nx دارای 67 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
معماری یونان
ملاحظات تاریخییونان از كهن ترین سرزمینهای مسكونی و متمدن جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مركز آن جزیره كرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلی بودند،یكی خود یونانیان و دیگر اقوام دوری. اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلویونز (پلوپونیسوس) و نقاط دیگر می زیستند. نخستین بار افلاطون (427-347 ق .م )در رساله تیمانوس ورساله كریتاس درباره شهر آتلانتیس سخن گفته است كه 9هزار سال قبل از میلادمی زیسته اند وتمدنی افسانه ای والهی دا شته اند و تمام اروپا را تا مرز ایتالیا و تمام آفریقا را تا دروازه های مصر گشودند .لكن جاه طلبی حكام و ساكنان این تمدن باعث اختلافات داخلی وضعف آن شد ودر نتیجه در نبرد با آتن شكست خوردندوسپس طغیان دریا و زلزله توأمان آن را در قعر دریا فرو برد.
یونان ،سرزمین اقوام ایونی است كه نخستین فلسفه مدون بشری به آنها نسبت داده می شود . فلیسوفان بزرگی چون طالس وآنا كسیمندر و انا كسیمینس در آن منطقه می زیسته اند، آنان اقوام بسیاربا استعدادی بوده اند مثلا اشعار هومر كه ازقدیمی ترین آثار باقیمانده بشری است مربوط به همین اقوام می باشد .
دوكتاب «ایلیاد» و «اودوسیا » را انجیل یونانیان می نامند قبل از سقراط و افلاطون نیز فیلسوفان بزرگ دیگری نیز در یونان پرورش یافته اند (ازقبیل دموكریتوس ،فیثاغورث). یكی از آنان شخصی است به نام «آنا كساگوراس» كه برای اولین بارنظریه عناصر اربعه را مطرح ساخت .این فیلسوف اصالتا ایرانی است كه به همراه سپاه ایران به یونان رفته است .
دریونان قدیم سه دولت شهر (پولیس )وجود داشته كه یكی از آنها آتن است و با توجه به تعدد جزایر در یونان ، این كشور از این دولت شهرها تشكیل می شده است . شایان ذكر است كه اروپائی ها یونان را پدر خود می دانند واخیرا نیز اتحادیه اروپا شهر تسالونیكی یونان را به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا انتخاب كرده است . لذا آنان در ستایش یونان مبالغه وافراط می كنند وتلاش دارند كه تمدنهایی از قبیل تمدن ایران ـ هند وسوریه رانادیده بگیرند وبه سادگی از كنار آن بگذرند .از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و كشور شهرهای مستقل و منفردی بوجود آمدند كه یونانیان خود آنها را پولیس می نامیدند و هریك از این نواحی به نحوی با یكدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشكیل این
نواحی 100 تا 80 قبل از میلاد بود و صدها كشور شهر بوجود آمدند. مهمترین این كشور شهرها آتن، اسپارت و تب بودند. آغاز تاریخ آتن با افسانه ها آمیخته است و این كشور شهر در آغاز قرن هفتم قبل از میلاد مشتمل بر سرزمین آتیك بود. در سال 683 پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو وحكومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیكتاتوری و پادشاهان انفرادی تا سال 510 به حكومت ادامه دادند.
اسپارت در قرن هفتم قبل از میلاد مركز ادبیات یونان بود ولی از حدود سال 600 پیش از میلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد. دولت اسپارت را دو پادشاه اداره می كرد. كشور شهر تب كه از حدود 1000 سال پیش از میلاد مسكونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد مقتدرترین دولت یونان بود و در سال 510 پیش از میلاد دارای حكومت دموكراسی شد.
در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یكسری جنگهای خونین و عظیم میان خود كشور شهرها با یكدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال 338 پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یك حكومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسكندر كبیر به حكومت رسید. اسكندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حكومتی خود را چندین برابر كرد. قلمرو اسكندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت
روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزءاصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و 80 امپراطور در طی 1058 سال بر آن حكومت راندند. اولین حاكم بیزانسی، آركادیوس نام داشت. در دو سال اول حكومت وی (96 – 395) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حكومت كنستانس دوم (68 – 641) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد.
تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حكومت) عبارت بودند از: تئودوسیوس دوم (50 – 408)،یوسنی نیانوس اول (65 – 527)، هراكلیوس اول (41 – 610)،گنستانتین پنجم (75 – 740)، باسیلیوس دوم (1025 – 976)، آلكسیوس اول (1118 – 1081)، مانوئل اول (80- 1143)، یوحنای سوم (54 – 1222)، آندرونیكوس دوم (1328 – 1282)، مانوئل دوم (1425 – 1391) و آخرین امپراطور كه كنسانتین یازدهم (53 – 1448) نام داشت. با اینحال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار كوچكی از یونان بود كه وحدت سیاسی نداشت و خاك آن عمدتاٌ در دست دول مقتدر منطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی).
با اضمحلال و انحلال امپراطوری بیزانس در اواسط قرن پانزدهم، به تدریج تا پایان همانقرن تمام یونان فعلی بتصرف عثمانیان درآمد. تسلط تركها بر یونان تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در دوره حكومت عثمانی سه شورش بزرگ و شانزده شورش محلی در یونان براه افتاد. خونین ترین شورشها در سال 1770 روی داد (هنگام جنگهای روس و عثمانی) و مهین پرستان یونانی كه موقعیت را مناسب دیدند كشور مستقلی را در جنوب كشور سازمان دادند اما همینكه جنگها پایان یافت، تركها دوباره بر كلیه نقاط مسلط شدند و كشتارهای دسته جمعی یونانیها آغا گردید. با تضعیف تدریجی امپراطوری عثمانی، مقدمات شورشهای استقلال طلبان بر علیه عثمانیها فراهم گشت و شخصی بنام ریكاس فرائیوس رهبری انقلاب را برعهده گرفت. وی در سال 1796 بدست قوای عثمانی دستگیر و دو سال بعد اعدام شد. پس از آن تا بیست و پنج سال پیوسته بر شدت مبارزه مردم یونان علیه اشغالگران افزوده شد كه در این میان دو عامل مؤثر بود، یكی حوادثی كه در كشورهی دیگر می گذشت و دیگری تسلط یونانیان در سازمانهای اقتادی امپراطوری عثمانی.
از ماه مارس 1821 میلادی مبارزه نهای ملت یونان علیه تركان آغاز شد كه در اوائل عمدتاٌ بصورت جنگهای پارتیزانی بود. ولی این مبارزه بدون كمك های مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای اروپایی راه بجایی نداشت. در طی جنگهایی كه در سالهای 27 – 1826 درگرفت قوای عثمانی در آبها و خشكی های یونان متحمل تلفات و خسارات سختی شدند تا سرانجام در سال 1829 با انعقاد پیمان آدریانوپل و با مداخله دولتهای مقتدر اروپایی این جنگها بنفع یونان پایان یافت. و به این كشور وعده خودمختاری داه شد. روسیه، فرانسه و انگلستان سرانجام با
اعمال نفوذ در سال 1832 میلادی استقلال كامل یونان را از عثمانی گرفتند و در این سرزمین حكومت پادشاهی مستقر ساختند. آنان اوتوی اول پسر لوئی اول شاه باواریا (در جنوب آلمان غربی فعلی) را در سن هفده سالگی به پادشاهی یونان انتخاب كردند. وی كمی بعد، روش استبدادی در پیش گرفت، ولی كودتای نظامی سال 1843 میلادی او را وادار به پذیرفتن قانون اساسی و برقراری پارلمان آزاد كرد.
اوتو در سا 1862 از سلطنت یونان خلع شد و بعد از خلع او مجمع ملی یونان در سال بعد ژرژ (جورج) اول ( پسركریستیان نهم پادشاه دانمارك) را به سلطنت یونان انتخاب كرد وی در همانسال قانون اساسی آزادیخواهانه ای مقرر كرد. در دوره حكومت او وسعت یونان از سمت جنوب و شرق افزایش یافت. در مجموع یونان طی سالهای اولیه پس از استقلال تا اوائل قرن بیستم همواره دچار حنگ و كشمكش با همسایگانش (بخصوص عثمانی) و درگیریهای داخلی بود و در این مدت هدف سیاست ملی یونان آزادسازی بقیه یونانیان از قید اسارت بیگانگان (پان هلنیسم) بود.در سال 1908 میلادی كرت جزئی از یونان گردید. در سال 1909 الئوتریوس و نیزلوس در صحنه سیاست یونان به عنوان نخست وزیر ظاهر شد و تا هنگام
مرگش نیز به عنوان مؤثرترین شخصیت سیاسی یونان باقی ماند. چندسال طوی نكشید كه وی كشور متحد و نوین بنیاد گذاشت و ارتش منظمی پدید آورد. در سالهای 13 – 1912 یونان تحت رهبری و نیز لوس همراه با صربستان و بلغارستان علیه دولت عثمانی وارد جنگ شد. (جنگهای بالكان) و توانست نواحی فراوانی را در سمت شرق و دریای اژه بچنگ آورد. این جنگ ها به مقدار زیادی نفع یونان تمام شد و نواحی متصرفی بلغارستان نیز بدست یونان افتاد.در سال 1913 میلادی ژرژ اول در شهر سالونیك (تسالونیكی) بقتل رسید وفرزندش كنسانتین اول به تخت پادشاهی یونان جلوس كرد. كمی بعد چنگ جهانی اول بروز نمود. در آغاز جنگ جهانی اول یونان دارای دو سیاست بود، یكی سیاست بیطرفی كه شاه متمایل
بدان بود و دیگری سیاست ورود در صف متفقین كه ونیزلوس (نخست وزیر) به آن اصرار داشت. سرانجام یونان در صف متفقین وارد جنگ جهانی اول شد و كنستانتین تحت فشار نظامی متفقین در سال 1917 مجبور به كناره گیری شد و پسر دومش با نام آلكساندر اول به پادشاهی یونان رسید. جنگ جهانی اول در سال 1918 پایان پذیرفت. و یونان در كنفرانسهای صلح توانست حق تملك سرزمینهای وسیعی را در اروپا و قسمتهایی از آسیای صغیر كه تا آن موقع جزئی از عثمانی بود، بدست آورد. جمهوریخواهان ترك بعداٌ یونانیان را از آسیای صغیر بیرون راندند.پس از مرگ آلكساندر در سال 1920،كنسانتین مجدداٌ به سلطنت یونان فرا خوانده شد. پس از آن كنسانتین با آنكه متفین حمایت خود را از یونان قطع كرده بودند به جنگ با تركیه ادامه داد، اما پس از پیروزی تركها درازمیر مجدداٌ خلع و تبعید شد و پسرارشدش ژرژ دوم به سلطنت رسید (1922). در سال 1923 ژرژ دوم بر اثر فشار مخالفان جمهوریخواه كشور را ترك كرده و در سال 1924 اعلام جمهوری شد. پس از یاده سال، چون حكومت جمهوری نتوانست خواسته های مردم برآورده نماید، در سال 1935 یك كودتای نظامی صورت گرفت و
كودتاچیان شاه را از كشور بازگرداندند. پس از بازگشت شاه، در اقصی نقاط كشور، قیامهائی علیه سلطنت طلبان مركزی درگرفت كه قوای نظامی آنان را بشدت سركوب كردند. ژرژ كمی بعد قانون اساسی را لغو و دولت دیكتاتوری ژنرال متاكساس را حاكم كرد.درسال 1939 جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. در 29 اكتبر 1940 ایتالیای متحد به یونان هجوم برد ولی به آلبانی عقب رانده شد. آلمان نازی برای تكمیل استیلای خود بر بالكان، در آوریل 1941به یونان ویوگسلاوی حمله برد ولی نیروهای كمكی انگلیس، استرالیا و زلاندنو به یاری یونان شتافتند. با سقوط یوگسلاوی توسط آلمان، مرز یونان از آن سو نیز مورد تهاجم آلمانها واقع شد و سرانجام در ماه مه ، آلمان نازی بر نواحی عمده یونان دست یافت و شاه نیزبه خارج
گریخت.یك ماه بعدچتربازان آلمانی جزیرهء كرت را گرفتند.تلفات یونانیان در جنگ جهانی دوم بالغ بر 000، 500 تن بود و واحدهای تبعیدی ارتش یونان بیشتر در مصر و سایر جبهه های افریقا دوشادوش متفقین می جنگیدند. سرانجام در ماه اكتبر سال 1944 نیروهای بریتانیایی وارد یونان شدند و بتدریج كشور را از وجود آلمانها پاك كردند، هرچند كه بارتیزانهای یونانی در این پیروزی نقش بزرگی بعهده داشتند.با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی یونان براه افتاد. شاه به كشور بازگشت و پارتیزانهای كمونیست خواستار بدست گرفتن قدرت گردیدند. روابط با دول صنعتی غرب رو به گسترش نهاد و پس از ژرژ دوم برادرش پل اول پادشاه یونان شد.جنگ داخلی با كمونیستها در زمان او نیز ادامه یافت تا اینكه كمونیستها در سال 1950 میلادی مقهور قوای دولتی شدند و بدین ترتیب خطر استقرار حكومت كمونیستی در یونان پایان پذیرفت.
در طی سالهای 52 – 1946 میلادی یونان خیط توسط دولتهای ائتلافی كوتا مدت متعددی اداره شد تا اینكه در سال 1952 آلكساندر پاپاگوس به نخست وزیری یونان رسید و دولت نسبتاٌ مستقلی را بنیان نهاد. پاپاگوس درسال 1955 درگذشت و كنستانتین كارامانلیس جانشین وی گردید. در طی دو دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع و همچنین وضع ااقتصادی یونان با كمك كشورهای غربی توسعه یافت. كارامانلیس در سال 1963 بدنبال اختلاف نظرهایی كه با شاه پل اول بروز كرد مجبور به كناره گیری و ترك كشور شد و به فرانسه رفت. درسال 1964 ژرژ (جورج) با پاندرئو دولت جدید یونان را كه تمایلات ضد امریكایی داشت،تشكیل داد. در سال 1965 كنستانتین دوم پسر پل او به سلطنت یونان رسید و وی از همان آغاز سلطنتش مواجه با منازعات یونان وتركیه بر سر قبرس شد. پس از آن بحران های ممتدی در دولت و پارلمان یونان پدید آمد.
كنستانتین در ژوئیه 1966 پاپاندرئو را كه خواهان تسلط بر ارتش بود بر كنار ساخت. پس از آن كابینه های مختلفی كه روی كار آمدند با مخالتهای مجلس، كه حزب طرفدار پاپاندرئو در آن اقلیت نیرومندی را تشكیل می داد، مواجه شدند و از اینرو بحران سیاسی سراسركشور را فرا گرفت. اغتشاشات سیاسی همچنان ادامه یافت تا در آوریل 1967 یك كودتای نظامی به این وضعیت خاتمه داد. این كودتا به كودتای سرهنگان معروف شد موجب گردید تا قدرت بدست نظامیان بیفتد.
رهبری كودتا را سرهنگ ژرژ پاپادوپولوس برعهده داشت كه با عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت. در دسامبر 1967 كنستانتین دوم كوشید تا با نام برقراری شد قانون اساسی علیه حكومت نظامیها كودتا و قیام كند اما موفقیتی نیافت وخانواده اش به خارج از كشور گریخت و به شهر رم پایتخت ایتالیا رفت. پاپا لوس در سال 1973 با اعلام انقراض حكومت سلطنتی در یونان خود مقام جمهوری را در دست گرفت و به دیكتاتوری ادامه داد ولی در همانسال بر كودتای نظامی به حكومتش پایان داه شد و ژنرال گیزیكیس بعنوان جمهور و یوآنیدس بعنوان نخست وزیر بقدرت رسیدند. برگزاری انتخابات نیز به بعد موكول شد.سال 1974 اختلاف یونان با تركیه آشكارتر شد، كه علت اصلی آن جمهوری رسید. در همین سال بدنبال حمله تركیه به قبس، جنگهایی میان یونان و تركیه در قبرس در گرفت.
در سال 1974 بدنبال برگزاری یك همه پرسی، انقراض كامل حكومت سلطنتی اعلام شد. در سال 1978 یونان و آلبانی قرارداد تجاری مهمی را منعقد ساختند. در پنجم ماه ه 1980 كنستانتین كارامانلیس 73 ساله بریاست جمهوری یونان برگزیده شد. سالهای 1979 تا 1981 سالهای بحران اقتصادی در یونان بود و اعتصابات بزرگی در كشور درگرفت. در سال 1980 رالیس به نخست وزیری یونان رسید و در انتخابات عمومی 1981 آندرئاس پاپاندرئو فرزند ژرژ پاپا ندرئو نخست وزیر سابق یونان پیروز شد و به نخست وزیری رسید، وی سیاست مستقلی را در برابر امریكا در پیش گرفت و بهمین خاطر اختلافاتی بین او و كاراماتلیس بروز كرد. در ماههای اولیه حكومت او موضوع جمع آوری پایگاههای نظامی ناتوا از
یونان و خروج این كشور از آن سازمان پیش آمد. در سال 1981 یونان بعنوان فقیرترین كشور، عضو بازار مشترك اروپا شد. درحال حاضر یونان دارای وضع اقتصادی متوسطی در اروپا است. یونان از كهن ترین سرزمینهای مسكونی و متمدن جهان بوده و آثار تمدن در آن به دهها قرن پیش از میلاد باز می گردد. تمدن قدیمی آن به تمدن مینوسی معروف است و مركز آن جزیره كرت بود. یونانیان باستان از دو نژاد اصلی بودند،یكی خود یونانیان و دیگر اقوام دوری.
اقلیتهایی نیز وجود داشته اند. یونانیها جزایر مجاور آن و در بخشی از پلویونز (پلوپونیسوس) و نقاط دیگر می زیستند.از حدود ده قرن پیش از میلاد در نقاط مختلف یونان اجتماعات و كشور شهرهای مستقل و منفردی بوجود آمدند كه یونانیان خود آنها را پولیس می نامیدند و هریك از این نواحی به نحوی با یكدیگر مرتبط بودند. سالیان اوج تشكیل این نواحی 100 تا 80قبل از میلاد بود و صدها كشور شهر بوجود آمدند. مهمترین این كشور شهرها آتن، اسپارت و تب بودند. آغاز تاریخ آتن با افسانه ها آمیخته است و این كشور شهر در آغاز قرن هفتم قبل
ازمیلاد مشتمل بر سرزمین آتیك بود.درسال 683پیش از میلاد پادشاهی موروثی در آتن لغو و حكومتی شبیه به جمهوری در آن برقرار گشت ولی جمهوری دیكتاتوری و پادشاهان انفرادی تا سال510 به حكومت ادامه دادند.اسپارت درقرن هفتم قبل از میلاد مركزادبیات یونان بود ولی ازحدودسال600پیش ازمیلاد ببعد نظامیگری بر آن مستولی شد. دولت اسپارت را دو پادشاه اداره می كرد. كشور شهر تب كه ازحدود 1000سال پیش از میلاد مسكونی شد بخش عمده ای را در تاریخ باستان یونان بر عهده داشته است. آتن در آغاز قرن پنجم پیش از میلاد مقتدرترین دولت یونان بود و در سال 510 پیش از میلاد دارای حكومت دموكراسی شد.در طی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد یكسری جنگهای خونین و عظیم میان خود كشور
شهرها با یكدیگر و تمام آنها با ایران در گرفت. در سال 338 پیش از میلاد فیلیپ دوم پادشاه ناحیه مقدونیه بر سراسر یونان دست یافت و سپس یك حكومت فدرال از ایالت یونان بوجود آمد. پس از وی پسرش اسكندر كبیر به حكومت رسید. اسكندر فتوحات فراوانی بدست آورد و قلمرو حكومتی خود را چندین برابر كرد. قلمرو اسكندر از شرق تا رود سند گسترده بود ولی پس از او جنگ میان جانشینان وی به تجزیه این امپراطوری روم گردید و پس از تجزیه دولت روم، در قرن چهارم میلادی یونان جزءاصلی روم شرقی (بیزانس) شد. امپراطوری بیزانس
تا اواسط قرن پانزدهم میلادی دوام آورد و 80 امپراطور در طی 1058 سال بر آن حكومت راندند. اولین حاكم بیزانسی، آركادیوس نام داشت. در دو سال اول حكومت وی (96 – 395) یونان مورد تهاجم بیگانگان واقع شد ولی این هجومها بجایی نرسید. در زمان حكومت كنستانس دوم (68 – 641) قسمتهایی از یونان مورد هجوم مسلمانان واقع شد.تعدادی از مهمترین امپراطوران بیزانسی (با تاریخ حكومت) عبارت بودند از:
تئودوسیوس دوم(50 – 408)،یوسنی نیانوس اول)65 – 527(هراكلیوس اول(41 – 610)،گنستانتین پنجم (75 – 740)باسیلیوس دوم (1025 – 976)،آلكسیوس اول(1118 – 1081(مانوئل اول (80- 1143)، یوحنای سوم (54 – 1222)آندرونیكوس دوم (1328 – 1282)، مانوئل دوم (1425 – 1391)كنسانتین یازدهم (53 – 1448) آخرین امپراطور
با اینحال قلمرو آخرین امپراطوران بیزانس تنها شامل مقدار كوچكی از یونان بود كه وحدت سیاسی نداشت و خاك آن عمدتاٌ دردست دول مقتدرمنطقه بود (از جمله دولت های ایتالیایی).با اضمحلال و انحلال امپراطوری بیزانس در اواسط قرن پانزدهم، به تدریج تا پایان همانقرن تمام یونان فعلی بتصرف عثمانیان درآمد. تسلط تركها بر یونان تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در دوره حكومت عثمانی سه شورش بزرگ و شانزده شورش محلی در یونان براه افتاد.خونین ترین شورشها درسال1770روی داد (هنگام جنگهای روس و عثمانی) ومیهن پرستان
یونانی كه موقعیت را مناسب دیدند كشور مستقلی را درجنوب كشور سازمان دادند اما همینكه جنگها پایان یافت،تركها دوباره بر كلیه نقاط مسلط شدند وكشتارهای دسته جمعی یونانیها آغاز گردید. با تضعیف تدریجی امپراطوری عثمانی، مقدمات شورشهای استقلال طلبان بر علیه عثمانیها فراهم گشت و شخصی بنام ریكاس فرائیوس رهبری انقلاب را برعهده گرفت.
وی درسال 1796بدست قوای عثمانی دستگیر و دو سال بعد اعدام شد.پس از آن تا بیست و پنج سال پیوسته بر شدت مبارزه مردم یونان علیه اشغالگران افزوده شد كه در این میان دو عامل مؤثر بود، یكی حوادثی كه دركشورهای دیگرمیگذشت ودیگری تسلط یونانیان درسازمانهای اقتادی امپراطوری عثمانی.
ازماه مارس1821میلادی مبارزه نهای ملت یونان علیه تركان آغاز شد كه دراوائل عمدتاٌ بصورت جنگهای پارتیزانی بود. ولی این مبارزه بدون كمك های مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای اروپایی راه بجایی نداشت. در طی جنگهایی كه درسالهای 27 – 1826 درگرفت قوای عثمانی در آبها و خشكی های یونان متحمل تلفات و خسارات سختی شدند تا سرانجام در سال 1829 با انعقاد پیمان آدریانوپل و با مداخله دولتهای مقتدر اروپایی این جنگها بنفع یونان پایان یافت. و به این كشور وعده خودمختاری داه شد. روسیه، فرانسه و انگلستان سرانجام با اعمال نفوذ درسال 1832 میلادی استقلال كامل یونان را از عثمانی گرفتند و در این سرزمین حكومت پادشاهی مستقر ساختند. آنان اوتوی اول پسر لوئی اول شاه باواریا (در جنوب
آلمان غربی فعلی) را در سن هفده سالگی به پادشاهی یونان انتخاب كردند. وی كمی بعد، روش استبدادی در پیش گرفت، ولی كودتای نظامی سال 1843 میلادی او را وادار به پذیرفتن قانون اساسی و برقراری پارلمان آزاد كرد.اوتو درسال1862 ازسلطنت یونان خلع شد و بعد از خلع او مجمع ملی یونان درسال بعد ژرژ (جورج) اول (پسركریستیان نهم پادشاه دانمارك) را به سلطنت یونان انتخاب كرد وی در همانسال قانون اساسی آزادیخواهانه ای مقرر كرد. در دوره حكومت او وسعت یونان از سمت جنوب و شرق افزایش یافت.
درمجموع یونان طی سالهای اولیه پس ازاستقلال تا اوائل قرن بیستم همواره دچار حنگ و كشمكش با همسایگانش (بخصوص عثمانی) و درگیریهای داخلی بود ودراین مدت هدف سیاست ملی یونان آزادسازی بقیه یونانیان از قید اسارت بیگانگان (پان هلنیسم) بود.درسال 1908 میلادی كرت جزئی از یونان گردید. در سال 1909 الئوتریوس و نیزلوس در صحنه سیاست یونان به عنوان نخست وزیر ظاهر شد و تا هنگام مرگش نیز به عنوان مؤثرترین شخصیت سیاسی یونان باقی ماند. چندسال طوی نكشید كه وی كشور متحد و نوین بنیاد گذاشت و ارتش منظمی پدید آورد.
در سالهای 13– 1912 یونان تحت رهبری و نیز لوس همراه با صربستان و بلغارستان علیه دولت عثمانی وارد جنگ شد. (جنگهای بالكان) و توانست نواحی فراوانی را در سمت شرق و دریای اژه بچنگ آورد. این جنگ ها به مقدار زیادی نفع یونان تمام شد و نواحی متصرفی بلغارستان نیز بدست یونان افتاد.
درسال 1913 میلادی ژرژ اول در شهر سالونیك (تسالونیكی) بقتل رسید وفرزندش كنسانتین اول به تخت پادشاهی یونان جلوس كرد. كمی بعد چنگ جهانی اول بروز نمود. در آغاز جنگ جهانی اول یونان دارای دو سیاست بود، یكی سیاست بیطرفی كه شاه متمایل بدان بود و دیگری سیاست ورود در صف متفقین كه ونیزلوس (نخست وزیر) به آن اصرار داشت.سرانجام یونان در صف متفقین وارد جنگ جهانی اول شد و كنستانتین تحت فشار نظامی متفقین درسال 1917مجبور به كناره گیری شد و پسردومش با نام آلكساندر اول به پادشاهی یونان رسید. جنگ جهانی اول در سال 1918 پایان پذیرفت. و یونان در كنفرانسهای صلح توانست حق تملك سرزمینهای وسیعی را دراروپا و قسمتهایی ازآسیای صغیر كه تا آن موقع جزئی از عثمانی بود، بدست آورد. جمهوریخواهان ترك بعداٌ یونانیان را از آسیای صغیر بیرون راندند.
پس از مرگ آلكساندر در سال 1920،كنسانتین مجدداٌ به سلطنت یونان فرا خوانده شد.پس از آن كنسانتین با آنكه متفین حمایت خود را از یونان قطع كرده بودند به جنگ با تركیه ادامه داد، اما پس از پیروزی تركها درازمیر مجدداٌ خلع و تبعید شد و پسرارشدش ژرژ دوم به سلطنت رسید (1922)
در سال 1923ژرژ دوم بر اثر فشار مخالفان جمهوریخواه كشور را ترك كرده و در سال 1924 اعلام جمهوری شد. پس از یاده سال، چون حكومت جمهوری نتوانست خواسته های مردم برآورده نماید، در سال 1935 یك كودتای نظامی صورت گرفت و كودتاچیان شاه را از كشور بازگرداندند.پس از بازگشت شاه، در اقصی نقاط كشور، قیامهائی علیه سلطنت طلبان مركزی درگرفت كه قوای نظامی آنان را بشدت سركوب كردند. ژرژ كمی بعد قانون اساسی را لغو و دولت دیكتاتوری ژنرال متاكساس را حاكم كرد.
در سال 1939 جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد.در 29 اكتبر1940 ایتالیای متحد به یونان هجوم برد ولی به آلبانی عقب رانده شد. آلمان نازی برای تكمیل استیلای خود بر بالكان، در آوریل 1941به یونان و یوگسلاوی حمله برد ولی نیروهای كمكی انگلیس، استرالیا و زلاندنو به یاری یونان شتافتند. با سقوط یوگسلاوی توسط آلمان، مرز یونان از آن سو نیز مورد تهاجم آلمانها واقع شد و سرانجام در ماه مه ، آلمان نازی برنواحی عمده یونان دست یافت و شاه نیز به خارج گریخت. یک ماه بعد چتربازان آلمانی جزیرهء كرت را گرفتند . تلفات یونانیان در
جنگ جهانی دوم بالغ بر000، 500 تن بود و واحدهای تبعیدی ارتش یونان بیشتر در مصر و سایر جبهه های افریقا دوشادوش متفقین می جنگیدند.سرانجام در ماه اكتبرسال 1944 نیروهای بریتانیایی وارد یونان شدند و بتدریج كشور را از وجود آلمانها پاك كردند، هرچند كه بارتیزانهای یونانی در این پیروزی نقش بزرگی بعهده داشتند.با پایان جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی یونان براه افتاد. شاه به كشور بازگشت و پارتیزانهای كمونیست خواستار بدست گرفتن قدرت گردیدند.
روابط با دول صنعتی غرب رو به گسترش نهاد و پس از ژرژ دوم برادرش پل اول پادشاه یونان شد. جنگ داخلی با كمونیستها در زمان او نیز ادامه یافت تا اینكه كمونیستها درسال 1950میلادی مقهور قوای دولتی شدند و بدین ترتیب خطر استقرار حكومت كمونیستی در یونان پایان پذیرفت.
طی سالهای52 – 1946میلادی یونان خیط توسط دولتهای ائتلافی كوتا مدت متعددی اداره شد تا اینكه درسال1952آلكساندر پاپاگوس به نخست وزیری یونان رسید ودولت نسبتاٌ مستقلی را بنیان نهاد. پاپاگوس درسال 1955درگذشت وكنستانتین كارامانلیس جانشین وی گردید.طی دو دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم صنایع و همچنین وضع ااقتصادی یونان با كمك كشورهای غربی توسعه یافت. كارامانلیس درسال 1963بدنبال اختلاف نظرهایی كه با شاه پل اول بروز كرد مجبور به كناره گیری و ترك كشورشد و به فرانسه رفت.درسال 1964ژرژ(جورج) باپاندرئو دولت جدید یونان راكه تمایلات ضد امریكایی داشت،تشكیل داد.
درسال 1965 كنستانتین دوم پسر پل او به سلطنت یونان رسید و وی از همان آغازسلطنتش مواجه با منازعات یونان وتركیه برسرقبرس شد.پس ازآن بحرانهای ممتدی دردولت و پارلمان یونان پدید آمد.كنستانتین در ژوئیه 1966 پاپاندرئو را كه خواهان تسلط بر ارتش بود بر كنار ساخت. پس از آن كابینه های مختلفی كه روی كار آمدند با مخالتهای مجلس، كه حزب طرفدار پاپاندرئو در آن اقلیت نیرومندی را تشكیل می داد، مواجه شدند و از اینرو بحران سیاسی سراسركشور را فرا گرفت.اغتشاشات سیاسی همچنان ادامه یافت تا در آوریل 1967 یك كودتای نظامی به این وضعیت خاتمه داد. این كودتا به كودتای سرهنگان معروف شد موجب گردید تا قدرت بدست نظامیان بیفتد.
رهبری كودتا راسرهنگ ژرژ پاپادوپولوس برعهده داشت كه با عنوان نخست وزیر قدرت را در دست گرفت. در دسامبر 1967 كنستانتین دوم كوشید تا با نام برقراری شد قانون اساسی علیه حكومت نظامیها كودتا و قیام كند اما موفقیتی نیافت وخانواده اش به خارج از كشور گریخت و به شهر رم پایتخت ایتالیا رفت. پاپا لوس در سال 1973 با اعلام انقراض حكومت سلطنتی در یونان خود مقام جمهوری را در دست گرفت و به دیكتاتوری ادامه داد ولی درهمان سال بركودتای نظامی به حكومتش پایان داه شد و ژنرال گیزیكیس بعنوان جمهور و یوآنیدس بعنوان نخست وزیر بقدرت رسیدند.برگزاری انتخابات نیز به بعد موكول شد.سال 1974 اختلاف یونان با تركیه آشكارتر شد، كه علت اصلی آن جمهوری رسید.
در همین سال بدنبال حمله تركیه به قبس، جنگهایی میان یونان و تركیه در قبرس در گرفت.در سال 1974 بدنبال برگزاری همه پرسی،انقراض كامل حكومت سلطنتی اعلام شد.درسال 1978 یونان و آلبانی قرارداد تجاری مهمی رامنعقدساختند.درپنجم ماه مه 1980كنستانتین كارامانلیس73ساله بریاست جمهوری یونان برگزیده شد. سالهای 1979 تا 1981 سالهای بحران اقتصادی در یونان بود واعتصابات بزرگی در كشور درگرفت.درسال 1980 رالیس به نخست وزیری یونان رسید ودرانتخابات عمومی 1981آندرئاس پاپاندرئو فرزند ژرژ پاپا ندرئو نخست وزیر سابق یونان پیروز شد و به نخست وزیری رسید، وی سیاست مستقلی را در برابر امریكا در پیش گرفت و بهمین خاطر اختلافاتی بین او و كاراماتلیس بروز كرد. در ماههای اولیه حكومت او موضوع جمع آوری پایگاههای نظامی ناتوا از یونان و خروج این كشور از آن سازمان پیش آمد. در سال 1981 یونان بعنوان فقیرترین كشور، عضو بازار مشترك اروپا شد. در حال حاضر یونان دارای وضع اقتصادی متوسطی در اروپا است.ملاحظات جغرافیایی
یونان شبه جزیزه ای است كوهستانی كه دره هایش آب موردنیازآن راتأمین می كنند.یونان از 3087جزیزه تشكیل شده است كه 169جزیزه آن مسكونی است ویك جزیزه نیز دراختیار نیروهای نظامی آمریكایی قراردارد.مساحت یونان608/132 كیلومترمربع است كه تقریبا 10% مساحت ایران وا ندكی كمتر از مساحت پرتغال است اما سواحل آن طولانی تراز سواحل اسپانیا است .این كشور درجنوب شرقی آسیا قرارداردواز طریق خشكی 203كیلومتر با تركیه و245 كیلومتربا یوگسلاوی سابق و474 كیلومتربا بلغارستان و 246 كیلومتر با آلبانی مرز مشترك دارد وتقریبآ تمام این كشورها درحال حاضردچار نوعی بحرا ن وتنش هستندكه آثارفرهنگی آن را درجامعه یونان نیز كم وبیش می توان مشاهده كرد.
یونان با 994، 131 كیلومتر مربع وسعت (نودمین كشور جهان) در نیمكره شمالی،نیمكره شرقی،در جنوب شرقی قاره اروپا،در كنار دریاهای اژه،مدیترانه و ایونی (یونان) و در همسایگی كشورهای یوگسلاوی و بلغارستان در شمال،آلبانی در شمال غربی و تركیه در شمال شرقی واقع شده است.یونان كشوری كوهستانی بوده و پیندوس و رودوپ مهمترین رشته كوههای آن است. جلگه ها عمدتاٌ در نواحی مرزی تركیه، كرانه های شمالی دریای اژه، شمال كشور و اطراف رودهای بزرگ واقع شده است. مهمترین رودهای آن عبارتند از: آلیاكمون، پینیوس،واردار، آخلوئوسنسترن (مستا)، آلفیوس وستریمون (ستروما). یونان دارای بیش از 000، 3 جزیره است كه مهمترینشان عبارتند از كرت، اویا (ائوبویا) ، رودوس (رودس)، كركیرا (كورفو)، كفالینیا، زاكینتوس، تاسوس، لسبوس، خیوس، ولیمنوس.
آب و هوای آن معتدل و مرطوب پرباران است. بلندترین نقطه یونان قله المپ (المپوس) با 917، 2 متر ارتفاع و جزیره های كرت (331، 8 كیلومتر مربع)، اویا (655، 3)، لسبوس (631، 1) و رودوس (404، 1 كیلومتر مربع ) وسیعترین جزیره های آن می باشد.مناطق شهری . آتن با 000/000/4نفرجمعیت . تسالونیكی كه دانشگاه نسبتا معتبری دارد وپایتخت فرهنگی اتحادیه اروپا شناخته می شود.. پاترا. ایراكلیون
آب و هواخصوصیات آب وهوای یونان، مدیترانه ای است كه منطقه به منطقه بسیار متفاوت است . تابستان یونان تقریبا در تمام مناطق گرم وخشك ا ست ، میا نگین درجه هوادر ماه ژانویه در آتن 6/9 درجه سانتیگراد ودرماه ژوئیه6/27 درجه سانتیگراد است .پائیز یونان طولانی وملایم است اما بارانهای كوتاه مرتب می بارد. میانگین بارا ن در آتن 3/394 میلیمتر می باشدومیانگین روزهای بارانی سالیانه 106 روز است .هنر غرب باستان
هنر اژهای : منشاء وآغاز هنر یونان رامعمولاًدوتمدن محصور دردریای اژه یعنی تمدن مینوسیMinoan درجزیره كرت(درجنوب لبنان)وتمدن میسنی Mycenan (درجنوب غربی خاك یونان) عنوان میكنند. هنرمینوسی به عصر مفرغ متأخر تعلق دارد وحدوداً به 2800 سال پیش ازمیلاد بازمیگردد. وهنر میسنی نیز باقدمتی كمتر،حدوداًبه 2000 سال پیش ازمیلاد میرسد. دوره تمدن مینوسی رامعمولاً به سه دوره پیشین، میانهوپسین تقسیم میكنند.
مینوسی پیشین : كه به دوره پیش ازكاخها نیز معروف است. آثار به جای مانده عمدتاً برخی سفالینهها وباقی ماندههایی از مجسمههای كوچك است. ازآن جمله پیكرههایكوچك اندام مرمری ازجزایرسیكلادCyclad (مابینخاكیونان وآسیایصغیر)
استكهمجسمههایكوچكومتفاوتیازپیكرههایزنانه استكهباتناسبات طبیعیوگاه هندسیشكلگرفته اند. همچنینبرخی مجسمههایكوچككه باحجمهای ساده پیكره آدمهارادرحالات مختلف نشان میدهدهمچون مجسمه««چنگ نواز»» كه بهحدود2000سال پیش ازمیلاد مربوط میشود. مینوسی میانه :
دردوره مینوسی میانه كه مصادف بابرپایی وساخت كاخهای كهن است ازحدود 2000سال پیش ازمیلاد آغاز می شود. دراین دوره معماری بناهاعمدتاًدركاخهای پادشاهان مشهود است ونه مقابر ومعابد (برخلاف تمدن مصر) حتی شهرها نیز حول كاخ پادشاه شكل میگیرند. علاوه بركاخها، سفالینههای زیادی ازاین دوره بدست آمدهكهبهدلیلظرافت ودقتی كه درساخت آنها شده بسیار چشمگیر هستند. ابداع چرخ كوزهگری رابیز به همین دوره مربوط میدانند. سفالینههای این دوره دارای شكلها وتزئینات بسیار متنوع هستند وتبحر سفالگران مینوسی رادرخلق آثار برجسته وزیبا نشان میدهد. ازآن جمله میتوان به سفالینههای مكشوف درغاركامارس اشارهكردكه علاوه برنقوش تزئینی زیبای روی آن، حالت دسته ودهانه منقار گونه آن اززیبایی خاصی برخورداراست.
مینوسی پسین : دردوره مینوسی پسین كه دوره كاخهای جدید هم نامیده میشود، اوج شكوفایی تمدن مینوسی محسوب میشود وكاخهای عظیم وباشكوهی درطی سالهای 1600 تا 1500 پیش ازمیلاد بنا شدند. این كاخها دارای دهلیزها، راهروها وپلكانهای متعددی هستند كه جلوه پرشكوهی به كاخ میدهد. همچنین تمهیداتی نیز برای ساخت شبكه ای ازلوله های سفالی برای آبروها وفاظلاب آن به كار رفته كه نمونه برجسته آن را بیش ازهمه می توان دركاخ عظیمكنوسوس( Konossos ) یافت.اینكاخ متشكل از سه طبقه است كه پلكانهای داخلی آن حول یك حیاط مركزی ساخته شدهاند. تزئینات و نقاشیهای دیواری درتالارهایكاخ، نمایانگرنوع زندگی، مشغولیات، تفریحات مردمكرتوصحنههای ازطبیعت است. ازجمله آثار به یاد
ماندهكاخ كنوسوس، نقاشی دیواری مرسوم به‹‹ساقی›› است كه فقط بخش كوچكی ازآن به جای مانده وجوانی راباموی مجعد وجامهای حاشیه دوزی شده وبازیورآلات نشان میدهد. اما نقاشی دیواری دیگر این كاخ موسوم به ‹‹گاوبازی›› ازنظرنمایش سرزندگی، پویایی وتحرك بسیارخیره كننده است. این نقاشی گاوبازی رابرروی گاوپرجنب وجوشی نشان میدهد و دودخترجوان نیز دردوسوی آن قرارگرفته اند. حالت حركت گاو یادآور نقاشیهای غاری دوره دیرینه سنگی است. این نقاشی تسلط وتبحر نقاشان كِرتی رادربیان حس وحالت حركت به خوبی نمایش میدهد. این علاقه به تحرك وسرزندگی رامیتوان درآثار سفالینه آنها نیز سراغ گرفت كه ازجمله ظریفترین آثار سفالینه دنیا
ادامه خواندن مقاله معماري يونان
نوشته مقاله معماري يونان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.