Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد ريسک و مديريت ريسک

$
0
0
 nx دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه : زندگی امروز در حالی ادامه می یابد كه سایه افكنی شرایط عدم اطمینان بر كلیه امور ،به علل مختلف فرایند تصمیم گیری را به كلی متحول ساخته است .تغییرات قیمت كالاهای اساسی ،تغییر نرخ سود و همچنین قیمت سهام مواردی هستند كه سازمانهای امروزی دائما ًبا آن دست به گریبانند .این تغییرات در كنار سایر تغییرات محیطی سازمانها ،باعث ظهور نظریات جدید علمی در حوزه مدیریت شده است. در تصمیم گیری های مدیریتی هیچ مبحثی ضروری تر و مهمتر از ارزیابی و مدیریت ریسك نیست. قیمت سهام تا حدودی از میزان ریسكی كه سرمایه گذار برای ماندن در شركت آن را می پذیرد متأثر میشود و شركتها معمولاً سعی میكنند تركیب مناسبی میان ریسك و بازده ایجاد كنند بطوری كه بتوانند ثروت سهامداران را به حداكثر برسانند .منظور پیدا كردن یك راه حل سرمایه گذاری قابل قبول نیست بلكه تعیین یك وضعیت مناسب برای معیار ریسك و بازده است.تصمیم گیری در مورد طرحهای سرمایه گذاری اغلب براساس سودآوری میزان ریسك و ریسك پذیری مدیریت و سهامداران صورت می پذیرد.ریسك جزء لاینفك زندگی انسانهاست و سازمانهاست و كلیه موقعیتهای تصمیم گیری با یك نوع یا طیف متنوعی از ریسكها روبرو است پذیرش ریسك به خودی خود بد نیست مهم اینست كه بدون دلیل منطقی در معرض ریسك قرار نگیریم . زندگی بشر با پذیرش ریسك عجین شده بنحوی كه شاید عدم ریسك پذیری مطلق موجب میشد كه زندگی انسانها در مرتبه پایینتری نسبت به سطح فعلی قرار بگیرد از دیدگاه مالی كسب بازده پذیرش ریسك را توجیه می كند اما این موضوع شرایط و مسائل مهم و دقیقی را نیز به همراه ریسك قیمت كالاها و سهام ،ریسك ارز و ; وجود ریسك میتواند تصمیم گیری قطعی را ناممكن كند و یا راهبرد دیگری را بطلبد . امروز دز دنیا كسب سودهای فراوان و بسیار بالاتر از حد متعارف سؤال بر انگیز است چرا كه بلافاصله ذهن را متوجه ریسكهای بالا در تصمیم گیری های مالی میكند . تاریخچه ریسك : ریشه ریسك از كلمه ایتالیاییRISCARE به مفهومTO VENTURE است. این مفهوم بمعنی تقبل ریسك در اتخاذ آگاهانه تصمیم دلالت دارد به عبارتی تحمل میزان ضرر و یا احتمال ضرر آتی كه از هر تصمیم یا پدیده بالقوه ناشی میشود .بطور كلی تا دهه 50 نگرش به ریسك محدود، یك بعدی و كیفی بوده است . ماركویتز دانشمند آمریكایی اولین كسی بود كه مقوله ریسك را كمی كرد . ماركویتز اعلام داشت كه تصمیمهای مالی بایستی براساس ریسك و بازده انجام شود و نتیجه كارا و ارائه خط مقدم كارا بود. كلیه نقاط روی این خط بهینه بودند به این معنی كه در یك سطح مشخص بازده كمترین ریسك و در یك سطح مشخص بیشترین بازده را نصیب سرمایه گذار میكردند . ویلیام شارپ بتا(beta) را معرفی كرد. بتا حركت یك سهم در مقابل حركت بازار را اندازه گیری میكند و به آن ریسك نسبی نیز گفته میشود .در دهه 70 مك كالی دیرش را معرفی كرد ، دیرش نیز معیاری از ریسك است كه تغییرات قیمت اوراق بهادار با درآمد ثابت را در مقابل تغییر نرخ بهره اندازه گیری میكند.در دهه 1980و سالهای نخستین دهه1990 شركتها در بسیاری از موارد ، دیدگاه خود را نسبت به ریسك تغییر دادند . فراتر اینكه بسیاری از رویدادهای این سالها باعث شد كه هدفهای بلند مدت ریسك برای همیشه تغییر كند . مدیرانی كه از این بابت ناآگاه و بی اعتنا بودند دچار مشكلات بزرگی شدند و هزینه های سنگینی را پرداخت نمودند .میزان ورشكستگی بانكها به سطحی رسید كه از دهه 1930تا آن زمان بی سابقه بود. حتی شركتهایی كه توانستن خود را نجات دهند تنها به افزایش ارزش بسیار اندك و رشدی ناچیز اكتفا كردند . سرانجام در دهه 1980 و 1990 مدیریت ریسك مورد توجه مقامات ارشد و اجرایی شركتها قرار گرفت . در آن سالها مدیریت ریسك میتوانست همانند هر متغیر دیگری بر سود شركت اثر بگذارد . از لحاظ تاریخی ریسك بازار موضوعی جدید محسوب میشود كه شناخت آن به بعد از دهه 80 یعنی هنگامیكه تغییرات عمیقی در بازارهای مالی نمایان شد برمیگردد.با فن آوری اطلاعات و انقلاب اطلاعات، روند جهانی شدن اقتصاد و بازارهای مالی در حال پیوند خوردن به هم هستند اكنون بازارهای مالی دنیا از هم تاثیر می پذیرند و این سبب شده است كه ریسك بازار بیش از پیش اهمیت یابد . تعریف ریسك: برای درك طبیعت ریسك ابتدا باید از تعریف آن آغاز كرد، اگر چه تفاوتهای فراوانی در چگونگی تعریف ریسك وجود دارد تعریفی كه ارائه میشود به طور مختصر ماهیت آن را نشان میدهد . ریسك یعنی(( احتمال متحمل شدن زیان))، این تعریف دارای دو جنبه اصلی از ریسك است؛ 1- مقدار زیان بایستی ممكن باشد. 2 – عدم اطمینان در رابطه با آن زیان بایستی وجود داشته باشد.در اكثر تعاریفی كه از ریسك شده است بصورت روشنی به دو جنبه آن یعنی زیان و عدم اطمینان اشاره شده است و سومین جنبه آن یعنی انتخاب معمولاً بصورت ضمنی مورد اشاره قرار میگیرد كه منظور از انتخاب چگونگی توجه نمودن به آن است این سه شرط پایه های اساسی ریسك و مبنایی برای عمیقتر آن ریسك هستند .ریسك در زبان عرف عبارتست از : خطری كه به علت عدم اطمینان در مورد وقوع حادثه ای در آینده پیش می آید و هر چقدر این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطلاحاً گفته میشود ریسك زیادتر است .فرهنگ وبستر ، ریسك را در معرض خطر قرار گرفتن تعریف كرده است .فرهنگ لغات سرمایه گذاری نیز ریسك را زیان بالقوه سرمایه گذاری كه قابل محاسبه است میداند.ریسك در زبان چینیان با علامت زیر تعریف شده است : علامت اول بمعنی خطر و علامت دوم به مفهوم فرصت می باشد . بعبارت دیگر ریسك ما را با شرایطی مركب از خطر و فرصت مواجه می سازد .گالیتز ریسك را هرگونه نوسانات در هر گونه عایدی میداند ، تعریف مذكور این مطلب را روشن میكند كه تغییرات احتمالی آینده برای یك شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسك مواجه میسازد .بنابراین امكان دارد تغییرات ما را متنفع یا متضرر سازد .گیلب ریسك را اینچنین معرفی میكند: هر پدیده ای كه بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسك نامیده میشود .اولین با هری ماركویتز بر اساس تعاریف كمی ارائه شده ، شاخص عددی برای ریسك معرفی كرد .وی ریسك را انحراف معیار چند دوره ای یك متغیر تعریف كرد . دیدگاه دیگری در خصوص تعریف ریسك وجود دارد كه تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد . هیوب ریسك را احتمال كاهش درآمد یا از دست دادن سرمایه تعریف می كند .بنابر این برای تعریف ریسك میتوان دو دیدگاه ارائه كرد :1- دیدگاه اول : ریسك بعنوان هر گونه نوسانات احتمالی بازدهی اقتصادی در آینده2- دیدگاه دوم : ریسك بعنوان نوسانات احتمالی منفی بازدهی اقتصادی در آینده انواع ریسك : الف)ریسك مالی(ریسك بازار سرمایه ای): بازار سرمایه و ریسكهای مربوطه ،بر ارزش همه شركتها اثر می گذارد، به ویژه در مورد سازمان های مالی این اثر بیشتر قابل لمس است و اهمیت بیشتری دارد. در واقع سازمان های مالی به زحمت میتوان ریسك بازار سرمایه را از ریسك بازار محصول تفكیك كرد، زیرا محصولات این سازمانها در بازارهای سرمایه خرید و فروش می شوند. مثل: ریسك نرخ بهره میتواند باعث شود كه یك گیرنده وام كه از توانایی بالایی برخوردار نیست با ریسك مربوط به سوخت شدن داراییهایش روبرو شود. بنابراین ریسك نرخ بهره میتواند به ریسك تجاری تبدیل شود كه خود گونه ای از ریسك بازار سرمایه است. 1- ریسك نرخ بهره:در وضع غیر عادی، نوسانات نرخ بهره میتواند بحران نقدینگی به بار آورد. ولی موضوع ریسك نرخ بهره بسی گسترده تر و پر دامنه تر از موضوع نقدینگی است . نوسان قیمت دارایی های مالی كه به سبب تغییر در نرخ بهره رخ میدهد ، به اندازه ای زیاد است كه موجب می شود ریسك سوخت شدن به صورت بزرگترین عامل تهدید كننده برای ادامه حیات سازمانهای مالی در آید. تغییر در ارزش داراییها كه به سبب نوسانات نرخ بهره به وجود می آید تابع میزان یا دامنه تغییر نرخ بهره و سررسید دارایی های موسسه است.2-ریسك نقدینگی :برای متخصصان سازمان های مالی، مهمترین ریسك بازار سرمایه مربوط به نداشتن نقدینگی لازم جهت پرداخت به موقع تعهدات است. آشكارترین شكل این ریسك مربوط به ناتوانی موسسه مالی در پرداخت وجوه مورد تقاضا است. سپرده گذاران پس از مواجه با چنین وضعی احساس یأس و ناامیدی میكنند. برای كنترل میزان نقدینگی موسسات مالی باید سررسید و بدهی های موسسه را با عمر داراییهای موسسه مقایسه كنند. مانده این دو حساب باید متناسب هم باشند تا تغییر نرخ بهره نتواند امنیت و سلامت موسسه را دستخوش تهدید قرار دهد. 3- ریسك نرخ ارز :ریسك نرخ ارز به نوسانات نرخ ارز مربوط می شود. ریسك نرخ ارز بر بازار محصول و بازار سرمایه اثر می گذارد .برای مثال تغییر نرخ ارز میتواند بر توانایی سازمان یا فرد وام گیرنده در بازار پرداخت وام، اثر بگذارد . برای كاهش ریسك ارز راههایی اندیشیده اند و بر آن اساس قراردادهای سلف و معاوضه ها را به كار می برند. از این رو، تنها با استفاده از روش های مدیریت نوین ریسك میتوان این ریسك را كنترل نمود. 4-ریسك تسویه حساب:ریسك تسویه حساب شكل خاصی از ریسك ناتوانی انجام تعهدات است كه دامنگیر سازمانهای رقیب بانك می شود . هر روز میلیاردها دلار پول در بانك های داخل و بین المللی مبادله می شود. این پولها برای پرداخت بدهی هایی است كه از طریق نقل و انتقال پول، پایاپای كردن چك ، باز پرداخت وام و مبادله پول در سیستم پولی در سیستم پولی بین بانكها است.5-ریسك مبنا: ریسك مبنا(ریسك تفاوت در نرخ بهره) گونه ای از ریسك نرخ بهره است ،ولی آن موجب پیدایش ریسكهایی می شود كه نمی توان آنرا به راحتی مشاهده و درك كرد. برای محفوظ ماندن در برابر ریسك نرخ بهره میتوان از اوراق بهادار غیر مشابه استفاده كرد. ولی موفقیتی كه موسسه بدین گونه (در راه مصون سازی) به دست می آورد به ثبات رابطه قابل پیش بینی نرخ دو نوع اوراق بهادار بستگی دارد. تغییر شكاف در نرخ بهره میتواند استراتژی مصون سازی را خنثی نماید كه در نتیجه موسسه به میزان بسیار زیادی در معرض ریسك بازار سرمایه قرار می گیرد. ب)ریسك تجاری(ریسك بازار محصول): ریسك بازار محصول بستگی دارد به تصمیمات عملیاتی و استراتژیك مدیران كه بر درآمد و هزینه های شركت اثر میگذارد .1- ریسك عدم پرداخت وام ( ریسك ناتوانی وام گیرنده در بازپرداخت اصل و بهره وام دریافتی ): اصلیترین ریسك بازار محصول در یك بانك یا سازمان دیگر مالی عبارتست از ناتوانی وام گیرنده در باز پرداخت به موقع اصل و فرع بدهی خود ؛ در سازمان(غیر از بانك) ریسك مربوط به كاهش ارزش داراییها بدان سبب بوجود می آید كه مشتری نمیتواند یا نمی خواهد به تعهدات خود وفا كند. بانكها از راههای زیر این ریسك را تقلیل میدهند:1) گرفتن تصمیم معقول در رابطه با دادن وام و یا اعتبار ،به گونه ای كه ریسك گیرنده وام به صورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد . 2) با دادن وام به گروههای مختلف درصد زیان را كاهش میدهد.3) از اشخاص ثالث مثل شركت بیمه ، تضمین می گیرد . به گونه ای كه ریسك سوخت سرمایه از دوش گیرنده وام برداشته و به شخص ثالث منتقل گردد.2- ریسك استراتژیك(تجاری) :بی توجهی به این ریسك باعث می شود كه شركت در صحنه رقابت شكست بخورد یا محصولاتی كه منسوخ و قدیمی شده است ارائه بنماید . نمونه آن اوراق قرضه با ریسك پایین بود كه جایگزین وامهای بانكی گردیده است . نمونه دیگری از ریسك تجاری زمانی مشاهده میشود كه بانك آماده نباشد در نوعی فعالیت نو پا یا عرضه محصول جدید رقابت كند . بانكهایی كه با تأخیر وارد فعالیتهای مربوط به كارت اعتباری شدند یا بموقع درصدد عرضه اوراق قرضه با پشتوانه اسناد رهنی مسكن بر نیامدند در این زمینه های جدید رقابتی بازنده شدند. 3- ریسك مقررات و قوانین :موسسات مالی در دنیایی پر از مقررات به سر میبرند ، بنابر این ریسك مقررات بسی بیش از آنی است كه سایر سازمانها متحمل میشوند . بیشتر موسسات مالی با گرفتن جواز فعالیت خود را شروع می كنند . این جوار یا اجازه كار دو ریسك عمده در بر دارد : نخست امكان دارد این جواز تمدید نشود كه در نتیجه سرمایه گذار مجبور است مبالغ سنگینی از سرمایه گذار های خود (ساختمان و تأ سیسات ) را از دست بدهد.دومین ریسك مربوط به مقررات زمانی مشاهده می شود كه موسسه ای دارای نوعی جواز (فعالیت انحصاری) در یك منطقه جغرافیایی است ولی موسسات رقیب در همان زمینه با گرفتن جواز شروع بكار می كنند . سرانجام قانون مربوط به حداقل سرمایه مورد نظر مشخص میكند چه سازمانهایی میتواند در صحنه مالی رقابت باقی بمانند و كدامیك باید بروند .4 – ریسك عملیاتی :این نوع ریسك موقعی مطرح میشود كه موسسه بخوبی عملیات خود را انجام نمی دهند و در نتیجه موسسه مواجه با زیان و كاهش ارزش داراییها میشود . شاید هیچ بخشی از فرایند مدیریت نتواند بیش از بد عمل كردن سیستم موجب شگفتی گردد. این درك نكردن موجب میشود كه ریسك بازار محصول افزایش یابد. هیچ موسسه ای نمی تواند چنین ریسكی را نادیده بگیرد . موسسه ای كه بكوشد خود را از ریسك عملیاتی مصون دارد ، مجبور میشود از مقدار زیادی از سودهای خود چشم پوشی نماید .5- ریسك كالا : قیمت كالاها میتواند بر بانكها و سایر سازمانهای مالی كه در زمینه وام فعال هستند اثر بگذارد . برای مثال در دهه1970 قیمت نفت افزایش یافت و در اواخر ده1980 كاهش یافت . نخستین افزایش توانست اثرات منفی بر كل سیستم اقتصادی بگذارد . این پدیده توان بسیاری از گیرندگان وام ، بویژه مصرف كنندگان اصلی انرژی را كاهش داد . اثرات عمده افزایش قیمت انرژی موجب افزایش نرخ تورم شد كه در نتیجه نرخ بهره هم افزایش یافت كه سرانجام بر ارزش دارایی ها مالی كه دارای نرخ ثابت بودند اثر منفی گذاشت. این نمونه بیانگر این است كه قیمت محصولات اولیه و كالاهای كشاورزی میتواند بر ریسك تجاری مشتریان و وام دهندگان (از مجرای اثرات نرخ بهره) اثر بگذارد.6- ریسك منابع انسانی:شاید هیچ ریسكی به اندازه ریسك مربوط به سیاست های پرسنلی پیچیده نباشد. این سیاستها عبارتند از :جذب نیروی كار، آموزش دادن، ایجاد انگیزه در آنها و حفظ و نگهداری چنین افرادی در سازمان. ریسك مربوط به ارزش دارایی های غیر مالی ، كه به وسیله نیروی كار مشخص می شود ، دارای جنبه بسیار می باشد. زیان ریسك مربوط به انگیزه های نابجا كه گاهی در مدیران مشاهده می شود كمتر از ریسك مربوط به از دست دادن افراد كلیدی سازمان نیست. فقدان انگیزه یا وجود انگیزه های نابجا میتواند به نتایج مالی ویرانگر بینجامد. 7- ریسك حقوقی:این ریسكی است كه موجب سلب حقوق مالكیت سهامداران می شود . ریسك های حقوقی به شكل های مختلف اند : 1)سوخت شدن مطالبات سازمان وام دهنده هنگامی كه بدهكاران مدعی می شود كه ورشكستگی آنان بدان سبب است كه بانك تعهد كرده بود اعتبارات بیشتری به آنان بپردازد.2) تحت پیگرد قانونی قرار گرفتن موسسه در رابطه با مساله ضایعات به سبب تملك املاك وام گیرند.3) خسارت های وارده به مشتری به سبب عدم انجام وظیفه امانت داری بانك . به ندرت امكان دارد كه بتوان میزان چنین میزان ریسك های را برآورد نمود. ولی مدیریت سازمان های مالی كنونی باید دست كم چنین ریسكهایی را در نظر داشته باشد مقدار این نوع ریسكها به چند میلیون دلار می رسد.8- ریسك محصول:یك ریسك عمده دیگر هم برای سازمانهای مالی وجود دارد. زیرا امكان دارد محصولات آنها منسوخ یا قدیمی شود یا سیستم مكانیزه بانكی كه افراد می توانند به وسیله دستگاهها پولهایی را دریافت یا پرداخت كنند نمونه ای از این ریسك است. شاید ریسك محصول سازمان های مالی، در مقایسه با سایر سازمانها، از اهمیت بیشتری برخوردار نباشد، ولی تردیدی نیست كه این ریسك در زمان كنونی، نسبت به دوره های گذشته كه نوآوریها با سرعتی بسیار كند انجام می شد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.شركتهایی كه بتوانند از عهده این ریسكها برآیند می توانند نسبت به سرمایه گذاری های خود مطمئن باشند. ریسك در سرمایه گذاری: یك راه منطقی برای تقسیم ریسك كلی به اجزای آن ، تمایز میان اجزاء كلی (بازار)و اجزاء خاص(اوراق خاص)است. این دو نوع ریسك را كه تجزیه و تحلیل گران مدرن به آنها ریسك غیر سیستماتیك و ریسك سیستماتیك می گویند بصورت زیر میتوان نشان داد: ریسك سیستماتیك + ریسك غیر سیستماتیك =ریسك كل 1-ریسك غیر سیستماتیك : آن قسمت از تغییر پذیری در بازده كلی اوراق بهادار را كه به تغییر پذیری كل بازار بستگی دارد. اگرچه كلیه اوراق بهادار تا حدودی از ریسك غیر سیستماتیك برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسك مرتبط است . این نوع ریسك را میتوان با ایجاد پرتفلیو كاهش داد .2-ریسك سیستماتیك :سرمایه گذاران میتوانند با تشكیل پرتفلیو قسمتی از ریسك كلی را كه به بازار ربطی ندارد كاهش دهند .آن قسمت از ریسك كه باقی می ماند غیر قابل كاهش و ریسك مربوط به بازار است . اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهام ها را تحت تأثیر قرار میدهد و بالعكس. این تغییرات بدون توجه به رفتار یك سرمایه گذار خاص رخ میدهد و برای كلیه سرمایه گذاران بحران ساز است . تغییر پذیری در بازده كلی اوراق بهادار ، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد كه به آن ریسك سیستماتیك یا ریسك بازار گفته میشود .معمولاً تمامی اوراق بهادار تا حدودی از ریسك سیستماتیك برخوردارند (اعم از اوراق قرضه و سهام ) برای اینكه ریسك سیستماتیك در برگیرنده ریسكهای تورم بازار و نرخ بهره است .منابع ریسك :چه چیزی باعث ایجاد ریسك برای دارایی مالی میشود ؟ معمولاً سرمایه گذاران به عوامل مختلفی همچون ریسك نوسان نرخ بهره و ریسك بازار اشاره می كنند . در اینجا فقط به این نكته اشاره میكنیم كه ریسك كلی دارایی مالی تابعی است از چندین عامل كه در زیر به آنها می پردازیم :1- ریسك نوسان نرخ بهره :ریسكی است كه یك سرمایه گذار به هنگام خریدن اوراق قرضه با بهره ثابت می پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار كاهش میابد و دارنده آن در صورت فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید متحمل زیان می شود . قیمت اوراق بهادار با نرخ بهره رابطه معكوس دارد . تاثیر نرخ نوسان نرخ بهره بر روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است .2- ریسك بازار:ریسك بازار عبارتست از تغییر در بازده كه ناشی از نوسانات كلی بازار است از قبیل ركود، جنگ ،تغییرات ساختاری دز اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان میباشد .3- ریسك تورمی : این نوع ریسك كه تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد، عبارتست از ریسك قدرت خرید ، یا كاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده4- ریسك تجاری: ریسك ناشی از انجام تجارت یا كسب و كار در یك صنعت خاص یا یك محیط خاص را ریسك تجاری می گویند.5- ریسك مالی : ریسك مالی، ریسك ناشی از بكارگیری بدهی در شركت است .شركتی كه میزان بدهی آن بیشتر باشد ریسك مالی آن افزایش می یابد. 6-ریسك نقدینگی:ریسك نقدینگی، ریسك مرتبط با بازارهای ثانویه ای است كه اوراق بهادار در آن معامله می شوند. آن دسته از سرمایه گذاریهایی كه خرید و فروش آن به آسانی صورت گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخوردار است. هر چه عم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسك نقدینگی نیز افزایش می یابد. ریسك نقدینگی اوراق خزانه خیلی كم ویا صفر است، در حالی كه ریسك نقدینگی سهام مربوط به بازار های خارج از بورس بیشتر است.7-ریسك نرخ ارز: تمامی سرمایه گذارانی كه امروزه به صورت جهانی و بین الملل سرمایه گذاری می كنند در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی وبین المللی به پول رایج كشور خود با ریسك نرخ ارز مواجه هستند. میتوان گفت ریسك نرخ ارز ، ریسك ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. به ریسك نرخ ارز، ریسك ارزهای خارجی نیز گفته می شود.8- ریسك كشور :ریسك كشور كه با آن ریسك سیاسی گفته می شود سرمایه گذارانی كه در كشورهای دیگر سرمایه گزاری می كنندباید به ثبات آن كشور از ابعاد سیاسی واقتصادی توجه داشته باشند كشورهایی كه از ثبات سیاسی واقتصادی بالایی بر خوردارند این نوع ریسك در آن كشورها پایین است اندازه گیری ریسك : تا كنون معیارهای مختلفی برای تعیین ریسك برای صاحبنظران معرفی شده اند كه هر یك به جنبه ای از بحث عدم اطمینان اشاره داشته و بعضاً مكمل یكدیگر نیز بوده اند و همگی از روشهای آماری استفاده میكنند .در شاخصهای اندازه گیری ریسك اولین بار از طریق مطالعات شاخصهای پراكندگی آماری توسط هری ماركویتز با ارائه مدل كمی به اندازه گیری ریسك پرداخت وی انحراف معیار را بعنوان شاخص پراكندگی ، معیار عددی ریسك خوانده شاگرد وی ویلیام شارپ ، شاخص بتا( ضریب حساسیت )را برای تغییرات نسبی ارزش یك سهم در قبال تغییر ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارائه كرد و با معرفی مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای(CAPM) مدیریت علمی پرتفوی را پایه گذاری كرد . مك كالی معیار دیرش را بعنوان ملاك اندازه گیری ریسك اوراق بهادار با درامد ثابت معرفی كرد و براساس آن مدیریت داراییها و بدهیها طراحی استراتژیهای مدیریت ریسك از جمله تطابق دیرش و مصون سازی ارائه گردید.در سال1996 وترستون مدل موسسه جی . پی. مورگان مدل ارزشی را در معرفی ریسك را معرفی نمود . ریسك معمولاً با پراكندگی بازده های آتی مرتبط است و پراكندگی به تغییر پذیری اشاره دارد . فرض برای است كه ریسك باعث افزایش تغییر پذیری و پراكندگی میشود و این عبارتست از تفاوت میان بازده واقعی یك سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار آن .در واقع اگر بازده یك دارایی ، پراكندگی و تغییر پذیری نداشته باشد آن دارایی بدون ریسك خواهد بود .1-انحراف معیار:متداولترین معیار پراكندگی در طول چند دوره انحراف معیار نام دارد ،كه انحراف هر مشاهده از میانگین حسابی مشاهدات را نشان میدهد و بخاطر اینكه تمامی اطلاعات نمونه مورد استفاده قرار می گیرد معیار معتبری برای تغییر پذیری است. انحراف معیار عبارتست از اندازه گیری ریسك كلی یك دارایی یا یك پرتفلیو ، انحراف معیار نشاندهنده پراكندگی بازده دارایی یا پرتفلیو است . نحوه محاسبه انحراف معیار به این صورت است : S : انحراف معیار x : هر یك از مشاهدات در نمونهX= میانگین مشاهدات n= تعداد بازده ها در نمونه ادامه خواندن مقاله در مورد ريسک و مديريت ريسک

نوشته مقاله در مورد ريسک و مديريت ريسک اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>