Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله –پيشنهاد روشي براي بودجه‌ريزي عملياتي

$
0
0
 nx دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : باسمه تعالی 1- مقدمهبودجه‌ریزی عملیاتی عوامل “صرفه‌جویی” و “اثربخشی” را به ابعاد سنتی بودجه‌ریزی اضافه می‌كند. نظام بودجه‌ریزی عملیاتی بین “كارآیی” و “اثربخشی” تمایر قائل می‌شود. در”كارآیی” استفاده مفید از منابع مورد نظر است، در حالیكه “اثربخشی” با عملكرد مرتبط است. در بودجه‌ریزی عملیاتی طبقه‌بندی عملیات به‌نحوی است كه هدفها شفافتر بیان می‌شوند، ارزیابی بودجه سهل‌تر بوده و در روش هزینه‌بندی آن ارتباط بین داده و ستانده مورد توجه قرار می‌گیرد. مهمترین هدف بودجه‌ریزی عملیاتی اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثربخشی مخارج این بخش است. ویژگی‌های اساسی این اصلاح عبارتند از: ارزیابی پاسخگویی مسئولین دستگاههای اجرایی براساس معیار دستاوردهای فعالیتهای آنان، دامنه تاثیرگذاری‌ آنها جهت نیل به دستاوردها و بودجه و امكاناتی كه برای تحقق دستاوردها به مصرف رسیده است. ارزیابی پاسخگویی مدیران دستگاههای اجرایی به مسئولین ذیربط براساس محصولاتی كه باید تولیدكنند و بودجه و سایر امكاناتی كه برای تولید این محصولات بكار می‌گیرند. تضمین و تحكیم پاسخگویی از طریق مبادله موافقتنامه بین مدیران و مسئولین دستگاههای اجرایی و بین مسئولین دستگاههای اجرایی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی كشور (به نمایندگی از طرف دولت). استقرار نظام بودجه‌ریزی ستانده محور دادن اختیارات لازم به مدیران در انتخاب نهاده‌های لازم برای تولید محصولات مورد نظر ارزیابی مستمر عملكرد مدیران و مبنا قراردادن نتایج عملكرد به عنوان یكی از معیارهای تخصیص اعتبارات.برای اجرای نظام فوق اقدامات اساسی زیر باید انجام گیرد: 1- برنامه‌های عملیاتی دستگاههای اجرایی جهت تحقق اهداف بخش ذی‌ربط بازبینی، اصلاح و نهایی شود.2- در چارچوب وظایف مصوب دستگاههای اجرایی، فعالیتهای كمیت‌پذیر ذیل هر یك از برنامه‌های نهایی شده تعیین گردد.3- هزینه تمام شده هر یك از فعالیتها برای دستیابی به هدف تعیین شده محاسبه گردد.4- یك نظام نظارتی و گزارشگیری مستمر تمامی مراحل كار استقرار یابد.انجام اقدامات فوق مستلزم استقرار یك نظام هزینه‌یابی محصول در دستگاههای اجرایی با ویژگی‌های یاد شده می‌باشد.2- اصول و مفاهیم هزینه‌یابی محصول در این بخش اصول و مفاهیم هزینه‌یابی، هدف و منافع حاصل از هزینه‌یابی محصول، هزینه‌یابی فعالیتها، اقسام هزینه‌یابی و سیاستهای حسابداری هزینه‌یابی مورد بررسی قرار می‌گیرد. 2-1- هزینه‌یابی محصول چیست؟محصول، كالا یا خدمات نهایی است كه منعكس كننده خواست دولت،‌ به عنوان خریدار، از دستگاههای اجرایی برای ارائه آن به متقاضیان است. دراین‌ خصوص می‌توان به مثالهایی مانند ارایه خدمات ثبتی، آموزشی، بهداشتی و یا تولید برخی محصولات كشاورزی یا صنعتی اشاره كرد.هزینه‌یابی محصول فرآیندی است كه به وسیله آن هزینه نهاده‌ها (مانند حقوق و دستمزد) به محصولات تعلق می‌گیرد. در این فرآیند هزینه‌های كل هر دستگاه اجرایی برای تولید محصولات آن به نحوی اختصاص می‌یابد كه پاسخگوی هزینه واقعی ارایه یا تولید هر محصول باشد. به طور مثال اگر یك دستگاه اجرایی خدمات متنوعی ارائه دهد یا كالاهای متنوعی تولید كند ممكن است بخواهد كل هزینه تولید هر واحد خدمات یا محصول را برآورد نماید. این اطلاع به دستگاه اجرایی كمك می‌كند كه اولاً بهای ارائه هر واحد از محصول را تعیین كند و همچنین نسبت به حدود پرداختهای پرسنلی یا اداری تصمیم مناسب را اتخاذ نماید.هزینه‌یابی در دو مرحله انجام می‌گیرد: مرحله اول: جمع‌آوری اطلاعات هزینه‌ایمرحله دوم: استفاده از اطلاعات جمع‌آوری شده در هزینه‌یابی فعالیتهای مربوط به تولید محصولات2-2- هدف و منافع حاصل از هزینه‌یابی محصولدر فرآیند نظام پیشنهادی دستگاههای اجرایی در چارچوب قرارداد یا موافقتنامه‌ای با دولت خدماتی را ارایه یا كالایی را تولید می‌كنند. در هزینه‌یابی محصولات موضوع قرارداد، دستگاه اجرایی باید هزینه هر یك از محصولات تولیدی مورد توافق را تعیین نماید. برای تمامی محصولات مزبور اطلاعات زیر باید ارائه گردد: عنوان هر یك از فعالیتهایی كه منجر به تولید كالا یا خدمات می‌گردد. شرح عملیات هر یك از فعالیتها اهداف كمی فعالیتها و شاخص قابل اندازه‌گیری كمیت و كیفیت كالا یا خدمت هزینه تمام شده هر قلم از كالا یا خدمت محصول فعالیتهادر فرآیند هزینه‌یابی محصول باید هزینه تولید هر قلم از محصول بطور آشكار مشخص شود، به‌طوریكه برای دولت و مسئولین ارزش افزوده كالا یا خدمت مزبور مشخص باشد. بنابراین، یك نظام كارآمد هزینه‌‌یابی فقط شامل مجموعه‌ای از هزینه‌های بالاسری محصولات نیست. نظام مطلوب فرآیند ایجاد ارزش افزوده را به نحوی سامان می‌دهد كه : مسئولین دستگاه‌های اجرایی با سهولت بیشتری بتوانند فعالیتهای مورد نظر برای تحقق اهداف خود را انتخاب كنند. روشهای بهبود عملكرد و كارآیی بهتر تشخیص داده شود. عملیات پیش‌بینی شده هر یك از فعالیتها امكان شبیه‌سازی و پیش‌بینی برای آینده را در قالب الگوهای مشخص فراهم سازد.در نظام پیشنهادی سقف بودجه هر یك از دستگاههای اجرایی مانند گذشته توسط دولت تعیین می‌گردد، در تعیین این سقف باید عواملی چون ارزیابی هزینه تولید كالا و خدمات، قیمتهای بازار و افزایش كیفیت مورد توجه قرار گیرد. طبیعی است سقف پیشنهادی دولت برای بودجه دستگاه اجرایی با محاسباتی كه توسط دستگاه اجرایی در چارچوب هزینه‌یابی فعالیتها انجام می‌گیرد ممكن است مطابقت نداشته باشد. بنابراین برای كمك به رسیدن به تفاهم، دستگاههای اجرایی باید ضمن هزینه‌یابی هر یك از فعالیتها، آنها را بر حسب اولویت طبقه‌بندی كنند به نحوی كه در هر سطحی از بودجه فعالیتهای مشخصی قابل انجام باشد. در این زمینه راهكارهای زیر می‌تواند مورد نظر قرار گیرد: تجدیدنظر در كمیت و كیفیت محصولات برای ایجاد تعادل بین هزینه تولید آنها با بودجه اختصاص یافته اتخاذ سیاستهایی برای كاهش هزینه تولید محصولات، مانند تغییر فرآیندها، مهندسی مجدد، حذف فعالیتهای دارای اولویت كمتر تجهیز منابع درآمدی جدیدروش هزینه‌یابی فعالیت اساس تعیین بودجه دستگاههای اجرایی و تخصیص اعتبارات خواهد بود. مشكل اساسی هزینه‌یابی فعالیتها در اولین سال اجرا خواهد بود، بدیهی است در سالهای بعد با استفاده از شاخص‌های تعدیل، هزینه تمام شده سال مبنا مورد اصلاح قرار خواهد گرفت. روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت فرهنگ فعلی تعیین بودجه دستگاهها كه “بودجه‌ریزی افزایشی” (Incremental) است دگرگون خواهد ساخت. در روش فعلی بودجه سال یا سالهای گذشته هر دستگاه اجرایی مبنای اصلی است كه همه ساله براساس شاخصهای تعدیل نامشخص و یا افزایش فعالیتها یا پرسنل جدید و بدون توجه به محصول تولید شده دستگاه، انجام می‌گیرد. در واقع قدرت چانه‌زنی دستگاه اجرایی اساس تعیین بودجه را تشكیل می‌دهد و در غالب مواقع كه بودجه پیشنهادی دستگاه با سقف تعیین شده هماهنگی و مطابقت ندارد، با كاهش همه جانبه و با درصدی خاص، اجرای تمامی فعالیتهای دستگاه با مشكل مواجه می‌شود. ضمن اینكه نظارت بر اجرای بودجه دستگاه نیز بر پایه اصول علمی میسر نخواهد بود. در روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت تشخیص رفتارهای هزینه‌ای محصولات ارایه شده دستگاههای اجرایی همراه با آگاهی از شقوق دیگری كه می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند، ابزار مدیریتی قدرتمندی در اختیار مدیران قرار می‌دهد كه: تهیه بودجه توسط دستگاههای اجرایی را ضابطه‌مند می‌سازد. كل هزینه هر فعالیت توسط دستگاه اجرایی مشخص می‌شود و امكان مقایسه هزینه مزبور با سایر شقوق فراهم می‌گردد. هزینه‌یابی دقیق فعالیتها، معیار خوبی را در تعیین تعرفه كالاها و خدمات در اختیار مسئولان دستگاههای اجرایی قرار می‌دهد. ناكارآیی‌های موجود در تولید كالا و خدمت با سهولت بیشتری مشخص می‌گردد و مسئولان می‌توانند اقدامات لازم را در افزایش ارزش یا كاهش هزینه محصولات خود بعمل آورند. مسئولین دستگاه اجرایی درك بهتری از عوامل موثر در هزینه پیدا می‌كنند و شقوق موجود برای كاهش هزینه فعالیتها از طریق تغییر فرآیند و بكارگیری فناوری جدید را بهتر تشخیص می‌دهند. اطلاعات بدست آمده در فرآیند پیشنهادی،‌ گزارشگیری و نظارت بر اجرای فعالیتهای دستگاه را تسهیل می‌كند.در نمودارهای (1) و (2) چارچوب الگوی هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت و روابط ساختاری و سازمانی آن نشان داده شده است. نمودار شماره 1چارچوب الگوی هزینه یابی بر مبنای فعالیت اطلاعات آماری • كاركنان • تجهیزات• تسهیلات• لوازم اداری• مواد اولیه• خدمات شاخص‌های اندازه گیری منابع شاخص‌های اندازه‌گیری فعالیت• درصد زمان مصرف شده • سطح زیربناء موضوع فعالیت• تعداد و میزان تجهیزات نمودار شماره 2ارتباطات بین وظایف و فعالیت‌ها 2-3- مبانی تعیین فعالیتهادر قوانین مالی و محاسباتی ایران مبانی و پایه‌های لازم برای تعیین فعالیتها و در نتیجه اجرای بودجه عملیاتی پیش‌بینی شده است. طبق مفاد بند (4) ماده (1) قانون برنامه و بودجه، “برنامه سالانه” عملیات اجرایی دولت است كه سالانه تنظیم و همراه بودجه كل كشور تقدیم مجلس می‌گردد و ضمن آن در قالب هدفها و سیاستهای مندرج در برنامه پنجساله،‌ هدفهای مشخص و عملیات اجرایی سالانه هر دستگاه اجرایی با اعتبار مربوطه تعیین می‌شود. در بند (8) ماده (1) قانون برنامه و بودجه نیز “عملیات اجرایی” به صورت مجموعه فعالیتهای جاری (هزینه‌ای) و طرحهای عمرانی (تملك دارایی‌های ثابت) دستگاههای اجرایی تعریف شده است. در بند (9) همین قانون “فعالیتهای جاری” (هزینه‌ای) به سلسله عملیات و خدمات مشخص اتلاق شده است كه برای تحقق هدفهای برنامه سالانه طی یك سال اجرا می‌شود و هزینه آن از محل اعتبارات جاری (هزینه‌ای) تأمین می‌گردد. همچنین در ماده (19) قانون برنامه و بودجه دستگاههای اجرایی مكلف شده اند براساس شرح فعالیتها و طرح‌هایی كه بین دستگاه اجرایی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی كشور مورد توافق واقع شده است در حدود اعتبارات مصوب عمل كنند. با توجه به احكام فوق، برنامه‌های عملیاتی ذیل دستگاههای اجرایی باید شامل فعالیتهای كمیت‌پذیر مشخص باشد كه برای تحقق هدفهای برنامه مزبور اجرا می‌شوند. به بیان دیگر هر یك از فعالیتهای دستگاهها باید دارای هدف و برنامه كار مشخص باشد. برنامه كار مزبور برای دستگاه اجرایی،‌ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی كشور و سایر دستگاههای ذی‌نفع بهترین راهنما برای عملیاتی است كه در سال مالی انجام می‌گیرد و این برنامه اساس كار گزارشگیری و نظارت می‌باشد. بنابراین تعیین فعالیتهای ذیل برنامه‌ها باید به‌گونه‌ای انجام گیرد كه گزارشگیری از آنها را ساده سازد. در گزارشگیری اصل “مسئولیت” است و مسئولیت در قالب شرح وظایف دستگاه شكل می گیرد و واقعیت می‌یابد.برای برقراری ارتباط متقابل میان طبقه‌بندی عملیات و واحدهای اجرایی، باید سعی شود برنامه‌ها و فعالیتها به واحدهای اجرایی مشخص در درون هر دستگاه مرتبط شوند. ایجاد ارتباط بین طبقه‌بندی عملیات و واحدهای اجرایی موجب می‌شود كه كار تهیه و تنظیم و اجراء نظارت بر اجرای بودجه به نحو بهتری انجام شود و عامل مسئولیت در داخل هر دستگاه مشخص‌تر گردد. بنابراین در تشخیص و تعیین فعالیتها باید گروههای عملیاتی در داخل هر یك از برنامه‌های هزینه‌ دستگاه در قالب فعالیت گنجانده شوند به نحوی‌‌كه مسئولیت اجرای هر یك فعالیتها و واحد اجرایی آن از هر حیث مشخص و با وظایف و تشكیلات منطبق باشد. 2-4- طبقه‌بندی هزینه‌هاطبقه‌بندی هزینه‌ها به روشهای مختلفی امكانپذیر است. تجزیه و تحلیل رفتار هزینه‌های مختلف نهاده‌های مورد استفاده در تولید كالا و خدمات اطلاعات مفیدی را برای برآورد هزینه‌ها فراهم می‌آورد. چارچوبی كه معمولاً در این زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرد. طبقه‌بندی هزینه‌ها به: “هزینه‌های متغیر” ، “هزینه‌های شبه متغیر” و “هزینه‌های ثابت” است. در این طبقه‌بندی اساس تغییرات هزینه واحد (Unit Cost) تولید كالا و خدمت است كه از تغییر حجم محصول نتیجه می‌گردد. “هزینه‌های متغیر” ارتباط مستقیمی با تغییرات حجم محصول دارند. برای مثال، هزینه كپی كردن مدارك دانش‌آموران در یك موسسه آموزشی با نسبت مستقیمی از ساعات مراجعه دانش‌آموزان تغییر می‌كند. “هزینه‌های شبه متغیر” ارتباط با تغییرات حجم محصول پیچیده‌تر است. افزایش هزینه با سطوح متعددی از حجم محصول مرتبط است. در مثال فوق، افزایش ناچیز تعداد دانش‌آموزان، لزوماً نیاز به بكارگیری معلم بیشتری را ندارد. از طرفی در سطحی از افزایش تعداد دانش‌آموزان استخدام معلم جدید الزام آور می‌گردد.“هزینه‌های ثابت” در كوتاه مدت، علی‌رغم تغییر در حجم محصول، تغییری نمی‌كنند و در دامنه وسیعی از حجم محصول ثابت می‌مانند. برای مثال، چنانچه تعداد ساعات مراجعه دانش‌آموزان افزایش شایان توجهی داشته باشد موسسه ممكن است مجبور به ساخت یا ایجاد كلاس درس جدیدی شود. روش دیگر طبقه‌بندی هزینه‌ها تفكیك آن به: “هزینه‌های افزایشی”، “هزینه‌های تعهد شده” و “هزینه‌های فرصت” است. آشنایی با هزینه‌های افزایشی برای تصمیم‌گیری درخصوص افزایش یا كاهش حجم محصولات ضروری است. در تصمیم برای كاهش فعالیت فقط آن دسته از هزینه‌ها باید مورد توجه قرار گیرد كه با تصمیم مزبور تغییر می‌كند. به بیان دیگر هزینه‌ای است كه با كاهش حجم محصولات حذف می‌گردد. هزینه تعهد شده، مربوط به فعالیتهایی می‌شود كه قبلاً تعهد شده و قابل حذف نبوده و تصمیمات آینده در آنها تأثیری ندارد. “هزینه فرصت” منافع از دست رفته ناشی از عدم اتخاذ تصمیم در مورد انجام بعضی از فعالیتها را شامل می‌گردد. به منظور ارزیابی عملكرد نیز، هزینه‌ها را می‌توان به “قابل كنترل” و “غیرقابل كنترل” طبقه‌بندی كرد. نكته‌ای كه هم از دیدگاه تهیه كننده و هم استفاده‌كنندگان از اطلاعات مهم است درك ماهیت هزینه و طبقه‌بندی آن برای اهداف مختلف و حسابداری هزینه است. روش طبقه‌بندی هزینه بر انتخاب فرآیند هزینه‌یابی موثر است. برای هزینه‌یابی محصول چگونگی مصرف هزینه‌ها توسط محصولات و فعالیتها طبقه‌بندی آن به هزینه‌های مستقیم یا غیرمستقیم را تعیین می‌كند. هر چه اقلام هزینه‌های مستقیم تشخیص داده شده بیشتر باشد به دلیل كاهش تخصیص هزینه‌های بی‌مورد، دقت هزینه‌یابی بیشتر خواهد بود. تفكیك هزینه‌ها به مستقیم و غیرمستقیم بستگی به اصل قابلیت ردیابی با تخصیص هزینه‌ها دارد. توان تخصیص هزینه‌ها به فعالیتها به عواملی چون روش تعریف فعالیتها، اطلاعات موجود و درك مدیریت از ارتباط بین عملیات و هزینه‌ها دارد. هزینه‌های مستقیم هزینه‌هایی است كه به طور اقتصادی می‌توان به فعالیتها یا موضوع‌های هزینه منسوب كرد. ارتباط بین هزینه و فعالیت مستقیم یا غیرمستقیم بودن آن را مشخص می‌كند. محصول حاصل از فعالیت ممكن است، محصول نهایی،‌ محصول واسطه و یا مجموعه‌ای از محصولات باشد. میزان تفكیك هزینه‌ها بستگی به اطلاعات مورد نیاز مدیریت دارد. هزینه‌های غیرمستقیم برای بعضی از هزینه‌ها ردیابی و تخصیص مستقیم آنها به فعالیت خاصی امكانپذیر نیست. اینگونه هزینه‌ها هزینه‌های غیرمستقیم هستند. هزینه‌های مزبور به بیش از یك فعالیت مربوط می‌شوند. البته منسوب كردن این هزینه‌ها به هر فعالیت از طریق تعیین سهم آنها در فعالیت امكانپذیر است. برای مثال می‌توان به هزینه‌های آب و برق و سوخت مصرفی در یك واحد خدماتی اشاره كرد. سایر هزینه‌هابرخی از هزینه‌های انجام شده در فعالیتها ممكن است ارتباطی با محصول آن فعالیت نداشته باشد. مانند هزینه‌های بازسازی غیرمترقبه و كاهش غیرمترقبه دارایی‌ها. با توجه به اینكه این قبیل هزینه‌ها قابل تخصیص به محصولات نیستند، باید در هزینه‌یابی فعالیتها حذف گردند. هزینه كل و هزینه واحد تولید محصولبرای محاسبه هزینه كل فعالیتها باید هزینه نهاده‌های مصرفی در فرآیند تولید محصولات و هزینه نهاده‌های مصرفی برای انجام فعالیتهای پشتیبانی تولید محصولات مزبور با هم جمع گردد. برای مثال موسسه‌ای را در نظر بگیریم كه یكی از محصولات تولید آن انتشار اطلاعیه‌های سلامتی برای جامعه است. منابع مورد استفاده این موسسه برای انجام این فعالیت شامل پرسنلی است كه برای طراحی و چاپ و توزیع این اطلاعیه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. هزینه‌های مزبور به عنوان “هزینه‌های مستقیم” تلقی می‌شود.سایر هزینه‌هایی كه ارتباط مستقی با اطلاعیه تولید شده ندارند “هزینه غیرمستقیم” تلقی می‌شود. این هزینه‌ها می‌تواند شامل هزینه‌های بالاسری مانند خدمات اداری و پشتیبانی برای تولید اطلاعیه‌ها و هزینه‌های برق و سوخت و مخابرات باشد. از جمع هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم، هزینه كل فعالیت انتشار اطلاعیه بدست می‌آید. برای محاسبه هزینه واحد با متوسط انجام فعالیت باید هزینه كل را بر تعداد محصول تولید شده تقسیم كرد.هزینه واحد یا متوسط، شاخص مفیدی برای محصول تولید شده بشمار می‌رود. از این شاخص میتوان به عنوان مبنایی برای ارتقای كارآیی یك واحد سازمانی و همچنین مقایسه بین واحدهای سازمانی مسئول تولید فعالیت مشابه استفاده نمود. هزینه نهایی هزینه فعالیتها مبنای اصلی تعیین بودجه دستگاههای اجرایی است. در دراز مدت، طبعاً واحدهای سازمانی در پی تأمین كل هزینه انجام فعالیتها هستند. در بعضی موارد كالاها و خدمات تولید شده ممكن است با قیمتی معادل هزینه نهایی محصول عرضه شوند. هزینه نهایی در واقع نشان دهنده هزینه تولید یك واحد اضافی از محصول است. این شاخص در قیمت‌گذاری محصولات اهمیت زیادی دارد. معمولاً هزینه‌ نهایی تولید یك واحد اضافی محصول با افزایش میزان محصول كاهش می‌یابد. نرخ این كاهش نشان دهنده اهمیتی است كه هزینه‌های ثابت در ساختار محصول دارند. هزینه‌ نهایی محصول، همچنین معمولاً كمتر از هزینه واحد (Unit Cost) است، كه دلیل آن تأثیر هزینه‌های ثابت در ساختار هزینه‌ای واحد اجرایی است. برای مثال در این زمینه می‌توان به استفاده كوتاه مدت از ظرفیتهای عاطل اشاره كرد. در مواقعی كه قیمت محصول توسط دولت تعیین می‌شود، در تعیین قیمت باید عواملی چون ارزیابی هزینه تولید، قیمتهای بازار و كارآیی تولید در نظر گرفته شود. 2-5- اهداف روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیتروش هزینه‌یابی فعالیت در بخش خصوصی و دولتی متفاوت است. در بخش دولتی این روش دو هدف كلی را دنبال می‌نماید:اول: با فراهم كردن اطلاعات لازم درخصوص هزینه فعالیتهای واحد اجرایی ذی‌ربط، به اهداف نظارت خارجی كمك می‌كند. هزینه فعالیتها مبنای بودجه دستگاه اجرایی را تشكیل می‌دهند كه نهایتاً به تصویب مجلس می‌رسد. اطلاعات هزینه‌یابی فعالیتها در صورتحساب مالی و سایر گزارشهای مالی دستگاههای اجرایی درج می‌گردد.در این گزارش بهتر است به چگونگی تفكیك هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم و روش تخصیص هزینه‌ها به محصول و نرخ‌های بكار گرفته شده اشاره گردد. دوم: روش هزینه‌یابی فعالیتها، اطلاعات مفیدی برای نظارتهای داخلی سازمانها فراهم می‌آورد. نظارتهای داخلی كه بر این اساس انجام می‌گیرد به برنامه‌ریزی و كنترل بودجه‌های سالانه سازمانها كمك می‌نماید. از اطلاعات حاصله همچنین می‌توان در اتخاذ تصمیم‌های غیرمترقبه و در شرایط خاص استفاده كرد. برای مثال تخصیص منابع را با تغییر سیاستها تغییر داد. 3- فرآیند روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت در كاربرد روش هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت باید به دو نكته مهم توجه شود: نكته اول تمایز قائل شدن بین فعالیت، فرآیند و محصول است. برای مثال اجرای قانون یك فرآیند است و فعالیت یا محصول محسوب نمی‌شود، از طرفی ارسال گزارش به مقامات بالاتر یك فعالیت محسوب می‌شود و محصول یا فرآیند نیست. محصول چیزی است كه توسط یك بخش یا واحد اجرایی تولید و بر محیط خارج تأثیر می‌گذارد. نكته دوم اینكه هر یك از ستانده‌ها یا محصولات یك واحد اجرایی لزوماً از تنها یك فعالیت حاصل نمی‌گردند و ممكن است دو یا تعداد بیشتری فعالیت در تولید یك محصول دخالت داشته باشند و یا اینكه فعالیت منجر به تولید چند محصول گردد (نمودار شماره 1) نمودار 3- فرآیند تهیه بودجه دستگاه برمبنای فعالیت در مواردی كه چند فعالیت در تولید یك محصول دخالت دارند، سهم هر فعالیت در محصول باید مشخص گردد. پرسنل، مواد تجهیزات برخی از نهاده‌هایی است كه در تولید محصول به كار برده می‌شود. این نهاده‌ها یا منابع برای واحد اجرایی هزینه محسوب می‌شوند. هزینه‌یابی روشی است كه دستگاه اجرایی با استفاده آن منابع مصرف شده در تبدیل نهاده به محصول را اندازه‌گیری می‌كند. ادامه خواندن مقاله – پيشنهاد روشي براي بودجه‌ريزي عملياتي

نوشته مقاله – پيشنهاد روشي براي بودجه‌ريزي عملياتي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>