Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد تاريخ مشهد –از پيدايش تا آغاز دوره افشاريه

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تاریخ مشهد – از پیدایش تا آغاز دوره افشاریه اشتیاق آدمی به دانستن سرگذشت آدمیان پیشینیان و شوق كندوكاو در شیوه زندگی انسانهای دیگر، بانی و باعث ثبت و ضبط وقایع و عامل پیدایش كتابها و مقالات متعدد تاریخی بوده و تاریخ هر ملت و شهری در حقیقت شرح رویدادها و معرف پیشینه فرهنگی، سنتها و باورهای كلی و روابط . مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم یك سرزمین است كه آدمی به مقتضای نیاز به آن سرزمین روی آورده و روزگارانی را به سر برده و از آن پاسداری نموده است. تاریخ مشهد در حقیقت از پیدایش مشهدالرضا آغاز می شود و اگر چه تا حدود شش قرن برای آن تاریخی مستقل لحاظ نشده و مشهد در این دوران به عنوان تابعی از نوغان توس به شمار آمده است، اما به شهادت مستندات تاریخی، مشهد وجود داشته، و می زیسته اگر چه فرصت استقلال نداشته است. پس به قطع تاریخی دارد نانوشته، كه می تواند به انضمام شرح رویدادهای دوران بعد كه به طور مستقلو مفصل نوشته شده است تكمیل گردیده و تحت عنوانتاریخ مشهد از آغاز پیدایش تا كنون تدوین گردد. به ویژه آن كه تا كنون تاریخ سیاسی جامع و مستقلی برای آن به نگارش در نیامده است.تاریخ مشهد در این دوران، شرح رویدادهای ششصد ساله ای است كه توس كهن پس از مر افقتی بزرگوارانه و یا به اجبار، میراث تمدن خویش را به او می سپارد، چرا كه توس از آن زمان كه سناباد نوغانش مفتخر به پذیرش پیكر مطهر امام رضا (ع) گردید به نیكی تولد شهری عظیم را در درون روستایی كوچك دریافت، و سپس ناظر بر بالیدن او گردید و هنگامی كه توس در توفان زرد مغول و تیمور، ویرانی دیرینه های تاریخی خویش را به تلخی تجربه می كرد، متحیرانه شاهد بود كه چگونه، مشهد پای می فشارد و حتی میزبانی آورگان همسایه كهن سال خویش را بر عهده گرفته است. و در این دوران توس غبط وار ناظر شكوفایی تمدن شهری مذهبی بر حول مرقد مطهر امام رضا (ع) در دهكده سناباد بود، و نظاره می كرد كه چگونه ارادتمندان آن حضرت، سناباد را موطن خویش ساخته و با شور ایمان و عشق ولایت، هنر و ایمان را به هم آمیخته و با زیور اخلاص آراسته و به همت ایثار در مظهری شگرف بر مرقد و حرمش نثار نموده و به حراست از خشت خشت آن با نثار جان خویش ارادت می ورزند را به گونه ای پاس می دارند كه عموم ارباب تاریخ را بر این سرافرازی به گواهی واداشته اند. بخش دیگر تاریخ مشهد كه در واقع شرح گسترش و پویایی و تاریخ دوران سروری این شهر بر دیگر شهرهای خراسان می باشد، بسیار مفصل و دامنه دارتر است.در شرح تاریخ مشهد سخن را باید از پیدایش مشهد الرضا آغاز نمود اما چون زایش و رو یش مشهد كه تاریخ سیاسی آن موضوع این تحقیق است در توس یكی از ولایات خراسان بزرگ می باشد صورت پذیرفته است، و مشهد پیوندی مستحكم و دیرینه با آن دارد. لذا پژوهش درباره آن مستلزم بررسی این دو مقوله ، بویژه توس می باشد كه بخشی از این تحقیق بدان اختصاص یافته است، ولی چون شرح اجمالی تاریخی و جغرافیای تاریخی خراسان، لازم، اما تخصیص بخش یا فصلی از تحقیق به آن غیر ضروری می نمود، بنابراین اشاره ای اجمالی به وضعیت خراسان و سیر تاریخی تبدیل مشهدالرضا به مشهد در آغاز بررسی تاریخ مشهد، ضروری است. خراسان= واژه خراسان كه به تعبیر تاریخ نویسان و جغرافی نگاران در كتابها به معانی مختلف بكار رفته است، نظر بعضی از صاحب نظران به خاطر واقع بودن این سرزمین در شرق ایران است كه برخی آنرا منسوب به محل طلوع خورشیددانشته اند. و عده ای نیز نوشته اند كه خراسان در زبان قدیم فارسی به معنی خاور زمین است. برخی دیگر از نویسندگان، خراسان را شكل تغییر یافته دو كلمه خور و آسان دانسته اند. و به نظر می رسد كه صورت درست كلمه خراسان، خورآسان بوده است كه بر اثر تطور زمان و شاید از باب تطابق نگارش یا تلفظ، خراسان شده است. چون بررسی تاریخ خراسان كهن نیاز به تحقیقی مفصل و مستقل دارد و در این مقال نمی گنجد، لذا به طور اجمال به آن اشاره می گردد. سرزمین خراسان در طول تاریخ هیچگاه دارای مرزهای ثابت جغرافیایی نبوده و تحت تأثیر عوامل مختلف، محدوده آن همواره گسترش یا كاهش یافته است. اما به طور مسلم سرزمین قدیم آن به مراتب وسیع تر از خراسان كنونی بوده و به تدریج در دوره های قبل و بعد از اسلام تغیراتی حاصل نموده و به صورت فعلی درآمده است. دانشمندان بر اساس تحقیقات باستان شناسانه، احتمال داده اند كه نقطه سكونت در خراسان به دوره پالئولیت مربوط می باشد و می نویسند كه این سرزمین از دیرباز محل سكونت انسانهای اولیه بوده است. در طی هزاره دوم قبل از میلاد با ظهور عناصر هندو اروپایی در میان بومیان ایرانی و مهاجرتهای آنان در داخل سرزمین ایران قدیم، بخش عمده ای از قبایل تشكیل دهنده شعبه شرقی جنبش هندو اروپایی به تدریج به طرف مشرق پی ش رفته و پس از عبور از جیحون در حوالی رود كابل ساكن شده اند. بدین ترتیب در دوران ماقبل تاریخ و بنا به گزارشهای اسطوره ای خراسان بزرگ كانون مستقل حوادث زندگی نژاد آریا بوده است و در آستانه ورود ایران به دوران تاریخی با تشكیل دولت ماد و پس از آن هخامنشی، كانون حوادث به غرب و جنوب منتقل شده است. خراسان در عهد هخامنشیان از ساتراپهای مهم به شمار می آمده است. در فهرست ایالات ایران در زمان داریوش كبیر كه در شش كتیبه آمده نام ساتراپ پرشوه نیز ذكر گردیده كه با خراسان شمالی امروز منطبق است. خراسان پس از سقوط هخامنشیان به تصور اسكندر درآمد، پس از مرگ اسكندر و در پی شورش دیود توس حاكم یونانی بلخ در 256 ق. م. باختر و مرو متحد شده و از دولت سلوكی جدا گردید و 6 سال بعد در 250 ق. م. ، پارتیها هم از دولت سلوكی جدا شدند و سرزمین پارتی به استقلال رسید و به این ترتیب اولین دولت ایرانی در ولایات شرقی در قرن سوم قبل از میلاد تاسیس شد، و بدین گونه با قدرت یافتن اشكانیان، خراسان دوباره مركز قدرت گردید. دردوره پادشاهی ساسانیان، خراسان باستانی یا ساتراپ پارت به شكل یكی از استانهای مهم درآمد و اداره آن بر عهده حكمرانی بود كه به او سپهبذ می گفتند. و حاكم خراسان چهار مرزبان داشت كه بر چهار ربع خراسان بزرگ حكومت می كردند. ساتراپ نشینهای عهد ساسانی هم، مانند زمان هخامنشیان دارای حدود ثابتی نبوده است و شاهان ساسانی به اقتضاء، مرزبانانی را به ایالات و ولایات می فرستادند كه هرات و مرو و سرخس و نیشابور و توس از این جمله بوده اند. خراسان در عهد باستان سرزمین وسیعی بوده است كه از نزدیك كرانه های جنوب شرقی دریای خزر تا بلندیهای حصار مانند پامیر و هندو كش گسترده بوده و در سراسر دوران ساسانی قسمتی از شاهنشاهی ساسانی به شمار می رفته است. پس از آنكه مسلمانان در عهد خلیفه دوم به فتح ایران پرداختند اعراب مسلمان در ادامه تصرفاتشان به سوی شرق، به خراسان رسیدند، اما نواحی دور افتاده ایران از جمله خراسان، تا شروع نخستین دوران حكومت امویان به تصرف مسلمانان درنیامد. پیشرفتهای نظامی مسلمانان در دوران اموی، ادامه داشت. و اگر چه فتوحات این دوران اعراب مسلمان را مشغول می داشت، اما اعمال سیاست عربی بنی امیه، نارضایتی حوالی به ویژه خراسانیان را فراهم ساخت و در اواخر عهد بنی امیه خراسان تبدیل به مهمترین مركز نهضت ضد اموی گردید و سرانجام به رهبری ابومسلم خراسانی، سپاه خراسان به عراق حمله برد و خلافت بنی امیه را واژگون ساخت و بن ی عباس به قدرت رسیدند. در دوران بنی عباس برای مدتی خراسان اهمیت داشت و ابومسلم مرو را مقر امارت خویش ساخت. اما پس از چندی سیاست عباسیان موجب نارضایتی مردم خراسان را فراهم ساخت و با قتل ابومسلم پیوند سیاسی خراسانیان و عباسیان گسست و دوباره خراسان مركز قیامهای سیاسی و نظامی در شرق سرزمین های اسلامی گردید و خطر خراسان تا به آن حد افزایش یافت كه هارون الرشید برای دفع شورش رافع بن لیث و همزه بن آذرك، خود به خراسان لشكر كشید؛ و در همین سفر بود كه بیمار شد و در نوغان توس درگذشت و در سناباد مدفون گردید. اختلافات امین و مأمون بر سر خلافت، زمینه را برای ستیز دوباره عرب و ایرانی فراهم ساخت و دوباره خراسان مركزیت سیاسی گذشته را بازیافت و محل وقوع مهمترین و حساسترین رویدادهای سرنوشت ساز حكومت اسلامی گردید.اما این بار نیز خراسان نقش خود را به خوبی ایفا كرد و طاهر هم چون ابومسلم ثانی با شكست امین خلافت را برای مأمون قطعی ساخت و بدین وسیله او را وامدار خراسانیان نمود و به پاس این خدمت بزرگ، والی خراسان گردید. در دوران طاهری، خراسان اهمیت داشت و نیشابور شهر مهم قسمتهای چهارگانه خراسان به شمار می آمد و در دورانهای بعد نیز این رونق تداوم داشت، و اگرچه در دوران سامانیان مركز حكومت به بخارا انتقال یافت، اما نیشابور اهمیت خود را از دست نداد. شهرهای دیگر خراسان از جمله غزنه، و سپس هرات نیز به ترتیب در دوران حكومت غزنویان و سلجوقیان برای مدت قدرت داشتند. اما در این دوران نیز نیشابور به عنوان یكی از شهرهای مه م خراسان به شمار می آمد. پس از حمله مغول و خرابی خراسان، مدتها این ولایت تحت سیتره آنان بود، تا آنكه در 783ه.ق. به تصرف تیمور درآمد و هرات مقر سلطنت شاهزاده گان تیموری گردید خراسان در عهد امارت تیموریان كانون ادب و هنر شرق ایران گردید و شهرهای مختلف آن به ویژه هرا ت و مشهد رونق یافت. پس از روی كار آمدن صفویه و تصرف خراسان، مشهد كه از زمان تیموریان از نظر شهری اهمیت یافته بود به تدریج جای شهرهای نیشابور، توس و بلخ را گرفت و به جای هرات مركزیت یافت. و از آن پس همچنان به مركزیت خراسان باقی ماند. مسیر تاریخی این دگرگونی، یعنی مشهدالرضا به شهر مركزی خراسان، به طور مشروح در این تحقیق آمده است كه به اجمال می توان گفت فلسفه اصلی پیدایش مشهد وجود آرامگاه حضرت رضا (ع) در سناباد بوده است. اما باید به این نكته توجه داشت كه تبدیل دهكده سناباد به شهرك و سپس شهر و سرانجام شهری بزرگ در طول چند قرن صورت پذیرفته است. ادامه خواندن مقاله در مورد تاريخ مشهد – از پيدايش تا آغاز دوره افشاريه

نوشته مقاله در مورد تاريخ مشهد – از پيدايش تا آغاز دوره افشاريه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles