Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله مشاوره ي رواني كودكان

$
0
0
 nx دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه :در فصل یك تعدادی از مشكلات مربوط به جامعه‌ی پیچیده‌ی امروز را توضیح دادم، مشلكاتی كه كودكان در سال‌های اصلی رشد و نمو خود باید با آن‌ها دست به گریبان شوند. بدیهی است كه مشاوران تمام راه‌حل‌ها را برای این مسائل نمی‌دانند اگرچه به نظر می‌رسد مطالب زیادی چاپ می‌شود و كمابیش توسط مشاوران اعمال می‌گردد. در این فصل روش‌های پیشنهادی نویسنده برای كار با این كودكان دارای احتیاجات و مشكلات مخصوص مطرح می‌شود. پیشنهادات شامل مراقبت، چگونگی محیط مشاور، و مهیا نمودن بستری آماده برای احتیاجات كودك است. خواننده ممكن است بخواهد به ضمائم A وB برای طرق مخصوص حل مشكلات رفتاری كه ممكن است وابسته به این مسائل اجتماعی باشند مراجعه نماید.این مسائل شامل: بدرفتاری با كودكان، طلاق، تشكل خانواده پس از طلاق، زندگی با یكی از والكدین، مردم و فوت اعضا خانواده، الكلی، كودكان نان‌آور خانوداه، افراد اوباش و خشونت است. بدرفتاری با كودكانكنگره‌ی بدرفتاری با كودكان را چنین معرفی می‌نماید: صدمات فیزیكی یا فكری، تجاوز جنسی، بی‌مبالاتی و غفلت در رفتار، بدرفتاری با كودكان زیر سن 18 سال توسط شخصی كه وظیفه‌ی آسایش و فراهم آوردن رفاه كودك را در مواقع تهدید و زیان آسایش و رفاه و سلامت كودك دارد، (گروه تحقیقات و سلامت و رفاه اجتماعی ایالات متحده‌ی آمریكا 1975). كمیته‌ی ملی مشاوران مدرسه در آمریكا مقاله‌ای در مورد بیان مطلب بدرفتاریكودكان در سال 1988 منتشر كرد كه آن را این طور تعریف می‌كند:زدن ضربات و تحمیل چیزی اگر تصادفی نباشد بر روی بدن كودك، خسارات روانی مداوم و انكار احتیاجات روانی و فكری او (262) مثال‌های ذكر شده در این بدرفتاری با كودك شامل: كبودی وسیع، سوختگی، پارگی، تاول یا فشار و استثمار او است، صدماتیكه نمی‌شود توضیح داد مانند: تجاوز جنسی، آزار و اذیت، استثمار، خسارات فكری و روحی مثل دست زدن به او و دعوا در خانه والدین داری مشكلات روانی و رفتاری ظالمانه است. انجمن ASCA غفلت و بی‌توجهی به كودك را چنین معرفی می‌كند: فراهم نكردن غذای لازم، مراقبت، لباس، پناهنگاه و خانه، سرپرستی در امور، مراقبت پزشكی برای كودك. ص 262 و این رفتار را به عنوان سرپرستی نكردن و بی‌توجهی در امور پزشكی، غیبت غیرقانونی یا غیرعادی از مدرسه، كار بیش از حد، استثمار كودك، سوءتغذیه یا ترك او توضیح می‌دهد. (ASCA 1988) علاوه بر این بدرفتاری عبارت است از: رفتار بد روانی، فیزیكی و یا جنسی با كودك. Bachman , Moeller و Moeller در سال 1993 نوشتند كه: كشف بدرفتاری روانی بسیار مشكل است اگرچه خلاصه‌ی مطالب آن‌ها 6 دسته بدرفتاری روانی را معرفی می‌نماید: 1- بدنام كردن و خار كردم كودك در رابطه با توانایی‌های او ظرفیت‌های او و خواسته‌های او اظهار نظرهای فكری او.2- كنار گذاشتن و جدا كردن او از جامعه 3- تهدید 4- توقع زیاد بدون در نظر گفتن سن او5- اعمال روش‌های سخت؛یرانه شدید و تعرض‌آمیز كه از استفاده‌ی زیاد مواد مخدر و الكل حاصل می‌شود.6- فراهم نكردن مراتب لازم برای كودكانی كه از نظر فكری به طور جدی معلول هستند. Jonison در سال 1990 بدرفتاری فیزیكی را استفاده از وسایل بر روی بدن كودك و ضرر و زیان بافت‌های آن كه از سرخی یك سیلی شورع می‌شود و زخم ناشی از حرارت، اشیاء تیز، مواد شیمیایی، یا داروها و موادمخدر می‌داند. مركز بین‌المللی سوءرفتار با كودكان و غفلت از آن‌ها در ایالات متحده تمجاوز و بدرفتاری جنسی را چنین ارزیابی می‌نماید: كاری كه روی یك كودك صورت می‌گیرد توسط یك شخص بزرگ‌تر برای تحریك جنسی كودك و برانگیختن میل جنسی او از طرف تجاوز كننده (در سال 1993 توسط Moeller, Bachmam)به علت تعاریف مختلف از بدرفتاری با كودكان در جوامع و كشورهای مختلف و از آن جایی خیلی از وقایع مربوط به بدرفتاری با كودكان گزارش نشده است یا بد گزارش شده است، شیوع بدرفتاری با كودكان را نمی‌توان راحت رد یك جا ارزیابی نمود. به علاوه همان طور كه اظهارنامه سلامت روانی هاروارد اشراه می‌كند (جولای 1993ص1) همه‌ی خانواده‌ها یك نوع نظم و روش یكسان و قوانین یكسان در مورد كودكان و برهنگی آن‌ها و لمس كردن و بوسیدن، ندارند. دو گزارش دولتی از آپارتمان بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده (1996 و 1997) آمار بین‌المللی بدرفتاری با كودكان و غفلت از آن‌ها را برای سال 1995 تهیه نموده است. آن‌ها ارزیابی نموده‌اند كه حدود 2 میلیون گزارش بدرفتاری با كودكان از حدود 3 میلیون كودك دیده شده است. علاوه بر این بیش از نصف این گزارش‌های بدرفتاری احتمالی از سوی افراد با مدارك علمی بالا مثل استادان، پزشكان، متخصصان بهداشت روانی، كاركنان مراكز خدماتی اجتماعی و مراقبت از كودكان انجام گرفته است. در بین قربانیان تأیید شده‌ی بدرفتاری غفلت، بیش از 50% هفت ساله یا كوچكتر بوده‌اند و 26% آن‌ها هشت تا دوازده ساله و حدود 21% آن‌ها سیزده تا هجده سال داشته‌اند. تعداد قربانیان بدرفتاری دخترك كمی بیش از پسران است. بدرفتاری با كودكان در تمام طبقات اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی افراد جامعه دیده می‌شود. در بیشتر مواقع تجاوزكننده یا فرد بدرفتار یكی از افراد فامیل و یا دوستان است كه مرد می‌باشد. فرد متجاوز از رشوه، تهدید گناه یا اجبار استفاده می‌نماید تا از سری بودن و نهفته نگه داشتن موضوع اطمینان حاصل كند. برای حمایت فامیل و قوم و خویش یا دوست ممكن است این بدرفتاری انكار گردد یا مخفی نگه داشته شود و این كار از راهنمای گوناگون صورت می‌گیرد، موضوع گزارش نمی‌شود و یا ضبط نمی‌گردد و كودك و خانواده‌ی او با این مورد روبه‌رو نمی‌شوند و كمكی یا معالجه‌ای دریافت نمی‌كنند. چندین تئوری برای توضیح عوامل دست‌اندركار بدرفتاری با كودكان مطرح است. خانواده‌ها معمولاً انعطاف‌ناپذیر و مستبد هستند و از هم دورند و از دنیای خارج هم ایزوله و جدا شده‌اند. شاید در آن‌ها تجربه‌ی مشكلات طلاق، ازدواج ، مشكلات و ارتباط بین والدین و كودكان وجود داشته باشد ولی آن‌ها مهارت و استعداد لازم برای مقابله‌ی با آن‌ها را نداشته باشند.فقر،بی‌كاری، والدینی كه قربانی بدرفتاری یكدیگر هستند، تغییرات تنش‌زا مثل جدایی و طلاق و تغییر مكان به محلی دیگری برای زندگی اغلب با بدرفتاری توأم می‌شوند. فاكتورهای اجتماعی مثل پذیرش كشمكش خانوادگی و تنبیه بدنی هم چنین می‌تواند با شیوع بدرفتاری با كودكان همراه گردد. كودكی كه مورد بدرفتاری قرار گرفته است اغلب به موارد منفی فكر می‌كند و ممكن است منزوی شود، دیگران او را نپذیرند، مورد غفلت قرار گیرد و تهدید شود. بدرفتاری روانیاثر مخرب بدرفتاری روانی در زندگی كودكان به خوبی در تحقیقات و آزمایشات به عمل آمده درج گردیده‌اند. توهین به شخصیت و ارزش شخص، تهدید وارعاب، تنبیه توسط والدین، معلمان و دیگر بزرگترها و قلدری و تهدید توسط بزرگ‌ترها و دیرگ بچه‌ها همه ممكن است با این مشكلات همراه باشند. ندارك مشهود دال بر این است كه نتایج بدرفتاری روانی در مشكلات جدی فكری، بی‌نظمی‌های رفتاری و ناهنماهنگی آن و یا هر دو رخ می‌نمایاند. تكنیك‌های مشاوره‌ای مثل مشاوره‌های ازدواج و طلاق، معالجات فامیلی، مداخله‌ی والدین و فرزندان آن‌ها، روش‌های مخصوص كار با خانواده‌هایی كه از لحاظ اجتماعی جدا شده‌اند و كنار گذاشته شده‌اند و آموزش علمی برای كمك استادانه و عملی به افراد تحت بدرفتاری روانی پیشنهاد شده‌اند. از آن جایی كه كودكان مورد بدرفتاری قرار گرفته اغلب مشكلات روانی و رفتاری و فكری دارند و باعث می‌شود آن‌ها در كلاس درگیری ایجاد كنند در منابع علمی پیشنهاد شده است كه روش‌های روانشناسی بدرفتاری كودكان در مدارس دائمی شوند. معلمان ممكن است در صحبت‌های خود دائماً نام‌های بد، تهدید و تنبیه به كار برند و دوره‌ی تحصیل طوری سازماندهی شود كه به پیشرفت‌های درسی بیش از حد تأكید گردد در حالی كه از پیشرفت اجتماعی افراد غفلت گردد و از طرف دیگر قلدرهای مدرسه یك فاكتور مهم هستند در گرایش‌ها بچه‌ها به این كه از لحاظ رواین مورد تجاوز و تخطی قرار گیرند. مشاوران باید همیشه از امكان وجود بدرفتاری آگاه باشد البته وقتی كه با كودكی مواجه‌اند كه از مشكلات رفتاری و فكری رنج می‌برد. بدرفتاری بدنیكتاب سلامت روانی هاروارد (بدرفتاری با كودكان بخش 1 و 2 سال 1993) نتیجه گرفته است كه بدرفتاری فیزیكی دراز مدت كاملاً شناخته نشده است. اثر بدرفتاری و دیگر تأثیرات آن در محیط و فامیل مشكل شناخته می‌شود. اگرچه ارزیابی شده است كه حداقل 25% كودكان قربانی بدرفتاری فیزیكی، مشكلات روانی جدی دارند شامل نگرانی‌های مزمن، افسردگی، و گاهی عیوب دستگاه عصبی و مغز. Gaudin , Kurts و ; در سال 1993 گزارش داده‌اند كه كودكان قربانی بدرفتاری فیزیكی در تحقیق آن‌ها، بسیاری از مشكلات جدی در مدرسه را تجربه می‌كنند مثل افتادن از دروس، حامگلی در زمان زیر هجده سال، مورد سوءاستفاده قرار گرفتن، نمره‌های پایین در دروس در امتحانات استاندارد ریاضی و زبان و تجدید دوره در یك سال یا همه‌ی سال‌ها 0رفوزه شدن) آن‌ها اشتیاق به تحصیل كمتری دارند و مشكلات رفتاری زیادتری دارند البته در مقایسه با دیگر بچه‌های كلاس شكست در تحصیلات دانشگاهی آشكارترین فاكتور بین كودكان طبقه‌بندی شده در این مورد غفلت است، اگرچه این گروه تجربه‌ی مشكلات شدید رفتاری را ندارند و در كلاس مشكلات سازگاری با محیط به صورت شدید شبیه بچه‌های مورد بدرفتاری فیزیكی قرار گرفته نیست. تجاوز جنسی به كودكانبر طبق تحقیقات Green در سال 1993 كزارش تجاوز جنسی و موارد گزارش شده در ایالات متحده واقعاً در سال 1980 افزایش نشان می‌دهد. تجاوز جنسی به دختران بیشتر از پسران اتفاق می‌افتد. پسران بیشتر د دسترس افراد غریبه هستند و دختران بیشتر قربانی تجاوز افراد خانواده می‌شوند (بدرفتاری با كودكان جلد 1 و 2 – 1993)كودكان در تماس مكرر با متجاوز مشكلاتشان افزوده می‌شود البته برای باقی ماندن ارتباط و باید هم چنین در این موقع از عهده‌ی آسیب‌های ناشی از تجاوز هم برآیند.در تحقیقی كه او از مطالب علمی موجود نموده است (Green 1993) علائم كوتاه مدت مشاده شده در كودكان مورد تجاوز اغلب شامل ترسو بودن، نگرانی، پریشانی در خواب ، بی‌خوابی، كابوس، دوری از چیزهایی كه باعث ترس می‌شوند، ناهماهنگی بدنی و دیگر موارد شبیه بی‌نظمی و مشاور روحی و اختلال اعضاء بدن است. علائم پسران مورد تجاوز قرار گرفته است ممكن است شامل اختلالات ارتباطی مثل دروغ گفتن، دزدی، وحشیگری و حمله به دیگر بچه‌ها باشد. (بدرفتاری با كودكان جلد 1 و 2 سال 1993). كودكان با تجاوز شدشید ممكن است انزوا پیشه كنند و اولین مراحل علاوه یك دوره از فراموشی وسواسی شدید به رویا فرو رفتن، در خواب راه رفتن، نقاشی سیاه كشیدن، دوستان خیالی داشتن، در رساله‌ی Green ذكر شده است. (و به این مطلب اشاره كرده است كه بی‌نظمی‌های عدیده‌ی شخصیتی در كودكان این دهه برای اولین بار شناخته شده است و كودكان تقریباً همیشه مورد آزارهای شدید فیزیكی و جنسی قرار می‌گیرند. كمی عزت نفس، افسردگی و رفتارهای منجر به خودكشی ممكن است در كودكان با سن و سال بالاتر دیده شود كه مورد تجاوز قرار گرفته‌اند.اختلال در رفتارهای جنسی غیرعادی نیست و ممكن است به صورت شدید و جلوگیری كنند مثل بازداری جنسی یا اختلال معكوس جنسی بروز نماید. Green نتیجه می‌گیرد كه هیچ الگوی رفتاری اختصاصی نمی‌توانند در كودكان تجاوز جنسی را مشخص نمایدو بعضی از موارد ممكن است از خود علائم نشان ندهند. تشخیص باید بر طبق بسیاری از اطلاعات گوناگون صورت گیرد شامل گذشته، ارزیابی از قابل اعتماد بودن چیزهایی كه كودك در صحبت‌های خود فاش می‌سازد، ارزیابی روانشناختی، آزمایشات بدنی، ارزیابی‌های بر طبق عملكرد روانی كودك و ارزیابی عملكرد خانواده‌ی او. مقاله‌ی سلامت روانی هاروارد (بدرفتاری كودك، ج1 و 2 سال 1993) نتیجه گرفته است كه بدرفتاری كودكانی كه قربانی تجاوز جنسی و فیزیكی شده‌اند هیچ فرمول خاصی پذیرفته‌شده‌ای دیده نمی‌شود. این مقاله پیشنهاد می‌كند كه مداخله‌ی در بحران و مشاوره ممكن است برای یك مورد ساده مفید باشد ولی در نمونه‌های شدیدتر سال‌ها باید معالجه بر روی كودك و افراد خانواده‌ی او صورت گیرد. تكنیك‌های پیشنهادی برای كار روی كودكان مورد تجاوز قرار گرفته، شامل گوش دادن كامل به جزئیات، روشن كردن كلیه‌ی لغاتی كه كودك در جمله‌های خود به كار می‌برد (منظورت چیست؟) یا (به من نشان بده) و بحث در مورد لمس كردن خوب و لمس كردن بد و در نظر داشتن این مورد كه كودك حق داشته باشد به یك غیرمعمول بگوید (نه) و هم چینین بتواند صحبت كند با یك بزرگ‌تر مورد اعنماد و هر واقعه بدی كه باعث ناراحتی او می‌شود به آن بزرگ‌تر بگوید شاید كودكانی كه قربانی تجاوز جنسی بوده‌اند مشكل‌ترین افراد تحت معالجه باشند البته در قمایسه با كودكانی كه از لحاظ فكری یا فیزیكی با آن‌ها بدرفتاری شده است. آن‌ها هم مانند بقیه یاد گرفته‌ان كه به مردم اعتماد نكنند. آن‌ها توسط افرادی كه دوست داشته‌اند شدیداً مورد تعرض قرار گرفته‌اند. مشاور ممكن است اوقات سختی را پیش رو داشته باشد تا اعتماد كودك را برای كمك به او جلب نماید. مقاله‌ی بهداشت روانی هاروارد (بدرفتاری كودكان جلد 1 و 2 سال 1993) در مورد تحقیق برنامه‌های پیش‌گیری نظر خوبی نداشته است این مقاله نوشته زمانی كه روی برنامه صرف شده كم بوده است و مفاهیم ارائه شده مشكل بوده‌اند مخصوصاً برای كودكان كم سن و سال‌تر. تحقیقات انجام شده در محل نشان می‌دهد فقط 10% افزایش در تعداد جواب‌های درست بعد از یك حضور ساده حاصل شده است و بیان نمده كه افراد یازده ساله دوست دارند جواب‌های اشتباه بندهند ولی كه از آن‌ها پرسیده می‌شود متجاوز شاید كسی باشد كه شما را می‌شناسد و آیا شكتس قول و عهده و پیمان در این مورد درست ایست یا نه. تحقیقات دیگر بر طبق مقاله پیشنهاد می‌نماید كه كودكان شاید هنوز خیلی ترس داشته باشند و یا خجالت بكشند كه آن را بگویند، و شاید كل این تحقیق و برنامه نگرانی‌هایی ایجاد نماید. نویسنده نتیجه گرفته است كه هیچ كس نمی‌داند چگونه تكنیك‌های پیشگیری را به كودكان بیاموزد زیرا تجاوز در حالت‌های گوناگونی چهره‌ی خود را نشان می‌دهد و تحقیقات در مورد آن خیلی محدود بوده است. روش‌های مشاوره‌ای كلی برای كودكان مورد آزار قرار گرفتهتنبیه متجاوز از الویت‌های اول مرسوم در اجتماع بوده است. تا كنون اجتماع از قربانی فراموش كرده است زیرا توجه آن به صورت طبی به مشكلات فیزیكی مسأله معطول گشته و قربانی از دسترسی متجاوز دور شده است. اخیراً قربانیان تجاوز كمك‌های بیشتری دریافت می‌كنند زیرا اطلاعات علمی در كلیساها و مدارس زیاد شده و گزارش‌ها و اطلاعات ارائه شده توسط رسانه‌های خبری زیاد شده و قربانیان تجاوز بیشتر می‌خواهند داستان خود را تعریف كنند تا به قربانیان دیگر كمك كنند. مشكلات رفتاری و روانشناختی درازمدت ممكن است از موراد حل نشده‌ی موجود كه تجاوز به كودك را احاطه كرده ایجاد گردد. علائم فكری مانند عصبانیت، انكار، سركوب، ترس، سرزنش خود، شك به خود، بی‌پناهی، كمبود عزت نفس، احساس گناه، پوچی، بی‌عاطفگی، علائم رفتاری نامشخص و غیرعادی ممكن است شامل كارهای اشتباه، گوشه‌گیری، علائم بدنی، كابوس و تشویق است. بعضی كودكان به مشاور ارجاع داده می‌شوند به علت این كه رفتار تهاجی دارند و مشكلات رفتاری دارند آن‌ها رفتار تجاوزگرانه‌ی والدینشان را تقلید می‌كنند. بعضی‌ها رجوع داده می‌شوند به علت این كه به طور شدیدی گوشه‌گیر شده‌آند و جدای از جامعه هستند و مكلات تحصیلی و اجتماعی دارد. كودكان مورد سخت‌گیری بیماراه ساده‌ای نیستند و كار با آن‌ها مشكل است آن‌ها یاد گرفته‌اند كه به هم اعتماد نكنند یا به مردم دیگر به محیط در این دنیا كه آن‌ها دارند هیچ چیز خوبد نیتس و همه جیز به آن‌ها آسیب می‌رساند. گوشه‌گیری از این دینای دردناك امن‌”ر از آن است كه اربتاط با دیرگان برقرار كنند. برقراری دوستی و اعتماد ممكن است خیلی مشكل باشد. كودك نیاز دارد به این كه احساسات خود را تصفیه و پاك كند، سوال كند و به موارد تجاوز پاسخ گوید تا موارد را بتواند حل كند. كودكان آموخته‌اند كه پرستاران و دیگر بزرگ‌ها در زندگی آن‌ها همیشه بهترین كارها را انجام می‌دهند و نمی‌توانند بفهمند كه مردمی كه معمولاً باید آن‌ها را دوست داشته باشند یا از آن‌ها مراقبت كنند می‌توانند هم چنین بعضی اوقات به آن‌ها آسیب برسانند. نیاز آن‌ها به والدین و دیگر بزرگ‌ترها برای حفاظت و ایمنی كشمكش را افزایش می‌دهد. بعضی از كودكان فكر می‌كنند كه سزاوار تنبیه انجام شده هستند.سطح پیشرفت فكری آن‌ها و شناخت آن‌ها ممكن است به آن‌ها اجازه ندهد كه مواجه‌ی با این مشكل را بفهمند كه والدین آن‌ها مهربان و دوست‌داشتنی نیستند. پیشنهادات اختصاصی طرز مشاوره كودكان مورد تعرض در زیر آمده است. 1- در مشاوره‌ی همه‌ی قربانیان تعرض، مشاور باید آماده باشد كه با مسائل بیمار كودك خود عجین گردد، شامل آزمایشات كودك در مورد چیزهای مورد علاقه مشاور2- آرامش و تمدد اعصاب و تصورات ممكن است به كودك كمك كند یك نقطه‌نظر مثبت‌تری از خود و زندگی‌اش داشته باشد.3- تشویق به ظاهر بدنی خوب و اعتماد به نفس در مورد وضع محاوره‌ای و گفت و گو و ضع غیرمحاوره‌ای یا بدنی و رفتاری.4- بازی درمانی ممكن است به كودك مورد تخطی قرار گرفته كمك كند با احساسات و افكارش ارتباط برقرار كند. 5- كودكان مورد تجاوز جنسی به توجه خاصی نیاز دارند، درك و بینش و حمایت از طرف مشاور، اغلب این كودكان در ابتدا قادر به بحث در مورد مشكل یا مشاوره نیستند زیرا احساس شدید گناه می‌كنند و خیال می‌كنند كه یك طوری آن‌ها حمله‌ی آن شخص را تحریك كرده‌اند یا می‌توانسته‌اند كاری كنند كه او حمله نكند ولی آن كار را نكرده‌اند.آن‌ها ممكن است احساس بی‌ارزش بودن و خجالت بكنند كه مورد تجاوز یا تخطی به این طریق قرار گرفته‌آند. آن‌ها ممكن است بیشتر از آن كه در مورد خود عمل تأثیر پذیرفته باشند از اعمال و سوالات پیش آمده متأثر گردند و اغلب آن‌ها احساس بدی از گناه دارند كه والدین یا دیگر بزرگ‌ترها را به مشكل انداخته‌اند به زندان انداخته‌اند یا از خانه بیرون كرده‌اند زیرا به كودك گفته شده است. گوشی دادن به لغات و جلمه‌ها با همدلی و روشن‌گری آن‌ها و حركات كودك می‌تواند مفید باشد. 6- تكنیك‌های خاص مثل مشاوره با كتاب، بازی با نقشه‌های مختلف، بازی درمانی، مشاوره‌های گروهی می توانند در نظر گفته شوند البته به تناسب درك و شعور كودك. قرار دادن كودك تجاوز جنسی شده در گروه و جمع احتیاج به هوشیاری خاص دارد مخصوصاً اگر آسیب در همین اواخر اتفاق افتاده باشد. شاید كودك آماده‌ی تقسیم و تشریك احساسات شدید نباشد.7- ممكن است كودكان نیاز به این داشته باشند كه اطلاع یابند چه چیز در لمس كردن و عمل و رفتار مناسب است و چه چیز مناسب نیست و اطمینان حاصل كنند كه برخی از اعضاء بدن آن‌ها خصوصی هستند. ممكن است احتیاج داشته باشند كه به آن‌ها گفته شود رفتارهای جنسی و تنبیهی بزرگ‌ترها كه انجام داده‌اند بیمار و نامناسب بوده است. به علت محدود بودن رشد فكری و شناختی كودكان و ادراك آن‌ها و برای آرام كردن نگرانی حاكم بر محیط این نوع مسائل خلی از برنامه‌ها طراحی شده‌اند تا به كودكان در مورد تجاوز و تخطی نسبت به كودكان توسط بازی‌های نقش‌دار و عروسكی، كتاب‌های رنگی، فیلم‌ها، فیلم سینمایی و ; چیزهایی بیاموزند. كلماتی كه در آن‌ها به كار رفته روشن و واضح نیستند ولی به جای آن مربوط می‌شود به لمس و مناطق مخصوص بدن. این برنامه‌ها برای تحصیل و بررسی جنسی ساخته نشده‌اند و برای آن هستند كه به كودكان اطلاعاتی و روش‌هایی برای مقابله‌ی با وضیعت‌های تجاوز و سوءاستفاده معرفی نمایند. 8- آموزش جرأت داشتن كه روی این موضوع تأ:ید داردكه چگونه باید گفت نه و یا چكونه وضیعت تجاوزی را كنترل كرد و خیلی ضروری است كودك احتیاج به كمك دارد تا بتواند ارزیابی كند علامت‌های هشدار تجاوز چیست و نقشه‌هایی را بكشند تا از عهده‌ی رهایی از وضعیت برآیند. (به عنوان مثال، تلفن زدن به یك شخص خاص وقتی كه پدر یا مادر شروع به نوشیدن الكل می‌كند) بازی‌های خاص كه كودك در آن‌ها نقش دارد و نمایش‌های اینچنینی كودك را آماده می‌كند كه با موضوع خیلی مؤثر كنار بیاید. ادامه خواندن مقاله مشاوره ي رواني كودكان

نوشته مقاله مشاوره ي رواني كودكان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>