nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
عوامل موثر بر پرخاشگری كودكان و نوجوانان
چكیده در این مقاله موضوعاتی از قبیل : پرخاشگری – ناسازگاری – عواملی كه در این امر دخیل هستند – رفتار و عملكرد والدین – اجتماع – مدرسه – راههای مبارزه با پرخاشگری وچگونگی رفتار با كودكان پرخاشگر مورد بحث قرار می گیرد . امید است مورد توجه و استفاده همكاران قرار گیرد .
مقدمه آیا كودك شما واقعاً ناسازگار پرخاشگر است ؟ نخستین راه برای قضاوت در مورد اینكه آیا ناسازگاری فرزند شما ذاتی و نهادی است یا نه این است كه از خود بپرسید آیا چنین رفتاری از آغاز كودكی با او همراه بوده یا خیر ؟ همان طور كه مشاهده كردیم صفات ذاتی در طفل زود بروز می كنند و در واقع بخشی از نهاد او هستند تا پاسخی به محركهای خارجی ، بنابراین طفل شما ذاتاً ناسازگار نیست ، رفتار طفل در نتیجه ی شرایط متغیری مانتد طلاق ویا جدایی والدین ، به دنیا آمدن بچه تازه و یا اسباب كشی از یك شهر به شهر دیگر ، بیماری و یا مشكلات در مدرسه و با دوستان جدید است . رفتار او در نتیجه نقیصه مشخصی است كه توسط متخصصین تشخیصی داده شده ، مانند لكنت زبان ، كه طفل قادر نیست با افراد دور و بر صحبت كند ناهنجاریهای مادر زادی در مغز یا صدمات مغزی كه در نتیجه بیماری یا سكته عارض شده و یا هر گونه نارسایی ذهنی یا عضوی آنچه در بالا ذكر شد معمولاً نباید از دید والدین پنهان بماند بلكه باید در همان ابتدا با متخصص ، مشاوره لازم به عمل آید . معلمین هم باید در برخورد با ناسازگاری و پرخاشگری این سوال را مطرح كنند كه چه انگیزه ای موجب چنین رفتاری از طرف دانش آموز شده است یا این كه چه نیازی از دانش آموز به وسیله انجام این عمل ارضا شده است ؟ به عبارتی معلمان باید به تحلیل رفتار بپردازند و به این نكته توجه داشته باشند كه در ورای هر رفتار دانش آموز علت به خصوصی وجود دارد . معلمان باید باور داشته باشند كه دانش اموزان بطور طبیعی بد یا خلاقكار نیستند بلكه افرادی هستند با نیازهای طبیعی كه در شرایط عادی و مطلوب دچار خلاف و رفتار عادی نخواهند شد و تنها زمانی كه شرایط غیر عادی و نامطلوب باشد رفتار خطا ممكن است از آنها سر زده شود . مربیان پرورشی و تربیتی پس از مطالعه ی دقیق علل رفتار خلاف در دانش آموزان باید برخورد تربیتی مناسبی را نیز در رابطه با آن رفتار خلاف داشته باشند .
عوامل موثر بر پرخاشگری و ناسازگاری 1- عوامل خانوادگی : روان شناسان بر این نكته توافق دارند كه خانواده در پیدایش اختلالات كرداری فرد تاثیر مهمی دارد . محیط خانواده نخستین مركز یادگیری كودك و نوجوان است در این محیط كودك یاد می گیرد چگونه وظایف اجتماعی خود را انجام دهد ، حقوق دیگران را محترم شمارد، با افراد خانواده نزدیكان و خدمتگزاران ، سازگاری كند و صفات و خصایص نیك یا زشت را از آن ها بگیرد ، بطور كلی روابط خانوادگی در رشد هیجانی و عاطفی كودكان بسیار تاثیر دارد چنان كه هر مشاجره و نزاع میان پدر و مار بی ثباتی در خانواده زیاده روی در كنترل كودك ، محدود كردن او و به تعویق انداختن امیال و خواهش های او ، تنبیه بدنی ، او را به فردی پرخاشگر تبدیل می كند . عوامل خانوادگی چون بی توجهی ، تبعیض قائل شدن والدین بین فرزندان ، تنبیه بدنی ، محدود كردن فرزندان ، نزاع افراد خانواده ، فقدان یكی از والدین در ایجاد رفتار پرخاشگرانه در كودكان بسیار تاثیر دارند . عواملی چون بر طرف كردن خواسته هایی فرزندان و روابط صمیمانه ی اعضای خانواده در كاهش پرخاشگری آنان نقش مهمی ایفا می كنند اما فضای نا مساعد منزل تاثیر چندانی در رفتار پرخاشگرانه ندارد . از عوامل خانوادگی می توان به چند مورد اشاره كرد از جمله : پریشانی فكر بطور كلی توقعات نقش مهمی را در طرز فكر و برداشت والدین ایفا می كنند . برای مادران كه همیشه طبق آخرین مد لباس می پوشند درك این مسئله كه طفل وی چطور می تواند یك لباس را چند روز متوالی بپوشد و آراسته نباشد مشكل است همچنین برای مادری كه خجالتی ، ساكت و كم حرف ، داشتن یك كودك پر سر و صدا و نا آرام مشكل تر خواهد بود . 2- خستگی : بسیاری از كودكان دائماً به اداره شدن و توجه نیاز دارند و برای والدین آنها این كار مشكل است زمانی كه مادر و پدر با كودك دچار مشكل خواب هستند شبهای زیادی را بی خوابی كشیده اند علاوه بر آن نظافت منزل و تهیه غذاهای مخصوص و مورد نظر توجه بیش از حد بدون اینكه بهبودی در رفتار كودك حاصل شده باشد تمام اینها بسیار خسته كننده و روح آزارند.عوامل اجتماعی روان شناسان اظهار می دارند كه در برقراری مناسبات اجتماعی گاه وقفه ای پیش می آید و بعضاً مانعی بر سر راه كودكان و نوجوانان قرار می گیرد و او را دچار نا كامی و تعارض می كند و به طور طبیعی بستر مساعدی برای رفتارهای انحرافی او فراهم می شود . تحقیر كردن نوجوان در حضور دیگران و ناتوانی در ارتباط برقرار كردن با دیگران و مشاهده ی فیلمهای خشونت آمیز ( تلویزیونی ، ویدئویی ، ماهواره ای و ; ) بازی های رایانه ای در ایجاد روحیه پرخاشگری در نوجوانان بسیار تاثیر دارند . بر عكس عواملی چون شركت در مراسم مذهبی و معاشرت های خانوادگی و اجتماعی در كاهش پرخاشگری در نوجوانان بسیار موثرند . از دیدگاه آنان مشاهده ی صحنه های درگیری میان همسالان و ناكامی در دستیابی به موفقیت های ورزشی چندان تاثیری در ایجاد پرخاشگری در نوجوانان ندارد . 3- عوامل آموزشی : نوجوان قبل از آنكه دانش آموز یك دستگاه تربیتی به حساب آید نو بالغی است كه در پی كسب شخصیت است و هر جا آن را بیابد جذب می شود و می بالد . با هر ضربه ای كه دریافت می كند ، جریمه دار می شود و می گریزد ، وقتی تمام راه های ابراز وجود و ثبات شخصیت برای او مسدود می شود در ارزیابی از شخصیت خویش دچار تردید می شود و چنانچه تحقیر و انتقاد مكرر اولیای مدرسه نیز بر آن افزوده شود ، تزلزل و ناتوانی عمیق در اركان شخصیت او رخ می دهد . یكی از عوامل مدرسه ای كه در رفتار دانش آموز بسیار تاثیر دارد موفقیت تحصیلی اوست بدین معنا كه وقتی دانش آموز در فعالیت های درسی خود موفقیت بدست می آورد معمولاً با تقدیر و رضایت خاطر دیگران مواجه می شود و اعتماد به نفس پیدا می كند در حالی كه عقب ماندن و مردود شدن مكرر معمولاً انتقاد و سرزنش دیگران را به دنبال دارد و دانش آموز را ناراحت و غمگین می كند و اعتماد به نفس او را از بین می برد و در نهایت باعث پرخاشگری او می شود . عواملی چون تبعیض بین دانش آموزان توسط معلمان اهانت و سخت گیری در مقررات و تنبیه بدنی توسط اولیای مدرسه و هم چنین عدم موفقیت تحصیلی و حجم زیاده مطالب درسی و تكالیف مربوط ، اثرات بسیار زیادی در بروز پرخاشگری در دانش آموزان دارند . در جامعه آماری ما نوع مطالب و محتوای درسی را در رفتار پرخاشگرانه دانش آموز چندان موثر نمی دانند . عصبانیت مادرانی كه از عهده اداره كودكان خود بر نمی آیند معمولاً به علت بی اثر بودن روشهای انضباطی مانند فریاد زدنهای مداوم و كتك زدن كه هیچ اثری ندارد ، عصبانی هستند گاهی مادر چنان كلافه می شود كه رویای از دست كودك خلاص شدن فرار كردن و یا سپردن كودك به كسی دیگر را در سر می پروراند . عصبانیت ه تنها شامل حال كودك بلكه سایر فرزندان نیز می شود : این حالات ممكن است در نهایت به از دست دادن كنترل و كتك زدن تنبیه بدنی منجر گردد .
احساس گناه مادری كه تمام تمیدات خود را برای پرورش كودك بی ثمر می بیند به ناچار احساس گناه می كند و به این نتیجه می رسد كه مسبب اصلی ناسازگاریهای فرزندش خود اوست . این احساس زمانی كه با ملامتهای دكتر ، معلمان و سایر مادران همه فامیل و مادر و پدر خود نیز همراه باشد ، شدیدتر می شود . در این شرایط مادر در تواناییهای خود تردید می كند و می اندیشد كه شاید مادر بدی بوده است كه كودك او اینگونه و محیط زندگی خانوادگی او این چنین شده است او احساس نا امنی و بی كسی می كند مادر زمانی كه كودك خود را به پارك می برد و او به اطفال دیگر حمله می كند و دعوا راه می اندازد خود را مقصر می داند و فكر می كنند كه اطرافیان او را گناهكار می دانند . همچنین مادری كه جملاتی از قبیل « تو چه بر سر این طفل نمی آوری؟ » و یا « چرا نمی توانی این كودك را اداره كنی » و یا « آیا ما هم با تو این گونه رفتار می كردیم » را از زبان مادر خود می شنود می داند كه مادرش او را مقصر می داند . نارضایتی همه والدین این احساس را دارند ولی در مورد والدین كودكان ناسازگار این احساس هزاران بار قویتر است . این احساس بر خلاف احساس گناه كه درونی است برونی بوده و معمولاً در مجامع عمومی و زمانی كه مادر با نگاه های خیره مادران دیگر ، مغازه داران ، خریداران ، پیشخدمتهای رستوران ، رانندگان اتوبوس و سایر افرادی كه شاهد رفتار ناهنجار طفل هستند روبرو می شود بروز می كند و در بیشتر مواقعی مشهود است كه والدین خود راناچار به اداره كودك می بینند . بی كفایتی مادر خود را دست تنها، نابلد و بدون كنترل می بیند و در مقایسه خود با سایر مادران این حس شدیدتر می شود . مادری كه طفل خود را برای ورزش به ورزشگاه می برد با انبوهی از مادران و فرزندان مقایسه می كنند . كودك كه از تعویض یك برنامه به برنامه دیگر گریزان است نمی تواند به راحتی مانند سایر اطفال برنامه ها را دنبال كند و تنها با رفتار خویش توجه سایر افراد گروه را جلب می كند زمانی كه معلم در كلاس نقاشی از كودكان می خواهد كه روپوشهای خود را درآورده و قلم موها را كنار نهند كودك ناسازگار به خاطر حس عدم تطبیق با محیط و رعایت نكردن دستورات معلم در فرصت كوتاه ، از انجام این دستورات خودداری كرده و ممكن است شروع به ناآرامی و كج خلقی نماید . تا زمانی كه مادر خود را به كودك رسانده و روپوش او را درآورده و قلم مو را از وی بگیرد و جا به جا كند سایر اطفال در حال پوشیدن كفشهای ورزشی و جورابهای خود و حضور در كلاس ژیمناستیك شده اند . در این حال مادر باید بر سر پوشیدن كفشهای ورزشی و راضی كردن كودك به ژیمناستیك جدال كند . با اینرفتار ناهنجار و نگاه های متعجب بر روی كودك كدام مادری می تواند احساس رهبری و قدرت كند ؟ غمزدگی و افسردگی اغلب مادران كودكان ناسازگار افسرده اند ، به خصوص بعد از گذراندن یك روز بد و یا یك هفته خسته كننده . گاهی این افسردگی در صورتی كه تا اندازه ای زمینه ارثی نیز داشته باشد و ساسیر شرایط محیط نیز به آن كمك می كند باعث بستری شدن مادر می گردد . این احساس یك مسئله زود گذر و معمولی نیست بلكه ناراحتی است كه عوارض مختلفی را می تواند در بر داشته باشد . اشكالات خواب و اشتها ، از دست دادن حافظه و تمركز فكری ، كم شدن انرژی ، داشتن افكار منفی و خود كم بینانه و منفی بافی در مورد آینده این نوع فشارهای روحی را می توان در درمانگاه های مخصوص مداوا كرد و كسی كه این گونه عوارض را در خود مشاهده می كند باید برای كمك به موسسات مخصوص مراجعه كند .
قربانی بودن این احساس یكی از مهمترین سوالات برای مادران اطفال ناسازگار مطرح می سازد كه چرا طفل من با من چنین می كند ؟ آیا اواز من متنفر است ؟ یا این كارها را از روی عمد انجام می دهد . هر چه مادران در این میان خود را ضعیفتر و مغبونتر می بینند كودك به نظر قویتر و سر آمدتر جلوه می كند . او احساس شما را كنترل می كند روز شما را اداره می كند و در اداره تمام زندگی شما نقش دارد . شما مغبون او شده اید . احساس در دام بودن مادران اطفال ناسازگار احساس می كنند كه نمی توانند سرنوشت خود را تغییر دهند . ْآنها با كودكی كه پرورشش بسیار مشكل ولی بی اعتنا است طرف شده اند هیچ كس موقعیت و احساسات آنها را درك نمی كند و آنها آزار می بینند . اغلب مادران بیشتر از حد تصور شما آرزوی فرار و رویای گریز از خانه و از كودكان ناسازگار خود را دارند . درگیر بودن این حس مخلوطی از احساسات مختلف است . عجب در اینجانب است كه مادر بیشتر و بیشتر در مشكلات كودك غرق می شود و زیاده از اندازه سعی در برآوردن احتیاجات و توقعات او دارد . باعث آن حس مادری است و فقط مادر می داند كه كودك در چه شرایطی است . درك و دریافت زجری كه كودك می كشد مادر را وادار به مراقبت بیشتر و حفاظت از او می كند . این حفاظت ناشی از برخوردهای فكری و وجدان ماری است و این احساس در زنی كه از او در دوران كودكی به طور غیر عادی توقع داشته اند كه روی پای خود ایستاده و مانند یك فرد بالغ رفتار كند ، بیشتر مشهود است . همه این عوامل زمانی كه با رفتار روزانه كودك تداخل می كنند باعث احساس بردگی و اسارت شده و كودك دشمن مادر شمرده می شود راه حل این وضع ناخوشایند پاره كردن این زنجیر و دور و تسلسل از عكس العملهای پی در پی و مداوم درك و تمرین در به كار بردن روشها و راه هایی است كه اداره و استقرار حاكمیت مادر را در مقابل كودك موجب گردد . با فهمیدن چگونگی به كار بردن این روش ها مادر می تواند از رنج و مضرات همراه با آنها در مورد خود و كودكش بپرهیزد . توصیه های مهم برای كاستن ناسازگاری و پرخاشگری كودكان از خود بپرسید آیا این رفتار حائز اهمیت است ؟ همان طور كه قبلاً مشاهده كردید تنبیه بیش از حد بی اثر بوده و دور و تسلسل را تشدید می كند شما باید هر چه كمتر ولی موثر تنبیه كنید . زمانی كه شما شاهد رفتار « دست خودش نیست » كه به خلق و خوارتباط دارد می شوید و به مرور زمان می آموزید كه چگونه با آن به صورتی متفاوت به وسیله اداره كردن رفتار ، و نه تنبیه كردن مدارا كنید ، كم و بیش به همان فهرست رفتار حائز اهمیت كه در بخش قبلی آن را تهیه نموده اید بر می گردید . این طرز رفتار بد فقط می تواند به وسیله خود كمك بهبود یابد و اگر به او آشكارا بگویید كه نباید آن را انجام دهد باید بیاموزد و بداند كه اگر روزی از روی عمد آن را تكرار كند چه در انتظارش خواهد بود . مجازات نمادین از روی تجربیات من شدت وحدت مجازات به اندازه روشی كه شما مجازات می كنید اهمیت ندارد . مثلاً پنج دقیقه در اتاق بودن همان اثر را بر روی كودك می گذارد كه شصت دقیقه معمولی را گذراندن . در واقع نباید از یك كودك خردسال توقع داشت كه بتواند برای مدت طولانی در اتاقش تنها بماند . فكر نكنید اگر مجازات شما سبك باشد اقتدار خود را از دست می دهید . مهم این است كه شما تنبیه را در نظر بگیرید و آن را تا به آخر مرحله اجرا در بیاورید این است كه آن را موثر خواهد دانست . بنابراین سعی كنید مجازات را منصفانه انتخاب كنید ولی آن را با جدیت و حتی سنگدلی اجرا نمایید . سنگدلی به معنای ترساندن كودك نیست بلكه نشان دهنده آن است كه شما اقتدار و جدیت كافی رویارویی با كودك را دارید و آن را به طفل نیز بفهمانید . زمانی كه كودك شما درك كرد كه شما درمورد تهدیدات خود جدی هستید در خواهد یافت كه چقدر با یك جمله جدی ولی برنده می توانید او را ساكت كنید . اگر این كار را ادامه دهی تنبیه خواهی شد . مقررات و انتظارات را مشخص و روشن بیان كنید هر كودكی وقتی بداند كه والدین او به آنچه می گویند عمل می كنند بهتر رفتار خواهد كرد . رفتار به خصوصی كه انجام آن مجاز نیست باید با ترتیب بخصوصی دنبال شود مقررات شما باید روشن و فهم آنها ساده باشد . در این صورت كودك شما می داند كه توقعات شما چیست و چه مقرر شده است . شما تا به حال روی مقررات اولیه مصمم شده اید و آنها را با سادگی و واقع بینی با طفل خود در میان گذاشته اید . قانون تازه ای در خانه مقرر شده است از حالا به بعد تو اجازه نداری كه كسی را كتك بزنی . اگر این كار را تكرار كنی با حبس شدن در اتاقت مجازات خواهی شد . بار اولی كه كودك شما مثلاً خواهرش را كتك زد ، خوب است كه به او یادآوری كنید اما اگر این كار دوباره نیز انجام داد به سرعت و به طور جدی عمل كنید و مجازات برنامه ریزی شده قبلی را انجام دهید . او خواهرش را كتك زده و در این مورد به او تذكر داده شده است ولی قانون را شكسته پس باید در اتاقش حبس شود بلافاصله بعد از رفتار بد ، مجازات باید به سرعت و جدی انجام شود و نباید آن را به تاخیر انداخت . چگونه تنبیه كنید كوتاه : همیشه نظرات خود را در موقع تنبیه به طور مختصر بیان كنید : « تو مرتكب چنین كاری شده ای كه مجاز نبوده ای در این صورت مجازات تو این است » هیچ گاه مسائل را بیش از حد شرح ندهید . برای مثال شما میز تحریر چوبی زیبایی در اتاق نشیمن دارید . پسر شما دوست دارد كه اسباب بازیهایش را روی آن نهاده و آنجا به بازی بپردازد و شما در مورد خراش افتادن بر روی آن نگرانید . مادری كه زیاده از حد حاشیه می رود و توضیح می دهد خواهد گفت :پوریا این یك قطعه اسباب قیمتی است اگر تو اسباب بازیهایت را روی آن قرار دهی به خصوص ماشینها و كامیونهایت را امكان اینكه آن را خراش دهی زیاد است اگر خراش بیفتد مادرت باید آن را به مغازه تعمیر مبلمان ببرد تا آن را تعمیر كند كه البته خرج زیادی دارد . این كار پدرت را عصبانی خواهد كرد بنابراین روی این میز بازی نكن . به جای این شما باید یك گوشزد كوتاه به طفل بكنید : پوریا تو می دانی كه اجازه نداری روی این میز بازی كنی و اگر این كار را بكنی من به تو اجازه تماشای فیلم كارتون امشب را نخواهم داد . اگر پوریا امتناع ورزید بلافاصله بگویید كه او امشب از تماشای تلویزیون محروم است . با طفل جر و بحث نكنید و چانه نزنید اشكال بسیاری از والدین كودكان ناسازگار این است كه كودك در نظر دارد آنچنان قوی است كه او را به چشم یك آدم بزرگسال می نگرند و خود را محتاج به تشریح اعمال خود و تصمیماتشان می بینند اما شما نباید با كودكان ناسازگار چانه بزنید بلكه مقررات را وضع می نماید و اگر كودك چون و چرای آن را سوال و رفتاری می كند كه در نظر شما حائز اهمیت و قابل ایستادگی است باید جواب دهید : چون من اینطور می گویم یا چون این قانون منزل ماست . این بدین معنی نیست كه شما یك مستبد خودكامه و بی رحم هستند در واقع مقررات شما از نظر كودك بسیار منطقی و بجاست هدف در اینجا نشان دادن قدرت شما به طریقی واقع بینانه و بی طرفانه است .
برای مثال اگر دختراتان سر میز ، غذا را سلف می كند و شما معتقدید كه این رفتار مهم است باید در موقعی كه سر میز غذا نیستید به او تذكر بدهید كه اگر غذا را تف كند به اتاقش فرستاده خواهد شد اگر یك بار این كار را كرد برای اولین بار و آخرین بارباید به او تذكر داد كه تنبیه خواهد شد و به اتاقش فرستاده خواهد شد او بار دیگر این كار را می كند . شما نباید به هیچ وجه اجازه دهید چنین بگو مگویی بین شما رخ دهد . سارا به اتاقت برو . مامان خواهش می كنم. من منظوری نداشتم و فقط تصادفی این كار را كردم . ولی من منظورم همان است كه گفتم . اما مامان تكه گوشتی كه به من داده بودی به قدری سفت بود كه جویدنش مشكل بود و لای دندانهایم رفت . تو باید همین الان به اتاقت بروی . مامان خواهش می كنم من دیگر این كار را نمی كنم دفعه آخر است .
سارا پس بگذار به اتاق نشیمن بروم . این گفتگو باید جایگزین با گفتگوی زیر شود . خوب سارا به تو تذكر داده بودم ولی تو دوباره عمل را تكرار كردی . حالا باید برای پنج دقیقه به اتاقت بروی . مامان خواهش می كنم منظوری نداشتم . به اتاقت برو و بحث نكن .
ادامه خواندن مقاله در مورد عوامل موثر بر پرخاشگري كودكان و نوجوانان
نوشته مقاله در مورد عوامل موثر بر پرخاشگري كودكان و نوجوانان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.