nx دارای 208 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال
فصل اول
كلیات و مقدمات
پیشگفتاربه همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازهای پای به صحنه گذاشته است كه بدان افکار عمومی می گویند. این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا آن را به حساب نیاورد، این واقعیتی است که همراه با تحولات عظیمی که در جوامع بشری از جهت ارتباطی و تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در قرن بیستم رخ داده است.
افکار عمومی می تواند بر رفتار فردی، گروهی وسیاست دولت تاثیر بگذارد. بنابراین نقش افکار عمومی در عرصه های مختلف (علمی) پذیرفته شده است.دانشمندان علوم سیاسی و تاریخ نویسان بیشتر به آن بخش از افکار عمومی علاقمند بوده اند که در زندگی سیاسی نقشی را ایفا کرده و یا می کند، براین مبنا آنها اساسا به افکار عمومی به عنوان تجلی افکار از جانب عموم مردم نگریسته اند که به دولت می رسد و دولت شرط عقل را در توجه به آنها می بیند.
ژان ژاک روسو، براین باور بود که همه قوانین در نهایت به افکار عمومی مبنی بوده است. و بیان آزادانه آن را سد اصلی در برابر حکومت استبدادی می دانست:«جرمی بنتام» تاکید می کرد که قانونگذاران نمی توانند وجود افکار عمومی را نادیده بگیرند. از این جهت شناخت افکار عمومی و ارزیابی آن و راههای نفوذ و تاثیر گذاری بر آن یکی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهایی است که با مردم و افکار عمومی سروکار دارند، دولتها به شناخت افکار عمومی نیازمندند تا بتوانند میزان حمایت مردم را از برنامه و سیاستهای خود ارزیابی کنند و تا حد ممکن مشارکت آنها را در کارها جلب کنند.
سازمانها و ارگانهائی که با افکار عمومی سروکار دارند (مانند، رادیو، تلویزیون، و مطبوعات) به این شناخت نیازمندند، زیرا بدون این شناخت نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تاثیر لازم را بر افکار عمومی بگذارند و برد آن نفوذ کنند، می گویند ارزش یک جامعه به کیفیت افکار عمومی آن جامعه بستگی دارد، یا به عبارت دیگر هر جامعه شایسته همان افکار عمومی است که داراست. ارزش افکار عمومی در یک جامعه ارزش تمامی آن جامعه است. لذا هر تاثیری نفوذی بر این افکار بایستی مدنظر داشتن ارزشهای حاکم انجام شود، گسترش افکار عمومی در جامعه های قدیمی بسیار کند بوده است. و به همین نسبت از حدت و شدت و بالنتیجه تاثیرگذاری بی بهره مانده است. در جامعه های جدید با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز به ویژه از طریق مطبوعات و ادبیات و رادیو و تلویزیون گسترش می یابد.
از آنجا که مطبوعات افقها را وسیع می سازند، دیدگاهها و جهان نگریها را وسعت میبخشند، استعدادها را شکوفا می نمایند مردم را سرگرم می کنند، و فزون خواهی را در میان مردم رواج می دهند، بنابراین همکاری و مشارکت را در پیش مردم ایجاد می کنند، لذا از طریق این مشارکت می توان به اهمیت و نقش مطبوعات در شکل دهی و نفوذ بر افکار و عقاید مردم پی برد. مطبوعات را در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی باید بهترین و نافذترین وسیله تاثیر بر افکار عمومی و اقناع خواسته های گروههای مختلف اجتماعی دانست. مطبوعات می توانند افکار عمومی را در قالبهای دلخواه خود درآورد.و به آن شکل دهد. دولت را واژگون سازد. (ماجرای واترکیت که توسط روزنامه واشنگتن پست، افشا شد و به برکناری ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا منجر شد). و برروی کارآورد و بالاخره سازنده هر جامعه نو باشد.
این وسیله به قدرتمندترین وسیله ایجاد تفکر عمومی در قرون اخیر نیز هست. و چنانچه بتواند به رسالت حقیقی خود در تنویر افکار عمومی و آگاه ساختن آنها و قرار دادن اطلاعات صحیح به آنها عمل کند. می تواند بهترین نقش را در ساختن افکار عمومی سالم در جامعه ایفا کند، وقتی که وضع نامطلوب و یا یک کار غیرقانونی و خلاف از طریق مطبوات بر ملاء و افشا میشود، افکار عمومی علیه آن تهییج می گردد. و خواهان رسیدگی و پیگیری آن مورد و وضع خاصی می
شود. و چونکه مطبوعات بازار انعکاس افکار سیاسی هستند، از طریق آنها عملکردها و خط مشی ها و هدفهای دولتها در معرض قضاوت و ارزیابی مردم قرار می گیرد و مفسران، موافقان، مخالفان و همچنین توده مردم، هر یک به رغم و سهم خود به اظهار نظر می پردازند، و از جمع بندی و یا تضارب افکار یک نظر کلی و واحد حاصل می شود. و حتی گاهی می بینم که مطالعه را روزنامه نگاران از واقعی نقل می کنند. و یا به ریشه یابی مساله ای می پردازند، در اماکن عمومی و یا تریبونهای مختلف و باشگاهها و کلاسهای درس نیز مردم به بحث درباره آن موضوع می پردازند و همه اینها تاثیر و نقشی است که مطبوعات در جهت دهی به افکار عمومی دارند.
مقدمهامروزه پژوهشها و بررسی های ارتباطات جمعی بیشتر بر مبنای پیام های ارتباطی صورت می گیرند و مطالعات و تحقیقات در مورد وسایل ارتباطی صرفنظر از محتوای پیامها به سبب فرضی نمودار شدن نظریات مربوط به آنها هنوز مراحل مقدماتی را میگذرانند، و به همین دلیل مطالعات در تحقیقاتی که در زمینه مندرجات مطبوعات و محتوای برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای سینمایی صورت می گیرد از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار می باشند و در این میان پژوهشها و بررسی هائی که درباره محتوای مطبوعات انجام می شوند از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
ریشه تجزیه و تحلیل محتوا نیاز طبیعی انسان برای ادراک اطلاعات مربوط به محیط زندگی اجتماعی او بوده است و به همین دلیل قرنها پیش از آنکه تحت تاثیر نیازهای جدید علمی روشهای دقیق برای آن مشخص گردد به روش گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است.
بدون تردید از سالها قبل بر اثر فعالیتهای ادراکی و شعور انسانی تجزیه و تحلیل محتوا قلمرو خود را درزمینه مکالمات و مکاتبات پیدا کرده بود اما آنچه در تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد این است که تجزیه و تحلیل منطقی – لغوی هر محصول لفظی باید افشاگر عقاید و یا رفتارها و گرفتارهای ذهنی گوینده آن باشد، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوا از آغاز در قالب «منطق» ارتباط بین انسانها قرار میگیرد.
تحقیقی که پیش روی شماست، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 می باشد. روزنامه ها گاه چنان دارای قدرت اثرگذاری و ارتباطی می شوند که حکومتها بدان به مثابه ناظری هوشیار بر عملکردهای خود و نیز مردم آنها را به پلی پیوند دهنده بین آنها و حکومت قلمداد می کنند. انتصاب و مخابره رویدادها باید براساس مبنایی صورت گیرد و توجه به ارزشهای خبری نباید مورد غفلت قرار گیرد. زیرا بر اهمیت و حساسیت کار انتخاب کنندگان اخبار در تحریریه می افزاید.
بررسی و تجزیه و تحلیل میزان و ساختار پیامها و توجه به پروسه مبادله اطلاعات و اخبار امروزه، در جهان به عنوان یک شاخص پراهمیت برای وسایل ارتباط جمعی به شمار می رود، چرا که سعی و تلاش در راه تهیه و تدوین، پردازش و انتقال پیام و بخصوص میزان و ساختار آن نیازمند شناخت عملکردهای روزنامه ها و یافته و نتایج بررسی های تحلیلی و آماری است.
پژوهش در مطبوعات و توجه به روشهای علمی و شیوه های نوین تحقیقاتی همچون تحلیل محتوا و بررسی آماری، تصویری از واقعیتها را نمایان می سازد: که این امر نیز در تحلیل محتوای مطالب سیاسی در روزنامه سلام و کیهان قابل ملاحظه است.
در این تحقیق (پژوهش) سعی شده در فصل اول به بیان اهداف و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیه ها و به طور کلی به شرح طرح تحقیق می پردازیم:فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق را شامل می شود، در ابتدا به بررسی سیر تحولی مطبوعات از زمان پیدایش روزنامه در ایران و بررسی جایگاه و نقش مطبوعات در دنیای امروزی میپردازد، سپس به تشریح فرایند خبر، گزارشگری خبر، برجسته سازی، میپردازد. افکار عمومی و نقش مطبوعات در این زمینه، بخش دیگری از این فصل را در بر می گیرد، در فصل سوم به تعریف روش تحلیل محتوا و بیان روش تحقیق و کاربرد آن و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل جداول و آزمونهای آماری می پردازیم.
فصل پنجم، نیز شامل خلاصه تحقیق و نتیجه گیری می باشد.
پیشینه پژوهشدر تحقیقات انجام گرفته، تحقیق خانم فاطمه امیری، به تحلیل محتوای روزنامههای جامعه، خرداد و صبح امروز با تاكید بر جانشین روزنامهها در ارتباط با احزاب سیاسی مورد بررسی قرار گفت كه سه روزنامه مورد بررسی (7/72 درصد) از مطالب سیاسی را به مقوله خبر اختصاص داده است، بیشترین فراوانی در ارزش خبری به مقوله شهرت با (5/39 درصد) اختصاص دارد.
مهمترین موضوع و رویداد مطرح شده در روزنامه ها در طول دوره مورد بررسی، قتلهای زنجیرهای بوده است و مدیر كل احزاب و اعضای آن بیشترین فراوانی را در عامل خبری داشتهاند (5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی داشته و (6/33 درصد) از مطالب فاقد نام منبع در مطلب خبری بوده اند.
در زمینه دیدگاه مطالب سیاسی در سه روزنامه جامعه، خرداد و صبح امروز 597 ( 5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی دارند. اخبار و مطالب انتقادی با 327 ( 8/24 درصد) در رتبه دوم اهمیت و مطالب مخالف با 209 (8/15 درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. خبرنگار مطبوعات با 512 (8/38 درصد) در رتبه دوم و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با 180 (6/13درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند.
در زمینه استفاده از عكس از مجموع 1320 مطلب سیاسی 1196 ( 6/88 درصد) فاقد عكس بوده اند. در صورتی كه عكس مكمل خبر است و خواننده را هر چه بیشتر به خواندن مطالب ترغیب می كند. می تواند خود گویای خبر باشد.
در عامل خبر گروههای فشار بیشترین فراوانی به موضوع مخالفت با دولت ایجاد موانع برای دولت با 51 ( 2/34 درصد)، قتل های زنجیره ای با 40 ( 8/26 درصد) تعطیلی و توقیف مطبوعات اطلاح قانون مطبوعات و دادگاه مطبوعات با 19 ( 8/12 درصد) اختصاص دارد.
تحقیق دیگری كه توسط دكتر مسعود حاجیزاده میمندی صورت گرفته است10 روزنامه در سال 1377 مورد بررسی قرار گرفت. روزنامه ها عبارتند از : ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، جهان اسلام، رسالت، زن، سلام، كار و كارگر، كیهان و همشهری براساس این بررسی روزنامه همشهری مقام معظم رهبری را بیش از سایر روزنامهها به عنوان شخصیت خبری تیترهای اول، دوم و سوم خود انتخاب كرده است و روزنامه زن از این نظر در مرتبه آخر قرار داشته است.
موقعیت خبری شخصیتهای اجرایی كشور در روزنامه های مختلف به ترتیب زیر بوده است ایران، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه كمترین مقدار. اطلاعات ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران كمترین مقدار. جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری بیشترین و شهردار تهران وزیر ارشاد كمترین مقدار. جهان اسلام، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه و شهردار تهران كمترین مقدار ، رسالت ، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و وزیر ارشاد كمترین مقدار، زن، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و ائمه جمعه تهران كمترین مقدار ، سلام ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران كمترین مقدار، كار و
كارگر، ریاست جمهوری بیشترین ائمه جمعه تهران كمترین مقدار، كیهان، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران كمترین، و همشهری، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران كمترین مقدار، از نظر موضوع تیترهای اول روزنامهها به جمهوری اسلامی بیش از هم و زن كمتر از همه سیاسی بوده است. كار و كارگر بیش از همه و رسالت كمتر از همه اجتماعی و زن بیش از همه و جمهوری اسلامی كمتر از همه سر مقاله داشته است. در موضوع سرمقالهها، جمهوری اسلامی بیش از همه، همشهری كمتر از همه سیاسی، كار و كارگر بیش از همه و زن كمتر از همه اقتصادی، همشهری بیش از همه و سلام كمتر از همه فرهنگی جهان اسلام بیش از همه و جمهوری اسلامی كمتر از همه اجتماعی و كیهان بیش از همه و جهان اسلام كمتر از همه حقوقی بوده است. تعداد و عكسهای خبری روزنامه اطلاعات بیش از همه جهان اسلام كمتر از همه بوده است. از نظر حجم اختصاص یافته به آگهی روزنامه اطلاعات در صدر و روزنامه زن در مرتبه آخر قرار داشته است، روزنامه سلام بیش از همه روزنامه و اطلاعات كمتر از همه خبر و مطالب درباره مطبوعات داشته است، از نظر حجم اختصاص یافته به اخبار داخلی روزنامه كار و كارگر در ردیف اول و روزنامه ایران در ردیف آخر قرار داشته است.
از نظر سبك مطلب در میان همه روزنامه ها و سلام بیشترین مقاله، ایران بیشترین گزارش، زن بیشترین مصاحبه را داشته است. رتبه بندی روزنامه ها بر حسب موضوع بندی مطالب، جهان اسلام بیشترین و همشهری كمترین مطالب سیاسی، كار و كارگر بیشترین و زن كمترین مطالب اقتصادی، رسالت بیشترین و كیهان كمترین مطالب فرهنگی،زن بیشترین و رسالت كمترین مطالب اجتماعی را داشته است.
طرح موضوعدنیای امروزی به ارتباطات مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. در قرن بیستم حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیدهاند، باورها و نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانه هاست. در بین رسانه ها مطبوعات در جامعه از نقش حساس تری برخوردارند، و به عنوان تعدیل کننده زندگی اجتماعی نقش ضروری و انکار ناپذیری دارد و بیش از عوامل دیگر قادر است در تهذیب تمایلات و استحکام پیوندهای افراد یا جامعه خود یا جوامع بین المللی موثر واقع شود. به خصوص در کشور ما که کار مطبوعاتی یک کار سیاسی است. و اشخاص که در عرصه های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فعالیت می کنند به نوعی در کانون روابط و رفتارهای سیاسی دست و پنجه نرم میکنند، حتی آن عده از افراد مطبوعاتی که صرفا درقلمروهای فرهنگی، هنری، و حتی علمی قلم میزنند و ممکن است تصور کنند کارشان غیرسیاسی است، بعضا به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان یک مطبوعات از خود عمل سیاسی بروز می دهند یا تحت تاثیر عمل سیاسی قرار میگیرند.کار مطبوعاتی از جنس فکر و اگاهی است و به همین دلیل ارزشگذاری و ارزیابی آن با پیچیدگیهای فراوانی آمیخته است. این ارزیابی و سنجش در جامعه از سوی افکار عمومی، مراجع قضائی و قانونی و منابع قدرت سیاسی صورت میگیرد.
در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا برای ارزیابی و سنجش عملکرد دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، و جهت گیری آنها در ارتباط با مسائل مختلف از جمله، انتخاب رئیس جمهور جدید، و شیوه اعمال و خط مشی او، و ایجاد ارتباط با بیگانگان، و پرونده قتلهای زنجیره ای و ایجاد رعب و وحشت، و پرونده ها مربوط به عملکرد مطبوعات، چه موضعی داشته و هر یک در شکل دهی به افکار عمومی به چه نحوی عمل کرده اند، مورد بررسی قرار گیرند.
چارچوب نظری: تالكوت پارسونزبرطبق نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز، هر سازمان اجتماعی دارای 4 خرده نظام می باشد که یکی از آنها خرده نظام فرهنگی است کار کرد این خرده نظام، انسجام و هماهنگی سیستم جامعه است. طبق این خرده نظام که مهم ترین آن نیز میباشد این نظام ترکیب یافته است از ایده ها، و اندیشه ها، آرزوها، اعتقادات، باورهای جمعی و اداب و رسوم زندگی اجتماعی که فرد از جامعه حال و گذشتهاش فراگرفته است.از سوی دیگر انسان هم می تواند تا اندازه ای بر این نظام تاثیر بگذارد و این بستگی به انتخابی دارد که او می کند منتها چون انسان از میان داده های موجود گزینش می کند، تاثیر او بر محیط بسیار محدود می شود یعنی چیز عمده ای به نظام اضافه نمی کند. بنابراین برای یافتن عوامل موثر دیگری باید بدنبال نظامهای دیگری بود که بر روابط اجتماعی و مسائل اجتماعی تاثیر می گذارند.
مهم ترین کارکردی که وجه مشخصه خرده نظام فرهنگی است پایداری یا بقاء می باشد. Latency، هر جامعه ای که پایداری نداشته باشد خیلی زود از بین میرود و هر جامعهای که بتواند این کارکرد عمده را ایجاد کند قطعا بیشتر دوام می آورد، بنابراین بقای جامعه به خرده نظام فرهنگی مربوط می شود کارکرد عمده این نظام این است که کارهایی انجام دهد و وسایلی تعبیه کند تا بتواند جامعه را پابرجا نگهدارد. چون مسئله اساسی حفظ و ثبات نظام اجتماعی،
بخصوص دفاع از نظام حاکم است. پایداری توسط دوسازه واره در «جامعه پذیری و کنترل اجتماعی social control» به کارکرد اصلی خود جامعه عمل می پوشاند. جامعه پذیری فرایندی است که از طریق آن باورها و ارزشهای فرهنگی و یا به قول دورکیم، وجدان جمعی، در فرد از طریق فرایند ساختی تقسیم کار درونی شده و سبب می شود تا فرد همسان و همنوا با نظام اجتماعی کنش نموده و راههای متناسب را برگزیند ولی از آنجائیکه پارسونز نیز، مثل دیگر انسجام گرایان معتقد به شرارت طبع بشر است. معتقد است که در صورت عمل نکردن جامعه پذیری، لازم و ضروری است که از حربه زور و اجبار بهره گرفت و بدین ترتیب، کنترل اجتماعی در اشکال تعلیم و تربیت، تبلیغ، تلقین و سرانجام زور می تواند عمل نماید تا به هر طریقی افراد را موافق و همسو با کل نظام سازد.
چگونگی عمل کارکرهای عمده خرده سیستمها:کارکرد عمده اولین خرده نظام های فرهنگی ایجاد پایداری در جامعه است، این کارکرد موجب بقای سیستم می شود یعنی وظیفه بخش اطلاعات، اندیشه ها، و آرمانهای جامعه در این است که نظریاتی را باعث حفظ و تداوم حیات نظام می شود ارائه دهد و در عین حال به نوعی آنها را به خرده نظامهای دیگر جامعه منتقل کند، این امر طبق قانون هابس، در مکتب کارکرد گرایی سندیت دارد، بدین ترتیب که هرگاه نظام در عین به کارگیری قوانین آموزشی و پرورشی چه در
سطح رسمی و چه غیررسمی نتایجی خلاف انتظار بدست آورد، در این صورت سعی می کند با حکم زور و اجبار آن نتایج را بدست آورد. مثل اعمال زور توسط نیروهای نظامی و انتظامی برای کنترل اجتماعی مردم. البته اگر خرده نظام فرهنگی به این طریق ممکن هم بتواند کارکرد و وظیفه اصلی خویش را انجام دهد. هنوز نمیتوان ادعا کرد که جامعه پایدار است مگر اینکه خرده نظامهای دیگر هم بتواند کارکرد خویش را به نحو مطلوب انجام دهند.
پارسونز فرهنگ را نیروی عمده ای می انگاشت که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و یا به تعبیر خودش، نظام اجتماعی را به هم پیوند می دهد و فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنشگران است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم ترکیب میکند.
فرهنگ این خاصیت ویژه را دارد که کم و بیش می تواند بخشی از نظامهای دیگر گردد، بدین سان که فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنشگران می شود اما نظام فرهنگی تنها بخشی از نظامهای دیگر نیست بلکه به صورت ذخیره دانش، نمادها، و افکار، وجود جداگانهای نیز برای خود دارد، این جنبههای نظام فرهنگی در دسترس «نظامهای اجتماعی» و شخصیتی هستند. ولی به بخشی از آنها تبدیل نمیشوند برای پارسونز، نظام فرهنگی حتی بیشتر از ساختارهای نظام اجتماعی اهمیت دارد. در واقع همچنانکه پیش از این دیده ایم نظام فرهنگی بر تارک نظام کنش پارسونز جای دارد. و او خودش را یک «جبرگرای فرهنگی» نامیده بود.
از نظر پارسونز مفهوم نظام فرهنگی با مفهوم بقای الگو همراه است. منظوراز نظام فرهنگی بخش منتظمی از محیط نظام اجتماعی است که در اساس متشکل از اصول مشروعی است که کنشهای هنجاری بر مبنای آن انجام می گیرد. لازم است دو نکته را در اینجا متذکر شویم. اول اینکه «ما به شیوهای معین عمل می کنیم» دوم اینکه «ما بدلیل خاصی به این شیوه عمل می کنیم» در نهایت تنها توجهات برای کنش در یک جامعه، ارزش ها و اصول معمول در جامعه اند که مردم اعتقاد زیادی به آنها دارند. این توجیهات به نحو سازمان یافته ای در باورهای مذهبی، توصیف ماهیت جهان در هنر به عنوان تجلی هیجانات عاطفی و تجسم فردیت و امثال آن. صراحت می یابند. این جنبههای فرهنگ در هر حال بیانگر معنایی است که با زندگی اجتماعی پیوند دارد. نظام فرهنگی عمدتاً فراهم کننده پاسخ های انتزاعی است به این سوال که چرا زندگی بدین گونه است؟ الگوهای فرهنگی برای مدتی نسبتا طولانی دوام میآورند و موجب همبستگی فعالیتهای متباین میشوند. از این روی، آنها را می توان حفظ کنده الگو دانست.
بقای الگو ملازم با نهادهایی است که بطور خاص به حراست و تنظیم آن چیزی که می توان آن را در «حقیقت اساسی» نامید ارتباط دارد. نهادهای مذهبی یک مورد از آن است نهادهای مذهبی براساس اصل عالی اخلاقی یا واقعیت غایی فتوای قانونی صادر کرده و آنها را در قالب بیانات اخلاقی تفسیر می کنند. این امر ممکن است به شیوه های غیرمستقیم انجام گیرد لیکن در نهایت، رفتار با ارجاع به یک ارزش فرهنگی است که مشروعیت می یابد.
پارسونز می خواهد بگوید که نهادهای بقای الگو «درستی» همیشگی بعضی از فعالیتهای شخص را برای ما تعیین میکند. این حقانیت و درستی، اساس اخلاقی جامعه پذیری و تعلیم و تربیت را بنیاد نهاده است و زمینه ارزیابی و کنترل رویه های اجتماعی است. ارزش حیات، قانون طلایی یا اهمیت مسئولیت اجتماعی نیست که نهایتاً میتواند پشتیبان زمینههای عقلانیت، یا کارایی باشد مفاهیم ارزشهای فرهنگی صورت نمادی پیدا کرده است.
پارسونز به همان سان که در مورد نظامهای دیگرش نیز عمل کرده نظام فرهنگی را برحسب رابطه آن با نظامهای دیگر کنش، تعریف نمود. بدینسان که فرهنگ را نظام الگودار و سامانمندی از نمادها میداند که هدفهای جهتگیری کنشگران، جنبههای ملکه ذهن شده نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در بر می گیرد.
فرهنگ از آنجا که بسیار نمادین (ذهن) فرهنگ ویژگی دیگری به آن میبخشد که همان توانایی نظارت بر نظامهای دیگر کنش پارسونز است. پارسونز به این نتیجه میرسد که معیارهای اخلاقی، همان «شگردهای یکپارچه کننده و حاکم بر نظام کنش می باشند این نتیجه گیری این فکر تعیین کننده را در نظریه پارسونز، بازتاب میکند که نظام فرهنگی یک نظام مسلط است.
از نظر من جامعه متشكل از انواع خرده نظام میباشد كه همه به اتفاق هم و بصورت پیوسته برطبق ارزشهای مشترك. جامعه را پیش می برند و نظام و قدرت سیاسی نباید قدرت نهادهای دیگر از جمله نظام فرهنگی یا نظام آموزشی و اقتصادی را مورد تعرض قرار دهد.
نظام فرهنگی كه خود متشكل از خرده نظامهای متعددی می باشد یكی از نهادهای تأثیرگذار بر جامعه می باشد. كه فعالیت این نظام باید همراه با آزادی اندیشه و عمل باشد. دولت باید كنترل از راه دور و محدودی بر فعالیت آنها داشته باشد، اگر نظارت و كنترل دولت بر نهادها به صورت عینی و ملموس باشد. فعالیتهای فرهنگی افراد جامعه توسط دولت مورد تعرض قرار گرفته و اعتراض آنها را برمیانگیزد. بعنوان مثال اگر جامعهای در رسانههای جمعی با سانسور و
سركوب خبری و اطلاعاتی از جانب دولت بر بخش مختلف و رسانههای مختلف از جمله رادیو تلویزیون مجلات و روزنامه های، و غیره را حس كنند دولت با اعتراض و خشونت مواجه می شود. بنابراین وجود جو مناسب و مطلوب و تا حدودی آزاد برای فعالیتهای فرهنگی اقشار جامعه لازم است. در جامعه دموكراتیك و مردم سالار ایران نظام فرهنگی با محدودیت همراه است به خصوص رسانههای گروهی و از جمله مطبوعات كه در اواخر دهه هفتاد و با سركارآمدن دولت آقای خاتمی مطبوعات با فشار فراوان از جانب نظامهای مخالف دولت مواجه شدند و اشاعه افكار و اندیشههای جدید و از انحصار خارج شدن و لزوم تغییر خط مشی، صاحبان روزنامه ها را متحمل هزینههای گزافی كرد كه دو روزنامه كیهان و سلام از جمله آنان بودند.
فرضیات تحقیق1-به نظر میرسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی میباشد.2-به نظر میرسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در جهت هماهنگی و تایید نظام سیاسی میباشد. 3- به نظر میرسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد. 4-به نظرمیرسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام بیشتر در جهت انتقاد از نظام سیاسی باشد. 5-به نظر می رسد که ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول موضوعات داخلی می باشد. 6-به نظر می رسد ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول موضوعات داخلی می باشد. پرسشها:1-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان در چه جهتی می باشد؟2-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام در چه جهتی می باشد؟3-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان دارای چه نگرشی می باشند؟4-ساختارمطالب سیاسی روزنامه سلام دارای چه نگرشی می باشد؟5-ساختار مطالب سیاسی روزنامه کیهان حول چه موضوعاتی است؟6-ساختار مطالب سیاسی روزنامه سلام حول چه موضوعاتی است؟
اهداف تحقیق:مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی در کنار سه رکن دیگر یعنی قوه مجریه، قوه قضائیه، و قوه مقننه، و نیز سایر نهادها و ارگانها فعالیت می کنند و حتی باید به صراحت گفت «چالش جدی بین رکن چهارم و دیگر ارکان، امروزه جلوه تازهای به خود گرفته است» .بنابراین با علم به نقش مهم این رسانه در ایجاد اندیشه توسعه و پیشرفت به سوی جامعهای متعالی، بررسی و تجزیه و تحلیل محتوای جزئی، از این رسانه ها مستلزم اهداف مهم دیگر نیز میباشد که هدف اصلی تحلیل محتوای ساختار مطالب سیاسی دو روزنامه سلام و کیهان،و شناخت نقش این دو روزنامه در طرح مسائل واقع شده در طول سال 1377
آگاهی به موضع گیری و عملکرد نشریات مزبور نسبت به وقایع مهم جامعه در سال 1377، شناخت ارزشهای خبری مندرج در دو روزنامه کیهان و اسلام در خصوص وقایع 1377، اطلاع از نحوه هدایت و جهت دهی به افکار عمومی.آگاهی نسبت به عناصر خبری در دو روزنامه سلام و کیهان، و در نهایت اینکه، روزنامه نگاران و سردبیران جراید، به خصوص کسانی که در بخشهای سیاسی مطبوعات قلم میزنند و فعالیت میکنند، برای اینکه مسئولیت خویش را به نحو مطلوب به انجام رسانند، چگونه می توان چنین کاری را انجام دهند و چه ملاکهایی را باید مورد توجه قرار دهند.
اهمیت و ضرورت تحقیقرسانههای ارتباطی به طور روز افزونی توانستند مرزها و محدودههای ملی را در نوردند و این باور را به وجود آورند که قادر به تضعیف اهداف ملی سایر کشورها هستند.
پس از پایان جنگ و تغییر فضای سیاسی کشور و بویژه با دیدگاههای آقای سیدمحمد خاتمی بعنوان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اقداماتی در جهت تجدید فعالیت نشریات و توسعه مطبوعات صورت گرفت. بدنبال فراهم شدن بسیاری تسهیلات، تعداد نشریات تا سال 1373 بالغ بر 550 عنوان و تیراژ آنها به رقمی در حدود 5/1 میلیون نسخه رسید.
بدنبال انتخابات دوم خرداد سال 1376 و روی کارآمدن آقای خاتمی در مرداد ماه همان سال، عصر جدید و کاملا متفاوت با گذشته در زمینه توسعه کمی و کیفی مطبوعات و فعالیت های پیرامون آن آغاز شد. تشکیل اولین انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، تجدید ترکیب اعضای هیئت منصفه مطبوعات افزایش سریع تعداد روزنامه ها، هفته نامه ها و ماهنامه ها در تهران و دیگر استانهای کشور، رشد فزاینده همراه با تکثری قریب به 1000 عنوان مختلف در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و .. انتشار بیش از 30 روزنامه کثیرالانتشار روزنامه در تهران، تیراژ بیش از 3 میلیون نسخه در روز و غلبه عناوین و شمارگان نشریات غیردولتی بر دولتی از جمله مواردی است که در این رابطه می توان به آنها اشاره کرد.
علاوه برموارد یاد شده، نشریات در عصر خاتمی با کار کردن کاملا متفاوت وارد صحنه شدند، و علاوه براطلاع رسانی صرف در زمینههای مختلف عهدهدار مسئولیتهای دیگری هم شدند. روزنامهها و هفته نامهها با توجه به فقدان احزاب و سایر نهادهای مدنی در جامعه به بسیاری از فضاهای خالی و حساس را پر کردند، افزایش روز افزون عناوین و تیراژ مطبوعات از یک سو و ارتباط، اعتماد و استقبال اقشار گوناگون جامعه با آنها از سوی دیگر بیانگر این نکته میباشد. در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی به جرات می توان ادعا کرد که هیچ مسالهای به میزان مساله مطبوعات در میان مسئولان کشور به جناحهای سیاسی، مردم و حتی خود مطبوعات مطرح نبوده است، به طوری که در طی این سه سال هیچ یک از دست اندرکاران امور کشور به قوای مقننه، و مجریه و قضائیه، چهرههای سیاسی و فرهنگی و جناحهای موجود در جامعه را نمیتوان یافت که درباره مطبوعات اقدامی نکرده یا سخنی نگفته باشند.
وجود حوادث و وقایع مهمی از جمله انتخابات شوراها استیضاح وزرای هیات دولت، و مخالفت با دولت، ارتباط با آمریکا، پرونده قتلهای زنجیره ای، پرونده مربوط به عملکرد مطبوعات و جریانات کوی دانشگاه 18 تیرماه 1378 باعث شده که این دوره یک دوره مهم و استثنایی برای گام برداشتن به سوی جامعه مدنی و توسعه باشد، که البته با قربانیهای زیادی همراه بود، و لذا با بررسی و تحلیل محتوای دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، سعی شده وقوع این حوادث چه بازتابی در این دو روزنامه داشتهاند و این دو روزنامه چه علمکردی را نسبت به آنها در پیش داشتند؟
تعریف عملیاتی واژگان تحقیق: تعریف روزنامه: نشریهای كه به صورت روزانه چاپ میشود و اخبار و رویدادهای روزانه را منتشر می كند. الف: سبك مطلب هر مطلب سیاسی روزنامه ، با توجه به سبكهای زیر كدگذاری می شود. 1) خبر:گزارش از وقایع عینی دنیای خارج كه اطلاعات لازم از طریق مشاهده یا مصاحبه به دست آمده و نظرات خبرنگار در آن دخالت نداردو جنبه تازگی مطرح است.
2) یادداشت تفسیر و تحلیل خبری: یادداشت: این نوع مقالات در نشریات جای ثابتی نداردو باعناوینی مختلف چاپ می شود فراگیری مقالات در محدوده خاصی نیست. نشر این مقالات محدود به شیوه خاصی نیست و انتقاد در آن جایگاه ویژهای دارد. تفسیرو تحلیل خبری: مطلبی كه جنبه تفسیر و اظهار نظر شخصی نویسنده را در بردارد و حاوی ارزشیابی و قضاوت او در مورد موضوعات خبری و غیر خبری است. همچنین مطالبی كه با استفاده از منابع گوناگون به منظور روشنتر شدن و تفهیم بهتر وقایع منتشر میشوند در اینگونه مطالب نظرات گزارشگر مستقیماً منعكس نمیشود.
سایر؛ آنچه نتوان در مقوله فوق كدگذاری كرد. ب: ارزشهای خبری: هر مطلب سیاسی روزنامه ، باتوجه به ارزشهای خبری آن به صورت زیر كدگذاری میشود. 1 شهرت: این ارزش خبری در مورد شخصیتهایی است كه به خاطر فعالیتهایشان در گذشته یا حال در جامعه شناخته شده هستند. این اشخاص حقیقی یا حقوقی و همچنین دارای عملكرد مثبت یا منفی در زمان حال و یا گذشته باشد.
2 برخورد: اینگونه رویدادها، برخورد میان افراد، گروهها، ملتها، حیوانات با یكدیگر یا با طبیعت است. برخورد ممكن است بصورت جسمی (فیزیكی) یا فكری و یا ایدئولوژی باشد. اخبار سرقت، قتل، تصادف، سیل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفادههای مالی و جدالهای سیاسی و غیره از رویدادهایی هستند كه عامل برخورد و یادگیری در آنها نهفته است .
3 در برگیری: رویدادوقتی دارای ارزش در برگیری است كه بر روی تعداد زیادی از افراد جامعه درزمان حال یا آینده تأثیر داشته باشد. در برگیری یك رویداد ممكن است باعث نفع و یا ضررمادی یا معنوی افراد جامعه شود و تأثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی مردم بگذارد. 4 عجیب و استثناء: رویداد در این حالت غیرعادی، استثنایی،عجیب و نادر است. در بعضی از موارد این رویدادها برخلاف پیش بینی یا انتظار اتفاق میافتد، اختراعات و اكتشافات را نیز میتوان از اینگونه رویدادها دانست.
ج:مقوله بندی موضوعات: هر مطلب سیاسی، با توجه به موضوعات در رویدادهایی كه در طول دوره مورد بررسی برجسته شده بود كد گذاری گردید. د. عامل خبری: فرد یا افرادیكه خبر در رابطه با آنان است و یا منعكس كننده گفته های آنان به طور نقل قول مستقیم میباشد. و یا به عبارت دیگر خبر ساز در مطالب هستند.
هـ . نوع دیدگاه مطالب خبری: هر مطلب سیاسی، با توجه به نوع دیدگاه و گرایش هایی كه سه روزنامه مورد بررسی دنبال می كردند كدگذاری شد. منظور از موافق یا مخالف این است كه مطالب خبری كه در جهت ایدئولوژی و سیاست روزنامه مورد بررسی بود در گزینه موافق و موضوعاتی كه برخلاف اهداف و منش گردانندگان نشریه بود در گزینه مخالف كدگذاری شده است. مطالبی كه صرفاً به دادن اطلاعات پرداختند در مقوله اطلاع رسانی و مطالبی كه جنبه انتقادی نسبت به وقایع روز داشتند در گزینه منتقد كد گذاری شد .
و. منبع مطلب: هر مطلب سیاسی ،با توجه به منبعی كه در ابتدا و داخل به آن اشاره شده بود با توجه به دستورالعمل كد گذاری گردید. مطبوعات، منظور از مطبوعات در این پژوهش رسانه های مكتوبی هستند كه به صورت ادواری به چاپ می رسند و بیشتر مطالب آنها سیاسی است آن هم مطبوعات ایران، یعنی نشریاتی ادواری كه در سرتاسر كشور توزیع می گردد.
تعریف خبرخبر گزارش یك رویداد است. آنچه یك گزارشگر مینویسد، خبرنامیده میشود. یعنی اینكه خبر(news) با اتفاق یك رویداد(event) فرق دارد ممكن است كه آنچه گزارش میس شود عینا مانند واقعه ای كه رخ داده است نباشد و فقط جنبههایی از آن رویداد را منعكس كند. در این تعریف میان حقیقت رویداد و واقعیت خبرتفاوت وجود دارد و درحقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایر عوامل موثر برتغییر رویداد مخابره شد, تاثیر گذار هستند.لرد نورث كلیف درتعریف خبر میگوید:«خبر چیزی است كه یكی میخواهد آن را در جایی سركوب كند و آنچه می ماند، آگهی است. تعریف دیگر كه متعلق به ویلیام گیبر(W.Gieber) است و از زاویه جامعه شناسی تولید خبر به تعریف خبر می پردازد و مورد قبول اكثر روزنامه نگاران می باشد.» سبکهای خبرنویسی:1-سبک هرم وارونه (In verted – pyramid style)2-سبک تاریخی (Chronological style)3-سبک تاریخی به همراه لید (Combination style)سبک هرم وارونه:در سبک هرم وارونه قاعده هرم حاوی جذابترین، و در بسیاری از مواقع، حاوی مهم ترین بخش خبر است و بخش انتهایی حاوی بی اهمیت ترین بخشهای ماجراست. گفته میشود که اختراع تلگراف بیشترین تاثیر را بر شکل گیری و تکوین سبک هرم وارونه گذاشت پس در سبک هرم وارونه پاراگراف اول اصلیترین بخش مطلب را در خود جا می دهد و سایر پاراگرافها به ترتیب اهمیت به دنبال پاراگراف اول میآیند. سبک هرم وارونه به دو منظور مورد استفاده قرار می گیرد و مقبولیت دارد:1-شیوه طبیعی نقل وقایع 2- مشخص شدن سریع تکلیف خواننده با متن.خواننده به محض خواندن پاراگراف نخست، اگر تمایلی به خواندن موضوع حس کند، بقیه مطلب را خواهد خواند و به این ترتیب وقت او تلف نخواهد شد.مزیت دیگر کار تیتر زدن در سبک هرم وارونه به علت اینکه اصل مطلب در پاراگراف اول میآید آسان است وبه سبب اختصار و ایجازی که دارد جای کمتری در روزنامه می گیرد. معایب سبک وارونه:خبرنگار به خاطر قدرت مانوری که این سبک از نظر جابه جائی عناصر خبری به او می دهد قادر به اعمال نظر می شود. چون اصل خبر در پاراگراف نخستین خوانده می شود ممکن است بقیه مطالب خوانده نشود و همچنین آنچه در پاراگراف اول آمده است، دوباره در خبر تکرار می شود. کاربرد سبک هرم وارونه، از این سبک برای تنظیم خبرهای مربوط به سمینارها، سخنرانیها و اخبار روزمره بهره می گیرند.سبک تاریخی:مطالب به همان صورتی که به لحاظ زمانی تحقق یافته اند در قالب خبر ارائه می شوند، در سبک تاریخی تا حدود زیادی از اعمال نظرخبرنگار جلوگیری می شود و مطالب به طرز کامل تری ارائه میگردد. البته سبک هرم تاریخی هم لید خاص خود را دارد که به صورت مقدمه بر تارک خبر قرار میگیرد، اما به این دلیل می توان آن را لید نامید. که بیش از حد كلی است موارد کلی خبر را بیان میکند.معایب سبک تاریخی– باید دقت بیشتری را در مقایسه با سبک هرم وارونه به وقف خواندن خبر یا متنی کرد که به این شیوه تهیه شده است.– خواننده را خسته میکند، چون که طولانی است و لذا امکان ترغیب خواننده به خواندن لازم مطلب کم می شود. – به خاطر طولانی بودن، مشکل تراکم مطلب، همواره وجود خواهد داشت.– صفحه بندی و تهیه ماکت در شیوه سبک تاریخی دشوارتر از سبک هرم وارونه است. سبک تاریخی به همراه لید :این سبک تلفیقی از دو سبک وارونه و سبک تاریخی است و خاص پوشش دادن به خبرهایی شهری و حادثهای، سبک تاریخی به همراه لید در بسیاری از مواقع به ویژه وقتی که از یک بلوغ مضمونی و ساختاری برخوردار شود، شانه به شانه داستان میزند، انتریگ دارد، تضاد میآفریند، راوی دارد، زاویه دید دارد، فراز و فرود دارد، ریتم یا آهنگ، رینگ یا نواخت، میزانسن یا صحنهپردازی، فضا، رنگ و ; خلاصه هر فن و تجربهای را در خود حل میکند تا به مساحت درام هر چه نزدیکتر شود. انواع مدلهای خبری :مطالعاتی که در زمینه سمت و سوی جریان خبرها بعمل آمده است درباره سه مدل متمایز فرضیاتی ارائه کرده است. اولین مدل نظریه «مرکزی پیرامونی» است که در تئوری ساختاری امپریالیسم اثر جان گالتونگ نمود یافته است.در این تئوری جهان به دو بخش تقسیم شده است. مرکز یا جوامع حاکم و پیرامون که به مناطق وابسته اطلاق می شود این سازه های تئوریک را به کنشهای متقابل فرهنگی و ارتباطی ربط داده و به کنش متقابل عمودی به مثابه عمده نابرابری ملتها اشاره می کند.از نظر وی شبکههای فئودالی، ارتباطات بین المللی که در کنترل ملل مرکز میباشد به این نابرابری دامن میزنند. فرضیه گالتونگ را می توان به چهار دسته تقسیم کرد که وضعیت خبرهای بین المللی را مشخص می سازد خلاصه کرد.مدل مرکز پیرامونی:1-رویدادهای خبری مرکز که در سیستمهای مطبوعاتی جهان گزارش میشود از ثقل بیشتری برخوردار است.2-میزان تبادل خبرها میان ملل «مرکز پیرامون» و میزان تبادل خبرها بین خود ملل مرکز با یگدیگر تفاوت بسیار زیادی دارد.3-خبرهای ملل «مرکز» سهم بیشتری از رویداهدهای خارجی را در رسانههای ملل پیرامون به خود اختصاص می دهد حال آنکه سهم رویدادها پیرامون در رسانه های متمرکز کمتر است.4- تقریبا جریان خبردر میان ملل پیرامون بسیار ناچیز است و یا اصلا وجود ندارد. چندین تلاش پژوهش به عمل آمده است تا ثابت کند که نظریه گالتونگ خود یک الگوی فئودالی است پژوهشهایی که مكنزی و اورتون در سال 1981 مبنی بر تحلیل محتوای وسایل ارتباط جمعی استرالیا انجام دادهاند تاییدی بر فرضیه گالتونگ می باشد آنان نتیجه گرفتهاند که جهت جریان بین المللی خبرها به سوی استرالیا و از استرالیا به خارج و عمدتا تحت سیطره منابع خبرهای سنتی و استعماری است.
در مدل گالتونگ اثبات این نکته مورد نظر است که بسیاری از رسانه ها در کشورهایی پیرامون «جنوب» از جهت نحوه پوشش رویدادهای جهانی شبیه یکدیگر هستند و همه کمابیش به یک میزان تحت تاثیر جریانهای خبری کشورهای مرکز «شمال» قرار دارند.گالتونگ معتقد است که کشورهای روبه توسعه از این لحاظ به خبرگزاریهای فراملی وابسته اند در حالیکه همه می دانیم که این خبرگزاریها عملا بحرانها و جرایم و ; به هنگام مخابره خبر از پیرامون به مرکز تاکید می کنند و در مقابل هنگامیکه ملل پیرامون به خاطر وابستگی خبری به انعکاس خبرهای مرکز در نشریات خود می پردازند خواسته یا ناخواسته ذهنیت وسایل ارتباط جمعی غرب را برای مخاطبان به ارمغان میآورند و این امر به ایجاد یک امپریالیسم فرهنگی می كند، زیرا ادامه این روند عملا سبب میشود که به تدریج تولیدکنندگان و مصرف کنندگان خبر در «جنوب» نظیر همتایان خود در مرکز بیندیشند و این یعنی از «چشم غرب به جهان نگریستن».در هر صورت گالتونگ معتقد است که امپریالیسم ارتباطی به امپریالیسم فرهنگی انجامد. گالتونگ در نظریه ساختاری امپریالیسم 1971 مهم ترین وجود ساختار بنیادین جامعه بین المللی را چنین بر می شمارد. امپریالیسم فرهنگی و ارتباطی با امپریالیسم اقتصادی و امپریالیسم سیاسی و نظامی آرای گالتونگ هنوز هم در کانون بحث مناسبات جهانی قدرت دارند به عقیده او نظام اخبار بین المللی بخشی از امپریالیسم فرهنگی و ارتباطی جهانی است.او اهمیت انواع امپریالیسم ارتباطی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی را به میزان می داند و برای آنها ساختارهای مشابهی را قائل می شد و چنین نتیجه می گیرد که:از انجا که نظام بین المللی اخبار بخش مهمی از ساختار جهانی است پس مشخصه اصلی نظام خبر وجود یک رابطه تعاملی عمودی میان مرکز و محیط و یک ساختار تعاملی فئودالی است. رابطه عمومی همان نکته ایست که ژان دارسی از آن به عنوان محور اختلافات یاد کرده است. به این ترتیب با توجه به مدل مرکز پیرامون گالتونگ می توان نتیجه گرفت که وابستگی رسانه های پیرامون به اخبار «مرکز» ایجاد ساختارهای تازه امپریالیستی برای جریانهای خبری می پردازد و چهار غول بین المللی برای آمریکائیها، انگلیسی ها و فرانسویها قلمروهای انحصاری نفوذ اطلاعاتی ایجاد می کنندو این نوع ارتباطات نمونه بارز ساختار بین المللی استعماری قلمداد می شود و به همین دلیل گالتونگ مشخصه مناسبات شمال و جنوب و اداری ساختار فئودالی تصور می کند باید یادآوری کرد که یکی از عمده ترین دلایلی که برای اعتبار و صحت نظریه های ساختارگرایی و وابستگی اقامه می شود این است که این نظریات قادر به ایجاد و ارتقای شکلهای تازه ای از اقدام سیاسی و سازمانهای اجتماعی و اقتصادی شده اند.مدل مثلثی:مدل دوم یک جریان مثلثی است که شمال را به شرق و غرب تقسیم و سپس هر یک را به جنوب متصل می سازد.«گرنبر – مروانی» در یکی از جامع ترین پژوهشهای مبتنی بر جغرافیا چنین نتیجه گرفتند که شرق و غرب در خبرهای خارجی خود، اولویت را به مناطق ژئوپولتیک مورد علاقه خود می دهند، حال آنکه رسانه های جهان سوم به طور کلی سهم عمده خبرهای خارجی خود را به شمال (یعنی به شرق و غرب)، اختصاص می دهند.در این اواخر نیز پژوهشی که توسط (استونسون و کول) به عمل آمد نتیجه آن چنین بود که آشکار است که ویژگی حاکم بر خبرهای خارجی مجاورت منطقه ای است اروپای غربی و آمریکای شمالی قابل رویت ترین مناطق در جهان رسانه ها هستند حال آنکه اروپای شرقی و مناطق در حال توسعه از کمترین توجه برخوردارند.
مدل مثلثی
در هر صورت اکثرپژوهشهایی که در قلمرو جریان خبری تحت سلطه شمال به عمل آمده اند حاکی از آن هستند که سلطه خبری شمال باعث مخابره شدن خبرهای مربوط به پیشرفتهای، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و غیره جهان سوم می شود و به طور همزمان تصویری که جریان خبری «شمال» از «جنوب» ارائه می کند حاکی از ابدی نشان دادن خشونت و بی نظمی در جهان سوم است در جریان خبری شمال سعی می شود که جهان سوم ناقض حقوق بشر غیرمنطقی و بدوی نشان داده شود.افزون بر این اهمیت سلطه خبری موجب تحمیل فرهنگ مصرفی و تلقین الگوی ذهنی و رفتاری غرب به جهان سوم می شود و در این سلطه و تهاجم خبری مطلوبترین هدف شمال نابود کردن هویت مذهبی – فرهنگی و از بین بردن اقتدار ملی در جهان سوم است.مفهوم دروازه بانی:هر پیام برای رسیدن به مخاطب خود باید از دروازه های فراوانی عبور کند بعضی از این دروازه ها گشوده، پاره ای نیمه باز و برخی نیز کاملا مسدود می باشند. هر دروازه بان براساس مجموعه ای از معیارها مثل جایگاه طبقاتی، تحصیلات، نحوه نگرش به جهان ارزشها هنجارها نگاه سازمانی خود با انتخاب اخبار مبادرت می ورزند.استوارت هود در زمینه برنامه های تلویزیونی ودرباره اینکه چه کسانی دروازه بان هستند می نویسد: یک برنامه تلویزیونی حاصل چندین انتخاب است که توسط طیفی از دروازه بان صورت می گیرد این دروازه بانان شامل افراد ذیل می شوند.«دبیری که موضوع مورد پوشش خبری را تعیین می کند، سازمان دهنده ای که فیلمبرداران گزارشگران را برای تهیه موضوع توجیه می کند، تدوین کننده ای که دست به انتخاب فیلم می زند، سازنده نهائی که مقولات را از نوارها استخراج می کند، معاون دبیری که مسئول نوشتن سوژه است و مسئول طرح که شکل زمانی کار خود را مشخص می کند .الگوی دروازه بانی وتسلی و مک لیناین دو محقق آمریکایی از دانشگاه آیوا نیز در الگوی ارتباطی خود جایگاه گزینشگر و نقش دروازه بانی او را به نمایش گذاشتند.
در الگوی وستلی و مک لین x خبرها هستند و گزینشگر عمدتا x2 و x4 را انتخاب نکرده و این دور از دایره خود خارج کرده است و مخاطب B نیز برای آنکه بداند چرا خبر x4 و x2چاپ نشده و از طریق ارتباطات میان فردی چیزهایی درباره آن شنیده به سراغش رفته است البته x2 به خاطر نداشتن ارزش خبری رد شده است.
نظریه برجسته سازی یا اولویت گذاری در میان رسانه های جمعی، روزنامه ها دارای جایگاهی خاصندهر روزنامه ای که به دست ما می رسد حاصل یکسری انتخابهاست. از موضوع تا مسایل فنی، بی تردید گزینش خبر از میان میلیونها رویدادی که به صورتهای گوناگون به موسسات مطبوعاتی می رسد کاری حساس وظریف است رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، این حساسیت در صفحه اول روزنامه نمایان تر می شود تاثیری که تیتر اول روزنامه بر خواننده می گذارد انکارناپذیر است چه تا مدتی فکر او را به آن رویداد جلب کرده و ذهنش را مشغول می کند. دیدگاهی که در اوایل دهه 1970 میلادی با عنوان برجسته سازی یا اولویت گذاری Agenda – setting توسط «دونالدشا» و «مک کوفر» مطرح شد به این نکته توجه داشت در واقع برجسته کردن یک رویداد تا حد قرار گرفتن به عنوان تیتر اول و یا اصولا جای گرفتن آن رخداد در صفحه اول فکر و ذهن مخاطب را به سمت آن رویداد سوق می دهد.برجسته سازی به این نکته اشاره دارد که دست اندرکاران و صاحبان رسانه ها با بزرگ کردن رویدادهای گوناگون سعی در القای دیدگاههای خاص خود را به مخاطبان دادند. حال این دیدگاه می تواند در جهت برانگیختن احساسات خوانندگان نسبت به رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد جبهه گیری در برابر یک منطقه یا رویدادی خاص تاثیری مستقیم بر روی مخاطبان آن رسانه دارد که می تواند مثبت و یا منفی باشد.برجسته سازی مدعی است که مخاطبان از رسانه های خبری برجستگی را می آموزند و ترکیبی از برجستگی شخصیتی را بین افرادی که وضعیتی مشابه به هم دارند، پدید می آورند. از سوی د یگر، برجسته سازی حامل پیامهای بسیار مهمی است که برای مخاطبان ارسال می شود. این عقاید درباره وظیفه و عملکرد برجسته سازی در رسانه های جمعی به مفهوم تعیین کننده ای مربوط می شود که رابطه قوی و مثبتی میان تاکید وسایل ارتباط جمعی و برجستگی آن مباحث در تک تک مخاطبان قائل است.این مفهوم اشاره دارد به افزایش نفوذ برمردم دراثر برجسته کردن یک مبحث دررسانه های جمعی و برجستگی آن مبحث یا موضوع در میان مردم.در بیشتر مقالات و مطالعاتی که درباره موضوع برجسته سازی صورت گرفته است، اشارتی که رسانه برای انتقال صحیح هر رویداد از طریق معانی روزنامه نگاری مشخص می کنند از ویژگی خاص برخوردار است.بطور مثال، در مورد نشریات نوشتاری با درشت کردن حروف چاپی یا درشت کردن تصاویر میتوان عمل برجسته سازی را انجام داد.بطور کلی مفهوم برجسته سازی عبارتند است از افزایش بار خبری یک مطالب در ذهن خواننده در برجسته سازی، رسانه های خبری با کوچک جلوه دادن رویدادها ذهن مخاطبان خود را از مساله ای دور و یا متوجه رویدادی می سازند و بدین طریق در نحوه قضاوت و نتیجه گیری آنها نسبت به مسائل اجتماعی دخل و تصرف می کنند.رسانه ها با برجسته ساختن برخی از موضوعات می توانند بر اطلاعات و شناخت مردم تاثیربگذارند به عبارتی، رسانه ها اگر چه نتوانند تعیین کنند که مخاطبان «چطور بیندیشند» اما می توانند تعیین کنند که «درباره چه» بیندیشند.با بررسی مجموع مطالعات و تحقیقات بعمل آمده در زمینه برجسته سازی می توان موارد زیر را نتیجه گرفت:1-مطبوعات برخی وقایع و رویدادها را بزرگ کرده و آنها را چشمگیر نشان می دهند.2-انواع مختلف جریانات نیاز به انواع مختلف پوشش خبری برای جلب توجه دارند.3-وقایع و رویدادهای مورد توجه می بایست محدود شده و یا محدوده فضایی خاصی داشته باشد تا در آن محدوده بتوان آن واقعه را درک کرد.4-زبان به کار گرفته شده توسط رسانه های جمعی، بر درک اهمیت موضوع تاثیر می گذارد. 5-رسانه های جمعی، وقایع رویدادهایی را که مورد توجه می باشند به نهادها و سمبلهای ثانویه ربط می دهند. سه ضابطه خبر: 1-واقعه روز بودن، خبر برحسب تعریف ساده خود عبارت از چیزی است که تازه باشد، وقتی کسی روزنامه را باز می کند، یا در ساعت پخش اخبار، رادیو، یا تلویزیون را روشن می کند انتظار دارد جوابی برای این سوال خود بیابد «تازه چه خبر»؟تلاش روزنامه نگاران زرنگ و جدی برای کسب تازه ترین اخبار و پیشی جستن بر رقیبان می تواند جواب عموم را بدهد. نیاز به واقعه روز بودن خبر هنگامی آشکار تر می شود که نشر آن، هیجان یا عکس العملی در توده خوانندگان یا دست کم بخشی از آنان را در برانگیزد و تاخیر در نشر آن عواقب ناراحت کننده ای ایجاد کند مثلا برخی قوانین و مقررات که باید سریعا به آگاهی همگان برسد و بلافاصله مورد اجرا گذاشته شود و دیر اطلاع یافتن از آن ممکن است موجب جریان گروهی شود. حتی در مواردی هم که منافع و مصالح شغلی در میان نباشد، همبستگی ملی و جهانی عصر ما این ضرورت را ایجاب می کند که از آنچه در دورترین نقطه کشور یا جهان اتفاق می افتد با خبر شویم. باید اضافه کرد که جنبه واقعه روز دادن به یک خبر، به گونه ای می تواند توجه عموم را نیز نسبت به آن برانگیزد. و چون ذره نسبی آن را درشت کند.معمولاً کنجکاوی و علاقه خوانندگان روزنامه یا شنوندگان رادیو نسبت به مسائل زمان یا مردم کشورهای دوردست سطحی و پراکنده است، اما اگر واقعه جالبی در ارتباط با این مسائل یا مردم اتفاق بیفتد و روزنامه ها و رادیوها آن را به عنوان یک واقعه روز به اطلاع مردم برساندن نوعی علاقه و هیجان فکری در ایشان بوجود می آورد.باید به این نتکه اشاره کرد که بهترین و جالبترین مقالات و گزارشها در هر زمینه ای که باشد و به هر کشور یا منطقه ای ارتباط پیدا کند، از نظر روزنامه نگاری فقط در صورتی با ارزش است که به نحوی با یک واقعه روز ارتباط یابد.معمولاً سردبیران مجرب این قبیل گزارشها و مقالات را که با تاخیر و بعد از زمان مناسب تهیه شده باشد دور نمی ریزند، بلکه آن را در انتظار فرا رسیدن فرصت شایسته در بایگانی مخصوص نگاه می دارند و به محض آنکه به علت وقوع پیشامدی نام آن کشور بر سر زبانها افتاد آن را چاپ می کنند.2-اثرگذاری:این ضابطه در عین حال که به اصل رویداد مربوط است، دامنه انعکاس آن زمان و مکان را نیز در برمی گیرد البته عوامل اثرگذاری بسیار متعدد و متنوع آن است، ولی یک تجربه و تحلیل سریع غالبا می تواند در ارزیابی میزان اهمیت رویداد و اینکه خبر آن تا چه اندازه می تواند از نظر عموم جالب باشد، به خبرنگار کمک کند، برای آنکه خبرنگار یا دبیر هیئت تحریریه در ارزش گذاری و اثربخشی اخباری که به دستشان می رسد کمتر دچار خطا شود و از داوری دقیقتری برخوردار باشند، با روح وروش انتقادی یک مورخ به رویدادها بنگرند. و بر همه این خصوصیات سرعت تصمیم گیری را نیز بیفزایند. رویدادی که باید امروز به اطلاع عموم برسد اگر به فردا موکول شود، دیگر کهنه و بی ثمر شده است و چنین تاخیری در عرف روزنامه نگاری نابخشودنی است.
ادامه خواندن مقاله تحليل محتواي مقالات سياسي دو روزنامه کيهان و سلام در سال
نوشته مقاله تحليل محتواي مقالات سياسي دو روزنامه کيهان و سلام در سال اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.