nx دارای 130 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
-1 مقدمهتوجه به ایمونولوژی ورزشی در اثر علاقه و نیاز جامعه به ارتقای سلامتی به وجود آمده است. در حال حاضر پذیرفته شده است كه عدم فعالیت بدنی عامل خطرزای مهمی برای ابتلا به بیماریها است. ظاهراً تمرینهای ورزشی با شدت متوسط و منظم، یك راه كار اساسی برای جلوگیری از برخی بیماریها است. دستگاه ایمنی در برخی بیماریها شدیداً درگیر میشود، لذا علاقه به مطالعه پاسخهای ایمنی به فعالیت ورزشی برای شناخت آثار فعالیت ورزشی و نیز جلوگیری از برخی بیماریها است. استرس به عنوان عامل تحریك كننده عملكرد ایمنی شناخته شده است.
ممكن است فعالیت ورزشی مدل مناسبی برای مطالعه نحوه سازگاری با استرس باشد، زیرا فعالیت ورزشی به آسانی اندازه گیری شده و به میزان زیادی قابل تكرار است. عقیده بر این است كه دستگاه ایمنی به عنوان ابزاری برای بازشناسی سلولهای خودی از مواد بیگانه و حفظ هموستاز بدن تكامل پیدا كرده است. توانائیهای بدن برای بازشناسی عوامل بی شمار مهاجم و مبارزه با آنها فوق العاده پیچیده است. در واقع، در دستگاه ایمنی، تمام پاسخهای دفاعی بدن بر علیه مولكولهای بیگانه و نوظهور به وقوع میپیوندد. بیشتر اجزای دستگاه ایمنی تغییرات ریتمیك دارند (30).
گلیسون و همكارانش (2006) تغییرات روزانه غلظت IgA بزاقی را نشان دادند. آنها بیشترین غلظت IgA بزاقی را در ساعت هشت صبح مشاهده كردند. بعد از آن غلظت IgA رو به كاهش نهاده و در ساعت 12 ظهر ثابت مانده است (30). دیمترو و همكارانش (2002) نشان دادند كه تفاوت معنی داری در غلظت IgA بزاقی، میزان IgA ترشحی و میزان جریان بزاق در ساعت شش صبح در مقایسه با ساعت 6 عصر وجود دارد (21).
اسمیت و همكارانش (2006) گزارش كرده اند غلظت ایمونوگلوبولینهای موجود در خون ورزشكاران پس از فعالیت ورزشی در حد مقادیر استراحتی ثابت میماند و یا فقط اندكی افزایش مییابند (30). پس از دویدن مسافت 18 مایل (8/28 كیلومتر) و 13 مایل (21 كیلومتر) در مقادیر استراحتی تغییری در ایمونوگلوبولینهای دوندگان مرد استقامتی بلافاصله یا حتی پس از گذشت 24 ساعت از فعالیت ورزشی دیده نشده است. همین نتایج در دوچرخه سواران پس از یك جلسه فعالیت
ورزشی دوساعته گزارش شده است. از طرف دیگر، تغییرات ناشی از فعالیتهای شدید بدنی میتواند تا 24 ساعت ادامه داشته باشد و حتی فعالیت ورزشی سبك نیز میتواند باعث تحریك چشمگیر دستگاه ایمنی برای چندین ساعت شود. ورزشكاران را نمیتوان به آسانی وادار كرد تا از برنامه تمرینی روزانه خود حتی برای یك روز دست بردارند. به همین دلیل، حالت استراحتی واقعی به دست نمیآید و در مطالعات بیشتر از مدلهای حیوانی استفاده میكنند (104).
ایمنی مخاطی اولین خط دفاعی بدن در مقابل آسیب دستگاه تنفسی فوقانی (URTI) است. غلظت ایمونوگلوبولین بزاقی در پاسخ به دوره های تمرینی شدید تغییر میكند (28). با هدف مطالعه تغییرات ایمونوگلوبولینها در افراد ورزشكار، لی نن فرانسیس و همكارانش (2005) تعداد 14 شناگر زبده و 21 فرد فعال و 18 فرد غیرفعال را در یك دوره 30 روزه كنترل كردند. شناگران هفته ای 20 ساعت تمرین میكردند، افراد فعال 3 الی 10 ساعت در هفته به فعالیتهای گوناگون ورزشی میپرداختند و افراد غیرفعال 1 الی 3 ساعت فعالیت متوسطی را انجام میدادند.
از افراد شركت كننده مجموعاً 12 بار نمونه بزاق اخذ و IgA ، IgG و IgM بزاقی اندازه گیری شد. شناگران ورزیده در مقایسه با افراد فعال و غیرفعال از غلظت IgA بزاقی بیشتر و تغییرپذیری بیشتری در غلظت IgA نسبت به دو گروه دیگر برخوردار بودند. تغییرپذیری IgA شناگران دوبرابر گروههای فعال و غیرفعال بود. نتیجه نهایی تحقیق نشان داد، شناگران ماهر از غلظتهای IgA و IgM بزاقی و تغییرپذیری غلظت IgA و IgG بیشتری نسبت به افراد فعال و غیرفعال برخوردارند.
تفاوتها در تغییرپذیری پارامترهای ایمنی مخاطی میتواند ریشه در متغیرهایی مثل محیط و آثار آب و هوا، تغذیه و عادات غذایی، توالی و تناوبهای حركتی، فشارهای روانی و نیز میزان تفاوت در پاسخ دستگاه ایمنی در افراد و یا ورزشكاران به عنوان سازگاری به تمرین اتفاق افتاده باشد (61).شواهدی وجود دارد كه نشان میدهند بیشتر متغیرهای فیزیولوژیكی و روانی تغییرات دوره ای (24 ساعته) دارند و بسیاری از پاسخهای فیزیولوژیكی فعالیتهای ورزشی، متأثر از زمان و ساعت روز میباشند. با وجود این، آثار زمان روز (چرخه شبانه روزی) بر پاسخهای هورمونهای درون ریز و پاسخ دستگاه ایمنی نسبت به تمرین به روشنی مشخص نشده است. مطالعات انجام شده درباره
كورتیزول بزاقی (هورمون نقص دستگاه ایمنی) و IgA (اولین خط دفاعی بدن در مقابل آسیب مجاری تنفسی فوقانی) در پاسخ به فعالیت ورزشی، ابهامات فراوانی دارد. بیشتر ابهامات ناشی از زمان نمونه برداری و شدت فعالیت ورزشی است. تاثیر ریتم شبانه روزی بر نقص دستگاه ایمنی میتواند به دلیل عوامل مختلفی باشد. برای مثال، فعالیت ورزشی در صبح هنگام، احتمال نقص دستگاه ایمنی را در مقایسه با تمرین عصر افزایش میدهد. شواهد موجود نشان میدهد ترشح كورتیزول در ابتدای صبح به اوج خود میرسد و برعكس مقدار ترشح IgA بزاقی به حداقل خود
میرسد (21، 82). غدد فوق كلیوی، هورمونهای استروئیدی خود را به میزان یكسان در طول شبانه روز ترشح نمیكنند. چرخه شبانه روزی غیرطبیعی هورمونهای فوق كلیوی میتواند تاثیر معكوسی بر اعمال حیاتی مثل تولید انرژی و دستگاه ایمنی در بدن داشته باشد (21، 82). افرادی كه حالت رخوت و سستی در بدن خود احساس میكنند و در طول شبانه روز خسته به نظر میرسند احتمالاً دلیل آن ترشح غیرطبیعی دوره شبانه روزی هورمونهای فوق كلیوی میباشد (82).
هنگامیكه مقادیر كورتیزول افزایش مییابد، دستگاه ایمنی كه شامل پاسخ ایمنی غشای مخاطی سرتاسر بدن میشود سركوب میشود. كورتیزول زیاد، غشای مخاطی بدن را كه شامل IgA ترشحی میشود كاهش و سركوب میكند (82). IgA ترشحی، دستگاه ایمنی را در مقابل باكتریها، ویروسها، سموم و … محافظت میكند. افزایش كورتیزول باعث عفونت و كاهش آن
دستگاه ایمنی را به مخاطره میاندزاد (21، 28، 68). هنگام خواب نیز مقدار مشخصی كورتیزول نیاز میباشد. افزایش كورتیزول هنگام خواب دوره خواب را مختل میكند (82). در صورت وقوع هر نوع استرسی، نظم شبانهروزی ترشح كورتیزول مختل و غلظت آن در پلاسما تا حد بسیار زیادی افزایش مییابد. مهمترین تأثیر كورتیزول كمك به مقاومت بدن در مواقع استرس و ایجاد شرایط مناسب برای ادامه حیات است كه سازوكار دقیق آن هنوز شناخته نشده است (68).
تغییرپذیری بارزی در پاسخ كورتیزول به فعالیت ورزشی وجود دارد كه به عوامل بسیاری از جمله شدت و مدت فعالیت ورزشی، میزان آمادگی جسمانی فرد، كیفیت تغذیهای و حتی ریتم شبانه روزی وابسته است. به رغم چند نتیجه ناهمسو، بیشتر پژوهشها نشان میدهند ترشح كورتیزول متناسب با شدت فعالیت ورزشی افزایش مییابد. در این ارتباط در سال 1965 پژوهشگرانی به رهبری كورنیل ، كاهش غلظت كورتیزول پلاسما هنگام فعالیت ورزشی با شدت متوسط و كوتاه
زمان را نشان دادند. همین نكته در سال 1969 توسط ری موند و همكارانش گزارش گردید. محققان دیگری به نامهای دیویس و فیو در سال 1973 به روشنی نشان دادند شدت فعالیت ورزشی در تعیین پاسخ كورتیزول اهمیت دارد. آنها افرادی را در فعالیتهای یك ساعته و با شدت های گوناگون از 40 تا 80% Vo2 max مطالعه كردند. این افراد زمانی كه با شدت 40% Vo2 max به فعالیت ورزشی پرداختند، كورتیزول پلاسمای آنها حتی بیشتر از یك بار كاهش یافت، در حالی كه افزایش شدت فعالیت ورزشی تا 80% Vo2 max پاسخ كورتیزول معكوس شد و غلظت آن در پلاسما
افزایش یافت. در پژوهشهای دیگری، زمانی كه شدت فعالیت ورزشی از 60% Vo2 max فراتر میرفت (و از دید آزمودنیها پنهان نگاه داشته میشد) غلظت كورتیزول اندازه گیری شد. در این آزمودنیها با گذشت شدت فعالیت ورزشی از60% Vo2 max ، غلظت كورتیزول پلاسما افزایش یافته، در حالی كه در شدتهای زیر 60% Vo2 max، غلظت كورتیزول كاهش یافته است (4، 22).مقادیر بیشینه كورتیزول پلاسما به دنبال فعالیت ورزشی درازمدت از جمله در دوندگان ماراتن
مشاهده شده است. حتی در مقادیر كاری كمتر (سبك)، اگر دوره فعالیت ورزشی به اندازه كافی طولانی باشد، كورتیزول پلاسما افزایش مییابد. اهمیت مدت فعالیت ورزشی به عنوان یك عامل تاثیرگذار بر پاسخ كورتیزول توسط بونن مطرح گردید. او خاطرنشان ساخت دفع ادراری كورتیزول به دنبال فعالیت ورزشی با شدت 76% Vo2 max، در مدت 10 دقیقه تغییر نمیكند و هنگامیكه مدت فعالیت ورزشی تا 30 دقیقه ادامه یافته، مقدار كورتیزول پلاسما نیز تا حدود دو برابر افزایش یافته است. ساتن و همكارانش هم بیشترین میزان كورتیزول را متعاقب یك دوی ماراتن گزارش كرده اند (22).افزایش ترشح اپی نفرین و كورتیزول با توجه به ظرفیت تمرینی افراد، تابع شدت تمرین است (22، 4، 13، 104). تفاوتهای فردی در پاسخ گلوكوكورتیكوئیدها به تمرین مخصوصاً در افرادی كه خوب تمرین میكنند تاثیر بیشتری دارد، چون كورتیزول فقط هنگام تمرینهای شدید رها میشود. در تمرینهای ورزشی كورتیزول به شدت معینی از تمرین پاسخ میدهد. میزان اپی نفرین هنگام تمرین به سرعت افزایش و سریعاً به میزان اولیه برمیگردد (با 30 دقیقه تمرین)، در حالی كه كورتیزول،
قبل از افزایش ابتدا یك دوره مكث را نشان میدهد و بعد از اتمام تمرین، افزایش آن ادامه مییابد و یا در مقادیر بالاتر باقی میماند (4). به علاوه، هورمون كورتیزول تغییرات روزانه دارد (4، 21، 76، 22، 95، 90، 71). در مطالعات مربوط به ورزش معمولاً در مورد اندازه گیری تغییرات روزانه هورمونها، گروه شاهد غیرورزشكار در نظر گرفته نمیشود. نسبت ترشح هر یك از این هورمونها به شدت و مدت تمرین و زمان نمونه گیری خون بستگی دارد (22، 95، 90، 20، 5، 45، 57،70). مقادیر
هورمونهای گوناگون از جمله كورتیزول نشان دهنده سازگاری و یا عدم سازگاری است كه منجر به تخریب اجرا و پیدایش خستگی میشود. با وجود این، اطلاعات به دست آمده ضد و نقیض است. به طور كلی، میزان كورتیزول استراحتی زیاد، در دوندگانی كه بیش تمرینی داشته اند دیده شده است. این دوندگان ركورد خوبی نداشته اند. با وجود این، كاهش و یا افزایش مقادیر كورتیزول
پلاسما در ورزشكارانی كه اجرای ثابتی داشته اند نیز مشاهده شده است (22). از دلایل عدم تناقض میان مقادیر كورتیزول بزاقی و كورتیزول پلاسمایی و آثار آن بر اجرای فعالیت های بدنی این است كه غلظتهای كورتیزول پلاسمایی و یا بزاقی هر یك اثر تعیین كننده و متفاوتی از یكدیگر بر بافت هدف ندارد. به ه
مین دلیل، در تحقیقات تمرینهای بدنی برای اندازه گیری اثر مشابهی دارند (22).پیشنهاد شده است افزایش كورتیزول هنگام فعالیت ورزشی پاسخهای التهابی را كاهش و میتواند در ترمیم بافتی و بهبود جراحتها مفید باشد. با وجود این، كورتیزول آثار تخریبی بر ماهیچه های اسكلتی اعمال میكند. پشنهاد شده است كه این تاثیر كورتیزول میتواند با یاری تستوسترون متوقف و مهار گردد، در حالی كه امكان بهبود آسیبها را فراهم میسازد. همچنین، تستوسترون غلظت كورتیزول را از راه تضعیف روند تجزیه آن در كبد، افزایش میدهد و آثار التیام آور آن را تقویت میكند. ورزشكارانی كه استروئیدهای آنابولیك دریافت میكنند مقدار كورتیزول
پلاسمای بیشتری دارند و میتوانند با شدت بیشتری تمرین كنند و مسابقه دهند (90).كورتیزول و تستوسترون- هردو- ریتم شبانه روزی خود را در بالاترین میزان در صبح و كمترین آن را در شب به نمایش میگذارند. تستوسترون محرك قوی سنتز پروتئین و میتواند خواص كاتابولیكی در درون عضلات اسكلتی باشد (90، 95). از طرف دیگر، تمرین استقامتی محرك نیرومندی برای
افزایش كوتاه مدت غلظت هورمونهای موجود در خون مثل هورمونهای تستوسترون، رشد و كورتیزول است. این پاسخها میتواند تعامل گیرندههای هورمون داخل سلولهای عضله و نیز تعداد گیرنده های هورمونها را بعد از تمرین افزایش و توسعه دهند. عمل تستوسترون و هورمون رشد افزایش سنتر و افزایش توده عضله در انسان میباشد، در حالی كه كورتیزول تأثیر كاتابولیكی بر پروتئینهای میوفیبریلی عضله دارد و ضمناً سنتز پروتئین را كاهش میدهد (42).
1-2 بیان مسألهتوجه به عامل مهم درونی موسوم به ساعت زیستی و تأثیر آن بر وضعیت فیزیولوژیك و در نتیجه بر عملكرد بدنی به ویژه در اوقات مختلف شبانه روز ضروری است. یافته های اخیر علم زیست شناسی زمانی (شناخت آثار زمان بر متغیرهای فیزیولوژیك) نشان میدهد بدن انسان در طول شبانه روز متحمل تغییرات زیادی میشود و در هر ساعت توانایی خاصی دارد (85). ریلی و همكارانش (2000) نشان دادند زمان عكس العمل ساده، قدرت عضلانی، توان بـی هوازی و میزان انعطاف پذیری، عصر هنگام (در مقایسه با
صبح هنگام) برتری معنی داری دارد كه احتمالاً ناشی از بیشتر بودن دمای بدن و ترشحات هورمونی درعصر است (86). تحقیق حاضر با هدف مطالعه تغییرات برخی ایمونوگلوبولینها و نیز پاسخ هورمونهای تستوسترون و كورتیزول در ساعتهای مختلف روز واجرای فعالیت ورزشی تداومی (هوازی) انجام گرفته است. ایمونوگلوبولینها از اجزای دستگاه ایمنی هستند كه از لنفوسیتهای B تولید شده در سرم خون و مایعات بافتی پستانداران یافت می شوند (44).
ادامه خواندن مقاله تاثير زمان تمرين (صبح و عصر) بر تغييرات برخي ايمونوگلوبولينهاي سرم و پاسخ هورمونهاي تستوسترون و كورتيزول دانشجويان مرد ورزشكار
نوشته مقاله تاثير زمان تمرين (صبح و عصر) بر تغييرات برخي ايمونوگلوبولينهاي سرم و پاسخ هورمونهاي تستوسترون و كورتيزول دانشجويان مرد ورزشكار اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.