nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
دولت تركمانان سلجوقی ، یكی از وسیعترین و قویترین و پایدارترین دولتهای بوده كه از سال 429 ه.ق. كه سال پیروزی طغرل سلجوقی بر سلطان مسعود غزنویی در دندانقان سرخس است – تا سال 590 ه.ق.- كه سال سقوط آخرین پادشاه سلجوقی به دست اینانج است – ادامه داشته است .
تحكیم موقعیت دولت سلجوقی ، به دو دلیل عمده صورت گرفته است : نخست آنكه برای اداره این دولت پهناور – كه از ماورای سیحون تا سواحل مدیترانه و از عمان تا تفلیس گسترش یافته بود – از جناح ایرانی فارسی زبان برای تدوین ادارات دواتی ( دواوین ) و تعیین وزیران و همكاران اداری استفاده كردند . طبعا” ، مقاومتی در برابر آنان كه اصولا”ترك ( تركمان ) بودند و به زبان تركی نیز سخن میگفتند پیش نیامد. وزرای معروف آنان عبارت بودند از : عمیدالملك كندری ، خواجه نظام الملك طوسی، مجد الملك قمی، شرف الملك خوارزمی ، سعد الملك آبی ، شرف الدین انوشیروان خالد كاشانی و امثال آنان . دلیل دوم ، موقیعت دولت سلجوقی بود . البته ، به علت اضطراری كه خلیفه عباسی ( القائم لامرالله ) در استفاده از نیروهای تركمان دچار آن شده بود ، ناچار حكومت آنان را به رسمیت شناخت و بغداد نیز در همه موارد ، آنان رامورد تایید و تجلیل قرار می داد .
این تایید بر اساس آن صورت گرفت كه امیری از امرای دیلمیان فارس به نام “ ارسلان بسا سیری ” ( اهل فسا ) كه خود شیعه اسماعیلی بود ،بر بغداد تسلط یافت . وی خلیفه القائم را از شهربیرون راند و خود به منصب حكومت نشست و در بغداد خطبه به نام خلیفه فاطمی مصر المستنصربالله خواند .
خلیفه القائم كه در تبعید به سر می برد ، از طغرل – نخستین پادشاه سلجوقی – كمك خواست . طغرل هم تازه در خراسان پایدار شده ، سلاطین غزنوی را از خراسان به هندوستان رانده و نیشابور را پایتخت قرار داده بود . وی ابونصر كندری ( نیشابوری ) رابه وزارت انتخاب كرده و در رقابتهای خانوادگی بر برادر خود ، ابراهیم ینال ( در همدان ) ، پیروز شده بود .
همچنین ، آل زیار را برانداخته و با شكست نوشیروان پسر منوچهر بر گرگان و مازندران تسلط یافته و خوارزم را در سال 434ه.ق. به دست آورده بود . سال بعد (435 ه.ق. ) با حمله به ری و بلاد عراق ،آل كاكویه و آل بویه را نیز از این سرزمین بیرون كرد و نیروهای كه به سرداری برادرش قاورد به كرمان فرستاده بود ، توانستند آخرین حكمران ال بویه ( بهرام بن لشكرستان ) را از فارس و همچنین كرمان بیرون رانند .
بدین طریق ، روزی كه طغرل متوجه بغداد شد ( 447 ه.ق. ) قسمت عمده سرزمین خراسان بزرگ ماوراءالنهر و كرمان و گرگان و مازندران و ری و همدان و فارس در قلمرو و اختیار او قرار گرفته بود . پیروزی او بر ملك رحیم دیلمی كه فرمانده ظاهری بغداد بود ، و ارسلان بساسیری كه شهر را فتح كرده بود ، خیلی زود و ساده صورت گرفت در رمضان سال 447 ه.ق. در بغداد خطبه به نام طغرل سلجوقی خواندند. او نیز خلیفه (القائم) را از تبعید گاه به بغداد آورد و دوباره بر تخت خلافت نشاند. خلیفه با برادرزاده طغرل، یعنی دختر داود ( و خواهر آلب ارسلان)، ازدواج كرد و خود طغرل نیز دختر خلیفه را به زنی گرفت. بدین طریق، پیوند خانوادگی میان سلجوقیان و خلفای اسلامی بر قرار شد. مقاومت بساسیری در سال 451 ه.ق. به جایی نرسید و در آخرین جنگ شكست خورد ( حدود كوفه ) و كشته شد . سر او را پیش خلیفه در بغداد فرستادند .
اصولا” ، تركمانان از سالها پیش – بعد از مهاجرت از آسیای مركزی – به توافق و اشاره سلطان محمود غزنوی در حوالی سرخس و ابیورد ساكن شده، و عموما اسلام را قبول كرده بودند. جد آنان ، سلجوق بن دقاق ، در اواخر عهد سامانی از قرلق ( خلخ ) به حوالی جند ( كنار سیحون ) آمده بود . پسرش میكائیل كه در جنگها به قتل رسید ، سه پسر داشت :
یبغو ، جغری و طغرل. به علت عدم رعایت موارد قراردادی كه آنان با سلطان محمود بسته بودند، ارسلان بن سلجوق به زندان افتاد. وی در هند بود تا او را نجات دادند. طغرل پسر میكائیل بن سلجوق بود كه سلسله سلجوقی را تشكیل داد و تا رمضان 455 ه.ق. سلطنت كرد ، در این سال در حوالی ری ( طجرشت ، تجریش ) در هفتاد سالگی در گذشت . وزرای او ، ابونصر عمیدالملك كندری و ابوالقاسم جوینی ( سالارپوژگان ) بودند . نام اسلامی طغرل ، ابوطالب محمد بود و از طرف خلیفه عباسی ، لقب ركن الدین را به دست آورد .
جانشین طغرل كه آلب ارسلان، برادرزاده اش (پسر جعفری) بود، نام اسلامی محمد داشت و ده سال سلطنت كرد. وزیر او، ابو علی حسن بن اسحق معروف به خواجه نظام الملك، شهرت تمام دارد كه بعد از قتل عمیدالملك در ذیحجه 456 ه.ق. به وزارت انتخاب شد. در زمان آلب ارسلان بود كه فتح ارمنستان صورت گرفت و گرجستان و ابخاز جزو قلمرو سلجوقیان گردید (456 ه.ق.)، همچنین ، سپاهیان سلجوقی در شمال تا خوارزم پیش رفتند و در شرق به بلخ رسیدند ( 458 ه.ق.). قاورد، برادر آلب ارسلان ، به كرمان تاخت و فارس و كرمان را تا حوالی عمان و طیس ( چاه بهار ) تسحیر كرد . وی همان است كه سلسله ای به نام سلجوقیان كرمان تشكیل داد كهحوزه حكومتی آنان ، از حوالی قندهار تا طیس . جرون ( بندر عباس) و داراب و طبس ( خراسان ) توسعه پیدا كرد . آلب ارسلان به سال 462 ه.ق.
به آسیای صغیر تاخت و امپراتور روم شرقی ” رمانوس دیو جانوس ” را در حوالی ملاذگرد ( مابین دریاچه وان و ارز روم ، شمال اخلاط ) شكست داد. پس از آن، مصالحه ای بین او و امپراطور روم صورت گرفت كه از دخالت رومیان در ارمنستان كاست و زمینه را برای پیشرفت بعدی تركان سلجوقی در آسیای صغیر و پیداشدن دولت مستقل سلجوقیان آناتولی فراهم ساخت .
آلب ارسلان در ششم ربیع الاول سال 465 ه.ق. در حالی كه در راه خوارزم نسبت به یكی از كوتوال آن ولایت خشم گرفته بود ، به دست همان كوتوال ( قلعه بان ) ، به نام یوسف خوارزمی ، به ضرب دشنه از پای در آمد . نعش او را در مرو – كه حاكم نشین دولت سلجوقی شده بود – به خاك سپردند . جلال الدین ابوالفتح حسن ، معروف به ملكشاه ، فرزند آلب ارسلان، به كوشش خواجه نظام الملك به سلطنت رسید. او نه تنها بر آشوبهای داخلی، از جمله حمله قاورد – پادشاه كرمان – به همدان پیروز شد ( در همدان ) ، بلكه بیت المقدس را نیز در سال 463 ه.ق. تسخیر كرد و شام را در سال 472 ه.ق. با محاصر دمشق به دست آورد و دیاربكر را در سال 477 ه.ق. تسخیر كرد . پس از آن سپاهیان وی به انطاكیه رسیدند و بنا به روایت معروف ، ” اسبان را از دریای روم ( مدیترانه ) آب دادند “. دو سال بعد حلب نیز به تصرف ملكشاه در آمد . ماوراءالنهر نیز در سال 482 ه.ق. تسخیر شد و سمرقند و اوزكند و كاشغر تحت تسلط او قرار گرفت . این همان سفری است كه گویند كرایه ملاحان جیحون را خواجه نظام الملك بر خراج انطاكیه حواله نوشت تا وسعت مملكت و روانی سكه و آزادی تجارت را ثابت كند . اصولا” ، در زمان سلجوقیان ارتباطات تجارتی ایران توسعه بسیار یافت .
در راهها كاروانسراها و خوابگاهها ساخته شد و برای اینكه در بیابانها كاروانها راه را گم نكنند ، برجهای بلند ( بعضی تا چهل گز – بیست و پنج متری – ارتفاع ) بنا شد كه هنوز هم در فهرج بم نمونه آن باقی است . مردم آسایش داشتند ،چنانكه در كرمان – زمان قاورد – نان صدمن به یك دینار فروخته می شد . در عصر سلجوقیان، به خصوص ملكشاه، گروه مذهبی مقتدری كه به اسماعیلیه یا سبعیه (بعضا قرمطی) معروف اند پدید آمد. در بسیاری از موارد ، كوشش ملكشاه و هم وزیرش خواجه نظام الملك طوسی بر این بود كه این گروه را منزوی یا ریشه كن كنند .
این طایفه به خصوص در قهستان ( قائنات ) و همچنین ماورای البرز ( الموت ) پایگاههای بزرگ یافته بودند و این حسن صباح بود كه در رجب سال 483 ه..ق. بر قلعه الموت استیلا یافت . وی سازمان فداییان اسماعیلی را بنیان نهاد و چنانكه می دانیم ، سرانجام خواجه نظام الملك به دشنه یكی از همین فداییان اسماعیلی به قتل رسید ( در صحنه كردستان ، رمضان سال 485 ه.ق. ) . نعش وی را به اصفهان حمل كردند و در آنجا به خاك سپردند .
در زمان ملكشاه و به كوشش خواجه نظام الملك طوسی بود كه پادشاه سلجوقی در بغداد ، دارالاماره خاص داشت . ملكشاه سالی چند ماه زمستان را در بغداد می گذراند و چنانكه می دانیم ، سرانجام یكی دو ماه بعد از قتل نظام الملك ، ملكشاه نیز در بغداد در گذشت ( نیمه شوال سال 485 ه.ق. ) و جسدش را به اصفهان آوردند . علاوه بر آن ، برای نخستین بار حوزه قدرت پادشاهان سلجوقی تا حرمین شریفین – مكه و مدینه – نیز گسترش یافت و هر سال هدایا و نذورات بسیار توسط شاه و وزیر او خواجه نظام الملك ، به مكه می رسید . همچنین ، قدرت و نفوذ خلفای فاطمی كه تا آن روزگار در مكه و مدینه زیاد شده بود ، كاهش یافت .
قدرت سلجوقیان مركزی ( عراق ) بعد از ملكشاه كم كم كاستی گرفت و میان بركیارق بن ملكشاه ( فوت صفر سال 498 ه.ق. ) و محمد بن ملكشاه ، ( فوت ذیحجه سال 511 ه.ق.) بارها زد و خورد روی داد و مملكت در شرف تجزیه واقع شد .
حكومت طولانی سلطان سنجر بر خراسان ( 490 ه.ق. تا 522 ه.ق. ) كه مدتی از آن را در ایام اختلافات برادران ، در این ولایت حاكم بود ، اغلب در زد و خوردهای محلی گذشت و آخرین بار كه به سمرقند لشكر كشید ، ارسلان خان ( خان سمرقند ) رسما” از اطاعت وی سرباز زد و جیحون مرز رسمی شد . سنجر ناچار شد به بسیاری از شهرهای تسخیر شده ،مجددا” لشكر بكشد . چنانكه در شوال سال 511 ه.ق. به غزنین تاخت و بهرامشاه غزنوی را دست نشانده خود ساخت و در جمادی الاول سال 513 ه.ق. در ساوه با سلطان محمود – برادرزاده اش – به جنگ پرداخت .
سنجر در سال 524 ه.ق. مجددا” به سمرقند لشكر كشید تا خان سمرقند را مطیع سازد . همچنین ، به علت طغیان” اتسز ” ، پسر قطب الدین محمد خوارزمشاه كه دست نشانده سنجر بود ناچار به خوارزم نیز لشكر كشید ( ربیع الاول سال 533 ه.ق.) و قلعه هزار اسب را تسخیر كرد هر چند اتسز را به دست نیاورد .
ادامه خواندن مقاله سـلـجوقـيان
نوشته مقاله سـلـجوقـيان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.