nx دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
حضرت مهدی
سالهاست كه در برابر غفلت بشر نسیمی وزیدن گرفته است كه برای درك لحظات فرحبخش آن می بایست در معرض آنقرار گرفت و همگان را بدان دعوت كرد، به عبارت زیبای انجیل :كمرهای خود را بسته، چراغ های خود را افروخته بدارید، مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمی برید پسر انسان می آید. (لوقا-12: 40-35) وزش این نسیم را همگان احساس
می كنند حتی آنان كه تداوم آن را قرین با به هم ریختگی بساط شعبده و دروغ و سلطه خویش می دادند.“موعود ادیان ” نه یك پندار و یك خرافه و نه حاصل و محصول روزگار سخت زندگی وعکس العمل های روانی و احساسی، بلكه واقعیتی است كه ریشه در جان انسان دارد. همواره دشمنان بشر و استعمارگران و سرمایه داران طالب قدرت و سیطره، سعی در نفی و انكار ایده “انتظار فرارسیدن روز مقدس ظهور موعود ادیان” و لوث كردن این امر با مفروضاتی بی پایه و اساس كرده اند تا حقیقت و واقعیتی بزرگ و انسان ساز را خرافه ای ضعیف جلوه گر سازند و از این طریق امكان ادامه ی حیات و سیطره ی خود را فراهم نمایند.
اگر بخواهیم عصاره ی تمام آراء موجود درباره ی >منجی و موعود ادیان < و آنچه را كه جملگی منتظران موعود بر آن متفق اند، در چند كلمه خلاصه كنیم جز این سه امر بدست نمی آید: رویكرد معنوی به عالم؛ عدالت فراگیر؛ و كوتاه شدن دست ابلیس از همه ی ساخت های فكری، فرهنگی و مادی حیات انسان. این سه امر امروزه در وجود انسانها مبدل به آرزو و میل گشته است.امروزه ذهنیت بشر، آماده است كه بفهمد، بداند و یقین كند كه انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیر بار ظلم و ستم نجات خواهد داد.
ای قلم درحرفهایت اثری نیست برای من از آشنا خبری نیستای خدااین جمعه هم آمد ورفت از یوسف فاطمه خبری نیستمهدویت در شیعه :
در روایت آمده است كه امام زمان (عج) فاصلههای طبقاتی را در سطح جوامع بشری بر هم خواهند زد. در روایت داریم كه در زمان مهدی ما، هیچ انسان گرسنهای در سراسر زمین پیدا نخواهد شد. این آن مهدویتی است كه ما به آن معتقدیم و همه ادیان به آن معتقدند، ولی هیچ كس به اندازه شیعه، راجع به آن جامعه آخرالزمان و انقلاب بزرگ، شفاف سخن نگفته است. و شاید دیگران، آگاهی شفاهی از وضعیت نداشتهاند. شیعه حتی نام مقدس آن رهبر انقلاب جهانی را نیز میداند، روش حكومت او را توصیف كرده است و شاید در هیچ مكتب دیگری چنین نباشد. شما در اُپانیشادها، در وداها، در انجیل، در تورات و در همه منابع شرق و غرب، بشارت آخرالزمان را میبینید، ولی هیچ جا به اندازه منابع شیعه، شفاف و دقیق
راجع به ایشان، حتی قیافه، حرفها، شعارها و نحوه انقلاب و حاكمیتش بحث نشده است. هدف عمده نظام لیبرال سرمایهداری كه میگوید ما با “مدینه فاضله”سازی و مسیانیزم، با بنیادگرایی دینی، با رادیكالیزم انقلابی، با فوندامنتالیزم و با ایدئولوژی، مخالفیم. و با هر نوع اصولگرایی، حتی غیردینی آن مبارزه میكند، این است كه در افكار عمومی بشر، به خصوص در دانشگاههای شرقی و اسلامی، در ذهن دانشجو و سپس در ذهن مردم، حالت تردید در وضع موجود و حالت متوقع و منتظره، پیش نباید كه عجب!! پس مدرنیته سرمایهداری، آخر خط نیست؟ و باید منتظر بود؟ این پرسش نباید در افكار عمومی و خصوصی بشریت، جوانه بزند!! آنها میخواهند بگویند كه هیچ چیزی دیگر فراتر از این وضع موجود جهان نیست و آنچه
هست، عین علم و عقلانیت و آخر خط و پایان تاریخ است. میگویند این جا ایستگاه آخر است و بشریت باید از قطار پائین بیایند. توجه داشته باشید نمیگویند كه همه بشریت در سطح ما زندگی كنند و امكانات مردم آمریكا را در اختیار داشته باشند. كه اگر بگویند، باید دست از ستم جهانی و نابرابریها بردارند. چون اگر معنی” جهانی شدن“ این باشد كه توزیع ثروت، قدرت، آگاهی و حرمت و احترام در تمام جهان، یكسان باشد، مورد قبول است، اما جهانی شدن كه آنان میطلبند به معنی” آمریكایی شدن“است؛ جهانی شدن از نوعی كه در رأسش، سرمایهداران حاكم بر آمریكا باشند و بقیه بشریت، قاعده آن هرم باشند
در روایت داریم مهدی (عج) با برهان و شمشیر، از راه انقلاب جهانی به حاكمیت و عدالت جهانی دست خواهد یافت ایشان با مسیحیان به وسیله انجیل حقیقی و با یهودیان به تورات حقیقی احتجاج و استدلال میكند و برای هیچ كس، عذر و بهانهای نمیگذارد و اغلب مردم با منطق و برهان و موعظه و رحمت، متقاعد میشوند و آنها كه لجاجت میكنند با شمشیر، اصلاح خواهند شد و بشریت دیگر جز مسلمان نخواهند بود.
پس یك خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به تاریخ است كه در غرب، از آن تعبیر به “مسیانیزم و فتوریزم” كردند و آن را با همین كوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یك موجود ذیشعور، هدایت میشود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوشبین و معتقد است كه از پس همه ستمها و بیعدالتیها و دروغهایی كه به بشرگفتهاند و میگویند، خورشید “حقیقت و عدالت”، طلوع خواهد كرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد كه از طرف تفكر لیبرال و
سرمایهداری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آكادمیها و دانشگاهها پمپاژ میشود و در سطح افكار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا میشود و نفی ایده “غایت تاریخ” است. وقتی میگوییم “غرب”، مردم مغربزمین، مراد نیستند. مردم مغربزمین، آنها كه مذهبی و مسیحیاند به “موعود”، معتقدند و علیرغم همه بمبارانهایی كه علیه فطرت آنان اعمال شده – ولو یك قشر اقلیت در غرب، در آمریكا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ كردهاند. من به یادم میآورم كه با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از كلیسایی كه
بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت كلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن كلیسا یك دختر دانشجوی آمریكایی را دیدم ایستاده، نی میزند و اشك میریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد كه برگشتیم این دختر را دیدم كه همچنان ایستاده و نی مینوازد. صبح یكشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم كه تو را چه میشود؟ گفت: نذر كرده كه در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یكشنبه، تا زنده است، بر در كلیسا، نی بزند. این جامعهای است كه معنویت، انسانیت و عدالت را در آن، شبانهروز بمباران میكنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمیآیند. پس وقتی از غرب، سخن میگویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و ساده مغربزمین، به خصوص محرومین كه حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست. مراد “هژمونی سرمایهداری لیبرال” و حاكمیت هستههای سرمایهداری یهود است كه امروزه بر آمریكا و از طریق آمریكا بر دنیا حكومت میكنند، همانها كه در انتخابات اخیر كه مملو از تقلب بود برای انتخاب یكی از این دو نفر، كه هر دو هم حافظ منافع آن هسته سرمایهداری هستند، خرج مغزشویی افكار عمومی كردند
مهدویت در ادیان اللهی :انتظار ظهور یك مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است كه با ذات و وجود آدمى سر و كار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مكان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد كه جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاكت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به كمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى نایل آیند.به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حكومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند. در این زمینه، یكى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:
« موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است كه در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان كه پایه این آرزو را تشكیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تكامل معنوى وقتى كه از همه نا امید مى شود، و مى بیند كه با وجود این همه ترقّیات فكرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى كشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى كند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید.
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یك مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلكه آثار آن را در كتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسكاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مكزیك و نظایر آنها نیز مى توان یافت».
آرى! عقیده به ظهور یك مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یكى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است كه نه تنها در آیین مبین اسلام، بلكه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلكه در نزد بسیارى از مكاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، كلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مكتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند.علایم و شرایط ظهور :
مقصود از شرایط ظهور ، همان شرایطی است كه تحقق روز موعود متوقف بر آنهاست و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد و میتوان تعداد شرایط را چهار چیز دانست :شرط اول : وجود طرح و برنامه عادلانه كاملی كه عدالت خالص واقعی را در بر داشته و بتوان آن را در هر زمانی و مكانی پیاده كرد و برای انسانیت سعادت و خوشی به بار آورد وتضمین كننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد .
شرط دوم : وجود رهبر و پیشوای شایسته و بزرگ كه شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد .شرط سوم : وجود یاران هكار و همفكر و پایدار در ركاب آن رهبر واحد .شرط چهارم : وجود تودههای مردمی كه در سطحی كافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداكاری باشند ، تا در نخستین مرحله موعود ، گروههای اولیه ، پیرامون حضرت مهدی (عج) را تشكیل دهند .
تفاوت شرایط و علایم ظهور :1 وابستگی ظهور به شرایط یك نوع وابستگی واقعی و به نشانهها و علایم از جهت كشف و اعلام است .2 علایم ظهور چند رویداد و حادثه است كه گاهی به ظهور پراكنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی میان آنها و ظهور ، تحققشان پیش از ظهور است .3 لزومی ندارد نشانهها در یك زمان واقع شوند بلكه یك نشان در یك زمان پدید میآید و پایان میپذیرد و گاهی بصورت تصادفی چند نشانه با هم اتفاق میافتند ولی شرایط با یكدیگر مرتبط بوده، و در آخر كار موجب ظهور میگردند ، شرایط به تدریج بوجود آمده و آنچه ایجاد میشود استمرار یافته از بین نمیرود .
4تمامی نشانهها پیش از ظهور ظاهر گشته و از بین میروند اما شرایط به طور كامل بوجود نمیآیند مگر در زمان نزدیك به ظهور یا هنگام وقوع آن و ممكن نیست از بین بروند .5 علایم (نشانههای) ظهور قابل شناسایی است و میشود فهمید كدامیك موجود شده و یا نشده است اما شناخت شرایط ساده نیست بدلیل اینكه از وجود تعداد افرادی آزموده و در عین حال با اخلاص در سطح جهان آمار خاصی در دست نیست فوایدعلایم ظهور:1جنبه تشریفاتی و جلیل دارد 2اعلام خطر و جنگ به دشمنان و ایجاد رعب وحشت در میانشان3 مژده و بشارت به منتظرین و طالبین وصال جهت تسكین و از بین رفتن ترسشان .شرایط ظهور :همان شرایطی که تحقق روز موعود وگسترش عدالت جهانی متوقف برآنهاست: 1- وجود طرح وبرنامه ی عادلانه کاملی که عدالت خالص واقعی را در بر داشته باشد .2- وجود رهبر و پیشوای شایسته وبزرگ که شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد.3- وجود یاران همکار و همفکر وپایدار در رکاب آن رهبر واحد. 4- وجود توده های مردمی که در سطحی کافی ازفرهنگ و شعور اجتماعی وروحیه فدا کاری باشند تا در نخستین مرحله موعود گروههای اولیه پیروان حضرت مهدی(عج) را تشکیل مئ دهند.
عقیده به مهدى موعود: عقیده به مهدى موعود – سلاماللَّه علیه – عقیدهاى است كه ادیان آسمانى نوعاً پذیرفتهاند. شیعه معتقد است در ذیل تاریخ بشر فردى براى اصلاح جهان قیام مىكند و در این قیام هم موفق خواهد شد. این عقیده را اهل سنت هم دارند، فقط با این تفاوت كه شیعیان رهبر این انقلاب را فرد معینى مىدانند كه فرزند بلافصل امام حسن عسكرىعلیه السلام است و در تاریخ 255 یا 256 هجرى متولد شده است و در حال غیبت به سر مىبرد. اهل سنت مىگویند این فرد بعداً متولد مىشود. در مورد این عقیده كه عقیده بسیار مهمى است، مسائل فراوان است من درباره روزى كه حكومت واحد جهانى تأسیس و صالحان وارث زمین مىگردند و مسؤولیتى كه مسلمانان و مخصوصاً شیعیان در این زمینه دارند و همچنین مسؤولیت سنگین روحانیت شیعه صحبت مىكنم.
سخن من در سه قسمت است:اول: ترسیم و تصویر دورنمایى از حكومت جهانى حضرت مهدى(عج).دوم: اینكه حضرت چگونه این حكومت جهانى را به دست مىآورد و چگونه موفق و پیروز مىشود؟سوم: آیا ما درباره این حكومت مسؤولیتى داریم؟ چه مسؤولیتى؟قسمت اول
در مورد تصویر و اشاره به وضع حكومت حضرت مهدى(عج)، احادیث فراوانى هست كه ویژگىهایى را براى این حكومت ذكر مىكنند و من به آن اشاره مىكنم.ویژگىهاى حكومت حضرت مهدى(عج)
ویژگى اول اول اینكه این حكومت، حكومتى جهانى است. حكومتى نیست كه در یك گوشهاى از زمین برقرار شود. حكومتى است جهانى كه همه جهان را مسخّر مىكند و همه را تحت اختیار خودش قرار مىدهد.
از روایات فراوان این مسأله استفاده مىشود. علاوه بر این، آیه «;اِنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصَّلِحُونَ»(2) و آیات دیگر دلالت مىكند كه یك زمانى صالحان حاكم زمین مىشوند.یكى از خصوصیات این حكومت كه با حكومتهاى دیگر خیلى تفاوت دارد، حكومت واحد جهانى بودن است. حكومتهاى متعدد نیست. شما مطلع هستید كه الآن جهان در چه حالى است. حكومتهاى مختلفى در جهان است. همه این اختلافات باید برطرف بشود و یك حكومت حاكم گردد. این عقیدهاى است كه ما شیعیان داریم.
ویژگى دوم ویژگى دوم حكومت حضرت مهدى – سلاماللَّه علیه – گسترش اسلام در همه جهان است بهگونهاى كه هیچ ده، قریه یا جایى نیست مگر صداى اذان در آن جا به گوش مىرسد. آیا در آن زمان ادیان آسمانى مثل یهود و نصارا باقى مىمانند یا نه؟ این مسألهاى دیگر است كه فعلاً در آن قسمت بحث نمىكنیم. اما مسأله این است كه اسلام در همه جهان گسترش پیدا مىكند. تردیدى هم از لحاظ روایات نیست. شما مطلع هستید كه مسلمانان الآن چه مقدارند و غیر مسلمانان چقدر هستند. یك ششم جمعیت جهان مسلمانند و بقیه غیر مسلمان. به هر حال، اكثریت جهان در اختیار غیر مسلمانها است؛ ولى در حكومت حضرت مهدى(عج) همه جهان در اختیار مسلمانان قرار مىگیرد.
ویژگى سوم ویژگى سوم از برنامههاى حكومت حضرت مهدى(عج) و مهمترین برنامهاش مبارزه جدى با ستم و ریشه كن كردن آن است. در این قسمت هم حضرت موفق مىشود؛ یعنى ظلم و ستم را ریشه كن مىكند. از روایات فراوانى استفاده مىشود كه حضرت ستم را برطرف مىسازد. نه افراد نسبت به هم ظلم مىكنند نه حكومتها نسبت به رعیتهاى خود و نه حكومتى نسبت به حكومت دیگر. ستم بهطور كلى برچیده مىشود.
ویژگى چهارم ویژگى چهارم اینكه حضرت عدالت را در سراسر جهان گسترش مىدهد و اجرا مىكند. همه جا به عدالت رفتار مىشود و گسترش پیدا مىكند. در آن وقت، كسى به كسى ظلم نمىكند. همه با عدالت رفتار مىكنند؛ مثلاً شوهر به خودش، فرزندانش و خانوادهاش ستم نمىكند و همینطور همه به عدالت رفتار مىكنند. در اكثر روایاتى كه درباره حضرت مهدى(عج) هست این مسأله را شما مىخوانید كه «یَمْلَأَها قسطأ و عدلأ كما ملئت ظلمأ و جوراً(3)». این از برنامههاى اصلى حضرت است.
ویژگى پنجم ویژگى پنجم حكومت امام زمان(عج) این است كه اسلام را در ابعاد مختلف زندگى مردم وارد مىكند؛ یعنى اجراى احكام اسلام در ابعاد مختلف زندگى و آن هم در تمام جهان؛ یعنى اداره جهان به وسیله احكام اسلام. در آن روز مسائل جهان (مسائل اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و زندگى و;) و بهطور كلى جهان با قوانین اسلام اداره خواهد شد. اینها مهمترین چیزهایى است كه حكومت حضرت مهدى(عج) در صدد ایجاد آن است.
الآن شما توجه دارید كه احكام اسلام در كشورهاى اسلامى چگونه اجرا مىشود. قطعاً اینگونه نیست كه در كشورهاى اسلامى كاملاً اسلام اجرا شود. البته در مسائل عبادى شاید بعضى كشورها خوب باشند؛ اما در مسائل اقتصادى، اجتماعى، حكومتى، سیاسى و امثال اینها خیلى خبرى نیست. آرزوى ظهور حضرت مهدى(عج) و تأسیس حكومت واحد آرزوى عالى و بسیار خوبى است كه جهانیان و مسلمانان منتظرش هستند و شیعیان یك مقدار بهتر در انتظارش به سر مىبرند. منجى عالم و نجات دهنده غیبى حتى در ادیان غیر آسمانى هم وجود دارد. این آرمان عالى و خوبى است؛ ولى صحبت این است كه این آرمان خوب چگونه تحقق پیدا مىكند و آیا امكان دارد؟ .قسمت دوم مسأله دوّم این است كه حضرت حكومت واحد جهانى را چگونه ایجاد مىكند؟ آیا به واسطه معجزه تحقق مىپذیرد؟آیا خداوند متعال كارى مىكند كه همه جهان یكباره دگرگون شود یا اینكه از طریق معجزه نیست؟از راههاى معمول و متعارف است. از روایات استفاده مىشود كه موفقیت حضرت در تأسیس حكومت به وسیله جنگ و خونریزى و جهاد است كه حضرت به وسیله آن پیروز مىشود.چند روایت :روایت اولشباهت امام زمان (عج) به پیامبر (ص) امام محمد باقرعلیه السلام مىفرمایند: «و اما شبهه من جدّه المصطفىصلى الله علیه وآله;(4)» شباهت حضرت مهدى(عج) به جدش پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله در این است كه «;فخروجه بالسیف;(5)» قیامش و نهضتش با شمشیر است.البته این خود مسألهاى است كه شمشیر همان شمشیر سابق است یا نه؛ چون در زمان صدور این روایت وسیله جنگ شمشیر بوده، حضرت فرموده شمشیر. حالا در هر زمان با هر سلاحى كه در آن زمان است؛ اما به هر حال با سلاح است. «و اما شبهه من جده المصطفىصلى الله علیه وآله فخروجه بالسیف و قتله اعداءاللَّه و اعداء رسولهصلى الله علیه وآله و الجبارین و الطواغیت و انه ینصر بالسیف و الرعب(6)» حضرت پیروز مىشود به واسطه شمشیر و رعبى كه در دل دشمنان مىافتد كه این یك امتیازى است. وقتى كه جنگ، یك جنگ واقعاً موفقى باشد، طرف مقابل در درونش ترس مىافتد. در ابتداى امر شاید اینطور نباشد؛ ولى وقتى كه استقامت و موفقیت با هم باشد، طرف دیگر مرعوب مىشود. «انه ینصر بالسیف و الرعب»؛ ترس در دل دشمنان مىافتد و خودشان را تسلیم مىكنند. اما مرحله اولش با جنگ است «;و انه لا ترد له رایه(7);»؛ پرچمهایى كه حضرتعلیه السلام به این طرف و آن طرف مىفرستد، هیچ كدامشان با شكست روبرو نمىشوند.
این جور نیست كه بعضىها شكست بخورند، همه موفق مىشوند. این روایتى است كه وسیله پیروزى را ذكر مىكند.
روایت دومچگونگى شكلگیرى حكومت امام مهدى (عج)سؤال و جواب بشیر النبّال مىگوید: «قلت لابى جعفرعلیه السلام: انهم یقولون ان المهدى لو قام استقامت له الامور عفواً و لا یهریق محجمه دم; .(8)»؛جواب امام (ع)
اگر قرار بود به وسیله كارسازى و معجزه اوضاع برایش درست مىشد، براى پیغمبرصلى الله علیه وآله مىشد و در زمان پیغمبرصلى الله علیه وآله انجام مىگرفت. در حالى كه پیغمبرصلى الله علیه وآله خودش در جنگ دندانش شكست، پیشانىاش خون آلود شد، در جنگهاى مختلف شركت كرد و خودش وارد میدان مىشد. پس معلوم است پیروزى باید به وسیله جنگ باشد. این جور نیست كه بگوییم براى پیغمبر اسلامصلى الله علیه وآله امكان داشت به وسیله معجزه این كار محقق شود؛ اما تحقق پیدا نكرد و آن را گذاشتند براى حضرت مهدى(عج). موفقیت و پیروزى با جنگ و خونریزى است. «;كلاً والذى نفسى بیده(9);» بعد فرمود: «;حتى نمسح نحن و انتم العرق و العلق(10);»؛ نه این جور نمىشود مگر اینكه ما و شما در میدان جنگ، جنگ كنیم و خونى ریخته شود و عرقى بریزیم در راه جهاد «;ثم مسح جبهته(11);»؛ سپس حضرت (ع) دستى به پیشانى خود كشید و فرمود باید عرقها جارى شود.
ادامه خواندن تحقيق در مورد حضرت مهدي
نوشته تحقيق در مورد حضرت مهدي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.