Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله حضرت ابراهيم

$
0
0
 nx دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : حضرت ابراهیم ابراهیم، دومین پیامبر صاحب عزم و داراى آیین و شریعت جهانى و از نسل نوح است. اوبر اساس آیه 125 سوره نساء به خلیل الله ملقب گشته (وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً). داستان زندگانى و دعوت او در بیش از 180 آیه قرآنى آمده و نامش 69 بار در خلال قرآن ذكر شده است. داستان دعوت وى در سوره‏هاى بقره، انعام، شعراء، صافات، انبیاء و مریم بیشتر به چشم مى‏خورد. زندگى پر فراز و نشیب ابراهیم، خانواده و قومش حاوى نكات و شیوه‏هاى تبلیغى بسیار است كه بدان مى‏پردازیم. ثناى ابراهیم در قرآنآیات متعددى در قرآن، متضمن ستایش و تمجید از شخصیت والاى ابراهیم است و كمتر پیامبرى در قرآن از این میزان ستایش و ثنا برخوردار گشته و بر اسوه بودنش، تأكید گردیده است؛إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یَكُ مِنَ المُشْرِكِینَ شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَهَداهُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛(1)به‏راستى ابراهیم، پیشوایى مطیع خدا و حق گراى بود و از مشركان نبود. و نعمت‏هاى او را شكر گزار بود، خدا او را برگزید و به راهى راست هدایتش كرد.وَاذكُرْ فِى الكِتابِ إِبْراهِیمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً؛(2) و در این كتاب به یاد ابراهیم پرداز، زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود.وَلَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنّا بِهِ عالِمِینَ؛(3)و در حقیقت، پیش از آن، به ابراهیم رشد فكرى‏اش را دادیم و ما به شایستگى او دانابودیم. إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوّاهٌ مُنِیبٌ؛(4)به‏راستى ابراهیم بردبار، نرم‏دل و بازگشت‏كننده به سوى خدا بود.ابراهیم، اسوه توحید و خدا محورى براى یافتن بهترین شاخصه تبلیغ ابراهیمى، باید به بررسى آیات مربوط به دعوت او اهتمام ورزیم تا با كشف و استخراج صفات این پیامبر و شیوه‏هاى دعوتش، به شیوه محورى یا اساسى‏ترین شاخصه دعوتش پى ببریم. با دقت در مضمون آیات حكایت كننده احتجاج ابراهیم با نمرود، مجادله او با خورشیدپرستان، گفت‏وگو با پدر و راز و نیاز با خدا و دیگر آیات، روشن مى‏گردد كه خدامحورى و توحید، محور تمام تلاش‏هاى تبلیغى و بلكه محور حیات پربركت اوست؛ و این به جهت جو شرك آلود و كفر آمیز حاكم بر آن جامعه بوده كه پرستش خدایان دروغین، از سنگ و چوب گرفته تا خورشید و ماه در آن رواجى آشكار داشت؛در مناظره با پدر و قوم، بیانات متعددى حاكى از خدا محورى اوست، مانند: قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى‏ ذلِكُمْ مِنَ الشّاهِدِینَ.(5)پس از بناى بیت الله مى‏گوید:رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛(6)پروردگارا از ما بپذیر. به‏راستى تو شنواى دانایى. پس از محاجّه با ستاره پرستان:إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمواتِ وَالأَرضَ حَنِیفاً وَما أَنَا مِنَ المُشْرِكِینَ؛(7)من از روى اخلاص، پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانیدم كه آسمان‏ها و زمین را پدید آورده است و من از مشركان نیستم.و حتى در پایان عمر، به عنوان وصیت بر توحید تأكید مى‏ورزد: وَوَصّى‏ بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یا بَنِىَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَكُمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إِلّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛(8)و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان آیین سفارش كردند: اى پسران من، خداوند براى شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید.از سوى دیگر بخش قابل توجهى از آیات حكایت كننده داستان ابراهیم را مناجات‏ها و راز و نیازهاى پرمحتواى ابراهیم با پروردگارش تشكیل مى‏دهد، به طورى كه از میان حدود120 آیه مربوط به دعوت ابراهیم، حدود سى آیه، گفت‏وگوهاى ابراهیم خلیل را با خداوند متعال باز گو مى‏كند. از همین رو، حق تعالى او و پیروانش را اسوه امیدواران به خدا و روز قیامت معرفى مى‏فرماید: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِیهِمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَالیَوْمَ الآخِرَ؛(9)قطعاً براى شما در پیروى از آنان سرمشقى نیكوست یعنى براى كسى كه به خدا و روز بازپسین امید مى‏بندد.شیوه‏هاى دعوت ابراهیمپیامبرى چون ابراهیم با آن همه مدح و ثنایى كه قرآن در حق او ابراز داشته و با آن تأكید بر توحید و خدا مدارى، بایستى پیاده كننده روش‏هاى اصیل دعوت و مبتكر شیوه‏هاى جدید تبلیغ باشد. و چنین بوده است كه قرآن درباره‏اش فرموده: وَإبراهیمَ الَّذِى وَفَّى‏.(10) (و همان ابراهیم كه وفا كرد.) اینك به معرفى و شرح شیوه‏هاى كلى دعوت ابراهیمى و روش‏هاى عملى آن مى‏پردازیم: 1 شیوه كلى، بیان شجاعانه عقاید توحیدىدر محیط و اجتماعى كه شرك و كفر در آن ریشه دوانده و همه زوایاى آن را فرا گرفته است، اظهار و ترویج توحید مستلزم شجاعتى كم نظیر است كه در شخصیت خدایى ابراهیم وجود داشت؛ او دربرابر پدر یا عمو، ادب و شجاعت را یكجا به ظهور مى‏رساند و به دعوت او مى‏پردازد، دربرابر گروه‏هایى از مردم كه به پرستش اجرام آسمانى دلخوش بودند، به توحید فرامى‏خواند. در مقابل نمرود نیز با همان صلابت مى‏ایستد و نداى توحید سر مى‏دهد؛إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِیلُ الَّتِى أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ؛(11) چون به پدر خوانده و قوم خود گفت: این مجسمه‏هایى كه ملازم آنها شده‏اید چیستند؟قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآباؤُكُمْ فِى ضَلالٍ مُبِینٍ؛(12)گفت: قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بودید.قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى‏ ذلِكُمْ مِنَ الشّاهِدِینَ؛(13) گفت: نه بلكه پروردگارتان، خداى آسمانها و زمین است، همان كسى كه آنها را پدید آورده است و من بر این از گواهانم.قالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لایَنْفَعُكُمْ شَیْئاً وَلایَضُرُّكُمْ أُفٍّ لَكُمْ وَلِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛(14)گفت: آیا به جز خدا چیزى را مى‏پرستید كه هیچ سود و زیانى به شما نمى‏رساند؟ اف بر شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید. مگر نمى‏اندیشید؟در مناظره با نمرود؛ إِذ قالَ إِبْراهِیمُ ربِّىَ الَّذِى یُحْیِى وَیُمِیتُ قالَ أَنا أُحْیِى وَأُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِى بِالشَّمْسِ مِنَ المَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ المَغْرِبِ؛(15)هنگامى كه ابراهیم گفت: پروردگار من همان كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏میراند. گفت: من هم زنده مى‏كنم و هم مى‏میرانم. ابراهیم گفت: خداى من خورشید را از خاور بر مى‏آورد، تو آن را از باختر برآور. و چه كسى به شجاعت و رشادت در اظهار توحید از ابراهیم شایسته‏تر، در حالى كه او بااعلام و اصرار بر توحید، خود را به ایمن ترین پشتوانه متكى ساخته و به مقام خلّت رسانده‏است، چنان كه دربرابرشان بى پروا مى‏گوید: وَ لا أخافُ ما تُشْرِكونَ بِه‏(16) و آن‏گاه استدلال مى‏كند كه:وَكَیْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَلا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْكُمْ سُلْطاناً فَأَىُّ الفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛(17)و چگونه از آنچه شریك مى‏گردانید بترسم، با آن كه شما خود از این كه چیزى را شریك خدا ساخته‏اید كه خدا دلیلى درباره آن بر شما نازل نكرده است، نمى‏هراسید. پس اگر مى‏دانید، كدام یك از ما دودسته به ایمنى سزاوارتر است؟الف) شروع دعوت با سؤال مطابق تصویرى كه در قرآن از تبلیغ ابراهیم به دست مى‏دهد، آن حضرت در بیشتر موارد، دعوت خود را با پرسش‏هایى دقیق و عمیق آغاز مى‏كرده است. این شیوه علاوه بر آن كه حساسیت و هوشیارى مبلّغ را مى‏رساند، باعث تحریك اندیشه و وجدان مخاطبان و به خودآمدن آنان مى‏گردد و مى‏تواند به ذهن و دل آنان آمادگى پذیرش حقایق را عطا كند، ضمن آن كه این پرسش‏ها در بطن خود، استدلال‏هایى نیز به‏همراه داشت.پرسش‏هاى حضرت ابراهیم به اشكال مختلف مطرح مى‏گشت؛ گاه به شكل استفهام عادى (آیا) مثل؛ وَإِذ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَهً؛(18)و یاد كن هنگامى را كه ابراهیم به پدر خود آزر گفت: آیا بتان را خدایان خود مى‏گیرى.قالَ أَفَرَأَیْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ؛(19)گفت: آیا در آنچه مى‏پرستید تأمل كرده‏اید.قالَ هَلْ یَسْمَعُونَكُمْ إِذ تَدْعُونَ * أَوْ یَنْفَعُونَكُمْ أَوْ یَضُرُّونَ؛(20)گفت: آیا وقتى دعا مى‏كنید از شما مى‏شنوند؟ یا به شما سود یا زیان مى‏رسانند؟فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ العالَمِینَ؛(21) پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست؟و گاهى به صورت استفهام انكارى كه معمولاً همراه با نوعى استدلال است، مانند؛قالَ أَتَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ * وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَما تَعْمَلُونَ؛(22)ابراهیم گفت: آیا جز خدا چیزى را مى‏پرستید كه هیچ سود و زیانى به شما نمى‏رساند.أَإِفْكاً آلِهَهً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ؛(23) آیا به دروغ، غیر از آنها، خدایانى دیگر مى‏خواهید؟و زمانى به شكل پرسش از ماهیت معبود، مانند؛إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ ماتَعْبُدُون.(24)إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِیلُ الَّتى أنتُم لَها عاكِفُون؛(25)آن‏گاه كه به پدر خوانده و قوم خود گفت: این مجسمه‏هایى كه شما ملازم آن شده‏اید، چیستند؟إِذْ قالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ ماذا تَعْبُدُون؛(26) چون به پدر خوانده و قوم خود گفت: چه مى‏پرستید.حتى در خطاب به خدایان دروغین مشركان و بت‏ها، شبیه آن پرسش‏ها را مطرح مى‏كرد و مسلم است كه این پرسش‏هارا به منظور تنبّه مشركان اظهار داشته ا ست؛فَراغَ إِلى‏ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَلا تَأْكُلُونَ * ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ؛(27)پس پنهانى به سوى خدایشان رفت و به ریشخند گفت: آیا غذا نمى‏خورید؟ چرا سخن نمى‏گویید؟گاهى نیز از چرایى و علت پرستش بت‏ها پرسش مى‏نمود؛إِنَّهُ كانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً * إِذْ قالَ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ لِمَ‏تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَلایُبْصِرُ وَلایُغْنِى عَنْكَ شَیْئاً؛(28) او پیامبرى بسیار راستگو بود، چون به پدرش گفت: پدر جان، چرا چیزى را كه نمى‏شنود و نمى‏بیند و از تو چیزى را دور نمى‏كند، مى‏پرستى؟این پرسش نیز حاوى استدلال‏هایى محكم و استوار است. و آخرین مورد این كه چون باشجاعت دربرابر تمامیت كفر و شرك ایستاد، فرمود: فَأَىُّ الفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛(29) پس اگر مى‏دانید، كدام یك از ما دو دسته به ایمنى سزاوار تر است.ازجمله پیامدها و فواید این پرسش‏ها كه در برخى موارد به صورت پى‏درپى ومتوالى طرح و القا مى‏گردید، این بود كه پایه‏هاى سست باورهاى شرك‏آمیز به‏لرزه مى‏افتاد و فرصت براى طرح پیام‏هاى توحیدى فراهم مى‏آمد. به‏عنوان نمونه، درمحاجّه مذكور در سوره انبیاء، پس از فرو ریختن كاخ سست بنیاد اعتقاد شرك، فرمود:قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى‏ ذلِكُمْ مِنَ الشّاهِدِینَ؛(30)گفت: بلكه پروردگار شما خداى آسمان‏ها و زمین است كه آنها را پدید آورده است و من بر این واقعیت از گواهانم.همچنین در احتجاجى كه در سوره مریم دربرابر عمو یا پدر دارد، پس از طرح پرسش‏هایى مستدل و تكان دهنده، شروع به القاى پیام مى‏كند؛یا أَبَتِ إِنِّى قَدْ جاءَنِى مِنَ العِلْمِ ما لَمْ‏یَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِى أَهْدِكَ صِراطاً سَوِیّاً؛(31) اى پدر، به راستى مرا از دانش، حقایقى به دست آمده كه تو را نیامده است، پس، از من پیروى كن تا تو را به راهى راست هدایت نمایم.یا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطانَ; یا أَبَتِ إِنِّى أَخافُ أَنْ یَمَسَّكَ عَذابٌ مِنَ الرَّحْمنِ فَتَكُونَ لِلشَّیْطانِ وَلِیّاً؛(32)پدر جان، شیطان را مپرست، كه شیطان، خداى رحمان را عصیانگر است. پدر جان، من مى‏ترسم از جانب رحمان عذابى به تو رسد و تو یار شیطان باشى.ب) برائت از شرك و كفر به صورت‏هاى مختلف از آن‏جا كه بیشترین مبارزه انبیا دربرابر اندیشه چندگانه پرستى و شرك بوده، برائت از شرك و مظاهر آن، همواره در دستور كار آنان بوده است. یكى از بارزترین جلوه‏هاى سیره تبلیغى حضرت ابراهیم، همان برائت و بیزارى جستن از شرك و بت پرستى و اعتقاد به تعدد الهه است، كه بارها حتى جان خود را بر سر آن در طبق اخلاص نهاد. لحن و محتواى تعداد زیادى از آیات، بیانگر آن است كه قرآن نیز بر این جنبه از جوانب دعوت ابراهیم عنایت ویژه‏اى دارد و حتى همین عنصر اساسى دعوت ابراهیمى موجب شده است كه پس از پیامبر اسلام(ص) حضرت ابراهیم و پیروان او اسوه مؤمنان معرفى شوند:قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِى إِبْراهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَءاؤُا مِنْكُمْ وَمِمّاتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَبَدا بَیْنَنا وَبَیْنَكُمُ العَداوَهُ وَالبَغْضاءُ أَبَداً حَتّى‏ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ؛(33) قطعاً براى شما در پیروى از ابراهیم و كسانى كه با اویند سرمشقى نیكوست، هنگامى كه به قومشان گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید بیزاریم و میان ما و شما دشمنى و كینه همیشگى پدید آمده است تا وقتى كه فقط به خدا ایمان آورید.سبب اسوه شدن او در برائت نیز بدان جهت است كه صف‏بندى مشركان و كافران در مقابل ابراهیم، جبهه‏اى وسیع و نیرومند تشكیل داده بود و مؤمنان پس از غلبه منطقى بر مخالفان، چون با حق‏ناپذیرى و عناد آنان مواجه شدند، شجاعانه و با پشتكار و جدیت، مسیر دعوت را پیمودند و به صورت‏هاى مختلف و متناسب با شرایط، بیزارى و نفرت عمیق خویش را از شرك مشركان و كفر كافران ابراز نمودند.مراحل برائت ابراهیمىابراهیم، برائت از شرك و انحرافات دیگر قوم خود را در چند مرحله و با اشكال گوناگون اظهار نمود كه عبارتند از:1 برائت لفظى – در این مرحله، برائت تنها در قالب الفاظ و جملات مطرح مى‏گشت و ابراهیم، رسماً مخالفت و نفرت خود را از بت پرستى و التزام خویش را به توحید اعلام‏مى‏فرمود؛ این نوع از برائت با بیانى قاطع و شجاعانه دربرابر اجتماع نیرومند مشركان همراه بود؛فَلَمّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّى بَرِى‏ءٌ مِمّا تُشْرِكُونَ؛(34) پس چون خورشید افول كرد، گفت: من از آنچه شریك خدا مى‏دانید بیزارم.إِذ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنّا بُرَءاؤُا مِنْكُمْ وَمِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَبَدا بَیْنَنا وَبَیْنَكُمُ العَداوَهُ وَالبَغْضاءُ أَبَداً حَتّى‏ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ؛(35)چون به قومشان گفتند: ما از شما و آنچه جز خدا مى‏پرستید بیزاریم. ما به شما كافریم و میان ما و شما دشمنى و كینه همیشگى پدیدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ایمان آورید.أُفٍّ لَكُمْ وَلِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛(36) اف بر شما و بر آنچه جز خدا مى‏پرستید، آیا نمى‏اندیشید؟وَإِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِى بُرَآءٌ مِمّا تَعْبُدُونَ * إِلّا الَّذِى فَطَرَنِى فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ؛(37)و هنگامى كه ابراهیم به ناپدرى خود و قومش گفت: من واقعاً از آنچه مى‏پرستید بیزارم، مگر آن كس كه مرا پدید آورده و او البته مرا راهنمایى خواهد كرد.وَما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ إِلّا عَنْ مَوْعِدَهٍ وَعَدَها إِیّاهُ فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ؛(38)و طلب آمرزش ابراهیم براى پدرش جز براى وعده‏اى كه بدو داده بود، نبود، پس هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بیزارى جست.2 برائت عملى – دومین مرحله برائت ابراهیم، اظهار بیزارى عینى و عملى است، كه به تناسب وضعیت مخاطبان و اصرار آنها بر عقاید باطل و بى اساس اتخاذ شده است: چون پیروان شرك، علاوه بر نپذیرفتن حق، مانع ترویج توحید و موجب آزار اهل توحید مى‏شدند و امنیت آنان را سلب مى‏نمودند. این مرحله از برائت به لحاظ میزان شدت برائت به چند مرحله تفكیك مى‏شود: الف) مرحله برائت اعتزالى – آن‏گاه كه دربرابر پافشارى لجوجانه پدر و قوم بر انحرافات فكرى و عملى قرار گرفت تصمیم به كناره گیرى و اعتزال از قوم خویش اتخاذ كرد و رشته هر گونه وابستگى به آنان را قطع نمود؛وَأَعْتَزِلُكُمْ وَما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُوا رَبِّى.(39)گفتنى است، این برائت از سوى ابراهیم، متعاقب خطاب خشونت آمیز و عتاب آلود و تند پدر بود كه گفت:لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِى‏مَلِیّاً؛(40)اگر باز نایستى، تو را سنگسار خواهم كرد و برو و تا مدتى طولانى از من دور شو. ادامه خواندن مقاله حضرت ابراهيم

نوشته مقاله حضرت ابراهيم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>