nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
چکیده :هدف از انجام این تحقیق نگاهی گذرا به فن زری بافی و جایگاه آن در میان هنرهای معاصر است .نقطه آغازین زری بافی در تمدن ایران چه زمانی بوده است ؟مراحل انجام زری بافی به چه ترتیب است ؟
مقدمه :هدف از انجام این تحقیق مروری بر صنعت نساجی ایران و به ویژه هنر بافت پارچه های زری بوده.این هنر امروزه تقریبا فراموش شده و تعداد کارگاه های کمی در ایران هم اکنون مشغول به بافت پارچه های زری است . هم این موضوع یعنی کمبود منابع در کسب اطلاعات در مورد این هنر مشکل اصلی در این تحقیق بود.
البته در اصفهان چند کارگاه زیر نظر سازمان صنایع دستی و گردشگری دایر شده و مشغول به احیای این هنر است این کارگاه ها در خانه های قدیمی اصفهان مثل خانه شیخ الاسلام و ; دایر شده و به سرپرستی استاد مهدی شمسعلی اداره می شود . تاریخچه : ایران از نظرپیدایش و سیر تحول و تکامل پارچه های منقوش یکی از برجسته ترین ملل جهان است . نخستین شواهد تاریخی مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد درناحیه سه گابی ( سگابی) کردستان است که در ظروف محتوی اجساد کودکان ، قطعات پارچه یافت شده . درهزاره سوم قبل از میلاد از حفاریهای تپه حصار دامغان و شوش ( خوزستان ) بقایای پارچه هایی که درون مقابر وجود داشته یا به دور اشیاء پِچِده شده ، همینطور ابزار نساجی مانند دوک نخ ریسی و میله مفرغی مخصوص پارچه بافی بدست آمده است .
هخامنشیان دربافت پارچه های پشمی نرم و لطیف مشهور بوده اند. بافت پارچه هایی که درمتن عناصر تزئینی آنها نخهای گلابتون به کار می رفت را به دوهزارسال پیش نسبت داده اند . در دوره ساسانی پارچه بافی ایران شهرت جهانی پیدا کرد . تأثیر هنرپارچه بافی چین ، تکمیل آن به وسیله پارچه بافان ایرانی و انتقال روشهای جدید درچله کشی دستگاه نساجی و بافت از راه ایران به ایتالیا و شمال اروپا دراین دوره صورت گرفت .
در دوره اسلامی نقوش حیوانات مانن شیر ، عنقا و عقاب که زربفت شده اند بخصوص از دوره سلجوقی به بعد رایج شده است .از پارچه هایی که درقروت اولیه اسلامی از تارو پود ابریشم و زر و نقوش رنگین بافته می شد می توان به : نگار ، طراز ، ملحم ، سقلاطون ، قصب ، مثقل اشاره کرد . در دوره ایلخانیان کارخانه متعدد پارچه بافی در تبریز شیراز ، شوشتر ، نیشابور و طوس وجود داشت و استادان پارچه بافی دربافت پارچه های اطلس ، زربفت و زرکش مهارت داشتند و پارچه های ابریشمی گیلان ، خراسان ، یزد و کرمان بسیار نفیس و گرانبها بود .
درقرن دهم هجری بافته های کارخانه های پارچه بافی نیشابور ، اصفهان ، شوشتر ، شیراز ، کاشان بخصوص یزد دارای ارزش فوق العاده ای بود . پارچه های ابریشمی ، مخمل ، زرباف و پارچه های قلمکار پنبه ای این کارگاهها شهرت داشت .
در دوره صفویه پارچه های زرو سیم باف بخصوص برای لباس بانوان و تزئین معماری داخلی اندرون منازل به کار می رفت . شاه عباس صفوی تمامی هنرمندان زری باف را برای تأسیس کارگاه های زری بافی به اصفهان دعوت کرد که موجب بافت پارچه هایی ارزشمند و متنوع گردید . پارچه های ابریشمی زرباف دارای انواعی چون ” پارچه زرباف یک رو ” ، ” پارچه زرباف دو رو ” و ” مخمل زرباف ” نقشدار بود که در رنگ های متنوع بافته می شد. .
در دوره قاجار به دلیل استقبال از منسوجات ماشینی خارجی ، از میزان تقتضتای پارچه های ایرانی کاسته و کارگاههای پارچه بافی رونق گذشته خود را ازدست داد . با این حال بافت چارچه های مخمل و زری ، ترمه و شال در یزد ، کاشان و کرمان ادامه یافت .
در دوره پهلوی نشان کمتری از کارگاههای سنتی پارچه بافی در دست است و پارچه هایی چون ترمه و مخمل توسط ماشین های اتوماتیک نساجی بافته می شد که تاکنون نیز به همین منوال ادامه دارد . در بررسی تاریخی هنر مخمل و زری بافی دراین دوره با نام “استاد محمد خان نقشبند” که به بازسازی مجدد کارگاه مخمل و زری بافی به طریق سنتی همت گماشت ، آشنا می شویم . استاد محمد صادق و نواده اش استاد حبیب اله طریقی کار وی را ادامه دادند . هم اکنون آنچه بعنوان کارگاههای سنتی مخمل و زری بافی برجای مانده منحصرا” زیر نظر سازمان میراث فرهنگی کشور درشهرهای تهران ، کاشان و یزد به بافت پارچه های اصیل ونفیس اشتغال دارند .
بافت پارچههایی که درمتن و نقوش آنها، نخهای گلابتون به کار گرفته شده بنا به روایات تاریخی به هفت هزار سال پیش می رسد. هردودت مورخ مشهور یونانی نوشته است: رومیان به خاطر زیبائی و اشتهار زربفتهای سنتی ایران همه ساله مبالغ هنگفتی میپرداختند. فیلوسترات نیز گفته است : اشکانیان، خانههای خود را با پردههای زری یراق دار که از پولکهای نقره و نقوش زرین ، تزئین شده بود میآراستند. بدون شک بافتن پارچههای زربفت، مانند قالی و گلیم از زمان هخامنشیان [در ایران] مرسوم بوده است زیرا در بسیاری از نقوش
برجسته تخت جمشید، شوش و حتی پاسارگاد، نقوشی در حاشیههای لباس شاهنشاهان و درباریان به چشم می خورد که حاکی از این است که لباس آنها از پارچههای زربفت بوده، به علاوه در حاشیه لباده و حاشیه آستینها و یقه لباس، قطعاتی از طلای ناب به شکل شیر، مرغ، ستاره با گل پنجپر و یا نقوش هندسی مانند مثلث و غیره میدوختند و بسیاری از این قطعات طلا، امروزه در موزه ایران باستان و موزههای دیگر دنیا موجود است که متعلق به عهد هخامنشی میباشد. از دوره ساسانیان نیز در کلیساها و موزههای خارج از
ایران، نمونهای متعدد زری موجود است. زیرا زریهای دوره ساسانیان به قدری مورد توجه بود، که از تمام نقاط دنیا خواستار آن بودند و وقتی کسی به ایران مسافرت میکرد، بهترین هدیه ای که می توانست به میهن خود ببرد یک قطعه زری بود و به این طریق مثلاً باقی ماندههای صلیب مسیح را صلیبیون در زریهای ایرانی میپیچیدند و به همراه خود به اروپا میبردند. از قرون چهارم میلادی، قطعاتی از زربفتهای ایرانی در موزه لیون فرانسه ، موزههای لندن، واشنگت ، آرمیتاژ و; نگهداری میشود و نمودار عظمت و اعتبار این هنر سنتی در ایران کهن است . فن زری بافی در دوران صفویه به منتهای کمال خود رسید.
دوره هخامنشیاننساجی ایران در این دوره به ویژه در بافت پارچههای ابریشمی، پشمی نرم و لطیف مشهور بوده و شاهان هخامنشی به داشتن لباسهای زیبا و فاخر شهرت داشتند. اسکندر مقدونی با همه دشمنیش با ایرانیان، بنا به نوشته های هرودوت و پلوتارک از هنگام ورود به ایران تا هنگام مرگش، لباسهای زربفت ایرانی بر تن میکرد.
دوره اشکانیانپس از نابودی هخامنشیان، دیگر آن شکوه و بزرگی در صنایع و هنرها ، به ویژه در بافندگی، بوجود نیامد ; تنها چند تکه از پارچههای ابریشمی در سرزمین لولان در چین پیدا شده که در آن روزگار آخرین مرز ایران در شرق دور بوده است.
دوره ساسانیانبسیاری از تاریخدانان بر این باور هستند که این دوره، دوره شکوفایی و طلایی هنر و تمدن ایران بوده است. بسیاری از بافتههای این دوره در کلیساها و موزههای غرب، به یادگار مانده است.
دوران اسلامیپس از یورش تازیان به سرزمین ایران، شیرازهی فرهنگ و تمدن ایران از هم گسیخت به ویژه در زمینهی بافت پارچههای زربفت که پوشیدن این پارچهها در اسلام حرام است. این وضعیت اسفبار در ایران ادامه داشت تا زمان سلجوقیان.
دوران سلجوقیاندروران سلاجقه را باید دوران شکوفایی دوبارهی هنر ایران دانست. از آن دوره حدود 50 تکه پارچه باقی مانده است که اوج هنر در آنها دیده میشود. در این دوره پیچیدهترین نقشهها بافته میشد.
دوران مغولانپس از سلجوقیان، هنر رو به خاموشی گرایید و یورش مغولان از خاور دور به ایران، همه جیز و همه کس را تا لبهی پرتگاه نابودی پیش برد. در دوران مغولان کشتار و ویرانی چون شبحی تار بر ایران سایه انداخته بود و باالطبع هنرمندان هم نه مجالی برای خودنمایی داشتند و نه حکومت چنینی چیزی میخواست. هر چند که در اواخر حکومت مغولان اوضاع اندکی رو به بهبود رفت اما هیچگاه شکوه دوران پیشین، تکرار نشد.
دوران صفویانبه حقیقت باید گفت دوران صفویان ، اوج شکوه و بلندی هنر و تمدن ایرانیان بوده است که پس از اسلام مانند آن دیده و شنیده نشده است. آنان دوباره نام ایران را در اندیشهها زنده کردند. پارچههایی که در دوران شاه عباس بافته میشد، در همهی تاریخ مانند ندارد. شاه عباس در اصفهان کارگاهی به نام کارگاه شاهی ساخته و از هنرمندان زریباف میخواهد تا در آنجا کار کنند. این کارگاه به شکل انحصاری برای دربار شاهی پارچههای بسیار نفیس میبافت و نام آن شهرهی آفاق گشته بود. از این دوران هم نمونههای بسیاری باقی مانده که حتی امروز، دیگر کسی نمیداند که آن استادان زبردست، این پارچهها را بافتهاند! با سقوط صفویان به دست افغانها، چراغ هنر ایران هم رو به خاموشی گرایید. افشاریه و زندیه و قاجاریان هم هیچ کاری برای نجات آن انجام ندادند.
دوران پهلویدر دوران پهلوی دیگر کسی خبری از بافت پارچههای زربفت و مخملین و گرانبها نداشت. تنها برخی خانوادهها پنهانی در خانه خود پارچههایی بافته و پس از کهنه کردن آن به نام پارچه عتیقه، به قیمت گزاف آن را میفروختند; کاشان یکی از شهرهایی بود که از آغاز در بافت پارچههای گوناگون شهره بود. استاد محمد خان نقشبند این هنر را دوباره زنده می کند و فرزندانش راه پدر را ادامه میدهند . در دوران پهلوی به دلیل نیاز دربار برای لباسهای زربفت چه برای پوشش و چه برای هدیه دادن، بار دیگر بافت پارچههای زربف رونق گستردهای گرفت به ویژه در زمان تاجگذاری که لباسهای دربار باید از این پارچههای بافته میشد;.. . با ورود ماشین های بافندگی و آسان شدن فن بافت در اوایل دوره پهلوی، این هنر تقریباً به جز در
چند زیرزمین خانه های سنتی کاشان، یزد و اصفهان، در جای دیگری وجود نداشت. تا اینکه خبر بافت پارچههای زربفت در کاشان به گوش رضا شاه میرسد و همزمان با گشایش مدرسه صنایع مستظرفه قدیم یکی از استادان بزرگ این رشته به نام محمد طریقی از کاشان به تهران منتقل شد و این رشته رو به نابودی را در شرایط سخت گسترش داد و شاگردان بسیاری تربیت کرد، تا جایی که در سال 1352 در تهران اساتید متخصص در رشته بافت زری و مخمل به بیش از هفتاد نفر رسیده بودند. اما اکنون استادانی کمتر از تعداد انگشتان دست در این رشته فعالیت دارند.
دوران جمهوری اسلامیپس از انقلاب چون کسی نیازی به این لباسها نداشت کمکم بافت آنها محدود شد و حتی صادرات آن هم قطع گردید.. بسیاری از استادان رفته رفته بازنشسته شده و بسیاری هم چهره در خاک پنهان کردند . بسیاری از دستگاههای بافت، دیگر بافندهای ندارد و دیر یا زود میشنویم که این هنر ارزشمند و باشکوه ایران، پس از قرنها برای همیشه نابود گشت و تنها باید در موزههای کشورهای غربی نمونههای آن را ببینیم اکنون تنها در کارگاه زریبافی سازمان میراث فرهنگی کشور در تهران و هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ومیراث فرهنگی کاشان ، نمونههای از انواع زری و مخمل بافته میشود.
وجه تسمیه:در فرهنگ دکتر معین آمده است: زری یعنی پارچهی ساخته شده از زر (طلا). پارچهای که پودهای آن از طلا است. زربفت. زری یا زربفت پارچه ای ظریف و بسیار گران بهاست که چله یا تار آن ازابریشم خالص است و پودهای آن ابریشم رنگی و یکی از پودها، نخ گلابتون است که می تواند زرین یا سیمین باشد.زری بافـی
تعریف :
” زری پارچه ای است بافته شده از زر” – تارو پود این پارچه از ابریشم و گلابتون است . علاوه بر جنس الیاف ، رنگرزی گیاهی و اصالت طرح و نقش زری موجب شده است که این محصول هنری ارزشمند و منحصر به فرد جایگاه ویژه ای را درهنرهای سنتی ایران به خود اختصاص دهد . پارچه زری در انواع گوناگون : لُپه باف ، دارایی و اطلسی بافته می شود . بته جقه ای ، اسلیمی ، اسلیمی ماری ، اسلیمی ماری ، اسلیمی درهم ، گلهای افشان ، ماهی درهم ، مناظر بزم و رزم و شکارگاه رایج ترین نگاره ها در پارچه زری هستند .
مواد اولیه :– ابریشم : چله و پود زری از تار ابریشم است که درکارگاه به طریق رنگرزی سنتی – گیاهی رنگ آمیزی می شود تا علاوه بر ثبات رنگ طی سالهای متمادی ، شفافیت و اصالت رنگی خودرا حفظ کند .
– گلابتون : یک یا چند رشته ابریشم که نخی از طلا دورِ آن پیچیده شده باشد . بدیهی است تعداد تارابریشم به کار رفته ، ظرافت گلابتون را تعیین می کند .– نخ پلاستیک ، زه گوسفند ، نخ پنبه ای و مقوا برای کارت که در سایر قسمتهای دستگاه بکار می رود .
دستگاه و ابزار زری بافی :در زری بافی دونوع دستگاه وجود دارد . تفاوت دستگاهها در نحوه و طریقه اجرای فرمان در نقش اندازی است .– دستگاه دستوری : دستور، مقدار نخ معینی است که نقشه بافت به صورت نخ های حلقه ای شکل ( گوشواره ) درآن تعبیه شده . نخ دستور از نه دسته نخ سه لایی تشکیل شده که به کمک حلقه های فلزی درون یک قاب قرار می گیردو محکم می شود . دستور درقسمت فوقانی دستگاه قراردارد وشخصی بنام گوشواره کش دراین قسمت می نشیند و با کشیدن گوشواره ها ” دستور ” نقشه را اجرا می کتد .
– دستگاه ژاکاردی : درساختمان این دستگاه ، ” ژاکارد” جایگزین “دستور”و گوشواره کش شده است . ژاکارد همان دستگاه کارت خوان نساجی است که توسط مهندس ژاکارد فرانسوی اختراع شد. نقشه پارچه روی کارتهای مخصوص پانچ می شود و به ترتیب رنگها در دستگاه تعبیه می شود و اجرای نقشه را به عهده دارد.
دیگر اجزاء دستگاه زری بافی عبارتند از :– شلیت : شلیت دسته ای نخ از جنس زه گوسفند یا پلاستیک است که از طرف بالا به دستور یا ژاکارد و از پائین به وردهای نقش بسته می شود . وظیفه شلیت بالا کشیدن ورد نقش با فرمان ” دستور” یا “ژاکارد” است .
ورد نقش : یک سری نخ که یک سرِ آن به شلیت و سرِ دیگر آن به تار( چله ) متصل است ورد نقش ، شلیت و ژاکارد مجموعا” عمل ” کجو ” در گلیم بافی را انجام می دهند .
– چله : تارهای ابریشمین و رنگینی است که یک سرآن به جلوی دستگاه به ” نورد” متصل است و سردیگر آن پس از عبور از قرقره بصورت ” کلاف تار” (قلب) به کیسه های شن انتهای دستگاه متصل است . کیسه های سنگین شن باعث می شود تا چله ها همواره درحال کشش ونظم قرار گیرند .
– نورد : چوب استوانه ای شکل درعرض دستگاه که سر چله ها به آن متصل است و پارچه بافته شده به دورِ آن می پیچد . به آن غلتک نیز می گویند . قطرآن درحدود 40 تا 50 سا نتیمتر است. .
– پدال : پدالها تخته های باریک و بلندی هستند که درقسمت پائین دستگاه ، زیر پای بافنده قراردارند. تعداد پدالها بسته به نوع پارچه و تعداد وردهای دستگاه متغیر است . درپارچه زری چهار پدال برای کشیدن چهار ورد و یک پدال برای عوض کردن کارت ژاکارد استفاده می شود . باپائین بردن هریک از پدالها به وسیله فشار پا گروه معینی از تارها بالا کشیده میشوند تا پود از آنها عبور کند . .
– ورد جوجه : نخی است که یک دسته تار از آن عبور می کند و برای طبقه بندی یا جدا کردن تارها بکار می رود. هر ورد جوجه به یک پدال متصل است . تارهای چله را به تناسب نقشه به زیر و رو می کشد تا با گذراندن نخ های رنگین پود، بافت و انداختن نقش صورت گیرد .تعداد وردها به تناسب نوع پارچه ای که بافته می شود متغیر است . پارچه های ساده باف دو ورد و پارچه های پُر نقش و نگار چون اطلسی و زری چهار ورد دارند . – ماکو : وسیله ای است از جنس چوب که دوسرآن برای سهولت در رفت و برگشت ، فلزی است . میان ماکو خالی است و ماسوره درآن قرار می گیرد .
– ماسوره : ابریشم های رنگین و گلابتون که به عنوان پود زری بکار می رود دورِ ماسوره پیچیده شده است و توسط یک میله فلزی داخل ماکو تعبیه می شود .
– مطیت : ماکو را روی پارچه ثابت نگه میدارد و از افتادن آن به روی زمین جلوگیری می کند . مطیت از دوقطعه چوب ، بند ، سوزن ، گیره و سوک تشکیل شده است . دوقطعه چوب مطیت روی هم قرار می گیرند و نسبت به هم حالت کشوِِ یی دارند . مطیت بر حاشیه پارچه بافته شده قراردارد و پهنای آن چند میلی متر از پارچه بافته شده بیشتر است .
– دفتین : تشکیل شده است از دو قطعه چوب افقی که شانه را درمیان گرفته است . شانه مفتولهایی است باریک از جنس نی صحرایی یا فلز که چله از بین آنها عبور کرده است پس از هرمرحله عبورِ ماکو از بین چله ها ( پوداندازی) یکبار با دفتین به پود ضربه زده می شود تا پود درون تارها مستحکم و منسجم شود .
– کارت نقش : سری کارت مقوایی و یک اندازه است که نقشه پارچه به وسیله پانچ کردن روی آن پیاده می شود .کارتها بر اساس نقشه درکنارهم و به ترتیب ، با نخ به یکدیگرمتصل شده و درکنار ژاکارد قرار می گیرد . با پائین آمدن پدال و حرکت اهرم متصل به ژاکارد کارت هررج ازنقش وارد جعبه ژاکارد می شود . کلک : ابزاری خیش مانند و چوبی در دستگاه دستوری . انتهای یک سرِ کلک کج است و گوشواره کش برای نگه داشتن تارهای بالا کشیده شده ازآن استفاده می کند . خرک : چوبی هم سطح کف دفتین است و نقش مهارکننده چله را دارد . نی : فلزی است و برای جداکردن تار یا اصطلاحا” چپ و راست کردن تاربکارمیرود .
نقشه :یک واحد از نقش پارچه ( واگیره) روی کاغذ شطرنجی پیاده می شود . واحد نقش طوری انتخاب می شود که قابلیت تکرار ، برگشت و قرینه شدن را داشته باشد . برای هر رنگ موجود در یک رج نقش کارتی پانچ می شود . این عمل به وسیله دونفر انجام می شود یک نفر نقش را می خواند و دیگری آنرا روی مقوا پیاده می کند . روی دستگاه دستوری تا 15 رنگ نقشه می بندند . قابلیت دستگاه ژاکاردی حداکثر 10 الی 12 رنگ نقشه است زیرا با ازدیاد رنگ ، تعداد کارتها بیشتر شده و ژاکارد وزن بیشتری را متحمل می شود. .
با فـت زری :پارچه زری به هنگام بافت ، پشت ورو بافته می شود . درواقع پشت پارچه مقابل دیدبافنده قرار دارد .بافت ساده از نقش جداست . دربافت ساده ممکن است در هررج چندین رنگ وجود داشته باشد . بافنده با فشار پدال وردی را که تارهای آن رنگ بدان متصل است ، بالا می آورد و دهانه تارهای مربوط به آن رنگ باز می شود دراین حالت دهانه سایر تارها بسته است . بافنده با عبور دادن ماکو از دهانه ، پود را از میان تارها عبور می دهد . درقسمتهایی که نقش وجود دارد، بافنده با فشار پدال ژاکارد (یاگوشواره کشی ) تارهای مربوط به آن نقش را بالا می کشد و با عبور ماکو نقش مربوطه را می با فد. .
مشاغل زیر در کارگاه زری بافی فعالیت دارند: .1- استاد ماسوره پیچ 2- استاد نقش انداز 3- شاگر استاد نقش انداز ( نقش خوان ) 4- استاد بافـنده 5- گوشواره کش .
زری در انواع گوناگون بافته می شود که متداول ترین آنها زری دارایی – زری اطلسی – زری لُپه باف و زری پشت کلاف است .– زری دارایی : روی دستگاه دو دسته چله به صورت مجزا روی هم قرار می گیرند . دسته بالایی از نظر تعداد و تراکم تار کمتر از دسته پائینی است . به دسته بالایی اصطلاحا” ” دارایی ” و به دسته پائینی ” اطلسی” گفته می شود .
دسته تار دارایی درنقش ژاکارد یا گوشواره کشی سهمی ندارد و تارهای اطلسی زمینه اجرای نقوش است ولی دسته تارهای دارایی که به وردها متصل است ، درمراحل بافت درمیان تارهای اطلسی قرارگرفته و ایجاد انسجام می کند که به صورت بافت کج راه یا اریب قابل رویت است . ضخامت این پارچه بیشتر از انواع دیگر زری است .
– زری اطلسی : برای بافتن آن تنها یک دسته تار روی دستگاه چله کشی می شود که وردها و شلیت ها (سیستم اجرای نقشه ) به آن متصل هستند و اجرای نقشه و انجسام پارچه را بر عهده دارند . اطلسی نازکتر از دارایی است .
– زری پشت کلاف : دراین نوع زری برخلاف انواع قبلی تمام سطح زمینه دارای نقش نیست و نقوش مجزا ازهم ، روی زمینه ساده بافته می شوند . معمولا” زمینه تراکم بافت نداشته و بسیار نازک است . پود های رنگی اضافی به هنگام بافت درفاصله بین دونقش درپشت پارچه کشیده می شود که به پارچه گلدوزی شده شباهت پیدا می کند . در این نوع پارچه کمتر از الیاف گلابتون استفاده می شود ، زیرا مقدار زیادی از پود بدون استفاده در پشت کار قرار می گیرد که در ایجاد نقش حضوری ندارد.
– زری لُپه باف : این نوع زری شباهت زیادی به زری پشت کلاف دارد ، با این تفاوت که پود های اضالفی در پشت کار دیده نمی شود ولی زمینه معمولا” ساده و بدون نقش است .شیوه بافت دراین نوع زری با سایر بافته ها متفاوت است زیرا درآن ماسوره حامل پود رنگی فقط از لابلای تارهایی که نقش دار است عبور می کند و از تارهای زمینه کار که ساده است پودی عبور نمی کند و طبعا” قسمتهای نقش دار برجسته تراززمینه پارچه است . به دلیل عدم استفاده از ماکو سرعت بافت کاهش خواهد بافت . .
گلابتون چیست ؟گلابتون رشتهای سیمی بسیار نازک است که درون آن یک رشته نخ ابریشم قرار دارد و بر روی آن، لایهای از زر (طلا) کشیده شده است. گابتون دو نوع است: گلابتون خارجی گلابتون ایرانی گلابتون خارجی از هند میآید و بسیار ظریف است. گلابتون ایرانی هم تنها در اصفهان ساخته میشود.
رنگها و نقشهانقوش پارچه های ساسانی در تناسب و هماهنگی طرح و رنگ به نهایت درجه هنری رسیده بود. ترکیبات نقوش ساسانی، برگرفته از مرغ و پرندگان، جانوران و شکارگاه و سواران و طرحهای تجریدی و انتزاعی بود. پس از ساسانیان،به علت حرمت بهره گیری از طلا برای مردان ،مدتی نسبتا” دراز، بافت پارچههای زربفت به تعویق افتاد تا اینکه بافتن پارچههای زربفت،در دوره سلجوقیان رونق یافت. در دورههای اسلامی ، نقوش حیوانات و پرندگان مانند شیر،عنقا و عقاب که زربفت شدهاند و در متن پارچهها ،جلال و شکوهی داشتند از پیشرفت تکنیک پارچه بافی درعصر سلجوقیان است . طرحهای شقایق و نیلوفر آبی نیز از عناصر تزئینی در بافت پارچه های این دوره است . در دورههای بعد ،تدریجا”طرحهای تازهای به ابتکار
طراحان و بافندگان ایران به منّصه ظهور رسید ودر هویتی مستقل ، دوره معتبر و اصیل نساجی صفویه را بنیان نهاد. اما پیش از آن یعنی در عصر مغول ،سالهای فراموشی نساجی ایران بود و زری بافان از بیم مرگ ، متواری شده و در خفا میزیستند . تزئین پارچههای یاد شده عبارت بوداز اشکال انسانی،تصویر حیوانات و پرندگان وگل و گیاه و گاهی نیز تصاویر داستانهای رزمی و بزمی برآنها نقش بسته است . به لحاظ کیفیت طرح ها و نقش های به کار رفته در دوره های قبل و بعد از اسلام، هر دوره ای بیانگر اصالت فرهنگی و تاریخی
زمان خویش است و همسانی و اتحاد کاملی با دیگر هنرهای آن روزگار دارد. به طور مثال، طرح هایی را که بر روی ظروف فلزی دوره ساسانی و سفالینه های آن زمان دیده می شود بر روی پارچه های آن زمان نیز می توان یافت و یا در دوره اسلامی، طرح هایی را که به شکل شکارگاه ترسیم می شده با همان شیوه و سبک می توان در پارچه ها رؤیت کرد.کاربرد پارچههای زربفت
این پارچه ها، برای تن پوش پادشاهان، وزیران، بزرگان، درباریان به کار میرفت . همچنین به عنوان یک هدیه ارزشمند در دربار شاهان ایران برای هدیه دادن به شاهان بیگانه به حساب میآمد.بافندگان مشهور گذشتهنساجان و بافندگان مشهور این عهد ،عبارت بودند از: غیاث عبدالله بن غیاث ابن محمد
معزالدین ابن غیاث عیسی عباسی خواجه قیاس الدین علی نقشبند حسن بن غیاث
یحیی بن غیاث معز الدین غیاث آبان محمد محمد خان کاشی
علی خان کاشی اسماعیل کاشی
بافندگان مشهور امروزنام حدود پنجاه نفر از استادان بزرگ کارگاه زریبافی تهران از سال 1309 خورشیدی تا 1369 حبیب الله طریقی محمد طریقی عباسعلی طریقی عباس طریقی کاشانی
محمد فرزاد محمد دهقانی حسن درویش سید عبدالله سلامی سید مهدی آشفته
حبیب الله واقفی محمد مفتخرینژاد اسلام رحیمی عباس نوایی مقدم
سید رحیم حسینی عبدالله پورکاشانی سید قدیر صفوی ساوجی حسین سمنانی زاده
رضا الهامی سید علی آشفته فضلالله صدفی پور رضا اشراقیان محمد اشراقی
ذبیحالله احمدی علی جان عسکری یدالله معتمدی رضا رضایی جلفایی کریم خفاییپور
رضا عشاق حسین رضایی تقی داراییباف سیفالله مناجاتی کاشانی
ماشاءالله عنایتی کاشانی سید حسین مژگانی سید مهدی مژگانی صمدعلی شکوهفر محمود محمودی محمد سلیمیان
دلاور هاشملو عیسی هاشملو عباد هاشملو قربان ریوندی اصغر بهمنآبادی زینب حقیری
زربفت چگونه به خارج رفتاین پارچهها از چند راه به غرب راه پیدا کرد. نخست همان راه تجارت و داد و ستد بود. دیگر راه هم جنگهای صلیبی بود که باعث شناخته شد. سپاهیان مسیحی در همین جنگها پارچههای ایرانی را از فلسطین با خود به اروپا بردند و این پارچهها آنقدر در نظر آنها ارزشمند بود که اشیای گرانبهای کلیسا را در آن میپیچیدند. حتی برخی از مسیحیان از پارچههای زربفت به عنوان کفن استفاده میکردند. اروپاییان در آغاز نمیدانستند این پارچههای افسانهای بافتهی کدام کشور است و تنها شنیده بودند که از شرق میآید. اما به مرور دریافتند اینها مربوط به سرزمین ایران و دوران ساسانی است. هیوان تسانگ که یک مسافر چینی است و در سال 630 میلادی به ایران آمده بود، حدود 25 گونه مختلف از پارچههای ایرانی را که دیده بود ، خریداری کرده و با خود به چین برده بود;
ادامه خواندن تحقيق در مورد زري بافي
نوشته تحقيق در مورد زري بافي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.