Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله طراحي مجموعه تجاري-تفريحي شهرستان بابل

$
0
0
 nx دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : طراحی مجموعه تجاری-تفریحی شهرستان بابل مقدمه :گزارش حاضر که جهت طراحی مجموعه تجاری-تفریحی شهرستان بابل تهیه شده است شامل بررسی و مطالعه در زمینه اقلیم منطقه و معماری بومی آن ، نیازهای روزمره و فصلی متناسب با اقلیم و مورد تقاضا در منطقه و می‌باشد ؛ سپس به بررسی ضوابط خاص بخش‌های تجاری و فضاهای مرتبط با آن و همچنین انواع سیستمهای تأسیساتی مطابق با معیارهای مورد نظر هر یک از آنها پرداخته شده است . در انتها چند نمونه از مجموعه های طراحی شده داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است ؛ تا نهایتا امکان طراحی صحیح و منطبق بر ضوابط و معیارهای مورد نظر فراهم گردد . با توجه به رشد روزافزون جمعیت و افزایش علاقه مندی مردم به اجتماع نیازهای روزمره و هفتگی ، نیاز به بخشهایی که هم عملکرد تجاری و هم تفریحی داشته باشد و بتواند پاسخگوی این قشر مشتاق باشد ، روز به روز فزونی می یابد . وجود مجموعه‌های تجاری-تفریحی که هم می توان خرید‌های روزمره و هم سالیانه در آن صورت گیرد و همچنین در کنار این موارد نیازهای تفریحی مردم نیز پاسخ داده شود . توجه به این مسائل و علایق شخصی ، مرا بر آن داشت تا جهت پروژه پایان نامه خود به این مقوله بپردازم و تلاشی هر چند کوچک و در حد توانم در این زمینه ارائه دهم . سیمای اقلیمی: الف – مشخصات اقلیمی استان مازندران به طور کلی مجموعه عواملی چون درجه حرارت ، رطوبت هوا ، وزش باد ، میزان بارندگی و تابش آفتاب سازنده اقلیم یک منطقه هستند . به طور کلی سواحل دریای خزر با اعتدال هوا و بارندگی فراوان جزو مناطق معتدل و مرطوب است و نوع آب و هوای آن مدیترانه ای اما با رطوبت بیشتر می باشد . منطقه فوق که به صورت نواری بین رشته کوههای البرز و دریای خزر محصور شده ، از جلگه های پستی تشکیل می شود که هرچه به طرف شرق می رویم از رطوبت و اعتدال هوای آن کاسته می شود . آب و هوای استان مازندران تقریبا یکی از معتدلترین آب و هواهای جهان است ، تغییرات شدید و ناگهانی هوا با همان شکل خاصی که در تابستان دیده می شود ، در زمستان نیز مشاهده می گردد ؛ به طوری که چگونگی هوای فردا را نمی توان پیش بینی کرد . -دما : استان مازندران به دلیل مجاورتش با دریا درجه حرارت چندان متغیری ندارد و درجه حرارتش از یک ناحیه به ناحیه دیگر کمتر تغییر می یابد . درجه حرارت روز و شب چه در تابستان و چه در زمستان اختلاف زیادی با هم ندارند . زیرا دریا به مراتب دیرتر از خشکی گرما و سرمای خود را از دست می دهد . درجه حرارت متوسط سالیانه این منطقه « 145 تا 18 » درجه سانتی گراد و نوسان دمای سالیانه آن « 25 تا 35 » درجه می باشد . برای سردترین ماههای سال متوسط حداقل حرارت روزانه« 2 » درجه و حداکثر دما در روز حدود « 12 تا 16 » درجه و متوسط حداقل دما در طی شب حدود « 0 تا 15- » درجه است . در کمتر از یک ماه و نیم از سال یخبندان وجود دارد . برای گرمترین ماههای سال حداکثر دما در طی روز حدود « 26 تا 32 » درجه و متوسط حداقل دما در طی شب حدود « 13 تا 20 » درجه می باشد . دما درجه حرارت ( سانتی گراد ) معدل حداکثر معدل حداقل حداکثر مطلق حداقل مطلق متوسطفروردیناردیبهشتخردادتیر مردادشهریورمهرآبانآذردی بهمناسفند 185 88 30 46 137 202 125 292 8 164 265 164 308 10 214 283 214 314 148 249 326 226 35 178 276 277 207 36 178 242 251 149 354 9 20 174 91 244 12 133 145 56 244 0 101 128 55 278 44 92 128 18 225 2- 82 123 34 23 19- 84 همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود ، حداکثر درجه حرارت عموما در ماه مرداد و حداقل آن در بهمن ماه است در صورتی که در سایر نقاط ایران ، گرمترین ماه سال تیر ماه و سردترین آن دی ماه است . فصل خشکی در این منطقه در طول سال مدت زیادی دوام ندارد . ( در حدود یک ماه ، از نیمه خرداد ماه تا نیمه تیر ماه ) – رطوبت : کثرت بارندگی در استان مازندران ، موجب افزایش رطوبت هوا در اکثر شهرهای آن می شود ؛ به طوری که در تابستانها توأم شدن گرمای شدید با رطوبت زیاد هوا موجب سنگین و شرجی شدن فوق العاده هوا می شود که به صورت غیر قابل تحملی در می آید . در زمستانها نیز سرد شدن فوق العاده هوا که عموما هر « 10 تا 20 » سال یک بار اتفاق می افتد ، موجب ریزش برفهای سنگین می گردد . بر طبق آمارهای هشت ساله ( 1375-1367 ) رطوبت نسبی هوا در طی ساعات روز بین « 68 تا 94% » و حداقل آن 58% می باشد . در تابستان حداقل « 50 تا 85 % » و در زمستان حداکثر « 75 تا 95 % » است . در سال 1375 حداکثر رطوبت نسبی شهرستان بابل 98% و حداقل آن 64% برآورد شده است . ماه متوسط رطوبت نسبی ( درصد ) میزان بارندگی(میلیمتر ) تعداد روزهایبارانی تعداد روزهای یخبندان حداکثر حداقل فروردیناردیبهشتخرداد تیر مردادشهریورمهرآبان آذردی بهمناسفند 96 60 97 67 94 51 94 54 95 56 97 72 97 60 98 67 97 65 91 68 99 57 98 61 416 106956501225241910852364 10061151433124 131426417 91612131414 00 00000 01172 بالا بودن میزان رطوبت هوا باعث مه شدید شبانه به خصوص در فصل پائیز می گردد و بیش از نیمی از سال شبنم دیده می شود . توأم بودن رطوبت بالا با درجه حرارت زیاد ( 33 درجه ) در تابستان موجب سنگین شدن فوق العاده هوا می گردد .بالا بودن رطوبت هوا در استان مازندران موجب شده که تبخیر و تعریق ، پائین و در حد پتانسیل باشد . به طور کلی هرچه از غرب استان مازندران به سمت شرق حرکت می کنیم تعریق گیاهان و میزان تبخیر آب زیاد می‌شود .– میزان بارندگی : استان مازندران از نظر میزان بارندگی رتبه دوم را پس از استان گیلان در کشور دارا می باشد و سابقه بارندگی تا حدود « 2368 » میلی متر باران در سال را دارد . بر اساس یک برآورد حدود 17 % حجم کل باران کشور در مناطق کم ارتفاع مازندران با مساحتی برابر فقط 04 % وسعت کل کشور می بارد . زیادت بارندگی در مازندران در حدی است که گاه « 45 تا 60 » روز به طور مداوم باران می بارد و گاهی بارندگی آن در یک روز به اندازه میزان کل بارندگی سالیانه بعضی از مناطق کشور است . بارندگی دشت مازندران حدود 900 تا 1500 میلی متر در سال است ؛ به طوری که در هیچ ماه از سال بدون بارندگی نیست. میانگین آمار 22 ساله بارندگی در شهرستان بابل ( 1361-1340 ) نشان می دهد که میزان بارندگی در این شهر برابر « 1435 » میلی متر در سال است. افزایش بارندگی در ارتفاعات البرز به خصوص در قسمتهایی که جهت شرقی و غربی دارند بیشتر دیده می‌شود . بیشترین مقدار آن در ارتفاعات « 1500 تا 2000 » متری است ؛ در صورتی که در کوهستانهای جنوبی بابل که اکثرا امتدادشان شرقی – غربی هستند چنین افزایشی کمتر دیده می شود و بیشترین مقدار ریزش در ارتفاعات بین « 1000 تا 1500 » متری اندازه گیری شده است . از غرب مازندران به طرف شرق و از جنوب به شمال میزان بارندگی کاهش می یابد . بیشترین میزان ریزش باران در ماههای شهریور ، آبان ، آذر و دی بوده و کمترین میزان آن در تیر و مرداد است . علت اصلی افزایش بارندگی در این خطه ، برخورد بخارات متراکم دریای خزر با ارتفاعات رشته کوههای البرز در شمال و ارتفاعات کوههای زاگرس در غرب است که سبب تبدیل آنها به باران و فروریختن در دامنه های شمالی و غربی این دو رشته کوه می گردد و در نتیجه آن ، جویبارها و سیلابهایی ایجاد می شود که در شمال به سوی دریای مازندران و در غرب به مرزهای غربی جاری می گردد و معمولا بدون استفاده از دسترس خارج می گردد . نمودارمیزان بارندگی چند شهراستان مازندران : – میزان بارندگی در فصل تابستان و زمستان :نحوه توزیع سالیانه باران ، بین فصول و ماهها و بالاخص میزان بارندگی در فصل تابستان در میزان پوشش گیاهی و رویش نباتات بسیار مؤثر می باشد .در تمام ایران تنها ساحل دریای خزر است که بارانی تابستانی دارد به طوری که در ناحیه آمل « 25 تا 31 % » ریزشهای جوی در تابستان نازل می شود و در شهرستان بابل نیز 22 % از ریزشهای جوی در تابستان فرو می ریزد . در فصل زمستان قسمت اعظم نزولات جوی منطقه مازندران به صورت باران است و ریزش برف به خصوص در شهر بابل کمتر مشاهده می شود ؛ اما در بعضی سالها برفهای سنگین می بارد که موجب انسداد راههای ارتباطی گشته و زندگی و رفت و آمد در داخل شهرها را مشکل و در پاره ای موارد به کلی مختل می سازد . -تابش آفتاب : حرارت نیز مانند نور به شکل امواج الکترومغناطیسی انتقال می یابد . این نوع انتقال حرارت را تابش می نامند . به وسیله تابش یا ساطع شدن امواج الکترومغناطیسی ( با طول موج بلند ) حرارت از یک جسم گرم به جسم سرد انتقال می یابد . بدون آنکه در دمای هوای بین دو سطح اثری بگذارد . استان مازندران به دلیل کثرت بارندگی و ابری بودن هوا ، متوسط ساعات تابش خورشید و نیز شدت تابش آن در مقام مقایسه با مناطق هم عرض آن بسیار کم است . این مسأله باعث محدودیتهای قابل توجه ای در پاره ای ازفعالیتهای زراعی و محدودیت زمانی برای آنها می گردد. در واقع شدت آفتاب و حرارت آن در یک نقطه از سطح زمین به فاصله ای که اشعه خورشید باید طی نماید و به ضخامت ابر و وضعیت هوا از نظر آلودگی بستگی دارد . به همین دلیل شدت آفتاب در یک محل با ارتفاع آن محل از سطح دریا متناسب است . در نقاط مرتفع چون اشعه خورشید فاصله کمتری از اتمسفر را طی کرده ، در نتیجه حرارت بیشتری ایجاد می گردد ؛ بنابراین تعداد ساعات آفتابی در مازندران در روز به جز در دوره خشکی چندان زیاد نیست و از ماه شهریور به بعد نور آفتاب بسیار ضعیف می شود .ب – نحوه تأثیر عوامل اقلیمی در تعیین جهت یک ساختمان : برای این تعیین جهت باید به دو نکته توجه داشت : اول : امکان استفاده از خاصیت خنک کننده باد و پرهیز از تابش آفتاب در مواقع گرم . دوم : امکان استفاده از تابش آفتاب و مصون بودن از وزش باد در مواقع سرد . از طرف دیگر سرعت ، تواتر و جهت جریانهای باد در اثر برخورد با عوارض محلی موجود روی سطح زمین از قبیل کوه ، دره ، ساختمان و پوشش گیاهی تغییرات محسوسی پیدا می کند که باید مورد محاسبه قرار گیرد . استفاده از کوران و تهویه طبیعی بدون استثنا در تمامی ساختمانهای اینگونه مناطق به چشم می خورد . به طور کلی ساختمانها دارای پلانهایی گسترده و باز بوده و بیشتر به صورت اشکال هندسی طویل و باریک هستند . به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاقها ، جهت استقرار ساختمانها با توجه و در رابطه با جهت وزش نسیم دریا انتخاب گردیده اند . در مناطقی که وزش باد شدید و طولانی است قسمتهای رو به باد ساختمانها کلا بسته هستند . به دلیل وجود بارندگی زیاد در این منطقه بامها کاملا شیبدار بوده و اکثرا شیبشان تند است . پس از بیان تمام این کلیات باید به تأثیر تک تک عوامل اقلیمی فوق الذکر و نحوه تأثیر آنها در ساخت و چگونگی معماری این منطقه پرداخت :1- تابش آفتاب و حرارت :در تعیین جهت ساختمان در رابطه با تابش خورشید بایستی به دو مورد توجه داشت :1- در مواقع گرم از کمترین مقدار گرمای تابش خورشید استفاده گردد . 2-در مواقع سرد از بیشترین مقدار گرمای تابش خورشید استفاده شود .برای دستیابی به دو مرحله بالا بایستی مواقع گرم و سرد یک محل را تشخیص داد و همچنین روشی برای محاسبه گرمای تابش خورشید در مواقع گرم و سرد ایجاد نمود . در مواقع سرد ، تا دو ماه از سال روزها ، 5 تا 7 ماه از سال شبها علاوه بر استفاده از مصالح مناسب و انرژی خورشیدی ذخیره شده در جداره های ساختمان ، استفاده از وسایل گرماساز ضروری است . البته در این اقلیم درمواقع گرم تقریبا 6 ماه از سال روزها در سایه و همراه با کوران هوا ، 2 تا 3 ماه از سال شبها با وجود کوران ، شرایط آسایش فراهم است . تشخیص مواقع گرم و سرد یک محل : برای دستیابی به تشخیص مواقع گرم و سرد یک اقلیم از جدول نقشه بیوکلیماتیک استفاده می شود . در این جدول دو محور عمود بر هم ، دما و رطوبت نسبی می باشند که از این طریق می توان هوای داخلی ساختمان را تعیین نمود . به این ترتیب لحظاتی که در داخل « منطقه آسایش » واقع شوند ، لحظات مطبوع یا راحت می باشند . لحظات خارج از آن در صورتی که بالای منطقه آسایش باشند گرم بوده و جریان باد برای جبران گرمی آنها ضرورت دارد و در صورتی که زیر منطقه آسایش باشند سرد بوده و تابش خورشید برای جبران سردی آنها پیشنهاد می شود . تأثیر سایه بانها :آزمایشات نشان داده که سایه بانهای خارجی ( دیوار و درخت و غیره ) تا « 90 % » و سایه بانهای داخلی (پرده کرکره ای و غیره ) تنها « 20 تا 25 % » اثر حرارتی تابش خورشید را در داخل یک اتاق تقلیل می دهند . بهترین و سودمندترین سایه بانهای طبیعی درخت می باشد. درخت علاوه بر تأثیرش در وضعیت گرمایی ساختمان ، میزان فشار باد را بر ساختمان تقلیل می دهد . به طور کلی درختان باید در محلی از محوطه ساختمان کاشته شوند که در ساعات گرم و زمانی که خورشید حداکثر انرژی خود را به سطح موردنظر می تابد ، بر روی آن سطح سایه بیندازند . درختان بهترین نوع سایه بان برای پنجره ها و دیوارهای شرقی ، جنوب شرقی ، جنوب غربی و غرب ساختمانهای کوتاه می باشند . 2-باد : برای مطالعه تأثیر عامل باد بر جهت ساختمان لازم است اطلاعات مربوط به جهت ، سرعت و زمان بادهای محلی در دسترس باشد . ولی از طرفی سرعت ، تواتر و جهت جریانهای باد در اثر برخورد با عوارض محلی موجود روی سطح زمین از قبیل کوه ، دره ، ساختمان و پوشش گیاهی تغییرات محسوسی پیدا می کند . آزمایشات دانشمندان در مورد تأثیر باد در به جریان انداختن هوای داخلی ساختمان ثابت کرده است که هرگاه باد با زاویه « 90-45 » درجه به جبهه ساختمان بوزد دیگر نمی تواند تأثیری در به جریان انداختن هوای داخلی ساختمان داشته باشد . بهترین حالت استقرار ساختمان در رابطه با باد این است که ساختمان در جهتی واقع شود که بادهای مطبوع محل در محدوده بادهای مؤثر و بادهای نامطبوع محل در محدوده بادهای نامؤثر به ساختمان بوزد . در صورتی که باد مطبوع در محدوده بادهای نیمه مؤثر در یک جبهه ساختمان قرار گیرد ، می توان با ایجاد شکستگی رو به باد در آن جبهه ، باد مطبوع را به داخل ساختمان هدایت کرد و در صورتی که باد مزاحم در این محدوده قرار گیرد کافی است از ایجاد شکستگی رو به باد در آن جبهه پرهیز نمود . در صورتی که باد مزاحم در محدوده بادهای مؤثر یک جبهه ساختمان قرار گیرد ، لازم است با ایجاد موانعی از قبیل درخت ، دیوار و غیره ، آن جبهه ساختمان را از وزش باد مزاحم محفوظ داشت . به طور کلی وقتی باد به طور عمودی به یک ساختمان می وزد ، دیوارهای مقابل باد تحت فشار و دیوارهای پشت به باد تحت مکش یا فشار منفی قرار می گیرند و اگر باد به شکل مایل به این ساختمان بوزد دو سطح مقابل باد تحت فشار و دو سطح دیگر تحت مکش قرار خواهند گرفت . – عملکرد تهویه و نیاز به آن در ساختمان :وضعیت تهویه طبیعی با میزان تعویض هوای داخل یک ساختمان یکی از عوامل تعیین کننده سلامت و راحتی انسان می باشد . تهویه طبیعی به دو صورت یکی مستقیم و دیگری غیرمستقیم بر انسان تأثیر می گذارد ؛ از یک سو پاکی و سرعت جریان هوا در داخل ساختمان به طور مستقیم بر انسان اثر گذارده و از سوی دیگر وضعیت تهویه از طریق تأثیر بر دما و رطوبت هوا و سطوح داخلی ساختمان به طور غیرمستقیم انسان را تحت تأثیر قرار می دهد . سرعت هوا در نقاط مختلف یک اتاق به نوع فعالیتی که در آن اتاق می شود و همچنین به خصوصیات اقلیمی آن محل بستگی دارد . به عنوان مثال در یک اتاق نشیمن که معمولا تمام افراد درحالت نشسته هستند ، جریان اصلی هوا در ارتفاع سر و شانه افراد یعنی در ارتفاع « 70 تا 120 » سانتی متری از کف اتاق مناسب است . در اتاقهای اداری و کلاسهای درس و یا کتابخانه ، چون جریان هوا باعث اختلال در نظم کار می شود ، باید جریان اصلی هوا در ارتفاع « 120 تا 150 » سانتی متری از کف قرار داده شود . – موقعیت پنجره و تأثیر آن در وضعیت تهویه طبیعی : موقیت پنجره نسبت به جهت وزش باد و وضعیت تهویه طبیعی در اتاق تأثیر زیادی دارد . بهترین وضعیت تعبیه پنجره که تقریبا تمام اتاق را متأثر می کند در اشکال زیر نمایش داده شده است . حرکت توده های بزرگ هوا را که در نتیجه اختلافات فشار هوا به وجود می آید نمی توان تغییر داد ؛ اما سرعت و جهت حرکت بادهایی که در نزدیکی سطح زمین جریان دارد تا حدودی قابل قبول است . در این رابطه اصطکاک مقاومت و ممانعتی که درختان و دیوارها در مقابل وزش باد به وجود می آورند ، به طور کاملا مفیدی مورد استفاده قرار می گیرند . الگوی حرکت باد هنگامی که درخت در فاصله 15 متری ساختمان است : الگوی حرکت باد هنگامی که درخت در فاصله 9 متری ساختمان است : – تهویه مورد نیاز در اقلیم معتدل و مرطوب :با منطبق نمودن شرایط گرمایی مناطق مرطوب بر جدول بیو کلیماتیک ساختمان می توان مشاهده نمود که مشکل عمده در این مناطق ، رطوبت زیاد هوا در تمام فصول سال است . مهمترین روش برای ایجاد آسایش در ساختمانهای این مناطق ، برقراری و تداوم کوران در فضای داخلی است . بنابراین در طراحی ساختمان برای این گونه مناطق باید ایجاد کوران در داخل ساختمان مورد توجه کامل قرار گیرد . در این رابطه توجه به نکات زیر حائز اهمیت است : ارتفاع ساختمان از سطح زمین یکی از عوامل تعیین کننده میزان فشار باد بر ساختمان و در نتیجه تعیین کننده میزان استفاده از باد در ایجاد تهویه طبیعی در آن ساختمان است . ساختمان بلندتر از ساختمانهای اطراف و یا بلندتر از درختان ، از تهویه طبیعی بهتر برخوردار است . به طور کلی به دلیل اهمیت زیاد کوران در مناطق مرطوب ، جهت ساختمانها باید با توجه به کوران ایجاد شده تعیین گردد . 3-بارندگی و رطوبت :رطوبت در ساختمان عاملی بالقوه در به مخاطره انداختن سلامتی و آسایش ساکنین ساختمان بوده و منشأ خساراتی است که به زیبایی و مصالح ساختمان وارد می آید . دیوارهای نمور و مرطوب ممکن است باعث تعدد و شدت یافتن امراضی چون سرماخوردگی و رماتیسم گردند . مقاومت حرارتی دیوارهای مرطوب نیز به دلیل آب موجود در آنها ، کاهش یافته و در نتیجه دمای سطوح داخلی دیوارها ، پایین آمده و امکان بروز تعرق بر روی چنین سطوحی افزایش می یابد ، که این خود می تواند باعث ناراحتی از نظر شرایط گرمایی هوای داخل ساختمان و یا افزایش میزان سوخت مصرفی سیستمهای مکانیکی گردد .همچنین رطوبت موجود در دیوارهای مرطوب باعث می شود املاح نمک موجود در مصالح حل شده و سپس به صورت شوره و یا سفیدک در سطح این دیوارها ظاهر گردد . ترکیب دمای « 25 تا 35 » درجه سانتی گراد با رطوبت نسبی بالا ، محیط مناسبی برای رشد قارچها و انگلهای چوب به وجود می آورد که کاربرد مصالح چوبی در این اقلیم را با مشکل مواجه می کند . خساراتی که در اثر رطوبت به مصالح ساختمانی وارد می شود ، شامل تغییر ابعاد و پوسیدگی چوب ، زنگ زدگی فلزات ، نرم شدن اندودهای گچی و آهکی و همچنین جدا شدن صفحات چوبی به هم چسبانیده شده می باشد . زمین شناسی استان مازندران :مازندران مانند دیگر نقاط ایران در ادامه فرآیند کوهزایی آلپی در دوران سوم به همراه البرز از آب خارج شده و شکل تثبیت شده خود را در اواخر دوره سوم یافته و در دوران چهارم ، تغییرات تکنوتیک و تغییرات کلیماتیک و آب و هوایی و فرآیند فرسایشی مهمترین اثر را در تغییر چهره خارجی زمین در این ناحیه داشته است . از نظر زمین شناسی پهنه شمال البرز ( گیلان و مازندران و گلستان ) تحت واحد زمین شناسی «زون گرگان» نامگذاری شده است . این زون که بخش اعظم آن به وسیله رسوبات عصر حاضر ( رودخانه ای – دلتایی – ساحلی ) پوشیده شده است ، در قسمت شمال گسل معروف و بزرگ البرز قرار دارد که این گسل از گرگان تا لاهیجان ( شرقی – غربی ) گسترده شده است . به غیر از گسل بزرگ البرز ، گسل دیگری به نام گسل آستارا موجود می باشد که جهت شمالی – جنوبی داشته و تا قفقاز کشیده شده است . در فرآیند تکنوتیکی ( خصوصا فرورفتگی دریای خزر در شرق گسل ) این ناحیه اهمیت فراوان دارد . به این خاطر بسیاری از متخصصان و زمین شناسان معتقدند که این زون ( پهنه گیلان ، مازندران و گلستان ) در امتداد این دو گسل در حال فرونشینی است و بالا آمدن آب دریای خزر به خاطر فرونشینی این ناحیه بوده و زمین لرزه های متعدد را در این ناحیه باعث می شود . از شواهد این امر وجود تراسهای آبرفتی در کوهپایه های البرز ، پایین رفتن سطح آب رودخانه های دریای خزر و جابجایی رسوبات در دو طرف گسل خزر نسبت به هم می باشد . لرزه خیزی ناحیه مازندران :لرزه خیزی ناحیه مازندران بستگی به شدت فعالیت تکنوتیکی گسله های موجود دارد ، که گسلهای مهم آن گسلهای البرز و آستارا می باشند . گسل البرز دارای پهنه زیادتری است که از شرق گیلان به طرف گرگان کشیده می‌شود و منطقه وسیع تری را تحت تأثیر خود قرار می دهد.عمق کانونی زلزله ای مازندران همانند سایر زمین لرزه ها سطحی است ( عمدتا عمق شکستها از « 600 – 0 » کیلومتر پوسته زمین متغیر است ) به طوری که از 56 زلزله که از 1900 تا 1976 در محور گیلان و مازندران اتفاق افتاده 68 % آن یعنی 38 زلزله در عمق «33-0 » کیلومتری سطح زمین بوده است . یعنی در واقع بزرگی آنها از مرز 61 درجه ریشتر تجاوز نمی کند. – تأثیرات احتمالی زلزله در شهر بابل :به علت نزدیکی شهر بابل به خطوط هم لرز ناشی از زلزله در گسلهای ذكر شده و با توجه به سابقه زلزله احتمال وقوع زلزله در آن وجود دارد و از آنجایی که از زلزله های حادث شده فرکانسهای همسانی در تمام نقاط شهر بابل به دست آمده و گسل مهمی نیز در آن منطقه وجود ندارد ؛ معیارها و ضوابط سازه ای برای تمام نقاط شهر یکسان است . در نقشه پهنه بندی خطر نسبی زلزله در ایران ، شهرستان بابل در رده خطر متوسط قرار دارد . ویژگی مهم ، در ارتباط با زلزله در شهرستان بابل ، وضعیت خاص زمینهای آن از نظرعدم مقاومت کافی خاک برای احداث بنا ، رسی بودن خاک و بالا بودن سطح آبهای تحت الارضی است و لازمه آن محاسبه هرگونه بنا و سازه بر اساس ضوابط و نظارت فنی و با محاسبه مقاومت و ایستایی مصالح است که در این شرایط منطقه ای احداث می گردد . نتیجه گیری کلی : از بررسی مطالب ذكر شده به نتایج زیر خواهیم رسید:– ساختمان باید در هر دو امتداد عمود بر هم قادر به تحمل نیروهای افقی ناشی از زلزله باشد و در هر یک از این امتدادها نیز باید انتقال نیروهای افقی به شالوده به طور مناسبی صورت گیرد . – تقارن در پلان ساختمانها سبب کاهش تخریب می شود ؛ به عبارت دیگر توزیع تنشهای مختلف در اعضای سازه بهتر انجام شده و مقاومت و پایداری بیشتری حتی در زلزله های با شتاب بالا از جانب این قبیل ساختمانها نشان داده شده است . – کاربرد مصالح سخت تر سبب پایین آوردن انعطاف سازه شده و به صورت مصالح «تردشکن» در می آیند و در شرایط مساوی نیروهای برشی زلزله ، خسارات فراوانی را متحملمی شوند . – برای حذف و یا کاهش خسارت و خرابی ناشی از ضربه ساختمانهای مجاور به یکدیگر باید ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از 4 طبقه هستند به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شده و یا با فاصله ای حداقل برابر با نصف درز انقطاع از مرز مشترک با زمینهای مجاور ساخته شوند . وضع فعالیت : افراد شاغل و افراد بیکار ( جویای کار ) در مجموع 3985 % از جمعیت 10 ساله و بیشتر را تشکیل می دهد . در نقاط شهری 3778 % و در نقاط روستایی 4359 % از جمعیت فعال این شهرستان ، 8153 % را مردان و 1847 % را زنان تشکیل می داده اند .بیشترین میزان فعالیت ، مربوط به گروه سنی 44-40 ساله ، 6183 % و کمترین میزان مربوط به گروه سنی 14-10 ساله با 359 % بوده است . بالاترین فعالیت برای مردان مربوط به گروه سنی 39-35 ساله با 9643 % و برای زنان مربوط به گروه سنی 44-40 ساله با 2522 % بوده است . گروههای عمده فعالیت : از شاغلان 10 ساله به بیشتر ، 2441 % در گروههای عمده کشاورزی ، شکار ، جنگلداری و ماهیگیری ، 1620 % در گروه عمده عمده فروشی و خرده فروشی ، تعمیر وسائل نقلیه موتوری ، موتورسیکلت و کالاهای شخصی و خانگی ، 1907 % در گروه عمده صنعت ( ساخت ) و 2032 % نیز در سایر گروههای عمده فعالیتهای اقتصادی به کار اشتغال دارند . توزیع سنی شاغلان 10 ساله و بیشتر بر حسب گروههای عمده فعالیت در نقاط شهری گروه عمده صنعت (ساخت ) و در نقاط روستایی ، گروه عمده کشاورزی ، شکار و جنگلداری است . گروه عمده شغلی : از جمعیت شاغل 10 ساله و بیشتر شهرستان ، 2384 % را کارکنان کاهر کشاورزی ، جنگلداری و ماهیگیری ، 2036 % را صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوطه و 901 % را متخصصان تشکیل می داده اند . این نسبتها در نقاط شهری به ترتیب 272 % ، 2389 % ، 1363% و در نقاط روستایی به ترتیب 5743 % ، 1475 % ، 165 % بوده است . آموزش :در آبان سال 1375 ، از جمعیت 24-6 ساله شهرستان بابل ، 6884 % در حال تحصیل بوده اند . این نسبت در نقاط شهری 7489 % و در نقاط روستایی 5829 % بوده است . در این شهرستان 9610 % از کودکان ، 9081 % از نوجوانان و3933 % از جوانان به تحصیل مشغولند .گروههای عمده سنی شهرستان ساکن غیر ساکن نقاط شهری نقاط روستایی مرد زن مرد زن مرد زنکودکان 10-6 ساله نوجوانان 14-11 سالهجوانان 24-15 ساله 688496109081 3933 7527 7452 6074 55929650 9672 9540 9499 9393 9607 8454 81314839 4923 2521 2254 000 000000 000000 000000 000مهاجرت : بر حسب آخرین محل اقامت قبلی ، در فاصله سالهای 1365 تا 1375 ، 104693 نفر به شهرستان وارد و یا در داخل این شهرستان جابجا شده اند . محل اقامت قبلی 3638 % شهر یا آبادی دیگر در همین شهرستان بوده ، محل اقامت بقیه خارج از کشور یا اظهار نشده است . 1700 % از روستا به شهر و 5984 % از شهر به شهر ، 890 % از روستا به روستا و 1257 % از شهر به روستا طی 10 سال قبل از سرشماری آبان 1375 مهاجرت کرده اند . در مهاجران وارد شده به نقاط شهری ، بیشترین تعداد در گروه سنی 29-25 ساله و در زنان بیشتر از مردان و کمترین تعداد در گروه سنی 64-60 ساله و در مردان بیشتر از زنان بوده است . در مهاجران وارد شده به نقاط روستایی بیشترین تعداد در گروه سنی 29-25 ساله ، مردان خیلی بیشتر از زنان و کمترین تعداد در گروه سنی 64-50 ساله که مردان کمی بیشتر از زنان بوده است . معماری بومی مازندران : معماری مازندران دارای ویژگیهای ارزنده ای است كه حاصل كنش و واكنش متقابل انسان و طبیعت است و تواماً غنای ویژه ای به اقلیم می دهند . در تقسیم بندی این معماری گونه های مختلفی وجود دارد كه یكی معماری بومی و روستایی مازندران است كه با حداقل امكانات و مصالح بومی پدید آمده و دیگر معماری شهری است كه در وجه اشتراك با معماری روستایی در استفاده از عوامل طبیعی از مصالح پیشرفته تری همچون آجر ، سفال بهره برده و در تركیب و حجم فضاهای داخلی و خارجی بصورت تكمیل تری نسبت به معماری روستایی عمل می كند . تیپولوژی مسكن در این سرزمین ، همگام با عوامل فرهنگی و اجتماعی هویت معماری این خطه را شكل داده است كه علی رغم شباهتهای اقلیمی مازندران با برخی از نقاط جهان ( ژاپن ، اندونزی ، ; ) منحصر به فرد بوده و حاكی از تأثیرگذاری نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی بر عوامل محیطی در شكل گیری معماری می باشد . – شرایط محیطی حاكم بر معماری سنتی مازندران : علاوه بر تاثیر آب و هوا در فرم گیری معماری این منطقه شرایط اجتماعی و نحوه معیشت مردم در شكل گیری معماری برونگرایی دخیل می باشد . در مناطق روستایی محیط سرسبز و پر از گیاه و درخت اجازه حصاربندی مشخص و معینی را به ساكنین نمی دهد . محدوده های گیاهی ، درختان و نهرها در مقایسه با دیوارهای بلند و بسته معماری كویری تضاد چشمگیری دارد و این ویژگی در زمینه مردم شناختی و روان شناختی منطقه ای جا و مكان ویژه ای دارد . تركیب فضاهای معماری بصورت ارگانیك در همزیستی كامل با طبیعت ، درخت ، دریا ، رود ، پستی و بلندی های زمین شكل گرفته اند . – روش های عمده ساخت بناهای مسكونی سنتی : ساخت بناهای روستایی : ساخت و ساز در روستاهای مازندران بطور عمده به دو شیوه زگالی و زگمه ای بوده است . در روش زگالی اسكلتی از ستونهای چوبی كه فاصله بین آن از تخته های چوبی ( بصورت مورب ) استفاده شده و این اسكلت بر روی شمع های چوبی قرار می گیرد . زگمه ای از قرار دادن تنه های درخت بر روی یكدیگر بدست می آید . معمولاً فاصله ای كه از تقاطع تنه های درخت از دیوار پدید می آید بوسیله تكه های چوب یا گل پر می شود . پوشش نهایی سقف در مناطق كوهستانی مازندران از لته و در مناطق جلگه ای از ساقه های برنج بوده است . بناهای روستایی در مناطق جلگه ای مازندران بدلیل بالا بودن رطوبت خاصی با تدابیر ویژه ای بنا می گردد . بطوریكه كف آنها بالاتر از زمین قرار می گیرد و خصوصیات ویژه ای دارند . – مفاهیم سنتی معماری منطقه : محوطه : در حالیكه آبادی های ایران مركزی بصورت پهنه هایی متحدالمركز ، شامل باغها و بوستانها و مزارع آبی و دیمی و مراتع ، در پیرامون دهكده مجتمع شكل می گیرند ، سازمان بندی فضای روستایی مازندران ، فاقد جهت یا محور مشخص می شود . همچنین توزیع درختها در محوطه به گونه ای است كه به هیچ وجه باعث استتار چشم انداز خانه نگردد . در مناطق شهری ، پرچین جای خود را به حصار می دهد لیكن حصارهای خانه بالاخص در آمل علاوه بر محدود كردن حریم شخصی خانه ، از طاق نماها و طاقچه های متعددی تشكیل یافته اند كه علاوه بر زیبایی معمارانه ، كاربری های مختلفی را نیز امكان پذیر می سازد . فرهنگ زیست گروهی : یكی از تمایزات فرهنگ اساسی فرهنگی مازندران و بخش های مركزی ایران در اساسی ترین شیوه زندگی آنها وجود دارد و آن سیمای مستور و درونگرایی معماری مناطق كویری ایران در مقابل چهره باز و نمایان حوزه های داخلی محیط زندگی مازندرانی‌هاست . در این رابطه خانه در محوطه ای باز رو به رهگذران نمایان است و ایوان به عنوان نماد ارتباطی فضای داخل خانه و محیط بیرون ، غالباً در تمامی جهات خانه موجود است . در این رابطه حدود حریم خانه ها عموماً بصورت نشانه های طبیعی مانند درخت ، جوی آب و یا عناصر غیر مستور مانند پرچین چوبی شكل گرفته اند . وجود طبیعت سرسبز در تداوم و پیوستگی با محیط مسكونی ، عامل امتزاج زندگی مردم با جهان اطراف خویش است . خانه ایوان و تلار : یكی از بارزترین نمادهای سیمای خانه های شمالی ، ایوان است . ایوان بالایی خانه كه عموماً در زبان محلی تلار گفته می شود ، نسخه كوچكی است از كوهستانهای مازندران كه تلار غالباً رو به آنها ساخته می شود . تلار غالباً مكان استراحت اهالی خانه در روزهای گرم سال است . تلار به خاطر گشایشهای اطراف خویش و امكان استفاده از هوای خنك در روزهای گرم كاربری های مختلف شامل خواب ، صرف غذا و پذیرایی از میهمان را بر عهده می گیرد .   بام : جغرافیای مازندران همواره با بارانهای تند و شدید همراه است به همین علت شكل بام در این منطقه عموماً شیب دار است شیب بام برای بامهایی كه پوشش آنها از سفال یا چوب می باشد 30 – 20% است برای بامهایی از جنس پوشال برنج یا گالی ( در خانه های روستایی ) شیب تندتر بكار برده می شود . از لحاظ شكل می توان بامها را به سه دسته تقیم كرد :   بام دو شیبه ، بام چهار شیبه كه عموماً مثلثی شكل است و بام هرمی شكل با چهار شیب مساوی . نوع اول بام ساده ای است كه عموماً برای پوشش كومه هاو انبارها بكار می رود . نوع دوم گونه ای است كه جهت پوشش بیشتر ساختمانهای روستایی یا شهری در مازندران بكار می رود . نوع سوم نیز چون عموماً روی پلان های مربع شكل منطبق است . جهت پوشش انبارهای برنج و مكانهای پرورش كرم ابریشم بكار می رود . ساختار بام عموماً از جنس چوب است و روش چوب بستهای متفاوتی جهت انواع شكل بام وجود دارد . حصار : در معماری روستایی مازندران حصار به مفهوم سد بصری نیست ، بلكه بعنوان مرز تعیین كننده حدود خصوصی بكار می رود . به همین علت است كه بیشتر حوزه های مالكیت افراد را در این منطقه ، پرچینهایی كه با چوب و الیاف گیاهی ساخته می شوند تشكیل می دهد . لیكن در شهر ، حصارها عموماً دیوارهایی با آجر قرمز است كه روی آنها بعلت بارندگی شدید منطقه با سفال پوشش داده می شود كه بستر مناسبی برای رشد گلها و گیاهان خودرو بر سر دیوارها است . – معماری خانه های شهری : اغلب خانه های شهری یك طبقه هستند . در این نوع خانه ها ساختار بنا با خانه های روستایی بی شباهت نیست . تعداد اتاق ها از 2 یا 3 تجاوز نمی كند كه در یك ردیف مجاور هم ساخته می شوند و جلوی آنها ایوانی به چشم می خورد . در گذشته تعداد خانه های دو طبقه كم بود ولی با افزایش بهای زمین تعداد خانه های دوطبقه افزوده شد و طی چند دهه اخیر سه طبقه و بیشتر نیز بنا گردید . در غالب خانه های شهری غیر از خانه هایی كه طی چند دهه اخیر ساخته شده كاربرد اطاقها مشخص نیست . مساحت و موقعیت هر اتاق می تواند در كاربرد و عملكرد آن اتاق تعیین كننده باشد . در طرح ساختمانی غذاخوری یا محوطه ای كه برای غذا خوردن مشخص شده باشد وجود ندارد . زیرا در این خانه ها با تغییر فصول مورد استفاده از اتاقها نیز تغییر می كند ، به ترتیب محل غذاخوردن برای نشستن نیز در فصل تابستان معمولاً از ایوان استفاده می شود خانه هایی كه از روی نمونه های غربی ساخته شده فاقد ایوان و پیش فضا هستند . در این گونه خانه ها آشپزخانه ، انبار و توالت بصورت یك بنای كوچك از بنای اصلی مجزا شده است . رطوبت زیاد زمین و بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی مانع از ساختن زیرزمین می شود . در گذشته بعضی از خانه ها دارای یك فضای كوچك زیرزمینی بودند كه ارتفاع آن كم و حدود یك سوم آن بالاتر از زمین بود . وجود این فضای كوچك موجب می شد كه هوا در زیرزمین جریان یابد تا بنا را از پائین در مقابل رطوبت محافظت نماید . در بررسی اولیه خانه های شهری كه هنر معماری به نحو بارزتری به نمایش گذاشته شده می توان تركیب سه گانه ای را به صورت یك بخش اصلی در وسط و دو بال جانبی در تمامی پلانها مشاهده كرد ، كه با تأثیر پذیری از معماری سایر نقاط ایران رنگ و بوی خاصی گرفته اند . بدین ترتیب كه در قسمت میانی ، تالار یا سه دری و در مواردی ایوان قرار گرفته است. مقررات و معیارهای طراحی مغازه ها و فروشگاه ها :فروشگاه ها معمولا در مراکز پر جمعیت و محل رفت و آمد وسایط نقلیه شخصی و عمومی قرار دارند . استانداردهای پارکینگ اتومبیل در انگلستان شامل قاعده 525-35 به ازای هر 100 متر مربع از مساحت مغاره های خرده فروشی می باشد . مسیر دسترسی ( گذرگاه ها ) : رفت و آمد پیاده رو ها ، وسایط نقلیه و خودروهای توزیع مواد باید به صورت جداگانه انجام بگیرد . مراکز خرید بهتر است به پیاده روها و مسیرهای رابط (سرپوشیده جهت حفاظت در مقابل نور آفتاب و باران ) نواحی پارکینگ و مغازه ها محدود شوند . ایستگاه های اتوبوس یا خط آهن زیرزمینی 210 متر بوده و باید در توی سیستم جاده توزیع داخلی باشد . تخصیص فضا : فروشگاه های بزرگ ممکن است درای نمایشگاه ، رستوران ، کافه ، کودکستان ، بانک ، اداره پست ، آژانس مسافرتی ، سینما و باغچه باشد . مغازه های کوچکتر در مرکز خرید ، غالبا دسته بندی می شوند . طراحی مغازه ها با تخصیص فضا به واحدها شروع می شود و باید مطابق با مقررات ضد آتش سوزی و سایر مقررات ساختمانی باشد . سپس فضاهای تخصیص یافته به واحدها ، مجددا به قسمت های داخلی نواحی فروش ، نواحی سرویس داخلی ، خدمات مشترک و غیره تقسیم بندی می گردد . نواحی فروش :نواحی فروش باید بالا فاصله در بالای یکدیگر و حتی الامکان نزدیک به طبقه ورودی قرار بگیرد . استفاده از زیرزمین برای فروش بهتر از طبقات بالاتر است . بنابراین ، محل های انباری و کارمندان بهتر است در طبقات بالاتر و دفاتر اداری در بالاترین طبقه قرار بگیرد . ارتفاع طبقات :ارتفاع طبقات در مورد واحدهای بزرگ 5000-4000 میلی متر و در مورد واحدهای کوچک 3000 میلی متر است و بستگی به نوع سرویسها دارد . ارتفاع زیاد میان طبقات برای مشتریان بازدارنده بوده و برای کارمندان خسته کننده است . مغازه ها بر نور طبیعی متکی نیستند بلکه نور مصنوعی همراه با تهویه مکانیکی در آن ها تامین می‌شود.شبکه سازه ای : ابعاد و مرکز ستون های فروشگاه ، طرح کلی لوازم و ثاثیه آن را تایین می کند . شبکه سازه ای پیشنهادی برای واحدهای بزرگ دارای عرض 7300 و 9000 میلی متر وعمق 9150 می باشد . نمای جلویی یا فرانتاژ فروشگاه های کوچک میان 5300 و عمق آنها 18 تا 36 متر ( فاصله از نمای جلویی تا دیوار پشت فروشگاه ) است . گذرگاه :حداقل عرض پیشنهادی برای گذرگاه اصلی عبارت از 1980 میلی متر و برای گذرگاه های فرعی 990 میلی متر است . ارتفاع پیشخوان ها عموما 920 میلی متر است . مدول یا ضریب سیستم ، بر حسب نوع قفسه بندی فروشگاه متغییر است‌. حرکت در میان طبقات فروشگاه :تعداد و عرض راه پله ها و خروجی ها توسط مقررات ساختمانی تعیین می‌شود . در انگلستان تعداد راه پله ها بستگی به فواصل حرکت ، عرض راه پله ها داشته و خروجی ها بستگی به تراکم جمعیت دارد . در مغازه های ویژه ، برای هر شخص مساحت ناخالصی حدود 7 متر مربع منظور می شود . قسمت اعظم مشتریان از پله برقی استفاده می کنند اما آسانسورها نیز در خدمت آنها است . تعداد مشتریانی که می خواهند از طبقه همکف به طبقات بالا بروند از رابطه « تعداد طبقات * مساحت فروشگاه * نرخ تراکم جمعیت » به دست می آید (80% از پله برقی و 20% از آسانسور استفاده می کنند ) . این رقم باید بر ظرفیت سیستم انتقال تقسیم شود تا تعداد آسانسورها و پله برقی حاصل گردد . آسانسورها :آسانسورها باید به شکل گروهی بوده و از ورودی قابل رویت باشند . در فروشگاه های بزرگ و در مرکز ساختمان آن فاصله آسانسور از هیچ کدام از فروشنده ها نباید بیش از 50 متر باشد . آسانسورها را می توان به صورت پشت به پشت گروه بندی کرد و یا به صورت مرکب با پله های برقی مورد استفاده قرار داد . پله برقی ها :موقعی که تعداد جمعیت مورد انتقال در هر ساعت حدودا به 2000 نفر می رسد وجود پله برقی ضرورت پیدا می کند . پله برقی باید در هر دو جهت حرکت کرده و به طور متوالی از همه طبقات ویژه فروش ساختمان عبور کند . بهترین مکان آن مرکز کف فروشگاه است به طوری که از تمامی ورودی ها دیده شود و شیب آن 30 درجه باشد . اتاق رفع خستگی معمولا در طبقه بالا بوده وشامل آشپز خانه و یک بالابر به انباری می باشد .اتاقهای فرعی :توالت ، اتاقک تلفن ، رختکن کارمندان و دستشویی معمولا در نیم طبقه قرار داده می‌شود . ادامه خواندن مقاله طراحي مجموعه تجاري-تفريحي شهرستان بابل

نوشته مقاله طراحي مجموعه تجاري-تفريحي شهرستان بابل اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>