Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله راهبرد اتحاد ملي و انسجام اسلامي با نگاهي به انديشه هاي امام خميني

$
0
0
 nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی با نگاهی به اندیشه های امام خمینی خبرگزاری فارس: مقاله حاضر گامی است در این جهت تا راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی از دیدگاه حضرت امام(ره) هرچه بیشتر مورد كنكاش و تبیین قرار گیرد.چكیده: امام خمینی (ره) احیای اسلام ناب محمدی(ص) را به دور از التقاط و تحجر و پیرایه های خرافی و روشنفكری به عنوان راهكار بازیابی عظمت و موتور محركه جهان اسلام به سمت ترقی و پیشرفت می دانستند.به اعتقاد امام خمینی(ره) اسلام ناب محمدی«ص» قادر است حجاب ها و مرزهای اقلیمی، علایق ملی، منافع فردی و وابستگی های فكری و فرهنگی را به كنار بنهد و بدون تعلق به فرهنگ، نژاد و زبان ویژه ای، «امت» را در كانون واحدی گرد آورد. اسلام ناب دارای قاعده بسیار پایداری در میان لایه های آسیب پذیر و محروم جامعه كه تحولات بنیادین را در نظام های اجتماعی – سیاسی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهند است. مقدمه سال 86 را مقام معظم رهبری سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیدند. بدون تردید شرایط محیطی اعم از داخلی، منطقه ای و بین المللی در این نام گذاری سهم بسزایی دارند. در این راستا آنچه كه برای مسئولین، نخبگان، صاحب نظران، و رسانه ها مهم است تبیین سخنان مقام معظم رهبری است تا سال 86 را با اتحاد ملی قویتر و انسجام اسلامی مستحكمتر سپری نماییم. مقاله حاضر گامی است در این جهت تا راهبرد اتحاد ملی و انسجام اسلامی از دیدگاه حضرت امام(ره) هرچه بیشتر مورد كنكاش و تبیین قرار گیرد. اینك با هم آن را از نظر می گذرانیم. براساس دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) ایجاد تحول در جامعه اسلامی و رهاندن آن از واگرایی بدون ترسیم برنامه فراگیر و ریشه دار بر مبنای اصول دینی امكان پذیر نیست. وضعیت فعلی جهان اسلام و نابسامانی های موجود در آن معلول دلایل گوناگون از جمله عوامل زیر است: 1) انحطاط فكری و تزلزل اعتقادی مسلمانان. 2) سلطه قدرت های استكباری و رژیم های استبدادی بر مقدرات ملت ها كه همه در راستای فرآیند تغییر هویت امت اسلامی و نیز چپاول ثروت ها منابع زیرزمینی آنها حركت می كنند. رهایی از وضعیت اسفبار كنونی جز در سایه قطع ریشه های انحطاط میسر نیست كه این امر نیازمند بسیج گسترده ملت ها و حكومت های اسلامی در چهارچوب یك استراتژی روشن و فراگیر است. جهان اسلام به مثابه مجموعه واحد و برخوردار از دیرینه تاریخی، فرهنگی و سیاسی مشترك، ناگزیر از بازگشت به اصالت تاریخی و فرهنگی می باشد. البته دست یابی به این هدف مستلزم شناسایی مؤلفه های برجسته هویت دینی و ملی و اتكاء به درون است. در اندیشه امام خمینی(ره) گسترش انقلاب فكری-فرهنگی باعث شكل گیری باورهای مشترك در سطح عمومی می گردد. این جهش در دو سطح قابل پیش بینی است كه در هر دوی آنها نخبگان دینی و ملی نقش راهبردی داشته و مسئولیت پیشاهنگی و هماهنگی را بر دوش خواهند كشید. از این رهگذر سنگین ترین وظیفه در راستای ایجاد انسجام اسلامی و اتحاد ملی متوجه اندیشمندان خواهد بود. یعنی نخبگان پیش از دعوت مردم به انسجام خود باید به این راهبرد دست یافته و تعریف روشنی از الزامات و حوزه های آن را تدوین و به جامعه اسلامی عرضه دارند. بدون تردید اختلاف و افتراق نخبگان در حوزه تعاریف انسجام اسلامی و تصلب و اتكای بیش از حد آنان بر عناصر تمایز ، جامعه را در دست یابی به این هدف آرمانی ناكام خواهند ساخت. سطح اول راهبرد انسجام اسلامی: ایجاد چارچوب فكری و فرهنگی برای سازماندهی جریان فراگیر رشد و تحول فرهنگی وجود روابط مستحكم ذهنی و معنوی میان سایر اعضای جامعه دینی و هدایت آن به سوی هدف مشخص و واحد، امر بسیار ضروری است. حركت به سمت انسجام اسلامی بدون پشتوانه علمی و نظام فكری یكپارچه و خلاق كه ارزش ها، باورها و هنجارهای یكسانی را تولید كند، امكان ندارد. این نظام اعتقادی و فكری باید برخوردار از دو ویژگی زیر باشد: الف) تقویت انگیزه مبارزه جویی با استعمار خارجی و استبداد داخلی متكی به دشمن ب) حفظ همگرایی و انسجام در درون ملت ها البته این دو ویژگی وابسته به وجود یك نظام فكری و ارزشی مبتنی بر اصول و مبانی دینی است. حضرت امام خمینی(ره) بعنوان یكی از نخبگان برجسته جهان اسلام با درك این مهم بدنبال یافتن آلترناتیو مناسب دینی بود كه بتواند از رهگذر آن خلأ فكری موجود در جوامع اسلامی را جبران نماید. ایشان در نجف اشرف نخستین شالوده یك نظام فكری- سیاسی را پایه گذاری و ایده حكومت اسلامی را بر مبنای فقه سیاسی در حوزه علمیه مطرح كرد. نظام مورد نظر امام خمینی(ره) بر سه پایه و مفهوم اساسی بنا نهاده شده است: 1)اسلام 2)استقلال 3)آزادی سه مفهوم فوق از عناصر مؤثر نسخه درمان دردهای مزمن و نابسامانی های جهان اسلام چه در گذشته و چه حال بشمار می آیند. باز تولید و فرآوری این مفاهیم امكان بازسازی هویت غبار گرفته و تخریب شده تمامی ملل اسلامی را فراهم می كند و دریچه ای برای انسجام اسلامی و روابط دوستانه میان كشورهای مسلمان خواهد گشود. به باور امام خمینی(ره) علت چالش ها و ریشه آشفتگی ها در جهان اسلام، دوری دولت ها و ملت های اسلامی از آموزه های اسلام و واقع شدن مسلمانان از زیر یوغ سلطه قدرت های استكباری همچون آمریكا و نیز استبداد رژیم های وابسته داخلی است. امام یگانه راه برون رفت و رهایی مسلمانان از مشكلات عصر را بازیابی مفاهیم «اسلام»، «استقلال» و«آزادی» می داند. به همین جهت امام از نخبگان دینی و اجتماعی كه توانایی بیان تفسیر درست و جامع از متن تعالیم غنی اسلام را داشته و ملتزم به استقلال و آزادی بوده و آزمون خوبی از خود نشان داده اند. می خواهد در راستای مفاهیم سه گانه مذكور گام بردارند. «علمای اسلام وظیفه دارند از احكام مسلم اسلام دفاع كنند و از استقلال ممالك اسلامی پشتیبانی نمایند، از ستم كاری ها و ظلم ها اظهار تنفر كنند»1 اسلام در نظام فكری و اندیشه امام خمینی(ره) فضای بسیار پویا، گسترده و فعال دارد اما اسلام ناب و سرزنده ای كه دین، سیاست و علم را مكمل یكدیگر بداند. امام احیای اسلام ناب محمدی(ص) را بدور از التقاط و تحجر و پیرایه های خرافی و روشنفكری بعنوان راهكار بازیابی عظمت و موتور محركه جهان اسلام به سمت ترقی و پیشرفت می داند. به اعتقاد، امام خمینی(ره) اسلام ناب محمدی«ص» قادر است حجاب ها و مرزهای اقلیمی، علایق ملی، منافع فردی و وابستگی های فكری و فرهنگی را به كنار بنهد و بدون تعلق به فرهنگ، نژاد و زبان ویژه ای، «امت» را در كانون واحدی گرد آورد. اسلام ناب دارای قاعده بسیار پایداری در میان لایه های آسیب پذیر و محروم جامعه كه تحولات بنیادین را در نظام های اجتماعی – سیاسی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهند دارد. براساس فرموده حضرت امام خمینی (ره):«اسلام ناب محمدی (ص) اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان كوبنده سرمایه داری مدرن و كمونیسم خون آشام. نابودكننده اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط و اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یك كلمه اسلام آمریكایی می باشد»2 از دیدگاه امام (ره) اسلام ناب محمدی كه توانایی راهبری فكری دنیای اسلام و بسیج توده ها درعصر مدرنیسم و پست مدرنیسم را داراست. از ویژگیها و شاخص های ذیل برخوردار است. 1) اسلام وارسته از تعلقات و سلایق شخصی كه به همه انسانها بطور یكسان می نگرد. 2) دارای وجه سیاسی و حكومتی بوده كه اساسی ترین رسالت آن بنای حاكمیت اسلامی و تعهد در خصوص سامان دهی به امور اجتماعی و سیاسی امت اسلامی است. 3) اسلام مبارزه و قیام بر ضد سلطه استكبار و استعمار جهانی در تمامی ابعاد آن اعم از اقتصادی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ; 4) دفاع از كرامت و منزلت انسانی و آزادی های فردی و تلاش درراستای دگرگونی سلطه طاغوت های زمانه. 5) ایجاد كننده همگرایی و انسجام میان همه مسلمانان در چهارچوب تئوری امت واحده. 6) ارزش نهادن به كار و عنصر تلاش در راستای تامین رفاه عمومی و محرومیت زدایی. اسلام ناب محمدی در فكر امام (ره) مجموعه ای در هم تنیده با ابعاد فكری و عملی است كه به شكل گسترده و همه جانبه و برنامه ای منسجم با زندگی انسان ارتباط تنگاتنگ دارد. البته این اسلام اگر به درستی و بر مبنای صحیح برای ملت ها تبیین و عرضه شود می تواند عزت و عظمت را دوباره به جامعه اسلامی بازگرداند. امروز آنچه بر ملت های مسلمان می آید ناشی از دوری آنان از اسلام ناب و تمسك به اسلام آمریكایی است كه نمونه های زیادی از پیامد چنین رخداد تلخی را می توان برشمرد: ¤ اعطای پایگاههای نظامی به آمریكا برای تصاحب و چپاول منابع حیاتی جهان اسلام. ¤ ترویج تكفیر و برادركشی در میان مسلمانان بنام دین و ارائه چهره ای خشن از مذهب. ¤ خلط مسائل قوی و نژادی با دین و ایجاد خط كشی میان مسلمانان بعنوان عرب و غیرعرب. ¤ ترویج خرافات و موهومات در راستای شكستن حرمت ها و قداست ها. ¤ پذیرش حكومتهای استبدادی و فاسد و تن دادن به ظلم و ستم ¤ اختلافات و تنش های قومی و ترویج ناسیونالیسم ¤ رواج جریان روشنفكری و لیبرالیسم سیاسی، دینی، و اقتصادی در درون و متن جهان اسلام با هدایت دولتهای مستبد داخلی. نكات فوق تنها گوشه ای از نابسامانی های جهان اسلام است كه ناشی از دوری ملت ها و دولت ها از اسلام ناب محمدی (ص) می باشد. استقلال: مفهوم محوری دوم در اندیشه و نظام فكری امام خمینی (ره): استقلال عنصر اساسی بیداری، خودیابی و آزادی ملت های مسلمان از یوغ سلطه جهانخواران و ابرقدرتها است و در یك كلمه نماد اتحاد ملی و همبستگی جوامع می باشد. حضرت امام خمینی (ره) بر مبنای آیه شریفه قرآنی «لن یجعل الله للكافرین علی المومنین سبیلا»3 اینگونه اندیشه استقلال خواهانه خود را بیان می فرماید: «خداوند تبارك و تعالی برای هیچ یك از كفار، سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه را قبول كنند».4 حضرت امام برای دست یابی ملت های مسلمان به انسجام و اتحاد و رسیدن به عزت واقعی دو حوزه جداگانه اما به هم پیوسته برای «استقلال» ترسیم می كند. 1) استقلال درونی 2) استقلال خارجی «استقلال درونی» بازگشت ملت ها به هویت راستین خود در سایه ارزش های دینی و ملی است، فرآیند بازگشت به عقبه های فرهنگی اعم از مفاخر و برتری های تمدن دیرینه خویشتن همراه با نوعی بیداری، گرایش و عشق به مام میهن و باز تولید فرهنگ های اصیل در ملل اسلامی خواهد بود. هر چقدر نگاه ملت ها به گذشته عمیق تر و پایدارتر باشد به همان اندازه انگیزه زدودن فرهنگ مهاجم بیگانه و تحقیرگر نیز در میان ملت ها افزایش می یابد. این حركت باعث برداشتن گام های عملی برای استقلال خواهی در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و; خواهد شد. همانگونه كه امروز به بركت انقلاب اسلامی در پرتو شعار راستین استقلال خواهی نظام اسلامی جامعه ما در بسیاری از عرصه ها به خودباوری و خوداتكایی رسیده و بهترین مصداق آن نیز دست یابی به انرژی صلح آمیز هسته ای می باشد كه سبب پریشانی و ناآرامی قدرتهای استكباری شده است. اما استقلال درحوزه بیرونی یا خارجی به این معنا است وقتی ملت ها در پرتو ارزش های اصیل دینی و ملی به استقلال درونی برسند همزمان نیز به استعمار زدایی و نفی سلطه اجنبی ها از مصالح خود و سایر كشورهای اسلامی خواهند پرداخت و از هر ابزاری برای تحقق این هدف و مرحله اساسی از استقلال بهره می جویند. لذا حضرت امام خمینی (ره) در ترسیم چنین رویكردی به مقوله استقلال می فرماید:«بزرگترین وابستگی ملت های مستضعف به ابرقدرتها و مستكبرین، وابستگی فكری و درونی است كه سایر وابستگی ها از آن سرچشمه می گیرد و تا استقلال فكری برای ملتی حاصل نشود استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد و برای بدست آوردن استقلال فكری و بیرون رفتن از زندان وابستگی، خود و مفاخر و آثار ملی و فرهنگی خود را دریابند.».5 آزادی – مفهوم سوم در راهبرد انسجام اسلامی و اتحاد ملی آزادی از اصول پایدار تحقق نظام دموكراسی و همچنین از عناصر تشكیل اتحاد ملی است، آزادی معمولاً در درون دولت های سرزمینی قابل طرح و اجراست و مربوط به حوزه امور خارجی و روابط بین الملل نیست. نظر به اینكه دولت های اسلامی از جمله پایه های تحقق امت واحد اسلامی هستند باید منبعث از رأی مردم و با مشاركت اراده آنها شكل گیرند تا بتوان با تعمیق و تثبیت اركان دولت های اسلامی به امت واحد دست یافت، بدین جهت آزادی مفهوم واقعی و محوری خود را در تحقق انسجام اسلامی از رهگذر اتحاد ملی بروز می دهد. در بسیاری از كشورها به دلیل فقدان فضای مناسب برای آزادی تعاطی افكار و تنوع اندیشه و عدم احترام به آراء دیگران شاهد شكل گیری استبداد داخلی و سپس استعمار خارجی بوده ایم هر چه فضای تنفس فكری در جوامع اسلامی تنگ باشد آهنگ حركت آنها به سمت دیكتاتوری و استبداد تندتر خواهدشد. وجود آزادی به معنا و شكل واقعی آن نه به مفهوم تباهی و بی بندوباری بویژه در عرصه اندیشه و بیان دردهای مردم از رهگذر رسانه های عمومی شنیداری و دیداری از جمله مؤلفه های پایداری اتحاد ملی و همبستگی خواهدبود. وجود آزادی و یا مطالبه آن از امور مسلم برانداختن حكومتهای طاغوتی و شكست هیمنه پوشالی قدرت های جهانی است. حضرت امام خمینی(ره) در این زمینه می فرماید: «برانداختن طاغوت یعنی قدرت های ناروایی كه در سراسر وطن اسلامی برقرار است وظیفه همه ماست، دستگاههای دولتی جابر و ضدمردم باید جای خود را به مؤسسات خدمات عمومی بدهد و طبق قانون اسلام اداره شود و به تدریج حكومت اسلامی مستقر گردد»6 سطح دوم راهبرد انسجام اسلامی: پایدارسازی و تعمیم نظام فكری و طراحی باورها و قواعد فراملی ما زمانی می توانیم به انسجام اسلامی دست یابیم. كه بتوانیم اندیشه اسلام ناب محمدی(ص) را با تمام ویژگی هایش به شكل صحیح و فراگیر در جوامع اسلامی تعمیق و تعمیم ببخشیم. نظام فكری- فرهنگی اسلامی بعد از یافتن جایگاه مناسب در میان توده ها و در عرصه افكار عمومی آنها اعم از لایه های نخبگان، رسانه ها، و مراكز تولید تفكر می تواند منجر به تولید باورها و ارزش های مشترك و فرآوری آنها در قالب همگرایی و انسجام گردد. این مسئله نیازمند تحقق سه پیش زمینه است: ) جهت گیری واحد فكری و ذهنی در میان عموم جوامع اسلامی (پذیرش اسلام ناب محمدی(ص) به دور از گرایش شخصی و گروهی، موهومات، خرافات و زاییده های روشنفكری و تحجر) 2) شكل گیری روابط اجتماعی مستحكم (ذیلا به این مورد توجه داده شده است) «رفع فتنه و تفرقه ها» 3) منافع اسلامی فراگیر باید بطور روشن تعریف و مرزبندی شود. «تأكید بر نقاط وحدت و یكپارچگی» (در توضیح بند دوم) در راستای استحكام روابط میان كشورها و ملت ها جهت نیل به اتحاد ملی و انسجام اسلامی باید در سطوح ذیل بتوانیم به انسجام و همگرایی برسیم. الف) انسجام رابطه ای: به معنای بالا بودن تراكم روابط دوستی، محبت و حمایت در شبكه های اجتماعی جامعه اسلامی در سطح ملی و فراملی و سازگاری ویژگی ها. ب) انسجام هنجاری: به مفهوم توافق جمعی بر هنجارها و منافع ملی در سطح دولت ها- ملت ها، در حوزه های گوناگون اجتماعی برای رسیدن به تعریف همسان از اتحاد ملی ج) انسجام انگیزشی: وجود سازگاری میان منابع و فراهم سازی زمینه تعامل افراد جوامع اسلامی در سطح ملی و فراملی مانند پذیرش قرآن قانون اساسی و احساس تعلق به كشور یا امت واحد د) انسجام عاطفی: به معنای بالا بودن وابستگی های عاطفی و نیز سازگاری بین عواطف مانند: هم نوعان، همسایگان، هم كیشان، هویت واحد و غیره در این راستا می توان عناصر فراوانی را برای انسجام میان مسلمانان و هم وطنان یافت. در هر حال برای رسیدن به این مهم و تعمیق و تعلیم باورهای دینی و رسیدن به انسجام پایدار نیازمند تكاپو و فعالیت در دو كانون ذیل می باشیم. 1) گسترش فعالیت و همگرایی عالمان و روشنفكران دینی در میدان عملی ادامه خواندن مقاله راهبرد اتحاد ملي و انسجام اسلامي با نگاهي به انديشه هاي امام خميني

نوشته مقاله راهبرد اتحاد ملي و انسجام اسلامي با نگاهي به انديشه هاي امام خميني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles