Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله بررسي تاثير انتشار درصد هاي مختلف سهام ‏جايزه بر بازدهي سهام شركت‌هاي پذيرفته ‏شده در بورس اوراق بهادار تهران ‏‏(86-80)‏

$
0
0
 nx دارای 83 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بررسی تاثیر انتشار درصد های مختلف سهام ‏جایزه بر بازدهی سهام شركت‌های پذیرفته ‏شده در بورس اوراق بهادار تهران ‏‏(86-80)‏ چكیده:.. 1مقدمه:.. 2فصل اول: کلیات تحقیق1-1-مقدمه : 42-1-بیان مسئله : 43-1-اهمیت موضوع – دلایل تحقیق : 54-1-فرضیه های تحقیق : 6نمودار 5-1-مدل تحقیق و شیوه اندازه گیری متغیرها: 76-1-قلمرو تحقیق : 8 1-6-1-قلمرو زمانی تحقیق : 82-6-1-قلمرو موضوعی تحقیق : 83-6-1-قلمرو مكانی تحقیق : 87-1-واژه ها و اصطلاحات: 8فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق1-2- مقدمه 112-2-ادبیات نظری تحقیق 111-2-2-عوامل تشكیل دهنده حقوق صاحبان سهام : 112-2-2-انواع اندوخته‌‌ها : 123-2-2-محل تامین این اندوخته‌‌ها : 124-2-2-بازده سرمایه گذاری : 135-2-2-عوامل موثر بر بازدهی : 136-2-2-ریسك سرمایه گذاری : 15 7-2-2-سیاست تقسیم سود 168-2-2-تئوری پرداخت سود سهام به عنوان سود سهام باقی مانده : 179-2-2-تئوری نامربوط بودن سود سهام مودیگلیانی ومیلیر 1810-2-2-ویژگی‌ها ی سیاست تقسیم سود مطلوب 1911-2-2-مباحث ویژه در رابطه با سهام جایزه و تجزیه سهام : 1912-2-2-اهداف و ماهیت سهام جایزه و تجزیه سهام : 2113-2-2-تاریخچه سهام جایزه : 2114-2-2-دلایل و انگیزه‌های انتشار سهام جایزه : 2215-2-2-تاثیر سهام جایزه بر شركت توزیع كننده 2316-2-2-تاثیر سهام جایزه بر سهامداران 2417-2-2-مسائل قانونی سهام جایزه 24 18-2-2-جنبه‌های منفی سهام جایزه 2619-2-2-سهام جایزه و تجزیه سهام در ارتباط با قیمت‌‌ها و بازدهی فوق العاده 263-2-پیشینه تحقیق (مروری بر مطالعات گذشته) 271-3-2-تحقیقات خارجی: 272-3-2-تحقیقات داخلی: 29فصل سوم: روش اجرای تحقیق1-3- مقدمه 342-3-روش تحقیق : 353-3-فرضیات تحقیق : 354-3-جامعه آماری : 365-3- روش جمع آوری اطلاعات : 426-3-روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 42فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داه ها1-4-‏ مقدمه‏ 442-4-توصیف متغیرهای اصلی تحقیق 453-4-آزمون فرضیه های تحقیق: 51فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات1-5-مقدمه 572-5-نتیجه گیری 583-5-محدودیت های تحقیق: 594-5-پیشنهادها: 601-4-5-پیشنهادهای مبتنی بر تحقیق: 602-4-5-پیشنهادها برای تحقیقات آتی: 60پیوستهامنابع و ماخذمنابع فارسی: 74منابع لاتین: 75چکیده انگلیسی ;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;76 جدول شماره 1-3- جامعه آماری مربوط به شركت هایی كه سهام جایزه توزیع نموده و در تحقیق حاضر مورد آزمون قرار گرفته اند 37جدول شماره 2-3-گروه بندی درصد سهام جایزه با توجه به فرضیات تحقیق 42جدول شماره 1-4 توصیف پراكندگی درصد سهام جایزه در شركتهای مورد مطالعه 45جدول شماره 2-4 توصیف پراكندگی درصد سهام جایزه در شركتهای مورد مطالعه 46نمودار شماره 1-4 : پراكندگی درصد سهام جایزه در شركتهای مورد مطالعه 46جدول شماره 3-4 توصیف پراكندگی قیمت سهام قبل از مجمع در شركتهای مورد مطالعه به تفكیك درصد انتشار سهام جایزه 47جدول شماره 4-4 توصیف پراكندگی قیمت سهام بعد از مجمع‏ در شركتهای مورد مطالعه به تفكیك درصد انتشار سهام جایزه 47جدول شماره 5-4 توصیف پراكندگی DPS ‏ در شركتهای مورد مطالعه به تفكیك درصد انتشار سهام جایزه 48جدول شماره 6-4 توصیف پراكندگی تعداد سهام افزایش یافته ‏ در شركتهای مورد مطالعه به تفكیك درصد انتشار سهام جایزه 49جدول شماره 7-4 توصیف پراكندگی تعداد سهام قبل از افزایش سرمایه در شركتهای مورد جدول شماره 11-4 نتایج آزمون تی تك گروهی برای فرضیه اخص 1 52جدول شماره 12-4 نتایج آزمون تی تك گروهی برای فرضیه اخص 2 53جدول شماره 13-4 نتایج آزمون تی تك گروهی برای فرضیه اخص 3 53جدول شماره 14-4: آزمون نرمال بودن توزیع پراكندگی نمرات متغیر بازدهی سهام 54جدول شماره 15-4: نتایج آزمون كروسكال والیس برای بررسی فرضیه چهارم تحقیق 55 جدول شماره 8-4 توصیف پراكندگی تفاوت قیمت سهام بعد از انتشار سهام جایزه در شركتهای مورد مطالعه به تفكیك درصد انتشار سهام جایزه 50جدول شماره 9-4 توصیف پراكندگی بازده سهام ‏ پس از انتشار سهام جایزه در شركتهای مورد مطالعه به تفكیك درصد انتشار سهام جایزه 51 چكیده:تحقیقات انجام شده در سایر كشورها نشان می دهد كه سرمایه گذاران، عكس العمل مطلوب و مثبتی در مقابل انتشار اخبار مربوط به سهام جایزه نشان داده اند. به عبارت دیگر نتایج بدست آمده نشان می دهد كه نرخ بازده سهام شركتهایی كه سهام جایزه توزیع كرده اند بیشتر از نرخ بازده شركتهای دیگر بوده است. گروهی از محققان بازده بالاتر را بمنزله با ارزش بودن سهام جایزه تلقی كرده اند ولی گروه دیگر بر این باورند كه بازده بیشتر اینگونه سهام ناشی از محتوای اطلاعاتی سهام جایزه است و سهام جایزه به خودی خود ارزشی ندارد. در این تحقیق رابطه بین انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه و نرخ بازدهی سهام (سهامداران) مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق سه فرضیه در مورد تاثیر انتشار سهام جایزه بر بازدهی سهام به تفكیك سه دسته (زیر 20 درصد ، بین 20 تا 50 درصد و بالای 50 درصد) و یك فرضیه (فرضیه چهارم) در قالب مقایسه سه گروه مذكور تدوین شده است. 41 شركت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قالب فراوانی 117 نمونه با احتساب سالهای انتشار سهام جایزه مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از روشهای آماری تی تست و كروسكال والیس ‏ فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد كه انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد اما بین بازدهی سهام در بین سه گروه (زیر 20 درصد ، بین 20 تا 50 درصد و بالای 50 درصد) تفاوت معنادار وجود ندارد. به نظر می رسد مهمترین عوامل در این زمینه كارآیی ضعیف بورس اوراق بهادار تهران و ناآگاهی نسبی (سرمایه گذاران و در برخی موارد مدیران) از سهام جایزه می باشد. . مقدمه:یکی از موضوعاتی که کنجکاوی سرمایه گذاران و متخصصان مالی در بورس اوراق بهادار را برانگیحته، تاثیر سهام جایزه بر نرخ بازده سهام است. مروری به کتابها و مقالات مالی نشان می دهد، متخصصان و صاحبنظران مالی عقاید متفاوتی درباره ارزش سهام جایزه دارند. برخی از آنها معتقدند چنانچه درصد سهام جایزه در حد پایینی باشد انتشار سهام جایزه موجب افزایش ثروت سهامداران می گردد، اما پاره ای دیگر بر این باورند که چون سهام جایزه موجب گسترش مالکیت سهام و حفظ نقدینگی در شرکت می شود، سهام جایزه دارای ارزش است و صدور آن به هر میزان موجب افزایش ثروت سهامداران می گردد. گروه دیگر اظهار می کنند که چون صدور سهام جایزه تاثیری بر میزان سود دهی و ریسک شرکت نمی گذارد بنابراین تاثیری نیز بر ارزش شرکت و ثروت سهامداران نحواهد گداشت. نتایج به دست آمده در سایر شرکتها نشان می دهد که نرخ بازده سهام شرکتهایی که سهام جایزه توزیع کرده اند بیشتر از نرخ بازده شرکتهای دیگر بوده است. گروهی از محققان بازده بالاتر را به منزله با ارزش بودن سهام جایزه تلقی کرده اند ولی گروه دیگر بر این باورند که بازده بیشتر اینگونه سهام ناشی از محتوای اطلاعاتی سهام جایزه است و سهام جایزه به خودی خود ارزشی ندارد.هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با روش های عملی می باشد. فصل اول: كلیات تحقیق 1-1-مقدمه :اهمیتی كه بورس اوراق بهادار در رونق اقتصادی هر كشوری می‌تواند داشته باشد بر هیچكس پوشیده نیست نگاهی به وضعیت بورس اوراق بهادار در كشور های پیشرفته نشان می‌دهد كه وقتی این بازار در حال رونق باشد، ‌اقتصاد آن‌ ها در حال رونق است و اگر بازار اوراق بهادار آن‌ها تزلزلی داشته باشد در كل اقتصاد آن‌ها منعكس می‌گردد. نمونه بارز آن بازار های بورس كشور های آمریكایی و اروپایی است كه اخیراً با مشكلات و فراز و نشیب های زیادی روبرو شده است كه باعث ورشكستگی و سقوط قیمت سهام كشورهای بزرگ آنها شده است و اقتصاد ان‌هارا آسیب پذیر نموده و همه كارشناسان و دولتمردان را متوجه خود ساخته است. تا چاره ای بیندیشند تا از چالش جلوگیری كرده و از ورشكستگی شركت های بزرگی همچون جنرال موتورز و; جلوگیری كنند. در واقع وضعیت سهام در آنجا نوعی شاخص وضعیت اقتصادی است. به عبارتی دیگر بازار اوراق بهادار از لوازمات حركت اقتصادی كشور‌ها و ابزار قدرتمند كنترل و سرمایه گذاری آن‌ها می‌باشد.با گسترش بازار های سرمایه و نیاز شركت‌ها به منابع مالی جهت حركت رو به جلو و گستر ش فعالیت های خود و در مواقعی به دلیل كمبود نقدینگی برخی از شركت‌‌ها ترجیح می‌دهند با افزایش سرمایه از طریق سود سهام به صورت سود سهمی‌(سهام جایزه) هدف های خود را مرتفع سازند در این تحقیق سعی بر آن است كه تاثیر انتشار در صد های مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شركت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را با روش های علمی‌مورد بررسی قرار دهیم. امید است كه نتایج حاصله مفید بوده و موجب بهبود شیوه های تصمیم گیری، ‌تصمیم گیرندگان وسرمایه‌گذاران و سایر استفاده كنندگان از اطلاعات مالی قرار گیرد. 2-1-بیان مسئله : سهام جایزه یك نوع افزایش سرمایه است كه مجمع عمومی‌فوق العاده شركت‌ها پس از پیشنهاد هیات مدیره با انتشار درصدی از سهام جایزه از محل اندوخته‌های آن شركت موافقت می‌نماید سپس این سهام به طور رایگان بین سهامداران عادی و به نسبت مالكیت آنان توزیع می‌گردد. به عبارت دیگر سهام جایزه انتقال اندوخته های شركت به حساب سرمایه است معمولاً شركت‌هابه سهام جایزه به عنوان ابزاری كه جایگزین یا مكمل سود نقدی است نگاه می‌كنند و در مواردی نیز افزایش سرمایه به منظور اجرای طرحهای توسعه مورد استفاده قرار می‌گیرد. سهام جایزه نیز به خودی خود تغییر ارزشمندی را برای سهامداران به همراه نمی‌آورد زیرا اگر چه سرمایه شركت افزایش می یابد ولی اندوخته ها نیز به همان اندازه كاهش می یابند . در نتیجه هیچ تغییری در كل دارایی های شركت نیز به وجود نمی آید ولی اعلام خبر انتشار سهام جایزه روی قیمت سهام در بازار‌های بورس تاثیر می‌گذارد زیرا این خبر از یك نظر به عنوان علامتی كه از آینده خوب شركت خبر می‌دهد تلقی می‌گردد. در توضیح این پدیده باید گفت كه طبق استاندارد های حسابداری اگر سود سهمی‌20 درصد تا 25 درصد‌اعلام شود سهام منتشر شده جدید به ارزش بازار از سود انباشته به سرمایه منتقل می‌شود و اگر بیشتر از 25 درصد‌اعلام شود به ارزش اسمی‌منتقل می‌شود همین مسئله از نظر برخی از محققین معما می‌نماید و موضوع تحقیقات بسیاری در دنیا شده است كه سالیان زیادی است نیز ادامه دارد. البته در بیشتر تحقیقات موضوع سهام جایزه و تجزیه سهام را با هم مورد بررسی و تحقیق قرار داده‌اند كه ما به دلیل استفاده نكردن شركت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار از تجزیه سهام در سال‌های اخیر از آن صرف نظر كرده (یكی از محدودیت های تحقیق ) دراین تحقیق به دنبال آن هستیم كه تاثیر انتشار درصد های مختلف سهام جایزه بر بازدهی سهام شركت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی نماییم. سوال اصلی تحقیق این است كه آیا انتشار سهام جایزه بر بازدهی سهام تاثیر دارد؟ همچنین این سوال را به تفكیك سه گروه (زیر 20%، بین 20% تا 50% و بالای 50% ) بررسی خواهیم نمود. 3-1-اهمیت موضوع – دلایل تحقیق : بر اساس تحقیقی كه بر روی قیمت سهام شركت های منتشر كنده سهام جایزه انجام گرفته است بررسی رفتار قیمت سهام آن شركت هادر قبل و بعد ازسهام جایزه نشان می‌دهد كه در نیمی‌از موارد قیمت سهام بعد از سهام جایزه مساوی یا بیشتر از قیمت سهام در قبل از اعطای سهام جایزه بوده است. چنین مشاهداتی دلیل محكمی‌بر غیركارا و غیر عقلایی بودن بازار سهام ایران است. یكی از عوامل مهمی‌كه بر قیمت سهام و بالطبع بر ثروت سهام داران تاثیر می‌گذارد چگونگی تقسیم سود می‌باشد. با اینكه به نظر می‌رسد سهام داران در ایران سهام جایزه را به سود نقدی ترجیح می‌دهند تامل در این موضوع بیانگر این واقعیت است كه اگر نسبت به آگاهی سهامداران در مورد ماهیت سهام جایزه اقدام نشود این احتمال وجود دارد كه سهام داران عمده بعضی شركت‌ها با انتشار سهام جایزه و متورم نمودن ارزش سهام خود مبادرت به فریب سهام داران اقلیت یا مردم عادی نموده و به این وسیله به اعتماد عمومی‌به بازار سهام لطمه وارد كنند تصمیم اعطای سود سهمی‌(سهام جایزه ) با توجه به توزیع آن با درصد های مختلف و تاثیر آن (مثبت یا منفی ) بر بازدهی سهام (قیمت سهام ) در بازار بورس تصمیم بسیار مهمی‌می‌باشد كه باید با بررسی و دقت بیشتر و با در نظر گرفتن منافع سهام داران و وضعیت آتی شركت اتخاذ كرد پس از اینكه مجامع عمومی‌فوق العاده تصمیم به دادن درصد خاصی از سهام جایزه را می‌گیرند به دنبال آن فعل و انفعالاتی در بازار بورس اتفاق می‌افتد و عكس العمل سهامداران را با توجه به درصد های پیشنهادی را نسبت به قیمت بازار سهام شركت‌هایی كه سهام جایزه توزیع خواهند كرد را موجب می‌شود. با توجه به مطالب مزكور اهمیت تحقیق از دیدگاههای متفاوتی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد از جمله : – سرمایه گذاران و مدیران شركت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جهت انتشار سود سهمی‌به جای سود نقدی با توجه به پیامد های آتی قیمت بازار سهام نسبت به آن ابزار و در نهایت ارائه راهكار‌ها و پیشنهادهایی در جهت هدایت بازار به سمت كارایی و رونق بیشتر. 4-1-فرضیه های تحقیق : با توجه به هدف تحقیق مزبور بررسی می‌كنیم كه آیا بین انتشار درصدهای مختلف سهام جایزه و بازده سهام ارتباط معناداری وجود دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر آیا متغیرهای مستقل توانایی توضیح و تبیین متغیر وابسته را دارد یا خیر؟ این هدف را با انجام فرضیات زیر به صورت یك فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی عملی می‌كنیم.فرضیه اصلی :انتشار سهام جایزه بر روی بازدهی سهام تاثیر دارد. فرضیات فرعی :1- انتشار سهام جایزه زیر20 درصد بر روی بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد. 2- انتشار سهام جایزه 20 درصد‌تا 50 درصد بر روی بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد. 3- انتشار سهام جایزه بالای 50 درصد برروی بازدهی سهام تاثیر مثبت دارد. 4- بین بازدهی سهام در بین سه گروه(زیر 20 درصد بین 20 تا 50 درصد وبالای 50 درصد) تفاوت معنی دار وجود دارد . نمودار 5-1-مدل تحقیق و شیوه اندازه گیری متغیرها: شیوه اندازه گیری متغیر اصلی بصورت زیر بوده است: بازده سالانه= 6-1-قلمرو تحقیق :هر تحقیقی باید دارای قلمرو مشخصی باشد تا محقق در تمامی‌مراحل تحقیق، ‌بر موضوع تحقیق احاطه كافی داشته باشد و بتواند نتایج حاصل از نمونه را به جامعه تعمیم دهد. 1-6-1-قلمرو زمانی تحقیق :به منظور عینیت بیشتر و به واقعیت نزدیكتر بودن نتایج تحقیق قلمرو زمانی این تحقیق محدود به 7 سال خواهد شد یعنی از سال 1380 تا اول سال مالی 1387 (پایان سال مالی 1386) را در بر خواهد گرفت. 2-6-1-قلمرو موضوعی تحقیق :این تحقیق به بررسی تاثیر انتشار درصد های مختلف سه ام جایزه بر بازدهی سهام شركت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌پردازد. 3-6-1-قلمرو مكانی تحقیق :قلمرو مكانی این تحقیق شركت های سهامی‌عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را كه در قلمرو زمانی تحقیق (1380-1387) سهام جایزه توزیع نموده اند را شامل می‌شود. 7-1-واژه ها و اصطلاحات:سهام جایزه: سود سهمی یا سهام جایزه عبارت است از توزیع سود به شكل سهام بین صاحبان سهام یك واحد تجاری از حمل سود تقسیم نشده یا اندوخته ها كه با توجه به اصلاحیه قانون تجارت موكول به تصویب مجمع عمومی فوق العاده است(جهانخانی و عباسی، 1370،ص78)1بازده سهام: شامل تغییر در اصل سرمایه (تغییر قیمت سهام) و سود نقدی دریافتی می باشد. برای محاسبه نرخ بازده سهام عادی، قیمت سهام عادی را در آخر سال از قیمت آن در اول همان سال كسر و سپس سود سهام دریافتنی را به آن اضافه می كنیم و آن گاه حاصل جمع را بر قیمت همان سهم در اول سال تقسیم می كنیم (همان منبع،ص58)2بازده: بازده عبارت است از نسبت كل عایدی (ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در ی دوره معین به سرمایه ای كه برای به دست آوردن این عایدی در ابتدای دوره مصرف گردیده است ( جهانخانی و سینایی ، 1372)1بورس اوراق بهادار تهران: بازار بورس اوراق بهادار، بازاری متشکل است که اوراق بهادار در آن توسط کارگزاران و یا معامله‌گران طبق ‏مقررات، مورد داد و ستد قرار می‌گیرد . بورس اوراق بهادار تهران در بهمن‌ماه سال 1346 بر پایه قانون مصوب اردیبهشت‌ماه 1345 تأسیس ‏شد2 فصل دوم:مروری بر ادبیات تحقیق 1-2- مقدمه یكی از مهمترین اهداف هر واحد انتفاعی سود آوری و حداكثر نمودن ثروت مالكین می‌باشد. معمولاٌ شركت‌‌ها یا واحد‌‌های انتفاعی پس از طی فرایند كسب سود در صورتیكه همه چیز بر طبق پیش بینی‌‌ها باشد و هیچ مورد غیر مترقبه ای در طی این دوره رخ ندهد، ‌در نهایت مقداری وجه به عنوان سود پس از كسر تمام هزینه‌‌ها عاید مالكان شركت می‌گردد. كه مهمترین هدفی است كه شركت برای آن تاسیس شده است. در حالت طبیعی مالكان و سهامداران شركت انتظار دریافت سود را به طور كامل دارند. اما با توجه به تورم در جامعه و با توجه به اینكه مدیران و سهامداران شركت‌‌ها همواره خواهان رشد و پیشرفت می‌باشند، ‌توزیع سود سهام بین سهام داران به شكل نقدی منطقی به نظر می‌رسد و عدم توزیع سود نقدی به شكل سود سهمی‌( سهام جایزه ) یا هر اندوخته دیگر شركت باعث افزایش قدرت نقدینگی شركت و در ادامه، ‌انجام پروژه‌‌ها و طرح‌ها ی توسعه در جهت رشد و پیشرفت عملیات شركت و انجام هر هزینه ای در جهت ایجاد درآمد برای شركت می‌شود كه در نهایت این كار موجب حداكثر شدن ثروت مالكان و سهامداران شركت می‌شود. این فصل در ارتباط با نظریات تئوریها و سوابق مطالعات انجام شده در ارتباط با سهام جایزه و بازدهی قیمت سهام بعد از انتشار سهام جایزه و نحوه تقسیم آن بین سهامداران بحث می‌كند. 2-2-ادبیات نظری تحقیق1-2-2-عوامل تشكیل دهنده حقوق صاحبان سهام :حقوق صاحبان سهام و یا ارزش ویژه شركت برابر است با كل داراییها منهای كل بدهیهای شركت. حقوق سهامداران نشان دهنده میزان مشاركت سهامداران در اداره شركت می‌باشد. حالت‌هایی كه حساب سرمایه می‌تواند داشته باشد.1-سرمایه مجاز :تعداد كل سهام یا حجم كل سرمایه است كه مطابق با اساسنامه شركت مجاز است تا به آن حد سهام انتشار دهد. 2- سهام منتشر نشده :بخشی از سهام است كه هنوز منتشر نشده است لیكن مطابق با اساسنامه شركت مجاز به انتشار آن می‌باشد. 3- سهام منتشر شده :بخشی از سهام است كه شركت بر حسب نیاز به سرمایه به سهامداران فروخته است. 4- سهام باز خرید شده :در بعضی از كشور‌‌ها شركت‌‌ها می‌توانند سهام خود را بازخرید نمایند و در نتیجه تعداد سهام را كاهش دهد. در ایران شركت‌‌ها از باز خرید سهام خود ممنوع هستند. 5- سهام یا سرمایه موجود : آن بخشی از سهام است كه در تملك عامه مردم است(جهانخانی و عباسی، 1370)1 2-2-2-انواع اندوخته‌‌ها :منابع اندوخته‌‌ها متفاوتند. بر حسب محل تامین، ‌اندوخته‌‌ها به طبقات زیر تقسیم می‌شوند.1-اندوخته سود سنواتی ( سود تقسیم نشده )این اندوخته‌‌ها ناشی از سود خالص شركت و در اثر عملیات به وجود می‌آیند. 2- اندوخته سرمایه ای :این اندوخته‌‌ها ناشی از آن دسته از معاملاتی است كه شركت از مابه التفاوت بهای تمام شده آن دارایی ( فیزیكی‌یا مالی ) و قیمت فروش به دست می‌آورد (همان منبع،ص25)23-2-2-محل تامین این اندوخته‌‌ها :الف ) فروش سهام با صرف سهام هنگامی‌كه سهام بیش از قیمت اسمی‌فروخته شود مازاد بر بهای اسمی‌را به صورت اندوخته صرف سهام در حقوق صاحبان سهام نمایان می‌شود. ب) اندوخته اهدایی معمولاً در زمان وقوع بحران مالی ممكن است سهامداران، ‌برخی از سهام خود را به شركت هدیه دهند یا بستانكاران برخی از مطالبات خود را به شركت ببخشند. ج) اندوخته‌ها ی ناشی از خرید و فروش اوراق بهادار و بازخرید سهام هنگامی‌كه شركت دارای نقدینگی زیادی است می‌تواند آن را برای خرید و فروش اوراق بهادار به كار گیرد. ه) فروش دارایی‌ها ی سرمایه ای :فروش دارایی‌ها ی ثابت سرمایه ای شركت به قیمتی بیش از بهای تمام شده و یا ارزش دفتری می‌تواند سودی را برای شركت فراهم نماید.3- اندوخته تجدید ارزیابی دارایی‌‌ها :این اندوخته‌‌ها ناشی از به كار گیری روش‌ها ی حسابداری است. 4- اندوخته‌ها ی احتیاطی (ناپیوسته ) :عاقلانه است كه شركت مطابق با اصول حسابداری مبالغی را سالانه به منظور جبران هزینه‌ها ی غیر مترقبه و زیان‌ها ی آتی به صورت اندوخته كنار بگذارد.5- اندوخته‌ها ی ناشی از ادغام و تركیب سازمانی یا ناشی از سازماندهی مجدد 4-2-2-بازده سرمایه گذاری :بازده سرمایه گذاری عبارت است از نسبت كل عایدی (ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در یك دوره معین به سرمایه ای كه برای به دست آوردن این عایدی در ابتدای دوره مصرف گردیده است. بازده سهام شامل تغییر در اصل سرمایه ( تغییر قیمت سهام) و سود نقدی دریافتنی می‌باشد. برای محاسبه نرخ بازده سهام عادی، ‌قیمت سهام عادی را در آخر سال از قیمت آن در اول دوره همان سال كسر و سپس سود سهام دریافتنی را به آن اضافه می‌كینم آن گاه حاصل جمع را بر قیمت همان سهم در اول دوره تقسیم می‌كنیم(جنانی و سلیمانی، 1385،ص87)1 5-2-2-عوامل موثر بر بازدهی : سرمایه گذاری در سهام تابع عوامل میزان بازدهی و مقایسه سایر دارایی‌ها می‌باشد. بازدهی سهام می‌تواند به عوامل متعددی بستگی داشته باشد:به طور كلی این عوامل را می‌توانیم به دو گروه كلی تقسیم كنیم :گروه اول عواملی را در برمی‌گیرد كه سود نقدی و مزایای پرداختی را تحت تاثیر قرار می‌دهند به شرح ذیل هستند :– سود نقدی و كارایی بنگاه یكی از عوامل مهم در این گروه می‌باشند، ‌كارایی این بنگاه مستقیماً به مدیریت آن وابسته است. چگونگی مدیریت بنگاه تاثیر روشنی بر كارایی فعالیت‌ها ی تولیدی و تجاری، ‌سود آوری قدرت و سلامت مالی و امكانات رشد بالقوه بنگاه دارد. – معافیت‌ها ی مالیاتی یكی دیگر از عوامل موثر بر سود بنگاه است. معافیت‌ها ی مالیاتی، ‌ بازدهی سهام را از دو جنبه تحت تاثیر قرار می‌دهند. معافیت مالیاتی بیشتر از یك طرف موجب افزایش سود بنگاه شده و از طرف دیگر مالیات كمتر بر سرمایه گذاری در سایر داراییهای مالی، ‌موجب افزایش تقاضای سرمایه گذاری در سهام می‌گردد. كه این عامل نیز اثر خود را در افزایش قیمت سهام نشان می‌دهد. – ظرفیت بازار و نوع كالای تولیدی شركت نیز به نوبه خود سود شركت را تحت تاثیر قرار می‌دهد هر چه ظرفیت بازار برای كالایی كه شركت تولید می‌كند، ‌بیشتر باشد، میزان فروش آن بنگاه بیشتر بوده و لذا درآمد و سود بنگاه بیشتر خواهد بود. هم چنین سود جاری و آینده شركت تا حد زیادی تحت تاثیر اوضاع و شرایط حاكم بر كشور نیز می‌باشد. – عامل دیگری كه سود بنگاه را به خصوص در مورد شركت‌ها ی فعال كشور ایران تحت تاثیر قرار می‌دهد، ‌میزان وابستگی آنان به ارز می‌باشد. از آن جاییكه شركت برای ادامه فعالیت خود ناچار است كه مواد اولیه مورد نیازش را از بازارهای خارجی تهیه كند لذا وابستگی كمتر در این زمینه سود بنگاه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. – اندازه شركت نیز از جمله عوامل متعدد دیگری است كه توجه متخصصین را به خود جلب كرده است. از آنجاییكه شركت‌ها ی بزرگ به منابع مالی ارزانتری دسترسی دارند از كارایی و سود دهی بیشتری برخوردار هستند. گروه دوم كه نرخ بازدهی را تحت تاثیر قرار می دهد، ‌شامل عواملی است كه بر قیمت سهام موثر هستند. نرخ بازدهی سهام، ‌علاوه بر سود و مزایای پرداختنی، ‌تحت تاثیر قیمت سهام نیز می‌باشد. قیمت سهام نیز تابع عوامل متعددی است . برخی از این عوامل به طور مختصر ذیلاً ارائه می‌شود.– روند آینده اقتصادی (انتظارات سهامداران) قیمت سهام را مستقیماً تحت تاثیر قرار می‌دهد چنانچه سهامداران نسبت به تحولات آتی اقتصادی خوش بین باشند، ‌تقاضای خرید سهام خود را افزایش می‌دهند كه تقاضای بیشتر برای خرید سهام، ‌موجبات افزایش قیمت سهام را فراهم می‌سازد و بر عكس.– كیفیت تركیب سهامداران نیز از جمله عواملی است كه قیمت سهام را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بسته به اینكه اكثریت سهامداران بازار سهام، ‌كدام یك از گروه‌ها ی سرمایه گذاران كم تحرك، ‌ سرمایه گذاران حرفه ای و سفته بازان باشد، ‌تغییرات قیمت سهام متفاوت خواهد بود. – قابلیت نفوذ پذیری سهام – نرخ تورم، ‌چگونگی توزیع درآمد، ‌نحوه قیمت گذاری سهام و میزان عرضه سهام تحت تاثیر عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است، ‌قیمت سهام را متاثر می‌سازد. 6-2-2-ریسك سرمایه گذاری :ریسك هر سرمایه گذاری عبارت است از احتمال از دست دادن تمام یا قسمتی از سود و یا اصل سرمایه و یا به عبارت دیگر نوسان پذیری بازده سرمایه گذاری را ریسك سرمایه گذاری می‌گویند.سرمایه گذاری عبارت است از خریدن یك قلم دارایی واقعی یا مالی كه بازده آن با ریسك مورد انتظار متناسب باشد. طبق این تعریف به نظر می‌رسد كه بین ریسك و بازده نوعی رابطه وجود دارد. هر چه قدر ریسك بیشتر باشد نرخ بازده بیشتر خواهد بود ولی این بدین معنی نیست كه پذیرفتن ریسكهای سنگین، همیشه بازده فراوانی در پی خواهد داشت. مدت‌ها‌ست كارشناسان امور مالی و نظریه پردازان دانشگاهی كوشیده‌اند تا رابطه بین ریسك و نرخ بازده اوراق بهادار را مشخص كنند وی موفقیت چندانی به دست نیاورده اندتعیین رابطه ای مشخص بین ریسك و بازده كار ساده ای نیست. نظر شخص سرمایه گذار در این مورد نقش مهمی‌را دارد. آگاهی از میزان ریسك و بازده انواع اوراق بهادار، ‌سرمایه گذاران را قادر می‌سازد تا برای دوره‌ها ی بلند مدت تصمیمات مفیدتری بگیرند( جهانخانی و پارسیان، ‌1373،ص58)1برای تعیین ریسك سرمایه گذاری از دو شاخص كه برای اندازه گیری وجود دارد، ‌استفاده می‌كنیم. این دو شاخص عبارتند از انحراف معیار و بتا ( ). انحراف معیار :بیانگر میزان نوسان پذیری یا پراكندگی یك متغیر است. برای محاسبه ریسك یك سرمایه گذاری می‌توان انحراف معیار نرخ بازده آن را محاسبه كرد. هر چه قدر انحراف معیار نسبت به میانگین بازده بیشتر باشد، ‌آ‌ن سرمایه گذاری ریسك بیشتری دارد. بتا ( ) محاسبه ریسك سرمایه گذاری با استفاده از شاخص بتا در گروه نظریه نوین پرتفوی اوراق‌ بهادار است. برای محاسبه بتا باید از رابطه بین نرخ بازده یك سهم و نرخ بازده پرتفوی بازار را محاسبه كرد. بتا نشان می‌دهد كه درصد تغییرات یك سهم چه ضریبی از درصد تغییرات شاخص كل قیمت سهام است. ضریب بتا شاخصی برای ریسك سیستماتیك ( غیر قابل كاهش ) می‌باشد. ضریب بتا برای یك سهم به خصوص، ‌بدین صورت تعیین خواهد شد كه درجه ریسك سیستماتیك متعلق به شاخص قیمت بورس سهام مقایسه می‌كنند. اگر مقدار ضریب بتا برای سهم مورد نظر عدد یك باشد ریسك سیستماتیك آن سهم مساوی ریسك سیستماتیك بازار سهام خواهد بود و این بدین مفهوم است كه درصد تغییر قیمت آن سهم به طور متوسط برابر است با درصد تغییرات شاخص كل قیمت سهام. به عبارت دیگر بازده دور تملك آن سهم، ‌هماهنگ با كاهش و افزایش نرخ بازده كل سهم تغییر خواهد كرد. اگر ضریب بتا برای یك سهم2/1 باشد، ‌نرخ بازدهی آن سهم 20 درصد بیشتر از تغییرات بازده بازار تغییر خواهد كرد و اگر ضریب بتا متعلق به سهم مورد نظر 90 درصد باشد، ‌ریسك سیستماتیك آن كمتر از ریسك سیستماتیك كل بازار است و می‌توان انتظار داشت كه تغییرات نرخ بازدهی این سهم 90 درصد تغییرات بازده كل سهام خواهد بود. 7-2-2-سیاست تقسیم سود از دیدگاه مدیران دو نوع تصمیم متضاد در مورد تقسیم سود می‌توان گرفت الف ) توزیع سود به سهامداران ب) اندوخته كردن و سرمایه گذاری مجدد آن نكته آن است كه بین تقسیم سود و یا عدم تقسیم سود و اختصاص آن به تامین مالی پروژه‌‌ها می‌بایست تصمیم مناسبی گرفته شود به طوری كه حفظ منافع سرمایه گذاران شرط لازمه آن باشد و رشد و نهایتاً امكان سودآوری بیشتر شركت میسر شود. انتخاب هریك از تصمیمات فوق اثرات متفاوتی به شركت و قیمت سهام آن دارد در حالی كه عدم تقسیم سود و نگه داری عایدات، ‌راحت ترین منبع مالی برای شركت محسوب می‌گردد. اما سوالی كه مطرح است این است كه آیا سود تقسیم نشده در شركت‌‌ها به نحو مطلوبی به سرمایه گذاریهای سودآور اختصاص می‌یابد ؟ به عبارت بهتر سهامداران انتظار دارند سود تقسیم نشده از طرف شركت با نرخ بازدهی حداقل برابر با سرمایه گذاری كه وی می‌توانست در جای دیگر انجام دهد، ‌سرمایه گذاری شود. مدیران شركت‌‌ها با توجه به فشار‌ها ی ناشی از تقاضای سود سهام نقدی از طرف سرمایه گذاران و ترجیح آنان به دنبال یك راه حل بهینه اند. نسبت نهایی تقسیم سود به طور عمده باید بر مبنای ترجیحات سرمایه گذاران نسبت به سود سهام در برابر منافع سرمایه ای تعیین شود. باید دید كه سرمایه گذار نهایی ترجیح می‌دهد شركتی داشته باشد كه درآمدش را به صورت سود سهام تقسیم كندیا اینكه درآمد شركت برای ایجاد منافع سرمایه ای دوباره جذب فعالیت‌ها ی شركت گردد. این ترجیح می‌تواند بر حسب مدل ارزشیابی سهام با نرخ رشد ثابت در نظر گرفته شود: رابطه فوق نشان می‌دهد كه اگر شركت نسبت تقسیم سودش را افزایش دهد و بنابراین را بالا می‌برد، ‌صورت كسر افزایش خواهد یافت و بنابراین روش اتخاذ شده به تنهایی سبب می‌شود كه قیمت سهام بالا برود. با وجود این اگر بالا برود، در نتیجه مبالغ كنونی برای سرمایه گذاری مجدد در دسترس نخواهد بود، ‌پس نرخ رشد مورد انتظار (g) پایین خواهد آمد و قیمت سهام به طرف پایین میل خواهد كرد.در این صورت، ‌هر تغییری در سیاست تقسیم سود دو اثر متضاد دارد و شركت باید به دنبال رسیدن به یك تصمیم مناسب در ارتباط با سود سهام جاری و نرخ رشد آتی باشد تا اینكه قیمت سهام را حداكثر كند. در این قسمت چند تئوری مربوط به سیاست تقسیم سود یا ترجیح سرمایه گذار به اختصار بیان می‌شود. 8-2-2-تئوری پرداخت سود سهام به عنوان سود سهام باقی مانده :بر طبق نظریه سود باقی مانده، ‌شركت‌‌ها آن مقدار از سود انباشته را تقسیم می‌كنند كه مازاد بر نیاز پروژه‌ها ی سرمایه گذاری آن‌‌ها باشد. به عبارتی دیگر ابتدا پروژه‌ها ی سرمایه گذاری با بیشترین بازده را از محل سود انباشته آنقدر تامین می‌كنند كه هزینه سرمایه ( تامین مالی با تقسیم سود ) برابر با بازده سرمایه گذاری باشد و مازاد بر آن را بین سهامداران تقسیم می‌كنند. نظریه سود سهام به عنوان وجوه باقی مانده الزاماً به آن معنی نیست كه سود سهام از دوره ای به دوره دیگر همراه با تغییرات پروژه‌ها ی سرمایه گذاری متغیر باشد، ‌شركت ممكن است پرداخت سود سهام را به وسیله كنار گذاشتن وجوه در سالهایی كه اضافه درآمد دارد برای سال‌ها یی كه كسری خواهد داشت، ‌یكنواخت كند. 9-2-2-تئوری نامربوط بودن سود سهام مودیگلیانی ومیلیرمرتون میلر و فرانكو مودیگلیانی در یك مقاله تئوریكی مهم درباره سیاست تقسیم سود بحث نمودند كه سیاست تقسیم سود هیچ تاثیری روی قیمت بازار سهام و یا ارزش شركت یا هزینه سرمایه ندارد. لذا سیاست تقسیم سود نامربوط است. آنها چنین استدلال كردند كه ارزش شركت بر مبنای قدرت سودآوری و درجه ریسك آن تعیین می‌شود و بنا براین ارزش شركت به سیاست سرمایه گذاری داراییها بستگی دارد و به چگونگی تقسیم سود آن مابین سود سهام و سود تقسیم نشده بستگی ندارد. م. م ثابت می‌كنند كه تحت مجموعه ای از شرایط و فرضیات معین، ‌اگر شركتی سود سهام بیشتری تقسیم كند، ‌در نتیجه شركت باید سهام بیشتری به سرمایه گذاران جدید بفروشد و سهمی ‌از ارزش شركت به سرمایه گذاران جدید واگذار شده دقیقاً مساوی با سود سهام نقدی تقسیم شده می‌باشد. م. م نظریه ایشان را با در نظر گرفتن پنج فرضیه اثبات كردند: 1- هیچ گونه مالیات بر درآمد شخصی یا شركت وجود ندارد. 2- هزینه‌ها ی انتشار و معاملات (نقل و انتقال) سهام وجود ندارد.3- سیاست تقسیم سود هیچ اثری روی هزینه سرمایه ندارد.4- سیاست سرمایه گذاری از محل حقوق صاحبان سهام سرمایه كاملاً مستقل ار سیاست تقسیم سود آنست. 5- سرمایه گذاران و مدیران به مجموعه ای از اطلاعات یكسان ( اطلاعات متناسب ) بدون توجه به فرصت‌ها ی سرمایه گذاری آتی دسترسی دارند. نتیجه محاسبات ریاضی سود مودیگلیانی و میلر به فرمول ذیل انجامید كه نشان می‌دهد ارزش سهام شركت بی ارتباط با تقسیم سود است. = سرمایه گذاری موسسه K = هزینه سرمایه شركت M= تعداد سهام جدید N = تعداد سهام قبلی = قیمت سهام در زمان 1 X = سود خالص موسسه در زمان 1فرضیات م م واقعی نیستند و در عمل نمی‌توان به آن‌‌ها رسید. شركت‌‌ها و سرمایه گذاران مالیات بر درآمد می‌پردازند شركت‌‌ها متحمل هزینه‌ها ی انتشار می‌شوند، ‌سرمایه گذاران متحمل هزینه‌ها ی معاملات ( نقل و انتقال ) سهام هستند و هزینه‌ها ی مالیات و معاملات هر دو سبب می‌شوند كه نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران كه در فرمول ارائه شده با نشان داده شده است تحت تاثیر سیاست تقسیم سود قرار گرفته و متأثر از آن باشد. علاو بر این مدیران اغلب نسبت به سرمایه گذاران خارج از شركت به اطلاعات بهتری دسترسی دارند. بنابراین نتیجه گیریها ی م م در مورد نامربوط بودن سود سهام تحت شرایط دنیای واقعی معتبر نمی‌باشد. 10-2-2-ویژگی‌ها ی سیاست تقسیم سود مطلوب هر شركت باید یك سیاست تقسیم سود مشخص داشته باشد. بدیهی است كه داشتن سیاست مشخص باعث خواهد شد ارزش سهام آن شركت افزایش یابد. این سیاست باید بیانگر نیاز‌ها ی شركت و سهامداران آن باشد و هم چنین باید به گونه ای تدوین شود كه با سود و جریان نقدی شركت رابطه بسیار نزدیك و دقیقی داشته باشد. این سیاست باید با ثبات باشد. و تنها زمانی تغییر كند كه وضع اقتصادی شركت و نیاز سهامداران ایجاب كند. اگر شركت‌‌ها سیاست تقسیم سود منسجمی‌نداشته باشند سهامداران آنها نمی‌توانند به هدف عالی خود برسند. سرمایه گذاران بیشتر طرفدار شركتی هستند كه سود سالانه را به صورت نقد یا سود سهمی‌(سهام جایزه) پرداخت كنند و در شركتی كه سیاست تقسیم سود مشخصی ندارد سرمایه گذاری نمی‌كنند. 11-2-2-مباحث ویژه در رابطه با سهام جایزه و تجزیه سهام :ماهیت سهام جایزه ( سود سهمی‌)بیشتر حسابداران در مورد اینكه سود سهمی ‌(سهام جایزه) برای دریافت كننده آن درآمد نمی‌باشد. توافق دارند ولی نمونه استدلال آن‌‌ها با هم متفاوت است. AICAP به استناد تئوری تفكیك شخصیت سود سهمی‌را درآمد دریافت كننده نمی‌دانند. این عده این گونه بحث می‌كنند كه موسسه دارای یك شخصیت جداگانه ای است و تا زمانیكه انتقال بخشی از داراییهای شركت به سهامداران صورت نگیرد برای سهامداران هیچ درآمدی متصور نخواهد بود و درآمد شركت، ‌درآمد ( از آن ) شركت است نه سهامداران آن.سهام جایزه ممكن است پاداش تحقق نیافته باشد. اما تا زمانیكه از طریق تقسیم، ‌توزیع و انتقال بخشی از داراییهای شركت انتقال نیابد، ‌درآمد برای سهامداران نخواهد بود. این بحث علاوه بر تئوری تفكیك شخصیت بر مفهوم تحقق نیز تاكید دارد. تفسیر متفاوت دیگری از تئوری تفكیك شخصیت این است كه سود سنواتی بیانگر یك قسمتی از حقوق صاحبان سهام می‌باشد درآمد شركت منتج به سود سنواتی شده كه خود موجب افزایش حقوق صاحبان سهام می‌باشد. در واقع ارزش سرمایه سرمایه سهامداران از سرمایه گذاری مجدد درآمد های شركت افزایش ثبت نشده ارزش موسسه یا افزایش تغییرات سطح عمومی‌قیمت‌‌ها و دلایل دیگر ناشی می‌شود. بنابراین نه سهام جایزه و نه سود نقدی هیچ كدام درآمد سهامداران عادی تلقی نمی‌شود، ‌چون موجب افزایش داراییهای سهامداران و حقوق آنها در موسسه نمی‌شود. بر اساس تفسیر دیگری از تئوری تفكیك شخصیت سود تقسیم نشده بیانگر حقوق شركت نسبت به داراییهای خودش است. حقوق سهامداران فقط شامل سرمایه اولیه و صرف سهام است. بنابراین هم سود سهام نقدی درآمد سهامدار است و هم سود سهمی‌(سهام جایزه). چون به آنها چیزی می‌دهد كه قبلاً نداشته اند. سود سهمی‌(سهام جایزه) به خودی خود از طریق انتقال قسمتی از سود تقسیم نشده به سهامداران حقوق سهامداران را افزایش می‌دهد. بر اساس تئوری مالكیت نیز سود سهمی‌ (سهام جایزه) درآمد دریافت كننده نمی‌باشد. درآمد شركت در واقع درآمد سهامدار آن است و بنابراین سود سهام‌نقدی بیانگر برداشت سهامدار از آنچه متعلق به خود اوست می‌باشد. سود سهمی‌( سهام جایزه ) نیز هیچگونه تغییری در كل مالكیت سهامدار ایجاد نمی‌نماید و صرفاً یك طبقه بندی مجدد ارزش ویژه شركت است. 12-2-2-اهداف و ماهیت سهام جایزه و تجزیه سهام :بعد از سود نقدی، ‌انتشار سهام جایزه دومین شیوه رایج در پرداخت سود از نظر شركت‌ها است، ‌اما از دیدگاه قانون سهام جایزه یكی از طریق افزایش سرمایه و تامین مالی از داخل شركت به شمار می‌رود. سهام جایزه عبارت است از انتشار سهام عادی از طریق تبدیل و انتقال اندوخته‌‌ها به سرمایه و توزیع رایگان آن در میان سهامدا ران. 13-2-2-تاریخچه سهام جایزه :سوابق اولیه انتشار سهام جایزه به دوران الیزابت برمی‌گردد. كمپانی هند شرقی اولین شركتی بود كه در سال 1682 به میزان صد در صد سهام جایزه اعلان كرده در نتیجه قیمت سهام از 460 به 150 واحد پولی كاهش یافت. به عبارت دیگر سهام جایزه با صد در صد باعث كاهش 67 درصد‌در قیمت بازار شد. در طی قرون 18 و 19 سهام جایزه توسط شركت‌ها ی بریتانیایی به كرات توزیع شد. در آمریكا برای اولین بار شركت راه آهن نیویورك در سال 1896 سهام جایزه اعلام كرد. تجزیه سهام از اوایل قرن بیستم رواج یافت. مثلاً از میان 837 شركت پذیرفته شده در بورس نیویورك بیش از 150 شركت یك یا چند بار در طی سال‌ها ی 30-1921 اقدام به تجزیه سهام خود كردند. شركت «كومان ویتسون» سیاست تقسیم سودی را اتخاذ نمود كه بر اساس آن به هر سهمی‌ دو دلار نقد می‌داد و بقیه درآمد‌ها ی جاری شركت را به صورت جایزه توزیع می‌كرد. به گونه ای كه مجموع دریافتی هر سهامدار از سود نقد ی و جایزه معادل با كل درآمد هر سهم سالانه بود. اتخاذ چنین سیاستی در نیمه قرن بیستم اگر چه مورد مخالفت شركت‌ها ی عام المنفعه قرار گرفت اما برخی از تحلیلگران مالی از جمله «جی. واتر. جیسون» آنرا یك حركت انقلابی نامید. در واقع پس از كمپانی هند شرقی شركت فوق طرح منحصر به فردی بود كه به سهامداران اجازه می‌داد تا میان سود سهام به صورت نقد یا به صورت سهام جایزه دست به انتخاب بزنند. شركت‌ها ی صنعتی عام المنفعه در آن زمان از توزیع سهام جایزه خودداری می‌كردند. زیرا آنها احساس می‌كردند كه سهامداران بیش از هر چیزی به درآمد‌ها ی آماده و مطمئن ( سود نقدی ) علاقه‌مندند. در طول 44 سال از1871 تا 1915 23 شركتبورس اوراق بهادارنیویورك تا اوایلقرن حاضر در سال 1915در سال 1916در سال 1917 4713 14-2-2-دلایل و انگیزه‌های انتشار سهام جایزه :دلایل عمده در انتشار سهام جایزه كه برخی از این دلایل را به عنوان اثرات جایزه نیز می‌توان ذكر كرد عبارتند از :1- حفظ نقدینگی :‌انگیزه اولیه شركتها در اعلان سهام جایزه تقویت بنیه نقدینگی و سرمایه در گردش شركت از طریق عدم توزیع درآمد‌‌ها و سود سنواتی است. شركت‌هایی كه برای تامین مالی پروژه‌ها ی سرمایه گذاری خود نیاز به منابع مالی دارند در این صورت سیاست افزایش سود سنواتی را از طریق به كار گیری شیوه‌ها ی توزیع سود محافظه كارانه به منظور حفظ و نگه داری وجوه نقد تحقق می‌بخشند. 2- كاهش قیمت بازار سهام : در مواردی كه قیمت سهام یك شركت از حد معمول بازار فراتر رود سرمایه گذاران متوسط رغبتی به خرید چنین سهامی‌نخواهند داشت از سوی دیگر فاصله قیمت ممكن است آنقدر زیاد نباشد كه نیاز به تجزیه سهام باشد لذا در چنین حالاتی با توزیع سهام جایزه موجبات كاهش قیمت را فرا هم می‌نمایند تا در حدود و دامنه قیمت‌ها ی سایر سهام قرار گیرد. 3- افزایش بازدهی سهامداران : همانگونه كه قبلاً گفته شد انتشار سهام جایزه یك خبر مثبت تلقی می‌گردد به خصوص كه شواهدی دال بر خوش بینی نیز وجود داشته باشد اگر سهام جایزه به نسبت 5 درصد‌ توزیع شده باشد كاهش قیمت سهم كمتر از 5 درصد‌خواهد بود و همین امر موجب افزایش بازدهی برای سهامداران خواهد شد. هم چنین در مواردی نیز مدیریت شركت مطمئن است كه اگر تجدید ارزشیابی از سهام آن شركت به عمل آید قیمت سهام بالاتر می‌رود لذا با انتشار سهام جایزه در حقیقت شركت خود را در معرض ارزیابی مجدد قرار می‌دهد كه بدینوسیله برای سهامداران ارزش افزوده به ارمغان خواهد آورد.4- اوضاع خاص :‌ گاهی فروش سهام پر هزینه مشكل است لذا در چنین مواردی از توزیع سهام جایزه استفاده می‌شود. این عمل به این صورت است كه سیاست تقسیم سود نقدی پایین را حفظ كرده و در عین حال سهام جایزه پرداخت می‌كند. این كار موجب می‌شود كه ارزش بازار سهام این شركت به طور جدی به خاطر فقدان رشد در سود نقدی تحت تاثیر قرار نگیرد و سهامدار در صورت نیاز از طریق فروش سهام جایزه اش نیازهای نقدی خود را بر طرف نماید. از طرف دیگر گاهی شرایط بازار به گونه ای است كه كشش سهام جدید یك شركت را ندارد در این صورت اگر شركت اقدام به فروش سهام جدید نماید موقعیت سهامداران قبل متزلزل می‌گردد. در چنین حالتی روش منطقی توزیع سهام جایزه است. 5- هم چنین در صورتیكه انتشار قرضه برای شركت بنا به دلایلی میسر نباشد از سهام جایزه استفاده می‌شود. در مواردی نیز كه مشكل خاصی وجود ندارد چه بسا سهامداران و علاقه و توضیحات سهامداران آنها عامل توزیع سهام جایزه باشد. 6- اجتناب و تاخیر در پرداخت مالیات :‌سهامدارانی كه در طبقه مالیاتی بالایی قرار دارند یعنی بخش قابل توجهی از سود سهامشان را به صورت مالیات از دست می‌دهند انتشار سهام جایزه موجب تاخیر در دریافت و سود نقدی و در نتیجه كاهش مبلغ مالیات آنان می‌گردد. 7- تعدیل انتظارات سهامداران : در مواردی و بنا به دلایلی ممكن است درآمد یك شركت افزایش فوق العاده ای پیدا كند كه امكان تداوم آن در بلند مدت و به صورت مداوم نباشد همین امر ممكن است بر تقاضای سهامداران بر دریافت سود و انتظارات آنان اثر گذاشته و پاسخگویی مدیران به این خواسته‌‌ها را مشكل سازد. لذا در چنین مواردی نیز شركت‌‌ها اقدام به انتشار سهام جایزه می‌كنند تا موفق به پنهان كردن درآمد‌ها ی شركت گردند. بدین وسیله تلویحاً اعلام می‌كنند كه شركت امكان پرداخت سود اضافی را ندارد. 15-2-2-تاثیر سهام جایزه بر شركت توزیع كننده این تاثیرات به شرح زیر است :الف ) وجه نقد : با توزیع سهام جایزه شركت‌‌ها عملاً هیچگونه خروجی وجه نقد نخواهند داشت و این وجوه پشتوانه ای برای شركت محسوب می‌گردد. ب) افزایش تعداد سهام: با انتشار سهام جایزه تعداد سهام افزایش یافته و هم چنین تعداد سهامداران نیز بالا رفته و موجبات گسترش مالكیت فراهم می‌گردد. در چنین صورتی امكان كنترل شركت به وسیله افراد قبل تضعیف می‌گردد. یك تحقیق در این زمینه نشان می‌دهد كه 25 درصد‌سهام جایزه به افزایش 30درصد‌ در سهامداران شركت‌‌ها منجر می‌گردد. ج) افزایش نقدینگی و قابلیت فروش سهام : با افزایش تعداد سهام شركت از طریق سهام جایزه و تغییر قیمت سهم به سطح معمول بازار و سرعت معاملات چنین سهامی افزایش یافته و همین امر قابلیت نقدینگی و هم چنین زمینه شهرت و اعتبار بیشتری را برای آن سهم فراهم می كند . د) تغییر در حساب سرمایه و ارزش ویژه : توزیع سهام جایزه به دلیل انتقال از حساب اندوخته‌‌ها به حساب سرمایه موجب افزایش سرمایه شركت می‌گردد. از طرف دیگر حجم كل ارزش ویژه تغییر می‌كند. 16-2-2-تاثیر سهام جایزه بر سهامداران این تاثیرات به شرح زیر هستند :الف ) نسبت مالكیت هر سهامدار پس از دریافت سهام جایزه با قبل از آن و هم چنین حق رأی و درصد سود دریافتنی وی از كل سود سهام قابل پرداخت نیز تغییر نمی‌كند. ب) در صورتی كه درصد سهام جایزه كمتر از 25 درصد‌باشد معمولاً اثر منفی چندانی روی ثروت سهامداران نخواهد گذاشت ولی در صورتی كه سهام جایزه با درصد بالاتر از رقم ذكر شده توزیع گردد. این مسئله موجب رقیق شدن ارزش سهم در بازار شده و در صورتی كه عوامل دیگری در كار باشد چه بسا آثار مثبت و یا منفی به بار آورد. به عبارت دیگر اگر درصد كاهش قیمت سهم یا درصد سهام مساوی نباشد می‌تواند آثار مثبت یا منفی از نظر بازده برای سهامداران ایجاد نماید. ج) تقاضای خریداران سهام جایزه با توزیع سهام جایزه و كاهش قیمت‌ها ی مربوط به آن سهم بیشتر می‌گردد. د) سهام جایزه جزء‌درآمد‌ها ی مشمول مالیات قرار نمی‌گیرد و در نتیجه این امر موجب بازدهی برای سرمایه گذاران می‌گردد. 17-2-2-مسائل قانونی سهام جایزه چون انتشار سهام جایزه مستلزم اصلاح مفادی از اساسنامه شركتها است لذا بار قانونی دارد. زیرا انتشار سهام جایزه حجم حساب سرمایه شركت را تغییر می‌دهد. اجازه توزیع سهام جایزه در برخی از موارد در دوره‌ها ی آینده در مجمع عمومی‌دوره‌ها ی گذشته به تصویب رسیده است و در چنین مواردی لزومی‌به تصویب مجدد نیست. نظر به اینكه سهام جایزه دارایی شركت‌‌ها را كاهش نمی‌دهد و بدهیها را افزایش نمی‌دهد لذا در توزیع آن نسبت به توزیع سود نقد دقت كمتری می‌شود ولی هر گاه سهام جایزه موجب سوء‌تفاهم و یا تعبیر غلط به وسیله سرمایه گذاران گردد،‌ كمیسیون بورس اوراق بهادار كه یك نهاد قانونی قدرتمند در آمریكا است با آن برخورد نموده و از انتشار آن جلوگیری می‌كند. هم چنین تا قبل از جنگ جهانی اول برای انتشار سهام جایزه محدودیت قانونی وجود داشت و بدون آورده‌ها ی نقدی اجازه توزیع سهام جدید وجود نداشت. به علاوه بر انتشار سهام جایزه مالیات نیز وضع شده بود تا از صدور آن جلوگیری به عمل آید و پس از اینكه كمیسیون تجارت آمریكا تحقیقات كافی در زمینه مسئله سهام جایزه نمود و مقرراتی نیز برای آن وضع شد،‌اجازه انتشار سهام جایزه داده شد. در هندوستان نیز از سال 1975 میلادی ضابطه ای وضع شده است كه كلیه شركت‌‌ها می‌توانند در طی 5 سال فقط دو بار سهام جایزه منتشر نمایند و این فاصله نیز حداقل 24 ماه باشد. هم چنین شركت‌‌ها به شرطی می‌توانند سهام جایزه منتشر نمایند كه مطمئن باشند نرخ سود سهام پرداختی در سال‌ها ی بعد حداقل معادل متوسط نرخ سود سه سال قبل باشد. در مجموع مدیران شركت‌‌ها علاوه بر ملزم بودن به رعایت جنبه‌های قانونی، ‌به عنوان نمایندگان سهامداران باید در انتشار سهام جایزه مسئولیت كافی احساس كنند. مدیر قبل از انتشار سهام جایزه باید روشهای پرداخت سود و روش‌ها ی متفاوت تامین مالی را مورد بررسی قراردهد و هنگامی‌كه از موارد زیر اطمینان پیدا كرد آنگاه اقدام نماید: اولاً باید مطمئن باشد كه بازار مناسبی برای فروش سهام وجود داشته باشد. اگر شركتی از سهامی‌برخوردار است كه در آن اوضاع امكان معاملات روی آنها نیست و در نتیجه قابلیت نقدینگی آنها كم است اقدام به توزیع سهام جایزه بازار معاملات آن سهم را با مشكل بیشتر ی مواجه می‌كند. ثانیاً مدیریت بایستی مطمئن باشد كه سرمایه گذاری مجدد اندوخته‌‌ها و درآمد شركت از طریق انتشار سهام جایزه دارای نرخ بازدهی بیش از تقسیم سود و یا هر روش تامین مالی دیگر باشد. ثالثاً باید اطمینان حاصل شود كه انتشار سهام جایزه حاوی اطلاعات مطلوبی از آینده است. و در غیر اینصورت ممكن است در مقطعی از زمان سهام جایزه موفقیت آمیز باشد ولی این عمل جز فریب سرمایه گذاران چیزی نیست و به علاوه مسئله در بازار معاملات نیز آشكار می‌گردد. همچنین هنگامی‌كه احتمال كاهش شدید سود سهام و یا قیمت سهم به زیر قیمت تئوریك وجود دارد مدیر مسئولیت دارد كه از اقدام به توزیع سهام جایزه خودداری كند. علاوه بر مسئولیت‌ها ی فوق انتشار سهام جایزه برای شركت دارای هزینه‌هایی است. این هزینه شامل هزینه صرف وقت كاركنان، ‌هزینه چاپ و انتشار اسناد و اوراق جدید، ‌هزینه‌ها ی پستی، ‌هزینه اصلاح اساسنامه، ‌حق درج در بورس به ازای سهام جدید و هزینه رسیدگی به خرده سهام می‌باشد. همچنین دریافت سهام جایزه برای سهامداران مشكلاتی از قبیل مراجعه و پیگیری جهت دریافت سهام و در صورت اقدام به فروش این سهام هم مالیات نقل و انتقال سهام و هم حق الزحمه كارگزار بورس را به همراه دارد و در مجموع مدیرانی كه اقدام به انتشار سهام جایزه می‌كنند باید ابعاد گوناگون مسئله را مورد توجه قرار دهند(جهانخانی و سینایی، 1372،ص114)1 18-2-2-جنبه‌های منفی سهام جایزه مسئله سهام جایزه از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار گرفته اند از جمله برخی صاحبنظران به جنبه‌های منفی آثار سهام جایزه نیز پرداخته اند. این نویسندگان اگر چه سهام جایزه را به عنوان یك روش مناسب تامین مالی می‌پذیرند ولی تلاش دارند كه روشن كنند سهام جایزه مساوی با سود نقدی نیست و قلمداد كردن سهام جایزه را به عنوان یكی از روشهای پرداخت سود نادرست می‌دانند. و حتی از به كار بردن كلمه سود سهمی‌نیز اجتناب می‌ورزند. از نظر آنان سهام جایزه چیزی جز تجزیه سهام نیست كه از طریق چاپ كاغذ و تقسیم مجدد حقوق صاحبان سهام به سهامداران پرداخت می‌شود. به نظر آنها توزیع سهام جایزه اتلاف وقت است و حتی ممكن است سرمایه گذاران آن را خبر بدی تلقی كنند. آنها معتقدند كه سهام جایزه هیچگونه تاثیری بر روی جریانات نقدی، ‌داراییها، ‌بدهیها و حجم حقوق صاحبان سهام ندارند لذا نبایستی از سهام جایزه منافع مجزایی برای سهامداران انتظار داشته باشیم. از نظر آنان سهام جایزه چیزی جز بیش از قطعات كوچكتر یك كیك نیست كه قبلاً به قطعات بزرگتر تقسیم شده بود. یكی از صاحبنظ ران در این زمینه می‌نویسد‌: ‌اولاً سهام جایزه جایگزین خوبی برای سود نقدی نیست زیرا سود عبارت است از سود نقدی كه از محل درآمد‌ها ی شركت به سهامداران پرداخت می‌شود (همان منبع،ص89)1 . 19-2-2-سهام جایزه و تجزیه سهام در ارتباط با قیمت‌‌ها و بازدهی فوق العاده یكی از مسائل مهمی‌كه از قدیم الایام برای سرمایه گذاران در بازار‌ها ی اوراق بهادار اهمیت ویژه ای دارد. تغییر قیمت سهام و علل و آثار آن است. تقریباً با ایجاد بازار معاملات اوراق بهادار در این زمینه حساسیت ویژه ای وجود داشته است و به دلیل اینكه یكی از راههای ایجاد منافع برای صاحبان سهام افزایش قیمت است، ‌مطالعات وسیعی پیرامون آن انجام گرفته است. تاكید این مطالعات بر قبل و بعد از حادثه توزیع سهام جایزه و یا سهام تجزیه شده است هم چنین بازدهی ناشی از این حادثه در قبل و بعد از آن نیز مورد توجه است كه در این قسمت ما برخی از آنها را تحت عنوان سوابق تحقیق مطرح می‌كنیم. 3-2-پیشینه تحقیق (مروری بر مطالعات گذشته)1-3-2-تحقیقات خارجی:یكی از قدیمی‌ترین تحقیقات مربوط به سال‌ها پس 29-1928 میلادی است كه محقق سی و هشت شركت كه سهام جایزه توزیع كرده اند را مورد مطالعه قرار داد و نتیجه گرفت كه سهام جایزه تاثیری بر قیمت بازار ندارد. البته این تحقیق مربوط به زمانی است كه هنوز سهام جایزه و آثار آن ناشناخته بود و ضوابط آن تنظیم نشده بود و كلاً بازار وضعیت جدید امروز را نداشته است. یك تحقیق دیگر در مورد سهام جایزه و تجزیه سهام در 935 شركت كه در سال 1971 منتشر شد حاكی از این مطلب بود كه در مورد سهام جایزه كوچك و تجزیه سهام بزرگ (در اندازه یك به یك و یك به دو. یعنی توزیع سهام معادل صد در صد و دویست درصد ) بازدهی فوق العاده یا غیر عادی ملاحظه می‌شود. ولی بین این دو حد بسیار كم و بسیار زیاد بازدهی مثبت وجود نداشته است. و هم چنین قیمت‌‌ها معادل درصد توزیع سهم جدید كاهش یافته اند. این تحقیق را می‌توان اینگونه توجیه كرد كه بازار از آگاهی نسبی برخوردار است و درصد‌ها ی متوسط توزیع سهام جدید را موجب رقیق شدن شركت تلقی نموده و بازار سهام توزیع‌ها ی بالاتر را كه در حقیقت تجزیه سهام هستند را دال بر آینده و گذشته سودآور تلقی می‌نماید. همچنین دو محقق دیگر نیز برای دوره 4-1972 بازدهیهای غیر عادی پیرامون نمونه 82 موردی مورد مطالعه خود را به دلیل تصور سهامداران از آینده سودآور تلقی كرده اند. در راستای همین مفاهیم تحقیق دیگری در سال 1983 صورت گرفت و نشان داد كه توزیع سهام جایزه در اندازه 6 درصد، ‌ثروت سهامداران را یك درصد افزایش می‌دهد. این محقق علت را در میزان كارایی بازار می‌داند. وی اگر چه معتقد به بازار كارآمد اقتصادی است ولی كارایی بازار را در چنین مواردی از نوع كامل و قوی نمی‌داند. زیرا در چنین بازاری سرمایه گذاران در زمان اعلام و یا پس از آن نمی‌توانند به سودهای فوق العاده دست یابند. مطالعه دیگر در سال 1984 صورت گرفت و نشان داد كه بازدهی غیر عادی پیرامون تجزیه سهام و سهام جایزه وجود دارد و نرخ این بازدهیها بیشتر از آن چیزی است كه محقق قبلی مطرح كرده است و از همین مسئله نتیجه گیری می‌كند كه ضعف بازار و كارایی آن با وجود عدم تطبیق قیمتها در این اندازه مورد تردید است به عبارت دیگر آنها معتقدند كه بازار از كارایی كافی برخوردار است ولی علل دیگری نیز وجود دارد كه موجب بازدهی فوق العاده است.مطالعه دیگری در مورد 1308 شركت توزیع كننده سهام جایزه و سهام تجزیه شده انجام گرفته است كه در سال 1990 منتشر شد. نتایج این تحقیق نشان داد كه میانگین درصد تجزیه سهام و جایزه در دوره مورد مطالعه 62 درصد بود و خطای پیش بینی درآمد‌‌ها 2/5 درصد بیشتر از پیش بینی تحلیل گران بود. به عبارت دیگر اولاً درآمد‌ها ی این شركت‌‌ها در مقابل 810 شركت كه به عنوان گروه كنترل انتخاب شده بودند، ‌بیشتر بود. ثانیاً قیمت سهام قبل از حادثه از قیمت سهام شركت‌ها ی كنترل نیز بیشتر بود. مطالعه دیگری سهام جایزه و تجزیه سهام را از دید آثار و نتایج مورد بررسی قرار داده و نشان می‌دهد كه توزیع سهام بین 5 تا 25 درصد موجب گسترش مالكیت بین 17 تا 30 درصد شده است. البته همین تحقیق نشان داده است كه حدود 50 درصد از شركت‌هایی كه از سهام جایزه به عنوان جانشین كامل سود نقدی استفاده كرده اند به عبارت دیگر سود نقدی پرداخت نكرده اند، ‌با كاهش تعداد سهامداران خود در دوره مورد مطالعه ( 53-1950 میلادی ) مواجه شده اند، ‌محقق همچنین معتقد است چنانچه پایین آمدن قیمت سهام در اثر تجزیه باعث بالا رفتن قیمت بدون توجه به درآمد‌ها و سود‌ها ی مورد انتظار گردد، در این صورت تجزیه نمی‌تواند به افزایش تعداد سهامداران منجر شود زیرا سرمایه گذاران حرفه ای كه از جریانات نقدی آتی شركتها مطلع هستند حاضر به خرید چنین سهامی‌صرفاً به دلیل تجزیه نخواهند شد. وی نتیجه می‌گیرد به همین دلیل هنگامی‌كه قیمت بازار سهام افزایش می‌یابد باید علت را عامل رشد درآمد‌‌ها بدانیم نه تجزیه سهام. تحقیقی در سال 1985 در بورس اوراق بهادار نیویورك انجام شده است. در این بررسی تاثیر سهام جایزه بر قیمت سهام مطرح بوده است و سهام جایزه را به دو دسته ذیل تقسیم نموده است. 1- سهام جایزه ای كه همراه با افزایش سود نقدی بوده اند. 2- سهام جایزه ای كه با كاهش یا عدم افزایش سود نقدی همراه بوده اند. 3- سهام جایزه ای كه هیچگونه سود نقدی همراه آنها پرداخت نشده است.در این تحقیق پس از حذف بعضی از گزینه‌‌ها، ‌224 مورد سهام جایزه 5 درصد‌و بالاتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد كه سهام جایزه به خودی خود از نظر بازار سهام ارزش ندارد بلكه آنچه تعیین كننده ارزش شركت می‌باشد و در نهایت موجب افزایش قیمت سهم می‌شود سود نقدی و پیش بینی سودهای آینده شركت است. مطالعه ای در سال 1997 توسط «رانكین و استیك» قوانین حسابداری و ویژگی‌ها ی شاخص سهام جایزه 20 درصد را مورد تحقیق و بررسی قرارداده اند و آنها نتایج تحقیق خود را چنین اعلام كردند كه شركتهایی كه سهام جایزه كوچك 20 درصد اعلان می‌كنند به طور قابل توجهی بازده بالاتری نسبت به شركتهایی كه سود سهمی‌بزرگ 25 درصد یا بیشتر اعلان می‌كنند، ‌دارند. همچنین در سال 2001 میلادی سه محقق دیگر به نام‌های «لوبو، فرانز و كراوفورد» شواهدی از عكس العمل بازار را نسبت به سهام جایزه را در ادامه تحقیق « رانكین و استیك» در یك زمان طولانی تر به كاربردند كه اغلب این تحقیقات برعكس العمل سهامداران نسبت به سهام جایزه متمركز شده است. در تحقیق دیگری «تولرسون و همکاران،1997» درك بانكداران را از سهام جایزه مورد مطالعه و بررسی قراردادند و در بخشی از تحقیقات خود به نتایج مشابهی از یافته‌ها ی « رانكین و استیك» رسیدند و فرضیه سود انباشته آنان از نظر بانكداری رد شد و در نهایت به این نتیجه رسیدند كه بانكداران عقیده دارند كه هب» مفید دانستند. 2-3-2-تحقیقات داخلی:و در تحقیق دیگری ( پایان نامه دكتری توسط آقای حسن علی سینائی به راهنمایی آقای علی جهانخانی با موضوع بررسی پیرامون سهام جایزه و تجزیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران ) انجام شده است كه نتیجه تحقیق انجام شده حاكی از آن است كه بورس اوراق بهادار تهران غیركارآمد است و سرمایه گذاران از آثار سهام جایزه و تجزیه سهام آگاهی كافی ندارند. البته هر چه به اواخر دوره مورد مطالعه نزدیك می‌شویم گفته اخیر بهبود می‌یابد و تغییر محسوسی در بازدهی غیر عادی پیرامون مجامع ایجاد می‌گردد. به طوری كه در سه دوره سالهای ( 69-1368) سال 1370 و سال 1371 روند این بازدهی نزولی است و (به ترتیب حدود 35 درصد، 24 درصد، 18 درصد ) فرضیات و نتایج آنها به تفكیك در زیر ارائه می گردد:فرضیه اول :میانگین بازده غیر عادی نمونه مورد مطالعه در تاریخ مجامع برابر صفر است.اگر بازار اوراق بهادار از کارایی نسبی وسرمایه گذاران از اگاهی کافی بر خوردار باشند بازدهی غیر عادی و فوق العاده ای در هفته مجمع نباید وجود داشته باشد ویا لااقل بسیار نزدیک به صفر باشد در این صورت فرضیه رد نمی شود.ولیکن براساس نتایج به دست امده از تحقیق فرضیه اول رد می شود.این فرضیه که 60 مورد حادثه سهام جایزه و تجزیه سهام انجام گرفته نشان می دهد که بازدهی غیر عادی در دوره مورد مطالعه یعنی برای سال 1368 تا 1371 نه تنها صفر نبوده بلکه دارای رقمی مهم وبا معنی می باشد.نتایج ازمونهای اماری ونمودارهای حاصله برای این سالها به صورت مجموعه و همچنین به تفکیک کمکی دال بررد فرضیه می باشد ورد شدن این فرضیه به این معنی است که بورس اوراق بهادار تهران غیر کارامد است و سرمایه گذاران از اثار سهام جایزه و تجزیه سهام اگاهی کافی ندارند.فرضیه دوم:سهام جایزه وتجزیه سهام حاوی اطلاعاتی از عملکرد اینده ان سهام هستند.درفرضیه دوم منظور از عملکرد اینده درامد هرسهم وسودنقدی هرسهم است.نتیجه بررسی از48 مجمع فوق العادهکه ظرف مدت 5 یا 6 سال فقط یکبار مجمع داشته اند نشان می دهد که درامد هر سهم وسود هر سهم در سالهای بعد از مجمع کاهش یافته است .به عبارت دیگر فرضیه دوم رد شده است واین نتیجه با عملکرد شرکتها در بورس های کارامد مغایرت دارد.ضه شده است در سالهای اخیرگران فروختن مجموعه سهام می باشد.فرضیه سوم با توجه به روش اعلام شده در فصل متدولوژی تحقیق مورد تایید قرار می گیرد.زیرا نتیجه بررسیدر مورد 31 شرکت که شرایط مورد نظربرای ازمون فرضیه داشتند نشان می دهد :که میانگین قیمت سهام قبل از مجامع مبلغ 54/7866 ریال بوده است ومیانگین موزون قیمت سهام پس از مجامع مبلغ 37/7638 ریال بوده است یعنی به طور متوسط پس از مجامع قیمت سهام 3 درصد کاهش یافته است.از طرفی میانگین موزون سهام جایزه حدود 79/60 درصد بوده است که بر اساس قاعده قیمت تئوریک قیمت پس از مجامع بایستی تا حدوددرصد یادشده کاهش پیدا می کرد .به عبارت دیگر سهام به طور متوسط حدود79/57 درصدرقیق تر شده وبه عموم فروخته شده است یعنی در حدود درصد اخیر مجموعه سهام پس از مجامع گران فروخته شده اند .این گفته در شرایطی است که موارد مختلفی در محاسبه وارد نشده اند .در صورت توجه به این موارد علاوه بر اینکه فرضیه قویا مورد تایید قرارمی گیرد یک مساله دیگر را نیزبه اثبات می رساند. وان استفاده نادرست از پک ضابطه که همان افزایش سرمایه از طریق اندوخته ها ویا توزیع سهام جایزه است . در مجموع این مسالهموجب شده که:اولا به اعتقاد عمومی ضربه وارد شود.ثانیا سرمایه گذاران از بازار خارج شده و مشارکت عموم مردم در امور شرکتها و تامین مالی انها تضعیف گردد.ثالثا مساله خصوصی سازی از طریق واگذاری سهام که در اولویت روشهای دیگر توسط دولت قرار داشت با مشکل جدی مواجه گردد.فرضیه چهارم:تجزیه سهام موجب تطبیق قیمتها با یک سطح عادی و بهینه می گردد.مواردی در نمونه مورد مطالعه وجود دارد که قیمتهای انها قبل از توزیع جایزه خود در دامنه قیمت بازار داشته اند به عبارت دیگر م دیران در این مورد هدف دیگری به غیر از کاهش قیمت و نزدیک کردن قیمت سهم با بازاررا دارند. تعداد چنین مواردی 34 مورد می باشد .به عبارت دیگر در 49 درصد موارد مدیران استفاده از سهام جایزه را برای اهداف دیگری به کار برده اند وبه عبارت دیگر 100 درصدموارد تجزیه سهام و77 در صد موارد سهام جایزه موجب قرار گرفتن قیمتهای انها در دامنه قیمت بازار شده اند. فرضیه پنجم:حجم معاملات سهام شرکتهایی که تجزیه سهام داشته اند افزایش قابل ملاحظه ای داشته است.نتایج به دست امده از جداول و ازمونهای اماری فرضیه پنجم حکایت از اثبات فرضیه دارد.این نتایج نشان می دهد که از 40 در صدنمونه مورد مطالعه در 33 مورد حجم معاملات هم تعداددفعات معاملات افزایش یافته است. به عبارت دیگر 5/82 درصد نمونه مورد مطالعه چنین مساله رخ داده است.فرضیه ششم: تعیین قیمت سهام پس از مجامع در ایران روال علمی و شناخته شده ای دارد.نتایج به دست امده دال بر رد این فرضیه است . به طوری که انحراف مثبت از مبنای قیمت تئوریک حدود مثبت 85 درصد است و انحراف منفی از مبنای قیمت تئوریک منفی 150 درصد است.در تحقیق دیگری، تاثیر سهام جایزه بر نرخ بازدهی سهام شركت‌ها ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران توسط آقایان دكتر علی جهانخانی، ‌ابراهیم عباسی مورد مطالعه قرار داده اند كه هدف آنها نیز اندازه گیری ارزش سهام جایزه برای سهامداران ایرانی و بررسی رابطه بین درصد سهام جایزه و نرخ بازدهی بوده است. نتیجه تحقیق این بوده است كه متوسط درصد بازده غیر عادی ناشی از افزایش قیمت سهم در نمونه مورد مطالعه حدود 37 درصد بوده است و هر چه درصد سهام جایزه بیشتر بوده درصد بازده غیر عادی نیز بیشتر است،كه فرضیات تحقیق و نتایج به تفكیك در زیر ارائه می شود: این تحقیق 137 مورد سهام جایزه را كه توسط 50 شركت از 9 صنعت متفاوت منتشر شده است در یك دوره 18 ساله از سالهای 69-1352مورد بررسی قرار می‌دهد. ایشان در این تحقیق چهار فرضیه را مد نظر قرار داده كه نتایج آنها به شرح زیر می‌باشد. ادامه خواندن مقاله بررسي تاثير انتشار درصد هاي مختلف سهام ‏جايزه بر بازدهي سهام شركت‌هاي پذيرفته ‏شده در بورس اوراق بهادار تهران ‏‏(86-80)‏

نوشته مقاله بررسي تاثير انتشار درصد هاي مختلف سهام ‏جايزه بر بازدهي سهام شركت‌هاي پذيرفته ‏شده در بورس اوراق بهادار تهران ‏‏(86-80)‏ اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>