nx دارای 170 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمه:ما امروزه در دورانی بسر میبریم كه مشخصات بارز آن را میتوان افزایش جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگیهای تكنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیك كرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تكاپو تلاش بیشتر وارد نموده است. و از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود این ناشی از این است كه محدودیت توان و امكانات انسان و محیط وی دانست و یكی از مهمترین موضوع كه ما با آن بیشتر در این تحقیق سر و كار داریم استرسها و عواملی كه باعث این فشارهای عصبی است كه همه ما با آن درگیر
هستیم و باید آنها را بشناسیم. امروزه استرس به عنوان مهمترین فاكتور در جوامع میباشد كه باعث بوجود آمدن امراض روحی، جسمی و رفتارهای انسانها است. استرس و اضطراب رابطه تنگاتنگ دارد و اضطراب یكی از عوارض آنی و شایع استرس میباشد، پاسخ استرسها پاسخی است كه از زمانی دیگر طول عمر تغییر میكند. به گفتهها هانس سلیه «مهم این نیست كه چه اتفاقی برای شخص افتاده مهم آن است كه آنرا چگونه درك كرده و انسان از دیدگاههایش رنج میبرد و نه بلاهایی كه بر سرش میآید.» به این دلیل استرس توجه بسیاری از روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف كرده به طوری كه فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشكلات روحی و جسمی در انسانها ایفا میكند.
استرس در زندگی روزمره به شیوههای متفاوتی بروز میكند: پرخاشگری ناگهانی در پاسخ به یك سؤال سادهلوحانه، سردرد شدید در پایان یك روزگار سخت، بروز عصبانیت به صورت زدن دست روی فرمان ماشین در ترافیك است برای همین وجود این استرسها در طول روز طبیعی هستند. با وجود این استرس طولانی و شدیدتر اغلب سبب بروز علائم ناراحت كنندهای میشود كه اشخاص در مورد آن نگران میشود بنابراین بشر در سر تا سر دوران گذشته خود استرس را تجربه كرده است.
گروهی از صاحبنظران رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری كرده در حالی كه در عصر حاضری كه در آن هستیم عصر استرس و فشارهای عصبی است. دورهای كه در ان انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عواملی موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشكلات بیشماری از هر طرف او را احاطه كرده است.
بیان مسئلهواژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی كه مسأله استرس در جامعه به طور گستردهای تشخیص داده شده است روانشناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد كه فرد واكنشهای خود را در مواجهه با محركهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند كه همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجهپور، 1377، ص 5) استرس را گاهی ناشی از محركات خارج میدانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پارهای از مزاحمتها عنوان كردهاند. بررسیهای جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تأكید دارد.
محققان سالهای 1950 استرس را پاسخ فرد به فرآیندهای درونی و برونی كه بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی فشار وارد میكنند توصیف نمودهاند.كلاس وسینگر، در تحقیق خود نشان دادند فشارهای عصبی میتواند باعث كاهش میزان تحمل و ناكامی شود. در این تحقیق نشان داده شده است كه كاركنان سازمان فشارهای عصبی ناشی از سروصداهای آزار دهنده و دخالتهای بی مورد در انجام وظایف شغلی خود را تحمل میكنند، اما از میزان تحمل آنان در برابر ناكامی كاسته میشود (منتقل از پایاننامه رجبپور، 1379)
اگر چه عمدهترین هدف كار كردن انسانها، تأمین نیازهای زندگی و به عبارتی كسب درآمد میباشد اما عوامل دیگری نظیر به ثمر رسانیدن انگیزهها، عملی كردن تمایلات، انتظارات اجتماعی، علاقهمند بودن به كار، فشار محیطی و خانوادگی و رقابت نیز در كار كردن دخیل هستند ولی نمیتوان از كسب درآمد به عنوان تنها علت اشتغال آدمیان نام برد (اسفرجانی، 1353، ص 50)
استرس در زندگی روزمره به وفور دیده میشود و همه افراد به دفعات متعددی تحت تأثیر استرس قرار میگیرند و آن را تجربه میكنند و وقتی كه كسی دچار استرس شده، وارد محیط كار خود میشوند و معمولاً همكاران ومسئولین متوجه میشوند و در تعامل با دیگران و استرس فرد به آنان سرایت میكند و برای همین با توجه به آنچه گفتیم در این تحقیق به بررسی میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن كلاس اول و دوم و سوم ابتدائی را انجام میدهیم. به این دلیل كه استرس از شغلها به وفور دیده میشود ولی شغلهای دارای استرس زیادتر هستند مثل پزشكی، مدیران. پرستاران، معلمان و … میباشند وبرای همین در این تحقیق به سراغ محیط مدرسه میرویم كه در بسیاری از مواقع بسیار استرساز هستند چه برای كاركنان و چه برای دانشآموزان. میخواهیم بدانیم چه عواملی در محیط مدرسه باعث استرس میشود و معلمان سطوح مختلف اول و دوم و سوم ابتدائی چقدر مورد عوامل استرساز قرار میگیرند، این عوامل چه چیزهایی هستند و تجربه استرس معلمان در زندگی روزمره آنها تا چه اندازهای میباشد و شیوههای مقابله با استرس را بررسی میكنیم.
اهداف تحقیقهدف كلی:مقایسه میزان استرس و تجربه استرس معلمین زن مقاطع مختلف ابتدائیهدف جزئی:1- شناخت میزان استرس معلمین زن در مقطع اول و دوم و سوم ابتدائی2- شناخت تجربه استرس معلمین زن در مقطع اول و دوم و سوم ابتدائیسؤالات1- آیا میزان استرس معلمان زن مقاطع مختلف ابتدائی با هم تفاوت دارد؟
2- آیا تجربه استرس معلمان زن مقاطع مختلف ابتدائی با هم تفاوت دارد؟فرضیه1- بین میزان استرس معلمان كلاس اول و دوم تفاوت معنیداری وجود دارد.2- بین میزان استرس معلمان كلاس اول و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.3- بین میزان استرس معلمان كلاس دوم و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
4- بین تجربه استرس معلمان كلاس اول و دوم تفاوت معنیداری وجود دارد.5- بین تجربه استرس معلمان كلاس اول و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.6- بین تجربه استرس معلمان كلاس دوم و سوم تفاوت معنیداری وجود دارد.
اهمیت و ضرورت تحقیقضرورت این تحقیق در راستای بررسی میزان استرس معلمین و در جهت بررسی و مقایسه میزان استرس و میزان تجربه استرس صورت گرفته و میتواند اطلاعات مفیدی را در حیطه تصمیم گیری متعدد فراهم سازد. كه این اقدام از طریق انجام تحقیقات منظم و شناسایی میزان استرس و میزان تجربه استرس معلمین امكانپذیر است و پژوهش فوق در ضرورت اینگونه اقدامات جای گرفته است. در واقع میخواهیم بدانیم كه در سطوح مختلف تحصیلی میزان استرس معلمین چقدر است و هر كدام از عواملی كه در مقیاس هنرور راهه وجود دارد، معلمین در سطوح مختلف چقدر تجربه نسبت به آنها دارند. در رابطه بین آنها در سطوح مختلف را بررسی و آنها را مقایسه میكنیم و راهكارهای مفیدی كه باعث كاهش دادن این استرسها میشود، را ارائه بدهیم.
عواملی كه اهمیت این تحقیق را نشان میدهد این است كه محیط مدرسه محیطی است كه باعث میشود معلمان هر روز در معرض فشارهای كلاسی قرار بگیرند، وجود تجربه استرس در معلمان باعث كاهش در علمكرد آنها و موجب میشود تا آنها از نظر سلامتی دچار اختلالاتی میشوند. برای همین بدنبال این هستیم تا این عوامل را شناسایی در راهكارهای مقابله با آنها را بررسی كنیم.
تعاریف نظریاسترس حالتی پویا و هیجانانگیز است كه فرد با یك فرصت، محدودیت یا تقاضای غیرعادی مواجه میشود و واكنشهای احساسی فیزیكی و شناختی از خود نشان میدهد. (مقیمی 1378، ص 435)استرس یك نوع تحریك و محروم شدن از محركهاست و فقدان استرس به مفهوم مرگ است. استرس تجربه جدیدی برای انسان نیست و هركس همه روزه با استرس سروكار دارد. (قریب، 1371)
معلم معلم نقش مهمی در مدرسه دارد. نقش معلم تربیت و نوسازی افراد است كه مهمترین امر میباشد و افرادی هستند كه طی حكمی به صورت تمام وقت و یا پارهوقت به صورت رسمی یا حقالتدریس در مقاطع مختلف تدریس میكنند (مجله رشد، 1380، ص 5)تجربه استرس ناكامیهای كه میتواند مرتبط با جریان پیشرفت حرفهای افراد، ترسهای ناشی از ناتوانی در مقابله با روشهای جدید و تغییرات تكنولوژی بر زندگی روانی معلمان تأثیر فراوانی میگذارد. (دادستان 1377، ص89)
تعاریف عملیاتی:
در جامعهای هستیم اینطور معلوم است كه برای اندازهگیری استرس، خود عامل استرس دهنده را مورد مطالعه قرار میدهند، در صورتی كه این درست نیست و وجود یك مهمان ناخوانده در یك بدن ممكن است به هیچوجه مورد اعتنا واقع نشود و بدن در مقابل آن عكسالعملی نشان ندهند و در بدن دیگری آنقدر مهم و قابل اعتنا باشد كه همه زنگهای خطر را به صدا درآورد و بدن را به عكسالعمل شدید وا دارد. بنابراین برای اندازهگیری استرس بهتر است تغییرات حاصله از آن را در بدن مورد دقت قرار داد و آنجا كه ورود یك عامل جزئی است تحریك شدید دستگاههای بدن و هیپوتالاموس میشود آن را به خوبی و به موقع شناخت و از ورودش جلوگیری كرد. (پریور، 1372)در این تحقیق برای سنجش استرس در بین معلمین زن كلاس اول و دوم و سوم ابتدائی از آزمون یكطرفه در گروههای مستقل استفاده میكنیم و برای سنجش راههای مقابله با استرس نیز از آزمون t و تفاوت میانگین استفاده میشود تا شیوههای مقابله با استرس را در میان معلمین زن كلاس اول و دوم و سوم سنجیده شود تا از این طریق معلمین هر پایه، هر كدام از چه روشهایی را برای كنار آمدن استفاده میكنند.
تجربه استرس در این تحقیق برای ارزیابی تجربه استرس از مقیاسی به نام هلمز و راهه استفاده میكنیم و دارای 43 موارد است كه میخواهیم از این طریق ببینیم كه معلمان در زندگی روزمره خود كدام موارد را تجربه كردهاند و به وسیله این پژوهشها میكوشیم تا معنای وجود همبستگیها بین تعداد و ماهیت رویدادها را با بیماریهایی كه در پی دارند، آشكار كنند.
فصل دومادبیات تحقیق: – مقدمه– مفهوم استرس– استرس بعنوان پاسخ درونی– مراحل استرس– علل فشار روانی
– شرایط ایجاد كننده استرس– پاسخهای فیزیولوژیك بدن انسان به استرس– استرس مثبت و منفی– استرس طبیعی یا نرمال
– استرس شغلی– ابعاد گوناگون استرس شغلی– استرس از نظر جنسیتی– دیدگاههای نظری درباره استرس– پزشكی– روانشناسی– اجتماعی– پیشینه تحقیق
مقدمه:از آنجایی كه عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس نامیده، پیچیدگیهای جاری جامعه بشری، سرعت تغییرات و بیتوجهی نسبت به زمینههای مذهبی و ایدئولوژیك و نظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری تضادها و تعارضهای تمدن بشر و ارتباطات اجتماعی استرسهای تازهای نیز پدید آورده است كه مقابله با آنها برای هر فردی لازم و ضروری است. از طرفی نیز همه استعدادهای عظیم و كشف نشدهای برای رشد و تكامل و دگرگونی، توانایی یافتن معانی ژرفتر، دست یافتن به توفیق یشتر در زندگی بهرهمندیم. بنابراین استفاده از توانائیهای و استعدادها برای مقابله با انواع استرسهایی كه در زندگی روزمره برایمان پدید میآید، امكانپذیر میباشد.
مفهوم استرسدر سال 1936، پروفسور هانس سلیه اهل مونترال اولین رساله خود را در مورد واكنشدهنده منتشر ساخت، نامبرده در آوریل و در 1948 در مجموعهای از كنفرانسهایش در كالج فرانسه و سپس در ژوئن 1950 در بیمارستان لانیك سندرم عمومی سازگاری (S.G.A) را با جنبههای بیوشیمیایی و مكانیسمهای هورمونیاش بیان كرد (هیپوفیز غدد فوق كلیوی سینه قند كرشه كه بسیاری از پژوهشگران پیش از او، اختلال ارگانیسم را به هنگام پاسخ به تهاجمات محیط خارج بیان كردهاند:– نظر كاریوكلارنیك مربوط به داستین، وی واكنشهای بافتی مربوط به واكنشهای هشداردهنده را در دستگاه لنفوئید، تیموس مشاهده كرد:
نظریه راسل داپیگز آماس منسوج نرم، در سال 1932 كانن «ترشح سریع آدرنالین را به عنوان پاسخ در برابر ترس و خشم» متذكر شود. نامبرده در كتاب خود تحت عنوان «فروتن» مكانیسمهای متفاوتی را كه سبب ثبات میزان قند، پروتئینها، مواد چربی، كلسیم، اكسیژن، حالت خنثی و درجه حرارت خون میشود تحلیل میكند. كانن تحلیل سیستماتیك پدیدههای سازگاری را كه برای حفظ حیات در برخی شرایط ضروری هستند، بنیان نهاد، با این همه سلیه تأكید میكند كانن هرگز نقش هیپوفیز یا قشر غدد فوق كلیوی را به منظور بررسی واكنشهای غیراختصاصی سازگاری، در مقابل هرگونه تقاضای محیطی و نیز جدا كردن سندرمی كه در برابر اثرات مختلف آن، یكسان است، مورد مطالعه قرار نداده است. پی.ای.روكس والكساندر- جی یرسین در انستیوپاستور خاطرنشان ساختند كه در خوكچه هندی مبتلا دیفتری غدد فوق كلیوی غالباً متورم و دچار خونریزی است ولی كاوشهای آن از حداین یافته فراتر نرفت. (كوپر، 1373، ص 40)
این پژوهشگران در مجموع استرس را، دست كم در برخی از جنبههای آن، احساس كردند و با آنها را به اثبات رساندند. یك فرانسوی به نام رئیس در سال 1943، پدیدههای است ولی كاوشهای آن از حداین یافتهها فراتر نرفت.
این پژوهشگران در مجموع استرس را، دست كم در برخی از جنبههای آن، احساس كردند و یا آنها را به اثبات رساندند. یك فرانسوی به نام رئیسی در سال 1934، پدیدههای واكنشی غیراختصاصی را، تحت عنوان سندرم تحریك شرح داده است كه البته با تغییری متفاوت به توضیحات سیله بسیار نزدیك است. اكتشافهای مهم، غالباً تصادفی میافتد، به شرطی كه برای دریافت قوانین پوشیده و بسدت آوردن حقیقت، قضایای القا كننده با ذهن تصمیمدهنده تلاقی كند. (پیرلو، 1371، ص 28 و 29)استرس را هر چند بطور مشخص میتوان زائیده تمدن صنعتی و شهری شدن دانست، اما هیچ دوره از تاریخ انسان و زندگی فرد را نمیتوان سراغ گرفت كه با استرس همراه نبوده باشد، تنها میتوان گفت كه بتدریج از ماهیتی فیزیكی مانند گرسنگی، سرما، بلاهای طبیعی، مرگهای دستهجمعی و زودرس تبدیل به ماهیت روانی و اجتماعی شده است.
دیرینه پرداختن به استرس را میتوان با دیدگاه دوگانه انگاری تن و روان و تأثیرات هر یك بر دیگری در نظریات افلاطون و ارسطو مربوط دانست.از قدمای اندیشمند ایرانی، ابوعلیسینا كاملاً با موضوع استرس واثرات آن بر جسم آشنا بوده است. علاوه بر این در پزشكی قدیم ایران تأثیر عوامل محیطی بر بیماریهای تحت عنوان اعراض نفسانی مورد نظر بوده است. (قریب 1371، ص 187)
از نظر واژهشناسی، استرس كلمه یونانی است كه در قرن 17 به معنای سختی و دشواری بكار رفته است، در اواخر قرن 18 از استرس به معنای نیرو و فشار زیاد و تلاش بسیار استفاده شده است. در سال 1910 سرعت بروز بسیاری از آنژینهای صدری (سكته خفیف قلبی) در بین مشاغلین یهود در محیطهای كاری برخورد تند و هیجانی آنها دانست (كوپر، 1373، ص 97)
تعریفات استرس بنا بر نظریه تعاملی كه به روابط بین فرد و محیط تأكید میكند بیشترین تائید را بخود اختصاص داده است از جمله:نظر لازاروس كه استرس نتیجه فرآیند قضاوت ارزشی افراد از حوادث و موقعیتهاست، تعریف جامعی است. در توضیح این مطلب باید گفته شود كه وقتی فرد با حوادث و یا موقعیتهای گوناگون روبرو میشود، در گیر فرآیند ارزشی در مورد آن حادثه یا موقعیت تا زمانیكه معنی آن حادثه را درك كند و همچنین قضاوت میكند كه آیا امكانات و توانائیهای او به اندازه كافی هستند تا تقاضاهای محیط را برآورده سازند در اینجا استرس نتیجه این فرآیند قضاوت ارزشی میباشد.
استرس نیروی قدرتمندی است با آثار مثبت و منفی. به آب رودخانهای میماند كه با ایجاد دس میتوان آن را مهار و مورد بهرهبرداری قرار داد یا اینكه آنرا به سیل ویرانگری تبدیل نمود. علیرغم این نظر كه استرسهای مفید وجود دارد و قدری فشار روانی جهت ایجاد انگیزه در انسان ضروری است اما زمانی كه از آن بحث میگردد به نتایج منفی آن نگاه میشود و منظور استرس مضر است. (الوانی 1371)
فرهنگ جامع و روانشناسی و روانپزشكی (1373) استرس را چنین معنی میكند:«هر چیزی كه در تمامیت زیستشناختی ارگانیسم اختلال به وجود آورد و شرایطی ایجاد كند كه ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز میكند استرس شمرده میشود. استرس ممكن است بصورت محركهای فیزیكی، عفونتها، واكنشهای آلرژیك و نظایر آن باشد یا بصورت تغییر در جو اجتماعی مردانی. اولی یك عامل استرسزای فیزیولوژیكی است، دومی نه تنها با قدرت تهدیدی كه اصولاً در عامل استرسزا نهفته است بلكه با كیفیت درك شخص از آن عامل ارتباط دارد. (صفحه 1449)(الوانی 1377) برای روشن شدن مفهو فشار عصبی ذكر چند نكته را ضروری میداند: 1- استرس همواره به علت عوامل ناخوشایند و نامطلوب در فرد به وجود نمیآید. یك خبر مسرتبخش نیز میتواند به اندازه یك حادثه ناگوار استرسزا باشد.
2- استرس را نباید پدیدهای منفی در نظر گرفت بلكه میزان مشخص از آن بعنوان محرك افراد لازم است.3- استرس به مفهوم اضطراب نیست زیرا اضطراب جنبه روانی در حالی كه استرس صرفاًحالت روانی نیست و جنبه روانی تنی دارد و بیماری جسمانی نیز نیست زیرا بیماری دارای تظاهرات اختصاصی و غیراختصاصی است در حالیكه استرس تظاهرات غیراختصاصی یا عمومی دارد. در همین ارتباط جان لاكت (1374) اظهار میكند: بدون استرس چیزی حاصل نمیگردد و میزان سالمی از آن جهت انسان ضروری است تا هر چیزی را بدست آورد. استرس پاسخی است كه فرد برای تطبیق با یك وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی به صورت رفتاری روانی یا جسمانی از خود بروز میدهد. (الوانی 1371)
از حالت تعامل خارج میشود و در نتیجه رابطه وی با دنیای پیرامونش دچار اختلال میگردد.استرس بعنوان پاسخ درونینظریهپرداز اصلی این دیدگاه هانس سلیه است، او در اواخر 1930 مقالهای منتشر ساخت كه باعث تحول درك دانشمندان از استرس گردید، دكتر سلیه ابتداء آگاهانه از بكار بردن واژه استرس برای بیان حالتی كه تحقیق او كشف نموده بود امتناع میكرد، اما متعاقباً نظرش را تغییر داد.
مهمترین جنبه حائز اهمیت دیدگاه سلیه این بود كه وی كاربرد سنتی را ملغی ساخت او به تصویر استرس، برخلاف نمایاندن آن بعنوان عامل یا نیرو، بعنوان نتیجهای كه در اثر حضور عامل یا نیروی دیگری درون یك موجود زنده ایجاد میشود توجه داشت. درك سلیه از استرس در ارتباط با علم فیزیولوژی است كه ریشه در مراحل تكاملی وابسته به علم زیستشناسی موجودات زنده دارد. الگوی زیستشناسی سلیه مبنای رویكردهای دیگری به مسأله استرس قرار گرفته است (بلورچی 1367، ص 217) از نظر استرس پاسخ غیراختصاصی بدن نسبت به نیازهایی است كه در آن بوجود آمده است. برای درك این تعریف نخست باید مفهوم غیراختصاصی روشن شود.هر نیازی در بدن حالت یگانه و خاص خود را دارد كه مختص آن نیاز است. مثلاً هنگامی كه در معرض سرما قرار میگیریم بدنمان میسوزد كه گرمای بیشتری تولید شود، رگهای خونی منقبض میشوند كه گرمای كمتری از دست برود. هنگامی كه در معرض گرما قرار میگیریم از دست دادن آب بصورت تعریق در سطح پوست، تأثیر خنك كنندهای دارد.
هر دارو یا هورمونی اثرات خاص خود را دارد. داروهای تولید ادرار، آن را افزایش میدهند. هورمون آدرنالین نبض را تند و فشار خون را افزایش میدهد و همزمان قند خون را بالا میبرد. در حالی كه انسولین، قند خون را كاهش میدهد با این وجود بدون در نظر گرفتن تغییرات ایجاد شده تمام این عوامل یك چیز مشترك دارند، آنها نیاز برای سازگاری مجدد را افزایش میدهند، این نیاز غیراختصاصی است و صرفنظر از اینكه مشكل چیست انطباق با آن ضروری است، به عبارت دیگر عواملی كه بر ما تحمیل میشوند علاوه بر اعمال اختصاصیشان، ایجاد یك نیاز غیراختصاصی برای انجام كنشهای سازگاری و ایجاد دبواره وضعیت بهنجار را در بر دارند كه این مسأله، مستقل از فعالیتهای اختصاصی آنها است. نیاز اختصاصی برای فعالیت، ماهیت و اساس استرس است.
تصور اینكه مسائل متفاوتی مانند سرما، گرما، داروها، هورمونها، غم و شادی میتوانند واكنش یكسان بیوشیمیایی در بدن ایجاد نمایند مشكل است و مدتها طول كشید تا وجود چنین واكنشهای كلیشهای در پزشكی پذیرفته شد. (قریب، 1371، ص 81)آنچه در بالا اشاره رفت نظریه سلیه در مورد استرس بود. پژوهشگرانی كه در زمینه فیزیولوژی هستند (مثلاً مالسون و سلیه) استرس را بعنوان یك پاسخ یا یك واكنش و یا یك سازگاری كه معمولاً بدنی است، نسبت به محركات محیطی و یا تغییری میدانند. در حالیكه در گفتگوهای معمولی و كلاً در زمینههای روانپزشكی، روانشناسی و جامعهشناسی، استرس نه به عنوان یك واكنش بلكه به عنوان یك محرك در نظر گرفته میشود. از دیدگاه سلیه، استرس همیشه در زندگی شخصی عامل منفی بشمار نمیآید. در دیگاه او فقط زمانی كه استرس، شخص را مغلوب ساخته و موجب ناراحتی وی میگردد، آسیب رساننده است.
در اواخر دهه 1930 و اوایل 1940 سلیه یك پاسخ پیچیده در آزمایشات حیوانی را به یك سری وقایع آسیب رسان گزارش داد، این وقایع شامل تزریق مواد آلوده، عفونت، ضربه، گرما، سرما و محركهای عصبی بود و تغییرات همزمان با آنها یعنی بزرگ و فعال شدن غدد فوق كلیوی و تحلیل غده تیموس و برآمدگی لنفها و ایجاد زخم معده رودهای را مشخص ساخت (قراچهداغی، 1373، ص 72)
مراحل استرسپاسخ افراد به تهدیدات خارجی در سه مرحله نمود پیدا میكند كه آن را به عنوان مراحل استرس میدانند (الیاسی، 1376 به نقل از هانس سلیه 1973) فشار را به مانند حالتی توصیف مینماید كه به طرز یك نشانگان خود را ظاهر میسازد وهر عامل استرس اگر فشار كافی داشته باشد منجر به ایجاد واكنشی دردورن فرد میگردد كه سلیه (1974) آن را نشانگان سازگاری كلی میداند وشامل مراحل زیر است:1- مرحله واكنش اخطار:
عبارت است از ازدیاد ترشحات هورمونهای بخش قشری غده فوق كلیوی كه واكنشهای شدیدی همچون افزایش تنفس، رنگ پریدگی، ضربان قلب، فشار خون، عرق سرد و بهم خوردن تعادل بدن را دربر دارد.2- مرحله مقاومت:اگر عامل فشاری كه واكنش اخطار را ایجاد كرده است هنوز موجود باشد بدن در مرحله مقاومت برای مبارزه با عامل فشار عملاً بسیج میشود. شاخص برجسته واكنش اخطار طی دوره مقاومت ناپدید خواهد شد و به نظر میرسد كه بدن در حالی كه به شدت با عامل فشار مبارزه میكند به حال عادی خود برگشته است، در این مرحله بدن در وضعی بالاتر از حد متوسط است و در برابر فشار مقاومت میكند.
3- مرحله فرسودگی:اگر مرحله مقاومت در فرد زیاد به درازا بیانجامد و بدون وی به حالت عادی برگشت ننماید فرد بیآنكه فرصت بازسازی را پیدا نماید ذخایر خویش را از دست میدهد و در حقیقت خسته و فرسوده میشود و این همان نقطهای است كه منابع دفاعی حیاتی رو به پایان میرود و در حقیقت نقطه شروع فشار است.
علل فشار روانیفشار روانی همواره جزئی از زندگی بشر بوده و غیرقابل اجتناب است، گذراندن اوقات زندگی انسان نیز در سه بخش عمده صورت میپذیرد، سازمان، جامعه، خانواده با توجه به همین موضوع عوامل بروز فشارهای روانی را میتوان به سه دسته كلی ذیل تقسیم نمود:1- عوامل استرسزای فردی كه بطور مستقیم با شخصیت و خصوصیات فردی مرتبط است و با توجه به نوع نگرش و نحوه توجه افراد به محیط پیرامونی خویش تعیین میشود.
2- عوامل استرسزای گروهی و سازمانی كه زائیده ارتباط جمعی در داخل گروه یا سازمان میباشد و بطور مستقیم با محیط كار و شرایط آن مرتبط میباشد.3- عوامل استرسزای محیطی كه شامل تمامی محیطهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی جامعه كه بر فرد، گروه و سازمان تأثیر دارند و حتی گاهی اثر نیز میپذیرند میشود (ممیزاده، 1373، ص 47)
در اینجا تذكر دو نكته الزامی است:1- گرچه بسیاری از عوامل استرساز را میتوان در یك مقوله قرار داد اما بایستی به این نكته توجه نمود كه برخی از این عوامل بصورت جمعی عمل میكنند زیرا ممكن است تا یك عامل استرساز به تنهائی قدرت ایجاد فشار بر فرد را نداشته باشد ولی هرماه با عامل دیگر باعث بروز فشار در فرد شود.2- عوامل استرسزا دارای ارتباط متقابل میباشند بطوریكه از یكدیگر تأثیر میپذیرند و بر همدیگر تأثیر میگذارند. (ممیزاده، 1373، ص 98)عوامل فردی:
در محیط پیرامون فرد تغییر و تحولات فراوانی به دلیل پیدایش فرصت یا موقعیتی جدید، مانع یا محدودیتی نو، و یا نیازی تازه رخ میدهد و اگر او قادر به سازگاری با آن شرایط باشد فشاری بر او وارد نخواهد آمد اما زمانی كه قادر به برقراری سازش با محیط و شرایط آن نباشد دچار استرس میگردد. در رابطه با عوامل فردی به نمونههای بیشماری میتوان اشاره نمود كه در اینجا مختصری از آنها یادآوری میگردد:
از مهمترین عوامل فردی ایجاد استرس به تعارض، ابهام و تغییرات زندگی میتوان اشاره كرد. داشتن متعارض در زندگی، تعارض در هدفهای فردی و همچنین ابهام شغلی كه ناشی از عدم آگاهی و نبود اطلاعات لازم در حرفه فرد است و نیز اتفاقات غیرمنتظره در پیشبینی نشده در زندگی فرد از جمله این مسائل است (ابطحی والوانی 1371).ممی زاده 1373) برخی عوامل فردی استرس را اینطور بیان میدارد:1- تعارضات در نقش، باورها، اهداف و ارزشهای فردی2- هیجانات ناشی از حوادث خوشایند و ناخوشایند زندگی3- تغییرات در الگوهای رفتاری، اجتماعی، نگرشها، هنجارها، نیتها و عقاید. (ممیزاده، 1373)تعارض در نقش- ابهام درنقش، تعارض در هدفهای فردی، اتفاقات غیرمنتظره در زندگی جهت افراد همانند مرگ همسر یا فرزندان یا یكی از اعضای خانواده، بیماریهای لاعلاج بیكاری و فقر از عوامل استرسزای فردی است.
خصوصیات شخصیتی و روحیه افراد در دچار شدن افراد به فشار روانی بسیار مؤثر است، در حین زمینه گونههای متفاوت شخصیتی «الف» و «ب» هر كدام واكنشهای خاصی نسبت به استرس از خود نشان میدهند. در اینجا ویژگیهای این دو تیپ متفاوت شخصیتی بیان میگردد.1) ویژگیهای افراد گونه «الف»:1- انجام كار بیش از حد حتی در ایام تعطیل2- داشتن فشار زمانی در انجام امور3- داشتن حس رقابت و گزینش اهداف بالا4- بیقراری دائمی و عدم آرامش5- داشتن اضطراب و ناتوانی در ایجاد آرامش روحی
6- تعدد در اهداف و كوشش در تحقق آنها7- بیتوجهی به اوقات فراغت ونداشتن هیچگونه سرگرمی به جز كار8- سنجش كمی موفقیت و مشغولیت ذهنی در رابطه با آن9- بیصبری، پرخاشگری، خشونت10- كمبود وقت و شتابزدگی در انجام امور مختلف (الوانی، 1371)2) ویژگیهای افرادگونه «ب»:1- صبور شكیبا هستند2- خونسرد و آرام میباشند
3- در برخوردها ملایم هستند4- برای تفریح كار میكنند نه برای برنده شدن، در كار كردن متعادل هستند و در این مورد افراط نمیكنند.5- نسبت، موعدهای كاری خیلی حساسیت نشان نمیدهند.6- رقابت جو نیستند7- انجام استراحت و لذت بردن از اوقات فراغت8- اهل لاف و گزاف نیستند9- انجام هر كاری به جای خودهمانگونه كه از خصوصیات دو گروه برمیآید گونه «الف» نسبت به گونه «ب» زمینه مساعدتری برای ابتلا به فشار عصبی دارد (الوانی، 1371 ص 124)عوامل محیطی
محیطهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی در یك تعامل متقابل هم بر فرد تأثیر گذارده و هم از آن اثر میپذیرند در این تعامل اگر نقش محیطها مخرب باشد فرد را دچار فشار روانی مینماید در همین ارتباط دو تن از محققین بنامهای هولمز و راهه بدین نتیجه رسیدند كه شدت این عوامل بیشتر از عوامل فردی و گروهی است. (ممیزاده، 1373)الیاسی از عوامل محیطی ایجاد كننده فشار روانی، به محیط فیزیكی و اجتماعی، تزلزل در سیستم اقتصادی و امكانات و عدم اطمینان در زمینه تكنولوژی اشاره مینماید.ابطحی و الوانی علل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مربوط به استرس را چینن ذكر میكنند:1- توفیق افراد فرصتطلب 2- پایین بودن سطح فرهنگ3- عدم رعایت قوانین و مقررات توسط دیگران
4- مشكلات مربوط به مسكن5- كمبود امكانات تفریحی سالم6- عدم احساس امنیت اجتماعی و یا شغلی7- ضعف در ایمان و معتقدات مذهبی دیگران8- كمبود جو محبت و دوستی9- آلودگیهای موجود در محیط همانند (آب، هوا، صدا و غیره) (ابطحی والوانی، 1371).
ادامه خواندن مقاله بررسي و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن
نوشته مقاله بررسي و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.