Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله اثبات لزوم امامت

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اثبات لزوم امامت ختم نبوت بدون نصب امام معصوم , خلاف حكمت الهى است و كامل بودن دین جهانى و جاودانى اسلام , منوط به این است كه بعد از پیامبر اكرم ( ص ) جانشینان شایسته اى براى او تعیین گردند بگونه اى كه بجز مقام نبوت و رسالت , داراى همه مناصب الهى وى باشند این مطلب را مى توان از آیات كریمه قرآن و روایات فراوانى كه شیعه و سنى در تفسیر آنها نقل كرده اند استفاده كرد : از جمله در آیه سوم از سوره مائده مى فرماید : (( الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دیناً )) این آیه كه به اتفاق مفسرین در حجه الوداع و تنها چند ماه قبل از رحلت پیامبر اكرم ( ص ) نازل شد بعد از اشاره به نا امیدى كفار از آسیب پذیرى اسلام (( الیوم یئس الذین كفر وامن دینكم ;)) تائكید مى كند كه امروز دین شما را كامل , و نعمتم را بر شما تمام كرده .و با توجه به روایات فراوانى كه در شائن نزول این آیه ها وارد شده كاملاً روشن مى شود كه این (( اكمال و اتمام )) كه توائم با نومید شدن كفار از آسیب پذیرى اسلام بوده با نصب جانشین براى پیامبر اكرم ( ص ) از طرف خداى متعال , تحقق یافته است . زیرا دشمنان اسلام , انتظار داشتند كه بعد از وفات رسول خدا ( ص ) ـ مخصوصاً با توجه به اینكه فرزند ذكورى نداشتند ـ اسلام بدون سرپرست بماند و در معرض ضعف و زوال قرار گیرد , ولى با نصب جانشین براى وى دین اسلام به نصاب كمال , و نعمت الهى به سرحد تمام رسید و امید كافران بر باد رفت . ( 1 ) سپس همه حضار با آن حضرت بیعت كردند و از جمله , خلیفه دوم ضمن بیعت با امیر موئمنان على ( ع ) بعنوان تهنیت گفت : (( بخ بخ لك یا على , اصحبت مولاى و مولى كل موئمن و موئمنه)) ( 3 ) و در این روز بود كه این آیه شریفه , نازل شد : (( الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دیناً )) و پیامبر اكرم ( ص ) تكبیر گفتند و فرمودند : (( تمام نبوتى و تمام دین الله ولایه على بعدى )) و در روایتى كه بعضى از بزرگان اهل سنت ( حموینى ) نیز نقل كرده اند آمده است كه ابوبكر و عمر از جابر خاستند و از رسول خدا ( ص ) پرسیدند كه آیا این ولایت , مخصوص على است؟ حضرت فرمود : مخصوص على و اوصیائ من تا روز قیامت است . پرسیدند : اوصیائ شما چه كسانى هستند؟ فرمودند : (( على اخى و وزیرى و وارثى و وصیى و خلیفتى فى امتى و ولى كل موئمن من بعدى , ثم ابنى الحسن , ثم النى الحسین , ثم تسعه من ولد ابنى الحسین واحداً بعد واحد , القرآن معهم و هم مع القرآن , لایفارقونه و لا یفارفهم حتى یردوا على الحوض )) (4) بر حسب آنچه از روایات متعدد , استفاده مى شود پیامبر اكرم ( ص ) قبلاً مائمور شده بودند كه امامت امیر موئمنان ( ع ) را رسماً اعلام كنند ولى بیم داشتند كه مبادا مردم , این كار را حمل بر نظر شخصى آن حضرت كنند و از پذیرفتن آن , سرباز زنند . از اینروى , در پى فرصت مناسبى بودند كه زمینه این كار فراهم شود تا اینكه این آیه شریفه نازل شد : (( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمك من الناس )) ( 5 ) و ضمن تائكید بر لزوم تبلیغ این پیام الهى ـ كه همسنگ با همه پیامهاى دیگر است و نرساندن آن بمنزله ترك تبلیغ كل رسالت الهى مى باشد ـ به آن حضرت مژده داد كه خداى متعال تو را از پیامدهاى آن , مصون خواهد داشت . با نزول این آیه , پیامبر اكرم ( ص ) دریافتند كه زمان مناسب , فرا رسیده و تائخیر بیش از این , روا نیست . از این روى , در غدیر خم به انجام این وظیفه , مبادرت ورزیدند . ( 6 ) البته آنچه اختصاص به این روز داشت اعلام رسمى و گرفتن بیعت از مردم بود وگرنه رسول خدا ( ص ) در طول دوران رسالتشان بارها و به صورتهاى گوناگون , جانشینى امیرموئمنان على ( ع ) را گوشزد كرده بودند و در همان سالهاى آغاز ین بعثت , هنگامى كه آیه (( و انذر عشیرتك الاقربین )) ( 7 ) نازل شد در حضور همه خویشاوندان فرمودند : نخستین كسى كه دعوت مرا بپذیرد جانشین من خواهد بود و به اتفاق فریقین , نخستین كسى كه پاسخ مثبت داد على بن ابى طالب ( ع ) بود .( 8 ) و نیز هنگامى كه آیه (( یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامرمنكم )) ( 9 ) نازل شد و اطاعت كسانى كه بعنوان (( اولواالامر )) بطور مطلق , واجب كرد و اطاعت ایشان را همسنگ اطاعت پیغمبر اكرم ( ص ) قرار داد جابربن عبدالله انصارى از آن حضرت پرسید : این (( اولواالامر )) كه اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده چه كسانى هستند؟ فرمود : (( هم خلفائى یا جابر و ائئمه المسلمین من بعدى . اولهم على بن ائبى طالب , ثم الحسن , ثم الحسین , ثم على بن الحسین , ثم محمد بن على المعروف فى التواره بالباقر ـ ستدر كه یا جابر , فاذا القیته فاقراه منى السلام ـ ثم الصادق جعفر بن محمد , ثم موسى بن جعفر , ثم على بن موسى , ثم محمد بن على , ثم على بن محمد , ثم الحسن بن على , ثم سمیى و كنیى حجه الله فى ارضه و بقیته فى عباده ابن الحسن بن على ;)) ( 10 ) و طبق پیشگویى پیامبر اكرم ( ص ) جابر تا زمان امامت حضرت باقر ( ع ) زنده ماند و سلام رسول خدا ( ص ) را به ایشان ابلاغ كرد . در حدیث دیگرى از ابوبصیر نقل شده كه گفت : درباره آیه اولواالامر از امام صادق ( ع ) سوئال كردم . فرمود : در شائن على بن ابى طالب و حسن و حسین نازل شده است . عرض كردم : مردم مى گویند چرا قرآن كریم , على و اهل بیتش ( ع ) را بنام , معرفى نكرده است؟ فرمود : به ایشان بگوى : آیه نماز كه نازل شد اسمى ازسه ركعت و چهار ركعت نبرد , و این رسول خدا ( ص ) بود كه آن را براى مردم تفسیر كردآ همچنین آیات زكات و حج و ; این آیه را هم مى بایست پیامبر اكرم ( ص ) براى مردم تفسیر كند و او چنین فرمود : (( من كنت مولاه فعلى مولاه )) و نیز فرمود : (( اوصیكم بكتاب الله و اهل بیتى , فانى سالت الله عزوجل ائن یفرق بینهما حتى یورد هما على الحوض فاعطانى ذلك )) ( یعنى شما را سفارش مى كنم به (( ملازمت )) كتاب خدا و اهل بیتم , همانا از خداى عزوجل درخواست كردم كه میان قرآن و اهل بیتم , جدایى نیندازد تا در حوض كوثر ایشان را بر من وارد سازد , و خداى متعال درخواست مرا اجابت كرد .) و نیز فرمود : (( لا تعلموهم فانهم ائعلم منكم . انهم لن یخرجوكمو من باب هدى و لن یدخلوكم فى باب ضلاله)) (11) ( ( یعنى : در مقام تعلیم ایشان برنیایید كه ایشان از شما داناترند . همانا هرگز شما را از باب هدایت , خارج نمى كنند و درباب ضلالت , وارد نمى سازند ) و همچنین بارها ـ و از جمله در آخرین روزهاى حیاتش ـ فرمود : (( انى تارك فیكم الثقلین كتاب الله و اهل بیتى انهمالن یفترقا حتى یردا على الحوض )) (12) و نیز فرمود : (( ائلا ان مثل ائهل بیتى فیكم مثل سفینه نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها غرق )) (13) و نیز بارها خطاب به على بن ابى طالب ( ع ) فرمود : (( انت ولى كل موئمن بعدى )) (14) و نیز دهها حدیث دیگرى كه مجال اشاره به آنها نیست . (15) امامت وبرهان لطف تبیین فلسفه صفات امام (ع) الف- عینیت مقام امامت و صفات امام: چند نكته: 1- امام را باید خداوند معرفى و منصوب كند نه مردم، چون در سیرصعود وجود مقامات بالا مى‏توانند مقامات پایین را بشناسند امامقامات پایین قدرت احاطه بر مقامات بالا را ندارند پس باید امام ازطرف خداى تعالى معرفى و منصوب گردد نه از طرف مردم. و گر نه‏مردم یا دچار اشتباه شده، و غیر امام را بجاى امام برمى گزینند;در حالى كه مقام امامت، جز در شان و شایستگى آن فرد برترى كه‏داراى درجه وجودى امام است نبوده، و دیگران كه مراتب ناقصتر وپایینترى از نظر كمالات وجودى قرار دارند، دستشان از آن مقام كوتاه‏است كه: «لا ینال عهدى الظالمین‏». چنان كه حضرت رضا (ع) نیز بر این موضوع كه دیگران نمى‏توانند در جاى‏امام قرار گیرند، تاكید فرموده‏اند. و یا اصولا به انكار اصل‏امامت مى‏پردازند. زیرا امام نیز همانند پیامبر ظاهرا انسان است ومردم دلیلى ندارند كه وجود حقیقت‏برترى در فرد بخصوصى را باوركنندو لذا باید امام را نبى اكرم یا امام قبلى معرفى كند، تا مردم‏دچار اشتباه و انكار نشوند. 2- مقام امامت‏یك مقام اعطائى است، نه كسبى انسان كه «كون جامع‏»است. و همه درجات وجود، در قلمرو هستى او، بالقوه قابل تحقق است،به برخى از این درجات، نا خواسته و به صورت غیر ارادى نایل مى‏شودهمانند عبور از مراحل نبات و حیوان. اما نیل به برخى درجات بالاتردر گرو ریاضت و تلاش و خودسازى است، كه بدون تلاش و مجاهده «ولادت‏ثانوى‏» و تحول از مراحل جهان مادى به مقامات جهان مجردات‏امكان‏پذیر نیست. جز در مورد «محبوبان‏» و «مجذوبان سالك‏» كه‏سیر آنان نه بر اساس ریاضت و مجاهده، بلكه نتیجه عنایت و جذبه‏الهى است. و انبیا و اولیا از محبوبان‏اند. امام رضا علیه السلام براین نكته تاكید داشته و ائمه را به خاطر همین تفضل الهى، محسودمردم جاهل مى‏دانند. 3- در بر اساس همین تفسیر و تبیین مقام امامت، همچون نبوت، مرهون‏سن و سال افراد نیست، زیرا مبناى رشد امام امداد غیبى و عنایت وجذبه الهى، است، نه رشد ظاهرى و داشتن سن و سال. این نكته را نیزحضرت رضا (ع) بیان فرموده‏اند. و روایات متعددى داریم كه روح وقلب و بدن ائمه با دیگران فرق داشته 44 و حمل و تولد آنان نیزغیر عادى است. ب- امام پیوسته مورد امداد و الهام غیبى است این امداد و الهام‏نیز نتیجه تعالى وجودى امام است. چه امام نیز همانند نبى ازدرجه وجودى خاصى برخوردار است كه آن درجه نسبت‏به دیگران غیر عادى‏و در حد اعجاز است، و لذا آثار آن نیز چنان كه گذشت در حد اعجازاست كه یكى از آثار آن همین علم خارق العاده امام است. اینك به عنوان نتایج این اصل، به چند نكته مهم اشاره مى‏كنیم كه‏در احادیث و اخبار نیز برآنها تاكید شده‏است: 1- امامت‏باطن نبوت است و با نبوت از یك سرچشمه آب مى‏خورند. چنان كه حضرت رضا (ع) این نكته را بیان داشته و تنها فرق نبى و امام‏را در آن مى‏داند كه نبى ملك را دیده و سخن او را مى‏شنود اما امام‏كلام ملك را مى‏شنود ولى او را نمى‏بیند. و بر اساس این تفاوت،ائمه را «محدث‏» و «مفهم‏» نامیده‏اند. 2- از آنجا كه امام، از نظر كمالات وجودى، تالى مرتبه نبى نبوده وامامت، با نبوت اتصال و ارتباط بلافصل دارد، پس امام وارث به حق‏علوم و كتب انبیا است چنان كه حضرت رضا (ع)، ائمه را برگزیدگان‏الهى و وارثان كتاب حق معرفى مى‏كند; و امام از همه كتب‏آسمانى به هر زبانى كه نازل شده باشند، آگاه است. چنان كه حضرت‏موسى بن جعفر بر این نكته تصریح فرموده‏اند. 3- از این وراثت، در لسان احادیث و اخبار تعبیرهاى گوناگونى داریم‏از قبیل اینكه: -ائمه، راسخان در علم و عالمان به تاویل آیات قرآن‏اند. و اصول‏مبناى بطنهاى متعدد قرآن همین تفاوت درجات وجودى انسانهاست كه هركسى بر اساس درجه كمال و تجردش، به درك حقایق قرآنى نایل‏مى‏شود. خازن علم الهى و مترجمان وحى‏اند. ائمه شریك نبى اكرم‏اند، علیهم الصلوه و السلام. علایم و آیات انبیاى سلف، نزد ائمه‏اند، از قبیل الواح و عصاى‏موسى، خاتم سلیمان، پیراهن یوسف، سلاح نبى اكرم (ص) ، و نامه‏هاى مهرشده و صحیفه و جامعه و غیره كه رمزى از وراثت علم و اقتدارانبیا علیهم السلام. – انتقال روح قدسى «روح القدس‏» از نبى به امام، چنان كه امام‏صادق (ع) مى‏فرماید: «روحى كه به پیامبر اسلام نازل مى‏شد، به آسمان باز نگشته، بلكه باما امامان باقى مانده است.» 4- چون علم امام، علمى لدنى و نتیجه الهام است، داراى خصوصیات‏زیر مى‏باشد: – امام برترین عالم عصر خویش است، زیرا علم وى از آثار وجود اوست‏كه آن وجود، برترین درجه وجود، در آن عصر است. علم ائمه،علمى مستمر است، كه هر لحظه از منبع نامتناهى یعنى الهام الهى قوت‏گرفته و افزایش مى‏یابد. حضرت موسى بن جعفر (ع) امام هفتم‏مى‏فرمایند: علم امام سه جهت دارد: گذشته، آینده، حادث، ومى‏فرمایند كه نوع سوم یعنى «حادث‏» محصول الهام بر دل امام وابلاغ بر گوش او حاصل مى‏شود كه برترین نوع علم ائمه، همین است امایادآور مى‏شوند كه پیامبرى پس از نبى اكرم اسلام (ص) نخواهد آمدیعنى، امام را نباید پیغمبر دانست. امام هرگاه بخواهد چیزى‏را بداند، خداوند تعلیمش مى‏دهد. امامان اگر افراد صالح ورازدار و در واقع افرادى متناسب با درجه وجودى خودشان مى‏یافتند،از همه چیز خبر مى‏دادند. 1 -علم ائمه، یگانه علم مبرا از خطا وخلاف است. ج- امام حاكم و ناظر بر همه حوادث جهان و رفتار انسان‏هاست. بنابراین وحدت وجود و مراتب تشكیكى آن، چنان كه گذشت، امام به‏دلیل بهره‏مندى از بالاترین درجه هستى، در راس هرم امكان قرار داردكه نتیجه آن مسائل زیر است: 1- حاكمیت تكوینى امام بر جهان‏ممكنات. 2- اشراف و نظارت بر جریان حوادث، از جمله بر رفتارانسانها; چنان كه در روایات آمده كه تمامى اعمال انسانها برنبى‏اكرم (ص) و ائمه (ع) عرضه مى‏شود. د- امام داراى صفت عصمت‏بوده و در عالیترین درجه از فضیلت و تقوى است. ائمه به دلیل درجه متعالى وجودى، از آثار متعالى آن درجه‏برخوردارند از جمله این آثار، دورى از خطا و گناه است. زیرا گناه‏و خطا معلول جهل و نقصان است و امام از جهل و نقصان برى است. كسى كه نه جاهل است و نه دچار نقص و ضعف، چگونه دچار خطا و لغزش‏مى‏گردد. از طرف دیگر، مهمترین عامل خطا در انسان، هوى وهوس و شهوت‏و غضب است اما، از آنجا كه مراتب عالى وجود، اسیر و مقید مراتب‏پائین‏تر از خود واقع نمى‏شوند، پس امام كه در قله هرم هستى‏قراردارد، هرگز توجهى به جاه و مال و زر و زیور دنیوى نخواهدداشت. نبى اكرم (ص) نیز عینا به همین دلیل، توجهى به دنیا نداشت.زیرا آنان به دنبال مطلوب و محبوبى هستند كه در زمین و آسمان‏نمى‏گنجد، و دنیا و آخرت در برابر او جوى نیرزد; از این تحلیل به‏این نتایج مى‏توان دست‏یافت: 1- امام از خطا و گناه معصوم است. 2 – رهبریت مصون از خطا وانحراف و در انحصار امام بوده، و پیروى، از غیرمعصوم، با وجودمعصوم، خلاف عقل و منطق مى‏باشد و لذا حضرت رضا (ع) ائمه را نجوم وعلامات هدایت مطرح شده در قرآن مى‏داند. 3- اطاعت رهبر معصوم ازدیدگاه عقل و شرع واجب و ضرورى است، چنان كه حضرت موسى‏بن‏جعفر وحضرت رضا (ع) تصریح فرموده‏اند. 4- با احتمال وجود رهبریت‏معصوم، به حكم عقل و شرع، تحقیق جستجو براى درك و شناخت او واجب ولازم است. 5- با قصور در معرفت امام و تفویض و تسلیم به امام‏معصوم، اعمال انسان به دلیل اهمال در یك وظیفه بنیادى، ارزش‏نداشته و مقبول نخواهد بود. 6- پایدارى و استقامت در ولایت‏واجب و لازم است و انسان هرگز از ولایت‏بى‏نیاز نیست. هـ – امام مى‏تواند مصدر اعجاز و كرامت‏باشد چنان كه در بحث مربوط به مبانى‏صفات ائمه بیان شد، فاعلیت الهى یعنى قدرت بر ایجاد ماهیات معدوم،و اعدام ماهیات موجود و تصرف در جهان هستى و ماده عالم، در شان‏درجات پائین وجود، همانند جماد و نبات و حیوان یست‏بلكه درانحصار موجودات فوق ماده، یعنى موجودات مفارق و مجرد است. انسان نیز بر اساس مسئله «كون جامع‏» وقتى در تعالى وجودى به‏مقام تجرد دست‏یابد در واقع، به مقام «كن‏» نایل آمده استعداد وشایستگى فاعلیت الهى را بدست مى‏آورد و از آنجا كه امام درعالیترین مرحله وجود قراردارد، طبعا فاعلیت الهى در شان اوست، وچنان كه علمش درحد اعجاز بود، قدرتش نیز در حد اعجاز است و این‏است فلسفه اعجاز و كرامت علمى و عملى و حسى و معنوى امام. نتیجه آن كه: 1- امام به عنوان یك انسان كامل، خلیفه خدا در زمین، و مظهر اسم‏جامع «الله‏» است كه مستجمع جمیع صفات جمالیه و جلالیه حق است. از این حقیقت در لسان احادیث و اخبار بدین‏گونه تعبیر شده كه ائمه‏بیشترین بهره از «اسم اعظم‏» یا اینكه ائمه حامل آیات‏و سلاح انبیایند، كه رمزیست از قدرت و علم الهى آنان. 2- ظهور انواع اعجاز و كرامت از امام كاملا مطابق با عقل و منطق‏است. چنان‏كه به امر امام هفتم حضرت موسى‏بن جعفر (ع) درخت‏به حركت‏آمد، و عصا در دست امام محمد تقى (ع) سخن گفت; چنان كه ازحضرت رضا (ع) اعجاز ید بیضا، و شفاى بیمار و تصرف در ماده‏جهان، و پاسخ به مسائل علمى و غیب‏گوئى ثبت و نقل شده‏است. در این جا، جهت مزید فایده، سه نكته را بررسى و در باره آن بحث‏مى‏كنیم: نكته اول- پیوند و رابطه علم و قدرت چنان كه در تحلیل فلسفى‏صفات ائمه بیان گردید، علم و قدرت خارق العاده، هر دو، از یك اصل‏سرچشمه مى‏گیرند، كه همان برترى درجه وجود است. اما نكته جالبى كه در لسان احادیث و اخبار بر آن تاكید شده، آن‏است كه علم بر قدرت تقدم دارد یعنى، پایه واساس قدرت، علم و آگاهى‏است چنان كه در ضمن روایتى حضرت امام موسى‏بن جعفر علیهماالسلام‏مى‏فرمایند نبى اكرم صلوات الله علیه و آله از انبیاى گذشته (ع) اعلم‏بود و ما وارث علومى هستیم كه ما را بر كارهایى توانایى بخشیده كه‏انبیاى سلف بر آن كارها قدرت نداشتند. ادامه خواندن مقاله اثبات لزوم امامت

نوشته مقاله اثبات لزوم امامت اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله اخلاق پيــامبر و ازدواج

$
0
0
 nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اخلاق پیــامبر و ازدواجپیشكش عشقخدیجه بیوه 40 ساله ثروتمند صاحب جاه و جلال و شوكت كه قبلا «دو شوهر بنام «عیسی بن عابد» و «ابوهاله» داشت و سازمان زندگی هر كدام بوسیله مرگ پاشیده شده بود.» تمام وقایع دوران تجارت از سایه بانی ابر آسمانی تا بازگشت حیله سعید بن قمطور را به اضافه پیام فلیق راهب نصرانی را از غلامش میسره شنیده بود تصمیم می گیرد تمام موضوع خصوصی خودش را بوسیله ای با ماه و ش بنی هاشم در میان گذاشته، شاید بدین وسیله عرضه عشق نموده باشد. بعد از این تصمیم بود كه به خواهر یا به نقل اكثر مصادر با دوستش «نفیسه» دختر «منیه» گفتگو نموده، خلاصه نفیسه را نزد محمد بن عبدالله روانه ساخت از او پرسید: چه چیز تو را از ازدواج باز می دارد؟ حضرتش فرمودند: «من چیزی ندارم كه با آن ازدواج كنم» نفیسه عرض كرد: « اگر من ترا كمك كنم و به جمال و مال و شرف و لیاقت فرا بخوانم آیا باز هم پاسخی نخواهی گفت؟» حضرت پرسیدند: «او كیست؟» نفیسه عرض كرد: «خدیجه» حضرت پرسیدند: «چگونه؟ » نفیسه پاسخ داد این را به من واگذار. كاربه این جا كه رسید پیامبر موعود به نفیسه پاسخ مثبت داد. «پیشنهاد حضرت خدیجه (س) به پیامبر بعد از مراجعت پپامبر (ص) از شام صورت گرفت.»وعده وصل چون شود نزدیك آتش عشق تیزتر گردداز لحظه ای كه نفیسه دوست بسیار نزدیك و صمیمی خدیجه برای پیشكش عشق او بنزد محمد بن عبدالله رفته‌بود او در اضطرابی غیر قابل توصیف بسر برده، لحظه شماری می كرد تا از انچه نفیسه در پاسخ عرضه عشقش شنیده است مطلع شود. این انتظار چنان هول و وحشتی را فراهم آورده بود كه به اندك ایامی تمام طول تالار پذیرائیش را چندین بار به انتها رسانیده دوباره از سر می گرفت كه ناگهان خبر ورود محمد امین را دادند. شاید هنوزمذاكره نفیسه با خدیجه به اتمام نرسیده بود یا اصلاً فرصتی جهت انتقال خبر فراهم نیامده بود، كه خدیجه، میزبان آرزویش شده با جلوس پیامبر موعود بركرسی آبنوسی كه قبلاً برای حضرتش فراهم آمده بود دچار شتاب زدگی شد.بدون كوچكترین مكثی از شدت اضطراب عرض كرد: «مولای من! هر چه خواسته باشی بگو تاتقدیم كنم. » پیامبر موعو كه ذاتاً بزرگواری و كرم وجودیش بالاتر از آن بود كه نسبت به حق خود اظهاری كند سر را پائین انداخت و چیزی نفرمود. خدیجه متوجه شد طرز سخن را عوض كرد عرضه داشتك «آقا قصد دارید این پولی را كه بعنوان پاداش از من بگیرید در چه موردی صرف بفرمائید؟» آن حضرت با كمال متانت و در عین حال آمیخته با حجب و حیا فرمودند: «عمویم به من قول داده كه با این پول برای من همسری تهیه كند و آن دو شتری را برای سفرهای بعدی خود بكار بیندازم».خدیجه عرض كرد: «آیا راضی می شوی كه من برای شما زنی انتخاب كنم؟» فرمود: «اشكالی ندارد.» خدیجه عرض كرد: «آن همسری را كه برای شما انتخاب كرده ام، از اقوام و خویشان خود شماست و از جمال و كمال در عرب نظیر ندارد و در امور زندگی یارو یاور شما خواهد بود، فقط دو عیب دارد اول این كه سن او از شما بیشتر است دیگر این كه تاكنون دو شوهر نموده» حضرت متوجه شدند كه خدیجه خودش را به آن جناب پیشنهاد می كند، رنگ صورتش برافروخت سر را به زیر افكند، عرق شرم برپیشانی نازنیش ظاهر شد و هیچ نگفت. ولی خدیجه دوباره همان سخنان را تكرار كرد و گفت: تو در نهاد دل و در كمون قلبم جای داری تو را بخدا سوگند می دهم كه خواسته مرا بپذیری» این گفت و اشكش جاری شد. امین مكه با شنیدن كلمات صادقانه ملتمسانه خدیجه به نزد عموهایش باز گشت. «بعد از گذشت 2 ماه و اتفاقات بسیاری كه د راین مدت رخ داد. خطبه عقد حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه (س) خوانده شد. »هیئت حضرت هنگام خطبه عقدوجود مقدس محمد بن عبدالله با فاخرترین لباسهای زیبا و بهترین هیئت خوش، در حالی كه عمامه سیاه بر سر مباركش بود و نور پیشانی انورش در زیر ان تلولو می نمود، «پیراهن» جناب «عبدالمطلب» در تن و «ردای» الیاس پیغمبر بردوش و «نعلین» قیمتی جدش در پا و «عصای» ابراهیم خلیل در دست و «انگشتر» عقیق سرخ انگشت شریفش بود. مهریه خدیجهبا در نظر داشتن اختلافی كه در روایات دیده می شود دوازده وقیه طلا یا بقولی دوازده و نیم كه هر وقیه معادل چهل درهم و در نتیجه پانصد درهم شرعی بوده است و اقوال دیگر كه در تاریخ ثبت و ضبط می باشد در بعضی از متون وارد شده كه ورقه بن نوفل در جواب گفت: « ما برای مهریه نقد آن مخدره غیر از آنچه نسیه و بر عهده او می‌ماند چند چیز می خواهیم.1- چهار هزار دینار (اشرفی) طلا 3- ده قطعه لباسهای فاخر قیمتی ابریشمی4- بیست و هشت غلام و كنیز ( در معنا خدمتكار و ندیمه) .و این مقدار مهریه برای دختر ما زیاد نیست.جناب ابوطالب راضی شده فرمود: « ما هم قبول داریم » خویلد گفت: «من هم راضی شده و قبول دارم كه دخترم خدیجه را به این مقدار مهر عقد كردم به محمد» سپس محمد بن عبدالله فرمود: «من هم قبول كردم» پس از آن صیغه عقد جاری شده، جناب حمزه و بقیه بنی‌هاشم آنچه نقره و پول به همراه داشتند بر سر حاضرین نثار كردند. كه پرده و حجاب خدیجه بالا رفته كنیزانش به مجلس وارد شده مبلغ بسیاری نقره و گل و ریاحین بر سرهای حاضرین ریختند.جشن عروسیپیوند شگرف با طلوع سپیده روز بعد از عقدكنان در خدیجه جنبش دیگری آغاز شد دستور دادتمام زرگرها طائف به مكه آمدند تا برای او انواع زینت های طلایی درست كنند. پس از شش ماه شب عروسی فرا رسید، خدیجه دستور داده بود شمع هایی به اندازه درخت تهیه كردند و یكراست از دم كاخ تا تالار تشریفات، هر چند قدمی یك شمع نصب نمودند و در كنار هر شمعی، غلامی یا كنیزی با لباسهای حریر ایستاده بود و میهمانان را خوش آمد می گفت، بر روی آن و ساده ای از خز و دیباج انداخته شده بود.از آن طرف پیغمبر با لباسهای زیبا در حالی كه نور جمالش شب تاریك را روشن نموده و شمع هایی كه در دست جوانان بنی هاشم بود در مقابل روشنی چهره ماه وش بنی هاشم رنگ روشنایی چراغ را در برابر آفتاب گرفته بود وارد خانه خدیجه شد. در طول مسیر آل بنی هاشم و مردم مكه در دو طرف راه اجتماع كرده بودند، خدیجه هم در حالی كه جامه حریر زیبایی در بر كرده، تاجی جواهرنشان از طلای سرخ بر سرگذارده، خلخالهای فیروزه نشان در دست و پاها نموده و گردن بندی از زمرد و یاقوت در گردن داشت با پیغمبر روبرو گردید از آن ساعت زندگی آمیخته با عشق این دو بزرگوار آغاز شد. بعد از مرگ خدیجه كسی نمی توانست قدم پیش نهاده رسول خدا را به انتخاب همسری وادار سازد و لذا همه و همه آنهائی كه می توانستند درباره ازداواج نبی اكرم صحبتی كنند به جهاتی سكوت كرده بودند تا بالاخره «خوله» این سكوت را در همان روزهای تنهایی رسول خدا در مكه شكست و به ان حضرت عرض كرد: «چرا ازدواج نمی كنید و این خاموشی پرحزن را از خانه خود بر نمی اندازید؟» رسول خدا فرمودند: «با چه كسی ازدواج كنم؟ شما زنان بهتر از مردان در این زمینه اگاه هستید.» خوله عرض كرد:« اگر برای همسری خودت، خواهان دختر جوان هستی، عایشه فتانه دختر ابوبكر در مقابل شماست و اگر زن پخته و زندگی كرده می خواهی «سوده» زیبا دختر «زمعه» كه اسلام هم آورده و از شما پیروی دارد در انتظار شماست». نبی اكرم پیشنهاد «خوله» را پذیرفت و او نیز با مادر «عایشه» مطلب را در میان گذاشت، او نیز موكول به اجازه شوهرش كرد، وقتی مطلب را به ابوبكر گفتند خیلی خوشحال شد ولی چنددشواری به نظرش رسید و معتقد بود تا رفع ان مشكلات می باید طرح موضوع را به تاخیر انداخت.در همین ایام رسول خدا عایشه و سوده دختر زمعه را خواستگاری كردند. لكن زفاف سوده در ماه رمضان سال دهم رخ داد ولی عایشه تا بعد از هجرت به تاخیر انجامید. تا این كه در ماه شوال سال اول هجری در ان موقع حساس كه مشكلات شدید اقتصادی جامعه مسلمین را تحت فشار قرار داده بود به حدی كه مراسم عروسی عایشه بنا به گفته«بنت عمیس» با قدحی از شیر برگزار شد به این ترتیب بنا بر اصرار و پافشاری ابوبكر عایشه در سن نه سالگی به خانه پیامبر اكرم برده شد. عایشه در كنار پیامبرعایشه با خصوصیتهای مزاجی عصبی و سخت تند و سركش، حدت طبع و سرعت درك موقعیت و تصمیم گیری، تیزهوشی توام با رشك و حسادت شدید در كنار رسول خدا زندگی مشتركانه خود را آغاز كرد. از همان لحظه كه وارد یكی از خانه های ساخته شده حریم مسجدالنبی كه در مجاورت خانه سوده بود وارد گردید و سكونت یافت، با دو خصوصیت در كنار پیشوای عظیم الشان اسلام زندگی زناشویی خویش را شكل می داد. خصوصیت اول: برشوهر بزرگوارش سخت حسود بود آن هم به حدی كه حاضر نمی شد جز خودش همسر دیگری در دل شوهرش جائی پیدا كند و ذره ای از محبت او به دیگری اختصاص یابد. در صورتی كه اگر عایشه با خصوصیت نبوت آشنا شده بود یعنی در خانه ای رشد كرده بود كه نبی اكرم با همان خصوصیتهای آسمانی مطرح می‌شد بدون تردید آموخته داشت كه نزد رسول خدا هر كس با هر قرابتی كه حضور یابد جائی مخصوص به خود داشته به این معنا حق و حقوقی از كسی ضایع نخواهد شد زیرا از كریمه ای كه حضرتش را «اسوه حسنه» یا با خصوصیت «رحمه للعالمین» مطرح می كند چنین استفاده ای می شود. ولی متاسفانه «عایشه» تربیت شده همان تشكیك ها و تشویش هایی است كه نظیرش را از ابوبكر در سفر هجرت خواندیم و خوشبختانه تاریخ اسلام گواه چنین موضوعی است. اگر آن روز در غار ثور و طی مسافت بین مكه و مدینه ان همه رخدادهای قابل توجه از ابوبكر سر زد متقابلا در طول زندگی عایشه با رسول خدا حتی پس از پیوستن به رفیق اعلی حضرتش، شدیدتر از آن را كه نشانه تربیت در خانه ابوبكر می باشد در تاریخ اسلام می خوانیم. عایشه نه تنها به جهت حسادت بلكه كمبود ایمان به رسول خدا دچار وسوسه های نفسانی زشت می شد مثلا حضرتش را در دل شبها تعقیب می كرد كه مبادا به خانه همسری دیگر برود و همین صحنه های زشت كه از بی‌ایمانی و بی اعتقادی عایشه نسبت به حدود و حریم مقام نبوت سرچشمه می گرفت زمینه بدبینی های ازدواج های رسول خدا را فراهم آورده و آن عده از محققان و نویسندگان كه مانند «عایشه» مرتبت و منزلت پیامبری را نشناخته‌اند دچار بدفهمی نموده با بدبینی تحقیق كرده و نوشته اند. احمدبن حنبل شخصیت سرشناس و مورد اعتماد اهل سنت و جماعت می نویسد: «عایشه می گوید شبی متوجه شدم كه پیغمبر خدا در رختخواب خود نیست، وسوسه و خیالات ناراحت كننده مرا بر آن داشت تا گمان بردم حتما نزد یكی دیگر از زنانش رفته است! روی این حساب از جای برخاستم و به جستجویش پرداختم كه ناگاه او را در مسجد یافتم كه به سجده افتاده بود و می گفت: رب اغفرلی» بار خدایا! مرا ببخشای شبی دیدم پیغمبر در رختخواب خود نیست. با خود گفتم كه حتما پیش یكی از زنانش رفته است! گوش فرا داشتم و این سوی و آن سوی به جستجو و یافتنش پرداختم كه دیدم در پیشگاه خدا به ركوع رفته است باز شبی دیگر به یافتنش از جای برخواستم و در دل شب در آن تاریكی بی اختیار به هر طرف دست می گردانیدم كه ناگاه دستم به كف پایش خورد او در مسجد و در پیشگاه خدا به سجده افتاده بود و می گفت ; باز عایشه می گوید: «شبی رسول خدا از نزد من خارج شد، غیرت و حسادتم به جوش آمد، سخت منقلب و ناراحت شدم، چون آن حضرت باز آمد و حال مرا دید علت را دریافت و فرمود: عایشه تو را چه می شود، باز همه حسادت كرده ناراحت شدی؟! عرض كرد: آخر چرا همچون منی بر چون توئی حسادت نورزد! حضرت فرمودند: باز هم كه گرفتار شیطانت شده ای در شبی دیگر وقتی رسول خدا از خانه بیرون می روند و می گوید: گمان بردم كه پیش یكی از همسرانش می رود، پس برخاستم و آهسته و آرام به تعقیبش پرداختم تا به گورستان رسیدند، آنجا ایستادند و خطاب به مومنانی كه به خواب ابدی فرورفته بودند فرمودند: «درود بر شما مومنان باد1» ناگهان برگشتند و مرا در پی خود دیدند و فرمودند: «وای اگر از دستش می آمد چه ها كه می كرد» بازتاب این گونه حسادتهای عایشه قسمتی از متون تاریخی اسلامی را به خود اختصاص داده كه می تواند تنها عامل بدبینی و بدفهمی عده ای از نویسندگان نسبت به ساحت مقدس نبی اكرم باشد. در حالی كه آنچه از این دوران بازمانده است گویای كمبودهای معنوی عایشه می باشد و مهمتر این كه چطور آن همه صفا و صمیمیت، عاطفه و محبت را نپذیرفته است این زن در كنار عظمت و حقیقت پیامبر اكرم كه در جاهای گوناگونی به ان اشاره داشته است، چنان با حالات پائین انسانی زندگی می كرد كه آدمی باورش نمی شود از شدت حسادت ظرف غذاهایی را كه همسران پیامبر برای حضرتش می فرستادند را بشكند عایشه خود می گوید: «غذایی برای رسول خدا تهیه دیده بودم كه خبر شدم حفصه (دختر عمر) نیز چنین كاری كرده است به كنیزك خود دستور دادم كه آماده باشد و اگر دید حفصه پیش از من برای پیغمبر غذا آورد آن را بگیرد و به دور بریزد كنیرك فرمان برد، چنین كردو در نتیجه ظرف غذای حفصه شكست و محتویات آن بر ریخته شد رسول خدا خود غذای ریخته شده را جمع كرد و به من امر فرمودك ظرفی از خود بیاور و به جای ظرف شكسته حفصه بده یا در مورد ام سلمه نوشته اند روزی كه غذای دلخواه پیامبر را برای حضرتش تهیه كرده فرستاده بود عایشه در حالی كه خود را به عبای خویش پیچیده بود سنگی در دست داشت سررسید، سنگ را بر ظرف غذا كوبید و آن را شكست رسول خدا كه ناظر این كار عایشه بودند ظرفی از آن او را به جای ظرف شكسته برای ام سلمه فرستادند عایشه درباره غذا فرستادن صفیه می گوید رچون كنیزك حامل غذا را دیدم لرزه براندامم افتاد تا انجا كه از خود بیخود شده ظرف غذا را گرفته به دور افكندم! چشمهای پیغمبر را دیدم كه به من خیره شده است و آثار خشم و نفرت را از رفتار خود در سیمایش به خوبی خواندم، پس بیدرنگ گفتم از خشم رسول خدا به حضرتش پناه می برم و امید ان دارم كه مرا نفرین نكنند. حضرت فرمودند: توبه كن.عرض می كند: چگونه عمل خود را تلافی كنم؟ دست و پا كنند» چون عایشه از قبیله «تیم» بود به حفصه دختر عمر كه از قبیله «عدی» به شمار می رفت گفت: منظور از این شعر گوشه زدن او به من و تو می باشد. وقتی دیدی من با او گلاویز شدم تو هم به كمك من بیا.سپس برمی خیزد، خود را با سوده رسانیده گریبانش را گرفته او را به زیر باران مشت و لگد خود می گیرد و حفصه هم به یاری او می آید. تاریخ گواه این است كه عایشه به این اكتفا نمی كرد زنانی را كه بدون مهر به نكاح رسول خدا در می آمدند به باد ملامت و سرزنش می گرفت بعضا به این سرزنش ها هم اكتفا نكرده آنان را فریب می داد تا از رسول خدا تقاضای طلاق كنند چنان كه پس از ازدواج «ملیكه» دختر كعب او را فریب داده از پیامبر دوری جست كه منجر به طلاق گردید. سپس نزدیكان او نزد پیغمبر امدند و عرض كردند او فریب خورده و در این بازتاب كه از خود نشان داده است از خود رایی نداشته او را ببخشای و بازگردان اما رسول خدا نپذیرفتند.یا در مورد «اسماء» دختر «نعمان» وقتی عایشه (دختر ابوبكر) و حفصه(دختر عمر) با یكدیگر قرار می گذارند یكی او را خضاب كند و دیگری سرش را شانه بزند او را فریب داده می گویند: تو هم اگر می خواهی نزد او عزیز تاشی این را بگو، اسماء از همه جا بی خبر فریب این دو را خورده همان می كند كه یادش داده بودند، رسول خدا با شنیدن سخن اسماء آستینش را در مقابل صورت گرفته، به وسیله ابواسید او را به خانواده اش بازگردانیدند، از آن پس اسماء می گفت:« مرا اسماء نخوانید بلكه نام مرا بدبخت بگذارید» سرانجام اسماء از این غصه دق كرد. عایشه هر وقت از تمام این كارها ناامید می شد نمی توانست زنی را در جوار خود تحمل كند نقشه ای دیگر طراحی می كرد مثلا وقتی «ماریه» را می بیند می گوید «نسبت به هیچ زنی به اندازه ماریه رشك و حسادتم تحریك نشد» با او سر ناسازگاری گذارده تا سرانجام ماریه به تنگ آمده شكایت به پیامبر كرد، حضرتش نیز او را به «عالیه» تغییر مكان دادند و وقتی خداوند پسری به او داد و چون عایشه و حفصه از داشتن فرزند محروم بودند حسادتشان بیشتر شده، سوره تحریم نازل گردید. البته ماجرای برخوردهای تند او با حضرت صدیقه طاهره مطهره فاطمه زهرا سلام الله علیها به جرم اینكه دختر حضرت خدیجه است و رسول خدا بی نهایت یعنی غیر قابل وصف او و فرزندان و شوهرش را دوست دارد. باید مطرح شود كه در جای خودش نقل خواهیم كرد. خصوصیت دوم:علاوه بر حسادتی كه بازتابهایش را خواندید به بلای دیگری هم مبتلا بود كه منشاء حوادثی در تاریخ اسلام گردید. او شیفته و دیوانه خویشان و بستگان خود بود و نسبت به آنان تعصبی شدید داشت به طوری كه اگر منافعشان به خطر می افتاد خود راسخت می باخت و موقعیت خویش را كه همسر پیامبر خداست فراموش كرده از جانبداری در راه منافع انها به هیچ روی خودداری نمی نمود. انس بن مالك می گوید: «كبك بریانی با نان و خورشتی مركب از كشمش و خردل برای رسول خدا هدیه اوردند، پیغمبر اكرم فرمودند: «اللهم ائتنی خلقك الیك یاكل معی من هذا الطعام بار الها محبوبترین خلق تو را بفرست تا با من این غذا را بخورد عایشه گفت بار خدایا آن كس پدر من قرار ده و حفصه گفت: بار خدایا آن كس را پدر من گردان انس بن مالك گفت: بار خدایا آن كس سعد بن عباده باشد. انس بن مالك می گوید: صدای در شنیدم و بیرون رفتم علی را در كنار در دیدم گفتم پیغمبر خدا به حاجتی مشغول است علی برگشت ; تا شاید یكی از آن سه نفر به جای علی بن ابیطالب سلام الله علیهما وارد شود كه عاقبت آن طعام نصیب علی مرتضی گردید. و از جمله كارهایی كه می توان در این زمینه نقل كرد ماجرای دستور اكید ختمی مرتبت است كه همه مسلمین در لشكر اسامه شركت نمایند البته ابوبكر و عمر و ابوعبیده جراح و سعد بن ابی وقاص به فرماندهی اسامه بن زید تحت عنوان «با وجود سران مهاجرین و انصار این پسرك را فرماندهی می دهند» اعتراض كردند. در همین موقع كه لشكر عازم رفتن شد مقداری هم دور شدند عایشه برای پدرش پیغام فرستاد و او را از نزدیكی مرگ رسول خدا خبر داده او بازگشت، زمانی كه پیامبر نمی توانست مسجد برود عایشه به بلال غلام پدرش دستور داد كه ابوبكر را بگوید تا بامردم نماز بخواند . و نظائر اینگونه اقدامات تعصب آمیزی كه عایشه در طول تاریخ اسلام از خود نشان داده است و ما در جایگاه تاریخی اش به انها اشاره می نمائیم. ازدواج یا حفصهپس ازخنثی كردن هجوم های بدویان كه رسول خدا نسبت به آنها حساسیت شدید پیداكرده بودند، زیرا می‌دانستند اگر بدویان به آنچه كه در سر می پرورانند دست یابند و بتوانند به مدینه مركز حكومت اسلام هجوم آورند و حتی موفق هم نشوند، قصه تهاجم ناجوانمردانه ناموفق خود را به صورت قصه موفقیت آمیزی از مرزهای مدینه می‌گذرانند به هر كجا كه برسد منشأ قوت قلب و جسارت قبائل دیگر بدوی می شود. در همان ماه ها كه زمینه را از نظر خارجی برای مقابله با خطر حمله انتقامی قریش آماده می كردند و بدویان را سركوب می نمودند تا دورنمای این اقدامات وحشت و رعب در دل اهل مكه فراهم آورد. در دااخل با پیوندهای زناشویی نوینی كه استوارترین پیوندهای اجتماعی آن روزگار بودروابط خویش را با یارانی كه امكان هر گونه شیطنت و سازش با دوستان بت پرستشان برایشان فراهم بود، مستحكم تر ساخت. در شعبان سال سوم با حفصه دختر عمر كه قبلاً همسر «خنیس بن خدامه سهمی» بود ازدواج كردند و ما استنباط خودمان را قبل از این صفحات به قید تحریر درآورده ایم و اینجا به جای تكرار همان موضوعات به مسئله حائز اهمیت اشاره می كنیم كه چگونه رسول خدا با این ازدواج مهم به دو مسئله بسیار حساس كه اگر بروز می كرد توام با مشكلات شدید می بود خاتمه دادند. اول: گفتیم وقتی حفصه دختر عمربن خطاب با شهادت شوهرش ئر جنگ «بدر» بیوه شد، عمربن خطاب به نزد ابوبكر و عثمان دو دوست قدیمی اش رفته، خواست یكی از آن دو دختر بیوه اش را به همسری درآورند و آنها نپذیرفتند. عمربن خطاب به رسم گله گذاری شرفیاب حضور رسول خدا شده با عصبیت و دل گرفتگی شدید از این دو دوست بسیار صمیمی خود كه تا آن روز در همه جا با او بودند، خصوصاً در ساختن مسجدالنبی در حالی كه رسول خدا و علی مرتضی و صحابه ای امثال عمار به ساختمان مشغول بودند این سه تن در زیر سایه بان های خوش آب و هوا به تعبیر خودشان برای اینكه غبار اذیتشان نكند استراحت می كردند. پیامبر از نحوه برخورد عمر متوجه شدند كه این رفاقت صمیمانه عنقریباً به لحاظ همین توقع همر به هم خواهد خورد و منشأ و مبدأ زحمات بسیاری می شود چه بسا هر كدام از این ها برای لطمه زدن به دیگری در استخدام نیروی دشمن درآمده كار را سخت تر و ناگوارتر كنند. لذا پیامبر فوراً در جواب عمر فرمودند:« برای عثمان همسر بهتر از حفصه» هست منظورشان ام كلثوم دخترشان بود و برای حفصه همسری بهتر از عثمان هست و آنگاه شخصاً از حصفه خواستگاری كردند. به جاست در این وقت دمیدن سپیده صبح روز یكشنبه اول خرداد 1379 مطابق 16 صفر 1421 به موضوعی لطیف و حساس و قابل توجه كه از كلام نبوی استشمام می شود م به عنایت حضرتش در این لحظات كه پنجاه و سه بهار را دیده و ملهم گردیده ام اشاره ای بكنم پیامبر اكرم چقدر لطیف فرموده اند:« برای عثمان همسری بهتر از حفصه وجود دارد» یعنی دختر من ام كلثوم از حفصه دختر تو بهتر است و برای حفصه شوهری بهتر از عثمان. یعنی خودم كه نمی باید هیچكش هیچ انسانی را با من برابر كند. دوم: رسول خدا با خواستگاری از حفصه دختر عمر فوراً بروز هر گونه اختلاف بین ابوبكر و عمر و عثمان را كه می‌توانست در آن لحظات حساس بسیار زیان آور و لطمه آفرین باشد گرفته و توجه آنهایی را كه بر اثر روابط افراد موقعیت اسلام را شناسایی می كردند و نقشه های ضد اسلام را براساس همان استنباط ها طرح می كردند، مثلاً جاسوس تعیین نمودند و یا شخصی را برای تولید فتنه به هنگامی كه هر فتنه ای مانند سم كشنده است به استخدام درمی آوردند، به خود جلب كند. با ازدواج حفصه دوستی كه می رفت به دشمنی تبدیل شود و زیان ها با آورد از هر گونه خطری حفظ كرد و توجه دشمن را به صمیمیت افراد سرشناس جلب نموده تا از به استخدام درآوردن افراد سست ایمان و پیمان شكن منصرف شوند چنانكه بعضی از نویسندگان معاصر ما نبز همین استنباط را دارند. ازدواج با ام سلمههند دختر ابی امیه بن مغیره مخزومی 28 سال قبل از هجرت از مادرش عاتكه دختر جناب عبدالمطلب به دنیا آمد در حقیقت دختر عمه رسول خدا می بود كه به نكاح ابوسلمه عبدالمطلب بن عبدالاسد درآمده از وی چهار فرزند به نام های «سلمه» و «عمر» و «زینب» و «دره» داشت. ام سلمه از حمله كسانی است كه پس از بعثت به اتفاق همسرش به حبشه مهاجرت نمودند. این خانواده با هم زندگی می كردند تا اینكه ابو سلمه در جنگ احد مجروح گردید و پس از هشت ماه جراحت از دنیا رفت. ام سلمه هنگام مرگ شوهر بی تابی می نمود كه با داشتن فرزندان با آن همه مصائبی كه تا كنون در اسلام دیده و علاقه ای كه به شوهر دارد پس از مرگ او چه كند و چگونه این مصیبت را هموار سازد. او می گوید پیوسته فكر می كردم بهتر از ابوسلمه كجا نصیبم خواهدشد تا اینكه ابوبكر و عمر از من خواستگاری كردند نپذیرفتم، پیغمبر اسلام عمر را برای خواستگاری من فرستادند، در جواب گفتم: « به رسول خدا عرض كنید اولاً من زنی بچه دارم، اگر شوهر كنم بچه هایم بی سرپرست خواهندشد، ثانیاً از بستگان من كسی حاضر نیست، ثالثاً زنی غسور و بی انداره حسودم می ترسم نتوانم از عهده وظایف بیرون آیم.» ادامه خواندن مقاله اخلاق پيــامبر و ازدواج

نوشته مقاله اخلاق پيــامبر و ازدواج اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اخلاق پيامبر اسلام

$
0
0
 nx دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اخلاق پیامبر اسلام پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق استپیامبر اکرم(ص) در شرایطی به بعثت رسید که انواع فسادهای اخلاقی فراگیر شده بود، آن حضرت با بهره گیری از اخلاق ویژه خود، مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد و امروز نیز برای جهانیان نماد اخلاق است . حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به لزوم بعثت نبی اکرم (ص) اظهار داشت: در عصر جاهلیت مبعوث شدن حضرت محمد (ص) بسیار لازم و ضروری بود، چرا که در این دوران اعراب می بایست صفات زشت و ناپسند را در خود کشته و صفات مثبت و پسندیده را طراحی کنند و آن را به کار گیرند.وی با اشاره به ویژگیهای سعه صدر، دلسوزی و رأفت حضرت محمد (ص) گفت: قرآن بارها به این ویژگیهای حضرت محمد(ص) اشاره کرده و بر اصرار نبی اکرم بر هدایت مردم شهادت داده است . رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم یاد آور شد: پیامبر اکرم (ص) زمانی که تفاخر، غرور، تکبر، حیله، نیرنگ و انواع فسادهای اخلاقی و تکثر طلبی فزونی گرفته بود، زمانی که دختران را زنده به گور می کردند، به بعثت رسید و تحولاتی اساسی و بسیار چشمگیر ایجاد کرد.حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب با بیان اینکه پیامبر مبارزات خود را با صفات منفی شروع کرد، افزود: پیامبر چنان در این زمینه از اخلاق بهره گرفت که وقتی عرب از در می آمد، نمی دانست کدامیک از حاضران پیامبر است و کدامیک یار او . پیامبر با رفتار خود به گونه ای فوق العاده با تفاخر و غرور مبارزه و همه را به تعجب وا می داشت . وی گفت: با مطالعه اخلاق جاهلیت می توان دریافت که پیامبر(ص) صفات بد را رفع و در مقابل صفات خوب را جایگزین و بنیانگذاری کرد، حضرت محمد(ص) مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد.رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم اظهارداشت: اخلاق پیامبر از آن جهت اعجاب انگیز بود که در شرایطی که اعراب در عصر جاهلیت در اوج فساد و زشتی زندگی می کردند حضرت محمد (ص) دست دخترش را می بوسد. ویژگیهای اخلاقی رسول خدا(ص)گروه دین و اندیشه: رسول اکرم(ص) به عنوان خاتم پیامبران از ویژگیهای خاصی برخوردار هستند که آگاهی از آنها برای هر انسان مسلمانی ضروری بوده، شناخت بهتر پیامبر اسلام و ویژگیهای بارز مسلمانی را موجب شده، عشق به آموزه های اسلام را افزایش داده و چهره واقعی اسلام و مسلمان را تبیین خواهد کرد .به گزارش خبرگزاری مهر، در میان ویژگی‌های رسول خدا (ص‌) هیچ چیزی مهمتر از اخلاق آن حضرت نیست. این ویژگی ‌همان چیزی است که خداوند، رسول خود را به دان ستوده و فرموده است‌: « انک لعلی خلق عظیم »‌، تو بهترین خلق و خو را داری‌. و خود رسول (ص‌) هم فرموده است که برای احیای مکارم اخلاقی مبعوث گشته است و تازه مسلمانان نیز وقتی وصف آن حضرت را برای دیگران می ‌گفتند، مهمترین ویژگی دعوتش را همین می‌ دانستند که‌: «و یأمر بمکارم الاخلاق‌». حضرت‌ بعدها هم در آموزه‌های خود روی اخلاق تکیه بسیاری داشت و می ‌فرمود: خداوند کریم است‌، کرامت و ارزشهای اخلاقی (معالی الاخلاق‌) را دوست دارد و جای دیگر هم فرمود: سنگین‌ ترین چیز در ترازوی مؤمن در روز قیامت «حسن خلق‌» است و فرمود: بهترین دوست من از میان شما، کسی است که بیشترین دوستی را با مردم دارد و به همین قیاس رابطه غیر دوستانه .برخورد با خشک مقدسی‌یک جنبه مهم تاریخ زندگی پیامبر(ص‌) رعایت دقیق قوانین الهی و وحیانی است‌. پیامبر تابع قرآن ‌است و به هیچ روی مجاز به تخطی از آنها نیست‌. در اینباره‌ بسان قرآن، از افراط و تفریط بیزار است و تلاش می‌کند همان گونه که به او دستور داده شده تا مستقیم حرکت کند «و استقم کما امرت‌» همین رویه را میان مردم نیز ترویج کند. حضرت می‌کوشد تا احکام را به مردم یاد بدهد و حدود دین و احکام شرعی را مشخص کند. به گزارش پایگاه پیامبر اعظم (ص)، در این ‌میان‌ یک اصل مهم‌ تفهیم این نکته به مردم است که دین را باید از خدا و رسول بگیرند و حلال و حرام را بر اساس قرآن و سنت بشناسند. در خود قرآن‌ از یهود به خاطر این که بی ‌دلیل برخی از حلالها را حرام‌ کرده ‌اند، چندین بار گله شده است‌. قرآن و رسول و امامان دین‌، به همان اندازه که از لاابالی ‌گری بیزار هستند از خشک مقدسی که ناشی از ضعف قوه عقلانی و تمسک به ظواهر است نیز بیزارند. پیامبر (ص‌) بدون اجازه خداوند چیزی را حلال یا حرام نمی کرد . رعایت حلال و حرام الهی‌، جزو اصولی بود که پیامبر به مردم آموزش می ‌داد و بر آن تأکید می‌کرد. این ‌مطلب را قرآن هم مکرر فرموده بود که اینها حدود الهی است و تخطی از آنها بر هیچ کس روا نیست‌. آنچه هست‌، اینکه قرآن و حدیث باید با درایت فهمیده شود و ظاهرنگری‌، انسان را به کج فهمی ‌می‌کشاند. نظافت شخصی و عطر زدن و.. پیامبر (ص‌) زندگی اجتماعی و فردی خود را در شکل معمول و حتی خوب آن شکل می ‌داد. لباس ‌سفید می‌پوشید، عطر می‌زد، موهای سر را مرتب شانه می‌ کرد و مرتب دندان‌هایش را مسواک می‌کرد. در میان این مسائل‌، عطر زدن برای آن حضرت یک اصل بود. در روایت هست که در خانه پیامبر، محلی ‌بود که پیامبر همیشه از آنجا خود را عطر می‌زده است .تصور عمومی چنان است که گویی اگر کسی ثروتمند نباشد، نباید از این قبیل امور استفاده کند، درحالی که چنین نیست‌. حضرت خود زندگی ساده ‌ای داشت‌، روی همان حصیری که شبها نماز شب می ‌خواند، روز می ‌نشست و با مردم گفتگو می ‌کرد و میهمانانش را پذیرای می ‌نمود . نوع غذا خوردن او نیز در همان حد معمول بود، روی زمین می‌ نشست و غذا می‌خورد، اما از رسیدگی به خود و تمیز و معطر بودن غافل نبود .پیامبر و شوخ طبعی‌پیامبر (ص‌) فردی شوخ طبع بود و هیچ حالت خشم و عصبانیت در او دیده نشد. در حدیث آمده است‌: کان بالنبی دعابه‌، یعنی مزاحا. اما این تبسم به معنای قهقهه زدن نبوده بلکه فقط متبسم بود: ما رأیت النبی‌ ضاحکا ما کان الا یتبسم‌. این شوخ طبعی هم خود او را سرحال نگاه می‌داشت و هم مردم را آرام و راضی نگاه می ‌داشت‌. عبادت حضرت‌عبادت حضرت نیز استثنایی بود. نماز شب که بر پیغمبر واجب بوده و خدا از او خواست که «نِصفه اوانقص منه الا قلیلا» که نیمی از شب یا اندکی کمتر از آن را قرآن و نماز بخواند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «ان ربک یعلم أنک تقوم ‌ادنی من ثلثی اللیل و نصفه و ثلثه و طائفه من الذین معک» ادامه خواندن مقاله اخلاق پيامبر اسلام

نوشته مقاله اخلاق پيامبر اسلام اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اخلاق پيامبر اعظم از ديدگاه انديشمندان غرب

$
0
0
 nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه اینكه اسلام ادعای جاوید و جهانی بودن می كند بدلیل آنست كه عمده ترین و كلی ترین یا مهمترین مسائل انسانی را همراه با جزئی ترین مسائل زندگی كه بشریت همواره و همیشه در جستجوی حل آن و در برخورد با آن بوده مطرح نموده و دخالت و رهنمود عملی و ارزش همه جانبه ای در زندگی انسان دارد پیامبر اعظم (ص) این مسئله را در اهمیت حیاتی آن گوشزد اندیشمندان متعهدی می كند كه به مسائل انسانی و اسلامی جدی می اندیشند و با بهترین وجه و كیفیت انسان ها را هدایت می كنند تا نه زور بگوید و نه زور بپذیرد نه بدی كند و نه بدی بپذیرد و نه بچاپد و نه چاپیدن را رخصت دهد نه تعدی كند و نه تعدی را بپذیرد و در جهت آگاهی و تعالی و برابری و عدالت و آزادی تلاش و كوشش بنماید و حق خود را برتر از حق دیگران نداند و حق دیگران را ضایع نكند خلاصه آرمانهای ذهنی و اخلاقی مثبت و انسانی را در عینیت و استقرار عینی متحقق سازد اما می خواهم اذهان را متوجه این قضیه و حادثه بزرگ بنمایم تا ابعاد و ادامه نهضت پیامبر اعظم (ص) را عمیقا و متعهدانه پی بگیرند گرچه عده ای از كشورها چشم و گوش خود را می بندند و كور و كر سعی می كنند تا نبینند و نشنوند و احساس نكنند ، كه كارمان با آنها نیست . ولی حادثه بقدری بزرگ است كه گوش و ذهن كاخ سفید نشینان و مراكز توطئه مشركین را طنین دهشتناك و ضربه ای خواب پران افكنده كه وای در جهان سوم و كشورهای اسلامی چه خبر شده است چه كسی است كه اینچنین این نسل را گستاخ و نیرومند در مقابل نیرومندترین و مدرن ترین و اندیشه های ما بر شورانده است و دست آخر حمله به لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان و حمله به پیامبر اعظم (ص) و مسلمانان جهان و حمله به قرآن كریم و فحش و تهمت به پیامبر (ص) و به زنان رسول اكرم ، ولی اینها سودی نداشت فقط مسلمین را از خواب بیدار و اتحاد مسلمین را دو چندان كرد . از خداوند دانا وتوانا كه پشتیبان حقایق و امید حق جویان عالم است در خواست می كنم كه نیرنگها ی باطل گرایان را همواره بدست مدافعان حق بی اثر سازد و بر جمعیت پاكان و قدرت نیكان بیفزاید . میرویم سر اصل مطلب كه اخلاق پیامبر اعظم (ص) از دیدگاه اندیشمندان غرب می باشد پس از جنگهای صلیبی مسیحیان افسانه های دروغین و زننده ای درباره پیامبر پاك اسلام (ص) ساختند و پرداختند به امید آنكه از این را ه چهره اسلام و فرهنگ مسلمانان را زشت و تنفر انگیز جلوه دهند در صورتیكه قرآن كریم بر خلاف این روش به مسلمین سفارش كرده است كه مبادا دشمنی با دسته ای آنها را به بی عدالتی در حق آن گروه بكشاند و را ه بی انصافی را درباره مخالفان خود بپیمایند چنانچه می فرماید : یا ایها الذین امنوا كونوا قوامین لله شهداء بالقسط ولا یجرمنكم شنانو قوم علی ان تعدلوا اعدلو هو اقرب للتقوی و اتقوالله ان الله خبیر بما تعلمون . یعنی ای كسانی كه ایمان آورده اید ، برای خدا بپا خیزید و به عدالت گواهی دهید و دشمنی با گروهی شما را به بی عدالتی در باره آنان وادار نكند عدالت ورزید كه به تقوی نزدیكتر است و از نافرمانی خدا بپرهیزید كه خداوند از كارهائی كه می كنید آگاه است . این آموزش چنان در روحیه مسلمانان مؤثر افتاد كه در همان جنگهای صلیبی ، مكرر آثار نیك وثمرات پسندیده خود را نشان داد ، مثلا صلیبی ها چون اورشلیم را به تصرف در آوردند در سراسر شهر ، سیل خون به راه انداختند ولی مسلمین هنگامی كه اورشلیم را از صلیبیون باز پس گرفتند ، سفارش كتاب آسمانی و پیامبر گرامی خود را از یاد نبردند و دست بخون مردم شهر نیالودند چنانكه مورخان غربی باین فضیلت گواهی داده اند و به عنوان نمونه استیون رانسیمان در كتاب ” تاریخ جنگهای صلیبی” می نویسد مردان پیروز افرادی شریف و با مروت بودند . درست در همانجا كه در هشتاد و هشت سال قبل فرنگیان از دریای خون گذشتند حتی یك خانه به یغما نرفت و به یك جاندار آسیب نرسید به امر صلاح الدین ، سربازان ، خیابانها و دروازه ها را زیر نظر گرفتند و از هر گونه دست اندازی احتمالی به جان و مال مردم جلوگیری به عمل آوردند این رفتار جوانمردانه نتیجه تعالیم پیامبر اسلام بود كه به پیروان خود سفارش می كرد حتی در نبرد با دشمن جانب عدل و كرامت را از یاد نبرند و تسلیم قساوت محض نشوند و بدشمنان خویش افترا و تهمت نبندند و قرارداد ها و امان نامه های خود را با آنان محترم شمرند چنانكه آثار فراوانی در این باره از پیامبر اسلام ( ص‌) به یادگار مانده است ولی متاسفانه مسیحیان متعصب از دروغ پردازی درباره مسلمانان و توهین و تهمت به پیامبر ارجمند ایشان در طول تاریخ دریغ نداشته اند . 1- ولتر و پیامبر اسلام (ص) ولتر فیلسوف ونویسنده مشهور فرانسوی بود كه از ابراز مخالفت و اهانت نسبت به مقام قدسی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) خودداری نورزید تا آنجا كه نمایشنامه ای با عنوان : ” محمد یا تعصب ” ترتیب داد و آنرا به سال 1742 میلادی در پاریس به معرض نمایش گذاشت و در خلال آن پیغمبر پاك خدا را آماج انواع تهمتها و اهانت ها قرار داد در عین حال نمی توان انكار كرد كه ولتر با نوشتن نمایشنامه مذبور قصد توهین به پیامبر اسلام (ص) را داشته است به همین جهت می بینیم كه وی در آثار بعدی خود از این اهانت ابراز ندامت می كند ولتر در سالهای بعد می نویسد من در حقبسیار بد كردم”پشیمانی از دشمنی با اسلام” ولتر می‌نویسد دروغپردازی درباره شخصیت های نامدار تاریخ برای همه مردم جالب نیست و همیشه مورد استقبال قرار نمی گیرد ، از این رو درغرب ، تهمت هایی كه به پیامبر بزرگوار اسلام (ص) زده شد مقبول عموم دانشوران نیافتاد . البته در غرب هم مانند سرزمین های دیگر ، اشخاص متفكر ومحقق و شجاعی یافت می شوند كه به پژوهش در احوال شخصیت های برجسته عالم ، علاقه نشان می دهند این افراد از قبول شایعات بی اساس معمولا خودداری می ورزند و چنانچه در خلال پژوهشهای خویش دریابند كه بزرگان تاریخ ، مورد تهمت و افترا قرار گرفته اند دامن همت به كمر زده و سخت از آنان دفاع می كنند و را افشاء می سازند محققان مزبور را در حقیقت باید از پاسداران تاریخ و نگهبانان راستی و فضیلت شمرد و از احترام بلكه افتخار به آنان كوتاهی نكرد به ویژه كه این عده در طی طریق خود اغلب گرفتار سختی ها و رنجها و بی مهری های فراوان می شوند . باری در مغرب زمین دورانی فرا رسید كه تهمت های قرون وسطائی نسبت به پیامبر اسلام (ص) از سوی عده ای مورد تكذیب و تقبیح قرار گرفت و محققان بسیاری پیدا شدند كه برخلاف دوران گذشته در احترام و تجلیل از پیامبر ارجمند اسلام (ص) تا حدود زیادی كوشیدند و از غرض ورزی و نادانی اسلاف خویش عذر خواستند مثلا همان ولتر كه پیامبر بزرگوار مسلمین را هجو كرده بود چون به اطلاعات بیشتری درباره اخلاق پیامبر اعظم دست یافت در اواخر عمر خود چنین نوشت ” دین محمد ” دینی است معقول و جدی و پاك و دوست دار بشریت . معقول است زیرا هرگز به جنون شرك گرفتار نگشت و برای خدا همدست و همانند نساخت و اصول خود را بر پایه اسراری متناقض و دور از عقل استوار نكرد جدی است زیرا قمار و شراب و وسائل لهو لعب را حرام دانست و بجای آنها پنج نوبت نماز در روز تعیین نمود . پاك است ، زیرا تعداد بی حد و حصر زنانی را كه بر بستر فرمانروایان آسیا می آرمیدند ، به چهار زن محدود كرد .دوستدار بشریت است زیرا زكات وكمك به همنوع را از سفر حج واجب تر شمرد اینها همه نشانه های حقیقت اخلاق پیامبر (ص) است فضیلت تساهل را نیز بر آنها بیافزایید . 2- توماس كارلایل و پیامبر اسلام (ص)سومین اندیشمند مهمتر از ولتر ، فیلسوف و عارف انگلیسی توماس كارلایل بود كه در سال 1840 میلادی با قلمی شاعرانه و تعابیری بلند و گیرا كتاب ” قهرمانان و قهرمان پرستی ” را نگاشت و در خلال آن ، فصلی را بذكر سیرت محمد (ص) و جانبداری از او اختصاص داد كارلایل در این كتاب درصدد برآمد تا ثابت كند كه محمد (ص) مردی بس بزرگ و خردمند و در دعوی خود صادق و مخلص بود و با آئینی كه آورد عرب را از ظلمات شرك و اوهام به سوی نور توحید و معرفت رهبری كرد و در بخش بزرگی از جهان بشریت تحول مهم وچشم گیری پدید آورد به نظر كار لایل چنین كسی ممكن نیست متصنع باشد . كارلایل می نویسد : یكی از بزرگترین ننگها برای هر فرد متمدن ازمردم این روزگار ، آنست كه گوش به سخن كسانی فرا دهد كه می پندارند دین اسلام آئینی دروغین و محمد مردی نیرنگباز و دوچهره بوده است. اینك زمان آن فرا رسیده كه ما با شیوع این سخنان سبك سرانه و شرم آور مبارزه كنیم رسالتی كه پیامبر اسلام آنرا اداء و ابلاغ كرد . كارلایل منادی این سخن است كه فرهنگ گسترده و تمدن عظیم اسلامی ، ممكن نیست نتیجه تزویر و دروغ یك تن باشد و از این رو باید پذیرفت كه سر رشته دار این فرهنگ و تمدن یعنی پیامبر اسلام (ص) مردی بزرگ و مصلحی راستین و بلند مرتبه است وی دشمنان پیامبر را به بی انصافی و بد دلی و حقارت محكوم می كند كه به علت ضعف بصر نمی توانند تجلیات خداوند را در حیات متعالی مردان بزرگ ببینند آنگاه این فروغ جاودانی را انكار می كنند. كارلایل آن اندیشمند و فیلسوف و عارف انگلیسی در كتاب قهرمانان اتهامات دشمنان اسلام را مطرح ساخته و بدانها پاسخ می دهد ، مثلا در جواب این اتهام كه می گویند : ” اگر نیروی شمشیر نبود دین اسلام انتشار نمی یافت . ” می نویسد : ” چه نیروئی آن شمشیر را پدید آورد ؟” آن نیرو همان قوت دین و پیام حق بود ” كه امپراطوریهای بزرگ را در هم شكست ” و همچنین می نویسد : محمد همواره قصد آن داشت كه آئین خود را تنها از راه حكمت و اندرزهای نیك رواج دهد. ولی هنگامی كه دریافت ، ستمگران به ترك پیام آسمانی اش بسنده نمی كنند ، بلكه می خواهند او را به سكوت وادارند تا از رسالتش دم نزند ، فرزند صحرا تصمیم گرفت كه از خویشتن دفاع نماید ، دفاعی مردانه ، دفاعی كه شجاعت عربی در آن تجلی كند و زبان حال او این بود كه می گفت اینك كه قریشیان راهی جز پیكار بر نمی گزینند پس بنگرید كه كدامیك از ما مرد پیكار هستیم ، و بدینصورت كارلایل نشان میدهد كه جنگهای پیامبر گرامی نبردهای دفاعی بوده و حمله و آزار و كشتار از سوی مخالفان وی آغاز شده چنانكه محققان عالم اسلام نیز بر این عقیده و باورند . ادامه خواندن مقاله اخلاق پيامبر اعظم از ديدگاه انديشمندان غرب

نوشته مقاله اخلاق پيامبر اعظم از ديدگاه انديشمندان غرب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله اخلاق پيامبر اعظم و ازدواج

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اخلاق پیامبر اعظم و ازدواج چكیده : در این مقاله مطالبی در مورد نظرات و سخنان پیامبر اعظم در مورد ازدواج خواهم خواند كه در چندین بخش مختلف جمع آوری و تفكیك شده است. ابتدا و در شروع كار مطالبی را در تشویق و ترغیب جوان به ازدواج خواهید خواند و فواید ازدواج نیز در آن ذكر شده است و در ادامه به بحث ازدواج می پردازیم و موارد لازم یك همسر خوب و مواردی كه در امر لازم است رعایت شود خواهید خواند . بعد از اقدام به این امر فرخنده باید به حفظ آن پرداخت زیرا به دست آوردن امری شاید آسان باشد اما حفظ آن مشكل است . كه در این مقادیر با توصیه های پیامبر (ص) در دوام ازدواح آشنا می شویم و در ادامه مواردی در مورد حقوق و وظایف زن در ازدواج ذكر شده است . در آخر مقاله هم روزنه ای تاریخی در ازدواج های پیامبر باز شده است و از نظر تاریخی نیز به این مسائل پرداخته شده است . 1) مقدمه:در آغاز كلام می خواهم از كسی صحبت كنم كه در تعریفش ظرف مكان وزمان نمی گنجد، همانطور كه در حیث آمده است كه اگر نور محمد (ص) نبود آسمان و زمین را نمی آفریدم. همانطور كه می دانید زمین با آن همه وسعت و پهناوریش تمام بركات و سرمایه های موجود در بدن دارد بالا سر آن آسمان وجود دارد كه اگر آسمان و خوردشید با آن نور عالم تاب نباشد حتماً هیچ موجود زنده ای در كره خاكی قادر به اقدام زندگی نمی باشد. كسی كه خدا درباره اش چنین لطف كرده باشدو در سوره اسراء آمده كه پیامبر(ص) در شب معراج به عرش فرا می خواند كه حتی با وسیله پیشرفته امروزه و یا صد سال دیگر امكان پذیر نباشد. چه باید گفت، به قول شاعر اگر آب دریا نتوان كشید- به قدر تشنگی باید چشید من هم در حد بضاعت قلمم چند سطری را در مورد اشرف مخلوقات به رشته تحریر در می آورم. شاید بتوانم قطره ای از دریای بی كران را توصیف كرده باشد. همانطوركه میدانید پیامر اكرم(ص) الگو و نمونه بشریت در تمام صفات می باشد چه در خانواده و یا در مورد ازدواج. در مورد خانواده خیلی سفارش های فراوان دارد كه اگر به تمام سفارشات وی عمل شود افرادش سعادت مند می شوند و حتی در مرد ازدواج نیز توصیه ها و سفارشات فراوان دارد كه جوانان و خانواده ها گرامی اگر به كار ببندند شاید هیچ گونه مشكلی در راه جوانان وجود نداشته باشد. ولی متأسفانه در عصر ما بعضی مسائل را تحریف كرده اند. سپاس خدای را كه تیر های اندیشه درباره شگفتی های آفرینش اوبه جایی نرسد، و عقل و خرد به هنگام تفكر در بدایع نخستینش جز آنكه سرگردان و متحیر بماند، راه به جایی نبرد، در صورتی كه همواره نعمتهای لطیف اوبرای جهانیان یكی پس از دیگری، چه بخواهند و چه نخواهند استمرار دارد؛ و از جمله الطاف زیبایش آن است كه از آب بشری را آفرید و او را وابسته و خویشاوند قرار داد و بر مخلوقات شهوت را مسلط كرد تا بدان وسیله نا خواسته وادار به تولید مثل شوند واز این راه به حكم جبر و بدون اختیار نسلشان باقی بماند؛ وانگهی مسئله انساب را مهم شمرده و به آن اجر نهاده است و بدان وسیله زنا را حرام داشته و به خاطر منع وجلوگیری از آن این عمل را سخت زشت شمرده و ارتكاب آن را هرزگی و كار زشت دانسته است و مردم را به ازدواج دعوت كرده و به صورت امری مستحب و فرمانی الهی بر آن تشویق كرده است. پاك ومنزه است خداوندی كه مرگ را بر بندگان مقرر فرموده و بدان وسیله آنان را محكوم به مرگ و در هم شكستگی كرده و از طرفی بذر نطفه ها در زمین رحم ها پراكنده ساخته و افراد جدیدی از آن به وجود آورده و آن را وسیله جبران مرگ قرار داده است، تا آنان را آگاه كند كه دریای مقدرات او از لحاظ سود و زیان، خیر و شر، دشوار و آسان، پیچیده و گسترده، برای جهانیان فیض بخش است. و درود بر محمد(ص) كه برای بیم و امید دادن برانگیخته شده است و بر آل و اصحاب او، درودی كه حسابگران از عهده شمارش و اندازه آن بر نیایند وسلامی فراوان بر ایشان باد! باری، براستی كه ازدواج پشتوانه دین و خوار كننده شیاطین و در مقابل دشمن خدا دژ استواری است و وسیله زیاد شدن افرادی است كه سرور انبیاء(ص) بدان وسیله بر دیگر پیامبران مباهات می كند.بنابر این چقدر بجاست كه وسایل ازدواج را فراهم و آداب و سنن آن را حفظ كنند. از این رو باید اهداف و نیازمندی های آن را شرح و فصول و ابواب آن را تفضیل داد وآن مقدار از احكام نكاح را كه دارای اهمیت است در پنج بخش بیان می شود. با توجه به اختلاف نظرها درباره ازدواج حقیقت روشن نخواهد شد، مگر اینكه نخست اخبار و آثاری را كه در تشویق ازدواج و یا منع از ازدواج رسیده، بیان كنیم وسپس فواید و پیامدهای ناهنجار آن را توضیح دهیم تا فضیلت ازدواج و یا ترك ازدواج درباره كسی كه از آفات آن در امان است و یا در امان نیست روشن شود.ترغیب به ازدواج:اما از آیات؛ خدای متعال فرموده است: و انكهوا الایامی منكم(1) كه امر به ازدواج می فرماید، و نیز فرموده است:فلاتعضلوا هن ان ینكحن ازواجهن،(2) كه از ازدواج نكردن نهی می كند؛ ونیز در وصف و ثنای پیامبران می فرماید: و لقد ارسلنارسلاً من قبلك و جعلنا لهماازواجاو ذرِیه،(3) كه در معرض منت گذاری و اظهار فضل چنان فرموده است. و نیز فرمود:(ازدواج كنید تا افزون شوید كه من روز قیامت به جمعیت شما افتخار می كنم حتی به جنینی كه سقط شده است.)(5)و فرمود: (هركه از سنت من اعراض كند، از من نیست، براستی كه نكاح سنت من است وهر كه مرا دوست دارد باید به سنت من عمل كند)و نیز فرمود: (هر كه از ترس فقر و عائله منده ازدواج را ترك كند از ما نیست.)(6)آن حضرت فرمود: (هر كه از شما توان مالی دارد،باید ازدواج كند كه ازدواج برای فروهشتن چشم و حفظ ناموس بهتر است و هر كه توان مالی ندارد باید روزه بگیرد كه روزه داری مانع شهوت است. )(7) این حدیث شریف دلیل بر آن است كه علت ترغیب به ازدواج همان بیم از فساد در چشم و شهوت است. در این حدیث روزه را باعث (رجاء) دانسته است. رجاء عبارتست از كوبیدن خصیتین جوان نر به منظور از بین بردن نری اوست، بنابر این به طور استعاره برای ناتوانی از آمیزش- به وسیله روزه داری- آورده شده است.پیامبر(ص) فرمود:(هر گاه كسی كه دین و امانتداری اش مورد رضایت شما بود به خواستگاری آمد، با ازدواج با وی موافقت كنید و اگر نكنید روی زمین فتنه و فساد فراوان خواهد شد.)(8) واین حدیث شریف نیز علت و دلیلی برای تشویق و ترغیب به ازدواج به دلیل بیم از فساد است.و نیز فرمود: (هر كه برای رضای خدا ازدواج كند وبرای خدا امكانات ازدواج شخصی را فراهم آورد، استحقاق ولایت الهیه را پیدا می كند.)(9) و آن بزرگوار فرمود: (هر كس ازدواج كند، در حقیقت بخشی از دینش را تأمین كرده است.بنابراین نسبت به بخش دیگر آن باید از خدا بترسد.) (10)از طریق خاصه نیز روایتی در كافی با اسناد خود از امام صادق (ع)، به نقل از پدرانش(ع) نقل شده كه آن حضرت می گوید : ( رسول خدا(ص) فرمود: تزویج كنید و به همسری در آورید! بدانید كه از بهره مندی و خوشبختی انسان، ازدواج كردن ودادن هزینه دامادی است، وهیچ چیزی نزد خدای عز وجل محبوب ترا ز خانه ای نیست كه در اسلام به وسیله ازدواج آباد شود.) و هیچ چیزی در نزد خدای عز وجل مبغوض ترازخانه ای نیست كه در اسلام به وسیله جدایی- یعنی طلاق- ویران گردد. سپس امام صادق (ع) فرمود: (خدای متعال درباره طلاق تأكید فرموده و خشم خود را نسبت به زن و مرد چندین بار بیان كرده است. )(11) و نیزبه اسناد خود از آن بزرگوار نقل كرده است: (دو ركعت نمازی را كه شخص ازدواج كرده به جا آورد بهتر از هفتاد ركعتی است كه فرد مجرد به جا آورد.)(12)رسول خدا(ص) فرموده: ( تاهل اختیار كنید كه روزی تان بیشتر می شود.) آورده اند كه در امتهای سلف عابدی بود كه در عبادت سرآمد همه مردم زمان خود بود به پیامبر آن روزگار گفتند كه این عابد چقدر خوب عبادت می كند! پیامبر گفت: خوب مردی است اگر یك سنت را ترك می كرد! وقتی كه عابد این سخن را شنید، بسیار غمگین شد و حضور آن پیامبر رسید و سؤال كرد: آن سنت چیست؟ پیامبر فرمود: تو ازدواج را ترك كرده ای. گفت: من آن را حرام نمی دانم بلكه تهی دستم و خودم نان خور مردمم. پیامبر گفت: من دخترم را به همسری تو در می آورم و پیامبر دخترش را به وی تزویج كرد. بنابراین ازدواج سنتی است استوار و یكی از خصایل انبیا است. مردی به ابراهیم بن ادهم گفت: خوشا به حال تو كه به دلیل نداشتن همسر به عبادت مشغولی! گفت: یك طپش قلب تو به دلیل عیالمندی بالا تر از تمام عبادات من است.رسول اكرم(ص) فرموده است: (بهترین مردم پس از سال دویست، شخص سبك بار كم ثروتی است كه زن و فرزند دارد.) و چند حدیث دیگر: (بدترین شما كسانی هستند كه مجردند و بدترین و پست ترین مردگان شما كسانی هستند كه مجرد بودند.) (نهج الفصاحه1805) ( به وسیله ازدواج روزی بیابید.) (نهج الفصاحه481) (زن بگیرید كه زنان آورنده مال و توانگری هستند.) (نهج الفصاحه481) خلاصه آنكه از كسی درباره اعراض از نكاح به طور مطلق روایتی نقل شده است مگر اینكه به شرطی مقید گردیده است؛ اما در مورد تشویق به ازدواج هم به گونه مطلق و هم مقرون به شرط، روایاتی آمده است. بنابراین با نقل موارد خاص آفات و فواید نكاح، پرده ابهام را برطرف می سازیم. اما عقد و اركان و شرایط آن كه باید مراعات شوند تا عقد،صحیح باشد و باعث حلیت گردد چهار تاست: البته اركان و شرایط لازم سه تاست، زیرا حضور دو شاهد از نظر ما- هرچند مستحب است شرط لازم نیست، آری در عقد منقطع ذكر مهر و تعیین مدت شرط لازم است. در روایت صحیح از امام صادق(ع) آمده است كه فرمود: (( عقد موقت ممكن نیست مگر با دو چیز: مدت معین و اجرت معین.)) (13) (( شرط اول اجازه ولی است، اگر ولی نبود، باید سلطان اجازه دهد.))(( شرط دوم، رضایت زن است، اگر زن غیر دوشیزه بالغی باشد ویا دوشیزه بالغ باشد اما كسی غیر از پدر و جد او را به شوهر دهد.))احتیاط آن است كه هر چند پدر ویا جد او را به شوهر داده باشند، رضایت آن را كسب كنند.((شرط سوم، ایجاب و قبول است بدون آنكه بین این دو لفظ فاصله شود، با لفظ انكاح یا تزویج و یا كلمه ای كه معنای مخصوص آنها را بدهد به هر زبانی كه باشد از طرف دو شخص مكلف كه هیچ كدام زن نباشند، چه طرف عقد زوج یا ولی و یا وكیل انها باشد. )) از نظر ما – شیعه- اجرا كننده صیغه عقد، زن باشد مانعی ندارد.آداب ازدواج پیشنهاد و خواستگاری توسط ولی قبل از هر چیز انجام می گیرد اگر زن عده باشد باید پس از پایان عده باشد نه در حال عده همچنین در حالی كه دیگری خواستگاری كرده نماید خواستگاری كند زیرا از این كار نهی شده است . از جمله اداب ازدواج خواندن خطبه پیش از نكاح و ضمیمه كردن حمد الهی به ایجاب و قبول است ، به این ترتیب كه تزویج كننده می گوید: سپس خدای را و درود ب رسول خدا (ص) است ،فلان دختر را بر صداق معین به همسری تو در می آورم آنگاه همسر می گوید: سپاس خدای را و درود بر رسول خدا (ص) همسری او را با این صداق قبول كردم . زن صالح ودیندار باشد. این مسئله مهمی است و لازم است به آن توجه شود، زیرا اگر زن در خویشتن داری و حفظ عفت خود، دینداری اش سست باشد، همسرش را به چیزی نشمارد واو را در بین مردم رو سیاه كند ودل او را با نخوت خود نگران كند و زندكی را بر او تیره گرداند. با این حال اگر شوهر، راه حمیت وغیرت پیش گیرد، باید همیشه و گرفتاری و اندوه به سر برد و اگر بی تفاوت باشد نسبت به دین و ناموسش سهل انگار است وبه كم حمیتی و بی غیرتی متهم خواهد شد. اگر زن علاوه بر ناشایستگی زیبا هم باشد، گرفتاری بیشتر و سخت تر خواهد شد، زیرا برای شوهر جدا شدن از او دشوار می شود و نمی تواند از او دل بكند و نمی تواند خطری كه او را تهدید می كند تحمل كند.آنچه كه زنی از دیگر همنوعان خود متمایز می دارد دینداری اوست . پیامبر (ص) بیشتر بر ازدواج با زن دین دار تأكید می كند و می فرماید: (( با زن، به خاطر مال، جمال فامیل و دینش ازدواج می كنند تو فقط با دیندار ازدواج كن.))(14)در حدیث دیگر گوید: (( هر كس با زنی به خاطر مال و زیباییش ازدواج كند، از مال و زیبایی او محروم خواهد بود و هر كه با زنی به خاطر دینداری اش ازدواج كند، خداوند مال و جمال او را نصیب وی گرداند.)) (15) پیلامبر (ص) فرمود: (( زنی را به خاطر زیباییش تزویج نكنید، زیرا شاید زیبایی او باعث هلاكت او شود، وبه خاطر مالش تزویج نكنید كه شاید باعث سركشی او گردد، بلبكه زن را به خاطر دینش به همسری بگیرید)) (16)؛ و تنها از این جهت بیشتر بر دیانت زن تأكید فرموده است كه چنان زنی به دینداری مرد كمك می كند. اما اگر زن دیندار نباشد خود از دین رو گردان است و باعث نابسامانی دین همسر نیز می شود.زنان سه نوعند: زنی كه اولاد آور و مهربان است، همسرش را در برابر مشكلات روزگار و در امور دنیا و آخرتش یاری می كند، نه آنكه زمانه را در برابر شوهرش یاری كند؛ زنی كه نه اولاد آور است و نه جمال و اخلاق دارد ونه شوهرش را دركار خیر یاری می كند؛ و زنی كه اهل سر و صدا و پر رفت و آمد و عیبجوست، زیاد را اندك می شمارد و اندك را نمی پذیرد.(17) از ابوعبدالله-امام صادق (ع) – نقل شده كه فرمود: (( رسول خدا (ص) فرمود: زنان چهار دسته اند: جامع مجمع، ربیع مربع، خرقاء مقمع و غل قمل.)) (18) در تفسیر این حدیث گفته اند: جامع مجمع یعنی پر خیر، عفیف و شوهردار؛ ربیع و مربع زنی كه یك بچه در بغل و یكی هم در شكم دارد؛ خرقاء مقمع- و به روایتی كرب مقمع یعنی زنی كه با شوهرش بد خویی كند و غل مقمع، یعنی زنی كه نزد شوهرش مانند پای بندی از پوست است كه شپش در آن افتاده و آن را خورده باشد ونتواند هیچ چیز را از خود بر حذر دارد كه این جمله ضرب المثلی است عربی. (19) از ابو حمزه نقل كرده اند كه می گوید: از جابربن عبد الله شنیدم كه می گفت: خدمت پیامبر(ص) بودیم، فرمود: ((بهترین زنان شما، زنی است كه اولاد آور، مهربان و پاكدامن، در میان فامیل محترم و در برابر همسرش افتاده و فروتن، نزد شوهر بی حجاب و در برابر دیگران پوشیده باشد؛زنی كه از همسرش حرف شنوایی دارد و مطیع فرمان اوست؛ در هنگام خلوت با او در اختیار اوست وبمانند اظهار اشتیاق مرد، او اظهار نمی كند. آیا شما را از بدترین زنانتان آگاه نسازم، زنی كه در بین خانواده اش ذلیل و در برابر شوهرش بزرگمنش، نا زا و كینه توز است؛ زنی كه از كار زشت پرهیز ندارد؛ به هنگام نبودن شوهر بی حجاب و در حضور او در حجاب است؛ به حرف شوهر گوش نمی دهد و فرمان او را نمی برد و هنگامی كه همسرش با او خلوت كند از خواسته او سر باز زند چنان كه مركب نا هموار از سورا شدن سر باز زند و هیچ عذری را از شوهر پذیرا نباشد و هیچ گناهی را بر او نبخشد.)) (20) از ابو عبدالله(ع) است كه فرمود: ((رسول خدا (ص) فرموده است: بهترین زنان شما زنی است كه پاكدامن و درعین حال شهوت انگیز شود.)) (21) از پیامبر(ص) نقل شده است كه فرمود: ((همانا بهترین زنان زنی است كه به هنگام خلوت با همسرش پوشش حیا را به دور افكند و چون با دیگران باشد سپر حیا را در پوشد.))(22)از پیامبر(ص) نقل شده است كه فرمود: ((بدترین زنان شما زن نازای آلوده، لجباز سركشی است كه در میان فامیلش زبون و در نزد خود بزرگمنش، در برابر شوهرش عفیف و در برابر دیگران بی عفت باشد.)) (23) از امام صادق (ع) روایت است كه فرمود: ((از جمله دعاهای پیامبر (ص) این بود: خدایا به تو پناه می برم از دست زنی كه پیش از وقت پیری مرا پیركند.)) (24)زیبایی كه خود مطلوب و قابل توجه است، زیرا كه بدان وسیله مرد از گرایش به دیگران محفوظ می ماند، چه آنكه بیشتر اوقات مرد به زن بدریخت بسنده نمی كند، چگونه اكتفا كند در صورتی كه غالباً خوشخویی با زیبایی همراه است. اما آنچه ما درباره دینداری تأكید كردیم با زن نباید برای زیباییش ازدواج كرد. پیامبر(ص) فرمود: ((هرگاه محبت زنی را به دل فردی از شما انداخت، باید صورت آن زن را ببیندكه این دیدن برای الفت مابین آنها بهتر است.)) (25)؛ یعنی از اینكه روبرو شدن دو طرف باعث انس و الفت می گردد. در این حدیث كلمه ((یؤدم)) از ادمه به معنی پوست باطن در برابر بشره كه به معنی پوست ظاهر است، برای مبالغه بیشتر در انس گرفتن آمده است. زنی كه مهرش سبك باشد، رسول خدا (ص) فرموده : ((بهترین زنان شما زنی است كه از همه زیبا تر و از همه مهرش كمتر باشد.)) (26) پیامبر خدا (ص) برای بعضی از زنان خود ده درهم مهریه قرار داد و نیز وسایل خانه اش كه یك آسیای دستی و یك كوزه و بالشی از چرم بود و داخل بالش از لیف خرما پر شده بود؛ برای یكی از زنانش دو پیمانه جو و برای دیگری دو پیمانه خرما و دوپیمانه آرد سبوس گرفته، ولیمه داد. در صورتی كه اگر زیاد بودند مهریه زنان، یك ارزش بود، پیامبر خدا (ص) پیش از دیگران این كار را كرده بود. درخبر است: ((از بركات زن آنست كه زود ازدواج كند و زود صاحب فرزند شود ومهرش كم باشد.)) (27) رسول خدا (ص) فرمود: ((با بركت ترین زنان آن زنی است كه كمترین مهریه را داشته باشد.))(28)در كافی با اسناد صحیح به نقل از ابی عبدالله – امام صادق (ع)- آمده است كه فرمود: ((رسول خدا(ص) برای همسرانش دوازده اوقیه و نشّی تعیین كرد، هر اوقیه چهل درهم وهر نشّی نصف اوقیه یعنی بیست درهم است. كه مجموع آن پانصد درهم می شود. پرسیدند با همین واحد های وزنی كه ما داریم؟ فرمود: آری با همین واحدهای وزن.)) (29) و نیز به اسناد خود از امام باقر(ع) نفل كرده است كه فرمود: ((رسول خدا (ص) مهر هیچكدام از دختران خود را بیش از دوازده اوقیه و یك نشّ تزویج نكرد (اضافه كرد:)اوقیه چهل درهم و هر نشّی بیست درهم است. )) (30) از آن حضرت است كه فرمود: ((علی (ع) وقتی با فاطمه(س) ازدواج كرد، مهریه اش را یك جامه ساده و یك پیراهن و یك فرش از پوست گوسفند قرار داد.)) (31) زن باید نسیبه، یعنی از خانواده خیر و صلاح باشد، زیرا چنین خانواده ای دختران و پسران خود را با ادب تربیت كند. و با ادب بار آورد. از این رو، رسول خدا (ص) فرمود: ((بپرهیزید از خضراء دمن، پرسیدند: یا رسول الله! خضراء دمن چیست؟ فرمود:زنی زیبایی كه از رویشگاه (خانواده) بد، باشد.)) (32) و نیز فرمود: ((برای نطفه هایتان(همسری) گزینش كنید،زیرا رگ وریشه ها نقش دارند.)) (33)؛ و بعضی به جای (دساس)كلمه (نزاع) آورده اند، یعنی دارای گرایش مختلف و رغبت خاص.زن از خویشاوندان نزدیك نباشد، زیرا كه قرابت زیاد باعث كم شدن میل وشهوت می شود. پیامبر(ص) فرمود: ((با خویشاوندان نزدیك ازدواج نكنید كه فرزند ضعیف و لاغر به دنیا می آید.)) (34) ناتوانی فرزند به خاطر آن است كه خویشاوندی در كم كردن شهوت تأثیر دار، زیرا شهوت از قوه احساس به وسیله نگاه كردن و تماس گرفتن برانگیخته می شود واحساس نیز به وسیله امر شگفت و تازه تقویت می شود، اما چیزی كه مدتی در دیدگاه انسان بوده و باعث می شود تا حس آدمی از ادراك كامل آن ناتوان گشته و كمتر تحت تأثیر آن قرار گیرد و در ننتیجه میل و كشش به آن برانگیخته نشود. پیامبر(ص) فرمود: (( ازدواج نوعی بندگی است، پس باید هركسی توجه كند كه دخترش را در چه خانواده ای قرار می دهد.)) (35)؛ و درباره حق زن جانب احتیاط را باید گرفت، زیرا زن با ازدواج كردن حالت وابستگی پیدا می كند و راه نجات هم ندارد.با خواندن این احادیث و روایات انسان درمی یابدكه انتخاب همسر خوب بخش مهم ازدواج است و درست است كه بخود ازدواج بسیار تاكید شده ولی باید در انتخاب و گزینش همسر دقت كافی بعمل آید . ادامه خواندن مقاله اخلاق پيامبر اعظم و ازدواج

نوشته مقاله اخلاق پيامبر اعظم و ازدواج اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله رشته پر رمز و راز گرافيک

$
0
0
 nx دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : رشته پر رمز و راز گرافیک مقدمه رشته پر رمز و راز گرافیک در همه محیط‌ها با همه سلائق برای خود جائی باز کرده و در ارتباط با صنعت نیز به هنرنمایی پرداخته است. گرافیک زبان تصویری است. استفاده از علائم، سمبل‌ها، خطوط، منحنی‌ها و نماد‌ها در کنار رنگ‌های موزون و حساب شده دنیایی از حرف و معنا را در خود جای داده است . دانش‌آموزی که گرافیک را انتخاب می‌کند در رساندن فکر خود سرعت، گیرایی و ماندگاری را در سطحی گسترده منتشر کرده و البته با همه این جذابیت‌ها نظر دانشجویان این رشته دال بر گرانی وسائل کار گرافیکی می‌باشد. گرچه امکانات نیروی متخصص در این رشته نامحدود است. داشتن روحیه اجتماعی خوب می‌تواند دانشجو را با سلائق مختلف آشنا ساخته و در مورد استفاده از طرح‌ها و رنگ‌ها و نماد‌ها او را موفق‌تر از دیگران نماید. پذیرش دانشجو در این رشته بصورت نیمه متمرکز است و داوطلبانی که در ردیف معرفی شدگان چند برابر ظرفیت این رشته قرار می‌گیرند باید در آزمون تشریحی (طراحی) با ضریب 4 شرکت کنند. ضریب خلاقیت تصویری و تجسمی 4 و درک عمومی هنر 2 است   سطوح رشته ردیف نام دانشگاه کاردانی کارشناسی ارشد دکترا1 آزاد- تهران * 2 دانشکده تربیت دبیر فنی وحرفه ای شریعتی * 3 سمنان * 4 شریعتی *   درسهای رشته ردیف نام درس ردیف نام درس1 آشنایی با رشته های هنری معاصر 2 آشنایی با هنر در تاریخ 13 آشنایی با هنر در تاریخ 2 4 آشنایی با هنر سنتی ایران5 ادبیات داستانی ایرانی 1 6 ادبیات داستانی ایرانی 27 انسان، طبیعت، طراحی 8 تاریخچه کتابت 9 تجزیه و تحلیل و نقد آثار ارتباط تصویری 10 تجزیه و تحلیل و نقد آثار تصویرسازی11 تجزیه و تحلیل و نقد آثار هنرهای تجسمی 12 تصویر متحرک 113 چاپهای ماشینی 14 حکمت هنر اسلامی15 خوشنویسی و طراحی حروف 1 16 خوشنویسی و طراحی حروف 2 17 خوشنویسی و طراحی حروف 3 18 خوشنویسی و طراحی حروف 419 روشهای آموزش هنر در مدارس 20 طرح عملی جامع (ارتباط تصویری)21 طرح عملی جامع (تصویر سازی) 22 طرح و رساله نهایی23 مبانی هنرهای تجسمی 1 24 مبانی هنرهای تجسمی 225 هندسه (مناظر و مرایا) 26 هندسه نقوش در صنایع دستی ایران 1 27 هندسه نقوش در صنایع دستی ایران 2 28 هنر در دنیای کودکان29 هنر و تمدن اسلامی 1 30 هنر و تمدن اسلامی 231 کارگاه ارتباط تصویری (صفحه آرایی) 32 کارگاه ارتباط تصویری 133 کارگاه ارتباط تصویری 2 34 کارگاه ارتباط تصویری 335 کارگاه ارتباط تصویری 4 36 کارگاه ارتباط تصویری 537 کارگاه ارتباط تصویری 6 38 کارگاه تخصصی عکاسی 1 39 کارگاه تخصصی عکاسی 2 40 کارگاه تصویر متحرک 241 کارگاه تصویر متحرک 2 برای گرایش ارتباط تصویری عموم 42 کارگاه تصویرسازی43 کارگاه تصویرسازی 1 44 کارگاه تصویرسازی 245 کارگاه تصویرسازی 3 46 کارگاه تصویرسازی 447 کارگاه تصویرسازی 5 48 کارگاه تصویرسازی 649 کارگاه چاپ 50 کارگاه چاپهای دستی 251 کارگاه چاپهای دستی 3 52 کارگاه حجم‌سازی 53 کارگاه طراحی 3 54 کارگاه طراحی 455 کارگاه طراحی 5 56 کارگاه طراحی پایه 157 کارگاه طراحی پایه 2 58 کارگاه عکاسی پایه 159 کارگاه عکاسی پایه 2 60 کارگاه عکاسی رنگی صنعت و بازارکارفارغ‌التحصیلان این دوره قادرند با تهیه انواع طرح برای معرفی و ارائه یک موضوع مانند علامت و اطاعات (آرم سازی، پوستر سازی و;) اجرای انواع صفحه آرایی و طراحی نمایشگاههای هنری برای معرفی آثار و تولیدات گوناگون (غرفه آرایی) آموزش هنر، طراحی و تصویر سازی برای عنوان ادبی، داستان، سیاسی و اجتماعی و مانند آن (صفحه آرایی کتاب، مجله، روزنامه و;) تبلیغات ( کاتولوگ، بروشور و;) در مراکزی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما، سازمان تبلیغات، مطبوعات و مراکز هنری و آتلیه‌های خصوصی خدمات خود را ارائه دهند. رشته گرافیكرشته گرافیك شامل دروس عمومی، دروس اختصاصی و گرایش گرافیك می باشد. دروس عمومی شامل قرآن، تعلیمات دینی، ادبیات فارسی، زبان فارسی، عربی، زبان خارجه، دانش اجتماعی، تاریخ ایران، جغرافیای عمومی، تربیت بدنی، آمادگی دفاعی، شیمی، فیریك و مبانی كامپیوتر می باشد.دروس اختصاصی نیر شامل طراحی، مبانی هنرهای تجسمی1و2، رنگ شناسی 1و 2، تازیخ هنر ایران، تاریخ هنر جهان، صفحه آرایی، چاپ دستی، پرسپكتیوو عكاسی 1 و2 می باشد . گرایش گرافیك نیز شامل دروس اختصاصی مربوط به گرافیك میباشد. گروه ادب و هنر:براى بررسى گرافیك معاصر و به خصوص پس از انقلاب نزد قباد شیوا رفتیم. وى براى روشن شدن زوایاى تاریك گرافیك ایران به بررسى كل این روند پرداخت. نتیجه آن است كه مى خوانید. • آقاى شیوا! چندین دهه است كه شما به صورت جدى و حرفه اى به كار گرافیك مشغولید و جزء پیشكسوتان این هنر در ایران به شمار مى آیید. از آنجا كه ممكن است نسل امروز گرافیست هاى ما از پیشینه این هنر زیاد با اطلاع نباشند، بجاست كه قدرى در این باره با ما صحبت كنید.گرافیك ایران امروز سوار بر پیشینه اى است كه در هر صورت باید آن را دانست و مطالعه كرد. البته منظور من آن بحث هاى تاریخى نامدون و احتمالاً مخدوش شده اى نیست كه تا به حال در مصاحبه ها و گاه در مقاله هاى شبه تاریخى برایمان گفته اند بلكه سعى مى كنم در وسع این گفت و گو قدرى برایتان سابقه و حركت گرافیك ایران را بشكافم و بدون هرگونه جهت دهى و یا تحریف، آن را مرور كنیم و در عین حال و با احترام یادى شود از كسانى كه قبل از ما در این حرفه قدم برداشته اند و گرافیك مدرن امروز ایران مدیون پیشگامى و دیدگاه هاى آنهاست و با طرح سابقه مستند و واقعى این هنر، امیدوارم خدشه هاى خواسته و ناخواسته اى هم كه تاكنون در بیان تاریخ گرافیك ما به وجود آمده، تا حد امكان و به صورتى بى طرفانه از بین برود. به هر تقدیر گرافیك امروز ما با همین وضع و كیفیتى كه دارد، منتج تلاش چند نسل است كه من از آنها به عنوان نسل اول، نسل دوم و نسل سوم نام مى برم. پیش از هر چیز باید بگویم كه به طور كلى در تمام كشورها، در زمینه هنر و حرفه گرافیك دو رویكرد حضور مداوم داشته و دارد. در رویكرد اول طراحان به اثر خود به عنوان یك كار هنرى نگاه نمى كنند و حرفه خود را صرفاً یك فن و شغل مى دانند كه در آن اثر، گرافیكى بر پایه خواسته كارفرما و رضایت او شكل مى گیرد و میزان خلاقیت گرافیست در خوش سلیقگى و استادكارى هاى فنى او خلاصه مى شود و حاصل كارش صرفاً برآوردن نیازها و خواسته هاى جامعه است. رشد و توسعه در چنین كارگاه و آتلیه هایى متكى به میزان مهارت طراحانى از این دست در به كارگیرى تكنولوژى و ابزار است. در ایران به این گروه در ابتدا «نقاشان تبلیغاتى» و بعدها كه لغت هاى گرافیك و گرافیست ورد زبان ها شد «گرافیست هاى بازارى» مى گفتند. البته فراموش نشود كه در تمام كشورها درصد بیشتر تولیدات گرافیكى محصول توانایى هاى همین گروه از طراحان است. در رویكرد دیگر، طراحان گرافیست معتقد به لزوم حضور ارزش هاى هنرى در آثار خود هستند. این رویكرد بر آن است كه چون آثار گرافیكى، جدا از عملكرد مورد سفارش و خواسته مطرح شده تكثیر مى شوند و در جامعه نفوذ پیدا مى كنند، پایگاه مناسبى براى تبلور فرهنگ بصرى جوامع به شمار مى روند و این آثار، به مثابه هیروگلیف هاى عصر ما نشانگر تمدن بصرى انسان امروزند و بنابراین باید خلق این اثرها جدى تر گرفته شود. كسانى از طراحان هم در این گروه قرار مى گیرند كه ذاتاً داراى بینش هنرى و معتقد به رسالت هنرى در آثارشان هستند و حتى اعتقاد دارند كه وقتى یك اثر گرافیكى هنرمندانه باشد از نقطه نظر رسانه اى براى القاى موضوع مورد سفارش، عملكردى قوى تر و با نفوذتر خواهد داشت. • ببخشید این دسته از طراحان چگونه از دسته دیگر متمایز مى شوند؟ به عبارت دیگر این گروه عنوان مشخصى هم دارند؟بله، طراحان پیرو این رویكرد را گرافیست هاى مولف نامگذارى كرده اند. با این تفاوت كه كارهاى این گروه یعنى گرافیست هاى مولف، فقط در خدمت بازار و سفارش دهنده نیست و فكر و آفرینش در شكل گیرى آثار به كار مى رود، پس طرح ها و اثرهاى هنرى هستند و لاجرم گرافیست هاى خالق این آثار هنرمندند. و به همین دلیل در كشورهاى مختلف موزه هایى تاسیس شده كه آثار ناب گرافیك تالیفى را پس از پایان عملكرد آنها در آرشیو خود به عنوان یك اثر هنرى نگهدارى مى كنند. طراحان این گروه معمولاً از كلیشه هاى رایج گروه اول دورى مى كنند و به ابداع و نوآورى و اندیشه سازى در آثارشان دلمشغولند و این نوع نگاه به هنر گرافیك در دوران معاصر تبدیل به یك زبان و نیت و خواست مشترك در تمام دنیا شده است و مى بینیم كه هر كشور سعى دارد هنر گرافیك خود را با شخصیت فرهنگى _ ملى ویژه خود به جهانیان عرضه كند و با توجه به این تقسیم بندى در نگاه طراحان گرافیست، بحث ما بر نگاهى تاریخ گونه به ظهور گرافیك مدرن كشورمان متمركز خواهد بود، كه بد نیست ابتدا بدانیم كه به صورت سنتى، هنر گرافیك و البته نه با این عنوان، در مشرق زمین و به خصوص در ایران، ریشه هاى بسیار عمیق و شاخصى دارد. هنر خط ما، فرش ما، كاشى كارى ما، آینه كارى و فلزكارى ما، گلیم و جاجیم و ظروف و ابزار سرامیك و فلزى با آن نقش هاى بى شمارشان بدون آن كه نامى از گرافیك برخود داشته باشند با دیدگاه امروزى، چشمه هاى زلال و نابى هستند كه ریشه هاى گرافیك ملى معاصر امروز ما را سیراب مى كنند.ما امروز مى دانیم هنرمند كاشى كارى كه خط و رنگ را هم آغوش هم كرده و بر روى گنبد و دیوار و سقف نشانده اگر هنوز زنده بود او را طراح محیطى و هنرش را گرافیك محیطى مى خواندیم. زیرا با كار و هنرش انرژى سطوح را تقویت مى كرده و به بنا و محیط زندگى مردم معنا و غناى بصرى مى داده است اگر خطى با آن همه زیبایى بر كتیبه اى رقم خورده با بیان امروزى ما گرافیكى بوده است به منظور انتقال پیامى و خواسته اى، اگر كوزه گرى روى تولیدات خود نقشى دل انگیز طراحى مى كرده در واقع با این نقشگرى وجه تمایزى مى آفریده براى انتخاب و تمایز تولیداتش و این همان كارى است كه ما امروز آن را طراحى گرافیك بسته بندى و لوازم موردنیاز مردم مى نامیم. كار مینیاتوریست هاى ما در واقع مثل كار ایلوستراتورهاى امروزى است زیرا آنها هم متنى را توصیف بصرى مى كردند تا درك خواننده از موضوع متن تقویت شود. طراحى گرافیك معاصر در ایران ابتدا بى توجه به این ریشه هاى غنى و پربار در قالب یك هنر رسانه اى ظهور پیدا كرد و منظور از آن اطلاع رسانى در زمینه نیازهاى زندگى روزمره صنعتى و اقتصاد تجارى بود كه به خصوص همزمان با حضور مطبعه ها در جاى جاى ایران صورت مى پذیرفت. این طراحى در آغاز با عنوان «نقاشى تبلیغاتى» و بعدها یعنى از دهه دوم قرن هجرى خورشیدى عنوان عاریتى «گرافیك» به عنوان یك مهارت و حرفه شكل گرفت كه طراحان تحت لواى آن به كار تصویرگرى مطبوعات و كتاب هاى چاپى و نظم دادن به اعلامیه ها مشغول و به تدریج در كار خود معرف تولیدات صنعتى وارداتى و داخلى شدند. طراحى نقوش تبدیل شد به طراحى آرم شركت ها و موسسات. آن سال ها همزمان با هجوم صنعتى و فرهنگى غرب به ایران بود، تا آنجا كه نوشته انگلیسى یا لاتین یك شركت را مى بایست به عنوان آرم آن برمى گزیدند؛ مثلاً اگر بنگاهى به نام «عدل» وجود داشت، آرم این شركت باید به صورت «ADL» طراحى مى شد و اگر بخواهیم خلاصه كنیم در دو دهه آغاز، فرهنگ گرافیك ما شتر – گاو – پلنگى بود كه به مردم ارائه مى شد، گرچه همواره استثناهایى وجود دارند كه معمولاً در حركت كلى گم مى شوند. • به همین ها مى گویید نسل اول گرافیست هاى ایرانى؟نه! اینها آغازگر گرافیكى هستند كه به آنها گرافیست هاى بازارى مى گوییم. در خلال كارهایى از این دست یعنى از نیمه دهه دوم و سال هاى نخستین دهه سوم نسل اول طراحان گرافیك امروز ایران به میدان آمدند، و طراحان نسل اول را خود به دو دسته مى توان متمایز كرد:گروهى كه برخاسته از میان «نقاشان تبلیغاتى» بودند اما در اثر تجربه سال ها كار مداوم در بازار كار، به صورتى خودجوش، از درك مناسبى نسبت به حرفه طراحى گرافیك برخوردار شده بودند و طرح هاى خوب تجارى را به بازار ارائه مى دادند. این گروه نسبت به همكاران دیگر حرفه خود از دانش كار بهترى برخوردار شده بودند. اسامى بعضى از این گروه را كه به یاد دارم برایتان ذكر مى كنم: آقایان باریس آسیریان كه ایلوستراتور بود، بیوك احمرى، محمد بهرامى، فردریك تالبرگ، محمد تجویدى، محمد بلوچ، ژرژ سیمونیان و;و اما گروه دوم از نسل اول استادانى بودند كه در دانشگاه هاى خارج از كشور تحصیلات تخصصى گرافیك و هنر آن را آموختند و به ایران برگشتند. اینان بدون هیچ قیل و قال و داعیه میدان دارى مشغول به ارائه آثار گرافیكى خود شدند. و این نسل هستند كه درواقع بانیان گرافیك مدرن مملكت ما و به راستى هم كه از چهره هاى ماندگار گرافیك ایران هستند. استاد محمود جوادى پور به صورت جدى، از سال 1322 كار گرافیك را در بانك ملى شروع كردند و آثارى ماندنى در زمینه گرافیك خلق كردند و بد نیست بدانیم كه اولین نمونه كار چاپ رنگى را، با وسایل و ابزار كاملاً ابتدایى در سال 1323 در چاپخانه بانك ملى تولید كردند. هنوز هم اوراق بهادارى كه ایشان در آن سال ها طراحى و اجرا كردند جزء نسخ بى نظیر گرافیك مملكت ماست. آرم ها، تصویرسازى هاى بى شمار، طراحى تمبرها و پوسترها و بسیارى آثار ماندنى دیگر، حاصل آفرینش و درك خلاق و تلاش عاشقانه ایشان در زمینه اشاعه گرافیك مدرن ایران است. جالب است كه بگویم تلاش هاى ایشان در سال هایى بود كه مثلاً من سه ساله بودم. طبق مستندات موجود هم، در سال هاى سى ونه و چهل و همزمان با تدریس در دانشكده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران اقدامات اولیه را براى راه اندازى رشته گرافیك در این دانشكده آغاز كردند كه در نهایت در سال 1347 با پیگیرى هاى اقاى مهندس هوشنگ سیحون رئیس وقت آن دانشكده، این امر تحقق پیدا كرد. تا قبل از گشایش این رشته به صورت یك رشته مستقل، فنون گرافیك را در غالب واحد كمپوزیسیون تزئینى در رشته نقاشى به دانشجویان دانشكده هنرهاى زیبا و دیگر آموزشكده هاى هنرى درس مى دادند. البته شرح كامل كارها و خدماتى كه ایشان در عمل براى پایه گذارى هنر مدرن گرافیك ایران و اشاعه آن انجام داده اند در ظرفیت این گفت وگو نمى گنجد و شایسته آن است كه به صورتى مستقل به آن پرداخته شود تا در تاریخ مدون گرافیك ایران ثبت شود. ادامه خواندن مقاله رشته پر رمز و راز گرافيک

نوشته مقاله رشته پر رمز و راز گرافيک اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ارگونومي و کاربرد آن در طراحي خودرو

$
0
0
 nx دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اگر به محصولات و کالاهایی که در محیط زندگیتان وجود دارد خوب بنگرید، متوجه خواهید شد که بیشتر این محصولات در واقع برای کمک به انسان و راحت تر و سریع تر انجام دادن وظایف روزانه شان پدید آمده اند. اگر به محصولات و کالاهایی که در محیط زندگیتان وجود دارد خوب بنگرید، متوجه خواهید شد که بیشتر این محصولات در واقع برای کمک به انسان و راحت تر و سریع تر انجام دادن وظایف روزانه شان پدید آمده اند. از آن جایی که در بیشتر این موارد، این انسان است که از این وسایل و ابزارها استفاده می کند بنابراین طراحان و مهندسین باید برای اطمینان یافتن از راحتی، ایمنی، کارایی و سلامت استفاده از این کالاها حتما توانایی‌ها و محدودیت های فیزیکی و بدنی انسان را در طراحی و ساخت وسایل در نظر بگیرند. طبعا اتومبیل نیز به عنوان یک وسیله نقلیه از این قاعده مستثنی نیست. اگر به اتومبیل از دیدگاه یک ایستگاه کاری که در آن راننده باید برای هدایت و کنترل خودرو، کارها و عملیات مختلفی را همچون خواندن عقربه ها و علائم و درجات هشدار دهنده، فشردن پدال گاز و ترمز و کلاچ، عوض کردن و انتخاب دنده مناسب، پیچاندن فرمان و ; انجام دهد، نگاه کنیم آنگاه به خوبی درک خواهیم کرد که برای ایمنی و راحتی راننده و تامین جانی سرنشینان خودرو و سایر افراد دیگری که به نحوی با اتومبیل در ارتباط هستند – همچون عابران پیاده، دوچرخه سواران، موتور سیکلت رانان و ; – چه بسیار نکات ظریف و دقیق و حساس ارگونومیکی باید در خودرو رعایت شوند. طراحی از دیدگاه آنتروپومتری شامل انطباق و هماهنگی و ابعاد و اندازه های بدن با ابعاد و اندازه های محل کار یا ابزار وسیله مورد استفاده است. آنتروپومتری در واقع بخشی از دانش ارگونومی و شاخه‌ای از فیزیکال آنتروپومتری است که موضوع آن سنجش و اندازه‌گیری ابعاد و اندازه‌های ظاهری قسمت های مختلف بدن انسان است.   چون دانستن ابعاد و اندازه های اعضای مختلف بدن برای طراحی ارگونومیکی بسیاری از وسایل زندگی ضروری است دانش آنتروپومتری نیز با اندازه گیری و ارائه اندازه های مختلف بدن ( مانند طول دست و پا، عرض شانه و کتف‌ها و ; ) و تعیین میدان حرکتی یا محدوده حرکت آنها به طراح کمک می کند تا به میزان زیادی بر ایمنی، سلامت و کارایی بازده طرح خود بیافزاید و از هر جهت یک طرح مناسب ارائه دهد. موضوع اصلی علم ارگونومی یا مهندسی فاکتور های انسانی به بررسی روابط انسان با محیط کارش با هدف بهینه سازی شرایط زندگی و کاری او بر می گردد. یعنی ویژگی ها و توانایی های ارگانیزم انسانی به منظور تطبیق کار با انسان و بر عکس مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد. ارگونومی دو هدف مهم دارد: – هدف اول افزایش کارایی و بازده انجام کار و فعالیت های دیگر است. افزایش سهولت کاربرد، کاهش خطا و افزایش بهره وری در این مقوله می گنجند. – هدف دوم تقویت بعضی از ارزش های انسانی مطلوب از جمله افزایش ایمنی، کاهش خستگی و تنش، افزایش راحتی، افزایش مقبولیت نزد کاربر، افزایش میزان رضایت شغلی و بهبود کیفیت زندگی است. این دو عامل به ما نشان می دهند که در هر کاربرد خاص معمولا فقط دسته ای از اهداف بیشترین اهمیت را دارند و این اهداف عموما به هم وابسته است. کاربردهای ارگونومی با توضیحاتی که داده شد دریافتیم عملکرد یک وسیله تنها نمی تواند ملاک قرار گیرد بلکه کالاها و محصولات ساخته شده باید برای استفاده انسان مطابق با نیازها، خواسته ها، راحتی و قابلیتهای او سازگار و هماهنگ گردند در این میان وظیفه متخصصان ارگونومی یا مهندسین فاکتورهای انسانی شامل مهیا کردن راحت ترین شرایط از نظر میزان سر و صدا، کاهش بار مغزی و فشار جسمی،   میزان روشنایی، آب و هوا، اصلاح وضعیت کاری و کاهش نیرویی که صرف انجام دادن کارها می شود، ساده کردن اعمال حسی- روانی در خواندن و درک وسایل نشان دهنده به منظور درک انتقال سریع، بدون خطا و اشتباه و دقیق پیام ها و اخطارهای مورد نظر، راحت تر ساختن جابجایی و حرکت اهرم ها و دسته ها، در دسترس قرار دادن کلیدها و دکمه ها و سایر قسمت ها به ترتیب اهمیت و الویت منطقی، اجتناب از کوشش برای فراخوانی اطلاعات غیر لازم و مانند اینها می گردد؛ بنابراین برای اینکه یک تولید کننده بتواند جوابگوی تمام نیازهای افراد مختلف جامعه باشد، باید بداند که چند درصد از این افراد دارای چه خصوصیات و ویژگی های جسمانی هستند و برای این منظور باید از جمعیت مشتریان بالقوه محصول مورد نظر آمارگیری کرده و داده های بدست آمده را توسط کارشناسان تجزیه و تحلیل کند. این آمارگیری نیز باید از گروه های مختلف اجتماع انجام شود زیرا مثلا در یک جامعه، گروهی چاق، عده ای لاغر، بعضی بلندقد، دسته ای کوتاه قد و بالاخره برخی نیز در تمام این افراد متفاوت هستند و به همین دلیل گاهی ارائه یک محصول در بازار برای عده ای بالاتر از حد استاندارد و برای عده ای دیگر پایینتر از حد استاندارد قرار می گیرد. مثلا طی تحقیقی که در سال 1985 انجام شد، مشخص شد که یک طرح مطلوب و کاملا مناسب کلاه ایمنی که در اروپا با استقبال فراوانی مواجه شده بود،   فقط برای حدود 40 درصد از مردم سریلانکا قابل استفاده بوده است. همچنین وقتی استانداردهای آنتروپومتری آمریکا تعیین شد، این اندازه فقط برای 90 درصد آلمانی‌ها، 80 درصد فرانسوی‌ها، 65 درصد هندی‌ها، 45 درصد ژاپنی‌ها و 10 درصد از ویتنامی‌ها مناسب بوده است. به طور کلی اندازه گیری ابعاد بدن در دو وضعیت صورت می گیرد : 1 – وضعیت ساکن ( ثابت ( 2 – وضعیت متحرک در وضعیت ثابت اندازه گیری بدن در حالتی صورت می‌گیرد که بدن هیچ گونه حرکتی نداشته باشد و این اندازه گیری را اصطلاحا آنتروپومتری استاتیک می گویند. در وضعیت متحرک اندازه گیری ابعاد بدن در حالتی که بدن در حالت حرکت می باشد، صورت خواهد گرفت. این اندازه گیری آنتروپومتری دینامیک گفته می شود. به طور کلی آنتروپومتری شامل اندازه گیری اندازه های مختلفی از طول بدن، وزن و حجم اندام ها، فضای حرکتی و زوایای حرکتی هر یک از این اندازه ها بوده و در نهایت تهیه آمار و اطلاعات منتج از آن در تعیین شکل و اندازه ابزار و وسایلی است که در محیط کار مورد استفاده این افراد قرار می گیرد.   به طور کلی آنتروپومتری در دو زمینه کاربرد دارد : 1 – برای تطبیق و تناسب ماشین با انسان در جهت راحتی و افزایش راندمان کاربر 2 – جهت استانداردسازی وسایل و تجهیزات مورد استفاده برای یک فرد یا کل جامعه در این زمینه علاوه بر ابعاد بدن، نوع وسایل مورد استفاده، جنس، میزان تحمل نیرو و فشار و سایر فاکتورهای مربوط به انسان از قبیل سن، جنس، نژاد، ساختار بدنی ( ورزش، کار، چاق، لاغر )، نوع شغل، رژیم غذایی، وضعیت سلامتی، وضعیت بدن یا پوسچر ( Posture )، زمان (ابتدای روز، پایان روز)، تغییرات ارادی ( مثل منقبض کردن عضله )، لباس و تجهیزات فردی مورد توجه قرار می‌گیرد.   که البته مهم‌ترین آنها سن، جنس و تفاوت های نژادی می باشد. در بعضی شرایط فضای کار و تجهیزات منحصرا مختص یک استفاده‌کننده معین طراحی می شودمانند سفارش لباس به خیاط، مدل های لباس زنانه و صندلی اتومبیل‌های مسابقه که مواردی از این دست هستند. در پروسه یک تحقیق ارگونومیکی به منظور طراحی یا بهسازی وسایل و ابزار کار پس از استخراج اطلاعات آنتروپومتریکی جامعه استفاده‌کنندگان از وسیله مورد تحقیق، بایُستی موضوعهای مورد استفاده در آن وسیله را فهرست کرده و با استدلال های علمی و منطقی آنها را ارزش‌گذاری کنیم. در این فصل، برای شناسایی موضوع‌های مهم مورد استفاده در خودرو به فعالیتهای اجرایی كه در داخل خودروی سواری انجام می شود توجه می کنیم. این فعالیتها عمدتا شامل مواردی همچون ورود ( خروج ) مناسب به ( از ) وسیله نقلیه، نشستن، هدایت و کنترل مناسب خودرو، دید مناسب به بیرون و درون، رفاه، ایمنی و ; می شود.      در اینجا، ویژگی های خودروی سواری را در چهار موضوع تشریح می کنیم: 1. صندلی‌ها 2. کنترل‌ها 3. نمایشگرها 4. برخی ویژگی های خاص ولی قبل از آن کمی در مورد فضای داخلی و اندازه های آنها بحث می کنیم. طراحی فضای داخلی و اندازه های آن به منظور طراحی یک خودرو ابتدا باید مشخص کرد که این وسیله نقلیه برای چه منظور طراحی می شود و چه اهداف و انتظاراتی را باید برآورده کند. به عبارت دیگر اول باید دید که چه نوع خودرویی و برای چه کاری قرار است طراحی شود زیرا پارامترهای طراحی انواع خودروها با هم تفاوت دارد. مثلا طراحی خودروی چهار نفره لوکس سدان با یک وانت، رودستر یا خودروی شاسی بلند (مانند پاترول ) فرق می‌کند و بر حسب مورد مسایل جداگانه‌ای را برای طراحی هر کدام باید در نظر گرفت . پس از مشخص شدن نوع خودرو باید بررسی کرد که خودرو برای چه بازار، کشور و مردمی و با چه خصوصیات و ویژگی‌هایی در نظر گرفته شده است؛ چه رقبایی و با چه مشخصاتی در بازار وجود دارند و ;. پس از تعیین خط‌مشی‌های موجود و بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل موثر در طراحی و سنجش شرایط و امکانات موجود طراحی صورت می گیرد.   مثلا اگر بخواهیم برای مردم کشورمان یک خودروی کاملا ملی طراحی کنیم باید عواملی نظیر : – متوسط تعداد افراد خانواده. – متوسط درآمد خانواده – نوع نیاز و استفاده از خودرو – تعداد مسافرت های در طول سال – اندازه های بدنی افراد جامعه – عادت‌ها و ویژگی‌های سنتی و اخلاقی جامعه – وضعیت ترافیکی خیابان‌ها و جاده‌ها و غیره را حتما در نظر بگیریم و سپس اقدام به طراحی کنیم. پس از آماده شدن چندین شکل و طرح ظاهری و به تصویب رسیدن یکی از آنها، ابعاد کلی اتومبیل (با توجه به عوامل فنی، انسانی، نیاز بازار و چند عامل دیگر در آن دخالت داده می شود و در این مرحله است که امکان اقدامات اصلاحی و تعدیل‌کننده وجود دارد. البته عکس این عمل نیز ممکن است و گاهی شکل و طرح خودرو بر اساس ابعاد و اندازه ها طرح می شود.     کاربرد ارگونومی در طراحی خودرو در پروسه یک تحقیق ارگونومیکی به منظور طراحی یا بهسازی وسایل و ابزار کار پس از استخراج اطلاعات آنتروپومتریکی جامعه استفاده کنندگان از وسیله مورد تحقیق، بایستی موضوع های مورد استفاده در آن وسیله را فهرست کرده و با استدلال های علمی و منطقی آنها را ارزش گذاری کنیم. برای طراحی یک اتومبیل ابتدا باید مشخص کرد که این وسیله نقلیه برای چه منظور طراحی می شود و چه اهداف و انتظاراتی را باید برآورده کند. به عبارتی دیگر اول باید دید که چه نوع اتومبیلی و برای چه کاری قرار است طراحی شود زیرا پارامترهای طراحی انواع اتومبیل ها با هم تفاوت دارد. مثلاً طراحی یک اتومبیل چهار نفره لوکس سدان با یک وانت، رودستر یا اتومبیل شاسی بلند (مانند پاترول) فرق می کند و بر حسب مورد مسایل جداگانه ای را برای طراحی هر کدام باید در نظر گرفت. پس از مشخص شدن نوع اتومبیل باید ببینیم اتومبیل برای چه بازار، کشور و مردمی و با چه خصوصیات و ویژگی هایی در نظر گرفته شده است؛ چه رقبایی و با چه مشخصاتی در بازار وجود دارند و از این قبیل مسایل. پس از تعیین خط مشی های موجود و بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل موثر در طراحی و سنجش شرایط و امکانات موجود طراحی صورت می گیرد. مثلاً اگر بخواهیم برای مردم کشورمان یک اتومبیل کاملاً ملی و میهنی طراحی کنیم باید عوامل زیر را حتماً در نظر بگیریم و سپس اقدام به طراحی کنیم: – متوسط تعداد افراد خانواده – متوسط درآمد خانواده – نوع نیاز و استفاده از اتومبیل – تعداد مسافرت های در طول سال – اندازه های بدنی افراد جامعه – عادت ها و ویژگی های سنتی و اخلاقی جامعه – وضعیت ترافیکی خیابان ها و جاده ها و ;.پس از آماده شدن چندین شکل و طرح ظاهری و به تصویب رسیدن یکی از آن ها، ابعاد کلی اتومبیل (توجه به عوامل فنی، انسانی، نیاز بازار و چند عامل دیگر در آن دخالت داده می شود و در این مرحله است که امکان اقدامات اصلاحی و تعدیل کننده وجود دارد. البته عکس این عمل نیز ممکن است و گاهی شکل و طرح اتومبیل بر اساس ابعاد و اندازه ها طرح می شود.   ادامه خواندن مقاله ارگونومي و کاربرد آن در طراحي خودرو

نوشته مقاله ارگونومي و کاربرد آن در طراحي خودرو اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پوستر

$
0
0
 nx دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پوستر فهرست مطالبمقدمه 1فصل اول : تاریخچه پوستر 1- تاریخچه پوستر در جهان 42- تاریخچه ی پوستر در ایران 7فصل دوم :مفاهیم پوستر 1- شكل گیری پوستر 102- پوستر و قطع آن 123- رنگ در پوستر 13 فصل سوم : پوستر از نظر موضوعی 1- پوستر فرهنگی 152- پوستر تجاری 163- پوستر اجتماعی 17فصل چهارم : اعلان از اول تا آخر ( از نظر فنی ) 1- فضا و سطح اعلان 192- طرز نصب و محل اعلان 213- عناصر تصویری اعلان 224- كلیات در مورد پوستر 23 5- تكنیك در پوستر 26فصل پنجم : كاربرد پوستر در پیام رسانی اجتماعی كاربرد پوستر در پبام رسانی اجتماعی 30نتیجه گیری 34تجزیه و تحلیل چند پوستر 35 مصاحبه با استاد مصطفی حسین زاده 56كارهای عملی 59منابع ومأخذ 65 مقدمه :با گسترش روز افزون وسایل ارتباط جمعی اهمیت تصویر بعنوان یك وسیله ارتباط جهانی افزایش یافته است. تصویر چون دو پهلو و مبهم نیست همیشه بر كلام امتیاز دارد. پوستر مولود كلمه و تصویر است. صراحت تصویر و ابهام كلام می‌تواند تاثیر تبلیغی ویژه‌ای بیافریند. پوستر به همان اندازه كه در خدمت یك اعتقاد درمی‌آید، می‌تواند بر ضد آن عمل كند. و بنابراین خطرناك‌ترین و برّاترین حربه تبلیغاتی است كه دست به هر كاری می‌زند. می‌تواند سیاه را سفید، شب را روز و زشت را زیبا جلوه دهد. پوستر گرچه زاده نقاشی است، اما در روند تكامل، خود را از قید همه چیز از جمله سبك رهانیده است. تركیبی از یك نقاشی سوررئال كاریكاتور، عكس مینیاتور،كلاژ و هر چیز دیگر می‌تواند در ساخت یك پوستر وجود داشته باشد. مشروط بر اینكه بتواند به آنچه مقصود است كمك كند. مهمترین امتیار پوستر قابلیت انتشار نامحدود آن است. مستقیماً با بیننده طرف می‌شود و بدین وسیله تأثیری گسترش یابنده دارد و این تاثیر در مقایسه با هر اثر هنری دیگر كه هنرمند در واقع برای دل خود می‌آفریند به تنهایی به نمایش می‌گذارد، شدید و غیرقابل انكار است. پوسترساز، پوستر را سفارش می‌پذیرد و بنابراین باید به خواستهای بیننده و ذهنیات و فرهنگ او توجه داشته باشد و او را برانگیزد بی‌آنكه سعی كند در مقابل خواست سفارش دهنده وی را بفریبد. از یكسو آینده خواست‌ها و روحیات یك جامعه است و از سوی دیگر در شكل گرفتن این خواستها و روحیات نقشی سازنده دارد كه در مجموع كاری است خطیر و پرمسئولیت. پوستر خوب و بد، پوستر تجاری و فرهنگی، اینها تقسیم‌بندی‌هایی است كه مرزهایی كاملاً نامشخص و مبهم دارد. پوستر فرهنگی خبر از یك رویداد فرهنگی می‌دهد. گشایش یك نمایشگاه ، نمایش یك تئاتر برپایی یك كنفرانس و غیره. در اینجا پوستر كمتر دروغ می‌گوید. آنچه نوشته می‌شود اطلاعاتی است درباره زمان، مكان و موضوع رویداد، تصویر یا صرفاً جنبه تزئینی دارد و یا به نحوی با موضوع مرتبط است. مثلاً تابلویی از آن نمایشگاه صحنه‌ای از تئاتر و چهره‌ای از سخنران ; و حال آنكه پوستر تجاری در صدد جلب مشتری است. می‌تواند دروغ بگوید، بفریبد كسی هم معترض آن نباشد و در ساخت هر كدام از انواع پوسترها، پوسترساز باید با آگاهی بر روی تكنیك ، كار خود را ارائه كند. این آگاهی تكتیك نكته پراهمیتی است چرا كه در ساخته شدن یك پوستر نقش اساسی ایفا می‌كند. و ضوابط دیگری هم در ساخته شدن یك پوستر تأثیر می‌گذارد و آن هم جامعه قانون. سیاست و به طور كلی فرهنگ و تمدن در آن تأثیر می‌گذارند. پوستر در كشوری همچون لهستان هنوز به گوینده دروغگوی تولید كننده تبدیل نشده است. چرا كه هنوز جامعه چنین توقعی از او ندارد و پوستر فیلم در این كشور در خدمت آگاهی دادن از یك رویداد فرهنگی و هنری است و جز آنكه نمایش فیلمی را اعلام كند و اطلاعاتی درباره نوع و حال و هوای آن دهد كاری نمی‌كند. پوستر علامت اختصاری فیلم است و باید راستگو باشد. هیچكس انتظار آن را ندارد كه یك پوستر به او دروغ بگوید یا قول چیزی را بدهد كه در فیلم از آن خبری نیست.   فصل اول : تاریخچه پوسترـ تاریخچه پوستر در جهان ـ تاریخچه پوستر در ایران تاریخ پوستر در جهان دایره‌المعارف كوله ای معتقد است كه یكی از معروفترین پوسترهای شناخته شده تاریخ قوانین‌ها مودای پادشاه بابل است كه بر تخته سنگی به طول 264 سانتی‌متر حكاكی شده است ورودی این لوح سنگی 21 طرح حكاكی شده است و در بالای آن نقش برجسته علامت سلطنتی هامورابی دیده می‌شود و خدای خورشید در حالی كه قوانین پادشاهی را به هامورابی می‌دهد وجود دارد كه تاریخ حكاكی آن بین (2025 تا 2065 ق.م است و بعد از آن دایره‌المعارف امریكا تا از یك پوستر مصور یاد می‌كند كه در سال 1046 ق.م با استفاده از پاپیروس تهیه شده و در آن اعلان مربوطه به فرار رو برده از اسكندریه و جایز تحویل آنها ذكر شده است. در سال 1454 میلادی دركلیسای سن فلوریك یك آفیش رنگی نصب شده بود كه پیام آن بخشایش كلیسا بود كه به كاتولیكهایی كه صدقه می‌دهند. این پوستر كه خطی است و متن‌آن با تصاویر حضرت مریم تزیین شده است جزا و جمع‌آوری صدقه‌ای را می‌دهد كه اسقف محل اجازه داده است برای گرفتن آن همه به كلیسای منطقه سن فلور بروند اما رواج واقعی پوستر از نیمه دوم قرن نوزدهم بود و انگیزه آن شكوفائی و رونقی بود كه در وضع اقتصادی كشور كاپیتالیست به وجود آمد و این پیش آمد به كشورهائی مزبور فرصت آنرا داد كه بر توسعه صنایع خویش و فراهم ساختن رفاه بیشتر عمومی از راه ایجاد مراكز تفریحی گوناگون و تولید فرآورده‌های تجملی بپردازند. آشنا ساختن مردمان در سراسر كشور و دنیا بر اینگونه وسایل نیاز به وسیله مؤثری داشت كه بتواند آنها را به تحویل دلپذیر و جالب به همگان عرضه كند و این وسیله چیزی جز پوستر نبود به منظور اینكه پوستر بتواند نقش رابطی بین بیننده و عرضه‌كننده ایفا كند از دو عامل حروف و تصویر استفاده شده و پیشرفت سریع و كامل چاپ انجام این منظور را بسیار ساده‌تر و آسان‌تر نمود. برای درك بهتر از پیدایش پوستر لازم است كه به عقب به ربع اول قرن نوزدهم برگردیم تا حروف ریخته ابتدائی و ارتباط آنها را با چاپ بررسی كنیم پیش از این علائم پیدایش صنف جدیدی از چاپچی‌ها را نوید می‌داد اینها به چاپخانه‌دار معروف و مشهور بودند. و سفارات مورد نیاز عمومی و دولتی را برآورده می‌كردند چاپ برگه‌های تجاری، سررسیدها (billbeads) بار نامه‌ها و اعلانهای كشتیرانی و آگهی‌های مسابقات اسب‌دوانی با بلیط و برنامه دلیجانها اعلانهای عمومی توسط این اشخاص صورت می‌گرفت. حرفه چاپ احتیاج به چنان صنعت ریخته‌گری داشت كه طرحهای بی‌نهایت متنوع و حروف، حاشیه‌ها و كلیشه‌های تصویری گوناگون از كوچكترین اندازه تا تصاویر بزرگی برای پوستر مناسب بود را فراهم سازند. در تحویل تاریخی پوستر می‌توان بر سر مرحله استفاده تبلیغاتی مصرف، كه از بدو شروع پوستر تا دهه اول قرن بیستم ادامه داشت سپس دوران استفاده تبلیغاتی سیاسی كه با نزدیكی جنگ جهانی اول و توجه سیاست مداران به استفاده از وسیله چنین مؤثر در تبلیغ روش و نظریه‌های سیاسی خود به وجود آمد و آنگاه مهمترین دوران یعنی دوران استفاده تبلیغاتی، فرهنگی، جهانگردی و نظیر آن بود. علاوه بر محصولات چاپی كه هدف اصلی ایجاد آنها جنبه زیباشناسی دارد. محصولات دیگری نیز از همان آغاز چاپ وجود داشته كه جنبه آموزنده دارند و ارزش زیبائی‌شناسی آنها در درجه دوم اهمیت قرار دارد. بارزترین نمونه از این نوع، برود سایه (brood side) است كه یك اعلان یا آگهی عمومی با تصویر یا بدون تصویر می‌باشند و كاربرد سیاسی، اداری، دینی دارد این پدیده یكی از اصیل‌ترین محصولات چاپی توده‌گیر است. پوستر‌های سیاه و سفید در اوایل سال 1830 پدید آمدند. این پوسترها دارای طرحهائی از هنرمندان برجسته‌ای چون گاورانی و دیگران بودند. لیتوگرافی رنگی برای بلیط تأتر و پوسترهای 1866 توسط «شیره» شروع شد و نقاشانی چون برنار و گیوم و گراسه و از همه مهمتر تولوز لوتوك از آن پیروی كردند پوسترهایی كه این هنرمندان تهیه كردند، آینه زندگی آن دوره بوده است. در دوران تحولات پوستر استفاده از تبلیغات سیاسی نیز نقش داشته است و هر چه بر جنگ جهانی اول نزدیك می‌شویم نیاز مردان سیاسی به این وسیله برای شناساندن خود و سیاستشان فزون‌تر می‌شود و سرانجام با فرارسیدن جنگ و تغییرات ناگهانی در كشورهای گوناگون به ویژه در آلمان و روسیه پوستر به صورت وسیله مؤثری در دست سیاست مداران درمی‌آید در همین اوان در كشور امریكا از طرف نمایندگیهای خصوصی و دولتی از طراحانی كه در اوایل سده بیستم كارهای تصویری مجلات را به عهده داشتند دعوت می‌شود تا پوسترهایی در زمینه سیاسی و اجتماعی طراحی كنند. یكی از معروفترین این گونه پوسترها «آدی وانت یو» از فلوگ است و پوسترهایی نیز در انگلستان انتشار یافت كه جامعه را بر میهن‌پرستی و شركت در ارتش تشویق می‌كرد اما هیچ یك از این پوسترها از نظر رنگ و نقش و قدرت تصویر به پوسترهایی كه بوسیله (بی‌فاردوهمان) در كشور آلمان طرح‌ریزی شده است نمی‌رسد و در حقیقت باید اقرار كرد كه در زمینه پوسترهای سیاسی آلمان سرآمد همه كشورها بوده است در پایان جنگ جهانی اول در تمام شئون زندگی آشفتگی و ویرانی پیش آمد كه در نتیجه كشورها خاصه آلمان كه در جنگ صدمات بیشتری متحمل شده بود دست به مرمت خرابیها و برگردان اوضاع مشوش خود به دوران پیش از جنگ زدند و از جمله مردودی نیز در تحولات هنری كردند. پس از آنكه مكتب آرنود از رواج افتاد مكتبهای دیگر پا به عرصه وجود گذاشتند. مكتب كوبیسم یكی از مكاتب به شمار می‌رود كه برای نخستین بار پایه‌های هنر سنتی را متزلزل ساخت به این معنی كه دامنه دید را چنان وسعت داد كه اشیاء از زوایای مختلف مورد توجه قرار می‌گرفتند اما رابطه آنها به طور كلی با شیی قطعی نمی‌شد. پس از این مرحله هنر آبستره بوجود آمد كه وجود چنین رابطه‌ای را مطلقاً ضروری نمی‌داند و به همین جهت آغاز جنبشی هنری شناخته شد كه انشعاباتی در پی داشت این جنبش هر سنتی را از مسیر خود به كلی خارج كرد و لزوم انطباق اثر هنری را با تصویری خاص از میان برد و این پدیده در تمام زمینه‌ها از جمله تیپوگرافی فن چاپ با حروف سربی اثر گذاشت. تأثیر پوستر را می‌توان در تمبرهایی كه برای نشان دادن نمایشگاه‌های هنر نوگرا (مدرن) چاپ شده‌اند. آشكارا دید. مثلاً تمبرهای مربوط به بی‌نیال و نیز در سال 9949 وتری مینال میلان در سال 1951 ویا تمبرهای یادگاری‌ های نمایشگاه هنرهای گرافیك در سوزان در سال 1957 كه توسط و تیز یك طراحی شده و از جمله زیباترین نمونه‌های هنر گرافیك محسوب می‌شود. از سال 1320 میلادی به بعد هنر عكاسی تدریجاً پا در زمینه پوسترسازی می‌گذارد و در بسیاری از موارد به جای نقش‌های تصویری از عكس استفاده می‌شود و كم‌كم صحنه‌هایی بزرگ و یا قطعاتی كوچك از آن به صورت مجزا و یا به صورت تلفیق با یكدیگردر پوسترها بكار می‌رود. در جنگ جهانی دوم پوستر بار دیگر در راه تبلیغات سیاسی و انقلابی رواج یافت. رژیم نازی از این وسیله برای بر روی كار آمدن هیتلر و تبلیغ روش و سیاست او استفاده شایان كرد. اما پس از پایان جنگ به ویژه در دهه پنجاه نه تنها پوسترهای سیاسی بلكه به طور كلی هرگونه پوستر از رونق افتاد و این ركود به درازا نكشید و از اوایل دهه شصت به بعد طراحی پوسترها مسیر عادی خود را در پیش گرفت و روز به روز اهمیت‌اش فزون‌تر شد تا به جایگاه جالب توجهی كه امروز شاهد آن هستیم،رسید. علت آن جنبش این بود كه در طراحی پوستر در این دوره از مراحل تحول استفاده شد. در درجه اول در كشورها از یك سو به علت نوسازی پس از جنگ و به وجود آمدن جامعه مصرف كننده پوسترهای تبلیغاتی رواج یافت از سوی دیگر به علت ایجاد گرایشهای گوناگون و مهم سیاسی مانند انقلاب فرهنگی چین و اندكی دیرتر در سال 1968 اغتشاش و آشوب‌طلبی دانشجویان در فرانسه و درگیری آنان با دولت طراحی پوستر در مسیر تازه‌ای افتاد و وسیله انتشار شعارها و تبلیغات سیاسی شد. جنبه‌های سیاسی پوسترها هنوز رونق خود را از دست نداده است و هم‌اكنون شعارهایی به منظور اعتراض به جنگ و بمب اتمی اصول سرمایه‌داری، تبعیض نژادی، آلودگی‌هوا و مانند آنها در قالب پوستر و نیز پوسترهایی از تصویر رهبران مهم سیاسی منتشر می‌شود. سومین مرحله شیوع پوسترهای تبلیغاتی درباره جهانگردی و پیشرفتهای فرهنگی است و در مورد جهانگردی باید گفته شود كه هر چه دامنه این پدیده گسترش می‌یابد نیاز به شناساندن جاذبه‌های گوناگون آن اعم از مناظر زیبایی طبیعت آثار باستانی و شهرهای دیدنی و نظایر آن محسوس‌تر می‌شود و این نقش را پوستر به بهترین وجهی به عهده دارد. تاریخچه پوستر در ایران در دهه 1269 تا 1305 نمایش‌های اجرا شده ولی پوسترهای مربوطه به آن پیدا نشد كه ممكن است پوسترهائی وجود نداشته و یا از بین رفته باشد. در تأیید نمایش‌های اجراء شده باید گفت كه اولین اكتورال در تبریز در سال 1291 شمسی توسط آقای مهدی شفیع‌زاده، فارغ‌التحصیل هنرهای دراماتیك بوجود آمده است این گروه با شركت مرحوم حاجی‌خان چلبی، اسماعیل پیران وهاب‌زاده و عظیم‌زاده تشكیل شد كه اكثر اجراهای آن در تالار سینما سولی (كلمه فرانسوی به معنای آفتاب) یا در سالن آرامیان اجرا می‌شده است. بعد از آن آكتورال آذربایجان و اكتورال تبریز در سال 1296 و آكتورال آذریاد به كارگردانی مرحوم رضاقلی‌زاده تشكیل شد. در بررسی تاریخچه پوستر در ایران به نوعی آگهی دیواری را می‌توان اشاره نمود كه موضوعی مذهبی داشته و هنوز هم گاهی نمونه‌هایی از آن دیده می‌شود اعلانهای مذهبی كه در ایران قدیم رایج بوده است سابقه‌ای بیش از صد سال دارد. این اعلانها عبارت از تصاویر و نوشته‌هائی بودند كه نشان‌دهنده اسم پنج تن، فرمایش حضرت محمد (ص) یا ائمه (ع) و مشاهیری چون خواجه عبدالله انصاری و سعدی ; كه غالباً با حاشیه‌های مختلف تزئین می‌شده است. در اینگونه اعلانها با توجه به دو عنصر خط و تصویر تشابه بتوان آنها را در گروه پوسترهای امروزی قرار داد اما آنچه مسلم است در هنر گرافیك ایران كه سابقه آن تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی می‌رسد، پوستر پدیده جدیدی است زیرا مدتی عناصر اصلی و مهم هنر گرافیك عبارت بودند از خطاطی تصویرسازی داستانها (ایلوستراسیون)، نشانه‌ها، علائم، كاریكاتور، تذهیب و مینیاتور. این عناصر سالیان دراز ابعاد هنر گرافیك را تشكیل می‌دادند. حدود پنجاه سال پیش شاید اولین پوسترهای ما برای فیلم و به ابعاد سردر در سینما توسط برادران «موشح و ناپولئون سروری» كه تازه از ارمنستان به ایران مهاجرت كرده بودند طراحی و ساخته شد و بعد از این رولاخر در یك تالبوك كه او نیز مهاجری سوئدی بود به كار تهیه و طراحی پوستر به خصوص در زمینه‌های تبلیغاتی پرداخت اما از این حال سالها بعد باز هم پوستر آن طور كه باید نقش مهمی را نتوانسته در هنر گرافیك باز كند كه علت مهمش شاید نبودن ماشینهای چاپی بود كه بتواند پوسترهای در قطع نسبتاً بزرگ چاپ كند بعد از شهر یوربیست ابتدا تئاتر آذربایجان در تبریز و سپس تئاترهای تهران و سپس مؤسسات تبلیغاتی و سیاسی از پوستر به عنوان عامل مهم و مؤثری در تبلیغات استفاده كردند و از این زمان بود كه پوستر كم‌كم در محیط ما مطرح گردید به ویژه كه در همین ایام دانشكده هنرهای زیبا بوجود آمد ویكی از درسهای آن به نام كمپوزسیون تزئینی بود كه در آن طراحی پوستر به عنوان یكی از موضوعات برای دانشجویان مطرح می‌گردید به دلیل آن كه طراحان و مروجین اولیه این وسیله و روش تبلیغاتی اروپایی بودند از فن و كیفیت اجرائی آن آگاهی داشتند و طبیعتاً كارهایشان متأثر از روحیه‌ای غربی بود. بعد از سالهای (1330) درگیری شیوه‌های قدیمی و جدید آغاز شد چرا كه عده‌ای از دانشكده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شده بودند و كوشیدند دید و تجربیات تازه‌ای را در كار بازار مطرح كنند. در این ایام می‌توان سه نوع گرایش را در كار پوسترسازی دید و برشمرد1- شیوه پوسترهای سینمایی كه اكثراً تك اعلانهای بزرگی بودند كه به قطع هشت در سه متركه با رنگ روغنی بر بوم ساخته می‌شدند و بر بالای سر در سینماها نصب می‌گردیدند. آنچه به عنوان شیوه كار در پوسترهای سینمائی دیده می‌شد تأثیری بود كه شیوه پوسترهای آمریكائی و به ویژه در این اواخر پوسترهای هندی بر طراحان ما گذاشته بود. 2- شیوه پوسترهای سیاسی كه در آنها تأثیر پوسترهای سیاسی زمان جنگ جهانی دوم به ویژه نوع پوسترهای روس آن مشهور بود این شیوه نیز تا چندی پیش ادامه داشت سپس تحت تأثیر موج جدیدی كه در گرافیك ما آغاز شد راه دیگری پیدا كرد. 3- شیوه پوسترهای تجارتی با آنكه در جهت سلیقه سفارش‌دهندگان عامه‌پسند پیش می‌رفت اما كم‌وبیش دیدی اروپائی در لابه‌لای آن دیده می‌شد كه این خود ناشی از تأثیر اعلانات تجاری روزنامه‌ها بود كه اكثراً از آگهی‌های اروپائی تغذیه فكری می‌شدند از اواسط سالهای 1340 تا 1350 امكاناتی كه بعضی از مؤسسات دولتی چون كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان و سپس سازمان تلویزیون ملی ایران و بعد وزارت فرهنگ و هنر دو اختیار طراحان گذراندند شكل امروزی و جدید فوران كرد و به راحتی زمینه‌های فرهنگی و هنری را بر اختیار خود نمایی و تجربیاتی خود گرفت و حتی بر زمینه پوسترهای تجاری و سپس سیاسی و سینمائی تأثیر ژرفی نهاد. فصل دوم: مفاهیم پوستر1- شكل‌گیری پوستر 2- پوستر و قطع آن 3- رنگ در پوستر شكل‌گیری پوسترسرچشمه پوستر را در نقوش آشوری، بابلی و ایرانی می‌توان یافت اما از آنچه كه امروز پوستر نامیده می‌شود تا قبل از قرن یازدهم میلادی و ظهور صنعت چاپ در غرب سخنی نمی‌توان گفت ظهور چاپ امكان آموزش وسیع توده مردم را فراهم آورد. اخبار خواندنی قرون وسطی بر روی كاغذ آورده می‌شد و بوسیله باسمه تكثیر می‌یافت و به تعداد زیاد و شبیه هم بر در و دیوار نصب می‌شود و آنها را در واقع باید نیاكان راستین پوستر كنونی شمرد. بعنوان مثال كلیسا و دولت در غرب در استفاده از این وسیله اعلان حق و امكان تقدم داشتند و با این كار ارتباط توده بیدار مردم را با اصول دین و سنت را پایدار نگاه می‌داشتند. كلیسا كه پیوسته برای تعمیم اصول دینی به توده‌های بی‌سواد به تصویر (مجسمه، ویترای، نقاشی) متوسل می‌شد. پوستر را وسیله‌ای یافت برای درخواست اعانه و صدقه از مؤمنین. قدیمی‌ترین پوستر، یادگار 1454 میلادی است. این پوستر كه خطی است و متن آن با تصاویر حضرت مریم تزئین شده، خبر از جمع‌آوری، صدقه‌ای را می‌دهد كه اسقف محل اجازه داده است برای گرفتن آن همه كلیساهای منطقه فلور بروند، در سال 1482 ژان‌دوپره jean Dupree برای كلیسای رحمت بزرگ «رنس» چیزی فراهم آورد كه گمان می‌رود نخستین پوستر چاپی باشد. در این اعلان، حضرت مریم را می‌بینیم كه بر تختی نشسته و عیسی را بر زانوان خود گرفته است در وسط تصویری از تاج پاپ و در سمت چپ نشان شاهی فرانسه، با آن سه گل زنبق خود نقش بسته است. اگرچه، نسخه دیگری از این سند در دست نداریم اما مسلم است كه در آن زمانه به مقیاس وسیعی تكثیر یافته و پخش شده است و می‌توان تأثیر آن را نسبت به اعلان سن‌فلور كه به قرار معلوم سخنرانی منحصر به فرد بوده به تصور درآورد. بدینگونه پیش از صنعت چاپ، این تكه نسخه بودن مردم را مجبور می‌كرد كه به سوی پوستر و پس از صنعت چاپ و پوستر به سوی مردم رفت و این تفاوت ناچیزی است. اكثر پوسترهایی كه در رابطه با سبك هنر جدید بوجود آمدند دارای تركیبی اروپایی ژاپنی گشتند همانطور كه مشاهده شده است این هنر دارای عناصر جدیدی بود كه تأثیر فراوانی در پیشرفت هنر آن زمان داشته، برگشت از سبك طبیعت‌گرایی یك صفت ویژه اكثر طراحان هنر جدید بود. یكی از مهمترین خصوصیات آمیختگی متداول در سبكها و رسانه‌ها در پایان قرن تأثیر آنها در پیشرفت یكدیگر بوده است و پوستر بعد از پیدایش‌اش بزودی توانست در این تحولات سهم بسزایی داشته باشد. در هلند كارهای براكن سبك شباهت بسیاری به آثارش داشت. روش دیگر از هنرمندان این دوره در آن كشور عبارت بودند از وان‌گاسپل ویلی سلونیز كه برای نشریات هلندی طراحی می‌كردند. در مجارستان هنرمندانی چون بنزور، ریپل روفای از معاصرین شره همچون فرانسویان از هنرهای سنتی برای تبلیغات سیرك و سایر وقایع دیگر استفاده می‌كردند كه به قرن 17 و 18 باز می‌گردد.در ایتالیا طراحی پوستر در زمینه تكنیك خود را مدیون شركت چاپ ریكوردی می‌داند كه اساس چاپ پوستر را فراهم كرد. دهه 1890 سال های اوج پوستر بود. انواع متنوع پوستر برای علاقمندان چاپ می‌شد. گاهی اوقات پوسترها از روی دیوار محل نصبشان ربوده می‌شدند. در پاریس نمایشگاه‌های متنوع پوستر تشكیل می‌شد. در نیویورك كه در سال 1890 نمایشگاهی از پوستر به معرض دید عموم گذاشته شد. اشتیاق جمع‌آوری پوستر برای علاقمندانش چنان بود كه در مدتی كوتاه بعد از انتشار آن نایاب می‌شد. اگرچه متخصصین سعی در گردآوری آن می‌نمودند. عمدتاً پوستر تركیبی از جمیع هنر سال 1900 به شمار می‌رفت. انعكاس شور و ذوق استثنایی بود كه ظهور پوستر را حاصل كرد. و اما بزرگترین سهم در ارائه پوستر به سبك هنر جدید متعلق به شخصی بنام ابری بیردسلی كه آثارش باندازه‌كافی منسجم و گویا و تأثیر زیادی در طرح پوستر باقی گذاشت كه در تاریخ بجا خواهد ماند. كار او رابطه نزدیكی با عناصر جدید بوجود آورد و خدمات شایانی به نقاشی مخصوصاً به پوستر انجام داد. در سال 1933 كاساندر نظر خود را درباره نقش طراحان پوستر بشرح ذیل بیان كرد. بسیار مشكل است كه وضعیت پوستر را در میان هنرهای تصویری بیان نمود. بعضی‌ها پوستر را بعنوان قسمتی از نقاشی می‌دانند كه البته در اشتباه می‌باشند اشخاص دیگری پوستر را در ردیف هنرهای تزئین قرار می‌دهند كه آنها نیز در اشتباهند. پوستر نه تنها یك نقاشی نیست و صحنه نمایش تئاتر نیز نمی‌باشد. بلكه چیزی متفاوت است. هنرمند كه پوستر خلق می‌كند نباید شخصیت و افكار خود را در پوستر بگنجاند. اگر او چنین كاری انجام دهد مقررات را نقض كرده است. نقاشی به خودی خود یك پایان می‌باشد. پوستر فقط وسیله پایان است. وسیله مكاتبه‌ای بین فروشنده و مردم چیزی مانند تلگراف، طراح پوستر نقش كارگر تلگراف خانه را بازی می‌كند. او اخبار را بوجود نمی‌آورد بلكه فقط آن را انتشار می‌دهد. هیچكس درباره عقیده او پرسشی نمی‌كند. از او فقط انتظار می‌رود كه یك ارتباط خوب و دقیق و واضح بوجود آورد با اظهار چنین بیاناتی كاساندر راهی را برای پیدایش افراد حرفه‌ای در ارتباطات آماده نمود. ادامه خواندن مقاله پوستر

نوشته مقاله پوستر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله ميکل آنژ

$
0
0
 nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : میکل آنژ میکل‌آنژ بوناروتی، (میکلانجلو دی‌لودوویکو بوناروتی سیمونی)، نقاش، پیکرتراش، معمار و شاعر ایتالیایی. زادروز وی 6 مارس 1475 در توسکانا است. میکل‌آنژ یکی از هنرمندان نابغه تاریخ و معروفترین چهره رنسانس ایتالیا است. وی در تاریخ 18 فوریه 1564 در رم درگذشت. زندگی نامهمیکل‌آنژ دومین پسر از خانواده «لئوناردو دی‌بوناروتی سیمونی» و «فرانچسکا دی‌نری» است. پس از تولد میکل‌آنژ خانواده بوناروتی به‌فلورانس مهاجرت نمود. مادر میکل‌آنژ، پس از به‌دنیا آوردن سه پسر دیگر، چشم از جهان فروبست. او از دوران کودکی، برخلاف میل پدرش، علاقمند به‌ هنر و تحصیل در این رشته بود و سرانجام در پی نزاعی سخت با پدرش به‌ هدف والای خود رسید. در سن سیزده‌سالگی به‌ عنوان دستیار حقوق‌بگیر، در کارگاه «دومنیکو ژیرلاندایو»، استخدام شد. وی نزد استادش به ‌کارآموزی پرداخت و پایه و اساس نقاشی روی دیوار مرطوب را یاد گرفت و مانند بسیاری از هنرمندان هم‌دوره خود در فلورانس، در کلیسای کوچک «برانکاچی» به‌تحصیل هنر پرداخت. گرچه در ابتدا به نقاشی روی آورد اما غریزه طبیعی وی مشتاق هنر پیکرتراشی بود، از این‌ رو پیش از اتمام دوره نقاشی، به عنوان استاد به ‌مدرسه مجسمه‌سازی که به‌وسیله استاد «لورنسو» در باغ‌های مدیچی تأسیس شده بود، منتقل شد. هنوز سه‌سال از عضویت وی در مؤسسه و مدرسه مدیچی سپری نشده بود که استاد لورنسو چشم از جهان فروبست و پسرش «پیرو دی‌مدیچی» که فاقد استعداد و کیفیت هنری پدرش بود، جانشین او شد. دراین هنگام شهر فلورانس دستخوش ناآرامی و قیام گروه‌های مختلف گردید و جان بسیاری از هنرمندان نیز مورد تهدید و تعدی قرار گرفت. میکل‌آنژ با تیزهوشی غریزی خود قبل از شروع آتش جنگ به‌اتفاق دوتن از همراهانش به‌شهر بولونیا کوچ نمود. میکل‌آنژ بیست ساله در بولونیا مورد استقبال دوستانه یکی از اعضاء خانواده «آلدوراندی» قرار گرفت و بلافاصله قرارداد ساختن دو تندیس از پیکر مقدسین و مجسمه یک فرشته برای مقبره «دومنیکوس مقدس» در کلیسای «سنت پترونیوس» را با وی منعقد نمودند. پس از یک‌سال اقامت در بولونیا، از جانب هیئتی در فلورانس برای احداث سالن اجتماعات شهرداری، به‌آن شهر دعوت شد. بازگشت به فلورانسمیکل‌آنژ زمانی به ‌فلورانس بازگشت که کشیشی از فرقه دومنیکن‌ها به‌نام «ساوونارولا» با برقراری «تئوکراسی» و «حکومت مذهبی»، قدرت را در دست گرفته و مسیر سیاسی و اجتماعی جامعه را دستخوش تغییرات نموده و قوانین سخت مذهبی را به‌مردم تحمیل کرده بود. این تحولات در افکار میکل‌آنژ جوان، دانته و دیگر افلاطونیان تأثیر عمیق برجای نهاد میکل‌آنژ پس از آغاز به کار در فلورانس، مورد توجه هنردوستان قرار گرفت و به‌سفارش یک فروشنده آثار هنری، تابلوئی بدلی از روی نسخه اصلی «کوپیدوس» ترسیم نمود و طبق خواسته کارفرما، رنگآمیزی آن را به‌شیوه آثار عتیقه انجام داد و بدون دریافت اضافه‌دستمزد شاهکاری نو از اثری قدیمی خلق نمود. این تابلو به ‌عنوان یک اثر اصیل و عتیق به‌اسقف «رافائل ریاریو»، اسقف «کلیسای جورجیوی مقدس» در رم فروخته شد. پس از مدتی اسقف ریاریو متوجه این کلاه‌برداری شده و فروشنده را مجبور به‌ بازپرداخت مبلغ دریافتی نمود. اسقف ریاریو که شیفته کار هنرمندانه نقاش جوان شده بود وی را مورد تفقد قرار داد و به‌رم دعوت نمود. اولین اقامت در رممیکل‌آنژ دعوت اسقف را پذیرفت و در سال 1496 برای اولین بار به‌رم رفت. این اقامت تا سال 1501 به‌طول انجامید. در همان ماه‌های اول، امید هنرمند نابغه به‌اسقف هنردوست، تبدیل به‌یأس شد، حتی مورد حمایت «پیرو دی‌مدیچی» که به‌عنوان تبعیدی در رم زندگی می‌کرد، قرار نگرفت. تا این که بر اثر آشنایی با نجیب‌زاده رومی به‌نام «ژاکوپو گالی» و حمایت او، با اسقف فرانسوی «ژان دو ویلار» آشنا شد و از هر دو نفر سفارش ساخت تندیس‌های کوپیدوس، «باخوس» و «پی‌یتا» را دریافت نمود.   بازگشت دوباره به‌فلورانساولین اقامت میکل‌آنژ در رم به ‌مدت پنج‌سال به‌ درازا انجامید. در این زمان فلورانس صحنه ناآرامی‌ها و مبارزات سیاسی بود. ورود سربازان فرانسوی به‌خاک ایتالیا از یک طرف و «حکومت مذهبی» اسقف ساوونارولا و سقوط نهایی آن از سویی دیگر، همچنین جنگ‌های خارج از منطقه و پایداری نیروهای مقاومت مردمی، محیط نامساعدی را برای هنر و هنرمندان به وجود آورده بود. در این رهگذر پدر میکل‌آنژ «لودوویکو بوناروتی» که در گیرودار ناآرامی‌ها شغل اداری خود را از دست داده بود به ‌منظور کسب حمایت فرزندش وی را مجبور به ‌بازگشت به ‌فلورانس نمود. سال‌های اقامت میکل‌آنژ در فلورانس، سال‌های کار مداوم، تؤام با رنج وسختی و تأمین معاش پدر و برادران خودخواهش بود. تندیس داوود تندیس داوود، فلورانس اجرای کار پر اهمیت «مجسمه داوود» که بیشتر به ‌یک معجزه در قانون تعادل شبیه ‌است، فکر میکل‌آنژ را به‌ خود معطوف داشت. این مجسمه از سنگ ‌مرمر بزرگی ساخته شده که چهل‌سال پیش از میکل‌آنژ، پیکرتراش دیگری به‌نام «آگوستینو دانتونیو» بدون کسب موفقیت، برای ساخت آن اقدام کرده بود. این تخته‌سنگ، همچنان دست نخورده در گوشه‌ای قرار داشت. میکل‌آنژ موفق شد تندیس داوود را بدون در نظر گرفتن سرگذشت تاریخی و سنت نهفته در آن خلق نماید. نتیجه کار میکل‌آنژ تحسین و تعجب همگان را برانگیخت. اجرای این کار هنری پوشیده از چشم همگان و در محیطی دربسته انجام گرفت و پس از پرده‌برداری، عظمت کار این هنرمند نابغه آشکار شد. بهترین هنرمندان فلورانس مأموریت یافتند تا بهترین محل را برای استقرار این مجسمه انتخاب کنند. سرانجام به اتفاق آراء، ایوان کاخ «سینوریا» را برای این کار انتخاب نمودند. مجسمه داوود در سال 1882 به‌یکی از سالن‌های «آکادمی هنر» منتقل شد. آفرینش انسان (1511 میلادی) اثر میکل آنژ (1475 – 1564 میلادی)اقامت دوباره در رم(1505 – 1506)میکل‌آنژ به‌مجرد ورود به‌رم سفارش بزرگی از جانب پاپ ژولیوس دریافت نمود. ژولیوس دوم در نظر داشت مقبره‌ای باشکوه در زمان حیاتش بنا کند تا پس از مرگ نیز جلال و جبروت وی را نمایان سازد. از این رو میکل‌آنژ این استاد مسلم در معماری، نقاشی و پیکرتراشی، شایسته‌ترین هنرمندی بود که طرح مقبره پاپ را به‌نحو احسن می‌توانست به ‌مرحله اجرا درآورد. میکل‌آنژ پس از تهیه نقشه‌های ساختمانی، به مدت یکسال در معادن سنگ‌مرمر «کارارا» به‌ انتخاب و نظارت بر برش و حمل‌ونقل سنگ‌های مورد نیاز مشغول بود. پس از بازگشت به ‌رم و ورود سنگ‌های مرمر، کار ساختمانی باشتاب و علاقمندی آغاز شد و ژولیوس با پیگیری و نظارت بر امور، مشوق هنرمندی میکل‌آنژ و پیشرفت کارها می‌شد. پس از مدتی اخلاق و رفتار پاپ تغییر یافت و در غیاب میکل‌آنژ به ‌استخدام معمار و هنرمند دیگری به ‌نام «برامانته» که رابطه خوبی با میکل‌آنژ نداشت، دست زد. باز گشت به‌فلورانس برای سومین بارپاپ ژولیوس دوم در حال طرح نقشه جنگ و تسخیر ایالات بیشتری بود. در همین ارتباط از هزینه‌های سنگین معماری و خرید سنگ مرمر کاملأ منصرف شده و در پی مجازات کسانی که چنین هزینه سنگینی را بدو تحمیل کرده بودند برآمد. از جمله میکل‌آنژ را، نه‌چندان مؤدبانه، اخراج کرد. میکل‌آنژ که خطر را حس کرده بود به‌طور ناگهانی رم را ترک کرد و قبل از این‌که مأموران پاپ به‌او دست یابند، در آوریل 1506 به‌فلورانس وارد شد. میکل‌آنژ پس از برخورداری از حمایت همشهریان و احساس امنیت، از پذیرش هرگونه سفارشی از رم سر باز زد و تمام مدت تابستان را در فلورانس به‌سر برد. فعالیت هنری وی در این مدت احتمالأ محدود به‌تکمیل تابلو «صحنه جنگ» می‌باشد. مجسمه پاپ ژولیوس دوم در بولونیا موسى، کار میکل آنژپس از فرار میکل‌آنژ از رم، پاپ ژولیوس لشکرکشی علیه بولونیا را پیروزمندانه به پایان رسانید و میکل‌آنژ را با تضمین بیشتری دعوت به‌کار نمود. هنرمند فلورانسی و ژولیوس گرچه هردو دارای طبعی سرکش بودند اما گرایش و جاذبه‌ای دوجانبه آن‌دو را به‌هم نزدیک می‌نمود. پاپ از میکل‌آنژ خواست تا مجسمه او را به‌حالتی که نمایش دهنده پیروزی قدرتمندانه وی باشد، از برنز ساخته و در مدخل «کلیسای پترونیوس مقدس» در بولونیا نصب کند. میکل‌آنژ بدون داشتن تجربه در کارهای برنزی، به‌ اتکای هنرمندان و استادان دیگر، این کار را پذیرفت اما هیچ‌کس نتوانست وی را در این کار سترگ یاری دهد. این بار هم هنرمند نابغه از نبوغ ذاتی خود یاری جست و مجسمه‌ای بی‌نظیر از برنز خلق نمود که پاپ را در حالت نشسته، خرقه‌ای بر دوش، با عصای فرمانروایی و کلید شهر در دست، همچون سرداران بزرگ دست دیگر خود را بلند کرده و درحالت فرمان دادن نشان می‌داد. سه سال پس از انقلاب این مجسمه به ‌وسیله مردم بولونیا که از استبداد مذهبی ژولیوس به‌ جان آمده بودند، نابود شد. مردم بولونیا متحدأ علیه نظام قدرت‌طلب ژولیوس به ‌پا خاستند، نمایندگان و طرفداران وی را فراری دادند، مجسمه برنزی وی را در کوچه و بازار کشانده و سرانجام قطعات آن را در کوره ذوب نمودند. آفرینش انسان (1511 میلادی) اثر میکل آنژ (1475 – 1564 میلادی)سومین اقامت در رماین دفعه میکل‌آنژ به‌اراده خود به‌رم رفت و به‌کارفرمای خود پیوست. او مایل نبود کار ساختمانی مقبره پاپ را به‌انجام رساند بلکه در نظر داشت تزئین «کلیسای سیکستینی» را که در سفر دومش به‌رم او را از اجرای آن خلع‌ید کرده بودند ادامه دهد. پیش از این، رقبای وی کفایت او را در هنر نقاشی تحت سؤال قرارداده و او را شایسته اجرای چنین طرح سترگی نمی‌دانستند. میکل‌آنژ خود نیز از تسلط نسبی خویش به‌این هنر آگاهی داشت، با این وجود کار هنرمندانه خود را با دغدغه‌ای مبارزه‌جویانه آغاز کرد. اجرای تزئین سقف کلیسا چهارسال و نیم به‌درازا کشید. این شاهکار هنری، به‌عنوان یکی از باشکوه‌ترین آثار میکل‌آنژ شناخته شده‌است. او از همان ابتدا طرح مورد نظر پاپ را تغییر داد و به جای دوازده حواریون مسیح، صدها منظره از خلقت آدم، سِفر ِپیدایش، پیامبران پیش از مسیح و طوفان نوح و دیگر روایات انجیلی به ‌تصویر کشید. بلافاصله پس از اتمام رنگ‌آمیزی سقف کلیسای سیکستینی، میکل‌آنژ به‌عملیات ساختمانی مقبره پاپ پرداخت. چار ماه بعد، در سال 1513 پاپ ژولیوس دوم درگذشت و وارثان او قرارداد طرح کوچک‌تری را در تابستان 1513 به‌ میکل‌آنژ تحمیل نمودند. مجسمه موسی یکی دیگر از کارهای معروف اوست که در «کلیسای سن پیترو» در «ونیکولی» در رم قرار دارد. «تندیس برده‌گان» که از متعلقات مقبره ژولیوس دوم بود، در موزه لوور به‌تماشا گذاشته شده‌است. پس از مرگ ژولیوس دوم، جانشین وی، «لئوی دهم» به ‌تخت نشست و در این رهگذر، خانواده مدیچی که از وابستگان لئوی دهم بودند با اعمال قدرت و تزویر، نفوذ خود را در فلورانس گسترده و جو دوران استبدادی حکومت ساوونارولا را دوباره حاکم کردند. میکل‌آنژ از یک طرف این خانواده را دوست و حامی و کارفرمای خود می‌دانست و از سویی دیگر خود را میهن‌پرستی که طرف‌دار جمهوری فلورانس می‌باشد، معرفی می‌نمود و این خود موجب ایجاد تعارضی آشتی‌ناپذیر بین روابط دوستانه با خانواده مدیچی و اعتقادات سیاسی وی می‌شد. میکل‌آنژ تحت تأثیر این تحولات سیاسی، عملیات ساختمانی مقبره ژولیوس دوم را ناتمام رها کرد و طرح دیگری را که خانواده مدیچی به‌او پیشنهاد کرده بود پذیرفت. این کار جدید شامل تزیین نمای خارجی کلیسای خانوادگی مدیچی به نام «سان لورنسو» در فلورانس بود که قرار داد آن در ژانویه سال 1518 امضاء شد. در این هنگام میکل‌آنژ 44 ساله بود و دوران جوانی را پشت سر داشت. میکل‌آنژ بار دیگر برای نظارت بر کار و انتخاب سنگ مرمر به ‌«کارارا» رفت. این قرارداد نیز در اهداف خود موفق نشد و سرانجام در 1518 ملغی شد. میکل‌آنژ دوازده‌سال دیگر از عمر خود را در فلورانس گذراند و به ‌سفارشات خانواده دمدمی‌مزاج مدیچی گردن نهاد. ادامه خواندن مقاله ميکل آنژ

نوشته مقاله ميکل آنژ اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله زندگي نامه سيد حسن حسيني

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : زندگی نامه سید حسن حسینی متولد 1335 محله سلسبیل تهران، بزرگ شده نازی آباد و محله نیروی هوایی. دارای دیپلم طبیعی، لیسانس تغذیه از دانشگاه مشهد، فوق لیسانس و دکترای ادبیات فارسی. مسلط به زبان عربی و آشنا با زبان‌های ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن. از سال 1352 نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجله فردوسی آغاز کرد. در سال 1358، حوزه اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه استاد محمد رضا حکیمی، آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا; امامی کاشانی، راه‌اندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دوره آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دوره‌ی‌آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما وقتی دید جنگ تمام شدنی نیست، به حوزه‌هنری باز برگشت. در سال 1366 در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزه‌هنری داشت، دسته جمعی استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد روی آورد. او از سال 1378 در واحد ویرایش رادیو تا زمان مرگش حضور داشت. سال 1379 مجموعه‌ی‌کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر می‌گیرد بر روی CD خواند. حوزه فعالیتهای دکتر حسینی شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف می‌باشد. او سالهای آخر عمرش را به سبک‌شناسی قرآن و زبان‌شناسی حافظ مشغول بود و در 9 فروردین 1383 بر اثر سکته قلبی، درگذشت. در چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال 1383، از دکتر حسینی تقدیر شد. آثار هم‌صدا با حلق اسماعیل (شعر) سال 1363 انتشارات سوره مهر براده‌ها (مجموعه‌ای از تأملات اجتماعی و ادبی) سال 1365 انتشارات سوره مهر بیدل، سپهری و سبک هندی (پژوهشی در زمینه سبک‌شناسی) سال 1367 گنجشک و جبرئیل (شعر) سال 1370، نشر افق مشت در نمای درشت (مقایسه ادبیات و سینما از طریق معانی و بیان) سال 1371 گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس (شعر) انتشارات سوره مهر نوش‌داروی طرح ژنریک (شعر طنز) انتشارات سوره مهر طلسم سنگ انتشارات سوره مهر شقایق نامه در ملکوت سکوت (شعر) از شرابه‌های روسری مادرم (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران سفرنامه گردباد (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران ترجمه: حمام روح (ترجمه گزیده‌ای از آثار جبران خلیل جبران)، سال 1364 نگاهی به خویش (مصاحبه با شاعران و نویسندگان معاصر عرب، همراه با موسی بیدج)ذهن حسینی در تصرف الله و ذهن شاملو در تصرف خاک است.» «کسی می‌تواند در جهان تصرف کند که در تصرف شعر باشد و شعر هم مثل عاشقی، قرار و نظم و نظام نمی‌پذیرد. سیدحسن حسینی در تصرف شعر است و خاستگاه شعر او مرکزی در وجود خود اوست.»«اگر بگویید شاعرانی مثل شاملو هم در تصرف شعر هستند و حسینی هم در تصرف شعر است، پس فرق چیست؟ می‌گویم آن مرکزی که در وجود حسینی هست و از جمله ذهن او را در تصرف می‌گیرد، الله است و آن مرکز در شاملو خاک است. آیا نور صداقتی که از خاستگاه شعری سیدحسن حسینی تتق می‌زند، از شعر شاملو هم می‌زند.»گرمارودی سپس به تحلیل یکی از 6 دفتر شعری سیدحسن حسینی با عنوان “گنجشک و جبرئیل” پرداخت و این مجموعه را نه تنها حادثه‌ای جدید در شعر آیینی فارسی بلکه اساسا مبدا آن خواند. وی با بیان این که در شعر قدیم، هندسه و مهندسی استواری وجود نداشته، گفت: «مهندسی استوار از ویژگی‌های دفتر شعر “گنجشک و جبرئیل” است. مجموعه یادشده یکی از دفترهای شعر زنده یاد حسن حسینی بود که شاعر با استفاده از تکنیک‌های مدرن شعری به روایت حماسه تاریخی عاشورا پرداخته و خود وصیت کرده بود این کتاب را در خاک جای او بگذارند تا شفیع او در هنگامه محشر باشد. این شاعر در ادامه صحبت‌های خود، دیگر ویژگی “گنجشک و جبرئیل” را معاصر بودن شاعر آن دانست و گفت : حسینی ، شاعری معاصر است نه به لحاظ تقویم بلکه به لحاظ درک و دریافت. به گزارش مهر، گرمارودی در ادامه افزود: «در تمام کتاب “گنجشک و جبرئیل” حماسه موج می‌زند چرا که خود حسینی سراپا حماسه بود. این حماسه در حد و درخور مخاطبان، شکوهمند و فاخر به چشم می‌آید. نه به افراط می‌رود و نه به تفریط.»شایان ذکر است اسماعیل امینی و ساعد باقری از دیگر سخنرانان این مراسم بودند. در پایان این مراسم، سیدحسام الدین سراج با گروه موسیقی سنتی خود به اجرای برنامه پرداخت. گذری بر اندیشه وشعر سید حسن حسینی اشاره: هنوز زلال كلامش را یارای جریان و بارآوری و بهارآوری بود، هنوز ذوق نقاشی و طبع طنازش مجال نو بودن و نو ماندن داشت، و هنوز سخن دلپذیرش بیش‌از آنكه زینت‌بخش موزه خاطره‌ها و بزرگداشتها شود می‌توانست مؤثر و كارآمد باشد; اما تقدیر چنین بود; اهل‌دل بود و خلوتی داشت با‌دل و «بیدل»، و از این رهگذار كلام او را لطفی و تأثیری كه دلیل راه نوجویان عرصه شعر و شاعران جوان و جوان‌دل گردید. اگرچه در هجوم آثاری بی‌مایه و غالباً تقلیدی ـ كه همچون لباسی از وصله‌های ناجور بر قامت رشید شعر امروز نشسته‌اند ـ رغبتی به نشر رایحه ذوق سرشار و طبع لطیفش نداشت، اما همان آثار كم‌حجم و معدودشعری كه از خود به یادگار گذاشت، مكان و مرتبه شایسته او را در شعر معاصر و به‌ویژه در شعر و ادب پایداری می‌نمایاند.آنچه در پیش روی دارید، برگرفته از پژوهشی است در شعر زنده‌یاد «سیدحسن حسینی» كه رویكرد اصلی آن دست یافتن به مختصات و ویژگیهای شعر او و شیوه آن، بررسی پنج عنصر شعری: «محتوا، تخیل، شكل و قالب، زبان و موسیقی» در آثار شعری اوست.هرچند كه همواره بر آنم كه آنچه كلام او را گیرا و ماندگار كرده است، نه ویژگیهای صوری و نه هیچ‌یك از این عناصر، بلكه همان گرمی و لطف كلام دلنشین اوست.   الف) درونمایه و محتوا مجموعه «هم‌صدا با حلق اسماعیل» ـ اولین اثر شعری سیدحسن حسینی ـ كه در سالهای آغازین دهه اول انقلاب منتشر شد، مشتمل است بر سه فصل: سروده‌های سحرزاد، شب‌سروده‌ها و رباعیها. عناوینی كه شاعر برای دو فصل اول برگزیده، خود مبین آن است كه سروده‌های سحرزاد متعلق به دوران پس از انقلاب و شب‌سروده‌ها مربوط به پیش از انقلاب است.بهره گرفتن از دو نماد «شب» و «سحر» و شبیه آن و به‌طوركلی این‌گونه تقسیم و فصل‌بندی شیوه‌ای است كه برخی شاعران این دوره برای تفكیك سروده‌های خود، به كار گرفته‌اند. در اغلب مجموعه شعرهایی كه در سالهای اول انقلاب منتشر شد، موضوعات مشتركی را چون: تهنیت انقلاب و ارزشهای آن، دعوت به مبارزه و مقاومت، توصیف رشادتها و حماسه‌آفرینیهای پاسداران و رزمندگان، شهادت‌طلبی و رشك بر شهیدان و همچنین پاسداشت شخصیتهای انقلاب و سرآمدان عرصه جهاد و; می‌توان دید. آنچه می‌تواند ـ با وجود چنین اشتراكی ـ شعر شاعری را از دیگران ممتاز سازد، هنر شاعری و نحوه پرداخت موضوعات است و به همین سبب، شعر برخی شاعران این دوره را ناپایا و زوال‌پذیر و شعر برخی را ـ با وجود درونمایه‌هایی مشترك ـ پایا و دلپذیر و ماندنی می‌یابیم. مرحوم حسن حسینی نیز یكی از شاعرانی بوده است كه بخش عمده‌ای از شعرهای او ـ به‌ویژه رباعیهای دلنشین و هنرمندانه‌اش ـ در تاریخ شعر معاصر، ماندگار شد. و اما اگر به تحلیل و بررسی محتوا و درونمایه سروده‌ها ـ در دو مجموعه «هم‌صدا با حلق اسماعیل» و «گنجشك و جبرئیل» ـ بپردازیم. به چنین نتایجی دست می‌یابیم: 1ـ در بخش «شب‌سروده‌ها» ـ از مجموعه هم‌صدا با حلق اسماعیل ـ بیان شعری شاعر اغلب تمثیلی و نمادین است كه برای پرداختن به مضامین حوزه مقاومت و پایداری، شیوه مناسب‌تری به نظر می‌رسد. به‌عنوان مثال می‌توان از دعوای شب و روز (هم‌صدا با; ص 100) و توصیف تولد و وفات «شهاب» و; یاد كرد. 2ـ در سروده‌های سحرزاد، نوع نگاه شاعر، كاملاً آرمانی، امیدوار و نویدبخش است و توصیفات او اغلب همراه با تقدیس و تعظیم است و شكوه و شكایت در شعر او راه ندارد، مگر شكایت از خویشتن، درواقع در فضای آرمانی و روشنی كه حاصل پیروزی انقلاب بود، جهت نگاه شاعر رو به اوج است، اما سالهای بعد كه سختی صخره‌های اغراض و خار طعنه‌ها و زخم دورنگیها، پای دل شاعر را آزرده می‌سازد، ناگزیر گاهی نگاه از قله برمی‌گیرد و به زیر پای خویش می‌افكند، از این روست كه بعدها، گاهی شرنگ ملامت‌گری را چاشنی كلام شیرین خود می‌سازد. 3ـ مسئله آمیختگی حماسه و تغزل ـ كه از شاخصه‌های شعر دفاع مقدس است ـ در شعر حسینی نیز به خوبی نمود یافته است، به‌ویژه در شعرهای سنتی او، غالباً توصیفات حماسی و واژه‌هایی چون شمشیر، خنجر و دشنه و خون; را با بیانی تغزلی و غنایی آمیخته می‌یابیم: «بیا عاشقی را رعایت كنیم ز یاران عاشق حكایت كنیم; ببین خانقاه شهیدان عشق صف عارفان غزل‌خوان عشق چه جانانه چرخ جنون می‌زنند دف عشق با دست خون می‌زنند به رقصی كه بی‌پا سر می‌كنند چنین نغمه عشق سر می‌كنند هلا منكر جان و جانان ما بزن زخم انكار بر جان ما اگر دشنه آذین كنی گ‍ُرده‌مان نبینی تو هرگز دل‌آزرده‌مان;» 4ـ در مقایسه شعرهای نو و سنتی‌ِ سروده‌های سحرزاد، می‌توان به‌این نكته اشاره كرد كه شعرهای سنتی این بخش نسبت به شعرهای نو و حتی شب‌سروده‌ها، از عمق و ژرفای كمتری برخوردارند و گاهی ساده و سطحی به نظر می‌رسند اما در شعرهای آزاد، نوع نگرش شاعر به مسائل پیرامون و موضوعات سیاسی داخلی و حتی فراملی، عمیق‌تر و دقیق‌تر است. نكته دیگر آنكه بیان شعری در این دسته از سروده‌ها غالباً نمادین و غیر صریح است. مثلاً شاعر در مذمت كسانی كه پس از انقلاب چشم امید به سویی دیگر دوخته‌اند چنین سروده است: ;این خنده‌دار نیست؟ هنگام فجر و رویش خورشید بی‌زوال بوزینگانبه كرم شب‌تاب دلخوشند.(هم‌صدا با; ص 43) 5 ـ در مجموعه «گنجشك و جبرئیل» مایه اصلی اغلب شعرها برگرفته از فرهنگ عاشورا است و شاعر گاهی صریح و مستقیم و گاهی نیز با بیانی نمادین، از واقعه كربلا، شجاعتها و دلیریها و نیز از تأثیر آن بر حماسه‌سازیهای رزمندگان و حماسه‌آفرینان دفاع مقدس سخن می‌گوید. ب) تخیل توجه به عنصر «خیال» خصوصیتی است كه نه‌تنها در شعر، حتی در نثر حسینی نیز به چشم می‌خورد، او خیال را «عمود خیمه هنر» می‌داند و حتی بر این عقیده است كه «تزاحم خیال در شعر، بهتر از بی‌خیالی است!» به هرحال، عنصر «خیال» در شعر او از جایگاه و پایگاه قابل توجهی برخوردار است، هرچند كه در برخی اشعار دوره جوانی او، این عنصر به‌كمال و پختگی لازم نرسیده است اما با توجه به فضای كلی شعر او، بهره‌گیری مناسب از «تخیل» را می‌توان از نقاط قوت شعر وی به شمار آورد. و این خاصیت البته مرهون طبع لطیف و خیال نازك اوست كه در مكتب شعر بیدل و انس با شعر سبك هندی خود را به كمال نزدیك كرده است و از این رهگذار است كه تناسب و شباهتها و مناسبات میان اشیاء و حالات و معانی را به خوبی درك می‌كند. ـ محور عمودی خیال: تصویرگری و تصویرپردازی در ساختار عمودی شعر، تنها در شعرهای آزادِ «حسن حسینی» نمود یافته است و شعرهای سنتی او ـ همچون اكثر قالبهای سنتی شعر امروز ـ فاقد این خصوصیت است. نمونه‌ای از شعر نو: «بسترش: قیر سكوت / مادرش تاریكی / تاب گهواره او دغدغه است / شیشه شیرش: ظلمات / دل من می‌سوزد / طفل بیچاره: شهاب! ;» (هم‌صدا با; ص 92) ـ محور افقی خیال: تشبیه: در شعر حسن حسینی، تشبیه بیش از آنكه به‌طور گسترده و كامل دیده شود، در شكل فشرده (اضافه تشبیهی) به كار رفته است و عنصر سازنده تشبیه غالباً «طبیعت» است.نمونه‌هایی از «اضافه تشبیهی»: آذرخش اضطراب/ (هم‌صدا با; ص 12) شغالان نفاق/ (هم‌صدا با; ص 25) گرگ فتنه / (گنجشك و جبرئیل ص 63) موشهای تجاهل/ (هم‌صدا با; ص 46) آفتاب حادثه/ (هم‌صدا با; ص 21) تراخم تبخیر/ (گنجشك و جبرئیل ص 16) استعاره: در شعرهای دو مجموعه یادشده، استعاره مصر‌ّحه كاربرد زیادی ندارد مگر آن دسته از واژه‌ها كه به علت كثرت كاربرد، در شعر او تبدیل به نماد شده‌اند، مثلاً در این شعرها ـ به‌ویژه در مجموعه «هم‌صدا با حلق اسماعیل» همواره از دشمن و منافق با عناوین «كفتار»، «خفاش»، «شغال» و; یاد شده است. استعاره مكنیه: بر خلاف استعاره مصرحه، این نوع از استعاره ـ چه به صورت فشرده (اضافه استعاری) و چه به صورت گسترده، (غیر اضافی) در شعر حسینی زیاد به كار رفته و در واقع از پركاربردترین آرایه‌های شعری او ـ به‌ویژه در شعرهای آزاد و رباعیات ـ است. نكته قابل توجه اینكه، بهره‌گیری از این آرایه و به‌طوركلی عنصر خیال، در مجموعه «گنجشك و جبرئیل» پیچیده‌تر و هنری‌تر و بدیع‌تر است. ـ نمونه‌هایی از استعاره مكنیه در دو مجموعه: ـ حلق ظلمت/ (هم‌صدا با حلق اسماعیل ص 11) جزر و مد تیغ/ (هم‌صدا با; ص 26) گیجگاه باد/ (هم‌صدا با; ص 47) كام موذی وجدان / (هم‌صدا با; ص 99) حنجره تفنگ/ (هم‌صدا با; ص 160) در بند بند برزخی‌ام ناله می‌تپید/ (گنجشك و جبرئیل ص 9) اندام سرنوشت / (گنجشك و جبرئیل ص 10) آرواره آب/ (گنجشك و جبرئیل ص 58) آستین منطقی ساحل/ (گنجشك و جبرئیل ص 78) دست متور‌ّم زمین/ (گنجشك و جبرئیل ص 84) ; ج) شكل و قالب در كتاب «هم‌صدا با حلق اسماعیل» ـ كه در بردارنده شعرهایی در قالبهای مثنوی، غزل، رباعی، آزاد (نیمایی و سپید) است ـ اگر بخواهیم، عمده‌ترین، قوی‌ترین و هنری‌ترین قالب شعری‌ِ شاعر را برگزینیم، بی‌گمان چیزی جز رباعی نخواهد بود. چراكه عمده قابلیتهای شعری و استعداد ادبی و هنری وی در این بخش از سروده‌ها ظهور یافته و درواقع بیشتر شهرت شاعری‌ِ او را باید مرهون همین رباعیات دانست.آنچه این رباعیات ـ و به‌طوركلی رباعی پس از انقلاب ـ را از غیر آن ممتاز می‌كند و آن را در زمره پركاربردترین قالبهای شعری این دوره قرار می‌دهد، عبارت است از: بهره‌گیری از ترجمانی نو، تصاویری بدیع و نیز لطافت و صمیمیتی كه به آن جلوه تازه‌ای بخشیده است. رباعی زیر نمونه‌ای است كه همه این خصوصیات را می‌توان در آن یافت: «از حنجره‌ات سپیده می‌نوشد آب از جام دلت چو چشمه می‌جوشد آب تا پاك شود همچو زلال سخنت دیری‌ست كه مؤمنانه می‌كوشد آب» (هم‌صدا با حلق اسماعیل ص 118) در میان دیگر قالبهای این مجموعه، قالب مثنوی نیز از لطف و خیال‌انگیزی بی‌بهره نیست، چنان‌كه مثلاً در مثنوی «شهیدان» شاعر با فضاسازی مناسب و بهره‌گیری از تصاویر به‌جا، ارتباط مناسبی میان صورت و محتوا ایجاد كرده است. در توصیف ظلمت چنین می‌گوید: «خورشید تبعیدی به زندان افق بود شب در هجوم بال خفاشان ق‍ُرق بود دیو سیاهی مظهر تلواسه شب می‌خورد مغز اختران در كاسه شب در باغها جای صنوبر «دار» می‌ر‌ُست بر كتف ظلمت ساقه‌های «مار» می‌ر‌ُست;» ادامه خواندن مقاله زندگي نامه سيد حسن حسيني

نوشته مقاله زندگي نامه سيد حسن حسيني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله زندگي نامه ويگوتسكي

$
0
0
 nx دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : زندگی نامه ویگوتسكی ویگوتسكی در پنجم نوامبر 1896 در شهر اورشا (ORSHA)در بخش شمالی جمهوری بلوورس ، روسیه در یك خانواده متوسط یهودی پا به عرصه وجود نهاد پدرش، ویگودسكی (Vygodsky) كاركند بانك، و مادرش كه كدبانوی صاحب كمال و بسیار آگاه بود زندگی خود را وقف تربیت هشت فرزند خود كرد (1999) ویگوتسكی دومین فرزند این خانواده بود . لثوی آموزش ابتدایی خود را در خانه و با آشپیتز (A.Ashpitz) ، معلم خانگی خود آغاز كرد ، كسی كه پیشتر به سبب فعالیتهای انقلابی اش به سیبریه تبعید شده بود . ویگوتسكی پس از گذراندن امتحانات آموزش ابتدایی وارد دبیرستان شد ودر آنجا بود كه آثار نبوغش بر همگان معلوم گشت . او به همه دروس عشق می ورزید و در همه آنها آنچنان دانش و مهارتی از خود نشان می داد كه هر یك از معلمانش وی را به ادامه تحصیل در رشته تخصصی خود تشویث می كرد ، اما ویگوتسكی بیش از همه به هنر تئاتر وادبیات و فلسفه گرایش داشت ، و بر خلاف دوستانش كه عموما اشعار تغزلی را دوست داشتند ، او با اشعار تراژیك الفت فراوان داشت ( به نقل از بلانك در مول ) . ویگوتسكی افزون بر زبانهای آلمانی و روسی ، می توانست به چندین زبان دیگر، فرانسوی ، عبری و انگلیسی تكلم كند و بخواند.زبانهای لایتنی و یونانی را در دبیرستان فرا گرفته بود و زبان اسپرانتو را به خوبی بلد بود . حافظه قوی و تواناییهای ذهنی اش شگفتی همگان را بر می انگیخت و در تند خوانی و تحلیل اطلاعات ید طولانی داشت . زمانی كه به سن پانزده سالگی پا نهاد ، همه او را «پروفسور كوچولو» صدا می كردند . و همواره نخستین كسی بود كه در محافل دوستانه آغازگر بحثهای فلسفی و علمی بود . در 1913 با كسب مدال طلا در امتحان ورودی دانشگاه مسكو قبول شد و نخست در رشته پزشكی ثبت نام نمود ، اما پس از یك ماه تغییر رشته داد و در دانشكده حقوق ثبت نام نمود ، و در سال 1971 تحصیل دراین رشته را به پایان برد و به شهر گومل ، جایی كه خانواده پدری زندگی می كرد ، عزیمت نمود و به عنوان معلم به تدریس دروس ادبیات ، منطق ، روان شناسی ، زیباشناسی ، تاریخ و هنر تئاتر پرداخت . با وجود وضعیت اسفبار شرایط اجتماعی زندگی كه بعد از انقلاب كمونیستی ، 1917 برروسیه مستولی شده بود ، روشنفكران صاحب نام و بی بدیل در كنفرانسها ، سمینارها ، جلسه های مباحث علمی در آمد و شد بودند . دانش و تبحر ویگوتسكی همه كسانی را كه به سخنرانیهای وی درباره شكسپیر،جخوف ، تولستوی و یوشكین گوش می سپردند به حیرت وا می داشت . او در روان شناسی مجذوب عقاید فروید و جیمز بود : در زبان شناسی با عقاید هامبولت و «پوتب» نیا الفت داشت : در بحث تكامل و مطالعات تطبیقی جانوران به واگنر (vagner) ارادت می ورزید . انیشتین را به خاطر نظریه نسبیت اش ستایش می كرد .متفكران بزرگی چون بیكن ، دكارت ، اسپینوزا ، فویرباخ ، هگل ، ماركس ، انگلس در تكوین فلسفی اش سهم فراوانی داشتند. در سال 1919 ویگوتسكی به بیماری سل مبتلا شد كه او را پانزده سال در سال 1934از پای در آورد ، و این در حالی بود كه ویگوتسكی هنوز پژوهشهای فراوانی پیش رو داشت . او در تابستان 1925 برای آشنا شدن با شیوه های آموزش كودكان كر و لال به كشورهای انگلیس ، فرانسه و هلند سفر كرد . در همین سال بود كه نگارش روان شناسی هنر 4 را كه پایان نامه دكتر ایش بود به انجام رسانید . در سال 1930 او و لوریا كتاب بررسیهایی درتاریخ رفتار : میمون انسان نما ، انسان بدوی و كودك 5 را به رشته تحریر كشیدند . در واپسین ماههای عمرش ویگوتسكی به ریاست بخش روان شناسی موسسه ملی پزشكی تجربی منصوب گردید ، اما مرگ نابه هنگامش اجرای برنامه های پژوهشی وی را ناتمام گذاشت . در بهار سال 1934 آخرین یورش بیماری سل او را روانه بیمارستان كرد و بامداد روز یازهم ژوئن 1934 چشم از جهان هستی فرو بست. امروزه ویگوتسكی در زمره معدود متفكران بزرگ قرن بیستم به شمارمی رود و هرچه بیشتر زمان می گذرد ، تلالو اندیشه های نابیش چشمان مشتاقان آثارش را خیره تر می سازد . شگفتا كه پس از گذشت چندین دهه، گلستان اندیشه هایش همچنان خوش و باطراوت است . جهان علم امروز او را بهتر از دیروز می سناسد و بیشتر از گذشته ارج می نهد . امروز، مال اوست . اصل نظریه تفكر و زبان ویگویسكی :هر چند ویگوتسكی همه فرایندهای عالی روان شناختی را در بر می گرفت ، لیكن او عمدتا به رشد زبان و رابطه آن با تفكر ، وبه یك مفهوم كلی ، به رابطه میان زبان انسان وهشیاری علاقه مند بودد . فعالیت علمی ویگوتسكی روی این مسئله ، اساس كتاب بسیار مهروف او را به نام Myshlenie I Rech (تفكر و زبان ) فراهم آورد. به نظر می رسد كه ویگوتسكی در تعقیب این خط مشی پژوهشی مسائل فراوانی را كه در دهه 1960 در زمینه روان شناسی زبان ، محور پژوهشی امریكا را درباره روان شناسی زبان تشكیل می داد فورمولبندی كرد . در میان این مسائل رابطه های میان فرایندهای رشد فكری و زبانی بودند كه به لحاظ پدیدایی فردی متغییرند ، ونیز سازمان سلسله مراتبی تشكیل مفهوم از توده های هماد بینانه ایماژها گرفته تا ساختارهای منطقی مفاهیم علمی ؛ شیوه های گوناگون تولید زبانی مانند گفتار ارتباطی، زبان خود محور ، زبان درونی و زبان كتابت ، و بالاخره ، فعالیتهای خواندن و نوشتن بمثابه فرایندهای قدرتمند روان شناختی . اگر چه به لحاظ موضوع معلوم شده كه پژوهش ویگوتسكی رو به سوی آینده روان شناسی دارد ، لیكن آثار روان شناسان معاصر، مانند كارل بوهلر، و ولفگانگ كوهلر، ژان پیاژه و ویلیام استرن الهام بخش او بودند . مضافا، مسائل علمی نظام آموزشی شوروی در سالهای دهه 1930 به سهولت با مباحث عموما انتزاعی روان شناختی در نوشته های ویگوتسكی در آمیخت . و بالاخره ، به نظر می رسید كه ویگوتسكی در مقام پاسخ به آن اندیشه انسان گرایانه درونی برآمده است كه دانشمندان معاصر چون میخائیل باختین در روسیه و مارتین هایدگر در آلمان را واداشته بود در پی یافتن فورمولهای تازه برای رابطه بین زبان وانسان و هستی برآیند . زیربنای فلسفی نظریه ویگوتسکی انسان از دیر باز به زبان و چگونگی و منشأ پیدایش آن اندیشیده است. آثار باقی مانده از مصرقدیم حکایت از این دارند که مصریان در دوران فرعون سلمه سیسوس1 در زمینه زبان و ریشه های آن به تحقیق و تفحص می پرداختند. آنها در پی جستجوی اولین واژه ای که بشر به آن دست یافته بود، چوپانانی را مأمور نگاهداری از تعدادی کودک می کردند. این کودکان از هر نظر تأمین بودند، مگر از نظر ارتباط گیری. چوپانان حق حرف زدن با کودکان آزمایشگاهی خود را نداشتند. آزمایش بر این پایه پی ریزی شده بود که اولین کلمه یا صدائی که کودک جهت ارتباط گیری با چوپانان از خود و به ابتکارخود در می آوردند، اولین واژه هائی بوده است که انسان آفریده و بکار گرفته است. به عبارت دیگر، از دیدگاه مصریان قدیم، اولین کلمه کودک منشأ زبان آدمی است. با نگاه امروزی ما و دانش امروز ما، مصریان به دو عامل اساسی ، یعنی عوامل موروثی و محیط توجه داشته اند.   فیلسوفان در فاصله سالهای 1700-1600 توجه شایانی به معنای زبان و چگونگی آموزش آن کرده اند. در آن روزگار اندیشه و ارتباط انسان ها با یکدیگر و با محیطشان، بدون زبان، امری محال تلقی می شد. به اعتقاد راسیونالیست ها زبان آموزی استعدادی مادرزادی ست. راسیونالیست ها با ارائه دیده هایشان در پی اثبات موروثی بودن زبان بودند. اندیشه آنها بر این اصل که افراد در اجتماعات مختلف قادر به آموختن موضوعات یکسانی هستند بنا شده بود. جبهه مقابل راسیونالیست ها، تجربه گرایان بودند. طبق نظر آنها محیط و تأثیرات آن عامل اصلی زبان آموزی است. به اعتقاد تجربه گرایان عوامل محیطی و اجتماعی و تأثیرات آنها بر حواس پنجگانه آدمی هستند که امکان یا عدم امکان آموختن زبان را باعث می شوند.   در قرن نوزدهم پزشکان و متخصصان آموزش و پرورش دست به اولین تحقیقات تطبیقی زدند. آنها برای یافتن پاسخ به پرسش هایشان به مقایسه چگونگی مراحل زبان آموزی کودکان ناشنوا و نیمه شنوا با سایر کودکان پرداختند. در آغاز، این تحقیقات بیشتر بخاطر کمک به کودکان ناشنوا و نیمه شنوا صورت گرفته بود، اما در روند خود، دامنه اش وسعت گرفته و به حوزه زبان شناسی و روانشناسی نزدیک تر و نزدیک تر شد، تا امروز که مرحله جنینی اش را پشت سر گذاشته است. در قرن بیستم میلادی، محققان زبان شناسی با شیوه های مختلف و با استفاده از ابزار گوناگونی، چون یادداشت برداری از روند رشد زبان کودکان، ضبط کردن صدای آنها و فیلمبرداری از کودکان در شرایط مختلف به مطالعه روند رشد صداها، حروف، کلمات و جملات و عبارات نزد کودکان و در یک روند تاریخی پرداختند. جدول رشد زبان کودک – که تا به امروز هنوز اعتبار خود را حفظ کرده است – محصوا تحقیقات این محققان است. تحقیقات زبان شناسی در ادامه خود به پیدایش فرضیه ها و تئوری های تازه ای در حوزه زبان و زبان شناسی انجامید. تجربه گرایان – بار دیگر در دهه های نود قد علم کرده و فضای آموزشی را از آن ِ خود کردند. بیهیوریست ها یا رفتار شناسان از جمله تجربه گرایان مطرح این دهه بودند. طبق نظر آنها رفتار کودک نتیجه مستقیم تقلید از رفتار بزرگتر هاست. به عبارت دیگر کودک دقیقأ از محیط و پیرامون خود الگو برداری می کند. بیهیوریست ها راه علاج انحراف از نورم ها و قراردادها را در رفتار درمانی می جویند، چیزی که سنگ بنای نظرات آنها را ریخته است. طبق این تئوری، کودک نقشی غیر فعال دارد و چون منفعل است، می توان او را فرم داد. سیستم آموزش و پرورش در کشور ایران ریشه های دینی و مذهبی دارد، و به این دلیل به دیدگاه بیهیوریست ها نزدیک است، زیرا رفتار کودک، هم در خانه و هم در مدرسه، زیر تیغ نگاه بزرگترهاست. کودک فاقد اندیشه مستقل است و باید چون جعبه ای تهی به مرور زمان از افکار و جملات آماده و تراشیده بزرگترها پر شود. فاعل بودن کودک امری است که اغلب در جامعه ما نادیده گرفته می شود. شاید بتوان گفت که در مراحل اولیه زبان آموزی تا حدودی اندیشه بیهیوریسم قابل پیاده کردن باشد، اما وقتی کودک به مرحله ای خاص از رشد رسید، دارای اندیشه می شود. آنگاه دیگر جائی برای بیهیوریست ها باقی نمی ماند یا نباید بنماند. ادامه خواندن مقاله زندگي نامه ويگوتسكي

نوشته مقاله زندگي نامه ويگوتسكي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله سبک شهريار

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : سبک شهریار شهریار کلکسیونی کم نظیر از نبوغ، احساس، عاطفه سرشار و البته استاد شعر است. او یکی از نوادر عصر حاضر در پهنه ‌ادب شرقی است که توانسته است علاوه بر قلب هم‌میهنان خود قلوب بسیاری را در آسیای مرکزی، شبه قاره هند و پاکستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و; تسخیر کند. آفرینش در دو یا سه زبان رسم معمول شاعران ترک و به ویژه شاعران آذربایجانی بوده است. از این دست شاعران در میان شاعران ترک غیرآذربایجانی می‌توان به امیرعلیشیر نوائی و کمال خجندی اشاره کرد. در میان شاعران آذربایجان اما تعداد این شاعران بسیار زیاد است که از آنجمله می‌توان به تعدادی از این شعرای شاخص نظیر ملامحمد فضولی، صائب تبریزی، حکیم هیدجی، ماذون قشقائی، حبیب ساهر، مفتون امینی، حسین منزوی و; اشاره کرد. در میان شاعران غیر ترک نیز شاعرانی هستند که به دو، سه و حتی چهار زبان شعر گفته‌اند. سعدی، اقبال لاهوری، نیما یوشیج و زنگلی کرمانجی از این جمله‌اند که به ترتیب سعدی به زبانهای عربی و فارسی، اقبال به زبانهای اردو و فارسی، نیما به زبانهای طبری و فارسی و زنگلی کرمانجی شاعر خراسانی به زبانهای کرمانجی، ترکی، فارسی و عربی شعر سروده‌اند. اما معمولا کمتر شاعری پیدا می‌شود که در عین چندزبانه سرودن در همه آنها سرآمد نیز باشد. برای مثال علیشیر نوائی، فضولی، حکیم هیدجی، مأذون قشقائی شعر ترکی را بهتر از فارسی سروده‌اند و شاعرانی چون سعدی، صائب، اقبال لاهوری، نیما و منزوی در شعر فارسی موفق‌تر ظاهر شده‌اند. اما شهریار در این میان بی‌نظیرترین پدیده‌ای است که در هر دو زبان بسیار موفق و تاثیرگذار عمل کرده است. آفرینش شهریار اما بعد دیگری نیز دارد که نباید از آن غافل بود و به ویژه همین بعد اوست که چهره‌ای بی‌نظیری از او در ادبیات شرق بلکه ادبیات جهان رقم می‌زند. شهریار در هر دو زبان علاوه بر پیشتازی و نوآفرینی سبکهای متفاوتی را آفریده و تجربه کرده است همین ویژگی شهریار البته یکی از مهمترین موانع شهریارشناسی نیز محسوب می‌شود. اینک با یک نگاه کلی شمائی از سبکها و قالبهایی که شهریار در دو زبان تجربه کرده است ارائه میشود: الف: شعر ترکی: 1حیدربابا 2غزل ترکی 3مکتب سهندیه و شعر آزاد خان ننه 4 شعرهای متفرقه‌ای در قوالب دیگر هجائی ب: شعر فارسی: 1غزل 2 سبک شهریار؛ شامل شعرهایی چون ای وای مادرم و دو مرغ بهشتی، هذیان دل 3 شعر آزاد نیمائی 4 قصاید 5 مثنوی‌ها 6 قطعات 7 چهار لختی‌ها و; علاوه بر تعدد قالبها و آفرینش قابل قبول شهریار در هریک از آنها شهریار در شعر خود به موضوعات بسیاری پرداخته است که تنها به بخشی از آنها اشاره میشود. موضوعات مذهبی مثل اشعاری در مورد امام علی و امام حسین (علیهما السلام) موضوعات عاشقانه و لیریک که جانمایه اصلی شعر شهریار هستند. موسیقی؛ شهریار به فراخور دوستی خود با موسیقیندانانی مثل اقبال آذر، صبا و ; و نیز آشنائی با سه تار، جایگاه ویژه‌ای برای موسیقی قائل است.جدائی شهرهای قفقاز از ایران؛ بخشی از آفرینشهای شهریار مثل اشعار مکاتبه‌ای او باشاعران آن سوی ارس از این جمله‌اند.اشعار پان ایرانیستی؛ شهریار در برهه‌ای از حیات خود تحت تاثیر ترک‌ستیزان تهرانی شعرهایی پان ایرانیستی نیز سروده است. اشعاری در دفاع از فرهنگ و زبان آذربایجان؛ این اشعار به ویژه در دو دهه پایانی عمر او بیشتر به چشم میخورد، از این روی آخرین حرف‌های قابل استناد شهریار در مورد عقاید او نسبت به آذربایجان و زبان ترکی نیز همین اشعار هستند.اخوانیه‌ها؛ بخش قابل توجهی از اشعار شهریار شعرهایی هستند که شاعر در مورد دوستان و آشنایان خود که تقریبا اکثر آنان از مشاهیر معاصر هستند سروده شده‌اند. از جمله: بولود قاراچورلو «سهند»، قمرالملوک وزیری، کمال الملک، صبا، سایه و;شایان یادآوری است که به نوشته یکی از نویسندگان معاصر دیوان چاپ شده شهریار از حیث تنظیم و تبویب بسیار بدتنظیم است و گاهی غزل در بین قصیده، چهارلختی در بین رباعی و; چاپ شده است.باری همین چند بعدی بودن و آفرینش در حیطه‌های گوناگون ضمن افزودن شهرت شهریار اما موجب سردرگمی شهریارشناسان نیز شده شده است. بخصوص در عصر حاضر که همه چیز به سوی تخصصی شدن حرکت کرده است، صحبت از شهریار بما هو شهریار (شهریار آنگونه که هست) تقریبا ناممکن است. البته بگذریم از اینکه شهریار تقریبا همانگونه که خود تحمل دانشکده و دانشگاه را نداشته است شعر او نیز تحمل محیط‌های آکادمیک را ندارد و بیش از آنکه در لای کتابهای هفتاد من کاغذ تحقیقی دیده شود ، در روح و روان این مردم اعم از ترک و فارس مستوری می‌کند و بیش از آنکه در نشریات علمی خودنمائی کند در نشریات پوپولیستی موسوم به نشریات زرد جلوه مینماید. این مقال کوشش می‌کند به اختصار و البته به وسع خود علل ناکامیهای شهریارشناسی را بررسی کند. 1: شهریار و جریان چپ عمده مشکلی که شهریار شناسی را به شکل علمی آن عقیم گذاشته است، دلخوش نبودن جریان چپ از شهریار است. بی‌تعارف بخش معظمی از جریان ادبیات ایران و حتی جهان در قرن گذشته میلادی در دست جنبش چپ جهانی بود. بزرگترین منتقدان و نیز ادب شناسان ایران، ترکیه، آذربایجان و;را نیز همین طیف تشکیل می‌دادند. اما شهریار جزء معدود افرادی است که در طول عمر خود با جریان چپ کنار نیامد و اصولا شهریار بر عکس شمس آل احمد که میگوید “صابون تمام محافل روشنفکری به تن مالیده است” صابون هیچ محفل روشنفکری را به تن خود نمالیده بود. ما در مقام قضاوت و تعیین حسن و قبح این کار شهریار نیستیم، اما همین امر موجب شده است که جریان چپ که در قرن گذشته بار نقد و عیار سنجی ادبیات را به دوش می‌کشید، در مورد شعر شهریار سبکباری را ترجیح دهد. شاید عده‌ای از خوانندگان فکر کنند که این مسئله تنها در مورد شعرهای فارسی او صادق است، اما این مسئله در مورد شعرهای ترکی او نیز صادق بلکه صادقتر است و جریان چپ که تا چندین سال اخیر شریان‌های ادبیات ترکی را در ایران به دست گرفته بود، تنها از روی ناچاری به عظمت شهریار اقرار کرد و گرنه تحقیقاتی که در مورد ترکی سرایان معاصر شهریار و بعد از او انجام گرفته هرگز در مورد شهریار انجام نگرفته است. سهراب سپهری نیز از این منظر زمانی مورد کم لطفی جریان چپ واقع شد و از جانب منتقدان چپ «بچه اشرافی بودایی» لقب گرفت. اما مسائل دیگری از جمله دفاع جریان پارسی‌گرایان و زبان‌وطنان فارس‌زبانی مثل شاهرخ مسکوب و دیگران از او، و نیز رواج نوع خاصی از عرفان مسلکی که به فراخور افسردگیها و معضلات عصر ماشین در کل جهان و به تبع آن ایران که معمولا در میان قشر دانشجو نیز شیوع بسیاری داشت موجب نجات شعر سهراب گشت. در اینجا باید به یک مسئله بسیار مهم نیز اشاره شود. بی‌گمان قطب راست جهانی برنامه‌های کلانی برای مبارزه با ادبیات چپ در نظر گرفته بود، از جمله این برنامه‌ها در ایران میتواند دفاع و ترویج شعر سهراب نیز باشد. اما در اینجا نیز سر شهریار بی کلاه می‌ماند. چرا که شهریار به همان میزان که با جنبش چپ سر ناسازگاری دارد، با جنبش راست نیز سازگار نیست، چه شهریار ذاتا شاعر دلها است، و در آن «آن» شاعری و خلاقیت همه قراردادهای ضدفطری اجتماعی و سیاسی و معیشتی را به یکسو نهاده و تنها و تنها برای دل خویش آفریده است. با اینهمه نمی‌توان گفت که شعر شهریار مورد سوء استفاده جریانها و نحله‌های خاصی قرار نگرفته است. 2 شهریار نوآوری و ارتجاع شهریار این شاعر “جامع اضداد” در عین نوآوری‌های فراوان اشعار ارتجاعی نیز دارد. ارتجاع در شعر شهریار همچون نوآوری‌های او مشهود است. ممکن است پیشروترین و روشنفکرترین شاعران نیز در بین اشعار خود شعرهای ارتجاعی داشته باشند که بی‌گمان به شرط فراغ بال و حوصله نمونه‌هایی یافت می‌شود و البته شاعرانی از این دست معمول شعرهای ارتجاعی خود را قبل از اینکه به دست خواننده برسد پاره می‌کنند. باری شهریار نه اهل پاره کردن شعری است و نه ارتجاع او در زیر خروارها فرم، کنایه، پیچیدگی و اغلاق یا ضعف زبان و ; پنهان می‌ماند. بی‌آنکه بخواهم از این نوع شعرهای شهریار دفاع کنم، اما انگ ارتجاع زدن به کلیت شعر شهریار و ندیدن آن همه آفرینشهای ناب و محیرالعقول او را نیز روا نمی‌دانم. 3 شهریار و زبان شعری او شهریار نزدیک به سه چهارم قرن شعر سروده است. در قرنی طوفانی که لحظه به لحظه آن آبستن حوادث بود و شعر شرق نیز هر روز شاهد یک مکتب و یک سبک جدید بود. برای مثال در شعر ترکی تنظیمات شعری، ثروت فنون شعری، چاغداش شعر، بیرینجی یئنی، ایکینجی یئنی و; و در شعر فارسی نیز از نوآوری‌نمائی‌های ملک الشعرا بهار تا شعر نو نیما، سپید شاملو، حجم رویائی، گفتار صالحی، غزل نو منزوی و انواع موجها و; می‌توان نام برد. با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت که در قرن حاضر، چندین برابر هزاره گذشته مکتبها و سبکهای مختلف شعری به وجود آمده است. البته شهریار نیز به تنهائی به اندازه شاعران هزاره گذشته نوآوری داشته است. باری زیستن و آفریدن در این قرن طوفانی کار بسیار مشکلی است، آنهم برای شاعری مثل شهریار که منتقدان را به هیچ می‌گیرد و برایش صرفا آفرینیش شعری و بیان احساس خویشتن خویش فارغ از گفته‌های این و آن موضوعیت دارد و بس. برای مثال برای شاعری از جنس احمد شاملو یا فروغ فرخزاد گفته‌ها و دیدگاههای منتقدان همیشه مهم بوده است آما برای شهریار نه. طبیعی است که آفرینش در چنین قرنی آنهم به مدت سه ربع قرن کار بسیار سختی است و شاعر در موضوعاتی از قبیل زبان، عقیده، دیدگاه سیاسی و;با مسائل بسیاری روبرو می‌شود. اما عمده منظور در اینجا زبان است. همانگونه که گفتم قرن گذشته شاهد به وجود آمدن مکتبهای بسیار در عرصه شعر بود، زبان نیز البته هر روز تغییر می‌یافت و هر شاعر و نویسنده جدید به فراخور استعداد خویش بخشی از ظرفیتهای زبان را کشف می‌کرد علاوه بر آن ترجمه متون غربی به زبان فارسی و رواج رمان نویسی، نمایشنامه‌نویسی، مقاله‌نویسی و; هر روز موجب آفریده شدن واژه‌ها، ترکیبها و البته معانی و مضامین جدید بود. طبیعی است که در چنین شرایطی به روز شدن و همگام زمانه زیستن کاری تقریبا محال است. برای مثال شاعری مثل اخوان که روزی تجسم شکوه گذشته سبک ترکستانی یا خراسانی در فرم و شکل و زبان امروز بود عملا در شعرهای بعدی خود نه تنها از گردونه شعر و زبان دوره خود خارج شد بلکه حتی فخامت دیروزین خود را از دست داد، این انتقاد البته مقداری کم‌رنگتر شامل شعر شاملو نیز بود. سهراب و فروغ نیز که در اوج با زندگی وداع کردند البته خوش‌شانس بودند. شهریار نیز در این عصر زیسته و آفریده است. به همین جهت زبان او که زمانی رگه‌هایی از نوآوری را داشت، طبیعی بود که با گذشت زمان بوی کهنگی بدهد. هم از این روی است که منتقدان باید در زمینه زبان شعر شهریار این مسئله بسیار مهم را در نظر بگیرند. مشکل دیگر منتقدان و شهریار در حیطه زبان این است که منقتدان تنها به بررسی بسیار اجمالی زبان غزل شهریار پرداخته‌اند و برای مثال زبان قابل دفاع او را در منظومه‌هایی از جنس دو مرغ بهشتی و هذیان دل نادیده می‌گیرند. دیگر نکته این که شاعران بسیاری در ابتدای آفرینش خود معمولا از حیث زبان و فرم شعرهای غیرقابل دفاع بسیاری سروده‌اند که شهریار این ضعف را نیز البته اصلا ندارد. در این مورد میتوان احمد شاملو را مثال زد. 4 شهریار و قالبها و سبکهای متفاوت اساسا منتقدان و شعرشناسان شعر معاصر را در دو حیطه بیشتر از سایر حیطه‌ها مورد بررسی قرار داده‌اند.غزلشعر آزاد و نو غزل: همانگونه که اشاره شد که شهریار با آنکه به عنوان یک غزل سرا مشهور شده است، اما نابترین آفرینشهای او معمولا در فرمها و قالبهای دیگری نیز تجلی کرده است. وقتی یک استاد شعرشناسی مثل سیروس شمیسا یا کاووس حسن‌لی صحبت از غزل شهریار می‌کند و حکم! خود را در مورد او صادر می‌کند، دانشجوی ادبیات در ذهن خود این حکم را به کلیت شعر شهریار تعمیم می‌دهد، و بدین گونه است که پرونده شهریارشناسی در ذهن آن دانشجو برای ابد بسته می‌شود.شعر آزاد: می‌دانیم که شهریار و نیما هر دو دلداده هم بوده‌اند، زمانی شهریار برای دیدار نیما به شهر بارفروش شمال میرود، زمانی دیگر نیما با فرزندش برای دیدار شهریار به تبریز می‌آید. این دلدادگی و تاثیر و تاثر البته در زمینه شعر نیز اتفاق می‌افتد و شهریار منظومه دومرغ بهشتی و هذیان دل و; را با نیم نگاهی به افسانه و شعرهای «پیام به انشتین»، «مومیائی»، «ای وای مادرم» و ; را با نگاه به دیگر اشعار نیما می‌سراید. این اشعار که در شعر فارسی سبک شهریار لقب گرفته‌اند جزء درخشانترین شعرهای فارسی شهریار هستند. در این مورد پاره‌هایی از سخنان حسین منزوی[1] را در اینجا نقل می‌کنم: «هر چند که دو «مرغ بهشتی» تحت تاثیر «افسانه» سروده شده اما انصاف را که شهریار با زبان روان و غنایی خود و تصاویر زنده و دلنشینی که از طبیعت می‌سازد و نیز ضبط گفتگوها و بیان عواطف، در «دو مرغ بهشتی» از «افسانه» پیش می‌افتد و به قول معروف اگر «فضل تقدم» با نیماست، «تقدم فضل» با شهریار است.» (این ترکی پارسیگوی، صص 109-110) «شهریار هر چند از پیشنهادهای نیما استقبال می‌کند اما هرگز به یک مقلد صرف تبدیل نمی‌شود;فی‌المثل، او هرگز از زبان سخته نیما در شعر خود استفاده نمی کند بر عکس اغلب قریب به اتفاق مقلدین و پیروان نیما ;» (این ترک پارسیگوی، ص 145)فروغ فرخزاد نیز در گفتگو با م. آزاد در توضیح مسئله جدا نبودن زبان و وزن در شعر، شعر «ای وای مادرم شهریار» را مثال می‌زند که بی‌گمان توفیقی بزرگ برای شهریار است، چرا که شعر آزاد تنها بخشی از دیوان شهریار را تشکیل می‌دهد. اما اساسا شعرآزاد شهریار نیز مورد مداقه کافی قرار نگرفته است، و این ظلمی است که شهریار از نحله‌های معاصر و عموما چپگرا دیده است. شهریار و شعر ترکی دو زبانه یا به قول قدما ذولسانین بودن شهریار اگر چه یکی از محسنات جدی آفرینش اوست، اما همین امر یکی از موانع جدی در پیش روی شهریار شناسی نیز هست. چرا که افراد بسیاری که از شهریار سخن میرانند، لاجرم به یکی از دو زبان ترکی و فارسی تسلط بیشتری دارند. مثلا پای حسین منزوی نگارنده جدی‌ترین کتاب در زمینه شهریار شناسی، در بررسی شعرهای ترکی شهریار سخت می‌لنگد. علاوه بر آن بخشی از شهریار شناسی مستلزم تطبیق همه آثار فارسی و ترکی او و نگاه عمودی و افقی به آنهاست، که فعلا چنین چهره ادب‌شناسی که مسلط به هر دوزبان و آشنا به همه قالبها و سبکهای شعر ترکی و فارسی باشد سراغ نداریم. شهریار در شعر ترکی به رغم نحیف بودن دیوان ترکی‌اش حرفهای بسیاری برای گفتن دارد، اگر ادعای شهریار مبنی بر «تورکو بیر چشمه ایسه من اونو دریا ائله‌دیم» را قبول نکنیم که نمی‌کنیم اما تاثیر کم نظیر او را بر شعرای ترک زبان در کل منطقه آسیا را انکار نمی‌توان کرد. شهریار در شعر ترکی حداقل سه سبک متفاوت را تجربه کرد که به اختصار به هر یک از آنها می‌پردازیم   الف: حیدر بابایه سلام قالب این منظومه خارق‌العاده اگر چه «قوشما» یعنی یک قالب متداول شعر ترکی باشد، محتوا و زبان آن اما از جنس دیگری است. شخصی مثل شادروان صمد بهرنگی که با عقاید شهریار مخالف است، اما در مقابل زبان شعری حیدربابا لاجرم چاره‌ای جز تحسین ندارد. حیدربابا از نظر محتوا اما چیز دیگری است. شهریار تمام نوستالژی، بشردوستی، فراق، غم، شادی، اندوه و شکوه خود را در این منظومه یکجا تقدیم ادبیات جهان کرده است. در زمینه حیدرباباشناسی نیز در ایران هیچ کاری، بله تقریبا هیچ کار قابل توجهی انجام نگرفته است، شاید تنها یک مقاله از محمدرضا لوائی در این زمینه برای من جالب توجه بوده است. نگارنده تنها کلیدهائی را برای آغاز پژوهش در اینجا به دست علاقمندان می‌سپارم. الف: بررسی تطبیقی حیدربابا و سهندیه ب: بررسی تطبیقی تبریز زمان قاجار و پهلوی و به تبع آن بررسی تفاوتهای دو منظومه حیدربابایا سلام یک و دو ج: حیدربابا و نظیره‌هایش در ایران، آذربایجان، ترکمنستان، ترکیه و عراق و تاثیر این مکتب عظیم در فولکلور شناسی جهان ترک. ادامه خواندن مقاله سبک شهريار

نوشته مقاله سبک شهريار اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آشنايي با سيستمهاي سوخت رساني کاربراتوري و انژکتوري

$
0
0
 nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : سیستم سوخت رسانی برای خودرو به مانند دستگاه گوارش و دستگاه تنفسی برای بدن انسان ضروری و بسیار حساس است که بایستی انرژی لازم برای استفاده و کار خودرو را فراهم سازد . اما این سیستم های سوخت رسانی چگونه چنین کاری را انجام میدهند؟ بر چند نوع هستند؟ مزایا و معایب این نوع سیستم ها چیست؟ چه نوع سیستمی برای خودرو اقتصادی تر و مناسب تر است؟ و . . . ده ها سئوال دیگر که ممکن است برای همه ی کسانی که به نوعی با خودرو سر و کار دارند پیش آید . از سال 1383 ساخت خودرو های سواری کاربراتوری تقریبا به حالت تعلیق در آمده است و شرکت ها تنها مجازند از سیستم های انژکتوری برای محصولات خود استفاده کنند . حال آنکه تعدادی از رانندگان قدیمی خودرو همچنان بر استفاده از خودروهای کاربراتوری اصرار می ورزند . اصلا کاربراتور و انژکتور چه تفاوتی با هم دارند ؟ چه کاری انجام می دهند ؟ و کدامیک بر دیگری ارجحیت دارد ؟ و . . . سئوالات مشابه دیگر . در این نوشتار سعی داریم به صورت اختصار با هر دو نوع سیستم سوخت رسانی آشنا شویم و در نهایت با مزایا و معایب هر دو آشنایی پیدا کرده تا بتوانیم به درستی در خصوص استفاده از این سیستم ها در خودرو تصمیم گیری نماییم . • کاربراتور چیست؟کاربراتور مهمترین قطعه در سیستم های سوخت رسانی کاربراتوری است . وظیفه ی اصلی کاربراتور تهیه مخلوط مناسبی از هوا و سوخت برای شرایط مختلف کار موتور می باشد . یک کاربراتور بایستی خواسته های زیر را برآورده سازد :1-تهیه مخلوط صحیح هوا و سوخت برای شرایط مختلف کار موتور در زمانی بسیارکوتاه2- مصرف کم سوخت در وضعیت کار عادی موتور 3- امکان تامین حداکثر قدرت در حالت بار کامل4- روشن شدن موتور در هر درجه حرارت و کارکرد منظم آن در حالت دور آرام5- پایداری تنظیم های انجام یافته بر روی کاربراتور برای یک مدت طولانی و امکان تنظیم ها با توجه به شرایط کاری موتور 6-سادگی ، قابلیت اطمینان و دوام7-سهولت تعمیر و نگهداری   کاربراتور چگونه کار می کند؟عامل اصلی کار کاربراتور ایجاد مکش ( خلاء ) در روی مجرای خروج سوخت ( ژیگلور ) می باشد .این کار توسط قسمتی از بدنه کاربراتور به نام ونتوری یا گلوگاه انجام می گیرد . ونتوری در حقیقت مقطع کاهش بدنه کاربراتور می باشد . با باز شدن صفحه گاز هوا توسط سیلندر موتور مکیده شده و به داخل کاربراتور جریان می یابد . در هنگام عبور از ونتوری به علت کاهش مقطع عبور ، سرعت هوا افزایش یافته و فشار محفظه ونتوری کاهش می یابد و مکشی ایجاد می نماید که به مراتب از سایر مقاطع کاربراتور بیشتر است . بنابراین چنانچه مجرای سوخت به این قیمت متصل شود ، سوخت مکیده شده و پس از مخلوط شدن با هوا به داخل سیلندر وارد می شود . انواع کاربراتور: کاربراتور ها از نظر جریان هوا به سه دسته تقسیم می شوند :1-کاربراتور با جریان هوا از بالا به پایین : در این کاربراتور نیروی جاذبه به جریان مخلوط سوخت و هوا به داخل موتور کمک می کند و در نتیجه تغذیه موتور بهتر انجام میشود . علاوه بر آن دسترسی به کاربراتور از نظر فضای تعمیراتی نیز بهتر می باشد . به همین دلیل این نوع کاربراتور برروی اکثر خودروها به کار می رود که می توانند شامل کاربراتورهای یک مرحله ای یا دو مرحله ای باشند . کاربراتور خودروهای نیسان ، پراید ، پژو از این نوع می باشند . 2-کاربراتور با جریان هوا از پایین به بالا : این نوع کاربراتور بیشتر در گذشته به کار گرفته می شده است و علت آن جلوگیری از ورود سوخت به صورت مایع به موتور بود . در حال حاضر با توجه به اینکه این کاربراتور از نظر فضای تعمیراتی از قابلیت دسترسی خوبی برخوردار نیست و علاوه برآن روشن شدن موتور در هوای سرد نیز به خوبی انجام نمی شود ، کاربردی ندارد . کاربراتور خودروهای قدیمی دهه ی 60 19 معمولا از این نوع می باشد . 3-کاربراتور با جریان هوای افقی : مزیت اصلی این نوع کاربراتور ارتفاع کمی است که درزیر درپوش موتوراشغال می کند . این نوع کاربراتور می تواند دارای ونتوری ثابت یا متغیر باشد . کاربراتور خودرو پیکان از نوع کاربراتور با جریان هوای افقی و با ونتوری متغیر می باشد . کاربراتورها عموما از قسمت های زیر تشکیل شده اند :محفظه ی گاز – محفظه ی ساسات – بدنه – محفظه راه انداز – پمپ شتابدهنده که ونتوری در کاربراتورهای یک مرحله ای یا ونتوری ها در انواع دو مرحله ای در بدنه اصلی جای می گیرند . صفحه گاز در محفظه ی گاز و صفحه ی ساسات در محفظه ی ساسات قرار دارند . محفظه ی راه انداز و پمپ شتابدهنده نیز در کاربراتورهای پیشرفته برای جبران بعضی کاستی های کاربراتور های اولیه طراحی و استفاده می شوند . تا دهه 1960 کاربراتور در بسیاری از سیستم های سوخت رسانی استاندارد مورد استفاده قرار می گرفت . در دهه 1970 در طی تحقیقات و نوآوری هایی سیستم EFI که در آن سوخت توسط انژکتورها با کنترل الکترونیکی به مجرای مکش تزریق می گردید به جای کاربراتور در نظر گرفته شد .باید بدانیم که وجود چه معایبی از سیستم های کاربراتوری موجب شده تا با کنار گذاشتن آن سیستم انژکتوری را جایگزین آن نماییم . دو جزء اساسی سیستم های کاربراتوری کاربراتور و دلکو می باشند . کاربراتور ها دو وظیفه اصلی به عهده دارند:1-مخلوط کردن سوخت و هوا به نسبت ترکیبی مشخص که در هر کاربراتور به عنوان یک پارامتر اساسی تعیین می شود .2- توزیع سوخت پودر شده به میزان برابر بین سیلندرها .دلکو نیز دو وظیفه اصلی به عهده دارد:1-تولید برق مبتنی بر مکانیزم کارکرد پلاتین و فیوز ( خازن ‌) دلکو .2-توزیع برق در روی سر شمع ها در زمان لازم . معایب عمده و ذاتی کاربراتور:با دقت در انجام کار کاربراتور می توان دید علی رغم تمام محاسنی که کاربراتور برای خودرو دارد چند عیب ذاتی بزرگ دارد که چشم پوشی از آنها امکان پذیر نیست از جمله:1- عدم تناسب میزان مخلوط شدن هوا و سوخت : این میزان ثابت نبوده و به دلیل چگالی نامتناسب این دو ماده که یکی گازی و دیگری مایع است تنها در یک زاویه خاص از دریچه کاربراتور این نسبت رعایت شده و در بقیه موارد این تناسب به هم می خورد . 2- کاربراتور شدیدا وابسته به شرایط محیط است : وابستگی شدید کاربراتور به شرایط محیط به خصوص دما و فشار باعث می شود که به جرات بتوان گفت هیچ خودرو کاربراتوری در حالت تنظیم کامل کار نمی کند .زمانی که یک خودرو کاربراتوری را تنظیم می کنید نا خودآگاه این تنظیم را بگونه ای انجام خواهید داد که فقط و فقط خودرو در همان ساعت و همان مکان تنظیم باشد و به محض تغییر محل یا تغییر ساعت ، خودرو از تنظیم خارج می شود . احتمالا شما در هنگام رانندگی از شهری مانند تهران به شهری دیگر مانند رشت این تغییر رفتار محسوس کاربراتور و بد روشن شدن و تنظیم نبودن خودرو را یا به طور کلی بد روشن شدن خودروهای کاربراتوری در هنگام زمستان و یا صبح زود تجربه کرده اید . 3-عدم توزیع یکسان سوخت به سیلندرها : از آنجایی که کاربراتور وظیفه انتقال یک سیال را به سیلندرها به عهده دارد و این انتقال بدون هیچ دخالتی انجام می شود طبیعی است که به سیلندرهایی که به کاربراتور نزدیکترند سوخت بیشتری منتقل شده و بازده آنها بیش از سیلندرهای دورتر به کاربراتور می باشد . این موضوع باعث ایجاد یک نوع عدم بالانسینگ موتور می شود که در صورت استفاده از کاربراتور اجتناب ناپذیر است . 4-خفه کردن کاربراتور : این مشکل در کلیه کاربراتورهایی که واحد پمپ شتابدهنده دارند دیده می شود که در زمان خاموشی موتور با چند بار فشردن پدال مقداری سوخت وارد سیلندر می شود و کاربراتور فلوت می کند . در حالی که این موضوع در خودروهای انژکتوری اصلا مصداق ندارد .5-پدیده قفل گازی : این پدیده پس از خاموش کردن موتور رخ می دهد . وقتی که موتور و متعاقب آن پمپ بنزین خاموش می شود بنزینی که در لوله ها و کاربراتور موجود است بر اثر از دست دادن حرکت خود و نیز همنشینی با گرمای موتور بخار شده و باعث دیر روشن شدن خودروهای کاربراتوری پس از چند لحظه خاموش شدن می شوند .این پدیده در خودروهای انژکتوری نیز اتفاق می افتد اما بلافاصله پس از باز کردن سوئیچ با کارکرد پمپ بنزین قبل از روشن شدن موتور این موضوع منتفی می شود . 6- وابسته بودن به نوع بنزین : اصولا یکی از پارامترهای کیفی بنزین عدد اکتان است . این عدد بدون واحد در واقع معیاری است که به نوعی می تواند به ما نشان دهد که تا چه حد می توانیم بنزین را تحت فشار قرار دهیم بدون آنکه بنزین دچار خودسوزی و انفجار شود .هر چه عدد مزبور به عدد 100 نزدیکتر باشد کیفیت بنزین مصرفی به اصطلاح بهتر خواهد بود .طبیعتا در لحظه تنظیم موتور این کار با استفاده از بنزین مشخصی صورت می گیرد . حال اگر نوع بنزین و در نتیجه عدد اکتان آن تغییر کند نیازمند تنظیم جدیدی خواهیم بود .اکثر کسانی که از بنزین معمولی در خودرو کاربراتوری خود استفاده می کنند پس از استفاده از بنزین سوپر شاهد این تفاوت کارکرد موتور می شوند . 7-تنظیمات زیاد و پیچیدگی زیاد مکانیکی : موجب می شود که تعمیر کاران اغلب به دلیل عدم آگاهی از تنظیمات دقیق و یا عدم استفاده از ابزار مخصوص های لازم نسبت به تنظیم همه جانبه آن غفلت ورزیده و این خود مزید بر علت می شود علاوه بر این باعث خرابی های زودرس نیز خواهد بود .معایب عمده و ذاتی دلکو: 1-شدت جرقه به دور موتور وابسته است : تولید برق در خودرو به دلیل مکانیزم خاص عملکردی پلاتین و خازن دلکوست . در یک کویل ساده در زمانی که پلاتین بسته است جریان از مسیر کویل اولیه و پلاتین عبور کرده و به بدنه می رسد . این عمل موجب شارژ شدن جریانی سیم پیچ اولیه می شود . اصولا سیم پیچ ها دارای خاصیت مشابهی با خازن ها هستند با این تفاوت که خازن ها با تغییرات ولتاژ مخالفت کرده و در زمان افت ولتاژ شبکه با دادن ولتاژخود باعث ثابت ماندن آن در سیتم شده اما سیم پیچ ها دارای این ویژگی هستند که سعی دارند با دادن جریان اضافی مقدار جریان عبوری از خود را ثابت نگه دارند .تا زمانی که پلاتین بسته است هیچ اتفاقی نمی افتد .   به محض باز شدن پلاتین سیم پیچ که سعی دارد جریان خود را ثابت نگه دارد به اجبار جریان خود را به خازن هدایت می کند . خازن وقتی در این حالت قرار می گیرد ولتاژ روی آن به شدت افزایش یافته و حتی به بالای 300 ولت نیز میرسد . این شدت موجب می شود که جریان تغییر مسیر داده و به سیم پیچ برگردد . این تغییر جریان تا شارژ مجدد سیم پیچ ادامه داشته و دوباره جهت جریان بین سیم پیچ و خازن تغییر می کند . تا زمانی که پلاتین باز است این نوسان بارها انجام شده که نتیجه آن تغییر شار مغناطیسی و تحریک سیم پیچ ثانویه و ایجاد جرقه برروی شمع ها است . در هر بار باز شدن پلاتین این عمل تکرار می شود .در این حالت موتور در دور آرام هیچ مشکلی عملکردی ندارد اما با افزایش دور موتور زمان بسته شدن پلاتین ناخودآگاه کوتاه شده و عمل شارژ و دشارژ کویل خارج از بازه زمانی باز و بسته شدن پلاتین قرار می گیرد .   اینجاست که عیب بزرگ سیستم جرقه زنی دلکو ظاهر می شود . کویل به دنبال پلاتین چون زمان کافی برای شارژ و دشارژ سیم پیچ اولیه ندارد نمی تواند شار لازم برای تحریک کامل سیم پیچ ثانویه را به دست آورد و لذا شدت جرقه در دورهای بالاتر به طور محسوسی کاهش یافته و خودرو در دور بالا دچار لرزش زیاد کاهش راندمان موتور و افزایش مصرف بنزین به صورت تصاعدی می شود .2-شدت توزیع جرقه بر روی سر شمع ها یکسان نیست : مسئله وجود وایر شمع ها و مشکلات آن همیشه یک معضل بوده است . اما مشکل عمده آن مسئله نا هماهنگ بودن طول وایرهاست که موجب نا موزونی شدت جرقه در سر شمع ها می شود .   3-عدم تناسب آوانس های دینامیکی و استاتیکی : الف ) آوانس استاتیکی که با حرکت دادن موضعی دلکو ایجاد شده و توسط فرد تنظیم می شودب ) آوانس دینامیکی که شامل آوانس های خلائی و وزنه ای هستند که به طور اتوماتیک توسط دلکو تنظیم می شوند . آوانس استاتیکی با توجه به دخالت دست همیشه دقیق تنظیم نمی شود و از طرفی به آوانس خلایی نیز نمی توان اطمینان داشت زیرا با هر بار فشردن و یا رها کردن گاز خلاء منیفولد کم و زیاد شده و آوانس خودرو به هم میریزد و از جانب دیگر آوانس وزنه ای نیز با توجه به اتکا بر نیروی گریز از مر کز و خاصیت غیر خطی فنر وزنه ها معمولا مقدار مناسبی را به دست نمی دهد . تمامی این عوامل دست به دست هم می دهند تا آوانس دلکو هرگز تنظیم قابل قبولی ارائه ندهد .   4- تنظیمات زیاد و پیچیدگی زیاد مکانیکی : موجب می شود که تعمیر کاران اغلب به دلیل عدم آگاهی از تنظیمات دقیق و یا عدم داشتن ابزار مخصوص های لازم نسبت به تنظیم های همه جانبه آن غفلت ورزیده و این خود مزید بر علت می شود علاوه بر این باعث خرابی های زودرس نیز خواهد بود .• سیستم تزریق سوخت الکترونیکی EFI چیست؟اتومبیل ها یکی از دو سیستم کاربراتوری یا انژکتوری را برای تحویل مخلوط سوخت و هوا با نسبت صحیح به سیلندرها در تمام دامنه های سرعت دورانی موتور مورد استفاده قرار می دهند . هر یک از این دو سیستم حجم هوای مکش را اندازه گیری می کند . حجم هوای مکش بر اساس زاویه دریچه گاز و سرعت موتور تغییر می کند و هر دو سیستم نسبت سوخت و هوای صحیح را برای تمام سیلندرها بر اساس حجم هوای مکش تامین می کنند .   به دلیل اینکه ساخت کاربراتور نسبتا ساده است ونیازی به قطعات با تکنولوژی بالا ندارد در سطح وسیعی از موتورهای بنزینی مورد استفاده قرار گرفته است . در پاسخ به نیاز های فعلی برای کاهش آلودگی دود خروجی از اگزوز ‏، مصرف سوخت اقتصادی ، سوخت رسانی بهینه و سایر موارد دیگر ، کاربراتورهای امروزی باید به وسیله جبران سازهای مختلف مجهز گردند که باعث به وجود آمدن کاربراتور با سیستم پیچیده تر می گردد . برای اطمینان از نسبت سوخت و هوای صحیح در موتور سیستم EFI بر اساس شرایط رانندگی مختلف به جای کاربراتور مورد استفاده قرار گرفت .   سیستم کنترل EFI در دو نوع آنالوگ و دیجیتال برای سوخت رسانی به کار می رود . در سیستم کنترل از نوع آنالوگ حجم سوخت تزریق شده بر اساس زمان مورد نیاز برای شارژ و دشارژ کردن خازن کنترل می شود و لیکن در سیستم کامپیوتری حجم سوخت تزریق شده بر اساس داده های ذخیره شده در حافظه مشخص می گردد علاوه بر کنترل زمان مقدار سوخت تزریق شده آوانس جرقه کنترل سرعت هرزگرد موتور کارکرد نادرست موتور و سایر موارد نیز می تواند بوسیله ی سیستم کامپیوتری کنترل گردد .   تفاوت عمده سیستم های انژکتوری در موتورهای بنزینی و گازوئیلی :در سیستم های انژکتوری موتورهای گازوئیل سوز از سیستم جرقه زنی و شمع خبری نیست و در حقیقت احتراق درون محفظه ی سیلندر به روش احتراق خود به خودی یا Self Ignition انجام می شود بدین صورت که ابتدا هوا در مرحله تنفس وارد محفظه ی سیلندر شده و در مرحله تراکم تا میزان حتی 1 به 25 متراکم می شود در این حالت دمای هوا تا حدود 700 درجه سانتی گراد افزایش می یابد . سپس در بالاترین نقطه و در زمان مناسب گازوئیل توسط انژکتورها به درون سیلندر پاشش می شود که در حضور هوای داغ باعث انفجار می گردد و منجر به حرکت در آوردن پیستون و در نهایت حرکت موتور می شود .   اما در موتورهای بنزین سوز در مرحله تنفس مخلوط سوخت و هوا وارد سیلندر می شود و همچنان انفجار سوخت در محفظه ی احتراق به کمک جرقه حاصل از فرمان رسیده به شمع ها صورت می گیرد و این نسبت تراکم تا حداکثر حدود 1 به 11 امکان پذیر می باشد و در صورت انفجار بی موقع سوخت درون سیلندر پدیده Knocking یا Detonation روی داده و باعث وارد آمدن آسیب جدی به موتور خودرو می شود . که این امر توسط ECU کنترل می گردد . وظیفه ای را که کاربراتور در سیستم سوخت رسانی کاربراتوری به عهده دارد در سیستم های انژکتوری به عهده 2 سیستم سوخت رسانی و سیستم هوارسانی گذاشته شده است که بوسیله واحد کنترل الکترونیکی Electronic Control Unit هدایت می شوند .   سیستم سوخت رسانی شامل : باک بنزین –Fuel Tank پمپ بنزین Fuel Pump – لوله ای انتقال سوخت Fuel Pipe – فیلتر بنزین Fuel Filter – رگولاتور فشار Pressure Regulator – ریل توزیع کننده سوخت Delivery Pipe Fuel Rail – انژکتورهای مستقر بروی ریل سوخت Injectors و تعدیل کننده جریان ( دامپر ) Damper می باشد .سیستم هوارسانی نیز شامل : فیلتر هوا Air Filter – اندازه گیر جریان هوا Air Flow Meter – دریچه هوا ‏Throttle Body – سیلندر Cylan. – منیفولد هوا I.Manifold – مخزن آرامش Surge Tank می باشد .     در حقیقت سیستم سوخت رسانی وظیفه ای تهیه سوخت مورد نیاز در زمان مشخص و مقدار مناسب برای محفظه احتراق ( سیلندر ) و سیستم هوارسانی نیز وظیفه ای تهیه هوای مورد نیاز در زمان مشخص و مقدار و دمای مناسب برای محفظه احتراق ( سیلندر ) را به عهده دارند که به کمک سنسور های مختلف موجود در مسیر شرایط لحظه به لحظه کارکرد موتور خودرو را اندازه گیری کرده و پس از انتقال به ECU فرمان مناسب را گرفته و به کمک فرمانبر های مختلف بهینه ترین سوخت را برای کارکرد موتور تدارک می بینند . فرمان زمان جرقه زنی شمع ها نیز توسط ECU صادر می شود .اگر سیستم سوخت رسانی را به بدن انسان تشبیه کنیم ECU یه عنوان مغز سیستم ، Sensorsسنسورها به عنوان حواس انسان ( بینایی و . . . ) و Actuators یا عملگرها مانند دست و پای انسان عمل می کنند .   بعضی از سنسورهای اصلی سیستم های EFI عبارتند از :سنسور اندازه گیری دبی هوا AFM ( میزان دبی هوا از نظر جرمی و میزان دبی هوا از نظر حجمی ) – سنسور اندازه گیری میزان خلاء ورودی MAP – سنسور اندازه گیری میزان دمای هوا ATS – سنسور اندازه گیری دمای آب موتور CTS – سنسور اندازه گیری دور موتور RPM یا Crankshaft Sen. – سنسور موقعیت دریچه گاز TPS – سنسور l – سنسور اندازه گیری دمای سوخت FTS – سنسور اندازه گیری فشار سوخت FPS – سنسور کنترل وضعیت احتراق درون سیلندرها Knock Sen. – سنسور وضعیت سیلندرها Camshaft Sen. – سنسور اندازه گیری CO و HC CO-Potentiometer Sen. ادامه خواندن مقاله آشنايي با سيستمهاي سوخت رساني کاربراتوري و انژکتوري

نوشته مقاله آشنايي با سيستمهاي سوخت رساني کاربراتوري و انژکتوري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله آشنايي با سيستمهاي سوخت رساني کاربراتوري و انژکتوري و مزاياي استفاده از تکنولوژي هاي جديد سوخت رساني در خودرو

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : سیستم سوخت رسانی برای خودرو به مانند دستگاه گوارش و دستگاه تنفسی برای بدن انسان ضروری و بسیار حساس است که بایستی انرژی لازم برای استفاده و کار خودرو را فراهم سازد . اما این سیستم های سوخت رسانی چگونه چنین کاری را انجام میدهند ؟ بر چند نوع هستند ؟ مزایا و معایب این نوع سیستم ها چیست ؟ چه نوع سیستمی برای خودرو اقتصادی تر و مناسب تر است ؟ و . . . ده ها سئوال دیگر که ممکن است برای همه ی کسانی که به نوعی با خودرو سر و کار دارند پیش آید . از سال 1383 ساخت خودرو های سواری کاربراتوری تقریبا به حالت تعلیق در آمده است و شرکت ها تنها مجازند از سیستم های انژکتوری برای محصولات خود استفاده کنند . حال آنکه تعدادی از رانندگان قدیمی خودرو همچنان بر استفاده از خودروهای کاربراتوری اصرار می ورزند . اصلا کاربراتور و انژکتور چه تفاوتی با هم دارند ؟ چه کاری انجام می دهند ؟ و کدامیک بر دیگری ارجحیت دارد ؟ و . . . سئوالات مشابه دیگر . در این نوشتار سعی داریم به صورت اختصار با هر دو نوع سیستم سوخت رسانی آشنا شویم و در نهایت با مزایا و معایب هر دو آشنایی پیدا کرده تا بتوانیم به درستی در خصوص استفاده از این سیستم ها در خودرو تصمیم گیری نماییم .کاربراتور چیست ؟ کاربراتور مهمترین قطعه در سیستم های سوخت رسانی کاربراتوری است . وظیفه ی اصلی کاربراتور تهیه مخلوط مناسبی از هوا و سوخت برای شرایط مختلف کار موتور می باشد . یک کاربراتور بایستی خواسته های زیر را برآورده سازد :1 . تهیه مخلوط صحیح هوا و سوخت برای شرایط مختلف کار موتور در زمانی بسیارکوتاه2 . مصرف کم سوخت در وضعیت کار عادی موتور   3 . امکان تامین حداکثر قدرت در حالت بار کامل4 . روشن شدن موتور در هر درجه حرارت و کارکرد منظم آن در حالت دور آرام5 . پایداری تنظیم های انجام یافته بر روی کاربراتور برای یک مدت طولانی و امکان تنظیم ها با توجه به شرایط کاری موتور6 . سادگی ، قابلیت اطمینان و دوام7 . سهولت تعمیر و نگهداریکاربراتور چگونه کار می کند ؟عامل اصلی کار کاربراتور ایجاد مکش ( خلاء ) در روی مجرای خروج سوخت ( ژیگلور ) می باشد .این کار توسط قسمتی از بدنه کاربراتور به نام ونتوری یا گلوگاه انجام می گیرد . ونتوری در حقیقت مقطع کاهش بدنه کاربراتور می باشد . با باز شدن صفحه گاز هوا توسط سیلندر موتور مکیده شده و به داخل کاربراتور جریان می یابد . در هنگام عبور از ونتوری به علت کاهش مقطع عبور ، سرعت هوا افزایش یافته و فشار محفظه ونتوری کاهش می یابد و مکشی ایجاد می نماید که به مراتب از سایر مقاطع کاربراتور بیشتر است . بنابراین چنانچه مجرای سوخت به این قیمت متصل شود ، سوخت مکیده شده و پس از مخلوط شدن با هوا به داخل سیلندر وارد می شود .   انواع کاربراتور : کاربراتور ها از نظر جریان هوا به سه دسته تقسیم می شوند :1 . کاربراتور با جریان هوا از بالا به پایین : در این کاربراتور نیروی جاذبه به جریان مخلوط سوخت و هوا به داخل موتور کمک می کند و در نتیجه تغذیه موتور بهتر انجام میشود . علاوه بر آن دسترسی به کاربراتور از نظر فضای تعمیراتی نیز بهتر می باشد . به همین دلیل این نوع کاربراتور برروی اکثر خودروها به کار می رود که می توانند شامل کاربراتورهای یک مرحله ای یا دو مرحله ای باشند . کاربراتور خودروهای نیسان ، پراید ، پژو از این نوع می باشند   2 . کاربراتور با جریان هوا از پایین به بالا : این نوع کاربراتور بیشتر در گذشته به کار گرفته می شده است و علت آن جلوگیری از ورود سوخت به صورت مایع به موتور بود . در حال حاضر با توجه به اینکه این کاربراتور از نظر فضای تعمیراتی از قابلیت دسترسی خوبی برخوردار نیست و علاوه برآن روشن شدن موتور در هوای سرد نیز به خوبی انجام نمی شود ، کاربردی ندارد . کاربراتور خودروهای قدیمی دهه ی 60 19 معمولا از این نوع می باشد 3 . کاربراتور با جریان هوای افقی : مزیت اصلی این نوع کاربراتور ارتفاع کمی است که درزیر درپوش موتوراشغال می کند . این نوع کاربراتور می تواند دارای ونتوری ثابت یا متغیر باشد . کاربراتور خودرو پیکان از نوع کاربراتور با جریان هوای افقی و با ونتوری متغیر می باشد کاربراتورها عموما از قسمت های زیر تشکیل شده اند : محفظه ی گاز – محفظه ی ساسات – بدنه – محفظه راه انداز – پمپ شتابدهنده که ونتوری در کاربراتورهای یک مرحله ای یا ونتوری ها در انواع دو مرحله ای در بدنه اصلی جای می گیرند . صفحه گاز در محفظه ی گاز و صفحه ی ساسات در محفظه ی ساسات قرار دارند . محفظه ی راه انداز و پمپ شتابدهنده نیز در کاربراتورهای پیشرفته برای جبران بعضی کاستی های کاربراتور های اولیه طراحی و استفاده می شوند . تا دهه 1960 کاربراتور در بسیاری از سیستم های سوخت رسانی استاندارد مورد استفاده قرار می گرفت . در دهه 1970 در طی تحقیقات و نوآوری هایی سیستم EFI که در آن سوخت توسط انژکتورها با کنترل الکترونیکی به مجرای مکش تزریق می گردید به جای کاربراتور در نظر گرفته شد .باید بدانیم که وجود چه معایبی از سیستم های کاربراتوری موجب شده تا با کنار گذاشتن آن سیستم انژکتوری را جایگزین آن نماییم . دو جزء اساسی سیستم های کاربراتوری کاربراتور و دلکو می باشند .کاربراتور ها دو وظیفه اصلی به عهده دارند : 1 . مخلوط کردن سوخت و هوا به نسبت ترکیبی مشخص که در هر کاربراتور به عنوان یک پارامتر اساسی تعیین می شود .2 . توزیع سوخت پودر شده به میزان برابر بین سیلندرها .دلکو نیز دو وظیفه اصلی به عهده دارد :1 . تولید برق مبتنی بر مکانیزم کارکرد پلاتین و فیوز ( خازن ‌) دلکو .2 . توزیع برق در روی سر شمع ها در زمان لازم . معایب عمده و ذاتی کاربراتور با دقت در انجام کار کاربراتور می توان دید علی رغم تمام محاسنی که کاربراتور برای خودرو دارد چند عیب ذاتی بزرگ دارد که چشم پوشی از آنها امکان پذیر نیست از جمله 1 . عدم تناسب میزان مخلوط شدن هوا و سوخت : این میزان ثابت نبوده و به دلیل چگالی نامتناسب این دو ماده که یکی گازی و دیگری مایع است تنها در یک زاویه خاص از دریچه کاربراتور این نسبت رعایت شده و در بقیه موارد این تناسب به هم می خورد . 2 کاربراتور شدیدا وابسته به شرایط محیط است : وابستگی شدید کاربراتور به شرایط محیط به خصوص دما و فشار باعث می شود که به جرات بتوان گفت هیچ خودرو کاربراتوری در حالت تنظیم کامل کار نمی کند .زمانی که یک خودرو کاربراتوری را تنظیم می کنید نا خودآگاه این تنظیم را بگونه ای انجام خواهید داد که فقط و فقط خودرو در همان ساعت و همان مکان تنظیم باشد و به محض تغییر محل یا تغییر ساعت ، خودرو از تنظیم خارج می شود . احتمالا شما در هنگام رانندگی از شهری مانند تهران به شهری دیگر مانند رشت این تغییر رفتار محسوس کاربراتور و بد روشن شدن و تنظیم نبودن خودرو را یا به طور کلی بد روشن شدن خودروهای کاربراتوری در هنگام زمستان و یا صبح زود تجربه کرده اید 3 . عدم توزیع یکسان سوخت به سیلندرها : از آنجایی که کاربراتور وظیفه انتقال یک سیال را به سیلندرها به عهده دارد و این انتقال بدون هیچ دخالتی انجام می شود طبیعی است که به سیلندرهایی که به کاربراتور نزدیکترند سوخت بیشتری منتقل شده و بازده آنها بیش از سیلندرهای دورتر به کاربراتور می باشد . این موضوع باعث ایجاد یک نوع عدم بالانسینگ موتور می شود که در صورت استفاده از کاربراتور اجتناب ناپذیر است 4 . خفه کردن کاربراتور : این مشکل در کلیه کاربراتورهایی که واحد پمپ شتابدهنده دارند دیده می شود که در زمان خاموشی موتور با چند بار فشردن پدال مقداری سوخت وارد سیلندر می شود و کاربراتور فلوت می کند . در حالی که این موضوع در خودروهای انژکتوری اصلا مصداق ندارد . 5 . پدیده قفل گازی : این پدیده پس از خاموش کردن موتور رخ می دهد . وقتی که موتور و متعاقب آن پمپ بنزین خاموش می شود بنزینی که در لوله ها و کاربراتور موجود است بر اثر از دست دادن حرکت خود و نیز همنشینی با گرمای موتور بخار شده و باعث دیر روشن شدن خودروهای کاربراتوری پس از چند لحظه خاموش شدن می شوند .این پدیده در خودروهای انژکتوری نیز اتفاق می افتد اما بلافاصله پس از باز کردن سوئیچ با کارکرد پمپ بنزین قبل از روشن شدن موتور این موضوع منتفی می شود ادامه خواندن مقاله آشنايي با سيستمهاي سوخت رساني کاربراتوري و انژکتوري و مزاياي استفاده از تکنولوژي هاي جديد سوخت رساني در خودرو

نوشته مقاله آشنايي با سيستمهاي سوخت رساني کاربراتوري و انژکتوري و مزاياي استفاده از تکنولوژي هاي جديد سوخت رساني در خودرو اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله شيوه بازيگري با توجه به سيستم استانيسلاوسكي

$
0
0
 nx دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : شیوه بازیگری با توجه به سیستم استانیسلاوسكی 1- «رئالیست» چیست؟نام رئالیسم و قواعد مكتب آن را نخست «شانفلوری» در اولین نوشته های خود بتاریخ 1843 به میان آورد. در «مانیفست رئالیسم» چنین نوشت: «عنوان «رئالیست» به من نسبت داده میشود، همانطور كه عنوان «رومانتیك» را به نویسندگان و شاعران سال1830 اطلاق می كنند.» رئالیست و برون گرایی:رئالیسم در درجه اول بصورت مشف و بیان واقعیتی می شود كه رومانتیسم یا توجهی به آن نداشت و یا آن را مسخ می كرد. در این دوران سلطه علم و فلسفه اثباتی رمان نمی تواند وجود خود ار توجیه كند مگر با كنار گذاشتن وهم و خیال و توسل به مشاهده. فلوبر می گوید: «رمان باید همان روش علم را برای خود برگزیند.» و تن می گوید: «امروز از زرمان انتقاد و از انتقاد تا رمان فاصله زیادی نیست. هر دو تحقیق و مطالعه ای در باره انسان هستند.» همه آن چیزهایی كه در رومانتیسم، چیزی غیرواقعی را جایگزین واقعیت می كرد: (از قبیل ماوراءالطبیعه، فانتزی، رؤیا، افسانه، جهان فرشتگان، جادو و اشباح) حق ورود به قلمرو رئالیسم ندارند. البته توجه به سرزمین های دیگر و به زمان های دیگر (سفر در مكان و سفر در زمان) كه از مشخصات رومانتیسم بود، هیچكدام از ادبیات رئالیستی حذف نشده اند. اما جای خیالبافی در باره سرزمین های دوردست را سفر واقعی و مشاهده آن سرزمین ها گرفته است: فلوبر پیش از نوشتن «سالامبو» به «تونس» سفر می كند و طبعاً چون سفر در داخل هر كشور آسانتر از سفر به كشورهای دوردست است رمان های نویسندگان رئالیست بیشتر شرح و تحلیل شهرها و محله های سرزمین خودشان را در بر دارد. (بعنوان مثال: استكهلم در آثار استریندبرگ، نورماندی در آثار فلوبر و موپاسان، «بری» در آثار ژرژساند، «سیسیل» در آثار ورگا و رومانی در آثار امینسكو جای مهمی را اشغال كرده اند. تاریخ نیز الهام بخش آثار رئالیستی متعددی است. از سالامبوی فلوبر گرفته تا رمان های «هنریك سینكویچ» كه لهستان بین سالهای 1648 و 1672 را بازسازی می كند. اما رمان نویس رئالیست تاریخ را هم زمینه ای برای آگاهی های دقیق تلقی می كند نه سرچشمه ای برای خیالبافی. از اینرو گذشته ای كه در آثار رئالیستی مطرح می شود بیشتر گذشته نزدیك جامعه ای است كه خود نویسنده متعلق به آن است. شانفلوری در سال 1872 رئالیسم را چنین تعریف می كند: «انسان امروز، در تمدن جدید.» و در سال 1887 موپاسان صورت دیگری از این تعریف را می آورد: «كشف و ارائه آنچه انسان معاصر واقعاً هست.» خلاصه اینكه نبوغ نویسنده رئالیست در خیالبافی و آفریدن نیست، بلكه در مشاهده و دیدن است. نمی توان رومانتیسم و رئالیسم را بعنوان دو مكتب «غیرواقعی» و «واقعی» در برابر هم قرار داد. رومانتیسم جهان محسوس را كشف كرده است و در واقع، سرآغازی برای رئالیسم است. اما رومانتیسم وقتیكه واقعیت را در بر می گیرد، با شتاب و با ذهنیت به آن می پردازد. رئالیسم همان جایگزین رومانتیسم می شود كه تجزیه و تحلیل جای تركیب را می گیرد و كشف و جستجوی دقیق جانشین الهام یكپارچه می شود. رئالیسم طرفدار تشریح جزئیات است. وقتی بالزاك می نویسد: «تنها تشریح جزئیات می تواند به آثاری كه با بی دقتی «رمان» خوانده شده اند ارزش لازم را بدهد.» و وقتی «استاندال» از «حادثه كوچك واقعی» حرف می زند در واقع هر دو از رئالیسم خبر می دهند. «واترلو»ی هوگو در «بینوایان» رومانتیك است و واترلوی «استاندال» در «صومعه پارم» رئالیستی است. این طرفداری از آگاهی عینی و دقیق كه بر رئالیسم غربی حكمفرماست زائیده شرایط فكری و اجتماعی خاصی است. عصر، عصر علم و فن است. همه متفكران بزرگ زمان می كوشند به روش آگاهی و روش عمل دقیقی دست یابند: شناختن دنیا برای تغییر دادن آن. در باره این شناخت و نتیجه این آگاهی ها هم به هیچوجه خیالبافی و پناه بردن به عالم رؤیا جایز نیست. علوم، روشهای دقیق خود را دارند. و قوانینی كه در زمینه واقعیت بدست آمده است – از قبیل مفید بودن، تحول، انتخاب طبیعی و مبارزه طبقاتی – در عین حال كه بما امكان عمل در باره دنیا می دهند، ما را از اینكه در خارج از حدود آن ها اقدام كنیم منع می كنند و به یك پذیرش عمقی مجبورمان می سازند. این نیز درست نیست كه بگوئیم عصر رئالیست بعد از دوران رمانتیك، بدبینی سرخورده ای است كه بدنبال یك دوره امید و ایمان آمده است. تیبوده منتقد و فیلسوف فرانسوی رمان رئالیستی را فرو نشستن یك هیجان می خواند. رئالیسم را نتیجه نوعی سرخوردگی می شمارند كه بدنبال سال 1848 و زایل شدن رویاهای بزرگ حاصل شده است. البته شكی در این نیست كه نوعی بدبینی رئالیستی وجود دارد. «رنان» می گوید كه حقیقت اندوهبار است و «نیچه» حقیقت را مرگبار می خواند. رومانتیسم فرانسه با «نبوغ مسیحیت» اثر شاتوبریان آغاز می شود كه بیانگر ایمان است اما پاسخ رئالیسم به این دوران، اثر انتقادی «تاریخ منابع مسیحیت» اثر «رنان» است كه بر شك و تردید مبتنی است. در برابر خوشبینی سیاسی ویكتور هوگو و لامارتین، نهیلیسم اجتماعی «فلوبر» و دیگران به میان می آید. اما عكس قضیه هم می تواند صادق باشد. آیا رومانتیسم در موارد متعددی حاكی از نومیدی و سرخوردگی نیست؟ از نظر داستایوفسكی انسان رومانتیك كسی كه بر باطل بودن ارزشهای قرن هیجدهم پی برده است، ارزشهایی كه در آن قرن، بر ضد ارزشهای سنتی كلاسیك علم شده بود. بنظر داستایوسكی رسالت قرن او این است كه با ایمان (مذهبی و اجتماعی) نوساخته ای با اندوه فردی كه بایرون و لرمانتوف بیانگر آنند مقابله كند. ادبیات رئالیستی طبعاً موضوع خود را جامعه معاصر و ساخت وسائل آن قرار می دهد: یعنی چنین جامعه ای وجود دارد و اثر ادبی را مجبور می سازد كه به بیان و تحلیل آن بپردازد. ادبیات رومانتیك ادبیات اشرافی و فردی بود، خوانندگان ثابت و مشخصی نداشت. اما در اواسط قرن نوزدهم جامعه همرنگی متشكل شد. بورژوازی بطور قاطع جای اشرافیت را گرفت و اداره نهضت صنعتی را بدست گرفت و هم این طبقه بود كه كتاب می خرید و می خواند و موفقیت نمایشنامه ها را در تئاترها تضمین می كرد. دنیای معاصر زمینه آثار ادبی بود، اما طبعاً این آثار به لو دادن نقاط ضعف همن جامعه می پرداخت و ارزشهای جا افتاده آن را بباد انتقاد می گرفت. برجسته ترین آثار ادبی حاكی از مخالفت بودند. كینه نسبت به بورژوازی برای «فلوبر» و برادران «گنكور» دلیل زندگی است. ایبسن، استریندبرگ، تورگینف و تولستوی در آثارشان بورژوازی عصر خود را متهم می كنند. یا بهتر بگوئیم خود بورژوازی است كه نقاط ضعف خود را برملا می سازد. كتاب «سرمایه» و یا «سرگذشتهای یك شكارچی» را كارگران و زحمتكشان ننوشته اند. ادبیات اجتماعی، اصلاح طلب یا انقلابی، حاصل كار نویسندگان بورژوا است. همچنین «رمان عامیانه» كه در اواخر دوران رومانتیك ظهور كرده است: از قبیل پاروقی های «اوژن سو»، «هوگو»، «دیكنز»، «بالزاك»، از مردم و برای مردم حرف می زنند. و نیز برای بورژوازی عصرشان از مردم كوچه و بازار از اعماق اجتماع لندن و پاریس حرف می زنند و در واقع با كشف و شناساندن تیره روزی های موجود، بورژوازی را برابر مسئولیت خود قرار می دهند. یك مكتب عینی و غیرشخصی همانطور كه گفته شد رومانتیسم یك مكتب «ذهنی» یا «درونی» است. یعنی خود نویسنده در جریان نوشته اش، مداخله می كند و به اثر خود جنبه شخصی و خصوصی می دهد. و حال آنكه رئالیسم، چنانچه تا كنون بیان شد، مكتبی عینی یا «برونی» است و نویسنده رئالیست هنگام آفرینش اثر بیشتر تماشاگر است و افكار و احساسات خود را در جریان داستان ظاهر نمی سازد. رئالیسم می خواهد همه واقعیت را كشف كند اما در خواننده اش یك احساس را تولید كند كه واقعیت است كه ظاهر می شود. برای این منظور به هنری غیر شخصی متوسط می شود كه نویسنده از آن كنار گذاشته شده است. رمان نویس از تظاهر به حضور خود در اثر، از رازگوئی های احساساتی و از فلسفه بافی احتراز می كند. حتی از نمایاندن خود در اثر بعنوان نویسنده هم خودداری می كند. باین ترتیب در رمان رئالیستی حتی روشی هم كه در آثار بالزاك بكار می رفت متروك شده است. رمان نویس دیگر حق ندارد صدای خود را هم به صدای شخصیت های اثرش درآمیزد، در باره آنها قضاوت كند و یا سرنوشتشان را پیش بینی كند. اطلاعی كه او در باره هر یك از قهرمانهایش دارد درست به اندازه ای است كه شخصیتهای دیگر رمان هم می توانند داشته باشند. از این رو هرگز خود را بعنوان مشاهده گر ممتاز و مطلع عرضه نمی كند و در واقع كمدی بی اطلاعی را بازی می كند. گفتگوهای بین شخصیت ها بتدریج شرح ماجرا را می سازند و معمولاً صحنه ای كه شرح داده می شود در همان لحظه روایت جریان می یابد. اما این نكته روشن است كه نویسنده نمی تواند بكلی وجود خود را در اثر پنهان نگهدارد. هرچند كه افكار خود را از زبان قهرمان می گوید و در ساختن صحنه ها مجسم می سازد ولی شكی نیست كه این افكار از آن اوست. همانطور كه ماتریالیسم «خانواده روگون ماكار» بیان افكار امیل زولاست، «جبر تاریخی» جنگ و صلح نشان دهنده افكار تولستوی است و با این كه دو اثر با سبك ناتورالیستی و رئالیستی نوشته شده اند و جنبه شخصی و درونی ندارند ولی افكار نویسندگانش از خلال آنها درست باندازه خوشبینی خیرخواهانه و ترحم آمیز ویكتور هوگو «بینوایان» آشكار است. قهرمانها و موضوع اثر رئالیستی نویسنده رئالیست به هیچوجه لزومی نمی بیند كه فرد مشخص و غیرعادی و یا عجیبی را كه با اشخاص معمولی فرق دارد بعنوان قهرمان داستان خود انتخاب كند. او قهرمان خود ار از میان مردم و از هر محیطی كه بخواهد گزین می كند و این فرد در عین حال نماینده همنوعان خویش و وابسته به اجتماعی است كه در آن زندگی می كند، این فرد ممكن است نمونه برجسته و مؤثر یك عده از مردم باشد ولی فردی مشخص و غیرعادی نیست. مثلاً وقتیكه نویسنده رئالیست می خواهد جنگ را موضوع كتاب خود قرار دهد هیچ شكی نیست كه در انتخاب قهرمان، افسر جزء یا سرباز را بر فرمانده لشكر ترجیح می دهد، زیرا آن سرباز به میدان جنگ خیلی نزدیك تر و تأثیرات آن محیط در او خیلی بیشتر از فرمانده است. و علت تمایل بارزی كه رئالیست ها به افراد «كوچك و بی اهمیت» نشان می دهند همین است. در مورد موضوع اثر نیز نویسنده رئالیست بهیچوجه خود را مجبور نمی بیند كه مثل رومانتیك ها عشق را موضوع رمان قرار دهد. زیرا در نظر نویسنده رئالیست عشق نیز پدیده ای است مانند سایر پدیده های اجتماعی و هیچ رجحانی بر آنها ندارد. و چه بسا نویسنده رئالیست كتابی بنویسد كه در آن كلمه ای از عشق وجود نداشته باشد و در عوض از مسائل دیگری بحث شود كه اهمیت آنها خیلی بیشتر از عشق است. همچنین حوادث تصادفی دور از واقع و بی تناسب در آثار رئالیستی دیده نمی شود، مثلاً كسی به شنیدن یك نصیحت تغییر اخلاق و روحیه نمی دهد یا كسی از عشق دیگری نمی میرد. وحدت مصنوعی در آنها وجود ندارد بلكه وقایع آنها تعدادی حوادث عادی و چه بسا حقایق آشفته ای است كه پشت سر هم اتفاق می افتد، ولی نویسنده رئالیست می كوشد كه با استفاده از تأثیر محیط و اجتماع خارج و وضع روحی قهرمانان خود، روابط طبیعی را كه در لابلای حوادث وجود دارد نشان دهد. صحنه سازی در رئالیسم و رومانتیسم صحنه سازی تشریح و تجسم محیطی كه حادثه در آن اتفاق می افتد در آثار رومانتیك و رئالیستی با هم فرق بسیار دارد.نویسنده رومانتیك وقتی كه می خواهد صحنه داستان خود را نشان دهد كاری به واقعیت ندارد، بلكه آن صحنه را بنا به وضعیتی كه به داستان خود داده است می سازد و كاری می كند كه آن صحنه نیز در خواننده احساساتی مؤثر افتد نفوذ نوشته او را بیشتر سازد. ولی نویسنده رئالیست از تشریح صحنه ها بهیچوجه چنین خیالی ندارد، بلكه صحنه ها را بدین قصد تشریح می كند كه خواننده از شناختن آن صحنه ها بیشتر با قهرمانان و وضع روحی آنها آشنا شود. یعنی او فقط در موردی به توصیف صحنه ها اقدام می كند كه به آن احتیاج دارد. مثلاً بالزاك در آغاز كتاب «باباگوریو» به این سبب همه اطاقهای پانسیون «مادام ووكر» را با آن دقت توصیف می كند كه نشان دهد آن پدر باعاطفه ای كه همه ثروت خود را به پای دخترش ریخته بود، در چه مكانی زندگی می كرد و آن مكان چه تأثیری می توانست در روحیه آن پیرمرد داشته باشد. یا گوستاو فلوبر در «مادام بوواری» بدین منظور آن توضیح و تفصیل بیش از حد را در باره قصبه كوچك «I, Abbaye yanville» می دهد كه بتواند نشان دهد مادام بوواری در آن قصبه تا چه اندازه دچار دلتنگی و خستگی می شده است. والا اگر این قسمت را زائد تصور كنند و از كتاب حذف نمایند، خواننده ای كه این تشریح و توضیح مفصل را نخوانده باشد نمی تواند پی ببرد كه چرا «اما» در اثنای گردش، میان بازوان «رودلف» می افتد. درنتیجه، این كار او را غیرعادی و دور از واقعیت تصور می كند و ارزش رئالیستی كتاب از نظر او پنهان می ماند. همین كوشش ها برای تطبیق قهرمان ها و صحنه های كتاب با واقعیت است كه حتی خود نویسندگان بزرگ را هم تحت تأثیر قرار می دهد، تا آنجا كه وقتی «ژول ساندو» در باره مرگ خواهر خود با بالزاك سخن می گوید، نویسنده بزرگ ناگهان در میان سخن ناتمام دوستش می دود و می گوید: «همه این چیزها می‌گذرد; باید به واقعیت پرداخت. راستی بگو ببینم، «اوژنی گرانده» را به كه باید شوهر داد؟» گام اول (آشنایی با نقش از طریق خواندن نمایشنامه)شناخت – مرحله آماده سازی است. این مرحله آشنایی با نقش از طریق اولین قرائت نمایشنامه آغاز می گردد. این لحظه خلاقیت را می توان با برخورد اول، یا نخستین آشنایی دو دلداده، عاشق و معشوق و زن و شوهر آینده مقایسه كرد. خواندن یا گفتن متن از روی كلماتی كه بر صفحه نوشته شده اند انجام می‌شود. در طول تمرین درك بازیگر از این كلمات باید كاملاً روشن باشد.تأویل متن نمایش، یكی از ابزارهای اصلی فن بازیگری است. تأویل یعنی گرفتن فكر نویسنده و گذاشتن آن در قالب كلمات بازیگر، به گونه ای كه كلمات متعلق به بازیگر شوند. این كار شما را تشویق می كند كه فكر و صدای خود را بكار گیرید و قدرتی مشابه قدرت نویسنده به شما می بخشد. خیلی ساده، شنیدن صدای خودتان می تواند برایتان مفید باشد. تماشاگر قبل از اینكه حرف نویسنده را بپذیرد، باید حرف شما را باور كند. این اولین آزمون شما برای برخورد اولیه بازیگر با نویسنده است. اولین لحظه آشنایی با متن اهمیت بسزایی دارد. تأثیرات اولیه از لطافت و تازگی بكری برخوردار است. آنها از بهترین انگیزه ها و جذابیت و هیجانهای هنری، كه در جریان خلاقیت نقش بسیار مهمی را بازی می كنند، برخوردارند. تأثیرات بكر اولیه بی واسطه و ناگهانی اند و اغلب در تمام جریان كار بعدی هنرپیشه باقی می مانند. این تأثیرات بكر اولیه از قبل ساخته و پرداخته نگشته و از جایی نیز اقتباس نگردیده است. بدون ته نشین شدن در صافی منتقدین، آزادانه به اعمال روح هنری و بطن طبیعت ارگانیكی نفوذ كرده و اغلب براساس نقش، آثاری محونشدنی از خود باقی گذارده اند و همزاد سیمای آینده شده اند. تأثیرات اولیه همانند بذر هستند.هنرپیشه بیشتر از هرگونه تغییرات و اصلاحاتی كه در جریان كار صورت می‌گیرد، اغلب تحت تأثیر همان تأثیرات بكر و محو نشدنی اولیه قرار دارد، و وقتی بخواهند آنها را از او بگیرند یا امكان رشد بعدی آنها را از او سلب كنند دچار دلتنگی می شود. تأثیرات بكر اولیه از چنان اهمیت و قدرتی برخوردادند و آثار آن در روح هنرپیشه نقش می بندد كه به هیچ وجه محوشدنی نیست، پس بنابراین باید با دقت و توجه فوق العاده ای به استقبال چنین لحظه سرنوشت سازی رفت. برای آشنایی اولیه با نمایشنامه از طرفی باید چنان شرایطی را به وجود آورد كه زمینه ساز پذیرش بهترین تأثیرات اولیه بوده باشد و از طرفی دیگر، عواملی را كه سد راه یا باعث تحریف آن تأثیرات سرنوشت ساز است باید از بین برد. * اولین جلسه روخوانی نمایشنامه از دیدگاه استانیسلاوسكیهنرپیشه باید بداند كه برای پذیرش تأثیرات اولیه، قبل از هر چیز باید وضع روحی مناسبی داشته باشد. تمركز درونی از ضروریات است كه بدون آن ایجاد جریان خلاقه، و درنتیجه، پذیرش تأثیرات ناممكن است.باید توانایی ایجاد آن چنان حوصله ای را داشت كه هشدار دهنده احساس هنری باشد و دریچه های روح را جهت پذیرش تأثیرات بكر و تازه بگشاید. باید خود را تمام و كمال در اختیار تأثیرات اولیه قرار داد. خلاصه كلام باید خود احساس گری هنری داشت. از این ها گذشته اولین باری كه نمایشنامه در حضور هنرپیشگان خوانده می شود، باید شرایط ظاهری را نیز آماده ساخت. باید زمان و مكان مناسبی برای اولین آشنایی با نمایشنامه انتخاب كرد. باید شرایط تقریباً باشكوهی برای این ملاقات فراهم ساخت، آن چنان شرایطی كه روح و جسم را طراوت و شادابی ببخشد. باید زمینه را چنان مساعد ساخت كه هیچ چیز نتواند مانع نفوذ آزادانه تأثیرات اولیه در روح بشود. در ضمن هنرپیشگان باید بدانند كه یكی از خطرناكترین موانعی كه مزاحم پذیرش آزاد تأثیرات بكر و تازه می شود پیشداوری قبلی است. آنها چون چوب پنبه ای كه در گلوگاه شیشه گیر كرده باشد، سد راه هرگونه تأثیرات بكر و تازه می شوند. پیشداوری ها بیش از هرچیز باعث تحمیل نظریه های دیگران به ما می شوند.در مراحل اولیه – تا زمانی كه هوز مناسبات شخصی ما نسبت به نمایشنامه و نقشها و ایده آن مشخص نگردیده – به نظریه های دیگران گوش فرا دادن بخصوص اگر آنها نادرست هم باشند خطرناك است. نظر دیگران ممكن است مناسبات درست و صحیحی را كه در وجود هنرپیشه و در برخورد او با نقش به وجود آمده تحریف كند. پس بنابراین بهتر است هنرپیشه در مراحل اولیه یعنی چه زمانی كه هنوز كار را شروع نكرده و چه زمانی كه شروع كرده و چه بعد از آغاز اولین آشنایی با نمایشنامه، تا آنجایی كه امكان دارد خود را از تأثیرات جنبی برحذر دارد و تحت تأثیر نظریه های دیگران قرار نگیرد، چون آنها پیشداوری قبلی در او بوجود می آورند كه خود باعث نابودی احساسات مستقیم، اراده، شعور و تخیلات هنرپیشه می شود. هنرپیشه در مورد نقش خود نباید با این و آن زیاد بحث و گفتگو كند.در مورد سایر نقشها بهتر است با دیگران گفتگو كند آن هم به خاطر روشن شدن شرایط برونی و درونی كه چهره های عمل كننده نمایشنامه در آن زندگی می كنند. ادامه خواندن مقاله شيوه بازيگري با توجه به سيستم استانيسلاوسكي

نوشته مقاله شيوه بازيگري با توجه به سيستم استانيسلاوسكي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله تعريف تذهيب

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تعریف تذهیب در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایره المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد. به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ; مزین می شوند. مکتبهای تذهیب تذهیب ، همچون نقاشی ، دارای مکتبها و دوره های خاصی است ؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی ، بخارا ، تیموری ، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال ، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز ، تبریز ، خراسان و ; را می توان تمیز داد و در واقع ، تفاوت در رنگها ، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف ، عامل این تفاوت است. برای نمونه ، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون ، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار ، شنگرف ، سورنج و سیاه استفاده می شده است ؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر ، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است. می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف ، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه ، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم ، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته ، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند ، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند ، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی ، هنرمندان مذهّب زیاد جلوه نکردند و اگر این هنر در آن سرزمین رشدی کرد ، به خاطر هنرمندان ایرانیی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی ، بنیانگذار مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشورهای عربی نیز ، به سبب بازگشت هنرمندان ایرانی از آن کشورها ، هنر تذهیب اوجی نیافت. در واقع ، هنر تذهیب ایران در دنیا یگانه است. در اروپا ، به نوعی از آذین و آرایش ، تذهیب می گویند و تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می کنند ؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب به شیوه ایرانی ، به طور کلی ، فرق دارد. آذینهای تذهیب اروپایی از ساقه ی درختی مانند مو و برگهای رنگین تشکیل شده است و در کنار آنها ، گاهی پرندگان ، حیوانها ، صورتهای مختلف انسان و مناظر طبیعی را می توان دید. پیشینه تذهیب پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب آرایی ایران ، به دوره ساسانی می رسد. بعد از نفوذ اسلام در ایران ، هنر تذهیب در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و « هنر اسلامی » نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند ، اما مجددا پویایی خود را به دست آورد. چنانکه در دوره ی سلجوقی مذهـبان ، آرایش قرآنها ، ابراز و ادوات ، ظرفها ، بافته ها و بناها را پیشه ی خود ساختند و چندی بعد ، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد. هنرمندان نقاش ، صحافان و صنعتگران ، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و درکتابخانه های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب ، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دوره ی صفوی ، نقاشی ، تذهیب و خط درخدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه های ایران و جهان است. اما ، رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب ، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران ، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت ، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعله ی هنر تذهیب همچنان فروزان است.   چگونگی انجام یك اثر تذهیب برای انجام یك اثر تذهیب، پس از آماده كردن بوم، طرح مورد نظر را روی كاغذ پیاده می كنیم. با برداشتن طرح روی كاغذ كالك (طرح 1) كار را ادامه می دهیم و سپس، آن را بر روی بوم اصلی برمی گردانیم. یعنی بر پشت كاغذ كالك مهره می زنیم. پس از پیاده كردن طرح بر روی بوم، اطراف خطوط طراحی شده را با رنگی كم مایه قلمگیری (طرح2) و در پایان، خطوط مدادی را پاك می كنیم . اینك مرحله ی طلا زدن فرا رسیده است. در اینجا، تمام خطوط ساقه ها و برگ ها را چنان كه لازم باشد طلا می زنیم (طرح 3). سپس، طلا را مهره می كنیم تا برق بیفتد. پس از مهره كردن، در صورت لزوم، گل ها و طرح های دیگر را رنگ می كنیم. قلمگیری طلایی ها و گل ها و سایه زدن آنها مرحله دیگری از كار تذهیب است (طرح 4) كه عمل لاجورد زدن را در پی دارد. لاجورد زدن كار بسیار حساس و ظریفی است (طرح 5) و دقت در آن سبب می شود كه خطوط ساقه ها ظرافت خود را حفظ كنند و خطوط طلایی یكنواخت باشند. بدین ترتیب است كه تذهیبی زیبا، جالب و چشم نواز به دست می آید. در واقع، روش درست انجام دادن تذهیب همین است كه سَدِه ها تجربه شده و به ما رسیده است. در قدیم، در مكتب كشمیر، این روش مرسوم بود كه ابتدا تمامی سطح مورد نظر را لاجورد می زدنند و سپس، با خطوط طلایی بسیار ظریف بر روی آن طراحی می كردند. آهسته مهره زدن مرحله بعدی كار تذهیب بود. این روش، امروزه مرسوم نیست. گاهی اوقات، مُذّهبان برای راحتی كار، به غلط، ابتدا لاجورد می زنند و سپس ساقه ها را به رنگ طلایی در می آورند. این روش سبب می شود كه نه تنها كار مهره زدن مشكل شود بلكه به هنگام طلایی كردن ساقه ها، طلا به اطراف لاجورد گیر كند و ساقه ها یكنواختی خود را از دست بدهند. (طرح 6) تذهیبی كامل را ارائه می دهد كه شمسه ای كوچك برای حاشیه كتاب است.   ابزارهای تذهیب نقاشان و مذهّبان قدیم، خود ابزارهای كار خویش را آماده می كردند و در این زمینه، تجربه ها آموخته بودند كه این تجربه ها سینه به سینه نقل می شد. اما، بعدها این روش پسندیده به فراموشی سپرده شد و اكثر رموز كار از شاگردان مخفی ماند. چنان كه تا به حال كتابی جامع در این باره نوشته نشده است. برای تذهیب، نیاز به این ابزارهاست: قلم مو، طلا و نقره، مهره، كاغذ آهار مُهر شده، كاغذ پوستی، كالك و یا طرح سوزنی، رنگ، پرگار، ترلینگ و خط كش. قلم مو قلم مو را از موی سمور و موی پشت گردن گربه – بین دو كتف تا روی دم – درست می كنند. اغلب، موی زیر گلوی گربه را برای تهیه قلم مو مناسب دانسته اند؛ اما این نظر نادرست است. روش درست كردن قلم مو یكسان است، ولی سلیقه ها متفاوت است. پس از چیدن مو از پشت گردن گربه، موها را با شانه ی كوچك و ویژه این كار از ته شانه می زنند تا تمامی كركها از ته آن خارج شوند. موهای شكسته را نیز از موهای سالم سوا می كنند و بیرون می ریزند. نوك موها را به اندازه مورد نیاز، وارد قالب می كنند. برای آنكه نوك موها در قالب نظم یابند و در یك خط قرار گیرند، ته قالب را به جای هموار می زنند. آنگاه موها را از قالب در می آورند، خیس می كنند، ته آنها را با نخ می بندند و نوكشان را از انتهای شاه پركبوتر – این پر را قبلا تمیز كرده اند و نوك آن را بریده اند – رد می كنند تا موها به نوك شاه پر برسند. پس از بیرون آوردن مقدار موی مورد نظر از نوك شاه پر، انتهای پر را چسب می ریزند و دسته ای را كه ساخته اند به آن می چسبانند. اینك، قلم مو برای نقاشی كردن آماده است. در قدیم، نقاشان بهترین قلم موها را می ساختند. این قلم موها كمی بلندتر و نوك تیزتر از قلم موهای امروزی بودند. این مساله را از چگونگی خطوط آمده در نقاشیهای قدیمی می توان دریافت. زیرا در این نقاشی ها ، پردازها كمی كشیده تر از پردازهای نقاشی هایی بودند كه در خَـلق آنها از قلم موی گندمی شكل و كوتاه استفاده می شود. امروزه، جنس قلم موهای ساخته ی اروپا از موی سمور و سنجاب است كه البته، موی سنجاب به قلم مو كیفیت بهتری می دهد. اما در كشورهای جهان سوم از هر گونه موی موجود و در دسترس استفاده می شود. چنانكه در چین، انواع قلم مو با موهای مختلف و برای كاربردهای گوناگون تهیه می شود. طلا و نقرهاز طلا برای زیباتر كردن و هماهنگی بیشتر بخشیدن به یك طرح تذهیب استفاده می شود. در قدیم، به ویژه در عهد سلجوقی، ورق طلا را بر روی كاغذ می چسباندند و سپس، طرح هایی را بر روی آن پیاده می كردند. این رویه ی كار، به خصوص در هنر كتاب آرایی مصریان، بسیار دیده شده است. بعدها، طلا را به وسیله ی سریشم و یا عسل حل می كردند ( عسل بهتر و راحت تر طلا را حل می كند) . سپس آن را می شستند، پاك می كردند و بعد از زدن بر روی كاغذ مورد نظر، آن را مهره می زدند و براق می كرد كه به آن پخته می گفتند و یا آنكه طلای حل شده را مهره نمی زدند و در نتیجه، رنگ طلایی مات به دست می آمد ( طلای خام ) كه امروزه این روش همچنان مرسوم است. گاهی، طلا را با وسیله ای مانند سنجاق فشار می دادند تا فرورفتگی ایجاد شود كه به آن «سنجاق نشان» می گفتند. این روش بیشتر در دوره ی قاجار مرسوم بوده است. نقره هم برای رنگین تر كردن و متفاوت ساختن رنگهای تذهیب كاربرد دارد. نقره را به مانند طلا كوبیده و بعد با سر یشم و یا عسل حل می كردند. با افزودن نقره به طلا، رنگهای متفاوت به دست می آید. امروزه، از دفترچه های طلا كه از اروپا وارد می شود استفاده می كنند.مهره مهره را برای صیقلی كردن كاغذ و یا برای مهره زدن و براق كردن طلا و نقره به كار می برند. جنس مهره از عقیق و گاهی از یشم است. عقیق یمنی، بهترین عقیقی است كه برای این كار مصرف می شود و عقیق های سلیمانی ایرانی، مصری و هندی نیز استفاده می شوند. امروزه، عقیق هندی بیشتر در دسترس است . این مهره ها به شكلهای گوناگون شاخی، سوزنی، تخت، پهن و ; ساخته می شوند و هر یك كاربرد خاص خود را دارند. مهره هایی كه برای صیقلی كردن كاغذ به كار برده می شوند بیشتر از صدفهای دریایی بزرگ هستند. در كتابخانه های سلطنتی از مهره های بزرگی استفاده می شده است كه نمونه ی قدیمی آن در موزه ی توپقاپو سرای تركیه مضبوط است. ادامه خواندن مقاله تعريف تذهيب

نوشته مقاله تعريف تذهيب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تغذيه و ورزش

$
0
0
 nx دارای 72 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تغذیه و ورزش تغذیه در ایراندر حفاری هایی که در بعضی از نقاط ایران مانند شوشتر، دامغان، تخت جمشید و تپه سیلک کاشان به عمل آمده است، نشان می دهد که کشاورزی در ایران بیش از 6000 سال پیشینه دارد. زکریای رازی که از دید عده زیادی پدر علم تغذیه و رژیم های غذایی کودک شناخته شده است، توصیه های مختلفی در زمینه رژیم های غذایی دارد. همچنین در کتاب حفظ الصحه اثر اسرف بن محمد در زمینه تغذیه و رژیم در دوران مختلف زندگی مطالب سودمندی عنوان شده است . اولین بررسی تغذیه ای در ایران در سال 1316 هجری شمسی در چند شهر و از جمله تهران توسط بانک ملی انجام شد و نشان داده شد که حدود 55 درصد از درآمد خانواده ها برای خرید مواد غذایی مصرف می شود. بعد از این تاریخ بررسی های محدود دیگری توسط بعضی اشخاص در نواحی کوچکی انجام گرفته که اهمیت چندانی ندارند. پس از تأسیس انستیتو علوم تغذیه، در سال 1340 بررسی هایی در بسیاری از نقاط کشور به عمل آمد که نتایج آنها چاپ و منتشر شده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که بیشتر خانواده ها غذای متعادل و متناسب با نیازهای خود مصرف نمی کنند و کمبودهای پروتئینی، ویتامینی و مواد معدنی در برخی از خانواده ها مشهود است . به طور کلی با توجه به اینکه جمعیت کشور در طی سال های اخیر به بیش از دو برابر افزایش یافته و جمعیت شهر نشین خیلی بیش از دو برابر فزونی پیدا کرده است، توجه به امر تغذیه مردم روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند و مسائل مهمی را به وجود می آورد. بخش 2تعریف های رایج در تغذیه برای بررسی هر مسئله ابتدا باید آن را تعریف کرد تا ضمن روشن شدن موضوع مورد نظر، بتوان نسبت به تجزیه و تحلیل و اجزای تشکیل دهنده، خواص و کاربردهای آن و رابطه اش با انسان و جهان هستی اظهار نظر کرد. تعریف غذا هر ماده جامد یا مایعی که پس از ورود به بدن با تغییراتی که در روی آن انجام می گیرد برای تولید انرژی به منظور انجام فعالیت های مختلف بدن یا تنظیم اعمال حیاتی، رشد و ترمیم بافت های فرسوده به مصرف برسد، غذا نامیده می شود. تعریف تغذیه تغذیه مشتمل بر اعمالی است که موجود زنده به وسیله آن مواد غذایی را می خورد، هضم و جذب می کند، انتقال می دهد، استفاده می کند و دفع می نماید. تعریف علم تغذیه تغذیه علمی است که از تغییر و تبدیل غذا و شرکت مواد مغذی در بافت ها بعد از هضم و جذبشان، عمل مواد مذکور در کنش ها و واکنش های بیولوژیکی بدن و سرانجام دفع آنها صحبت می کند. مواد مغذی موجود در غذا اجزای شیمیایی تشکیل دهنده غذایی هستند که در بدن سه نقش عمده تولید انرژی، تنظیم اعمال بدن، و رشد و ترمیم بافت های بدن را به عهده دارند. تعریفی دیگر از علم تغذیه تغذیه علمی است که از ترکیبات، ساختمان و متابولیسم مواد غذایی در بدن و رابطه آنها با رشد و نمو و تکامل بدن انسان و موجودات زنده بحث کرده و راه های سنجش و ارزیابی کیفی و کمی غذاها را توصیف می کند. از این رو، تغذیه علم بررسی و چگونگی عمل مواد مغذی و ارتباط آنها با یکدیگر و تناسب مقادیر آنها در سلامت و بیماری است. خوراکمجموعه ای از مواد غذایی که به روش های گوناگون مخلوط و برای خوردن انسان آماده می شود. کلمه خوراک به عنوان مجموعه غذاهای متداول و مورد مصرف جامعه نیز به کار می رود. ماده مغذی غذاهای موجود در طبیعت مخلوطی از انواع ترکیبات شیمیایی هستند و هر یک از این ترکیبات به تنهایی نوعی خاصیت تغذیه ای و شیمیایی دارند و در بدن به مصرف ویژه ای می رسند . هر یک از این مواد را ماده غذایی می نامند. عنصر غذاییاین اصطلاح در مورد عناصر شیمیایی که در ساختمان بدن انسان یا حیوانات وارد می شوند به کار می رود، مانند کربن، ازت، ید، سدیم، آهن و ; جیره غذایی مقدار غذایی که در شبانه روز نیازهای بدن را رفع می کند، جیره غذایی نامیده می شود. نیازمندی های تغذیه ای به مقادیری از مواد غذایی گفته می شود که برای تغذیه خوب و تندرستی کامل ضروری است و می تواند آن مقدار از ماده را که در بدن انسان سالم به طور روزانه از جریان استفاده خارج می شود جبران کند. عادات های غذایی مجموعه ای از آداب و رسوم و عقاید مختلف در بین ملل و جوامع در زمینه های متعدد از قبیل چگونگی تهیه، طبخ و نگهداری مواد غذایی، انتخاب نوع غذاها، نحوه توزیع آنها در گروه های سنی و تمایلات مردم از نظر علاقه مندی و یا بی علاقگی به انواع خوراکی ها، این عادت ها ارتباط بسیار نزدیکی با شرایط خاص جغرافیایی، وضع اقتصادی، سطح فرهنگ و اعتقادهای مذهبی و اوضاع تکنولوژیک هر جامعه دارد. گرسنگی عبارت است از حساس نیاز به غذا که شدت و ضعف آن به میزان احتیاج بدن به غذا بستگی دارد.سوء تغذیه حالتی غیر طبیعی است که در نتیجه کمبود نسبی یا مطلق یک یا چند ماده غذایی اساسی و یا مصرف بیش از حد مواد غذایی در انسان ظاهر می شود. زندگی مجموعه اعمال و واکنش های پیوسته شیمیایی و فیزیکی و تغییرات مداوم و مستمری است که در ارگانیسم موجودات جاندار به وقوع می پیوندد و آثار و پدیده های آن به صورت : حس، حرکت، تغذیه، رشد و نمو، تولید مثل و بسیاری از اعمال ارادی و غیر ارادی دیگر ظاهر می شود. تندرستی حالتی که در آن انسان توانایی کامل برخورداری از مواهب طبیعی را داشته باشد و از هر نوع فشار جمعی و روانی و سایر عواملی که سبب شود ارگانیسم در تعقیب اعمال حیاتی یا استفاده مواهب طبیعی دچار اختلال شود دور باشد. تندرستی به معنای تعریف بالا و به طور مطلق غیر از بعضی حالت ها و دوران های خاص از زندگی وجود نخواهد داشت و آنچه انسان در حال عادی از آن برخوردار است، یک حالت تندرستی نسبی است. بیماری معمولاً یک حالت ناراحت کننده جسمی یا روانی است که اغلب با نشانه هایی مانند تب، استفراغ، درد و ; همراه است و یا حالتی است که در شکل ظاهری بدن، ساختمان بافت ها و ترکیب شیمیایی مایعات آن تغییر پیدا می شود یا در کار طبیعی اعضای بدن اختلالی رخ می دهد. رشد و نمو دو پدیده همراه با هم اند که از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و روی هم مجموعه تغییرات طبیعی بدن را از نظر اندازه ها و تکامل در بر می گیرند. رشد به معنی ازدیاد اندازه های فیزیکی در هر یک از اعضا و در نتیجه در تمام بدن و نمو به معنی تغییرات مختلف بدن و دستگاه ها در راستای تکمیل اعمال آنهاست. سوء هاضمهاز دیدگاه فیزیولوژیست ها، غیر قابل هضم به ماده غذایی ای گفته می شود که آنزیم های دستگاه گوارش نتوانند آن را به مواد ساده تر تبدیل کنند و روده باریک قادر به جذب آن نباشد که ممکن است پس از خوردن این ماده بخشی از آن یا تمام آن تغییر نیافته به انتهای لوله گوارش برسد. درست است که اغلب سوء هاضمه پس از مصرف مواد غیر قابل هضم ایجاد می شود، اما همیشه چنین نیست، زیرا غذایی ممکن است از نظر فیزیولوژیکی قابل هضم باشد، اما به دلایل متعدد مانند فعالیت زیاد ماهیچه های معده، افزایش ترشح معده، حساسیت فرد و ; ایجاد سوء هاضمه کند. تغذیه صحیح و کامل عبارت است از تأمین مقدار کافی از مواد غذایی لازم برای بدن، همچنین قابلیت بدن برای به کار بردن صحیح این مواد به نحوی که انسان بتواند از حد اعلای سلامت جسمی و روحی برخوردار باشد. نیازمندی های انرژی مواد غذایی که به مصرف تغذیه روزانه می رسد، پس از تغییراتی که در آن به عمل می آید حرارت تولید می کند. این حرارت که یکی از خواص اساسی و عمده غذاهاست، در علم تغذیه کالری یا انرژی نامیده می شود. انرژی برای انجام فعالیت های حیاتی انسان خواه ارادی مانند حرکت، کار، ورزش و خواه غیر ارادی مثل تنفس، ضربان قلب و حرکات روده ها لازم است. متابولیسم (سوخت و ساز)متابولیسم یا سوخت و ساز به مجموعه تغییراتی گفته می شود که طی فعالیت های بدن بر روی مواد غذایی انجام می گیرد و ادامه حیات سلول ها را امکان پذیر می سازد. متابولیسم شامل دو بخش است : کاتابولیسم و آنابولیسم. کاتابولیسم: در این مرحله مواد جذاب شده به انرژی تبدیل می شوند. مولکول های بزرگ در هم می شکنند و برای آزاد شدن انرژی به ترکیبات ساده تر و مولکول های کوچک تر تجزیه و تبدیل می شوند. آنابولیسم: در این مرحله سلول ها برای ساختن پروتوپلاسم خودشان و همچنین رشد و ترمیم بافت ها از مواد جذب شده استفاده می کنند.متابولیسم بازال (سوخت و ساز پایه)عبارت است از مقدار انرژی ای که یک فرد در شرایط استراحت کامل (درازکش بیدار و با آرامش کامل عصبی و روانی)، حرارت محیط 18 تا 20 درجه سانتیگراد و در حالت ناشتا به مدت 12 تا 16 ساعت احتیاج دارد. در متابولیسم بازال انرژی مصرف شده صرف کار مغز و اعصاب، انقباض عضلات قلب و عروق، کار دستگاه های گوارشی و تندرستی می شود. مقدار آن در یک فرد متوسط در 24 ساعت حدود 1500 کیلو کالری است. در کودکی تا 5 سالگی به علت رشد سریع و همچنین در دوران نوجوانی و بلوغ نیز به علت افزایش سرعت رشد متابولیسم بازال افزایش می یابد. با افزایش سن و کاهش رشد این روند به مرور کاهش می یابد. متابولیسم بازال در نزد زنان به دلیل داشتن جثه کوچکتر و زیاد بودن بافت چربی در ساختمان بدن کمتر از مردان است که در حالت های فیزیولوژیک خاص مانند حاملگی و شیردهی، برای تولید بافت های جنینی و تأمین شیر بر میزان آن افزوده می شود. عوامل دیگری از قبیل ورزش، سن، بیماری و صرف غذا، بر متابولیسم بازال تأثیر دارند. انرژی نیاز به انرژی نیز مانند نیاز به غذا، بدون شک از عواملی است که اساس غریزه بشر را برای برانگیختن اشتها و میل به خوردن تشکیل می دهد. انرژی موجود در مواد غذایی شبیه انرژی موجود در مواد سوختنی، معرف انرژی شیمیایی است که در اثر سوختن به صورت حرارت ظاهر می شود و مقدار آن را با واحدهای حرارتی یعنی کالری می توان اندازه گرفت. کالری کوچک مقدار حرارتی است که موجب می شود درجه حرارت یک مکعب آب (یک گرم آب)یک درجه سانتیگراد افزایش یابد (معمولاً از 5/14 به 5/15 درجه سانتیگراد)، به عبارت دیگر واحد اندازه گیری و ارزش سوختن یک ماده را کالری می نامند. کالری بزرگ (کیلوکالری)مقدار حرارتی است که درجه حرارت یک کیلوگرم آب را یک درجه سانتیگراد افزایش دهد. معمول است که ارزش حرارتی انرگی مواد غذایی با حرف C بزرگ نمایش داده می شود. کالری بزرگ برابر با هزار کالری کوچک است. انسان برای انجام اعمال حیاتی بدن مانند تنفس، گردش خون و حرکات عضلانی و انجام کار و فعالیت های روزانه به انرژی نیازمند است. کالری واحد انرژی است و هر عامل مغذی که بتواند انرژی تولید کند انرژی زا خوانده می شود. عادت ها و رسوم غذاییعادت های غذایی همیشه با ما بوده اند، به قدمت دیروز و به مدرنی فردا. در قدیم نقش خوراک به وضعیت اجتماعی و حالت جسمانی افراد بستگی داشت. برای مثال در بعضی اقوام به زن حامله بهترین غذا را می دانند تا جنگجوی شکست ناپذیر به دنیا آورد. خوراک مردم یک کشور به عوامل متعددی بستگی دارد که بر عادت غذایی آنها تأثیر می گذارد. مهم ترین این عوامل عبارتند از : 1- فرهنگ ؛ 2- جغرافیا؛ 3- صنعت؛ 4- اقتصاد. بخش 3عوامل موثر بر تغییر تدریجی عادت های غذایی 1- فرهنگ الف ) روابط اجتماعی و ارتباط افراد یک جامعه موجب تغییر در عادت های غذایی می شود. برای مثال ازدواج دو فرد با دو نوع تربیت و فرهنگ جداگانه موجب تغییر در عادات غذایی آنها و فرزندانشان خواهد شد. ب) دین از مواردی است که بر عادت های تغذیه جوامع تأثیر گذار است، برای مثال در دین مبین اسلام استفاده از هرگونه ماده غذایی مجاز نیست و حتی در مورد مقدار آن نیز نظر می دهد (کلوا واشربوا و لاتسرفوا)محدودیت های غذایی از نظر اسلام خوردن گوشت خوک منع شده است (حرام)آشامیدن تمام نوشابه های الکلی قدغن است (حرام) گوشت هایی که به عنوان غذا به کار برده می شود، باید از حیوانات یا پرندگان حلال گوشت باشد، ضمن اینکه باید ذبح این حیوانات به روش خاصی باشد که شرع مقدس مشخص کرده است. مصرف گوشت بعضی ماهی ها و حیوانات دریایی منع شده است. در ماه مبارک رمضان در طول روز خوردن و آشامیدن منع شده است. بی شمار دستورالعمل های دیگر از جانب رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و بزرگان دین درباره غذا و نحوه مصرف و پاکیزگی و روش های مشروع به دست آوردن آن ذکر شده است که علاقه مندان می توانند برای کسب اطلاع بیشتر به منابع متعدد موجود مراجعه کنند. بالا بودن سطح فرهنگ و آگاهی های فرهنگی نیز در نحوه تغذیه ملل تأثیر بسزایی دارد. تغییر عادت های غذایی به مکاتب فکری نیز بستگی دارد، مثل گیاهخواری، خام گیاهخواری و استفاده صرف از سبزیجات و گیاهان. 2- جغرافیاالف) حدود جغرافیایی کشورها در تنظیم عادت های غذایی و برنامه ویژه غذایی موثر است. در کشورهای آسیای شرقی (شرق آسیا) مثل کره، چین، تایلند و ; مصرف هر گونه گوشتی مجاز است، از حیوانات تا حشرات. ادامه خواندن مقاله تغذيه و ورزش

نوشته مقاله تغذيه و ورزش اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله توماس اديسون

$
0
0
 nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : توماس ادیسون توماس الوا ادیسون (11 فوریه 1847 – 18 اکتبر 1931 میلادی) مخترع و بازرگانی آمریکایی بود. او وسایل متعددی را طراحی یا کامل کرد که مهم‌ترین و معروفترین آنها لامپ الکتریکی است. ادیسون در طول حیات علمی خویش توانست 2500 امتیاز اختراع را در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که رقمی حیرت‌انگیز و باورنکردنی به نظر می‌رسد. واقعیت این است که بیشتر اختراعات وی تکمیل شده کارهای دانشمندان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوری‌هایش یاریش می‌کردند. دهنی ذغالی تلفن،ماشین تکثیر، میکروفن، گرامافون، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که بدست ادیسون و همکارانش ابداع یا اصلاح شدند ادیسون از اولین مخترعانی بود که توانست با موفقیت بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه برساند دوران طفولیت و نوجوانیتوماس ادیسون در شهر میلان ایالت اوهایو متولد شد و سال‌های کودکی را در پورت‌هِرون میشیگان بسر برد.«آل» بیش از یک سال نتوانست به مدرسه برود و دوران نوجوانی را با کارهایی چون فروختن ساندویچ و آب‌نبات در کنار ریل قطار و یا سبزی فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود مرتباً با ترن میان پورت‌هرون و دیترویت در رفت و آمد بود، توانست از شرکت راه‌آهن نمایندگی توزیع یک روزنامه دیترویتی را بدست آورد. با پس‌انداز پول حاصل از فروش روزنامه، آل توانست یک ماشین چاپ دست دوم خریداری کند. او دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب کرد و در سن پانزده سالگی اولین شماره‌ی‌ روزنامه خود را با نام «ویکلی هرالد» منتشر ساخت. این نشریه که تمام کارهایش را ادیسون خود انجام می‌داد، نخستین و تنها روزنامه‌ای بود که در یک قطار در حال حرکت حروفچینی و چاپ می‌شد. در سال 1862 م. وی اتفاقاً با تلگراف که در آن زمان وسیله نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کم‌شنوایی چندی بعد توانست در اداره راه‌آهن به‌عنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دست‌ترین مأموران تلگراف در آمریکا شود. ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد سال‌های میانهنخستین پله‌های ترقیدر سال 1869 م. ادیسون که اداره راه‌آهن را ترک کرده بود، به‌عنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسه صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می‌رسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ می‌کرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه پیشرفته نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمدمنلو پارکادیسون مدتها این فکر را در سرداشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگ‌تری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایه کافی، سرانجام در سال 1876 م. در منطقه «منلوپارک» نیوجرسی یک لابراتوار پژوهشی مجهز بنیاد نهاد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند.تأسیس این آزمایشگاه نقطه عطفی در رشته فعالیت‌های ادیسون و از بزرگ‌ترین ابتکارهای او به شمار می‌رود. آزمایشگاه منلو پارک نخستین مؤسسه‌ای بود که منحصراً با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونه اولیه آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاه‌های خود ایجاد کردند. در سایه نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدندگرامافون ادیسون در کنار گرامافون اولیهاز قدیم الایام، داشتن وسیله‌ای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتین‌ویل فرانسوی (1857 م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گام‌هایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاه‌های آنها عملا ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین می‌رفت. در سال 1877 م. ادیسون موفق به ساخت وسیله‌ای شد که واقعاً کار می‌کرد؛ یعنی می‌توانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانه‌ای فلزی بود با یک دسته گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را می‌چرخاند و درون بوق صحبت می‌کرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقه نازک حلبی ِدور استوانه خراش‌هایی می‌افتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را به‌چرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب می‌شد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفت‌انگیز می‌نمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامه‌ها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (1887 م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانه مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانی‌تبار با تبدیل استوانه مومی به صفحه پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد سابقه سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم می‌رسد. در سال 1854 م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور می‌داد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (1875 م.) و جوزف سووان (1878 م.) مدل‌های دیگر چراغ‌های ا لکتریکی را ارائه کردند. کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصه جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانه بازارکرده بود که نمونه‌ای از آن به دست ادیسون رسید (1878 م.). دستگاه والیس تشکیل می‌شد از چارچوبی با یک حباب و دو میله فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود . عبور جریان برق از میله‌ها باعث می‌شد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار ‌شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغال‌هایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پی‌برده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال ماده مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود. پس از یک سال تلاش بی‌وقفه و آزمایش صدها ماده گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالی‌شده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده است. او از روزنامه‌نگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب 31 دسامبر 1879 م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطه منلوپارک و جاده منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظره لامپ‌های نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشه خود را برای تأسیس یک کارخانه بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایه‌داران حاضر روبرو شد عصر الکتریسیتهدر 27 ژانویه 1880 م. ادیسون تقاضانامه دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به اداره اختراعات آمریکا تسلیم کرد اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات ویلیام سایر انجام شده است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشته ذغالی شده پرمقاومت (ماده تولیدکننده نور لامپ‌) به ادیسون تعلق گرفت. در 13 فوریه 1880 م. وی به کشف یک پدیده مهم فیزیکی نائل آمد که اکنون به اثر ادیسون معروف است. دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، (1882 م.) ساختمان کارخانه مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استر ی‍ت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت 110 ولت و 59 مشتری در پایین محله منهتن به دست ادیسون افتتاح گردید. چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان – که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتی ِرشته کربنی شده‌ بود- پیروز شود اما پس از یک دعوای حقوقی بی‌حاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهره‌مند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسووان» را تأسیس کردند. این شرکت در سال 1892 م. جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) گردیدشیوه ادیسونهمانطور که گفته شد، بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایده‌های دیگران و کار دسته‌جمعی گروه بزرگی از تکنسین‌ها و کارمندانی بود که تحت نظارت او به تحقیق و آزمایش می‌پرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژه چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جمله این افراد است.اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان می‌آید، به این دلیل است که ادیسون غالبا همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمی‌کرد. با این همه شکی نیست که بدون قدرت سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا فیزیکدان بزرگ و یکی از همکاران ادیسون درباره روش او برای حل مسائل می‌نویسد: «اگر ادیسون می‌خواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکارفراوان دانه به دانه رشته‌های کاه را کنار می‌زد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف شاهد بودم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبه‌ای کوچک می‌شد.» ادیسون خود نیز در این‌باره گفته‌ است: «نوآوری عبارت است از یک درصد الهام روح و نود و نه درصد عرق ‌ریختن و تلاش کردن.» تسلا دانشمندی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راه‌های توسعه سیستم‌های جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا تصمیم به ترک شرکت او گرفت. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون مرتکب اشتباه بزرگی شد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم DC او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانه‌دار معروف سامانه‌های چندفازی توزیع برق را برپایه جریان AC تکامل بخشید که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان AC روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون را بر بازار صنایع الکتریکی درهم شکست سینمادر سال 1889م. یکی از کارمندان شرکت ادیسون به اسم ویلیام کندی لوری دیکسون نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد(1894م.) با نام تجاری کینه‌توسکوپ (متحرک نما) در نیویورک به معرض نمایش گذاشته شد. کینه‌توسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون می‌نگریست و دسته‌ای را می‌چرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده می‌کرد. این وسیله ابتدا به‌عنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود وهدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود. ادامه خواندن مقاله توماس اديسون

نوشته مقاله توماس اديسون اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله معرفي جوش آرگون

$
0
0
 nx دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : در جوش آرگون یا تیگ(TIG) برای ایجاد قوس جوشکاری از الکترود تنگستن استفاده می شود که این الکترود برخلاف دیگر فرایندهای جوشکاری حین عملیات جوشکاری مصرف نمی شود. حین جوشکاری گاز خنثی هوا را از ناحیه جوشکاری بیرون رانده و از اکسیده شدن الکترود جلوگیری می کند. در جوشکاری تیگ الکترود فقط برای ایجاد قوس بکار برده می شود و خود الکترود در جوش مصرف نمی شود در حالیکه در جوش قوس فلزی الکترود در جوش مصرف می شود. در این نوع جوشکاری از سیم جوش(Filler metal)بعنوان فلز پرکننده استفاده می شود.و سیم جوش شبیه جوشکاری با اشعه اکسی استیلن(MIG/MAG)در جوش تغذیه می شود. در بین صنعتکاران ایرانی این جوش با نام جوش آلومینیوم شناخته می شود. نامهای تجارتی هلی آرک یا هلی ولد نیز به دلیل معروفیت نام این سازندگان در خصوص ماشینهای جوش تیگ باعث شده بعضا این نوع جوشکاری با نام سازندگان هم شناخته شود. نام جدید این فرایند G.T.A.W و نام آلمانی آن WIGمی باشد. همانطور که از نام این فرایند پیداست گاز محافظ آرگون میباشد که ترکیب این گاز با هلیم بیشتر کاربرد دارد.علت استفاده از هلیم این است که هلیم باعث افزایش توان قوس می شود و به همین دلیل سرعت جوشکاری را میتوان بالا برد و همینطور باعث خروج بهتر گازها از محدوده جوش میشود. کاربرد این جوش عموما در جوشکاری موارد زیر است1- فلزات رنگین از قبیل آلومینیوم;نیکل;مس و برنج(مس و روی) است. 2- جوشکاری پاس ریشه در لوله ها و مخازن3- ورقهای نازک(زیر1mm)مزایای TIG1- بعلت اینکه تزریق فلز پرکننده از خارج قوس صورت میگیرد.اغتشاش در جریان قوس پدید نمی آید.در نتیجه کیفیت فلز جوش بالاتر است.2- بدلیل عدم وجود سرباره و دود و جرقه ,منطقه قوس و حوضچه مذاب بوضوح قابل رویت است. 3- امکان جوشکاری فلزات رنگین و ورقهای نازک با دقت بسیار زیاد.انواع الکترودها در TIG1- الکترود تنگستن خالص (سبز رنگ)برای جوش آلومینیوم استفاده می شود و حین جوشکاری پت پت می کند.2- الکترود تنگستن توریم دار که دو نوع دارد الف-1% توریوم دار که قرمز رنگ است ب-2% توریم دار که زرد رنگ می باشد.3- الکترود تنگستن زیرکونیم دار که علامت مشخصه آن رنگ سفید است.   4- الکترود تنگستن لانتان دار که مشکی رنگ است.5- الکترود تنگستن سزیم دار که طلایی رنگ است.این دو نوع آخر جدیدا در بازار آمده اند.چند نکته در مورد مزایای تنگستن1- افزایش عمر الکترود2- سهولت در خروج الکترونها در جریان DC 3- ثبات و پایداری قوس را بیشتر می کند 4- شروع قوس راحت تر است. نوع قطبیت مناسب در جوشکاریTIG جریان DCEN برای جوشکاری چدن-مس-برنج-تیتانیوم-انواع فولادها جریان ACبرای جوشکاری آلومینیوم و منیزیوم و ترکیبات آن+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم اردیبهشت 1384ساعت 3:22 توسط | 2 نظر جوشکاری فولادهای ضد زنگ و ضد خوردگیخصلت اصلی فولادهای استنلس مقاومت در برابر زنگ خوردگی است (داشتن کرم بیش از 12% موید همین مطلب است).نیکل موجود در این فولادها حتی به مقدار زیاد هم نمیتواند به تنهایی مقاومت در برابر خوردگی را زیاد کند.ولی با حضور کرم میتواند تا حد زیادی این وظیفه را بخوبی انجام دهد.مزیت اصلی نیکل تسهیل ایجاد فاز آستنیت و بهبود خاصیت مقاوم به ضربه فولادهای کرم نیکل دار است. مولیبدن شرائط خنثی سازی این فولاد را تثبیت می کند و عموما عامل افزایش مقاومت به خوردگی موضعی(Pitting) است.   به منظور اطمینان از تشکیل کاربیدهای پایدار که باعث افزایش مقاومت به خوردگی بین دانه ای میشود افزودن Ti و Nb به انواع معینی از فولادهای کرم-نیکل دار ضروری است. 1-فولادهای ضد زنگ کرم و کربن عناصر اصلی اینگونه از فولادها را تشکیل میدهد. هر چند که مقدار کربن کمتر از 04/0درصد است تاثیر کرم بر استحکام کششی حتی در مقادیر 13 و 17و 20درصد بسیار ناچیز است. در حالیکه در مقادیر زیادتر کربن با عملیات حرارتی مناسب امکان دستیابی به استحکام کششی منایب و عملیات مکانیکی مورد نظر فراهم میشود. با توجه به ریزساختار فولادهای کرم دار را به شرح زیر میتوان دسته بندی کرد:الف-فولادهای کرم دار-فریتی(12 تا 18 درصد کرم -1/0درصد کربن) ب- فولادهای کرم دار-نیمه فریتی(12 تا 14 درصد کرم -08/0 تا 12/0 درصد کربن)ج-فولادهای کرم دار-مارتنزیتی(12 تا 18 درصد کرم و بیش از 3/0 درصد کربن)د- فولادهای کرم دار-قابل عملیات حرارتی(12 تا 18 درصد کرم -15/0 تا 20/0 درصد کربن)این دسته بندی را در مورد جوش پذیری نیز میتوان تکرار کرد. تحت شرایط حرارتی نامناسب فولادهای فریتی(گروه الف) تمایل به تشکیل دانه های درشت نشان میدهند. انرژی حرارتی ناشی از جوشکاری منجر به رشد دانه بندی میشود که نمیتوان آنرا با پس گرمایش برطرف نمود.در نتیجه کاربید رسوب میکند و در مرز دانه های فریت باعث شکنندگی و کاهش شىیى مقاومت به ضربه فلؤ جوش میشود.برای غلبه بر این حالت باید از الکترود آستنیتی تثبیت شده با 19 درصد کرم و 9 درصد نیکل استفاده نمود.فلز جوشی که بدین ترتیب حاصل میشود دارای خاصیت آستنیتی و مقاومت به ضربه بالا است.فلز جوشی که بدین طریق حاصل میشود از نظر مقاومت به خوردگی مطابق فولددهای ضدزنگ فریتی میباشد اما از نظر ظاهر با فلز مبنا تفاوت رنگ دارد.در صورتیکه اجبار در یکرنگی باشد باید از فیلر متال مشابه( مثلا 18 درصد کرم به همراه کمی Ti)استفاده شود.Tiدر مقادیر جزیی نقش موثر در ریز دانه کردن فلز جوش دارد.   بعلت رابطه گریز ناپذیر بین رشد دانه ها با از دست رفتن استحکام ضربه ای چاره ای جز کاستن از تنش های حرارتی ناشی از عملیات جوشکاری وجود ندارد و برای نیل به این منظور تمهیداتی نظیر الکترود با قطر کم و سرعت جوشکاری بیشتر و پیش گرمایش 200تا 300 درجه سانتیگراد باید به کار رود.پس گرمایش در حدود 700 تا 800 درجه سانتیگراد خاصیت استحکام به ضربه فلز جوش را بهبود میدهد. همچنین آنیلینگ(Annealing)به مدت کم نیز باعث تجمع کاربید شده و تا حدی شکنندگی فلز جوش را جبران میکند و همینطور به تنش گیری نیز کمک میکند. ولی هرگز باعث رفع کامل درشت دانگی HAZنمیشود.   اقدامات مشابهی حین جوشکاری فولادهای نیمه فریتی و کوئنچ تمر شده با 12 تا 14 درصد کربن (دسته ب ) نیز ضروری است. میدانیم که سرد کردن سریع باعث تشکیل فاز شکننده مارتنزیتی میشود لذا ضرورت دارد که درجه حرارت قطعه حین انجام جوش بالا نگهداشته شود. قطعه کار ابتدا 300 تا 350 درجه پیش گرم میشود.درجه حرارت بین پاسی(Inter pass) 300 درجه مناسب است و از این کمتر نباید شود.ضمنا قطعه کار باید بلافاصله در دمای 700 تا 760 درجه پس گرم شود.این سیکل حرارتی در مجموع باعث ایجاد فلز جوشی با ساختار یکنواخت و چقرمه در کل طول درز جوش مسشود و خطر شکنندگی و رشد دانه ها را تا حدود زیادی مرتفع میکند.   فولادهای کرم دار مارتنزیتی (دسته ج)معمولا قابل جوش نیستند و صرفا به منظور تعمیر و اصلاح عیوب جوشکاری بر روی آنها انجام میپذیرد. برای جوشکاری فولادهای کرم دار با 12 تا 14 درصد کرم مقدار کربن در فیلر متال نباید از 25/0درصد تجاوز کند.این نوع فولاد در هوا سخت میشود.از اینرو هیچ اقدام پیشگیرانه موثری به منظور غلبه بر سخت شده HAZوجود ندارد.اما با اعمال پیش گرم زیاد که با پس گرم بلافاصله قطعه همراه باشد میتوان تاحدودی مشکل را برطرف کرد و سختی نامطلوب را در حد پایینی نگاه داشت.دمای پس گرم 750 تا 800 توصیه میشود و کمتر از این دما ممکن است باعث تاثسر منفی در مقاومت به خوردگی شود.   آنیلینگ در حرارتی بین650 تا 650 درجه ممکن است باعث رسوب کاربید و بروز خوردگی بین دانه ای شود. ادامه خواندن مقاله معرفي جوش آرگون

نوشته مقاله معرفي جوش آرگون اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تئاتر مدرن

$
0
0
 nx دارای 67 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تئاتر مدرن فصل اول مقدمه تئاتر مدرن ، معنی گسترده ای است كه وقوع آن دست كم زمانی نزدیك به یك قرن را در خود نهفته دارد . مدرن بودن در تئاتر صور مختلفی را در بر می گیرد و هر روشنفكری كه در امر تئاتر تجربه ای را به انجام رسانده ، وجهه نظر خاصی را ارائه كرده است كه در نوع خود تاثیر گذار بوده است ;گاهی در نزد آنان همه چیز در قدرت بازیگران شكل می گرفت ، زمانی سخن و دیالوگ تئاتری سلطه داشت ، نور و دكور یكباره و در مقطعی اهمیت تعیین كننده یافت و یا آموزش به جنسی از تئاتر پیوند خورد ; استانیسلاوسكی، گریك، میرهولد، راینهارت، آپیا، پیسكاتور، آرتو، گروتوفكی، برشت و ; بانیان چنین تحولاتی بودند . در این میان آراء فلسفی و اجتماعی آرتو، برشت و گروتوفكی با توجه به اهمیت تاثیر شگرف در تئاتر دهه های 50 و 60 مورد ملاقه است ، تا زمینه بررسی جنبش های هنری و تئاتری فراگیر این دو دهه مانند بیتینك ها، بیتل ها، هیپی ها و در نهایت انواع مكاتبی همچون Living theatre ، Happening ، Open theqtre ، Performance به دست آید . اگر چه مراد نهایی این مساله بررسی آرا و آثار پیتر شومان است اما ایجاد فضایی با موضوعات فوق الذكر كه به درك موضوع اصلی یاری می رساند ضروری است . نقطه مركزی آثار پیتر شومان مخاطب هوشمندی است كه خود در نهایت بازیگر است ، این نگرش وجه تشابه تمامی آنان است كه به نوعی مدافع تئاتر نو بوده اند یا از طریق تجربه خود در این راه كوشیده اند . گریز از صحنه كلاسیك به معنی فراگیر آن و رسیدن به مكانی كه در آن مخاطب تاثیر عمل گرایانه تری در حضور در تئاتر بیابد مراد و مقصود تئاتر های مدرن بوده و هست ؛ آگوست بوال چنین می گوید : ((فكر ندانستن ، آگاه نبودن بر این كه كسی در حضور بازیگر است كه دارد عملی را بازی می كند همیشه مرا واداشته تا بكوشم دیگری در تئاتر را پیدا كنم كه در آنها تماشاگر ، ‌(( تماشا – بازیگر )) ((Forumtumtheatre )) ما نه فقط تماشاگری Spect –Actor كه از صحنه می گیرد ، بلكه كسی كه محتملا شركت و مداخله می كند . آن وقت بود كه به شكل دیگری از تئاتر بنام تئاتر مناظره ای Spectator رسیدم كه در آن تماشاگر مستقیما مداخله می كند و می داند كه مداخله او بر عمل تاثیر تغییر دهنده ای دارد .   آنتوتن (( آرتو )) (( Antonin Artaud )) 1948 – 1869 اندیشه ، بسان زندگی و طبیعت نخست از درون به برون می رود پیش از آنكه از برون به درون آید . من اندیشیدن را در حاله آغاز می كنم ، از تهی به پژی می روم و چون به پژ رسیدم ، می توانم دوباره در تهی فرو افتم . من از مجرد به انضمامی می روم نه از انضمامی به مجرد . متوقف ساختن اندیشه در برون وبررسی آنچه می تواند كرد ، در حكم باز نشناختن سرشت باطنی و پویای اندیشه و امتناع از احساس جنبش سرنوشت باطنی اندیشه است كه هیچ تجربه ای قادر به ضبطش نیست . من امروز شناخت این سرنوشت باطنی و پویان اندیشه را شعر می نامم .   آنتوتن آرتو آرتو در این خطبه به موضوعی سرنوشت ساز در دوره معاصر اشاره دارد ، با كشف ، جستجو و اصالت انسان در تباین با تفكری كه قیاس مدار است و قواعدی نهاده شده را تبلیغ می كند . اساس مدرنیسم آرتو در هنر تئاتر مبتنی بر حركت ، شناخت و فراموشی داری های بدست آمده در این فرآیند است . تا آدمی بتواند خلاء را پركند و پژی ها را خلاء سازد . خلاء در نظر او ثبات یا مطلق عدم حضور و حیات نیست او همواره هر واژه را با حضور انسان درنظر می آورد ، خلاء جنبشی دیگر ; از این رو آنتونن آرتو تمامی گذشته تئاتر جهان را مورد پرش قرار می دهد و حتی نادیده می گیرد تا بالقوه آنچه كه ممكن است در راه باشد در حضوری درونی و حركتی به بیرون ظهور یابد . در این پروسه تئاتر موجود زنده و پویاست و می باید سازندگان آن نیز زنده و پویا باشند در این راستا ، نگاه به تماشاگر به عنوان موجودی زنده اهمیت می یابد . سرانجام تفكر آرتو در آغوش گرفتن تماشاگران و احساس همبستگی با آنان از طریق سپردن نقش نظاره گری در بدو امر ونقش فاعل تئاتر در پایان یك نمایش است . آرتو برای رسیدن به اهدافش حتی ماهیت هنری یك نمایش را به نفع آئینی بودن آن نفی می كند . گذر از وضع موجود ، ذهن متحد تماشاگر و بازیگر ، زمان آرمانی و نمادین كه واقعیت است محیط بر نجاز هنری اش خواهد بود ، تفسیر و تاویل نگاه آرتو است . امنیت آیین به این است كه در واقعیت اتفاق نمی افتد ، بلكه در زمان نمادین و دراذهان اجرا كنندگان و شركت كنندگان به عنوان فرایند از وضع موجود به یك وضع دیگر و تاثیرش به تاثیری كه اگر در واقع ( واقعیت ) اتفاق افتاده بود یكسان است . آرتو در نگاه به گذشته قصد ماندن و سكنی گزیدن ندارد او اگر چه نگاه به گذشته دارد اما قدمهایش او را به جلو می برد . وی از طریق آئین های تئاتری در آرزوی كشف ارتباط زبان گذشتگان با محیط بیرون و اشیاء پیرامون زندگی است . در واقع زبان عاملی برای همگانی بودن در مجرد آدمی است ، همان چیزی كه تئاتر به خاطر آن به اجرا در می آید . زبان مورد نظر او زبان گفتاری معمول كه مفاهیم در آن گم گشته اند در تباین است او صدایی نامفهوم اما حقیقی را به كل زبان بی معنی ترجیح می دهد :آرتو در جستجوی زبان همگانی نشانه ای بود و یا هیروطیف هایی كه بی واسطه و با حقیقت بر انسان اثر كند كه تماشاگر آن را نتواند طبق عادتش یا اختیار خودش تفسیر كند . زبان گفتاری را رد می كند و به ورد یا صداهایی كه از بازیگران در لحظه ارتباط حقیقی ایجاد می شود متوسل می شود . آرتو برای خروج از وضع موجود علاوه بر زبان كاربرد عناصر دیگر مورد استفاده در تئاتر را نیز تا حدودی مورد تجدید نظر قرار می دهد ، در راستای چنین اقدامی بیان تحلیل گر كارساز میگردد و تئاتر پس زمینه زندگی می شود . از این رو تئاتر آرتو خشن و بی رحم جلوه می كند زیرا جایی برای استراحت و فراغت در آن یافت نمی شود . تئاتر باید نمایشگر مبانی دورانی باشد و نقایص و شكافهایش و تضادهایش به نمایش بگذارد نه آنكه بلغزد و مستقیما در وادی شرایط و مقتضیات دورانی سقوط كند یعنی دست به تبلیغات سیاسی زند ، تئاتر با آشكار ساختن آنچه پنهان است می تواند داعی به دگرگونی عمیق افكار وعرف و معتقد است و اصول یعنی مبانی روح زمانه شود و از این لحاظ درمانگر است و شفا بخش . اما این مداوا سحرآمیز و جادویی است یعنی آنچه می كند رهانیدن آدمی از پوسته و لفاف سخت اجتماعی اوست .. اگر این كار نشود، زمینه برای روز جنگ و طاعون و قحطی و كشتار فراهم می آید . زیرا تئاتر وسیله تركاندن دمل های چركینی است و این كار نجات بخش بر ضمه انجام می گیرد و ضرورت تحقق آن عمل در عالم واقع را از بین می برد و باید چنین باشد . در ذهن آرتو تناقض میان مجازی بودن تئاتر و حقیقی بودن زندگی از طریق اهمیت یافتن عمل تئاتری تا حد بی پروایی و ركی بی حد ، می خواهد حل شود . آرتو در تفسیر خود از صحنه تئاتر هم در حقایق زبانشناختی تجدید نظر می كند هم حضور تماشاگر منفعل را نمی پذیرد . موضوع بعدی كشف نسبت های آئینی گذشتگان است ، مرز میان باز نمایی واقعیت و خود واقعیت از میان برود . به نظر وی گذشتگان از طریق آئین ها برای در زندگی بودن تمرین می كردند و حتی آئین ها ادامه زندگی بودند . دوران اجزاء اصلی تئاتر آرتو و تبدیل آنها به یكدیگر حول محور مخاطب فعال ، زبان نا متعارف ، آئین مداری و مكان واقعی و زمان واقعی هم افق با وقت اجرا سرانجام كار است ، كه نتیجه آن بازگشت تئاتر به زندگی یا ورود زندگی به تئاتر است . آرتو برای رسیدن به اهداف آمده در قدم بعد بر علیه متون نگارش شده قیام می كند او سخن حقیقی را در لحظه عمل می پذیرد و پیش داروی نویسنده را قبل داستان را در ذهن خود از اول تا آخر روایت كرده است نمی پذیرد . (( حكم نوشته شده برای آرتو مطابق با یك پیش داوری یا نحوه برخوردی ساختگی است . ))نفوذ تئاتر آرتو در متفكران دهه های بعد فراوان است . وی اعتقاد درشت تاثیر تئاترش همانند طاعون گسترش خواهد یافت . آرتو می خواست اثر تئاترش بیرون كردن الگوهای رفتاری سركوب كردن جامعه باشد محقق است كه آرتو بر بزرگانی مانند ژان لویی بازو J . I . Barrault ، روژبلان R . Blin و آرتوراموف A . Adamow و گروه هایی پیشتاز همچون Happening ، living thetre ، open theatre و تئاتر آزمایشگاهی گروتوفسكی و گروه پیتربروك انكار ناپذیر است . (( پرتولت برشت )) (( Bertolt Brecht )) من یك نمایشنامه نویس هستم . آنچه دیده امنشان می دهم . در بازارهای مردم . دیده ام كه چگونه انسان خرید و فروش می شود این را ، من نمایشنامه نویس ، نشان می دهم . چگونه در اتاق یكدیگر با نقشه هاشان گام می زنند با چماق های لاستیكی یا با پول چگونه در خیابانها به انتظار می ایستند چگونه برای یكدیگر دام می نهند چگونه سرشار از امید قرار ملاقات می گذرانند چگونه یكدیگر را به دار می زنند چگونه همدیگر را دوست می دارندچگونه غنایم را پاس می دادند چگونه می خورند این چیزی است كه من نشان می دهم . پرتولت برشت آنچه در افكار واعمال آتونن حضور داشت و وقوع می یافت ، در برشت هم هست با این تفاوت مهم كه برشت هم در فلسفه و هم در سیاست رك تر و زلال تر بود . اگر عقل گرایی برشت و اصالت آموزش در نزد وی را هم جدی تر بدانیم ، برشت به عنوان نقطه عطف تئاتر مدرن و در نوع اپیك یك استثناء است . برشت به این مناسبت علاوه بر حوزه روشنفكری حاكم بر تئاتر دنیا ، در میان عوام هم نفوذ كرد و هم زمانی قدرت گیری مبارزات كارگری و بروز ایدئولوژی های وابسته به طبقه كارگر همچون نیروی نامرئی اما عینی به گسترش آراء و عقاید برشت یادی رساند . برشت توانست میان فلسفه ، تئاتر و سیاست مثلثی تفكیك ناپذیر بسازد . استعداد وی در ابداع زبان شاعرانه او را به نابغه ای در تئاتر حماسی كه ساختار آن مدرن بود مبدل كرد . برشت هم مانند آرتو و دیگر مدرنیست ها به آئین های گذشتگان و مخصوصا داستانهای میتولوژیك توجه بسیار نشان داد و اساسا فن فاصله گذاری درتئاتر برشت به سبب توجه وی به اپرای چینی و دیگر نمایشهای شرقی است . تا اینجا دریافت میشود كه عناصری مانند زبان ، اصالت مخاطب ، آئین مداری ، فاصله از دنیای مجازی تئاتر و اقرار به در صحنه بودن و سعی در نزدیك كردن صحنه به واقعیات جامعه در نمایش های مدرن با كم و كاست هایی ، مشترك است . بعدا اشاره خواهد شد كه چگونه پیتر شومان از تمامی این خصایص با ویژگی خاص خود بهره جسته است . اما پیتر شومان هم مانند برشت كاملا در پی اجرای صحنه های نمادین به جای صحنه درقراردادی است ، وی هم می خواهد تماشاگرانش با تفكر ذهن نقادی بیابند ; برشت بگونه ای صریح تمام استعداد خود را برای انتقال معانی عقلایی و آموزشها به تماشاگران بكار گرفت . ” برشت به جای استفاده از صحنه های قراردادی ، استفاده از صحنه های نمادین را باب كرد كه تصویری جهانی را وضعیت انسان نقش می كند . تماشاگرنمایشهای برشت در عین حال كه خود بخشی از اجرا شمرده می شد تحلیل گر و منتقد نیز بود و اساس برداشت های تماشاگر ، نمایش دائما در حال تغییر بود و تماشاگر در نهایت به مشاهده گری با ابزار عقیده تبدیل می شد . به همین دلیل نمایش نامه های او همیشه موقتی و تغییر پذیر بود و هدف آن تهییج و بر انگیختن قدرت عمل تماشاگر “ برشت با كشاندن تئاتر به میان مردم از طریق طرح مسائل آنان از طریق آموزش ، نقادی و زبان شاعرانه و در عین حال مردمی ، الهام بخش بسیاری از گروههای تئاتر بعد از خود شد . تا قبل از وی چنین گرایشی یك خصلت عمومی در تئاتر مدرن به حساب می آمد اما برشت توانست این امر را با اجزاء خاص و ارائه دلایل عقلی به یك ایدئولوژی مبدل سازد . برشت علاوه بر تمامی این موارد ، به جنبه های جذابیت ، زیبایی و فراگیری عناصر بعدی و شنیداری نشان داد ، توجه نشان داد ، موسیقی آثار وی كه اغلب در صحنه بصورت زنده اجرا می شود به خود ی خود سبك موسیقی است . دكور ، گریم ، نور و ; هم در آثار برشت از كلیت عقاید وی در جهت بیان موضوعات تبعیت می كند . بررسی جزیی تر آراء برشت روشن می سازد كه وی چگونه با یك طراحی آهنین تماشاگرانش را به درون نمایش عقلانی ، اجتماعی و اعتراض آمیز می كشاند :(( برشت هم بمانند میرهوله در پی شكلی از تئاتر بود كه در آن تماشاگران فراموش نكنند كه در تالار نمایش هستند و دارند یك بازسازی از گذشته را تماشا می كنند . به این منظور شخصیت های نمایشنامه از نقشهایشان بیرون می آیند ؛ یك صحنه نمایشنامه پیش از آنكه به اوج عاطفی اش برسد پایان می گیرد ؛ در فواصل مناسب اسلاید های افكنده می شود ، حاوی پیامی كه بر آن صحنه خاصی تاكید بیشتر می گذارید ، در پایان هر صحنه پرده های سفید كوتاه آن صحنه را می پوشاند . هدف برشت آن بود كه تماشاگر را ناپیوسته Alienation كند و بین ادنمایش فاصله بیفكند تا تماشاگر ا ز لحاظ عاطفی با نمایش به هم نیامیزد . كلمه نا پیوستگی Alienation ترجمه نارسایی است و دلالت بر عدم پیوند با نمایشنامه می كند . حال آنكه كلمه آلمانی Verfremdung به معنای بیگانه ساختن اشیاء یا اندیشه هاست و از این رو به تماشاگر امكان می دهد تا آن جا اشیاء یا اندیشه ها را در نوری تازه و از زاویه متفاوت ببیند . برشت عقیده داشت با این (( بیگانگی )) یا (( ناپیوستگی )) تماشاگر می تواند درباره كنش در اماتیك روی صحنه بیندیشد . )) جوهره تئاتر برشت همین موضوع اخیر است ؛ تماشاگری كه بالقوه آگاه است ، حتی خود خالق وضعیتی جدید خواهد بود كه لفظ تاریخ بر آن قابل اطلاق است . ما در اغلب آثار این دوره به وضوح شاهد برچیده شدن مرزهای متعدد نهاده شده ادوار گذشته هستیم و برشت بدرستی میدانست دوره معاصر آن چیزی خواهد بود كه مخاطبان می توانند در آن موثر باشند و خود آن را بسازند . مجموعه این ویژگی ها در وهله اول سلبی می نمود ، برشت از بیان این نگاه سلبی می خواست جیانی نوین بسازد اما جنبه های ایجابی آن تا حدودی سخت و پر مفصل به نظر می آمد . شاید همین موضوع سبب می شد تا دیگر مدنیست ها ناامیدانه دل به ماهیت سلبی آثار خویش خوش كنند ، اما به طرزی عجیب پیتر شومان از جنسی دیگر طالب جنبه های ایجابی همچون برشت بود . برشت برای وعده های خود برای ساختن جهانی آرمانی نحوه تلقی آموزشی را به عمل صحنه مبدل ساخت او در حقیقت برای سلب جهان فعلی و هم برای ایجاد پیش او از شیوه تئاتر آموزشی استفاده كرد . برشت از اجزاء جهان پیرامون برای پیش برد اهداف خود در حوزه آموزش بهره گرفت . ” درهای صحنه تئاتر بر روی موضوع های بیشماری باز شد : نفت ، تورم ، جنگ ، نبردهای اجتماعی ، خانواده ، مذهب ، گندم و حتی بازار گوشت . همسرایان ، تماشاگران را از حقایقی آگاه كردند كه نمی دانستند . فیلم های پیوندی را از پیوندهای سراسر جهان را ارائه نمودند . طراحی عامل آماری را هم در بر می گرفت . با آمدن (( پس زمینه )) به جلوی صحنه فعالیت های مردم در معرض انتقاد قرار گرفت . جنبه های درست . غلط اعمال نشان داده شد . در نمایش ها آدمهائی به صحنه آمدند كه دانسته یا ندانسته عمل می كردند . تئاتر زمینه ای برای فعالیت فیلسوفان گشت . )) ادامه خواندن مقاله تئاتر مدرن

نوشته مقاله تئاتر مدرن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live