nx دارای 52 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تخت سلیمان
استان آذربایجان غربیاین استان براساس آخرین تقسیمات كشوری 12 شهرسان ،28 بخش،22 شهر، 103 دهستان و 3227 آبادی دارای سكنه دارد و مركز آن شهر تاریخی ارومیه است. شهرستان های استان آذربایجان غربی عبارتند از ارومیه، بوكان، پیرانشهر، تكاب، خوی، سردشت، سلماس، شاهین دژ، ماكو، مهاباد و میاندوآب و نقده.
شهرستان تكابشهرستان تكاب باوجــود آثار باستانی ، منابع طبیعی و معدنی در اطراف آن ، یكی از محروم ترین شهرهای استان آذربایجان غربی است . صنعت در این شهر رونق چندانی نیافته و اقتصاد آن وابسته به كشاورزی و دامداری اغلب سنتی می باشد. همه ساله صدها نفر از نقاط مختلف دنیا از آثار باستانی این شهر به خصوص تخت سلیمان بازدید میكنند. از مناطق دیدنی این شهر كوه زندان ، آبشار قینرجه ، آبهای گرم ، چمن متحرك و .. می باشد.
كوه بلقیس در نزدیكی تكاب یكی از زیباترین مكانهای گردشی و تفریحی است و در تابستان از آب و هوای بسیار خوبی برخوردار است.
تخت سلیمانموقعیت مکانیاین اثر در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی واقع در 43 کیلو متری شهرستان تکاب قرار داد و فاصله آن از تهران تقریبا 500 کیلومتر است که میتوانید در 6 ساعت از تهران به این مکان سفر کرد . تخت سلیمان یكی یا آتشكده آذر گشنسب (به معنی اسب نر) در تكاب آذربایجان، یكی از بزرگترین آتشكدهها و مورد احترام همه بوده است. گفته شده است كه در هنگام تاجگذاری و جنگ پیاده از تیسفون به آنجا میرفتهاند.
در آنجا بركهای است كه آب بطور طبیعی در آن میجوشد. آن گونه كه یاقوت میگوید: «آب دئماً بوسیله هفت نهر از آن بیرون میآید و هفت آسیاب را میگردانده است» اكنون این چشمه بصورت خم ژرف در آمده در سوبات بجای مانده نشان میدهد كه حدوداً هزار سال است كه آب آن روان است. آتشكده، فضای گنبدداری است كه در جلوی آن ایوان بوده و نیز دروازه عمومی و خصوصی برای ورود به آن داشته است. در كنار آن ایوان خسرو یا محل تاجگذاری خسرو قرار داشته است.
این فضا بعداً در دوره هلاكو بازسازی و درون آن كاشیكاری شده است كه شاید اقامتگاه تابستانی او بوده است. در سمت چپ آتشكده یك مدرسه و در پشت آتشكده، رصدخانه و در كنار آن جایی برای نیایش به مرور زمان ویران شده است. این بنا را میتوان یك مجموعه كامل و یكی از الگوهای همه مجتعهای ساختمانی كه بعدها در ایران ساخته شده است، دانست.
ساختمانهای تخت سلیمان از شیوه پارتی بجای مانده بود. یك ارسن از ساختمانها گرداگرد آتشكده آذرگشنسب كه پیش از اسلام جایگاه بسیار ارزشمندی بود، تشكیل یافته بود. پس از اسلام ایلخانان مغول دوباره به آن توجه كردند (674 ه.ق). با بهرهگیری از ویژگیهای بومی آنها،
بویژه چشمه جوشان آن یك كاخ تابستانی در آن ساختند. همچنین تالار خسرو (جایگاه تاجگذاری خسرو پرویز) را كه با سنگ لاشه ساخته شده بود، كاشیكاری كردند. بازمانده آن در مرز ایوان هنوز یافت میشود.
هنگامی كه اعراب مسلمان، به نخستین پایتخت هخامنشیان وارد شدند، از دیدن بنایی سنگی و هرمی شكل كه با قطعه سنگ های سفید آهكی برپا شده بود، حیرت كردند. آنان ساخت این بنا را كه به مقبره ای با شكوه میمانست، از قدرت بشر خارج می دانستند. از همان سال های نخستین حضور اسلام در ایران بود كه آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب به گور سلیمان نبی معروف شد. بی شك سلیمان می توانست با كمك دیوان، سازه ای با ویژگی های آرامگاه مرغاب بنا كند.
مدت درازی از زمان كشف هویت واقعی گور سلیمان یا گور مادر سلیمان نمی گذرد. پژوهش های 200 سال اخیر نشان داده است كه آن چه در دشت مرغابی یا جلگه پاسارگاد مشهد مادر سیلمان معروف است، آرامگاه كوروش پادشاه انساندوست و انسانپرور هخامنشی است. «مردمان بعد از اسلام بسیاری از ساختمان های مهم و عظیم سنگی كه ساخت آنها را از عهده بشر خارج دانسته، از زمان و بانی ساخت آنها بی اطلاع بودند، به سلیمان نسبت داده اند.
تصورشان این بود كه چون دیوان گوش به فرمان وی بودند، برای او كاخ ها و عمارت های عظیم سنگی می ساختند. آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب معروف به گور سلیمان و بنای مرتفع سنگی ساخته شده بر بلندای تپه ای واقع در این دشت، موسوم به تخت سلیمان از جمله این بناها محسوب می شوند. اسم گذاری خرابه های قصر اشكانیان در آذربایجان غربی به تخت سلیمان نیز از همین تفكر نشات می گیرد.» آرامگاه كوروش اولین بنایی است كه در بدو ورود به محوطه تاریخی پاسارگاد با آن رو به رو می شویم. بنایی سنگی كه به صورت هرمی شكل ساخته شده است. شش ردیف پلكان مرتفع بازدید كننده را از سطح دشت به اتاقك بالایی سازه راهنمایی می كنند. سنگ های تشكیل دهنده بنا بدون ملات و با استفاده از بست های آهنی به صورت دم چلچله ای، روی یكدیگر قرار گرفته اند. اما پاسارگاد تنها به یك بنا یا محوطه خاص محدود نمی شود. از زمانی كه پاسارگاد به عنوان محوطه ای تاریخی شناسایی و حصاركشی شد یعنی از اوایل دهه پنجاه شمسی، مجموعه ای از آثار هخامنشی تا اسلامی، در این حوزه، شناسایی شده و جملگی تحت حفاظت و مرمت قرار گرفتند.
جلگه پاسارگاد كه در منطقه مرتفع شمال غرب استان فارس در 138 كیلومتری شیراز قرار گرفته، به مستطیلی شباهت دارد كه بخش شمالی آن 10 تا 12 كیلومتر طول دارد و بخش شرقی و غربی آن 25 كیلومتر، جنوب غربی این دشت به تنگ های باریك به نام تنگ بلاغی منتهی می شود. طول این تنگه 12 كیلومتر است و با عرضی به پهنای 200 تا 500 متر بر پهنه دشت گسترده شده است.
نام پاسارگاد را به عنوان مهم ترین طایفه و عشیره پارسیان كه شاهان هخامنشی از تیره آنان اند، دانسته اند، اگر چنین نام گذاری درست تلقی شود، پاسارگاد را باید یكی از مهم ترین اقامتگاه های هخامنشیان به شمار آورد. پس باید به دنبال شهر و تختگاهی بود كه مردمان به آن داخل شده و به رفع و رجوع امور روزانه بپردازند.
در منتهی الیه مجموع كاخ های موجود در پاسارگاد، تالاری ستون دار قرار گرفته است كه به دلیل وجود درگاهی بزرگ و منقوش به تصویر انسان بالدار، به كاخ دروازه معروف شده است. پژوهشگران این مجموعه را دروازه پاسارگاد تلقی می كنند. در عكس هایی كه جیمز موریه و سر ویلیامز اوزلی در سال 1811 از نقش انسان بالدار تهیه كرده اند، كتیبه ای بر بالای نقش هویداست كه اینك مفقود شده است. متخصصین خطوط باستانی، كتیبه را چنین ترجمه كرده اند: من، كوروش، شاه هخامنشی.
آن جا كه شاهان استقرار می یابند، جایی نیز باید برای ملاقات با مردمان میداشته است. كاخ بارعام در 1250 متری شمال شرقی آرامگاه كوروش به همین منظور ساخته شده بود. كاخ بر یك تالار مركزی و چهار ایوان در اطراف تالار مشتمل می شده است. هشت ستون در دو ردیف چهار تایی نیز سقف بنا را نگاه می داشته اند. سرستون هایی به شكل جانوران مختلف از جمله شیر، شیروان (شیر شاخدار)، گاو اسب، بر بلندای سنگ های استوانه ای شكل، آخرین نقطه اتصال سقف و ستون ها به شمار می آمدند. سرستون هایی با شكل سر اسب، تنها در كاخ بارعام تاریخ ساخت آن را 546 تا 530 پیش از میلاد تخمین زده اند، دیده شده است.
نام كوروش، كه در جای جای مجموعه بنای پراكنده در دشت مرغاب دیده می شود، [گرچه كوروش، هماره در سفر بود] اما نخستین پادشاه سلسله هخامنشی، مكانی را برای اقامت موقت خود نیاز داشته است. باستان شناسان و متخصصین تاریخ، در فاصله 230 متری شمال غرب كاخ بارعام ، بنایی را شناسایی كرده اند كه مشخصات یك مجموعه مسكونی را داراست. نام این بنا در تاریخ معاصر، كاخ نشیمن یا كاخ اختصاصی ثبت شده است.
یك تالار در میانه و در ایوان در شرق و غرب آن، معماری این كاخ عظیم را شكل داده اند. تالار با 30 ستون برپا شده است: ایوان شرقی را 40 ستون كه در دو ردیف بیست تایی كنار هم قرار گرفته اند سر پا نگه داشته اند و ایوان غربی را دو ردیف ستون و در هر ردیف 12 تا. هنوز باستان شناسان به دنبال قلمه های بالایی ستون های تالار و سرستون های این بخش می گردند. تاكنون جز 190 سانتی متر از ستون ها كه بر زمین قرار دارد، نشانه ای از بخش های فوقانی ستون ها پیدا نشده است. بر جرز درگاه این بنا، تصاویری از گذر پادشاهی پارسی نقر شده و بر بالای هر یك نگاشته اند: كوروش، شاه بزرگ هخامنشی.
مسافرینی كه از شیراز به اصفهان سفر می كنند، بقایای دیوار سنگی عظیمی را می بینند كه همچنان در شمال جلگه پاسارگاد، مشرف به تمام قصرها و بناهای پراكنده در دشت پابرجاست. بر فراز صفحه ای كه اینك تنها دیوارهایش بر جای مانده، بناهایی ساخته شده بود كه بنا بود مجموعه ای همانند تخت جمشید را شامل شود. مرگ كوروش، گرچه از ارزش های معنوی پاسارگاد نكاست اما موقعیت این مجموعه را از مركز تمركز هخامنشیان به محلی عبادی _ سیاسی تغییر داد. تل تخت یا تخت سلیمان نیز كه دیگر نمی توانست رقیبی برای مجموعه كاخ های تخت جمشید در 70 كیلومتری جنوب پاسارگاد باشد، در دوران حكمرانی داریوش به دژ نگهبانی تبدیل شد. متخصصینی كه ویژگی های معماری و ساخت و ساز در دوران های مختلف را بررسی می كنند، از كنار رابطه معماری و طبیعت به سادگی نمی گذرند. باغ ها و بوستان ها، مهم ترین نمونه های قابل تامل ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت به شمار می روند.
سه آتشكده بسیار مهم در دوران ساسانی در ایران وجود داشت كه هم اكنون تنها آثاری از آتشكده آذرگشنسب كه به نام تخت سلیمان شهرت پیدا كرده، بر جا مانده است. این آتشكده از نظر مسایل اعتقادی، باورهای دینی و نقشی كه در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود. آتشكده آذرگشنسب در واقع نماد اقتدار حكومت ساسانیان محسوب می شد. خصوصا پس از خیزش مزدكیان و شكل گیری جنبش آن، «خسرو انوشیروان» به عمران و آبادی این آتشكده با عنوان عامل وحدت ملی و یكسان سازی دین كشوری توجه ویژه ای كرد. آتشكده آذرگشنسب در زمان حمله رومیان به ایران و غلبه آنان بر پایتخت كشور نداشتند.حمله رومی ها، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشكده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود. تا این كه در دوران ایلخانان، این مجموعه به عنوان پایتخت ییلاقی حكام مغول مورد استفاده قرار گرفت.اما پس از سقوط ایلخانان، تخت سلیمان تقریبا متروك شد و به عنوان یك شهرك خدماتی كوچك با امكاناتی نظیر آهنگری، سفال گری و نانوایی مورد استفاده قرار گرفت.در دوران صفویه دیگر این مجموعه به طور كامل متروك شد و هیچ استفاده ای از آن نشد.در این منطقه نشانهها و بقایای استقرار از هزاره اول پیش از میلاد تا قرن 11 هجری قمری به چشم میخورد. اما اوج شكوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی است كه ساختمان آتشكده آذرگشنسب در آنجا احداث شد و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین
زردتشت محسوب میشد. آتشكده ساسانی آذرگشنسب از زمان حكومت ایلخانیان به بعد «تخت سلیمان» نام گرفت.بعد از زوال حكومت ساسانی و پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم كه در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 هجری قمری تعداد اندكی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسكان داشته و آتشكده نیز در مقیاس كوچكتری مورد استفاده بوده است. در دوره ایلخانیان و در زمان حكومت آباقاخان مغول این شهر بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مكان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده شد.
بازگویی میراثقلعه تخت سلیمان با قدمتی 2 هزار ساله میراث و تاریخ ایران باستان را بازگو میكند. این قلعه به وسعت حدود 1000 متر دارای مجموعههایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازههای ورودی به قلعه، ستونهای بلند، ایوان، قسمگاه، آتشكدهها، آبگرم معدنی و دژهای نگهبانی است. استخر بیضی شكل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزهای از عجایب این مكان تاریخی است كه باستانشناسان و محققان در مورد عمق واقعی آن اطلاعی در دست ندارند. گفته میشود در قعر آب دریاچه، خزاین عظیمی از زیورآلات و اشیای قیمتی وجود دارد كه شاهان از ترس دشمن به دریاچه ریختهاند.
آتشكدههای تخت سلیمان نیز به نامهای آذرگشسب، جاویدان و آناهیتا هر یك برای خود افسانههای شنیدنی دارند. محمد جواد، یكی از مورخان این منطقه در كتاب نگاهی به آذربایجان نوشته است:آتشكده جاویدان كه آذرخوش نیز گفته میشود، به علت اینكه به روی مخازن نفت قرار داشته و همیشه روشن بوده، از آتشكدههای جاویدان محسوب میشده است. در آتشكده آذرگشسب نیز مردم برای رفع مشكلات خود به دعا میپرداختهاند. آتشكده آناهیتا نیز كه 8 ستون دو متری از آن بجای مانده است، توسط یك هیات مشترك ایرانی ـ آلمانی از دل زمین بیرون آورده شده است.زندان سلیمان نیز كه در 500 متری قلعه قرار دارد، بر اساس افسانههای قدیمی محل زندانی دیوهای خطاركار بوده كه بر روی كوهی واقع است و در قلعه آن، دهانه بزرگی از یك آتشفشان غعرفعال وجود دارد.تخت سلیمان و آثار باستانی و تاریخی موجود در آن یكی از مهمترین و مشهورترین مراكز تاریخی و تمدنی كشور ماست كه دیرگاهی است روزگاران آبادانی و رونق خود را پشت سر گذاشته و در ایام پیری و دیرینهسالی، در سكوت و خلوت كوهستانهای سرسبز منطقخه افشار به حیات آرام و خسته خود ادامه میدهد.این مكان تاریخی در 45 كیلومتری شمال شرق شهرستان تكاب در آذربایجان غربی واقع شده است.
این اثر مهم كمتر از دیگر آثار تاریخی و باستانی ایران مورد توجه و مطالعه محققان و باستانشناسان قرار گرفته و این امر شاید به دلیل بعد مسافت و دور از دسترس بودن آن است.تخت سلیمان كنونی باقیمانده و قلعه و آثار قصر بزرگ و عمارتهای مخصوص برای سكونت موبدان بوده است كه در زمان اشكانیان و ساسانیان در اوج قدرت بود و در نتیجه حمله رومیان و تاخت و تاز عرب و مغول ویران شد.این مكان تاریخی بدور دریاچهای قرار دارد كه با دیوار سنگی محصور و به شكل بیضی ساخته شده كه طول آن از شمال به جنوب 400 متر و عرض آن از شرق به غرب، 200 متر است.این قلعه دارای مجموعههایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازهه ای ورودی به قلعه، ستونهای بلند، ایوان، قسمگاه، آتشكدهها، آبگرمهای معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شكل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزهای، از عجایب این مكان تاریخی است كه حدود 80 متر عرض و 120 متر طول دارد.این دریاچه كه عمق آن 110 متر است، به صورت چشمه جوشانی از طبقات تحتالارضی فوران میكند و طبق محاسبهای كه شده در هر ثانیه 100 لیتر آب از دل زمین میجوشد.به گفته كارشناسان، قلعه سلیمان از سمت جنوبی شبیه به یك دروازه قدیمی است كه چند دیوار فرو ریخته، سه اتاق بدون سقف داشته و گفته میشود این محل روزی عبادتگاه موبدان به درگاه خداوند بوده است.به مورخان، آباقان خان مغول ـ نواده چنگز كه مسلمان شده بود ـ مسجدی بر روی ویرانههای این قلعه بنا نهاد كه بعدها ویران شد. ستون هفت متری كه در ورودیه این قصر قرار دارد متعلق به مكان خسروپرویز بوده كه تنها یك ستون از آن باقی مانده و از 20سال پیش داربستهایی برای جلوگیری از از ریزش مجاور این ستون بسته شده است. در برخی قسمتهای این ستون آثار تعمیرات از جمله گچبری مربوط به دوره مغول دیده میشود و گفته میشود این ایوان قصر باستانی شاهان ایران بوده و از نوع ایوان مدائن است.9 پله سالم در پای پادگاهی در شمالیترین نقطه تخت سلیمان مشاهده میشود كه از آن به عنوان قسمگاه شاهان ساسانی یاد شده است. تنوع كاشیهای اسلامی در تخت سلیمان به قدری است كه میتوان آنها را به ردهها و مكاتیب مختلفی تقسیمبندی كرد. از همه مهمتر، نوع زرینفام كتیبهدار و نیز كاشی برجستههای زمینه لاجوردی و فیروزهای زراندود با نقوش حیوانات اساطیری همچون سیمرغ و اژدهاست كه در تزئین دیوار كاخها بكار میرفته است.
آتشكدههای تخت سلیمان نیز به نامهای آذرگشسب، جاویدان و آناهیتا و دو آتسكده عمومی هر كدام برای خود افسانههای شنیدنی دارند. آتشكده آذرگشسب كه آتشكده اصلی بوده، دارای چهار ستون، یك گنبد از جنس طلا و فیروزه و دارای هفت ورودی و خروجی بوده كه گنبد آن فرو ریخته و تنها در بالای ستونها آثاری از طاقهای هلالی و گچكاری باقی مانده است. زندان سلیمان با كوه زندان كه در فاصله 5 كیلومتری قلعه قرار دارد و در كمركش آن آثار معماری هزاره اول قبل از میلاد از سنگ و ملات و ساروج وجود دارد و بر اساس افسانههای قدیمی محل زندانی دیوهای خطاكار بوده كه بر روی كوهی واقع است و در قله آن دهانه بزرگی از یك آتشفشان غیرفعال وجود دارد.
ارتفاع این زندان مخوف بیش از 100 متر است و بوی گاز تند از درون آن به مشام میرسد.قلعه باستانی تخت سلیمان دارای دو دروازه اصلی است كه یكی در جنوب و دیگری در شمال قرار دارد. در این منطقه علاوه بر بقایای معماری مربوط به آتشكده آذرگشنسب و تاسیسات معماری دوره ساسانی و آثاری از دوران اسلامی بویژه زمان ایلخانی مغول نشانه ها و بقایای استقرار از هزاره اول ق.م ملاحظه می شود. اما اوج شكوه و آبادانی تخت مربوط به دوره ساسانی می باشد كه ساختمان آتشكده آذرگشنسب در این مكان احداث و بعنوان مهمترین معبد مورد احترام ایرانیان قبل از اسلام نقش بسیار تعیین كننده ای در حیات سیاسی – اجتماعی حكومت ساسانی ایفا می نماید و آتش جاودان آن بمدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زرتشت محسوب می شد. مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان وسیع ترین تاسیسات مذهبی واجتماعی دوره ساسانی است كه تاكنون شناسایی و از زیر خاك بیرون آورده شده است بقایای آثار معماری این محوطه متعلق به یكی از بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی اواخر دوره ساسانی در قرن 6 م بشمار می آید. بطوریكه نقش تخت سلیمان برای حكومت ساسانیان همانند تخت جمشید است برای هخامنشیان . بعد از زوال حكومت ساسانی وپذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم كه در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو پرویز بشدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 ه .ق تعداد اندكی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسكان داشته و آتشكده نیز در مقیاس كوچكتری مورد استفاده بوده، در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مكان مدتی بعنوان پایتخت تابستانی و تفرجگاه استفاده می شود، بعدا” نیز محل مذكور توسط عامه مردم بصورت شهركی كم اهمیت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ه.ق. ادامه حیات میدهد. همانطور كه ذكر شده در دوره ساسانی بویژه در زمان خسرو انوشیروان ( 579-531 میلادی ) و خسرو پرویز توجه خاصی به عمران و آبادانی این محوطه معطوف می گردد، و بعنوان یكی از معابد
بسیار با اهمیت تلقی می شود. آتشكده آذر گشنسب در متون قدیم دارای اسامی متعددی است از جمله به زبان پهلوی گنزك(GANZAK) یا گنجه نامیده می شده، رومیان آنرا گزكا (GAZKA) و اعراب شیز (SHIZ)می گفتند. در زمان ایلخانان بدان ستوریق گفته شده، اما كلمه تخت سلیمان از اسامی متاخر مجموعه میبا شد كه عامه مردم بعلت عدم اطلاع ازعملكرداصلی و زمان ساخت آن، با توجه به احادیث و روایت مذهبی در مورد اقتدار حضرت سلیمان ، این امكان را بدان منسوب داشته و بهمین جهت محل یاد شده حالت تقدیس پیدا می كند و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از این محل می دانستند.
از اوایل قرن 19 م به بعد نیز مستشرفین از تخت بازدید و نهایتا” از سال 1959 میلادی ( 1337 شمسی ) مجموعه توسط هیات حفاری آلمانی با نظارت كارشناسان ایرانی به مدت 20 سال مورد كاوش علمی قرار گرفت. بعد از انقلاب اسلامی نیز بلحاظ اهمیت بالای تاریخی – فرهنگی مجموعه و خطراتیكه موجودیت بقایای معماری آثار را تهدید می نمود. در سال 1372 این مكان به عنوان یكی از ده پروژه بزرگ تاریخی – فرهنگی كشور انتخاب وتوسط سازمان میراث فرهنگی كشور عملیات، ساماندهی، (حفاظت،مرمت و پژوهش ) بوسیله كارشناسان سازمان بطور جدی در آن آغاز گردید
و تا كنون هم ادامه دارد. با این اقدام علاوه بر انجام پاره ای اقدامات اضطراری از نظر حفاظت پژوهش، مرمت و معرفی، در حال حاضر محوطه جهت بازدید علاقه مندان و گردشگران داخل و خارجی آماده شده و سالیانه به تعداد قابل توجهی اقشار مختلف مردم داخلی و خارجی از این مكان بازدید می نمایند.
گنجهای سلیمان در قعر دریاچه مقدس شیزبادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ در معرضی كه تخت سلیمان رود به بادحافظچنین تیره چرایی ای مبارك تخت رخشنده همانا كز سلیمانت بدزدیدند دیوانش ناصر خسروراه مخلوقان گیری و نیندیشی هیچ دیو بر تخت سلیمان چو سلیمان نشود
سناییچون تواند دیو بر تخت سلیمانی نشستگر سلیمان گم كند در ملك خود خاتم رواستعطار این مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستانشناختی و چه به لحاظ ارتباط با مدارك مكتوب تاریخی و اسطورهای در شمال و غرب ایران كاملا منحصربهفرد است. هماینك در این مجموعه آثاری از اوایل دوره ساسانی تا دوره ایلخانان مغول شناسایی شده است. لیكن از آنجایی كه تاریخ نظری این مجموعه به دوره هخامنشی و اشكانی میرسد، بیتردید در صورت ادامه حفاری، آثار مهمی از دورههای پیش از ساسانی در این محل كشف خواهد شد. بخش طبیعی مجموعه تختسلیمان متشكل از یك كوه آهكی است كه در قله آن چشمه بسیار بزرگی (با دریاچهای به قطر حدود 100 متر) وجود دارد. این كوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهكی موجود در آب چشمه فوق شكل گرفته است. هماینك در اطراف كوه تختسلیمان چندین تپه كوچك از این نوع در اطراف چشمههای آهكی در حال شكلگیری است. كوه بلند زندانسلیمان نیز یكی از همین كوههای رسوبی است كه در پنج كیلومتری تختسلیمان هزاران سال پیش شكل گرفته است. (البته در حال حاضر چشمهی بهوجودآورنده این كوه و دریاچه آن خشك شده است). بنابراین روند شكلگیری كوههای رسوبی در منطقه تختسلیمان امری طبیعی و مربوط به شكل خاص زمین و نوع املاح موجود در آب چشمههای منطقه است. مسئله مهم این است كه بنا به گفته ((رودلف ناومان)) بپذیریم ((قشر رسوبات آهكی انباشتهشده چشمهها جوانتر از ساختار درهای هستند كه اكنون جزیی از آن شدهاند)).
چشمه تختسلیمان هزاران سال پیش شروع به جوشیدن كرده و بهتدریج بر اثر لعاب حاصل از آهك موجود در آب آن، لبه بیرونی چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. این روند هزاران سال ادامه یافته و باعث شده كه آب چشمه گلدانی در پیرامون خود بسازد بهنحوی كه هماینك ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنین عمق دریاچه ناشی از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر میرسد. با توجه به این كه ارتفاع رسوب دور دریاچه از دوره ساسانی تا كنون، یعنی در طول 1400 سال گذشته 12/5متر افزایش یافته است، میتوان گفت: به ارتفاع گلدان دریاچه تقریبا سال 8/5میلیمتر افزوده شده است. این افزایش ارتفاع از سه طریق ممكن بودهاست: اول اینكه بهتدریج و لایهبهلایه انجام شده باشد. دیگر اینكه هر چند سال دریاچه فوران كرده و ناگهان افزایش سریعی در رسوبات رخ داده باشد. حالت ممكن دیگر ایناست كه هر دوی این اشكال اتفاق افتاده باشد. یعنی در شرایط معمولی رسوب بهوجودآمده كمتر از 5/8میلیمتر در سال بوده، اما این كمبود در فورانهای ادواری جبران شده است. وجود لایههای رسوب نازك در بقایای سنگهای كوه زندانسلیمان، موید فرضیه اول است، چرا كه در غیر اینصورت لایهگذاری میبایست بهصورت عمودی و به شكل ریزش اشك در دامنه كوه صورت گیرد، درحالیكه لایهگذاری شكل كاملا افقی دارد. از دیگر سو، لایههای ضخیمی كه بخشی از آثار دوران ساسانی را در تختسلیمان دربرگرفته، فرضیه دوم را ثابت میكند. البته ممكن است خاك فوق بهصورت مصنوعی ریخته شده باشد تا آثار مقدس از دستبرد دشمنان مصون بمانند. با توجه به مجموع عوامل فوق
بهنظر میرسد كه اتفاق سوم افتاده باشد، یعنی هم رسوبگذاری ادواری و هم فوران ناگهانی. این واقعیت كه ارتفاع مجموعه تختسلیمان از خطالقعر محیطی كه در آن قرار دارد 62متر یعنی برابر عمق دریاچه است، ثابت میكند كه كف دریاچه بهوسیله املاح آهكی رسوبگذاری نشده و در طول سالهای شكلگیری آن ثابت بوده است. بنابراین در صورتیكه اشیایی در طول تاریخ به داخل دریاچه پرت شده باشد، در داخل گلولای كف دریاچه مدفون نشده و از طریق غواصی قابل كشف است. در این مورد تنها ناحیه لبه دور كف دریاچه استثنا است، همانطور كه در مقطع اراضی
ارایهشده ملاحظه میگردد، لبه بالایی دریاچه دارای پیشرفتگی نازكی در داخل آب است، اما باقی دیواره دریاچه كاملا عمودی است. از این بابت مشخص است كه در ادوار مختلف، لبه اضافی دریاچه بهتدریج شكل گرفته، بزرگ و بزرگتر شده و بههمین دلیل شكسته و به داخل دریاچه افتاده است. بنابراین عمق ناحیه داخلی دریاچه همان 62متر اولیه باقی مانده، لیكن نواحی حاشیهای كف آن شیب پیدا كرده است. ارتفاع این شیب بین 46 تا49 متر است. از دیگر سو اگر بدیهی بدانیم كه ریختن اشیاء تاریخی در داخل دریاچه از ساحل آن رخ داده باشد، این اشیاء میبایست
در حاشیه محیط دایره كف دریاچه افتاده باشند. بنابراین بهنظر میرسد كه كشف منوط به لایروبی بخش حاشیهای كف دریاچه و برداشت مثلثی از خاك به ارتفاع حدود ده الی پانزده متر است. این لایروبی میبایست تا عمق 62متری ادامه یابد بهشكلی كه كف حاشیه دریاچه همسطح مناطق مركزی آن شود. سوال مهم این است كه نتایج چنین عملیاتی چه میتواند باشد و انتظار پیداكردن چه اشیایی را در كف دریاچه داریم؟ اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه به دوران كورش كبیر پادشاه هخامنشی باز میگردد. طبق این گزارش كورش، پس از اینكه بر كروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شكست خورده را به ایران آورد و در مكانی بهنام ((بارن ، نزدیك همدان)) اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی او را بهعنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت (547 قبل از میلاد).كروسوس، پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولین پادشاهی است كه به ضرب سكه پرداخت. ثروت او به اندازهای بود كه هنوز هم اروپاییان اشخاص بسیار پولدار را به كروسوس تشبیه میكنند. بنابراین این درصورتیكه افسانه نذر كورش كبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به اینكه در هیچ دورهای از تاریخ امكان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته،میتوان امیدوار بود كه این گنج پیدا شود.
در دوره اشكانی نیز چندین گزارش از جنگهای بین امپراتوری روم و پادشاهی اشكانی گزارش شده است. بر طبق یكی از این گزارشات، داستان تاریخی كلئوپاترا و آنتونی در تاریخ روم، مصر و جهان معروف است. سردار رومی ((آنتونیو))، در سال 36قبل از میلاد به محاصره قلعه گنزك پرداخت. در جریان این محاصرات نگهبانان آتشكده مقدس هر زمان كه احساس میكردند امكان سقوط قلعه وجود دارد، اشیاء قیمتی موجود در آتشكده و معبد ناهید را به داخل دریاچه میانداختند. بنابراین میتوان امیدوار بود كه مقدار زیادی از نذورات دوره اشكانی در كف دریاچه موجود باشد.
در دوره ساسانی نیز دستكم یكبار قلعه تختسلیمان بهوسیله نیروهای روم شرقی به اشغال درآمده است. برطبق این گزارش در جریان جنگهای خسروپرویز با ((هراكلیوس))، پادشاه روم، این قلعه به تصرف نیروهای رومی درمیآید (624میلادی) گمان میرود كه موبدان آتشكده پیش از تصرف قلعه بهوسیله نیروهای متخاصم نذورات و گنجهای موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در این صورت مقادیر زیادی اشیاء قیمتی دوره ساسانی نیز در كف دریاچه قابل اكتشاف است.
در جریان جنگهای صدر اسلام و تصرف ایران بهوسیله اعراب نیز قلعه به محاصره نیروهای اعزامی از طرف عمر خلیفه دوم درمیآید. بنابر گزارش منابع تاریخی ساكنان قلعه بهشرط اینكه اجازه انجام مراسم مذهبی و بهخصوص رقصهای آیینی خود را داشته باشند، با قبول جزیه اقدام به صلح میكنند. بعدها از انتقال آتش مقدس سخنی بهمیان نیامده و بعید نیست كه این گنجها نیز به قعر دریاچه ریخته شده باشند. بهخصوص كه از نگاه موبدان زرتشتی این دریاچه متعلق به ناهید (الهه مادر) بوده است. بنابراین ریختن اشیاء نذری به داخل آن اصولا بهمنظور حفظ این اشیاء بهوسیله صاحب آن تلقی میشده و جایز و مباح بوده است.
اگرچه گزارشهایی دال بر استفاده از این قلعه در دوره خلفای عباسی در دست است، لیكن تختسلیمان در این زمان از اهمیت زیادی برخوردار نبوده است. بعدها در دوره پادشاهی ایلخانان مغول در زمان ((آباقاخان)) ، دومین پادشاه این سلسله و برادرزاده هلاكوخان (680تا663 قمری) ، قصر و عمارتی در كنار این دریاچه بنا گردید. خوشبختانه امرای مغول آثار ساسانی را تخریب نكردند و ساختمانهای خود را در كنار و یا برروی این آثار بنا نمودند. از همینرو در حال حاضر بخشی از آثار دوره ساسانی در زیر آثار دوره ایلخانی مدفون است. وجود یا عدم وجود چنین آثاری را میتوان با حفر گمانههای آزمایشی معلوم كرد. باید توجه داشت كه عمق این گمانهها دستكم میبایست 5/12متر از سطح دریاچه باشد. در صورت وجود آثار قدیمیتر، بایسته است كه آثار ایلخانی به نقاطی كه حفاری به كف رسیده (بخشی از جنوب مجموعه) انتقال یافته و بازسازی شوند. آن
گاه نسبت به حفاری زیر آن اقدام گردد. با توجه به مجموعه موارد فوق بیتردید كاوش در دریاچه تختسلیمان بسیار بااهمیت است و میبایست بهعنوان یك اقدام ملی در دستور كار سازمانهای مربوط و بهخصوص میراث فرهنگی قرار گیرد. در بیان ارزش سرمایهگذاری در حفریات تختسلیمان همین بس كه اولین سرمایهگذاری انجامشده در این مورد بهوسیله بانك ((بورگهارت و بروكلشن – Burghard Brokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و كاملا جنبه اقتصادی داشته است. در حال حاضر مهمترین مشكلی كه در جهت انجام این مهم وجود دارد عبارت از عمق زیاد دریاچه است كه غواصی در آن را غیرممكن میكند. در تلاشهایی كه بهوسیله هیاتهای كاوش اروپایی انجام شد هیچ غواصی نتوانست در عمق بیش از 32متر غور كند و غواصی در عمق 62متری دریاچه عملا غیرممكن مینماید. چرا كه فشار آب داخل آن بسیار زیاد و همچنین آب دارای ملح غلیظ و سنگین است.
بهنظر میرسد كه بهترین روش برای كاوش در قعر دریاچه تخلیه موقت آب آن باشد. این كار از دو طریق ممكن است: اول اینكه بهوسیله پمپهای شناور قوی با دبی بیشتر از فوران چشمه به تخلیه آن بپردازند. طبق برآورد انجامشده در هر ثانیه حدود 100لیتر آب از چشمه كف دریاچه فوران میكند. دیگر اینكه بهوسیله حفر تونلی افقی از حاشیه تپه تختسلیمان آب دریاچه را تخلیه و پس از انجام عملیات كاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. بهنظر میرسد راه حل دوم ساده و عملی باشد. طول این تونل با توجه به نقشه توپوگرافی منطقه میبایست حدود 200متر درنظرگرفته شود. چرا كه مقطع باریك تخت 320متر است كه نصف آن 160متر میشود، از این مقدار نیز باید 50متر (شعاع دایره دریاچه) كم شود. عرض تپه پیرامون دیوارهای قلعه نیز كمتر از 100متر است.
بنابراین با حفر كمتر از 200متر تونل افقی میتوان نسبت به تخلیه آب دریاچه اقدام كرد. راه حل سوم تلفیق دو راه حل فوق است، یعنی استفاده از تونل افقی و پمپهای شناور در یك زمان، به این ترتیب میتوان با هزینه و زمان كمتری به نتیجه رسید. در ضمن پیشنهاد میشود كه با استفاده از زیردریاییهای اكتشافی كوچك (یكنفره) پیش از شروع عملیات كاوش، كف دریاچه بهدقت مورد بازبینی و نقشهبرداری قرار گیرد. استفاده از دوربینهای زیرآبی دارای پروژكتور و كنترل از راه دور نیز برای انجام این مقصود مفید خواهد بود. هزینه این عملیات نیز چندان زیاد بهنظر نمیرسد، كافی است كه امتیاز تهیه گزارش به موسسات تحقیقات بینالمللی جغرافیا (مانند نشریه ناشنال جغرافی) داده شود تا ایشان نسبت به اعزام هیات اكتشافی و دوربین و زیردریایی اقدام كنند. پیش از این نیز هیات كاوش آلمانی از دوربین تلویزیونی و همچنین چنگك برای درآوردن اشیاء باستانی از زیر آب دریاچه استفاده كردهاند، اما در گزارش هیات درباره موفقیت یا عدم موفقیت این كار حرفی زده نشده است. چهبسا كه نخواستهاند ایرانیان از نتیجه كاوش كف دریاچه باخبر شوند. در جریان این كاوش، سطح كف دریاچه دارای ناهمواری زیادی گزارش شده است. از آنجایی كه كف دریاچه زندانسلیمان كاملا مسطح است بهنظر میرسد كه ناهمواری گزارششده مربوط به آثار تاریخی بیشماری باشد كه در كف دریاچه افتاده است. هیات آلمانی تلاش كرد كه بهوسیله چنگك به درآوردن آثار از كف دریاچه اقدام نماید اما دو عدد از چنگكها شكست و ظاهرا موفقیتی كسب نشد؟
خلاصه اینكه مجموعه تاریخی تختسلیمان از نظر وجود آثار باستانی با دارابودن آثار چندین دوره تمدنی كاملا غنی است و از نظر اسطورهشناسی نیز سرشار از مطالب جاذبی است كه نظر هر صاحبذوقی را به خود جلب میكند. تاریخ این مجموعه نیز با تاریخ ایرانیان، ایتالیاییها، یهود، مسیحیان و مغول ارتباط تنگاتنگی دارد. از دید اقتصادی نیز چه به لحاظ جلب گردشگر از سراسر جهان و چه به لحاظ وجود گنجهایی كه قطعا در كف دریاچه مدفون است، كاوش در تختسلیمان كاملا مقرون بهصرفه بهنظر میرسد. اگرچه در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی در حال كاوش در منطقه است اما حجم این عملیات بهقدری كم است كه به قولی سیصد سال طول خواهد كشید …؟
ادامه خواندن مقاله در مورد تخت سليمان
نوشته مقاله در مورد تخت سليمان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.