nx دارای 114 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بررسی استان تهران
اطّلاعات جغرافیایی استان :موقعیت جغرافیایی استان تهران :استان تهران با 18909 کیلومتر مربع مساحت، فضایی معادل 2/1 درصد مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از غرب به استان قزوین و از شرق به استان سمنان محدود میشود. استان تهران از نظر موقعیت جغرافیایی
بین 34 درجه و 52 دقیقه تا 36 درجه و 21 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 10 دقیقه تا 53 درجه و 10 دقیقه طول شرقی قرار دارد. در مورد ارتفاعات موجود در استان تهران میتوان از رشته کوههای البرز نام برد که این استان را از همسایه شمالی خود جدا میکند؛ این ارتفاعات از غرب به شرق افزایش مییابد و در قله دماوند به حداکثر ارتفاع خود میرسد. کوههای «سواد کوه» و « فیروزکوه » در سمت شرق استان تهران قرار دارند که از شرق به ارتفاعات «شهمیرزاد» میپیوندند. از دیگر ارتفاعات این استان میتوان به کوههای حسنآباد و نمک در جنوب،
بیبیشهربانو و اقاعذر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق اشاره کرد. استانتهرانعلاوهبراینکهبهعنوانمرکزسیاسیجمهوریاسلامیایرانمطرحمیباشد،کهیکیازوجوهتمایزآنبهشمارمیرود،با13شهرستان،بهنامهایشهریار،رباطکریم، کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد، ورامین، اسلامشهر، شمیرانات، ری، دماوند، فیروزکوه، پاکدشت و تهران، 27 بخش، 43 شهر، 71 دهستان، 1358 آبادی و 2578 روستا، از استانهای بسیار مهم کشور محسوب میشود.
طول و عرض جغرافیایی :شهر تهران از نظر جغرافیایی در 51 درجه و 8 دقیقه تا 51 درجه و 37 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 34 دقیقه تا 35 درجه و 50 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.موقعیّت استقرار :تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر در دامنههای جنوبی رشتهکوههای البرز گسترده شده است که از سمت جنوب به کوههای ری و بیبی شهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین میرسد و از شمال، به واسطه رشته کوههای البرز، محصور گردیده است.شیب زمین :از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات 10 % تا 15 % از تجریش تا تپههای عباسآباد با شیب متوسط 3 % تا 5 % از عباسآباد تا خیابان انقلاب 2 % و از مرکز شهر تهران تا کناره 1 % است.ارتفاع از سطح دریا :ارتفاع این شهر از سطح دریا 1700 متر در شمال است که به 1200 متر در مرکز و بالاخره 1100 متر در جنوب میرسد.شرایط اقلیمی :
تهران از نظر آب و هوایی، غیر از نواحی کوهستانی شمالی که اندکی مرطوب و معتدل است، کلاً گرم و خشک است. حداکثر دمای ثبت شده در تهران 4/39 درجه و حداقل آن 4/7- درجه سانتیگراد و میانگین ماهانه حداکثر 29 و حداقل 1/0 درجه میباشد. برساختارکُلیاقلیمتهران نیز سه عامل کوه، کویر و بادهای غربی مؤثرند. فصلسرمادرتهرانمعمولاًازآذرماهشروعمیشودوبیشتریندمایسالرادراواسطتابستان (مردادماه) دارامیباشد. کوههایاطرافتهرانمانعبسیارمؤثریدرنفوذتودههواهایمختلفهستند. بههمینسببهوایتهران از آرامش و سکون بیشتری نسبت به مناطق مجاور خود برخوردار است؛ به عبارت دیگر واقع شدن کوهستان از سمت شمال و دشتهای حاشیه کویر از سمت جنوب و جنوب شرقی سبب ایجاد یک جریان خفیف و آهسته هوا از دشت به کوه در طی روز و از کوه به دشت در طول شب میگردد.
متوسط میزان بارندگی در سطح شهر تهران کم بوده و به مقدار 316 میلیلیتر در طول سال اندازهگیری و تعداد روزهای یخبندان آن نیز 36 روز در سال ثبت شده است. شهرتهرانبهوسیلهدورودخانهاصلیکرجوجاجرودونیزتعدادیرودخانههایفصلیدیگرمشروبمیشود،درواقع حد طبیعی فضای جغرافیایی تهران به واسطه این دو رودخانه مشخص میگردد. رودخانهکرجپرآبترینروددامنههایجنوبیالبرزاستکهازبارانهایفصلسردوذوبشدنبرفهایمناطقکوهستانیتأمینمیشودودر40کیلومتریغربتهرانازکانونآبگیرخرسنگکوهسرچشمه میگیرد. رودخانهجاجرودنیزازکوههایکلونبسته،کهجزوبلندیهایخرسنگکوهاست،سرچشمهمیگیرد؛کهایندورودمجموعاًقسمتعمدهآبمصرفیشهرتهرانراتأمینمیکنند. تهرانهمچنیندارایشمارزیادیقناتوآبراهاستولیبهرغمداشتنمنابعآبیفراوان به دلیل رشد بیرویه جمعیت و بارندگی کم در برخی دورهها با مشکل کمبود آب روبهرو میباشد.ضمناً شهر تهران از نظر زمین لرزه جزو مناطق پر زیان با 8 تا 10 درجه مرکالی به شمار میآید.وضعیت اقتصادی و جمعیّت استان تهران :استان تهران، با جمعیتی بالغ بر 12147543 نفر، بزرگترین استان ایران از نظر بازار مصرفی بوده و نیز با وجود تمامی امکانات بازاری و بازاریابی قلب تجاری ایران به شمار میآید. این استان 20 درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است و با 30 درصد صنایع، 36 درصد ازکارخانجات بزرگ، 40 درصد بازار مصرف کل کشور، 40 درصد صنایع غذایی، 40 درصد تعاونیهای سراسر کشور، 44 درصد از تولید گل و گیاه و 31 درصد تولید گوشت قرمز، در مجموع با قدرت اقتصادی کل کشور قابلیتهای ویژهای در بخش اقتصادی و صنایع به خود اختصاص داده است.تاریخ تهران در عصر های مختلف :
نخستین توصیف های مربوط به تهران – باغ غار نشین ها :تهران در گذشتههای دور بر خلاف تهران کنونی فرشی بود سبزفام از باغ ها و بستان های نفوذ ناپذیر که مأوای ساکنان غریبش در میان آنها قرار داشت بنابراین تهران بیگذشته نیست. آثاری که در قلب تهران قدیم بر وجود ساکنان نخستین آن در اعصار ما قبل تاریخ شهادت دهند، به فرض وجود، بر اثر توسعه شهر از میان رفته است. متأسفانه وقتی تصادفی نشانههایی از وجود این آثار پیدا شد به دلیل عدم آگاهی نسبت به اهمیت آنها و نگرانی از کند شدن روند شهرسازی از میان رفت. با وجود این می توان گفت که زمینهای واقع در بین کوه توچال در شمال تهران و چشمه علی در ری باستان در اعصار ماقبل تاریخ مسکونی بوده است. این سخن به دلایل باستان شناختی و شواهد توپوگرافیکی و اقلیمی متکی است. کشفیاتانجامشدهدرچشمهعلی،دروسوبهویژهقیطریه،واقعدرشمالتهرانقدیم،ازوجود گروههایی در این منطقه حکایت میکنند. اولین گروههایی که در قیطریه زندگی میکردند. شبیه کسانی بودند که حدود هشت هزار سال پیش در چشمه علی به سر میبردند. بعد از آنها، اقوام دیگری آمدند و همین منطقه و منطقه مجاور را در دروس اشغال کردند. این گروه آریایی بودند و از پایان هزاره دوم قبل از میلاد مسیح به این منطقه کوچ کردند. بنابرایننخستینگروه،حدودهشتهزارسالپیش،برتپهایواقعدرکنارچشمهایدایمیزندگیمیکردندکهدردوراناسلام،بهناماولینامامشیعه،چشمهعلینامگرفت . تقریباًدرهمیندورانگروه دیگری در طول همین رشته
زمینهای قابل کشت که در پای البرز بین کویر و کوه واقع شده، اسکان یافتند. البته، استقرار در شهرری به مراتب بیش از دیگر مکانها و به گونهای پایدار توسعه یافت. زیرا این شهر از موقعیت استراتژیکی خاصی برخوردار است. نحوه قرار گرفتن کوهها و کویر، وجود آب و نیز پهنه گستردهای از زمینهای حاصلخیز موجب پیدایش شهر شدند و سرنوشت آن و سرنوشت فرزند آن؛ یعنی تهران آبی را رقم زدند.
باوجوداینهنوزنمیدانیمکههستهاینشهرچهوقتبهوجودآمدوازچهدروانیتهراننامگرفت. درهیچیکازمنابع ،دوره قبل از اسلام، ذکری از تهران نشده است. چنین مینماید که این نام برای نخستین بار در نسبت محمدبن خماد ابوعبداله حافظ تهرانی رازی که محدث بوده پدیدار شده است. خطیب بغدادی متوفی به سال 463 ه.ق، به این شخص به عنوان نخستین تهرانی مشهور استناد کرده است. تأثیر این نسبت در قرن سوم قمری، می رساند که هسته اولیه شهر حاضر و نام آن دست کم از آغاز دوران اسلامی وجود داشته است. بنابراین، این امکان وجود دارد که هسته اصلی شهر
و همچنین نام آن به دوران های بسیار قبل از اسلام برسد؛ به زمانی که بر ما معلوم نیست. اگر محمد حافظ تهرانی رازی نخستین تهرانی شناخته شده است. نخستین محصولی که در گفتگو درباره پایتخت آتی ایران به آن اشاره شده است آثار یاقوت حموی به سال 617 ه.ق، زکریای قزوینی به سال 674 ه.ق، که این آثار مرغوب را آثار تهران دانسته و از آن تعریف کردهاند. قوت به استناد یکی از ساکنان ری که مردی مورد اعتماد بوده تهران را اینگونه توصیف نموده است.
تهرانقریهایدرفاصلهیکفرسخیریومتشکلازدوازدهمحلهمیباشدکهخانههایآندرزیرزمینودرمیانباغهایمیوهوسبزیکاریمحصوروتودرتوساختهشدهاست . “¬کربوتر” جهانگرد انگلیسی نیز به سال 1818م، می نویسد: « در داخل شهر و به فاصله 200 تا 300 باردی دروازه قزوین فضای وسیعی وجود دارد که در سطح آن چاههایی به چشم میخورد که به خانههای زیرزمینی منتهی میشود.» اینخانههایمسکونیکهدرمیانمزارعدرزمینهایآبیاری شده حفر میشدند. بدون تردید مرطوب بودند و این یکی از دلایل ابتلای مردم تهران به انواع تبها بوده است از طریق نوشتههای کلاوبخو سفیر پادشاه کاستیل و لئون (اسپانیا) در دربار تیمور لنگ میدانیم که در تهران دست کم خانههایی بوده که بخشی از آن در سطح زمین بوده است و اقامتگاهی وجود داشته که وقتی شاه از تهران میگذشته در آن اقامت میکرده است.
شهرسازیخاصتهرانکهازآرایشباغهایمحصوروترتیبخانههایزیرزمینییادهلیزهایمتعددناشیمیشدهاست،علتاصلیبهحصاربودنشهررادرآنزمانبهدستمیدهد. اگرمیبینیم که این قرارگاه انسانی قرنها و تا سال 961 ه.ق، که شاه طهماسب نخستین حصار و بازار آن را ساخت. بیبرج و بارو بوده، به این سبب است که نیازی به آن نداشته زیرا تسخیر ناپذیر بوده است. امنیتخانههایزیرزمینیونفوذناپذیربودنباغهایمحصوردردلتهرانیها اطمینانی به وجود میآورد که به آنها امکان میداد اغلب بر ضد حکام سر به شورش بردارند. حکام هم که کاری از دستشان ساخته نبود با آنها مدارا می کردند و به تفاهم میرسیدند و چون ضمانت اجرایی وجود نداشت تهرانیها از پرداخت هرگونه مالیاتی عملاً سرباز میزدند. ساکناندوازدهمحلهتهرانهمبیشتربایکدیگرمنازعهداشتند. پستعجبینداشتکههرمحلهشیخخودراداشتوحتیاگرشیوخدوازدهمحلهوحاکمدرموردپرداختمبلغیبهعنوانمالیاتبهتوافقمیرسیدند. بازهمتهرانیهابااموالیکهخودشانقیمتآنهاراتعیینمی کردند و همیشه بیش از میزان واقعی بود، مالیات خود را میپرداختند. تغییرتدریجیشیوهخانهسازیوایجادخانههاییدررویزمینکهبهحمایتومراقبتقدرتحاکمنیازداشتباعثشدبههنگامحملهمغولسال617ه. ق،بهشهرریواضمحلالآنطیدورانایلخانانوتیموریان که با سرکوب قیام ورامین در قرن ششم قمری بود. جمعیت روز افزونی که دارای ذوق و سلیقه بومیان غارنشین نبودند را پذیرا شود. درکاوشهایباستانشناسینشانمیدهدکهتهراندردورههایقبلازاسلام،ازمناطقمذهبیوپیروآیینزرتشتبودهاست. آنانمانند اهالی مازندران، دامغان، قم و کاشان پیش از به قدرت رسیدن صفویان به مذهب شیعه گرویدند که البته قبل از تشیع، مانند اهالی ری بخشی پیرو مذهب شافعی و برخی پیرو مذهب حنفی بودهاند. قدیمیترینآثاراسلامیشهرتهرانکهبهقرننهمه.ق،تعلقداردمتعلقبهمذهب شیعه است. در هر حال، میتوان گفت که در سال 740 ه.ق، اهالی تهران تماماً شیعه مذهب شده بودند.
تهران در عصر ایلخانان مغول :
در زمان حمله مغول، شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتل عام شدند. سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند. کوششهایی که ایلخان غازان (703 –694هـ .ق) برایعمرانشهرریانجامدادباشکستمواجهشدوورامیننیزسرانجامبهصورتتلیازخاک درآمد. اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویدادها به تدریج سود برد. سفیر اسپانیا ،نخستین جهانگرد غربی، که از تهران یاد کرده است. در حالی که برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر میکرده شهر را بسیار وسیع و دلپذیر یافته و نوشته است که در یک قصر به او مسکن دادهاند. این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان اتراق کرده بود. این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شده است.
منتهیالیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباً در نزدیکی محلی بوده که در حال حاضر، بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد. محله چاله میدان فعلی همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین میکرده است. اقامتگاههای زیرزمینی، خانهها و بستان ها با گردش به سمت غرب، تا آن سوی امامزاده یحیی امتداد مییافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش میرفتند. این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل میداده است.تولد شهر سلطنتی :بنا به گفته اعتماد السلطنه، در سال 961 ه.ق، شاه طهماسب، فرمانروای صفوی، که قزوین را پایتخت خود کرده بود فرمان ساخت بازاری واقعی و حصاری مستحکم از خشت خام را در شهر کوچک تهران صادر کرد. این حصار یک فرسخ (6 کیلومتر) طول، 114 برج به تعداد سورههای قرآن و چهار دروازه داشت که عبارت بودند از: دروازه شمیران در مدخل پامنار دروازه دولاب در مدخل بازارچه نایبالسلطنه در میان ری فعلی، دروازه حضرت عبدالعظیم یا دروازه اصفهان در جهت شمال خیابان مولوی فعلی و دروازه قزوین در مدخل بازارچه قوامالدوله.
شاه عباس صفوی به سال 998 ه.ق، نخستین کاخ سلطنتی را به نام چهار باغ در تهران برپا داشت و شهر تهران در سال 1028 ه.ق، با قنات های پرشمار و بویژه چنارستان خود که قصر سلطنتی را احاطه کرده بود و سرآغاز ارک سلطنتی به شمار میرفت. شهری نسبتاً زیبا بود. در اواخر عصر صفوی، با آن که پایتخت شاهان ایران اصفهان بود ، اما غالباً در تهران اقامت میکردند. شاه سلیمان صفوی فرمان ساخت دیوانخانه سلطنتی را در چنارستان صادر کرد. در همین بنای سلطنتی است که شاه سلطان حسین، سفیر عثمانی را به سال 1135 ه.ق، به حضور پذیرفت.
در زمان شاه طهماسب دوم و چند ماه بعد با فتنه افغان، دوره دشواری برای تمام ایران و تهرانیها آغاز شد. در سال 1141 ه.ق، سران این شهر دستگیر و اعدام شدند. گفته شده که افغانها دروازه ارک را در حصار شمالی ساختند تا در صورت حمله بتوانند به راحتی از قصر بگریزند.تهران در عصر افشاریه :چابک سواران قاجار در ظهور نادر، که از نوابع نظامی عصر خود بود، در ارتش جهان گشای او نقش مهمی داشتند. نادر پس از رهایی از قید طهماسب میرزا و آزاد سازی پایتخت (اصفهان) از دست سپاهیان اشرف افغان و سر و سامان دادن به اوضاع نابسامان نواحی شرقی کشور و خراسان، در روز پنجم ربیعالاول سال 1145 هـ .ق. شاه طهماسب را از مقام شاهی خلع کرد.
نادر شاه پس از تاجگذاری، چون قصد کشور گشایی داشت، رضاقلی میرزا، فرزند ارشد خویش، را به نیابت سلطنت تعیین کرد و خود با سپاهیانش عازم نواحی شرقی کشور شد. رضا قلی میرزا پس از انتخاب مشهد به عنوان مرکز حکومت خویش و تشکیل گارد مخصوصی مرکب از سیزده هزار تن سرباز خراسانی، وقتی که در بهار سال 1152 هـ .ق. مصادف با 1739 م.، شایعه دامن گیر شدن ارتش ایران به بیماری خطرناک و به قتل رسیدن نادر شاه در هندوستان قوت گرفت، به تحریک محمدحسین خان قاجار، تصمیم به نابودی شاه طهماسب و فرزندانش گرفت تا مانعی در رسیدن به سلطنت بر سر راه خود نداشته باشد و این تصمیم را عملی کرد.
تشکیل کنگره حکام کشور در تهران: بعد از قتل شاه طهماسب و فرزندانش، رضا قلی میرزا، در حدود اسفندماه سال 1153 هـ .ق. مصادف با 1740 م.، برای شرکت در کنگرهای از حکام سراسر کشور، که به انجمن نوروز شهرت یافت، راه تهران را در پیش گرفت. راجع به قصد رضاقلی میرزا از تشکیل این انجمن شایعات اغراق آمیزی انتشار یافت و برخی این کنگره را به انجمن دشت مغان تشبیه نموده و میگفتند رضا قلی میرزا برای آن همه حکام ایران را به تهران فرا خوانده است که ضمن رسیدگی به حساب دخل و خرج ایالات مختلف به هدفهای بلند پروازانهی خود نیز جامهی عمل بپوشاند. انتخاب تهران برای برگزاری کنگره نوروز میرساند با وجودی که پایتخت افشاریه شهر مشهد بود، اما تهران در آن دوره از اهمیت خاصی برخوردار و مورد توجه بوده است.
ملاقات سفیر روسیه با نادر در تهران: نادر در هرات بود که شنید رضا قلی میرزا در تهران برای خود دستگاه شاهانهای ترتیب داده است و شاید خیالاتی را نیز در سر میپروراند، پس فوراً او را احضار و با متفرق کردن گارد 13000 نفری او ناراحتی و نارضایتی خود از عملکرد وی را بروز داد و به دلیل قتل وحشیانه شاه طهماسب و فرزندانش سخت ابراز خشم نمود و او را از ولایت عهدی عزل و نصراله میرزا، پسر دومش، را به ولایت عهدی برگزید. نادر در تاریخ 28 صفر 1154 هـ .ق. مصادف با 15 می 1741 م. به اتفاق حرم و قرقچیهای خود عازم تهران شد، که در این سفر نیز به جان وی سؤ قصد شد ولی جان سالم به در برد. نادر شاه پس از ورود به تهران کالوشکین نماینده روسیه را بار داد و کالوشکین، بر طبق دستورهایی که از سن پترسبورگ دریافت کرده بود، حُسن نیت و مراتب دوستی و وداد روسیه را نسبت به ایران اعلام داشت. این اقدام روسیه از هر حیث ضروری بود زیرا ظاهراً سفیر ایران در دربار سن
پترسبورگ گزارشهای افراط آمیزی درباره سؤنیت روسیه نسبت به ایران برای نادر فرستاده بود. کالوشکین پس از ملاقات با نادر به سن پترسبورگ گزارش داد که در رفتار نادر نسبت به پیش تغییرات بزرگی حاصل شده است و مانند گذشته نمیتوان با او آزادانه صحبت کرد. او در این خصوص چنین نوشته بود: «بُختُ نصر جدید از باده پیروزیهای خود سرمست است و میگوید که: تسخیر هندوستان برای من کار دشواری نبود. من هرگاه با یک پا حرکت کنم هند را فتح میکنم و هرگاه با دو پا حرکت کنم دنیا را میگیرم.» تهران در تیول رضا قلی میرزا: نادر شاه مدت زیادی در تهران نماند و این شهر را به قصد قزوین ترک کرد. اما رضاقلی میرزا از
تهران همراه پدرش نرفت. در واقع شاهزاده دستور یافت در تهران بماند و مالیات این شهر را به مخارج خود اختصاص دهد. این امر در حقیقت نشانه آن بود که وی مغضوب پدر واقع شده است. در آن زمان معلوم نبود آیا سؤ ظن نادر نسبت به رضاقلی میرزا درباره قصد کشتن پدر موجب این اقدام شد و یا این که نادر قصد داشت وی را به مناسبت غفلت در رعایت مسئولیت خویش در دوران نیابت سلطنت گوشمال دهد. تا مدتی پس از سوء قصد به نادر تمام تلاشی که برای کشف عامل آن و مجازات او به عمل آمد بینتیجه ماند. لکن سرانجام عامل سؤ قصد در نزدیکی هرات دستگیر شد؛ نام او نیک قدم بود. پس از دستگیری، او را نزد نادر بردند و نادر با او به تنهایی مدتی صحبت کرد و او را تحت بازپرسی دقیق قرار داد. نیک قدم در پاسخ به سؤالهای مکرر نادر در مورد محرک او تأیید کرد که هیچ محرکی نداشته اما وقتی نادر به او قول داد در صورتی که حقیقت را بگوید جانش در امان خواهد بود؛ وی رضا قلی میرزا را به عنوان محرک خویش معرفی کرد و نادر نیز به قول خود وفا نمود و از کشتن او صرفنظر و تنها به نابینا کردن او اکتفا کرد. باری پس از آن که نادر پیش خود رضا قلی میرزا را محاکمه و محکوم نمود از تهران احضارش کرد. شاهزاده نگون بخت وقتی تهران را ترک میکرد هرگز تصور نمیکرد که چه سرنوشت تلخی در پیش رو دارد؛ اما وقتی از نحوهی کشتن شاه مخلوع و قتل ناجوانمردانه دو کودک معصوم، مظلوم و محبوب شاه طهماسب توسط وی آگاه شویم، که شنیدن چهگونگی آن جنایت لرزه بر اندام میاندازد و اشک از دیدگان روان میکند، نه تنها چنین عقوبتی در حق او روا به نظر میرسد بلکه شاید بیش از این هم انتظار میرفت. به هر تقدیر وقتی رضا قلی میرزا به داغستان رسید بیدرنگ به نزد پدر رفت. نادر در مورد حادثه سؤ قصد به خود، وی را مجرم دانست و بلافاصله دستور داد تا، در حضور او و عدهای از رجال، رضا قلی میرزا را از ناحیه هر دو چشم نابینا کنند و دستور وی بلادرنگ انجام شد. رضا قلی میرزا پس از بهبودی دیگر به تهران بازنگشت و به تقاضای خود به مشهد رفت. تهران بعد از نادر شاه: نادر که در پایان عمر خود دچار جنون قدرت شده بود بعد از دوازده سال سلطنت و آن همه فتوحات نمایان درماورای مرزهای ایران سرانجام به دست سران قزلباش، که از فرماندهان سپاه او بودند، کشته شد. با قتل نادر شاه در شب یک شنبه یازدهم جمادی الاخر سال 1160 هـ .ق. در فتح آباد، نزدیک قوچان، آتش جنگ و ناامنی در سراسر ایران شعله کشید. تهران نیز از این آتش
بینصیب نماند و به طورکلی مردم این شهر بعد از قتل نادر و تا هنگامی که دوباره در ایران آرامش برقرار شد دورهی سختی را پشت سر گذاشتند؛ زیرا شهر تهران در مکانی بود که بر سر راه استرآباد، مازندران و گیلان قرار داشت و آنهایی که میخواستند به مازندران، گیلان و استرآباد حمله کنند از تهران عبور میکردند و این شهر دست به دست میگشت و در هر جنگ و محاصره عدهای از سکنه آن کشته میشدند و یا بر اثر گرسنگی و یا امراض مختلف جان خود را از دست میدادند.
کریم خان زند و آقا محمدخان قاجار :پس از انقراض سلسله افشاریه، شهر مدتی عملاً در دست قبیلهای ترک به نام قاجار افتاد که قلمروشان در کوههای مازندران، در چند ده کیلومتری شمال شرقی این شهر کوچک، قرار داشت. در این زمان زندیه در ایران به حکومت رسیده بود کریمخانزند عهدهدار حکومت ایران شد. وی تهران را از قبیله قاجار رقیب خود گرفت و بر آن شد تا پایتخت خود را به آنجا منتقل کند. او ضمن مرمت حصار شهر که از حمله افغانها صدمه دیده بود و بر پا کردن برجهای دیدهبانی در بیرون هریک از دروازههای شهر، بناهایی چند در محوطه ارک سلطنتی بنا کرد. کریمخانزند به علت درگیری با محمدحسن خان قاجار و نیز به خاطر دور کردن پایتخت از ترکمن صحرا، پایتخت خود را به شیراز منتقل کرد و تهران را به غفورخان واگذار کرد. غفوریان پس از مرگ کریمخان به دلیل آنکه به زندیه وفادار مانده بود. بر سر شهر تهران با آقامحمدخان قاجار برخورد شدیدی پیدا کرد و در 27 شوال 1200 ه.ق، آقامحمدخان قاجار بر تهران مسلط شد و در روز 11 جمادیالاول 1200، آقامحمدخان قاجار به تهران وارد شد که به این هنگام عملاً «پایتخت» قصر سلطنت، دارالسلطنه و سپس دارالخلافه ایران شده بود. تهراندرعصرقاجار :پس از آن که آقامحمدخان قاجار تهران را به عنوان پایتخت برگزید، دیوان دارالعماره را وسعت بخشید و عمارت خروجی را در ارک سلطنتی بنا نهاد. شهر تهران در این زمان 15000 نفوس داشت که از میان آنها 3000 نفر سپاهی بودند و مساحت شهر 5/7 کیلومتر مربع بود که فقط نیمی از آن ساخته شده بود و کاخ و باغهای سلطنتی به تنهایی یک چهارم مساحت شهر را اشغال کرده بود و از طریق خیابانهای کالسکهرو به دروازههای شهر منتقل میشد. در حالی که راههای دیگر تنگ و غالباً بنبست بود.
بدون هیچ تردیدی نخستین سازنده شهر تهران فتحعلی شاه است. این پادشاه که دستور تراشیدن تخت مرمر مشهور را داد. ارگ سلطنتی را با ساختن عمارت بادگیر و اندرونی آذین کرد. با احداث مساجدی چون مسجد شاه در بازار که ساختمان آن به سال 1256 ه.ق، به پایان رسید نیز مدرسه مروی و صدر، سر در بازار و دروازه شاه عبدالعظیم در جنوب شهر نخستین بناهای عمومی لازم ساخته شد و تهران شکل اولیه یک پایتخت را به خود گرفت. در تهران ساختمان مسجد حاجی رجال علی کار، اسناد محمدقلی، آغاز شد و در سال 1256 ه .ق، امامزاده اسماعیل در بازار ساخته شد. نخستین نقشه تهران در این دوران (1257 ه.ق) به توسط جهانگرد شرق شناس روسی برزین تهیه و به سال 1269ه.ق، در مسکو منتشر شد. فتحعلی شاه فرمان داد تا قصر فجر معروف را با شکل هرمی، باغهای مطبق خارج از حصار در سمت شمال و نیز کاخ نگارستان و لالهزار احداث شود که به حصار شهر نزدیکتر بودند. جمعیت تهران در این زمان سی هزار نفر سرشماری شده که دارای حدود سی مسجد و سیصد حمام بوده است. فتحعلی شاه در اواخر سلطنت خود تهران را به حال خود گذاشت و حس سازندگی را از دست داد و در واقع در این زمان هنوز ساختمان هیچ یک از مساجد بزرگ به پایان نرسیده بود. در آغاز قرن بیستم، تهران به صورت بزرگترین شهر ایران درآمده بود، اما هنوز پایتختی بسیار معمولی بود که 250000 هزار نفر جمعیت داشت.در عهد آخرین سلاطین قاجاریه، شهر تغییر مهم دیگری نکرد.
تهران در عصر پهلوی :در سال 1305 ه.ش، با روی کار آمدن خاندان پهلوی حکومت قاجار به پایان رسید ولی تهران کماکان پایتخت ماند. با روی کار آمدن رضا شاه تغییرات فراوانی در زمینههای اجتماعی سیاسی بوجود آمد. ساختهای اقتصادی و ارتباطی و سرمایهگذاریهای صنعتی در تهران شروع گردید. ایجاد راهآهن سراسری، تقویت ارگان های دولتی، پیدایش ارتش، بانک ها و وزارتخانههای جدید چهره تهران را به کلی دگرگون ساخته و به مهاجرتهای داخلی دامن زده و موجب رشد و گسترش سریع تهران شد. شهر میبایست به سرعت تغییر مییافت تا با نیازهای جدید دولت مرکزی که در حال شکل گرفتن بود هماهنگ شود. شهر سنتی چون در میان حصار احاطه شده
بود. مانعی در راه گردش سریع کالا و آمد و شد اشخاص بود . از این رو نخستین اقدام، احداث دو محور شمالی _ جنوبی و شرقی _ غربی بود. قوانین یلدیه و تعویض توسعه معابر و خیابانها تصویب شد و با به اجرا درآمدن این قوانین، تهران این شهر کوچک پایان قرن نوزدهم، صحنه مداخلههای شهری مداوم و همه جانبه شد. خیابانهای جدید (بوذر جمهری و خیام) احداث و معابر اصلی عریضتر شد. تخریب حصار تهران قدیم از 1311 ه.ش، آغاز شد و در سالهای بعد خیابانهای عریض کمربندی جانشین حصار شدند. در شمال شهر، خیابان شاهرضا (انقلاب)؛ در شرق خیابان شهباز (17 شهریور)؛ در جنوب، خیابان شوش و در غرب، خیابان سی متری نظامی (کارگر) احداث شدند. تهران در این دوران دارای
مساحتی حدود 46 کیلومتر مربع و به عبارتی 11 برابر دوره فتحعلی شاه و 5/2 برابر دوره ناصرالدین شاه بود. براساس طرح جدید تهران که توسط «وزارت داخله» تهیه شد. عملکردهای شهری جدید در هسته کهن شهر جای گرفت. ساختمانها و محله قدیمی ارک تقریباً به طور کامل تخریب شد و به جای آنها عمارات جدید دولتی، نظیر کاخ دادگستری _ وزارت دارایی و ; ساخته شد. عمارت گلستان و شمسالعماره تنها بناهایی بودند که تخریب نشدند و بر جای ماندند. دو خیابان چلیپایی، معروف به خیابانهای رضا خانی (خیابان خیام و خیابان بوذرجمهری) شکل نهایی خویش را یافتند و محله سنکلج کاملاً ویران شد و بعدها پارک شهر در آن محدوده احداث گردید. (خیابان خیام و خیابان بوذر جمهری) شکل نهایی خویش را یافتند و محله سنگلج کاملاً ویران شد و بعدها پارک شهر در آن محدوده احداث گردید. دانشگاه، بیمارستان پانصد تختخوابی، ایستگاه راهآهن، کارخانه چیتسازی و ; دیگر مراکز جدیدی بودند که در شمال و جنوب شهر مستقر شدند. ساختمانهای دولتی از سمت شمال و غرب میدان توپخانه گسترش یافتند و معماری کاملاً جدیدی،چه از نظر ترکیب و چه از نظر ابعاد، عرضه شد. از این گونه بود بناهای پستخانه، شهربانی کل کشور، وزارت امور خارجه و ; در حقیقت طرح سال1316 ، تهران سبب توسعه راستین شهر و نیز منطقه نشد و الگویی به دست نداد.
در عهد سلطنت محمدرضا پهلوی، تهران به طور مسلم عمیقترین دگرگونیهای تاریخ کوتاه خود را از سرگذرانده است. شهر معمولی و پایتختی که حکومت مرکزی ضعیفی داشت و در پایان حکومت رضا شاه تحت اشغال بود. در سال 1357 ، یک شهر مهم بینالمللی شده بود. خانواده سلطنتی خانههای زیبای قدیمی خود را در مرکز شهر ترک کردند و به طور دایم و در ویلاهای جدید شمال شهر سکنی گزیدند. این صعود محله های مرکزی و بسیار ثروتمند به شمال شهر موجب جدایی اجتماعی و سپس گسستگی سپاسی شد و به تجزیه پایتخت به دو بخش شمال و جنوب منجر شد. در شکلگیری تهران در عهد محمدرضا پهلوی سه دوره متمایز را می توان تشخیص داد. تقویت جدایی شمال و جنوب شهر، که در نقل مکان شاه به اقامتگاههای شمال شهر (کاخ
نیاوران) تبلور مییابد. تهیه طرح جامع که از طریق حاشیهای کردن محله های قدیم و محدوده کردن توسعه شهر به یک محدوده 25 ساله سعی شده شهر بر محوری شرقی_ غربی سازماندهی شود. ایندهنگری در شمال تهران و احداث شهر بینالمللی معتبر به نام شهستان پهلوی طی سه دهه و توسعه شهری در این چارچوب بسیار دوگانه که شمال و جنوب شهر را رو در روی هم قرار داد،تقابلهای اجتماعی روز افزونی پدید آورد. طی چهار سالی که دولت درگیر انقلاب سفید بود. تهران توسعه مییافت و طبق طرح شهرسازی در سال 1348، انتقال محور شهر و سازماندهی توسعه آن بر مبنای محور شرقی _ غربی به سمت کرج در رأس امور و حمل و نقل به مناطق صنعتی را،که بیشترشان در مسیر آزاد راه کرج قرار دارند،مطرح کرد.
طبق طرح جامع شهرسازی، 9 قطب شهری بر مبنای محوری که در امتداد رشته کوههای البرز قرار داشت، سازماندهی میشدند. این قطبهای جدید شهری که بین کرج و تهرانپارس پخش بودند، میبایست از طریق شبکه گسترده آزاد راهها و یک خط مترو به یکدیگر متصل شوند؛ محله قدیمی اطراف بازار میبایست نوسازی شود و پس از جا به جایی غالب مراکز فعالیتهای تجاری و صنایع دستی، به صورت «مرکز قدیمی برای جهانگردان» در آید. برای آنکه وسایل حمل و نقل عمومی بازدهی داشته باشد. سرانجام تصمیم گرفته شد با ساختن ساختمانهای جمعی مدرن به جای خانههای سنتی دو یا سه طبقه جمعیت مرکز شهر را بسیار متراکم کنند. سرانجام آن که تهران میبایست از طریق جنگلکاری تپههای هزار دره در شرق پایتخت و شمال
منطقه صنعتی تهران_ کرج با فضای سبز محصور شود تا فضاهای کاری از مناطق مسکونی آنی واقع در دامنه البرز جدا شوند. با احداث مجتمعهای مسکونی عظیم (لویزان، شهرک غرب)، بزرگراههای شهری، جنگل کاری و بستن گاراژهای مسافربری مرکز شهر در نزدیک بازار و خیابان امیرکبیر، این پروژهها به اجرا در آمدند، اما شهر از تحول پیشبینی شده پیروی نکرد. میدانیم که هر دوره بزرگ تاریخ ایران معاصر در شکل دهی به مرکز مدرن و جدیدی در پایتخت تبلور یافته است. سبزه میدان بین بازار و ارک عهد قاجار،توپخانه در زمان رضا شاه، میدان فردوسی و سپس خیابان تختجمشید در زمان محمدرضا پهلوی و در پایان شهستان پهلوی در تپههای عباسآباد بین شمیران و مرز شمالی تهران. ثروت حاصل از صعود ناگهانی قیمت نفت به احداث خانههای تازه و ظهور محلات جدید در مناطق مسکونی طبقات متوسط (گیشا، لویزان) و نیز فقیرنشینترین محله های تهران سرعت بخشد. در طرح جامع 1348 ه .ش، ایجاد محله جدیدی برای امور اداری، سیاسی و بینالمللی پیشبینی شده بود. این محله قرار بود در فضای بینظیر و خالی 554 هکتاری شمالی خیابان عباسآباد ایجاد شود، بین دو خیابان بزرگی که تهران را به شمیران میپیوندند. در این طرح احداث مجموعه بناهایی عظیم پیشبینی شده بود. هدف این طرح احداث یک مرکز جدید برای تهران نبود بلکه ایجاد مجموعهای بود که میبایست پایتخت یا مظهر درخشان ایران شود.
سطح زیر بنا نمیبایست از 199 هکتار بیشتر شود. این بناها میبایست در میان فضاهای سبز وسیع و راههای ارتباطی و در طول محور پر عظمت شمالی _ جنوبی و میدان مرکزی وسیع شاه و ملت احداث شوند. این میدان از میدان شاه اصفهان و میدان سرخ مسکو وسیعتر بود و به برگزاری مراسم بزرگ ملی اختصاص داشت و بناهایی برای دستگاههای اداری کشوری نظیر وزارتخانهها، شهرداریها و بانکها اختصاص یافته بود. همچنین فعالیتهای فرهنگی نظیر موزهها، کتابخانهها و همچنین سطوحی به کارهای تجاری بینالمللی گالریها و نمایشگاهها و مراکز پذیرایی و
سفارتخانهها اختصاص یافته بود. هرچند احداث مرکزی مدرن و سطح بالا برای توسعه آنی تهران ضرورتی مسلم بوده و هست. اما تأکید بیمورد و فقدان تدبیر و حتی جدی نبودن پروژه شهستان، آن را سست و بیاعتبار کرد؛ چرا که خود دولت ظاهراً توانایی مالی ایجاد زیر بنا و احداث بناهایی را نداشت که قلب شهر جدید را تشکیل میدادند. در عصر سلطنت محمدشاه، شهر در خارج از حصار از طرف شمال که مبدأ آبهای جاری از شمیران و دامنههای توچال بود به آرامی رو به توسعه نهاد. بزرگان و اعیان به تبعیت از شاه به احداث باغهای تفریحی و خانه دوم در خارج از حصار شهر در سمت شمال (محمدیه، عباسآباد) پرداختند.
نخستین وزیر محمدشاه، حاج میرزا، به دلیل عدم کفایت میزان آب قناتهای قدیم دستور حفر قناتهای تازه را صادر کرد و کانالی به طول 42 کیلومتر برای گذراندن بخشی از آبهای رودخانه کرج به سوی وصفنارد، یافتآباد و سپس تهران احداث کرد.
شهر در این نقشه فضای عمومی بازی نداشت. تقریباً فاقد بناهای بزرگ بود و تنها فضای باز آن میدانی کوچک به نام میدان شاه بود که بین بازار و ارک قرار داشت. کاخ سلطنتی ارگ، در این زمان به عنوان شهری پیچیده درون شهر تهران باقی ماند و تا حصار شمالی پیش رفت که در آن دروازهای به نام عضدالدوله ساخته بودند که امکان دسترسی مستقیم به شهر سلطنتی را فراهم میآورد. ضلع جنوبی مسجد جمعه تهران و بازار بین این مسجد و مسجد شاه را که بینالحرمین مینامند از آثار دوران حکومت محمدشاه است. ناصرالدین شاه با بر چیدن حصار قدیم و احداث استحکامات تازه و ساختمانها و راههای آمد و شد ضروری تهران را بسیار تغییر داد. ظرف چند سال از بناها بهتر نگهداری شد و تهران رنگ و رویی تازه یافت. توسط امیرکبیر دارالفنون، مدرسه آموزشی زبانهای اروپایی و دروس فنی تأسیس شد و در سال 1284 ه.ق، هنگام افتتاح محدوده شهر تهران «دارالخلافه ناصری» نامیده شد و به صورت پایتختی واقعی درآمد. این زمان تهران تحت نفوذ تمدن غرب قرار گرفت و به دنبال آن نظام بوروکراسی بوجود آمد و اداره های حکومتی و دیوانخانه و سفارتخانه تأسیس شدند.
در این زمان ادارهای، به منظور رسیدگی به امور روشنایی و اوراق عمومیف در شهر تهران به دستور ناصرالدین شاه تأسیس گردید. پست خانه مبارک، اداره گمرک و راهآهن (ماشین دودی تهران –ری) تأسیسشد. ناصرالدینشاهعدهایرامأمورساختتابرایپایتختمحدودهونقشهایجدیددرنظربگیرندکهبراساسآن،اراضیجدیدواردمحدودهتهرانشد. وسعتشهرازشمال1800زرعوازجوانبدیگرهرکدام1000زرعوسعتپیدا کرد. برج و باروی شاه طهماسب صفوی خراب شد و با خاک آن خندقهای دور بارو را پر کردند و به تقلید از نقشه شهر پاریس، شهر تهران به شکل هشت ضلعی غیر متساویالاضلاع درآمد و 12 دروازه به دور شهر احداث شد و دور تا دور آن را خندق کشیدند. این دروازهها در سال 1308 ه.ش، تخریب شد. ولی خاطره آنها در ذهن تهرانیها تا امروز زنده مانده و برای نشان دادن محل کنونی آنها از نامشان استفاده میکنند. در شمال، دروازه یوسفآباد، دروازه دولت و دروازه شمیران؛ در شرق دروازه دوشان تپه. دروازه دولاب و دروازه خراسان؛ در غرب دروازه باغ شاه، دروازه قزوین و دروازه گمرک و در جنوب، دروازه شاه عبدالعظیم. دروازه غار و دروازه خانیآباد قرار داشته است. در سال 1308ه.ق، عبدالغفار (نجمالملک) که نقشه شهر جدید غربی را پس از نقشه «کرشیش» استاد اتریشی مدرسه دارالفنون به عنوان آخرین شواهد وجود شهر اسلامی ترسیم کرده است. جمعیت تهران را 250000 نفر اعلام میکند. در نقشه عبدالفغار، ترتیبات جدید شهر بسیار مهم است. زیرا خیابانهای مستقیم و کالسکهرو (لالهزار و علاءالدوله) در محله های جدید و ( امیریه و چراغ گاز) در محل حصار قدیم صفوی احداث شده بودند و همچنین در شمال ارک دو میدان مشق و توپخانه (جایی که بعدها وزارتخانهها در آن تأسیس شدند) در شمال محله سلطنتی بوجود آمده بود. این میادین به سرعت به شلوغترین نقطه شهر تبدیل شدند. نمایندگیهای خارجی در این محله ها ی پردرخت (محله دولت) در بالای خیابان علاءالدوله که بعدها خیابان امین سلطان، خیابان سفارتخانه و سپس خیابان فردوسی میشود، به سرعت مستقر میشوند. اما طلب شهر هنوز همان بازار قدیمی است که مدخل آن همچنان در جنوب ارک قرار دارد. معظمترین بناها در آن زمان مسجد و مدرسه سپهسالار (میرزا حسینخان) بوده که در جوار کاخ بهارستان یا مجلس شورای ملی ساخته شده است.
کاخ های سلطنتی یا خصوصی تنها بناهای زیبای شهر هستند. عشرتآباد در شمال، شمسالعماره در ارک، کاخهای صاحبقرانیه، قصر یاقوت، قصر فیروزه و دوشان تپه در خارج از حصار شهر. قصر قاجار که در عصر فتحعلی شاه ساخته شده بود در آن هنگام رو به ویرانی نهاده بود. بازار با مساجد متعدد، تکیهها، امامزادهها و کاروانسراها همچنان قلب اقتصادی و اجتماعی شهر بود در حالی که مرکز سیاسی در ارک قرار داشت. در جنوب محله میدان ارک که از کمی پیش درختکاری و به حوضی مزین شده بود و در آن زمان و آغاز قرن بیستم «میدان شاه» نامیده میشد. مسجد خللالسلطان جای خود را به تکیه دولت معروف میدهد. در شمال خیابان جدید اندرونی، در سال 1295 ه.ق، خیابان زیبای الماسیه را میکشند که از بین اسلحه خانه جدید و مدرسه دارالفنون میگذرد و به طرف دروازه دولت سابق و میدان توپخانه میرود و در جنوب به بابهمایون منتهی میشود. در این دوران برخی تجهیزات عمومی نظیر واگن اسبی، ماشیندودی، روشنایی گاز و نیروی برق در شهر پدیدار شد.وجه تسمیه تهران :درباب وجه تسمیه تهران عقاید و نظرات متفاوتی اظهار شده است. مرحوم سعید نفیسی در این خصوص نوشته است: «وجهتسمیهایکهیاقوتدرمعجمالبلدانآوردهوقزوینیدرآثارالبلادتکرارکردهاست،بهاینقراراستکهمردماینناحیهدرهجومخصمبهزیرِزمینپناهمیبردندوایشانراتَهرانگفتهاند. مشتق از تَه به معنی زیر و ران به معنی راننده از فعل راندن؛ یعنی کسانی که به تَه میرانند و پس از آن این اسم که بدواً بر اهالی اطلاق می شده است بر این ناحیه قرار گرفته است. میتوان گفت که این وجه تسمیه به ذوق نمینشیند و مخصوصاً اگر در اسامی قرای اطراف ری تفحص کنیم میبینیم که لفظ ران در دنباله اسامی بعضی از قرا و محال دیگر مثل جماران، نیاوران، شمیران، قصران و تهران دیده میشود و از این قرار می بایست همه از فعل راندن مشتق شده باشد و حتا در نقاط دورتر از طرف ری.»
فرهنگنظام،تهرانراواژهایفارسیدانستهووجه نامگذاری آن را چنین ذکر کرده است: «تیرانمنسوببهتیراستکهنامفارسیعطارداست. شایددهمذکوربهنامستارهتیر،کهدرایرانقدیممقدسبوده،بناشدهیامنسوببهشخصتیردادنامیبوده. »ودلیلایننظریهراالفونونآخرکلمهتیرانآوردهاست؛زیرا در ایران قدیم مرسوم بوده است که شهرها و دهات را به وسیله الحاق الف و نون نسبت به سازنده آن نامگذاری میکردند. احتمال دیگری که این فرهنگ داده این است که چون اوستا تئیره نام قلهای است از البرز، شهر مذکور را تیران و منسوب به آن قله دانسته و در هر صورت طهران و تهران را غلط مشهور و نام صحیح تاریخی آن را تیران میداند. بهنظرمیرسدقولمرحومکسرویدرموردوجهنامگذاریتهرانمنطقیترازدیگرانباشد. اوعقیدهدارد: «تهرانشهریاستکهازهزارسالبازماندهواکنونتختگاهکشوراست. نامآنازدوبخشپدید آمده تَه و ران. تَه یا که اگر چه در فارسی کنونی معنایی ندارد، ولی در زبانهای بسیار کهن به معنای گرم بوده است. تمام دیههایی که در زبان فارسی دارای بخش تَه یا کََه هستند مانند کهران ، تهران ، کهرم یا
جهرم دارای هوای گرم بودهاند و ران نیز به معنای مکان است و جاهایی که در نامشان بخش شمی یا سمی پدید آمده جاهای سردسیر است مانند شمیرم و سمیرم و سمیران و شمیران. پس تهران یا کهران جای گرم (گرمسیر) و شمیران یا سمیران به معنای جای سرد (سردسیر) است. این نکته در خور توجه است که شمی یا سمی یا کلمه زمی شباهتی دارد که در بعضی زبانها به معنی سرما و زمستان است. در زبان اوستایی زیما به معنی زمستان است که قسمت زم در زمستان و زمهریر هنوز هم باقی مانده است. »املای کلمهی تهران :(طهران یا تهران) درخصوصاملایکلمهیتهراننیزمیانمورخانومحققاناختلافنظروجودداردوحتادرسالهایگذشتهدراینموضوعمباحثیبینمحققانودانشمندانبهمیانآمدکهتامدتهاادامهداشت. خطیببغدادیدرتاریخبغداد،ابنبلخیدرفارسنامه،محمدبنمحمودبناحمد طوسی در عجایب نامه ، سمعانی در الانساب، ظهیرالدین نیشابوری در سلجوقنامه، قاضی عمادالدین در عجایب البلدان، شرف الدین علی یزدی در ظفرنامه تیموری و بسیاری دیگر از دانشمندان و محققان در آثارشان تهران را با طا و به صورت «طهران» ثبت کردهاند. یاقوتدرمعجم البلدان با آن که آن را با طا ضبط کرده است اما مینویسد: « ; این کلمه عجمی است و ایشان تهران گویند. » و پس از آن قزوینی در آثار العباد آن را با تای منقوط (ت) آورده است. محمدحسنخانصنیعالدولهدرکتابمرآتالبلداندربارهاملایدرستکلمهیتهرانمتنی دارد که مضمون آن چنین است که به منظور نوشتن مطلبی در مورد تهران دچار تردید شدم که نام این شهر را با «طا»
بنویسم یا با «ت» ؛ زیرا دانشمندان قدیم علوم جغرافیا در متن عربی و فارسی و نیز محققان علوم ادبی اغلب نام این شهر را با «ت» نوشتهاند و آنهایی هم که با «ط» نوشتهاند توضیح دادهاند که با «ت» صحیح است. ضمن آن که این اسم فارسی است و در فارسی استفاده از «ت» متداولتر است. مدتی در این تردید بودم تا این که به نظرم رسید موضوع را رسماً از وزیر علوم جناب اعتضاد السلطنه سئوال کنم؛ که قول و نظر ایشان نسبت به سایر صاحبنظران، مستندتر و به عنوان سند معتبر قابل استناد است. ایشاندرپاسخمرقومفرمودندکهنامشهرتهرانرابا«ت»نوشتهاندودرستهمهمیناست.
درکتابآثارالبلادبعدازبیهق،کهدرردیف«ب»است،تبریزرانوشتهوبعدازآنتهرانرابا«ت»نوشتهاند. در کتاب معجمالبلدان نیز با «ت» نوشته شده است و چون کتابی از معجمالبلدان و آثار البلاد معتبرتر نمیباشد، دیگر لازم نیست به خود زحمت بدهید و به سایر کتب رجوع کنید. به خصوص این که کتاب شما فارسی است و در فارسی از «ت» استفاده میشود.
اعتقادات و رسوم مردم تهران قدیم :تعبیر خواب :افرادی که به کار تعبیر خواب اشتغال داشتند از روی تعاریفی که فرد مراجعه کننده برای او نقل می کرده، معنایی را برای خواب او ذکر می کردند و گاهی از کتاب های تعبیر خواب نیز استفاده می کردند که یکی از آنها کتاب تعبیر ابن سیرین و دانیال بود که اکنون نیز مراجعه به این کتاب ها در بین برخی افراد رواج دارد.رسم و رسوم چهارشنبه سوری :توضیحی در مورد رسم و رسوم چهارشنبه سوری :براساس تحقیق استاد ذبیح بهروز شب چهارشنبه سوری جشنی است که مانند سایر جشن های ایرانی با ستاره شناسی ارتباط دارد و مبدا همه حساب های علمی و تقویمی است. در آن روز در سال 1725 پیش از میلاد، زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری را در جهان محاسبه نموده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرد. در آن شب، زرتشت تاریخ را اصلاح نموده و به یادبود آن مردم جشنی بر پا کردند و آن رصد و اصلاح تا کنون، در هیات و یادمان چهارشنبه سوری مانده است. برای اولین بار این جشن در کتاب تاریخ بخارا در نیمه اول سده چهارم هجری ، یاد شده که منصور بن نوح سلمانی آن را برگزار می کرد. عده ای نیز زمان پیدایش این جشن را در دوران بعد از اسلام می دانسته اند. هنگامی که مختار پس از واقعه جانگداز کربلا به خونخواهی امام حسین( ع) برخاست و دستور داد که برای شناخت شیعه از غیر شیعه، شیعیان بر بام خانه هایشان آتش بیفروزند این حرکت مصادف بود با چهارشنبه آخر سال. عده ای نیز معتقد بودند که اعراب روز چهارشنبه آخر سال را روز نحوست می دانستند و پس از نفوذ فرهنگ عرب به ایران، ایرانیان نیز به این عقیده معتقد شدند و همچنینف ایرانیان که از گذشته های دور به خاطر اعتقادات قبلی خود برای آتش احترام خاصی قابل بودند و آن را دارای قدرت های بسیار می دانستند آتش را برای دفع این نحوست در روز چهارشنبه آخر سال روشن می کردند.
آجیل چهارشنبه سوری :این آجیل مخلوطی بود از آجیل های شور و شیرین و معمولا تشکیل می شد از: برگه هلو و زردآلو، باسلق، کشمش، شکر پنیر، مغز گردو، انجیر، توت و غیره. خرید این آجیل مشکل گشای نذر می کردند و غیر از آن نیز خوردن یک چنین آجیلی را باعث شگون و خوش یمنی و آمد کار در سال جدید می دانستند.افروختن آتش در شب چهارشنبه سوری :افروختن آتش جزو جدایی ناپذیر مراسم شب چهارشنبه سوری بود و مردم از سر شب اقدام به این کار می کردند آنگاه از کوچک و بزرگ و پیر و جوان همگی از روی آتش می پریدند و اشعاری را نیز در این هنگام می خواندند، غم برو شادی بیا – محنت برو شادی بیا و در دفعات بعدی به آتش می گفتند: زردیمنازتو،سرخیتوازمنکوزه شکستن در شب چهارشنبه سوری :رسم دیگری در شب چهارشنبه سوری اجرا می شد که انجام آن را برای دور کردن بلایا موثر می دانستند به این ترتیب که هنگام غروب، چند سکه درون کوزه ای آب ندیده می انداختند و سپس به نیت دور کردن بلا از خانه، کوزه مزبور را از پشت بام خانه به داخل کوچه پرتاب می کردند و باز می گشتند. در موقع پرتاب زیر لب می گفتند درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه، معتقد بودند در هنگام انجام این مراسم و بازگشت نباید برگردند و پشت سرشان را نگاه کنند چون ممکن است بلایا دوباره به خانه برگردد!!
نحوه خرید اسپند و کندر :یکی از آداب و رسوم شیرین شب چهارشنبه سوری آن بود که زنان، به منظور کارگشایی و دفع جادو رفع و دفع چشم زخم، در این شب اقدام به خرید اسپند و کندر می کردند. نحوه خرید به این صورت بود که زنان به دکان های عطاری رفته و تقاضای کندر و اسپند می کردند. هنگامی که عطار برای آوردن آنها می رفت ناگهان زنان با دختران فرار کرده و به دکان دیگری می رفتند و همان تقاضا را می کردند و معمولا هم عقیده شان بر این بود دکان هایی را برای خرید انتخاب کنند که رو به قبله باشد، خلاصه پس از فرار از دومین مغازه به عطاری سوم مراجعه کرده و از آنجا کندر و اسپند را خریداری می کردند و آن را به نیت و منظورهای یاد شده دود می کردند.قاشق زنی و آش ابودردا :از مراسم دیگر شب چهارشنبه سوری، قاشق زنی بود. نحوه کار بدین ترتیب بود که زنان طوری چادر به سر می کردند که کسی آنها را نشناسد و سپس کاسه ای مسی با یک قاشق بدست گرفته و در کوچه ها به راه می افتادند و پس از رسیدن به در هر خانه ای، با قاشق محکم به ته کاسه می کوبیدند با در آوردن این سر و صداها صاحب خانه متوجه قاشق زن می شد و پس از باز کردن در مقداری بنشن و یا مقداری پول در داخل کاسه قاشق زن می انداخت. پس از رفتن به منازل بسیار، قاش زن پس از اینکه به خانه بر می گشت با بنشن های جمع آوری شده مقدمات
پختن آشی را تدارک می دید و اگر برای تهیه آش چیزی نیز کم بود با پول های حاصل از قاشق زنی آن را خریداری می کرد. پختن آش مزبور را یا برای تبریک و شگون انجام می دادند و یا اینکه در خانه اگر فرد مریضی داشتند به نیت شفای وی این آش را تهیه و به خورد فرد مریض می دادند و بر این اعتقاد بودند که این آش علاج تمامی دردهاست و با خوردن این آش درد و بلای مریض آنها به سال دیگر نخواهد کشید و شفا پیدا خواهد کرد و معمولا، این آش را آش امام زین العابدین ( ع) و یا آش ابودردا می نامیدند.
ادامه خواندن مقاله در مورد بررسي استان تهران
نوشته مقاله در مورد بررسي استان تهران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.