Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله رابطه هماهنگي بين استراتژي سطح كسب‌وكار و استراتژي بازاريابي با عملكرد سازماني

$
0
0
 nx دارای 320 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : رابطه هماهنگی بین استراتژی سطح كسب‌وكار و استراتژی بازاریابی با عملكرد سازمانی چكیده تحقیقتحقیق حاضر به تبیین هماهنگی درسطح استراتژیك بین استراتژی بازاریابی و استراتژی‌ سطح كسب و كار برمبنای الگوی همه جانبه (الگوهای مبتنی بر نقاط مرجع استراتژیك) می‌پردازد و سپس بررسی می‌كند كه آیا این هماهنگی باعث بهبود عملكرد می‌شود یا خیر. در ادبیات تئوری‌های سازمان و مدیریت می‌توان سه نوع الگوهای هماهنگی را شناسایی كرد: الگوهای عقلایی، الگوهای طبیعی و الگوهای همه جانبه (برمبنای SRP’s). این تحقیق بعد از مقایسه سه الگوی فوق الگوی همه جانبه (برمبنای SRP’s) را برای برقراری هماهنگی استراتژیك پیشنهاد می دهد. نقاط مرجع استراتژیك نقاط ارجاعی هستند كه سازمان‌ها می‌توانند هر فعالیت و جهت‌گیری را برمبنای آن ارزیابی نمایند تا بتوانند مناسب‌ترین فعالیت و جهت‌گیری را انتخاب نمایند.تحقیق حاضر بعد از مروری بر ادبیات نقاط مرجع استراتژیك در مبانی فلسفی و منطقی تئوری‌های مدیریت دو نقطه مرجع را به عنوان نقاط مرجع اعلم شناسایی می‌كند كه عبارتند از: میزان كنترل (كم یا شدید) و توجه سازمان به داخل یا خارج، هر یك از این نقاط در یك طیفی قرار می‌گیرند كه تشكیل یك ماتریس دو در دو را می‌دهند. براساس نقاط مرجع اعلم، نقاط مرجع استراتژیك بازاریابی نیز تعیین گردیدند كه عبارتند از: میزان رقابت (زیاد یا كم) و توجه به داخل یا خارج بازارهای فعلی. استراتژی‌‌های بازاریابی برمبنای نقاط مرجع استراتژیك گونه‌شناسی شدند و در قلمرو كلی به چهار دسته تقسیم گردیدند: (1) استراتژی‌‌های ورود به بازار (میزان رقابت كم و توجه سازمان به خارج بازارهای فعلی)، (2) استراتژی‌‌های بازار در حال رشد (میزان رقابت زیاد و توجه سازمان به خارج بازارهای فعلی)، (3) استراتژی‌‌های بازار بالغ (میزان رقابت زیاد و توجه سازمان به داخل بازارهای فعلی) و (4) استراتژی‌‌های بازار در حال افول (میزان رقابت كم و توجه سازمان به داخل بازارهای فعلی).دو نگرش اصلی در مورد استراتژی‌‌های سطح كسب و كار وجود دارد كه عبارتند از: استراتژی‌‌های مایكل پورتر و استراتژی‌‌های مایلز و اسنو. در این تحقیق بعد از تلفیق دو رویكرد فوق و با استفاده از نقاط مرجع استراتژیك به گونه‌شناسی انواع استراتژی‌‌های سطح كسب و كار پرداخته شده است. گونه‌های اصلی این استراتژی‌‌ها عبارتند از: استراتژی‌های فرصت جو، تحلیل‌گر، مدافع تمایزطلب، و مدافع كم هزینه. در انتهای فصل دوم تحقیق، چارچوب نظری تحقیق مشخص گردید كه در داخل آن، هماهنگی استراتژیك بین استراتژی‌های بازاریابی و استراتژی‌ سطح كسب و كار به عنوان متغیر مستقل، عملكرد به عنوان متغیر وابسته و چرخه عمر محصول نیز به عنوان متغیر تعدیل كننده در نظر گرفته شده‌اند. داده‌های مربوط به اندازه‌گیری و سنجش هر یك از متغیرهای فوق بعد از جمع‌آوری، تحلیل گردیدند كه نتایج آن چارچوب نظری تحقیق را تأیید نموده‌است.براساس این نتایج ،استراتژی‌ بازاریابی نوع اول(مرحله معرفی) با استراتژی كسب و كار نوع اول(فرصت جو)؛استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم(مرحله رشد) با استراتژی كسب و كار نوع دوم(تحلیل گر)؛ااستراتژی‌ بازاریابی نوع سوم(مرحله بلوغ) با استراتژی كسب و كار نوع سوم(مدافع تمایزطلب)؛واستراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم(مرحله افول) با استراتژی كسب و كار نوع چهارم(مدافع کم هزینه) هماهنگ‌تر است و این هماهنگی موجب بهبود عملکرد می شود.نوآوری‌های ارائه شده در این تحقیق عبارتند از:1- الگوهای هماهنگی استراتژی های بازاریابی با سایر استراتژی های سطوح سازمان را در سه گروه دسته بندی نموده است که این دسته بندی قبلاً انجام نشده است.2- هماهنگی بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک به عنوان یک الگوی نوین برای هماهنگی بین استراتژی های بازاریابی و استراتژی سطوح سازمان معرفی شده است.3- استراتژی های بازاریابی برمبنای نقاط مرجع استراتژیک گونه شناسی شده است.4- استراتژی های سطح کسب و کار برمبنای نقاط مرجع استراتژیک گونه شناسی شده است.5- مراحل چرخه حیات محصولات برمبنای نقاط مرجع استراتژیک مرتب شده است.6- در شناسایی استراتژی های بازاریابی از پرسشنامه محقق ساخته استفاد شده است.7- رویکردهای اندازه گیری عملکرد به شیوه جدیدی دسته بندی شده اند.8- در استفاده از آزمون های آماری ،ابتداء انتخاب آزمون آماری مناسب به صورت استنباط آماری انجام شده است سپس به آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. فهرست مطالب عنوان صفحهچكیده تحقیق 2فصل اول – كلیات تحقیق 71-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق 92-1- هدف‌های اساسی انجام تحقیق 103-1- قلمرو (دوره) زمانی انجام تحقیق 104-1- قلمرو مكانی انجام تحقیق 115-1- قلمرو موضوعی تحقیق 116-1- سؤالات اصلی تحقیق 137-1- چارچوب نظری تحقیق 138-1- فرضیه‌های تحقیق 169-1- متغیرهای تحقیق 1610-1- تعریف مفهومی واژه‌ها 1811-1- تعریف عملیاتی واژه‌ها 2212-1- محدودیت‌های تحقیق 2913-1- آشنایی با شركت سرمایه‌گذاری دارویی تأمین 30فعالیت اصلی شركت سرمایه‌گذاری دارویی تأمین 30رسالت شركت سرمایه‌گذاری دارویی تأمین 30فصل دوم- پیشینه و مباحث نظری تحقیق 331-2- تحقیقات قبلی انجام شده پیرامون موضوع تحقیق 341-2- تحقیقات قبلی انجام شده پیرامون موضوع تحقیق 352-2- نگرش استراتژیك و ارتباط آن با سایر نگرش‌ها به مدیریت 383-2 – مفهوم استراتژی 424-2- سطوح استراتژی 435-2- مدیریت استراتژیك 466-2- مفهوم هماهنگی استراتژیك 467-2- چالش هماهنگی استراتژیك در مدیریت بازاریابی 518-2- الگوهای عقلایی تدوین استراتژی بازاریابی 521-8-2- الگوی واكر و روكرت 542-8-2- الگوی اسلاتر و اُولسون 553-8-2- الگوی فیلیپ كاتلر 569-2- الگوهای طبیعی تدوین استراتژی بازاریابی 581-9-2- الگوی واكر و همكاران 602-9-2- الگوی ویلسون و گیلیگان 604-9-2- الگوی كریونس 635-9-2- الگوی سادهارشان 646-9-2- الگوی مك دانیل و كولاری 6510-2- الگوهای همه جانبه تدوین استراتژی بازاریابی: كاربرد نظریه نقاط مرجع استراتژیك 661-10-2- تهیه یك ماتریس SRP بازاریابی براساس دیدگاه فیگن بام و همكاران 7511-2- نقاط مرجع استراتژیك در مبانی فلسفی تئوری‌های مدیریت 791-11-2- SRP اول ـ نوع نگرش به علوم اجتماعی: عینی / ذهنی 802-11-2 ـ SRP دوم ـ ماهیت جامعه: جامعه‌شناسی نظم‌دهی یا تغییر بنیادی 8412-2- نقاط مرجع استراتژیك در مبانی منطقی تئوری‌های مدیریت 851-12-2- نقاط مرجع در دسته‌بندی نظریه‌های مدیریت براساس دیدگاه ریچارد اسكات 872-12-2- نقاط مرجع در دسته‌بندی نظریه‌های مدیریت براساس دیدگاه بورل و مورگان 8913-12-2 – نقاط مرجع در دسته‌بندی نظریه‌های مدیریت براساس دیدگاه ریچارد اچ. هال 944-12-2- جمع بندی نقاط مرجع در مبانی منطقی تئوری‌های مدیریت 9713-2- گونه‌شناسی استراتژی‌های بازاریابی براساس نقاط مرجع استراتژیك 1001-13-2- نقاط مرجع استراتژیك بازاریابی 1022-13-2- سطوح استراتژی بازاریابی: استراتژی‌های موضوع بازاریابی، استراتژی‌های كاركردی بازاریابی و استراتژی‌های عوامل آمیخته بازاریابی 1043-13-2- استراتژی‌های بازاریابی برای مرحله ورود به بازار (معرفی) 1074-13-2- استراتژی‌های بازاریابی برای مرحله رشد ویژه شركت پیشگام 1105-13-2- استراتژی‌های بازاریابی برای مرحله رشد ویژه شركت پیرو 1136-13-2- استراتژی‌‌های بازاریابی برای مرحله بلوغ 1167-13-2- استراتژی‌های بازاریابی برای مرحله افول 11914-2- گونه‌شناسی استراتژی‌های سطح كسب و كار براساس نقاط مرجع استراتژیك 12215-2- هماهنگی استراتژی بازاریابی با استراتژی‌های سطوح استراتژی براساس الگوی همه جانبه (برمبنای SRP) 1301-15-2- استراتژی منابع انسانی 1311- استراتژی ثانویه 1322 – استراتژی پیمانكارانه 1323- استراتژی متعهدانه 1334- استراتژی پدرانه 1332-15-2- استراتژی سیستم‌های اطلاعاتی 1343-15-2- استراتژی تحقیق و توسعه 1364-15-2- استراتژی تكنولوژی تولید 1375-15-2- استراتژی مالی 1396-15-2- استراتژی سطح شركت 1417-15-2- جانمایی استراتژی‌های سطوح استراتژی در الگوی همه جانبه (برمبنای SRP) 142فصل سوم- روش تحقیق 1471-3- نوع روش تحقیق 1481-1-3- نوع تحقیق برمبنای نتیجه 1482-1-3- نوع تحقیق برمبنای هدف 1483-1-3- نوع تحقیق برمبنای نوع داده‌ها(کمیت پذیری متغیر مورد بررسی) 1492-3- جامعه آماری 1493-3- نمونه آماری و روش نمونه‌گیری 1504-3- روش و ابزار جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات 1511-4-3- نحوه تنظیم پرسشنامه‌ها 1522-4-3- روایی (اعتبار) پرسشنامه‌ها 1543-4-3- پایایی (قابلیت اعتماد) پرسشنامه‌ها 1555-3- روش تحلیل آماری داده‌ها و استفاده از رایانه 1561-5-3- روش‌های آمار توصیفی 1562-5-3- روش‌های آمار استنباطی 157فصل چهارم- تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیه‌های تحقیق 159بخش اول- تحلیل توصیفی داده‌ها 1621 ـ چرخه حیات محصولات 1632- استراتژی بازاریابی 1781-2- ویژگی‌های شناختی پاسخگویان پرسشنامه استراتژی بازاریابی 1823- استراتژی سطح كسب و كار 1851-3- ویژگی‌های شناختی پاسخگویان پرسشنامه استراتژی سطح كسب و كار 1864- جدول فراوانی متقاطع استراتژی‌های بازاریابی و سطح كسب و كار 1895- تحلیل داده‌های مربوط به ارزیابی عملكرد 189بخش دوم- تحلیل استنباطی و آزمون فرضیه‌ها 194مقدمه 1951ـ انتخاب آزمون آماری مناسب 1951-1- آزمون تصادفی بودن داده‌ها 1962-1- آزمون نرمال بودن توزیع داده‌های عملكرد محصول – بازارهای گروه اول (مرحله معرفی) 1963-1- آزمون نرمال بودن توزیع داده‌های عملكرد محصول ـ بازارهای گروه دوم (مرحله رشد) 1974-1- آزمون نرمال بودن توزیع داده‌های عملكرد محصول بازارهای گروه سوم (مرحله بلوغ) 1985-1- آزمون نرمال بودن توزیع داده‌های عملكرد محصول ـ بازارهای گروه چهارم (مرحله افول) 1992- آزمون فرضیه‌های اول تا چهارم 2003- آزمون فرضیه‌های پنجم لغایت هشتم 2024- آزمون فرضیه‌های نهم لغایت دوازدهم 2045- آزمون فرضیه‌های سیزدهم لغایت شانزدهم 206فصل پنجم- نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادها 209الف ـ نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه‌های تحقیق 210ب ـ نتایج بررسی پیشینه و مباحث نظری تحقیق 211پیشنهادهای نظری و كاربردی 215پیشنهادهایی برای تحقیقات بعدی 217فهرست منابع و مآخذ 219الف ـ منابع فارسی 219ب ـ منابع انگلیسی 224پیوست هاپیوست شماره یک – پرسشنامه تعیین استراتژی سطح کسب و کار 233پیوست شماره دو- پرسشنامه تعیین استراتژی بازاریابی 251پیوست شماره سه – جداول آماری 263 فصل اول كلیات تحقیق 1-1- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق یك استراتژی خوب طراحی شده از پنج جزء یا مجموعه‌ای از مسایل تشكیل می‌شود: قلمرو، هدف‌های كلی و عملیاتی، تخصیص منابع، شناسایی مزیت رقابتی پایدار، و هم‌افزایی. این پنج بُعد اساسی آشكارا یا تلویحاً بخشی از تمام استراتژی‌ها هستند. اما بیش‌تر سازمان‌ها به جای اتخاذ یك استراتژی جامع و واحد، از مجموعه‌ای از استراتژی‌های مرتبط استفاده می‌كنند، كه هر یك دربرای سطح خاصی از شركت طراحی می‌شوند. این سه سطح مهم استراتژی در بیش‌تر سازمان‌های بزرگ چند محصوله عبارتند از: (1) استراتژی بنگاه (شركت) ، (2) استراتژی كسب و كار (واحد تجاری) و (3) استراتژی‌های كاركردی (وظیفه‌ای) كه بر روی یك محصول بازار – خاص متمركز شده‌اند (واكر و همكاران، 2003: 10-9). واحدهای كاركردی (وظیفه‌ای) در سازمان عبارتند از: سیستم منابع انسانی، سیستم بازاریابی، سیستم تولید، سیستم تحقیق و توسعه، سیستم مالی، و سیستم‌های اطلاعاتی. هر استراتژی كاركردی علاوه بر پاسخگویی به شرایط محیطی با استراتژی‌های سطوح دیگر و نیز با نقاط قوت و شایستگی‌های رقابتی واحد تجاری مربوطه و با سطح شركت به عنوان یك مجموعه واحد هماهنگ می‌باشد.بررسی متون تخصصی بازاریابی و جست و جو در كتابها، مجلات، اینترنت و سایر منابع نشان داده است كه تحقیقات تجربی كمی در خصوص هماهنگی بین استراتژی بازاریابی با استراتژی سطوح بالاتر صورت گرفته است. مهم‌ترین تحقیقات یافت شده در این خصوص عبارتند از: واكر و روكرت (1987)؛ گِرِی و ورت-گرِی (2000)؛ اسلاتر و اُولسون (2001)؛ اولسون، اسلاتر و هولت (2005). نه تنها برخی از این تحقیقات مستقمیاً در مورد استراتژی بازاریابی انجام نشده‌اند (در مورد ساختار و یا رفتار بازاریابی تحقیق نموده‌اند) بلكه الگویی كه آنها از آن جهت برقراری هماهنگی استفاده نموده‌اند از نوع الگوهای عقلایی و طبیعی می‌باشند. بررسی این تحقیق‌ها، ضرورت انجام تحقیقی جهت تبیین هماهنگی استراتژیك بین استراتژی بازاریابی و استراتژی سطح كسب و كار براساس یك الگوی همه جانبه را نمایان ساخته است، به این معنی كه استراتژی بازاریابی انتخاب شده، هم بتواند با شرایط محیطی سازگار باشد و هم با سایر استراتژی‌های سطح سازمان و عناصر تشكیل دهنده سازمان هماهنگ باشد. تحقیق حاضر براساس تئوری نقاط مرجع استراتژیك ، نقاطی را برای برقراری هماهنگی همه جانبه شناسایی می‌كند، سپس گونه‌های اصلی استراتژی بازاریابی و استراتژی سطح كسب و كار را براساس این نقاط مشخص می‌سازد. سازمان‌ها می‌توانند با تعیین موقعیت خود نسبت به نقاط مرجع اقدام به انتخاب استراتژی مناسب نمایند.2-1- هدف‌های اساسی انجام تحقیق هدف‌های 1 تا 3 به عنوان هدف‌های علمی و هدف‌های 4 تا 8 به عنوان هدف‌های كاربردی و ضرورت‌های خاص انجام تحقیق می‌باشند.1 تعیین نقاط مرجع استراتژیك برای گونه‌شناسی استراتژی سطح كسب و كار (تجاری) و بازاریابی،2 گونه‌شناسی استراتژی‌های بازاریابی،3 گونه‌شناسی استراتژی‌های سطح كسب و كار، 4 تبیین هماهنگی بین استراتژی سطح كسب و كار و استراتژی بازاریابی،5 نحوه اندازه‌گیری عملكرد سازمان یا كسب و كار،6 اثر هماهنگی بین استراتژی‌های كسب و كار و بازاریابی بر عملكرد سازمان یا كسب و كار،7 ارائه خطوط راهنما به سازمان‌ها در جهت انتخاب استراتژی مناسب بازاریابی،8 ارائه الگوی هماهنگی استراتژیك در سطوح استراتژی با استفاده از نقاط مرجع استراتژیك.3-1- قلمرو (دوره) زمانی انجام تحقیقاین تحقیق در فاصله زمانی خردادماه 1385 لغایت خردادماه 1386 انجام شده است. علت انتخاب این دوره این است كه پژوهش‌گر بلافاصله بعد از تصویب نهایی موضوع تحقیق (در خردادماه 1385) مراحل انجام تحقیق را شروع نموده است. هم‌چنین محدوده زمانی جمع‌آوری داده‌ها نیز در همین فاصله زمانی می‌باشد. 4-1- قلمرو مكانی انجام تحقیقاین تحقیق در یك هولدینگ به نام «شركت سرمایه‌گذاری دارویی تأمین» وابسته به شركت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) كه دارای 24 شركت زیر مجموعه می‌باشد، انجام شده است. شركت‌های این هولدینگ در زمینه‌ تولید، توزیع و تهیه دارو ،مواد اولیه دارو، ارائه خدمات بازرگانی (مانند صادرات و واردات مرتبط با صنعت دارویی) و تولید لوازم مصرفی پزشكی فعالیت می‌كنند. 5-1- قلمرو موضوعی تحقیقمفهوم هماهنگی كه ریشه در الگوی بوم شناسی جمعیت و تئوری اقتضایی دارد به عنوان هسته مركزی توسعه بعضی از تئوری‌های رشته مدیریت به خصوص تئوری‌های سازمان و مدیریت استراتژیك می‌باشد. این مفهوم نقش اساسی و مركزی را در استفاده از مفاهیم «اقتضایی» در زمینه‌های زیر ایفا نموده است: رابطه بین ساختار و تكنولوژی، شیوه‌های رهبری، سازگاری سازمان با محیط، و تدوین استراتژی رقابتی (ونكاترامن و كامیلوس، 1986: 513). عده‌ای هماهنگی استراتژیك را هماهنگی بین عناصر سازمان با شرایط محیطی می‌دانند (مانند چورن 1991، لی‌وت 1965، دفت 2004، اسكات ترجمه 1382، ایتامی 1987، گالبرایت و كازانجیان 1986، پراهالاد و همل 1990، بارنی 1991) و عده‌ای دیگر هماهنگی استراتژیك را هماهنگی در سطح استراتژیك بین خود عناصر سازمان عنوان نمودند (مانند وودوارد 1965، چندلر 1962، اندروز 1971، بالكین و گومز ـ مجیا 1990، دویر، سگو و شنهار 1993، فیشر 1990، واترمن 1986). در متون مدیریت استراتژیك نیز بر هماهنگی بین استراتژی‌های سطوح استراتژی و هماهنگی آن سطوح با محیط خارجی تأكید فراوانی شده است. هماهنگی استراتژی هر یك از واحدهای كاركردی (بازاریابی، منابع انسانی، مالی، تولید، تحقیق و توسعه، و سیستم‌های اطلاعاتی) را با سایر استراتژی‌های سطوح استراتژی می‌توان در 5 رابطه زیر نشان داد (نمایش شماره 1-1):رابطه 1 ـ میان استراتژی كاركردی و استراتژی سطوح بالاتر (هماهنگی بیرونی عمودی)،رابطه 2 ـ میان استراتژی كاركردی یك واحد با سایر واحدهای كاركردی (هماهنگی بیرونی افقی)،رابطه 3 ـ میان استراتژی كاركردی و زیر سیستم‌های واحد كاركردی (هماهنگی درونی عمودی)، رابطه 4 ـ بین استراتژی زیر سیستم‌های واحد كاركردی (هماهنگی درونی افقی)،رابطه 5 ـ میان استراتژی زیر سیستم‌های واحد كاركردی با استراتژی سطح شركت / كسب و كار (هماهنگی بیرونی عمودی).به دلیل گستردگی موضوع هماهنگی استراتژیك، در این تحقیق رابطه اول برای سیستم بازاریابی و اثر این هماهنگی بر عملكرد كلی سازمان به صورت تجربی و میدانی بررسی می‌شود. و سایر روابط (از رابطه 2 تا رابطه 5) به صورت نظری و استنباط تئوریك در فصل دوم بیان می‌گردد. نمایش شماره 1-1- روابط استراتژیك سیستم بازاریابی با سایر سیستم‌های سطوح استراتژیسطح استراتژیك رابطه 5 سطح عملیاتی اقدامات عملیاتی بازاریابی 6-1- سؤالات اصلی تحقیق سؤال اصلی تحقیق. تاثیر هماهنگی استراتژی‌های بازاریابی با استراتژی‌های سطح كسب و كاربا در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟سؤالات فرعی تحقیق عبارتند از:1- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های كسب و كار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟ 2- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های كسب و كار نوع دوم با در نظرگرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟ 3- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های كسب و كار نوع سوم‌بادر نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟ 4- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع اول با استراتژی‌های كسب و كار نوع‌چهارم بادرنظرگرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟ 5- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟6- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟7- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟8- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع دوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟9- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟ 10- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟ 11- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟12- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع سوم با استراتژی‌های كسب و كار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟13- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های كسب و كار نوع اول با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟14- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های كسب و كار نوع دوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟15- تاثیر هماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های كسب و كار نوع سوم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟16- تاثیرهماهنگی استراتژی‌بازاریابی نوع چهارم با استراتژی‌های كسب و كار نوع چهارم با در نظر گرفتن چرخه حیات محصول بر بهبود عملكردچگونه است؟7-1- چارچوب نظری تحقیقچارچوب نظری، الگویی است كه فرد پژوهش‌گر براساس آن درباره روابط بین عواملی كه در ایجاد مسأله، مهم تشخیص داده شده‌اندبه تحقیق می پردازد . برمبنای این چارچوب، متغیرهایی مانند متغیرهای مستقل ، وابسته ، تعدیل‌كننده ، مداخله‌گر ] و كنترل [ كه تصور می‌شود در پاسخ و حل مسأله تحقیق نقش دارند شناسایی می‌شوند. در این چارچوب، آشكار می‌شود كه برای پیدا كردن راه‌ حل‌های مسأله ابتدا، پژوهش‌گر باید مسأله را بشناسد، و سپس متغیرهایی را كه در مسأله نقش دارند معین كند، بعد از شناسایی متغیرهای مناسب، باید شبكه ارتباطات بین متغیرها (مدل تحلیلی تحقیق) به درستی بنا شود، به نحوی كه بتوان فرضیه‌های مربوط را ایجاد و سپس آزمون كرد (خاكی، 1382: 163). نمایش شماره 2-1 چارچوب نظری این تحقیق را نشان می‌دهد. نمایش شماره 2-1- چارچوب مفهومی تحقیق خارجی كانون توجه داخلیمرحله رشد مرحله بلوغمرحله معرفی مرحله افول 2- تحلیل گر 3- مدافع تمایز طلب 1 – فرصت جو 4 – مدافع كم هزینه 2- استراتژی‌های بازار در حال رشد 3- استراتژی‌های بازار بالغ 1- استراتژی‌های مرحله ورود به بازار 4 – استراتژی‌های بازار در حال افول 8-1- فرضیه‌های تحقیقرابطه بین متغیر تعدیل كننده(چرخه حیات محصول)و استراتژی‌های بازاریابی در تحقیقات قبلی توسط واكر و همكاران(2003)بررسی شده‌است،بدین صورت كه برای هر مرحله از چرخه حیات محصول استراتژی‌های خاص آن مرحله انتخاب می‌شود. در این تحقیق از نتایج تحقیقات آنها استفاده شده و سپس فرضیه هاجهت بررسی هماهنگی بین استراتژی‌های بازاریابی و كسب‌وكار تدوین شده‌اند.فرضیه اول ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد. فرضیه دوم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه سوم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه چهارم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع اول به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه پنجم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه ششم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه هفتم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه هشتم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع دوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه نهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه دهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه یازدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه دوازدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع سوم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه سیزدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع اول هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه چهاردهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع دوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه پانزدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع سوم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.فرضیه شانزدهم ـ استراتژی‌ بازاریابی نوع چهارم به شرط تناسب با چرخه حیات محصول با استراتژی كسب و كار نوع چهارم هماهنگ‌تر است و این هماهنگی عملكرد را بهبود می‌بخشد.9-1- متغیرهای تحقیق در یك تحقیق علمی برای پاسخ دادن به سؤال‌های تحقیق و یا آزمون فرضیه‌ها، تشخیص متغیرهای تحقیق امری ضروری است، متغیرها را معمولاً از نظر نقش آنها در تحقیق می‌توان به پنج دسته تقسیم كرد: متغیر مستقل، متغیر وابسته، متغیر تعدیل‌كننده، متغیر كنترل و متغیر مداخله‌گر (سرمد و همكاران، 1379: 43). حال هر یك از این متغیرها در تحقیق حاضر شناسایی می‌شوند:1ـ متغیر مستقل. یك ویژگی و خصوصیت است كه بعد از انتخاب، توسط پژوهش‌گر در آن دخالت یا دستكاری می‌شود و مقادیری را می‌پذیرد تا تأثیرش بر روی متغیر دیگر (متغیر وابسته) مشاهده شود (خاكی، 1382: 167). در این تحقیق «هماهنگی استراتژیك بین استراتژی بازاریابی و استراتژی سطح كسب و كار» به عنوان متغیر مستقل می‌باشد. 2 ـ متغیر وابسته. متغیری است كه هدف پژوهش‌گر تشریح یا پیش‌بینی تغییرپذیری در آن است. این متغیر تحت تأثیر متغیر مستقل قرار می‌گیرد. در این تحقیق «عملكرد سازمان» به عنوان متغیر وابسته می‌باشد. 3 ـ متغیر تعدیل‌كننده. هرگاه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته مشروط به متغیر دیگری شود، آن متغیر سوم در واقع نقش تعدیل‌كننده را ایفا می‌كند. این متغیر، متغیر كمّی یا كیفی است كه جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این تحقیق «چرخه عمر محصول» به عنوان متغیر تعدیل‌كننده می‌باشد.4 ـ متغیر كنترل. در یك تحقیق اثر تمام متغیرها را بر یكدیگر نمی‌توان به طور هم‌زمان مورد مطالعه قرار داد. بنابراین پژوهش‌گر اثر برخی از متغیرها را كنترل نموده، آنها را خنثی در نظر می‌گیرد. در این تحقیق متغیرهای «هماهنگی استراتژی بازاریابی با سایر واحدهای كاركردی»، «ساختار سازمانی»، «تكنولوژی» و «فرهنگ سازمانی» به عنوان متغیرهای كنترل می‌باشند. براساس نظرات مدیران نمونه آماری تحقیق، بعد از انتخاب استراتژی بازاریابی تمامی واحدهای كاركردی سازمان با واحد بازاریابی و فروش در دو سال گذشته جهت اجرای استراتژی‌های بازاریابی همكاری لازم را داشته‌اند و هیچ مانعی را به وجود نمی‌آورند. 5 ـ متغیر مداخله‌گر. متغیری است كه پژوهش‌گر برای استنتاج از نحوه تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مورد بررسی قرار می‌دهد. تأثیر متغیر مداخله‌گر را نه می‌توان كنترل كرد و نه به طور مستقیم از سایر متغیرها مشاهده كرد. لذا به این تأثیر در تحلیل نهایی اشاره می‌شود. در این تحقیق هیچ متغیری به عنوان متغیر مداخله‌گر در نظر گرفته نشده است. 10-1- تعریف مفهومی واژه‌هاتعریف مفهومی به تعریف یك واژه توسط واژه‌های دیگر اشاره دارد، به عبارت دیگر در این گونه تعریف از واژه‌های انتزاعی و ملاك‌های فرضی استفاده می‌شود (سرمد و همكاران، 1379: 40). واژه‌هایی را كه در تحقیق دارای معنای خاصی هستند و یا تصور می‌شود خوانندگان و به كاربرندگان نتایج تحقیق، با آنها آشنایی ندارند تعریف می‌شود تا استنباط‌های یكسان در آنان به وجود آید (ظهوری، 1378: 76).استراتژی‌. یك برنامه جامع برای عملی است كه جهت‌گیری عمده سازمان را معین می‌كند (انسف، ترجمه زندیه، 1375) و در سطح مفهومی مسیری را برای رسیدن سازمان به مأموریت سازمانی مشخص می‌كند (اعرابی، 1385)، و یا استراتژی، تدابیر و طرح یا نقشه‌ای است كه در جهت تهیه، تخصیص و به كارگیری هرچه منطقی‌تر (قابل توجیه یا بهینه) منابع برای رفع مسائلی كه به دلیل بی توجهی به شرایط محیطی بروز كرده یا برای بهتر ساختن وضع خوب فعلی استفاده می‌شود و جواب‌گوی بازار مشتریان بوده و رضایت افراد ذی‌نفع و ذی‌اثر در سازمان را جلب كند (رحمان سرشت، 1384: 23).مدیریت استراتژیك. هنر و علم تدوین، اجراء و ارزیابی تصمیمات وظیفه‌ای چندگانه (دیوید، ترجمه پارسائیان و اعرابی، 1380: 24) كه طی فرایندی توسط سازمان انجام می‌شود. از طریق این فرایند سازمان محیط خارجی و داخلی خود را تحلیل نموده و از آن شناخت كسب می‌كند، علاوه بر آن مسیر استراتژیك خود را پایه‌گذاری كرده، استراتژی‌هایی انتخاب می‌كند و آنها را برای رسیدن به هدف‌های تعیین شده به اجراء می‌گذارد، تمامی این اقدامات تلاشی است برای راضی ساختن اعضای كلیدی تشكیلات سازمانی كه تحت عنوان ذی‌نفع‌ها نامیده می‌شوند (هریسون و جان، ترجمه قاسمی، 1380: 18).كسب و كار (واحد تجاری). اجزاء یا بخش‌هایی از یك شركت را كه در صنایع یا فعالیت‌های متعدد و مختلف درگیر و مشغول می‌باشند واحد تجاری استراتژیك می‌نامند (واكر و همكاران، 2003: 61). هر واحد تجاری استراتژیك دارای سه مشخصه اصلی است: واحد اقتصادی مجزا یا مجموعه‌ای از فعالیت‌های مربوط به هم است كه می‌توان برای آن جدا از بقیه شركت برنامه‌ریزی كرد، هر یك از آنها مجموعه‌ای از رقبای خاص خود را دارد،‌و هر یك از آنها دارای مدیریت جداگانه‌ای است كه مسؤلیت برنامه‌ریزی استراتژیك و سودآوری كسب و كار برعهده اوست (كاتلر، ترجمه فروزنده، 1382: 109). هر یك از كسب و كارها (واحدهای تجاری) تصمیم می‌گیرند كه كدام هدف‌ها، بازارها و استراتژی‌های رقابتی را دنبال نمایند (واكر و همكاران، 2003: 61).استراتژی بازاریابی. مجموعه‌ای از تصمیمات و اقدامات به هم پیوسته است (دی، 1990) كه از طریق آن یك كسب و كار انتظار دارد به هدف‌های بازاریابی خود برسد و ارزش‌های مورد انتظار مشتریانش را برآورده سازد (كریونس، 1999). این استراتژی‌ با تصمیماتی سر و كار دارد كه مربوط به بخش‌بندی بازار، یافتن بازار هدف، توسعه استراتژی‌ موضع‌یابی براساس تصمیمات مربوط به محصول، قیمت، توزیع و ترویج می‌باشد (كوری، 1991 و كاتلر، 1994).هماهنگی استراتژیك . هماهنگی داخلی و خارجی در سطوح سه‌گانه استراتژی‌ را هماهنگی استراتژیك می‌گویند. هر استراتژی‌ با استراتژی‌ سطوح دیگر و با نقاط قوت و شایستگی‌های رقابتی واحد تجاری مربوط و با كل سازمان به عنوان یك مجموعه واحد هماهنگ می‌باشد (واكر و همكاران، 2003: 60).نقاط مرجع استراتژیك . به عنوان هدف‌ها و نقاط ارجاع هستند كه مدیران از آنها در ارزیابی گزینه‌ها، اتخاذ تصمیمات استراتژیك و در مخابره كردن اولویت‌های سازمانی به افراد كلیدی سیستم‌شان استفاده می‌كنند (بامبرگر و فیگن بام، 1996: 927).عملكرد. عملكرد سازمانی از طریق چگونگی اجرای كارآ و اثربخش استراتژی‌ كسب و كارهای آن تعریف می‌شود (اُولسون، اسلاتر و هولت 2005؛ هامبورگ، كرومر و وُركمن 1999؛ گالبرایت و كازانجیان 1986؛ واكر و روكرت 1987) در صورتی كه موجب هم افزایی شود. هم افزایی زمانی وجود دارد كه دو یا چند كسب و كار یا محصول – بازارها ، به همراه منابع و شایستگی‌هایشان، یكدیگر را تكمیل و تقویت كنند به نحوی كه عملكرد كل كسب و كارها و محصول – بازارهای مرتبط، بیش‌تر از جمع جبری عملكرد تك تك آن فعالیت‌ها باشد (واكر و همكاران، 2003 : 53 و 9).چرخه عمر محصول . اكثر محصولات برای تأمین یك نیاز، تنها یك راه حل به شمار می‌روند، تغییر میزان نیاز به وسیله منحنی دوره عمر تقاضا شرح داده می‌شود (كاتلر، ترجمه فروزنده، 1382 : 379). چرخه عمر محصول با تاریخچه فروش‌های یك محصول یا یك طبقه محصول سر و كار دارد. این مفهوم می‌گوید كه فروش‌های یك محصول به شكلی قابل پیش‌بینی در طول زمان تغییر می‌كند و این كه هر محصول پنج مرحله مشخص را طی می‌كنند: معرفی یا تولد، رشد، تغییر ناگهانی، بلوغ، و پیری. هر یك از این مراحل فرصت‌ها و تهدیدهای مشخصی را فراروی یك شركت قرار می‌دهند و به این ترتیب بر استراتژی آن شركت و همچنین طرح‌های بازاریابی آن شركت اثرمی‌گذارد (واكر و همكاران، 2003: 116). یازده نوع منحنی چرخه عمر محصول شناسایی شده است، رایج‌ترین آن منحنی عمر كلاسیك می‌باشد كه دارای چهار مرحله اصلی می‌باشد: معرفی، رشد، بلوغ، افول یا پیری (نمایش شماره 3-1).نمایش شماره 3-1- انواع چرخه عمر محصول و وضعیت فروش صنعت در هر یك از مراحل آننوع منحنی عمر محصول مرحله معرفی مرحله رشد مرحله بلوغ مرحله افولكلاسیك رشد آرام فروش رشد سریع در فروش افزایش آرام، حالت ثابت و كاهش آرام فروش كاهش مستمر در فروشكوهانی همانند كلاسیك همانند كلاسیك كاهش و سپس بازیابی مجدد همانند كلاسیك نیمه كوهانی همانند كلاسیك همانند كلاسیك كاهش و سپس بازیابی نیمه افزایش مستمر در فروشفروش افزایشی همانند كلاسیك یا نفوذ سریع افزایش شدید و سریع افزایش مستمر افزایش مستمرفروش كاهشی حالت ثابت بالا اما با كاهش آرام كاهش شدید و سریع كاهش مستمر كاهش مستمر تا جایی كه به پایین‌ترین سطح برسد.رشد ـ بلوغ همانند كلاسیك همانند كلاسیك رشد سریع در یك دوره نسبتاً بلندمدت زمانی رشد آرام و سپس حالت ثابت نوآوری ـ بلوغ همانند كلاسیك همانند كلاسیك جهیدن كوتاه رشد سریع فروش و استمرار آن همانند منحنی رشد ـ بلوغ رشد ـ كاهش ـ ثبات همانند كلاسیك همانند كلاسیك همانند كلاسیك كاهش نسبتاً سریع تا وضعیت ثابت فروش نفوذ سریع دوره نسبتاً كوتاه مرحله معرفی افزایش بسیار سریع نسبت به منحنی كلاسیك همانند كلاسیك همانند كلاسیكحالت ثابت در وضعیت بالا یا پایین فروش نسبتاً ثابت در سطح بالا یا پایین دوره بسیار كوتاه در تغییرات فروش دوره بسیار كوتاه در تغییرات فروش دوره بسیار كوتاه در تغییرات فروش بلوغ ثابت همانند كلاسیك همانند كلاسیك دوره بسیار كوتاه در تغییرات فروش حالت ثابت تا مرحله كاهش آرام(منبع: Swan & Rink, 1982: 75) 11-1- تعریف عملیاتی واژه‌هاتعریف عملیاتی یعنی شرح متغیرها به شیوه‌ای كه قابل اندازه‌گیری و مشاهده باشند (دلاور، 1371: 64). متغیرهای یك تحقیق باید به شاخص‌ها و مفاهیم عینی تبدیل شوند تا بتوان آنها را مشخص و اندازه‌گیری نمود (حافظ‌نیا، 1382: 46).تعیین استراتژی سطح كسب و كار. برای اندازه‌گیری نوع استراتژی سطح كسب و كار كه هر یك از شركت‌های نمونه آماری در دو سال گذشته آن را انتخاب نموده‌اند از پرسشنامه استاندارد اُولسون، اسلاتر و هولت (2005) استفاده شده است. رویكرد استفاده شده در این پرسشنامه استفاده از سؤالات دسته‌بندی شده در یك پاراگراف برای هر استراتژی می‌باشد (جیمز و هاتن، 1995). پیوست شماره یك این پرسشنامه را نشان می‌دهد.مروری بر تحقیقات قبلی نشان داده است كه سه روش برای تعیین استراتژی سطح كسب و كار وجود دارد: (1) گونه‌شناسی مایلز و اسنو كه چهار نوع استراتژی معرفی می‌كند، مدافعان، منفعلان، تحلیل‌گران و پیشگامان، (2) گونه‌شناسی مایكل پورتر كه چهار نوع استراتژی معرفی می‌كند، تمایز، پایین‌ترین هزینه، تمركز بر تمایز و تمركز بر پایین‌ترین هزینه و (3) گونه‌شناسی تلفیقی كه دو گونه‌شناسی قبلی را در یكدیگر ادغام می‌كند و چهار نوع استراتژی را معرفی می‌كند: مدافع كم هزینه، مدافع تمایزطلب، تحلیل‌گر و فرصت‌جو. نمایش شماره 4-1 تحقیقاتی گوناگونی كه از هر یك از این روش‌ها استفاده نموده است را نشان می‌دهد. تعیین استراتژی بازاریابی. برای تعیین نوع استراتژی بازاریابی از دسته‌بندی واكر و همكاران (2003) استفاده شده است. آنها مبنای تعیین استراتژی بازاریابی را مراحل چرخه عمر محصول قرار می‌دهند، بدین ترتیب كه در هر مرحله از این چرخه استراتژی‌های خاصی را توصیه می‌كنند. انواع این استراتژی عبارتند از: (1) استراتژی‌های مرحله ورود به بازار: نفوذ در بازار انبوه، نفوذ در بازار بسیار خاص، و ورود موقت به یك بازار و عقب‌نشینی سریع از آن؛ (2) استراتژی‌های مرحله رشد برای شركت‌های پیش‌گام: استراتژی دژ یا دفاع از موقعیت، دفاع از طریق هجوم كاذب، مقابله، و توسعه بازار؛ (3) استراتژی‌های مرحله رشد برای شركت‌های پیرو: حمله مستقیم، جهش بلند، حمله از اطراف، محاصره، و حمله چریكی؛ (4) استراتژی‌های مرحله بلوغ: نمایش شماره 4-1- سه روش اصلی در گونه‌شناسی استراتژی سطح كسب و كار در تحقیقات قبلی استراتژی‌های حفظ سهم بازار، استراتژی افزایش نفوذ، افزایش میزان استفاده، توسعه بازار و (5) استراتژی مرحله افول: برداشت، حفظ، بازمانده سودآور، و استراتژی بازار بسیار خاص یا كوچك. در این تحقیق برای بیست نوع استراتژی گفته شده توسط واكر، یك توصیف كوتاه تهیه گردید و سپس از پاسخگویان خواسته شد كه در دو سال گذشته از كدامیك از این استراتژی‌ها استفاده نموده‌اند. پرسشنامه تعیین نوع استراتژی بازاریابی در پیوست شماره دو نشان داده شده است.تعیین چرخه عمر محصول. برای شناسایی مرحله عمر محصول از تغییرات فروش صنعت و تعداد رقبا در دوره های مختلف زمانی استفاده شده است (پراساد، 2005 : 37). مروری بر تحقیقات قبلی نشان داده است كه می‌توان از متغیرهای گوناگونی برای تعیین مرحله عمر محصول استفاده نمود ولی رایج‌ترین و معتبرترین این متغیرها، میزان فروش صنعت، تعداد رقبا و میزان سودآوری برای آن محصول می‌باشند (نمایش شماره 5-1).نمایش شماره 5-1: متغیرهای مختلف برای تعیین مرحله چرخه عمر محصول براساس دیدگاه صاحب‌نظران گوناگونمحققویلسون و گیلیگان 2005 واكر و همكاران 2003 كاتلر 1999 اونك ویزیت و شو 1989متغیر تغییرات فروش صنعت (نرخ رشد بازار) تعداد رقبا میزان سودآوری میزان تغییر فنی در طرح محصول هزینه جذب و حفظ هر مشتری نوع گروه‌های مشتریان تعداد بخش‌های بازار نوع استراتژی رقبا شیوه‌های مدیریتی نوع بازار هدف هزینه‌های بازاریابی و تولید میزان وفاداری به مارك نیازمندی به خدمات و قطعات پس از فروش اندازه‌گیری عملكرد. در این تحقیق جهت اندازه گیری عملکرد ابتداء به دو سئوال زیر پاسخ داده شد و سپس نحوه اندازه گیری عملکرد مشخص گردید: (1)رویکرد اندازه گیری عملکرد چگونه باشد؟و(2) برای اندازه گیری عملکرد از چه شاخص یا معیارهایی استفاده شود؟ ادامه خواندن مقاله رابطه هماهنگي بين استراتژي سطح كسب‌وكار و استراتژي بازاريابي با عملكرد سازماني

نوشته مقاله رابطه هماهنگي بين استراتژي سطح كسب‌وكار و استراتژي بازاريابي با عملكرد سازماني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles