اند برداشته می‌شوند و حكومت‌های نژادی و منطقه‌ای به هر شكلی كه باشند از میان می‌روند دیكتاتوری سیاه، دیكتاتوری سرخ، حكومت اكثریت به نام دموكراسی، در این حكومت حل می‌شوند. آنچه كه بایستی به سراغش رفت، بعد سوم عدالت است كه عدل ملت بر ملت باشد؛ یعنی گسترش عدل در میان خلق و آن در صورتی است كه وجدان انسانی فرد بر او قاضی و حاكم باشد و خود، پلیس خود باشد تا از ارتكاب جرم و گناه دوری كند و این حقیقت به جز ایمان به خدا، راه دگری ندارد.خدای عادل روز واپسین را در انتظار نیكوكاران و گهنكاران قرار داده است و مقصود از حكومت مذهب همین استو جز این نیست كه پایه‌اش بر بعدهای سه گانه عدالت برقرار باشد و پایه آن بر ایمان به مبدا و معاد. حكومت مذهب، حكومت خود است بر خود، و دموكراتیك‌ترین حكومت‌هاست چنانچه در حكومت حضرت علی دیده شد. لازم نیست كه بعد سوم عدالت همگانی شود و همه افراد بشر چنان باشند همان اندازه كه بخشی از مردم چنین شدند و شماره آنها به عددی برسد كه بتوانند پرچم عدل را در زیر سایه حاكمی عادل در اهتراز درآورند، آغاز عدل عالمگیر در جهان بشریت خواهد بود.حضرت مهدی، پرچم عدل را در جهان خواهد برافراشت و خوشبختی و آسایش همگانی خلق جهان را برای همیشه، تامین خواهد كرد.و آن وقتی است كه شماره یاران باوفایش به عددی كه مورد احتیاج است برسد و مردانی نیكوكار در زیر سایه بزرگمردی بزرگوار قرارگیرند.حكومت الهی در جهانشماره حكومت‌های الهی كه تاكنون در جهان تشكیل شده، بسیار ناچیز است و قابل قیاس با شماره حكومت‌های بشری نیست.شماره حكومت‌های بشری از میلیون ها متجاوز است، در حالی كه شماره حكومت‌های الهی از سه عدد تجاوز نمی‌كند و دوام نیافته است. چون بشر لیاقت این حكومت‌ها را نداشته و فاقد بعد سوم آن بوده عدل ملت بر ملت و عدل ملت بر دولت.تاسیس حكومت الهی و دوام آن، روزی است كه بشر لیاقت آن را داشته باشد و بعد سوم و دوم عدالت را دارا باشد و قرآن از آن خبر می دهد و از آن به «عباد صالحون» تعبیر می‌كند.و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر آن الارض یرثها عبادی الصالحون عباد الصالحون- كه وراث زمینند- همان مردمی هستند كه دارای بعد سوم و دوم عدالت هستند. در نتیجه، حكومت الهی سه بعدی و عدل عالمگیر در جهان برپا می‌شود و ابدی و جاودان می گردد. از لفظ ارض، استفاده می‌شود كه نخستین حكومت الهی در جهان كه پس از توفان نوح تشكیل گردید، حكومت حضرت یوسف پیغمبر در مصر بود. این حكومت، محبوب‌ترین و پاكیزه‌ترین حكومت‌های سرزمین مصربود. دومین حكومت الهی در جهان، حكومت «طالوت» براسرائیلیان بود. طالوت، كسی بود كه از سوی خدا به فرمانفرمایی اسرائیلیان منصوب گردید. بزرگمردی بود بسیار دانشمند، قوی و شجاع و از اسرار نهانی جهان آگاه بود.سومین حكومت الهی در جهان، حكومت حضرت علی بود كه فقدان بعد دوم و سوم در مردم، موجب شد كه حضرتش را بكشند و مورد نفرین آن حضرت قرار گیرند، نفرین آن حضرت چنین بود:«پروردگارا مرا از این مردم بگیر.» كه شوم‌ترین نفرین در تاریخ بود. آنچه كه در این حكومت های سه گانهی الهی جلب نظر می‌كند، سه گونه بودن این حكومت‌هاست كه هر كدام رنگ خاصی داشتند. از این استفاده می‌شود كه حكومت عدل و حكومت الهی، رنگ خاص و شكل مخصوصی ندارد، و قوام آن حكومت به عدل است و بس، به شكلی كه حكومت اداره شود. خواه جمهوری باشد، خواه سلطنتی، خواه دارای مجلس سنا و شورا باشد، خواه نباشد، مقصود، اقامه قسط و برپایی عدل است و بس.این حكومت های سه گانه، سه رنگ بودند، ولی در حقیقت یك رنگ داشتند و آن رنگ عدالت بود كه هر سه رنگ، در آن قرار داشت.یوسف در حكومت مصر، پادشاه نبود، چون به صریح آن، پادشاه مصر كس دیگری بود. یوسف، فرمانفرمای مصر بود، ولی دیكتاتور و خودكامه نبود، حكومتش دموكراسی نبود، چون دموكراسی، حكومت اكثریت است و اقلیت در آن محروم و محكوم اكثریت است.حكومت یوسف، حكومت عدل بود كه حكومت همه ملت است.طالوت در حكومتش پادشاه بود و سلطنتش انتصابی بود و از جانب خدا منصوب شده بود، و فرماندهی جنگ را شخصا به عهده گرفت و پیروز شد و نبوغ نظامی خود را نشان داد، و ذلت و خواری را از اسرائیلیان گرفت و عزت و سربلندی را به آنها ارزانی داشت.آری، حكومت عدل، عزت و سربلندی می آورد.حضرت علی حكومتش انتخابی بود و تنها كسی كه در میان خلفای راشدین كه دراثر انتخاب عمومی به حكومت رسید، حضرتش انتخاب شد سپس با او بیعت كردند.خلفای سه گانه كه پیش از آن حضرت حكومت كردند، با بیعت به حكومت رسیدند، آن هم بیعتی كه نهانی میان چند نفر قرارش گذاشته شده بود.انتخابی بودن حكومت حضرت علی از نظر مردم است، وگرنه حضرتش از سوی خدای بشر به فرماندهی كون و مكان نصب شده بود و ولایت تكوینی و تشریعی در اختیارش بود و پذیرش حكومت ظاهری، برای اقامه عدل بود. حضرت علی خودش عدل بود كه به صورت بشر درآمده بود.حكومت حضرت مهدی، چهارمین حكومت الهی در جهان است و حكومت حضرتش، عین حكومت پدرش حضرت علی است، با این تفاوت: حكومت پدرش علی، محدود به زمان و مكان و موقتی بود، چون بشر آن روز ابعاد ثلاثه عدالت را نداشتند.ولی حكومت حضرت مهدی، حكومت جهانی و جاویدانی است، چون بشر در آن زمان دارای بعدهای دوم و سوم عدالت هستند كه به تعبیر قرآن «عباد صالحین» نامیده شده‌اند.حكومت مهدی مانند حكومت پدرش علی از انتخاب برخوردار است، ولی نه انتخاب اصحاب وحل و عقد و نه انتخاب مردم یك كشور، بلكه انتخاب مردم جهان، و انتخاش مشتمل بر دو مرحله است: انتخاب نوعی و شخصی. انتخاب نوعی هم اكنون محقق است كه همه مردم جهان آرزوی ظهورش را دارند. انتخاب شخصی، پس از ظهور آن حضرت واقع می‌شود.از ویژگی‌های حكومت الهی حضرت مهدی، پیروزی بدون خونریزی است. و حمام خونی كه جهانگیران جهان از قبیل اسكندر و چنگیز و تیمور برای كشورگشایی به پا كردند، در حكومت جهانی حضرت مهدی منتفی است.حكومت حضرت مهدی، جهانگیری و جهانگشایی نیست، بلكه جهانبانی و جهانمداری است و این ویژه حكومت‌های الهی است كه در هر سه حكومت‌ها تحقق داشته و قدرت حكومت، با مهر و رحمت همراه بوده است. به یقین روزی خواهد رسید كه حكومت حضرت مهدی، جهان و جهانیان را زیر پوشش خود قرار خواهد داد و بدون آن كه خونریزی در كار باشد، بشر به حسب فطرت از آغاز پیدایش خود، خواهان برپایی عدل بوده و هست ولی این خواسته فطری، برای برپایی حكومت عدل كافی نیست.چنانچه حكومت عدل را با زور سرنیزه نمی شود به پا كرد، چون ظلم به جز ظلم نخواهد زایید و قداست هدف، مبرر به وسیله نخواهد بود. ولی هنگامی كه خواسته فطری بر اشتداد پذیرفت و به مرتبه شوق رسید و فاعلیت پیدا كرد، آن وقت است كه زمینه برپایی حكومت عدل عالمگیر مهدی آماده شده است. اشتداد خواسته فطری بشر، وقتی است كه ظلم وستم بسیار شود و بشر از آن به تنگ آید تا خواسته فطری او فاعلیت پیدا كند و او را برانگیزد كه شب و روز در راه پیدا كردن عدل گام بردارد و موانع رسیدن به آن را یكان یكان از میان بردارد، تا به هدف برسد. در این هنگام، قائدی توانا و بزرگوار شناخته شده، قدم در میان خواهد گذارد و حكومت عدل را برپا خواهد كرد.و نخستین حكومت عدل در نقطه‌ای از جهان برپا خواهد شد و درخشندگی پیدا خواهد كرد و همسایگان از آن آگاه خواهند شد. یكان یكان به سویش می‌شتابند و الحاق خود را به حكومتش اعلام می‌دارند. نوبت به جهانیان می‌رسد و ملت‌های جهان از آن استقبال می‌كنند و با جان و دل می‌خواهند كه در ظل حكومتش قرار گیرند. چنین حكومتی درست بر خلاف جانگیری جهانگشایان خواهد بود، چون آنها می‌خواهند كشورهای دیگر را تسخیر كنند و ملت‌ها با آنها می‌جنگند و از خود دفاع می‌كنند و پیروزی جهانگشا، با خونریزی محقق می‌شود.برپا كننده عدل را ملت‌های جهان، خواستارش هستند تا در ظل حمایتش قرار گیرند. و پروزی عدالت به دست حضرت مهدی در سراسر گیتی محقق می‌شود و حكومت الهی به جای حكومت‌های بشری می‌نشیند و جهان پر از عدل و داد می‌شود و خواسته همگانی خلق، تحقق می‌پذیرد. خدای خلق هم وعده و مژده داده است كه چنین روزگاری خواهد آمد. از ویژگی‌های خاص حكومت های الهی آن است كه در این حكومت‌ها اقلیت و اكثریت وجود ندارد،همگان در آن یكسانند و حكومت، حكومت مردم است. پیدایش اقلیت و اكثریت در حكومت ها، یا نژادی است و یا مذهبی، مساوات نژادی، اقلیت و اكثریت نژادی را از میان برمی‌دارد، چنانچه عدل شمولی، اختلافات مذهبی را می‌شوید و به دریا می‌افكند.خواسته بشرفطرت بشر از ظلم متنفر است و ستم را زشت می‌شمارد.این تنفر و بیزاری چون فطرت بشر است، اختصاص به فردی یا جمعیتی ندارد و محدود به سرزمینی و منطقه‌ای نیست.همه افراد بشر از بزرگ و كوچك و سیاه و سفید و زرد و سرخ، از این حكم فطری، برخوردار هستند.كودك، از منظره كتك زدن كودك دیگر، غمگین می‌شود و گاه می‌گرید و از زننده اظهار انزجار می‌كند و به كودك مضروب مهربانی می‌كند. تنفر و بیزاری از ظلم. از غریزه‌های بشری است و عقل را در آن راهی نیست و حكم به زشتی و منفوریت ظلم تنها ویژه عقلا و خردمندان نیست، دیوانگان هم از ظالم و ستمكار نفرت دارند.دخالتی كه عقل در این موضوع دارد، تشخیص مصادیق ظلم است كه غریزه را در این جهت راهنمایی می‌كند، پس از آن كه تنفر او را تایید می‌كند.طبیعت بشر است كه هر چه راكه از آن تنفر دارد، نابودی آن را خوش دارد و اگر قدرتی داشته باشد در نابودی آن می‌كوشد تا دیدگاه خود را از این وجود زشت، پاكیزه گرداند و دیگر منفور خود را نبیند.از این سخن به این نتیجه می‌رسیم كه روزی بشر این منفور فطری را از میان خواهد برداشت و جهان را از لوث وجود ظلم و بیدادگری پاك خواهد ساخت. همانطور كه فطرت بشر از ستم و بیدادگری تنفر دارد، همانطور كه دوستدار عدالت و شیفته عدل و داد است.آنچه قطعی است آن است كه پسندیده بودن عدل خواسته فطری بشر است و اختصاص به فردی خاص و یا دسته‌ای مخصوص ندارد، همه انسان‌ها از هرنژاد و در هر زمان و مكان. عدالت را خوش دارندو انتظار برخورداری آن را دارند.اختلاف انسانها از لحاظ طرز فكر، دانش، محیط زندگی، رنگ و نژاد، تاثیر در اتحاد آنها در این مطلوب فطری ندارد. همگان در آن متفقند و خواهان این خواسته فطری هستند.مطلوب فطری بشر، ویژه شهری یا كشوری یا قاره‌ای نیست، هر انسانی آن را برای خود دیگران می‌خواهد.مردم این شهر، نه تنها عدالت را برای خود می‌خواهند، بلكه برای شهرهای دیگر نیز می‌خواهند. هر نژادی خواستار آن است كه دست ستمگر از تمام روی زمین قطع ‌شود.نقطه ای كه در كره زمین عدالت برقرار باشد آنجا را بهشت نامند و محبوب همه انسان ها خواهد بود. بهشت آنجاست كه كارزاری نباشد كسی را با كسی كار نباشد هر بشری خوش دارد كه بدان جا برود و در آنجا بماند؛ چون محبوب فطری خود را در آنجا پیدا می كند. آری، خوشترین جا، جایی است كه در آنجا دلبر باشد.آوارگان، از ظلم و تعدی و مهاجران به كشورهای دیگر، در این زمان بسیارند.طبیعی بشر است كه هر چه را كه بخواهد، به دنبالش می‌رود و قدرت خود را به كار می اندازد تا به مقصود برسد.بسیار دیده شده است كه افرادی خواسته خود را انجام داده‌اند و تحولی در محیط ایجاد كرده و موفقیتی به دست آورده‌اند. پس چیزی را كه همه افراد بشر جویای آن هستند، به یقین وجود پیدا خواهد كرد و روزی خواهد آمد كه بشر بدین خواسته فطری خود برسد و عدل و داد در سراسر گیتی حكومت كند.انتظار چنین روزی در دل همه افراد بشر نهفته است و این انتظار فطری است و حكم فطرت خطار ندارد و این انتظار سرانجام به سر خواهد رسید و مطلوب همگانی بشر، محقق خواهد شد.انسان، خواسته فطری دگر نیز دارد كه چهارمین خواسته او خواهد بود، و آن دوست داشتن آسایش روحی است؛ هر كس دارای این خواهش طبیعی است، و بایستی روزی بیاید كه تمام افراد بشر به این مطلوب طبیعی و مقصود فطری برسند. خواسته فطری عدل و داد، با خواسته فطری آسایش، در یك روز و به یك چیز محقق خواهد شد. و آن وقتی است كه ظلم و ستم یكسره از جهان رخت بربندد و عدل همگانی در جایش بنشیند.بشر با وجود ظلم ظالم، آسایش روحی نخواهد داشت و آسایش روحی بشر وقتی محقق خواهد شد كه دست‌های جنایتكاران و ستم پیشگان جهان قطع شود و دیگر فكر ستمگری در مغز جنایت پیشه‌ای راه نیابد.پیدایش احزاب سیاسی در جهان و موفقیت‌های نسبی آنها در پاره‌ای از كشورها در سایه همین خواسته فطری یعنی اجرای عدالت بوده است. چون همگی احزاب دعوی ارمغان حكومت عدل را دارند.رهبران احزاب، از این خواسته فطری بشر بهره‌برداری كرده و برای خود ایجاد موفقیت می‌كنند و بر اریكه قدرت می‌نشینند. ولی هیچ یك از آنها تاكنون نتوانسته اند این محبوب فطری بشر را در آغوش وی جای دهند، چون تاسیس حكومت عدل، كار هر كسی نیست، به ویژه اگر حكومت عدل جهانی باشد. فطرت عدالت خواهی و خواسته ایجاد عدل جهانی در بشر، موجب شده كه هر قومی این لباس را بر قامت كسی شایسته ببیند و وی را موجد عدل عالی بدانند.گفته شد تشخیص موضوع برای خواسته های فطری بشر به دست عقل است و فطرت اشتباه نمی‌كند ولی در تشخیص موضوع اشتباه رخ می‌دهد. چون هر كسی عقل محض را راهنمایی خود قرار نمی‌دهد، احساسات و عواطف در اكثریت مردم نمی‌گذارند كه عقل محض رهنما باشد. و اختلافات از همین جا پیدا شده است. اگر حاكم بر هر انسانی، عقل او بوده باشد و بس و تمایلات قلبی در آن دخالتی نداشته باشد، اختلافی در جهان میان افراد بشر رخ نمی‌دهد. اختلاف ملل عالم در موجد حكومت عدل جهانی، از همین جا حادث شده است.اختلاف مسلك‌های احزاب و رهبران آنها، از این جا پیدا شده است اینك به سراغ عقل برویم تا ببینیم كه او چگونه كسی را شایسته برقرار كردن عدل برروی كره زمین می‌داند. عقل می‌گوید: برپا كننده عدل جهانی، بایستی دارای شرایط و صفاتی باشد و كسی كه از این شرایط و صفات برخوردار نباشد، قطعا موفق نخواهد شد كه بشر را به این هدف عالی برساند.رهبران احزاب، یا نخستین شرط را فاقدند و یا همه شرایط را از این رو نتوانسته‌اند عدل را در جهان برقرار كنند، بلكه نتوانسته‌اند در گوشه‌ای از جهان پیاده كنند.ممكن است در یكی دو كشور شهوت‌های بسیاری از افراد بشر ارضا شده باشد، ولی از ارضای شهوت و رسیدن به تمایلات قلبی، تا برقراری عدل، هزاران فرسنگ فاصله است.در بسیاری از موارد، اجرای عدل بر خلاف تمایلات قلبی است، تمایلات قلبی حد و مرز ندارد و پیاده كردنشان ظلم بر دگران است. نخستین شرطنخستین شرط در بر پا كننده عدل جهانی، آن است كه در دعوتش راستگو باشد و حقیقتا خواهان ایجاد عدل و داد باشد و كسی نباشد كه دعوت به عدل را وسیله استثمار قرار بدهد و منظورش از این دعوت، سوار شدن بر دوش خلق و حكومت كردن باشد.بدیهی است كه چنین كسی، موفق به برقراری عدالت نخواهد شد. چون دروغ می‌گوید منظورش اقامه عدل نیست و هدفش رسیدن به مطامع خویش است.این دسته اگر هم به گمان خود راست بگویند، خود را برای هدف نمی‌خواهند، بلكه هدف را برای خود می‌خواهند. كسانی هستند كه دروغ می‌گویند، ولی خودپرستی ایشان نمی گذارد كه بدانند دروغ می‌گویند و خود را راستگو می‌پندارند.بهترین راه برای شناخت واقعیت انها، آن است كه در رفتار و گفتارشان ظلم و ستمی دیده نشود و از ریای سیاسی و مذهبی به دور باشند و در رسیدن به هدف گناه را وسیله قرار ندهند و از عناوین ثانویه استفاده نكنند، تا خودشان، خودشان را بشناسند و هم دگران آنها را.شرط دومدومین شرطی كه بایستی برپا كننده عدل جهانی دارا باشد، نقشه‌ای صحیح است نقشه اگر صحیح نباشد، رسیدن به هدف، دشوار، بلكه ناممكن است. به ویژه هدفی كه دشمنانی بسیار دارد آن هم دشمنانی تیزبین و دارای همه گونه قدرت. سالیان درازی است كه نعره عدالتخواهی رهبران احزاب با مسلك‌های گوناگونی كه دارند، در جهان بلند است، ولی چیزی كه به چشم نمی‌خورد، عدالت است! آیا اینان دروغ می‌گویند یا نقشه‌ای صحیح دارند؟ یا هر دو؟ ستمگران برای رسیدن به قدرت و نگهداری آن، از هیچ گونه جنایتی دریغ نمی‌كنند! و به همه گونه پستی، تن در می‌دهند! خود را به رنگ‌های مختلف درمی‌آورند،ماسكهای گوناگون بر چهره می‌زنند! هر روز یك جور بازی می‌كنند، گاه عدالتخواه می‌شوند! گهی آزادی طلب می‌كنند! گاه بیچارگی مظلومان را بهانه قرارمی‌دهند! گاه لباس مذهب بر تن می‌كنند! عابد می‌شوند! زاهد می‌شوند! گاه روشنفكر می گردند برای مردم دلسوزی می‌كنند! گاه به حكومت‌های ظالم و ستم پیشه دشنام می دهند! تا به قدرتی برسند وبه ستمگری ادامه دهند! دست این گروه را از سر مردم كوتاه كردن و ریشه ظلمشان را از جهان بركندن، نقشه‌ای بسیار صحیح و دقیق و ماهرانه نیاز دارد، زیرا كوچكترین اشتباه، مانع موفقیت می شود.شرط سومسومین شرط برپا كننده عدل جهانی آن است كه خودش دارای هیچ گونه نقطه ضعفی نباشد؛ چه نقطه ضعف شخصی و چه نقطه ضعف خانوادگی و میراثی و چه نقطه ضعف اجتماعی، كه وجود یكی از اینها مانع موفقیت است.پیشرو عدل جهانی، اگر نقطه ضعفی داشته باشد، در برابر تهدید، عقب می نشیند، در برابر منافع شخصی، از این هدف مقدس دست برمی‌دارد.زیرا ستمگران برای حفظ موقعیت خود مقام و پست و رشوه می‌دهند به زندان می‌افكنند، شكنجه می‌دهند، اعدام می‌كنند، شاید پیشرو عدل از هدف خود دست بردارد. عدالتخواهانی كه دارای نقاط ضعف باشند در برابر این گونه چیزها تسلیم شده، در نیمه راه می‌مانند. چرا تاكنون ستمگران جهان، توانسته اند از برقراری عدل جلوگیری كنند وبه ظلم و جور ادامه دهند؟ چون عدالتخواهان بشری دارای نقاط ضعفی بودند كه آنها را از رسیدن به مقصد، بازداشته است. رهبری كه پاك شد و نقطه ضعفی نداشت، تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد و آزمندان بیدادگر نمی‌توانند بهره‌برداری كرده، از آن مقصد عالی بازش دارند. آن كه می خواهد پاكی را در جهان برقرار سازد، بایستی در درجه اول، خودش پاك باشد و تعادل قوا در پیكرش برقرار باشد، و گرنه ظلمت، نور نمی‌آورد و تاریكی، روشنایی نزاید و از مار جز مار نیاید.اگر هدف، برقراری عدل در كشوری است، پاكیزگی رهبر بایستی بیشتر از بیشتر باشد و نقاط ضعف او كمتر از كمتر.هر چه هدف بزرگتر شود، موانع سخت‌تر خواهد بود، تهدیدها خطرناك‌تر شوند ورشوه‌ها سنگین‌تر گردند.اگر هدف، اجرای عدالت در تمام جهان باشد رهبر آن بایستی پاكیزه‌ترین فرد بشر و منزه‌ترین انسان باشد.رسیدن به هدف مقدس عدالت جهانی، رهبری پاك و پاكزاده و پیشوایی بسیار منزه می خواهد و این كار از افراد عادی ساخته نیست. عدل جهانی و جاودانی همیشگی، عالی‌ترین مقصود بشری است و برقرار كننده اش بایستی پاكیزه‌ترین فرد بشر باشد.هر كسی صلاحیت پیشروی كاروان خواسته فطری بشر را ندارد. فردی ایده‌آل می‌خواهد كه بتواند ایده بشر را تحقق بخشد.پیشرو این قافله، اگر تقوا و فضیلتش در بالاترین درجه نباشد و انسان برترین نبود، نخواهد توانست بر تمایلات شخصی فامیلی دوستان و … چیره شود و كاروان بشر را رهبری كرده و به سر منزل مقصود برساند.شرط چهارم چهارمین شرطی كه بایستی برقراری كننده عدل جهانی واجد آن باشد، شناخته شدن خودش و دودمانش به پاكی است، وگرنه صحت دعوتش را عقلا و خردمندان جهان، باور نخواهند كرد.مردم بایستی بدانند كه او راست می‌گوید، نقشه‌ای صحیح است، نقاط ضعف شخصی و میراثی ندارد. در این صورت، دعوتش را لبیك گویند و به یاری‌اش برمی‌خیزند. خردمندان، هیچ گاه كوركورانه به دنبال كسی نمی‌روند بدون مطالعه و تحقیق تسلیم نمی‌شوند و سرنمی‌سپارند.در این وقت است كه زمینه برای عدل جهانی آماده می شود. شرط پنجمپنجمین شرط برای برپا كننده عدل جهانی آن است كه خطا نداشته باشد چه اگر خطا داشته باشد، موفق نخواهد شد. خطای بزرگان، بزرگ خطاهاست و خطا، خطا می‌زاید و سرمشق خطا می‌گردد. نداشتن خطا، اختصاص به كسی دارد كه دارای صفت عصمت باشد. ادامه خواندن مقاله عدل جاويدان

نوشته مقاله عدل جاويدان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مقايسة مباني فكري و سنت شعري رودكي (پدر شعر فارسي) و نيما يوشيج (پدر شعر نو فارسي

$
0
0
 nx دارای 96 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نكات دستوری و صنایع ادبی در اشعار رودكییكی از مواردی كه در اشعار شعرا بدان همیشه توجه شده است رعایت نكات دستوری و صنایع ادبی در كلام منظوم است.اگر چه دیوان رودكی در دست نیست؛ اما با توجه به همین تعداد ابیات برجای مانده از وی می‌توان بر گستردگی و فراوانی این موارد در اشعار او اشاره نمود. «ویژگیهای زبان فارسی در عصر رودكی را باید در نمودهای كهنگی این زبان جستجو كرد. این نمودها پیش از آن كه خود را در ساختار نحوی كلام نشان دهند، در ساختار صرفی، و ابدال حروف و برخی كیفیتهای بلاغی آشكار می‌سازند.براساس برخی قراین در روزگار سامانیان زبان پهلوی به صورتی محدود، رواج داشته است و دلیل آن، برخی قرینه‌های موجود در آثار شاعران عصر سامانی است.رودكی در بیتی می‌گوید:وگر پهلوانی ندانی زبان «ورز رود» را ماوراءالنهردانكه این سخن حكایت از احتمال آشنایی با زبان پهلوی دارد.»(59)در هر حال ابتدا به ذكر مهمترین ویژگیهای زبانی عصر رودكی می‎پردازیم كه بدین شرح است: 1) ویژگیهای صرفی1-1) افعال: كاربرد فعل در این دوران به صورتی پویا و گسترده و شاید متناسب با نیازهای موجود بوده است چنان كه در ساخت فعل علاوه بر صورتهای قیاسی از اشكال غیرقیاسی نیز استفاده می شده و به همین سبب، ساختن فعل از اسم و به عبارت دیگر مصدرهای جعلی یا ساختگی متداول بوده است:نیك او را فسانه واری شو بد او را كمرت سخت بتنج (دیوان رودكی، ص 54)تبجیدن (= تنگیدن تنگ) – استعمال پیشوند «ب»‌ در ابتدای افعال، مثل: بودن ( ببودن) و نیز پیشوندهای دیگر كه مهمترین آنها عبارتند از: می، همی، فرو، باز، با، وا، فا، ها، الف نفی و دعا:آن ملك با ملكی رفت باز زنده كنون شد كه تو گویی بمرد (دیوان، ص 18)مهتران جهان همه مردند مرگ را سر همه فرو كردند (دیوان، ص 21)– توسع معانی در بعضی از مصدرها نظیر: شدن، آمدن، گرفتن:كنون زمانه دگرگشت و من دگرگشتم عصا بیار كه وقت عصا و انبان بود (دیوان، ص 25)بیهوده ممان كه باغبانت به قفاست چون خاك نشسته گیر و چون بادگذر (دیوان، ص 114)– كاربرد افعال مجهول كه استعمال آنها در ادوار بعد منسوخ شده است؛ نظیر: آشكوخیدن- الفغدن.چون بگردد پای او از پای دار آشكوخیده بماند همچنان (دیوان، ص 90)شیر غژم آورد و جست از جای خویش و آمد این خرگوش را الفغده پیش(60) (دیوان، ص 84) گفت فردا بینی او را پیش تو خود بیا هنجم ستیم از ریش تو(61) (دیوان، ص 93)2-1) اسمها:كاربرد اسم در دوره رودكی گاه به شدت تحت تأثیر زبان فارسی میانه بوده است چنانكه در مواردی اسمها نزدیك به همان شكل پهلوی خود استعمال می شود، مانند: اشتر، اشكم، سمب، خمب و …و نیز كاربرد معنایی كهن و غیر رایج كلمات مانند استعمال خاور در معنی باختر.از خراسان به روز طاوس وش سوی خاور می خرامد شادوكش مهر دیدم بامدادان چون بتافت از خراسان سوی خاور می‌شتافت(دیوان، ص 135)– كاربرد تلفظهای كهن رایج در فارسی دری، مانند استعمال یرگس به جای هرگز و یا كاربردهای گویشی.گرچه نامردم است مهر و وفاش نشود هیچ ازین دلم یرگس (دیوان، ص 30)و یا استعمال «وار» و «واره» به جای بار (= دفعه، نوبت)گل دگر ره به گلستان آمد واره باغ و بوستان آمد وار آذر گذشت و شعله آن شعله لاله را زمان آمد (دیوان، ص 19)– كاربرد نشانه جمع فارسی برای جمع های عربی، مانند: عجایبها، معجزاتها، ملوكان.گر نعمهای او چو چرخ دوان همه خوابست و باد باد فٍره(62) (دیوان، ص 96)3-1) حروفكاربرد خاص حروف جنبه دیگری از ویژگیهای زبانی عصر رودكی را برای ما روشن می سازد كه مهمترین موارد آنها عبارتند از: حروف اضافه و ربط:– كاربرد حروف اضافه تاكیدی یا دوم:صلصل به سرو بن بر با نغمه كهن بلبل به‌شاخ گل بربالحنك غریب(63) (دیوان، ص 14) به حجاب اندرون شود خورشید چون تو برداری از دو لاله حجیب(64) (دیوان، ص 14)– استعمال حروف ربط یا اضافه مركبزمانی برق پرخنده زمانی رعد پرناله چنانچون مادراز سوگ عروس سیزده‌ساله (دیوان، ص 62)– استعمال حرف اضافه «از» در معنی «به» برای ساخت قیدی:از ناگهان (= بناگهان، ناگهانی)تا چو شد در آب نیلوفر نهان او به زیر آب ماند از ناگهان (دیوان، ص 50)استعمال نمونه های كهن حروف ربط و موصول، مانند كجا (= كه)كهن كند به زمانی همان كجا نو بود و نو كند به زمانی همان كه خلقان بود(65) (دیوان، ص 22)4-1) پیشوندها:استعمال و حذف به قرینه پیشوند «بـ » تأكیدی:بكرد (= كرد)مادر می را بكرد باید قربان بچه او را گرفت و كرد به زندان((دیوان، ص 33)استعمال پیشوندهای كهن مانند: اپر، ابر، اور، ابا:تا خوی ابر گل رخ تو كرده شبنمی شبنم شده است سوخته از ابر ماتمی (دیوان، ص 129)نیز ابا نیكوان نماندت جنگ فند لشكر فریادنی، خواسته نی سودمند (دیوان، ص 55)استعمال پسوند (و مند) به جای «مند»با خردومند بی وفا بود این بخت خویشتن خویش را بكوش تو یك لخت (دیوان، ص 53)استعمال فراوان كاف تحبیب، تصغیر، تلطیف:ماه تمام است روی دلبرك من وز دو گل سرخ اندرو پرگاله(66) (دیوان، ص 96)زلفینك او نهفته دارد برگردن هاروت زاولانه(67) (دیوان، ص 125)پوپك دیدم به حوالی سرخسچادركی دیدم رنگین بر او بانگك بر برده به ابر اندرارنگ بسی‌گونه بر آن چادرا (ایران، ص 12)ابدال حروف، یا حفظ صورت كهن كاربرد صامتها:خناك (= خناق) – با دو سه بوسه رها كن این دل از درد خناك تا به من احسانت باشد، احسن الله جزاك(68) (دیوان، ص 85)نتاوم (= نتابم)– او مرا پیش شیر بپسندد من نتاوم بر او نشسته مگس (دیوان، ص 30)2) ساختار نحوی)2-1) جمله:جملات در دوره سامانی، كوتاه و تحت تأثیر زبان پهلوی است و نمونه‌های این جمله‌های كوتاه را می‌توان در تاریخ بلعمی و سروده‌های رودكی مشاهده نمود.ساختار جمله درمواردی خصوصاً در نثر، از تأثیر زبان عربی بر كنار نمانده است. 2-2) ضمایر:كاربرد ضمیر در این دوره اندكی ناهمگن می‌نماید و حتی شاید بتوان گفت مشوش است و به سبب فاصله زمانی به نظر می‌رسد كه شاید این امر بی‌تأثیر از تصرف كاتبان نبوده است.(69)از متداول‌ترین صورتهای ضمیر در این دوره، استعمال «او» برای غیرانسان، و به جای آن است.– یخچه می‌بارید از ابر سیاهچون بگردد پای او از پای دار چون ستاره بر زمین از آسمانآشكوخیده بماند همچنان(70) (دیوان، ص 61)3-2) تكرار كلمه: ابتدا باید دانست كه تكرار در اشعار رودكی متداول بوده ولی اندك اندك منسوخ شده است.– شد آن زمانه كه رویش به سان دیبا بود شد آن زمانه كه مویش به سان قطران بود…شد آن زمانه كه او شاد بود و خرم بود نشاط او بفزون بود و غم بنقصان بود…شد آن زمان كه به او انس رادمردان بود شد آن زمانه كه او پیشكار میران بود…شد آن زمانه كه شعرش همه جهان بنوشت شد آن زمانه كه او شاعر خراسان بود (دیوان، ص 23)اینكه به ذكر نمونه‌هایی از ابیات رودكی كه نكات دستوری و صنایع ادبی در آنها رعایت شده است می‌پردازیم:نكات دستوری:انواع تركیب های وصفی و اضافی در اشعار رودكی به كار رفته است: اضافه تشبیهی:بركشتی عمر تكیه كم كن كاین نیل نشیمن نهنگ است (دیوان: ص 107)گر چه به هنگام حلم كوه تن اوی كوه سیام است كه كس نبیند جنبان (دیوان، ص 37)بارسن عفو آن مبارك خسرو حلقه تنگ است هر چه دشت و بیابان (دیوان، ص 38)تا بشكنی سپاه غمان بردل آن به كه می بیاری و بگساری (دیوان، ص 42)به زلف چوگان نازش همی كنی توبدو ندیدی آنگه او را كه زلف چوگان بود (دیوان، ص 23)دلم خزانه پر گنج بود و گنج سخن نشان نامه ما مهر و، شعر عنوان بود (دیوان، ص 23)زفت شود رادمرد و، سست دلاور گربچشد زوی و، روی زرد گلستان(71) (دیوان، ص 34)دیر زیاد آن بزرگوار خداوند جان گرامی به جانش اندر پیوند (دیوان، ص 19) كس نشناسد همی كه: كوشش او چون؟ خلق نداند همی كه: بخشش او چند؟ (دیوان، ص 20)سیرت او تخم كشت و، نعمت او آب خاطر مداح او زمین برومند(72) (دیوان، ص 20)خواهی اندر عنا و شدی زی خواهی اندر امان به نعمت و ناز (دیوان، ص 28)كاربرد دو حرف اضافه برای یك متمم:عجب نبود به كس بر افضال و كرم واجب باشد هر آینه شكر نعم (دیوان، ص 59)بسانگار كه حیران بدی بود در چشم به روی او در، چشمم همیشه حیران بود (دیوان، ص 23)با كسان بودنت چه سود كند؟! كه به گور اندرون شدن تنهاست (دیوان، ص 15)به حجاب اندرون شود خورشید گر تو برداری از دو لاله حجیب (دیوان، ص 14)به چشمت اندر، بالا را ننگری تو به روز به شب به چشم كسان اندرون ببینی كاه (دیوان، ص 4) صفت جانشین موصوفدانش اندر دل چراغ روشن است وز همه بد بر تن تو جوشن است (دیوان، ص 48)به خوشدلی گذران بعد از این كه با اجل درخت عمر بداندیش را ز پا افكند (دیوان، ص 21)قالب خالی سوی خاكی فكند جان و خرد سوی سماوات برد (دیوان، ص 18)صفت فاعلی:ترك هزاران بپای پیش صف اندر هر یك چو ماه بر دو هفته درفشان (دیوان، ص 35)صفت بیانی:زفت شود رادمرد و، سست دلاور گر بچشد زوی و، روی زرد گلستان (دیوان، ص 34)صفت مفعولی:مجلس باید ساخته، ملكانه از گل و از یاسمین و خیری(73) الوان (دیوان، ص 34) خوار نمایدت ژنده پیل بدان گاه ور چه بود مست و تیز گشته و غراندیوان (دیوان، ص 37)سپید سیم رده بود و، در و مرجان بود ستاره سحری بود و قطره باران بود (دیوان، ص 22)بدل:خسرو بر تخت پیشگاه نشسته شاه ملوك جهان، امیر خراسان (دیوان، ص 35) قید شك و تردید:مرا جود او تازه دارد همی مگر جودش ابر است و من كشتزار (دیوان، ص 27)قید تنبیه:به روز نیك كسان گفت تا تو غم نخوری بسا كسا كه به روز تو آرزومند است (دیوان، ص 16)صوت (شبه جمله تأسف):آی دریغا كه خردمند را باشد فرزند و، خردمندنی دیوان، ص 63) ضمیر ملكی:كاروان شهید رفت از پیش و آن ما رفته گیرد و می اندیش (دیوان، ص 30)پسوند دارندگی و اتصاف:با خردمند بی وفا بود این بخت خویشتن خویش را بكوش تو یك لخت (دیوان، ص 53)انواع الف:دلا تا كی همی جویی منی را چه داری دوست، هرزه(74)، دشمنی را؟ (دیوان، ص 11)(الف ندا)مبادرت كن و خامش مباش چندینا اگرت بدره رساند همی به بدر منیر (دیوان، ص 27)(الف زاید)به روز نیك كسان گفت تا تو غم نخوری بسا كسا كه به روز تو آرزومند است (دیوان، ص 16)بسا: (الف برای مبالغه و تاكید)به یك گردش به شاهنشاهی آرد دهد دیهیم و تاج و گوشوارا (دیوان، ص 11)(الف اطلاق) اسم مصدر:به زلف چوگان نازش همی كنی تو بدو گوش تو سال و مه به رود و سرود ندیدی آنگه او را كه زلف چوگان بود (دیوان، ص 23)نشنوی نیوه خروشان را(75) (دیوان، ص 68) ی مصدری:پاكی اخلاق او و پاك نژادی با نیت نیك و با مكارم احسان (دیوان، ص 37)فعل دعایی: دیر زیاد آن بزرگوار خداوند جهان به كام خداوند باد و، دیر زیادوین فژه پیر(76) ز بهر تو مرا خوار گرفت جان گرامی به جانش اندر پیوند (دیوان، ص 19)برو به هیچ حوادث زمانه دست مداربرهاناد ازو ایزد جبار مرا (دیوان، ص 53) جمله معترضه:زاری زیر و «این مدار شگفت» گرز دشت اندر آورد نخجیر (دیوان، ص 115) ادامه خواندن مقاله مقايسة مباني فكري و سنت شعري رودكي (پدر شعر فارسي) و نيما يوشيج (پدر شعر نو فارسي

نوشته مقاله مقايسة مباني فكري و سنت شعري رودكي (پدر شعر فارسي) و نيما يوشيج (پدر شعر نو فارسي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مروري بر پژوهش هاي انجام شده در مورد بيماريهاي زيتون در ايران

$
0
0
 nx دارای 137 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چكیده عوامل بیماری زای قارچی و باكتریایی از مهمترین عوامل كاهش تولید زیتون در دنیا محسوب می گردد. با توجه به اهمیت این محصول، در راستای اجرای برنامه های توسعه كشت زیتون، مطالعات و تحقیقات همه جانبه‌ای در استان های كشور انجام شده است. باغات زیتون كشور و نیز باغات مادری زیتون درشهرستان طارم علیا واقع در استان زنجان كه كانون تولید قلمه و نهال زیتون در كشور است، از لحاظ عوامل بیماری زایی و تعیین پراكنش هر یك از بیماری ها بررسی شده اند. باغات مورد بررسی به طور تصادفی انتخاب شده و پس از بررسی درختان موجود در هر باغ، از علائم مشكوك و آلوده به بیماری نمونه برداری و به منظور جداسازی عوامل بیماریزا به آزمایشگاه منتقل شده اند. به روش های معمول آزمایشگاهی و روش های توصیه شده برای هر عامل نسبت به جداسازی ، خالص سازی و اثبات بیماری زایی عوامل قارچی اقدام گردیده و نمونه های مشكوك به عوامل باكتریایی و ویروسی در مؤسسات تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی مورد بررسی قرار گرفته اند. در هر باغ و كل منطقه براساس تعداد درختان بازدید شده و بیمار و تعداد باغات بررسی شده، میزان آلودگی و پراكنش آن ها برآورد گردیده است. مهمترین عوامل پوسیدگی ریشه و خشكیدگی قلمه ها در ایران عبارتند از Fusarium solani Pythium ultimum, Rhizoctonia solani,. در نهال های یك ساله موجود در گلدان ها علاوه بر قارچ های مزبور Macrophomina phaseolina, Verticillium dahliae و به ندرت گونه های Phytophthora مشاهده گردیده كه باعث خشكیدگی نهال ها می شدند. در باغات جدیدالاحداث نیز همه قارچ های فوق الذكر از ریشه و طوقه نهال های جوان بیمار جداسازی گردیده است كه با توجه به اینكه در باغات جدید الاحداث در اراضی بایر احداث می گردند و تقریباً عاری از عوامل مزبور می باشند، به احتمال زیاد این عوامل توسط نهال های آلوده به باغات جدید منتقل شده اند. درباغات كهنسال قارچ های Armillaria mellea, Roselinia necatrix از ریشه درختان در حال زوال جداسازی گردید. در باغات مسن قارچ‌های بیماری‌زای هوازاد نیز مورد شناسایی قرار گرفتند كه مهمترین آن ها عبارت بودند از Spilocea oleaginum عامل بیماری لكه طاوسی، Hormiscium oleae عامل خشكیدگی نوك سرشاخه ها و گونه های Alternaria عوامل لكه برگی. در سال 78 برای كنترل عوامل بیماری زای عامل خشكیدگی قلمه ها و نهال ها اقدام به ضدعفونی خاك مورد استفاده نهالستان ها با متیل بروماید گردید. نتیجه این عمل در كاهش عوامل مزبور بالاخص Verticillium dahliae بسیار رضایتبخش بود. مقدمه درخت زیتون با نام علمی Olea europea گیاهی است همیشه سبز و بومی نواحی گرمسیر كه در صورت وجود 300 میلی متر بارندگی سالیانه كشت دیم آن نیز امكان پذیر می‌باشد. براساس محاسبات به عمل آمده در سازمان جهاد كشاورزی زنجان امكان توسعه كشت زیتون تا سطح 20 هزار هكتار قابل دستیابی بوده و می تواند سالیانه حدود 16000 تن روغن زیتون در منطقه تولید نماید كه با محاسبات قیمت روغن زیتون در بازارهای جهانی ( هر تن معادل 800 دلار) ارزش اقتصادی آن سالانه 8/12 میلیون دلار می‌باشد كه می‌تواند تحول عظیمی از نظر اقتصادی و اجتماعی ایجاد نماید. زیتون در ایران در نواحی طارم، گرگان، مازندران، گیلان، خوزستان، فارس، خوربیانك، رامیان، كوهستان‌های دالاهو، لرستان، كهكیلویه و بویراحمد، چهار محال و بختیاری، كرمان، قزوین، كردستان و گرمسار كشت می گردد. در جهان به دلیل اهمیت زیتون و فرآورده های آن درصنایع مختلف، تحقیقات زیادی درباره كشت و پرورش، آفات و بیماری های گیاهی و ارقام مختلف آن و روش های كنترل آفات و بیماری های این درخت در دنیا صورت گرفته است. در تحقیقات گیاهپزشكی، عوامل بیماری زای متعددی از روی درختان زیتون جدا و گزارش شده است و اهمیت هر یك از آن ها از نظر كمی و كیفی روی محصول مورد توجه قرار گرفته است. لكه برگی ها، بیماری‌های آوندی، بیماری های ریشه و طوقه و رشد قارچ‌های بیماری زا روی میوه زیتون كه در انبار باعث افزایش اسیدیته روغن می‌شود از جمله عوامل مهمی است كه موجب خسارت در تولید این محصول می گردد. مهمترین بیماری های درخت زیتون، پژمردگی ورتیسیلیومی، لكه چشم طاووسی، مومی شدن میوه، كپك دوده ای و ماكروفوما، تعیین و تشخیص شده است. بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی در تمامی كشورهای شمالی مدیترانه، سوریه و كالیفرنیا وجود دارد كه باعث كم شدن عملكرد، خشك شدن شاخه های جوان وخشكیدن كامل درخت می‌شود. این بیماری را در جنوب سوریه عمده مشكلات پرورش درختان زیتون عنوان می‌نمایند و بررسی های انجام شده در باغات 10-5 ساله نشان می دهد كه آلودگی به این بیماری تا 29/49 درصد باغات وجود داشته و در جایی كه در سال های قبل از احداث باغ سبزیجات مانند گوجه فرنگی كشت می شده است این بیماری شیوع بیشتری داشته است. بیماری های مهم درختان زیتون دركشورهای مدیترانه ای عبارتند از گال باكتری با عامل Pseudomonas syringae، لكه چشم طاووسی با عامل (Spiloceae oleagina) با گسترش زیاد و قابل توجه و شدت بالا در كلیه مناطق كشت زیتون، پژمردگی وریتسیلیومی با عامل Verticillium dahliae و آنتراكنوز زیتون با عامل Glomerella cingulata با توسعه و گسترش محدود وكم ولی شدت بالا در درختان آلوده و دیگر بیماری میوه با عامل Mycocentrospora cladosprioides و Camarosporium dalmatica و نكروز باعامل Phoma incompta و دیگر بیماری ها كه از قارچ های كم اهمیت می باشند. در ایتالیا بیماری هایی كه روی اپیدمیولوژی و روش های كنترل آن ها به منظور اجرای یك برنامه تلفیقی در جهت كنترل بیماری و كاهش دفعات مبارزات شیمیایی تحقیقاتی صورت گرفته است، عبارتند از پوسیدگی های ریشه، لكه برگی ها باگال باكتریایی و خسارت نماتدهای گیاهی و خشكیدن درختان. بیماری كه چشم طاووسی با گستردگی زیاد در مناطق مدیترانه‌ای به عنوان مهمترین عامل كاهش محصول و بیماری گال باكتریایی با آلودگی شدید در یونان گزارش شده است. در سال 1994 در ایتالیا قارچ Phoma incompta را به عنوان عامل جدید بیماری كه موجب تغییر رنگ آوندهای چوبی، قهوه ای شدن برگ ها و خشكیدگی شاخه‌های جوان می‌شود معرفی نمودند. علائمی از سكته ، بد شكلی و داسی شدن برگ و زردی از علائم بیماری های ویروسی بر روی درختان زیتون می باشد، ضمن اینكه تلاش برای تشخیص ایزوله های عامل بیماری ناموفق بوده است با عمل پیوند نیز به طور رضایت بخش نتوانسته اند علائم را انتقال دهند. درسال 1976 در ایتالیا یك ایزوله ویروس از درخت زیتون جدا گردید كه هیچ علائمی روی آن نداشته است، این ویروس استرینی از SLRV بوده كه روی درختان گیلاس و زردآلو نیز دیده می‌شود و در قسمت مركزی ایتالیا تنها در یك مورد روی درختان بد شكلی برگ و میوه ایجاد نموده است. بعدها نیز تعدادی ویروس از درختان زیتون جدا شده است كه بدون علائم بوده اند. در سال 1343، اسكندری از نواحی شمالی ایران ، بیماری لكه طاووسی را جمع آوری و قارچ های Harmiscium olea, Spiloceae نیز توسط ارشاد در سال های 1356 از درختان زیتون گزارش گردید. براساس طرح های تحقیقاتی و نمونه برداری ها و مطالعات موردی در منطقه طارم و شمال كشور از قسمت های ریشه و برگ زیتون قارچ های Fusarium oxysporum ، Armillariella mellea، Verticillium dahliae، V.alboatrum، Marssonia olivarum ، Phoma sp، Botrytis cinerae ، Nigrospora sp و Spiloceae oleagina جدا گردیده است. پوسیدگی ریشه ناشی از Fusarium solani در قلمستان ها و Rhizoctonia sp و Pythium sp، Macrophoma phaseolina توسط افشاری آزاد و همكاران در سال 1377 از درختان زیتون گزارش شده است. صارمی در سال 1379 قارچ های Fusarium solani را علت مرگ نهال های اولیه زیتون و Verticillium dahliae را عامل Opoplexy و مرگ سریع نهال های جوان و شاخه های درختان مسن و Cycloconium oleaginum را عامل لكه چشم طاووسی برگ زیتون و قارچ Phoma sp را عامل لكه گرد و كوچك مدور در سطح برگ ها را در مناطق طارم زنجان، رودبار، گرگان، مشهد، و اطراف قم گزارش نموده است. از زمان شروع اجرای طرح توسعه باغات زیتون تاكنون، عارضه خشكیدگی نهال ها در مبادی تولید و درختان جوان در باغات جدید الاحداث خسارات سنگینی به تولید كنندگان نهال و باغداران كشور وارد ساخته است. عوامل بیماری زای دخیل در ایجاد این عارضه از سال 1376 تاكنون در نقاط مختلف كشور جداسازی، شناسایی و گزارش گردیده است. نظر به اینكه احتمال می رفت بخشی از آلودگی ها ناشی از تهیه قلمه از درختان مادری آلوده باشد، لذا درختان زیتون باغات منتخب برای قلمه گیری از نظر آلودگی به عوامل بیماری زا به ویژه بیماری آوندی مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور درختان مادری زیتون در هر منطقه قبل از شروع فصل قلمه گیری ( نیمه دوم شهریور و نیمه دوم اسفند) مورد بررسی و بازدید قرار گرفتند و پس از ثبت تعداد درختان وارقام موجود در هر باغ، از درختانی كه دارای علائم پژمردگی یا خشكیدگی بودند نمونه برداری و به آزمایشگاه منتقل گردیدند. نمونه ها پس از ضدعفونی سطحی در محیط كشت های PDA، CMA و زاپك – الكل مورد كشت قرار گرفته و در دمای 25 درجه سانتی گراد به مدت 7-3 روز نگه داری گردیدند. پس از ظهور كلنی قارچ ها و خالص سازی آن ها اقدام به مطالعه میكروسكوپی و شناسایی گردید. نتایج بررسی ها در استان گلستان نشان داد كه مهمترین بیماری‌های شایع در درختان مادری زیتون این استان ، پژمردگی وریتسلیومی با عامل Verticillcum dahliae و لكه چشم طاووسی با عامل Cycloconium oleaginum می‌باشد. پژمردگی وریتسلیومی در تمام باغات منتخب استان گلستان وجود داشت. متوسط آلودگی به V.dahliae در باغ مدیریت كشاورزی كردكوی 2/3% و C.oleaginum 6/38% برآورد گردید. در بین 13 رقم موجود در باغ مزبور، بیشترین آلودگی به ورتیسلیوم در ارقام كنسروالیا (14%)، سویلانا(10%) و ماری (9%) مشاهده گردید. در ارقام كروناكی، مانزانیلا، والانولیا و كالامون آلودگی مشاهده نشد. آلودگی به سیكلوكونیوم نیز تقریباً در تمام ارقام مشاهده می شد. ارقام زرد (95%)، آمیگدالولیا (85%)، سویلانا (75%) بیشترین آلودگی را داشتند، در حالیكه ارقام كروناكی، بلدی و والانولیا كمترین آلودگی را نشان می‌دادند. در استان زنجان 1/12% درختان باغات منتخب زیتون دارای علائم سرخشكیدگی شاخه ها، 7/12% درختان دارای علائم لكه چشم طاووسی، 6/5% درختان دارای پوسیدگی ریشه و طوقه ناشی از Armillariella mellea و 5/1% درختان دارای علائم پژمردگی وریتسلیومی بودند و از آن ها V.dahliae جداسازی و بیماری زایی آن ها به اثبات رسید. در استان گیلان (حومه رودبار، منجیل، لوشان و رستم آباد) از بین عوامل بیماری زا C.oleaginum عامل لكه چشم طاووسی و Botrytis cinerea عامل سرخشكیدگی شاخه ها از فراوانی بیشتری برخوردار بودند. قارچ V.dahliae تنها از تعداد معدودی از درختان جداسازی گردید. به منظور بررسی فعالیت نماتدهای پارازیت گیاهی از خاك گلدان های حاوی قلمه و نهال های زیتون، آن هایی كه پژمرده یا خشك شده اند را به روش استفاده الك و سانتریفوژ جداسازی و بعد از بررسی عدم وجود و یا وجود نماتدهای پارازیت گیاهی در نمونه ها مشخص می گردد كه این عمل در استان گیلان انجام شده و نماتد شناسایی شده و تحقیقاتی روی آن ها صورت گرفته است. در آخر لازم به ذكر است كه زیتون گیاهی است مقاوم به كم آبی و سازگار با خاك های كم مایه و به تعبیری محصول ثروتمند خاك های فقیر است ، این گیاه بومی آسیای غربی( ایران، اردن، عراق) بوده و در ایران تا قبل از اجرای طرح توسعه، زیتون منحصراً‌ در شیب های تند، سنگلاخ و كم آب دره سفید رود، رودبار، منجیل و طارم با سطح زیر كشت 6500 هكتار كشت می شد و در مناطق دیگر مثل گرگان و مازندران به دلیل عدم توجه، درختان زیتون از بین رفته و تنها نشانه هایی از آن به جا مانده است. روش تحقیق و بررسی: 1- بازدید و نمونه برداری: در طول سال های 76و77و78 توسط مجریان تحقیق، به طور مستمر از باغات و نهالستان های كشور بازدید به عمل آمد و به منظور ارزیابی و تعیین وضعیت آلودگی درختان مادری زیتون، چندین باغ مادری به طور پراكنده انتخاب شده و مشخصات هر باغ، محل جغرافیایی ، مساحت، روش و دور آبیاری، ارقام درختان، تعداد درختان و علائم مشاهده شده ثبت گردید. با توجه به مساحت باغ و تعداد درختان موجود در آن، تعدادی از درختان به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفت و علائم غیرطبیعی و عوارض موجود و علائم شناخته شده بیماری های درخت زیتون یادداشت و از اندام های دارای علائم و بیمار نمونه برداری گردید. درختان از نظر ماكروسكوپی به دقت بررسی و در صورت وجود علائم غیرطبیعی در اندام های هوایی درخت، علائم مزبور یادداشت و ثبت گردید. با مشاهده علائم پژمردگی و زوال تدریجی درخت ، خاك اطراف ریشه و طوقه را كنار زده و اندام های زیرزمینی هم بررسی شد و همان طور كه اشاره شد بافت های بیمار یا مشكوك به بیماری جمع آوری و نمونه برداری گردید. نمونه ها با ذكر مشخصات در كیسه های پلاستیكی جهت بررسی های آزمایشگاهی و جداسازی عوامل بیماری زا به آزمایشگاه منتقل گردیدند. علائم و نمونه های بیماری های احتمالی ویروسی نیز توسط محققان به بخش تحقیقات ویروس شناسی موسسات تحقیقات آفات و بیماری های گیاهی جمع آوری و در بخش های مزبور مورد بررسی قرار گرفتند. 2- كشت نمونه ها : اندام های آلوده (ریشه، طوقه ، تنه و برگ) پس از شستشو در آب جاری به قطعات كوچك تقسیم و به طور جداگانه توسط هیپوكلریت سدیم 5/0 درصد به مدت 3 دقیقه ضدعفونی سطحی گردید. سپس قطعات ضدعفونی شده در محیط كشت های PDA، زاپك – الكل (CzaPek) و CMA كشت و به مدت 4-3 روز در دمای 25 درجه سانتی ‌گراد نگه داری گردید. پس از ظهور كلنی ها از طریق نوك ریسه یا تك اسپور در روی محیط كشت WA اقدام به خالص سازی گردید. جدایه های خالص سازی شده مجدداً بر روی SEA منتقل و در 4 درجه سانتی گراد برای بررسی های بعد نگه داری گردید. 3- شناسایی :جدایه های خالص سازی شده در زیر میكروسكوپ نوری براساس خصوصیات مورفولوژیكی مطالعه و با استفاده از كلیدهای شناسایی مورد شناسایی مقدماتی قرار گرفتند. 4- اثبات بیماری‌زایی : به منظور انجام تست بیماری زایی عوامل جداسازی شده معمولاً از نهال هایی كه در گلدان های پلاستیكی ضدعفونی شده و خاك استریل پرورش داده شده بودند، استفاده می‌شود. در مورد قارچ های هوازاد و عوامل بیماری زایی برگی به روش مالش سوسپانسیون اسپور قارچ توسط قلمو بر روی سطح برگ ها یا از طریق اسپورپاشی روی اندام های هوایی عمل می‌شود. سپس به مدت 48 ساعت به وسیله قرار دادن پوشش پلاستیكی روی نهال های تلقیح شده رطوبت مورد نیاز تأمین می گردد و یا نهال های تلقیح شده را تحت شرایط مرطوب و دمای مناسب قرار می‌دهند. در خصوص بیماری پژمردگی و خشكیدگی شاخه ها و بیماری های آوندی، قارچ عامل بیماری به روش Stem wounding در روی نهال های دوساله پرورش یافته در خاك گلدان استریل تلقیح می گردد. بدین منظور تعدادی گلدان نهال 5/1-2 ساله انتخاب می‌شود و بر روی ساقه در ارتفاع 10-5 سانتی متری، محلی با الكل سفید ضدعفونی و سپس با آب مقطر استریل شستشو داده می‌شود. آن گاه با اسكالپل استریل شكافی در محل مورد نظر ایجاد و از محیط غذایی حاوی قارچ پرورش یافته یك هفته ای به ابعاد 5/0 سانتی متر مربع در محل شكاف قرار داده و روی محل تلقیح با پنبه استریل و نوار پارافیلم پوشانیده می‌شود. تلقیح عوامل بیماری زای خاكزی و بیماری های ریشه و طوقه به وسیله قراردادن محیط های غذایی حاوی قارچ پرورش یافته در داخل خاك گلدان ها و اطراف ریشه اجرا می‌شود. نهال های تلقیح شده به صورت روزانه بازدید و بررسی می شوند و پس از ظهور علائم بیماری نسبت به جداسازی مجدد عوامل بیماری زا اقدام می‌شود. 5- كنترل عوامل بیماری زای خاكزاد: نظر به اینكه علت اصلی خشكیدگی نهال‌ها، آلودگی خاك گلدان ها به عوامل قارچی بیماری زای خاك زاد تشخیص داده شده لذا با همكاری سازمان حفظ نباتات اقدام به ضدعفونی خاك مورد استفاده در نهالستان ها توسط متیل بروماید (CH3Br) گردیده است. برای این منظور خاك مورد نظر را در محل مسطحی به ارتفاع حداكثر 30 سانتی متر پهن نموده، رطوبت خاك در حد ظرفیت نگه داری ( 25-20 درصد) تنظیم و در دمای 25-15 درجه سانتی گراد اقدام به پخش گاز متیل بروماید به ازاء هر متر مربع 75-70 گرم می‌گردد. ضمناً قبل از بازكردن شیر كپسول های گاز سطح خاك توسط پوشش پلاستیك پلی اتیلن پوشانده می‌شود و به ازای هر 10 متر مربع سطح خاك یك ظرف پلاستیكی به ظرفیت حداقل 2 لیتر در نظر گرفته می‌شود كه انتهای انشعاب شیلنگ های گاز رسانی به این ظروف ختم می‌شود. مدت ضدعفونی با توجه به درجه حرارت خاك 72-48 ساعت به طول می انجامد. فاصله پوشش پلاستیكی از سطح خاك 20-15 سانتی متر در نظر گرفته می‌شود و پس از اتمام مدت ضدعفونی، پوشش پلاستیكی را برداشته و مدت 10-7 روز تهویه انجام می‌گیرد. 6- تعیین پراكنش و میزان آلودگی باغات: باشمارش تعداد درختان بازدید شده، درختان سالم و درختان بیمار و دارای علائم بیماری در هر باغ و كل منطقه، با استفاده از فرمول های زیر درصد باغات آلوده به هر یك از علائم و بیماری مشاهده و ثبت شده برآورد گردیده است: 100* تعداد كل درختان بازدید شده / تعداد باغات دارای درختان بیمار = درصد باغات آلوده به هر بیماری 100* تعداد درختان بازدید و بررسی شده / تعداد درختان بیمار یا دارای علائم = درصد درختان بیمار بیماری‌های مهم درختان زیتون و بررسی های انجام شده روی آن ها در چند استانبیماری‌های گیاهی روی زیتون به دو دسته تقسیم می شوند: 1- بیماری های با منشاء پارازیتی ( انگلی) 2- بیماری های با منشاء غیرپارازیتی ( غیرانگلی) الف – بیماری های انگلی ( پارازیتی) 1- خشكیدگی شاخه ها (پژمردگی و ریتسلیومی): این بیماری از نوع بیماری قارچی است و اخیراً به نام « بیماری مرگ زیتون » نیز نامیده شده است. عامل این بیماری Verticillium dahliae می‌باشد كه برای نخستین بار در سال 1946 از ایتالیا و سپس در سال 1950 از كالیفرنیا گزارش گردید. این بیماری در فرانسه از سال 1960 در نیون كه منطقه كاشت واریته «تانش» می‌باشد، ظاهر شد و باعث نابودی سریع بسیاری از اشجار زیتون گردید. طولی نكشید كه این قارچ در سایر كشورهای زیتون خیز منطقه به خصوص در یونان (1970 تا 1971) نیز سرایت نمود و اكنون در ایتالیا، یونان، تركیه، سوریه، اسپانیا و فرانسه وجود دارد. در ایران در روی زیتون توسط رهنما و همكاران (1377) از علی آباد گرگان گزارش گردیده است. علائم بیماری ممكن است به صورت مرگ ناگهانی (apoplexy) در درختان جوان و یا به صورت زوال تدریجی (Slow decline) در درختان مسن ظاهر شود. خسارت ناشی از این بیماری ممكن است از كاهش محصول، خشكیدگی سرشاخه ها یا شاخه ها تا خشك شدن كل درخت متفاوت باشد. ورتیسلیوم معمولاً به شاخه یا بازوی نزدیك به تنه درخت حمله می‌كند. رگبرگ های میانی در سطح تحتانی برگ های آلوده روی خود می‌پیچند و رنگ سبز آن ها به قهوه ای روشن تبدیل می‌شود و به زودی خشك و ساقط می گردند . گاهی هم برگ ها سبز خشك می شوند و شاخه ها و برگ های خشك شده بدون خزان روی درخت باقی می مانند. پوست درخت آلوده به رنگ بنفش در می‌آید. برگ و گل و میوه خشكیده ( به هنگام طغیان بیماری) غالباً روی شاخه های آلوده به رنگ بنفش در می‌آید. برگ و گل و میوه خكشیده ( به هنگام طغیان بیماری) غالباً‌روی شاخه‌های آلوده همچنان باقی می مانند. در نهایت باعث خشك شدن و مرگ یك قسمت یا تمامی پیكره درخت می‌گردد. این بیماری گاهی توأم با تعدادی پاجوش یا تنه جوش می‌شود كه در اطراف طوقه یا در قاعده بازوها می رویند. علائم این بیماری دقیقاً شبیه به خشك شدن تاج درخت به وسیله حرارت آتش می باشد. آلودگی به این بیماری در 3 درصد باغ های مادری و5/1 درصد درختان برآورد گردیده است. قارچ ورتیسلیوم در خاك به شكل اسكلرت ( به قطر 05/0 میلی متر وجود دارد كه در مجاورت با ریشه، به صورت ریسه های ریز و نازك از راه ریشه به داخل آوندهای درخت نفوذ می كند و از همین راه سریعاً خود را به اندام هوایی درخت می رساند و با قطع شیره نباتی باعث خشكیدن شاخه و سرشاخه و بازو و در نتیجه باعث نابودی درخت می گردد. انتشار پاتوژن از طریق نهال های آلوده، جابجا كردن خاك آلوده، به كار بردن ادوات آلوده به موقع هرس و پیوند و آبیاری و از طریق آب آبیاری و از طریق قلمه ها صورت می‌گیرد. بدین جهت رعایت اصول قرنطینه ای در برنامه تهیه و تولید قلمه و نهال زیتون همواره مورد توجه قرار می‌گیرد بدین جهت رعایت اصول قرنطینه ای در برنامه تهیه و تولید قلمه و نهال زیتون همواره مورد توجه قرار می‌گیرد. تلاش هایی كه در زمینه پیشگیری یا كنترل بیماری صورت گرفته است نشان می دهد كه یكی از روش های موثر پیشگیری استفاده از پایه های مقاوم می‌باشد. مطالعه روی سم پاشی با قارچ كش های سیستمیك و اثرات آن روی این بیماری هنوز در جریان می باشد. Tawil و همكاران در سال 1991 تعداد 11 قارچكش را جهت كنترل این بیماری مورد آزمایش قرار داده اند كه قارچكش كار بندازیم اثر نسبتاً خوبی در جلوگیری از رشد میسلیوم نسبت به سایر تیمارها داشته است. همچنین بكارگیری روش سولاریزاسیون خاك همراه با اضافه كردن مواد بیولوژیك به خاك در از بین بردن اسكلرت های عامل بیماری در خاك توصیه شده است. آیش بندی زمین و عدم استفاده همه ساله و پی درپی از زمین وسیله موثری در جهت پیش گیری از شیوع این بیماری شناخته شده است. ایجاد هر گونه زخمی روی ریشه درخت با ادوات باغبانی یا زراعی باعث نفوذ فوری این قارچ به ریشه و باعث آلودگی درخت خواهد بود. نقش حرارت درمانی قلمه های زیتون در كاهش آلودگی آن ها به بیماری پژمردگی ورتیسلیومی: بررسی های اولیه نشان می دهد كه حرارت خشك بقاء عامل بیماری را در محیط مصنوعی تحت تأثیر قرار می دهد. بطوریكه درجه حرارت 55-40 درجه سانتیگراد ( به مدت زمان 75 دقیقه) بقاء 20 جدایه از قارچ را كه در محیط كشت سیب زمینی دكستروز آگار (PDA) به طور قابل توجهی كاهش می دهد (P<0/01). به منظور بررسی درجه حرارت بر میزان پروپاگال V.dahliae در قلمه ها، قلمه هایی با سن 1و2و3 ساله از درختان آلوده زیتون ( ارقام روغنی، میشن و كروناكی) با 50 تكرار از استان گلستان تهیه شد. آنگاه قلمه ها در دمای 55-40 درجه سانتی گراد به مدت 3-5/0 ساعت قرار گرفتند. جهت بررسی بقاء قارچ در قلمه ها ، قطعاتی مختلف از آن ها بر روی محیط كشت PDA كشت گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد كه درجه حرارت های بالاتر از 47 درجه سانتی گراد با كاهش قابل توجه پروپاگال قارچ درون قلمه ها همراه است. اختلاف معنی داری در رابطه با اثر ارقام مختلف و سن شاخه ها مشاهده نشد. با توجه به این بررسی به نظر می رسد كه تیمار یك ساعته قلمه ها در دمای 50-47 درجه سانتی گراد می تواند در كاهش معنی دار پروپاگال موثر باشد. شناسایی عامل بیماری سرخشكیدگی درختان زیتون در استان زنجان: این بیماری برای اولین بار در منطقه طارم زنجان توسط (جعفر ارشاد) از درختان زیتون منطقه جداسازی و شناسایی شد. بدین منظور از باغات زیتون مشكوك به بیماری در منطقه نمونه برداری شد. پس از كشت نمونه های زیتون و جداسازی قارچ عامل بیماری (V.dahliae) با استفاده از روش تك اسپور اقدام به خالص سازی و تكثیر جدایه های بدست آمده شد. بعد از خالص سازی جدایه ها برای شناسایی قارچ عامل بیماری سه جدایه مورد بررسی قرار گرفت. از هر جدایه طول وعرض 50 عدد كنیدیوم ، میكرواسكلروت و طول كنیدیوفور اندازه گیری شد. كنیدیوم ها تك یاخته ای، بی رنگ ، بیضوی تا استوانه ای و متوسط طول وعرض آن ها 59/2*72/5 میكرومتر بوده است میكرواسكلروت ها قهوه ای تیره تا سیاه، زنجیره ای ، كروی تا بیضوی و بعضی نامنظم و متوسط آن ها 05/33*38/57 میكرومتر بوده است. كنیدیوفورها كشیده، روشن، به صورت مجتمع و 5-2 عدد در هر برآمدگی و متوسط طول آن ها 56/31 میكرومتر بوده است. برای اثبات بیماری زایی جدایه ها از نهال های گلدانی زیتون رقم زرد استفاده شد آزمایش به صورت طرح آماری كاملاً تصادفی با 6 تكرار و شش تیمار به اجرا در آمد. برای تلقیح قارچ از روش زخم زنی ساقه (Stem wounding) استفاده شد. دو ماه پس از مایه زنی، علائم بیماری با كلروزبرگ ها و سپس نكروز شدن آن ها شروع شد. شش ماه پس از مایه زنی طبق روش تانسلوپولوس میزان آلودگی نهال ها تعیین گردید. پس از تجزیه آماری داده ها مشخص گردید كه جدایه اول نسبت به دو جدایه دیگر قدرت بیماری زایی بیشتری دارد. جداسازی قارچ Verticillium dahliae از درختان زیتون در استان كهكلیویه و بویراحمد: در طی بازدید كه افشاری آزاد و علیزاده در پاییز سال 1382 از باغات زیتون منطقه پشت كوه گچساران در استان كهكیلویه و بویر احمد به عمل آوردند، در تعدادی از درختان جوان زیتون بعضی از علائم بیماری پژمردگی ورتیسلیومی را مشاهده كردند. هر چند در برش عرضی از مقاطع سرشاخه ها و تنه درختان علائم نكروز آوندی مشاهده نمی شد، اما سایر علائم بیماری از جمله خشكیدگی یك طرفه درختان، ریزش برگ های شاخه های آلوده ، قهوه ای شدن پوست شاخه ها به ویژه در محل انشعابات دیده می‌شد. از شاخه ها و ریشه درختان آلوده نمونه برداری به عمل آوردند و نمونه ها در آزمایشگاه پس از شستشو و ضدعفونی سطحی، طبق روش های استاندارد در محیط كشت اتانول – استرپتومایسین- آگار كشت گردیده و در دمای 22 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. كلنی های قارچ یك هفته بعد از انكوباسیون ظاهر گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. رنگ كلنی ها ابتدا سفید بوده و بعد به تدریج از قسمت مركز به رنگ سیاه تغییر می یافت. در بررسی میكروسكوپی میسلیوم قارچ بی رنگ ، كنیدیوفورها كم وبیش ایستاده، بی رنگ و منشعب، از محل انشعابات 4-3 فیالید به صورت فراهم خارج می شد. كنیدی ها بیضوی تا استوانه ای، بی رنگ، تك سلولی به ندرت دو سلولی، به ابعاد 3-5/1 × 8 –5/2 میكرومتر كه در انتهای فیالیدها به صورت مجتمع و كروی شكل دیده می‌شد. میسلیوم استراحتی قهوه ای تیره رنگ تنها در میكرواسكلروت مشاهده می شد. میكرواسكلروت ها به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه، از لحاظ شكل و اندازه متغیر به قطر 50-15 میكرون بودند . با توجه به مشخصات فوق عامل بیماری Verticillium dahliae تشخیص داده شد. آزمون بیماری زایی در گلخانه با فرو بردن ریشه نهال های سالم دو ساله در سوسپانسیون اسپور قارچ به غلظت 106 × 5/2 كنیدی در میلی لیتر انجام گرفت. برای نهال های شاهد از آب مقطر استریل استفاده شد. علائم بیماری ( پژمردگی) یك ماه پس از آلوده سازی مصنوعی ظاهر گردید. از شاخه نهال های مزبور مجدداً قارچ V.dahliae جدا گردید. این اولین گزارش از وجود این قارچ در درختان زیتون در استان كهكیلویه و بویراحمد بوده است. جداسازی قارچ Verticillium dahliae از درختان زیتون در منطقه جیرفت: طی بازدیدهایی كه در سال های 79 و 80 توسط آزاد وار، نجفی نیا، زارع و خواجویی از درختان زیتون 3 تا 5 ساله منطقه محمد آباد مسكون به عمل آمد، علائم خشكیدگی سرشاخه، سبز خشك شدن برگ ها، پیچیدگی برگ ها حول رگبرگ میانی و ریزش برگ ها و نهایتاً لخت شدن سرشاخه ها مشاهده شد. در مقطع عرضی شاخه های آلوده، محل آوندها به رنگ قهوه ای مشاهده گردید. پیشرفت بیماری باعث خشكیدن كامل درخت گردید. به منظور جداسازی عاملبیماری، قطعات 2 تا 5 میلی متر از سرشاخه های آلوده جدا و پس از ضدعفونی سطحی با هیپوكلریت سدیم یك درصد به مدت 2 تا 3 دقیقه وشستشو با آب مقطر سترون، روی محیط PDA كشت گردید. 5 تا 7 روز بعد، گونه ای قارچ از جنس ورتیسلیوم جدا شد. تك اسپور قارچ تهیه و مطالعات قارچ شناسی آن روی محیط PDA انجام گرفت. رشد این قارچ روی محیط فوق كند بوده و دارای میسلیوم بی رنگی است كه به تدریج با تجمع میكرواسكلروت های قارچ از وسط كلنی به رنگ سیاه در می آید. ادامه خواندن مقاله مروري بر پژوهش هاي انجام شده در مورد بيماريهاي زيتون در ايران

نوشته مقاله مروري بر پژوهش هاي انجام شده در مورد بيماريهاي زيتون در ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله بهره و حسابداري تورم

$
0
0
 nx دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بهره و حسابداری تورم پیشگفتار: این مقاله در پاسخ به مقاله آندرو وانیلو در مورد سنجش تحت تورم نوشته شده است چون بیشتر مقاله آندرو در مورد نقد آیین نامه و پیرامون حسابداری تورم است باید بتوانیم به این نقد پاسخ دهم زیرا این نقد به نظر نمی آید كه درست باشد. جهت درك مسائل مهم لازم است به ضمیمه B در فصل هفتم كتاب در سال SNA1993 مراجعه كنیم كه پیش نویس آن توسط آندرو به نام راه حل موازی برای بهره تحت مسئله تورم بهینه شده است. این ضمیمه دارای چندین خطای ادراكی است كه ناهماهنگی آن را با اصول اقتصادی و حسابداری نشان می دهد. این اصول مبنای SNA بوده اند. مقاله آندرو در كنفرانس فعلی یك فرصت برای معرفی اختلالات بین ضمیمه B و حسابداری تورم است این روند به خوبی در جامعه حسابداری درك شده است. دربخش بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است. این زمان بندی مهم است زیرا مكانیزم مورد نظر می تواند در ارتقاء اصلاح SNA1993 مفید باشند. جهت خلاصه كردن كار، سه مقاله مورد بررسی تحت عنوان مراجع در پایان فصل گزارش شده اند. آنها در ضمیمه B تحت عنوان حسابداری تورم در مقایسه IARIW آمده اند. در این مقاله مسائل مهم در مورد اصول ضمیمه B و حسابداری تورم یك نوع توافق را با هم نشان نمی دهند. پاسخ به هر موضوع در مقاله طولانی JARIW را آمده است. بعضی از آنها مفهوم خاصی دارند و كمتر مورد توجه خوانندگان قرار گرفته اند. این مقالات از چندین نوع مورد از سوی حسابداران ملی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. خوانندگان موضوعاتی را كه مورد توافق نمی باشند درك كنند و اصول كلی را به شرح زیر دنبال كنند این نوع اصول در متن فعلی مهم هستند زیرا كشورهایی كه توام زیاد داشته اند به خوبی می توانند با روش های درست حسابداری آشنا شوند. تورم در چندین نقطه دنیا گزارش شده است. موضوع حسابداری تورم از سال 1980 مطرح بوده است و اقداماتی در گذشته توسط كنتورها صورت گرفته اند كه می توانند بهینه نباشند. دلیل اصلی برای آنكه چرا این موقعیت توسعه یافته است آن است كه SNA1993 اكنون یك چهارچوب دقیق و جامع تر برای حسابرسی تحت تورم است شاید مهمترین پیشرفت SNA1993 در مورد SNA1993 بتواند توسعه تغییرات در حسابداری دارایی باشد. این جایگزین حسابداری ارزیابی شده است و می توان حسابداری تفضیلی برای تغییرات ارزش دارایی بین زمان افتتاح و خاسته ترازنامه انجام داد. بخش B,A در فصل 7 از SNA1993 زمینه جدید در تمایز تغییرات با ارزش دارایی ها هستند. این به علت تغییر در مقادیر و قیمت ها است. تغییرات در ارزش دارایی به علت تغییر قیمت و مقدار در نظر گرفته شود. این در صورتی است كه بازده ظاهری سه درسی سنجش شود. در مورد عدم توافق بین ضمیمه B و حسابداری توام می توان گفت بازده نگه دارنده ظاهری با توجه به دارایی مالی ارزیابی می شود مانند سپرده ها و وام ها. با توجه به اهمیت تغییرات در حسابداری دارایی دراین مقاله می توان گفت نقش SNA یك نقطه آغاز مفید است. دیگر تغییرات در حسابداری دارایی و بازده های نگه دارنده :دیگر تغییرات در حسابداری دارایی در واقع ثبت تغییرات در ارزش دارایی بین افتتاح و خاتمه تراز نامه هستند. آنها به مطالعات ثبت شده در حسابداری مالی و سرمایه نسبت داده می شوند. این حساب به دو حساب جداگانه تقسیم خواهد شد كه عبارتند از تغییرات در حجم دارایی كه ثبت تغییرات ارزش است ودیگری حساب ارزیابی است كه ثبت تغییرات ارزش به علت تغییر در قیمت دارایی است. تغییرات در ارزش دارایی به علت تغییر در قیمت هستند. این خودبازده ظاهری نگه دارند را گزارش می كند حسابداری ارزیابی ثبت این بازده ها است. همان طور كه مشخص است این یك قانون اصولی از SNA است كه در هر لحظه از زمان می تواند دربازار ارزیابی می شود. قیمت بازار نیز برآورد خواهد شد. اگر دارایی ها به این روش ارزیابی شوند یك حسابداری اصولی صورت خواهد گرفت. به این ترتیب اختلاف بین ارزش های دارایی قیمت شده در زمان شروع و خاتمه تراز نامه مشخص خواهد شد. بازده های ظاهری می توانند به بازده واقعی و خنثی تجزیه شوند این ویژگی در چندین بخش در SNA1993 بررسی شده است مانند پاراگراف های 19-10-15-10 و82-12 و86-12 وضعیت فصل 7 گر اثبات درست را نشان می دهد. اختلاف اصلی بین حسابداری تورم و ضمیمه B آن است كه ضمیمه B ثبت بازده های ظاهری با توجه به دارایی مالی است مانند سپرده ها ودام ها ولی حسابداری تورم چنین ویژگی را ندارد. وقتی بازه نگه دارنده ظاهری یك دارایی معادل مقدار دارایی ضرب در تغییر قیمت باشد می توان دید كه قیمت ها برای دارایی مورد نظر به خوبی مشخص خواهند شد. اگر چه این روند جزئی است ولی دیده نشده است. به طور كل قیمت هر نوع كالا یا دارایی عبارتست از تعداد واحدهای ارز ملی كه مورد تبادل هستند. اصولاً چیزی دیگری می تواند در این جا توصیف شود ولی حسابداری ملی قیمت پولی تعیین شده در ارز ملی را استفاده می كند. قیمت یك واحد ارز ملی به صورت واحد گزارش شده است و نمی تواند تغییر كند. یك سپرده یا وام 100 دلار دارای 100 واحد ارز است و هر یك با قیمت واحد گزارش شوند. یك سپرده یا وام 200 پسوند دو برابر 100 پوند است و این دو برابر قیمت نباشد. وقتی قیمت واحد از همیشه یك باشد قیمت این واحد 100 واحد ارز نمی تواند تغییر كند زیرا بازده نگه دارنده ظاهری برای سپرده گذاران و قرض دهندگان باید مضر باشد این روند در بندهای 68-12 و78-12 از SNA1993 توصیف شده است. جهت جلوگیری از سوء تفاهم ممكن است بهتر است خاطر نشان شود كه قیمت واحد ارز خارجی از نظر واحد ارز ملی ثابت نیست زیرا با تغییر نرخ تبادل تغییر خواهد كرد. امروزه قیمت یك واحد از ارز ملی كه در m سال دریافت می شود می تواند تغییر كند زیرا قیمت جلو رو یك قیمت تخمینی واحد ارز در n سال است و بنابراین به هم نرخ نهره تغییر خواهد كرد بازده نگه دارنده ظاهری در مورد سپرده های مشخص شده از ارز خارجی و یا مجموع پول گزارش شده است كه به علت پرداخت در تاریخ ثابت در آینده می باشد. وام های ارتباطی شاخص: در مقابل این نوع سوابق بهتر است كار را با بررسی روش استفاده از وام های ارتباطی شاخص تحت تورم زیاد در ضمیمه B آغاز كنیم . با استفاده از بندهای تشریحی IU در ضمیمه B می توان گفت مقدار وارد شده به صورت بازده نگاه دارنده ظاهری و ضرر موجود می تواند به خوبی مشخص شود. در مورد اسناد مالی با این اعتبار شاخص انتخاب ارز ملی می تواند آسان باشد. این رقم برگرفته از كاربرد مكانیزم ارتباط شاخص است. ضمیمه B نشان نمی دهد كه چرا این یك بازده نگه دارنده ظاهری مشخص است. در واقع بعضی از كشورها ممكن است در پذیرش این راه حل در گذشته را به خطا رفته باشند ولی این توجهی نداره بند (b)12 در ضمیمه B نمونه عددی از شركت غیرمالی است كه قرض 2000 را از بانك داشته است این وام ارتباط و شاخص با شاخص قیمت عمده فروشی درونی دارد كه از 100 تا 300 گزارش شده است ضمیمه B نشان می دهد كه حساب ارزیابی قیمت 4000 را به صورت زیان ظاهری برای شركت غیرمالی نشان داده است. وقتی قیمت واحدهای ارز در طی چندین سال افزایش نیابد و معادل یك باقی بماند هیچ نوع ضرر و زیان ظاهری برای 2000 واحد ارز كه از شروع سال قرض گرفته شده اند وجود نخواهد داشت. لازم نیست تحت اثر ظاهر این قضیه قرار گیرد و باید واقعیات مهم اقتصادی را بررسی كنید و در حساب ها منعكس نمایید. این یك روند كه SNA پذیرفته است و منطق اصولی برای SNA به عنوان سیستمی از حساب های اقتصادی است. واقعیات اقتصادی به شرح زیر مطرح می شوند: – نخست آنكه قیمت واحدها ، ارز نمی تواند تغییر كند. – دوم آنكه بستانكار وبدهكار در مورد مكانیزم تنظیم مقدار بدهی تحت شرایط خاص توافق حاصل كرده اند. روش ثبت در این جا بسیار ساده است و در حسابداری تورم تشریح شده است. بدهكار انتقال سرمایه را به بستانكار انجام می دهد و سپس او آنرا به عنوان قرض به بدهكار می دهد. اندازه دام كه افزایش یافته است در این جا مشخص است. این نوع افزایش قیمت نشان می دهد كه وام 2000 دو برابر قیمت وام 1000 است. پرداخت می تواند از سوی بدهكار به بستانكار صورت گیرد و این مفهوم پیرامون انتقال سرمایه در SNA گزارش شده است زیرا بستانكار باید از این انتقال جهت رسیدن به دارایی استفاده كند. بنابراین دام اضافی در دسترس قرار خواهد گرفت. توافق بین بستانكار و بدهكار به صورت ثبت یك بدهی متناسب ) با تغییر شاخص گزارش می شود. این شاخص برای یك نوع فرآیند ارتباطی در نظر گرفته شده است. 1993SNA نشان می دهد كه چگونه می توان این نوع توافق متقابل را بین بستانكار و بدهكار ایجاد كرد. در مورد بخشش بدهی، بستانكار، انتقال سرمایه معادل با رقم وام را ثبت می كند كه بدهكار از آن به عنوان پرداخت استفاده می نماید. این نوع ارتباط شاخص مستلزم آن است كه بدهكار انتقال را به بستانكار انجام دهد و برعكس. در این جا فرض بر آن است كه بدهی در صورت افزایش تورم ثبت می شود. دلیل دیگر برای آنكه چرا روند پیشنهادی در ضمیمه B اصول حسابداری SNA را نشان می دهد آن است كه اندازه بازده مفروض ظاهری به انتخاب شاخص دیگر قیمت بستگی دارد و در این جا وام یك ارتباط شاخص دارد ولی بازده ظاهری به تغیر قیمت دارایی بستگی دارد. تغییر در دیگر قیمت های شاخص ارتباطی با این قضیه ندارد. چون یك دارایی فقط یك قیمت دارد بازنده ظاهری به چگونگی انتقال آن بستگی خواهد داشت. از سوی دیگر، مقدار ثبت وام طبق قرارداد متقابل یبن آنها می تواند تا حد زیادی تغییر كند. مثال بعد در بند (c)22 ضمیمه B به همین دلایل مشكل خاص را نشان می دهد. این مثال مانند پاراگراف (b)22 است با این تفاوت كه فرض می شود مقام افزایش وام به علت این ارتباط شاخص در پایان سال بازپرداخت می شود. بنابراین رقم 4000 در ضمیمه B در ثبت حسابداری ارزیابی در نظر گرفته شده است و علاوه بر مقدار اصلی بازپرداختی پرداخت می شود. بهره صوری تحت تأثیر تورم بالا مثال بعدی كه در پاراگراف (d)22 از ضمیمه B داده شده مربوط به موضوع اصلی این مقاله یعنی چگونگی ثبت پرداخت بهره های صوری بالا تحت تاثیر تورم است كه این بهره ها صوری به گونه ای بررسی شده اند كه انگار بسطی ساده بود از مثال قبلی كه در آن تمام افزایش در وام به خاطر حقوق مبتنی بر شاخص (شاخص B) قابل بازپرداخت در انتهای سال می باشد. این روش ارائه بسیار گمراه كننده است چرا كه با فرض اینكه این دو مورد هم تراز هستند به پیش داوری نتیجه حاصل پرداخته است در صورتی كه هیچ وجه اشتراكی بین این دو وجود ندارد. – فرض پایه برای نتیجه مثال یاد شده در پاراگراف D22 این است كه 2000 واحد با بهره صوری 215 درصد وام داده شده است و نرخ تورم در سال 200 درصد می باشد. به بیان دیگر پرداخت های بهره صوری به 4300 واحد می رسد در صورتی كه سطح قیمت سه برابر می شود كه در مقایسه با C22 فكری در مورد بازپرداخت وام اصلی نشده است. – طبق ضمیمه B، بستانكار در مقابل تورم برابر با 4000 واحد مورد حمایت قرار می گیرد كه چرا كه مكانیزم تعدیل ارزش ضمنی ( به پاراگراف B13 رجوع شود) شامل نرخ بهره صوری بالا می باشد. كه این كار با ویژگی های اصلی این حسابداری را به صورت زیر می توان خلاصه كرد. • در حساب های تقویت 4000 واحد به عنوان سود یا ضرر صوری سرمایه گذاری برای بدهكار یا بستانكار ( در نظر گرفته شده است) • در حساب مالی 4000 واحد نیز به عنوان بازپرداخت وام اصلی توسط بدهكار ثبت شده است: كه این به عنوان نوعی «تشدید كننده بازپرداخت» وام تعبیرمی شود. • 300 واحد به عنوان بهره واقعی یا بهره اصلی در نظر گرفته شده است. سه نظر ممكن است داده شود: • بستانكار به عنوان دریافت كننده خود كار سود سرمایه گذاری صوری در نظر گرفته می شود علی رغم این حقیقت كه زمانی كه ارزش پولی كه آن را وام نامیده ایم نمی تواند تغییر كند این عمل غیر ممكن می باشد. • از طرف دیگر به دلیل این سود سرمایه گذاری صوری ادعا شده بستانكار به صورت شخصی كه متحمل هیچ گونه ضرر سرمایه گذاری واقعی نمی شود در نظر گرفته می شود در صورتی كه این زیان سرمایه گذاری واقعی است كه مسئول نرخ بهره صوری بالا در اولین مكان است. • بدهكار به عنوان شخصی كه پرداخت كننده باز پرداخت تشدید یافته سود اصلی است در نظر گرفته شده در صورتی كه در حقیقت هیچ گونه بازپرداخت پول اصلی وجود نداشته، بلكه بدهی بدهكار در هر لحظه از زمان در تعداد مشخصی از واحدهای پولی كه اینجا 2000 واحد می باشد ثابت باقی می ماند. • در تمامی این سه نكته، روش حسابداری در ضمیمه B كاملاً متضاد با واقعیت های اقتصادی می باشد كه منعكس كننده نظرات مطلق در حسابداری تورم می باشد كه توسط سیستم حسابداری دولتی 1993 كنار گذاشته شده است. روش مناسبی كه در حسابداری تورم داده شده و در پارگراف های زیر به صورت خلاصه آمده است هم ساده بوده و هم از لحاظ اقتصادی معقول می باشد. – اقتصاد دانان در مدت زمان طولانی تشخیص داده اند كه بهره صوری بالا مكانیزمی است كه در آن بستانكار به خاطر زیان سرمایه گذاری تعیین شده توسط بستانكار در مبلغ اصلی به دلیل تورم بالا متحمل خسارت می شود بنابراین هدف ما این است كه این واقعیت را در حساب ها ثبت نمائیم. – مقدار زیان حقیقی یا زیان پس از سرمایه گذاری براساس نرخ تورم واقعی تجربه شده در پایان سال حساب می شود كه در مثال استفاده شده در ضمیمه B ،4000 واحد می باشد. بنابراین پرداخت بهره صوری 4300 واحدی، باید در دو بخش توضیح داده شود: كه یكی نشان دهنده انتقال سرمایه ( اصلی) بوده و باقی مانده نشان دهنده بهره واقعی می باشد. ویژگی های اصلی اینگونه حسابداری را می توان به صورت زیر خلاصه كرد: • یك بخش بهره صوری، نشان دهنده پرداخت انتقال سرمایه اصلی 4000 واحدی از بدهكار به بستانكار برای جبران زیان سرمایه گذاری واقعی بستانكار می باشد كه در حسابهای سرمایه (Capital Account) هر دو طرف ثبت می شود. • بخش باقی مانده كه 300 واحد می باشد، بهره واقعی را تشكیل می دهد كه درحساب های توزیع اولیه درآمد (Primary Distribution of income Account) ثبت می شود. ادامه خواندن مقاله بهره و حسابداري تورم

نوشته مقاله بهره و حسابداري تورم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پنيرسازي در اسكاتلند – تاريخچه اوليه

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پنیرسازی در اسكاتلند – تاریخچه اولیه مقدمه پنیرسازی رومی معرفی پنیر سازی به اسكاتلند تغییر چشم انداز اسكاتلند مقدمه با اینكه اسكاتلند یك پیش زمینه تاریخی از كشاورزی و دامداری دارد كه به 4000 سال قبل از میلاد بر می گردد، بعید است كه مهارت پنیرسازی به هر اندازه در طی آن دوره پدید آمده باشد. بی شك، نخستین ساكنان به نظر می رسد كه از اروپای مركزی آمده اند، بطور كامل آنچه كه امروز «یورك شایر» و امتداد ساحل شرق اسكاتلند تا نواحی حاصلخیز در «موری فیرث» است. بیشتر ساكنان از راههای دریایی غربی برای ساكن شدن در «آرگیل شایر» و «اوتر ایسلس» عزیمت به شمال اسكاتلند و «اركی» و «شلتد» استفاده می كردند. آنها با خود گندم و جو ، گله پرورده ، گوسفند وبز ، آوردند، و توانایی برای تمیز وصاف كردن علفهای هرز درختستان (ناحیه پردرخت) برای اثبات بخشیدن به نواحی چمنزار و برای رشد غلات را داشتند. با این حال، تعداد برج و باروهای بلند و مستحكم كه امروزه باقیمانده اند نشان می دهد كه جوامع در جاهای دورتر ساكن بوده اند وباعدم اطمینان دوره هایی كه آنها در آن می زیسته اند را انعكاس می دهد. درواقع اسكاتلند از منظر جغرافیایی و فرهنگی بسیار برحوزه اشیاء اثر گذار بود. پنیر سازی آنگونه كه ما در اسكاتلند می شناسیم امروزه به طور ریشه ای یك توسعه اروپایی از مهارتهای بدست آمده از «فرتال كرسنت» (جلگه حاصلخیز) ، ناحیه ای از سرزمین بین «اوفرتیس و تریگرس» در عراق می باشد. باستان شناسان كشف كرده اند كه در حدود 6000 سال قبل از میلاد (ق.م) نشان می دهد كره وپنیر ساخته می شده اند، و دیگر نوشته ها كه نشان می دهند شیر در كیسه های پوستی آویزان شده از دیركها نگهداری می شده ، بوضوح دانشی از نگهداری لبنیات در آن زمان را نشان می دهند. آن احتمالاً نشانه قبایل آسیای مركزی این است كه یافته بودند كیسه های از پوست حیوانات یك راه مفید برای حمل شیردر پشت حیوانات است زمانی كه درحال حركتند. تخمیر شیر شكرها منعقد شدن شیر و حركت جنبشی شكسته شدن انعقاد را برای بوجود آمدن یك نوشیدنی آب پنیر تازه باعث می شوند. لخته ها ممكن است سپس دوباره حركت داده شوند، تخلیه شده و كمی شور شده برای تهیه كردن یك غذای با پروتئین بالا ، خوشمره و مغذی، آی ، ی یك مكمل دلچسب برای پروتئین گشت. پنیرسازی ،بدین ترتیب ، به تدریج از دو جریان اصلی گسترش یافت. نخست تخمیر شده شیرمایع بود مانند ماست، كویس و ركفیر دومین روش اجازه دادن برای اینكه شیر با شكل منعقد و آب پنیر ترش شود آب پنیر می توانست سپس تخلیه شود با هر كدام از روشها یعنی بوسیله كاسه های بدل چینی یا بوسیله سبدهای بافته شده از نوعی نی یا مواد مشابه انجام شود. چند مایل دورتر از منزل نویسنده در «ویلت شایر» ، انگلستان، كاسه های زیرخاكی، مربوط به 1800 ق.م در تیه «ویندمیل» بدست آمده است، یك بسته بوسیله «نئولیتیك» ساخته شده. اینها بخوبی می توانستند برای تخلیه مورد استفاده قرار گیرند.امروزه سبدهای بافته شده هنوز در هند برای ساختن «صورتی پنیر» و «داكا» مورد استفاده قرار می گیرند. از منابع كتاب مقدس ما می آموزیم كه وقتی حضرت «داوود (ع)» به آنسوی رود اردن گریخت او با «پنیرگاو » تغذیه كرده بود (2 ساموئل 17:29) ، و گفته شده كه او به رهبر نظامی كه ایستاده بود برای جنگیدن با «سائول» ده تكه پنیر اهدا كرد. (1 ساموئل 17:18). در حقیقت ، ثبت وقایع نشان می دهد كه زمانی جایی نزدیك «جرسالم» وجود داشته كه به آن «دره پنیرسازان» می گفتند. به طور واضح، مهارتها رشد داده شده بودند برای نگهداری شیر، هر كدام به عنوان یك اسید منعقد (مایه پنیر) ماسه و اساس پنیر بودند و یا به عنوان یك گونه از پنیرهای شیری، وشیرها مانند ماست شیرین نشده طبیعی امروزه تخمیر می شدند. پنیرسازی رومی یادگیری این تكنیكها، رومی ها با تاثیر شخصیتی شان به سرعت باعث رشد پنیرسازی به یك هنر زیبا شدند گواهی نوشته شده نشان می دهد به طور روش كه چقدر رومی ها هنر پنیرسازی را تغییر داده بودند. هومر:1184 ق.م، اشاره می كند به اینكه پنیر در غارهای واقع در كوه در یونان از شیر گوسفند و بز تهیه می شده است در حقیقت یك نوع به نام «سینتوس» ساخته می شده و فروخته می شد از یونانی ها به رومی ها با قیمتی حدود 1 پوند برای هر پاوند. این نوع می توانست به خوبی پنیرهای امروزی «فتا» بوده باشد. آریستوتل، 322 تا 384 ق.م، درباره پنیر ساخته شده از شیر مادیانها و الاغها شرح داده – «كومیس» روسی در واقع مشتق شده از شیرمادیان و تخمیر شده برای تهیه یك محتوی الكلی بالای 3 درصد است. وارو، 127 ق.م، تفاوتها در پنیرهای ساخته شده در یك تعداد از مكانها و شرح شده اثر آنها بر روی دستگاه گوارشی شان یادداشت شده بود. تا این زمان استفاده از «رینت» همه گیر شده بود، به شرط اینكه پنیرساز به نوع محصول تولید شده منعقده كنترل زیادی صورت دهد. پنیر شروع به تبدیل از سطح كالایی خوراكی یا كالایی در سطح تجاری كرده بود و به طور توافقی می توانست داد و ستد شود. كلوملا،50 ب.م، درباره چگونگی ساختن پنیر در جزئیات قابل بررسی نوشته شده است امروزه پنیرسازان اسكاتلندی، امكان دارد كه به طور كامل با بسیاری از اصولی كه او به طور واضح حدود 1900 سال قبل آغاز كاركرد در خانه باشند وانجام دهند. تا 300 ب.م، پنیر به طور دائم به كشورهای ساحل مدیترانه صادرمی شد. داد وستد به اندازه زیادی توسعه یافته بود بطوریكه امپراطور «دیوكلسان» بایستی حداكثر قیمتها را برای یك سلسله از پنیرها شامل یك پنیر سیب دودی كه خیلی زیاد در بین رومی ها مرسوم بود برنامه ریزی كند. هنوز پنیر دیگری مهر شده و فروخته شده بود تحت ماركی به نام «ل لونا» (ماه)، وگفته شده دارا بودن «پارمسان» امروزی كه ابتدا یك ساخت جداگانه پنیر در سال 1579 ب.م گزارش شده بود. به این ترتیب ، كارشناسان رومی هر جا كه امپراطوریشان گسترش یافته بود، در سراسر اروپا توسعه دادند، زمانیكه مهارتها در ابتدا نزد زمین داران وكشاورزان رومی،باقی بود. كمی تردید وجود داشت كه در این زمان آنها به جمعیت محلی به مقدار نیاز می رسند. سربازان رومی، كه دوره خدمت سربازی شان رابه اتمام رسانده بودند، و با عوام محلی ، پیوند می خوردند، بهره برداری مزارع كشاورزیشان، در بازنشستگی را شروع می كردند، و مجازند به درستی مهارتهای پنیرسازی شان را عملی ساخته باشند. با سقوط امپراطوری روم درحدود 410 ب.م، پنیرسازی به آهستگی بوسیله مدیترانه ای گسترش یافت، دریاهای آجیان و آدریاتیك تا اروپای مركزی. زمینهای پست كنار رودخانه اگر به سادگی در دسترس ومنطبق با روشهای تولید بودند برای تناسب وضعیت زمین و آب و هوای متفاوت انطباق داده می شدند. پنیرسازان، در مناطق كوهستانی دور افتاده به طور طبیعی از شیر بز وگوسفند استفاده می كردند. قبایلی مانند «حلوتیكا»، كه در كوههای آلب سوئیس ساكن شده بودند، آشكارا انواع پنیرهای شان را گسترش دادند. آنها در واقع در انجام این كار بسیار موفق بودند تا اینكه برای مدتی همه صادرات «پنیر رامنتان» ممنوع شده بود. در اروپای مركزی و شرقی جهت جابجایی و تغییر مكان مردم از ابتدای قرون جنگ وتهاجم به طور حتم رشد و توسعه پنیرسازی را تا قرون وسطی كاهش داد. تولید غالباً به بیشتر نواحی كوهستانی دور افتاده محدوده شده بود كه پنیرسازان وارد و ماهر به سادگی خونسرد بودند و بهترین محصول را انتظار داشتند. درزمینهای پست حاصلخیز ( اروپا لبنیات سازی در یك گام سریع توسعه یافت و پنیرسازی از شیر گاو مرسوم شد. از اینجا،رشد ویژه پنیرمانند «ادام و گودا» در هلند، در جایدیگر تحت گونه مشابهی به نامهایی مانند «تیبو» و «فینو» بسیار كپی برداری شده بود. یك پنیر سخت فشرده ،به نسبت كوچكی اندازه، آب شود و اشباع شده برای كاهش فقدان رطوبت در انبار،قابلیت فروش و راحتی توزیع را تثبیت می كرد. فرانسه یك سلسله گسترده تر از پنیرها از نواحی كشاورزی غنی در جنوب وشمال آن كشور را گسترش داد. بدین صورت، تولید پنیر نرم با یك موسم ساخت طولانی ترجیح داده می شد. پنیر سخت فشرده به نظر می رسید كه نقش دوم را بازی می كند.با وسعت بیشتر این فرهنگ كشورهای لاتین را انعكاس می دهد، انواع پنیرهای تهیه شده در مناطق مدیترانه ای چون واضح ازپنیر سخت فشرده هستند كه در مناطق شمال اروپا برای ذخیره و استفاده در ماههای طولانی سرد زمستان گسترش یافته بودند كه از پیش مانده اند. به هرحال، سراسر سالهای سیاه كمی پیشرفت جدید در رشد،انواع جدید پنیر پدیدار شده بود( فهرست 1-1) را ببینید. فهرست 1-1 : رشد برخی گونه های پنیر جدید با تاریخ نخستین ضبط (ب.م) سال نوع پنیر897 گارگونزولا1070 راكفورت 1200 گرانا1500 چدار1579 پارمسان1697 گودا 1697 گلوچستر1785 استیلتون1791 كاممبرت تاریخ از «اسكات» (1986) جمع آوری شده است. زمانیكه رومی ها بر پنیرسازی در انگلستان تأثیری داشتند ( پالادیوس درباره جزئیات كارهای كشاورزی رومی –انگلیسی در روزگارش درجنوب انگلستان نوشته است) در نتیجه نافرمانی خانواده «پیكتها» و «اسكاتها» هر اثری بر پنیرسازی در اسكاتلند كه ممكن بود جایی را در برگیرند غیرممكن ساخته بود. آنگونه كه «بارك» (1990) به طور مختصرآنرا بیان می كند : نه كشتی شهرهای رومی شده ،به بالا می پریدند،خانه های ویلایی از نوعی كه در جنوب بریتانیا یافتیم وجود دنداشت وكل قیمت در استحكامات ،كارهای جاده ای و ملزومات مورد نیاز برای تعمیر ونگهداری حضوری در چنین كشور مغلوب و بی پاداش نهایتاً پیروز شده و حتی منظم ترین سازندگان امپراطوری برخی اختیارات بدست رومی ها كه در جنوب وغرب اسكاتلند ساكن بودند، اما تا انتهای قرن پنجم آنها به وسعت از اسكاتلند تا مواجه شدن با نابودی نهایی امپراطوری های بزرگ روزگارشان نبرد داشتند. معرفی پنیرسازی به اسكاتلند به نسبت كمی پنیرسازی در اسكاتلند قبل از قرون 11 شناخته شده است. ادامه خواندن مقاله پنيرسازي در اسكاتلند – تاريخچه اوليه

نوشته مقاله پنيرسازي در اسكاتلند – تاريخچه اوليه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي تكنيك مشاهده و مصاحبه در جمع‌آوري اطلاعات

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی تكنیك مشاهده و مصاحبه در جمع‌آوری اطلاعات منابع:1- ازكیا، مصطفی ودربان آستانه، علیرضا (1382) روش های كاربردی تحقیق، تهران: انتشارات كیهان. 2- رفیع پور، فرامرز (1382) تكنیك های خاص تحقیق درعلوم اجتماعی، تهران: انتشارات شركت سهامی. 3- حافظ نیا، محمدرضا (1381) مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران: انتشارات سمت. 4- ساروخانی، باقر (1381) روش های تحقیق درعلوم اجتماعی، تهران: انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. 5- كتبی، مرتضی (1376) مشاهده درحین مشاركت، فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی، شماره 9 6- كی یین، رابرت (1378) طرح تحقیق و روش های مورد پژوهی، ترجمه هوشنگ نایینی، تهران: انتشارات آینده پویان. 7- طالب، مهدی (1380) شیوه های علمی مطالعات اجتماعی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران . 8- طالقانی، محمود (1381) روش تحقیق نظری، تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور. مقدمه مشاهده یكی از روشهای موثر و كارآمد درتحقیقات اجتماعی است. این روش از مهمترین روشهای كسب اطلاعات محسوب می شود. مشاهده این امكان را به محقق می دهد كه محقق مستقیماً پدیده مورد مطالعه را ببیند و واقعیت را به صورت مستقیم یا بی واسطه درك كند. روش مشاهده نه تنها به طور مستقل می تواند یك منبع قوی و شیوه ای مناسب برای گرد آوری اطلاعات درتحقیقات اجتماعی باشد، بلكه گاهی نیز به عنوان یك روش تكمیلی در كنار سایر روشهای گردآوری اطلاعات نیز مورد استفاده می گیرد. روش مشاهده از عمده ترین و مهم ترین شیوه های تحقیق درعلوم اجتماعی است، اما كمتر از سایر شیوه های دیگر گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرارگرفته است. هیچ شیوه ای به اندازه مشاهده مستقیم درمیدان تحقیقی نمی تواند محقق را در رابطه نزدیك با پدیده های مورد مطالعه قرار دهد. دراكثر رشته های علوم انسانی از جمله جغرافیا، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ، باستان شناسی، روان شناسی و مردم شناسی نیز از روش مشاهده استفاده می‌شود. اهمیت نقش مشاهده تنها درگرد آوری اطلاعات به صورت یك روش مستقل یا تكمیلی پایان نمی پذیرد، بلكه دربعضی از تحقیقات محقق ناگزیر است برای بررسی نتایج تحقیقاتی كه مبتنی بر سایر روشهای گردآوری اطلاعات باشد نیز از روش مشاهده استفاده كند؛ به عبارت دیگر برای اطمینان از صحت نتایج تحقیق یا داده های گردآوری شده از طریق سایر روشها، محقق باید به میدان آمده و پدیده مورد مطالعه را از نزدیك مشاهده نماید تا برای داده های گرد آوری شده تاییدیه بگیرد. (حافظ نیا، 1381: 8-206)مشاهده :مشاهده از رایج ترین و مهم ترین شیوه ها و ابزار تحقیق به شمار می رود كه در اكثر علوم كاربرد دارد به تعبیر وب، تمامی تحقیقات اجتماعی با مشاهده آغاز می‌شوند و با آن نیز پایان می پذیرد، به بیان دیگر، مشاهده جزیی اجتناب ناپذیر از هر مطالعه درباب هر پدیده اجتماعی می باشد (ساروخانی، 1381: 174). مشاهده مستلزم توجه منظم و سیستماتیك و ثبت رویدادها، رفتارها و موضوعاتی است كه در محیط اجتماعی، مكان یا محل مورد تحقیق وجود دارد (مارشال و اسمن، 1995، به نقل از ازكیا). تعاریف متعددی از مشاهده شده است از جمله اینكه: «مشاهده روزمره و مشاهده علمی، دریافت و درك هدفمند محیط از طریق اندامهای حسی (نه تنهاچشم) و ثبت این دریافت ها در واحدهای اطلاعاتی است. (اتسلندر، 1926، به نقل از ازكیا) رنه كیونیك درتعریف مشاهده می نویسد كه رابطه ما با جهان به وسیله حواس پنجگانه به وجود می آید و ما با كمك آن حواس، به تجربیات خود می اندوزیم. بدین معنا، مشاهده نوعی كسب تجربه از جهان است كه ازطریق ساده، تا طرق علمی به وسیله جلا دادن و تیز كردن حساب شده ادراك و حواس انجام گیرد. (كیونیك، 1976: 1، به نقل از رفیع پور). درتعریف مفهوم مشاهده می توان گفت، مشاهده جزیی اجتناب ناپذیر از هر مطالعه درباب پدیده های اجتماعی است، یا اینكه مشاهده شروع كننده و خاتمه دهنده تمامی تحقیقات اجتماعی است (كیوی و كامپنهود، 86 15:19) مشاهده یكی از راه های عمده كسب اطلاعات در روش تحقیقی میدانی است كه عمدتاً در مردم شناسی و قوم نگاری به كار می رود. در مواقعی كه یك محقق می خواهد درباره مسائلی تحقیق كند كه تاكنون اطلاعات كافی در آن باره وجود ندارد، عموماً از تكنیك مشاهده استفاده می شود. به عنوان مثال اگر خواسته شود در مورد ایل های ایرانی تحقیقی صورت گیرد، چون منابع و اطلاعاتی دراین زمینه وجود ندارد پس بهترین راه، مشاهده این ایلها می باشد (رفیع پور، 1382: 55) سابقه استفاده و كاربرد روش مشاهده به اواخر قرن 17 میلادی برمی گردد یعنی زمانی كه اروپاییان برای تسلط یافتن بركشورهای آسیایی و جهان سوم نیازمند آگاهی از فرهنگ، آداب و رسوم، اعتقادات و … مردم بومی آن سرزمینها شدند و بدین ترتیب رشته علوم مردم شناسی شكل گرفت. روش مشاهده را اولین بار مكتب شیكاگو در تحقیقات جامعه شناختی به كاربرد . (ازكیا، 1382: 9-408) اهمیت و مزایای مشاهده دراین می باشد كه درصورت استفاده از روش مشاهده، مطالعه‌ی بی واسطه موضوع تحقیق و فقدان تورش بوجود می آید و به عنوان طبیعی‌ترین، مهمترین و پركاربردترین شیوه ها و ابزار ضروری تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد (كیوی و كامپنهود، 1986: 98) كاربرد مشاهده :مشاهده به عنوان یكی از ابزار ضروری هر تحقیق است اما در مواردی محقق ناچار باید از آن استفاده كند. از جمله این موارد می توان ا شاره كرد به : 1- درصورت عدم دستكاری داده ها در سطح كلان- مثلاً بررسی تاثیر نظام حزبی بر دموكراسی؛ كه در این خصوص نمی توان با تعطیلی حزب یا پارلمان، نقش و تأثیر آنرا در جامعه بررسی كرد. 2- درصورت عدم امكان مصاحبه درتحقیق، مثلاً دربررسی رفتار گروهی كودكان یا هنگام بروز وضعیت حساس و پرتنش و خصومت بین دو قوم، و یا عدم آشنایی محقق با زبان جامعه آماری (ساروخانی، 1381: 175) شاخصهای مشاهده: محقق در آغاز باید تصمیم بگیرد چه چیز را مورد مشاهده قرار دهد از این رو شاخصهایی را مد نظر خود قرار می دهد كه معمولاً به چهار شاخص اشاره می‌شود:حركتی، زبانی، مكانی، فرازبان. 1- شاخص های حركتی/ بیانی: هر عمل، رفتار یا حركتی كه از جانب موضوعات مورد مشاهده بروز كند مانند حركات سرو دست و بدن. 2- شاخص های زبانی/ بیانی/ صوتی: محتوای سخن و كلام كه با توجه به زیر و بم بودن صدا، ادا می شود مانند بیان سریع یا كند یا كیفیت زبان یا پوتوق. 3- شاخص های فضایی/ مكانی: زمینه های ارتباطات، گرایش ها، نگرش ها، باورها، علایق و عقاید افراد كه دریك جمع مد نظر قرار گیرد مانند آزمون مورنو و رابرت بیلز. 4- شاخص های فرا زبان: با این شاخصها ژرفای تحقیق فزونی می یابد و شناخت واقعیت بهتر صورت می گیرد. رفتار فرا زبان مانند بلند یا آهسته سخن گفتن، قطع كردن سخن دیگران، تغییر آهنگ كلام و … (همان: 81-177) انواع مشاهده :پس از بیان اهمیت مشاهده در تحقیقات اجتماعی لازم است انواع آن ذكر گردد كه عبارتند از: 1-مشاهده نامرئی:رفتار در این نوع مشاهده طبیعی است و موقعیت تحقیق به واقعیت نزدیك تر است. دراین نوع مشاهده از وسایلی نظیر دوربین مخفی، آیینه و … استفاده می شود. از جمله كسانی كه به این مشاهده دست می زنند می توان به روزنامه نگاران و دست اندركاران رسانه ها اشاره كرد. 2-مشاهده فعال:این نوع مشاهده در برابر مشاهده پذیرا یا منفعل قرار دارد و زمانی است كه محقق به مشاهده ساده نمی پردازد بلكه خود به كار دستكاری متغیرها دست می زند و شرایط ویژه پدید می آورد تا نتایج آن را یادداشت كند. (همان : 185). 3-مشاهده ناپیوسته: مطالعات طولی نظیر پانل یا روند پژوهی در این نوع مشاهده جای می گیرند. بدین صورت كه محقق نسلی را در یك زمان (t) مطالعه می كند، سپس در فاصله زمانی معینی تكرار می شود (ازكیا، 1382: 415)4-مشاهده مستقیم : در این نوع مشاهده محقق به طور مستقیم و بدون هیچ گونه مشاركت جامعه مورد مطالعه را مطالعه می كند و به مشاهده منظم و سیستماتیك پدیده ها و ثبت رویدادها، رفتارها و موضوعات جاری در میدان می پردازد. (چیتامبار، 1379، به نقل از ازكیا) 5-مشاهده غیر مستقیم: دربسیاری از موارد امكان مطالعه مستقیم وجود ندارد كه از جمله این موارد به مطالعه پدیده های تاریخی یا مطالعه گذشته افراد می توان اشاره كرد كه دراین شرایط باید از شاخصهایی استفاده نمود، یا از اسناد تاریخی برجای مانده سود جست، كه دراین صورت مفاهیم غیرمستقیم خواهد بود و بدان مطالعه اسنادی اطلاق می شود. (ساروخانی، 1381: 186) در مشاهده غیر مستقیم محقق اطلاعات مورد نیاز خود را از اشخاص مورد مشاهده كسب می كند. لذا عینیت موضوع كمتر است و محقق اطلاعات منتقل شده را ثبت می‌نماید و به مصاحبه كننده و یا پرسشگری كه برای مطالعه اعزام شده، همواره تاكید می شود كه در انتقال آنچه كه از شخص مورد مطالعه دریافت می كند و تصرفی نكند. دراین شیوه بررسی بین محقق و پدیده یا موضوع مورد بررسی دو واسطه وجود دارد یكی همان شخص مورد بررسی است كه امكان دخل و تصرفش در واقعیت وجود دارد ودیگری پرسشگر و یا مصاحبه گر مشاهده كننده غیر مستقیم، نیز واسطه دیگری به حساب می آید كه احتمال تصرفشان در سوال و پاسخ وجود دارد. (مثال مشاهده غیرمستقیم این كه): اگر شركت كنندگان در نماز جمعه شهری مورد مشاهده محقق باشد او در موقعیتی مناسب قرار گرفته و اطلاعات مربوط به تعداد افراد شركت كننده، سن وجنس آنها، وضعیت ظاهر افراد، زمان حضور در مراسم و … را گردآوری می كند. (طالب، 1380: 41-139) 6-مشاهده جزیی: در این شیوه روابط اجزاء و عناصر تشكیل دهنده یك مجموعه، مورد مطالعه و مشاهده قرار می گیرد. به عنوان مثال درتحقیقی پیرامون نظام پارلمانی و اثرات آن برحیات سیاسی یك جامعه لازم است به مشاهده رفتار و یا عمل تعدادی از نمایندگان كه با توجه به معیارهای چند جهت مطالعه برگزیده شده اند، پرداخت، یا به دقت نحوه عمل مجلس را به هنگام رد یا تصویب لایحه یا طرح خاص مشاهده و ثبت نمود. 7-مشاهده میدانی: این مشاهده به صورت طبیعی و دربطن جامعه صورت می گیرد و در مقابل مشاده آزمایشگاهی قرار می گیرد. مشاهده در میدان می تواند به دو صورت كنترل شده یا فعال یا پذیرا و منفعل صورت گیرد (ساروخانی، 1381: 186) 8-مشاهده كانونی: زمانی كه مشاهده برروی بعدی خاص تكیه شود و به آن مشاهده كانونی می گوییم. مشاهده كانونی در برابر مشاهده آزاد یا اكتشافی كه در آغاز صورت می گیرد، مطرح می باشد به عنوان مثال: درتحقیقی در باره رفتار جنایی نوجوان، هدف شناخت دزدی و مخصوصاً نحوه خرج درآمد حاصله است. در این جا توجه خاص پژوهشگر به چگونگی صرف درآمد حاصل از آن معطوف می شود كه به این مشاهده، مشاهده كانونی می گویند. 9-مشاهده كلی یا آزاد : هدف این مشاهده آشنایی با رفتار مردمی است كه باید مورد مطالعه قرار گیرند. دراین حال مشاهده ساخت نا یافته و غیر منظم كه كلیت جامعه به صورت آزاد مورد مشاهده قرار می گیرد مطرح است. (ازكیا، 1382: 16-415) 10-مشاهده غیرمشاركتی: این روش برخلاف نوع مشاركتی، چندان عمیق و اساسی نیست زیرا محقق، جامعه مورد مطالعه را از بیرون و از كنار مطالعه می كند و اطلاعات اوسطحی است و نمی‌تواند از این طریق به اعماق جامعه راه یابد؛ مثلاً می تواند تصویری ظاهری از مرام و آداب و رسوم و رفتار افراد جامعه ترسیم نماید (حافظ نیا، 1381: 210) مشاهده غیرمشاركتی عبارت است از مشاهده توسط محققی كه نقشی در گروه یا جامعه مورد مطالعه ندارد؛ و در واقع از بیرون به قضایا می نگرد، و خود جزیی از پدیده مورد مشاهده محسوب نمی شود. انجام چنین مشاهداتی درمواردی بیشتر استفاده می شود كه محقق به ویژگی های ظاهری و فیزیكی جامعه توجه دارد، مثل ویژگیهای مربوط به لباس و آرایش، یا توزیع سنی و جنسی جامعه مورد مطالعه و در چنین مواردی معمولاً مشاهده به صورت اعلام نشده یا پنهان است. (طالب، 1380: 139)مشاهده غیرمشاركتی زمانی استفاده می شود مشاركتی دربسیاری از موارد امكانپذیر نیست، یعنی محقق نمی تواند همانند افراد مورد مطالعه، همان شغل، رویه زندگی و رفتاری را داشته باشد، لذا در بیشتر مواقع از روش «غیرمشاركتی» استفاده می شود. مثالی كه در این مورد می توان زد اینكه : به هنگام بررسی نیازهای روستاییان مولف در چهارچوب تئوریكی خود، نیازها را تابع وضعیت اقتصادی، آگاهی، ارزشها و برخی متغیرهای دیگر در نظر گرفته بود و به منظور بررسی وضعیت اقتصادی و .. روستاییان، از پرسشگران خواسته می شود كه مشاهدات خود را در زمینه هایی براساس طیف ارزشیابی بنویسد به عنوان مثال نوع و كیفیت لباس پاسخگویان، مصالح ساختمانی، اندازه و زیربنا، تسهیلات منزل و … (رفیع پور، 1382: 67)11-مشاهده مشاركتی :شیوه خاصی از مشاهده است كه درآن محقق صرفاً مشاهده گری منفعل نیست، محقق می تواند نقش های گوناگونی در وضعیت مورد مطالعه ایفا كند و عملاً در رویدادهای مورد مطالعه شركت كند (كی یین، 1378: 106) دراین نوع مشاهده، محقق یا مشاهده گر خود در محیط مشاهده جذب می شود؛ یعنی به عنوان عضوی از اعضای آن در می آید. محقق در این نوع مشاهده به داخل جامعه راه می یابد، رنگ آن را به خود می گیرد و از درون آن دریچه ای برای دیدن آن باز می كند (حافظ نیا، 1381: 210) ادامه خواندن مقاله بررسي تكنيك مشاهده و مصاحبه در جمع‌آوري اطلاعات

نوشته مقاله بررسي تكنيك مشاهده و مصاحبه در جمع‌آوري اطلاعات اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله عوامل موثر بر ايمن سازي راههاي کوهستاني

$
0
0
 nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : با توجه به اینکه عامل جاده در کنار دو عامل انسان و وسیله نقلیه در وقوع تصادفات جاده ای نقش موثری دارد ، بنابراین ایمن سازی مطلوب و مناسب راهها از طریق اصلاح طرح هندسی راه ، ساماندهی بافت سطح جاده ( روسازی راه) ، و نصب انواع علائم و تجهیزات ایمنی راهها در کاهش سوانح و حوادث جاده ای حائز اهمیت خواهد بود . اصلاح و ساماندهی طرح هندسی راه در راههایی که از مناطق کوهستانی و ناهموار می گذرند و اغلب دارای قوسهای افقی و عمودی زیادی هستند و همچنین در نقاطی که تقاطعهای همسطح وجود دارد ، از اهمیت بیشتری برخوردار است ، ضمن اینکه نصب علائم و تجهیزات ایمنی راهها یکی از قسمتهای ضروری مهندسی راه است و جاده ای که فاقد علائم ایمنی مطلوب و مناسب باشد ، رضایت بخش نخواهد بود . در این راستا با توجه به برخی شرایط حاکم بر راههای کوهستانی ، از قبیل عبور اکثر راهها از مناطق سخت و صعب العبور ، حجم بالای ترافیک در اغلب راههای کوهستانی ، وجود گردنه های برفگیر در سطح کوهستانی ، و عبور بارهای ترافیکی سنگین از محورهای کوهستانی ، همواره این راههای با مشکلاتی مواجه می باشند عوامل موثر بر ایمن سازی راههای کوهستانی از آنجا که ایمن سازی راهها معمولا به سه روش زیر انجام می پذیرد ، عوامل موثر بر ایمن سازی راههای کوهستانی را می توان در قالب این سه موضوع مورد بررسی قرار داد :الف) اصلاح و ساماندهی طرح هندسی راه ( اصلاح مقاطع طولی و عرضی، قوسهای قائم و افقی، عرض راه، شانه راه، شیب طولی و عرضی راه، تقاطعها و موانع دید ) ب) ساماندهی بافت سطح جاده یا روسازی راه ( اصلاح و ترمیم رویه های آسفالت و رفع هر گونه مانع از سطح راه )ج) نصب علائم و تجهیزات ایمنی راهها ( طراحی و نصب انواع علائم ایمنی افقی و عمودی، سیستمهای روشنایی و حفاظهای ایمنی ) عوامل موثر بر ایمن سازی راههای کوهستانی از طریق ” اصلاح و ساماندهی طرح هندسی راه” : با توجه به میزان اعتبارات کوهستانی در بخش راه و ترابری ، مهمترین و اساسی ترین مشکل موجود در زمینه اصلاح و ساماندهی طرح هندسی راه ، وضعیت توپوگرافی و موقعیت راههای کوهستانی می باشد که با توجه به عبور اغلب راههای کوهستانی از نقاط سخت و صعب العبور، عملیات تعریض، بهسازی و حذف نقاط حادثه خیز را با مشکلات جدی مواجه ساخته است . در این خصوص می توان به محور هراز(تهران به آمل) یا کندوان(کرج به چالوس) که از محورهای ارتباطی بسیار مهم و ترانزیتی کوهستانی بوده و نقش مهمی را در سیستم حمل و نقل کشور ایفا می کند اشاره نمود که در اکثر نقاط از یکطرف به رودخانه ها و دره های نسبتا عمیق و از طرف دیگر به کوهها و صخره های مرتفع منتهی می شود و با توجه به اعتبارات مربوطه ، تعریض مناسب و حذف نقاط حادثه خیز در محور کوهستانی به آسانی امکانپذیر نبوده و علیرغم انجام فعالیتهای جدی و مستمر راهداری و راهسازی ، شاهد وقوع حوادث رانندگی زیادی در این محورها(محورهای کوهستانی) می باشیم .   عوامل موثر بر ایمن سازی راههای کوهستانی از طریق ” اصلاح و ساماندهی بافت سطح جاده ( روسازی راه )” سطح سواره رو که بستر گردش چرخ وسایط نقلیه است بایستی همواره عاری از ناصافی ، موج و پستی و بلندی یا دست انداز باشد . فقدان مشخصات ذکر شده سبب می گردد که راننده بطور ناگهانی و در حالیکه فرصتی برای تصمیم گیری ندارد با وضعیت نا مطلوبی روبرو شود که پی آمد آن وارد شدن خسارت به وسیله نقلیه و بسیار ناگوارتر از آن بروز سوانح باشد.در اینصورت هر چه سرعت خودرو بالاتر باشد ، احتمال وقوع سوانح و خسارتها بیشتر خواهد بود . در ضمن ، تاریکی شب که وضعیت نا هموار و نا صاف رویه راه را از حالت وضوح نسبی روز خارج می کند ، افزایش قابل ملاحظه خطر را موجب می گردد . در راههای کوهستانی ، سه عامل اساسی در ایجاد ایمنی راه از طریق بهسازی و ترمیم مناسب سطح سواره رو تاثیرگذار می باشند که ذیلا مورد بررسی قرار می گیرند :الف) عبور بارهای ترافیکی سنگین و فوق سنگین از راههای کوهستانی :تردد وسایط نقلیه حامل بارهای ترافیکی سنگین و فوق سنگین در سطح راههای کوهستانی ، باعث وارد شدن خسارات فراوانی به رویه راه و در نتیجه کاهش طول عمر بافت سطحی جاده می گردد . ب) حجم بالای ترافیک در راههای کوهستانی :حجم بالای ترافیک عبور کننده از سطح راههای که بیشتر شامل وسایط نقلیه سنگین و نیمه سنگین می باشد ، باعث آسیب دیدن روسازی راه و تخریب بافت سطح جاده می شود . ج) تاثیرات ناشی از شرایط آب و هوایی :وجود تابستان های بسیار گرم و زمستان های بسیار سرد در راه کوهستانی ، تاثیرات زیادی بر روسازی راهها بویژه آسفالت سطح جاده ها دارد ، بطوریکه در فصل تابستان ، رویه آسفالتی تحت تاثیر گرمای شدید و تردد وسایط نقلیه سنگین ، دستخوش تغییراتی از جمله قیر زدگی ، ایجاد فرورفتگیهای مقطعی و ناهمواریهای موجی شکل بخصوص در گردنه ها و قوسهای افقی می گردد . از طرفی در فصل زمستان با توجه به برودت هوا و بارندگیهای شدید و انجام فعالیتهای راهداری از قبیل برفروبی ، شن پاشی و نمکپاشی در محورهای شمالی و شرقی کوهستانی ، خسارات فراوانی به سطح راه وارد می آید که با عنایت به ضرورت انجام عملیات مذکور ، جلوگیری از اینگونه خسارات امکانپذیر نخواهد بود .   عوامل موثر بر ایمن سازی راههای کوهستانی از طریق ” طراحی و نصب علائم و تجهیزات ایمنی راهها “ یکی از مهمترین روشهای جلوگیری از وقوع سوانح جاده ای ، تامین ایمنی ترافیک در سطح راهها می باشد . بدین منظور بایستی علاوه بر برطرف نمودن تمامی عوامل خطرآفرین در راهها ، رانندگان و عبورکنندگان از خطرات و شرایط عبور ایمن آگاه شوند . این اطلاع رسانی با بکارگیری انواع علائم و تجهیزات ایمنی راهها صورت می پذیرد . مهمترین عواملی که باعث آسیب رساندن به علائم افقی و عمودی و سایر تجهیزات ایمنی منصوبه در سطح راههای کوهستانی می گردد ، عبارتند از : الف) عبور بارهای ترافیکی سنگین و فوق سنگین از راههای کوهستانی :تردد وسایل نقلیه حامل بارهای ترافیکی سنگین و فوق سنگین باعث آسیب دیدن جدی علائم ایمنی افقی از قبیل خط کشی و بازتاب های چشم گربه ای نصب شده در سطح جاده شده و باعث صرف هزینه های فراوانی در زمینه ایجاد ایمنی مطلوب در سطح راههای کوهستانی خواهد شد . در این راستا ، ساییدگی و تخریب سطح آسفالت بر اثر عبور اینگونه وسایل نقلیه ، علاوه بر اینکه خطوط ترافیکی اجرا شده را از بین برده و موجب کاهش چشمگیر ماندگاری آنها می گردد ، باعث کنده شدن ، شکستن و یا فرورفتن بازتاب های چشم گربه ای در سطح آسفالت ( بخصوص در فصل گرما ) نیز خواهد شد که این امر باعث کاهش سطح ایمنی عبور و مرور بویژه در هنگام شب می شود . ب) حجم بالای ترافیک در راههای کوهستانی :حجم بالای ترافیک عبور کننده از سطح اغلب راههای کوهستانی نیز موجب وارد شدن خسارات فراوانی به علائم و تجهیزات ایمنی راهها می گردد . در اینخصوص با توجه به حجم بالای تردد در شبانه روز و در نتیجه افزایش حوادث رانندگی نظیر انحراف و واژگونی وسایل نقلیه و برخورد آنها با علائم و تجهیزات منصوبه در حاشیه راهها ، خسارات زیادی به علائم ایمنی عمودی ( انواع علائم و تابلوهای اخطاری ، انتظامی و اطلاعاتی) ، حفاظهای ایمنی میانی و کناری راه ( گاردریل ها و نیوجرسیها) و سیستمهای روشنایی وارد خواهد شد . در ضمن همانگونه که در بند (الف) نیز اشاره شد ، ترافیک سنگین در راههای کوهستانی موجب کاهش ماندگاری خط کشی و از بین رفتن بازتابهای چشم گربه ای می گردد . ج) تاثیرات ناشی از شرایط آب و هوایی :در کوهستانی با توجه به بارش سنگین برف در فصل زمستان ، بخصوص در محورهای شمالی و شرقی کوهستانی و در نتیجه ضرورت انجام فعالیتهای راهداری نظیر برفروبی ، نمکپاشی و شن پاشی بمنظور بازگشایی و ایمن سازی راهها ، صدمات فراوانی به علائم ایمنی وارد می گردد بطوریکه در حین انجام عملیات برفروبی ، بسیاری از علائم ایمنی عمودی نظیر تابلوهای جان پناه و مسیر نما و علائم ایمنی افقی نظیر بازتابهای چشم گربه ای ، بر اثر برخورد تیغه ماشین آلات برفروب تخریب گردیده و از جا کنده می شوند . در ضمن نمکپاشی و شن پاشی سطح جاده و متعاقب آن تردد وسائط نقلیه موجب پاک شدن و کاهش ماندگاری خط کشی جاده ها خواهد شد . ادامه خواندن مقاله عوامل موثر بر ايمن سازي راههاي کوهستاني

نوشته مقاله عوامل موثر بر ايمن سازي راههاي کوهستاني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله راه سازي و پل سازي

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : • راهسازی عملیات آماده‌سازی جاده‌ای بر روی زمین با عرضی مشخص است به‌طوری‌که روندگان یا وسائط نقلیه بتوانند با گذر از آن از نقطه‌ای به نقطه دیگر برسند.• عملیات اصلی راهسازی عبارت‌اند از ساخت اساس، زیراساس و روسازی. جدولکاری و نصب علائم راهنمایی و رانندگی هم در ساخت بسیاری از راه‌ها اجرا می‌شود. راه سازی، روسازی راه و مهندسی ترابری : از جمله تخصصهای مهم یک مهندس عمران، شناخت طرح و محاسبه زیر سازی و روسازی راههاست. بدین منظور درسهای یاد شده جهت فراگیری مطلبی نظیر : طراحی و اجرای راها شامل : مسیریابی، عملیات خاکی، مشخصه ها و طرح هندسی راها در مسیرهای افقی و قایم، مشخصه های فنی انواع مصالح راه و لایه های مختلف روسازی آن ، همچنین روشهای طرح و اجرای روسازیهای شنی و آسفالتی و نیز شبکه هاب حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی و برنامه ریزیها و مدیریتهای حمل و نقل ارایه می گردند. • در درس پروژه راه سازی که پس از درسهای راه سازی و مهندسی ترابری ارایه می شود، کاربرد اصول را هسازی در طرح کامل یک راه، از ابتدا تا انتها به همراه رسم نقشه ها و محاسبه های مربوط مورد توجه قرار می گیرد . راهسازی عملیات آماده‌سازی جاده‌ای بر روی زمین با عرضی مشخص است به‌طوری‌که روندگان یا وسائط نقلیه بتوانند با گذر از آن از نقطه‌ای به نقطه دیگر برسند.عملیات اصلی راهسازی عبارت‌اند از ساخت اساس، زیراساس و روسازی. جدولکاری و نصب علائم راهنمایی و رانندگی هم در ساخت بسیاری از راه‌ها اجرا می‌شود. راه سازی، روسازی راه و مهندسی ترابری: از جمله تخصصهای مهم یک مهندس عمران، شناخت طرح و محاسبه زیر سازی و روسازی راههاست. بدین منظور درسهای یاد شده جهت فراگیری مطلبی نظیر : طراحی و اجرای راها شامل : مسیریابی، عملیات خاکی، مشخصه‌ها و طرح هندسی راها در مسیرهای افقی و قایم، مشخصه‌های فنی انواع مصالح راه و لایه‌های مختلف روسازی آن، همچنین روشهای طرح و اجرای روسازیهای شنی و آسفالتی و نیز شبکه هاب حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی و برنامه ریزیها و مدیریتهای حمل و نقل ارایه می‌گردند.در درس پروژه راه سازی که پس از درسهای راه سازی و مهندسی ترابری ارایه می‌شود، کاربرد اصول را هسازی در طرح کامل یک راه، از ابتدا تا انتها به همراه رسم نقشه‌ها و محاسبه‌های مربوط مورد توجه قرار می‌گیرد. كاروانسراها یادگاری از تاریخ چند هزار ساله راهسازی ایران هزاران سال است كه انــسان ها در این سرزمین زندگی می كنند. انسان ها در روزگاران دور نمی توانستند بی دغدغه در راهی قدم گذارند كه سخت، ناامن و ناهموار بود. آنها از كویرهای سخت می گذشتند و در كوهستان های صعب العبور قدم برمی داشتند اما با این همه برای گذران زندگی بر همه این مشكلات فائق می آمدند. راه و راهسازی در میان ایرانیان چه در دوران باستان و چه دوره های پس از آن همواره یك ضرورت اجتناب ناپذیر تلقی شده است. بر همین اساس باید علل گرایش ایرانیان را به راه سازی و به تبــــع آن توسعه و افزایش مهارت آنها در این بخش تا اندازه زیادی ناشی از شرایط و ویژگی های حاكم بر سرزمین ایران دانست. گذری بر تاریخچه راه و راهسازی در ایران كاروانسراها یادگاری از تاریخ چند هزار ساله راهسازی ایران هزاران سال است كه انــسان ها در این سرزمین زندگی می كنند. انسان ها در روزگاران دور نمی توانستند بی دغدغه در راهی قدم گذارند كه سخت، ناامن و ناهموار بود.آنها از كویرهای سخت می گذشتند و در كوهستان های صعب العبور قدم برمی داشتند اما با این همه برای گذران زندگی بر همه این مشكلات فائق می آمدند. راه و راهسازی در میان ایرانیان چه در دوران باستان و چه دوره های پس از آن همواره یك ضرورت اجتناب ناپذیر تلقی شده است. بر همین اساس باید علل گرایش ایرانیان را به راه سازی و به تبــــع آن توسعه و افزایش مهارت آنها در این بخش تا اندازه زیادی ناشی از شرایط و ویژگی های حاكم بر سرزمین ایران دانست. ایران كشوری نیمه خشك است و بارندگی در آن بسیار اندك. آبادی ها و شهرها در فــلات ایران از یكدیگر دورند. ایرانیان برای پیوند این آبادی های دور از هم تلاش های سازمان یافته بسیاری را در حوزه راه سازی انجام دادند و بر همین اساس بود كه در دوره هخامنشی به دلیل اهـــمیت راه سازی سازمانی مستقل در این زمینه مسئولیت داشته و فعالیت می كرده است. ایرانیان در راه سازی از تجربه رومیان بسیار سود بردند. رومیان برای نگهداری امپراتوری خود راه های خوبی ساختند كه هنوز نیز این راه ها به عنوان راه های باستانی پا برجا هستند. رومیان بستر راه را در حدود یك متر می كندند و از پــــــایین به بالا یك لایه سی سـانتی متری بالاشه سنگ و ملات و روی آن لایه ای به ضخامت نزدیك به 25 متر با پاره سنگ، قلوه سنــــگ می ساختند روی لایه دوم نیز لایه دیگری پایین و خرده سنگ به درستی خندق یا گرد و قــــرار می گرفت و لایه نهایی راه را لایه ای به ضخامت 20 سانتی متر شن و ماسه تشكیل می داد. ایرانیان نیز از این شیوه برای راه سازی استفاده كردند اگر چه در دوره ساسانی اغلــب راه های احداث شده در ایران با اهداف تجاری و درآمــــــدزایی انجام می شد، اما روند راه سازی پس از ورود اسلام به ایران تغییرات بسیاری به خود دید. در دین اسلام،   هر فرد مسلمان مكلف در صــــــورتی كه مستطیع باشد، باید به زیارت خانه خدا برود. به همین دلیل لازم است راهی برای عبور زائران خانه خدا ساخته شود. در زمان خــــلافت عباسیان بغداد به لحاظ پایتخت بودن و مكه به لحاظ قداست و انجام مناسك حج در وضـعی قرار داشتند كه می بایستی راهی برای ورود به آنها ساخته شود. زیارت خانه خدا در پرتو احـداث راه ها آسان شد و مسافرتی كه از سرزمین های شرق به حجاز می رفتند، از دجله گذشـــته و از راه هایی كه احداث آنها را اعراب از ایرانی ها فرا گرفته بودند، عبور می كردند.   معروف ترین شاه راه آن زمان راه بزرگ خراسان بود كه به شرق می رفت و بغداد را به شهرهای ماوراء النــــــهر تا حوالی چین، متصل می كرد. این راه از دروازه خراسان در خاور بغداد شروع می شد و از صحرا و پل های مستحكمی كه بر رودها ساخته بودند، عبور می كرد تا به «حلوان» و از آن جــا به كوه های ایران می رسید. این راه از شهرهای بزرگ و كوچكی در جهان عبور می كرد و در حــــــال حاضر نیز شاه راه بزرگ خراســـان همچنان هم راه پستی و چاپاری ایران است و امروز تهران، نزدیك ری، نقطه مركزی این شاه راه شده است. پس از انقراض خلافت عباسیان، چون شهر سلطانیه رونق یافت، مسیر جاده ها تغییر كرد. اما این تغییرات در مسیر راه های اساسی تاثیر چندانی نداشت. در این دوره راه های مهم بسیــــاری در سطح كشور ساخته شد. راه های ساخته شده در ایالت خوزستان از جمله راه های مشهور ایـــن زمان بودند.از اهواز راهی بود كه به سمت مغرب به «نهر تیرا» و از آن جا به «واسط» عراق می رفــــت. راه شمالی اهواز به شوشتر می رسید و از آن جا از جندی شاپور و شوش به سمت مغــــرب و كوه های لر و از آن جا به گپایگان و اصفهان می رفت. در همین دوران راه های ایالت فارس همه از شیراز منشعب می شدند و قسمت زیادی از آنــها به سیراف، جزیره كیش و هرمز كه در این زمان هــای طولانی مهم ترین بنا در خلیج فارس بـودند، منتهی می شد. راه های كرمان در دوره خلافت عباسیان نیز از راه های مهم ایران محسوب می شوند. در ایــــن دوره از سیرجان تا بردسیر كرمان دو روز راه بود و از «بردســـیر» تا «زرند» نیز باید مسافران دو روز زمان طی می كردند.   در دوره اسلامی نه تنها راه ها در سطح كشور ایران بسیار گسترش یافت و ایرانیان در روند راه سازی به تجارب ارزنده ای دست یافته به گونه ای كه شمال به جنوب، شرق و غرب كشور با راه های مختلف و شاهراه های بزرگ به هم متصل بود، ایجاد بناهایی با ویژگی های گــــوناگون در شهر و روستاها و جاده های حاشیه كویر و معابر كوهستانی با نام های مختلف چون ربـــاط و كاروانسرا رواج یافت. عملكردهای گوناگون كاروانسرا در گذشته موجب شده كه این مكان دارای نام های متفاوتی چون «كاربات»، «رباط»، «ساباط» و «خان» باشد. این بناها در واقع مشـــــــابه كاروانسرا بودند اما به لحاظ معماری در برخی جزییات با آن تفاوت پیدا می كردند. پیدایــش این گونه بناها را باید در نیاز مبرم كاروان و كاروانیان به حمایت در طول سفر جست و جو كرد. اطلاعات موجود در مورد كاروانسراهای اوایل اسلام اندك است. سلسله های دوره های آغازیـن اسلامی مانند «سامانی»، «آل بویه»، «آل زیار» برای ایجاد بناهای عام المنفعه چون كاروان سرا و آب انبار اهمیت زیادی قایل بودند و «رباط چاهه» یا «ماهی» كنار جاده مشهد _ سرخـــس كه بـه صورتی بنایی با چهار ایوان بنا شده، از جمله یادگارهای آن زمان است. قرن پنجم قمـــری عصر شكوفایی هنرهای اسلامی به ویژه معماری است. ایجاد راه های تجاری متعدد و همچنین تامـــین امنیت جاده ها باعث رونق روزافزون تجارت و اقتصاد شد و در نتیجه در مسیر جاده ها و داخـل شهرها برای آسایش كاروان و كاروانیان، كاروانسراهای متعدد ساخته شـد. شیـــوه و ســــبك معماری این دوره در احداث بناهایی چون مساجد و كاروانسراها تقریبا یكسان شد. زیباترین نمونه كاروان سراهای این دوره رباط با كاروانسرای «شرف» در خراسان اســـــت كه اكنون به صورت نیمه ویرانه ای بر جای مانده است. این كاروانسرا یادآور زمانی است كه جاـده خراسان اهمیت بسیار داشت. ادامه خواندن مقاله راه سازي و پل سازي

نوشته مقاله راه سازي و پل سازي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>