Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد راهنماي طراحي اقليمي

$
0
0
 nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : راهنمای طراحی اقلیمی اقلیم (از كلمه یونانی كلیما) در فرهنگ لغات آكسفورد، منطقه‌ای با شرایط مشخصی از دما، خشكی، باد، نور و غیره معنی شده است. تعریف كمی علمی‌تر اقلیم چنین است: تركیب زمانی وضعیت فیزیكی محیط جوّی، كه ویژگی یك محل جغرافیایی مشخص است. چون هوا وضعیت لحظه‌ای جوّی یك محل معین است، اقلیم را می‌توان چنین تعریف نمود: تركیب زمانی اوضاع هوا. زمین تقریباً تمام انرژی خود را به صورت اشعه از خورشید دریافت می‌كند. بنابراین، خورشید عمده‌ترین عامل موثر در شرایط اقلیمی است. وسعت طیف اشعه خورشید از 290 تا 2300 نانومتر است. این طیف را بنا به آنچه انسان درك و احساس می‌كند، می‌توان بشرح ذیل تشخیص داد: الف). اشعه ماوراء‌بنفش، كه دارای طول موجی بین 290 تا nm380 بوده و موجب اثرات فتوشیمیایی از قبیل رنگ‌زدایی، آفتاب سوختگی و غیره می‌شود.ب)0 اشعه مرئی یا قابل رؤیت، كه طول موج آن بین nm 380 (بنفش) تا nm700 (قرمز) است. ج)0 اشعه موج كوتاه مادون قرمز، كه طول موج آن بین 700 تا nm2300 است و حرارت تابشی و برخی اثرات فتوشیمیایی دارد. توزیع انرژی طیف اشعه خورشید به دلیل ضخامت تصفیه‌كنندگی جوّ، بسته به ارتفاع محل تغییر می‌كند. برخی از امواج كه طول موج كوتاهتری دارند، در جوّ جذب شده و دوباره با طول موج بلندتری، مثل امواج بلند مادون قرمز با طول موجی تا nm10000، بازتاب می‌شوند. اقلیم شهری محیط‌های مصنوعی، اقلیمی خاص خود در مقیاس خُرد به وجود می‌آورند، تفاوت میان این اقلیم خُرد و اقلیم كلان ناحیه‌ای، تا حدودی به درجه مداخله انسان بستگی دارد. در شهرها یا شهركهای بزرگ، مداخله انسان در محیط طبیعی به حداكثر خود می‌رسد، بنابراین، صحبت از «اقلیم شهری» قابل توجیه است. عواملی كه باعث تفاوت بین اقلیم شهری به اقلیم ناحیه‌ای می‌شوند عبارتند از: الف)0 تغییر كیفیت سطوح (راههای فرش شده و ساختمانها) ـ افزایش یافتن ضریب جذب تابش آفتاب و كاهش یافتن تبخیر. ب)0 ساختمانها ـ باعث ایجاد سایه شده و چون مانعی در مقابل باد عمل می‌كنند، بادها را احتمالاً با سرعت بیشتری در محل كانالیزه می‌نمایند یا حرارت جذب شده را در توده مصالحشان ذخیره ساخته، در شب آن را به آرامی آزاد می‌سازند. ج). نشت انرژی ـ از دیوارها و در نتیجه تهویه ساختمانهای گرم شده، حرارت خروجی سیستمهای خنك‌كننده و تهویه مطبوع (حرارت گرفته شده از فضاهای كنترل شده به فضای خارجی انتقال می‌یابد)، حرارت خروجی موتورهای درون‌سوز وسایل الكتریكی، حرارت تلف شده از صنایع، بخصوص كوره‌ها و كارخانه‌های بزرگ. د)0 آلودگی جوّی ـ فضولات مربوط به دیگها و دودكشهای معمولی و صنعتی، هوای خارج شده از موتور اتومبیل‌ها، دود و بخار كه هر دو باعث كاهش اشعه مستقیم آفتاب شده اما اشعه پراكنده را افزایش پراكنده را افزایش می‌دهند و مانعی در برابر خروج اشعه بازتاب شده ایجاد می‌كنند. وجود ذرات جامد در جوّ شهری ممكن است در شرایط مناسب به تشكیل مه كمك نموده موجب بارندگی شود. مقدار این تفاوتها ممكن است كاملاً قابل توجه باشد. هوای گرم با جریانی آرام و رطوبت متوسط در اقلیم معتدل و در فضای داخلی، هنگامی كه دمای هوا 18 درجه سلسیوس و حركت آن آرام یعنی سرعت آن از 25/0 متردرثانیه تجاوز ننماید و هنگامی كه رطوبت نسبی بین 40 و 60 درصد باشد، فردی كه مشغول انجام كاری در حالت نشسته است، در صورتی كه دمای سطوح اطرافش با دمای هوا تقریباً مساوی باشد، حرارت اضافی بدنش را به سهولت به طرق زیر دفع می‌نماید: از طریق تشعشع 40 درصد از طریق جابجایی 40 درصد از طریق تبخیر 20 درصد هدایت به مقدار ناچیز این دوره را می‌توان به صورت زیر بیان نمود:الف) كمپرسور 1- فشار را افزایش می‌دهد.2- بدون هیچ‌گونه تغییری در حرارت موجود3- دما مثلاً از صفر درجه به 30 درجه سلسیوس تغییر می‌نماید. ب) تقطیركننده 1- بدون هیچ‌گونه تغییری در فشار 2- در تقطیركننده، حرارت نهانی آزاد شده به محیط انتقال می‌یابد.3- دما از 30 درجه به مثلاً 26 درجه سلسیوس كاهش می‌یابد. ج) سوپاپ اطمینان 1- مایع را تنها در بالای فشار تنظیم شده وارد می‌كند و در نتیجه فشار كم در تبخیركننده را تأمین می‌نماید. 2- بدون هیچ‌گونه تغییری در حرارت موجود 3- دما از 26 درجه به مثلاً 4ـ درجه سلسیوس می‌رسد. د) تبخیركننده 1- بدون هیچ‌گونه تغییری در فشار 2- در تبخیركننده، حرارت نهانی جذب می‌شود. 3- حرارت از محیط گرفته می‌شود4- دما از 4ـ درجه به مثلاً صفر درجه سلسیوس می‌رسد. اگر كویل (یا مارپیچ) تبخیركننده در داخل كانال تهیه هوا قرار داده شود (به جای قرار گرفتن در كانال یخچال) هوایی كه از مقابل آن جریان می‌یابد خنك می‌شود. تدارك برای برقراری تهویه. تأثیر دودكش تهویه، یعنی تهیه هوای تازه و خنك‌سازی از طریق جابجایی، هر دو شامل جریان نسبتاً آرام هوا هستند. نیروی محركه این جریان می‌تواند حرارتی یا حركتی (باد) باشد. تأثیر دودكش به نیروی حرارتی، كه ناشی از اختلافِ جرم (در اثر اختلاف دما) بین هوای داخل و خارج است ارتباط دارد. این جریان ممكن است از داخل یك پنجره باز (وقتی هوا ساكن است) صورت گیرد: هوای گرم و سبكتر داخلی از بالا به خارج و هوای سرد و سنگین‌تر خارجی از پایین به داخل جریان می‌یابد. اصول این حركت همان اصول مولد باد می‌باشد. برای انجام این عمل می‌توان دودكشهایی مخصوص تهویه پیش‌بینی نمود. هرچه این دودكشها بلند‌تر، سطح مقطع آنها بیشتر و اختلاف دما بیشتر باشد، نیروی محركه قوی‌تر خواهد بود و در نتیجه، مقدار هوای بیشتری به جریان خواهد افتاد. عبور هوا از سطح پوست دفع حرارت را به دو صورت زیر افزایش می‌دهد: 1- افزایش اتلاف حرارت از طریق جابجایی (هَمرفت) 2- افزایش تبخیر در رطوبتهای كم (زیر 30 درصد) این تأثیر خنك‌كنندگی زیاد نیست. چون میزان تبخیر حتی در صورت كم بودن جریان هوا نامحدود است. در رطوبتهای زیاد (بالای 85 درصد) تأثیر خنك‌كنندگی به دلیل زیاد بودن فشار بخار، كه مانعه از تبخیر می‌شود محدود می‌گردد، اما سرعتهای زیادتر (بالای 5/1 تا 2 متر برثانیه) تا حدودی مؤثر خواهند بود. تأثیر خنك‌كنندگی جریان هوا در رطوبتهای متوسط (35 درصد تا 60 درصد) بیشترین اهمیت را دارد. می‌توان عوامل زیر را كه در شكل و سرعت جریان هوا در داخل ساختمان تأثیر دارند مشخص نمود: الف) جهت استقرار ب) خصوصیات خارجی ج) كوران د) محل بازشوها هـ) اندازه بازشوها و) كنترل بازشوها اگر چه كالبد ساختمان مانعی است بین شرایط كنترل شده داخلی و شرایط احتمالاً نامناسب خارجی، اما باید توجه داشت كه این كالبد می‌بایست مانعی اختیاری باشد، یا بهتر است مانند یك صافی عمل نماید، یعنی در عین جلوگیری از تأثیرات نامناسب، امكان بهره‌گیری از شرایط مناسب را فراهم سازد. یكی از این تأثیرات مناسب، روشنایی طبیعی است. بینایی، احتمالاً مهمترین كانال ارتباطی انسان و محیط اطراف او است. چشم به وسیله نور منعكس‌شده از سطح اجسام، تحریك می‌شود، بنابراین نور شرط لازم برای دیدن است. نور را می‌توان بطور مصنوعی (مثلاً نور الكتریكی) ایجاد نمود، اما در صورتی كه نور طبیعی وجود داشته باشد ـ چون هزینه‌ای در برندارد ـ بهتر است مورد استفاده قرار گیرد. در نورپردازی مصنوعی، خود منبع نور تحت كنترل طراح (استفاده كننده) است. اما در نورپردازی طبیعی، منبع نور (خورشید و آسمان) موجود است، بنابراین در صورتی كه كنترل نور ضرروت داشته باشد، باید این كنترل را از طریق انتقال یا توزیع نور انجام داد. نورپردازی مصنوعی، عملاً مستقل از موقعیت، اقلیم و حتی كالبد ساختمان است، اما نورپردازی طبیعی شدیداً وابسته به شرایط خارجی است و كنترل آن تنها به وسیله خود ساختمان امكان‌پذیر است. به همین دلیل، فصل حاضر به نورپردازی طبیعی و نور خورشید اختصاص یافته است. به نورپردازی الكتریكی، تنها در رابطه با اثرات حرارتی آن یا در مواردی كه به نورپردازی طبیعی مربوط می‌شود اشاره خواهد شد. انتقال بعضی مصالح وقتی در مقابل نور قرار بگیرند، مقدار زیادی از نور را از خود انتقال می‌دهند، این نوع مصالح «شفاف» نامیده می‌شوند. دیگر مصالح، یعنی «مصالح كِدر» مانع از عبور نور می‌شوند. در پشت یك شی‌ء كدر، هیچ نوری (نور مستقیم) وجود نخواهد داشت، یعنی این شی‌ء سایه ایجاد می‌كند. واژه «نیمه شفاف» برای مصالحی به كار می‌رود كه قسمتی از نور تابیده شده را منتقل می‌نماید، اما باعث شكستگی در مسیر مستقیم آن می‌شود و نور را به تمام جهات پراكنده می‌كند و «نور پخش شده» به وجود می‌آورد. نور تابیده شده به یك شی‌ء می‌تواند به سه طریق توزیع شود: انعكاس، جذب و انتقال، برخی از ویژگیهای مهم اشیاء و مصالح آنها به وسیله نسبت این سه جزء بیان می‌شوند: قابلیت انعكاس (r) قابلیت جذب (a) قابلیت انتقال (t) در تمام موارد حاصل جمع این سه جزء یك است: (1=t+a+r). در مورد اشیاء كدر (t=0) و در نتیجه 1= a+r است. انعكاس چنانچه پرتوهای موازی نوری كه به یك سطح تابیده شده، پس از انعكاس از آن سطح نیز موازی باقی بمانند، چنین سطحی «آینه مسطح) و این نوع انعكاس «بازتاب آینه‌ای» نامیده می‌شود. قواعد هندسی مربوط به بینایی، در مورد چنین سطوحی صدق می‌كنند. براساس این قواعد، زاویه برخورد پرتوها، مساوی زاویه انعكاس آنها است، پرتوهای منعكس شده از آینه محدب از یكدیگر دورو پرتوهای منعكس شده از آینه مقعر به یكدیگر نزدیك می‌شوند. نور منعكس شده از سطح مات پراكنده خواهد شد. اكثر اوقات مخلوطی از این دو نوع انعكاس اتفاق می‌افتد كه بسته به نسبت مقدار دو جزء آن، انعكاس «نیمه پراكنده» یا «منتشر شده» نامیده می‌شوند. برخی مصالح، عملاً در مقابل تمام طول موجهای نور ، قابلیت انعكاس مشابهی دارند. چنین مصالحی تركیب طول موج نور را پس از انعكاس تغییر نمی‌دهند. سطوحی كه چنین خصوصیتی از نظر انعكاس دارند، در نور سفید به صورت زیر دیده می‌شوند:در صورتیكه r كمتر از 75/0 باشد سفید در صورتیكه r بین 5/0 و 75/0 باشد خاكستری در صورتیكه r كمتر از 5/0 باشد سیاه سایر مصالح نسبت به انعكاس طول موجهای مختلف، خصلت متفاوتی دارند. این نوع مصالح ممكن است طول موج بخصوصی از نور تابیده شده را جذب نمایند، در نتیجه بقیه طول موجهای منعكس شده رنگ بخصوصی را نشان می‌دهند. مواد رنگی چنین جذب‌كننده‌هایی هستند كه رنگ آنها حاصل عملی نقصانی است. در مواد رنگی مخلوط، جذب، عملی اضافی و انعكاس عملی نقصانی است، به طور مثال: رنگ زرد، آبی را جذب می‌كند، قرمز، زرد و سبز را منعكس می‌نماید. رنگ آبی، قرمز و زرد را جذب می‌كند، آبی و سبز را منعكس می‌نماید. مخلوطی از این دو رنگ، آبی، قرمز و زرد را جذب می‌كند و فقط رنگ سبز را منعكس می‌نماید. مخلوطی از كلیه مواد رنگی سیاه خواهد بود، چون تمام طول موجها را جذب خواهد نمود. هیچ مخلوطی از مواد رنگی، رنگ سفید را نخواهد ساخت همیشه بعضی از طول موجهای بخصوص جذب خواهند شد. روشنایی روشنایی یك نقطه نورانی، به نسبت مجذور فاصله آن كاهش می‌یابد. منبعی به شدت (I) شمع، جمعاً جریانی معادل لومن را ساطع می‌كند. در فاصله‌ای برابر (d) این جریان بر روی كره‌ای به شعاع (d) یا سطحی به مساحت توزیع خواهد شد. بنابراین، روشنایی در این فاصله برابر است با: این رابطه كه بنام قانون عكس مجذور فاصله شناخته شده است وقتی صادق خواهد بود كه صفحه مورد نظر بر جهت نور عمود باشد، در این حالت زاویه برخورد صفر است، . در صورتی كه صفحه نسبت به جهت نور مایل باشد، همان جریان در سطح بیشتری توزیع می‌شود و در نتیجه روشنایی كاهش می‌یابد. مقدار كاهش با كسینوس زاویه برخورد متناسب است: در این رابطه En = روشنایی در سطح عمود بر اشعه = روشنایی در سطحی كه نسبت به اشعه به اندازه درجه مایل است = زاویه برخورد در صورتی كه سطحی در برابر چندین منبع نورانی قرار گرفته باشد، روشنایی آن برابر مجموع روشنایهای حاصل از هر یك از منابع خواهد بود: E = E1+E2+E3+…روشنایی حاصل از یك منبع نورانی خطی به طول بینهایت، به نسبت فاصله آن كاهش می‌یابد (نه به نسبت مجذور فاصله آن) و در مورد سطح بینهایت بزرگ (مثل آسمان)، روشنایی به نسبت فاصله تغییر نمی‌كند. میدان دید میدان دید فردی معمولی، در وضعیت ثابت چشم و سر، تا 180 درجه افقی و 120 درجه عمودی وسعت دارد. در این محدوده، میدان مركزی تا 2 درجه و زمینه بلافاصله بعد از آن تا حدود 40 درجه وسعت دارد. آسایش و كارایی بصری را می‌توان با كنترل توزیع درخشندگی در میدان دید تضمین نمود. نسبت درخشندگی در میدان دید باید به صورت ذیل باشد: میدان مركزی : زمینه : محیط 5 : 2 : 110 : 3 : 1 اما در هیچ موردی نباید این نسبت از مقادیر ردیف 2 تجاوز نماید، چون باعث درخشش خیره‌كننده خواهد شد. چشم انسان، خود را با میانگینث درخشندگی میدان دید تنظیم می‌نماید (تطبیق). در صورت وجود تضاد زیاد، این عمل چشم باعث خواهد شد كه قسمتهایی كه روشنی كمتری دارند (قسمتهای تاریك) دیده نشده و قسمتهای درخشان (قسمتهای روشن) باعث ناراحتی شوند. لامپهای الكتریكی در روشنایی الكتریكی، عمدتاً دو نوع لامپ مورد استفاده قرار می‌گیرد: 1- لامپهای رشته‌ای، در این لامپها جریان برق از یك رشته تانگستن عبور می‌كند و در نتیجه این رشته گرم می‌شود و نور ساطع شده از آن، روشنایی حاصل از حرارت خواهد بود.2- لامپهای فلورسنت، در این لامپها جریان برق از میان دو الكترود كه در بین آنها بخار جیوه (مخلوط با گازهای اضافی) با فشار كم وجود دارد عبور می‌نماید و ملكولهای تحریك شده گاز، اشعه ماوراءبنفش منتشر می‌كنند. این اشعه به وسیله پوشش فلورسنت سطح داخلی لوله شیشه‌ای جذب و به صورت طول موجهای قابل رؤیت بازتاب می‌شوند. كارایی درخشندگی لامپهای رشته‌ای 10 تا Lm/w 16 است، در صورتی كه لامپهای فلورسنت 40 تا Lm/w70 كارایی دارند. بنابراین، برای دستیابی به مقدار روشنایی مشخصی، در صورت استفاده از لامپهای فلورسنت به لامپی با توان كمتری نیاز خواهد بود. بطور مثال، یك لامپ رشته‌ای 200 وات حدود Lm/w2500 تولید می‌كند، در صورتی كه یك لامپ فلورسنت 40 وات همان بازده را دارد. (كویل لازم برای این لامپ باری حدود 8 وات خواهد داشت، بنابراین كل قدرت این مدار 48 وات خواهد بود). یا به عبارت دیگر، كل انرژی منتشر شده از این دو لامپ به صورت زیر توزیع می‌شود: لامپ رشته‌ای 5 درصد نور 95 درصد حرارتلامپ فلورسنت 21 درصد نور 79 درصد حرارتاز نقطه‌نظر حرارتی، كل قدرت لامپ به عنوان میزان كسب حرارت به حساب می‌آید. جزء بیشتر انرژی منتشر شده از یك لامپ حرارت است، اما حتی نور منتشر شده وقتی به سطوح داخلی یك اتاق برخورد می‌كند، به حرارت تبدیل می‌شود. در مورد لامپهای فلورسنت كل توان مدار باید به حساب آورده شود، نه فقط قدرت لامپ، چون كویل نیز حرارت تولید می‌كند. چنانچه در مناطق گرم و خشك، استفاده از PSALI مورد نظر باشد، حرارت ایجاد شده به وسیله نور الكتریكی دمای داخلی را افزایش خواهد داد. بنابراین، به صلاح خواهد بود كه چنین تولید حرارتی، با استفاده از لامپهای فلورسنت به حداقل برسد. در یك شرایط بحرانی جدا كردن كویلها از لامپها و قرار دادن آنها در محفظه عایقبندی شده‌ای كه بطور جداگانه تهویه می‌شود، ارزش خواهد داشت. این عمل باعث خواهد شد كه به ازاء هر لامپ 40 وات، 8 وات در كسب حرارت صرفه‌جویی شود، كه معادل 17 درصد كاهش در كسب حرارت ناشی از نورپردازی خواهد بود. دستگاه شنوایی انسان یكی از مهمترین كانالهای ارتباطی بدن است و احتمالاً فقط در مقایسه با دستگاه بینایی عضو دوم محسوب می‌شود. اما، در حالی كه، چشمها را می‌توان در مقابل نور شدید یا صحنه‌های ناخواسته بست، گوشها همواره در طول حیات در مقابل هر گونه سروصدای ناخواسته، مثل هرگونه صدای مطلوب باز هستند. بنابراین، چنانچه جلوگیری از سروصدا ضروری باشد، می‌بایست پیش‌بینیهایی در خود محیط به عمل آید. لفظ «سروصدا» در مورد صداهای ناخواسته به كار برده می‌شود، بنابراین تعریف سروصدا جنبه ذهنی دارد. صدای مطلوب برای فردی ممكن است سروصدای نامطلوب برای فرد دیگری باشد. در زندگی روستایی صداهای مختلف به ندرت به سروصدا تبدیل می‌شوند، زیرا این صداها به نوعی در زندگی و ارتباطات اجتماعی مردم آن محل نقش دارند. علاوه بر آن، این صداها به ندرت ممكن است از حد قابل تحمل تجاوز نمایند. شهرنشینی منابع ایجاد سروصدا را به سرعت افزایش داده (منابعی از قبیل صنایع، ترافیك، هواپیما، رادیو و غیره)، و نیز تغییری در اخلاق و رفتار اجتماعی مردم پدید آورده است. كم‌بودن تراكم جمعیت در مناطق روستایی ضامن به وجود آمدن فاصله بیشتر بین منبع سروصدا و شنونده است و در نتیجه باعث كم شدن مزاحمت می‌شود. در حالی كه در شهرهای پرتراكم، منابع بالقوه تولیدكننده سروصدا بیشتر و فاصله مابین این منابع و شنوندگان نیز خیلی كمتر است. با افزایش منابع تولیدكننده سروصدا، مشكلات مربوطه افزایش می‌یابد و انجام اقدامات دفاعی ضرورت پیدا می‌كند. علم «آكوستیك» به دو زمینه عمده زیر تقسیم می‌شود: 1- كنترل صداهای مطلوب، یعنی ایجاد بهترین شرایط برای شنیدن صداهایی كه مایل بشنیدن آنها هستیم: اكوستیك اتاق 2- كنترل صداهای نامطلوب، یعنی كنترل سروصدادر مناطق گرمسیری حتی اگر سروصدای فعلی بمراتب كمتر از نواحی پیشرفته صنعتی در مناطق معتدل باشد، مشكلات جدی آینده آنها به هیچ وجه كمتر نخواهد بود. با رسیدن به چنین مرحله‌ای، به دلایلی كه در زیر می‌آید، در واقع وظیفه طراح در مناطق گرمسیری حتی مشكلتر از مناطق معتدل خواهد بود: الف) در مناطق گرمسیری، برعكس مناطق معتدل كه بیشتر فضاهای داخلی ساختمان مورد استفاده قرار می‌گیرد، قسمت عمده اوقات زندگی در فضای خارجی سپری می‌شود كه در آن كنترل صدا امكان ندارد. ب) خصوصاً در مناطق گرم و مرطوب كه ساختمان متشكل از ساختارهای سبك و بازشوهای وسیع است و نتیجتاً كنترل سروصدا بطور موثر امكان‌پذیر نیست، تضادی بین نیازهای حرارتی و نیازهای شنوایی وجود دارد. طراحی ساختمان در مناطق گرمسیری بطور قابل ملاحظه‌ای تحت تأثیر ملاحظات كنترل سروصدا قرار می‌گیرد. كنترل سروصدا بیش از آنكه به جزئیات ساختمان بستگی داشته باشد، به برنامه‌ریزی و تصمیمات اولیه طراحی بستگی دارد. اقدامات اصلاحی به ندرت امكان‌پذیر هستند و انجام این‌گونه اصلاحات نیازمند بصیرت، مهارت و ورزیدگی بیشتر معمار خواهد بود. معماری كه برای مناطق گرم و مرطوب طراحی می‌كند، نسبت به همكاران دیگرش كه برای مناطق معتدل طرح می‌دهند، بیشتر نیازمند درك و آگاهی از مسائل مربوط به سروصدا و راههای كنترل آن است. ماهیت صدا صدا، در واقع، احساسی است كه به وسیله تأثیر یك محیط (واسطه) ارتعاشی روی گوش به وجود می‌آید، اما معمولاً از این واژه برای خود ارتعاش استفاده می‌شود. منبع صدا بیشتر اوقات جسم جامد (مثل یك رشته سیم یا یك صفحه) مرتعش شده‌ای است كه به نوبه خود ارتعاشی را در هوا به وجود می‌آورد. اما این ارتعاش ممكن است به وسیله مرتعش شدن محیط‌های گازی ایجاد شود، مثل ارتعاش هوا در سوت یا فلوت. یك اُكتاو اختلاف بین دو صدا به معنای دو برابر شدن فركانس است، مثلاً از 75 به 150 هرتز یا از 1000 هرتز به 2000 هرتز. طیف تمام فركانسها در یك اُكتاو را «نوار اُكتاو» می‌گویند. قانون عكس مجذور فقط در شرایط فضای باز، جایی كه هیچگونه مانع یا جسم خارجی منعكس‌كننده صدا وجود نداشته باشد، صدق می‌كند. شرایط هوای آزاد تقریباً همان شرایط فضای باز نظری را فراهم می‌سازد. طبق قانون «عكس مجذور» با دو برابر شدن فاصله، شدت صدا به یك چهارم كاهش می‌یابد. به دلیل رابطه لگاریتمی، این امر باعث می‌شود كه با هر بار دو برابر شدن فاصله، تراز صدا به اندازه Db6 تقلیل یابد، بدون آنكه در اندازه شدت صدا تأثیری داشته باشد. ادامه خواندن مقاله در مورد راهنماي طراحي اقليمي

نوشته مقاله در مورد راهنماي طراحي اقليمي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>