Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله ايمان در قرآن

$
0
0
 nx دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ایمان در قرآن راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن(راه اول –ایمان(ایمان عبارت است از باور وتصدیق قلب به خدا ورسولش ،آنچنان باور وتصدیقی که هیچگونه شک و تردیدی بر آن وارد نشود.تصدیق مطمئن وثابت ویقینی که دچار لرزش وپریشانی نشود وخیالات ووسوسه ها در ان تأثیر نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار تردید نباشد. [1] در قرآن در سوره مبارکه فتح می خوانیم : “هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم.. [2].”‹‹اوکسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی به ایمان شان بیافزایند;››. اولین برداشتی که صورت می گیرد این است که بدون ایمان ، آرامش روحی وروانی وجود ندارد .یا حداقل اینگونه می توان گفت که یکی از عوامل ایجاد آرامش دارابودن ایمان به خدا می باشد.به تعبیر علامه طبا طبایی‹‹ ظاهرا مراد از سکینت در این آیه آرامش وسکون نفس واطمینان آن ، به عقائدی است که به آن ایمان آورده ولذا نزول سکینت را این دانسته که “”لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم”” تا ایمانی بر ایمان سابق بیفزایند.پس معنای آیه این است که :خدا کسی است که ثبات واطمینان را لازمه مرتبه ای از مراتب روح است در قلب مؤمن جای داد تا ایمانی که قبل از نزول سکینت داشته بیشتر وکاملتر شود [3].›› یقیقا داشتن آرامش در زندگی نخستین چشمه خوشبختی است وکسی که از این نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختی نیز محروم است وهیچگاه طعم خوشبختی را نخواهد چشید.انسان بی ایمان در دنیا با اندیشه وافکار موهوم وبا نگرانی های فراوان دست به گریبان است . ولذا دائما در درون خود دچار پیکاری بزرگ است وهمیشه هم در انتخاب مسیر زندگی ودر تصمیم گیریهایش دچار سر در گمی است.ولی بر خلاف آن انسان با ایمان از همه اینها آسوده است وهمه افکار واهداف واندیشه هارا تحت لوای یک هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش می کندوبه سوی آن می شتابد وآن عبارتست از خشنودی خدای متعال .دیگر کاری به این ندارد که مردم از او خشنود باشند یا بر او خشم گیرند.ولذا هیچ وقت سردر گم نیست وهمیشه در یک آرامش روحی به سر می برد. راجع به ایمان وفواید آن در قرآن آیات فراوانی وجود دارد ، ولی چون در اینجا بحث ما روی عوامل آرامش دور می زند لذا نمی توان به صورت مبسوط به این موضوع پرداخت.با این حال جا دارد به یکی از آیات که با بحث ما ارتباط دارد اشاره کنم: آیه‹‹ الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون›› [4] “” (آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با شرک وستم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند”” این آیه متضمن یک تأ کید قوی است زیرا مشتمل است بر اسنادهای متعددی که همگی آنها در جمله اسمیه است. [5]به تعبیر علّامه طباطبایی نتیجه این تأکیدهای پی در پی این است که نبایدبه هیچ وجه در اختصاص (امنیّت)و(هدایت)برای مؤمنین شک وتردید داشت واین آیه شریفه هم دلالت می کند براینکه امنیّت (آرامش )وهدایت از خواص وآثار ایمان است .البته به شرط اینکه روی این ایمان با پرده هایی مثل شرک وستم پوشیده نشود.ومراد از ظلم در این آیه به معنای چیزهایی است که برای ایمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبی اثر می سازد. [6]که اکثر مفسرین آنرا شرک دانسته واین را از آیه(انّ الشرک لظلم عظیم) [7] استفاده کرده اند. به هر حال با توجه به این آیات وآیات دیگر می توان به این اصل مهم رسید که: امنیت وآرامش روحی تنها موقعی به دست می آید که در جوامع انسانی دواصل حکومت کند، ایمان وعدل اجتماعی . مگر پایه های ایمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئولیت در برابرپروردگار ازمیان برودوعدالت اجتماعی جای خود را به ظلم وستم بسپارد،امنیت در چنان جامعه ای وجود نخواهد داشت وبه همین دلیل با تمام تلاش وکوششی که جمعی از اندیشمندان جهان برای برچیدن بساط نا امنی های مختلف در دنیا می کنندروز به روز فاصله مردم جهان از آرامش وامنیت واقعی بیشتر می گردد.دلیل این وضع همان است که در آیه فوق اشاره شده.پایه های ایمان لرزان وظلم جای عدالت را گرفته است.تأثیر ایمان در آرامش وامنیت روحی برای هیچکس جای تردیدنیست همانطور که ناراحتی وجدان وسلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی باشد. [8] ایمان به قرآنانسان مسلمان ایمان دارد كه قرآن كتاب خداوند می باشد و آن را به گرامی ترین پیامبران خود حضرت محمد نازل نموده است، همانگونه كه كتابهای دیگری را برای پیامبران نازل گردانیده بود. و خداوند به وسیله قرآن احكام و قوانین كتابهایی را كه پیشتر نازل گردیده است، منسوخ نموده، همچنانكه به وسیله رسالت حضرت محمد همه رسالتهای پیش از آن را خاتمه داده است. قرآن كتابگ است كه مهمترین و باارزشترین قوانین خداوند را در بردارد، و خداوند خود كسانی را كه به آن تمسك نمایند و پیروی كنند به سعادت دنیا و آخرت وعده فرموده، و كسانی را هم كه به رهنماییها و قوانین آن پشت می كنند، به بدبختی و عذاب در دنیا و آخرت مبتلا می گرداند. قرآن تنها كتابی است كه خداوند سالم ماندنش را از زیاد و كم و تغییر و تبدیل و ماندگاری آن را تا آخرین لحظه های زندگی بر روی زمین ضمانت نموده است. این مطالب بر مبنای دلایل نقلی و عقلی زیر قرار دارند:دلایل نقلی: 1خداوند در مورد قرآن می فرماند: ( تبارَكَ الَّذی نزَّلَ الفرقانَ علی عبده لیَكُونَ للعالَمِینَ نذِیراً )-(الفرقان:1) ” والامقام و جاوید است كسی كه قرآن ( جداسازنده حق از باطل) را بر بنده خود ( محمد) نازل نموده است تابه جهانیان به وسیله آن هشدار دهد”. و می فرماید: ( یا أهلَ الكِتابِ قد جاء َكم رَسُولنا یُبیِّنُ لكم كثیراً ممّا كنتم تُخفونَ من الكِتابَ، و یعفُوَ عن كثیرٍ. قد جاء َكُم من الله نورٌ و كتابٌ مُبینٌ یهدی به اللهُ مَنِِ اتَّبَعَ رضوانهُ سُبُلَ السَّلامِ و یخرجُهم من الظُلمات الی النورِ بإذنِه و یهدیهم الی صراطٍ مُستقیم )-(المائده: 15-16) ” ای اهل كتاب: پیغمبر ما ( محمد ) به میان شما آمده است. بسیاری از چیزهایی راكه از كتاب خود پنهان می داشتید برایتان روشن می سازد. از سوی خدا نوری و كتاب روشنگری به نزد شما آمده است. خداوند با آن كسانی را كه به راههای امن و امان هدایت می نماید كه جویای خونشنودی او باشند و با مشیت و فرمان خود آنان را از تاریكیها ( كفر و جهل ) بیرون می آورد و به سوی نور ( ایمان و علم ) رهنمایی می كند و ایشان را به راه راست هدایت می نماید”. 2 پیامبر گرامی در مورد قرآن نازل شده بر خود می فرماید: ” بدانید كه كتاب فرآن به من داده شده و همانند آن را نیز به همراه دارد”. و می فرماید: ” بهترین شما كسانی هستند كه قرآن را بیاموزند و آن را به دیگران آموزش دهند”. و فرموده است: ” اگر موسی و عیسی زنده می بودند، تنها راه را در پیروی از من می دیدند” 3 میلیارد ها مسلمان به این حقیقت كه قرآن كتاب خداوند و وحی است كه برای رسول خدا حضرت محمد آمده ایمان و یقین دارند، و آن را تلاوت و حفظ می نمایند و به احكام و وانین آن عمل می كنند. دلایل عقلی:1 قرآن: بسیاری از علوم طبیعی و احتماعی راكه در زیر به آنها اشاره می شود، شامل می گردد، و این در حالی است كه پیامبر اسلام امّی و درس ناخوانده بوده و به هیچوجه در هیچ مدرسه ای آموزش ندیده است. 1- علوم طبیعی 2- علوم تاریخی 3- دانش حقوق و قانونگذاری. 4- علوم جنگی و سیاسی. اشاراتی كه قرآن راجع به آن علوم دارد. دلیلی محكم برآن است كه كلام خداوند و وحی اوست. زیرا عقل انسان محال می داند كه انسانی امی و درس نخوانده، آنگونه راجع به آن علوم زبان به سخن بگشاند. 2 خداوند همه انسانها و جنیان را در مورد آوردن همانند قرآن به هماوردی می طلبد و می فرماید: « قل لَئن اجتمعتِ الإنسُ و الجنُّ، علی ان یأتُو بمِثلِ هذالقُرآنَ لا یأتُونَ بمثلهِ و لو كانَ بعضُهم لبعضٍ ظهیراً» ( الإسراء: 88) ” بگو اگر همه مردمان و پریان گرد آیند و متفق شوند، بر اینكه همچون این قرآن را بیاورند نمی توان مانند آن را بیاورند و ارائه دهد، هر چند برخی از ایشان پشتیبان و مددكار برخی دیگر شوند”. همچنین همه فصیحان و سخنوران عرب را فراخوانده است كه اگر می توانند ده یا حتی یك سوره همانند قرآن را سرهم كنند، و در عمل نتوانستند و كاری از پیش نبردند. و این نیز دلیلی بسیار محكم بر آن است كه قرآن كلام خداوند است و به هیچ یك از انسانها تعلق ندارد. 3 خبر دادن قرآن از اخبار غیبی كه پاره ای از آنها به همانگونه كه قرآن خبر داده بود، به وقوع پیوست. 4 وقتی كه مسلم است خداوند كتابهای دیگری را مانند تورات برای حضرت موسی و انجیل را برای حضرت عیسی نازل نموده، نباید نزول قرآن را از طرف خداوند برای حضرت محمد” صلی الله علیه و سلم” انكار نمود . آیا عقل بشری حق دارد و می تواند نزول قرآن محال بشمارد ؟ بلكه بالعكس عقل انسان نزول و بودن آن را ضرورتی حتمی بشمار می آورد. 5 همه پیشگویی های قرآن دقیقا به همانگونه كه بیان گردیده تحقق پیدا كرده اند، و همچنین خبرها و حقایق تاریخی را كه بیان نموده است مطابق آن چیزی است كه روی داده اند و همچنین احكام و قوانین او در عمل تجربه شده و توانسته اند كه امنیت و عزت و كرامت و علم و عرفان را به ارمغان بیاورند‌. حكومت خلفای راشدین” رضوان الله علیهم” شاهد صادقی بر این مدعاست. همه آن مطالبی كه گفته شدند، دلیل و شاهدی قوی بر كلام خداوند و وحی بودن قرآن و آمدن آن برای رسول خدا می باشند. ایــمانپس از مال و زن، علاقه به رستگاری اخروی در آرزوهای انسانی مقامی معتبر دارد. وقتی معده از غذا انباشته شد و غریزه جنسی سیری گرفت، انسان فرصت كافی به دست می‌آورد كه به سوی خدا توجه كند. با وجود تعدد زوجات، مسلمین وقت كافی برای اندیشیدن به پرورگار خویش داشتند و مبادی اخلاقی و شریعت و حكومتشان را بر اساس دین استوار می‌كردند.ت لااله‌الاالله و محمد رسول الله است، و در مرحله دوم ایمان به قرآن و مندرجات آن. بنابراین، مسلمان اصیل آیین به بهشت و جهنم، فرشتگان و شیاطین، معاد و قضا و قدر، و روز حساب نیز معتقد است. بعد از اصول دین، فروع دین می‌آید كه عبارتند از: نماز، روزه، خمس، زكات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منكر. فرد مسلمان به رسالت پیامبرانی كه پیش از محمد [ص] بوده‌اند و وحی بدیشان آمده اعتقاد دارد. هر امتی را پیغمبری بوده (یونس، 47). بعضی مسلمانان عقیده دارند كه تعداد این پیامبران 000124 نفر بوده است. ولی ظاهراً به نظر محمد [ص] فقط ابراهیم و موسی و عیسی كلمات خدا را بر زبان رانده‌اند. بنابراین، مسلمان باید به تورات و انجیل معتقد باشد و بداند كه همه مندرجات آن وحی خداست و اختلاف آن با متن قرآن نتیجه تحریف عمدی یا غیر عمدیی است كه در آن كتابها رخ داده است؛ و هم مسلمان باید معتقد باشد كه قرآن ناسخ كتابهای آسمانی سلف است، و محمد[ص] ختم پیامبران و رسولان. مسلمانان عقیده دارند كه محمد [ص] بشر و مخلوق خداست، ولی حرمت وی به عنوان پیامبر همان حرمت مسیح در نزد مسیحیان است. یكی از صلحای قدیم اسلام در این باب گفته است كه اگر به روزگار پیامبر زنده می‌بود، نمی‌گذاشت قدم وی به زمین برسد و هر كجا می‌رفت او را به دوش خویش می‌برد! مسلمانان پارسا نه تنها از مندرجات قرآن اطاعت می‌كنند، بلكه حدیث و روش (سنت) پیامبر را نیز، كه در طول قرون به وسیله علما محفوظ مانده، عمل می‌كنند؛ زیرا، به مرور زمان، در مورد عقاید و عبادات و اخلاق و قانون با مسائلی رو به رو شدند كه جواب صریح آن در قرآن نبود. همچنین در قرآن آیه‌های متشابه هست كه معنای آنها از بسیاری از مردم نهان بود و به توضیح احتیاج داشت. بدین جهت، بسیار سودمند بود كه مسلمانان بدانند پیامبر و اصحاب وی د ر این قبیل موارد چه كرده و گفته‌اند؛ از این رو، بعضی مسلمانان به جمع احادیث پرداختند. البته در قرن اول هـ ق از نوشتن حدیث خودداری می‌شد. در شهرهای مختلف مدارس حدیث پدید آمد، كه در آنجا درسهای عمومی درباره حدیث و سنت پیامبر فرا می‌گرفتند. بسیار عادی بود كه یكی از مسلمانان برای آنكه حدیثی را بی‌واسطه از راوی آن بشنود از اسپانیا به ایران سفر كند. بدین گونه، مجموعه‌ای از سنتهای شفاهی در اطراف قرآن پدید آمد، درست بدان گونه كه مشنا و گمارا در كنار تورات پدید آمدند. همان طور كه یهودای هنسی متون نامكتوب یهود را به سال 189 میلادی فراهم آورد، بخاری نیز به سال 256 هـ ق (870م) احادیث را جمع آوری كرد. وی سالها در اقطار اسلام از مصر تا تركستان سفر كرد؛ 000600 حدیث فراهم آورد؛ و، پس از نقد و تحقیق، 2757 حدیث از آن جمله انتخاب كرد و در كتاب صحیح خود آورد و سلسله اسناد آنها را به یكی از اصحاب یا شخص پیامبر رسانید. بسیاری از احادیث پیامبر درباره عقاید مسلمانی توضیح می‌دهند. درباره اعمال خارق عادت وی حدیثها هست كه چگونه گروه بسیاری از مردم را با غذایی كه برای یك نفر نیز كافی نبود سیر كرد؛ شیاطین را از تن كسان بیرون راند؛ و به وسیله نمازی باران آورد و با نماز دیگر از ادامه باران جلوگیری كرد؛ پستان گوسفند بی شیری را لمس كرد، و شیر از آن جاری شد؛ و بیماران با لمس كردن لباس یا موی چیده شده او شفا یافتند. بعضی احادیث [نبوی] نیكوكاری و محبت نسبت به دشمن را ترغیب می‌كنند. حدیثی به پیامبر نسبت می‌دهند كه قصه كارگران مزرعه و مهمانان عروسی و عمله تاكستان ادبیات مسیحی را به یاد می‌آورد. از دیده راویان حدیث، محمد [ص] با وجود آنكه نه زن داشت، نمونه كامل فضایلی است كه دین مسیح سفارش می‌كند. بعضی نقادان مسلمان گفته‌اند كه تبلیغات اموی یا عباسی بسیاری از احادیث مجعول را به پیامبر نسبت داده است. ابن ابی العوجاء،‌كه به سال 155 هـ ق (772م) در كوفه اعدام شد، اعتراف كرده بود كه شخصاً 4,000 حدیث جعل كرده است. گروهی از مردم شكاك بیشتر احادیث را نمی‌پذیرفتند و بعضیشان داستانهای نابابی به صورت حدیث صحیح قالب می‌زدند. مع ذلك، تصدیق احادیثی كه در یكی از صحاح آمده نشانه یك مسلمان سنی است، و كسانی كه به صحاح متداول علاقه نشان داده‌اند سنی عنوان یافته‌اند. حدیثی هست كه جبرائیل از پیامبر پرسید: حقیقت اسلام چیست؟ و او جواب داد: اسلام شهادت لا اله الا الله و محمد رسول الله، نماز كردن، زكات دادن، روزه رمضان، و حج خانه خداست برای كسی كه مستطیع باشد. بنابراین نماز و زكات و روزه و حج چهار عمل واجب است كه بر هر مسلمانی مقرر است و با شهادت الوهیت و نبوت اركان پنجگانه اسلام به شمار می‌روند. پیش از نماز وضو باید گرفت و چون در روز پنج نماز باید گزارد، نظافت، بحق از لوازم ایمان است. اسلام نیز چون دین یهود به صحت تن و استواری اخلاق توجه بسیار دارد؛ به نظر این هر دو دین، انسان هیچ قضیه معقولی را بی هدایت عالم غیب دریافت نتواند كرد. پیامبر مسلمانان را از اهمال در كار وضو بر حذر می‌داشت و می‌فرمود كه خدا نماز بی وضو را نمی‌پذیرد. تأكید می‌كرد كه پیش از نماز دندانها را تمیز كنند، ولی مسواك را از واجبات وضو قرار نداد. واجبات وضو، شستن صورت و دست و مسح پاست (مائده، 6). جنب باید غسل كند. زنی كه از حیض پاك شده یا بار نهاده باشد باید پیش از نماز غسل كند. در جامعه‌های اسلامی پیش از آفتاب و نیمه‌ روز و پسینگاه و نزدیك غروب مؤذن بر گلدسته بالا می‌رود و به وسیله اذان مسلمانان را به نماز می‌خواند. اذان چنین است: الله اكبر الله اكبر. الله اكبر الله اكبر. اشهد ان لا اله الا الله. اشهد ان لا اله الا الله. اشهد ان محمداً رسول الله. اشهد ان محمداً رسول الله;.. براستی چه نیرومند و شریف است این دعوت كه مردم را پیش از طلوع آفتاب به بیداری دعوت می‌كند؛ چه خوب است انسان به هنگام نیمروز از كار بازایستد، و چه بزرگ و باشكوه است كه خاطر انسان در سكوت شب به جانب خداوند جل جلاله توجه كند. چه خوشاهنگ است صدای مؤذنان در گوش مسلمان و غیرمسلمان كه این جهانهای محبوس در پیكر خاكی را از فراز هزاران مسجد دعوت می‌كند كه به سوی بخشنده زندگی و عقل توجه كنند و به جان با او پیوند گیرند. در این پنج وقت، هر مسلمانی در هر گوشه دنیا باید از كار خود، هر چه هست، دست بردارد، تطهیر كند، رو به جانب كعبه بایستد، و رسوم و تشریفات نماز را به همان صورت كه مسلمانان دیگر در اوقات مختلف روز عمل می‌كنند به انجام برساند. هر كه وقت دارد و بخواهد، برای نماز به مسجد می‌رود؛ معمولا همیشه مسجد برای نمازگزاران گشوده است و هر مسلمان سنی یا بدعتگذاری برای وضو و نماز یا استراحت به آنجا می‌رود. در زیر سقف مسجد مدرسان به شاگردان خود تعلیم می‌دادند، قاضیان دعاوی را حل و فصل می‌كردند، و فرمان با سیاست خلیفه اعلام می‌شد. مردم در آنجا جمع می‌شدند تا درباره مسائل مورد علاقه خود سخن گویند، اخبار تازه بشنوند، و احیاناً درباره كارهای بازرگانی و مالی گفتگو كنند؛ زیرا مسجد، چون كنیسه یهود، مركز كارهای روزانه و خانه عام جماعت بود. روز جمعه، نیم ساعت پیش از نیمروز، مؤذن به پا می‌ایستد و، از پس صلوات پیامبر و خاندان و اصحاب وی، مسلمانان را به نماز می‌خواند. به روز جمعه بهتر است نمازگزاران پیش از حضور در مسجد غسل كنند، لباس پاكیزه بپوشند، و عطر بزنند. اگر غسل نكرده باشند، باید در مسجد وضو بگیرند. رسم چنین است كه وقتی مردان به مسجد می‌روند، زنان در خانه بمانند تا حضورشان ولو در حجاب، بعضی مردان را از توجه كامل به خدا باز ندارد. نمازگزاران كفش خود را دم در بیرون می‌آورند و پابرهنه یا با جوراب وارد می‌شوند و، چون وقت نماز می‌رسد، پهلوی هم، به یك یا چند صف، رو به محراب كه به سوی قبله است می‌ایستند. امام جماعت به پا می‌خیزد و ضمن خطبه كوتاهی مردم را وعظ می‌كند. آنگاه نماز به پا می‌شود و امام جماعت آیاتی از قرآن می‌خواند؛ نمازگزاران دیگر نیز به دنبال او می‌خوانند، یا فقط به خواندن سوره فاتحه اكتفا می‌كنند، و نماز را با رسوم معین از ركوع و سجود و تشهد و سلام به سر می‌برند. در نماز مسلمانان سرود، تشریفات، آیینهای مقدس، و نیمكت مخصوص نیست. چون به نزد مسلمانان دین و دولت یكی است، مخارج كارهای دینی از اموال عمومی پرداخت می‌شود. امام مانند كشیش مسیحی موظف نیست، یك مرد معمولی است كه معاش خود را از كاری دنیایی به دست می‌آورد؛ برای مدتی از طرف متولی مسجد به امامت مسجد تعیین می‌شود و دستمزد مختصری می‌گیرد. دین اسلام رسوم كاهنی و كشیشی ندارد. بعد از نماز مسلمانان آزادند و می‌توانند دنبال كار خود بروند. همین قدر كافی است كه ساعتی به خدای خود توجه كرده‌اند و جانشان از كارهای اقتصادی و اختلافات اجتماعی اوج گرفته و، بدون آنكه توجه كنند، به وسیله شركت در مراسم نماز جماعت، دلهایشان به یكدیگر الفت یافته است. واجب دوم، كه بر مسلمان مقرر است، ادای زكات است. پیامبر اغنیا را به همان دیده مسیح می‌نگریست. به گفته بعضیها، وی در آغاز كار یك مصلح اجتماعی بود و از فاصله عجیبی كه تجمل بازرگانان و اشراف با فقر عامه مردم داشت آزرده خاطر بود. ظاهراً غالب پیروان وی در آغاز كار از فقرا بوده‌اند. نخستین كاری كه در مدینه كرد این بود كه برای كمك به فقیران یك مالیات سالانه به مقدار دو و نیم درصد بر دارایی منقول بست. در دولت اسلام جمع آوری و تقسیم زكات به مستحقان به عهده كارمندان دولت بود. قسمتی از حاصل زكات برای بنای مسجد و مصارف دولت و تجهیز سپاه خرج می‌شد؛ از جنگها هم غنایم فراوان به دست می‌آمد و سهم فقیران افزوده می‌شد. عمربن عبدالعزیز چنین گفت: ‌نماز، ما را به نیمه راه خدا می‌برد، روزه، ما را به در قصر او می‌رساند، و زكات، ما را وارد آن قصر می‌كند. در روایات از مسلمانان سخاوتمند كه مال خویش را به فقیران بخشیده‌اند سخن بسیار رفته است، فی المثل حسن بن علی [ع]، به گفته روایات، در ایام زندگی خود سه بار اموالش را با فقرا تقسیم كرد و دو بار دیگر هر چه داشت به آنها بخشید. واجب سوم مسلمانی روزه رمضان است. باید بگوییم كه شراب و مردار و خون و گوشت خوك و سگ مطلقاً بر مسلمانان حرام است، ولی اسلام از این جهت به قدر آیین یهود سختگیر نیست و خوردن محرمات را به هنگام ضرورت اجازه داده است. یك بار از پیامبر درباره پنیری كه با گوشت حرام مخلوط بود پرسیدند، فرمود بسم الله بگویید و بخورید. وی از زاهدمآبی افراطی تنفر داشت؛ رهبانیت را برای مسلمانان حرام كرده بود (اعراف، 32). مسلمانان حق داشتند از مواهب حلال زندگی بدون اسراف بهره‌ور شوند. ولی اسلام، چون دینهای دیگر، مسلمانان را به روزه‌داری می‌خواند كه روزه مایه تقویت اراده و تندرستی آنها بود. پیامبر پس از چند ماه كه در مدینه اقامت داشت، به مسلمانان گفت كه آنها نیز، چون روزه سالانه یهودیان در یوم كیپور، روزه بگیرند؛ شاید می‌خواست یهودیان را به طرف اسلام جلب كرده باشد، و چون سرسختیشان را بدید، رمضان را ماه روزه كرد. در ماه رمضان، كه در بعضی سالها بیست و نه و در سالهای دیگر سی روز است، مسلمانان در اثنای روز از خوردن و آشامیدن و استعمال دخانیات و خلوت با زنان پرهیز می‌كنند؛ مریضان و مسافران و اطفال و پیران فرتوت و زنان باردار از روزه معافند. آغاز كار كه روزه مقرر شد رمضان در آخرین ماه زمستان و روزها تقریباً كوتاه بود، ولی در گردش سی و سه سال، رمضان به تابستان می‌افتد و روزها دراز و تشنگی در گرمای مشرق سخت می‌شود، و روزه رنجی جانكاه است؛ اما مسلمان پارسا روزه را تحمل می‌كند. مسلمانان هنگام شب افطار می‌كنند؛ می‌خورند، می‌آشامند، و از دخانیات و خلوت با زنان تا سپیده‌دم بهره توانند داشت. تمام شب مغازه‌ها و دكانها باز است، و مردم برای خوردن غذا و انجام مقاصد خود بدانجا می‌روند. فقیران در ایام روزه مثل ایام دیگر كار می‌كنند، ولی اغنیا می‌توانند به وسیله خواب روز رنج روزه را آسان كنند. پارسایان پرهیزكار دهه آخر رمضان را همه شب در مساجد می‌گذرانند، زیرا معتقدند كه قرآن در یكی از این شبها بر پیامبر نازل شده و عبادت آن از هزار ماه بهتر است، و چون نمی‌دانند شب قدر كدام است، همه دهه را شب زنده‌داری می‌كنند. وقتی رمضان پایان می‌یابد، روز عید فطر را جشن می‌گیرند؛ غسل می‌كنند، لباس نو می‌پوشند، به همدیگر شادباش می‌گویند، زكات [فطریه] و هدیه می‌دهند، و به زیارت قبور می‌روند. ادامه خواندن مقاله ايمان در قرآن

نوشته مقاله ايمان در قرآن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>