nx دارای 114 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
راهنمای سنجش روانی
مقیاس Lمقیاس L (دروغ پردازی) شامل 15 سوال است كه مشخص كننده میزان تلاش مراجع برای ارائه توصیف مثبت و غیرواقع گرایانه از خود است. بنابراین دارندگان نمره های بالا در این مقیاس خود را به صورت افرادی كمال گرای افراطی به شیوه آرمانی توصیف می كنند. سوالها شامل توصیف عیبهایی نسبتا جزیی است
كه بیشتر مردم از اعتراف بدانها ابایی ندارند. بنابراین فردی كه در مقیاس L نمره بالا می گیرد ممكن است به ماده 102 من گاهی اوقات عصبانی می شوم نیز پاسخ غلط بدهد. در هر حال در تفسیرها باید ویژگیهای جمعیت شناختی شخص را نیز به حساب آورد. افرادی كه ازنظر روانی پیچیده باهوش،دارای تحصیلات عالی و از طبقات بالاتر اقتصادی- اجتماعی هستند نوعا در این مقیاس نمره های پایین (نمره های خام 0یا1) می گیرند. در فرم اصلی MMRI ،نمره L ا طریق شمارش تمام پاسخهای غلط به سوالهای 15،45،75،135،165،195،225،285،30،60،90،120،150 محاسبه می شد. در MMRI-2 كلید نمره گذاری جداگانه ای در نظر گرفته شده است.
نمره های بالا در L ارزشیابی برافراشتگی مقیاس L مستلزم این است كه ابتدا د رخصوصیات جمعیت شناسی فرد بررسی شود. نمره خام 4 یا 5 برای افراد طبقه پایین یاكارگران طبقه متوسط محسوب می شود.بر عكس نمره خام 4 یا 5 برای افراد تحصیلكرده نمره بالایی است مگر اینكه براساس نوع شغل آنها مثلا كشیش توجیه شود. اگر نمره مراجعی بالا تلقی شود احتمالا نشانگر آن استكه وی خود را به صورت فردی مطلوب توصیف می كند.علت این امر ممكن است فریب هشیارانه بوده و یا به این دلیل باشد كه برداشت غیرواقعی از خود دارد. چنین مراجعانی احتمالا انعطاف ناپذیر ،وغیر اصیل بوده و از تاثیری كه بر دیگران می گذارند، ناآگاهند وادراكشان نسبت به زندگی خشك وخودمحورانه است. آنان به علت انعطاف ناپذیرشان ،احتمالا در مقابل فشارهای روانی تحمل كمی از خود نشان میدهند. چون هر عیبی را در خودانكار میكنند، بینش آنان ضعیف است. شاید هم به همین دلیل برای روان درمانی داوطلبان مناسبی نباشند.نمره های خیلی بالا نشان میدهدكه این افراد دارای نشخوار ذهنی بسیار خشك وانعطاف ناپذیرند ودر ارتباطاتشان دچار مشكل هستند. این مورد شاید با بسیاری از افراد پارانویید همسانی داشته باشد افرادی كه بر انكار عیبهای شخصی خود تاكید می ورزند، و بر عكس آنها را به دیگران فرافكنی می كنند. همچنین نمره های خیلی بالا ممكن است به دلیل فریب هشیارانه باشد كه در شخصیتهای جامعه ستیز وجود دارد.
نمره های پایین در مقیاس L نمره های پایین حاكی از آن است كه مراجعان در پاسخهایشان صریح وباز بوده اند. این افراد شهامت اعتراف به خطاهای كوچكشان را دارند و همچنین ممكن است دارای گفتاری صریح و رك بوده افرادی راحت از نظر اجتماعی سلطه گر ومتكی به خود هستند. دارندگان نمره های پایین همچنین ممكن است تا اندازه ای طعنه زن وعیبجو باشند.
مقیاس Fمقیاس F (نابسامدی ) میزان پاسخهای استثنایی وانحرافی فرد را اندازه گیری می كند. ماده های این مقیاس براساس اینكه كمتر از 10% افراد جامعه درجهت كلید نمره گذاری به آنها پاسخ داده باشندانتخاب شده اند. بنابراین براساس یك تعریف آماری این سوالها منعكس كننده افكار غیرمتعارف هستند.برای مثال اگر مراجع به ماده 49 (بهتر است تقریبا همه قوانین دور ریخته شوند) پاسخ صحیح بدهد یك نمره برایش محاسبه میشود وهمچنین است اگر به ماده 64 (دوست دارم از اماكنی كه تاكنون ندیده ام بازدید كند) جواب غلط بدهد.
در هر حال این ماده ها به یك صفت یا نشانه بیماری مشخص ارتباط پیدا نمی كنند. این نشان میدهد مراجعی كه نمره بالایی می گیرد، به گستره وسیعی از خصوصیات غیرمعمول ، پاسخهای قابل نمره گذاری می دهد. چنانكه انتظار می رود ،نمره های بالا در F نوعا با نمره های بالا در بسیاری از مقیاسهای بالینی همراه است. نمره های بالا اغلب می توانند به عنوان یك شاخص عمومی آسیب شناختی مورد استفاده قرار گیرند. به طور اخص نمره های بالا ممكن است منعكس كننده احساسات غیر معمول باشند كه فرد در
واكنش به برخی از شرایط خاص زندگی از خود نشان می دهد. از جمله این شرایط خاص ممكن است غم ازدست دادن یكی از عزیزان ازدست دادن شغل و یا طلاق باشد.شخصی كه نمره بالایی در این مقیاس می گیرد احتمالا می كوشد تا تصویر نامطلوبی از خود ارائه دهد ولذا پروتكل چنین فردی نامعتبر تلقی میشود. متاسفانه نمره برش خاصی در دست نیست تا براساس آن بتوان تعیین ركد كه یك نیمرخ در چه نمره ای نامعتبر است و یا برعكس در چه نمره ای دقیقا آسیب رامنعكس می كدن.حتی نمره هیا T از 70 تا 90 نیز لزوما نشان دهنده یك نمیرخ نامعتبر نیست. اطلاعات بیشتر را می توان از طریق شاخص F-K به دست آورد ( رجوع كنید به بخش مربوط به شاخص F-K )نمره های بالا در مقیاس F نمره های 100 وبالاتر از آن نشان دهنده یك نیمرخ نامعتبر است.علت آن احتمالا خطاهایی است كه در نمره گذاری صورت گرفته است یا اظهارات كذبی كه مراجع درباره نشانه های بیماری عنوان كرده است یا ناشی از تحریفهای یك مراجع گیج با افكار هذیانی است. در هر حال حتی بیماران دارای اختلال شدید نیز كه بادقت به سوالها پاسخ میدهند به ندرت ممكن است نمره هایی نزدیك به 100 بگیرند. اگر نمره های آنان دردامنه 100 باشد نشانگر توهم، هذیان به خودبستن وقضاوت ضعیف است و یا اینكه به شدت تحت تاثیر عوارض ترك دارو هستند.
نمره های T بین 80و99 نشانه تمارض، مبالغه در بیان مشكلات ، مقاومت در برابر آزمون، یا سطوح بارز آسیب است. اگرنمره های دقیقا منعكس كننده آسیب باشند، مراجعان افرادی گم گشته ،بیقرار ، دمدمی و ناخشنود خواهند بود. نمره های 70 تا 80 حاكی از آن است كه مراجع افكار غیرمعمول ونامتعارف دارد واحتمالا فردی طغیانگر وجامعه ستیز است،و یا در ایجاد هویت روشنی از خود دچار مشكل است. نمره های 70 تا 90 نشانگر «فریادی برای كمك» نیز میتواند باشد، بدین معنا كه این اشخاص در بیان مشكلاتشان باز وصریح بوده اند تا بدین وسیله نیازشان به كمك را اعلام كرده باشند. اگر مراجعی نمره ای بین 65 تا 75بگیرد اما به نظر بیمار نیاید، احتمالا او فردی كنجكاو ،از نظر روانی پیچیده ، جزمی اندیش ،بی ثبات و یا دمدمی است.
نمره های پایین در مقیاس F نمره های پایین F بیانگر این امر است كه ادراك مراجعان از جهان همانند بیشتر مردم است. اما اگر دارای سابقه آسیب روانی باشند، احتمالا مشكلات خود را انكار می كنند( گزارش جعلی مثبتی در مورد خصوصیاتشان ارائه میدهند) این تمایز را میتوان باتوجه به برافراشتگی نسبی k و تفسیر معنی داربودن شاخص F-K انجام داد.
مقیاس Kمقیاس K برای جداسازی وتعیین مراجعاتی طراحی شده است كه تصویر كاملا مثبتی از خودشان ترسیم میكنند. بنابراین به مقیاس L شباهت دارد.اما مقیاس K این تفاوت را دارد كه دقیقتر وموثرتر است. در حالی كه فقط افراد ساده ،بی تكلف و پیرو موازین اخلاقی در مقیاس L نمره های بالا می گیرند افراد باهوشتر و از نظر روانی پیچیده تر احتمالا در مقیاس K نمره های بالایی میگیرند ، بی آنكه برافراشتگی نمره هایشان در مقیاس L به گونه معنی دار بالا باشد. در واقع انتظار میرود كه افراد دارای تحصیلات دانشگاهی در مقیاس K نمره های بالا بگیرند (نمره های T در MMPI از 55 تا 70 ونمره های T در MMPI-2 تقریبا از 50 تا 65).بنابراین نمره های بالا شامل نمره هایی است كه از 65 یا 70 بالاتر باشند. برعكس دامنه نمره های افراد طبقه های پایین تا متوسط كه تحصیلات عالی ندارند، معمولا بین 40 تا 60 است. بنابراین نمره های نسبتا دست كم از 60 یا 55 =T شروع می شوند.
افرادی كه نمره های متوسط دارند، اغلب از نیرومندی خود دفاعهای هیجانی موثر، ارتباط خوب با واقعیت و از مهارتهای عالی سازشی برخوردارند. آنها نوعا به پاسخهای جامعه پسند اهمیت می دهند و اغلب در این زمینه مهارت دارند. برافراشتگیهای k همچنین می تواند نشانگر حالت دفاع و پاسداری از من باشد. این امر احتمالا در مورد كسانی صادق است كه به سبب سبك شخصیتشان از افشای خود نگرانند و یا اینكه از راه ارائه تصویری دوست داشتنی از خود به امتیازی دست می یابند ( مثلا در جایی استخدام شوند) متاسفانه نمره برش روشنی وجود ندارد تا بتوان نیرومندی خود مثبت (سازگاری ) دفاع از خود، یا «وانمود خوب» را از یكدیگر متمایز ساخت. یك راهنمایی كلی در این زمینه این است كه هر چه تمایل شخص به دفاع از خود بیشتر باشد،احتمال برافراشتگی بالا در برخی از مقیاسهای بالینی افزایش می یابد.
همچنین می توان از طریق شاخص F-K سوابق مربوط، و بافت انجام آزمون (اقدامهای قانونی، ارزشیابی استخدامی وغیره) اطلاعات مفیدی به دست آورد.از آنجا كه رویكرد دفاعی به آزمون ممكن است پاسخهای مراجع را به مقیاسهای آزمون واپس زنی كند،برای تصحیح این حالت دفاعی، تصحیح k در مورد برخی ازآنها اعمال می شود.این تصحیح از طریق كم كردن یك كسر معین از K واضافه كردن آن به مقیاس مربوط انجام می پذیرد
نمره های بالا در K با توجه به تحصیلات فرد، اگر نمره K خیلی بالاتر از آنچه انتظار می رود باشد ،نشانه ای است از تلاش مراجع برای ارائه تصویر مطلوب از خود، انكار مشكلات، و یا اقدام به دادن پاسخهای غلط به همه ماده های آزمون (نه گفتن). اگر نیمرخ معتبر تلقی شود، نمره های بالا نشانگر این است كه فرد تصویری از خود ارائه میدهد كه تحت كنترل است وكاركردی موثر دارد، اما تمامی خطاهای خود را نادیده میگیرد. این قبیل افراد بصیرت ضعیفی دارند و درمقابل ارزشیابی روانی مقاومت می كنند. چون آنان از اینكه در نقش یك بیمار روانی قرار بگیرند مقاومت نشان می دهند توانایی شان در بهره گیری از روانی درمانی محدود است. آنها تحمل ناهمرنگی دیگران را ندارند و چنین افرادی را ضعیف می پندارند. انكار حربه دفاعی استكه آنها نوعا بكار می برند و به علت بصیرت ضعیفشان از تاثیری كه بر دیگران میگذارند آگاهی ندارند. آنها همچنین ممكن است كمرو، بازداری شده ، و دارای تعامل اجتماعی در سطح پایین باشند.
نمره های متوسط در مقیاس k نمره های متوسط ضمن آنكه نشانگر كیفیتهای مثبت بالقوه فرد است سطوح متسوط حالت تدافعی وی را نیز نشان می دهند.این گونه درمانجویان افرادی مستقل ومتكی به خود بوده، دارای سطح مناسبی از خود –افشایی هستند و از نیرومندی خود خوبی برخوردارند. ممكن است توانایی كلامی ومهارتهای اجتماعی آنان نیز خوب باشد. اگر چه ممكن است به برخی مشكلات «جامعه پذیر» خود اعتراف كندن،تعارضهای مهمشان را به حداقل ابراز میدارند. احتمال اینكه این گونه افراد درصدد دریافت كمك برآیند، كم است. نمره های متوسط در افراد نوجوان بر مقابله آنان بابرون ریزی دلالت دارد.
نمره های پایین در مقیاس K نمره های پایین نشانگر یك نیمرخ «وانمودبد » است كه در آن شخص درباره بیماری خود مبالغه می كند. همچنین ممكن است نشانگر پروتكلی باشد كه در آن به تمام سوالها پاسخ صحیح داده شده است. چنانچه نیمرخ معتبر باشد ،مراجع احتمالا فردی گم گشته ، گیج، بسیار منتقد از خود،بدبین شكاك، وناخشنود بوده فاقد وسایل دفاعی كافی است. او احتمالا از بصیرت وخودانگاره ضعیفی برخوردار است.نمره های پایین در مورد نوجوانان امری غیرمعمول نیست و احتمالا سطح بالای باز و صریح بودن وحساسیت نسبت به مشكلاتشان را منعكس می سازد.این امر ممكن است با جریان خود –سنچی انتقادی آنان در ارتباط با ایجاد مفهوم روشنی از هویت همسانی باشد.همچنین مراجعان طبقه های پایین تر اجتماعی-اقتصادی نیز معمولا در این مقیاس نمره های پایین می گیرند كه در این صورت، نشانرگ مشكلات آنان در سازگاری نیست.
شاخص F-K(شاخص وانمود) تفاوت بین نمره های K,F ممكن است شاخصی باشد از این احتمال كه نیمرخ حاصل از پاسخهای فرد نامعتبر است. این شاخص از طریق تفریق نمره خام K از نمره خام F به دست می آید. در حال حاضر در استفاده از F-K برای MMPI-2 باید احتیاط لازم را به عمل آورد، زیرا نه تنها بعضی از عبارات در ماده های مربوط به مقیاسهای F,K در MMPI تغییر یافته اند، بلكه 4 سوال از 64 سوال اولیه MMPI نیز از مقیاس F حذف شده اند. این اقدام ممكن است به ایجاد تحریفهای ظریفی در معنای شاخص F-K منجر شود.
در این دامنه به سبب وانمود بد احتمال نیمرخ نامعتبر را افزایش دهد. این امر ممكن است به سبب تمارض مراجع و یا فریادی برای كمك باشد. در هر صورت باید با احتیاط بیشتری با وانمود كردن برخورد شود، زیرا احتمال دارد كه بر خلاف داشتن نمره بالا در شاخص F-K ( 11+ یا بیشتر) ، نیمرخ حاصل همچنان معتبر باشد. این امر ممكن است در مورد افرادی صادق باشدكه به سبب واكنش زودگذر نسبت به موقعیتهای فشارآور، انواع رفتارهایی را كه با نشانه های شبه بیماری همراهند تجربه می كنند. همچنین یك نیمرخ نسبتا معتبر در مورد افرادی مشاهده می شود كه مشكلاتشان را مهم جلوه می دهند. اینان احتمالا اشخاصی هستند كه در مورد مشكلاتشان اغراق می كنند، برای خود دلسوزی می كنند، بی ثبات، خودشیفته و یا نمایشی (هیستریانیك ) هستند. آنها احتمالا با استفاده و یا حتی بهره كشی از مشكلات فعلی شان سعی می كنند بر دیگران تسلط یابند و یا توجه آنان را جلب كنند (سایكوكندریاك ) .نمره های بالای F-K همچنین ممكن است در بیماران به شدت روان پریش كه ادراك از خود را تحریف كرده اند، دامنه گسترده ای از نشانه های بیماری را بروز داده ودر نتیجه به ماده های آزمون پاسخهای انحرافی میدهند مشاهده می شود. شاخصهای پایین F-K بیانگر تلاش مراجع در خفیف نشان دادن مشكلات و حالت دفاعی است كه مراجع از این طریق می كوشد تا تصویری كاملا مطلوب از خود ارائه دهد.بنابراین بقیه مقیاسهای بالینی چنین مراجعی را باید با رعایت احتیاط زیاد تفسیر كرد.
شاخصی چنین پایین دلالت بر دفاعی شدید دارد. این وضع احتمالا به دلیل فریب هشیارانه مراجع و یا به علت ناتوانی اعتراف به هر گونه بی كفایتیهای شخصی است. رویكرد آنان به ارزشیابی به اندازه ای منفی است كه حتی ممكن از همكاری با آزماینده خودداری كنند. چون تصور تحریف شده اند از خود دارند و بینش آنان ضعیف است، داوطلبان خوبی برای روان درمانی نیستند.
مقیاسهای روایی اضافی MMPI-2مقیاس (F بعدی) ماده مقیاس Fb در ارتباط با استاندارد مجدد MMPI ساخته شد. این مقیاس برای شناسایی شیوه «وانمود بد» در پاسخ دادن به 197 ماده آخر تنظیم شد. اهمیت این مقیاس بدان جهت است كه مقیاس قدیمی F فقط از 370 ماده ای كه اكنون در ابتدای MMPI-2 قرار گرفته اند، استخراج شد. بررسی اعتبار ماده های آخر آزمون بدون وجود مقیاس Fb ممكن نیست. این احتمال وجود دارد كه فردی به ماده های اولیه آزمون با دقت پاسخ بدهد،
اما بعدها شیوه پاسخ دادن وی در جهت نامعتبر بودن تغییر كند. این امر برای مقیاسهای محتوایی و تكمیلی حایز اهمیت است زیرا بسیاری از آنها از 197 ماده آخر آزمون استخراج می شوند. روش تدوین مقیاس Fb نیز به همان روش تدوین مقیاس قدیمی F بود، بدین ترتیب كه سوالهایی در آن گنجانیده شده كه فراوانی تصدیق آنها كم بود ( كمتر از %10 بزرگسالان بهنجار) بنابراین نمره بالا در Fb حاكی از آن است كه مراجع به شیوه ای غیر معمول به ماده های آزمون پاسخ داده است. همانند مقیاس F این امر می تواند نشانگر یك آسیب تعمیم یافته و یا كوشش فرد برای مبالغه در نشانه های بیماری شناختی وی باشد.
VRIN (مقیاس ناهمسانی پاسخهای گوناگون) مقیاس VRIN نیز مقیاس جدیدی است كه به منظور تكمیل مقیاسهای روایی موجود طراحی شده است. این مقیاس شامل جفت سوالهای برگزیده ای است كه انتظار می رود چنانچه رویكرد مراجع نسبت به آزمون به شیوه ای معتبر باشد، بین آنها همسانی وجود داشته باشد. محتوای هر یك از این جفت ماده ها مشابه و یا متضاد یكدیگرند. انتظار می رود مراجعان به ماده ای مشابه پاسخهای همسو بدهند. اگرشخص به هر یك از آنها پاسخ ناهمسو بدهد در این صورت به عنوان پاسخهای ناهمسان تلقی می شود و در نتیجه یك نمره خام در مقیاس VRIN به آن تعلق می گیرد. همچنین انتظار می رود كه مراجع به جفت ماده هایی كه محتوای متضادی دارند، پاسخهای ناهمسو بدهد. لذا اگر پاسخهایش بر خلاف انتظار همسو باشند، به عنوان پاسخهای ناهمسان محسوب می شوند و در نتیجه یك نمره خام در مقیاس VRIN به آنها تعلق میگیرد. تعداد زیاد پاسخهای ناهمسان (نمره خام 13 یا بیشتر ) حاكی از آن است كه پاسخهای مراجع نامتمایز است. بنابراین نیمرخ چنین فردی نامعتبر تلقی شده و از تفسیر آن صرف نظر می شود.
TRIN (مقیاس پاسخهای واقعی ناهمسان) مقیاس TRIN شیبه مقیاس VRIN است زیرا از جفت ماده ها تشكیل شده است. اما در ان فقط جفت ماده هایی كه محتوای متضاد دارند گنجانیده شده است. بدین ترتیب برای اینكه شخص نمره ای در مقیاس VRIN بگیرد فقط دو روش پاسخ دادن وجود دارد. پاسخ صحیح به هر دو نشانگر ناهمسانی است و یك نمره خام مثبت برای آن منظور می شود. همچنین پاسخ غلط به هر دو سوال نیزبیانگر ناهمسانی است ویك نمره خام منفی به آن داده می شود( با افزودن یك مقدار ثابت از نمره های منفی جلوگیری میشود) نمره های خیلی بالا (نمره خام 13 یا بیشتر ) نشانه آن است كه فرد به طور نامتمایز به ماد ها پاسخ صحیح می دهد
(گرایش به تصدیق یا دادن پاسخ آری) نمره های خیلی پایین ( نمره خام 5 یا كمتر) معرف این است كه فرد به گونه ای نامتمایز به ماده ها پاسخ غلط می دهد( گرایش به عدم تصدیق یا نه گفتن) هر یك از این دو شیوه پاسخ دادن نامتمایز نشان دهنده نمیرخ نامعتبر است. كمیته استاندارد مجدد (بوچر و همكاران ، 1989) اعلام داشته است كه هم VRIN و هم TRIN مقیاسهای تجربی هستند و باید بااحتیاط از آنها استفاده شود تااینكه برای روشن شدن مفهوم وفواید بالقوه آنها پژوهشهای بیشتری انجام گیرد.
مقیاسهای بالینیمقیاس 1: خود بیمارانگاری یا هیپوكندری (Hs)مقیاس 1 در اصل برای این منظور تنظیم شده بود كه افراد مبتلا به هیپوكندری را از سایر انواع بیماری روانی متمایز سازد. هر چند این مقیاس ممكن است شاخصی برای تشخیص هپیوكندری باشد عمدتا از این لحاظ سودمند است كه به عنوان شاخصی از انواع خصایص شخصیتی كه اغلب با هیپوكندری همسان هستند اما لزوما تشخیص هیپوكندری ندارند به شمار می رود. افرادی كه نمره های بالایی در این مقیاس می گیرند،
نه تنها نگرانی زیاد درباره بیماری از خود نشان می دهند بلكه ممكن است اشخاصی خودمحور، ناپخته، بدبین، ترشرو، نالان و پرخاشگر نافعال باشند. شكوه هایشان معمولا در ارتباط با دامنه وسیعی از ناراحتیهای جسمانی است. یكی از اهداف مهم چنین شكوه هایی ، كنترل و تحت تاثیر قراردادن دیگران است. افرادی كه نمره های پایین می گیرند، چنین شكوه هایی ندارند.
مقیاس 1 همچنین ممكن است با برافراشتگیهایی در مقیاسهای 2و3و7 همراه باشد. این حالت منعكس كننده سطوح متناظر افسردگی، انكار، روان رنجوریهای تبدیلی ، یا حالتهای اضطرابی است. در هر حال افرادی كه نمره های بالایی در مقیاس 1 می گیرند، نوعا اضطراب اندكی را تجربه می كنند. V تبدیلی وقتی اتفاق می افتدكه در مقیاسهای 1و3 برافراشتگی وجود دارد اما در مقیاس 2 كاهش معنی دار(10نمره یا بیشتر ) مشاهده میشود. این نیمرخ نشانگر آن استكه شخص تعارضهای روانی خود را به شكایتهای جسمانی تبدیل می كند( به كد نوع 31/13 مراجعه كنید)نمره بالا در مقیاس 1 افرادی كه نمره های بالایی در مقیاس 1 میگیرند، اشخاصی لجباز، بدبین،خودشیفته، وخودمحور هستند. آنان از شكوه های بیمارگونه خود برای تحت تاثیر قراردادن دیگران بهره می برند و در نتیجه نزدیكان خود راغمگین می سازند.شكوه های بیمارگونه آنان مبهم و پراكنده اند واغلب از یك عضو بدن به اعضای دیگر انتقال می یابند. اغلب از امكانات پزشكی به گونه افراطی استفاده می كنند و سوابق آنان نشان میدهد كه به پزشكان متعدد و در رشته های تخصصی گوناگون مراجعه كرده اند. به هر حال آنها از قبول این نكته كه مشكلات جسمی آنان اساس عضوی ندارند، امتناع می ورزند. آنان در هر بار مراجعه به پزشك، فهرست طویلی از شكوه های مربوط به علایم بیماری را ( كه گاهی از بهر خوانی بیماریهای عضوی ) نامیده می شد ارائه می دهند. علایم بیماری آنان معمولا واكنش به موقعیتهای فشارانگیز روانی نیست بلكه بیشتر به سبب استمرار زمان این اختلال است. دراغلب موارد «كمكهایی«را كه به آنان پیشنهاد شده است رد كرده و به باد انتقاد گرفته اند. آنها احتمالا نسبت به هر پیشنهادی دایر براینكه حتی بخشی از مشكلاتشان ریشه روانی دارد خشمگین می شوند. چون سطح بینش پایینی دارند نوعا داوطلبان خوبی برای روان درمانی نیستند.
ممكن است افرادی كه نمره های متوسط میگیرند، واقعا دچار ناراحتیهای جسمی باشنداما حتی دارندگان نمره های متوسط بالا نیز احتمالا در خصوص ناراحتیهای جسمی واقعی خود مبالغه می ورزند. زیرا میزان تشویش مراجع به اندازه كافی بالا است كه او را به ایجاد تغییر برانگیزد. نمره بسیار بالا ممكن است نشانگر این باشد كه شخص دارای انواع گسترده ای از شكوه های مربوط به علایم بیماری است و شاید به شدت تحت فشار باشد. این وضعیت ممكن است با شخصی كه دارای ویژگیهای شبه –روان پریشی (اسكیزوئید ، اسكیزوافكتیو ، اسكیزوفرنیك، افسردگی پسیكوتیك) همراه با هذیانهای بدنی است همسان باشد ( برافراشتگی در مقیاسهای 6و7و8و9 را نیز بررسی كنید.)نمره های پایین در مقیاس 1 نمره های پایین در درجه نخست بیانگر فقدان شكوه های بدنی است. حتی ممكن است نشانه ای از توجه ناكافی شخص به وضعیت جسمانی خود باشند، تا بدانجا كه حتی هنگامی كه دچار ناراحتی جسمی است به پزشك مراجعه نمی كند. همچنین آنها ممكن است عموما افرادی هشیار، توانا، مسئول، و با وجدان و حتی افرادی پیرو موازین اخلاقی باشند.
مقیاس 2:افسردگی (D)مقیاس 2 شامل 60 ماده در MMPI و 57 ماده در MMPI-2 است. طبقه بندی مجدد مقیاس محتوایی هریس و لینگوز نشانگر این استكه ماده ها پیرامون حوزه های آشفتگی فكر ، كندی جسمانی، احساس ذهنی افسردگی، بی تفاوتی روانی، و بدكاری بدنی دور می زنند.
بنابراین نمره های بالا ممكن است نشانگر مشكلاتی در یك یا چند مورد از حوزه های مذكور باشند بیمارانی كه به دنبال بستری شدن برای درمان روانپزشكی هستند، احتمالا مقیاس 2 بالاترین نقطه در نیمرخ آنان است. همانطور كه انتظار می رود برافراشتگیهای مقیاس 2 بهترین وتنها شاخص برای پیش بینی خشنودی، احساس امنیت، و درجه راحتی فرد است.اشخاصی كه نمره بالایی در مقیاس 2 دارند معمولا افرادی منتقد از خود، گوشه گیر، دوری گزین، ساكت و غیرمعاشرتی هستند.هر گونه تفسیری از نمره های 2 نیازمند آگاهی از سن فرد و نیز در نظر گرفتن مفهوم برافراشتگیهای احتمالی در سایر مقیاسها است. نوجوانان معمولا 5 تا 10 نمره پایین تر از بزرگسالان غیر بیمار میگیرند. در مقابل افراد سالخورده معمولا 5 تا 10 نمره بالاتر میگیرند.الگوی متداولی كه اغلب مثلث نوروتیك نامیده می شود هنگامی كه به وجود می آید كه مقیاسهای 1و2و3 همگی برافشته باشند. این امربدان معنا است كه دامنه شكوه های شخص گسترده ومتنوع است كه نه تنها افسردگی بلكه شكوه های بدنی، تحریك پذیری،مشكل در روابط بین فردی، گرفتاریهای شغلی، وناخشنودی عمومی را نیز دربر میگیرد ( به انواع كد 21/12 ،31/13،32/23 مراجعه كنید) برافراشتگی همزمان مقیاس 7 نشان میدهد كه این حالت خودانتقادی وخودكیفری افسردگی تنش و ناآرامی را نیز شامل می شود. برافراشتگیهای متوسط مقیاسهای 2و7 ازیك نظر نشانه ای ازآمادگی فرد برای روان درمانی است.
چنین برافراشتگیهایی نشانگر آن است كه این افراد به سبب اینكه ناراحتی را تجربه می كنند، انگیزه كافی برای ایجاد تغییر در خود را دارند، و همچنین ممكن است افرادی خود-آگاه و درون نگر باشند مقیاسهای 2و7 اغلب مقیاسهای درماندگی نامیده می شوند زیرا آنها شاخصی از درجه درد، اضطراب، وناراحتی تجربه شده توسط شخص را نشان میدهند( به كد نوع 72/27 مراجعه كنید) اگر برافراشتگی مقیاس 2 یا برافراشتگی مقیاس 8 همراه باشد نشانگر آن است كه افسردگی با ویژگیهایی مانند افكار غیرمعمول، فقدان پیوند جویی، انزوا، و احساس بیگانگی مشخص می شود.
برافراشتگی مقیاس 2 احتمال خودكشی را افزایش می دهد. این امر به ویژه وقتی صادق است كه برافراشتگیها زیاد و یا خیلی زاد بوده و برافراشتگهای متناظر د رمقیاس 4و7و8 یا 9 وجود داشته باشد. اگر چه این برافراشتگیها احتمال خودكشی را افزایش م یدهند، تاكنون هیچ نیمرخ خودكشی روشن كه پیش بینی كننده دقیقی باشد پیدا نشده است. هر گونه اظهار نظر در مورد رفتار خودكشی از روی نیمرخ آزمودنی باید از طریق سنجش دقیق سایر متغیرهای مربوط ( ویژگیهای جمعیتی ،وجود سابقه خودكشی، روشنی ومرگ آوربودن نقشه و غیره) مورد تحقیق بیشتر قرار گیرد.همچنین می توان با بررسی ماده های بحرانی مربوط وبحث با بیمار درباره آنها اطلاعات اخص در این مورد به دست آورد.نمره های بالا در مقیاس 2 برافراشتگی متوسط مقیاس 2 نشانگر یك افسردگی واكنشی است، به ویژه اگر 2 تنها مقیاس بالای فرد باشد. احتمالا برخورد فرد با مشكلاتش همراه با بدبینی، درماندگی، و ناامیدی است. این ویژگیها حتی می توانند همان خصوصیات شخصیتی ای باشند كه فرد هنگام برخورد با مشكلات رایج و معمول،
درباره آنها مبالغه می كند. چنین شخصی ممكن است دارای احساس بی كفایتی، ضعف اخلاقی، و مشكل در تمركز حواس بوده و این موارد به اندازه ای شدید باشد كه در كارایی شغلی وی ایجاد مشكل كند. شخص ممكن است با صفاتی مانندغیرمعاشرتی، خجالتی، كناره گیر، ترسو ، بازداری شده و در عین حال تحریك پذیر ، كوك شده ، و كم طاقت توصیف شود. از آنجا كه چنین افرادی نسبت به انتقاد شدیدا حساس هستند، به هر قیمتی كه شده از درگیری و مقابله اجتناب می ورزند. افزایش نمره مقیاس 2 نشانگر مبالغه فرد در روندهای مذكوراست
آنان احتمالا حتی در مورد مشكلات كوچكتر نیز بیش از حد ناراحت می شوند وتوانایی آنان در برخورد موثر با مشكلات میان فردی مختل می شود. احساس یاس و دلسردی ممكن است به كندی اعمال روانی –حركتی، بی حال و گوشه گیری منجر شود. اشتغال فكری آنها احتمالا پیرامون مرگ و خودكشی است. باید در این خصوص كه این افراد در بیمارستان بستری و تحت درمان قرا گیرند و یا اینكه به طور سرپایی درمان شوند، به دقت تصمیم گیری شود. این مسئله به ویژه مستلزم آن است كه معلم شود آیا برای خود خطری به شمار می روند یا خیر.
نمره های پایین در مقیاس 2 نمره های پاینی عموما نه فقط نشانگر فقدان افسردگی است، بلكه بیانگر این امر است كه فرد احتمالا بانشاط، خوشبین، هشیار، فعال، خودانگیخته، و برونگرا است. آنها احتمالا افرادی تحت كنترل كنجكاو در مورد خود، وحتی شاید مستعد خود-نمایی نیز هستند.گاهی پایین بودن مقیاس 2 ممكن است حاكی از آن باشد كه شخص سطوح مهم افسردگی پنهان خود را انكار می كند.
مقیاس 3 : هیستری (Hy)مقیاس 3 در اصل به گونه ای طراحی شده است تا بیمارانی را كه دچار اختلال حركتی یا اختلال روانزاد هستند مشخص سازد. محتوای این 60مواد در وهله نخست، شكوه های جسمانی خاص وانكار دفاعی مشكلات هیجانی یا درون فردی را شامل است. انواع شكوه های جسمانی اغلب كاملا اخص بوده و حوزه هایی مانند خواب نامنظم، سرگیجه، تهوع، سردردها، و دردهای قفسه سینه یا قلب را دربر میگیرد. ویژگی مهم افرادی كه نمره بالا د رمقیای 3 می گیرند این است كه ضمن كردن شكوه های جسمانی خاص، از سبك یا شیوه ا نكار نیز استفاده می كنند و از این طریق حتی ممكن است خوش بینی مبالغه آمیزی را ابراز نمایند.
یكی از روشهای مهم واولیه آنان د رمقابله با نگرانی وتعارض،نسبت دادن این ناراحتیها به بدن تبدیل آنها به واكنشهای جسمانی است. بنابراین شكوه های بدنی آنان به گونه غیرمستقیم بیانگر این تعارضها است. صفات آنان احتمالا با شخصیت نمایشی همسان است، زیرا خواهان محبت و حمایت اجتماعی هستند، اما آن را به شیوه غیرمستقیم و از راه تحت تاثیر قراردادن دیگران جستجو می كنند. اینان احتمالا افرادی هستند كه به ابزار وجود در جمع گرایش داشته در جمع به آسانی جلوه گر می شوند. به آسانی و به سرعت با دیگران ارتباط برقرار می كنند، اما ارتباطشان ممكن است سطحی باشد. رویكرد آنان با دیگران اغلب ناپخته و خودمحورانه است. آنها احتمالا برونریزی جنسی یا پرخاشگری دارند، اما نسبت به انگیزه های درونی خود و همچنین در مورد تاثیری كه بر دیگران می گذارند بینش ندارند.
در نظر گرفتن ویژگیهای جمعیت شناسی به هنگام تفسیر مقیاس 3 از اهمیت خاصی برخورداراست. افراد باهوشتر، با تحصیلات عالی تر، ومتعلق به طبقه بندی اجتماعی-اقتصادی برتر، نمره های بالاتری دراین مقیاس می گیرند.علاوه بر آن زان به احتمال قویتر در مقایسه با مردان اختلال حسی روانزاد هستند مشخص سازد.محتوای این 60 ماده در وهله نسخت ،شكوه های جسمانی خاص وانكار دفاعی مشكلات هیجانی یا درون فردی را شامل است. انواع شكوه های جسمانی اغلب كاملا اخص بوده وحوزه هایی مانند خواب نامنظم، سرگیجه، تهوع، سردردها، ودردهای قفسه سینه یا قلب را دربر می گیرد.ویژگی مهم افرادی كه نمره بالا در مقیاس 3 می گیرند این است كه ضمن مطرح كردن شكوه های جسمانی خاص ،
از سبك یا شیوه انكار نیز استفاده می كنند واز این طریق حتی ممكن است خوش بینی مبالغه آمیز را ابراز نمایند. یكی از روشهای مهم واولیه آنان در مقابله با نگرانی وتعارض، نسبت دادن این ناراحتیها به بدن و تبدیل آنها به واكنشهای جسمانی است. بنابراین شكوه های بدنی آنان به گونه غیرمستقیم بیانگر این تعارضها است. صفات آنان احتمالا با شخصیت نمایشی همسان است،
زیرا خواهان محبت وحمایت اجتماعی هستند، اما آن را به شیوه غیرمستقیم واز راه حت تاثیر قراردادن دیگران جستجو می كنند. اینان احتمالا افرادی هستند كه به ابراز وجود در جمع گرایش داشته و درجمع به آسانی جلوه گر می شوند. به آسانی وبه سرعت با دیگران ارتباط برقرار می كنند اما ارتباطشان ممكن است سطحی باشد. رویكرد آنان با دیگران اغلب ناپخته و خودمحورانه است. آنها احتمالا برونریزی جنسی وپرخاشگری دارند،اما نسبت به انگیزه های درونی خود وهمچنین در مورد تاثیری كه بر دیگران می گذارند بینش ندارند.
در نظر گرفتن ویژگیهای جمعیت شناسی به هنگام تفسیر مقیاس 3 از اهمیت خاصی برخوردار است.افراد باهوشتر، با تحصیلات عالی تر، و متعلق به طبقه های اجتماعی- اقتصادی برتر، نمره های بالاتری در این مقیاس می گیرند. علاوه برآن زنان به احتمال قویتر در مقایسه با مردان نمره های بالاتری میگیرند.برافراشتگی مقیاس 3 معمولا با برافراشتگیهای مقیاسهای 1و2 همراه است( به كدهای انواع 21/12 ،31/13،32/23 مراجعه كنید) اگر K نیز برافراشتگی نشان دهد، فرد احتمالا بازداری شده ،پیوند جو، و بیش از حد متعارف است ونیاز شدیدی به دوست داشتن شدن وتایید دیگران دارد. این مورد به ویژه هنگامی صادق است كه مقیاسهای F و 8 نیز پایین باشند. نمره بالا در مقیاس 3 احتمال روان پریشی را در فرد كاهش می دهد، حتی اگر مقیاسهای 6و8 هم نسبتا بالا باشند.
نمره های بالا در مقیاس 3 افرادی كه نمره های بالایی در این مقیاس به دست می آورند، احتمالا در مورد برخی از كاركردهای جسمانی شكوه دارند. آنها از تركیبی از انكار و گسستگی استفاده می كنند. بینش آنان در مورد رفتارشان ضعیف است، زیرا ضمن اینكه مشكلات خود را انكار می كنند به شدت نیازمندند كه خود را مطلوب ودلخواه ببنند. افرادی كه نمره های متوسط میگیرند، به ویژه اگر تحصیلات عالی داشته و به گروههای بالاتر اجتماعی- اقتصادی جامعه متعلق باشند،احتمالا از سطح سازگاری خوبی برخوردارند. اما با افزایش نمره ها، مبالغه درباره خصایص بالا وجود دارد. به ویژه آنها ممكن است به صورت افرادی با تمایل زیاد به همنوایی، ناپخته، كم تجربه، خود –محوركودكانه ،وتكانشی به نظر برسند. آنها نیاز شدیدی به تایید،حمیت و محبت دیگران دارند اما سعی بر این است كه اینها را به شیوه های غیرمستقیم و با تحت تاثیر قراردادن دیگران به دست آورند. هدف آنان از ایجاد ارتباط با دیگران اغلب تاثیرگذاشتن بر آنها است
ونه انتقال اطلاعات خاص به آنان. ادراكشان از رویدادها كلی است و به جزئیات خاص و مربوط موقعیت وجه ندارند. با افزایش سطح فشار روانی واكنش آنان نسبت به مشكلات جسمانی افزایش می یابد.وقتی از شدت استرس كاسته می شود ، ناراحتیهای جسمی آنان نیز ممكن است به سرعت ناپدید شود. این موضوع به ویژه در مورداشخاصی كه نمره های T بالای 80 دارند صادق است.
واكنش اولیه آنان به درمان ممكن است مشتاقانه وخوش بینانه باشد دست كم به این دلیل كه این گونه مراجعان نیاز شدیدی به دوست داشته شدن دارند. اما به سبب انكار وسركوبی شدید كسب بینش نسبت به انگیزه های زمینه سازی رفتارشان به كندی پیش می رود. آنها ممكن است تلاش كنند تا با تحت تاثیر قراردادن درمانگر او را درجهت نقش حمایت كننده و عدم مقابله سوق دهند. هنگامی كه بادفاعهای انان مقابله ومخالفت می شود،با رفتار خود درمانگر را بیشتر تحت تاثیر قرار می د هند و برای اینكار ممكن است به شكوه از روش نامناسب درمان و یا عدم درك وی از سوی درمانگر متوسل شوند.گاهی اوقات ممكن است پرخاشگری كلامی نیز نشان دهند. تعارضهای اصلی آنان معمولا پیرامون مسئله استقلال در مقابل وابستگی دور می زند.
عیب جو از نظر اجتماعی منزوی، متعارف، تحت فشار، و كنترل شده دیده می شود. آنها همچنین ممكن است به آسانی به دیگران اعتماد نكنند و شناختن انها نیز برای دیگران دشوار باشد.
مقیاس 4: انحراف اجتماعی- روانی (Pd)هدف مقیاس 4 سنجش سطح كلی سازگاری اجتماعی شخص است. سوالها به حوزه هایی مانند میزان بیگانگی با افراد خانواده، تاثیر ناپذیری اجتماعی ، مشكلات با مدرسه و صاحبان قدرت ، و بیگانگی از خود وجامعه مربوط است. هدف طراحی مقیاس 4 در اصل عبارت بود از مشخص كردن اشخاصی كه به طورمكرر با قانون درگیر می شوند، اما از هوشبر بهنجار مشخص كردن اشخاصی كه به طورمكرر با قانون درگیر می شوند،اما از هوشبر بهنجار برخودار بوده وسابقه محرومیتهای فرهنگی ندارند.آنان افرادی هستند كه به نظر می رسد به پیامدهای اجتماعی رفتار خود توجهی نداشت و ظاهرا مشكل روان نژندی و یا روان پریشی نیز ندارند. منطق مهمی كه تدوین مقیاس 4 بر آن استوار است این است كه افراد دارای نمره بالا در زمان آزمودن به برون ریزی نمی پردازند. در واقع ممكن است در ابتدا تصویر خوبی از خود ارائه دهند تصویری كه شاید بتوان گاهی آن از جذاب نیز توصیف كرد.دوستان و آشنایان جدید این افراد احتمالا باور نخواهند كرد كه آنها حتی بالقوه ممكن است دارای توانایی اقدام به رفتارهای ضداجتماعی باشند. اماانتظار می رود كه به هنگام مواجهه با موقعیتهای استرس زا و موقعیتهای كه رفتار ثابت ومسئولانه را طلب می كند، به رفتارهای ضد اجتماعی دست بزنند. هر چند ممكن است دستگیر ومجازات شوند،اما به سختی می توانند از خطاهایشان عبرت بگیرند.
چون افرادی كه در مقیاس 4 نمره بالا می گیرند معمولا از قدرت بیان رسا، انرژی وهوش لازم برخوردارند ابتدا چنین به نظر میرسد كه زمینه مساعدی برای روان درمانی داشته باشند. اما خصومت زمینه ساز، تكانشی بودن، ومشكلات درازمدت آن در ارتكاب جرم سرانجام آشكار می شوند.آنها همچنین ممكن است به خاطر مشكلاتی كه با آنها درگیر شده اند، دیگران را سرزنش كنند. در نتیجه سرانجام نسبت به درمان مقاومت نشان داده و د ر اولین فرصت به آن پایان می دهند. احتمالا انگیزه اصلی آنان برای درمان این نیست كه واقعا قصد تغییر دارند، بلكه بیشتر بدان سبب است كه از نوعی مجازات، مثلا زندان بگریزند.
بنابراین پیش آگهی درازمدت آنان برای درمان ضعیف است.نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان غیر بیمار معمولا نمره های بالاتری در مقیاس 4 به دست می آورند. این امر بیشتر نشان دهنده تلاشهای پرتلاطم آنها جهت ساختن هویتی برای خویش است هویت مستقلی كه آنان را از والدین خود جدا می سازند. بنابراین برافراشتگی مقیاس ممكن است به دلیل یك مرحله موقت در فرایند رشد نوجوان باشد ونه یك صفت ثابت وهمیشگی. اما نمره های بسیار بالا همچنان منعكس كننده سطوح معنی داری از آسیب است. گروههای فرهنگی رویارویی اغلب ممكن است نمره های بالایی بگیرند كه نشانگر مخالفت آنان با ارزشها واعتقادهای فرهنگ غالب جامعه است.به عنوان مثال سیاهپوستان اغلب نمره های بالایی می گیرند كه ممكن است منعكس كننده احساس آنها به این موضوع باشد كه بسیاری از قوانین ومقررات فرهنگ غالب جامعه غیرعادلانه ودر جهت محرومیت آنهاست.
دانشجویان مقاطع كارشناسی ارشد ودكترای رشته های علوم انسانی وعلوم اجتماعی اغلب نمره های نسبتا بالا می گیرند. خصایص مثبت تر كه با نمره های متوسط همراه است شامل رك گویی، سنجیده اندیشی، با جرات بودن، مردم آمیزی وفردگرایی است.
ربط دادن مقیاس 4 به سایر مقیاسهای متناظر می تواند به تفسیر روشنتر ودقیقتر آن كمك كند. برافراشتگی همزمان مقیاسهای 4و9 نشان میدهد كه شخص نه تنها دارای احساس خشم و تكانشگری زمینه ساز است. بلكه انرژی لازم برای برون ریزی چنین احساساتی را نیز دارد. مطالعه سوابق آنان تقریبا همیشه رفتار تكانشگری گسترده را آشكار می سازد. این برون ریزی اغلب به شیوه ای انجام گرفشته كه به حیثیت خانوادگی آنان لطمه زده است. آنها همچنین ممكن است مرتكب فعالیتهای جنایی نیز شده باشند اما برافراشتگیهای متوسط در مقیاسهای 4و9 احتمالا نشانگر آن است كه شدت رفتارهای مذكور كمتر بوده و شخص احتمالا توانسته است سازگاری نسبتا خوبی را در خود پرورش دهد. ابراز پسیكوتیك رفتار جامعه ستیزی ممكن است با برافراشتگیهای هر دو مقیاس 4و8 همسان باشد.نمره بالا در مقیاس 4 همراه با نمره بالا در مقیاس 3 بیانگر آن است كه رفتار جامعه ستیزی ممكن است به شیوه هایی پنهان و یا تحریف شده ابراز شود و یا اینكه شخص ممكن است با تحت تاثیر قراردادن دیگران آنان را وادار سازد كه به جای او دست به اعمال برون ریزی بزنند.برافراشتگی مقیاسهای 2و4 حاكی از آن است كه شخص به هنگام ارتكاب رفتار ضد اجتماعی دستگیر شده وموقتا احساس گناه می كند و از رفتارش پشیمان است.
نمره های بالا در مقیاس 4 اشخاصی كه نمره های بالا در مقیاس 4 می گیرند معمولا با مراجع قدرت درگیر می شوند ازدواجهای مكرر می كنند در روابط كاری خود مشكل دارند، و در برابر ملال وخستگی كم طاقتند. آنان را میتوان به عنوان افرادی كه با خانواده جامعه و یا هر دو ناهمانند سازی خشمگین دارند توصیف كرد. گر چه بارها ممكن است به خاطر اعمال برون ریزی وخلافكاری گرفتار شوند، اما از پیامد رفتارهای خود به آسانی عبرت نمی گیرند.
هنگامی كه با پیامد و نتایج رفتارشان روبرو می شوند ممكن است واقعا احساس ندامت كند اما معمولا این احساس زودگذر است.مشكل آنان در بهره گیری از تجربه هایشان به اشكال در بهره گیری از روان درمانی نیز گسترش می یابد. روابطشان با دیگران معمولا سطحی است و با از هم پاشیدگی و آشفتگی بازگشت پذیر مشخص می شود و به آسانی نمی توانند ارتباط درازمدت توام با وفاداری با دیگران برقرار كنند.سابقه آنان معمولا نشان دهنده درگیری بانظام قانونی وسوء مصرف گسترده الكل ومواد مخدر است. از آنجا كه با هر گونه قانون ومقررات مخالفت می كنند درگیری ومشكلات شغلی نیز در سوابق آنان دیده می شود. گر چه ممكن است در نخستین برخورد تاثیر خوبی در دیگران داشته باشند اما سرانجام رفتارهای ضد اجتماعی غیرمسئولانه و غیرقابل اعتماد خود را بروز می دهند.
رفتار افرادی كه نمره های بسیار بالایی دارند احتمالا پرخاشگرانه و یاحتی تجاوزگرانه است. به علاوه افرادی بی ثبات، غیر مسئول وخودمحور هستند وبسیاری از آنان به علت رفتارهای ضد اجتماعیشان ، مشكلاتی با قانون پیدا می كنند . برعكس كسانی كه نمره های متوسط می گیرند ، افرادی ماجراجو ، در جستجوی لذت ، مردم آمیز ، دارای اعتماد به نفس ، دارای جرأت ابراز وجود ، غیرقابل اعتماد ، و تخیلی هستند .
نمره های پایین در مقیاس 4 نمره های پایین تر از 45 نشان دهنده افرادی است كه بیش از حد كنترل شده ، منتقد از خود، خشك ، و سنتی هستند و به گونه افراطی با پایگاه اجتماعی همانند سازی می كنند . آنها همچنین ممكن است افرادی متوازن ، بانشاط ، با پشتكار ، فروتن ، اما تا اندازه ای نافعال باشند و به سختی بتوانند ابراز وجود كنند .
مقیاس 6 : پارانویا (Pa)مقیاس 6 برای تشخیص افرادی كه در شرایط پارانویید یا حالت پارانویید هستند طراحی شد . این مقیاس میزان حساسیت بین فردی ، درستكاری ، و بدگمانی را در شخص اندازه گیری می كند . بسیاری از 40 ماده این مقیاس بر حوزه هایی مانند افكار به خودبستن ، باورداشتهای هذیانی ، بدگمانی فراگیر ، احساسات گزند و آسیب ، باورهای شخصی بزرگ منشی ، و خشكی بین فردی ، تمركز یافته اند . در حالی كه محتوای برخی ازماده ها اشكارا در مورد روان پریشی است ، برخی دیگر از پرسشها به اطلاعاتی در مورد انگیزه های نهفته ادراك شده مربوطند . خرده مقیاسهای هریس و لینگوز ماده های مقیاس 6 را به سه بخش نفوذ خارجی، احساسات به شدت جریحه دارشده، و فضیلت اخلاقی تقسیم می كنند.
برافراشتگیهای خفیف در مقیاس 6 حاكی از آن است كه نیمرخ روانی متعلق به فردی هیجانی و دل رحم است كه حساسیت بین فردی را نیز تجربه می كند. با افزایش بر افراشتگی، خصوصیات فرد نیز به تناسب شدت یافته و با فرایندهای روان پریشی همسانی بیشتری نشان می دهند. چنین فردی ممكن است دارای هذیان، افكار به خود بستن، خود پنداری عظیمت، و فرایتدهای فكری مختل باشد. ر عكس، كسانی كه نمره های پایین می گیرند، افرادی متوازن به نظر می رسند. امّا، بین خصایص مردان دارای نمره های پایین با زنانی كه نمره های پایین می گیرند تفاوتهای وجود دارد. مردانی كه نمره پایینی دارند، افرادی با نشاط، مصمم، خود محور، فاقد احساس وجدان قوی، و دارای دامنه علایق محدود هستند. زنانی كه نمره های پایین دارند به گونه متفاوتی توصیف می شوند؛ آنها افرادی منطقی و پخته اند.
ممكن است افرادی كه نمره های بسیار پایین می گیرند واقعاَ پارانویید باشند اما سعی می كنند آن را پنهان نگهدارند. بنابراین، خصایص آنان در واقع كاملاَ شبیه كسانی است كه نمره بالا می گیرند.
مقیاس 6 به لحاظی ازدقّت كافی برخوردار است، زیرا كسانی كه نمره های بالا می گیرند به گونه ای معنی دار افكار پارانویایی دارند. امّا، محتوای 40 ماده این مقیاس كاملاَ آشكار است. بنابراین، كسی كه به دلیل تصور عواقب ناشی از كشف افكار پارانویایی خویش،قصد سرپوش نهادن برپارنویای خود دارد، می تواند به راحتی در این كار موفق شود. این بدان معنا است كه حتی افراد كه نمره های متوسط یا پایین می گیرند نیز ممكن است صفات پارانویایی داشته باشند. انی حالت به ویژه درمورد افراد باهوش و اشخاص كه از نظر روان شناختی مهارت دارند
صادق است. آنها نه تنها در موقعیت آزمون بلكه حتی در زندگی واقعی نیز ممكن است افكار پارانویایی خود را پنهان كنند. بنابراین،آنها احتمالاَ در یكی از گروههای سیاسی افراطی یا فرقه های مذهبی عضو می شوند تا از طریق جلب نسبی اجتماعی، لباس موجهی بر فرایندهای پارانوییدی خود بپوشاند. به هر حال،برافراشتگی آشكار مقیاس 6، یك شاخص عالی برای تشخیص پارانویاست .
برافراشتگی برجسته بدر مقیاسهای 6 و 8 قویاَ نشانگر اسكیزوفرنی پارانویید است و این تشخیص، حتی بدون در نظر گرفتن برافرشتگیهای سایر مقیاسهای نیز امكان پذیر است(به كد نوع 86/68 مراجعه كنید). تركیب متداول دیكر، برافراشتگی متناظر مقیاس 3 با مقیاس 6 است. این قبیل افراد، احساسات پرخاشگری و خصومت خود را سركوب می كنند و ظاهراَ ساده، مقبول، ومثبت جلوه می كنند. آنها ممكن است به راحتی روابطی سطحی با سایرین برقرار كنند، اما به محض عمیق شده این روابط، بدگمانی، خصومت، بی رحمی، و خود-محوری زمینه ساز آنان به گونه ای آشكارتر بروز می كند(به كد نوع 63/36 مراجعه كنید).
نمره های بالا در مقیاس 6 نمره های بسیار بالا در مقیاس 6 نشانگر افرادی است كه با شدّت بدگمان، كینه جو، دارای افكار آشفته، خمشگین، ومتنفر هستند. احساس می كنند كه با آنان بدرفتاری شده است، و معمولاَ انگیزه اعمال دیگران را سوءتعبیر می كنند، احساس می كنند كه از زندگی بهره ای نبرده اند. احتمالاَ دچار اختلال فكری همراه با افكار به خود بستن، تفكر هذیانی، وسواسهای فكری و عملی وفوبیای تثبیت شده هستند. شیوه تفكر آنان بسیار خشك و انعطاف ناپذیر بوده وبسیار مجادله گرند. برای تعمَق و درك جنبه های خاص فرایندهای فكری ایشان، می توان با در نظر گرفتن بعضی از ماده های بحرانی درباره علت پاسخهای كه به این سوالها داده اند از آنها توضیح، و بدگمانی آنان ممكن است دشوار باشد. آنان ممكن است با پیشنهاد تلویحی خاتمه دادن به درمان، درمان، درمانگر را تحت تاثیر قرار دهند.
برافراشتگیهای متوسط احتمال انعكاس روندهای آشكار روان پریشی را كاهش می دهد. امّا، چنین افرادی باز هم صفات بدگمانی، مجادله گری، خصومت بالقوه، و حساسیت بیش از اندازه درعنوان انتقادهای شخص تلقی و سوء تعبیر كنند. سپس این انتقادها را، كه بخشی و یا حتی همه آنها ساخته و پرداخته ذهنی خودشان است، بزرگ می كنند و یا درباره آنها به فكر فرو می روند. گفتگو وبحث با چنین افرادی در مورد مشكلات هیجانی شان كاری بس دشوار است. آنها ممكن است
از طریق توجیه عقلی در برابر اضطرابشان از خود دفاع كنند ویا برای انكار احساس خصومت زمینه ساز به مكانیسم فرافكنی دست بزنند. بنابراین ممكن است خصومت خود را به روشهای غیر مستقیم ابراز دارند، در حالی كه به ظاهر حالت خود- تنبیهی به خود می گیرند. احساس می كنند كه زمانه با آنان سر سازگاری نداشته است ونسبت به اعضای خانواده احساس خشم ونفرت می كنند.
افرادی كه برافراشتگیهای خفیف در مقیاس 6 نشان می دهند، معمولاَ در قالب واژه های نسبتاَ خوشایند توصیف می شوند. ازجمله این واژه های عبارتند از سختكوش، ساعی، اخلاقی احساساتی، نرم دل، صلح جو، بخشنده و اعتماد كننده مگر اینكه موردخیانت واقع شوند. آنها همچنین ممكن است باهوش، متین، منطقی، عاری از غرض، و دارای علایق گسترده ای باشند.امّا همچنین ممكن است افرادی دارای گرایش به اطاعت، مستعد نگرانی، تحریك پذیر، وابسته، و فاقد اعتماد به نفس باشند. ویژگیهای مطرح شده در بالا احتمالاَ در میان افراد غیر بیمار وجود دارد. بیماران روانپزشكی با برافراشتگیهای مشابه، به گونه نسبتاَ متفاوت به عنوان افرادی با حساسیتهای افراطی، تا اندازه ای پارانویید، بدگمان، و دارای این احساس كه حمایت كافی ازمحیط خود دریافت نمی دارند، توصیف می شوند.
نمره های پایین در مقیاس 6 بیشتر افرادی كه نمره پایین دارند به عنوان اشخاصی كاملاَ متعادل توصیف می شوند. مردان معمولاَ افرادی با نشاط، مصمم، فاقد احساس وجدان، دارای علایق محدود، و خود محور هستند. زنان با ویژگیهای نسبتاَ مطلوبتر توصیف می شوند، بدین معنا كه نه تنها متعادلند، بلكه افرادی منطقی و پخته نیز هستند. هم زنان وهم مردان می توانند چالشهای زندگی را بپذیرند و افرادی قابل اعتماد، وفادار، مصمم و خویشتن دار هستند. در حالی كه خصایص مذكور معمولاَ در مورد افراد غیر بیمار صادق است، همین نمره در مورد گروههای بیمار به عنوان حساسیّت افراطی، فقدان بینش، درون گرایی، غیر قابل اعتماد بودن، زودرنجی، خشونت، وجدان ضعیف، و علایق محدود توصیف می شود. افراد كه نمره های بسیار پایین دارند، احتمالاَ پارانوییدهایی هستند كه فرایندهای فكری خود را پنهان می سازند. بنابراین ممكن است مشابه افرادی باشند كه نمره های بالایی دارند.
مقیاس 7: ضعف روانی (pt)48 ماده مقیاس 7 در اصل برای اندازه گیریم نشانه های ضعیف روانی طارحی شدند. اگر چه ضعف روانی اكنون دیگر به عنوان یك تشخیص مرضی بكار برده نمی شود، اما در زمانی كه MMPI ساخته شد، استفاده از آن رایج بود. ضعف روانی شامل وسواسهای فكری، وسواسهای عملی، ترسهای غیر منطقی و تردیدهای افراطی بود. بنابراین، كاملاَ شبیه اختلال وسواس فكری- عملی است. با وجود این. چند تفاوت عمده نیز وجود دارد. مقیاس 7 بیشتر ترسها و اضطرابهای آشكار را كه ممكن است شخص تجربه كند انداز می گیرد. بر عكس، كسانی كه به اختلال وسواس فكری- عملی مبتلا هستند، بالقوه ممكن است در مقیاس 7 نمره كاملاَ پایینی بگیرند، زیرا رفتار ها و وسواسهای فكری آنان در كاهش سطح اضطرابشان مؤثر است. اگر چه برافراشتگی در مقیاس 7 ممكن است احتمال اختلال وسواس فكری- عملی را نشان دهد، اما سایر اختلالهای وابسته به اضطراب یا حالتهای موقعیتی نیز می توانند این برافراشتگی را موجب شوند.
مقیاس 7 یك مقیاس بالینی است كه به روش ترین شكل، اضطراب و نشخوار خود- تردیدی را اندازه گیری می كند. بنابراین، برافراشتگی آن همراه با برافراشتگی مقیاس 6 شاخص عمومی مناسبی برای میزان درماندگی شخص است. كسانی كه نمره های بالایی می گیرند احتمالاَ تنیده، غیر مصمم، به گونه وسواسی نگران بوده و مشكل عدم تمركز دارند. دریك بافت پزشكی، آنان مستعدند كه حتی در برابر شكوه های كم اهمیت پزشكی واكنش افراطی نشان دهند. آنها معمولاَ افرادی خشك، تهییجی، ترسو، و مضطرب هستند. بیشترین شكایتهای آنها در مورد ناراحتیهای قلبی و همچنین در زمینه دستگاههای گوارشی و مجاری اداری است. در گروههای غیر بیمارو جمعیتهای بهنجارتر، كسانی كه نمره های بالا می گیرند احتمالاَ افرادی كوك شده،4دارای قدرت بیان، فردگرا، و كمال گرا بوده و دارای معیار های بالای اخلاقی هستند. اگر هر دو مقیاس 7و 2 برافراشتگیهای متوسطی داشته باشند، نشانگر یك پیش آگهی خوب برای درمان است زیرا این افراد به اندازه كافی احساس ناراحتی می كنند كه انگیزه مناسبی برای تغییر در آنان به شمار می رود. آنها احتمالاَ در مقایسه با سایر گروههای مدت زمان بیشتری در برنامه درمانی باقی می مانند. و هر چند پیشرفت آنها كند است، اما بهبودشان پیشرونده است (به كد نوع 72/27 مراجعه كنید). اگر نمره های آنان بسیار بالا باشد، ممكن است تجویز داورهای ضد اضطراب ضرورت پیدا كند تا بتوانند به اندازه كافی آرامش پیدا كنند و به گفتگو در مورد مشكلاتشان قادر باشند. همچنین ممكن است توجه به برافراشتگی 7 در ارتباط با مقیاس 8 در خور اهمیت باشد.
اگر 7 بطور معنی داری بالاتر از 8 باشد، نشانگر فردی است كه هنوز در مورد یك فراینده زمینه ساز روان پریشی مضطرب بوده و در حال مبارزه با آن است. امّا، اگر مقیاس 7 در مقیاس با مقیاس 8 خیلی پایین تر باشد، شخص احتمالاَ از تلاش برای مبارزه با اختلال دست كشیده و فرایندهای روان پریشی ماهیت مزمن دارد و یا احتمالاَ در حال مزمن تر شدن است(به كد نوع 87/78مراجعه كنید).
نمره های بالا در مقیاس 7 برافراشتگیهای مقیاس 7 نشانگر كسانی است كه بیمناك، نگران، كمالگرا و تنیده اند و ممكن است دارای انواع گسترده ای از ترسهای بدگمانی باشند. برافراشتگیهای متوسط نشانگر آن است كه علاوه بر سطح معینی از اضطراب، دارندگان آن افرادی منظم، باوجدان، قابل اعتماد، باپشتكار، و سازمان یافته هستند- هرچند این ویژگیهای ممكن است فاقد اصالت باشند. حتی مسایل جزیی نیز ممكن است برایشان نگرانی مهمی ایجاد كند. آنان در مورد اهمیت رویدادها مبالغه كرده و واكنش افراطی نشان می دهند.
اگر چه آنها احتمالاَ سعی می كنند با استفاده از توجیه عقلی و دلیل تراشی نگرانی شان را كاهش دهند، اما این دفاعها به ندرت نتایج موفقیت آمیزی دارند. با افزایش برافراشتگیها، آنها احتمالاَ میزان بیشتری از خود- تردیدی را تجربه می كنند و به گونه پیشرونده ای انعطاف ناپذیرتر، بیمناكتر، نامطمئن تر، نامصمم تر ، و دارای دقَت وسواسی بیشتر می شوند. این امر ممكن است به انواع رفتارهای تشریفاتی و اشكال در تمركز منجر شود. آنان به شدت دروننگر، خود- انتقادگر، و خودآگاه و دارای احساس گناه تعمیم یافته خواهند بود. نمره های فوق العاد بالا احتمالاَ نشانگر آن است كه توانایی شخص در انجام فعالیتهای روزانه مختل شده است.
نمره های پایین در مقیاس س7 كسانی كه نمره های پایین می گیرند احتمالاَ افرادی راحت، گرم، با نشاط، صمیمی، هشیار، و دارای اعتماد به نفس هستند. رویگرد آنان به زندگی. متعادل است و اغلب به عنوان افرادی كار آمد، مستقل، متین، و دارای احساس امنیت توصیف می شوند. افرادی كه برای درمان ارجاع داده می شوند، به ندرت ممكن است كه نمره های پایین درمقیاس 7 بگیرند.مقیاس 8: اسكیزوفرنی(Sc)مقیاس8 در اصل برای شناسایی افرادی كه اختلال اسكیزوفرنیك یا شرایط شبه – اسكیزوفرنیك را تجربه كرده اند طراحی شد. این مقیاس تا حدودی در تشخیص اسكیزوفرنی موفق بوده است زیرا با افزایش نمره فرد در این مقیاس. احتمال ابتلای وی به اسكیزوفرنی بالا می رود. امّا، حتی افرادی هم كه نمره های كاملاَ بالایی می گیرند، لزوماَ ملاكهای تشخیصی اسكیزوفرنی را ندارند. بخشی از علت این امر آن است كه موارد گنجانده شده در مقیاس 8 حوزه های كاملاَ گوناگونی را در بر می گیرند. بنابراین، برافراشتگیهای می توانند به دلایل مختلفی ایجاد شوند،
بدین معنا كه توصیف افراد دارای نمره های بالا همچنین ممكن است گوناگون باشد. ماده های آن، مواردی مانند بیگانگی اجتماعی، بی احساس روابط ضعیف خانواده گی، فرایندهای فكری غیر معمول، و ادراكهای نامأنوس را اندازه گیری می كنند. هدف سایر سوالها اندازه گیری مواردی مانند كارایی كاهش یافته، مشكل در تمركز حواس، ترسها و نگرانیهای عمومی، عدم توانایی در كنار آمدن، و مشكل در كنترل تكانشها است. در خرده مقیاسهای هریس ولینگوز محتوای ماده ها به بیگانگی اجتماعی و هیجانی. فقدان تسلط بر خود و تجارب حسّی نامأنوس تقسیم می شود.
به طور كلی یك نمره برافراشته در مقیاس 8 نشانگر این است كه شخص دارای احساس بیگانكی و دوری از موقعیتهای اجتماعی است و احساس می كند كه او را به خوبی درك نمی كنند. زندگی تخیلی او بسیار گوناگون است و هنگامی كه تحت فشار قرار می گیرد، بیشتر از همیشه به این زندگی خیالی و رؤیای پناه می برد. اطرافیانش به احتمال زیاد او را فردی نامتعارف یا غیر عادی. انزواطلب مرموز و غیر قابل دسترس می دانند. او اغلب در حفظ یك خط فكری روشن و پیوسته مشكل دارد. مهارتهای ارتباطی او ضعیف است؛ احساس سایرین اغلب این است كه برخی از اجزای مهم مطلبی را كه این فرد سعی در بیان آنها دارد نمی فهمند.
شخص نوعاَ انكارش را به طور مستقیم و روشن اظهار نمی كند و اغلب اوقات تمركز بر روی یك فكر برای مدت طولانی برایش مشكل است .برای تصمیم گیری درتعیین نمره بالا و نمره پایین در مقیاس 8 توجه به دو عامل سن و نژاد شایان اهمیت است. بسیاری از جوامع سیاهپوستان در این مقیاس تا اندازه ای نمره های بالاتری از بیگانگی اجتماعی و ناهمگونی آنان باشد. امّا احتمالاَ بیشتر به تحصیلات و موقعیت اجتماعی –اقتصادی فرد مربوط است تا به شرایط قومی(گرین، 1988). نوجوانان نیز در مقیاس 8 نمره های بالاتری می گیرند، كه این امر احتمالاَ به برخورد باز آنان با تجربه های غیر معمول، آشفتگی آنان در ایجاد احساس هویت محكم، و احساس بیگانگی بیشتر مربوط است. بنابراین،باید هنجارهای خاص نوجوانان، ر ابه عنوان ابزارهای برای اصلاح این نمره های بالا مورد توجه قرار داد. امّا، چنین هنجارهایی باید از منابع نسبتاَ جدید استخراج شوند و نه از منابعی كه 10 یا 20 سال پیش به دست آمده اند (پنكاست و آرچر 1988). بعضی مواقع، افرادی كه تجارت متعددی در استفاده ازمواد مخدّر دارند نیز ممكن است در مقیاس 8 تا اندازه ای نمره های بالا بگیرند. شاید این امر بیشتر منعكس كننده تأثیر و عواقب مستقیم خود موادمخدر باشد تا سطوح بالاتری از آسیب.
برافراشتگیهای همزمان درمقیاسهای 4و8 نشان دهنده افرادی است كه نسبت به دنیای خویش به شدت احساس بیگانگی و بی اعتمادی می كنند. آنها محیط خود را مخاطرهآمیز می بینند و احتمال می رود نسبت به سایرین واكنشهای پرخاشگرانه و خصومت دیگر، برافراشتگی در مقیاس 8 همراه با برافراشتگی در مقیاس 9 است. چنین افرادی احتمالاَ مسیر گفتگو را به طور مرتب منحرف شده ای از دنیای خویش دارند، بلكه برای اقدام عملی براساس این ادراكهای تحریف شده از انرژی لازم نیز برخوردارند(به كد نوع 98/89 مراجعه كنید). یك الگوی مهم دیگر پیش آگهی معنی داری است كه هنگام مشاهده برافراشتگی نسبی در مقیاسهای 7و8 مشاهده می شود(به كد نوع 78/87 مراجعه كنید)و نیمرخ اسكیزویید كه مقیاسهای F ،2،4،8،و0 برافراشتگی نشان می دهند(به مقیاس 2 مراجعه كنید).
نمره های بالا در مقیاس 8 نمره بالا نشانگر افرادی است كه عقاید نامعمول دارند، غیر متعارفند، و احتمالاَ در تمركز حواس و دقت دچار مشكل هستند. آنان با پروتكلهایی با برافراشتگیهای متوسط ممكن است صرفاَ كناره گیر و متفاوت بوده، و در رویكرد به كارها دارای چشم انداز مبتكرانه باشند. آنان احتمالاَ به موضوعهای فلسفی و مذهبی علاقه مند بوده و علایقشان به امور انتزاعی معطوف است و علاقه ای به مسایل واقعی و غیر خیالی ندارند. ممكن است دیگران آنها را افرادی خجالتی، كناره گیر، و كم حرف توصیف كنند. افزایش پیش رونده در نمره های مقیاس 8 منعكس كننده اشخاصی است كه در سازماندهی و جهت دادن به افكار خویش مشكل بیشتری دارند.آنها ممكن است دارای احساسات نیستند. آنان در بهترین شرایط، احتمالاَ افرادی صلح جو، سخاوتمند، احساساتی، هوشیار جالب توجه، خلاّق و خیالپردازند.
برافراشتگیهای بسیار بالا نشانگر افرادی است كه شیوه تفكر عجیب، هذیان، رفتار های بسیار نامتعارف، ارتباط ضعیف با واقعیت، و احتمالاَ توهم دارند. آنها احساس ناشایستگی و بی كفایتی می كنند و بر اثر انواع گسترده ای از اشتغالهای ذهنی در مسایل جنسی خود- تردیدی، و عقاید مذهبی غیر معمول در زحمت اند. امّا. نمره ها بسیار بالا به ندرت دیده می شوند، حتی در مورد اشخاصی كه تشخیص اسكیزوفرنی دریافت كرده اند. این نمرهای بسیار بالا احتمالا انهكاسهایی از تجارب نامعمول گزارش شده توسط بیمارانی كه به طور غیر معمول مضطربند، واكنشهای سازگاری نوجوانان، واكنش پیش روان پریشی ، شخصیتهای مرزی، و یا واكنش افرادی كه از سلامت روانی نسبی برخوردارند اما تمارض می كنند به شمار می روند. چون افرادی كه نمره های بالای دارند
به آسانی به دیگران اعتماد نمی كنند، و نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار كنند، ممكن است درمان آنان- به ویژه در مراحل اولیه آن- دشوار باشد. با وجود این، این قبیل افراد در مقیاسه با بیشتر انواع بیماران معمولاَ معمولاَ مدت طولانی تری درمان را ادامه می دهند كه سرانجام ممكن است به ایجاد رابطه مراجع- درمانگر نسبتاَ نزدیك و اعتماد آمیزی منجر شود. چون مشكلات این نوع بیماران اغلب ماهیت مزمن دارد، پیش آگهی در مورد آنان اغلب ضعیف است. اگر سازماندهی فراینده های فكری آنان به شدت مختل شده باشد، ارجاع آنان برای درمان دارویی ممكن است ضرورت پیدا كند.
نمره های پایین در مقیاس 8 افرادی كه نمره های پایینی دارند، احتمالاَ شاد، خوش خلق،صمیمی، قابل اعتماد، و سازگار هستند. امّا درعین حال ممكن است بیش از اندازه پذیرای نفوذ و قدرت دیگران، مهار شده، فرمانبردار، و فاقد تخیل بوده، و از درگیری ارتباطی عمیق با دیگران، اجتناب كنند.
مقیاس9: هیپومانی 46 ماده مقیاس 9 در اصل برای تشخیص افرادی طراحی شد كه علایم بیماری هیپومانی را تجربه می كنند. این علایم ممكن است شامل دوره های متناوب شنگولی ،تحریك پذیری افزایش یافته، فعالیت بی حاصل و زاید باشد كه ممكن است به عنوان وسیله ای برای تحریف و دفع افسردگی قریب الوقوع به كار بسته شود. بنابراین،ماده ها پیرامون موضوعهایی مانند سطح انرژی، تحریك پذیری، خودخواهی و عظمت متمركز شده اند. خرده مقیاسهای هریس و لینگوز محتوای ماده ها را به دسته های غیر اخلاقی،شتاب روانی-حركتی،خونسردی و نخوت طبقه بندی می كنند. امّا،هیپومانی به صورت متناوب رخ می دهد. بنابراین، اشخاصی كه مرحله حاد بیماری را می گذارنند به علت جدی بودن شرایطشان قادر به انجام آزمون نیستند
.به علاوه،بعضی افراد ممكن است در مقیاس 9 نمره های كاملاَ پایین بگیرند كه احتمالاَ منعكس كننده وضعیت آنان در مرحله افسردگی است. بنابراین، دارندگان نمره های پایین ممكن است دچار حالت هیپومانی باشند و یا اینكه عملاَ در گذشته به این اختلال مبتلا بوده اند. مقیاس 9 نه فقط در تشخیص اشخاصی كه در شرایط متوسط مانی (بیمارانی كه در حالت شدید مانی هستند) قرار دارند كارایی دارد، بلكه همچنین در شناسایی خصوصیات گروههای غیر بیمار نیز موفق است . بنابراین برافراشتگیهای كم تا متوسط در مورد مردانی كه سابقه اختلالهای روانی ندارند، نشانگر آن است كه آنان افرادی گرم و صمیمی، مشتاق، اجتماعی و معاشرتی ،
و بازداری نشده هستند. آنها به احتمال زیاد این توانایی را دارند كه برای مدت طولانی مقدار توجهی انرژی مصرف كنند. آنان همچنین ممكن است به آسانی آزرده خاطر، بیش فعال، بیش فعال، و تنیده شوند و مستعد دوره هایی از نگرانی، اضطراب، و افسردگی هستند. دیگران ممكن است آنان را اشخاصی فردگرا، بخشنده، خونگرم و بیانگر توصیف كنند. زنانی كه در گروه افراد غیر بیمار قرار می گیرند به صورت افرادی رك گو، باجرأت، پرحرف، شایق، آرمانگرا، و با ذوق توصیف می شوند.
برای تعیین اینكه چه نمره ای بالا و چه نمره ای پایین تلقی شود، سن و نژاد دو عامل تعیین كننده و مهم به شمار می روند. برخی مطالعات چنین نشان می دهند كه سیاهپوستان در مقایسه با سفید پوستان نمره های بالاتر می گیرند. همچنین، نمره های گروههای جوانتر (نوجوانان و دانشجویان) اندكی بالاتر از نمره های افراد بزرگسال غیر بیمار است. برعكس،اشخاص مسن در این مقیاس اغلب نمره های پایین می گیرند.
اغلب با تفسیر معنی دار بودن نمره های متناظر مقیاسهای 9،2،7، اطلاعات مفیدی می توان به دست آورد. همبستگی نمره های دو مقیاس 9و2 معمولاَ منفی است. امّا، این حالت تهییجی است كه شخص می كوشد تا از خودش دفاع كند و یا اینكه توجهش را از تكانه های خصومت و پرخاشگرانه زمینه ساز خود، منحرف سازد.بعضی وقتها چنین افرادی به شدت درونگرا و به طور خود شیفته ای مجذوب خویشتن اند. مقیاسهای 9و2 همچنین ممكن است در برخی از انواع خاص بیمارانی كه اختلال عضوی دارندنیز برافراشته باشند. در نیمرخهایی كه مقیاس 2و7 پایین است(نشانگر حداقل اختلال روانی)چنانچه با برافراشتگی در مقیاس 9 همراه باشد، احتمالاَ مشخص كننده مردانی است كه برای رسیدن به قدرت و قرارگرفتن خودشیفتهوار در موقعیتهای رقابت انگیز، تقریباَ نیاز وسواسی دارند. اگر نیمرخ مذكور با برافراشتگی در مقیاس نیز همراه باشد،دراین صورت چنین مردانی احتمالاَ اشخاصی مدیر،خودكامه و تشنه قدرت هستند
و برای ادراه و سازمان دادن به دیگران انرژی زیاد صرف می كنند. عزت نفس آنان اغلب وابسته بدان است كه دیگران را به اطاعت و تسلیم و اظهار ضعیف وادارند. معمولاَ آنچه كه از دیگران دریافت می دارند تمكین توام با اكراه است نه احترام و تحسین. زنانی كه چنین نیمرخی دارند احتمالاَ مستعد خودنمایی همراه با عورت نمایی بوده و همواره به جذبیت جسمی خود می اندیشند.نمره های بالا در مقیاس 9 نمره های بسیاربالا نشانگر یك دوره متوسط است. این اشخاص به گونه ناسازگانه ای بیش فعالند، دارای تمركز ضعیف و پرش افكارند، به شدت احساس مهم بودن می كنند، و توانایی كمی در كنترل تكانه های خود دارند. در ارزیابی تواناییهای واقعی خود در انجام كارها واقع بین نیستند. بنابراین، دارای احساس خوش بینی بی اساسند. آنها احتمالاَ در برابر هرگونه درنگ و تعویق جزیی تحریك پذیرند. با وجودی كه انرژی قابل توجهی صرف می كنند، اما فعالیتهایشان به دلیل عدم تمركز اغلب بی حاصل است. دیگران ارتباط برقرار كنند، امّا این ارتباطها سطحی است.افرادی كه برافراشتگیهای متوسطتری دارند اغلب توانایی بیشتری در تمركز داشته و می توانند انرژی خود ار در جهت سودمند و مولد هدایت كنند. افراد غیر بیمار، پرانرژی، صریح، شایق، مردم آمیز، مستقل، خوشبین، و دارای دامنه علایق گسترده ای هستند. گاهی برای تشخیص اشخاص پرانرژی، خوش بین، و دارای قدرت تمركز، از افراد حواسپرت، ناكارآمد، و بیش فعال، نمره ها به تنهایی كافی نیستند. در این گونه موارد، در نظر گرفتن ماده های بحرانی مربوط،تفسیر خرده مقیاسهای هریس ولینگوز، یا تركیب آنها با اطلاعات مربوط به سوابق گذشته،ممكن است اطلاعات مفیدی را فراهم كند.نمره های پایین درمقیاس 9 كسانی كه در مقیاس 9 نمره های پایین دارند، ازسطح انرژی و فعالیت كمی برخوردارند، آنها اغلب اشخاصی قابل اتكا،منطقی، سنتی، عملگرا، و قابل اعتماد توصیف می شوند، اما در عین حال ممكن است فاقد اعتماد به نفس نیز باشد. آنها همچنین ممكن است افرادی منزوی، جدا شده، كم حرف و آرام، كمرو، فروتن، و بیش از اندازه كنترل شده نیز باشند. نمره های پایین معمولاَ در نیمرخهای افراد مسن تر بیش از افراد جوانتر دیده می شود. نمره های بسیار پایین نشان دهنده افسردگی جدی است، حتی اگر نمره مقیاس 2 در حدّ بهنجار باشد.مقیاس 0 :درونگراییی اجتماعی Si
این مقیاس براساس پاسخهای دانشجویان به سؤالهای مربوط به یك پیوستار درونگرایی-برونگرایی طراحی شد. سپس بر پایه میزان شركت دانشجویان در فعالیتهای اجتماعی روایی یابی شد. نمره های بالا نشانگر افراد خجالتی است، اشخاصی كه مهراتهای اجتماعی محدودی دارند، در تعاماهی اجتماعی احساس ناراحتی می كنند، و ازبسیاری از موقعیتهای بین شخصی دوری می گزینند. آنها به ویژه در حضور جنس مخالف احساس ناراحتی می كنند. آنها ترجیح می دهند كه تنها و یا با معدودی از دوستان صمیمی باشند و به معاشرت با گروههای بزرگتر تمایل نشان نمی دهند دسته ای از ماده ها به خود خوارشماری و ناسازكاری روان رنجوری مربوط است، ماده ها تقسیم و به صورت خره مقیاسهایی شامل كمرویی/خود آگاهی، اجتناب اجتماعی، و بیگانگی نسبتب به خود و دیگران گروهبندی شده است(بن-پوراث ،هوستتلر ، و بتوچر، 1989). زیرا برای كمك به روشن ساختن اینكه چرا شخص در مقیاس0 نمره خاصی گرفته است اطلاعات سودمندی فراهم می كند.
مقیاس0 مانند مقیاس 5 است، زیرا برای « رنگ و بودادن» به سایر مقیاسهای بالینی یا فراهم كردن امكان تاكیدی متفاوت بر این مقیاسها به كار می رود. بنابراین، تفسیرها ابتدا باید بدون در نظر گرفتن مقیاس5 و 0 انجام گیرند، و سپس معنای ضمنی این مقیاسها در تفسیرها كدهای دو نقطه ای مطرح نشده اند. برافراشتگیهای 0 به فراهم كردن اطلاعاتی در مورد سایر مقیاسها، كمك می كند، بدین طریق كه مشخص می سازد افراد تا چه اندازه در تعاملها احساس راحتی می كنند، تا چه اندازه با دیگران درگیر می شوند، تا چه اندازه با دیگران درگیر می شوند، تا چه اندازه درمهارتهای اجتماعی كارایی دارند، و با چه احتمالی خواهند توانست یك سیستم حمایت اجتماعی مناسب برای خود ایجاد كنند. نمره پایین در مقیاس0 اغلب میزان آسیب را كاهش می دهد كه در غیر این صورت، برافراشتگی سایر مقیاسها نشانگر موارد آسیب خواهد بود. نمره پایین در مقیاس 0 نشانگر این است كه حتی اگر افراد دارای سطح معینی از آسیب روانی باشند، این توانایی را خواهند داشت كه برای غلبه بر مشكلات خود از راههای جامعه پسند استفاده كنند. بر عكس، نمره بالا در 0 بیانگر مبالغه در مشكلات است كه در سایر مقیاسها نمایان شده است. این امر به ویژه هنگامی صادق است كه 0،2، و 8 همگی برافراشته باشند. این وضعیت نشانگر آن است كه شخص از نظر اجتماعی احساس بیگانگی می كند، منزوی وخود-انتقادگر است.
و افكار غیر معمول دارد. امّا، ممكن است به اندازه كافی از حمایت اجتماعی گروه برخوردار نباشد كه او را برای غلبه بر این مشكلات یاری دهند. گرچه مقیاس 0 برافراشته ممكن است نشانگر افزایش مشكلات شخصی باشد، اما اغلب منعكس كننده كاهش احتمال برو نریزی نیز هست. درستی این وضعیت هنگامی بیشتر تقویت می شود كه در مقیاسهای 2و5 برافراشتگی متناظر (برای مردان و یا كاهش آنها در مورد زنان) مشاهده شود. به همین سبب، از مقیاسهای 0،2، و 5 اغلب به عنوان مقیاسهای بازدارنده یاد می شود.
نمره های بالا در مقیاس 0 كسانی كه نمره های بالایی در این مقیاس دارند در تعاملهای گروهی احساس ناراحتی می كنند و احتمالاَ فاقد مهارتهای اجتماعی رشد یافته هستند. آنها ممكن است افرادی خود كم بین ، بدون اعتماد به نفس، فرمانبردار، خجالتی، و ترسو باشند. دیگران احتمالاَ آنها را اشخاص سرد، كناره گیر و خشك می دانند و شناختن آنان را امری مشكل می پندارند. اشخاصی كه نمره های بسیار بالایی می گیرند به عنوان افرادی گوشه گیر، دارای نشخوارفكری بی تصمیم، ناایمن، و غیر معاشرتی توصیف می شوند. آنها به سببب ضعف خود در برقراری ارتباط با دیگران نارحتند و در عین حال نسبت به قضاوت دیگران درباره آنان حساسند. آنان اغلب از یك گروه حمایت اجتماعی مناسب كه در غلبه بر مشكلات مددكارشان باشد محرومند. اشخاصی كه نمره های متوسط در مقیاس 0 دارند، وابسته، محافظهكار، محتاط، بی ابتكار، جدی، وبیش از اندازه خود دارند. مردان بهنجاری كه در مقیاس 0 نمره های بالا می گیرند، به عنوان افرادی فروتن، بازداری شده، بدون اعتماد به نفس، و عموماَ از نظر وضع ظاهر و در حضور جمع بیكفایت توصیف می شوند. زنان بهنجاری كه نمره های نسبتاَ بالایی می گیرند تا اندازه ای مشابه مردان به عنوان افرادی كمرو، فروتن، خودكم بین، حساس، و مستعد نگرانی توصیف می شوند.
نمره های پایین در مقیاس 0 اشخاصی كه نمره های پایین در مقیاس 0 می گیرند به عنوان افرادی گرم،معاشرتی، با جرأت، دارای اعتماد به نفس،خوش بیان، و جمع گرا توصیف می شوند. آنها احتمالاَ به قدرت، شهرت، و داشتن پایگاه اجتماعی اهمیت می دهند. آنان ممكن است حتی افرادی فرصت طلب، خودنما، سلطهجو، و افراطكار نیز باشند. مردان بهنجاری كه نمره پایین می گیرند اغلب افرادی مروم آمیز،بیانگر از نظر اجتماعی با كفایت، و خوشبیان به نظر می رسند. زنان بهنجار نیز همانند مردان، اشخاصی مردم آمیز، پرحرف، با جرأت، مشتاق و ماجراجو توصیف می شوند. نمره های بسیار پایین نشانگر فردی است كه از تكنیكهای اجتماعی بسیار پیشرفته ای برخوردا است اما در پس این نقاب ظاهری احتمالاَ احساس ناایمنی می كند و به تحسین و تایید اجتماعی به شدت احساس نیاز می كند. آنها همچنین ممكن است بیش از اندازه حساس وابستگی خویش دچار مشكل باشند. آنان ممكن است دوستان سطحی زیادی داشته باشند. اما نسبت به هیچیك از آنها احساس نزدیكی و صمیمت نكنند.
كدهای دو نقطه ای تفسیر نوع كد در مقایسه با تفسیر هر یك از مقیاسها به تنهایی، اغلب اطلاعات دقیقتر و از نظر بالینی مفیدتری را فراهم می سازد. مبنای تفسیر نوع كد به همبستگیهای تجربی بین طبقه های مختلف رفتار غیر آزمونی بستگی دارد. كدهای دو نقطه ای كه در این بخش مطرح شده اند بر اساس فراوانی وقوع، دقّت و جامعیت پژوهشهای انجام شده درباره آنها، و اهمیت بالینی نسبی شان انتخاب شده اند.
تفسیر نوع كد در مورد جمعیتهای دارای اختلال كه برافراشتگی نمره ها ی آنان در آزمون MMPI دست كم مساوی 70 و در MMPI-2 برابر 65 باشد مناسبت بیشتری دارد. توصیفهای به روشنی بر محور ابعاد آسیب شناختی فرد معطوفند. بنابراین، توصیفهای كد دو نقطه ای برخلاف مقیاسهای انفرادی، به سه بخش برافراشتگی كم، متوسط، و زیاد طبقه بندی نمی شوند، بلكه در درجه نخست به بحث درباره برافراشتگیهای بالا معطوفند. هنگام بررسی كدهای دو نقطه ای كه تفسیر باید با رعایت احتیاط انجام شود و توصیفهای افراطی تر به گونه چشمگیر تعدیل شوند و یا از آنها صرفنظر گردد.
معمولاَ، برافراشتگی یك مقیاس در مقایسه با مقیاس دیگر، چنانچه اندازه برافراشتگیها تقریباَ یكسان باشد، تفاوت زیاد ایجاد نمی كند. رویكرد كلی آن است كه اگر یك مقیاس 10 نمره یا بیش از آن از مقیاس دیگر بالاتر باشد، در این صورت مقیاس بلندتر در تفسیر آزمون نقش بارزتری داشته و یا مورد تاكید بیشتری قرار می گیرد. تفسیر مقیاسهایی كه تفاوت برافراشتگیهای نسبی آنها معنی دار و چشمگیر است، باید با بسط و تفصیل بیشتری انجام شود. اگر بلندی مقیاسهای برابر باشد، باید به یك اندازه مورد تاكید قرار گیرند.
در بعضی موارد ممكن است سه و یا بیش از سه مقیاس برافراشتگی یكسان داشته باشند،كه در نتیجه تعیین اینكه كدام دو مقیاس كد دو نقطه ای را تشكیل می دهند دشوار می شود. در این موارد، متخصصان بالینی باید توصیفهایی را كه درباره سایر تركیبها ممكن تدوین شده است بررسی كنند. به عنوان مثال، اگر در یك نیمرخ خاص مقیاسهای 2،7،8 برافراشته باشند، در این صورت متخصص بالینی باید كدهای 72/27 و همچنین كدها ی87/78 و 82/28 را بررسی كند. سپس توصیفهای مربوط به هر سه كد را ممكن است به صورت یك توصیف یكپارچه و نهایی در مورد درمانجو تدوین كند. هنگامی كه سه و یا احتمالاَ چهار مقیاس همراه با كد دو نقطه ای برافراشتگی داشته باشند، همه آینها را می توان برای توصیف شخص یكپارچه كرد. برای تهیه تفسیرهیا بامعنا، بررسی مداوم اهمیت زمینه ساز مقیاسهای برافراشته شایان توجه است. این امر مستلزم آن است كه عواملی مانند چگونگی تعامل مقیاسها، انواع آسیبهایی كه این مقیاسها بر آنها دلالت دارند، و الگوهای بازگشت كننده یا موضوعهایی كه نشان داده شده اند مورد توجه قرارگیرند. هر جا كه امكان داشته است، طبقه بندی DSM-III یا DSM-III-R مورد استفاده قرار گرفته است، امّا اصطلاح روان رنجوری(نوروز) به ندرت به كار رفته است،
زیرا این اصطلاح انواع مختلف اختلالها را در برمی گیرد ویا اینكه به دسته ای از مقیاسهای مربوط اطلاق می شود(مانند« مثلث روان رنجوری» ). بعضی از مشخصاتی كه در انواع كد توصیف شده اند درباره شخص خاصی بسیار دقیق خواهند بود، امّا در مورد شخصی دیگر دقّت و مناسبت لازم را نخواهند داشت. در این صورت، متخصصان بالینی همواره باید داده هایشان را مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند توصیفها و تشخیصهایی را كه دقیق و مربوط باشند به عمل آورند.
21/12مشكلاتی كه دارندگان نوع كد 21/12 تجربه می كنند پیرامون نشانه های بدنی و شكوه هایی دور می زندكه ممكن است عضوی یا كاركردی باشند. شكوه های رایج، به درد، تحریكپذیری، اضطراب، تنش بدنی. خستگی، و نگرانی افراطی درباره كاركردهای جسمانی مربوطند. علاوه بر این نشانه ها، سطح معنیدار از افسردگی وجود دارد. این افراد به طور مشخص از طریق واپسرانی و توسل بر مشكلات بدنی واقعی. مبالغه آمیز، و یا خیالی
با تعارضهای روانی برخورد می كنند. صرفنظر از اینكه مشكلات بدنی اساس عضوی دارند یا نه، این افراد درباره نشانه های بیماری خود مبالغه می كنند و آنها را به عنوان وسیله ای برای تحت تأثیر قراردادن دیگران به كار می برند. به عبارت دیگر. شكوه هایشان را فراتر از آنچه كه از نظر فیزیكی قابل تایید است جلوه گر می سازند، و اغلب این كار را با تفسیر غلط از كار كردهای عادی بدن انجام می دهند. آنان معمولاَ یادگرفته اند كه با شكوه های خود زندگی كنند و آنها را برای تحقّق نیازهایشان به كار ببرند.
ادامه خواندن مقاله راهنماي سنجش رواني
نوشته مقاله راهنماي سنجش رواني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.