Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله زمان سنجي در صنعت

$
0
0
 nx دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : زمان سنجی در صنعت زمان سنجی خط مونتاژ سپند با كرنومتر زمان سنجی به روش Most در تولید شیشه پراید ارتباط زمان سنجی با مدیریت تولید و كارخانه و بهره وری و حسابداری مقالات اینترنتی در مورد روش سنجی و كارسنجی فهرست پیشگفتار مقدمه تعریف زمان سنجی اهداف زمان سنجی ارتباط زمان سنجی با بهره وریارتباط زمان سنجی با مدیریت تولید ارتباط زمان سنجی با حسابداری ارتباط زمان سنجی با مدیریت كارخانه و واحد كنترل كیفیت زمان سنجی خط مونتاژ سپندارزیابی لازمه زمان سنجی به روش MOST در تولید شیشه پرایدمقالات اینترنتی بسمه تعالی پیشگفتار ضرورت استفاده از تكنیكهای مدیریتی و مهندسی در كارخانجات یكی از مسائل مبرم و حیاتی امروز صنایع كشور ما می باشد. همچنین حفظ سرمایه های كشور از یك سو و ارزبری بالای خرید محصولات و تجهیزات و خدمات مهندسی و مدیریتی از سوی دیگر استفاده عقلایی و برنامه ریزی شده از این تكنیكها را الزامی می دارد. ارزیابی كار و زمان خود یكی از تكنیكهای مهم و بسیار با اهمیت می باشد كه كاربرد فراوانی در عرصه برنامه ریزی های مدیریتی تولید و ; را دارا می باشد. لذا آشنائی در این زمینه برای مدیران و كارشناسان و دانشجویان نقش اساسی ایفا می نمایند . با توجه به مقدمه بالا و همچنین گسترش علاقه مدیران صنایع, استفاده از اینگونه تكنیكها, نیاز به پرداختن به این موضوع را احساس كرده و با توجه به كمبود چنین تحقیقی در آرشیو گروه مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد كرج, این موضوع را جهت انجام پروژه برگزیده ام. در اینجا سعی كرده ام كه این پروژه را با تعاریف زمان سنجی و اهداف زمان سنجی شروع كرده و بعد ارتباط زمان سنجی را با بهره وری و مدیریت تولید و حسابداری و واحد كنترل كیفیت و برنامه ریزی و مدیریت كارخانه بیان نموده و در پایان زمان سنجی خط مونتاژ سپند (با كرنومتر) و زمان سنجی به روش MOST در تولید شیشه پراید آورده شده است. مقدمهصاحبان صنعت در پی یافتن راههایی بودند كه بتوانند راندمان كاری را در سازمانهای خود بهبود بخشند و از عوامل تولید موجود حداكثر استفاده را بنمایند. كاركنان نیز در پی یافتن حقوق عادلانه در مقابل كار عادلانه بودند از این جهت یافتن استانداردهایی برای تعیین آنكه چه میزان كار باید در طول یك روز انجام پذیرد, اغلب سبب بوجود آمدن مشكلاتی در واحدهای تولیدی می گردید, زیرا این استانداردها بطور عمده ناشی از قضاوتهای مدیران بود. در اكثر موارد روش صحیح و ایمنی انجام كار نیز مشخص بوده. فردریك تیلور از پیشگامان مدیریت عملی با انجام آزمایش معروف خود در كارخانه فولاد سازی بتهلم اقدام به مطالعه كار و شناختن بهترین شیوه انجام كار نمود كه این امر سبب افزایش راندمان كار می گردید. اگر چه كارهای افرادی چون تیلور در ابتدای امر بخاطر تأكید بسیار بر مسئله افزایش تولید و عدم توجه به مسائل انسانی با مخالفت و مقاومتهای شدیدی مواجه شد ولی تلاش افرادی چون فرانك گیلبرت همراه با تغییرات و یافتن اهداف جدیدتری برای مطالعه كار كه در برگیرنده نیازهای هر دو گروه صاحبان صنعت و كاركنان باشد مطالعه كار را بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم از جایگاه خاصی برخوردار كرد. امروزه مطالعه كار بر خلاف آغاز خود از جنبه های علمی بیشتری برخوردار می باشد و این مدیون مطالعات و كارهای افرادی چون گیلبرت, رالف بارنز می باشد. مطالعه كار را میتوان در دو مبحث جداگانه یعنی حركت سنجی و زمان سنجی مورد مطالعه قرارداد.یكی از روشهایی كه به كمك آن می توان به منافع بسیاری در اثر ارتقای عملكرد انسانی, افزایش تولید, ارزش افزوده, ارائه خدمات بهتر و كاهش هزینه ها دست یافت, زمان سنجی می باشد. لازم به ذكر است كه از تكنیك های مختلفی برای تعیین استاندارد زمانی بر روی كلیه روشهای كاری و نیز محاسبه زمان لازم برای انجام روشها استفاده می گردد. از نظر تحلیلگران صنعتی, ایجاد استاندارد زمانی یكی از مهمترین عوامل ارتقای بهره وری و استفاده بهینه از جمیع امكانات و منابع موجود می باشد و بدون استفاده از داده های زمانی نمی توان كنترل صحیح را بر كلیه فعالیتها اعمال نمود. پنجمین مرحله از مراحل مختلف مطالعه كار, تعیین زمان استاندارد فعالیتها است. تعیین زمان استاندارد یكی از اهداف سیستمهای مختلف زمان سنجی است كه خود, بخشی از سیستم اندازه گیری كار می باشد. اندازه گیری كار به صورت زیر تعریف می شود. “كاربرد تكنیكهای مختلف بمنظور تعیین زمان لازم برای یك اپراتور واجد شرایط كه كار مشخصی را در سطح كارائی معینی انجام می دهد.” تعریف زمان سنجی از زمان سنجی در كتب و نشریات تعاریف مختلفی ارائه شده است. در بررسی این تعاریف میتوان به یك نكته پی برد و آن این كه همگی هدف و نتیجه ای را كه از زمان سنجی دنبال می شود مبنای تعریف خود قرار داده اند. برای بدست آوردن تعریف باید هدف ها و نتیجه هایی را كه از زمان سنجی عاید سازمان می شود شناخت, عمده هدف هایی كه از زمان سنجی در سازمان دنبال می شود به شرح زیر است: 1- زمان برای كارمی دانیم كه مجموعه فعالیتهای یك فرد یا عده افرادی كه برای تولید كالا یا انجام خدمتی كار می كنند زمانی مشخص را به خود اختصاص می دهد.مثلاً برای تولید یك جفت كفش در یك خط تولید كارخانه ای یا دستی و یا حتی انفرادی, مجموعه ای از فعالیتها گرد هم می آیند تا كفش مورد نظر در زمانی معین تولید شود.صدور پاسخ استعلام از یك سازمان نمونه ای از ارائه خدمت است كه برای تحقق آن هم عده ای در یك خط كاری فعالیت می كنند تا كار مورد نظر انجام شود. در همه این صورت ها این دو مورد صادق است: الف) كار كردن یا تولید كالا از آغاز تا انجام, مركب از چندین جزء كار قابل شناخت و تفكیك است. ب) برای انجام دادن كار, زمانی اختصاص می یابد كه آن زمان نیز حاصل جمع زمانهای انجام گرفتن اجزاء كار است. با دقت در موارد پیش گفته میتوانیم هدف یا نتیجه زمان سنجی را, به دست آوردن زمان مصروفه برای تولید یك واحد كالا یا ارائه یك واحد خدمت بدانیم و به همین اعتبار تعریف زمان سنجی عبارت خواهد بود از : “مجموعه ای از اقدامات كه منجر به محاسبه زمان انجام اجزای كار و نهایتاً مجموع كار” 2- زمان استاندارد: زمانی كه در تعریف پیشین مد نظر بود زمان انجام گرفتن كار ناشی از برداشت بود , یعنی زمان خالص انجام دادن كار. می دانیم كه نیروی انسانی برای انجام دادن كارها به صورت مستمر و بدون ایست كار نمی كند. نظر به ماهیت جسمی و توان , هر از چند گاه نیاز به رفع حوائج شخصی, رفع خستگی و تمدید قوا و برخی مواقع, رسیدگی به كارهای شخصی وجود دارد كه این زمان نیز باید برای رسیدن به زمان واقعی انجام دادن كار به زمان خالص انجام گرفتن كار افزوده شود. (اضافاتی كه به زمان خالص كار افزوده می شود, اضافات مجاز نامیده می شود) حاصل این افزایش رسیدن به زمانی است كه موسوم به “زمان استاندارد” بر همین قیاس است كه زمان سنجی را چنین نیز تعریف می كنند. “زمان سنجی عبارت است از مجموعه ای از اقدامات برای محاسبه زمان استاندارد انجام گرفتن كار” 3- نیروی انسانی مورد نیاز با بدست آوردن زمان استاندارد انجام دادن هر كار یا جزئی از كار و دردست داشتن زمان انجام دادن كار هر نفر می توان برآورد كرد كه مثلاً برای تولید روزانه هزار جفت كفش در خط تولید به چند نفر نیروی انسانی در سطوح تخصصی, صفی, ستادی و غیر تخصصی, نیاز می باشد. حاصل استفاده این چنین از زمان سنجی تعریفی به این شرح را ارائه می دهد: “زمان سنجی عبارت است از محاسبه نیروی انسانی مورد نیاز برای انجام دادن كارهای مشخص در یك سازمان” 4- سازماندهی یكی از فنون بهبود در روشهای كه به كار سازماندهی می آید جدول تقسیم كار است, اما باید دانست كه جدول تقسیم كار چون به محاسبه بازدهی افراد نمی پردازد و تنها سعی در تعدیل تقسیم زمان تحت اختیار بین نیروی مشاغل و تقسیم كار بر اساس تخصص افراد دارد, نمی تواند وسیله مفیدی برای سازماندهی به معنای كامل آن باشد. اما زمان سنجی در محاسباتی كه می كند این امكان را فراهم می سازد تا سازماندهی بر اساس كمیت واقعی بازده افراد صورت گیرد. از این رو در برخی از تعاریف زمان سنجی را: “فن تعیین نیروی انسانی مورد نیاز برای انجام دادن كارها بر اساس تخصص دانسته اند كه در واقع همان مفهوم سازماندهی را از نظر كمی و كیفی ارائه كرده اند” 5- نیروی انسانی مشغول به كارزمانی سنجی در یك سازمان دایر مشغول به كار, شكلی دیگر دارد و هدفی دیگر را دنبال می كند. در این حالت نیروی انسانی مشغول به كار است و می خواهیم بدانیم افرادی را كه به عنوان نیروی انسانی مثلاً پانصد نفر كارگر, كارمند, متخصص, غیر متخصص و خلاصه از هر سطوحی كه در اختیار داریم, برای سازمان چه بازدهی دارد. می دانیم كه بهره گیری از نیروی انسانی را بر خلاف ماشینها, ابزار و وسایل نمی توان با محاسبات ساده مشخص كرد. مثلاً نمیتوان گفت جمع بازده دو نفر مساوی است با حاصل جمع بازده هر یك به تنهایی به همین علت است كه باید دید كه از تعداد افرادی كه (مثلا دویست نفر) تحت عنوانی نیروی انسانی در اختیار سازمان هست معادل چند نفر نیروی انسانی عاید سازمان می شود. این عایدی سازمان به صورت كمی در زمان سنجی قابل اندازه گیری است. به همین علت زمان سنجی را برخی این چنین تعریف كرده اند: “زمان سنجی عبارت است از تعیین نسبت بین نیروی انسانی مصروفه و نیرویی كه به صورت كار مفید عاید سازمان می شود.” اهداف زمان سنجی زمان سنجی به مدیریت كمك می نماید كه زمان غیر موثر تولید را از زمان موثر آن جدا كند. در واحدهایی كه از این فرآیند استفاده نمی شود مقدار زیادی زمان غیر مفید وجود دارد كه می توان آن را حذف نمود. برای حذف زمان زائد نه تنها زمان مربوط به اپراتور, بلكه زمان مربوط به مدیریت را نیز باید مد نظر قرار داد. داشتن استاندارد باعث می شود كه یك واحد صنعتی بتواند به برنامه قابل اطمینانی با توجه به هزینه پیش بینی شده دست یابد. بطور كلی می توان اهداف زیر را برای زمان سنجی در نظر گرفت:1 تعیین هزینه نیروی انسانی درگیر در ساخت محصول. 2 تعیین تعداد كارگران تولیدی و غیر تولیدی مورد نیاز. 3 تعیین تعداد ماشینهای تولیدی مورد نیاز.4 تعیین حجم و مقدار تحویلی مواد به ایستگاههای كاری. 5 تعیین برنامه ریزی زمانی كل تولیدات كارخانه . 6 بررسی امكان ساخت یك محصول با توجه به امكانات موجود.7 تعیین اهداف تولیدی. 8 تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده. 9 بررسی كارائی بخشها و یا نیروی انسانی كارخانه. 10 دانستن هزینه واقعی تولید. 11 پرداختهای مالی و حقوقی به افراد و تعیین سیستمهای تشویقی و پرداخت حقوق بر اساس بهره وری. 12 مقایسه آلترنایتوهای مختلف انجام كار از نظر زمانی و انتخاب بهترین آنها. 13 بالانس كردن خطوط مونتاژ, ساخت و فعالیتهای اعضای یك گروه. 14 استفاده از زمان در نمودارهای آنالیز روشها, روابط انسان و ماشین و سایر نمودارهای مهندسی. 15 طراحی خط تولید و ایستگاههای كاری قبل از نصب فیزیكی آنها. 16 طراحی ابزار و وسایل و تجهیزات. 17 استفاده از كارشناسان در برنامه ریزی تعمیرات و نگهداری, كنترل پروژه, برنامه ریزی و مدیریت ظرفیت و دیگر سیستمهای مهندسی صنایع. 18 كاربرد در بسیاری از فعالیتهای اداری پروژه های عمرانی و خدماتی, بیمارستانها و ;. ارتباط زمان سنجی با بهره وری سطح زندگی شخص یا خانواده به طور نوعی از كشوری به كشور دیگر و حتی در داخل هر كشور از جامعه ای به جامعه دیگر تفاوت بسیار دارد. امروزه و علی رغم كوششهای بسیاری كه چه در سطوح ملی و چه در سطح بین المللی صورت گرفته است هنوز بخش قابل توجهی از انسانها در شرایط فقر شدید به سر می برند. در بسیاری از نقاط جهان هنوز افراد عادی به سختی می توانند احتیاجات اساسی خود را برآورند. سطح زندگی بدست آمده در هر كشور , سطح زندگی ای است كه شهروند نوعی آن كشور بر اثر تلاشهای خود و دیگر شهروندان به آن دست یافته است. هرچه مقدار كالاها و خدمات تولید شده در جامعه ای بیشتر باشد متوسط سطح زندگی در آن جامعه بالاتر خواهد بود. برای افزایش مقدار كالاها و خدمات تولید شده دو راه اصلی وجود دارد كه یكی افزایش اشتغال و دیگری افزایش بهره وری می باشد. اگر در اجتماعی مردان و زنانی وجود داشته باشند كه بتوانند و بخواهند كار كنند ولی قادر به یافتن كار نباشند یا فقط بتوانند كاری نیمه وقت پیدا كنند, در صورت تامین كار تمام وقت و سودمند برای آنان یعنی افزایش اشتغال, بازده كالاها و خدمات نیز افزایش می یابد. هرگاه بیكاری یا عدم استفاده كامل از نیروی كار وجود داشته باشد, تلاش برای افزایش اشتغال اهمیت بسیار می یابد و باید با تلاش برای افزایش بهره وری با كسانی كه قبلاً استخدام شده اند هماهنگ شود. توازن بخشیدن به استفاده از منابع مختلف و هماهنگ كردن مساعی همه اعضای سازمان برای كسب بهترین نتیجه, وظیفه ای است كه به مدیریت مربوط می شود. ارتباط زمان سنجی با مدیریت تولید مدیریت تولید به افزایش كارائی عملیات تولیدی توجه دارد. این گونه مدیریت دستیابی به این هدف را با توجه به جنبه های مختلف تولید از جمله طراحی محصول و استفاده از مواد, كنترل كیفیت, جانمایی و جایابی مواد, برنامه ریزی و كنترل تولید, مدیریت تعمیرات و نگهداری و ارزیابی كار به انجام می رساند.مدیریت تولید همچنین با سیستم هایی سروكار دارد كه با به كارگیری آنها امكان انجام منطقی این قبیل فعالیتها به تنهایی یا در تلفیق با فعالیتهای دیگر موسسه میسر می شود. ارزیابی كار وسیله ای قدرتمند در این فراگرد است. آیا می توان بدون زمان سنجی خط را بالانس كرد یا گلوگاه ها را حذف كرد. ظرفیت تولید بدست آورد, و سفارش گرفت؟ امروزه در صنایعی كه عمل آنها مطابق با فنون مهندسی توسعه و تكامل یافته است, استفاده از برنامه ریزی فرایند, معمول است. برنامه ریزی فرایند وظیفه تعیین ماشین ها و اجزای تشكیل دهنده و سایر شرایط كار خط تولید را به عهده دارد كه با زمان سنجی, برنامه ریز تولید یا برنامه ریز فرآیند می تواند موارد زیر را تعیین كند: الف) تعیین تعداد ماشینهای تولیدی و اپراتورها ب) تعیین حجم و مقدار تحویلی مواد به ایستگاه ها ج) بالانس خط مونتاژ یا خط تولید و كار گروهی د) طراحی خط تولید قبل از نصب فیزیكی ه) تعیین ضوابط مقایسه ظرفیت كاربردی در برابر ظرفیت استاندارد خط تولید پس باید مطلب زیر را در نظر داشت: “الگو قراردادن زمان استاندارد حاصله در محاسبه و اجرای آكورد افراد و نیز تعیین میزان اضافه كارهای الزامی برای برخی از مراحل كار” ارتباط كارسنجی و زمان سنجی با حسابداری زمان سنجی در موارد زیر اهمیت دارد: تعیین هزینه نیروی انسانی درگیر در ساخت محصول و پرداختهای مالی و حقوقی به افراد و تعیین سیستم های تشویقی و پرداخت حقوق و تعیین ضوابط كارمزدی و پاداش افزایش تولید و تعیین هزینه استاندارد. ادامه خواندن مقاله زمان سنجي در صنعت

نوشته مقاله زمان سنجي در صنعت اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>