nx دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
پیدایش شیعه
واژه شناسیاصولاً واژه شیعه به چه معنا است؟به منظور روشنتر شدن بحث، بررسی معنای لغوی و اصطلاحاتی این واژه ضرورت دارد: شیعه در لغت كتابهایی چون «القاموس المحیط»1، «تاج العروس»2 «لسان العرب»3 و «النهایه ابن اثیر»4 شیعه را دارای معانی زیر دانستهاند:1- پیرو و یاور در این كتب آمده است: «شیعه الرجل ای اتباعه و انصار؛5 شیعه فرد یعنی پیروان و یاورانش» در قرآن كریم نیز این
واژه در این معنا به كار رفته است ؛ چنان كه در داستان حضرت موسی(ع) میخوانیم: در فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته و هذا من عدوه ؛6حضرت موسی(ع) در شهر با دو نفر برخورد كرد كه با هم در نزاع بودند یكی از آنها از پیروانش بود و دیگری ازدشمنان اودرباره این معنا توجه به د و نكته ضرورت دارد: الف) لازم نیست شخصی رهبر مثبت باشد؛ برای مثال پیروان خاندان ابو سفیان «شیعه – آل ابی سفیان» خوانده میشوند. ب) كار برد این واژه نشان دهنده شدت همبستگی میان پیرو و رهبر است ؛ همبستگی ای كه در كاربرد و اژه هایی چون «اتباع»(پیروان) دیده نمیشوند.
بنابر این، میتوان چنان نتیجه گرفت نسبت میان واژههای شیعه و «تبع» عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر شیعهای تبع خوانده میشود، ولی هر تبع و پیروی شیعه نیست. این سخن را میتوان با تعریف راغب اصفهانی از واژه شیعه نیز تأیید كرد؛ زیرا او كه معمولاً به ریشه یابی واژههای قرآنیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- القاموس المحیط، ج 3، ص 61 و 62 2- تاج العروس، ج 5، ص 405
3- لسان العرب، ج 7، ص 258 4- النهایه ابن اثیر، ج 2، ص 246 5- قصص(آیه): 15میپردازد ، این واژه را از خانواده شیاع به معنای انتشار و تقویت، شمرده است و شیعه را كسانی دانسته كه انسان به وسیله آنها تقویت میشود و انتشار پیدا میكند؛6 به عبارت دیگر شیعیان فرد كسانی هستند كه از جهت زمان و مكان باعث افزایش گستره وجودی وی میگردند. 2-گروهی كه حول محوری خاص اجتماع كردهاند؛ «كل قوم اجتمعوا علی امرتهم شیعه» این معنا بر خلاف معنای قبلی، غیر نسبی است؛ در آن نسبت میان پیرو و رهبر دیده نشده است و به هر گروه مستقل دارای مرام گفته میشود. آیه شصت و نهم سوره مریم از موارد استعمال قرآنی این معنا به شمار میآید: «ثم لننزعن من كلّ شیعه ایهم أشدّ علی الرحمن عتیّا؛7 سپس از میان هر گروه آن را كه بر خداوند نافرمانتر بود، بیرون میكشیم. 3- هماهنگ در اهداف اصول و مبانی در این كاربرد، دو شخص كه اهداف و اصول و مبانی مشترك دارند، شیعه یكدیگر خوانده میشوند؛ گرچه معمولاً شخص متأخر را شیعه شخص متقدم مینامند. در كتب واژهشناسی به این معنا كمتر اشاره شده است، اما میتوان كاربرد آن را در قرآن كریم مشاهده كرد. در آیه هشتاد و سوم سوره صافات آمده است: «وان من شیعته لابراهیم; ؛ ابراهیم از شیعیان او(نوح) بود;»این آیه حضرت ابراهیم(ع) را از شیعیان حضرت نوح(ع) معرفی میكند. با توجه به برخورداری ابراهیم از شریعت مستقل نمیتوان او را پیرو حضرت نوح(ع) دانست. آنها در اصول و مبانی و اهداف مشترك بودند. جالب آن است كه بعضی در این آیه ضمیر «شیعته» را به حضرت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ6- معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 279 7- مریم(19): 69محمد(ص) بر گرداندهاند. در این صورت معنای آیه چنین میشود: حضرت ابراهیم(ع) از شیعیان حضرت محمد(ص) بود8;. با توجه به آن كه حضرت ابراهیم(ع) از نظر زمانی پیش از حضرت
محمد(ص) میزیست، شیعه را در این جا به معنای «منهاج و دین یكسان داشتن» تفسیر كرده و چنین گفتهاند: «هو(ابراهیم) علی منهاجه [محمد(ص)] و دینه; شیعه در اصطلاح این واژه در میان مسلمانان وابستگی ویژهای با حضرت علی(ع) پیدا كرده است ؛ وابستگی ای كه در
نوشتهای مختلف به شكلهای مختلف نمود یافته است؛ 1- شیعه به معنای دوستدار و محبّ حضرت علی(ع) است. 2-شیعه یعنی كسی كه حضرت علی(ع) را از عثمان برتر میداند و در مقابل شیعه علی(ع) شیعه عثمان قرار دارد .3-. شیعه كسی است كه حضرت علی(ع) را از عثمان و دو خلیفه نخستین و همه صحابه برتر میداند .4-چه كسی است كه به جانشینی بلا فصل حضرت علی(ع) اعتقاد دارد. البته هیچ یك از این تعاریف جامع و مانع نیست. شاید بتوان با توجه به فرقههای مختلف شیعه در طول تاریخ عبارت زیر را بهترین تعریف برای این واژه دانست: شیعه كسی است كه جانشینی حضرت علی (ع) را از راه نصّ ثابت دانسته و حضرت علی(ع) را سزاوارترین شخص برای جانشین حضرت پیامبر اكرم(ص) میداند. در این تعریف بر واژه نصّ تأكید شده است كه نقطه افتراق شیعه و ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 8- لسان العرب، ج 7 ص 258گروههای دیگر است ؛ زیرا گروههای دیگر جانشینی پیامبر اكرم(ص) را انتخابی میدانند، ولی شیعه آن را به نص و بیان حضرت پیامبر اكرم(ص) منوط دانسته است. واژه نص در این جاعام است و هر دو نوع نص جلیّ و خفی [نصّ اسمی و نصّ وصفی] را شامل میشود: مراد از نصّ جلیّ یا نصّ اسمی آن است كه بگوییم: پیامبر اكرم(ص) جانشین خود(حضرت علی) را مشخصاً با ذكر نام معرفی كرده است ؛ چنان كه گروه جارودیه از فرقه زیدیه چنین اعتقادی میدارند.9مراد از نصّ وصفی آن است كه بگوییم پیامبر اكرم(ص) تنها اوصاف جانشین خود را ذكر كرده و این اوصاف تنها بر حضرت علی(ع) منطبق است ؛ اما امت آن را بر افراد دیگر تطبیق دادند.
عمومیت واژه نصّ به ماكمك میكند تا برخی از گروههای زیدیه را كه قائل به نصّ وصفیاند، از دایره تشیع خارج نسازیم. قید توضیحی سزاوارترین شخص نیز به همین جهت آورده شده است ؛ زیرا این گروهها بر خلاف بعضی دیگر از گروه هایشیعه خلافت دو خلیفه اول را نیز نا مشروع نمیدانند. با این تعریف افرادی كه تنها در شمار دوستداران حضرت علی(ع) جای دارند، از دایره شمول واژه شیعه خارج میشوند. تشیع اعتقادی و سیاسی یعنی چه؟ و چه تفاوتی میان آن دو وجود دارد؟
برخی از نویسندگان مفهوم تشیع را به دو بخش اعتقادی یاروحی و سیاسی تقسیم كردهاند و به تبیین جداگانه آنها پرداختهاند. در نظر اینان شیعه اعتقادی كسی است كه اولاً در بعد كلامی به خلافت بلا فصل حضرت علی(ع) اعتقاد داشته باشد و ثانیاً در بعد فقهی مشروعیت انحصاری
مرجعیت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ9- الملل و النحل، شهرستانی، ج 1، ص 255علمی حضرت علی (ع) و اهل بیت عصمت را بپذیرد نه آن كه آنها را ماننند صحابه و تابعین دیگر، دارای حق افتا بدانند. در نگاه شیعه اعتقادی، حق اظهارنظر نهایی در بیان احكام فقهی تنها به حضرت علی(ع) و ائمه علیهم السلام تعلق دارد.10تشیع سیاسی آن است كه شخص، بدون اعتقاد به مبانی فكری شیعه، در جهت درگیریهای سیاسی از رهبری اهل بیت(ع) در مبارزه با ظلم و بیداد خلفا حمایت كند. طبق این تعریف، بسیاری از زیدیه كه در قیام هایی همچون قیام زید و فرزندش یحیی علیه حكومت اموی شركت جسته یا از آن جانبداری كردند شیعه سیاسی به شمار میآیند .11این نظر به خروج بسیاری از شیعیان زیدی از دایره تشیع اعتقادی(مفهوم حقیقی تشیع) میانجامد ؛ در حالی كه كتب ملل و نحل و كلامی آنها از شیعیان شمردهاند. افزون بر این، زیدیان به جوهره اصلی تشیع اعتقاد دارند، گرچه بعضی از آنها دایره نص را وسیعتر كرده آن را شامل نص و صفی نیز میدانند. شیعه و واژههای متداولواژههایی مانند رافضی كه گاه به معنای شیعه استعمال میشود، چه تفاوتی با مفهوم شیعه دارد؟واژه شیعه مفهومی عام است كه طبق تعریف پذیرفته شده همه فرقهها و گروههای شیعی، مانند زیدیه و كیسانیه و اسماعیلیه و; راشامل میشود ؛ اما در این میان واژههای دیگری نیز وجود دارد كه با این مفهوم عام تفاوت هایی دارد برخی از این واژهها عبارت است از: 1- رافضی رفض به معنای رد كردن و ترك و واگذاشتن كاری است. مخالفان شیعه این واژه را معمولاً برای مذمّت و بد گویی به كار میبرند.12 درباره این واژه گفته شده است: از آن جا كه شیعیان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 10- با استفاده از تاریخ تشیع در ایران رسول جعفریان، ص 24 – 28 11- همان، ص 2212- الشیعه فی مسارهم التاریخی، سیدمحسن امین عاملی، ص 43ی گفته میشود كه به جهت موضع نسبتاً ملایم زید درباره دو خلیفه اول در هنگام قیام خود، اردوی وی را ترك كردند.14 هر یك از دو معنا را كه بپذیریم واژه رافضی با شیعه در مفهوم عامش مترادف نیست ؛ زیرا این كلمه گروه هایی از زیدیه را در بر نمیگیرد. 2- جعفری امام جعفر صادق(ع) با تلاش بسیار خود به شیعیان معتقد به رهبری امامان معصوم(ع) هویّت فقهی و كلامی ویژهای بخشید. از این رو، شیعیان بهرهمند از آموزههای آن بزرگوار جعفری شهرت یافتند. امروزه واژه جعفری با شیعه اثنی عشری
مترادف مینماید؛ اما ذاتاً اسماعیلیان را نیز شامل میشود ؛ زیر آنها به امامت امام جعفر صادق(ع) اعتقاد دارند. 3- امامی در دوران هر یك از امامان به شیعیانی كه به امامت امامان معصوم(ع) از فرزندان حضرت فاطمه(س) اعتقاد داشتهاند و این خط سیر را تا امام دوازدهم ادامه میدادند، امامی خوانده میشدند. امامی در سیر تاریخی اش، به تناسب زمانهای مختلف معانی دیگر، چون ترادف با شیعه در زمان حضرت علی(ع) نیز داشته15 ولی امروزه معنایی معادل اثنا عشریه دارد. 4- خاصّه این واژه بیشتر درمتون فقهی و در مقابل لفظ عامه(اكثریت مسلمانان) به كار میرود و به معنای شیعه است. معنای ویژهتر این واژه درمتون فقهی امامیه اثنا عشریه است كه فقه خود را از امامان معصوم دوازده گانه میگیرند. 5- علوی شاید این واژه در زمان هایی برگرایش كلامی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ13- مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ابوالحسن اشعری، ص 16 14- تاریخ شیعه و فرقههای اسلام تا قرن چهارم هجری محمد جواد مشكور، ص 59؛ الملل و النحل، شهرستانی ج 1، ص 251
15- الملل و النحل، ج 1، ص 265 – 271 شیعه(اعتقاد به برتری حضرت علی(ع)( دلالت میكرده است ؛ اما بعدها بیشتر در معنای نسبی اش بیان وابستگی نسبی افراد به حضرت علی(ع) به كار رفته است. 6- فاطمی این واژه بیشتر درمعنای نسبی كار برد دارد و برای تبیین تمایز فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام – از فرزندان محمد حنفیه كه كیسانیه خود را بدو منسوب میساختند، به كار میرود؛ زیرا محمد حنفیه از فرزندان حضرت فاطمه(س) نبود ؛ هر چند در شمار فرزندان حضرت علی(ع)جای داشت. 7- طالبی این واژه نیز مفهومی نسبی دارد ؛ ولی دایره شمولش از دو واژه
پیشین بیشتر است. طالبی به معنای فرزندان ابو طالب است كه فرزندان آن بزرگوار از طریق غیر از حضرت علی(ع) را نیز شامل میشود. فهم دقیق این واژه با مطالعه كتاب «مقاتل الطالبین» ابو الفرج اصفهانی به دست میآید كه در آن از قیامهای همه طالبیهای و از جمله قیامهای فرزند ان جعفر بن ابی طالب نیز نام برده است. هر چند معناى لغوى كلمه «شیعه» اختصاص به گروهى خاص ندارد و به مطلق انصار و اتباع اطلاق مى شود، ولى در اصطلاح كلامى، این واژه اسم خاصى براى پیروان امام على(علیه السلام)قرار گرفته است، به گونه اى كه هرجا با شنیدن آن، همین معنا به ذهن تبلور مى كند; زیرا یكى از ویژگى هاى این گروه اعتقاد به برترى حضرت على(علیه السلام) برهمه صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله)است و بدین روى، از او پیروى مى كنند.
مفهوم شیعهالف ـ در لغتواژه «شیعه» در لغت، به معناى اَتباع، انصار و پیروان آمده است; بدین معنا كه اگر كسىاز شخصى پیروى كند و دوستى و محبت او را در دل داشته باشد و از او حمایت نماید، به او «شیعه» گفته مى شود. لفظ «شیعه» به این معنا، بر مفرد، جمع، مرد و زن ـ بالسّویّه ـ اطلاق مى شود( ) و به همین معنا، در قرآن كریم به كار رفته است; آن جا كه مى فرماید: «هذا مِن شیعتِه و هذا مِن عدوّهِ فاستغاثَهُ الّذی مِن شیعتِه عَلى الّذی مِن عدوِّه» (قصص: 15); یكى از پیروان او ـ موسى(علیه
السلام) ـ و دیگرى از دشمنانش. آن كه از پیروانش بود، بر ضدّ كسى كه دشمن وى بود، از او یارى خواست.هم چنین كلمه «شیعه» در لغت، به معناى فرقه و طایفه اى كه بر امرى موافقت كنند، بدون تبعیت و پیروى از یكدیگر، نیز آمده( ) و به همین معنا در قرآن مجید نیز به كار رفته است. «و اِنّ من شیعتِه لابراهیمُ» (صافات: 83); بى گمان، ابراهیم از شیعیان او ]نوح[ است.معلوم است كه حضرت ابراهیم(علیه السلام)صاحب شریعتى مستقل بوده و از حضرت نوح(عل
یه السلام) پیروى نمى كرد، ولى به دلیل آن كه او در دین و دعوت به توحید، با حضرت نوح(علیه السلام)هماهنگ بود و هر دو هدف واحدى را دنبال مى كردند، از این رو، به «شیعه نوح» تعبیر شده است.( )
ب ـ در اصطلاح«شیعه»، به مفهوم كلامى آن، به گروهى از مسلمانان اطلاق مى شود كه ولایت و محبت على بن ابى طالب(علیه السلام) و سایر امامان معصوم(علیه السلام)از فرزندان او را در دل دارند و از ایشان پیروى مى كنند. به عقیده شیعیان، منصب امامت و خلافت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) همانند نبوّت، یك منصب الهى است و از این رو، امام باید با نص خاصى از جانب خدا یا رسول او(صلى الله علیه وآله) تعیین شود و مردم نمى توانند از پیش خود، امام و جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) را مشخص سازند. شخص امام نیز باید از ویژگى هایى از قبیل عصمت برخوردار باشد، وگرنه هر كسى لیاقت و شایستگى احراز مقام امامت را ندارد. هر چند معناى لغوى كلمه «شیعه» اختصاص به گروهى خاص ندارد و به مطلق انصار و اتباع اطلاق مى شود، ولى در اصطلاح كلامى، این واژه اسم خاصى براى پیروان امام على(علیه السلام)قرار گرفته است، به گونه اى كه هرجا با شنیدن آن، همین معنا به ذهن تبلور مى كند; زیرا یكى از ویژگى هاى این گروه اعتقاد به برترى حضرت على(علیه السلام) برهمه صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله)است و بدین روى، از او پیروى مى كنند.
با این حال، سؤالى كه مطرح مى شود این است كه اصطلاح «شیعه»، به این معنا، از چه زمانى پدید آمده و چگونه شكل گرفته است؟ در این جا، به برخى اقوالى كه در این زمینه وجود دارند اشاره گردد.
پیشینه اصطلاح «شیعه»1 زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله(
2 زمان عثمان توسط فردى به نام عبداللّه بن سبأ;3 زمان خلافت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام);4 پس از زمان امیرالمؤمنین على(علیه السلام)در طى حوادث گوناگون و تحولات سیاسى ـ اجتماعى. از این اقوال و نظریه ها آنچه بیش از همه قابل توجه مى باشد قول اول و دوم است; نظریه اول به لحاظ آن كه با شواهد تاریخى و احادیث نبوى سازگار است و قول دوم به دلیل آن كه از طرف دشمنان تشیّع براى تضعیف شیعه طراحى و اجرا گردیده حسّاسیت برانگیز است. از این رو، لازم است به اختصار، به این دو نظریه اشاره شود .با این حال، سؤالى كه مطرح مى شود این است كه اصطلاح «شیعه»، به این معنا، از چه زمانى پدید آمده و چگونه شكل گرفته است؟ در این جا، به برخى اقوالى كه در این زمینه وجود دارند اشاره گردد.پیشینه اصطلاح «شیعه»1 زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله);2 زمان عثمان توسط فردى به نام عبداللّه بن سبأ;3 زمان خلافت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(علیه السلام);4 پس از زمان امیرالمؤمنین على(علیه السلام)در طى حوادث گوناگون و تحولات سیاسى ـ اجتماعی 16از این اقوال و نظریه ها آنچه بیش از همه قابل توجه مى باشد قول اول و دوم است; نظریه اول به لحاظ آن كه با شواهد تاریخى و احادیث نبوى سازگار است و قول دوم به دلیل آن كه از طرف دشمنان تشیّع براى تضعیف شیعه طراحى و اجرا گردیده حسّاسیت برانگیز است. از این رو، لازم است به اختصار، به این دو نظریه اشاره شود:پیدایش شیعه در عصر رسالت پیدایش مذاهب اسلامى به صورت رسمى، به پس از وفات پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) باز مى گردد و در زمان حیات آن حضرت، وجودى نداشتند، چون تنها مرجع دینى و سیاسى ـ اجتماعى در ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ16- سیدمحمدحسین طباطبائى، پیشین، ج 17، ص 147
عصر پیامبر، شخص ایشان بود و سخن آن حضرت در همه منازعات و گفتوگوها میان مسلمانا
ن عنوان «فصل الخطاب» داشت; به نحوى كه هیچ كس نمى توانست علناً در برابر كلام حضرت مخالفت كند. خداوند در این زمینه، خطاب به مسلمانان مى فرماید: «فَاِن تَنازَعتم فى شىء فرُدّوهُ اِلَى اللّهِ و الرَّسولِ» (نساء: 59); هرگاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید و از آن ها داورى بطلبید. در جاى دیگرى نیز آمده است: «یَا اَیُّها الّذینَ آمنوا لاتُقدِّموا
بینَ یَدى اللّهِ و رسولِه» (حجرات: 1); اى كسانى كه ایمان آورده اید، چیزى را بر خدا و رسولش مقدّم نشمارید و بر آنان پیش نگیرید.با این حال، در جریان مبارزات مسلمانان و نبردهاى با كفار و مشركان در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز گرایش هاى مختلفى وجود داشت كه گاه آثار و نشانه هاى آن در صحنه هاى سیاسى و نظامى نمودار مى شد. در اثر تحولات و حوادث گوناگون، به تدریج حب و بغض هایى در میان یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله)پدیدار شد و گروه هاى كوچكى به شكل غیررسمى پدید آمدند. عده اى از صحابه بزرگ از همان اوایل بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مجذوب على(علیه السلام)شدند و به نام «شیعه على(علیه السلام)» شهرت یافتند. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله)نیز اسم شیعه را بارها به آنان اطلاق نموده و مكرّر آن ها را به عنوان «شیعه على(علیه السلام)» مورد خطاب قرار داده بود. بشارت هایى كه پیامبر اكرم به شیعیان على(علیه السلام) داده بسیار است و ما را به این نتیجه رهنمون مى سازد كه اصطلاح «شیعه» در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز متداول بوده و گروهى به این نام معروف بوده اند.بسیارى ا
ز منابع شیعه و سنّى به این موضوع اشاره دارند كه تعدادى از اصحاب پیامبر مانند مقداد، ابوذر، عمّار و سلمان در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، به نام «شیعه على(علیه السلام)» شهرت یافتند .پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) عنوان «شیعه» را بر این گروه از پیروان على(علیه السلام)فراوان اطلاق كرده اند.جابر ابن عبدالله انصارى مى گوید: نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)
بودیم كه حضرت على(علیه السلام) وارد شد. سپس پیامبر فرمودند: «والّذی نفسى بیده، اِنّ هذا و شیعتَه هُم الفائزونَ یومَ القیامهِ»;( ) سوگند به كسى كه جانم به دست اوست، این شخص ـ حضرت على(علیه السلام) ـ و شیعیانش در قیامت همان رستگارانند.»هنگامى كه آیه شریفه «اِنَّ الّذینَ آمنَوا و عَمِلوا الصّالحاتِ اولئكَ هُم خیرُ البریّه» (بیّنه: 7) نازل شد، بسیارى از اصحاب پرسیدند: یا رسول الله(صلى الله علیه وآله)، «خیر البریّه» كیانند؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمودند: على(علیه السلام) و پیروانش17 ابن عباس مى گوید: چون آیه مزبور نازل شد، رسول خدا(صلى الله علیه وآله)به على(علیه ت هستید كه خدا از آن ها راضى و آنان از خدا خشنودند.در همین زمینه، حدیثى از حضرت على(علیه السلام) نقل شده است كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آن حضرت فرمود:18 «اَلَم تَسمع قولَ اللّه: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ17- مرتضى عسكرى، معالم المدرستین، المجمع العلمى الاسلامى، 1416 ق. ج 2، ص 50 ـ 52 18- سیدمحمدحسین طباطبائى، پیشینین آفریدگانند». تو و شیعیانت بهترین آفریدگان هستید كه وعده من و شما كنار حوض كوثر است. وقتى كه همه امّت ها براى حساب محشور شدند، شیعیان تو «پیشانى سفیدان» خوانده مى شوند.در حدیث دیگرى پیامبر(صلى الله علیه وآله)
خطاب به على(علیه السلام) مى فرماید: «یا على(علیه السلام)، اَنَا شفعیعٌ لشیعتِك غداً اذا قمتُ المقامَ الَمحمود فبشّرهُم بذلكَ. یا على، شیعتُك شیعهُ اللّه»;( ) یا على(علیه السلام) به درستى كه شیعیانت گناهان و عیوبشان بخشیده است! یا على، من فرداى قیامت، وقتى بر مقام محمود قرار گیرم، شفیع آن ها هستم و ایشان را به این بشارت ده! شیعیان تو پیروان خدایند.از این
احادیث و سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، به روشنى برمى آید كه «شیعه» در زمان حیات پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز وجود داشته و اصطلاح «شیعه» را آن حضرت به پیروان و محبّان حضرت على(علیه السلام) اطلاق كرده و بشارت هایى به آنان داده است.با توجه به این روایات كه بیش تر آن ها در منابع معتبر اهل سنّت وجود دارد، به یقین، مى توان
گفت كه دعوت به تشیع هم زمان با دعوت به اسلام و گفتن كلمه «لااله الّا اللّه» آغاز شده است; زیرا رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) در نخستین روزهاى دعوت به اسلام، از اقوام و خویشاوندان نزدیك خود، چهل نفر را دعوت و پذیرایى كرد و همگى را به اسلام خواند و فرمود: هر كس پیش از همه به من ایمان آورد، خلیفه و جانشین من خواهد بود و اطاعت وى بر همه مسلمانان واجب است، این سخن را پیامبر(صلى الله علیه وآله) سه بار تكرار كردند و هر سه بار جز على(علیه السلام) كسى دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله)را لبیك نگفت .سیره پیامبر(صلى الله علیه وآله)به خوبى نشان مى دهد كه شخص آن حضرت عقاید شیعه را در عصر رسالت براى مردم تبلیغ كردند و در اذهان مسلمانان وارد ساختند رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) با سخنان دل نشین خود همواره پیروان حضرت على(علیه السلام) را از چشمه علم و معرفت خویش سیراب مى نمودند و فضایل و مناقب حضرت على و ائمّه اطهار(علیهم السلام) را بیان مى
كردند. از این جاست كه اولین منادیان تفكر شیعى اصحاب آن حضرت بوده اند و نهال برومند تشیّع را به دستور ایشان غرس و آب یارى كرده اند. در نتیجه، شیعه با سابقه ترین فرقه اسلامى بوده و اصطلاح «شیعه» از زمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رایج بوده است. در حقیقت، شیعه عصاره اسلام و به تعبیر دیگر، اسلام واقعى است; زیرا بدون ولایت على(علیه السلام) و امامان معصوم(علیهم السلام) اسلام هم چون پوسته اى است بدون مغز. به هر روى، ریشه تشیع به آغ
از دعوت اسلامى باز مى گردد و نام «شیعه» به وسیله پیامبر(صلى الله علیه وآله)تبلیغ و ترویج شده است. بنابراین، در پاسخ به سؤال از این كه مذهب شیعه در چه زمانى پدید آمده، با اطمینان مى توان گفت كه در زمان حیات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و توسط شخص نبى اكرم(صلى الله علیه وآله)، شكل گرفته است.نظریه عبداللّه بن سبابا وجود آن كه دلایل و شواهدى از احادیث نبوى، تاریخى و كلامى مبنى بر پیدایش تشیع در زما
ن رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بیش از آنچه ذكر شد، موجود است و همگى به یقین مى رساند كه اصطلاح «شیعه» در عصر رسالت رایج بوده و تعدادى از بزرگان اصحاب به نام «شیعه على(علیه السلام)» شهرت داشته اند، در عین حال، نظریات بى پایه و اساسى نیز وجود دارد كه در واقع، از طرف مخالفان تشیّع طرّاحى وارائه شده است. یكى از آن ها نظریه «عبدالله بن سبا» است. طبق این نظریه، مذهب تشیّع ساخته و پرداخته او بوده و در زمان خلافت عثمان رخ داده است.
بر اساس این نظریه، شخصى یهودى الاصل، اهل صنعا، از راه خدعه و فریب، به ظاهر اسلام آورد. او به تدریج، بین مسلمانان نفوذ پیدا كرد و مردم را به سوى على(علیه السلام) دعوت نمود و او را در خلافت، بر حق مى دانست. عده اى از مسلمانان از او پیروى كردند و خود را «شیعه على» خواندند، بدین سان، مذهب «شیعه» شكل گرفت. به نظر ابن سبا، على(علیه السلام) كشتهنشده، بلكه زنده است، به آسمان عروج كرده و دوباره به زمین بازمى گردد و قیام مى كند.
ادامه خواندن مقاله در مورد پيدايش شيعه
نوشته مقاله در مورد پيدايش شيعه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.