nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
امام مهدى(عج) در قرآن
بیش از یكصد آیه از قرآن كریم به مصلح كل حضرت بقیهالله (ارواحنا فداه) تفسیر و تأویل شده است. علامه بزرگوار، ملا محمد باقر مجلسى در دائرهالمعارف بزرگ شیعه، بحارالانوار هفتاد آیه را به استناد احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، درباره ظهور یكتا بازمانده از حجتهاى حضرت احدیت نقل كرده است.
همچنین برخى از بزرگان، كتاب هایى را در این زمینه به رشته تحریر در آوردهاند كه از آن جمله كتاب المحجه فیما نزل فى القائم(عج) تألیف محدث بزرگ سید هاشم بحرانى است كه شامل 120 آیه است كه به استناد احادیث معصومان(ع)، به ظهور مهدى(عج) تفسیر شده است. كتابهاى نفیس دیگرى نیز وجود دارند، كه در اینجا به نقل پارهاى از آنها بسنده مىكنیم:
در قرآن كریم درباره مسائل آینده دوران، حوادث آخرالزمان، استیلاى خوبى و خوبان بر جهان و حكومت یافتن صالحان، گاه به اشاره و گاهى به تصریح سخن گفته شده است. از طرفى، قرآن كریم، ظهور آن منجى موعود را با آرزوها و فطرت حقطلبانه و عدالت خواهانه بشر پیوند زده است. در طول تاریخ، انسان همیشه در آرزوى تحقق حكومتى صالح و دور از ظلم و بىعدالتى بوده است. قرآن حكیم در معرفى حكومت حضرت مهدى(عج) و موعود آخرالزمان، روى این خواست فطرى انسان انگشت گذاشته است، همچنین بر این نكته تأكید كرده كه اعتقاد به موعود آخرالزمان تنها به شیعیان و مسلمانان اختصاص ندارد، بلكه تمام پیامبران گذشته، بشارت فرا رسیدنش را دادهاند. قرآن ایشان را به عنوان منجى و ذخیره الهىِ همه انسانهاى مستضعف درسراسر جهان معرفى مىكند. او را به عنوان شخصیتى كه فراتر از هرمذهب و ملیتى براى مردم كل جهان مطرح و قیامشان جهانى است، یادمىكند. در اینجا از دریاى نور قرآن بهره مىگیریم:
بقیه الله: (بقیَّهُ اللّه خَیْرٌ لَكُمْ اِنَّ كُنْتُمْ مُؤمِنین)(1)؛ بقیه الله براى شما بهتر است اگر مؤمن هستید. امام صادق(ع) فرمود:
اوّلین سخنى كه پس از ظهور مىگوید این آیه است و مىفرماید: من بقیه الله و حجتش و خلیفهاش بر شما هستم، پس هیچ مسلمانى بر او سلام نمىكند، جز این كه مىگوید، سلام بر تو اى بقیه الله در روى زمین.(2)
امر الله: (أتى أمْرُ اللّه فَلا تَسْتَعْجِلُوه;)(3)؛ امر خدا فرا رسید، پس تقاضاى تعجیل آن نكنید. این هشدارى است كه قلبها را از جا مىكند، هشدارى است كه جبرئیل امین در روز ظهور حضرت حجت فریاد بر مىآورد و تمام خلایق صدایش را مىشنوند، اینچنین امام صادق(ع) ما را خبر داده است كه پس از این هشدار الهى، منادى در آسمان و زمین صدا مىزند: «اى آفریدگان پروردگار! این مهدى آل محمد است! با او بیعت كنید و مخالفتش ننمایید.»(4) وارثان زمین: (أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادى الصَّالِحُون)(5)؛ این زمین را بندگان شایسته من به میراث خواهند برد. تأویل «عبادى الصالحون» امام زمان(عج) و یاران او هستند.(6) نصر خدا: (وَ لَئِنْ جاءَ نَصَرٌ مِنْ رَبِّكِ لَیَقُولُنَّ اِنّا كُنّا مَعَكُم)(7)؛ چون از سوى پروردگارت مددى رسید، مىگویند، ما نیز با شما بودهایم.
تأویل «نصر من ربّك» امام زمان(عج) است.(8) نور پروردگار: (وَ اَشْرَقَتِ الارْضُ بِنُورِ رَبِّها)(9)؛ و زمین به نور پروردگارش روشن شد. تأویل «و اشرقت الارض»، در زمان ظهور امام زمان(عج) است.(10) نصرت الهى: (وَ لَمَنْ اِنْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئكَ ما عَلَیْهِم مِنْ سَبِیل)(11)؛ بر كسانى كه پس از ستمى كه بر آنها رفته باشد انتقام مىگیرند ملامتى نیست.
تأویل «و لمن انتصر» امام زمان(عج) و یاران او هستند.(12) نزدیكى رستاخیز: (اِقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ القَمَرُ)(13)؛ رستاخیز نزدیك شد و ماه دو پاره گردید. تأویل «السّاعه» ظهور امام زمان(عج) است.(14) نور الله: (یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونْ)(15)؛ مىخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش كنند، ولى خدا كامل كننده نور خویش است، اگر چه كافران را ناخوش آید. تأویل «والله مُتِّم نورِه» به وسیله امام زمان(عج) است.(16)
روشنایى روز: (وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى)(17)؛ سوگند به روز آنگاه كه آشكار شود. تأویل «النهار» امام زمان(عج) است.(18) طلوع فجر: (سَلامُ هِىَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر)(19)؛ شب قدر تا طلوع بامداد همه سلام و درود است. تأویل «مطلع الفجر» زمان ظهور امام زمان(عج) است.(20) تفسیر چند آیه درباره وجود مقدس امام زمان(عج) یاران خدا (اَلَّذینَ إنْ مَكَّنّاهُمْ فِى الأرضِ أقامُوا الصَّلوهَ وَ اتُواالزَّكوهَ وَ أمِروا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهْوا عَنْ الْمُنْكَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَهُ الأُمُورْ)(21)؛ اینها (یاران خدا) كسانى هستند كه هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز بر پا مىدارند و زكات مىپردازند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و پایان همه كارها از آنِ خداست.
در بررسى آیه نكات زیر مورد اهمیت است: 1 موقعیت آیه: قبل از این آیه، خداوند مطالبى را درباره دفاع از مظلومان و قدرت خود بر یارى آنها بیان كرده، سپس در فایده دفاع مىفرماید: اگر دفاع نباشد، عبادتگاه و مساجدى كه در آن یاد خدا مىشود از بین مىرود. در پایان تأكید مىكند: كسانى كه خدا را یارى مىكنند خداوند نیز آنها را یارى مىكند و هنگامى كه با یارى خداوند پیروز و حاكم زمین شوند، اجراى احكام الهى را سر لوحه برنامه خود قرار داده و دین الهى را حاكمیت مىبخشند. 2 برنامه عملى یاوران خدا: اینها از پیروزى، هم چون خود كامگان، غرور، مستى و دنیاطلبى را شیوه خود نمىكنند تا این كه خود طاغوت جدیدى شوند، بلكه زندگانى صالحانه توأم با اصلاح خود، جامعه و رضایت خداوند را فراهم مىسازند. برنامههاى اصلى آنها در سه امر زیر است: الف) بر پاداشتن نماز: یعنى حاكمیت توحید و ایجاد روح معنویت وتزكیهنفس كه راه كمال نفسانى را بر انسان هموار مىكند. البته مراد نمازىاست كه به دلیل رعایت تمام شرایط ظاهرى و معنوى، انسان را از فحشا و منكر باز دارد و مقبول حضرت حق گردد. چنین نمازى اطاعت، خشیت و تقواى الهى را در همه شئون زندگى فراهم ساخته و نتیجه آن كامیابى است. ب) پرداختن زكات: كه از دو جنبه ارزشمند است: 1 هم دلى و هم راهى با مردم و زدودن فقر و اصلاح اقتصادى در جامعه؛ 2 زدودن حرص، بخل و مال پرستى از وجود انسانها و جایگزینى روح ایثار و هم دردى. تا بخل در انسانهاست راه سعادت و رستگارى به روى آنها بسته است. (وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئكَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ)(22)؛ و هر كسى جان خود را از بخل حفظ كند، او رستگار است. در حكومت صالحان زكات به همان صورتى كه واجب شده پرداخت مىشود و به مصارف واقعى خود مىرسد.
ج) امر به معروف و نهى از منكر: یكى دیگر از وظایف یاوران دین خدا در زمان حكومت، ترویج تمام خوبىها و اوامر الهى در میان همه مردم است. تمام كوشش آنها زدودن بدىها و گناهان در جامعه است. در چنین حكومتى، اسلام و مسلمین چنان عزیز و كفار و منافقان چنان ذلیلند كه صالحان به دلیل اطاعت از فرمان خدا و ترك معصیت تمسخر نمىشوند و هر انسانى خود را در برابر دیگران مسئول مىبیند.
3 مصداق آیه: امام صادق(ع) در ذیل همین آیه مىفرماید: فهذه لِآل محمّد(ص)آخر الآیه، و المهدی و أصحابه یملكهم الله مشارق الأرض و مغاربها، و یظهرالدین و یمیت الله به و الصحابه البدع و الباطل كما أمات الشقاه الحقّ، حتى لا یرى أین الظلم و یأمرون بالمعروف و ینهون عنالمنكر؛(23) این آیه تا آخر آن درباره آل محمد و مهدى و اصحاب اوست كه مشرقها و مغربهاى زمین را تصاحب مىكند و دین پیروز مىشود و خداوند به وسیله او و اصحابش بدعتها و باطل را مىمیراند، همانطور كه اشقیا اهل حق را از بین بردند، بهگونهاى كه ظلم در هیچ جا دیده نمىشود و امر به معروف و نهىاز منكر مىكنند.
انقلاب مستضعفان (وَ نُریدُ أن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ أئِمّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوارَثین)(24)؛ ما مىخواهیم تا به مستضعفانِ زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم. قرآن كریم در آیاتى چند محورهاى با اهمیتى را بیان كرده كه یكى از آنها طبقه مستضعف است. در طول تاریخ (به جز دوران كوتاهى، آن هم در جوامع خاص) قدرت مالى، سیاسى و نظامى همواره در دست طبقات مستكبر، برترى طلب و سلطهجو بوده است. آنها با دست یازى به منابع ثروت و كالاها، سلطه خود را بر خلق خدا استوار مىساختند. اما طبق وعدههاى قرآنى این جریان ناهنجار، بهطور اصولى و واقعى و نه شعارى و ادعایى، در انقلاب نهایى تاریخ، راه نیستى مىپوید و طبقه قدرتمند از اریكه قدرت به زیر كشانده مىشود و ضعیفان و فرو دستان، مراكز قدرت را در دست گرفته و به راستى حاكم مىشوند. این انقلاب مانند انقلاب و رستاخیز قیامت است، چنانكه در قیامت به راستى نیكان و انسانهاى وارسته به منزلت و جایگاه شایسته خویش دست مىیابند و انساننماها سقوط مىكنند و به كیفر مىرسند. قرآن در اینباره مىفرماید: (خافِظَهٌ رافِعَه)(25). همانطور كه انقلاب قیامت، گروهى را بالا مىبرد و گروهى را از اریكه قدرت به زیر مىكشد، انقلاب جهانى و نهایى موعود آخرالزمان نیز چنینمىكند؛ یعنى بدون هیچ كم و كاست و یا سهل انگارى و چشم پوشى، سلطه طلبان قدرتمند را به زیر افكنده و فرو دستان محروم را بر مراكزقدرت حاكم مىسازد. در پرتو تعالیم خاص و ناب آن معلم الهى، توحید راستین آموزش داده شده و راه مستقیم الهى روشن مىشود، خداشناسى و خداجویى به اوج شكوفایى مىرسد و این است معناى انقلاب راستین و رابطه انسان باخدا.
اساساً حاكمیت مستضعفان كه بهمعناى حاكمیت معیارهاى درست انسانى است، تحوّلاتى ریشهاى درهمه ابعاد زندگى پدید مىآورد و در نتیجه، زندگى راه درست خویش را مىیابد و انسانها همه به شایستگى زندگىمىكنند. دین خدا در همه ابعاد حیات انسانى، نقش اصلى را بر عهده دارد و مادیت و معنویت و بُعد این دنیایى و آن جهانى زندگى انسان را سامان مىدهد. دین در متن زندگى مردم است نه جدا از آن؛ این موضوع در اصل عقیده به مهدویت كاملاً نهفته است؛ موعودى كه براى گسترش عدالت در جوامع انسانى قیام مىكند و اوضاع ستمبار و آشفته زندگى بشرى را از میان مىبرد، دنیاى مردم را به نظم مىآورد و آخرت ایشان را نیز اصلاح مىكند.
بنابر این اندیشه، حذف دین از زندگى دنیایى و تبعید دین به حوزه مسائل آخرتى، با عقیده به موعود آخرالزمان، بهكلى ناسازگار است، چون بیشترین تأكیدى كه در تعالیم اسلامى شده موضوع عدالت اجتماعى در حكومت آخرالزمان است نه اصل خدا باورى یا پرهیز پیشگى شخصى و درونى و روحى.(26) محبت به امام زمان(عج) محبت و عشق به امام زمان(عج) در حقیقت، همان محبت به خداست: «مَنْ أحَبَّكُمْ فَقَدْ أحَبَّ اللّه». به این محبت در احادیث و روایات امامان معصوم(ع) از طریق عامه و خاصه تأكید شده است، چنانكه زمخشرى از مشاهیر علماى عامه و صاحب تفسیر كشاف در تفسیر آیه (قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیه أجْرَاً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فى الْقُرْبى) این حدیث را نقل مىكند: رسول خدا(ص) فرمود: هر كه با دوستى آل محمد بمیرد شهید مرده است، هركه با دوستى آل محمد بمیرد بخشوده از عذاب مرده است، هر كه با دوستى آلمحمد بمیرد توبه كار مرده است، هر كه با دوستى آلمحمد بمیرد مؤمن كامل مرده است، هر كه با دوستى آلمحمد بمیرد فرشته مرگ او را بشارتمىدهد و سپس منكر و نكیر نیز او را به بهشت بشارت مىدهند، هركه با دوستى آلمحمد بمیرد او را معزز و محبوب به سوى بهشت مىبرند، هر كه با دوستى آلمحمد بمیرد خداوند قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار مىدهد و دو در به سوى بهشت از آن گشوده مىشود. اما هر كه با دشمنى آل محمد بمیرد، روز قیامت در حالى وارد مىشود كه برپیشانى او چنین نوشته شده است: مأیوس از رحمت خدا! هر كه با دشمنى آل محمد بمیرد كافر مرده است، هر كه با دشمنى آل محمد بمیرد بوى بهشت را استشمام نمىكند.(27) بنابر این، محبت به اهل بیت داراى ارزش و اعتبار والایى است، تا آنجا كه در برخى روایات آمده كه از همه عبادتها بالاتر است.
امام صادق(ع) مىفرماید: (إنَّ فَوقَ كُلِّ عِبادَهٍ، عِبادَهٌ وَحُبَّنا أهْلَ الْبَیتِ أفْضَلُ العِبادَه)(28)؛ بالاتر از هر عبادتى، عبادتى است و محبت ما اهل بیت برترین عبادت هاست. این محبت است كه با سرعتِ تمام صفات «محبوب»، را به «محب» مىرساند. وقتى فردى محب انسان كاملى، مانند حضرت حجت(عج) مىشود طبیعى است كه لازمهاش پیروى محب از محبوب و متصف شدن به صفات محبوب است.
وَ قُلْ جاءَالْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛(29) و بگو حق فرا رسید و باطل مضمحل و نابود شد كه همانا باطل نابود شدنى است. یكى از آرزوهاى دیرین بشر، بر چیده شدن بساط ظلم و بیدادگرى و حكمفرمایى صلح و آرامش و اجراى عدالت در سراسر جهان است.
ادامه خواندن مقاله امام مهدى(عج) در قرآن
نوشته مقاله امام مهدى(عج) در قرآن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.