Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله اخلاق جنسي

$
0
0
 nx دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : اخلاق جنسی شریعت فطری آسانی است ، من شخصا نماز می خوانم و روزه می گیرم و با همسر خودم نیز آمیزش می كنم ، هر كس می خواهد از دین من پیروی كند باید سنت مرا بپذیرد . ازدواج و آمیزش زن و مرد با یكدیگر جزء سنتهای من است . مطالبی كه درباره پلیدی علاقه جنسی و آثار ناشی از آن گفتیم مربوط به گذشته دنیای غرب بود ، دنیای غرب در زمان حاضر در زمینه اخلاق جنسی نسبت به گذشته ، باصطلاح یك دور 180 درجه ای زده است امروز همه سخن از تقدیس و احترام علائق و روابط جنسی و لزوم آزادی و برداشتن هر قید و بندی در این زمینه است ، در گذشته آنچه گفته شده است بنام دین بوده و امروز نقطه مقابل آنها بنام علم و فلسفه پیشنهاد می شود . بدبختانه ما از ضرر افكار قدیم غربیها با همه ضعیف بودن وسایل ارتباطی میان اقوام و ملل ، مصون نماندیم و كم و بیش در میان ما رخنه كرد ، اما افكار جدیدشان در اوضاع و احوال حاضر سیل آسا بسوی ما روان است ( در قسمت دوم این بحث درباره افكار جدیدی كه در زمینه اخلاق جنسی در جهان پیدا شده بحث می شود ) . در صفحات گذشته بحث مختصری در اطراف عقیده رائج جهان قدیم به پلیدی ذاتی روابط جنسی مطلقا ، و تأثیر سوء عمیق این عقیده در آشفته ساختن ضمیر بشر ایراد و به منطق عالی خدائی اسلام در این زمینه اشاره شد در این صفحات آراء و عقاید متفكرین جدید در این زمینه كه درست در نقطه مقابل اسلاف خودشان است مورد بحث و تحقیق قرار می گیرد . اخلاق جنسی ( 1 )اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق به معنی عام است . شامل آن عده از عادات و ملكات و روشهای بشری است كه با غریزه جنسی بستگی دارد . حیاء زن از مرد ، غیرت ناموسی مرد ، عفاف و وفاداری زن نسبت به شوهر ، ستر عورت ، ستر بدن زن از غیر محارم ، منع زنا ، منع تمتع نظری و لمسی از غیر همسر قانونی ، منع ازدواج با محارم ، منع نزدیكی با زن در ایام عادت ، منع نشر صور قبیحه ، تقدس یا پلیدی تجرد جزء اخلاق و عادات جنسی بشمار می روند اخلاق جنسی به حكم قوت و قدرت فوق العاده غریزه كه این قسمت از اخلاق بشری وابسته به آن است ، همواره مهمترین بخشهای اخلاق به شمار می رفته است . ویل دورانت می گوید : ” سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاقی به شمار می رفته است زیرا غریزه تولید مثل ، نه تنها در حین ازدواج بلكه قبل و بعد آن نیز مشكلاتی فراهم می آورد . و در نتیجه شدت وحدت همین غریزه و نافرمان بودن آن نسبت به قانون و انحرافاتی كه از جاده طبیعی پیدا می كند ، بی نظمی و اغتشاش در سازمانهای اجتماعی تولید می شد ” ( 1 ) . نخستین بحث علمی و فلسفی كه در اینجا به میان می آید این است كه سرچشمه این اخلاق چیست ؟   علاقه جنسی یا گناه ذاتیبرای ما مسلمانان كه علاقه دو همسر را بیكدیگر یكی از نشانه های بارز وجود خداوند می دانیم ( 1 ) و نكاح را ” سنت ” و تجرد را یكنوع ” شر ” حساب می كنیم هنگامیكه می خوانیم یا می شنویم بعضی از آئین ها علاقه جنسی را ذاتا پلید ، و آمیزش جنسی را ( ولو با همسر شرعی و قانونی ) موجب تباهی و سقوط می دانند.1 – و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها وجعل بینكم موده و رحمه “- سوره روم آیه 21 – یعنی یكی از نشانه های او این است كه خود شما برای شما همسر آفرید تا با او آرام گیرید و میان شما مهر و محبت قرار داد . می شویم . عجب تر آنكه می گویند : دنیای قدیم عموما گرفتار این وهم بوده است . برتراند راسل فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر می گوید : ” عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و بخصوص در هر جا كه مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوق یافت و سر تارك مثالهائی از این فكر عجیب مبنی بر اینكه چیز ناپاك و تباهی در روابط جنسی وجود دارد ذكر می نماید . در آن نقاط دنیا نیز كه دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بوده اند كه طرفداری از تجرد می كرده اند ، مانند ” اسنیت ها ” در میان یهودیان و بدین طریق یك نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد در یونان و روم متمدن نیز طریقه كلبیون جای طریقه اپیكور را گرفت . افلاطونیان نو نیز باندازه كلبیون ریاضت طلب بوده اند. از ایران ، این عقیده ( دكترین ) بسمت باختر پخش شد كه ماده عین تباهی است و به همراه آن این اعتقاد به وجود آمد كه هر گونه رابطه جنسی ناپاك است و این عقیده با جزئی اصلاح ، اعتقاد كلیسای مسیحیت محسوب گردید ” ( 1 ) . این عقیده قرنها وجدان انبوه عظیمی از افراد بشر را تحت نفوذ ترس آور و نفرت انگیز خود قرار داده و به عقیده روانكاوان نفوذ این عقیده ، اختلالات روانی و بیماریهای روحی فراوانی را موجب شده است كه از این جهت مانند ندارد . منشأ پیدایش اینگونه افكار و عقاید چیست ؟ چه چیز سبب می شود كه بشر به علاقه و میل طبیعی خود به چشم بدبینی بنگرد و در حقیقت جزئی از وجود خود را محكوم كند ؟ مطلبی است كه مورد تفسیر متفكرین قرار گرفته است و ما اكنون در صدد كاوش در آن نیستیم ، مثلا علل گوناگونی می توانند در گرایش بشر به این گونه افكار و آراء دخیل باشند . ظاهرا علت اینكه فكر پلیدی ” علاقه و آمیزش جنسی ” در میان مسیحیان تا این حد اوج گرفت ، تفسیری بود كه از بدو تشكیل كلیسا ، از طرف كلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی مسیح ، صورت گرفت . گفته شد علت اینكه مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است مقدسین مسیحی شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام مدت عمر دانستند و ” پاپ ” از میان اینچنین افرادی انتخاب می شود . به عقیده ارباب كلیسا تقوا ایجاب می كند كه انسان از ازدواج خودداری كند ، راسل می گوید : ” در رسالات قدیسین به دو یا سه توصیف زیبا از ازدواج برمی خوریم ، ولی در سایر موارد ، پدران كلیسا از ازدواج به زشت ترین صورت یاد كرده اند . هدف ریاضت این بوده كه مردان را متقی سازد بنابراین ، ازدواج كه عمل پستی شمرده می شد بایستی منعدم شود . ” با تبر بكارت درخت زناشوئی را فرو اندازید ” این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است ” (1) . كلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز می شمارد . اما این ضرورت ، پلیدی ذاتی این كار را از نظر كلیسا از میان نمی برد ، علت دیگر جواز ازدواج ، دفع افسد به فساد است یعنی به این وسیله از آمیزشهای بی قید و بند مردان و زنان جلوگیری می شود . راسل می گوید : ” طبق نظریه سن پول ، مسئله تولید نسل هدف فرعی بوده و هدف اصلی ازدواج همان جلوگیری از فسق بوده است این نقش اساسی ازدواج است كه در حقیقت دفع افسد به فاسد شمرده است ” ( 1 ) كلیسا ازدواج را غیر قابل فسخ ، و طلاق را ممنوع می شمارد ، گفته می شود كلیسا خواسته است بدین وسیله ازدواج را تقدیس و از تحقیر آن بكاهد . ممكن است علت ممنوعیت طلاق و غیر قابل فسخ بودن ازدواج از نظر كلیسا این باشد كه خواسته است برای كسانی كه از بهشت تجرد رانده شده اند جریمه و مجازاتی قائل باشد . چنانكه می دانیم عقاید تحقیر آمیز راجع به خود زن در میان ملل و اقوام قدیم مبنی بر این كه زن انسان كامل نیست ، برزخی است میان انسان و حیوان ، زن دارای نفس ناطقه نیست ، زن به بهشت هرگز راه نخواهد یافت ! و امثال اینها زیاد وجود داشته است ، این عقاید و آراء تا آنجا كه از حدود ارزیابی زن تجاوز نمی كند اثر روانی ، غیر از احساس غرور در مرد و احساس حقارت در زن ندارد . اما عقیده پلیدی علاقه و آمیزش جنسی مطلقا روح زن و مرد را متساویا آشفته می سازد و كشمكش جانكاهی میان غریزه طبیعی از یك طرف و عقیده مذهبی از طرف دیگر به وجود می آورد . اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق به معنی عام است. شامل آن عده از عادات و ملکات و روشهای بشری است که با غریزه جنسی بستگی دارد. حیاء زن از مرد، غیرت ناموسی مرد، عفاف و وفاداری زن نسبت به شوهر، ستر عورت، ستر بدن زن از غیر محارم، منع زنا، منع تمتع نظری و لمسی از غیر همسر قانونی، منع ازدواج با محارم، منع نزدیکی با زن در ایام عادت، منع نشر صور قبیحه، تقدس یا پلیدی تجرد، جزء اخلاق و عادات جنسی بشمار می روند. اخلاق جنسی به حکم قوت و قدرت فوق العاده غریزه که این قسمت از اخلاق بشری وابسته به آن است، همواره مهمترین بخشهای اخلاق به شمار می رفته است. امروز بحثی مطرح است که بشر در زمینه اخلاق جنسی چه راهی را بایست پیش بگیرد که به سرمنزل سعادت نائل آید؟ آیا اخلاق جنسی قدیم را باید حفظ کرد و یا باید آنرا در هم ریخت و اخلاق نوین جایگزین آن ساخت. ویل دورانت، با اینکه ریشه اخلاق را نه طبیعت، بلکه پیش آمدهائی که احیانا تلخ و ناگوار و ظالمانه بوده است می داند مدعی است که این اخلاق هر چند معایبی دارد اما چون مظهر انتخاب اصلح در مسیر تکامل است بهتر این است حفظ شود. فروید و اتباع وی عقیده دیگری دارند، مدعی هستند که اخلاق کهن را در امور جنسی باید واژگون کرد و اخلاق جدیدی را جایگزین آن نمود. به عقیده فروید و اتباع وی، اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیتها و محرومیتها و ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته آمده است. برتراند راسل نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد می کند همین مطلب را اساس قرار می دهد. او به عقیده خود در زمینه اخلاق جنسی از منطقی دفاع می کند که در آن احساساتی ازقبیل احساس شرم، احساس عفاف و تقوا، غیرت (حسادت از نظر او) و هیچ گونه احساس دیگری از این گونه که وی و امثال او آنها را تابو ” می خوانند وجود نداشته باشد. معانی و مفاهیمی از قبیل زشتی، بدی، رسوائی در آن راه نیابد، فقط متکی به عقل و تفکر بوده باشد. محدودیت جنسی را فقط آنقدر می پذیرد که در مورد ممنوعیتهای غذائی قابل پذیرش است. وی در کتاب ” جهانی که من می شناسم ” در فصل مربوط به اخلاق تابو در پاسخ پرسشی که از وی می شود به اینکه: ” آیا هیچ گونه پند و اندرزی برای کسانی که بخواهند درباره امور جنسی خط مشی درست و عاقلانه ای در پیش گیرند دارید؟ ” می گوید: “.. بالاخره لازم است که مسئله اخلاق جنسی را هم مانند سایر مسائل مورد بررسی قرار دهیم. اگر از انجام عملی زیانی متوجه دیگران نشود دلیلی نداریم که ارتکاب آنرا محکوم کنیم”. اشکال در پاسخ پرسش دیگر به اینکه: ” بنا به عقیده شما باید هتک عصمت را محکوم ساخت ولی شما اعمال منافی عفت معمولی را چنانچه خسارتی بار نیاورد محکوم نمی کنید؟ ” می گوید: ” بله همین طور است، ازاله (از بین بردن) عصمت (بکارت) یک تجاوز جسمی در میان افراد است، اما اگر با مسائل اعمال منافی عفت مواجه شدیم آنوقت باید موقعیت را در نظر گرفت و ملاحظه کرد در چنین موقعیت حساس دلائلی برای ابراز مخالفت وجود دارد یا نه؟ “ ادامه خواندن مقاله اخلاق جنسي

نوشته مقاله اخلاق جنسي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>