Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

تحقيق در مورد جهاني شدن ، حقوق بشر وگفتگوي تمدن ها

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : جهانی شدن ، حقوق بشر وگفتگوی تمدن ها چكیده: درروند جهانی شدن تغییرات غیر قابل اجتنابی درزمینه های سیاسی، اقتصادی واجتماعی ملل مختلف ایجاد می شود كه مردم دول جنوب بیش از دول شمال متاثر می گردند . بسیاری ازاین تغییرات با مبانی واصول حقوق بشر پذیرفته شده درحقوق بین المللی موجود درتعارض قراردارد. دراین مقاله سعی شده است نقاط تعارضی كه دراین روند بانفی حقوق بشر دردول جنوب حاصل خواهد شد ویا تقویت بعضی از جنبه های حقوق بشر دردول جنوب وشمال مورد بحث ، تجزیه وتحلیل قرارگرفته وبررسی گردد. سپس موضوع گفتگوی تمدن ها مورد بحث قرارگرفته كه آیا می تواند به عنوان یك راه حل عملی موفق آثار منفی احتمالی حقوق بشر ناشی از جهانی شدن را كاهش دهد ویا آثار مثبت احتمالی جهانی شدن را بر حقوق بشر شمال وجنوب برابر ویكسان نماید؟ واژگان كلیدی: گفتگوی تمدن ها ، جهانی شدن ، حقوق بشر، شمال وجنوب. مقدمه دراین مقاله تلاش شده جهانی شدن وآثار مثبت ومنفی ناشی از آن بر حقوق بشر مطرح گردد وگفتگوی تمدن ها به عنوان عملی ترین راه حل جهت كاهش آثار منفی احتمالی درآینده براین مسئله مورد تجزیه قرارگیرد. بنابراین ابتدا مفاهیم وتعاریف جهانی شدن ، تاریخچه آن ، گروه های رسمی وغیر رسمی كمك كننده به این مسئله وآثار ناشی از آن مورد بحث قرارمی گیرد.پس از آن به مبانی ومنابع اصلی حقوق بشر واصول جهانی پذیرفته شده آن اشاره می گردد وسپس با طرح آثار مثبت ومنفی ناشی از جهانی شدن توسط طرفداران ومخالفان این مسئله مورد كنكاش قرارمی گیرد. درپایان طرح گفتگوی تمدن ها به عنوان یك راه كار موثر برای كاهش اثار منفی جهانی شدن بر حقوق بشر برای تمدن های شمال وجنوب به طور اعم وبرای تمدن های جنوب به طور اخص مطرح می گردد ودرنهایت به جمع بندی بحث پرداخته خواهد شد. تعریف جهانی شدن درمورد تعریف جهانی شدن باید گفت اینكه این مسئله یك پدیده است یا یك روند بین صاحب نظران یك تعریف واحد متفق علیه وجودندارد . بنابراین برای روشن شدن این مفهوم بهتراست به تعاریفی كه مطرح شده به طور خلاصه اشاره شود مارتین آلبرو معتقد است (( جهانی شدن به فرایند هایی كه براساس آن تمام مردم جهان دریك جامعه واحد فراگیر جهانی به هم می پیوندند اطلاق می شود)) (1) مانوكاستل می گوید(( جهانی گرایی جامعه ای شبكه ای است كه درادامه حركت سرمایه داری درپهنه اقتصاد، جامعه وفرهنگ شكل می گیرد)) (2) امانوئل ریشتر نیز (( جهانی شدن را شبكه ارتباطی متصل كننده انسان های پراكنده می داند)) (3) ودرنهایت آلوین تافلر می گوید(( جهانی شدن درعصر دانایی راهی برای انتقال كالا، خدمات وسرمایه میان ملل است )) (4) درهمین زمینه برداشت ها وتعاریف مختلف دیگری نیز مطرح شده از قبیل – درهم ادغام شدن بازارهای جهانی برای تسهیل جابه جایی سرمایه ، نیروی كار، كالاؤ اطلاعات وفرهنگ، – اوج سلطه گری وسلطه پذیری یا اوج پیروزی سرمایه داری – جهانی شدن رقابت بی قید وشرط بوده كه فقیر رافقیر تر وغنی را غنی تر خواهد كرد . عصر تحول سرمایه داری برای تمام انسان هاست كه درمركز شمال وپیرامون جنوب قرارمی گیرد، درجهانی شدن نقش دولت ومرز ملی كمرنگ می شود وشركت های چند ملیتی وسازمان های بین المللی .. جای آن را می گیرند(5) اگر تلاش شود تایك جمع بندی از تعاریف فوق حاصل گردد باید گفت جهانی شدن درنتیجه گسترش ابزارهای ارتباطی- اطلاعاتی پدید آمده كه روند جابه جایی سریع كالا، سرمایه، نیروی كار واطلاعات را فراهم كرده كه كنترل دولت بر آن عملی نمی باشدومنجر به یك فرهنگ واحد جهانی خواهد شد . به عبارت دیگر، جهانی شدن شبیه یك دستگاه مخلوط كن است كه چرخ چهار پرده ای آن یعنی كالا، سرمایه یا نیروی كار واطلاعات است ودر اثر حركت سریع آن معجون فرهنگ واحد یا به بیان دیگر دهكده جهانی پدید می آید تاریخچه جهانی شدن ازلحاظ نظری فلاسفه ، ادیان ، ایدئولوژی ها وسیاستمداران از قرون اولیه بشری اندیشه دولت واحد جهانی را به اشكال مختلف مطرح نموده اند . به عبارت دیگر، مسئله جهان وطنی كه می توان آن را یك نقطه كمال وشاید سرانجام جهانی شدن دانست از مسائلی بوده كه درگذشته نیز مطرح گردیده است . مثلا فلاسفه ای مانند ژان ژاك روسو-ماركس ویا رواقیون و- آرمان گرایان با طرح جهان شهر از دید خود چنین ایده ای را مطرح نموده اند از مسائلی بوده كه درگذشته نیز مطرح گردیده است .مثلا فلاسفه ای مانند ژان ژاك روسو، – آرمان گرایان – رواقیون – ماركس با طرح جهان شهر ازدید خود چنین ایده ای را مطرح نموده اند . ادیان الهی یهودیت ، مسیحیت واسلام هركدام با دعوت جهانی جهت تبعیت از دین خود وجامعه آرمانی موعود درپایان حیات دنیا (آمدن موسی(ع) یامهدی(عج) وتشكیل حكومت الهی عادلانه ) نیز به نوعی این ایده را مطرح كرده اند . ایدئولوژی هایی مانند ماركسیسم – سوسیالیسم وحتی لیبرالیسم آرمان شهر هركام یك حكومت واحد جهانی است كه حداكثر رفاه وعدالت را برای بشر نوید می دهند. سیاستمدارانی مانند ویلی برانت ( دولت جهان شمول ) یا نهرو ویا ویلسون نیز به دولت جهانی اشاره نموده اند (6) ولی جهانی شدن را به طور رسمی اولین بار ماك لوهان دركتاب خود با عنوان جنگ وصلح دردهكده جهانی درسال 1970 مطرح كرد(7) درزمینه جهانی شدن از لحاظ عملی سازمان ها ونهادهای بین المللی رسمی مانند جامعه ملل، سازمان ملل متحد، گات وپس ازآن سازمان تجارت جهانی ( WTO) گام برداشتند ونیز نهاد هاوگروه های غیر رسمی كه به طور آرام ولی قدرتمندانه حركت كرده اند، شامل 1- شورای روابط خارجی آمریكا كه درسال 1920 تشكیل گردید و مركب از سران مالی، سیاسی، اقتصادی آمریكا مانند راكفلر ، فورد.. روسای جمهور، بانك ها، شركت های آمریكایی بوده كه تمام سیستم های كلیدی امریكا دراختیار آن قرارداشته وبرنامه ریز اصلی كشور وتاثیر گذار بر تمام دول عربی وشركت هنای چند ملیتی وسازمانهای بین المللی تا كنون بوده اند(8) 2- گروه بیلدربرگ 1 كه درسال 1952 شكل گرفت ومتشكل از سران وافراد ذی نفوذ اروپایی بوده وبه گروه قبل متصل می گردد هدف این گروه اتحاد غرب علیه هجوم شوروی سابق بوده است ونیز به دنبال تحقق صلح جهانی درپناه اتحادیه اقتصاد بین المللی گام برداشته است . تمام سران احزاب چپ ، میانه وراست اروپا علی رغم داشتن ایدئو لوژی های متضاد ، نقطه مشترك آنها دستیابی به یك دولت واحد جهانی ( یا سوسیالیسم یا لیبرالیسم ) بوده است امروز 24 شخصیت برجسته اروپایی و15 شخصیت آمریكایی اعضاءفعال دراین گروه با ایده دستیابی به یك دولت جهانی واحد با نگرش های چپ وراست فعالیت می نمایند(9)3- كمیسیون سه جانبه2كه درسال 1973 درژاپن شكل گرفت وبه دو گروه قبل متصل شد، اعضاآن سران وافراد برجسته مالی- اقتصادی آسیایی می باشند كه با همان هدف جهانی شدن اقتصاد با همكاری اروپا ، آسیا وآمریكا حركت می نماید. هدف اصلی این سه گروه با، پیاده نمودن ایده دولت جهانی براساس اقتصاد آزاد وجابه جا یی آزادانه سرمایه، كالا، خدمات واطلاعات ارتباط وهمكاری تنگاتنگ با یكدیگر می باشد(10) ازدیگر گروه های غیر رسمی (گروه های غیر رسمی درمسئله جهانی شدن را به این صورت می توان تعریف كرد كه اولا ساختار علنی وآشكار جهت دستیابی به یك اقتصاد وفرهنگ جهانی نداشته اند بلكه به طور سری ومخفی چنین كاری را می كنند . ثانیا اگر ساختارتشكیلاتی آشكار داشته اند هدف اعلانی ورسمی برای دستیابی به یك جامعه جهانی با اقتصاد وفرهنگ واحد نداشته اند، گرچه درعمل وبه طور غیر اعلانی وبه طور مقطعی دراین مسیر كمك می كرده اند ) كمك كننده به جهانی شدن شركت های چند ملیتی اروپایی ، آمریكایی وآسیایی مانند جنرال موتور، B P فورد I B M و توتال می باشند . مثلا جنرال موتور درسال 1975 ، 132 میلیارد دلار وشركت فورد 100 میلیارد دلار درآمد داشته اند كه هركدام معادل درآمد سالیانه چند كشور مانند عربستان سعودی، ایران وتركیه بوده است كه این سود نصیب كشور سهامداراصلی یعنی آمریكا گردیده است (11) آثار جهانی شدن اگر بخواهیم آثار جهانی شدن را به طور خلاصه اشاره نماییم ، عبارت خواهند بود از 1- وابستگی بیشتر اقتصاد كشورها به یكدیگر 2- افزایش رقابت كشورها با توجه به توان های بالفعل وبالقوه آنها 3- به چالش كشیده شدن دولت ها وتضعیف حاكمیت وجانشینی سازمان هایی مثل WTO به جای آنها 4- تقسیم كار بین المللی براساس ارزش نسبی تولید 5- پیدایش دهكده واحد جهانی با غلبه فرهنگ واحد با ارزش ها وهنجارهای مشترك وكمرنگ شدن حوزه فرهنگ ها(12) پس از تعریف جهانی شدن وگروه های ذیربط دراین زمینه لازم است جهت مشخص شدن آثار آن برحقوق بشر، بحثی مقدماتی درمورد مبانی حقوق بشر ارائه گردد. مبانی حقوق بشر اگر بخواهیم ریشه های حقوق بشر امروزی را كنكاش نماییم باید آن را درمیانی واصول ادیان الهی،قواعد حقوق طبیعی ، اصول واهداف انقلاب انگلستان ، عهد نامه وستفالی 1648 ، منشور حقوق 1689 انگلیس ، جابجایی ریشه یابی نمود. همچنین باید به اندیشه های سیاسی قرن 16و17م مانند جامعه مدنی جان لاك ، حق صیانت نفس توماس هایز، اراده عمومی مبنی بر رضایت افراد ژان ژاك روسو نیز توجه نمود(13) با تاسیس سازمان های بین المللی نظیر جامعه ملل وسازمان ملل حقوق بشر مفهوم جهان شمول یافت كه بعد از جنگ دوم سه نسل حقوق بشر جهانی مطرح گردید . .1اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 كه حقوق مدنی سیاسی بشر را 2 .مطرح كرد 2میثاق بین المللی كه حقوق اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی بشر را جهانی كرد . 3میثاق های بین المللی مكمل كه حقوق مدنی وسیاسی بشر را درسطح جهان به صورت حقوق همبستگی بشر مطرح نمود ( گرچه دو میثاق حقوق سیاسی – مدنی واقتصادی- اجتماعی- فرهنگی همزمان تصویب شدند ولی درقالب دو پروتكل بوده كه دراینجا مجزا اشاره شده است ) هرسه گروه حقوق بشر درسال 1966 درمجمع عمومی سازمان ملل تصویب شدند وكمیته حقوق بشر مجمع عمومی وكمیسیون حقوق بشر شورای اقتصادی، اجتماعی درسال 1967 مامور تحقیق وتفحص گردیدند كه درصورت نقض این حقوق توسط دولتی از اعضاءسازمان ملل ، دیگر اعضا فشار سیاسی را بر دولت ناقض وارد نمایند(14) شكایت علیه دولت نقض كننده حقوق بشر می تواند از طریق گزارش های شبكه های گزارشگر كمیسیون یعنی گروه های كاری1 یا گزارشگران موضوعی2 وگزارشگران یا نمایندگان كشوری3 دركمیسیون حقوق بشر طرح شود سپس درصورت لزوم كمیسیون فرعی حقوق بشر اقدام به تحقیق وتفحص می نماید كه درصورت اثبات آن مسئله ابتدا درشورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل طرح شده ودولت ناقض ابتدا به صورت محرمانه ودرحالت عدم تاثیر پذیری حتی به طور علنی به او توصیه هایی می گردد ودر نهایت احتمال محكومیت آن وجوددارد(15) دبیركل سازمان ملل درسال 1985 درمجمع عمومی اعلام كرد كه حقوق بشر جهان شمول مواردی از قبیل 1- حق برخورداری ازتعلیم وتربیت 2- حق مشاركت دراداره امور فرهنگی 3- حقوق اقلیت ها 4 – حقوق سندیكاها 5- حقوق خانواده ( ازدواج – طلاق – حقوق كودكان( 6 – حق آزادی عقیده وبیان ..می باشد(16) ضمانت اجرایی حقوق بشر جهانی امروز فقط فشار سیاسی می باشد كه نتیجه سریع وكامل به دنبال ندارد اما علی رغم ضعف ضمانت اجزایی حركت جهانی حقوق بشر با عث شده است كه دولت ها حتی المقدور آنرا رعایت نمایند وآن را درقوانین داخلی ومنطقه ای خود سرایت دهند . برای مثال، حق تحصیل رایگان برای عموم مردم ، حق داشتن حداقل دستمزد، حق داشتن بهداشت، حق داشتن وكیل، حق تامین اجتماعی ( بیمه های اجتماعی) و..ازمواردی است كه درقوانین اساسی ومدنی بسیاری از دولت ها به رسمیت شناخته شده ودرپیمان های منطقه ای حقوق بشر درمناطقی مانند اروپا- آمریكا- آفریقا .. مورد پذیرش قرارگرفته است (17) پس از اشاره مختصری درزمینه مبانی حقوق بشر لازم است بحث شود كه جهانی شدن بر حقوق بشر چه آثار مثبت یا منفی به بار خواهد آورد.. آثار مثبت جهانی شدن بر حقوق بشرٍٍ طرفدارا ن جهانی شدن این مسئله را یك (پروسه) روندتغییر می نمایند كه از قرن 16 میلادی به دنبال انقلاب صنعتی از اروپا شروع شده ومراحل تكاملی آن امروز با سرعت بیشتر یه نام جهانی شدن درحال شكل گیری است . بنابراین تمام ملت های شمال وجنوب چه بخواهند چه نخواهند ، این روند تمام جنبه های زندگی آنهارا درنوردیده وبرای آنها تحولات مختلفی را به وجودمی آورد. اما همان گونه كه دردنیای بعد از انقلاب صنعتی به مراتب شرایط زندگی وحقوق بشر بهبود یافت این تحول سریع نیز برای جامعه بشرنویدها وآثار مثبت زندگی را درتمام ابعاد به دنبال خواهد آورد. به عبارت دیگر، این امكان وجوددارد كه حقوق بشر مردم دولت های شمال به مراتب كامل تر شود ولی مردم جنوب نیز از سطح ووضع فعلی به طور نسبی شرایط بهتری را به دست آورند ودرمجموع برای جامعه جهانی بشری حقوق بهتری به دست آید(18)دراین زمینه صاحب نظرانی كه چنین دید گاهی دارند چنین استدلال می كنند، مثلا آقای جیمز گراف1 می گوید: (( جهانی شدن چهره ای انسانی دارد وبرای دولت های جنوب بد مطلق نیست .)) (19) بیمال گوش 1 می گوید : (( مشكلات جهانی شدن به چگونگی كنترل آن ربط دارد نه خود مسئله )) (20) فوكویاما می گوید ( جهانی شدن جزء فطرت بشر است كه دولت های جنوب دربرابر آن با بیم وامید مقابله می كنند . امید به كسب سهم وزندگی بهتر وبیم ازاینكه سهم به دست نیاورده وفقیر شوند. او تاكید می كند كه جهانی شدن می تواند خیلی از مشكلات جهان سوم را حل كند پس نباید نگران آن بود.)) (21)استدلال اكثر صاحب نظران خوش بین به جهانی شدن برای حقوق بشر این است كه با نزدیكی واتحاد ملت های شمال وجنوب فاصله عقب ماندگی ملل جنوب كمتر شده شرایط بهتر وتوسعه آنها را به دنبال می آورد ومثال می زنند همان گونه كه اتحاد دو آلمان ، دو كره ودو چین باعث شد قسمت عقب مانده از توان مالی تكنیكی قسمت پیشرفته كمك بگیرد وعقب ماندگی هارا از بین ببرد، جهانی شدن نیز چنین نقشی را بازی خواهد كرد . درواقع جهانی شدن فرصتی را برای مدیران جهان سوم پدید می آورد تابسیاری از مشكلات ریشه ای خود( اقتصادی- اجتماعی- سیاسی..) را حل نمایند آمار موجود تجارت جهانی نیز موید این ادعاست . بدین صورت كه درجریان فعلی جهانی شدن تمام ملبت های جهان ، سهم مبادلات تجاری آنها افزایش یافته از جمله سهم ملت های جهان سوم از 33 درصد دردهه 80 به 43درصد درسال 1996 ارتقا یافته واین رقم درسال 2000 به 50 درصد رسیده است (22) بنابراین درجریان جهانی شدن تمام ملت های شمال وجنوب سهم بیشتر ی از درآمد جهانی كسب می نمایند وحقوق بشر فعلی دركل بهبود می یابد . داریوش شایگان می گوید: (( فرهنگ جهانی یعنی آگاهی جهانی بدین معنی كه تمام ملل از رسانه های مشابه ویكسان آموزش شبیه كسب می نمایند كه این مسئله به معنی سلطه تك فرهنگی نبوده بلكه شكست تك فرهنگی می باشد )) ( حاصل این روند برابری حق آموزش وتعلیم وتربیت برای ملل شمال وجنوب است ) درجهان گرایی سیاسی نیز ملت ها درصددند یك جامعه مدنی جهانی شكل داده تا مشكلات آنها مانند امنیت جهانی حقوق بشر، دموكراسی، تروریسم بین الملل، آلودگی محیط زیست را حل نمایند بنابراین می توان گفت درچنین فضایی برابری حقوق سیاسی، مدنی وشهروندی حاصل می شود. از بعد دیگر درجهانی شدن ملل جنوب امكانات برابر جهت نشر خرده فرهنگی برای حفظ خود پیدا می كنند، یعنی حق برابر آزادی بیان وعقیده را به همراه می آورد (23) به عبارت دیگر، جهانی شدن كثرت را دردرون وحدت ( برابری ملت ها) پدید می آورد كه با عث می شود بگوییم : (( جهانی بیندیش ومحلی عمل كن .))1 بدین ترتیب می توان گفت درروند جهانی شدن ، حقوق بشر ضعیف فعلی دول جنوب مانند حق آموزش ، بهداشت، تغذیه، اشتغال،بیمه، حقوق زن، حقوق كودكان دركل به دنبال این تحول بهبود یافته ونیز وضع اقتصادی اجتماعی سیاسی آنها ارتفاء خواهد یافت وهمچنین دول شمال به دلیل مبادلات بیشتر حقوق بشر مطلوب فعلی آنها نیز مطلوب تر خواهد شد(24) به خصوص دراكثر كشورهای جنوب كه ساختار قدرت وروابط آن بیشتر شكل مردسالاری دارد وحداقل حقوق اقتصادی- سیاسی – اجتماعی برای زنان مطرح است ، جهانی شدن این نا برابری را برهم زده ساختارهای ملی – محلی قدرت را تغییر داده وحقوق تعریف شده مرد سالارانه را متحول كرده وحقوق بشر برابرزن ومرد را به دنبال می آورد(25)ٍٍٍٍٍٍٍٍٍ آثار منفی جهانی شدن بر حقوق بشر مخالفان جهانی شدن این مسئله رابك پدیده می نامند، نه یك روند. بدین ترتیب كه گوینداز دهه 70 میلادی شركت های چند ملیتی آمریكایی واروپایی وارد صحنه جهانی شده ، روزبه روز قدرت اقتصادی آنها افزایش یافت وبر اقتصاد حهانی سلطه یافتند . با فروپاشی اتحاد شوروی سابق وخلاء قدرت این شركت ها با حمایت های دولت های بانی خصوصا دولت های آمریكا با شعار جهانی شدن درصدد سلطه كامل بر جهان خصوصا جنوب هستند. درواقع این پدیده گام سوم وتكمیل كننده همان استعمار قدیم وجدید می باشد كه با ظاهری منطقی وزیبا تبلیغ می شود كه چنین پدیده ای به سلطه مجدد وعمیق تر دول شمال بر دول جنوب منجر شده ودرنهایت همین حداقل حقوق بشر موجود دردولت های جنوب را به نابودی می كشد حتی دردول شمال نیز به دلیل روند سلطه مالی- اقتصادی این شركت ها فاصله فقیر وغنی درآنجا نیز بیشتر شده، فاصله طبقاتی جوامع شمال وفاصله طبقاتی داخل دول جنوب به طور همزمان بیشتر شده وحقوق اولیه پذیرفته شده بشر به طور كلی لطمه خواهد دید صاحب نظران مخالف جهانی شدن با نگرش منفی معتقدند این روند منجر به جابه جایی بیشتر ثروت دولت های جنوب به شمال می گردد كه تبعیضات اقتصادی، اجتماعی، بی ثباتی وضعف بیشتر حقوق بشر دول جنوب را به همراه آورده وروند استعمار قدیم وجدید را تكمیل می نماید منیر شفیق صاحت نظر عرب درالشرق الاوسط می گوید: (( جهانی شدن جنوب را به نابودی فرهنگی – هویتی می كشاند وسرمایه وثروت آنها را به شمال می فرستد.)) (26) محمد شعبان دیگر نویسنده عرب می گوید: (( جهانی شدن به استیلای اقویا وانقیاد ضعفا منجر می شود وبه تحمیل الگوی لیبرالیسم درابعاد اقتصادی ( مبادله آزاد تجاری) سیاسی ( پلورالیسم ) اجتماعی ( آزادی ارتباطات) فرهنگی ( فرهنگ واحد جهانی ) منجر می گردد كه 2 درصد درآمد جهانی به 80 درصد جمعیت جهان ( دول جنوب ) اختصاص می یابد كه دراصل دول جنوب متضرر می گردند.)) (27) والرشتاین می گوید : (( جهانی شدن یعنی موفقیت سرمایه داری وجهانی شدن فرهنگ یعنی سیطره فرهنگی غرب بر دیگر فرهنگ ها است (28)جهانی شدن باعث تشدید دوگانگی اقتصاد دولت های جنوب درشهرهای كوچك وبزرگ آنها خواهد شد كه منجر به تشدید طبقه فقیر وغنی آنها نیز می گردد.)). بنابراین به آثار منفی جهانی شدن بر حقوق بشر بدینن ترتیب می توان اشاره كرد 1جهانی شدن فقیر را فقیر تر وغنی را غنی تر می كند( خصوصا دردول جنوب) 2به دنبال بحران دولت ملی وعدم سلطه دول شمال وجنوب بر منافع اقتصادی، اجتماعی ملت های خود شركت های چند ملیتی وسازمان های جهانی جایگزین بیشتر، منافع صاحبان مالی این موسسات را تامین می نمایند.3ملت های مختلف خصوصا درجنوب با بحرانهای مالی جهانی بیشتری كه نتیجه وحدت بازارهای مالی بورس جهانی است روبه رو خواهند شد، مانند بحران مكزیك درسال 1994 یا بحران مالی جنوب شرق آسیا درسال 1997 كه دراین میان دولتهای جنوب بیشتر ضرركردند .4 پیامدهای اجتماعی اقتصادی ناشی ار اصلاحات ساختار اقتصادی مورد نظر بانك جهانی وصندوق بین المللی پول تشدید بیكاری ، گسترش فقر، كاهش دستمزد خواهد بود كه ملل جنوب بیشتر متاثر خواهندشد. 5 تسلط فرهنگ غرب وحذف خرده فرهنگ ها باعث لطمه خوردن به حق آزادی عقیده ، بیان ومدهب خواهد شد.6 جهانی شدن سلطه عمیق تر شمال بر منابع ودرآمدهای جنوب را به دنبال خواهد آورد.7 جابه جایی ثروت ونیروی كار از جنوب به شمال وجابه جایی اطلاعات وفرهنگ از شمال به جنوب،تبعیض ونابرابری حقوق بشری از ابعاد ثروت ، فرهنگ وتوسعه را به دنبال می آورد.8 شروط حمایتی گمركی – تكنیكی كه برای دول جنوب جهت كاهش آثار منفی جهانی شدن مطرح گردیده نیز دركوتاه مدت كاری سخت وغیر عملی است كه درنهایت به نابرابری حقوق اجتماعی، اقتصادی ومدنی جنوب منجر خواهد شد(29) بیشتر مخالفان جهانی شدن اثار منفی حقوق بشر ناشی از آن را دردولت های جنوب گوشزد می نمایند، گرچه عمدتا معتقدند حتی دردول شمال نیز با افزایش فاصله طبقاتی ناشی از درآمد وكار، حقوق بشر لطمه خواهد دید.آنها تایید می نمایند گرچه تحلیل های مختلف آثار مثبت ومنفی جهانی شدن را روی حقوق بشرمطرح كرده اند ولی واقع امر غلبه آثار منفی آن درملل جنوب می باشد . زیرا با جهانی شدن صنعت وكشاورزی ملل جنوب بیش از پیش به دست كمپانی های بین المللی خواهد افتاد كه به دلیل صرفه اقتصادی بیشتر به سوی استخدام دختران جوان وزنان مجرد رو آورده وآنهارا بیشتر به كار می گیرند چون زبنان كمتر از مردان هزینه دستمزد دارند وزنان مجرد به مراتب با دستمزد كمتری راضی می شوند از سوی دیگر به دلیل رشد تكنیك وماشین از اهمیت نیروی كار هرچه بیشتر كاسته شده وعمدتا به كارگران نیمه وقت نیاز خواهد بودو بنابراین به طور كلی گرایش صنایع به زنان بدلیل ارزانتر بودن دستمزد آنها خواهد بود وآنها بیشتر مشاغل را كسب می نمایند. به عبارت دیگر. كمپانی های بین المللی دراین روند به جذب كارگران رسمی وغیر رسمی زن در ملل جوب رو آورده كه آثار مثبت ومنفی حقوق بشری را به دنبال می آورد. به دنبال جهانی شدن، مسئله هضم شدن كارگران ( زن ) دركشورهای مختلف دراقتصاد جهانی پدید می آید وبه دلیل با اهمیت شدن نقش زنان دراقتصاد جهانی آنها را با بااین خطر روبه رو می كند كه دارای مشاغل ودرآمدهای بی ثبات وغیر قابل اطمینان شوند ودرنتیجه به سوی كارهای حاشیه ای تولید سوق داده شده وزندگی شان با بی ثباتی وعدم اطمینان از تامین اقتصادی- اجتماعی روبرو شود. زیرا مسئله ازدواج به تاخیر افتاده واقتصاد مرد سالاری نیز به هم می خورد درجوامع جنوب كه مرد سالاری عمدتا در اقتصاد خانواده حاكم بوده به حاكمیت زن سالاری اقتصادی تبدیل شده وزنان نقش اصلی درآمد رادرخانواده ها را به عهده خواهند گرفت كه از این لحاظ با عث ارتقاء سطح زن درفعالیت اجتماعی می گردد ولی از آن جایی كه برای مردان حاشیه ای شدن دردرآمد اقتصادی قابل تحمل نیست ، آنها مجبور به مهاجرت بین المللی می شوند تا بتوانندشغل وكار پیداغ نمایندكه به تدریج به ثبات خانواده لطمه وارد شده وآن را تضعیف می نماید. از بعد دیگر مشاغل غیر صنعتی ( سنتی ) زنان نیز درجهان سوم از اهمیت خواهد افتاد وآنها نیز بیكار می شوند. بنابراین جهانی شدن هم آثار مثبت وهم منفی بر زنان ومردان جهان سوم به بار می آورد(30) اما بااین اوصاف آثار منفی بر آثار مثبت آن برتری دارد. به این صورت كه با جهانی شدن موسسات اقتصادی غیر دولتی توسط زنان شكل خواهد گرفت تا زنان بیشتری را به كارگیرند وسعی خواهندكرد روی دولت های جنوب سلطه وكنترل پیدا نمایند . آنها موسسات كوچك دیگر را درخود ادغام می كنند ونقش قدرت مسلط را كسب می نمایند. بدین ترتیب نقش سنتی زنان دراین جوامع تغییر نموده وبه دلیل نقش كار زن دراین جریا ن كه وصف آن گذشت، زنان از یك ناامنی وبی ثباتی اقتصادی احساس خطر دائم می كنند . بدین ترتیب با جهانی شدن احتمال فقیر شدن خانواده ها بیشتر می شود واین زنان هستند كه بایدبیشتر ایثار كرده وكار كنند تا كسب درآمد نموده وهزینه های خانواده را تحمل نمایند. ادامه خواندن تحقيق در مورد جهاني شدن ، حقوق بشر وگفتگوي تمدن ها

نوشته تحقيق در مورد جهاني شدن ، حقوق بشر وگفتگوي تمدن ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>