Quantcast
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله ريشه هاي اقتصادي ، سياسي انقلاب اسلامي ايران

 nx دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ریشه های اقتصادی ، سیاسی انقلاب اسلامی ایران سخن‌ نخست‌ سخن‌ گفتن‌ و یا نوشتن‌ از انقلاب‌ ایران‌ كار چندان‌ ساده‌ای‌ نیست ‌زیرا نه‌ تنها، همان‌طور كه‌ دیگران‌ هم‌ گفته‌اند، هرگونه‌ بررسی‌ و تحلیلی‌از یك‌ واقعه‌ تاریخی‌ عظیم‌ لاجرم‌ از پشت‌ عینك‌ باورها و تفكرات‌تحلیل‌ كننده‌ انجام‌ خواهد شد و چه‌ بسا رنگ‌ و صبغه‌ای‌ از چنین‌برداشتهایی‌ را بخود بگیرد و ناگزیر از جاده‌ واقع‌بینی‌ِ صرف‌ و تحلیل‌منصفانه‌ و بیطرفانه‌ خارج‌ شود، بلكه‌ همچنین‌ بجرأت‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌جوامع‌ جهان‌ سوم‌ نوعاً از یك‌ عارضه‌ همگانی‌ رنج‌ می‌برند و آن‌ ابتلابه‌ یك‌ فضای‌ فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌ قبول‌ و یا ردّ كامل‌ آراء موافق‌ یامخالف‌ هریك‌ از رویدادهای‌ اجتماعی‌ ـ تاریخی‌ بوجود آمده‌ در فضای‌اجتماعی‌ آنهاست‌، عادت‌ِ مذمومی‌ كه‌ نه‌ تنها بر قضاوتهای‌ تاریخی‌،اجتماعی‌، سیاسی‌، فرهنگی‌، بلكه‌ بر روابط‌ فردی‌ و قضاوتهای‌ شخصی‌آحاد مردم‌ آن‌ جوامع‌ نیز حكمفرماست‌ و همگان‌ بسهولت‌ قضاوتهای‌مثبت‌ و منفی‌ِ ارزشی‌ می‌كنند و بر امری‌ یا صد درصد مهر تأیید وتصدیق‌ می‌زنند و یا اینكه‌ كاملاً آن‌ را رّد و تكذیب‌ می‌كنند، پدیده‌ای‌كه‌ در كشورهای‌ اسلامی‌ همجوار خود در مورد قضاوت‌ درباره‌ حركت‌اخوان‌ المسلمین‌ در مصر، و یا ناسیونالیسم‌ عربی‌ ناصر، یا بقدرت‌رسیدن‌ حزب‌ بعث‌ در عراق‌ و سوریه‌، و بالاخره‌ راجع‌ به‌ انقلاب‌اسلامی‌ ایران‌ بوضوح‌ مشاهده‌ می‌كنیم‌. و اما در مورد انقلاب‌ عظیم‌ اسلامی‌ ایران‌ و بررسی‌ ریشه‌های‌اقتصادی‌، سیاسی‌ و ; آن‌ مطالب‌ زیادی‌ در ایران‌ و كشورهای‌ غربی‌نوشته‌ شده‌ و حق‌ هم‌ همین‌ بوده‌ است‌، چرا كه‌ بنابر سخن‌ آنتونی‌پارسونز، سفیركبیر انگلیس‌ در ایران‌ در زمان‌ انقلاب‌، انقلاب‌ ایران‌ ازلحاظ‌ عمق‌ و دامنه‌ شمول‌ بسهولت‌ با انقلاب‌ كبیر فرانسه‌ و یا انقلاب‌كبیر روسیه‌، قابل‌ مقایسه‌ است‌ و انقلابی‌ است‌ كه‌، بنابر گفته‌ استادشهید مرتضی‌ مطهری‌، بخلاف‌ بسیاری‌ از انقلابات‌ تاریخی‌ دیگر كه‌ ازلحاظ‌ تنها یك‌ بُعد اقتصادی‌، یا مذهبی‌، یا سیاسی‌ و غیره‌ اهمیت‌ دارند،دارای‌ ابعاد برجسته‌ گوناگون‌ می‌باشد. و اما در یك‌ تحلیل‌ كلی‌ از كتب‌ و مقالاتی‌ كه‌ راجع‌ به‌ انقلاب‌اسلامی‌ ایران‌ نوشته‌ شده‌ می‌توان‌ تقسیم‌بندی‌ زیر را بدست‌ داد:الف‌: كتب‌ و مقالاتی‌ كه‌ توسط‌ صاحبنظران‌ و علماء و سیاستمداران‌ایرانی‌ ( در داخل‌ و یا خارج‌ كشور) نوشته‌ شده‌اند.ب‌: كتب‌ و مقالاتی‌ كه‌ توسط‌ پژوهشگران‌ و اندیشمندان‌ خارجی‌(عمدتاً غربی‌ و بخصوص‌ آمریكایی‌) به‌ رشته‌ تحریر درآمده‌اند. از آنجائیكه‌ مجموعه‌ آثار دسته‌ اول‌ عمدتاً از خصیصه‌ تأیید و یاتكذیب‌ كامل‌ كه‌ پیش‌ از این‌ گفتیم‌ برخوردارند، لذا در ادامه‌ این‌نوشتار عمده‌ تاكید و ارجاعات‌ خویش‌ را بر روی‌ آثار و نوشته‌های‌علمای‌ مغرب‌ زمین‌ و تحلیل‌ ایشان‌ از علل‌ و عوامل‌ و زمینه‌های‌ وقوع‌انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌ قرار می‌دهیم‌ تا خدای‌ ناكرده‌ به‌ صفت‌”خودگویی‌ و خودخندی‌” و قضاوت‌ جانبدارانه‌ متهم‌ نشویم‌. و اما در مورد تحلیل‌ علل‌ و عوامل‌ و ریشه‌های‌ وقوع‌ انقلاب‌اسلامی‌ در ایران‌ مایلیم‌ این‌ عوامل‌ را به‌ سه‌ دسته‌ و یا گروه‌ زیر تقسیم‌كنیم‌، هر چند كه‌ این‌ نحوه‌ تقسیم‌بندی‌ به هیچ وجه‌ جامع‌ و مانع‌ نبوده‌ وصرفاً بمنظور تسهیل‌ در پیشبرد بحث‌ می‌باشد.1 عوامل‌ صنعتی‌ ـ اقتصادی‌.2 عوامل‌ اجتماعی‌ ـ فرهنگی‌.3 عوامل‌ سیاسی‌ ـ مذهبی‌. عوامل‌ صنعتی‌ ـ اقتصادی‌ در بُعد علل‌ و عوامل‌ صنعتی‌ ـ اقتصادی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ بطوركلی‌ دو نظر عمده‌ در مغرب‌ زمین‌ ابراز شده‌ است‌: یكی‌ اینكه‌ وقوع‌انقلاب‌ در ایران‌ به‌ خاطر سرعت‌ بیش‌ از حد و غیر قابل‌ تحمل‌ صنعتی‌كردن‌ جامعه‌ توسط‌ شخص‌ شاه‌ و رژیم‌ پهلوی‌ بوده‌ است‌، و دیگری‌اینكه‌، سوای‌ سایر مسائل‌ و مشكلات‌ فرهنگی‌، اجتماعی‌، سیاسی‌، ومذهبی‌، حتی‌ خود این‌ صنعتی‌ كردن‌ و یا به‌ اصطلاح‌ امروزی‌ نوسازی‌صنعت‌ ایران‌ و به‌ تبع‌ آن‌ رشد و شكوفایی‌ اقتصادی‌ كشور در دوران‌حكومت‌ پهلوی‌ دستخوش‌ مشكلات‌ و چالشهای‌ جدی‌ بوده‌ است‌.طبیعی‌ است‌ كه‌ ما با نظر اول‌، هر چند معدود طرفدارانی‌ هم‌ در بین‌علماء و متفكرین‌ مغرب‌ زمین‌ دارد، بهیچوجه‌ نمی‌توانیم‌ موافقت‌ داشته‌باشیم‌. چرا كه‌ وقتی‌ نویسنده‌ای‌ مثل‌ امین‌ سِیْكَل‌ (Amin Saikal)می‌نویسد: «در نتیجه‌، به‌ خوبی‌ روشن‌ شد كه‌ سیاستهای‌ كلی‌ شاه‌ در زمینه‌ توسعه‌اقتصادی‌ ـ صنعتی‌ و نظامی‌ در حدی‌ است‌ كه‌ بالاتر از قدرت‌ جذب‌ایرانیان‌، در آن‌ سطح‌ كه‌ شاه‌ پیش‌بینی‌ كرده‌ بود قرار دارد.» پذیرش‌ سخن‌ وی‌ بدین‌ معناست‌ كه‌ تصور كنیم‌ در آن‌ زمان‌ عموم‌ ویا اكثریت‌ مردم‌ ایران‌ افرادی‌ عقب‌مانده‌ و غیر آشنا به‌ مفاهیم‌ نوین‌صنعتی‌سازی‌ و توسعه‌ اقتصادی‌ بوده‌اند و لذا از درك‌ ماهیت‌ سیاستهای‌مثبت‌ رژیم‌ عاجز مانده‌ و در مقابل‌ آن‌ به‌ مقاومت‌ و مخالفت‌برخاسته‌اند. در حالی‌ كه‌ حقیقتاً چنین‌ نبوده‌ و بلكه‌ بطوریكه‌ ذیلاًخواهیم‌ دید برنامه‌های‌ مزبور بشدت‌ توام‌ با مفاسد و نابهنجاریهای‌ متعددبوده‌اند و همین‌ نیز زمینه‌ مخالفت‌ و بالمآل‌ انقلاب‌ مردم‌ را فراهم‌ آورده‌است‌. و اما اشكالات‌ عمده‌ای‌ كه‌ در نگاه‌ اول‌ در برنامه‌های‌ توسعه‌صنعتی‌ ـ اقتصادی‌ شاه‌ بچشم‌ می‌خورند عبارتند از: 1 سوءاستفاده‌های‌ كلان‌ مادی‌بنظر می‌رسد دامنه‌ سوءاستفاده‌های‌ مالی‌ درباره‌ اطرافیان‌ شاه‌، وصاحبان‌ قدرت‌ و نفوذ در دستگاه‌ پهلوی‌ از كل‌ پروژه‌های‌ صنعتی‌،كشاورزی‌، ساختمانی‌، راهسازی‌ و نظامی‌ زمان‌ رژیم‌ گذشته‌ تا آن‌ حدگسترده‌ و وسیع‌ بوده‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها از دید هیچ‌ یك‌ از پژوهشگران‌خارجی‌ كه‌ علل‌ و عوامل‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ را بررسی‌ كرده‌اند پنهان‌نمانده‌ است‌، بلكه‌ حتی‌ خواص‌ اطرافیان‌ و نزدیكان‌ شاه‌ سابق‌ نیز اجباراًبه‌ آن‌ اعتراف‌ كرده‌اند، چنانچه‌ اشرف‌ پهلوی‌ دركتاب‌ “چهره‌ها درآیینه‌”(ص‌ 103) و پرویز راجی‌ در كتاب‌ “خاطرات‌ آخرین‌ سفیرشاه‌ در لندن‌” (صص‌ 186، 230، 269، و غیره‌) بدان‌ اشاره‌ كرده‌اند.علاوه‌ بر این‌، خود شاه‌ نیز در كتاب‌ “پاسخ‌ به‌ تاریخ‌”چنین‌ مطلبی‌ رااذعان‌ می‌كند. آنتونی‌ پارسونز سفیر كبیر انگلیس‌ نیز در خاطرات‌ دوران‌سفارت‌ خود در ایران‌ كه‌ مصادف‌ با سالهای‌ انقلاب‌ بوده‌ است‌ در ذكرعوامل‌ سقوط‌ رژیم‌ پهلوی‌ از استبداد، فساد مالی‌، سركوب‌، و خشونت‌رژیم‌ نام‌ می‌برد و در جای‌ دیگری‌ (ص‌ 28 كتاب‌ فوق‌الذكر)می‌گوید كه‌ بیشترین‌ موارد فساد مالی‌ مربوط‌ به‌ خانواده‌ پهلوی‌ ودربارشاه‌ بود. 2 اسراف‌ و تبذیراز جمله‌ نارسائیهای‌ اقتصادی‌ كه‌ ناظران‌ و پژوهشگران‌ خارجی‌ درمورد نحوه‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ صنعتی‌ دوران‌ رژیم‌ گذشته‌ ذكر كرده‌اندیكی‌ هم‌ مسأله‌ اسراف‌ و تبذیر در هزینه‌ انجام‌ پروژه‌ها و یا بعضی‌ ازبرنامه‌های‌ دربار پهلوی‌ نظیر برگزاری‌ جشنهای‌ دو هزار و پانصد ساله‌شاهنشاهی‌ و نظایر آنها می‌باشد به‌گونه‌ای‌ كه‌ بنابر نقل‌ یكی‌ از این‌منابع‌ مطالعاتی‌، گاهی‌ هزینه‌ صوری‌ اجرای‌ یك‌ طرح‌ و یا پروژه‌ صنعتی‌به‌ چندین‌ برابر هزینه‌ واقعی‌ آن‌ بالغ‌ می‌گردید. بدیهی‌ است‌ وقتی‌هیچگونه‌ بازرسی‌ و رسیدگی‌ حقیقی‌ نسبت‌ به‌ درآمد و مخارج‌ و درنتیجه‌ ثروت‌ هنگفت‌ دربارپهلوی‌ وجود نداشت‌ و سیستم‌ حكومتی‌ وسیاسی‌ آن‌ روز ایران‌ به‌ كسی‌ اجازه‌ نمی‌داد تا در این‌ زمینه‌ها اظهار نظر،چه‌ رسد به‌ تحقیق‌ و تفحّص‌، نماید و سررشته‌ مصرف‌ درآمد كشور وبیت‌المال‌ عمومی‌ یكسره‌ در دست‌ شاه‌ و دربار و عده‌ای‌ از وزراء ووكلای‌ مطیع‌ آنها بود، باید هم‌ انتظار داشت‌ كه‌ از محل‌ّ اینگونه‌درآمدها، دربار پهلوی‌ و بویژه‌ شخص‌ رضاخان‌ و بعدها پسرش‌محمدرضا صاحب‌ ثروتهای‌ بادآورده‌ كلانی‌ شده‌ باشند كه‌ تعجب‌ همه‌ناظران‌ خارجی‌ اوضاع‌ ایران‌ در زمان‌ پهلوی‌ها را برانگیخته‌ است‌. 3 اختلاف‌ طبقاتی‌از موارد دیگری‌ كه‌ پژوهشگران‌ غربی‌ راجع‌ به‌ نارسائیهای‌ اقتصادی‌و اجتماعی‌ حاصل‌ از برنامه‌های‌ نوسازی‌ و صنعتی‌ شدن‌ جامعه‌ ایران‌ دردوران‌ پهلوی‌ ذكر كرده‌اند مسأله‌ ایجاد فاصله‌ عمیق‌ طبقاتی‌ در جامعه‌ایران‌ در عهد پهلوی‌ است‌، بطوری‌ كه‌ در هر دو كتاب‌ “ریشه‌های‌انقلاب‌” و “ایران‌ در فاصله‌ دو انقلاب‌”، یكی‌ از دلایل‌ عمده‌ نارضایتی‌مردم‌ در زمان‌ حكومت‌ پهلوی‌ شكاف‌ و اختلاف‌ عظیم‌ طبقاتی‌ بین‌معدودی‌ اقشار بسیار غنی‌ و مرفّه‌ جامعه‌ و اكثریت‌ عظیم‌ توده‌ مردم‌ ذكرمی‌شود، چرا كه‌ ـ به‌ زعم‌ ایشان‌ ـ نحوه‌ توزیع‌ درآمدهای‌ ملّی‌ در دوران‌رژیم‌ پهلوی‌ آشكارا غیر عادلانه‌ بوده‌ است‌. خانم‌ پروفسور كِدی‌استاد تاریخ‌ دانشگاه‌ لوس‌آنجلس‌ آمریكا در این‌ زمینه‌ بیان‌ می‌دارد: «بنظر می‌رسد هیچگونه‌ شكی‌ وجود نداشته‌ باشد كه‌ اصلاحات‌رضاشاه‌ عمدتاً از جیب‌ طبقات‌ محروم‌ و به‌ نفع‌ یك‌ طبقه‌ برگزیده‌كوچك‌ بود.»ناگفته‌ نگذاریم‌ كه‌ در بعضی‌ از آثاری‌ كه‌ اخیراً از طرف‌ بعضی‌ ازوابستگان‌ رژیم‌ پهلوی‌ در غرب‌ انتشار یافته‌ ادعا شده‌ كه‌ فاصله‌ طبقات‌فقیر و غنی‌ در زمان‌ حكومت‌ اسلامی‌ از گذشته‌ بدتر شده‌ است‌، امااز آنجا كه‌ سخن‌ ایشان‌ بر هیچ‌ گزارش‌ آماری‌ قابل‌ اعتمادی‌ مبتنی‌ نشده‌و صرفاً بطور مبهمی‌ گفته‌ شده‌ «طبق‌ گزارشات‌ وزارت‌ برنامه‌ و بودجه‌»،لذا بنظر ما چندان‌ قابل‌ اعتنا نمی‌باشد. 4 وابستگی‌ صنعتی‌ ـ اقتصادیاز جمله‌ ایرادات‌ عمده‌ای‌ كه‌ می‌توان‌ به‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ صنعتی‌ ـاقتصادی‌ رژیم‌ گذشته‌ گرفت‌ این‌ واقعیت‌ است‌ كه‌ بیشتر پروژه‌های‌بزرگ‌ اجراء شده‌ نوعاً طوری‌ نبودند كه‌ بنیه‌ و بنیانهای‌ صنعتی‌ ـاقتصادی‌ ایران‌ را تقویت‌ و در طول‌ زمان‌، این‌ مملكت‌ را از نظر صنعتی‌و پروژه‌های‌ زیربنایی‌ مستقل‌ و خودكفا سازند، كاری‌ كه‌ كشورهایی‌ مثل‌ژاپن‌ در دهه‌ سالهای‌ 1950 میلادی‌ (پس‌ از پایان‌ جنگ‌ و در حقیقت‌شكست‌ فاحش‌ ژاپن‌ در جنگ‌) و كره‌ جنوبی‌ در دهه‌ سالهای‌ 1970میلادی‌ (به‌ تقلید از ژاپن‌) و مالزی‌ و اندونزی‌ در دهه‌ سالهای‌ 1980میلادی‌ (به‌ تقلید از كره‌) انجام‌ دادند و از بسیاری‌ جهات‌ خود را در زمره‌كشورهای‌ صنعتی‌ و نیمه‌ صنعتی‌ قرار دادند (در صنایع‌ سنگین‌،كشتی‌سازی‌، هواپیماسازی‌، خودروسازی‌، ساخت‌ ماشین‌ آلات‌ سنگین‌صنعتی‌، سواری‌ و غیره‌) كاری‌ كه‌ بحمدالله‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌اسلامی‌ تا حدود زیادی‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ شروع‌ شده‌ وسرمایه‌گذاری‌ روی‌ تحقیقات‌ صنعتی‌ و اجرای‌ پروژه‌های‌ بزرگ‌ ملی‌نظیر ساخت‌ ماشین‌آلات‌ صنعتی‌، طراحی‌ ساخت‌ خودرو، كشتی‌سازی‌،ساخت‌ تسلیحات‌ سنگین‌ دفاعی‌، هواپیما سازی‌ و غیره‌ آغاز شده‌ است‌.به‌ هر تقدیر با ضِرس‌ِ قاطع‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ بجهت‌ وابستگی‌ شدیدحكومت‌ پهلوی‌ به‌ قدرتهای‌ استعماری‌ غربی‌، و از طرفی‌ وابستگی‌ آن‌قدرتها به‌ صهیونیسم‌ بین‌الملل‌ و جانبداری‌ كامل‌ از اسرائیل‌، غربیان‌هرگز نمی‌گذاشتند و نگذاشتند هم‌ كه‌ ایران‌ زمان‌ شاه‌ به‌ یك‌ قدرت‌مستقل‌ صنعتی‌، نظامی‌، و; منطقه‌ تبدیل‌ شود و از این‌ لحاظ‌، هرچندبطور بالقوه‌، روزی‌ بتواند به‌ عنوان‌ یك‌ كشور مسلمان‌ در برابر اسرائیل‌قدعلم‌ كند، هدفی‌ كه‌ هنوز هم‌ بشدت‌ بدنبال‌ آن‌ هستند. لذا، به‌ قول‌خانم‌ نیكی‌ كدی‌ مورخ‌ مشهور آمریكایی‌ و استاد دانشگاه‌ كالیفرنیا درلوس‌ آنجلس‌ (UCLA) پروژه‌های‌ صنعتی‌ ـ اقتصادی‌ِ زمان‌ شاه‌طرحهای‌ بی‌جهت‌ بزرگی‌ بودند كه‌ چندان‌ مطابق‌ شرایط‌ ایران‌ طراحی‌نشده‌ بودند و در حد اسراف‌گران‌ و پرخرج‌ بودند، و بطور عمده‌ نیز جزناكامی‌ اقتصادی‌ ببار نمی‌آوردند. لازم‌ به‌ یادآوری‌ نیست‌ كه‌ این‌درست‌ همان‌ كاری‌ است‌ كه‌ امروزه‌ قدرتهای‌ غربی‌ و در رأس‌ آن‌آمریكا با سرمایه‌گذاریهای‌ صنعتی‌ كشورهایی‌ مثل‌ كویت‌، قطر،عربستان‌، امارات‌ و غیره‌ می‌كنند و متاسفانه‌ برادران‌ عرب‌ ما هم‌ متوجه‌مطلب‌ نیستند و ارز و سرمایه‌های‌ داخلی‌ خود را عملاً دور می‌ریزند، ویا حداقل‌ اینكه‌ بصورتی‌ مصرف‌ می‌كنند كه‌ هرگز آنان‌ را مثل‌ هند،ژاپن‌، چین‌ و یا كره‌ جنوبی‌ یك‌ كشور صنعتی‌ نخواهد كرد، چنانچه‌خانم‌ كدِی‌ منصفانه‌ اذعان‌ می‌نماید كه‌ پروژه‌های‌ صنعتی‌ زمان‌ شاه‌ بیشترجنبه‌ نمایشی‌ داشته‌ و به‌ همراه‌ اسلحه‌های‌ فوق‌ پیچیده‌ و گرانی‌ كه‌خریداری‌ می‌شد و نیز كالاهای‌ لوكس‌ و تجملی‌ مصرفی‌، اتكای‌اقتصادی‌ ایران‌ به‌ غرب‌ را بشدت‌ افزایش‌ می‌داد و منافع‌ آنها عمدتاً به‌جیب‌ شركتهای‌ آمریكایی‌ می‌رفت‌.در جمعبندی‌ این‌ بحث‌ اجازه‌ بفرمایید باز هم‌ از كلام‌ این‌ اندیشمندغربی‌ استمداد بگیریم‌ كه‌ می‌گوید:«عدم‌ تقسیم‌ درآمد كه‌ به‌ نحو آشكار و وسیعی‌ غیر عالادنه‌ بود،احتمالاً بیشتر به‌ نارضایتی‌ روبه‌ رشد مردم‌ دامن‌ می‌زد تا عامل‌استانداردی‌ كه‌ در غرب‌ گفته‌ می‌شود، یعنی‌ صنعتی‌ كردن‌ سریع‌جامعه‌.» عوامل‌ اجتماعی‌ ـ فرهنگی‌ شاید اگر گفته‌ شود كه‌ نقش‌ عوامل‌ اجتماعی‌ ـ فرهنگی‌ در وقوع‌انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ بیشتر از عوامل‌ اقتصادی‌ ـ صنعتی‌ بوده‌ است‌ سخن‌چندان‌ گزافی‌ نبوده‌ باشد، چرا كه‌ ملت‌ ایران‌ و بویژه‌ روشنفكران‌ وفرهیختگان‌ و اهل‌ ادب‌ و فرهنگ‌ و مصلحین‌ اجتماعی‌ و دلسوختگان‌فرهنگی‌، از اینكه‌ می‌دیدند جامعه‌ و مردم‌ ایران‌ بشدت‌ سنن‌ و ارزشهای‌اجتماعی‌، قومی‌ و فرهنگی‌ ـ مذهبی‌ خویش‌ را از دست‌ می‌دهند و باشتاب‌ در جهت‌ نوعی‌ الیناسیون‌ فرهنگی‌ و به‌ تعبیر مرحوم‌ آل‌احمدغربزدگی‌ پیش‌ می‌روند بشدت‌ نگران‌ و متأثر بودند، مطلبی‌ كه‌ نه‌ تنهامحل‌ توجه‌ و نگرانی‌ اندیشمندان‌ داخلی‌، اعم‌ از روشنفكر و روحانی‌بود، بلكه‌ همچنین‌ علما و اندیشمندان‌ خارجی‌ نیز نسبت‌ به‌ آن‌ نگران‌و حساس‌ شده‌ بودند. در داخل‌ ایران‌، روشنفكر دلسوزی‌ چون‌آل‌احمد، “در خدمت‌ و خیانت‌ روشنفكران‌” را می‌نوشت‌، و مرحوم‌دكتر شریعتی‌ “بازگشت‌ به‌ خویش‌” را مطرح‌ می‌كرد و از چهره‌های‌برجسته‌ای‌ چون‌ سلمان‌ و مقداد و ابوذر سخن‌ می‌گفت‌، و استاد شهیدمرتضی‌ مطهری‌، در مقابل‌ زمزمه‌های‌ غرب‌پذیری‌ و تغییر خط‌ و زبان‌ ونفی‌ حجاب‌ اسلامی‌ از ناحیه‌ روشنفكران‌ و اساتید خودباخته‌ یا خودفروخته‌ای‌ چون‌ تقی‌زاده‌ و پورداود و دیگران‌، “خدمات‌ متقابل‌ اسلام‌ وایران‌” و “مسأله‌ حجاب‌” را به‌ رشته‌ تحریر درمی‌آوردند و از فرهنگ‌دینی‌ و احساسات‌ ملی‌ ـ مذهبی‌ اقوام‌ ایرانی‌ در مقابل‌ تهاجم‌ فرهنگی‌خارجی‌ در حدّ توان‌ دفاع‌ می‌كردند و، در خارج‌ از ایران‌ هم‌، هراندازه‌روشنفكران‌ و اندیشمندان‌ ایرانی‌ مقیم‌ خارج‌ از كشور یا ایران‌ شناسان‌ واسلامشناسان‌ خارجی‌ مانند حامد الگار و دیگران‌ توجه‌ می‌دادند كه‌لازمه‌ نوسازی‌ و رشد صنعتی‌ ـ اقتصادی‌ یك‌ جامعه‌ الزاماً تغییر ساختارفرهنگی‌ ـ مذهبی‌ آن‌ نیست‌، این‌ سخن‌ حق‌ به‌ گوش‌ شاه‌ و اطرافیان‌ وی‌نمی‌رفت‌ و بدون‌ توجه‌ به‌ رشد و شكوفایی‌ جوامعی‌ سنتی‌ مانند ژاپن‌ كه‌با حفظ‌ همه‌ سنن‌ و ارزشهای‌ دینی‌ (شینتوئی‌ ـ بودایی‌) و فرهنگی‌ خود به‌پیشرفتهای‌ چشمگیری‌ نائل‌ شده‌ بودند، و صرفاً به‌ تقلید از آتاتورك‌ درتركیه‌ كه‌ به‌ زعم‌ خود لازمه‌ نوسازی‌ جامعه‌ ترك‌ را پشت‌ پازدن‌ به‌ همه‌سنن‌ و ارزشهای‌ دینی‌ دیده‌ بود، به‌ كار اسلام‌زدایی‌ و فرهنگ‌ ستیزی‌خود ادامه‌ می‌دادند. البته‌ در بعد اجتماعی‌ مسأله‌ اختناق‌ سیاسی‌، فشار وشكنجه‌ مخالفین‌، استبداد كامل‌ حكومتی‌، و نفی‌ حقوق‌ فردی‌ واجتماعی‌ شهروندان‌ نیز مطرح‌ بود كه‌ در بخش‌ بعدی‌ كلام‌ به‌ آنهاخواهیم‌ پرداخت‌.a ادامه خواندن مقاله ريشه هاي اقتصادي ، سياسي انقلاب اسلامي ايران

نوشته مقاله ريشه هاي اقتصادي ، سياسي انقلاب اسلامي ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>