Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله ترجمه پيامدهاي جرم: تأثير فعاليت هاي جنايي والدين بر روي پيشرفت تحصيلي فرزندان آنها

$
0
0
 nx دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پیامدهای جرم: تأثیر فعالیت های جنایی والدین بر روی پیشرفت تحصیلی فرزندان آنها 1- مقدمهاثبات شده است که جرم هزینه های اجتماعی زیادی به دنبال دارد. این هزینه ها مربوط به سنجش های امنیتی، خسارت مالی و قربانی شدن است. این هزینه شامل هزینه های ناملموسی مانند نگرانی، و ناراحتی یا عذاب دیدن اعضای نزدیک خانواده فرد مجرم نیز هستند. خصوصاً بچه ها زمانیکه والدینشان بعنوان محیط اجتماعی در خانواده بی ثبات می گردند تحت تأثیر زیادی قرار می گیرند، که میتواند منجر به مشکلات احساسی و رفتار مجرمانه آنها گردد (بعنوان مثال، گلر ، گارفینکل ، کوپر و مینسی 2009؛ وان دی راکت ، رویتر ، دی گراف ، و نیوبیرتا 2010؛ ویلبر و همکارانش 2007). همچنین رفتار مجرمانه می تواند هزینه های اجتماعی بلند مدتی نیز به دنبال داشته باشد چون میتواند بر روی بچه های والدین مجرم تأثیر منفی داشته باشد. این مطالعه تأثیر فعالیت های مجرمانه والدین را بر روی پیشرفت تحصیلی بچه های آنها بررسی میکند. برای انجام این هدف، داده هایی از “مطالعه روابط خانوادگی در هلند” (NKPS) مورد استفاده قرار می گیرند، که بین سالهای 2002 تا 2004 از طریق پرسشنامه های خود-گزارشی در بین 8155 فرد ساکن هلند جمع آوری شدند. این داده ها شامل اطلاعاتی در مورد فعالیت مجرمانه والدین و تأثیر آن بر روی پیشرفت تحصیلی والدین و فرزندانشان بودند. فعایت مجرمانه توسط پرسیدن این سوال از مخاطبان ارزیابی می گردد که آیا آنها یا اعضای خانواده آنها (مثلاً همسر) آیا تا بحال محکوم به یک عمل مجرمانه در دادگاه شده اند، و یا اینکه ایای تا بحال بعنوان پیامد یک رفتار متخلفانه (بجز تخلفات رانندگی) به اداره پلیس کشیده شده اند (دایکسترا و دی والک 2007؛ دایکسترا و همکارانش 2005). بعلاوه، فعالیت مجرمانه گزارش شده با اطلاعات ثبت شده در اسناد ثبت شده جنایی مطابقت داشت. استراتژی برآورد اتخاذ شده، یک مدل لاجیت چندجمله ای همراه با یک مدل تطبیق آماری است که از فواصل Mahalanobis استفاده میکند. ما از مدل لاجیت چندجمله ای استفاده میکنیم چون طبقات پیشرفت تحصیلی آموزشی را مشاهده کردیم که دارای ترتیب طبیعی نیست. راهکار تطبیق آماری برای مقایسه بچه هایی اعمال می گردد که والدین آنها از لحاظ جنایی با بچه هایی همکاری داشتند که والدینشان دارای هیچ سابقه جنایی نبودند، اما خصوصیات زمینه ای قابل مشاهده مشابهی داشتند. این مسئله مهم است چون والدینی که هیچ سابقه جنایی ندارند ممکن است دارای خصوصیات متفاوتی با والدینی باشند که دارای فعالیت های مجرمانه بوده اند، و این تفاوت ها میتواند به تأثیر برآورد شده جهت بدهد. در تحلیل تطبیق، ما فرض کرده ایم که سطح تحصیلات والدین هر دو بچه یکسان است، چون تحصیلات والدین بر روی انتخاب های تحصیلی فرزندانشان تأثیر می گذارد. کمک این مطالعه به مقالات تجربی سه مورد است. اول از همه اینکه ما بررسی کردیم که آیا پیشرفت تحصیلی فرزندان تحت تأثیر فعالیت جنایی والدین آنها قرار می گیرد یا نه. مقالات میان-نسلی در مورد جرم و تحصیلات عمدتاً بر روی انتقال بین-نسلی رفتار جنایی یا پیشرفت تحصیلی از والدین به فرزندان است. اثراتی که ممکن است بین رفتار جنایی والدین و نتایج تحصیلی بچه ها وجود دارد اغلب نادیده گرفته شده است. دوم اینکه، اطلاعات از یک بررسی معرف ملی مورد استفاده قرار گرفته است، درحالیکه مطالعات قبلی عمدتاً از نمونه های کوچکی از والدین زندانی شده با اطلاعات محدودی در مورد خصوصیات زمینه ای این والدین با فرزندان آنها استفاده کرده اند (برای مثال نگاه کنید به مطالعه مورای ، فارینگتون و سکول 2012). موارد استثناء مطالعات فاستر و هاگان (2007، 2009)، هاسکینگز (2011) و هابکر (2013) هستند که دامنه وسیعی از متغیرهای کمکی را با استفاده از داده های تحقیقاتی غنی کنترل میکنند. ما تشخیص داده ایم که یک اشکال استفاده از داده های تحقیقاتی اینست که مخاطبان میتوانند فعالیت جنایی خود (یا اعضای خانواده آنها) را کمتر از مقدار واقعی گزارش کنند (نگاه کنید به تورنبری و کران 2000). و در نهایت اینکه ما نتایج برآورد را برای هلند فراهم ساخته ایم، درحالیکه مدارک قبلی عمدتاً بر ایالات متحده متمرکز است. الگوهای فعالیت جنایی و عدالت جنایی در هلند با بسیاری از کشورهای اروپایی دیگر سازگار هستند، اما با ایالات متحده کاملاً متفاوت هستند. قسمت های این مقاله بدین شرح است: بخش 2 بطور خلاصه مقالات تجربی در مورد جرم و تحصیلات را بررسی میکند. در بخش 3 داده ها و آمار توصیفی مورد بحث قرار گرفته است. در بخش 4 استراتژی برآورد توضیح داده شده است و نتایج تجربی گزارش شده اند. در بخش 5 تحلیل های پایداری انجام شده اند. در این بخش ما بررسی میکنیم که ناهمگنی غیرقابل مشاهده با استفاده از تکنیک های پیشنهاد شده توسط آلتونجی ، الدر و تیبر (2005، 2008) بر روی برآورد های ما تأثیر می گذارد و بررسی های حساسیتی دیگر را نیز انجام میدهیم. این بخش نیز بررسی میکند که نتایج برآورد چطور به تعریف سنجش نتیجه بستگی دارد، و در مورد نقش خطای سنجش بحث میکند. بخش 6 نیز مربوط به نتیجه گیری ها است.2- مقالات تحقیقات قبلی در مورد تحصیل و جرم عموماً پیشنهاد کرده اند که رابطه منفی بین رفتار جنایی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. بعلاوه، این مطالعات بیانگر این هستند که بچه های والدین دارای سابقه فعالیت های مجرمانه، معمولاً والدینی با سطح تحصیلات پایینی هستند.تعداد قابل توجهی از مطالعات انتقال بین-نسلی رفتار مجرمانه و تحصیل از والدین به فرزندان را بررسی کرده اند. یافته های تجربی این مطالعات از یک رابطه سببی بین تحصیلات والدین و فرزندان پشتیبانی میکند و اینکه رفتار جنایی والدین ممکن است به فرزندان انتقال یابد (فارینگتون، کوید ، و مورای 2009؛ جال مارسون و لینکویست 2011؛ جال مارسون و لیندکویست 2012؛ وان دی راکت و همکارانش 2010). مطالعه ای توسط مهگیر ، پالم ، و اشنابل (2012) نشان داد که افزایش تحصیلات والدین، احتمال رفتارهای جنایی در فرزندان آنها را کاهش میدهد.مطالعات اندکی وجود دارند که بررسی کرده باشند که بر اساس اطلاعات افراد زندانی شده، فعالیت جنایی والدین چطور می تواند بر روی نتایج تحصیلی فرزندانشان تأثیر بگذارد. بعضی از این مطالعات به این نتیجه گیری رسیده اند که زندانی بودن والدین با نتایج تحصیلی پایین تر فرزندان مرتبط است، درحالیکه مطالعات دیگر هیچ رابطه ای بین آنها نیافته اند. گروه های کنترل معمول که برای اهداف شناسایی بکار می روند بچه هایی هستند که بدلایلی غیر از زندانی بودن والدین، از والدین خود جدا شده اند (مانند مرگ والدین، طلاق، آزادی مشروط)، و یا بهترین دوستان بچه هایی که والدین آنها در زندان هستند. با اینکه بسیاری از این مطالعات در مورد پیشرفت تحصیلی پایین زندانی ها بحث می کنند، با اینحال آنها تحصیلات والدین زندانی شده را کنترل نکرده اند، به گونه ای که نتایج برآورد ممکن است این حقیقت را نشان دهد که والدین دارای سابقه جرم سطح تحصیلات نسبتاً پایینی دارند. فاستر و هاگان (2007، 2009)، هاسکینز (2011) و هابکر (2013) از استثناهای نادر هستند. فاستر و هگان (2007، 2009) تأثیر زندانی بودن پدر بر روی پیشرفت تحصیلی فرزندان را با استفاده از داده های مطالعاتی Add Health بررسی میکنند که یک تحقیق بزرگ-مقیاس از بزرگسالان ایالات متحده است که ویژگی های جمعیتی در مورد آنها و والدینشان گزارش شده است. این مطالعات شامل تحصیلات پدیر و تعداد خصویات اجتماعی-اقتصادی بعنوان متغیرهای کنترل می باشد. نتایج آن یک اثر منفی قوی از روابط متقابل پدر با پیشرفت تحصیلی فرزندان را نشان میدهد (برآورد ها با توجه به روش برآورد استفاده شده، در دامنه -018 تا -072 متغیر است). با استفاده از همان داده ها و کنترل تحصیلات والدین در مدلهای OLS و بازگشت لجستیکی، هابکر (2013) پی می برد که روابط متقابل والدین، تا 50 درصد پیشرفت فرزندان در دبیرستان را کاهش میدهد و پیشرفت تحصیلی فرزندان را تا 033 انحراف استاندارد پایین می آورد. هاسکینز (2011) برآورد OLS و سازگاری امتیاز گرایش و کنترل تحصیلات والدین را برای بررسی تأثیر زندانی بودن والدین بر روی آمادگی تحصیلی بچه های 5 ساله را با هم ترکیب میکند. این مطالعه از مطالعه بچه سالم و خانواده های شکننده استفاده میکند و نشان میدهد که بچه هایی که والدینشان در زندان بودند، مهارت های غیر شناختی پایین تری دارند که برای ورود به مدارس رسمی ضروری است، درحالیکه تأثیر آن بر روی آمادگی شناختی مهم نیست. مطالعاتی نیز وجود دارند که نشان میدهند که فعالیت جنایی والدین تأثیر منفی بر روی پایداری خانواده و شرایط مالی و بالتبع بر روی سلامت بچه ها دارد. بچه هایی که والدین آنها دارای سابقه جنایی هستند احتمال بیشتری دارد که به سیستم عدالت جنایی کشیده شوند و بعدها در زندگی مشکلات احساسی زیادی خواهند داشت (گلر و همکارانش 2009، وان دی راکت و همکارانش 2010، ویلبر و همکارانش 2007). همچنین این بچه ها اغلب توسط والدین خود در مدرسه بدنام می شوند و مشکلات زیادی را در مدرسه تجربه میکنند. همچنین بچه هایی با والدین دارای سابقه جنایی در یک محیط اجتماعی-اقتصادی زندگی میکنند که ناپایدارتر است و این می تواند تأثیر منفی بر روی توسعه مهارت های شناختی و غیرشناختی بچه ها داشته باشد. کانها و هکمن (2007) یک مدل تئوری را برای تکنولوژی ایجاد مهارت بیان میکنند تا توضیح دهند که مهارت های بچه ها چطور در مراحل مختلف زندگی توسعه پیدا می کند. از دیدگاه این تئوری، والدینی که دارای سابقه جنایی هستند نسبت به والدینی که سابقه جنایی ندارند، بصورت متفاوت بر روی مهارت هایی بچه ها سرمایه گذاری میکنند. این تفاوت ها در سرمایه گذاری می تواند بر روی تفاوت در شکل گیری مهارت در بلند مدت تأثیر بگذارد، چون مهارت های مورد نیاز و سرمایه گذاری بر روی مهارت ها به مرور و با گذشت زمان تکمیل می شوند. بنابراین مفاهیم نتایج تحصیلی بچه ها می تواند مهم و اساسی باشد.3- داده ها و آمار توصیفیاین مطالعه از داده های گرفته شده از مطالعه روابط خانوادگی هلند(NKPS) استفاده میکند، که یک بررسی ملی از سال 2002 تا 2004 بر روی 8155 فرد ساکن هلند با رده سنی بیت 18 تا 79 سال انجام شده است (دایکسترا و همکارانش 2005). داده های NKPS از طریق پرسشنامه های خود-گزارشی جمع آوری شدند. این داده ها شامل اطلاعاتی در مورد سابقه جنایی والدین و پیشرفت تحصیلی و خصوصیات جمعیتی دیگر والدین و بچه های آنها است. مخاطبان در مورد اعضای خانواده خود و خصوصاً همسر و بچه های دارای سن 15 سال و بالاتر، گزارش داده اند. سن بچه ها بین 15 تا 65 سال بود. تقریباً 70 درصد بچه ها بالای 25 سال سن دارند. خانوارها در تحلیل نیامده اند، در صورتی که مخاطبان هیچ بچه ای نداشته باشد و اگر هیچ اطلاعاتی در مورد متغیرهای فعالیت تحصیلی و جنایی آنها در دسترس نباشد.ما داده ها را طوری ثبت میکنیم که واحد مشاهده آن بچه ای است که اطلاعات مربوط به آن در مورد خصوصیات زمینه ای آنها و والدینشان موجود باشد. تعداد مشاهدات بچه-والدین بدست آمده 5822 عدد است. فعالیت جنایی والدین توسط پرسیدن این سوال از مخاطبان سنجیده می شود که آیا آنها یا اعضای خانواده آنها به دادگاه جنایی کشیده شده اند و یا اینکه برای رفتار متخلفانه (بجز تخلفات رانندگی) به اداره پلیس برده شده اند. افرادی که کمترین تخلفات را مرتکب می شوند فقط جریمه می شوند و تخلف جنایی برای آنها ثبت نمی گردد. بنابراین سابقه جنایی والدین که در تحقیق ما گزارش شده است با تخلفات جنایی مطابقت دارد که والدین بخاطر آنها سابقه جنایی ثبت شده پیدا کرده اند. بر اساس این اطلاعات، یک متغیر ساختگی ایجاد شد که دارای مقدار 1 بود اگر حداقل یکی از والدین در خانواده تا بحال دستگیر شده بود و/یا محاکمه شده بود، و در غیر اینصورت مقدار آن 0 تعیین می شد. داده ها نشان دادند که 242 بچه یک یا دو ولی مجرم داشتند، که 97 نفر آنها نیز دارای سابقه جنایی بودند. البته تکرار و تداوم فعالیت مجرمانه نامشخص است. بعلاوه میتواند اینطور باشد که والدین سابقه جنایی خود را کمتر از مقدار واقعی گزارش کرده باشند. داده ها نشان میدهند که 4 درصد والدین دارای سابقه جنایی در گذشته هستند (242 نفر از 5822 نفر).جدول 1 آمار توصیفی برای متغیر خصوصیات جمعیتی را نشان میدهد. ستون های 2 و3 انحراف میانگین و استاندارد را برای بچه هایی نشان میدهند که والدین آنها دارای هیچ سابقه جنایی ثبت شده ای نیستند (N=5580)، درحالیکه ستون های 4 و5 انحراف میانگین و استاندارد را برای بچه هایی نشان میدهند که والدین آنها دارای سابقه جنایی هستند(N=242). طبقات تحصیلی بیان شده در این جدول نشاندهنده بالاترین سطوح تحصیلی کسب شده است. این طبقات تحصیلی مربوط به تحصیلات تکمیل شده هستند، که در تحلیل تجربی ذر بخش 4 مورد استفاده قرار می گیرند. این جدول نشان میدهد که والدین دارای سابقته جنایی ثبت شده بطور میانگین جوان تر، اغلب بدون خانواده ، و اندازه خانواده آنها بزرگتر است. بعلاوه بچه های با والدینی که تخلفات جنایی مرتکیب شده بودند اغلب در خارج از هلند به دنیا انده بودند و همچنین والدین آنها نیز اغلب در یک کشور خارجی به دنیا آمده بودند (مهاجران نسل دوم). اغلب والدینی که در خارج از هلند به دنیا آمده بودند از کشورهای مراکش، ترکیه، سورینام و جزایر آنتیل به هلند آمده بودند. بحث کامل تری در مورد اینکه چرا خانواده های با زمینه های بی دینی به هلند وارد شدند در مطالعه وان کلرورن ، وان پراگ ، و ماسن وان دن برینک (2011) آمده است. والدین دارای سابقه جنایی احتمال بیشتری دارد که تحصیلات ابتدایی تری در مقایسه با والدینی داشته باشند که سابقه جنایی ندارند. بطور کلی، جدول 1 نشان میدهد که خصوصیات فردی و خانوادگی بچه ها با والدینی که دارای سابقه جنایی هستند تا حد زیادی با بچه هایی متفاوت است که والدین آنها هیچ سابق جنایی ندارند. در تحلیل تجربی، ما این تفاوت ها را بررسی میکنیم.6- نتیجه گیریعلیرغم تحقیقات رو به رشد در مورد انتقال بین-نسلی (برای مثال پیشرفت تحصیلی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، رفتار جنایی)، توجه زیادی به تأثیر رفتار جنایی والدین بر روی نتایج تحصیلی فرزندان آنها نشان داده نشده است. مطالعات موجود بطور کامل تحصیلات والدین یا خصوصیات مهم خانوادگی دیگر را کنترل نکرده اند، بطوری که نتایج برآورد ممکناست تا حدودی این حقیقت را نشان دهد که والدین دارای سابقه جنایی، تحصیلات پایین تر یا زمینه های اجتماعی-اقتصادی در مقایسه با والدینی دارد که هیچ سابقه جنایی ندارند. این مطالعه اثرات فعالیت جنایی والدین بر روی پیشرفت تحصیلی فرزندان آنها را بررسی میکند، و این حقیقت را در نظر می گیرد که والدین دارای سابقه جنایی ممکن است یک گروه انتخابی توسط اتخاذ راهکار تطبیق آماری باشند. برای انجام این هدف، داده های تحقیق هلندی از کل جمعیت مورد استفاده قرار گرفت، تا اینکه از افراد زندانی شده استفاده شود، که در مطالعات قبلی دیگر معمول است.یافته های تجربی نشان میدهند که داشتن والدینی با سابقه جنایی، احتمال تکمیل سطوح تحصیلی ابتدایی پایین تری (در مقایسه با تحصیلات بالاتر) را افزایش میدهد، حتی زمانیکه ما از یک راهکار تطبیقی برای کنترل خصوصیات زمینه ای اجتماعی-اقتصادی و تحصیلات والدین استفاده میکنیم. ما با پیروی از مطالعه آلتونجی و همکارانش (2005، 2008) تحلیل های پایداری مختلفی را انجام دادیم تا اثرات احتمالی انتخاب بر اساس عوامل غیر قابل مشاهده را بررسی کنیم. بر اساس این تحلیل های احساسی، ما یه این نتیجه گیری رسیدیم که مقدار قابل توجهی از انتخاب بر اساس عوامل غیرقابل مشاهده (در مقایسه با انتخاب بر اساس عوامل قابل مشاهده) برای توضیح تأثیر برآورد شده کلی مورد نیاز است. نتایج بدست آمده برای تحصیلات مقدماتی به نظر می رسد که خیلی قوی باشد، و حتی با اینکه نتایج برای تحصیلات بالاتر بر حسب دارای اهمیت کمتری هستند، با اینحال اندازه اثرات بصورت اندازه بزرگ باقی می ماند. ما نتیجه گیری کردیم که داشتن والدینی با سابقه جنایی منجر به این موارد می گردد: (1) افزایش احتمال به اتمام رساندند تحصیلات ابتدایی، وقتی که بالاترین سطح تحصیلاتی بدست آمده باشد (در دامنه ببن 7 تا 9 درصد امتیاز)، و (2) کاهش در احتمال بدست آوردن تحصیلات بالاتر (در دامنه بین 2 تا 6 دردصد امتیاز).تحصیلات پایداری بیشتری انجام شد تا بررسی گردد که (1) آیا نتایج برآورد به تعریف متغیر پیشرفت تحصیلی بستگی دارد؛ (2) تأثیر فعالیت جنایی مادر و پدر؛ (3) تأثیر والدین دارای محکومیت؛ (49 اینکه وضعیت رفتاری طبقه بندی شده بصورت نادرست، میتواند اثر برآورد شده فعالیت جنایی والدین را دچا انحراف سازد. تحلیل های پایداری نشان دادند که یافته های تجربی به تعریف خاص متغیر پیشرفت تحصیلی بستگی ندارند. یک نتیجه جالب مربوط به جنسیت اینست که بچه ها در قسمت پایینی هرم توزیع پیشرفت تحصیلی بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند، اگر پدر آنها سابقه جنایی داشته باشد، در حالیکه بچه ها در قسمت بالای هرم توزیع پیشرفت تحصیلی بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند اگر مادر آنها سابقه جنایی داشته باشد. ما همچنین پی بردیم که تأثیر منفی داشتن والدینی با سابقه جنایی بیشتر مشخص خواهد بود اگر والدین دارای محکومیت بوده باشند. و در نهایت اینکه کمتر گزارش کردن سابقه جنایی نسبت به مقدار واقعی آن، منجر به انحراف تضعیف در تأثیر برآورد شده بر روی پیشرفت تحصیلی در بچه ها خواهد شد.ما نتیجه گیری کردیم که بزرگ شدن در خانواده ای با والدین دارای سابقه جنایی، پیشرفت تحصیلی را تا حد زیادی کاهش میدهد، و از دیدگاه تکنولوژی شکل گیری مهارت، میتوان آنرا یک سرمایه گذاری منفی نامید. مطالعه ما بر اهمیت وضع کردن سیاست هایی تأکید دارد که هدف آنها افزایش سطوح تحصیلی بچه هایی است که والدین آنها دارای سابقه جنایی بوده اند، و اینکه میتواند محیط رشد شبیه سازی شده ای را برای این بچه ها ایجاد کند. همچنین بر روی این مسئله تأکید دارد که جلوگیری یا کاهش جرائم می تواند پیشرفت تحصیلی نسل های آینده را افزایش دهد. ادامه خواندن مقاله ترجمه پيامدهاي جرم: تأثير فعاليت هاي جنايي والدين بر روي پيشرفت تحصيلي فرزندان آنها

نوشته مقاله ترجمه پيامدهاي جرم: تأثير فعاليت هاي جنايي والدين بر روي پيشرفت تحصيلي فرزندان آنها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله ترجمه ارزيابي زمين هاي دامنه اي جنوب غربي سانتياگو در آرژانتين، براي تحقيقات و مديريت چرا

$
0
0
 nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تغییر ریسک صندوق سرمایه گذاری مشترک: رجوع عمدی یا حد وسط؟ چکیده:یک موضوع تجربی این است که آیا تغییر صندوق سرمایه گذاری مشترک در ریسک موقتی، عمدی است یا از یک رجوع حد وسط نشأت می گیرد. در روش تحقیق مان، از معاملات صندوق سرمایه گذاری واقعی برای شناسایی سرمایه هایی که به طور فعال ریسک را تغییر می دهند، استفاده کرده ایم. سرمایه هایی که از نظر آماری بعنوان معاملات تغییر واریانس بازگشتی یا ردیابی خطای واریانس شناسایی شده اند ریسک رجوع حد وسط را نشان نمی دهند. اغلب، سرمایه ها برای کاهش ریسک خطای واریانس را ردیابی می کنند. شواهد زیادی وجود دارد که قبلا سرمایه ها یک خطای ردیابی واریانس کمی داشته اند. اما، ما شواهدی راجع به ارتباط بین عملکرد قبلی و تغییرات عمدی برای واریانس بازگشتی یا خطای ردیابی واریانس نیافتیم. کلمات کلیدی: صندوق سرمایه گذاری مشترک، مسابقه، رجوع حد وسط، ریسک خطای ردیابی.1- مقدمهیک جبران مدیریت صندوق سرمایه گذاری مشترک ، تابعی از دارایی های تحت مدیریت سرمایه گذارانی است که پول بیشتری برای عملکرد بهتر صندوق سرمایه گذاری فراهم کرده اند. در پاسخ، مدیرانی که عملکرد ضعیفی دارند ممکن است تلاش کنند بازکشت را از طریق افزایش ریسک سهامشان افزایش دهند. یا اگر تصدی یک نگرانی باشد، انها ممکن است در عوض ریسک را کاهش دهند تا ضررشان را محدود کنند. ریسک صندوق سرمایه گذاری تابعی از واریانس ها و کوواریانس های موجودی ها در سهام است. مدیران سرمایه نمی توانند واریانس یا کوواریانس موجودی های فردی را تغییر دهند اما می توانند ریسک سرمایه گذاری را از طریق اضافه کردن یا حذف نمودن موجودی ها تغییر دهند یا سهم سرمایه گذاری شده در هر موجودی را تغییر دهند. موضوع مهم این است که چگونه تغییر سهم موجودی های فردی بر ریسک سرمایه گذاری تأثیر می گذارد. مطالعات مختلفی بررسی کرده اند که آیا مدیران صندوق سرمایه گذاری مشترک آنگونه که آنها در یک بازی رقابتی ، رقابت می کنند رفتار می کنند و آیا رفتارشان تحت تأثیر عملکرد نسبی موقتی شان است. نتیجه ی این تحقیق ترکیبی است. برای بررسی ارتباط بین ریسک پذیری مدیریتی و عملکرد قبلی، نیاز است تغییر برای ریسک سرمایه گذاری که مورد نظر مدیران است را از تغییراتی که از طریق معاملات انجام شده به دلایل دیگر رخ می دهد، را متمایز سازیم . معاملات انجام شده برای سایر دلایل ممکن است موجب برگشت حد وسط ریسک شود. در غیاب تمایز بین معاملاتی که به بازگشت حد وسط ریسک منجر می شود و معاملاتی که با هدف تغییر ریسک انجام می شود، ممکن است یک ارتباط جعلی بین تغییرات ریسک و بازگشت های قبلی شکل گیرد . براون و همکاران(1996) از واریانس بازگشت کل در بررسی هایش از رفتار بازی استفاده کرد در حالیکه چیوالیر و الیسون(1997) مدلشان را با توجه به ردیابی خطای واریانس توسعه دادند . یک شک دائمی وجود دارد که آیا این سنجه ها و اندازه گیری های ریسک مناسب است و آیا این ریسک ها رجوع میانگین و حد وسط هستند. مطالعات پیشین بین تغییران عمدی و غیر عمدی برای ریسک سرمایه گذاری تمایزی قائل نشده اند. مقاله ی ما به پر کردن این شکاف از طریق شناسایی صندوق سرمایه گذاری مشترک که به طور عمدی ریسک سرمایه گذاری را افزایش یا کاهش می دهد، کمک می کند. ما فرایند کولِن و همکاران(2010) بکار گرفتیم که در ابتدا همکاری هر سهم و موجودی در سهام را تعیین می کرد تا ریسک کلی را مشخص کند. سپس ما موجودی های فردی در همکاری ریسک از ریسک کم تا زیاد را رتبه بندی کردیم و موجود یها را به بیست سبد ارزشی برابر تقسیم کردیم. ما ارزش خالص معاملات را در هر سبد برگشت دادیم تا طول دوره ی همبخشی ریسک هر سبد را ایجاد شود. از آنجا که موجودی ها از نظر ریسک رتبه بندی شده بودند، اگر معاملات برای تغییر ریسک غالب نباشد، ارتباطی بین معاملات و ریسک اندازه گیری پیدا نخواهد شد. این روش به ما اجازه می دهد تا معناداری آماری را از یک مبنای سرمایه از طریق سرمایه بررسی کنیم؛ اینکه آیا ریسک هر دوره سرمایه گذاری به طور عمدی تغییر کرده است. همبستگی مثبت معنادار نشان می دهد که معاملات ریسکش را افزایش داده است اگرچه همبستگی منفی معنادار نشان می دهد که معاملات ریسکش را کاهش داده است.ما رابطه بین ریسک پذیری سرمایه و بازگشت قبلی را بر یک مبنای متحرک (در دوره های سه ماهه) بررسی میکنیم. این روش بدین خاطر مناسب است چون سرمایه گذارانی که میخواهند وجوه را تعویض کنند ممکن است برای رتبه بندی های مداوم توسط فراهم کنندگان اطلاعات از آنها کمک بگیرند. ما از سهامداری های دوره های سه ماهه از 2836 سرمایه متقابل بین سال های 1991 و 2006 استفاده میکنیم که 49673 دوره سرمایه گذاری را در تحلیل ما تشکیل میدهد.نتایج ما نشان میدهد که بعضی از سرمایه ها کاهش پیدا میکنند، درحالیکه بعضی دیگر افزایش پیدا میکنند، که هر دوی آنها از واریانس خطا و واریانس بازگشت پیروی می کنند. برخلاف مطالعات قبلی که بصورت ضمنی مقادیر برابری را از سرمایه های افزایش ریسک و کاهش ریسک بر مبنای تغییر ریسک متوسط در نظر گرفته اند، ما پی بردیم که تجارت وجوه بیشتر، واریانس خطای پیگیری را کاهش میدهد. این مسئله خصوصاً در وجوه با واریانس خطای پیگیری اولیه کم قابل مشاهده می باشد. البته تمایل به افزایش یا کاهش واریانس بازگشت و واریانس خطای پیگیری با گذشت زمان تغییر پیدا میکند. وجوه، سهام را به دلایل مختلفی مورد تجارت قرار میدهند که برای تغییر ریسک سند دارائی های آنها با دقت طراحی نمی شوند. البته مواردی که ما آنها را بعنوان وجوهی شناسایی میکنیم که ریسک را بصورت عمدی افزایش یا کاهش میدهند، بازگشت متوسط را نشان نمیدهند. ما همچنین رابطه ای بین بازگشت ها و تغییرات قبلی در تغییرات ریسک خطای پیگیری و واریانس بازگشت پیدا نکردیم.ادامه مقاله بدین شرح است: در بخش 2 مقالات مربوطه را بیان میکنیم و پیش بینی های تجربی خود را توسعه میدهیم. در بخش 3 داده ها و روش شناسی را مورد بحث قرار میدهیم و در بخش 4 نیز نتایج تجربی را ارائه میدهیم. ما آزمایشات قدرت را در بخش 5 انجام میدهیم و نتیجه گیری را هم در بخش 6 بیان میکنیم.2- مقالات مربوطه و پیش بینی های تجربیبراون و همکارانش (1996) مدارک تجربی را گزارش میدهند که مدیران با کارایی نسبی ضعیف در قسمت اول سال اوراق بهادار را مورد تجارت قرار میدهد تا بازده فهرست دارائی آنها در قسمت آخر سال افزایش یابد. در طی این فرآیند ، واریانس بازده وجوه نیز افزایش می یابد. سنجش آنها از تغییر ریسک بصورت نسبت انحراف استاندارد وجوه از بازده ها در قسمت آخر سال نسبت به قسمت اول سال است. این مؤلفان می گویند که مدیران با کارایی پایین میتوانند اوراق بهادارای را معامله کنند که باعث افزایش در ریسک وجوه آنها می شود. از این پس، ما پیش بینی های این نتیجه را فرضیه مسابقه می نامیم. البته تیلور (2003) می گوید که این رفتار مسابقه ای میتواند منجر به نتیجه مخالفی گردد. او می گوید که برای مدیران برنده منطقی می باشد که پیش بینی کنیم که مدیران با کارایی پایین، ریسک را افزایش میدهند. اگر مدیران با کارایی پایین واکنش برندگان را پیش بینی کنند، ممکن است ریسک را کاهش دهند.کوشی و پونتیف (1999) رابطه منفی را بین ریسک وجوه و کارایی قبلی پیدا کردند. بعلاوه، این رابطه برای استفاده وجوه از مشتق ها قوی است. باسی (2001) و گوریاو و همکارانش (2005) ، یافته های براون و همکارانش (1996) و کوشی و پونتیف (1999) را به طرفداری در برآورد واریانس بازده ایجاد شده توسط وابستگی خودکار و وابستگی متقابل بازده وجوه نسبت می دهند. آنها با این طرفداری ها و با استفاده از بازده وجوه روزانه یا ماهیانه برای محاسبه واریانس های بازده وجوه، قادر نمی باشند که از یافته های رفتار مسابقه ای پشتیبانی کنند.از مشکلات اقتصاد سنجی همراه با وابستگی خودکار و وابستگی متقابل بازده وجوه از سوی چوالیر و الیسون (1997) توسط محاسبه ریسک وجوه از سهام فردی که آنها دارند اجتناب می گردد. برای تمرکز بر رفتار ریسک پذیری مدیران، آنها از تغییر در انحراف استاندارد تفاوت در بازده وجوه و بازده های بازار در طول زمان استفاده میکنند. این سنجش که واریانس خطای پیگیری نام دارد، توسط کوواریانس سری زمانی بازده های اضافی سهام فردی در فهرست موجودی وجوه محاسبه می گردد.چن و پناچی (2009) مدلی را ارائه میدهند که واریانس خطای پیگیری را نشان میدهد و سنجش مناسب تری از ریسک است. آنها بصورت تجربی پی بردند که زمانیکه وجوهی کارایی ضعیفی داشته باشد، مدیران وجوه واریانس خطای پیگیری را افزایش میدهند، بجای اینکه بر واریانس بازده کلی تمرکز کنند. مدیران وجوه که کارایی ضعیفی دارند این موقعیت ضعیف خود را حفظ میکنند اگر بازار را در دوره بعدی پیگیری کنند. آنها در تلاش برای بهبود وضعیت خود، اوراق بهاداری را بدون توجه به شاخص بازار انتخاب میکنند. بتازگی، التون و همکارانش (2010)، و کمف و همکارانش (2009) با استفاده از نگهداری اوراق بهادار برای محاسبه ریسک وجوه از مطالعه چوالیر و الیسون (1997) پیروی میکنند. التون و همکارانش (2010) پی بردند که مدیران با کارایی پایین، ریسک کلی و سیستماتیک اوراق بهادار خود را کاهش میدهند، درحالیکه کمف و همکارانش (2009) پی بردند که مدیران با کارایی پایین، با توجه به توجه به جبران یا تصرف غالب، ممکن است ریسک وجوه را افزایش یا کاهش دهند.تحقیقات قبلی این مسئله را بررسی کرده اند که آیا تغییرات ریسک وجوهتوسط رفتار مسابقه ای ترغیب می گردد. البته تغییرات ریسک وجوه ممکن است از تجارت هایی ناشی گردد که توسط دلایلی غیر از رفتار مسابقه ای تحریک می شوند (مانند متعادل سازی مجدد فهرست موجودی، و اهمیت صنعت در حال تغییر). در واقع تقریباً همه تصمیمات خرید/فروش باعث تغییر در واریانس بازده وجوه و واریانس بازده وجوه آن می گردد. این تجارت ها بطور میانگین، بازگشت متوسط واریانش های بازده وجوه را ایجاد میکنند. این بخاطر وجوه ریسک بالایی است که سهام در وارایانس های بالا و/یا کوواریانس ها دارند، و همچنین تجارتی که هدف آن تغییر ریسک وجوه نیست اغلب در سهامی با واریانس پایین تر و/یا کوواریانس پایین تر رخ میدهد.با اینکه تجارت امنیتی باعث تغییر ریسک وجوه می گردد، این یک مسئله تجربی است که آیا تغییر در ریسک عمدی است یا انعکاسی از بازگشت متوسط ریسک است. چوالیر و الیسون (1997) هیچ مدرکی برای بازگشت متوسط پیدا نکردند. البته کوشی و پونتیف (1999) و کمف و همکارانش (2009) عکس این مدرک را پیدا کردند.تمرکز اصلی این تحقیق بر شناسایی سرمایه-دوره ای است که تجارت ها برای تغییر واریانس بازده وجوه یا واریانس خطای پیگیری طراحی می گردند. با شناسایی وجوهی که تجارت های آنها بصورت عمدی ریسک را تغییر داده اند، ما بازگشت متوسط را بعنوان علت تغییرات ریسک حذف کردیم.3- توصیف داده ها و روش شناسی31 توصیف داده هاما سهامداری های دوره ای از همه وجوه متقابل دارائی خالص ایالات متحده را برای دوره 1991 تا ژوئن 2006 از شرکت خدمات مالی تامسون بدست آوریم. معاملات وجوه از تغییرات در دارائی ها استنباط می گردد، که اغلب بصورت دوره های سه ماهه گزارش می گردند. داده های دارائی ها با قیمت سهام ماهیانه و داده های بازده از پایگاه داده مرکزی برای تحقیقات در قیمت های امنیتی (CRSP) ترکیب می گردند. ارتباطات وجوه متقابل برای مطابقت دهی دارائی های تامسون با بازده های وجوه ماهیانه بکار می رود که از پایگاه داده CRSP بدست آمده است.برای اطمینان از اینکه دادها بطور مناسب دارائی های وجوه متقابل را نشان میدهند، نمونه ما به وجوهی با میانگین دارائی وجوه برابری بالاتر از 80 درصد و دارائی نقدی میانگین کمتر از 10 درصد دارائی های وجوه کلی محدود می گردد. قیمت سهام CRSP آغاز دوهر با داده های دارائی های تامسون برای محاسبه مقادیر دارائی ملموس خالص هر وجوه متقابل مورد استفاده قرار می گیرند. این مقادیر محاسبه شده با مقادیر دارائی های ملموس خالص واقعی مقایسه می گردند، و در صورتیکه تفاوت بیشتر از 10 درصد باشد وجه حذف می گردد. سری داده های نهایی از 2836 وجه با 49673 وجه-دوره تشکیل شده است. تعداد وجوه-دوره ها برای رگرسیون هایی که نیازمند مطابقت دهی بازگشت های وجه و داده های متغیر کنترل هستند به 24727 کاهش پیدا میکند. در رگرسیون هایی که در ادامه می آیند ، اندازه نمونه بخاطر عدم وجود داده های وجه-بازده متغیر می باشد. همچنین، اندازه نمونه های کوچکتر به این خاطر می باشد که همه وجوه بصورت عمدی ریسک را تغییر نداده اند.32 روش شناسیتغییر در ریسک وجوه یک سیگنال مبهم است چون ریسک را می توان بصورت عمدی تغییر داد و یا اینکه ممکن است بخاطر بازده متوسط رخ دهد. البته اگر ما سهامی را بررسی کنیم که معامله شده اند، آگاهی های بیشتری را میتوان بدست آورد. ما در زیر روشی را معرفی میکنیم که تجارت هایی را شناسایی میکند که ریسک وجوه را تغییر میدهند.321 شناسایی تجارت هایی که بصورت عمدی واریانش بازده تغییر و واریانس خطای پیگیری را تغییر میدهند.در واقع همه تجارت های انجام شده توسط یک وجه، واریانس بازده وجوه را تغییر می دهد. واریانس سنتی (معادله 19 را می توان تجزیه کرد تا همکاری مشخص گردد که هر سهام برای واریانس فهرست موجودی وجه انجام میدهد. که تعداد سهام دارائی در طول دوره، نسبت مقداری که سهام i در آغاز دوره t دارا می باشد، نسبت مقداری که سهام k در آغاز دوره t دارا می باشد، = بازده های ماهیانه سهام k در 60 ماه قبلی، بازده های ماهیانه سهام k در 60 ماه قبلی، بردار وزن های فهرست موجودی برای سهام i توسط وجه j در آغاز دوره t ، ماتریس کوواریانس بازده سهام برای وجه j در آغاز دوره t ، و بردار همکاری های واریانس بازده است.با محاسبه ما میتوانیم همکاری های واریانس بازده (RVC) مطابق با هر سهام را شناسایی کنیم. این تغییر ماتریس ضرورتاً تابع پیچیده ای از واریانس ها و کوواریانس را به تابعی تبدیل می کند که در همکاری ها بصورت خطی است. واریانس بازده های هر فهرست موجودی وجه متقابل در آغاز هر دوره توسط وزن کردن ارزش کوواریانس های بازده های سهام در وجه اندازه گیری شده در 60 ماه گذشته محاسبه می گردد. واریانس های بازده با پیروی از مطالعه چوالیر و الیسون (1997) توسط حفظ کوواریانس های یکسان در پایان هر دوره و با حفظ همان کوواریانس ها محاسبه می گردند، که در عین حال از مقادیر متناسب با پایان دوره استفاده میکند. سهامی که در طول دوره ای بدست می آیند که در محاسبه کوواریانس ها شامل هستند.چون هدف ما اینست که تجارت با هدف افزایش/کاهش واریانس بازده را شناسایی کنیم، بر معادله 2 تمرکز میکنیم. RVC ها عناصری از بردار برای هر سهام i هستند که وجه j در دوره t آنها را دارا است، و از معادله 1 پیروی میکند که عنصر i ام بردار بصورت زیر می باشد: ما از RVC های سهام وجه در آغاز دوره بعنوان متغیر رتبه بندی قبل از اختصاص این سهام به 20 باکت ارزش برابر استفاده میکنیم. RVC هر باکت نشاندهنده RVC های سهامی می باشد که آنها را شامل است. برای هر باکت خاص j ، همکاری واریانس بازده توسط معادله زیر بدست می آید: که عنصر i در بردار ردیفی تعریف شده در معادله 2، ارزش سهام i در آغاز دوره t ، و تعداد سهام در باکتRVC از j است.معاملاتی که در طول این دوره انجام می شوند وزن و اهمیت RVC سهام i را تغییر میدهند و درنتیجه باعث تغییر باکت RVC از j می گردند. برای تعیین ماهیت معاملات، ارزش معاملات در طی دوره در هر باکت j در RVC باکت ها در آغاز دوره بازگشت داده می شود. که در طی دوره t معامله می گردد.ما با این نظریه مخالف هستیم که اگر ضریب رگرسیون بر مثبت باشد، تجارت ها با هدف افزایش ریسک انجام می شوند. البته اگر ضریب مهم نباشد، تجارت ها دنبال این نیستند که ریسک وجوه را تغییر دهند. ما با پیروی از مطالعه کولن و همکارانش (2010) رگرسیون های تکرار را برای هر وجه-دوره از ارزش سهام در باکتی انجام میدهیم که در طی دوره میانگین ریسک رتبه بندی متغیر برای هر باکت معامله شده است. در محاسبه ارزش سهام معامله شده، خرید تجارت ها دارای ارزش مثبت و فروش تجارت ها دارای ارزش منفی خواهد بود. از لحاظ ساختاری هیچ رابطه اولیه ای بین ارزش هر باکت و متغیر رتبه بندی وجود ندارد، بطوریکه رگرسیون، رابطه ای را نشان میدهد که به معامله در طی دوره نسبت داده می شود.سنجش دیگر ریسک فهرست موجودی، واریانس خطای پیگیری است. چوالیر و الیسون (1997) واریانس خطای پیگیری را بصورت زیر تعریف می کنند: که و بترتیب بازده ماهیانه برای وجه j ئ شاخص بازار وزنی ارزش هستند. محاسبات قیاسی برای تعیین بردار هر همکاری سهام به واریانس خطای پیگیری وجه j در طی دوره t انجام داده می شود، که عنصر i ام توسط معادله زیر بدست می آید: که بازده های ماهیانه بازار در 60 ماه گذشته است.این معادله شبیه معادله 2 است، بجز اینکه بازده های اضافی در محاسبات استفاده می گردند. این معادله همکاری واریانس خطای پیگیری ((TEVC) را برای هر سهام در وجه فراهم می سازد و امکان رتبه بندی این سنجش ریسک را ایجاد میکند. از لحاظ تقارن، TEVC در معادلات 3 و 4 جایگزین RVC می گردد. اگر ضریب رگرسیون در در سطح 10 درصدی مثبت باشد تجارت هایی با هدف افزایش ریسک خطای پیگیری ایجاد می گردند. البته اگر این ضریب مهم نباشد، تجارت ها دارای هدف تغییر TEV وجه نخواهند بود.این رگرسیون ها در هر یک از 49673 وجه-دوره بین ژانویه 1991 و ژوئن 2006 انجام می شود. ما ضریب های همراه با RVC و TEVC را بترتیب RVCBeta و TEVCBeta می نامیم. تعداد RVCBetaهایی که فاصله زیادی با صفر دارند بصورت یک رویداد تصادفی رخ داده اند. از توزیع دو جمله ای جمعی برای تعیین این مسئله استفاده می شود که آیا تعداد مشاهده شده RVCBeta های مهم بصورت تصادفی رخ میدهند. تعداد رگرسیون ها بعنوان تعداد آزمایشات در سطح اهمیتی مورد استفاده قرار می گیرند که ما در این سطح RVCBeta را بصورت مثبت یا منفی بعنوان احتمال موفقیت می یابیم، درحالیکه تعداد مهم موفقیت ها با احتمال دو جمله ای جمعی 1 درصد مطابقت دارد.322 تجارت های با هدف تغییر واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری – بازده های قبلی و و بازگشت متوسط ریسکواریانس های بازده و واریانس های خطای پیگیری بترتیب به انحراف های استاندارد SD و TESD تبدیل می شوند. این SD ها و TESD های آغاز و پایان دوره برای محاسبه تغییرات در انحراف استاندارد فهرست موجودی ها و انحراف استاندارد خطای پیگیری مورد استفاده قرار می گیرند.وجوه با بتاهای همکاری واریانس بازده مهم و بتاهای همکری واریانس خطای پیگیری بصورت تجارت هایی برای تغییر ریسک آنها طبقه بندی می گردند. برای هر دو سنجش ریسک، وجوه بصورت ریسک افزایشی یا کاهشی مطابق با علامت بتای مطابق طبقه بندی می گردند. این نتایج باینری از لحاظ منطقی در کارایی بازده وجوه متقابل در فواصل 9، 6 و 3 ماهه بازگشت داده می شوند. اگر بازده های قبلی رفتار تغییر ریسک آنها را تحریک کنند، رابطه بین بازده ماهه های قبلی و علامت RVCBeta و TEVCBeta باید مشخص باشد. بعلاوه، فرضیه مسابقه این رابطه را بصورت منفی پیش بینی میکند، با وجوهی که در مقابل رقبای خود کارایی پایین تری دارند و ریسک سرمایه گذاری های خود را افزایش میدهند.از رگرسیون های منطقی برای برآورد معادلات 7 و 8 استفاده می شود، که بترتیب RVCBeta و TEVCBeta دارای مفادیر خواهند بود اگر ضریب مثبت باشد. معادلات 7 و 9 فقط با استفاده از وجوهی برآورد می گردند که از لحاظ آماری SD و TESD فهرست موجودی های خود را افزایش یا کاهش میدهند. که: بتای همکاری واریانس بازده مهم برای وجه j در دوره t ، بازده اضافی سالیانه در وجه j در دوره های 9، 6 یا 3 ماهه تا آغاز دوره t ، انحراف استاندارد وجه j در آغاز دوره t ، بازده بازار 6 ماهه در زمان t ، برگشت فهرست موجودی وجوه j در دوره t ، سرمایه گذاری استانداردسازی شده وجه j در دوره t ، بتای همکاری واریانس خطای پیگیری مهم برای وجه j در دوهر t ، و انحراف استاندارد خطای پیگیری وجه j در آغاز دوره t است.رگرسیون های جداگانه ای برای بازده درر دوره های 9، 6 و 3 ماهه انجام می شود. اگر مدیران از رفتار مسابقه ای استفاده کنند، بازده های قبلی بر روی تصمیمات آنها برای تغییر ریسک وجوه آنها تأثیر می گذارد و رابطه منفی بین بازده ها و ریسک پیش بینی می شود. ضریب همراه با و مثبت (منفی) خواهد بود اگر مدیران ریسک فهرست موجودی ریسک-بالا را افزایش (کاهش) دهند و ریسک فهرست موجودی ریسک-پایین کاهش (افزایش) می یابد. معادله 7 شامل انحراف استاندارد بازده، و معادله 8 شامل انحراف استاندارد بازده و انحراف استاندارد خطای پیگیری در آغاز هر دوره بصورت متغیرهای مستقل خواهد بود.بازده شاخص بازار بعنوان یک متغیر کنترل استفاده می گردد و پیش بینی میشود که رابطه مثبتی با سنجش های ریسک داشته باشد. وقتی که بازار افزایش (کاهش) می یابد، سرمایه گذاران ریسک بیشتری (کمتری) را پیش بینی میکنند. برگشت فهرست موجودی نیز شامل می گردد چون مدیران با رفتار مسابقه ای ممکن است احتمال بیشتری داشته باشد که بصورت فعال تجارت کنند و چون بازده ممکن است بصورت تابعی از حجم تجارت باشد. احتمال چوالیر و الیسون (1997) نشان میدهد که وجوه بیشتر می تواند تنظیم ریسک کمتری را به همراه داشته باشد؛ بنابراین اندازه نیز بعنوان یک متغیر کنترل شامل می گردد.323 آزمایش قدرت: برگشت متوسط واریانس بازده و واریانس خطای پیگیریمعادلات 7 و8 فقط وجوهی را در نظر می گیرند که بصورت عمدی تجارت میکنند تا ریسک را تغییر دهند. اکنون ما کل نمونه تجارت های وجوه متقابل را بررسی میکنیم. اگر تجارت های یک وجه باعث شود که واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری به اندازه برگشت میانگین باشد، پس تغییر در انحراف استاندارد بازده و انحراف استاندارد خطای پیگیری باید بترتیب رابطه منفی با انحراف استاندارد بازده آغاز دوره و انحراف استاندارد خطای پیگیری داشته باشد. ما این رابطه را توسط برآورد معادلات 9 و 10 بررسی میکنیم که در بخش بعدی توضیح داده شده اند.324 آزمایش قدرت: کارایی قبلی و تغییرات در واریانس بازده و واریانس خطای پیگیریما بررسی میکنیم که واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری چطور با کارایی بازده وجوه متقابل در دوره های 9، 6 و 3 ماهه مرتبط هستند. فرضیه مسابقه رابطه منفی را بین بازده های دوره قبلی و تغییرات ریسک وجوه پیش بینی می کند که توسط و اندازه گیری می شود. بصورت مطابق با مطالعه چوالیر و الیسون (1997)، پیش بینی می گردد که در وجوه با کارایی پایین، رقبای آنها ریسک وجوه خود را افزایش میدهند.برای انجام اینکار ما معادلات 9 و 10 را برآورد می کنیم: که: تغییر در انحراف استاندارد بازده وجه j در دوره t ، بازده اضافی سالیانه در وجه j در دوره های 9، 6 یا 3 ماهه در آغاز دوره t ، انحراف استاندارد بازده از وجه j از دوره t ، بازده بازار 6 ماهه در زمان t ، برگشت فهرست موجودی وجه j در دوره t ، سرمایه گذاری استانداردسازی شده وجه j در دوره t ، تغییر در انحراف استاندارد خطای پیگیری وجه j در دوره t ، و انحراف استاندارد خطای پیگیری وجه j در آغاز دوره t است.معادله 9 شامل انحراف استاندارد بازده می باشد و معادله 10 شامل انحراف استاندارد بازده و انحراف استاندارد خطای پیگیری در آغاز هر دوره می باشد. متغیرهای کنترل همان متغیرهای استفاده شده در معادلات 7 و 8 است.325 آزمایشات قدرت دیگرپنج آزمایش اضافی قدرت نتایج را نشان دادند. ما تأثیر هم خطی بین متغیرهای مستقل را در رگرسیون منطقی بررسی کردیم؛ آیا نتایج تغییر میکنند اگر متغیرهای وابسته پیوسته جایگزین سنجش های ریسک منطقی ترتیبی گردند؛ آیا نتایج نسبت به گزارش دهی وجوه متقابل سه ماهه یا شش ماهه حساس هستند؛ تأثیر شاخص حذف کننده و 36 ماه بازده برای محاسبه متغیر ها استفاده می گردد.4- نتایج تجری41 آمار توصیفیجدول 1 آمار توصیفی را برای 2836 وجه با 49673 وجه-دوره بین سالهای 1991 و 2006 نشان میدهد. توزیع سرمایه گذاری بازار تا حد زیادی منحرف می گردد که نشاندهنده چند سرمایه خیلی زیاد است. سرمایه گذاری بازار وجوه در دوره افزایش بازار سهام و جاری شدن وجوه بیشتر در صنعت، افزایش پیدا کرد. دوره ای که ما تجارت های وجوه را بررسی میکنیم یا 90 و یا 180 روز است. توزیع انحراف استاندارد خطای پیگیری و بازده در مقایسه با واریانس های مطابق، کمتر منحرف می گردند، که از استفاده ما از انحراف های استاندارد در تحلیل های بعدی خود پشتیبانی میکند. انحراف های استاندارد بازده ها و خطاهای پیگیری در آغاز دوره تجارت خیلی با هم مرتبط هستند. توزیع وابستگی های بین بازده های وجوه متقابل و بازار دارای میانگین 0849 است. جدول 1 – آمار توصیفی برای وجوه متقابل، بین سالهای 2006-1991 جدول 2 – بتاهای همکاری واریانس مهم 42 شناسایی تجارت هایی که بصورت عمدی واریانس بازده تغییر و واریانس خطای پیگیری را تغییر میدهندبرای تعیین اینکه آیا رابطه ای بین نسبت سهام معامله شده در طی دوره و همکاری واریانس بازده سهام وجود دارد، 49673 رگرسیون خطی تک متغیری انجام می شود. هر رگرسیون برای یک وجه-دوره است و وجوه-دوره ها با بتاهای همکاری واریانس بازده (RVCBeta) مهم در سطح 10 درصدی شناسایی می گردند. سری تکراری از رگرسیون ها با استفاده از همکاری واریانس خطای پیگیری انجام می شود تا بتاهای همکاری واریانس خطای پیگیری (TEVCBeta) تعیین گردد. جدول 2 شمارش مشترک ضریب های رگرسیون مهم (بتا) را در دوره 16 ساله نشان میدهد. بتای منفی نشاندهنده تجارتی است که واریانس بازده یا واریانس خطای پیگیری فهرست موجودی وجوه را کاهش میدهد. وجوهی که بتاهای منفی مهمی را نشان میدهند ترجیحاً سهام با همکاری های واریانس بازده کمی را خریداری می کنند یا سهام با همکاری های واریانس بازده بالا را می فروشند، و یا هر دوی آنها را انجام میدهند.از توزیع دوجمله ای برای تعیین این مسئله استفاده می گردد که آیا تکرار RVCBeta های مهم با رخداد تصادفی پیش بینی شده تفاوت دارد. پانل A از جدول 2 نشان میدهد که هر دو بتای واریانس بازده مثبت از 1 درصد مقادیر مهم دوجمله ای جمعی بیشتر می گردند. در 143 درصد،تقریباً دو برابر تجارت وجوه برای کاهش واریانس بازده وجوه در مقایسه با 79 درصد، این تجارت واریانس بازده وجوه را افزایش میدهد. این نشان میدهد که تجارت برای تغییر ریسک کلی وجوه نسبت به آنچه که در مطالعات دیگر فرض میشود کمتر متداول است، مانند بروان و همکارانش (1996) که 50 درصد وجوه را بصورت افزایش دهنده ریسک و 50 درصد را بصورت کاهش دهنده دیسک طبقه بندی میکند.بعلاوه، در پانل A از جدول 2 ، از 49673 ضریب رگرسیون، 235 درصد آنها منفی هستند که از 1 درصد مقدار مهم دوجمله ای جمعی نیز بیشتر می باشد. در نتیجه، 44 درصد ضریب ها مثبت هستند و از لحاظ آماری پایین تر از عددی هستند که توسط شانس پیش بینی می گردد. بنابراین فرضیه ضمنی در مطالعات قبلی که وجوه خطای پیگیری را با افزایش یا کاهش واریانس خطای پیگیری با تمایل مشابه تغییر میدهند از لحاظ تجربی پشتیبانی نمی گردد. بعلاوه، وجوه بیشتر باکاهش خطای پیگیری مرتبط هستند، درحالیکه تجارت هایی که واریانس خطای پیگیری را افزایش میدهند خیلی کمیاب هستند. در واقع وجوه در پایین تری واریانس خطای پیگیری 75 برابر احتمال بیشتری دارند که واریانس خطای پیگیری را افزایش یا کاهش دهند. این با وجوهی مطابقت دارد که هدف آنها اینست که واریانس خطای پیگیری را کاهش دهند و هدف را در طول زمان به انجام برسانند.از کار افتادگی سالیانه RVCBeta و TEVCBeta در پانل C از جدول 2 نشان داده شده است. اعداد از لحاظ زمانی متغیر هستنند، اما RVCBeta های منفی بیشتر از پیش بینی های تصادفی در همه سالها رخ میدهند. تکرار وجوهی که واریانس خطای پیگیری را افزایش میدهند خیلی کمتر از پیش بینی های تصادفی است. نسبت های RVCBeta بتدریج در طول زمان تغییر میکنند، و نسبت های بتاهای مثبت و منفی رابطه منفی با هم دارند. بعبارت دیگر، وقتی که مدیران سرمایه بیشتری تجارت میکنند را ریسک را افزایش دهند، تجارت کمتری برای کاهش ریسک انجام می شود و بالعکس. کمف و همکارانش (2009) تغییر را در رابطه بین کارایی گذشته و رفتار ریسک پذیری مدیریتی در طول زمان، در واکنش به کارایی کلی بازار گزارش میدهند. تمرکز ما بر تجارت های افزایش یا کاهش ریسک، از یافته تغییر زمانی آنها در رفتار مدیر سرمایه پشتیبانی میکند.43 تجارت هایی که بصورت عمدی واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری را تغییر میدهند – واریانس متوسط و بازده های قبلیرگرسیون ها از لحاظ آماری وجوهی را شناسایی میکنند که تجارت میکنند تا ریسک وجوه را تغییر دهند. نتایج رگرسیون منطقی باینری RVCBeta در بازده های قبلی، انحراف استاندارد بازده آغاز دوره، و متغیرهای کنترل تعریف شده توسط معادله 77 در جدول 3 نشان داده شده اند. مدل 1 شامل 10786 وجه-دوره با RVCBeta مثبت یا منفی است. نمونه به 5444 وجه-دوره کاهش داده می شود زمانیکه مطابقت سازی بازده های قبلی برای مدل 2 مورد نیاز می باشد. جدول 3 – بتاهای همکاری واریانس بازده مهمی و بازده های قبلی، 2006-1991 ضریب متغیر در همه مدل ها کم اهمیت است. اگر مدیران سرمایه با واریانس بازده بالا (پایین) بخواهند واریانس بازده وجوه را کاهش (افزایش) دهند، ایت رباطه منفی خواهد بود و برعکس، اگر مدیران وجوه واریانس بازده بالا بخواهند واریانس بازده را افزایش دهند، مثبت خواهد بود. در حالیکه روش ما بر تجارت های عمدی متمرکز است، ما این احتمال را نشان میدهیم که تجارت های تصادفی ممکن است رابطه منفی را از طریق بزگشت ایجاد کنند. البته این احتمال توسط غیاب یک رابطه منفی در نتایج ما پشتیبانی نمی گردد. ضریب های بازده های قبلی برای دوره های 9، 6 و 3 ماهه مهم نیست و از فرضیه مسابقه پشتیبانی نمی کند که در آن، مدیران سرمایه با کارایی پایین، ریسک را افزایش میدهند.جدول 4 نتایج رگرسیون های منطقی قیاسی را نشان میدهد که متغیر وابسته TEVCBeta است که از مقادیری استفاده میکند که مثبت یا منفی هستند. در مدل 1 ، TEVCBeta13531 مهم از نمونه متشکل از 48449 وجه-دوره بدست آمده است، درحالیکه در مدل 2، TEVCBeta 6782 از 24727 دوره وجوه بدست آمده است. ضریب انحراف استاندارد خطای پیگیری آغاز دوره در همه مدل ها مثبت است. بنابراین این مسئله با برگشت متوسط واریانس خطای پیگیری مطابقت ندارد.با آگاهی از نتیجه پانل B در جدول 2، ضریب مثبت در جدول 4 پشتیبانی بیشتری را برای این نتیجه گیری فراهم می سازد که وجوه با واریانس خطای پیگیری پایین درصدد این هستند که واریانس خطای پیگیری را بیشتر کاهش دهند. این مسئله با این پیش بینی مطابقت دارد که وجوهی که تجارت با هدف کاهش واریانس خطای پیگیری را نشان میدهند، در طول زمان واریانس های خطای پیگیری پایین تری خواهند داشت. هیچ مدرکی از رفتار مسابقه ای در رابطه بین تغییرات عمدی با واریانس خطای پیگیری و بازده قبلی یافت نشده است.در جداول 3 و 4 ، RVCBeta و TEVCBeta بترتیب در رابطه با بازده بازار مثبت هستند. این مسئله با پیش بینی ما مطابقت دارد که بازارهای با کارایی بهتر، تمایل مدیران سرمایه برای ریسک کردن را افزایش میدهد. ما همچنین پی بردیم که برگشت رابطه منفی با RVCBeta و TEVCBeta دارد. بنابراین برخلاف این مسئله که وجوه مدیریت شده فعال تمایل بیشتری برای افزایش ریسک دارند، به نظر می رسد که آنها بصورت معمول تری تجارت می گردند تا ریسک را کاهش دهند. اندازه وجوه رابطه مثبتی با RVCBeta و TEVCBeta دارد، که نشان میدهد که وجوه بزرگتر بصورت عمدی ریسک بیشتری را ایجاد میکنند. جدول 4 – بتاهای همکاری واریانس خطای پیگیری مهم و بازده های قبلی، 2006-1991 44 وابستگی تغییرات به واریانس خطای پیگیری در تغییرات برای واریانس بازدهاز 11008 وجه-دوره با RVCBeta مهم و 13842 وجه-دوره با TEVCBeta مهم گزارش شده در جدول 2، 6127 وجه-دوره RVCBeta و TEVCBeta های مهمی را نشان میدهند. بعبارت دیگر، با اطمینان آماری، این وجوه تجارت میکنند تا بصورت همزمان واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری را تغییر دهند. این یافته نشان میدهد که بعضی از مدیران سرمایه بصورت همزمان هر دو ریسک را تغییر میدهند، اگرچه ضرورتاً در جهت یکسانی نیستند.5- آزمایشات قدرت51 واریانس بازده و واریانس خطای پیگیری – برگشت متوسط و بازده های قبلیجدول 5 نتایج رگرسیون را برای معادله 9 نشان میدهد که تغییر در انحراف استاندارد بازده یک متغیر وابسته است. ضریب منفی مهم در انحراف استاندارد بازده آغاز دوره در همه مدل ها، مدرک قوی را فراهم می سازد که واریانس بازده، مقدار متوسط را برگشت می دهد. مدل 1 با استفاده از 48449 وجه-دوره برآورد می گردد. مانند قبل، برای ثبت فرضیه مسابقه، بازده های قبلی مورد نیاز هستند، و مدل 2 از زیرنمونه های 24727 وجه-دوره استفاده میکند که میتوانیم برای آنها بازده های قبلی دوره 9 ماهه را مطابقت دهیم.علامت های مثبت بازده های قبلی از فرضیه مسابقه پشتیبانی نمی کند که مدیران سرمایه ریسک فهرست موجودی خود را با داشتن کارایی نسبتاً ضعیف افزایش میدهند. بلکه نتایج ما شبیه نتایج التون و همکارانش (2010) است. اضافه سازی کارایی وجوه در دوره های 9، 6 و 3 ماهه قبلی بترتیب در مدل های 3، 4 و 5 کمی به فدرت توضیحی مدل کمک میکند. همانطور که پیش بینی می گردد، متغیر کنترل بازده بازار رابطه مثبتی با تغییر در انحراف استاندارد بازده دارد. برخلاف نتیجه قبلی ما که بر تغییرات ریسک عمدی تمرکز داشت، اندازه وجوه رابطه منفی با ریسک دارد. به نظر می رسد که برگشت رابطه ضعیفی با ریسک داشته باشد.جدول 6 نتایج رگرسیون را برای معادله 10 گزارش میدهد که تغییر در واریانس استاندارد خطای پیگیری، متغیر وابسته است. مدل 1 از 48441 وجه-دوره استفاده میکند اما نمونه به 24725 وجه-دوره برای مدل 2 کاهش داده می شود. ضریب منفی همراه با انحراف استاندارد خطای پیگیری آغاز دوره نشان میدهد که تغییر در انحراف استاندارد خطای پیگیری، مقدار متوسط را معکوس می سازد. اضافه سازی کارایی بازده قبلی در مدل های 3، 4 و 5 کمک کمی به قدرت توضیحی مدل میکند. اندازه و اهمیت ضریب ها در متغیرهای کنترل بازده بازار، برگشت وجه، و اندازه شبیه نتایج نشان داده شده در جدول 5 است. جدول 5 – تغییر واریانس بازده – بازده های قبلی و معکوس سازی مقدار متوسط، 2006-1991 این امکان وجود دارد که تحلیل هایی که ما در جداول 3 و 4 معرفی میکنیم بر مبنای وجوهی باشند که تغییرات بزرگی را برای واریانس خطای پیگیری و بازده بعنوان نتیجه استفاده از وجوه-دوره هایی با RVCBeta و TEVCBeta مهم از لحاظ آماری تجربه میکنند. وجوه با تغییرات زیاد نسبت به واریانس خطای پیگیری و بازده ممکن است نتایجی را ایجاد کنند که با نتایجی که در جداول 5 و 6 گزارش داده ایم متفاوت باشند. در نتیجه، ما این تحلیل ها را ابتدا با استفاده از پنتایل های بالا و پایین، و سپس با استفاده از توزیع های دهگانه بالا و پایین متغیرهای وابسته در معادلات 9 و 10 تکرار میکنیم، و نتایج مشابهی را بدست می آوریم. بطور خلاصه، بدون توجه به اینکه آیا واریانس بازده یا واریانس خطای پیگیری مورد استفاده قرار می گیرد، نتایج از برگشت متوسط ریسک پشتیبانی میکنند اما با فرضیه مسابقه مطابقت ندارند.52 هم خطی بین متغیرهای مستقب در رگرسیون منطقی و در معادله 8 ارتباط بالایی با هم دارند. این مسئله میتواند منجر به نتیجه گیری های اشتباهی در مورد اهمیت آماری متغیرهای مستقل و برآورد های نادرست از ضریب ها در رگرسیون منطقی گزارش شده در جدول 4 گردد. اندازه نمونه بزرگ ما این پتانسیل را کاهش میدهد، اما با این وجود، ما این رگرسیون را دوبار تکرار میکنیم و هر کدام را بترتیب حذف میکنیم. ضریب همراه با اهمیت آماری افزایش می یابد، وقتی که حذف می گردد. وقتی که حذف می گردد، ضریب نیز از لحاظ اندازه و اهمیت آماری از لحاظ تأثیر گرفتن جای افزایش می یابد. در نتیجه، ما متقاعد می گردیم که تفسیر کیفی ما معتبر باقی می ماند.53 تغییرات واریانس خطای پیگیری و واریانس بازده عمدی با استفاده از متغیرهای وابسته پیوستهبا استفاده از یک مدل رگرسیون منطقی برای آزمایش رابطه بین RVCBeta، TEVCBeta و متغیرهای توضیحی، ما اندازه نمونه خود را کاهش میدهیم. چون این راهکار ممکن است قدرت تحلیل ما را کاهش دهد، ما تحلیل های دیگری را با استفاده از یک فرآیند دو مرحله ای انجام میدهیم. ابتدا ما مجموعه رگرسیون های خود را با استفاده از معادله 4 تکرار میکنیم تا اطمینان های آماری را بدست آوریم که RVCBeta با صفر تقاوت دارد و اینها را مطابق با علامت ضریب، بصورت منفی یا مثبت کدگذاری کنیم. ما اینها را بصورت احتمالاتی تعبیر میکنیم که تجارت های وجوه با هدف افزایش یا کاهش عمدی واریانس بازده انجام شدند. سپس ما از این مقادیر بعنوان رگرسیون هایی برای برآورد مجدد معادلات 7 و8 استفاده میکنیم. عملاً ما متغیرهای وابسته پیوسته را گرفته ایم و از کل نمونه خود استفاده میکنیم.این رگرسیون های مکمل نتایج مشابه از لحاظ کیفی را نسبت به رگرسیون های منطقی گزارش شده در جداول 3 و4 ایجاد میکنند. آنها تأیید میکنند که ما تحلیل خود را توسط تمرکز بر تجارت های شناسایی شده بعنوان تجارت هایی با هدف تغییر ریسک وجوه منحرف نکرده ایم.54 تأثیر ادغام دوره های تجاری مختلفما در تحلیل خود تجارت های وجوهی را با هم ادغام کرده ایم که دارائی های خود را بصورت دوره های سه ماهه یا شش ماهه گزارش میکنند. این عدم تجانس ممکن است نتایج را منحرف سازد. در نتیجه، ما تحلیل های خود را با استفاده از زیرنمونه های متناجس در دوره های تجاری 3 ماهه و 6 ماهه تکرار میکنیم. نتایج هر زیرنمونه از لحاظ کیفی مشابه با نتایج زیرنمونه های نمونه ادغام شده است.55 حذف وجوه شاخص و استفاده از بازده های 36 ماهه برای محاسبه واریانس هاما با حذف وجوه شاخص از تحلیل های خود میتوانیم بر وجوهی تمرکز کنیم که بصورت فعال مدیریت می گردند و احتمال بیشتری دارد که رفتار مسابقه ای را نشان دهند. این محدودیت نمونه ما را از 49673 به 47504 وجه-دوره کاهش میدهد اما از لحاظ کیفی نتایج به همان شکل باقی می مانند. در نتیجه، ما نتیجه گیری کردیم که تعداد کوچک وجوه شاخص در نمونه ما نقش قابل نادیده گرفتنی را در نتایج بازی میکند.این امکان وجود دارد که مدیران تأکید بیشتری بر داده های اخیر داشته باشند و توجه بیشتری به واریانس ها و کووایانس های محاسبه شده در یک دوره کوتاه تر داشته باشیم. مانند التون و همکارانش (201) ما از 36 ماه داده بازده برای محاسبه مجدد واریانس های خطای گیری و بازده، کوواریانس ها، و همکاری های واریانس استفاده میکنیم. بخش 53 با مقایسه متغیر وابسته پیوسته، همکاری های واریانس جمعی محاسبه می گردد، و ما وابستگی های 089 را برای واریانس بازده و 084 را برای واریانس خطای پیگیری پیدا کردیم. در نتیجه، وقتی که ما تحلیل های خود را با استفاده ار این متغیرها و کوواریانس ها تکرار کردیم، نتایج معادل با نتایج جداول 2 تا 6 تکرار میکنیم. جدول 6 – تغییر واریانس خطای پیگیری – بازده های قبلی و برگشت متوسط ریسک، 2006-1991   ادامه خواندن مقاله ترجمه ارزيابي زمين هاي دامنه اي جنوب غربي سانتياگو در آرژانتين، براي تحقيقات و مديريت چرا

نوشته مقاله ترجمه ارزيابي زمين هاي دامنه اي جنوب غربي سانتياگو در آرژانتين، براي تحقيقات و مديريت چرا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه معيارهاي انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگي مصرف کنندگان زن

$
0
0
 nx دارای 5 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : معیارهای انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگی مصرف کنندگان زن نانسی ال. کاسیل ، مری فرانسس دریک چکیدههدف از انجام این مطالعه این بود که روابط سبک زندگی و معیارهای ارزیابی لباس را بررسی کنیم. پرسشنامه ای برای یک نمونه تصادفی از 2000 مصرف کننده زن، با رده سنی 25 تا 44 سال، فرستاده شد که میزان برگشت پرسشنامه ها 45 درصد بود (n=842). از تحلیل عامل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس برای کاهش تعداد معیارهای ارزیابی و سبک زندگی تا 12 عامل استفاده شد. از ضریب های همبستگی برای ایجاد روابط بین عوامل معیارهای ارزیابی و سبک زندگی استفاده شد. 19 رابطه مهم بین معیارهای ارزیابی و سبک زندگی وجود داشت که تأیید کننده این مطلب است که مصرف کنندگان لباس هایی را انتخاب میکنند که با قوانین خاصی در سبک زندگی آنها متناسب است. نتایج این مطالعه از لحاظ درک مصرف کنندگان برای خرده فروشان، آماده سازی دانشجویان برای موقعیت های تجارت لباس برای استادان دانشگاه، و برنامه ریزی استراتژی های توسعه محصول برای متخصصان بازاریابی سودمند می باشد. سوداگران زنان را در بسیاری از محصولات مصرفی، عاملان اصلی خرید می دانند. هیئت آمار کار (1985) نشان داده است که 524 درصد از همه زنان و 71 درصد از زنان بین رده سنی 25 تا 44 سال در نیروی کار هستند. انجل ، بلکول و مینیارد (1986) این بخش (رده سنی بین 25 تا 44 سال) را baby boomers (متعلق‌ به‌ نسل‌ بعد از جنگ‌ جهانى‌ دوم‌) نامیده اند (صفحه 289). این نسل مصرف کننده در مقایسه با نسل های قبلیمیدانند که چه می خواهند، و اولین نسلی هستند که برای خریدن چیزهایی که میخواهند پول دارند. بعلاوه، آنها دارای سطح تحصیلات بالاتری هستند، به محصولات با کیفیت علاقمند هستند که زیبا هستند، خودشان به تنهایی به خریدن محصول رضایت میدهند، و از نام مارک های تجاری و مغازه های معروف آگاه هستند. با این نقش در حال تغییر و پویای زنان در جامعه (بارتوس 1982)، زمانیکه این زنان خارج از خانه کار می کنند باید توجه خاصی به این مسئله داشته باشیم، چون این تغییر در نقش زنان میتواند سبک زندگی آنها را تغییر دهد.اشتغال زنان در خارج از خانه منجر به تغییراتی در شیوه زندگی شده است که بر روی الگوهای مصرف تأثیر می گذارد. این تغییرات شامل این موارد هستند: فشار زمانی، تأکید بیشتر بر فرصت های فراغت، تحصیلات بیشتر، تحرک بیشتر، تمایل به بیان شخصیت خود، نگرانی در مورد مسائل زیستی، جهت گیری نسبت به جوانی، افزایش ارتباطات، نوآوری های تکنولوژیکی، افزایش خدمات، و تناسب اندام بیشت(ایسنپریس ، 1979). تحلیل سبک زندگی، بررسی جامع اقتصادی، فرهنگی و نیروهای زندگی اجتماعی که به کیفیت های انسانی فرد کمک میکند (انجل و بلکول ، 1982) به اطلاعات دقیق تری در مورد مصرف کننده کمک میکند. سبک زندگی یک عامل تعیین کننده معم برای معیارهای ارزیابی، خصوصیات توصیفی مورد استفاده در انتخاب یک محصول، و پیش بینی کننده رفتار مصرف کننده است (بارتوس 1982، انجل و بلکول 1982، اسپرولس 1979، استم 1980). مطالعات سبک زندگی را در رابطه با محصولات مصرفی مختلف (حبوبات غذایی برای صبحانه، قهوه، فعالیت های مالی، ماشین، مسافرت)، رفتارهای خرید، و پارتونیژ خرده فروشی بررسی کرده اند (بارتوس 1982، بلنجر ، جان و برایانت 1980، بلنجر، رابرتسون ، کراسک و ولز 1977، ونکاتش 1980، ولز و تیگرت 1971).تاکنون سبک زندگی مصرف کنندگان زن در رابطه با لباس بررسی نشده است. محققان نشان داده اند که لباس یک موضوع گسترده است (لامپکین ، آلن و گرینبرگ 1982). یا راهکار چند بعدی در رابطه با سبک زندگی و معیارهای ارزیابی به درک بهتر در مورد انتخاب های لباس مصرف کنندگان زن کمک خواهد کرد. شمول بصورت “فعالسازی رفتار حل مسئله در زمانیکه عمل خرید یا مصرف توسط تصمیم گیرنده اهمیت فردی زیادی دارد” تعریف شده است (پتی و کاپی کوپو 1981، ص 20). پوشاک که محصولی است که بصورت نشاندهنده تصویر ذهنی از یک فرد تصور می گردد (واگن و گرادنر 1979) و اهمیت فردی مهمی برای افراد دارد، را میتوان بعنوان یک محصول دارای شمول تصمیم گیری بالا طبقه بندی کرد. پوشاک گران بنظر می رسد و ریسک انتخاب پوشاک نامناسب بالا است. با اینکه کالاهای مصرفی (مانند لباس) دارای ریسک اقتصادی کمتری نسبت به کالاهای باودام (مانند تلویزیون) هستند، با اینحال بهرحال هزینه پولی برای خرید لباس لازم است. ریسک دوم شامل در انتخاب لباس، اعتماد به نفس افراد است. خود-پنداری از طریق روابط متقابل با بقیه شکل می گیرد (چارون 1979). اگر ظاهر یک فرد تا حد زیادی با بقیه متفاوت باشد، این مسئله میتواند بر روی فرآیند روابط متقابل و خود-پنداری فرد تأثیر بگذارد، و در نتیجه بر روی اعتماد به نفس فرد تأثیر بگذارد. پوشاک کمک مثبتی به احساس اعتماد به نفس به افراد می کند (هورن و گورل 1981). آگاهی بیشتر در مورد خرید های مصرف کنندگان را می توان بدست آورد و استراتژی ها را توسط درک معیارهای مورد استفاده در انتخاب لباس بهتر کرد. محققان معیارهای مورد استفاده در انتخاب لباس را بررسی کرده اند و معیارهای مختلفی را در انتخاب لباس اجتماعی و لباس کاری مشاهده کرده اند (آلکسیس ، هینس، جی.آر ، و سیمون 1968؛ بلکول و هیلیکر 1978 جنکینز 1973 جنکیز و دیکلی 1967؛ لاپیتسکی 1961؛ لوی 1981؛ لامپکین و همکارانس 1982؛ مک کال 1977؛ استم 1980).هدف از انجام این تحقیق این بود که روابط سبک زندگی با معیارهای ارزیابی مورد استفاده در انتخاب لباس در زنان (یعنی زنان بین 25 تا 44 سال) تعیین گردد. فرضیهفرضیه صفر تست شده بدین شرح بود:سبک زندگی با معیارهای ارزیابی برای موارد زیر مرتبط نیست:1) انتخاب لباس اجتماعی در زنان، و2) انتخاب لبای کاری در زنان. مدل مفهومیفرآیند تصمیم گیری با شمول بالا که توسط انجل، کولات، و بلکول (EKB) معرفی شده است (انجل و بلکول 1982)، مدل مفهومی برای این مطالعه بود و بر روی فرآیند تصمیم گیری مصرف کنندگان متمرکز بود. این مدل سیستمی به این خاطر انتخاب شد که رفتار مشتری بعنوان یک فرآیند دیده می شود تا اینکه بعنوان یک عمل مجزا دیده شود، و با این مسئله نیز مرتبط است که عمل تصمیم گیری چطور انجام می شود چون با تصمیم گیری همراه است (شکل 1). مناطق سایه دار متغیرهای سشامل در این بررسی هستند.سبک زندگی بصورت “الگوهایی که مردم در آنها زندگی میکنند و پول و زمان خود را به عوامل مختلف اختصاص میدهند” تعریف می گردد و شامل خصوصیات نمودار روانی مانند فعالیت ها، علایق، و نظرات است. سبک زندگی توسط قواعد فرهنگی، ارزش ها و نقش ها شکل می گیرد: مصرف کنندگان محصولاتی را انتخاب میکنند که با نقش های خاص آنها در سبک زندگی شان متناسب است (اسپرولس 1979). شکل 1 : مدل EKB معیارهای ارزیابی با داشتن ریشه در سبک زندگی، نتایج مطلوب از انتخاب یا استفاده از خصوصیات و ویژگی های بیان شده توسط یک محصول است. مدل EKB نشان میدهد که سبک زندگی و معیارهای ارزیابی بر روی همه مراحل اصلی در این مدل تأثیر می گذارند (یا بعبارت دیگر، شناسایی مسئله، جستجو، ارزیابی مجدد، و انتخاب). معیارهای ارزیابی برای مقایسه کالاها بکار می روند و در مقابل تغییر مقاوم هستند، خصوصاً اگر رابطه نزدیکی با خود-پنداری فرد داشته باشند. البته احتمال زیادی وجود دارد که تغییر کنند، زمانی که سبک زندگی فرد تغییر میکند.مدل EKB پیشنهاد میکند که در تعیین معیارهای ارزیابی مورد استفاده برای انتخاب لباس، سبک زندگی بعنان یک عامل تأثیرگذار عمل میکند (انجل و بلکول 1982). وقتی که روابط بین سبک زندیگ و معیارهای ارزیابی بهتر درک شود، میتوان با دقت بیشتری پیش بینی کرد که کدام معیارهای ارزیابی در انتخاب لباس نقش دارند. روش شناسیروش انجامتحقیقاتی با استفاده از پرسشنامه هایی انجام شد که در آوریل 1985 برای مخاطبان ارسال شدند. از مخاطبان خواسته شد تا پرسشنامه پر شده را تا تاریخی پس بفرستند که تقریباً دو هفته پس از دریافت پرسشنامه ها تعیین شده بود. برای مخاطبانی که تا تاریخ مقرر شده پرسشنامه را پس نفرستادند، یک ایمیل یادآوری فرستاده شد.نمونهیک لیست ایمیل متشکل از 10 هزار مصرف کننده زن از لیست کلی 4,200,000 زن انتخاب شد که از Lifestyle Selector Denver, Colorado خریداری شد. این شرکت – که طبقه ای آمارگیری ملی و سبک زندگی های مختلف است – قراردادهایی با سازندگان محصولات بادوام (اتوی مو، سشوار، دوربین، وسایل آشپزخانه، کامپیوتر شخصی، تلویزیون، وسایل ویدیوئی خانگی) دارد تا محصولات آنها را در پرسشنامه ها درج کند. این لیست متشکل از مخاطبانی بود که به پرسشنامه ضمیمه شده پاسخ داده بودند و موافقت کرده بودند که اسامی آنها بر روی لیست ایمیل قرار داده شود.این لیست ایمیل از مصرف کنندگان زن از 50 ایالت مختلف در ایالات متحده تشکیل شده بود که دارای رده سنی بین 25 تا 44 سال بودند. آنها دارای شغل های روبرو بودند: افراد حرفه ای/فنی، مدیر کل/رئیس، فروش/خدمات، منشی/کارمند دفتری، تعمیرکار/کارگر، دانشجو، و خانه دار. نمونه ای از 2000 مخاطب آماده شدد درحالیکه با استفاده از انتخاب نفرات با ضریب 5 (نفر پنجم، دهم، پانزدهم، ;) از لیست اسامی آنها انتخاب شد.45 درصد مخاطبان پرسشنامه پر شده را پس فرستادند (n=842). اغلب مخاطبان در مناطق حومه ای در قسمت های جنوبی و شمال شرقی زندگی می کردند. درصد نسبتاً زیادی از آنها در خارج از خانه کار می کردند (n=674 شاغل، n=108 غیرشاغل). اغلب این مخاطبان جوان بودند و اکثر آنها تحصیلات دانشگاهی داشتند. پاسخ های داده شده به قسمت آمارگیری پرسشنامه نشان میداد که مخاطبان با اداره آمار ایالات متحده مطابقت داشت (هیئت آمار کار 1985؛ سرشماری ایالات متحده 1983) و با پروفایل ثبت شده در لیست ایمیل نیز مطابقت داشت که از شرکت Lifestyle Selector خریداری شده بود (نمونه تصادفی 10 هزار نفری از لیست 4,200,000 زن ثبت شده در لیست ایمیل این شرکت). این نمونه عمومت بیانگر مصرف کنندگان زن با رده سنی بین 25 تا 44 سال بودند. ادامه خواندن مقاله ترجمه معيارهاي انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگي مصرف کنندگان زن

نوشته مقاله ترجمه معيارهاي انتخاب لباس مرتبط با سبک زندگي مصرف کنندگان زن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله کاربرد و تأثير فناوري اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ايران

$
0
0
 nx دارای 72 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کاربرد و تأثیر فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران فصل اول : کلیات ــ مقدمهــ بیان مسألهــ ضرورت و ماهیت مسأله ــ اهداف کلی و جزیی مقدمه نیمه ی دوم سده ی بیستم با رشد فناوری های ارتباطی و نیاز روز افزون به اشکال مختلف اطلاعات، نطفه ی دوران جدیدی بسته شد که در آن حیات جوامع شدیداً به گردش اطلاعات وابسته گردید. در این دوران بر خلاف دوران تمدن صنعتی که جهان روز به روز منبسط تر می گردید، دنیا به سمت کوچکی (و به تعبیر مک لوهان، به سمت دهکده ی جهانی) پیش می رود. فناوری اطلاعات عبارت از گردآوری، سازماندهی، ذخیره سازی، نشر و استفاده از اطلاعات در قالب صوت، تصویر، گرافیک، متن،عدد و; با استفاده از ابزار م خابراتی و رایانه ای است(کیت بهان و دیانا هولمز، 2003ص.112). فناوری اطلاعات((IT تمام عرصه های زندگی بشر مثل سیاست، فرهنگ، اقتصاد، آموزش و پرورش و; را متحوّل کرده است. با گذشت یک دهه از قرن بیست و یکم، آموزش وپرورش باید به نهادهای متکی بر اطلاعات و مجهز به فناوری جدید بدل گردد تا بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه ی در حال تحوّل آینده باشد (عبادی، 1384ص.43). رایانه ها بعنوان موتور محرکه ی IT این آمادگی را دارند که هرجا و هر زمانی که لازم باشد در اختیار دانش آموزان قرار گیرند تا در آینده هنگامی که به هر یک از آنها نقشی از سوی جامعه محوّل گردید از آن برای تأمین علایق و رفع نیازهای خویش و جامعه به خوبی استفاده کنند (آزادکیش، 1383ص.2). فناوری اطلاعات(IT) در تمام فرآیندهای نظام آموزشی مؤثر بوده است. از جمله در فرآیندهای یاددهی ــ یادگیری، رغبت و انگیزش، آموزش از راه دو، آموزش مهارتهای پایه، و مهارتهای بالا و; کاربرد و تأثیر مثبتی داشته است. به کارگیری IT در نظام آموزشی، محیط انسانی را انسانی تر می کند و روابط معلم و شاگرد را قویتر و همکاری و مشارکت میان دانش آموزان را مستحکم تر می کند. دانش آموزان نقش فعّالی را در فرآیند یاددهی ــ یادگیری خواهند داشت و معلم نقش راهنما و هدایتگر دارد، که کامل کننده و توسعه دهنده ی یادگیری دانش آموزان است. بکارگیری IT امکان آموزش غیر حضوری را نیز بوجود آورده است. آموزش غیر حضوری محدودیت زمانی و مکانی ندارد و برای هر فردی در هر زمانی و مکانی امکان آموزش و یادگیری را به وجود می آورد. آموزش غیر حضوری، آموزشی برنامه ریزی شده است که در آن فرد بر حسب علایق و با سرعت یادگیری خویش پیش می رود (سیفی، 1380ص.11). کشورهای پیشرفته از IT برای رسیدن به اهداف آموزشی خود بهره می بردند و تاکنون موفقیت های بسیاری را کسب کرده اند. فناوری اطلاعات(IT) از سایر پیشرفت ها و فناوری هایی که از کشورهای پیشرفته صادر می شود، متمایز نی ست. باید دانست که این تجهیزات در کشورهای توسعه یافته شکل می گیرد و با فرهنگ جاری آنها آرایش می یابد، با تزئیناتی زیبا وارد کشورهای دیگر می شوند و به همراه خود انواع میکروب ها و ویروس های فرهنگی، اخلاقی، معنوی نیز به ارمغان می آورند. ازاین رو در کنار تأیید IT و کاربرد آن در آموزش و پرورش ایران، مسأله ی مدیریت اطلاعات و کنترل آن نیز به منظور تعدیل بار فرهنگی اطلاعات ضرورت پیدا می کند (محمدی، 1383ص.27). برای اینکه این فناوری های اطلاعاتی را در آموزش و پرورش ایران بکار بگیریم باید آنرا با توجه به فرهنگ ایرانی استاندارد کنیم ؛ یعنی از فعالیت های کشورهای مطرح در زمینه ی به کارگیری IT در آموزش و پرورش تجربه کسب کنیم، نکات مثبت را گرفته و نکات منفی را طرد کنیم. با بررسی همه جانبه ی فناوری های اطلاعاتی در این کشورها می توانیم طرحی مناسب و درخور ایران تهیه و ارائه دهیم و با همکاری همه ی نهادها و سازمان ها به اجرا برسانیم. برای روشنتر شدن موضوع در زمینه ی کاربرد IT و ابعاد گوناگون آن، تحقیقات زیادی در جهان انجام شده است که در اینجا به برخی از آنها به شرح زیر اشاره می کنیم : ــ ملچر و همکارانش در پژوهشی که سال 1990 در زمینه ی تأثیر IT انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که : هر زمان و هر کجا که از IT در تمرین و تکرار از مواد آموزش داده شده استفاده می شود، زمان آموزش به یک سوم()کاهش می یابد. از این رو بهره گیری از IT در آموزش ها بسیار باصرفه تر از فراهم نمودن کمک های آموزش اضافی و یا کم کردن تعداد دانش آموزان یک کلاس و یا افزایش ساعات درسی برای تحقق هدفی خاص است. ــ «دویر » نیز در سال 1994 طی یک بررسی نشان داد که بهره گیری از IT برای کسب مهارت های تخصصی از جانب یاد گیرنده ها توانایی های بسیاری ر ا در آنها بوجود می آورد (رئیس دانا، 1384ص.41).ــ در مقاله ی تحقیقی که توسط چاپن کانتون ، چینجر پر شین ، جان ولان ، فیلیپس استوپ و کارل لانتس در سال 1994 انجام شد، با عنوان «IT، حامی برنامه ی درسی تلفیقی ابتدایی»، چنین نتیجه گیری نمودند که : هدف تمامی برنامه های آموزشی آن است که دانش آموزان را قادر سازند تا در زندگی خود به نحو احسن عمل نمایند. دانش آموز باید بتواند IT بدست آمده را تصفیه کرده و بکار گیرد . ــ ویلیام اف مکسی و روبرت زینکی در سال 1995 در تحقیقی با عنوان «استفاده از IT و سودمندی تحصیلی بیشتر» چنین نتیجه گیری کرده اند که : IT تغییرات اساسی در فرآیند یاددهی ــ یادگیری را ایجاد کرده است. با استفاده از IT در سطح آموزشگاه ها، مدت زمانی که صرف آموزش می شود کاهش یافته است. بنابراین با استفاده از IT ابتکاری زیر بنایی در یادگیری بوجود آمده که آموزش سنتی جوابی برای این تحوّلات ندارد.ــ مک کورمک و دیوید جونز در سال 1997 در کتابی با عنوان «طراحی نظام آموزشی براساس تار جهان گستر» به تحقیقات موردی بسیاری اشاره می کنند که استفاده از اینترنت می تواند مثمر ثمرتر از کلاس های سنتی برای اداره ی دروس باشد. بنابراین با IT می توان آموزش را به یادگیری بر اساس نیاز تبدیل کرد.ــ حمیدرضا آراسته در مقاله ای با عنوان «تحوّلات نوین IT و تأثیرات آن در آموزش عالی» در سال 1380 بیان کرده است که استفاده از اینترنت توانسته است روش های آموزشی و یادگیری را تغییر دهد و استفاده از اینترنت راهی جدید برای ارتقاء اندیشه ی جامعه ی دانشگاهی است. ایران نباید برای بهبود آموزش عالی کشور فرصت استفاده از شبکه اینترنت و بانک های اطلاعاتی موجود را از دست بدهد. بنابراین باید نگرش مسئولان آموزش عالی در نحوه ی سرمایه گذاری را تغییر داد و در این راستا توجه به IT و ارتباطات یکی از بهترین فرصت ها برای بهبود در کیفیت دانشگاه ها و حضور در مجامع بین المللی است.ــ غلامعلی منتظر در سال 1384 در مقاله ای با عنوان «آموزش افزارهای فناوری اطلاعات و تأثیر آن بر یادگیری مؤثر فراگیر» بیان کرد که : یادگیری با استفاده از فناوری اطلاعات را کاملا ً منطبق بر شیوه ی اکتشافی برونر می داند که بر این باور است : ” قبل از آنکه دانش آموزان با مفاهیم عمیق مبحث اطلاعات و دانش اطلاعاتی آشنا شوند، باید با افزارهای فناوری اطلاعات آشنایی یابند تا بتوانند از اطلاعات این ابزارها بخوبی استفاده کنند.” بیان مسأله دنیای امروز از طرفی دنیای فرا صنعتی و از طرف دیگر عصر اطلاعات و دوران انفجار علم نام گرفته است. توسعه ی فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش با هدف ایجاد تحوّل در نظام آموزشی و تولید علم به وسیله ی دانش آموزان و معلمان، پایه و اساس موجودیت یک نظام آموزشی کارآمد است. از این رو آنچه که در این تحوّل و توسعه نقش اصلی را بازی می کند، آگاهی معلمان و دانش آموزان در اطلاعات و منابع اطلاعاتی و همچنین مهارت فناوری اطلاعات است. بنابراین وظیفه ی آموزش و پرورش ترغیب معلمان است تا با مطالعه ی مستمر و شرکت در کلاسهای آموزشی رایانه و ICDL و آشنایی با شبکه ی IT،ICT ، اینترنت و نرم افزارهای کارآمد و سرانجام استفاده ی مناسب و کاربردی از فناوری های جدید، خود را به دانش روز مجهز نمایند. بررسی کاربرد و تأثیر طرح فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش می توان د ما را در رسیدن به اهداف نهایی یاری رساند. بر این اساس و با توجه به مقدمه ی مذکور که از یک طرف لزوم و اهمیت کاربرد IT در آموزش و پرورش را می رساند و از طرفی دیگر کمبود منابع مخصوصاً در ایران را نشان میدهد، مطالعه درباره ی IT و علی الخصوص ماهیت روشهای کاربرد آن در آموزش و پرورش کشورمان بسیار ضروری می نماید. ضرورت و ماهیت مسأله انفجار فناوریهای جدید از جمله فناوری اطلاعات(IT)، بسیاری از جنبه های زندگی ما مخصوصا ً ساختار آموزش و پرورش را متحوّل ساخته است که از آن جمله می توان به تغییرات ایجاد شده در روش های تدریس، مدیریت آموزشگاهی، ارزشیابی آموزشی، ارتباطات آموزشگاهی و; اشاره کرد. در این راستا تأثیر پیشرفت فناوری اطلاعات در بخش آموزش و پرورش و دگرگونی های حاصل از آن در فرآیند یاددهی ــ یادگیری بسیار قابل توجه بوده، به گونه ای که تأثیر زیادی بر خواسته ها و نیازهای جامعه و انتظارات والدین از یک فارغ التحصیل دوره های آموزش و پرورش را به دنبال داشته است . رقابت های سیاسی و اقتصادی کشورهای پیشرفته، ظهور شبکه ی اینترنت، شبکه ی وب و ماهواره بر سرعت این پیشرفتها هر لحظه می افزاید. این تغییر و تحوّلات باعث شده است که محتوای درسی کهنه و قدیمی شده و با نیازهای جوامع امروزی مناسبتی نداشته باشد. لذا نیاز به تغییر و تحوّل در برنامه های درسی مدارس و همگام کردن آنها با فناوری های جدید لازم و ضروری است. از آنجا که بیش از نیمی از جمعیت کشورمان را جوانان تشکیل می دهند و طبعا ً به دلیل نیاز بیشتر این گروه به آموزش در دوره های مختلف تحصیلی، هزینه بر بودن سرمایه گذاری های آموزشی برای دولت، کمبود منابع درسی و منابع آموزشی چاپی، مشکلات عدیده ای برای سیاست گذاران آموزشی ایجاد کرده است. از طرفی به دلیل تجمع بیشتر امکانات آموزشی در مراکز استانی و نیز مشکلات اولیاء و مربیان مناطق دوردست برای بهره گیری از این امکانات، کمبود معلمان و مربیان خبره در تمام نقاط کشور، کاربرد وسیع IT در آموزش می تواند برای کاهش این فاصله ها و رفع پاره ای از معضلات آموزشی کشور راه حل مناسبی باشد و بدین ترتیب توازن نسبی را در امر آموزش مناطق جغرافیایی کشور پدید آورد. لذا در ضرورت امر نباید هیچ تردیدی نمود و بلکه به لحاظ تأخیری که در توسعه ی فناوری اطلاعات در کشور ما و از جمله در آموزش و پرورش شده است باید با سرعت و در عین حال با دقت و تأمّل بیشتر نسبت به توسعه ی فراگیری IT اقدام نمود. هدفها اهداف کلی :1- آشنایی با ماهیت کلی فناوری اطلاعات(IT)2- آشنایی بیشتر با فرصتهای ناشی از فناوری اطلاعات(IT)3- آشنایی بیشتر با وضعیت فعلی آموزش و پرورش ایران4- آشنایی با طرح مطلوب و ایده آل فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ایران اهداف جزیی : انتظار می رود که مخاطب پس از مطالعه ی مطلب بتواند :1- یک تعریف از فناوری اطلاعات بیان کند .2- مفهوم فناوری اطلاعات را تجزیه و تحلیل کند .3- تاریخچه ی فناوری اطلاعات را توضیح دهد .4- ابزارهای فناوری اطلاعات را نام ببرد .5- مفاهیم نوین فناوری اطلاعات را تحلیل کند .6- تفاوت IT با ICT را توضیح دهد .7- کاربردهای فناوری اطلاعات را درک کند .8- دیدگاه های مختلف در خصوص نحوه ی کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش را تحلیل کند .9- مدرسه ی مجازی را تعریف کند . 10- تفاوت مدرسه ی مجازی با آموزش غیر حضوری را بداند . 11- مزایای استفاده از فناوری اطلاعات را بر شمرد . 12- مشکلات استفاده از فناوری اطلاعات را ذکر کند . 13- مزایا و مشکلات بکارگیری فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش را تحلیل نماید . 14- تأثیرات فناوری اطلاعات بر زندگی را توضیح دهد . 15- چند مورد از ویژگیهای عصر اطلاعات را نام ببرد . 16- نحوه ی مدیریت کلاس در عصر اطلاعات را درک کند . 17- دغدغه های نوین فناوری اطلاعات را تحلیل کند . 18- ویژگیهای طرح مطلوب فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش ایران را ذکر کند . فصل دوم : ارائه و تحلیل اطلاعات الف ــ ماهیت فناوری اطلاعات (IT) ب ــ فرصتهای فناوری اطلاعات (IT) در آموزش و پرورش ج ــ وضعیت کنونی آموزش و پرورش ایران د ــ طرح مطلوب فناوری اطلاعات (IT) در آموزش و پرورش ایران الف ــ ماهیت فناوری اطلاعات * تعریف فناوری اطلاعات (IT) فناوری اطلاعات (IT) از دو واژه ی Information)) به معنی اطلاعات و (Technology) به معنای فناوری ترکیب یافته است. بنابراین فناوری اطلاعات ترجمه ی عبارت ــ Informational Technology ــ است. (Information) یا اطلاعات عبارت است از هر چیزی که با آن سر و کار داریم و ما را نسبت به حوادث، مسائل، موضوعات و امور مختلف یا افراد آگاه می کند. این اطلاعات ممکن است خبری در محیط کار یا زندگی باشد، ممکن است شایعه ای در جامعه و یا به صورت برنامه ی پست الکترونیک بر روی صفحه ی کامپیوتر درج گردد (عبادی، 1384ص.25). (Technology) یا فناوری به معنای علم به صنایع و حرفه ها و یا مجموعه اصطلاحات فنّی و صنعتی و یا آشنایی با اصول فنّی و اصطلاحات فنّی یا فن شناسی را گویند . در نتیجه فناوری یعنی دانش یا مهارت و یا روش فنّی در بهره ب رداری از اطلاعات. پس تعریف فناوری اطلاعات عبارت است از مجموعه تکنیک ها و ابزارهایی که ما را در ضبط، ذخیره سازی، پردازش، بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات یاری می رساند. این تعریف فناوری هایی مانند رایانه، انتقال از طریق دورنگار، ارتباط از راه دور، تلفن، ماشین های حساب، چاپ و حکاکی را نیز در برمی گیرد (عبادی، 1384ص.27). البته هر کدام از سازمان ها، ادارات، پایگاه ها و مراکز گوناگونی که IT راهگشای بسیاری از مشکلات آنها بوده تعاریف مختلفی از آن ارائه داده اند. در اینجا به برخی از این تعاریف می پردازیم.ات را نقطه ی همگرایی الکترونیک، پردازش داده ها و ارتباطات دوربرد می داند که شامل تعدادی رایانه ی قوی، فناوری های ارتباطی و همچنین نرم افزار است. دبیرخانه ی شورای عالی انفورماتیک ایران در سال 1385 تعریف زیر را برای فناوری اطلاعات ارائه داده است :« فناوری اطلاعات به مجموعه ی به هم پیوسته ای از روشها، سخت افزارها، نرم افزارها و تجهیزات ارتباطی که اطلاعات را در اشکال گوناگون (صدا، تصویر، متن) جمع آوری، ذخیره سازی، بازیابی، پردازش، انتقال و یا عرضه می کند ؛ اطلاق می شود.» اسکاپ ، فناوری اطلاعات را متشکل از سخت افزار، نرم افزار، نیروی انسانی، اطلاعات، مدیریت و”تولید و نگهداری” می داند که در ارتباط متقابل با یکدیگر فضایی مملوء از اطلاعات ذخیر ه شده به صورت نظامدار و با قابلیت دسترسی آسان پدید می آورند. این فضا در خدمت نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه قرار می گیرد و سبب بهره وری و افزایش کیفیت برونداد و محصولات سازمان های متبوع می شود (محمدی، 1383ص.35). در تعریف دیگری از فناوری اطلاعات آمده است : « فناوری اطلاعات همانند محور و م رکز مجموعه ای از فعالیت های هدایت شده است که کنترل مدیریت، بهره وری، تولید، آموزش و ارتقاء یک سیستم – اعم از یک سازمان یا یک پایگاه اطلاعاتی و; – را با یک مرکزیت به عهده دارد» (محمدی، 1383ص.37). نموداری که در ادامه خواهد آمد به روشنتر شدن موضوع بیشتر کمک می کند . همانطور که در نمودار مشاهده می شود، همه ی سازمان ها، ارگان ها، نهادها و وزارتخانه ها ناگزیر از برقراری ارتباط با یکدیگر و انتقال اطلاعات هستند. سازمان IT مسئول برقراری این ارتباطات در اشکال پیشرفته الکترونیکی است تا در کمترین زمان و با بیشترین سرعت اطلاعات مورد نیاز هر سازمان را از سازمان ها و مراکز دیگر اخذ نماید و به سازمان مربوط انتقال دهد. بطور کلی، IT مسئولیت تولید، حفظ، ذخیره، بازیابی، و انتقال اطلاعات را در یک شبکه ی پیچیده بر عهده دارد. * مفهوم فناوری اطلاعات(IT) شاید آنچه مهمتر از معنی فناوری اطلاعات باشد، درک و تبیین مفهوم آن است. زیرا مفهوم فناوری اطلاعات علاوه بر ابعاد فنّی، تکنیکی و مهارتی، مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، آموزشی را نیز در دل خود خواهد داشت و در نتیجه تلقی انسانها و جوامع علاوه بر ابعاد فنّی و تکنیکی، جنبه های فرهنگی و آموزشی آنرا نیز در بر خواهد گرفت. در واقع می توان گفت که مفهوم فناوری اطلاعات(IT) یک قابلیت است. یک بستر جدید برای رشد و توسعه است. یک فرهنگ برای کشف، شناسایی و رشد استعدادهای انسانی و جوامع بشری است. یک جریان مبادله ی اطلاعات، دانش و آگاهی است. در نتیجه تأثیر گذار بر نگرشها، روشها و ساختارهاست. با ورود مفاهیم نوین فناوری ازقبیل کامپیوتر، اینترنت، اینترانت و; کاربرد فناوری اطلاعات به طور کلی دگرگون شده است و اصولا ً تغییری بنیادی در ساختارها، رفتارها و ارتباطات و فرهنگ ها را به دنبال دارد. ضمن اینکه تأثیر عمیقی بر تجارت، اقتصاد و امور خدماتی جامعه خواهد گذاشت، تحوّلی شگرف و اساسی در آموزش و فرهنگ را به دنبال خواهد داشت. در هر صورت فهم درست و منطقی از مفهوم فناوری اطلاعات(IT) می تواند نقطه ی عزیمت برای ورود به دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات( ICT) باشد . امروزه دو نگاه متفاوت در عرصه ی فناوری اطلاعات وجود دارد : ــ در نگاه اول که عموماً متعلق به کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه است، IT را بعنوان محور توسعه در نظر گرفته اند. ــ امّا در نگاه دوم که بیشتر کشورهای جهان سوم بدان عمل می کنند، فناوری اطلاعات(IT) بعنوان ابزار توسعه مورد بهره برداری قرار می گیرد. مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که با توجه به ویژگیهای عصر ما که عصر ارتباطات و اطلاعات است توسعه ی هر کشوری باید مبتنی بر محوریت فناوری اطلاعات باشد . به طور خلاصه می توان فناوری اطلاعات(IT) را یک تکنولوژی دانست که دارای ویژگی های عمده ی زیر می باشد : الف- مواد اولیه ی آن، داده ها و اطلاعات می باشد . ب- موتور محرکه ی آن، رایانه و شبکه های الکترونیکی است . ج- محصول نهایی آن، نادیدنی و لمس ناشدنی است . د- تولید آن محدود به موقعیت خاص مکانی نیست . ه- محصولات آن تأثیری بر تخریب زیست محیطی کره ی زمین ندارد (عبادی، 1384ص.27). * تاریخچه ی فناوری اطلاعات(IT) قرن هاست که دانشمندان تلاش می کنند تا مدارک، کتاب ها، اسناد و هر آنچه راه گواهی بر اندیشه و دانش بشری است، برای دسترسی آسان تر و در اختیار گذاشتن تعداد بیشتری از افراد، سازماندهی کنند. سازماندهی چنین فعالیت هایی قواعد خاص خود را دارد. این قواعد از زمانی شکل گرفت که بشر اندیشه های خود را بر لوح های گلی می نگاشت. آغاز فعالیت های سازمان یافته در ثبت و ضبط مطالب را باید در تاریخ کتابخانه ها جستجو کرد. کهن ترین پیشینه ی مستند سازی مربوط به سومریان است که مطالب خود را بر سنگ حک می کردند. قرن هیجدهم نقطه ی عطفی در تاریخ مستند سازی و همچنین نقطه ی درخشانی در تاریخ علوم و فنون و دانش اطلاع رسانی است. انقلاب صنعتی، فناوران را کانون اصلی توجّهات بشر قرار داد. پیوند علم و فناوری و نیازهای خاص که به استفاده از آخرین دستاوردهای علمی احساس می شد، دانش جدیدی به نام فناوری اطلاعات(IT) بوجود آورد (امیرتیموری، 1380ص.13). فناوری اطلاعات(IT) با اختراع نخستین تکنولوژی انقلاب صنعتی در سالهای 1660 الی 1850 با اختراع موتور بخار آغاز شد و با دوّمین انقلاب صنعتی در سالهای 1890 الی 1930 و اختراع الکتریسیته و توسعه ی صنعت شیمی استمرار یافت. درانقلاب سوم صنعتی با اختراع رادیو، تلویزیون و کامپیوتر تکمیل شد (عبادی، 1384ص.52). اگر فناوری اطلاعات(IT) را مجموعه ای از خدمات و محصولاتی اطلاق نمائیم که داده های خام را به اطلاعاتی مفید، در دسترس و با معنی تبدیل می نماید؛ باید ظهور اینترنت را نقطه ی اوج و کمال توسعه ی فناوری در حال حاضر بدانیم. از سال 1930 به بعد “فناوری ریز نسخه برداری” نیز توسعه یافت و انتقال حجم عظیمی از دانش مکتوب در قالب کتاب، مجله و; به شکل میکروفیش و میکروفیلم را آسان تر و علمی تر کرد. هرچند استفاده از فناوری اطلاعات(IT) از سال 1985 به بعد رایج شد، امّا بحث در مورد تعاریف آن همچنان ادامه داشت. سرانجام در سال 1962 مؤسسه ی فناوری جورجیا تعریفی را ارائه داد که پذیرفته شد : «فناوری اطلاعات(IT) دانشی است که به بررسی ویژگیها و چگونگی اطلاعات نیروهای حاکم بر جریان اطلاعات و ابزار آماده سازی آنها برای به حداکثر رساندن دستیابی به اطلاعات و قابل استفاده کردن آن می پردازد. آماده سازی اطلاعات شامل تفکیک اطلاعات دقیق، علمی و مستند، جمع آوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی، تفسیر، اشاعه و استفاده از آن می شود.» (اترتون ، 1997ص.98). از سال 1970 به بعد، افزایش بی رویه و سرسام آور اطلاعات باعث شد که سازماندهی و ثبت و ذخیره سازی اطلاعات بیش از پیش پیچیده تر شود. به همین نسبت دستیابی و استفاده از آنها نیز روز به روز دشوارتر می نمود. امّا پیشرفت فناوری های دیجیتالی و تولید ابر رایانه ها و سرعت اعجاب آور پردازش اطلاعات و ظرفیت بالای رایانه های جدید، راهی در جهت حل این مشکل بود. از این رو علم رایانه، ذخیره سازی و بازسازی و حجم اطلاعات و دانش بشری را در هم آمیخت و فناوری اطلاعات(IT) شکل گرفت (محمدی، 1383ص.12). * ابزارهای فناوری اطلاعات(IT) ابزارهای فناوری اطلاعات دارای قدمتی طولانی است. گرچه با ظهور پدیده ی اینترنت تحوّلات اساسی در عرصه ی ابزارهای IT به وقوع پیوسته است ؛ امّا نمی توان از ابزارهای اولیه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) سخنی به میان نیاورد.1- رادیو: نخستین و شاید مهمترین رسانه ی ارتباط جمعی بود که توانست ارتباطات گسترده ای را در میان انسانها و در نقاط مختلف جهان برقرار نماید و نقش مؤثری در تبادل اطلاعات و آگاهی ها و افزایش سطح دانش و فرهنگ عمومی مردم ایفا نماید. با تأسیس صدها شبکه ی رادیویی به زبان های مختلف و در موضوعات متنوع و قابل دسترسی در سراسر جهان، رادیو جایگاه ویژه ای در افکار عمومی پیدا کرده است.شاید قبل از پیدایش رادیو، کسی تصور نمی کرد که با پیشرفت تکنولوژی و فناوری، ابزاری اختراع گردد که بتواند پیام انسانها را با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن به گوش جهانیان برساند.2- تلویزیون : با ورود تلویزیون حلقه ی ارتباطات و اطلاعات تکمیل شد. انت قال اطلاعات و آگاهی و ارتباطات از مرز صوت فراتر رفت و تصویر را همراه خود نمود و در نتیجه دارای جذابیت های فراوانی شد ؛ به نحوی که امروزه یکی از پر طرفدارترین رسانه های جمعی تلویزیون است. تلویزیون توانسته است اطلاعات کامل و جامعی را از اتفاقات، تحوّلات و رویداد های جوامع مختلف بشری به صورتی کاملا ً مفید در اختیار انسانها بگذارد و علیرغم برخی از معایب و اثرات مخرب و منفی همچنان مؤثرترین، پر طرفدارترین و مهمترین و فراگیرترین ابزار فناوری اطلاعات(IT) است.3- تلفن : از دیگر ابزارهای مفید و مؤثر فناوری اطلاعات(IT)، تلفن می باشد. گرچه از اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل ، بیش از یک قرن می گذرد (1876) امّا همچنان پرطراوت و بسیار مؤثر و کارآمد نقش تعیین کننده ای در توسعه ی فناوری اطلاعات ایفا می کند؛ به نحوی که همچنان مفاهیم نوین فناوری اطلاعات(IT) بدان نیازمند است و اصولا ً شرط کارآمد بودن فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT)، تقویت زیرساخت های مخابراتی و ارتباطی است. تلفن با کمترین هزینه بیشترین حجم اطلاعات و با سرعت بالا را مبادله می نماید. این امر با گسترش تلفن های همراه، تلفن های اینترنتی و فاکس و; همچنان به روزآمدی و اثربخشی خود در جهت رفاه و سربلندی بشریت می اندیشد.4- کامپیوتر : کامپیوتر از ابزارهای مفید فناوری اطلاعات(IT) است و شاید با ظهور کامپیوتر، فناوری اطلاعات وارد مرحله ی جدیدی از حیات اجتماعی خود شده باشد. به نحوی که امروز نقطه ی اتکای شبکه های الکترونیکی از یک طرف و ابزارهای سنتی فناوری اطلاعات همچون تلویزیون، ویدیو، رادیو و ضبط و پخش از طرف دیگر، کامپیوتر باشد. کامپیوتر با ظرفیت سازی و ذخیره سازی اطلاعات در درون خود و با ارائه ی خدمات گسترده ی صوتی، تصویری، نوشتاری و; توانمندی منحصری را در خود جای داده است.5- اینترنت: اینترنت از مفاهیم نوین اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات است و گرچه از قدمت و سوابق طولانی برخوردار نیست(حدود 10 سال) امّا به سرعت توانسته است همه ی ابزارهای سنتی اطلاع رسانی را متأثر نماید و توانمندی های جدیدی را برای توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به ارمغان بیاورد. از بین بردن فاصله های دور و نزدیک، تولید و عرضه ی گسترده ی همه ی اطلاعات و منابع با ارزان ترین هزینه و کمترین زمان و مکان، تحوّلات اساسی در عرصه های “مدیریت و قدرت” ، گسترش “تجارت الکترونیکی ” و “آموزش الکترونیکی ” از جمله خدمات و دستاوردهای گسترده ی اینترنت است. اینترنت در واقع یک شبکه ی گسترده ی جهانی است که با اتصال رایانه ها به همدیگر، ضمن حفظ اطلاعات موجود، قابلیت های جدیدی را به طور همزمان در همه ی شبکه ها بصورت Online فراهم می نماید. بطور خلاصه اینترنت دارای پنج ویژگی مهم است : الف- چند رسانه ای ب- فوق متن ج- تعاملی بودن د- بایگانی بودن و ه- مجازی بودن 6- اینترانت : اینترانت در واقع شبکه های بزرگ محلی و منطقه ای و سازمانی هستند که ضمن رعایت استانداردهای اینترنت، برای استفاده کنندگان خاص طراحی و اجرا می شود و افراد محدودی که عموما ً مخاطب و یا کارکنان یک سازمان، وزارتخانه و یا شرکت خصوصی هستند به آن دسترسی دارند. سازمان ها قادرند از همه ی قابلیت های اینترنت استفاده نمایند و از خدماتی چون آموزش الکترونیکی، پست الکترونیکی، تجارت الکترونیکی، گفتگو ، کنفرانس های ویدیویی ، دسترسی به منابع و بانک های اطلاعاتی و; بهره گیرند. آنچه متفاوت است، دسترسی افراد محدود و خاص به بهره گیری از خدمات است و به همین دلیل اینترانت ها را با یک فایروال(Firewall) از اینترنت جدا می کنند تا در مقابل حوادث، صدمات و سوء استفاده های احتمالی مصون بمانند.7- اکسترانت : از جمع بین دو یا چند اینترنت، اکسترانت تشکیل می گردد و به منظور تبادل ارتباطات و اطلاعات بین افراد، مشتریان، همکاران و شرکای اقتصادی و تجاری و دسترسی آسان همه ی افراد ذینفع به اطلاعات مشترک راه اندازی می گردد. اکسترانت از طریق شبکه به اینترنت مرتبط می شود. اکسترانت می تواند کارهای گروهی و جلسات را به صورت کنفرانس های صوتی و تصویری ارائه دهد. * مفاهیم نوین فناوری اطلاعات(IT) تجارت الکترونیکی آموزش الکترونیکی دولت الکترونیک شهر الکترونیکی جامعه ی اطلاعاتی تجارت الکترونیکی(E-Commerce): منظور از تجارت الکترونیکی، انجام هرگونه فعالیت های تجاری، بازرگانی و اقتصادی با استفاده از شبکه ی جهانی اینترنت است. مثلا ً وزارت نفت برای فروش و بازاریابی نفت در یکی از کشورهای اروپایی اقدام به تأسیس دفتر نمایندگی می کند. با راه اندازی یک سایت اینترنتی در شبکه ی جهانی اینترنت (web) و حذف زمان ومکان، به صورت آنلاین (Online) با کمترین هزینه و سریع ترین حالت امکان ارتباط و انتقال اطلاعات، دفتر فروش قادر به انجام وظایف خود به نحو احسن می باشد و میزان پوشش آن نه فقط در یک کشور بلکه در سراسر جهان قابل ارائه است (عبادی، 1384ص.45). • مزایای تجارت الکترونیکی : الف- ارائه ی خدمات بصورت شبانه روزی ب- امکان انتخاب و دسترسی به منابع متنوع تر ج- امکان مقایسه ی کالاها از نظر قیمت، کیفیت، امکانات و خدمات پس از فروش در صورت نیاز د- امکان ارجاع کالا در صورت عدم تطابق کالای خریداری شده با کالای ارائه شده در سایت ه- صرفه جویی در هزینه و زمان و- سهولت خرید• معایب تجارت الکترونیکی : الف- وجود وب سایت های غیر معتبر ب- امکان سوء استفاده از کارت های اعتباری ج- عدم امکان مشاهده ی دقیق و لمس کالا د- عدم وجود فروشنده ی واقعی برای پاسخگویی (صرافی زاده، 1383ص.78). آموزش الکترونیکی(E-Learning): آموزش الکترونیکی، یعنی انجام آموزش با استفاده از ابزارهای فناوری الکترونیکی ؛ همچون کامپیوتر، اینترنت، اینترانت و; و حذف زمان ومکان در آموزش (بی زمان و بی مکان). آموزش الکترونیکی هم در حوزه ی آموزش های رسمی(البته با معانی جدید) کارایی دارد و هم در حوزه ی آموزش های غیر رسمی می تواند پایه و اساس فناوری اطلاعات(IT) باشد. آموزش پایه و اساس رشد و توسعه ی انسانی است و توسعه ی انسانی متضمن توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) است (الوین تافلر، شوک آینده). دولت الکترونیک(E-Government): دولت الکترونیک یعنی استفاده ی سهل و آسان و سریع از فناوری اطلاعات(IT) به منظور توزیع خدمات دولتی بصورت مستقیم به مشتری در قالب 24 ساعت، شبانه روزی و 7 روز در هفته. دولت الکترونیکی شیوه ای است برای دولت ها به منظور ارائه ی اطلاعات و خدمات مناسب دولتی و اصلاح کیفیت خدمات و ارائه ی فرصت های گسترده برای مشارکت در فرآیندها و نمادهای مردم سالار. دولت الکترونیکی یک دولت رقمی دیجیتال، بدون دیوار، بدون ساختمان و در حقیقت سازمان مجازی است که خدمات دولتی را بهنگام (Online) به مشتریان ارائه می دهد و موجب افزایش مشارکت آنان در فعالیت های اجتماعی و سیاسی می شود و یک شکل پاسخگوتری از دولت می باشد (کتاب همایش جهانی شهرهای الکترونیک و اینترنتی، .ص.61). شهر الکترونیکی(E-City): از دیگر تأثیرات توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) در بخش دولت الکترونیکی، تحوّل در نظام مدیریت شهری است . به عبارت دیگر شهر هوشمند یا الکترونیکی نمادی از یک دولت الکترونیکی است. شهر الکترونیکی به مجموعه شهرهایی اطلاق می گردد که کلیه ی خدمات، نیازها و ارتباطات در آنجا از طریق شبکه های اینترنتی قابل انجام است (عبادی، 1384ص.50). شهر الکترونیکی از یک زیربنا و زیرساخت اطلاعاتی و مخابراتی پیشرفته ای برخوردار است. گرچه شهر هوشمند یا الکترونیکی به طور کامل تاکنون تحقق نیافته است امّا شه رهایی همچون سنگاپور که در واقع یک کشور است، هنگ کنگ، شهر تجاری در دبی و; در حال شکل گیری است و در ایران نیز جزیره کیش به عنوان یک شهر نمونه در برنامه ی توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) پیش بینی شده است. جامعه ی اطلاعاتی(Information Society): جامعه ای است که در آن زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افراد جامعه شدیدا ً به فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) وابسته است و جامعه ای است که در آن مردم در محل کار، منزل و حتی اماکن تفریحی از این تکنولوژی ها حداکثر استفاده را می برند (عطاران، 1383ص.51). اهم مزایای جامعه ی اطلاعاتی عبارتند از : • غنی سازی ساعات بیکاری افراد جامعه • غنی سازی فرهنگ جامعه • فراهم آوردن فرصت های تازه برای بالا بردن بهره وری ملی و جوّ رقابت • فراهم آوردن زمینه برای آموزش مادام العمر • افزایش اشتغال • و ; (مهرمحمدی، 1383ص.44) * تفاوت IT با ICT شاید در محاورات و ارتباطات شغلی و علمی، این دو واژه زیاد مورد استفاده قرار گرفته باشند. امّا معمولا ً این پرسش در ذهن بسیاری مطرح می گردد که چه تفاوتی بین فناوری اطلاعات(IT) و فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) وجود دارد. شاید بتوان دو نوع تفاوت در آنها جستجو کرد : تفاوت از لحاظ لغوی و از لحاظ مفهومی . همانگونه که قبلا ً بیان شد، IT از نظر لغوی به معنای فناوری اطلاعات است و ICT به معنای فناوری اطلاعات و ارتباطات . و C مخفف Communication به معنای خطوط یا وسایل ارتباطی می باشد و در اصل معنای کاملتر فناوری اطلاعات است. امّا از نظر مفهومی؛ در فناوری اطلاعات(IT) محوریت و نقش «اطلاعات» برجسته و نمایان است. امّا در فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) علاوه بر محوریت دانش واطلاعات، بر نقش «ارتباطات» و وسایل ارتباطی نیز تأکید شده است و در واقع بر جایگاه ارتباطات به عنوان عامل و ابزار انتقال دهنده ی اطلاعات که وظیفه ی برقراری ارتباط بین دو بخش اطلاعات و فناوری را بر عهده دارد ؛ توجه ویژه دارد و این اهمیت تا بدان حد است که برخی بر این باورند که بدون وجود وسایل ارتباطی فناوری اطلاعات، جامعه ی اطلاعاتی محقق نخواهد شد. زیرا زیر ساختهای فنّی، پشتوانه ی اصلی توسعه ی فناوری اطلاعات می باشد و اگر از ویژگیهای جامعه ی اطلاعاتی ، دسترسی سریع به اطلاعات در همه ی زمانها و مکانها بدانیم؛ این امکان فقط با تکیه بر توانایی های ارتباطی و مخابراتی قابل دستیابی است و در نتیجه فناوری اطلاعات باید در مفهوم واقعی خود، یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات بیان گردد. توجه به نموداری که در ادامه خواهد آمد این مفهوم ر ا بهتر مشخص می کند . ب – فرصتهای فناوری اطلاعات(IT)در آموزش وپرورش در اینجا فرصتهای ناشی از توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش مورد بررسی قرار می گیرد : 1- تربیت نیروی انسانی ماهر و کارآمد : از دستاوردهای مفید، اثربخش و ماندگار در توسعه ی فناوری اطلاعات(IT)، تربیت نیروی انسانی واجد شرایط برای تأمین نیاز جامعه می باشد. نیروی انسانی که خود می تواند عامل تغییر و تحوّل در هر محیطی تلقی گردد. اهمیت این دستاورد به حدی است که بسیاری از کارشناسان امر توسعه ی IT ، بویژه در آموزش و پرورش، این امر را بعنوان هدف اصلی توسعه ی IT در آموزش و پرورش بیان نموده اند. حقیقتا ً اگر IT بتواند این وظیفه ی سنگین و حساس نظامهای آموزشی را به نحو احسن و قابل قبول ارائه نماید، بزرگترین خدمت را نه فقط به آموزش و پرورش بلکه به جامعه ی انسانی در حال توسعه نموده است. اهمیت این امر آنگاه مضاعف می شود که امروزه اساس توسعه ی پایدار و همه جانبه بر محور توسعه ی انسانی است و به عنوان شاخص اصلی توسعه ی کشورها و ملت ها بیان می گردد و از طرفی دیگر این انتظار و مسئولیت بزرگ بیشتر متوجّه دستگاه و نهاد آموزش و پرورش می باشد. 2- کمک همه جانبه به امر کیفیت بخشی آموزش و پرورش :مهترین نگرانی امروز جامعه، اعم از دست اندر کاران آموزش و پرورش، اولیاء و مربیان و حتی دانش آموزان و برنامه ریزان و سیاست گذاران اصلی کشور، م سأله ی کیفیت و اثر بخشی خدمات، اهداف و برنامه های آموزش و پرورش است. شفر (2000) و استفنز (2000) در کتاب کیفیت در آموزش و پرورش، پنج شرط را در بخش درونی چرخه ی کیفیت برای بهبود بخشیدن به کیفیت آموزش ضروری می دانند : الف- ارتباطات و اطلاعات کافی ب- هدفهای مشترک مربوط به موضوع و جذابیت ج- مشارکت دست اندرکاران همه ی سطوح آموزش و پرورش در فرآیند تصمیم گیری د- انتظارات واقع بینانه ه- انعطاف پذیری نسبت به محتوا، روش و زمان بندی و در بخشی دیگر، مهمترین شاخص های اندازه گیری کیفیت آموزش در سطح محلی یا منطقه ای را میزان دقت اختصاص یافته به تکلیف درسی دانش آموزان، بوجود آوردن فرهنگ کار گروهی در مدرسه، ترغیب معلمان به مشارکت در برنامه ریزی با هدف بهبود یادگیری، ارتباط جامعه با مدرسه و استفاده ی مدارس از منابع سایر نهادها جهت پیشرفت امور مدرسه می دانند. 3- کمک به امر اشتغال مولد در کشور : اشتغال در حال حاضر مهمترین معضل جامعه ی ایرانی است. این در شرایطی است که از یک طرف کشور برای توسعه و سازندگی نیازمند نیروهای ماهر، کاردان و متخصص است و همچنان شاخص توسعه ی انسانی در کشور از رشد بسیار پایینی برخوردار است. (گزارش توسعه ی انسانی کشور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، 2003). توسعه ی فناوری اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش می تواند در تربیت نیروهای ماهر و کارآفرین کمک بسزایی در امر اشتغال داشته باشد. هم اکنون بخشی از این نیازها توسط مدارس کارو دانش و آموزشکده های فنی و حرفه ای تأمین می گردد . 4- دسترسی آسان به منابع اطلاعاتی : از فرصت های فراهم آمده ناشی از توسعه ی فناوری اطلاعات(IT)، دسترسی آسان و سریع و کم هزینه به منابع اطلاعاتی مفید در زمینه های علمی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و; می باشد. که این امر می تواند کمک بسیاری به کارشناسان ارشد وزارت آموزش و پرورش(برای اظهار نظر دقیق تر علمی و کارشناسی)، مدیران آموزش و پرورش (برای تصمیم گیری)، معلمان(به منظور افزایش توانمندی های علمی) و دانش آموزان(به منظور مطالعه و تحقیق مستمر و افزایش اطلاعات و دانایی آنان) و سایر بخشهای مرتبط بکند. 5- کاهش هزینه های آموزشی در بلند مدّت :از ویژگیهای تکنولوژی آموزشی برخورداری از هزینه های بالاست. ضمن قبول این مطلب باید اذعان داشت که اصولا ً یکی از انگیزه های توسعه ی IT، کاهش هزینه ها در ابعاد مختلف است. این امر در بخشهای اقتصادی، بازرگانی و تجاری تاکنون اثرات مثبت خود را نشان داده است. امّا در حوزه ی آموزش الکترونیکی(E-Learning) در آغاز راه هستیم. در عین حال می توان پیش بینی نمود در عرصه های زیر این کاهش اتفاق خواهد افتاد : کاهش هزینه در بخش آموزش در دو بخش انجام میشود ؛ الف- سطح بلند مدت : با توانمند ساختن نیروی انسانی، افزایش مهارت های فراگیران، بالا بودن سطح کارایی و کیفیت بخشی به مشاغل افراد و کمک اساسی به توسعه ی منابع انسانی ب- سطح کوتاه مدت : صرفه جویی در هزینه های اداری با فعال نمودن اتوماسیون اداری، کاهش هزینه های نیروی انسانی که هزینه های بسیار بالایی را دارد. 6- به روز رسانی سیستم اداری و نظام آموزشی آموزش و پرورش : از مزایای مهم واساسی توسعه ی IT در آموزش و پرورش، نوسازی نظام آموزشی است. نظام آموزشی جریانی فعّال و رو به جلو است که به طور مستمر نیازمند بازسازی، بازنگری و بهسازی است. تبادل تجارب بین افراد و نظام های آموزشی، امکان دسترسی به آخرین تجارب دانشمندان و کارشناسان ارشد نظام های آموزشی دنیا با کمترین هزینه و کوتاه ترین زمان ممکن و در همه ی ایام شبانه روز و در همه ی مکانها، می تواند تکیه گاه اساسی برای نوسازی نظام آموزشی و نظام اداری آموزش و پرورش شود. نظام آموزشی ما فاصله های معنی داری با سایر نظام های آموزشی دنیا دارد. فناوری اطلاعات (IT) هم به عنوان ابزار و وسیله و هم به عنوان برنامه می تواند در کاهش این فاصله و به روز نمودن نظام آموزشی ما نقش اساسی داشته باشد. 7- بازآموزی معلمان و افزایش مهارت و دانش شغلی آنان : فناوری اطلاعات(IT) می تواند این فرصت را پیشروی معلمان بگذارد که با استفاده از یک کامپیوتر شخصی( PC) و با اندکی آشنایی با نحوه ی دسترسی به منابع و اطلاعات در هر فرصت زمانی و مکانی، خود را به اطلاعات علمی و اجتماعی روز مجهز نماید. معلمان برای ایفای نقش خود به عنوان راهنمای دانش، باید به سرعت از این فرصت استفاده نمایند. در آینده هیچ شغلی به اندازه ی شغل معلمی با چالش های اساسی و بنیادی در امر آموزش روبرو نخواهد شد و هیچ امکانی کارآمدتر از IT برای تعدیل این چالش ها پیش بینی نمی شود. فناوری اطلاعات(IT) نقش معلم را علاوه بر یاد دهنده به یاد گیرنده هم تبدیل می کند و فراگیری آموزش را مادام العمر می کند (ز گهواره تا گور دانش بجوی) 8- ایجاد انگیزه، تلاش و نوآوری در برنامه های مدارس : لازمه ی رسیدن و تحقق آموزش و پرورش خلاق، دور شدن از روش های سنتی آموزش و بکارگیری شیوه های مدرن در امر یاددهی و یادگیری است و IT چنین فرصتی را برای آموزش فراهم می کند. امروزه باید بجای پر کردن و انباشتن ذهن و فکر دانش آموزان از محفوظات، افکار و اندیشه ی آنان را به فعالیت واداشت و روش و شیوه ی فکر کردن و اندیشیدن را به آنان آمو خت. استعدادهای انسانی پایان ناپذیر است و از کارکردهای بسیار مفید و مؤثر فناوری اطلاعات(IT) تحقق همین منش وشیوه ی آموزش است. امری که آموزش و پرورش و حتی دانش آموزان و دانشجویان ما بیش از هر زمانی بدان نیازمندند.(مدیسون ، 2005ص.102) . ادامه خواندن مقاله کاربرد و تأثير فناوري اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ايران

نوشته مقاله کاربرد و تأثير فناوري اطلاعات(IT) در آموزش و پرورش ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه تغيير سازماني و مديريت همراه با نوآوري يادگيري ترکيبي: دو مطالعه موردي

$
0
0
 nx دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی: دو مطالعه موردی دی. رندی گریسون، نورمن دی. واگان چکیدهاین مقاله تغییر سازمانی و مدیریت همراه با نوآوری یادگیری ترکیبی را در آموزش عالی بررسی میکند. دو مطالعه موردی ذکر شده اند که اثبات میکنند تغییر سازمانی تبدیلی چطور با آموزه های ترکیبی مرتبط است و راهکارهای یادگیری بر اساس مدیریت اشتراکی متعهد تعیین می گردد که از همه سطوح سازمان استفاده میکند.کلمات کلیدی: یادگیری ترکیبی، تغییر سازمانی، مدیریت، ایجاد هیئت علمی، انجمن تحقیقاتی 1- مقدمهحدود یک دهه قبل گفته میشد که مدیران آموزش عالی وادار می شدند که سازمان های خود را در شرایطی قرار دهند که فرصت های ارتباط و توقعات برای تجربه های یادگیری با کیفیت بالاتر را برآورده سازند. در آن زمان، راهکارهای یادگیری ترکیبی بعنوان ابزاری برای تغییر سازمان های آموزش عالی بصورت مؤثر شناخته شدند. تحقیقات اولیه از یادگیری ترکیبی برای حضور فعال دانشجویان در تجربه های تعاونی و یادگیری بهتر کاملاً پشتیبانی می کردند. بعلاوه، تمرکز بر حضور و فعالیت با اصول و ارزش های سنتی آموزش عالی مطابقت داشت. البته اثبات شده است که اعمال راهکارهای یادگیری ترکیبی نا امید کننده هستند، با در نظر گرفتن اینکه سازمان های آموزش عالی در مقابل نوآوری مقاومت بالایی نشان میدهند. به همین دلیل، اتخاذ راهکارهای یادگیری ترکیبی تبدیلی نیازمند طرح های سازمانی، مدیریت قوی، و تعهد محکم است.2- یادگیری ترکیبی تعریف شدهما قبل از اینکه به چالش های مدیریتی و سازمانی اعمال راهکارهای یادگیری ترکیبی در سازمانهای آموزش عالی بپردازیم، بگذارید کمی در مورد این مسئله بحث کنیم که منظور ما از یادگیری ترکیبی چیست. تعریف مختصری که ما را راهنمایی میکند اینست که یادگیری ترکیبی “ترکیب سازمانی رو در رو و دقیق تکنولوژی ها و راهکارهای آنلاین انتخابی و تکمیلی است”. این بدین معناست که طرح های یادگیری ترکیبی توسط تکنیک های مدرک-مبنا و نیازهای سازمانی یک محتوای خاص اطلاع داده میشوند. سپس بر اساس نیازهای اساسی تجربه آموزشی مورد نظر، ابزار آنلاین و رو در روی ارتباط به شیوه ای با هم ترکیب می گردند که از مزایای نقاط قوت هر یک از آنها برخوردار می گردد. خارج از این حیطه ما ترجیح میدهیم که در مقابل آنچه که یادگیری ترکیبی را تشکیل میدهد مقاومت نکنیم. یک استراتژی ابتکاری و سازنده تر اینست که در مورد اینکه چه چیزی یادگیری ترکیبی را تشکیل میدهد گسترده تر (و نه محدودتر) فکر کنیم.3- چالش بزرگ اینست که ماهیت سازمان های آموزش عالی و احتمالات تغییرات همراه با یادگیری ترکیبی را درک کنیم. یکی از عوامل مخالف مهم در مقابل اتخاذ تغییرات تکنولوژیکی در آموزش عالی، این بحث است که مدارک کافی برای این نوآوری وجود ندارد. با توجه به یادگیری ترکیبی، این یک موقعیت قابل دفاع نیست. حقیقت اینست که اثبات شده است که یادگیری ترکیبی برای تجربه های یادگیری رو در رو سودمند است. یادگیری ترکیبی یک آموزه قانونی و یک راهکار یادگیری است که توسط سازمان های آموزش عالی زیادی اتخاذ شده است.با اینکه یادگیری ترکیبی برای آموزش عالیمتداول تر است، با اینحال منجر به تغییر سازمانی نشده است که تا حد زیادی تأثیر و کارایی مبادله یادگیری و آموزش را افزایش میدهد. مارشال (2011) در تحلیل تغییر و تکنولوژی در آموزش عالی، بیان میکند که علیرغم در دسترس بودن آشکار اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات، مدارک کمی برای خود-بازتابی بحرانی وجود دارد. سازمان ها اغلب بر اتخاذ کننده های اولیه تکیه کرده اند، اما نتوانسته اند که سیستم ها و محیط هایی را فراهم سازند که منرج به اتخاذ وسیع تر ایده های موفقیت آمیز می گردد. خود-بازتابی بحرانی باید با استفاده از تجربه های دانشجویان و هیئت علمی برای قالب بندی تغییر سازمانی همراه با تکنولوژی های یادگیری آغاز گردد. از این لحاظ، عنصر کلیدی برای تغییر سازمانی، مدیریت قوی است.4- مدیریتمزایای آموزشی مهم یادگیری ترکیبی را میتوان توسط تعهد بدست آورد. حقیقت اینست که راهکارهای یادگیری ترکیبی که از مزایای شمول و ابزار تکنولوژیکی برخوردار هستند، موجود و در دسترس هستند. عامل کلیدی همان مدیریت اشتراکی ثابت است. البته چالش های سازمانی نیز وجود دارد که شامل سیاست، منابع، طرح های فعال و مسائل پشتیبانی هیئت های علمی می باشد. این فرآیند باید با افزایش آگاهی از مزایا و ضرورت اتخاذ راهکارهای یادگیری ترکیبی آغاز گردد. این را میتوان توسط آوردن کارشناسان معتبر به فضای آموزش آغاز کرد که بر مدیریت یادگیری ترکیبی را بصورت تئوری و عملی مسلط هستند. افزایش آگاهی را میتوان بصورت همزمان با اسناد سیاست طرح ریزی انجام داد اما باید به شیوه اشتراکی و باز انجام شوند.بخاطر اینکه طرح ریزی سیاست و مقالات معتبر اهمیت زیادی دارند، بنابراین اینکار از طریق طرح های عملی استراتژیکی خاصی آغاز می گردد. این طرح های عملی باید دارای منابع کافی، قابل اجرا، و بادوام باشند. باید مدارکی از موفقیت های اولیه وجود داشته باشد که مدیران ارشد میتوانند از آنها برای بررسی مقاومت اجتناب ناپذیر در مقابل تغییر و حفظ نوآوری استفاده کنند. از دیدگاه اعضای هیئت علمی باید پشتیبانی توسعه سازمانی و محرک هایی موجود باشد که شامل تأیید علمی باشد. با اینکه بسیاری از پروژه های یادگیری ترکیبی بدرستی بر طراحی مجدد و پشتیبانی مسیر فردی تمرکز میکنند، با اینحال مزایای استراتژیکی قابل ملاحظه ای را میتوان توسط در نظر گرفتن راهکارهای ترکیبی برای طراحی (یا طراحی مجدد) برنامه بدست آورد.در هسته راهکارهای یادگیری ترکیبی، توسعه های نوظهور و جدیدی در اطلاعات و تکنولوژی ارتباطات وجود دارد. همین امکانات تکنولوژیکی هستند که پتانسیل بالایی را برای یادگیری ترکیبی برای بررسی نقایص سخنرانی های بزرگی ایجاد کرده اند که در دوره آموزش عالی دانشجویان دوره لیسانس به یک قانون تبدیل شده اند. علیرغم این حقیقت، برای مدیران الزامی است که بر روی یادگیری و آموزش تمرکز داشته باشند. بعلاوه، مهم است که تکنولوژی به مانعی برای اتخاذ یادگیری ترکیبی تبدیل نمی گردد. باید پشتیبانی تکنولوژی مداوم برای هیئت علمی مهیا گردد و اطمینان حاصل گردد که آنها مجبور نیستند که فقط تکنولوژی را یاد بگیرند و مدیریت کنند. هیئت علمی باید قادر باشد که بر مزایای آموزشی طرح های یادگیری ترکیبی تمرکز کند که شامل روابط متقابل فردی بیشتر با دانشجویان است.5- مطالعه موردی 1ما برای کمک به درک مفاهیم مدیریت اعمال طرح های یادگیری ترکیبی در سطح استراتژیک، ابتدا بر یک پروژه 4 ساله در یک مؤسسه آموزش عالی در کانادا تمرکز میکنیم. این نوآوری سازمانی همراه با افزایش آگاهی در مورد انجمن دانشگاهی از طریق معرفی های عمومی توسط متخصصان بین المللی معتبر آغاز شد. بصورت همزمان با آن، یک هیئت توسعه آموزشی شروع به طرح ریزی یک طرح یادگیری آموزشی شد و مقالات معتبر یادگیری را با هم ترکیب کرد. این فرآیند سرعت زیادی نداشت و در سال دوم یک برنامه سرمایه گذاری بر مبنای روش شناسی طراحی اثبات شده (راهکار اشتراکی، بر مبنای مدارک، اتخاذ دقیق تکنولوژی، ارزیابی دقیق) آغاز شد. این یک برنامه رقابتی بر مبنای معیارهای واضح و نیاز به طرح های پیشنهادی بود. تأکید اصلی بر روی افزایش و توسعه حضور و فعالیت در صورت جلسات آموزش و یادگیری بود. بطور میانگین بر روی 13 پروژه در 4 سال بعدی سرمایه گذاری شد.چالش بعدی این بود که پشتیبانی آموزشی ایجاد گردد که مربیانی را راهنمایی می کرد که تجربه کمی در مورد راهکارهای یادگیری ترکیبی و تکنولوژی که آنرا ممکن می ساخت داشتند. برای آسان سازی این فرآیند، از یک بررسی از طریق راهکار یادگیری ترکیبی (ITBL) استفاده شد. این راهکار از چهار مرحله تشکیل شده بود که از مدل بررسی عملی گریسون، آندرسون، و آرکر (2001) گرفته شده بود (شکل 1).51- رخداد محرکگریسون و همکارانش (2001) یک رخداد محرک را بصورت حالتی از ناهماهنگی یا احساس عدم راحتی ناشی از یک تجربه تعریف میکنند. بحث های مربوط به مربیان نشان میداد که رخداد محرک برای مشارکت در این برنامه یادگیری ترکیبی، انگیزه برای طراحی مجدد یک دوره موجود برای بهبود یادگیری دانشجویان و رضایت مربیان بود. یک ملاقات در مورد پروژه اولیه با هر یک از مربیان و معاون های آنها و همچنین نمایندگانی از مرکز یادگیری و آموزش مؤسسه، کتابخانه، و بخش تکنولوژی اطلاعات انجام شد. هدف از این ملاقات این بود که اهداف پروژه، خطوط زمانی، نقش ها و مسئولیت های افراد مشمول در پشتیبانی از فرآیند طراحی مجدد مشخص گردد. این ملاقات همچنین به شناسایی نیازهای پشتیبانی توسعه حرفه ای و شرایط مورد نیاز اعضای تیم پروژه کمک میکرد. سه سوالی که برای تحریک بحث استفاده شد بشرح زیر بود:1- تعریف شما از یادگیری ترکیبی چیست و این مفهوم در پروژه طراحی مجدد دوره شما را چطور میتوان کاربرد پذیر کرد؟2- مزایای طراحی مجدد دوره شما کدام است؟3- به نظر شما بعضی از چالش هایی که شما در پروژه خود با آنها مواجه می شوید کدام هستند؟52- کاوشمرحله دوم مدل بررسی عملی، کاوش است که به این صورت توصیف می گردد: جستجوی توضیح و تلاش برای جهت دهی به توجه یک فرد. مرحله کاوش این برنامه یادگیری ترکیبی از یک سری فعالیت های یادگیری تجربی آنلاین و رو در رو و یکپارچه تشکیل میشد که به مربیان اجازه میداد تا در یک محیط یادگیری ترکیبی از دیدگاه دانشجو غوطه ور شوند. این فرآیند در یک دوره زمانی گسترده از زمان (حداقل 6 ماه) رخ میداد و فعالیت ها بر مبنای بازخورد از ملاقات های پروژه اولیه و در همکاری با مشارکت کنندگان هیئت علمی در برنامه ایجاد می شدند. این فعالیت های برنامه برای فراهم سازی تجربه و تخصص در این حوزه های طراحی برنامه تحصیلی، استراتژی های آموزش، و یکپارچه سازی تکنولوژی آموزشی برای مشارکت کنندگان طراحی شده بودند (شکل 2). شکل 1- مدل بررسی عملی 53- یکپارچه سازیمرحله سوم یکپارچه سازی بود، که نیازمند بازتاب از این مسئله بود که اطلاعات و دانش جدید کشف شده را چطور میتوان در بصورت یک مفهوم یا ایده منسجم یکپارچه سازی کرد. یک چالش معمول برای مربیان مشمول در این برنامه یادگیری ترکیبی، انتقال از کاوش به مرحله یکپارچه سازی است. بسیاری از اعضای هیئت علمی براحتی اطلاعات خود را به اشتراک می گذاشتند، بحث می کردند و در مورد مفاهیم طراحی مجدد دوره به گفتگو می پرداختد اما اغلب تلاش بیشتری برای تبدیل این ایده های جدید به عمل مورد نیاز بود. یک استراتژی مورد استفاده در این برنامه نیازمند ملاقات های نهار بصورت ماهیانه بود که مربیان می بایست بطور منظم محصولات تصنعی فرآورده مانند طرح کلی دوره خود، یا فعالیت ارزیابی را به بقیه اعضای انجمن معرفی می کردند. اینکار مربیان را وا می داشت که منابع وابسته به دوره ای را ایجاد کنند. این فرآیند “نشان دادن و بازگو کردن” همچنین به آنها اجازه میداد تا بازخورد های ارزشمندی را از همسالان خود در مورد محصولات تصنعی دریافت کنند. همچنین، فرصت هایی برای تنظیم قسمت های پروژه با دانشجویانی ایجاد می شد که میتوانستند نظرات خردمندانه ای را در مورد کاربرد پذیری و ارزش آموزشی یک منبع یا فعالیت یادگیری بیان کنند.54- کاربرد/تصمیم گیریتصمیم گیری در مورد مسئله یا مشکل، مرحله چهارم مدل بررسی عملی است. گریسون و آندرسون (2003) پیشنهاد میکنند که نتایج بدست آمده از این مرحله اغلب سوالات و مسائل دیگری را پیش می آورد، و دوره های بررسی جدیدی را تحریک میکند، و در نتیجه یادگیری مداوم را ترغیب میکند. مرحله کاربرد و تصمیم گیری از این برنامه یادگیری ترکیبی نیازمند اجرا و ارزیابی پروژه طراحی مجدد دوره بود. این مرحله ای است که اغلب در برنامه های توسعه حرفه ای بررسی می گردد. در بسیاری از برنامه ها، مربیان برای طراحی و توسعه پروژه های خود پشتیبانی دریافت میکنند، اما مرحله اجرا پس از تکمیل شدن برنامه رخ میدهد. بنابراین مربیان برای اجرای اولیه طراحی (یا طراحی مجدد) دوره خود تنها گذاشته میشوند، و در بسیاری از مسائل هیچ ارزیابی (یا ارزیابی کمی) برای تعیین کارایی پروژه از دیدگاه دانشجو یا از دیدگاه مربی انجام نمی شود.برای غلبه بر این معایب، پشتیبانی برنامه یادگیری ترکیبی در سراسر این مرحله حفظ شد و مشارکت کنندگان بصورت داوطلبانه در فرآیند تحقیقت آموزش و یادگیری (SoTL) شرکت کردند. برای آسان سازی این فرآیند، بحثی در مورد راهکار SoTL در یکی از ملاقات های اولیه نهار بصورت رو در رو انجام شد. این گفتگوها نیازمند مربیانی بود که تجربه قبلی در مورد پروژه های SoTL داشتند و بنابراین میتوانستند فرآیند های مطالعه و نتایج خود را اثبات کنند. مربیان ترغیب شدند تا در فرآیند SoTL از آغاز پروژه های طراحی (مجدد) دوره های خود شرکت کنند. شکل 2- نتایج طراحی مجدد دوره برای مشارکت کنندگان هیئت علمی تیم های پروژه با دریافت تأیید اخلاقی سازمانی در آغاز فرآیند طراحی (مجدد) دوره قادر بودند که داده ها را به شکل تحقیق، مصاحبه، و گروه های متمرکز با دانشجویان، مربیان، و معاون های آموزش جمع آوری کنند که در تکرارهای گذشته دوره شرکت داشتند. چندین پروژه نیز قادر بودند که داده های مربوط به نمرات دانشجویان و میزان ترک تحصیل را برای مقایسه با بخش های سنتی بدست آورند. جمع آوری و تحلیل این داده ها به تیم پروژه اجازه میداد تا تصمیمات طراحی دوره آگاهانه ای بگیرند (مانند انتخاب درست و یکپارچه سازی فعالیت های رو در رو و فعالیت های یادگیری آنلاین).یافته های ارزیابی اولیه نشان داد که هیئت علمی بیشتر از دسترسی و انعطاف پذیری بیشتر و همچنین تنوع راهکارها خوشش آمده بود. البته علیرغم پشتیبانی طراحی قابل ملاحظه ای که آنها دریافت کردند، تنها مسئله ای که از آن ناراضی بودند حجم کار افزایش یافته در آغاز کار بود. هیچکدام از این یافته ها غیر مترقبه نبودند. چیزی که بدیهی است اینست که طراحی (مجدد) دوره مهم یک مسوله بزرگ است و اینکار نیز عملی نیست که از اغلب اعضای هیئت علمی بخواهیم که بدون زمان رهاسازی و/یا منابعی مانند معاون آموزش، در این فعالیت ها شرکت کنند.از طرف دیگر، دانشجویان گزارش دادند که مهمترین نتیجه مثبت، کمیت و کیفیت روابط متقابل با دانشجویان و مربیان بود. این هم برای دانشجویان و هم برای هیئت علمی رضایت بخش بود چون نشاندهنده هدف اصلی نوآوری یادگیری ترکیبی بود. نتایج منفی به پیش بینی های غیر واضح برای دانشجویان و حجم کار زیاد برای اعضای هیئت علمی اشاره داشت. هر دوی این مسائل احتمالاً مربوط به این حقیقت بودند که این یک راهکار خیلی متفاوت با راهکاری بود که آنها به آن عادت داشتند (یعنی سخنرانی کنش پذیر). اکنون پیش بینی میشد که دانشجویان مسئولیت بیشتری در مقابل یادگیری خود داشته باشند و در بحث های بازتابنده شرکت کنند. مسئله بعدی این بود که پیش بینی ها و مسیر واضحی تعیین گردد.یک سال بعد، نوآوری 4 ساله متوقف شد، که بررسی بود که توسط مربیانی از هر یک از 51 پروژه یادگیری ترکیبی (در بین همه هیئت های علمی) انجام شد. یافته های این بررسی نشان داد که 95 درصد اعضای هیئت علمی این برنامه را یک برنامه سودمند دانستند؛ 89 درصد آنها طراحی دوره خود را تغییر دادند (که 63 درصد آنها تغییر اساسی ایجاد کردند)؛ 89 درصد آنها فکر میکردند که یادگیری دانشجویان افزایش یافته است؛ و 89 درصد آنها فکر می کردند که طراحی مجدد دوره تأثیر بلند مدتی بر روی موفقیت دوره دارد. این یافته ها، نتایج مطابق نوآوری های طراحی یادگیری ترکیبی دیگر را تأیید می کنند.و در نهایت، این پروژه بدون مدیریت سازمانی و اشتراکی وی ممکن نخواهد بود. در عین حال، این نوآوری یادگیری ترکیبی موفقیت آمیز بصورت غیر منتظره با تغییرات در مدیریت ارشد مسئول آموزش و یادگیری به پایان رسید. مدیریت جدید دارای تعهد یکسانی با یادگیری ترکیبی نبود و فرصت عالی از دست رفت وقتی که نوآوری از لحاظ تغییر سازمانی به نقطه اوج خود رسید. در اینجا آگاهی و درک اصلی، مسئله حفظ مدیریت و تعهد در یک سازمان آموزش عالی است که مدیریت آن هر چند وقت یکبار تغییر می یابد. این برای تمرکز ذاتی بر تحقیقات و بی میلی هیئت علمی برای رها کردن سخنرانی، ضروری است. در واقه اعضای هیئت علمی به درستی شناسایی نمی شوند و بخاطر اتخاذ راهکارهای فعال تر برای آموزش و یادگیری پاداش نمی گیرند، وهمچنین پشتیبانی توسع حرفه ای کافی برای ترغیب آنها برای تغییر اساسی آموزش خود از آنها نمی شود. اساس این مسئله اینست که تغییر اساسی بهمدیریت اشتراکی وابسته است که میتواند آگاهی واضح، طرح های عملی خاص، شناسایی آموزش، و منابع مورد نیاز برای عملی کردن آن ارائه دهد.6- مطالعه موردی 2مطالعه موردی دوم یک نوآوری یادگیری ترکیبی را توصیف میکند که در یک دوره 10 ساله در یک مؤسسه آموزش عالی دیگر در کانادا رخ داده است. این برنامه در ابتدا تحت حاکمیت آموزش موسسه، یادگیری، و میز گرد تکنولوژی (TLTR) بود. TLTR تحت مدیریت وزیر آموزش بود و از دانشجویان، اعضای هیئت علمی، و نمایندگانی از مرکز آموزش و یادگیری، کتابخانه، بخش تکنولوژی اطلاعات، کتابفروشی، و رئیس اداره آموزش تشکیل میشد. این گروه مشاهده کرد که اعضای هیئت علمی از سیستم مدیریت یادگیری مؤسسه برای پشتیبانی از تعدادی از فعالیت های یادگیری آنلاین استفاده میکنند. بر اساس این روند، TLTR یک تعریف سازمانی برای ارائه ترکیبی بیان کرد:دوره های ارائه ترکیبی، بهترین ویژگی های یادگیری و آموزش بر مبنای کلاس درس را با بهترین ویژگی های یادگیری آنلاین ترکیب میکنند تا تجربه آموزشی را افزایش دهند و انعطاف پذیری زمان بندی بیشتری به دانشجویان بدهند. یک ویژگی کلیدی دوره های ارائه ترکیبی، کاهش در کلاس های زمان بندی شده یا زمان آزمایشگاه است که معمولاً بین 25 تا 50 درصد است.بنابراین سرمایه گذاری از سوی وزارت آموزش و پرورش تضمین شد تا به این مرکز آموزش و یادگیری کمک کند تا در طراحی مجدد یکی از دوره های خود برای ارائه ترکیبی هر سال از 10 نفر از اعضای هیئت علمی پشتیبانی کنند. هر کدام از اعضای هیئت علمی بر یک اساس فردی توسط یک طراح سازمانی مورد پشتیبانی قرار می گرفت. بازخورد ارزیابی دریافت شده از دانشجویان و اعضای هیئت علمی پس از اجرای دوره های طراحی شده مجدد با هم ترکیب شدند. دانشجویان بیان کردند که این دوره های ترکیبی انعطاف پذیری بیشتری به آنها می داد اما آنها پیش بینی می کردند که زمان کلاس های کمتر، با کار کمتر برابر است و از اینکه واقعیت خلاف این بود ناراحت شدند. اعضای هیئت علمی بیان کردند که دوره های ترکیبی فرصت های زیادی را برای افزایش ارتباط با دانشجویان به آنها می داد اما آنها در سیستم مدیریت یادگیری با تعدادی مشکلات فنی روبرو شدند. همچنین، نگرانی اصلی که TLTR در مورد این راهکار برای طراحی مجدد دوره داشت، عدم ثبات آن بود. اعضای هیئت علمی شامل در برنامه فقط یک کمک هزینه اولیه دریافت کردند و تعداد کمی از آنها دوره طراحی شده مجدد خود را به شیوه ترکیبی ارائه دادند، وقتی که برنامه خود را به پایان رساندن و مشکلات مربوط به حجم کار و عدم پشتیبانی مداوم را بیان کردند.بر اساس این نتایج، نوآوری یادگیری ترکیبی اساساً تغییر یافته بود. عنصر کلیدی اول این بود که از لحاظ استراتژیکی بر طراحی مجدد ثبت نام در دوره های سال اول برای یادگیری ترکیبی تمرکز گردد، نه اینکه تمرکز اصلی فقط بر انتخاب یک سری تصادفی از دوره ها بر مبنای علایق هیئت علمی باشد. مؤلفه دوم این بود که از یک انجمن یادگیری هیئت علمی بجای یک راهکار عضو هیئت علمی منفرد برای فرآیند طراحی مجدد استفاده شود. و عنصر سوم این بود که برنامه بطور واضح با طرح علمی مؤسسه مرتبط گردد، که بر موفقیت دانشجو و شرکت در برنامه های مطالعات دانشجویان دوره لیسانس تمرکز دارد.اعضای هیئت علمی، مدیریت، و اداره سازمانی برای برنامه ریزی و تحلیل سازمانی، از طریق بحث با دانشجویان 7 دوره را برای طراحی مجدد انتخاب کردند. اینها همگی دوره های ثبت نام سال اول بودند و نشاندهنده هر 6 هیئت علمی در مؤسسه (هنر، تجارت، ارتباطات، علوم آموزش عمومی، مطالعات بهداشت و جامعه، علوم) بودند. چارچوب انجمن تحقیقاتی (CoI) گریسون، آندرسون و آرکر (2000) توسط مرکز یادگیری و آموزش برای پشتیبانی از اعضای هیئت علمی مشارکت کننده در طراحی مجدد 7 دوره استفاده شد. وقتی که این چارچوب برای انجمن یادگیری هیئت علمی اعمال شد، تمرکز حضور شناختی به یک فرآیند تحقیقاتی در تکنیک آموزش یک فرد تبدیل شد. توانایی انجمن برای پشتیبانی و حفظ این تحقیقات، حضور اجتماعی را شکل میدهد. و فرصت های موجود برای یادگیری ترکیبی در قالب حضور آموزشی قرار داده میشود. شکل و جدول در ادامه مقاله نشان میدهند که چارچوب CoI چطور برای این انجمن یادگیری هیئت علمی اعمال شد (شکل 3 و جدول 1).برای ارزیابی سطوح حضور و فعالیت دانشجویان، مؤسسه بصورت سالیانه بررسی های ملی مشارکت دانشجویان (NSSE) را برای دانشجویان سال اول و دانشجویان سال آخر انجام میدهد. NSSE مشارکت دانشجویان را بصورت مقدار زمان و تلاشی تعریف میکند که دانشجویان به مطالعات علمی خود اختصاص میدهند و منجر به تجربه ها و نتایجی می گردد که موفقیت دانشجو را شکل میدهد، همچنین شیوه هایی که سازمان منابع را اختصاص میدهد و فرصت های یادگیری و خدمات را برای ترغیب دانشجویان برای مشارکت در این فعالیت ها و سود بردن از آنها سازماندهی میکند. 5 دسته از تکنیک های آموزشی مؤثر بر مبنای یک تحلیل متا از مقالات مربوط به مشارکت دانشجویان در آموزش عالی شناسایی شده است. این معیارها بشرح زیر می باشند:1- یادگیری فعال و اشتراکی2- روابط متقابل دانشجویان با اعضای هیئت علمی3- سطح مسائل علمی4- غنی سازی تجربه های آموزشی ، و5- محیط آموزشی پشتیبان ادامه خواندن مقاله ترجمه تغيير سازماني و مديريت همراه با نوآوري يادگيري ترکيبي: دو مطالعه موردي

نوشته مقاله ترجمه تغيير سازماني و مديريت همراه با نوآوري يادگيري ترکيبي: دو مطالعه موردي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مدلسازي دهانه شعاعي تشکيل شده توسط انحلال مواد در حفاري micro-EDM و micro-ECM همزمان با استفاده از آب يون زدوده

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مدلسازی دهانه شعاعی تشکیل شده توسط انحلال مواد در حفاری micro-EDM و micro-ECM همزمان با استفاده از آب یون زدوده مین دانگ گوین، مصطفی زور رحمان، یوک سان وانگچکیدهبرای افزایش پایان سطحی حفره های ریز، micro-EDM و micro-ECM در یک فرآیند ماشینی ترکیبی بی نظیر با استفاده از آب یون زدوده دارای مقاومت کم بعنوان یک سیال دو-مشخصه با هم ترکیب شدند. لایه ماده تحت تأثیر قرار گرفته که توسط جرقه های الکتریکی تولید شده است از سطح ماشینی متعلق به اثر واکنش برقی-شیمیایی حل می شود. برای حفظ دقت اندازه حفره های ریز، پالس های ولتاژ کوتاه برای منطقه انحلال مواد اعمال می گردد و بنابراین ضخامت لایه مواد در تعیین ابعاد حفره های ریز اهمیت زیادی دارد. مطالعه حاضر مدلسازی فاصله دهانه شعاعی را حفاری micro-EDM و micro-ECM همزمان توسط پیش بینی ضخامت لایه مواد حل شده توسط واکنش برقی-شیمیایی معرفی می کند. این راهکار تحلیلی تئوری دو-لایه، معادله برتلر-والمر، و قانون فارادی در مورد الکترولیر را با هم ترکیب میکند که برای شبیه سازی فاصله دهانه شعاعی برای پارامترهای پالس های مختلف بکار می رود. سپس داده های شبیه سازی با نتایج آزمایشی تأیید می گردد. مشاهده می گردد که پارامترهای پالس اعمال شده مستیماً بر روی بعد نهایی حفره های ریز بدست آمده تأثیر می گذارد. کارایی پالس های ولتاژ کوتاه در تعیین منطقه انحلال مواد با خصوصیات بارگیری دو-لایه مطابقت دارد. وقتی که مدت زمان پالس خیلی کوتاه باشد، انحلال مواد قابل صرف نظر کردن می باشد و SEDCM هیچ تأثیری بر روی بهبود سطح داخلی حفره ریز نخواهد داشت.کلمات کلیدی: micro-EDM، micro-ECM، آب یون زدوده، پالس های کوتاه، مدلسازی، دهانه شعاعی1- مقدمهبعلت مزیت قابل توجه که یک نیروی برشی قابل صرف نظر کردن می باشد، ماشینکاری تخلیه میکرو-الکتریکی (micro-EDM) یک فرآیند ترجیحی برای اشکال ریز ماشینی است . البته، micro-EDM هنوز هم معایبی دارد که از مکانیزم حذف مواد آن ناشی می گردد. چون این مواد از طریق ذوب شدن و تبخیر حذف می گردد، سطح ماشینی با لایه های آسیب دیده حرارتی تشکیل می گردد. بالاترین لایه، که با نام لایه سفید یا لایه نوریزی شناخته می شود، دارای فشار پس مانده بالایی است و ممکن است شامل ترک های ریز باشد. در زیر این لایه نوریزی، مناطق تأثیر یافته حرارتی دیگری وجود دارد که متحمل تغییر ساختار مواد شده اند. همچنین، بافت سطح ایجاد شده توسط هم پوشانی حفره های تخلیه متعددی توصیف می گردد که معمولاً با اختلالات بالایی همراه هستند. بنابراین افزایش سطح ایجاد شده توسط micro-EDM خیلی مطلوب می باشد. برای افزایش یکپارچگی سطح اشکال ماشینی، ریزماشینکاری برقی-شیمیایی (micro-EDM) بعنوان فرآیند بعدی پس از micro-EDM ترکیب می گردد. چون مکانیزم حذف مواد بر اساس انحلال یونی است، سطح ایجاد شده توسط micro-ECM نسبتاً صاف و بدون فشار پس مانده و ترک های ریز خواهد بود. این راهکار همچنین در چندین تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این مطالعات اثبات می کند که می توان ECM را بعنوان روش مؤثری برای کاهش سختی سطوح ایجاد شده توسط EDM استفاده کرد. برای محصولات با اندازه کوچک و کاربردهای ریز-مقیاس، انحلال با رسانایی خیلی کم مانند آب یون زدوده بعنوان یک الکترولیت ضعیف در افزایش پایان سطحی اشکال ریز توسط micro-ECM بکار می رود. یکپارچگی سطح جانبی میکرو-پین ها و حفره های ریز توسط بعضی از مؤلفان گزارش شده است که افزایش می یابد. اگرچه این انحلال رسانایی کم برای میزان انحلال متوسط استفاده شده است، با اینحال انحلال مواد استری یک مسئله غامض برای ریزماشینکاری است. مشخص شده است که اشکال ماشینی در هنگام قرار گرفتن در معرض زمان انحلال طولانی یا استفاده از آب یون زدوده دارای مقاومت کم، بعلت حذف زیاد مواد توسط واکنش برقی-شیمیایی واپیچیده می شود. اخیراً، سطح EDM شده اشکال ریز توسط اجرای micro-ECM دقیقاً پس از micro-EDM بهبود داده شده است. اگرچه سیال های ماشینکاری در ابزار ماشینی مشابهی انجام می شوند، با اینحال باید از سیال دی الکتریکی به الکترولیت تغییر پیدا کنند و همچنین منبع برق متفاوتی برای micro-ECM مورد نیاز می باشد.در این سناریو، micro-EDM و micro-ECM در فرآیند ماشینکاری بی نظیری ترکیب می گردد که با نام micro-EDM و micro-ECM همزمان (SEDCM) شناخته می شود، تا اشکال ریز را با یکپارچگی سطحی بهتری ایجاد کند. در این روش، آب یون زدوده با مقاومت ویژه کم بعنوان سیال دو-مشخصه بکار می رود. انحلال بیشتر مواد که بعنوان نقص micro-EDM با استفاده از آب یون زدوده تصور می شود، اکنون به شیوه ای مورد استفاده قرار می گیرد که در یک منطقه خاص کنترل و محدود می گردد. برای رسیدن به این هدف، از پالس های ولتاژ کوتاه برای تعیین موقعیت منطقه انحلال مواد استفاده شده است. با پارامترهای پالس مختلف، دهانه شعاعی گزارش شده است که تغییر می یابد و منجر به قطرهای مختلف حفره های ریز می گردد. بنابراین این مطالعه در صدد است که مدلسازی فاصله دهانه شعاعی را در حفاری micro-EDM و micro-ECM همزمان توسط پیش بینی و شبیه سازی ضخامت لایه مواد حذف شده توسط واکنش برقی-شیمیایی انجام دهد. راهکار تحلیلی استفاده شده در این مطالعه از تئوری دو-لایه، معادله بوتلر-والمر، و قانون فارادی الکترولیز ناشی می گردد.2- تحلیل تئوری 21 مدل دهانه شعاعیدر حفاری micro-EDM متعارف، مواد توسط تخلیه الکتریکی از طریق ذوب کردن و تبخیر حذف می گردد. بنابراین، دهانه ماشینکاری ایجاد شده از فاصله بحرانی و عمق تخلیه الکتریکی تشکیل می گردد. البته، در حفاری SEDCM، لایه نازکی از مواد تأثیر یافته بر روی سطح ایجاد شده توسط جرقه ها هم حذف می گردد تا یکپارچگی سطحی حفره ریز را افزایش دهد، همانطور که در شکل 1 هم نشان داده شده است. در نتیجه، جدا از فاصله بحرانی و عمق تخلیه الکتریکی، دهانه شعاعی در این فرآیند ترکیبی هم متشکل از عمق انحلال خواهد بود که از واکنش برقی-شیمیایی ناشی می گردد. برای فاصله بحرانی و عمق تخلیه الکتریکی، بعلت ماهیت تصادفی تفکیک الکتریکی در سیال های دی الکتریک، هیچ درک کاملی از تخلیه الکتریکی وجود نداشته است. بنابراین، قدرت تفکیک دی الکتریک و دهانه جرقه پس از فرآیند EDM معمولاً توسط روشهای تجربی بدست می آید. بعلاوه، دهانه شعاعی نهایی در حفاری SEDCM توسط واکنش برقی-شیمیایی حل می گردد. بنابراین، این مدل بر روی خصوصیات انحلال مواد پس از تخلیه الکتریکی تمرکز خواهد کرد تا مدلسازی دهانه شعاعی حفره های ریز بدست آمده را انجام دهد. به همین دلیل، دهانه جانبی ایجاد شده پس از micro-EDM بعنوان فاصله اولیه انحلال مواد در نظر گرفته می شود. همچنین، سختی سطحی میانگین ایجاد شده توسط حفره های تخلیه الکتریکی هم پوشانی (حدود ) خیلی کوچک تر از فاصله جانبی پس از micro-EDM (حدود ) است. بنابراین، سختی سطحی ایجاد شده توسط micro-EDM را میتوان در هنگام مدلسازی فاصله دهانه نادیده گرفت. شکل 1 توضیح دهانه شعاعی در حفاری SEDCM بعلت رسانایی کم آب یون زدوده دارای مقاومت کم، میتوان آنرا بعنوان یک الکترولیت ضعیف در نظر گرفت و بنابراین دهانه جانبی بین الکترود و قطعه ساخته شده را میتوان بعنوان یک سلول برقی-شیمیایی مدلسازی کرد. وقتی که ولتاژی در امتداد دو الکترود غوطه ور شده در آب یون زدوده اعمال می گردد، یون ها در محلول بسوی سطح الکترود حرکت میکنند و لایه دوگانه ای در سطح مشترک الکترود و الکترولیت تشکیل می گردد. گزارش شده است که این سطح مشترک الکترود-محلول بعنوان یک خازن با دو صفحه موازی رفتار میکند. بنابراین می توان آنرا بعنوان یک خازن مدلسازی کرد، همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است. در این مدل، مقاومت ویژه آب یون زدوده است. بترتیب ظرفیت لایه دوگانه در الکترود و سطوح قطعه ساخته شده است. همچنین، مقاومت القایی نشاندهنده چگالی جاری واکنش برقی-شیمیایی در سطوح الکترود و قطعه ساخته شده است. چون ضخامت لایه دوگانه تا حد زیادی کوچک تر از فاصله دهانه شعاعی است، مقاومت محلول را میتوان بصورت زیر بیان کرد: که مقاومت ویژه آب یون زدوده و فاصله الکترود-قطعه ساخته شده است.22 قطبش لایه دوگانه قبل از توسعه مدل، فرضیات خاصی را میتوان برای این مطالعه بیان کرد:– ظرفیت لایه دوگانه در حین فرآیند ماشینکاری ثابت است.– مقاومت انتقال و ظرفیت لایه دوگانه در الکترود-محلول و قطعه سطح مشترک ساخته شده-محلول یکسان هستند .– هیچ محلول موادی در حین زمان پالس-آف وجود ندارد. – سختی سطحی سطح قطعه ساخته شده . الکترود در شبیه سازی فاصله دهانه شعاعی نادیده گرفته می شود.با پیروی از مدل نشان داده شده در شمل 2، چگالی جریان جاری در سطح مشترک قطعه ساخته شده-الکترولیت شامل دو مسیر است: چگالی جریان باردهی (برای تغییر ظرفیت لایه دوگانه ) و چگالی جریان القایی (جاری در مقاومت انتقال ). شکل 2 مدل دهانه جانبی الکترود-قطعه ساخته شده بر حسب عنصر مدار چگالی جریان باردهی توسط معادله زیر بیان می گردد: که t متغیر زمانی و قطبش لایه دوگانه است.گزارش شده است که چگالی جریان القایی از لحاظ نمایی به افت پتانسیل بین لایه دوگانه بستگی دارد. بنابراین، چگالی جریان القایی – که از معادله بولتر-والمر ناشی می گردد – توسط معادله زیر بدست می آید: که چگالی جریان تبادل در موقعیت تعادل، ضریب انتقال، z تعداد الکترون های تبادل شده در حین واکنش برقی-شیمیایی است و که F ثابت فارادی، R ثابت گاز و T دمای مطلق است.در معادله 3، گزینه قبلی با چگالی جریان اندی مطابقت دارد درحالیکه گزینه بعدی مربوط به چگالی جریان کاتدی است. این واکنش های اندی و کاتدی بر روی الکترود یکسانی رخ میدهند. در کاربردی که از انحلال اندی فلز استفاده می کند، پتانسیل مازاد نسبتاً بالا خواهد بود و بنابراین چگالی جریان کاتدی هم خیلی کوچک خواهد بود. بنابراین، می توان آنرا نادیده گرفت و چگالی جریان فارادی که از مقاومت انتقال عبور میکند را می توان به شکل زیر ساده نویسی کرد بنابراین جاری شدن چگالی جریان از نود A به B توسط معادله زیر بدست می آید: جاری شدن چگالی جریان از نود B به C بصورت زیر محاسبه می گردد: که U دامنه پالس های ولتاژ اعمال شده است.در اینجا می باشد، بنابراین می توان آنرا اینطور بیان کرد: اکنون قطبش لایه دوگانه را میتوان بدست آورد. از آن هم چگالی جریان را میتوان با استفاده از معادله 5 تعیین کرد.23 تعیین میزان انحلالبرای محاسبه میزان انحلال، چگالی جریان باید تعیین گردد. البته، در این فرآیند، پالس های ولتاژ کوتاه بجای ولتاژ پیوسته اعمال می گردد. بنابراین، چگالی جریان میانگین را باید از طریق شارژ الکتریکی کلی در هر منطقه واحد q محاسبه کرد. در حین یک پالس، شارژ الکتریکی کلی در هر منطقه واحد که از ماده عبور میکند را می توان توسط یکپارچه سازی چگالی جریان بر زمان پالس-آن تعیین کرد: معادله 9 شارژ الکتریکی کلی را در هر منطقه واحد نشان میدهد که از پالس ولتاژ منفرد عبور میکند. بنابراین چگالی جریان میانگین در هر ثانیه را می توانیم با استفاده از شارژ الکتریکی کلی در هر منطقه واحد تا دوره پالس بدست آورد، همانطور که در معادله زیر بیان می گردد که سپس، میزان انحلال میانگین در هر ثانیه که از قانون فارادی در مورد الکترولیز ناشی می گردد، توسط معادله زیر بدست می آید که M حجم مولی ماده قطعه ساخته شده است.24 شبیه سازی فاصله دهانه شعاعی در زماناز معادلات 5 و 8 می توان مشاهده کرد که چگالی جریان تابعی از دهانه شعاعی الکترود-قطعه ساخته شده است. وقتی که دهانه افزایش می یابد، چگالی جریان تا اندازه ای کوچک تر خواهد بود و بنابراین میزان انحلال تغییر می یابد. بنابراین، برای شبیه سازی تغییر دهانه شعاعی در زمان، از روش تکرار استفاده می شود که در شکل 3 نشان داده شده است تامیزان انحلال جدید پس از هر مرحله زمانی بروزرسانی شود.3 نتایج شبیه سازیکارهای شبیه سازی برای بررسی اثرات پارامترهای پالس های مختلف بر روی دهانه شعاعی ایجاد شده در حین فرآیند ماشینکاری انجام می شود. پارامترهای شبیه سازی استفاده شده در این مطالعه در جدول 1 نشان داده شده است.دهانه اولیه برای دهانه جرقه تعیین می گردد زمانی که واکنش برقی-شیمیایی متوقف می گردد، که از لحاظ آزمایشی تقریباً می باشد. چگالی جریان تبادل، همان چگالی جریان در موقعیت تعادل است که جریان خالص در آن صفر می باشد. بعبارت دیگر، در تعادل بالانسی از واکنش انودی و کاتدی وجود دارد که در همان سطح الکترود رخ میدهد. بیان شده است که این چگالی جریان تبادل می تواند به اندازه زیاد باشد و یا از کمتر باشد. شکل 3 الگوریتم تکراری برای شبیه سازی تغییر دهانه شعاعی در این مطالعه، آب یون زدوده که بعنوان الکترولیت ضعیف در نظر گرفته می شود بکار می رود. بنابراین، چگالی جریان تبادل به اندازه انتخاب می گردد. بعلاوه، ظرفیت لایه دوگانه معمولاً از 10 تا متغیر است. البته گزارش شده است که برای الکترولیت رقیق، ظرفیت لایه دوگانه تا حد زیادی از برای به برای کاهش می یابد. برای آب یون زدوده با مقاومت کم، می توان آنرا بعنوان یک الکترولیت خیلی رقیق مشاهده کرد و ظرفیت لایه دوگانه در این شبیه سازی به اندازه انتخاب می گردد. 31 تأثیر نسبت کارشکل 4a داده های شبیه سازی چگالی جریان برای نسبت های کار مختلف را در حین یک دوره پالس نشان میدهد. در این حالت، فرکانس خواهد بود بنابراین دوره پالس به اندازه محاسبه می گردد. این مسئله قابل توجه است که در حین اول، اگرچه ولتاژ اعمال شده است اما چگالی جریان تقریباً نزدیک به صفر باقی می ماند. پس این یک افزایش مهم برای رسیدن به اوج در می باشد. این مسئله به خصوصیت شارژ لایه دوگانه نسبت داده می شود. وقتی که ولتاژ اعمال می گردد، یون ها در محلول بسوی سطح قطعه ساخته شده حرکت میکنند تا لایه دوگانه را تشکیل دهند. جریان فارادی از لحاظ نمایی به قطبش این لایه دوگانه وابسته است، همانطور که در معادله 5 نشان داده شده است. برای لایه دوگانه زمان معینی طول می کشد تا بطور کامل شارژ شود بنابراین جریان فارادی در آغاز صرفاً نزدیک به صفر باقی می ماند و پس از تا حد زیادی افزایش پیدا میکند. وقتی که چگالی جریان به مقدار اوج خود می رسد و در ثابت باقی می ماند، مشخص می گردد که لایه دوگانه بطور کامل شارژ می گردد.همچنین می توان مشاهده کرد که با نسبت کار کمتر (یا زمان پالس-آن کوتاه تر)، عرض پروفایل چگالی جریان نازک تر می گردد. پس از مدت زمان پالس-آن، ولتاژ اعمال شده به صفر کاهش می یابد و بنابراین جریان افت پیدا می کند. همچنین، میزان انحلال به بار کلی انتقال داده شده در حین یک پالس وابسته است، همانطور که در معادله 9 نشان داده شده است. بنابراین، نسبت کار بالاتر منجر به میزان انحلال بالاتری خواهد گشت، همانطور که در شکل 4b نشان داده شده است. همچنین قابل توجه می باشد که وقتی که نسبت کار خیلی کوچک باشد، میزان انحلال قابل صرف نظر می باشد چون زمان پالس-آن برای لایه دوگانه خیلی کوتاه خواهد بود که تا حد زیادی باردهی گردد. این موقعیتی است که در آن، هیچ اثر مشهودی از انحلال مواد برای بهبود پایان سطحی حفره ریز وجود ندارد.32 اثر فاصله دهانهشکل 5a داده های شبیه سازی شده چگالی جریان را برای فاصله دهانه اولیه مختلف در حین یک دوره پالس نشان میدهد. فرکانس پالس و نسبت کار بترتیب در و ثابت می گردد. شکل 7 تصاویر SEM و دهانه های شعاعی حفره های ریز مطابق با نسبت های کار پالس های مختلف . می توان مشاهده کرد که چگالی جریان می توان برای دهانه به مقدار اوج خود برسد. این بدین معناست که لایه دوگانه فرض می شود که بطور کامل شارژ شده است. بر عکس، برای فاصله دهانه بالاتر مشاهده می گردد ، که چگالی جریان کاهش داده می شود و حتی نمی تواند به مقدار اوج خود هم برسد. این بخاطر این حقیقت است که زمان پالس-آن برای لایه دوگانه به اندازه کافی طولانی نیست که بطور کامل شارژ گردد. در نتیجه، میزان انحلال برای فاصله دهانه بالاتر تا حد زیادی کاهش می یابد، همانطور که در شکل 5b نشان داده شده است. این مسئله توضیح میدهد که انحلال مواد چطور تعیین می گردد و بنابراین دقت بعدی افزایش می یابد وقتی که از پالس های ولتاژ کوتاه استفاده می شود. 33 اثر فرکانس پالسشکل 6 فاصله دهانه شعاعی را برای نسبت های کار مختلف متغیر از 015 تا 09 و برای سه فرکانس 100، 300 و نشان میدهد. می توان مشاهده کرد که در همان فرکانس، نسبت کار بالاتر منجر به دهانه شعاعی بزرگتری خواهد شد. این همان نتایج خصوصیات توضیح داده شده در بخش های 31 و 32 است. در زمان پالس-آن بلند تر، بار الکتریکی کلی در هر پالس بالاتر می باشد و بنابراین مواد بیشتر حل می شوند. همچنین، مدت زمان بیشتر پالس به لایه دوگانه اجازه میدهد که در فاصله دهانه بالاتر بطور کامل شارژ گردد. در نتیجه، انحلال مواد می تواند برای دامنه بزرگتر رخ دهد و بنابراین منجر به قطر بیشتر حفره ریز خواهد شد. همچنین مشاهده می گردد که در همان نسبت کار، فرکانس بالاتر منجر به فاصله دهانه شعاعی کوچک تری خواهد شد. این نتیجه زمان پالس-آن کوتاه تر می باشد. همانطور که می دانیم، زمان پالس-آن محصول دوره پالس و نسبت کار می باشد. با فرکانس پالس بالاتر، دوره پالس کوچک تر خواهد بود، همانطور که در معادله 11 نشان داده شده است. به همین دلیل، زمان پالس-آن که کوتاه تر است، منجر به محدودیت دامنه انحلال خواهد شد. به همین دلیل است که در نسبت کار یکسان، قطر حفره ریز برای فرکانس بالاتر کوچک تر خواهد بود. 4- تأیید آزمایشیاز نتایج شبیه سازی، می توان مشاهده کرد که پارامترهای پالس مستقیماً بر روی دهانه شعاعی حفره های ریز ماشینی تأثیر می گذارند. بنابراین داده های شبیه سازی بدست آمده در بخش 33 با نتایج آزمایشی بدست آمده از مطالعه قبلی مقایسه می گردد، که بموجب آن، اثرات فرکانس پالس و نسبت کار اثبات می گردند. همچنین، کارایی پالس های ولتاژ کوتاه در تعیین منطقه انحلال هم توسط بررسی تغییر دهانه شعاعی تأیید می گردد هنگامی که دارای زمان انحلال طولانی می باشد. ادامه خواندن مقاله مدلسازي دهانه شعاعي تشکيل شده توسط انحلال مواد در حفاري micro-EDM و micro-ECM همزمان با استفاده از آب يون زدوده

نوشته مقاله مدلسازي دهانه شعاعي تشکيل شده توسط انحلال مواد در حفاري micro-EDM و micro-ECM همزمان با استفاده از آب يون زدوده اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه آيا فعاليت هاي بازاريابي شبکه هاي اجتماعيبرابري مشتريان را افزايش ميدهند؟ يک مطالعه تجربي در مورد برندمد لوکس

$
0
0
 nx دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعیبرابری مشتریان را افزایش میدهند؟ یک مطالعه تجربی در مورد برندمد لوکس آنجلا جِی. کیم، و اونجو کو چکیدهبخاطر علاقه روز افزون به استفاده از بازاریابی شبکه های اجتماعی(SMM)در بین برندهایمد لوکس، مقاله حاضر درصدد است تا خصوصیات فعالیت های SMM را شناسایی کند و روابط بین این فعالیت های مشاهده شده، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند، برابری مشتری، و هدف از خرید را از طریق یک مدل معادله ساختاری بررسی نماید. پنج ساختار از فعالیت های SMM مشاهده شده از برندهایمد لوکس، سرگرمی، روابط متقابل، مدپرستی، سفارشی سازی، و انتشار گفتاری است. تأثیر آنها بر روی برابری ارزش، برابری روابط، و برابری برند مثبت است. برای روابط بین عوامل محرک برابری مشتری و خود برابری مشتری، برابری برند تأثیر منفی بر روی برابری مشتری دارد درحالیکه برابری ارزش و برابری روابط هیچ تأثیر مهمی را نشان نمیدهند. برابری ارزش و برابری روابط نیز مانند هدف خرید، تأثیرات مثبت مهمی دارند، درحالیکه برابری روابط هیچ تأثیر مهمی ندارد. و در نهایت، روابط بین هدف خرید و برابری مشتری نیز اهمیت زیادی دارد. یافته های این مطالعه میتواند باعث شود که برندهای لوکس بتوانند رفتار خرید آینده بعضی از مشتریان خود را با دقت بیشتری پیش بینی کنند و راهنمایی برای مدیریت دارائی ها و فعالیت های بازاریابی آنها باشند.کلمات کلیدی: برندهای لوکس، بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شده (SMM)، فعالیت ها، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند، برابری مشتری، هدف خرید 1- مقدمهبازار محصولات لوکس به رشد کامل خود رسیده است و همچنین با توسعه حیطه بازاری و رشد سریع تعداد مشتریان مواجه بوده است. بازار محصولات لوکس یک صنعت ارزش افزوده برتر بر مبنای دارائی های برندهای برتر است. بعلت تقاضای رو به رشد برای تجملات در بازارهای جدید مانند چین، هند و آسیای میانه، توسعه فرصت ها تجارت بیشتر از همیشه محدود می گردد. در گذشته، مارک های مد لوکس میتوانستند بر دارائی های برندهای قوی و مشتریان منظم و استوار تکیه داشته باشند. البته ورود اخیر برندهای متعدد جدید در بازار لوکس، همراه با افزایش رقابت، تغییرات پیش بینی نشده ای را در بازار نشان میدهد.کاهش در فروش های مربوط به رکود اقتصادی جهانی، تجارت های لوکس را برای تغییر یافتن ترغیب میکند. اکنون آنها دیگر فقط به نماد برند خود وابسته نیستند بلکه بر میراث برند، کیفیت، ارزش زیبایی شناختی، و روابط قابل اعتماد مشتری برای موفقیت تمرکز دارند. یک عنصر کلیدی برای صنعت محصولات لوکس، فراهم سازی ارزش ها برای مشتریان به هر شیوه ممکن می باشد.برندهای لوکس بعنوان ابزاری برای ایجاد دارائی های مشتری از طریق ارتباط مؤثر با مشتریان، توجه خود را بسوی شبکه های اجتماعی معطوف ساخته اند. ارتباط بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی مانند تویتر، فیسبوک، و یوتیوب بعنوان ابزار تجاری برای برندهایمد لوکس ارزیابی شده اند. خانه های طراحی سنتی مانند لوئیس ویوتون، نمایش های سبک را در وبلاگ های خود منتشر میکنند. رالف لورن، چانل، دونا کاران، و گوسی با شرکت اپل همکاری کرده اند تا برنامه های آیفون را بنویسند.بسیاری از خانه های لوکس حساب های تویتر مختص به خود را ایجاد میکنند و یا در فیسبوک مطالب قرار میدهند. برندها و مشتریان بدون هیچ محدودیتی در زمان، مکان، و محیط با هم ارتباط دارند بطوریکه ارتباط یک طرفه و قدیمی به ارتباط دو طرفه متقابل تغییر می یابد. برندها و مشتریان به این شیوه با هم کار میکنند تا محصولات، خدمات، مدلهای تجاری و ارزش های جدیدی را ایجاد کنند. در ضمن، برندها می توانند خود را نمایش دهند و روابط خود را با مشتریان تقویت کنند. بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) یک ارتباط دو طرفه با هدف جستجوی همدلی با کاربران جوان، و حتی تقویت احساسات آشنای همراه با برندها لوکس به یک گروه سنی بالاتر است. همچنین، فعالیت های شبکه های اجتماعی برندها فرصتی را برای کاهش سوء تفاهم و داشتن تعصب نسبت به برندها ایجاد میکند و همچنین ارزش برند را توسط ایجاد سکویی برای مبادله ایده ها و اطلاعات در بین افراد بصورت آنلاین افزایش میدهد.با افزایش استفاده از SMM توسط برندهای لوکس، ضروری می باشد که بصورت کمی تأثیرات شبکه های اجتماعی را تحلیل کنیم. بنابراین هدف از این مطالعه اینست که ساختارهای فعالیت های مشاهده شده SMM از برندهای مد لوکس را شناسایی کنیم و تأثیر این فعالیت ها بر روی برابری مشتری و هدف خرید ارزیابی کنیم. چون محیط تجارت لوکس متحمل یک تغییر سریع می گردد، این تحقیق خصوصیات برندهای لوکس را دوباره تعریف میکند که بر روی کارایی آنها تأثیر می گذارند تا تجارت ها را برای مدیریت و ترقی آنها راهنمایی کنند. این تحقیق یک استراتژی را برای افزایش کارایی برندها توسط تعریف عوامل خاص مربوط به برابری مشتری و هدف خرید پیشنهاد میکند. بعلاوه، یافته ها برندهای لوکس را قادر می سازند تا رفتار خرید مشتری را پیش بینی کنند و برابری مشتری و فعالیت شبکه های اجتماعی را مدیریت کنند.2- فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی21- فعالیت های SMM و تأثیرات آنها بر روی کارایی شرکتشبکه های اجتماعی بصورت برنامه ها، سکوها و رسانه های آنلاین هستند که هدف آنها آسان سازی روابط، همکاری ها و به اشتراک گذاری مطالب است. آنها دارای شکل های مختلفی هستند که شامل وبلاگ ها، وبلاگ های اجتماعی، ریز-وبلاگ، ویکی پدیاها، پادکست ها، تصاویر، ویدئوها، رتبه بندی و نشانه های اجتماعی می باشد. وقتی که کاربرد اانها بصورت نمایی افزایش می یابد، نه تنها شبکه های اجتماعی موجود، بلکه حتی شرکت های تجاری و سازمان های دولتی نیز به آن می پیوندند و از آنها بعنوان ابزار ارتباطی استفاده میکنند. بر خلاف شبکه های اجتماعی فردی، این نهادها بصورت فعال از شبکه ها برای تبلیغات و بازاریابی استفاده میکنند. با اینکه پیام های تجاری و روابط متقابل با مشتریان با شبکه ها، رخدادها، نمایش، خرده فروشان و خدمات دیجیتالی از طریق شبکه های اجتماعی مرتبط می باشد، با اینحال این امکان وجود دارد که فعالیت های بازاریابی یکپارچه را با تلاش و هزینه خیلی کمتری نسبت به قبل انجام دهیم. مطابق گفته کیم و کو (2001)، شبکه های اجتماعی می توانند تأثیر مهمی بر روی شهرت برند داشته باشند. یک سوم شرکت کنندگان در بررسی در وبلاگ برند نظرات خود را در مورد محصولات و برندها نوشتند و 36 درصد آنها تفکر مثبت تری در مورد شرکت هایی داشتند که دارای وبلاگ بودند. مطالعه اخیری توسط DEI Worldwide (2008) آمار روبرو را نشان میدهد: 70 درصد مصرف کنندگان سایت های شبکه های اجتماعی را برای بدست آوردن اطلاعات بازدید کرده اند؛ 49 درصد این مصرف کنندگان تصمیم خرید خود را بر مبنای اطلاعاتی گرفته اند که از طریق سایت های شبکه های اجتماعی بدست آورده اند؛ 60 درصد آنها گفتند که آنها احتمال داشت که از سایت های شبکه های اجتماعی برای انتقال اطلاعات بصورت آنلاین به دیگران استفاده کنند؛ و 45 درصد آنها از طریق سایت های شبکه های اجتماعی بصورت انتشار گفتاری در جستجوی اطلاعات بوده اند. گزارشات نشان میدهند که شرکت هایی بعنوان یک استراتژی بازاریابی آنلاین از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند، فرصت رسیدن به مشتریان خود را از دست داده اند. با درصد بالایی از مردم که اطلاعات را از طریق شبکه های اجتماعی به دیگران انتقال میدهند، ارزش یک مشتری بیشتر از هزینه اولیه برای بدست آوردن آن است. بنابراین اکنون شرکت ها و برندها باید ارزش مشتریان و همچنین تأثیر شبکه های اجتماعی بر روی آنها را فاکتوربندی کنند.22- فعالیت های SMM برندهای لوکستوسعه تکنولوژی توسط جذب مشتریان برای ارتباط داشتن با برند به دنیای مد سود می رساند. حضور برندهای مد در این چیزها (مانند وبلاگ نویسی، ارسال مطلب در تویتر و شبکه سازی) باعث شده است که برندهای لوکس در روند جاری شرکت کنند. در ابتدا، اغلب برندها تا حدودی بی میل بودند تا از تکنولوژی استفاده کنند؛ البته صنعت تکنولوژی را بعنوان یک فرصت تصور میکرد نه بعنوان یک تهدید. بر خلاف پیش بینی های اولیه، شبکه های اجتماعی بر ضد شهرت مثبت برندها عمل نمیکنند. داشتن روابط متقابل با مشتریان از طریق سایت های شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و تویتر در واقع روابط دوستی و حتی محبت نسبت به برندها را ایجاد میکند و تمایل مشتریان برای محصولات لوکس را ترغیب می کند. استفاده برندهای لوکس از شبکه های اجتماعی در سال 2009 اوج پیدا کرد. گوسی یک سایت شبکه اجتماعی چند-فرهنگی با نام “Guccieyeweb.com” ایجاد کرد وقتی که یک مجموعه از عینک های آفتابی جدید را برای مشتریان علاقمند به وسایل دجیتالی به نمایش گذاشت. گوسی در روز سه بار سایت فیسبوک خود را بروزرسانی میکند و پیوسته در تویتر نیز مطالب ارسال میکند. بوربری یک سایت شبکه اجتماعی با نام “Artofthetrench.com” را در نوامبر 2009 با هدف غیرتجاری راه اندازی کرد: تا تحسین طراحی پالتوهای نظامی خود را تحریک کنند و برای بوربری هوادارانی بدست آورند و با مشتریان ارتباط داشته باشند. فروش های آنلاین پس از راه اندازی سایت افزایش یافت و مشارکت آنلاین مشتریان باعث توسعه آگاهی در مورد بوربرن شد وقتی که بوربرن داستان های بیشتری را در مورد برند خود می ساخت. دولس و گابانا از شبکه های اجتماعی برای بدست آوردن فیدبک مستقیم از مشتریان خود استفاده میکنند. دولس و گابانا وبلاگ نویسان مد را به صندلی های جلوی نمایش مد خود دعوت می کنند و وبلاگ نویسان فوراً فیدبک هایی را از نمایش بر روی فیسبوک و تویتر آپلود میکنند. به این شیوه، مشتریان برند مورد علاقه خود را بصورت مدل بندی شده بصورت مستقیم و بدون حضور ویرایشگران مد یا تاجران می بینند و شرکت اهداف خرید را ایجاد میکند. چانل، لوئیس ویوتون، یووس سنت لورنت، و استلا مک کارتنی اکنون حساب های فیسبوک و تویتر دارند.3- برابری مشتری و محرک های آن ارزشی که یک مشتری برای شرکت به همراه می آورد محدود به منفعت بردن از هر تراکنش نیست بلکه منفعت کلی است که ممکن است در طی روابط با شرکت بدست آید. بنابرای مشتریان بعنوان دارائی های نامرئی مشاهده میشوند که یک شرکت باید بصورت منطقی بدست آورد، حفظ کند و به حداکثر برساند. برابری مشتری بعنوان مهم ترین عامل تعیین کننده ارزش های بلند مدت شرکت در نظر گرفته می شود.31 محرک های برابری مشتریلمون و همکارانش (2001) سه نوع برابری (ارزش، برند، و روابط) را بعنوان محرک های کلیدی برابری کلی مشتری تعریف میکنند. اول اینکه برابری ارزش ارزیابی هدف مشتری از کاربرد برند بر مبنای مشاهدات آنچه است که به دریافت شده است. سه تأثیر کلیدی بر روی برابری ارزش، کیفیت، قیمت و سودمند بودن است. دوم اینکه برابری روابط تمایل مشتریان به باقی ماندن در روابط با یک برند، رسیدن به هدف و ارزیابی های فردی آنرا بیان میکند. معمولاً برنامه های وفاداری در کنترل یک شرکت، برابری روابط را افزایش میدهد؛ البته وفاداری نسبت به یک برند خاص ضعیف تر از گذشته به مشتریان پیشنهاد میگردد. آنچه که ضروری است اینست که روابط قوی با مشتری از طریق رفتار یا شناسایی خاص برای تقویت برابری ارتباط ایجاد گردد. سوم اینکه برابری برند یک ارزیابی ناملموس و فردی مشتری از برند نسبت به ارزش آن است. برندها در ایجاد تصاویری که مشتریات را وادار می سازد تا این اختصاصی بودن را شناسایی کنند بهتر عمل میکنند. اهرم های قابل اعمال کلیدی برابری برند، آگاهی برند، نگرش نسبت به برند، و اخلاق شرکتی است. 4- هدف خریدهدف خرید ترکیبی از علاقه مشتری و امکان پذیری خرید یک محصول است. در نتیجه بسیاری از مطالعات، این مسئله رابطه قوی با نگرش و اولویت نسبت به یک برند یا یک محصول دارد، بطوریکه اندازه گیری هدف خرید، رفتار آینده مشتریان را بر مبنای نگرش های آنها فرض میکند. هدف خرید یک متغیر نگرشی برای اندازه گیری همکاری های آینده مشتریان نسبت به یک برند است، درحالیکه برابری مشتری یک متغیر رفتاری برای ثبت خرید واقعی است. وقتی که پیش بینی رفتارهای آینده مشتریان به مسئله حیاتی برای یک شرکت تبدیل می شود، این رفتار آینده را باید بصورت دقیق تری برآورد کرد.5- طرح فرضیه ها در ابتدا، هدف از بازاریابی اینست که ارتباطی را شکل دهیم که توسط آن، یک شرکت قادر می باشد که مشتریان را از محصولات و خدمات خود مطلع سازد و علاقه به پیشنهاد آنرا ایجاد کند. بازاریابی یک فرآیند چندبعدی ایجاد شده از استراتژی های مختلف است؛ البته هدف اصلی هر استراتژی بازاریابی اینست که فروش و بهره وری را افزایش دهد. مطابق گفته اسریواستاوا و همکارانش (1998) بازاریابی یک سرمایه گذاری است محرک های برابری مشتری را بهبود می دهد. همانطور که شمول یک برند در شبکه های اجتماعی یک فعالیت بازاریابی را برای ایجاد روابط با مشتریان و افزایش منافع شرکتی انجام میدهد، فعالیت شبکه های اجتماعی برندهای لوکس نیز پیش بینی می شود که تأثیر مثبتی بر روی محرک های برابری مشتری داشته باشد. H1- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری ارزش دارند.H2- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری روابط دارند.H3- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری برند دارند.راست و همکارانش (2000) در محاسبه برابری مشتری تلاش میکنند تا ورودی بازاریابی را با واکنش مشتری مرتبط سازند. چون بررسی محرک های برابری مشتری و توسعه مدل RLZ ماتریس تعویض برند را با ماتریس مختص به مشتری ترکیب میکند، راست و همکارانش (2004) مدل قبلی خود را در صنعت شرکت های هواپیمایی آزمایش کردند و اثبات کردند که برابری ارزش، برابری روابط و برابری برند همگی با برابری مشتری مرتبط هستند. همان مدل برای اندازه گیری برابری مشتری برای برندهای مد در چندین مطالعه اعمال شد. برای شناسایی ساختارهای هر محرک برابری مشتری و اثبات پذیرش مدل RLZ در صنعت مد لوکس، سه فرضیه زیر را در نظر بگیرید. H4- برابری ارزش رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.H5- برابری رابطه، رابطهم مثبتی با برابری مشتری دارد.H6- برابری برند رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد. برای پیش بینی رفتار آینده مشتری، راه های مطابق دادن نگرش ها و اعمال آنها ضروری به نظر می رسد. همانطور که در بسیاری از مطالعات مربوط به فرآیند های تصمیم گیری اثبات شده است، نگرش پیش نیازی برای رفتار است. بنابراین محرک های برابری مشتری احتمال دارد که تأثیرات مشابهی بر روی هدف خرید نیز داشته باشند. بنابراین این مطالعه: الف) تأثیرات محرک های برابری مشتری بر روی برابری مشتری و هدف خرید را مقایسه و تحلیل میکند، و ب) مسیر هدف خرید و برابری مشتری را بررسی میکند. بنابراین فرضیه های نهایی بصورت زیر بیان میشوند:H7- برابری ارزش رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.H8- برابری رابطه، رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.H9- برابری برند رابطه مثبتی با هدف خرید دارد. H10- هدف خرید رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.6- روش61- آزمایش مقدماتییک آزمایش مقدماتی برای انتخاب یک برند لوکس نمونه انجام شد. از 15 دانشجوی فارغ التحصیل در رشته بازاریابی مد خواسته شد تا سه برند مد لوکس را که در هنگام فکر کردن به محصولات لوکس به ذهنشان می آید بنویسند. لوئیس ویوتون برندهایی را که بیشتر نوشته شده بود ذکر می کند. مطابق رتبه بندی Digital IQ بیان شده توسط اسکات گالوی، لوئیس ویوتون در رتبه بندی برندهای مد لوکس دارای رتبه 1 بود. گوسی، بوربری و دولس و گابانا رتبه های بعدی را تشکیل میدادند. Digital IQ از برندهای لوکس بر مبنای چهار طبقه رتبه بندی شده بودند: (1) تأثیر سایت برند، (2) تلاش های بازاریابی و حضور آفلاین برند و نمایش آن در موتور های جستجو، (3) حضور، محتوا و تأثیر برند بر روی سکوهای شبکه های اجتماعی اصلی، (4) سازگاری و بازاریابی برای تلفن های هوشمندو دستگاه های قابل حمل دیگر. چون مصرف کنندگان کره ای آگاهی برند بالایی از لوئیس ویوتون داشتند و برند نیز حضور بالایی را در فعالیت های SMM نشان میداد، بنابراین لوئیس ویوتون برای نشاندهنده برندهای لوکس در این مطالعه انتخاب شد.62- سنجش هافعالیت های SMM از برندهای لوکس شامل معرفی محصولات، خدمات و خود برند به شیوه صادقانه و فراهم سازی خدمات مختلف برای مشتریانی می باشد که در فعالیت های شبکه های اجتماعی بعنوان ابزاری برای ارتباط بازاریابی شرکت میکنند. این مطالعه فعالیت های مشاهده شده را اندازه گیری کرد و ارزش های سکوهای شبکه های اجتماعی برند را نشان داد. از سال 2010، 90 درصد برندهای لوکس بر روی فیسبوک و 48 درصد آنها بر روی تویتر قرار دارند. چون فیسبوک و تویتر اغلب توسط برندهای مد لوکس بعنوان ابزار SMM استفاده می گردند، بنابراین یک محرک بصری نشاندهنده فعالیت های SMM لوئیس ویوتون بر روی این سایت ها در سنجش ها بکار برده شد.25 گزینه برای اندازه گیری فعالیت های SMM مشاهده شده از مطالعات قبلی بر روی بازاریابی شبکه های اجتماعی برند لوکس، خصوصیات شبکه های ارتباط دو طرفه، تأثیر تبلیغات متحرک، و خصوصیات تحقیقات مربوط به خرید مد متحرک جمع آوری شدند و برای تناسب با این تحقیق از طریق پیش-آزمایش اصلاح شدند. 22 گزینه در تطابق با مطالعات بری (1995)، گاگلیانو و هاتکوت (1994)، راست و همکارانش (2000) و ویدمان و همکارانش (2009) برای سنجش برابری ارزش توسعه داده شدند. ساختارهای سنجش های برابری ارزش شامل قیمت، کیفیت محصول، کیفیت خدمات، راحتی، و محیط ملموس خرده فروشان، ارزش فردی و ارزش اجتماعی می باشد. 10 گزینه برای سنجش برابری روابط از مطالعات هنینگ-تورائو و همکارانش (2002) و جو و چانگ (2002) توسعه داده شد. این گزینه ها خدمات رفتار ترجیحی مشتریان، تطابق تصویر با برند، و تأثیر کلی را ارزیابی می کردند. سنجش های برابری برند شامل آگاهی برند، ارزش مشاهده شده، شخصیت برند، انجمن برند، و جنبه های بی نظیر مشاهده شده بود. 10 گزینه برای سنجش برابری برند از مطالعات آکر (1991) و یان (2006) توسعه داده شد. ارزش طول عمر مشتری از لوئیس ویوتون بصورت برابری مشتری معرفی شده در مطالعه راست و همکارانش (2004) برآورد شد. این سنجش ها شامل تعداد خریدهای پیش بینی شده در حین دوره زمانی خاص (طول عمر مشتری)، تکرار خرید در یک زمان واحد (یک سال)، میزان تخفیف، حجم خرید، احتمال خرید آن برند نسبت به رقبا (4 رقیب یا کمتر)، و حاشیه همکاری بودند. میزان تخفیف برند و حاشیه همکاری از مطالعه گزارش سالیانه LVMH 2009 (2010) بیان شده است. سنجش های هدف خرید از دستگاه های استفاده شده در مطالعه پارک و همکارانش (2007) بدست آمده است. همه بیانیه های سنجش بالا با استفاده از مقیاس های لی کرت 5 امتیازی (1= کاملاً مخالفم، 5= کاملاً موافقم) اندازه گیری شدند.63 نمونه و جمع آوری داده ها نمونه ها از حوزه بین النهرین در شهر سئول از طریق روش مصاحبه در پاساژها بدست آمد. خریدهای لوکس اصلی در کره در اطراف منطقه سئول شکل می گیرد و مشتریانی که در آنجا زندگی میکنند تمایل دارند که بیشتر از برندهای لوکس برای قدرت خرید نسبتاً بالا برای کالاهای مد لوکس آگاه باشند. چون این مطالعه بر SMM برند لوکس متمرکز است، بنابراین مخاطبان محدود به مصرف کنندگانی بودند که هرگونه آیتم مد لوکس را در دو سال قبلی خریداری کرده بودند و تجربه قبلی با سایت های شبکه های اجتماعی لوئیس ویوتون داشتند. داده ها از پرسشنامه های تحقیقی از 10 تا 25 ماه مه سال 2010 جمع آوری شدند. از بین 400 پرسشنامه، 362 پرسشنامه در نهایت پس از حذف پاسخ های غیرکامل مورد تحلیل قرار گرفت.64 تحلیل داده هابرای رسیدن به هدف این مطالعه و آزمایش فرضیه ها، پکیج برنامه های آماری SPSS 17.0 و AMOS 18 مورد استفاده قرار گرفتند. با SPSS 17.0 تحلیل توصیفی برای تحلیل نتایج آزمایش مقدماتی و پیدا کردن خصوصیات آمارگیری نمونه اتخاذ شد. همچنین کرانبک برای آزمایش قابلیت اطمینان اتخاذ شد. با استفاده از AMOS 18.0 تحلیل ضریب تقویتی برای اثبات اعتبار هر دستگاه انجام شد، درحالیکه مدلسازی معادله ساختاری برای آزمایش فرضیه ها بکار برده شد.7- یافته ها71- تحلیل آمارگیری از بین 362 مصرف کننده محصولات لوکس، اغلب مخاطبان زن بودند (793 درصد) و 58 درصد آنها بین 20 تا 30 سال بودند، و 229 درصد آنها بین 30 تا 40 سال بودند. با توجه به تحصیلات، 442 درصد فارغ التحصیل، 381 درصد دارای تحصیلات دانشگاهی، و 177 درصد در حال تحصیل در دانشگاه بودند. بطور کلی، این نمونه وضعیت خیلی بالایی را در تحصیلات نشان میداد. با توجه به سطوح میانگین درآمد خانوار، 233 درصد درآمد ها بین 12 تا 15 میلیون KRWبود، درحالیکه 221 درصد دارای درآمد بین 9 تا 12 میلیون KRW بودند. درصد کلی مخاطبانی که درآمد آنها بیشتر از 9 میلیون KRWبود 61 درصد بود. این نتیجه یک نتیجه پیش بینی شده بود چون نمونه مطالعه، مصرف کنندگانی با قدرت خرید بالا را نشان میداد. چون این مطالعه به برندهای مد لوکس می پردازد، بنابراین از رفتار خرید لوکس مخاطبان نیز سوال شد که نشان داد که 315 درصد آنها در سال یسن 1 تا 3 میلوین KRW و 238 درصد آنها بین 3 تا 5 میلیون KRW در سال خرج میکنند. مصرف کنندگان حجم بالا که بطور میانگین بیش از 5 میلیون KRW خرج می کردند 246 درصد را تشکیل میدادند، درحالیکه سطح حداقل خرید لوکس 202 درصد را تشکیل میداد. بجز این گروه آخر، تقریباً 80 درصد نمونه مصرف کنندگان واقعی برندهای مد لوکس بودند. جدول 1 خصوصیات آمارگیری نمونه را نشان میدهد. مانند ارزش طول عمر مشتریان (CVL) در بین نمونه ها، افراد با کمتر از KRW 50000 ، 641 درصد نمونه، 50000 تا KRW 100000 ، 102 درصد نمونه، و 100000 تا KRW 500000 ، 229 درصد نمونه را تشکیل میدادند. افراد با CVL بیش از KRW 500000 در کل 27 درصد بودند. کرانبک وزن عاملی آیتم ها ساختار094 095 استفاده از شبکه های اجتماعی LV بامزه است. سرگرمی 092 محتوای نشان داده شده در شبکه های اجتماعی LV جالب به نظر می رسد. 087 092 شبکه های اجتماعی LV به اشتراک گذاری اطلاعات با دیگران را ممکن می سازد. روابط متقابل 090 گفتگو یا تبادل نظرات با دیگران از طریق شبکه های اجتماعی LV ممکن است. 068 بیان نظرات از طریق شبکه های اجتماعی LV آسان است. 083 093 محتوای نشان داده شده در شبکه های اجتماعی LV جدیدترین اطلاعات موجود است. مد پرستی 075 استفاده از شبکه های اجتماعی LV مد است. 086 091 شبکه های اجتماعی LV جستجوی اطلاعات سفارشی سازی شده را ممکن می سازند. سفارشی سازی 083 شبکه های اجتماعی LV خدمات سفارشی سازی را ارائه میدهند. 070 072 من میخواهم که اطلاعات مربوط به برند، محصول یا خدمات را از شبکه های اجتماعی LV به دوستانم اطلاع دهم. انتشار گفتاری 075 من می خواهم که محتوای شبکه های اجتماعی LV را بر روی وبلاگ خود قرار دهم. تناسب مدل: جدول 1 – تحلیل عامل تاییدی فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شده 72- ساختارهای فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شدهقبل از بررسی تأثیر فعالیت های SMM بر روی محرک های برابری مشتری، ساختارهای این فعالیت ها که توسط مصرف کنندگان مشاهده شدند آشکار شد. چون ابعاد فعالیت های SMM بخاطر تحلیل عامل کاوشی متمایز نبودند، بنابراین از تحلیل عامل تاییدی (CFA) استفاده شد. کرانبک از ساختارها سنجیده شد تا هماهنگی درونی هر متغیر تأیید گردد. اول اینکه مدلی برای آزمایش اعتبار فعالیت ها منجر به تناسب آماری با داده ها شد: ، . سپس پنج ساختار فعالیت های SMM تأیید شدند (جدول 1). اولین ساختار مربوط به سرگرم شدن با استفاده از شبکه های اجتماعی لوئیس ویوتون بود؛ بنابراین بعنوان سرگرمی تعریف شد. وزن عاملی هر آیتم 095 و 092، با کرانبک 094 بود. ساختار دوم مربوط به آیتم های نشاندهنده روابط متقابل در بین کاربران دیگر همراه با استفاده از شبکه های اجتماعی LV بود. این عامل روابط متقابل نام گرفت چون آیتم های آن شامل به اشتراک گذاری اطلاعات و مبادله نظرات بود. وزن عاملی از 068 تا 092 متغیر بود و کرانبک 087 بود. ساختار سوم نشاندهنده خصوصیات مد شبکه های اجتماعی LV با شامل سازی آیتم هایی بود که مد پرستی و تازگی را توضیح میدادند. بنابراین عامل سوم مد پرستی نامیده می شود. وزن عاملی و کرانبک واجد شرایط بودند. ساختار 4 نشاندهنده خصوصیت سفارشی شبکه های اجتماعی است که نیازمند اطلاعات سفارشی سازی و شیوه جستجوی اطلاعات است. این عامب سفارشی سازی نام دارد و وزن عاملی آن 091 و 083 و کرانبک دو آیتم 086 بود. ساختار آخر شامل هدف مشتری برای انتقال اطلاعات در شبکه های اجتماعی LV بود و انتشار گفتاری نام دارد. وزن عاملی و کرانبک آن واجد شرایط بودند. وزن عاملی استاندارد شده هر آیتم در مدل در سطح مهمی قرار داشت . نتایج نشان میدهند که فعالیت بازاریابی برند لوکس با استفاده از سکوهای شبکه های اجتماعی، مشتریان را توسط پیشنهاد محتواهای مجانی و همچنین فعالیت در شبکه های اجتماعی سرگرم می سازد و جستجوی سفارشی اطلاعات را نیز ممکن می سازد. فعالیت های سکوهای شبکه های اجتماعی برند روابط متقابلی را در بین کاربران ایجاد میکند که میتواند منجر به تأثیرات انتشار گفتاری گردد و شامل خصوصیات مد و تمایل باشد. بر خلاف فعالیت های بازاریابی موجود که مستقیماً بر ارزش محصولات یا خدمات واقعی تکیه دارند، فعالیت های SMM برند مد لوکس بیشتر ارزش های تجربی و لذتی تمرکز دارند که توسط تجربه غیر مستقیم از برند بدست می آید.73- مدل سنجش تحلیل عامل تأیید (CFA) در کل سری ساختارها در مدل معادله ساختاری برای آزمایش اعتبار عامل همگرا از مدل مفهومی انجام شد و کرانبک برای آزمایش قابلیت اطمینان هر ساختار اعمال شد. مدل CFA شامل فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند و هدف خرید می باشد و برابری مشتری در تحلیل حذف می گردد چون در ارزش طول عمر مشتری بعنوان یک متغیر نسبت اندازه گیری میشود. ابزار متغیرهای اندازه گیری شده هر ساختار نهفته از نتایج CFA قبلی محاسبه شد تا ساختارهای نهفته ترتیبی را نشان دهد که به متغیرهای اندازه گیری شده CFA در مدل سنجش تبدیل شده اند. ساختارهای نهفته با هم مرتبط بودند درحالیکه آیتم های سنجش و آیتم های خطای آنها با هم مرتبط نبودند. پس از حذف بعضی از آیتم هایی که دارای وزن عاملی پایینی بودند، اعتبار ساختارها توسط برآورد مدل سنجش تاییدی ارزیابی شد. درنتیجه، ساختارهای مد پرستی و سفارشی سازی SMM از مدل حذف شدند. مدل منجر به تناسب رضایت بخشی با داده ها گشت: ، . همه متغیرها قابلیت اطمینان ساختار کافی را اثبات کردند (جدول 2).تحلیل وابستگی پیرسون پس از CFA ساختارهای مدل، برای تأیید اعتبار افترافی در بین همه متغیرها در مدل مفهومی آزمایش شد (جدول 3).74- مدل ساختاری مدل مفهومی مطابق با مطالعه آندرسون و گربینگ (1998) آزمایش شد. با نتایج CFA در بخش قبلی، مدل توسط ضریب های استاندارد شده و آمارهای تناسب دیگر آزمایش شد. شکل 1 یافته ها را نشان میدهد.تناسب مدل کلی رضایت بخش بود. آمار خی دو در سطح مهمی قرار داشت ، و شاخص های تناسب در استانداردهای قابل قبول قرار داشتند . پس از اینکه تناسب کلی مدل تأیید شد، فرضیه ها از طریق مدلسازی معادله ساختاری آزمایش شدند. با توجه به سه مسیر بین فعالیت های SMM و محرک های برابری مشتری ، نتایج برآورد نشان داد که هر مسیر در سطح مهم است. فعالیت های SMM تأثیرات مثبتی بر روی برابری ارزش ، برابری روابط ، و برابری برند داشت. بعبارتی سرگرمی، روابط متقابل و تأثیرات انتشار گفتاری فعالیت های SMM در افزایش محرک های برابری مشتری مثبت بودند. با توجه به روابط بین محرک های برابری مشتری و برابری مشتری ، فقط یک مسیر در سطح مهم بود. بر خلاف مطالعات قبلی، برابری ارزش و برابری روابط هیچ تأثیر مهمی بر روی برابری مشتری نداشت درحالیکه برابری برند تأثیر منفی بر روی آن داشت . نتیجه فرضیه 6 فرض می شود که نتیجه پس از خصوصیات برند نمونه استفاده شده در این مطالعه باشد. وقتی که LV در بین مصرف کننده های کره ای مشهور می شود و محصولات جعلی آن به بازار می آید، عناصر مجزا و بی نظیری که برند LV را شکل میدهند تا حدودی ارزش کمیابی برند را کاهش میدهند که منجر به تأثیر منفی بر روی برابری مشتری می گردد. جدول 2 – آزمایش اعتبار و قابلیت اطمینان برای مدل معادله ساختاری جدول 3 – ماتریس همبستگی بین هر یک از ساختارها با توجه به روابط بین سه محرک برابری مشتری و برابری مشتری، این مطالعه تأثیر محرک ها بر روی هدف خرید را مطالعه میکند . نتایج برآورد نشان میدهد که برابری ارزش و برابری برند تأثیر مثبتی بر روی هدف خرید در سطح مهمی از دارند. البته برابری روابط تأثیر مهمی بر روی هدف خرید ندارد. هدف خرید احتمالاً توسط فعالیت های SMM از طریق برابری ارزش و برابری برند بهبود می یابد. توضیح احتمالی برای این تأثیر غیر مهم برابری روابط بر روی برابری مشتری و هدف خرید اینست که برابر روابط را میتوان توسط روابط بلند مدت بین برند و مشتری تشکیل داد؛ بنابراین تا زمانیکه نمونه ترتیبی متشکل از مشتریان وفادار LV نباشد، اندازه گیری برابری روابط کار مشکلی خواهد بود.و در نهایت، مسیر بین هدف خرید و برابری مشتری (H10) در سطح مهم بود . چون مسیر از هدف خرید به برابری مشتری مهم است، بنابراین فعالیت های SMM برندهای مد لوکس میتوانند از طریق تأثیرات برابری ارزش و برابری برند روی هدف خرید، بر روی برابری مشتری تأثیر بگذارند.8- نتیجه گیری و مفاهیم این مطالعه تأثیرات فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی برندهای مد لوکس را بر روی برابری مشتری و هدف خرید بررسی میکند. فعالیت های SMM مشاهده شده توسط مصرف کنندگان تا حد زیادی برای منافع آینده برندهای مد لوکس مؤثر خواهد بود. یافته های این مطالعه از نتیجه گیری های زیر پشتیبانی میکند. اول اینکه فعالیت های بازاریابی SMM برندهای مد لوکس از پنج ساختار تشکیل شده اند: سرگرمی، روابط متقابل، مد پرستی، سفارشی سازی، و انتشار گفتاری. فعالیت های SMM برندهای مشاهده شده توسط مصرف کنندگان شامل مقادیر متمایزی در مقایسه با کارایی های بازاریابی قدیمی است. دوم اینکه فعالیت های SMM مشاهده شده توسط مشتریان بر روی همه محرک های برابری مشتری تأثیرگذار هستند. چون این فعالیت ها برای برندهای مد لوکس رفتاری مثبتی نسبت به همه محرک ها دارند، بنابراین آنها نسبتاً مؤثر هستند. فعالیت های بازاریابی SMM بعنوان یک محیط بازاریابی یکپارچه، بصورت مؤثر برابری ارزش را توسط فراهم سازی ارزش جدید برای مشتریان افزایش میدهند که محیط های بازاریابی سنتی معمولاً آنها را فراهم نمی کنند. سکوهای شبکه های اجتماعی برند، محلی را برای مشتریان برای فعالیت در ارتباطات دوستانه با برند و کاربران دیگر پیشنهاد میکند، بطوریکه اعمال مورد نظر برند در صحنه ارتباط اجتماعی تأثیر مثبتی بر برابری روابط و برابری برند داشته باشد. چون هدف اصلی ارتباط بازاریابی اینست که محرک های برابری مشتری را توسط قوی کردن روابط مشتریان و ایجاد هدف خرید بهبود دهد، بنابراین فعالیت های SMM بعنوان روشهای ارتباطی بازاریابی مؤثر خواهند بود. توجه رو به رشد برندهای مد لوکس در فراهم سازی ارزش های تجملی برای مشتریان به هر شیوه ممکن با استفاده از شبکه های تجاری برای بازاریابی به نظر می رسد که یک محیط مناسب برای جذب مصرف کنندگان لوکس باشد. بنابراین برندهای لوکس تر باید در فعالیت های شبکه های اجتماعی حضور داشته باشند تا همکاری های مثبت به برند را توسط فراهم سازی ارزش های لوکس جدید به مشتریان پیش بینی کنند. ادامه خواندن مقاله ترجمه آيا فعاليت هاي بازاريابي شبکه هاي اجتماعيبرابري مشتريان را افزايش ميدهند؟ يک مطالعه تجربي در مورد برندمد لوکس

نوشته مقاله ترجمه آيا فعاليت هاي بازاريابي شبکه هاي اجتماعيبرابري مشتريان را افزايش ميدهند؟ يک مطالعه تجربي در مورد برندمد لوکس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله رابطه سرمايه اجتماعي و ميزان آمادگي سازماني

$
0
0
 nx دارای 95 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : رابطه سرمایه اجتماعی و میزان آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش فهرست مطالب فصل اول مقدمه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;1- مسئله اصلی تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.2- ضرورت و اهمیت تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.3- اهداف اساسی از انجام تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;4- فرضیات تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 1-4 فرض اهم;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.2-4 فرضیات اخص;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. ;;;;;;;;;;;;;;;.5- روش انجام پژوهش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..1-5 روش تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..2-5 قلمرو تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.3-5 جامعه آماری تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..4-5 نمونه آماری;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.6- روش یا روشهای نمونه گیری;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.7- روش های مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها;;;;;;;;;;;.8- تعریف وازه ها و اصطلاحات تخصصی طرح;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; فصل دوم مقدمه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 1 – مدیربت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.1-1 تاریخچه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.2-1 داده ، اطلاعات و دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;3-1 انواع دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..4-1 تعریف مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.5-1 مدیریت دانش علم یا هنر ؟;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; ;;;;;;;;;.6-1 چرخه مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..1-6-1 خلق ، کسب و توسعه دانش ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;2-6-1 انتقال دانش ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.3-6-1 تسهیم دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..4-6-1 ارزیابی ، ذخیره و کاربرد دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..7-1 آیا دانش می تواند مدیریت شود ؟;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;8-1 سازمانهای یادگیرنده;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;9-1 حرکت به سوی سازمانهای یادگیرنده ، یاددهنده و مربی;;;;;;;;;;;;;;;;;; 2 – آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;..1-2 بستر استقرار مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.2-2 عوامل حیاتی موفقیت برای اجرای سیستم های مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;1-2-2 فرهنگ سازمانی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..2-2-2 جو رهبری باز ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;3-2-2 یادگیری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.4-2-2 فرهنگ یادگیری;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..5-2-2 یادگیری بهینه;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;6-2-2 یادگیری تیمی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..7-2-2 اعتماد;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;مساعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.9-2-2 فرهنگ انسان دوستی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.10-2-2 آموزش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.11-2-2 پشتیبانی و مشارکت مدیریت ارشد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;12-2-2 استراتژی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;13-2-2 مدیریت منابع انسانی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..14-2-2 سیستم های پاداش و جبران خدمات;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..15-2-2 مشارکت کارکنان;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.16-2-2 فرآیند برابری;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..17-2-2 ساختار سازمانی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;18-2-2 ابعاد ساختاری سازمانهای دانش محور;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..19-2-2 ساختار تیمی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..20-2-2 کانالهای ارتباطات;;;;;;;. ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.21-2-2 مدیریت تغییر;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.22-2-2 زیرساخت فن آوری اطلاعات;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..3-2 مدلهای آمادگی سا زمانی برای مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..4-2 مدلهای عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 3 – سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.1-3 مفهوم سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..2-3 تعاریف سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.3-3 تفاوت انواع سرمایه (اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی);;;;;;;;;;;;;;;;;;4-3 سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;5-3 سرمایه اجتماعی از دیدگاه پاتنم;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.1-5-3 سرمایه اجتماعی رسمی و غیر رسمی;;;;;;;;;;;;;; ;;;;;;;;;;;..2-5-3 سرمایه اجتماعی متراکم و غیر متراکم;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;3-5-3 سرمایه اجتماعی درون نگر و برون نگر;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.4-5-3 سرمایه اجتماعی گسسته و پیوسته;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;6-3 انواع اصلی سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;1-6-3 سرمایه اجتماعی پل زن;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;2-6-3سرمایه اجتماعی میثاقی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.7-3 سطوح سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;1-7-3 سطح ملی ;;;;;;;;;;;. ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..2-7-3 سطح سازمانی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 8-3 تئوری های سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;1-8-3 تئوری پیوندهای ضعیف;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.2-8-3 شکاف ساختاری;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.3-8-3 منابع اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.9-3 مزایای سرمایه اجتماعی در سازمان;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;10-3 مخاطرات ناشی از سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..11-3 چارچوبی برای ارزیابی سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;12-3 عناصر و ابعاد سرمایه اجتماعی;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 4- چکیده ای در خصوص پژوهشهای انجام شده و نتایج مورد انتظار آن;;;;.. 5- چارچوب نظری تحقیق;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; فهرست جداول و نمودارهاجدول شماره 1 سه انقلاب و تغییر اساسی دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;..جدول شماره 2 چهارنوع تعامل بین دانش ضمنی و آشکار;;;;;;;;;;;;;;;;;;.جدول شماره 3 عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.نمودار شماره 1 ارتباط داده ، اطلاعات ، دانش و خرد;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;نمودار شماره 2 مدیریت دانش های ضمنی و آشکار و ایجاد رشد پایدار;;;;;;;;;;;شکل شماره 1 عوامل موثر در استقرار مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;شکل شماره 2 نگرش سیستمی به مدیریت دانش;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; بسمه تعالیمقدمه در آستانه هزاره سوم ، دوران بكارگیری شیوه های سنتی مدیریت پایان می پذیرد و افقهای جدیدی در قالب سازمانهای یادگیرنده و سازمانهای مجازی پا به عرصه مدیریت و سازمان می گذارند. سازمانهای یادگیرنده یا سازمانهای دانش آفری ن سازمانهایی هستند كه در آنها خلق دانش و آگاهی های جدید ، ابداعات و ابتكارات یك كار تخصصی و اختصاصی نیست ، بلكه نوعی رفتار همگانی است و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند و هر فردی در آن ، انسانی خلاق و د انش آفرین است. سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند. اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد كرد؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها از وضع كنونی به این وضع مطلوب انتقال یابند؟سازمانهای موفق و كامیاب امروز ما سازمانهایی هستند كه دانش جدید را خلق كرده و یا كسب نموده و آن را به طرق و شیو ه های كاربردی برای بهبود فعالیتهایشان تبدیل كرده اند ، آنها از شیوه های نو و خلاق برای اصلاح ساختار و عملكردشان بهره گرفته اند و از این رو می توانند برای ما سرمشق و الگو باشند. 1- مسئله اصلی تحقیقمدیریت دانش می تواند سهم قابل ملاحظه ای در افزایش کارایی و اثربخشی فعالیتهای کسب و کار ایفا کند . منافع حاصل از بکارگیری مدیریت دانش باعث شده است که اغلب سازمانها تلاشهایی برای پیاده سازی این فرآیند انجام دهند اما تلاشهای اولیه در اغلب سازمانها با این چالش عمده مواجهند که علیرغم سرمایه گذاری روی مدیریت دانش گسترش نفوذ کاربردهای آن به کندی صورت می پذیرد . علت اصلی این مشکل پایین بودن سطح آمادگی سازمانها برای پذیرش و استفاده از مدیریت دانش است . بنابراین درک صحیح از میزان این آمادگی برای جهت گیری درست تلاشهای آغازین و تدوین استراتژی های مناسب ضروری به نظر می رسد. عوامل متعدد و بیشماری در موفقیت استقرار مدیریت دانش نقش دارند ، یکی از این عوامل سرمایه اجتماعی است. با توجه به ضرورتی كه در ارتباط با مدیریت دانش بیان شد در این تحقیق برآنیم تا از سرمایه اجتماعی ، كه باعث به اشتراك گذاشتن بهتر دانش ، ابقاء دانش سازمانی ، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد و همكاری ، روح تعاون (درون سازمانی- برون سازمانی) ، كمك به آموزش ، افزایش فعالیتهای مرتبط با ثبات سازمانی و درك مشترك می شود ، در جهت افزایش آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش استفاده نماییم . اهمیت سرمایه اجتماعی سازمانی از آن جهت است كه سبب اجتماع افرادی (گروهها، تیم ها و;) می شود كه با همدیگر بط ور موفقیت آمیز كارها را به پایان می رسانند و احساس انسجام را از طریق اعتماد و همكاری ایجاد می نمایند. 2- ضرورت و اهمیت تحقیقدراكر (1993) اندیشمند معروف مدیریت می گوید : ما در حال وارد شدن به یك جامو افزایش رقابت بین سازمانها ، مهارت در كسب دانش برای بقاء و ایجاد مزیت رقابتی ، اهمیت فزآینده ای خواهد یافت. این نگرش مبتنی بر این باور است كه جهانی سازی در قرن بیست و یكم منجر به ایجاد عصر دانش خواهد شد. به همین دلیل نیروهای دانشی به عنوان مهمترین دارایی ، در موفقیت سازمانها نقشی كلیدی ایفا خواهند كرد. در این بعد از مدیریت دان ش توصیه می شود كه سازمانها با سرمایه گذاری در طراحی برنامه های آموزشی مناسب و انجام تحقیقات مورد نیاز ، زمینه های شناسایی ، جذب ، پرورش و بكارگیری صحیح دانش متخصص خود را فراهم آورند.سیر تکاملی حرکت از جامعه صنعتی به جامعه دانشی ، بوسیله رشد سریع دارائیهای نامشهود و فعالیتهای اجتماعی نسبت به منابع مشهود توصیف شده است . به همین دلیل تحصیل سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از اشکال سرمای طبقه بندی شده بانک جهانی خیلی مهم تلقی می شود. همانطور که لسر و کترل (2000) اشاره می کنند ، فعالیتهای اجتماعی نقش بر جسته ای در اقتصاد مبتنی بر دانش دارد. آنها یکدسته منابعی هستند که باعث ایجاد شایستگیها و تواناییهای لازم می شوند. ضمناً فعالیتهای اجتماعی ظرفیتهای خلق ، تسهیم و مدیریت تولید دانش را افزایش می دهند. سازمانها با شناخت و شناسایی ابعاد سرمایه های اجتماعی خود می توانند درک بهتری از الگوی تعاملات بین فردی و گروهی داشته باشند و با استفاده از سرمایه های اجتماعی می توانند سیستمهای سازمانی خود را بهتر هدایت نمایند (علوی، 1380) . 3- اهداف اساسی از انجام تحقیق 1 اطلاع از وضع موجودآمادگی استقرار مدیریت دانش در شرکت فولاد 2 اطلاع از وضع موجود سرمایه اجتماعی3 اطلاع از میزان ارتباط سرمایه اجتماعی و میزان آمادگی استقرار مدیریت دانش در شرکت فولاد 4- فرضیات تحقیق1-4 فرض اهمبین سرمایه اجتماعی و میزان آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش ارتباط معناداری وجود دارد.2-4 فرضیات اخصبین سرمایه اجتماعی و عامل فرهنگ سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.بین سرمایه اجتماعی و عامل ساختار سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.بین سرمایه اجتماعی و عامل زیر ساخت رابطه معناداری وجود دارد.بین سرمایه اجتماعی و عامل پشتیبانی از تغییر رابطه معناداری وجود دارد.بین سرمایه اجتماعی و عامل محتوای تغییر رابطه معناداری وجود دارد. 5- روش انجام پژوهش 1-5 روش تحقیق روش تحقیق به كارگرفته شده ، تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. مهمترین روش های گردآوری اطلاعات در این تحقیق بدین شرح است:• مطالعات كتابخانه ای در این قسمت جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع ، از منابع كتابخانه ای (مقالات ، كتابهای مورد نیاز و پایان نامه های مرتبط) و نیز از شبكه جهانی اطلاعات ( Internet ) استفاده شده است.• تحقیقات میدانی در این قسمت به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استفاده گردیده است. 2-5 قلمرو تحقیق مكان تحقیق شرکت فولاد مبارکه اصفهان می باشد. 3-5 جامعه آماری جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران و کارشناسان شرکت فولاد مبارکه اصفها ن می باشند.4-5 نمونه آماری در این تحقیق برای تعیین حجم نمونه از فرمول روبرو استفاده شده است : P: برآورد نسبت صفت متغیر؛ 5/0= P   : مقدار اشتباه مجاز؛ 05/0= 6- روش یا روشهای نمونه‌گیری روش نمونه‌برداری ، روش نمونه‌گیری ساده می‌باشد.7- روش‌های مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه‌ها داده ها و اطلاعات گرد آوری شده از طریق پرسشنامه ، پس از بررسی و مطالعه ، به كمك نرم افزار آماریSpss مورد آزمونهای;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; قرار می گیرند.8- تعریف واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی طرح • مدیریت دانش (KM) Knowledge Management مدیریت دانش به فرآیند خاص سازمانی و سیستمی برای ایجاد (کسب)، انتقال ، تسهیم ، نگهداری و کاربرد دانش آشکار و ضمنی کارکنان برای افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی اطلاق می شود . (Leidner , 2000 and Alavi)• آمادگی سازمانی برای مدیریت دانش Readiness for KM آمادگی را به عنوان پیش نیازی ضروری برای یک سازمان برای اینکه در مواجه با تغییر سازمانی موفق باشد تعریف کرده اند. (Holt , 2000) بنابراین آمادگی برای مدیریت دانش را مجموعه ای از پیش نیازهای ضروری از قبیل عامل فرهنگ ، عامل ساختار ، عامل زیرساخت سازمان ، عامل محتوای تغییر و عامل پشتیبانی از تغییر برای اجرای موفقیت آمیز سیستم مدیریت دانش تعریف می کنیم. • سرمایه اجتماعی: (SC) Social Capital سرمایه اجتماعی ، مجموعه هنجارهای موجود در سیستمهای اجتماعی است که موجب ارتقاء سطح همکاری اعضاء آن جامعه گردیده و موجب پایی ن آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد . (علوی، 1380) و یا به عبارتی دیگر این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای شبكه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد ، كه با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. (الوانی ،1381 ) مقدمه محیط رقابتی سازمان های امروزی بیش از هر زمان دیگری متنوع ، متغیر و ناپایدار اس ت . از این رو بسیاری از سازمانها برای پیشی گرفتن از سایر رقبا ، علاوه بر تملک دارایی های فیزیکی و انسانی در اندیشه در اختیار گرفتن سرمایه های فکری و مهارتی کارکنان خود نیز بوده و بدین ترتیب با مدیریت دانش سرو کار دارند . سازمانها دانش را با ارزشترین و راهبردی ترین منابعشان در نظر می گیرند . به عبارت دیگر سازمانها به منظور رقابت و بقاء در دنیای رقابتی امروز نیاز دارند که استراتژی دانش و سیستم های مدیریت دانش را در سازم ان خود پیاده سازند. مدیریت دانش می تواند سهم قابل ملاحظه ای در افزایش کارایی و اثر بخشی فعالیتهای کسب و کار ایفا کند . منافع حاصل از بکارگیری مدیریت دانش باعث شده است که اغلب سازمانها تلاشهایی برای پیاده سازی این فرآیند انجام دهند اما تلاشهای اولیه در اغلب سازمانها با این چالش عمده مواجهند که علیرغم سرمایه گذاری روی مدیریت دانش گسترش نفوذ کاربردهای آن به کندی صورت می پذیرد . علت اصلی این مشکل پایین بودن سطح آمادگی سازمانها برای پذیرش و استفاده از مدیریت دانش است . بنابراین درک صحیح از میزان این آمادگی برای جهت گیری درست تلاشهای آغازین و یافتن راههایی که به استقرار موفقیت آمیز سیستم مدیریت دانش در سراسر سازمان کمک نماید ، ضروری به نظر می رسد. یکی از این راهها سرمایه اجتماعی است.سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در جامعه شناسی ، اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرارگرفته، ای ن مفهوم به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یك شبكه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد، كه با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. این سرمایه امروزه نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیكی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می كند، و شبكه های روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسان ها ، انسان ها با سازمانها و سازمانها با سازمانها می باشد. دانش از انسانها سرچشمه می گیرد و فناوری اطلاعات تنها وسیله ای برای تبادل دانش است و سازنده دانش نیست . برخلاف سرمایه های مادی ، ارزش سرمایه ای دانش با استفاده ای که از آن می شود افزایش می یابد و عدم انتشار دانش موجب دوباره کاریها ، استفاده از راه حلهای تکراری برای مشکلات تکراری می شود. دراین فصل از پژوهش محقق با توجه به موضوع تحقیق » بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و میزان آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش « به بررسی پیشینه تحقیق در چهار بخش مدیریت دانشآمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش ، سرمایه اجتماعی و پژوهش های انجام شده پرداخته و در نهایت با توجه به مرور ادبیات تحقیق ، چارچوب نظری تحقیق ارائه گردیده است. 1 – مدیریت دانش 1-1 تاریخچهدورنمای تاریخی از مدیریت دانایی ، به این مطلب اشاره دارد که مدیریت دانایی یک خواسته قدیمی بوده است. دانایی شامل دانستن و دلایل دانستن بوسیله فلاسفه غربی به صورت مدون ، شاید هزار سال قبل ایجاد شده باشد. همچنین فلاسفه شرقی یک مشارکت هم اندازه در تدوین دانایی داشته اند ، اگرچه بیشتر تاکید آنان بر دریافت هدایت های روحانی و زندگی مذهبی بوده است. اما تمرکز عصر حاضر بر دانایی ، بطور عمده بر اثر بخشی های اقتصادی تاکید دارد . پس از دوره کشاورزی و عصر صنعت ، دوران فرا صنعتی یا عصر اطلاعات ظهور یافت. شاخص اصلی این عصر، نفوذ و تاثیر گ ذاری فناوری اطلاعات است. بر این اساس از دو دهه گذشته ، کشورهای توسعه یافته و صاحبان فناوری ، به IT به عنوان محور بنیادین توسعه نگریسته و به آن اهتمام جدی داشته اند. پیشرفت های بزرگ در علوم رایانه ، توانمند شدن شاهراه ه ا و بزرگراه های اطلاعاتی و مخابراتی ، توسعه فناوری چند رسانه ای و نوآوری های حوزه الکترونیک ، مرتب بر دامنه این فناوری خواهد افزود . در حال حاضر تمام علائم و نشانه های آغاز دوران نوین با عنوان ” عصر دانایی” ، به خوبی احساس می شو د. در این عصر معیار ارزشیابی کشورها و سهم بندی آنان در تولید علم ، به میزان دانش و اطلاعات جدیدی است که بر روی شبکه های جهانی قرار می دهند و بصورت بهینه بکار می برند. طبق آخرین آمار منتشره سهم ایران در تولید دانش جهانی کمتر از 2/0 درصد از کل میزان تولید علم است . این در حالی است که سهم کشور آمریکا بیش از 30 درصد و سهم روسیه 17 درصد ، اروپا 15 درصد و ژاپن 10 درصد است.مدیریت دانش در برخی از حوزه های پیشرفته تجاری چون مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) بازمهندسی فرآیند تجاری (BPR) ، نظامهای اطلاعاتی (IS) و مدیریت منابع انسانی (HRM) ریشه دارد . مدیریت دانش در اوایل دهه 1990 به طور جدی وارد مباحث سازمانی گردید ، گرچه بحث و مذاکره در رابطه با دانش خیلی پیش تر آغاز شده بود ( Hayek 1945 , Bell 1978 ). در سال 1965 مارشال ادعا می کند که بخش اعظم سرمایه، شامل دانش است. وی همچنین معتقد است که دانش قدرتمندترین موتور تولید است، بدین ترتیب سازمان ها باید به طور فزاینده ای بر مدیریت آن تاکید کنند. کوهن (1970) تاکید می کند که دانش فی نفسه سرمایه مشترک یک گروه است . در سال 1972 هابرمس به این نکته اشاره می کند که دانش به عنوان یک موجودیت انتزاعی نباید تلقی شود ، بلکه محصولی مبتنی بر اراده است و بعضی اوقات فعالیت های ناآگاهانه بشر. از نظر تاریخی، ما می توانیم سه نسل از مدیریت دانش را از یکدیگر متمایز کنیم. دوره 199اقدامات بر تعریف مدیریت دانش، بررسی فواید بالقوه مدیریت دانش برای تجارت و طراحی پروژه های تخصصی مدیریت دانش (Senge , 1990 ; Nonaka , 1994 ; Quinn , 1992 ; Wiig , 1993 ) مبتنی بود. علاوه بر آن، پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی بر تحقیقات مدیریت دانش به خصوص در هدایت، بازنمون و ذخیره دانش تاثیر گذاشت(Mui and McCarthy, 1987 ; Levine and Pomerol, 1989; Ignizio 1991 ). نسل دوم مدیریت دانش در حوالی 1996 پدیدار شد. به این شکل که بسیاری از سازمان ها پست های جدید سازمانی برای مدیریت دانش درنظر گرفتند از جمله مدیر ارشد دانش. منابع متفاوت مدیریت دانش با یکدیگر ترکیب شده و به سرعت در مباحث روزانه سازمانی به کارگرفته شدند. در طی این نسل ، در تحقیقات مدیریت دانش تعاریف متفاوت از دانش همچون فلسفه های تجاری ، نظامها ، الگوها ، شیوه ها و فعالیتها و فناوری های پیشرفته وجود داشتند. نسل دوم مدیریت دانش بر این نکته تاکید می کند که مدیریت دانش درباره تغییر نظام مند سازمانی است ، جایی که شیوه های مدیریتی ، نظامهای سنجش ، ابزاره ا و مدیریت محتوا نیاز به گسترش مشترک دارد. در نتیجه دیدگاه ها و شیوه های نوین ، اکنون نسل سوم مدیریت دانش در حال پدیدار شدن با روشهای جدید و نتایج جدید است. بنا بر عقیده ویگ (2002) ، یک تفاوت با دیگر نسل های مدیریت دانش این است که نسل سوم مدیریت دانش با فلسفه سازمان ، استراتژی ، اهداف ، شیوه ها ، نظامها و رویه های سازمانی یکپارچه شده و تبدیل به کار روزانه کارکنان و محرک برای آنها شده است ; “. به نظر می رسد که نسل سوم بر پیوند میان دانستن و عمل تاکید می کند . ( Paraponaris, 2003 )پیتر دراكر (1993) معتقد است : تنها (یا حداقل) مهمترین منبع ثروت در جامعه فراسر مایه‌داری ، دانش و اطلاعات است. او سه تغییر اساسی دانش (انقلاب) را در خلال قرن بیستم ، ملاحظه نموده است : (جدول شماره 1).انقلاب اول ، انقلاب صنعتی است كه در آن ، از دانش برای تولید ابزارها و فرآیندها و محصولات استفاده شد. انقلاب دوم ، بهره‌وری می‌باشد كه افرادی مانند تیلور و فورد اقدام به استفاده از دانش برای نیروی كار كردند . انقلاب سوم ، انقلاب مدیریت است كه در آن از دانش به خاطر خود دانش استفاده می شود. این سخنان به این معنی نیست كه عوام ل سنتی تولید، حذف شده‌اند بلكه فقط جایگاهشان تغییر كرده است. دراكر می‌گوید تا وقتی كه دانش موجود است، سایر عوامل تولید به راحتی قابل دسترسی می‌باشند. انقلاب اول انقلاب دوم انقلاب سوم انقلاب صنعتی بهره‌وری مدیریتكاربری دانش ابزارها،فرایندهاو محصولات نیروی كار دانشجدول شماره 1 : سه انقلاب و تغییر اساسی دانشمنبع: دراكر، 1993 موج چهارم حیات تاریخی انسان با ورود به عصر مجازی و مفاهیم تازه‌ای چون جامعه معرفتی، اقتصاد دانایی محور، مدیریت دانش و; در حال شكل گیری است. برخورداری از ابزارهای اطلاعاتی و امكانات ارتباطی متناسب و مناسب با شرایط جدید شرط بقاء دراین دوره است.انقلاب اطلاعاتی با ظهور منابع دیجیتالی و ابزارهای ارتباطی، تمامی جوانب زندگی انسفناوری نوین ارتباطات و اطلاعات (ICT) سبب شكل‌گیری رویكردی جدید در امر آموزش شده است. فن‌آوری اطلاعات به عنوان یك رسانه جدید، براساس تئوری ” مك بوهان ” كه «رسانه‌ همان پیام است» حاوی پیام‌ها و مفاهیمی برای توسعه جامعه اطلاعاتی به جامعه دانش محور است كه سرعت و استمرار آن در موج چهارم حیات بشر به وسیله مفهوم” مدیریت دانش” صورت می‌گیرد.(MC . Buhan , 1999).2-1 داده ، اطلاعات ، دانش داده ها واقعیت هایی خام هستند که به شکل اعداد و ارقام، حروف، تصاویر، اصوات و ; قابل دسترس می باشند و به تنهایی معنا و مفهومی را به ذهن متبادر نمی کنند. چنانچه داده ها مورد تفسیر و ارزیابی قرار گیرند، به اطلاعات تبدیل می شوند. درواقع اطلاعات مجموعه ای از داده های مرتبط و سازماندهی شده می باشند که مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته اند و معنا و مفهوم مشخصی را به ذهن می رسانند. داده هر علامتی است که می تواند توسط سازمان برای گیرنده فرستاده شود. به عبارت دیگر داده سطح سلولی یک سیستم اطلاعاتی محسوب می شود که ممکن است ب ه درک وسیعتری منجر بشود یا نشود. به تعبیر سازمانی به ثبت منظم و ساختار یافته مبادلات داده اطلاق می شود. داده ها را می توان تصاویر ، اعداد وعواملی دانست که بدون زمینه خاصی ارائه شده است و به خودی خود نشان دهنده رابطه یا بی ربطی و اهمیت خود نیست ند. (داونپورت و پروساک، 1379)اطلاعات ، داده های قابل فهم و درک برای گیرنده می باشد. به عبارت دیگر اطلاعات را می توان داده هایی مرتبط دانست که دارای زمینه بوده و سازماندهی شده اند. (Powell and Swart 2005)دانش از انباشت تجمعی اطلاعات و مهارت های مکتسبه از آن اطلاعات تو سط دریافت کننده (اطلاعات) محسوب می شود . دانش می تواند متشکل از حقایق ، باورها ، دیدگاهها ، مفاهیم ، قضاوت ها و انتظارات بوده و برای اهدافی همچون دریافت اطلاعات ، تشخیص و شناسایی ، تجزیه و تحلیل ، تعبیر و تفسیر ، ارزشیابی ، ترکیب و تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، اجرا ، نظارت و انطباق به کار می رود. به تعبیری روشن تر دانش را می توان حداقل به دلیل حضور یا عدم حضور این سه عامل متمایز از داده و اطلاعات دانست ، زمینه ، معنا و عمل . این بدان معنا نیست که افزودن مقداری معنا به اطلاعات بطور طبیعی آن را به دانش تبدیل می کند بلکه بدان معنا است که دانش از طریق عمل ساخته می شود.از تجزیه و تحلیل، درک و به خاطر سپردن اطلاعات، دانش به دست می آید. نوناکا (1994) معتقد است اطلاعات زمانی به دانش تبدیل می شود که توسط اشخاص تفسیر گردیده ، با عقاید و تعهدات آنها آمیخته شده و به آن مفهوم داده شود. دانش ، حاصل عمل انسانی است . افراد در مرکز دانش آفرینی سازمانی قرار دارند. این انسانها هستند که دانش را به وجود آورده و با یکدیگر مبادله می کنند. لذا مدیریت افرادی که مایل به دانش آفرینی وتبادل آن با دیگران هستند، مدیریت دانش محسوب می شود. دانش با شخصی که می داند شروع می شود. دانش برخلاف اطلاعات در افراد عجین شده است و دانش آفرینی در اثر تعامل اجتماعی اتفاق می افتد. نمودارشماره 1 : ارتباط داده ، اطلاعات ، دانش و خردمنبع : (Flynn , 2004)علیرغم اهمیت دانش ، عدم درک تفاوت بارز و فاحشی که بین داده و اطلاعات وجود دارد ، باعث شده سرمایه گذاری های انجام شده بر روی تکنولوژی اطلا عات نتایج و منافع اقتصادی اندک و ضعیفی را برای سازمان ها در پی داشته باشد.گام بعدی حرکت از دانش به سمت خرد است، درواقع از درک دانش خرد حاصل می شود و چنانچه خرد خویش را به کار ببندیم، مهارت به دست می آید و هنگامیکه مهارت خود را با دیگر مهارت ها تلفیق می کنیم، تخصص حاصل می شود و سرانجام زمانیکه بر تخصص خود تسلط پیدا کردیم، خبرگی می یابیم. به این ترتیب این فرآیند در نمودار شماره 1 نشان داده شده است. 3-1 انواع دانش: دانش آشکار ، دانش ضمنیبسته به اینکه دانش از لحاظ فیزیکی در کجا قرار می گیرد می توان آن را به دو نوع دانش آشکار (رسمی) و دانش ضمنی (غیر رسمی) تقسیم بندی کرد (فتحیان ، 1384) . دستاوردهای کارکنان دانشی که به صورت گزارشها ، اوراق ، طرحها ، برنامه ها ، یادداشها و غیره ایجاد و نگهداری می شود ، دانش رسمی سازمان را تشکیل می دهد. سازمانهای دانشی به آسانی و به صورت مرتب ، دانش رسمی را گردآوری و نگهداری می کنند و به آن به عنوان حافظه سازمانی اطمینان دارند . نوناکا و نویسندگانی دیگر از جمله هال و آندریانی دانش آشکار را دانشی می دانند که قابل رمزگذاری و کد گذاری بوده و در نتیجه می توان آن را به سادگی مخابره ، پردازش و منتقل و در پایگاه داده ها ذخیره کرد.نوع دیگر دانش سازمانی دانشی است که در فرآیند ایجاد نتایج رلب ایده ها ، واقعیتها ، مفروضات ، فهم ها ، پرسش ها ، تصمیم ها ، حدس و گمانها ، داستانها و دیدگاهها عینیت می یابد . (گونكلین، 2001) دانش ضمنی شخصی بوده و فرموله کردن آن بسیار مشکل است. این نوع از دانش که از طریق تسهیم تجربیات با مشاهده و تقلید اکتساب می شود ، ریشه در اعمال ، رویه ها ، تعهدات ، ارزشها و احساسات افراد داشته ، قابل کد گذاری نبوده و از طریق یک زبان مخابره نمی شود . دانش ضمنی بصورت عنصری مجزا ، قابل انتقال یا فرو ش در بازار نیست.دانش آشکار ، مستند و عمومی است و می‌توان آن را از طریق تكنولوژی اطلاعات تسهیم كرد. (مارتنسون، 1379) دانش آشکار را می‌توان كدگذاری كرد ، مانند كدهای نرم افزاری و داده‌های بازار (هانسن و دیگران، 1379) و جنبه عینی‌تر، عقلانی‌تر و فنی‌ترسی می‌باشد . (آذری، 1380)دانش ضمنی در رفتار و درك انسان قرار دارد و از تعامل افراد ظهور می‌یابد و به مهارت و عمل نیاز دارد. دانش ضمنی به شهود، بصیرت، خرد و حكمت بر می‌گردد . (مارتنسون 1379) این دانش را به سختی می‌توان بر روی كاغذ آورد و بیشتر مستلزم تجارب شخصی افراد است. این دانش عمدتاً شامل تخصصهای علمی، فوت و فن كار، بینش خاص فرد در مورد یك صنعت، قوه تشخیص در زمینه كسب و كار و تخصص فنی است. (هانسن و دیگران، 1379) دانش ضمنی در ذهن افراد جای دارد. فن آوری اطلاعات نمی‌تواند طرحهای غنی افراد را كه برای معنی كردن اطلاعات از آن استفاده می‌كنند، ذخیره نماید. مگر اینكه شما بتوانید مغز یك انسان را ببینید و آن را مستقیماً روی یك پایگاه اطلاعاتی ذخیره كنید. نمی‌توان تصور كرد كه هر كس دیگر بتواند تجربه شخص اول را باز یابد (لنگ، 2001). نوناكا و تاكوچی (1995) معتقدند: امتیازاتی كه اغلب شركتها نادیده می‌گیرند، عبارتنداز: بینشها ، شهودها ، گمانها، احساسات ناخودآگاه، ارزشها، تصو رات، استعاره‌ها و مقایسه‌ها. بهره‌برداری از این امتیاز ناملموس می‌تواند ارزش فراوانی به عملیات شركت ببخشد. دانش ضمنی معمولاً در قلمرو دانش شخصی، شناختی و تجربی قرار می‌گیرد (آذری، 1380).دانش ضمنی و تصریحی مکمل یکدیگرند و این بدین معناست که برای ایجاد دانش هردوی آنها ضروری هستند، از این رو آنچه ما دانش می خوانیم از طریق تعامل بین دانش ضمنی و تصریحی و نه هر کدام به تنهایی ایجاد می شود. نوناکا و تاکوچی در کتاب مشهور خود ، به نام شرکت دانش آفرین از این هم فراتر رفته اند ومعتقدند که هر سازمان از دو نوع دانش صریح و ضمنی برخوردار است . به اعتقاد آنان دانش صریح دانشی است که در قالب نوشته ها و گفته ها درک می شود و دانش ضمنی دانشی است که افراد معمولا قادر به انجام آن هستند ، اما از توصیف و بیان آن ناتوانند. این دانش ضمنی تاکنون مورد توجه کافی قرار نگرفته است . سازمانها باید از منافع هردو نوع دانش یاد شده آگاه باشند و بتوانند آنها را به شکلهای مختلف گردآوری و محافظت کنند( کوایستینن و ویرولینین 2001 ). در فرآیند تبدیل دانش با ایجاد تعاملی پویا بین این دو نوع از دانش به چهار راهبرد اساسی زیر دست می یابیم : (جدول شماره 2)o اجتماعی کردن (از دانش ضمنی به دانش ضمنی)o بیرونی سازی (از دانش ضمنی به دانش تصریحی)o ترکیب (از دانش تصریحی به دانش تصریحی )o درونی سازی (از دانش تصریحی به دانش ضمنی) 1- اجتماعی کردن (جامعه پذیری) : تبادل تجربیات ، وقتی كه دانش شخصی بصورت مدلهای ذهنی ایجاد می‌شود. مثل روابط پیشرفته همكاران، آموزش ضمن كار، روش آزمون و خطا، تقلید از دیگران، جلسات طوفان مغزی، تمرین و آموزش، تبادل عقاید وگفتگوی بسیار . اجتماعی شدن فراگردی است که به واسطه آن هر فرد ، دانش و مهارت های اجتماعی لازم برای مشارکت موثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی را کسب می کند.(بروم و سلزنیک ، 1968) به دانش ضمنی به دانش صریحازدانش ضمنی جامعه پذیری(دانش همفکری شده) برونی سازی(دانش مفهومی)از دانش صریح درونی سازی (دانش عملیاتی) ترکیب سازی(دانش نظام مند)جدول شماره2 : چهار نوع تعامل بین دانش ضمنی و آشکارمنبع: (Nonaka and Tacheachi , 1995)2- برونی سازی: دانش شخصی یا ضمنی، به صورت اس تعاره‌ها، تشبیه‌ها، فرضیات و مدلها به دانش صریح تبدیل می‌شود. شخص، زمانی كه از تبدیلات و توجهات جمعی جهت این فرآیند طراحی استفاده می كند، اغلب به برونی كردن اقدام می‌كند. نوناكا و تاكیچی از برونی سازی به عنوان فرایندی كلیدی در تبدیل دانش یاد می كند. زیرا دراینجاست كه دانش ضمنی تجدید می شود وطراحی های آشكار ظهور می كند. 3- تركیب سازی: عقاید در این مرحله با یك سیستم دانش تركیب می شوند. افراد به تبادل دانش می‌پردازند واین دانش از طریق مستندات، جلسات، مكالما ت تلفنی و تبادل اطلاعات از طریق رسانه‌هایی مانند شبكه های كامپیوتری تركیب می شوند. دانش جدید نیز می تواند از طریق ساختار دهی مجدد اطلاعات كنونی به بوسیله ذخیره سازی ، افزودن ، تركیب و طبقه‌بندی دانش صریح ایجاد شود . 4- درونی سازی: درونی سازی فرآیندی است كه در آن ، دانش صریح به عنوان بخشی از دانش ضمنی در می‌آید. این امر می‌تواند از طریق یادگیری حین عمل صورت گیرد و دانش مستند سازی شده ، نقش حیاتی را در این فرآیند بازی می‌كند. درونی سازی زمانی رخ می‌دهد كه كارگران جدید دانش، یك پروژه را با مطالعه بایگانی های آن ، احیاء كنند. همچنین درونی سازی را زمانی می‌توان مشاهده كرد كه مدیران یا متخصصین با تجربه سخنرانی کنند و یا نویسندگان تصمیم به نوشتن بیوگرافی از یك كارآفرین یا موسسه داشته باشند. 4-1 تعریف مدیریت دانش:پیچیدگی نهفته در تعریف مدیریت دانش تا حدی به دلیل چالشهای موجود در تعریف خود دانش است. تعاریف بسیار و متنوع از مدیریت دانش در متون ارائه شده است که در این میان به موارد ذیل اشاره می کنیم:مائی هوته (1997) معتقد است: مدیریت دانش و دانایی شامل فعالیتها و فرآیندهایی سازمانی است كه تركیبی از ظرفیت پردازش سازمان در زمینه داده ها و اطلاعات را با توانمندی سازمان در زمینه خلاقیت و نوآوری كاركنان ، جستجو می كند.داونپورت و پروساك (1998) اعتقاد دارند كه مدیریت دانش شام ل كلیه فعالیت هایی است كه برای در دسترس قرار دادن دانش، به نحوی كه “دانش درست”، در اختیار ” افراد مناسب” قرار گیرد، ضروری هستند. بیهاكت (2000) نیز نظیر هردر و همكارانش (2003) مدیریت دان دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی كم و كاست آن برای همه كاركنان است. بدین منظور كه كارشان را بهتر انجام دهند. از نظر وی مدیریت دانش دارای دو بعد است. بعد فیزیكی و بعد غیر فیزیكی كه دارای دو حالت زنده و بی جان است . ورثالی (2002) مدیریت دانش را ترکیبی از دو عامل : ابزار ( پایگاه ، داده ها ، اسناد و فناوری برای مشارکت دانش ) و فرآیند (آموختن و حل مشکل گروهی ) ت بیین می کند. نکته ای که باید همواره مورد توجه قرار گیرد این است که چگونه اطلاعات به دانش تبدیل شده و سپس به آموختن منجر می گردد.به نظر می رسد تعریف ارائه شده از سوی داونپورت و پروس اک مورد موافقت بسیاری از پژوهشگران می باشد :مدیریت دانش عبارت است از “بهره برداری و توسعه دارایی های دانشی یک سازمان در جهت تحقق اهداف آن سازمان” . دانشی که مدیریت می شود شامل هر دو نوع دانش عینی و مضبوط و دانش ذهنی و ضمنی می باشد . مدیریت این دانش شامل تمام فرآیندهای مرتبط با شناسایی ، اشتراک و تولید دانش است این امر مستلزم نظامی برای تولید و نگهداری از مخازن دانش است ، همچنین ترویج و تسهیل اشتراک دانش و یادگیری سازمانی . سازمانهای موفق در مدیریت دانش ، دانش را یک سرمایه سازمانی دانسته و ارزشها و قوانین سازمانی را جهت پشتیبانی از تولید و اشتراک دانش توسعه می دهند ( Davenport and Prusak, 1998 ).مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می‏پردازد . ) Nonaka, 1995 and Takeuchi ( به صورت بسیار ساده ، مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به ایجاد ارزش از داراییهای فکری و دانش محو ر می‏پردازد. اغلب ، ایجاد ارزش مستلزم به اشتراک‏گذاری دانش بین کارکنان ، بخشهای سازمانی و یا حتی سایر سازمانهاست. مدیران موفق همواره از داراییهای فکری موجود در سازمان خود استفاده کرده و به آن پی برده‏اند، اما اغلب این فعالیتها به صورت غیرسیستماتیک و ساختارنیافته انجام گرفته است، به نحوی که مدیران از انتشار و گسترش دانش کسب شده در سطح سازمان اطمینان نیافته‏اند. تخمین زده می‏شود که 85 درصد داراییهای دانش سازمان به ‌جای ذخیره‏سازی در پایگاه‏های داده ، در پست الکترونیک، فایل‏های word، و در فایلهای Presentation جای گرفته‏اند (Turban, 2003) .طبق تعریفی دیگر، مدیریت دانش، فرآیند یا فعالیت ایجاد ،‌ به دست آوردن،‌ تسخیر،‌ تسهیم و به كار بردن دانش،‌ هر جایی كه وجود داشته باشد، برای افزایش یادگیری و عملكرد در سازمانهاست. ( Swan, 1999)با توجه به تمامی موارد مطرح شده، به عبارت بسیار ساده مدیریت دانش را می‏توان به عنوان فرآیند بهینه‏سازی کاربرد سرمایه فکری به منظور دستیابی به اهداف سازمانی دانست . 5-1 مدیریت دانش ، علم یا هنر ؟مدیریت دانش هم به عنوان نظام مدیریتی و هم به عنوان هنر مطرح است. مدیریت از جهت قراردادن و مشخص کردن افرادی است که با آ ن سازمان سرو کار دارند و هنر از آن جهت که دانش به کار تبدیل می شود. استقرار مدیریت دانش در سازمان به مشارکت فردی و گروهی افراد در سازمان بستگی دارد. (اصیلی 1381)مدیریت دانش هنر یا علم جمع آوری داده های سازمانی ، تشخیص و درك روابط و الگوهای موجود و تبدیل آنها به اطلاعات مفید و قابل دسترس و د انش ارزشمند است به صورتی كه به آسانی قابل پخش و بازیابی باشد. مدیریت دانش بسته به نوع دانش متفاوت خواهد بود. مدیریت دانش صریح، شامل یك روش سیستماتیك برای سازماندهی اطلاعات و در دسترس قراردادن و پخش آن و مدیریت منابع اطلاعاتی یكی از راههای آن است. اما چالش اصلی در مورد مدیریت دانش ضمنی است. مدیریت این نوع دانش به صورت ضد و نقیضی بحث شده است. این دانش در سر افراد نهفته است و بنابراین مدیر نمی تواندآنرا مثل دانش صریح مدیریت كند. برای مدیریت این دانش دو راه پیش پای مدیران گذشته شده است :1 ـ تبدیل آن به دانش صریح از طریق مستندات، فرآیندها و بانكهای داده و … (كه البته كاملا عملی و مفید نیست، چون تبدیل كامل دانش ضمنی به دانش صریح میسر نیست).2 ـ ارتقای جریان دانش ضمنی از طریق تعاملات و روابط قوی‌تر انسانی، ایجاد انگیزه و دادن پاداش به تسهیم دانش به ‌منظور پخش دانش در سراسر سازمان و جلوگیری از محصور شدن دانش در ذهن تعداد كمی از افراد. این كار باعث می‌شود كه در صورت ترك سازمان توسط دانشگران، سازمان از دانش ضمنی و ذهنی آنها محروم نشود. 6-1 چرخه مدیریت دانش : 1-6-1 خلق، كسب و توسعه دانشانباشتگی و توسعه سرمایه دانش، به شكلی اساسی به تسخیر و اعتبار دهی حكمت انباشته واقع در ذهن كاركنان و تصمیمات و فعالیت آنان بستگی دارد ، اگر چه منابع دانش در خارج سازمان هم می‌تواند باشد. انتخاب منبع جهت كسب دانش لازم، به چند عامل بستگی دارد كه عبارتنداز: اهمیت استراتژیك دانش، میزان دسترسی به دانش در موسسه و امكان گزینش منبع خارجی.كسب دانش، شامل یك یا چند مورد از فرآیندهای زیر است:o خلق دانش در درون سازمان (مثل D& R و توسعه محصول و بازاریابی)o همكاری ازطریق پیوند با سایرسازمانها، دانشگاهها (موسسات علمی) یا سازمانهای تحقیق و توسعه دولتی.o توسعه قابلیت ها ازطریق یافتن افراد خوش آتیه و برنامه های توسعه انسانی(مانند مربیگری ، یادگیری استاد و شاگردی ، موسسات آموزشی و دانشگاهها و برنامه های آموزش ضمن کار).o تهیه محصولات از فروشندگان دانش (مثل: مشاوران ، تهیه كنندگان تحقیق و تكنولوژی و مخترعین)o گردآوری دانش از بازار و منابع اطلاعاتی (مثل: مشتریان، رقبا، وب و انتشارات چند رسانه‌ای)o دستیابی به افراد دارای دانشo دستیابی به شركتهای دارای دانش2-6-1 انتقال دانشهدف اولیه مدیریت دانش، اطمینان از اینست كه دانش معتبر و مرتبط، به موقع و مداوم به حل مساله و تصمیم گیری كمك كند. بنابراین انتقال به موقع دانش صحیح به تصمیم‌گیرندگان و حل كنندگان مساله، برای موفقیت موسسه، امری حیاتی می‌باترس قرار آن برای افرادی كه به آن نیاز دارند، نمی‌باشد . بلكه انتقال دانش هم اشاعه دانش و هم جذب آنرا شامل می‌شود . اطلاعات و قابلیتها وقتی بطور موثر منتقل می‌شوند كه گیرنده ، آنرا بقدر كافی خوب درك كند تا بطور موثر و كارا استفاده كند. ساختار و طرز كار یك موسسه ، تاثیر مهمی روی اثر بخشی انتقال دانش دارد. انتقال دانش فردی ارزش زیادی دارد و آموزشهای خصوصی و غیررسمی و شبكه اطلاعات می‌تواند به یادگیری فرد و سازمان كمك قابل توجهی نماید. شركتهای نرم افزاری، محصولاتی ارائه داده‌اند كه جستجو، انتشار، سیاهه‌برداری، بازآوری و پردازش اطلاعات را بصورت خودكار انجام می‌دهند.ارزیابی تكنولوژیهای قابل دسترس، كه انتقال دانش و انتخاب تكنولوژی مناسب را ممكن می‌سازند، بخشی از طراحی ظرفیت انتقال دانش سیستم مدیریت دانش می‌باشد.تكنولوژی یك توانمند ساز می‌باشد ، اما موضوعات حیاتی درانتقال دانش، فرهنگ و حساسیت مردم می‌باشد.فرهنگ تسهیم و جستجوگری دانش ، به وضوح برای اثربخشی و جوابگویی شبكه اطلاعاتی و رشد اتحاد بین اجتماعات كارگران دانش، ضروری می‌باشد. به علاوه، فرهنگ موسسه باید برای برانگیختن، یادگیری فعالانه استاد و شاگردی و انتقال دانش ضمنی، ارزش بسیار بالایی قائل شود.انتقال اثربخش دانش، مزایای زیادی به همراه دارد و به همین دلیل شركتها، هزینه‌های قابل توجهی برای انتقال موثر دانش متحمل می‌شوند. درطر احی ظرفیت انتقال دانش، هزینه انتقال باید با هزینه تصمیماتی كه در غیاب دانش مربوط اخذ شده و نیز هزینه دانشی كه توسط افراد از سازمان خارج می‌شود، مقایسه و سنجش شود.3-6-1 تسهیم دانش در الگوهای سنتی، سازمانها و افراد اغلب تمایلی ب ه انتقال و تسهیم دانشی كه از آن برخودارند، ندارند. زیرا به جای اینكه به دانش به عنوان یك منبع نگاه كنند، به دانش به عنوان منبع قدرت برای منافع شخصی و ارتقاء درجه خود می‌نگرند. اغلب مدیران، دانش را به عنوان منبع قدرت، اهرم نفوذ و ضامن استمرار شغل خود، می‌پندارند و تمایلی ندارند كه آن را با دیگران تسهیم كنند (Goh, 2002).سازمانی كه از تسهیم اطلاعات و خلق دانش در میان اعضایش حمایت می‌كند، بیشتر می‌تواند فرآیندهای موثر و كار آمدی را تعریف كند و عملكرد سازمانی خود را بهبود بخشد (Levine 2001). در سازمانی كه از فرهنگ تسهیم دانش برخودار است، افراد ایده‌ها و بینشهای خود را با دیگران تسهیم می‌كنند. زیرا به جای اینكه مجبور به این كار باشند، آن را یك فرآیند طبیعی می‌دانند. بنابراین باید در بین اعضاء سازمان این انگیزه را به وجود آورد كه بدون ترس از ، از دست دادن موقعیت خود به تسهیم دانش در سازمان بپردازند (Wang and Ahmed , 2003).همكاری را می‌توان به صورت زیر تعریف نمود: ” درجه یا میزانی كه افراد یك گروه فعالانه در كارشان به یكدیگر كمك می‌كنند ” . وجود فرهنگ همكاری كاركنان سازمان موجب افزایش، خلق، تبادل، ذخیره‌ و بكارگیری دانش می‌شود. فرهنگ همكاری با كاهش ترس و افزایش مراوده بین افراد، این نوع تبادلات را تقویت می‌كند. فرهنگ حمایتی به اعضاء سازمان كمك می‌كند تا با استفاده از ارتباطات حمایتی و انعكاسی، درك مشتركی از محی ط درونی و بیرونی سازمان بدست آورند. بدون وجود درك مشترك بین اعضاء سازمان ، طی کردن مراحل مدیریت دانش به سختی صورت خواهد گرفت (Lee and choi, 2003).قسمتی از دانش، عمومی و قسمتی از آن خصوصی است. اگر چه یك سازمان می‌تواند بر دانش عمومی نظارت و كنترل داشته باشد. نمی‌تواند دانش خصوصی را كنترل نماید. یك راه برای كنترل دانش خصوصی توسط مدیریت، ایجاد محیط گروهی و همكاری غیر رسمی است. در این صورت سازمان نه تنها بر دانش كاركنان خود تكیه می‌كند، بلكه به خلق دانش سازمانی جدیدی دست می‌زند. بواسطه مشاركت و همكاری ، سازمان قادر می شود تا مجموعه‌ای مشترك فراهم آورد تا دانش گذشته را با دانش روز جایگزین نماید تا در روند بهبود مستمر و ابتكارات سازمان از آن استفاده كند ( ویك، 1995). مردم معمولاً رودررو یا از طریق تلفن و یا پست الكترونیكی و به صورت گروهی به منظور تسهیم تخصص خود و حل مشكلات با یكدیگر به گفتگو می‌پردازند. دانش در جامعه جریان دارد و حرفه و مهارت از یك نسل متخصصین به نسل دیگر جاری و منتقل می‌شود.بیشتر این جریانات به صورت غیررسمی . تعاملات نامكتوب، آداب و رسوم، داستانها و طرق عامیانه اتفاق می‌افتد. هنگامی كه یك چنین شبكه‌هایی از دانش مشترك كافی برخودار باشند كه بتوانند به طور موثرتر ارتباط برقرار كنند و به تشریك مسا عی بپردازند، طبیعتاً بحث‌ها و گفتگوهای جاری آنها گاهی اوقات منجر به فراهم ساختن دانش جدیدی در درون شركت می‌گردد . اگرچه كدگذاری این عمل مشكل است ، اما این فرآیند می‌تواند دانش كل شركت را افزایش دهد.دانش در گروه هایی كه با یكدیگر ارتباط پیوسته و تنگاتنگ دارند و در جایی كه افراد در سازمانها با همدیگر كار می‌كنند، به طور مشترك (نه به صور ت فردی) ایجاد می‌شود ونگهداری می‌گردد. بنابراین دانش سازمانی به عنوان شخصیت اجتماعی محسوب می‌شود. در واقع كاری كه شركتها انجام می‌دهند، سازمان دادن و پروراندن دانش است . (چینیینگ لنگ ، 2001)مسأله مشترك در اغلب برنامه‌های مدیریت دانش این است كه افراد، دانش خود را منتشر نمی‌كنند. وقتی افراد به طور مجازی در یك شبكه گسترده جهانی كار می‌كنند و دارای مسأله‌ای مشترك هستند نیاز به تغییر فرهنگی در سازمان دارند. آنها نیاز به بكارگیری سطوح تغییر سازمانی در یك دوره زمانی در موارد زیر دارند : (موری، 2000)• رهبری به وسیله تمثیل• انتشار دانش وقایع• اتصال یادگیری به فرآیندهای روزمره• اصلاح فعال مباحث به روز• سیستمهای پاداشآموختن و تسهیم موثر دانش نیازمند تغییر فرهنگی در درون سازمان ، عملكرد نوین مدیریتی، تعهد مدیریت ارشد و پشتیبانی فنی است. فناوریهرومیزی، پست الكترونیكی ، سیستمهای مدیریت اسناد، شبكه‌های اینترنت، ابزارهای هوش مصنوعی، موتورهای جستجوی اطلاعات، ابزارهای ذخیره داده‌ها و استخراج داده ها را در برمی گیرد. با این حال در مدیریت دانش، فناوری نسبت به انسان جنبه فرعی دارد. 4-6-1 ارزیابی، ذخیره و کاربرد دانش این مرحله فرآیندی است كه یك منبع مطمئن، جامع و سریع‌الوصول از اطلاعات و قابلیتها را ایجاد وحفظ می‌كند. این فرآیند، اسناد را به طور انتقادی ارزیابی می‌ كند و به طور مداوم اطلاعات و قابلیتهای موسسه را به روز می‌كند و تنها اطلاعات معتبر و مرتبط را كه تعامل پویا دارند و ارزیابی دانش، اكتساب دانش و انتقال دانش را مسیر می‌سازند،‌ نقشه نمایی می‌كند.این فرآیند باید تضمین نماید كه سیستم مدیریت دانش موارد زیر را فراهم نماید:– دسترسی سریع و آسان به اطلاعات قابل اعتماد را فراهم سازد.– دسترسی به قابلیتهای انسانی را تسهیل نماید (مانند دانش ضمنی، مهارتها و حكمت).– تمام دانش حاصل از فعالیتهای موسسه را (كه شامل حق اختراعات نیز می‌شود) در برگیرد(مثل بازاریابی، تماسهای مشتریان، توسعه محصول، حل مشكل).– تمام دانشهای مرتبط را كه از تعقیب مسیر دانش مجدداً بدست آمده اند، شامل شود.– مشكلاتی را كه موسسه برای بهبود عملكردش باید حل نماید، دربرگیرد.– امنیت دانش موسسه را تضمین نماید. 7-1 آیا دانش می تواند مدیریت شود؟ دانش بالاترین ارزشها، بیشترین سهم فردی، بیشترین ارتباط با تصمیمات و فعالیتها و بیشترین وابستگی به موقعیتها یا زمینه های خاص؛ همچنین سخت ترین نوع محتوا را برای مدیریت كردن دارد، زیرا از ذهن افراد بشر سرچشمه می گیرد و به كار برده می شود. بنابراین سوالی كه هنوز قابل قبول باقی می ماند این است كه : آیا دانش می تواند عملا مدیریت شود؟ در میان تغییرات سریع و افزایش مقررات پیچیده‌ كاری، دانش جدید به طور پیوسته در حال خلق شدن و معنا یافتن است همانطور كه تحریف نیز می شود. در این محیط پیچیده، این مسئله هنوز پرسش انگیز است كه چه چیزی مدیریت می شود یا آیا دانش می تواند مدیریت شود؟ این طور می تواند بحث شود كه مدیریت دانش درباره‌ م دیریت كردن دانش نیست اما در مورد تغییر تمام فرهنگهای كاری و استراتژیهای سازمانی است تا شخص برای یادگیری و اشتراك آن ارزش قائل شود. اگر چه برخی از جنبه های دانش، نظیر فرهنگ، ساختار سازمانی، فرآیندهای ارتباطی و اطلاعات می توانند مدیریت شوند، دانش به خودی خود نمی تواند. ( Kakabadse et al., 2003 ). با مرور عمیق متون مدیریت دانش، این نتیجه كه یك فرد می تواند فرایندهای یادگیری را مدیریت كند یا از آنها حمایت كند، بیشتر از مدیریت كردن دانش قابل بحث است. وینتر (1987) بحث می كند كه مهارتها می توانند از طریق آموزشهای ابتدایی، آزمون و خطا و انتقاد كردن توسط یك مربی كارآزموده بیشتر از دانشی كه تماما و به تنهایی توسط ارتباطات منتقل می شود، فرا گرفته شوند. 8-1 سازمانهای یادگیرنده : مفاهیم سازمان یادگیرنده و مدیریت دانش با هم رابطه نزدیکی دارند و به صورت دو طرفه از یكدیگر حمایت می‌كنند، اما در واقع یکی نیستند. سازمان یادگیرنده روی فرآیند یادگیری و سازمان دانش‏محور روی نتایج و محصول فرآیند یادگیری تمرکز می‌کند. در واقع می‏توان گفت مدیریت دانش وسیله‏ای برای پرورش و حمایت یک سازمان یادگیرنده است. این پذیرفته شده است که یک سازمان یادگیرنده دانش جدیدی ایجاد می كند که مزیت رقابتی اش را حفظ کند. اما فقط ایجاد دانش به تنهایی بدین معنی که دانش به‌طور کارآمد و موثری به کار رف ته است یا مدیریت می‌شود نیست. مدیریت دانش نتیجه سازمان یادگیرنده را می گیرد، مدیریت می‌كند و اطمینان می‌دهد که محیط مناسب برای تولید و مدیریت سرمایه دائمی دانش به طور مناسبی ایجاد شده است.به نظر پیترسنگه (1375) سازمان یادگیرنده ، جایی است كه افراد به طور مستمر تواناییهای خود را برای خلق نتایجی كه طالب آن هستند افزایش می‌دهند. محلی كه الگوهای جدید و گستره تفكر پرورش داده می‌شود، اندیشه‌های جمعی ترویج می‌شوند و افراد به طور پیوسته چگونگی آموختن را به اتفاق هم می‌آموزند. به عبارت دیگر، سازمان یادگیرنده سازمانی است كه به طور مستمر، از طریق خلق و پرورش سریع قابلیتهای مورد نیاز برای دستیابی به موفقیتهای آتی، توسعه می‌یابد .از نقطه نظر دیگر سازمان یادگیرنده، سازمانی با یك فلسفه تمام و كمال برای پیش‌بینی، عكس‌العمل و پاسخگویی به تغییرات، پیچیدگی و عدم قطعیت است ، بنابراین مفهوم سازمان یادگیرنده به طور فزآینده ای با افزایش پیچیدگی و عدم قطعیت متداول محیط سازمانی مربوط است. سنگه معتقد است که ساختار دانایی و یادگیری اکثر سازمانها ، ساختاری آشفته است و در واقع ، هرکدام به تنهایی ناقص و ناتوانند. او دانایی و یادگیری را به عنو ان ی ک چیز واحد و مشابه می بیند ومعتقد است که سازمانها باید برای ظرفیت سازی یادگیری دانایی خود ، به خلق فرهنگ خود ابتکاری روابط با دیگران و مسئولیت فردی بپردازند . پیتر سنگه بر این باور است که برای خلق دانایی ، بایستی بعد از یادگیری ، کاری جدی صورت گیرد . حال آنکه هر کاری می خواهد باشد . انباشت اطلاعات عمل مخربی است که به کاهش اعتماد و تضعیف همکاری در سازمان منجر می شود.پیتر دراكر، معتقد است كه در اقتصاد امروز دنیا، دانایی (به عنوان نتیجه فرآیند یادگیری) منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مثل كار، سرمایه و زمین نیست، بلكه منبعی بسیار مهمتر برای عصر حاضر به شمار می‌رود. «آریه دگاس» رئیس سابق گروه برنامه‌ریزی شركت نفتی راچ شل نیز بر این باور است كه توانایی یادگیری زودتر و سریعتر از رقبا ، تنها مزیت نسبی در دهه آینده خواهد بود.یادگیری مهمترین راه بهبود عملكرد در دراز مدت است و در آینده نزدیك تنها سازمانی می‌تواند ادعای برتری كند كه قادر باشد از قابلیتها، تعهد و ظرفیت یادگیری افراد در تمامی سطوح سازمان به نحو احسن بهره برداری كند. سازمان یادگیرنده با تشخیص درست اشتباهات، از آنها برای آینده درس می‌گیرد. چنین فضایی در سایه فرهنگ سازمانی مناسب پدید می‌آید، فرهنگی كه اشتباهات كاری را مستوجب عقوبت نداند و چنین فرهنگی در س ازمان یادگیرنده قابل حصول است. در سازمان یادگیرنده، افراد برای مقابله با حوادث احتمالی آماده‌ترند زیرا آنها چیزهای بیشتری راجع به سیستم دانسته و یادگرفته‌اند.از دیگر خصوصیات یك سازمان یادگیرنده می‌توان به وجود روحیه بخشش در آن اشاره كرد. بخشش واقعی به معنی بخشیدن و فراموش كردن است. برخی مواقع سازمانها فرد خاطی را می‌بخشند اما انگ اشتباه همواره بر پیشانی فرد خاطی به چشم می‌خورد. بخشش واقعی شامل آشتی، مصالحه و همچنین تصحیح روابطی است كه بر اثر اشتباه انجام شده و صدمه دیده‌اند. در یك كلام، سازمانهای فراگیر بخشنده هستند چرا كه همان طور كه «جان رولواگن» گفته است ” اشتباه كردن ” خود تنبیه سختی است. 9-1 حرکت به سوی سازمانهای یادگیرنده ، یاد دهنده و مربی :نوناکا (1995) ، سازمان دانش آفرین یا یاد گیرنده را سازمانی می داند که در آن دانش آموختن یک فعالیت عام و همگانی و نوعی رفتار هر روزه است که اعضای سازمان را به صورت کارگران دانش در می‌آورد. درچنین سازمانهایی افراد با هم ارتباط بر قرار می کنند و دانشهای نهفته و صریح را از یکدیگر می آموزند. دراین مرحله حلقه یادگیری یکطرفه است و فقط عملکرد سیستم را می سنجد. سازمانی که در یادگیری به مرحله تکامل رسید باید به رشد خود ادامه دهد و راهی جز این ندارد که به یاددهی بپردازد و محیط خود را از این طریق برای یاد گیری بیشتر مساعد و مناسب سازد. مدیران در یاددهی، مدیران دیگری را پرورش و تجارب خود را در اختیار آنان قرار می دهند. س ازمان یاددهنده به‌طور فزاینده‌ای توانمندی های جدید به وجود می آورد و با توسعه دانش ضمنی و آشکار گنجینه گرانبهایی از توانایی را در سازمان ایجاد می کند که به‌صورت تراکمی بر هم افزوده و هر روز بیشتر از روز پیش می‌شود. سازمان یاددهنده با انتقال دانش ضمنی موجبات توسعه دانش را نیز در سازمان فراهم می آوردكه این نوعی دانش آفرینی است . به همین دل یل سازمان یاددهنده ، سازمانی دانش آفرین محسوب می شود. دراین مرحله حلقه یادگیری دو طرفه است و علاوه بر سیستم عملیاتی، معیارهای سنجش عملکرد سیستم نیز بررسی می شوند. سازمان های مربی در بالا ترین حد اثربخشی قرار دارند . بدین ترتیب که نهادینه شدن دانش ضمنی در کلیه سطوح و توسط کلیه افراد ، توان یادگیری و یاددهی در سطحی بالا در حد مربی خبره و جاافتاده بدون مشاهده رویه کار را فراهم می آورد در این مرحل ه یادگیری سازمان در حالتی متعالی از ارزیابی سنجه ها قرار دارد. (نمودار شماره 2) 2- آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش هلت (2000) آمادگی را به عنوان پیش نیازی ضروری برای یک شخص یا یک سازمان برای اینکه در مواجه با تغییر سازمانی موفق باشد تعریف کرده است . نرخ موفقیت نهایی اجرای تغییر مدیران را بطور نگران کننده جهت استفاده از ابزارهای سنجش تغییر تشویق کرده است که پیش کنشی باشند تا وضعی ت سازمان را قبل از اجرای تغییر بسنجند. (Simon 1996 ; Jansen,2000) یعنی مدیران جهت کاهش ریسک و عدم قطعیت به دوسوال اساسی بایستی پاسخ دهند : اول اینکه قابلیت اساسی جار ی یک شرکت برای مدیریت دانش چیست و دوم اینکه چه تغییری بایستی قبل از شروع بکار فعالیت مدیریت دانش انجام شود.سازمانها و مدیران در هرسطحی و در هر بخش دولتی یا خصوصی درک کرده اند که تنها چیزی که سازمان را ثابت نگه می دارد ، تغییر است . بدون توجه به اینکه تغییر چه اثری روی سطح افراد یا سازمان خواهد گذاشت ماهیت انسانی است که در برابر تغییر مقاومت می کند بدلیل آنکه نسبت به آن ناآشناست . تحقیقات نشان داده است که 75 درصد سازمانهایی که فعالیتی در مقیاس گسترده در زمینه تغییر شروع کرده اند بهبود های قابل توجهی را که مورد نظرشان بوده است کسب نکرده اند (Choi and Behling,1997). 1-2 بستر استقرار مدیریت دانش : پیاده سازی موفقیت آمیز استراتژی مدیریت دانش مستلزم این است كه عوامل سازمانی مختلف موجود در یك سازمان از جمله ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، تكنولوژی و منابع انسانی دارای ویژگیهای خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند. وجود شكاف و ناهماهنگی در بین این عوامل مانع پیاده سازی موفقیت آمیز استراتژی مدیریت دانش خواهد شد. بنابراین شناخت وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگیهای لازم برای پیاده سازی استراتژی مدیریت دانش اقدام اولیه مهمی است كه می تواند بنیان مستحكم ی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد. استقرار مدیریت دانش در سازمان به مشارت فردی و گروهی افراد در سازمان بستگی دارد . سازمانی که دارای فرهنگ دانش مداری است دارای ویژگی دانش مداری می باشد و دارای ویژگی های زیر است : منبع: اصیلی ، 1381 • مشارکت در دانش بطور جدی به هسته ارزشی سازمان ارتباط دارد.• مشارکت در صورتی ابزار مشارکت دانش را فراهم می کند که اهداف کلان و استراتژی های سازمان مورد نظر باشد.• مشارکت دانش از طریق مشارکت افراد و تبادل نظر د شبکه جهانی و سیستم های اطلاعات شکل می گیرد.• مشارکت در دانش از طریق تبادل اطلاعات بین کارکنان و سرپرستان جریان پیدا می کند و در همان حال از طریق مدیران ارشد حمایت می شود.• همسطح سازی دانش با اعتقاد به اینکه قدرت و توان فرد از دانش اوست.• ایجاد مراکز تحقیق و توسعه (R&D) در سازمان• ایجاد محیط انگیزشی و تشویق آمیز جهت آماده سازی برای یادگیری • ایجاد جو مشارکت آمیز از طریق تبادل نظر فردی و گروهی• مهندسی مجدد و استفاده از بهترین روشها . (شکل شماره 1)لازمه استقرار مدیریت دانش در سازمانها ، بکارگیری مجموعه ای از وظایف و مهارت ها در زمینه دریافت ، توزیع و استفاده از دانش است و موفق ترین سازمانها آنهایی هستندکه مدیریت دانش را به جزیی از وظایف کارکنان خود از طریق فرهنگ سازی و تدوین زیر ساخ ت های مدیریت دانش توسط مدیران ارشد و کارشناسان دانش ، تبدیل نموده اند . (اصیلی 1381) مدیریت دانش را می توان علم کسب ، حفظ و کاربرد مجدد اصول و فهم و تلفیق این عناصر برای انتقال معنی دار آن به افراد دیگر تعریف نمود.ارزش مدیریت دانش مستقیما به اثر بخشی آن یعنی ایجاد توانایی در اف راد یک سازمان که چگونه بر مشکلات امروز فائق آمده و در عین حال بطور موثر بصیرت ساخت آینده ای روشن را پیدا کنند ، بستگی دارد . هرچند یادگیری از طریق مشارکت دانش و آموزش های مبتنی بر شبکه جهانی اتفاق می افتد، ولی می توان گفت آموزش در سازمان ، معادل اعتماد به نفس و اطمینان است. 2-2 عوامل حیاتی موفقیت برای اجرای سیستم های مدیریت دانش مدیریت دانش، مانند هر موضوع دیگر از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از پژوهشگران ، وجود زیرساخت های فنی و فناوری را به عنوان عامل كلیدی موفقیت ، مورد تاكید قرار داده و برخی دیگر نیز بر اهمیت عوامل فرهنگی و اجتماعی تاكید كرده اند. آلازمی و زئیری از جمله پژوهشگرانی هستند كه آرای صاحبنظران مختلف را در این خصوص مورد بررسی قرار داده اند. نتایج این بررسی به صورت خلاصه در جدول شماره 3 نمایش داده شده است. صاحبنظران عوامل كلیدی موفقیت1 ویگ (1996) فرایندهای مدیرت دانش ، ایجاد سازماندهی ، انتقال، تبدیل ، نگهداری و بكارگیری دانش2 داونپورت (1998) زیرساخت های سازمانی و فنی ، ساختار دانش ، حاكمیت فرهنگ و جو دوستانه در سازمان ، اهداف روشن و زبان مشترك وجود مسیرهای چندگانه برای انتقال دانش ، حمایت مدیریت عالی ، رفع موانع انگیزشی دانش ، مخازن الكترونیكی دانش ، آموزش، فرهنگ و رهبری ، اعتماد4 مری (1998) در دسترس بودن دانش، درست بودن و بهنگام بودن دانش5 ترسلر (1998) تعهد مدیریت ، ایجاد انگیزه برای توزیع دانش ، فرهنگ ، فناوری ، آموزش و یادگیری6 فینران (1999) فرهنگ مناسب، توزیع اطلاعات و دانش، ایجاد دانش7 لیبویتز (1999) راهبرد مدیریت دانش، حمایت مدیریت عالی، فرهنگ حمایت از مدیریت دانش ، تشویق كاركنان به توزیع دانش، مخازن دانش، فناوری8 ماناسكو (1999) گروه های دانش، نظارت بر محتوای دانش، حمایت های ساختاری وفناوری، بهسازی فرآیندهای ایجاد و توزیع دانش9 باسی (2000) یادگیری، توزیع، اجرا وبكارگیری دانش10 چوی (2000) آموزش، مشاركت كاركنان در فرآیندهای مدیریت دانش ، تیم سازی توانمندسازی كاركنان ، حمایت مدیریت عالی ، اجبار سازمانی ، ساختار دانش11 اسكیرم ،امیدن (2000) داشتن یك چشم انداز الزام آور ، رهبری دانش ، فرهنگ توزیع دانش ، یادگیری هوشمندانه و زیر ساختهای فنیمنبع : آلازمی و زئیری ، (2003) جدول شماره 3 عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش 1-2-2 فرهنگ سازمانی فرهنگ سازمانی، به عنوان «مجموعه ارزشها، باورها و اعتقادات مشترك اعضاء سازمان» (دفت، 1380) عاملی كلیدی در موفقیت مدیریت دانش است . دانش در صورتی می‌تواند به طور موثر در سازمان خلق و تسهیم شود ، كه مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد (Wang and Ahmed, 2003). ترویج فرهنگ تسهیم، همكاری، اعتماد و یادگیری در سازمان نقش بسزایی در تسهیل خلق و انتقال دانش در سازمان دارند. فرهنگ ترکیبی از تاریخ شرکت ، انتظارات ، قوانین نانوشته و آداب اجتماعی که رفتارها را تحت تاثیر قرار می دهد و مجموعه ای از اعتقادات اساسی ا ست که روی ادراک ما از کارها و ارتباطات همه کارکنان تاثیر می گذارد .( Handy,1987) در رابطه با فرهنگ سازمانی اعتماد ، مشارکت ، تشویقات و رهبری مشارکتی نیروهایی برای توسعه اهداف سازمانی مطرح هستند . (Forcadell and Guadamillas 2002) فرهنگ سازمانی از طریق اجزاء به هم مرتبط ، استراتژی ، افراد ، فرآیند و ساختارها تشکیل و تقویت می شود. (Sanchez , 2004)فرهنگ به عنوان چیزی که بطور رسمی توافق شده و آنچه واقعا اتفاق افتاده است بیان می شود. همان اصولی که برای فرهنگ به کار برده می شود می تواند برای مدیریت دانش نیز بکار برده شود . زیرا که سازمان می تواند یک فرهنگ دانشی داشته باشد. یک فرهنگ دانش محور افراد را در تمام سازمان برای پخش دانش به چالش می کشاند. (Davenport and prusak,1998) محققین زیادی فرهنگ سازمانی را از عوامل ضروری برای اجرای مدیریت دانش درون یک سازمان در نظر گرفته اند : (Soliman and Spooner 2000;Santoro et al,2000 Stankosky and Baldanza ,2001; Wlczak and Chaudhry , 2005; Davenport and Prusak 1998 ; Nahm et al , 2004;) .رسیدن به فرهنگ دانش مستلزم توجه مدیریتی در سه ناحیه است : آماده سازی سازمان ، مدیریت دارایی های دانشی و بکارگماری دانش برای م زیت رقابتی (Abell and Oxbrow 1997).تغییر فرهنگ خیلی وقت گیر و مشکل است و شانس موفقیت خیلی پایین است منتها وقتی فرهنگ درک و توسط کارمندان پذیرفته شود تسهیل می شود (Chaudhry2005). اگر سازمان ماهیتا تمایل به پخش دانش داشته باشد ، توانمند ساختن پخش دانش نسبتا آسانتر می شود . اگر سازمان یک فرهنگ ذخیره دانش را پرورش می دهد باید پیامدهای منفی پخش دانش از سازمان دور شود . مردم می خواهند دانش شان را به اشتراک گذارند آنها می خواهند که دیگران توانایی دانشی آنها را بدانند پس باید برای افراد وسایل و محیطی که آنها می خواهند از این طریق دانش شان را پخش کنند فراهم کنیم . (Hasanali 2002) و برای پشتیبانی از تلاشهای پخش و خلق دانش در سازمان رویه هایی ایجاد شود . بنابراین مدیران سازمان باید تلاش کنند تا رویه ها و قوانین مدیریت دانش در سازمان بصورت هنجارهای فرهنگی درآید. (Soliman and Spooner 2000) 2-2-2 جو رهبری باز پخش دانش فقط با همکاری داوطلبانه اتفاق می افتد. سبک رهبری در سازمانهای دانشی ، کمتر دستوری و بیشتر دموکراتیک است و مدیران در آن سازمانها ، کنترل مستقیم کمتر و هماهنگی بیشتری با استفاده از اهداف و چشم انداز مش ترک انجام می دهند . رهبران به پایداری تیم ها کمک می کنند و به عنوان قهرمان دانشی تغییرات را به پیش می برند. (Westterlind,2000) بحث آزاد در مورد چشم انداز ، استراتژی و رویه ها ، حمایت از بهبود ها و همکاری و تجدید ساختار برای مدیریت دانش امری ضروری تلقی می شود. (Chung et al, 2005) 3-2-2 یادگیری گاروین (1993) بیان می کند که انسان با مشاهده کردن می تواند یاد بگیرد . اگر نتواند از مشاهده کردن یاد بگیرد می تواند از شکستهایش همچنان که از موفقیت یاد می گیرد ، بیشتر یاد بگیرد . واژه شکست های بهره ور و موفقیت های نابهره ور اساس این تفکر را تشکیل می دهند. در شرکت ام تری برای تحمل اشتباهات و پذیرش آنها تعهد وجود دارد . برر سی کردن اشتباهات و یادگیری از آنها زمانبر خواهد بود و اگر افق دید کوتا ه مدت باشد اشتباهات نادیده گرفته خواهند شد . مدیریت ارشد با دید بلندمدت می تواند اشتباهات کوچک را تحمل کند (Brand , 1998)یادگیری ، کسب دانش جدید برای کاربرد آن در تصمیم گیری یا تاثیرگذاری بردیگران است . با تاکید بر یادگیری و توسعه آن ، سازمانها می توانند به افراد کمک کنند تا نقشهای فعال تری در خلق دانش داشته باشند . برای خلق دانش سازمانها باید یک فرهنگ یادگیری ریشه ای را توسعه دهند و ابزارهای یادگیری مختلفی از قبیل آموزش و پرورش را فراهم کنند. (Lee and Choi , 2003) یادگیری سازمانی با راهکارهایی از قبیل افزایش ارتباطات درونی ، ارتقاء تیم های چند منظوره و ایجاد یک انجمن یادگیری همراه است . (Bixler 2002 , Stankosky and Baldanza 2001) یادگیری دو حلقه ای از عوامل موثر بر اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش می باشد. (Sunassee and Sewary 2003) در یادگیری دو حلقه ای ، سازمان بازخورد را برای اصلاح فرایند استفاده می کند . موضوع دیگر در رابطه با یادگیری بررسی اشتباهات گذشته است که کارمندان برای بحث در مورد اشتباهاتشان بطور آزادانه تشویق شوند. یک فرهنگ باز و فرهنگی که کمک را جستجو می کند می تواند به ایجاد یک سازمان یادگیرنده منجر شود . بخش منابع انسانی می تواند در ایجاد محیط یادگیری دور از ترس ، تنبیه و جریمه کمک کند. (Soliman and Spooner,2000) 4-2-2 فرهنگ یادگیری وجود فرهنگ تشویق یادگیری در سازمان، توانایی سازمان در خلق دانش جدید را افزایش می‌دهد. سازمان ها با تاكید بر یادگیری، به كاركنانشان كمك می‌كنند كه نقش فعال‌تری در خلق دانش ایفا كنند. زمانی كه صرف یادگیری می‌شود رابطه مستقیمی با میزان دانش دارد. بنابراین سازمان ها باید برای موفقیت در خلق دانش، فرهنگ یادگیری را در سازمان تشویق كنند (Quin et al., 1996). 5-2-2 یادگیری بهینه :چنانچه بخواهیم یادگیری بهینه شود و دانش پس از تولید د ر سرتاسر سازمان توزیع شود ، کاملا ضروری است که افراد (بعنوان مثال ، تیم های پروژه و انجمنهای کار) با یکدیگر همکاری کنند و خود در دریافت و ارسال اطلاعات آزاد باشند . برقراری گفتگوی مستمر ، منجر به خلق زمینه و چشم انداز مشترک برای سازمان می شود که خود این موضوع از طریق احترام و اعتماد متقابل ، تحقق خواهد یافت . کاملا تعجب آور است که مدیران و دانشگران بر متمرکز کردن سیستم های پر هزینه فناوری اطلاعات پایگاههای اطلاعاتی معین و اندازه گیری ابزار ها اصرار می کنند ، حال آنکه یکی از بهترین ابزار برای توزیع و خلق دانایی ، در درون شرکتهایشان وجود دارد. می دانیم که ” مباحثه خوب ” مهد دانایی اجتماعی در هر سازمان است . (بابایی ، 1383) 6-2-2 یادگیری تیمی در سازمانهای فراگیر، یادگیری تیمی بسیار حائز اهمیت اس ت چرا كه تیم ها و نه افراد، سنگ بنای یادگیری در سازمانهای مدرن را تشكیل می‌دهند. تا زمانی كه تیم ها یاد نگیرند، سازمان نیز قادر به یادگیری نخواهد بود. یادگیری جمعی عبارت است از فرآیندی كه طی آن ظرفیت اعضای گروه توسعه می یابد به گونه ای كه نتایج حاصله آن چیزی باشد كه همگان واقعاً طالب آن بوده‌اند. این یادگیری بر یك قاعده استوار است و آن همانا قاعده‌ آرمان مشترك است. در عین حال ركن اصلی دیگر، قابلیتهای شخصی است، چرا كه گروههای توانا از افراد توانا تشكیل شده‌اند. با وجود این، هیچ‌گاه نباید اهمیت عنصر یادگیری فراموش شود. باید توجه داشت كه یادگیری فردی در برخی سطوح با یادگیری جمعی تناسب مستقیمی ندارد، تك‌تك افراد می‌توانند دائماً در حال یادگیری باشند اما چیزی به معنی یادگیری جمعی رخ نمی‌دهد. اما اگر تیمی فرا بگیرد، آنها هسته اولیه یادگیری در تمام سازمان را تشكیل خواهند داد.درون سازمانها، یادگیری جمعی دارای سه بعد اساسی است. در ابتدا نیاز شدیدی به تفكر عمیق راجع به مفاهیم پیچیده‌ وجود دارد. در اینجا تیم ها باید فراگیرند كه چگونه می‌توان از این توان بالقوه بهره گرفت. باید فهمید كه تعداد زیادی ذهن می‌تواند بیش از یك ذهن موثر باشد. دوم، نیاز به اقدامی نو و هماهنگ است. تیم های ورزشی و گروه‌های موسیقی، نمونه‌های بسیار مناسبی از عملكرد مستقل و در عین حال هماهنگ افراد را نشان می‌دهند. سومین نكته، نقش اعضای تیم در سایر تیم هاست. بدین ترتیب یك تیم یادگیر به طور مستمر از طریق گسترش تواناییها و قابلیتهای فراگیری جمعی، سایر تیم ها را تغذیه می‌كند. یادگیری جمعی با تسلط بر مباحثه و گفت گو به عنوان دو طریق مشخص در برقراری ارتباط گروهی، مرتبط است. گفت گو عبارت است از ابراز خلاق و آزادانه مسائل اساسی و پیچیده و گوش سپردن عمیق به نقطه نظر دیگران است. اما از طرف دیگ ر در مباحثه نقطه نظرهای متفاوت ارائه شده و از آنها دفاع می‌شود. هدف از این كار یافتن بهترین نقطه نظر ممكن برای پشتیبانی از تصمیمهایی است كه در هر زمان اتخاذ می‌شود. به صورت بالقوه مباحثه و گفت گو، مكمل یكدیگر هستند اما اكثر گروهها فاقد توان تمیز و تشخیص بین این دو و ح ركت از یكی به سوی دیگری هستند. 7-2-2 اعتماد اعتماد را می توان به عنوان حفظ ایمان متقابل نسبت به همدیگر بر اساس نیت و رفتار تعریف کرد . اعتماد ممکن است مبادله دانش را بطور موثر و اساسی تسهیل کند. هنگامی که روابط بر اساس اعتماد بالا باشد افراد تمایل بیشتری برای مشارکت در مبادله دانش دارند. (Lee and Choi , 2003) اعتماد از طریق توسعه روابط فردی و با اجتماعی ساختن افراد بدست می آید. افراد زمانی دانش شان را پخش می کنند که احساس کنند مدت زمانی که روی تسهیم دان ش سرمایه گذاری می کنند با ارزش تلقی می شود. (Davenport and Prusak 1998) سزولنسکی (2001) بطور تجربی بررسی و مشاهده کرد که فقدان اعتماد در میان کارکنان از موانع کلیدی در برابر مبادله دانش است. افزایش مبادله دانش بر اساس اعتماد متقابل به خلق دانش می انجامد . اعتماد همچنین در یک تیم درون سازمانی یا بین سازمانی به دلیل جلوگیری از دادن اطلاعات مهم است. (Lee and Choi ,2003) ادامه خواندن مقاله رابطه سرمايه اجتماعي و ميزان آمادگي سازماني

نوشته مقاله رابطه سرمايه اجتماعي و ميزان آمادگي سازماني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله ترجمه فعاليت زمينه اي و فراخوانده و روابط متقابل آنها در مغز انسان

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فعالیت زمینه ای و فراخوانده و روابط متقابل آنها در مغز انسان تیل نیرهاوس، توبیاس شون، رابرت بکر، پترا ریتر، آرنو ویلرینگرچکیده اغلب مطالعات تصاویر عصبی عملکردی، فعالیت مغز فراخوانده توسط توسط انواع معینی از محرک ها یا کارها را مورد بررسی قرار میدهند. در سالهای اخیر، فعالیت مغز در حین استراحت و تأثیر آن بر روی فعالیت تحریک شده نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. البته علیرغم مطالعات متعدد بر روی فعالیت های زمینه ای و تحریک شده – چه با روش عروقی (تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی)، چه با روش الکتروفیزیولوژیکی (برق نگاری مغز، مغزنگاری مغناطیسی) و چه با ترکیبی از هر دوی این روشها مشاهده شده باشد – تا بحال هیچ دیدگاه کلی و قابل قبولی در مورد معنای دقیق فعالیت زمینه ای و رابطه آن با فعالیت تحریک شده وجود ندارد. ما در این مقاله خلاصه ای دانش کنونی در مورد این مسئله را ارائه میدهیم و مطالعات اخیر را نیز مرور میکنیم که تأثیر فعالیت مداوم بر روی واکنش های رفتاری و رابطه بین فعالیت مداوم و فعالیت تحریک شده را بررسی کرده اند. کلمات کلیدی: فعالیت زمینه ای، اساس، نوسانات مداوم، فعالیت تحریک شده، وضعیت مغز در حین استراحت، مغز انسان1- مقدمهتکنیک های تصویربرداری مغز عملکردی، بررسی های غیرتداخلی در مورد مغز انسان در حین کار های ذهنی را ممکن می سازد. معمولاً یک کار یا محرک مربوط به موضوعی در یک بلوک یا طراحی تجربی وابسته به رخداد، و تغییرات برآیند در فعالیت های عصبی است که توسط بررسی مقابله ای یک “وضعیت کار” و یک “وضعیت کنترل یا مبنا” شناسایی می گردد. با اینکه عبارت “وضعیت مبنا” معنای فعالیت مغزی را در خود ندارد، با اینحال مشخص شده است که در موارد انسانی بی خوابی، مغز “ساکن” نمی ماند یعنی به این معنا که مغز دارای صفر فعالیت باشد. بلکه همیشه تعدادی فعالیت های عصبی (اسپایک، فعالیت سیپناسی) همراه با سطح نسبتاً بالایی (مبنا) از جریان خون مغزی و میزان سوخت و ساز مغزی حتی در حین “شرایط استراحت” وجود دارد. با دانستن اینکه فعالیت مبنا صفر نیست، این سوال پیش می آید که آیا نوسانات بی اختیار فعالیت مغز در حین استراحت تصادفی (“پارازیت”) است، و بنابراین می توان آنها را با راهکارهای میانگیری کاهش داد؟ یا اینکه آیا مؤلفه های غیر تصادفی وجود دارد؟ همچنین، این سوال هم مربوط به همین بحث است که آیا نوسانات مبنا بر روی شکل و دامنه فعالیت تحریک شده در حین دوره تحریک تأثیر می گذارد؟ این تمایز ها دارای اهمیت بسیاری برای راهکارهای زیادی از تحلیل داده هستند که فقط وجود نوسانات تصادفی و استقلال فعالیت تحریک شده از وضعیت مبنا، مانند بسیاری از تحلیل های تصویربرداری های رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) فرضیات ضمنی هستند. در سالهای اخیر، مسئله “پارازیت فیزیولوژیکی” و فعالیت مغز در حین وضعیت های استراحت، برای بررسی در دسترس قرار گرفته است، و مطالعات زیادی منتشر شده است. مدارکی بدست آمده است که (1) فعالیت زمینه ای بی اختیار نوسان پیدا میکند، یعنی اینکه مربوط به هیچ کار مشخصی نیست، و (2) اینکه این نوسانات تصادفی نیستند، بلکه آنها به نظر می رسند که شامل اطلاعاتی مهمی باشند که مربوط به عملکرد هستند، برای مثال نشان داده شده است که “وضعیت های استراحت” توسط چندین الگوی مجزا از فعالیت مغزی همبسته با نام “شبکه های وضعیت استراحت” توصیف می گردند، و اینکه این نوسانات با گذشت زمان (خصوصاً در دامنه فرکانس کم ) تحت تأثیر شرایط فیزیولوژیکی-(حساس) و داروها قرار می گیرند. فعالیت وضعیت استراحت توسط روشهای مختلفی مانند fMRI، پرتونگاری مقطعی انتشار پوزیترون (PET)، تصویربرداری نوری، برق نگاری مغز (EEG) و مغزنگار مغناطیسی (MEG)، شناسایی شده است و در بعضی از نمونه ها، ترکیبات همزمان روشهایی مانند EEG/fMRI خیلی مفید می باشند. همچنین، مطالعات زیادی به تأثیر فعالیت مداوم بر روی واکنش های رفتاری و رابطه بین فعالیت مداوم و فعالیت تحریک شده پرداخته اند. در این مقاله ما خلاصه ای از دانش کنونی در مورد فعالیت زمینه ای و رابطه آن با فعالیت تحریک شده را بیان میکنیم. ما با فراهم سازی توصیفی از راهکارهای روش شناسی مختلف برای مطالعه موارد روبرو کار خود را آغاز میکنیم: (1) فعالیت مداوم/ساکن، و پس از آن خلاصه ای راه های ارزیابی (2) فعالیت تحریک شده، (3) و در نهایت ما در مورد روابط متقابل بین فعالیت زمینه ای و فعالیت تحریک شده بحث میکنیم.2- سنجش های فعالیت مداوم مغز21 روشهای الکتروفیزیولوژیکی روشهای الکتروفیزیولوژیکی مانند EEG و MEG روابط الکتریکی/مغناطیسی فعالیت عصبی را می سنجند. فعالیت الکتریکی جریان های یونی و تغییرات در عوامل بالقوه غشاء را نشان میدهد که لحظه دوقطبی جاری را در هر حجم بافت ایجاد میکند که میتوان آنرا با الکترودهای مکان یابی شده مورد سنجش قرار داد. بعلت اینکه تعداد زیادی از سلول ها به ایجاد دوقطبی کمک میکنند، عوامل بالقوه ثبت شده فعالیت های الکتریکی همگام شده را فرض میکنند چون منابع غیر مرحله ای قفل شده حذف می شوند. مسیر زمانی در هر حسگر با توجه به قدرت و جهت گیری لحظه های دوقطبی مختلف، و همچنین هندسه اصلی و پارامترهای قابلیت هدایت، ترکیبی از فعالیت همه منابع بالقوه است. تحلیل فرکانس مانند انتقال فوریه یا تحلیل موج ضربه ای کوچک، امکان بررسی طیفی گسسته داده های EEG/MEG را ایجاد میکند، و راه هایی نیز برای برآورد موقعیت های مبدأ سیگنال ها وجود دارد. روشهای تجزیه محاسباتی را میتوان برای جداسازی داده های چند-کانالی به یک سری مؤلفه ها (منابع) مورد استفاده قرار داد، که هر کدام از آنها با مسیر زمانی فعالیت آن و یک بردار توزین (نقشه اسکالپ) مشخص می گردد، و کمک آن به سیگنال ضبط شده در هر حسگر را توصیف میکند. با اینکه راه حل محاسباتی خاص برای بازیابی منبع از اسناد ثبت شده وجود ندارد، با اینحال این روشها اطلاعات بیشتری را در مورد منشأ عوامل بالقوه اسکالپ الکتریکی فراهم می سازند.حتی در غیاب محرک، فعالیت مداوم را میتوان با EEG و MEG اندازه گیری کرد. ریتم های زمینه ای EEG در اواخر قرن بیستم شناسایی شدند. این ریتم های ساکن – که عمدتاً از نوسانات پس سیناپسی همزمان ایجاد می گردند – در دامنه بزرگی از باندهای فرکانس مختلف اثبات شده اند و نوسانات مشخص شده را در طول زمان نشان میدهند.211 ریتم آلفای پس سری متداول تر از همه، ریتم آفلفا است که در مناطق پس سری واقع شده است. فرکانس آن در نمونه های بین 8 تا 13 هرتز متغیر است. چون آلفای پس سری در غیاب هر گونه محرک بصری از همه قوی تر است (یعنی با چشمان بسته) و در حین کارهایی کاهش می یابد که نیازمند توجه بصری هستند، با نام ریتم ساکن سیستم بصری از آن یاد می شود. علیرغم مطالعات متعدد، نقش واقعی ریتم های آلفای پس سری در پردازش شناختی هنوز هم نامشخص مانده است. یک باند آلفای پایینی و بالایی را می توان از هم متمایز کرد و چندین مطالعه رابطه فعالیت آلفا در دامنه فرکانس بالایی را با انواع مختلف فرآیندهای شناختی، کارایی ادراکی و هوش اثبات میکنند. فعالیت آلفا علیرغم توصیف مبدأ آن بعنوان یک ریتم زمینه ای، نیز با نشان دادن این مسئله که فعالیت آلفا بصورت سیستماتیک با بار حافظه افزایش پیدا میکند، فرض شده است که مربوط به حافظه کاری باشد. منابع اصلی فعالیت آلفای کاری وابسته به حافظه در مناطق پاریتو-پس سری تعیین شد. اثبات شده است که انتقال های توجهی نیز فعالیت نوسانی را در پوسته بصری مغز انسان تنظیم می کنند، و فرض شده است که مکانیزم های توجهی عمل کننده در شبکه جلویی-جداری نیز یک کنترل بالا-پایین بر روی مناطق بصری اولیه دارند.212 ریتم های زمینه ای رولاندی یک رابطه معکوس از قدرت ریتم و ورودی حسی نیز برای ریتم های EEG نزدیک به مرکز (رونالدی) یافته شده است. یکی از آنها با فرکانس اوج ضعیفی در حدود 10 هرتز، مو-ریتم یا ریتم آلفای رونالدی نامگذاری شده است. نوع دیگر ریتم بتای رونالدی نامگذاری شده است که مربوط به فرکانس اوج آن در حدود 20 هرتز است. این ریتم ها در شکنج پیش-مرکزی و پس-مرکزی تعیین مکان شده اند و حرکت باند بعدی یا محرک حسهای تنی را از همگام سازی خارج می سازند، و بنابراین یک رابطه عملکردی را برای سیستم حسی-حرکتی اثبات می کنند. به نظر می رسد که ریتم آلفای اطراف مرکز عمدتاً با منطقه حسهای تنی همراه باشد، درحالیکه ریتم بتای رونالدی در موقعیت کمی جلوتر واقع شده است و بنابراین به نظر می رسد که رابطه نزدیک تری با سیستم حرکتی داشته باشد. در حین حرکات، قشرهای حرکتی اصلی کاهش مشخص تری از دامنه های بتا را با برگشت قوی قدرت بتا نشان میدهند، زمانیکه حرکات متوقف می گردند.213 ریتم های زمینه ای دیگر منابع فعالیت ریتمی با فرکانسی در حدود 10 هرتز را نیز میتوان در پوسته شنیداری فوق-گیجگاهی یافت، که تاو-ریتم نام دارد. این ریتم تحت تأثیر ورودی بصری قرار نمی گیرد اما بطور موقتی توسط محرک شنیداری متوقف می گردد. این نتایج از وجود ریتم های ساکن مجزای سیستم حسی ترتیبی پشتیبانی میکنند. فعالیت نوسانی با فرکانس 3 تا 8 هرتز فعالیت تتا نامگذاری می گردد. مطابق گزارشات نوسانات بی اختیار تتا در EEG در زمان استراحت متداول ترین نوسانات در الکترودهای خط میانی جلویی-مرکزی هستند. در حین انتقال از بداری به آغاز خواب، امواج تتا با دامنه بالا را میتوان مشاهده کرد، که اغلب بصورت متقابل جلویی هستند. بعلاوه، این دامنه فرکانس از لحاظ بالینی برای تحلیل EEG ثبت شده در نمونه های مربوط به اختلالات روانی یا رشدی مهم است (برای مثال افزایش در قدرت تتای ساکن برای بیماران مبتلا به جنون، اسکیزوفرنی یا اختلالات رفتاری گزارش شده است). تغییرات مربوط به کار در قدرت تتا بمدت زمان طولانی در حیوانات و انسان ها مطالعه شده است. با استفاده از اسناد ثبت شده از هیپوکامپ موش، نشان داده شده است که موقعیت هایی در فضا با تأثیر گذاشتن بر روی الگوی احتراق موقتی سلول های مکانی کدگذاری می گردد. این اعتقاد وجود دارد که ریتم تتا برای تغییر وزن های سیناسی در هیپوکامپ مهم است، و بعلت افزایش آن در حین تحرک، جهت گیری، تعیین موقعیت و حفظ وضعیت های هدف، فعالیت تتا نقش اساسی را در تئوری های دارای اساس عصبی در حافظه و یادگیری حیوانات ایفا کرده است. در انسان ها، نوسانات تتا را می توان اغلب در هیپوکامپ و پوسته جلویی یافت. مانند ریتم آلفای پس سری، تتای جلویی با بار حافظه کاری افزایش می یابد، و بر روی نقش نوسانات تتا در حفظ حافظه کاری تأکید میکند. البته نوسانات الکتریکی کند که می توان آنها را با EEGDC-جفت مشاهده کرد، نیز مورد توجه زیاد محققان قرار گرفته است. انواع مختلف نوسانات ممکن است از همدیگر مستقل نباشند. برای مثال نوسانات کند ممکن است قدرت فعالیت فرکانس بالاتر را تنظیم کند، که مفهومی است که نوسانات آشیانه ای نامگذاری شده است. نوسانات سریع ممکن است فعالیت نورونی در امتداد مقیاس های فضایی کوچک را هماهنگ سازد درحالیکه نوسانات کندتر ممکن است برای هماهنگ سازی با دامنه بلند مورد نیاز باشد.22 روشهای عروقی یا ارزیابی وضعیت های ساکن راه غیر مستقیم تری برای مطالعه فعالیت عصبی، راهکارهای عروقی مانند PET، fMRI و روشهای نوری است. اساس آنها بر این حقیقت است که تغییرات در فعالیت نورونی با تغییرات در مصرف انرژی و جریان خون عروقی همراه است. چون تغییرات در مصرف اکسیژن و جریان خون با تغییرات در اکسیژن زنی هموگلوبین همراه است، مورد دوم ممکن است بعنوان یک سنجش غیرمستقیم فعالیت عصبی مورد استفاده قرار گیرد. این راهکار در fMRI و تصویربرداری نوری مورد استفاده قرار گرفته است. fMRI بر خلاف روشهای الکتروفیزیولوژیکی، تجزیه موقتی ضعیفی را بخاطر این حقیقت فراهم می سازد که واکنش عروقی با ثابت زمانی چندین ثانیه ای توسعه پیدا میکند و میتوان آنرا ثبت کرد زمانیکه عوامل بالقوه ای (EP) را در EEG تحریک میکند که از قبل ناپدید شده اند. بعلت تجزیه موقتی ضعیف، ریتم های زمینه ای مانند ریتم آلفا را نمی توان فقط با fMRI ارزیابی کرد. البته در سالهای اخیر مشخص شده است که نوسانات فرکانس پایینfMRI مبنا شامل اطلاعاتی در مورد فعالیت نورونی زمینه ای است و از تحلیل الگوهای وابستگی فعالیت بی اختیار در باند فرکانس پایین، شبکه های وضعیت ساکن ارتباط عملکردی سرچشمه گرفته اند. تکنیک های مختلفی را میتوان برای شناسایی الگوهای فضایی فعالیت مستقل سطح اکسیژن خون وابسته (BOLD) مورد استفاده قرار داد. تکنیک نشاندهنده منطقه مبدأ رابطه موقتی بین یک مسیر زمانی BOLD ار منطقه مورد توجه و مسیر زمانی از وکسل های مغزی دیگر را تعیین میکند. از روی این نقشه های وابستگی، تعدادی از شبکه های عملکردی مختلف ناشی شده اند (برای مثال، یک شبکه حرکتی، یک شبکه بصری، شبکه حالت پیش فرض و شبکه های دیگر). تحلیل مؤلفه های مستقل (ICA) راه حل داده ای برای شناسایی الگوهای وضعیت ساکن فرکانس پایین را فراهم می سازد. روشهای ICA کل سری داده های BOLD را به مؤلفه های مستقل از لحاظ آماری تجزیه میکنند و – علاوه بر شناسایی شبکه های وضعیت ساکن مانند راهکارهای مبدأ-وکسل – جداسازی اتوماتیک منابع پارازیت را از منابع سیگنال ممکن می سازد که نوسانات فعالیت مغزی درون زاد را نشان میدهند. درحالیکه راهکارهای ذکر شده در بالا نقشه های ارتباط عملکردی فقط بر مبنای وجود ارتباط بین مسیرهای زمانی اندازه گیری شده از مناطق مختلف مغز را نشان میدهند، تلاشهایی برای شناسایی مسیر این روابط متقابل نورونی (ارتباط مؤثر) انجام شده است. مدلهای علیتی مانند مدلسازی سببی دینامیک، مدلاسزی معادله ساختاری یا علیت گرانجر را می توان برای برآورد ارتباط مؤثر از داده های تصویر عصبی مورد استفاده قرار داد. این راهکارها دارای نقاط قوت و نقاظ ضعف مختلفی هستند، اما ایده معمول اینست که تعیین کنیم که آیا فعالیت در یک منطقه مغز را می توان توسط دینامیک در مناطق دیگر مغز توضیح داد.اخیراً، شبکه های وضعیت ساکن نیز توسط تصویربرداری نوری نزدیک به مادون قرمز توصیف شده اند، که متغیر چندمجرایی از طیف بینی نزدیک به مادون قرمز (NIRS) است. بر خلاف سیگنال BOLD-fMRI که عمدتاً به محتوای بافت موضعی دزوکسی-هموگلوبین (b) وابسته است، NIRS سنجشی از تغییرات تمرکز را در و فراهم می سازد و بنابراین ارزیابی جامع تری از واکنش عروقی برتی فعالیت نورونی فراهم می سازد. این خصوصاً زمانی مهم می باشد که واکنش عروقی توسط اختلالات مغز تغییر پیدا میکند. جابجایی آسان NIRS فرصت اعمال سنجش ها در کنار تخت بیماران در نوزدان و بچه ها را فراهم می سازد. ما کاربردهایی را برای مطالعه شبکه های وضعیت ساکن در بیماران اغمایی، بازیابی پس از اعمال، و در رشد اولیه بچه ها تصور میکنیم. بعلاوه، سنجش های وضعیت ساکن که بر مبنای ارتباط مناطق مغزی هستند می توانند به ما کمک کنند تا بر مسئله نورونی NIRS ، یا بعبارت دیگر بر ناخالصی آن با سیگنال فوق مغری غلبه پیدا کنیم.23 راهکارهای fMRI-EEG همزمانراهکارهای fMRI-EEG همزمان امکان بررسی ارتباط بین تغییرات در الگوهای EEG و تغییرات در سیگنال عروقی را بوجود می آورند. این راهکار برای مطالعه ریتم آلفای پس سری اعمال شده است و در مطالعه اخیر ریتر و همکارانش برای بررسی ریتم های آلفا و بتا مورد استفاده قرار گرفته است. بیشتر این مطالعات یک رابطه معکوس بین قدرت ریتم زمینه ای و نوسانات سیگنال BOLD همزمان را در منطقه حسی پوسته ای نشان میدهند که ریتم ترتیبی را تشگیل میدهند. البته رابطه های مثبتی بین سیگنال های زیرقشریBOLD و قدرت آلفای EEG پس سری نیز گزارش شده است. دیدگاه بلند مدت تالاموس بعنوان یک تنظیم کننده ریتم های ساکن توسط اثبات این مسئله پشتیبانی می گردد که تین ویژگی نه تنها برای ریتم آلفای پشتی درست است بلکه برای ریتم های آلفا و بتای رونالدی و پوسته پیش-مرکزی و پس-مرکزی مرتبط با آنها نیز درست است.مانتینی و همکارانش نشان دادند که شبکه های وضعیت ساکن مختلف شناسایی شده از نوسانات سیگنال BOLD همزمان فرکانس پایین دارای الگوهای خصوصیتی رابطه با ریتم های EEG بود. یک رابطه مثبت با فعالیت آلفا و بتا برای شبکه حالت پیش فرض (DMN) گزارش شده است، که با پردازش درونگرا، حافظه ضمنی و ویژگی های شناختی دیگر همراه است. فعالیت DMN نیز رابطه منفی با قدرت تتای جلویی در تجریه وضعیت ساکن دارد، و در مطالعه دوم، مشخص شده است که افزایش قدرت تتای جلویی تحریک شده توسط یک کار حافظه کاری با فعالیت DMN کاهش یافته حتی در سطح آزمایش منفرد مرتبط هستند. یک شبکه وضعیت ساکن دیگر که شامل پوسته پیش-مرکزی و پس-مرکزی (شبکه حرکتی بدنی) می باشد رابطه منفی با فعالیت بتا را نشان میدهد. یک رابطه معکوس پوسته حرکتی اصلی سیگنال-BOLD با فعالیت بتا نیز در مطالعه ریتر و همکارانش که در بالا نیز به آن اشاره شد یافته شده است. از دیدگاه کلی تری، یافته های fMRI/EEG نشان میدهند که ریتم های زمینه ای EEG بر روی یک طرف و سنجش های وضعیت ساکن بر مبنای fMRI رابطه نزدیکی دارد، و ارزیابی مشترک با EEG و fMRI همزمان نشانه هایی را برای سازمان فضایی-زمانی فراهم می سازد. 24 فعالیت مداوم و وضعیت های ذهنی مغزحتی با اینکه درک کامل معنای فیزیولوژیکی فعالیت زمینه ای مداوم خیلی مشکل است، با اینحال عموماً پذیرفته شده است که فعالیت مداوم می تواند با وضعیت های ذهنی مغز همراه باشد (برای مثال مشخص است که تغییرات ترصد با تغییرات در قدرت ریتم آلفا همراه است) و بنابراین فعالیت آلفا اغلب برای طبقه بندی ترصد بر مبنای EEG بکار می رود. یک ریتم آلفای پشتی مشخص شده، وضعیتی از بی خوابی آرام را نشان میدهد، درحالیکه گزارش شده است که آنتریوریزیشن قدرت و کاهش کمی در فرکانس اوج آلفا در حین انتقال به خواب آلودگی گزارش می گردد. و سرانجام اینکه ناپدید شدن ریتم آلفا اغلب با مراحل اولیه خواب همراه است. بعلاوه، نوسانات ترصد می تواند اثرات قوی بر روی سیگنال های BOLD داشته باشد و این مسئله را باید در تحقیقات شناختی fMRI مد نظر قرار دهیم. با دانستن اینکه نوسانات سیگنال BOLD همزمان دارای حجم یکسانی با تغییرات سیگنال BOLD تحریک شده توسط فعالسازی هستند، این مسئله مهم خواهد بود که ترصد همراه با تغییرات سیگنال BOLD را از تغییرات مربوط به محرک/کار ترتیبی جدا سازیم.3- فعالیت مغزی تحریک شده31 عوامل بالقوه تحریک شدهمحرک حسی، عوامل بالقوه در مغز را ایجاد میکند که عوامل بالقوه تحریک شده نامگذاری می گردند (زمانیکه با EEG همراه باشند؛ ثبت اعداد MEG همتاهای مغناطیسی میدان های تحریک شده نامگذاری شده اند. دامنه های EPها/میدانها معمولاً کوچک هستند و نمی توان آنها را در یک آزمایش منفرد شناسایی کرد؛ بنابراین اعداد ثبت شده MEG/EEG از لحاظ زمانی به یک کار/شبیه سازی و حد میانگین پس از آن قفل شده اند . شکل 1 مؤلفه های مثبت و منفی معمول از EP حسهای تنی (SEP) استخراج شده توسط محرک دیجیتالی و الکتریکی را نشان میدهد که EEG هم در نیمکره دگرسو واقع شده است (موقیت الکترود: C4). مؤلفه ها توسط نهفتگی آنها پس از آغاز محرک ها در چندین میلی ثانیه نامگذاری می گردند. منابع آناتومی دقیق مؤلفه های مختلف یک SEP توسط اعداد ثبت شده درون-جمجمه ای بررسی شده اند (برای مثال، نشان داده شده است که مؤلفه های SEP پوسته ای اولیه عمدتاً در پوسته حسهای تنی اصلی ایجاد می گردند، درحالیکه مؤلفه های اخیر به نظر می رسد که یکپارچگی اطلاعات در پوسته حسهای تنی ثانویه و پوسته حرکتی مجاور نشان دهند). مؤلفه پوسته ای اول N20 است، که در منطقه 3b از پوسته حسهای تنی اولیه ایجاد می گردد. مثبت بودن بعدی (P25) به احتمال زیاد قطبی شدگی دوباره مؤلفه N20 اولیه را نشان میدهد که توسط سلول های عصبی بازداشتی ایجاد شده اند. افزایش دامنه P25 اثبات شد، زمانیکه فعالیت محل تماس دو عصب بازداشتی از لحاظ دارویی افزایش پیدا کرد. تحلیل منبع EEG نشان میدهد که مؤلفه N60 نیز در SI تولید می گردد. مؤلفه های قبل از N20 دارای منشأ زیر-قشری هستند (همچون تالاموسی) و بنابراین مشاهده آنها توسط سنجش های برون-جمجمه ای کار مشکلی است. 32 نوسانات فراخوانده و تحریک شدهعلاوه بر عوامل بالقوه فراخوانده، محرک های حسی نیز با فعالیت نوسانی همراه هستند که میتوان آنها را نوسانات فراخوانده یا تحریک شده نامگذاری کرد. شکل 2A یک SEP میانگین فراخوانده شده توسط محرک الکتریکی نزدیکه سرحد را بر روی میله انگشتی شاخص سمت چپ نشان میدهد که نمونه ها می بایست با فشار دادن دکمه انگشتی سمت راست واکنش نشان دهند. با استفاده از انتقال موج ضربه ای کوچک، دو راه برای بررسی طیفی وجود دارد: شکل 1 –SEP وضعیت یکنواخت تحریک شده توسط محرک 4 هرتزی میله انگشتی شاخص سمت چپ که توسط EEG در پوسته حسهای تنی اولیه دگرسو ثبت شده است (الکترود CP4، 2400 آزمایش بطور میانگین). شکل 2 – تحلیل موج ضربه ای کوچک SEP های تحریک شده توسط محرک الکتریکی نزدیک سرحد میله انگشتی شاخص. (A)SEP میانگین. (B) فعالیت کلی، محاسبه شده از طریق انتقال موج ضربه ای کوچک هر آزمایش منفرد، و سپس محاسبه میانگین آن. (C) فعالیت تحریک شده، محاسبه شده از طریق انتقال موج ضربه ای کوچک SEP میانگین (به مقیاس بندی میله با رنگهای مختلف توجه کنید). (D) فعالیت تحریک شده، تفاوت کلی و فعالیت فراخوانده. 1- محاسبه فعالیت کلی: یک انتقال موج ضربه ای کوچک برای هر آزمایش منفرد اعمال می گردد و میانگین نتایج آن محاسبه می گردد (شکل 2B).2- محاسبه فعالیت فراخوانده: میانگین همه آزمایشات محاسبه می شود و بر روی SEP بدست آمده، انتقال موج ضربه ای کوچک اعمال می گردد (شکل 2C).با روش دوم، فعالیت نوسانی که مرحله آن نسبت به محرک قفل نشده است ممکن است بعلت میانگین گیری قبل از اعمال انتقال موج ضربه ای کوچک حذف گردد. این فعالیت هنوز با روش اول انجام می شود و تفاوت این دو روش (1 و 2) فعالیت تحریک شده نامگذاری می گردد (شکل 2D). در شکل 2، چندین جنبه فعالیت نوسانی مغز پس از محرک حسهای تنی مشاهده می گردند. مؤلفه آلفا و تتای SEP بطور واضح در طرح زمان-فرکانس فعالیت کلی و فعالیت تحریک شده مشاهده می گردد (اشکال 2B و C). غیرهمگام سازی وابسته به رخداد (ERS) و همگام سازی (ERS) باند آلفا و بتا به نظر می رسد که پدیده های تحریک شده باشند چون آنها برای فعالیت تحریک شده مشاهده نمی گردند. در مقایسه با نهفتگی ERD و ERS که در مقالات مربوط به محرک حسهای تنی توصیف شده اند، در اینجا اثرات بعلت واکنش فشار دکمه به تعویق انداخته می شوند.33 واکنش های عروقی نسبت به فعالیت مغزی افزایش یافتهعلیرغم این حقیقت که واکنش های عروقی فقط بصورت غیر مستقیم به تغییرات در فعالیت مغز مرتبط هستند و اینکه آنها با ثابت های زمانی چند ثانیه ای برای فعالیت های نورونی اساسی ظاهر می شوند، روشهای عروقی (خصوصاً fMRI) پرکاربردترین روشها برای ارزیابی فعالیت مغزی تحریک شده بوده اند. همانطور که در ابتدا نیز توضیح داده شد، کارها یا محرک های خارجی یا در طرح وابسته به رخداد، یا در طرح بلوک، و یا در ترکیبی از این طرح سازماندهی می شوند. تحلیل داده ها عموماً با پیروی از یک مدل خطی کلی از فعالیت های مغزی تحریک شده انجام می شود. با تقابل “وضعیت فعال شده” و “وضعیت کنترل”، تغییرات در فعالیت مغزی بعلت یک کار یا محرک، تصور می گردد. برای محرک حسهای تنی، شکل 3 واکنش fMRI معمولی را نشان میدهد.اگرچه fMRI بطور گسترده در راهکارهای بالینی و علمی مورد استفاده قرار می گیرد، با اینحال بسیاری از سوالات اساسی هنوز ناشناخته باقی مانده اند؛ خصوصاً این مسئله در مورد رابطه دقیق با فعالیت نورونی اساسی صادق است. علیرغم پیشرفت مهم در درک این روابط – فقط بر اساس سیگنال BOLD– فعالیت نورونی اساسی را نمی توان بطور دقیق و بدون ابهام بازیابی کرد. این مسئله فعلت بعلت تجزیه موقتی ضعیف واکنش عروقی نیست بلکه بعلت این حقیقت نیز می باشد که انواع مختلف رخدادهای نورونی (و غیر نورونی) مانند عوامل بالقوه پس سیناپسی تحریکی/بازداشتی (EPSP/IPSP)، عوامل بالقوه عمل، و غیره، فقط به یک متغیر یک بعدی از سیگنال دارای BOLD بیشتر یا کمتر تبدیل می گردد. شکل 3 – واکنش BOLDfMRI نسبت به محرک الکتریکی 4 هرتزی میله انگشتی قسمت وسط سمت چپ در دامنه دو برابر سرحد ادراک حسی. محرک در بلوک های 20 تایی اعمال شد که با دوره هایی با مدت زمان یکسان تغییر پیدا می کردند. دوره های محرک مقابله ای تغییر سیگنال BOLD مثبتی را در پوسته حسهای تنی اولیه دگرسو نشان میدهد، درحالیکه پوسته های حسهای تنی ثانویه بصورت متقابل فعال می گردند (A). دینامیک منطقه نامگذاری شده با ضربدر با رنگ آبی متمایل به سبز در قسمت B نشان داده شده است. مسیر زمانی میانگین در 30 بلوک با رنگ قرمز نشان داده شده است و الگوی محرک با رنگ آبی نشان داده شده است. واکنش همودینامیک با تأخیر چندثانیه ای رخ میدهد (برگرفته از منبع شماره 95). نقطه قوت اصلی fMRI اینست که بصورت اتوماتیک بخش های مغزی را با تغییرات وابسته به کار در فعالیت مغزی شناسایی میکند. با اینکه دامنه واکنش های fMRI اغلب دارای رابطه آشکاری با سنجش های روان-فیزیکی/عملکردی هستند، با اینحال اطلاعات موقتی دقیق و مکانیزم های فیزیولوژی عصب اساسی معمولاً بصورت مخفی باقی میماند. منابع دیگر اطلاعاتی اغلب برای طبقه بندی بیشتر فرآیندهای اساسی در بخش های ترتیبی مغز مورد نیاز هستند. خصوصاً ، ترکیب fMRI با روشهای الکتروفیزیکی مانند EEG ، MEG و محرک مغناطیسی درون-جمجمه ای (TMS)، میتواند برای انجام این هدف سودمند باشد.4- روابط متقابل فعالیت مداوم مغز و واکنش های فراخواندهاین عقیده که “وضعیت جاری مغز” بر روی فعالیت فراخوانده تأثیر می گذارد ایده جدیدی نیست. برای مثال، کاملاً مشخص است که وضعیت های مختلف ترصد و/یا توجه تأثیر قوی بر روی واکنش های مغزی نسبت به ورودی ها دارد. معمولاً این وضعیت های متفاوت مغز توسط پارامترهای رفتاری مانند زمان های واکنش یا میزان آشکارسازی طبقه بندی می شوند. در تلاش برای تبدیل این وضعیت های شناختی مختلف به سنجش های معین وضعیت های مغزی، بتدریج مشخص میگردد که آنها را توسط سنجش های فعالیت مداوم (خصوصاً در MEG/EEG) میتوان به بهترین شکل شناسایی کرد. . نوسانات دامنه ای یا انتقال های فرکانس فعالیت مداوم ممکن است منجر به هوشیاری تغییر یافته منتهی به اثرات درآمیختگی در رفتار یا کارایی-کار گردد.41 تأثیر فعالیت مداوم مغز بر روی واکنش های رفتاریتاکنون فقط تعداد کمی از مطالعات در مورد تأثیر فعالیت پیش-محرک بر روی واکنش های رفتاری انجام شده است. یک مطالعه MEG تأثیر پیش-محرک فعالیت 10 هرتزی را بر ریو توانایی درک محرک های حسهای تنی نزدیک سرحد آشکارسازی بررسی میکند. بالاترین میزان های شناسایی و کوتاه ترین زمان های واکنش در سطوح میانی پیش-محرک با قدرت 10 هرتزی یافته شدند، یا بعبارت دیگر، روابط بین پیش-محرک با قدرت 10 هرتز و میزان شناسایی دارای شکل U وارونه بود. در یک مطالعه MEG مشابه، پالوا و همکارانش پی بردند که محرک های مشابه از لحاظ فیزیکی اغلب شناسایی می شدند زمانیکه ارائه آنها با مرحله معینی از نوسانات مداوم مطابقت داشت.تأثیر پیش-محرک فعالیت 10 هرتزی بر روی پردازش حسی نیز در سیستم بصری نشان داده شده است. در یک کار تمایز بصری که در حین آن، نمونه ها هیچ گزارشی نداشتند اگر تفاوت کمی در سطوح خاکستری رنگ بین دو دیسک معرفی شده اضافی وجود داشت، دیجک و همکارانش نشان دادند که توانایی تمایز بصری با افزایش قدرت آلفای پیش-محرک کاهش پیدا میکرد. موقعیت منابع بارز تنظیم کننده ادراک بصری در اطراف شیار پاریتو-پس سری تعیین شد و مؤلفان پیشنهاد کردند که قدرت آلفای پاریتو-پس سری، بازداری عملکردی ایجاد شده توسط مناطق با سطوح بالاتر را نشان میدهد، که بهره جریان بصری را تنظیم میکند. هانسل مایر و همکارانش با آزمایش توانایی نمونه ها برای درک محرک های بصری مختصر، اثبات کردند که عمل کننده های خوب از قدرت آلفای پیش-محرک کمتر جلوگیری می کند. بعلاوه، تحلیل EEG پیش-محرک آزمایشات مشاهده شده و مشاهده نشده مشخص ساخت که قدرت آلفای بالا بازدارنده است، درحالیکه قدرت بالا در دامنه فرکانس بتا و گاما ادراک بصری را افزایش میدهد.در مطالعات دیگر، سنجش های عروقی فعالیت زمینه ای برای پیش بینی کارایی نمونه ها مورد استفاده قرار گرفته اند. مطالعه اخیری توسط فاکس و همکارانش اثبات کرد که نوسانات مداوم در فعالیت مغزی ذاتی توجیهی برای تغییرپذیری میان کوششی در رفتار انسان هستند. در مطالعه fMRI دیگر آنها ، رابطه بین فعالیت مغزی در پوسته حرکتی-حسی و تغییرپذیری آزمایش-تا-آزمایش بی اختیار در نیروی فشار دکمه شناسایی شد. ساپیر و همکارانش گزارش کردند که دامنه فعالیت BOLD پیش-محرک تحریک شده توسط توجه با رفتار انسان مرتبط است. آنها گزارش کردند که فعالیت قبلی در جدار پشتی، مخطط اضافی بصری، پوسته پیش پیشانی و حرکتی-حسی، تحریک شونده توسط نشانه ای برای توجه فضایی، دقت نمونه ها را در یک کار تمایز حرکتی پیش بینی کردند. بولی و همکارانش در یک fMRI مربوط به رخداد پی بردند که ادراک هوشیارانه محرک های حسهای تنی نزدیه سرحد توسط فعالیت مبنای افزایش یافته در شبکه پیشانی آهیانه ای جانبی و تالاموس میانی پیش بینی شد. ویسمن و همکارانش نشان دادند که لغزش های توجهی، تعریف شده بعنوان زمان های واکنش کند در یک کار توجه بصری، با فعالیت BOLD پیش-محرک کاهش یافته در مناطق نواره پیشین و پیش پیشانی سمت راست آغاز می شود. خصوصاً مناطقی مانند تالاموس یا پوسته نواره پیش پیشانی در کنترل توجه و ترصد شامل هستند، که باز هم بر نیاز به کنترل ترصد در حین مطالعات fMRI شناختی تأکید دارد.42 روابط فعالیت مغزی مداوم و فراخواندهدر مثالهای ارائه شده در بالا، واکنش های رفتاری تحت تأثیر وضعیت های مختلف فعالیت مبنا قرار می گیرند. در یک سطح ماشینی نگرانه تر، یعنی فقط با نگاه کردن به سنجش های فعالیت مغز، روابط متقابل فعالیت مداوم و فراخوانده نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. برای مثال، توسط EEG-NIRS همزمان، نشان داده شده است که یک فرکانس آلفای منفرد بالا با این موارد همراه است: (1) یک دامنه آلفای پایین در حین استراحت، (2) دامنه های کوچکتر EP بصری و (3) تغییر کوچکتری در اکسیژن زنی هموگلوبین در حین تحریک بصری.البته این مسئله هنوز مکانیزم های روابط متقابل را بصورت حل نشده باقی می گذارد. آیا فعالیت فراخوانده بصورت خطی به فعالیت زمینه ای نوسانی اضافه می گردد، و یا نوعی روابط متقابل بین سیگنال های ساکن و سیگنال های فراخوانده وجود دارد؟ (برای مثال، تنظیم مجدد مرحله ریتم هایی که EP یا بخشی از آن را ایجاد میکنند). با اینکه تئوری های بحث شده بطور واضح دارای روابط متفاوت بین فعالیت مداوم و فعالیت فراخوانده هستند، هنوز هم مباحثاتی در مورد این مسئله وجود دارد که چطور این تئوری ها را اعتباریابی کنیم. با اینکه چندین مطالعه EEG تأثیر دامنه آلفای مداوم بر روی واکنش فراخوانده را گزارش کرده اند، با اینحال یافته های آن همیشه با مدلسازی اعتباریابی تئوری های بحث شده همراه نبود و تاکنون منجر به توافق عمومی در مورد مکانیزم های ایجاد EP نگشته است.بررسی اعتباریابی میان کوششی فرصتی را برای بررسی بیشتر این سوال فراهم می سازد. در یک مطالعه fMRI اخیر، فاکس و همکارانش توانستند که نشان دهند که نوسانات ذاتی توجیهی برای تغییرپذیری میان کوششی در واکنش BOLD-fMRI هستند. نسبت های بالایی از واریانس سیگنال BOLD فراخوانده آنها را میتوان به فعالیت زمینه ای مداوم نسبت داد که در نیمکره دگرسو مشاهده می گردد و بصورت معادل با فعالیت مداوم در پوسته حرکتی فرض می گردد، که فعالیت BOLD فراخوانده در آن ثبت می گردد. مؤلفان با شامل سازی این فعالیت زمینه ای دگرسو در تحلیل خود، توانستند تغییرپذیری میان کوششی سیگنال BOLD وابسته به رخداد را تا حد زیادی کاهش دهند. در یک مطالعه قبل تر، آریلی و همکارانش واکنش های پوسته ای را توسط تصویربرداری نوری فوری و ثبت همزمان عوامل بالقوه میدان موضعی د پوسته بصری cat فراخوانی کردند. در این مطالعه، پیش بینی های واکنش فراخوانده در آزمایشات منفرد را میتوان توسط جمع بندی خطی واکنش فراخوانده جبرگرایانه و فعالیت مداوم قبلی انجام داد. این یافته ها از تئوری افزایشی پشتیبانی میکنند، یعنی اینکه فعالیت مداوم دارای روابط متقابل با ایجاد EP نیست و اعتباریابی میان کوششی EP مشاهده شده بعلت نوسانات فعالیت زمینه ای است. چبرعکس، تئوری نوسانی که با نام تئوری بازنشانی مرحله نیز شناخته می شود، فرض میکند که EP توسط بازنشانی مرحله ریتم آلفا ایجاد گردد. این مفهوم از بازنشانی مرحله ریتم آلفا نقش مهمی را برای ریتم آلفا برای ایجاد فعالیت فراخوانده تعیین میکند. شاح و همکارانش دو معیار را برای تمایز بین مدل بازنشانی مرحله و مدل فراخوانده پیشنهاد کردند: اول اینکه، دامنه آلفای مداوم بالاتر در تئوری نوسانی باید با دامنه EP وابسته به رخداد مطابقت داشته باشد. دوم اینکه، یک افزایش وابسته به رخداد در قدرت سیگنال از مدل فراخوانده پشتیانی کند. البته نکته دوم با این حقیقت پیچیده می گردد که غیرهمگام سازی آلفای فراخوانده شده توسط محرک ممکن است محرک وابسته به افزایش در قدرت آلفا را بپوشاند. این پوشاندن فعالیت فراخوانده توسط غیرهمگام سازی آلفای مداوم از لحاظ تئوری و تجربی در مطالعه ای از بکر و همکارانش اثبات شد، که در آن، دو تئوری مخالف (بازنشانی مرحله ریتم آلفا در مقابل تئوری فراخوانده) مدلسازی شدند و پیش بینی های مدل با داده های EEG واقعی بدست آمده در حین تحریک بصری ارزیابی شدند. بطور کلی، این مطالعه پیش بینی های مدل فراخوانده را تأیید کرد. تأثیر دامنه آلفای پیش-محرک بر روی دامنه های EP فقط پس از 175 میلی ثانیه مشاهده می شد (مثبت بودن افزایش یافته)؛ البته این تأثیر را نمی توان توسط بازنشانی مرحله آلفا توضیح داد، چون در حین غیرهمگام سازی آلفای بیشینه رخ میدهد و فرکانس آن پایین تر از آلفا بود. از طرف دیگر، مطابقت با غیرهمگام سازی آلفای بیشینه توضیح دیگر را محتمل تر می سازد که اخیراً توسط نیکولین و همکارانش بیان شده است. آنها نشان دادند که عدم تقارن نوسانات آلفا با توجه به مبنا میتواند منجر به انتقال DC فعالیت EEG/MEG در حین تغییرات در قدرت آلفا گردد. مظاهری و جنسن توسط نشان دادن یک تأثیر پیش-محرک وابسته به آلفا بر روی EP و مرتبط ساختن آنها با تئوری آلفای نامتقارن، پشتیبانی بیشتری برای این توضیح ارائه داده اند. نوسانات در ریتم آلفا تنها سنجش فعالیت زمینه ای برای تأثیر بالقوه فعالیت فراخوانده و کارایی رفتاری نیست. چون سنجش های روانی-فیزیکی (برای مثال، سرحد شناسایی محرک های حسهای تنی) عموماً در مقیاس های زمانی بیشتر از 10 ثانیه نوسان دارند، تحلیل نوسانات خیلی کند فعالیت نورونی یک راهکار امیداورکننده است. اخیراً مونتو و همکارانش توانستند که همبستگی های قوی از توانایی نمونه ها برای شناسایی محرک های ضعیف و مرحله نوسانات EEG کند (DC) بیان کنند. دامنه نوسانات نورونی 1 تا 40 هرتزی نیز با مرحله نوسانات EEG کند مرتبط بود، که نشاندهنده اینست که این نوسانات سریعتر با نوسانات کند ترکیب می شوند. این داده ها میتوانند بیانگر رابطه قوی بین کارایی روانی-فیزیکی، فعالیت های پوسته ای سریع (1 تا 40 هرتز) و مرحله نوسانات خیلی کند باشند، که بیانگر اینست که نوسانات نورونی کند نشاندهنده نوسانات در تحریک پذیری پوسته ای است. ادامه خواندن مقاله ترجمه فعاليت زمينه اي و فراخوانده و روابط متقابل آنها در مغز انسان

نوشته مقاله ترجمه فعاليت زمينه اي و فراخوانده و روابط متقابل آنها در مغز انسان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله گزارش کارآموزي رشته حسابداري

$
0
0
 nx دارای 63 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : گزارش کارآموزی رشته حسابداری پیشگفتارسیستم حسابداری نقش عمده و بزرگ در اداره امور مؤسسات و راهنمایی مدیران آنها و بسیاری دیگر از مردمی كه با مسائل اقتصادی یك اجتماع در تماس هستند بعهده دارد، یك سیستم حسابداری فارغ از اندازه و نوع آن مانند هر سیستم دیگر از مجموعه ای از عوامل كه نظام ارتباطی مشخص دارند تشكیل می شود. مهمترین عامل و یا در واقع عامل مسلط در هر سیستم حسابداری نیروی انسانی شاغل در آن است كه یك سیستم را موفق یا نا موفق می كند . این نیروی انسانی شاغل در سیستمهای حسابداری دستگاهها ی مختلف و یا به عبارت دیگر حسابداران در معنای عام علاوه بر درستكاری ، امانت و پشتكار باید از تخصص مهارت وتجربه لازم برای پرداختن به كار حسابداری بر حسب سطح شغل ، وظایف و مسئولیت ها ونوع عملیا ت مؤسسه برخوردار باشند .در پایان از استاد گرامی جناب آقای خوشرو كه اینجانب را در تهیه و گردآوری این گزارش یاری نموده اند تشكر و قدردانی می نمایم. «فهــرست مطــالب»چکیده مطالب ‌ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 6»»»» فصل اول ««««تعریف حسابداری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. ;;;;;;. 8مراحل حسابداری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 8تاریخچه كتابخانه های عمومی در ایران ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 9كتابخانه عمومی سنندج;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 11تاریخچه کتابخانه های عمومی استان کردستان  اجزاء و عناصر سیستم حقوق و دستمزد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 13اهمیت سیستم حقوق و دستمزد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 15قوانین کار مربوط به حقوق و دستمزد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 16حسابداری حقوق و دستمزد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 21لیست حقوق و دستمزد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 23مراحل پرداخت حقوق ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 27عملكرد واحد امور اداری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 30دفاتر حسابداری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 38 دفتر روزنامه دفتر کل دفتر معین »»»» فصل دوم ««««ارزیابی بخشهای مرتبط با رشته علمی کارآموز ;;;;;;;;;;;;;;;;;; 46ثبتهای حسابداری مربوط به حقوق و دستمزد ;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 46 ثبت حقوق و مزایا در سیستمهای غیرانتفاعی (دولتی) ثبـت حقوق و مزایا در موسسات بازرگانی پرداخت حقوق و دستمزد در موسسات انتفاعی تولیدی 1 ثبت در واحد حسابداری مالی 2 ثبت در واحد حسابداری صنعتی 3 ثبت در زمان تسهیم هزینه ها نحوه محاسبه مالیات بر درآمد حقوق ماهانه ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 50سایر كارهای انجام شده در طول دوره كارآموزی به اختصار ;;;;;;;;;;;. 50 »»»» فصل سوم ««««نتیجه گیری ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; 52پیشنهادات ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;.. 54پیوستها ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;; ;;;;;;; 55منابع و مأخذ ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;. 65 چکیده مطالب مهمترین عملكرد یا وظیفه یك سیستم حسابداری عملكرد اطلاعاتی است و هر سیستم حسابداری باید اطلاعات موجود درباره معاملات عملیات مالی ورویدادهای دارائی اثر مالی بر یك مؤسسه را گرد آوری نماید، ثبت كند ودر گروه های همگن طبقه بندی كند و بالاخره گزارشهای را فراهم كند كه تصمیم گیرندگان مختلف درباره یك مؤسسه یا سازمان بتوانند بر مبنای آن آگاهانه تصمیم بگیرند.اگر اطلاعاتی كه در جریان فعالیت ها ی یك سازمان فراهم می آید به شكل مطلوب ارائه شود برای تصمیم گیری های مختلف فایده چندانی ندارد . بنابراین تصمیماتی كه توسط اداره كنندگان یك سازمان و یا توسط اشخاص ذیحق و ذینفع درباره یك مؤسسه گرفته می شود بسیار متنوع و متعدد است.در اوایل سده بیستم اولین مباحث نظری در حوزه حسابداری مطرح و وجه علمی بودن آن به مذاق بحث گذاشته می‌شود. در طول دهه‌های آغازین سده بیستم مباحث نظری و فلسفی جدی در خصوص تعلق حسابداری به یکی از حوزه‌های معرفت بشری رواج داشته است. این مجادلات در طرح تخصیص حسابداری به یکی از حوزه‌های علم یا فن یا هنر به اوج خود میرسد. در اواسط سده بیستم و با احاطه مکتب مثبت‌گرایی (پازیتیویسم) بر فضای دانشگاهی جهان، نظریه‌های حسابداری مثبت‌گرایانه به ظهور میرسد. ضعفهای بنیادین نظریه‌های مثبت‌گرایانه در ظرف کمتر از ربع قرن آشکار می‌شود و حسابداری به تبع سایر محافل علمی وارد دنیای جدید جُستارهای فلسفی و نظری می‌شود. طرح حسابداری انتقادی یا امثال آن نشانه این تحول نظری در حسابداری است.حسابداری كتاخانه ها با بیش از سیصد سال سابقه و با نام لوکا پاسیولی آغاز شده است. لوکا پاسیولی تحصیلات خود را در وِنیس و رُم گذراند و در راهب صومعه ای شد که از فرقه فرانسیس بود. تا سال 1497 معلم خصوصی پروازی ریاضیات بود، که در آن سال دعوت نامه ای از لودُویکو اِسفُرتسا دریافت نمود تا در میلان مشغول به کار شود. او در آنجا با لئ وناردو داوینچی کار و زندگی می کرد و به او ریاضیات یاد می داد. در 1499، پاسیولی و لئوناردو مجبور شدند تا از میلان فرار کنند که لوئی دوازدهم از فرانسه شهر را به تصرّف خود در آورده و حامیان آنها را از آنجا بیرون کرد. تلفیق دانش ریاضی زمان خود، ه مچنین جالب توجه می باشد که شامل اولین شرح منتشر شده درباره روش نگهداری از حسابها و دفاتر می باشد که تجّار وِنیزی در طول رنسانس ایتالیا بکار می بردند،‌ که به سیستم حسابداری دفترداری مضاعف معروف بود. اگرچه پاسیولی این سیستم را تدوین کرد نه اینکه آنرا اختراع کرده باشد، ولی بعنوان «پدر علم حسابداری» مورد توجه واقع شد. سیستمی که او منتشر کرد شامل اغلب چرخه های حسابداری بود که ما امروز آنها را می شناسیم. او استفاده از روزنامه ها و دفتر کل را شرح داد، و تذکر داد که یک فرد نباید به رختخواب برود مگر اینکه بدهی با بستانکاری برابر باشد! دفتر کل او حسابهایی برای موجودی (که شامل وجوه دریافتی و موجودی کالا بود)، تعهّد بانکی، سرمایه، درآمد، و مخارج داشت- انواع حساب که در بیلان کار و صورتحساب درآمد یک سازمان بترتیب گزارش می شود. او ثبت نهایی آخر سال را نشان داد و پیشنهاد کرد که یک تراز آزمایشی برای تأیید دفتر کل متعادل بکار گرفته شود. همچنین،‌ رساله او دامنه وسیعی از موضوعات مرتبط را،‌ از اخلاقیات حسابداری گرفته تا حسابداری هزینه،‌ شامل می شود. فصل اولتعریف حسابداری[حسابداری] عبارت است از فن ثبت، طبقه بندی و تلخیص رویدادهای مالی و ارایه آن در قالب صورت های مالی به استفاده کنندگان درون ساز مانی و برون سازمانی.مراحل حسابداریبه طوری که از تعریف فن حسابداری بر می آید این فن دارای 4 مرحله میباشد:1 ثبت فعالیتهای مالی 2 طبقه بندی اقلام ثبت شده 3 تلخیص اقلام 4 تفسیر نتایج حاصله از بررسی اقلام خلاصه شدهحسابداری در ایرانحسابداری در ایران درحوزه نظری تحت تأثیر جریانات پازیتیویسم رشد کمّی زیادی کرده است و پایه گذاری تحصیلات تکمیلی با این نگاه به حسابداری صورت گرفته و توسعه یافته است. با این وصف تعریفی از حسابداری در ایران غالب است که مضمون و محتوای آن صرف نظر از چینش یا تفاوت ظاهری الفاظ آن برای همه دانش آموختگان حسابداری ایران شناخته شده است. بر اساس این تعریف: حسابداری عبارت است از فرآیند شناسایی، جمع آوری، ثبت، طبقه بندی، تلخیص، گزارشگری، و تحلیل رویدادهای مالی یک شخصیت اقتصادی در یک دوره مالی معین بر اساس واحد پول ملی. این تعریف ترجمه کاملی است از تعاریف مختلفی که از حسابداری در عصر پازیتیویسم یعنی دهه‌های 40 الی 60 سده پیشین در دنیا رواج داشته است.شادروان سجادی نژاد و همچنین شادروان عرفانی و دکتر عزیز نبوی از بنیانگذاران حرفه حسابداری در ایران بشمار می روند که با تاسیس مدرسه عالی حس ابداری شرکت ملی نفت و موسسه عالی حسابداری توانستند بیش از 6000 دانش آموخته رشته های حسابداری و حسابداری دولتی و حسابرسی پرورش دهند. تاریخچه كتابخانه های عمومی در ایران در سال 1305 كتابخانه ای بنام “كتابخانه بلدیه تهران” توسط شهرداری وقت تهران تأسیس گردید كه می توان آن را نخستین كتابخانه عمومی به مفهوم جدید دانست و بعد از آن و به فاصله زیادی یعنی در مهرماه سال 1340 كتابخانه عمومی پارك شهر افتتاح گردید در دهه چهل به تدریج تعداد كتابخانه‌های عمومی ، بویژه در پاركهای تهران و شهرهای بزرگ ایران افزایش یافت . در ماه آبان سال 1342 تاسیس و نگهداری كتابخانه‌های عمومی بر اساس مصوبه وزارت كشور به سازمان كتابخانه‌های عمومی شهر تهران واگذار گردید . در آذرماه 1343 سازمان مذكور با بودجه 000/500/1 ریال تاسیس و در 29 دی ماه 1344 قانونی به تصویب رسید كه بر اساس ماده یك آن 5/1 درصد از درآمد سالانه شهرداری‌ها به ایجاد و توسعه كتابخانه‌های عمومی اختصاص یافت . با اجرای این قانون به تدریج در تمامی شهرهای بزرگ و كوچك ایران كتابخانه‌های عمومی ایجاد شد و متعاقب تصویب این قانون در هر شهر انجمنی به نام انجمن كتابخانه‌های عمومی تشكیل گردید . جهت اداره انجمن‌ها و ایجاد هماهنگی در كار آنها تشكیلاتی تحت نام « هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور» به ریاست وزیر فرهنگ و هنر وقت و پنج عضو دیگر كه به پیشنهاد وی انتخاب می شدند ایجاد گردید وزارت فرهنگ و هنر وقت در سال 1350 با تشكیل هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور به ریاست وزیر فرهنگ و هنر و پنج عضو دیگر به پیشنهاد وزیر و مطابق با قانون ، وظیفه نظارت بر اداره امور كتابخانه‌های عمومی كشور و انجمن‌های آن را به دبیرخانه هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور محول كرد. در دی ماه 1352 با تصویب تبصره 22 ماده واحد قانون بودجه ، كمك 5/ 1 درصدی شهرداری‌ها به كتابخانه‌های عمومی قطع گردید و كلیه امور مالی و اداری كتابخانه‌ها به عهده وزارت فرهنگ و هنر آن زمان قرار گرفت و دبیرخانه هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور با تجدید سازمان به تصویب سازمان امور اداری و استخدامی كشور رسید و كار نظارت بر كتابخانه‌ها اعم از : تكمیل و تجهیز ، استخدام و آموزش كتابداران و ارائه خدما ت كتابخانه‌ای را به عهده گرفت. در سال 1361 هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور به اداره كل كتابخانه‌های عمومی كشور تغییر نام پیدار كرد . از سال 1368 این تشكیلات مجددا تحت عنوان دبیرخانه هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور به فعالیت خود ادامه داد . انجمن كتابخانه‌های عمومی در بعضی از استانها فعالیت مجدد خود را اغاز كردند . بسیاری از كتابخانه‌های موجود از سال 1368تا 1378 با بودجه‌های استانی احداث و تكمیل شدند به طوری كه رشد كمی كتابخانه‌ها در این مقطع به 1350 باب رسید و با ادامه این روند در سال 1380 تعداد كتابخانه‌ها به 1445 باب رسید . در مورخ 28/7/1381 هیات دولت در لایحه‌ای مشتمل بر 15 ماده و 8 تبصره تاسیس و نحوه اداره كتابخانه‌های عمومی را به تصویب رساند . این لایحه پس از ارائه به مجلس و بحث و بررسی در كمیسیون فرهنگی مجلس و چند نوبت رای گیری در صحن علنی مجلس در تاریخ 17/12/1382 به تصویب نهایی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و در مورخ 25/12/ 1382 نیز به تایید شورای نگهبان رسید. بر اساس ماده یك قانون، تاسیس ، ساخت ، تجهیز و بازسازی ، توسعه ، مدیریت ، نظارت و سایر امور كتابخانه‌های عمومی در سراسر كشور به موجب این قانون انجام می شود . به منظور ایفای وظایف مندرج در این قانون هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور شكل گرفت.هیات امنای كتابخانه‌های عمومی كشور با تركیب زیر تشكیل می گردد : وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی ( رئیس هیات امناء ) رئیس شورای عالی استان‌ها معاون ذیربط از سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشوریك عضو از كمیسیون فرهنگی به پیشنهاد آن كمیسیون و تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر پنج نفر از صاحبنظران و شخصیت‌های علمی ، فرهنگی كشور كه حداقل دو نفر آنان را بانوان تشكیل دهند به پیشنهاد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و با حكم رئیس جمهوری برای مدت چهار سال انتخاب می شوند. كه یك نفر از آنان به انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دبیر كل هیات امنا مسولیت اداره امور دبیرخانه را به عهده خواهد داشت. اداره اموركتابخانه‌های عمومی كشور بعد از تهیه و تصویب آئین نامه اجرایی این قانون در هیات وزیران از آذرماه 1383 رسماٌ به نهاد كتابخانه‌های عمومی كشور محول گردید. در حال حاضرتعداد كتابخانه‌های عمومی تحت پوشش نهاد كتابخانه‌های عمومی كشور 1641 باب است. كتابخانه عمومی سنندج تاریخچه کتابخانه های عمومی استان کردستان“فیض‌الله بهبود علی خراسانی مردی عارف و عالم بود و كتابهایی چند ترجمه و تألیف كرده است، از جمله عوارف‌المعارف سهروردی. این مرد فاضل كتابخانه معتبری در سنندج فراهم آورد كه نسخه‌هایی از آن اینك در كتابخانه آستان قدس موجود است [این كتابخانه در دوران افشاریه و زندیه وجود داشته است].”همایونفرخ علاوه بر كتابخانه فیض‌الله بهبود به كتابخانه‌ها ی امور تربیتی دانش آموزان سنندج، نصراللهی ( باشگاه افسران )، كتابخانه فرهنگ سنندج و كتایخانه فرهنگ سقز نیز اشاره كرده است.اولین كتابخانه عمومی، به سبك امروزین، توسط سرتیپ نصرالهی فرمانده وقت لشكر كردستان در شهر سنندج و در محل باشگاه افسران سابق ایجاد گردید. بخشی از كتب این كتابخانه توسط شهرداری تأمین شده بود. این كتابخانه به منظور استفاده افسران و درجه‌داران ارتش احداث گردید ولی، موجباتی فراهم شد كه سایر اقشار مردم نیز بتوانند از آن استفاده كنند.دومین كتابخانه‌ای كه در شهر سنندج و به صورت عمومی به منظور استفاده دانش‌آموزان و معلمان دایر گردید، كتابخانه امور تربیتی در ساختمان موزه فعلی در سنندج بود. این كتابخانه توسط آموزش و پرورش اداره می‌شد.پس از تصویب قانون ایجاد كتابخانه‌های عمومی در سال 1344، اولین كتابخانه عمومی توسط دولت در بخش دیواندره در سال 1346 ساخته شد. سپس، در فاصله سالهای 1346 تا 1350 به ترتیب در شهرهای مریوان، بانه، قروه، سقز و سنندج كتابخانه عمومی تأسیس شد. در سال 1351 از محل 5/1 درصد درآمد شهرداری، كتابخانه عمومی بیجار و كتابخانه عمومی دوم مریوان ساخته شد. تا سال 1357 تعداد كتابخانه‌های عمومی استان كردستان به 9 باب رسیده بود. این رقم در سال 1375 به 22 باب كتابخانه در سطح استان كردستان رسیده‌ بود كه 7 باب از این كتابخانه‌ها در روستاها تأسیس شده بود‌ ( رستم‌پور، 1375).در حال حاضر، سال 1380، تعداد كتابخانه‌های عمومی این استان به 32 باب رسیده است كه از این تعداد 14 كتابخانه در سطح شهر و 18 كتابخانه در سطح روستا مشغول ارائه خدمات می‌باشند.بررسی كتابخانه‌های عمومی استان كردستاندر موردكتابخانه‌های عمومی استان كردستان، به طور خاص ، تاكنون پژوهشی صورت نگرفته‌ است و تنها كار انجام شده آمارهای مربوط به سال1370 می باشد كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دركتاب « شناسنامه كتابخانه‌های عمومی ایران» ذكركرده‌ است. در این كتاب آمار كلی مربوط به كتابخانه‌‌های عمومی استان‌كردستان به شرح زیر آمده است: تعداد كتابخانه‌های عمومی استان: 10 باب ( درجه چهار 2 باب، درجه پنج 4 باب، درجه شش 4 باب). تعداد كتب موجود در كتابخانه‌های عمومی استان: خطی 4 جلد، چاپی 78470 جلد. تعداد نشریات ادواری موجود در كتابخانه‌های عمومی استان: 14 عنوان ـ 3623 نسخه. تعداد اعضای كتابخانه‌های عمومی استان: 9621 نفر. تعداد مراجعین به كتابخانه‌های عمومی استان : 76099 نفر. تعداد كتب ارسال‌ شده از طرف هیأت‌ امنای كتابخانه‌های عمومی كشور جهت كتابخانه‌های عمومی استان: 2514 جلد. تعداد كتب امانت داده‌ شده: 52956 جلد. تعداد كتابدارن كتابخانه‌های عمومی استان : 26 نفر( كارشناس1 نفر، كاردان 3 نفر، ‌دیپلم 15 نفر و زیر دیپلم 17 نفر). ده واحد كتابخانه مذكور تا سال 1370 مربوط به شهرهای بانه ( درجه5)، بیجار ( درجه 6)، دهگلان ( درجه 6 )، دیواندره ( درجه 6)، سریش آباد ( درجه 6)‌، سقز (درجه5)‌،‌ سنندج شماره1 ( درجه4)‌، سنندج شماره 2 (‌درجه 5)‌،‌ قروه ( درجه 4)‌، و كامیار ان (‌درجه 5 ) می‌باشد.علاوه بر مورد بالا، روزبهانی و تاج محرابی (1370 ) در اثر خود با عنوان « بررسی وضعیت كتابخانه‌های عمومی ایران » در صفحه 24 تعداد نیروی انسانی موجود در كتابخانه‌های عمومی استان‌كردستان را 24 نفر و تعداد نیروی انسانی مورد نیاز را علاوه بر تعداد مذكور 16 نفر بیان كرده اند بخشهایی كه در كتابخانه عمومی سنندج درگیر بحث حسابداری می باشند عمدتا سه بخش می باشد و میتوان تحت سه بخش بیان نمود.هزینه ها، امورمالی و اداری بخش حقوق ودستمزد.اینجانب مسول حقوق و دستمزد بودم:کسانی که در رشته های امور مالی مشغول تحصیل می باشند و اطلاعات حسابداری را فرا می گیرند یکی از انواع هزینه هایی را که با آن آشنا می شوند هزینه ح قوق و دستمزد است و به تبع روش حسابداری و ثبت این هزینه را در دفاتر روزنامه و کل فرا خواهند گرفت ولی باید توجه داشت بحث هزینه و حقوق و دستمزد دارای مطالب زیادی می باشد که هر فرد حسابدار یا کسی که در حقوق و دستمزد سازمان یا مؤسسه ای کار می کند نیاز به داشتن دانش تخصصی در این زمینه خواهد بود این اطلاعات را به صورت خلاصه می توان شناخت سیستمهای کنترلی حقوق و دستمزد، سناخت قوانین بیمه و مالیات و سایر موار قانونی همچون، اضافه کاری و مأموریت و تهیه اسناد و مدارک ثبت لیستهایحقوق و دستمزد و سایر موارد نام برد که در ادامه با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد.می دانید هزینه نیروی کار بخش اعظمی از بهای تمام شده تولید کالا و خدمات یک موسسه یا یک واحد اقتصادی را به خود اختصاص می دهد و در واقع تأثیر قابل توجه ای بر سود واحد های تجاری خواهد داشت البته اهمیت حقوق و دستمزد در واحد های مختلف متفاوت است ولی به طور معمول هزینه حقوق دستمزد از درآمدهای واحدهای اقتصادی و تجاری را به خود اختصاص می دهد بنابراین پر واضح است کسانی که در رشته امور مالی تحصیل می کنند باید اطلاعات جامع و کافس در این زمینه داشته باشند.اجزاء و عناصر سیستم حقوق و دستمزد کدامند اجزاء و عناصر تشکیل دهنده یک سیستم حقوق و دستمزد به طور کلی و بدون در نظر گرفتن اینکه این سیستم برای موسسه بازرگانی و خدماتی و یا تولیدی طراحی شده به شرح زیر می باشد.1- دایره کارگزینی2- دایره ثبت ورود و خروج پرسنل3- دایره حسابداری حقوق و دستمزدکه ما برای بررسی اجزاء و عناصر فوق الذکر به شکل کلی آنها را معرفی کرده و در ادامه بیشتر در ارتباط با آنها بحث کرده و جزئیات وظایف آنا مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد داد.وظیفه دایره کارگزینی چیستواحد کارگزینی در هر موسسه وظیفه تهیه و تدوین دستورالعملها و آئین نامه ای استخدامی پرسنل با رعایت و مد نظر قرار دادن قوانین کار و امور اجتماعی و سایر قوانین را بر عهده دارد و از طرفی وظایف دیگری در ارتباط یا پرسنل همجون آموزش، نحوه استفاده از مرخصی و ت عیین شرح وظایف،نقل و انتقال پرسنل به سایر بخشهای موسسه و موارد مشابه را بر عهده دارد.وظیفه دایره ثبت ورود و خروج پرسنل چیستوظیفه این بخش جمع آوری اطلاعات مربط به زمان انجام کار پرسنل و در واقع حضور و غیاب هر یک از کارکنان در موییات و واحدها می باشد که به طرق و روش های خاصی این کار صورت می پذیرد.وظیفه دایره حسابداری حقوق و دستمزد چیست این دایره وظیفه تهیه و تنظیم لیست حقوق و دستمزد و تعیین مبلغ ناخالص و خالص حقوق و دستمزد قابل پرداخت به هر یک از پرسنل را به عهده دارد در واقع استاد و مدارک حقوق و دستمزد هر یک از پرسنل و کارکنان در این دایره نگهداری می شود توجه دارید که بحث حسابداری هزینه حقوق و دستمزد در این دایره مطرح می شود.به نمودار زیر که به شکل ساده سیستم حسابداری را نشان می دهد توجه کنید. با توجه به شکل فوق متوجه می شوید افرادی که برای استخدام وارد موسسه میشوند در بخش کارگزینی موسسه اقدام به انعقاد قرارداد کارنموده و با توافقهایی در ارتباط بانحوه و شرایط کار و زمان و مدت و سایر مواردی که طبق قوانین کار مشخص شده به عنوان یکی از پرسنل آن موسسه شروع به کار مینماید.سپس اطلاعات توافقهای کار شامل زمان و مدت کار،میزان حقوق و دستمزد و نرخ دستمزد و سایر موارد در اختیار واحد حسابداری حقوق و دستمزد قرار میگیرد و از طرف دیگر فرد مذکور پس از کار در موسسه واحد ثبت ورود و خروج اطلاعات مدت زمان کار ایشان را در طی مدت کار ثبت می نماید که به طور معمول پس از یک ماه کارکرد زمان ورود و خروج در اختیار واحد حسابداری قرار می گیرد. واحد حسابداری پس از محاسبه مدت کارکرد فرد مورد نظر بالحاظ قرارداد کار و شرایط قانون کار حقوق و دستمزد متعلقه پرسنل مذکور را و کسورات قانونی ایشان را تعیین و اقدام به ثبت در حسابها می نماید.حال که با سیستم حقوق و دستمزد به طور کلی آشنا شدیم بهتر است با هر یک از اجزاء سیستم آشنا شده و مطالب بیشتری در این زمینه بدانیم. اشاره ش د در واحد کارگزینی توافق های کاری و شرایط کار،مدت کار،حقوق پایه،اضافه کاری،نوبت کاری و سایر موارد مشخص می شود موارد قانونی کار به کارمند یا کارگر تفهیم میشود و قرارداد کار منعقد میگردد.ما سعی میکنیم موارد قانونی لازم را در ادامه توضیح دهیم. اهمیت سیستم حقوق و دستمزدهزینه حقوق و دستمزد نشان دهنده سهم نیروی کار در تولید محصولات و ارائه خدمات بوده ویکی از مهمترین هزینه های عملیاتی اکثر مؤسسات است.هزینه دستمزد به عنوان یکی از عوامل مهم هزینه مستلزم اندازه گیری، کنترل و تجزیه وتحلیل مستمر می باشد. اقزایش تولید که به کاهش بهای تمام شده هر واحد منجر می گردد، توأم با افزایش نرخهای دستمزد و مزایای مربوط، موجب افزایش روند استفاده از تجهیزات ماشینی و پیشرفته به منظور تولید بیشتر با ساعات کار کمتر گردیده است. تغییرات در استفاده از نیروی کار، اغلب تغییرات در روشهای پرداخت پاداش را ایجاب می نماید و این امر خود موجب تغییراتی در نحوه حسابداری هزینه های دستمزد می گردد. طبق آخرین تجزیه و تحلیلها، پرداختهای دستمزد به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر مبنای درجه مهارت کارگران صورت می گیردوظایف حسابداران در مورد هزینه حقوق ودستمزد از ساده ترین و در عین حال بااهمیت ترین آنها است. محاسبه و پرداخت درست وبه موقع حقوق و دستمزد یکی از عوامل مؤثر در ایجاد رابطه مطلوب بین کارکنان (کارگران) و کارفرما می باشد. مدارک سیستم حقوق ودستمزد که به درستی تهیه و به آسانی قابل فهم باشند نیز یکی دیگر از عوامل با اهمیت در برقراری رابطه مناسب بین مدیریت مؤسسات، کارکنان و مقامات قانونی از قبیل ادارات کار، بیمه و دارایی و;. می باشد. قوانین کار مربوط به حقوق و دستمزد مزد : عبارت است از وجوه نقد یا غیر نقد یا مجموع آنها که در مقابل انجام کار به کارگر پرداخت می شود.اگر مزد با ساعات انجام کار مرتبط باشد مزد ساعتی و در صورتی که براساس میزان انجام کار یا محصول باشد، کارمزد و چنان چه بر اساس میزان انجام کار یا محصول تولید شده در زمان معین باشد کارمزد ساعتی نامیده می شود.نکته: حداقل مزد با در نظر گرفتن شرایط تورمی و سایر معیارها در آغاز هر سال توسط شورای عالی کار تعیین و اعلام می شود.کارفرمایان موظفند در ازای انجام کار در ساعات تعیین شده ی قانونی به هیچ کارگری کمتر از حداقل مزد تعیین شده جدید پرداخت ننمایند. در صورت تخلف، ضامن تأدیه ی ما به تفاوت مزد پرداخت شده و حداقل مزد جدید می باشند حتی اگر در قرارداد کتبی مابین کارگر و کارفرما، مزد تعیین شده کمتر از حداقل مزد قانونی باشد.حداقل مزد حتماً می بایست به صورت نقدی پرداخت شود. پرداخت های غیر نقدی به هر صورتی که در قراردادها پیش بینی می گردد به عنوان پرداخت اضافه بر حداقل مزد تلقی می شود.حقوق پایه (حقوق مبنا)حقوقی است که با رعایت قانون کار (برای کارگران رسمی) و یا به وسیله عقد قراردادی که مغایر قانون کار نباشد (برای کارگران قراردادی) برای انجام یک ساعت کار و یا تولید یک واحد محصول تعیین و به صورت ساعتی، روزانه، هفتگی و معمولاً ماهانه پر داخت می شود. یا به عبارت دیگر:«مزد ثابت عبارت از مجموع مزد شغل و مزایای ثابت پرداختی به تبع شغل در کارگاههایی که طرح طبقه بندی و ارزیابی مشاغل اجرا نگردیده، منظور از مزایای ثابت پرداختی به تبع شغل، مزایایی است که بر حسب ماهیت شغل یا محیط کار و برای ترمیم مزد در ساعات عادی کار پرداخت می شود مثل مزایای سختی کار، فوق العاده شغل، حق سرپرستی و نظایر آن.»در کارگاههایی که طرح طبقه بندی و ارزیابی مشاغل به اجرا درآمده، مزد گروه و پایه، مزد مبنا را تشکیل می دهد.نکته: مزایای رفاهی و انگیزه ای مثل: کمک هزینه مسکن، خواربار، حق اولاد و عائله مندی، پاداش اقزایش تولید و سهم از سود سالانه جزو مزد ثابت و مزد مبنا محسوب نمی شود.در صورتی که بر اساس قرارداد یا عرف کارگاه، پرداخت مزد به صورت ماهانه باشد این پرداخت باید در آخر ماه صورت گیرد. که در این حالت به آن حقوق می گویند.نکته: در ماههای 31 روزه، حقوق و مزایا باید بر اساس 31 روز محاسبه و به کارگر پرداخت شود.مدت کار:مدت زمانی است که کارگر نیرو یا وقت خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار می دهد. ساعات کار موظف کارگران نباید از 8 ساعت در شبانه روز تجاوز کند.البته کارفرما با توافق کارگران یا نمایندگان قانونی آنها می تواند ساعات کار را در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر و در دیگر روزها بیشتر از این میزان تعیین کند به شرط آن که مجموع ساعات کار در هفته از 44 ساعت بیشتر نشود. ( ساعت کار م وظف در هفته برای هر دو بخش دولتی و غیر دولتی یکسان است.)نکته: به طور متوسط میزان ساعت کار موظف کارگر در هر روز ک33/7= 44 ÷ 6 در مشاغل سخت و زیان آور و زیر زمینی، ساعات کار موظف نباید از 6 ساعت در روز و 36 ساعت در هفته تجاوز نماید.تعیین کارهای سخت و زیان آور و زیر زمینی به موجب آئین نامه ای خواهد بود که توسط شورای عالی حفاظت فنی و بهداشت کار و شورای عالی کار تهیه و به تصویب وزرای کار و امور اجتماعی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواهد رسید. کار مختلط :کارهایی هستند که بخشی از ساعات انجام آن در روز و قسمتی در شب واقع شود در کارهای مختلط، ساعاتی که در شب واقع می گردد مشمول 35 درصد فوق العاده شب کاری می گردد. کار نوبتی :کارنوبتی عبارت است از کاری که در طول ماه گردش دارد نوبت های آن در صبح یا عصر یا شب واقع می شود. کارگرانی که در طول ماه به طور نوبتی کار می کنند و نوبت های کارشان در صبح و عصر واقع شود 10 درصد و چنان چه نوبت کارشان در صبح و عصر و شب قرار گیرد 15 در صد و در صورتی که نوبت ها در صبح و عصر و شب باشد 5/22 درصد علاوه بر دستمزد عادی به عنوان فوق العاده نوبت کاری دریافت خواهند کرد.نکته: در کارهای نوبتی ممکن است ساعات کار از 8 ساعت در شبانه روز و یا 44 ساعت در هفته بیشتر شود ولی جمع ساعات کار در چهارهفته متوالی نباید از 176 ساعت بیشتر شود.اضافه کاری :انجام کار بیش از ساعات تعیین شده در قانون کار اضافه کاری نام دارد.نکته: ارجاع کار اضافی به کارگرانی که کار شبانه یا کار سخت و زیان آور و زیر زمینی انجام می دهند ممنوع است.در سایر مشاغل ارجاع کار اضافی به کارگر با شرایط زیر مجاز است:الف) موافقت کارگر.ب) پرداخت 40 درصد اضافه بر مزد هر ساعت کار عادی برای یک ساعت اضافه کار.ج) ساعات اضافه کار در هر روز از 4 ساعت بیش تر نشود. (مگر در موارد استثنایی)عیدی (پاداش آخر سال) کارگران مشمول قانون کار:کلیه کارفرمایان کارگاه های مشمول قانون کار مکلفند به هر یک از کارگران خود به نسبت یک سال کار معادل 60 روز آخرین مزد، به عنوان عیدی و پاداش بپردازند. مبلغ پرداختی از این بابت به هر یک از کارکنان در پایان هر سال نبایستی از معادل 90 روز حداقل مزد روزانه قانونی همان سال بیشتر شود.حداقل دستمزد روزانه × 60 = حداقل عیدی و پاداش آخر سالحداقل دستمزد روزانه × 90 = حداکثر عیدی و پاداش آخر سالنکته: مبلغ پرداختی به کارکنانی که کمتر از یک سال در کارگاه کار کرده اند باید به مأخذ 60 روز مزد و به نسبت ایام کارکرد در سال محاسبه می گردد. مبلغ پرداختی برای هر ماه نباید از سقف تعیین شده تجاوز نماید.عیدی (پاداش آخر سال) کارکنان مشمول نظام هماهنگ پرداخت حقوق در پایان هر سال توسط هیأت دولت تعیین و اعلام می شود. قرارداد کارو شرایط اساسی انعقاد کار چگونه استقرارداد کار عبارت است از قرارداد کتبی یا شفاه ی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق السعی، کاریرا برای مدت موقت یا مدت غیر موقت برای کارفرما انجام می دهد.در قرارداد کار علاوه بر مشخصات دقیق طرفین باید موارد زیر مشخص شود.الف) نوع کار یا حرفه یا وظیفه ای که کارگر باید به آن اشتغال یابد.ب) حقوق یا مزد مبنا(پایه)ج) ساعات کار،تعطیلات و مرخصی هاد) محل انجام کاره) تاریخ انعقاد قراردادو) مدت قرارداد چنانچه کار برای مدت معیین باشد.ز) مواردی دیگر که عرف و عادت شغل یا م حل ایجاب می نماید.طرفین میتوانند با توافق یکدیگر مدتی را به نام دوره آزمایشی کار تعیین نمایند که مدت دوره آزمایشی باید در قراردادکار مشخص شود.منظور از مزایای مستمر و غیر مستمر چیستبه طور یقین میدانید که ممکن است شاغل علاوه بر مزد مبنا یا حقوق اصلی، مبالغی دیگر را (نقدی یا غیر نقدی) به عنوان مزایا دریافت کند. بنابراین دریافت هرگونه وجه نقد یا غیر نقد علاوه بر مزد اصلی(مبنا) مزایای شغلی است. نمونه بارز این مزایا حق مسکن،خواربار،حق جذب و سایر موارد مشابه می باشد.این مزایا می توانند مستمر یا غیر مستمر باشند.مزایای مستمر مزایایی هستند که هر ماهه کارگر دریافت میکند؛ و مزاییایی که دائمی نمی باشند و با توجه به شرایط،کارگر دریافت میکند را مزایای غیرمستمر می نامند،نمونه بارز مزایای غیرمستمر حق مأمریت،پاداش و ; می باشد.مدت کاربر اساس ماده 51 قانون کار، ساعت کار عادی مدت زمانی است که کارگر نیرو و یا وقت خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار می دهد به غیر از مواردی که در قانون مستثنی شده است با توجه به اینکه ساعت کار کارگران در شبانه روز نباید از 8 ساعت تجاوز کند. طبق تبصره (1) این ماده کارفرما با توافق کارگران،نماینده یا نمایندگان قانونی آنان میتوانند ساعت کار راغ در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر و در دیگر روزها اضافه بر این میزان تعیین کند ه شرط آنکه مجموع ساعت کار هر هفته از 44 ساعت تجاوز نکند.باید توجه داشت در ماده 52 قانون کار اشاره شده که در کارهای سخت و زیان آور و زیرزمینی ساعت کار نباید از 6 ساعت در روز و 36 ساعت در هفته تجاوز نماید. اضافه کاری چیست و چه شرایطی دارددر شرایط عادی ارجاع کار اضافی به ک ارگر با شرایط ذیل مجاز خواهند بود.الف)موافقت کارگرب)پرداخت 40% اضافه بر مزد هر ساعت کار عادیج)ساعت اضافی ارجاعی به کارگران نباید از 4 ساعت در روز تجاوز نماید مگر در موارد استثنایی با توافق طرفین. حقوق: در قسمت حقوق برای هر کارمند اضافات و کسورات تعلق می گیرد.اضافات حقوق یا حقوق متعلقه عبارتند از: حقوق مبنا، فوق العاده، شغل، بن لباس، شرایط محیط کار فوق العاده محل خدمت، هزینه اولاد، فوق العاده جذب، کار حد اقل دریافتی، محدودیت از مطب، حق مسکن، بیمه 20 درصد، بیمه عمر، صندوق پس انداز، بیمه جانبازی، فوق العاده ویژه.کسورات، عبارتند از: مالیات ، بیمه عمر، بیمه حقوق 27 درصد، بازنشستگی جاری سرانه تعهدی، حسن انجام کار، وام صندوق ، آتیه سازان صندوق پس انداز.اضافه کار: تا سقفی مبلغ پرداخت می شود و حد اکثر آن 135 ساعت می باشد که سرپرستان یا مدیران بالا به آنها تعلق می گیرد.محاسبه نرخ یک ساعت اضافه کار: + فوق العاده جذب+ حد اقل دریافتی+ فوق العاده شغل+ حقوق= فرمول اضافه کاربرجستگی + حق مسئولیت27% × (اولاد+عائله بندی)- کلیه جمع حکم حقوقی= فرمول بیمه10% × 1900000+( اولاد+ عائله بندی) – کلیه جمه حکم حقوقی= فرمول مالیاتحسابداری حقوق و دستمزد:در حسابداری حقوق و دستمزد بعلت تراکم و استمرار اطلاعات ، نحوه پردازش اطلاعات و اهمیت سرعت و صحت آن از اتوماسیون استفاده می شود.اطلاعاتی نظیرنرخ ساعتی و یا روزانه حقوق و دستمزد که ممکن است برای مدت مدیدی تغییر نکند و همچنین برنامه های نظیر نحوه محاسبه کسورات مالیات و حق بیمه صندوق تأمین اجتماعی که در طول سال قوانین آن ثابت می باشد را بهتراست درحافظه کامپیوتر ذخیره نموده . با استفاده از این اطلاعات می توان محاسباتی مانند حقوق و دستمزد ناخالص، کسورات، تعیین حقوق و دستمزد خالص و بروز در آوردن سابقه هر کارمند و کارگر رابه طور الکترونیکی انجام داد.اهمیت سیستم:از آنجایی که هزینه حقوق و دستمزد خارج مربوط به آن در حد بالایی از هزینه های هر مؤسسه را تشکیل می دهد ضروری است در این سیستم پیش بینی های لازم برای حصول اطمینان از پرداخت صحیح حقوق ودستمزد بعمل می آید.از سویی دیگر حسابداری حقوق و دستمزد باید بنحوی طراحی شود که اطلاعات لازم را بسرعت گرد آوری کسورات لازم را محاسبه و رقم خالص قابل پرداخت به هر یک از کارکنان را محاسبه نموده و تدابیر مناسبی برای جلوگیری از پرداخت بع افراد واهی و سایر انواع سوء استفاده فراهم نماید.برای رعایت قانون ، کار فرما موظف است الاعات لازم در مورد کارکنان و میزان حقوق و مزایای آنان را به مراجع ذیصلاح ارسال نماید.در ایران طبق قانون مالیات بر درآمد کار فرما موظف است اسامی کارکنان و مشخصات آنهارا به حوزه های مالیاتی محل ارسال و مالیات متعلق به کارکنان را به حساب مخصوصی واریز نماید.بعلاوه طبق قوانین تأمین اجتماعی لازم است هر ماه اسامی کارکنان و میزان حقوق و دستمزد آنها طی لیستی به ادارات تأمین اجتماعی باید توجه داشت که حسابداری حقوق و دستمزد تنها کارکنان واحد تجاری را در بر گرفته و افرادی که به صورت پیمانکار وحق الزحمه بگیر در واحد تجاری ارائه خدمت می نمایند را شامل نمی شود.مبالغ پرداختی به این دسته از کارکنان تحت عنوان حق الزحمه یا عناوین دیگر تلقی شده و بخشی از حقوق و دستمزد مؤسسه محسوب نمی گردد. ادامه خواندن مقاله گزارش کارآموزي رشته حسابداري

نوشته مقاله گزارش کارآموزي رشته حسابداري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه کمينه گرايي گرامر عمل

$
0
0
 nx دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کمینه گرایی گرامر عمل کاترینا پاسترا، و ایانیس آلویمونوس چکیدهاثبات شده است که زبان و عمل دارای مبنای عصبی مشترک و خصوصاً دستور و نحو مشترکی هستند که بصورت یک سازمان مرتبه ای و ترکیبی است. با اینکه تحلیل ساختار زبان منجر به تشکیل صورت گرایی های گرامری مختلف و مدلهای محاسباتی تشخیصی یا زایشی گشته است، اما ساختار عمل مفاهیم و دلالت های مهمی بر روی یادگیری عمل و ایجاد آن (هم در محاسبات و هم در تحقیقات شناختی انسان) دارد. ما در این مطالعه گرامر زایشی عمل را معرفی میکنیم، که از عملیات ساختار سازی و اصول برنامه کمینه گرایی چامسکی بعنوان یک مدل مرجع استفاده میکند. در این گرامر، پایانی های عمل بصورت مرتبه ای در توالی های زمانی اعمال با پیچدگی زیاد ترکیب می گردد؛ اعمال محدود به استفاده از ابزار و اشیاء خاصی است و تحت حاکمیت اهداف معینی است. البته ما نشان میدهیم که نقش ابزار و نقش تأثیر اشیاء در یک نهاد از عمل چطور اشتقاق دستور عمل را در این گرامر تحریک میکند و بازگشت، ادغام و حرکت را کنترل میکند که منظور از حرکت، مکانیزم هایی است که نه تنها خود را در زبان انسان، بلکه در عمل انسان نیز نشان میدهند. کلمات کلیدی: گرامر زایشی عمل، استفاده از ابزار، دستور عمل، تجزیه عمل، توالی زمانی، گرامر کمینه گرایی 1- مقدمهفهرست اعمال انسان نامتناهی است، و از ساده ترین حرکات عمدی بدن مانند دراز کردن یک پا و رقص های پیچیده، تا اثرات متقابل با ابزار و اشیاء مانند گرفتن یک چاقو (و یا حتی اعمال پیچیده تری مانند آماده کردن سالاد سا تمیز کردن خانه) را شامل می شود. آشکار سازی ساختار عمل در انتظام های بسیاری یک جستجو و تحقیق به شمار می آید که شامل علوم شناختی و هوش مصنوعی است. چطور میتوان اعمال با پیچیدگی های مختلف را ایجاد یا تجزیه کرد؟ این سوال مشابه با یک مسئله قیاسی در تحلیل زبان است: چطور میتوان همه جملات گرامری یک زبان را ایجاد کرد یا آنها را تجزیه کرد؟جستجو برای اصول ساختاری اعمال بصری و حرکتی حداقل به اوایل دهه 50 و زمان بیان پیشنهادات لاشلی (روانشناس) بر می گردد که دستور نه تنها برای زبان اعمال می گردد بلکه برای شکل های رفتاری دیگر (مانند عمل دارای هدف) نیز اعمال می گردد. از یک دیدگاه دیگر، آندره لروی گورهان (باستان شناس) می گوید که دو ماهیتی منجر به تکنولوژی می گردد و تکنولوژی هم توانایی را نشان میدهد که می تواند عمل و زبان انسان را با هم مرتبط سازد. از آن پس، مدارک آزمایشی هماهنگ در مورد روابط بیت عمل و زبان و ساختار مرتبه ای عمل بدست آمده است. برای مثال مشخص شده است که بچه های دو ساله نه تنها قادر هستند که اعمال سازمان داده شده بصورت مرتبه ای را تجزیه کنند، بلکه می توانند این اعمال را کپی کنند و دوباره انجام دهند. اثبات شده است که ساختار پیچیده عمل بصورت انتزاعی نشان داده می شود. مهمتر اینکه، مدارک زیست شناسی عصب در مورد طبیعت مدارهای عصبی در حوزه های تولید زبان در مغز انسان، پیشنهاداتی را مربوط به خصوصیات گرامر یک عمل (مانند نقش بخش ها/محرک های بدن، نوع ابزار و اشیاء ، و نقش هدف در نمایش عمل انسان) نشان میدهد.البته تعیین یک گرامر عمل که هزاران عمل را ایجاد میکند هنوز دشوار است. فقط تلاش های اندکی برای توسعه گرامر عمل در تحقیقات محاسباتی انجام شده است و آنها راهکارهای شناختی هستند نه راهکارهای زایشی. نیاز به ایجاد یک گرامر زایشی از عمل وجود دارد که هم بیانگری و هم سادگی داشته باشد و دارای اساس زیستی باشد. بیانگری امکان استفاده از گرامر در کاربردهای فکر مصنوعی را ممکن می سازد و سادگی هم یک عامل کلیدی برای ایجاد و یادگیری عمل است. ما در این مطالعه، از یک چارچوب تحلیلی رسمی زبان بعنوان یک مدل مرجع برای نمایش گرامر زایشی عمل استفاده میکنیم. ما خصوصاً از چارچوب گرامر زایشی برای مرتبط سازی زبان انسان با عمل انسان استفاده میکنیم. اگرچه گرامرهای مختلفی برای توصیف ساختار زبان وجود دارد، ما راهکار چامسکی و آخرین تکامل آن در برنامه کمینه گرایی را انتخاب میکنیم، چون اوج تلاش برای توصیف و توضیح دستور زبان بر حسب اصول کلی تر و عملیاتی است که رابطه منسجمی ب ا خصوصیات فردی سیستم زبان انسان دارند، اما در عوض ممکن است همتاهایی در سیستم های زیستی دیگر داشته باشند. این دیدگاه به ما اجازه میدهد تا دنبال عوامل کلی باشیم (نه فقط در ساختارهای زبان های مختلف انسان، بلکه در بین زبان های طبیعی برای فضاهای حسی-حرکتی غیر نمادین مانند یک عمل انسانی). ما خصوصیات و مؤلفه های این گرامر عمل را معرفی میکنیم که جنبه های بسیاری از آن با یافته های زیست عصب شناسی مرتبط است. ما می گوییم که ایده استفاده از ابزار، اشتقاق دستور عمل را تحریک میکند. و ما توضیح میدهیم که این چطور زمانی رخ میدهد که از گرامر عمل پیشنهاد شده استفاده میکنیم. 2- تحقیق در مورد ساختار عملساختار عمل بصری و حرکتی توسط تعدادی از نظام ها از جمله علم عصب شناسی، روانشناسی، رباتیک و کامپیوتر بررسی شده است. در این بخش ما معرفی دقیقی از تحقیقات زیست عصب شناسی و محاسباتی مربوط به وجود و اجرای یک گرامر عمل خواهیم داشت.(a) راهکارهای زیست عصب شناسی در مورد گرامر عملسالهای اخیر شاهد مدارک تجربی رو به رشدی بوده است که نشان میدهند که ناحیه بروکا (ناحیه مغز اسنسان که با تولید زبان مرتبط است) در نشان دادن ساختارهای مرتبه ای پیچیده صرفنظر از بعد نقش دارد (مانند ساختارهای موجود در مشاهده و اجرای عمل). بعبارت دیگر، ناحیه بروکا بعنوان مرکز عصبی یک گرامر عمل مشخص شده است، که ناحیه ای است که اهداف در آنجا شکل می گیرند و زنجیره های مرتبه ای حرکت برنامه ریزی می شوند. یافته ها یم ساختار شبه-نحوی مشترک را بین زبان و عمل نشان میدهند که منجر به حدس هایی شده است که این توان از عملکردهای حرکتی و پیش-حرکتی همراه با درک و اجرای عمل می آید (مانند عملکردهایی که نورون های بازتابنده را توصیف میکنند).اثبات شده است که در سطح رفتار، دستور عمل شامل عناصر ساده تری است که بصورت سریالی یا موازی با همدیگر مرتبط هستند. محققان بر روی تحلیل اعمال مختلف زیادی مانند رسیدن و گرفتن، قدم زدن و ایجاد تعادل، حالت و حرکت کردن، متمرکز شده اند. به نظر می رسد که حرکات رسیدن بر حسب مسیر و حدود کدگذاری شده باشند، و از حرکات فرعی جداگانه تشکیل شده باشند که همه آنها بصورت سریالی با هم مرتبط هستند و از لحاظ زمانی بر روی منطبق شده اند. گرفتن و دستکاری اشیاء توسط انسان ها و میمون ها بطور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است و بصورت اعمال فرعی توصیف شده اند که بصورت اعمال پیچیده و هماهنگی انجام می شوند. از طرف دیگر، دستور موازی مستلزم فعالسازی همزمان چندین ماهیچه است که گشتاور پیچشی یا نیرویی را در یک مسیر مشخص ایجاد میکنند. داده های ثبت شده توسط برق نگار ماهیچه ای از ماهیچه های پاهای عقب قورباغه تحلیل شده اند و این مسئله تست شده است که آیا رفتار عصبی آنها همکاری را در بین گروه هایی از فعالیت های ماهیچه برای یک سری کلی از رفتارهای طبیعی نشان میدهد. تلاش های مشابهی برای یافتن همکاری بین ماهیچه در هنگام حرکت و حالت ایستادن انسان انجام شده است.در راهکارهای دیگری، عوامل اولیه حرکت اصولاً با مقدار طرح های حرکتی یا مدول های کنترل برابر است که ممکن است مختص به یک کار باشند؛ بعنوان مثال، در راهکار ایده ها/طرح های حرکتی، برنامه های کنترل همکاری فعالسازی همزمان طرح های ادراکی و حرکتی پارامترهای حرکتی مختلف برای تعیین روابط متقابل بین دست و محیط را تنظیم میکنند. در این راهکار، طرح های ادراکی اشیائی را نشان میدهند که در یک عمل شامل هستند، درحالیکه طرح های حرکتی برنامه های واقعی حرکتی که باید اجرا شود را نشان میدهند.ترکیب طرح ها یا عوامل اولیه حرکت (چه بصورت موازی و چه بصورت سریالی) در اعمال پیچیده بررسی شده است اما هنوز منجر به گرامری نگشته است که به ما اجازه دهد تا هزاران عمل را ایجاد کنیم و این مدارک زیستی وابسته را با هم ترکیب کنیم.(b) گرامرهای محاسباتی عملدر سطح محاسباتی، مطالعات زیادی در این مورد (یعنی در مورد گرامر حرکتی محاسباتی برای عمل) وجود ندارد. سیستمی که نزدیک رابطه را با گرامر برای عمل دارد در مقاله جوهلا بیش از 15 سال پیش برای حرکت چشم بیان شد. با تبدیل داده های حرکت چشم به رشته ای نمادها، آنها اتوماسیون متناهی برای معرفی داده ها را ایجاد کردند. البته بعضی از محققان به این ایده رسیده اند که عوامل اولیه حرکتی عمل در واقع اولین گام بسوی گرامر هستند. از تعدادی از داده انتقال برای مشتق گیری تعداد محدودی از عوامل اولیه حرکتی استفاده شده است که سپس از طریق یک سری قوانین تعریف شده برای تشکیل اعمال پیچده تر با هم ترکیب می شوند. عوامل اولیه در این موارد ممکن است جنبشی، دینامیک و یا جنبشی-دینامیک باشند و با استفاده از تکنولوژی های آماری مانند تحلیل مؤلفه اصولی یا مدلهای مارکو مخفی (HMM) و روشهای دیگر استخراج می شوند.در یک راهکار شناختی برای تحلیی عمل، تجزیه توالی اعمال به عوامل اولیه شکل های مختلفی به خود گرفته است. حرکات انگشت و نیروها به همکاری های مبنایی تجزیه شده اند. حالت های دست نیز از عوامل اولیه یا توالی های پیچیده تری تشکیل شده است که می توان آنرا به یک سری از واحدهای ابتدایی تر از فعالیت تجزیه کرد. در مقاله فاد و همکارانش، عوامل اولیه توسط ابزار k استخراج شدند که نمایش بردارهای دارای بعد بالا را به فضاهای فرعی دسته بندی می کند، درحالیکه در مطالعه کاهول و همکارانش، از کمینه محلی در کل بدن برای شناسایی محدودیت های بخش استفاده شد. در مطالعه ناکازاوا و همکارانش، شباهت های بخش های حرکتی مطابق با یک فاصله برنامه نویسی دینامیک اندازه گیری شدند و با الگوریتم نزدیک ترین همسایه دسته بندی شد. در مطالعه وانگ و همکارانش، حالت ها با کمینه محلی سرعت و بیشینه محلی تغییر در مسیر تقسیم بندی شدند. این قسمت ها بصورت مرتبه ای با استفاده از HMM برای محاسبه سنجش به طبقاتی دسته بندی شدند. تکنیک های استنباط گرامر برای داده ها و تصاویر حرکتی اعمال شدند تا زبان فعالیت انسان را ایجاد کنند، و بنابراین چند راهکار قبلی را تنظیم کردند.ایجاد یک گرامر زایشی برای عمل دارای اهمیت اصلی برای کاربردهای رباتیک و کامپیوتر است. مسلماً این گرامر نه تنها در راهکارهای محاسباتی خیلی پیشرفته برای تحلیل عمل حذف شده است، بلکه در سطح یک تحلیل رسمی نیز دشوار است. این همان همکاری مطالعه ما است: توسعه یک گرامر زایشی از عمل و خصوصاً گرامری با کاربرد محاسباتی و با مبناهای زیستی.3- عمل چطور ساختاربندی می گردد؟برای پاسخ دادن به این سوال، ما از یک چارچوب تحلیل رسمی استفاده میکنیم که برای زبان ایجاد شده است. این آخرین تشکیل سنت چامسکی در مورد گرامرهای زایشی با نام MP است. MP و الگوی گرامر زایشی بطور کلی جزئیات و پیچیدگی های زیادی برای بررسی تعدادی از پدیده ها در زبان دارند. راه های زیادی برای بیان تئوری و نمایش اطلاعات در درخت های تجزیه وجود دارد، که دیدگاه های تئوری قبل از ایجاد MP بررسی می گردد. ما در این مطالعه نمی خواهیم که وارد جزئیات نمایش و تئوری شویم ، یا فقط از یک راهکار خاص استفاده کنیم. هدف ما اینست که یک چارچوب مبنا را معرفی کنیم، بطوریکه مشخص شود که ما چطور از آن بعنوان یک مدل مرجع برای ایجاد یک گرامر عمل استفاده میکنیم. بنابراین ما در این بخش ابتدا این تحلیل رسمی را معرفی میکنیم و سپس استفاده و اصول عملیات نحوی توصیف شده در چارچوب برای ایجاد یک گرامر زایشی از عمل را معرفی میکنیم.(a) روش چامسکی برای گرامرهای زایشیگرامرهای زایشی بطور گسترده برای تحلیل ساختار زبان انسان مورد استفاده قرار گرفته اند. گرامر زایشی از یک سری عناصر و یک سری قوانین تولید (بازنویسی) تشکیل شده است که بصورت صحیح پیش بینی می کنند که کدام ترکیبات عناصر، جملات گرامری را تشکیل میدهند. نوع خاصی از گرامرهای زایشی، گرامرهای ساختار عبارتی یا گرامرهای دارای محتوای آزاد هستند، که دارای قوانین بازگشتی هستند. این گرامرها یک سری پایانی ها، یک سری غیر پایانی ها، و یک سری قوانین زایشی به شکل را تشکیل میدهند که X نماد غیرپایانی منفرد و y رشته صفر پایانی و/یا غیرپایانی (یا بیشتر) است. محتوای X در داخل یک ساختار بر روی استفاده از قوانین مطابق تأثیر نمی گذارد. در اعمال گرامر برای تحلیل یک ساختار معین، یک درخت تجزیه ایجاد می گردد، که در آن، نمادهای غیرپایانی بصورت گره هستند، و نمادهای پایانی برگ ها هستند و هر گره به سطح بعدی از درخت گسترش پیدا میکند.این نوع گرامر اگر چه بیانگر و معنی دار است اما نمی تواند مسئول پدیده های زبانی مانند توافق و مرجع باشد. مواردی از عناصر ناپیوسته یا وابستگی های دارای مسافت بلند بین اجزای تشکیل دهنده یک جمله وجود دارد. روش چامسکی برای گرامر زایشی از طریق استفاده از تعداد فرآیند ها بر روی خروجی گرامرهای دارای محتوای آزاد به این پدیده ها می پردازد. جدیدترین تکامل روش گرامر چامسکی MP است، که چارچوبی است که گرامر انتقال به یک مکانیزم محاسباتی قدرتمند و ساده را کاهش میدهد که با اصول اقتصاد/کمینه گرایی در اشتقاق و نمایش ساختارهای دستوری اشباع می گردد؛ این کمینه گرایی بیان می کند که: (1) فرآیند های اشتقاق کمینه برای تولید ساختار دستوری بکار می رود و (2) نمایش های کمینه ساختارهای دستوری تولید می گردند.زبانی که یک گرامر زایشی دارد از موارد زیر تشکیل شده است:– یک سری متناهی از پایانی های T، یعنی گره برگ ها در یک درخت تجزیه، و یا نمایش های کمینه، و واحدهای لغوی واقعی در جمله؛ در MP ، اینها از طریق تعدادی از ویژگی های مورفو-سینتاکسی F توصیف می گردند (مانند جزء سخن، حالت، نوع مسند، و غیره).– یک سری متناهی از غیرپایانی های NT، یعنی انواع عبارت، طبقات دستوری از پایانی هایی مانند عبارات اسمی، عبارات فعلی و غیره. بطوریکه و– یک سری متناهی از قوانین تولید R، یعنی قوانین بازنویسی که بصورت بازگشتی برای پایانی ها و غیرپایانی ها اعمال می گردند و تعداد نامتناهی از ساختارهای گرامری ایجاد می کنند.قوانین گرامر زایشی در جدول 1 بدین صورت عمل میکنند: X نمایش کمینه یک واحد زبانی است، که هیچکدام از ویژگی های آن بررسی نشده است. یک نمایش سطح متوسط است که در آن، بعضی از ویژگی های واحد بررسی شده اند، و نمایش بیشینه واحد است که در آن، همه ویژگی های واحد بررسی شده اند. Y یک تصریح کننده است وقتی که قبل از X بیاید، یعنی اینکه یک پایانی یا غیرپایانی است که معنای X را تغییر می دهد، یا بعبارت دیگر یک پایانی یا غیرپایانی است که معنای X را تکمیل میکند. پارانتزها به معنای وجود آن اختیاری است. جدول 1 نشان میدهد که این گرامرها را می توان برای اشتقاق ساختارهای پیچیده زبان مورد استفاده قرار داد، که دارای جملاتی در داخل جملات دیگر هستند، که می توان آنرا تا سطح عبارت های اسمی و فعلی تحلیل کرد که یک جمله را تشکیل میدهند. جدول 1 قوانین گرامر زایشی ساختار عبارات اسمی و فعلی بر حسب نمایش های بیشینه تحلیل می گردد.در چارچوب های MP، اشتقاق یک ساختار دستوری بصورت پایین-بالا آغاز می شود و برای ویژگی ها موجود در مقادیر غیرقابل نسبت، جستجویی را برای واحد دیگری آغاز میکند که ویژگی ها-مقادیر آن را میتوان با متغیرها ترکیب کرد. این ادغام ساختارهای باینری را ایجاد میکند و بصورت بازگشتی اعمال می گردد تا اینکه همه ویژگی های آن تفسیر می گردند. برای مثال، در درخواست ساده ای مانند گرفتن چاقو، فعل گرفتن دارای یک ویژگی شیء-مکمل یا پایانی نوع طبقه بندی، مورد مفعولی و نوع معنایی شیء قابل گرفتناست؛ در ادغام جستجویی برای یک گزینه لغوی با این ویژگی ها آغاز می گردد (یعنی [+اسمی، +مفعولی، +قابل گرفتن] برای پر کردن متغیر شیء-مکمل ). ضمیر اشاره the جستجوی دیگری را برای مطابقت با ویژگی های خود آغاز میکند، که منجر به ایجاد عبارت اسمی چاقو می گردد. این عبارت اسمی می تواند جستجوی گرفتن را برای عنصر یا ساختار انجام دهد که متغیرهای ویژگی آنرا تفسیر میکند؛ بنابراین ادغام دیگری صورت می گیرد. هر سری ادغام شده دارای یک اسم است که خصوصیات عبارت ها را تعیین میکند. این خصوصیات امکان نمایش های معین را ایجاد میکنند و موارد دیگر را حذف می کنند.یک شکل از ادغام عامل Move است که ادغام یک عنصر مورفو-سینتاکسی با خود آن است. برای اینکه ادغام داخلی رخ دهد، یک رابطه بررسی-هدف باید بین حداقل یک ویژگی از عنصر دیگر وجود داشته باشد. برای مثال، در جمله یک ادغام داخلی بین عنصر انتقال داده شده و اثر همراه آن وجود دارد.(b) یک گرامر کمینه گرایی از عملدر استفاده از یک گرامر زایشی برای تحلیل ساختار عمل انسان، باید سری پایانی ها، ویژگی ها، غیرپایانی ها و قوانین تولید در دامنه حسی-حرکتی تعریف گردد. بنابراین کدامیک از اینها پایانی و غیرپایانی، و کدامیک از اینها ویژگی های مورفو-سینتاکسی هستند و آنها چطور ایجاد اعمال پیچیده تر را چطور با هم ادغام میکنند؟در ادامه ما یک گرامر کمینه گرایی از عمل را معرفی میکنیم که از عوامل اولیه عمل، عبارات عمل و سه ویژگی عمل تشکیل شده است که ادغام را ایجاد میکنند.ما در تحلیل خود یک عمل انسان را بصورت یک همبستگی سریال یا موازی از حرکات قابل مشاهده انجام شده توسط یک یا چند عامل با یک هدف معین در نظر می گیریم. ما سه ویژگی اصلی مورفو-سینتاکسی را شناسایی میکنیم که اعمال انسان را توصیف میکنند و ویژگی هایی که ما برای تعریف پایانی ها و غیرپایانی های عمل استفاده میکنیم. این ویژگی های مورفو-سینتاکسی در واقع پارامترهایی هستند که بر روی اجرای اعمال تأثیر می گذارند و انواع عمل را از هم تشخیص میدهند؛ آنها از ویژگی های انجام حرکت فراتر می روند که آنها را تغییر میدهند. ما این پارامترها را توسط مثالی از درخت تجزیه بررسی میکنیم که در شکل نشان داده شده است.(i) مکمل ابزار این عامل تأثیرگذار بر روی یک حرکت است، و قسمتی از بدن، ترکیبی از قسمت های بدن، و یا توسعه یک قسمت بدن با یک شیء قابل گرفتن بعنوان یک ابزار است.اعمال همیشه از طریق استفاده از عامل تأثیرگذار یا گسترش آن انجام می شوند. ابزار مورد استفاده بعنوان بخشی از بدن یا یک اثر تصنعی ، اجرای عمل را بر حسب پیکربندی عامل تأثیرگذار، نیروی اعمال شده و غیره تغییر می دهد. برای مثال، گرفتن چیزی با دست با گرفتن آن با انبر و ابزار دیگر، تفاوت دارد. آنچه را که ما در اینجا بیان میکنیم ادغام در یک فضای حرکتی است که در آن، هر عملی ضرورتاً/ذاتاً نیازمند یک مکمل ابزاری است. بعنوان مثال، شاخه های باینری عمل-ابزار درخت را در شکل 1 نگاه کنید.هر شیء که قابل گرفتن باشد را می توان بعنوان یک ابزار در درک یک عمل مورد استفاده قرار داد. در بعضی از موارد، استفاده خاص از یک شیء متداول است؛ در موارد دیگر ممکن است متداول نباشد، اما در عین حال امکان پذیر باشد. ما این ویژگی ضروری در هر عمل انسانی را بررسی میکنیم، که بصورت دستوری است، و یا بعبارت دیگر بطور واضح در درک یا اجرای یک عمل بعنوان یک جزء تشکیل دهنده مستقل حاضر است.ما باید خاطر نشان کنیم که بر اساس ایده یک مکمل ابزاری، ما نتیجه گیری میکنیم که هم قسمت های بدن و هم وسایل/اشیاء ضرورتاً نشان میدهند که قسمت های تأثیرگذار بدن ما بصورت ابزار هستند، به همان شیوه ای که اشیاء/وسایل دیگر ممکن است بعنوان ابزار برای انجام یک کار مورد استفاده قرار گیرند. این مسئله توسط آزمایشات عصب شناسی زیستی اثبات می گردد که نشان میدهد که ابزار در واقع بعنوان توسعه هایی از قسمت های بدن قابل مشاهده هستند؛ بنابراین یک رابطه پیچیده بین قسمت های بدن و اشیاء دیگر از طریق ویژگی “نقش ابزار” برای آنها وجود دارد. یافته های آزمایشات اخیر نشان داده اند که در پردازش اطلاعات بصری، انسان ها اشیاء قابل گرفتن را سریع تر از اشیاء غیر قابل گرفتن تشخیص میدهند، و از بین اشیاء قابل گرفتن هم اشیاء متداول سریع تر از اشیاء غیرمعمول تشخیص داده می شوند. مهمتر اینکه، مشخص شد که این تشخیص با وساطت فعالسازی نواحی متحرک انجام می شود. این مدارک نشان میدهد که ابزار بودن یک شیء ممکن است یک پارامتر مهم برای تشخیص در یک گرامر عمل باشد.(ii) مکمل شیء این می تواند هر شیء باشد که تحت تأثیر یک عمل استفاده از ابزار قرار می گیرد. این ویژگی دستوری دیگری از عمل است؛ این روابط متقابل شیء است که اثرات یک عمل متوجه آن می گردد. این میتواند هر شیء باشد. این ویژگی در واقع نیازمند یک عملیات ادغام دیگر بین ساختار عمل-ابزار و شیء متاثر است. این منجر به ساختارهای باینری مانند ساختارهای نشان داده شده در شکل 1 بین شاخه های درخت مرتبط با هم از طریق رابطه عمل-شیء می گردد. شیء که تحت تأثیر یک عمل قرار می گیرد، خود عمل را تشخیص میدهد؛ برای مثال، با متفاوت است، نه فقط به این خاطر که هدف آن ممکن است متفاوت باشد بلکه بخاطر خصوصیات شیء گرفته شده. مدرک زیستی از شباهت نوع عمل با نوع شیء نشان میدهد که مکمل های شیء در واقع پارامترهای تشخیصی برای اعمال هستند.(iii) هدف (g)این هدف نهایی یک توالی عمل با طول یا پیچیدگی های مختلف است. ویژگی مهم دیگر اعمال که اجرای آنها را تغییر میدهد، هدف آنهاست. این یک ویژگی ساختارشناسی است، بعبارت دیگر این یک مؤلفه دستوری مستقل متشکل از عبارت عمل نیست بلکه در عوض یک ویژگی صرفی است که پارامتری است که اجرای مؤلفه های یک عمل را بر حسب پیکربندی عامل متاثر و روابط متقابل فضایی با مکمل های ابزار و شیء است، تغییر میدهد. اجرای یک حرکت مطابق با توالی عمل تغییر داده می شود که در آن ادغام می گردد. یک قیاس برای پدیده تشابه در جملاتی که در اینجا بیان شده اند: تشابه شخص و تعداد کلمات، برای مثال تغییر کلمات خود یک جمله؛ برای یک جمله گرامری، همه کلمات باید دارای تشابه باشند. همچنین، در عمل همه اعمال فرعی باید بر حسب هدف نهایی با هم مشابه باشند. فکر کردن در مورد هر کلمه یا عبارتی که از شاخص های توافق تشکیل شده است یک اثر تصنعی مانند فکر کردن در مورد یک عمل عمدی است. این مربوط به آن چیزی است که لوریا آنرا “ملودی جنبشی” می نامد (یا بعبارت دیگر، سیالیت اعمال حرکتی که یکی پس از دیگر انجام می شوند).با برگشتن به مثال شکل 1، در درخت تجزیه عمل، ویژگی هدف با صفر-مؤلفه مرتبط است و بر روی کل توالی عمل و عمل های فرعی آن حاکم است. در ایجاد درخت عمل پایین-بالا ویژگی هدف اعمال فرعی بصورت ناشمخص باقی میماند؛ این فقط زمانی است که همه ویژگی های دیگر بررسی گردند و هیچ عمل دیگری را نتوانیم در یک ساختار پیچیده متداول ادغام کنیم که ویژگی هدف را نیز می توان بررسی کرد (یا بعبارت دیگر به گره درخت عمل برسیم)؛ هدف عمل نهایی است.این نقش ویژگی هدف در گرامر ما توسط یافته های آزمایشی پشتیبانی می گردد که نشان میدهند که نورون های مشخصی فقط در حین عمل متوجه هدف ارسال شوند، و بسیاری از آنها دارای خصوصیات طبقه بندی، تعمیم سازی و خاص بودن هستند. در مطالعه فوگاسی و همکارانش، در مغز میمون ها نشان داده شد که نورون های معینی فراتر از تفاوت های نوع شیء می روند وقتی که حرکات یکسانی دارای یک هدف مشترک هستند، و اینکه هدف یک توالی عمل قبلاً در اولین عمل فرعی آن نشان داده می شود. مشخص شد که گزینه دوم همان مورد موجود در مغز انسان است؛ در مطالعه کاتانئو و همکارانش، فعالسازی توالی های حرکتی در بچه ها نشان داده شد. در این آزمایشات ، فعالیت افزایش یافته ماهیچه های حاضر در باز کردن دهان یافته شد قبل از اینکه عمل گرفتن در توالی عمل “گرفتن برای خوردن” رخ دهد. این فعالسازی نشان میدهد که هدف نهایی توالی عمل از روی اولین مراحل توالی پیش بینی شد.بعبارت دیگر، این یافته ها به جنبه های مهم نقش ایفا شده توسط هدف نهایی یک ساختار عمل اشاره میکنند:– درک نوع حرکت یکسان با ابزار یکسان و مکمل های شیء زمانی تغییر می یابد که هدف عمل تغییر کند، برای مثال با متفاوت است.– درک نوع حرکت یکسان با ابزار متفاوت و/یا شیء متاثیر تغییر میکند، حتی اگر هدف عمل ثابت بماند، برای مثال با متفاوت است؛ و– هدف نهایی یک توالی عمل از اعمال فرعی توالی پیش بینی می گردد؛ برای مثال مؤلفه های فرعی فعالیت گرفتن مانند “دراز کردن دست بسوی مداد” نیازمند پیکربندی از متاثر است که به هدف نهایی بستگی دارد. در واقع نورن های گرفتن مطابق، قبل از تماس دست با شیء ارسال می گردند، درحالیکه آماده کردن حالت انگشتان نیز در حین انتقال دست رخ میدهد.ما باید بگوییم که این ویژگی هدف که بر همه اجزای تشکیل دهنده حاکم است هدف کلی ساختار عمل است. میتوان گفت که هر عمل فرعی از ساختار عمل ممکن است دارای هدف محلی/فوری خود باشد؛ برای مثال در شکل 1 دراز کردن دست بسوی یک شیء دارای هدف فوری گرفتن آن در دست است. هدف فوری بعدی آن انجام این عمل است. در هوش مصنوعی، تکنیک های برنامه ریزی سنتی برای تحلیل/اجرای یک کار، آن کار را به هدف های فرعی تقسیم بندی میکند. البته مدرک عصب شناسی زیستی که قبلاً ذکر شد به این حقیقت اشاره دارد که هدف نهایی عمل پیچیده مشخص است حتی اگر در مراحل اولیه خود باشد؛ و بر روی اجرای حرکتی اعمال فرعی تأثیر می گذارد و در فعالسازی اولیه ماهیچه ها مشخص است که آنها به مؤلفه های نهایی توالی عمل وابسته هستند. شکل 1 قسمتی از یک درخت عمل برای “گرفتن چاقو با دست برای بریدن” همانطور که در بخش بعدی نشان داده می شود، گرامر کمینه گرایی ما از عمل استفاده ای از اهداف فرعی نمی کند؛ بلکه در عوض، هدف نهایی یک ساختار عمل اینست که برای گرفتن مشتق از نمایش بیشینه یک عمل مورد نیاز است.ویژگی های مورفو-سینتاکسی دیگر عمل معرف هایی هستند که بر موقعیت/معنی یک عمل دلالت دارند که رخ میدهد، یا شیء که بعنوان موقعیت یک عمل استفاده می شود؛ اینها ذاتاً بر روی اجرای خود عمل تأثیر نمی گذارند، و آنها آماده سازی عمل را تعیین میکنند. بنابراین حضور آنها اختیاری است.مکمل های ابزار و شیء و همچنین معرف ها بصورت نهاد هستند؛ این نهادها دارای گرامر ادراکی خود و غیرپایانی هایی هستند که می توان آنها را بر حسب گرامر عمل تعریف کرد. البته کار بر روی یک گرامر ادراکی فراتر از حیطه این مقاله است؛ البته بعضی از تعاریف کلی آن بیان می گردد:پایانی های نهاداینها ساده ترین نهادهایی هستند که می توان آنها را بعنوان نهادهای قابل ادراک تعریف کرد که حداقل در یک برنامه حرکتی مشارکت می کنند و شامل خود نهادهای دیگر نیستند. آنها از طریق ویژگی های قابل مشاهده خود و نقشی که در برنامه های حرکتی ایفا میکنند از همدیگر تشخیص داده می شوند. قسمت های بدن و انواع طبیعی پیش بینی میشود که یک سری از چنین نهادهایی را تشکیل دهند.غیرپایانی های نهاداینها نهادهای قابل مشاهده ای هستند که از پایانی های نهاد در پیکربندی های فضایی خاصی تشکیل شده اند. آنها بعنوان مکمل یا معرف هایی در بیش از یک برنامه حرکتی مشارکت دارد. صحنه هایی در این سری شامل می گردد، و آنها در برنامه های حرکتی بعنوان معرف های اعمال مشارکت می کنند.ما با معرفی ویژگی های مبنای عمل می توانیم اکنون به تعریف فهرست واژگان گرامر عمل بپردازیم:پایانی های گرامر عملاینها ساده ترین اعمال هستند (یعنی حرکات قابل مشاهده انجام شده توسط یک عامل برای انجام یک هدف) که دارای مکمل-ابزار قسمت های بدن هستند و هیچ مکمل شیء ندارند. آنها هیچ جزئ تشکیل دهنده عملی ندارند و ممکن است بصورت دایره ای/تکراری باشند. این سری همه حرکات ممکن بدن انسان است (مانند دست، سرعت، دراز کردن دست، بالا بردن دست، کشیدن پا، باز/بسته کردن دست). پایانی های عمل از طریق ویژگی های حرکتی قابل مشاهده خود مانند سرعت، نیرو و جهت، از هم تشخیص داده می شوند. برای مثال، گره های حرکت برگ از درخت تجزیه عمل در شکل، از “دراز کردن” پایانی (دست) و “بستن” پایانی (دست) تشکیل شده است.غیرپایانی های گرامر عملاینها تجزیه های قابل مشاهده عمل هستند که از پایانی های عمل در یک پیکربندی زمانی معین تشکیل شده اند؛ آنها ممکن است مکمل های ابزار و مکمل های شیء داشته باشند. آنها نیازمند روابط متقابل با اشیاء دورتر از بدن فرد یا عوامل دیگر هستند (برای انجام یک هدف/کار خاص مانند گرفتن_چاقو، بریدن_گوجه، و غیره). جستجوی مقدار مکمل تجزیه یک عمل با استفاده از مقادیر یک مکمل تجزیه عمل بعدی، فرآیند ادغام را تسهیل می سازد. گزینه آخر بدین معناست که ما رخدادها را بعنوان اعمال در روابط زمانی تعریف میکنیم که دارای ویژگی ها مشترک هستند.(c) قوانین گرامر عملبا تعریف کردن عناصر تشکیل دهنده گرامر عمل، ما اکنون می توانیم قوانین تولید را معرفی کنیم. اینها در جدول 2 معرفی شده اند.در جدول 2، قوانین تولید گرامر عمل این حقیقت را بیان میکنند که صرفنظر از اینکه یک عمل تا چه حد ساده یا پیچیده است، در هر صورت دارای معرف هدف اجباری و یک مکمل ابزار اجباری است. حضور مکمل های شیء متاثر اختیاری است و بنابراین حضور معرف های موقعیت نیز اختیاری خواهد بود. می توان مشاهده کرد که در این گرامر، هیچ ارجاع واضخی به عاملی وجود ندارد که عمل را انجام میدهد. این بخاطر مکمل های ابزار قسمت های بدن پایانی های عمل اینطور است؛ یک عمل ذاتاً توسط یک عامل انجام می شود و چون پایانی های گرامر ضرورتاً یک مکمل قسمت های بدن را ترکیب میکند، نیازی نیست که اطلاعات عامل بصورت واضح بعنوان یک مکل جداگانه و غیرابزاری حاضر باشد.با بازگشت به درخت عمل در شکل 1، درخت را می توان از طریق کاربرد بازگشتی قوانین گرامر بصورت پایین-بالا مشتق گیری کرد. معمولاً تجزیه ها گرامری را برای تحلیل یک ساختار معین اعمال می کنند؛ وقتی که بیش از یک جمله باید تجزیه گردد، تقسیم بندی اتوماتیک متن به جملات نیز پیشاپیش انجام می شود. در زبان/فضای نمادین، تقسیم بندی اتوماتیک یک متن به جملات و علائم یک فرآیند آسان و مستقیم است، درحالیکه در فضای حسی-حرکتی، اینطور نیست. تقسیم بندی یک جریان مداوم بصری و/یا عمل حرکتی به جملات کار خیلی دشواری است. تقسیم بندی این جملات به علائم نیازمند تعدادی از تکنولوژی های پردازش حسی-حرکتی است که باید انجام شوند (مانند تقسیم بندی تصویر، شناسایی شیء و تشخیص عمل)؛ این تکنولوژی ها با چالش های مختلفی روبرو می شوند و خروجی آنها را نمی توان بصورت بدیهی تصور کرد وقتی که یک عمل تجزیه را انجام میدهند. برعکس، تجزیه کننده ای که گرامر کمینه گرایی عمل را اعمال میکند در واقع می تواند از گرامر برای راهنمایی تقسیم بندی عمل بصری و حرکتی استفاده کند:– برای تقسیم بندی به علائم: تجزیه کننده میتواند یک استراتژی راهنمای توجه را برای انتخاب این اشیاء فراهم سازد، از این لحاظ که بعنوان ابزار یا اشیاء متاثر به اعمال وابسته هستند، درحالیکه– برای تقسیم بندی به جملات: تجزیه کننده میتواند از عملگرهای گرامر عمل کمینه گرایی استفاده کند تا تصمیم بگیرد که چه زمانی این ادغام متوقف ود و یک ساختار عمل جدید آغاز گردد. جدول 2 قوانین تولید گرامر عمل زایشی. در ادامه ما طرح این تجزیه کننده دینامیک را نشان میدهیم که قوانین گرامر کمینه گرایی عمل پایین-بالا را همراه با معیارهای تقسیم بندی اعمال میکند تا درخت های تجزیه ورودی حسی-حرکتی تقسیم بندی شده را ایجاد کند.مرحله 1:– اولین عمل را پیدا کنید بطوریکه زمان آغاز آن در/پس از زمان آغاز ورودی بصری/حرکتی باشد و دارای مکمل ابزار قسمت های بدن باشد.بعبارت دیگر، اولین قسمت بدن را در حرکت در جریان ورودی بدست آورد و خصوصیات حرکتی آنرا مانند خصوصیات پایانی عمل A نگه دارد. این همان ادغام پایانی عمل A با عامل متاثر آن است، یا بعبارت دیگر نهادی که دارای ویژگی نوع معنایی است، و مقدار آن با مقدار ویژگی مکمل-ابزار A ترکیب می گردد برای مثال با ادغام می گردد. اینکار اولین ساختار عمل باینری باین شکل را ایجاد میکند: ، برای مثال . تا اینجا قانون 1 گرامر عمل اعمال شده است.– جستجو برای نهادی که می تواند دارای ویژگی های مکمل شیء باشد، و ادغام دیگری را انجام دهد، ساختار عمل را ایجاد میکند؛ سپس مکمل شیء صفر گرفته می شود.اینکار قانون 2 را اعمال میکند.– اگر مکمل شیء حاضر باشد، موقعیت آنرا بگیر و ساختار عمل را ایجاد کن که و موقعیت را بصورت معرف آن تشکیل میدهد.اینکار قانون 3 گرامر را اعمال میکند، البته فقط در مواردی که مکمل شیء موجود باشد. در این مرحله، تجزیه کننده قانون 4 را اعمال نمی کند؛ در عوض، بررسی میکند که برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا اعمال زیر در یک ساختار عمل بزرگتر ادغام گردد، چه چیزی پس از آن وجود دارد.مرحله 2:– تا زمانیکه در زمان فراتر از پایان ساختار مشتق گرفته برود، عمل را پیدا کن که پس از می آید ، یا مکمل ابزار آن با مکمل شیء دیگر یکسان است؛ اگر اینطور بود، این دو عمل را از طریق وابستگی زمانی با هم مرتبط کن و قوانین گرامر را از آغاز اعمال کن.برای مثال، در درخت تجزیه عمل در شکل 1، عمل “دست را ببند” پس از عمل “دست را دراز کن” رخ میدهد؛ این حقیقت که آنها دارای مکمل ابزار یکسانی هستند نشاندهنده اینست که هر دوی آنها با هم واحد عمل پیچیده تری را تشکیل میدهند. این بعنوان معیاری برای ادامه ادغام اعمال بعدی با همان درخت عمل مورد استفاده قرار می گیرد. قانون 1 برای تشکیل و قانون 2 برای تفسیر همه ویژگی های مکمل آن اعمال می گردد که در گسترش پیدا میکند. بنابراین ادغام دیگر بین ساختار “دست را ببند” و شیء رخ میدهد که ویژگی مکمل آنرا تفسیر میکند (چاقو). بنابراین ساختار عمل بصورت “دست را با چاقو در داخل آن ببند” است.چون در مورد ادغام اعمال بعدی تصمیم گیری شده است، پس تجزیه کننده بررسی دیگری را انجام میدهد:– اگر دارای مکمل شیء صفر باشد، پس ویژگی مرجع را به این مکمل صفر نسبت میدهد و آنرا با مکمل شیء ترکیب می سازد.این ترکیب بین شیء است که عمل اول متوجه آن می گردد و شیء که در واقع تحت تأثیر عمل بعدی قرار گرفته است؛ بعبارت دیگر، چهت عمل اول توالی بعنوان یک مرجع اشاره گر به چیزی عمل میکند که زمانی مشخص می گردد که عمل بعدی انجام می گردد. این تصمیم گیری با توجه به طبیعت اشاره گر یک عمل را فقط زمانی میتواند گرفت که عمل مربوطه بعدی پیدا شده باشد؛ یعنی تفاوت بین “دراز کردن پا” و “دراز کردن پا بسوی X” توسط اعمالی تعیین می گردد که بترتیب پس از “دراز کردن یک پای دیگر” و “ضربه زدن به توپ” واقع می شوند.قوانین گرامر ممکن است بصورت بازگشتی بعنوان اعمالی اعمال گردد که در مکمل های تسهیم زمان ترکیب می گردند؛ برای مثال، ممکن است پس از عمل “گرفتن چاقو با دست” که در شکل 1 نشان داده شده است، عمل “با چاقو سیب را نصف کن” انجام گیرد که ساختار عمل اشتقاقی را بیشتر گسترش میدهد و یک مؤلفه دیگر را به آن اضافه میکندو این مؤلفه فقط از لحاظ زمانی پس از عمل قبلی انجام نمی شود، بلکه مکمل ابزار آن نیز با مکمل شیء عمل قبلی مشترک است. میتوان اعمال بازگشتی نامتناهی را از مرحله 2 در تجزیه کننده تصور کرد، برای مثال اضافه کردن یک مؤلفه دیگر به مثال خود، مانند “بشقاب سیب را هل بده”. بازگشت در مرحله 2 از طریق وابستگی مکمل ابزار اعمال بعدی انجام می شود؛ بنابراین عمل با ابزار آن ادغام می گردد و سپس با حرکت بعدی ادغام می گردد اگر آنها دارای مکمل ابزار یکسانی باشند. و مکمل شیء عمل قبلی همان مکمل ابزار عمل بعدی باشد، و بالعکس.– اگر عملی که در بعد واقع می شود دارای مکمل ابزار یا مکمل شیء یکسانی با عمل قبلی نباشد، ساختار فرعی عمل جدیدی را از ایجاد میکند و اعمال قوانین گرامر پایین-بالا را پردازش میکند.برای مثال، پس از توالی عمل ممکن است “دراز کردن دست” رخ دهد. در این مورد هیچ نشانه ای وجود ندارد که این عمل قسمتی از این ساختار اشتقاقی را تشکیل دهد و بنابراین یک ساختار فرعی عمل جدیدی را در ایجاد میکند و تجزیه آن بار دیگر با اعمال قانون 1 آغاز می گردد.مرحله 2 اعمال میگردد تا زمانیکه هیچ عمل دیگری در جریان ورودی بصری/حرکتی وجود نداشته باشد. از این لحاظ، از یک سری ساختارهای فرعی اعمال تشکیل شده است، که هر ساختار فرعی بصورت یک سری اعمال ترتیب بندی می گردد.برای اینکه تجزیه کننده تصمیم نهایی مربوط به ادغام ساختار فرعی عمل و همچنین تصمیم مربوط به اشتقاق یک یا چند ساختار عمل بیشینه را بگیرد، دو مرحله دیگر باید انجام شود. این مراحل مراحلی هستند که منجر به اعمال قانون 4 گرامر می گردند (یعنی نسبت دادن هدف نهایی به ساختارهای عمل بیشینه).مرحله 3:– برای هر سری از مؤلفه های که فقط از ادغام پایانی یک عمل و عامل متثر آن تشکیل شده است، اولین سری مؤلفه های عمل بعدی را بیابید که عنصر اول آن (F) یک عمل ساده نیست و دارای مکمل ابزار مشترکی با عمل است. را با مسیری توسعه دهید که به F مرتبط است و بصورت زمانی با ترکیب می گردد؛ مکمل شیء F نیز با مکمل شیء صفر اجزای تشکیل دهنده از طریق تسهیم ویژگی منبع محدود می گردد.این مرحله در مواردی مانند موارد نشان داده شده در شکل 2 اعمال می گردد؛ دو عمل گرفتن وجود دارد که در ترتیب بعدی رخ میدهد: “دست 1 را دراز کن”، “دست 2 را دراز کن”، “با دست 2 سیب را بگیر”، “با دست 1 چاقو را بگیر” و به همین ترتیب . عمل “با دست 1 چاقو را بگیر” دارای مکمل ابزاری است که با عمل قبلی مشترک نیست، اما با عمل اول مشترک است. این همان مورد مربوط به ساختار عمل غیرمداوم است (وابستگی با دامنه زیاد). این مرحله از اجرای گرامر عمل دقیقاً به این پدیده می پردازد و یک انتقال را بر روی ساختار عمل اعمال میکند، که امکان ادغام بیشتر اعمال غیرمداوم را فراهم می سازد.– برای هر سری از مؤلفه های ، سری مؤلفه های عمل بعدی را پیدا کن که حداقل از یک ساختار عمل با مکمل ابزار مشترک با مکمل شیء مؤلفه تشکیل شده است. این دو سری را در یک ساختار پیچیده مشابه (اما غیرمداوم از لحاظ زمانی) با هم مرتبط سازید.این مورد از مرحله 3 مربوط به پدیده های انقطاع بین ساختارهای پیچیده تر از ساختارهای معرفی شده در قبل است.مرحله 4:– با ادغام مؤلفه های بعدی عمل را به پایان برسان که دارای یک یا چند مکمل مشترک هستند. شکل 2 شکل 3 این مرحله آخر باید: (1) تصمیم گیری کند که آیا اعمالی که بین ساختارهای عمل غیرمداوم مرتبط با هم رخ میدهند، به ساختار عمل بیشینه یکسانی تعلق دارند، و (2) برای ترکیب ساختارهای اعمالی که دارای مکمل های شیء مشترکی در هر فاصله ای است (برای مثال گوجه را بشور، چاقو را بگیر، کاسه را بیاور، گوجه را با چاقو بشور، روغن را در کاسه بریز، و غیره، برای آماده کردن سالاد).– وقتی که هیچ ادغام دیگری نتواند رخ دهد، ویژگی هدف هر ساختار عمل بیشینه را بررسی کن و خارج شو.توابع مربوط به یافتن ابزار عمل و شیء متاثر برای الگوریتم مورد نیاز است. همانطور که قبلاً نیز نشان داده شده است، شناسایی بصری قسمت های بدن، شرایط لازم در این فرآیند و ایده تقاطع فضایی است. گزینه آخر مربوط به ادغام بازگشتی قسمت های بدن و اشیاء برای مرتبط بودن با همدیگر است. بنابراین ابزار عمل یک شیء است که یا قسمتی متحرکی از بدن است و یا شیء متحرکی با یک عامل متاثر در همگامی با متاثر است. در الگوریتم پیشنهادی، قسمت های بدن و روابط متقابل آنها با اشیاء دیگر نه تنها ابزار یک عمل را تعریف میکند، بلکه اشیاء متاثر را نیز تعریف میکند.در متن قبلی توجه داشته باشید که مکمل های ابزار مؤلفه های یک عمل دارای سری ترتیب بندی شده ای از نهادهایی هستند که نمی توانند خالی باشند؛ یک قسمت از بدن ساده ترین ابزار ممکن است، درحالیکه گسترش آن با اثرات تصنعی دیگر از طریق تعدادی از اعمال می تواند ابزار خیلی پیچیده ای را تشکیل دهد.محدودیت های موجود در مورد استفاده از قسمت های بدن/عامل متاثر و همکاری حرکتی طبیعی آنها باید در الگوریتم بیان شده در این بخش ترکیب گردد، بطوریکه ایجاد اعمال درست و فقط ساختارهای اعمال درست تضمین می گردد. فهرست همکاری های حرکتی ممکن در عمل انسان را باید مد نظر قرار داد. الگوریتم پیشنهادی می تواند مربوط به دستور موازی با تغییرات اندک باشد. شکل 4 ساختار عمل بیشینه برای توالی بیان شده این الگوریتم را می توان فراتر از عمل انسان برای عمل حیوانات نیز استفاده کرد. برای اعمال غیر زیستی، ابزار عمل هر گونه نیروی طبیعی اعمال شده بر روی شیء است؛ استفاده از روش های موجود برای شناسایی این نیروها ممکن است منجر به استفاده از الگوریتم ذکر شده قبلی برای تحلیل اعمال غیر زیستی نیز گردد.4- گرامر عمل: بازگشت، ادغام، حرکت و ایده استفاده از ابزارما از چارچوب کمینه گرایی برای تعیین یک گرامر زایشی از عمل استفاده کرده ایم؛ البته آیا این نوع گرامر واقعاً ضروری است؟ آیا یک گرامر معمولی یا یک گرامر با محتوای آزاد برای تحلیل رسمی ساختار عمل مناسب نمی باشد؟ بعبارت دیگر، آیا بازگشت، ادغام، و حرکت، همگی برای گرامر یک عمل ضروری هستند؟بازگشت یک ویژگی مهم از گرامرهای زایشی است و اثبات شده است که خود را در زبان انسان بصورت های زیر نشان میدهد:– بعنوان بازگشت دنباله دار، که روندی است که نمونه دیگری از خود را بعنوان مرحله نهایی فراخوانی می کند، یا از لحاظ گرامری، ادغام ساختار در انتهای یک ساختار از نوع یکسان می باشد، برای مثال مردی که خواهر شما را که در کتابفروشی کار میکند می شناسد . این یک عبارت اسمی پیچیده است که در آن، یک جمله ارجاعی در انتهای یک جمله ارجاعی دیگر ادغام می گردد.– بعنوان یک بازگشت درست، که روندی است که نمونه دیگری از خود را در محاسبات فراخوانی میکند و سپس باید روند اصلی را دوباره بدست آورد، یا از لحاظ گرامری، ادغام یک ساختار در مرکز ساختار از همان نوع می باشد، برای مثال گربه ای که پسر آنرا دید که دارد می رود . این جمله ای است که در آن، جمله ای همان نوع ادغام شده است و ساختار آنرا قطع میکند، و بنابراین یک ساختار غیر مداوم با وابستگی های فواصل بلند ایجاد میکند.در گرامر معرفی شده قبلی، هر دو نوع بازگشت رخ می دهد و آنها هر دو توسط ایده استفاده از ابزار هدایت می گردند:– بازگشت دنباله دار: این بازگشتی است که در مرحله 2 از الگوریتم معرفی شده در بالا رخ میدهد؛ این همان توسعه یک عمل با ابزار T و شیء O است، که پس از آن عملی با ابزار O و شیء X اجرا می گردد، که ممکن است آن هم با عمل دیگری با ابزار X و شیء Y گسترش پیدا کند، و به همین ترتیب؛ بعنوان مثال:دست 1 را دراز کن – چاقو را با دست 1 بگیر – نان را با چاقو ببر؛ یا از لحاظ زبانی:دست 1 را دارز کن، که چاقو را گرفته است، که نان را می برد.این یک توالی عمل پیچیده است که در آن، عمل فرعی سوم در انتهای عمل فرعی دوم ادغام می گردد. نقش ابزار استفاده شده در ساختار یک عمل در تعیین بازگشت حیاتی است.– بازگشت درست: این نوع بازگشت ممکن است در توالی عمل ظاهر گردد، در مواردی که فرد انجام کاری را آغاز می کند قبل از اینکه چیز دیگری را به اتمام برساند؛ برای مثال:دست 1 را دراز کن – دست 2 را دراز کن، با دست 2 توپ را بگیر – با دست 1 لیوان را بگیر.این یک توالی عمل است که در آن، عمل گرفتن لیوان در هنگام اجرا توسط عمل دیگری از همان نوع قطع می گردد؛ این منجر به به ساختار غیرمداوم می گردد و وابستگی فاصله بلندی را بین قسمت عمل گرفتن لیوان ایجاد می کند. این بازگشت درست ممکن است در ساختارهای عملی با درجه متغیری از پیچیدگی آشکار گردد (یعنی در رخدادهای پیچیده ای مانند آماده کردن سالاد):با دست 1 چاقو را بگیر – با دست 2 تخته را بگیر، پارچه را روی تخته بگذار – نانرا با چاقو ببر – با دست 2 چنگال را بگیر، چنگال را در پنیر فرو کن، با زبان پنیر را لیس بزن – با دندان نان را گاز بزن.در این مورد، جمله ادغام شونده توالی گرفتن چاقو و استفاده واقعی از آنرا با ساختار عمل از همان نوع قطع میکند. شکل 5 با استفاده از تکنیک هایی از ماشین یادگیری، میتوان فیلترهای غیرخطی جدیدی را ایجاد کرد که تصویر جدیدی می سازد با فکر کردن در مورد هر کار روزمره ای، این ادغام ها کاملاً متداول به نظر می رسند؛ البته با دانستن اینکه در فضای حرکتی بعضی از اعمال ممکن است بصورت موازی رخ دهد، این ادغام ها همیشه در توالی منظمی از عناصر غیرمداوم یافت نمی شود، بلکه قسمتی از آنها در زمان با هم انطباق خواهد داشت. با در نظر گرفتن روابط متقابل با افراد دیگر برای انجام یک کار، این پدیده حتی متداول تر هم می گردد؛ اعمال یک عامل اعمال دیگر را قطع میکنند، و از دیدگاه دیگری یک عامل نیازهای غایب برای تکمیل یک کار را جبران می کند قبل از اینکه عامل دیکر آنها را درخواست کند. این یک مورد از همکاری درست بین عاملان است.مرحله 3 در الگوریتم قبلی به این موارد غیرمداوم می پردازد. باز هم ایده استفاده از ابزار برای هدایت ترکیب عناصر غیرمداوم بکار برده می شود؛ این مکمل ابزار از اعمال مختلف است که آنها را با هم ترکیب می کند، با اینکه در زمان غیرمداوم هستند.ادغام بازگشتی در زبان انسان جستجوی برای عناصری را آغاز میکنئ که متغیرهایی را در ویژگی های مورفو-سینتاکسی کلمات/عبارات حل میکند؛ این در گرامر عمل پیشنهاد شده نیز یک امر اساسی است، چون همه مشتق گیری ها را هدایت میکند. از طریق این جستجو و ادغام مکانیزم ها، اعمال با ابزار و اشیاء متاثر و اعمال دیگری از طریق اتحاد ویژگی ها آنها ترکیب می گردند. با فراتر رفتن از ادغام اعمال و ابزار/اشیاء مطابق با آنها، ادغام در گرامر عمل بین عناصری از نوع یکسان رخ میدهد؛ این همان چیزی است که در چارچوب کمینه گرایی، ادغام داخلی یا حرکت نامیده می شود. این را بعنوان مثال با عمل فرعی “دست را به سمت X دراز کن” در شکل 1 مقایسه کنید، که در آن، مسلماً ارجاع به یک مکمل شیء وجود دارد. مکمل شیء واقعی قسمتی از عمل بعدی را تشکیل میدهد. این یک رابطه بررسی-هدف بین ویژگی مکمل شیء یک عمل و ویژگی مطابق عمل بعدی است. ترکیب ویژگی ها در عمل رایج است؛ البته مکانیزم مرجع خود را فقط در مواردی آشکار می سازد که مستلزم حرکت مستقیم به سوی اشیاء است، اما هیچ تماسی با آنها ندارد. بعلاوه، همه موارد متوقف سازی ذکر شده قبلی موارد ادغام داخلی نیز هستند. مرحله 3 از الگوریتم 3 از عملیات حرکت استفاده میکند و ردیابی را در موقعیتی جا می گذارد که معمولاً باید در آنجا یافته شود و ردیابی را به مؤلفه واقع در موقعیت واقع در ساختار عمل مرتبط می سازد.بر اساس همه موارد ذکر شده قبلی، ما پیشنهاد میکنیم که گرامر منفی عمل باید ضرورتاً اجازه دنباله روی و بازگشت درست، و استفاده از عملگرهای ادغام و حرکت را ایجاد کند. در این گرامرها، استفاده از ابزار نقش مهمی را برای اشتقاق ساختارهای عمل ایفا میکند.5- نتیجه گیریدر بکارگیری یک گرامر زایشی برای توصیف ساختار عمل، می توان مدارک آزمایشی بر اساس زیستی معمول از زبان و عمل را تأیید کرد. البته چرا باید به گرامر عمل نیاز داشته باشیم و این گرامر به چه معناست، اگر استفاده از ابزار در واقع اصول ساختاربندی محاسباتی عمل باشد؟همانطور که قبلاً نیز نشان داده شده است، گرامر عمل در جستجوی هوش مصنوعی و علم شناختی است؛ تعمیم سازی، یادگیری و پیش بینی عمل در شناخت و محاسبه انسانی به شناسایی ساختاری از عمل بستگی دارد که پردازش وابسته به عمل را در تشخیص عمل و ایجاد عمل هدایت میکند. با آغازسازی از هوش مصنوعی، تشخیص رخدادها و درک صحنه بصری کاربردهایی بوده اند که در شناسایی یک گرامر ادرامی از عمل برای نسبت دادن ربات ها و ماشین ها به مهارت ها برای تشخیص و تفسیر رفتار انسانی، بیشتر مورد توجه هستند. پردازش ویدیوئی بزرگ مقیاس به ابزار قوی بستگی دارد که تشخیص شیء بصری و عمل بصری را انجام می دهند؛ مطابق با گرامر عمل پیشنهادی، تشخیص قسمت های بدن انسان یک عامل کلیدی برای این کاربردها است و تشخیص عمل را در تشخیص اولیه حرکت تحریک می کند. تشخیص تقاطع های فضایی قسمت های بدن و اشیاء دیگر، ابزار مهم بعدی دیگر است که مورد نیاز است؛ این تکنولوژی است که اشیاء را بصورت قوی تقسیم بندی میکند و ادغام بصری را به اشیاء می دهد و نه تنها ضرورتاً نوع شی را تشخیص میدهد بلکه نقش آن بعنوان ابزار یا شیء از روابط متقبل مطابق با رابطه فضایی با قسمتی از بدن نیز را شناسایی میکند. بر اساس این دو تکنولوژی، گرامر عمل را میتوان برای تجزیه هر گونه پیچیدگی بدون وارد شدن به شناسایی کامل اشیاء حاضر در این اعمال بکار برد. همه تشخیص ها بر اساس نقش های عملی اشیاء است. ادامه خواندن مقاله ترجمه کمينه گرايي گرامر عمل

نوشته مقاله ترجمه کمينه گرايي گرامر عمل اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله مقاله تنظيم وثبت حساب هاي اموالي

$
0
0
 nx دارای 400 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اهمیت و ضرورت تحقیق الگوی ارزیابی اثر مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیتهای سازمان(چارچوب مفهومی و آزمون عملی )در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات, دانش به عنوان منبع حیاتی سازمانها در عرصه رقابت و عاملی حیاتی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب می گردد . همگام با چرخش از سوی اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش ، سازمانها نیز خود را بر آن داشته اند تا با تكیه بر دانش و اطلاعات استفاده از آن در فرآیند كسب و كار توان رقابتی خود را افزایش دهند . برای پاسخ به این سوال مهم كه چرا اصولا برخی سازمانها در صحنه رقابت موفق هستند نیازمند درك نقش حیاتی دانش در آنها می باشیم . به طور كلی سازمانها به دو دسته از داراییها ( سرمایه ) تكیه می كنند : داراییهای ملموس و داراییهای ناملموس . آنچه تا چندی پیش اهم توجه سازمانها را به خود جلب كرده بود كسب و بهینه سازی داراییهای ملموس مانند ماشین آلات و تجهیزات بوده است . اما امروزه سازمانها دریافته اند كه آنچه موجب موفقیت و بقای سازمانها می شود ، داراییهای ناملموس مانند سرمایه فكری ، تجربیات ، دانش سازمانی و اطلاعات می باشد . امروزه شركتها به این نتیجه رسیده اند كه باید به آنچه می دانند ( سرمایه فكری ) بیش از آنچه دارند ( سرمایه مادی ) اهمیت بدهند . دانش تنها منبع بی پایانی است كه با استفاده بیشتر حجم آن بیشتر می شود . شركتهای بزرگی چون سه ام ، اچ پی و جنرال الكتریك با توجه به اهمیت نقش اطلاعات و دانش ، مدیرانی با تخصص مدیریت دانش را جذب نموده اند . سازمانها با درك اهمیت و نقش حیاتی مدیریت دانش اشتیاق وافری به اعمال این سیستمها از خود نشان می دهند . اما واقعیت این است كه به دلیل عدم وجود تصویر روشنی از آنچه می خواهند به آن دست پیدا كنند ، نمی توانند به صورت ایده آل و مطلوب این سیستمها را طراحی و اجرا كنند . طراحی و اجرای موفقیت آمیز پروژه های مدیریت دانش بدون شناخت و تحلیل عوامل حیاتی موفقیت كه شامل عوامل مختلف انسانی ، فرهنگی ، فناوری و رقابتی می باشد نمی تواند ، شركتها را در این زمینه یاری رسان باشد . سازمانها در عصر اطلاعات كه همراه با پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد ، نیازمند ساز و كاری منسجم جهت سازماندهی به داده ها ، اطلا عات و دانش می باشد . امروزه صرفا داشتن حجم انبوهی از اطلاعات نمی تواند راه گشا و مفید باشد ، بلكه داشتن اطلاعات مربوطه ، طبقه بندی شده و به هنگام می تواند به سازمان كمك كند . سازمانها در تعاملات عصر جدید با مفاهیم متمایزی از بازارهای فعلی روبرو هستند كه آن تعامل با بازار دانش می باشد . دانش به مثابه كالایی ناملموس در آمده است كه سازمانها و كنشگران اجتماعی آن را معامله و مبادله می كنند . درك وجود چنین بازارهایی سازمانها را به سوی استفاده از ساز و كاری جهت هدایت و سازماندهی این سرمایه ارزشمند رهنمون ساخته است . كنشگران بازار دانش مانند ارائه دهندگان ، خریداران و واسطه ها نیازمند وجود ساز و كاری جهت هماهنگی می باشند . در صحنه رقابت ، سازمانها نمی توانند با تكیه بر فناوری ، قیمت و كیفیت به طور دائم جلودار باشند ، اما در صورتی كه دانش و اطلاعات را به خوبی سازماندهی و كنترل كنند می توانند آنچه را موجب شاخص بودن آنها می باشد را به طور دائم ارتقاء بدهند . اندیشه ها و ایده ها ، ساز و كارهایی هستند كه می توانند از منابع فیزیكی محدود ارزش آفرینی كنند . امروزه موفقیت شركتهایی كوچك و شناخته نشده مانند نت اسكیپ از غولهای تجاری مانند اپل ، این حقیقت را روشن ساخته است كه موفقیت در اداره دانش و اطلاعات زمینه ساز پیدایش افقهای جدیدی برای شركتهای كوچك می شود. امروزه اهمیت دارایی های فكری به حدی رسیده است كه شركتها در ترازنامه خود ارزش آن را در بخش دارایی های شركت ثبت می كنند . پیدایش مناصب جدید مدیریتی مانند مدیر ارشد دانش و مدیر سرمایه فكری مدعی اهمیت این موضوع برای شركتها می باشد . خلا ابزارها و روشهایی جهت مدیریت دانش در شرایط فعلی كاملا محسوس می باشد . در حالیكه برای اداره عوامل سنتی تولید مانند نیروی كار سرمایه و فناوری ابزارها و روشهایی جامع و كامل موجود می باشد . تشریح ابعاد و حدود مساله درباره مدیریت دانش تعاریف متعدد و متنوعی ارائه شده است كه با توجه به زاویه دید صاحبنظران و اهمیت دادن به عاملی خاص ، نوع تعریف آنها از یكدیگر متمایز می شود . برای آگاهی از مفهوم صحیح مدیریت دانش ، ابتدا باید تعریف روشنی از دانش داشته باشیم و تفاوت ان را با داده ها و اطلاعات در نظر داشته باشیم . داده به مفهوم پردازش عینی درباره رویدادهای مختلف می باشد . داده فاقد معنی ، ساختار و نظم می باشد . هنگامی كه داده دارای ساختار و نظم شود به اطلاعات تبدیل می شود اما اطلاعات ، صرفا دارای ساختار و نظم می باشد ، ولی معنی و مفهوم خاص را نشان نمی دهد . از زاویه دیگر تفاوت داده با اطلاعات در دو مورد است : مربوط بودن و هدفدار بودن . داده این دو ویژگی را ندارد ولی اطلاعات دو ویژگی مذكور را دارد . داده ها را از طریق برخی اقدامات می توان به اطلاعات تبدیل كرد : محاسبه ، اصلاح و خلاصه سازی . به عنوان مثال پردازشهای ثبت شده مربوط به فروش محصولات كه ساختار و نظم خاصی ندارند داده محسوب می شوند . هنگامی كه این داده ها با طبقه بندی و نظم خاصی مرتب شوند و یك گزارش فروش ایجاد شود اطلاعات شكل می گیرد . دانش فراتر از اطلاعات می باشد و در اثر تغییر و تحولات ایجاد شده در اطلاعات و در سایه تجربه و ارتباطات شكل می گیرد . مفهوم دانش به سادگی قابل تعریف و توصیف نمی باشد و اجزاء تشكیل دهنده آن عوامل محدود و مشخصی نمی باشند . از یك دیدگاه ، دانش دانستن چگونه ها می باشد . افرادی كه چگونگی امور كاری و سایر موارد شغلی و سازمانی خود را درك كرده اند ، از دانش مرتبط با شغل و سازمان خود ب رخوردارند . دانش در سایه تجارب آموخته شده افراد از كار در سازمان شكل می گیرد . اهداف تحقیق1- طراحی ،تبیین وآزمون الگوی ارزیابی اثر (نقش) مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیتهای سازمان2- مرور مفاهیم نظری و پیشینه تحقیق پیرامون مدیریت دانش ، مزیت رقابتی و استراتژی رقابتی 3- ارزیابی اثر اعمال مدیریت دانش در بخشهای مختلف سازمان از دیدگاه مدیران بخشهای مربوطه4- اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان5- اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و رضایت مشتریان از محصولات و خدمات6- اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و نوآوری در ارائه محصولات و خدمات سئوالات تحقیق1- اثر فعالیتهای مدیریت دانش در هر كدام از بخشهای اصلی و پشتیبانی زنجیره ارزش صنعت نرم افزار چه می باشند ؟2- میان اعمال مدیریت دانش در سازمانها و توسعه مهارتهای تخصصی و فنی منابع انسانی چه رابطه ای وجود دارد ؟3- میان اعمال مدیریت دانش در سازمانها و رضایت مشتریان از محصولات و خدمات چه رابطه ای وجود دارد ؟4- میان اعمال مدیریت دانش در سازمانها و افزایش نوآوری در ارائه محصولات و خدمات چه رابطه ای وجود دارد ؟5- ابزارها و سیستمهای مدیریت دانش در جهت توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان ، رضایت مشتریان از خدمات و افزایش نوآوری در ارائه محصولات و خدمات چه می باشند ؟ فرضیات تحقیقتاثیر مدیریت دانش بر پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران 1) : میان كسب دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد . 2) میان نشر دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد . 3) میان کاربرد دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد . 4) میان نگهداری دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد .تاثیر مدیریت دانش بر توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان5) میان خلق دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد . 6) میان كسب دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .7) میان نشر دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .8) میان کاربرد دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .9) میان نگهداری دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری در ارائه خدمات و محصولات10) میان خلق دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد . 11) میان كسب دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد . 12) میان نشر دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دا دارد . 14) میان نگهداری دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد . تاثیر مدیریت دانش بر بهبود مدیریت روابط با مشتریان15) میان كسب دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطه مثبتی وجود دارد.16) میان كاربرد دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطه مثبتی وجود دارد.17) میان نگهداری دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطه مثبتی وجود دارد . تاثیر مدیریت دانش بر توسعه بازار محصولات و خدمات18) میان كسب دانش و توسعه بازار محصولات و خدمات شركت رابطه مثبتی وجود دارد . 19) میان كاربرد دانش و توسعه بازار محصولات و خدمات شركت رابطه مثبتی وجود دارد . 20) میان نگهداری دانش توسعه بازار محصولات و خدمات شركت رابطه مثبتی وجود دارد . روش شناسی تحقیقرویکرد تحقیقبطور كلی رویکرد حاكم بر انجام تحقیق به دو صورت كمی یا كیفی مطرح می باشد . هدف هر دو دستیابی به شناخت بهتر و درك ابعاد جدیدتر موضوع می باشد ، اما هر یك ابزار و منطق خاص خود را در پیش می گیرند . هر كدام از این دو رویكرد بر اساس نوع داده ای كه استخراج می كنند شناخته می شوند . در رویكرد كمی به جمع آوری داده های كمی پرداخته می شود و بطور مشابه در رویكرد كیفی ، داده های كیفی جمع آوری می شوند . انتخاب هر كدام از این رویكردها بسته به هدف تحقیق ، نوع داده ها و نوع پرسش می باشد . تحقیق كیفی برای درك عمیق یك پدیده اجتماعی و بررسی پدیده در بستر آن بسیار مناسب می باشد . داده های تحقیق كیفی شامل ایده ها ، عقاید ، نگرشها ، دانش ضمنی ، مستندات و مشاهدات محقق می باشد . در اینجا محقق با پیش فرض و مفروضات از پیش تعیین شده وارد عرصه تحقیق نمی شود ، بلكه با ذهنی باز با واقعیتها روبرو می شود. تحقیقات مربوط به حوزه سازمان و مدیریت بصورت گسترده ای نیازمند تحقیق از نوع كیفی می باشد، زیرا موضوعات سازمانی در محتوایی اجتماعی و متاثر و تاثیرگذار بر كنشی زیاد آن نسبت به مطالعات كمی می باشد . در شرایطی كه اطلاعات محدودی پیرامون موضوع یا مساله وجود دارد ، استفاده از این شیوه تحقیق بسیار مطلوب می باشد . در تحقیقات كیفی معمولاً مبنای نظری بطور كامل تحقیق را جهت دهی نمی كند ، زیرا تئوریهای موجود كافی و تكامل یافته نمی باشند . (‌دواس‌،‌1381‌)تحقیق كمی با تاكید بر استفاده از داده های كمی به دنبال آزمودن تئوری موجود و سنجش روابط میان متغیرها و تعداد و حجم ویژگیها می باشد . در این تحقیق از روشهای آماری و استنباطی استفاده می شود . از این شیوه تحقیق هنگامی فرضیات به روشنی تدوین شده اند و بدنبال تایید آنها می باشیم . استفاده از تحقیق كمی هنگامی مناسب است كه مفاهیمی و روابط كشف شده را بخواهیم آزمون كنیم. (‌دواس‌،‌1381‌)در تحقیق حاضر بطور تو امان از دو روش تحقیق كیفی و كمی با توجه به نوع داده ها و شرایط استفاده می شود . با توجه به وجود اطلاعات محدود ، نیاز به درك پدیده و موضوع در بستری اجتماعی و سازمانی ، عدم وجود فرضیات روشن و از همه مهمتر حجم گسترده ای از داده های كیفی در مرحله اول و با استفاده از استراتزی تحقیق موردی به مطالعه و ارزیابی چند مورد سازمانی كه در آنها سیستم مدیریت دانش اعمال می شود ، می پردازیم . سپس نحوه اثر گذاری مدیریت دانش در بخشهای اصلی و پشتیبانی زنجیره تامین را از طریق داده های كیفی حاصل از مصاحبه ها ، ارزیابی اسناد و مدارك و مشاهدات مورد ارزیابی قرار می دهیم . همچنین زیر ساختهای لازم جهت انجام موفق و موثر طرحهای مدیریت دانش نیز با توجه به مفاهیم نظری ، از طریق مصاحبه ها مورد آزمون قرار می گیرند . سپس فرضیات تحقیق به شیوه ای كمی از طریق توزیع پرسشنامه مورد ارزیابی قرار می گیرد . ماهیت(نتیجه) تحقیق تحقیق از لحاظ ماهیت و نتیجه آن به سه نوع تقسیم می شود كه عبارت است از تحقیق بنیادی ، كاربردی و توسعه ای . تحقیق بنیادی به دنبال ایجاد و توسعه دامنه علم می باشد و پرسشی واحد در پیش رو دارد كه باید به آن پاسخ بگوید . در مقابل تحقیق كاربردی بدنبال تدوین الگویی برای برقراری ارتباط میان متغیرهای یك موضوع به شیوه ای نظام مند می باشد . در تحقیق توسعه ای بدنبال كاربرد مدل بدست آمده از تحقیق كاربردی در صحنه عمل و حل یك مشكل خاص می باشد . ماهیت تحقیق حاضر از نوع كاربردی می باشد و ما بدنبال تدوین الگوی برای درك رابطه میان مدیریت دانش و خلق مزیت رقابتی در صنعت نرم افزار از طریق زنجیره ارزش سازمان می باشیم . آنچه در این تحقیق اهمیت دارد تأثیر م دیریت دانش در بخشهای مختلف زنجیره ارزش می باشد و برای دستیابی به این مهم نیازمند شناسایی و ارزیابی متغیرهای این بخشها می باشیم . هدف تحقیق تحقیق را می توان بر اساس هدف آن در سه نوع طبقه بندی نمود .تحقیق اكتشافی : هدف از این نوع تحقیق كشف پدیده هایی است كه تا كنون مورد توجه قرار نگرفته است . از این تحقیق زمانی استفاده می شود كه تعیین حدود مساله مشكل است و تئوری مربوطی با پدیده مورد بررسی وجود ندارد . زمانی كه هدف درك افقهای جدید درباره رویدادها و دستیابی به زوایای جدید درباره مساله باشد ، این تحقیق مناسب است . در شرایطی كه محقق می خواهد استنباط خودش از مساله یا پدیده اظهار كند ، این رویكرد مناسب می باشد . ( ساندرز و تورن هیل ، 2000 ) این تحقیق در شرایطی كه پیرامون ماهیت موضوع تحقیقات اندكی صورت پذیرفته باشد،توصیه می شود .تحقیق تبیینی : این تحقیق بدنبال مطالعه یك موقعیت با مساله در جهت تبیین روابط میان متغیرها می باشد . از این تحقیق در جهت درك روابط علت و معلولی و زمینه های پیدایش یك مساله می توان استفاده كرد . این روش علاوه بر شناسایی علل پدیده قادر به توضیح و تفسیر این عوامل نیز می باشد .تحقیق توصیفی : در اینجا هدف توصیف و بیان ویژگیهای متغیرهای مربوط به موقعیت یا مساله می باشد . ابعاد مختلف مربوط به مساله شناسایی می شوند و بسته به علایق و گرایشهای محقق ویژگیهای متناظر استخراج می شوند . بطور كلی این شیوه تحقیق به محقق در زمینه های زیر یاری می رساند :1- شناسایی و درك ویژگیهای موضوع 2- تفكر نظام مند درباره ابعاد مختلف مساله3- ارائه ایده برای مطالعات بیشتر و گسترده تر4- كمك به تصمیم گیریتحقیق حاضر از حیث هدف ، تحقیقی اكتشافی می باشد و بدنبال درك صحیح و عمیقی درباره چگونگی نقش مدیریت دانش در خلق و حفظ استراتژی تمایز از مجرای زنجیره ارزش می باشد . در این تحقیق بدنبال درك این مساله می باشیم كه چگونه مدیریت دانش می تواند از طریق اثر گذاری در بخشهای اصلی و عملیاتی زنجیره ا رزش موجب رقابتی پایدار شود .با توجه به اینكه دیدگاه های موجود ، گر چه به وجود رابطه میان اعمال طرحهای مدیریت دانش و موفقیت سازمان در عرصه رقابت اشاره كرده اند ، اما تا كنون از ساز و كاری ساختارمند و منسجم مانند زنجیره ارزش سازمان جهت درك این رابطه استفاده نشده است . عمده نظریات به نگرش منبع مدار پیرامون ایجاد مزیت رقابتی پرداخته اند كه در حد بیان نقش مدیریت دانش در ایجاد منابعی ارزشمند ، كمیاب و غیر قابل جایگزین محدود می باشد . در جریان مرور مطبوعات تحقیق متوجه می شویم كه درك رابطه مدیریت دانش با خلق مزیت رقابتی پایدار نیازمند شناخت جایگاه آن در زنجیره ارزش سازمان و میزان اثر گذاری آن در هر كدام از بخشهای اصلی و پشتیبانی زنجیره ارزش می باشد. استراتژیهای تحقیق : تحقیق پیمایشی و مطالعه موردیتحقیقات موردی شامل نوع بررسی تفصیلی ( همراه با داده های اطلاعاتی در یك دوره زمانی ) از یك یا چند سازمان یا گروههای درون سازمانی است كه به هدف ارائه تحلیلی از زمینه و فرایندهای دخیل در پدیده مورد بررسی انجام می شود . پدیده مورد نظر از بسترش جدا نمی شود ( مانند تحقیقات آزمایشگاهی )، بلكه چون با بسترش رابطه تنگاتنگی دارد در پیوند با بسترش مورد بررسی قرار می گیرد . البته مطالعات موردی می تواند روی افراد نیز صورت گیرد (دانایی فرد ، الوانی و آذر ،1383) اگر چه در اینجا رویكرد كلی مشابه است ( عموما تحلیل استقرایی بر فرایندها در بستر اجتماعی شان متمركز است )، اما با سطح متفاوتی از تحلیل صورت می گیرد . رویكرد مطالعات موردی یك شیوه یا روش نیست بلكه نوعی استراتژی پژوهشی است . همان طور كه ین ( 1981 ) معتقد است ، چون بستر یا زمینه ، بخشی از طرح پژوهشی است ، همیشه متغیرهای متعددی وجود نخواهند داشت كه باید مشاهده شوند. بر این اساس بكارگیری طرح ها و معیارهای تجربی مناسب نیستند اگر چه موضوعات قابل بحث روایی و تعمیم پذیری باید مد نظر قرار گیرند . درون این استراتژی ، روشها یا شیوه های متعددی مورد استفاده قرار می گیرند و ممكن است این روشها كمی ، كیفی و یا هر دو باشند . اگرچه بنا به نوع پرسشها یا سوالها روشها و فنون مشخص می شوند ولی بطور كلی بیشتر این فنون كیفی هستند . استراتژی تحقیق مورد استفاده در این تحقیق با توجه به رویكرد تحقیق كیفی ، تحقیق موردی می باشد. تحقیق موردی به لحاظ طبقه بندی جزء تحقیق كیفی می باشد . تحقیق موردی در شرایطی كه هدف بررسی پدیده در بهتر واقعی خودش باشد و امكان كنترل متغییرها به صورت دقیق میسر نباشد ، مناسب است . پدیده هایی كه در محتوای سازمانی انجام می شوند ، به دلیل تأثیر و تأثر دوگانه پدیده و سازمان بر یكدیگر نیازمند توجه دقیق به مح و چگونه باشد . این استراتژی تحقیق مناسب می باشد .همچنین زمان مورد نظر در انجام تحقیق زمان حال و شرایط فعلی می باشد كه نیازمند استفاده از استراتژی تحقیق موردی می باشد . طرح تحقیق موردی استفاده شده در این تحقیق از نوع چند موردی جزء نگر می باشد . چند موردی از این نظر كه چند سازمان مورد بررسی قرار می گیرند و جزء نگر از این نظر كه تاثیر مدیریت دانش را در بخشهای مختلف زنجیره ارزش می سنجد . انتخاب چند مورد جهت تحقیق موجب تكرار تحقیق می شود و می توان با مقایسه نتایج به روایی بالاتری دست پیدا كرد. در جریان تحقیق حاضر ابتدا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی نظر مدیران عالی ، مدیران منابع انسانی ، مدیران تحقیق و توسعه و مدیران فروش و بازاریابی درباره نقش مدیریت دانش در بخشهای مربوطه و درجه اهمیت آن مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت . در این راستا ابتدا با دریافت نشانی سازمانها از انجمن شرکتهای فناوری اطلاعات ، پرسشنامه های مربوطه برای مدیران دوایر مختلف ارسال شد . پس از کسب نظرات مدیران و برای افزایش غنای تحقیق سه شرکت مطرح و معتبر با توجه به رده بندی مصوب این انجمن انتخاب شدند . ابتدا سهم مدیرت دانش در آنها اندازه گیری و سپس میزان مهارتهای تخصصی کارکنان ، رضایت مشتریان از خدمات و نوآوری در ارائه محصولات و خدمات اندازه گیری شدند. ابزار تحلیل داده هاابزار تحلیل داده ها در این تحقیق با توجه به استراتژی تحقیق پیمایشی و مطالعه موردی تفاوت پیدا می کند . در تحقیق پیمایشی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS به ارزیابی نتایج پیمایش انجام شده در سطح مدیران عالی و مدیران دوایر مختلف از جمله مدیران منابع انسانی ، مدیران تحقیق و توسعه و مدیران فروش و بازاریابی پرداختیم. سپس در تحقیق موردی با هدف اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و مولفه هایی مانند سطح مهارتهای تخصصی کارکنان ،رضایت مشتریان از خدمات و نوآوری در ارائه محصولات و خدمات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار مربوطه LISREL استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق جامعه مورد بررسی شامل شركتهای فعال در صنعت نرم افزار می باشد.رشته اصلی فعالیت این بنگاه ها تحلیل ،طراحی و پشتیبانی از سیستمهای نرم افزاری می باشد.این شركتها عضو انجمن شركتهای انفورماتیك می باشند كه فعالیتهای آنها را به صورت دوره ای مورد نظارت و ارزیابی قرار می دهد.جامعه مورد بررسی شامل شركتهای تولیدكننده سخ ت افزار و ارائه دهندگان خدمات سخت افزاری نمی شود.رسالت اصلی این شركتها تحلیل و طراحی سیستمهای اطلاعاتی بر اساس نیازمندیهای موسسات و شركتها می باشد.به طور كلی خدمات ارائه شده توسط این شركتها به دو صورت می باشد:ارائه بسته های نرم افزاری و نرم افزرهای سفارش مشتری .بسته های نرم افزاری به صورت از قبل طراحی شده می باشد و برای نیازهای عمومی و بیشتر برای موسسات كوچك و متوسط مناسب می باشد.این سیستمها قابلیت جرح و تعدیل پایه ای را ندارند و فقط بر اساس استاندارده ای اولیه شركت سازنده قابل استفاده می باشند.در مقابل سیستمهای نرم افزاری سفارش مشتری بر اساس تحلیل سیستم موجود و طراحی سیستم اطلاعاتی جدید بر اساس نیازمندیهای مشتریان می باشد.در این حالت باید ابتدا مشخصات سیستم مورد نظر بر اساس تحلیل نیازمندیهای مشتریان استخراج شود ،سپس در مرحله طراحی تفضیلی سیستم اطلاعاتی سفارشی شود.پس از نصب سیستم جدید و آزمودن آن در صورت نیاز خدمات پشتیبانی توسط شركت ارائه می شود. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه: مهمترین منبع گردآوری داده ها در یك تحقیق از با رهیافت كیفی می باشند،زیرا به وسیله آنها می توان به غنی ترین اطلاعات شامل نگرشها ،ایده ها و دانش افراد پیرامون موضوع خاصی پی برد.سه نوع كلی از مصاحبه وجود دارد:مصاحبه آزاد یا اکتشافی :در این نوع از مصاحبه از مخاطبان خواسته می شود تا نظرات و ایده های خودشان را درباره موضوع خاصی ارائه دهند و هیچ گونه جهت دهی خاصی در نحوه پاسخ دهی وجود ندارد و آنها می توانند تجارب و راه حلهایی نیز ارائه دهند.مصاحبه متمركز : در این شیوه مجموعه ای مشخص از سئوالات در زمانی محدود و مشخص و در جهت پاسخ به سئوالات تحقیق مطرح می شود.مصاحبه ساختمند :در اینجا علاوه بر سئوالات مشخص پاسخها نیز مشخص هستند و مصاحبه شونده باید از میان آنها یك پاسخ را انتخاب كند.این شیوه تا حدی مشابه پرسشنامه می باشد.در این تحقیق از هر سه نوع مصاحبه بسته به شرایط استفاده می شود.هر كدام از شیوه ها برای هدف خاصی مناسب می باشند.البته شیوه مصاحبه متمركز به دلیل امكان اجرای آن در زمان انك و خارج نشدن از جریان اصلی تحقیق مورد توجه بیشتری قرار خواهد گرفت. مطالعات اکتشافی: مطالعات اکتشافی در ان تحقیق شامل بررسی متون و مطبوعات تحقیق و مصاحبه های اکتشافی می باشد .برای بررسی متون از کتاب ها ، مجله ها و مقالات اینترنتی استفاده شده است .همچنین از اطلاعات کسب شده از طریق مصاحبه با متخصصان و مدیران سازمانها در جریان تحقیق استفاده شده است. پرسشنامه:پس از آنكه الگوی مفهومی پیشنهادی بوسیله مطالعات موردی و توسط ابزار مصاحبه مورد پذیرش قرار گرفت ،برای ارزیابی فرضیات تحقیق و روابط میان متغییرها از این ابزار جهت گردآوری داده استفاده می شود.نوع پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق از نوع بسته می باشد و سئوالات همراه پاسخهایی مشخص به پاسخ دهندگان ارائه می شود.تحلیل مستندات: حجم زیادی از اطلاعات موجود در سازمانها در قالب اسناد و مدارك در می آید كه می توان با بررسی آنها اطلاعات مفید و ارزشمندی را بدست آورد.مستندات شامل نامه ها ،رویه ها،دستورالعملها،آیین نامه ها ،آرشیو تحقیقات گذشته ،مطالب آموزشی و غیره می باشد.در بسیاری از موارد سازمانها رسالت ،اهداف و حوزه های كاری خودشان را به صورت مستند نگهداری می كنند كه ارزیابی آنها مفید و لازم می باشد. تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرحکتابچه راهنمای متخصصان (Yellow pages) : مجموعه ای از ا طلاعات مربوط به متخصصان شرکت در هر حوزه خاص جهت سهولت دسترسی سایر کارکنان و مدیریت به آنها که می تواند به صورت مکتوب و مستند و یا به صورت فایل نرم افزاری ایجاد شود . نقشه دانش (Knowledge map ) : مجموعه اطلاعات سازمان یافته در مورد کمیت و موقعیت مکانی داراییهای دانشی شامل متخصصان ،سوابق پروژه های تیمی و سازمانی ، تجارب مکتوب و سایر اطلاعات مستند کتابخانه دیجیتالی (Digital library) : كتابخانه دیجیتالی یك سیستم نرم افزاری مبنی بر وب می باشد كه اطلاعات مستند و مكتوب موجود در یك سازمان را به صورت پرونده های كامپیوتری ذخیره می كند تا امكان بازیابی آنها ازطریق وب میسر باشد.اینترانت (Intranet) : شبکه ارتباط درون سازمانی جهت استفاده افراد و کارکنان درون سازمان به منظور اطلاع رسانی و استفاده افراد از اطلاعات و خدمات الکترونیکی شرکتداده کاوی(Data mining) : فرآیند انتخاب ، پاک سازی ، غنی سازی و کد گذاری داده ها جهت ایجاد امکان بازیابی و پردازش داده ها بر اساس الگو . پردازش تحلیلی متصل (On Line Analytical Processing (OLAP)) : ابزاری است كه امكان پرس و جو ، نمایش و خلاصه سازی اطلاعات را به صورت كارا ، تعاملی و پویا فراهم می آورد .اتاق گفتگو (Talk room) : مکانی فیزیکی یا مجازی جهت برقراری ارتباط با همکاران و سایر متخصصان در مورد موضوعات کاری و تخصصی ، انتقال تجارب و ایده ها غیرهسیستم کنفرانس تصویری (Video conferencing) : ابزاری جهت ایجاد ارتباط در بین افراد در مکانهای متفاوت به منظور انتقال اطلاعات ، تجارب ، ایده ها ، ایجاد هماهنگی و غیره . درگاه دانش (Knowledge portal) : سایت اینترنتی اصلی و اولیه که از طریق آن مراجعان می توانند به بخشهای فرعی متعددی وارد شوند . تعاریف و مفاهیم درباره مدیریت دانش تعاریف متعدد و متنوعی ارائه شده است كه با توجه به زاویه دید صاحبنظران و اهمیت دادن به عاملی خاص ، نوع تعریف آنها از یكدیگر متمایز می شود . برای آگاهی از مفهوم صحیح مدیریت دانش ، ابتدا باید تعریف روشنی از دانش داشته باشیم و تفاوت ان را با داده ها و اطلاعات در نظر داشته باشیم . داده به مفهوم پردازش عینی درباره رویدادهای مختلف می باشد . داده فاقد معنی ، ساختار و نظم می باشد . هنگامی كه داده دارای ساختار و نظم شود به اطلاعات تبدیل می شود اما اطلاعات ، صرفا دارای ساختار و نظم می باشد ، ولی معنی و مفهوم خاص را نشان نمی دهد . از زاویه دیگر تفاوت داده با اطلاعات در دو مورد است : مربوط بودن و هدفدار بودن . داده این دو ویژگی را ندارد ولی اطلاعات دو ویژگی مذكور را دارد . داده ها را از طریق برخی اقدامات می توان به اطلاعات تبدیل كرد : محاسبه ، اصلاح و خلاصه سازی . به عنوان مثال پردازشهای ثبت شده مربوط به فروش محصولات كه ساختار و نظم خاصی ندارند داده محسوب می شوند . هنگامی كه این داده ها با طبقه بندی و نظم خاصی مرتب شوند و یك گزارش فروش ایجاد شود اطلاعات شكل می گیرد . دانش فراتر از اطلاعات می باشد و در اثر تغییر و تحولات ایجاد شده در اطلاعات و در سایه تجربه و ارتباطات شكل می گیرد . مفهوم دانش به سادگی قابل تعریف و توصیف نمی باشد و اجزاء تشكیل دهنده آن ع وامل محدود و مشخصی نمی باشند . از یك دیدگاه ، دانش دانستن چگونه ها می باشد . افرادی كه چگونگی امور كاری و سایر موارد شغلی و سازمانی خود را درك كرده اند ، از دانش مرتبط با شغل و سازمان خود برخوردارند . دانش در سایه تجارب آموخته شده افراد از كار در سازمان شكل می گیرد . پس از درك صحیح مفهوم دانش و تفاوتهای آن با داده واطلاعات ، باید با مفهوم مدیریت دانش آشنا شویم . محققان مختلف در زمینه مدیریت دانش هر كدام تعریف متفاوتی از مدیریت دانش ارائه داده اند و این اختلاف در تعاریف به دلیل توجه هر كدام به جنبه ای خاص از موضوع می باشد . ارائه و ارزیابی تعاریف مختلف از مدیریت دانش ما را به درك صحیح و جامع این مفهوم رهنمون می سازد . محقق تعریف جونز ( 2003) رویكردی یكپارچه و نظام مند در جهت تشخیص ، مدیریت و تسهیم كلیه داراییهای فكری شامل پایگاه های داده ، مستندات ، رویه ها و سیاستها و تجارب موجود در ذهن افراد دانرام ( 2000 ) كاربرد نظام مند و هدفمند معیارهایی جهت هدایت و كنترل داراییهای دانشی ملموس و ناملموس سازمان با هدف استفاده از دانش موجود در داخل و خارج سازمان جهت خلق دانش دید ، ایجاد ارزش ، ابداع و بهبود . اودل (1996 ) مدیریت دانش رویكردی نظام مند ، جهت یافتن ، درك و استفاده از دانش جهت خلق ارزش می باشد . اسمیت (2001 ) ساز و كاری جهت ایجاد محیط كاری كه در آن دانش و تخصص به آسانی توزیع شود و ایجاد شرایطی كه دانش و اطلاعات بتواند در زمان مناسب در اختیار افراد قرار گیرد به گونه ای كه آنها بتوانند بصورت موثرتر و با كارایی بیشتر فعالیت كن ند . چو (2005 ) چارچوبی برای اعمال ساختارها و فرایندهایی در سطوح فردی ، گروهی ، سازمانی در جهت اینكه سازمان بتواند از آنچه می داند یاد بگیرد و در صورت نیاز دانش جدید را كسب كند تا برای مشتریان و ذینفعانش ارزش خلق كند . چنین چارچوب مدیریتی افراد ، فرایندها و فناوری را در جهت توسعه پایدار عملكرد یكپارچه می كند . بكمن ( 1997) ساز و كاری برای دستیابی به تخصص ، دانش و تجربه كه قابلیتهای جدید را فراهم می كند ، عملكرد بهتری را موجب می شود ، نوآوری را تشویق می كند و ارزش مطلوب ذینفعان را افزایش می دهد . موری ( 1998) سیستمی جهت ایجاد جو مساعد برای كسب و تسهیم دانش موجود ، ایجاد فرصتهایی برای خلق دانش جدید و فراهم كردن ابزارهایی برای اعمال استراتژیك دانش سازمان در تلاشهایش جهت دستیابی به اهداف. جدول شماره (2-1) : تعاریف ارائه شده در مورد مدیریت دانشانواع دانش عمده ترین تقسیم بندی دانش توسط پولانی در سال 1948 ارائه شد . او دانش را به دو دسته دانش ضمنی و دانش آشكار تقسیم بندی كرد . دانش آشكار دانشی است كه قابلیت كدگذاری دارد و می توان آن را به صورت مكتوب و مستند بیان كرد . دانش آشكار را می توان در قالب كلمات و اعداد به شكلهایی مانند خصوصیات كالا ، دستورالعملها و قوا عد كار تبدیل كرد . این نوع از دانش به صورت رسمی و نظام مند قابل انتقال میان افراد می باشد . دانش ضمنی دانشی بسیار شخصی است كه به سختی می توان آن را رسمیت بخشید . به این دلیل انتقال آن به سختی صورت می پذیرد . این نوع دانش بیشتر از تجربه افراد نشات می گیرد . از این دانش تحت عنوان دانش چگونگی ها نیز نام برده می شود . برای درك مفهوم این دانش می توان به نحوه فراگیری موسیقی اشاره كرد . دانش موسیقی را به طور كامل نمی توان از طریق مطالعه نت ها و رفتن به كلاس نظری آن فرا گرفت . بلكه در اثر تجربه فرد و استفاده از آموزشهای عملی فرد آموزش دهنده قابل دستیابی می باشد . منشا چنین دانشی تجربیات ، نگرشها ، بصیرت ذهنی و ارزشهای افراد می باشد . در بسط دسته بندی پولانی ، دانش ضمنی به دو بعد دیگر قابل تقسیم می باشد . بعد فنی دانش شامل انواع مهارتهای تخصصی ، دانستن چگونگی ما و بعد شناختی شامل ارزشها ، عقاید و الگوهای ذهنی كه نحوه نگرش فرد را مشخص می كند . (بكمن،1997)سطوح دانش دانش را می توان از لحاظ سطح به سطح فردی ، گروهی و سازمانی تقسیم بندی كرد . ( فایراستون،2001) دانش در سطح فردی شامل اطلاعات افراد درباره محصولات ، شیوه پردازش فرایند تولید یا ارائه خدمات در قالب دانش آشكار و مهارته ای ارتباطی ، مهارتهای حل مسائله ، ارزشها و تجارب در قالب دانش ضمنی می باشد . دانش در سطح گروهی ، به مهارتها و توان حل مساله افراد در قالب یك گروه اتلاق می شود كه به صورت انفرادی قابل حصول نمی باشد . دانش در سطح سازمانی شامل دستورالعملها ، كتابچه ها ، مشخصات ، محصولات ، رویه های كاری ، مستندات در قالب دانش آشكار و فرهنگ سازمانی ، بینش و اصول اخلاقی می باشد . انواع دانش به عقیده بلاكر پنج نوع دانش وجود دارد كه عبارتند از : 1- دانش موجود در ذهن : این نوع از دانش وابسته به مهارتهای مفهومی فرد و قابلیتهای شناختی او بستگی دارد . 2- دانش مجسم شده : دانش عمل گرا و به صورت آشكار كه بسته به میزان تعاملات و ارتباطات افراد با یكدیگر رشد می یابد . 3- دانش موجود در فرهنگ : در فرایند پذیرش ادراكات مشترك میان افراد ریشه دارد . مانند فرایند جامعه پذیری 4- دانش تعبیه شده : دانشی است كه به طور نظام مند در روابط میان فناوری ، افراد و فرایندهای سازمانی شكل گرفته است . 5- دانش رمز گردانی شده : دانشی كه در قالب نشانه ها و سمبلها می باشد . طبقه بندی كویین كویین یك طبقه بندی بسیار مفید ارائه داده است . در این دسته بندی دانش بر اساس كاركرد آن طبقه بندی شده است . این چهار دسته عبارتند از : 1- دانش شناختی یا دانش چه چیزها : كاركرد دانش در این سطح كمك به شناخت مسائل می باشد كه از طریق آموزش رسمی و كلاسیك قابل انتقال است . 2- مهارتهای پیشرفته یا دانستن چگونگی ها : در این سطح دانسته های علمی و كلاسیك در عمل آزموده می شوند و توانایی استفاده از اصول و قواعد در مسائل دنیای واقعی مهم می باشد . ادامه خواندن مقاله مقاله تنظيم وثبت حساب هاي اموالي

نوشته مقاله مقاله تنظيم وثبت حساب هاي اموالي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه تأثير ريزساختار آلياژ بر روي کارايي ساخت ماشيني EDM ريز

$
0
0
 nx دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تأثیر ریزساختار آلیاژ بر روی کارایی ساخت ماشینی EDM ریز جی. زد. لی، اف. اچ. شن، زد. وای. یو، دبلیو. ناتسوچکیده: ساخت ماشینی تخلیه برقی (EDM) یک فرآیند الکتریکی-حرارتی است. وقتی که ویژگی میکرو دارای همان اندازه برابر با ریزساختار آلیاژ است، کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو بعلت تفاوت بین خصوصیات حرارتی دانه بلوری و خصوصیات محدوده بلوری تغییر پیدا میکند، و منجر به ابعاد غیر مطلوب و فرآیند ساخت ماشینی ناپایدار می گردد. برای افزایش دقت ساخت ماشینی و کارایی EDM میکرو، لازم است که تأثیر ریزساختار آلیاژ بر روی کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو را درک کنیم. در این مطالعه، حفره های میکرو در آلیاژ تیتانیوم با بلورهای متعادل، مس، نیکل، آلیاژ نیکل-مس و فولاد ضد زنگ با دانه های بزرگ شده ایجاد شدند. میانگین مقادیر مختلف و توزیع در میزان های حذف مواد و فواصل تخلیه الکتریکی متغیر است، که نشان میدهد که کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو تحت تأثیر ریزساختار آلیاژ قرار می گیرد.کلمات کلیدی: ساخت ماشینی میکرو، EDM، ریزساختار آلیاژ، خصوصیات حرارتی، رسانایی گرمایی 1- مقدمهفرآیندهای ساخت ماشینی میکرو بطور گسترده برای به حداقل رساندن محصولات مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از عوامل حاکم بر فرآیند انتخاب مواد ساخته شده با ماشین مانند سرامیک، پلیمر یا آلیاژ است. در آلیاژ ها، دانه های بلورین در حین انجماد تشکیل می گردند. در شرایط مختلف تشکیل آلیاژ، ترکیبات شیمیایی، اندازه دانه ها و جهت یابی آنها متغیر است و نشاندهنده خصوصیات مکانیکی مختلف و خصوصیات فیزیکی مانند مقاومت در مقابل فرسایش، دمای بالا و خوردگی شیمیایی است. بنابراین آنها در سیستم الکترومکانیکی (MEMS) استفاده می گردند. در ساخت ماشینی متعارف، مواد ساخته شده توسط ماشین بصورت متجانس فرض می گردند. وقتی که یک ویژگی به اندازه میکرومتر کاهش داده می شود، یا همان اندازه ریزساختار آلیاژ، خصوصیات ریزساختار آلیاژ ممکن است بر روی کارایی ساخت ماشینی تأثیر بگذارد. در برشکاری میکرو، خصوصیات مواد حجیم ممکن است معتبر نباشد. وقتی که ضخامت تراشه برش داده نشده کاهش می یابد، فشار جریان نیروی برشی مواد تا حد زیادی افزایش می یابد. اثبات شده است که محدوده های دانه ها، معایب بلوری و ناخالصیها در حین تغییر شکل پلاستیک نقش مهمی در فرآیند لغزش ایفا میکنند. وقتی که ابزار برشکاری در محدوده های بلورین حرکت میکند، شرایط ساخت ماشینی تغییر پیدا میکند و سبب تغییر در نیروی برشی، لرزش ابزار و پوشش ابزار تسریعی می گردد. ساخت ماشینی تخلیه الکتریکی (EDM) یک فرآیند الکتریکی-حرارتی است که توسط آن، هرگونه مواد رسانا را صرف نظر از سختی آن، میتوان حذف کرد. در مته کاری حفره های ریز توسط EDM، نتایج ماشینی مانند میزان حذف مواد، نسبت پوشش الکترود و فاصله تخلیه الکتریکی در دامنه معینی در همان شرایط ماشینی معین تغییر پیدا میکند. ترک های بزرگی را میتوان در حفره های ریز ایجاد شده پیدا کرد، که ممکن است در حین تشکیل تراشه رخ دهد. ریزساختار مواد هم بر روی حداقل اندازه ماشینی در EDM میکرو همراه با انرژی پالس تخلیه الکتریکی و تنش پس مانده مواد ساخته شده توسط ماشین تأثیر می گذارد. همچنین اثبات شده است که سرعت ساخت ماشینی با جهتیابی بلورین در شرایط پایانی تغییر پیدا میکند. اندازه دانه کاربید تنگستن ممکن است حداقل قطر میله را با EDM میکرو محدود کند. این عوامل نشان میدهند که نتایج ماشینی رابطه نزدیکی با ریزساختار مواد دارند وقتی که ویژگی اندازه به درجه میکرومتر کاهش داده می شود. در EDM میکرو، پدیده های فیزیکی بسیاری مانند رسانایی گرمایی، الکتریسیته، نور، الکترومغناطیس و پلاسما در این فرآیند مورد نیاز هستند. اگرچه خصوصیات تصادفی EDM میکرو منجر به تغییر کارایی ساخت ماشینی می گردد، با اینحال بخشی از خطای بعدی ویژگی های میکرو ایجاد شده ممکن است توسط ریزساختار مواد ساخته شده توسط ماشین ایجاد گردد.   برای بالا بردن دقت ماشینی و کارایی، باید تأثیر ریزساختار آلیاژ بر روی کارایی ساخت ماشینی و خصوصاً ساختار بلوری آلیاژ بر روی میزان حذف مواد و فاصله تخلیه الکتریکی EDM میکرو را درک کنیم. این امکان وجود دارد که ابعاد ویژگی های میکرو را در مقاومت مورد نیاز با رجوع به الکترود با یک اندازه دقیق کنترل کنیم. فرآیند ماشینی صاف را می توان توسط انتخاب پارامترهای ماشینی مناسب بر اساس دانش تأثیر ریزساختار مواد بر روی کارایی ماشینی انجام داد. در این مقاله، تأثیر ریزساختار مواد بر روی کارایی ماشینی EDM میکرو از دیدگاه رسانایی گرمایی مورد مطالعه قرار می گیرد. آزمایش های گسترده توسط ایجاد حفره های ریز در مواد مختلف انجام می شود. نتایج ماشینی مانند میزان حذف مواد و فاصله تخلیه الکتریکی ارزیابی می گردد. خلاصه اینها در بخش پایانی بیان می گردد.   2 رسانایی گرمایی و خصوصیات گرمایی مواد در EDMدر EDM، مواد توسط انرژی گرمایی ایجاد شده توسط پالس های تخلیه الکتریکی حذف می گردد. مدل حذف مواد EDM بر اساس معادلات دیفرانسیل برای رسانایی گرمایی در مواد جامد بشرح زیر می باشد: که T توزیع دما، r محور شعاعی، z محور عمودی، t زمان و ضریب پخش گرمایی مواد ساخته شده توسط ماشین است ( که رسانایی گرمایی مواد ساخته شده توسط ماشین، چگالی مواد ساخته شده توسط ماشین و گرمای خاص مواد ماشینی است). شکل 1 رسانایی گرمایی EDM را نشان میدهد. توزیع دما در مواد ساخته شده توسط ماشین در معادله 2 بیان شده است. که T توزیع دما، دمای پیرامونی، q گدازای گرمای مجرای پلاسما، تابع خطای مکمل است.گدازای گرما q بصورت زیر بیان می گردد که F شکست انرژی انتقال داده شده به ماده ساخته شده توسط ماشین، v ولتاژ تخلیه الکتریکی در امتداد فاصله، i جریان تخلیه الکتریکی، شعاع مجرای پلاسما است. در شرایط ماشینی یکسان، و t را می توان ثابت فرض کرد. وقتی که دما به نقطه ذوب ماده می رسد، روابط شعاع حفره تخلیه الکتریکی و خصوصیات مواد را می توان توسط معادله 4 بدست آورد. بنابراین میزان حذف مواد و فاصله تخلیه الکتریکی را هم می توان بدست آورد. در EDM متعارف، مواد ساخته شده توسط ماشین بصورت همگن فرض می شود. اندازه ویژگی ایجاد شده نسبت به اندازه ریزساختار در آلیاژ خیلی بزرگتر است. محاسبه میزان حذف مواد و فاصله تخلیه الکتریکی بر اساس خصوصیات مواد حجیم می باشد. وقتی که این ویژگی به درجه میکرومتر کاهش داده می شود، مواد ممکن است خصوصیات همگنی را خصوصاً در حالت آلیاژ ساخته شده ماشینی توسط EDM میکرو از خود نشان دهند. در حین تشکیل یک دانه در آلیاژ، یک ذره با بالاترین دمای ذوب ابتدا به جامد تبدیل می شود، و هسته دانه را تشکیل میدهد. با کاهش دما، اطراف دانه شکل می یابد. بنابراین خصوصیات مواد دانه و محدوده مانند رسانایی گرمایی، نقط ذوب و چگالی متفاوت خواهد بود.   در ساختار بلوری آلیاژ، حجم دانه ها و محدوده های آنها با هم متفاوت است، و منجر به تأثیر مختلفی بر روی کارایی ساخت ماشینی می گردد. در مواد همگن، رسانایی گرمایی مؤثر را می توان بصورت زیر بیان کرد: که رسانایی گرمایی مرثر، رسانایی گرمایی دانه، رسانایی گرمایی اطراف دانه، شکستگی حجم محدوده دانه و شکستگی حجم دانه است ( در اینجا، ). بعلت ترکیبات شیمیایی مختلف در محدوده و دانه، رسانایی گرمایی آنها با هم متفاوت است، که بر روی کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو تأثیر می گذارد.3 آزمایشات و سنجش نتیجه31 ساخت ماشینی مس، نیکل و آلیاژ مس-نیکلبرای مطالعه تأثیر ریزساختار مواد بر روی کارایی ماشینی، آزمایشات گسترده ای توسط ایجاد حفره های ریز در مواد مختلف با استفاده از ماشین EDM میکروی افقی انجام می شود. الکترودها با استفاده از میکروسکوپ نوره به اندازه مطلوب آماده می شوندو تفاوت قطر الکترود و قطر حفره میکرو برای محاسبه فاصله تخلیه الکتریکی بکار می رود و سپس زمان ساخت ماشینی ثبت می گردد. سطح ماده ساخته شده توسط ماشین جلا داده می شود و سیاه قلم کاری می شود تا ریزساختار آلیاژ مشاهده گردد و موقعیت حفره ریز در دانه بلوری یا محدوده با استفاده از میکروسکوپ فلزنگاری ثبت گردد.برای مطالعه کارایی ساخت ماشینی تأثیر یافته توسط خصوصیات مواد، سه نوع مواد از مس الکترولیت (Cu)، نیکل الکترولیت (Ni) و آلیاژ مس-نیکل انتخاب شد. خصوصیات مواد در جدول 2 لیست بندی شده اند. می توان مشاهده کرد که بیشتر خصوصیات مواد آلیاژ مس-نیکل بین خصوصیات مس و نیکل است. کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو در آلیاژ مس-نیکل می تواند بین خصوصیات مس و نیکل باشد.   بر اساس مدل نشان داده شده در شکل 1، دمای محدوده حفره به نقطه ذوب می رسد. برای تحلیل کمی روابط اندازه حفره و پارامترهای مواد در جدول 2، متغیرهای گدازای گرمایی q و زمان تخلیه الکتریکی t بعنوان اعداد ثابت ساده سازی می شوند چون از همان شرایط ساخت ماشینی در آزمایشات استفاده می شود. در EDM میکرو، زمان تخلیه الکتریکی در درجه نانوثانیه قرار دارد (در اینجا، ). گدازای گرمایی دامنه های منحنی ها را در شکل 2 تغییر میدهد (در اینجا، ). مقدار کمتر از 1 است. بنابراین، حداکثر مقدار در طرف چپ نزدیک هر اوج در یک منحنی در شکل 2 قرار دارد. می توان بوضوح مشاهده کرد که شعاع حفره در مواد مختلف برای مس، نیکل، و مس-نیکل از بزرگ تا کوچک متغیر است. بعبارت دیگر، میزان حذف مواد و فاصله تخلیه الکتریکی از درجه یکسانی پیروی می کنند. برای بدست آوردن اندازه حفره در هر ماده، یک الکترود با قطر در مس، نیکل و مس-نیکل در عمق در شرایط ماشینی لیست بندی شده در جدول 1 وارد شد. سطوح ماشینی در شکل 3 نشان داده شده است. مقادیر میانگین اندازه حفره اندازه گیری شده در جدول 3 بصورت خلاصه بیان شده است، که با تحلیل تئوری نشان داده شده در شکل 2 ، بجز برای مس-نیکل ثابت است. برای تأیید تأثیر خصوصیات مواد بر روی اندازه حفره، حفره های ریزی در صفحات نازک ساخته شده از مش، نیکل و مس-نیکل بترتیب با ضخامت های 035، 035 و 031 میلیمتر ایجاد شد. در هر صفحه، 10 حفره ریز در شرایط ماشینی ایجاد شد که در جدول 1 نشان داده شده است. میزان حذف مواد (MMR) در شکل 4 نشان داده شده است. درجه MRR در هر ماده با درجه مقادیر تئوری در شکل 2 مطابقت دارد. این بدین معناست که خصوصیاتمواد بر روی کارایی ساخت ماشینی تأثیر می گذارد. البته، فاصله تخلیه الکتریکی مس-نیکل در شکل 5 از درجه MRR ها جدا است. برای بررسی این پدیده، سطح آلیاژ مس-نیکل با استفاده از پودر الماس با اندازه بمدت 12 تا 15 دقیقه جلا داده شد. پس از اینکه با استفاده از مایع خورنده سنگ مرمر بمدت 20 تا 30 ثانیه سیاه قلم کاری شد، ریزساختار مس-نیکل را می توان مانند شکل 6 نشان داد. می توان مشاهده کرد که آلیاژ مس-نیکل از دانه های بلورین تشکیل شده است و اندازه های آنها کمتر از است. وقتی که یک حفره ریز با استفاده از الکترود با قطر تقریباً در مس-نیکل ایجاد می گردد، میزان حذف مواد تحت تأثیر خصوصیات مواد حجیم قرار می گیرد چون دانه های زیادی در صفحات با ضخامت 031 میلیمتری در ساخت ماشینی وجود دارد. فاصله تخلیه الکتریکی همچنین بر اساس اندازه گیری قطر حفره ریز در سطح ماده ساخته شده توسط ماشین بدست می آید. لبه حفره مربوط به ریزساختار مواد می باشد. بعلت تفاوت ترکیبات شیمیایی در دانه و محدوده، رسانایی گرمایی آنها متفاوت است، که ممکن است سبب تفاوت در فاصله تخلیه الکتریکی گردد.   32 ساخت ماشینی آلیاژ بلورین متعادل TA0-1در این مطالعه، TA0-1 برای جوش کردن آلیاژ TA15 بکار برده شد و بعنوان ماده نمونه انتخاب شد. رگه جوش شده متشکل از بلورهای متعادل بود. ترکیبات شیمیایی TA0-1 در جدول 4 بیان شده است. ضخامت نمونه 049 میلیمتر است. تعداد کلی حفره های ریز با استفاده از الکترودهای دارای قطر تقریبی در شرایط ساخت ماشینی جدول 1، 107 عدد است. نتایج ماشینی ثبت و محاسبه شدند. پس از ایجاد حفره، نمونه با استفاده از خمیر آب بندی الماس با اندازه ذرات بترتیب و بمدت 8 تا 10 دقیقه جلا داده شد، و سپس با استفاده از واکنش گر کرال بمدت 30 تا 60 ثانیه سیاه قلم کاری شد. موقعیت حفره ریز با استفاده از میکروسکوپ مشاهده شد. وقتی که یک حفره ریز در محدوده دانه بلورین از دو طرف نمونه یافت می شد، بعنوان “روی محدوده” شناسایی می شد همانطور که در شکل 7 نشان داده شده است. در غیر اینصورت، بعنوان “داخل دانه” شناسایی می شد که در شکل 8 نشان داده شده است. تعداد حفره های ریز ایجاد شده در دانه در محدوده 56 و 51 عدد است. مقادیر میانگین و دامنه های توزیع MRR ها و فاصله های تخلیه الکتریکی در شکل های 9 و 10 نشان داده شده است. میتوان مشاهده کرد که دامنه های توزیع MRR ها و فاصله های تخلیه الکتریکی با هم همپوشانی دارند، که نشاندهنده رفتار تصادفی فرآیند EDM است. البته، مقادیر میانگین آنها بعلت خصوصیات مواد مختلف دانه های بلورین و محدوده ها متفاوت می باشد. هرچند، تفاوت مقدار میانگین مهم نیست چون حجم حذف شده محدوده ها خیلی کمتر از حفره ریز است. 33 ساخت ماشینی فولاد ضد زنگ 304برای مطالعه بیشتر تأثیر ریزساختار مواد بر روی کارایی ساخت ماشینی، آزمایشات گسترده ای بر روی فولاد ضد زنگ 304 انجام شد. برای بزرگنمایی اندازه دانه کمتر از در SUS 304، نمونه تا 1100 درجه سانتیگراد در یک تنور گرما داده شد. دمای تنور بمدت 3 ساعت ثابت نگه داشته شد تا از رشد دانه ها اطمینان حاصل شود. پس از اینکه دما به اندازه دمای اتاق کاهش پیدا کرد، نمونه برداشته شد و با استفاده از خمیر همپوشانی الماس با اندازه ذرات بمدت 10 تا 12 دقیقه جلا داده شد، و سپس با استفاده از مایع خورنده سنگ مرمر بمدت 3 تا 10 ثانیه سیاه قلم کاری شد. ضخامت نهایی نمونه 03 میلیمتر است. مشخص شد که اندازه میانگین دانه کمتر از است. بطور کلی 194 حفره ریز با استفاده از یک میکروسکوپ نوری مشاهده شد. یک حفره ریز را می توان به گروه تقسیم کرد، همانطور که در شکل 11 نشان داده شده است. وقتی که یک حفره ریز با محدوده بیش از یکبار تقاطع پیدا میکند، بعنوان محدوده های چندگانه تعریف می شود. شکل های 12 و 13 ، MRR و فاصله تخلیه الکتریکی SUS 304 را نشان میدهند. تفاوت مقادیر میانگین و دامنه های توزیع سه گروه مشخص نیست. این تفاوت ممکن است بخاطر روش تقسیم بندی یک گروه غیر دقیق ایجاد گردد. تعداد دانه ها یا محدوده ها در حین ایجاد حفره ریز نامشخص است چون ضخامت نمونه خیلی بزرگتر از میانگین اندازه دانه است. بنابراین، تأثیر ریزساختار مواد بر روی کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو با اندازه های ویژگی ایجاد شده و تعداد دانه های آلیاژ تغییر پیدا میکند. 4 تحلیل خطاهاتفاوت MRR ها و فواصل تخلیه الکتریکی TA0-1 همانطور که در شکل های 9 و 10 نشان داده شده است، در جدول 5 بصورت خلاصه بیان شده است. جدول 6 تفاوت MRR ها و فواصل تخلیه الکتریکی فولاد ضدزنگ 304 را لیست بندی می کند که در شکل های 12 و 13 نشان داده شده است. می توان مشاهده کرد که تفاوت MRR های TA0-1 واضح است و تفاوت فواصل تخلیه الکتریکی این بلور متعادل کمتر از است. قطر الکترودها و حفره ریز با استفاده از یک میکروسکوپ نوری و با قدرت تفکیک و دقت اندازه گیری شد. با فرض اینکه خطا در اندازه گیری حفره ریز باشد، تفاوت MRR ، است که خیلی کمتر از است. مشخص است که خصوصیات گرمایی در داخل دانه و بر روی محدوده متفاوت هستند، که منجر به میزان حذف مواد مختلف می گردد. البته، حجم محدوده قسمت کوچکی از حجم حفره را اشغال میکند. تفاوت MRR ها نسبت به مقدار میانگین خیلی کمتر است. قطر یک بعدی است. محدوده قسمت کوچکی از حفره ریز در یک بعد است. بنابراین، تفاوت فواصل تخلیه الکتریکی زیاد مهم نیست.   هر دو نوع تفاوت MRR ها و فواصل تخلیه الکتریکی در جدول 6 کوچک است. در فولاد ضد زنگ، اندازه دانه کمتر از است و ضخامت صفحه نمونه است. این بدین معناست که یک حفره ریز می تواند در چندین محدوده در داخل یک صفحه قرار داشته باشد. بنابراین، تفاوت MRR ها مشخص نیست. تفاوت فواصل تخلیه الکتریکی در مقاومت میکروسکوپ است.5 خلاصهدر این مقاله، تأثیر ریزساختار مواد بر روی کاراییی ساخت ماشینی EDM میکرو مورد مطالعه قرار گرفته است. روابط خصوصیات حرارتی مواد و اندازه حفره تخلیه الکتریکی از لحاظ تئوری بر اساس تئوری رسانایی گرمایی مورد تحلیل قرار گفت. این مسئله توسط نتایج آزمایشی ایجاد حفره های ریز در مس، نیکل، و مس-نیکل تأیید شد. نتایج آزمایشی آلیاژ تیتانیوم نشان داد که مقادیر میانگین و دامنه های توزیع میزان حذف مواد و فاصله تخلیه الکتریکی “در داخل دانه” و “بر روی محدوده” با هم متفاوت هستند چون ترکیبات شیمیایی آنها با هم متفاوت بود. همچنین مشخص شد که تغییر تأثیر ریزساختار مواد بر روی کارایی ساخت ماشینی EDM میکرو بعلت اندازه های ویژگی ایجاد شده و تعداد دانه ها در آلیاژ می باشد. ادامه خواندن مقاله ترجمه تأثير ريزساختار آلياژ بر روي کارايي ساخت ماشيني EDM ريز

نوشته مقاله ترجمه تأثير ريزساختار آلياژ بر روي کارايي ساخت ماشيني EDM ريز اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله تنظيم وثبت حساب هاي اموالي

$
0
0
 nx دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تنظیم وثبت حساب های اموالی برای تنظیم وتنسیق حساب های اموال روش های مختلفی اعم از دستی وماشینی ( كامپیوتری ) وجود دارد كه می توان باتوجه به موقعیت زمان ومكان مناسبترین آنها را انتخاب وبه مرحله اجرا درآورد. امّا نظر به اینكه گرایش كتاب حاضر بیشتر در باره اموال دولت میباشد ، بنابراین ایجاب می نماید كه در این جا روشهای متداول در تنظیم وثبت حسابهای اموال را كه در سازمانهای دولتی ملاك عمل ومورد استفاده است وملاك واساس قانونی دارد، مورد بحث وبررسی قرار دهیم .باعنایت به ماهیت مطالب ای فصل در دو قسمت مورد بحث وبررسی قرار می گیرد. قسمت اول فرم ها ودفاتر ثبت ونگهداری حساب اموال دولتبه منظور اتخاذ رویه یكسان وایجاد نظامی هماهنك وزارت امور اقتصادی ودارایی ( اداره كل اموال دولتی ) براساس آئین نامه های اموال دولتی –آئین نامكه قبلی وآئین نامه مورد عمل كنونی –اقدام به تهیه وتنظیم فرمهای برای ثبت اموال ونگهداری وكنترل حساب آن نموده است كه مراتب طی بخشنامه شماره 14/1010مورخه 8/9/1350 موضوع نمونه های دفاتر اموال رسیده وطرز استفاده از آن بر اساس آئین نامه قبلی در سال 1350 به كلیه وزارتخانه ها وسازمان های مشمول ابلاغ گردیده است .وسپس در اجرای ماده 33 آئین نامه اموال دولتی فعلی موضوع ماده 122 قانون محاسبات عمومی كشور مصوب سال 66 مجلس شورای اسلامی ، مجدداً فرمهای ثبت ونگهداری حساب به جهت دفاتر اموال و.اوراق مورد بررسی وتجدید نظر قرار گرفته وطی بخشنامه شماره د10707/2586/51 مورخ 8/4/1376 به كلیه وزارتخانه ها وسازمانهای مشمول همراه با دستورالعمل درذ جهت برخی از وظایف نگهداری ونقل وانتقال وغیره ابلاغ گردیده است .توضیحی پیرامون فرمهاودفاتر اموالی باعنایت به اهمیت استاندارد نمودن دفاتر وفرمهای اموالی لازم می دانیم كه به اختصار توضیح اتنی در مورد اندازه وابعاد نوشته ها ونامه هاوفرم ها ودفاتر اموال بیان نمائیم .درگذشته نه چندان دور ، ضابطه ای برای انتخاب اندازه كاغذهای اداری وجود نداشت . برهمین اساس سازمانهای مختلف در انتخاب قطع كاغذ دقت كافی به عمل نمی آوردند .فقط دستور چاپ سرلوحه نامه های اداری را به جاپخانه طرف قرارداد خود می دادند . جاپخانه ها نیز باسلیقه خود وبادر نظر گرفتن اندازه وابعاد كاغذ های موجود در انبار اقدام به چاپ می كردند. نتیجه این كار تولید نامه های اداری در قطع های گوناگون می گردید. این بی دقتی باعث می شد بعضی از نامه ها آن قدر بزرگ باشد كه هنگام بایگانی قسمتی از آن از پرونده بیرون آید وپاره ای دیگر به دلیل كوچكی در لابه لای محتویات پرونده گم شود . از نظر گاه دیگر ، مسئله كمبود تولید كاغذ در داخل كشور است كه برای جبران آن ناگزیر به وارد كردن این كالا از خارج می باشیم . استفاده از قطع های غیر استاندارد موجب دور ریختن مقدار زیادی كاغذ به هنگام برش وبه عنوان ضایعات می باشد . كه پی آمد آن ضررهای ارزی غیر قابل جبران است .یادآوری می كند كه كاغذهای وارداتی ویاتولید داخلی در بازار تجارتی معمولاً به دو صورت : بند ورول عرصه می گردد كه خود تابع استانداردهای ویژه بین المللی است ومی باید در برش های بعدی استاندارد خاصی ملاك عمل باشد تامیزان ضایعالت به حداقل برسد.به همین دلیل در سال 1346 به موجب بخش نامه شماره 1046-3/2/46 نخست وزیری مقرر گردید ، كه اندازه وابعاد نامه های اداری در دوقطع به شرح زیر استاندارد گردد.-قطع بزرگ 210×297 میلی متر-قطع كوچك 148×210میلی مترسپس این اندازه ها بوسیله موسسه استاندارد وتحقیقات صنعتی ایران به شماره 379 در مهرماه 1349 استاندارد گردید. درهمان استاندارد برای سایر مصارف اداری دوئ استاندارد مختلف دیگر ارائه گردید. نحجوه انتخاب كاغذ برای مكاتبات اداری برطبق استانداردهای اخیرالذكر به شرح زیر است .-قطع A4: به اندازه 210×297 میلی متر مخصوص نامه هایی كه از 5 سطر صفحه A4(قطع بزرگ )بیشتر باشد.-قطع A5: به اندازه 148×210میلی متر مخصوص نامه هایی كه از5 سطر صفحه A5 (قطع كوچك ) كمتر باشند. -قطع A 6: به اندازه 105×148 میلی متر است كه بدون سرلوحه است وبرای مبادله پیام اداری بین كارمندان ویا به عنوان یادداشت اداری مورد استفاده قرار می گیرد. -قطع A 3: به اندازه 297×420 میلی متر وبرای جدول ها، نمودارهاوصورت های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.باتوجه به رابطه نسبی بین ابعاد كاغذهای استاندارد شده ملاحظه می گردد كه درز جهت كوچك شدن قطع كاغذ ، همواره طول كاغذ بزرگ تر نصف شده وعرض كاغذ جدید كوچك تر می گردد ومعكوس این عمل برای دست یابی به قطع های بزرگ تر ملاك عمل باشد. به این ترتیب هم رعایت استاندارد شده وهم این كه به هنگام نیاز، قطع های بزرگتر ویا كوچك تر به سهولت به دست می آیند .به طور كلی فواید استاندارد در نامه های اداری را می توان به این شرح خلاصه كرد:-جلوگیری از ضایعات كاغذ به هنگام برش .-هم آهنگی باقطع كاغذهای متداول در سایر كشورها-سهولت در امر بایگانی ونگهداری علمی به طوری كه دوام كاغذ در طی زمان بیشتر باشد.اینك در خصوص هریك از دفاتر وفرمهای اموالی كه در بخشنامه فوق الاشاره مقرر گردیده است توضیح لازم ارائه می گردد. البته حق این بود كه فرم های منضم به بخشنامه مزبور استاندارد شده وحتی ابعاد داخلی فرم نیز مشخص گردد. با انجام بررسی های لازم وتجربیات قبلی استانداردهایی را در شرح هریك از فرمها پیشنهاد می نمایند تاچنانچه متصدیان امر لازم بدانند دستور رعایت آن را به هنگام چاپ صادر وملحوظ دارند . قدر مسلم انجام این امر از هر جهت وهر بابت وخصوصاً از لحاظ صرفه جویی در كاغذ به مصلحت می باشد.دفاتر وفرم های اموالی در بخشنامه شماره 10707/2586/51مورخ 8/4/1376 چهارده فقره فرم دفتر و7نمونه فرم اموالی پیش بینی وارائه گردیده است .سازمان های مشمول قانون محاسبات عمومی كشور ملزم به رعایت آنها بوده ومی باید دقیقاً نمونه های مزبور را ملاك عمل قرار داده وبراساس آن اقدام نمایند. باتوجه به اینكه فرمهای مزبور از نظر اموالی تا كنون بخوبی پاسخگو بوده است .سازمان های غیر مشمول وحتی سازمان های خصوصی می توانند از فرمهای مزبور استفاده نمایند ودر صورتی كه ایجاب نماید تغییرات لازم را با توجه به نوع وماهیت كارشان در آن داده وملاك عم ل قرار دهند . مضافاً به اینكه می توان فرم های دیگری را بر اساس نیاز خود طراحی ودر گردش كاری قرار دهند.به منظور ایجاد هماهنگی در امر ثبت اموال ونیز ایجاد سهولت در امر كنترل ، فرم های بیست ویك گانه مندرج در بخشنامه مزبور را به همان ترتیبی كه بر اساس اولویت آمده است ، به تفكیك ارائه ودر باره هركدم توضیح لازم داده خواهد شد. شناسنامه فرم -شماره فرم :یك -عنوان وطبقه فرم :یك -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات اشیاء ولوازم نفیس ، عتیقه وموزه ای ومردم شناسی می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوط ، به صورت فرم هاباهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه دراین فرم ثبت خواهد شد :دستبند برنزی عتیقه –قوطی سیگار مینا عتیقه –گردنبند طلاعتیقه –خاتم –انگشتری عتیقه –اشیاء زیر خاكی و……-شكل استفاده :-به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب -روش تكمیل وتعداد نسخ :1-كلیه ستون ها باخط خوانا وباجوهر ویا خودكار تكمیل وتنظیم گردد.2-اموال رسیده وفرستادهخ در یك صفحه ودر دوقسمت تعیین شده قید شود.3-امضاءهای قید شده در ذیل فرم بطور كامل با ذكر مشخصات امضاء كننده تكمیل شده وبه امضاء برسد.-اندازه وابعاد دفتر( پیشنهادی )اندازه وابعاد كاغذ 420×594 میلی متراندازه وابعاد كادر داخلی (فرم ) 340×560 میلی مترتوضیح اینكه از طرفی كه صحافی میشود 19 میلی متر واز مقابل آن 15 میلی متر در طول حاشیه واگذار می شود ودر عرض برای نوشته های بالای فرم 30 میلی متر وپایین فرم 50 میلی متر حاشیه گذاری می شود. -تو صیه های لازم : 1-بهتر است اندازه ستون هانی داخلی فرم براساس نیاز موسسه ونوع اموال تعیین وطراحی شود. -شناسنامه فرم :دو-عنوان وطبقه فرم :دو-كاربرد فرم :ه ای ونفیس می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه دراین فرم ثبت خواهد شد: -سوزن دوزی –بته جقهای -قالیچه نائین ابریشم -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب -شناسنامه فرم :سه -عنوان وطبقه فرم :سه -كاربرد فرم:-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات تمبرهای یادگاری ، موزه ای ونفیس ودارای ارزش خاص می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-تمبرهای ادوار گذشته اعم از پستی ومناسبت ها-تمبرهای خارجی كه جنبه اختصاصی ،هدیه ،عتیقه ،یادگاری وغیرو داشته باشد-شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :چهار-عنوان وطبقه فرم :چهار-كاربرد فرم : -این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات انواع خودروهای حمل ونقا سواری (زمینی ،هوایی ،دریایی ،دوچرخه ،موتور سیكلت ، وموبیلت ) می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-اتوبوس –مینی بوس وانواع سواری –كامیون -موتور سیكلت سه چرخ وانواع موتور سیكلت ها وسایر وسایل حمل ونقل هوایی –زمینی –دریائی -شكل استفاده : به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -عنوان وطبقه فرم :پنچ -كاربرد فرم :-این دفتروفرم مخصوص مخصوص مشخصات لوازم رشته های پزشكی ،درمانی وآزمایشگاهی می باشد.برای تهیه صورتحساب های مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه دراین فرم ثبت خواهد شد:-دستگاه رادیولژی وسایر دستگاههای مشابه -میكروسكوپ وسایر لوازم ازاین قبیل -لوازم جراحی -شكل استفاده :-به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :شش -عنوان وطبقه فرم :شش -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات ماشین آلات صنعتی ،تولیدی ،راه سازی ،حفاری آب وبرق ،كشاورزی ،دامداری می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-تراكتور وسایر ماشین آلات صنعتی -دستگاه تراش وسایر دستگاههاوماشین آلات مشابه -لیفتراك وانواع بالابرهای متحرك -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -عنوان فرم :هفت -عنوان وطبقه فرم :عفت -كاربرد فرم -این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات كتب خطی وچاپی می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-فرهنگ فارسی عمید سه جلدی -كتاب صحیفه سجادیه زادالمعاد خطی -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :هشت -عنوان وطبقه فرم هشت -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات انواع بافته های دستی وماشینی می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد. -نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-هرنوع فرش دستی -هرنوع فرش ماشینی -هرنوع بافته های دستی وماشینی -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :نُه -عنوان وطبقه فرم :نُه -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص مشخصات انواع دوربین ولنزهاومتعلقات آنهامی باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد. -نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-انواع دوربین ها اعم از عكاسی –فیلمبرداری –نقشه كشی –دورنگرو…….-انواع لنزهاولوازم وابسته به دوربین ها(ازقبیل سه پایه –پروژكتور-میكروفون ضبط صدای فیلم وغیرو)-شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :ده -عنوان وطبقه فرم :ده -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات نمونه های خشك شده (تاكسیدرمی ) می باشد.برای تهیه صورتحسابهای مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه دراین فرم ثبت خواهد شد:-انواع حیوانات خشك شده -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :یازده -عنوان وطبقه فرم :یازده -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات انواع فیلم ودیسكت ( پرشده )می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-انواع نوار فیلم اعم از فیلمهای پژوهشی ،سینمایی وغیره در هراندازه وهر ابعادی وبه هر طریقه .-انواع دیسكت های پرشده اعم از اطلاعات كامپیوتری ویا اطلاعات تصویری واداری ومالی وغیره .-شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :دوازده -عنوان وطبقه فرم :دوازده -كاربرفرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات دام وحیوان می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه دراین فرم ثبت خواهد شد: -انواع دام های دولتی اعم از دام های اهلی وغیر اهلی ،نمونه ای وشیرده وگوشتی وحمل ونقل مانند:-گاو و وگوسفند وشتر-اسب وقاطر والاغ -فیل ،زرافه ،كرگدن وسایر حیوانات باغ وحش -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :سیزده -عنوان وطبقه فرم :سیزده -كاربرد فرم :-این دفتر وفرم مخصوص ثبت مشخصات سایر اموال غیر مصرفی می باشد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-دستگاه فاكس -میز پینگ پنگ -دستگاه آمپلی فایر-وهرگونه اموالی كه دفتر ویژه ای برای ثبت آن اختصاص داده نشده -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :چهارده -عنوان فرم :دفتر مخصوص ثبت مشخصات اموال در حكم مصرفی ومصرفی -كاربرد فرم :-در این دفتر وفرم مشخصات اموال در حكم مصرفی ثبت می گردد.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ،به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-لوازم یدكی -لاستیك های خودرو -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :پانزده -عنوان فرم :صورت موجودی اموال منقول -كاربرد فرم :-دراین دفتر وفرم صورت موجودی اموال منقول (مصرفی ،در حكم مصرفی ، غیر مصرفی ) ثبت می شود.-برای تهیه صورتحساب های مربوطه ، به صورت فرم باهمین مشخصات تهیه ومورد استفاده قرار می گیرد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-میز پذیرایی -كتابخانه چوبی -تلفن رومیزی -شكل استفاده :به صورت ورقه برای تنظیم صورت حساب ها -به صورت دفتر برای ثبت ونگهداری حساب شناسنامه فرم -شماره فرم :شانزده -عنوان فرم :فهرست اموال غیر مصرفی ودر حكم مصرفی موجود در محل ها-كاربرد فرم : -این فرم مخصوص فهرست اموال غیر مصرفی ،مصرفی ودر حكم مصرفی موجود در اطاق یا محل استفاده از اموال می باشد.-نمونه اموالای كه در این فرم ثبت خواهد شد:-میز تحریر فلزی ،چوبی وشیشه ای وغیره وسایر اموال اداری موجود در اطاق -كتابخانه چوبی وامثالهم -تلفن رومیزی وسایر لوازم اداری شكل استفاده :-به صورت ورقه شناسنامه فرم -شماره فرم :هفده -عنوان فرم :خروج مال از سازمان -كاربرد فرم :مخصوص ثبت اطلاعات خروج مال از نگهبانی واحد ( دفتر پروانه خروج )-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:در این فرم هر نوع اموالی كه بارعایت مقررات بطور موقت یا دائم از واحد اداری خارج می شود ثبت می گردد.-شكل استفاده :-به صورت ورقه شناسنامه فرم -شماره فرم :هیجده -عنوان فرم :صورتحساب فرستاده -كاربرد فرم :-این فرم مخصوص تنظیم صورتجلسه واگذاری امانی یاموقت می باشد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:این فرم مخصوص ثبت كلیه اموال منقولی كه بر اساس ماده 110 قانون محاسبات به صورت امانی منتقل می گررد،می باشد.-شكل استفاده :-به صورت ورقه شناسنامه فرم -شماره فرم :نوزده -عنوان فرم :صورتحساب فرستاده -كاربرد فرم -برای تنظیم سند انتقالی قطعی از این فرم استفاده می شود.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:-مرسدس بنز SEM 300-دستگاه چاپگر مدل 319-شكل استفاده :-به صورت ورقه -شماره فرم :بیست -عنوان فرم :صورتحساب فرستاده -كاربرفرم :-این فرم مخصوص تنظیم تنظیم صورتجلسه فروش می باشد.-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهد شد:هرگونه اموالی كه باصدور مجوز به فروش رفته است .-شكل استفاده :-به صورت ورقه شناسنامه فرم -شماره فرم :بیست ویك -عنوان فرم :صورتجلسه حوادث (فقدان ،آتش سوزی ،سیل ،سرقت وغیرو)-كاربرد فرم :این فرم مخصوص ثبت كلیه اموالی است كه در اثر حوادث (فقدان ،آتش سوزی ،سیل ،سرقت وغیره ) ازبین رفته یاآسیب دیده است .-نمونه اموالی كه در این فرم ثبت خواهدشد.هرگونه اموالی كه در اثر حوادث یا سرقت از بین رفته یا خراب شده است .-شكل استفاده :-به صورت ورقه روش های تنظیم وثبت حساب های اموال دولت 1-روش ثبت 2-روش تنظیم صورتحساب 3-روش كنترل اموال وحسابهای آن كه خود شامل الف –كنترل بوسیله رئیس واحد ذیربط ب –كنترل بوسیله ذیحساب ج –كنترل بوسیله وزارت امور اقتصادی ودارایی كه خود شامل 1-كنترل از طریق صورتحساب های واصله 2-كنترل از طریق بازرسان اعزامی بوسیله ادارات كل امور اقتصادی ودارایی استانها3-كنترل از طریق بازرسان اعزامی بوسیله اداره كل اموال دولتی روشهای اجرائی در سازماندهی اداره امور اموال در سایر سازمانهاالف –لزوم طراحی سیستم علمی دراداره اموال دولتی ب –مراحل تهیه وتدوین واجراء طرح های امورذ اموال كه خود شامل 1-سازماندهی 2-شناخت اموال 3-طبقه بندب 4-تهیه دفاتر وصورتحسابها5-ثبت اموال 6-سیستم های كنترل 7-ورود وخروج اموال از گدش 8-شناسنامه برای اموال مهم نتیجهاینجانب از این مدت كارآموزی در یافتم كه هر دانشجویی برای اینكه بتواند تجربه لازم را برای محیط كار پیدا كند باید یادگیری تئوری خود را در این مدت ونحوه عملی آن از واحدهای دولتی را باهم تركیب كند . بنا براین دوره كار آموزی برای آشنا ساختن دان شجویان با موسسات وسازمانهای موجود در ایران با ارائه تصویری از نوع مالكیت ، شكل حقوقی ، هدف ونوع فعالیت موسسات است ونتیجه مهم دیگر این دوره آشنا ساختن دانشجویان با فرصت های شغلی وامكانات اشتغال در واحدهای حسابداری موسسات موجود در ایران وتوضیح مباحث حسابداری به روش سیستمی وسیتم حسابداریی وطرز كار آن با تشریح عوامل سیستم .میباشد واگر دانشجو در طی دوره کارورزی سعی وکوشش خوبی داشته باشد درآینده که می خواهد در ادارات دولتی و غیر دولتی استخدام شود برایش خیلی مفید خواهد شد. باتشكرحجت ا000 کرمی مقدمه مال در لغت عبارتست از آنچه در ملک شخصی باشد . در اصطلاح حقوقی چیزی است که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم به پول باشد . کلمه مال در اصل از واژه میل یعنی خواستن گرفته شده و بهمین دلیل در فارسی به مال خواسته می گویند. جمع مال اموال است .انواع مال : قانون مدنی ایران اموال را بر دو قسم دانسته است . اموال منقول و اموال غیر منقول الف : اموال منقول اموالی است که قابل نقل و انتقال از جائی به جای دیگر باشد . مانندمیز،صندلی ، اتومبیل ، مبل و دراین رابطه ماده 19 قانون مدنی در تعریف اموال منقول مقرر داشته است ((اشیائی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید منقول است ))ب : اموال غیر منقول : اموال غیر منقول ، امواللی است که امکان نقل و انتقال آن از محلی به محل دیگر وجود نداشته باشد. در قانون مدنی ماده 12 در باره اموال غیر منقول مقررداشته : ((غیر منقول آنست که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا بواسطه عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص مال یا محل آن شود.)) اموال بر اساس دارنده مال به سه گروه عمده به شرح زیر تقسیم می شوند.-اموال شخصی -اموال دولتی -اموال عمومی که نظر اینجانب بیشتر در خصوص اموال دولتی میباشد.اموال دولتی به اموالی اطاق می شود که طبق قوانین و مقررات در اختیار دولت قرار دارد و به جهت انجام وظایف و یا اعمال حاکمیت و تصدی از آنها استفاده می نماید.اموال دولتی : اموالی است که توسط وزارت خانه ها، مؤسسات دولتی خریداری می شود و یا به هر طریق قانونی دیگر به تملک دولت درآمده یا درمی آید. ادامه خواندن مقاله تنظيم وثبت حساب هاي اموالي

نوشته مقاله تنظيم وثبت حساب هاي اموالي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه کاربردهاي تکنولوژي آنزيم در آماده سازي چرم

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کاربردهای تکنولوژی آنزیم در آماده سازی چرم آر. بی. چودهاری، اِی. کی. جانا و ام. کی. جاهابخش زیست مهندسی و شیمیایی، انستیتوی ملی تکنولوژی، جالاندار 144011، هندوستاندریافت شده در 19 اوت 2003؛ دریافت بازبینی 30 آوریل 2004؛ پذیرفته شده در 28 مه 2004 تأکید بر روی استفاده از آنزیم ها بخاطر خصوصیات خاص آنزیم ها معمول شده است. مهمترین خصوصیات آنها کاتالیز کردن واکنش های شیمیایی با سرعت بالا در شرایط محیطی متوسط pH، دما و فشار، اختصاصی بودن واکنش ها، حداقل واکنش های جانبی، عملکرد ساده، طبیعت غیر سمی و آلوده سازی تولیدات خروجیمی باشد. دنیای صنعت چرم سازی از قوانین محیطی برای تطابق با آلودگی و قانونگذاری تخلیه سیال های خروجی تحت فشار قرار گرفته است. فعالیت جاری در حیطه آماده سازی چرم بسوی طراحی و استفاده از تکنولوژی های تمیزتر و نرم تر – مانند فرآیند های توسعه داده شده از لحاظ آنزیمی – حرکت میکند. آنزیم ها برای تولیدی چرم با کیفیت بهتر و تأثیر آلودگی کمتر، و همچنین رفتار ضایعات تخلیه شونده از این صنعت، مورد استفاده قرار می گیرند. آماده سازی چرم از پوست های خام تا محصول نهایی، نیازمند مراحل مختلفی مانند پروراندن، خیس کردن، آهک زنی، برداشتن موهای روی پوست، ضربه زنی، غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید، چربی زدایی، و دباغی است. اصول مختلف آماده سازی با کاربرد آنزیم های مناسب، خصوصیات و منابع آنها، بطور خلاصه توضیح داده شده است. مشخص شد که صنایع چرم سازی پتانسیل زیادی برای کاربردهای زیادی برای چندین آنزیم صنعتی می باشد.کد IPC: C14 B 1/00 کلمات کلیدی: آماده سازی چرم، تکنولوژی آنزیم توجه به سیستم آنزیم ها نتیجه تمایل به استفاده از پتانسیل تحریک کننده گسترده، بخصوص بودن، و فعالیت تحریک کننده بالای آنها در شرایط محیطی pH، دما و فشار متوسط است. استفاده از آنزیم ها – با اینکه فقط زمان کمی از آغاز آن می گذرد – قرن ها ادامه یافته است. چون میکرو ارگانیسم ها عامل تخمیز آبجو، شرابز، نان، پنیر و سبزیجات مختلف است، که همه این فرآیند ها مثالهایی از تبدیل هایی با وساطت سلول یا کاربرد آنزیم ها است. تکنولوژی حاضر جداسازی، پاکسازی، و حتی ثابت سازی آنزیم های خاص را برای یک عملکرد مطلوب ممکن می سازد. آنزیم ها کاربردهای خاصی در کشاورزی، چرم سازی، صنایع غذایی، نساجی و صنایع داروسازی دارد. آنزیم ها نقش مهمی در مسائل مربوط به خروجی صنعتی، مسائل آب، فروسایی رسوب مواد نفتی، مسائل ریختن روغن خام، بازیافت توده های خاکستر بادی، بازیافت زیستی توده های معدنی و سیستم های زیستی فروساییده بازی میکنند. آنزیم ها برای کاربردهای معمول بیشتری دیگری مانند اضافه سازی نفت سیاه برای افزایش پراکندگی و دمای اشتعال، عامل رهاسازی قالب در صنعت ساخت و ساز، برداشتن بافت های مرده و انحلال لخته های خون، آبکافت معکوس در ترکیب اسپرتیم، روکنشگر (عامل فعال در سطح) برای قیر در راه سازی ها، تغییر مواد غنی از پروتئین، و رفع کدری در آشامیدنی ها نیز مورد استفاده قرار می گیرند.قبل از ساخت کالاهای چرمی مختلف، یک سری عملیات بر روی پوست حیوانات انجام می شود. عمل آنزیمی در تولید چرم در اوایل قرن بیستم در سطح تحقیقاتی آغاز شده است و اولین ثبت اختراع آن مربوط به راحم در سال 1910 برای استفاده از آنزیم در ضربه زنی است. بیشتر از 70 سال طول کشید تا آنها در مقیاس صنعتی برای فرآیند مو زدایی اعمال گردند. بعدها آنزیم ها برای تولید چرم با کیفیت بهتر و همچنین مسائل مربوط به ضایعات در صنعت چرم سازی مورد استفاده قرار گرفتند. مراحل اصلی در آماده سازی چرم، پروراندن، خیساندن، آهک زنی، مو زدایی، ضربه زنی، غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید، چربی زدایی، و ایمن سازی در همه این مراحل آماده سازی در تولید چرم است، که سبب خطرات شدید سلامتی و مشکلات محیطی برای کل اکوسیستم می گردد. مقدار زیادی از سیال های خروجی صنعتی حاوی مقدار خیلی زیادی از سولفید و کرومیوم برای بهبود کیفیت ضربه زنی در تولید چرم هستند. بنابراین دنیای صنعت چرم سازی از قوانین محیطی برای تطابق با آلودگی و قانونگذاری تخلیه سیال های خروجی تحت فشار قرار گرفته است. بخاطر محدودیت عامل حفاظت محیطی (EPA)، برطرف سازی سطوح مواد جامد محلول در سیال های خروجی کارخانجات، آماده سازی پوست خیسانده شده در آب نمک بعضی اوقات مقرون به صرفه نیست. به همین دلیل است که ایالات متحده حجم زیادی از پوست را به کشورهای دیگر صادر میکند، که محدودیت های محیطی در آنجا کمتر مورد سختگیری قرار گرفته است، و ایالات متحده خود چرم آماده و تکمیل شده را از خارج کشور و با قیمت بیشتری خریداری میکند. در نتیجه، صنعت چرم سازی دنبال گزینه تمیزتری برای فرآیند مو زدایی می گردد. فعالیت جاری در این زمینه نشان میدهد که تمایل بسوی طراحی و استفاده از یک تکنولوژی تمیزتر و ایمن تر مانند فرآیند های توسعه یافته از لحاظ آنزیمی می رود. تعدادی از آنزیم های مختلف (پروتئازها، لیپازها، آمیلازها) در آماده سازی چرم برای این منظور ها مورد استفاده قرار گرفته اند.معمولاً آنزیم های یافته شده در سگ ها برای قابل انعطاف پذیر سازی چرم با برداشتن بعضی از مؤلفه های پروتئین آن استفاده می گردند. دلیل استفاده از پروتئاز بخاطر این مسئله است که پروتئین، جزء تشکیل دهنده اصلی مو و پوست است. مو از بافت های کراتین- تشکیل شده است که ملکول های پروتئین حل نشدنی هستند که حاوی بخش بزرگی از باقیمانده های سیستئین هستند و دارای ترکیب مارپیچ- است. کراتین- در توده هایی از رشته ها یکوچکی مرتب می شود. لایه های مختلف پوست از کلاژن، کراتین- ، و الاستین تشکیل شده اند. کلاژن دارای بخش زیادی از گلیسین، آلانین، پرولین، و هیدروکسیل پرولین است. اینها در ترکیب سه-مارپیچی مرتب می گردند. استفاده از آنزیم ها با اجزای تشکیل دهنده مختلف در چرم، آبکافت انتخابی اجزای تشکیل دهنده غیر-کلاژنی پوست را ممکن می سازد.مو زدایی بزرگترین فرآیند واحد در تولید چرم است، که نیازمند مقدار زیادی از آنزیم های صنعتی مانند پروتئازها، آمیلازها و لیپازها است. مطالعه بر روی گزینه های آنزیمی برای فرآیند مو زدایی توسط راجو و همکارانش با استفاده از فشار ایجاد شده توسط باسیل جداسازی شده و ارزیابی شده از لحاظ کارایی، انجام شد. فعالیت و کارایی آنزیم های دارای شرایط مورد نیاز برای کاربرد در مو زدایی بودند. آنزیم ها دارای پتانسیل خوبی برای استفاده بعنوان یک گزینه سازگار با محیط در مو زدایی هستند، زمانیکه این روند بسوی تکنولوژی پاک تری می رود. بنابراین پتانسیل موجود برای استفاده صنعتی آنزیم در آماده سازی چرم، بخاطر خصوصیات مشخص آنها بعنوان کاتالیزهای انتخابی و مؤثر، خیلی زیاد است. صرفه جویی های منتج در زمان فرآیند، کارایی را افزایش میدهد و خروجی چرم تولیدی را نیز افزایش میدهد.کاربردهای آنزیمپوست گاو نر، بوفالو، گوساله نر، گوساله ماده، گاو، بز، گوسفند و پوست های باارزش زیاد دیگری مورد توجه افراد حرفه ای در سراسر جهان در زمینه چرم سازی بوده است. جدول 1 بعضی رخدادهای معمول مربوط ره توسعه تاریخی تکنولوژی چرم سازی و استفاده از آنزیم ها را نشان میدهد. برای اطلاعات مربوط به توسعه تاریخی، مشاهده شده است که در تکنولوژی چرم سازی در اوایل قرن بیستم بندرت از آنزیم ها استفاده شده است، با اینکه تقاضا برای چرم مرغوب در دوره های مختلف یکی از نیازهای مردم به شمار می رفته است.روشهای آماده سازی مهم دیگر مربوط به تولید چرم، پروراندن، ضربه زنی، غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید، چربی زدایی، و دباغی بوده است. همه این روشهای موفقیت آمیز در تولید چرم بصورت مستقیم یا غیرمستقیم از عمل آنزیمی برای کمک به ساده سازی روشها و افزایش کیفیت چرم تولیدی استفاده کرده اند. جدول 2، محدوده ای را نشان میدهد که عمل آنزیمی آن در مراحل مختلف آماده سازی در آن محدوده عمل میکند. آنزیم ها عمدتاً در خیساندن، مو زدایی، ضربه زنی، چربی زدایی، و ضایعات صنایع چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرند. پروراندنپروراندن فرآیند محافظت پوست ها در مقابل فاسد شدن است، قبل از اینکه مراحل مختلف چرم سازی بر روی آنها انجام شود و برای استفاده در آینده نگه داشته می شوند. اگر پوست ها دقیقاً پس از کنده شدن پرورانده نشوند، در عرض دو یا سه روز فاسد می گردند. بنابراین باید پوست ها را سریعاً نگهداری و محافظت کرد تا از فاسد شدن آنها جلوگیری شود. پوست ها در یک حمام از آب شور خیسانده می شوند و سپس در نور آفتاب خشک می شوند و به طرفی از پوست که به گوشت متصل بوده است نمک زده می شود. برای پروراندن، ترجیحاً باید از مکان های خشک، تمیز و روباز و در معرض نسیم باد استفاده شود. پروراندن در دما، pH، و رطوبت کنترل شده و با استفاده از مواد سمی انجام می شود. در هنگام پروراندن، بهتر است که از افت کش ها استفاده شود، که البته برای محیط ضرر هم دارند. پروراندن پرتوافشانی یکی از روشهای پروراندن است که از لحاظ تئوری یک روش خوب و فرعی است اما از لحاظ عملی امکان پذیر نیست. بعضی اوقات وجود ارگانیسم هایی بر روی پوست پرورانده شده، کیفیت پوست ها بعنوان ماده خام برای تولید چرم را کاهش میدهد. کیفیت چرم تولید شده از پوست احشام که در آب نمک پرورانده شده است، اگر مدت زیادی انبار شوند و خصوصاً در دمای بالا، کیفیت خود را از دست می دهند. این کاهش کیفیت احتمالاً بعلت وجود آنزیم های پروتئولیز است که بخاطر میکرو-ارگانیسم هایی که بر روی پوست رشد می کنند تولید می شوند. پروراندن پوست با نمک برای غلبه بر کاهش کیفیت، مدتها است که مورد استفاده قرار می گیرد. اگر پوست بدرستی با نمک نگهداری شود، فعالیت ارگانیسم ها کنترل می گردد.خیساندنخیساندن اولین عمل دباغی برای قرار دادن پوست ها در آب است. پوست ها ابتدا قبل از هر کاری برای جذب آب خیسانده می شوند. هرچه جذب آب آنها بیشتر باشد و بهتر خیسانده شوند، چرم تولید شده بهتر خواهد بود. در این مرحله پوست ها شسته می شوند و در مواد فعال در سطح و ترکیبات شیمیایی ضدمیکروبی خیسانده می شوند. این فرآیند برای آسان سازی آماده سازی چرم بهتر است که انجام شود. پوست های سبز به اندازه کافی نرم هستند و بنابراین نیازمند خیساندن نیستند. پوست های پرورانده با نمک نیازمند فرآیند خیساندنی است که محتوای رطوبت پوست ها را از 45 درصد تا بیش از 52 درصد افزایش میدهد. اینکار از طریق یک فرآیند طراحی شده دقیق و بررسی عمل خیساندن انجام می شود. هرچه عمل خیساندن طولانی تر باشد، تهدید باکتری برای مواد خام بیشتر خواهد بود. روش خیساندن برای توده ای از پوست ها تا حد زیادی به شرایط آن و تا حدودی نیز به نوع چرمی بستگی دارد که قرار است تولید شود. در کشورهای پیشرفته مانند اروپا و آمریکا، آنزیم های پروتئولیز و آمیلوسیس بصورت گسترده برای خیساندن بکار می روند. استفاده از آنزیم ها در خیساندن از سال 1996 معمول بوده است، چون مواد فعال در سطح اگر بیشتر از حد معمول باشند باعث آلودگی می شوند. چندین مطالعه در مورد آماس پوست های پروانده شده با آب نمک و خسیاندن توسط آنزیم ها نیز گزارش شده است که اطلاعات مهمی را در مورد آماس در کلاژن نابالغ بیان می کنند. تانکوس و همکارانش در مطالعه خود در مورد انواع مختلف خیساندن برای جذب آب در پوست های پرورانده شده توسط آب نمک، شش روش خیساندن مختلف را بررسی کردند (سه روش آنزیمی و سه روش سنتی) و کارایی آنها را در جذب آب در قسمت مرکزی با هم مقایسه کردند. هدف اصلی این مطالعه این بود که مراحل سخت تولید چرم را آسان تر کند. کاهش 45 درصدی در زمان خیساندن نسبت به روشهای سنتی و کاهش 40 درصدی در مقدار سولفید بکار رفته برای مو زدایی، از نتایج این مطالعه بود. روش آنزیمی – که نیازمند استفاده از پروتئاز + مواد فعال در سطح بود – بهترین روش از بین این شش روش بود. نوع خیساندن مورد استفاده و زمان خیساندن در زیر آمده است:پروتئاز + مواد فعال در سطح 5 ساعتلیپاز + مواد فعال در سطح 5 ساعتپروتئاز + لیپاز 5 ساعتکربنات سدیم + مواد فعال در سطح 9 ساعتفرآیند معمول (تترا سولفید سدیم + مواد فعال در سطح) 9 ساعتفرآیند اصلاح شده (تترا سولفید سدیم + مواد فعال در سطح) 9 ساعتبرای دو سری مقادیر آزمایشی تعیین شده، مقادیر معمول برای سولفید (mg/L) استفاده شده در فرآیند معمول 2490 و 2340 و در پروتئاز + مواد فعال در سطح 1330 و 1490 بود، که 41 درصد کاهش را میتوان دید. مقادیر فرآیند پروتئاز + لیپاز 1450 و 1340 بود، که 42 درصد کاهش را میتوان نسبت به روش معمول مشاهده کرد. مقادیر کربنات سدیم + مواد فعال در سطح 2090، 2180، 2332، و 2530 ؛ و 2410 و 2360 بود. با توجه به تأثیر انواع خیساندن، لایه های مرکزی پوست های خیسانده شده با توجه به نوع خیساندن استفاده شده، تا حد زیادی متغیر هستند. پروتئاز + مواد فعال در سطح بهترین روش جذب آب در لایه های مرکزی با 599 درصد است، و فرآیند های دیگر کارایی کمتری داشتند. نوع خیساندن دیگر، مقادیر 553، 566، و 556 درصد را برای پروتئاز + لیپاز، کربنات سدیم، فرآیند معمول و فرآیند اصلاح شده نشان داد. مطالعه زونگ بتازگی نشان داده است که پروتئاز تأثیر مثبتی بر روی خیساندن پوست های پرورانده شده با آب نمک دارد. زونگ با استفاده از تکنیک های تاریخی خاص، پی برد که آنزیم ها بطور یقین در هر دو طرف پوست از حدود عمق یک بیستم تا عمق یک دهم ضخامت پوست نفوذ میکنند و بعضی از آنزیم ها توسط رگ های خونی تا مرکز پوست نفوذ می کنند. وقتی که چرم تولید شد، فقط زمان خیساندن چهار ساعته تمیزتر از چرم کنترل بود. پروتئین بین بافت های پوست ها توسط پروتئیناز (آنزیم های آبکی کننده پروتئین) پاک می شوند. پاک کردن پروتئین ها ، ساختار ملکولی را مختلف میکند و باعث جذب آب یا خیساندن سریع تری می شود.آهک زنیپوست ها پس از خیساندن برای آهک زنی برده می شوند. مشخص شده است که بیشتر پوست ها به اندازه کافی آماس ندارند و برای رسیدن به آماس کافی باید عمل آهک زنی بر روی آنها انجام شود. در این فرآیند، پوست های خیسانده شده با شیره آهک آغشته می گردند. اینکار آماس کافی برای ساختار کلاژن را ایجاد میکند که به باز شدن دسته بافت ها کمک میکند. هدف از انجام این فرآیند اینست که موها، ناخن ها، سم ها و مواد شاخینه دیگر از پوست جدا شوند و همچنین پروتئین های انحلال پذیر بین-الیافی مانند موسین ها نیز پاک شوند. کیفیت چرم تولید شده در فرآیند آهک زنی کنترل می گردد. مقاومت سایشی بالای چرم کفش، و مقاومت کششی بالای چرم کمربند، تا حد زیادی به فرآیند آهک زنی بستگی دارند. روش آهک زنی استفاده شده بر روی پوست گوسفندان، به این صورت است که طرفی از پوست که به گوشت متصل بوده است با محلولی از آهک پوشانده می شوند، که ترکیبی از آهک شکفته و محلول سولفید سدیم یا آهک شکفته و آرسنیک قرمز است.مو زداییمو زدایی فرآیند پاک کردن موها و خزها از پوست است بدون اینکه آسیبی به پوست برساند. فرآیند مو زدایی تا حد زیادی به پدیده شل شدن مو بستگی دارد. شل شدن مو بعلت واکنش شیمیایی محلول آهک بر روی ریشه مو یا مبنای محور مو می باشد. این ضعیف شدن مو به جداسازی ارتباط دی سولفید اسید آمینه بستگی دارد، که دارای مشخصات طبقه پروتئین های شاخینه مانند پشم و مو است. جرمان فرآیند مو زدایی با استفاده از تکنیک های مختلف را بررسی کرده است. معمول ترین روش های مورد استفاده برای مو زدایی بر مبنای استفاده از سولفید در حین آهک زنی برای پاک کردن ماده شاخینه می باشد که از اجزای اصلی تشکیل دهنده مو است. اینکار سیالی را با نیاز به اکسیژن شیمیایی در حدود 60,000 mg/L ایجاد میکند و جنبه آلودگی تولید چرم بعلت همین فرآیند است. استفاده از سولفید در مو زدایی را می توان با استفاده از آنزیم های پروتئولیز نیز انجام داد که بعنوان مکملی در فرآیند های مو زدایی شیمیایی مورد استفاده قرار می گیرند. این آنزیم ها توسط مختل کردن ماده پروتئین دار موجود در مبنای موها، آنها را جدا میکنند. آنزیم های پروتئولیز ممکن است به کلاژن غشایی نیز حمله کنند و به بافت ها آسیب برسانند. بنابراین نیاز معینی به شناسایی پروتئازهای خاص وجود دارد که میتوانند مو را بدون آسیب رساندن به کلاژن بافتی جدا کنند. تعدادی از آنزیم ها پیشنهاد شده اند و شامل پروتئازهایی با منشأ باکتریایی، قارچی و گیاهی هستند.مو زدایی فرآیندی است که استفاده از آنزیم ها مهمترین عامل برای سرعت بخشیدن به آن است. مو زدایی آنزیمی – چه در دامنه قلیایی و چه در دامنه اسیدی – بصورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعات اولیه توسط راجو و همکارانش در مورد مو زدایی با پروتئاز خارج-سلولی که توسط باسیل ها تراوش می گردد، نشان داد که دارای یک pH دوگانه است (حداکثر در pH 7.5 و 90 و حداکثر دما در 37 درجه سانتیگراد). اینکار نیازمند وجود زیرلایه پروتئین پیچیده در محیط عمل آنزیمی بهینه است. در فرآیند مو زدایی آنزیمی، جدا از pH، دما نیز نقش مهمی را ایفا میکند. در دماهای بین 32 تا 37 درجه سانتیگراد، میتوان مو زدایی را بین 18 تا 24 ساعت انجام داد. در دمای کمتر از 32 درجه سانتیگراد، تداوم عملکرد آنزیم باید برای مو زدایی کامل افزایش داده شود. همچین در دمای کمتر از 25 درجه سانتیگراد هیچ مو زدایی آنزیمی قابل ملاحظه ای در مدت زمان قابل قبول تکمیل نمی شود. مطالعات انجام شده در مورد ثابت بودن دمای آنزیم نشان میدهد که عملکرد آنزیم بین دمای 20 تا 50 درجه سانتیگراد ثابت است. این مطالعات همچنین نشان دادند که با اینکه حتی 2 درصد (w/w) آنزیم خام برای مو زدایی کافی است، با اینحال بهتر است که از 3 درصد (w/w) آنزیم استفاده شود چون در این غلظت حتی موهای ضخیم در منطقه گردن نیز بطور کامل جدا می گردد. پال و همکارانش بصورت تجربی، مو زدایی پوست بز و گوسفند را با استفاده از آنزیمی که از Rhizopus oryzaeتراوش می گردد بررسی کرده اند. آنها تأثیر جذب آب بر روی فرآیند مو زدایی را بررسی کردند. آنها سپس خصوصیات فیزیکی چرم آبی خیس تولید شده از پوست بز و گوسفند را در شرایط متداول مو زدایی آهک-سولفید و مو زدایی آنزیمی ارزیابی کردند. یک نوع پودر آنزیم پس از خشک کردن آنزیم بدست آمد و این پودر برای آماده سازی خمیری مورد استفاده قرار گرفت که طرف گوشتی پوست (پوست های بز و گوسفند) با آن آغشته شد. پوست ها در دمای اتاق (33 تا 35 درجه سانتیگراد) بمدت یک شبانه روز نگهداری شدند که طرف گوشتی پوست ها رو هم قرار داده شد. سپس موی آنها با استفاده از یک چاقوی کند جدا شد. پس از مو زدایی، پوست ها برای مرحله چرم آبی خیس آماده شدند. ارزیابی فیزیکی آنها همچنین شامل ظاهر کلی، احساس، پر بودن، برق انداختن و نرمی بافت بود. آنها در نهایت نتیجه گیری کردند که یک فرآیند مو زدایی آنزیمی قابل دوم و مقرون به صرفه میتواند با فرآیند مو زدایی شیمیایی رقابت کند. آنها همچنین مشاهده کردند که مو زدایی آنزیمی را میتوان در مدت زمان بین 11 تا 12 ساعت انجام داد، بشرط اینکه دما در دامنه بین 30 تا 37 درجه سانتیگراد نگه داشته شود. آنزیم بکار برده شده توسط آنها از pH 3-11 و دمای حداکثر 80 درجه سانتیگراد ثابت بود. آنها شرایط متداول برای مو زدایی پوست را با 46 درصد جذب آب، 83 درصد رطوبت، pH 8.0 و مدت زمان 2 ساعت بهینه سازی کردند.تانگام و همکارانش بررسی در مورد پروتئاز قلیایی جدا شده از Alcaligenes faecalis برای مو زدایی آنزیمی در دباغی انجام دادند. آنزیم استفاده شده توسط آنها در دامنه pH بین 8 تا 11 و دمای حداکثر 30 درجه سانتیگراد بمدت 24 ساعت نسبتاً ثابت بود. نتایج آنها نشان داد که پروتئاز تولید شده توسط Alcaligenes faecalis برای مو زدایی کاملاً مناسب بود و میتوان آنرا بعنوان یک عامل مو زدایی بی ضرر برای زیست در آماده سازی چرم بکار برد. نتایج آنها آلودگی محیطی را کاهش می داد و به عملیات ضربه زنی برای تولید چرم نرم تر و افزایش بازده کمک می کرد. آنها در مطالعه خود پوست های بز را شتشو می دادند و از وسط نصف می کردند. در همه مطالعات از روش آغشته سازی برای مو زدایی استفاده شد. پودر آنزیم بدست آمده پس از خشک کردن برای آماده سازی خمیری مورد استفاده قرار می گرفت که طرف گوشتی پوست بز با آن آغشته می شد. آزمایشات مو زدایی با پیروی از روشهای بدون سولفید و کم سولفید با استفاده از غلظت های مختلف آنزیم ها و سولفید انجام شدند. برای نیمه سمت راست پوست از آنزیم استفاده می شد و آنها بعنوان پوست های آزمایشی در نظر گرفته می شدند. نیمه سمت چپ پوست ها با روش سنتی آهک-سولفید با استفاده از 25 درصد سولفید سدیم و 10 درصد آهک کنترل و مو زدایی می شدند. درجه تأثیر فرآیند مو زدایی در رابطه با دما، pH، غلظت های مختلف آنزیم، و روشهای کم سولفید توسط اعمال مقیاسی مانند مو زدایی مشکل، مو زدایی کمی مشکل، و مو زدایی متوسط ارزیابی شدند. جداسازی کامل مو حتی با غلظت آنزیم 05 درصدی انجام می شد. در غلظت آنزیم 025 درصدی، پس از 18 ساعت، مو زدایی بصورت متوسط مشاهده می شد. یافته های آنها نشان میداد که استفاده از 05 درصد پودر خام برای کاهش سولفید از 25 به 1 درصد کافی بود.گزارش اخیر توسط پال و همکارانش، نیازمند استفاده از آنزیم های پروتئولیز برای فراهم سازی گزینه دیگری برای مو زدایی سولفید مخرب بود که شامل استفاده از یک آرایه متنوع از آنزیم ها بود که بسیاری از آنها مخصوص هم نبودند. آنزیم ها سبب شل شدن مو می شدند، بدون اینکه به کلاژن بافتی پوست آسیب وارد کنند. آنزیم های استفاده شده، شامل پروتئازها از باکتری ها، و منشأ قارچی و گیاهی بودند. آنزیم دیگری برای استفاده در مو زدایی، دیسپاز است، که یک پروتئیناز خنثی با منشأ باکتریایی است. آنزیم ها بمدت چندین سال در زمینه زیست پزشکی برای جداسازی سلول های بشره ای و سلول های شبیه بشره ای از ماتریس اصلی از طریق تخریب غشای زیرین مورد استفاده قرار گرفته اند. در مطالعه آنها، رشد نهفته پوست گاو با دیسپاز سبب جداسازی روپوست ها از سطح اتصال بشره ای/غشایی شد که سطح بافتی تمیزی بر جا گذاشت. پوسته پوسته شدن روپوست ها ابتدا در سطح مشاهده شد اما با رفتار طولانی گسترش یافته به داخل پیازهای مو همراه بود تا سبب شل شدن مو شود. این احتمال دارد که نتیجه تقسیم آنزیمی اجزای کلاژنی غشای زیرین باشد که این ساختارها بر روی آنها قرار دارند. البته بررسی میکروسکوپی هیچ مدرکی از آسیب های بافتی نشان ندارد، که نشاندهنده این بود که کلاژن بافتی پوست توسط آنزیم افت پیدا نکرده است.از زمان آغاز فرآیند مو زدایی آنزیمی صنعتی در سال 1990، مقدار قابل توجهی از مطالعات انجام شده است و بعضی از محققان گزارش بازبینی در مورد پدیده مو زدایی آنزیمی را مطالعه کردند. اما بیشتر توسعه های فرآیند آنزیمی دارای طبیعت متناسب است. افراد زیادی بعلت مشکل سخت ایجاد شده توسط سولفید و کروم در دباغی ها، مو زدایی آنزیمی را بعنوان یک راهکار فرعی برای فرآیند آهک-سولفید توجیه میکنند. دلیل این مسئله اینست که اجزای تشکیل دهنده آن جزو آلاینده های اصلی آماده سازی چرم هستند. مزیت مو زدایی آنزیمی، کاهش محتوای سولفید در سیال های خروجی و حذف ضربه زنی در آهک زدایی، کاهش محتوای COD و BOD سیال های خروجی مواد شیمیایی سمی، و عملکرد آسان است. بنابراین فرآیند مو زدایی آنزیمی قابل دوام و مقرون به صرفه می تواند با فرآیند مو زدایی شیمیایی رقابت کند. معایب مو زدایی آنزیمی اینست که آنزیم ها پرهزینه تر از مواد شیمیایی در روش سنتی هستند، نیازمند کنترل دقیق هستند، و بخاطر تأثیر بر روی ساختار پوست ممکن است نیازمند تغییرات در فرآیند بعدی باشند. فرا-پالایش مو زدایی آنزیمی با استفاده از آنزیم پروتئولیز توسط کاسانو و همکارانش در حین عملیات موزدایی انجام شد و بنابراین یک واکنشگر آنزیمی را برای تولید پوست های مو زدایی شده ایجاد کرد. فرا-پالایش امکان کنترل عملکرد آنزیمی بر روی پوست را ایجاد میکند چون آنزیم از سوی غشاء رد می گردد و در مخزن سوخت انباشته می شود، درحالیکه محتوای سولفید (استفاده شده در غلظت کم) همراه با نفوذ رد می گردد. مزایای سیستم سیستم آنزیمی جفتی/UF بدین شرح بودند: کنترل عملکرد آنزیم، کاهش مقدار سولفید مورد نیاز، کاهش زمان مو زدایی-آهک زنی، امکان بازیافت مو و کاهش آلودگی فاضلاب و هزینه تمیز کردن در مراحل مختلف. اشکال اتخاذ مو زدایی آنزیمی بعضی اوقات برطرف می شود، وقتی که یک آنزیم کارآمد از لحاظ هزینه موجود باشد.ضربه زنیضربه زنی، فرآیند کوبیدن چرم با ضربات ناگهانی و محکم با استفاده از میله یا کنده های چوبی در شرایط متداول است. هدف از ضربه زنی، شل کردن و لخته زدایی ساختار پوست غیر-کلاژنی از طریق پاک کردن پس مانده پروتئین های میان-بافتی، روپوست ها و اسکادها است. اینکار آنها را نرم و انعطاف پذیر می سازد و آنها را برای دباغی آماده می سازد. ضربه زنی محکمی برای تولید یک چرم نرم و انعطاف پذیر مانند چرم کیف پول و دستکش مورد نیاز است، درحالیکه ضربه زنی آهسته ای برای چرم کف کفش مورد نیاز است. در حقیقت ضربه زنی یک مرحله تهاجمی در آماده سازی چرم با کیفیت محسوب می شود. ضربه زنی این تأثیرات را بر روی پوست ایجاد میکند: جدا سازی آهک، ایجاد بافت نرم، بر طرف سازی آماس و کجی ها، افزایش درجه کشش چرم تولید شده نهایی. عدم موفقیت برای جدا کردن پروتئین های کلاژنی باعث به هم چسبیدن بافت ها می شود، زمانیکه چرم خشک می گردد و سبب محکم شدن و عدم انعطاف پذیری می گردد. کاملاً اثبات شده است که فرآیند ضربه زنی قدیمی در شرایط قلیایی با استفاده از آنزیم های پروتئولیز بود، که دارای منشأ باکتریایی یا پانکراس هستند، و کارایی این فرآیند به غلظت آنزیم و همچنین دما، pH و مدت زمان فرآیند ضربه زنی بستگی دارد. ضربه زنی در شرایط قلیایی امروزه بصورت جهانی در کل صنعت چرم سازی شناخته شده است، اما برای رسیدن به کارایی مطلوب، باید آنرا در دمای 95 تا 100 درجه فارنهایت و در pH 7.5-8.5 انجام داد، در غیر اینصورت کارایی آنزیم تا حد زیادی پایین خواهد آمد. تأثیر آنزیم های ضربه زنی از طریق انتشار آنزیم ها به داخل پوست عمل میکند اما بالاترین غلظت های آن در لایه های بیرونی مشاهده می گردد. در پوست های خام قسمت بندی نشده، نفوذ آنزیم های ضربه زنی به داخل پوست برای جذب و هضم پروتئین های ناخواسته کافی نمی باشد، و این قضیه خصوصاً در مورد نواحی گردن و ماتحت پوست صادق است. بهتر این مسئله را نیز توضیح دهیم که آیا آنزیم ها آزاد هستند یا مقید به ذرات هستند. اگر آنزیم ها آزاد باشند پس ذرات ریز را میتوان جداسازی کرد قبل از اینکه زیرلایه را اضافه کنیم. اما اگر آنزیم مقید به ذرات باشند، عمل تصفیه ممکن است فعالیت آنزیم ها را کاهش دهد. در حقیقت ذرات ریز با ظاهر شدن زیرلایه مرتبط هستند، که با آنزیم ها انحلال ناپذیر است.چربی زداییپوست ها – و خصوصاً پوست گوسفندان اهلی – حاوی مقدار زیادی چربی طبیعی هستند که معمولاً در دباغی توسط عملیات آهک زنی جداسازی می گردند. اما بعضی اوقات شراطی طوری است که حتی پس از آهک زنی، پوست ها حاوی مقدار قابل ملاحظه ای از چربیها هستند. این چربی های باقیمانده بخاطر تراوش اسیدهای چرب، خشک شدن و اندودکاری غیر یکنواخت، قسمت های مومی در چرم های دباغی شده زاج سفید، و لکه های صورتی در کروه های آبی و موارد دیگر است. بنابراین دباغ ها مدت طولانی تلاش کرده اند تا راهکار مناسبی برای جداسازی این چربی باقیمانده در پوست پیدا کنند. استفاده از حلال مناسب از چربی برای چرم های دباغی شده، چرم را سفت و سخت می سازد و بنابراین برای قابلیت خمیدگی، چرب کردن با چربی اضافی ضروری می باشد. از طرف دیگر، از لحاظ عملی اینکار امکان پذیر نبود که بعلت وجود درصد بالایی از آب در پوست، چربی را توسط راهکارهای مشابه از پوست جدا سازیم. بعلاوه، در پوست ها، چربی همیشه در داخل سلول های چربی باقی می ماند که از رتیکولین یا انواع دیگر بافت ها ساخته شده اند. چربی ها را نمی توان توسط هیچ روش چربی زدایی جدا کرد، مگر اینکه سلول ها شکافته شوند. خشک کردن در معرض نور آفتاب، تقریباً سلول های چربی ها را بطور کامل جدا می سازد، و بنابراین با روشهای چربی زدایی مناسب، میتوانیم چربی را به آسانی از پوست جدا کنیم. اما پوست های تازه و خیسانده شده با آب نمک قبل از چربی زدایی نیازمند راهکار مناسبی برای جداسازی سلول های چربی هستند. با 1 درصد اسید سولفوریک، 10 درصد نمک معمولی و انبارسازی بمدت چند هفته پس از غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید، تقریباً همه سلول های چربی جدا می گردند و در نتیجه چربی زدایی پس از این مرحله انجام می شود. سه روش مورد استفاده برای جداسازی چربی ها، عصاره گیری آبی، استخراج با حلال، و چربی زدایی توسط فشار هستند.در طی پنج سال آخر پیشرفت زیادی در زمینه فرآیند چربی زدایی در محیط های آبی (هم با توجه به استفاده از مواد شیمیایی آلاینده و هم در کاربرد تکنولوژی محصولات) بدست آمده است. بهترین زمان برای انجام فرآیند چربی زدایی آبی، انجام آنبر روی پوست غوطه ور شده در محلول رقیق اسید است، وقتی که رسوب ها برای مواد فعال در سطح در دسترس تر هستند. کاربرد آنزیم ها و عمدتاً از نوع لیپاز، در مراحل مختلف فرآیند تولید چرم مورد مطالعه قرار گرفته است. وقتی که آنزیم ها در محیط های آبی بکار برده می شوند (مرحله غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید)، عملکرد ترکیبی وجود داشت که نیازمند استفاده از غشاهای پیرامونی سلول های چربی و جداسازی تری گلیسرید بود، که همه آنها به بهبود فرآیند چربی زدایی کمک میکنند.پالوپ و همکارانش کارایی چربی زدایی را با آنزیم لیپاز مطالعه کردند. آنها کار خود را با پنج عدد پوست بره اهلی انگلیسی آغاز کردند که عملایت خانگی پرتوافشانی سنتی بر روی آنها انجام شد (خیساندن، موگیری، و ضربه زنی). سپس آنها با غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید قرار داده شدند، و چربی زدایی استاندارد با 8 درصد الکل چرب اتوکسیلیت (EPA) و استفاده از آنزیم ها بصورت زیر انجام شدند:پوست 1: غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید – چربی زدایی استانداردپوست 2: غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید + 15 درصد پروتئاز اسید – چربی زدایی استانداردپوست 3″ غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید + 15 درصد لیپاز اسید – چربی زدایی استانداردپوست 4: غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید + پروتئاز اسید + لیپاز اسید – چربی زدایی استاندارد + 15 درصد لیپاز خنثیپوست 5: غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید + پروتئاز اسید + لیپاز اسید – چربی زدایی استاندارد + 15 درصد لیپاز خنثینمونه ها از پوست های غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید وپوست های چربی زدایی شده برای تعیین چربی اولیه و چربی باقیمانده گرفته شدند. درصد کارایی چربی زدایی به این صوتر بیان می گردد: [(درصد چربی اولیه – درصد چربی باقیمانده)/درصد چربی اولیه] × 100مشاهده شد که فرآیند چربی زدایی (پوست شماره 1) دارای کارایی 58 درصدی بود. اضافه ازی یک پروتئاز اسید (پوست شماره 2) به پوست غوطه ور شده در محلول رقیق اسید هیچ تأثیری بر روی کارایی چربی زدایی نداشت، چون در سطح 58 درصدی باقی می ماند. استفاده از لیپاز اسید، کارایی چربی زدایی را تا 78 درصد افزایش داد (پوست شماره 3). تأثیر ترکیبی پروتئاز و لیپاز، کارایی 785 درصدی را نشان داد و افزایش بیشتر کارایی تا بیش از 88 درصد توسط اضافه سازی لیپاز به فرآیند چربی زدایی در یک محیط خنثی ایجاد شد (پوست شماره 5). واترز و پرایس مشاهده کردند که استفاده از لیپاز اسید سلول های چربی را جداسازی نکرد، اما تری گلیسرید های چربی های طبیعی را تجزیه کرد که بعلت واکنش اسید فرآیند غوطه ور سازی در محلول رقیق اسید از سلول ها آزاد می شدند. چربی طبیعی از 10 درصد اسیدهای چرب، 56 درصد تری گلیسرید، 23 درصد موم، 6 درصد فسفولیپید ها و 5 درصد کلسترول تشکیل شده اند. بنابراین با تجزیه تری گلیسرید با لیپاز، ترکیب اسید چرب از 10 درصد به 40 درصد افزایش پیدا کرد که کمک زیادی به امولسیونی کردن دی گلیسرید ها و مونو گلیسرید ها، اسید های چرب و گلیسیرین کرد که در جداسازی تری گلیسرید ها تشکیل می شدند.میشل و اولت ترکیب لیپاز و پروتئاز را برای پاک کردن سطح کروم چربی های قرار داده شده در معرض آفتاب، خاک و چرک، اسکاد و لکه های دیگر به منظور تولید یک چرم دارای رنگ یکنواخت تر ارزیابی کردند. لیپاز و پروتئاز آزمایش شدند چون مواد ناخواسته بر روی سطح کروم آبی، پروتئین ها، چربی ها و روغن ها هستند. کاهش زیادی در لکه های چربی و تغییر رنگ چین و چروک های ناحیه گردن مشاهده شد. همچنین بهبود در روشنایی و یکنواختی در خشک شدن مشاهده شد. اینکار با استفاده از مقدار خیلی کمی از ترکیب دو آنزیم انتخاب شده برای فعال ماندن در شرایط قراردهی دوباره در معرض آفتاب با توجه به pH، دما، زمان های عملکرد، و وجود مواد شیمیایی دیگر انجام شد. شرایط pH پایین یافته شده در قراردهی دوباره چرم آبی در معرض آفتاب نیازمند این بود که آنزیم های فعال در دامنه پایین pH انتخاب شوند. 0015 درصد لیپاز اسید و 03 درصد پروتئاز اسید بهترین مقادیر ترکیب بودند.دباغیدباغی آخرین مرحله در تولید چرم است. دباغی فرآیند تبدیل پوست های خام شل به چرم، با خصوصیات مقاومت کافی و مقاومت در مقابل عوامل تهاجمی زیستی و فیزیکی است. در حقیقت، دباغی فرآیند معرفی یک عامل دباغی به داخل پوست ها است. اینکار با ایجاد ارتباطات تقاطعی اضافی با کلاژن انجام داده می شود، که گروه فعال عاملان دباغی را مقید به گروه عملکردی پروتئین می سازد. دباغی کلاژن را در مقابل تجزیه توسط اسیدها و آنزیم ها (البته نه قلیاها) مقاوم تر می سازد. بنابراین کلاژن دباغی شده بصورت یک قانون، آب کمتری را نسبت به کلاژن معمولی جذب میکند. دباغی با ترکیبات کروم یا با تانین ها از تجزیه کلاژن قلیایی جلوگیری نمی کند. دباغی کروم مهمترین روش دباغی برای بدست آوردن چرم سبک و کم هزینه و با مقاومت حرارتی و باکتریایی بالا است، و رنگ، ظاهر و شکل چرم تولید شده نهایی را نیز بهتر می سازد. تقریباً همه پوست ها با استفاده از دباغی کروم رنگی می شوند، پس از اینکه محلول اسید برای اهداف آهک زدایی آنها بکار برده شد. اگرچه آنزیم ها مستقیماً در این مرحله استفاده نیم شوند، با اینحال استفاده از آنزیم در مرحله قبلی تأثیر مهمی بر روی کیفیت دباغی دارد.ارزیابی فیزیکیجزئیاتی که مربوط به آماده سازی آنزیمی با خصوصیات فیزیکی چرم است در مقالات خیلی کم موجود هستند. ارزیابی خصوصیات فیزیکی چرم شامل اندازه گیری مقاومت کششی، مقاومت گسیختگی، مقاومت در برابر پارگی، و درصد افزایش طول است. راجو و همکارانش تعیین افزایش طول مقاومت در برابر پارگی، مقاومت در برابر برس زنی، و مقاومت کششی نمونه های چرمی خشک شده را گزارش کردند که از قسمت یکسانی از ناحیه ماتحت بریده شده بودند. آنها آزمایشات مو زدایی را توسط Bacillus spp انجام دادند. غلظت های آنزیم اعمال شده 1 تا 3 درصد در pH بهینه 75 تا 90 دمای بهینه 32 تا 37 درجه سانتیگراد بود. نمونه های آنها پس از فرآیند مو زدایی آنزیمی از لحاظ مقاومت کششی، افزایش طول و مقاومت در برابر پارگی با هم مقایسه شدند. پال و همکارانش همچنین ارزیابی فیزیکی را بر روی چرم مشخصی انجام دادند که شامل اندازه گیری مقاومت کششی، مقاومت در برابر پارگی، مقاومت گسیختگی و درصد افزایش طول با اعمال آنزیم ها بعنوان depilant بود. داده های اندازه گیری آنها در جدول 3 نشان داده شده اند. البته آنها هیچ نتیجه گیری بر مبنای مطالعه آنزیمی بیان نکردند. در مطالعه انجام شده توسط تانگام و همکارانش، آنها همچنین خصوصیات مقاومتی چرم هایی را اندازه گیری کردند که از آنزیم در pH بهینه 90 و دمای بهینه 55 درجه سانتیگراد برای آنها استفاده شده بود. خصوصیات چرم های آنزیم زده قابل مقایسه با خصوصیات چرم کنترل بود. مقاومت در برابر پارگی چرم های آزمایشی در مقایسه با چرم کنترل مطابق با آنها تا حد زیادی بهتر بود. این آزمایشات نشان دادند که استفاده از آنزیم ها تأثیر معکوسی بر روی مقاومت چرم ندارند. البته جزئیات علمی در مقالات وجود ندارد که بتوانیم خصوصیات فیزیکی چرم و عملکرد آنزیم را به هم ربط دهیم. این مسئله توجه محققان را به مسیری برای بهبود کیفیت چرم و آسان سازی فرآیند در تولید چرم جلب میکند.مسائل مربوط به ضایعاتسیال های خروجی تخلیه شده از صنایع آماده سازی چرم، خطرات سلامتی و مشکلات محیطی دارد مگر اینکه ضایعات بصورت مناسبی دفع گردند. فلشینگ (آشغال بدست آمده از کندن پوست حیوانات) که ضایعات جامد اصلی در عملیات قبل از دبای آماده سازی چرم است، با استفاده از آنزیم های پانکراس با استفاده از روش ساده ای برای مدیریت ضایعات جامد توسط کومار گورا و همکارانش تجزیه شدند. فعالیت پروتئولیز پانکراس همگن شده با کازئین به اندازه 80 واحد/میلی لیتر بود. فلشینگ بدست آمده از آماده سازی آنزیم پانکراس شش برابر افزایش را در پروتئولیز نسبت به کنترل در انتهای 7 روز نشان داد. محتوای پروتئین، کلاژن و اسیدهای بدون چربی در شناور آب کافته بترتیب 800 ، 1064 و 7286 میلی گرم/میلی لیتر بودند. pH بهینه برای آماده سازی آنزیم 85 بود. آبکافت با تقریباً میعان کلی فلشینگ مشاهده شد. باجزا و مارکویک تأثیر پروتئاز قلیایی بر روی ضایعات چرم (پوست) دباغی نشده را مورد مطالعه قرار دادند. قطع زائده ها نیز انجام شد پس از اینکه آهک زنی خاصیت قلیایی را داشت که با pH 10 مطابقت داشت. آنزیمی که در این pH فعال بود مورد استفاده قرار گرفت. این فرآیند در دمای ثبات 55 درجه سانتیگراد انجام شد که برای آنزیم مطلوب بود. این آنزیم یک آماده سازی تجاری پروتودرم پروتئاز قلیایی 100T بود که از کشت غوطه ور سازی شده دسته باسیل تولید می شد. مشاهده شد که حلالیت چرم همراه با افزایش غلظت آنزیم از 500 به 15,000 واحد در هر گرم چرم افزایش پیدا می کرد. تجزیه ضایعات چرم، آبکافت انحلال پذیری را ایجاد کرد که می تواند بر روی دستگاه تبخیر کننده خلاء متمرکز گردد و سپس به منظورهای مختلف بصورت آرد عالی خشک گردد. آلاینده های اصلی در صنعت چرم سازی، سولفید و کروم هستند. کروم در سیال خروجی یک تهدید جدی برای منابع آب محسوب می گردد. در کشورهای بسیاری اجازه این وجود ندارد که مقدار کروم سیال خروجی بیشتر از 5 ppm است. اما انتشار کروم در سیال خروجی حدود 40 درصد مقدار ورودی آن است. بنابراین کاهش از کروم پیشنهاد شده از 25 درصد Cr2O3به 2 درصد Cr2O3 است. اما فقط کاهش کافی نیست. امروزه تبدیل فراورده های فرعی دباغی (بعنوان یک حلال فرعی) به محصولات سودمند صنعتی در توجه اصلی قرار دارد. کابزا و همکارامش از آنزیم ها برای جداسازی ژلاتین از باریکه های کروم استفاده کرده اند. باریکه های کروم بمدت 6 تا 24 ساعت با محلول های آنزیم در pH بهینه برای آنزیم خیسانده شدند. سپس ژلاتین در 70 درجه سانتیگراد و pH 8.0 استخراج شد. برای ارزیابی کارایی این فرآیند، مقدار پروتئین خروجی (یعنی مقدار اولیه پروتئین بازیابی شده) تعیین شد. پپسین با استفاده از 001 درصد آنزیم تا حداکثر 610 درصد افزایش یافت، که بالاتر از مقدار کنترل (بدون آنزیم) بود (433 درصد). تریپسین دارای حداکثر مقدار 1470 درصد با استفاده از 025 درصد آنزیم در استخراج بود. این مقدار نسبت به کنترل و مقادیر بدست آمده با پپسین خیلی بالاتر بود. کولومازنیک و همکارانش کروم زدایی آنزیمی ضایعات کروم دار را با استفاده از آنزیم پروتئولیز گزارش کرده اند. مکانیزم واکنش آنزیمی بصورت زیر بود.آبکافت آنزیمیضایعات کروم دباغی ژلاتین/پروتئین آب کافته + رسوب کرومآنها دنبال کاربرد احتمالی محصولات واکنشی در بخش های صنعتی مختلف بودند. رسوب های کروم برای رنگدانه در شیشه سازی، آجرهای مقاوم در برابر حرارت و نمک اسید کرومیت قلیایی مناسب شناخته شدند. استفاده از آبکافته ها برای افزونه های بتنی، آسیاب جذب آب سیمان آهک، پوشش حفاظتی و چسب گچ مناسب بود. رسوب های کروم بیشتر ایجاد می شدند و نمک دباغی بازیابی شده بیشتر تولید میشد. بنابراین ترکیب معمول قالب کروم تولید شده بدین شرح بود: و افت بوسیله آتش بود. کابزا و همکارانش آزمایشات واحد آزمایشی صنعتی یک فرآیند برای استفاده از باریکه های کروم برای جداسازی محصولات پروتئینی و کروم تصفیه شده را مطالعه کردند. این فرآیند از دو آنزیم، پپسین و پروتئاز قلیایی، در دو استخراج متوالی با جداسازی ژلاتین کیفیت-بالا و آبکافته استفاده می کرد. باریکه های کروم با 01 درصد پپسین در pH 3-3.5 و در دمای اتاق بمدت 8 ساعت بررسی شدند . سپس ژلاتین در pH 8 و دمای 70 درجه سانتیگراد استخراج شد. ژلاتین جدا شده با استفاده از تصفیه و پروتئین آبکافته سپس توسط استخراج دوم از رسوب دارای 0005 درصد پروتئاز قلیایی در pH 8 و 70 درجه سانتیگراد بمدت 3 ساعت جداسازی شد. مواد جامد باقیمانده پس از تصفیه، با نام قالب کروم، از لحاظ شیمیایی بررسی شد تا برای بازیابی در صنعت دباغی آماده گردد.آنزیم های صنعتیبهره برداری تجاری آنزیم ها مسئله جدیدی نیست. استفاده از مخمر بعنوان کاتالیزور زیستی به تاریخ حدود 6000 سال قبل از میلاد بر می گردد. البته تولید آنزیم ها در مقیاس بزرگ آنقدر قدیمی نیست. اولین تولید بزرگ مقیاس آنزیم ها در سال 1874 در اولین گروه صنعتی چایموسین بود. از سال 1913 به بعد توجه اصلی به آنزیم ها در صنعت مواد شوینده بود. صنعت چرم سازی در سال 1917 و صنعت نشاسته سازی در سال 1950 روند مشابهی را آغاز کردند. در سه دهه آخر شاهد توسعه زیادی در زمینه تولید تجاری آنزیم ها بوده ایم. تقاضای رو به رشد چرم های مرغوب در کشور و همچنین در جهان روز به روز بیشتر می شود. این مسئله نیازمند یک تکنولوژی تمیز و کارآمد از لحاظ کارایی در تولید چرم است. آنزیم های صنعتی تکنولوژی تمیز و عملکرد اقتصادی در این مسیر را توسعه داده اند. آنزیم های صنعتی مربوط به آماده سازی چرم معمولاً ترکیبی از آنزیم های مختلف هستند و با مواد رقیق کننده استانداردسازی می شوند. بر اساس نوع واکنش زیستی-شیمیایی، آنزیم ها به گروه های بزرگی طبقه بندی می شوند.آنزیم های صنعتی زیادی از سیستم های حیوانی و گیاهی تولید می گردند. البته به اشتراک گذاری اصلی توسط کشت میکروب ها بدست می آید. حدود 12 طبقه از آنزیم ها برای اهداف صنعتی مورد استفاده قرار می گیرند. جدول 4 تولید جهانی آنزیم های صنعتی را نشان میدهد. بیشتر آنها آنزیم های هیدرولیز مورد استفاده برای شکست پلیمر زیرلایه های طبیعی به حجم ملکولی پایین هستند. بزرگترین گروه بر حسب مقدار فروش های نسبی، آنزیم های پروتئولیز از باکتری ها (59 درصد) و سپس کربوهیدرازها (20 درصد) هستند. مشخص است که تولید جهانی آنزیم های صنعتی بعلت تقاضای روز افزون برای آنزیم های معمول در بخش های صنعتی مختلف بسرعت در حال افزایش است. ادامه خواندن مقاله ترجمه کاربردهاي تکنولوژي آنزيم در آماده سازي چرم

نوشته مقاله ترجمه کاربردهاي تکنولوژي آنزيم در آماده سازي چرم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله ترجمه تحليل پوشش داده هاي فازي شهودي: کاربردي براي بخش بانکداري در هند

$
0
0
 nx دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تحلیل پوشش داده های فازی شهودی: کاربردی برای بخش بانکداری در هند جالی پوری، شیو پراساد یاداو چکیدهسری فازی شهودی (IFS)گسترشی از سری فازی و راهکاری برای تعریف یک سری فازی است زمانیکه اطلاعات موجود برای تعریف یک مفهوم غیردقیق توسط یک سری فازی قراردادی کافی نیست. مدل های DEAفازی موجود (FDEA) برای سنجش کارایی های فازی نسبی واحدهای تصمیم گیری (DMU) محدود به داده های ورودی/خروجی فازی هستند. البته در کاربردهای زندگی واقعی، بعضی از ورودی ها و خروجی ها به شکل فردی، زبانی و مبهم ممکن است بجای ابهام (فازی بودن) دارای ماهیت فازی شهودی باشند. بنابراین ما در مطالعه حاضر FDEA را به DEA فازی (IFDEA) گسترش دهیم، که در آن، داده های ورودی/خروجی توسط اعداد فازی شهودی (IFS) نمایش داده می شوند (خصوصاً IFS های مثلثی). این مطالعه اولین مطالعه در تحلیل کارایی های خوشبینانه/بدبینانه با داده های ورودی/خروجی فازی در DEA است. ما در این مطالعه مدل هایی را برای سنجش کارایی های خوش بینانه و بدبینانه از هر DMU در محیط فازی شهودی (IFS) ایجاد کردیم. ما با استفاده از تکنیک کارایی برتر الگوریتم هایی را ایجاد کردیم تا رتبه بندی کامل DMU ها بدست آوریم وقتی که شرایط خوش بینانه و بدبینانه بصورت جداگانه بررسی شوند. همچنین، برای رتبه بندی DMU ها وقتی که هر دو شرایط خوش بینانه و بدبینانه بطور همزمان بعنوان راهکار ترکیبی در نظر گرفته شوند، ما دو روش رتبه بندی دیگر را بترتیب بر مبنای سطوح ناکارآمدی و کارایی پیشنهاد میکنیم. برای بررسی عملکرد و کارایی کلی با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه در IFS ، ما یک مدل تصمیم گیری کارایی IFDEA ترکیبی را پیشنهاد کردیم. برای اعتباریابی روش پیشنهادی و روشهای رتبه بندی پیشنهادی، ما مثالهای عددی مختلفی را توضیح دادیم و سپس نتایج را بر اساس شاخص کارایی میانگین هندسی، با راهکار رتبه بندی موجود مقایسه کردیم. ما همچنین کاربرد راهکار پیشنهادی را در بخش بانکداری معرفی کردیم، که در آن، دو ورودی با نامهای مخارج عملیاتی و کار در سطح شعبه ای دارای ماهیت فازی شهودی هستند و بصورت TIFN معرفی می گردند.کلمات کلیدی: DEA فازی، DEA فازی شهودی، کارایی خوش بینانه و بدبینانه، روشهای رتبه بندی، کارایی شعبه بانک 1- مقدمهتحلیل پوشش داده ها (DEA) – که توسط چارنز، کوپر و رودز (1978) پیشنهاد شده است – یک تکنیک خطی غیر پارامتری بر مبنای برنامه ریزی برای ارزیابی کارایی های نسبی یک سری از واحدهای تصمیم گیری متناجس (DMU) بر اساس ورودی ها و خروجی های مختلف است. مسئله جالب توجه در مورد DEA توانایی آن برای سنجش کارایی نسبی DMU ها بدون فرض اهمیت های قلی در ورودی ها و خروجی ها است. DMU یک کارایی تکه ای غیر پارامتری و حدود ناکارامدی را در داده ها ایجاد میکند، و با استفاده از این حدود، سنجش های کارایی حداقل و حداکثر را برای هر DMU نسبت به همه DMU های دیگر محاسبه میکند. چون DEA پیشنهاد شده است، بنابراین هم در تئوری و هم در عمل مورد توجه زیادی قرار گرفته است. توسعه های تئوری مختلفی در DEA را میتوان در مطالعه کوپر، سیفورد و تون (2007) مشاهده کرد. در DEAجدید، ارزیابی کارایی DMU را میتوان از دیدگاه های مختلفی اندازه گیری کرد. انتانی، مائدا، و تاناکا (2002) و وانگ، چین و یانگ (2007) مدل های DEA را با کارایی های ارزیابی شده از دیدگاه های حوش بینانه و بدبینانه پیشنهاد کردند. کارایی یک DMU اندازه گیری شده از دیدگاه خوش بینانه بعنوان کارایی نسبی خوش بینانه/بهتر در نظر گرفته میشود درحالیکه کارایی اندازه گیری شده از دیدگاه بدبینانه بعنوان کارایی نسبی بدبینانه/بدتر در نظر گرفته می شود. اگر کارایی خوش بینانه یک DMU به اندازه 1 ارزیابی گردد، از لحاظ خوش بینانه کارآمد است، و در غیر اینصورت بصورت ناکارآمد خوش بینانه در نظر گرفته می شود. اگر کارایی بدبینانه یک DMU به اندازه 1 ارزیابی گردد، گفته می شود که ناکارآمد بدبینانه است؛ و در غیر اینصورت بصورت غیر-ناکارآمد بدبینانه در نظر گرفته می شود.DEA متعارف نیازمند داده های ورودی و خروجی جدید است، که ممکن است همیشه در کاربردهای دنیای واقعی موجود نباشند. البته در مسائل دنیای واقعی، ورودی ها و خروجی ها اغلب غیر دقیق هستند. بی دقتی در داده های ورودی/خروجی را میتوان به شکل فواصل یا روابط ترتیبی یا اعداد فازی معرفی کرد. برای بررسی داده های فازی، ایده ابهام (فازی بودن) در DEA معرفی شده است. DEA به DEA فازی (FDEA) گسترش داده شده است که در آن، بی دقتی توسط سری فازی یا اعداد فازی نشان داده میشود. مطالعات مربوط به FDEA شامل کائو و لیو (2000)، ساعتی، معماریان، و جهان شاه لو (2002)، وانگ، لئو و لیانگ (2009)، وانگ و چین (2011) و پوری و یاداو (2013، 2014) می باشد. چندین راهکار بیان شده است و بسیاری از راهکارهای جدید نیز برای بررسی داده های ورودی و خروجی فازی در FDEA در حال پیدایش هستند. حاتمی-ماربینی، امروز نژاد، و توانا (2011) آنها به بدین صورت طبقه بندی کردند: (1) راهکار مقاومت، (2) راهکار برش-آلفا، (3) راهکار رتبه بندی فازی ، و (4) راهکار امکانپذیری.خصوصیات اصلی تئوری سری فازی اینست که در اعداد/سری فازی، درجه عدم عضویت عناصر برابر با 1 منهای درجه عضویت آن است، و بنابراین مجموع درجات عضویت و عدم عضویت برابر با 1 می باشد. البته در کاربردهای دنیای واقعی، ما با اطلاعاتی سر و کار داریم که بعضی اوقات مبهم یا غیر دقیق و یا غیر کافی هستند، و بنابراین این امکان وجود دارد که مجموع درجات عضویت و عدم عضویت یک عنصر ممکن است کمتر از 1 باشد. این بدین معناست که درجاتی از تردید باقی میماند. مسلماً تئوری سری فازی برای بررسی این نوع مسائل/شرایط مناسب نیست؛ بلکه تئوری سری فازی شهودی (IFS) مناسب تر است. سری فازی شهودی (IFS) گسترشی از سری فازی است و اثبات شده است که برای بررسی ابهام خیلی مفید است. IFS هر دو درجه عضویت (پذیرش) و عدم عضویت (رد شدن) یک عنصر را در نظر می گیرد بطوریکه مجموع هر دو مقدار کمتر یا برابر با 1 است.در مقالات، راهکارهای مختلفی وجود دارد که نظرات فردی/ارزیابی ها، تصمیم گیری های زبانی و تردیدهای دیگر در مورد کاربردهای عملی مانند انتخاب فروشنده، ارزیابی انبار، مدیریت زنجیره تأمین و غیره را توسط سری مبهم/فازی شهودی یا سری ناهموار نشان میدهند. مقالات گسترده در مورد مسائل مربوطه قبلاً توسط بسیاری از محققان متمایزشده مانند بوران، گنچ، کورت، و آکای (2009)، ژانگ، لای، و لو (2009)، چن (2011)، چای، لیو و زو (2012، 2013) و چای و لیو (2014) گزارش شده است. کاربرد تکنیک های تصمیم گیری در انتخاب فروشنده و ارزیابی پرسنل توسط چای، لیو و ناگی (2013) و چای و ناگی (2014) مورد مطالعه قرار گرفته است. تا جایی که ما میدانیم، گزارشات کمی در مقالات DEA وجود دارد که تردید متغیرهای داده های ورودی و خروجی را در کاربردهایی مانند سازمان های آموزشی ، بخش های مالی، مؤسسات اعتباری و غیره، توسط اعداد/سری فازی شهودی بجای فقط استفاده از اعدد/سری فازی نشان میدهد. رویندگ (2011) برای اولین بار یک راهکار DEA یکپارچه و TOPSIS فازی شهودی را ارائه داد تا کارایی بخش های مختلف دانشگاه را تحلیل کند که ارزیابی های فردی متخصصان توسط IFS معرفی می گردد. گاندوترا، باجاج و گوپتا (2012) الگوریتم جدیدی را برای DMU ها در محتوای انتروپی وزنی فازی شهودی برای رتبه بندی DMU ها در DEA معرفی کردند. رضوی حاجی آقا، اکرمی، زواد کاس، و هاشمی (2013) یک راهکار DEA فازی شهودی را در مؤسسات مالی و اعتباری معرفی کردند که اطلاعات فردی در مورد دو متغیر خروجی با نام های رضایت مشتری و مسئولیت اجتماعی، توسط اعداد فازی شهودی معرفی شده اند. بنابراین مقالات جاری نشان میدهند که برای کاربردهای عملی بصورت واقعی تری و برای ترکیب متغیرهای داده های ورودی و خروجی با ماهیت فازی شهودی در DEA ، ضرورتی برای توسعه FDEA به FDEA شهودی (IFDEA) وجود دارد. این بدین معناست که راهکار IFDEA برای بررسی ورودی و خروجی و هایی مورد نیاز است که داده های آنها در شرایط واقعی به شکل های فردی، زبانی و مبهم وجود دارد.بعلاوه، هیچکدام از مقالات ذکر شده در بالا این موارد را مطالعه نکرده اند: (1) تکنیک های DEA خوش بینانه و بدبینانه در محیط های فازی شهودی ، و (2) مسئله ارزیابی کارایی شعبه های بانک با متغیرهای داده های ورودی و خروجی فازی شهودی. در راهکارهای DEA و FDEA ، محققان زیادی مانند وانگ و همکارانش (2007)، وانگ و چین (2011) و عزیزی (2011، 2014) می گویند که کارایی های خوش بینانه و بدبینانه دو عملکرد نهایی هر DMU و هر ارزیابی را اندازه گیری میکنند، با فرض اینکه فقط یکی از آنها منحرف شده است. بنابراین هر دو کارایی باید بصورت همزمان بعنوان یک راهکار ترکیبی برای تعیین کارایی کلی و رتبه بندی DMU ها، و برای معرفی فرآیند تصمیم گیری مناسب در نظر گرفته شوند. بنابراین اهمیت مطالعه حاضر در اینست که تکنیک های خوش بینانه و بدبینانه را بصورت جداگانه، و همچنین بصورت همزمان با یک راهکار ترکیبی در IFDEA در نظر می گیرد و کاربرد آنرا در شعبه های بانک در هند امکان پذیر می سازد.مدل های FDEA موجود برای سنجش کارایی های فازی نسبی از DMU ها محدود به داده های ورودی/خروجی فازی هستند. البته در شرایط زندگی واقعی، بعضی از ورودی/خروجی ها در DEA نیز ممکن است (بجای فقط ابهام) دارای ماهیت فازی شهودی باشند. برای مثال، در بخش بانکداری، دو ورودی با نام های تعداد کارکنان (کار) و مخارج عملیاتی (خصوصاً مخارج غیر قابل کنترل) وجود دارد که بعلت تفاوت در فکر در سطح مدیریت و سطح شعبه واقعی، دارای درجه ای از تردید است. برای درک بهتر مسئله ذکر شده در بالا، ما شرایط سطح شعبه ای یک بانک را در نظر می گیریم. تقاضا برای کار در شعبه بانک عمدتاً به عواملی مانند کارایی ضعیف کار، عدم مهارت و آموزش و غیره، در بعضی از کارهای موجود بستگی دارد که ممکن است بر سود روزانه یک شعبه، صرفنظر از هزینه کار موجود برای یک بانک تأثیر بگذارند. جنبه های دیگر مانند شرایط متداول بازار و منطقه عملیاتی شعبه نیز مسئول تقاضای کارکنان در سطح شعبه ای هستند. عوامل ذکر شده در بالا منجر به تردید در داده های کار می گردند که میتوان آنها را توسط تئوری سری فازی به بهترین شکل نشان داد. علاوه بر عوامل ذکر شده در بالا، مدیریت بانکی بالاتر به راه اندازه یک شعبه بانک با تعداد کمتری از کارکنان علاقمند خواهد بود تا هزینه کار خود را کاهش دهد، درحالیکه مدیر یک شعبه ممکن است به داشتن کارکنان بیشتری در شعبه علاقمند باشد تا به مشتریان بیشتری ارائه خدمات دهد، سود شعبه را افزایش دهد، حجم کار رو به افزایش را مدیریت کند و بر کاهش سود بعلت ناکارامدی بعضی از کارکنان موجود غلبه کند. بعبارت دیگر، احتمال دارد که تعداد کارکنان یک ویژگی ناخواسته برای مدیر بانک باشد، اما برای مدیر شعبه یک ویژگی مطلوب باشد. بنابراین، تفاوت فکر در سطح مدیریتی و سطح شعبه ای ممکن است منجر به وجود تردید در تقاضا و دسترس پذیری کارکنان در سطح شعبه ای گردد. این بخش از تردید مسئول وجود درجات عضویت و عدم عضویت در داده های کار یک شعبه باشد. بنابراین کار (تعداد کارکنان) دارای رفتار فازی شهودی در سطح شعبه ای هستند و بنابراین میتوان آنرا بعنوان ورودی فازی شهودی در DEA در نظر گرفت.در شعبه های بانک، مخارج عملیاتی شامل مخارج غیر قابل کنترل مانند مخارج اجاره، مالیات، بیمه، استهلاک، مخارج حقوقی، وصول وام، و غیره هستند، که فراتر از کنترل مدیریت بانک و همچنین مدیر شعبه می باشد، و بنابراین باعث ابهام در داده ها می گردد. عواملی مانند متوقف سازی موقتی عملیات شعبه بعلت بعضی از دلایل غیر قابل اجتناب، تعداد زیاد وام های مشکل ساز، تورم، تغییرات محیطی اقتصادی خارجی، ناکارامدی مدیریت و غیره، ممکن است منجر به نوساناتی در مخارج غیر قابل کنترل گردد. بنابراین ابهام در مخارج عملیاتی در سطح شعبه بانک را نیز میتوان توسط تئوری سری فازی شهودی نشان داد و میتوان آنرا بعنوان ورودی فازی شهودی در DEA در نظر گرفت. در طرف خروجی، داده های خروجی های کیفی مانند رضایت مشتری، خدمات مشتری، مسئولیت اجتماعی و غیره، در واژگان زبانی وجود دارند. بنابراین این خروجی های کیفی دارای ماهیت فازی شهودی در سطح شعبه بانک هستند و میتوان آنها را توسط تئوری سری فازی شهودی در DEA نشان داد. مثال دیگری از این، میتواند ارزیابی فروشنده و مسئله انتخاب باشد که متغیر ورودی (شهرت و اعتبار فروشنده) بعلت ماهیت زبانی خود دارای ماهیت فازی شهودی است، و بنابراین می توان آنرا بعنوان ورودی فازی شهودی در DEA در نظر گرفت.برای برطرف سازی مسئله ارزیابی کارایی شعبه بانک ذکر شده در بالا، نیاز به راهکار واقع گرایانه تری نسبت به FDEA وجود دارد. بنابراین در مطالعه حاضر، ما FDEA را به DEA فازی شهودی گسترش داده ایم که در آن، داده های ورودی/خروجی شعبه های بانک و خصوصاً IFS های مثلثی (TIFN)، توسط IFS معرفی میگردد. ما مدل های IFDEA خوش بینانه و بدبینانه را برای سنجش کارایی های هر شعبه در محیط های فازی شهودی خوش بینانه و بدبینانه ایجاد کردیم. ما همچنین یک راهکار ترکیبی از IFDEA خوش بینانه و بدبینانه برای سنجش ترتیب بندی شعبه های بانک در IFS ارائه میدهیم. مدل تصمیم گیری کارایی ترکیبی کامل را در بخش بعدی توضیح داده ایم.چون DEA برای هر DMU ،فرصت خود ارزیابی کارایی نسبی با DMU های دیگر را فراهم می سازد، هر DMU این امکان را دارد که کارایی خود را با مطلوب ترین سنجه ها رتبه بندی کند، و بنابراین بیشتر اوقات بیش از یک DMU بصورت DMU مؤثر ارزیابی می گردد. بنابراین این DMU های مؤثر را نمی توان بیشتر متمایز ساخت. عدم وجود قدرت متمایزسازی یکی از موانع اصلی DEA است. در مقالات، چندین راهکار برای انجام رتبه بندی کامل DMU ها در DEA و همچنین FDEA ارائه شده است که میتوان آنرا در مطالعاتی مانند آندرسون و پیترسون (1993)، ادلر، فردمن، و سینوانی-استرن (2002)، ساتی و همکارانش (2009) و پوری و یاداو (2013) مشاهده کرد. ادلر و همکارانش (2002) آنها را به این صورت طبقه بندی کرده است: (1) روش ارزیابی کارایی متقاطع، (2) روش کارایی برتر که با حذف واحد امتیازدهی شده از برنامه خطی دوگانه، رتبه بندی را انجام می دهد؛ (3) روش بر مبنای محک زنی؛ (4) روش بر مبنای تکنیک آماری چند متغیری؛ (5) روش بر مبنای سنجش های نسبی ناکارامدی؛ و (6) روش بر مبنای اطلاعات امتیازی از تصمیم گیرندگان شایسته و روش های تصمیم گیری چند معیاری. در مطالعه حاضر، ما از تکنیک کارایی برتر استفاده میکنیم تا واحدهای کارآمد و ناکارآمد را در مدلهای پیشنهادی بترتیب در شرایط خوش بینانه و بدبینانه از هم متمایز سازیم. برای اندازه گیری کارایی کلی و بدست آوردن رتبه بندی کامل وقتی که هر دو شرایط خوش بینانه و بدبینانه با هم در نظر گرفته می شوند، ما دو روش رتبه بندی ثانوی را بیان میکنیم که سپس با شاخص کارایی میانگین هندسی مطالعه وانگ و همکارانش (2007) مقایسه می گردند. همچنین، روش پیشنهادی توضیح داده می شوند و در بخش بانکداری در هند اعمال می گردد.بخش های این مقاله بدین شرح است: در بخش 2 مقدماتی را معرفی میکنیم که از تعاریف مبنای IFS ، IFN، و TIFN و عملیات حسابی در مورد TIFN تشکیل شده است. در بخش 3 ارزش های پیش بینی شده و ترتیب بندی IFS ها را معرفی میکنیم. در بخش 4 توسعه FDEA به IFDEA را توصیف میکنیم و روش شناسی برای ارزیابی کارایی های خوش بینانه و بدبینانه IFS از یک DMU را ارائه میدهیم. در بخش 5 الگوریتم های پیشنهادی را بر مبنای تکنیک کارایی برتر توصیف میکنیم تا رتبه بندی کامل DMU ها را در محیط های خوش بینانه و بدبینانه بدست آوریم. بخش 6 شامل طرح های پیشنهادی دو روش رتبه بندی جدید برای DEA جدید و همچنین IFDEA برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ها است، زمانیکه هر دو موقعیت خوش بینانه و بدبینانه بصورت همزمان در نظر گرفته می شوند. در بخش 7 فرآیند تصمیم گیری کارایی IFDEA خوش بینانه و بدبینانه را معرفی میکنیم. در بخش 8 توضیحات مختلف برای اطمینان از اعتبار روش پیشنهادی و روشهای رتبه بندی را معرفی میکنیم. بخش 9 مربوط به یک کاربرد از راهکار پیشنهادی در بخش بانکداری است. در بخش 10 نتیجه گیری یافته های مطالعه خود را بیان میکنیم.2- مقدماتتئوری سری فازی اولین بار توسط ژاده (1965) معرفی شد. تابع عضویت سری فازی کلاسیک، اعدادی از هر عنصر حیطه افشاء را تعیین میکند که نشاندهنده درجه عضویت/تعلق پذیری یک عنصر به این سری است و این عدد به فاصله واحد تعلق دارد. فرض کنید X حیطه افشاء تعریف شده توسط است. درجه عضویت در یک سری فازی تعریف شده بر روی X فقط مدارک موجود برای را نشان میدهد اما به معنای مدارک بر ضد نیست. آتاناسو (1986) مفهوم IFS را معرفی میکند که توسط عضویت و همچنین تابع عدم عضویت توصیف می گردد.این بخش شامل بعضی از تعاریف مبنا و افکار تئوری سری شهودی است که برای توسعه مفهوم IFDEA و گسترش FDEA به IFDEA برای ورودی/خروجی های فازی شهودی در مسائل دنیای واقعی مورد نیاز است، و شامل تعاریف سری فازی ضهودی (IFS)، عدد فازی شهودی (IFN)، و عدد فازی شهودی مثلثی (TIFN) و عملیات حسابی در TIFN است.21 سری فازی شهودی (IFS)فرض کنید X حیطه افشاء باشد. پس IFS ، در X توسط بدست می آید، که و با شرایط اعداد و بترتیب نشاندهنده درجه عضویت و درجه عدم عضویت عنصر x در است. همچنین، درجه تردید x در است. مشخص است که . اگر ، پس به یک عدد فازی تبدیل می شود.22 عدد فازی شهودی (IFN)فرض کنید یک IFS تعریف شده در سری R های واقعی با تایع عضویت و تابع عدم عضویت خود باشد، پس یک IFN است اگر(1) نرمال باشد، یعنی هیچ وجود نداشته باشد که (2) برای محدب باشد(3) برای مقعر باشداز لحاظ محاسباتی، را میتوان توسط با تابع عضویت و تابع عدم عضویت باشد که بصورت زیر بدست می آید که بطوریکه . توابع و توابع پیوسته تکه ای غیر کاهشی بترتیب در و باشد، و توابع و بترتیب توابع پیوسته تکه ای غیر افزایشی در و باشند. شکل 1 – 23 عدد فازی شهودی مثلثی (TIFN) TIFN یک IFN با تابع عضویت و تابع عدم عضویت است که بصورت زیر بدست می آید که بطوریکه و توسط نشان داده می شود و نمایش گرافیکی آن در شکل اثبات می گردد. بصورت عدد فازی مثلثی در می آید اگر و و به عدد واقعی تبدیل می گردد اگر 24 عملیات حسابی بر روی TIFNفرض کنید و دو TIFN باشند. پس عملیات حسابی بر روی TIFN ها بصورت زیر بدست می آید:(1) اضافه سازی: (2) ضرب: برای (3) ضرب مقیاسی: برای 3- مقادیر توسعه یافته IFN ها و ترتیب بندی آنهافاصله پیش بینی شده IFS ، یک فاصله جدید است که توسط بدست می آیدکه و مقدار توسعه یافته یک IFS توسط معادله زیر تعریف می گردد فرض کنید یک TIFN باشد. پس با استفاده از معادله 1، بصورت زیر تعریف می گردد و با استفاده از معادله 4، بصورت زیر بدست می آید گروگور زسکی (2003) روش ترتیب بندی را برای IFN ها پیشنهاد کرده است. فرض کنید و دو IFN باشند. فرض کنید به معنای شبه-ترتیب بر اساس سنجه با توجه به افق پایینی و بالایی باشد. پس ما ترتیب های زیر را خواهیم داشت: ناگورگانی و پونالاگو (2012) تابع دقت را برای TIFN ، تعریف کرده اند که با مقدار پیش بینی شده بدست آمده در معادله 6 برابر است و از ترتیب زیر استفاده کرده است: که و بترتیب مقادیر تابع دقت برای TIFN های و هستند.4- توسعه FDEA به FDEA شهودی (IFDEA)4.1 تحلیل پوشش داده ها (DEA) – کارایی های خوش بینانه و بدبینانهبرای توصیف ارزیابی های کارایی DEA در محیط های خوش بینانه و بدبینانه، فرض کنید که کارایی یک سری از DMU های متناجس n اندازه گیری شود. کارایی توسط یک فرآیند تولید m ورودی برای بدست آوردن خروجی s های توصیف می گردد. فرض کنید که داده های ورودی و خروجی مثبت هستند. مطابق گفته چارنز و همکارانش (1978) نسبت خروجی واقعی به ورودی واقعی هر است که باید با شرایطی به حداکثر مقدار رسانده شود که نسبت خروجی واقعی به ورودی واقعی هر DMU باید کمتر با برابر با اتحاد باشد. این کارایی در محیط خوش بینانه است. در محیط خوش بدبینانه، کارایی DMU ،k ام باید با شرایطی به حداقل مقدار رسانده شود که نسبت خروجی واقعی به ورودی واقعی هر DMU باید بزرگتر یا برابر با اتحاد باشد. کارایی های خوش بینانه و بدبینانه بترتیب توسط و نشان داده می شود و از روی مدل های DEA ارزیابی می گردد که در جدول 1 بیان شده است.در جدول 1، مقداری از خروجی r ام تولید شده توسط DMU ، k ام است؛ مقدار ورودی i ام استفاده شده توسط DMU ، k ام است؛ و بترتیب وزن های مطابق با ورودی i ام و خروجی r ام هستند؛ و بینهایت کوچک غیر ارشمیدس است. با استفاده از انتقال چارنز-کوپر، مدل های جدول 1 را میتوان به شکل های برنامه ریزی خطی زیر در جدول 2 انتقال داد.گفته می شود که DMU ، k ام از لحاظ خوش بینانه کارآمد است اگر ؛ در غیر اینصورت از لحاظ خوش بینانه ناکارآمد می باشد. از طرف دیگر، DMU، k ام از لحاظ بدبینامه ناکارآمد است اگر ؛ در غیر اینصورت از لحاظ بدبینانه غیر-ناکارآمد می باشد. جدول 1 – مدل های کارایی خوش بینانه و بدبینانه جدول 2 – مدل های DEA خوش بینانه و بدبینانه جدول 3 – مدل های بب خوش بینانه و بدبینانه همه DMUهاب کارآمد بهینه مرز کارایی را تشکیل میدهند درحالیکه همه DMU های ناکارآمد بدبینانه مرز ناکارآمدی را تشکیل میدهند. مدل های DEA خوش بینانه و بدبینانه کمترین و بیشترینوزن های مطلوب را برای DMU ها تعیین میکنند.42 تحلیل پوشش داده های فازی (FDEA) – کارایی های فازی خوش بینانه و بدبینانهبرای توصیف ارزیابی های کارایی FDEA در محیط های خوش بینانه و بدبینانه، فرض کنید که کارایی یک سری از n ، DMU متناجس اندازه گیری شود. کارایی توسط فرآیند تولید m ورودی فازی توصیف می گردد تا s خروجی فازی بدست آید. فرض کنید که همه ورودی ها و خروجی های فازی اعداد فازی مثبتی هستند. از لحاظ محاسباتی، کارایی های فازی خوش بینانه و بدبینانه DMU ، k ام بترتیب توسط و نشان داده می شوند، و میتوان آنها را از مدل های FDEA بیان شده در جدول 3 اندازه گیری کرد.در جدول 3، یک مقدار خروجی فازی r ام تولید شده توسط DMU ، k ام است؛ و بترتیب وزن های فازی برای ورودی فازی i ام و خروجی فازی r ام از هستند؛ و بینهایت کوچک غیر ارشمیدسی است.43 FDEA شهودی پیشنهادی (IFDEA) – کارایی های فازی شهودی خوش بینانه و بدبینانهبرای توصیف ارزیابی های کارایی IFDEA در محیط های خوش بینانه و بدبینانه، فرض کنید که کارایی یک سری از n ، DMU همگن باید اندازه گیری شود. از m ورودی فازی شهودی برای تولید s خروجی فازی شهودی استفاده میکند. جدول 4 – مدلهای IFDEA خوش بینانه و بدبینانه در اینجا و با بترتیب TIFN های مثبت هستند. کارایی های فازی شهودی خوش بینانه و بدبینانه بترتیب توسط و نشان داده می شود میتوان آنرا از روی مدلهای IFDEA بیان شده در جدول 4 اندازه گیری کرد.در جدول 4، مقدار خروجی فازی شهودی تولید شده توسط DMU ، k ام است؛ مقدار ورودی فازی شهودی i ام استفده شده توسط DMU ، k ام است؛ و وزن های فازی شهودی برای ورودی فازی شهودی i ام و خروجی فازی شهودی r ام از DMU ، k ام هستند و توسط TIFN ها نشان داده می شوند؛ و بینهایت کوچک غیر ارشمیدس است. در مطالعه حاضر، و 431 روش حل مدل های IFDEA خوش بینانه و بدبینانهبا اسفتاده از مقادیر ورودی ها و خروجی های فازی شهودی، و وزن های فازی شهودی مطابق با آنها در مدل IFDEA ، به شکل زیر ساده سازی می گردد:مدل 1 با استفاده از عملیات حسابی معرفی شده در بخش 24، مدل 1 را می توان به شکل زیر انتقال داد:مدل 2 مدل 2 یک مسئله برنامه ریزی خطی فازی شهودی (IFDEA) است که میتوان آنرا با استفاده از یک مقدار پیش بینی شده بر اساس روش ترتیب بندی بحث شده در بخش 3 به آسانی به LPP جدید انتقال داد و توسط مدل زیر بدست می آید:مدل 3 با استفاده از مقادیر پیش بینی شده TIFN ها در معادله 6، مدل 3 به LPP جدید زیر کاهش می یابد:مدل 4 مدل 4 یک مدل LPP جدید شناخته شده با نام مدل IFE خوش بینانه است و کارایی IFE خوش بینانه است.ما به شیوه مشابهی می توانیم مدل IFDEA بدبینانه را بر اساس یک مقدار پیش بینی شده بر اساس راهکار زیر به LPP جدید انتقال دهیم:مدل 5 مدل 5 یک مدل IFE بدبینانه است و کارایی IFE بدبینانه است. اکنون ما تعاریف زیر را در IFDEA پیشنهاد میکنیم:تعریف 1- DMU ، k ام کارآمد IFE خوش بینانه خواهد بود اگر ؛ در غیر اینصورت ناکارآمد IFEخوش بینانه خواهد بود.تعریف 2- DMU ، k ام ناکارآمد IFE بدبینانه می باشد اگر در غیر اینصورت غیر-ناکارآمد IFE بدبینانه خواهد بود.تعریف 3- کارایی فازی خوش بینانه توسط تعریف می گردد، که وزن خروجی فازی شهودی بهینه r ام بدست آمده از مدل 4 می باشد.تعریف 4- کارایی فازی شهودی بدبینانه توسط تعریف می گردد، که وزن خروجی فازی شهودی بهینه بدست آمده از مدل 5 است.5- تکمیل رتبه بندی DMU ها با استفاده از تکنیک کارایی برتردر DEA جدید، تکنیک کارایی برتر تکنیکی برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ه است. برای رتبه بندی واحدهای کارآمد در یک مدل DEA بهینه، واحدهای کارآمد اجازه دارند که امتیاز کارایی بالاتر از 1 را با حذف محدودیت در مدل DEA داشته باشند که کارایی DMU ارزیابی شده را کمتر یا برابر با 1 محدود می سازد. از طرف دیگر، برای رتبه بندی واحدهای ناکارآمد در مدل DEA بدبینانه، واحدهای ناکارامد اجازه دارند که امتیاز کارایی کمتر از 1 را با حذف محدودیت در مدل DEA دریافت کنند که کارایی DEA ارزیابی شده بزرگتر یا برابر با 1 را محدود می سازد. این تکنیک امکان مقایسه DMU هاب کارآمد را در مدل DEA خوش بینانه فراهم می سازد بدون اینکه کارایی های DMU هاب ناکارامد را تغییر دهد و DMU های ناکارامد را در مدل DEA بدبینانه مقایسه کند بدون اینکه کارایی های DMU های غیر-ناکارامد را تغییر دهد. ما در مطالعه حاضر از تکنیک کارایی برتر برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ها در IFE استفاده میکنیم. برای اینکار، ما الگوریتم های زیر را در بخش های فرعی 51 و 52 ایجاد کرده ایم:51 الگوریتم رتبه بندی کامل DMU های کارآمد در مدل IFEبهینهمرحله 1- مدل 4 را با داده های ورودی-خروجی مشخص برای هر DMU اجرا کنید و DMU های کارآمد و ناکارامد IFE خوش بینانه را بدست آورید.مرحله 2- فرض کنید یک سری شاخص باشد.بگذارید سری های متشکل از DMU های کارآمد و ناکارمد IFE خوش بینانه باشد.مرحله 3- اگر ، DMU ها را مطابق با کاهشی رتبه بندی کنید و الگوریتم را متوقف سازید. در غیر اینصورت به مرحله 4 بروید.مرحله 4- اگر ، مدل کارایی برتر IFE خوش بینانه را اجرا کنید و کارایی برتر را برای هر DMU در IFE بدست آورید.مدل 6 مرحله 5- برای و برای . DMU ها را مطابق با مقادیر کاهشی رتبه بندی کنید.52 الگوریتم رتبه بندی کامل DMU های ناکارامد در مدل IFE بدبینانهمرحله 1- مدل 5 را با داده های ورودی-خروجی مشخص برای هر DMU اجرا کنید، و DMU های کارآمد و ناکارامد IFE بدبینانه را بدست آورید.مرحله 2- فرض کنید یک سری شاخص باشد. فرض کنید و سری های متشکل از DMU های کارآمد و ناکارامد IFE بدبینانه باشد.مرحله 3- اگر ، DMU ها را مطابق با کاهشی رتبه بندی کنید و الگوریتم را متوقف سازید. در غیر اینصورت به مرحله 4 بروید.مرحله 4- اگر ، مدل کارایی برتر IFE بدبینانه زیر را اجرا کنید و کارایی برتر را برای هر DMU در IFE بدست آورید.مدل 7 مرحله 5- برای و برای . DMU ها را مطابق با مقادیر کاهشی رتبه بندی کنید.6- تکمیل رتبه بندی DMU ها با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانهچون کارایی های خوش بینانه و بدبینانه، کارایی هر DMU را در مطلوب ترین و بدترین شرایط تعیین میکنند، بنابراین برای تعیین کارایی کلی و رتبه بندی کامل DMU ها، هر دو ظرایط خوش بینانه و بدبینانه باید بصورت همزمان مد نظر قرار داده شود. برای اجرای رتبه بندی کامل هر DMU بر اسا شرایط خوش بینانه و بدبینانه، ما روشهای رتبه بندی جدیدی را برای DEA جدید و همچنین IFDEA پیشنهاد کردیم که در زیر مورد بحث قرار می گیرند.61 رتبه بندی را با استفاده از مدل های DEA خوش بینانه و بدبینانه تکمیل کنیدوانگ و همکارانش (2007) شاخص میانگین کارایی هندسی را برای تعیین کارایی کلی و رتبه بندی کامل DMU ها در DEA جدید ایجاد کردند: در مطالعه حاضر، ما روشهای رتبه بندی زیر را برای بدست آوردن رتبه بندی کامل DMU ها در DEA جدید پیشنهاد میکنیم:611 روش رتبه بندی پیشنهادی 1مرحله 1- کارایی های خوش بینانه و بدبینانه برای هر DMU را بدست آورید ، یا بعبارت دیگر و را برای هر با استفاده از مدلهای بیان شده در جدول 2 پیدا کنید.مرحله 2- فرض کنید سری شاخص باشد. فرض کنید و بترتیب حداکثر کارایی های بدست آمده در شرایط خوش بینانه و بدبینانه باشند.مرحله 3- انحراف های و را در کارایی های خوش بینانه و بدبینانه برای همه DMU ها پیدا کندی، که و . در اینجا ناکارایی در DMU ، k ام نسبت به کارآمد ترین DMU در محیط خوش بینانه و ناکارایی در DMU ، k ام نسبت به غیر-ناکارامد ترین DMU در محیط بدبینانه است.مرحله 4- انحراف کلی را بیابید که حداکثر ناکارایی با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه است.مرحله 5- DMU ها را مطابق با مقادیر افزایشی D رتبه بندی کنید.612 روش رتبه بندی پیشنهادی 2مرحله 1- کارایی های خوش بینانه و بدبینانه را برای هر DMU بدست آورید ، یا بعبارت دیگر و را برای هر با استفاده از مدلهای بیان شده در جدول 2 بیابید.مرحله 2- فرض کنید سری شاخص باشد. فرض کنید و حداقل کارایی بدست آمده بترتیب در شرایط خوش بینانه و بدبینانه باشد.مرحله 3- انحراف های و را در کارایی های خوش بینانه و بدبینانه برای همه DMU ها پیدا کنید که و . در اینجا کارایی در DMU ، k ام نسبت به ناکارامد ترین DMU در محیط خوش بینانه و کارایی در DMU ، k ام نسبت به ناکارامد ترین DMU در محیط بدبینانه است.مرحله 4- انحراف کلی را پیدا کنید که حداقل کارایی با استفاده از شرایط خوش بینانه و بدبینانه است. ادامه خواندن مقاله ترجمه تحليل پوشش داده هاي فازي شهودي: کاربردي براي بخش بانکداري در هند

نوشته مقاله ترجمه تحليل پوشش داده هاي فازي شهودي: کاربردي براي بخش بانکداري در هند اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه سازمان کارکردي و حدود توان حافظه کاري

$
0
0
 nx دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : سازمان کارکردی و حدود توان حافظه کاری رابرت اچ. لاگی چکیدهمنظور از حافظه کاری، پیگیری فرآیند های ذهنی مداوم و حافظه موقتی است. یک فرضیه اینست که این شکل از حافظه از چندین مؤلفه با دامنه خاص تشکیل شده است. در چهار دهه اخیر، آزمایشات بر روی این فرضیه اطلاعاتی را در مورد تغییرات شناختی از دوران بچگی تا دوران پیری، اختلالات شناختی انتخابی پس از آسیب دیدن مغز، و شناخت مستقیم در بزرگسالان سالم به ما نشان داده است. پیشرفت در درک حافظه کاری از اکتشاف روابط بین تفاوت های فردی در توان حافظه کاری و دامنه وسیعی از سنجش های شناختی نیز ناشی شده است. این پیشرفت های اخیر اغلب بعنوان عوامل پشتیبان برای این فرضیه ثانوی تعبیر شده اند که حافظه کاری از یک سیستم با دامنه عمومی و توان محدود برای کنترل توجه تشکیل شده است. من در اینجا توسعه های اخیر در دیدگاه چند مؤلفه ای را توصیف میکنم که مربوط به چالش های ناشی از فرضیه توجه-مبنا و از مطالعات چند متغیری تفاوت های فردی است. من می گویم که دیدگاه چند مؤلفه ای و دیدگاه سیستم با توجه منفرد مکمل هم هستند و هر یک از آنها برای پرسیدن سوالات تحقیقی مختلف مناسب است، و اینکه حوزه های زیادی از مباحثات کنونی مربوط به ماهیت حافظه کاری، تفاوت هایی را نشان میدهد که نسبت به واقعیت آشکارتر هستند.کلمات کلیدی: حافظه کاری، مؤلفه های مختاف شناخت، توجه، شناخت مستقیم، تفاوت های فردی در شناخت هم اکنون چه کاری را انجام دادید؟ اکنون به چه چیزی فکر میکنید؟ بعد از آن می خواهید چکار کنید؟ توانایی پیگیری فرآیند های ذهنی مداوم و تغییرات لحظه ای در محیط آنی برای عملکرد مؤثر روزانه ضروری است. این توانایی حافظه کاری نامیده می شود، و اهمیت آن برای شناخت انسان، از قرن 17 ام باعث پدیداری تئوری ها و تحقیقات زیادی شده است. چهار دهه اخیر شاهد توسعه چندین تئوری بوده است که بعضی اوقات بعنوان تئوری های رقیب تصور می شوند. من می گویم که آنها در واقع مکمل هم هستند و سوالات متفاوتی در مورد ماهیت و عملکرد حافظه کاری می پرسند.حافظه کاری متشکل از مؤلفه های مختلف چارچوب چند مؤلفه ای برای حافظه کاری تقریباً از چهار دهه مدارک بر اساس تجربه های رفتاری، توسعه ای، روانشناسی عصب شناختی، و آزمایشات عکسبرداری عصبی توسعه پیدا کرده است. این چارچوب پیشنهاد میکند که عملکردهای شناختی با دامنه خاص زیادی وجود دارند که هر کدام از آنها خصوصیات و حدود توان خاص خود را دارند. این عملکردها برای همه بزرگسالان سالم متداول هستند و با هم نیازهای کاری را برآورده می سازند. یک عملکرد (حافظه پنهان بصری) نمایش بصری موقتی از یک آرایه منفرد و جدید را نگه می دارد، که توسط پیچیدگی بصری نمایش (برای مثال، تعداد محرک ها در یک آرایه یا تعداد سلول ها در یک ماتریس بصری) محدود می گردد، و اطلاعات را بمدت چند ثانیه پس از اینکه محرک حذف می گردد ذخیره می سازد. این عملکرد به ورودی بصری وابسته نیست اما ممکن است نمایش بصری از توصیف شنیداری-کلامی اخیر از یک آرایه یا از محرکی داشته باشد که بتازگی فقط توسط حس لامسه بررسی شده است. عملکرد دوم (کاتب درونی) میتواند توالی از حرکات در مورد آرایه ای از موقعیت ها را نگه دارد. تصویرسازی ذهنی بصری با عملکردهای اجرایی و فعالسازی موقتی تجربه های ذخیره شده و دانش در حافظه بلند مدت معنایی و اتفاقی همراه است. حافظه موقتی برای توالی های کلامی نیازمند یک حافظه با توان محدود برای کدهای صوت شناسی با تکرار ناملفوظ است تا بتواند محتوای این حافظه را نگه دارد. همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است، دسترسی به این حافظه مستقیماً پس از ادراک شنیداری، و همچنین از طریق دانش ذخیره شده و فعالسازی شده وجود دارد.   شکل 1 – حافظه کاری بعنوان یک فضای کاری چند مؤلفه ای اما دسترسی به این حافظه به ورودی شنیداری بستگی ندارد و ممکن است صداهای حرف/کلمه را از قرائت ذخیره کند. آنچه که در ابتدا بعنوان یک عامل اجرایی مرکزی شامل در کنترل توجه تصور می شد، اکنون بعنوان دامنه ای از عملکردهای اجرایی تصور می شود که شامل توجه متمرکز و پایدار، تعویض کار، بروزرسانی، بازداری، رمزگردانی، و بازیابی می باشد.تصور می شود که حافظه میانی اتفاقی، نمایش های موقتی، یکپارچه و چند بعدی را ذخیره میکند بجای اینکه ویژگی های یک محرک/شیء مختص به یک بعد حسی را ذخیره کند. محتوای آن توسط اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلند مدت و توسط محتوای حافظه های موقتی با بعد خاص تحریک می گردد. ترکیب ویژگی هایی مانند نمایش یکپارچه در حافظه میانی نیازمند توجه متمرکز یا توجه مداوم نیست. مطالعات زیادی در مورد ترکیب ویژگی بصری نشان میدهند که حافظه کوتاه مدت بصری، نمایش های موقتی از ویژگی های محدود را بصورت اشیاء یکپارچه نگه میدارد. این نشان میدهد که خصوصیات حافظه پنهانی بصری ممکن است با عملکردهای حافظه میانی اتفاقی همپوشانی داشته باشد. البته چون حافظه پنهانی بصری فقط کدهای بصری را ذخیره میکند، نمی تواند مسئول نگهداری توانایی الزام میان-هنجاری باشد. یک احتمال اینست که حافظه میانی اتفاقی روابط متقابل بین مؤلفه های حافظه کاری و حافظه بلند مدت را تشکیل میدهد. مدارک اخیر برای این موضوع از این یافته بدست می آید که افراد مبتلا به آلزایمز دارای اختلال خاص و شدیدی در محدودسازی ویژگی موقت ی هستند اما آنها می توانند بصورت موفقیت آمیزی ویژگی های فردی را نگه دارند. بیماران مبتلا به آلزایمر نیز مشکل خاصی در کارایی همزمان از دو کار متفاوت مانند مسیریابی و بازیابی دیجیتالی (صرفنظر از نیاز کار کلی و توانایی آنها برای اجرای هر کار بصورت فردی) دارند. هر دو نوع اختلال نشان میدهند که روابط متقابل بین مؤلفه های مختلف سیستم حافظه کاری را میتوان از عملیات هر مؤلفه جدا کرد. با این نمونه ها، افراد بزرگسال سالم جوان و مسن، هیچ هزینه شناختی از این شکل محدودیت ها یا تقاضاهای دو کاره نشان نمی دهند. این مسئله نشان میدهد که عملیات هر مؤلفه و روابط متقابل بین آنها پیوسته در تطابق با مغز افراد سالم عمل میکند، اگرچه مدارک تجربی برای جدایی ها در مشارکت کنندگان سالم یافته شده است. این چارچوب از این لحاظ با تئوری های حافظه کاری دیگر تفاوت دارد که شناخت مستقیم فقط توسط توجه با توان محدود، مقید نمی گردد بلکه توسط توان محدود ترکیبی هر یک از دامنه ها سیستم های تخصصی محدود می گردد که با هم همکاری میکنند تا نیازهای کار را برآورده سازند. حدود توان کلی، یک ویژگی نوظهور از عملیات هماهنگ مؤلفه های مختلف است و با توجه به اینکه کدام ترکیب از مؤلفه ها بکار برده می شود متغیر می باشد. این چارچوب همچنین از این لحاظ با دیدگاه های سنتی شناخت انسان تفاوت دارد که سیستم حافظه کاری بصورت سیستمی مشاهده نمی گردد که بصورت درگاهی بین ورودی حسی و دانش ذخیره شده در حافظه بلند مدت عمل میکند. در عوض، ورودی حسی را از طریق سیستم های ادراکی پردازش میکند، قبل از اینکه مشاهده و فعالسازی حافظه بلند مدت در مؤلفه های مختلفسیستم حافظه کاری ذخیره شوند. این چارچوب تئوری کلی در نشان دادن دامنه وسیعی از پدیده های آزمایشگاهی تا حد زیادی موفق بوده است. برای مثال، آزمایشات نشان داده اند که اغلب بزرگسالان سالم میتوانند یک توالی تصادفی از هفت عدد را تکرار کنند و یا میتوانند از حافظه یک الگوی ماتریس بصری 4×4 را ایجاد کنند. آزمایشات همچنین نشان داده اند که کاهش کمی (یا عدم کاهش) در حافظه برای اعداد یا برای مارتیس بصری وجود دارد وقتی که از افراد خواسته می شود که یک توالی از هفت عدد را بطور همزمان به خاطر بسپارند وقتی که آنها یک ماتریس 4×4 را مشاهده و بازیابی می کنند. یک جنبه مهم از این یافته اینست که طول توالی کلامی و پیچیدگی بصری الگو، بصورت حداکثر و یا مقدار کمتر از حداکثر است که هر فرد می تواند به خاط   ر بیاورد وقتی که هر کار حافظه را بصورت جداگانه انجام می دهد. اما افراد نمی توانند به آسانی یک شماره تلفن 7 رقمی را در حین صحبت کردن به خاطر بیاورند. این مثالها نشان میدهد که حرف زدن و حافظه کلامی موقتی دارای منابع شناختی مشترکی هستند و بنابراین با هم روابط متقابل دارند اما این منابع از لحاظ الگوی بصری برای حافظه موقتی متفاوت است. البته وقتی که از افراد خواسته شود تا یک توالی از کلمات نشان داده شده بصورت بصری را به خاطر بسپارند، آنها ممکن است شکل و ظاهر بصری کلمات، معنای کلمات، و صدای کلمات را ذخیره کنند. بطور کلی، افراد با توجه به نیازهای کار، دامنه ای از عملکردهای شناختی در ترکیبات مختلف دارند. در اینجا مسئله اینست که عملکردهای شناختی و اصول عملیاتی آنها را شناسایی کنیم. چارچوب چند مؤلفه ای یکمدل مفهومی و عملکردی است، بنابراین هیچ پیش بینی وجود نخواهد داشت که مؤلفه های خاصی در نواحی خاصی از مغز نشان داده شوند. هر مؤلفه میتواند عملیات یک شبکه پیچیده در مغز را نشان دهد که تا حدودی با شبکه های مرتبط با مؤلفه های کارکردی دیگر همپوشانی دارد. بنابراین اثبات تجربی الگوهای فعالسازی همپوشانی در مطالعات تصویرسازی مغز، کاربرد تئوری و توصیفی مدل را تضعیف نمی کند. با این وجود، دامنه ای از مطالعات تصویر سازی کارکردی مغز، الگوهای متفاوتی را از فعالسازی همراه با حافظه فوری کلامی و حافظه فوری بصری-فضایی گزارش کرده اند. بعلاوه، بعضی از افرادی که به آسیب موضعی مغز مبتلا هستند، از اختلالات شدید حافظه موقتی کلامی رنج می برند در حالیکه توانایی کاملی برای به خاطر آوردن الگوهای بصری دارند. برعکس، افراد مبتلا به آسیب در آهیانه راست و بعضی از نواحی جبهه ای راست مغز، حافظه فوری بصری معیوبی را نشان میدهند درحالیکه توانایی حافظه کلامی فوری کاملی دارند. این یافته که حافظهکاری بصری و حافظه کاری کلامی ممکن است بصورت مستقل آسیب ببینند، از این ایده پشتیبانی میکند که این انواع مختلف عملکردهای شناختی توسط شبکه های مختلف در مغز پشتیبانی می گردند.حافظه کاری بعنوان توجه کنترل شونده با اینکه مدل چند مؤلفه ای بصورت غالب و تأثیرگذار باقی میماند، با اینحال اهمیت درک حافظه کاری انسانی توسعه دامنه ای از راهکارهای تئوری دیگر را ترغیب کرده است. من نمی توانم در این مقاله کوتاه همه آنها را توضیح دهیم. البته یک تئوری معاصر مهم، حافظه کاری را بعنوان سیستمی برای کنترل تمرکز بر توجه به محتوای فعالسازی شده جاری از حافظه معنایی و اتفاقی (بجای یک سری سیستم های مجزا برای شناخت مستقیم و ذخیره موقتی) در نظر می گیرد. در این دیدگاه، توجه اجرایی یا کنترل شده در حافظه کاری تصور می شود که نمایش های حافظه را فعال و حفظ کند، توجه را در بین کارها تغییر دهد، مانع از اطلاعات غیرمرتبط گردد، و تمایل به واکنش غیر ضروری را متوقف سازد. توان این سیستم حافظه کاری خیلی محدود است، اما بصورت انعطاف پذیری گسترش می یابد و مختص به هیچ دامنه خاصی از پردازش نیست. این تئوری که اغلب بعنوان یک تئوری مغایر با چارچوب چند مؤلفه ای در نظر گرفته می شود، را نیز میتوان بعنوان تئوری نشاندهنده عملیات سیستم اجرایی مرکزی در مدل چند مؤلفه ای در نظر گرفت؛ یا میتوان آنرا بعنوان عملیات هماهنگ دامنه ای از منابع شناختی در نظر گرفت. البته تمرکز تئوری با توجه کنترل شده، بر روی سوالاتی در مورد این مسئله است که حدود توان نوظهور چطور بر روی عملکرد کار تأثیر می گذارد، درحالیکه تئوری چند مؤلفه ای سوالاتی در مورد سازمان عملکردهای اساسی می پرسد که ممکن است این محدودیت را افزایش دهند. بنابراین با اینکه فرضیات تئوری در ابتدا متفاوت به نظر می رسند، اما تفاوت کلیدی آنها در ماهیت سوالاتی است که آنها را بررسی می کنند. توسعه تئوری با توجه کنترل شده از هر دو تکنیک تجربی و مطالعات تفاوت های فردی در توان حافظه کاری استفاده میکند، و بندرت از مدارک روانشناسی عصب شناختی استفاده میکند. البته چارچوب چند مؤلفه ای سوالاتی در مورد ساختار کارکری حافظه موقتی و شناخت مستقیم می پرسد. دیدگاه با توجه کنترل شده کمتر به حافظه موقتی توجه دارد و سوالات متفاوتی در مورد توانایی معطوف سازی و حفظ توجه می پرسد وقتی که با حواسپرتی یا تداخل مواجه می گردد. چون سوالاتی در مورد مفاهیم داشتن حدود توان می پرسد، بنابراین اساسی برای راهکارهای تئوری نیز می باشد که سوالاتی در مورد مفاهیم تفاوت های کلی بین افراد در توانایی های ذهنی آنها و خصوصاً توان حافظه کاری آنها می پرسد.توان حافظه کاری توان حافظه کاری عموماً توسط نیاز به شکل هایی از پردازش شناختی (مانند خواندن جملات یا اجاری حساب های ساده همراه با به خاطر آوری کلمات نهایی جملات، جمع کل حساب، یا کلمات غیرمرتبط) سنجیده می شود. معمولاً سنجش توان بصورت حداکثر تعداد گزینه های بازیابی شده بصورت درست است. این سنجش در محتوای پردازش اضافی نسبت به دور ه حافظه کلامی ساده با سنجش های دیگر شناخت پیچیده (مانند درک زبان، کارایی علمی، بازداری واکنش های اتوماتیک و عوامل حواس پرت کن غیر مرتبط، تعویض بین کارها، و بروزرسانی محتوای حافظه موقتی و همچنین هوش سیال) وابستگی بیشتری دارد. واترز و کاپلان (1996) نشان داده اند که این وابستگی ها حتی با سنجش ترکیبی از پردازش کار و کار حافظه بیشتر نیز هستند، که اثبات میکند که پردازش و حافظه ممکن است توان های مستقل زیادی را نشان دهند که معمولاً با هم عمل میکنند. توان حافظه کاری یک عامل پیش بین قوی برای کارایی شناختی در داخل و خارج آزمایشگاه است و با عملکرد قطعه پیشانی مرتبط است. ساول اصلی اینست که چرا این کار ساده خواندن و بازیابی، چنین وابستگی بالایی با سنجش های توانایی ذهنی مختلف دارد. روشهای آماری چند متغیری مانند تحلیل عاملی و تحلیل متغیر نهفته منجر به نتیجه گیری های مغایری شده اند و بعضی از ماطلعات یک عامل منفرد و مشترک سازگار با یک منبع شناختی منفرد (مانند کنترل توجه) را شناسایی میکنند که در بین افراد متغیر می باشد. مطالعات دیگر چندین عامل مختلف را شناسایی کرده اند که عوامل کمی نسبت به بقیه در طول عمر خود تغییر سریع تری دارند. مفهوم و سنجش تفاوت های فردی در توان حافظه کاری مهم است و در شناسایی اینکه چرا بعضی از افراد در دامنه وسیعی از کارهای شاختی کارایی موثرتری نسبت به بقیه دارند، خیلی مفید است. البته مشخص نیست که آیا این مطالعات آگاهی های زیادی را در مورد سازمان کارکردی در مورد شناخت اساسی به ما میدهند. یک دلیل برای این مسئله اینست که استراتژی هایی که افراد برای اجرای کارهای حافظه کاری و همچنین نقاط قوت و نقاط ضعف توانایی های شناختی مختلف آنها استفاده می کنند متغیر می باشد. بنابراین تغییر آماری در بین افراد می تواند تغییر سیستماتیک را در انتخاب استراتژی ها بجای سازمان کارکردی منابع شناختی موجود نشان دهد. پیچیدگی دیگری از فرضیات مربوط به این مسئله ناشی می گردد که چه نتیجه گیری میتوان از سنجش های تفاوت های فردی گرفت. از لحاظ تعریفی، امتیازاتی که افراد در آزمایشات تفاوت های فردی بدست می آورند نشاندهنده حداکثر امتیاز ممکن است که آنها در هنگام گسترش توانایی های خود نسبت به محدودیت های خود می توانند بدست آورند. البته هر کاری نیازمند استفاده از بعضی از توانایی های پایین تر از حداکثر توان آنها و توانایی های دیگر در حدود آنها است. برای مثال، اگر ما قرار باشد که تیزحسی بصری و توانایی قرائت 100 نفر را اندازه گیری کنیم، رابطه بین تیزحسی بصری و قرائت ناچیز و کم می باشد. البته اینکار باعث ایجاد سوء تفاهم می گردد که از این رابطه ضعیف نتیجه گیری کنیم که تیزحسی بصری برای قرائت مورد نیاز نیست. اگر قرار باشد که این افرد چشم های خود را ببندند، قرائت برای آنها غیرممکن خواهد بود که نشان میدهد که تیزحسی بصری برای قرائت مورد نیاز است و اینکه عدم وجود ارتباط به این خاطر ایجاد میگردد چون اغلب قرائت ها معمولاً تقاضاهایی را در محدودیت های سیستم بصری ما ایجاد نمی کنند. حداکثر توان برای تیزحسی بصری برای قرائت نرمال مورد نیاز نیست، اما سطوح حداقلی از بینایی مورد نیاز است، و سنجش های تفاوت های فردی نشاندهنده این نیاز نخواهد بود. سنجش های تفاوت های فردی، سنجش هایی از حداکثر توان افراد برای آزمایشاتی هستند که انجام میدهند اما این راهکار برای همکاری ها از توانایی های دیگر کاملاً غیر دقیق است که (البته فقط در سطح حداقل صلاحیت) ضروری هستند. با تیزحسی بصری و قرائت، این نتیجه گیری واضح و آشکار است. با درک شناخت، و اینکه کارهای شناختی چطور انجام می شوند، این مسئله وضوح کمتری خواهد داشت. بنابراین حتی اگر مشخص شود که یک عامل آماری منفرد به حداکثر کارایی شناختی کمک میکند، این مسئله بدین معنا نمی باشد که فقط یک حدود توان توجه غالب بر عملکردهای شناختی خاص وجود دارد. ممکن است دامنه ای از عملکردهای شناختی خاص وجود داشته باشد که هر کدام از آنها در حدود توان خود عمل میکند، و برای آن کار مهم است، اما همکاری آنها در روابط بین سنجش های تفاوت های فردی د ر آزمایش این عملکردها غیرقابل مشاهده می باشد. در محتوای مدل نشان داده شده در شکل 1، قرائت و به خاطر آوردن لیستی از هفت عدد ممکن است نیازمند بارگذاری کوچکی بر روی حافظه نهانی بصری و بارگذاری خیلی سنگینی بر روی حافظه صوت شناسی باشد، اما فقط عملیات حافظه صوت شناسی از روابط بین سنجش های توانایی های ذهنی مختلف و سنجش توانایی به یاد آوری اعداد حذف می گردد و سنجش عملیات حافظه نهانی بصری پایین خواهد بود، و بنابرای ن همکاری آن غیر قابل مشاهده خواهد بود. البته حذف همکاری از حافظه کوتاه مدت بصری توسط تغییرات تجربی مانند بارگذاری آن با مواد مختلف، یا بعنوان نتیجه آسیب متمرکز مغز میتواند منجر به حافظه ضعیف تری برای اعداد گردد. بنابراین یک راهکار آزمایشی یا روانشناسی عصب شناختی میتواند آگاهی در مورد سازمان کارکردی حافظه کاری را در موقعیتی ایجاد کند که در آن، الگوهای روابط بین تفاوت های افراد قابل سنجش نیست.همچنین این امکان نیز وجود دارد که وقتی که کارها خیلی مورد نیاز هستند، نیازمند یک سیستم توجه یا سیستم اجرایی با دامنه عمومی برای پشتیبانی از منابع مختص به دامنه خواهند بود. برای مثال، کاری که نیازمند چیزی بیش از توان حافظه صوت شناسی در شکل 1 است، ممکن است همچنین نیازمند عملکردهای اجرایی برای کمک به کارایی باشد، و عملیات عملکردهای اجرایی (و نه همکاری حافظه صوت شناسی) ممکن است حذف گردد. بنابراین باز هم این نوع راهکار تفاوت های فردی برای همکاری های با دامنه خاص دقیق نخواهد بود. بنابراین مطالعات آزمایشی که نیاز به شناخت را به حداکثر می رسانند ممکن است عملیات هر دو منبع با دامنه کلی و با دامنه خاص را نشان دهند اما برای منبع با دامنه خاص دقیق نخواهد بود. بنابراین راهکارهایی که نیازمنند این هستند که افراد با حداکثر توانایی خود عمل کنند میتواند برای پرسیدن سوالات تحقیقاتی در مورد این مسئله مهم باشد که چرا افراد از لحاظ عملکرد کاری با هم متفاوت هستند و چه چیزی توانایی آنها را در سطوح تقاضای خیلی بالا محدود می سازد، اما برای شناسایی سازمان کارکردی شناخت مناسب نخواهند بود که از کارایی پشتیبانی می کنند. هر کدام از روشهای آماری چند متغیری، تغییر نیازهای شناخت، تفکیک های آزمایشی ، و راهکارهای روانشناسی عصب شناختی میتوانند برای پرسیدن انواع مختلفی از سوالات تحقیقاتی مناسب باشند. پیشرفت در مورد درک سازمان کارکردی حافظه کاری و اینکه حدود حافظه کاری چطور کارایی شناختی را محدود می سازد، از روشهای ترکیبی بدست می آید که به سوالات مکمل مختلف اما مکملی توجه دارند درحالیکه سوالات تحقیقاتی را شناسایی میکنند که کدام راهکار مناسب تر است. خلاصهبحث بیان شده در اینجا اینست که حافظه کاری مجموعه ای از عملکردهای شناختی است. این عملکردها برای همه بزرگسالان سالم مشترک هستند، اما افراد می توانند از آنها بصورت متفاوتی برای انجام کارها استفاده کنند. محققانی که بر کنترل توجه تمرکز دارند، و محققانی که بر تفاوت های توان تمرکز دارند، و محققانی که بر حافظه موقتی و شناخت مستقیم تمرکز دارند سوالات مختلفی را می پرسند که البته مکمل هم نیز هستند. تکنیک های آزمایشی و تکنیک های تفاوت های فردی چند متغیری که نیاز کلی به کار را تغییر میدهند به تأثیر حدود توان کلی در کارایی شناختی توجه دارند اما مطالعات آزمایشی شناخت سالم و معیوبی هستند که نوع پردازش شناخت را تغییر میدهد و شرایط مورد نیاز آن برای بررسی سازمان کارکردی شناخت مناسب تر است. این مسئله نشان میدهد که این مباحثات با هم مخالف نیستند و اینکه تفاوت آنها بیشتر در سوالات مختلفی از که پرسیده می شود تا اینکه در فرضیات تئوری مختلف و اساسیباشد. تحقیق در مورد عملکردهای شناخت مستقیم سالم و معیوب راه طولانی را در چهار دهه از تحقیقات طی کرده است. مدارک با هدف مشترک از روش های مختلف و از سوالات تحقیقاتی مختلف، ابزاری را برای ایجاد پیشرفت های جدید در تئوری و عمل این توانایی مرکزی برای روابط متقابل لحظه ای بین دنیای ذهنی و دنیای خارجی ارائه میدهند. ادامه خواندن مقاله ترجمه سازمان کارکردي و حدود توان حافظه کاري

نوشته مقاله ترجمه سازمان کارکردي و حدود توان حافظه کاري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله کيفيت خدمات

$
0
0
 nx دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کیفیت خدمات مفهوم خدمتعلیرغم اینکه بسیاری از محققان روی تعریف خدمات کار کرده اند، ولی ارائه تعریفی دقیق از آن به سادگی امکانپذیر نیست. خدمت واژه ای پیچیده می‌باشد و دارای معنای مختلفی است و طیفی از خدمات شخصی تا خدمت بعنوان یک محصول را در بر می گیرد. این واژه حتی حوزه وسیعتری را نیز شامل می شود. اگر فروشنده یک ماشین یا هر محصول دیگر،تلاش برای ارائه راه حل برای تحقق نیازهای مشتری تلقی گردد، ماشین یک کالای فیزیکی است،اما نوع رفتار با مشتری یک خدمت محسوب می گردد.(Gronroos,2000:46) به دلیل همین گستردگی و پیچیدگی در طول دهه 60 تا 80 طیف وسیعی از تعاریف در ارتباط با خدمت ارائه شد. اگر چه در سالیان بعد مباحث کمتری در این زمینه مطرح شد، با این حال تعریف جامعی بدست نیامد. با این توصیف در زیر به چند تعریف از خدمت اشاره می گرد د:خدمت،کاری است که فرد برای فرد دیگری انجام میدهد. (perrealt,2003:183)خدمت، فعالیت یا منفعتی است که یک طرف به طرف دیگر عرضه می کند که اساساً ناملموس بوده و مالکیت چیزی را در بر ندارد، نتیجه ممکن است محصول فیزیکی باشد یا نباش(Armestrang & Kotler, 1996)خدمت، تولید منفعت اساساً ناملموس، یا به عنوان یک محصول منفرد یا عنصری مهم از محصولی ملموس، که بواسطه شکلی از مبادله، نیاز شناخته مشتری را برآورده می سازد (Polmer & cole, 1995).خدمت، فرآیندهای مشتمل بر یک سری از فعالیتهای کما بیش نامحسوس که به طور طبیعی امّا نه لزوماً همیشگی در تعاملات بین مشتریان و کارکنان و یا منابع فیزی کی یا کالا و یا سیستم های ارائه کننده خدمت روی داده تا راه حلّی برای مسائل مشتری باشد (Gronroos, 2000:46). به عبارتی ساده تر خدمات، رفتارها ، فرآیندها و عملکردها هستند. با این وجود همه تعاریف اشاره به ناملموس بودن خدمات دارند (Zeithamel and Mary jo bitner, 2000: p.2). یک خدمت تجربه ای است ناملموس و زود مصرف و زائل شدنی برای یک مشتری که در واقع مثل همکار تولید کننده عمل می‌کند(یعنی در فرایند تولید مشارکت می‌کند). (اعرابی، 1382، ص9)ویژگی های خدمات1مشارکت مشتری در فرآیند خدماتحضور مشتری به عنوان یک مشارکت کننده در فرایند خدمات مستلزم توجه به طرح تسهیلاتی است که در عملیات تولید سنتی دیده نمی شود. حضور مشتری در محل نیازمند توجه به محیط فیزیکی تسهیلات خدماتی است. برای یک مشتری، خ دمات تجربه ایی است که در محیط عرضه خدمات روی می دهد و اگر این تسهیلات خدمت مطابق نظر مشتری طراحی شود، کیفیت آن ارتقاء خواهد یافت. توجه به دکوراسیون داخلی، مبلمان، طرح و نحوه استقرار اسباب، سر و صدا و حتی زنگ می تواند بر درک مشتری از خدمات تاثیر بگذارد. (همان ماخذ)2فوریت این حقیقت که خدمات همان زمان که خلق می شوند مصرف نیز می گردند و این که نمی توان خدمات را انبار کرد، یک ویژگی اساسی در مدیریت خدمات به شمار می رود. این ناممکن بودن ذخیره و انبار خدمات، مانع بهره گیری از شیوه سنتی تولیدی اتکا به موجودی ها به عنوان ابزاری برای مقابله با نوسانات در تقاضا می شود. از موجود ها می توان برای کاهش مراحل موجود در یک فرایند تولید استفاده کرد. برای خدمات، کاهش مراحل از طریق انتظار مشتری میسر و عملی می شود. کنترل موجودی مساله اساسی در عملیات تولید است، در حالیکه در خدمات، مشکل مساله مشابه، انتظار یا «در صف ایستادن» مشتری می‌باشد.تولید و مصرف همزمان خدمات، فرصتهای بسیاری را برای اعمال کنترل کیفی خدمات ضایع می کند. یک کالا را می توان قبل از تحویل بازرسی کرد امّا خدمات را باید به شیوه های دیگری ارزیابی کرد تا بتوان از کیفیت آن مطمئن شد. (فیتز سیمونز و فیتز سیمونز، 2001: ص 42)3 بی دوامی یک خدمت یک چیز یا کالایی بی دوام است. یک صندلی خالی هواپیما را در نظر بگیرید؛ یک ساعت بیکاری یک دندانپزشک را در نظر بگیرید. در هر دو مورد فرصت های زیادی هدر رفته است. از آنجا که خدمات را نمی توان ذخیره کرد، برای همیشه از بین می رود و نمی توان از آن استفاده کرد. به کارگیری کامل ظرفیت خدمات به چالشی مدیریتی تبدیل می شود، زیرا تقاضای مشتری دائماً تغییر می کند و نمی توان با ایجاد موجودی به این تقاضا پاسخ داد.4 ناملموس بودن خدمات، عقاید و مفاهیم هستند و کالاها، اشیاء. بنابراین نمی توان برای ابداعات در خدمات، حق مالکیت معنوی و برای مبدع آن حقوق ثبت و انحصار در بهره برداری قایل شد. مشتری هنگام خرید یک کالا می تواند آن را ببیند، حس کند و عملکرد آن را قبل از خریدای آزمایش کند، امّا در خصوص یک خدمت مشتری باید به شهرت شرکت خدماتی اتکا و اکتفا کند. برای تضمین م نافع یک مفهوم خدماتی، شرکت باید به سرعت گسترش یابد و رشد کند و رقبا را کنار بگذارد. در بسیاری از حوزه های خدماتی، دولت به منظور تضمین قابل پذیرش بودن عملکرد خدمات، وارد میدان شده و مداخله کرده است. دولت از طریق اقداماتی چون ثبت شرکتها، اعطای پروانه کار و وضع قوانین و مقررات مناسب می تواند به مشتریان اطمینان خاطر بدهد که سطح آموزش و عملکرد برخی شرکتهای خدماتی در حد استاندارد های تعیین شده است. (فیترسیمونز و فیتزسبیمونز، 2001، 44)5ناهمگونی تلفیق ماهیت ناملموس خدمات از یک طرف با مشتری به عنوان فردی که در سیستم تحویل و ارائه خدمات مشارکت می کند و از طرف دیگر، منجر به متفاوت شدن خدمات از یک مشتری به مشتری دیگر می شود. البته، تعامل بین مشتری و کارکنان خدماتی، فرصت تجربه یک کار انسانی کامل تر را فراهم می آورد. در خدمات فعالیت کاری معمولاً متوجه کارکنان است تا متوجه چیزها.حتی اتوماسیون نیز می تواند از طریق حذف وظایف نسبتاً روتین غیر شخصی، موجب تقویت شخص گرایی و شخصی شدن شود و بدین وسیله باعث افزایش توجه مستقیم و مشخصی به باقی کار شود. در عین حال توجه شخصی موجب تنوع و تغییر پذیری خدمات ارائه شده می شود. البته این امر ذاتاً بد نیست، مگر آنکه مشتری گمان کند که تغییری شدید در کیفیت صورت گرفته است. (فیترسیمونز و فیترسیمونز ، 2001: 45)جدول 2-4:ویژگیهای خدمتویژگی خدمت نتیجهناملموس بودن خدمات را نمی توان ذخیره کرد. خدمات را نمی توان به عنوان اختراع ثبت کرد.غیر متجانس بودن ارائه خدمت در رضایت مشتری به اقدامات کارکنان بستگی دارد.کیفیت خدمات به برخی عوامل غیر قابل کنترل دارد.نمی توان مطمئن بود که خدمات ارائه شده با آنچه برنامه ریزی و تبلیغ شده منطبق باشد.تولید و مصرف همزمان است مشتریان در مبادله مشارکت داشته و بر آن تاثیر می گذارند.مشتریان بر روی همدیگر تاثیر می گذارند.کارکنان بر نتایج خدماتی موثر هستند.عدم تمرکز ضروری است.تولید انبوه مشکل است.فاسد ناپذیری همزمانی عرضه و تقاضای خدمات مشکل زا می‌باشد.خدمات را نمی توان برگشت داد یا آن را مجدداً به فروش رساند.Adopted form: parasurama، A.Zeithamed، v.a & Berry (1985)، “Conceptual model of quality and its implications for future research”. Journal of marketing، 49 (fall)، 41-50 کیفیتاستانداردISO 8402,4986 کیفیت را این گونه تعریف می‌کند:«مجموع مختصات و مشخصه های یک تولید یا خدمت که قادر به برآورده کردن نیازهای از پیش تعیین شده است»استاندارد صنعتی ژاپنJIS Z 8101-1981 کیفیت را مجموع مشخصه ها یا عملکردهایی میداند که روشن می‌سازد تولید یا خدمت ، کاربرد معین خود را دارد یا نه.دمینگ کیفیت را میزان یکنواختی و یکسانی کالا یا خدمت کربوط تعریف می‌کند.جوزف جوران معتقد است کیفیت عبارت است از مطابقت ک الا یا خدمت با کاربرد آن ، معنای دیگر این عبارت این است که «استفاده کننده از کالا یا خدمت باید بتواند نیاز یا خواست خود را از کالا یا خدمت برآورده سازد».فیلیپ کرازبی کیفیت را مطابقت یک محصول یا خدمت با الزامات از پیش تعیین شده میداند.(ریاحی،1381،ص5)کیفیت یک محصول یا خدمت، درجه تطبیق آن با استانداردهای تعریف شده برای آن محصول یا خدمت است. به تعریف دیگر ، کیفیت به معنای ارضای نیاز مصرف کننده است.(منبع پایان نامه) کیفیت خدماتکیفیت خدمات، درجه اختلاف بین ادراکمشتریان و انتظارات آنها از خدمات است. (منبع پایان نامه)کیفیت خدمات، موضوعی است پیچیده، زیرا تعریف آن پنج بعد را شامل می‌شود: قابل اعتماد بودن ، پاسخگو بودن ، اطمینان دادن ، همدلی داشتن و حفظ ظاهر نمودن . ما از این ابعاد برای معرفی مفهوم شکاف کیفیت خدمات استفاده میکنیم. این شکاف بر اساس تفاوت بین انتظارات مشتری از یک خدمت و برداشتها و ادراکات از آنچه دریافت می‌کند، استوار و مبتنی می‌باشد. یک ابزار پیمایش که کیفیت خدمات را ارزیابی می‌کند و میسنجد، سروکوئال نامیده می‌شود که بر اجرای مفهوم شکاف کیفیت خدمات مبتنی است.در بخش خدمات ارزیابی کیفیت آن حین فرایند ارائه خدمات انجام می¬گیرد. هر تماس مشتری به عنوان لحظه ای برای ایجاد اعتماد و فرصتی برای راضی کردن یا ناراضی کردن به شمار می رود. رضایت مشتری از یک خدمت را می توان از طریق مقایسه انتظارات او از خدمات یا برداشت او از خدمات ارائه شده، تعریف نمود. ار خدمات ارائه شده از حد انتظارات مشتری فراتر باشد، آن خدمات فرح بش و فوق العاده قلمداد می‌شود. وقتی انتظارات م شتری از خدمات با برداشتهای او از خدمات ارائه شده منطبق شود، کیفیت خدمات ارائه شده رضایت بخش است. همانطور که در نمودار زیر مشخص شده است این انتظارات بر منابع متعدد و مختلفی شکل میگیرد، مثل گفته¬های دیگران، نیازهای فردی و تجربه قبلی.(اعرابی، 1382، صص66-65) نمودارxxxکیفیت خدمات درک شده منبع: A.Parasoraman, V. A. Zeithaml, and L. L. Berry, “A Conseptual Model of Service Qulity and Its implicaitions for Future Research,” journal of marketing. Vol. 49, Fall 1985, P. 48. ابعاد کیفیت خدماتابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی با ابعاد مدیریت در بخش خصوصی تفاوتهای عمده ای دارد. این ابعاد در بخش دولتی که با مطالعه ادبیات، از تئوری های مربوطه استخراج گردیده، نشان میدهد که دانشمندان مختلف ابعاد متفاوتی را برای استقرار مدیر یت کیفیت جامع ارائه نموده اند.دیوید گاروین1993، الف، اسمیت 1994، زتهامل 1999، جیسون 1998، میوری و آنگینسون 1998، پیتر سنگه 1998، فرانک زوهارت و آنجل. آر. مارتینزلور و جی دیت 1999، و پاراسورامان2000، هر کدام ابعد مختلفی را جهت استقرار مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی بیان کرده اند. که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم.گاروین (1993) با استفاده از این تعاریف برای کیفیت هشت بعد را تعیین کرد که عبارتند:جدول 2-8 : ابعاد مدیریت کیفیت در بخش عمومی- دیوید گاروین (1993)اطلاع رسانی در بخش دولتی اطلاعات باید سریع و دقیق بوده و در دسترس همگان قرار داشته باشد.سرعت در ارائه خدمات مشتریان بخش دولتی خواهان تسریع در کار مورد نظر خود هستند. صحت خدمات مشتریان بخش دولتی، درستی نتایج کارهای انجام شده را طالب اند.زیبایی ظاهراً اقدامات، مکاتبات، انتشارات، امکانات و فضای محل مراجعه، باید تمیز، زیبا و پاکیزه باشد. رفتار مناسب مشتریان بخش دولتی خواهان دریافت خدمات با رفتاری مشفقانه هستند.قانونمندی مشتریان بخش دولتی خواهان پایبندی کارکنان به قوانین و ضوابط اند و هرگونه تبعیض و نابرابری را ناخوشایند می دانند.سادگی و سهولت مشتریان بخش دولتی انجام کارها و همچنین انجام خواسته را به سادگی و نه در چارچوب گردش کارها پیچیده و پر پیچ و خم اداری خواهانند .انعطاف پذیری مراجعان در بخش دولتی خواهان نرمش در نحوه اجرای قوانین و مقررات هستند .Divide Garvin Source: OECD (1992) regulatory management reform and reform management، occasional papers، Harvard Universityگاروین معتقد است در رابطه با کیفیت خدمات در بخش ع مومی، مسئله اصلی عدم وجود رقبا و نامحسوس بودن خدمات است . زیرا به دو دلیل زیر، بخش دولتی در یک فضای غیر رقابتی باید عمل کند: 1) دولتها رد زمینه های فعالیت می‌نماید که بخش خصوصی با توجه به ماهیت این زمینه ها و به علت نیاز به توان مالی زیاد و ریسک بالا و یا استراتژیک بودن آن، تمایل و یا اجازه سرمایه گذاری ندارند.2) بخش دولتی نباید با بخش خصوصی رقابت کند، بلکه باید، با سیاست گذاری های خود موجب رشد و هر چه بیشتر بخش خصوصی شود تا بخش دولتی بتواند به وظایف بهتری در سطح کلان تر بپردازد.گاروین معتقد است مردم به عنوان کسانی که هزینه دریافت خدمات را به صورت مالیات به دولت پرداخته اند و در واقع موجبات تحقق بخش عمده سیاستهای مالی را فراهم آورده اند، انتظار دارند خدماتی را که دریافت میدارند با بالاترین کیفیت باشد. از طرفی، مردم انتظار دارند چناچه کیفیت خدماتی را که دریافت میدارند، رضایت بخش نباشد، دولت و دستگاه اداری خود را مسئول و پاسخگو بدانند و در جهت رفع نواقص عمل کنند. اِ. کیت اسمیت معتقد است، جهت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در بخش عمومی، سازمان میبایست از الگوی «بهبود فرایندهای کار و سازمان، مشارکت عمومی اعضای سازمان» بهره گیرند. (A. Keith Smith, 1994) بهینه سازی کلی سازمان را می توان با روشهای زیر دنبال کرد:1) طرح ریزی محصولات و خدمات جدید2) نوآوری در خدمات موجود4) کنترل روزانه فرایندهای خدماتیهدفهای ناشی از موضوعات کلیدی بایستی در طرحهای اقداماتی گنجانیده شده و در سرتاسر سازمان گسترش یابد. مدیران کلیه سطوح سازمان بایستیاین هدفها را در برنامه ریزی های خود در نظر بگیرند. جدول2-9 : ابعاد کیفیت جامع در بخش عمومی – کیت اسمیت (1994)فروتنی استقبال از مشتری، توجه به حضور مشتری، نگاه کردن به وی بار وی گشاده، با لحن خوشایند، صحبت کردن، مودب و یاری دهنده بودن و ختم ملاقات به نحوه دوستانه موجز بودن واکنش سریع داشتن، توضیح دادن درباره تاخیرها، ارائه توضیحات و دستورالعمل های موجز، تصدیق درک و شناخت مشتری، تمرکز بر روی موضوعات کاریکامل بودن ارائه خدمات به طور کامل، حصول اطمینان از کامل بودن مدارک، ارائه دستورالعملها و پاسخ های کامل، درک خط مشی و روش های اجرایی، انجام کلیه کارها در مرحله نخستوضوح به وضوح صحبت کردن و سوال کردن، ارائه دستورالعملهای واضح و ارائه توضیحات قابل فهم، عدم استفاده از اصطلاحات خاص فنی و نامفهوم، صحبت به زبان مشتریصحیح بودن حصول اطمینان از صحیح بودن مدارک، وارد کردن صحیح داده ها، ارائه پاسخ های صحیح، تجربه آموختن از اشتباهات، انجام صحیح کارها در مرحله نخستبا توجه بودن در نظر گرفتن فرصت کافی برای گوش دادن به سخنان مشتری، با توجه کامل گوش دادن، در صورت عدم اطمینان از نیاز مشتری دریافت آن به کمک سوال کردن از وی، در صورت قادر نبودن به ارائه کمک یافتن شخصی دیگر که قادر به انجام این کار باشد، تمایل به ارائه توضیحات، اطلاع از محل ارائه خدمات جهت راهنمایی مشتریپاکیزه بودن ظاهر آراسته و تمیز داشتن، حفظ محیط کاری تمیز، مرتب، ایمن و مطبوعA Keith SmithSource: A Keith Smith، total quality management in the sector، quality yearbook، 1994هماهنگی این طرحها میان واحدهای مختلف سازمانی، جهت کارایی و نتیجه بخش بودن فعالیت‌های بهینه سازی ضرورت دارد. دین منظور فنونی از قبیل تنظیم خط مشی این طرحها را انجام داده و ارتباط های مورد نیاز را مستند می‌سازد.زتهامل نیز در سال 1999 در یک جامعه آماری نمونه ای، خدمات ارائه شده در بخش عمومی را مورد مطالع قرار داد. زتهامل دریافت که «همه مشتریان ثابت، معتقد بودندکه کیفیت خدمات باید بر طبق آن چیزی باشدکه مشتریان انتظار داشته و دارند.»همچنین زتهامل نتیجه گرفت که مشتریان(شهروندان) از نحوه خدمات سازمانهای دولتی موارد زیر را انتظار دارند:• ارتباطات کلامی مؤثر ارائه دهندگان خدمت به شهروندان(مرد م)• توجه مؤثر به نیازها و خواسته های مراجعان• تجربه قبلی مراجعان از نحوه ارائه خدمات• ارتباطات خارجی سازمان در جلب توجه مراجعان• تبلیغات و اطلاع رسانی که سازمان در خصوص ارائه خدمت نمنماید.زتهامل با توجه به عوامل ذکر شده در بالا ابعاد ده گانه کیفیت خدمت در بخش عمومی را به شرح زیر طبقه بندی نمود.(Zethamel,1999) جدول 2-10:ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی- زتهامل (1999)محسوسات استعدادهای فیزیکی، تجهیزات، پرسنل، مواد ارتباطیاعتبار و تصدیق توانایی اجرا کردن خدمات، تجهیزات، پرسنل و موارد ارتباطیحساسیت حساس بودن نسبت به انتظارات مشتری و کمک به آنان به منظور انتخاب بهترین خدمت داشتن توانایی کارکنان کارکنان مهارت کافی و دانش و تخصص لازم را در ارائه خدمات داشته باشند.تواضع و فروتنی رعایت ادب، احترام و توجه دوستانه در برخورد شخصی با مراجعانقابلیت اعتماد امانت داری، اعتماد و درستی در ارائه خدماتامنیت آسودگی مشتری در پذیرش ریسک و خطر و یا تردید در دریافت خدمات دسترسی قابلیت دسترسی خدمات و سهولت ارتباط در ارائه خدماتدرک مشتری کوشش در جهت درک مراجعان و نیازهای آنانارتباطات برقراری ارتباط مناسب به زبانی که آنها می فهمند و گوش کردن به سخنان آنهاZeithamel، source: service quality model zeithauel، 1999 جیسون ، سرعت، ادب و نزاکات، راحتی و پاکیزگی و دوستانه برخورد کردن با مشتری را از ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی میداند. از نظر او مراجعان و مشتریان بخش عمومی مایلند کارکنان، خدمات مورد انتظار آنان را با سرعت ، دقت و اطمینان کامل ارائه نمایند.همچنین رعایت ادب و احترام به مراجعان به هنگام ارائه خدمات از نظر مشتریان بخش عمومی حائز اهمیت است. قابل دسترس بودن خدمات و تمیزی فضای کار و اقدامات و همچنین صحبت صمیمانه و دوستانه با مراجعان و راهنمایی درست آنان از ابعاد دیگر مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی به حساب می-آیند. که در زیر مورد بررسی قرار گرفته اند.جدول 2-11:ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی – جیسون (1998)سرعت سرعت در ارائه خدمات همراه با دقت و اطمینا ن از صحت ارائه خدماتادب و نزاکت رعایت ادب و احترام به مراجعان به هنگام ارائه خدماتراحتی و پاکیزگی قابل دسترس بودن خدمات و تمیزی فضای کار و اقدامات دوستانه برخورد کردن صحبت صمیمانه و دوستانه با مراجعان در راهنمایی درست آنان Jayson Source: jaesp juram، chapter 7، total quality management، service quality sector، quality hand book، juran، 1998 میوری و آتکینسون نیز تضمین، صحت، و درستی خدمات، همدلی و همکاری با مراجعان، دوام و پایداری خدمات و پاسخگویی را از ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی بحساب میآورند.(Joseph Juran, 1998) که در جدول زیر این ابعاد آورده شده است. جدول 2-12: ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی- میوری و اتکینسون تضمین صحت و درستی خدمات مشتری اطمینان یابد که خدمات با صحت کامل و درستی انجام می شودهمدلی و همکاری کارکنان در بخش دولتی به هنگام ارائه خدمات ابراز نمایند که بطور کامل در خدمت مراجعان هستنددوام و پایداری خدمات مشتریان و مراجعان دریابند که خدمات ارائه شده موجز و کامل استپاسخگویی کارکنان بخش دولتی در قبال خدماتی که ارائه می کنند، پاسخگو باشندMurrau & AtkinsonSource: joseph juran، chapter 7، total quality management، service quality sector، quality hand book، jurans، 1998 مدل لهتینن و لهتینن این دو محقق سه بعد برای كیفیت خدمات ارائه كرده اند؛كیفیت فیزیكی : كیفیت فیزیكی به محصولات یا موارد حمایتی از محصولات و خدمات اشاره دارد.محصولات مالی ابعاد فیزیكی محدودی دارند‘ بنابراین غالباً شواهد فیزیكی دیگری به منظور ارزیابی كیفیت خدمات مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال مشتریانبر اساس دكوراسیون‘ امكانات و تسهیلاتدرون شعب و ; كیفیت را مورد ارزیابی قرار میدهند.كیفیت تعاملی: كیفیت تعاملی به تعاملات بین مشتریان و ارائه كنندگان خدمات اشاره دارد. تعاملات ممكن است به روشهای مختلفی روی دهد ‘ مثلاً می تواند به صورت رو در رو و یا از طریق ابزارهای دوربرد نظیر تلفن یا اینترنت تعامل برقرار كرد. تعامل به هر شكلی كه باشد سازمان باید اطمینان حاصل كند كه به صورت اثر بخش با مشتریانش ارتباط برقرار میكند.كیفیت سازمان : كیفیت سازمان به تصویر ذهنی و ادراكات كلی از سازمان بر میگردد. كیفیت سازمان یك بعد نامحسوس میباشد. بنابراین احتمالاً ادراكات از كیفیت كلی سازمان به تمامی عواملی كه در بالا ذكر شده مبتنی است. اینكه ه. برای برخی از مشتریان‘ كیفیت عمومی ممكن است بیشتر از كیفیت تعامل با كاركنان مطرح باشد. در حالی كه برای برخی از مشتریان دیگر‘ كیفیت ممكن است بیشتر تحت تأثیر قابل اعتماد بودن فنآوری باشد.این دو اشاره میكنند كه در بررسی عوامل تعیین كننده كیفیت‘ لازم است بین كیفیت مرتبط با فرآیند ارائه خدمت و كیفیت مرتبط با ستاده خدمت تفاوت قائل شد.(Harrison, 2000, 245) پیتر سنگه در دسترس بودن، ایجاد ارتباط روان و سریعتر، حفظ ارتباط، کیفیتارتباط و یکپارچگی و صداقت را از ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی میداند. (Joseph Juran, 1998) جدول 2-13:ابعاد کیفیت خدمات در بخش عمومی- پیتر سنگه (1998)در دسترس بودن تمام اطلاعات مربوط به ارائه خدمات در دسترس مراجعان باشدایجاد ارتباط روان تر و سریعتر این ارتباط دوستانه و کلامی در همه ملاقات ها برقرار باشدکیفیت ارتباط ارتباط بین سازمان و مراجعان انتظارات مشتری را برآورده سازدیکپارچگی و صداقت مراجعان، اطمینان حاصل نمایند که کارکنان در رفتار خود صداقت دارندPeter senghSource: joseph juran، chapter 7، totel quality management، service quality sector، quality hand book، juran، 1998 جدول 2-14:ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی، فرانک زورهارت، آنجل. آر. ماتینز، لور و جی وایت (1999)ابعاد TQM در بخش دولتی ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش دولتی دیل و اکلند 1994 سران 1998 فلین 1994 آهایر 1996حمایت مدیریت ارشد تعهد رهبری مدیران ارشد اجرایی، برنامه ریزی و سازماندهی نقش مدیریت ارشد بخش ها و سیاست کیفیت حمایت مدیریت ارشد تعد مدیریت ارشدرابطه با مشتری تعیین فرهنگ – درگیری با مشتری تمرکز بر مشتریرابطه با عرضه کننده تعیین فرهنگ مدیریت کیفیت عرضه کننده درگیری عرضه کننده مدیریت کیفیت عرضه کنندهمدیریت نیروی کار تعیین فرهنگ، تعلیم و آموزش نیروی کار آموزش روابط کارکنان مدیریت نیروی انسانی تقویت کارکنان، آموزش کارکنانرفتار کارکنان – طراحی تولید و ارائه خدمات جوایز بهبود کیفیت استفاده از SPCداده های کیفیت و گزارش دهی اندازه گیری بازخورد داده های مربوط به کیفیت و گزارش دهی بازخورد استفاده از داده های مربوط به کیفیت داخلینقش بخش کیفیت – نقش بخش کیفیت – –شاخص گذاری – – – شاخص گذاریفرانک زوهارت (F.Dewhart) و آنجل آر مارتینز لور (A.R.Martinnezlor) باری. جی. دیت(Barrig. Date)Source: TQM in public organization، examination of the issue، 1999 جدول 2-15:ابعاد مدیریت کیفیت جامع در بخش عمومی- پاراسورامان (2000)ملموس ها مراجعان به بخش دولتی به تاسیسات فیزیکی، ابزار، ماشین آلات، پرسنل، مواد و کانالهای ارتباطی توجه دارندقابلیت اعتماد مراجعان سازمانهای دولتی مایلند این سازمانها توانایی اجرای خدمت و عده داده شده را به نحو درست و قابل اتکا داشته باشندپاسخگویی علاقه مندی به فراهم ساختن خدمت مناسب و در کل کمک سازمان به مراجعان جهت دریافت بهترین خدمتاطمینان توانایی و دانش کارکنان در جلب اعتماد مشتریان جهت بازگشت مجدد آنهاهمدلی احساس تعلق و تعهد سازمان نسبت به فرد فرد مشتریانParasoraman,Source: total quality management، survival، milk،2000 همانطور که در شکل بالا نشان داده شد ابعاد کیفیت خدمات توسط محققان کشف و شناسایی شد، که مدل مورد مطالعه ما در این تحقیق مدل اخیر یعنی مدل پاراسورامان می‌باشد که دارای پنج بعد می‌باشد. این پنج بعد عبارتند از: قابل اعتماد بودن، پاسخگو بودن، اطمینان دادن، همدلی داشتن و حفظ ظاهر نمودن که به ترتیب و بر اساس اهمیت نسبی آنها برای ارباب رجوع یا مشتری به شرح آنها می پرادازیم.قابل اعتماد بودن: عبارت است از توان اجرا و ارائه خدمت وعده داده شده به طرزی مناسب، دقیق و قابل اتکا. ارجای قابل اعتماد خدمات، مورد توقع مشتری است و معنای آن این است که خدمات در زمان مقرر، به همان شکل وعده داده شده و بدون اشتباه در اختیار مشتری قرار بگیرد.پاسخگو بودن: یعنی تمایل به کمک به مشتریان و ارباب رجوع و ارائه خدمات فوری. مشتریان را منتظر و معطل نگه داشتن، به خصوص اگر دلیل مشخصی وجود نداشته باشد، نارضایتی و برداشتهای منفی را در مشتری نسبت به کیفیت خدمات ارائه شده ایجاد می‌کند. اگر خدمت خوب ارائه نشود، توانایی جبران فوری آن و مهارت میتواند دیدگاه و باور مشتریان را نسبت به کیفیت خدمات مثبت کند.اطمینان دادن: عبارت است از آگاهی و حضور ذهن و هم چنین توانایی آنها در جلب اعتماد و اطمینان مشتریان. این بعد شامل ویژگی های زیر می‌باشد: شایستگی ارائه خدمات، مؤدب بودن و احترام گذاشتن به مشتری، برقراری ارتباط مؤثر با مشتری و باور این اصل کلی که محبت و اعتماد مشتری نسبت به رد خدمت گذار برترین امتیاز و منفعت برای اوست.همدلی داشتن: یعنی نشان دادن و اعمال توجه خاص و گرم به مشتریان . همدلی شامل این ویژگی هاست: مشتری بتواند به فرد نزدیک شود( گرم و خوش اخلاق بودن) حساس بودن نسبت به نیازهای مشتری و تلاش برای درک آنها.حفظ ظاهر نمودن: یعنی ظاهر تسهیلات و تجهیزات فیزیکی، کارکنان و ابزار ارتباطی موجود در محل عرضه خدمات. وضعیت محیط فیزیکی این محل(مثل تمیزی آن)، گواهی است قابل احساس بر توجه خدمات دهنده به بهداشت و سلامتی مشتریان خود. از این بعد ارزیابی می توان برای سنجش رفتار مشتریان نیز بهره گرفت(مثل یک مسافر پر سرو صدا در اتاق مجاور در یک هتل).مشتریان از این پنج بعد برای ارزیابی کیفیت خدات استفاده میکنند که قضاوت آنها بر مقایسه انتظارات خود با واقعیات موجود استوار می‌باشد. گرونروز در بحث خود از کیفیت خدمات به سه بعد کیفیت فنّی ستاده، کیفیت وظیفه ایی مواجهه خدمت و تصویر ذهنی شرکت اشاره می کند(Gronroفیت خدمات یاد کرده اند (Harrison, 2000: 245).همانطوریکه بررسی شد، نویسندگان زیادی درباره اجزای تشکیل دهنده کیفیت خدمات بحث کرده اند. عوامل مشترکی این افراد به آن اشاره کرده اند عبارتند از: کیفیت فرایند ، کیفیت ستاده ، کیفیت فیزیکی ، کیفیت تعاملی ، کیفیت سازمانی که در اینجا به صورت مختصر به آنها اشاره می شود (Harrison, 2000: 244-245).کیفیت فرایند: کیفیت فرایند یا وظیفه ایی به کیفیت فرایند ها و رویه ها در تولید و ارائه خدمات به مشتریان اشاره دارد. با توجه به همزمانی تولید و مصرف خدمات، کیفیت فرایند معمولاً در هنگام خدمت، از سوی مشتری مورد ارزیابی قرار می گیرد.کیفیت ستاده: کیفیت فنی یا ستاده، بعد از اینکه خدمت ارائه شد، مورد ارزیابی قرار می گیرد، ستاده آن چیزی است که مشتری از سازمان دریافت می کند.کیفیت فیزیکی: کیفیت فیزیکی به محصولات و مواد حمایتی از محصولات اشاره دارد. محصولات مالی ابعاد فیزیک محدودی دارند. بنابراین غالباً شواهد فیزیکی دیگری به منظور ارزیابی کیفیت خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال مشتریان بر اساس دکوراسیون، امکانات و تسهیلات درون شعبه و ; کیفیت را مورد ارزیابی قرار می دهند .کیفیت تعاملی: کیفیت تعاملی به تعاملات بین مشتری و ارائه کنند گان خدمات اشاره دارد. تعاملات ممکن است به روش های مختلف روی دهند. مثلاً می توان به صورت رو درو یا از طریق ابزارهای دور برد نظیر تلفن و اینترنت یا شعب، تماس برقرار کرد. تع امل به هر شکلی باشد، سازمانها بایستی اطمینان حاصل کنند که به صورت اثر بخشی با مشتریانشان ارتباط برقرار می کنند.کیفیت سازمان: کیفیت سازمان به تصویر ذهنی و ادراکات کلی از سازمان بر می گردد. کیفیت سازمان یک بعد نا ملموس است. بنابراین احتمالاً ادراکات از کیفیت کلی سازمان به تمامی عواملی که در بالا ذکر شد مبتنی است. اهمیت كیفیت خدمات تمایل به ارائه خدمات با كیفیت نقش مهمی در صنایع خدماتی نظیر خدمات بیمه ای‘ بانكی و ; ایفا مینماید چرا كه كیفیت خدمات برای بقا و سود آوری سازمان امری حیاتی در اغلب صنایع خدماتی به شمار میروند. فیلیپ و دیگران در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند كه كیفیت محصولات و خدمات واحدهای تجاری استراتژیك مهمترین عاملی است كه بر عملكرد این واحدها اثر میگذارد. آنها عنوان میكنند كه كیفیت برترسودهای بیشتری از طریق قیمت های بالاتر ایجاد میكنند . بعلاوهبازل و گال اظهار میكنند كه به لیل اثر اثر كیفیت بر ارزش ادارك شده از سوی مشتریان‘ كیفیت خدمات نه تنها با قابلیت سود آوری سازمان ‘ بلكه با رشد سازمان نیز در ارتباط است.علاوه بر موارد بالا دلایل متعددی را میتوان بر شمرد كه بدان جهت سازمانها باید به دنبال ارائه خدمات با كیفیت تر به مشتریان خود باشند كه در زیر به خلاصه ای از آنها اشاره میكنیم.افزایش انتظارات مشتریانواقعیت آن است كه انتظارات مشتریان نسبت به گذشته افزایش یافته است. افزایش انتظارات مشتریان را میتوان به چندین عامل ربط داد؛ از جمله افزایش آگاهای ه ا و سطح دانش مشتریان‘ تبلیغات سازمان ‘ عملكرد رقبا و ;فعالیت رقبارقبا با تغییر مداوم خدمات خود و جگونگی ارائه آن به مشتریان‘ مدام در حال متغیر كردن بازار هستند و از این راه كار در صددند تا سهم بازار خود را افزایش دهند‘ این امر خود باعث افزایش انتظارات مشتریان میشود‘ و سایرین را وادار میسازد تا در جهت ارتقاء كیفیت خدمات خود گام بردارند.عوامل محیطیعوامل محیطی از جمله عوامل محیطی و قانونی‘ اقتصادی‘ اجتماعی و فرهنگی‘ سازمانها را وادار به ارائه خدمات با كیفیت تر میكند. برای مثال طرح تكریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع در نظام اداری از جمله عوامل سیاسی به شمار میروند . بعلاوه امروزه با گسترش دسترسی به اینترنت‘ مشتریان به راحتی میتوانند اطلاعات به هنگامی از سراسر جهان به دست بیاورند‘ این موضوع نیز خود باعث افزایش انتظارات آنان شده است.ماهیت خدماتارزیابی كیفیت خدمات با توجه به ویژگی های خدمات برای دریافت كنندگان آن مشكل میباشد. بدین دلیل مشتریان با توجه به شواهد فیزیكی احاطه كننده خدمات و نیز رفتار و برخورد كاركنان به ارزیابی كیفیت خدمات می پردازند.عوامل درون سازمانیسازمانها با فعالیتهای ترفیعی خود انتظارات و خواسته هاس مشتریان را بالا می برند. در نتیجه مشتری زمانی كه به سازمان مراجعه میكند‘ انتظار خدمات وعده داده شده را دارد. بنابراین عملكرد سازمان باید پاسخگویی انتظارات ایجاد شده در مشتریان باشد.مزایای ناشی از كیفیت خدماتعلاوه بر موارد بالا مزایای ناشی از كیفیت خدمات خود عامل دیگری است كه سازمانها را به ارائه خدمات با كیفیت ترغیب میكند . یكی از اثرات مستقیم ارائه خدمات با كیفیت افزایش توانایی سازمان جهت ارائه خدمات به صورتی كارا به مشتریان میباشد‘ چرا كه سازمان دریافته است كه مشتریانش چه خواسته ها و نیازهای دارند‘ لذا از خدمات غیر ضروری كاسته و یا آنها را حذف مینماید.(سید جوادین‘1384‘ صص40-39)وجه معنوی خدمتوجه معنوی خدمت اهمیت قابل توجه ای در سازمان و همچنین تحلیل ما از خدمت در سازمانها دارد. چه بسا وجه معنویی ارائه خدمت دیده نشود اما همین وجه است که سازمانها را به تحرک و افراد را به عمل بر میانگیزاند. آلبرشت چنین اظهار می‌کند که معنویت خدمت رسانی «نگرش مبتنی بر ارزشها و عقاید خاص در باره مردم، زندگی و کار است و شخص را در جهت خدمت به دیگران از روی میل و احساس افتخار از انجام آن راهبری می‌کند.»ارزشها ، نگرشها و عقاید روشی را که کارکنان از طریق آن به خود، به مشتریان و به کار خود مینگرند ، شکل میدهد. هر سازمان جهت گیری غالبی دارد که فرهنگ سازمان را ایجاد و تعریف می‌کند؛ ممکن است این جهت گیری فنآورانه، عقل گرایانه یا مالی باشد مهم اجزائ این جهت گیری است که بر «شیوه عملکرد ما» مؤثر است. (دارلین، واینگاند،1384) هرم سازمانی واژگونبزرگترین سرمایه سازمانها مشتریان هستند. بنابراین، باید محور تمرکز هر سازمان بر مشتریان باشد و این امر لازمه اش این است که از دیدگاه خودِ آنان به انتظارات از خدمت بنگرند و در حد «کمی» فراتر از انتظارات آنان بدان پاسخ دهند. ارائه خدمت با کیفیت مستلزم تغییر شیوه تفکر سنتی و نگاهی نو به سازمان است. الگوی میتنی بر سلسله مراتب یک سویه و رسمی، کسل کننده است و پویایی یا نوآوری را تشویق نمی‌کند. مشتریان و ارباب رجوع استفاده کنندگان نهایی از تلاشهای سازمان کارکنان عملیاتیکارهای را انجام میدهند که مستقیماً بر رضایت مشتریان و ارباب رجوع اثر میگذارد سرپرستان و مدیران میانیبه کارکنان عملیاتی در انجام کار کمک میکنند ومشکلات را میگشایند. مدیران عالی . ساختار سازمانها باید از نظر بعد فکر به صورت هرم واژگون در آید( شکل 11). و این به معنای آن است که مشتریان مهمتر از مدیران هستند. ایفا کنندگان نقش اصلی در این ساختار، کسانی هستند که با مشتریان تماس دراند، یعنی کارکنانی که مستقیماً به مشتریان خدمت ارائه میدهند. میتوانند به سازمان و طرز تلقی مشتریان در باره آن شکل دهند. همه کارفرمایان، همه مدیران، همه سرپرستان و عموم کسانی که وظایف مختلف را انجام میدهند، به این منظور وجود دارند که در نهایت مشتری را خرسند سازند. هر مقصود دیگر غیر از این، موجب آشفتگی است. هرم سازمانی در این وضعیت باید امکان گفت و شنود را به وجود آورد( مشتریان با کارکنان خط قدم، این کارکنان با مدیریت و برعکس این جریان). در این نوع موسسات، دغدغه کارکنان، خواست مشتریان است، نه آنچه مدیران میخواهند. وظیفه مدیریت این است که در تماس خود با کارکنان، از لحاظ شخصی، خود الگوی مناسبی برای رفتار و استاندارد خدمت باشند و کیفیت رفتار و توجه به مشتری را به این طریق شکل دهند. یعنی مدیران باید الگوی نقش در ارائه خدمت با کیفیت باشند. برای پاسخ گویی به این چالش مربوط به کیفیت، سازمانها باید دریابند که مشتریان چه انتظاری دارند و سپس آن را تأمین کنند. این نسخه ساده، اص ل و اساس هر رویکرد جامع به توسعه بهره وری و بهبود کیفیت در سازمانها را تشکیل میدهد.(پاریزی، صص 92-93)چگونگی ایجاد تجربه مثبت برای مشتریانتجربه مشتریان در هنگام تماس با سازمان، بر حسب وجود خلاء بین رفتارهای کارکنان سازمان و انتظارات مشتریان، ممکن است مثبت باشد یت به صورت منفی در آید. چگونگی رفتار اعضای سازمان با مشتری یکی از سه نتیجه زیر را ممک است در پی داشته باشد.1 چناچه رفتاری که با مشتری می‌شود، فراتر از انتظارات وی باشد، نتیجه اش نشاط آور، لذت بخش و حاصل آن مثبت و به یاد ماندنی است.2 اگر آنچه روی میدهد، برابر با انتظارات مشتری باشد، حاصل آن بی اثر و تجربه قابل توجه و عادی است.3 وقتی که رفتار با مشتری کمتر از حد انتظارات او باشد، پیامدش یأس ، دلسردی و حتی خشم و عصبانیت خواهد بود.رمز موفقیت این سازمان این است که خدمت ارائه شده، کمی بیش از حد انتظار مشتری باشد تا به مسرّت و شادابی بیانجامد. آیا سازمانها میتوانند خدماتی که کمی بیش از انتظارات مشتریان است عرضه دارند؟ ارائه خدمت بیش از حد انتظار، فکر ساده ای است که با ظرافت بسیاری نیز همراه است.(هایسون،1381، ص84)اگر مشتریان امروزه دقیق تر و مشکل پسند تر شده اند، پس افرادی که به آنان خدمت میدهند نیز باید چنین باشند. بنابراین، به کارکنانی نیاز خواهد بود که توانایی خواندن یا درک انتظارات مشتریان از خدمت مورد نیاز را در احظه های تماس و توانایی دیدن موضوع از چشم مشتریان را داشته باشند. کیفیت خدمت آن است که از چشم دریافت کننده آن دیده شود. بنابراین لحظه های تماس با مشتری حائز اهمیتند و باید به یاد ماندنی باشند. وقتی این تماسها خوب برقرار شوند، مشتری تجربه ای مبتنی بر احساس مثبت و شعف از سازمان خواهد داشت.(پاریزی،ص97و96، ش49)چهارP و تجربه مشتری باریه هاپسون و همکاران معتقدند که هر تجربه مشتری سازمان از چهار عنصر که در زبان انگلیسی با حرف P شروع می‌شود حاصل میگردد. تحلیل این چهار عنصر (چهارP) روش مؤثری برای شناخت چگونگی تجربه مشتری است. 1 اولین p معرف مهارتهای انسانی است. موفقیت هر سازمان خایه گذاری در مهارتهای انسانی ضروری است. کارکنانی که با مشتریان تماس می گشرند باید دار ای شش توانایی زیر باشند.• ایجاد احساس عزت نفس و ویژه بودن در مشتریان• اداره کردن اولین(تماس اولیه) و آخرین تأثیر( خداحافظی) در مشتری• داشتن طرز طلقی مثبت(بُرد- بُرد)• انتقال پیامهای واضح(روشن و ساده صحبت کردن)• نشان دادن توان تحرک بالا• خوب کار کردن در شرایط فشار کاری2 دومین p معرف محصول یا خدمت است. هر مؤسسه مشتری محور باید خودش را نسبت به بهبود مستمر کیفیت محصولات یا خدماتش متعهد کند. به عبارت دیگر به خواسته هاس مشتریان پی ببرد و سپس خدمات و یا کالاهای را که کمی بیش از حد انتظار آنهاست ارائه کند.3 سومین p معرف (نحوه ارائه است) مشتریان معمولاً تحت تأثیر ویژگی های محیطی که خدمت یا محصول ارائه می‌شود قرار میگیرند. و از این بابت احساس خوب یا بد دارند. اگر کارکنان درباره محصولات یا خدمتشان و مکانی که کار میکنند، احساس خوبی داشته باشند، برای بقیه کارهای ارائه خدمت، مبنای خوبی ایحاد می‌شود.4 چهارمین p معرف فرایند کار است. افزودن بر بهبود مستمر در مهاتهای انسانی، محصولات یا خدمات، و نحوهخ ارائه آنها کیفیت خدمات بستگی به این دارد که تمام فرایندهای کسب و کار مبتنی بر مشتری مداری به نحوی باشد که مشتریان بتوانند آنچه را که میخواهند در زمان مطلوب به دست آورند.اگر چه بخش بزرگی از کیفیت خدمت، به کارکنان بستگی دارد(رفتار کارکنان با مشتریان و با یکدیگر)، اما این تمام داستان نیست. ذربین خدمت را باید روی هر یک از عناصر چهار گانه فوق متمرکز و هر بعد سازمانی را بررسی کرد. این ابعاد در شکل xxx ملاحظه می‌شود.People Product Presentation process نتیجهرفتار خوب محصول یا خدمت با کیفیت نحوه ارائه خوب انجام کار به موقع خدمت خوبرفتار خوب محصول یا خدمت با کیفیت نحوه ارائه خوب تأخیر در انجام کار خدمت بدرفتار خوب محصول یا خدمت با کیفیت نحوه ارائه بد انجام کار به موقع خدمت بدرفتار خوب محصول یا خدمت بدون کیفیت نحوه ارائه خوب انجام کار به موقع خدمت بدرفتار بد محصول یا خدمت با کیفیت نحوه ارائه خوب انجام کار به موقع خدمت بد بنابراین چالشی هر سازمان با آن روبرو است این است که چگونه مشتری را خرسند، راضی، و وفادار به مؤسسه نگه داشت. کنترل فرایند خدماتکنترل کیفیت خدمات را میتوان یک سیستم کنترل بازخورد تلقی کرد. در یک سیستم بازخورد، بازده را با یک استاندارد مقایسه میکنند. هر گونه انحراف از این استاندارد به وورودی(داده) منعکس می‌شود و سپس تعدیلات لازم به عمل میآید تا بازده را در یک طیف قابل قابل تغییر حفظ کند.نمودار زیر چرخه کنترل اساسی را ، آن طور که در کنترل فرایند اعمال می‌شود، نشان میدهد. مفهوم خدمت پایه ای را برای تعیین اهداف و تعیین معیارهای ارزیابی عملکرد سیسیتم فراهم می‌آورد. از معیارهای ارزیابی بازده استفاده می‌شود و بازده از حیث هماهنگی با الزامات کنترل می‌شود. ناهمانگی با الزامات مورد بررسی قرار میگیرد تا ریشه ها و علل آن شناسایی و اقدامات اصلاحی تعیین شوند. متأسفانه، اجرای مؤثر یک چرخه کنترل برای سیستم های خدماتی دشوار است. مشکلات با تعریف معیارهای ارزیابی عملکرد خدمات آغاز می‌شود. ماهیت ناملموس خدمات کار ارزیابی مستقیم را دشوار می سازد، اما انجام آن غیر ممکن نیست. معیارهای متعددی برای کیفیت خدمات وجود دارد . مثلاً از زمان انتظار مشتریان میتوان استفاده کرد. در برخی خدمات دولتی، از تعداد شکایتهای ارسالی استفاده می‌شود. نظارت بر عملکرد خدمات، به تولید و مصرف همزمان خدمات، بسیار دشوار است. این ارتباط تنگاتنگ بین مشتری و عرضه کننده خدمات مانع اعمال هر گونه دخالت مستیم در فرایند خدمات به منظور بررسی و مشاهده هماهنگی با الزامات می‌شود. در نتیجه، ممکن است از مصرف کنندگان خواسته شود تا با پاسخ به پرسشنامه ها ، نظر خود را در باره کیفیت خدمات بیان کنند. (اعرابی،1382،صص90-91)پوکا-یوکه(مصون از اشتباه) شیکئو شینکو معتقد بود که سازوکارها و روشهای کم هزینه، سیستم های کنترل کیفیت که مورد استفاده کارکنان در حین فرایند است، می تواند موجب افزایش کیفیت و کاهش هزینه های کزاف عملیات بازرسی شود. او متوجه شد که اشتباهات رخ داده معلول ناشایستگی کارکنان نیست بلکه نتیجه قطع روال کار یا کاهش توجه گاه و بیگاه به کار است او از اجرای روشهای پوکا- یوکه جانبداری می کرد که می توان آن را روش « روش ضد اشتباه» نیز نامید. روشهای پوکا-یوکه، فهرست خلاصه¬ها یا روشها یا ایستگاه های اند که نمی گذارند کارکنان اشتباه کنند. همانطور که چیس و استوارت اشاره کرده اند و در جدول زیر خلاصه شده است، اشتباهات در خدمات میتواند هم توسط خدمت دهنده و هم مشتری روی بدهد. بنابراین روشهای پوکا-یوکه به هر دو منبع بروز اشتباه توجه می‌کند.اشتباهات عرضه کننده خدمات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اشتباه در وظایف، اشتباه در برخوردها و اشتباه در چیزهای ملموس. از آنجا که مشتریان و ارباب رجوع نقش ی فعال در تحویل خدمات بازی میکنند باید به آنها کمک کرد تا از ارتکاب اشتباهات خود داری¬ کنند. این اشتباهات به سه دسته تقسیم می‌شود: اشتباهات در آمادگی، مواجهه، و راه حل. انواع اشتباهات در خدماتاشتباهات خدمت دهنده اشتباهات خدمت گیرندهوظیفه:• انجام کارها به طرز نادرست• انجام کارهای غیر ضروری• انجام کارها به طور نامرتب• انجام کارها به طرز خیلی کندبرخورد و رفتار:• ناکامی در شناخت مشتری• گوش ندادن به حرف مشتری• واکنش مناسبی نشان ندادنچیزهای ملموس:• پاکیزه نکردن محل عرضه و تسهیلات خدماتی• نداشتن یونیفرم های آراسته• کنترل نکردن عوامل محیطی• حفظ نکردن اسناد آمادگی:• ناکامی در تهیه مواد لازم • ناکامی در درک نقش خود در فرایند مبادله• ناکامی در شناخت خدمات مناسب خودمواجهه:• فراموش کردن مراحل فرایند• پیروی نکردن از جریان سیستم• ناکامی در شناسایی علایق خود• ناکامی در پیروی از دستورالعملها و اجرای آنها راه حل:• ناتوانی در انعکاس شکست و ضعفهای سیستم خدمت رسانی• ناکامی در ردس گرفتن از تجربیات• ناکامی در تعدیل انتظارات خود• ناکامی در اجرای اقدامات پس از مواجهه نظام سنجش کیفیت بخش خدمات(مدل مفهومی)برای سنجش کیفیت خدمات در سطوح مختلف سازمانها این مدل ضروری است. نظام مقیاسهای رسمی کیفیت خدمات را میتوان با مزایایی زیر در نظر گرفت: این سیستم، اساسی برای جمع بندی میزان رضایت مشتریان فراهم می‌کندتا الزامات ضروری برای فرایند ارائه خدمت به عمل آید. این نظام انگیزه مهمی برای اجرایبهتر به وسیله عرضه کنندگان، فروشندگان بخشها و واحدهای سازمانی فراهم می‌آورد.تأثیر برنامه کیفیت خدمات به میزان موفقیت سازمان بستگی دارد. مدل مفهومی برای سنجش تأثیر و کارآمدی برنامه کیفیت خدمات در اینجا ارائه می‌شود. این مدل به سازمانها کمک می کند تا: موفقیت برنامه کیفیت خدمات را در مقایسه با اهداف تعیین شده ارزیابی کند. شناسایی حوزه های که برای بهبود به توجه نیاز دارند. توانایی پیگیری مؤثر خواسته های مشتریان فراهم کردن زمینه خود ارزیابی در تعیین علل بروز مسائل نقد و بررسی وضعیت رقابت تعیین در راه کارها و شیوه ها و تخصیص منابع مناسبکارامدی جامع کیفیت خدمات(TSQE) را میتوا ن به کیزانی که برنامه کیفیت جامع خدمات اهداف دلخواه را برآورده میسازند تعریف کرد. آن را میتوان متغیر مستقلی در نظر گرفت که مجموعه ای از متغیرهای مستقل زیر را شامل می‌شود نظیر: پاسخ تعهد مدیریت ارشد(CR) بهبود فرایند و محصول(PPI) پاسخ مشتری گرایی(COR) تعالی منابع انسانی(HRE) مزیت اقتصادی(EA)نمایش ریاضی آن به قرار زیر است:TSQM= f [CR, PPI, HRE, COR, EA]این متغیرهای مستقل به شرح زیر قابل بحث است.Top Management Commitment Response (CR) CR میزانی است که مدیریت ارشد از پیشرفت برنامه کیفیت رضایت دارد و مشارکت خود را افزایش داده است. این عامل حیاتی به عنوان نیازمند کننده فرهنگ جامع کیفیت در سازمان یا یک شرکت مستلزم آینده نگری، جهت گیری نوین و دلمشغولی رهبران سازمان به ایجاد تحول است. میزان زمانی که برای سخنرانی، تخصیص منابع و تحول فردی به نمایش گذاشته می‌شود عواملی هستند که در پاسخ تعهد مدیریت ارشد تعیین کننده¬اند. Product and Process Improvement (PPI)بهبود محصول و فرایند را میتوان از افزایش حسن شهرت، کاهش ریسک بدهی ها، کاهش در شکایات مشتریان، تحویل بدون مشکل خدمات و واکنش بهتر مشتریان درک کرد. Human Resource Excellence (HRE)تعالی منابع انسانی را میتوان با توسعه نمایه سازمان که برای تحلیل سازمانی و فرایند آن استفاده می‌شود ارزیابی کرد. نظام نمایه سازمان برای مدیریت بصیرت و داده های را فراهم می‌کند تا فرایند کار را ساده تر نموده و بهبود بخشد. به بیان کلی تر تعالی منابع انسانی را میتوان با عواملی نظیر بهبود در ارتباط، آموزش، اطلاع رسانی و پاسخگویی اندازه گیری کرد.Customer Orientation Response (COR)اق میافتد. پاسخ مشتری گرا میسنجد که سازمان در دنیای بیرون در مقایسه با رقبا چگونه عمل می‌ کند و نیز رویکردهای آن به مشتریان داخلی چگونه است. رضایت کارکنان ، رضایت مشتری و انسجام نیروی کار عواملی هستند که پاسخ مشتری گرا را تعیین میکنند.Economic Advantage (EA)مزیت اقتصادی نشان دهنده این نکته است کهبرنامه کیفیت خدمات و افزایش فروش به کاهش هزینه و افزایش در ارزش خدمات می انجامد. افزایش در فروش را با گزارش بازار و ممیزی می تواننشان داد. کاهش در هزینه ها را میتوان از کاهش زمان چرخه خدمات و جریان بهتر خدمات ارزیابی کرد. این مدل در نمودار xxx نشان داده شده است.(ریاحی،1381،صص65-68) مدل کیفیت خدماتیکی از مدلهای توسعه یافته در اندازه گیری کمی کیفیت خدمات در بخش دولتی متعلق به مدل “parasoraman, zetenhal and berry” می‌باشد. مدل SERVQIAL سعی در اندازه گیری کیفیت خدمات در جائی که کیفیت خدمات به عنوان یک ضرورت جهت درک مشتری، انتظارات او وکیفیتی که از خدمات ارائه شده انتظار دارد، به کار میرود. این مدل کمک می‌کند که مشتریان بتواندد خدماتی که توسط سازمانهای متفاوت به آنها ارائه می‌شود، با یکدیگر مقایسه نمایند. ادامه خواندن مقاله کيفيت خدمات

نوشته مقاله کيفيت خدمات اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله بررسي تاثير انواع فنون آموزش بر بهبود بهره وري منابع انساني در دانشگاه تهران

$
0
0
 nx دارای 106 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی تاثیر انواع فنون آموزش بر بهبود بهره وری منابع انسانی در دانشگاه تهران فهرست مطالبفصل اول: كلیات تحقیقفصل دوم: ادبیات تحقیقفصل سوم: روش تحقیقفصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهاداتمنابع و مآخذضمائممقدمه 7مسئله اصلی تحقیق 8تشریح و بیان موضوع 8 ضرورت و اهمیت تحقیق 9 پیشینه تحقیق 10 فرضیه های تحقیق 13 مدل مفهومی تحقیق 13 اهداف تحقیق 14 روش تحقیق 14 روشهای گردآوری اطلاعات 14 قلمرو زمانی تحقیق 14 مكان تحقیق 15 جامعه آماری 15نمونه آماری 15روشهای نمونه گیری 15 روشهای مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات 15تعریف واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی طرح 15 فصل دوم: ادبیات تحقیق بخش اول 18مقدمه 18 بهره وری چیست؟ 19تعاریف مختلف از بهره وری 19تاریخچه مفهوم بهره وری 20بهره وری كاركنان دانشی 21کاربرد معیارهای سنجش بهره‌وری کارکنان فکری 23تاثیر متقابل بهره وری و كیفیت زندگی كاری 25بهره وری به عنوان یك موضوع استراتژیك 25بهره وری: برنامه یا فرایند مدیریت 26ایجاد استراتژی اجرایی برای بهره وری 26چرخه بهره وری 34شاخصهای بهره وری كدامند و چه ویژگیهایی دارند؟ 37چه مشكلاتی در ارتباط با بهره وری وجود دارد؟ 39چه عواملی بر بهره وری موثرند؟ 40فرهنگ و بهره وری 40پارادوكس فناوری اطلاعات و بهره وری 41بهره¬وری در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 41 بخش دوم 42مقدمه 43اهمیت، لزوم و خواص آموزش منابع انسانی 44حلقه مفقوده 45فلسفه آموزش: سنتی ، مدرن ، پست مدرن 47مسئولیت مدیر توانمند در بهبود شرایط آموزشی 48 رابطه «آموزش» و «افزایش بهره وری» در سازمان ها 49توسعه منابع انسانی 49 آموزش؛ این جا- آن جا- همه جا 50همگام با توسعه جهانی 50انواع فنون آموزش: 51گروه اول: روشهایی كه منظور از آنها دادن اطلاعات است 51گروه دوم : روشهای شبیه سازی 52ارزشیابی آموزشی 56فرایند ارزشیابی آموزش 56دلایل ارزشیابی آموزش 57آیا راه حل مسئله، آموزش است؟ 58 ستاده های مورداستفاده در ارزشیابی آموزشی 58رویكردهای ارزشیابی آموزش 59مقدمه ای بر آموزش الکترونیکی 60دلایل استفاده از آموزش الکترونیکی 61دامنه آموزش الکترونیک 61دسته بندی ا نواع یادگیری ومزیت های آموزش الکترونیکی 63مزیت های آموزش الکترونیک 64چند نکته که در آموزش الکترونیکی باید مورد توجه قرار گیرد 64مدل مفهومی تحقیق 65فصل سوم: روش تحقیق مقدمه 67 روش تحقیق 67 متغیرهای تحقیق 68روشهای جمع‌آوری اطلاعات 69روایی و پایایی پرسشنامه 69 جامعه و نمونه آماری 71قلمرو مکانی تحقیق 71 قلمرو زمانی تحقیق 71 نمونه آماری و روش محاسبه حجم نمونه 72روشهای نمونه‌گیری 72روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات 73فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعاتمقدمه 76 آمار توصیفی: 76 جنسیت 76سطح تحصیلات 78 سن 79میزان سابقه کار 80آمار استنباطی: 81آزمون همبستگی 82 T آزمون 82آزمون دو جمله‌ای 84آزمون تحلیل واریانس فریدمن 86فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهاداتمقدمه 89 بررسی یافته‌های پژوهش با توجه به آزمونT 90 بررسی یافته‌های پژوهش با توجه به آزمون دو جمله‌ای 90بررسی یافته‌های پژوهش با توجه به آزمون تحلیل واریانس فریدمن 91 بررسی یافته‌های پژوهش با توجه به مدل روابط متقابل بین انواع فنون آموزش و بهبود بهره وری 91ارائه پیشنهادات 93پیشنهادات برای تحقیقات آتی 93منابع و مآخذ 94 ضمائم 98 مقدمه:در عصری که به انفجار دانش و اطلاعات لقب گرفته و توسعه دانش و تکنولوژی رشد شتابانی دارد، آموزش منابع انسانی نمی‌تواند نسبت به این تحولات بی‌تفاوت بماند. نگاه عمیق‌تر به رسالت تعلیم و تربیت زمانی آشكار می شود که انسان موجودی است که دارای ابعاد گوناگون و پر از استعدادهای ارزشمند و زمانی استعدادهای آن محقق و شکوفا می‌شود که همه ابعاد معنوی، جسمی مورد توجه قرار‌گیرد. واضح است که آموزش و پرورش می‌خواهد یادگیری و آموزش در زندگی انسان از ارزش معناداری برخوردار شود و فراتر از یادگیری، به بازسازی شخصیت و توانمندی های منابع انسانی بپردازد تا آموزش به فرهنگ توسعه انسانی تبدیل شود. برخی از صاحبنظران نقل می كنند كه دانش بشری هر پنج سال یك بار دو برابر افزایش می یابد و این افزایش همه چیز را در حال تغییر و تحول قرار می دهد . پس چگونه می توان منابع انسانی یك سازمان را با این تغییر و تحولات آشنا نكرد؟ بدیهی است در صورت بی توجهی به امر آموزش كاركنان، سرنوشت و بقای سازمان به خطر خواهد افتاد. به همین علت در كشورهای پیشرفته امروزی معمولا نیروی انسانی حداقل هر سال یكبار به كلا آموزش می روند. حیات سازمان تا حدود زیادی بستگی به مهارتها و آگاهیهای مختلف كاركنان دارد.( دولان، 1375 ) هر چه این زمینه ها به موقع و بهتر باشد، قابلیت سازگاری سازمان با محیط متغیر نیز بیشتر می شود. لذا آموزش و توسعه منابع انسانی نه تنها در جهت ایجاد دانش و مهارت ویژه كاركنان نقش بسزایی دارد، بلكه باعث می شود كه افراغیر محیطی وفق دهند. از این رو بهبود بهره‌وری منابع انسانی سازمان، بستگی زیادی به كیفیت و شایستگی منابع انسانی آن سازمان دارد. برخی از سازمانها تشخیص داده اند كه منابع انسانی دارایی شماره یك آنان هستند و این در محیطهای آموزشی مانند دانشگاه بیشتر نمود واقعی پیدا می كند.بنابراین، برای اطمینان از افزایش دانش، مهارتها و شایستگی كه استمرار داشته و قابل استفاده باشند،كاركنان بایستی به اندازه كافی آمــوزش ببینند. از طرف دیگر اهداف سازمان ایجاب می كند مهارتها و قابلیتهایی كه برای انجام وظایف محوله و ایفای نقش ها لازم است به تناسب نیاز و ضرورت باید تقویت گردد. لذا هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند تواناییهای بالقوه كاركنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلكه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت كننده روح و روان انسان است. هر سازمانی به افراد آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا ماموریت خود را به انجام برساند. اگر تواناییهای كاركنان موجود پاسخگوی این نیاز باشد آموزش ضرورت چندانی ندارد. اما اگر چنین نباشد، لازم است سطح مهارت، توانایی و انطباق پذیری آنان افزایش یابد. .( دولان، 1375)مسئله اصلی تحقیق:بهره‌وری مفهومی است جامع و كلی كه افزایش آن به عنوان یك ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی انسانها و ساختن اجتماعی مرفه‌تر كه هدفی ملی برای همه كشورهای جهان است، همواره مدنظر صاحبنظران می‌باشد و شاید بتوان گفت كه رسالت اصلی علم مدیریت، دستیابی به بهره‌وری بیبشتر است و این امر همواره مورد توجه مدیران برای اداره و مهندسی مجدد سازمانها بوده است. با توجه به ضرورت این مفهوم (بهره‌وری) و دگرگونی‌های شگرفی كه در علوم و فنون و تكنولوژی رخ داده، صاحبنظران مدیریت منابع انسانی را بر آن داشته تا با استفاده از فنون مختلف آموزش زمینه همسو كردن فعالیتهای انسان را با این پیشرفتها به منظور دستیابی به بهبود بهره‌وری فراهم آورند. حال با توجه به اهمیتی كه موارد فوق در جوامع امروزی پیدا كردند، بر آن شدیم تا در این رساله به بررسی تاثیر انواع فنون آموزش بر بهبود بهره‌وری بپردازیم. لذا مسئله اصلی تحقیق كه تاثیر انواع فنون آموزش بر بهبود بهره‌وری است مورد بررسی قرار می‌گیرد. تشریح و بیان موضوع امروزه شاید در حدود دهها میلیون نفر نیروی كار در كشور جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشند كه این جمعیت عظیم در بخشهای صنعتی ،دولتی و بازرگانی برای تامین نیازمندی های كل كشور به كارهای متنوع و مختلفی اشتغال داشته و در راه انجام وظایف و مسئولیتهای محوله مشغول كار و فعالیت هستند . بدیهی است كه نمی توان ادعا نمود كه كلیه افراد مذكور ذاتا دانش و آگاهی ، مهارتهای فنی و نوع رفتار لازم را برای انجام وظایف و مسئولیتهای شغلی خود را دارا می باشند. بنابراین برای حداقل بالا بردن سطح كیفیت و یا كمیت كار خود احتیاج به آموزش دارند از طرفی دیگر پیشرفتهای روز افزون در علوم و فنون ، تغییرات در مسیر تولیدات و خدمات سازمانها ، گسترش و یا محدود شدن اهداف كلی سازمان ،اهداف خود كفایی و سایر تغییرات و تحولات سیاسی ،اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و غیره هم نیاز به آموزشهای جدیدی را محرز می سازد و لزوم توجه نیرو های بیشتری را در امر آموزش منابع انسانی توجیه می نماید.در واقع كوششهای اقتصادی انسان همیشه و همواره معطوف برآن بوده است كه حداكثر نتیجه را از حداقل تلاشها و امكانات بدست آورد . این تمایل را می توان اشتیاق وصول به بهره وری افزونتر نام نهاد.جمیع اختراعات و ابداعات بشر از ابتدایی ترین ابزار كار در اعصار بدوی گرفته تا پیچیده ترین و بغرنج ترین تجهیزات مكانیكی و الكترونیكی زمان حاضر متاثر از همین تمایل و اشتیاق می باشد . هر انسان عاقل و خرد مندی می خواهد بهترین كار را انجام دهد و بهترین بهره را حاصل كند در واقع آموزش منابع انسانی امروزه تاثیر بسیار زیادی بر بهبود بهره وری دارد. از این رو ما در این تحقیق سعی بر آن داریم تا تاثیر انواع فنون آموزش منابع انسانی بر بهبود بهره وری را در جامعه آماری مورد نظر بررسی كنیم.( ابطحی، 1380) ضرورت و اهمیت تحقیق:در واقع تحقیقات انجام شده در مورد بهره وری همه در جهت ابداع راهكارههایی برای استفاده بهینه از منابع موجود در اختیار بشر است . مدیریت بهره‌وری در گذشته عمدتا در یك حالت غیر رسمی فعالیت كرده بود، اما الان در تمام جنبه ها نیاز به آن به صورت رسمی احساس می شود.(Straner, 1995) اهمیت موضوع به اندازه‌ای است كه امروزه درتمام دنیا این موضوع به عنوان سر لوحه افكار و فرهنگ كاری دولتمردان قرار گرفته است و سعی در ترویج فرهنگ بهره وری در بین مردم و جامعه خودشان دارند. از آنجا كه منابع انسانی ،مهمترین عامل در بهبود و افزایش بهره وری است و یكی از راههای كسب و ارتقاء مهارتهای جدید این منابع از طریق آموزش می باشد. همانطوركه “هراكلیتوس ” معتقد بود : هیچ چیز غیر از تغییر پایدار نیست. تجربه گذشته نیز به ما یادآوری می كند كه تغییر در مسیر حرفه ای مشاغل و روشهای انجام كار اجتناب ناپذیر است و توجه به آموزش در جهت توسعه منابع انسانی و در مسیر این تغییر و تحول، تنها پلی است كه می تواند ما را از دنیای امروز به دنیای متحول و متغیر فردا رهنمون سازد.( مورگان، 994 (1لذا همان طوری كه جوامع بشری از سنتی بودن به صنعتی شدن و از صنعتی بودن به فرا صنعتی شدن گام بر خواهند داشت، علوم وفنون و تكنولوژی هم رو به تكامل ،دگرگونی و پیشرفت است و به موازات این تغییرات است كه اهمیت لزوم و خواص آموزش بیش از پیش ملموس گشته تا حدی كه امروزه می‌گویند: آموزش در حقیقت خود مدیریت است .همچنین می توان آموزش در محل كار را برای منابع انسانی به عنوان یك منبع مهم برای افزایش سرمایه انسانی دانست.( Kurosawa, 2005) انگیزه انتخاب این موضوع آن است كه با توجه به اینكه منابع انسانی در سازمانهای امروزی جزء سرمایه های اساسی یك سازمان محسوب می شوند آموزش آنها یك امر حیاتی و اجتناب نا پذیر است كه باید به طور مستمر با مجموعه فرآیندهای مدیریت مورد توجه قرار گیرد تا سایر فعالیتهای مدیریت بتواند مثمر ثمر واقع گردد كه اگر این آموزش به طریقه ای صحیح ، جامع و كامل انجام پذیرد و به عنوان وسیله ای برای رسیدن به بهبود بهره وری مد نظر قرار گیرد دارای خواص بیشماری از جمله موارد زیر است: 1تسهیل در فرآیند مدیریت و نیل به اهداف سازمانی 2ایجاد هماهنگی درنحوه انجام كارها در سازمان3ایجاد حس انعطاف پذیری لازم در كار كنان4تقلیل سطح حوادث و سوانح در محیط كار 5بهبود كیفی و كمی محصولات و یا خدمات ارائه شده توسط كاركنان .( ابطحی، 1373)پیشینه تحقیق :بهره‌وری از دیر باز به عنوان یك مفهوم در عصر رنسانس وجود داشته است.( Mc Kee, 2003) به طوری كه مفهوم بهره‌وری به طور عمیق در بافت تولید انبوه یافت شد. Sahay, 2004) ) شاید به طور رسمی و جدی ، نخستین بار لغت بهره وری در مقاله ای توسط فردی به نام كوئیزنی در سال 1776 میلادی بیان شد . بعد از بیش از یك قرن یعنی در سال 1883 آن طور كه فرهنگ لغت شناسی لاروس بیان می كند فردی به اسم لیترِ بهره ور ی را بدین گونه تعریف كرد: قدرت و توانایی تولید كردن ،كه در واقع در این جا بهره وری اشتیاق به تولید را بیان می كند . از اوایل قرن بیستم این واژه مفهوم دقیقتری، به عنوان رابطه بازده و عوامل و وسایل به كار رفته برای تولید آن بازده را بدست آورد . فردی به نام ارلی در سال 1900 بهره وری را ارتباط بین بازده و وسایل به كار رفته برای تولید این بازده عنوان كرد . در سال 1950 سازمان همكاری و توسعه اقتصادی OECD تعریف كاملتری از بهره وری به این شرح ارائه داد : بهره وری خارج قسمت بازده به یكی از عوامل تولید است . بدین ترتیب می توان از بهره وری سرمایه،بهره وری سرمایه گذاری و بهره وری مواد خام، بسته به این كه بازده در ارتباط با سرمایه ،سرمایه گذاری یا مواد خام و غیره مورد بررسی قرار گیرد ، نام برد . در واقع یك تعریف دیگر از بهره وری كه امروز بیشتر در مدیریت كاربرد دارد بدین صورت است كه بهره وری یعنی مشاركت در مدیریت از بالا به پایین و از پایین به بالا و الگو یابی صحیح در طراحی ، مدیریت ،تولید وتوزیع . در واقع نخستین تلاشها توام با برداشت علمی نسبت به مفهوم بهره وری از قرن هجدهم آغاز شد.آدام اسمیت در سال 1776میلادی در كتاب خود به نام پژوهشی در ماهیت و ریشه های ثروت ملل ،موضوع تقسیم كار را به عنوان كلی د افزایش كارآیی مطرح كرد . و اولین تحقیق آماری در زمینه بهره وری منتسب به رایت می باشد . یافته های پژوهشی رایت كه اساسا متوجه سنجش بهره وری مرتبط به كار یدی و كار با ماشین بود در سال 1898میلادی در گزارش سالانه وزارت ممالك متحده آمریكا منتشر شد.( ابطحی، 1380)حال به برخی تعاریف بهره وری از دیدگاههای مختلف می پردازیم: دائره المعارف بریتانیکابهره وری نسبت ستاده كالا یا خدمت و یا مجموعه ای از كالا ها یا خدمات به نهاده شامل یك یا چند عامل تولید كننده آن است. فرهنگ آکسفوردبهره وری عبارتست از بازدهی و كارایی در تولید صنعتی كه توسط برخی از روابط بین ستاده ها و نهاده ها اندازه گیری می شود . فرهنگ مدیریت نوشته ء هدرک فرنچبهره وری میزان ستاده در هر واحد نهاده ، مانند ستاده كار فرد در ساعت یا ستاده هریك پوند سرمایه گذاری است . سازمان بین المللی کار(INTERNATIONAL LABOR ORGANIZATION)محصولات مختلف با ادغام چهار عامل اصلی تولید می شوند . این چهارعامل عبارتند از زمین، سرمایه ، نیروی كار وسازماندهی ، نسبت این عوامل بر تولید معیارهایی برای سنجش بهره وری است . سازمان همكاری و توسعه اقتصادی (ORGANIZATION of ECONOMICS COOPERATION and Development)بهره وری نسبت بدست آمده از تقسیم ستاده به یكی از عوامل تولید است . در این صورت صحبت راجع به بهره وری سرمایه ، سرمایه گذاری یا مواد اولیه امكان پ ذیر خواهد بود ، بر این اساس كه آیا ستاده كسب شده ارتباط درستی با سرمایه ، سرمایه گذاری یا مواد اولیه و غیره دارد ؟آژانس بهره وری اروپا(EUREPEAN PRODUCTIVITY AGENCY)بهره وری یك دیدگاه فكری است . یك طرز تفكر برای تداوم پیشرفت و بهبود هر آنچه كه وجود دارد .بهره وری اطمینان به قابلیت انجام كارهای امروز بهتر از دیروز بطور مدا وم است .بهره وری تلاشی پیوسته برای بكار گیری تكنیكهای جدید و روشهای جدید است .بهره وری مهارت در توسعه انسان است . .( ابطحی، 1380)مرکز بهره وری ژاپن(JAPAN PRODUCTIVITY CENTER)هدف از بهبود بهره وری عبارت است از به حداكثر رساندن استفاده از منابع نیروی انسانی ، تسهیلات و غیره به طریقه علمی و با كاهش هزینه های تولید ، گسترش بازارها ، افزایش اشتغال ، كوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آنگونه كه به نفع مدیران و مصرف كننده باشد.در كتاب بهره‌وری بر مبنای هدف، بهره‌وری را چنین تعریف كرده اند: بهره‌وری یعنی سنجش اینكه چگونه منابع تخصیص یافته موفق به انجام به موقع اهداف كمی و كیفی می شوند.( James,1983) یكی از با ارزشترین منابعی كه سهم بیشتری می تواند در بهره وری داشته باشد منابع انسانی است .نحوه استفاده منابع انسانی از مهارتها ، استعداد ها و توانشان، تعیین كننده میزان بهره وری است .بهره‌وری مستلزم آن است كه بطورپیوسته تلاشهایی در راه انطباق فعالیتهای اقتصادی با شرایطی كه دائماً در حال تغییر است ونیز تلاشهایی بمنظور بكارگیری نظریه ها و شیوه های جدید ، انجام پذیرد.در واقع بهره‌وری ، ایمان راسخ به پیشرفت انسانهاست. بدین ترتیب با بررسی تعاریف نهایتاً هدف از بهبود بهره وری ، عبارتست از: نگرش و رفتاری مناسب برای استفاده بهینه و مطلوب از مجموعه قابلیتها، ت وانائیها، فرصتها، سرمایه ها، منابع و نیروها كه همراه با فعالیتهای فردی و جمعی است و به سود افراد اجتماع خواهد بود.( ابطحی، 1380)حال با توجه به مفاهیم مطرح شده بررسی پیشینه تحقیق و چگونگی ایجاد زمینه آموزش منابع انسانی را می توان ذیلا باختصار مطرح نمود.شاید بتوان گفت كه روش آموزش استاد _شاگردی از اولین روشهای آموزشی و یا كار آموزی بوده است. با صنعتی شدن جوامع سنتی و تولید انبوه و گسترش و پیچیدگی فنون و حرفه های تخصصی بدیهی بود كه این روش نمی توانست پاسخگوی نیازهای آموزشی وسیع مطرح شده باشد . از این رو آموزشگاهها و موسسات فنی و حرفه ای ایجاد گردیدند . با گذشت زمان وبا توسعه و گسترش سازمانهای اداری و دولتی لزوم آموزش كاركنان دربخش اداری و خدماتی نیز ملموس گردید و مدارس و مراكزی هم برای این نوع آموزشها بوجود آمد . برای اولین بار در ایران كلاسهایی برای آموزش كاركنان گمرك و وزارت دارایی تشكیل گردید و سپس آموزشگاههایی در زمینه آموزش منابع انسانی به فعالیت پرداختند و از سال 1327 برنامه های آموزش كاركنان جز طرحهای دولت قرار گرفت و دوره های آموزشی چندی به اجرا در آمد . قانون استخدام كشوری در سال 1345 وزارتخانه ها و موسسات دولتی را مكلف كرد تا با رعایت مقررات مذكور اجرای برنامه های آموزشی كاركنان خود را به تصویب سازمان امور اداری و استخدامی برسانند . و در سال 1349 طبق قوانین كار ، صندوق كار آموزی برای آموزش كارگران ایجاد گردید كه تحت نظارت وزارت كار و امور اجتماعی به آموزش در بخش صنعت پرداخت( ابطحی، 1373) و در بررسی های تحقیقات انجام شده، تحقیقی كه بتواند مبنایی برای انجام تحقیق موجود باشد و ادامه موارد را در تحقیق پیگیری نماید به چشم نخورد. فرضیه‌های تحقیق با توجه به موارد بیان شده مذكور، فرضیه اصلی تحقیق را می توان به صورت زیر نگارش کرد:فرضیه اهم :تاثیر آموزش ضمن خدمت از سایر روشهای آموزش بر بهبود بهره وری بیشتر است.فرضیه های اخص:1 تاثیر ارائه اطلاعات بر بهبود بهره‌وری ازتاثیر شبیه سازی بیشتر است. 2 تاثیر شبیه سازی بر بهبود بهره‌وری ازتاثیرآموزش ضمن خدمت بیشتر است.3 تاثیرآموزش ضمن خدمت بر بهبود بهره‌وری ازتاثیر شبیه سازی بیشتر است.4 تاثیرآموزش ضمن خدمت بر بهبود بهره‌وری از تاثیرارائه اطلاعات بیشتر است.5 تاثیر شبیه سازی بر بهبود بهره‌وری از تاثیرارائه اطلاعات بیشتر است.6 تاثیر ارائه اطلاعات بر بهبود بهره‌وری ازتاثیرآموزش ضمن خدمت بیشتر اس ت. مدل مفهومی تحقیق اهداف اساسی از انجام تحقیق • اهدافی كه در این تحقیق به دنبال آن هستیم عبارتند از:• ارتقاء دانش و آگاهی كاركنان از طریق آموزش و بهسازی مستمر منابع انسانی.• ارتقاء سطح مهارتهای شغلی كاركنان از طریق آموزش و بهسازی مستمر منابع انسانی.• ایجاد رفتارهای مطلوب متناسب با ارزشهای سازمانی از طریق آموزش و بهسازی مستمر منابع انسانی.• ایجاد زمینه نگرش مثبت در مدیران نسبت به تاثیر آموزش منابع انسانی بر بهبود بهره‌وری.• ارائه راهكارهای مناسب جهت ایجاد فضای مساعد برای آموزش منابع انسانی. • بررسی انواع مختلف فنون آموزش و ارائه موثرترین آنها در بهبود بهره‌وری.روش تحقیق :روش تحقیق این پژوهش، از لحاظ جمع آوری داده ها، توصیفی و از شاخه پیمایشی می‌باشد كه شامل مجموعه روشهایی است كه هدف آنها توصیف كردن شرایط پدیده های مورد بررسی، بدون تلاش در جهت تغییر و یا تاثیر در وضعیت موجود و مورد مطالعه می باشد. در روش پیمایشی پژوهشگر با حضور در محل تحقیق به جمع آوری اطلاعات می پردازد.( سرمد، 1384) هدف محقق آزمون فرضیه های تحقیق می باشد كه از پیش بر اساس شواهد و اطلاعات خود ارائه نموده و در نهایت تعمیم نتایج بدست آمده به كل جامعه آماری می باشد واز نظر هدف تحقیق، تحقیق كاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات نیز به روشهای گوناگون صورت پذیرفته است. برای تكمیل و تنظیم مبانی نظری و تئوریكی از مطالعات كتابخانه ای استفاده شده است. و برای آزمون فرضیات نیز پرسشنامه ای از نوع بسته استفاده خواهد شد. روشهای گردآوری اطلاعات : در این تحقیق اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از طریق پرسشنامه كتبی بدست خواهد آمد كه از طریق سئوالاتی كه در پرسشنامه مطرح می گردند سعی می شود تا دانش، علایق و نگرش و عقاید افراد مورد ارزیابی قرار گیرد و به تجربیات قبلی وی پی برده و همچنین به آنچه در حال حاضر انجام می دهد آگاهی یافت. قلمرو تحقیق الف) دوره زمانی تحقیق:دوره زمانی این تحقیق از بهمن ماه 1385 تا مرداد ماه 1386 می باشد. ب) مکان تحقیق: تحقیق حاضر درواحدهای تابعه دانشگاه تهران انجام خواهدشد. جامعه آماری:جامعه آماری عبارتست از مجموعه ای از افراد یا واحد ها كه دارای حداقل یك صفت مشترك باشند معمولا در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یك جامعه آماری است كه پژوهشگر مایل است. درباره صفت(صفت هایی) متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد.( سرمد، 1384) جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه سطوح منابع انسانی ( متصدیان، كاركنان، كارشناسان، كارشناسان مسئول و مدیران ) در دانشگاه تهران می باشد. نمونه آماری :با توجه به آمارهای موجود مبنی بر تعداد كل جامعه آماری(در دانشگاه تهران)، با استفاده از فرمول زیر به تعیین حجم مطلوب نمونه می‌پردازیم. روش یا روشهای نمونه‌گیری :روش نمونه گیری در این تحقیق از روی لیست منابع انسانی و به صورت تصادفی از نوع نمونه گیری طبقه ای ( گروهی ) می باشد.روش‌های مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه‌هابررسی مقایسه متغیرهای مستقل و تاثیر آن بر متغیر وابسته از طریق آزمونT انجام می شود. تعریف واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی طرح:بهره‌وری: یعنی نگرش و رفتاری مناسب برای استفاده بهینه و مطلوب از مجموعه قابلیتها ، توانائیها ، فرصتها، سرمایه‌ها، منابع و نیروها كه همراه با فعالیتهای فردی و جمعی است و به سود افراد اجتماع خواهد بود.اثربخشی: به معنی هدایت منا بع به سوی اهدافی که ارزشمند ترند. برای مثال تمرکز روی نتایج ؛ انجام کار صحیح در زمان صحیح ؛ کسب اهداف کوتاه مدت وبلند مدت می باشد. کارآیی : در واقع نسبتی است که برخی از جنبه های عملکرد واحدها را با هزینه هایی که بر انجام آن عملکرد متحمل شده مقایسه میکند .( ابطحی، 1380) آموزش: با توجه به پویایی مفهوم تعلیم و تربیت، به خصوص آموزش، تعریفی كه مورد توافق همه صاحبنظران باشد وجود ندارد، اما جهت كسب یك چهار چوب مفهومی از آموزش، به دو تعریف اشاره می شود: 1 آموزش عبارتست از فعالیتهایی كه به منظور ایجاد یاد گیری، از جانب آموزگار یا معلم طرح ریزی می شود و بین آموزگار یا یك یا چند یادگیرنده به صورت كنش متقابل جریان می یابند.( سیف، 1370)2 مجموعه تصمیمات و اقداماتی‌كه یكی پس از دیگری اتخاذ می شوند یا انجام می گیرد و هدف از آن دستیابی هر چه بیشتر فراگیرنده است.( فردانش، 1372) بخش اول: بهره وریمقدمه:در سالهای آغازین هزاره سوم كشورهای جهان سعی دارند كه سهم بیشتری از تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند. برای نیل به این هدف باید بتوانند توان رقابت پذیری خود را افزایش دهند و این امر جز از طریق ارتقای بهره‌وری امكان پذیر نخواهد بود. در واقع سعی انسانها چه در فعالیتهای فردی و یا گروهی در راستای ارتقاء سطح زندگی، رفاه بیشتر، در طول زمان معطوف به این بوده است كه حداكثر نتیجه را از حداقل تلاشها و منابع و امكانات در دسترس تحصیل كند و این اشتیاق و تمایل همان وصول به بهره وری بیشتر می‌باشد. بهره‌وری موضوعی است كه از ابعاد مختلف به آن نگریسته شده و هر روز كاربرد و اهمیت آن بیش از پیش روشن می شود. بهره وری موضوع مشتركی در اقتصاد و مدیریت به شمار می‌رود كه هم در كتب اقتصاد و هم مدیریتی فصلی بر آن اختصاص می‌دهند.با توجه به محدودیت منابع و نامحدود بودن نیاز های انسانی‌، افزایش جمعیت و رقابت شدید و بی‌رحمانه در اقتصاد جهانی ، بهبود بهر‌ وری نه یك انتخاب بلكه یك ضرورت می‌باشد. بی گمان رشد و توسعه اقتصادی امروزه جوامع مختلف در نرخ رشد بهره وری آنها نهفته است . كوشش برای افزایش نرخ بهره‌وری، كوشش برای زندگی و رفاه بهتر برای افراد و جامعه است. برای رسیدن به فردای بهتر باید رشد بهره‌وری را به طور مستمر دنبال نمود. در دنیای رقابت آمیز امروز كشور هایی برنده خواهند بود كه بتوانند دانش ، بینش و رفتار بهره وری را در مدیران و كاركنان خود ایجاد نمایند. بینشی كه بتواند فكر كردن ، اندیشیدن ، آفریدن ، نوآوری و خلاقیت را در سازمانها خلق كند. با توجه به وجود مشكلات عدیده ای كه اقتصاد ایران در آستانه هزاره سوم میلادی با آن روبرو است از جمله ، نرخ رشد بالای جمعیت ، اقتصاد تك محصولی ، ساختار نامتناسب نظام اقتصادی و اداری ، افزایش نرخ بی كاری ، پائین بودن میزان سرمایه گذاری و ; اهمیت توجه به بهره‌وری‌، حساس و اشاعه فرهنگ بهره‌وری را بیش از پیش روشن می‌كند.توسعه بهره‌وری سازمان و جامعه به باور و احساس من وشما بست گی دارد كه باید بهره‌وری را از خود و خانواده خود شروع كنیم. نقش مهم ارتقاءبهره‌وری در نیل به اهداف مدیران و صاحبان بنگاهها ، مهندسین صنایع ،برنامه‌ریزان اقتصادی، و حتی زمامدارن سیاسی هركشور را نمی‌توان از نظر پنهان داشت. بهره‌وری به مثابه یك ابزار بسیار مهمی است كه به این قبیل از افراد كمك می‌كند تا تولید را در سطح سازمانی، ملی و حتی بین‌المللی مورد سنجش و ارزیابی قرار داده وتشخیص دهند كه تا چه حد از منابع موجود به مطلوب استفاده گردیده است . بهره‌وری چیست؟شروع استفاده از کلمه بهره‌وری در فرهنگ اقتصادی مربوط به دو قرن قبل است. در بسیاری از نقاط جهان، بویژه در کشورهای صنعتی بهره‌وری به عنوان یک طرز فکر و فرهنگ تلقی می شود، تفکر پیشبرد و بهبود آنچه که وجود دارد. بهره‌وری تركیبی از كارآیی واثربخشی بخشی است. زیرا اثربخشی با کسب هدف مرتبط است، و كارائی با استفاده مفید از منابع ارتباط دارد.( ابطحی،1380)به منظور کنترل تورم، رشد اقتصادی ، صرفه جوئی در استفاده از منابع کمیاب، افزایش قدرت رقابت بیش از پیش به بهره‌وری اهمیت داده می شود. بنابراین، بهره وری یكی از موضوعات بسیار مهم و اساسی و مورد نیاز جامعه ماست كه در جایگاه خود قرار ندارد. اولویت بخشیدن به مؤلفه بهره وری اهتمام جمعی كل جامعه را به آینده بهتر، مطلوب تر، مفیدتر و مؤثرتر نشان می دهد. هرچه به مقوله بهره وری بیشتر پرداخته شود، نتایج بهره برداریها در هر زمینه ای بیشتر و بهتر خواهد بود و به میزانی كه جامعه ای موفق شود رضایتمندی را در همه عرصه های كار و فعالیت و تلاش و سازندگی ایجاد نماید، دلیلی بر تحقق بخشی از بهره وری عمومی خواهد بود. ولی چنانچه بهره وری تخصصی با رویكردهای مناسب در جامعه محقق شود، سطح رضایت را می توان در افق بالاتری مشاهده نمود.(Sahay, 2004)دو شیوه عمده وجود دارد كه سرمایه اجتماعی بر بهره وری تاثیر می گذارد: 1 سرمایه اجتماعی توزیع اطلاعات و دانش میان نیروی كار را ترویج می دهد و دستیابی به اهدافی كه در غیاب آنها غیر قابل دسترس است را ممكن می سازد.2 سرمایه اجتماعی ممكن است كه تلاش و انگیزه نیروی كار را تحت تاثیر قرار دهد و باعث بهبود بهره وری در نیروی كار گردد. (Sabatini, 2006) تعاریف مختلف از بهره‌وریسازمانها و مؤسسات اقتصادی بین المللی از بهره‌وری مفاهیم و تعابیر متعددی ارائه كرده اند.سازمان همكاری و توسعه اقتصادی مفهوم بهره وری را مساوی با نسبت خروجی تولید به یكی از عوامل تولید دانسته است.بهره وری به ما می‌گوید كه از یك واحد نهاده چند واحد ستاده می توان بدست آورد.آژانس بهره وری اروپا ضمن اینكه از بهره وری به عنوان یك  مؤثر از هر یك از عوامل تولید را به عنوان تعریف بهره‌وری می‌پذیرد .به طور كلی میتوان بهره‌وری را ارتباط میان مقدار كالاها و خدمات تولید شده ، و مقدار منابع مصرف شده در جریان تولید این كالاها و خدمات دانست،كه این رابطه، كمی و قابل اندازه‌گیری است و به صورت نسبت بیان می‌شود.به عبارت دیگر بهره‌وری رابطه بین كیفیت وكمیت منابع مورد استفاده در جریان تولید است . هر قدر صورت كسر بزرگتر از مخرج آن باشد ، بهره‌وری به همان نسبت بیشتر است .لذا،بهره وری معیاری است كه موارد زیر را شامل می شود:• میزان تحقق اهداف• چگونگی استفاده كارآمد منابع جهت تولید• آنچه بدست آمده در مقابل آنچه امكان داشته است.(Mc Kee, 2003)تاریخچه مفهوم بهره‌وریبهره‌وری برگردان لغت Producivity درزبان انگلیسی است تحت عنوان سرشاری ، حاصلخیزی ، باروری ، سودمندی،یا استعداد تولیدی قابل توجه می باشد . اما از نظر مطالعاتی آن هم از یك مطالعه غیر فنی راجع به این مفهوم ، آنچه كه عملاً برمی‌آید و به ذهن می رسد، این است كه در راه بدست آوردن یك محصول مفید ، ما بتوانیم چه از نظر آنچه كه ستانده ایم و چه از نظر آنچه كه نهاده ایم به نتیجه مطلوبی برسیم .بنابرعقیده ژان فوراستیه اصطلاح بهره وری اولین بار در سال 1525 میلادی در كتاب دانشمندی به نام اگری كولا آمده است . در لغت نامه های ایتره به سال 1 882 میلادی و لاروس به سال 1946 میلادی این واژه به مفهوم قدرت تولید بیان گردیده است .( ابطحی، 1380)تا اواسط قرن بیستم فقط متخصصین واندیشمندان اقتصادی با این واژه آشنایی داشتند . ولی به تدریج اهمیت بهره وری در فعالیتهای اقتصادی و مؤسسات تولیدی روزافزون شد . بطوری كه اكنون تداوم فعالیتهای اقتصادی با استفاده از این معیار مورد سنجش قرار می گیرد .از نظر بوهم باورك هر گاه دو تولید كننده از لحاظ وسایل تولید و كالاه ایی كه تولید می كنند دارای رتبه یكسان و مساوی باشند ، ولی یك تولید كننده بتواند در زمان معین مقدار بیشتری كالا نسبت به تولید كننده رقیب تولید نماید ، باید گفت كه وی موفق شده است از بهره وری بیشتری بهره‌مند گردد .(Redman, 2006)مركز بهره وری ژاپن نیز سه اصل را برای بهبود بهره وری بشرح زیر اعلام داشت:1افزایش استخدام: افزایش استخدام در بلند مدت باعث بهبود بهره وری می گردد.2همكاری مدیریت_ نیروی كار:‌به منظور افزایش بهره وری باید مدیریت و نیروی كار با هم كار كنند.3 توزیع عادلانه در آمدهای بهره وری: نتیجه بهبود بهره وری باید به صورت عادلانه میان مدیریت، نیروی كار و مشتریان توزیع شود. (Staner, 1995)اشتاینر بهره‌وری را به عنوان معیار عملكرد ویا قدرت وتوان موجود در تولید كالا یا خدمات معین مطرح می كند . استرفیلد بهره وری را نسبت بازده سیستم تولیدی به مقداری كه از یك یا چند عامل تولید به كار گرفته شده است، می داند. ماندل معتقد است كه بهره وری به مفهوم نسبت بین بازده تولیدی به واحد منابع مصرف شده كه با یك نسبت مشابه دوره پایه مقایسه می شود، به كار می رود (ابطحی، 1380).بهره وری کارکنان دانشی:صنعت که در ابتدا به بهره‌وری نیروی کار دستی وابسته بود، اکنون به شکل فزاینده‌ای به بهره‌وری کارکنان دانشی (knowledge workers) وابسته است. با حرکت سازمان‌ها از تولید دستی به سمت تولید ماشینی و بر مبنای دانش، سهم بخش کارکنان دانشی به طرز گویایی افزایش یافته است. کارکنان دانشی به سرعت در حال تبدیل شدن به بزرگ‌ترین گروه در نیروی کار کشورهای پیشرفته هستند (Drucker 1999, Helton 1988). هر چند همیشه این گونه نبوده است. در سال 1920 کارکنان دستی دوبرابر کارکنان دانشی بودند، تا سال 1980 کارکنان دانشی نسبت به کارکنان دستی دوبرابر شده بودند. به نظر می‌رسد نقطه میانی این انتقال سال 1956 بوده باشد، سالی که تعداد کارکنان رده بالا برای اولین بار بر کارکنان دستی فزونی یافت (Naisbitt 1982, Thomas and Baron, 1994). Nickols در سال 2002 بیان می‌کند که به نظر می‌رسد مسیر انتقال از کارکنان دستی به کارکنان دانشی حالتی پیوسته و ثابت داشته باشد . برخی ظهور کارکنان دانشی را پیامد انتقالی گسترده‌تر از جوامع صنعتی به فراصنعتی می‌دانند (Drucker, 1987). به علت تأثیر کارکنان دانشی بر عملکرد اقتصادی، این موضوع به عنوان حوزه‌ای مهم از فرصت‌ها تلقی می‌گردد و در حال ورود به برنا‌مه‌های استراتژیک سازمان در بهبود بهره‌وری است. در اقتصاد جهانی شرکت‌ها اغلب نمی‌توانند افزایش هزینه مواد اولیه، نیروی کار و سایر منابع را تنها با افزایش قیمت پوشش دهند (Picard, 1988). افزایش بهره‌وری کارکنان دانشی ، فرصتی برای افزایش سود از طریق بهبود کل فرایند و یا تولید با وجود کاهش هزینه‌ها است. پیتر دراکر (1999) می‌گوید: ” امروزه دیگر چالش افزایش بهره‌وری کارکنان دستی نیست، بلکه سنجش و ارتقا بهره‌وری کارکنان دانشی است”. بهره‌وری نیروی کار دستی نزدیک به یک قرن مورد مطالعه قرار گرفته است. در سال 1911 فردریک تیلور مطالعات خود را درباره مدیریت علمی منتشر کرد، که قصد داشت کار را استاندارد کند تا بهره‌وری را از طریق انجام کار به کارآترین صورت بهبود دهد. دراکر تخمین می‌زند که از آن سال تا کنون بهره‌وری با نرخ 3 درصد در سال افزایش یافته است و تا کنون بهره‌وری نیروی کار 50 برابر شده است. طی این مدت معیارهای گوناگونی برای سنجش بهره‌وری نیروی کار دستی توسعه یافته است. معیارهای بهره‌وری برای نیروی کار دستی عموما بر مبنای بازده یا ستاده بوده است.(Drucker 1999, Huang et al 2003, Montgomery 1999) مثال‌ها عموما شامل ستاده کل و ستاده در هر ساعت است که بر کمیت کالا یا خدمات تولید شده در قبال هر ساعت نهاده نیروی کار مبتنی می‌باشد (Huang et al, 2003). اینها و امثال این معیارهای بهره‌وری در طول زمان اصلاح شده‌اند و منجر به ایجاد معیارهایی از قبیل بازده، نواقص و سایر معیارهای کیفیت شده‌اند. بازرسی و روش‌های کنترل آماری فرایند، اکنون برای کسب اطمینان از همسانی تولیدات استفاده می‌شوند (Montgomery, 1997). با وجود این، ستاده هنوز هم معیار استاندارد بهره‌وری است. در طول نیمه اول قرن بیستم، سنجش بهره‌وری نیروی کار دستی مرحله مهمی در آماده‌سازی نیروی کار برای تلاش به سمت بهبود در بخش تولید بود.امروزه کارهایی که 100 درصد دستی در نظر گرفته می‌شدند، اکثرا ماشینی شده‌اند و به شکل قابل ملاحظه‌ای تلاش انسان را در فرایند تولید کاهش داده‌اند. این امر منجر به ایجاد سطوحی بی‌سابقه در بهره‌وری، کیفیت و استاندارد شده‌است؛ دلیل اصلی این که چرا امروزه دیگر افزایش بهره‌وری کارکنان دستی چندان که در گذشته منجر به مزایایی ن هایی می‌شد، نیست. چالش موجود در زمینه بهره‌وری کارکنان دانشی این است که چگونه می‌توانیم بهره‌وری کارکنانی را اندازه بگیریم که وظایف ثابتی ندارند، زمان تولید استانداردی ندارند و وظایف آنها ممکن است در میان کارکنان مختلف به اشکال متفاوتی انجام شود. کار فکری قابل مشاهده و اندازه‌گیری نیست (Davenport and Prusak, 2000). در حالی که راه‌های استا واحدهای تولید شده در زمانی خاص مورد قضاوت گیرند. برای مثال ما می‌توانیم بهره‌وری کارکنان دستی را از روی تعداد واحد محصولی که در یک زمان ثابت تولید کرده‌اند، اندازه‌گیری کنیم مثل ستاده در ساعت یا ستاده در روز یا ستاده در هفته. برای کار فکری لزوما ارتباط مستقیمی میان تعداد کارکنان و واحدهای ستاده وجود ندارد (Gordon, 1997). ماهیت کار فکری پیچیده‌تر است و ارزیابی آنها دشوارتر است. محققان روش‌های اندازه‌گیری خود را بر مبنای ابعادی از بهره‌وری (کیفیت، ستاده، هزینه ;) استوار کرده‌اند. این روش‌ها از نظر پیچیدگی و سهولت استفاده متفاوت هستند. هرچند به نظر می‌رسد همه توافق نظر دارند که تاکنون هیچ روش اثربخش و عملی برای سنجش بهره‌وری کارکنان دانشی ایجاد نشده است. اکثر نوشته‌ها در مورد کارکنان دانشی بر تفاوت میان کارکنان دانشی و کارکنان دستی تمرکز کرده‌اند و روش‌های ویژه‌ای برای سنجش بهره‌وری نیروی کار تعیین نکرده‌اند. برای مثال Nickoles (2000) چندین تفاوت میان کارکنان دانشی و کارکنان دستی را نشان می‌دهد و بر این تفاوت عمده تأکید می‌کند که کار فکری مرتبط با اطلاعات و کار دستی مرتبط با مواد اولیه است. بسیاری نوشته‌ها نیز بر این تمرکز می‌کنند که اندازه‌گیری بهره‌وری نیروی کار چقدر دشوار است ولی دستورالعمل‌های چندانی برای سنجش آن ارائه نمی‌کنند. محققان از این نظر طرفداری می‌کنند که برای بهبود بهره‌وری نیروی کار باید ابزاری اثربخش برای اندازه‌گیری آن داشته باشیم (Sink, 1985; Ray and Sahu, 1989).کاربرد معیارهای سنجش بهره‌وری کارکنان فکری: همان طور که ماکسیم می‌گوید: اگر نتوانیم آن را اندازه بگیریم، نمی‌توانیم آن را مدیریت کنیم. سازمان‌ها برای دستیابی به اهداف و مدیریت بهبود باید انواعی از معیارهای بهره‌وری را استفاده کنند تا فرآیندها کنترل و ارزیابی کنند و آن را بهبود دهند .(Ray and Sahu, 1989; Schoerder et al, 1985; Ahmed et al, 1999). برای کسب موفقیت بسیاری معیارها باید ردیابی شوند (Tjosvold, 1986). با وجود این که برخی معیارها برای اندازه‌گیری بهره‌وری کارکنان فکری وجود دارند هیچ کدام از آنها به طور جهانی پذیرفته شده نیستند. یافتن ابزاری بامعنی برای اندازه‌گیری بهره‌وری می‌تواند باعث ایجاد زمینه‌ای از تمرکز بر ابزار بهبود بهره‌وری گردد. دراکر (1986) بیان می‌کند که بهره‌ور کردن کارکنان فکری وظیفه عظیم مدیریت در این قرن است، همان طور که بهره‌ور کردن کارکنان دستی وظیفه عظیم قرن گذشته بود. اندازه‌گیری بهره‌وری کارکنان فکری نقطه آغازین این وظیفه مهم مدیریت است. اگر سیستم‌های دقیقی برای اندازه‌گیری بهره‌وری مستقر شوند، به صورت بالقوه برای نظارت و بهبود عملکرد مفید خواهند بود. بسیاری از فنون مهندسی صنعتی برای اندازه‌گیری بهره‌وری کارکنان فکری پیشنهاد شده‌اند .(Drucker, 1999; Klassen et al, 1998; Coates, 1986). برای مثال یک سیستم دقیق بهره‌وری کارکنان فکری می‌تواند در نظارت بر عملکرد افراد مفید باشد و به شناسایی الگوهای کاری غیرمعمول یا کسانی که خارج ار هنجار شناخته شده عمل می‌کنند کمک کند. اصول آن ممکن است شبیه به برقراری نمودار کنترل کیفیت در فرایند تولید باشد. اگر الگویی غیرمعمول شناخته شد، شخص می‌تواند دلایل آن را بررسی کند و بر حسب موقعیت عمل کند و تعدیلات لازم را ایجاد کند. مرحله بعد متمرکز کردن توجه بر درک بهتر از این باشد که چرا برخی کارکنان از دیگران بهره‌ورتر هستند و تعیین این که چه حدی از ت فاوت به خاطر سیستم کاری و چه حدی از آن به خاطر تفاوت افراد است. یک سیستم مدیریت بهره‌وری می‌تواند در تحلیل کارکنان فکری هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی کمک کن د. آیا کارکنان بهره‌ور خصوصیات مشترکی دارند؟ چه عواملی بر بهره‌وری آنان تأثیرگذار است؟ این پرسش‌ها می‌تواند از طریق داده‌ها و معیارهای بهره‌وری به کار گرفته شوند و در استراتژی‌های کسب و کار و فنون آموزشی مورد استفاده قرار گیرند. معیارهای مناسب و دقیق بهره‌وری نیروی کار فکری همچنین می‌تواند در تعیین تأثیر بهره‌وری بر فلسفه‌های مدیریت نوین یا فن‌آوری‌های جدید مفید باشد (مانند TQM و اینترانت و چرخه‌های کیفیت)، جایی که هدف افزایش بهره‌وری است.(Zigon, 1998). مزایای بالقوه اندازه‌گیری بهره‌وری کارکنان فکری عبارتند از: بهبود گزینش کارکنان، پاداش و سودها، پیش‌بینی‌های عملکرد، تعیین مهارت‌های غیرضروری در سازمان، ثبت شغل، تعیین قابلیت نیروی کار فکری بر مبنای بهره‌وری 100 درصد، برنامه‌ریزی استراتژیک، تعیین نیازهای ویژه (بهبود می‌تواند در قسمت‌هایی اعمال گردد که کارکنان چندان بهره‌ور نیستند)، موازنه کار، کاهش ذهنی بودن ارزیابی و استقرار الگوبرداری. علی رغم مزایای بالقوه آن نگرانی‌ها و شک‌هایی درباره برخی روش‌های اندازه‌گیری بهره‌وری نیروی کار فکری وجود دارد (Pepiton, 2002). در تلاش خود برای تعریف معیارهای کمی برای بهره‌وری نیروی کار فکری باید دقت کنیم منحصر به فرد بودن نیروی کار فکری را دست کم نگیریم. هنگامی که از اصول اندازه‌گیری بهره‌وری برای نیروی کار فکری استفاده می‌کنیم باید متوجه تفاوت‌های میان کار فکری و کار دستی باشیم. چون کار فکری اغلب غیرمتوالی است و نیاز به تصمیم‌گیری و خودرهبری افراد دارد، حدی بر چگونگی و محل مناسب بکارگیری اصول مهندسی وجود دارد (Pepiton, 2002). برای مثال یک نگرانی این است که تأکید بیش از حد بر ستاده ممکن است منجر به کاهش کیفیت در ابعاد مهم دیگری گردد. ما باید متوجه باشیم که سیستم‌های اندازه‌گیری بهره‌وری ممکن است تنها دلیلی بر بهره‌وری نسبی برای نوع خاصی از صنعت، شغل، سازمان یا کارکنان فراهم کند.تاثیر متقابل بهره وری و كیفیت زندگی كاری:با توجه به تعاریفی كه از بهره وری ارائه شد ، حال به تحلیل رابطه بین بهره وری و كیفیت زندگی كاری می پردازیم. تاكید بر عوامل ملموس و عینی زندگی در محیط كار، این نظریه را تقویت می كند كه افزایش این عوامل بهره وری منابع انسانی را افزایش ر واقع شدن در محیط كار، بخش مهمی از كیفیت زندگی كاری است. در نمودار زیر ملاحظه می شود كه بالا بردن بهره وری و احساس موفقیت، كه خود یكی از نیازهای انسان است عامل مهمی در افزایش كیفیت زندگی كاری است. نمودار: رابطه متقابل بهره وری و كیفیت زندگی كاریایجاد رابطه متقابل بین بهره وری و كیفیت زندگی كاری و ایجاد باورهای مشترك در سازمان ، با بكارگیری رهبری و مدیریت صحیح شكل می گیردكه به دو شرط بستگی دارد: مدیران برای رهبری سازمانی دارای مهارت لازم باشند.مدت مدیریت آنها آنقدر طولانی باشد كه فرصت آموزش، تغییر فرهنگ و ایجاد ارزشهای مشترك را داشته باشند. ( سلمانی، 1384) بهره وری به عنوان یك موضوع استراتژیك:گرایش به سمت نادیده انگاشتن مفاهیم بهره وری و معنای استراتژیك بهبود بهره وری در بلند مدت و نگرش به بهره وری بعنوان یك برنامه، بذر نابودی خود را در خود می پروراند. چون كاركنان تصور می كنند كه برنامه بهره وری مثل هر برنامه دیگری عمر كوتاهی خواهد داشت. در نتیجه اجرای برنامه ویژه برای بهبود بهره وری اگر چه در كوتاه مدت دستاوردهایی داشته باشد اما در بلند مدت نمی تواند ضامن بهبود مستمر در بهره وری باشد. لذا درك كامل جوانب گوناگون بهره وری، مستلزم این است كه سازمان با این مسئله مهم به عنوان یك موضوع استراتژیك نگریسته و وقت قابل توجهی را صرف برنامه ریزی استراتژیك نماید.(Armstrong, 2005)بهره وری : برنامه یا فرآیند مدیریتاگر سازمانی بهره وری را به عنوان یك موضوع استراتژیك بپذیرد مسلما یك برنامه بهبود بهره وری نمی تواند پاسخ مناسبی به این چالش باشد. بنابراین چاره كار در برقراری یك فرآیند مدیریت برای بهبود بهره وری نهفته است. فرآیندی كه با یك برنامه تفاوتهای بسیاری دارد. یك برنامه بر حسب تعریف محدود به یك دوره زمانی خاص می باشد و دارا ی عمر مالی معین و شروع و پایان می باشد در حالیكه یك فرآیند مدیریت استراتژیك ، مستمر و پیوسته است و وقتی كه شكل گرفت یك عنصر مداوم و لاینفك عملكرد سازمانی محسوب می شود . از طرف دیگر دامنه برنامه های بهبود بهره وری نوعا محدود است بدین معنا كه تنها بهره وری نیروی كار را دربر می گیرد ولی در مقابل فرآیند مدیریت تلاشی همه جانبه و فراگیر است و بهره وری كلیه عوامل را در بر می گیرد. نهایتا اینكه، ماهیت برنامه های بهره وری عموما از بالا به پایین است یعنی تنها گروه مدیران در آن مشاركت دارند و بسیاری از نیروی كار شخصا دخالتی ندارند لذا نیروی كار هیچگونه احساس تملكی نسبت به اینگونه برنامه ها ندارد حتی در برابر آن مقاومت می كند. اما یك فرآیند مدیریتی كلیه افراد در كار را مشاركت می دهد، لذا اگر می خواهید كه بهبود بهره وری بعنوان یك عنصر لاینفك عملكرد سازمانی عمل نماید باید كلیه كاركنان از اثرات آن آگاه شوند.) ابطحی؛1380) ایجاد استراتژی اجرایی برای بهره وری فرآیند مدیریت بهره وری را چگونه باید به اجرا درآورد ؟ واضح است که اینکار اقدامی بزرگ بوده ، نیازمند آن است که تغییری چشمگیر در سازمان رخ دهد . در این رابطه ، همانند هر کار عظیمی ، چنانچه قرار باشد که تلاش ما با موفقیت همراه شود ، نیازمند شیوه ای منظم و معقول هستیم . این حقیقت که بهره وری ، نشانگر تغییر است ، نکته ای کلیدی در ایجاد استراتژی اجرایی می باشد . از آنجا که این امر ، یک فرآیند تغییر است ، باید زمینه ی لازم را فراهم نموده ، سازمان را آماده کنیم . همچنین ، باید موانع تغییر را شناسائی کرده ، برای غلبه بر آنها ، اقدامات لازم را به عمل آوریم . در نهایت ، آنچه را که به دنبال آن هستیم ، باید کاملاً بشناسیم و قویاً به اداره و کنترل روند تغییر بپردازیم. در ضمن لازم است توجه داشته باشیم که شتابزده و بدون تعمق ، از فنون بهبود استفاده نکنیم . چرا که در غیر اینصورت ، در دام آنها خواهیم افتاد . اگرچه ممکن است این فنون ، در ابتدا با موفقیت همراه باشند ، اما برای سازمان معنایی نخواهد داشت و فرآیند مناسبی برای تقویت مستمر فرآیند بهبود به وجود نخواهد آمد . در واقع ، از این طریق ، تنها به تحقق بهبودهای مقطعی خواهیم پرداخت و محکوم به تلاشی همیشگی و باطل برای یافتن و اجرای فنون جدید خواهیم بود . تا بدین وسیله ، آنها را جایگزین فنونی کنیم که دیگر فاقد ارزش می باشند . اگر کارکنان در درک مفاهیم بهره وری ناتوان باشند ، مقاومت سازمانی ، قابل پیش بینی بوده ، کارکنان ، هر فن جدیدی را با شک و بی علاقگی خواهند نگریست . در ادامه ، ما به ارائه ی یک استراتژی برای بهره وری خواهیم پرداخت . این استراتژی که براساس اصول مدیریت تغییر استوار است ، با توجه به اطلاعات بدست آمده از طریق مشاهده ی تلاشهای بهبود بهره وری در شرکتهای متعدد و در طیف گسترده ای از صنایع ، تدوین شده است. از آنجا که این استرتژی قرار است برای تمام سازمانها ارزش مند باشد ، باید نسبتاً کلی و همگانی باشد . در نتیجه لازم است که این استراتژی رافقط به عنوان یک چارچوب کاری عمومی تلقی کرده و آن را متناسب با شرایط سازمان تغییر داد (Armstrong, 2006) . این استراتژی شامل شش مرحله میشود : تعهد مدیریت سازماندهی برای تغییر تشخیص برنامه ریزی اجرا ارزشیابی و انتشار اکنون به ترتیب ، به بحث درباره ی هر یک از مراحل فوق ، پرداخته خواهد شد . تعهد مدیریت چنانچه قرار است هر فرآیند تغییر سازمانی ، بدون توجه به ماهیت و اهداف آن ، به موفقیتی نائل شود ، لازم است که تعهد و پایبندی مدیریت رده بالا را در کنار خود داشته باشد . نگرشها و رفتارهای کارکنان که برخی از آنها طی سالیان متمادی شکل گرفته است ، باید تغییر یابند . همچنین ، باید سیستمهای سازمانی – که ممکن است سالهای سال قدمت داشته باشند – دگرگون شوند و سرانجام اینکه فرهنگ و معیارهای سازمانی نیز باید تغییر یابند . انتظار وقوع چنین تغییراتی ، با چنین ماهیت و دامنه ای ، بدون حمایت همه جانبه و مشارکت مدیریت رده بالا ، انتظاری بیش از اندازه است . مدیریت ارشد ، عمدتاً مسئولیت جو و فضای حاکم بر سازمان را بر عهده داشته ، مطمئناً سیستمهای عمده ی سازمانی ، مثل سیستم پاداش را کنترل می کند . بنابراین ، اولین گام در توسعه ی یک فرآیند مدیریت بهره وری ، حصول پایبندی مدیریت رده بالا به تلاشی بلند مدت در زمینه ی تغییر است . بدون حصول چنین تعهدی ، نمی توان امید چندانی به دستیابی به چیزی فراتر از یک برنامه ی بهره وری داشت . به طور کلی ، این امر نیاز به ارتقای آگاهی مدیریت دارد . مدیریت ارشد ، غالباً بیش از اندازه ، از کارکرد روزانه ی سازمان فاصله دارد و نمی تواند درک عمیقی از اهمیت کار داشته باشد . مدیران ارشد تصور می کنند که وظیفه ی آنها ، تنها اعلام این مطلب است که بهره وری ، یک هدف جمعی است . آنها بر این عقیده اند که چنین پیامی تأثیر خود را داشته ، سازمان واکنش لازم را نشان خواهد داد . این مدیران درک نمی کنند که فرآیندها و سیستمهای سازمانی موجود ، به طور مؤثری ، بهبود بهره وری را تقویت نمی کنند و همچنین ، شناخت صحیحی از میزان مقاومتی که به وجو د خواهد آمد ، ندارند . آنها از تشخیص ضرورت به کارگیری تلاشی در جهت تغییر ناتوانند و نقش خود را در ارتقای روند تغییر درک نمی کنند . به علاوه ، ممکن است مدیریت ارشد ، برای فرآیندها و عناصر گوناگون مدیریت بهره وری ، از دانش کافی برخوردار نباشد . ممکن است به طور کامل ، معانی و مفاهیم ضمنی مدیریت مشارکتی را درک نکرده ، از شیوه های متعدد ابداعی برای سیستمهای پاداش آگاهی نداشته باشد . ممکن است مشارکت کارکنان و دستاوردهای آنها را به عنوان فن یا روشی نو تلقی کند ، و نه به عنوان تغییراتی اساسی در فلسفه ی مدیریت . سرانجام ، مدیریت ممکن است درک روشنی از ارتباط بهره وری با برنامه ی کاری سازمان و اهداف استراتژیک نداشته باشد . چه بسا ممکن است به بهره وری ، از زاویه ای تاکتیکی و محدود بنگرد . تا از زاویه ی موضوعی استراتژیک که برای بقای سازمان حیاتی است . بنابراین ، باید موقعیت کنونی بهره وری در سازمان ، تأثیر فرهنگ و سیستمهای سازمانی بر بهره وری ، نقش منابع انسانی در بهبود بهره وری و اصول تغییر را به مدیریت ارشد تعلیم داد . در واقع ، تنها با ایجاد درک نیاز برای اعمال تغییرات ، میتوان انتظار دستیابی به تعهد لازمه را داشت . به طرفداران بهره وری توصیه می شود که با کنکاش در تجربیات دیگران و ارائه ی مستند آنها ، فرآیند تعلیم مدیریت را تقویت کنند . هیچ موضوعی برای مدیریت ، رضایت بخش تر از آن نیست که از موفقیتها و ناکامیهای سایر سازمانها ، که با موقعیت و تلاش مشابهی انجام شده اند ، اطلاع کسب کند . همچنین فرآیند ایجاد آگاهی مدیریتی را می توان از طریق ارائه ی نتایج یک اقدام تشخیص سازمانی تقویت کرد . در حالی که تشخیص ، در مرحله ی سوم این استراتژی گنجانده شده است ، غالباً انجام حداقل یک تشخیص محدود ، به عنوان اولین گام به منظور ارائه اطلاعاتی به مدیریت که مسائلی را در زمینه ی اثربخشی اداره ی کنونی بهره وری سازمان مطرح خواهد کرد ، مفید است . پایبندی مدیریت به تنهایی کفایت نمی کند . قسمت مهمی از این فرآیند ، بیان این پایبندی به سازمان است . اما قبل از آنکه بتوان چنین تعهدی را بیان کرد ، باید آن را بدست آورد (Armstrong, 2006). سازماندهی برای تغییر هنگامی که تعهد مدیریت رده بالا حاصل شد ، گام بعدی منطقی ، تعیین مسؤولیت اداره ی فرآیند است . باید این فرآیند تغییر را مدیریت نمود و این امر احتمالاً نیازمند اتخاذ تصمیمات سازمانی است . بدین منظور ، یک مدیر بهره وری با کفایت و یا یک کمیته ی هدایت کننده ی مدیریت ، مناسب خواهد بود . چنانچه مدیریت ، قادر به فراهم نمودن یک قسمت سازمانی برای اداره ی تغییر نباشد ، احتمال موفقیت شدیداً کاهش می یابد . توصیه می شود که مدیریت ، سریعاً به اتخاذ تصمیمات سازمانی و اجرای آنها بپردازد . چرا که لازم است مدیرانی که مسؤولیت راهبری چنین تلاشی را به عهده دارند ، در مرحله ی بعدی استراتژی اجرایی نقش داشته ، نسبت به آن احساس مالکیت کنند(Armstrong, 2006) . تشخیص هنگامی که تعهد مدیریت حاصل شد و مسؤولیتها مشخص گردید ، باید به برنامه ریزی برای این تلاش پرداخت . در عین حال ، ایجاد یک طرح اجرایی در این مرحله ، نابهنگام خواهد بود . چرا که جایگاه کنونی بهره وری در سازمان ، به طور واضحی ، تجزیه و تحلیل و تعریف نشده است . یک فرآیند مؤثر تغییر فرهنگی ، نه تنها نیازمند تعریف وضعیت مطلوب آینده است ، بلکه وضعیت کنونی آن نیز باید به وضوح درک شود . ناکامی در انجام یک تشخیص کامل سازمانی ، احتمالاً باعث شگفتیهای ناخوشایندی می گردد . برنامه ریزی ممکن است بعضی موضوعات کلیدی سازمانی را به طور مؤثری مطرح نکند و چه بسا برخی موانع پیش بینی نشده ، مشکلی جدی برای تلاش به وجود آورند . یک تشخیص خوب باید دارای چندین هدف باشد : الف ) بررسی تمام جوانب کارکرد سازمانی ، به منظور شناسایی تأثیرات بر بهره وری فرآیندها ، فعالیتها و سیستمهای سازمانی موجود ب) شناسایی موانع اصلی یک فرآیند مؤثر مدیریت بهره وری ج ) ارزیابی مکانهای ممکن برای یک اقدام آزمایشی د ) شناسایی فرصتهای عمده برای بهبود بهره وری ه ) تشویق و پیشبرد تغییر آخرین هدف ، نشانگر آن است که یک تشخیص خوب ، می تواند به تنهایی یک اقدام تصحیح کننده باشد . بدین مفهوم که می توان این تشخیص را به شیوه ای انجام داد که خود موضوع تشخیص ، یعنی بهره وری را تحت تأثیر قرار دهد . به عبارت دیگر ، تشخیص باید بیش از یک وسیله ی جمع آوری اطلاعات باشد . تشخیص باید طوری طراحی شود که برای معطوف کردن توجه سازمان به موضوع بهره وری مناسب باشد و بدین سان ، سطح آگاهی و شناخت را بالا ببرد . این فعالیت ، همچنین باید برای بکارگیری هرچه بیشتر افراد در تمام سطوح سازمان ، طراحی شود .بنابراین فعالیت ، باید بیشتر از قصد بیان شده ی خود ، به تلاش مورد نظر کمک کند . تشخیص ، همچنین باید به ارتقای آگاهی و آغاز تغییر رفتارها بپردازد . شیوه های گوناگونی برای انجام تشخیص وجود دارد . حداقل ، مدیر بهره وری می تواند جلسه ای با حضور کلیه ی افراد کلیدی سازمان تشکیل بدهد تا به بحث درباره ی موضوعات متنوع و دستیابی به اتفاق نظر درباره جایگاه این موضوعات بپردازند . اگرچه این شیوه ، کم هزینه ترین و سریعترین شیوه است ، احتمالاً بی تأثیر ترین نیز هست . اتکا به درک گروه متعددی از افراد ، خصوصاً اگر این افراد دارای موقعیتهای مدیریتی متوسط و ارشد باشند ، مطمئناً نتایجی را در برخواهد داشت که بر نگرشی نسبتاً محدود و احتمالاً متعصبانه استوار است . راه بهتر برای انجام تشخیص ، و همچنین راه سازگار با فل سفه ی مشارکتی که اقدام مورد نظر را به حرکت در می آورد ، کسب اطلاعات از کارکنان در تمام سطوح سازمان است . آنگاه می توان اطمینان داشت که تصویری حقیقی از برخوردهای سازمانی ، رفتارهای مدیریتی و تأثیر سیستمهای سازمانی کسب کرده ایم . در یک طرح تشخیص گسترده ، معمولاً از یک یا چند فن جمع آوری اطلاعات بهره گرفته می شود که عبارتند از : مصاحبه های شخصی و محرمانه ( به صورت مطالعات مقطعی با کارکنان ) این فن به گروه تشخیص امکان دستیابی به اطلاعات بسیار ارزشمند و دقیقی درباره ی موضوعات مربوطه می دهد . مصاحبه کننده می تواند به عمق تجربیات شخصی پی ببرد ، موضوعات حیاتی را عمیقاً بررسی کند و از اتفاقات سودمند باخبر شود . بعلاوه ، طبیعت محرمانه و رو در روی این فرآیند ، بی پردگی گسترده تری را نسبت به زمانی که مصاحبه در یک نشست گروهی انجام می شود ، ایجاد می کند اشکال شیوه ی مصاحبه ی شخصی ، آن است که مصاحبه با تعداد کثیری از کارکنان ، پر هزینه و وقت گیر است. بررسی تحقیقات مکتوب : واضح است که اجرای یک بررسی مکتوب ، تنها شیوه ی مقرون به صرفه برای در بر گرفتن تعداد کثیری از افراد در فرآیند تشخیص است . چنانچه بخواهیم داده ای از کل یک سازمان ، شامل چند صد نفر پرسنل و یا بیشتر به دست آوریم ، انجام یک بررسی به صورت مکتوب ، تنها راه عملی می باشد . این نوع بررسی ، مزیت دیگری نیز دارد . اطلاعات ی قابل اندازه گیری برای حمایت از ( یا رد کردن ) نتایجی را فراهم می کند که با شیوه ی دیگری بدست آمده است . نقطه ی ضعف این بررسی ، آن است که نیاز به تفسیر داشته ، امکان ارزیابی عمیق موضوعات را فراهم نمی سازد . مصاحبه های گروهی : مزیت اصلی مصاحبه های گروهی این است که می توان به شیوه ای مؤثر ، از نظر زمان و هزینه ، به مصاحبه با گروه کثیری از کارکنان پرداخت . اما در مقابل ، باید موضوعات محرمانه ای را که ممکن است طرح آنها در حضور برخی شرکت کنندگان ، مشکل باشد ، رها کرد و به طور کل ، نمی توان موضوعات را به آن دقتی که در مصاحبه ی فردی امکان دارد ، مورد بررسی قرار داد . تکنیکهای طوفان مغزی گروهی : تکنیک گروه اسمی ، ابزار تشخیص سودمندی است . چرا که ابزاری ساختاری ، برای دستیابی به اتفاق نظر گروهی درباره ی موضوعی مشخص است . برای مثال ، دستور کار می تواند چنین باشد . موانع اصلی برای بهبود بهره وری در سازمان چه هستند ؟ لیست مرتب به دست آمده از موانع ، داده ی سودمندی برای گروه تشخیص خواهد بود . به طور کلی توصیه می شود که در فرآیند تشخیص ، ترکیبی از فنون فوق ، و نه همه آنها را به کار ببرید . بررسی اسناد شرکت نیز می تواند فعالیت سودمندی در جهت شخیص باشد . آیا در طرح استراتژیک تجاری شرکت ، بهره وری به گونه ای روشن مطرح شده است ؟ آیا مبالغ بودجه ، امکانات بهبود بهره وری را کاملاً فراهم می سازد ؟ آیا فرم بازنگری عملکرد استاندارد شرکت ، ارزیابی عملکرد بهره وری را طلب می کند ؟ آیا گزارشهای مالی ماهیانه ، به شناسایی تأثیر تغییرات بهره وری بر پایین ترین رده سازمانی می پردازد ؟ البته هدف اولیه ی تشخیص ، گردآوری اطلاعات درباره ی کارکرد سازمانی است . به شکلی که بتوان به توسعه ی طرحی سیستماتیک و منطقی پرداخت . مرحله تشخیص با گرد آوری و ارزیابی اطلاعات پایان نمی یابد . یک گام مهم نهایی دیگر ، مطلع کرد مدیریت ارشد از نتایج تشخیص گروه و به دست آوردن توجه آنها نسبت به موضوعات شنا سایی شده است . از آنجا که استمرار تعهد مدیریت ، برای این فرآیند بسیار حیاتی است ، لازم است که مدیریت با پیامدهای تشخیص توافق داشته باشد و از آنها حمایت کند (Armstrong, 2006). برنامه ریزی با در دست داشتن اطلاعات مفید حاصل از تشخیص یا بررسی ، زمان آن خواهد بود که به تدوین یک برنامه پرداخت . با توجه به ماهیت این اقدام ، برنامه ریزی نیازی مسلم و روشن است . اجرای موفقیت آمیز یک فرآیند اساسی جدید مدیریت ، نیازمند شیوه ی به هم پیوسته ، منظم و سیستماتیک است و نمی توان آن را به طور غریزی انجام داد . یکی از اولین موضوعات برنامه ریزی ، انجام یک طرح آزمایشی است . در یک سازمان بزرگ چندین واحدی ، به منظور کسب تجربه در فرآیند اجرا ، غالباً مفیدتر این است که بر اساس یک طرح آزمایشی عمل کرد . بدین صورت ، هزینه شکست کمتر بوده و تجربه ی بدست آمده در اشاعه ی فرآیند در سرتاسر سازمان ، بسیار گرانبهاست . برخی معیارهای گزینش واحد مناسب برای این فعالیت به شرح زیر است : تمایل مدیریت در حمایت از یک تلاش بلند مدت سبک مدیریت مردم گرا روابط رضایت بخش مدیریت و اتحادیه تاریخچه ی موفقیت فعالیتهای گذشته جو سالم سازمانی فقدان مشکلات سازمانی یا مربوط به بازار که موجب اختلال در توجه مدیریت می شوند . فرآیند توسعه ی طرح – چه به عنوان تلاشی گسترده در سطح سازمان و چه به صورت آزمایشی – باید افرادی از حوزه های گوناگون کارکردی و از سطوح چندگانه ی سازمانی را در بر گیرد . هرچه افراد بیشتری به کار گرفته شوند و هر چه رأی دهندگان بیشتری وجود داشته باشند ، نتایج بهتر خواهد بود . چنان که در زمینه ی سایر عناصر فرآیند نیز چنین است . طرح اجرایی به جای داشتن یک لیست منفرد از فعالیتهای متوالی ، باید مشتمل بر عملیات چندگانه باشد . مسیرهای متفاوت را می توان همزمان دنبال کرد و البته باید هم به چنین کاری پرداخت . بدین سان زمان اجرا کاسته شده ، فعالیتهای قابل رؤیت در سازمان افزایش می یابد(Armstrong, 2006) . اجرا پس از تکمیل و تصویب برنامه ، مسلماً مرحله ی بعدی ، اجرای آن است . برخی منابع و فعالیتهای حمایتی ، برای حصول اطمینان از اجرایی موفق ضروری هستند . ایجاد تعهد : حمایت مدیریت میانی و ارشد در هر حوزه ای ، متأثر از فعالیتهای اجرایی ، برای کسب موفقیت ، حیاتی است . یک سازمان ، در هر برهه ای ، برنامه ها و اقدامات متعددی دارد و مدیران همواره باید اولویتها را مدنظر داشته ، بار کاری سنگینی را مدیریت کنند . اگر اقداماتی برای کسب تعهد مدیریت در تمام سطوح اتخاذ نشود ، پیامد احتمالی ، توجهی نه چندان عمیق و چه بسا شعاری نسبت به فرآیند خواهد بود . این تعهد ، از طریق فعالیتهایی چون ارتقای آگاهی ، ابزار پایبندی و حمایت از سوی سطوح بالاتر سازمانی و مشارکت در خود فرآیند اجرا به دست می آید . ادامه خواندن مقاله بررسي تاثير انواع فنون آموزش بر بهبود بهره وري منابع انساني در دانشگاه تهران

نوشته مقاله بررسي تاثير انواع فنون آموزش بر بهبود بهره وري منابع انساني در دانشگاه تهران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ترجمه نقش تکنولوژي اطلاعات در روابط استراتژيکي خريدار-فرشنده

$
0
0
 nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نقش تکنولوژی اطلاعات در روابط استراتژیکی خریدار-فرشنده حانو ماکونن، ووری مروی چکیدهتکنولوژی اطلاعات (IT) مدتها بعنوان جزء لاینفکی از تبادل تجاری میان سازمانی شناخته شده است. البته تحقیقات دقیق بر روی دیدگاه شرکت مرکزی تأکید دارند و بر روی مسائل عملیاتی تمرکز دارند و IT و روابط تجاری را جدا از هم می بینند. ما از طریق یک مطالعه موردی کمی دوتایی، این را تعریف میکنیم که با توجه به عناصر مختلف روابط استراتژیکی خریدار-فروشنده و رفتارهای مدیریتی و عملیاتی عاملان، IT در چه جایگاهی قرار دارد. این مطالعه نقش IT را با توجه به لایه های ساختاری، عملکردی و مدیریتی روابط تعریف میکند و نشان میدهد که IT چطور میتواند یک عنصر قوی باشد که توسط آن فعالیت های مدیریتی روابط انجام می شوند تا هماهنگی و کارایی روابط افزایش یابد. این مطالعه زمینه ای را برای تحقیقات کمی و کیفی آماده میکند تا درک کلی از IT را در رابطه با ساختارها و فرآیند ها در زمینه های میان سازمانی شبکه ها و روابط تجاری افزایش دهد.کلمات کلیدی: سیستم های میان-سازمانی، تکنولوژی اطلاعات، سیستم های اطلاعاتی، روابط تجاری، روابط خریدار-فروشنده 1- مقدمهتبادلات میان سازمانی بصورت رو به رشدی در روابط میان سازمانی بلند مدت انجام می شوند. تحول بسوی شکل های اشتراکی عملیات، نقش IT را در روابط تجاری تغییر میدهد. درحالیکه پیشنهاد شده است که تکنولوژی ممکن است روابط تجاری را غیرشخصی سازد و مدیریت آنها را پیچیده تر کند، با اینحال تکنولوژی اطلاعاتی مانند درگاه های مشترک، پایگاه ها و سیستم های مدیریت زنجیره تأمین (SCM) فرصت هایی را برای همکاری بیشتر فراهم می سازد. دامنه SCM تا حد زیادی دیدگاه مشترک را نشان میدهد و IT بعنوان مثال بصورت “سیستم عصبی برای مدیریت زنجیره تأمین” توصیف شده است. بعلاوه، اثبات شده است که تنظیم IT بین شرکای زنجیره تأمین با پاسخگویی بیشتر بازار فروش، ایجاد ارزش مشتری و مزیت رقابتی برای شرکت ها مرتبط است.مقالات SCM نقش مهمی از سیستم های IT را در ممکن سازی فعالیت های اشتراکی در زمینه های معاملات الکترونیکی، کنترل هزینه وکیفیت، برنامه ریزی تأمین، و پیش بینی تقاضا نشان داده اند. این نقش ترکیبی IT در دسترس پذیری، قابلیت رؤیت و مدیریت اطلاعات؛ اجرا و مدیریت معاملات مؤثر؛ تصمیم گیری وبرنامه ریزی؛ و همکاری و کار اشتراکی دیده می شود. البته این مقالات بیشتر بر روی دیدگاه شرکت مرکزی با تمرکز بر مسائل عملیاتی محصولات و جریان اطلاعات تأکید دارند. در نتیجه، این سوال که با توجه به عناصر دیگر روابط و شبکه های تأمین و مدیریت استراتژیکی آنها، IT چه جایگاهی دارد، بدون پاسخ باقی می ماند. بعبارت دیگر، بخش اصلی از تحقیقات قبلی IT و سیستم های مربوطه را بصورت نهادهای عملیاتی در نظر می گیرند، نه بصورت مؤلفه های ترکیب شده با ساختارها و فرآیند های ایجاد ارزش در روابط و مدیریت استراتژیکی آن بین طرفین.بنابراین هدف این مطالعه اینست که موقعیت IT میان سازمانی را با توجه به ساختارها و فرآیند های روابط استراتژیکی و بلند مدت خریدار-فروشنده برای تعریف کردن نقش آن، تعیین کند. با بیان کردن تعریف IT بصورت “همه شکل های تکنولوژی که برای ایجاد، بدست آوردن، تغییر، ارتباط، تبادل، معرفی و استفاده از اطلاعات به شکل های مختلف آن، مورد استفاده قرار می گیرند” ، ما بر روی عناصری از IT تمرکز میکنیم که با سازمان های مربوطه و روابط متقابل خریدار-فورشنده آنها مرتبط هستند.راهکار تئوری این مطالعه – که در فصل 2 توضیح داده شده است – به روابط متقابل و راهکارهای شبکه ای، و بحث های اخیر در مورد بازاریابی خدمات و منطق سلطه-خدمات توجه دارد. این مطالعه از روش تحقیق موردی کیفی (که در فصل 3 توصیف شده است) برای اتخاذ یک دیدگاه دوتایی در مورد دو رابطه استراتژیکی خریدار-فروشنده ایجاد شده توسط IT استفاده میکند. در فصل 4 تحلیل موردی را معرفی میکنیم که اساسی برای بحث و نتیجه گیری در مورد IT میان سازمانی تعیین جایگاه شده با توجه به عناصر روابط در فصل 5 ایجاد میکند.2- راهکار تئوری21 چارچوب تئوریراهکار تئوری این مقاله بر اساس اثرات متقابل و راهکار شبکه گروه IMP با ادغام ایده های یکپارچه سازی منابع در بحث های اخیر در مورد بازاریابی خدمات و منطق سلطه-خدمات (SDL) است. درحالیکه راهکار IMP بر اساس اثرات متقابل و وابستگی های متقابل بین عاملان است، SCM و بحث های مربوط به آن بر روی یکپارچه سازی منابع و ایجاد همزمان ارزش بین عاملان تأکید دارند. در سطح ساده تری از تحلیل، راهکارهای خدماتی بیشتر بر روی حوزه عملکرد تأکید دارند و بنابراین دیدگاه یکپارچه سازی بیشتر فرآیند بین عاملان نسبت به راهکار IMP را اتخاذ می کنند. البته در مقایسه با راهکار IMP، که بیشتر بر روی اثرات متقابل بین حوزه ساختاری روابط و شبکه ها و روابط متقابل تأکید دارد، راهکارهای خدماتی از لحاظ بررسی خصوصیات محتوایی که یکپارچگی فرآیند را شکل میدهد ناقص هستند. بعبارت دیگر، مطابق راهکار IMP، روابط متقابل بین عاملان با توجه به عناصر ساختاری مانند وابستگی متقابل، تجربه های قبلی، و انتظارات جاری مطالعه می گردد که روابط بلند مدت و شبکه های تجاری را در مؤسسه ها وارد می سازند. این تفاوت های بین راهکارهای تئوری در اینجا بعنوان عناصر تکمیلی در نظر گرفته می شوند و برای ایجاد چارچوب تحقیقاتی نشان داده شده در شکل مورد استفاده قرار می گیرند.شکل 1 یک چارچوب ترکیبی را نشان میدهد که از مطالعه ما از لحاظ نقش IT در روابط خریدار-فروشنده پشتیبانی میکند. برای اهداف تحلیلی، روابط تجاری به لایه های عملکردی، ساختاری و مدیریتی تجزیه می گردد. بخش های بعدی این مقاله محتوا و روابط متقابل لایه های توصیف شده را بیان میکنند.22 لایه های عملکردی و ساختاری روابطلایه عملکردی در یک رابطه کانونی شامل تبادل تجاری دوتایی است که فعالیت های ایجاد ارزش سازمانی که در روابط کانونی فعال می گردند، و فرآیند هایی که پیشنهادات را تشکیل میدهند را نشان میدهد. ایده بیان شده در اینجا اینست که فرآیند های ایجاد ارزش (که در اینجا بصورت سنتی بکار برده شده است) که اساساً هستی یک سازمان را تأیید میکنند و مربوط به همه اعمال، رخدادها و فعالیت هایی هستند که در آنها، سازمان ورودی ها مختلف را به خروجی تبدیل میکند، هسته سازمان های فروشنده و خریدار هستند. این خروجی ها با طرف دیگر در روابط از طریق جریان اعمال، عملکردها و حوادث مرتبط معاوضه می گردند.زیرساخت روابط نیز حیطه هایی از ساختارهای سازمانی طرفین را نشان میدهد که در روابط کانونی فعال می گردند و از فرآیند های مشترک پشتیبانی میکنند. ساختار سازمان مربوط به منابع و صلاحیت های فرآیند ایجاد ارزش هر دو سازمان است. زیرساخت روابط شامل پیوندهای اجتماعی و فنی است. پیوندهای اجتماعی مربوط به ساختارهای حسی-شناختی هستند که تحت تأثیر انتظارات و تاریخچه روابط قرار می گیرند. مفاهیمی مانند جاذبه، اعتماد، و تعهد، پیوندهای اجتماعی را نشان میدهند. پیوندهای فنی نیز شامل پیوند فعالیت ها و ارتباط منابع هستند که ممکن است روندی (یعنی تکنیک های ارتباطی از پیش تعیین شده)، تکنولوژیکی (یعنی سیستم های اطلاعاتی)، یا قانونی (یعنی قراردادها) باشند.پیوندهای اجتماعی و فنی با هم زمینه و ساختاری را ایجاد میکنند که تبادل تجارت بین طرفین را کنترل میکنند. این مسئله بصورت معکوس هم عمل میکند، چون تبادل تجاری می تواند پیوندهای اجتماعی را قوی تر کند یا آنرا تضعیف کند، و همچنین بر روی فعالیت های اتخاذ و هماهنگی تأثیر بگذارد که بر روی پیوندهای فنی تأثیرگذار هستند. البته تبادل تجاری و محیط اجتماعی و فنی با گذشت زمان توسعه همزمان را نشان میدهند. شکل 1 – چارچوب تئوری 23 لایه مدیریتی: ایجاد تعادل بین لایه های ساختاری و عملکردیاثرات متقابل بین زیرساخت روابط و فرآیند تبادل، نتایج روابط را تعریف می کند. سازگاری (یعنی تغییرات در عناصر روابط تجاری که مربوط به فرآیند تبادل هستند) و هماهنگی (یعنی تقسیم بندی کار بین عاملان) مربوط به فعالیت های مدیریتی سطح-روابط می باشد. هدف سازگاری و هماهنگی اینست که همنواختی را در روابط کانونی افزایش دهند و نتایج آنرا را بهتر سازند. بعبارت دیگر، آنها تناسب بین زیرساخت روابط و فرآیند تبادل را افزایش میدهند. در حالیکه اهداف سازمانی، فعالیت های سازگاری وهماهنگی را بر حسب آنچه کنترل میکنند که سازمان می خواهد که با توجه به روابط، اهداف فردی خریدار و فروشنده آنها را انجام دهد و اهداف متقابل را برای راهنمایی مسیر روابط شکل دهد.پتانسیل یک عامل منفرد برای تأثیر گذاشتن بر روی فعالیت های سازگاری و هماهنگی ، یا در مدیریت کلی یک رابطه در یک شبکه، محدودتر می گردد. بنابراین تأثیر مستقیم بر روی لایه های عملکردی و ساختاری – که وابستگی های متقابل میان سازمانی و مجموعه روابط متقابل قبلی را نشان میدهند – ممکن است در کوتاه مدت محدود گردد. این بدین خاطر است که فعالیت های سازگاری و هماهنگی : 1) دارای اثرات متقابلی با اهداف سازمان و اهداف تعیین شده برای روابط هستند و 2) مربوط به روابط متقابلی هستند که با گذشت زمان رخ میدهند و انتظارات و تعبیر هر دو طرف را بر حسب روابط متقابل نشان میدهند که در یک شبکه تجاری گسترده تر قرار دارد و بنابراین اثرات مستقیم و غیرمستقیم را بر روی روابط ایجاد میکند. از این لحاظ، فعالیت های سازگاری و هماهنگی فقط مربوط به تصمیمات فوری یا رخدادهای متقابل با همه اطلاعات عینی و مربوطه نیستند. بلکه آنها در مسیری از کنش ها و واکنش های مرتبط رخ میدهند که توسعه روابط و شرکت ها، و تفاهمات مربوطه و تعبیر های طرفین را نشان میدهند.بطور خلاصه، چارچوب ترسیم شده در شکل 1 سازمان های خریدار و فروشنده را بعنوان واحدهای فعالیت وابسته به هم در نظر می گیرد، که حدود آن در فعالیت های ایجاد ارزش قرار دارد که انجام میدهند. روابط بین سازمان ها، یکپارچه سازی فعالیت های ایجاد ارزش را از طریق تبادل تجارت ممکن می سازد. این تبادل میان سازمانی تحت تأثیر ساختارهای سازمانی، فرآیند های مدیریتی، و فرآیند های ایجاد ارزش هر دو سازمان، و همچنین فعالیت های سازگاری و هماهنگی روابط تجاری، و زیرساخت روابط قرار می گیرد.3- روش ها31 راهکار مطالعه موردی و انتخاب موردیمطالعه موردی، بعنوان یک استراتژی تحقیقاتی تناسب خاصی با هدف فراهم سازی درک زمینه ای از یک پدیده ادغام شده در محتوای آن دارد، که شبیه موقعیت بیان شده در این مطالعه است. هدف این مطالعه بجای دیدگاه ها، ماغیرها، مقیاس ها، و ابعاد مجزا، درک جامع تری از نقش IT در گروه خریدار-فروشنده است. این مطالعه دو رابطه را بررسی می کند، که شامل دو شرکت خریدار و دو شرکت فروشنده است. سطح تحلیل ما، گروه دوتایی خریدار-فروشنده است. موارد بر اساس نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند، که بموجب آن، هر مورد بعنوان یک فرصت خاص و بی نظیر برای شناسایی ویژگی های جدید پدیده تحقیقاتی برای آسان سازی درک آن در نظر گرفته می شود. بنابراین تمرکز آن کمتر بر روی خود موارد است و بیشتر بر روی فرصت هایی برای استفاده از آنها است تا اهداف تئوری ساده تری را انجام دهند. شرکت های خریدار بر اساس مشارکت شان در یک پروژه چند-شرکتی با سرمایه گذاری دولتی مربوط به تکنیک های خرید موثر شناسایی شدند که در بین سال های 2010 تا 2012 در دانشگاه محل تحصیل مؤلف انجام شد. استفاده از IT در روابط فروشنده یک موضوع کلیدی در پروژه تحقیقاتی بود. بر اساس مصاحبه های انجام شده با هر شش شرکت، دو شرکت خریدار بعنوان جامع ترین و پیشرفته ترین کاربردان IT در مقابل فروشندگان خود شناسایی شدند، و بنابراین بهترین گزینه برای اهداف تئوری ما بودند.موارد انتخاب شده نشاندهنده دوصنعت مختلف بودند: هتل، رستوران و صنعت غذایی و صنعت تولیدی. گروه دو عضوی “آلفا” شامل شرکت فروشنده ILP (متخصص در خرید، بازاریابی، و مهیاسازی خواروبار) و شرکت خریدار LCC (یک مهیاکننده خدمات مواد غذایی و آماده سازی نهار) بود. گروه “بتا” شامل شرکت فروشنده ESP (یک شرکت خدمات حرفه ای در مهندسی صنعتی) و شرکت خریدار GMC(یک تولید کننده اصلی کالاها برای محیط های ساختمانی) بود. این شرکت های موردی و روابط مربوطه آنها بطور خلاصه در جدول 1 نشان داده شده است.این دو مورد از این لحاظ با هم مشابه هستند که هر دوی آنها روابط استراتژیکی بلند مدتی دارند، که محتوای مطالعه ما را تشکیل میدهد. البته از لحاظ ویژگی های اصلی مربوط به منطق تجاری در این روابط، این دو مورد محیط متضادی را ایجاد میکنند که مطالعه توسعه IT و نظریه پردازی در مورد نقش و موقعیت آن در این گروه های دوعضوی را ممکن می سازد. در گروه آلفا، تکرار خرید خیلی بالا است، زمان بازاریابی خیلی کوتاه است، و محصولات تولید شده خیلی ساده هستند. نقش فروشنده اینست که جریان محصول و اطلاعات را بین خریدار و فروشندگان اصلی هماهنگ کند. بر عکس، تبادل تجاری در گروه بتا خیلی پیچیده است و تکرار خرید آنها کم است. راه حل های آن در هماهنگی نزدیکی بین GMC و ESP در دوره های بلندی قبل از تولید نهایی محصولات GMC صورت می گیرد. 32 انجام تحقیق، جمع آوری داده ها، و تحلیل هااین مطالعه از طریق جمع آوری داده های طولی و فرآیند موازی تحلیل داده ها بصورت دوتایی انجام داده شد. داده های مربوط به یک دوره سه ساله از آخر سال 2010 تا سال 2013 بود، که زمان واقعی زیادی را نشان میداد. منابع اطلاعاتی شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته، مشاهدات، و منابع ثانوی بود.جمع آوری اطلاعات با مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی در 6 شرکت مرکزی با 14 مخبر کلیدی آغاز شد که شامل افراد حرفه ای منابع یابی و مدیران در شرکت خریدار بود که در یک پروژه دانشگاهی شرکت داشتند. جمع آوری اطلاعات مبنایی برای محتواسازی و درک بیشتر پدیده تحقیق و همچنین نمونه برداری تئوری برای شناسایی شرکت های مناسب برای این مطالعه تشکیل میداد. پس از انتخاب LCC و GMC بعنوان شرکت های خریدار برای این مطالعه، از هر شرکت خواسته شد تا یک شرکت فروشنده را معرفی کند که روابط استراتژیکی بلند مدتی با آنها داشته است و IT نقش محوری را برای آنها ایفا میکند. 22 مصاحبه دیگر نیز در شرکت های خریدار و فروشنده انتخاب شده بین 2012 تا 2013 انجام شد.ما برای افزایش قابلیت اطمینان داده های خود، با استفاده از راهنمای مصاحبه با مخاطبان زیادی مصاحبه کردیم. مخبرها توسط تکنیک snowballing (گلوله برفی) شناسایی شدند، که توسط آن، از مصاحبه شونده های اول خواسته شد تا افرادی را از سازمان خود نام ببرند که ارتباط نزدیکی با روابط خریدار-فروشنده مربوطه داشتند و قادر بودند که به تحقیق ما کمک کنند. استخدام یک راهنمای مصاحبه این اطمینان را به ما داد که همه مصاحبه ها عناصر اصلی چارچوب تئوری را پوشش می دادند. این وضوعات تئوری با توصیف آزاد مخبرها به شکل گفتگویی بین مصاحبه کننده و مصاحبه شونده تکمیل میشدند. هر مصاحبه ثبت می شد قبل از اینکه به شکل نوشته در آید.تحلیل داده های مصاحبه ها توسط خواندن کامل هر نوشته با هدف بدست آوردن آگاهی های معنادار و درک کاملی از پدیده ها انجام شد. پس از آن، داده ها تحلیل شدند و مطابق مؤلفه های چارچوب کدگذاری شدند. علاوه بر مصاحبه ها، شرکت ها با سری داده های ثانوی گسترده ای به محققان کمک کردند که شامل توصیف های فرآیند و شغل، نمودارهای سازمانی، گزارشات کارایی و همچنین مجلات داخلی بودند. همچنین، پروژه تحقیقی این فرصت را برای مشاهده هرگونه معرفی عملرکد-خاص، بحث ها، و کارگاه های تحقیقاتی شرکت های مرکزی فراهم ساخت. داده های ثانوی بصورت سیستماتیک مانند سری داده های مصاحباتی تحلیل نشدند، بلکه آنها مانند سری داده های تکمیلی فرض شدند که محققان را قادر می ساختند که ماهیت تجارت های شرکت های مرکزی و محیط های عملیاتی آنها (از جمله روابط متقابل با فروشندگان انتخابی خود برای تعیین جایگاه IT در محتوای روابط خریدار-فروشنده) را درک کنند. 4- نتایج: نقش تکنولوژی اطلاعات در مورد آلفا41 توصیف روابط آلفامورد آلفا شامل روابط بین LCC و ILP بود که عملیات آنها در فنلاند را پوشش میداد. LCC یک بازیکن اصلی در زمینه خدمات غذایی در کشورهای نوردیک و بالتیک است و مشتریان آنرا شرکت ها، مؤسسات خصوصی و عمومی، مراکز پیش دبستانی، مدارس و مؤسسات آموزشی و خانه سالمندان تشکیل میدهند. در فنلاند، این شرکت برای 680 محل فروش کار میکندکه بعنوان مثال می توان به رستوران های دانش آموزی و نهارخوری ها اشاره کرد. 150 هزار وعده غذایی در روز در این شرکت تولید می شود. ILP در زمینه تأمین حبوبات، خدمات مشتری، و آماد در هتل ها، رستوران ها و صنایع غذایی تخصص دارد. مشتریان اصلی آن شامل هتل ها و رستوران ها، آشپزخانه مؤسسات در بخش عمومی، و پمپ بنزین و مراکز خدماتی هستند. بیش از 450 فروشنده در شبکه آمادی ILP وجود دارد که تولید محصولات آنها 13 هزار محصول در روز است.ILP مسئول برنامه ریزی، سازماندهی، و مدیریت جریان فیزیکی کالاها از تولیدکنندگان اصلی به واحدهای LCC است. در حال حاضر، ILP بیش از 2 میلیون سفارش خرید را بصورت سالیانه به LCC ارائه میدهد، که ILP را فروشنده اصلی حبوبات و بزرگترین فروشنده غیرغذایی برای LCC می سازد. به همین دلیل، روابط آلفا برای اجرای زنجیره تأمین بالا و کارایی عملیاتی است.مدل عملیاتی IT-فعال کل فرآیندی را پوشش می دهد که مربوط به برنامه ریزی و اجرای جریان کالاها از فروشنده اصلی از ILP به LCC است. محیط عملیاتیی آلفا خیلی پویا و پیچیده است و زمان انجام سفارشات آن برای بازار خیلی کوتاه است. کالاهای آن باید در عرض 48 ساعت به LCC تحویل داده شوند. کالاهای تازه در عرض 24 تا 48 ساعت تحویل داده می شوند، که تبادل اطلاعات برای دسترس پذیری محصول و برنامه تحویل را می سازد. این مدل از تجارت خریدار به شیوه های مختلفی در سطوح عملیاتی و استراتژیکی پشتیبانی میکند.411 تکنولوژی اطلاعات با مراجعه به لایه های عملیاتی و ساختاری روابطدر حال حاضر، تکنولوژی اطلاعات سکوی وسیعی را تشکیل داده است که وجود انواع مختلف عناصر تکنولوژیکی و راهکاری را ممکن می سازد که لایه عملکردی را کنترل می کنند و ایجاد ارزش را در هر دو شرکت و تبادل متقابل آنها را پوشش می دهند. با توجه به سیستم های فنی، سیستم برنامه ریزی منابع داخلی LCC با سیستم برنامه ریزی منابع اقتصادی و خارجی ILP مرتبط است، که انتقال خودکار سفارشات بین شرکت ها را ممکن می سازد. بعلاوه، سیستم ILP مربوط به اطلاعات قیمت، تحویل، و دسترس پذیری سفارشات است. سفارشات پذیرفته شده از ERP از ILP از طریق ارتباط سیستم به سیستم یا رونوشت خودکار به فروشنده اصلی انتقال داده می شود. پس از اینکه کالاها ارسال شدند، فروشنده اطلاعات تحویل را می فرستد و بصورت الکترونیکی برای ILP فاکتور می نویسد، که سپس فاکتورهای به شکا الکترونیکی به LCC انتقال داده می شوند. کل فرآیند بصورت دیجیتالی است:سفارشات بصورت الکترونیکی انجام می شوند، فاکتورها بصورت الکترونیکی ارسال می شوند، و پیام تحویل نیز اتوماتیک است ; همه این خطوط دیجیتالی هستند.[مدیر عملیاتی ILP]با توجه به فعالیت های ایجاد ارزش خریدار، در بالاترین سطح عملیاتی، سیستم های اشتراکی IT-فعال فرآیند خرید و کارایی بهبود یافته تا تقریباً تا 100 درصد معاملات روزانه تسریع میکنند. علاوه بر فرآیند سفارش کارآمد، مدل عملیاتی IT-فعال LCC را قادر می سازد تا رفتار خرید واحدهای فروش خود را کننترل کند. چون دامنه محصولات موجود از طریق انتخاب گزینه های خرید در سیستم بصورت داخلی است، فضا برای خرید غیرمطیع نیز وجود دارد.سیستم ها ابزار مرکزی برای پشتیبانی از سفارشات از فروشندگان توافقی و دامنه ای از محصولات توافقی است.[مدیر خرید LCC]مطلوبیت یک دامنه محصولات توافقی مانند مواد خام متحمل آزمایشات گسترده ای قبل از پذیرفته شدن در دامنه محصولات می گردند. خودکار بودن سفارش سیستم به سیستم، بررسی گزینه های خرید با توجه به دامنه محصولات توافقی را ممکن می سازد. در صورت عدم مطابقت، سفارش بصورت اتوماتیک اصلاح می گردد، که این احتمال خطاها را کمتر می کند. همچنین، یکپارچه سازی سیستم به سیستم و سطح مشترک دیجیتالی، فروشده را قادر می سازند تا عملیات خود را تشخیص دهد؛ برای مثال برای جایگزین کردن میروی انسانی در زیرساخت روابط:اگر ما عملکرد فروش اینترنتی داخلی نداشتیم، من مجبور می شدم که حداقل با 150 نفر برای فروش تماس بگیرم.[مدیر ILP]در پشتیبانی جریان مداوم تبادل در سطح عملیاتی، سیستم اشتراکی بصورت کانالی عمل میکند که از طریق آن، نسبت به نوساناتی واکنش نشان میدهد که جریان روزانه را مختل می سازند. برای مثال، مدیران مشتری زنجیره ILP مانند ارتباطی بین فروشندگان اصلی و LCC خصوصاً از لحاظ دسترس پذیری محصولات عمل میکنند:در هنگام کمبود، ما مجبور خواهیم بود که سریعاً بفهمیم که گزینه خرید اصلی را باید با چه چیزی جایگزین کنیم .. سپس ما آنرا در سیستم قرار میدهیم بطوریکه مشتری بتواند آنرا بصورت آنلاین ببیند.[مدیر زنجیره مشتریات ILP]در سطح استراتژیکی، IT سکویی برای مدل عملیاتی مرکزی ایجاد میکند که در آن، ILP نقش یکپارچه ساز یا واسط را بازی میکند و سطح مشترک واحدی را برای فروشندگان در مبنای تأمین LCC فراهم می سازد. این بدین معناست که LCC مجبور نیست که چندین ارتباط را ایجاد کند تا بصورت دیجیتالی با مشتریان خود تماس داشته باشد:اگر ما وجود نداشتیم، LCC مجبور بود که با صدها فروشنده ارتباط برقرار کند. اکنون که ما این ارتباط را ممکن ساخته ایم همه میتوانند از آن استفاده کنند. این ارتباط مانند یک کد باز در لینوکس است؛ ما آنرا ساخته ایم بطوریکه مشتریان ما بتوانند به شیوه معناداری عمل کنند.[مدیر ILP]بطور خلاصه، در لایه های عملیاتی و ساختاری، سیستم های یکپارچه IT برتری عملیاتی را از طریق تحویل ها و اجرای سفارشات سریع و قابل اطمینان ممکن می سازد.412 تکنولوژی اطلاعات با مراجعه به لایه مدیریتی روابطاز مراحل اولیه روابط، ILP در توسعه سیستم برای خدمات دهی به LCC بعنوان مشتری خود فعال بوده است. ILP سرمایه گذاری زیادی در کار برنامه نویسی کرده است تا یکپارچه سازی سیستم با سیستم های ERP داخلی LCC را ممکن سازد:در هیچ قراردادی بیان نشده است که ما باید کار برنامه نویسی را انجام دهیم که هزاران یورو برای ما هزینه برداشته است تا کار سیستمی مشتری را ایجاد کنیم.[مدیر ILP]از روزهای اول روابط، سیستم ها توسعه پیدا کرده اند و امروزه یک عنصر اصلی را در عملکردهای مدیریت روابط متقابل تشکیل میدهند. علیرغم اینکه IT بصورت استوار در دستان فروشنده مانده است، خریدار نیز با کمک کردن به هدف مشترک افزایش کارایی عملیایی برای کل زنجیره تامین نقش فعالی را ایفا کرده است. از این لحاظ، مدیریت IT در روابط یک عنصر ضروری مدیریت روابط است و در فعالیت های سازگاری و هماهنگی زیادی شامل است.در سطح عملیاتی، سازگاری های مختلفی برای قوی ساختن سیستم انجام شده است. سازگاری اصلی اخیر مربوط به IT توسط ILP ، توسعه شبکه ارتباطی با مشتری و همچنین پورتال فروشنده بوده است، که یک شبکه ارتباطی آنلاین است که LCC و فروشندگان آنرا قادر می سازد که داده های کارایی را مشاهده کنند، و بنابراین ارتباط را از طریق پیوندهای فنی در روابط و شبکه گسترده تر، قوی تر سازند. LCC و ILP بصورت اشتراکی یک سری شاخص های کارایی کلیدی و فرمت های گزارش را ایجاد کرده اند (یعنی سازگاری معکوس، که در پورتال فروشنده ثبت می گردد). این پورتال گزارش دهی کامل داده های کارایی فروشنده را ممکن می سازد که قابل استفاده توسط LCC برای مدیریت مؤثر فروشندگان خود می باشد. داده های مربوط به عدم دسترس پذیری خیلی مهم هستند. قبل از مدل عملیاتی یکپارچه، این داده ها در جای دیگری ذخیره نمی شدند:در زمان فروش های تلفنی، اگر فروشنده به شما می گفت که محصولی موجود نیست، این موجود نبودن محصول در کجا ثبت می شد؟ در هیچ جایی ثبت نمی شد.[مدیر خرید LCC]سازگاری های انجام شده رابطه نزدیکی با فعالیت های هماهنگی دارند. مدل عملیاتی IT-فعال LCC را قادر ساخته است تا مسئولیت بیشتری نسبت به فروشندگان خود داشته باشد. برای مثال، پورتال فروشنده، فروشندگان را قادر می سازد تا به داده های پیش بینی شده در مورد گزارشات کارایی و سفارشات آینده LCC دسترسی داشته باشند، که فرصت برنامه ریزی حجم محصولات و عملکرد در مواردی را برای آنها فراهم می سازد که به سنجش های اصلاحی نیاز دارد:قبل از داشتن پورتال فروشنده، ما می بایست تلاش بیشتری برای پیگیری عملکرد فروشنده می کردیم. اکنون که ما می توانیم به فروشندگان خود بگوییم که آنها می توانند اطلاعات KPI را در پورتال نگاه کنند، و به ما اجازه می دهند تا از استثناها اطلاع پیدا کنیم. اگر انتظاراتی وجود داشته باشد، ما به یک توضیح نیاز داریم.[مدیر خرید LCC]در نتیجه، LCC قادر بوده است تا مسئولیت سنجش عملکرد و پیگری آنرا به فروشندگان اصلی واگذار کند و نقش فعال تری را در این فرآیند و خصوصاً در مدیریت آن فراهم سازد. برای LCC، مدل عملیاتی تقسیم بندی جدید کارها را در زنجیره تأمین ممکن ساخته است.در شکل کنونی، روابط بین LCC و ILP را می توان بصورت متقارن در نظر گرفت. هر دو شرکت بطور برابر زمان و منابع خود را در سازگاری های مداوم در روابط سرمایه گذاری کرده اند:ما هر دو برای هم اهمیت داریم و هر دوی ما می خواهیم که این روابط را تا حد ممکن خوب کنیم، بنابراین ما مجبور نیستیم که هر روز در مورد نیاز به پیدا کردن یک شریک جدید فکر کنیم.[مدیر ILP]امروزه تلاشهای توسعه ای که در محتوای سیستم IT آغاز شدند تلاش های مدیریت روابط گسترده و جهت گیری توسعه طرفین را در مناطق دیگر روابط نشان میدهند:ما روابط بازی با هم داریم و روابط قابل اعتمادی را با هم به اشتراک میگذاریم. ما تلاش میکنیم که چیزها را در مسیر درستی توسعه دهیم[مدیر منابع LCC]آنها هیچوقت انگشت خود را به سمت شما نمی گیرند، یا از شما بپرسند که شما اینکار را به این شیوه انجام داده آید. نقطه آغاز همیشه چیزی است که آنها می تواند بهتر انجام دهند تا کل خط را بهبود دهند.[مدیر منابع ILP]سیستم IT-فعال، برتری عملیاتی، و پیوندهای اجتماعی به شیوه متقابلی همدیگر را تقویت می کنند، که اینکار منجر به روابط نزدیک و متقابلی بین شرکت ها می گردد:ما عمیقاً در تجارت هم درگیر هستیم و همیشه همدیگر را بخوبی درک میکنیم/[مدیر زنجیره مشتریان ILP]اینکار کار مشکل و راه کندی خواهد بود که فروشنده خدمات را تغییر دهیم. ارتباطات ساختمانی، زمان بر است؛ اما همچنین بخاطر همه شکل های دیگر هماهنگی، اینکار خیلی مشکل خواهد بود که فروشندگان را تعویض کنیم.[مدیر منابع LCC ]بطور خلاصه، در گروه آلفا، شرکت ها بطور عمدی یک قابلیت زنجیره تأمین اشتراکی را ایجاد کرده اند که بر مبنای فرآیند ها و سیستم های پیکارچه IT-فعال است. شرایط مورد نیاز کارایی آلفا از تکرار بالای سفارشات ناشی می گردد، که توسط زمان انجام سفارش کوتاه و تقاضای خاص برای زنجیره تأمین از لحاظ دسترس پذیری گزینه ها و دمای تحویل، بیشتر تقویت می گردد. در نتیجه، شرکت روابط خود را متوجه کارایی عملیاتیی می سازند، که عمدتاً بصورت اجرای سریع سفارشات خرید و تحویل ها است. ایجاد پیوندهای فنی، گسترش محدوده های سازماتی یکپارچه کننده دو شرکت، نقش مهمی را در توسعه روابط ایفا می کند. البته برای نفوذ روابط، عملکردپذیری فراتر از روابط مرکزی گسترش داده شده است تا از طریق پیوندهای فنی ایجاد شده توسط ILP شامل تولیدکنندگان اصلی نیز باشد. فعالیت های مدیریتی مداومی انجام شده اند تا فعالیت ها و مسئولیت ها را بین عاملان هماهنگ کنند، تا ویژگی های جدیدی ایجاد کنند و ویژگی های موجود را در لایه ساختاری روابط با لایه عملکردی متناسب سازند.مورد بتا شامل روابط بین شرکت تولیدی جهانی (GMC) و فروشنده خدمات مهندسی (ESP) است که دارای تاریخچه مشترکی به شکل یک شرکت مشترک در اواخر دهه 1990 هستند. شرکت خریدار GMC تولید کننده اصلی کالا برای محیط های ساختمانی است. مهمترین حوزه های تجاری آن فروش محصولات جدید، نصب، و همچنین نوسازی و تعمیر و نگهداری است. GMC در صنعت خود برای طراحی محصول و راه حل های ابتکاری شناخته شده است. واحد تکنولوژی GMC مسئول تحقیقات، توسعه، مدیریت طول عمر محصول، و توسعه تکنولوژی های جدید مربوط به سیستم های حرکتی یا کنترل است . این واحد همچنین مسئول ثبت حق انحصاری، طراحی و مالکیت محصولات جهانی است. شرکت فروشنده ESP یک شرکت خدمات حرفه ای است که مهندسی تجهیزات صنعتی، راه حل های اطلاعاتی محصولات فنی، و خدمات در منطقه اروپای شرقی و همچنین آسیا ارائه میدهد. ارائه خدمات شامل مشاوره فرآیند، مهندسی دستگاه ها، مهندسی سفارشات، خدمات تحقیق و توسعه، و ثبت و طالاعات محصولات فنی است. ESP یکی از فروشندگان اصلی واحد تکنولوژی GMC برای خدمات مهندسی و برنامه ریزی مکانیکی است که خرید آنها معمولاً در سطح مفهومی در فرآیند توسعه محصول جدید GMC رخ میدهد. مراحل قبلی معمولاً مدیریت داخلی توسط GMC است. شرایط مورد نیاز برنامه ریزی و مهندسی ممکن است مربوط به بهبود در محصول نهایی موجود باشد؛ برای مثال، شکل یک وسیله برقی جدید که کارایی بیشتر یا نمونه مفهومی را فراهم می سازد.421 تکنولوژی اطلاعات با مراجعه به لایه های عملکردی و ساختاری روابطروابط بتا متوجه دانش و مهارت می گردد. تبادل تجاری در گروه بتا، خدمات مهندسی و برنامه ریزی پیچیده ای را در محیط عملیاتی پروژه-مبنا تشکیل میدهد که توسط جهت گیری هدف و طبیعت موقتی با عاملان زیاد شامل در پروژه ها توصیف می گردد. GMC در هنگام رجوع به ارائه دهندگان خدمات مانند ESP ، از واژه پیمانکار فرعی استفاده میکند. کار مهندسی و برنامه ریزی قرارداد فرعی برای شرکا یک شیوه کار بلند مدت برای واحد تکنولوژی GMC است. همکاری با پیمانکاران فرعی توسط واگذاری های ماهیانه توصیف می گردد، که ارائه دهندگان خدمات در آن شامل هستند و در موارد فیزیکی در GMC حاضر هستند:شرکا یک نقش اصلی در عملیات ما دارند و ما پروژه های بلند و تعهداتی را با آنها انجام میدهیم. مقدار زیادی از کار قرارداد فرعی ما به گونه ای انجام می شود که ارائه دهندگان خدمات در واقع در بر پایه استدلال های ما عمل میکنند و در ارتباط و کار پروژه روزانه ما حضور دارند.[مدیر تکنولوژی GMC]چون GMC و ESP تاریخچه بلند مشترکی با هم دارند، و از لحاظ فیزیکی باهم در یک ساختمان یکسان هستند، حدود بین شرکت ها کم رنگ تر می شود:GMC ما را بصورت گسترشی از تیم برنامه ریزی خود می بیند.[مدیر ESP]از لحاظ پیوندهای فنی، توسعه یک زیرساخت روابط IT-فعال در اولویت نبوده است؛ بلکه عناصر IT زمانی پدیدار شده اند که شرکت ها سالها با هم همکاری کردند تا تبادل تجارت و عملیات متقابل را ممکن سازند. بعلت ماهیت کار طراحی و برنامه ریزی قرارداد فرعی، سیستم ها و ابزار برنامه ریزی نقش اساسی را در روابط بتا ایفا می کنند. سیستم های مشترک دلیلی هستند که افراد ESP از لحاظ فیزیکی در مقدمات GMC حضور دارند و بصورت اعضای یکپارچه در تیم های برنامه ریزی GMC کار می کنند، و دیگری ماهیت ارائه خدمات و محتوای مناسب مشتری آنها است. کارکنان ESP که برای GMC کار میکنند حساب های ایمیل شرکت GMC را دارند، حق دسترسی به اینترنت و پایگاه داده ثبت دیجیتالی GMC را دارند، و با ساختار و معماری ثبت اسناد GMC، فرآیند های ثبت، و اصطلاحات آن آشنا هستند:تعداد زیادی از پرسنل ما که بر روی واگذاری های GMC کار میکنند در واقع در شبکه GMC کار می کنند و حساب های ایمیل شرکت GMC را دارند. از این لحاظ، ما عمیقاً با محیط GMC ادغام شده ایم.[مدیر حسابداری ESP]ESP از ایستگاه کاری و شبکه GMC استفاده میکند و از مجوزهای نرم افزار GMC را گسترش میدهد تا کارهای تعیین شده به اتمام برسند (یعنی اینکه کار برنامه ریزی واقعی را انجام دهند و خروجی های دیجیتالی را ذخیره کنند). بعبارت دیگر، تیم های برنامه ریزی خود GMC و همچنین تیم های ESP در پایگاه داده ها و ابزار برنامه ریزی داخلی GMC سهیم هستند تا اسناد برنامه ریزی، طراحی ها، و مدل های سه بعدی در حین انجام پروژه ها را ایجاد و ذخیره کنند. ابزار برنامه ریزی با توجه به پروژه متغیر است. بنابراین عموماً از سیستم متفاوتی برای برنامه ریزی مکانیکی در مقایسه با نرم افزار و طراحی استفاده می شود؛ بعضی از ابزار مختص GMC هستند اما بعضی از ابزار نیز عمومی هستند. برای ESP، دانش کاملی در مورد پایگاه داده ها و سیستم های داخلی GMC یک شرط لازم و ضروری برای ارائه خدمات است. به اشتراک گذاری ابزار برنامه ریزی و پایگاه داده ها بین GMC و ESP ارائه خدمات را آسان تر می کند. همچنین، سیستم های برنامه ریزی مشترک نیز مرتب سازی دانش و مهارت ESP را از لحاظ نتیجه توافقی ممکن می سازند:این حقیقت که ما از طریق سیستم های مشترک و شبکه های GMC همراه با آنها عمل میکنیم کارها را راحت تر و مؤثر تر ساخته است. چون جزئیات قرارداد ما در کتابچه راهنمای آنلاین GMC قرار دارد دسترسی به ما کار راحتی است و چون ما به سیستم های آنها دسترسی داریم، همکاری ما خیلی عالی است.[مدیر حسابداری ESP]در این محیط نزدیک و صمیمی بین شرکت ها، تبادل تجارت و فرآیند های خرید بصورت “واگذاری ماموریت” توصیف می گردند. واحد تکنولوژی GMC از ابزار مدیریت فهرست سهام پروژه اینترنتی برای سفارش خدمات قرارداد فرعی، مدیریت پیمانکاران فرعی، مذاکرات و صلاحیت ها، و بطور کلی برای پیگیری پیش بینی ها، بودجه ها، و پیشرفت پروژه های جاری استفاده میکند. عموماً طراح اصلی GMC یا مدیر پروژه آن، واگذاری کارها (از جمله نام پیمانکار فرعی، برنامه زمانی، محتوای کار، نتایج پیش بینی شده و قیمت) را تعیین میکند. داده های کار پس تأیید از سوی فروشنده، در یک ابزار مدیریت سهام پروژه ذخیره می گردند، که برای نشان دادن پیشرفت مورد استفاده قرار می گیرد. ESP همچنین به سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه ای GMC نیز دسترسی دارد، که برای واگذاری کارها از آن استفاده میکند.از دیدگاه GMC، IT سازماندهی یک فرآیند اختصاصی کار، و گزراش پیگیری آینده مربوط به کار قرارداد فرعی مربوطه را ممکن می سازد. مدیران پروژه و طراحان اصلی باید سفارشات را در ابزار سهام پروژه انجام دهند، که فقط امکان سفارش از فروشندگان قراردادی را ممکن می سازد. بنابراین این سیستم مطلوبیت را توسط واحد تکنولوژی GMC تقویت میکند. البته چون این شرکت ها نزدیک به هم عمل میکنند، پیوندهای سطح فردی و روال های کاری فرآیند سفارش را توصیف میکنند. عموماً GMC منابع مورد را برای یک کار خاص در یک واگذاری تعیین میکند؛ بعبارت دیگر، سفارش خدمات به یک فرد خاص در ESP ارسال میگردد که صلاحیت های او برای GMC شناخته شده است. ارسال سفارش خدمات فردی شده سالها در روابط گروه بتا بصورت یک قاعده وجود داشته است. با اینکه این یک فرآیند مؤثر برای خدمات مهندسی و برنامه ریزی سفارش در نظر گرفته می شود، با اینحال این فرآیند GMC را همواره با منابع یکسان با ESP شامل می سازد:ما میتوانستیم استفاده بیشتری از پیشنهاد رقابتی مزایده برای خدمات قرارداد فرعی داشته باشیم. اغلب مدیران پروژه ما سرشان آنقدر شلوغ است که برای آنها خیلی آسان تر خواهد بود که دوباره با همان افراد قبلی قرارداد امضا کنند که قبلاً با آنها کار کرده اند و آنها را بخوبی می شناسند.[مدیر تکنولوژی GMC]از دیدگاه ESP، سفارشات خدمات فردی سازی شده یک راه آسان و سرراست برای فراهم سازی خدمات برای GMC است. البته کاهش بالقوه ای وجود دارد که بیشتر توسط روال و پیوندهای اجتماعی توصیف می گردد تا مؤثر ترین استفاده از منابع توصیف گردد. در حال حاضر، سیستم سفارش از سفارش بر مبنای ورودی خدمات قرارداد فرعی پشتیبانی میکند. البته این ارتباط با یک تصمیم اخیر که GMC توسط آن بسوی راه حل های خرید بجای منابع در واحد برنامه ریزی تحویل حرکت میکند.422 تکنولوژی اطلاعات با مراجعه به لایه مدیریتی روابطدر روابط گروه بتا، بیشتر روابط متقابل روزانه بین دو شرکت مربوط به واگذاری کارها در پروژه های مختلف است، بنابراین مسائل عملیاتی و مسئولیت ها بعنوان قسمتی از مدیریت پروژه معمولی هماهنگ و مدیریت می گردند. سطح استراتژیکی همکاری بین دو شرکت در کنترل ملاقات های گروه سه بار در سال رخ میدهد. در این ملاقات ها، شرکت ها در مورد نظریه های خود برای ماه های بعدی از لحاظ تقاضا، سفارشات آینده، و وضعیت پروژه های توسعه محصولات جدید بحث می کنند و نظرات خود را به اشتراک می گذارند. شرایط مورد نیاز آینده و دسترس پذیری صلاحیت ها مسائل مرکزی و مهمی هستند که مورد بحث قرار می گیرند:نوع صحیح صلاحیت ها، معیار اصلی برای انتخاب فراهم کننده خدمات برای همکاری با او است.[مدیر منابع GMC]پیش بینی شرایط مورد نیاز در آینده و ایجاد مبنای مهارت برای برآورده سازی شرایط لازم، از مسائل مدیریتی اصلی هستند که اهداف هر دو شرکت را نشان میدهند:ما میتوانیم نیازهای مهارتی را که داریم پیش بینی کنیم و سپس ESP می تواند مهارت های خود را توسعه دهد تا با نیازهای ما مطابقت داشته باشد. در نتیجه، ما می توانیم بر این حقیقت تکیه کنیم که وقتی که ما به خدمات آنها نیاز داشته باشیم، آنها مهارت مناسب را دارا خواهند بود.[مدیر تکنولوژی GMC]همینطور، شرایط مورد نیاز مهارت و مسائل یکپارچه سازی مؤثر منابع بین شرکت ها راه حل های IT را نشان میدهد که در رابطه با تبادل های عملیاتی و مسائل استراتژیکی بین شرکت ها مشخص می گردد. با توجه به فرآیند های تبادل عملیاتی، سیستم های مشترک نیازمند مهارت از ESP برای عمل کردن در محیط GMC هستند، و تغییرات در سیستم های GMC را می توان در نیازهای آموزشی برای پرسنل ESP نشان داد:اگر ما یک مدل سه بعدی جدید را آغاز کنیم، تغییرات خود را به ESP اطلاع میدهیم و تقاضای آموزش می کنیم، بنابراین آنها قادر خواهند بود که به خرید خدمات از آنها ادامه دهند.[مدیر تکنولوژی GMC]همینطور، این نوه راه حل ها کانالی را تشکیل میدهند که توسط آن، ESP به ایجاد ارزش های GMC کمک میکند. سازگاری های GMC با سیستم ها مستقیماً با ایجاد ارزش ESP مرتبط است. طبقه دیگری از سیستم ها و سازگاری های مربوطه، با توجه به تبادل بین شرکت ها، سیستم هایی را تشکیل میدهد که تبادل را آسان می سازد. برای مثال، ESP بر روی یک سیستم ایمیل جدید سرمایه گذاری کرده است که ارسال پیام های فوری، ملاقات های آنلاین، و به اشتراک های تقویم با مشتریانی مانند GMC را ممکن می سازد. ترکیب سیستم های ایمیل با مشتریان بعنوان یک سرمایه گذاری محسوب می گردد که ارتباطات روزانه را مؤثر تر و ساده تر می سازد:ملاقات های آنلاین، و به اشتراک گذاری آنلاین اطلاعات و همچنین ملاقات های مجازی از همکاری ما پشتیبانی می کند و آنرا مؤثر تر می سازد.[مدیر بخش ESP]سرمایه گذاری بر روی یک سیستم منابع انسانی داخلی یک سازگاری اخیر دیگر از سوی ESP برای پشتیبانی تبادل است. این سیستم با توجه به مهارت های موجود کار را آسان میکند و شناسایی افراد دارای دانش و مهارت مناسب را ممکن می سازد، که در برنامه ریزی منابع بهبود یافته در مقابل نیازهای مشتری نشان داده می شود:اینکار برای ما چالش انگیز است که همه انواع مهارت هایی را که داریم بشناسیم. ما مدتها با این مسئله مواجه بوده ایم.[مدیر بخش ESP]بنابراین سیستم منابع انسانی داخلی را می توان برای شناسایی و طبقه بندی مؤثر تر انواع مناسبی مهارت برای نیاز های GMC مورد استفاده قرار داد.با توجه به مسائل استراتژیکی بین شرکت ها، سیستم های مشترک عنصری هستند که حدود بین ESP و GMC را کم رنگ تر می سازد. از دیدگاه مدیریت روابط، یکپارچگی بالا کارآمد بودن مسائل را افزایش میدهد. از دیدگاه GMC ، اینکار کار مشکلی است که ESP را با فروشندگان دیگر مقایسه کنیم چون قیمت های ESP سیستم ها و زمینه های مشترکی را نشان میدهند. بعلاوه، در مورد یک قرارداد فرعی خدمات انجام یک کار واگذار شده در زمینه خود، با مجوزها و ایستگاه های کاری آن، GMC قادر خواهد بود که مقدار سرمایه اختصاص داده شده به سیستم های داخلی را کاهش دهد و انعطاف پذیری آنرا بالا ببرد. یکپارچگی سیستمی بالا با ارائه دهندگان خدماتی خاص نیز ممکن است موقعیتی را ایجاد کند که در آن، مشکل خواهد بود که یک ارائه دهنده خدمات را تعویض کرد. البته برای GMC مجوزها و سیستم های مشترک قاعده ای در همکاری با یک شریک پیمانکار فرعی مانند ESP بوده است و فرآیند مربوط به ارائه خدمات در این محتوا بدون هیچ استراتژی مشخصی پدیدار شده است.از دیدگاه ESP، سازگاری با سیستم های GMC یک مسئله قراردادی است. پرسنل ESP بعلت تاریخچه بلند همکاری با GMC دامنه دانش و مهارت خود را نسبتبه خط تجارت GMC اختصاصی کرده اند، که یک مزیت رقابتی به شمار می آید:بعلت تاریخچه بلند خود، ما دانش زیادی در مورد فرآیند ها و محصولات GMC داریم و این به همکاری ما کمک میکند. اگر یک فرد کاملاً جدید قرار باشد که به بازار وارد شود، زمان زیادی طول میکشد تا این نوع دانش را بدست آورد. ادامه خواندن مقاله ترجمه نقش تکنولوژي اطلاعات در روابط استراتژيکي خريدار-فرشنده

نوشته مقاله ترجمه نقش تکنولوژي اطلاعات در روابط استراتژيکي خريدار-فرشنده اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live