nx دارای 76 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمه برخی ظهور شیعه را به دوران كوتاه خلافت علی (ع)و رخدادها و جنگها و مشكلاتی كه تقریبا”درسرتاسر مدت كوتاه خلافت آن حضرت ادامه داشت نسبت می دهند و به منزله پاسخ به روش ناكثین ( آتش افروزان جنگ جمل) و قاسطین ( جنگ افروزان صفین ) و مارقین ( خوارج) می شمارند .
دسته ای نیز پدیده تشیع را به شهادت حسین بن علی (ع) در كربلا ارتباط می دهند اینان ادعا می كنند كه شهادت آن بزرگوار نقطه تحولی عظیم در تاریخ فكری و اعتقادی تشیع است زیراآثار كشتاركربلا به این كه آتش تشیع را در دلها برافروزد وصفوف آنان را متحد سازد محدود نشدچه بیش ازاین شیعیان دچار اختلاف كلمه و عقیده بودند تشیع قبل از این فاجعه جز نظریه ای سیاسی به شمار نمی آمد و خون درپای ریخته نشده بود بلكه پس از شهادت حسین بن علی (ع ) تشیع باخون شیعیان بیآمیخت و دراعماق جان ودل آنها جا گرفت و به صورت عقیده ای پایدار و ریشه دار درآمد كه آنان را به فداكاری و جهاد درراه آن برمی انگیخت .
خون مطهرحسین بن علی (ع) زمینه رابرای شیعه مهیا كردو آنان رابرای قیام برضد ستم و ستمگران آماده ساخت و با این كه دردوران اموی و عباسی فشارهای فكری و سیاسی برشیعیان به منتهای شدت رسید آنان شهادت مظلومانه آن بزرگوار را درمیدان شكیبایی كربلاوشهادت درراه حق و ستمدیدگان و مستضعفان نمونه و سرمشق عالی خودقراردادند و درعین این كه تمام جنبشهای شیعی مشروعیت و نیروی خود را خلاف قرون پس از جامعه كربلا ازمبادی اسلام و پیام آن درباره شهادت و فداكاری برای نجات مستضفعان و رنجدیدگان ازسلطه ستمگران اخذ كرده است رفتارحسین بن علی (ع) در كربلا پیوسته سرمشق اعلای همه انقلابیان ومبارزان راه آزادی انسان وكرامت او بوده و خواهدبود.
لیكن آنچه را ماانكار می كنیم سخنان آنان و دیگركسانی است كه معتقدند تشیع رویدادی است نوظهورو وارداتی كه مانند دیگر فرقه هایی كه دردورانهای پس از رحلت پیامبراكرم (ص) پدیدآمده اند درپرتواوضاع وشرایط معینی به وجود آمده است شرایطی كه انگشت حاكمان در پیدایش آنهابی دخالت نبوده و موجب استقرار آنها بر مستند قدرت و حفظ آنها از شرور جنبشها و انقلاباتی می شده كه هرچند مدت از سوی كسانی كه اجرای عدالت و اصلاح اموردولت و سازمانهای فاسد آن را می خواستند به وجود می آمد و حكام با آنهاروبرومی شدند .
آری آنچه مورد انكارماست این ادعای آنها ست كه : تشیع پیش از حسین بن علی (ع ) وجود نداشته وواژه تشیع مفهوم ومحتوایی راكه بعد از آن فاجعه پیداكرده پیش از آن دارا نبوده است ونیز گفتار آنها را تشیع درآراومعتقدات خودبكلی از اسلام سنی جداشده است انكار می كنیم و تردید نداریم كه تشیع از همان مرحله نخستین با اسلام همراه و جزئی از كل آن بوده واین به متقضای خصوصی است كه پیامبراكرم (ص) از آغاز بعثت تا آخرین لحظات زندگی خود دربسیاری از موارد و به مناسبتهای مختلف گاهی به گونه ای صریح و زمانی به تلویج درباره علی (ع) ایراد فرموده تاپس از او امورخلافت را عهده دار باشد و به انجام مهمات آن اقدام كند و معتقدیم كه پیامبر(ص) همه اختیارات معنوی و اجتماعی و سیاسی راكه خداوند برایش مقرر فرموده بودبرای علی (ع) قرارداد و تشیع با اسلامی كه محمدبن عبدا..(ص) برای بشرآورده است چه دراصول و چه درفروع اختلافی ندارد برهمین اساس مصرانه می گوییم كه تشیع همان اصالت را دارد كه اسلام داراست و چه غیرازتشیع است پدیده های تازه ای است كه هوسها و مصلحت اندیشها آنها را به وجود آورده است .
همه كسانی كه عقیده دارند خلافت حق خاندان پیامبراست و ازپس مرگ وی علی بحق و رضایت ووراثت جانشین وی بود واین حق در خاندان علی موروثی است شیعه نامیده می شوند ، آنها مختلف دارند بعضی فرق شیعه عقیده دارند كه امامان معصومند و صفات خدایی در آنها جلوه و هر كه جز این معقتد باشد از دین بیرون شده است این گروه به تأئید نظرخویش گویند كه علی نخستین كس ازمردان بود كه مسلمان شد و كوشش كه درراه اعتلای كلمه اسلام چنان بود كه بعد از پیغمبرهیچكس همطراز اونبود .
شاید نخستین انقلابی كه در اسلام برضد فرمانروایان وقوع یافته قیامی بوده كه برای جلوگیری از سلطه امویان دردوران خلیفه سوم عثمان بن عفان اتفاق افتاده است این جنبش بدین سبب بود كه مروانیان وامویان در مدینه ودیگر شهرها قدرت را قبضه كرده بودند و عثمان و مروان بن حكم و هواداران آنها با خودكامگی واستبداد حكومت می كردند كه مسلمانان مانندآن را دردوران دوخلیفه پیش از او ندیده بودند . این انقلاب اگرچه در آن مهاجران وانصار شركت داشتند از نظر بیشتر تاریخ نگاران دارای ویژگیهای شیعی بوده و ریشه های آن را به عبدا.. بن سبا معروف به ابن السودا ارتباط داده و ادعا كرده اند كه اندیشه وصی بودن علی (ع) را او اختراع كرده وباهمین تفكر به كشورهای مختلف سفر كرده ومردم رابرضد عثمان شورانده است تاآن جاكه سرانجام مردم بطور دسته جمعی به مدینه یورش آورده ه عثمان راكشته و باعلی بیعت كرده اند و عبدالله بن سبادرجنگ بصره دركنارعلی (ع) قرارگرفت و همچنین
همچون وسیله ای برای خرابكاری و آشوبگری بوده و سد راه صلحی شدكه اگر اووجودنداشت نزدیك بود در بصره میان دوطرف جنگ انجام گیرد . امانقش این سودای موهوم باظهورمعاویه در صحنه سیاسی و مخالفت او باعلی (ع) و تجدید جنگ به گونه ای سخت تر و خونبارتر در صفین پایان می یابد چنانكه گویی نقش واهی او با كشته شدن عثمان و جنگ بصره پایان یافته است .
امام حسن بن علی (ع) امام حسن بن علی (ع) با انعقاد پیمانی كه از مطامع امویان و كینه های وحشیانه آنها نسبت به پیامبر(ص) ورسالت اووعلی و فرزندانش (ع) بوده برداشت در انقلاب خاموش و آرام خودپیروزشد و ماسكهایی راكه امویان و كینه های وحشیانه آنها نسبت به پیامبر (ص) و رسالت اووعلی و فرزندانش (ع) پرده برداشت در انقلاب خاموش و آرام خود پیروزشد و
ماسكهایی راكه امویان برای پوشش اهداف پست خود به كار می بردند از آنها گرفت و معاویه را آن چنان كه بود نشان داد همچنان كه امام (ع) توانست انقلاب جوشانی راكه سران و بزرگان شیعه آن را به وجود آوردند را آرام سازد . اینان دسته دسته به نزد او آمدند تا آن حضرت را به قیام برضدمعاویه كه به تمام شروط قرارداد و تعهدات خود پشت پازده وادارسازد . آنان به امام (ع) پیشنهاد كردند كارگزارمعاویه راازكوفه بیرون كنند و تأمین همه نیازهای جنگ را از حیث سلاح و سازوبرگ ضمانت و تعهد كردند لیكن جوش و خروش هواداران و شیعیان امام (ع) را تحریك نكرد و به خطبه ها و سخنرانیهای آنها گوش نداد.
پس از قتل امام حسن (ع) شیعه گری درمردم كوفه سستی گرفت و چون حسن حق خلافت را به معاویه گذاشت كوفیان نیز از معاویه اطاعت كردند وقتی معاویه فرمان داد علی و خاندان وی را برمنبرهاناسزاگویند شیعیان خشمگین شدند، معاویه هنگامی كه مغیره بن شیعه را به فرمانداری كوفه می فرستاد بدوفرمان داد كه علی رالعن كند و مغیره هروقت خطبه می خواند علی را لعن می كرد. یك روزكه ضمن خطبه علی راناسزاگفت و عثمان راستایش كرد حجربن عدی برخاست و گفت : آن كس كه وی راناسزامی گوئید، به فضیلت
سزاوارتراست و آن كس كه اورا ستایش می كنید به مزمت سزاوارتر است . مغیره گفت : وای برتواز غضب و سطوت سلطان نترس زیراممكن است سلطان امثال تو را هلاك كند . حجرهمچنان برضد تسلط بنی امیه بود تا مغیره بمرد و زیاد به حكومت كوفه رسید و مانند پیش علی را برمنبرلعن می كرد حجرو یارانش از این قضیه خشمگین شدند واجتماعات برای لعن معاویه تشكیل می دادند .
وقتی زیادخبریافت به كوفه رفت و به سالار نگهبانان خویش فرمان داد تاحجررابیآورد یاران حجربه سالارنگهبانان ناسزاگفتند و نگذاشتند به حجردست یابد ، زیادمردم كوفه را فراهم كردوگفت : بایك دست زخم می زنیدو بایكدست مرهم می نهید ، تنهای شما بامن است و دلهایتان باحجراحمق است ، این ازپلیدی شماست. به خدا باید بی گناهی خود را ثابت كنید ، گروهی به سوی شما می آورم كه اصلاحتان كند . گفتند : ما ازاطاعت و رضای توسرنمی پیچیم بار دیگر زیاد سالارنگهبانان رابرای دستگیری حجرفرستادكه اورادستگیر كرد ، زیاد حجرو یارانش را بسوی معاویه فرستاد . معاویه هشت كس ازآنها را به كُشت و شش كس راكه از علی بیزاری جستند آزاد كرد این رخداد بسال 51 حجری بود.
قیام امام حسین (ع) كشته شدن امام حسین (ع) در تهییج شیعیان و متحد كردنشان تأثیربسیارداشت پیش از این رخداد شیعیان پراكنده بودند زیراشیعه گری یك نظریه سیاسی بودكه دردل پیروان خودنفوذنكرده بود وقتی امام حسین (ع) شهید شد شیعه گری باخون آمیخته شد و دراعماق قلوب شیعیان نفودكردوعقیده راسخ آنهاشد.
آری آن حضرت همراه پدر و بردارش شاهد همه اقدامات خصمانه امویان نسبت به اسلام بود اكنون درمیدان مبارزه با معاویه و دستگاههای حكومت خود كامه و تروریستی او كه می خواستند امت راازاهداف خود منصرف كنندواسلام را ازمسیر خود برگردانند تنها مانده بودو می دید اینان چگونه اسلام را دگرگون و اصول و مبادی انسانی آنراكه محمدبن عبدالله (ص) پیامبر (ره) آورده است دستخوش فساد وتزویرمی سازد وافكارمردم رابه نام دین باافترابه خدا و پیامبرش تخدیرمی كنند تاجایی كه فردمسلمان خود و زندگی و آزادی و شرفش
رابامشتی درهم به حكام ستمگر می فروشدواززندگانی خویش باهمه سختیها وبی رحمی هاومحرومیتهای آن خشنود است آن حضرت همه این انحرافها و ستمگریهارامی دید ونگرانی سرتاسروجوداورافرامی گرفت و دردو اندوه برای سرنوشت رسالت وانسانیت كه نتیجه این دگرگونی مهم و خطرناك بود او رابی تاب می كرد همان تحول پرخطری كه امویها می كوشیدند آن راهرچه عمیقتر سازند.
تشخیص و هویت اسلامی امت را ریشه كن كنند تامطمئن شوند كه اعمال خودسرانه آنها نفرت و انزجارتوده های مردم را برنمی انگیزد و احساس و تشخیص گناه كه فرد مسلمان رابه قیام برضد ستم وستمگر وادارد از وجدان و ضمیرتوده ها رخت بربست . امویان درراه ریشه كن ساختن روح و هویت اسلامی علاوه برصرف مال و به كارگیری همه وسایل تهدید و ارعاب مكاتب راویان ومحدثان و افسانه سرایان رانیز برای این منظور به خدمت خود گرفتند . ابوهریره سمره بن جندب ، كعب الاخبار ودیگران دررأس مكاتبی قرارداشتند كه معاویه آنها رابرای جعل احادیث تأسیس كرده بود .
دلایل و انگیزه های قیام برضد حكومت اموی در دوران معاویه وامام حسین (ع) بسیاربود . آن حضرت آنها رادرك می كرد و می شنــاخت و در نامه هایی كه گهگــاه به سوی معــاویه می فرســتاد صریح و روشن آنها راذكر می كرد. دریكی از این نامه ها آمده است: هیهات هیهات ای معاویه هرآینه روشنی صبح سیاهی شب را رسواساخته و تابش خورشید برروشنایی چراغهاغلبه یافته است . سخن گفتی تا آن حد كه زیاده روی كردی و به خود اختصاص دادی تا آن اندازه كه ستم رواداشتی ودست بازداشتی تابخل ورزیدی و ستم كردی تا از حدگذشتی و به هیچ دارنده حقی از حقش بهره ای ندادی تا آنگاه كه شیطان بیشترین بهره و بزرگترین نصیب خود را از توگرفت .
امام حسین (ع) برمخالفت خودنسبت به بیعت با یزید ورسواكردن معاویه و كارهاوبدعتهای اوونیزتشویق مسلمانان به قیام برضد وی همچنان ادامه دارد و از جمله فشارهایی كه معاویه برآن حضرت واردكرد، این بود كه پرداخت مستمریهای بنی هاشم را متوقف و به بیعت امام حسین (ع) موكول كرد . لیكن این اقدام سودی نداد و معاویه مُرد وامام (ع) همچنان برموضوع خود باقی بود ، بعضی از صحابه مانند امام حسین ازبیعت با یزیدخودداری می نمودند.
مروان بن حكم با امام حسین (ع) دیداركرد و آن حضرت را اندرزدادكه بایزید بیعت كند و گفت : این بیعت برای دین و دنیای تو بهتر است . امام(ع) به او پاسخ داد : اگر امت به زمامداری مانند یزید بن معاویه گرفتارشود با اسلام باید خداحافظی كرد . من ازجدم پیامبرخدا (ص) شنیدم كه می فرمود: خلافت برخاندان ابوسفیان حرام است پس هرگاه معاویه را برمنبرم دیدیدشكمش رابدرید . مروان خشمگین از نزد آن حضرت بازگشت براستی امت در مورد معاویه سهل انگاری كرد و به كسی كه بدتر ازاوبود دچارشد .
امام (ع) به برادرش محمدبن حنیفه وصایایی فرمودكه ضمن آن آمده است من از غرورسرخوشی و برای ستمگری و تبهكاری قیام نكرده ام بلكه تنها اصلاح اوضاع امت جدم را می خواهم و برآنم كه امربه معروف و نهی از منكر كنم هركس با قبول حق ازمن بپذیرد خداوند بررعایت حــق سزاوارتــراست وهركس دعوت مرا ردكند شكیبایی می كنم تاخداوندمیان من و قوم به حق حكم فرماید واوبهترین حكم كنندگان است .
درمدتی كه امام حسین (ع) در مكه اقامت داشت این شهر پرازهیأتهای نمایندگی اعزامی مردم كوفه بود . هر هیأتی دههانامه ازعشایر و سران كوفیان راباخودداشت كه ضمن آنها از امام می خواستنددرحركت به سوی آنها شتاب كند تایكصدوپنجاه نامه از آنها نزد آن حضرت گرد آمد . سرانجام در روزهشتم ذی الحجه سال شصت هجری پس ازطواف خانه خدا و سعی صفاومروه درحالی كه مردم برای اتمام حج و مناسك آن با جامه احرام به سوی عرفه رهسپارمی شدند از حالت احرام به سوی عرفه رهسپارمی شدند ، ازحالت احرام بیرون آمده و ازمكه خارج گردید. آری آن حضرت پیش از آن كه اعمال حج خود را به پایان برد از مرگی زودرس به سوی شهادتی هجرت كردكه پس از گذشت سی روزیابیشتر این هجرتش درسرزمین طف انتظاراورامی كشید ، شهادتی كه پشت ستمگران را به لرزه درآورد و تخت فرمانروایی آنان راازجاكند و بسیاری از نقشه های خصمانه نوادگان امیه رابرضد اسلام از میان برد .
حادثه حــره وقتی یزید خبریافت كه مردم مدینه قیام كرده اند ، جنونش تحریك شد و سخت به هیجان آمد و بی درنگ سپاهی بسیار از جیره خواران و یاران بنی امیه از مردم شام به فرماندهی مسلم بن عقبه كه درتاریخ عرب بنام مسرف شهره است به سوی مدینه فرستاد، مردم مدینه با سپاه شام درحره روبرو شدند و جنگی سخت رخ داد . دراین جنگ كه مایه وبال اسلام و مسلمانان بود نخبه اهل مدینه از چابك سواران و بهترین یاران پیغمبركشته شدند و محل وی ورسالت بشمار بوداز میان بردند و آنراآلوده كردند . سپاه شام مسجد مدینه را طویله اسبان كرد و حرم و مكانهای مقدس را برای ربودن اثاثیه آن ویران كردند .محاصره مكه مسلم بن عقبه طبق دستوریزید بن معاویه برای جنگ با ابن زبیرروبه سوی مكه آمد ، چه ابن زبیربه آنجا پناه آورده بود و مردم پیرامون او گرد آمده بودند . مسلم درراه خود به سوی مكه حالش دگرگون و بیمار شد ، لذا حصین بن نمیررااحضاركرد و فرماندهی لشكر رابه اوواگذارد و به وی سفارش كرد در برابرزبیرمقاومت ورزد و بامردم مكه همان كند كه او با مردم مدینه كرده سپس جان از تنش بیرون رفت و حصین او را درهمان كه مرده بود به خاك سپرد ، ابن زبیر خود را برای مقاومت در برابر او آماده كرد و به اتفاق هوادارانش با مهاجمان درحرم و بیرون آن درگیرشدند ، شامی ها خانه كعبه را هدف آتش قرارداده و آن را سوزانیدند . چند روزی از جنگ لشكریان شام با ابن زبیر در مكه نگذشت كه یزیدبن معاویه در محلی از كشور شام به نام حاوارین مرد و این رویداد درسوم ماه ربیع الاول یازده روزپیش از مرگ یزید اتفاق افتاده است و چون خبرمرگ یزید به حصین رسید بیهوده كوشید آن را از سپاهیان پوشیده دارد كه مبادا احساس شكست در آنها راه یابد ، بعد از مدتی این خبر پخش شد و برلشكریان آثار ضعف نمایان شد و حصین به شام بازگشت .
قیام توابین جنبش توابین را پنج تن از بزرگان شیعه كه به دوستی علی (ع) و خاندانش معروف بودند رهبری می كردند كه عبارت بودند از سلیمان بن صردخزاعی كه در شرح حالش آمده وی صحابی بوده و محضرپیامبر(ص) رادرك كرده است ومسیب بن بخیه فرازی ، عبدالله بن سعد بن نفیل ازدی ، عبدالله بن وائل تمیمی ، و رفاعه بن شداد بجلی ، كه همه آنان با علی (ع) همزمان بوده ودرجنگهای اوباناكثان و قاسطان ومارقان شركت كرده بودند اینان گهگاه بسیارمخفیانه و درمنتهای احتیاط گرد هم می آمدند ، برامام حسین (ع) می گریستند و پیشمانی خود راازاین كه به یاری اونشتافتند اظهارمی كردند ، این رهبران غالبا” به همراه هركسی كه با آنها انس و الفت داشت و به وفاداری و اخلاص او مطمئن بودند درمنزل سلیمان بن صرر
گردهم می آمدند ، نخستین اقدام آنها درسال 61 هجری بود ، یعنی همان سالی كه امام حسین(ع) در آن كشته شد و آن عبارت بود از گردآوری سلاح و ساز وبرگ نظامی و فراخوان مخفیانه مردم به خونخواهی حسین (ع) وگرفتن انتقام و گروههاومناطق یكی پس ازدیگری دعوت آنها را می پذیرفتند ووضع آنها پیوسته بدین گونه بودتاآنگاه كه یزیدبن معاویه به هلاكت رسید. دراین هنگام سلیمان بن صردبه شیعیان مدائن كه از كوفه به آن جا منتقل شده بودند و به شیعیان بصره نامه نوشت و از آنها خواست به خونخواهی امام حسین (ع) و انقلاب برضدبنی امیه قیام كنند ، آنان دعوت اورا اجابت و آمادگی خود را نمایان ساختند و داعیان و مبلغان خود را در كوفه پخش كردند و رهبران نهضت مردم را گردآوری و آنان را دعوت می كردند كه به همراه آنها قیام كنند و از این كه امام حسین (ع) رایاری نكردند به پیشگاه خداوند توبه كنند و مردم دسته دسته به آنها می پیوستند تااین كه شانزده هزارمردپیرامون آنها گرد آمد ، توابین یا انقلابیان خونخواهی حسین (ع) را فریاد می زدند و ابن زبیروهوادارانش كشندگان حسین (ع) را دشنام می دادند .
توابین پس از فراهم كردن وسائل كاردر ربیع الآخرسال 65 هجری در عین الورده با عبیدالله بن زیاد روبروشدند . عبیدالله درزندگی مروان مأمورشده بودكه عراق رااززیرتسلط امویان درآورد و عراقیان رامطیع كند و پس ازمرگ مروان عبدالملك او رادرمقام خویش بجانهاد. شیعیانی كه درعین الورده حضوریافتند تنها از مردم كوفه نبودند بسیاری از مردم بصره و مدائن نیز بدانها پیوسته بودند وقتی دوسپاه روبروشدند شیعیان با آنكه درجنگ به سختی پایداری كردند شكست خوردند و پیشوای آنها سلیمان بن صردكشته شد و فراریان به شهرهای خویش رفتند .
ادامه خواندن مقاله قيام هاي علويان
نوشته مقاله قيام هاي علويان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.