nx دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمه:بدون شك ارتباطات نقش مهمی در اثربخشی مدیریت و سازمان ایفا میكند. طرف دیگر سكه اینكه، ارتباطات معمولاَ به عنوان ریشههای واقعی همهی مشكلات جهان است. زیرا نزاعهای خانوادگی، تعصبهای اخلاقی، جنگ بین ملتها، شكاف نسلها، مباحثههای صنعتی و تعارض سازمانی توصیفی از سوء ارتباطات می باشد. اینها فقط نمونه هایی از مشكلات بیشمار ارتباطات
غیرموثر است. به طور واضح این تفكر می تواند خیلی فراتر رود، به طوری كه ارتباطات یك ضربه گیر و عصای دست مناسبی بشود. ولی با این حال همه مشكلات سازمان و تعارض های بین افراد از درهم ریختگی اطلاعات نیست، بلكه انگیزش، فشار عصبی، تصمیم گیری و غیره می تواند در این مشكلات سهیم باشند. اما هنوز این حقیقتی است كه فرآیند ارتباطات یك مشكل اصلی در اغلب فعالیت های بشری و سازمانی می باشد.
نقش ارتباطات سنتی مباحث مدیریتی سنتی تاكید بسیار ناجیزی برارتباطات دارد. اگر چه ارتباطات به ضمنی به وظیه دستور صادركردن مدیریت و اصل ساختاری سلسله مراتب دلالت داشت، ولی نظریه پردازان سنتی هرگز به طور كامل در تئوریهای مدیریت آن را جای ندادهاند. همزمان، آنها بهطور كلی نقش ارتباطات غیررسمی را در رابطه با مشكل مكمل آن ارتباطات رسمی و كانالهای سلسله مراتبی مشخص كردند.
اگر در یك سازمان فرضی، كانالهای رسمی برای تبادل اطلاعات دنبال شود، بایستی ارتباط برقرار شده و سپس بازگشت نماید و با یك نشست و صرف اجیاناَ ساعتهایی میتواند از هدررفتن هفتهها وقت و انرژی جلوگیری به عمل آورد.«چستر بارنارد» در اواخر سالهای 1930 به نحو معناداری ارتباطات را به عنوان یك پویایی مهم رفتار سازمان معرفی نمود. او ارتباطات را نیرودهنده عمده در سازمان معرفی كرد و با هدف و تمایل مشترك خدمت نمودن به عنوان یكی از سه عامل اولیه سازمان نامید. به زغم وی ارتباطات، سازمان را به یك سیستم پویای همكارانه تبدیل میكند و اهداف سازمان را با افراد آن پیوند میدهد. تكنیكهای ارتباطی زبان نوشتاری و كلامی است كه نه تنها برای بدستآوردن هدفهای سازمان ضروری است، بلكه یك مشكل بالقوه برای سازمان میباشد. عدم حضور یك تكنیك مناسب ارتباطی امكان تطبیق بعضی از هدفها را به عنوان اساس و پایه سازمان از بین میبرد. تكنیكهای ارتباطات شكل درونی سازمان را میسازد.
قبل از اختیار و قدرتی كه از حانب فرادستان داده شود، تفاهم و درك باید انجام گردد. هفت عامل ویژه ارتباطات را كه در ایجاد و نگهداریقدرت و اختیار در سازمان بسیار بااهمیت میباشند، به طور خلاصه به قرار زیرند:1 مجاری ارتباطی به طور دقیق شناخته شوند.2 كانال ارتباطی رسمی مشخصی برای هریك از اعضای سازمان موجود باشد.3 مجاری ارتباطی تا حد امكان كوتاه و مستقیم باشند.4 تمامی مجاری ارتباطی باید به طور طبیعی مورد استفاده قرار گیرند.5 ستاد ارتباطات دارای صلاحیت باشند.
6 ضمن فعالیت سازمان، خطوط ارتباطی نباید قطع گردند.7 هر ارتباطی به طور رسمی معتبر باشد.
تعریف ارتباطاتواژه ارتباطات در جوامع نوین به وسیله همه، از جمله افراد عادی، دانشمندان رفتاری، كارورزان مدیریت و غیره به كار میرود. این واژه برای توضیح خطاهای اجتماع به طور كل و سازمان بكار میرود. ولی علیرغم مورد استفاده وسیع آن، تعداد اندكی از مردم عادی و عدهای از مدیران این واژه را میتوانند به طور مختصر تعریف كنند. مشكل اساسی در اینجاست كه متخصصان ارتباطات، هنوز خودشان به یك تعریف مشترك نرسیدهاند.
در ادبیات رفتار سازمانی تعریف ارتباطات عبارت است از انتقال مفاهیم اطلاعات كه برای این منظور، سمبلهایی را بكار میبرند. برای مثال نتیجه تحقیقات اخیر نشان میدهد كه ارتباطات درك و تفاهم است و غیرقابل رویت میباشد. این عناصر نشانهای یا نمادی و نهان، در فرهنگها جای گرفته و به فرآیند ارتباطات قابل رویت مفهوم بخشیده است. ارتباطات در حقیقت یك فرایند شخصی است كه درگیر تبادل رفتار است.
ارتباطات بین افراد به تكنولوژی بستگی ندارد، بلكه به نیروهایی در انسانها و محیط اطراف آنها مربوط میشود و این فرآیندی است بین افراد.علاوه بر اینكه ارتباطات یك فرآیند شخصی است، اما «فیشر» اشاره دارد كه وسیلهای كه هرفرد میتواند در دیگری نفوذ كند، رفتاری است كه از خود بروز میدهد و مبادلههای ارتباطی بین افراد ایجاد اثر میكند. به بیان دیگر، رفتارهایی كه در یك سازمان اتفاق میافتد، برای فرایند ارتباطات حیاتی است. این دیدگاه مبادله شخصی و رفتاری، در ارتباطات شكلهای گوناگونی به خود میگیرد.
هدف ارتباطاتبیشتر فعالیتهای روزمره ما نیاز به ایجاد ارتباط با دیگران دارد و برای برقراری ارتباط با استفاده منظم از نمادها و نشانهها مقاصد خود را منتقل نموده و اطلاعات موجود دیگران را به دست میآوریم.
از دیدگاه سازمانی، ارتباط ضروری است، اطلاعات لازم را جهت كاركنان فراهم میآورد، نگرش ها را گسترش میدهد تا به این وسیله هماهنگی و رضایت شغلی افزایش یابد. به طور كلی هدف از ارتباطات، بوجود آوردن تغییرات لازم در رفتار یا نغییر در آن دسته از شرایطی است كه سازمان بر آنها كنترل دارد پس اگر ارتباطات به نحو صحیحی در سازمان وجود نداشته باشد، سازمان هم نمیتواند وظایف محول شده را به درستی انجام دهد. زیرا سازمان گروهی از افراد است كه بوسیله شبكه ارتباطی به هم مربوط میشود. ارتباطات پیوند انجام كلیه وظایف مدیریت (برنامهریزی، سازماندهی و كنتزل) است. بدون ازتباطات صحیح انجام این وظایف غیرممكن است، زیرا انتقال و درك اطلاعات ضروری است. در حقیقت میتوان گفت اطلاعات قلب انگیزش و رهبری است.
در حقیقت میتوان ادعا نمود كه «شریان حیاتی» سازمان، شبكه ارتباطات و خون جاری در آن «اطلاعات» میباشد. به منظور انجام وظایف، تطابق با هر تغییر در شرایط مختلف و تحقق اهداف عمده، سازمان نوین نیاز به جریان اطلاعات منظم دارند و حركت جریان اطلاعات، شكلی از ارتباطات را طلب میكند.اهمیت ارتباطات در سازمان به دلایل متعددی است. مدیران هرروز به طور طبیعی بیش از هر فعالیت دیگر درگیر این فرایند میشوند و صرف وقت میكنند. نتایج بعضی از تحقیقات نشان میدهد كه صحبت كردن، خواندن، نوشتن و گوشكردن بیش از هشتاد درصد وقت روزانه هر مدیر را میگیرد.
ارتباطات در سازمانهای بیعیب و نقص نیست و گاهی فرسنگها با دقت و صحت فاصله دارد و میتواند مورد هجوم ویروسهای خطا و بیدقتی قرار گیرد. ارتباطات فرایند پیچیدهای است كه عوامل بسیاری بر آن تاثیر میگذارند. در معرض منابع بسیار زیاد خطا، اشتباه كاری و سوء تعبیر و تفسیر است. ارتباطات نقش اساسی را در هرجنبهای از عملیات سازمانی ایفا میكند و به حق میتوان ادعا كرد كه شبكه ارتباطات سلسله اعصاب هر تشكیلاتی است.
ارتباطات یك طرفه و دوطرفهارتباطات ممكن است یك طرفه یا دوطرفه باشد. در ارتباطات یك طرفه، فرستنده بدون انتظار یا دریافت بازخورد از یك طرف گیرنده، ارتباط برقرار میكند. بیانیههای خط مشیگذاری از طرف مدیران عالی سارمان مثالی از ارتیباطات یك طرفه است. ولی هنگامی كه گیرنده به فرستنده بازخورد دهد، ارتباطات دو طرفه است. پیشنهاد به یك كاركند و دریافت سوال یا عدم پذیرش از طرف وی مثالی از ارتباطات دوطرفه است.
در مورد اثرات و اثربخشی ارتباطات یك طرفه و دوطرفه آزمایشهایی انجام دادند. در این آزمایشها، برای گروهی شنونده شكلهای هندسی را توصیف نمودند، فقط كلمات مورد استفاده قرار گرفت. آنگاه از شنوندگان درخواست نمودند كه از توضیحات شفاهی نمودارها را بشكند. آزمایشها تحت شرایط ارتباطات یك طرفه و دوطرفه قرار گرفت. در ارتباطات یك طرفه، فرستنده نمیتوانست شنوندگان را ببیند یا صدایشان را بشنود. در آزمایشی كه تحت شرایط ارتباط دو طرفه بود، توصیفها محدود به كلمات بود، اما فرستنده میتوانست با شنوندگان روبه رو شود و شنوندگان می توانستند از فرستنده آزادانه سوال كنند یا پیشنهاد دهند. نتایح آزمایشات به قرار زیر بود:1 ارتباطات یك طرفه به نحو قابل توجهی وقت كمتری میگیرد.2 ارتباطات دوطرفه صحیحتر از یك طرفه است. بازخورد به فرستنده فرصت میدهد ارتباطات را پالایش دهد. به همین دلیل دقیقتر و صحیحتر میشود.
3 دریافتكنندگان در ارتباط دوطرفه از خودشان و قضاوتشان مطمئنترند. اینكه دریافت كنندگان حق سوال كردن دارند، احتمالاَ اعتماد به نفس آنها افزایش مییابد. به علاوه آنها برای رفع هرگونه شك و شبههای میتوانند سوال كنند.4 فرستنده در ارتباطات دوطرفه مورد حمله بیشتری قرار میگیرد. زیرا دریافت كننده توجه كاملی به ابهامات و اشتباههای وی دارد.5 با اینكه ارتباط یك طرفه از صحت كمتری برخوردار است، ولی منظمتر از ارتباط دوطرفه میباشد كه همواره با سروصدا و آشفتگی همراه است.
دلایل فوق راهنمایی برای ایجاد ارتباط در سازمانهاست. اگر لازم است كه ارتباط سریع و صحیح برقرار شود، دریافت آن هم آسان است. ارتباط یك طرفه هم از لحاظ اقتصادی به صرفه است و هم اثربخشتر است. اگر انظباط بسیار مهم باشد، ارتباطات یك طرفه احتمالاً مناسبتر است. ارتباط یكطرفه همچنین منافع سیاسی دارد: شانس آشكار شدن و به بحث كشدن اشتباهات فرستنده را كاهش میدهد.
جایی كه دقت ارتباطات مهم است (مانند آموزشهایی در مورد انجام وظایف پیچیده)، روش دوطرفه اساسیترین روش است. بدون بازخورد از طرف دریافت كننده فرستنده زمینه ناچیزی برای قضاوت در مورد دقت ارتباط و یا میزان درك و فهم گیرنده از پیام دارد.در اغلب مواقع، مدیران جهت اثربخشتر شدن ارتباطات مجبورند از هر دونوع
ارتباط (یك طرفه و دوطرفه) استفاده نمایند. بعضی از انوع ارتباطات مدیریتی، مانند بیانیههای سادهی قوانین و خط مشیهای سازمان، برای اطمینان از روشنی انها نیز به بازخورد كمی است و یا اصلاً نیازی ندارند. در موارد بسیاری مانند فرموله كردن اهداف سازمانی یا انجام یك استراتژی جدید، ارتباطات دوطرفه خیلی بهتر است.موانع ارتباطات اثربخش
هرعاملی كه از تبادل ارتباطات بین فرستنده و گیرنده جلوگیری به عمل آورد، مانع ارتباطات نامیده میشود. چنین موانعی در زندگی روزمره بسیارند و در شكلهای مختلف ظاهر میشوند. بعضی از مشكلات روشن و راه حل آنها هم آشكار است. اگر مشغول صحبت بات همكارتان هستید و كاركنان شهرداری در پیادهروی خیابان زیر پنجره اطاق شما مشغول شكافت آسفالت با مته برقی هستند، باید صبر كنید تا كارشان تمام شود و یا به جایی بروید كه صدا ناراحتتان نكند. ولی موانع دیگر خیلی دقیقترند. فرد باید بسیار تیزیبین باشد تا آنها را تشخیص دهد.
ادامه خواندن مقاله در مورد مديريت و ارتباط
نوشته مقاله در مورد مديريت و ارتباط اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.