nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
آزادی فردی و حدود آن در حكومت اسلامی
اشاره : از روز سه شنبه 31 شهریور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاری سمیناری در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستیتوی شرق شناسی وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد . در این سمینار، عده ای از اساتید و صاحب نظران ایرانی و آلمانی شركت داشتند و دیگاههای خود را در زمینه های مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر اسلام وغرب بیان نمودند از هر دو طرف مقالاتی به جلسه سمینار ، ارائه و قرائت می شد و سپس پیرامون آن بحث و گفتگو صورت می گرفت ، سخنرانی و گفتگوها به یكی از سه زبان فارسی ، آلمانی و انگلیسی انجام می گرفت كه بوسیله مترجم ، هم زمان با ایراد سخنرانی از زبانی به زبانی دیگر ترجمه می شد .
عناوین كلی بحث عبارت بودند از : 1- استقلال ، آزادی و خود مختاری انسان ، 2- دموكراسی ، سكولاریسم و مذهب ، 3- آزادی فردی و مرزهای آن ، 4- اقلیت ها و حفظ حقوق آنها ، 5- حقوق بشر و دموكراسی ( دعوی جهان شمول بودن حقوق بشر ) سخنرانان و شركت كنندگان موضوعات بالا را از دیدگاه اسلام و جهان غرب مورد بحث و بررسی قرار دادند . از سوی اساتید ایرانی 8 مقاله به سمینار ارائه و قرائت شد ، مقالات و سخنرانی منسجم آلمانیها كمتر بود ولی در همه مسائل و موضوعات در بحث شركت نموده و نظرات خود را ابراز می داشتند . صرف نظر از برخی از مسائل و حوادث نامطلوب حاشیه ای سمینار، در مجموع ، محفل گفتگوی نظرهای اسلام و دیدگاههای دولت اسلامی نیز تشریح و برخی از ابهامات ضمن سؤال و جوابهای صریحی كه بعمل آمد روشن شد . تا حدودی نقطه های مشترك و متفاوت دیدگاهها در زمینه حقوق بشر تبیین شد كه البته این مقال در مقام گزارش دستاوردهای سمینار نیست . به هر حال ، اینجانب نیز در رابطه با موضوع آزادی فردی و مرزهای آن ، مقاله حاضر را كه آزادی فردی و مرزهای آن را در یك دولت اسلامی بررسی می كند تهیه و فشرده آن را در جلسه سمینار قرائت كردم و اینك اصل آن از نظر خوانندگان گرامی می گذرد . مقدمه : تاریخ بشریت آكنده از مبارزات و درگیریها وتصادمات گروههای مختلف انسانی است . انسان بحكم داشتن طبع اجتماعی ، از همان روزهای نخستین خلفت ، زندگی فردی را رها كرده و زیستن با دیگر همنوعان را پیشه خویش ساخته است . در این زندگی كه خود بخود براساس نیاز متقابل و تعاون با یكدیگر پدید آمده است همواره برخوردها و همكاریها وجود داشته است . انسان ، به زودی ، احساس و امكان سلطه خود را بر موجودات طبیعت و حیوانات دریافت و در مقام دستیابی بر آنها و بهره گیری از آنها برآمد ، در راه تثبیت سلطه خود واستثمار آنها با مقاومت
آگاهانه ای برخورد نكرد بلكه می بایست رموز و فنون نفوذ و سلطه را با بكار انداخت استعداد خود و آگاهی یافتن از قوانین طبیعت و قوای غریزی نهفته در حیوانات كه هردو ثابت و تقریباً لایتغیر هستند كشف كند . قرآن كریم در آیات زیادی بر این حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبیعت در استخدام او تصریح می كند ، مخصوصاً در این زمینه آیات 5 تا 16 سوره نحل بخوبی گویای این مطلب است .
در همین راستا، و بر اساس همین خلق وخوی بهره گیری از دیگران ، آدمی سعی كرده است همنوعان خود را نیز به استخدام خویش در آورد و با تحمیل روش خود بر دیگران آنان را برای اهداف خویش به خدمت بگیرد ، ولی در این راه بلحاظ اینكه نوع انسان از یك گوهر و در طبیعت انسانی همه از یك پدیده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگیریها و برخوردها و جنگها از همین جا نشأت گرفته است ، صلاح اندیشی ها و راهنمائی ها و دعوتهای مردان الهی و مصلحین اجتماعی نیز تا حدود زیادی برای جلوگیری از طغیان این خاصیت انسانی و تعدیل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتی فرد فرد انسان است . قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی كه در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد و مباحثات فراوانی كه بین طرفداران جبر و تفویض و نیز مادیون معتقد به جبر ودترومینسیم ( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً می توان گفت انسان احساس می كند در وجودش دارای قدرت گزینش است و در مورد اعمال و رفتار و كردار و گفتار می تواند انتخاب كند و اختیار انجام یا عدم انجام كاری را دارد . و حتی بر گزینش كاری كه انجام داده و رویه ای را كه پیش گرفته است مورد مدح یا ذم قرار می گیرد . صرف نظر از عوامل مختلفی كه ممكن است در گزینش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور ساده ، انسان ، این احساس را دارد كه می خواهد در مورد عقاید و اعمال و رفتار و گفتارش ، خود تصمیم بگیرد و عمل كند و مجبور باطاعات از دیگری نباشد . نفس داشتن این احساس واصل وجود چنین زمینه ای در انسان ، ارزش دارد و اقلا یكی از وجوه تمایز انسان ار موجودات دیگر می باشد .
موضوع قابل توجه ، این است كه انسان تا چه حد می تواند از این آزادی یعنی از این حق انتخاب و گزینشی كه دارد برخوردار گردد و درچه حدی استفاده از آن به نفع اوست و محدوده این برخورداری از آزادی در رابطه با دیگران و در مقام تعارض با آنها چیست ؟ و دیدگاه اسلام و برخورد حكومت اسلامی با این قضیه چگونه می باشد ؟ در این نوشته فشرده سعی بر این است كه نظری اجمالی بر دیدگاه اسلامی و نوع برخورد حكومت اسلامی با آزادی فردی داشته باشیم . مفهوم آزادی فردی همانگونه كه در مقدمه یادآور شدیم ، در مفهوم حقوقی و سیاسی ، آزادی فردی یعنی داشتن حق و اختیار و مستقل ومختاربودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود می باشد آزادی سیاسی دراین معنی بطور ساده عبارت است از قلمروئی كه در داخل آن ، شخص می تواند كاری را كه می خواهد انجام دهد و دیگران نتوانند مانع كار او شوند1 و محدوده اعمال این حق نیز تا جائی است كه به آزادی دیگران صدمه نزند . در قدیم ترین اعلامیه منسجم حقوق بشر یعنی اعلامیه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789
فرانسه آمده است كه : « آزادی ، عبارت از قدرت انجام هرگونه عملی است كه به دیگری صدمه نزند ، لذا محدوده اعمال حقوق طبیعی هرانسان فقط تا آنجاست كه استفاده از همین حقوق طبیعی را برای سایر اعضای جامعه تضمین كند این محدودیتها فقط به وسیله قانون معین می شوند ».1 ومسكن ، مصونیت و یا امنیت شخصی ، مصونیت مكاتبات ، مكالمات تلفنی ، مخابرات تلگرافی واسرار سخصی ، آزادی در زندگی داخلی و خصوصی و آزادی فكر، عقیده ، مذهب و بیان می باشد .2 لزوم حفظ و رعایت این آزادیها در مواد مختلف اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد تأكید وتصریح قرار گرفته است . میثاقهای بین المللی از جمله میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز دولتهای عضو را به اجرای آنها متعهد نموده است . آزادی انسان از دیدگاه اسلام از دیدگاه اسلام ، تمام انسانها از نقطه نظر ذات انسانی برابرند همه از شرافت و كرامت انسانی برخوردارند انسان موجودی است شریف و برتر از سایر موجودات ودر اصل این كرامت و فضیلت همه یكسانند ، بنابراین هیچ كس ذاتاً برده به دنیا نمی آید ، قرآن با لحنی عام ویكنواخت در مورد نوع بشر می فرماید : ولقد كرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقنا هم من الطیبات و فضلنا هم علی كثیرممن خلقنا تفضیلا ( اسراء آیه 70 ) . بنی آدم را كرامت دادیم و آنها را بر خشكی و دریا مسلط نمودیم و از چیزهای پاكیزه روزی آنها دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود آنها را برتری دادیم . صرف ویژگی اختیار و داشتن حق گزینش را ، قرآن برای انسان به رسمیت می شناسد و همین را البته دلیل مسئول بودن او می داند . وقتی می گوید : ما راه را به انسان نمایاندیم یا سپاسگزار است و رهنمون می شود و یا ناسپاس است و به بیراهه می رود ( انا هدیناه السبیل اما شاكراً و اما كفورا ( سوره انسان آیه 3 ) معنایش این است كه در وجود انسان این آزادی یعنی حق گزینش وجود دارد و می تواند بین دو چیز یكی را انتخاب كند . محدوده آزادی فردی از دید اسلام ، علاوه بر حفظ آزادی دیگران و مصالح جامعه ، مصلحت و سلامت و رستگاری خود شخص نیز هست . اسلام یك سلسله مفاهیم روشن و مشخص را برای سعادت افراد و جامعه بشری ترسیم نموده و مردم را به پذیرش و عمل كردن به آنها دعوت كرده است : توحید و یكتا پرستی ، عدالت ، احسان ، راستگویی ، پاكدامنی ، خودداری از شرك و ظلم ، نیرنگ وتجاوز به مال و جان مردم از جمله مفاهیم روشنی هستند كه اسلام آنها را تبلیغ نموده و مردم را به پذیرش و عمل به آنها دعوت می نماید و تخلف از آنها را مورد تقبیح قرار می دهد . انسان در ذات خود آزاد است یعنی نسبت به موجودات دیگر این امتیاز را دارد كه می تواند بین
خوبیها و بدیها یكی را انتخاب نماید ولی همواره این آزادی به سوی انتخاب خوبیها هدایت می شود و انسان مسئول است كه از بدیها دوری جوید و به خوبیها روی آورد ، حتی اگر ترك این خوبی وبا ارتكاب آن بدی ، به كسی لطمه ای وارد نسازد و مخل آزادی دیگری نباشد. اسلام ، آزادی انسان هواهای نفسانی و عادات و رسوم غلط را نیز شرط استقرار آزادی می داند . از آنها به عنوان قید و بندهایی یادمیكند كه آزادی را از انسان سلب می كنند و بشر باید در گسستن آنها و آزاد كردن خود بكوشد . قرآن كریم در مورد دعوت پیامبر اسلام (ص) و فراخواندن او مردم را به توحید و ایمان بخدا و متصف شدن به صفات نیك و دوری جستن از شرك و صفات رذیله و سنتهای غلط ، بعنوان كسی كه می خواهد بار سنگینی را از دوش انسان بردارد و بندهای گران را از دست و پای او بگسلد و او را آزاد
كند ، نام می برد : « … پیامبری كه مردم را به نیكی دعوت می كند و از زشتی نهی می كند، چیزهای پاكیزه را بر آنها حلال و پلیدیها را بر آنها حرام می كند ، بار گران آن را از دوش آنها به زمین می نهد و بندها را از آنها می گسلد ، پس آنان كه به او ایمان آوردند واو را بزرگ داشتند و یاریش كردند و چراغ هدایت او را فرا راه خود داشتند رستگارند . » ( … یا مرهم بالمعروف وینهیهم عن المنكر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث وبضع عنهم اصرهم والاغلال التی كانت علیهم فالذین آمنوا و عزروه و نصروه واتبعوا النور الذی انزل معه اولئك هم المفلحون – سوره اعراف آیه 157 ) .
در منطق اسلام ، انسان آزاده آن است كه از بردگی انسانهای دیگر رها و از بندگی خواستها وامیال حیوانی خویش نیز آزاد باشد ، آنكه نمی تواند برامیال و هواهای نفسانی خویش غالب آید، او نیز آزاد نیست بلكه بنده و برده ای است كه با پیروی از هوای نفس به گمراهی و هلاكت كشیده می شود : «افرأیت من اتخذ الهه هواه واضله الله علی علم وختم علی سمعه وقلبه و جعل علی بصره غشاوه فمن یهدیه من بعدالله افلا تذكرون – سوره جاثیه آیه 23 ».
اسلام ، بندگی خدا را برای انسان موجب كمال او میداند و در واقع آزادگی و آزادی او را از قید بندگی دیگران مرهون بندگی خداوند می داند ، به تعبیر دیگر می توان گفت از نظر اسلام ، انسان آزاد نیست كه خود را از قید بندگی خدا رها سازد ، بلكه هدف از خلقت انسان را عبودیت خداوند می شمارد ( وما خلقت الجن و الانس الالیعبدون – سوره والذاریات آیه 56 ). ماده 11 اعلامیه اسلامی حقوق بشر ( اعلامیه قاهره ) مقرر می دارد : « … انسان آزاده متولد می شود وهیچ احدی حق به بردگی كشیدن یا ذلیل كردن یا مقهور كردن یا بهره كشیدن یا به بندگی كشیدن او را ندارد مگر خدای متعال … » قرآن كریم با شیوه های گوناگون پند و اندرز و ترغیب و تشویق به تفكر وتدبر و رجوع به فطرت و تهدید به انواع عذابهای اخروی واحیاناً فرجام بد در زندگی دنیوی ، انسانها را به بندگی خدا و دوری جستن از شرك و بدیها دعوت می كند و در واقع از انسان آزاد مختار می خواهد كه در گزینش خویش مسئولانه برخورد كند وعقیده صحیح ، رفتار صحیح و گفتار را برگزیند پس انسان ، آزاد است ولی اعمال این آزادی علاوه بر اینكه نباید با آزادی دیگران و مصالح آنها مغایرت داشته باشد با خط روشنی كه خداوند برای خود فرد نیز ترسیم كرده و آن هم چیزی جز سعادت و كمال او نیست نباید مغایر باشد ، پس انسان در انتخاب شرك و بت پرستی ، دروغ گویی ، شرب خمر، خودكشی وامثال این اعمال و صفات رذیله آزاد نیست هرچند مخل حقوق دیگران و نظم جامعه نباشد . آزادی فردی در حكومت اسلامی حكومت اسلامی یعنی ترتیب اداره و تدبیر جامعه بر مبنای اصول و بینشهای دین اسلام نیز طبعاً همین مفاهیمی را كه در بینش اسلامی در مورد آزادی انسان وجود دارد مبنای كار خود قرار می دهد و براین روال سعی میكند آزادی انتخاب فرد را به راه صحیح هدایت نماید . ولی از بعد اعمال حكومت ، باید توجه داشت كه آزادی فردی در یك حكومت اسلامی بطور چشمگیری رعایت می شود و جز در مواردی كه اعمال آزادی فردی به آزادی دیگران یا مصالح و نظم جامعه خلل وارد نماید ، حكومت ، حق مداخله در امور افراد و محدود كردن آزادی آنها ندارد . در این زمینه می توان آزادیهای فردی و حدود آن را در ارتباط با حكومت اسلامی به سه دسته تقسیم كرد :
1- آزادی اعمال و رفتار خصوصی افراد 2- آزادی اعمال و رفتار اجتماعی انسان 3- آزادی عقیده و مذهب – كه هرچند میتواند داخل در یكی از دو شق اول باشد ولی بلحا
ظ اهمیتی كه دارد آن را جداگانه ذكر كردیم . 1- آزادی اعمال و رفتار خصوصی افراد : در مورد شق یك علی الاصول حكومت اسلامی دخالتی ندارد و شخص در اعمال اراده خود كاملاً آزاد و مستقل است هرچند عملی را كه انجام می دهد قبیح و ناپسند باشد واسلام به عنوان دین آن را تقبیح نموده و برای مرتكب آن وعده عذاب وكیفر اخروی داده است ولی اسلام بعنوان حكومت ، كاری به او ندارد . در مورد اینگونه اعمال و رفتار ، اسلام اجازه تفتیش و بازرسی و پیگیری را نمی دهد . انسان در داخل خانه خود و در اعمال شخصی خویش آزاد است امنیت دارد و مصون از بازرسی و تفتیش وتعقیب است . قرآن كریم در سوره نور صریحاً از ورود درخانه دیگران بدون اجازه صاحب خانه منع می كند ( یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتكم حت تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذالكم خیر لكم لعلكم تذكرون ، فان لم تجدوا فیها احد افلا تدخلوها حتی یؤذن لكم و ان قیل لكم ارجعوا فارجعوا هواز كی لكم والله بما تعلمون علیم آیات 28 و 29 ) و در سوره حجرات از گمان بد بردن و تجسس وعیب جوئی دیگران نهی می كند : ( یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا كثیرا من الظن ان بعض الظن اثم ولا تجسسوا و لا یغتب بعضكم بعضا ایحب احدكم ان یاكل لحم اخیه میتافكر هتموه و اتقوا الله ان الله تواب رحیم – آیه 13 ) . ماده 18 اعلامیه اسلامی حقوق بشر نیز مقرر می دارد : « … ب- هرانسانی حق دارد كه در امور زندگی خصوصی خود ( در مسكن و خانواده و مال و ارتباطات ) استقلال داشته باشد و جاسوسی یا نظارت براو یا مخدوش كردن حیثیت او جایز نیست و باید از او در مقابل هرگونه دخالت زورگویانه در این شئون حمایت شود . ج- مسكن در هرحالی حرمت دارد و نباید بدون اجازه ساكنین آن یا بصورت غیر مشروع وارد آن شد ونباید آن را خراب یا مصادره كرد یا ساكنینش را آواره نمود » . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز كه دین اسلام و مقررات آن را بعنوان زیر بنای اصول خود اعلام كرده است در اصل 22 1 به مصون بودن جان، مال، حقوق ، مسكن و شغل اشخاص از تعرض تصریح و در اصل 23 2 صریحاً تفتیش عقاید را ممنوع و در اصل 25 1 بازرسی نامه ها وضبط
و فاش كردن مكالمات تلفنی و افشای مخابرات تلگرافی و استراق سمع و هرگونه تجسس را غیر مجاز اعلام مینماید . در زمینه اعمال شخصی و خصوصی افراد تا جائیكه مربوط به خود شخص می شود حتی اگر مرتكب عمل ممنوع گناهی شود تا انعكاس اجتماعی پیدا نكرده و جامعه در معرض آسیب دیدن از آن قرار نگرفته است ، حكومت وظیفه ای در افشاء واثبات آن ومجازات عامل آن را ندارد ، بلكه باید از
تجسس وكشف موضوع خودداری كند ، بنابراین اگر كسی در منزل خود اعمال شرك آمیز انجام داد و واجبات دینی را ترك كرد و مرتكب محرمات شد از دید حكومت اسلامی ، نباید مورد تعقیبش قرار داد و در مقام تفتیش و جستجو برای اثبات آن برآمد .2 یعنی در اینجا اعمال مقررات كیفری دنیوی بر چنین شخصی مورد ندارد ، البته ارشاد و موعظه و یادآوری ثواب و عقاب الهی جای خود دارد . اسلام آن قدر برای حرمت اشخاص وعدم دخالت در اعمال خصوصی افراد اهمیت می دهد كه حتی در صورت ظن و گمان و بروز برخی قرائن بر ارتكاب عمل منافی عفت ، كسانی كه نسبت انجام عمل خلافی را به كسی می دهند سخت مورد نكوهش قرار میدهد وخطاب به آنان می گوید شما این امر را آسان و سبك می شمرید در حالیكه در نزد خداوند مطلب بسیار بزرگ و مهم است : ( اذ تلقونه بالسنتكم و تقولون بافواهكم مالیس لكم به علم وتحسبونه هینا وهوعندالله عظیم ولولا اذسمعتموه قلتم مایكنون لنا ان نتكلم بهذا سبحانك هذا بهتان عظیم . سوره نور و آیه 16 و 17 ). سراسر آیات قرآن را كه بررسی كنیم با همه وعده هائی كه برای بدكاران به عذاب و نقمت الهی داده شده است ، مجازات دنیوی كه از سوی حكومت اسلامی باید اعمال شود برای گناهان شخصی پیش بینی نشده است . 2- آزادی اعمال و رفتار اجتماعی انسان : در مورد اینگونه اعمال و رفتار، اسلام نیز در بعد اعمال حكومت تقریباً همانند آنچه در اعلامیه های حقوق بشر آمده است عمل می كند یعنی معتقد به آزادی انسان هست و به او اختیار گزینش می دهد ولی این آزادی تا جایی است كه به حقوق دیگران ، آزادی دیگران، نظم عمومی و مصالح جامعه لطمه وارد نسازد، بنابراین انسان آزادی شغل و كسب وكار، رفت و آمد ، اقامت در محلی كه می خواهد، آزادی قلم و بیان و تشكیل انجمن و اجتماعات را دارد ولی در اعمال این حقوق باید
مراعات حقوق دیگران را بنماید و هرجا خواست تجاوز به حقوق دیگران بكند آزادی محدود می شود و برای تخلف از آن علاوه بر پیش بینی كیفر اخروی، مجازات و ضمانت اجرای دنیوی كه حكومت مباشر اعمال آن است پیش بینی شده است . چنانچه برای قتل نفس، سرقت و ایجاد رعب و حراس و فتنه و فساد در بین مردم كه به محاربه1 برخورد كند و جلوی تجاوز به حقوق مردم و جامعه از سوی افراد را بگیرد . در مورد آزادی بیان و اظهار نظر ، اسلام ، بطور معقول و منطقی، به آن احترام می گذارد و آماده پذیرش و شنیدن اظهار نظر و هرگونه انتقاد هست و مخصوصاً یكی از صفات خوب بندگان خود را این می داند كه حرفها را می شنوند و بهترین آنها را انتخاب می كنند ( فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه – سوره زمر آیه 20 ) لازمه این امر این است كه در جامعه آزادی بیان وجود داشته باشد و مردم بتوانند حرفهای گوناگون بزنندتا بتوان از میان آنها بهترین را انتخاب كرد . ولی وقتی این آزادی بیان بگونه ای روشن همراه با غرض و برای لطمه زدن به كیان جامعه اسلامی و ایجاد بیم و ترس در میان مردم باشد آزادی بیان محدود می شود و حكومت اسلامی با آن برخورد می كند ، بدین ترتیب است كه قرآن كریم در مورد منافقین شایعه ساز و دروغگو آنها را به برخورد شدید حكومت تهدید می كنند . آیات 61 و 62 سوره احزاب را در این خصوص بنگرید : « لئن لم نیئته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینه لنغرینك بهم ثم لا یجاورونك فیها الا قلیلا معلونین اینما ثقفوا اخذو اوقتلوا تقتیلا .» براساس همین برداشت در مورد آزادی و اعمال و رفتار اجتماعی انسان ماده 13 اعلامیه اسلامی حقوق بشر می گوید : « … هر انسانی آزادی انتخاب كار شایسته را دارد بگونه ای كه هم مصلحت خود و هم مصلحت جامعه برآورده شود … » و ماده 14 می گوید : « انسان حق دارد ، كسب مشروع بكند بدون احتكار و فریب یا زیان رساندن به خود یا دیگران … » و ماده 22 مقرر می دارد : الف. « هرانسانی حق دارد نظر خود را به هرشكلی كه مغایر با اصول شرعی نباشد آزادانه بیان دارد . ب. هرانسانی حق دارد برای خیر و نهی از منكر برطبق ضوابط اسلامی دعوت كند .
ج. تبلیغات یك ضرورت حیاتی برای جامعه است و سوء استفاده و سوء استعمال آن و حمله به مقدسات و كرامت انبیاء یا بكار گیری هرچیزی كه منجر به ایجاد اخلال در ارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود ممنوع است .
ادامه خواندن مقاله در مورد آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي
نوشته مقاله در مورد آزادي فردي و حدود آن در حكومت اسلامي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.